تفسیر اهل بيت علیهم السلام جلد 16

مشخصات کتاب

بسم الله الرحمن الرحيم

تفسیر روایی اهل بيت علیهم السلام

(16)

المجادلة- الحاقة

زیر نظر

علیرضا برازش

https://alvahy.com

تهران، 1396

خیراندیش دیجیتالی: کانون فرهنگی اندیشه اصفهان

ویراستار کتاب: شهناز محققیان

ص: 1

اشاره

ص: 2

تفسیر اهل بيت السلام (16)

المجادلة- الحاقة

زیر نظر

علیرضا برازش

تهران، 1396

ص: 3

ص: 4

ص: 5

فهرس

سُورَةُ المُجادِلة...8

سُورَةُ الحَشر...78

سُورَةُ المُمتَحَنَة...184

سُورَةُ الصّف...210

سُورَةُ الجُمعة...244

سُورَةُ المُنافِقُون...272

سُورَةُ التَّغَابُن...293

سُورَةُ الطلاق...320

سُورَةُ التحريم...380

سُورَةُ الملك...410

سورة القلم...463

سُورَةُ الحَاقَّة...512

ص: 6

فهرست

سوره مجادله...9

سوره حشر...79

سوره ممتحنه...185

سوره صف...211

سوره جمعه...245

سوره منافقون...273

سوره تغابن...293

سوره طلاق...321

سوره تحریم...381

سوره ملک...411

سوره قلم....463

سوره حاقّه...513

ص: 7

سُورَةُ المُجادِلة

اشاره

بسم الله الرحمنِ الرَّحِيم

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْحَدِيدِ وَ الْمُجَادَلَة فِي صَلَاة فَريضَةِ أَدْمَنَهَا لَمْ يُعَذِّبُهُ اللَّهُ حَتَّى يَمُوتَ أَبَداً وَ لَا يَرَى فِى نَفْسِهِ وَلَا أَهْلِهِ سُوءاً أَبَداً وَلَا خَصَاصَةً فِى بَدَنِهِ﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْمُجَادَلَة كُتِبَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ كَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا عَلَى مَرِيض أَوْ قَرَأَهَا عَلَيْهِ سَكَنَ عَنْهُ الْأَلَمْ وَإِنْ قُرِئَتْ عَلَى مال يُدْفَنُ أَوْ يُخْزَنُ، حُفِظَ﴾. (3)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَهَا عِنْدَ مَريض نَوَّمَتُهُ وَ سَكَنَتُهُ وَإِذَا أَدْمَنَ عَلَى قِرَاءَتِهَا لَيْلًا أَوْ نَهَاراً حفِظ مِنْ كُلِّ طَارق وَ إِنْ قُرئَتْ عَلَى مَا يُخْزَنُ أَوْ يُدْفَنُ يُحْفَظُ إِلَى أَنْ يُخْرَجَ مِنْ ذَلِكَ الْمَوْضِع وَإِذَا كُتِبَتْ وَطَرَحَتْ فِي الْحُبُوبِ زَالَ عَنْهَا مَا يُفْسِدُهَا وَ يُتْلِفُهَا بإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَ تَشْتَكِي إِلَى اللَّه وَ اللهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾. (1)

1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فَلَمَّا هَاجَرَ رَسُولُ اللَّهِ كَانَ بِالْمَدِينَة رَجُلُ مِنَ الْأَنْصَارِ يُقَالُ لَهُ أَوْسُ بْنُ الصَّامِتِ وَ كَانَ أَوَّلَ رَجُلٍ ظَاهَرَ فِي الْإِسْلَامِ فَجَرَى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ امْرَأَتِهِ كَلَامُ فَقَالَ لَهَا أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ أُمِّى ثُمَّ إِنَّهُ نَدِمَ عَلَى مَا كَانَ مِنْهُ وَ قَالَ وَيُحَكِ إِنَّا كُنَّا فِي الْجَاهِلِيَّةِ تَحْرُمُ عَلَيْنَا الْأَزْوَاجُ

ص: 8


1- ثواب الأعمال، ص 117/ تفسیر نور الثقلين
2- مستدرک الوسائل، ج 4، ص 351/ تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان؛ «بتفاوت لفظی»
3- تفسير البرهان
4- تفسير البرهان

سوره مجادله

اشاره

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثواب قرائت

1- امام صادق علیه السلام- هر کس سوره حدید و مجادله را همیشه در نماز واجب تلاوت نماید خداوند او را تا به هنگام مرگ عذاب نمی کند و هیچ پیآمد ناخوشایندی را در جان خود و خاندان خود نخواهد دید و عیب و خللی نیز در بدن او راه نیابد.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکسی که این سوره را بخواند در روز قیامت در زمره ی حزب خداوند است.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس آن را بنویسد و بر گردن بیماری بیاویزد یا بر او بخواند، دردش آرام می شود و اگر بر مالی که پنهان می سازد یا انبار می کند بخواند، حفظ می شود.

4- امام صادق علیه السلام- هر کس آن را در کنار مریض بخواند او به خواب می رود و آرام می شود. اگر شب و روز آن را قرائت کند از هرگونه بلایی حفظ می شود. اگر بر آن چه انبار و یا دفن می کند بخواند، تا زمانی که آن را از آنجا بیرون ،آورد حفظ می شود. اگر آن را بنویسند و در میان غلات و غیره بیندازند به اذن خداوند متعال آن چه آن را فاسد می کند و از بین می برد، زائل خواهد شد و دیگر در آن وجود نخواهد داشت.

خداوند سخن آن زن را که درباره همسرش با تو گفتگو می کرد و به خداوند شکایت می نمود شنید و تقاضای او را اجابت کرد؛ خداوند گفتگوی شما را با هم و اصرار آن زن را درباره ی حل مشکلش می شنید؛ به یقین خداوند شنوا و بیناست. (1)

1- امام علی علیه السلام مردی در زمان رسول خدا که به او اوس بن صامت می گفتند، همسری به نام خوله دختر ،منذر داشت روزی به همسرش:گفت تو نسبت به من همچون پشت مادرم هستی و فوری از این سخن پشیمان گشت و رو به همسر خود کرده و گفت: «گمان کنم که تو دیگر بر من حلال نمی باشی زن نزد رسول خدا آمد و عرض کرد: «شوهرم به من گفته است تو مانند پشت مادرم بر من حرامی و این کلام در زمان بیش از اسلام زن را بر مرد حرام

ص: 9

فِي مِثْلِ هَذَا قَبْلَ الْإِسْلَام فَلَوْ أَتَيْتِ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم تَسْأَلِيهِ عَنْ ذَلِكَ فَجَاءَتِ الْمَرْأَةُ إِلَى رَسُولِ الله فَأَخْبَرَتْهُ فَقَالَ لَهَا مَا أَظُنُّكَ إِلَّا وَ قَدْ حَرُمْتِ عَلَيْهِ إِلَى آخِرِ الْأَبَدِ فَجَزِعَتْ وَ بَكَتْ وَقَالَتَ أَشْكُو إِلَى اللَّهِ فِرَاقَ زَوْجِي فَأَنْزَلَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا إِلَى قَوْلِهِ وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ... فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم قُولِى لِأَوْس زَوْجِكِ يُعْتِقُ نَسَمَةٌ فَقَالَتْ وَأَنَّى لَهُ نَسَمَةً وَ اللَّهِ مَا لَهُ خَادِمُ غَيْرِي قَالَ فَيَصُومُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ قَالَتْ إِنَّهُ شَيْخُ كَبِيرُ لَا يَقْدِرُ عَلَى الصِّيَامِ قَالَ فَمُرِيهِ فَلْيَتَصَدَّقْ عَلَى سِيِّينَ مِسْكِينَا فَقَالَتْ وَ أَنَّى لَهُ الصَّدَقَةُ فَوَاللَّهِ مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا أَحْوَجُ مِنَّا قَالُ فَقُولِي لَهُ فَلْيَمْض إِلَى أُمِّ الْمُنْذِرِ فَلْيَأْخُذْ مِنْهَا شَطْرَ وَسْقِ تَمْرِ فَلْيَتَصَدَّقْ بِهِ عَلَى سِتِّينَ مِسْكِيناً﴾. (1) 1

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ امْرَأَةَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ أَتَتْ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَتْ يَا رَسُولَ وَ إِنَّ فُلَانَا زَوْجِي قَدْ نَثَرْتُ لَهُ بَطْنِي وَأَعَنْتُهُ عَلَى دُنْيَاهُ وَ آخِرَتِهِ فَلَمْ يَرَ مِنِّى مَكْرُوها وَأَنَا أَشْكُوهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِلَيْكَ قَالَ مِمَّا تَشْتَكِينَهُ قَالَتْ لَهُ إِنَّهُ قَالَ لِيَ الْيَوْمَ أَنْتِ عَلَيَّ حَرَامٌ كَظَهْرِ أُمِّى وَقَدْ أَخْرَجَنِي مِنْ مَنْزِلِي فَانْظُرْ فِي أَمْرِى فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيَّ كِتَابَاً أَقْضِي بِهِ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ زَوْجِكِ وَأَنَا أَكْرَهُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ فَجَعَلَتْ تَبْكِي وَتَشْتَكِي مَا بِهَا إِلَى اللَّهِ وَإِلَى رَسُولِهِ وَ انْصَرَفَتْ فَسَمِعَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُحَاوَرَتَهَا لِرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي زَوْجِهَا وَ مَا شَكَتْ إِلَيْهِ فَأَنْزَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ بِذَلِكَ قُرآنَا بِسم الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَ تَشْتَكِي إِلَى اللَّه وَ اللهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا يَعْنِي مُحَاوَرَتَهَا لِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي زَوْجِهَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ. الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْتَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ فَبَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الْمَرْأَةِ فَأَتَتْهُ فَقَالَ لَهَا جِيئينِي بزَوْجِكِ فَأَتَتْهُ فَقَالَ لَهُ أَقُلْتَ لِامْرَأَتِكَ هَذِهِ أَنْتِ عَلَى حَرَام كَظَهْرٍ أَمَّى قَالَ قَدْ قُلْتُ لَهَا ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِيكَ وَ فِي امْرَأَتِكَ قُرْآناً فَقَرَأَ عَلَيْهِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ قَوْلِهِ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا إِلَى قَوْلِهِ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ فَضْمَ امْرَأَتَكَ إِلَيْكَ فَإِنَّكَ قَدْ قُلْتَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْل وَ رُوراً قَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْكَ وَ غَفَرَ لَكَ فَلَا تَعُدْ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ هُوَ نَادِمُ عَلَى مَا قَالَ لِامْرَأَتِهِ وَكَرِهَ اللَّهُ ذَلِكَ لِلْمُؤْمِنِينَ بَعْدُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قَالُوا يَعْنِي لِمَا قَالَ الرَّجُلُ الْأَوَّلُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَى حَرَام كَظَهْرِ أَمِّي قَالَ فَمَنْ قَالَهَا بَعْدَ مَا عَفَا اللَّهُ وَ غَفَرَ لِلرَّجُلِ الْأَوَّلِ فَإِنَّ عَلَيْهِ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا

ص: 10


1- وسائل الشيعة، ج 22، ص 305

می ساخت. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای زن فکر نمی کنم جز این که تو بر او حرام شده باشی». زن دست به سوی آسمان برد و گفت خداوند این مصیبت جدایی از شوهر را به تو شکایت می کنم. پس خداوند عزوجل این آیه را بر پیغمبر نازل فرمود: «ای محمد! ﴿قَدْ سَمِعَ قَوْلَ الَّتي تُجَادِلُكَ في زَوْجِهَا وَتَشْتكي إِلَى اللهِ وَ اللهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ، الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلا اللآئي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَزُوراً وَ إِنَّ اللهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴾؛ آن گاه رسول خدا به آن زن گفت: «به شوهرت اوس بن صامت بگو که بنده ای را آزاد کن زن گفت: ای رسول خدا او بنده ای ندارد و جز من کسی خادم او نیست پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: پس بگو دو ماه متوالی روز «بگیرد». آن زن گفت: «او پیرمردی است که توان روزه ندارد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود پس به او بگو که به شصت مسکین صدقه گفت: «او صدقه ای ندارد به خدا قسم در این جا نیازمندتر از ما نیست». پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: پس به او بگو پس نزد ام منذر برود و مقداری خرما از او بگیرد و با آن به شصت مسکین صدقه بدهد». زن به نزد اوس آمد اوس پرسید چه گذشت؟ زن گفت: به خیر گذشت اما بر ذمه ی توست که آن گونه که رسول خدا دستور داده به نزد ام منذر بروی و مقداری خرما از او بگیری دهد». زن و با آن به شصت مسکین صدقه دهی.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- زنی از میان مسلمانان نزد رسول خدا آمد و به او گفت: ای رسول خدا! فلان شخص همسر من است فرزندانم از او بسیار است و در امر دنیا و آخرتش او را یاری کرده ام از من هیچ کار ناخوشایندی ندیده است اما من از او نزد خداوند عزوجل و شما شکایت می کنم» فرمود: در مورد او از چه امری شکایت می کنی؟ گفت او امروز به من گفت: «تو همچون مادرم بر من حرام هستی و مرا از خانه ام بیرون کرد، به مسئله ی من رسیدگی کنید. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند بر من آیه ای نازل نکرده است که به وسیله ی آن میان تو و همسرت قضاوت کنم و دوست ندارم جزء کسانی باشم که از پیش خود سخنی می گویند؛ او شروع به گریه در پیشگاه خداوند عزوجل و رسولش کرد رفت و خداوند عزوجل این آیه را بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل کرد: ﴿بسم الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَ تَشْتَكِي إِلَى الله وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُم إِنَّ اللهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ یعنی مکالمه ی آن زن با رسول خدا را درباره ی همسرش [شنيد] * الذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَائِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلا اللائي ولدِّتَهُم وإِنَّهُمْ ليَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ القَول و زُورًا و إِنَّ اللهَ لَعَفُو غَفُورٌ﴾؛ رسول خدا به سوی آن زن فرستاد تا بیاید و به او فرمود: همسرت را بیاور» او را نزد رسول خدا آورد به او فرمود: «آیا تو به همسرت گفته ای تو همچون مادرم به من حرامی؟ گفت «آری گفته ام. رسول خدا به او فرمود: «خداوند در مورد تو و همسرت آیاتی نازل کرده و آن را بر او قرائت کرد: ﴿قَدْ سَمِعَ الله ... إِنَّ اللهَ لَعَفُو غَفُورٌ﴾ همسرت را با خود ببر. یقیناً تو کلامی زشت و باطل گفته ای، خداوند تو را عفو

ص: 11

يَعْنِي مُجَامَعَتَهَا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ. فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا فَمَنْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً فَجَعَلَ اللَّهُ عُقُوبَةَ مَنْ ظَاهَرَ بَعْدَ النَّهْي هَذَا وَ قَالَ ذلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ الله وَ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَجَعَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذَا حَدَّ الظُّهَاَر﴾. (1)

3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنْزَلَ الْقُرْآنَ عَلَى سَبْعَةِ أَقْسَام ... وَمِنْهُ مَا تَأْوِيلُهُ قَبْلَ تَنْزِيله ... وَأَمَّا الَّذِي تَأْوِيلُهُ قَبْلَ تَنْزِيلِهِ فَمِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَى فِي الْأُمُورِ الَّتِي حَدَثَتْ فِي عَصر رَسُول اللَّهِ مِمَّا لَمْ يَكُن اللَّهَ أَنْزَلَ فِيهَا حُكْما مَشْرُوحاً وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَ النَّبِيِّ لا فِيهَا شَيْءٌ وَ لَا عُرفَ مَا وَجَبَ فِيهَا مِثْل ... الظَّهَارُ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَإِنَّ الْعَرَبَ كَانَتْ إِذَا ظَاهَرَ رَجُلُ مِنْهُمُ امْرَأَتَهُ حَرُمَتْ عَلَيْهِ إِلَى آخِرِ الْأَبَدِ فَلَمَّا هَاجَرَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَانَ بِالْمَدِينَةِ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ يُقَالُ لَهُ أَوْسَ بْنُ الصَّامِتِ وَكَانَ أَوَّلَ رَجُلٍ ظَاهَرَ فِي الْإِسْلَامِ وَكَانَ كَبِيرَ السِّنِّ بِهِ ضَعْفُ فَجَرَى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَهْلِهِ كَلَامُ وَكَانَتِ امْرَأَتُهُ يُسَمَّى حَوْلَةَ بِنْتَ ثَعْلَبَةَ الْأَنْصَارِيِّ فَقَالَ لَهَا أَوْسُ أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ أُمِّى ثُمَّ إِنَّهُ نَدِمَ عَلَى مَا كَانَ مِنْهُ وَ قَالَ وَيُحَكِ إِنَّا كُنَّا فِي الْجَاهِلِيَّةِ نُحَرِّمُ عَلَيْنَا الْأَزْوَاجَ فِي مِثْلَ هَذَا مِنْ قَبْلِ الْإِسْلَامِ فَلَوْ أَتَيْتِ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم تَسْأَلُهُ عَنْ ذَلِكَ فَجَاءَتْ خَوْلَةٌ بِنْتُ ثَعْلَبَةَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ لَكَ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم زَوْجِي ظَاهَرَ مِنِّى وَهُوَ أَبُو أَوْلَادِي وَ ابْنُ عَمَّى قَدْ كَانَ هَذَا الظَّهَارُ فِي الْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُ الزَّوْجَاتِ عَلَى الْأَزْوَاجِ أَبَداً فَقَالَ لَهَا مَا أَظُنُّكِ إِلَّا أَنْ حَرُمْتِ عَلَيْهِ إِلَى آخِرِ الْأَبَدِ فَجَزَعَتْ جَزَعاً شَدِيداً وَ بَكَتْ ثُمَّ قَامَتْ فَرَفَعَتْ يَدَيْهَا إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَتْ إِلَى اللَّهِ أَشْكُو فِرَاقَ زَوْجِي فَرَحِمَهَا أَهْلُ الْبَيْتِ وَ بَكَوْا لِبُكَائِهَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللهِ وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ إِلَى قَوْلِهِ وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَماسًا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ ... فَمَنْ لَ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ قُولِى لِأَوْسِ بْنِ الصَّامِتِ زَوْجِهِ يُعْتِقُ نَسَمَةً فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَأَنَّى لَهُ نَسَمَةٌ لَا وَاللَّهِ مَا لَهُ خَادِمُ غَيْرَى قَالَ فَيَصُومُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ قَالَتْ إِنَّهُ شَيْخُ لَا يَقْدِرُ عَلَى الصَّيَامِ قَالَ فَمُرِيهِ أَنْ يَتَصَدَّقَ عَلَى سِتِّينَ مِسْكِيناً قَالَتْ وَ أَنَّى لَهُ الصَّدَقَةُ فَوَ اللَّهِ مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا أَحْوَجَ مِنَّا قَالَ فَقُولَى فَلْيَمْض إلَى أُمِّ الْمُنْذِرِ فَلْيَأْخُذْ مِنْهَا شَطْرَ وَسْقَ تَمْرِ فَلْيَتَصَدَّقْ

ص: 12


1- الكافى، ج 6، ص 152 / بحار الأنوار، ج 101، ص 166 تفسیر القمی، ج 2، ص 353/ تفسیر البرهان تفسیر نور الثقلين وسائل الشيعة ج 22، ص 304 / بحار الأنوار، ج 22، ص 72

کرده و آمرزیده است و این کار را تکرار نکن مرد در حالی که به خاطر آن چه به همسرش گفته بود، احساس پشیمانی می کرد رفت. خداوند از آن پس این کار را از مؤمنان ناپسند دانست و این آیه را نازل کرد ﴿و الذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لَما قَالوا﴾ یعنی آن چه که آن مرد به همسرش گفت تو همچون مادرم بر من حرام .«هستی» فرمود: هرکس پس از عفو و آمرزش خداوند نسبت به مرد اوّل] چنین گوید ﴿فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبل أَن يَتَماسًا﴾؛ یعنی قبل از همبستر شدن با او؛ ﴿ذَلَكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ و اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَن لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْل أَن يَتَمَاسًا فَمَن لم يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا﴾؛ بنابراین خداوند پس از نهی از ظهار، این مجازات را عقوبت ظهارکنندگان قرار داد و فرمود: ﴿ذَلكَ لتُؤْمِنُوا بِالله و رَسُولِهِ و تِلكَ حُدُودُ الله﴾؛ پس خداوند عزوجل این مجازات را حد ظهار قرار داد.

3- امام علی علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی قرآن را بر هفت قسم نازل کرده است ... اما گروهی که تأویلش در تنزیلش است .... اما آیاتی که مفهوم آن ها پیش از نزول آیات واقع شده، مانند سخن خدای متعال در مورد اتفاقاتی که در عصر پیامبران علیهم السلام واقع شده که هیچ حکم مشروحی از جانب خدا درباره ی آن ها نیامده بود و در نزد پیامبر صلی الله علیه و آله هم چیزی درباره ی آن نبود و حکم آن معلوم نبود ... و از موارد دیگر آن در قرآن ظهار است پیش از این وقتی در عرب مردی زنش را ظهار می کرد تا ابد بر او حرام می شد پس از هجرت رسول خدا در مدینه مردی از انصار بود که به او اوس بن صامت می گفتند که اولین کسی است که در اسلام ظهار کرد او پیرمردی بود ضعیف که بین او و زنش که خوله بنت ثعلبه انصاری نام داشت مشاجره ای در گرفت و به او گفت: تو برای من مانند پشت مادرم هستی و سپس از گفته ی خود پشیمان شد و گفت: «وای بر تو!

در زمان جاهلیت در چنین مواردی زنانمان بر ما حرام می شدند». پیش رسول خدا برو و حکم آن را بپرس خوله بنت ثعلبه به نزد رسول خدا آمد و گفت ای رسول خدا شوهرم مرا ظهار کرد او پدر فرزندانم و پسر عمویم است و در جاهلیت با ظهار زنان تا ابد بر مردان حرام می شدند پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من هم تو را بر او حرام می دانم در این لحظه زن بسیار غمگین شده و گریه کرد و بلند شده و دست هایش را به آسمان بلند کرد و گفت «از دوری همسرم به خدا شکایت می کنم اهل خانه از گریه او به گریه افتادند آن گاه خدای متعال به پیامبرش این آیه را نازل کرد: ﴿قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَ تَشْتَكِي إِلَى اللَّه وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ * الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلا اللائي وَلَدْتَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ * وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ مَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً﴾؛ آن گاه رسول خدا به آن زن گفت: به شوهرت اوس بن صامت بگو که بنده ای را آزاد کن زن گفت: «ای رسول خدا!

ص: 13

عَلَى سِتِّينَ مِسْكِيناً قَالَ فَعَادَتْ إِلَى أَوْس فَقَالَ لَهَا مَا وَرَاكَ قَالَ خَيْرُ وَ أَنْتَ ذَمِيمُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَأْمُرُكَ أَنْ تَمْضِيَ إِلَى أُمِّ الْمُنْذِرِ فَتَأخُذَ مِنْهَا وَسْقَ تَمْرِ فَلْتَصَدَّقْ بِهِ عَلَى سِتِّينَ مِسْكِيناً﴾. (1)

5- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَانَ سَبَبَ نُزُولِ هَذِهِ السُّورَةِ أَنَّهُ أَوَّلُ مَنْ ظَاهَرَ فِي الْإِسْلَامِ كَانَ رَجُلًا يُقَالُ لَهُ أَوْسِ بْنُ الصَّامِتِ مِنَ الْأَنْصَارِ وَكَانَ شَيْخاً كَبِيراً فَغَضِبَ عَلَى أَهْلِهِ يَوْمًا فَقَالَ لَهَا أَنْتِ عَلَى كَظَهْرِ أُمِّى ثُمَّ نَدِمَ عَلَى ذَلِكَ قَالَ وَ كَانَ الرَّجُلُ فِي الْجَاهِلِيَّةِ إِذَا قَالَ لِأَهْلِهِ أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ أُمِّي حَرُمَتْ عَلَيْهِ آخِرَ الْأَبَدِ فَقَالَ أَوْسُ لِأَهْلِهِ يَا حَوْلَهُ إِنَّا كُنَّا نُحَرَّمُ هَذَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ قَدْ أَتَانَا اللَّهُ بِالْإِسْلَامِ فَاذْهَبِى إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَاسْأَلِيهِ عَنْ ذَلِكَ فَأَتَتْ حَوْلَةُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَتْ بِأَبِي أَنْتَ وَ أَمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ أَوْسَ بْنَ الصَّامِتِ هُوَ زَوْجِي وَ أَبُو وَلْدِي وَ ابْنُ عَنِّى فَقَالَ لِي أَنْتَ عَلَيَّ كَظهر أمِّي وَكُنَّا نُحَرِّمُ ذَلِكَ فِي الْجَاهِلِيَّة وَقَدْ أَتَانَا اللهُ الْإِسْلَامَ بك﴾. (2)

*الجِدالُ

1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إن الله تبارك وتَعَالَى انْزَلَ الْقُرْآنَ عَلَى سَبْعَةِ السَامِ كُلُّ مِنْهَا شَافِ كَافِ وَ هِيَ أَمْرُ وَ زَجْرُ وَ تَرْغِيبُ وَ تَرْهِيبُ وَ جَدَلُ وَ مَثَلُ وَ قِصَصُ ... أَمَّا الْجِدَالُ وَ مَعَانِيهِ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى ... قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهُ ﴾. (3)

* الولاية

1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم لِفَاطِمَةَ إِنَّ زَوْجَكَ يُلاقِي بَعْدِي كَذَا وَ يُنَاقِي بَعْدِي كَذَا فَخَبِّرْهَا بِمَا يَلْقَى بَعْدِي فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَلَا تَدْعُو اللَّهَ أَنْ يَصْرِفَ ذَلِكَ عَنْهُ فَقَالَ قَدْ سَأَلْتُ اللَّهَ ذَلِكَ لَهُ فَقَالَ إِنَّهُ مُبْتَلَى وَ مُبْتَلَى بِهِ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلَ ال فَقَالَ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَ تَشْتَكِي إِلَى الله وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ وَ شَكْوَاهَا لَهُ لَا مِنْهُ وَ لا عَلَيْهِ﴾. (4)

ص: 14


1- بحار الأنوار، ج 90، ص 71
2- بحار الأنوار، ج22، ص 71 بحار الأنوار، ج 101، ص 165 تفسیر القمی، ج 2، ص353/ تفسیر نورالثقلین
3- بحار الأنوار، ج 10، ص 65
4- بحار الأنوار، ج24، ص 230/ بحار الأنوار، ج 36، ص 164؛ «و تشتكى الى الله ... منه و لا عليه» محذوف تأويل الآيات الظاهرة، ص 645 و تفسیر البرهان «و شكواها له لامنه و لاعلیه» محذوف

او بنده ای ندارد و جز من کسی خادم او نیست پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: پس بگو دو ماه متوالی روز بگیرد. آن زن گفت او پیرمردی است که توان روزه ندارد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «پس به او بگو که به شصت مسکین صدقه دهد زن گفت: او صدقه ای ندارد. به خدا قسم در این جا نیازمندتر از ما نیست». پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: پس به او بگو نزد ام منذر برود و مقداری خرما از او بگیرد و با آن به شصت مسکین صدقه بدهد زن به نزد اوس آمد اوس پرسید چه گذشت؟ زن گفت: «به خیر گذشت اما بر ذمه توست که آن گونه که رسول خدا دستور داده به نزد ام منذر بروی و مقداری خرما از او بگیری و با آن به شصت مسکین صدقه دهی».

5- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سبب نزول این سوره این است که اولین کسی که در اسلام ظهار کرد، پیرمردی بود به نام اوس بن صامت که از انصار بود. او بر همسرش خشمگین شد و به او گفت: تو همچون مادرم بر من حرامی پس از کرده ی خویش پشیمان شد گفت: «سنت چنین بود که اگر در جاهلیت کسی به همسرش می گفت تو برای من مانند پشت مادرم هستی، آن زن تا ابد بر او حرام می شد. اوس به همسرش گفت: ای خوله ما این امر را در جاهلیت حرام می دانستیم و خداوند اسلام را برایمان آورده است؛ پس به سوی رسول خدا برو و از رسول خدا در این باره سؤال کن خوله نزد رسول الله آمد و گفت پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا اوس بن صامت همسر من است و پدر فرزندانم و پسر عموی من است. او به من گفت: «تو همچون مادرم بر من حرامی. ما در جاهلیت این کار را حرام می دانستیم و اکنون خداوند به واسطه ی تو، اسلام را برایمان آورده است پس خداوند این سوره را نازل کرد».

* جدال

1- امام على علیه السلام- خداوند متعال قرآن را بر هفت قسم نازل فرمود که هر کدام آن ها شافی و کفایت کننده اند که عبارتند از آیات، امر، نهی، ترغیب، ترساندن جدل و مثل و قصص... و اما جدل و معانی آن در کتاب خداوند ... این آیه است: ﴿قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَ تشتكي إلى الله﴾.

* ولایت

1- امام صادق علیه السلام- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام فرمود: شوهرت بعد از من چنین و چنان خواهد دید و جریان های پس از خود را به فاطمه علیها السلام اطلاع داد عرض کرد: ای رسول خدا از خدا درخواست نمی کنید این ناراحتی ها را از او رفع کند فرمود: چرا درخواست کردم» و فرمود: «او گرفتار خواهد شد و گروهی به واسطه ی او آزمایش می شوند جبرئیل این آیه را آورد: ﴿قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَ تَشْتَكِي إِلَى اللَّه وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرُ﴾ البته شكايت حضرت فاطمه علیها السلام از ناراحتی هایی بود که علی علیه السلام خواهد دید نه این که از خود شکایت داشته باشد».

ص: 15

قوله تعالى: ﴿الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلا اللائي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْل وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ﴾ (2)

باب 1: الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلا اللائي وَلَدْنَهُمْ

اشاره

1-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدِ الزَّيَّاتِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ علیه السلام إِنِّي ظَاهَرْتُ مِن امْرَأَتِي فَقَالَ كَيْفَ قُلْتَ قَالَ قُلْتَ أَنْتِ عَلَى كَظَهْرِ أُمِّى إِنْ فَعَلْتَ كَذَا وَكَذَا فَقَالَ لَا شَيْءٍ عَلَيْكَ وَلَا تَعُد﴾. (1)

2-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنِ ابْنِ بُكَيْرِ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابَنَا عَنْ رَجُل قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ علیه السلام إِنِّي قُلْتُ لِامْرَأَتِي أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْر أَمِّي إِنْ خَرَجَتِ مِنْ بَابِ الْحُجْرَة فَخَرَجَتْ فَقَالَ لَيْسَ عَلَيْكَ شَيْءٍ فَقُلْتُ إِنِّي قَوِيٌّ عَلَى أَنْ أَكَفِّرَ فَقَالَ لَيْسَ عَلَيْكَ شَيْءٌ قُلْتُ إِنِّي قَوِيٌّ عَلَى أَنْ أَكَفِّرَ رَقَبَة وَ رَقَبَتَيْنِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْكَ شَيْءٌ قَوِيتَ أَوْ لَمْ تَقْوَ ﴾. (2)

3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ جَاءَ رَجُلُ إِلَى رَسُول القَالَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ظَاهَرْتُ مِن امْرَأَتِي قَالَ اذْهَبْ فَأَعْتِقْ رَقَبَةٍ قَالَ لَيْسَ عِنْدِي شَيْءٍ قَالَ اذْهَبْ فَهُمْ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ قَالَ لَا أَقْوَى قَالَ اذْهَبْ فَأَطْعِمْ سِتّينَ مِسْكِيناً قَالَ لَيْسَ عِنْدِي قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَا أَتَصَدَّقُ عَنْكَ فَأَعْطَاهُ تَمْراً لِإِطْعَامِ سِتّينَ مِسْكِينَا قَالَ اذْهَبْ فَتَصَدَّقْ بِهَا فَقَالَ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ مَا أَعْلَمُ بَيْنَ لَابَنَيْهَا أَحَداً أَحْوَجَ إِلَيْهِ مِنِّى وَ مِنْ عِيَالِي قَالَ فَاذْهَبْ فَكُلْ وَ أطعم عبالك﴾. (3)

4-1- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي حَمْزَةَ الثَّمَالِيٌّ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَمْلُوكِ أَ عَلَيْهِ ظِهَارُ العلي فَقَالَ نِصْفُ مَا عَلَى الْحُرِّ مِنَ الصَّوْمِ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ كَفَّارَةً صَدَقَةٍ وَلَا عِتْقُ﴾. (4)

ص: 16


1- الکافی، ج 6، ص 158 تفسیر نور الثقلين
2- الکافی، ج 6، ص154/ تفسیر نورالثقلین
3- الکافی، ج 6، ص155/ تفسیر نورالثقلین
4- الکافی، ج 6، ص 157/ تفسیر نور الثقلين

کسانی که از شما نسبت به زنانشان «ظهار می کنند [و می گویند: «تو نسبت به من به منزله ی مادرم هستی] آنان هرگز مادرانشان نیستند؛ مادرانشان تنها کسانی اند که آن ها را به دنیا آورده.اند آن ها سخنی ناپسند و باطل می گویند؛ و به یقین خداوند بخشنده و آمرزنده است.

بخش 1: کسانی که از شما نسبت به زنانشان «ظهار می کنند و می گویند: «تو نسبت به من به منزله ی [مادرم هستی] آنان هرگز مادرانشان نیستند؛ مادرانشان تنها کسانی اند که آن ها را به دنیا آورده اند.

1-1- امام کاظم علیه السلام- قاسم بن محمد زیات گوید: به امام کاظم عرض کردم: «من با همسرم ظهار کردم امام فرمود: «چگونه»؟ گفتم به او گفتم اگر فلان کار را بکنی رابطه ام با تو مثل رابطه ام با مادرم است امام علیه السلام فرمود: چون شرط بوده ظهار انجام نشده و [پس] حرجی بر تو نیست و با او باش و نیاز نیست که آن زن عده نگه دارد».

2-1- امام کاظم علیه السلام- ابن بکیر از مردی نقل کرده که گوید: به امام کاظم علیه السلام گفتم: «به همسرم گفته ام اگر از در خانه خارج شوی رابطه ام با تو مثل رابطه ام با مادرم است و او از خانه خارج شد». امام فرمود: «حرجی بر تو نیست» گفتم: «من توانایی پرداخت کفاره را دارم». فرمود: «نیاز نیست کاری کنی و کفّاره بدهی گفتم من حتی توانایی آزاد کردن یک یا دو برده به عنوان کفاره نیز دارم» فرمود: نیازی نیست کاری بکنی چه توانایی داشته باشی چه نداشته باشی.

3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- مردی نزد رسول خدا آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله من از زوجه ام ظهار کرده ام حضرت فرمود: «برو و بنده ای آزاد کن» مرد گفت: «چیزی نزد من نیست». فرمود: باز گرد و دو ماه متوالی روزه بگیر مرد گفت: توان روزه گفتن ندارم حضرت فرمود: «برو و شصت بینوا را طعام ده». مرد گفت ندارم رسول خدا فرمود: «من از جانب تو صدقه می دهم و مقداری خرما به او داد که به شصت مسکین برساند و فرمود این را بستان و مساکین را اطعام کن مرد گفت: سوگند به آن کس که تو را به حق فرستاد در میان مشرق و مغرب مدینه از خود و عیالم محتاج تر سراغ ندارم» فرمود: «برو و خود بخور و خانواده ات را از آن اطعام کن».

4-1- امام باقر علیه السلام- ابوحمزه ثمالی گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: «آیا اگر غلام ظهار کند کفاره دارد؟ فرمود: «نصف آن چه روزه بر آزاد واجب می.شود و بر او آزاد کردن بنده و دادن صدقه و اطعام مساکین واجب نیست.

ص: 17

5-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿لَيْسَ بَيْنَ الْحُرِّ وَ أَمَتِهِ ظِهَارُ وَمَنْ شَاءَ بَاهَلْتُهُ أَنْ لَيْسَ فِي الْأَمَةِ ظِهَارُ لِأَنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ وَلَيْسَ الْامَهُ بزَوْجَة﴾. (1)

6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ مَمْلُوكِ ظَاهَرَ مِن امْرَأَتِهِ قَالَ لَا يَلْزَمُهُ وَ قَالَ لِى لَّا يَكُونُ إِيلَاءُ وَ لَا ظِهَارُ حَتَّى يَدْخُلَ بِهَا﴾. (2)

7-1- الرّضا علیه السلام- ﴿الظَّهَارُ لَا يَقَعُ عَلَى الْغَضَب﴾. (3)

8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمَّارِ بْن مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الظَّهَارِ الْوَاجِبِ قَالَ الَّذِي يُرِيدُ بِهِ الرَّجُلُ الطِّهَارَ بِعَيْنِهِ﴾. (4)

9-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إِذَا قَالَتِ الْمَرْأَةُ زَوْجِي عَلَى كَظَهْرِ أُمِّي فَلَا كَفَّارَةَ عَلَيْهَا﴾. (5)

10-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الظُّهَارُ ضَرْبَانِ أَحَدُهُمَا- فِيهِ الْكَفَّارَةُ قَبْلَ الْمُوَاقَعَة وَالْآخَرُ بَعْدَهَا فَالَّذِي يُكَفِّرُ قَبْلَ الْمُوَاقَعَةِ الَّذِي يَقُولُ أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرٍ أُمِّى وَ لَا يَقُولُ إِنْ فَعَلْتُ بكِ كَذَا وَكَذَا وَالَّذِي يُكَفِّرُ بَعْدَ الْمُوَاقَعَة هُوَ الَّذِي يَقُولُ أَنْتِ عَلَى كَظَهْرِ أُمِّي إِنْ قَربْتُكِ﴾. (6)

11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي رَجُلٍ كَانَ لَهُ عَشْرُ جَوَارٍ فَظَاهَرَ مِنْهُنَّ كُلْهِنَّ جَمِيعًا بِكَلَامِ وَاحِدٍ فَقَالَ عَلَيْهِ عَشْرُ كَفَّارَاتِ﴾. (7)

12-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَيْفِ السَّمَارِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ الله علیه السلام: الرَّجُلُ يَقُولُ لِامْرَأَتِهِ: أَنْتِ عَلَى كَظَهْرٍ أُمِّي أَوْ عَمَّتِي أَوْ خَالَتِي قَالَ: فَقَالَ: إِنَّمَا ذَكَرَ اللَّهُ الْأُمَّهَاتِ وَ إِنَّ هَذَا لَحَرَامُ﴾. (8)

13-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَاجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الرَّجُلُ يَقُولُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَى كَظَهْر عَمَّتِهِ أَوْ خَالَتِهِ قَالَ هُوَ الطِّهَار﴾. (9)

14-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْحَاق بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ علیه السلام عَنِ الرَّجُلُ يُظَاهِرُ مِنْ جَارِيَتِهِ فَقَالَ الْحُرَةُ وَالْأَمَةُ فِي ذَلِكَ سَوَا﴾. (10)

ص: 18


1- دعائم الإسلام، ج 2، ص 276
2- تهذيب الأحكام، ج 8، ص21/ تفسیر نورالثقلین
3- الکافی، ج 6، ص158/ تفسیر نورالثقلین
4- الکافی، ج 6، ص158/ تفسیر نورالثقلین
5- من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص535/ تفسیر نورالثقلین
6- الکافی، ج 6، ص 160/ تفسیر نورالثقلین
7- الکافی، ج 6، ص157/ تفسیر نورالثقلین
8- تفسير نور الثقلين
9- الکافی، ج 6، ص155/ تفسیر نورالثقلین
10- الکافی، ج 6، ص 156 تفسیر نورالثقلین

5-1- امام علی علیه السلام- اظهار بین یک مردی که آزاد است (برده نیست) و کنیز خودش، معنا ندارد و هرکس می خواهد حاضرم که با او بر سر این مسئله که کنیز ظهار ندارد با او مباهله کنم چون خداوند فرموده است: ﴿الَّذينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِم﴾ ولی کنیز، همسرانشان نیست.

6-1- امام صادق علیه السلام- فضیل بن یسار گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم مردی مالک بضع زنی گشته (یعنی او را عقد کرده) و بعد از آن او را ظهار کرده فرمود ظهار و ایلاء درست نیست مگر پس از دخول و نزدیکی کردن مرد با زن

7-1- امام رضا علیه السلام- در حالی که فرد غضبناک است و کلمه ی ظهار را بر زبان جاری کند، ظهار واقع نمی شود.

8-1- امام صادق علیه السلام- عمار بن موسی می گوید از امام صادق علیه السلام در مورد ظهار پرسیدم: «کدام قسم آن موجب کفّاره است؟ فرمود: آن قسم که خود ظهار را نیت کند نه چیز دیگری را».

9-1- امام علی علیه السلام- اگر زن بگوید شوهرم بر من مانند پشت مادر من است، کفاره ای بر او لازم نمی شود.

10-1- امام صادق علیه السلام- ظهار دو نوع است یک نوع آن قبل از آن که کاری انجام شود و بخواهد [به زن بازگردد] کفاره دارد و نوع دیگر آن کفّاره اش بعد از آن است آن نوعی که کفاره اش قبل از انجام هر کاری است آن موردی است که بگوید تو نسبت به من مثل مادرم هستی اما نگوید به شرط آن که چنین و چنان کنم و آن نوعی که کفاره اش بعد از آن است آن موردی است که بگوید اگر به تو نزدیکی کردم تو نسبت به من مثل مادرم هستی.

11-1- امام صادق علیه السلام- حفص بن بختری گوید: «امام صادق علیه السلام در مورد مردی که ده کنیز داشت و با گفتن یک جمله از همه ی آن ها ظهار کرد فرمود: «باید ده کفّاره بدهد».

12-1- امام صادق علیه السلام- سیف تمّار گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم مردی به همسرش می گوید تو نسبت به من مثل مادرم یا عمه ام یا خاله ام .هستی آیا این کلمات معنا و حكم ظهار را دارد؟ امام علیه السلام فرمود: «امام» فقط ذکر مادران را گفته است گرچه آن موارد دیگر نیز جزء محارم هستند».

13-1- امام صادق علیه السلام- جمیل بن دراج گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم مردی به همسرش می گوید: تو بر من همچون پشت عمه یا خاله ی من هستی. در این صورت، حکم آن چیست؟ فرمود: «این، ظهار است».

14-1- امام کاظم علیه السلام- اسحاق بن عمار گوید: از امام کاظم پرسیدم مردی از کنیزش ظهار کرده است». فرمود: «زن آزاد و کنیز در مسأله ی ظهار هر دو مساوی هستند».

ص: 19

باب 2: وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْل وَزُوراً

اشاره

1-2- فقه الرضا علیه السلام- ﴿إِيَّاكَ أَنْ تُظَاهِرَ امْرَانَكَ فَإِنَّ اللَّهَ غَيْرَ قَوْماً بِالظَّهَارِ فَقَالَ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّاتِي وَلَدَتْهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْل وَزُوراً﴾. (1)

2-2- أميرالمومنين علیه السلام- ﴿جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَة إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ اللَّهِ وَ قَالَ لَوْ لَا مَا فِي الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَالتَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِي دِينِكُمْ فَقَالَ لَهُ عَلَى وَ مَا هُوَ قَال ... أَجِدُهُ قَدْ بَيَّنَ فَضْلَ نَبِيِّهِ عَلَى سَائِرِ الْأَنْبِيَاءِ ثُمَّ خَاطَبَهُ فِي أَضْعَافِ مَا أَثْنَى عَلَيْهِ فِي الْكِتَابِ مِنَ الْإِزْرَاءِ عَلَيْهِ وَ انْخِفَاضِ مَحَلِّهِ وَغَيْرِ ذَلِكَ مِنْ تَهْجِينِهِ وَ تَأْنِيهِ مَا لَمْ يُخَاطِبُ بِهِ أَحَداً مِنَ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام مِثْلُ قَوْلِهِ وَلَوْ شَاءَ اللهُ لجَمَعَهُمْ عَلَى الهُدى فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِين ... فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى علیه السلام .. وَأَمَّا مَا ذَكَرْتَهُ مِنَ الْخِطَابِ الدَّالِّ عَلَى تَهْجِينِ النَّبِيِّ وَ الْإِزْرَاءِ بِهِ وَ التَّأنيب لَهُ مَعَ مَا أَظْهَرَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ مِنْ تَفْضِيلِهِ إِيَّاهُ عَلَى سَائِرِ الْأَنْبِيَاءِ لَهِ فَلِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُشْرِكِينَ كَمَا قَالَ فِي كِتَابِهِ ... يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدَّلُوا كَلامَ اللهِ وَلَقَدْ أَحْضَرُوا الْكِتَابَ كَمَلًا مُشْتَمِلا عَلَى التَّأويل وَالتَّنْزِيلَ وَالْمُحْكَم وَالْمُتَشَابِهِ وَ النَّاسِخِ وَالْمَنْسُوحَ لَمْ يَسْقُطُ مِنْهُ حَرْفُ أَلِفِ وَلَا لَامٍ فَلَدَ فَلَمَّا وَقَفُوا عَلَى مَا بَيَّنَهُ اللَّهُ مِنْ أَسْمَاءِ أَهْلِ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ وَأَنَّ ذَلِكَ إِنْ ظَهَرَ نَقَضَ مَا عَقْدُوهُ قَالُوا لَا حَاجَةَ لَنَا فِيهِ وَ نَحْنُ مُسْتَغْنُونَ عَنْهُ بِمَا عِنْدَنَا وَلِذَلِكَ قَالَ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ ثُمَّ دَفَعَهُمُ الِاضْطِرَارُ بِوُرُودِ الْمَسَائِلِ عَلَيْهِمْ عَمَّا لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِلَى جَمْعِهِ وَ تَألِيفِهِ وَ تَضْمِينِهِ مِنْ تِلْقَائِهِمْ مَا يُقِيمُونَ بِهِ دَعَائِمَ كُفْرِهِمْ فَصَرَخَ مُنَادِيهِمْ مَنْ كَانَ عِنْدَهُ شَيْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ فَلْيَأْتِنَا بِهِ وَ وَكَلُوا تَألِيفَهُ وَ نَظْمَهُ إِلَى بَعْضٍ مَنْ وَافَقَهُمْ عَلَى مُعَادَاةٍ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ فَأَلَّفَهُ عَلَى اخْتِيَارِهِمْ وَمَا يَدلُّ لِلْمُتَأَمِّلِ لَهُ عَلَى اخْتِلَالِ تَمْيِيزِهِمْ وَ تَقْرِيبهِمْ وَ تَرَكُوا مِنْهُ مَا قَدَّرُوا أَنَّهُ لَهُمْ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ وَ زَادُوا تَنَاكُرَهُ وَ تَنَافُرَهُ وَ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّ ذَلِكَ يَظْهَرُ وَ يَبِينُ فَقَالَ ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَانْكَشَفَ لِأَهْلِ الِاسْتِبْصَارِ عَوَارُهُمْ وَافْتِرَاؤُهُمْ وَالَّذِي بَدَا فِي الْكِتَابِ مِنَ الْإِزْرَاءِ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم مِنْ فِرْيَةِ الْمُلْحِدِينَ وَلِذَلِكَ قَالَ جَلَّ ذِكْرُهُ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْل وَزُوراً﴾. (2)

ص: 20


1- مستدرک الوسائل، ج 15، ص 389/ بحار الأنوار، ج 101، ص168/ فقه الرضا علیه السلام ، ص235
2- بحار الأنوار، ج 90، ص 126

بخش 2: آن ها سخنی زشت و باطل می گویند.

1-2- فقه الرضا علیه السلام- مبادا با زنت ظهار کنی، زیرا خداوند گروهی را به دلیل ظهار، مورد عار و ننگ قرار داده و فرموده است: ﴿ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّاتِي وَلَدُتَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْل وَزُوراً﴾.

2-2- امام علی علیه السلام- یکی از زندیق ها پیش امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و گفت: «اگر در قرآن این اختلاف ها و تناقض ها نبود هر آینه به دین شما می گرویدم، امام علی علیه السلام فرمود: «آن اختلاف ها چیست؟ ... گفت: «در قرآن چنین یافتم؛ رسول خدا را بر تمام انبیاء تفضیل داده، ولی بیشتر از آن تعاریف او را مخاطب به آزار و جفا و بدی ساخته و از سر سرزنش و ملامت به نوعی خطاب نموده که هیچ پیامبری را این گونه نگفته است مثل اما اگر خدا بخواهد آن ها را به اجبار بر هدایت جمع خواهد کرد ولی هدایت اجباری، چه سودی دارد؟ پس هرگز از جاهلان مباش. (انعام /35) ... امیرالمومنین فرمود ... و اما آن خطابی که گفتی بر نکوهش و سرزنش و ال ملامت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دلالت دارد؛ با این که خداوند تبارک و تعالی در کتاب خود برتری او را بر دیگر پیامبران علیهم السلام ش آشکار ساخت خداوند عزوجل همان گونه که در کتاب خود فرمود، برای هر پیامبری دشمنی از میان جنایتکاران قرار داد و نظر به بزرگی منزلت پیامبر صلی الله علیه و آله ما الشوالي نزد پروردگارش حق تعالی محنتی را که او از دشمنش می کشید سخت تر کرد ... آن ها می خواهند کلام خدا را تغییر دهند. (فتح/15) آنان کتاب را آوردند در حالی که کامل بود و تأویل و تنزیل و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ را در خود داشت و هیچ الف و هیچ لامی از آن نیفتاده آن گاه بود. چون از نام هایی که خداوند از اهل حق و باطل در آن بیان کرده بود، آگاه شدند و دانستند که اگر این نام ها آشکار شود پیمانی که بسته اند می شکند گفتند ما به این هیچ نیازی نداریم و آن چه خود داریم، ما را از آن بی نیاز می کند خداوند فرمود ولی آن ها آن را پشت سر افکندند و به بهای کمی فروختند و چه بد متاعی می خرند؟ (آل عمران/187) آن گاه از آن چه که تأویلش را نمی دانستند، مسائلی برایشان پدید آمد و از این رو ناگزیر شدند تا آن را گرد آورند و تألیفش کنند و از جانب خود چیزهایی به آن بیافزایند که پایه های کفرشان بر آن ها بنا می شود در آن دم ندادهنده ی آنان فریاد برآورد هر که چیزی از قرآن نزد خود دارد آن را نزد ما بیاورد سپس تألیف و تنظیم قرآن را به کسی سپردند که در دشمنی با اولیا یار و یاورشان بود و او کتاب را با اختیار آنان تألیف کرد. به این ترتیب که آن چه را می پنداشتند از برای آن ها ست حال آن که علیه آنان بود، رها کردند و چیزهایی در آن افزودند که آشکارا ناپسند و ناسازگار بود و خداوند دانست که این آشکار و نمایان می شود و فرمود این آخرین حد آگاهی آن ها ست. (نجم/30) حق تعالی عیبناکی آنان و دروغ پردازی آن کس را که در کتاب با دروغ سازی ملحدانه نکوهش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را پدید آورد، برملا کرد و فرمود: ﴿لَيَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ الْقَوْل وَزُورًا﴾.

ص: 21

قوله تعالى: ﴿وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِا قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾ (3)

باب 1: وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ

اشاره

1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿إِنْ ظَاهَرْتَ فَهُوَ عَلَى وَجْهَيْنِ فَإِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرٍ أَمِّي وَ سَكَتَ فَعَلَيْهِ الْكَفَّارَةُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُجَامِعَ فَإِنْ جَامَعْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُكَفِّرَ لَزِمَتُكَ كَفَّارَةُ أُخْرَى وَ مَتَى مَا جَامَعْتَ قَبْلَ أَنْ تُكَفِّرَ لَزِمَتُكَ كَفَّارَةُ أُخْرَى فَإِنْ قَالَ هِيَ عَلَيْهِ كَظَهْرِ أُمِّهِ إِنْ فَعَلَ كَذَا وَ كَذَا أَوْ فَعَلَتْ كَذَا وَكَذَا فَلَيْسَ عَلَيْهِ كَفَّارَةُ حَتَّى يَفْعَلَ ذَلِكَ الشَّيْءَ وَ يُجَامِعُ إِلَى أَنْ يَفْعَلَ فَإِنْ فَعَلَ لَزِمَهُ الْكَفَّارَةُ وَ لَا يُجَامِعُ حَتَّى يُكَفِّرَ يَمِينَهُ وَ الْكَفَّارَةُ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَنابِعَيْنِ فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينَا لِكُلِّ مِسْكِين مُدُّ فَإِنْ لَمْ يَجِدْ يَتَصَدَّقُ بِمَا يُطِيقُ فَإِنْ طَلَّقَهَا سَقَطَتْ عَنْهُ الْكَفَّارَةُ فَإِنْ رَاجَعَهَا لَزِمَتُهُ فَإِنْ تَرَكَهَا حَتَّى يَمْضِيَ أَجَلُهَا وَ تَزَوَّجَهَا رَجُلُ آخَرُ ثُمَّ طَلَّقَهَا وَأَرَادَ الْأَوَّلُ أَن يَتَزَوَّجَهَا لَمْ يَلْزَمُهُ الْكَفَّارَةُ﴾. (1)

2-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام فِي حَدِيثِ الظَّهَارِ قَالَ: وَنَدِمَ الرَّجُلُ عَلَى مَا قَالَ لِامْرَأَتِهِ وَ كَرَة اللَّهُ ذَلِكَ لِلْمُؤْمِنِينَ بَعْدُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قَالُوا يَعْنِي مَا قَالَ الرَّجُلُ الْأَوَّلُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ أُمِّي قَالَ فَمَنْ قَالَهَا بَعْدَ مَا عَفَا اللَّهُ وَ غَفَرَ لِلرَّجُلِ الْأَوَّلَ فَإِنَّ عَلَيْهِ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا يَعْنِي مُجَامَعَتَهَا ذِلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً فَجَعَلَ اللَّهُ عُقُوبَةَ مَنْ ظَاهَرَ بَعْدَ النَّهْي هَذَا﴾. (2)

ص: 22


1- بحار الأنوار، ج 101، ص168
2- وسائل الشيعة، ج 22، ص 359

و کسانی که نسبت به زنان خود «ظهار می کنند سپس از گفته ی خود باز می گردند، باید پیش از آمیزش جنسی با یکدیگر برده ای را آزاد کنند؛ این چیزی است که به آن اندرز داده می شوید؛ و خداوند به آن چه انجام می دهید آگاه است. (3)

بخش 1: و کسانی که نسبت به زنان خود «ظهار می کنند سپس از گفته ی خود باز می گردند.

1-1- امام رضا علیه السلام- اگر ظهار کردی، ظهار بر دوگونه است، یک نوع آن، هنگامی است که مرد به همسرش بگوید رابطه ی من با تو مثل رابطه ام با مادرم است و سپس ساکت شود و ادامه ندهد. در این صورت قبل از آن که به همسرش بازگردد و همخواب شود باید کفاره بدهد اما اگر در این صورت و بدون آن که کفاره بدهی با همسرت همخوابی کردی، یک کفاره ی دیگر نیز برتو واجب می شود و این قاعده کلی است و هرگاه قبل از پرداخت کفّاره همخوابی شود هر تعداد که تکرار شود به ازای هربار یک کفّاره ی دیگر واجب می.شود اما نوع دیگر آن است که بگوید رابطه ی آن زن با من مثل رابطه ام با مادرم است اگر من فلان کار را بکنم یا اگر او فلان کار را بکند، در این صورت، اگر شرط محقق نشود و آن کار را انجام ندهد کفّاره ای بر او واجب نیست و تا وقتی که آن کار انجام نشده می تواند با او همخوابگی کند اما اگر آن کار را انجام داد، پرداخت کفاره بر او واجب می شود و تا وقتی که کفاره ی قسمش را نداده نباید با او همخوابی کند، کفاره ی او نیز، همان آزاد کردن بنده است؛ طبق این آیه که می فرماید: ﴿فَمَنْ لَم يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً﴾ به این نحو که به ازای هر مسکین یک مد طعام بدهد و اگر مسکینی پیدا نکرد، هر چقدر در توانش است صدقه بدهد. اما اگر او را طلاق بدهد کفّاره از دوش او برداشته خواهد شد، اما اگر بخواهد به آن زن رجوع کند و مجدداً با او ازدواج کند کفّاره بر او واجب خواهد شد. اما اگر آن زن را ترک کرد و طلاق داد و عده ی آن زن گذشت و با مردی دیگر ازدواج کرد و از او نیز طلاق گرفت و مجدداً قصد ازدواج با همسر اولش را کرد در این صورت کفاره واجب نیست.

2-1- امام باقر علیه السلام- امام باقر علیه السلام درباره ی اظهار فرمود: مرد در حالی که به خاطر آن چه به همسرش گفته بود، احساس پشیمانی می کرد رفت. خداوند از آن پس این کار را از مؤمنان ناپسند دانست و این آیه را نازل کرد ﴿و الذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لَمَا قَالُوا﴾ یعنی آن چه که آن مرد به همسرش گفت تو همچون مادرم بر من حرام هستی فرمود: «هرکس پس از عفو و آمرزش خداوند نسبت به مرد اوّل چنین گوید، ﴿فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبل أَن يَتَماسًا﴾ یعنی قبل از هم بستر شدن با او ﴿ذَلَكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ و اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَن لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قبل أَن يَتَمَاسًا فَمَن لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتّینَ مِسکینا﴾ پس خداوند پس از نهی از ظهار، این مجازات را عقوبت ظهارکنندگان قرار داد».

ص: 23

3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَمِيلَ بْن دَرَاجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لرَّجُلُ يَقُولُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَى كَظَهْرٍ عَمَّتِهِ أَوْ خَالَتِهِ قَالَ هُوَ الطَّهَارُ قَالَ وَ سَأَلْنَاهُ عَنِ الظُّهَارِ مَتَى يَقَعُ عَلَى صَاحِبِهِ الْكَفَّارَةُ فَقَالَ إذَا أَرَادَ أَنْ يُوَاقِعَ امْرَأَتَهُ قُلْتُ فَإِنْ طَلَّقَهَا قَبْلَ أَنْ يُوَاقِعَهَا أَعَلَيْهِ كَفَّارَةُ قَالَ لَا سَقَطَتْ عَنْهُ الْكَفَّارَة﴾. (1)

4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي حَدِيثِ الظُّهَارِ قَالَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ الْكَفَّارَةَ فِي ذَلِكَ فَقَالَ وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْن مُتَابِعَيْنِ مِنْ قَبلَ أَنْ يَتَنَاسًا فَمَنْ لَوْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً﴾. (2)

5-1- أميرالمومنين علیه السلام- ﴿لَيْسَ فِي الْأَمَة ظِهَارُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ وَ الْأَمَةُ لَيْسَتْ بِزَوْجَة﴾. (3)

باب 2: مِنْ قَبل أَنْ يَتَماسًا

1-2- أميرالمومنين علیه السلام- ﴿قَالَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَال ... فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا يَعْنِي مُجَامَعَتَهَا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْن مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبل أَنْ يَتَماسًا فَمَنْ لَم يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً ذلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ الله وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ (4)

باب 1: فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿صِيَامُ كَفَّارَة الْيَمِين فِي الظُّهَارِ شَهْرَيْن مُتَتَابِعَيْنِ وَ التَّتَابِعُ أَنْ يَصُومَ شَهْراً وَ يَصُومَ مِنَ الشَّهْرِ الْآخَر أَيَّاماً أَوْ شَيْئاً مِنْهُ فَإِنْ عَرَضَ لَهُ شَيْ يُفْطَرُ فِيهِ أَفْطَرَ ثُمَّ قَضَى مَا بَقِيَ عَلَيْهِ وَ إِنْ صَامَ شَهْراً ثُمَّ عَرَضَ لَهُ شَيْءٍ فَأَفْطَرَ قَبْلَ أَنْ يَصُومَ مِنَ الْآخَرِ شَيْئاً فَلَمْ یُتَابِعْ أَعَادَ اَلصِّیَامَ کُلَّهُ ﴾. (5)

ص: 24


1- تفسير البرهان
2- وسائل الشیعة، ج 22، ص361
3- مستدرک الوسائل، ج 15، ص 392/ الجعفريات، ص 115
4- وسائل الشیعة، ج 22، ص 304
5- الکافی، ج 4، ص138/ تفسیر نورالثقلین

3-1- امام صادق علیه السلام- جمیل بن دراج گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «مردی به همسرش می گوید تو بر من همچون پشت عمه یا خالهی من .هستی در این صورت حکم آن چیست؟ فرمود:: «این ظهار است. از آن حضرت پرسیدیم اگر شخصی ظهار کند، چه زمانی باید کفاره بدهد؟ فرمود: هر وقت بخواهد با همسرش همبستر شود گفتم: اگر پیش از همبستر شدن او را طلاق دهد، آیا کفّاره دارد؟ فرمود: «کفاره از او ساقط می شود».

4-1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام در باب حکم ظهار روایت شده که فرمود: «خداوند در ادامه ی آیات، حکم کفاره ی ظهار را فرموده و بیان کرده ﴿و الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً﴾.

5-1- امام علی علیه السلام- اظهار در مورد کنیز معنا ندارد؛ زیرا خداوند فرموده است: ﴿وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسائِهم﴾ و این در حالی است که کنیز در حکم همسر نیست.

بخش 2: پیش از آمیزش جنسی با هم.

1-2- امام على علیه السلام- فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبل أَن يَتَماسًا یعنی قبل از هم بستر شدن با او ﴿ذلكُم تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾

و کسی که توانایی [آزاد کردن برده ای] نداشته باشد دو ماه پیاپی قبل از آمیزش با یکدیگر روزه بگیرد؛ و کسی که این را هم نتواند شصت مسکین را اطعام کند؛ این برای آن است که به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید؛ این ها مرزهای الهی است؛ و برای کافران، عذاب دردناکی است (4)

بخش 1: و کسی که توانایی آزاد کردن برده ای نداشته باشد دو ماه پیاپی قبل از آمیزش روزه بگیرد.

1-1- امام صادق علیه السلام- کفاره ی شکستن قسم در مسئله ظهار، دو ماه پیاپی روزه گرفتن است و پیاپی بودن آن به این صورت است که یک ماه را کامل روزه بگیرد و از ماه بعد نیز حداقل چند روز یا بخشی از ماه را روزه بگیرد؛ اما اگر حادثه ای برایش رخ داد که مجبور شد روزه اش را بخورد، مانعی ندارد که افطار کند و در فرصتی دیگر باقیمانده ی آن را قضا کند اما اگر یک ماه را کامل روزه گرفت و بعد اتفاقی برایش افتاد که مجبور شد قبل از آن که حتی یک روز از ماه بعد را روزه بگیرد افطار کند، در این صورت پیاپی بودن محقق نشده و باید کلاً از ابتدا روزه بگیرد.

ص: 25

2-1- السجّاد علیه اللسام- ﴿وَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ فِي كَفَّارَةِ الظَّهَارِ لِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا إِلَى قَوْلِهِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ﴾. (1)

3-1- فقه الرّضا علیه السلام- ﴿وَ اعْلَمْ أَنَّ الصَّوْمَ عَلَى أَرْبَعِينَ وَجْهَا فَعَشَرَةٌ مِنْهَا وَاجِبٌ كَوُجُوبِ شَهْرٍ رَمَضَانَ وَ عَشَرَةُ أَوْجُهِ مِنْهَا صِيَامُهُنَّ حَرَامُ وَ أَرْبَعَةَ عَشَرَ وَجْهَا مِنْهَا صَاحِبُهَا فِيهَا بِالْخِيَارِ إِنَّ شَاءَ صَامَ وَإِنْ شَاءَ أَفْطَرَ وَصَوْمُ الْإِذْنِ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهِ وَصَوْمُ التَّأْدِيبِ وَ مِنْهَا صَوْمُ الْإِبَاحَةً وَ صَوْمُ السَّفَرِ وَالْمَرِيضِ وَأَمَّا صَوْمُ الْوَاجِبِ فَصَوْمُ شَهْرٍ رَمَضَانَ وَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ يَعْنِي لِمَنْ أفْطَرَ يَوْماً مِنْ شَهْرٍ رَمَضَانَ عَمْداً مُتَعَمِّداً وَ صِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ فِي قَتْلِ الْخَطَا لِمَنْ لَمْ يَجِدِ الْعِلْقَ وَاجِبُ مِنْ قَوْلِ اللَّهِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ وَ صِيَامُ شَهْرَيْنِ فِي كَفَّارَةِ الظُّهَارِ لَمَنْ لَمْ يَجدِ الْعِقَ وَاجِبُ مِنْ قَولَ اللهِ فَمَنْ لم يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا﴾. (2)

4-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا يَعْنِي مُجَامَعَتَهَا﴾. (3)

باب 2: فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً

اشاره

1-2- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينِ قَالَ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ وَالَّذِي يَأْخُذُهُ الْعُطَاسُ وَ عَنْ قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مسكيناً قال من مرض أو عطاش﴾. (4)

2-2- الرّضا علیه السلام- ﴿فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينَا لِكُلِّ مِسْكِينِ مُدُّ فَإِنْ لَمْ يَجِدْ يَتَصَدَّقُ بِمَا يُطيق﴾. (5)

3-2- الهادى علیه السلام- ﴿رسالته فِي الرَّدَّ عَلَى أَهْلِ الْجَبْرِ وَ التفويض وَإِثْبَاتِ الْعَدْلِ وَالْمَنْزِلَةَ بَيْنَ الْمَنْزِلَتَيْن ... قَوْلُهُ تَعَالَى فِى الظُّهَارِ وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ إِلَى قَوْلِهِ فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً كُلِّ ذَلِكَ دَلِيلُ عَلَى أَنَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمْ يُكَلِّفُ عِبَادَهُ إِلَّا مَا مَلَكَهُمْ اسْتِطَاعَتَهُ بِقُوَّةَ الْعَمَل بِهِ وَ نَهَاهُمْ عَنْ مِثْلَ ذَلِكَ فَهَذِهِ صِحَةُ الْخِلْقَة﴾. (6)

ص: 26


1- الکافی، ج 4، ص 83 تهذیب الأحکام، ج 4، ص 294 وسائل الشیعة، ج 10، ص367؛ «الی قوله» محذوف من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 77 بحار الأنوار، ج 93، ص 259 و تفسیر القمی، ج 1، ص 185؛ «بتفاوت لفظى» / الخصال، ج 2، ص 534
2- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 487/ فقه الرضا علیه السلام ، ص 200
3- وسائل الشيعة، ج 22، ص 304
4- الکافی، ج 4، ص 116 وسائل الشیعة، ج 10، ص 210 تفسير البرهان؛ «و على الذين يطيقونه ... العطاش» محذوف
5- بحار الأنوار، ج 101، ص 168
6- تحف العقول، ص 472

2-1- امام سجّاد علیه السلام- و دو ماه روزه پی در پی در کفّاره ی ظهار واجب است به کسی که نتواند بنده ای را آزاد کند. خدای تبارک و تعالی می فرماید: ﴿فَمَن لَمَّ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أنْ یَتَمَاسَّا﴾

3-1- فقه الرّضا علیه السلام- روزه چهل نوع است که ده نوع آن واجب است؛ مثل روزه ی ماه مبارک رمضان و ده نوع آن روزه گرفتنش حرام است و چهارده نوع آن فرد مختار است که روزه بگیرد یا افطار کند و سه روزه به نام روزهی گوش است و سه روزه به نام تأدیب هست که عبارتند از: روزه ی اباحه و سفر و مریض اما روزه های واجب عبارتند از روزه ی ماه مبارک رمضان دو ماه متوالی برای کسی که از روی عمد و قصد روزه ی ماه مبارک رمضان را خورده است، ﴿صِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ﴾. برای کسی که به صورت اشتباهی مرتکب قتل شده و امکان آزادکردن برده و کنیز ندارد؛ مطابق آیه: ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ﴾. دو ماه روزه برای کسی که کفاره ی ظهار بر گردن دارد و توانایی آزاد کردن برده نیز ندارد مطابق آیه: ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا﴾.

4-1- امام على علیه السلام- فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبل أَن يَتَماسًا يعنی قبل از همبسترشدن با او.

بخش 2: کسی که این را هم نتواند شصت مسکین را اطعام کند.

1-2- امام باقر علیه السلام- بر کسانی که روزه برای آن ها طاقت فرساست [همچون بیماران مزمن، و پیر مردان و پیر زنان] لازم است کفّاره بدهند مسکینی را اطعام کنند. (بقره/184)؛ منظور، آیه چه کسانی هست که پیر و سالم هستند و کسی که تشنگی بر او چیره می شود، عوض روزه فدا می دهد. ﴿فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً﴾ منظور آیه، کسانی خواهند بود که در اثر مرض یا تشنگی نمی توانند شصت روز پیاپی روزه بگیرند.

2-2- امام رضا علیه السلام- فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتّينَ مِسْكِيناً به هر کدام یک مد طعام، تصدیق نماید به همان چیزی که از او برآید.

3-2- امام هادی علیه السلام- نامه ی آن حضرت در انکار و ردّ مذهب جبر و تفویض و اثبات «عدل» و معنی «جایگاه و مرتبه ی میان جبر و تفویض ﴿... وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لما قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبل أَنْ يَتَمَاسًا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسًا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْکیناً﴾ این ها همه دلیل است که خداوند تبارک و تعالی از بندگان تکلیفی مازاد بر قدرتی که به آن ها داده نخواسته و نهی و منع او هم به همین منوال است این معنای تندرستی و سلامتی خلقت است.

ص: 27

باب 3: وَتِلْكَ حُدُودُ الله

اشاره

3-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿وَتِلْكَ حُدُودُ الله فَجَعَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذَا حَدَّ الظُّهَارِ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِ وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ بَيِّنَاتٍ وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌِ﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ الله جَميعاً فَيُنبتُهُمْ بِمَا عَمِلُوا أَحْصاهُ اللهُ وَ نَسُوهُ وَ اللهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌِ﴾. (6)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَصْبَغَ بن نُبَاتَةَ قَالَ إِنَّ سَلْمَانَ رحمه الله علیه عَنْهُ قَالَ لِي اذْهَبْ بِي إِلَى الْمَقْبَرَةِ فَإِنَّ رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ لِي يَا سَلْمَانَ رحمه الله علیه سَيُكَلِّمُكَ مَيِّتُ إِذَا دَنَتْ وَفَاتُكَ فَلَمَّا ذَهَبْتُ بِهِ إِلَيْهَا وَنَادَى الْمَوْتَى أَجَابَهُ وَاحِدٌ مِنْهُمْ فَسَأَلَهُ سَلْمَانَ رحمه الله علیه عَمَّا رَأَى مِنَ الْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَهُ فَأَجَابَهُ بِقِصَصَ طَوِيلَة وَ أهْوَال جَلِيلَة وَرَدَتْ عَلَيْهِ إِلَى أَنْ قَالَ لَمَّا وَدَّعَنِي أَهْلِي وَأَرَادُوا الأَنْصِرَافَ مِنْ قَبْرِى أَخَذَتُ فِي النَّدَمَ فَقُلْتُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ مِنَ الرَّاجِعِينَ فَأَجَابَنِي مُجِيبُ مِنْ جَانِبِ الْقَبْرِ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةً هُوَ قَائِلُهَا وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ فَقُلْتُ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا مُنَبِّهُ أَنَا مَلَكُ وَكَلَنِي اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بجميع خَلْقِهِ لِأُنَبِّهَهُمْ بَعْدَ مَمَاتِهِمْ لِيَكْتُبُوا أَعْمَالَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ إِنَّهُ جَذَبَنِي وَ أَجْلَسَنِي وَقَالَ لِي اكْتُبْ عَمَلَكَ فَقُلْتُ إِنِّي لَا أَحْصِيهِ فَقَالَ لِي أَمَا سَمِعْتَ قَوْلَ رَبِّكَ أَحْصاهُ اللهُ وَ نَسُوهُ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿أَلاَتَرَ أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما في السَّماواتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلا هُوَ رابعُهُمْ وَلا خَمْسَةٍ إِلا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾. (7)

ص: 28


1- وسائل الشيعة، ج 22، ص 304
2- بحار الأنوار، ج 56، ص 235 الفضائل، ص 89؛ «فجاوبنی» بدل «فاجابنی»

بخش 3: این ها مرزهای الهی است.

1-3- امام على علیه السلام- ذَلكَ لتُؤْمِنُوا بِالله و رَسُولِهِ و تِلكَ حُدُودُ الله؛ خداوند عزوجل این مجازات را حد ظهار قرار داد.

کسانی که با خدا و پیامبرش دشمنی می کنند خوار شدند آن گونه که پیشینیان خوار شدند؛ ما آیات روشنی نازل کردیم و برای کافران عذاب خوار کننده ای است. (5)

در آن روز که خداوند همه ی آن ها را بر می انگیزد و از اعمالی که انجام دادند باخبر می سازد اعمالی که خداوند حساب آن را نگه داشته و آن ها فراموشش کردند؛ و خداوند بر هرچیز شاهد و ناظر است. (6)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- اصبغ بن نباته آورده است که سلمان رحمه الله علیه به من گفت: «مرا به گورستان ببر زیرا رسول خدا به من فرمود: ای سلمان چون مرگت نزدیک شود البته مرده ای با تو سخن می گوید، و چون او را بردم و مرده ها را صدا زد یکی جوابش را داد سلمان از آن چه که از مرگ و پس از آن به نظرش رسید از او پرسید و او با داستان های طولانی و هراس های بزرگ که بر او وارد شده بود جواب داد تا این که گفت وقتی خانواده ام با من وداع کردند و خواستند از قبر من برگردند پشیمانی مرا گرفت و گفتم ای کاش من هم بر می گشتم یکی از گوشه قبر به من پاسخ داد: چنین نیست این سخنی است که او به زبان می گوید و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند! (مؤمنون/100) به او گفتم: تو کیستی؟ گفت [منبه] هستم فرشته ای که خدا مرا به همه خلقش گماشته تا پس از مرگ آن ها را به کردارشان آگاه کنم تا در برابر خدا کارهای خود را بنویسند»؛ سپس مرا کشید و نشاند و گفت: کارهایت را بنویس گفتم نمی توانم آن ها را بشمارم». گفت: «آیا سخن پروردگارت را نشنیده ایی که می فرماید: ﴿أَحْصاهُ اللهُ وَ نَسُوهُ﴾.

آیا نمی دانی که خداوند آن چه را در آسمان ها و آن چه را در زمین است می داند؛ هیچ گاه سه نفر با هم نجوا نمی کنند مگر این که خداوند چهارمین آن ها ست و هیچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمی کنند مگر این که او ششمین آن ها ست و نه تعدادی کمتر و نه بیشتر از آن هستند مگر این که او همراه آن ها ست هرجا که باشند، سپس روز قیامت آن ها را از اعمالشان باخبر می سازد چرا که خداوند به هرچیزی داناست. (7)

ص: 29

باب 1: ما يَكُونُ مِنْ نَجوى ثَلاثَةِ إِلا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لا خمسة إلا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كَانُوا

اشاره

1-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿سَألَ الْجَاثِلِيقُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ ... أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَيْنَ هُوَ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام هُوَ هَاهُنَا وَ هَاهُنَا وَ فَوْقُ وَ تَحْتُ وَ مُحِيطٌ بِنَا وَ مَعَنَا وَ هُوَ قَوْلُهُ ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَلا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا فَالْكُرْسِيُّ مُحِيطٌ بالسَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾. (1)

2-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فَسَلَّمَ عَلَى ثُمَّ جَلَسَ، فَقَالَ يَا نَصْرَانِيُّ أَقْبَلْ عَلَيَّ بِوَجْهَكَ وَ اقْصِدْنِي بِمَسَائِلِكَ فَعِنْدِي جَوَابُ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ فِيمَا يَأْتُونَ وَيَذَرُونَ، وَ بِاللَّهِ التَّوْفِيقِ قَالَ فَتَحَوَّلَ النَّصْرَانِيُّ إِلَيْهِ، وَ قَال ... أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَيْنَ هُوَ قَالَ اللَّهِ هُوَ هَاهُنَا ... وَ هَاهُنَا وَهَاهُنَا ... وَ هَاهُنَا ... وَ هُوَ فَوْقَ وَتَحْتُ وَ مُحِيطُ بنَا وَ مَعَنَا، وَ هُوَ قَوْلُهُ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّتُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ الْكُرْسِيُّ مُحِيطُ بِالسَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾. (2)

3-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَة إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ قَالَ لَوْ لَا مَا فِي الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَ التَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِي دِينِكُمْ فَقَالَ لَهُ عَلَى امْ وَ مَا هُوَ قَالَ ... أَجِدُهُ يَقُولُ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى وَيَقُولُ أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهُ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهُ وَهُوَ مَعَكُمْ أَينَ مَا كُنتُمْ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ وَ مَا يَكُونُ مِنْ نَجوىٰ ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ ... قال العليم وَ أَمَّا قَولُهُ هُوَ مَعَكُمْ أَينَ مَا كُنتُمْ وقَولُهُ مَا يَكُونُ مِنْ نَجوى ثَلاثَةِ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ فَإِنَّمَا أَرَادَ بِذَلِكَ اسْتِيلَاءَ أَمَنَائِهِ بِالْقُدْرَةِ الَّتِي رَكَبَهَا فِيهِمْ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ وَ أَنَّ فِعْلَهُمْ فِعْلُهُ﴾. (3)

4-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْن أبي عُمَيْر قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَلَّمْنِي التَّوْحِيدَ فَقَالَ يَا أَبَا أَحْمَدَ لَا تَتَجَاوَزْ فِي التَّوْحِيدِ مَا ذَكَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ فِي كِتَابِهِ فَتَهْلِكَ وَاعْلَمْ أَنَّ اللهَ تَعَالَى ... لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ

ص: 30


1- بحار الأنوار، ج 55، ص 9 ،الکافی، ج 1، ص 129 و تفسیر نورالثقلین؛ «كانوا فالكرسى ... و الارض» محذوف تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج30، ص 69/ إرشاد القلوب، ج 2، ص 309
3- بحارالأنوار، ج 10، ص 105/ الاحتجاج، ج 1، ص 246/ بحار الأنوار، ج 3، ص310 و تفسیر نورالثقلين؛ «جاء بعض الزناقة ... هو رابعهم الايه» محذوف

بخش 1: هیچگاه سه نفر با هم نجوا نمی کنند مگر این که خداوند چهارمین آن ها ست و هیچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمی کنند مگر این که او ششمین آن ها ست و نه تعدادی کمتر و نه بیشتر از آن هستند مگر این که او همراه آن ها ست هرجا که باشند.

1-1- امام على علیه السلام- جاثلیق از امیرالمؤمنین عليه السلام پرسید: «... از خداوند عزوجل برایم بگو او از کجاست؟ امیرالمؤمنین عليه السلام فرمود او این جا و آن جاست فوق و تحت ماست، به ما احاطه دارد و همراه ماست و این کلام خداوند متعال است ﴿مَا يَكُونُ مِن نَّجْوى ثَلَاثَةٍ إِلا هُو رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلا هُو سَادِسُهُمْ ولا أَدْنَى مِن ذَلكَ ولا أَكْثَرَ إِلا هُو مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا﴾ کرسی به آسمان ها و زمین محیط است».

2-1- امام علی علیه السلام- پس از سلام روی زمین نشست و فرمود: ای نصرانی پرسش های خود را مطرح کن تا پاسخ هایم را بشنوی من پاسخ نیازمندی های مردم را در همه ی زمینه ها به خواست خدا می دهم ؟ ... نصرانی رو کرد به امام و گفت به من خبر بده که خداوند کجاست؟ .... فرمود: «او این جا و آن جا و در پایین و بالا و محیط به ما و با ما است، خداوند می فرماید: ﴿ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾ و کرسی محیط به آسمان ها و زمین است».

3-1- امام علی علیه السلام یکی از زندیقان نزد امیرمؤمنان حضرت علی عليه السلام رفت و عرض کرد: «اگر در قرآن اختلاف و تناقض نبود هر آینه به دینتان می گرویدم حضرت عَلى علیه السلام به او فرمود: «از چه سخن می گویی در کجای قرآن اختلاف و تناقض هست؟ گفت ... و یافته ام که می گوید همان بخشنده ای که بر عرش مسلط است (طه) و آیا خود را از عذاب کسی که حاکم بر آسمان است در امان می دانید (ملک /16) و او کسی است که در آسمان معبود است و در زمین معبو د. (زخرف /84) و هر جا باشید او با شما است. (حدید/4) و ما به او از رگ قلبش نزدیک تریم! (ق/16) و یافته ام که می گوید ﴿مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ ...﴾ امام علیه السلام فرمود: ﴿وَهُوَ مَعَكُمْ أَينَ مَا كُنتُمْ ومَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ ﴾ که منظور از آن چیرگی امنای او بر تمامی آفریدگانش با قدرتی است که او در وجود آنان نهاده است و این گونه فعل آنان، فعل اوست.

4-1- امام کاظم علیه السلام- محمد بن ابی عمیر نزد امام کاظم علیه السلام رفتم و به آن حضرت عرض کردم ای پسر رسول خدا توحید را به من تعلیم فرما» فرمود: ای ابواحمد در باب توحید عمیق تر نشو از آن چه خدای متعال آن را در کتاب خود ذکر فرموده که هلاک می شوی و بدان که خدای تبارک و تعالی ... چشم ها او را نمی بینند ولی او همه ی چشم ها را می بیند و او بخشنده انواع نعمت ها و باخبر از دقایق موجودات و آگاه [از همه چیز است]. (انعام/103) و هیچ چیز همانند او

ص: 31

الخَبِيرُ ولَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ما يَكُونُ مِنْ نَجوى ثَلاثَةِ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا تَمْسَة إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كانوا﴾. (1)

5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ انْظُرْ أَنْ تَدَعَ الذَّنْبَ سِراً وَ عَلَانِيَةً صَغِيرًا وَ كَبِيراً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى حَيْثُ مَا كُنْتَ يَرَاكَ وَ هُوَ مَعَكَ فَاجْتَنِبُهَا يَا ابْنَ مَسْعُودٍ َاتَّقِ اللهَ فِى السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَة وَ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ فَإِنَّهُ يَقُولُ ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَلا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا﴾. (2)

6-1- الكاظم علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى كَانَ لَمْ يَزَلْ بِلَا زَمَانٍ وَلَا مَكَانٍ وَ هُوَ الْآنَ كَمَا كَانَ لَا يَخْلُو مِنْهُ مَكَانُ وَ لَا يَسْتَغلُ بِهِ مَكَانُ وَ لَا يَحِلُّ فِي مَكَان مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَلا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا لَيْسَ بَيْنَهُ وَبَيْنَ خَلْقِهِ حِجَابُ غَيْرُ خَلْقِهِ احْتَجَبَ بِغَيْرِ حِجَاب مَحْجُوب وَ اسْتَتَرَ بِغَيْرِ سِتْر مَسْتُورٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْكَبِيرُ الْمُتَعَال﴾. (3)

7-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيٍّ بن أبي طَالِب علیه السلام أَنَّهُ دَخَلَ السُّوقَ فَإِذَا هُوَ بِرَجُل مُوَكِّيهِ ظَهْرَهُ يَقُولُ لَا وَالَّذِي احْتَجَبَ بِالسَّبْعِ فَضَرَبَ عَلَى علیه السلام ظَهْرَهُ ثُمَّ قَالَ مَنِ الَّذِي احْتَجَبَ بِالسَّبْعِ قَالَ اللَّهُ يَا أمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ أَخَطَأتَ ثَكِلَتْكَ أَمُكَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَيْسَ بَيْنَهُ وَبَيْنَ خَلْقِهِ حِجَابُ لِأَنَّهُ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كَانُوا قَالَ مَا كَفَّارَةُ مَا قُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ مَعَكَ حَيْثُ كُنْتَ قَالَ أَطْعِمُ الْمَسَاكِينَ قَالَ لَا إِنَّمَا حَلَفْتَ بِغَيْرِ رَبِّكَ﴾. (4)

8-1- أميرالمومنين علیه السلام- ﴿مَعَ كُل شَيْءٍ لَا بِمُقَارَنَةِ وَ غَيْرُ كُلِّ شَيْءٍ لَا بِمُزَايَلَة﴾. (5)

9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أفَرَأَيْتَ قَوْلَهُ سَمِيعٌ بَصِيرٌ عَالِمُ قُلْتُ إِنَّمَا يُسَمَّى تَبَارَكَ وَتَعَالَى بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ لِأَنَّهُ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْءٌ مِمَّا لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ مِنْ شَخص صَغِير أَوْ كَبير أَوْ دَقِيق أَوْ جَلِيل وَ لَا نَصِفُهُ بَصِيراً بِلَحْفِ عَيْنِ كَالْمَخْلُوقِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ سَمِيعًا لِأَنَّهُ مَا يَكُونُ مِنْ نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَلا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كَانُوا النَّجْوَى وَ دَبيبَ النَّمْلِ عَلَى الصَّفَا وَخَفَقَانَ الطَّيْرِ فِي الْهَوَاءِ لَا تَخْفَى عَلَيْهِ خَافِيَةٌ وَلَا شَيْ

ص: 32


1- روضة الواعظین، ج 1، ص 35 بحار الأنوار، ج 4، ص 296/ التوحید، 76؛ «لاتدركه الابصار ... السميع البصير» محذوف
2- بحار الأنوار، ج 74، ص 105 مستدرک الوسائل، ج 11، ص 265؛ «الا هو رابعهم ... ماكانوا» محذوف/ مكارم الأخلاق، ص453
3- بحار الأنوار، ج 3، ص327/ تفسير البرهان
4- بحار الأنوار، ج 3، ص 330
5- نهج البلاغه، ص 40/ تفسیر نورالثقلین

نیست و او شنوا و بیناست!. (شوری/11) ﴿مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا﴾.

5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود متوجه باش گناه را در آشکار و نهان بزرگ و کوچکش را واگذاری؛ چراکه خدای متعال می فرماید در هرکجا باشی خدا تو را می بیند و او با توست از گناه دوری کن ای پسر مسعود از خدا در نهان و آشکار ،بترس بیابان و دریا شب و روز چراکه خدا می فرماید: ﴿مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لَا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كانُوا﴾.

6-1- امام کاظم علیه السلام- قطعاً خداوند تبارک و تعالی پیوسته بیزمان و مکان بوده است؛ اکنون نیز همان گونه است مکانی از او خالی نیست و مکانی با او پر نمی شود و در مکانی جای نمی گیرد. ﴿ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كانُوا﴾ میان او و مخلوقاتش حجابی جز خلقش نیست با حجابی که پوشیده نیست پنهان شده است و با پرده ای که پوشیده نیست مخفی شده است معبودی جز خداوند بزرگ بلند مرتبه نیست.

7-1- امام على علیه السلام- حارث اعور گوید: امیرالمؤمنین علیه السلام داخل بازار شد و دید که مردی پشت خود را به او گردانیده می گوید به حق آن کسی که به آسمان هفتگانه در پرده رفته»! علی بر پشتش زد و فرمود: «کیست آن که هفت آسمان را حجاب قرار داده»؟ گفت: «خدا، ای امیر المؤمنین حضرت فرمود: خطا کردی مادرت به عزایت !نشیند به درستی که در میان خدای عزوجل و خلقش حجابی نیست چراکه او با ایشان است در هرجا که باشند». گفت: «ای امیرالمؤمنین علیه السلام کفاره آن چه گفتم چه چیز است؟ فرمود آن است که بدانی که خدا با توست در هرجا که باشی گفت یعنی نباید مساکین را طعام دهم؟ فرمود: «نه، زیرا به غیر پروردگارت قسم خوردی».

8-1- امام علی علیه السلام- با هر چیزی است ولی منهای پیوستگی با آن و غیر هر چیزی است اما بدون دوری از آن.

9-1- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گفت: پس نظر شما درباره ی سمیع و بصیر و عالم چیست؟ فرمود: «خداوند مبارک به این اسامی نامیده شده زیرا هیچ چیز از اموری که حتی به چشم نمی آید نیز از او پنهان نیست خواه کوچک یا بزرگ ریز یا درشت باشد، نه این که او را همچون مخلوقات به دیدن با چشم وصف کنیم و از این جهت سمیع می گوییم زیرا ﴿ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كانُوا﴾؛ سخن آهسته حرکت مورچه بر تخته سنگ بال زدن پرندگان در آسمان را نیز می شنود هیچ مخفی بر او مخفی نیست و هر چیزی که گوش ها و چشم ها آن را درک کنند یا

ص: 33

مِمَّا أَدْرَكَتْهُ الْأَسْمَاعُ وَ الْأَبْصَارُ وَ مَا لَا تُدْرِكُهُ الْأَسْمَاعُ وَ الْأَبْصَارُ مَا جَلَّ مِنْ ذَلِكَ وَ مَا دَقَ وَ مَا صَغُرَ وَ مَا كَبُرَ وَ لَمْ نَقُلْ سَمِيعًا بَصِيراً كَالسَّمْعِ الْمَعْقُولِ مِنَ الْخَلْقِ﴾. (1)

10-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿كَانَ لِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم صَدِيقَان يَهُودِيَّان قَدْ آمَنَا بِمُوسَى علیه السلام رَسُول اللهِ وَأَتَيَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَسَمِعَا مِنْهُ وَقَدْ كَانَا قَرَا التَّوْرَاةَ وَصُحُفَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ عَلِمَا عِلْمَ الكتب الأولَى فَلَمَّا قَبَضَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى رَسُولَهُ أَقْبَلَا يَسْأَلَان عَنْ صَاحِبِ الْأَمْرِ بَعْدَهُ وَ قَالَا إِنَّهُ لَمْ يَمْت نَبِي قَطُّ إِلَّا وَ لَهُ خَلِيفَةً يَقُومُ بِالْأَمْرِ فِي أُمَّتِهِ مِنْ بَعْدِهِ قَرِيبُ الْقَرَابَةِ إِلَيْهِ مِنْ أهْلَ بَيْتِهِ عَظِيمُ الْقَدْرِ جَلِيلُ الشَّانِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ هَلْ تَعْرِفُ صَاحِبَ الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِ هَذَا النَّبِيَّ قَالَ الْآخَرُ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا بِالصَّفَة الَّتِي أَجِدُهَا فِي التَّوْرَاةِ هُوَ الْأَصْلَعُ الْمُصَفَرُ فَإِنَّهُ كَانَ أَقْرَبَ الْقَوْمِ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَلَمَّا دَخَلَا الْمَدِينَةِ وَ سَأَلَا عَنِ الْخَلَيفَةِ أَرْشِدًا ... إِلَى عَلَى الهِ فَلَمَّا جَاءَاهُ فَنَظَرًا إِلَيْهِ قَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ إِنَّهُ الرَّجُلُ الَّذِي صِفَتُهُ فِي التَّوْرَاة إِنَّهُ وَصِيُّ هَذَا النَّبِيِّ وَ خَلِيفَتُهُ وَ زَوْجُ ابْنَتِهِ وَ أَبُو السَّبْطَيْنِ وَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ قَالَا لِعَلِى العَلَيْهِ أَيُّهَا الرَّجُلُ مَا قَرَابَتُكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ هُوَ أَخِي وَأَنَا وَارَتُهُ وَ وَصِيُّهُ وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ أَنَا زَوْجُ ابْنَتِهِ قَالَا هَذِهِ الْقَرَابَةُ الْفَاخِرَةُ وَالْمَنْزِلَةُ الْقَرِيبَةُ وَهَذِهِ الصَّفَةُ الَّتِي نَجِدُهَا فِي التَّوْرَاةِ فَأَيْنَ رَبُّكَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ لَهُمَا عَلَى علیه السلام إِنْ شِئْتُمَا أَنْبَاتُكُمَا بِالَّذِي كَانَ عَلَى عَهْدِ نَبِيِّكُمَا مُوسَى علیه السلام وَإِنْ شِئْتُمَا أَنْبَاتُكُمَا بالَّذِي كَانَ عَلَى عَهْدِ نَبِيِّنَا مُحَمَّدِ قَالَا أَنْبَتْنَا بِالَّذِي كَانَ عَلَى عَهْدِ نَبِيِّنَا مُوسَى علیه السلام قَالَ عَلَى علیه السلام أَقْبَلَ أَرْبَعَةُ أَهْلَاكِ مَلَكُ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ مَلَكَ مِنَ الْمَغْرِب وَ مَلَكَ مِنَ السَّمَاءِ وَمَلَكَ مِنَ الْأَرْضِ فَقَالَ صَاحِبُ الْمَشْرِقِ لِصَاحِبِ الْمَغْرب مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتَ قَالَ أَقْبَلْتُ مِنْ عِنْدِ رَبِّي وَقَالَ صَاحِبَ الْمَغْرِبِ لِصَاحِبِ الْمَشْرِقِ مِنْ أَيْنَ أَقْبَلَتَ قَالَ أَقْبَلْتُ مِنْ عِنْدِ رَبِّي وَقَالَ النَّازِلُ مِنَ السَّمَاءِ لِلْخَارِج مِنَ الْأَرْضِ مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتَ قَالَ أَقْبَلْتُ مِنْ عِنْدِ رَبِّي وَ قَالَ الْخَارِجُ مِنَ الْأَرْضَ لِلنَّازِلَ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ أَيْنَ أَقْبَلَتَ قَالَ أَقْبَلْتُ مِنْ عِنْدِ رَبِّي فَهَذَا مَا كَانَ عَلَى عَهْدِ نَبِيِّكُمَا مُوسَى اللَّهِ وَأَمَّا مَا كَانَ عَلَى عَهْدِ نَبِيِّنَا فَذَلِكَ قَوْلُهُ فِي مُحْكَم كِتَابِهِ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَلا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَينَ ما كَانُوا ...﴾. (2)

11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ فَقَالَ هُوَ وَاحِدٌ وَاحِدِيُّ الذَاتِ بَائِنُ مِنْ خَلْقِهِ وَ بذَاكَ وَصَفَ نَفْسَهُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيط﴾. (3)

ص: 34


1- بحار الأنوار، ج 3، ص194
2- بحار الأنوار، ج 3، ص 324/ بحار الأنوار، ج 10، ص 18 / التوحيد، ص 180
3- الكافي، ج 1، ص 126 تفسير البرهان / بحار الأنوار، ج 3، ص 322 التوحيد، ص 131/ تفسیر نور الثقلين

درک نکنند از آن چه بزرگ یا کوچک یا ریز یا درشت باشد بر او مخفی نیست و ما نمی گوییم سمیع و بصیری مانند شنوایی که از مخلوقات دانسته ایم».

10-1- امام علی علیه السلام- امام صادق علیه السلام از پدرش روایت فرمود که رسول خدا را دو آشنای یهود بود که به موسی علیه السلام ایمان آورده بودند و به خدمت حضرت آمده و از او شنیده بودند و تورات و صحف ابراهیم و موسی را خوانده بودند و علم کتاب های نخستین را دانسته بودند و چون خدای تبارک و تعالی روح مطهر رسول خود را قبض کرد، آن دو یهود از صاحب امر خلافت بعد از آن حضرت سؤال می کردند و گفتند هرگز هیچ پیغمبری نمرده مگر آن که او را خلیفه و جانشینی بوده که در میان امتش بعد از او به امر خلافت قیام می نموده و قرابتش به او نزدیک و از خاندان او بوده و قدرش بزرگ و شأنش عظیم بوده است». پس یکی از آن ها به یار خود گفت: «آیا صاحب این امر را بعد از این پیغمبر می شناسی؟ گفت: «او را نمی شناسم مگر به صفتی که آن را در تورات می یابم»؛ اوست آن که پیش سرش مو ندارد و رنگش زرد است پس به درستی که او نسبت به رسول از همه قوم نزدیکتر است چوقتی داخل مدینه شدند و از خلیفه رسول سؤال کردند ... پس به علی گفتند ای مرد خویشیت نسبت به رسول خدا چیست؟ فرمود: آن حضرت برادر من است و منم وارث و وصی او و اول کسی که به او ایمان آورده و منم شوهر دخترش فاطمه علیها السلام. به آن حضرت گفتند: «این همان خویشی فاخر و منزلت نزدیک است و این صفت همان صفتی است که ما آن را در تورات می یابیم. پس بگو: پروردگار والای تو در کجا است؟ علی به ایشان فرمود: اگر می خواهید شما را خبر دهم به آن چه در زمان پیغمبر شما موسی بوده و اگر می خواهید شما را خبر دهم به آن چه در عهد پیغمبر ما محمد بوده».:گفتند ما را خبر ده به آن چه در عهد پیغمبر ما موسی علیه السلام بوده». حضرت فرمود: «چهار فرشته رو آوردند و آمدند؛ یک فرشته از مشرق و یکی از مغرب و یکی از آسمان و یکی از زمین، پس آن مشرقی به مغربی گفت: «از کجا آمده ای»؟ گفت: «از نزد پروردگار خود آمده ام و آن که از آسمان فرود آمده بود به آن که از زمین بیرون آمده بود گفت: «از کجا آمده ای»؟ گفت از نزد پروردگارم آمده ام و آن که از زمین بیرون آمده بود به آن که از آسمان فرود آمده بود:گفت از کجا آمده ای؟ گفت از نزد پروردگارم آمده ام پس این آن چیزی است که در عهد پیغمبر شما موسی بوده و اما آن چه در زمان پیغمبر ما محمد بود همان سخن خدا در کتاب محکمش است که ﴿ما يَكُونُ مِنْ نَجوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا﴾.

11-1- امام صادق علیه السلام- ﴿ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِیمٌ﴾؛ او یکی است ذات او یگانه ،است با آفریدگان خود متفاوت و متمایز است و خداوند خویش را به همین صفت توصیف کرده است. او به هر چیزی اشراف و احاطه و قدرت احاطه دارد.

ص: 35

قوله تعالى: ﴿أَلَمتَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَن النَّجوى ثُمَّ يَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ يَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ وَ إِذا جاؤُكَ حَيَوكَ بِما لَمْ يُحبِّكَ بِهِ اللهُ وَيَقُولُونَ فَي أَنفُسِهِمْ لَوْ لَا يُعَذِّبُنَا اللهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ المصير﴾. (8)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كان أصْحَابُ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم إِذَا أَتَوْهُ يَقُولُونَ لَهُ أَنْعِمْ صَبَاحاً وَ أَنْعِمْ مَسَاءً وَ هِيَ تَحِيَّةُ أَهْلِ الْجَاهِلِيَّة فَأَنْزَلَ اللهُ وَ إِذا جاؤُكَ حَيَوكَ بِما لَم يُحبِّكَ بِهِ اللَّهُ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ أَبْدَلَنَا اللَّهُ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكَ تَحِيَّةَ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَّ الْيَهُودَ أَتَتِ النَّبِي فَقَالُوا السَّامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ وَالسَّامُ بِلُغَتِهِمْ الْمَوْتُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلَيْكُمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَإِذا جاؤُكَ حَيَوكَ بِما لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللهُ...﴾. (2)

3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر القَالَ: دَخَلَ يَهُودِيُّ عَلَى رَسُولِ اللهِ وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ السَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبَيْهِ فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ السَّامُ وَ الْغَضَبُ وَاللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَالْخَنَازِيرِ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ كَانَ مُمَثَنَا لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعَ عَلَى شَيْءٍ قَطُّ إِنَّا زَانَهُ وَلَمْ يُرْفَعْ عَنْهُ قَطُّ إِلَّا شَانَهُ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ مَا سَمِعْتَ إِلَى قَوْلِهِمْ السَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ بَلَى أَ مَا سَمِعْتِ مَا رَدَدْتُ عَلَيْهِمْ قُلْتُ عَلَيْكُمْ فَإِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ مُسْلِمُ فَقُولُوا سَلَامُ عَلَيْكُمْ وَإِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ كَافِرُ فَقُولُوا عَلَيْكَ﴾. (3)

4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَى أَلَمَتَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى الْآيَةَ فِي الْيَهُودِ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّهُمْ كَانُوا يَتَناجَوْنَ فِيمَا بَيْنَهُمْ دُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَيَنْظُرُونَ إِلَى الْمُؤْمِنِينَ وَيَتَعَامَزُونَ بِأَعْيُنِهِمْ وَإِذَا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ نَجْوَاهُمْ، قَالُوا: مَا نَرَاهُمْ إِلَّا وَقَدْ بَلَغَهُمْ عَنْ أَقْرَبَائِنَا وَإِخْوَانِنَا الَّذِينَ خَرَجُوا فِي السَّرَايَا قَتْلُ أوْ مُصِيبَة أَوْ هَزِيمَة، فَيَقَعُ ذلك فِي قُلُوبِهِمْ وَيَحْزَنُهُمْ فَلَمَّا طَالَ ذَلِكَ شَكُوا إِلَى

ص: 36


1- مستدرک الوسائل، ج 8، ص 366 بحار الأنوار، ج 73، ص 6 تفسیر القمی، ج 2، ص 354 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
2- مستدرک الوسائل، ج 8، ص374 بحار الأنوار، ج 73، ص10/ تفسير نورالثقلين
3- الكافي، ج 2، ص 648 تفسیر البرهان

آیا ندیدی کسانی را که از نجوا (سخنان در گوشی) نهی شدند، سپس به کاری که از آن نهی شده بودند باز می گردند و برای انجام گناه و تعدی و نافرمانی پیامبر صلی الله علیه و آله- به نجوا می پردازند و هنگامی که نزد تو می آیند تو را تحیّتی می گویند که خدا به تو نگفته است [ تحیّتی توهین آمیز و در دل خود می گویند چرا خداوند ما را به خاطر گفته هایمان عذاب نمی کند؟ جهنّم برای آنان کافی است وارد آن می شوند، و چه بد فرجامی است. (8)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- زمانی که نزد رسول خدا می آمدند می گفتند: «صبح خوبی داشته باشی و عصر خوبی داشته باشی» و این سلام اهل جاهلیت بود پس خداوند عزوجل این آیه را نازل كرد ﴿وَ إِذا جاؤُكَ حَيَوكَ بِما لَيُحَيِّكَ بِهِ اللهُ﴾ رسول خدا به آنان فرمود: «اکنون سلامی بهتر از آن به ما داده شده است؛ سلام اهل بهشت؛ السلام علیکم».

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- یهود نزد پیغمبر یهود نزد پیغمبر آمدند و گفتند «سام» بر تو و سام به زبان آن ها مرگ است. و رسول خدا فرمود: «بر شما باد. پس خداوند متعال نازل کرد: ﴿وَ إِذَا جَاؤُكَ حَيَوكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا يُعَذِّبُنَا اللهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾.

3- امام باقر علیه السلام- جهودی بر رسول خدا وارد شد؛ زمانی که عایشه همسرش در خانه بود. آن یهودی گفت: «سام علیکم». رسول خدا در پاسخ گفت: «علیکم» یهودی دیگری آمد و به همان عبارت سلام کرد و رسول خدا با همان پاسخ جواب داد. یهودی سوم وارد شد و باز به همان صورت سلام کرد و رسول خدا مانند نوبت اول به او پاسخ گفت. عایشه خشمناک شد و گفت: «سام بر خودتان باد و لعنت و خشم خدا ای جهودان ای همتایان بوزینه و خوک». رسول خدا به عایشه گفت ای عایشه اگر فحش و ناسزا را مجسم می کردند مجسمه ی زشت و کریه ی ساخته می شد نرمش و ملایمت را به هر چیزی اضافه کنند مایه ی زینت است، نرمش و ملایمت را از هرچیزی بگیرند مایه ی زشتی و قباحت است. عایشه گفت: «ای رسول خدا! آیا نشنیدی که می گویند «سام» علیکم؛ درد بر تو رسول خدا گفت: «چرا شنیدم». و آیا تو نشنیدی که من در پاسخ آنان گفتم: بر خودتان به اقتضای این سنت؛ هرگاه که مسلمانی به شما سلام گفت شما در پاسخ او بگویید سلام علیکم و هرگاه کافری به شما سلام گفت؛ در پاسخ او بگویید علیک»

4- ابن عباس رحمه الله علیه- آيه ى ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجوى﴾ در مورد یهودیان و منافقانی نازل شد که در غیاب مؤمنان باهم نجوا و مذاکره می کردند و نیم نگاهی به مؤمنان داشتند تا متوجه آنان نشوند ولی وقتی مؤمنان متوجه مذاکرات آنان می شدند می گفتند ما با آن ها در مورد دوستان و آشنایانمان که در جنگ ها شرکت کرده و شهید شده یا مجروح شده اند یا شکست خورده و گریخته اند صحبت می کردیم و با این صحبت ها مؤمنان نیز محزون شده و دلشان به حال شهدا و مجروحان میس وخت و آن ها را رها می کردند و به آن ها مشکوک نمی شدند، این ماجرا

ص: 37

رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَمَرَهُمْ أَنْ لَا يَتَنَاجَوْا دُونَ الْمُسْلِمِينَ، فَلَمْ يَنْتَهُوا عَنْ ذَلِكَ وَ عَادُوا إِلَى مُنَاجَاتِهِمْ فَنَزَلَتِ الْآيَةُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَناجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُول وَ تَناجَوْا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾. (1)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن النَّبيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فِي خُطْبَةِ الْوَدَاعِ سَمَّوْنِي أَذْنَا وَ زَعَمُوا أَنَّهُ لِكَثْرَةِ مُلَازَمَتِهِ إِيَّايَ وَ إِقْبَالِي عَلَيْهِ وَ قَبُولِهِ مِنِّي حَتَّى أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ وَ دَخَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ جَلَسَ عِنْدَ يَمِينِهِ فَتَنَاجَى عِنْدَ ذَلِكَ اثْنَانِ فَقَالَ النَّبِيُّ لَا يَتَنَاجَى اثْنَانِ دُونَ الثَّالِثِ فَإِنَّ ذَلِكَ يُؤْذِي الْمُؤْمِنَ فَنَزَلَ إِذا تَناجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةَ الرَّسُولِ الْآيَةَ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا﴾. (2)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِذَا كُنتُمْ ثَلَاثَةَ فَلَايَتَنَاجى اثْنَانِ دُونَ صَاحِبِهِمَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَحْزَنُهُ ﴾. (3)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَايَتَنَاجَ اثْنَانِ دُونَ الثَّالِثِ﴾. (4)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي سَعِيدِ الْخُدْرِيِّ، قَالَ: فَبَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي الْمَسْجِدِ ذَاتَ يَوْمٍ فِي مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ كُنْتُ فِيهِمْ إِذْ أَقْبَلَ عَلَى الله فَتَخَطَّى الْقَوْمَ حَتَّى جَلَسَ إِلَى النَّبِيِّ نَ كَانَ هُنَاكَ مَجْلِسُهُ الَّذِي يُعْرَفُ بِهِ فَسَارَ رَجُلٌ رَجُلًا وَ كَانَا يُرْمَيَان بِالنِّفَاقِ فَعَرَفَ رَسُولُ اللهِ مَا أَرَادَا فَغَضِبَ غَضَباً شَدِيداً حَتَّى الْتُمِعَ وَجْهُهُ ثُمَّ قَالَ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يَدْخُلُ عَبْدُ الْجَنَّةَ حَتَّى يُحِبَّنِي أَنَا وَكَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ هُوَ يُبْغِضُ هَذَا وَأَخَذَ بِكَفِّ عَلَى اللهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذِهِ الْآيَةَ فِي شَأنهما يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَنَاجَيْتُمْ فَلا تَتَناجوا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَمَعْصِيَةِ الرَّسُول ....﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿إِنَّمَا النَّجْوِى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئاً إِلا بِإِذْنِ اللهِ وَ عَلَى الله فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾. (10)

ص: 38


1- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص328
2- بحار الأنوار، ج 38، ص 300 المناقب، ج 2، ص 224؛ «عن النبي (صلی الله علیه و آله) ... هو اذن» محذوف
3- تفسیر نور الثقلين
4- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 329
5- بحار الأنوار، ج 39، ص 270 / الأمالي للطوسي، ص604/ تفسیر البرهان

طول کشید و آن ها برهمین حال بودند تا آن که مؤمنان این شکایت را پیش رسول خدا بردند و ایشان نیز امر فرمود هیچ مسلمانی با دیگری نجوای (پنهانی و در گوش) نکند». اما آن منافقان و یهودیان دست از کار خود برنداشتند و به مذاکرات مخفیانه ی خود بازگشته و این آیه نازل شد.

ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که نجوا می کنید به گناه و تعدی و نافرمانی پیامبر صلی الله علیه و آله نجوا نکنید و به کار نیک و تقوا نجوا کنید و از [مخالفت فرمان] خدایی که همگی نزد او جمع می شوید بپرهیزید. (9)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- کلبی از ابو صالح از ابن عباس رحمه الله علیه از پیامبر صلی الله علیه و آله آورده است که در خطبه ی الوداع فرمود: مرا گوش نامیدند؛ و پنداشتند این بدان خاطر است که وی پیوسته ملازم من است و من به وی روی می آورم و مقبولیتی است که از جانب من دارد تا این که خدای عزوجل آیه: ﴿وَمِنهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِي وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُن﴾ را نازل فرمود و امیرالمؤمنین علیه السلام بر رسول خدا وارد گشته و در سمت راست وی نشست سپس دو نفر باهم در گوشی گفتگو کردند که پیامبری فرمود: [در مجلسی که سه نفر حضور دارند] دو نفر باهم در گوشی سخن نمی گویند و سومی را رها نمی کنند؛ زیرا این کار مؤمن را می آزارد سپس آیه ﴿إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْاثْم وَالْعُدْوَانِ وَ مَعْصِيَتِ الرَّسُول﴾ و سخن خداى متعال: ﴿إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ ءَامَنُوا﴾.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- وقتی سه تن باهم هستید دو نفر از شما با هم آهسته سخن نگویند، تا با دیگران مخلوط شوید؛ زیرا این کار وی را غمگین می کند

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- وقتی سه تن باهم هستند، دو نفرشان با هم آهسته سخن نگویند.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوسعید خدری گوید: روزی در مسجد با تعدادی از مهاجرین و انصار نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم من هم در میان آنان ،بودم که علیا وارد شد و از همه گذر کرد تا این که کنار پیامبر صلی الله علیه و آله نشست. او در جای همیشگی خود نشسته بود و همه این موضوع را می دانستند. پس دو نفر که متهم به نفاق بودند در گوشی با یکدیگر سخن گفتند و رسول خدا دریافت که منظور آنان چیست پس آنچنان عصبانی شد که رنگ چهره اش تغییر کرد سپس فرمود: «قسم به که جانم به دست اوست هیچکس وارد بهشت نمی شود مگر این که مرا دوست داشته باشد، کسی و هرکس بغض این شخص را در دل داشته باشد و ادعا کند مرا دوست دارد، دروغ گفته است». و در این هنگام دست علی را گرفت و خداوند عزوجل این آیه را درباره ی آن دو نازل کرد ﴿يَا أَيُّها الذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلا تَتَنَاجَوا بِالإِثْمِ والعُدْوانِ و مَعْصِيَتِ الرَّسُول و تَنَاجَوا بِالبِرِّ وَ التَّقْوى و اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾.

نجوا تنها از سوی شیطان است؛ تا مؤمنان را غمگین سازد؛ ولی نمی تواند هیچ گونه ضرری به آن ها برساند جز به فرمان خدا؛ پس مؤمنان تنها بر خدا توکل کنند. (10)

ص: 39

1- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ سَبَبَ نُزُول هَذِهِ الْآيَةِ أَنَّ فَاطِمَةَ رَأتْ فِي مَنَامِهَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَيْلَ أَنْ يَخْرُجَ هُوَ وَ فَاطِمَةً وَعَلِيُّ وَ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ مِنَ الْمَدِينَةِ فَخَرَجُوا حَتَّى جَاوَرُوا مِنْ حِيطَانِ الْمَدِينَةِ فَتَعَرَضَ لَهُمْ طَريقَان فَأَخَذَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم ذَاتَ الْيَمِينِ حَتَّى انْتَهَى بِهِمْ إِلَى مَوْضِع فِيهِ نَخَلُ وَ مَا ، فَاشْتَرَى رَسُولُ اللَّهِ اللهِ شَاةَ كَبْرَاءَ وَهِيَ الَّتِي فِي إحْدَى أُذُنَيْهَا نُقَطَ بَيضُ فَأَمَرَ بِذَبْحِهَا فَلَمَّا أَكَلُوا مَاتُوا فِي مَكَانِهِمْ فَانْتَبَهَتْ فَاطِمَةً بَاكِيَةً ذَعِرَةً فَلَمْ تُخْبِرْ رَسُولَ اللَّهِ بِذَلِكَ فَلَمَّا أَصْبَحَتْ جَاءَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله بحِمَارِ فَأَرْكَبَ عَلَيْهِ فَاطِمَةَ وَ أَمَرَ أَنْ يَخْرُجَ مِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ له مِنَ الْمَدِينَة كَمَا رَأَتْ فَاطِمَةُ فِي نَوْمِهَا فَلَمَّا خَرَجُوا مِنْ حِيطَانِ الْمَدِينَةِ عَرَضَ لَهُ طَرِيقَان فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم ذَاتَ الْيَمِينِ كَمَا رَأَتْ فَاطِمَةُ حَتَّى انْتَهَوْا إِلَى مَوْضِع فِيهِ نَخْلُ وَ مَاءً فَاشْتَرَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم شَاةٌ كَبْرَاءَ كَمَا رَأَتْ فَاطِمَهُ فَأَمَرَ بِذَبْحِهَا فَذَبَحَتْ وَ شُويَتْ فَلَمَّا أَرَادُوا أَكْلَهَا قَامَتْ فَاطِمَةً وَ تَنَجَّتْ نَاحِيَةً مِنْهُمْ تَبْكِي مَخَافَةَ أَنْ يَمُوتُوا فَطَلَبَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَتَّى وَقَعَ عَلَيْهَا وَهِيَ تَبْكِي فَقَالَ مَا شَأْنُكِ يَا بُنَيَّةُ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي رَأَيْتُ كَذَا وَكَذَا فِي نَوْمِي وَ قَدْ فَعَلْتَ أَنْتَ كَمَا رَأَيْتُهُ فَتَنَجَّيْتُ عَنْكُمْ فَلَا أَرَاكُمْ تَمُوتُونَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ نَاجَى رَبَّهُ فَنَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ اللَّهِ فَقَالَ يَا مُحَمَّد هَذَا شَيْطَانُ يقول يُقَالُ لَهُ الدِّهَارُ وَهُوَ الَّذِي أَرَى فَاطِمَةَ هَذِهِ الرُّؤْيَا وَيُؤْذِي الْمُؤْمِنِينَ فِي نَوْمِهِمْ مَا يَعْتَمُونَ بِهِ فَأَمَرَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَجَاءَ بِهِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ لَهُ أَنْتَ أَرَيْتَ فَاطِمَةَ هَذِهِ الرُّؤْيَا فَقَالَ نَعَمْ يَا مُحَمَّدُ لله فَبَزَقَ عَلَيْهِ ثَلَاثَ بَزَقَ-اتٍ فَشَجَّهُ فِي ثَلَاثِ مَوَاضِعَ ثُمَّ قَالَ جَبْرَئِيلُ لِمُحَمَّدِ قُلْ يَا مُحَمَّدُ إِذَا رَأَيْتَ فِي مَنَامِكَ شَيْئًا تَكْرَهُهُ أَوْ رأَى أَحَدٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَلْيَقُلْ أَعُوذُ بمَا عَادَتْ بِهِ مَلَائِكَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَأَنْبِيَاؤُهُ الْمُرْسَلُونَ وَ عِبَادُهُ الصَّالِحُونَ مِنْ شَرِّ مَا رَأَيْتُ وَ مِنْ رُؤْيَايَ وَ تَقْرَأَ الْحَمْدَ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ تَنْقُلُ عَنْ يَسَارِكِ ثَلَاثَ تَفَلَاتٍ فَإِنَّهُ لَا يَضُرُّهُ مَا رَأَى وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطانِ ...﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا رَأَى الرَّجُلُ مَا يَكْرَهُ فِي مَنَامِهِ فَلْيَتَحَوَّلْ عَنْ شِقِّهِ الَّذِي كَانَ عَلَيْهِ نَائِمَا وَ ليقلْ إِنَّا النَّجوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهُ ثُمَّ لَيَقُلْ عُدْتُ

ص: 40


1- بحار الأنوار، ج 58، ص 187 / بحار الأنوار، ج 3، ص 198 تفسیر القمی، ج 2، ص 355 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان/ بحار الأنوار، ج 43، ص 90

1- امام صادق علیه السلام- سبب نزول این آیه این است که فاطمه علیها السلام در خواب دید، رسول خدا صلی الله علیه و علیه قصد دارد همراه با او و علی و حسین و حسین از مدینه خارج شود پس از شهر خارج شدند، از دیوارهای شهر گذشتند و دو راه در برابر آنان بود رسول خدا سمت راست را برگزید آن راه آنان را به جایی رساند که در آن درختان خرما و آب بود. رسول خدا گوسفندی ذراء خرید- گوسفندی که در یکی از گوش هایش خال های سفید است- و سپس دستور داد آن را ذبح کنند. به محض این که از گوشت آن خوردند، از دنیا رفتند فاطمه علیها السلام گریان و ترسان بیدار شد، اما رسول خدا را مطلع نکرد. صبح هنگام رسول خدا الاغی را آورد. فاطمه علیها السلام را بر آن سوار کرد و همان طور که فاطمه علیها السلام در خواب دیده بود دستور داد امیرالمؤمنین و حسن و حسین علیهم السلام از مدینه خارج شوند چون از برج و باروی شهر خارج شدند دو راه در مقابل ایشان بود همان طور که فاطمه علیها السلام دیده بود. رسول خدا چنان که فاطمه علیها السلام در خواب دیده بود سمت راست را برگزید، تا این که به مکانی رسیدند که در آن درختان خرما و آب بود. رسول خدا گوسفندی با خال های سفید در یکی از گوشهایش خرید و دستور داد گوسفند را ذبح کردند و آن را کباب کردند. هنگامی که خواستند آن را بخورند، فاطمه علیها السلام برخاست به گوشه ای رفت و از آنان دور شد و از ترس این که آنان بمیرند گریه کرد. رسول خدا او را صدا کرد نزد او رفت و بالای سرش ایستاد و او همچنان گریه می کرد. رسول خدا فرمود: «چه شده دخترم»؟ فرمود: «ای رسول خدا من شب قبل چنین خوابی دیده ام و شما همان کارهایی را انجام دادید که در خواب دیدم. پس از شما دور شدم تا مرگ شما را نبینم رسول خدا برخاست، دو رکعت نماز گزارد و با پروردگارش مناجات کرد جبرئیل بر او نازل شد و فرمود شیطانی است که به او زها گفته می شود او همان کسی است که این خواب را به فاطمه علیها السلام ها نشان داد او مؤمنان را در خواب از غم آن چه آنان را اندوهگین می کند آزار می دهد. جبرئیل دستور داد او را نزد رسول خدا بیاورند. او را آوردند. به او فرمود: تو همانی که این خواب را نشان دادی؟ گفت: «بله ای محمد! آن حضرت سه بار بر روی او آب دهان انداخت به طوری که سه جای او را شکست. پس جبرئیل فرمود: ای رسول خدا اگر تو و یا یکی از مؤمنین در خوابتان چیزی ببینید که از آن بدتان می آید بگویید به خاطر خواب بدی که دیدم به همان چیزی پناه می برم که فرشتگان مقرب خداوند و پیامبران علیهم السلام مرسل و بندگان صالح او بدان پناه بردند سپس سوره ی حمد و معوذتین و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را بخواند و سه بار به سمت چپ خود آب دهان بیندازد. در این صورت دیگر آن چه که در خواب دیده به او ضرری نمی رساند آن گاه خداوند بر رسولش این آیه را نازل کرد: ﴿إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ﴾.

2- امام صادق علیه السلام- اگر شخصی در خوابش چیزی را ببیند که از آن اکراه دارد، باید به طرف دیگری بخوابد و بگوید: ﴿إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الذِينَ آمَنُوا وَ لَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ

ص: 41

بمَا عَادَتْ بِهِ مَلَائِكَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَ أَنْبَيَاؤُهُ الْمُرْسَلُونَ وَعِبَادُهُ الصَّالِحُونَ مِنْ شَرِّ مَا رَأَيْتُ وَ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ﴾. (1)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِفَاطِمَةَ فِي رُؤْيَاهَا الَّتِي رَأَتْهَا قُولِى أَعُوذُ بِمَا عَادَتْ بِهِ مَلَائِكَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَ أَنْبَيَاؤُهُ الْمُرْسَلُونَ وَ عِبَادُهُ الصَّالِحُونَ مِنْ شَرِّ مَا رَأَيْتُ فِي لَيْلَتِي هَذِهِ أَنْ يُصِيبَنِي مِنْهُ سُو أَوْ شَيْ: أَكْرَهُهُ ثُمَّ انْقُلِي عَنْ يَسَارِكِ ثَلَاثَ مَرَأتِ﴾. (2)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ رَأَى الْمُؤْمِنِ وَ رُؤْيَاهُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ عَلَى سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ أَجْزَاءِ النّبُوَّةَ﴾. (3)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿لرُّؤْيَا عَلَى ثَلَاثَة وُجُوهِ بِشَارَة مِنَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِن وَتَحْذِيرٍ مِنَ الشَّيْطَانِ وَأَضْغَاثِ أخْلَامٍ﴾. (4)

6- الرّضا علیه السلام- ﴿إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَانَ إِذَا أَصْبَحَ قَالَ لِأَصْحَابِهِ هَلْ مِنْ مُبَشِّرَاتٍ يَعْنِي بِهِ الرُّؤْيَا﴾. (5)

7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير قَالَ: قُلْتَ لِأَبِي عَبْدِ الله علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاكَ الرُّؤْيَا الصَّادِقَةُ وَ الْكَاذِبَةُ مَخْرَجُهُمَا مِنْ مَوْضِع وَاحِدٍ قَالَ صَدَقَت أَمَّا الْكَاذِبَةُ الْمُخْتَلِفَةُ فَإِنَّ الرَّجُلَ يَرَاهَا فِي أَوَّلِ لَيْلَة فِي سُلْطَانِ الْمَرَدَة الْفَسَقَةً وَإِنَّمَا هِيَ شَيْءٌ يُخَيَّلُ إِلَى الرَّجُلِ وَهِيَ كَاذِبَة مُخَالِفَة لَا خَيْرَ فِيهَا وَ أَمَّا الصَّادِقَةُ إِذَا رَآهَا بَعْدَ التلتَيْنِ مِنَ اللَّيْلِ مَعَ حُلُولَ الْمَلَائِكَةَ وَ ذَلِكَ قَبْلَ السَّحَرَ فَهِيَ صَادِقَة لَا تَخَلَّفُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ جُنُباً أَوْ يَنَامَ عَلَى غَيْرِ طَهُورٍ وَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ حَقِيقَةً ذِكْرهِ فَإِنَّهَا تَخْتَلِفُ وَ تُبْطِئُ عَلَى صَاحِبَهَا﴾. (6)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي المُجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَح اللهُ لَكُمْ وَ إذا قيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ . وتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَاللهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴾. (11)

باب 1: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا في المجالس فَافْسَحُوا يَفْسَح اللهُ لَكُمْ وَإِذا قيل انْشُرُوا فَانْشُرُوا

اشاره

ص: 42


1- الکافی، ج 8، ص142 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
2- الكافي، ج 8، ص 142/ تفسير البرهان
3- الكافي، ج 8، ص 90/ تفسير البرهان
4- الکافی، ج 8، ص 90 تفسير البرهان
5- الكافي، ج 8، ص 90/ تفسير البرهان
6- الکافی، ج 8، ص 91 البرهان

الله، پس بگوید: از شر آن چه دیدم و از شر شیطان رانده شده به آن چه ملائکه مقرب خدا و ابنیای مرسل و بندگان صالحش پناه می جویند پناه می برم].

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا به فاطمه علیها السلام در مورد خوابی که دیده بود، فرمود: «بگو از شر خوابی که امشب دیده ام به آن چه که فرشتگان مقرب خدا و پیامبران علیهم السلام مرسل و بندگان صالح او پناه بردند، پناه می برم که مبادا گزندی از آن به من برسد یا دچار چیزی شوم که برایم خوشایند نیست. سپس سه بار به طرف چپ خود آب دهان بینداز.

4- امام صادق علیه السلام- هشام بن سالم گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: «رؤیا و خواب مؤمن در آخر الزمان جزئی از هفتاد جزء نبوّت است».

5- امام صادق علیه السلام- خواب بر سه نوع است بشارتی از خداوند برای مؤمن، و هشداری از سوی شیطان رانده شده و افکار پریشان

6- امام رضا علیه السلام- رسول خدا هنگامی که صبح می شد به یارانش می فرمود: «آیا بشارت هایی دارید؟ مقصود آن حضرت خواب و رؤیا بوده است.

7- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم، رویای راستین و دروغین از یکجا نشأت می گیرد؟ فرمود: «درست گفتی اما رؤیای دروغین و خلاف واقع آن است که شخص آن خواب را در ابتدای شب که در تسخیر عاصیان و فاسقان است می بیند در این خواب چیزی به نظر شخص می رسد و برای او مجسم می شود که دروغین و خلاف واقع است و خیری در آن نیست اما رؤیای صادق آن است که شخص آن رویا را پس از گذشت دو سوم از شب یعنی پیش از سحر ببیند که هنگام فرود آمدن ملائکه است. در این صورت خواب او صادق است و ان شاء الله خلاف واقع نیست البته اگر جنب باشد یا بر مکان ناپاک خوابیده باشد و یا آن که خداوند عزوجل را چنان که باید ذکر نگفته باشد در این صورت، رؤیای او خلاف واقع خواهد بود و یا [تعبیر آن را از صاحبش به تأخیر می اندازد

ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که به شما گفته شود مجلس را وسعت بخشید [و به تازه واردها جا دهید]»، وسعت بخشید خداوند [بهشت را] برای شما وسعت می بخشد؛ و هنگامی که گفته شود برخیزید» برخیزید؛ اگر چنین کنید، خداوند کسانی از شما را که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد؛ و خداوند به آن چه انجام می دهید آگاه است. (11)

بخش 1: ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که به شما گفته شود «مجلس را وسعت بخشید [و به تازه واردها جا دهید]»، وسعت ،بخشید خداوند [بهشت را] برای شما وسعت می بخشد؛ و هنگامی که گفته شود برخیزید برخیزید؛ اگر چنین کنید.

ص: 43

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِذَا دَخَلَ الْمَسْجِدَ يَقُومُ لَهُ النَّاسُ فَنَهَاهُمُ اللَّهُ أَنْ يَقُومُوا لَهُ فَقَالَ فَأَفْسَحُوا أَوْ وَسِّعُوا لَهُ فِي الْمَجْلِسَ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُرُوا يَعْنِي إِذَا قَالَ قُومُوا فَقُومُوا﴾. (1)

2-1- الرسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِذَا دَخَلَ مَنْزِنَا قَعَدَ فِي أَدْنَى الْمَجْلِس إِلَيْهِ حِينَ يَدْخُلُ﴾. (2)

3-1- الصّادق علیه السلام - ﴿كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَكْثَرَ مَا يَجْلِسُ تُجَاهَ الْقِبْلَة﴾. (3)

4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ رَضِيَ بِدُونِ التَّشَرفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ مَلَائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى يَقُومَ﴾. (4)

5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَنْبَغِي لِلْجُلَسَاءِ فِي الصَّيْفِ أَنْ يَكُونَ بَيْنَ كُلِّ اثْنَيْنِ مِقْدَارُ عَظْمِ الذَّرَاعِ لِئَلَّا يَشْقَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الْحَرَّ﴾. (5)

باب 2: يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ لِلْإِيمَانِ دَرَجَاتٍ وَ مَنَازِلَ يَتَفَاضِلُ الْمُؤْمِنُونَ فِيهَا عِنْدَ اللَّهِ قَالَ ... ثُمَّ ذَكَرَ مَا فَضَّلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ أَوْلِيَاءَهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ عَزَّوَجَل ... يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَات ... فَهَذَا ذِكْرُ دَرَجَاتِ الْإِيمَانِ وَ مَنَازِلِهِ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (6)

باب 3: وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ

اشاره

1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَضْلُ الْعَالِم عَلَى الشَّهِيدِ دَرَجَةً وَفَضْلُ الشَّهِيدِ عَلَى الْعَابِدِ دَرَجَةً وَفَضْلُ النَّبِيِّ عَلَى الْعَالِمِ دَرَجَةً وَ فَضْلُ الْقُرْآنِ عَلَى سَائِرِ الْكَلَام كَفَضْلِ اللَّهِ عَلَى سَائِرَ خَلْقِهِ وَفَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى سَائِرِ النَّاسَ كَفَضْلِي عَلَى أَدْنَاهُمْ﴾. (7)

2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ بَيْنَ الْعَالَمِ وَ الْعَابِدِ مِائَةُ دَرَجَةِ بَيْنَ كُلَّ دَرَجَتَيْنِ حُضْرُ الْجَوَادِ الْمُضَمَّرِ سَبْعِينَ سَنَة﴾. (8)

3-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِن فَضْلَ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْر عَلَى سَائِرِ الْكَوَاكِب﴾. (9)

4-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فشفع يوْمَ الْقِيَامَة الأنبياء علیهم السلام ثم العلماء ثُمَّ الشُّهَداء﴾. (10)

ص: 44


1- بحار الأنوار، ج17، ص28/ تفسیر القمی، ج 2، ص 356 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
2- الكافي، ج 2، ص662/ تفسیر نورالثقلین
3- الکافی، ج 2، ص661/ تفسیر نورالثقلین
4- الکافی، ج 2، ص661/ تفسیر نورالثقلین
5- الكافي، ج 2، ص 662/ تفسیر نورالثقلین
6- الكافى، ج 2، ص 40 بحار الأنوار، ج 22، ص 308/ بحار الأنوار، ج 66، ص 29 دعائم الإسلام، ج 1، ص 10
7- تفسیر نور الثقلين
8- تفسیر نور الثقلين
9- عوالى اللئالى، ج 1، ص358/ تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص336
10- تفسير بحر العرفان، ج 15، ص 336

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا هنگامی که وارد مسجد شد مردم در برابر او قیام می کردند. او آنان را از این کار بازداشت و فرمود: فَافْسَحُوا یعنی در مجلس برای او جا باز کنید. ﴿وَإِذا قيل انْشُرُوا فَانْشُزُوا﴾ یعنی هنگامی که گفت: «برخیزید». پس برخیزید.

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا این گونه بود که در هر منزلی که وارد می شد همان دم در می نشست.

3-1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا بیشتر اوقات رو به قبله می نشست.

4-1- امام صادق علیه السلام- هرکس بدون توجه به صدر مجالس، هرجا که ممکن شد بنشیند و راضی باشد، تا آن گاه که از جا بر خیزد پیوسته و دمادم خدای عزوجل و فرشتگان خدا بر او صلوات می فرستند.

5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- آنان که در تابستان دور هم نشینند شایسته است که میان هر دو تن به اندازه ی استخوان ذراعی (فاصله) باشد تا از نزدیکی به هم و سختی گرما دلتنگی نکشند.

بخش 2: خداوند کسانی از شما را که ایمان آورده اند درجات عظیمی می بخشد.

1-2- امام صادق علیه السلام- برای ایمان درجات و مراتبی است که مؤمنین نسبت به آن ها نزد خدا بر یکدیگر برتری دارند؟ ... خداوند متعال فرمود: پیامبران علیهم السلام خود را هم بر یکدیگر فضیلت داده، ... در قرآن می فرماید: ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِير﴾ این ها درجات ایمان و مراتب آن در نزد خداوند بودند».

بخش 3: و کسانی را که علم به آنان داده شده است.

1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- عالم یک درجه بر شهید برتری دارد و شهید یک درجه بر عابد برتری دارد و نبی بر عالم یک درجه برتری دارد برتری قرآن نسبت به دیگر سخن ها مثل برتری خداوند بر دیگر مخلوقات است و برتری عالم بر دیگر مردم مثل برتری من بر دیگر مردم و پست ترین مردم است.

2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- بین عالم و عابد صد درجه فاصله است و فاصله ی میان هر دو درجه به اندازه ی مسافتی است که فاصله آن ها باندازه هفتاد سال دویدن اسب نجیب کمر باریک است.

3-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- برتری دانشمند بر عابد مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است.

4-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- شفیعان روز قیامت این ها هستند پیامبران علیهم السلام آن گاه عالمان، آن گاه شهیدان.

ص: 45

5-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿مَنْ جَاءَتْهُ مَنِيَّتُهُ وَهُوَ يَطْلُبُ الْعِلْمَ فَبَيْنَهُ وَبَيْنَ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام دَرَجَةُ﴾. (1)

6-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يرفع الله الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الَّذِينَ لَمْ يُؤْتُوا الْعِلْمَ درجات﴾. (2)

7-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا أَبَاذَرِّ لَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَيْتِهِ يَلْتَمِسُ بَاباً مِنَ الْعِلْمِ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ بِكُلِّ قَدَمِ ثَوَابَ نَبِيٍّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ حَرْفٍ يَسْمَعُ أَوْ يَكْتُبُ مَدِينَةَ فِي الْجَنَّةِ وَطَالِبُ الْعِلْمِ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ الْمَلَائِكَةُ وَأَحَبَّهُ النَّبِيُّونَ وَ لَا يُحِبُّ الْعِلْمَ إِنَّا السَّعِيدُ فَطُوبَى لِطَالِبِ الْعِلْمِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَيْتِهِ يَلْتَمِسُ بَاباً مِنَ الْعِلْمِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ ثَوَابَ شَهِيدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرِ وَطَالِبُ الْعِلْمِ حَبِيبُ اللَّهِ وَ مَنْ أَحَبَّ الْعِلْمَ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ وَيُصْبِحُ وَيُمْسِي فِي رِضَا اللَّهِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَشْرَبَ مِنَ الْكَوْثَر وَيَأْكُلَ مِنْ ثَمَرَة الْجَنَّةِ وَيَكُونُ فِي الْجَنَّةِ رَفِيقَ خَضِرِ علیه السلام وَ هَذَا كُلَّهُ تَحْتَ هَذِهِ الْآيَةِ يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ﴾. (3)

8-3- العسكرى علیه السلام- ﴿أَنَّ رَجُلًا مِنْ فُقَهَاءِ شِيعَتِهِ كَلَّمَ بَعْضَ النُّصَّابِ فَأَفْحَمَهُ بِحُجَّتِهِ حَتَّى أَبَانَ عَنْ فَضِيحَتِهِ فَدَخَلَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ فِي صَدْر مَجْلِسِهِ دَسْتُ عَظِيمٌ مَنْصُوبُ وَ هُوَ قَاعِدُ خَارِجَ الدَّسْتِ وَ بِحَضْرَتِهِ خَلْقُ مِنَ الْعَلَوِيِّينَ وَ بَنِي هَاشِمٍ فَمَا زَالَ يَرْفَعُهُ حَتَّى أَجْلَسَهُ فِي ذَلِكَ الدَّسَتِ وَ أَقْبَلَ عَلَيْهِ فَاشْتَدَّ ذَلِكَ عَلَى أَوَلَئِكَ الْأَشْرَافِ فَأَمَّا الْعَلَوِيَّةُ فَأَجَلُوهُ عَنِ الْعِتَابِ وَأَمَّا الْهَاشِمِيُّونَ فَقَالَ لَهُ شَيْخُهُمْ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله هَكَذَا تُؤْثِرُ عَامِّيَّاً عَلَى سَادَاتِ بَنِي هَاشِمٍ مِنَ الطَّالِبيِّينَ وَ الْعَبَّاسِيِّينَ فَقَالَ الله إِيَّاكُمْ وَأَنْ تَكُونُوا مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى أَلَمْتَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ اللهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ أَتَرْضَوْنَ بكِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَكَما قَالُوا بَلَى قَالَ أَلَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي المجالس فَاقْسَحُوا يَفْسَح اللهُ لَكُمْ إِلَى قَوْلِهِ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ فَلَمْ يَرْضَ لِلْعَالِمِ الْمُؤْمِنَ إِنَّا أَنْ يُرْفَعَ عَلَى الْمُؤْمِنِ غَيْرِ الْعَالِمِ كَمَا لَمْ يَرْضَ لِلْمُؤْمِنِ إِلَّا أَنْ يُرْفَعَ عَلَى مَنْ لَيْسَ بِمُؤْمِنَ أَخْبِرُونِي عَنْهُ قَالَ يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ﴾. (4)

ص: 46


1- تفسیر نور الثقلين
2- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 335
3- بحار الأنوار، ج 1، ص178/ جامع الأخبار، ص 37
4- مستدرک الوسائل، ج 9، ص 52؛ «اخبروني عنه قال يرفع الله ... درجات» محذوف / بحار الأنوار، ج 2، ص 13/ الاحتجاج، ج 2، ص 454 تفسير الإمام العسكرى، ص 351؛ «غير العالم كما لم يرض ... العلم درجات محذوف/ تفسير نور الثقلين

5-3- امام علی علیه السلام- هرکس به امید علم آموزی به دنبال علم برود (رتبه اش آنقدر بالا است که] بین او و انبیاء یک درجه فاصله است.

6-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ﴾؛ يعني خداوند مؤمنان دانشمند را چندین درجه بر کسانی که دانش ندارند بلند می گرداند

7-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای اباذر الله اگر کسی از خانه اش بیرون برود تا مطلبی از علم و دانش را طلب نموده و به دست آورد خدای توانا و بزرگ برای او به هر گامی ثواب و پاداش پیغمبری از پیغمبران را می نویسد حکم کرده و فرمان می دهد و به هر حرفی از حروف هجاء ا، ب، ث، تا آخر، یا به هر کلمه و سخنی که بشنود یا بنویسد شهری در بهشت به او عطاء نموده و می بخشد، و طالب علم و خواهان دانش را خدا و فرشتگان و پیغمبران دوست می دارند و جز سعید و نیکبخت علم و دانش را دوست نمی دارد پس روز رستاخیز خوشا به حال طالب علم که سعادت و نیکبختی را به دست آورده است و کسی که از خانه اش بیرون برود تا پاره ای از علم را درخواست نماید خدا برای او به هر گامی پاداش شهید و کشته شده از کشته شدگان در [جنگ] بدر را می نویسد و طالب و درخواست کننده ی علم دوست خداست و کسی که علم و دانش را دوست دارد بهشت برای او واجب و لازم می گردد. و بامداد و شبانگاه در رضاء و خوشنودی خدا است و از دنیا نمی رود تا این که از [آب] کوثر بنوشد، و از میوه ی بهشت بخورد و در بهشت رفیق و یار خضر علیه السلام است و همه ی این سخنان در تفسیر این آیه است: ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَن وا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ﴾.

8-3- امام عسکری- ای که یکی از فقهای شیعه او با یکی از ناصبی ها بحث و مناقشه کرده و با برهان خویش دهان او را بسته و باعث رسوایی او شده است پس آن فقیه شیعه بر علی بن محمد علیه السلام وارد شد و در صدر ،مجلسش اریکه بزرگی قرار داشت و اماما بیرون از اریکه نشسته بود و در مقابلش مردمی از علویین و بنی هاشم نشسته بودند امام علیه السلام آنقدر آن فقیه را بالا برد تا او را در صدر مجلس نشانده و خود نیز نزد او رفت و نشست این امر بر آن اشراف گران آمد. علوییّن او را سرزش نکردند و امام علیه السلام را اجل از عتاب دانستند. اما شیخ هاشمیان به او گفت: «ای فرزند رسول خدا! این چنین فردی از عوام را بر سادات بنی هاشم یعنی طالبیان و عباسیان ترجیح می دهی»؟ فرمود: «برحذر باشید از این که همچون کسانی باشید که خداوند تعالی در مورد آنان فرمود: آیا ندیدی کسانی را که بهره ای از کتاب [آسمانی] داشتند به سوی کتاب الهی دعوت شدند تا در میان آن ها داوری کند سپس گروهی از آنان با علم و آگاهی روی می گردانند در حالی که از قبول حق] اعراض دارند؟. (آل عمران /23) آیا کتاب خداوند عزوجل را به عنوان حکم می پذیرید؟ گفتند: «بله». فرمود: «آیا خداوند نمی فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي المَجَالِسِ فَأَفْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ... و الذِينَ أُوتُوا العِلمَ دَرَجَاتٍ﴾ پس خداوند، راضی و خشنود نشده است مگر آن که عالم مؤمن را بر مؤمن غير عالم برتری دهد؛ همچنان که راضی نشده است که مؤمن را بر غیر مؤمن برتری دهد. حال نظرتان را بگویید، مگر چنین نیست؟ مگر خداوند نفرمود: ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا العِلْمَ دَرَجَاتٍ﴾.

ص: 47

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجَواكُمْ صَدَقَةٌ ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ (12)

* النُّزُول

1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ قَالَ قَالَ لِي رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله مَا تَقُولُ فِي دِينار قُلْتُ لَا يُطِيقُونَهُ قَالَ كَمْ قُلْتُ شَعِيرةً قَالَ إِنَّكَ لَرَهِيدُ فَنَزَلَتْ أَ أَشْفَقْتُمْ أن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجواكُمْ صَدَقَاتٍ ... قَالَ في خَفَّفَ اللهُ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَلَمْ يَنْزِلُ فِي أَحَدٍ قَبْلِي وَ لَمْ يَنْزِلُ فِي أَحَدٍ بَعْدِي﴾. (1)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَت فِي عَلَى خَاصَّة كَانَ لَهُ دِينَارُ فَبَاعَهُ بِعَشَرَة دَرَاهِمَ فَكَانَ كُلَّمَا نَاجَاهُ الله قَدَّمَ دِرْهَمَا حَتَّى نَاجَاهُ عَشْرَ مَرَاتِ ثُمَّ نُسِخَتْ فَلَمْ يَعْمَلْ بِهَا أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ﴾. (2)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى حَرَّمَ كَلَامَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَإِذَا أَرَادَ الرَّجُلُ أَنْ يُكَلَّمَهُ تَصَدَّقَ بِدِرْهَم ثُمَّ كَلَّمَهُ بِمَا يُرِيدُ فَكَفَّ النَّاسُ عَنْ كَلَامِ رَسُولِ اللَّهِ وَ بَخِلُوا أَنْ يَتَصَدَّقُوا قَبْلَ كَلَامِهِ قَالَ وَ تُصَدَّقَ عَلَى وَ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ أَحَدٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ غَيْرُهُ﴾. (3)

4- أميرالمومنين علیه السلام - ﴿نَشَدَتُكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ نَزَلَتْ فِيهِ هَذِهِ الْآيَةُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةٌ فَكُنْتُ أَنَا الَّذِي قَدَّمَ، غَيْرِي قَالُوا لا﴾. (4)

5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن أبي أيوب الأنْصَارِيِّ نَزَلَتْ هَذِهِ الآيَةَ فِى عَلَى علیه السلام الأَنْصَارِيِّ نَزَلَتْ هَذِهِ الآيَةَ فِي عَلى الا يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجَواكُمْ صَدَقَةً إِنَّ عَلِيّاً نَاجَى النَّبِي عَشْرَ نَجَوَاتِ، يَتَصَدَّقَ فِي كُلِّ نَجْوَة بِدِينَارٍ﴾. (5)

ص: 48


1- بحار الأنوار، ج 35، ص378 تفسیر فرات الكوفى، ص 470 العمدة، ص 185؛ «فلم ينزل فى ... بعدى» محذوف/ شواهد التنزيل، ج 2، ص 317؛ «فلم ينزل في ... بعدى» محذوف
2- تأويل الآيات الظاهرة، ص 647 تفسير نور الثقلين / بحار الأنوار، ج 35، ص 380
3- بحار الأنوار، ج 35، ص 377/ بحار الأنوار، ج 35، ص 380/ تأويل الآيات الظاهرة، ص 648 بتفاوت لفظی»/ تفسير نور الثقلين
4- بحار الأنوار، ج 1، ص 339 الاحتجاج، ج 1، ص 141 / بنا ، المقالة الفاطمية، ص 409؛ فكنت انا الذى قدم، غیری قالو» محذوف الطرائف، ج 2، ص411؛ «اعمل بها احد» بدل «فكنت انا الذى قدم تفسير البرهان/ تفسير نورالثقلين
5- شواهد التنزیل، ج 2، ص 324 المناقب، ج 2، ص 72؛ يتصدق فى كل نجوة بدينار»/ تفسير نور الثقلين / بحار الأنوار، ج17، ص28/ بحار الأنوار، ج 35، ص 378 تفسیر القمی، ج 2، ص 356

ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که می خواهید با پیامبر صلی الله علیه و آله نجوا کنید [و سخنان درگوشی بگویید]، قبل از آن صدقه ای [در راه خدا] بدهید؛ این برای شما بهتر و پاکیزه تر است و اگر توانایی نداشته باشید خداوند آمرزنده و مهربان است (12)

* سبب نزول

1- امام علی علیه السلام- هنگامی که آيه ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ ...﴾ نازل شد، رسول خدا مرا احضار فرمود و گفت به نظر تو یک دینار برای هر دیدار مناسب است؟ عرض کردم توان و تحمّل آن را .ندارند فرمود پس چقدر؟ گفتم «دانه ای جو» فرمود: «خیلی اندک و ناچیز است. سپس آيه ﴿أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقات ...﴾ نازل شد و خداوند متعال به خاطر من این بار را از دوش امّت برداشت و این آیه پیش از من و بعد از من درباره ی کسی نازل نگشته و نازل نخواهد شد.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- آيه: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ ...﴾ اختصاصاً درباره ی علی علیه السلام نازل شد. او یک دینار داشت که آن را با ده درهم عوض کرد و هربار که به دیدار رسول خدا رفت، یک درهم آن را صدقه می داد و بدین ترتیب ده بار با پیامبر صلی الله علیه و آله ملاقات خصوصی کرد. سپس این آیه منسوخ شد و هرگز احدی جز علی اله به آن عمل نکرد.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- این آیه سخن گفتن با رسول خدا را حرام کرد سپس به اصحاب اجازه داد که برای سخن گفتن پیامبر صلی الله علیه و آله صدقه دهند اگر فردی می خواست با او سخن بگوید، درهمی صدقه می داد و سپس با او در مورد آن چه می خواست سخن می گفت و مردم را از سخن گفتن با رسول خدا بازداشت و ایشان از این که قبل از سخن گفتن با پیامبر صلی الله علیه و آله صدقه دهند، بخل ورزیدند. بنابراین علی دیناری را که داشت صدقه داد او آن را به ده درهم فروخت و ده بار با رسول خدا صلی الله علیه و آله سخن گفت احدی از مسلمین غیر از او این کار را نکرد.

4- امام علی علیه السلام- شما را به خدا سوگند آیا جز من کسی در میان شما هست که آیه ﴿یا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجُواكُمْ صَدَقَةً﴾ در شأن او نازل شده و من بودم که صدقه را تقدیم نمودم؟ گفتند: «نه».

5- امام على علیه السلام- آيه ى ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً﴾ درباره ی علی نازل شد آن زمان که همه مسلمانان از ترس انفاق به گوشه ای پنهان شدند، علی علیه السلام ده بار با رسول خدا نجوا کرد و در هر نجوایی یک دینار در راه خدا انفاق کرد.

ص: 49

6- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿لما نَزَلَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ ... لَمْ يَكُنْ أَحَدُ يَقْدِرُ أَنْ يُنَاجِيَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَتَّى يَتَصَدَّقَ قَبْلَ ذَلِكَ فَكَانَ أَوَّلُ مَنْ تَصَدَّقَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَصَرَفَ دِينَاراً بعشرة دَرَاهِمَ وَ تَصَدَّقَ بِهَا وَنَاجَى رَسُولَ اللهِ بعَشَرَة كَلِمَات﴾. (1)

7- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي بصير عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً قَالَ قَدَّمَ عَلَى بْن أَبي طَالِب بَيْنَ يَدَى نَجْوَاهُ صَدَقَةً ثُمَّ نَسَخت نَسَخَهَا قَوْلُهُ أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَاتٍ﴾. (2)

8- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَ عَلَى رَسُولِهِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجَواكُمْ صَدَقَةٌ فَكَانَ لِى دِينَارُ فبعثه فَبِعْتُهُ بِعَشَرَةِ دَرَاهِمَ، فَكُنْتُ إِذَا نَاجَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَصَّدَّقُ قَبْلَ ذَلِكَ بِدِرْهَم وَ وَ اللَّهِ مَا فَعَلَ هَذَا أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِهِ قَبْلِي بَعْدِي، فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجُواكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تَابَ اللهُ عَلَيْكُمْ .... فَهَلْ تَكُونُ التَّوْبَةُ إِنَّا مِنْ ذَنْب كَان﴾. (3)

9- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إنَّ فِي كِتاب اللهِ لَآيَة مَا عَمِلَ بهَا أَحَدٌ قَبْلِي وَ لَا يَعْمَلُ أَحَدٌ بِهَا بَعْدِي وَ هِيَ آيَةُ الْمُنَاجَاةِ فَإِنَّهَا لَمَّا نَزَلَتْ كَانَ لِي دِينَارُ فَبِعْتُهُ بِدَرَاهِمَ وَ كُنْتُ إِذَا نَاجَيْتُ الرَّسُولَ تَصَدَّقْتُ حَتَّى فَنِيَتْ فَنُسِخَتْ بِقَوْلِهِ أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَاتٍ .....﴾. (4)

10- أمير المومنين علیه السلام- ﴿مَا عَمِلَ بِهَذِهِ الْآيَة غَيْرى و بى خَفَّفَ اللَّهُ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَمْرَ هَذِهِ الْآيَة﴾. (5)

11- أمير المومنين علیه السلام- ﴿خَفَّفَ اللَّهُ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لِأنَ اللَّهَ امْتَحَنَ الصَّحَابَةَ بِهَذِهِ الْآيَة فَتَقَاعَسُوا عَنْ مُنَاجَاةِ الرَّسُول الله وَ كَانَ قَدْ احْتَجَبَ فِي مَنْزِلِهِ مِنْ مُنَاجَاةِ كُلِّ أَحَدٍ إِلَّا مَنْ تَصَدَّقَ بصَدَقَة وَكَانَ مَعِي دِينَارُ فَتَصَدَّقْتُ بهِ فَكُنْتُ أَنَا سَبَبَ التَّوْبَة مِنَ اللَّهِ عَلَى الْمُسْلِمِينَ حِينَ عَمِلْتُ بِالْآيَةِ وَ لَوْ لَمْ يَعْمَلْ بِهَا أَحَدٌ لَنَزَلَ الْعَذَابُ لِامْتِنَاعِ الْكُلِّ مِنَ الْعَمَلَ بِهَا﴾. (6)

ص: 50


1- بحار الأنوار، ج 35، ص 382
2- بحار الأنوار، ج17، ص 28/ بحار الأنوار، ج 35، ص 378 تفسیر القمی، ج 2، ص 357/ بحار الأنوار، ج 35، ص378/ تفسیر القمی، ج 2، ص357/ تفسیر نور الثقلين شواهد التنزيل، ج 2، ص322؛ «بتفاوت لفظی»
3- بحار الأنوار، ج 1، ص 435 الخصال، ج 2، ص 574 تفسیر نور الثقلین
4- کشف الغمة، ج 1، ص168/ شواهد التنزیل، ج 2، ص 321؛ «آية المناجاة فانها ... صدقات لايه محذوف/ تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 338؛ «بتفاوت لفظی تفسیر القمی، ج 2، ص357 شواهد التنزيل، ج 2، ص 320 شواهد التنزيل، ج 2، ص 321/ شواهد التنزیل، ج 2، ص 320/تفسير نورالثقلين / بحار الأنوار، ج 31، ص435/ تفسیر نورالثقلین
5- بحار الأنوار، ج 35، ص 379/ الطرائف، ج 1، ص 41/ العمدة، ص 186
6- تأويل الآيات الظاهره، ص649

6- ابن عباس رحمه الله علیه- چون آیه: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ...﴾ نازل شد، کسی نمی توانست به طور خصوص با پیامبر صلی الله علیه و آله و گفتگو کند مگر این که پیش از آن صدقه بپردازد. و اولین کسی که صدقه داد علی بن ابی طالب بود وی دیناری داشت که آن را با ده درهم عوض کرد و توانست ده بار با آن به طور خصوصی با پیامبر صلی الله علیه و آله گفتگو کند.

7- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی کلام خداوند عزوجل: ﴿إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُول فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةٌ﴾ سؤال کردم فرمود: «علی بن ابی طالب علیه السلام پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقه داد، پس آن آیه به خاطر این آیه منسوخ شد: ﴿أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَاتٍ﴾.

8- امام علی علیه السلام- خداوند متعال به پیامبرش آیه نازل کرد که ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً﴾ من دیناری داشتم که آن را به ده درهم فروختم و هر وقت خواستم با پیامبر خدا محرمانه حرف بزنم پیش از آن یک درهم صدقه می دادم، سوگند به خدا این کار را پیش از من و پس از من حتی یک نفر از اصحاب انجام نداد. آن جا بود که خداوند این آیه را فرو فرستاد ﴿أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تَابَ اللهُ عَلَيْكُمْ ...﴾ آیا توبه جز از گناهی است که سرزده است؟

9- امام علی علیه السلام- در کتاب خدا آیه ای است که هیچ کس نه پیش از من و نه بعد از من به آن عمل نکرده است و آن آیه ی نجوی است ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدَّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً﴾.

10- امام علی علیه السلام- به این آیه غیر از من کسی عمل نکرده است و به خاطر من خداوند تعالی حکم این آیه را از این امت تخفیف داد.

11- امام علی علیه السلام- خداوند به واسطه ی من در مورد این امّت آسان گرفت، چون خداوند با این آیه صحابه را امتحان کرد آنان از نجوای با رسول خدا طفره رفتند حضرت رسول در منزلش از نجوای با هر کسی سرباز می زد مگر این که صدقه دهد. من دیناری داشتم و صدقه دادم. من با عمل کردن به این آیه، باعث شدم خداوند به مسلمانان بازگردد و به آنان توجه کند. اگر هیچ کس به آن آیه عمل نمی کرد عذاب نازل می شد چون همگی از عمل به این آیه امتناع کرده بودند.

ص: 51

باب 1: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةٌ ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

اشاره

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ أَنْزَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ أَلا يُكَلِّمُونِي حَتَّى يَتَصَدَّقُوا بِصَدَقَة وَ مَا كَانَ ذَلِكَ لِنَبِيُّ قَط قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةٌ وضَعَهَا عَنْهُمْ بَعْدَ أن افترضهَا عَلَيْهِمْ بِرَحْمَتِهِ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ الله عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَ اللهُ خَبِيرٌ بما تَعْمَلُونَ﴾ (13)

1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فَإنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَ عَلَى رَسُولِهِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةٌ فَكَانَ لِى دِينَارُ فَبِعْتُهُ عَشَرَةَ دَرَاهِمَ فَكُنْتُ إِذَا نَاجَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَصَّدَّقُ قَبْلَ ذَلِكَ بِدِرْهَم وَ وَ اللَّهِ مَا فَعَلَ هَذَا أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِهِ قَبْلِي وَلَا بَعْدِي فَأَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَ أَ أَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ الْآيَةَ فَهَلْ تَكُونُ التَّوْبَةُ إِنَّا مِنْ ذَنْب كَان﴾. (2)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ لَقَدْ عَاتِّبَ اللَّهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدِ فِي غَيْر آى مِنَ الْقُرْآنِ وَ مَا ذَكَرَ عَلِيّا علیه السلام إِلَّا بِخَيْر وَذَلِكَ نَحْو قَوْلِهِ ... فِي آيَة الْمُنَاجَاة فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تَابَ اللهُ عَلَيْكُمْ﴾. (3)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عن ابن عباس رحمه الله علیه فِي قَوْلِهِ تَعَالَى ... أَ أَشْفَقْتُمْ يَقُولُ الْحَكِيمُ أَ أَشْفَقْتُمْ يَا أَهْلَ الْمَيْسَرَةِ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجُواكُمْ يَقُولُ قُدَّامَ نَجْوَاكُمْ يَعْنِي كَلَامَ رَسُولِ اللَّهِ صَدَقَةً عَلَى الْفُقَرَاءِ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا يَا أَهْلَ الْمَيْسَرَةِ وَ تَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ يَعْنِي تَجَاوَزَ عَنْكُمْ إِذْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ يَقُولُ أَقِيمُوا الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ وَآتُوا الزَّكَاةَ يَعْنِي أَعْطُوا الزَّكَاةَ يَقُولُ تَصَدَّقُوا فَنُسِخَتْ مَا أمِرُوا بِهِ عِنْدَ الْمُنَاجَاةِ بِإِثْمَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ بِالصَّدَقَةِ فِي الْفَرِيضَةِ وَ التَّطَوُّعِ وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ أَوْ بِمَا تُنْفِقُونَ خَبِير﴾ (4)

ص: 52


1- الاحتجاج، ج 1، ص 49 بحار الأنوار، ج 9، ص 291/ بحار الأنوار، ج 16، ص329/ تفسیر نورالثقلین
2- الخصال، ج 2، ص 574/ تفسیر نورالثقلین
3- المناقب، ج 3، ص 59
4- بحار الأنوار، ج 35، ص 380/ تأويل الآيات الظاهرة، ص648

بخش 1: ای کسانی که ایمان آورده!اید هنگامی که می خواهید با رسول خدا نجوا کنید [و سخنان در گوشی بگویید]، قبل از آن صدقه ای [در راه خدا] بدهید این برای شما بهتر و پاکیزه تر است و اگر توانایی نداشته باشید، خداوند غفور و رحیم است!

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند چنین نازل کرد که با من کسی صحبت نکند مگر آن که صدقه بدهد و این قضیه قطعاً در مورد هیچ پیامبری سابقه نداشته است و خداوند عزوجل فرمود: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجُواكُمْ صَدَقَةً﴾ اما پس از آن که خداوند این حکم را برای آنان واجب کرده بود از سر رحمت خود این حکم را از آنان برداشت.

آیا ترسیدید [فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خودداری کردید؟! اکنون که این کار را نکردید و خداوند توبه شما را پذیرفت نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و پیامبرش را اطاعت نماییدو [بدانید] خداوند از آن چه انجام می دهید آگاه است. (13)

1- امام علی علیه السلام- خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله آیه ی نجوی را فرستاد که می گوید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا اجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدَّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجواكُمْ صَدَقَةً﴾؛ من دیناری داشتم آن را به ده درهم سیم مبدل کردم و هرگاه که با پیامبر صلی الله علیه و آله نجوی می کردم قبل نجوی کردن درهمی صدقه می دادم، در حالی که هیچ کدام از پیروان وی نه قبلاً و نه بعداً چنین نکرد. تا آیه ی دیگر نازل شد: ﴿أَ أَشْفَقْتُم أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجُواكُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تَابَ اللهُ عَلَيْكُم ...﴾ آیا توبه جز از گناه است.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- خدای سبحان اصحاب محمد را در آیات متعددی مورد عتاب و سرزنش- قرار داد، ولی علی علیه السلام را همیشه به نیکی و خیر یاد کرده است و آیه ی مناجات: ﴿فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللهُ عَلَيْكُم﴾ درباره ی ایشان نازل شد.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- أَ أَشْفَقْتُم خداوند حکیم گوید ای ثروتمندان ترسیدید؟! ترسيديد ﴿أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجُواكُمْ﴾ یعنی برای گفتگو کردن با پیامبر صلی الله علیه و آله صدقه ای به فقرا بدهید؟ ﴿فَإِذْ تَفْعَلُوا اى ثروتمندان و تَابَ اللهُ عَلَيْكُمْ﴾ یعنی از شما می گذرد اگر صدقه ندهید. فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ یعنی نمازهای پنج گانه را به جا آورید و آتُوا الزَّكَاةَ یعنی زکات بپردازید، صدقه بدهید، سپس با پایان نماز و پرداخته شدن زکات آیه «نجوی» منسوخ شد. و أَطِيعُوا اللهَ و رَسُوله با صدقه دادن واجب و داوطلبانه خدا و رسولش را اطاعت کنید و اللهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ یعنی به آن چه انفاق می کنید آگاه است.

ص: 53

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ عَلَى الله لَمَّا نَزَلَتْ دَعَانِي رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ مَا تَرَى تَرَى دِينَاراً فَقُلْتُ لَا يُطِيقُونَهُ قَالَ فَكَمْ قُلْتُ حَبَّةَ أَوْ شَعِيرَةً قَالَ إِنَّكَ لَزَهِيدُ فَنَزَلَتْ أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا الزَّهِيدَ الْقَلِيلَ وَ كَأَنَّهُ يُريدُ مُقلل﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿أَلَمَتَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُمْ مِنْكُمْ وَلا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾ (14)

قوله تعالى: ﴿أَعَدَّ اللهُ هُمْ عَذاباً شديداً إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ﴾ (15)

قوله تعالى: ﴿اتَّخَذُوا أَيمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ الله فَلَهُمْ عَذَابٌ مهين﴾ (16)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةَ... أَى حِجَابَا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْكُفَّارِ، وَأَيْمَانَهُمْ إِقْرَاراً باللَّسَانِ فَزَعاً مِنَ السَّيْفِ وَ دَفْعِ الْجِزْيَةِ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْواهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ الله شَيْئاً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾. (17)

قوله تعالى: ﴿يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ﴾. (18)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ الْأُمَّةَ سَتَفَرَّقُ عَلَى ثَلَاثِ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً ... وَ جَمِيعُ تِلْكَ الْفِرَقَ الاثْنَتَيْنِ وَ السَّبْعِينَ فِرْقَةً هُمُ الْمُتَدَّينُونَ بِغَيْر الْحَقِّ النَّاصِرُونَ دِينَ الشَّيْطَانِ الْآخِذُونَ عَنْ إِبْلِيسَ وَ أَوْلِيَائِهِ هُمْ أَعْدَاءُ اللَّهِ وَأَعْدَاءُ رَسُولِهِ وَ أَعْدَاءُ الْمُؤْمِنِينَ يَدْخُلُونَ النَّارَ بِغَيْرِ حِسَابٍ بَرَءُوا مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ وَأَشْرَكُوا بِاللَّهِ وَكَفَرُوا بِهِ وَعَبَدُوا غَيْرَ اللَّهِ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُون ... يَقُولُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ يَحْلِفُونَ لِلَّهِ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ﴾. (3)

ص: 54


1- بحار الأنوار، ج 35، ص377/ بحار الأنوار، ج 35، ص382/ تفسیر فرات الكوفي، ص 470 و الطرائف، ج 1، ص 41؛ «بتفاوت لفظی»/ شواهد التنزيل، ج 2، ص 317 العمدة ص 185 و کشف الغمة، ج 1، ص168؛ «الزهيد القليل و كانه يريد مقلل» محذوف
2- بحار الأنوار، ج30، ص159 تفسیر البرهان؛ رفع» بدل «دفع» / تفسیر نورالثقلين؛ «خوفا» بدل «فزعا»
3- بحار الأنوار، ج 28، ص 14 کتاب سلیم بن قیس، ص 605/ تفسیر البرهان

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- و ثعلبی آورده است که علی فرمود چون این آیه نازل شد، پیامبر خدا مرا احضار فرمود و گفت: نظر) تو چیست؟ یک دینار خوب است؟ عرض کردم تاب و توان آن را ندارند فرمود پس چقدر؟ عرض کردم دانه خرمایی یا دانه ای جو فرمود: «چقدر کم و ناچیز گرفتی»؟! سپس آيه ﴿أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجُواكُمْ صَدَقَاتِ﴾ نازل شد.

آیا ندیدی کسانی را که طرح دوستی با گروهی که مورد غضب خدا بودند ریختند؟ آن ها نه از شما هستند و نه از آنان سوگند دروغ یاد می کنند که از شما هستند در حالی که خودشان می دانند [دروغ می گویند] (14)

خداوند عذاب شدیدی برای آنان فراهم ساخته چرا که اعمال بدی انجام می دادند. (15)

آن ها سوگندهای خود را سپری قرار دادند و [به این وسیله] مردم را از راه خدا باز داشتند؛ از این رو برای آنان عذاب خوار کننده ای است. (16)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبيل الله فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾ یعنی حجابي میان آنان و کفار است و ایمان آنان تنها اقرار به زبان است که از ترس شمشیر و نپرداختن جزیه می باشد.

هرگز اموال و فرزندانشان آن ها را از عذاب الهی حفظ نمی کند؛ آن ها اهل آتشند و جاودانه در آن می مانند. (17)

[به خاطر بیاورید] روزی را که خداوند همه ی آن ها را بر می انگیزد آن ها برای خدا نیز سوگند [دروغ] یاد می کنند همان گونه که [امروز] برای شما سوگند یاد می کنند؛ و گمان می کنند جایگاهی دارند؛ بدانید آن ها دروغگویانند. (18)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- امت به هفتادوسه فرقه تقسیم می شوند؛ ... تمامی هفتادودو فرقه دیگر از غیر حق وام ستاندند و دین شیطان را یاری کردند و از ابلیس و دوستانش کمک گرفتند، آنان دشمنان خداوند تعالی و رسول و مؤمنین هستند ﴿و يَدْخُلُونَ النَّارَ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾ آنان به خدا و رسولش شرک ورزیدند و بی آن که بدانند غیر خدا را بندگی کردند و گمان می کردند کار نیکویی انجام می دهند آنان روز قیامت می گویند پروردگارا به خدا سوگند که ما مشرک نبودیم و وگند می خورند همان طور که برای شما سوگند یاد می کنند و گمان می کنند که مایه ای برای او سوت از راستی دارند اما آنان همان دروغگویان هستند.

ص: 55

2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَقَالَ الصَّادِقِ علیه السلام فَيَقُولُونَ لِلَّهِ: يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ مَلَائِكَنُكَ يَشْهَدُونَ لَكَ ثُمَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا فَعَلُوا مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ: يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَهُمُ الَّذِينَ غَصَبُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الَ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَخْتِمُ اللَّهُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ وَيُنْطِقُ جَوَارِحَهُمْ فَيَشْهَدُ السَّمْعُ بِمَا سَمِعَ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ وَيَشْهَدُ الْبَصَرُ بِمَا نَظَرَ بِهِ إِلَى مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَتَشْهَدُ الْيَدَانِ بِمَا أَخَذَتَا وَ تَشْهَدُ الرِّجْلَانِ بِمَا سَعَنَا فِيمَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ يَشْهَدُ الْفَرْجُ بِمَا ارْتَكَبَ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ ثُمَّ أَنْطَقَ اللَّهُ أَلْسِنَتَهُمْ﴾. (1)

3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِذَا جَمَعَ اللَّهُ الْخَلْقَ يَوْمَ الْقِيَامَة دَفَعَ إِلَى كُلِّ إِنْسَانِ كِتَابَهُ فَيَنْظُرُونَ فِيهِ ا فَيُنْكِرُونَ أَنَّهُمْ عَمِلُوا مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً فَيَشْهَدُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ فَيَقُولُونَ يَا رَبِّ مَلَائِكَنُكَ يَشْهَدُونَ لَكَ ثُمَّ يَحْلِفُونَ أَنَّهُمْ لَمْ يَعْمَلُوا مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا وَ هُوَ قَوْلُهُ يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ خَتَمَ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ وَيَنْطِقُ جَوَارِ حُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾. (2)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَانَ النَّبِيُّ جَالِساً فِي ظِلِّ حَجَرٍ كَادَ أَنْ يَنْصَرِفَ عَنْهُ الظَّلُ فَقَالَ إِنَّهُ سَيَأْتِيكُمْ رَجُلُ يَنْظُرُ إِلَيْكُمْ بِعَيْنِ شَيْطَانِ فَإِذَا جَاءَكُمْ فَلَا تُكَلِّمُوهُ فَلَمْ يَلْبَثُوا أَنْ طَلَعَ عَلَيْهِمْ رَجُلُ أَزْرَقُ فَدَعَاهُ وَ قَالَ عَلَى مَا تَشْتِمُونِي أَنْتَ وَأَصْحَابُكَ فَقَالَ لَا نَفْعَلُ قَالَ دَعْنِي آتِكَ بِهِمْ فَدَعَاهُمْ فَجَعَلُوا يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَ مَا فَعَلُوا فَأَنْزَلَ اللَّهُ يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُم﴾. (3)

5- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ الَّذِينَ غَصَبُوا آلَ مُحَمَّدِ علیهم السلام حَقَهُمْ فَيَعْرِضُ عَلَيْهِمْ أَحْمَالُهُمْ فَيَحْلِفُونَ لَهُ أَنَّهُمْ لَمْ يَعْمَلُوا مِنْهَا شَيْئاً كَمَا حَلَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ فِي الدُّنْيَا حِينَ حَلَفَوا أَنْ لَا يَرُدُّوا الْوَلَايَةَ فِي بَنِي هَاشِمِ وَ حِينَ هَمُّوا بِقَتْلِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي الْعَقَبَةِ فَلَمَّا أَطْلَعَ اللَّهُ نَبِيَّ وَأَخْبَرَهُمْ حَلَفُوا لَهُ أَنَّهُمْ لَمْ يَقُولُوا ذَلِكَ وَلَمْ يَهْمُوا بِه ... قَالَ إِذَا عَرَضَ اللَّهُ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ فِي الْقِيَامَة يُنْكِرُونَهُ وَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا حَلَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُم﴾. (4)

ص: 56


1- تفسیر القمی، ج 2، ص 264/ بحار الأنوار، ج 7، ص312؛ «فقال الصّادق علیه السلام فيقولون ... ذلك شيئا» محذوف
2- بحارالأنوار، ج7، ص312
3- بحار الأنوار، ج18، ص111
4- بحار الأنوار، ج 7، ص 209 تفسير البرهان/ تفسير نور الثقلين

2- امام صادق علیه السلام- اما آن افراد در پیشگاه خداوند عرض می کنند پروردگارا! این ها فرشتگان تو هستند و به نفع تو شهادت می دهند سپس به خداوند قسم یاد می کنند که مرتکب چنین اعمالی نشده اند. این همان فرموده ی پروردگار است که در آن دربارهی چنین افرادی چنین بیان فرموده است: ﴿يومَ يُبْعَثُهُمُ اللهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يُحْلَفُونَ لَكُمْ﴾؛ آن ها همان کسانی هستند که حق امیرالمؤمنین عليه السلام را غصب کرده اند. در این هنگام خداوند بر دهان هایشان مهر سکوت می زند و اعضای بدنشان شروع به سخن گفتن می کند. گوش به امور حرامی که شنیده است گواهی می دهد چشم به دیدن اشیایی که خداوند آن ها را حرام اعلام کرده بود اعتراف می کند دست ها به آن چه گرفته بودند؛ پاها به تلاش برای رفتن به مکان هایی که خداوند بر فرد حرام کرده بود و عورت فرد به اعمال حرامی که مرتکب شده بود اذعان می کنند در این هنگام خداوند مهر سکوت را از روی زبان هایشان بر می دارد.

3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- وقتی خدا خلائق را روز قیامت جمع نمود به هر انسانی نامه عملش داده می شود و در آن نظر می کند و منکر می شود که چیزی از آن اعمال را انجام داده باشد، پس فرشتگان بر آنان گواهی می دهند و می گویند پروردگارا! فرشتگانت برای تو گواهی می دهند ولی اینان قسم می خورند که آنان چیزی از آن اعمال را مرتکب نشده اند؛ و این است معنای آیه ﴿يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللهُ جَميعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ﴾ وقتی چنین کردند بر زبان هایشان مهر می خورد اعضا و جوارحشان به آن چه کرده اند، گویا می شوند.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله در سایه ی سنگی نشسته بود نزدیک بود سایه برگردد فرمود: «الآن مردی می آید که با چشم شیطان می نگرد؛ وقتی آمد با او سخن نگویید چیزی نگذشت که مرد زرد چهره ای آمد. رسول خدا به او گفت: «چرا با رفقایت به من ناسزا می گفتید»؟. مرد گفت: نه ما این کار را نکردیم». بعد گفت اجازه بده آن ها را پیش شما بیاورم. آنان آمدند و به خدا قسم خوردند که چنین چیزی نگفته اند. در این هنگام این آیه نازل شد ﴿يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ﴾. در روز قیامت نیز مثل امروز قسم می خورند».

5- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- روز قیامت خداوند کسانی که حق آل محمد را غصب کرده اند، جمع می کند اعمالشان را بر آنان عرضه می.دارد برای خداوند سوگند یاد می کنند که چیزی از این گناهان را انجام نداده اند، همان طور که در دنیا برای رسول خدا سوگند یاد کردند که ولایت را به بنی هاشم باز نگردانند و نیز همان طور که به قتل رسول خدا در عقبه همت گماردند. زمانی که خداوند پیامبرش را مطلع کرد و به او خبر داد سوگند یاد کردند که آنان چنین چیزی را نگفته اند و قصد این کار را نداشته اند.... خداوند عزوجل در روز قیامت اعمالشان را بر آنان عرضه می دارند و آنان انکار می کنند و همان گونه که برای رسول خدا سوگند یاد کردند برای خدا نیز سوگند می خورند و این همان كلام خداست ﴿يَومَ يَبْعَثُهُمُ اللهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ﴾.

ص: 57

قوله تعالى: ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ الله أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾ (19)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهُ أَنْ غَلَبَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أى أعوانه﴾. (1)

2- العسكرى علیه السلام- ﴿خَرَجَ تَوْقِيعُ مِنْ أَبِي مُحَمَّدِ إِلَى بَعْض بَنِى أَسْبَاطِ قَالَ كَتَبْتُ إِلَيْهِ أَخْبرُهُ اللهِ عَنِ اخْتِلَافِ الْمَوَالِي وَأَسْأَلُهُ إِظْهَارَ دَلِيل فَكَتَبَ إِلَيَّ وَ إِنَّمَا خَاطَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْعَاقِلَ لَيْسَ أَحَدٌ يَأْتِي بِآيَةٍ أَوْ يَظْهَرَ دَلِيلًا أَكْثَرَ مِمَّا جَاءَ بِهِ خَاتَمُ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدُ الْمُرْسَلِينَ فَقَالُوا سَاحِرُ وَ كَاهِنُ وَ كَذَّابٌ وَهَدَى اللَّهُ مَنِ اهْتَدَى غَيْرَ أَنَّ الْأَدِلَّةَ يَسْكُنَّ إِلَيْهَا كَثِيرُ مِنَ النَّاسِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَأْذَنُ لَنَا فَتَتَكَلَّمُ وَ يَمْنَعُ فَنَصْمُتُ وَ لَوْ أَحَبَّ أَنْ لَا يَظْهَرَ حَقًّا مَا بَعَثَ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَصَدَعُوا بِالْحَقِّ فِي حَالَ الضَّعْفِ وَالْقُوَّة وَ يَنْطِقُونَ فِي أَوْقَاتِ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرَهُ وَ يُنْفِذَ حُكْمَهُ النَّاسُ فِي طَبَقَاتِ شَتَّى وَالْمُسْتَبْصِرُ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةَ مُتَمَسِّك بالْحَقِّ مُتَعَلِّقُ بِفَرْعِ أَصِيل غَيْرُ شَاكٌ وَ لَا مُرْتَابٍ لَا يَجِدُ عَنْهُ مَلْجَأَ وَ طَبَقَةُ لَمْ تَأْخَذِ الْحَقَّ مِنْ أَهْلِهِ فَهُمْ كَرَاكِبِ الْبَحْرِ يَمُوجُ عِنْدَ مَوْجِهِ وَ يَسْكُنُ عِنْدَ سُكُونِهِ وَ طَبَقَةُ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ شَأْنُهُمُ الرَّدُّ عَلَى أَهْلِ الْحَقِّ وَدَفْعُ الْحَقِّ بِالْبَاطِل﴾. (2)

3- فقه الرضا علیه السلام- ﴿وَ اعْلَمْ أَنَّ شَارِبَ الْخَمْرِ كَعَبَدَةِ الْأَوْثَانِ وَ كَنَاكِحِ أُمِّهِ فِي حَرَمِ اللَّهِ وَ هُوَ يُحْشَرُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ الْيَهُودِ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الخَاسِرُون﴾. (3)

4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿أَهْلَ النِّفَاقِ فَإِنَّهُمُ الصَّالُونَ الْمُضِلُونَ وَالزَّالُونَ الْمُزِلُونَ يَتَلَوَّنُونَ الْوَاناً وَ يَقْتُلُونَ افْتِتَانَا وَ يَعْمِدُونَكُمْ بِكُلِّ عِمَادِ وَيَرْصُدُونَكُمْ بِكُلِّ مِرْصَادِ قُلُوبُهُمْ دَويَّةً وَ صِفَاحْهُمْ نَقِيَّةُ يَمْشُونَ الْخَفَاءَ وَ يَدِبُونَ الضَّرَاء ... يَقُولُونَ فَيُشَبِّهُونَ وَ يَصِفُونَ فَيُمَوِّهُونَ قَدْ هَوَنُ-وا الطَّرِيقَ وَ أضْلَعُوا الْمَضِيقَ فَهُمْ لَمَةُ الشَّيْطَانِ وَ حَمَةُ النِّيرَانِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخاسِرُونَ﴾. (4)

ص: 58


1- بحار الأنوار، ج 7، ص 209
2- بحار الأنوار، ج 50، ص 296 / بحار الأنوار، ج 75، ص 371؛ «ليس احدیاتی ... ايها كثير» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 76، ص 142
4- بحار الأنوار، ج 69، ص 176 شرح نهج البلاغة ، ج 10، ص 163 و نهج البلاغة، ص 307؛ «و يفتنون افتنانا ... يدبون الضراء» محذوف

شیطان بر آنان مسلط شده و یاد خدا را از خاطر آن ها برده؛ آنان حزب شیطانند. بدانید حزب شیطان زیانکارانند. (19)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- اسْتَحُوذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ الله یعنی شیطان بر آنان غلبه کرد أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ یعنی یاران شیطان هستند.

2- امام عسکری علیه السلام- از طرف امام عسکری توقیعی برای یکی از بنی اسباط صادر شده که گفت: «من نامه ای نوشتم برای آن جناب و تذکر دادم که دوستان درباره ی شما اختلاف دارند تقاضا دارم دلیل و معجزه ای اظهار .بفرمایید در جواب من نوشت خداوند عاقلان را طرف خطاب خویش قرار داده هیچ کس را یارای آن نیست که معجزه یا دلیلی بیاورد بیش از آن چه خاتم الانبیاء آورد درباره ی آن جناب گفتند ساحر و شعبده باز و دروغگو است. خداوند هرکس را که قابل هدایت باشد هدایت می کند. جز این که دلیل موجب آرامش خاطر بیشتر مردم می شود اما جریان چنین است که خداوند عزیز به ما اجازه ی سخن گفتن می دهد صحبت می کنیم گاهی ما را از سخن باز می دارد در آن موقع است که ساکت خواهیم بود اگر نمی خواست حق آشکار شود پیامبران علیهم السلام را با مژده و تهدید نمی فرستاد آن ها حق را در حال ضعف و قدرت آشکار کردند و مردم را در زمان های معین راهنمایی کردند. خداوند آن چه خود فرموده و حکم کرده را اجرا خواهد کرد. مردم چند دسته هستند؛ آن کس که جویای واقعیت باشد در راه رستگاری و نجات است. او به حق چنگ می زند و خود را به شاخ های محکم آویزان نموده شک و تردید ندارد و پناهی جز آن خواهد داشت دسته ی دیگر حق را از اهلش نمی جویند؛ آن ها مانند کسی هستند که با کشتی در دریا سفر نموده که موج های خروشان او را به هر طرف می برد وقتی موج ساکن شود آرام است. گروهی دیگر شیطان آن ها را فریب داده کار آن ها رد کردن اهل حق است.

3- فقه الرّضا علیه السلام- بدان که شرابخوار مثل بت پرست است و مانند کسی است که با مادر خود در حرم الهی نزدیکی کند. در روز قیامت با یهود و مسیحی و مجوسی و مشرکان محشور می شود آنان حزب شیطانند بدانید حزب شیطان زیانکارانند.

4- امام علی علیه السلام- از منافقان برحذر باشید آن ها گمراه هستند و شما را هم گمراه می کنند. آن ها اهل لغزش می باشند و شماها را هم می لغزانند، آن ها به رنگ های مختلف در می آیند و فتنه ای دیگر می کنند می خواهند به هر وسیلهای خود را به شما برسانند و شما را در دام خود بیفکنند دل های آن ها بیمار و پر از مکر و فریب است ولی چهره هاشان پاک و خوش اخلاق و خوش برخورد می باشند آهسته و بدون این که کسی آن ها را مشاهده کند راه می روند و خود را از انظار مخفی می دارند ... آن ها می گویند و مردم را به شبهه می اندازند و تعریف و توصیف می کنند و مردم را از حق منحرف می سازند منافقان راه ها را آسان تلقی می کنند و کارها را ساده می پندارند تنگناها را وسیع می دانند آن ها جماعت شیطان می باشند و گرمی آتش هستند؛ ﴿أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾.

ص: 59

5- الحسين علیه السلام ﴿... تَقَدَّمَ الْحُسَيْنُ وَ رَأَى صُفُوفَهُمْ كَالسَّيْلِ وَاللَّيْلِ فَخَطَب ... وَ مِنْهَا فَنِعْمَ الرب ربَّنَا وَبِئْسَ الْعِبَادُ أَنتُمْ أَقْرَرْتُمْ بِالطَّاعَة و آمنتُمْ بِالرَّسُولِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله ثُمَّ أَنتُمْ رَجَعْتُمْ إِلَى ذُرِّيَّتِهِ وَ عِشْرَتِهِ تُريدون قتلهُمْ لَقَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيْكُمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاكُمْ ذِكْرَ الله العظيم فتباً لَكُمْ وَ لِمَا تُرِيدُونَ إِنَّا اللَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ هَوْلَاءِ قَوْمُ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِين﴾. (1)

6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَيْنَمَا مُوسَى اللَّهِ جَالِسًا إِذْ أَقْبَلَ إِبْلِيسُ وَ عَلَيْهِ بُرْنُسُ ذُو أَلْوَانِ فَلَمَّا دَنَا مِنْ مُوسَى ال خَلَعَ الْبُرْنُسَ وَ قَامَ إِلَى مُوسَى فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ مُوسَى المَنْ أَنْتَ فَقَالَ أَنَا إِبْلِيسُ قَالَ أَنْتَ فَلَا قَرَبَ اللَّهُ دَارَكَ قَالَ إِنِّي إِنَّمَا جِئْتُ لِأَسَلَّمَ عَلَيْكَ لِمَكَانِكَ مِنَ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام فَمَا هَذَا الْبُرْنُسُ قَالَ بِهِ أَخْتَطِفْ قُلُوبَ بَنِي آدَمَ فَقَالَ مُوسَى علیه السلام فَأَخبرني بالذَنْبِ الَّذِي إِذَا أَذْنَبَهُ ابْنُ آدَمَ اسْتَحْوَذْتَ عَلَيْهِ قَالَ إِذَا أَعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ وَاسْتَكْثَرَ عَمَلَهُ وَ صَغُرَ فِى عَيْنِهِ ذَنْبُهُ وَقَالَ قَالَ اللهُ عَزَوَجَلَّ لِدَاوُدَا يَا دَاوُدُ بَشِّر الْمُذْنِبِينَ وَ انْذِرِ الصِّدِّيقِينَ قَالَ كَيْفَ أَبَشِّرُ الْمُذْنِبِينَ وَ انْذِرُ الصِّدِّيقِينَ قَالَ يَا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِينَ أَنِّي أَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَأعْفُو عَنِ الذَّنْب وَ انْذِرَ الصِّدِّيقِينَ أَلَّا يُعْجَبُوا بِأَعْمَالِهِمْ فَإِنَّهُ لَيْسَ عَبْدُ أَنْصِبُهُ لِلْحِسَابِ إِلَّا هَلَكَ﴾. (2)

7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَدْ وَقُوع الْفِتَنِ أهْوَا تُتَّبِعُ وَأَحْكَامُ تُبْتَدَعْ يُخَالَفَ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ يَتَوَلَّى فِيهَا رِجَالُ رِجَالًا فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ لَمْ يَخْفَ عَلَى ذِي حِي وَلَوْ أَنَّ الْحَقِّ خَلَصَ لَمْ يَكُن اخْتِلَافُ وَلَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِعْتُ وَ مِنْ هَذَا ضِعْتُ فَيُمْزَجَانِ فَيَجِيئَانِ مَعَ-اً فَهُنَالِكَ اسْتَحْوَذَ الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ نَجَا الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنَى﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ﴾. (20)

قوله تعالى: ﴿كَتَبَ اللهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾. (21)

ص: 60


1- المناقب، ج 4، ص 100/ تفسير نورالثقلين
2- الكافي، ج 2، ص 314 تفسیر نور الثقلين
3- الكافي، ج 1، ص 54/ تفسیر نورالثقلین

5- امام حسین علیه السلام- امام سجّاد علیه السلام فرمود ... خطبه امام حسین علیه السلام هنگامی که یک نظر به صف های آنان که گویا سیل بود انداخت و فرمود: خدای ما خوب پروردگاری است، ولی شما بد مردمی هستید زیرا به گمان خود اقرار به طاعت کردید و به حضرت محمد ایمان آوردید سپس پشت به ذریه و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله خود نمودید و می خواهید آنان را شهید نمایید حقا که شیطان بر شما مسلّط شده و شما را از یاد خدای بزرگ برده است شما و این اراده ای که دارید نابود شوید ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم. (بقره/ 156) اینان همان مردمی هستند پس از ایمان کافر شدند. (آل عمران/86) دور باد قوم ستمگر [از رحمت خدا]. (مومنون /41)».

6- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: رسول خدا فرمود: هنگامی که موسی بن عمران نشسته بود ناگهان شیطان رسید و در حالی که لباسی رنگارنگ در بر کرده بود کنار موسی علیه السلام قرار گرفت شیطان لباس خود را در آورد و در کنار موسی نشست و بر او سلام نمود، موسی گفت: «شما که هستید» گفت «من ابلیس هستم». گفت: «تو ابلیس هستی خداوند خانه ات را خراب کند» شیطان اظهار داشت آمده ام به شما سلام کنم چون در نزد خداوند مقام داری موسی به او گفت این کلاه چیست بر سر نهادهای گفت: به این وسیله دل فرزندان آدم را به طرف خود جلب می کنم. موسی گفت: «به من بگو آن کدام گناه است که اگر فرزند آدم مرتکب شد بر او مسلط می گردی». گفت: «هر گاه خودبین شود و گناهانش را کوچک بشمارد. رسول اکرم فرمود: «خداوند متعال به داود فرمود: «ای داود! گناهکاران را مژده بده و صدیقان را بترسان» گفت چگونه این کار را انجام دهم. فرمود: ای داودا به گناهکاران مژده بده که من گناهان آن ها را عفو می کنم و توبه را می پذیرم و به صدیقان هم بگو که خودبین نباشند و به اعمال خود مغرور نگردند و بدانند بندگان در هنگام حساب هلاک می گردند.

7- امام علی علیه السلام- ای مردم همانا آغاز پیدایش آشوب ها فرمانبری هوس ها و بدعت نهادن احکامی است برخلاف قرآن که مردمی به دنبال مردمی آن را به دست گیرند، اگر باطل برهنه می بود بر خردمندی نهان نمی گشت و اگر حق ناآمیخته می نمود اختلافی پیدا نمی شد ولی مشتی از حق و مشتی از باطل گرفته و آمیخته شود و با هم پیش آیند این جاست که شیطان بر دوستان خود چیره شود و آن ها که از جانب خدا سبقت نیکی داشتند نجات یابند.

کسانی که با خدا و پیامبرش دشمنی می کنند آن ها در زمره ی ذلیل ترین افرادند. (20)

خداوند چنین مقرر داشته که من و پیامبران علیهم السلام پیروز می شویم؛ چرا که خداوند توانا و شکست ناپذیر است. (21)

ص: 61

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَ لَا سُنَّةَ بَعْدَ سُنَّتِي فَمَنِ ادَّعَى ذَلِكَ فَدَعْوَاهُ وَ بدْعَتُهُ فِي النَّارِ فَاقْتُلُوهُ وَمَنْ تَبَعَهُ فَإِنَّهُ فِي النَّارِ أَيُّهَا النَّاسُ أَحْيُوا الْقِصَاصَ وَأَحْبُوا الْحَقَّ لِصَاحِب الْحَقِّ وَلَا تَفَرَّقُوا وَأَسْلِمُوا وَسَلِّمُوا تَسْلَمُوا كَتَبَ اللهُ لأَغْلِبَنَّ أَنا وَرُسُل إنَّ اللهَ قَوِيٌّ عَزيز﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الصَّادِقِ علیه السلام أَخْرَجَ آيَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَهَا حِرْزاً لِابْنِهِ مُوسَى الْكَاظِم وَ كَانَ يَقْرَؤُهُ وَ يُعَوَّذُ نَفْسَهُ بِهِ وَ هُوَ هَذَا بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَبَداً حَقًّا حَقًّا لَا إلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِيمَاناً وَ صِدْقاً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تَعَبداً وَ رِقَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تَلَطَّفَا وَرِفْقَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بِسْم اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَاعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ وَأَلْجَأْتُ ظَهْرَى إِلَى اللَّهِ ما شَاءَ اللهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا صَبْرَى إِلَّا بِاللَّهِ وَ أَفَوِّضُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ وَنِعْمَ الْقَادِرُ اللَّهُ وَنِعْمَ الْمَوْلَى اللَّهُ وَنِعْمَ النَّصِيرُ اللَّهُ وَ لَا يَأْتِيَ بِالْحَسَنَاتِ إِلَّا اللَّهُ وَلَا يَصْرِفُ السَّيِّئَاتِ إِلَّا اللَّهُ وَ مَا بَنَا مِنْ نِعْمَة فَمِنَ اللَّهِ وَإِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ وَ أَسْتَكْفِي اللَّهَ وَأَسْتَعِينُ اللَّهَ وَأَسْتَقِيلُ اللَّهَ وَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَأَسْتَغِيثُ اللَّهَ وَصَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُول اللَّهِ وَآلِهِ وَ عَلَى أَنْبِيَاءِ علیهم السلام وَ عَلَى مَلَائِكَةِ علیهم السلام وَ عَلَى الصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ رحمه الله علیه وَإِنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأَتُونِي مُسْلِمِينَ كَتَبَ اللهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيز﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الإيمانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالدين فيها رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ الله أَلا إِنَّ حِزْبَ الله هُمُ المُفْلِحُونَ﴾. (22)

باب 1: لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَ لَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أبناءَهُمْ أَوْ إِخْواتَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ

اشاره

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ لِكَافِرِ عِنْدِي يَداً فَيَكُونَ لَهُ شُعْبَة مِنْ قَلْبِي فَإِنِّي قَرَأْتُ فِيمَا أنزلت على لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ﴾. (3)

ص: 62


1- وسائل الشيعة، ج 28، ص337/ مستدرک الوسائل، ج 18، ص 171/ بحار الأنوار، ج 22، ص 475 بحار الأنوار، ج22، ص531؛ «بدعة في النار فاقتلوه محذوف الأمالي للمفيد، ص53
2- بحار الأنوار، ج 91، ص 339
3- مجموعة ورام، ج2، ص 200

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- مردم نه پیامبری پس از من خواهد بود و نه سنتی پس از سنت من. پس هرکس ادعای پیامبری کند و بدعتی گذارد ادعا و بدعت او در آتش خواهد بود و هرکس چنین ادعایی کند او را بکشید و او و هرکس که از او پیروی کند همگی در دوزخ خواهند بود. ای مردم قصاص را زنده نگهدارید و حق را زنده کنید و پراکنده نشوید و به راستی تسلیم حق باشید تا سالم بمانید، ﴿كَتَبَ اللهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾

2- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام آیه هایی از قرآن را انتخاب کرده و آن را حرزی برای فرزندش امام موسی کاظم قرار داد و پیوسته آن را می خواند و خود را به آن پناهنده می کرد.

ال و آن ها این است به نام خداوند بخشنده مهربان به تحقیق معبودی جز الله نیست، از روی ایمان و راستی معبودی جز خداوند ،نیست پروردگاری جز الله نیست از روی بندگی و عبودیت پروردگاری جز الله نیست در لطف و مهربانی معبودی جز خداوند .نیست به نام خدا و سپاس از آن خداست و به او پناه برده ام و به او تکیه زده ام هرچه خداوند بخواهد نیرویی جز از سوی خدا نیست و توفیق تنها از جانب اوست و یاری تنها از اوست شکیبایی ام تنها برای اوست و کارم را به او واگذار می کنم و چه نیکو توانایی است خداوند؛ و چه نیکو مولا و یاوری است و نیکی ها تنها از جانب خداوند می آید و بدی ها را تنها او برطرف می کند و هر نعمتی به ما می رسد از سوی خداوند است و کارها تنها به دستور خداوند است از او کفایت می خواهم و از او یاری می جویم و از او بخشش می طلبم و آمرزش می خواهم و به او پناه می برم و درود خداوند بر محمد و پیامبر خدا و خاندان ایشان و بر پیامبران علیهم السلام و فرشتگان خدا و بندگان شایسته ی او باد این از جانب سلیمان است به نام خداوند بخشنده مهربان؛ توصیه من این است که نسبت به من برتری جویی نکنید و به سوی من آیید در حالی که تسلیم حق هستید. (نمل/31) خداوند چنین مقرر داشته که من و پیامبرانم پیروز می شویم؛ چرا که خداوند توانا و شکست ناپذیر است.

هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی یابی که با دشمنان خدا و پیامبرش دوستی کنند هرچند پدران یا پسران یا برادران یا خویشاوندانشان باشند؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دل هایشان نوشته و با روحی از ناحیه ی خودش آن ها را تأیید فرموده و آن ها را در باغ هایی بهشتی وارد می کند که نهرها از پای درختانش جاری است جاودانه در آن می مانند؛ خدا از آن ها خشنود است و آنان نیز از او خشنودند؛ آن ها حزب الله» اند؛ بدانید حزب الله پیروزان و رستگارانند. (22)

بخش 1: هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی یابی که با دشمنان خدا و پیامبرش دوستی کنند، هرچند پدران یا پسران یا برادران یا خویشاوندانشان باشند.

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوندا برای هیچ کافری نزد من هیچ دست و جایگاهی قرار نده زیر از سر رحمت و دلسوزی در دل من برای آن ها جایگاهی ایجاد خواهد شد زیرا من در آیاتی که تو نازل فرموده ای خوانده ام: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ﴾.

ص: 63

2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ لِفَاسِقِ وَ لَا فَاجِر عِنْدِي براً وَ لَا نِعْمَة فَإِنِّي وَجَدْتُ فِيمَا أو حيتُه لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾. (1)

3-1- الكاظم علیه السلام- ﴿مِنْ جَامِعِ الْبَزَنْطِي عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام و أبى الْحَسَنَ علیه السلام لَا لَوْمَ عَلَى مَنْ أَحَبَّ قَوْمَهُ وَ إِنْ كَانُوا كُفَّاراً قَالَ فَقَلَتْ لَهُ فَقَوْلُ اللَّهِ لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهَ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّهُ يُبْغِضُهُ فِي اللَّهِ وَلَا يُوَادُّهُ وَيَأْكُلُهُ وَلَا يُطْعِمُهُ غَيْرُهُ مِنَ النَّاسِ﴾. (2)

4-1- الكاظم علیه السلام- ﴿الزَّنْدِيقُ هُوَ الرَّاةُ عَلَى علیه السلام وَ عَلَى رَسُولِهِ الله وَ هُمُ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ، قَالَ اللهُ لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ... وَ هُمُ الْمُلْحِدُونَ عَدَلُوا عَنِ التَّوْحِيدِ إِلَى الْإِلْحَادِ﴾. (3)

5-1- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَأَبْطَنُوا مِنْ تَرْكِ الرِّضا بأَمْرِ اللهِ، مَا أَوْرَتَهُمُ النِّفَاق﴾. (4)

6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَرَ بْن مُحَمَّدِ علیه السلام أَنَّهُ سُئِلَ هَلْ يُطْعِمُ الْمُكَفِّرُ مِسْكِيناً وَاحِداً إِلَى أَنْ قَالَ قِيلَ لَهُ فَيُطْعِمُ الضَّعَفَاءَ مِنْ غَيْرِ أَهْلِ الْوَلَايَةِ قَالَ نَعَمْ وَ إِنَّ أَهْلَ الْوَلَايَةِ أَحَبُّ إِلَى إِنْ وَجَدَهُمْ فَإِنْ لَمْ يَجِدْ مِنْهُمْ أَحَداً فَالْمُسْتَضْعَفِينَ فَإِنْ لَمْ يَجِدْ إِلَّا نَاصِبَاً فَلَا يُعْطِهِ وَ دِرْهَمْ يَدْفَعُهُ إِلَى مُؤْمِن أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ أَلْفِ دِرْهَم يَدْفَعُهَا إِلَى غَيْرِ مُؤْمِن وَقَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَا تَجِدُ قَوْمَا يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ﴾. (5)

* الوِلاية الأولى

1- الرّضا علیه السلام- ﴿ولايتنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُونَا ثُمَّ قَالَ الصَّفْوَانِي وَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا يَتِمُ الْوَلَايَةُ وَ لَا تَخْلُص الْمَحَبَّةُ وَلَا تَثْبُتُ الْمَوَدَّةُ لآل مُحَمَّدِ إِلَّا بِالْبَرَاءَة مِنْ عَدُوِّهِمْ قَريباً كَانَ أَوْ بَعِيداً فَلَا تَأْخُذْكَ بِهِ رَأْفَةٌ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ...﴾. (6)

ص: 64


1- مجموعة ورام، ج2، ص 235
2- مستطرفات السرائر ، ص 576 وسائل الشيعة، ج 16، ص 182/ بحار الأنوار، ج 72، ص 390
3- بحار الأنوار، ج 10، ص 243 و تحف العقول، ص 404؛ «و هم الملحدون عدلوا ... الالحاد» محذوف
4- بحار الأنوار، ج 29، ص 549 الیقین، ص 321
5- مستدرک الوسائل، ج 15، ص 421 دعائم الإسلام، ج 2، ص 102
6- بحارالأنوار، ج27، ص58

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوندا هیچ نیکی و نعمتی به اشخاص فاسق و فاجر را در دل من قرار نده زیرا من در آن چه به من وحی شده یافته ام که ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهُ وَرَسُولَهُ﴾.

3-1- امام كاظم علیه السلام- جامع بزنطی از امام کاظم علیه السلام ملامتی نباشد بر کسی که تبارش را دوست دارد؛ اگرچه کافر باشند. به آن حضرت گفتم: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾ فرمود: چنان نیست که تو فهمیدی همانا او در راه خدا بغض می کند و دوستی نمی گیرد آن را می خورد و غیر از او از مردم دیگر طعام قبول نمی کند

4-1- امام کاظم علیه السلام- زندیق کسی است که خدا و پیامبرش را انکار کند؛ و آن ها کسانی هستند که در خشم و عناد با خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله اویند خداوند در این آیه می فرماید: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإيمانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فيها رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ الله أَلا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾، آن ها ملحد هستند که از توحید برگشته اند و به الحاد و کفر گرائیده اند.

5-1- امام باقر علیه السلام- لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهِ وَرَسُولَهُ و عدم رضایت به امر الهی، نفاق را در دل آن ها به امانت گذاشت و شقاوت آن ها را به نارضایتی ملزم کرد. است.

6-1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام پرسیده شد شخصی که باید کفاره بدهد می تواند کفاره را به صورت طعام به یک مسکین بدهد ... و می تواند به افراد ضعیفی از غیر شیعیان بدهد»؟ امام علیه السلام فرمود: «آری، گرچه اطعام افراد ضعیف شیعه اگر پیدا شوند، نزد من بهتر اما اگر یافت نشد پس از آن به مستضعفین بدهد و اگر آن را نیافت به دیگران بدهد اما به مخالفان اهل بیت هیچ چیز ندهند یک درهم که به یک مؤمن داده شود بهتر از هزار درهم است که به غیر مؤمن بدهد؛ چراکه خداوند فرموده است: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ الله وَرَسُولَهُ﴾.

* ولایت 1

1- امام رضا علیه السلام- از امام رضا علیه السلام روایت شده است که فرمود کمال دین با ولایت ما و بیزاری از دشمنان ماست سپس صفوانی می نویسد باید توجه داشت که ولایت تکمیل نمی شود و همچنین محبت و مودت خاندان نبوت خالص نیست مگر با بیزاری از دشمنانشان چه خویشاوند او باشد یا غیر خویشاوند مبادا دلسوزی در این مورد موجب ضعف برائت و بیزاری شود زیرا خداوند در این آیه می فرماید: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ﴾.

ص: 65

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَرِ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: حَجَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِنَ الْمَدِينَةِ وَقَدْ بَلَغَ جَمِيعَ الشَّرَائِعِ قَوْم ... فَاعْلَمُوا مَعَاشِرَ النَّاسِ وَافْهَمُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيَا ... أَلَا إِنَّ أَعْدَا ءَهُمْ أَهْلُ الشَّقَاقِ الْعَادُّونَ وَإِخْوَانُ الشَّيَاطِينِ الَّذِي يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً أَلَا إِنَّ أَوْلِيَا هُمُ الَّذِينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَقَالَ لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ....﴾. (1)

3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿قَالَ ابْنُ مِيثَمِ كَتَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِلَى مُعَاوِيَة ... إِنِّي لَمْ أَشَاغِبْ إِنَّا فى أمر بمَعْرُوفِ أَوْ نَهى عَنْ مُنْكَر وَ لَمْ أتَجَبَّرُ إِنَّا عَلَى بَاغ مارق أَوْ مُلْجِدٍ مُنَافِقِ وَ لَمْ أَخُذُ فِي ذَلِكَ إِنَّا بِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَ لو كانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أو إخوانهم﴾. (2)

4- الباقر علیه السلام- ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ ... قَالَ نَزَلَتْ فِي عَلِي بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (3)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قرآ الْحَمْدَ وَقَالَ فِي نَزَلَتْ وَفِيهِمْ وَاللهِ نزلت وَ لَهُمْ شَمَلَتْ وَإِيَّاهُمْ خَصَّت وَ عَمَّتْ أُولَئِكَ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ وَ حِزْبُ اللَّهِ هُمُ الْعَالِبُونَ أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمُ السُّفَهَاءُ وَ الْغَاوُونَ وَ إِخْوَانُ الشَّيَاطِينِ الَّذِي يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً أَلا إِنَّ أَوْلِيَا هُمْ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ذكر في كتابه فقالَ لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْم الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمان...﴾. (4)

باب 2: أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمان

1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿هُمُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ لَا تَجِدُ قَوْمَا يُؤْمِنُونَ بالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ ... أَلَا إِنَّ أَوْلِيَا هُمُ الَّذِينَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ﴾. (5)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْإِيمَانُ فِي الْقَلْبِ وَالْيَقِينُ خَطَرَات﴾. (6)

ص: 66


1- روضه الواعظین، ج 1، ص 96
2- بحار الأنوار، ج 33، ص 82 شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 7
3- شواهد التنزیل، ج 2، ص 329
4- العدد القوية، ص177
5- روضة الواعظین، ج 1، ص 95 و اليقين، ص 354 و الاحتجاج، ج 1، ص 63 و التحصين لا بن طاوس، ص 586؛ «هم المؤمنون ... عزوجل» محذوف/ بحار الأنوار، ج 37، ص 213
6- تحف العقول، ص 358/ تفسیر نور الثقلين

3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن سُوَيْدِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ مَا الَّذِي يُثْبِتُ الْإِيمَانَ فِي الْعَبْدِ قَالَ الَّذِي يُثْتُهُ فِيهِ الْوَرَعُ وَالَّذِي يُخْرِجُهُ مِنْهُ الطَّمَعُ ﴾. (1)

4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَدْنَى مَا يَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِيمَانِ أَنْ يَجْلِسَ إِلَى غَالَ فَيَسْتَمِعَ إِلَى حَدِيثِهِ وَ يُصَدِّقَهُ عَلَى قَوْلِهِ﴾. (2)

5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْفُضَيْلِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ هَلْ لَهُمْ فِيمَا كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمْ صُنعُ قَالَ لَا﴾. (3)

* الولاية الثانية

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ هُمُ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام﴾. (4)

2- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إِنَّمَا حُبُّنَا َأهْلَ الْبَيْتِ شَيْءٌ يَكْتُبُهُ اللَّهُ فِى أَيْمَن قَلْبِ الْمُؤْمِنِ وَ مَنْ كَتَبَهُ اللَّهُ فِي قَلْبِهِ لَا يَسْتَطِيعُ أَحَدُ مَحْوَهُ أَمَا سَمِعْتَ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ فَحُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ الْإِيمَانُ﴾. (5)

3- الحسين علیه السلام- ﴿عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُ قَالَ لِلْحُسَيْنِ التَّاسِعُ مِنْ وَلْدِكَ يَا حُسَيْنُ لا هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُظْهرُ لِلدِّينِ الْبَاسِطُ لِلْعَدْلِ قَالَ الْحُسَيْنُ الفَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنُ فَقَالَ علیه السلام أَي وَالَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بالنُّبُوَّةَ وَاصْطَفَاهُ عَلَى جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ وَلَكِنْ بَعْدَ غَيْبَة وَ حَيْرَةِ لَا تَثْبُتُ فِيهَا عَلَى دِينِهِ إِلَّا الْمُخْلِصُونَ الْمُبَاشِرُونَ لِرَوْحِ الْيَقِينِ الَّذِينَ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَهُمْ بوَلَاتِنَا وَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ﴾. (6)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ عِنْدَهُ فِي الْبَيْتِ أَنَاسُ فَظَنَنْتُ أَنَّهُ إِنَّمَا أَرَادَ بِذَلِكَ غَيْرِى فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ عَنْكُمْ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ وَلَيَخْمُلَنَّ هَذَا حَتَّى يُقَالَ مَاتَ هَلَكَ فِي أَيَّ وَادٍ سَلَكَ وَ لَتُكْفَونَ كَمَا تُكْفأ السَّفِينَةُ فِي أَمْوَاجِ الْبَحْرِ لَا يَنْجُو إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَهُ وَ كَتَبَ الْإِيمَانَ فِي قَلْبِهِ وَأَيَّدَهُ بِرُوحِ مِنْهُ﴾. (7)

ص: 67


1- الخصال، ج 1، ص 9/ تفسیر نورالثقلین
2- الخصال، ج 1، ص 72 تفسیر نور الثقلين
3- الكافي، ج 2، ص 15 بحار الأنوار، ج 66، ص 200 تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان المحاسن، ج 1، ص 199
4- بحارالأنوار، ج25، ص48/ تفسیر البرهان/ تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت لفظی»
5- بحار الأنوار، ج 23، ص 366 تأويل الآيات الظاهرة ، ص 650 تفسير البرهان / شواهد التنزیل، ج 2، ص 330
6- بحار الأنوار، ج 51، ص 110 تفسير نور الثقلين
7- الكافي، ج 1، ص338/ تفسیر نور الثقلين

3-2- امام صادق علیه السلام- ابان بن سوید گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «چیزی که ایمان را در دل بندگان ثابت می کند چیست؟ فرمود: آن چه موجب اثبات ایمان می گردد ورع است و آن چه ایمان را از دل بیرون می آورد طمع می باشد.

4-2- امام صادق علیه السلام- کوچکترین چیزی که شخص را از ایمان خارج می کند این است که پیش یک غالی بنشینید و به حرف او گوش بدهید و گفتارش را تصدیق کنید.

5-2- امام صادق علیه السلام- فضیل گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم خداوند متعال فرموده است: ﴿أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإیمان﴾، آیا مردم در این ایمان دخالتی دارند»؟ فرمود: «خیر».

* ولایت 2

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ منظور ائمه علیهم السلام است.

2- امام علی علیه السلام- محبت با ما اهل بیت چیزی است که در قسمت راست قلب مؤمن نوشته می شود و قلب هر کسی را که خداوند با محبت و ولای ما نقش بست هیچ کس را یارای آن نیست که محوش کند آیا نشنیده ای که خداوند می فرماید: ﴿أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ محبّت﴾ به ما اهل بیت ایمان است.

3- امام حسین علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای حسین نهمین فرزند تو قائم علیهم السلام است، او دین را ظاهر کرده و عدل را در زمین جاری می کند عرض کردم: این قضیه عملی خواهد شد؟ فرمود: «آری» به خداوندی که محمد را به راستی برگزید و او را به نبوت مبعوث کرد ولیکن او غیبت طولانی خواهد داشت که جز مردان مخلص که روح یقین در کالبد آن ها جای دارد در عقیده ی خود ثابت نخواهند ماند و اینان هم افرادی هستند که خداوند میثاق ولایت ما را از آنان اخذ کرده خدا ایمان را بر صفحه دل هایشان نوشته و با روحی از ناحیه ی خودش آن ها را تأیید فرموده است.

4- امام صادق علیه السلام- مفضّل بن عمر گوید: من در خدمت امام صادق علیه السلام بودم و مردمی هم حضور داشتند، به گمانم به دیگری فرمود: به خدا صاحب الأمر از دیده ی شما غایب شود و گمنام گردد تا گویند، مرد نابود شد در کدام دره افتاد و کشتی مذهب شما واژگون می گردد؛ چنان چه کشتی عادی در امواج دریا می گردد و تنها کسی نجات می یابد که خدا پیمان از او گرفته و ایمان را در دلش نقش کرده و با روح خود او را تأیید کرده است.

ص: 68

باب 3: وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ

اشاره

1-3- الباقر علیه السلام ﴿عَن أَبي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَر قَال ... سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ قَالَ هُوَ الإِيمَانُ﴾. (1)

2-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَن ابْن بُكَيْر قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْل رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِذَا زَنَى الرَّجُلُ فَارَقَهُ رُوحُ الْإِيمَانِ قَالَ هُوَ قَوْلُهُ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ ذَاكَ الَّذِي يُفارقه﴾. (2)

3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا مِنْ مُؤْمِن إِلَّا وَلِقَلْبِهِ أَذْنَانِ فِي جَوْفِهِ أُذُنٌ يَنْفُتْ فِيهَا الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسُ وَ أذُنُ يَنقُتُ فِيهَا الْمَلَك فَيُؤَيِّدُ اللهُ الْمُؤْمِنَ بِالْمَلَكِ وَ ذَلِكَ قَولُهُ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ﴾. (3)

4-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ يَقُولُ أكْرَمَهُمْ بهَا وَفَضَّلَهُمْ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ وَأَمَّا مَا ذَكَرْتُ مِنْ أَصْحَابِ الْمَيْمَنَةِ فَهُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا بِأَعْيَانِهِمْ فَجَعَلَ فِيهِمْ أَرْبَعَةَ أَرْوَاحِ رُوحَ الْإِيمَانِ وَ رُوحَ الْقُوَّةَ وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ وَ رُوحَ الْبَدَن وَلَا يَزَالُ الْعَبْدُ يُسْتَكْمَلْ بِهَذِهِ الْأَرْوَاحِ حَتَّى تَأْتِي حالات﴾. (4)

5-3- علي بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ قَالَ مَلَك أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ علیهما السلام وَكَانَ مَعَ رَسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم وَهُوَ مَعَ الْأَئِمَّة علیهم السلام علیهم السلام﴾. (5)

6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿يَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ ثَلَاثَةَ أَصْنَافِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ كُنتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةٌ فَأَصْحابُ اللَّيْمَنَةِ ما أَصْحابُ المَيْمَنَةِ وَأَصْحَابُ الْمُشْتَمَةِ مَا أَصْحَابُ المُسْتَمَةِ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فَالسَّابِقُونَ هُمْ رُسُلُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ خَاصَّةُ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ جَعَلَ فِيهِمْ خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْقُدُسِ فَبِهِ عَرَفُوا الْأَشْيَاءَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْإِيمَانِ فَبِهِ خَافُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْقُوَّةِ فَبِهِ قَدَرُوا عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الشَّهْوَةَ فَبِهِ اشْتَهَوْا طَاعَةَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ كَرِهُوا مَعْصِيَتَهُ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الْمَدْرَحِ الَّذِي بِهِ يَذْهَبُ النَّاسَ وَ يَجيئُونَ﴾. (6)

ص: 69


1- الكافي، ج 2، ص 15/ بحار الأنوار، ج 66، ص 199/ بحار الأنوار، ج 66، ص 200 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- الکافی، ج 2، ص 280 وسائل الشيعة، ج 20، ص 312 بحار الأنوار، ج 66، ص190 تفسیر نور الثقلين/ ثواب الأعمال، ص263
3- بحار الأنوار، ج 67، ص 47/ بحار الأنوار، ج 66، ص 199 الکافی، ج 2، ص 267 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- بحار الأنوار، ج 25، ص 64/ بحار الأنوار، ج 66، ص 179/ الکافی، ج 2، ص 281 تحف العقول، ص188/ بصائر الدرجات، ص447
5- بحار الأنوار، ج 25، ص48 تفسير البرهان/ تفسير نور الثقلين
6- الکافی، ج 1، ص 571

بخش 3: با روحی از ناحیه خودش آن ها را تقویت فرموده است.

1-3- امام باقر علیه السلام- ابوحمزه ثمالی از امام باقر ا روایت کرد ... و درباره ی کلام خداوند عزوجل: ﴿و أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُم﴾ از او پرسیدم. فرمود: «مقصود، ایمان است».

2-3- امام باقر علیه السلام- ابن بکیر گوید: از امام باقرال درباره ی این سخن رسول خدا: زمانی که مرد زنا کند روح ایمان از او جدا می شود پرسیدم. حضرت فرمود: منظور این سخن خدا است ﴿أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْه﴾ این همان روحی است که از انسان [به هنگام گناه] جدا می شود».

3-3- امام صادق علیه السلام- قلب هر مؤمنی دو گوش دارد گوشی که وسوسه گر نهانی در آن سحر و جادو می کند و گوشی که فرشته در آن ندا می کند و خداوند مؤمن را به واسطه ی فرشته تأیید می کند و این همان کلام خداوند متعال است: ﴿و أَيَّدَهُم بِرُوحِ مِّنْهُم﴾.

4-3- امام على علیه السلام- وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ به وسیله ی آن روح ایشان را گرامی داشته و بر دیگران فضیلت بخشیده است. اما اصحاب میمنه همان مؤمنین واقعی هستند که در آن ها چهار روح قرار داده؛ روح ایمان روح قوت و روح شهوت و روح بدن و پیوسته این ارواح در بنده رو به کمال می گذارد تا حالاتی در او پیدا شود.

5-3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- و أَيَّدَهُم بِرُوحٍ منهم؛ روح فرشته ای بزرگتر از جبرئیل و میکائیل است که با رسول خدا بود و با ائمه علیه السلام می باشد.

6-3- امام صادق علیه السلام- جابر جعفی گفت: امام صادق علیه السلام فرمود: ای جابر خداوند مردم را سه گونه آفریده این آیه اشاره به همان است و شما سه گروه خواهید بود [نخست] سعادتمندان و خجستگان [هستند] چه سعادتمندان و خجستگانی گروه دیگر شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانی و [سومین گروه] پیشگامان پیشگامند آن ها مقربانند. (واقعه/711) سابقون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و برگزیدگان از میان مردمند که در آن ها پنج روح قرار داده و به روح القدس ایشان را تأیید نموده با روح القدس به مقام پیامبری مبعوث شده اند و به روح ایمان تأیید کرده؛ به وسیله ی آن از خدا می ترسند به روح قوت تأیید شده اند با آن روح بر اطاعت خدا نیرو می گیرند و با روح شهوت تأیید شده اند که با آن اشتهار به طاعت خدا دارند و از معصیت بیزارند. و در آن ها روح حرکت قرار داده که می روند و می آیند و در مؤمنین که اصحاب یمین هستند روح ایمان قرار داده با آن از خدا می ترسند و روح قوت که بر اطاعت خدا نیرو می گیرند و روح شهوت که با آن به طاعت خدا تمایل دارند و روح حرکت که می روند و می آیند».

ص: 70

7-3- العسكرى علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاق بْن سَعْدِ الْأَشْعَرَى قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي مُحَمَّدِ الْحَسَنِ بْن عَلَى علیه السلام و ... قُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ للَ وَ إِنَّ غَيْبَتَهُ لَتَطُولُ قَالَ إِي وَ رَبِّي حَتَّى يَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ أَكْثَرُ الْقَائِلِينَ بِهِ فَلَا يَبْقَى إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ عَهْدَهُ بوَلَايَتِنَا وَ كَتَبَ فِي قَلْبِهِ الْإِيمَانَ وَ و أَيَّدَهُ بِرُوحِ مِنْه﴾. (1)

8-3- العسكرى علیه السلام- ﴿إِنَّ ابْنِي هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي وَهُوَ الَّذِي يَجْرِى فِيهِ سُنَنُ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام بالتَّعْمِير وَالْغَيْبَة حَتَّى تَقَسُوَ قُلُوبُ لِطُولِ الْأَمَدِ وَ لَا يَثْبُتَ عَلَى الْقَوْلِ بِهِ إِلَّا مَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي قَلْبِهِ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ﴾. (2)

9-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿لِيَجْعَل ذَلِكَ مِثَالًا لِأَوْلِيَائِهِ وَ أَمَنَائِهِ وَ عَرَفَ الْخَلِيقَةَ فَضْلَ مَنْزَلَة أَوْلِيَائِهِ وَ فَرَضَ عَلَيْهِمْ مِنْ طَاعَتِهِمْ مِثْلَ الَّذِى فَرَضَهُ مِنْهُ لِنَفْسِهِ وَأَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةَ بِأَنْ خَاطَبَهُمْ خِطَابَاً يَدْلُّ عَلَى الْفِرَادِهِ وَ تَوَحَدِهِ وَ بِأَنَّ لَهُ أَوْلِيَاءَ تَجْرِى أَفْعَالُهُمْ وَأَحْكَامُهُمْ مَجْرَى فِعْلِهِ فَهُمْ الْعِبَادُ الْمُكَرَّمُونَ الَّذِينَ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ هُمُ الَّذِينَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهِ﴾. (3)

10-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام... فَقُلْتُ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ يَا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَ فَقَالُ الْيَدُ فِي كَلَام الْعَرَبِ الْقُوَّةُ وَالنِّعْمَةُ قَالَ وَاذْكُرْ عَبْدَنا دَاوُدَ ذَا الْأَيْدِ وَ قَالَ وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدِ أَي بِقُوَّةَ وَ قَالَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ أَنْ قَوَاهُمْ وَ يُقَالُ لِفُلَانِ عِنْدِى يَدُ بَيْضَاءُ أَي نِعْمَة﴾. (4)

11-3- الكاظم علیه السلام- ﴿عَن أبي خَدِيجَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام: فَقَالَ لِي إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَيَّدَ الْمُؤْمِنَ بِرُوحِ مِنْهُ تَحْضُرُهُ فِي كُل وَقْتِ يُحْسِنُ فِيهِ وَيَتَّقِي فِي كُلِّ وَقْتِ وَ تَغِيبُ عَ يُذْنِبُ فِيهِ وَ يَعْتَدِى فَهَيَ مَعَهُ تَهْتَزُّ سُرُوراً عِنْدَ إِحْسَانِهِ وَ تَسِيخُ فِي الثَّرَى عِنْدَ إِسَاءَتِهِ فَتَعَاهَدُوا عِبَادَ اللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصْلَاحِكُمْ أَنْفُسَكُمْ تَزْدَادُوا يَقِينَا وَ تَرْبَحُوا نَفِيسَا ثَمِينَا رَحِمَ اللَّهُ امْرَأَ هَمَّ بِخَيْرٍ فَعَمِلَهُ أَوْ هَمَّ بِشَر فَارْتَدَعَ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ نَحْنُ نُؤَيَّدُ الرُّوحَ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ الْعَمَلَ لَهُ﴾. (5)

12-3- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِى قَالَ: لَمَّا أَفْضَتِ الْخِلَافَةُ إِلَى بَنِي أُمَيَّة ... فَشَكَوْتُ منْ يَنِى أُمَيَّةَ وَأَشْيَاعِهِمْ إِلَى الْإِمَامِ الْمُبِينِ أطْهَرُ الطَّاهِرِينَ زَيْنِ الْعِبَادِ وَسَيِّدِ الزَّهَادِ وَ خَلِيفَة اللَّهِ

ص: 71


1- بحار الأنوار، ج 52، ص23/ تفسیر نورالثقلین
2- . بحار الأنوار، ج 51، ص 224 تفسیر نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 90، ص118
4- التوحید، ص153/ بحار الأنوار، ج 4، ص4/ تفسير البرهان معانى الأخبار، ص15/ تفسير نورالثقلين
5- الکافی، ج 2، ص 268 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان

7-3- امام عسکری علیه السلام- احمد بن اسحاق گوید: خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسیدم ... عرض کردم: مگر غیبت او بسیار طول می کشد؟ فرمود: «آری» به خداوند سوگند او به اندازه ای در پشت پرده غیبت می ماند تا آن گاه که گروهی از معتقدین امامت از عقیده ی خود برگردند، و جز افرادی که خداوند میثاق ولایت ما را از آنان گرفته و روح ایمان را در آن تقویت فرموده ثابت نخواهد ماند».

8-3- امام عسکری علیه السلام- فرزند من همان قائم بعد از من است و همان کسی است که دارای علایم پیغمبران یعنی طول عمر و غیبت طولانی خواهد بود و بر اثر طولانی بودن مدت غیبتش دل ها قساوت می گیرد و جز افرادی که خداوند مهر ایمان بر دلشان زده و با امداد غیبی مؤید داشته کسی در راه اعتقاد به وی ثابت نمی ماند.

9-3- امام علی علیه السلام- و این جدایی مثالی برای اولیای و امنای او شود حق تعالی برتری منزلت اولیای خود را به آفریدگان شناساند و فرمانبرداری از ایشان را همچون فرمانبری از خود بر آنان واجب کرد و در این امر حجّت را چنین بر آنان تمام کرد که از آنان با سخنی دال بر یگانگی و یکتایی خود یاد کرد و فرمود او اولیایی دارد که فعل ها و حکم های خود را در جای فعل او جاری می سازند ایشان همان بندگان ارجمند هستند که در سخن از او پیشی نمی گیرند و فرمان او را به انجام می رسانند همان کسانی که خداوند ایشان را با روحی از خود پشتیبانی کرد.

10-3- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: عرض کردم «معنای ید در فرموده خداوند ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی. (ص/75) چیست؟ فرمود: «یک که در لغت عرب به معنای نیرومندی و برکت آمده است، چنان چه فرموده است و به خاطر بیاور بنده ما داوود صاحب قدرت را (ص/17) و در آیه ی دیگر فرموده و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم. (ذاریات/47) در این جا نیز یعنی؛ به قدرت و نیرومندی. و در آیه ی دیگر فرموده است: ﴿وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ﴾ و می گویند؛ معنی نعمت و برکت را می رساند.

11-3- امام کاظم علیه السلام- أبو خدیجه گوید: نزد امام کاظم رفتم به من فرمود: «خداوند تبارک و تعالی مؤمن را با روحی از خویش تأیید می کند که هر زمانی نیکی می کند و تقوا پیشه می گیرد در کنار اوست و هرگاه گناهی مرتکب می شود و از حقوق خداوند تجاوز می کند، از او دور می شود در هنگام نیکی اش با او شادمانی می کند و به هنگام گناه پایش در گل فرو می رود. خداوند رحمت آورد بر کسی که تصمیم به کار نیکی می گیرد و آن را انجام می دهد و یا تصمیم به کار بدی می گیرد و باز می گردد و آن را انجام نمی دهد سپس فرمود: «ما روح را با اطاعت خداوند و کار برای او قدرتمند می سازیم.

12-3- امام سجّاد علیه السلام- جابر بن یزید جعفی از امام سجاد علیه السلام نقل می کند که در حدیث خیط فرمود: عرض کردم ای پسر رسول خدا او مقصر کیست؟ فرمود: «کسانی که در معرفت امام کوتاهی دارند و همچنین در معرفت آن چه خدا بر آن ها واجب نموده از امر و روح خود، مقصر

ص: 72

عَلَى الْعِبَادِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن علیه السلام... قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنِ الْمُقَصِّرُ قَالَ الَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَة الْأَئِمَّةِ وَ عَنْ مَعْرَفَة مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ رُوحِهِ قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ مَا مَعْرِفَةُ رُوحِهِ قَالَ ال أَنْ يُعْرَفَ كُلُّ مَنْ خَصَّهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالرُّوحِ فَقَدْ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَهُ يَخْلُقُ بِإِذْنِهِ وَ يُحْيِي بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ الْغَيْرَ مَا فِي الصَّمَائِرِ وَ يَعْلَمُ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ ذَلِكَ أَنَّ هَذَا الرُّوحَ مِنْ أمْرِ اللَّهِ تَعَالَى فَمَنْ خَصَّهُ اللَّهُ تَعَالَى بِهَذَا الرُّوحِ فَهَذَا كَامِلُ غَيْرُ نَاقِص يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ بِإِذْنِ اللَّهِ يَسِيرُ مِنَ الْمَشْرِقِ إِلَى الْمَغْرِبِ فِي لَحْظَة وَاحِدَةَ يَعْرُجُ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ يَنْزِلُ بِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ يَفْعَلُ مَا شَاءَ وَأَرَادَ قُلْتُ يَا سَيِّدِي أَوْجَدْنِي بَيَانَ هَذَا الرُّوحَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَإِنَّهُ مِنْ أَمْرِ خَصَّهُ اللَّهُ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ قَالَ نَعَمِ اقْرَأْ هَذِهِ الْآيَةَ وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَلَكِنَّ جَعَلْنَاهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبَادِنَا قَوْلُهُ تَعَالَى أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ قُلْتُ فَرجَ اللهُ عَنكَ كَمَا فَرَّجْتَ عَنِّى وَ وَقَقْتَنِي عَلَى مَعْرِفَةِ اَلرُّوحِ وَ اَلْأَمْرِ﴾. (1)

* الوِلَايَةُ الثَّالِيُّة

2- الرّضا علیه السلام - ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَوَجَلَّ قَدْ أَيَّدَنَا بِرُوحٍ مِنْهُ مُقَدَّسَة مُطَهَّرَةٌ لَيْسَتْ بِمَلَكِ لَمْ تَكُنْ مَعَ أَحَدٍ مِمَّنْ مَضَى إِلَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَهِيَ مَعَ الْأَئِمَّة علیهم السلام مِنَّا تُسَدِّدُهُمْ وَتُوَقِّقُهُمْ وَ هُوَ عَمُودُ مِنْ نُور بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَل﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمَّارِ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بِمَا تَحْكُمُونَ إِذَا حَكَمْتُمْ قَالَ بحُكْمِ اللهِ وَحُكْمِ دَاوُدَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْنَا الشَّيْءُ الَّذِي لَيْسَ عِنْدَنَا تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدْسِ﴾. (3)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ عَنْ بَعْض أَصْحَابِهِ قَالَ: سَأَلْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ تُسْأَلُونَ عَنِ الشَّيْءِ فَلَا يَكُونُ عِنْدَكُمْ عِلْمُهُ فَقَالَ رُبَّمَا كَانَ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ كَيْفَ تَصْنَعُونَ قَالَ تَتَلَقَّانَا بِهِ رُوحَ الْقُدُسِ﴾. (4)

باب 4: أُولئِكَ حِزْبُ الله أَلا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

اشاره

1-4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أُولئِكَ حِزْبَ الله يَعْنِي الأَئِمَّةُ أعْوَانُ اللهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الله هُم المُفْلِحُون﴾. (5)

ص: 73


1- بحار الأنوار، ج 26، ص 15
2- عيون أخبار الرضا، ج 2، ص 200
3- تفسير بحر العرفان، ج 6، ص243
4- بصائر الدرجات، ج 1، ص 451
5- بحار الأنوار، ج24، ص 212

هستند». عرض کردم: «معرفت روح خدا چیست»؟ فرمود: این که بداند به هر کسی خداوند این روح را بخشیده امر خود را نیز به او تفویض نموده و به اجازه ی خدا می آفریند و زنده می کند و به دیگری علم غیب می آموزد و از گذشته و آینده تا روز قیامت اطلاع دارد چون آن روح از امر خداوند متعال است هر که ممتاز به این روح ،شد کامل است و نقصانی ندارد هرچه بخواهد با اجازه خدا انجام می دهد از مشرق به مغرب در یک لحظه می رود و به آسمان بالا میرو منهتال و به زمین فرود می آید هرچه اراده کند و بخواهد انجام می دهد عرض کردم: «آقا دلیلی از این روح در قرآن برایم بیاور که خداوند آن را به محمد بخشیده» فرمود: «بسیار خوب این آیه را بخوان همان گونه که بر پیامبران علیهم السلام پیشین وحی فرستادیم بر تو نیز روحی را به فرمان خود وحی کردیم تو پیش از این نمی دانستی کتاب و ایمان چیست و از محتوای قرآن آگاه نبودی] ولی ما آن را نوری قرار دادیم که به وسیله ی آن هرکس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می کنیم. (شوری/ 52) و اين آيه ﴿أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ﴾ گفتم: «خدا گشایش به تو عنایت کند آن چنان چه گره کار مرا گشودی و مرا بر شناخت روح و امر کمک کردی».

* ولایت 3

1- امام رضا علیه السلام- خداوند ما را به روح خود تأیید کرد مقدس و پاک ملک نیست و با هیچ یک از پیامبران علیهم السلام گذشته نبوده جز پیامبر اکرم آن روح با ائمه است و موجب تقویت و توفیق ایشان می گردد او استوانه ای از نور بین ما و بین خداست.

2- امام صادق علیه السلام- عمّار ساباطی گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: «شما اگر حکمروا شدید چه حکمی می کنید؟ فرمود به حکم خدا و حکم داود چون موضوعی به ما مراجعه شود که حکم آن نزد ما حاضر نباشد روح القدس آن را به ما القاء می کند».

3- امام صادق علیه السلام- محمد بن عمران از یکی از یاران امام صادق علیه السلام نقل می کند که گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم فدایت شوم گاهی از شما چیزی می پرسند آیا تاکنون پیش آمده که جواب آن را ندانید؟ فرمود: «گاهی اتفاق می افتد عرض کردم در این مواقع چه می کنید؟ فرمود: روح القدس ما را در جریان می گذارد.

بخش 4: آن ها حزب الله» اند بدانید حزب الله پیروزان و رستگارانند.

1-4- علی بن إبراهيم رحمه اله علیه- أُولئِكَ حِزْبُ الله یعنی ائمه یاوران خدا هستند. ﴿أَلا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ المُفْلِحُونَ﴾.

ص: 74

2-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَغِيبُ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ لَا يُسَمَّى حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ فَإِذَا عَجَلَ اللَّهُ خُرُوجَهُ يَمْلَا الْأَرْضِ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً ثُمَّ قَالَ طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ قَالَ أُولئِكَ حزب الله أَلا إِنَّ حِزْبَ الله هُمُ المُفْلِحُونَ﴾. (1)

3-4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿ أ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأنْ يُقَالَ لِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين علیه السلام ... طُوبَى لِنَفْسٍ أَدَّت إِلَى رَبِّهَا فَرْضَهَا وَعَرَكَتْ بجَنْبهَا يُؤْسَهَا وَ هَجَرَتْ فِي اللَّيْلِ غُمْضَهَا حَتَّى إِذَا غَلَبَ الْكَرَى عَلَيْهَا اَفْتَرَشَتْ أَرْضَهَا وَ تَوَسَّدَتْ كَفَّهَا فِي مَعْشَرَ أَسْهَرَ عُيُونَهُمْ خَوْفُ مَعَادِهِمْ وَ تَجَافَتْ عَنْ مَضَاجِعِهِمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَهَمْهَمَتْ بذِكْر رَّبِّهِمْ شِفَاهُهُمْ و تَقَطَّعَتْ بطول اسْتِغْفَارِهِمْ ذُنُوبُهُمْ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهُ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الله هُمُ المُفْلِحُونَ﴾. (2)

4-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يا أبا الحسن علیه السلام... و من والاك و والَى مَنْ هُوَ مِنْكَ مِنْ بَعْدِكَ كَانَ مِنْ حِزْب اللَّهِ وَ حِزْبُ الله هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾. (3)

ص: 75


1- بحار الأنوار، ج 52، ص143/ بحار الأنوار، ج 36، ص304/ کفایةالأثر، ص 56
2- بحارالأنوار، ج33، ص474/ شرح نهج البلاغة، ج16، ص294/ نهج البلاغة، ص419
3- بحار الأنوار، ج 36، ص139

2-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- حجت خدا از نظر آن ها غایب می گردد و نام برده نمی شود، تا آن که خداوند او را ظاهر گرداند. پس وقتی که خداوند او را آشکار ساخت زمین را پر از عدل و داد می کند، چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد سپس فرمود خوش به حال آن ها که در غیبت وی پایدارند خوش به حال کسانی که در راه روشن خود ثابت قدم می مانند اینانند که خداوند درباره شان فرموده است [پرهیزکاران] کسانی هستند که به غیب [آن چه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان می آورند. (بقره /3) و فرموده است: ﴿أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهُ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾.

3-4- امام علی علیه السلام علیه السلام- آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرمؤمنان خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم؟؟! ... خوشا به حال آن کس که مسئولیت های واجب را در پیشگاه خدا به انجام رسانده و در راه خدا هرگونه سختی و تلخی را به جان خریده و به شب زنده داری پرداخته است و اگر خواب بر او چیره شده بر روی زمین خوابیده و کف دست را بالین خود قرار داده و در گروهی است که ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده و پهلو از بسترها گرفته و لب هایشان به یاد پروردگار در حرکت و با استغفار طولانی گناهان را زدوده اند آنان حزب خداوند و همانا حزب خدا رستگار است.

4-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی! ... و آن که ولایت تو و سپس [ولایت] کسانی را که از تو هستند، بپذیرد از حزب خدا خواهد بود و پیروان حزب خدا خود رستگارانند.

ص: 76

سورة الحشر

اشاره

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْحَشْرِ لَمْ يَبْقَ جَنَّةَ وَ لَا نَارُ وَ لَا عَرْشُ وَ لَا كُرْسِيُّ وَ لَا الْحُجُبُ وَلَا السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَلَا الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَالْهَوَاء وَ الرِّيحُ وَالطَّيْرُ وَالشَّجَرُ وَ الْجِبَالُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَ الْمَلَائِكَةُ إِلَّا صَلَّوْا عَلَيْهِ وَاسْتَغْفَرُوا لَهُ وَإِنْ مَاتَ فِي يَوْمِهِ أَوْ فِي لَيْلَتِهِ مَاتَ شَهِيداً﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَ الرَّحْمَنَ وَالْحَشْرَ إِذَا أَمْسَى وَكَلَ اللَّهُ تَعَالَى بِدَارِهِ مَلَكَا شَاهِرًا سَيْفَهُ حَتَّى يُصْبح﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ كَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا وَ تَوَجَّهَ فِي حَاجَةٍ، قَضَاهَا اللَّهُ لَهُ مَا لَمْ تَكُنْ فِي مَعْصِيَة﴾. (3)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَهَا لَيْلَةَ جُمُعَة أَمِنَ مِنْ بَلَائِهَا إِلَى أَنْ يُصْبحَ وَ مَنْ تَوَضَّأَ عِنْدَ طَلَب حَاجَة ثُمَّ صَلَّى أربع ركعات يقرأ في كُلِّ رَكْعَة الْحَمْدَ وَالسُّورَةَ إِلَى أَنْ يَفْرُعَ مِنَ الْأَربع رَكَعَاتِ وَيَتَوَجَّهُ إِلَى حَاجَةِ، يُسَهِّلِ اللَّهُ أَمْرَهَا وَ مَنْ كَتَبَهَا بِمَاءٍ طَاهِرٍ وَ شَرِبَهَا رُزِقَ الذَّكَاءَ وَقِلَّةَ النسيان بإذْنِ اللهِ تَعَالَى﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿سَبَّحَ الله ما في السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الحَكيمُ﴾. (1)

ص: 77


1- وسائل الشيعه، ج 6، ص257/ تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- المصباح للكفعمي، ص447/ تفسیر نورالثقلین
3- تفسير البرهان
4- تفسير البرهان

سوره حشر

اشاره

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ

ثواب قرائت

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس سوره حشر را بخواند بهشت و جهنم عرش و کرسی و حجاب ها و آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه و هوا و باد و پرندگان و درختان و کوه ها، خورشید و ماه و ملائکه بر او درود می فرستند و برای او طلب استغفار می کنند و اگر در روز و یا شب بمیرد، شهید است.

2- امام صادق علیه السلام- هرکس هنگامی که شام می کند سوره ی حشر را بخواند، خداوند فرشته ای را بر خانه اش می گمارد که تا صبح شمشیرش را کشیده و آماده ی دفاع از او است.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس آن (سوره ی حشر) را بنویسد و بر گردن بیاویزد و حاجتی را طلب کند، خداوند آن را اجابت می کند در صورتی که آن حاجت معصیت نباشد.

4- امام صادق علیه السلام- هرکس این سوره را شب جمعه بخواند تا صبح از بلای آن در امان است و هرکس برای برآورده شدن حاجتش وضو سازد و چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعتی سوره ی حمد و حشر را بخواند بعد از تمام کردن چهار رکعت حاجتش را بیان کند، خداوند برآورده شدن آن حاجت را آسان می کند و هرکس آن را با آب پاک بنویسد و آن را بنوشد، به اذن خداوند تعالی ذکاوت و کمی فراموشی نصیب او می شود.

آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است برای خدا تسبیح می گویند؛ و او توانا و حکیم است. (1)

ص: 78

قوله تعالى: ﴿هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيارِهِمْ لأول الحشر ما ظننتُمْ أَن يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ ما نِعَتُهُمْ حُصُوتُهُمْ مِنَ الله فَأَتَاهُمُ اللهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصَارِ﴾ (2)

باب 1: هُوَ الَّذي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّل الحشر ما ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَا نِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ الله

اشاره

1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّل الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا قَالَ سَبَبُ ذَلِكَ أَنَّهُ كَانَ بِالْمَدِينَة ثَلَاثَةُ أَبْطُن مِنَ الْيَهُودِ بَنِي النَّضِيرِ قُرَيْظَةَ وَقَيْنُقَاعَ وَكَانَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ رَسُولِ اللهِ عَهْدُ وَ مُدَةٌ فَنَقَضُوا عَهْدَهُمْ وَ كَانَ سَبَبُ ذَلِكَ فِي بَنِي النَّضِيرِ فِي نَقْضِ عَهْدِهِمْ أَنَّهُ أَتَاهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَسْتَسْلِفُهُمْ دِيَة رَجُلَيْنِ قَتَلَهُمَا رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ غِيلَةً يَعْنِي يَسْتَقْرِضُ وَكَانَ قَصَدَ كَعْبِ بْنِ الْأَشْرَفِ فَلَمَّا دَخَلَ عَلَى كَعْب قَالَ مَرْحَباً يَا أَبَا الْقَاسِمِ وَ أَهْلًا وَقَامَ كَأَنَّهُ يَصْنَعُ لَهُ الطَّعَامَ وَحَدَّثَ نَفْسَهُ أَنْ يَقْتُلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ يُتبعَ أَصْحَابَهُ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ فَأَخْبَرَهُ بِذَلِكَ فَرَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ قَالَ لِمُحَمَّدِ بْنِ مَسْلَمَةَ الْأَنْصَارِي اذْهَبْ إِلَى بَنِي النَّضِير فَأَخْبرُهُمْ أَنَّ اللَّه عزّوجلّ قَدْ أَخْبَرَنِي بِمَا هَمَمْتُمْ بِهِ مِنَ الْغَدْرِ فَإِمَّا أَنْ تَخْرُجُوا مِنْ بَلَدِنَا وَإِمَّا أَنْ تَأْذَنُوا بِحَرْب فَقَالُوا نَخْرُجُ مِنْ بِلَادِكَ فَبَعَثَ إِلَيْهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبَيٍّ أَلَّا تَخْرُجُوا وَ تُقِيمُوا وَ تُنَابِدُوا مُحَمَّداً الْحَرْبَ فَإِنِّي أَنْصُرُكُمْ أنَا وَ قَوْمِي وَ خُلَفَائِي فَإِنْ خَرَجْتُمْ خَرَجْتُ مَعَكُمْ وَ إِنْ قَاتَلْتُمْ قَاتَلْتُ مَعَكُمْ فَأَقَامُوا وَأَصْلَحُوا حُصُونَهُمْ وَ تَهَيَّنُوا لِلْقِتَالِ وَ بَعَثُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ أَنَا لَا نَخْرُجُ فَاصْنَعْ مَا أَنْتَ صَانِعُ فَقَامَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَكَبَّرَ وَكَبَّرَ أَصْحَابُهُ وَقَالَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام تَقَدَّمْ إِلَى بَنِي النَّضِيرِ فَأَخَذَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام الرَّايَةَ وَ تَقَدَّمَ وَ جَاءَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَأَحَاطَ بِحِصْنِهِمْ وَ غَدَرَ بِهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبَيٍّ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا ظَفِرَ بِمُقَدَّمٍ بُيُوتِهِمْ حَصَّنُوا مَا يَلِيهِمْ وَ خَرَبُوا مَا يَلِيهِ وَكَانَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ مِمَّنْ كَانَ لَهُ بَيْتُ حَسَن خَرَبَهُ وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَمَرَ بِقَطْعِ نَخْلِهِمْ فَجَزِعُوا مِنْ ذَلِكَ وَ قَالُوا يَا إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ بِالْفَسَادِ إِنْ كَانَ لَكَ هَذَا فَخُذْهُ وَإِنْ كَانَ لَنَا فَلَا تَقْطَعُهُ فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ قَالُوا يَا مُحَمَّدُ نَخْرُجَ مِنْ بِلَادِكَ فَأَعْطِنَا مَالَنَا فَقَالَ لَا وَلَكِنْ تَخْرُجُونَ وَلَكُمْ مَا حَمَلَتِ الإِبلُ فَلَمْ يَقْبَلُوا ذَلِكَ فَبَقُوا أَيَّاماً ثُمَّ قَالُوا نَخْرُجُ وَ لَنَا مَا حَمَلَتِ الْإِبِلُ

ص: 79

او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد [با مسلمانان] از خانه هایشان بیرون راند. گمان نمی کردید آنان بیرون ،روند و خودشان نیز گمان می کردند که دژهای محکمشان آن ها را از عذاب الهی مانع می شود؛ اما خداوند از آن جا که گمان نمی کردند به سراغشان آمد و در دل هایشان ترس و وحشت افکند، به گونه ای که خانه های خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران می کردند؛ پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت! (2)

بخش 1: او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد [با مسلمانان] از خانه هایشان بیرون راند گمان نمیکردید آنان بیرون روند و خودشان نیز گمان می کردند که دژهای محکمشان آن ها را از عذاب الهی مانع می شود.

1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- هو الذي أَخْرَجَ الذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْل الكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لأَول الحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا سبب نزول این آیات این است که در مدینه سه گروه از یهود بودند: بنی نضیر، قریظه و قینقاع میان آنان و رسول خدا عهدی بود که آنان عهدشان را شکستند و سبب شکستن عهدشان طایفه ی بنی نضیر بودند روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به نزد آنان رفت تا برای دیه ی دو فردی که یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله که آن دو را غافلگیرانه کشته بود طلب قرض کند پس نزد کعب بن اشرف رفت. هنگامی که بر کعب وارد شد او گفت: درود بر تو ابا القاسم خوش آمدی برخاست، گویی می خواهد برای او غذایی بیاورد. در حالی که با خود اندیشه ی قتل رسول خدا و قتل یارانش را داشت جبرئیل او (پیامبر صلی الله علیه و آله) نازل شد و او را مطلع کرد رسول خدا به مدینه بازگشت و به محمدبن سلمه بر انصاری فرمود: «نزد بنی نضیر برو و به آنان بگو که خداوند عزوجل او را از نیرنگی که به آن همت گمارده بودید مطلع ساخت؛ یا از سرزمین ما خارج شوید و یا اعلان جنگ کنید. گفتند: «از پس سرزمینتان خارج می شویم پس عبدالله بن ابی فردی را نزد آنان فرستاد که خارج نشوید بمانید و به محمد اعلان جنگ کنید من و قوم و هم پیمانانم شما را یاری می کنیم اگر خارج شوید، من هم با شما خواهم آمد و اگر بجنگید من هم با آنان می جنگم آنان ماندند و استحکامات و قلعه های خود را ساختند و آماده ی جنگ شدند آن گاه به سوی رسول خدا پیغام فرستادند: «ما از این جا نمی رویم، پس هرچه می خواهی انجام ده رسول خدا برخاست تکبیر گفت و یارانش تکبیر گفتند و به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: به سوی بنی نضیر برو امیرالمؤمنین علیه السلام پرچم را گرفت و به پیش رفت. سپس رسول خدا جلو آمد و قلعه ی ایشان را محاصره کردند عبدالله بن ابی به آنان نیرنگ زد و هنگامی که رسول خدا به خانه هایشان رسید هرچه نزدشان بود را حفظ می کردند و هرچه پیامبر صلی الله علیه و آله به آن می رسید را خراب می کردند مردی از آنان خانه ی خوبی داشت که آن را خراب کرد. رسول خدا فرمان داد درختان خرمایشان را قطع کنند اما آنان به جزع و فزع افتادند و گفتند: «ای محمد ! خداوند تو را به خرابی امر کرده است؟ اگر این درختان از آن توست، آن ها را بگیر و اگر از آن ماست آن ها را قطع نکن» پس از آن گفتند: «ای محمّد! از سرزمین تو خارج می شویم، اما آن چه از آن ماست را به ما ببخش» فرمود: «نه، از این جا بروید و هر آن چه را شترها حمل می کنند با خود ببرید».

ص: 80

فَقَالَ لَا وَلَكِنْ تَخْرُجُونَ وَ لَا يَحْمِلُ أَحَدٌ مِنْكُمْ شَيْئًا فَمَنْ وَجَدْنَا مَعَهُ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ قَتَلْنَاهُ فَخَرَجُوا عَلَى ذَلِكَ وَ وَقَعَ قَوْمُ مِنْهُمْ إِلَى فَدَكَ وَ وَادِى الْقُرَى وَ خَرَجَ قَوْمُ مِنْهُمْ إِلَى الشَّامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِمْ هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْخَشْرِ مَا ظَنَتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَا نِعَتُهُمْ حُصُومُهُمْ مِنَ الله فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا إِلَى قَوْلِهِ فَإِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾. (1)

2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ لَهُمُ النَّبِيُّ اخْرُجُوا. قَالُوا: إِلَى أَيْنَ؟ قَالَ: إِلَى أَرْضِ الْمَحْشَرِ﴾. (2)

باب 2: فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا

1-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا يَعْنِي أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ عَذَاباً وَكَذَلِكَ إِثْيَانُهُ * بنيَانَهُمْ وَقَالَ الله عزوجل فأتى اللهُ بُنْيَانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَإِنْيَانَهُ بُنْيَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ إِرْسَالُ الْعَذَابِ﴾. (3)

باب 3: فَاعْتَبِرُوا يا أُولي الأبصار

اشاره

1-3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَة أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَة وَلَكِنَّ اللَّهَ يَضَعُهُ حَيْثُ يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عزوجل إِذَا عَمِلَ قَوْمُ بِالْمَعَاصِي صَرَفَ عَنْهُمْ مَا كَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِي تِلْكَ السَّنَةِ إِلَى غَيْرِهِمْ وَإِلَى الْفَيَافِي وَ الْبِحَارِ وَالْجِبَالِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَيُعَذِّبُ الْجُعَلَ فِي جُحْرِهَا فَيَحْبِسُ الْمَطَرَ عَن الْأَرْضِ الَّتِي هِيَ بِمَحَلِّهَا بِخَطَايَا مَنْ بَحَضَرَتِهَا وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهَا السَّبِيلَ فِي مَسْلَكَ سِوَى مَحَلَّةَ أَهْلِ الْمَعَاصِي قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَر اللَّهِ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبصار﴾. (4)

2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَصحُ الِاعْتِبَارُ إِلَّا لِأَهْلِ الصَّفَا وَالْبَصِيرَة قَالَ اللَّهُ عَزَوجل فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الأبصار﴾. (5)

3-3- الصّادق علیه السلام- كَانَ أَكْثَرَ عِبَادَة أبي ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ التَّفَكُرُ وَ الِاعْتِبَارُ﴾. (6)

4-3- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهُم قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَن علیه السلام إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً لَهُمْ مَحَبَّةٌ وَ لَيْسَتْ لَهُمْ تِلْكَ الْعَزِيمَةُ يَقُولُونَ بِهَذَا الْقَوْلُ فَقَالَ لَيْسَ أُولَئِكَ مِمَّنْ عَاتَبَ اللَّهُ إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ فَاعْتَبِرُوا يا أُولي الأبصار﴾. (7)

ص: 81


1- بحار الأنوار، ج20، ص168 تفسیر القمی، ج 2، ص358/ تفسیر نور الثقلين / تفسیر القمی، ج 2، ص 358/ تفسير البرهان؛ «و لكم ما حملت الابل ... و لنا ما حملت الابل محذوف
2- تفسیر نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 3، ص 310 / بحار الأنوار، ج 90، ص 10/ بحار الأنوار ، ج 90، ص138/ تفسیر نور الثقلين
4- بحار الأنوار، ج 70، ص 329/ بحار الأنوار، ج 70، ص 358/ المحاسن ، ج 1، ص 116؛ «بحبس» بدل «فيحبس» و «بمحلتها» بدل «بمحلها»
5- بحار الأنوار، ج68، ص 326 مصباح الشریعة ص 201/ تفسیر نورالثقلين
6- وسائل الشيعه، ج 15، ص 197/ تفسير نور الثقلين
7- الكافي، ج 1، ص 11

قبول نکردند و چند روزی ماندند. سپس گفتند: «از این جا می رویم و هر آن چه شترها حمل می کنند را با خود می بریم». فرمود نه از این جا بروید و هیچ کس چیزی را با خود نمی برد، و با هرکس چیزی یافتیم او را می کشیم سپس به همین شکل از آن سرزمین خارج شدند و برخی از آنان به فدک و وادی قری رفتند و برخی از آنان به شام رفتند خداوند درباره ی آنان این آیه را نازل کرد ﴿هو الذِي أَخْرَجَ الذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْل الكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لأول الحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا وظَنُّوا أَنَّهُم مَّا نِعَتُهُمْ حُصُوبُهُم مِّنَ الله فَأَتَاهُمُ اللهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا ... فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾.

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله به یهود فرمود بیرون بروید. گفتند: «به کجا»؟ فرمود: «به سوی سرزمین محشر

بخش 2: اما خداوند از آنجا که گمان نمی کردند به سراغشان آمد.

1-2- امام على علیه السلام - فَأَتَاهُمُ اللهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا یعنی عذاب را به سوی آن ها فرستاد و این چنین به سمت بنیان و شالوده ی زندگی آن آمد و منظور از قول خداوند متعال: ﴿فَأَتَى اللهُ بُنْيانَهُم مِنَ الْقَواعِد﴾ این است که آمدن به سوی بنیان و شالوده ی زندگی از قواعد اصلی ارسال عذاب است.

بخش 3: پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت

1-3- امام باقر علیه السلام- ابو حمزه گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم فرمود: این طور نیست که سالی باران کمتر از سالی دیگر بیاید خداوند خود باران ها را هر طور مصلحت بداند نازل می کند و به هرجا اراده کند می فرستد هرگاه قومی مرتکب گناه شوند خداوند باران را از آن ها برمی گرداند اگرچه باران برای آن ها مقدر شده باشد خدا آن باران را برای گروهی دیگر می فرستد و در بیابان ها و دریاها و کوه ها فرومی ریزد خداوند خزندگان را هم در سوراخ ها معذب می کند و باران را از سرزمین هایی که مردمان آن جا معصیت می کنند منع می گرداند و باران را در جاهای دیگر می ریزد». و بعد از آن امام فرمود: ﴿فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ﴾.

2-3- امام صادق علیه السلام- اعتبار و پندگرفتن برای کسانی است که اهل بصیرت و صفای دل باشند خداوند هم فرموده است: ﴿فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ﴾.

3-3- امام صادق علیه السلام- بیشتر عبادت ابوذر تفکر درباره ی خداوند و عبرت گرفتن بود.

4-3- امام کاظم علیه السلام- حسن بن جهم گوید: به امام کاظم علیه السلام گفتم: در میان شیعه کسانی هستند که دوستدار امام هستند اما عزم و اراده ندارند همین قدر معتقد به این مذهب هستند. فرمود: «آن ها از کسانی نیستند که خداوند عتابشان می نماید فقط خداوند می فرماید: ﴿اعتَبِرُوايا أُولي الأبصار﴾.

ص: 82

5-3- الباقر علیه السلام- ﴿إن الْحُسَيْنَ علیه السلام صَاحِبَ كَرْبَكَاءَ قُتِلَ مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَانَا لَهْفَاناً فَلَّى اللَّهُ عزوجل عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا يَأْتِيَهُ لَهْفَانُ وَ لَا مَكْرُوبُ وَ لَا مُذْنِبُ وَ لَا مَغْمُومُ وَ لَا عَطْشَانُ وَلَا مَنْ عَاهَةٌ ثُمَّ دَعَا عِنْدَهُ وَ تَقَرَّبَ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلى الإِلَى اللَّهِ عزوجل إِلَّا نَفْسَ اللَّهُ كُرْبَتَهُ وَأَعْطَاهُ مَسْأَلَتَهُ وَ غَفَرَ ذَنْبَهُ وَ مَدَّ فِي عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فِي رِزْقِهِ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَلَوْ لا أَنْ كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمُ الجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا وَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ﴾ (3)

قوله تعالى: ﴿ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُوا اللهَ وَرَسُولَهُ وَ مَنْ يُشَاقٌ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ﴾ (2)

قوله تعالى: ﴿ما قَطَعْتُمْ مِنْ لينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيُخْزِيَ الْفاسِقِينَ﴾ (5)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿الْعَجْوَةُ أُمُّ التَّمْرِ وَ هِيَ الَّتِي أَنْزَلَهَا اللَّهُ عزّوجلّ مِنَ الْجَنَّةِ لَآدَمَ علیه السلام وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلَى أُصُولِها قَالَ يَعْنِي الْعَجْوَةَ﴾. (2)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَهَى عَنْ قَطْعِ الشَّجَرِ الْمُثْمِرِ أَوْ إِحْرَاقِهِ يَعْنِي فِي دَارِ الْحَرْبِ وَ غَيْرِهَا إِلَّا أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ مِنَ الصَّلَاحِ لِلْمُسْلِمِينَ فَقَدْ قَالَ اللَّهَ عَزَوَجَلَّ مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَو تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِين﴾. (3)

3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ فِيمَا عَابُوهُ مِنْ قَطْعِ النَّخْلِ ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةٌ عَلَى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ﴾. (4)

4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ كَانَ النَّبِيُّ حَاصَرَهُمْ حَتَّى بَلَغَ مِنْهُمْ كُلَّ مَبْلَعْ، فَأَعْطَوْهُ مَا أَرَادَ مِنْهُمْ فَصَالَحَهُمْ عَلَى أَنْ يُحْقِنَ لَهُمْ دِمَاتَهُمْ وَ أَنْ يُخْرِجَهُمْ مِنْ أَرْضِهِمْ وَأَوْطَانِهِمْ وَ أَنْ يَسِيرَهُمْ إِلَى أَدْرِعَاتِ بِالشَّامِ وَ جَعَلَ لِكُلِّ ثَلَاثَهِ مِنْهُمْ بَعِيراً وَسَقَاءً فَخَرَجُوا إِلَى أَذْرِعَاتٍ وَأَرِيحًا إِلَّا أَهْلَ

ص: 83


1- بحار الأنوار، ج 98، ص 46
2- الکافی، ج 6، ص 347/ بحار الأنوار، ج 63، ص 130/ المحاسن، ج 2، ص 530/ تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان/ وسائل الشيعة، ج 25، ص 140
3- مستدرک الوسائل، ج 11، ص 127
4- بحار الأنوار، ج 20، ص 170/ تفسیر القمی، ج 2، ص 360

5-3- امام باقر علیه السلام- به راستی که حسین ؛ این ساکن کربلاء بلادیده و تشنه لب و بادلی پرحسرت شهید شد و خداوند عزوجل برخود سوگند یاد کرد که هیچ حسرت کشیده و هیچ غمدیده و هیچ گنهکار و هیچ اندوهگین و هیچ تشنه لب و هیچ معلولی به نزد مقبره ی وی نیاید و نزد او دعا نکند و به واسطه ی امام حسین به خداوند عزوجل تقرب نجوید مگر این که خداوند اندوه او را گشایشی حاصل کند و خواسته اش را به وی عطا کند و گناهش را بیامرزد و عمرش را دراز کند و روزی اش را افزون کند ﴿اعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبصار﴾.

و اگر نه این بود که خداوند ترک وطن را بر آنان مقرر داشته بود، آن ها را در همین دنیا مجازات می کرد؛ و برای آنان در آخرت نیز عذاب آتش است. (3)

این به خاطر آن است که آن ها با خدا و پیامبرش به مخالفت برخاستند؛ و هرکس با خدا مخالفت کند باید بداند که خدا دارای مجازات شدیدی است! (4)

هر درخت نخل با ارزشی را قطع کردید یا آن را به حال خود واگذاشتید، همه به اذن خدا بود؛ و برای این بود که فاسقان را رسوا کند. (5)

1- امام صادق علیه السلام- ابو خدیجه از امام صادق علیه السلام روایت می کند هسته خرما مادر خرماست. و آن همان هسته ای است که خداوند عزوجل از بهشت برای آدم نازل کرد. درباره ی کلام خداوند تعالى: ﴿ مَا قَطَعْتُم مِّن لِينَةٍ أَو تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلى أُصُولها﴾ فرمود: مقصود، هسته ی خرما است.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا از قطع کردن درختی که میوه می دهد یا سوزاندن آن نهی فرمود؛ یعنی در سرزمین جنگ و غیر آن؛ مگر آن که آن کار به صلاح مسلمانان باشد خدای عزوجل فرمود: ﴿ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِين﴾.

3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خداوند در مورد سرزنش پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی قطع درختان خرما این آیه را نازل کرد: ﴿مَا قَطَعْتُم مِّن لِينَةٍ أَو تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُوهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الفَاسِقِينَ﴾.

4- ابن عباس رحمه الله علیه- پیامبر صلی الله علیه و آله آن ها را محاصره کرده بود تا این که کاملاً بر آن ها مسلط شد؛ در نتیجه هرچه از آن ها خواست به او دادند و با آن ها مصالحه فرمود؛ بنابر این که خونشان حفظ شود و آن ها را از زمینشان و وطنشان بیرون کند و آن ها را به سوی آذرعات» در شام حرکت دهد و برای هر سه نفر از آن ها یک شتر و مشک آبی قرار داد آن ها خارج شدند و به سوی «اذرعات» و

ص: 84

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام باقر علیه السلام روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله از مدینه آهنگ حج گزاردن کرد و در آن هنگام همه احکام شرعی جز حج و ولایت را بر قوم خود ابلاغ فرموده بود ... ای گروه مردم بدانید که خداوند علیا را برای شما به منصب ولایت و امامت منصوب فرموده است ... و همانا دشمنان علیا آنان بدبختان و سرکشانند و آنان برادران شیطان ها هستند که برخی به برخی دیگر سخنان فریبنده و غرور را الهام می کنند و همانا دوستداران ایشان همان مؤمنانی هستند که خداوند در کتاب خود آنان را یاد کرده و چنین فرموده است: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ...﴾

3- امام علی علیه السلام- ابن میثم گوید: امیرمؤمنان نامه ای برای معاویه نوشت: ... من جز در امر به معروف و نهی از منکر آشوب نکرده ام و جز بر ستمگر گمراه یا ملحد منافق قدرت نمایی نکرده ام و در آن ها نیز جز به کلام خداوند سبحان تمسک نجسته ام: ﴿لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ﴾.

4- امام باقر علیه السلام- آیه ى ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخر ...﴾ درباره ی علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است.

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- حضرت سوره حمد را قرائت فرمود و فرمود این سوره در شأن من و این امامان پس از من نازل شده و به آن ها اختصاص دارد این ها اولیاء خدا هستند که هیچ گونه ترس و اندوهی برای آن ها نیست (بقره/62) و هم ایشان حزب الله اند و جمعیت خدا پیروز است. (مائده/56) بدانید که دشمنان عَلَى علیه السلام موجد اختلاف و معاند حق اند و برادران شیاطین می باشند که بعضی از آن ها اراجیف و خرافات و دغل بازی را به بعض دیگر القاء می کنند، دوستان علی ا و فرزندان وی مؤمنینی هستند که خداوند آن ها را در قرآن یادآوری فرموده است، آن جا که می فرماید: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ... ﴾

بخش 2: که خدا ایمان را بر صفحه دل هایشان نوشته است.

1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- دوستان علیا و فرزندان وی مؤمنینی هستند که خداوند آن ها را در قرآن یادآوری فرموده است، آنجا که می فرماید: ﴿لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ الله وَ رَسُولَهُ ...﴾ ای مردم بدانید دوستان پیشوایان پس از مرا خدا در قرآن این گونه توصیف فرموده است.

2-2- امام صادق علیه السلام- ایمان در دل است و یقین خاطره های در حال گذر است.

ص: 85

بَيْتَيْنِ مِنْهُمْ، آلَ أَبِي الْحَقِيقِ وَ آلَ حَيَى بْنِ أَخْطَبَ فَإِنَّهُمْ لَحِقُوا بِخَيْبَرَ وَ لَحِقَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ بالحيرة﴾. (1)

5- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الخَشْرِ- ما ظَنَنتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا قَالَ سَبَبُ ذَلِكَ أَنَّهُ كَانَ بِالْمَدِينَة ثَلَاثَةُ أَبْطُن مِنَ الْيَهُودِ بَنِي النَّضِيرِ وَ قُرَيْظَةَ وَ فَيْنُقَاعَ وَ كَانَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَهْدُ وَ مُدَّةٌ فَنَقَضُوا عَهْدَهُمْ وَ كَانَ سَبَبُ ذَلِكَ فِي بَنِي النَّضِير ... ثُمَّ قَالُوا نَخْرُجُ وَ لَنَا مَا حَمَلَتِ الْإِبِلُ فَقَالَ لَا وَلَكِنْ تَخْرُجُونَ وَلَا يَحْمِلُ أَحَدٌ مِنْكُمْ شَيْئاً فَمَنْ وَجَدْنَا مَعَهُ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ قَتَلْنَاهُ فَخَرَجُوا عَلَى ذَلِكَ وَوَقَعَ قَوْمُ مِنْهُمْ إِلَى فَدَكَ وَ وَادِى الْقُرَى وَ خَرَجَ قَوْمُ مِنْهُمْ إِلَى الشَّامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِمْ هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الحَشْرِ ما ظَنَنتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَتَهُمْ مَا نِعَتُهُمْ حُصُونَهُمْ مِنَ الله فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا إِلَى قَوْلِهِ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ فِيمَا عَابُوهُ مِنْ قَطْعِ النَّخْل ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أصولها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَما أَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْ جَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكابِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (6)

باب 1: وَ ما أَفاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلِ وَ لَا رِكَابٍ

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيُّ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَنْفَالِ فَقَالَ مَا كَانَ مِنَ الْأَرَضِينَ بَادَ أَهْلُهَا وَ فِي غَيْرِ ذَلِكَ الْأَنْفَالُ هُوَلَنَا وَ قَالَ سُورَةُ الْأَنْفَالِ فِيهَا جَدْعَ الْأَنْفِ وَقَالَ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلا رِكابٍ وَلَكِنَّ اللهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَ قَالَ الْفَيْ مَا كَانَ مِنْ أَمْوَالِ لَمْ يَكُنْ فِيهَا هِرَاقَةُ دَمَ أَوْ قَتْلُ وَ الْأَنْفَالُ مِثْلُ ذَلِكَ هُوَ بِمَنْزِلَتِهِ﴾. (3)

2-1- الباقر علیه السلام- ﴿الْفَى وَالْأَنْفَالُ مَا كَانَ مِنْ أَرْضِ لَمْ يَكُنْ فِيهَا هِرَاقَةُ الدِّمَاءِ وَ قَوْمٍ صُولِحُوا وَ أَعْطَوْا بِأَيْدِيهِمْ وَ مَا كَانَ مِنْ أَرْضِ خَرَبَة أَوْ بُطُونَ أَوْدِيَة فَهُوَ كُلُهُ مِنَ الْفَيْءِ فَهَذَا لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ لِرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَضَعُهُ حَيْثُ شَاءَ وَهُوَ لِلْإِمَامِ اللهِ بَعْدَ الرَّسُولِ ۖ وَقَوْلُهُ وَ ما أَفاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَو جَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لَا رِكَابٍ قَالَ أَلَا تَرَى هُوَ هَذَا﴾. (4)

ص: 86


1- تفسير بحر العرفان، ج 15، ص 346
2- بحار الأنوار، ج20، ص168
3- تهذيب الأحكام، ج 4، ص 133 وسائل الشيعة، ج 9، ص 527 تفسير البرهان؛ «سألته عن الانفال ... جدع الأنف» محذوف
4- تهذیب الأحکام، ج 4، ص 134 وسائل الشيعة، ج 9، ص527/ تفسیر البرهان

«اریحا» رفتند مگر اهل دو خانواده از آن ها - خاندان اباالحقیق و خاندان حیی بن اخطب- که آن ها به خیبر ملحق شدند و طایفه ای از آن ها به «حیره» ملحق شدند.

5- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿هو الذِي أَخْرَجَ الذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْل الكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لأَول الحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا﴾ سبب نزول این آیات این است که در مدینه سه گروه از یهود بودند: بنی نضیر، قریظه و قینقاع و بین آن ها و رسول خدا عهد و پیمانی بود آن ها عهد و پیمان را نقض کرده و شکستند که سبب نقض آن بنی نضیر بود سپس گفتند از این جا می رویم و هرآن چه شترها حمل می کنند را با خود می بریم فرمود: «نه، از این جا بروید و هیچ کس چیزی را با خود نمی برد و با هرکس چیزی یافتیم او را می کشیم سپس به همین شکل از آن سرزمین خارج شدند و برخی از آنان به فدک و وادی قری رفتند و برخی از آنان به شام رفتند خداوند درباره ی آنان این آیه را نازل کرد: ﴿هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لأَول الحَسْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا وظَنُّوا أَنَّهُم مَّا نِعَتُهُمْ حُصُوتُهُم مِّنَ الله فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا ... فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ العِقَابِ﴾.

و آن چه را خدا از آنان [یهود ] به پیامبرش باز گردانده و بخشیده چیزی است که شما [برای به دست آوردن آن زحمتی نکشیدید]، نه اسبی بر آن تاختید و نه شتری؛ ولی خداوند پیامبران علیهم السلام خود را بر هرکس بخواهد مسلط می سازد؛ و خدا بر هر چیز تواناست. (6)

بخش 1: و آن چه را خدا از آنان [یهود] به پیامبرش باز گردانده و بخشیده چیزی است که شما برای به دست آوردن آن زحمتی نکشیدید نه اسبی بر آن تاختید و نه شتری

1-1- امام صادق علیه السلام- محمد بن علی حلبی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی این کلام خداوند متعال ﴿و مَا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَو جَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْل ولا رِكَابِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن يَشَاءُ﴾ پرسیدم. فرمود: فی اموالی است که در پای آن خونی ریخته نشده و کسی کشته نشده است. و انفال نیز مثل آن و به منزله ی آن است».

2-1- امام باقر علیه السلام- فیء و انفال زمین هایی است که برای آن خونی ریخته نشده است و قومی صلح کرده اند و با دستان خودشان آن زمین ها را عطا کرده اند زمین های بایر و آن چه در دل دشت است همگی فی هستند و از آن خدا و رسولش می باشد هر آن چه از آن خدا باشد، از آن رسولش هست و هرگونه بخواهد از آن بهره می برد و آن چه از آن رسول می باشد پس از ایشان، از آن امام علیه السلام است. و این همان کلام خداوند است که فرمود: ﴿و مَا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَو جَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْل ولا رِكَابِ﴾ امام علی علیه السلام فرمود: نمی بینی که آن، همین است.

ص: 87

3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿رِسَالَةَ الصَّادِقِ علیه السلام فِي الْغَنَائِمِ ... فَلَمَّا ظَهَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَلَى بَنِي قُرَيْظَةً وَ النَّضِيرِ وَ قَبَضَ أَمْوَالَهُمْ قَالَ النَّبِيُّ الله لِلْأَنْصَارِ إِنْ شِئْتُمْ أَخْرَجْتُمُ الْمُهَاجِرِينَ مِنْ دُورِكُمْ وَأَمْوَالِكُمْ وَ قَسَمْتُ لَهُمْ هَذِهِ الْأَمْوَالَ دُونَكُمْ وَإِنْ شِئْتُمْ تَرَكْتُمْ أَمْوَالَكُمْ وَ دُورَكُمْ وَقَسَمْتُ لَكُمْ مَعَهُمْ قَالَتِ الْأَنْصَارُ بَلِ اقْسِمْ لَهُمْ دُونَنَا وَاتْرُكْهُمْ مَعَنَا فِي دُورِنَا وَأَمْوَالِنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا أفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ يَعْنِي يَهُودَ قُرَيْظَةَ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلِ وَلا رِكابِ لِأَنَّهُمْ كَانُوا مَعَهُمْ بالْمَدِينَةِ أَقْرَبَ مِنْ أَنْ يُوجَفَ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لَا رِكَاب﴾. (1)

4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿رسَالَةَ الصَّادِقِ علیه السلام فِي الْغَنَائِم ... وَ أَمَّا الْمَغَانِمُ فَإِنَّهُ لَمَّا كَانَ يَوْمُ بَدْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَنْ قَتَلَ قَتِيلًا فَلَهُ كَذَا وَكَذَا وَ مَنْ أَسَرَ أَسِيراً فَلَهُ مِنْ غَنَائِمِ الْقَوْمِ كَذَا وَ كَذَا فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ وَعَدَنِي أَنْ يَفْتَحَ عَلَيَّ وَ أَنْعَمَنِي عَسْكَرَهُمْ فَلَمَّا هَزَمَ اللهُ الْمُشْرِكِينَ وَ جُمِعَتْ غَنَائِمُهُمْ قَامَ رَجُلُ مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّكَ أَمَرْتَنَا بِقِتَالَ الْمُشْرِكِينَ وَحَتَتْنَا عَلَيْهِ وَ قُلْتَ مَنْ أَسَرَ أَسِيراً فَلَهُ كَذَا وَكَذَا مِنْ غَنَائِمَ الْقَوْمِ وَ مَنْ قَتَلَ قَتِيلًا فَلَهُ كَذَا وَكَذَا وَ إِنِّى قَتَلْتُ قَتِيلَيْن لِى بذَلِكَ الْبَيِّنَةُ وَ أَسَرْتُ أَسِيراً فَأَعْطِنَا مَا أَوْجَبْتَ عَلَى نَفْسِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ثُمَّ جَلَسَ فَقَامَ سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا مَنَعَنَا أَنْ لا نُصِيبَ مِثْلَ مَا أَصَابُوا جُبْنُ مِنَ الْعَدُوِّ وَ لَا زَهَادَةُ فِي الْآخِرَةِ وَالْمَغْنَمِ وَلَكِنَّا تَخَوَّقْنَا إِنْ بَعْدَ مَكَانُنَا مِنْكَ فَيَمِيلُ إِلَيْكَ مِنْ جُنْدِ الْمُشْرِكِينَ أَوْ يُصِيبُوا مِنْكَ ضَيْعَةً فَيَمِيلُوا إِلَيْكَ فَيُصِيبُوكَ بِمُصِيبَة وَإِنَّكَ إِنْ تُعْطِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ مَا طَلَبُوا يَرْجِعُ سَائِرُ الْمُسْلِمِينَ لَيْسَ لَهُمْ مِنَ الْغَنِيمَةَ شَيْ ءٍ ثُمَّ جَلَسَ فَقَامَ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ الْأُولَى ثُمَّ جَلَسَ يَقُولُ ذَلِكَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَصَدَّ النَّبِيِّ بوَجْهِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَوجل يَسْتَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ وَ الْأَنْفَالُ اسْمُ جَامِعُ لِمَا أَصَابُوا يَوْمَئِذٍ مِثْلَ قَوْلِهِ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ مِثْلَ قَوْلِهِ أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ قَالَ قُلِ الْأَنْفَالُ اللهِ وَ الرَّسُولِ فَاخْتَلَجَهَا اللَّهُ مِنْ أَيْدِيهِمْ فَجَعَلَهَا لِلَّهِ وَ لِرَسُوله﴾. (2)

5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم خَرَجَ فِي غَرَاة فَلَمَّا انْصَرَفَ رَاجِعا نَزَلَ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ فَبَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَطْعَمُ وَ النَّاسُ مَعَهُ إِذْ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ يَا مُحَمَّدُهُ قُمْ فَارْكَبْ فَقَامَ

ص: 88


1- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 308/ بحار الأنوار، ج 93، ص 206 تحف العقول، ص 342
2- تحف العقول، ص 339/ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 305 بحار الأنوار، ج 93، ص206

3-1- امام صادق علیه السلام- نامه ی امام صادق علیه السلام درباره ی غنیمت ها ... و چون خدا بر دو طائفه ی بنی قریظه و بنی نضیر پیروز شد و اموالشان را به دست آورد پیغمبر به انصار فرمود: «اگر می خواهید مهاجران را از خانه ها و اموال خود به در کنید و من این اموال را به همان ها تقسیم کنم و اگر می خواهید اموال و خانه ها که به آن ها دادید به خودشان و انهید و من این اموال را به همه ی شما و آن ها تقسیم کنم انصار گفتند بلکه همهی این اموال را به آن ها تقسیم کن و خانه ها و اموال ما هم از آن آن ها باشد و خدای تبارک و تعالی این آیه وَ ما أَفَاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلِ وَ لا رِكابِ وَلَكِنَّ اللهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قدیر﴾ را نازل فرمود که منظور یهود قریظه هستند چون قریظه با آن ها در خود مدینه بودند، و نزدیکتر از این بودند که نیازی به اسب سوار و شترسوار داشته باشند.

4-1- امام صادق علیه السلام- نامه امام صادق علیه السلام در مورد غنایم جنگی ... امّا غنایم جنگی، بدین شرح می باشد که رسول خدا در روز [جنگ بدر فرمود: «هرکس از [سپاه] دشمن کسی را بکشد؛ فلان مقدار [مال] برای اوست و هرکس دشمنی را اسیر کند، فلان مقدار از غنایم به او رسد، زیرا خداوند به من وعده فرموده که پیروزم فرماید و تمام غنایم لشکر دشمن را به من ارزانی بدارد. پس آن گاه که خداوند مشرکین را شکست داد و تار و مار کرد و غنیمتهایشان گرد ،آمد مردی از اهل مدینه به پاخاسته و گفت: ای رسول خدا شما ما را به نبرد با دشمنان مشرک فرمان دادید و بر آن تشویق نمودید و نیز فرمودید هرکس دشمنی را بکشد یا به اسارت گیرد فلان و فلان مقدار از آن اوست من دو تن از دشمنان را کشته ام و بر این ادعا شاهد و گواه نیز دارم و یک نفر هم اسیر کرده ام، پس ای رسول خدا آن چه تعهد کرده ای به ما عطا فرما این را گفت و نشست. سپس سعد بن عباده برخاسته و گفت ای رسول خدا مانع ما در رسیدن به آن چه دیگران رسیدند نه ترس از دشمن بود و نه بی رغبتی به پول؛ بلکه ترسیدیم مبادا از شما دور شویم و گروهی از مشرکان بر شما حمله کنند، یا شما را تنها و بی یاور بینند و یورش برده و به شما گزند و آسیبی رسانند و با این وضع اگر شما تنها خواسته ی این جماعت را اجابت فرمایید مسلمانان دیگر ناکام و بی بهره از غنایم به شهر بازمی گردند، این را گفت و نشست سپس آن مرد مدنی برخاسته و همان سخن پیش خود را تکرار کرد و نشست و خلاصه هر کدام از طرفین حرف خودشان را سه بار تکرار کردند و پیامبر صلی الله علیه و آله- هیچ واکنش یا عکس العملی از خود نشان نداد و توجهی به ایشان نکرد تا این که خداوند عزیز و جلیل این آیه را نازل فرمود: از تو دربارهی انفال ، غنایم و هرگونه مال بدون مالک مشخص] سؤال می کنند. (انفال/1) و کلمه ی «انفال» در آن روز دربرگیرنده ی هر چیزی بود که در جنگ به دست مردم می افتاد، مانند این آیه ی هرگونه غنیمتی به دست آورید. (انفال /42) سپس خداوند فرمود: بگو انفال مخصوص خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است. (انفال/1) در نتیجه [با نزول این آیه] غنیمت را از ایشان باز رفته و آن را منحصراً به خدا و رسول اختصاص داده است.

5-1- امام صادق علیه السلام- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مسلمانان از جنگی برمی گشتند در منزلی فرود آمدند و غذا خوردند. جبرئیل فرود آمد و فرمود: ای محمد برخیز و سوار شو» حضرت سوار شد و

ص: 89

النَّبِيُّ فَرَكِبَ وَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام مَعَهُ فَطُويَتْ لَهُ الْأَرْضِ كَطَى التَّوْب حَتَّى انْتَهَى إِلَى فَدَكَ فَلَمَّا سَمِعَ أَهْلُ فَدَكَ وَقْعَ الْخَيْلِ ظُنُّوا أَنَّ عَدُوَّهُمْ قَدْ جَاءَهُمْ فَعَلَقُوا أَبْوَابَ الْمَدِينَةِ وَدَفَعُوا الْمَفَاتِيحَ إِلَى عَجُوزٍ لَهُمْ فِي بَيْتِ لَهُمْ خَارِج مِنَ الْمَدِينَةِ وَ لَحِقُوا بِرُءُوسِ الْجِبَالِ فَأَتَى جَبْرَئِيلُ اللَّهِ الْعَجُوزَ حَتَّى أَخَذَ الْمَفَاتِيحَ ثُمَّ فَتَحَ أَبْوَابَ الْمَدِينَةِ وَ دَارَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فِي بُيُوتِهَا وَ قِرَاهَا فَقَالَ جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ ان هَذَا مَا خَصَكَ اللَّهُ بِهِ أَعْطَاكَهُ دُونَ النَّاسِ وَهُوَ قَوْلُهُ ما أَفَاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلهِ وَ لِلرَّسُول الله وَلِذِي الْقُرْبَى وَذَلِكَ قَوْلُهُ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلِ وَلا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَ لَمْ يَعْرِفِ الْمُسْلِمُونَ وَلَمْ يَطَئُوهَا وَلَكِنَّ اللَّهَ أَفَاءَهَا عَلَى رَسُولِهِ وَ طَوَّفَ بِهِ جَبْرَئِيلُ اللَّهِ فِي دُورهَا وَحِيطَانِهَا وَ عَلَّقَ الْبَابَ وَدَفَعَ الْمَفَاتِيحَ إِلَيْهِ فَجَعَلَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي غِلَافِ سَيْفِهِ وَ هُوَ مُعَلَّقَ بِالرَّحْل ثُمَّ رَكِبَ وَ طُوبَتْ لَهُ الْأَرْضِ كَفَى التَّوْب ثُمَّ أَتَاهُمْ رَسُولُ اللهِ وَ هُمْ عَلَى مَجَالِسِهِمْ وَ لَمْ يَتَفَرَّقُوا وَ لَمْ يَبْرَحُوا فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدِ انْتَهَيْتُ إِلَى فَدَكَ وَإِنِّي قَدْ أَفَاءَهَا اللَّهُ عَلَيَّ فَعَمَرَ الْمُنَافِقُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ هَذِهِ مَفَاتِيحُ فَدَكَ ثُمَّ أَخْرَجَهَا مِنْ غِلَافِ سَيْفِهِ ثُمَّ رَكِبَ رَسُولُ اللَّهِ وَ رَكِبَ مَعَهُ النَّاسُ فَلَمَّا دَخَلَ الْمَدِينَةَ دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ فَقَالَ يَا نَيَّةُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَفَاءَ عَلَى أَبِيكِ بِفَدَكَ وَ اخْتَصَّهُ بِهَا فَهِيَ لَهُ خَاصَّةً دُونَ الْمُسْلِمِينَ أَفْعَلُ بِهَا مَا أَشَاءُ وَ إِنَّهُ قَدْ كَانَ لِلْمَكَ خَدِيجَةَ عَلَى أَبِيكِ مَهْرُ وَإِنَّ أَبَاكِ قَدْ جَعَلَهَا لَكِ بِذَلِكِ وَأَنْحَلْتُكِهَا تَكُونُ لَكِ وَ لِوُلْدِي بَعْدَكَ قَالَ فَدَعَا بِأَدِيمِ وَ دَعَا عَلَى بْن أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَقَالَ اكْتُبْ لِفَاطِمَةَ بِفَدَكَ نِحْلَةً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَشَهِدَ عَلَى ذَلِكَ عَلِيٌّ بن أبي طَالِب ا وَ مَوْلَى لِرَسُولِ اللَّهِ وَ أَمُ أَيْمَنَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ أَمَّ أَيْمَنَ امْرَأَةُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَجَاءَ أَهْلُ فَدَكَ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَاطَعَهُمْ عَلَى أَرْبَعَة وَعِشْرِينَ أَلْفَ دِينَارٍ فِي كُلِّ سَنَة﴾. (1)

6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أيُّمَا قَرْيَةً فَتَحَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ بِغَيْرِ قِتَالَ فَهِيَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَأَيُّمَا قَرْيَةٍ فَتَحَهَا الْمُسْلِمُونَ عَنْوَة فَأَنَّ اللَّه خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُول وَ لِأَقْرَبَائِهِ وَ مَا بَقِيَ غَنِيمَة لِمَنْ قَاتَلَ عَلَيْهَا إِذَا كَانَ يَصِحُ نَقْلُهُ إِلَى دَارِ السَّلَامِ فَإِنْ لَمْ يُمْكِنْ نَقْلُهُ فَهُوَ لِبَيْتِ الْمَالِ. ثُمَّ قَالَ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ يَعْنِي لَمْ يُوجِفُوا عَلَى ذَلِكَ بِخَيْلٍ وَ لَا رِكَابٍ وَ إِنَّمَا جَلَوْا عَنِ الرُّعْبِ وَ لَمْ يَكُنْ هُنَّاكَ قتال﴾. (2)

ص: 90


1- بحار الأنوار، ج17، ص378/ بحار الأنوار، ج 29، ص114/ الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 112 تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت»
2- فقه القرآن، ج 1، ص 250

جبرئیل با او بود. به وسیله ی طیّ الارض به فدک رسید هنگامی که اهل فدک شنیدند سواری به طرف آن ها می آید خیال کردند دشمن، آن ها را غافلگیر کرده لذا درهای شهر را بستند و کلیدها را به پیرزنی که در بیرون شهر زندگی می کرد سپردند و به بالای کوه ها پناه بردند. جبرئیل نزد پیر زن آمد و کلیدها را از وی گرفت و دروازه های شهر را باز کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله را در خانه های آن ها گردانید. جبرئیل فرمود: ای محمد این جا را خداوند از آن تو قرار داده است؛ چون مسلمانان جنگ نکردند و خدا آن را به تو بخشید و جبرئیل پیامبر صلی الله علیه و آله را در خانه ها و کوچه های آن ها گردانید و درها را بست و کلیدها را به پیامبر صلی الله علیه و آله سپرد. رسول خدا نیز آن را درغلاف شمشیرش قرار داد. سپس سوار شد و باز هم زمین زیر پای او پیچیده شد و به یارانش ملحق گردید و هنوز آن ها برنخاسته بودند حضرت فرمود: به» فدک رفتم و خداوند آن را به من بخشید». منافقین به حضرت کنایه و طعنه زدند رسول خدا فرمود: «این هم کلیدهای آن».

بعد سوار شدند و به مدینه برگشتند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نزد حضرت فاطمه علیها السلام رفت و فرمود: «دخترم! خدا فدک را به پدرت بخشیده و به او اختصاص داده است و مسلمانان را در آن سهمی نیست. هرچه می خواهی درباره ی آن انجام بده چون من به مادرت خدیجه مهرش را مقروض بودم. فدک را عوض مهر مادرت به تو می دهم از آن تو و فرزندانت باشد بعد پوستی را خواست و خطاب به علی علیه السلام فرمود: «بنویس: رسول خدا فدک را به دخترش فاطمه علیها السلام بخشید». علی اغلام پیامبر صلی الله علیه و آله و ام ایمن شاهد این جریان بودند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد ام ایمن فرمود: «ام ایمن اهل بهشت است. اهل فدک آمدند و با حضرت بر بیست و چهار هزار دینار در سال، صلح کردند.

6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر آبادی که خدا و رسولش بدون جنگ فتح کنند آن برای خدا و رسولش می باشد و هر آبادی که مسلمانان آن را با زور و غلبه فتح ،کنند خمس آن برای خدا، و برای پیامبر صلی الله علیه و آله و برای خویشاوندان اوست و آن چه به عنوان غنیمت برای کسی که جنگ کرده باقی بماند؛ اگر انتقال آن به سرزمین امن و امان مسلمانان ممکن بود همین حکم را دارد و اگر انتقال آن ممکن نبود آن برای بیت المال است. یعنی نه اسبی بر آن تاختید و نه شتری؛ بلکه از روی ترس ترک وطن کردند و جنگی در کار سپس فرمود: ﴿فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلِ وَ لَا رِكَابٍ﴾ نبود.

ص: 91

7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي بَصِير فِي غَزْوَة بَنِي النَّضِير وَ زَادَ فِيهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِلْأَنْصَارِ: إِنْ شِئْتُمْ دَفَعْتُ إِلَيْكُمْ فَيْ الْمُهَاجِرِينَ مِنْهَا وَإِنْ شِئْتُمْ قَسَمْتُهَا بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ وَتَرَكْتُهُمْ مَعَكُمْ قَالُوا: قَدْ شِتْنَا أَنْ تَقْسِمَهَا فِيهِمْ، فَقَسَمَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَيْنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ دَفَعَهَا عَنِ الْأَنْصَارِ وَلَمْ يُعْطِ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَّا رَجُلَيْنَ سُهَيْلَ بْنَ حُنَيْفٍ وَ أبو [أَبَا] دُجَانَةَ فَإِنَّهُمَا ذَكَرَا حَاجَةَ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿ما أَفاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبى وَالْيَتامى وَ المُساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لاَ يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ (7)

* النُّزُولُ

1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَ قَوْلُهُ مَا أَفَاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى ... فِي أَمْوَالَ كُفَّارِ أَهْلِ الْقُرَى رَ هُمْ قُرَيْظَةُ وَالنَّضِيرُ وَ هُمَا بِالْمَدِينَةِ وَ فَدَكَ وَ هِيَ مِنَ الْمَدِينَة عَلَى ثَلَاثَةِ أَمْيَالِ وَ خَيْبَرَ وَ قُرَى عُرَيْنَةَ وَ يَنْبُعَ جَعَلَهَا اللَّهُ تَعَالَى لِرَسُولِهِ ، يَحْكُمُ فِيهَا مَا أَرَادَ وَ أَخْبَرَ أَنَّهَا كُلَّهَا لَهُ. فَقَالَ أَنَاسُ مِنْهُمْ فَهَنَّا قَسَمْتَهَا؟ فَنَزَلَتِ الْآيَةُ﴾. (2)

باب 1: ما أَفَاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ جَمِيعَ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَتْبَاعِهِمَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الصِّفَة فَمَا كَانَ مِنَ الدُّنْيَا فِي أَيْدِي الْمُشْرِكِينَ وَالْكُفَّارِ وَالظَّلَمَةِ وَالْفُجَّارِ مِنْ أَهْلِ الْخِلَافِ لِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ الْمُوَلَّى عَنْ طَاعَتِهِمَا مِمَّا كَانَ فِي أَيْدِيهِمْ ظَلَمُوا فِيهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الصِّفَاتِ وَ غَلَبُوهُمْ عَلَيْهِ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ فَهُوَ حَقُهُمْ أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَدَّهُ وَرَدَّهُ إِلَيْهِمْ وَإِنَّمَا مَعْنَى الْفَيْءِ كُلُّ مَا صَارَ إِلَى الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ رَجَعَ مِمَّا كَانَ قَدْ غُلِبَ عَلَيْهِ أَوْ فِيهِ فَمَا رَجَعَ إِلَى مَكَانِهِ مِنْ قَوْلَ أَوْ فِعْل فَقَدْ فَاءَ مِثْلُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ أَي رَجَعُوا ثُمَّ قَالَ وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

ص: 92


1- تفسیر القمی، ج 2، ص 360 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 349/ بحار الأنوار، ج 19، ص161؛ «فهلا قسمها فنزلت الايه» بدل «منهم و الايه الثانيه»

7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در غزوه ی بنی نضیر- رسول خدا به انصار فرمود: «اگر بخواهید، اموال را به مهاجرین می دهم و اگر بخواهید میان شما و آنان تقسیم می کنم و آنان را در کنار شما باقی می گذارم گفتند می خواهیم اموال را میان آنان تقسیم کنی پس رسول خدا آن ها را میان مهاجرین تقسیم کرد و به انصار چیزی نبخشید فقط به دو نفر از آنان سهل بن حنین و ابودجانة عطا کرد، چراکه آن دو اظهار نیاز کردند. آن چه را خداوند از اهل این آبادی ها به پیامبرش بازگرداند از آن خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان ،است تا این اموال [عظیم] در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد آن چه را پیامبر صلی الله علیه و آله- برای شما آورده بگیرید [و اطاعت کنید] و از آن چه شما را نهی کرده خودداری نمایید؛ و از [مخالفت] خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است (7)

* سبب نزول

1- ابن عباس رحمه الله علیه- سخن خداوند ﴿ما أَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى ... درباره ی اموال کافرانی که اهل آبادی ها هستند، نازل شد و آن ها [قبیله ی قریظه و نضیر] هستند و آن دو در مدینه و فدک هستند و فدک در سه مایلی مدینه است و خداوند، «خیبر»، آبادی های عرینه» و «ینبع» را برای رسولش قرار داد که در مورد آن ها هرچه خواست انجام دهد و خبر داد که همه ی آن ها برای اوست. گروهی از مردم گفتند ای کاش آن ها را تقسیم می کرد در نتیجه این آیه نازل شد.

بخش 1: آن چه را خداوند از اهل این آبادی ها به پیامبرش بازگرداند از آن خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است.

1-1- امام صادق علیه السلام- هر آن چه بین آسمان و زمین است برای خدای عزوجل و برای رسول او و برای پیروان آن دو است همان پیروانی که مؤمن و اهل این ویژگیها هستند؛ پس آن چه از دنیا در دست مشرکان، کافران، ظالمان و فاجران باشد- همان هایی که اهل مخالفت با رسول خدال هستند و از اطاعتشان روی برمی گردانند- در مورد آن چیزهایی که در دستشان است به مؤمنینی که اهل این ویژگی ها هستند ظلم کرده اند و بر آن ها چیره شدهاند و آن چه خداوند به پیامبرش بازگرداند، حق آن ها است که خداوند به آن ها ارزانی داشته و به آن ها برگردانده است. و «فیء» چیزی است که به مشرکان منتقل شود و سپس همان چیزهایی که به زور گرفته شده بود [به مؤمنان] برگردد؛ پس آن چه از سخن یا کار به محل خود رجوع کند به آن «فاء» می گویند؛ یعنی] برگشته است؛ مانند سخن خدای عزوجل اگر [در این فرصت] بازگشت کنند، چیزی بر آن ها نیست زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است. (بقره /226) یعنی برگردند. سپس [خداوند در ادامه ی آیه] فرمود: و اگر تصمیم به جدایی گرفتند، آن هم با شرایطش [مانعی ندارد] خداوند شنوا و داناست. و همچنین خداوند فرمود و اگر دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند،

ص: 93

وَ قَالَ وَ إِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ أَنْ تَرْجِعَ فَإِنْ فَاءَتْ أَى رَجَعَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ يَعْنِي بِقَوْلِهِ تَفِي ، تَرْجِعَ فَذَلِكَ الدِّلِيلُ عَلَى أَنَّ الْفَيْءَ كُلُّ راجع إِلَى مَكَان قَدْ كَانَ عَلَيْهِ أَوْ فِيهِ وَيُقَالُ لِلشَّمْسِ إِذَا زَالَتْ قَدْ فَاءَتِ الشَّمْسُ حِينَ يَفِي الْفَيْ، عِنْدَ رُجُوعِ الشَّمْسِ إِلَى زَوَالِهَا وَكَذَلِكَ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْكُفَّارِ فَإِنَّمَا هِيَ حُقُوقُ الْمُؤْمِنِينَ رَجَعَتْ إِلَيْهِمْ بَعْدَ ظُلْمِ الْكُفَّارِ إِيَّاهُمْ﴾. (1)

2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ النَّبِيُّ الله أَيمَا قَرْيَةٍ فَتَحَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ بِغَيْرِ قِتَالَ فَهِيَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَأَيُّمَا قَرْيَة فَتَحَهَا الْمُسْلِمُونَ عَنْوَة فَأَنَّ اللَّه خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُول وَلِأَقْرَبَائِهِ وَ مَا بَقِيَ غَنِيمَة لِمَنْ قَاتَلَ عَلَيْهَا إِذَا كَانَ يَصِحُ نَقْلُهُ إِلَى دَارِ السَّلَامِ فَإِنَّ لَمْ يُمْكِنْ نَقْلُهُ فَهُوَ لِبَيْتِ الْمَالِ. ثُمَّ قَالَ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْل وَ لَا رِكَابَ يَعْنِي لَمْ يُوجَفُوا عَلَى ذَلِكَ بِخَيْل وَ لَا رِكَاب وَ إِنَّمَا جَلَوْا عَنِ الرُّعْب وَ لَمْ يَكُنْ هنَاكَ قِتَالَ ثُمَّ بَيَّنَ الْمُسْتَحِقَ لِذَلِكَ فَقَالَ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرِئَ يَعْنِي قُرَى بَنِي النَّضِيرِ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى يَعْنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ ظَاهِرُهُ يَقْتَضِي أَنَّهُ لِهَؤُلَاءِ سَوَاءٌ كَانُوا أَغْنِيَاءَ أَوْ فُقَرَاءَ ثُمَّ بَيَّنَ لِمَ فَعَلَ ذَلِكَ فَقَالَ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَة بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ فَالدُّولَةً نَقْلُ النَّعْمَةِ مِنْ قَوْمٍ إِلَى قَوْمٍ ثُمَّ قَالَ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ أَيْ مَا أَعْطَاكُمُ الرَّسُولُ مِنَ الْفَيْ فَخُذُوهُ وَارْضُوا بِهِ فَإِنَّ مَالَ بَنِي النَّضِير لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَإِنَّهُ فَيْ لَا غَنِيمَةِ وَ النَّبِيُّ ال ۖ إِنَّمَا وَضَعَهُ فِي الْمُهَاجِرِينَ إِذَا كَانَ بِهِمْ حَاجَة وَ لَمْ يُعْطِ الْأَنْصَارَ إِلَّا أَبَا دُجَانَةَ وَ سَهْلَ بْنَ حُنَيْفَ لِفَقْرِهِمَا وَإِنَّمَا وَضَعَةَ فِي الْمَذْكُورِينَ لِلْفَقْرِ لَا مِنْ حَيْثُ كَانَ لَهُمْ نَصِيبُ وَ هُوَ لِمَنْ قَامَ مَقَامَهُ مِنَ الْأَئِمَّة علیهم السلام﴾. (2)

3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَمْسَكَ النَّبِيُّ مِنْ أَمْوَالَ بَنِي قُرَيْظَةَ وَالنَّضِيرِ مَا لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ خَيْلُ وَ ركَابُ سَبْعَ حَائِطِ لِنَفْسِهِ لِأَنَّهُ لَمْ يُوجَفْ عَلَى فَدَكَ خَيْلُ أَيْضاً وَلَا رِكَابُ وَأَمَّا خَيْبَرُ فَإِنَّهَا كَانَتْ مَسِيرَةَ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ مِنَ الْمَدِينَةِ وَ هِيَ أَمْوَالُ الْيَهُودِ وَلَكِنَّهُ أُوجِفَ عَلَيْهَا خَيْلُ وَ رِكَابُ وَ كَانَتْ فِيهَا حَرْبُ فَقَسَمَهَا عَلَى قِسْمَة بَدْرٍ فَقَالَ اللهُ ما أَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلهِ وَ لِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيل كي لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَهَذَا سَبِيلُ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ اللهُ مِمَّا أُوحِفَ عَلَيْهِ خَيْلٌ وَ رَكَاب﴾. (3)

ص: 94


1- الکافی، ج 5، ص 16/ تفسیر نورالثقلین
2- فقه القرآن، ج 1، ص 250
3- بحار الأنوار، ج 9، ص 93 تحف العقول، ص 342 مستدرک الوسائل، ج 7، ص308

آن ها را آشتی دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید؛ تا به فرمان خدا بازگردد. (حجرات/9) هر گاه بازگشت و زمینه ی صلح فراهم شد، درمیان آن دو صلح عادلانه برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست می دارد. با سخنش «تفیء»، «بازگردد را قصد نموده؛ در نتیجه دلیل دلالت کرد بر این که «فیء» هر چیزی است که به محلی که در آن بوده برگردد و به خورشید هنگامی که از میان آسمان رو به پایین رفت و مایل شد گفته می شود قد فاءت الشمس زمانی که نزد رجوع خورشید به زوالش، سایه برمی گردد و همین طور چیزی که خداوند از کافران به مؤمنان برگردانده آن حقوق مؤمنان است که بعد از ظلم کافران به آن ها به سویشان برگشته است.

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر آبادی که خدا و رسولش بدون جنگ فتح کنند، آن برای خدا و رسولش می باشد و هر آبادی که مسلمانان آن را با زور و غلبه فتح کنند خمس آن برای خدا، و برای پیامبر صلی الله علیه و آله و برای خویشاوندان او است و آن چه به عنوان غنیمت برای کسی که جنگ کرده باقی بماند اگر انتقال آن به سرزمین امن و امان [مسلمانان] ممکن بود همین حکم را دارد و اگر انتقال آن ممکن نبود آن برای بیت المال است. سپس فرمود: ﴿فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ﴾؛ نه اسبی بر آن تاختید و نه شتری؛ بلکه از روی ترس ترک وطن کردند و جنگی در کار نبود. سپس مستحق برای آن را بیان کرد و فرمود: ﴿ما أَفاءَ الله عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى﴾ يعنى آبادی های «بنی نضیر». ﴿فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبى﴾ یعنی از اهل بیت او و ظاهرش اقتضا می کند که توانگر بودند یا فقیر [آن فی] برای آن ها است. سپس بیان فرمود که چرا این کار را انجام داد؛ فرمود: ﴿كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ﴾. «دولة) انتقال نعمت از گروهی به گروه دیگری است. سپس فرمود: ﴿و ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ﴾ یعنی آن چه پیامبر صلی الله علیه و آله از «فیء» به شما عطا کرد، بگیرید و به آن راضی باشید؛ چون مال «بنی النضیر» برای پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ است؛ چون آن «فیء» است نه غنیمت و پیامبر صلی الله علیه و آله آن را برای مهاجران قرار داد؛ چون محتاج بودند و به انصار- جز ابادجانه و سهل بن حنیف به خاطر فقرشان چیزی نداد و آن را برای افراد مذکور به خاطر فقرشان داد نه از آن جهت که آن ها سهمی داشتند و آن [بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله] برای امامانی است که جانشین او هستند.

3-1- امام صادق علیه السلام- از اموال بنی قریظه و بنی النضیر که بدون پیکار به دست آمده بود، هفت بستان را برای خود نگاه داشت زیرا بر اراضی فدک نیز اسب و شتری ندوانده بودند و بدون جنگ گرفته شده بود اما خیبر مسیرش سه روز با مدینه فاصله داشت و از املاک یهود بود ولی چون اسب و شتر بر آن ناحیه تاختند و با نبرد بر آنجا مسلط شدند پیغمبر آن ها را مانند غنایم بدر به قانون خمس تقسیم کرد خداوند فرموده است ﴿ما أَفاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْل الْقُرى فَلِلهِ وَ لِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتامى والمساكينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ این بود مصرف اموالی که خداوند به پیامبرش واگذار کرد که با تاختن اسب و شتر به دست آمده بود.

ص: 95

4-1- أميرالمومنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَلَى اللهِ بَعْدَ مَا ذَكَرَ الْخُمُسَ وَ أَنَّ نِصْفَهُ لِلْإِمَامِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِلْقَائِمِ بأمُورِ الْمُسْلِمِينَ بَعْدَ ذَلِكَ الْأَنْفَالَ الَّتِي كَانَتْ لِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ يَسْئَلُونَكَ عَنْ الْأَنْفَالَ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ الله وَ إِنَّمَا سَأَلُوا الْأَنْقَالَ لِيَأْخُذُوهَا لِأَنْفُسِهِمْ فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا تَقَدَّمَ ذِكْرَهُ وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ أَي الْزَمُوا طَاعَةَ اللَّهِ فِي أَنْ لَا تَطْلُبُوا مَا لَا تَسْتَحِقُونَهُ فَمَا كَانَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ الله فَهُوَ لِلْإِمَامِ وَ لَهُ نَصِيبُ آخَرُ مِنَ الْفَيْءِ وَالْفَنْ يُقْسَمُ قِسْمَيْنِ فَمِنْهُ مَا هُوَ خَاصٌ لِلْإِمَامِ وَ هُوَ قَوْلُ الله عزوجل فِى سُورَة الْحَشْر ما أَفاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلِهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَالمُساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ هِيَ الْبَلَادُ الَّتِي لَا يُوجَفُ عَلَيْهَا بِخَيْلٍ وَلَا رِكَابِ وَالضَّرْبُ الْآخَرُ مَا رَجَعَ إِلَيْهِمْ مِمَّا غُصِبُوا عَلَيْهِ فِي الْأَصْلِ قَالَ اللهُ تَعَالَى إِنِّي جَاعِلُ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً فَكَانَتِ الْأَرْضُ بِأَسْرِهَا لِآدَمَ ثُمَّ هِيَ لِلْمُصْطَفَيْنَ الَّذِينَ اصْطَفَاهُمُ اللَّهُ وَعَصَمَهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْخُلَفَاءَ فِي الْأَرْضِ فَلَمَّا غَصَبَهُمُ الظَّلَمَةُ عَلَى الْحَقِّ الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ لَهُمْ وَ حَصَلَ ذَلِكَ فِي أَيْدِي الْكُفَّارِ وَ صَارَ فِي أَيْدِيهِمْ عَلَى سَبِيلِ الْغَصْب حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ رَسُولَهُ مُحَمَّدًا فَرَجَعَ لَهُ وَلِأَوْصِيَائِهِ فَمَا كَانُوا غُصِبُوا عَلَيْهِ أَخَذُوهُ مِنْهُمْ بِالسَّيْفِ فَصَارَ ذَلِكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ بِهِ أَيْ مِمَّا أَرْجَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ﴾. (1)

5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿الْأَنْفَالُ مَا لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ ولَاركاب أوْ قَوْمُ صَالَحُوا، أَوْ قَوْمُ أَعْطَوْا بأَيْدِيهِمْ وكُلُّ أَرْضِ خَرِبَة و بُطُونُ الْأَوْدِيَة، فَهُوَ لِرَسُولِ اللَّهِ وَ هُوَ لِلْإِمَامِ مِنْ بَعْدِهِ يَضَعُهُ حَيْثُ يَشَاء﴾. (2)

6-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبي جَعْفَر قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْفَيْ، وَالْأَنْفَالُ مَا كَانَ مِنْ أَرْضِ لَمْ يَكُنْ فِيهَا هِرَاقَةُ الدِّمَاءِ وَ قَوْمُ صُولِحُوا وَ أَعْطَوْا بِأَيْدِيهِمْ وَمَا كَانَ مِنْ أَرْض خَرَبَة أَوْ بُطُونِ أَوْدِيَة فَهُوَ كُلُّهُ مِنَ الْفَيْءِ فَهَذَا لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ لِرَسُولِهِ يَضَعُهُ حَيْثُ شَاءَ وَهُوَ لِلْإِمَامِ بَعْدَ الرَّسُولِ وَأَمَّا قَوْلُهُ وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْل وَلا رِكابٍ قَالَ أَلَا تَرَى هُوَ هَذَا وَ أَمَّا قَوْلُهُ ما أَفاءَ

ص: 96


1- وسائل الشیعة، ج 9، ص 530
2- کافی، ج 2، ص717 تفسیر نور الثقلين

4-1- امام علی علیه السلام- بعد از مطرح کردن خمس و این که نصفش برای امام است، فرمود: «اما بعد! برای قیام کننده به امور مسلمانان «انفال» است که قبلاً] برای رسول خدال بود خدای عزوجل فرمود: از تو درباره ی انفال غنایم و اموال بدون مالک سؤال می کنند؛ بگو: «انفال مخصوص خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است». (انفال/1) و از «انفال» می پرسیدند تا آن را برای خودشان بگیرند که خداوند با آن چه بیانش گذشت به آن ها پاسخ داد و دلیل بر این ،مطلب سخن خداوند متعال است پس از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید؛ و خصومت هایی را که در میان شماست اصلاح کنید؛ و اگر ایمان دارید از خدا و پیامبرش اطاعت کنید (انفال/1) یعنی ملازم اطاعت خداوند باشید و چیزی را که مستحق آن نیستید طلب نکنید؛ پس آن چه برای خدا و برای رسولش بود، برای امام است و برای او بهره ی دیگری از «فیء» است و «فیء» به دو قسمت تقسیم می شود؛ قسمتی از آن مخصوص امام است و آن سخن خدای عزوجل است: ﴿ما أَفاءَ الله عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرِى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ المَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ﴾، و آن سرزمین هایی است که نه اسبی بر آن تاخته شده است و نه شتری و نوع دیگر چیزی است که به آن ها برگشته است از چیزهایی که در اصل از آن ها غصب شده است. خداوند متعال فرمود من در روی زمین، جانشینی (نماینده ای) قرار خواهم داد. (بقره/30) پس همه ی زمین برای آدم بود. سپس آن برای برگزیدگانی است که خداوند آن ها را برگزیده و عصمت بخشیده است؛ آن ها جانشینان در روی زمین هستند و ظالمان حقی را که خداوند و رسولش برای آن ها امامان قرار داد از آن ها غصب کردند و آن در دست کافران قرار گرفت و به صورت غصب به دستشان منتقل شد تا این که خداوند رسولش محمد را مبعوث کرد و آن حق به او و به اوصیایش برگشت و آن چه از آن ها غصب شده بود با شمشیر از غاصبان گرفتند و آن از چیزهایی شد که آفَاءَ الله به یعنی از چیزهایی است که خداوند آن را به آن ها برگرداند.

5-1- امام صادق علیه السلام- انفال یعنی هر زمینی که اسبان و سواران آن را با جنگ فتح نکرده اند یا [زمین] قومی که صلح کردند یا قومی که خودشان تسلیم شدند همه ی زمین های بایر و درون دشت ها از آن رسول خدا و از آن امام پس از اوست که هر جایی که بخواهد، آن را قرار می دهد.

6-1- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: از امام باقر شنیدم که فرمود: «فيء و انفال زمین هایی هستند که برای آن خونی ریخته نشده است و قومی صلح کرده اند و با دستان خودشان آن زمین ها را عطا کرده اند. زمین های بایر و آن چه در دل دشت است همگی فیء هستند و از آن خدا و رسولش می باشد هر آن چه از آن خدا باشد از آن رسولش هست و هرگونه بخواهد از آن بهره می گیرد و آن چه از آن رسول می باشد پس از ایشان از آن امام علیه السلام است. و این همان کلام خداوند است که فرمود: ﴿و مَا أَفَاء اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَو جَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلَ وَلَا رِكَابٍ

ص: 97

اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَهَذَا بِمَنْزِلَةِ الْمَغْنَمِ كَانَ أبِي يَقُولُ ذَلِكَ وَ لَيْسَ لَنَا فِيهِ غَيْرُ سَهْمَيْنِ سَهُم الرَّسُولِ الله وَسَهُم الْقُرْبَى ثُمَّ نَحْنُ شُرَكَاءُ النَّاسِ فِيمَا بَقِى﴾. (1)

1-7- الباقر علیه السلام- ﴿سهم الرَّسُول الله وَسَهُم ذِي الْقُرْبَى ثُمَّ نَحْنُ شُرَكَاءُ النَّاسِ فِيمَا بَقِي وَقِيلَ أَنَّ مَالَ الفَيْءِ لِلْفُقَرَاء مِنْ قَرَابَةِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَنُوهَاشِمٍ وَ بَنُوا المُطَلِب﴾. (2)

* الوِلَايَةُ

1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَام عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عزوجل ما أَفاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلِهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرَ علیه السلام هَذِهِ الْآيَةُ نَزَلَتْ فِينَا خَاصَّةٌ فَمَا كَانَ لِلَّهِ وَلِلرَّسُول الله فَهُوَ لَنَا وَنَحْنُ ذُو الْقُرْبَى وَنَحْنُ الْمَسَاكِينُ لَا تَذْهَبُ مَسْكَنَتُنَا مِنْ رَسُول اللَّهِ أَبَداً وَ نَحْنُ أَبْنَاءُ السَّبِيلِ فَلَا يُعْرَفُ سَبِيلُ إِنَّا بِنَا وَ الْأَمْرُ كُلُهُ لَنَا ﴾. (3)

2- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ الْمِنْهَالَ بْن عَمْرُو عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ قَوْلُهُ وَلِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتامى وَ المُساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ قَالَ هُمْ أَقْرَبَاؤُنَا وَ مَسَاكِينُنَا وَأَبْنَاءُ سَبِيلِنَا﴾. (4)

3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فَمَا كَانَ لِلَّهِ تَعَالَى وَلِرَسُولِهِ فَهُوَ لِلْإِمَامِ وَ لَهُ نَصِيبُ آخَرُ مِنَ الْفَيْءِ وَ الْفَوْءُ يُقْسَمُ قِسْمَيْنِ فَمِنْهُ مَا هُوَ خَاصٌ لِلْإِمَامِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَوجِلٌ فِي سُورَةِ الْحَشْرِ مَا أَفَاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلهِ وَلِلرَّسُولَ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ هِيَ الْبَلَادُ الَّتِي لَا يُوجِفُ عَلَيْهِ الْمُسْلِمُونَ بِخَيْلِ وَ لَا رِكَابِ وَ الضَّرْبُ الْآخَرُ مَا رَجَعَ إِلَيْهِمْ مِمَّا غَصَبُوا عَلَيْهِ فِي الْأَصْلَ﴾. (5)

4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فَنَحْنُ وَ اللَّهِ عَلَى بِذِي الْقُرْبَى الَّذِي قَرتَنَا اللَّهُ بِنَفْسِهِ وَ بِرَسُولِهِ فَقَالَ تَعَالَى فَلِلِهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فِينَا خَاصَّةٌ كَيْ لا يَكُونَ دولةٌ بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللهَ فِي ظلم آل مُحَمَّدٍ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ لِمَنْ ظَلَمَهُمْ رَحْمَةً مِنْهُ لَنَا وَ غِنِّى أَغْنَانَا اللَّهُ بِهِ وَ وَصَّى بِهِ نبیه صلی الله علیه و آله﴾. (6)

ص: 98


1- وسائل الشيعة، ج 9، ص527/ تفسير البرهان و تهذيب الأحكام، ج 4، ص134؛ «عن ابی جعفر قال سمعته ... قال ألاترى هو هذا» محذوف
2- تفسير نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 23، ص258/ تأويل الآيات الظاهرة، ص 652 تفسير البرهان؛ «تفاوت لفظی»
4- وسائل الشيعة، ج 15، ص113/ تفسیر نور الثقلين
5- بحار الأنوار، ج 90، ص47
6- الکافی، ج 8، ص63/ بحار الأنوار، ج 34، ص 175 وسائل الشیعة، ج 9، ص 512 و تفسیر البرهان و الکافی، ج 1، ص539؛ «بتفاوت»/ تفسير نور الثقلين/ المقنعة، ص277 شرح نهج البلاغة، ج 12، ص 212

فرمود: نمی بینی که آن همین است و کلام خداوند: ﴿مَا أَفَاء اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ القُرَى﴾ به منزله ی غنیمت جنگی است. پدرم درباره ی آن می فرمود در این اموال، ما فقط دو بهره داریم، بهره ی رسول خدا و بهره ی ذی القربی و در باقی آن شریک مردم هستیم».

7-1- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم از امام باقر نقل می کند که می فرماید: «پدرم فرمود: سهم پیامبران علیهم السلام و سهم خویشاوندان او برای ماست و ما در آن چه باقیمانده است شریک مردم هستیم و گفته شده است مال «فی» برای فقیران از خویشاوندان رسول است و آن ها فرزندان «هاشم» و فرزندان مطلب هستند».

* ولایت

1- امام باقر علیه السلام- عمر بن أبی المقدام از پدرش نقل می کند که گفت از امام باقرال در مورد کلام خداوند عزوجل: ﴿مَا أَفَاء اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ القُرَى فَللهِ وللرَّسُول ولذِي القُرْبَى وَاليَتَامَى والمَسَاكِينِ وابْنِ السَّبِیل﴾ پرسیدم. فرمود: این آیه مخصوص ما نازل شده است. هرچه از آن خدا و رسول او باشد از آن ما نیز هست و ما ذوالقربی و مساکین هستیم و مسکنت ما نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ گاه از بین نمی رود ما ابناء السبیل هستیم. چراکه راه خداوند شناخته نمی شود، مگر به واسطه ی ما تمامی این امر از آن ماست.

2- امام سجّاد علیه السلام- منهال بن عمرو از امام سجّاد علیه السلام نقل می کند و می گوید: «به امام علیه السلام گفتم که که مراد بذوي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ المَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ﴾ که در این آیه آمده چه کسانی هستند؟ فرمود: آن ها خویشاوندان مساکین و در راه مانده ها هستند».

3- امام علی علیه السلام- آن چه [از انفال] برای خدا و برای رسولش بود برای امام است و برای او بهره ی دیگری از «فیء» است و «فیء» به دو قسمت تقسیم می شود قسمتی از آن، مخصوص امام است و آن سخن خدای عزوجل در سوره حشر است ﴿ما أَفاءَ الله عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ المُساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ﴾، و آن سرزمین هایی است که مسلمانان نه اسبی بر آن تاخته اند و نه شتری و نوع دیگر چیزی است که به آن ها برگشته است از چیزهایی که در اصل از آن ها غصب شده است.

4- امام علی علیه السلام- به خدا سوگند مقصود ذوی القربی ما هستیم که خداوند ما را با خود و رسولش قرین ساخته و فرموده: ﴿فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ﴾ تا این که دست گردان توانگران شما نگردد. ﴿كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقاب﴾ از خدا بترسید در ظلم کردن به آل محمد علیهم السلام. این مهری است که خدا به ما داده و ما را با آن بی نیاز ساخته است، و درباره ی آن به پیغمبرش سفارش کرده است.

ص: 99

5- الصّادق علیه السلام- ﴿نَحْنُ قَوْمُ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا لَنَا الْأَنْفَالُ وَلَنَا صَفْرُ الْمَالِ﴾. (1)

6- الباقر علیه السلام- ﴿ما أَفاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى فَمَا كَانَ لِلرَّسُول فَهُوَ لَنَا وَ شِيعَتُنَا حَلَّلْنَاهُ لَهُمْ وَطَيَّبْنَاهُ لَهُمْ يَا أَبَا حَمْزَةَ وَاللَّهِ لَا يُضْرَبُ عَلَى شَيْءٍ مِنَ الْأَشْيَاءِ فَهُوَ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا غَرْبهَا إِلَّا كَانَ حَرَاماً سُحْتاً عَلَى مَنْ نَالَ مِنْهُ شَيْئاً مَا خَلَانَا وَ شِيعَتَنَا وَإِنَّا طَيَّيْنَاهُ لَكُمْ وَجَعَلْنَاهُ لَكُمْ وَاللَّهِ يَا أَبَاحَمْزَةَ لَقَدْ غَصَبُونَا وَ مَنَعُونَا حَقَّنَا﴾. (2)

7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّهُ لَمَّا نَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَى مَا أَفَاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلهِ وَلِلرَّسُول وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ ... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لا لِجَبْرَئِيلَ اللَهِ لِمَنْ هَذَا الْفَيْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ قَوْلَهُ وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ فَاسْتَدْعَى النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم فَاطِمَة فَأَعْطَاهَا فَدَكَا وَسَلَّمَهَا إِلَيْهَا فَكَانَ وَكَلَاؤُهَا فِيهَا طُولَ حَيَاةِ النَّبِيِّ الله مِنْ عِنْدِ نُزُولِهَا﴾. (3)

8- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَّ نَبِيَّنَا أَصَابَهُ يَوْماً الْجُوعُ فَوَضَعَ صَخْرَةٌ عَلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ أَلَا رُبَّ مُكْرِمٍ الله لِنَفْسِهِ وَهُوَ لَهَا مُهِينُ أَلا رُبَّ نَفْسٍ كَاسِيَة نَاعِمَة فِي الدُّنْيَا جَائِعَةُ عَارِيَةُ يَوْمَ الْقِيَامَة أَلَا رُبُّ متخوض متنعم في ما أَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاق﴾. (4)

* الإصْطِفَاءُ

1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَن الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ ... قَالَتِ الْعُلَمَاءُ هَلْ فَسَّرَ اللَّهُ تَعَالَى الاصْطِفَاءَ فِي الْكِتَاب فَقَالَ الرِّضَا فَسَّرَ الِاصْطِفَاءَ فِى الظَّاهِرِ سِوَى الْبَاطِن فِى اثْنَيْ عَشَرَ مَوْضِعاً فَأَوَّلُ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ . ... وَأَمَّا الْخَامِسَةُ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ خُصُوصِيَة خَصَّهُمُ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ بهَا وَاصْطَفَاهُمْ عَلَى الْأُمَّةِ فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ ادْعُوا لِي فَاطِمَةَ فَدَعَوْهَا لَهُ فَقَالَ يَا فَاطِمَةُ قَالَتْ لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ فَدَكَ لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهَا [ب] خَيْلِ وَ لا رِكَابٍ وَ هِيَ لِى خَاصَّة دُونَ الْمُسْلِمِينَ وَقَدْ جَعَلْتُهَا لَكَ لِمَا أَمَرَنِي اللهُ بِهِ فَخُذِيهَا لَكَ وَ لِوُلْدِكَ فَهَذِهِ الْخَامِسَة﴾. (5)

باب 2: وَ الْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ

اشاره

ص: 100


1- الكافي، ج 1، ص 186/ تفسیر نورالثقلین
2- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 302/ بحار الأنوار، ج 93، ص 212 تفسیر فرات الکوفی، ص 473؛ یا ابا حمزه و الله... الى آخر» محذوف
3- فقه القرآن، ج 1، ص 247
4- بحار الأنوار، ج 321، ص 67
5- تحف العقول، ص 428 تفسیر نور الثقلین

5- امام صادق علیه السلام- ای ابوالصباح ما گروهی هستیم که خداوند اطاعت ما را واجب نموده و خمس متعلق به ماست و مال پاکیزه از ماست.

6- امام باقر علیه السلام- ابوحمزه ثمالی از امام باقر ا روایت می کند ما أَفاءَ الله عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْل الْقُرى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبى﴾؛ پس آن چه برای پیامبر صلی الله علیه و آله بود برای ما و شیعیان ماست؛ آن را برای آن ها حلال کردیم و آن را برای آن ها پاک قرار دادیم ای ابا حمزه به خدا سوگند در شرق زمین و غرب آن بر هیچ چیزی [دست] زده نمی شود جز این که بر کسی که چیزی از آن برداشته حرام است به جز ما و شیعیان ما و ما آن را برای شما پاک قرار دادیم و آن را برای شما قرار دادیم به خدا سوگند ای ابا حمزه حق ما را از ما غصب کردند و از ما منع کردند.

7- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که سخن خداى تعالى ﴿ما أَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْل الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَ المُساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ...﴾ نازل شد، رسول خدا به جبرئیل فرمود: «این «فی» برای چه کسی است؟ بنابراین خداوند این سخنش را نازل فرمود و حق خویشاوندان را بپرداز. (اسراء/26) در نتیجه پیامبر صلی الله علیه و آله فاطمه علیها السلام فرا خواند و فدک را به او عطا فرمود و آن را به او تسلیم کرد و در طول زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله از زمان نزول آیه نمایندگان فاطمه علیها السلام در فدک بودند و برای او کار می کردند.

8- پیامبر صلی الله علیه و آله- روایت شده است که روزی گرسنگی بر ایشان (پیامبر صلی الله علیه و آله) عارض شد، پاره سنگی برداشته بر شکم نهاد و فرمود یعنی چه بسا افرادی که نفس خود را احترام می کنند ولی در واقع به او اهانت کرده اند و چه بسا کسانی که به نفس اهانت می کنند ولی در واقع او را احترام نموده اند. چه بسا افرادی که در دنیا گرسنه و برهنه اند ولی در آخرت متنعم و چه بسا افرادی که در دنیا متنعماند و در آخرت گرسنه و برهنه چه بسا افرادی که در داده های خدا با رسولش، غرق هستند ولی در آخرت بر ایشان بهره ای نیست.

* إصطفاء

1- امام رضا علیه السلام- ریّان بن صلت گوید: ... علماء گفتند: به ما خبر بده بدانیم که خدا اصطفاء را در خود قرآن تفسیر کرده است؟ امام فرمود: «اصطفاء» را در ظاهر غیر از باطن و حقیقت در دوازده جای قرآن بیان کرده است ... پنجمی گفتار خدای عزوجل و حق نزدیکان را بپرداز. (اسراء/26) خصوصیتی است که خدا مخصوص آن ها قرار داده است و آن ها را از میان امت برگزیده چون این آیه بر رسول خدا نازل شد فرمود: «فاطمه علیها السلام را نزد من بخوانید». فاطمه علیها السلام را دعوت کردند، فرمود: ای فاطمه علیها السلام، عرض کرد: لبیک یا رسول الله. فرمود: «این فدک است که با نیروی قشون اسب سوار و شتر سوار فتح نشده و مخصوص من است و به مسلمانان ربطی ندارد». به دستور خدا من آن را به تو دادم آن را برای خود و فرزندانت بگیر

بخش 2: و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است.

ص: 101

2-1- الأئمة علیه السلام- ﴿هُمْ يَتَامَى النَّاسِ عَامَّة وَكَذَلِكَ الْمَسَاكِينُ وَأَبْنَاءُ السَّبِيل﴾. (1)

باب 3: كي لا يَكُونَ دُولَةٌ بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ

1-3- الرّضا علیه السلام- ﴿فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ فِى بَابِ مَا كَتَبَهُ الرِّضَاء لِلْمَأْمُونِ مِنْ مَحْضِ الْإِسْلَامِ وَ شَرَائِعِ الدِّينِ الْبَرَاءَةُ مِمَّنْ نَفَى الْأَخْيَارَ وَشَرَدَهُمْ وَآوَى الطُّرَدَاءَ اللُّعَنَاءَ وَ جَعَلَ الْأَمْوَالَ دُولَة بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ وَاسْتَعْمَلَ السُّفَهَاءَ مِثْلَ مُعَاوِيَةَ وَعَمْرُو بْنِ الْعَاصِ لَعِينَى رَسُولِ اللَّهِ وَالْبَرَاءَةُ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَ الَّذِينَ حَارَبُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَتَلُوا الْأَنْصَارَ وَالْمُهَاجِرِينَ وَ أَهْلَ الْفَضْلِ وَالصَّلَاحِ مِنَ السَّابقين﴾. (2)

2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِذَا بَلَغَ آل أبى الْعَاصِ ثلاثون [ثَلَاثِينَ] رَجُلًا صَيَّرُوا مَالَ اللَّهِ دُولًا وَكِتَابَ اللَّهِ دَعَلًا وَعِبَادَهُ خَوَلًا وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً وَالصَّالِحِينَ حَرْبا﴾. (3)

باب 4: وَ ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا

اشاره

1-4- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عزوجل لَا يُوصَفُ وَكَيْفَ يُوصَفُ وَ قَالَ فِي كِتَابِهِ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ فَلَا يُوصَفَ بِقَدْرِهِ إِلَّا كَانَ أَعْظَمَ مِنْ ذَلِكَ وَ إِنَّ النَّبِي لَا يُوصَفُ وَكَيْفَ يُوصَف عَبْدُ احْتَجَبَ اللَّهُ عَزوَجلَ بِسَبْع وَ جَعَلَ طَاعَتَهُ فِي الْأَرْضَ كَطَاعَتِهِ فِي السَّمَاءِ فَقَالَ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَمَنْ أَطَاعَ هَذَا فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاهُ فَقَدْ عَصَانِي وَ فَوَّضَ إِلَيْهِ﴾. (4)

2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا تَقُولُوا لِكُلِّ آيَةٍ هَذِهِ رَجُلُ وَ هَذِهِ رَجُلُ إِنَّ مِنَ الْقُرْآنِ حَلَالًا وَمِنْهُ حَراماً وَفِيهِ نَبَا مَنْ قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَنْ بَعْدِكُمْ وَحُكُمُ مَا بَيْنَكُمْ فَهَكَذَا هُوَ كَانَ رَسُولُ اللهِ مفوض فِيهِ إِنْ شَاءَ فَعَلَ الشَّيْ، وَإِنْ شَاءَ تَذَكَّرَ حَتَّى إِذَا فُرضَتْ فَرَائِضَهُ وَخَمْسَتْ أَخْمَاسَهُ حَقٌّ عَلَى النَّاسِ أَن يَأْخُذُوا بِهِ لِأَنَّ اللهَ قَالَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (5)

ص: 102


1- وسائل الشيعه، ج 15، ص114/ تفسیر نورالثقلین
2- عيون أخبار الرضا، ج 2، ص 126 تفسیر نور الثقلين
3- تفسیر القمی، ج 1، ص 52/ تفسیر نورالثقلین
4- بحار الأنوار، ج 73، ص 30/ تفسیر نورالثقلين؛ «ان الله عزوجل ... سمعته يقول محذوف ،الکافی، ج 2، ص 182/ المؤمن، ص 30
5- بحار الأنوار، ج 89، ص 111 تفسير العياشي، ج 1، ص 18

1-2- ائمه علیهم السلام- یتیمان همه ی مردم هستند و همین طور مستمندان و در راه ماندگان [همه ی مردم را شامل می شود].

بخش 3: تا [این اموال عظیم] در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد.

1-3- امام رضا علیه السلام- فضل بن شاذان گوید: مأمون از حضرت رضا علیه السلام درخواست کرد خلاصه ای از اسلام واقعی را به اختصار برایش بنویسد» امام این مطالب را نوشت ... و همچنین لازم است بیزاری از کسانی که شخصیت های برجسته مذهبی را تبعید کردند ولی مطرودها و ملعون ها را پناه دادند و بیت المال را وسیله ی زراندوزی قرار دادند و مردم سفیه و نادان را به کار گماشتند؛ مانند معاویه و عمروبن عاص که هر دو مورد لعنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودند .. و برائت و بیزاری لازم است از پیروان آن ها که به جنگ با امیرالمؤمنین علیه السلام پرداختند و انصار و مهاجر و متدینین و صالحین را کشتند.

2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- چون آل ابی عاص به سی رسید مال خدا را دولت خود دانند و دست به دست بگردانند و کتاب خدا را وسیله ی مکر و خدعه خود قرار دهند و فاسقان را حزب خود گردانند، و با نیکان و صلحاء بجنگند.

بخش 4: آن چه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید و از آن چه نهی کرده خودداری نمایید.

1-4- امام باقر علیه السلام- زراره از امام باقر علیه السلام نقل می کند و می گوید از امام علیه السلام شنیدم که می فرمود به راستی خداوند عزوجل وصف نشود و چگونه وصف شود با آن که در قرآنش فرمود: خدا را آن گونه که باید بشناسند نشناختند. (حج/74) جز آن که بزرگتر از آن است، و پیغمبر هم وصف نشود و چگونه وصف شود بنده ای که خداوند عزوجل در پس هفت آسمانش در پرده کرده و طاعتش را در زمین چون در آسمان واجب کرده و فرموده است ﴿و ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ هر که او را فرمان برد مرا فرمان برده و هر که او را نافرمانی کند مرا نافرمانی کرده و کار را به او وانهاد و ما هم وصف نشویم».

2-4- امام صادق علیه السلام- به هر آیه ای نگویید این مردی است و این مردی است و از پیش خود هر آیه ای را به کسی نسبت ندهید بخشی از قرآن مربوط به حلال و بخشی [مربوط به] حرام است و در آن خبر کسانی که قبل از شما بودند است و خبر کسانی که بعد از شما هستند و حکم آن چه در میان شماست و آن همین طور است قبل از نزول قرآن در مورد آن حلال و حرام به رسول خدا اختیار داده شده بود؛ اگر می خواست آن چیز را انجام می داد و اگر می خواست متذکر می شد تا این که واجباتش واجب شد و خمس هایش گرفته شد بر مردم شایسته است که آن را بگیرند و بر آن عمل کنند؛ چون خداوند فرمود: ﴿ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

ص: 103

3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ النَّبيُّ صلى الله عليه وآله وسلم حَاكِياً عَنْ رَبِّهِ يَأْمُرُهُ بِهَذِهِ الْخِصَالَ قَالَ صِلْ مَنْ قَطَعَكَ وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَكَ وَ أَحْسِنُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيْكَ وَ قَدْ أَمِرْنَا بِمُتَابَعَتِهِ يَقُولُ الله عزوجل و ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (1)

4-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّهُ مَنْ عَرَفَ دِينَهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ يَزُولَ وَ مَنْ دَخَلَ فِي أَمْرِ بِجَهْل خَرَجَ مِنْهُ بجَهْل قُلْتُ وَ مَا هُوَ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (2)

5-4- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّد عَبْداً فَأَدَبَهُ حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةِ أَوْحَى إِلَيْهِ وَ فَوَّضَ إِلَيْهِ الْأَشْيَاءَ فَقَال ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ﴾. (3)

6-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عزوجل أَدَبَ رَسُولَهُ حَتَّى قَوْمَهُ عَلَى مَا أَرَادَ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ فَقَالَ عَزَّ ذِكْرُهُ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَمَا فَوَّضَ اللَّهُ إِلَى رَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَدْ فَوَّضَهُ إلَيْنَا﴾. (4)

7-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَدَبَ نَبِيَّهُ فَلَمَّا انْتَهَى بِهِ إِلَى مَا أَرَادَ قَالَ لَهُ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ فَفَوَّضَ إِلَيْهِ دِينَهُ فَقَالَ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَإِنَّ اللَّهَ عزوجل فُرَضَ الْفَرَائِضَ وَ لَمْ يَقْسِمُ لِلْجَدِّ شَيْئًا وَ إِنَّ رَسُولَ ال أَطْعَمَهُ السُّدُسَ فَأَجَازَ اللَّهُ جَلَّ ذِكْرُهُ لَهُ ذَلِكَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللهِ عزوجل هذا عَطَاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكَ بِغَيْرِ حِسابٍ﴾. (5)

8-4- الرضا علیه السلام- ﴿أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمِيثَمِنُ أَنَّهُ سَأَلَ الرِّضَا يَوْماً وَ قَدِ اجْتَمَعَ عِنْدَهُ قَوْمُ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ قَدْ كَانُوا يَتَنَازَعُونَ فِى الْحَدِيثَيْنِ الْمُخْتَلِفَيْنِ عَنْ رَسُول اللَّهِ فِي الشَّيْءِ الْوَاحِدِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ حَرَاماً وَ أَحَلَّ حَلَالًا وَ فَرَضَ فَرَائِضَ فَمَا جَاءَ فِي تَحْلِيل مَ-ا حَرَّمَ اللَّهُ أَوْ فِى تَحْرِيمِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ أَوْ دَفْعِ فَرِيضَة فِي كِتَابِ اللهِ رَسَمَهَا بَيْنَ قَائِمٍ بِلَا نَاسِحْ نَسَخَ ذَلِكَ فَذَلِكَ مَا لَا يَسَعُ الْأَخْذُ بِهِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَمْ يَكُنْ لِيُحَرِّمَ مَا أَحَلَّ اللَّهُ

ص: 104


1- بحار الأنوار، ج68، ص 423/ مصباح الشریعة، ص158
2- بشارة المصطفى، ص 129 بحار الأنوار، ج 23، ص102
3- بصائر الدرجات، ص378 تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان / بحار الأنوار، ج 25، ص 331
4- الکافی، ج 1، ص 268/ بحار الأنوار، ج 17، ص 6/ بحار الأنوار، ج 25، ص 332 بصائر الدرجات، ص 383/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
5- الکافی، ج 1، ص267/ بحار الأنوار، ج 101، ص 342 بصائر الدرجات، ص 379/ تفسير نور الثقلين تفسير البرهان؛ «فوض» بدل «ففوض»/ بحار الأنوار، ج17، ص5

3-4- امام صادق علیه السلام- رسول اکرم فرمود: خداوند متعال او را امر کرده است تا با کسانی که با او قطع رابطه کرده اند ارتباط برقرار کند و یا از کسانی که به او ظلم کرده اند درگذرد، و یا آن هایی که او را محروم کرده اند مورد لطف قرار دهد و یا به کسانی که به او بد کرده اند نیکی نماید و خدا به ما امر کرده که از رسولش متابعت کنیم ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

4-4- امام صادق علیه السلام- هرگاه نام خدا یادآوری می شود نام او (رسول) نزدیک نام خداست، دین او را واجب و پیروی او را متصل به اطاعت خودش کرد سپس فرمود هر کس اطاعت رسول را کند اطاعت خدا را کرده و فرمود: آن چه را که رسول برایتان آورده بگیرید و آن چه را که نهی کرده خودداری کنید از آن. پس خداوند رسالتش را ابلاغ کرد و برهانش را روشن و آشکارا نمود و آیتش را محکم و استوار کرد.

4-4- امام صادق علیه السلام- محمد حلبی گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود هرکس دین خود را از کتاب خداوند بگیرد از کوه های استوار پابرجاتر است و هر که با نادانی در کاری وارد شود به نادانی خارج می شود گفتم این مطلب در کدام آیه قرآن است. فرمود: این آیه ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ است».

5-4- امام باقر علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی در امر خلقش اختیار را به پیامبر صلی الله علیه و آله- عطا کرد تا ببیند خلقش چگونه او را اطاعت می کنند. سپس این آیه را تلاوت کرد ﴿و مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾.

6-4- امام صادق علیه السلام- خداوند پیامبرش را تربیت نمود به حدی که می خواست برسد؛ سپس به او واگذار نمود و فرمود: ﴿ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ هرچه پیامبر صلی الله علیه و آله برای شما آورد اطاعت کنید و از هرچه بازداشت خودداری کنید هرچه خداوند به پیامبرش واگذار کرده آن جناب در اختیار ما گذاشته است.

7-4- امام صادق علیه السلام- خدای تبارک و تعالی پیغمبرش را تربیت نمود و چون به آن جا که خدا می خواست رسید درباره ی او فرمود و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری!. (قلم/4) سپس امر دینش را به او واگذاشت و فرمود ﴿و ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ خداى عزّوجل سهم های ارث را معین کرد و برای جدمیت چیزی قرار نداد، رسول خدا یک ششم مال میت را اطعمه و بهره ی او ساخت خدای عزوجل این را برای او اجازه داد برای همین است که خدای عزوجل فرماید و به او گفتیم این عطای ما است به هرکس می خواهی [و صلاح می بینی] ببخش و از هرکس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست [تو امین هستی]!. (ص/39)

8-4- امام رضا علیه السلام- محمد بن عبدالله مسمعی گوید: احمد بن حسن میثمی به گفت: که روزی از امام رضا علیه السلام سؤال شد در حالی که اصحاب امام رضا علیه السلام جمع شده بودند و بر دو حدیث مختلفی که از بر یک چیز واحد آمده بود منازعه می کردند امام رضا علیه السلام - فرمود: خدای عزوجل حلال را حلال گردانیده است و حرام را حرام گردانیده است و واجب را واجب گردانیده است پر پس آن چه وارد شود در حلال کردن حرام خدا یا حرام کردن حلال خدا یا دفع کردن و برداشتن واجبی که در کتاب خدا پیامبر صلی الله علیه و آله است

ص: 105

وَ لَا لِيُحَلَّلَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ لَا لِيُغَيِّرَ فَرَائِضَ اللَّهِ وَأَحْكَامَهُ كَانَ فِي ذَلِكَ كُلِّهِ مُتَّبِعاً مُسَلِّماً مُؤَدِّياً عَنِ اللَّهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحَى إِلَيَّ فَكَانَ ال مُتَّبِعاً لِلَّهِ مُؤَدِّياً عَنِ اللَّهِ مَا أَمَرَهُ بِهِ مِنْ تَبْلِيغِ الرَّسَالَةِ قُلْتُ فَإِنَّهُ يَرِدُ عَنْكُمُ الْحَدِيثُ فِي الشَّيْءِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ مِمَّا لَيْسَ فِي الْكِتَابِ وَهُوَ فِى السُّنَّةَ ثُمَّ يَرَدُ خِلَافُهُ فَقَالَ كَذَلِكَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُ عَنْ أَشْيَاءَ نَهْيَ حَرَامٍ فَوَافَقَ فِي ذَلِكَ نَهْيُهُ نَهْرَ اللَّهِ وَ أَمَرَ بِأَشْيَاءَ فَصَارَ ذَلِكَ الْأَمْرُ وَاجِبَا لازماً كَعِدْلٍ فَرَائِضِ اللَّهِ فَوَافَقَ فِي ذَلِكَ أَمْرُهُ أَمْرَ اللَّهِ فَمَا جَاءَ فِي النَّهْي عَنْ رَسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم نَهْيَ حَرَامٍ ثُمَّ جَاءَ خِلَافُهُ لَمْ يَسُعُ اسْتِعْمَالُ ذَلِكَ وَكَذَلِكَ فِيمَا أَمَرَ بِهِ لِأَنَّا لَا نُرَخِّصُ فِيمَا لَمْ يُرَخّص فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ لَا تَأْمُرُ بِخِلَافِ مَا أَمَرَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ هُ ۖ إِنَّا لِعِلَّةٍ خَوْفِ ضَرُورَة فَأَمَّا أَنْ نَسْتَحِلَّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ لِله أَوْ نُحَرِّمَ مَا اسْتَحَلَّ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَلَا يَكُونُ ذَلِكَ أَبَداً لِأَنَّا تَابِعُونَ لِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مُسَلِّمُونَ لَهُ كَمَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ال تابعاً لِأَمْرِ رَبِّهِ مُسَلَّما لَهُ وَقَالَ اللهُ عزّوجلّ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ أنْتَهُوا وَإِنَّ اللَّهَ نَهَى عَنْ أَشْيَاءَ لَيْسَ نَهْيَ حَرَامٍ بَلْ إِعَافَةِ وَكَرَاهَةٍ وَأَمَرَ بِأَشْيَاءَ لَيْسَ بِأَمْرِ فَرْضَ وَ لَا وَاجِب بَلْ أَمْرٍ فَضْلِ وَ رَجْحَانُ فِي الدِّينِ ثُمَّ رَخَّصَ فِي ذَلِكَ لِلْمَعْلُول وَ غَيْرَ الْمَعْلُولُ فَمَا كَانَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَهْيَ إِعَافَة أَوْ أَمْرَ فَضْل فَذَلِكَ الَّذِي يَسَعُ اسْتِعْمَالُ الرُّحْصَةِ فِيهِ إِذَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ عَنَّا الْخَبَرُ فِيهِ بِأَتِّفَاقِ يَرْويهِ مَنْ يَرْوِيهِ فِي النَّهْي وَلَا يُنْكِرُهُ وَكَانَ الْخَبَرَانِ صَحِيحَيْن مَعْرُوفَيْن باتِّفَاقِ النَّاقِلَة فِيهِمَا يَجِبُ الْأَخَذُ بِأَحَدِهِمَا أَوْ بهِمَا جَمِيعاً أَوْ بِأَيِّهِمَا شِئْتَ وَأَحْبَبْتَ مُوَسَّعُ ذَلِكَ لَكَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ لِرَسُولِ اللَّهِ ۖ وَ الرَّدُّ إِلَيْهِ وَإِلَيْنَا وَكَانَ تَارِک ذَلِكَ مِنْ بَابِ الْعِنَادِ وَالْإِنْكَارِ وَ تَرْكِ التَّسْلِيمِ لِرَسُولِ الله مُشْرِكاً بِاللَّهِ الْعَظِيمِ فَمَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَبَرَيْنِ مُخْتَلِفَيْنِ فَاعْرِضُوهُمَا عَلَى كِتَابٍ اللَّهِ فَمَا كَانَ فِي كِتَابِ اللَّهِ مَوْجُوداً حَلَالًا أَوْ حَرَاماً فَاتَّبِعُوا مَا وَافَقَ الْكِتَابَ وَ مَا لَمْ يَكُنَّ فِي الْكِتاب فَاعْرِضُوهُ عَلَى سُنَن رَسُول الله فَمَا كَانَ فِى السُّنَّة مَوْجُوداً مَنْهَيّا عَنْهُ نَهْيَ حَرَامٍ وَ مَأْمُوراً بِهِ عَنْ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَمْرَ إِلْزَامِ فَاتَّبِعُوا مَا وَافَقَ نَهْيَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ أَمْرَهُ وَ مَا كَانَ فِي السُّنَّةِ نَهْرَ إِعَافَة أَوْ كَرَاهَة ثُمَّ كَانَ الْخَبَرُ الْأَخِيرُ خِلَافَهُ فَذَلِكَ رُحْصَةُ فِيمَا

ص: 106

است که شخصی آن ها را ثبت کرده باشد و آن شخص قائم به امر خدا و بیان کننده ی آن باشد و ناسخی برای آن حلال و حرام و واجب که این مرد تغییر داده است از جانب حق نیامده باشد پس این ها چیزهایی باشند که فراگرفتن آن ها در دین خدا جایز نباشد زیرا که رسول خدا حلال خدا را حرام نمی کند و حرام خدا را حلال نمی کند و واجبات و احکام خدا را تغییر نمی دهد و رسول خدا در تمام این ها تابع خداست و احکام و فرایض را از جانب خدا تسلیم خلق کند و هرچه گوید از جانب خدا فرماید و این است قول حق تعالی من تنها از آن چه بر من وحی می شود پیروی می کنم. (احقاف/9) پس پیغمبر خدا اس تابع خداست و از جانب خدا ادا کند آن چه به آن مأمور شود از تبایع رسالت عرض کردم چه بسا هست که حدیثی از شما وارد می شود که از رسول خدا روایت کرده اید در چیزهایی که در کتاب خدا نیست و لیکن در سنت هست پس از آن خلاف آن از شما وارد می شود. فرمود: بسا هست که امر به اشیایی کرده است پس امر آن واجب و لازم است و اطاعت آن حتمی است نظیر واجبات خدا و آن جناب در این امر امر خدا را متابعت و موافقت نموده است پس آن چه نهی تحریمی از رسول خدا در چیزی وارد شود و بعد از آن خلاف آن نهی وارد شود عمل به آن جایز نیست و همچنین در امر آن جناب زیرا که ما اجازه نمی دهیم چیزی را که رسول خدا اجازه نداده و به خلاف آن چه آن جناب امر کرده است امر نکنیم مگر ضرورتی عارض شود مثل خوف اما این که آن چه رسول خدا حرام کرده است حلال کنیم یا آن چه رسول خدا حلال کرده است را حرام کنیم هرگز چنین امری صورت نپذیرد زیرا که ما تابع رسول خدا باشیم و امر او را مسلم داریم چنان چه رسول خدا تابع پروردگار بوده و امر او را تسلیم نموده و حق تعالی فرموده است: ﴿و ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ آن چه رسول خدا آورد؛ بگیرید و آن چه آن جناب از آن نهی کند. قبول کنید و چیزهایی که رسول خدا از آن نهی فرماید به نهی کراهتی نه نهی تحریمی یعنی مقصود آن جناب از نهی اظهار کراهت باشد و چیزهایی که به آن ها امر فرماید نه به طریق فرض و وجوب بلکه به طریق استحباب و رجحان در دین پس از آن مرخص فرماید در این امر و نهی کسی را که مانع داشته باشد و کسی را که مانع نداشته باشد، پس آن چه از رسول خدا نهی یا امر استحبابی باشد رخصت داده است آن جناب در فعل و ترک آن و چون از جانب ما بر شما دو خبر وارد شود یکی از آن دو خبر امر به چیزی باشد و دیگری نهی از آن و هر دو را یک نفر روایت کرده باشد و انکار هیچ یک ننموده باشد و این امر و نهی هر دو کراهتی باشند و انکار هیچ یک ننموده باشد این دو خبر هر دو صحیح و معروف باشند و ناقلین آن ها همه متفق باشند در این صورت فراگرفتن یکی از این دو خبر یا هر دو را واجب است. یعنی اعتقاد به هر دو با هم داشته باشی یا هر کدام را که نخواهی پس موسع است از برای تو از بابت تسلیم نمودن فرمایش رسول خدا و ردنمودن به پیغمبر و ما یعنی عمل نکردن به هیچ یک از این دو خبر چه مفروض آن است که امر و نهی کراهتی است نه تحریمی و امّا اگر کسی از بابت عناد و انکار ترک کند و رد نماید و تسلیم امر رسول خدا نکند شرک به خداوند عظیم آورده است و هر دو خبری که مختلف باشند یعنی هر دو خبری که از برای وجوب و تحریم باشند نه از برای کراهت پس آن دو خبر را عرضه کنید بر کتاب خدا و آن چه حلال یا حرام آن در کتاب خدا موجود است متابعت کنید آن خبری را که با کتاب

ص: 107

عَافَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ كَرِهَهُ وَ لَمْ يُحَرِّمُهُ فَذَلِكَ الَّذِي يَسَعُ الْأَخْذُ بِهِمَا جَمِيعاً وَ بِأَيِّهِمَا شِئْتَ وَسِعَكَ الِاخْتِيَارُ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ وَالاتِّبَاعِ وَ الرَّدَّ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَا لَمْ تَجِدُوهُ فِي شَيْءٍ مِنْ هَذِهِ الْوُجُوهِ فَرُدُّوا إِلَيْنَا عِلْمَهُ فَنَحْنُ أَوْلَى بِذَلِكَ وَ لَا تَقُولُوا فِيهِ بِآرَائِكُمْ وَ عَلَيْكُمْ بِالْكَفِّ وَالتَّثْبتِ وَالْوُقُوفِ وَأَنْتُمْ طَالِبُونَ بَاحِثُونَ حَتَّى يَأْتِيَكُمُ الْبَيَانُ مِنْ عِنْدِنَا﴾. (1)

9-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ابن نُبَاتَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رحمه الله علیه وَ قُلْتُ مَا تَقُولُ فِيهِ فَقَالَ مَا أَقُولُ فِي رَجُل خُلِقَ مِنْ طينتا(طيئَتِنَا) وَ رُوحُهُ مَقْرُونَةٌ بِرُوحِنَا خَصَّهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنَ الْعُلُومِ بِأَوَّلِهَا وَ آخِرِهَا وَ ظَاهِرِهَا وَبَاطِنِهَا وَسِرِّهَا وَ عَلَانِيَتِهَا وَ لَقَدْ حَضَرْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَسَلْمَانَ رحمه الله علیه بَيْنَ يَدَيْهِ فَدَخَلَ أَعْرَابِيُّ فَنَجَّاهُ عَنْ مَكَانِهِ وَ جَلَسَ فِيهِ فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَتَّى دَرَّ الْعَرَقُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَاحْمَرَنَا عَيْنَاهُ ثُمَّ قَالَ يَا أَعْرَابِيُّ أَ تُنَحِّى رَجُلًا يُحِبُّهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي السَّمَاءِ وَيُحِبُّهُ رَسُولُهُ الله فِي الْأَرْضِ يَا أَعْرَابِيُّ أَتُنَحِّى رَجُلًا مَا حَضَرَنِي جَبْرَئِيلُ علیه السلام إِلَّا أَمَرَنِي عَنْ رَبِّي عزوجل أَنْ أَقْرَأَهُ السَّلَامَ يَا أَعْرَابِيُّ إِنَّ سَلْمَانَ هُ مِنِّي مَنْ جَفَاهُ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ آذَاهُ فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ بَاعَدَهُ فَقَدْ بَاعَدَنِي وَ مَنْ قَرَبَهُ فَقَدْ قَرَبَنِي يَا أَعْرَابِيُّ لَا تَعْلَطَنَّ فِي سَلْمَانَ رحمه الله علیه فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ أَمَرَنِي أَنْ أَطْلِعَهُ عَلَى عِلْمٍ الْمَنَايَا وَالْبَلَايَا وَالْأَنْسَابِ وَ فَصْلِ الْخِطَابِ قَالَ فَقَالَ الْأَعْرَابِيُّ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا ظَنَنْتُ أَنْ يَبْلُغَ مِنْ فِعْل سَلْمَانَ ۖ مَا ذَكَرْتَ أَلَيْسَ كَانَ مَجُوسِيّاً ثُمَّ أَسْلَمَ فَقَالَ النَّبِيُّ يَا أَعْرَابِي أَخَاطِبُكَ عَنْ رَبِّي وَ تُقَاوِلُنِي إِنَّ سَلْمَانَ رحمه الله علیه مَا كَانَ مَجُوسِيّاً وَلَكِنَّهُ كَانَ مُظهراً لِلشَّرْبِ مُبْطِنَا لِلْإِيمَان يَا أَعْرَابِيُّ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَوجِلٌ يَقُولُ فَلَا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيماً أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَوجل يَقُولُ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا يَا أَعْرَابِيُّ خذ ما آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لَا تَجْحَدُ فتَكُونَ مِنَ الْمُعَذِّبِينَ وَسَلَّمْ لِرَسُولِ صلی الله علیه و آله قَوْلَهُ تَكُنْ مِنَ الْآمِنِينَ﴾. (2)

ص: 108


1- وسائل الشيعة، ج27، ص113/ بحارالأنوار، ج 2، ص233 و عيون أخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 20؛ «اذا ورد عليكم عنا الخبر ... الى آخر» محذوف تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت»
2- بحار الأنوار، ج 22، ص 346/ الاختصاص، ص 221

خدا موافق شده است و اگر در کتاب خدا نباشد عرضه کنید بر اخبار و سنت های رسول خدا پس آن چه در سنت های رسول خدا نهی از آن موجود است به نهی تحریمی و یا امر به آن موجود است به امر الزامی پس متابعت کنید آن چه با نهی یا امر موافق است و آن چه در سنت های رسول خدا نهی از آن موجود است به نهی کراهتی و خبر دیگر خلاف آن است پس این در کردن آن چه رسول خدا آن را مکروه گردانیده است رخصت است و حرام نکرده است و این است که برای تو فرا گرفتن هر دو را موسع است یا فراگرفتن هر کدام را که بخواهی و تو مختاری در قبول کردن و تسلیم نمودن و ردکردن به رسول خدا و عمل نکردن و هر خبری از ما که در قرآن و در سنت های پیغمبری نیایید پس علم آن را به ما رد کنید ما سزاوارتر هستیم به آن خود نگویید و بر شما لازم است که خود را باز دارید از یقین برای خود و جستجو کردن و در صدد اطلاع برآمدن و باید در آمدن بیان آن از ما طلب کنید و تفحص کنید.

9-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن نباته گوید از امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی سلمان فارسی پرسیدم و عرض کردم «درباره ی او چه می فرمایی؟ فرمود چه بگویم درباره مردی که از طینت ما آفریده شده است و روحش با روح ما پیوند خورده است خدای تبارک و تعالی از میان علوم، او را به اولش و آخرش و ظاهرش و باطنش و سر و آشکارش اختصاص داد به محضر رسول خدا رسیدم در حالی سلمان روبروی او نشسته بود. سپس بادیه نشینی وارد شد و او را از مکانش دور کرد و در آن جا نشست رسول خدا خشمگین شد تا جایی که عرق از پیشانیش جاری شد و چشمانش سرخ شد سپس فرمود: ای بادیه نشین آیا مردی را کنار می زنی که خدای تبارک و تعالی او را در آسمان دوست می دارد و رسولش او را در زمین دوست می دارد ای بادیه نشین آیا مردی را از جای خود کنار می زنی که جبرئیل نزد من نیامد مگر این که از طرف پروردگارم عزوجل به من دستور داد که به او سلام برسانم ای بادیه نشین سلمان رحمه الله علیه از من است؛ هر کس به او ستم کند به من ستم کرده است و هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است و هرکس او را دور گرداند مرا دور کرده و هرکس او را نزدیک کند مرا نزدیک گردانیده است ای بادیه نشین در مورد سلمان اشتباه نکن؛ چون خدای تبارک و تعالی به من دستور داده که او را به علم مرگ ها مصیبت ها، نسب ها و داوری عادلانه آگاه سازم» فرمود: سپس بادیه نشین گفت: ای رسول خدا گمان نمی کردم که جایگاه سلمان به آنجا که بیان فرمودی برسد؛ آیا او مجوسی نبود و سپس مسلمان شد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای بادیه نشین! من از طرف پروردگارم با تو سخن می گویم و تو با من مجادله می کنی که [آیا] سلمان رحمه الله علیه مجوسی نبود؟ لکن او اظهار شرک کرد و ایمان را مخفی نمود ای بادیه نشین آیا از خدای عزوجل نشنیده ای که می فرماید: به پروردگارت سوگند که آن ها ایمان نخواهند آورد مگر این که در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند؛ و سپس از داوری تو در دل خود احساس ناراحتی نکنند؛ و کاملاً تسلیم باشند. (نساء/65) آیا از خدای عزوجل نشنیده ای که می فرماید ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ ای بادیه نشین آن چه را به تو داده ام بگیر؛ و از شکرگزاران باش و انکار نکن که از عذاب شدگان خواهی بود تسلیم سخن رسول خدا ،باش از امنیت یافتگان می شوی

ص: 109

10-4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فَإِنَّ أَمْرَ النَّبِي مِثْلُ الْقُرْآن نَاسِخُ وَ مَنْسُوخُ وَ خَاصٌ وَ عَامٌ وَ مُحْكَمْ وَ مُتَشَابِهُ قَدْ كَانَ يَكُونَ مِنْ رَسُولَ اللَّهِ الْكَلَامُ لَهُ وَجْهَانِ كَلَامُ عَامٌ وَ كَلَامُ خَاصٌ مِثْلُ الْقُرْآنِ وَ قَالَ اللَّهُ عزوجل فِي كِتَابِهِ ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَيَشْتَبِهُ عَلَى مَنْ لَمْ يَعْرِفُ وَلَمْ يَدْرِ مَا عَلَى اللَّهُ بِهِ وَرَسُولُهُ وَلَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَانَ يَسْأَلُهُ عَن الشَّيْء فَيَنْهم وَكَانَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْأَلُهُ وَلَا يَسْتَفْهُمُهُ حَتَّى إِن كَانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجي الْأَعْرَابِيُّ وَالطَّارِئُ فَيَسْأَلَ رَسُولَ اللَّهِ حَتَّى يَسْمَعُوا﴾. (1)

11-4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابر الْجُعْفِيِّ قَالَ: قَرَأْتُ عِنْدَ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِن لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَيْئاً وَ شَيْئًا وَ شَيْئًا وَ لَيْسَ حَيْثُ ذَهَبْتَ وَلَكِنِّي أخبرُكَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمَّا أَمَرَ نَبيَّهُ الله أَن يُظهر وَلَايَةَ عَلَى علیه السلام فَكَرَ فِي عَدَاوَةَ قَوْمِهِ لَهُ وَ مَعْرِفَتِهِ بِهِمْ وَ ذَلِكَ لِلَّذِي فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ عَلَيْهِمْ فِي جَمِيعِ خِصَالِهِ كَانَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ بِرَسُول وَ بِمَنْ أَرْسَلَهُ وَكَانَ أَنْصَرَ النَّاسِ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَأَقْتَلَهُمْ لِعَدُوِّهِمَا وَأَشَدَّهُمْ بُغْضَاً لِمَنَ خَالَفَهُمَا وَفَضَّلَ عِلْمَهُ الَّذِي لَمْ يُسَاوِهِ أَحَدُ وَ مَنَاقِبَهُ الَّتِي لَا تُحْصَى شَرَفَا فَلَمَّا فَكَّرَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم فِي عَدَاوَةَ قَوْمِهِ لَهُ فِي هَذِهِ الْخِصَالِ وَ حَسَدِهِمْ لَهُ عَلَيْهَا ضَاقَ عَنْ ذَلِكَ فَأَخْبَرَ اللَّهُ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ شَيْءٌ إِنَّمَا الْأَمْرُ فِيهِ إِلَى اللَّهِ أَنْ يُصَيِّرَ عَلِيّا الوَصِيَّهُ وَ وَلِيُّ الْأَمْرِ بَعْدَهُ فَهَذَا عَلَى اللَّهُ وَ كَيْفَ لَا يَكُونُ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ وَ قَدْ فَوَضَ اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ جَعَلَ مَا أَحَلَّ فَهُوَ حَلَالُ وَ مَا حَرَّمَ فَهُوَ حَرَامُ قَالَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (2)

12-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ سَالِمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ عَلِيُّ مِثْلُ حَدَّ السَّيْفِ وَالصَّابِرُ مَنْ صَبَّرَهُ اللَّهُ يَعْنِى يَدْخُلُ الْجَنَّةَ لِمَحَبَّةِ عَلِيٌّ مَعَاشِرَ النَّاسِ اعْلَمُوا أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِب فِيكُمْ مِثْلُ النَّجْمِ الزَّاهِرِ فِي السَّمَاءِ إِذَا طَلَعَ أَضَاءَ مَا حَوْلَهُ مَعَاشِرَ النَّاسِ اعْلَمُوا أَنَّى إِنَّمَا قُلْتُ هَذَا لِأَتَقَدَّمَ عَلَيْكُمْ لِيَوْمِ الْوَعِيدِ مَعَاشِرَ النَّاسِ [إِنَّهُ] إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَة حُشِرَ النَّاسَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ حُشِرَ عَلَى بْنُ أَبِي طَالِب الوَسَطَ الْفَوْجَ وَأَنَا فِي أَوَّلِهِ وَ ولدُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام فِي آخِرِ الْفَوْج مَعَاشِرَ النَّاسِ فَهَلْ رَأَيْتُمْ عَبْداً يَسْبِقُ مَوْلَاهُ مَعَاشِرَ النَّاسِ

ص: 110


1- تفسیر نورالثقلین؛ «و ليس كل اصحاب ... الى آخر محذوف محذوف / الکافی، ج 1، ص 64/ بحار الأنوار، ج 36، ص273/ الخصال، ج 1، ص 257 و تحف العقول، ص193؛ حتى ان كانو اليحبون ... الى آخر محذوف الغيبة للنعماني، ج 80/ مستدرک الوسائل، ج 17، ص 342/ بحارالأنوار، ج 2، ص228
2- بحار الأنوار، ج17، ص 11 تفسیر العیاشی، ج 1، ص197/ بحار الأنوار، ج 25، ص 337/ تفسیر نور الثقلين / بحار الأنوار، ج17، ص 10/ بصائر الدرجات، ص 382؛ «بتفاوت»

10-4- امام علی علیه السلام- امر پیغمبر صلی الله علیه و آله هم مانند قرآن ناسخ و منسوخ [و خاص و عام] و محکم و متشابه دارد، گاهی رسول خدا به دو طریق سخن می فرمود: سخنی عام و سخنی خاص مثل قرآن و خدای عزوجل در کتابش فرموده است: ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ کسی که مقصود خدا مقصود خدا و رسولش را نفهمد و درک نکند بر او مشتبه شود اصحاب پیغمبر ا که چیزی از او می پرسیدند همه متوجه نمی شوند بعضی از آن ها از پیغمبر می پرسیدند ولی (به علّت شرم یا احترام یا بی قیدی) فهم جویی نمی کردند و دوست داشتند که بیابانی و رهگذری بیاید و از پیغمبر بپرسد تا آن ها بشنوند.

11-4- امام باقر علیه السلام- از جابر جعفی نقل است که گوید: این أَي لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ را خدمت حضرت باقر خواندم فرمود: آری» به خدا قسم برای او از امر مقداری و مقداری و مقداری است آن طور که تو گمان کرده ای نیست ولی من برای تو توضیح دهم که خداوند بزرگ وقتی به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که خلافت و ولایت علی علیه السلام را اظهار نماید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در پیامبری اندیشه ی دشمنی خویشاوندان خود نسبت به علی شد و سابقه ای که از آنان داشت و این به آن جهت بود که خداوند علی را بر تمام آن ها در تمام صفات آن برتری بخشیده بود، اولین کسی بود که ایمان به پیامبر صلی الله علیه و آله و رسالت او آورد از تمام مردم بیشتر خدا و پیامبرش را نصرت می نمود و از همه بیشتر با دشمنان پیکار داشت و از همه بیشتر کینه با دشمنان خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله داشت و مقام علمی او که هیچ کس را یارای هم آوردی با او نبود و سایر مناقبی که از حدّ شمارش بیشتر است وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله به فکر دشمنی آن ها با علی افتاد که بر او رشک می برند، دلتنگ شد خداوند به او اطلاع داد که این امر مربوط به او نیست این بستگی به خدا دارد که على وصی و ولی امر بعد از او باشد منظور از آیه این است چگونه ممکن است او اختیاری نداشته باشد با این که به او تفویض نموده که هر چه را حلال کند حلال است و هرچه را حرام کند حرام است به دلیل این آیه ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

12-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- سالم بن عبدالله بن عمر از پدرش نقل می کند که گفت: از رسول خدا شنیدم که می فرماید: «ای مردم علی مثل لبه ی شمشیر است و صبر کننده کسی است که خداوند او را صبور گرداند؛ یعنی به خاطر محبّت علی وارد بهشت می شود. ای مردم بدانید که علی بن ابی طالب در میان شما مانند ستاره درخشان در آسمان است که وقتی طلوع می کند اطرافش را روشن می سازد ای مردم بدانید که من این مطلب را گفتم تا در روز «وعید» بر شما پیشی گیرم ای مردم وقتی روز قیامت واقع شود مردم در یک جا جمع شوند و علی بن ابی طالب علیه السلام در وسط گروه محشور شود و من در اوّل آن هستم و فرزندان علی بن ابی طالب در آخر گروه هستند ای مردم آیا بنده ای را دیده اید که بر مولای خود پیشی گیرد؟ ای مردم بدانید که ولایت علی بر شما واجب است خداوند آن را بر شما نگه داشته

ص: 111

اعْلَمُوا أَنَّ وَلَايَةَ عَلَى الفَرْضُ عَلَيْكُمْ أَحْفَظَهُ اللَّهُ عَلَيْكُمْ وَهُوَ قَوْلُ جَبْرَئِيلَ ال هَبَطَ بِهِ إِلَيَّ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ مَعَاشِرَ النَّاسِ اعْلَمُوا أَنَّهُ قَولُ اللَّهِ [تَعَالَى فِي كِتَابِهِ ] مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (1)

13-4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿عَن أبي جَعْفَر القَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بَعْدَ وَفَاةِ رَسُول اللَّهِ لاله فِي الْمَسْجِدِ وَالنَّاسُ مُجْتَمِعُونَ بِصَوْتٍ عَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ الله أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» فَقَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاس: يَا أَبَا الْحَسَنِ لِمَ قُلْتَ مَا قُلْتَ قَالَ قَرَأْتُ شَيْئاً مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ لَقَدْ قُلْتَهُ لِأَمْرِ، قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» أ فَتَشْهَدُ عَلَى رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ اسْتَخْلَفَ فَلَاناً قَالَ: مَا سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَوْصَى إِنَّا إِلَيْكَ، قَالَ: فَهَلَّا بَايَعْتَنِي قَالَ: اَجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَيْهِ فَكُنْتُ مِنْهُمْ، فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ كَمَا اجْتَمَعَ أَهْلُ الْعِجْلَ عَلَى الْعِجْل هَاهُنَا فُتِنْتُمْ وَ مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتِ لا يُبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ﴾. (2)

14-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ فَعَلِمَ مَا هُمْ صَائِرُونَ إِلَيْهِ وَأَمَرَهُمْ وَ نَهَاهُمْ فَمَا أَمَرَهُمْ بِهِ مِنْ شَيْءٍ فَقَدْ جَعَلَ لَهُمُ السَّبِيلَ إِلَى الْأَخْذِ بِهِ وَ مَا نَهَاهُمْ عَنْهُ فَقَدْ جَعَلَ لَهُمُ السَّبِيلَ إِلَى تَرْكِهِ وَلَا يَكُونُوا آخِذِينَ وَلَا تَارِكِينَ إِلَّا بِإِذْنِ الله﴾. (3)

15-4- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَوَضَ إِلَى نَبِيهِ أَمْرَ خَلْقِهِ لِيَنْظُرَ كَيْفَ طَاعَتُهُمْ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (4)

16-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عزوجل أَدَبَ نَبيَّها فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ الدِّينَ وَ الْأُمَّةِ لِيَسُوسَ عِبَادَهُ فَقَالَ عزوجل ما أَتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ كَانَ مُسَدَّداً مُوَفِّقاً مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ لَا يَزِلُّ وَ لَا يُخْطِئُ فِي شَيْءٍ مِمَّا يَسُوسُ بِهِ الْخَلْقَ فَتَأَدَبَ بِآدَابِ اللَّهِ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ عَزّوجلَّ فَرَضَ الصَّلَاةَ رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ عَشْرَ رَكَعَاتٍ فَأَضَافَ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الرَّكْعَتَيْن رَكْعَتَيْن وَ إِلَى الْمَغْرب رَكْعَةً فَصَارَتْ عَدِيلَ الْفَريضَة لَا يَجُوزُ تَركُهُنَّ إِلَّا فِي سَفَرٍ وَ أَفَرَدَ الرَّكْعَةَ فِي الْمَغْرَبَ فَتَرَكَهَا قَائِمَةً فِي السَّفَرِ وَالْحَضَرِ فَأَجَازَ اللَّهُ عَزَوَجَلَّ لَهُ

ص: 112


1- تفسیر فرات الكوفي، ص 475 بحار الأنوار، ج 39، ص 232؛ «سمعت رسول الله ... لمحبة لي» محذوف
2- تفسیر القمی، ج 2، ص301
3- التوحيد، ص 349/ تفسیر نور الثقلين
4- الکافی، ج 1، ص 266

است و آن سخن جبرئیل است که آن را از پروردگار جهانیان به سوی من فرود آورده است. ای مردم! بدانید که آن سخن خدای تعالی در کتابش است ﴿ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

13-4- امام علی علیه السلام- بعد از وفات رسول خدا امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد- در حالی که مردم جمع شده بودند- با صدای بلند فرمود کسانی که کافر شدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند خداوند اعمالشان را نابود می کند (محمد/ 1) ابن عبّاس به او گفت: «ای اباالحسن! به چه دلیل این سخن را گفتی»؟ فرمود: بخشی از قرآن را خواندم گفت آن را به خاطر مسأله ای گفتی. فرمود: «بله خداوند در کتابش می فرماید: ﴿و ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾، آيا بر رسول خدا شهادت می دهی که فلانی را جانشین خود قرار داد؟ ابن عباس رحمه الله علیه گفت: «از رسول خدا نشنیدم جز به تو وصیت کند. فرمود پس چرا با من بیعت نکردی؟! گفت: «مردم دور او جمع شدند و من از آن ها بودم امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «همان گونه که در زمان موسی علیه السلام اهل گوساله دور گوساله جمع شدند؛ شما هم این جا مورد آزمایش قرار گرفتید و مثل شما است همانند کسی که آتشی افروخته تا در بیابان تاریک راه خود را پیدا کند ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ،ساخت خداوند طوفانی می فرستد و آن را خاموش می کند و در تاریکی های وحشتناکی که چشم کار می کند آن ها را رها می سازد. آن ها کران، گنگ ها و کورانند لذا [از راه خطا] بازنمی گردند (بقره/17-18)

14-4- امام صادق علیه السلام- خدای عزوجل خلق را آفرید و دانست آن چه را که آن ها به سوی آن بازمی گردند و ایشان را امر فرمود و نهی نمود پس آن چه را به آن امر فرموده: از هرچه باشد در حقیقت که راه به سوی گرفتن و عمل کردن به آن را برای ایشان قرار داده و آن چه ایشان را از آن نهی نموده راه به سوی ترک آن را برای ایشان قرار داده و عمل کنندگان به آن و ترک کنندگان نباشند مگر به اذن خدای عزوجل.

15-4- امام باقر علیه السلام- خداوند امور مردم را به پیامبرش واگذاشت تا ببیند چگونه اطاعت می کنند بعد همان آیه را قرائت نمود ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

16-4- امام صادق علیه السلام- خداوند عزوجل پیامبرش را به بهترین شکل تأدیب نمود و هنگامی که ادب او کامل شد فرمود و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری (قلم/4) سپس در امر دین و امت به او اختیار داد تا امور بندگانش را تدبیر کند و خداوند عزوجل فرمود: ﴿و مَا آتَاكُمُ الرَّسُول فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾ و رسول خدا به واسطه ی روح القدس به راه راست هدایت شده و موفق و مؤید بود او در تدبیر امور بندگان خدا نمی لغزد و خطا نمی کند، پس این چنین به آداب خداوند مؤدب است. سپس خداوند عزوجل دو رکعت دو رکعت نماز را واجب کرد که ده رکعت می شد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به هر دو رکعت دو رکعت دیگر افزود و به نماز مغرب یک رکعت افزود و آن امر واجب شد که تنها در سفر می توان آن را شکست و نماز مغرب را نمی توان در سفر و غیر سفر شکست خداوند عزوجل تمامی آن ها را صحیح دانست و به این ترتیب نمازهای

ص: 113

ذَلِكَ كُلَّهُ فَصَارَتِ الْفَرِيضَةُ سَبْعَ عَشْرَةَ رَكْعَةً ثُمَّ سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم النَّوَافِلَ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ رَكْعَةً مِثْلَى الْفَرِيضَة فَأَجَازَ اللَّهُ عزوجل لَهُ ذَلِكَ وَ الْفَرِيضَةُ وَالنَّافِلَةُ إِحْدَى وَخَمْسُونَ رَكْعَةً مِنْهَا رَكْعَتَانِ بَعْدَ الْعَتَمَة جَالِساً تُعَدُّ برَكْعَة مَكَانَ الْوَتْرِ وَ فَرَضَ اللَّهُ فِي السَّنَةِ صَوْمَ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم صَوْمَ شَعْبَانَ وَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فِي كُلِّ شَهْرٍ مِثْلَى الْفَرِيضَةِ فَأَجَارَ اللَّهُ عزوجل لَهُ ذَلِكَ وَ حَرَّمَ اللَّهُ عزوجل الْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَحَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْمُسْكِرَ مِنْ كُلِّ شَرَابِ فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ كُلَّهُ وَ عَافَ رَسُولُ اللَّهِ نَ أَشْيَاءَ وَكَرِهَهَا وَ لَمْ يَنْهَ عَنْهَا نَهْيَ حَرَامٍ إِنَّمَا نَهَى عَنْهَا نَهْرَ إِعَافَةِ وَ كَرَاهَةٍ ثُمَّ رَخَّصَ فِيهَا فَصَارَ الْأَخْذُ رُخَصِهِ وَاجِبَاً عَلَى الْعِبَادِ كَوُجُوبِ مَا يَأْخُذُونَ بِنَهْيِهِ وَ عَزَائِمِهِ وَ لَمْ يُرَخَّصَ لَهُمْ ر سُولُ اللَّهِ فِيمَا نَهَاهُمْ عَنْهُ نَهْيَ حَرَامٍ وَ لَا فِيمَا أَمَرَ بِهِ أَمْرَ فَرْضِ لَازِمٍ فَكَثِيرُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْأَشْرِبَةِ نَهَاهُمْ عَنْهُ نَهْيَ حَرَامٍ لَمْ يُرَخُصُ فِيهِ لِأَحَدِ وَ لَمْ يُرَخُصَ رَسُولُ اللَّهِ لِأَحَدِ تَقْصِيرَ الرَّكْعَتَيْنِ اللَّتَيْنِ ضَمَّهُمَا إِلَى مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَوجل بَلْ أَلْزَمَهُمْ ذَلِكَ إِلْرَاماً وَاجِباً لَمْ يُرَخِّصُ لِأَحَدٍ فِي شَيْءٍ مِنْ ذَلِكَ إِنَّا لِلْمُسَافِرِ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يُرَخَّصَ شَيْئاً مَا لَمْ يُرَخِّصْهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَوَافَقَ أَمْرُ رَسُول اللَّهِ لا أَمْرَ اللَّهِ عزوجل وَ نَهْيُهُ نَهْيَ اللهِ عَزَوجل وَ وَجَبَ عَلَى الْعِبَادِ التَّسْلِيمُ لَهُ كَالتَّسْلِيمٍ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى﴾. (1)

17-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إن الله عزوجل أَدَبَ نَبيَّهُ عَلَى مَحَيَّتِهِ فَقَالَ وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ فَوَّضَ إِلَيْهِ فَقَالَ عزوجل وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ قَالَ عَزَوجَلٌ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ نَبِيَّ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَوَّضَ إِلَى عَلِيٌّ وَائْتَمَنَهُ فَسَلَّمْتُمْ وَ جَحَدَ النَّاسُ فَوَ اللَّهِ لَنُحِبُّكُمْ أَنْ تَقُولُوا إِذَا قُلْنَا وَ أَنْ تَصْمُتُوا إِذَا صَمَتْنَا وَ نَحْنُ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ اللَّهِ عزوجل مَا جَعَلَ اللَّهُ لِأَحَدِ خَيْراً فِي خِلَافِ أَمْرِنَا﴾. (2)

18-4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَدَبَ نَبَهُ فَأَحْسَن أَدَبَهُ فَقَالَ خُذِ الْعَفْوَ وَأَمُرُ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَاهِلِينَ فَلَمَّا عَلِمَ أَنَّهُ قَدْ قَبل أدبهُ قَالَ وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ فَلَمَّا اسْتَحْكَمَ لَهُ مِنْ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا أَحَبَّ قَالَ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (3)

ص: 114


1- الكافي، ج 1، ص 266 بحار الأنوار، ج 17، ص 4 تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- الکافی، ج 1، ص 265/ المحاسن، ج 1، ص 162؛ «ما جعل الله ... الى آخر» محذوف / بحار الأنوار، ج23، ص 295/ بصائر الدرجات، ص 384/ فضائل الشيعة، ص34/ الاختصاص، ص 330/ مستدرک الوسائل، ج 17، ص 272 تفسير البرهان/ تفسير نورالثقلين
3- مجموعة ورام، ج2، ص 27

واجب هفده رکعت شده است. سپس رسول خدا نوافل را سی و چهار رکعت یعنی دو برابر واجب قرار داد و خداوند عزوجل آن را صحیح دانست و نمازهای واجب و نافله، پنجاه و یک رکعت است. از آن جمله دو رکعت نماز شکسته است که بعد از عتمه ثلث اوّل (شب) خوانده می شود و به جای نماز وتر» محسوب می شود خداوند عزوجل در هر سال روزه ی ماه رمضان را واجب کرد و رسول خدا سنت روزه ی ماه شعبان و سه روز از هر ماه را قرار داد که دو برابر واجب است خداوند عزوجل آن را صحیح دانست و اجازه فرمود: خداوند خود شراب را حرام کرد و رسول خدا هر نوع نوشیدنی مست کننده را حرام کرد و خداوند آن را صحیح دانست. رسول خدا اموری را که بد می دانست مکروه قرار داد نه این که آن ها را حرام کند. بنابراین، نهی وارد شده در این امور نهی تحریم نیست بلکه نهی کراهت است سپس جوازی را در آن امور قرار داد که باید با اجازه انجام شود و اجازه گرفتن در این موارد بر بندگان واجب ،شد همانطور که پیروی از نهی و عزیمت بر آنان واجب است اما در اموری که آنان را حرام قرار داده بود، اجازه چنین امری را صادر نکرد در واجبات نیز چنین بود بسیاری از نوشیدنی های مست کننده را با نهی حرام حرام قرار داد، بی آن که اجازه ای در آن باشد و اجازه ی کم کردن دو رکعتی که خود به آن چه خداوند واجب کرده بود افزود را صادر نکرد و فقط به مسافر این اجازه داده شد و احدی نمی تواند در آن چه پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه نداده است اجازه ی شکستن و یا کم کردن را بدهد. پس دستور رسول خدا با دستورات خداوند مطابقت دارد و نهی او نهی خداوند عزوجل است و بر بندگان واجب است که همان طور که تسلیم خداوند تبارک و تعالی هستند تسلیم امر او نیز باشند.

17-4- امام صادق علیه السلام- خدای عزوجل پیغمبرش را به محبّت خود تربیت کرد و سپس فرمود: و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری (قلم/4) و آن گاه به او واگذار کرد و فرمود: کسی که از پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کند خدا را اطاعت کرده (نساء/ 80) سپس امام فرمود پیغمبر خدا کار را به علی واگذار کرد و او را امین شمرد، شما (شیعیان) تسلیم شدید و آن مردم انکار کردند به خدا ما شما را دوست داریم که هرگاه بگوییم بگویید و هرگاه سکوت کنیم سکوت کنید و ما واسطه ی میان شما و خدای عزوجل هستیم خدا برای هیچ کس در مخالفت امر ما خیری قرار نداده است.

18-4- امام علی علیه السلام- خداوند سبحان پیامبرش را با این سخنش ادب آموخت: [به هر حال] با آن ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکی ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان و با آنان ستیزه مکن]. (اعراف / 119) هنگامی که دانست که او ادب آموخته به او فرمود و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری (قلم/4) و هنگامی که آن چه از رسولش دوست می داشت برای او ثابت و استوار شد فرمود: ﴿و ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

ص: 115

19-4- الأئمّة علیهم السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ أَدَبَ نَبِيَّهُ الله فَأَحْسَنَ تَأْدِيبَهُ فَقَالَ خُذِ الْعَفْوَ وَ أَمْرُ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ فَلَمَّا كَانَ ذَلِكَ أَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ وَ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ دِينِهِ فَقَالَ ما أَتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَحَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَ حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كُلَّ مُسْكِرٍ فَأَجَازَ اللَّهُ ذَلِكَ وَ كَانَ يَضْمَنُ عَلَى علیه السلام الْجَنَّةَ فَيُجِيزُ اللَّهُ ذَلِكَ لَهُ وَ ذَكَرَ الْفَرَائِضَ فَلَمْ يَذكُرَ الْجَدَّ فَأَطْعَمَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم سَهُما فَأَجَارَ اللَّهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يُفَوِّضُ إِلَى أَحَدٍ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَيْهِ غَيْره﴾. (1)

20-4- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ أَدَبَ نَبِيَّه الله حَتَّى إِذَا أَقَامَهُ عَلَى مَا أَرَادَ قَالَ لَهُ وَأَمُرُ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم زَكَاهُ اللَّهُ فَقَالَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ فَلَمَّا رَكَاهُ فَوَّضَ إِلَيْهِ دِينَهُ فَقَالَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَحَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ كُلَّ مُسْكِرِ فَأَجَازَ اللَّهُ ذَلِكَ كُلَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ الصَّلَاةَ وَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ وقت أوقاتِهَا فَأَجَاز الله له ذلك﴾. (2)

21-4- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَدَبَ مُحَمَّداً فَلَمَّا تَأَدَّبَ فَوَّضَ إِلَيْهِ فَقَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَقَالَ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ فَكَانَ فِيمَا فَرَضَ فِي الْقُرْآن فَرَائِضِ الصُّلْب وَ فَرَضَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَرَائِضَ الْجَدِّ فَأَجَازَ اللَّهُ ذَلِكَ لَهُ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ فِي الْقُرْآنِ تَحْرِيمَ الْخَمْرِ بِعَيْنِهَا فَحَرَّمَ رَسُولُ اللهِ لا تَحْرِيمَ الْمُسْكِرِ فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ فِي أَشْيَاءَ كَثِيرَة فَمَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَة مَا حَرَّمَ اللَّهُ﴾. (3)

22-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللهَ خَلَقَ مُحَمَّد طَاهِراً ثُمَّ أَدَبَهُ حَتَّى قَوْمَهُ عَلَى مَا أَرَادَ ثُمَّ فَوَّضَ إلَيْهِ الْأَمْرَ فَقَالَ ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَحَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَحَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ الْمُسْكِرَ مِنْ كُلِّ شَرَابِ وَ فَرَضَ اللَّهُ فَرَائِضَ الصُّلْب وَ أَعْطَى رَسُولُ اللَّهِ الْجَدَّ فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ وَأَشْيَاءَ ذَكَرَهَا مِنْ هَذَا الْبَاب﴾. (4)

ص: 116


1- بحارالأنوار، ج17، ص7/ تهذيب الأحكام، ج 9، ص 397/ بصائر الدرجات، ص378/ وسائل الشيعة، ج 26، ص 142؛ «بتفاوت»/ تفسیر البرهان/ تفسیر نور الثقلين
2- مستدرک الوسائل، ج 17، ص 173/ بصائر الدرجات، ص 380/ بحار الأنوار، ج 101، ص 342/ بحار الأنوار، ج17، ص 10
3- بصائر الدرجات، ص 382
4- بحارالأنوار، ج17، ص11/ تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان

19-4- ائمه علیهم السلام- خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را ادب کرد و نیکو ادب کرد و فرمود: [به هر حال با آن ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکی ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان و با آنان ستیزه مکن] (اعراف/119) و آن گاه که چنین شد خداوند نازل کرد و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری (قلم/4) و او را در امر دینش اختیار داد و فرمود: ﴿و مَا آتَاكُمُ الرَّسُول فَخُذُوهُ ومَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾ خداوند خمر را کاملاً حرام کرد و رسول اکرم هر نوع مست کننده را حرام کرد و خداوند آن را پذیرفت. رسول خدا از طرف خداوند بهشت را ضمانت می کرد و خداوند این امر را می پذیرفت خداوند واجبات را ذکر ،کرد اما اجازه ی افزودن چیزی را بر آن نداد. رسول خدا بهره ای بر آن افزود و خداوند پذیرفت و چنین اختیاری به احدی از پیامبران علیهم السلام غیر او عطا نشد.

20-4- امام باقر علیه السلام- به راستی خدا پیغمبرش را پرورش داد تا به آن جا که خواست رسید و به او فرمود و به نیکی ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان و با آنان [ستیزه مکن]. (اعراف/119) و چون رسول خدا چنین کرد خدایش ستود و فرمود و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری. (قلم/4) و چون او را پاک و ستوده کرد دینش را به او وانهاد و فرمود: ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ و خدا شراب انگور را حرام کرد و رسول خدا هر مست کننده را حرام کرد خدا همه را امضاء کرد و خدا فرمان نماز را فروآورد و رسول خدا اوقاتش را معین کرد و خدا امضاء کرد.

21-4- امام باقر علیه السلام- خدای تبارک و تعالی به محمد ادب آموخت و هنگامی که ادب آموخت، به او واگذار کرد و فرمود: ﴿ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ و فرمود: کسی که از پیامبر صلی الله علیه و آله- اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است (نساء/80) در نتیجه در میان آن چه در قرآن واجب فرمود واجبات ارث برای فرزندان از صلب بود و رسول خدا واجبات [ارث] جد را واجب نمود و خداوند آن را به او اجازه داد و خداوند در قرآن حرام بودن خود شراب را نازل فرمود سپس رسول خدا مست کننده را حرام کرد و خداوند آن را در چیزهای زیادی به او اجازه داد؛ پس آن چه رسول خدا حرام کرد آن به منزله ی چیزی است که خداوند حرام نمود.

22-4- امام صادق علیه السلام- خداوند محمد را پاک آفرید سپس به او ادب آموخت تا این که او را چنان چه می خواست استوار ساخت. سپس امور را به او واگذار کرد و فرمود: ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾؛ پس خداوند خود شراب را حرام کرد و رسول خدا مست کننده از هر نوشیدنی را حرام کرد و خداوند واجبات [ارث فرزندان را واجب نمود و رسول خدا از ارث] به جد عطا فرمود و خداوند آن را برای او اجازه داد و چیزهایی را از این باب بیان فرمود.

ص: 117

23-4- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ يَاسِرِ الْخَادِمِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا مَا تَقُولُ فِي النَّفْوِيضِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَوَّضَ إِلَى نَبِيِّهِ أَمْرَ دِينِهِ فَقَالَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَأَمَّا الْخَلْقَ وَالرِّزْقَ فَلا﴾. (1)

24-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ أَنَّهُ قَالَ قُلْتُ لِلصَّادِقِ علیه السلام إِنَّ رَجُلًا مِنْ وَلْدِ عَبْدِ اللَّهِ بْن سَبَا يَقُولُ بالتفويض فَقَالَ وَ مَا التَّفْويض قُلْتُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى خَلَقَ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله وَعَلِيّا علیه السلام فَفَوَّضَ إِلَيْهِمَا فَخَلَقَا وَرَزَقَا وَأَمَانَا وَأَحْيَيَا فَقَالَ كَذَبَ عَدُوٌّ اللَّهِ إِذَا انْصَرَفْتَ إِلَيْهِ فَاتْلُ عَلَيْهِ هَذِهِ الْآيَةَ الَّتِي فِي سُورَة الرَّعْدِ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقَ عَلَيْهِمْ قُلْ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ فَانْصَرَفْتُ إِلَى الرَّجُل فَأَخْبَرْتُهُ فَكَأَنِّي أَلْقَمْتُهُ حَجَراً أَوْ قَالَ فَكَأَنَّمَا خَرِسَ وَ قَدْ فَوَّضَ اللَّهُ عَزَوجِلٌ إِلَى نَبِيِّهِ أَمْرَ دِينِهِ فَقَالَ عزوجل وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وما لهاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَقَدْ فَوَّض ذلك إلى الأئمّة علیهم اللسام﴾. (2) 2

* الوِلَايَةُ

1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿يَا ابْنَ عَبَّاس وَكَيْفَ تَنَامُ عَيْنَا قَلْب مَشْغُول يَا ابْنَ عَبَّاس مَلِک جوارحِكَ قَلْبُكَ فَإِذَا أَدْهَاهُ أَمْرُ طَارَ النَّوْمُ عَنْهُ مَا أَنَا ذَا كَمَا تُرَى مِنْ أَوَّلَ اللَّيْلِ اعْتَرَانِي الْفِكْرُ وَ السَّهَرُ لِمَا تَقَدَّمَ مِنْ نَقْضِ عَهْدِ أَوَّل هَذِهِ الْأُمَّةِ الْمُقَدَّرَ عَلَيْهَا نَقْصُ عَهْدِهَا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ- أَمَرَ مَنْ أَمَرَ مِنْ أَصْحَابِهِ بِالسَّلَامِ عَلَيَّ فِي حَيَاتِهِ بِإِمْرَة الْمُؤْمِنِينَ فَكُنْتُ أَوَكَّدْ أَنْ أَكُونَ كَذَلِكَ بَعْدَ وَفَاتِهِ يَا ابْنَ عَبَّاس أَنَا أَوْلَى النَّاس بالنَّاس بَعْدَهُ وَلَكِنْ أمُورُ اجْتَمَعَتْ عَلَى رَغْبَة النَّاسِ فِي الدُّنْيَا وَ أمْرِهَا وَنَهْيهَا وَصَرْفِ قُلُوبِ أَهْلِهَا عَنِّى وَأَصْلُ ذَلِكَ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى مَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكَاً عَظِياً فَلَوْ لَمْ يَكُن ثَوَابُ وَ لَا عِقَابُ لَكَانَ بِتَبْلِيغِ الرَّسُول الله فَرْضٌ عَلَ النَّاسِ اتِّبَاعُهُ وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (3)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَرفْتُمْ فِي مُنْكِرينَ كَثِير وَ أَحْبَبْتُمْ فِي مُبْغِضِينَ كَثِيرٍ وَقَدْ يَكُونُ حُبّاً لِلَّهِ فِي اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَ حُبّاً فِي الدُّنْيَا فَمَا كَانَ فِي اللَّهِ وَرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَتَوَابُهُ عَلَى علیه السلام وَ مَا كَانَ لِلدُّنْيَا فَلَيْسَ شَيْءٌ ثُمَّ نَفَضَ يَدَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ هَذِهِ الْمُرْجِيَّةَ وَ هَذِهِ الْقَدَرِيَّةَ وَ هَذِهِ الْخَوَارِجَ لَيْسَ مِنْهُمْ أَحَدُ

ص: 118


1- بحار الأنوار، ج17، ص7/ بحار الأنوار، ج 25، ص328/ عيون أخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 202 تفسير نورالثقلين/ تفسير البرهان
2-
3- بحار الأنوار، ج 25، ص 343 اليقين، ص 321 بحار الأنوار، ج 29، ص 549

23-4- امام رضا علیه السلام- یاسر خادم گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم درباره ی تفویض (اختیار) چه می گویی؟ فرمود: خداوند عزوجل اختیار دینش را به پیامبر صلی الله علیه و آله اعطا کرد و فرمود: ﴿ما آتاكم الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ اما در مورد خلقت و روزی چنین نیست».

24-4- امام صادق علیه السلام- ازراره گوید به امام صادق علیه السلام گفتم یک نفر از اولاد عبدالله بن سبا قائل به تفویض است» فرمود تفویض چیست؟ گفتم: «خداوند تبارک و تعالی محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام را آفرید. مسأله ی خلق و روزی و مرگ و زندگی را به آن ها واگذار نمود». فرمود: «به خدا دروغ می گوید دشمن خدا وقتی او را دیدی این آیه را برایش بخوان که در سوره ی رعد است آیا آن ها همتایانی برای خدا قرار دادند به خاطر این که آنان همانند خدا آفرینش داشتند و این آفرینش ها بر آن ها مشتبه شده است؟ بگو خدا خالق همه چیز است و اوست یکتا و پیروز ...» (رعد/16) من پیش او رفتم و این آیه را خواندم مثل این که دهانش با سنگ بسته شد (یا) مثل این که سنگ شد خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله امر دین را واگذار نموده و فرموده است: ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ او نیز این مقام را به ائمه تفویض نموده است.

* ولایت

1- امام علی علیه السلام- ای پسر عباس چگونه خواب می رود چشمان قلبی که مشغول است؟ ای پسر عباس حکمران اعضا و جوارح تو قلب توست و هنگامی که امری هولناک آن را به خود مشغول سازد خواب از آن می پرد من همانم همان گونه که می بینی از اول شب دچار فکر و بیداری شب شده ام؛ به خاطر عهدشکنی اول این امّت که گذشت و عهدشکنیشان بر آن ها مقدر شده است. رسول خدا در زمان حیاتش به اصحابش دستور داد که بر من به عنوان امیرمؤمنان سلام کنند و من بعد از وفات او تأکید داشتم که این گونه باشم پسر عباس! من بعد از او سزاوارترین مردم نسبت به مردم هستم اما اموری دست به دست هم داد تا مردم به دنیا و امر و نهی آن تمایل داشته باشند و قلب های اهل دنیا از من منصرف شود و اساس آن، همان چیزی است که خدای عزوجل در کتابش فرمود: یا این که نسبت به مردم [پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندانش]، و بر آن چه خدا از فضلش به آنان بخشیده حسد می ورزند؟ ما به آل ابراهیم که یهود از خاندان او هستند نیز کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آن ها [پیامبران علیهم السلام بنی اسرائیل] قرار دادیم. (نساء/54) پس اگر ثواب و عقابی نبود به سبب تبلیغ رسول الله تبعیت از او بر مردم واجب بود. خدای عزوجل می فرماید: ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

2- امام صادق علیه السلام- بشیر دهان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود شما حق مار شناختید در حالی که گروه کثیری حق ما را نشناختند شما ما را دوست می دارید در صورتی که گروهی بسیار ما را دشمن می دارند گاهی محبّت برای خدا و رسولش هست ولی گاهی برای دنیا می باشد؛ اگر محبت برای خدا و رسول باشد پاداش آن بر خداوند است و اگر برای دنیا باشد ارزشی ندارد مرجئه و قدریه و خوارج هر کدام ادعا می کنند که حق با ما می باشد ولی شما به

ص: 119

إلَّا يَرَى أَنَّهُ عَلَى الْحَقِّ وَإِنَّكُمْ إِنَّمَا أجَبْتُمُونَا فِي اللهِ ثُمَّ تَنَا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ وَما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ﴾. (1)

3- الباقر علیه السلام- ﴿سَارِعُوا فِي طَلَبِ الْعِلْمِ فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَحَدِيثُ وَاحِدٌ فِي حَلَالِ وَ حَرَامٍ تَأْخُذُهُ عَنْ صَادِقِ خَيْرُ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا حَمَلَتْ مِنْ ذَهَبَ وَ فِضَّة وَ ذَلِكَ أَنَّ اللهَ يَقُولُ مَا آتَاكُم الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ إِنْ كَانَ عَلِى لَيَأْمُرُ بِقِراءَة الْمُصْحَفِ﴾. (2)

4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿قال أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بَعْدَ وَفَاة رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي الْمَسْجِدِ وَالنَّاسُ مُجْتَمِعُونَ بِصَوْتِ عَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهُ أَضَلَّ أَعْمَاهُمْ فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسَ يَا أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام لِمَ قُلْتَ مَا قُلْتَ قَالَ قَرَأْتُ شَيْئاً مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ لَقَدْ قُلْتَهُ لِأَمْرِ قَالَ نَعَمْ، إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ كِتَابِهِ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَتَشْهَدُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ أَنَّهُ اسْتَخْلَفَ أَبَا بَكْر قَالَ مَا سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَوْصَى إِنَّا إِلَيْكَ قَالَ فَهَنَّا بَايَعْتَنِي قَالَ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَى أبي بَكْر فَكُنْتُ مِنْهُمْ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام كَمَا اجْتَمَعَ أَهْلُ الْعِجْل عَلَى الْعِجْلِ، هَاهُنَا فُتِنْتُمْ، وَ مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتِ لا يبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يُرْجِعُونَ﴾. (3)

باب 5: فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكَ بِغَيْرِ حِسَابٍ

اشاره

1-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُوسَى بْن أَشْيَمَ قَالَ: كُنتُ عِنْدَ أَبي عَبْدِ اللهِ علیه السلام إِذْ أَتَاهُ رَجُلُ فَسَأَلَهُ عَنْ رَجُل طَلَّقَ امْرَأَتَهُ ثَلَاثَاً فِي مَقْعَدِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَدْ بَانَتْ مِنْهُ بِثَلَاثِ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَسَأَلَهُ عَنْ تِلْكَ الْمَسْأَلَة بِعَيْنِهَا فَقَالَ لَيْسَ بِطَلَاقِ فَأَظْلَمَ عَلَى الْبَيْتُ لِمَا رَأَيْتُ مِنْهُ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ فَقَالَ يَا ابْنَ أَشْيَمَ إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ الْمُلْكَ إِلَى سُلَيْمَانَ فَقَالَ هَذا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ إِنَّ اللَّهَ

ص: 120


1- مستدرک الوسائل، ج 12، ص218/ تفسیر العیاشی، ج 1، ص167؛ «و من يطع الرسول ... الى آخر» محذوف/ بحار الأنوار، ج27، ص 94/ بحار الأنوار، ج 65، ص 90 و المحاسن، ج 1، ص 156؛ «و من يطع الرسول ... الی آخر» محذوف و «عرفتم في المنكرين كثير ... نفض يده محذوف
2- بحار الأنوار، ج 2، ص 146 / المحاسن، ج 1، ص 227 تفسير نور الثقلين مستطرفات السرائر، ص 645؛ «تنازعوا» بدل «سارعوا»
3- بحار الأنوار، ج 29، ص 19/ بحار الأنوار، ج 67، ص 321؛ «بتفاوت»

خاطر خداوند و رضای او به ما متوجه شدید و سخنان ما را باور کردید و بعد این آیات شریفه را تلاوت کردند که اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر [اوصیای پیامبر صلی الله علیه و آله] را!. (نساء/59) کسی که از پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کند خدا را اطاعت کرده (نساء/80) اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا خدا [نیز] شما را دوست بدارد. (آل عمران /31)

3- امام باقر علیه السلام- در کسب دانش بشتابید سوگند به آن که جانم به دست اوست هر آینه یک حدیث در مورد حلال و حرام که از شخص امین و راستگویی بگیری از دنیا و آن چه طلا و نقره در آن است بهتر است و این جاست که خدا می فرماید ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ و عَلَى علیه السلام پیوسته به قرائت قرآن فرمان می داد.

4- امام علی علیه السلام- بعد از وفات رسول خدا امیرالمؤمنین در مسجد در حالی که مردم جمع شده بودند با صدای بلند فرمود کسانی که کافر شدند و مردم را از راه خدا بازداشتند، خداوند اعمالشان را نابود می کند (محمد ابن عباس رحمه الله علیه به او گفت ای ابا الحسن به چه دلیل این سخن را گفتی؟ فرمود: بخشی از قرآن را خواندم گفت آن را به خاطر مسأله ای گفتی»؟ فرمود: «بله! خداوند در کتابش می فرماید ﴿و ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾، آیا بر رسول خدا شهادت می دهی که فلانی را جانشین خود قرار داد»؟ ابن عباس رحمه الله علیه گفت: از رسول خدا نشنیدم که جز به تو وصیت .کند فرمود: پس چرا با من بیعت نکردی؟! گفت: «مردم دور او جمع شدند و من از آن ها بودم امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: همان گونه که در زمان موسی اهل گوساله دور گوساله جمع شدند؛ شما هم این جا مورد آزمایش قرار گرفتید؛ مثل شما است همانند کسی که آتشی افروخته تا در بیابان تاریک راه خود را پیدا کند ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت خداوند [طوفانی می فرستد و آن را خاموش می کند و در تاریکی های وحشتناکی که چشم کار نمی کند، آن ها را رها می سازد]. آن ها کران گنگ ها و کورانند لذا [از راه خطا] بازنمی گردند! (بقره/17)

بخش 5: و از هرکس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست [ تو امین هستی]

1-5- امام صادق علیه السلام- موسی بن اشیم گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودم که مردی نزد او آمد و درباره ی مردی از او پرسید که زنش را در یک مجلس سه بار طلاق داده است. امام صادق علیه السلام فرمود: با سه طلاق از او جدا شده است سپس فرد دیگری نزد او آمد و دقیقا درباره ی همان مسأله از او پرسید؛ پس در جوابش فرمود: طلاق نیست؛ در نتیجه به خاطر آن چه از او دیدم خانه بر من تاریک شد؛ پس به من توجه کرد و فرمود: ای فرزند اشیم خداوند حکومت را به سلیمان واگذار کرد و فرمود این عطای ماست؛ به هرکس می خواهی و صلاح می بینی بی حساب ببخش و از هرکس می خواهی امساک کن (ص/ 39) و خداوند امر دینش را به

ص: 121

فَوَّضَ إِلَى مُحَمَّدِ أَمْرَ دِينِهِ فَقَالَ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَمَا كَانَ مُفَوَّضاً إِلَى مُحَمَّدِ اللهُ فَقَدْ فُوِّضَ إِلَيْنَا﴾. (1)

2-5- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله كَانَ يُفَوِّضُ إِلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَوَّضَ إِلَى سُلَيْمَانَ مُلْكَهُ فَقَالَ هذا عَطَاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكَ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَإِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى مُحَمَّ نَبِيِّهِ فَقَالَ ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَقَالَ رَجُلُ إِنَّمَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ مُفَوَّضاً إِلَيْهِ فِي الزَّرْعِ وَ الصَّرْع فَلَوَى جَعْفَر عَنْهُ عُنُقَهُ مُغْضَبًا فَقَالَ فِي كُلِّ شَيْءٍ وَاللَّهِ فِي كُلِّ شیء﴾. (2)

3-5- الصّادق علیه السلام ﴿عَنْ زَيْدِ الشَّحَامِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ قَالَ أَعْطَى سُلَيْمَانَ مُلْكَاً عَظِيماً ثُمَّ جَرَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي رَسُول اللَّهِ و فَكَانَ لَهُ أَنْ يُعْطِيَ مَا شَاءَ مَنْ شَاءَ وَ يَمْنَعَ مَنْ شَاءَ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَفْضَلَ مِمَّا أَعْطَى سُلَيْمَانَ لِقَوْلِهِ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (3)

4-5- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا أَعْطَى اللَّهُ نَبيّاً شَيْئاً إِلَّا وَقَدْ أَعْطَاهُ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله قَالَ لِسُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ علیه السلام فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكَ بِغَيْرِ حِسابٍ وَ قَالَ لِمُحَمَّدِ ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (4)

5-5- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: أَولَمَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام وَلِيمَة عَلَى بَعْضٍ وَلْدِهِ فَأَطْعَمَ أَهْلَ الْمَدِينَةِ ثَلَاثَةَ أَيَّامِ الْفَالُوذَجَاتِ فِي الْجِفَانِ فِي الْمَسَاجِدِ وَ الْأَرْقَة فَعَابَهُ بِذَلِكَ بَعْضُ أَهْلِ الْمَدِينَةِ فَبَلَغَهُ الله ذَلِكَ فَقَالَ مَا آتَى اللَّهُ عَزَوَجَلَّ نَبِيَا مِنْ أَنْبِيَائِهِ شَيْئًا إِلَّا وَ قَدْ أَتَى مُحَمَّد صلی الله علیه و آله مِثْلَهُ وَ زَادَهُ مَا لَمْ يُؤْتِهِمْ قَالَ لِسُلَيْمَانَ هَذا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ وَ قَالَ لِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله و ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (5)

ص: 122


1- وسائل الشيعة، ج 22، ص 70/ الکافی، ج 1، ص 265 و الاختصاص، ص330 و تفسیر نورالثقلین؛ «علی بن ابراهيم ... تقيه قال بدل «كنت عند ابي عبدالله ... رأيت منه»/ تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 17، ص 9/ بصائر الدرجات، ص 380
3- الکافی، ج 1، ص 268
4- بصائر الدرجات، ص 382/ تفسیر نور الثقلين / بحار الأنوار، ج16، ص 309/ بحار الأنوار، ج17، ص11
5- الکافی، ج 6، ص 281/ تفسير نور الثقلين وسائل الشيعة، ج 24، ص 307/ بحار الأنوار، ج48، ص 110

محمد واگذار کرد و فرمود: ﴿و ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾؛ پس آن چه به محمد واگذار شده بعد از او به ما واگذار شده است.

2-5- امام صادق علیه السلام- اسماعیل بن عبدالعزیز گوید: امام باقر به من فرمود: خداوند به سلیمان بن داود ان اشیایی را واگذاشت به او فرمود و به او گفتیم این عطای ما است به هرکس می خواهی و صلاح می بینی ببخش و از هرکس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست [ تو امین هستی] (ص/39) این عطای ماست منت گذار و به کسی تعلیم نمایا بدون حساب نگهدار و به پیامبر صلی الله علیه و آله نیز واگذار کرده است و فرمود: ﴿ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ هرچه به پیامبر صلی الله علیه و آله واگذار شده آن جناب در اختیار ما نهاده است. هر که را خدا بخواهد هدایت نماید به او شرح صدر و سینه ای گشاده برای پذیرش اسلام می دهد و هر که را بخواهد گمراه کند دلی تنک و سینه ای گرفته می دهد.

3-5- امام صادق علیه السلام- زید شحام گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی قول خداوند متعال [و به او گفتیم]: این عطای ما است به هرکس می خواهی [و صلاح می بینی] ببخش، و از هرکس می خواهی امساک ،کن و حسابی بر تو نیست [ تو امین هستی] (ص/39) پرسیدم». فرمود: «خدا به سلیمان رحمه الله علیه سلطنت بزرگی داد و این آیه درباره ی اوست سپس این آیه درباره ی رسول خدایی جاری گشت پس برای او رواست که هرچه خواهد به هر که خواهد ببخشد و از هرکه خواهد باز گیرد و خدا به او پیامبر صلی الله علیه و آله بهتر از آن چه به سلیمان علیه السلام داد عطا فرمود زیرا فرموده است: ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ پس اختیارات جناب سلیمان رحمه الله علیهنسبت به مال دنیا و اختیارات رسول خدا نسبت به امر و نهی بندگان در امور دینی است.

4-5- امام صادق علیه السلام- خداوند هرچه به پیامبران علیهم السلام پیشین داده به حضرت محمد نیز مانند آن را عنایت کرده و افزون بر آن نیز داده است به سلیمان فرموده است و به او گفتیم]: این عطای ماست به هرکس می خواهی [و صلاح می بینی] ببخش و از هرکس می خواهی امساک کن، و حسابی بر تو نیست تو امین هستی] (ص /39) و به حضرت محمد و فرموده است: ﴿فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

5-5- امام کاظم علیه السلام- علی بن حکم از بعضی از اصحاب ما روایت می کند امام کاظم علیه السلام در ولیمه ی یکی از فرزندان خود سه روز اهل مدینه را غذا داد؛ در مساجد و بازارها در دیگ های بزرگ حلوا می داد یکی از اهل مدینه بر این کار امام خرده گرفت سخن او را امام شنید. فرمود: «خداوند هر چه به پیامبران علیهم السلام پیشین داده به حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیز مانند آن را عنایت کرده و اضافی نیز داده است. به سلیمان رحمه الله علیه فرموده است و به او گفتیم این عطای ما است به هرکس می خواهی [و صلاح می بینی ببخش و از هرکس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست [تو امین هستی] (ص/39) و به حضرت محمد فرموده است: ﴿فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

ص: 123

6-5- الكاظم علیه السلام- ﴿وَ اللَّهِ أُوتِينَا مَا أُوتِيَ سُلَيْمَانُ علیه السلام وَ مَا لَمْ يُؤْتَ سُلَيْمَانُ وَ مَا لَمْ يُؤْتَ أَحَدُ من الْعَالَمِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي قِصَّة سُلَيْمَانَ هذا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكَ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ قَالَ فِي قِصَّة مُحَمَّدِ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (1)

7-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ زَيْدِ الشَّحَامِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ قَالَ أَعْطَى سُلَيْمَانَ مُلْكَاً عَظِيماً ثُمَّ جَرَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي رَسُولِ اللَّهِ فَكَانَ لَهُ أَنْ يُعْطِيَ مَا شَاءَ مَنْ شَاءَ وَ يَمْنَعَ مَنْ شَاءَ وَأَعْطَاهُ اللَّهُ أَفْضَلَ مِمَّا أَعْطَى سُلَيْمَانَ لِقَوْلِهِ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾.(2)

باب 6: وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ

اشاره

1-6- أمير المومنين علیه السلام- ﴿وَاتَّقُوا اللهَ وَظُلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ لِمَنْ ظَلَمَهُم﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿لِلْفُقَراءِ المهاجرينَ الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ الله وَرِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾. (8)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿رِسَالَةُ الصَّادِقِ علیه السلام فِي الْغَنَائِمِ وَ وُجُوبِ الْخُمُسِ لِأَهْلِهِ ... أَمَّا مَا لَمْ يُوجَف عَلَيْهِ بِخَيْلِ وَ لَا رِكَابِ فَإِنْ كَانَ الْمُهَاجِرُونَ حِينَ قَدِمُوا الْمَدِينَةَ أَعْطَتُهُمُ الْأَنْصَارُ نِصْفَ دُورِهِمْ وَ نِصْفَ أَمْوَالِهِمْ وَالْمُهَاجِرُونَ يَوْمَئِذٍ نَحْوَ مِائَةِ رَجُلٍ فَلَمَّا ظَهَرَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى بَنِي قُرَيْظَةً وَ النَّضِيرِ وَقَبَضَ أَمْوَالَهُمْ قَالَ النَّبِيُّ لِلْأَنْصَارِ إِنْ شِئْتُمْ أَخْرَجْتُمُ الْمُهَاجِرِينَ مِنْ دُورِكُمْ وَأَمْوَالِكُمْ وَ قَسَمَّتْ لَهُمْ هَذِهِ الْأَمْوَالَ دُونَكُمْ وَإِنْ شِئْتُمْ تَرَكْتُمْ أَمْوَالَكُمْ وَ دُورَكُمْ وَأَقْسَمْتُ لَكُمْ مَعَهُمْ قَالَتِ الْأَنْصَارُ بَلِ اقْسِمْ لَهُمْ دُونَنَا وَاتْرُكْهُمْ مَعَنَا فِي دُورنَا وَأَمْوَالِنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ يَعْنِي يَهُودَ قُرَيْظَةَ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْل وَلَا رَكابِ لِأَنَّهُمْ كَانُوا مَعَهُمْ بِالْمَدِينَةِ أَقْرَبَ مِنْ أَنْ يُوجَفَ عَلَيْهِمْ بِخَيْل وَ لا الصحيح حذف لا كما في المصدر ركاب ثُمَّ قَالَ لِلْفُقَراءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضَوانَا وَ

ص: 124


1- بحار الأنوار، ج 26، ص159/ تفسیر نور الثقلين/ بحار الأنوار، ج 14، ص 85 قصص الأنبياء للجزائري، ص 366/ علل الشرائع، ج 1، ص 71 معانى الأخبار، ص 353 قصص الأنبيا للراوندي، ج 210
2- الكافي، ج 1، ص 268/ بحار الأنوار، ج 17، ص 7؛ «ماشاء» بدل من شاء و يمنع تفسير البرهان
3- تأويل الآيات الظاهرة، ص653/ کتاب سلیم بن قیس، ص948/ تفسیر نورالثقلين تفسير البرهان/ بحار الأنوار، ج24، ص 222

6-5- امام کاظم علیه السلام- به خدا قسم آن چه به سلیمان علیه السلام داده شده به ما نیز داده شده و چیزهایی که به سلیمان هم نداده و نه به احدی از جهانیان خداوند در داستان سلیمان می فرماید و به او گفتیم این عطای ما است، به هرکس می خواهی [و صلاح می بینی] ببخش، و از هرکس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست [تو امین هستی]! (ص/39) و در داستان محمد می فرماید ﴿ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

7-5- امام صادق علیه السلام- زید بن شحام گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی قول خداوند متعال ﴿هذا عَطاؤنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكَ بِغَيْرِ حِساب﴾؛ [و به او گفتیم]: این عطای ما است، به هرکس می خواهی [و صلاح می بینی] ،ببخش و از هرکس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست [تو امین هستی] (ص /39) پرسیدم فرمود: «خدا» به سلیمان سلطنت بزرگی داد و این آیه درباره ی اوست سپس این آیه درباره ی رسول خدا جاری گشت پس برای او رواست که هرچه خواهد، به هر که خواهد ببخشد و از هر که خواهد باز گیرد و خدا به او بهتر از آن چه به سلیمان علیه السلام داد عطا فرمود، زیرا فرموده است ﴿ما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.

بخش 6: از [مخالفت] خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است.

1-6- امام علی علیه السلام- از خدا و ظلم به آل محمد بترسید چراکه خداوند نسبت به کسانی که به آن ها ظلم کردند، شدید العقاب است.

برای مهاجران نیازمندی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند در حالی که فضل الهی و رضای او را می طلبند و خدا و پیامبرش را یاری می کنند؛ و آن ها راستگویانند. (8)

1- امام صادق علیه السلام- اما حکم غنائمی که بدون حمله اسب سواران و شترسواران به دست آید قصه اش از این قرار است ... هنگامی که مهاجران به مدینه آمدند انصار نیمی از خانه ها و نیمی از اموال خود را در اختیار آن ها گذاشتند مهاجران در آن هنگام حدود صدمرد بودند؛ سپس همین که رسول خدا بر بنی نضیر پیروز گشت و به اموال آنان دست یافت به انصار فرمود: اگر می خواهید خانه ها و اموالتان را که به مهاجران واگذار نموده بودید پس بگیرید و من همه ی این اموال به دست آمده را بین آنان تقسیم کنم و اگر می خواهید آن اموال و خانه هایتان را از آنان پس نگیرید و من این غنائم را بین شما و آنان تقسیم نمایم؟ انصار گفتند: همه ی این اموال و غنیمت ها را میان مهاجران تقسیم فرمائید و آن خانه ها و اموالی که به آن ها تقدیم کرده ایم همچنان در اختیار آنان باقی بماند. پس خدای تبارک و تعالی این آیه را نازل فرمود: ﴿وَ ما أَفاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُم﴾، یعنی یهود بنی قریظه؛ ﴿فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْل وَ لا رِکاب﴾ چون بنی قریظه در مدینه بودند و نزدیکتر از آن بودند که نیازی به حمله ی رزمندگان اسب سوار و شترسوار داشته باشند. سپس خداوند فرمود: ﴿لِلْفُقَراء المهاجرينَ الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ الله وَرِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ

ص: 125

يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ فَجَعَلَهَا اللَّهُ لِمَنْ هَاجَرَ مِنْ قُرَيْشٍ مَعَ النَّبِيِّ وَ صَدَّقَ وَأَخْرَجَ أَيْضاً عَنْهُمُ الْمُهَاجِرِينَ مَعَ رَسُولِ اللهِ مِنَ الْعَرَب لِقَوْلِهِ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ لِأَنَّ قُرَيْشَاً كَانَتَ تَأْخُذُ دِيَارَ مَنْ هَاجَرَ مِنْهَا وَأَمْوَالَهُمْ وَلَمْ تَكُن الْعَرَبُ تَفْعَلُ ذَلِكَ بِمَنْ هَاجَرَ مِنْهَا ثُمَّ أَثْنَى عَلَى الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ جَعَلَ لَهُمُ الْخُمُسَ وَبَرَأَهُمْ مِنَ النِّفَاقِ بِتَصْدِيقِهِ إِيَّاهُمْ حِينَ قَالَ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ لَا الْكَاذِبُونَ ثُمَّ أَثْنَى عَلَى الْأَنْصَارِ وَذَكَرَ مَا صَنَعُوا حُبَّهُمْ لِلْمُهَاجِرِينَ وَإِيثَارَهُمْ إِيَّاهُمْ وَأَنَّهُمْ لَمْ يَجِدُوا فِى أَنْفُسِهِمْ حَاجَةً يَقُولُ حَزَارَةً مِمَّا أُوتُوا يَعْنِي الْمُهَاجِرِينَ دُونَهُمْ فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ وَ الَّذِينَ تَبَوَّوْا الدَّارَ وَ الْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بهِمْ خَصَاصَةً وَ مَنْ يُوقَ شُحَ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ قَدْ كَانَ رِجَالُ اتَّبَعُوا النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ وَتَرَهُمُ الْمُسْلِمُونَ فِيمَا أَخَذُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَكَانَتْ قُلُوبُهُمْ قَدِ امْتَلَاتِ عَلَيْهِمْ فَلَمَّا حَسُنَ إِسْلَامُهُمْ اسْتَغْفَرُوا لِأَنْفُسِهِمْ مِمَّا كَانُوا عَلَيْهِ مِنَ الشِّرْكِ وَ سَأَلُوا اللَّهَ أَنْ يَذْهَبَ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ مِنَ الْغِلَّ لِمَنْ سَبَقَهُمْ إِلَى الْإِيمَانِ وَاسْتَغْفَرُوا لَهُمْ حَتَّى يُحَلَّلَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ وَصَارُوا إِخْوَانَا لَهُمْ فَأَثْنَى اللَّهُ عَلَى الَّذِينَ قَالُوا ذَلِكَ خَاصَّةٌ فَقَالَ وَالَّذِينَ جَاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمانِ وَ لا تَجْعَل فِي قُلُوبِنَا غِلَّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ فَأَعْطَى رَسُولُ اللَّهِ أَيْنَ الْمُهَاجِرِينَ عَامَّةً مِنْ قُرَيْشٍ عَلَى قَدْرِ حَاجَتِهِمْ فِيمَا يَرَى لِأَنَّهَا لَمْ تُخَمَّرْ فَتُقْسَمَ بِالسَّوِيَّةِ وَ لَمْ يُعْطِ أَحَداً مِنْهُمْ شَيْئاً إِلَّا الْمُهَاجِرِينَ مِنْ قَرَيْشَ غَيْرَ رَجُلَيْنِ مِنَ الْأَنْصَارِ يُقَالُ لِأَحَدِهِمَا سَهْلَ بَنْ حُنَيْفٍ وَ لِلْآخَرِ سِمَاك بْنُ خَرَشَة أَبُو دُجَانَةَ فَإِنَّهُ أَعْطَاهُمَا لِشِدَّة حَاجَة كَانَتْ بِهِمَا مِنْ حَقِّهِ وَ أَمْسَكَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم مِنْ أَمْوَالِ بَنِي قُرَيْظَةَ وَ النَّصِيرِ مَا لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ خَيْلُ وَ لَا رِكَابُ سَبْعَ حَائِطِ لِنَفْسِهِ لِأَنَّهُ لَمْ يُوجَفْ عَلَى فَدَكَ خَيْلُ أَيْضاً وَ لَا رِكَابُ وَ أَمَّا خَيْبَرُ فَإِنَّهَا كَانَتْ مَسِيرَةَ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ مِ-نَ الْمَدِينَة وَ هِيَ أَمْوَالُ الْيَهُودِ وَلَكِنَّهُ أو جفَ عَلَيْهَا خَيْلُ وَ رَكَابُ وَ كَانَتْ فِيهَا حَرْبُ فَقَسَمَهَا عَلَى قِسْمَة بَدْرٍ فَقَالَ اللَّهُ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلِهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَ المُساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيّ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَهَذَا سَبِيلُ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِمَّا أوجف عَلَيْهِ خَيْلُ وَ رَكَابُ وَقَدْ قَالَ على بن أبي طالب علیه السلام ما زِلْنَا نَقْبِضُ سَهْمَنَا بِهَذِهِ الْآيَة الَّتِي أَولَهَا تَعْلِيمُ وَآخِرَهَا تَحَرُّجُ حَتَّى

ص: 126

الصَّادِقُون؛ پس خداوند این اموال را مخصوص افرادی از قریش ساخت که در مهاجرت پیامبر صلی الله علیه و آله را همراهی کرده بودند و صداقت خود را در ایمان نشان داده بودند مهاجران عرب را که از قریش نبودند از شمار اختصاص یافتگان به این اموال رانده شدند؛ زیرا فقط قریشیان بودند که خانه ها و اموال مسلمانانی را که از مکه مهاجرت می کردند تصاحب می نمودند و سایر اعراب چنین برخوردی با مهاجران نداشتند. سپس مهاجرانی که خمس به آن ها داد را مورد ستایش قرار داد و با درست گفتار معرفی کردن آن ها ایشان را از نفاق تبرئه نمود آن جا که می فرمود: ﴿أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُون﴾، نه دروغ گفتار. آن گاه انصار را مورد تمجید و ستایش قرار داد و نیک رفتاری و خوش برخوردی و محبت آنان را نسبت به مهاجران یادآوری کرد و ایثاری را که نسبت به مهاجران نموده بودند و در دل خود هیچ تقاضایی در این باره نداشتند و از اموال و غنائمی که به آن ها (مهاجران) داده شده بود و چیزی نصیب انصار نگشته بود هیچ ناراحتی و کینه ای به دل نگرفته بودند خداوند به خوبی آن ها را ستوده و فرمود: ﴿وَ الَّذِينَ تَبَوَّوُا الدَّارَ وَالْإِيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾؛ به طور قطع کسانی نیز بودند که از پیامبر صلی الله علیه و آله پیروی نمودند ولی به خاطر اموالی که از آنان به غنیمت گرفته بودند؛ از امت ایشان دلخون و انتقام جو بودند و دلشان از مسلمانان پر از خشم شده بود، چون بیشتر با اسلام آشنا گشتند و به خوبی مسلمان شدند از این که در روزگاری که مشرک بودند چنین حالتی داشتند آمرزش خواستند و از خداوند متعال تمنا نمودند که کینه دل هایشان را نسبت به آن مسلمانان که قبل از آن ها ایمان آورده بودند بزداید و برای آن ها نیز طلب مغفرت کردند تا این که عقده های دلشان گشوده شد و با همان ها یکدل و برادر گشتند و از این که این افراد چنین گفتند خدا آنان را مورد ستایش و تمجید ویژه ی خود قرار داد و فرمود: ﴿وَالَّذِينَ جَاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلا تَجْعَل في قُلُوبِنَا غِلا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحیم پس رسول خدا به همه مهاجران قریش به اندازه نیازشان که تشخیص می داد عطا فرمود؛ زیرا آن مال به عنوان خمس داده نشد تا برابر تقسیم گردد و از آن به هیچ کس جز مهاجران قریش چیزی پرداخت نشد مگر به دو تن از انصار که نام یکی سهل بن حنیف و نام دیگری سماک بن خرشه- ابودجانه- بود و پیامبر صلی الله علیه و آله برای این دو از سهم خود به خاطر نیاز شدیدی که داشتند عطا فرمود پیامبر صلی الله علیه و آله از اموال تصاحب ش-ده بنی قریظه و بنی نضیر که بدون رنج و بدون [حمله ی رزمندگان] اسب سوار و شترسوار به دستش آمده بود، هفت باغ را برای خویش نگه داشت زیرا فدک نیز همین طور به دست آمده بود. اما فاصله خیبر از مدینه، سه روز بود و از آن یهودیان بود که با حمله مسلمانان به دست آمده و برای تصرف آن جنگ رخ داد. از این رو پیامبر صلی الله علیه و آله آن را مانند غنائم جنگ بدر تقسیم فرمود و خدای عزوجل فرموده است: ﴿ما أَفاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُول وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾؛ این بود راه روش مصرف آن چیزی که خداوند در سایه تلاش و حمله ی رزمندگان اسب سوار و شترسوار، عاید

ص: 127

جَاءَ خُمُسُ السُّوس وَ جُنْدَيْسَابُورَ إِلَى عُمَرَ وَأَنَا وَ الْمُسْلِمُونَ وَالْعَبَّاسُ عِنْدَهُ فَقَالَ عُمَرُ لَنَا إِنَّهُ قَدْ تَتَابَعَتْ لَكُمْ مِنَ الْخُمُسِ أَمْوَالُ فَقَبَضْتُمُوهَا حَتَّى لَا حَاجَةَ بِكُمُ الْيَوْمَ وَ بِالْمُسْلِمِينَ حَاجَةً وَ خَلَلُ فَأَسْلِفُونَا حَقَّكُمْ مِنْ هَذَا الْمَالِ حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِقَضَائِهِ مِنْ أَوَّل شَيْءٍ يَأْتِي الْمُسْلِمِينَ فَكَفَفْتُ عَنْهُ لِأَنَّى لَمْ آمَنْ حِينَ جَعَلَهُ سَلَفَا لَوْ الْحَحْنَا عَلَيْهِ فِيهِ أَنْ يَقُولَ فِي خُمُسِنَا مِثْلَ قَوْلِهِ فِي أَعْظَمَ مِنْهُ عَلَى مِيرَاثَ نَبِيِّنَا حِينَ الْحَحْنَا عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْعَبَّاسُ لَا

. تَعْتَمِرْ فِي الَّذِي لَنَا يَا عُمَرُ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ أَثْبَتَهُ لَنَا بِأَثْبَتَ مِمَّا أَثْبَتَ بِهِ الْمَوَارِيثَ بَيْنَنَا فَقَالَ عُمَرُ وَ أَنْتُمْ أَحَقُّ مَنْ أَرْفَقَ الْمُسْلِمِينَ وَ شَفَعَنِي فَقَبَضَهُ عُمَرُ ثُمَّ قَالَ لَا وَاللَّهِ مَا أَتَاهُمْ مَا يَقْضِينَا حَتَّى لَحِقَ بِاللَّهِ ثُمَّ مَا قَدَرْنَا عَلَيْهِ بَعْدَهُ ثُمَّ قَالَ عَلَى الَ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ عَلَى رَسُولِهِ الصَّدَقَةَ فَعَوَّضَهُ مِنْهَا سَهْماً مِنَ الْخُمُسِ وَ حَرَّمَهَا عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ خَاصَّةً دُونَ قَوْمِهِمْ وَأَسْهَمَ لِصَغِيرِهِمْ وَ كَبِيرِهِمْ وَ ذَكَرِهِمْ وَ أَنْتَاهُمْ وَ فَقِيرِهِمْ وَ شَاهِدِهِمْ وَ غَائِبِهِمْ لِأَنَّهُمْ إِنَّمَا أَعْطُوا سَهْمَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَرَابَةُ نَبِيِّهِمُ الَّتِي لَا تَزُولُ عَنْهُمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَهُ مِنَّا وَجَعَلَنَا مِنْهُ فَلَمْ يُعْطِ رَسُولُ اللَّهِ أَحَداً مِنَ الْخُمُسِ غَيْرَنَا وَ غَيْرَ حُلَفَائِنَا وَ مَوَالِينَا لِأَنَّهُمْ مِنَّا وَ أَعْطَى مِنْ سَهْمِهِ نَاساً لِحْرَمِ كَانَتْ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُمْ مَعُونَةً فِي الَّذِي كَانَ بَيْنَهُمْ فَقَدْ أَعْلَمُتُكَ مَا أَوْضَحَ اللَّهُ مِنْ سَبِيلِ هَذِهِ الْأَنْفَالِ الْأَرْبَعَةِ وَ مَا وَعَدَ مِنْ أَمْرِه فِيهِمْ وَ نَوَّرَهُ بِشِفَاءٍ مِنَ الْبَيَانِ وَ ضِيَاءٍ مِنَ الْبُرْهَانِ جَاءَ بِهِ الْوَحْنُ الْمُنْزَلُ وَ عَمِلَ بِهِ النَّبِيُّ الْمُرْسَلُ فَمَنْ حَرَّفَ كَلَامَ اللَّهِ أَوْ بَدَلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ وَ عَقَلَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَيْهِ وَ اللَّهُ حَجِيجُهُ فِيهِ وَالسَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةً اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَالَّذِينَ تَبَوَّوُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً بِمَا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ (9)

ص: 128


1- دعائم الإسلام، ج 1، ص 10؛ «بتفاوت» مستدرک الوسائل، ج 7، ص308/ بحار الأنوار، ج 93، ص 206/ تحف العقول، ص 342

پیامبرش کرده بود و علی بن ابی طالب علیه السلام فرموده که ما به حکم همین آیه که آغارش تعلیم و پایانش هدیه است سهم خود را دریافت می کردیم تا زمانی که خمس غنایم شوش و خبری شاپور به دست عمر رسید من و سایر مسلمانان و عباس نزد او بودیم عمر به او گفت به راستی تا کنون پیاپی برای شما خمس اموال رسیده و شما آن ها را دریافت نموده اید به طوری که امروز دیگر به آن نیازی ندارید در حالی که مسلمانان دیگر نیازمندند پس سهم خودتان را از این اموال به عنوان قرض سلف به ما بدهید تا نخستین چیزی که در آینده خدا برای مسلمانان برساند آن را پرداخت کنیم من از پاسخ دادن به او خودداری کردم؛ زیرا از این ترسیدم که چون آن را به عنوان قرض سلفی تقاضا کرده، اگر درباره ی حق خمس خودمان به او پافشاری نمایم اصل حق ما را در خمس انکار کند و همان را گوید که درباره ی حق بزرگتر از آن گفت که همان میراث خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله بود که وقتی درباره ی آن پافشاری ورزیدیم به انکار آن پرداخت ولی عبّاس به او گفت ای عمر حق ما را ندیده مگیر؛ زیرا خداوند آن را ثابت تر از قانون ارث بین ما مقرر داشته است عمر گفت: «شما از هر کس دیگر سزاوارترید که به مسلمانان لطف و ارفاق نمایید سپس مرا واسطه ی این کار ساخت و آن اموال را گرفت. آن گاه علی فرمود: به خدا سوگند دیگر مالی برای آن ها نرسید تا قرض ها را بپردازد و عمر از دنیا رفت و بعد از او هم دیگر ما نتوانستیم به حق خود دست یابیم. سپس علی علیه السلام فرمود: «به راستی خداوند زکات را بر رسول خود حرام کرد و به جای آن سهمی از خمس برای او اختصاص داد و زکات را به خصوص بر خانواده ی او اهل بیت او حرام ساخت و نه بر قوم و تبار پیامبر صلی الله علیه و آله و از خمس سهمی بر خردسال و سالخورده و مرد و زن و بینوا و حاضر و غایب آن ها اختصاص داد و این سهم را به این سبب به آن ها اختصاص داد که خویشاوندان پیامبر خدا هستند و این سهم برای ایشان همیشگی و زوال ناپذیر است. سپاس خداوندی را که پیامبر صلی الله علیه و آله را از ما و ما را از پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داد. رسول خدا از خمس به هیچ کس جز ما و همپیمانان و موالی ما چیزی نداد؛ زیرا آنان هم از ما به شمار می آیند و از سهم خود به مردمی داد که بین او با آنان حرمتی بود تا کمکی باشد برای مسائلی که بین آن ها وجود داشت پس به طور قطع من آن چه را خداوند درباره ی مصرف انفال چهارگانه توضیح داده و آن چه را با فرمان خود درباره ی آن ها و عده فرموده و با بیان شافی و برهان درخشان بیان نموده و وحی بر آن نازل شده و پیامبر صلی الله علیه و آله مرسل به آن عمل کرده است به تو آگاهی دادم. پس هر که فرمایش خدا را تحریف نماید یا پس از آن که آن را شنید و فهمید تغییرش دهد گناه آن بر گردن خود اوست و طرف او در آن کار خود خداست. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.

و برای [نیازمندان از] کسانی است که در این سرا (سرزمین مدینه) و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست می دارند و در دل خود نیازی به آن چه به مهاجران داده شده احساس نمی کنند و آن ها را بر خود مقدم می دارند هرچند خودشان بسیار نیازمند باشند؛ و کسانی که از بخل و حرص نفس خویش بازداشته شده اند رستگارانند. (9)

ص: 129

باب 1: وَ الَّذِينَ تَبَوَّوُا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿في أصول الْكَافِي بِإِسْنَادِهِ إِلَى أَبي عَبْدِ اللهِ الحَدِيثُ طَوِيلُ يَقُولُ فِيهِ: وَ الْإِيمَانُ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ وَ هُوَ دَارُ وَ كَذَلِكَ الْإِسْلَامُ دَارُ وَ الْكُفْرُ دَارُ﴾. (1)

باب 2: يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ

اشاره

1-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِي قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبي جَعْفَر علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ قَادِمُ مِنْ خُرَاسَانَ مَاشِيَا فَأَخْرَجَ رِجْلَيْهِ وَ قَدْ تَعَلَّفَتَا وَ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَا جَاءَنِي مِنْ حَيْثُ جِئْتَ إِلَّا حُبُّكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرَ علیه السلام وَ اللَّهِ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرُ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنَا وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ إِنَّ الله يقولُ قُل إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ وَ قَالَ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ هَلَ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ﴾. (2)

2-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبي جَعْفَر علیه السلام فِي فُسْطَاطِ لَهُ بِمِنِّي فَنَظَرَ إِلَى زِيَادِ الْأَسْوَدِ مُنْقَلِعَ الرِّجْل فَرَتَى لَهُ فَقَالَ لَهُ مَا لِرِجْلَيْكَ هَكَذَا قَالَ جِئْتُ عَلَى بَكْرِ لِي يَضُو فَكُنْتُ أَمْشِي عَنْهُ عَامَّةَ الطَّرِيقِ فَرَقَى لَهُ وَ قَالَ لَهُ عِنْدَ ذَلِكَ زِيَادُ إِنِّي أَلِمُ بِالذُّنُوبِ حَتَّى إِذَا ظَنَنْتُ أَنِّي قَدْ هَلَكْتُ ذَكَرْتُ حُبّكُمْ فَرَجَوْتُ النَّجَاةَ وَ تَجَلَّى عَنِّى فَقَالَ أَبُو جَعْفَرَ علیه السلام وَهَلَ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ قَالَ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَ قَالَ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ إِنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِي فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَحِبُّ الْمُصَلِّينَ وَلَا أَصَلَّى وَأَحِبُّ الصَّوَامِينَ وَ لَا أَصُومُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ أنت مَعَ مَنْ أَحْبَيْتَ وَلَكَ مَا اكتسبت وَقَالَ مَا تَبْغُونَ وَمَا تُرِيدُونَ أَمَا إِنَّهَا لَوْ كَانَ فَرْعَةً مِنَ السَّمَاءِ فَزِعَ كُلُّ قَوْمٍ إِلَى مَأْمَنِهِمْ وَ فَزِعْنَا إِلَى نَبِيِّنَا وَ فَزِعْتُمْ إِلَيْنَا﴾. (3)

2-3- الباقر علیه السلام- ﴿هل الدِّينُ إنَّا الْحُبُ ألَا تَرَى إِلَى قَوْلِهِ قُلْ إِن كُنتُمْ تُحبونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِ يُجيكُمُ

ص: 130


1- تفسير نور الثقلين
2- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 219/ بحار الأنوار، ج27، ص95/ تفسیر العیاشی، ج 1، ص167
3- الكافي، ج 8، ص 79/ بحار الأنوار، ج ،65، ص 63 و تفسیر فرات ،الکوفی، ص428؛ «تفاوت لفظی»

بخش 1: و برای [نیازمندان از] کسانی است که در این سرا (سرزمین مدینه) و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند.

1-1- امام صادق علیه السلام- در اصول کافی با سندی که به امام صادق علیه السلام می رسد حدیثی طولانی است که در آن می فرماید ،ایمان اجزایی دارد و بعضی از آن از بعضی دیگر [و به هم پیوسته] است و آن [مانند] «خانه ای است و همین طور اسلام [مانند] «خانه ای» و کفر [مانند] «خانه ای» است.

بخش 2: کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست می دارند.

1-2- امام باقر علیه السلام- یزید بن معاویه عجلی گوید: نزد امام باقر بودم که مسافری از خراسان به محضرش وارد شد و پاهایش را که پوشیده شده بودند بیرون آورد و گفت: «به خدا سوگند از آن جایی که آمده ام مرا جز محبّت شما اهل بیت به این جا نیاورده است امام باقر علیه السلام فرمود: «به خدا سوگند اگر سنگی ما را دوست داشته باشد خداوند آن را با ما محشور می گرداند و آیا دین جز دوست داشتن است»؟ خداوند می فرماید بگو اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا خدا [نیز] شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده و مهربان است. (آل عمران/ 31) و فرمود: ﴿يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ﴾، و آيا دین جز دوست داشتن است»؟!

2-2- امام باقر علیه السلام- یزید بن معاویه عجلی گوید در خدمت امام باقر بودم و آن حضرت در چادرش تشریف داشت که در منی برپا بود امام علیه السلام نگاهی به زیاد آسود کرد که پاهایش از بن بریده شده بود و حضرت برای او محزون شد و فرمود چرا» پاهایت چنینند»؟ او عرض کرد: «من با شتر جوان و لاغری که داشتم به مکه آمدم و بیشتر راه را برای رعایت حال آن پیاده پیمودم» امام علیه السلام غمگین شد و در این هنگام زیاد گفت: من غرق گناه شده ام تا جایی که می پنداشتم هلاک شده ام، به یاد دوستی شما افتادم و امید نجات یافتم و گره ی دلم گشوده گشت» امام باقر در پاسخ فرمود: «مگر دین جز دوستی است خداوند سبحان می فرماید ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هایتان زینت بخشیده. (حجرات/7) بگو: «اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا خدا [نیز] شما را دوست بدارد». (آل عمران/31) مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نمازگزاران را دوست دارم ولی خود نماز نمی خوانم و روزه داران را دوست دارم ولی خود روزه نمی گیرم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «تو با همان کسانی هستی که دوستشان داری و از آن توست هرچه به دست آوری» سپس امام علیه السلام ادامه داد: چه می جویید و چه می خواهید؟ همانا که اگر یک هراس آسمانی در رسد هر گروهی به پناهگاه خود روی آورند و ما به پناهگاه پیامبر صلی الله علیه و آله می گراییم و شما به پناهگاه ما».

3-2- امام باقر علیه السلام- زیاد حذّا از امام باقر علیه السلام روایت می کند که در حدیثی امام علیه السلام فرمود: «از زیاد وای برتو آیا دین جز دوستی تواند بود»؟ مگر ندیده ای که خدای تعالی فرمود: بگو: «اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید»! تا خدا [نیز] شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد».

ص: 131

اللهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْاً وَلَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ لِمُحَمَّدِ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ قَالَ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَالْحُبُّ هُوَ الدِّينُ﴾. (1)

باب 3: وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ

اشاره

1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ مِمَّا خَصَّ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ أَنْ يُعَرِّفَهُ بِرَّ إِخْوَانِهِ وَ إِنْ قَلَّ وَلَيْسَ- الْبِرُّ بِالْكَثْرَة وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَهُ ثُمَّ قَالَ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ عَرَفَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِذَلِكَ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَفَّاهُ أَجْرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِغَيْرِ حِسَابٍ ثُمَّ قَالَ يَا جَمِيلُ ارُو هَذَا الْحَدِيثَ لِإِخْوَانِكَ فَإِنَّهُ تَرْغِيبُ فِي الْبَرِّ﴾. (2)

2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿خِيَارِكُمْ سُمَحَاؤُكُمْ وَ شِرَارَكُمْ بُخَلَاؤُكُمْ وَ مِنْ خَالِصِ الْإِيمَانِ الْبِرُّ بِالْإِخْوَانِ وَ السَّعْنُ فِي حَوَائِجِهِمْ وَإِنَّ الْبَارَّ بِالْإِخْوَانِ لَيُحِبُّهُ الرَّحْمَنُ وَ فِي ذَلِكَ مَرْغَمَةً لِلشَّيْطَانَ وَ تَزَحْرُحَ عَنِ النِّيرَانِ وَ دُخُولُ الْجِنَانِ يَا جَمِيلُ أَخْبِرُ بِهَذَا غُرَرَ أَصْحَابِكَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ غُرَرُ أَصْحَابِي قَالَ هُمُ الْبَارُونَ بِالْإِخْوَانِ فِي الْعُسْرَ وَالْيُسْرِ ثُمَّ قَالَ يَا جَمِيلُ أَمَا إِنَّ صَاحِبَ الْكَثِيرِ يَهُونُ عَلَيْهِ ذَلِكَ وَ قَدْ مَدَحَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي ذَلِكَ صَاحِبَ الْقَلِيل فَقَالَ فِي كِتَابِهِ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ المُفَلِحُونَ﴾. (3)

3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿جَمِيلِ بْنِ دَرَاجِ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَنْ غُرَرُ أَصْحَابِي قَالَ هُمُ الْبَارُونَ بالْإِخْوَانِ فِي الْعُسْرِ وَالْيُسْرَ ثُمَّ قَالَ يَا جَمِيلُ أَمَا إِنَّ صَاحِبَ الْكَثِيرِ يَهُونُ عَلَيْهِ ذَلِكَ وَ قَدْ مَدَحَ اللَّهُ فِي ذَلِكَ صَاحِبَ الْقَلِيلَ فَقَالَ فِي كِتَابِهِ وَيُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾. (4)

ص: 132


1- وسائل الشيعة، ج 16، ص 171 بحار الأنوار، ج 66، ص 238/ المحاسن، ج 1، ص 262 مشكاة الأنوار، ص 120/ تفسیر نور الثقلين
2- الکافی، ج 2، ص 206/ وسائل الشیعة، ج 16، ص 377/ تفسير نورالثقلين/ مصادقة الإخوان، ص66/ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 422/ بحار الأنوار، ج 71، ص299
3- الکافی، ج 4، ص 41/ من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 61 مستدرک الوسائل، ج 12، ص 423 بحار الأنوار، ج68، ص 350/ بحار الأنوار، ج 71، ص 394/ أعلام الدین، ص134/ الأمالي للمفيد، ص 291/ الخصال، ج 1، ص 96/ روضة الواعظین، ج 2، ص384/ مشكاة الأنوار، ص /82 تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
4- وسائل الشيعة، ج 9، ص 429

(آل عمران /31) آیا ندیده ای فرمایش پروردگار را برای حضرت محمد حبیبش [که فرمود]: ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده. (حجرات/7) و خداوند فرمود: ﴿يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِم﴾. سپس فرمود: دین عبارت از حب و حب و دوستی همان دین است.

بخش 3: آن ها را بر خود مقدم می دارند هرچند خودشان بسیار نیازمند باشند.

1-3- امام صادق علیه السلام- جمیل از امام صادق علیه السلام نقل می کند و می گوید: از امام علیه السلام شنیدم که می فرمود: از امتیازاتی که خدای عزوجل به مؤمن داده این است که نیکی برادرانش را به او یاد داده و گرچه اندک باشد نیکی لازم نیست که بسیار باشد و این است که خدای عزوجل در قرآنش می فرماید: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ﴾. و به دنبالش فرموده: ﴿مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ المُفْلِحُونَ﴾ سپس آن حضرت فرمود: هر که خدا آن را به وی آموخته دوستش دارد و هر که را خدا دوست دارد به او مزدش را در روز قیامت بی حساب و اندازه بپردازد». و آن گاه فرمود: ای جمیل این حدیث را برای برادرانت روایت کن زیرا که آن برای برادرانت تشویق به نیکوکاریست.

2-3- امام صادق علیه السلام- جمیل از امام صادق علیه السلام نقل می کند و می گوید از امام علیه السلام شنیدم که می فرمود: بهترین شما بخشنده ترین شما و بدترین شما خسیس ترین شماست. نیکی به برادران و تلاش برای برآورده کردن نیازهای ایشان از خلوص ایمان .است یقیناً خداوند کسی را که به برادرانش نیکی کند دوست دارد و این کار برای شیطان ناخوشایند است و شخص را از آتش به دور می دارد و وارد بهشت می کند ای جمیل این امر را برای بهترین یارانت بازگو کن گفتم فدایت شوم بهترین یارانم چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان کسانی هستند که در سختی و آسانی به برادرانشان نیکی می کنند سپس فرمود: ای جمیل کسی که مالی بسیار دارد، این امر برای او ساده است اما خداوند عزوجل صاحب مال کم را به خاطر نیکیاش مدح می کند. [و] در کتابش فرموده است: ﴿يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ ولو كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ومَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ المُفْلِحُونَ﴾.

3-3- امام صادق علیه السلام- جمیل گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم غرر اصحاب و یاران خوب من چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان کسانی هستند که به برادران در گرفتاری و آسایش نیکی کنند سپس فرمود: ای جمیل این کار برای ثروتمندان آسان است و خداوند تهیدستانی را که اقدام به احسان و نیکی به برادران می نمایید مدح و ستایش فرموده که در قرآن فرمود: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾.

ص: 133

4-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿قَدْ فَرَضَ اللَّهُ التَّحَمُّلَ عَلَى الْأَبْرَارِ فِي كِتَابِ اللَّهِ قِيلَ وَمَا التَّحَمُّلُ قَالَ إذَا كَانَ وَجْهُ آثَرَ مِنْ وَجْهِهِ الْتَمَسْتَ لَهُ وَ قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لو كانَ بهِمْ خَصَاصَةٌ وَ قَالَ لَا تَسْأَثِرُ عَلَيْهِ بِمَا هُوَ أَحْوَجُ إِلَيْهِ مِنكَ﴾. (1)

5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿زَيْدُ الزَّرَّادُ فِي أَصْلِهِ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام نَخْشَى أَنْ لَا نَكُونَ مُؤْمِنِينَ قَالَ وَ لِمَ ذَاكَ فَقُلْتُ وَ ذَلِكَ أَنَّا لَا نَجِدُ فِينَا مَنْ يَكُونُ أَخُوهُ عِنْدَهُ آثَرَ مِنْ دِرْهَمِهِ وَ دِينَارِهِ وَ نَجِدُ الدِّينَارَ وَالدَّرْهَمَ آثَرَ عِنْدَنَا مِنْ أَحْ قَدْ جَمَعَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ مُوَالَاةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ كَلَّا إنَّكُمْ مُؤْمِنُونَ وَلَكِنْ لَا تُكْمِلُونَ إِيمَانَكُمْ حَتَّى يَخْرُجَ قَائِمُنَا فَعِنْدَهَا يَجْمَعُ اللَّهُ أَعْلَامَكُمْ فَتَكُونُونَ مُؤْمِنِينَ كَامِلِينَ وَلَوْ لَمْ يَكُنْ فِي الْأَرْضِ مُؤْمِنُونَ كَامِلُونَ إِذَا لَرَفَعَنَا اللَّهُ إِلَيْهِ وَأَنْكَرْتُمْ الْأَرْضَ وَأَنْكَرْتُمُ السَّمَاءَ بَلْ وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّ فِي الْأَرْضِ فِي أَطْرَافِهَا مُؤْمِنِينَ مَا قَدْرُ الدُّنْيَا كُلَّهَا عِنْدَهُمْ يَعْدِلُ جَنَاحَ بَعُوضَة إِلَى أَنْ قَالَ اللهُمُ الْبَرَرَةُ بِالْإِخْوَانِ فِي حَالَ الْيُسْرِ وَ الْعُسْرِ وَ الْمُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ فِي حَالِ الْعُسْرِ كَذَلِكَ وَصَفَهُمُ اللهُ فَقَالَ وَيُؤْثِرُونَ الْآيَةَ إِلَى أَنْ قَالَ جليتُهُمْ طُولُ السُّكُوتِ بِكَثْمَانِ السِّرِّ وَالصَّلَاةُ وَالزَّكَاةَ وَالْحَجُّ وَالصَّوْمُ وَالْمُوَاسَاةُ لِلْإِخْوَانِ فِي حَالَ الْيُسْرِ وَ الْعُسْرِ﴾. (2)

6-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَّ النبي صَلَّى وَتَفَرَّقَ النَّاسُ فَبَقِيَ أَنْصَارِيُّ وَ ثَقَفِيُّ فَقَالَ لَهُمَا قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ لَكُمَا حَاجَةَ تُريدَانِ أَنْ تَسْأَلَانِى عَنْهَا فَإِنْ شِئْتُمَا أَخْبَرْتُكُمَا بِحَاجَتِكُمَا قَبْلَ أَنْ تَسْأَلَانِي وَإِنْ شِئْتُمَا فَاسْأَلَا فَقَالَا نُحِبُّ أَنْ تُخْبرَنَا بِهَا قَبْلَ أَنْ نَسْأَلَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ أَجْلَى لِلْعَمَى وَأَثْبَتْ لِلْإِيمَانِ فَقَالَ يَا أَخَا الْأَنْصَارِ إِنَّكَ مِنْ قَوْمٍ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ أَنْتَ قَرَوِيُّ وَ هَذَا بَدَوِيُّ أَ فَتُؤْثِرُهُ بالْمَسْأَلَة قَالَ نَعَمْ قَالَ أَمَّا أَنْتَ يَا أَخَا ثَقِيفِ فَإِنَّكَ جِئْتَ تَسْأَلْنِي عَنْ وُضُوئِكَ وَصَلَاتِكَ وَمَا لَكَ عَلَى ذَلِكَ مِنَ الْأَجْرِ فَأَخْبَرَهُ بِذَلِكَ وَأَمَّا أَنْتَ يَا أَخَا الْأَنْصَارِ فَجِئْتَ تَسْأَلْنِي عَنْ حَجِّكَ وَعُمْرَتِكَ وَ مَا لَكَ فِيهِمَا وَ أَخْبَرَهُ الله بِفَضْلِهِمَا﴾. (3)

ص: 134


1- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 212
2- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 213 / بحار الأنوار، ج 64، ص 350؛ «إلى ان قال الله هم البررة ... الى آخر» محذوف
3- بحار الأنوار، ج18، ص 138

4-3- امام علی علیه السلام- حسین بن سعید در کتاب مؤمن از امام علی علیه السلام نقل می کند که فرموده است خداوند تحمّل را بر ابرار در کتاب خدا واجب کرده است گفته شد تحمل چیست؟ فرمود: وقتی که قصد و حاجت تو از قصد و حاجت او بیشتر باشد برای او بخواهی». و در مورد سخن خدای عزوجل: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ﴾، فرمود: «چیزی را که او به آن از تو محتاج تر است ویژه ی خود قرار نده.

5-3- امام صادق علیه السلام- زید گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: از این که مؤمن نباشیم می ترسیم» امام فرمود: «برای چه؟ گفتم برای این که در میان ما کسانی نیستند که درهم و دینار را فدای برادران خود کنند، ما مشاهده می کنیم که درهم و دینار نزد ما اهمیت دارد تا برادری و اخوّت و دوستی امیر مؤمنان امام صادق علیه السلام فرمود: نه هرگز شما مؤمن هستید ولی ایمانتان کامل نیست و هنگامی که قائم ما خروج کند آن گاه خدا شما را صاحب یک آرمان می کند و همه مؤمن کامل خواهید شد اگر در روی زمین مؤمنین کامل ،نباشند در آن صورت خدا ما را به سوی خود بالا می برد؛ شما هم زمین را منکر هستید هم آسمان را آری به آن که جانم به دست اوست سوگند در زمین و اطراف آن مؤمنانی وجود دارند که با وجود آن ها همه ی دنیا ارزش بال پشه ای را ندارد و اگر همه دنیا و هرچه در آن هست به صورت یک قطعه طلا در آید و آن را در گردن یکی از آن ها بیاویزند و بعد آن قطعه طلای سرخ از گردن او سقوط کند توجه نمی کند که چیزی از او ساقط شده زیرا دنیا در نظر آن ها خوار می.باشد آن ها مخفی زندگی می کنند و از این شهر به آن شهر منتقل می گردند از زمینی به زمین دیگر می روند شکم های آن ها از کثرت روزه داشتن به پشت چسبیده و لب ها از زیادی ذکر و تسبیح پلاسیده، دیدگان آن ها از گریه زیاد ژولیده و چهره های آنان از بی خوابی رنگ پریده است. نشانه ی آن ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است. (فتح /29) مقصود از سیما در این جا زردی چهره ی آن ها می باشد که از بیداری شبها پیدا شده است. آن ها در هنگام وسعت و تنگدستی به برادران خود کمک و مساعدت می کنند.

6-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- در حدیثی امام باقر علیه السلام می فرماید پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواند و مردم پراکنده شدند و یک انصاری و یک ثقفی ماندند به آن دو نفر فرمود: «می دانم که شما حاجتی دارید و می خواهید درباره ی آن از من سؤال کنید اگر خواستید حاجتتان را به شما خبر می دهم قبل از این که از من سؤال کنید و اگر خواستید بپرسید گفتند: دوست داریم قبل از این که از تو سؤال کنیم آن را به ما خبر بدهی؛ چون آن برای نابینا آشکارتر است و ایمان را پایدارتر می کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای برادر انصار تو از گروهی هستی که بر خود مقدم می دارند و تو شهری هستی و این بادیه نشین است. آیا او را برای سؤال کردن مقدم می داری؟ گفت: «بله». فرمود: «اما تو ای برادر قبیله ثقیف، آمدهای دربارهی وضو و نمازت و اجر و پاداشی که بر آن داری از من سؤال کنی- سپس آن را به او خبر داد- و اما تو ای برادر انصار آمده ای درباره ی حج و عمره ات و آن چه در آن دو برای توست از من سؤال کنی و فضیلت آن دو را به او خبر داد.

ص: 135

7-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَن الرَّجُل لَيْسَ عِنْدَهُ إِلَّا قُوتُ يَوْمِهِ أَ يَعْطِفُ مَنْ عِنْدَهُ قُوتُ يَوْمِهِ عَلَى مَنْ لَيْسَ عِنْدَهُ شَيْءٌ وَ يَعْطِفُ مَنْ عِنْدَهُ قُوتُ شَهْرٍ عَلَى مَنْ دُونَهُ وَ السَّنَةُ عَلَى نَحْو ذَلِكَ أَمْ ذَلِكَ كُلُّهُ الْكَفَافِ الَّذِي لَا يُلَامُ عَلَيْهِ فَقَالَ هُوَ أَمْرَ إِنَّ أَفْضَلَكُمْ فِيهِ أَحْرَضُكُمْ عَلَى الرَّغْبَةِ وَ الْأَثَرَةِ عَلَى نَفْسِهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَالْأَمْرُ الْآخَرُ لَا يُلَامُ عَلَى الْكَفَافِ وَالْيَدُ الْعُلْيَا خَيْرُ مِنَ الْيَدِ السُّفْلَى وَابْدَأَ بِمَنْ تَعُولُ﴾. (1)

8-3- الصّادقين علیهم السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَحَدِهِمَا نَا قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَيُّ الصَّدَقَةِ أَفْضَلُ قَالَ جُهْدُ الْمُقِل أمَا سَمِعْت قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ تَرَى هَاهُنَا فضلا ﴾. (2)

9-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا آمَنَ بِاللَّهِ مَنْ شَبِعَ وَأَخُوهُ جَائِعُ وَ لَا آمَنَ بِاللَّهِ مَنِ اكْتَسَى وَأَخُوهُ عُرْيَانُ ثُمَّ قَرَأَ وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ قَالَ مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ سَخَتْ نَفْسُهُ بالنفقة﴾. (3)

10-3- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ السَّائِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَن مُوسَى قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَوْصِنِي فَقَالَ آمُرُكَ بِتَقْوَى اللَّهِ ثُمَّ سَكَتَ فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ قِلَّةَ ذَاتِ يَدِى وَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَرِيتُ حَتَّى بَلَغَ مِنْ عُرْنِي أَنَّ أَبَا فَلَان نَزَعَ ثَوْبَيْنِ كَانَا عَلَيْهِ فَكَسَانِيهِمَا فَقَالَ صُمْ وَ تَصَدَّقْ فَقُلْتُ أَتَصَدَّقُ مِمَّا وَصَلَنِي بِهِ إِخْوَانِي وَإِنْ كَانَ قَلِيلًا قَالَ تَصَدَّقُ بِمَا رَزَقَكَ اللَّهُ وَ لَوْ آثَرْتَ عَلَى نَفْسِكَ﴾. (4)

11-3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ جَنَّةَ لَا يَدْخُلُهَا إِلَّا ثَلَاثَةِ رَجُلُ حَكَمَ عَلَى نَفْسِهِ بِالْحَقِّ وَ رَجُلُ زَارَ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ فِى اللَّهِ وَ رَجُلُ آثَرَ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ فِي اللَّهِ﴾. (5)

12-3- العسكري علیه السلام- ﴿شيعَةً عَلَى اللهُمُ الَّذِينَ يُؤْثِرُونَ إِخْوَانَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصاصة﴾. (6)

* الوِلَايَةُ

ص: 136


1- الکافی، ج 4، ص18/ تفسیر نور الثقلين وسائل الشيعة، ج 9، ص 431 تفسير البرهان مستدرک الوسائل، ج 7، ص211
2- بحار الأنوار، ج 93، ص178/ تفسير البرهان / الكافي، ج 4، ص 18/ وسائل الشيعة، ج 9، ص 431 ثواب الأعمال، ص 142 / من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 70 مستدرک الوسائل، ج 7، ص214 تفسیر نورالثقلین
3- مكارم الأخلاق، ص134
4- وسائل الشيعه، ج 9، ص 431 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
5- بحار الأنوار، ج 65، ص 162
6- الکافی، ج 2، ص 178

7-3- امام صادق علیه السلام- سماعه گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی مردی پرسیدم که جز توشه ی یک روز خود چیزی ندارد گفتم آیا کسی که روزی یک روز خود را دارد باید به آن که چیزی ندارد احسان کند، و آن که روزی یک ماهش را دارد باید به آن کس که چنین نیست احسان کند برای سال نیز به همین صورت یا این که این مقدار همان اندازه ی کفاف است که نگاه داشته و بذل نکردن آن موجب سرزنشی نیست؟ فرمود: بهترین شما در این باره کسی است که به ایثار مایلتر و به برگزیدن دیگران برخود حریصتر باشد خدای متعال می فرماید: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ﴾. دیگران را بر خویشتن مقدم می دارند با اینک خود نیاز دارند و درباره ی نگه داری قدر کفاف ملامتی نخواهد بود و همواره دست بالا (بخشنده) نیکوتر از زیرین است و بخشش را از آن کس شروع کن که نانخور توست.

8-2- امام باقر علیه السلام- یا امام صادق علیه السلام ابوبصیر از یکی از آن دو نقل می کند و می گوید: به امام علیه السلام گفتم: «کدام صدقه برتر است»؟ فرمود: «صدقه ی آن کس که دارایی اندکی دارد. آیا سخن خدای گرامی و بزرگ را نشنیده ای که فرمود]: ﴿يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ﴾ آيا فضیلت و برتری اینان را در آیه دریافتی؟

9-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیغمبر فرمود: آن که سیر بخورد و برادر مؤمن او گرسنه باشد به خدا ایمان ندارد و نیز آن کس که خود بپوشد و برادر مؤمن او برهنه باشد به خدا ایمان ندارد، و حضرت این آیه را تلاوت فرمود: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ﴾. هرکه یقین دارد به عوضی که خداوند سبحان در قرآن مجید فرموده است البته نفس او به دادن سخاوت می کند.

10-3- امام کاظم علیه السلام- علی بن سوید از امام کاظم علیه السلام نقل می کند و می گوید: «به امام علیه السلام عرض کردم مرا موعظه و توصیه کن» فرمود تو را به ترس از خدا امر می کنم. سپس خاموش شد. از کمی دارایی ام شکایت کردم و گفتم: به خدا سوگند بی لباس بودم تا جایی که پسر فلانی دو لباس که بر تنش بود را در آورد و آن ها را بر من پوشاند فرمود روزه بگیر و صدقه بده»! گفتم: آن چه را برادرانم به من عطا کرده اند صدقه دهم؟ فرمود: روزی را که خدا به تو عطا کرده را صدقه بده اگرچه دیگران را بر خود ترجیح دهی».

11-3- امام باقر علیه السلام- خداوند عزوجل بهشتی دارد که در آن جز سه نفر وارد نمی شوند: ... مردی جز به سخن خداوند حکم نکند و مردی که در حوائج برادر مؤمنش را بر خود مقدّم دارد.

12-3- امام عسکری علیه السلام- شیعه ی علی آن کسانی هستند که برادرانشان را بر خود مقدم می دارند هرچند خودشان بسیار نیازمند باشند.

* ولایت

ص: 137

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ قَالَ بَيْنَمَا عَلَى اللهِ عِنْدَ فَاطِمَةَ إِذْ قَالَتْ لَهُ يَا عَلِيُّ اذْهَبْ إِلَى أَبِي فَابْغِنَا مِنْهُ شَيْئًا فَقَالَ نَعَمْ فَأَتَى رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَعْطَاهُ دِينَاراً وَ قَالَ لَهُ يَا عَلَى اللهِ اذْهَبْ فَابْتَعْ بِهِ لِأَهْلِكَ طَعَامًا فَخَرَجَ مِنْ عِنْدِهِ فَلَقِيَهُ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ فَقَامَا مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَقُومَا وَذَكَرَ لَهُ حَاجَتَهُ فَأَعْطَاهُ الدِّينَارَ وَ انْطَلَقَ إِلَى الْمَسْجِدِ فَوَضَعَ رَأْسَهُ فَنَامَ فَانْتَظَرَهُ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَلَمْ يَأْتِ ثُمَّ انْتَظَرَهُ فَلَمْ يَأْتِ فَخَرَجَ يَدُورُ فِي الْمَسْجِدِ فَإِذَا هُوَ بِعَلِيٌّ الله نَائِمُ فِى الْمَسْجِدِ فَحَرَكَهُ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَعَدَ فَقَالَ يَا عَلَى علیه السلام مَا صَنَعْتَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِكَ فَلَقِيتُ الْمِقْدَا دَ بْنِ الْأَسْوَدِ فَذَكَرَ لِي مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَذكُرَ فَأَعْطَيْتُهُ الدِّينَارَ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ أمَا إِنَّ جَبْرَئِيلَ قَدْ أَنْبَأَنِي بِذَلِكَ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ كِتاباً وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ ..﴾. (1)

2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أُوتِيَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بِمَال وَخَلَلَ وَأَصْحَابُهُ حَوْلَهُ جُلُوسٌ فَقَسَمَهُ عَلَيْهِمْ حَتَّى لَمْ يَبْقَ مِنْهُ حُلَّةٍ وَلَا دِينَارُ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهُ جَاءَ رَجُلٌ مِنْ فُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ وَ كَانَ غَائِباً فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ أَيُّكُمْ يُعْطِي هَذَا نَصِيبَهُ وَيُؤْثِرُهُ عَلَى نَفْسِهِ فَسَمِعَهُ عَلَى علیه السلام فَقَالَ نَصِيبي فَأَعْطَاهُ إِيَّاهُ فَأَخَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَعْطَاهُ الرَّجُلَ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَكَ سَبَّاقَا لِلْخَيْرِ سَخَاءَ بِنَفْسِكَ عَنِ الْمَالِ أَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَالُ يَعْسُوبُ الظُّلَمَةِ وَالظَّلَمَةُ هُمُ الَّذِينَ يَحْسُدُونَكَ وَ يَبْغُونَ عَلَيْكَ وَ يَمْنَعُونَك حَقَّكَ بَعْدِي﴾. (2)

3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿نَزَلَتْ فِي رَجُل جَاءَ إِلَى رَسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: أَطْعِمْنِي فَإِنِّي جَائِعُ فَبَعَثَ إِلَى أَهْلِهِ فَلَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ شَيْءٌ فَقَالَ: مَنْ يُضِيفُهُ هَذِهِ اللَّيْلَةَ؛ فَأَضَافَهُ رَجُلُ مِنَ الْأَنْصَارِ وَأَتَى بِهِ مَنْزِلَهُ وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ إِنَّا قُوتُ صِبْيَة لَهُ، فَأَتَوْا بِذَلِكَ إِلَيْهِ وَأَطْفَأُوا السِّرَاجَ وَقَامَتِ الْمَرْأَةُ إِلَى الصِّبْيَة فَعَلَّلَتْهُمْ حَتَّى نَامُوا وَجَعَلَا يَمْضَغَانِ أَلْسِنَتَهُمَا لِضَيْفِ رَسُول اللَّهِ ، فَظَنَّ الضَّيْفُ أَنَّهُمَا يَا كُلَانِ مَعَهُ حَتَّى شَبعَ الضَّيْفُ وَ بَاتَا طَاوِيَيْنِ فَلَمَّا أَصْبَحَا غَدَوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ لا فَنَظَرَ إِلَيْهِمَا وَ تَبَسَّمَ وَ تَلَا عَلَيْهِمَا هَذِهِ الْآيَةَ﴾. (3)

ص: 138


1- بحار الأنوار، ج 36، ص59 تفسير البرهان تأويل الآيات الظاهرة، ص654؛ «تفاوت لفظی»
2- تأويل الآيات الظاهره، ص654/ تفسیر البرهان
3- تفسیر نور الثقلين

1- امام صادق علیه السلام- کلیب بن معاویه اسدی از امام صادق علیه السلام روایت کرد که درباره ی کلام خداوند تعالى: ﴿ويُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ ولو كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ومَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ المُفْلِحُونَ﴾ فرمود: علی نزد فاطمه علیها السلام بود که فاطمه علیها السلام فرمود: «ای علی! برو نزد پدرم و از او چیزی بخواه» حضرت نزد رسول خدا رفت و پیامبر صلی الله علیه و آله دیناری به او عطا کرد و به عَلَى علیه السلام فرمود: «ای علی! برو و برای خانواده ات غذایی بخر» علی ای از نزد او رفت و مقداد بن اسود که رحمت خدا بر او باد را دید و مدتی ایستادند و با یکدیگر صحبت کردند و او نیازش را برای امام بیان کرد امام دینار را به او عطا کرد و به مسجد رفت و خوابید. رسول خدا مدت زیادی منتظر ماند ولی او نیامد پیامبر صلی الله علیه و آله به مسجد رفت و ناگهان علی را دید که در مسجد خوابیده است. رسول خدا او را تکانی داد و حضرت برخاست پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «ای على علیه السلام چه کردی»؟ فرمود: ای رسول خدا از نزد شما که ،رفتم مقداد بن اسود را دیدم چیزی را برایم گفت که خدا خواسته بود و دینار را به او بخشیدم رسول خدا فرمود: «جبرئیل، خبر آن را به من رساند و خداوند آیه ای را در مورد آن نازل کرد ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام باقر روایت است که فرمود: برای رسول خدا پول و لباس هایی را آوردند در حالی که یارانش نزد او نشسته بودند پیامبر صلی الله علیه و آله آن ها را بین آنان تقسیم کرد، تا آن جا که لباس و دیناری باقی نماند. در آن هنگام مردی از فقرای مهاجرین از راه رسید. چون رسول خدا او را ،دید فرمود کدام یک از شما بهره اش را به این مرد می دهد و او را بر خود ترجیح می دهد»؟ علی فرمود: «بهره ی من از آن اوست» آن را به او عطا کرد. رسول خدا آن را از او گرفت و به مرد داد سپس فرمود: ای علی خداوند تو را پیشتاز خیر داد که مالت را عطا می کنی و دیگران را بر خود ترجیح می دهی تو سرور مؤمنان هستی و دارایی، پادشاه ظالمان است ظالمان همان کسانی هستند که حسادت تو را در دل دارند و بر تو ظلم می کنند و حقت را پس از من از تو می گیرند.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- [این آیه] درباره ی مردی نازل شد که به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: «به من غذایی بده که من گرسنه ام» [رسول خدا صلی الله علیه و آله او را] به سوی خانواده ی خود فرستاد ولی نزد آن ها چیزی نبود فرمود: چه کسی امشب او را مهمان می کند؟ مردی از انصار او را مهمان کرد و او را به منزلش آورد و نزد او جز غذای دختر بچه ای نبود. آن غذا را برای او آوردند و چراغ را خاموش کردند و زن به سوی کودک رفت و آن ها را سرگرم کرد تا این که خوابیدند و به خاطر مهمان رسول خدا زبانشان را می چرخاندند و مهمان گمان کرد که آن ها با او می خورند تا این که مهمان سیر شد و آن ها گرسنه خوابیدند و هنگامی که صبح کردند به سوی رسول خدا رفتند؛ پس به آن ها نگاه کرد و تبسم نمود و این آیه را تلاوت فرمود.

ص: 139

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّهُ جَاءَ رَجُلُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَشَكَا إِلَيْهِ الْجُوعَ فَبَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى أزْوَاجِهِ فَقُلْنَ مَا عِنْدَنَا إِلَّا الْمَاءُ فَقَالَ الله مَنْ لِهَذَا الرَّجُلِ اللَّيْلَةَ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَتَى فَاطِمَةَ وَسَأَلَهَا مَا عِنْدَكِ يَا بِنْتَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَتْ مَا عِنْدَنَا إِلَّا قُوتُ الصِّبْيَة لَكِنَّا نُؤْثِرُ ضَيْفَنَا بِهِ فَقَالَ: يَا بِنْتَ مُحَمَّدَ الله نَوِّمِي الصِّبْيَةَ وَأَطْفِنِي الْمِصْبَاحَ وَجَعَلَا يَمْضَغَانَ

ال بِأَلْسِنَتِهِمَا فَلَمَّا فَرَغَا مِنَ الْأَكْلِ أَتَتْ فَاطِمَهُ بِسِراج فَوَجَدَتِ الْجَفْنَةَ مَمْلُوَّةٌ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ فَلَمَّا أَصْبَحَ صَلَّى مَعَ النَّبِيِّ فَلَمَّا سَلَّمَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم مِنْ صَلَاتِهِ نَظَرَ إِلَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ بَكَى بُكَاءَ شَدِيداً وَ قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَقَدْ عَجِبَ الرَّبُّ مِنْ فِعْلِكُمُ الْبَارِحَةَ اقْرَأَ وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ أَيْ مَجَاعَةُ﴾. (1)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَيْلَةَ صَلَاةَ الْعِشَاءِ فَقَامَ رَجُلُ مِنْ بَيْنِ الصَّفِّ فَقَالَ يَا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ أَنَا رَجُلُ غَرِيبٌ فَقِيرُ وَ أَسْأَلُكُمْ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَطْعِمُونِي فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ... مَن الَّذِي يَكْفِي مَثْونَةَ هَذَا الرَّجُلِ فَيُبَوِّتَهُ اللَّهُ فِي الْفِرْدَوْسِ الْأَعْلَى فَقَامَ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَأَخَذَ بِيَدِ السَّائِل وَ أَتَى بهِ إِلَى حُجْرَة فَاطِمَةَ فَقَالَ يَا بِنْتَ رَسُول اللَّهِ انْظُرِى فِي أَمْرِ هَذَا الضَّيْفَ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ يَا ابْنَ الْعَمِّ لَمْ يَكُنْ فِي الْبَيْتِ إِلَّا قَلِيلُ مِنَ الْبُرِّ صَنَعَتْ مِنْهُ طَعَاماً وَ الْأَطْفَالُ مُحْتَاجُونَ إِلَيْهِ وَأَنْتَ صَائِمُ وَ الطَّعَامُ قَلِيلُ لَا يُغْنِي غَيْرَ وَاحِدٍ فَقَالَ أَحْضِرِيهِ فَذَهَبَتْ وَ أَتَتْ بِالطَّعَامِ وَوَضَعَتْهُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَرَآهُ قَلِيلا ... فَمَدَّ يَدَهُ إِلَى السَّرَاج يُريدُ أَنْ يُصْلِحَهُ فَأَطْفَاهُ وَ قَالَ لِسَيِّدَة النِّسَاءِ تَعَلَّلِي فِي إِيقَادِهِ حَتَّى يُحْسِنَ الضَّيْف أَكْلَهُ ثُمَّ اثْبَينِي بِهِ وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يُحَرِّكَ فَمَهُ الْمُبَارَكَ يُرِى الضَّيْفَ أَنَّهُ يَأْكُلُ وَلَا يَأْكُلُ إِلَى أَنْ فَرَغَ الضَّيْفُ مِنْ أَكْلِهِ وَ شَبِعَ وَأَنتَ خَيْرُ النِّسَاءِ بِالسِّرَاجِ وَ وَضَعَتُهُ وَ كَانَ الطَّعَامُ بِحَالِه ... فَلَمَّا أَصْبَحَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَتَى إِلَى مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا عَلِيٌّ كَيْفَ كُنتَ مَعَ الضَّيْفِ فَقَالَ بِحَمْدِ اللَّهِ يَا رَسُولَ اللهِ بِخَيْرٍ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى تَعَجَّبَ مِمَّا فَعَلْتَ الْبَارِحَةَ مِنْ إِطْفَاءِ السِّرَاجِ وَالِامْتِنَاعِ مِنَ الْأَكْلِ لِلصَّيْفِ فَقَالَ مَنْ أَخْبَرَكَ بِهَذَا فَقَالَ جَبْرَائِيلُ وَ أتى بهذه الآية في شَأْنِكَ وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ ...﴾. (2)

ص: 140


1- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 214 بحار الأنوار، ج 41، ص 34/ الأمالي للطوسی، ص185 تفسير البرهان تفسير نور الثقلين المناقب، ج 2، ص 73 بحار الأنوار، ج 41، ص28
2- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 30

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- مردی خدمت پیغمبر اکرم آمد و به آن حضرت از گرسنگی شکایت نمود پس رسول خدا برای تهیه ی غذا جهت آن مرد به خانه های زنان خود فرستاد و ایشان گفتند: چیزی به جز آب نزد ما نیست پس رسول خدا به اصحاب فرمود: «کدام یک از شما امشب این مرد را میهمان می کند و او را از گرسنگی نجات می دهد پس علی بن ابی طالب عرض کرد: ای رسول خدا من او را به مهمانی به خانه ی خود می برم و نزد فاطمه علیها السلام آمد و فرمود: ای دختر رسول خدا! غذا و خوراکی در خانه چه داری؟ فاطمه علیها السلام عرض کرد: «غذایی جز به مقدار قوت و خوراک کودکان نداریم ولیکن ما میهمان خود را بر کودکان مقدم می.داریم» پس علی فرمود: ای دختر محمد کودکان را بخوابان و چراغ را خاموش نما تا میهمانمان از کم بودن غذا آگاه و ناراحت نشود و چون علی صبح نمود همان صبحگاه خدمت رسول خدا آمد و از داستان شب گذشته و پذیرایی میهمان به آن حضرت خبر داد، پس از جای خود حرکت نکرده و برنخاسته بود تا آن که خدای عزوجل آیه ى: ﴿وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ﴾ را درباره ی ایشان بر پیغمبرش فرو فرستاد.

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- شبی رسول خدا نماز عشا را خواند سپس مردی از بین صف برخاست و گفت: «ای گروه مهاجران و انصار من مردی غریب و فقیرم و در مسجد رسول خدا از شما درخواست می کنم که به من غذا بدهید. رسول خدا فرمود: .... چه کسی غذای این مرد را به عهده می گیرد تا خداوند او را در بهشت برتر سکونت دهد امیرمؤمنان برخاست و دست سائل را گرفت و او را به خانه ی فاطمه علیها السلام آورد و گفت ای دختر رسول خدا در مورد این مهمان چاره ای بیندیش». فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو در خانه جز اندکی از گندم نبود که از آن غذایی درست کردم و بچه ها به آن نیاز دارند و تو روزه هستی و غذا اندک است و به بیش از یک نفر نمی رسد». عَلَى علیه السلام گفت: «آن را بیاور» رفت و غذا را آورد و آن را [روبرویش] قرار داد. امیرمؤمنان به آن نگاه کرد و آن را اندک دید... دستش را به سوی چراغ دراز کرد به عنوان این که می خواهد آن را اصلاح کند و آن را خاموش کرد و به سرور زنان گفت: «روشن کردن آن را تأخیر بینداز تا مهمان خوب غذا بخورد و سپس آن را برایم بیاور و امیرمؤمنان دهان مبارکش را حرکت می داد و به مهمان وانمود می کرد که او غذا می خورد در حالی که نمی خورد تا این که مهمان از خوردن فارغ شد و سیر شد و بهترین زنان چراغ را آورد و آن را [نزد آن ها] قرار داد و غذا به حال خود بود و چیزی از آن کم نشده بود. هنگامی که امیرمؤمنان علیه السلام صبح کرد، به مسجد رسول خدا آمد. پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: «ای علی علیه السلام با مهمان چگونه بودی»؟ گفت: «ای رسول خدا! الحمدلله خوب بود. پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: «خدای تعالی از آن چه دیشب انجام دادی و چراغ را خاموش کردی و به خاطر مهمان از خوردن خودداری کردی، تعجب کرد». گفت: «چه کسی این را به تو خبر داد»؟ پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: «جبرائیل [به من خبر داد و این آیه را در شأن تو آورد: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كانَ بهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون﴾. (حشرا).

ص: 141

6- أميرالمومنين علیه السلام- ﴿نَشَدَّتُكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدُ أُنْزِلَتْ فِيهِ هَذِهِ الْآيَةُ وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ غَيْرِي قَالُوا لَا﴾. (1)

7- أمير المومنين علیه السلام- و اشترى ثَوْباً فَأَعْجَبَهُ فَتَصَدَّقَ بِهِ وَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ مَنْ آثَرَ عَلَى نَفْسِهِ آثَرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِالْجَنَّةِ﴾. (2)

8- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُ اللَّهِ وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ قَالَ: نَزَلَتْ فِي عَلَى وَ فَاطِمَةَ وَالْحَسَن وَالْحُسَيْن علیهما السلام﴾. (3)

9- الصّادق علیه السلام ﴿أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِمْ وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ﴾. (4)

10- العسكرى علیه السلام- ﴿السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ ... فِيكَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى و يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كانَ بهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحٌ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون﴾. (5)

11- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم جَالِساً ذَاتَ يَوْمٍ وَأَصْحَابُهُ جُلُوسٌ حَوْلَهُ فَجَاءَ عَلَى علیه السلام وَ عَلَيْهِ سَمِلُ ثَوْبُ مُنْخَرِقُ عَنْ بَعْضٍ جَسَدِهِ فَجَلَسَ قَرِيباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ فَنَظَرَ إِلَيْهِ سَاعَةً ثُمَّ قَرَا وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِعَلِيِّ علیه السلام أَمَا إِنَّكَ رَأْسُ الَّذِينَ نَزَلَتْ فِيهِمْ هَذِهِ الْآيَةُ وَ سَيْدُهُمْ وَإِمَامُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَيْنَ خَلَتُكَ الَّتِي كَسَوْتُكَهَا يَا عَلَى اللهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِكَ أتَانِي يَشْكُو عراه (عُرْيَهُ) وَعُرْيَ أَهْلِ بَيْتِهِ فَرَحِمْتُهُ فَآثَرْتُهُ بهَا عَلَى نَفْسِى وَ عَرَفْتُ أَنَّ اللَّهَ سَيَكْسُونِى خَيْراً مِنْهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله صَدَقْتَ أَمَا إِنَّ جَبْرَئِيلَ قَدْ أَتَانِي يُحَدِّثُنِي أَنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ لَكَ مَكَانَهَا فِي الْجَنَّةِ حُلَّةً خَضْرَاءَ مِن إِسْتَبْرَقَ وَ صِنْفَتْهَا مِنْ يَاقُوتِ وَ زَبَرْجَدٍ فَنِعْمَ الْجَوَارُ جَوَارُ رَبِّكَ بِسَخَاوَة نَفْسِكَ وَ صَبْركَ عَلَى سَمْلَتِكَ هَذِهِ الْمُنْخَرَقَةِ فَأَبْشِرْ يَا عَلَى علیه السلام فَانْصَرَفَ عَلى علیه السلام فَرحاً مُسْتَبْشِراً بمَا أَخْبَرَهُ بهِ رَسُولُ اللهِ﴾. (6)

* في الرَّدَّ عَلَى الصُّوفَيَّةِ

ص: 142


1- بحار الأنوار، ج 3، ص 342 الاحتجاج، ج 1، ص143/ تفسیر نورالثقلین
2- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 250/ تفسیر نورالثقلین
3- شواهد التنزیل، ج 2، ص332
4- بحار الأنوار، ج31، ص41
5- بحار الأنوار، ج97، ص 364
6- بحار الأنوار، ج 36، ص 60 تأويل الآيات الظاهرة، ص655/ تفسير البرهان

6- امام علی علیه السلام- [خطاب امام علی علیه السلام به حضّار]: «شما» را به خدا قسم می دهم! آیا در میان شما کسی هست که آیه ی ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون﴾؛ غیر از من درباره ی او نازل شده باشد». گفتند: «نه»!

7- امام علی علیه السلام- از ابوطفیل روایت شده است علی جام های خرید و از آن خوشش آمد همان دم آن را به کسی داد و فرمود: از رسول خدا شنیدم که می فرمود: «هرکس ایثار کند و دیگری را بر خود مقدّم دارد و چیزی را که خود دوست می دارد و برای خود می خواهد به دیگری بدهد، خدا در روز قیامت او را در رفتن به بهشت مقدّم دارد.

8- ابن عباس رحمه الله علیه- آیه ی: ﴿وَيُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ﴾؛ درباره ی على علیه السلام، فاطمه علیها السلام و حسن و حسین علیهما السلام نازل شده است.

9- امام صادق علیه السلام خداوند آیه ی ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ﴾ را در مورد آن ها (علی علیه السلام فاطمه علیها السلام و حسن و حسین علیهما السلام نازل فرمود:

10- امام عسکری علیه السلام- سلام بر تو ای امیرمؤمنان و سید اوصیاء! ... که این آیه در شأن تو نازل شده است: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ المُفْلِحُونَ﴾.

11- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام باقر روایت است روزی رسول خدا در میان یارانش نشسته بود على ال از راه رسید در حالی که لباس کهنه ای که برخی قسمت هایش پاره بود، بر تن داشت. نزدیک رسول خدا نشست و رسول خدا مدتی به او نگریست و فرمود: ﴿ويُؤْثِرُونَ عَلى أَنفُسِهِمْ ولو كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ومَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ سپس رسول خدا به علی فرمود: تو سرور و آقا و امام کسانی هستی که این آیه دربارهی آنان نازل شده است. سپس رسول خدا به علی علیه السلام فرمود: «جامه ای که من به تو عطا کردم کجاست»؟ فرمود: «ای رسول خدا یکی از یارانت نزد من آمد و از بی لباسی خود و خانواده اش شکایت کرد، دلم به رحم آمد و او را بر خود ترجیح دادم و دانستم که خداوند بهتر از آن را بر من می پوشاند. رسول خدا فرمود: راست گفتی! جبرئیل نزد من آمد و به من گفت خداوند در بهشت به جای آن یک جامه ی سبز از ستبرق که حاشیه ی آن از یاقوت و زبرجد است به تو عطا خواهد کرد. بهترین پاداش پاداشی است که پروردگارت در مقابل سخاوت تو و ترجیح دیگران بر خویش و صبر تو بر پوشیدن این لباس کهنه به تو عطا می کند بر تو بشارت بادای علی و عَلَى علیه السلام شادمان از خبر رسول خدا از نزد او رفت.

* در رد بر صوفیه

ص: 143

1- الصّادق علیه السلام- ﴿دَخَلَ سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ عَلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَرَأَى عَلَيْهِ ثِيَابَ بيض كَأَنَّهَا عِرْقِى الْبَيْضِ فَقَالَ لَهُ إِنَّ هَذَا الْبَاسَ لَيْسَ مِنْ لِبَاسِكَ فَقَالَ لَهُ اسْمَعْ مِنِّى وَدِعِ مَا أَقُولُ لَكَ فَإِنَّهُ خَيْرُ لَكَ عَاجِلًا وَأَجِلًا إِنْ أَنْتَ مِتَ عَلَى السُّنَّةِ وَالْحَقِّ وَ لَمْ تَمُتْ عَلَى بَدَعَةِ أَخْبرُكَ أَنَّ رَسُولَ الله له كَانَ فِي زَمَانَ مُقْفِر جذب فَأَمَّا إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا فَأحَقُ أَهْلِهَا بِهَا أَبْرَارُهَا لَا فُجَّارُهَا وَ مُؤْمِنُوهَا لَا مُنَافِقُوهَا وَمُسْلِمُوهَا لا كُفَّارَهَا فَمَا أَنْكَرْتَ يَا ثَوْرِيُّ فَوَ اللَّهِ إِنَّنِي لَمَعَ مَا تَرَى مَا أَتَى منْ عَقَلْتُ صَبَاحُ وَ لَا مَسَاءُ وَلِلَّهِ فِي مَالِي حَقٌّ أَمَرَنِي أَنْ أَضَعَهُ مَوْضِعاً إِلَّا وَضَعْتُهُ قَالَ فَأَتَاهُ قَوْمُ مِمَّنْ يُظْهِرُونَ الزَّهْدَ وَ يَدْعُونَ النَّاسَ أَنْ يَكُونُوا مَعَهُمْ عَلَى مِثْلِ الَّذِي هُمْ عَلَيْهِ مِنَ التَّقَشْفِ فَقَالُوا لَهُ إِنَّ صَاحِبَنَا حَصِرَ عَنْ كَلَامِكَ وَ لَمْ تَحْضُرُهُ حُجَجْهُ فَقَالَ لَهُمْ فَهَاتُوا حُجَجَكُمْ فَقَالُوا لَهُ إِنَّ حُجَجَنَا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُمْ فَأَدْلُوا بِهَا فَإِنَّهَا أَحَقُّ مَا اتَّبِعَ وَ عُمِلَ بِهِ فَقَالُوا يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مُخْبِراً عَنْ قَوْمٍ مِنْ أَصْحَابَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةً وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ فَمَدَحَ فِعْلَهُمْ وَ قَالَ فِي مَوْضِعَ آخَرَ وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَ أَسِيراً فَنَحْنُ نَكْتَفِي بِهَذَا فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْجُلَسَاءِ إِنَّا رَأَيْنَاكُمْ تَزْهَدُونَ فِي الْأَطْعِمَةِ الطَّيِّبَةِ وَمَعَ ذَلِكَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْخَرُوجِ مِنْ أَمْوَالِهِمْ حَتَّى تَمَتَّعُوا أَنْتُمْ مِنْهَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لدَعُوا عَنْكُمْ مَا لَا تَنْتَفِعُونَ بِهِ أَخْبِرُونِي أَيُّهَا النَّفَرُ أَ لَكُمْ عِلْمُ بِنَاسِخِ الْقُرْآنِ مِنْ مَنْسُوخِهِ وَ مُحْكَمِهِ مِنْ مُتَشَابِههِ الَّذِي فِي مِثْلِهِ ضَلَّ مَنْ ضَلَّ وَ هَلَكَ مَنْ هَلَكَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَقَالُوا لَهُ أَوْ بَعْضِهِ فَأَمَّا كُلُهُ فَلَا فَقَالَ لَهُمْ فَمِنْ هُنَا أَتِيتُمْ وَكَذَلِكَ أَحَادِيثُ رَسُولِ اللَّهِ ۖ فَأَمَّا مَا ذَكَرْتُمْ مِنْ إِخْبَارِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِيَّانَا فِي كِتَابِهِ عَنِ الْقَوْمِ الَّذِينَ أَخْبَرَ عَنْهُمْ بِحُسْنِ فَعَالِهِمْ فَقَدْ كَانَ مُبَاحاً جَائِزَاً وَ لَمْ يَكُونُوا نُهُوا عَنْهُ وَ ثَوَابُهُمْ مِنْهُ عَلَى علیه السلام عَزَّوَجَلَّ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ تَقَدَّسَ أَمَرَ بِخِلَافِ مَا عَمِلُوا بِهِ فَصَارَ أَمْرُهُ نَاسِحَاً لِفِعْلِهِمْ وَ كَانَ نَهَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى رَحْمَةً مِنْهُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ نَظَراً لِكَيْلَا يُضِرُّوا بِأَنْفُسِهِمْ وَعِيَالَاتِهِمْ مِنْهُمُ الضَّعَفَةُ الصَّغَارُ وَ الْوِلْدَانُ وَ الشَّيْخُ الْفَانِي وَ الْعَجُورُ الْكَبِيرَةُ الَّذِينَ لَا يَصْبِرُونَ عَلَى الْجُوعِ فَإِنْ تَصَدَّقْتُ برَغِيفِى وَ لَا رَغِيفَ لِي غَيْرُهُ ضَاعُوا وَ هَلَكُوا جُوعًا فَمِنْ ثَمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم خَمْسَ تَمَرَاتِ أَوْ خَمْسُ قُرَصَ أَوْ دَنَانِيرُ أَوْ دَرَاهِمْ يَمْلِكُهَا الْإِنْسَانُ وَ هُوَ يُرِيدُ أَنْ يُمْضِيَهَا فَأَفْضَلُهَا مَا أَنْفَقَهُ الْإِنْسَانُ عَلَى وَالِدَيْهِ ثُمَّ الثَّانِيَةُ عَلَى نَفْسِهِ و عِبَالِهِ ثُمَّ الثَّالِثَهُ عَلَى قَراتِه الفقراء ثُمَّ الرابعةُ على جيرانه الفقراء ثُمَّ الْخَامِسَةُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ

ص: 144

1- امام صادق علیه السلام- مسعدة بن صدقه گوید: سفیان ثوری خدمت امام صادق علیه السلام رسید؛ دید لباسی سفید مثل پوست تخم مرغ پوشیده است عرض کرد آقا این لباس را شما نباید بپوشید. فرمود: آن چه را می گویم گوش کن و سخنانم را حفظ نما که برای تو در دنیا و آخرت بهتر است. تا به دین اسلام و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله بمیری و بیدین از دنیا نروی پیغمبر اکرم در زمان فقر و تنگدستی زندگی می کرد ولی وقتی دنیا روی آورد و نعمت فراوان شد شایسته ترین مردم به استفاده از این نعمت ها پاکان مردم و نیکوکاران و مؤمنین هستند نه کافران و منافقان و تبهکاران ثوری این لباسی که به نظر تو بد آمد من با همین لباس از وقتی به یاد دارم هیچ گاه صبح را به شام نرسانده ام که در مالم حقی باشد و خداوند مرا دستور داده باشد در محل معینی صرف کنم مگر این که صرف کرده ام. بعد گروهی از همفکران سفیان ثوری که به ظاهر خود را زاهد نشان می دادند و مردم را دعوت می کردند که در پشمینه پوشی با آن ها هم آهنگ شوند آمده و گفتند دوست ما نتوانست جواب شما را بدهد و از آوردن دلیل عاجز شد. فرمود: «شما دلیل های خود را بیاورید گفتند دلیل ما از قرآن است». فرمود: استدلال کنید قرآن شایسته ترین برنامه ایست که باید عمل شود گفتند خداوند از حال گروهی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت می کند: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾؛ خداوند این دسته را ستایش می کند به واسطه ی این که دیگران را بر خود مقدم می دارند و در آیه ی دیگر می فرماید و غذای [خود] را با این که به آن علاقه و نیاز دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» می دهند (انسان) گفتند: «ما به همین دو آیه اکتفا می کنیم. یکی از حاضرین گفت «ما می بینیم شما نسبت به غذاهای لذیذ پارسایی می نمایید با این وضع به مردم دستور می دهید دست از اموال خود بردارند و شما از ثروت آن ها بهره مند شوید امام علیه السلام فرمود: «سخنان بی فایده را رها کنید اکنون بگویید شما از ناسخ و منسوخ قرآن اطلاع دارید و محکم و متشابه را می شناسید که هرکس گمراه شد به واسطه ی وارد نبودن به ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه بود. گفتند: تمام آن ها را اطلاع نداریم ولی بعضی از ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه را می شناسیم فرمود: از همین جهت گرفتار شده اید! احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله نیز همین طور است اما آیه ای که گفتید خداوند گروهی را می ستاید به واسطه ی کردار نیک آن ها این عمل جایز و مباح بود و از این کار نهی نشده بودند خدا پاداش آن ها را خواهد داد ولی بعد دستوری داد بر خلاف عمل آن ها دستور خداوند ناسخ عمل آن ها می شود و این نهی خدا به واسطه ی ترحم بر مؤمنین و توجه به آن ها بود که خود و خانواده شان را به مشقت نیاندازند به واسطه ی کمک کردن به دیگران در میان این خانواده ها اطفال ناتوان و بچه های کوچک و پیرمردان فرتوت و زنان کهنسالی هستند که طاقت گرسنگی ندارند اگر همان گردهی نانی که دارم به دیگران بدهم با این که نان دیگری ندارم از گرسنگی از دست می روند. به همین جهت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده: پنج دانه خرما یا پنج گردهی نان یا پنج درهم که انسان دارد و می خواهد صرف کند بهتر از همه ی آن است که صرف در مخارج پدر و مادر خود کند بعداً در راه خود و خانواده در مرتبه ی سوم آن چه به خویشاوندان فقیر بدهد در مرتبه ی چهارم همسایگان تنگدست در مرتبه ی پنجم آن چه در راه خدا مصرف کند که این ثوابش از همه کمتر است». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آن

ص: 145

هُوَ أَخَسُّهَا أَجْراً وَ قَالَ رَسُولُ اللهِ لِلْأَنْصَارِى حِينَ أَعْتَقَ عِنْدَ مَوْتِهِ خَمْسَةٌ أَوْ سِتَةَ مِنَ الرَّقِيقِ وَ لَمْ يَكُنْ يَمْلِكُ غَيْرَهُمْ وَ لَهُ أَوْلَادُ صِغَارُ لَوْ أَعْلَمْتُمُونِي أَمْرَهُ مَا تَرَكْتُكُمْ تَدْفِنُوهُ مَعَ الْمُسْلِمِينَ يَتْرُكُ صِبْيَةً صِغَاراً يَتَكَفَّفُونَ النَّاسِ﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿دَخَلَ سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ عَلَى أَبي عَبْدِ الله علیه السلام ... ثُمَّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ ابْدَأَ بِمَنْ تَعُولُ الْأَدْنَى فَالْأَدْنَى ثُمَّ هَذَا مَا نَطَقَ بِهِ الْكِتَابُ رَدَا لِقَوْلِكُمْ وَ نَهْيَاً عَنْهُ مَفْرُوضاً مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ قَالَ وَ الَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَرَيُسْرِفُوا وَلَرْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً أفَلَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى قَالَ غَيْرَ مَا أَرَاكُمْ تَدْعُونَ النَّاسَ إِلَيْهِ مِنَ الْأَثَرَةِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ سَمَّى مَنْ فَعَلَ مَا تَدْعُونَ النَّاسَ إِلَيْهِ مُسْرِفاً وَ فِي غَيْرِ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ يَقُولُ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ فَنَهَاهُمْ عَنِ الْإِسْرَافِ وَ نَهَاهُمْ عَنِ التَّقْتِيرِ وَلَكِنْ أَمْ-رُ بَيْنَ أَمْرَيْنِ لَا يُعْطِي جَمِيعَ مَا عِنْدَهُ ثُمَّ يَدْعُو اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَهُ فَلَا يَسْتَجِيبُ لَهُ لِلْحَدِيثِ الَّذِي جَاءَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ أَصْنَافاً مِنْ أُمَّتِي لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاؤُهُمْ رَجُلُ يَدْعُو عَلَى وَالِدَيْهِ وَ رَجُلُ يَدْعُو عَلَى غَرِيمٍ ذَهَبَ لَهُ بِمَالِ فَلَمْ يَكْتُبْ عَلَيْهِ وَ لَمْ يُشْهِدْ عَلَيْهِ وَ رَجُلُ يَدْعُو عَلَى امْرَأَتِهِ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ تَخْلِيَةَ سَبِيلِهَا بِيَدِهِ وَ رَجُلُ يَقْعُدُ فِي بَيْتِهِ وَيَقُولُ رَبِّ ارْزُقْنِي وَ لَا يَخْرُجُ وَ لَا يَطْلُبُ الرِّزْقَ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ عَبْدِي أَ لَمْ أَجْعَلْ لَكَ السَّبِيلَ إلَى الطَّلَب وَ الضَّرْب فِي الْأَرْضِ بِجَوَارحَ صَحِيحَة فَتَكُونَ قَدْ أَعْذَرْتَ فِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَكَ الطَّلَبِ بِاتِّبَاعِ أَمْرِى وَ لِكَيْلَا تَكُونَ كَلَّا عَلَى أَهْلِكَ فَإِنْ شِئْتُ رَزَقْتُكَ وَ إِنْ شِئْتُ قَتَرْتُ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ غَيْرُ مَعْذُورٍ عِنْدِي وَ رَجُلُ رَزَقَهُ اللَّهُ مَالَا كَثِيراً فَأَنْفَقَهُ ثُمَّ أَقْبَلَ يَدْعُو يَا رَبِّ ارْزُقْنِي فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَ لَمْ أَرْزُقُكَ رِزْقاً وَاسِعاً فَهَذَا اقْتَصَدْتَ فِيهِ كَمَ-ا أَمَرْتُكَ وَلِمَ تُسْرِفُ وَ قَدْ نَهَيْتُكَ عَنِ الْإِسْرَافِ وَ رَجُلُ يَدْعُو فِي قَطِيعَة رَحِمٍ ثُمَّ عَلَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ نَبِيَّهِ كَيْفَ يُنْفِقُ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ كَانَتْ عِنْدَهُ أُوقِيَّة مِنَ الذَّهَبِ فَكَرَهَ أَنْ يَبيت عِنْدَهُ فَتَصَدَّقَ بِهَا فَأَصْبَحَ وَ لَيْسَ عِنْدَهُ شَيْءٌ وَ جَاءَهُ مَنْ يَسْأَلُهُ فَلَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ مَا يُعْطِيهِ فَلَامَهُ السَّائِلُ وَاغْتَمَّ هُوَ حَيْثُ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ مَا يُعْطِيهِ وَكَانَ رَحِيماً رَقِيقاً فَأَدَّبَ اللَّهُ

ص: 146


1- الكافي، ج 5، ص 65/ بحار الأنوار، ج 47، ص 232/ بحار الأنوار، ج 67، ص 122

مرد انصاری که در هنگام مرگ پنج یا شش برده ی خود را آزاد نمود و چیز دیگری نداشت با چند بچه صغیر. فرمود اگر به من اطلاع می دادید نمی گذاشتم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید چند دختر بچه کوچک را می گذارد که از مردم گدایی کنند».

2- امام صادق علیه السلام- مسعدة بن صدقه گوید: سفیان ثوری بر امام صادق علیه السلام وارد شد ... آن گاه امام علیه السلام فرمود: پدرم از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرد که فرموده است در اتقاقات خود از عائله ی خود شروع کن؛ هر کس نزدیکتر است مقدم تر است علاوه بر این ها در صریح قرآن مجید از روش و مسلک شما نهی می کند و مخالفت عملی با این مسلک به عنوان فریضه از طرف خداوند دستور داده شده، آن جا که می فرماید: ﴿وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا الرَّيُسْرِفُوا وَلَيَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذلِكَ قواماً﴾؛ و کسانی که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف می نمایند و نه سختگیری بلکه در میان این دو حد اعتدالی دارند آیا نمی بینید که خداوند متعال برخلاف نظر شما رأی داده که می گویید مردم را بر خود و عائله ی خود باید مقدم داشت؟ و خداوند آن کس را که دعوت شما را اجابت کرده و طبق پیشنهاد شما عمل نموده اسراف کننده در انفاق نامیده .است در آیات زیادی از قرآن جمله لا يحب المسرفین به چشم می خورد. بنابراین خدای حکیم از اسراف تندروی در بذل و بخشش نهی می نماید همان طوری که از بخل و خست و دنائت نهی می کند. قرآن حد وسطی برای این کار تعیین کرده نه این که انسان هرچه دارد به دیگران بخشیده و خود تهیدست بماند. آن گاه دست به دعا بردارد که خدایا! به من روزی بده خداوند این چنین دعایی را مستجاب نمی کند. زیرا رسول اکرم فرمود: چند دسته از امت دعایشان هرگز مستجاب نمی شود کسی که بر ضرر پدر و مادر خود دعا کند و برای آن ها بدی بخواهد؛ کسی که مالش را به دیگری قرض داده و گواه و سندی از او نگرفته و طرف مال او را خورده چون این شخص به دست خویش راه را بر خود ،بسته با این که خداوند دستور داده هنگام قرض از طرف سند کتبی بگیرید؛ کسی که از خداوند دفع شر زن خویش را بخواهد با این که چاره ی این کار در دست خود اوست و او می تواند اگر واقعاً ناراحت است او را رها کند؛ شخصی که در خانه ی خود نشسته و دست روی دست گذاشته و برای تأمین هزینه زندگی هیچ گونه فعالیت ندارد و می گوید خدایا روزی مرا برسان خداوند در جواب او می گوید «بنده ی من مگر نه این است که من راه حرکت و کوشش را برای تو باز کرده ام و اعضا و جوارح صحیح و سالم به تو داده ام و عذر تو را در انجام دستورهای خود قطع نموده و حجت را تمام کرده ام که در راه فعالیت گام برداری و باز دوش دیگران نباشی. البته اگر با مشیت کلی سازگار بود به تو روزی فراوان خواهم داد و اگر هم با مصالح نظما کلی آفرینش منطبق نشده البته تو سعی خود را انجام داده و معذور هستی و کمتر از انتظار و توقع تو به تو خواهد رسید کسی که در دعایش چیزی که موجب قطع رحم شود خداوند طرز انفاق و کیفیت و چگونگی بخشش را به پیغمبرش آموخته و قضیه از این قرار بود که مقداری طلا پیش پیامبر صلی الله علیه و آله بود و حضرت می خواست آن ها را به مصرف برساند و میل نداشت حتی یک شب آن پول در خانه اش بماند. از این رو در یک روز تمام آن طلاها را انفاق کرد و چیزی باقی نماند صبح روز بعد سائلی آمد و درخواست کرد ولی پیامبر صلی الله علیه و آله چیزی نداشت که به او بدهد آن شخص سائل پیامبر صلی الله علیه و آله را ملامت و سرزنش کرد، و

ص: 147

تَعَالَى نَبِيَّ صلى الله عليه وآله وسلم بِأَمْرِهِ فَقَالَ وَ لَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً يَقُولُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ يَسْأَلُونَكَ وَ لَا يَعْذِرُونَكَ فَإِذَا أَعْطَيْتَ جَمِيعَ مَا عِنْدَكَ مِنَ الْمَالَ كُنْتَ قَدْ حَسَرْتَ مِنَ الْمَالَ فَهَذِهِ أَحَادِيثُ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يُصَدِّقُهَا الْكِتَابُ وَ الْكِتَابُ يُصَدِّقُهُ أَهْلُهُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (1)

3- الصّادق علیه السلام ﴿عَنْ أَبَان بن تَغْلِبَ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ مَا حَقُ الْمُؤْمِن عَلَى أَخِيهِ فَقَالَ لَا تَرُدَّهُ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ أَنْ تُقَاسِمَهُ مَالَكَ شَطْرَيْنِ قَالَ فَعَظُمَ ذَلِكَ عَلَى فَلَمَّا رَأَى اللَّهِ شِدَّتَهُ عَلَيَّ قَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذَكَرَ الْمُؤْثِرِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ مَدَحَهُمْ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ فَإِذَا قَاسَمْتَهُ وَ وَاسَيْتَهُ وَ أَعْطَيْتَهُ النَّصْفَ مِنْ مَالِكَ لَمْ تُؤْثِرُهُ إِنَّمَا تُؤْثِرُهُ إِذَا أَعْطَيْتَهُ أَكْثَرَ مِمَّا تَأخُذُهُ ﴾. (2)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن تَغْلِبَ قَالَ: ... فَسَأَلْتُهُ فَقُلْتُ أَخْبِرْنِي عَنْ حَقِ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ فَقَالَ يَا أَبَانُ دَعْهُ لَا تَردَّهُ قُلتَ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ فَلَمْ أَزَلَ أَرَدَّدُ عَلَيْهِ فَقَالَ يَا أَبَانُ تُقَاسِمُهُ شَطْرَ مَالِكَ ثُمَّ نَظَرَ إِلَيَّ فَرَأَى مَا دَخَلَنِي فَقَالَ يَا أَبَانُ أَ مَا تَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ ذَكَرَ الْمُؤْثِرِينَ عَلَى أنفُسِهِمْ قُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ أَمَّا إِذَا أَنْتَ قَاسَمْتَهُ فَلَمْ تُؤْثِرُهُ بَعْدُ إِنَّمَا أَنتَ وَهُوَ سَوَاءٌ إِنَّمَا تُؤْثِرُهُ إِذَا أَنْتَ أَعْطَيْتَهُ مِنَ النِّصْفِ الْآخَر﴾. (3)

باب 4: وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

اشاره

1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْفَضْل بن أبي قُرَّةَ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَطُوفُ مِنْ أَوَّلَ اللَّيْلِ إِلَى الصَّبَاحِ وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُمَّ قِنِي شُحَ نَفْسِي فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا سَمِعْتُكَ تَدْعُو بِغَيْرِ هَذَا الدُّعَاءِ قَالَ وَأَيُّ شَيْءٍ أَشَدُّ مِنْ شَرِّ النَّفْسِ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾. (4)

2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام تَدْرِي مَا الشَّحِيحُ قُلْتُ هُوَ البخيل قال الشح أشَدُّ مِنَ البُخْل إِنَّ الْبَخِيلَ يَبْخَلُ بمَا فِي يَدِهِ وَالشَّرِيحَ يَشْحُ عَلَى مَا فِي أَيْدِي

ص: 148


1- تفسیر نور الثقلين
2- أعلام الدین، ص 126
3- تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
4- بحار الأنوار، ج 70، ص301/ تفسیر نورالثقلين / مستدرک الوسائل، ج 5، ص 30

پیامبر صلی الله علیه و آله چون چیزی نداشت که به او بدهد غمگین و ناراحت شد با این که خیلی رئوف و مهربان بود در این جا بود که خداوند برای تعلیم پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه را نازل فرمود: ﴿وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تبسُطها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً﴾؛ نه دستت را به گردن ببند و انفاق نکن و نه آنقدر گشاده دستی نما که بعد مورد سرزنش واقع شده اندوهگین شوی امام فرمود: «مردم از تو می خواهند و عذری نمی پذیرند وقتی همه را بخشیدی دستت خالی می شود. این ها احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله است که قرآن آن را تصدیق می کند و قرآن را مؤمنین؛ آن ها که اهل آن هستند تصدیق می نمایند.

2- امام صادق علیه السلام- ابان بن تغلب گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «حق مؤمن بر برادرش چیست؟ فرمود [درخواست] او را رد نکنی عرض کردم .«بله» فرمود: «مالت را با او دو قسمت کنی» این سخن بر من سخت و دشوار شد و هنگامی که امام سختی آن را بر من دید فرمود: «آیا نمی دانی که خداوند کسانی را که بر خود مقدم می دارند یاد کرده و آن ها را در این سخنش ستوده است: ﴿وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ﴾؛ عرض کردم: «بله». فرمود: «هنگامی که با او تقسیم کردی و به او کمک کردی و نصف مالت را به او دادی او را مقدم نداشته ای زمانی او را مقدم می داری که بیشتر از آن چه خود برمیداری به او عطا کنی».

4- امام صادق علیه السلام- ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام روایت می کند و می گوید: از او پرسیدم: «از حق مؤمن بر مؤمن مرا خبر ده» فرمود: «ای ابان آن را رها کن و دنبال مکن» گفتم: «چرا فدایت شوم»؟ فرمود: «ای ابان آن را دنبال مکن گفتم چرا فدایت شوم» (یعنی دنبال می کنم) و پیوسته از آن حضرت پاسخ خواستم تا فرمود: «ای ابان نیمی از آن چه داری به او بده». سپس به من نگاه کرد و دید چه هراسی مرا گرفته و فرمود: ای ابان نمی دانی که خدای عزوجل ایثارگران بر خود را یاد کرده؟ گفتم چرا» فدایت شوم فرمود چون نیمی از مالت را به او بدهی به او ایثار نکردی هنوز و همانا با او برابر شدی و جز این نیست که به او ایثار کنی اگر نیم دیگر را هم به او واگذاری

بخش 4: کسانی که از بخل و حرص نفس خویش بازداشته شده اند رستگارانند

1-4- امام صادق علیه السلام- افضل گوید: امام صادق علیه السلام را در طواف دیدم و او از آغاز شب تا صبح می گفت: بار خدایا مرا از بخل نگهدار عرض کردم: فدایتان شوم شما فقط همین دعا را خوانی»؟ فرمود: «مگر چیزی سخت تر از بخل نفس هست خداوند می فرماید: ﴿وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون﴾.

2-4- امام صادق علیه السلام- مفضل بن ابی قره سمندی گوید امام صادق علیه السلام از من پرسید: «آیا می دانی شحیح تنگ نظر کیست»؟ عرض کردم شخص بخیل» فرمود تنگ نظری «شحیح» بیشتر از بخیل می باشد زیرا بخیل شخصی را گویند که از بخشیدن آن چه خودش دارد، خودداری می کند و شحیح کسی است که حرص و لئامت دارد هم نسبت به دارایی خودش و هم نسبت به آن چه مردم دارند و علاوه بر آن چنان اسیر حرص و آز می باشد که هر چیزی را در

ص: 149

النَّاسِ وَعَلَى مَا فِي يَدَيْهِ حَتَّى لَا يَرَى مِمَّا فِي أيْدِى النَّاسِ شَيْئاً إِنَّا تَمَنَّى أَنْ يَكُونَ لَهُ بِالْحِلَّ وَ الْحَرَام وَ لَا يَفْتَعُ بمَا رَزَقَهُ اللهُ﴾. (1)

3-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا مَحَقَ الْإِسْلَامَ مَحْقَ الشُّح شَيْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِهَذَا الشُّح ديباً كَدَييب النَّمْلِ وَ شُعَباً كَشُعَبِ الشَّرَكِ﴾. (2)

4-4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَر عَنْ أَبِيهِ أَنَّ عَلِيّا سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ الشَّحِيحُ أَعْذَرُ مِنَ الظَّالِمِ فَقَالَ كَذَبْتَ إِنَّ الظَّالِمَ يَتُوبُ وَيَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ يَرُدُّ الظُّلَامَةَ عَلَى أَهْلِهَا وَالشَّحِيحُ إِذَا شَحَ مَنَعَ الزَّكَاةَ وَالصَّدَقَةَ وَصِلَةَ الرَّحِمِ وَ إِقْرَاَءَ الضَّيْفِ وَالنَّفَقَةَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ أَبْوَابَ الْبِرِّ وَ عَلَى الْجَنَّة أَنْ يَدْخُلَهَا شَحِيحٌ﴾. (3)

5-4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إِذَا لَمْ يَكُنْ لِلَّهِ فِي عَبْدِ حَاجَةِ ابْتَلَاهُ بِالْبُخْل﴾. (4)

6-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَتَعَوَّذُ مِنَ الْبُخْلِ فَقَالَ نَعَمْ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ فِي كُلِّ صَبَاحٍ وَ مَسَاءِ وَ نَحْنُ نَتَعَوَّذُ بِاللَّهِ مِنَ الْبُخْلِ اللَّهُ يَقُولُ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ سَأَخْبرُكَ عَنْ عَاقِبَةَ الْبُخْلِ إِنَّ قَوْمَ لُوطٍ كَانُوا أَهْلَ قَرْيَة أَشِحَاءَ عَلَى الطَّعَامِ فَأَعْقَبَهُمُ الْبُخْلُ دَاءً لَا دَوَاءَ لَهُ فِي فُرُوجِهِمْ﴾. (5)

7-4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير قَالَ: قُلْتُ لِأبي جَعْفَر أَخبرني عَنْ عَاقِبَةِ الْبُخْلِ فَقَالَ كَانَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله يَتَعَوَّذُ مِنَ الْبُخْل إلَى اللهِ تَعَالَى وَاللَّهُ تَعَالَى يَقُولُ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ المُفْلِحُونَ﴾. (6)

قوله تعالى: ﴿وَ الَّذِينَ جاؤ مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ولإخواننا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالإيمانِ وَلا تَجْعَل في قُلُوبِنَا غِلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُفٌ رحيم﴾. (10)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَرَضَ اللَّهُ الِاسْتِغْفَارَ لِعَلِى علی السلام فِي الْقُرْآنِ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمانِ وَ هُوَ سَابِقُ الْأُمَّةِ﴾. (7)

ص: 150


1- الکافی، ج 4، ص45/ تفسیر نورالثقلین
2- الکافی، ج 4، ص45/ تفسیر نورالثقلین
3- قرب الأسناد، ص 72/ تفسیر نور الثقلين
4- الکافی، ج 4، ص 44/ تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص361/ تفسیر نورالثقلین
5- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 30 تفسیر العیاشی، ج 2، ص244/ تفسیر نورالثقلین
6- قصص الأنبياء للراوندى، ص 118/ المؤمن، ص44؛ «بتفاوت»
7- بحار الأنوار، ج 35، ص 334 تأويل الآيات الظاهرة، ص 656 تفسير البرهان شرح نهج البلاغة، ج 13، ص 224؛ «فكل من اسلم ... الى آخر» بدل «و هو سابق الامة»

اختیار مردم ببیند دلش می خواهد جزء اموال او باشد چه از راه حلال و چه از راه حرام به دست آورد و به آن چه خدا نصیبش نموده سیر و قانع نمی گردد».

3-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- کسی که بخل دارد مثل این است که ایمان ندارد بخل مانند مورچه آهسته حرکت می کند و مانند شرک شعبه های متعددی دارد.

4-4- امام علی علیه السلام- على علیه السلام شنید که مردی می گوید عذر بخیل پذیرفته تر از «عذر ستمگر است». فرمود: «دروغ می گویی ستمگر توبه می کند و از خدا آمرزش می طلبد، و آن چه به ستم گرفته است به صاحبان آن پس می دهد؛ ولی بخیل به دلیل بخل ،خود از پرداختن زکات و صدقه و از صله ی رحم و از پذیرفتن مهمان و انفاق در راه خدا و اقسام نیکوکاری ها سر باز می زند و بر بهشت حرام است که بخیلی به آن در آید.

5-4- امام علی علیه السلام- چون خداوند به بنده ای توجهی نداشته باشد او را به بخل مبتلا می سازد.

6-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوبصیر گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم آیا رسول خدا از بخل به خدا پناه می برد؟ حضرت فرمود بلی ای ابا محمد در هر صبح و شام و ما نیز از آن به خدا پناه می بریم. خداوند در قرآن می فرماید: ﴿وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾. و به زودی تو را از عاقبت بخل با خبر خواهم نمود قوم لوط اهل قریه ای بودند که بر طعام بخل و حرص می ورزیدند و این خوی ایشان را به بیماری در فروجشان مبتلا نمود که دوایی نداشت.

7-4- امام باقر ابوبصیر گوید: به امام باقر العرض:کردم از عاقبت بخل به من خبر بده» فرمود: «رسول خدا از بخل به خدای تعالی پناه می برد و خدای تعالی می فرماید: ﴿وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولِئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾.

[همچنین] کسانی که بعد از آن ها (بعد از مهاجران و انصار) آمدند و می گویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل هایمان حسد و کینه ای نسبت به مؤمنان قرار مده پروردگارا، تو رئوف و مهربانی».

1- ابن عباس رحمه الله علیه- خداوند در قرآن استغفار کردن به علیا را به هر مسلمانی واجب کرده است و آن مضمون سخن خداوند است: ﴿يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمانِ﴾ و علی سابق بود.

ص: 151

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ تَعَالَى رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ قَالَ هُمْ ثَلَاثَهُ نَفَر مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ وَ حَبِيبُ النَّجَارُ صَاحِبُ مَدِينَةِ الْأَنْطَاكِيَّةِ وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (1)

3- الحسن علیه السلام - ﴿قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ وَ كَانُ أَبِي سَابَقَ السَّابِقِينَ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ أَقْرَبَ الْأَقْرَبِينَ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَا يَسْتَوِى مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْل الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً فَأَبِي كَانَ أَوْلَهُمْ إِسْلَاماً وَ أَقْدَمَهُمْ هِجْرَةً وَ أَوَّلَهُمْ نَفَقَةً وَ قَالَ وَ الَّذِينَ جاؤ مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَ لَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبنا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيمُ فَالنَّاسُ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جَمِيعِ الْأُمَمِ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ بِسَبْقِهِمْ إِيَّاهُمْ إِلَى الْإِيمَانِ بِنَبِيَّهِ وَ لَمْ يَسْبِقُهُ إِلَى الْإِيمَانِ أَحَدُ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ جَمِيعِ السَّابِقِينَ وَ هُوَ سَابِقُهُمْ﴾. (2)

4- الصّادق علیه السلام ﴿قَدْ رُوِّينَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْن مُحَمَّد أَنَّ سَائِلًا سَأَلَه ... قَالَ السَّائِلُ قُلْتُ وَ إِنَّ الْإِيمَانَ دَرَجَاتٌ وَ مَنَازِلُ يَتَفَاضَلُ بِهَا الْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ السَّائِلُ قُلْتُ صِفٌ لِي كَيْفَ ذَلِكَ حَتَّى أَفْهَمَهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ سَبَقَ بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ كَمَا يُسَبَقُ بَيْنَ الْخَيْلِ يَوْمَ الرِّهَانِ ثُمَّ قَبْلَهُمْ عَلَى دَرَجَاتِهِمْ فِي السَّبْقِ إِلَيْهِ ثُمَّ جَعَلَ كُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ عَلَى دَرَجَة سَبْقِهِ لَا يَنْقُصُهُ فِيهَا مِنْ حَقِّهِ لَا يَتَقَدَّمُ مَسَبُوقُ سَابقاً وَلَا مَفْضُولُ فَاضِلًّا فَبَذَلِكَ فَضَلَ أَوَّلُ هَذِهِ الْأُمَّةِ آخِرَهَا وَ بِذَلِكَ كَانَ عَلَى بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام أَفْضَلَ الْمُؤْمِنِينَ لِأَنَّهُ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ مِنْهُمْ فَلَوْ لَمْ يَكُنْ لِمَنْ سَبَقَ إِلَى الْإِيمَان فَضْلُ عَلَى مَنْ تَأَخَّرَ لَلَحِقَ آخِرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَوْلَهَا، نَعَمْ وَلَتَقَدَّمَهُمْ كَثِيرُ مِنْهُمْ لِأَنَّا قَدْ نَجِدُ كَثِيراً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الْآخِرِينَ مَنْ هُوَ أَكْثَرُ عَمَلًا مِنَ الْأَوَّلِينَ أَكْثَرُ مِنْهُمْ صَلَاةٍ وَأَكْثَرُ مِنْهُمْ صَوْماً وَ حَجَّاً وَ جِهَادَاً وَ إِنْفَاقَاً وَ لَوْ لَمْ تَكُنْ سَوَائِقُ يَفْضُلُ بِهَا الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً لَكَانَ الْآخِرُونَ بكَثْرَة الْعَمَلِ يُقَدَّمُونَ عَلَى الْأَوَّلِينَ وَلَكِنَّ أَبَى اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَنْ يُدْرِكَ آخِرُ دَرَجَاتِ الْإِيمَانِ أَولَهَا أَوْ يُقَدَّمَ فِيهَا مَنْ أَخَّرَ اللَّهُ أَوْ يُؤَخَّرَ فِيهَا مَنْ قَدَّمَ اللَّهُ قَالَ قُلْتَ أَخْبِرْنِي عَمَّا نَدَبَ اللَّهُ إِلَيْهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الِاسْتِبَاقِ إِلَى الْإِيمَان قَالَ قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَ سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّماءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِالله وَرُسُلِهِ قَالَ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ وَقَالَ وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ

ص: 152


1- بحار الأنوار، ج 38، ص225 تفسیر فرات الکوفی، ص 476
2- بحار الأنوار، ج 69 ، ص 153 تفسير البرهان؛ «تفاوت لفظی»

2- ابن عباس رحمه الله علیه- معنعنا از ابن عبّاس رحمه الله علیه روایت می کند که گفت: ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمانِ﴾ منظور از آن ها سه نفر هستند: مؤمن آل فرعون، حبیب نجار ساکن شهر انطاکیه و علی بن ابی طالب علیه السلام.

3- امام حسن علیه السلام- خداوند در قرآن می فرماید و [سومین گروه] پیشگامانند، آن ها مقربانند. (واقعه/10-11) پدرم از کسانی بود که قبل از همه مسلمان شد و از همگان به او نزدیک تر بود خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید کسانی که قبل از پیروزی انفاق کردن و جنگیدند با کسانی که پس از پیروزی انفاق کردند یکسان نیستند آن ها بلند مقام تر از کسانی هستند که بعد از فتح انفاق نمودند. (حدید/10) پدرم نخستین مسلمان و مهاجر بود و قبل از همه انفاق کرد. در جای دیگر می فرماید: ﴿وَ الَّذِينَ جَاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَ لا تَجْعَلُ فِي قُلُوبِنَا غِلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ﴾ مردم مسلمان بعد از علی همه او را دعا می کنند و برایش استغفار می نمایند زیرا او قبل از همه مسلمان شده و به رسول ا آورده است و مهاجرت کرده و هیچ کس قبل از او به رسول خدا ایمان نیاورد و نماز نگزارد و با آن جناب همراهی نداشت. [و باز] خداوند متعال فرموده است پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آن ها پیروی کردند. (توبه/100) در این آیه ی شریفه از سابقان نخستین که مسلمان شدند و مهاجرت کردند سخن به میان آمده و فضیلت آن ها بیان شده و موقعیت آن ها در اسلام یاد شده است.

4- امام صادق علیه السلام- سؤال کننده گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم برای ایمان درجات و مراتبی است که مؤمنین نسبت به آن ها نزد خدا بر یکدیگر برتری دارند؟ فرمود: «آری»! عرض کردم: خدا رحمتت کند برایم توضیح ده تا بفهمم فرمود خدا میان مؤمنین مسابقه قرار داد، چنان که میان اسبان در روز اسب دوانی مسابقه گذارند و آن ها را به حسب درجات سبقت فضیلت بخشید. و هریک از مؤمنین را طبق درجه سبقتش قرار داد و حق او را از آن درجه نکاست و هیچ دنبالی از جلو افتاده نزد خدا] پیشی نگیرد و نه هیچ کم فضیلتی بر صاحب فضیلت از این جهت پیشینیان و پسینیان این امت بر یکدیگر برتری یافتند و اگر پیش رو در ایمان را بر عقب افتاده فضیلتی نبود، آخر این امت از نظر مقام و فضیلت به اوّلش می چسبید و در یک رتبه قرار می گرفتند در صورتی که اصحاب پیغمبر و مسلمین صدر اوّل اسلام را پایه گذاری کردند و آخرین از کوشش آن ها بهره مند شدند آری می چسبید و بلکه از آن ها پیش می افتادند در صورتی که پیش رو در ایمان را بر عقب افتاده آن فضیلتی را نبود. لیکن خدا به سبب درجات ایمان پیشروان در ایمان را مقدّم داشته و به سبب عقب افتادن از ایمان کوتاهی کنندگان را مؤخر داشته یعنی از لحاظ رتبه و فضیلت زیرا بعضی از مؤمنین متأخر را می بینیم که نماز و روزه و حج و زکات و جهاد و انفاقشان از پیشینیان بیشتر است و اگر سوابق فضیلتی که مؤمنین به سبب آن بر یکدیگر ترجیح پیدا می کنند نمی بود می بایست متأخرین به واسطه ی عمل بسیار خود، بر پیشینیان مقدم باشند ولی خدای عزوجل هرگز نخواسته شخصی که در پایین ترین درجات ایمان قرار دارد به درجه ی جلوتر برسد و آن که را خدا مؤخّر داشته مقدّم شود یا آن که را مقدم داشته مؤخر گردد زیرا اولاً؛ فضیلت و درجه نزد خدا به زیادی عمل نیست و ثانیاً؛ پیشینیان در ایمان بر

ص: 153

اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانِ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ قَالَ لِلْفُقَراءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ الله وَرِضْواناً وَيَنْصُرُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ وَقَالَ وَالَّذِينَ تَبَوَّوُا الدَّارَ وَالْإِيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ الَّذِينَ جاؤُا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَ لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ فَبَدَأَ بِالْمُهَاجِرِينَ الْأَوَّلِينَ عَلَى دَرَجَة سَبْقِهِمْ ثُمَّ ثَنَّى بِالْأَنْصَارِ ثُمَّ ثَلَّثَ بِالتَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانِ فَوَضَعَ كُلَّ قَوْمٍ عَنْ دَرَجَاتِهِمْ وَ مَنَازِلِهِمْ عِنْدَهُ وَذَكَرَ اسْتِغْفَارَ الْمُؤْمِنِينَ لِمَنْ تَقَدَّمَهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمْ لِيَدْلَ عَلَى فَضْلِ مَنَازِلِهِمْ ثُمَّ ذَكَرَ مَا فَضَّلَ بِهِ أَوْلِيَاءَهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللهُ وَرَفَعَ بَعْضُهُمْ دَرَجاتٍ و آتينا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُس﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿أَلَرَتَرَ إِلَى الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَ لا نُطيعُ فيكُمْ أَحَداً أَبَداً وَ إِنْ قُوتِلْتُم لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ﴾ (11)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أنزَلَ عَلَيْهِ فِي عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَيٍّ وَأَصْحَابِهِ أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ الإخوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْل الكِتاب لَئِنْ أَخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا تُطِيعُ فِيكُمْ أَحَداً أبداً وإن قوتِلْتُمْ لَتَنصُرَنَّكُمْ وَالله يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ إِلَى قَوْلِهِ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿لَئِنْ أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لا يَنْصُرُونَهُمْ وَ لَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَكَّنَّ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ﴾ (12)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا بُويعَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَن عَلَى أَنَّهُ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ جَاءَ أَبُوهُ عَبْدُ اللَّهِ إِلَى الصَّادِقِ علیه السلام وَ قَدْ كَانَ يَنْهَاهُ وَ زَعَمَ أَنَّهُ يَحْسَدُهُ فَضَرَبَ الصَّادِقِ علیه السلام يَدَهُ عَلَى كَتِفِ عَبْدِ اللَّهِ وَ قَالَ إِيهَا وَاللَّهِ مَا هِيَ إِلَيْكَ وَ لَا إِلَى ابْنِكَ وَ إِنَّمَا هِيَ لِهَذَا يَعْنِي السَّفَاحَ ثُمَّ لِهَذَا يَعْنِي الْمَنْصُورَ يَقْتَلُهُ عَلَى أَحْجَارِ الزَّيْتِ ثُمَّ يَقْتُلُ أَخَاهُ بالطَّفُوفِ وَ قَوَائِمُ فَرَسِهِ فِي الْمَاءِ فَتَبِعَهُ الْمَنْصُورُ

ص: 154


1- دعائم الإسلام، ج 1، ص 10
2- بحار الأنوار، ج20، ص168/ تفسیر القمی، ج 2، ص 360؛ «و لا نطيع فيكم احدا ... لكاذبون» محذوف

متأخّرین سبقت دارند و ایمان آن ها سبب ایمان متأخرین گشته علاوه بر صعوبت و مشقت بسیاری که در ایمان آوردن آن ها بود به واسطه ی تقیّه و قلت عدد و آزار مشرکین عرض کردم: «پیشی گرفتن به سوی ایمانی که خدا مؤمنین را در این گفتار خویش دعوت فرموده است.... فرمود: ﴿وَ الَّذِينَ تَبَوَّوُا الدَّارَ وَ الْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ الَّذِينَ جَاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَ لا تَجْعَل فِي قُلُوبِنَا غِلَّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيم﴾ در این جا به مهاجران نخستین به خاطر پیشی گرفتن در مهاجرت شروع به سخن کرده و بعد از انصار و سپس از تابعان نام برده است و بعد هر کدام را به اندازهی مقام خودش تعریف می کند خداوند متعال پیامبران علیهم السلام خود را هم بر یکدیگر فضیلت داده در قرآن می فرماید ما پیامبران علیهم السلام را از هم دیگر متمایز کردیم و بعضی را بر بعضی فضیلت دادیم خداوند فرمود: بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم برخی از آن ها خدا با او سخن می گفت و بعضی را درجاتی برتر داد و به عیسی بن مریم نشانه های روشن دادیم و او را با «روح القدس» تأیید نمودیم ولی فضیلت و مقام آن پیامبران علیهم السلام مانع اختلاف امتها نشد]. (بقره/253)

آیا منافقان را ندیدی که پیوسته به برادران کافرشان از اهل کتاب می گفتند: «اگر شما را [از وطن] بیرون کنند ما هم با شما بیرون خواهیم رفت و هرگز از هیچ کس درباره ی شما اطاعت نخواهیم کرد؛ و اگر با شما پیکار شود یاریتان خواهیم نمود؟ خداوند شهادت می دهد که آن ها دروغ می گویند. (11)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- [خداوند این آیه را] درباره ی عبدالله بن ابی و یارانش، بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل فرمود: ﴿أَلَرَتَرَ إِلَى الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُ جَنَّ مَعَكُمْ وَ لا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَداً أَبَداً وَ إِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَ اللهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ... ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ﴾.

اگر آن ها را بیرون کنند با آنان بیرون نمی روند و اگر با آن ها پیکار شود یاریشان نخواهند کرد و اگر پاریشان کنند پشت به میدان کرده فرار می کنند؛ سپس کسی آنان را یاری نمی کند (12)

1- امام صادق علیه السلام- وقتی با محمد بن عبدالله بن حسن به عنوان مهدی بیعت شد پدرش عبدالله پیش امام صادق علیه السلام آمد امام او را از این کار باز می داشت ولی عبدالله خیال می کرد ایشان از روی حسد این حرف را می زند امام دست بر روی شانه ی عبدالله گذاشت و فرمود: «عجله نکن! خلافت به تو و پسرت نمی رسد نصیب این شخص می شود» اشاره به سفاح نمود بعد از او به منصور خواهد رسید او پسرت را در احجار الزیت می کشد بعد برادرش را در طفوف خواهد کشت در حالی که پاهای اسبش درون آب باشد. منصور از پی امام رفت گفت: چه فرمودید؟ امام جواب داد آن چه شنیدی بالاخره واقع می شود. منصو گفت: پس از شنیدن این حرف کارهایم را کردم و

ص: 155

فَقَالَ مَا قُلْتَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ مَا سَمِعْتَهُ وَ إِنَّهُ لَكَائِنُ قَالَ فَحَدَّثَنِي مَنْ سَمِعَ الْمَنْصُورَ أَنَّهُ قَالَ انْصَرَفْتُ مِنْ وَقْتِي فَهَيَّأْتُ أَمْرِى فَكَانَ كَمَا قَالَ وَ رُوىَ أَنَّهُ لَمَّا أَكْبَرَ الْمَنْصُورُ أَمْرَ ابْنَىٰ عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام سْتَطْلَعَ حَالَهُمَا مِنْهُ فَقَالَ الصَّادِقِ مَا يَئُولُ إِلَيْهِ حَالُهُمَا أَتْلُو عَلَيْكَ آيَةً فِيهَا مُنْتَهَى عِلْمِي وَ تَلَا لَئِنْ أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لا يَنصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ فَخَرَّ الْمَنْصُورُ سَاجِداً وَ قَالَ حَسْبُكَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام﴾. (1)

2- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَر يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَلَا تُعْذِرَنِي مِنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن حَسَن وَ وَلْدِهِ يَأْتُونَ الدُّعَاةَ وَيُريدُونَ الْفِتْنَةَ قَالَ قَدْ عَرَفْتَ الْأَمْرَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فَإِنْ أَقْنَعَتُكَ مِنْ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللهِ تَعَالَى تَلَوْتُهَا عَلَيْكَ قَالَ هَاتِ قَالَ لَئِنْ أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لَا يَنْصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نصَرُوهُمْ لَيُوَلُنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لا يُنصَرُونَ و قَالَ كَفَانِي و قبل بَيْنَ عَيْنَيْهِ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ الله ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ﴾ (13)

قوله تعالى: ﴿لا يُقاتِلُونَكُمْ جَميعاً إلا في قُرى مُحَصَّنَةٍ أَو مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَديدٌ تَحْسَبُهُمْ جَميعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ﴾. (13)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿يَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَشِّرَ أَهْلَ الْعَقْلِ وَالْفَهْمِ فِي كِتَابِهِ ... يَا هِشَامُ ثُمَّ ذَمَّ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ فَقَالَ وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءَ وَنِدَاءً صُمُ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرِئَ مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراء جُدْرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿كَمَثَلِ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَريباً ذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ هُمْ عَذَابٌ أليمٌ﴾ (15)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ قَالَ كَمَثَلِ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ يَعْنِي بَنِي قَيْنُقَاعَ قَريباً ذاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ﴾. (4)

ص: 156


1- بحار الأنوار، ج 47، ص131/ المناقب، ج4، ص228؛ «بتفاوت»
2- بحار الأنوار، ج 75، ص207/ کشف الغمة، ج 2، ص 206
3- کافی، ج 1، ص 13/ تحف العقول، ص 383
4- بحار الأنوار، ج20، ص168 تفسیر القمی، ج 2، ص 360

خود را آماده ی خلافت نمودم همان طوری که فرموده بود شد. وقتی کار دو فرزند عبدالله بن حسن بالا گرفت و پیشرفت کردند منصور از امام صادق علیه السلام ا تقاضا کرد بفرمایید: عاقبت کار آن ها به کجا می رسد امام صادق علیه السلام فرمود: «درباره ی عاقبت آن دو همین آیه را برایت می خوانم؛ ﴿لَئِن أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لا يَنْصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَكُنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ﴾ منصور به سجده افتاده گفت بس است دیگر توضیحی نمی خواهم.

2- امام صادق علیه السلام- منصور دوانقی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: ای اباعبدالله مرا در مورد عبدالله بن حسن و فرزندش که پیوسته علیه ما تبلیغ می کنند و فتنه و آشوب برپا می کنند، معذور نمی داری فرمود: تو اطلاع داری بین ما چگونه است؟ اگر قانع می شوی در جواب تو یک آیه از قرآن برایت بخوانم؟ گفت: بفرمایید این آیه را تلاوت نمود ﴿لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لَا يَنْصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ﴾.

وحشت از شما در دل های آن ها بیش از ترس از خداست؛ این به خاطر آن است که آن ها گروهی نادانند. (13)

آن ها همگی جز در دژهای محکم یا از پشت دیوارها با شما نمی جنگند. پیکارشان در میان خودشان شدید است [اما در برابر شما ضعیف] گمان می کنی آن ها متحدند در حالی که دل هایشان پراکنده است؛ این به خاطر آن است که آن ها گروهی هستند که تعقل نمی کنند. (14)

1- امام کاظم علیه السلام- هشام بن حکم گوید: امام کاظم علیه السلام به من فرمود ای هشام! بعد از این آنان را که عقل ندارند مذمت فرموده و فرموده است [مثل تو در دعوت] کافران مانند کسی است که گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر صدا می زند ولی آن ها چیزی جز سروصدا نمی شنوند [این کافران] در واقع کرولال و نابینا هستند از این رو چیزی نمی فهمند. (بقره/171) گروهی از آنان، به سوی تو گوش فرا می دهند اما گویی هیچ نمی شنوند و کرند! آیا تو می توانی سخن خود را به گوش کران برسانی، هر چند نفهمند؟! (یونس/42) و فرمود: ﴿لا يُقاتِلُونَكُمْ جَميعاً إِلا فِي قُرِئَ مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَديدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ﴾

[مثل این گروه از یهود] مثل کسانی است که کمی پیش از آنان بودند، کیفر کار خود را چشیدند و برای آن ها عذابی دردناک است. (15)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَمَثَل الذِينَ مِن قَبْلِهِمْ﴾ منظور بنوقينقاع است. ﴿قَرِيبًا ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾؛ [در واقعه ی بدر] سزای کار بد خود را چشیدند و آنان را عذاب دردناکی خواهد بود.

ص: 157

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ان الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَريباً هُمْ بَنُو قَيْنُقَاعَ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخافُ اللهَ رَبَّ الْعالَمينَ﴾. (16)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس قَالَ كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَابِدُ اسْمُهُ بَرْصِيصًا عَبَدَ اللَّهَ زَمَانَا مِنَ الدَّهْرِ حَتَّى كَانَ يُؤْتَى بِالْمَجَانِينَ يُدَاوِيهِمْ وَيَعُودُهُمْ فَيَبْرَ ونَ عَلَى يَدِهِ وَ أَنَّهُ أَتِيَ بِامْرَأَةٌ فِي شَرَفٍ قَدْ جَنَّتْ وَكَانَ لَهَا إِخْوَة فَأَتَوْهُ بِهَا وَكَانَتْ عِنْدَهُ فَلَمْ يَزَلَ الشَّيْطَانُ يُزَيِّنُ لَهُ حَتَّى وَقَعَ عَلَيْهَا فَحَمَلَتْ فَلَمَّا اسْتَبَانَ حَمْلُهَا قَتَلَهَا وَ دَفَنَهَا. فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ ذَهَبَ الشَّيْطَانُ حَتَّى لَقِيَ أَحَدَ إِخْوَتِهَا فَأَخْبَرَهُ بِالَّذِي فَعَلَ الرَّاهِبُ وَ أَنَّهُ دَفَنَهَا فِي مَكَانِ كَذَا ثُمَّ أَتَى بِبَقِيَّةِ إِخْوَتِهَا رَجُلًا رَجُلًا فَذَكَرَ لَهُ فَجَعَلَ الرَّجُلُ يَلْقَى أَخَاهُ فَيَقُولُ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَتَانِي آتِ ذَكَرَ لِى شَيْئًا يَكْبُرُ عَلَيَّ ذِكْرُهُ فَذَكَرَهُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ حَتَّى بَلَغَ مَلِكَهُمْ فَسَارَ الْمَلِكُ وَ النَّاسُ فَاسْتَزْلُوهُ فَأَقَرَّ لَهُمْ بِالَّذِي فَعَلَ فَأَمَرَ بِهِ فَصْلِبَ. فَلَمَّا عَلَى خَشَبَة تَمَثَّلَ لَهُ الشَّيْطَانُ فَقَالَ أَنَا الَّذِي أَلْقَيْتُكَ فِى هَذَا فَهَلْ أَنْتَ مُطِيعِي فِيمَا أَقُولُ لَكَ أَخَلَّصْكَ مِمَّا أَنْتَ فِيهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ اسْجُدْ لِي سَجْدَة وَاحِدَة فَقَالَ كَيْفَ أَسْجُدُ لَكَ وَأَنَا عَلَى هَذِهِ الْحَالَة قَالَ أَكْتَفِى مِنْكَ بِالْإِيمَاءِ فَأَوْمَى لَهُ بِالسُّجُودِ فَكَفَرَ باللَّهِ وَقَتَلَ الْمَرْأَةَ فَأَشَارَ اللهُ تَعَالَى إِلَى قِصَّتِهِ فِي قَوْلِهِ كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ الله رب العالمين﴾. (2)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ ضَرَبَ فِي عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبَيٍّ وَ بَنِي النَّضِيرِ مَثَلًا فَقَالَ كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللهَ رَبَّ الْعالَمينَ﴾. (3)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا كَانَ يَوْمُ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ظَهَرَ إِبْلِيسَ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي جَمِيعِ أَشْيَاعِه ... وَكَرَّ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي أَصْحَابه ... وَ كَأَنِّى أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ وَقَدْ وَقَعَتْ بَعْضُ أَرْجُلِهِمْ فِي الْفُرَاتِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَهْبِطُ الْجَبَّارُ عَزَّ وَجَلَّ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ رَسُولُ اللَّهِ- أَمَامَهُ بِيَدِهِ حَرْبَةٌ مِنْ نُورٍ فَإِذَا نَظَرَ إِلَيْهِ إِبْلِيسُ رَجَعَ الْقَهْقَرَى نَاكِصاً عَلَى عَقِبَيْهِ فَيَقُولُونَ لَهُ أَصْحَابُهُ أَيْنَ

ص: 158


1- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص .
2- النور المبين للجزایری، ص 460
3- بحار الأنوار، ج20، ص168/ بحار الأنوار، ج20، ص168 و تفسیر القمی، 36 و تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»

2- ابن عباس رحمه الله علیه- الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِيباً أنها [قبیله ی] «بنی قینقاع» هستند.

آن ها مثل شیطانند که به انسان گفت: کافر شو [تا مشکلات تو را حل کنم]. اما هنگامی که کافر شد گفت: من از تو بیزارم من از خداوندی که پروردگار جهانیان است بیم دارم». (16)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرُ در میان بنی اسرائیل مرد عابدی بود به نام برصیصا که سال ها به عبادت پروردگار مشغول بود تا آنجا که دیوانه ها و مریض ها را به نزد او می آوردند که او آن ها را مداوا می کرد و به دست او بهبود می یافتند روزی زن دیوانه ای را به نزد او آوردند که دارای چند برادر بود و از عابد شفای او را خواستار شدند با رفتن برادران، شیطان به نزد عابد آمد و آنقدر او را وسوسه کرد که عابد با زن دیوانه در آمیخت و او از عابد حامله شد وقتی حمل او آشکار شد شیطان به نزد عابد آمد و به او گفت: «اگر برادرانش متوجه شوند، تو را خواهند کشت پس این زن را بکش و دفن کن و اگر برادرانش آمدند بگو از نزد من فرار کرده است». عابد در اثر القائات شیطان آن دختر را کشت و پنهانی دفن کرد از طرف دیگر شیطان به نزد برادران دختر رفت و آن ها را از عمل راهب باخبر ساخت و محل دفن او را به آن ها نشان داد و آن ها شکایت راهب را به نزد پادشاه آن سرزمین بردند و آن امر بر پادشاه و همه ی مردم بسیار دشوار آمد و پادشاه حکم به اعدام آن راهب نمود همه به نزد راهب رفتند و با پیداشدن جنازه ی دختر راهب مجبور به اقرار شد وقتی آن راهب را بر چوبه دار بالا بردند، شیطان به نزد او آمد و گفت: من همان کسی هستم که تو را به این اعمال وادار کردم اکنون اگر از من اطاعت کنی من تو را از این مهلکه نجات خواهم داد راهب گفت: اکنون چه باید بکنم، شیطان گفت: «مرا سجده کن». راهب گفت: چگونه تو را سجده کنم در حالی که مرا به دار آویخته اند؟ شیطان گفت: «با ایماء و اشاره مرا سجده کن راهب با اشاره او را سجده کرد و به خداوند کافر شد. فرمود: من از تو بیزارم و خداوند این مثال را برای قوم بنی نضیر زد آن گاه که شیفته ی منافقان شده بودند پس از آن ها دوری جستند و مسلمان شدند.

2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سپس برای قبیله ی عبدالله بن ابی و بنی نضیر این مثال را زد. ﴿كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ﴾

3- امام صادق علیه السلام- وقتی که روز وقت معین فرا برسد ابلیس که لعنت خدا بر او باد؛ با همه ی پیروانش ظاهر می شود .... و امیرمؤمنان با یارانش حمله می کند ... و گویا من به آن ها نگاه می کنم در حالی که بعضی از پاهایشان در فرات قرار گرفته است و در این هنگام خداوند جبار عزوجل و فرشتگان در سایه هایی از ابرها فرود می آیند و همه چیز انجام شده. رسول خدا جلوی آن است و در دستش ابزار جنگی از نور است و هنگامی که ابلیس به او نگاه می کند، عقب نشینی می کند و به عقب بر می گردد یارانش به او می گویند کجا می خواهی [برگردی] در حالی که پیروز شده ای؟ می گوید من چیزی می بینم که شما نمی بینید، من از خدا می ترسم.

ص: 159

تُريدُ وَ قَدْ ظَفِرْتَ فَيَقُولُ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ فَيَلْحَقُهُ النَّبِيُّ فَيَطْعُنُهُ طَعْنَةً بَيْنَ كَيْفَيْهِ فَيَكُونُ هَلَاكُهُ وَ هَلَاكُ جَمِيعِ أَشْيَاعِهِ﴾. (1)

4- أميرالمومنين علیه السلام- ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ الْمُنْتَحِلِينَ لِمَحَبَّيْنَا وَإِيَّاكُمْ وَالذُّنُوبَ الَّتِي قَلَّ مَا عَلَيْهَا صَاحِبُهَا إِلَّا أَداهُ إِلَى الْخِدْلَانِ الْمُؤَدِّى إِلَى الْخُرُوجِ عَنْ وَلَايَةِ مُحَمَّدِ وَ عَلِيٌّ وَ الطَّيبينَ مِنْ آلِهِمَا وَالدُّخُول فِي مُوَالَاةِ أَعْدَائِنَا فَإِنَّ مَنْ أَصَرَّ عَلَى ذَلِكَ فَأَدَاهُ خِذْنَانُهُ إِلَى الشَّقَاءِ الْأَشْقَى مِنْ مُفَارَقَة وَلَايَةَ سَيِّدِ أُولَى النَّهَى فَهُوَ مِنْ أَخْسَرَ الْخَاسِرِينَ قَالُوا يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ وَ مَا الذُنُوبُ الْمُؤَدِّيَةُ إِلَى الْخِذْنَانِ الْعَظِيمِ قَالَ ظُلْمُكُمْ لِإِخْوَانِكُمُ الَّذِينَ هُمْ فِي تَفْضِيل على علیه السلام وَ الْقَوْل بِإِمَامَتِهِ وَ إِمَامَة مَنِ انْتَجَبَهُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ مُوَافِقُونَ وَ مُعَاوَنَتْكُمُ النَّاصِينَ عَلَيْهِمْ وَلَا تَغْتَرُّوا بِحِلْمِ اللَّهِ عَنْكُمْ وَ طُولِ إِمْهَالِهِ لَكُمْ فَتَكُونُوا كَمَنْ قَالَ اللَّهُ كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿فَكانَ عَاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِي النَّارِ خالِدَيْنِ فِيهَا وَ ذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ﴾ (17)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ (18)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَعَاشِرَ النَّاسِ فَضِّلُوا عَلِيّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدِي مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى بَنَا أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِيَ الْخَلْقُ مَلْعُونَ مَلْعُونُ مَغْضُوبُ مَغْضُوبُ مَنْ رَدَّ قَوْلِى هَذَا وَ لَمْ يُوَافِقُهُ إِلَّا أَنَّ جَبْرَئِيلَ خَبَّرَنِي عَنِ اللَّهِ تَعَالَى بِذَلِكَ وَ يَقُولُ مَنْ عَادَى عَلِيّاً وَ لَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْتَنِي وَغَضَبِي فَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ أَنْ تُخَالِفُوهُ فَتَزلَّ قَدَمُ بَعْدَ ثُبُوتِهَا إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾. (3)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أعْلِمَ كُلِّ أَبْيَضَ وَ أَسْوَدَ أَنَّ عَلَى بْن أَبِي طَالِب أَخِي وَ وَصِيِّي وَخَلِيفَتِي وَالْإِمَامُ الشوالي مِنْ بَعْدِي الَّذِي ... فَهُوَ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدِي مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى بنَا نَزَلَ الرِّزْقُ وَ بَقِيَ الْخَلْقُ مَلْعُونَ مَلْعُونُ مَنْ خَالَفَهُ مَغْضُوبُ عَلَيْهِ قَوْلِى عَنْ جَبْرَئِيلٌ وَ قَوْلُ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا الله﴾. (4)

ص: 160


1- بحار الأنوار، ج 53، ص 42
2- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 101/ تفسير الإمام العسكري، ص 618/ بحار الأنوار، ج 72، ص317
3- بحار الأنوار، ج37، ص208
4- العددالقویه، ص171

(انفال/48) سپس پیامبر صلی الله علیه و آله به او می رسد و ضربه ای بر شانه ی او می زند؛ در نتیجه او و همه ی یارانش هلاک می شوند.

4- امام علی علیه السلام- ای بندگان خدا از خدا بترسید و از گناهان پرهیز کنید که اصرار گنهکار او را به خذلان کشد که به خروج از ولایت محمد و آلش کشاند و ورود در دوستی دشمنانشان و اصرار برآن باعث خذلان است و خذلانش او را به بدبختی بدتر کشاند که جدایی از ولایت بزرگترین آن است او از زیانکارتر زیانکاران است گفتند ای پسر رسول خدا گناهانی که به خذلان بزرگ کشند کدامند؟ فرمود: «ظلم» به برادرانتان که در تفضیل علیا و امامتش و امامت فرزندان برگزیده اش هم پیمان شما هستند و یاری شماها بر دشمنانشان و از این که فریب بخورید خدا در برابر شما بردبار است و به شما مهلت دراز می دهد تا مانند کسانی باشید که خدای تعالی می فرماید: ﴿كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ﴾.

سرانجام کار آن دو این شد که در آتش دوزخ خواهند بود، جاودانه در آن می مانند؛ و این است کیفر ستمکاران. (17)

ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید؛ و هرکس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ و تقوای الهی داشته باشید که خداوند از آن چه انجام می دهید آگاه است. (18)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای گروه مردم علی را برتر بدانید که او پس از من از هر مرد و زنی برتر است. خداوند روزی را به واسطه ی ما نازل کرده و مخلوقات به واسطه ی ما باقی هستند. ملعون و مورد خشم است کسی که این سخن مرا نپذیرد و با آن موافقت نکند بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را به من داده و فرموده است هر که با علی دشمنی کند و دست از ولایت او بردارد خشم و لعنت من بر او خواهد بود باید هرکس ببیند برای فردای خود چه پیش فرستاده است. از مخالفت خدا پرهیز کنید مبادا گامی پس از استواریش ،بلغزد که خدا از آن چه انجام می دهید آگاه است.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند به من دستور داده است به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب علیه السلام ،برادر ،وصی جانشین و امام بعد از من است... او تا زمانی که رزق نازل شود و خلق باقی بماند بعد از من برترین مردم است هرکس با او مخالفت کند ملعون است. سخن من از جبرائیل و سخن او از خداوند است ﴿وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَد﴾.

ص: 161

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿تَصَدَّقُوا وَ لَوْ بِصَاعَ مِنْ تَمْرِ وَ لَوْ بِبَعْض صَاعَ وَ لَوْ بِقَبْضَةٍ وَلَوْ بِبَعْضٍ قَبْضَةٍ وَلَوْ بتَمْرَةٍ وَلَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَبِكَلِمَة لينة فَإِنْ أَحَدَكُمْ لاقِ اللَّهَ فَقَاتِلُ لَهُ أَ لَمْ أَفْعَلْ بك أ لَمْ أَجْعَلُكَ سَمِيعاً بَصِيراً أَ لَمْ أَجْعَلْ لَكَ مَالًا وَوَلَدَا فَيَقُولُ بَلَى فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَانْظُرْ مَا قَدَّمْتَ لِنَفْسِكَ قَالَ فَيَنْظُرُ قُدَامَهُ وَ خَلْفَهُ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ فَلَا يَجِدُ شَيْئاً يَقِي بِهِ وَجْهَهُ من النَّار﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ (19)

1- الرضا علیه السلام- ﴿عَن عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سألت الرضا على بن مُوسَى علیه السلام عَنْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ نَسُوا اللهَ فَنَسِيَهُمْ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَا يَنْسَى وَلَا يَسْهُو وَ إِنَّمَا يَنْسَى وَ يَسْهُو الْمَخْلُوقُ الْمُحْدَث أ لَا تَسْمَعُهُ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ مَا كانَ رَبُّكَ نَبِيًّا وَإِنَّمَا يُجَازِي مَنْ نَسِيَهُ وَ نَسِيَ لِقَاءَ يَوْمِهِ بِأَنْ يُنْسِيَهُمْ أَنْفُسَهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَ قَالَ تَعَالَى فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا أَى نَتْرَكُهُمْ كَمَا تَرَكُوا الِاسْتِعْدَادَ لِلقَاءِ يَوْمِهِمْ هَذَا﴾. (2)

2- الصّادق علیه السلام- فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَسَلِّمُوا الْأَمْرَ لِأَهْلِهِ تُفْلِحُوا وَ اصْبِرُوا فَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمُ الْآيَةَ﴾. (3)

3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿يَا كُمَيْلُ لَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَ نَسَبَهُمْ إِلَى الْفِسْقِ أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴾. (4)

4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يُرِيدُ بِهِ بَنِي قُرَيْظَةَ وَ بَنِي النَّضِيرِ وَ بَنِي قَيْنُقَاعَ ﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿لا يَسْتَوِي أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الجَنَّةِ أَصْحابُ الجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ﴾. (20)

ص: 162


1- الکافی، ج 4، ص 44 تفسیر نورالثقلین
2- بحار الأنوار، ج 4، ص 63 تفسير البرهان التوحيد، ص159/ عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 125 / معاني الأخبار، ص 14/ تفسير نور الثقلين
3- بشارة المصطفى، ص 96/ بحار الأنوار، ج 66 ، ص 399 تفسير البرهان؛ «الله» محذوف
4- بحار الأنوار، ج 74، ص 274 بشارة المصطفی، ص28/ تحف العقول، ص174
5- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 363

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام صادق علیه السلام می فرماید پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: صدقه بدهید هرچند با یک صاع از خرما و هرچند با بخشی از صاع و هرچند با یک مشت و هرچند با بخشی از یک مشت و هرچند با یک دانه خرما و هرچند با نیمی از خرما و هرکس پیدا نکرد با سخن نیکویی [صدقه بدهد]؛ چون وقتی یکی از شما با خداوند ملاقات کند به او گفته می شود آیا با تو چنین نکردم؟ آیا با تو چنان نکردم؟ آیا تو را شنوا و بینا قرار ندادم؟ آیا برای تو مال و فرزند قرار ندادم؟ می گوید: «بله». خدای تبارک و تعالی می فرماید بنگر چه چیزی برای خودت از پیش فرستاده ای؟ فرمود: به روبرو به پشت سر به سمت راست و به سمت چپش نگاه می کند و چیزی که با آن صورتش را از آتش نگه دارد پیدا نمی کند».

و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آن ها را به «خود فراموشی گرفتار کرد؛ آن ها گناهکارانند. (19)

1- امام رضا علیه السلام- قاسم بن مسلم از برادرش نقل می کند که می گوید از امام رضا علیه السلام درباره ی قول خدای عزوجل: ﴿نَسُوا الله فَنَسِيَهُم﴾ سؤال کردم فرمود: خدای تبارک و تعالی فراموشی ندارد و سهو نمی کند آفریده ای که حادث شده فراموش نمی کند آیا از آن جناب عزوجل نمی شنوی که می فرماید: ﴿و ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا﴾ یعنی پروردگار تو فراموش کار نبود و نیست و نخواهد بود و مراد این است که بر حال تو آگاه است و هرگاه مصلحت تو تقاضا کند ما را به سوی تو می فرستد. پس فرونیامدن ما فرقه فرشتگان بر تو به جهت عدم امر و مشیت اوست نه به جهت نسیان او و جز این نیست که کسی را که او را فراموش کرده و دیدن روز خود را فراموش نموده سزا می دهد و نفس های ایشان را از یاد ایشان می برد؛ چنان که خدای عزوجل فرموده است: ﴿وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ﴾ و خداوند می فرماید: امروز ما آن ها را فراموش می کنیم، همان گونه که لقای چنین روزی را فراموش کردند (اعراف/51) یعنی پس امروز ایشان را فراموش می کنیم چنان که آن ها دیدن این روز خود را فراموش کردند حضرت فرمود: یعنی آن ها را ترک می کنیم چنان که آن ها استعداد و آماده شدن را به خاطر دیدن این روز خویش ترک کردند.

2- امام صادق علیه السلام- ای بندگان خدا هرچه می توانید تقوای خدا را پیشه کنید و خداوند را اطاعت کنید و حکومت را به اهلش بسپارید تا رستگار شوید و صبر پیشه کنید؛ چون خداوند با صابرین است؛ ﴿ولا تَكُونُوا كَالذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾.

3- امام علی علیه السلام- ای کمیل! از آنان مباش که خدای بزرگ در حق ایشان گفت: ﴿نَسُوا اللهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾.

4- ابن عباس رحمه الله علیه- منظور از این آیه قبیله های بنی قریظه بنی النضیر و بنی قینقاع هستند. هرگز دوزخیان و بهشتیان یکسان نیستند؛ بهشتیان رستگار و پیروزند.

ص: 163

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَصْحَابُ الْجَنَّةِ مَنْ أَطَاعَنِي وَ سَلَّمَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام بَعْدِي وَأَقَرَ بِوَلَايَتِهِ فَقِيلَ وَأَصْحَابُ النَّارِ قَالَ مَنْ سَخِطَ الْوَلَايَةَ وَ نَقَضَ الْعَهْدَ وَقَاتَلَهُ بَعْدِي﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَصْحَابُ الْجَنَّةِ مَنْ أَطَاعَنِي وَ سَلَّمَ لِعَلِيُّ الْوَلَايَةَ بَعْدِي وَأَصْحَابُ النَّارِ مَنْ نَقَضَ الْبَيْعَةَ وَالْعَهْدَ وَقَاتَلَ عَليا الله بَعْدِي أَلَا إِنَّ عَلِيّاً بَضْعَةٌ مِنِّى فَمَنْ حَارَبَهُ فَقَدْ حَارَبَنِي ثُمَّ دَعَا عَلِيّا ال فَقَالَ يَا عَلَى علیه السلام حَرْبُكَ حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي وَ أَنْتَ الْعَلَمُ فِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَ أُمَّتِي﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ مَجْرُوحِ بْن زَيْدِ الذَّهْلِي: ... فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ يَا رَسُولَ اللهِ مَنْ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ قَالَ مَنْ أَطَاعَنِي وَ سَلَّمَ لِهَذَا مِنْ بَعْدِي قَالَ وَ أَخَذَ رَسُولُ اللهِ بكَفِّ عَلَى علیه السلام وَ هُوَ يَوْمَئِذٍ إِلَى جَنْبِهِ فَرَفَعَهَا وَ قَالَ أَلَا إِنَّ عَلِيّا امْ مِنِّي وَأَنَا مِنْهُ فَمَنْ حَادَهُ فَقَدْ حَادَّنِي وَ مَنْ حَادَّنِي فَقَدْ أَسْخَطَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِى حَرْبُكَ حَرْبى وَ سِلْمُكَ سِلْمِي وَأَنْتَ الْعَلَمُ بَيْنِي وَ بَيْنَ أُمَّتِي﴾. (3)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: كُنَّا عِنْدَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَقْبَلَ عَلَى بْن أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَقَالَ النَّبِيُّ: قَدْ أَتَاكُمْ أَخِي، ثُمَ الْتَفَتَ إِلَى الْكَعْبَة فَضَرَبَهَا بِيَدِهِ، ثُمَّ قَالَ: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، إِنَّ هَذَا وَ شِيعَتَهُ لَهُمُ الْفَائِزُونَ يَوْمَ الْقِيَامَة، ثُمَّ قَالَ: إِنَّهُ أَوَّلُكُمْ إِيمَاناً مَعِي، وَ أَوْفَاكُمْ بِعَهْدِ اللَّهِ، وَأَقْوَمُكُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ، وَأَعْدَلُكُمْ فِي الرَّعِيَّة، وَأَقْسَمُكُمْ بِالسَّوِيَّة، وَأَعْطَمُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ مَزِيَّة، قَالَ: فَنَزَلَتْ إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ﴾. (4)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم لِفَاطِمَةَ فِي حَدِيث: يَا فَاطِمَةُ لَا تَبْكِي، فَإِنِّي إِذَا دُعِيتُ غَداً إِلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ فَيَكُونُ عَلَى اللهِ مَعِي وَإِذَا بُعِثْتُ غَداً بُعِثَ عَلَى علیه السلام مَعِي يَا فَاطِمَةً لَا تَبْكِي فَإِنَّ عَلِيّا علیه السلام وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ الله وَتِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾. (21)

* ثَوَابُ القِرَائَةِ

ص: 164


1- بحار الأنوار، ج27، ص 203/ بحار الأنوار ، ج 3، ص 110/ الأمالي للطوسي، ص 363/ بشارة المصطفى ص 119/ عيون أخبار الرضا علیه السلام ج 1، ص 280 تفسير البرهان / بحار الأنوار، ج 8، ص358/ تأويل الآيات الظاهرة، ص657
2- بحار الأنوار، ج 32، ص 322 تفسیر فرات الکوفی، ص 477؛ «و أصحاب النار ... عليا بعدى» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 24، ص 261 تأويل الآيات الظاهرة، ص 657/ بحار الأنوار، ج 38، ص118/ الأمالي للطوسی، ص485/ تفسیر البرهان
4- الأمالي للطوسی، ص 251/ تفسیر البرهان
5- تفسير البرهان

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام علی علیه السلام می فرماید: پیامبر صلی الله علیه و آله اين آيه ﴿لا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الجَنَّةِ أَصْحَابُ الجَنَّةِ هُمُ الفَائِزُونَ﴾ تلاوت کرد و فرمود: اصحاب بهشت کسانی هستند که مرا اطاعت کردند و پس از من علی بن ابی طالب علیه السلام را پذیرفتند و ولایتش را قبول کردند. اصحاب جهنم کسانی هستند که از ولایت او به خشم آمدند و عهد را شکستند و پس از من با او جنگیدند».

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- سعیدخدری گوید: بهشتیان کسانی هستند که از من اطاعت کنند و ولایت را بعد از من به علی تسلیم کنند و دوزخیان کسانی هستند که بیعت و عهد و پیمان را نقض کنند و بعد از من با علی بجنگند علی پاره ی تن من است هر کس با او بجنگد با من جنگیده است. سپس علی را فرا خواند و گفت ای علی جنگ تو جنگ من است و صلح تو صلح من است و تو نشانه ی [هدایت] بین من و بین امت من هستی».

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ذهلی روایت است که می گوید به رسول خدا گفتیم اصحاب بهشت چه کسانی هستند؟ فرمود: «هرکس از من اطاعت کند و پس از من تسلیم این فرد باشد و دست عَلَى علیه السلام که سلام و درود خدا بر او باد را گرفت- و او در آن لحظه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بود و آن را بالا برد و فرمود: «بدانید که علی از من است و من از او هستم هر کس با او دشمنی کند، با من دشمنی کرده است و هرکس با من دشمنی کند خداوند عزوجل را ناخشنود کرده است». پس فرمود: «ای عَلَى علیه السلام جنگ با تو جنگ با من است و صلح با تو صلح با من است. و تو علم میان من و امّت من هستی».

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از جابر بن عبدالله روایت شده است که گوید ما نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم. علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شد و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «برادر» من نزد شما آمده است». سپس به کعبه نگاه کرد و دستش را به روی کعبه گذاشت و فرمود به جان کسی که جانم به دست اوست! این شخص و شیعه ی او همان رستگاران روز قیامت هستند سپس فرمود او اولین شما از نظر ایمان و وفادارترین شما در عهد با خداوند و پایدارترین شما در امر خداوند و عادلترین شما در مورد مردم و منصف ترین شما در تقسیم درست است و پاداش او نزد خداوند از همه ی شما بیشتر است». و این آیه نازل شد [اما] کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات [خدا] يند. (بینه /7)

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا به فاطمه علیها السلام فرمود: ای فاطمه علیها السلام گریه نکن. زیرا فردا که به سوی پروردگار فراخوانده شوم، عَلَى علیه السلام نیز با من است و هنگامی که برانگیخته شوم، عَلَى علیه السلام نیز با من است. ای فاطمه علیها السلام گریه نکن زیرا علی و شیعه ی او همان رستگاران هستند که وارد بهشت می شوند.

اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم می دیدی که در برابر آن خاشع می شود و از خوف خدا می شکافد این ها مثال هایی است که برای مردم می زنیم، شاید [در آن] بیندیشند. (21)

* ثواب قرائت

ص: 165

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ ... فَمَاتَ مِنْ لَيْلَتِهِ مَاتَ شَهِيداً﴾. (1)

باب 1: لَوْ أَنْزَلْنا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾.

اشاره

1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنَّ مِنْها يَعْنِي مِنَ الْحِجَارَة لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ إِذَا أَقْسَمَ عَلَيْهَا بِاسْمِ اللَّهِ وَ بِأَسْمَاءِ أَوْلِيَائِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَالطَّيِّبِينَ مِنْ آلِهِمْ ۖ وَ لَيْسَ فِي قُلُوبِكُمْ شَيْءٌ مِنْ هَذِهِ الْخَيْرَاتِ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ بَلْ عَالِمُ بِهِ يُجَازِيكُمْ عَنْهُ بِمَا هُوَ بِهِ عَادِلُ عَلَيْكُمْ وَلَيْسَ بِظَالِمٍ لَكُمْ يُشَدِّدَ حِسَابَكُمْ وَيُؤْلِمُ عِقَابَكُمْ وَهَذَا الَّذِي وَصَفَ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ قُلُوبَهُمْ هَاهُنَا نَحْوُ مَا قَالَ فِي سُورَةِ النِّسَاءِ أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذا لا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيراً وَ مَا وَصَفَ بِهِ الْأَحْجَارَ هَاهُنَا نَحْرُ مَا وَصَفَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَة اللَّهِ وَ هَذَا التَّقْرِيعُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى لِلْيَهُودِ وَ النَّاصِب وَالْيَهُوذَ جَمَعُوا الْأَمْرَيْنِ وَ اقْتَرَفُوا الْخَطِيئَتَيْنِ فَعَلَّظَ عَلَى الْيَهُودِ مَا وَ بَّخَهُمْ بِهِ رَسُولُ صلی الله علیه و آله﴾. (2)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رُقْيَةِ الْعَقْرَبِ وَالْحَيَّة وَ النَّشْرَة وَ رُقْيَة الْمَجْنُونِ وَالْمَسْحُورِ الَّذِي يُعَذِّبُ قَالَ يَا ابْنَ سَنَانِ لَا بَأسَ بِالرِّقْيَةِ وَالْعُوذَةَ وَالنَّشَرِ إِذَا كَانَتْ مِنَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ لَمْ يَشْفِهِ الْقُرْآنُ فَلَا شَفَاهُ اللَّهُ وَ هَلْ شَيْءٍ أَبْلَغُ فِي هَذِهِ الْأَشْيَاءِ مِنَ الْقُرْآن أَ لَيْسَ اللَّهُ تَعَالَى يَقُولُ وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَيْسَ اللهُ يَقُولُ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهَ سَلُونَا نُعَلِّمُكُمْ وَ نُوقِفْكُمْ عَلَى قَوَارِعِ الْقُرْآنِ لِكُلِّ دَاء﴾. (3)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ إِدْرِيسَ بْنِ عَبْدِ الْكَرِيمِ الْحَدَادِ قَالَ قَرَأْتُ عَلَى خَلَفٍ فَلَمَّا بَلَغْتُ هَذِهِ الْآيَةَ لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ قَالَ ضُعْ يَدَكَ عَلَى رَأْسِكَ فَإِنِّي قَرَأْتُ عَلَى سُلَيْمٍ فَلَمَّا بَلَغْتُ هَذِهِ الْآيَةَ قَالَ ضَعْ يَدَكَ عَلَى رَأْسِكَ فَإِنِّي قَرَأْتُ عَلَى حَمْزَةَ فَلَمَّا بَلَغْتُ هَذِهِ الْآيَةَ قَالَ ضَعْ يَدَكَ عَلَى رَأْسِكَ فَإِنِّي قَرَأْتُ عَلَى عَلْقَمَةَ وَالْأَسْوَدِ فَلَمَّا بَلَغْتُ هَذِهِ الْآيَةَ

ص: 166


1- تفسير بحر العرفان، ج 15، ص 365
2- بحار الأنوار، ج 9، ص314 بحار الأنوار، ج 67، ص 164 تفسير الإمام العسكري، ص 285
3- بحار الأنوار، ج 89، ص 203/ بحار الأنوار، ج 12، ص 4 طب الأئمة علیهم السلام، ص 48

1- پیامبر صلی الله علیه و آله-هركس لَوْ أَنْزَلْنا هَذَا الْقُرْآنَ... را بخواند و در همان شب از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است.

بخش 1: اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم می دیدی که در برابر آن خاشع می شود و از خوف خدا می شکافد این ها مثال هایی است که برای مردم می زنیم شاید [در آن] بیندیشند.

1-1- امام عسکری علیه السلام خداوند متعال می فرماید و پاره ای از خوف خدا [از فراز کوه] به زیر می افتد [اما دل های شما نه از خوف خدا می تپد و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است]!. (بقره/74) بعضی از این سنگ ها از خشیت خدا فرود می آید وقتی آن ها را قسم به خدا و به اسماء اولیاء خدا محمّد و علی و فاطمه علیها السلام و حسن و حسین و اولاد پاکش بدهند ولی در دل های شما چنین اثری وجود ندارد؛ خداوند از اعمال شما غافل نیست. (بقره/74) خداوند کاملا مطلع از وضع شماست طبق استحقاق به شما جزا و کیفر می دهد او هرگز ظلم به شما نخواهد نمود حسابی سخت می گیرد و عقابی سخت می نماید آن چه در این آیه خداوند درباره ی دل های آن ها می گوید شبیه مطلبی است که می فرماید آیا آن ها [یهود] سهمی در حکومت دارند [که بخواهند چنین داوری کنند]؟ در حالی که اگر چنین بود همه چیز را در انحصار خود می گرفتند، و کمترین حق را به مردم نمی دادند (نساء/53) اگر قدرت در دست آن ها بود به مردم به اندازه ی ذره ای هم نمی دادند و توضیحی که در مورد سنگ ها داده شبیه توصیفی است که در این آیه می فرماید: ﴿لَوْ أَنْزَلْنا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَل لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ الله﴾ این سرزنش در ارتباط با یهودیان و ناصبی ها است یهودیان جامع هر دو کار و فاعل هر دو خطا بودند به همین جهت بر آن ها سخت گرفته شد به صورتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایشان را مورد سرزنش قرار داد.

* تعویذ

1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام- روایت می کند و می گوید: از امام صادق علیه السلام از رقیه ی عقرب و مار افسون و درمان غیر طبیعی رقیهی دیوانه و جادو شده ای که عذاب می کشد سؤال کردم فرمود: ای ابن سنان اشکالی بر رقیه و عوده و نشره نیست اگر از قرآن باشد. و هرکس را قرآن شفا ندهد چه چیزی او را شفا می دهد؟ و آیا چیزی در این موارد رساتر از قرآن وجود دارد؟ آیا خدای تعالی نمی فرماید و از قرآن آن چه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می کنیم (اسراء/82) آیا خدای تعالی نمی فرماید: ﴿لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ الله﴾. از ما بپرسید به شما یاد می دهیم و شما را به قوارع قرآن برای هر مرضی واقف سازیم.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ادریس بن عبدالکریم حداد [نقل شده است] که گفت پشت سر [یکی از قراء] [قرآن] خواندم و هنگامی که به این آیه رسیدم ﴿لَو أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَل﴾، گفت: «دستت را بر سرت بگذار» چون بر سلیم خواندم و هنگامی که به این آیه رسیدم گفت دستت را بر سرت بگذار چون من بر «حمزه خواندم و هنگامی که به این آیه رسیدم گفت دستت را بر سرت بگذار چون من بر علقمه

ص: 167

قَالَا ضَعْ يَدَكَ عَلَى رَأْسِكَ فَإِنَّا قَرَأَنَا عَلَى عَبْدِ اللَّهِ فَلَمَّا بَلَغْنَا هَذِهِ الْآيَةَ قَالَ صَعَا أَيْدِيَكُمَا عَلَى رَءُوسِكُمَا فَإِنِّي قَرَأْتُ عَلَى النَّبِيِّ الله فَلَمَّا بَلَغْتُ هَذِهِ الْآيَةَ قَالَ لِي ضَعْ يَدَكَ عَلَى رَأْسِكَ فَإِنَّ جَبْرَئِيلَ لَمَّا نَزَلَ بِهَا إِلَى قَالَ لِي ضَعْ يَدَكَ عَلَى رَأْسِكَ فَإِنَّهَا شِفَاءُ مِنْ كُلِّ دَاءِ إِنَّا السَّامَ وَ السَّامُ الْمَوْتُ﴾. (1)

3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبي جَعْفَر مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ أَنَّ رَجُلًا شَكَا إِلَيْهِ صَمَماً فَقَالَ: امْسَحْ يَدَكَ عَلَيْهَا وَ اقْرَأَ عَلَيْهَا لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلَ إِلَى آخِر السُّورَة﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ هَذِهِ الْآيَةَ لِكُلِّ وَرَمَ فِي الْجَسَدِ يَخَافُ الرَّجُلُ أَنْ يَقُولَ إِلَى شَيْءٍ فَإِذَا قَرَأْتَهَا فَاقْرَاهَا وَ أَنْتَ طَاهِرُ وَإِذَا أَعْدَدْتَ وُضُوءَكَ لِصَلَاةِ الْفَرِيضَة فَعَوَّذْ بِهَا وَرَمَكَ قَبْلَ الصَّلَاةِ وَ دبُرَهَا وَهِيَ لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدْعاً مِنْ خَشْيَةِ الله إلى آخر السورة فَإِنَّكَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ عَلَى مَا حُدَّ لَكَ سَكَنَ الْوَرَمُ﴾. (3)

4- الباقر علیه السلام- ﴿عن جابر عَنْ أَبِي جَعْفَر قَالَ: اقْرَأَ عَلَى كُلِ وَرَمِ آخِرَ سُورَة الْحَشْرِ لَوْ أَنْزَلْنَا هذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَل إِلَى أَخِرِهَا﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلَهَ إِلا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ﴾ (22)

* ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قرأَ خَوَاتِيمَ الْحَشْر مِنْ لَيْل أَوْ نَهَارِ فَقْبَضَ فِي ذَلِكَ الْيَوْمَ أو اللَّيْلَةِ، أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ﴾. (5)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ آخِرَ سُورَة الْحَشْر غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ﴾. (6)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَالَ حِينَ يُصْبِحُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ ثُمَّ قَرَأَ ثَلَاثَ آيَاتٍ مِنْ آخِرِ سُورَة الْحَشْرِ وَكَلَ اللَّهُ بِهِ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكَ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ يُمْسِي وَإِنْ مَاتَ ذَلِكَ الْيَوْمَ مَات شَهيداً وَ مَنْ قَالَهَا حِينَ يُمْسِي كَانَ بتلك المنزلة﴾. (7)

ص: 168


1- بحار الأنوار، ج 89، ص308
2- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 365
3- طب الأئمه، ص 110
4- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 365
5- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 365
6- تفسير بحر العرفان، ج 15، ص 365
7- بحار الأنوار، ج 89، ص309

و اسود خواندم و هنگامی که به این آیه ،رسیدم گفتند: «دستت را بر سرت «بگذار» چون ما بر «عبدالله» خواندیم و هنگامی که به این آیه رسیدیم گفت دستتان را بر سرتان بگذارید چون من بر پیامبر صلی الله علیه و آله- خواندم و هنگامی که به این آیه رسیدم به من فرمود: دستت را بر سرت بگذار، چون هنگامی که جبرئيل علیه السلام آن را به سوی من نازل کرد به من گفت دستت را بر سرت بگذار؛ چون آن مایه ی بهبودی از هر دردی است مگر «سام» و «سام» مرگ است».

3- امام باقر علیه السلام- مردی از بسته شدن شنوایی به امام شکایت کرد؛ پس فرمود: «دستت را بر آن بکش و بر آن بخوان: ﴿لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾.

4- امام صادق علیه السلام- این آیه برای هر ورمی در جسم است که فرد می ترسد به چیزی رجوع کند هنگامی که آن را خواندی آن را بخوان در حالی که تو پاک هستی و وضو را برای نماز واجب اعاده کرده ای و قبل از نماز و بعد از آن این آیه را برای سلامتی ورمت بخوان و آن آیه این است]: ﴿لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل ...﴾ وقتی تو این کار را بر اساس آن چه برای تو معین شده انجام دادی، ورم آرام می گیرد.

5- امام باقر علیه السلام- بر هر ورمی آخر سوره ی حشر را بخوان ﴿لو أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ الله وَتِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾.

او خداوند یگان های است که معبودی جز او نیست دانای آشکار و نهان است و اوست بخشنده و مهربان (22)

* ثواب قرائت

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس در شب یا روز آیه های پایان سوره حشر را بخواند و در آن روز یا شب از دنیا ،برود خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس آخر سوره حشر را بخواند خداوند همه گناهان پیشین و پسین [او را تا این شب] بیامرزد.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس هنگامی که صبح می کند سه بار بخواند: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم و سه آیه از آخر سوره حشر را بخواند خداوند بر او هفتاد هزار فرشته بگمارد که بر او درود می فرستند تا شب کند و چنان چه در آن روز بمیرد شهید مرده است و هرکس هنگام شب بخواند، در همان جایگاه خواهد بود.

ص: 169

باب 1: هُوَ الله الذي لا إله إلا هو عالم الغيبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اسْمُ اللهِ الْأَعْظَمُ في ستة آيَاتٍ فِي آخِرِ سُورَة الْحَشر﴾. (1)

2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن أبي هُرَيْرَةَ قَالَ: سَأَلْتُ حَبيبي رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَنِ اسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ؟ عَنْ فَقَالَ: عَلَيْكَ بِآخِرِ سُورَة الْحَشْرِ وَ أَكْثِرُ قِرَاءَتَهَا، فَأَعَدْتُ عَلَيْهِ فَعَادَ عَلَى﴾. (2)

باب 2: عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْغَيْبُ مَا لَمْ يَكُنْ وَ الشَّهَادَةُ مَا قَدْ كَان﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿هُوَ اللهُ الَّذي لا إِلهَ إِلا هُوَ المَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الجَبَّارُ المُتكَبِّرُ سُبْحانَ الله عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾. (23)

باب 1: هُوَ اللهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ المُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ المُتَكَبِّرُ

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لَقَدْ أَسْرَى بي رَبِّي فَأَوْحَى إِلَيَّ مِنْ وَرَاءِ الْحِجَابَ مَا أَوْحَى وَ كَلَّمَنِي وَ كَانَ مِمَّا كَلَّمَنِي أَنْ قَالَ يَا مُحَمَّدُ عَلِيُّ الْأَوَّلُ وَ عَلِيُّ الْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ فَقَالَ يَا رَبِّ أَلَيْسَ ذَلِكَ أَنْتَ قَالَ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا الملِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ المُؤمِنُ المُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ المُتكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ إِنِّي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إنَّا أَنَا الْخَالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لِيَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لِى مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِينَ وَأَنَا الْعَزِيزُ الْحَكِيم﴾. (4)

2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ الْيَهُودُ مُوسَى الخَيْرُ مِنْكَ قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم وَلِمَ ذَلِكَ قَالُوا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ كَلَّمَهُ بِأَرْبَعَةِ آلَافِ كَلِمَةِ وَ لَمْ يُكَلِّمْكَ بِشَيْءٍ فَقَالَ النَّبِيُّ ، لَقَدْ أَعْطِيتُ أَنَا أَفْضَلَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا وَمَا ذَاكَ قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَى سُبْحانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ وَ حُمِلْتُ عَلَى جَنَاحَ جَبْرَئِيلَ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ فَجَاوَزْتُ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَى عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأوى حَتَّى تَعَلَّقَتْ بسَاقِ الْعَرْشِ فَنُودِيَتْ مِنْ سَاقِ الْعَرْشَ

ص: 170


1- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 367
2- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 365
3- معاني الأخبار، ص 146
4- بحار الأنوار، ج18، ص 377 بحار الأنوار، ج 40، ص 38 بحار الأنوار، ج 53، ص68؛ «تفاوت لفظی»

بخش 1: او خدایی است که معبودی جز او نیست دانای آشکار و نهان است و او رحمان و رحیم است!

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- اسم اعظم خداوند در شش آیه ی آخر سوره ی حشر می باشد.

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوهریره گوید از حبیبم رسول خدا درباره ی اسم اعظم خداوند پرسیدم. فرمود: بر توست خواندن آیه ی آخر سوره حشر پس بسیار آن را ،بخوان چند مرتبه همین سؤال را تکرار کردم همان جواب را داد.

بخش 2: او دانای پنهان و آشکار است.

1-2- امام صادق علیه السلام- منظور از کلام خداوند عزوجل: ﴿عَالم الغَيْبِ والشَّهَادَةِ﴾ عالم غيب، يعني آن چه نبوده است و شهادت یعنی آن چه بوده است می باشد».

او خداوند یگانه ای است که معبودی جز او نیست حاکم و مالک اوست از هر عیب منزه است به کسی ستم نمی کند امنیت بخش است، مراقب همه چیز شکست ناپذیری که با اراده ی نافذ خود هر امری را اصلاح می کند، و دارای کبریا و عظمت است؛ خداوند منزه است از آن چه همتای او قرار می دهند! (23)

بخش 1: او خداوند یگانه ای است که معبودی جز او نیست حاکم و مالک اوست، از هر عیب منزه است به کسی ستم نمی کند امنیت بخش است مراقب همه چیز است، شکست ناپذیری که [با اراده ی نافذ خود] هر امری را اصلاح می کند و دارای کبریا و عظمت است.

1-1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا فرمود: پروردگارم شبانه مرا [به آسمان] برد و از پشت حجاب به من وحی کرد آن چه وحی کرد و با من سخن گفت و از جمله چیزهایی که با من گفت این بود که فرمود: ای محمد علی اول است و علی آخر و ظاهر و باطن است و او به هرچیز داناست. عرض کرد پروردگارا آیا آن تو نیستی؟ فرمود: خداوند فرمود: «ای محمد! منم خداوند یگانه؛ معبودی جز من نیست ﴿الملِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ المُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الجبارُ المُتكَبِّرُ سُبْحانَ الله عَمّا يُشْرِكُونَ﴾ منم خداوند یگانه؛ معبودی جز من نیست. منم هستی بخش، آفریننده ای ابداع گر و صورتگر بی نظیر؛ از آن من است بهترین نام ها؛ کسانی که در آسمان ها و زمین ها هستند تسبیح مرا می گویند؛ و من عزیز و حکیم هستم».

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: یهودیان گفتند: «موسی بهتر از توست». فرمود: «به چه دلیل»؟ گفتند زیرا خداوند عزیز» با چهار هزار کلمه با او صحبت کرد ولی با تو یک کلمه هم صحبت نکرده است فرمود: به من بهتر از او داده اند پرسیدند: «چه چیز»؟ فرمود پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی که گرداگردش را پربرکت ساخته ایم برد. (اسراء/1) من بر بال جبرئیل نشستم تا رسیدم به آسمان هفتم و از سدرة المنتهی گذشتم که آن جا جنّة الماوی است تا بالاخره به ساق عرش چسبیدم از ساق عرش

ص: 171

إنى أنا اللهُ لا إلهَ إِلَّا أَنَا السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبَرُ الرَّسُوفَ الرَّحِيمُ فَرَأَيْتُهُ بقَلْبِي وَ مَا رَأَيْتَهُ بِعَيْنِي﴾. (1)

1- 3- الصّادق علیه السلام - ﴿إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثَلَاثَ سَاعَاتِ فِي اللَّيْلِ وَ ثَلَاثَ سَاعَاتِ فِي النَّهَارِ يُمَجِّدُ فِيهِنَّ نَفْسَهُ فَأَوَّلُ سَاعَاتِ النَّهَارِ حِينَ تَكُونُ الشَّمْسُ هَذَا الْجَانِبَ يَعْنِي مِنَ الْمَشْرِقِ مِقْدَارَهَا مِنَ الْعَصْرِ يَعْنِي مِنَ الْمَغْرِبِ إِلَى صَلَاةِ الْأُولَى وَ أَوَّلُ سَاعَاتِ اللَّيْلِ مِنَ الثُّلُثِ الْبَاقِي مِنَ اللَّيْلِ إِلَى أَنْ يَنْفَجر الصُّبْحُ يَقُولُ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ إِنِّى أَنَا اللَّهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ إِنِّي أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ إِنِّي أَنَا اللَّهُ الْغَفُورُ الرَّحِي إِنِّي أَنَا اللَّهُ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمُ إِنِّي أَنَا اللَّهُ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِنِّي أَنَا اللَّهُ لَمْ أَزَلْ وَ لَا أَزَالُ إِنِّي أَنَا اللَّهَ خَالِقُ الْخَيْرِ وَالشَّرِّ إِنِّي أَنَا اللَّهُ خَالِقُ الْجَنَّةَ وَالنَّارِ إِنِّي أَنَا اللَّهُ بَدْ كُلِّ وَ إِلَيَّ يَعُودُ إِنِّي أَنَا اللَّهُ الْوَاحِدُ الصَّمَدُ إِنِّى أَنَا اللَّهُ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ إِنِّي أَنَا اللَّهُ الْمَلِكِ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ إِنِّى أَنَا اللَّهَ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لِيَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى إِنِّى أَنَا اللَّهُ الْكَبِيرُ الْمُتَعالَ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مِنْ عِنْدِهِ وَالْكِبْرِيَاءُ رِدَاؤُهُ فَمَنْ نَازَعَهُ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ أَكَبَّهُ اللَّهُ فِي النَّارِ ثُمَّ قَالَ مَا مِنْ عَبْدِ مُؤْمِن يَدْعُو بِهِنَّ مُقْبلًا قَلَبُهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا قَضَى لَهُ حَاجَتَهُ وَ لَوْ كَانَ شَقِيّاً رَجَوْتُ أَنْ يُحَوَّلَ سَعِيداً ﴾. (2)

4-1- الكاظم علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ يُسَمَّى بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ فَتَاهَتْ هَنَالِكَ عُقُولُهُمْ وَ اسْتَخَفَّتْ حُلُومُهُمْ فَضَرَبُوا لَهُ الْأَمْثَالَ وَجَعَلُوا لَهُ أَنْدَاداً وَ شَبَّهُوهُ بِالْأَمْثَالِ وَمَثَلُوهُ أَشْبَاهَا وَ جَعَلُوهُ يَزُولُ وَ يَحُولُ فَتَاهُوا فِي بَحْرٍ عَمِيقٍ لَا يَدْرُونَ مَا غَوْرُهُ وَ لَا يُدْرِكُونَ كَمِّيَّة بُعْدِهِ﴾. (3)

* الملك

1- الباقر علیه السلام- ﴿لَمْ يَزَلْ حَيَا بِلَا حَيَاةِ وَ مَلِكاً قَادِراً قَبْلَ أَنْ يُنْشِئَ شَيْئاً وَ مَلِكاً جَبَّارٍاً بَعْدَ إِنْشَائِهِ لِلْكَوْن﴾. (4)

* الْقُدُّوسُ

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- الْقُدُّوسُ هو الْبَرِىءُ مِنْ شَوَائِبِ الْآفَاتِ الْمُوجِبَاتِ لِلْجَهْل﴾. (5)

ص: 172


1- تفسیر نورالثقلین و تفسير البرهان؛ «بتفاوت» / بحار الأنوار، ج 9، ص 289
2- بحار الأنوار، ج 90، ص 221 تفسیر نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 3، ص 296 تفسير البرهان؛ «بتفاوت»
4- الكافى، ج 1، ص 89 تفسیر نور الثقلين
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 360/ تفسیر نورالثقلین

صدايي برآمد: ﴿إني أنا الله لا إلهَ إِلَّا أَنا السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ المتكبرُ الرَّسُوفُ الرَّحِيمُ﴾ با دل او را دیدم نه با چشم.

3-1- امام صادق علیه السلام- همانا برای خدای عزوجل در شب سه ساعت است و در روز سه ساعت که خود را در آن ساعات تمجید ،کند پس نخستین ساعت ها از روز آن ساعت است که خورشید در جانب مشرق باشد و به اندازه ای که در عصر به غروب مانده است [به وقت نماز ظهر مانده باشد] و تا هنگام نماز اوّلی (یعنی نماز ظهر) ادامه یابد و نخستین ساعت های شب ثلث آخر شب است تا زدن سپیده که در این ساعات خداوند خود را تمجید کند و فرمايد: ﴿إِنِّي أَنَا اللهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ إِنِّي أَنَا اللَّه الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ إِنِّي أَنَا اللهُ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ إِنِّي أَنَا الله الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ إِنِّي أَنَا اللَّهُ مَالِكَ يَوْمِ الدِّينِ إِنِّي أَنَا اللَّه لَمَّ أَزَلْ وَ لَا أَزَالُ إِنِّي أَنَا الله خَالِقُ الخَيْرِ وَ الشَّرِّ إِنِّي أَنَا اللَّهَ خَالِقُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ إِنِّي أَنَا اللَّهَ بَدْءُ كُلَّ شَيْءٍ وَ إِلَيَّ يَعُودُ إِنِّي أَنَا اللهُ الْوَاحِدُ الصَّمَدُ إِنِّي أَنَا الله عالمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ إِنِّي أَنَا اللهُ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ المُؤمِنُ المُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ المُتكَبَرُ إِنِّي أَنَا الله الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لِي الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى إِنِّي أَنَا الله الكَبِيرُ المتعال﴿ حضرت صادق از بیان خودش فرمود: ﴿وَ الْكِبْرِيَاءُ رِدَاؤُه﴾ یعنی کبریاء و بزرگی برازنده حضرت اوست و هرکس درباره ی آن با او ستیزه کند خداوند او را به رو در آتش اندازد، سپس فرمود: هیچ بنده ی مؤمنی نیست که این اسامی را بخواند و دلش متوجه خدای عزوجل باشد جز این که حاجتش برآورده شود و اگر شقی [و با شقاوت] باشد امید دارم که سعادتمند شود.

4-1- امام کاظم علیه السلام- خداوند تعالی بر بنده اش رسول خدا نازل کرد که: ﴿لا إِلهَ إِلَّا اللَّهَ هُوَ الحَيُّ الْقَيُّوم﴾ یعنی خدایی جز خدای حی قیوم نیست و او این نام ها را دارد: رحمن، رحیم، عزیز، جبار، علی، عظیم پس عقول مردم سرگردان و حیران شد و سبک مغز شدند، برای او (خدا) مثال هایی زدند و برای او شبیه هایی را آوردند و او را به مثال ها شبیه کردند و او را همچون شبیه ها مجسم کردند و او را به گونه ای قرار دادند که تغییر می کند و از بین می رود. پس در دریایی عمیق فرو رفتند که ژرفای آن را درک نمی کنند و غایت بعد و عمق آن را نمی دانند.

* ملک

1- امام باقر علیه السلام- همیشه زنده بود بدون زندگی ای که زائد بر ذات مقدس باشد و پادشاه صاحب قدرتی بوده پیش از آن که چیزی را ایجاد کند و پادشاه بزرگوار عظیم الشانی بوده بعد از آن که بودن را ایجاد فرموده است.

* قدوس

1 علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- قدوس یعنی مبری از ناخالصی ها و آفاتی که موجب جهل می شوند.

ص: 173

*السَّلام

1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا سَلَّمَ أَحَدَكُمْ فَلْيَجْهَرْ بِسَلَامِهِ لَا يَقُولُ سَلَّمْتُ فَلَمْ يَرُدُّوا عَلَيَّ وَلَعَلَّهُ يَكُونُ قَدْ سَلَّمَ وَلَمْ يُسْمِعُهُمْ فَإِذَا رَدَّ أَحَدَكُمْ فَلْيَجْهَرْ بِرَدِّهِ وَ لَا يَقُولُ الْمُسَلِّمُ سَلَّمْتُ فَلَمْ يَرُدُّوا عَلَيَّ ثُمَّ قَالَ كَانَ عَلَى يَقُولُ لَا تَغْضَبُوا وَ لَا تُغْضِبُوا أَفْشُوا السَّلَامَ وَأَطِيبُوا الْكَلَامَ وَصَلُّوا بِاللَّيْلِ وَالنَّاسُ نِيَامُ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِسَلَامٍ ثُمَّ تَنَا عَلَيْهِمْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَيْمِنَ﴾. (1)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿السَّلَامُ مَعْنَاهُ تَحِيَّةُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَحْكِي عَنْ أَهْل الله الْجَنَّةِ فَقَالَ دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلَامُ وَ الْوَجْهُ الثَّانِي مَعْنَاهُ أَمَ-انُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ أَنَّهُ أَمَانُ قَوْلُهُ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ فَمَعْنَى الْمُؤْمِن أَنَّهُ يُؤْمِنُ أَوْلِيَاءَهُ مِنْ عَذَابِهِ وَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الله عَنْ عِلَّةٍ قَوْلِ الْإِمَامِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ يُتَرْجِمُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَيَقُولُ فِي تَرْجَمَتِهِ أَمَانُ لَكُمْ مِنْ عَذَابِكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَأَقَلُّ مَا يُجْزِي مِنَ السَّلَامِ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ مَا زَادَ عَلَى ذَلِكَ فَفِيهِ الْفَضْلُ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ﴾. (2)

* المُؤْمِنُ

1- الباقر علیه السلام- ﴿يَا خَيْثَمَةُ أَبْلِغْ مَوَالِيَنَا مِنَّا السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُمْ لَنْ يَنَالُوا مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بالْعَمَل وَ لَنْ يَنَالُوا وَلَايَتَنَا إِلَّا بِالْوَرَعَ يَا خَيْثَمَةُ لَيْسَ يَنْتَفِعُ مَنْ لَيْسَ مَعَهُ وَلَايَتُنَا وَلَا مَعْرِفَتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اللَّهِ إِنَّ الدَّابَّةَ لَتَخْرُجُ فَتُكَلَّمُ النَّاسَ مُؤْمِنُ وَ كَافِرُ وَ إِنَّهَا تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ فَلَيْسَ يَمُرُ بِهَا أَحَدٌ مِنَ الْخَلْقِ إِلَّا قَالَ مُؤْمِنُ أَوْ كَافِرُ وَ إِنَّمَا كَفَرُوا بوَكَايَتِنَا لَا يُوقِنُونَ يَا خَيْثَمَةً كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُقِرُّونَ يَا خَيْثَمَةُ اللَّهُ الْإِيمَانُ وَ هُوَ قَوْلُهُ المؤمِنُ المُهَيْمِنُ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ وَ فِينَا مَسْكَنُهُ يَعْنِي الْإِيمَانَ وَ مِنَّا يَشَعَبُ وَ مِنَّا عُرِفَ الْإِيمَانُ وَ نَحْنُ الْإِسْلَامُ وَ مِنا عرف شَرَائِعُ الْإِسْلَام وَ بنَا تَشَعَبُ يَا خَيْثَمَهُ مَنْ عَرَفَ الْإِيمَانَ وَ اتَّصَلَ

ص: 174


1- الکافی، ج 2، ص 645/ مشکاة الأنوار، ص197/ تفسير البرهان/ وسائل الشیعة، ج 12، ص 59 و مستدرک الوسائل، ج 8، ص361 و تفسیر نورالثقلين؛ «اذا سلم احدكم ... يردوا على ثم» محذوف
2- بحار الأنوار، ج 82، ص309/ مستدرک الوسائل، ج 5، ص 25؛ «و سئل امیرالمؤمنین ... فهو خيرله» محذوف

*سلام

1- امام صادق علیه السلام- قداح از امام صادق علیه السلام روایت می کند هنگامی که یکی از شما سلام می کند، باید آشکارا سلام کند و نگوید سلام کردم اما پاسخم را ندادند شاید سلام کرده است، اما کسی نشنیده است و نیز هرکس پاسخ سلام را می دهد باید بلند و آشکارا پاسخ دهد و سلام کننده نگوید: سلام ،کردم اما پاسخم را ندادند علی فرمود: «عصبانی نشوید و دیگران را عصبانی نکنید، به یکدیگر سلام کنید و سخن نیکو بگویید». شب هنگام که مردم در خوابند نماز بخوانید تا به سلامت وارد بهشت شوید و این کلام خداوند عزوجل را بر آنان تلاوت کرد: ﴿السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ﴾.

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- السَّلامُ معنایش درود و تحیت است و آن همان معنای سخن خدای عزوجل است که در حال که از اهل بهشت حکایت می کند و می فرماید گفتار و دعای آن ها در بهشت این است که «خداوندا منزهی تو» و تهیت آن ها در آنجا سلام است (یونس/ 10) و دوم آن امان و پناه است و آن سخن خداوند است نگهبانان به آن ها گوید سلام بر شما گوارایتان باد این نعمت ها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید (زمر/73) و دلیل بر این که معنای آن «امان» است این آیه است: ﴿هُوَ للَّهُ الَّذِي لا إلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ﴾؛ که «مؤمن» دوستدارانش را از عذابش ایمنی می بخشد و از امیرمؤمنان علیه السلام از علت این که امام جماعت السَّلَامُ عَلَيْكُمْ می گوید، سؤال شد، فرمود: از وی با این عبارت سخن خدا را با زبان دیگر بیان می کند و در واقع می گوید: از عذاب شدنتان در روز قیامت در امان بمانید امان از عذابتان است و کمترین مقداری که از سلام کفایت می کند، گفتن: ﴿السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ الله وَبَرَكَاتُه﴾ است و بیشتر از آن بهتر است و فضیلت دارد زیرا خداوند فرموده و هرکس به میل خود بیشتر نیکی کند پس آن برای او بهتر است. (بقره/184) و کسی که کار خیری انجام دهد، برای او بهتر است.

* مؤمن

1- امام باقر علیه السلام- خیثمه جعفی گوید: خدمت حضرت باقرال رسیدم فرمود: «ای خیثمه به دوستان ما از طرف ما سلام برسانید و به آن ها اعلام کنید جز با عمل نیک در نزد خدا مقامی پیدا نمی کنند، هرگز به ولایت ما نمی رسند جز با پارسایی ای خیثمه هر کس ولایت و معرفت ما را نداشته باشد اعمالش به او سودی نمی رساند و از عبادات خود نتیجه ای نخواهد گرفت به خداوند سوگند آن دابه یعنی جنبنده همان دابه الارض است که در آیه 82 سوره نمل از خداوند یاد فرموده و در آخرالزمان از زمین خارج می شود و با مردم حرف می زند خارج می گردد و مؤمن و کافر با او سخن می گویند، کسی بر او نمی گذرد مگر این که می گوید مؤمن است و یا کافر ای !خیثمه تنها کسانی که به ولایت ما کافر شدند و یقین و اعتقادی پیدا نکردند به نشانه های ما اقرار نمی کنند ای خیثمه خداوند ایمان است که در قرآن مجید خود را الْمُؤْمِنُ المُهَيْمِنُ نامید؛ ما اهل ایمان هستیم و ایمان در خانه ی ما جای گرفته است و از ما شعبه می گیرد و به وسیله ی ما ایمان شناخته شده است احکام اسلام و قوانین آن از خاندان ما بیرون گردیده و از ما به هر سو پراکنده گردیده است. ای خیثمه هرکس ایمان را شناخت و

ص: 175

بِهِ لَمْ يُنَجِّسْهُ الذُّنُوبُ كَمَا أَنَّ الْمِصْبَاحَ يُضِي، وَ يُنْفِذُ النُّورَ وَ لَيْسَ يَنْقُصُ مِنْ ضَوْئِهِ شَيْءٌ كَذَلِكَ مَنْ عَرَفَنَا وَأَقَرَّ بِوَلَايَتِنَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ﴾. (1)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿الْمُؤْمِنُ الَّذِي أَمِنَ خَلْقُهُ مِنْ ظُلْمِهِ لَهُمْ، إِذْ قَالَ: لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿سُمِّيَ الْبَارِئُ عَزَّوَجَلَّ مُؤْمِناً لِأَنَّهُ يُؤْمِنُ مِنْ عَذَابِهِ مَنْ أَطَاعَهُ وَسُمِّيَ الْعَبْدُ مُؤْمِنَا لِأَنَّهُ يُؤْمِنُ عَلَى علیه السلام فَيُجِيرُ اللَّهُ أَمَانَهُ﴾. (3)

4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿المُؤْمِنُ قَالَ: يُؤْمِنُ أَوْلِيَاءَهُ مِنَ الْعَذَابِ﴾. (4)

* المُهَيْمِنُ

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿المُهَيْمِنُ أَى الشَّاهِد﴾. (5)

* المتكبّر

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿في أزلِيَّتِهِ مُتَعَظَّماً بالإلَهِيَّة مُتَكَبِّراً بِكِبْرِيَائِهِ وَ جَبَرُوتِهِ﴾. (6)

باب 2: سُبْحانَ الله عَمَّا يُشْرِكُونَ

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَم قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ سُبْحَانَ اللهِ قَالَ أَنفَهُ﴾. (7)

2-2- أمير المومنين علیه السلام- ﴿عَنْ يَزِيدَ بْنِ الْأَصَمَّ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا تَفْسِيرُ سُبْحَانَ اللَّهِ قَالَ إِنَّ فِي هَذَا الْحَائِطِ رَجُلًا كَانَ إِذَا سُئِلَ أَنْبَأَ وَإِذَا سَكَتَ ابْتَدَأَ فَدَخَلَ الرَّجُلُ فَإِذَا هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ مَا تَفْسِيرُ سُبْحَانَ اللَّهِ قَالَ هُوَ تَعْظِيمُ جَلَالِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ تَنْزِيهُهُ عَمَّا قَالَ فِيهِ كُلُّ مُشْرِكِ فَإِذَا قَالَهَا الْعَبْدُ صَلَّى عَلَيْهِ كُلٌّ مَلَكِ﴾. (8)

ص: 176


1- بحار الأنوار، ج 65 ، ص58 تفسیر فرات الکوفی، ص310
2- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص 366
3- بحار الأنوار، ج 4، ص196
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 360/ تفسیر نورالثقلین
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 360 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»
6- التوحيد، ص 44 تفسیر نورالثقلین
7- بحار الأنوار، ج 90، ص 176 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
8- التوحيد، ص 312 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»

به آن معرفت پیدا کرد و خود را به آن پیوند داد هیچ گناهی او را آلوده نمی کند همان گونه که چراغ فضا را روشن می کند و نور خود را به اطراف می رساند بدون این که از نور چراغ کاسته شود و همین گونه است هرکس به ولایت ما اقرار کند خداوند او را می آمرزد.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- المؤمِنُ کسی است که خلقش از ظلم او در امان هستند؛ چون فرمود: [حتی] به اندازه ی سنگینی ذره ای ستم نمی کند.

3- امام صادق علیه السلام- خداوند باری تعالی مؤمن نامیده شده؛ چراکه او کسی را که فرمانبردارش باشد و او را اطاعت کند از عذاب خویش ایمنی می دهد و بنده خدا مؤمن نامیده شده چراکه او برخدا ایمن باشد و خدا امان او را اجازه می دهد.

4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از المؤْمِنُ یعنی دوستانش را از عذاب ایمنی می بخشد.

* مهیمن

1 علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- المُهَيْمِنُ یعنی گواه است.

* متكبّر

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در ازلیتش به الهیت و خدایی بزرگی را بر خود بسته و به کبریاء و جبروتش تکبّر و بزرگواری می نمود.

بخش 2: شایسته ی عظمت است خداوند منزه است از آن چه شریک برای او قرار می دهند!

1-2- امام صادق علیه السلام- هشام بن حکم گوید از امام صادق علیه السلام «درباره ی سبحان الله پرسیدم». ایشان فرمود منزه کردن پاک دانستن ساحت خداست».

2-2- امام علی علیه السلام- یزیدبن عصم گوید: مردی از عمر بن خطاب سؤال کرد و گفت: «که ای امیرالمؤمنین تفسیر و بیان سبحان الله چیست؟ عمر گفت: در این باغ مردیست که چون سؤال می کرد خبر داده می شد و چون سکوت می کرد به او گفته می شد و مراد این است که در عهد پیغمبر چنان بود که علم به او می رسید؛ اگر از پیغمبر چیزی می پرسید او را جواب می داد و اگر خاموش بود و سؤالی نمی نمود؛ پیغمبر خود آغاز می کرد و به او تعلیم می داد و بنابراین شاید که او تفسیر این را بهتر بداند پس آن مرد داخل باغ شد و دید که آن مرد علی بن ابی طالب علیه السلام است سائل عرض کرد که ای ابا الحسن علیه السلام تفسیر سبحان الله چیست؟ فرمود: «آن تعظیم جلال خدای عزوجل و تنزیه و دور کردن آن جناب از آن چه هر مشرکی در شأن او گفته است و چون بنده ی آن را بگوید هر فرشته بر او صلوات فرستد».

ص: 177

قوله تعالى: ﴿هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾ (24)

باب 1: هُوَ اللهُ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ وَاشْتِقَاتِهَا اللَّهُ مِمَّا هُوَ مُشْتَقُ قَالَ فَقَالَ لِي يَا هِشَامُ اللَّهُ مُشْتَقُ مِنْ إِلَهِ وَ الْإِلَهُ يَقْتَضِي مَأْلُوهَا وَالِاسْمُ غَيْرُ الْمُسَمَّى فَمَنْ عَبَدَ الِاسْمَ دُونَ الْمَعْنَى فَقَدْ كَفَرَ وَ لَمْ يَعْبُدْ شَيْئًا وَ مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ وَ الْمَعْنَى فَقَدْ كَفَرَ وَ عَبَدَ اثْنَيْنِ وَ مَنْ عَبَدَ الْمَعْنَى دُونَ الِاسْمِ فَذَاكَ التَّوْحِيدُ أَ فَهِمْتَ يَا هِشَامُ قَالَ فَقُلْتُ زِدْنِي قَالَ إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَةَ وَ تِسْعِينَ اسْماً فَلَوْ كَانَ الِاسْمُ هُوَ الْمُسَمَّى لَكَانَ كُلَّ اسْمٍ مِنْهَا إِلَهَا وَلَكِنَّ اللَّهَ مَعْنَى يُدَلُّ عَلَيْهِ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَكُلُهَا غَيْرُهُ يَا هِشَامُ الْخُبْزُ اسْمُ لِلْمَاكُولِ وَالْمَاءُ اسْمُ لِلْمَشْرُوبِ وَالثَّوْبُ اسْمُ لِلْمَلْبُوسِ وَ النَّارُ اسْمُ لِلْمُحْرِقِ أَ فَهَمْتَ يَا هِشَامُ فَهُما تَدْفَعُ بِهِ وَ تُنَاضِلُ بِهِ أَعْدَاءَنَا وَالْمُتَّخِذِينَ مَعَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ غَيْرَهُ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ نَفَعَكَ اللَّهُ بِهِ وَ ثَبَّتَكَ يَا هِشَامُ قَالَ هِشَامُ فَوَ اللَّهِ مَا قَهَرَنِي أَحَدُ فِي التَّوْحِيدِ حَتَّى قُمْتُ مَقَامِي هَذَا﴾. (1)

باب 2: الخَالِقُ الْبارِئُ

اشاره

1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قوله هُوَ اللهُ الخَالِقُ الْبارِئُ البارئ هُوَ الَّذِي يَخْلُقُ الشَّيْ: لَا مِنْ شَيْء﴾. (2)

2-2- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَن علیه السلام رِّضَا هَلْ كَانَ اللَّهُ عَارِفاً بِنَفْسِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ قَالَ نَعَمْ قُلْتَ يُرِيهَا وَيَسْمَعُهَا قَالَ مَا كَانَ مُحْتَاجاً إِلَى ذَلِكَ لِأَنَّهُ لَمْ يَكُنْ يَسْأَلُهَا وَلَا يَطْلُبُ مِنْهَا هُوَ نَفْسُهُ وَ نَفْسُهُ هُوَ قُدْرَتُهُ نَافِدَة فَلَيْسَ يَحْتَاجُ إِلَى أَنْ يُسَمِّيَ نَفْسَهُ وَ لَكِنَّهُ اخْتَارَ لِنَفْسِهِ أَسْمَاءَ لِغَيْرِهِ يَدْعُوهُ بِهَا لِأَنَّهُ إِذَا لَمْ يُدْعَ بِاسْمِهِ لَمْ يُعْرَفَ﴾. (3)

3-2- الرضا علیه السلام- ﴿الْخَالِقُ لَا بِمَعْنى حَرَكَة وَ خَالِقُ إِذْ لَا مَخَلُوقِ﴾. (4)

4-2- أمير المومنین علیه السلام- ﴿وَالْخَالِقُ لَابِمَعْنى حَرَكَة وَ نَصَب﴾. (5)

ص: 178


1- الكافي، ج 1، ص87/ تفسير البرهان
2- التوحيد، ص191/ تفسیر القمی، ج 2، ص 360
3- تفسیر بحر العرفان، ج 15، ص367
4- تفسیر نورالثقلین
5- نهج البلاغه، ص 212/ تفسیر نورالثقلین

او خداوندی است هستی ،بخش آفریننده ای ابداع گر، و صورت گر [بی نظیر]؛ از آن اوست بهترین نام ها؛ آن چه در آسمان ها و زمین است تسبیح او می گویند؛ و او توانا و حکیم است. (24)

بخش 1: او خداوندی است.

1- امام صادق علیه السلام- هشام بن حکم گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی اسامی خداوند و مشتقات آن پرسیدم و این که الله از چه گرفته شده است» فرمود: ای هشام! الله از اله گرفته شده است و آله، مألوه [معبود] را ایجاب می کند و اسم با مسمی فرق دارد پس هر کس اسم را بدون در نظر گرفتن معنا بپرستد، کفر ورزیده و کسی را بندگی نکرده است و هرکس اسم و معنی را بپرستد، کفر ورزیده و دو چیز را بندگی کرده است و هرکس معنا را بدون اسم بپرستد آن توحید است. دانستی ای هشام؟! گفتم: «بیش از این بگو» فرمود: خداوند نود و نه اسم دارد اگر اسم همان مسمی بود، هریک از آن اسامی یک اله بود اما الله معنایی است که تمامی اسامی بر آن دلالت می کند و همه آن اسامی، غیر از الله است ای هشام نان نام چیزی خوردنی است. آب نام چیزی نوشیدنی است. لباس نام چیزی است که پوشیده می شود و آتش نام چیزی که می سوزاند ای هشام به گونه ای متوجه شدی که بتوانی با دشمنان ما که همراه با خداوند عزوجل معبود دیگری می گیرند بحث کنی و آنان را شکست دهی؟ گفتم: «بلی» فرمود: ای هشام! خداوند تو را سود رساند و پایدارت قرار دهد». هشام گفت: «به خدا سوگند از زمانی که از آن مجلس برخاستم حدی نتوانست مرا در مسئله توحید شکست دهد».

بخش 2: خالق آفریننده ای بی سابقه

1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- هو الله الخالق البَارِئُ یعنی او کسی است که هر چیزی را از عدم خلق می کند.

2-2- امام رضا علیه السلام- محمّد بن سنان گوید: از امام رضا علیه السلام سؤال کردم که آیا خداوند پیش از آن که مخلوق را آفرید عارف به نفس خود بوده است» فرمود: «بلی» عرض کردم: «خود را می دید و می شنید؟ فرمود محتاج به این نبود چراکه خود خداوند غیر از او نبود که از خود سؤال کند و یا طلب کند بله خدا نفس خود است و نفس او خود اوست. قدرت او نفوذ دارد و مخلوق را به قدرت خلق می فرماید پس احتیاج ندارد به این که به اسمی نامیده شود و اسمی را برای خود مشخص نماید و لیکن حق تعالی اسم هایی برای خود برگزید که غیر او آن اسما را بخواند زیرا که اگر به اسمی خوانده نشود شناخته نخواهد شد».

3-2- امام رضا علیه السلام- اوست آفریننده بدون آن که در آفرینش برای او حرکتی باشد مخلوق که برای ایجاد کردن و شکل دادن به چیزی محتاج به انواع حرکات و به کاربردن آلات و اسباب است خالق و آفریدگار بود هنگامی که مخلوق و آفریده شده ای وجود نداشت.

4-2- امام علی علیه السلام- او آفریدگار است نه به معنای آفرینش با حرکت و زحمت.

ص: 179

5-2- الجواد علیه السلام- ﴿وَ إِنْ كُنْتَ تَقُولُ هَذِهِ الصِّفَاتُ وَالْأَسْمَاء لَمْ تَزَلْ فَإِنَّ لَمْ تَزَلْ مُحْتَمِلُ مَعْنَيَيْنِ فَإِنْ قُلْتَ لَمْ تَزَلْ عِنْدَهُ فِي عِلْمِهِ وَهُوَ مُسْتَحِقُهَا فَنَعَمْ وَإِنْ كُنْتَ تَقُولُ لَمْ يَزَلْ تَصْويرُهَا وَ هِجَاؤُهَا وَتَقْطِيعُ حُرُوفِهَا فَمَعَاذَ اللَّهِ أَنْ يَكُونَ مَعَهُ شَيْءٍ غَيْرُهُ بَلْ كَانَ اللَّهُ وَ لَا خَلْقَ ثُمَّ خَلَقَهَا وَسِيلَة بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ يَتَضَرَّعُونَ بِهَا إِلَيْهِ وَ يَعْبُدُونَهُ وَهِيَ ذِكْرُهُ وَكَانَ اللَّهُ وَلَا ذِكْرَ ﴾. (1)

باب 3: لَهُ الْأَسماء الحسنى

اشاره

1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى تِسْعَة وَ تِسْعِينَ اسْماً مِائَةِ إِلَّا وَاحِداً مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ هِيَ اللَّهُ الْإِلَهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ الْقَدِيرُ الْقَاهِرُ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى الْبَاقِي الْبَدِيعُ الْبَارِئُ الْأَكْرَمُ الظَّاهِرُ الْبَاطِنُ الْحَيُّ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ الْحَلِيمُ الْحَفِيظُ الْحَقِّ الْحَسِيبُ الْحَمِيدُ الْحَفِيُّ الرَّبُّ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمُ الدَّارِيُّ الرَّزَّاقُ الرَّقِيبُ الرَّوفُ الرَّائِي. السَّلامُ المؤمِنُ المُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الجَبَّارُ المُتكَبِّرُ السَّيِّدُ السُّبُوحُ الشَّهِيدُ الصَّادِقُ الصَّانِعُ الطَّاهِرُ الْعَدْلُ الْعَفُو الْغَفُورُ الْغَنِيُّ الْغِيَاتُ الْفَاطِرُ الْفَرْدُ الْفَتَّاحُ الْفَالِقُ الْقَدِيمُ الْمَلِكَ الْقُدُّوسُ الْقَوِيُّ الْقَرِيبُ الْقَيُّومُ الْقَابِضُ الْبَاسِطُ قَاضِي الْحَاجَاتِ الْمَجِيدُ الْمَوْلَى الْمَنَّانُ الْمُحِيطُ الْمُبِينُ الْمُقِيتُ الْمُصَوِّرُ الْكَرِيمُ الْكَبِير الْكَافِى كَاشِفَ الضُّرِّ الْوَتْرُ النُّورُ الْوَهَّابُ النَّاصِرُ الْوَاسِعُ الْوَدُودُ الْهَادِي الْوَفِيُّ الْوَكِيلُ الْوَارِثُ الْبَرُّ الْبَاعِثُ التَّوَّابُ الْجَلِيلُ الْجَوَادُ الْخَبِيرُ الْخَالِقُ خَيْرُ النَّاصِرِينَ الدَّيَّانُ الشَّكُورُ الْعَظِيمُ اللَّطِيف الشَّافِي﴾. (2)

2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ تِسْعَة وَتِسْعُونَ اسْماً مَنْ دَعَا اللَّهَ بِهَا اسْتَجَابَ لَهُ وَ مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ﴾. (3)

3-3- الصّادق علیه السلام - ﴿إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَةَ وَ تِسْعِينَ اسْمَاً فَلَوْ كَانَ الاسْمُ هُوَ الْمُسَمَّى لَكَانَ كُلُّ اسْمٍ مِنْهَا إلها وَلَكِنَّ الله معنى يُدلُّ عَلَيْهِ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَكُلُّهَا غَيْرُهُ﴾. (4)

4-3- الصّادق علیه السلام - ﴿إِنَّ آهِ اسْمُ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ قَالَ آهِ فَقَدِ اسْتَغَاثَ بِاللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى﴾. (5)

ص: 180


1- الکافی، ج 1، ص 116
2- التوحيد، ص 194 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
3- التوحيد ص 195 تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان؛ «دعاها» بدل «دعا الله بها»
4- الکافی، ج 1، ص 87
5- التوحيد، ص219

5-2- امام جواد علیه السلام- ابوهاشم جعفری گوید: نزد امام جواد بودم؛ مردی از ایشان پرسید: «مرا از حق تعالی و اسماء و صفاتی چند در آیات کریمه قرآن ذکر شده خبر دهید؛ که آیا همان اسماء صفات مراد حق تعالی هستند؟ امام علیه السلام پاسخ فرمود: اگر تو می گویی این اسماء و صفات او همیشه بودند این هم دو معنی دارد اگر مقصودت این است که همیشه در علم او بودند و همیشه سزاوار آن ها بوده باید گفت «آری»، و اگر می خواهی بگویی همیشه مفهوم و تلفظ و تقطیع حروف آن ها وجود داشته باید گفت معاذ الله» که با خدا چیز دیگری بوده است، بلکه خدا بود و خلقی نبود و سپس آن ها را خلق کرد و اسماء و صفات خود را وسیله ی میان خود و خلق خود ساخت تا به وسیله ی آن ها به درگاه وی زاری کنند و او را بپرستند و این ها ذکر او باشند، خدا بود و ذکری نبود.

بخش 3: برای او نامهای نیک است.

1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند تبارک و تعالی نودونه نام دارد هر کس آن ها را شمارش کند وارد بهشت می شود آن نام ها چنین است الله، واحد، احد، صمد، اول، آخر، سمیع، بصیر، قدیر، قاهر، علی اعلی، باقی، بدیع، باریء، اکرم، ظاهر، باطن، حی، حکیم، علیم، حلیم، حفیظ، حق، حسیب، حمید، حقی، رب، رحمن، رحیم، ذاریء رازق، رقیب رؤوف بار، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبّار، متکبّر، سید، سبوح، شهید، صادق، صانع، طاهر، عدل، عفو، غفور، غنی، غیاث، فاطر، فرد، فتاح، فالق، قدیم، ملک، قدوس، قوی، قریب، قیوم، قابض، باسط، قاضی، حاجات، مجید، مولی، منان، محیط، مبین، مقیت، مصور، کریم، کبیر، کافی کاشف الضر، وتر، نور، وهاب، ناصر، واسع، ودود، هادی، وفی، وکیل، وارث، بر، باعث، تواب، جلیل، جواد، خبير، خالق، خیر الناصرين، دیان، شکور، عظیم، لطیف، شافی

2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند تبارک و تعالی نودونه نام دارد هرکس او را به این نامها بخواند، دعای او را استجابت می کند و هرکس آن ها را بر شمرد، وارد بهشت می شود.

3-3- امام صادق علیه السلام- خدای عزوجل را نودونه اسم است پس اگر اسم همان مسمّی باشد هر آینه هر اسمی از آن ها خدایی خواهد بود؛ ولیکن خدای عزوجل معینی است که به واسطه ی این اسم ها بر او دلالت می شود و همهی این اسمها غیر او هستند.

4-3- امام صادق علیه السلام- آه نامی است از نام های خدای عزوجل؛ پس کسی که آه بگوید به خدای تبارک و تعالی استغاثه نموده است.

ص: 181

5-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إِنِّي لَأَعْرَفُ بِطُرُقِ السَّمَاوَاتِ مِنْ طُرُقِ الْأَرْضِ نَحْنُ الاسْمُ الْمَخْرُونَ الْمَكْنُونُ نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِى إِذَا سُئِلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا أَجَابَ﴾. (1)

6-3- الباقر علیه السلام- ﴿نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِي لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْكَلِمَاتُ الَّتِي تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتَابَ عَلَيْهِ﴾. (2)

7-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿أَنَا أَسْمَاءُ اللَّهِ الْحُسْنَى وَ أَمْثَالُهُ الْعُلْيَا، وَآيَاتُهُ الْكُبْرَى﴾. (3)

ص: 182


1- بحار الأنوار، ج27، ص 38
2- بحار الأنوار، ج 25، ص 5
3- مختصر البصائر، ص 132

5-3- امام على علیه السلام- من به راه های آسمان ها از راه های زمین آشناترم ما اسم ذخیره شده و مخفی [خداوند] هستیم؛ ما بهترین نام ها هستیم که وقتی از خدای عزوجل به وسیله ی آن درخواست شود، اجابت کند.

6-3- امام باقر علیه السلام- ما آن اسمای حسنی هستیم که خداوند عملی را از بندگان قبول نخواهد کرد مگر با معرفت ما به خدا قسم ما همان کلماتی هستیم که آدم از خدا فراگرفت و بعد توبه اش پذیرفته شد.

7-3- امام علی علیه السلام- منم نام های نیکوی خداوند نام های بالای او و نشانه های بزرگ او.

ص: 183

سُورَةُ المُمتَحَنَةُ

اشاره

بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- السجّاد علیه السلام ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْمُمْتَحِنَةِ فِى فَرَائِضِهِ وَ نَوَافِلِهِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ نَوَّرَ لَهُ بَصَرَهُ وَ لَا يُصِيبُهُ فَقْرُ أَبَداً وَ لَا جُنُونُ فِى بَدَنِهِ وَ لَا فِي وُلْدِهِ﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السَّورَةَ صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُ وَإِذَا مَاتَ فِي يَوْمِهِ أَوْ لَيْلَتِهِ مَاتَ شَهِيداً وَ كَانَ الْمُؤْمِنُونَ شُفَعَاوَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ كَتَبَهَا وَ شَرِبَهَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مُتَوَالِيَة لَمْ يَبْقَ لَهُ طُحَالُ وَ أَمِنَ مِنْ وَجَعِهِ وَ زِيَادَتِهِ وَ تَعَلَّقَ الرِّيَاحَ مُدَّةَ حَيَاتِهِ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبَّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً في سَبيلِي وَ ابْتِغَاءَ مَرْضانِ تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ﴾. (1)

باب 1: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا

ص: 184


1- ثواب الأعمال، ص 18 / تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- تفسير البرهان نور الثقلين؛ «بتفاوت»

سوره ممتحنه

اشاره

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیْمِ

ثواب قرائت

اشاره

1- امام سجّاد علیه السلام- هر کس سوره ممتحنه را در نمازهای واجب و نافله ی خود بخواند خداوند قلبش را برای ایمان می آزماید و به دیدگانش نور عطا می کند و هرگز به دامان فقر نمی افتد و نه خودش دچار جنون می شود و نه فرزندانش.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند ملائکه بر او درود می فرستند و برای او طلب استغفار می کنند. اگر در روز یا شبی که این سوره را خوانده است بمیرد شهید است و مؤمنان شفیع او در روز قیامت هستند. هرکس آن را بنویسد و سه روز متوالی بنوشد، به بیماری طحال دچار نمی شود و از درد این بیماری و بالاگرفتن و فزونی یافتن آن در امان می ماند و به اذن خداوند تعالی در مدت زندگی اش مثل باد حرکت خواهد کرد [کنایه از سلامتی]

ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید شما نسبت به آنان اظهار محبت می کنید در حالی که آن ها به آن چه از حق برای شما آمده کافر شدهاند و پیامبر خدا و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه ی شماست از شهر و دیارتان بیرون می رانند و اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده اید [پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید] شما مخفیانه با آن ها رابطه ی دوستی برقرار می کنید در حالی که من به آن چه پنهان یا آشکار می سازید [از همه] داناترم و هرکس از شما چنین کند از راه راست گمراه شده است.

بخش 1: ای کسانی که ایمان آورده اید!

ص: 185

1-1- الصّادق علیه السلام-﴿عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ إِبْلِيسَ أَكَانَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَمْ كَانَ يَلِى شَيْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ فَقَالَ لَمْ يَكُنْ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَلَمْ يَكُنْ يَلِى شَيْئًا مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ وَلَا كَرَامَةَ فَأَتَيْتُ الطَّيَّارَ فَأَخْبَرْتُهُ بمَا سَمِعْتُ فَأَنْكَرَهُ وَ قَالَ وَكَيْفَ لَا يَكُونُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ الطَّيَّارُ فَسَأَلَهُ وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ رَأَيْتَ قَوْلَهُ عَزَّوَجَلَّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا فِي غَيْرِ مَكَانِ مِنْ مُخَاطَبَةِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَدْخُلُ فِي هَذَا الْمُنَافِقُونَ قَالَ نَعَمْ يَدْخُلُ فِي هَذَا الْمُنَافِقُونَ وَالضَّلَالُ وَكُلُّ مَنْ أَقَرَّ بالدَّعْوَة الظَّاهِرَة﴾. (1) الکافی، ج 8، ص274 (2)

2-1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿قرائت أَنْزَلَ الْقُرْآنَ عَلَى سَبْعَة أَقْسَام ... فَأَمَّا مَا ظَاهِرُهُ الْعُمُومُ وَمَعْنَاهُ الْخُصُوصٌ فَقَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمُوَدَّةِ نَزَلَتْ فِي حَاطِبِ بْنِ أَبِي بَلْتَعَةَ وَ هُوَ رَجُلُ وَاحِدٌ فَلَفْظُ الْآيَةِ عَامُ وَ مَعْنَاهَا خَاصٌ وَإِنْ كَانَتْ جَارِيَةً فِى النَّاسِ﴾. (3)

باب 2: لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمُوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِالله رَبَّكُمْ إِنْ كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً في سبيلي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمُوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتَم وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ

اشاره

2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثواب قرائت يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالمُوَدَّةِ نَزَلَتْ فِي حَاطِبِ بْنِ أَبِي بَلْتَعَةَ وَ لَفْظُ الْآيَةِ عَام وَ مَعْنَاهُ خَاصٌ وَ كَانَ سَبَبُ ذَلِكَ أَنَّ حَاطِبَ بْن أَبي بَلْتَعَةَ كَانَ قَد أَسْلَمَ وَ هَاجَرَ إِلَى الْمَدِينَة وَ كَانَ عِيَالُهُ بِمَكَّةَ وَ كَانَتْ قُرَيْشٍ يَخَافُ تَخَافَ أَنْ يَغْزُوَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ فَصَارُوا إِلَى عِيَالِ حَاطِب وَسَأَلُوهُمْ أَنْ يَكْتُبُوا إِلَى حَاطِب يَسْأَلُوهُ عَنْ خَبَر مُحَمَّدِ هَلْ يُريدُ أَنْ يَغْرُوَ مَكَةً فَكَتَبُوا إِلَى حَاطِب يَسْأَلُونَهُ عَنْ ذَلِكَ فَكَتَبَ إِلَيْهِمْ خَاطِبُ أَنَّ رَسُولَ اللهِ يُرِيدُ ذَلِكَ وَ دَفَعَ الْكِتَابَ إِلَى امْرَأَةِ تُسَمَّى صَفِيَّةَ فَوَضَعَتْهُ فِي قُرُونِهَا وَ مَرَّتْ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَخَبَرَهُ بذَلِكَ فَبَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ الزُّبَيْرِ بْنَ الْعَوَامِ فِي طَلَبِهَا فَلَحِقَاهَا فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَيْنَ الْكِتَابُ فَقَالَتْ مَا مَعِى شَيْءٍ فَفَتَشَاهَا فَلَمْ يَجِدَا مَعَهَا شَيْئاً فَقَالَ الزَّبَيْرُ مَا نَرَى مَعَهَا شَيْئاً فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَاللَّهِ مَا كَذَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَلَا كَذَبَ

ص: 186


1-
2-
3- بحار الأنوار، ج 10، ص 23

1-1- امام صادق علیه السلام- جمیل بن دراج گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «آیا شیطان از فرشتگان بود یا امری از امور آسمان را می گرداند؟ امام فرمود: نه از فرشتگان بود و نه امری را می گرداند و نه عزّت و احترامی داشت من نزد طيّار [ظاهراً مقصود حمزة بن طیار است] آمدم و آن چه را شنیده بودم به او .گفتم طیّار سخن امام ا را منکر شد و گفت چگونه او از فرشتگان نبوده است؟ در حالی که خداوند عزوجل می فرماید؛ [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید همگی سجده کردند جز ابلیس (بقره/34) پس خود طیار به خدمت امام صادق علیه السلام رسید و در آن هنگام که خود من هم در خدمت حضرت علیه السلام بودم این مطلب را جویا شد و عرض کرد قربانت گردم این که خدای عزوجل در بسیاری آیات قرآنی، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا﴾ آیا منافقان هم در این خطاب داخل هستند؟ فرمود: «آری منافقان هم در آن وارد هستند چنان که گمراهان و هرکسی داخل در آن است که به دعوت ظاهر اسلام اعتراف دارد

2-1- امام علی علیه السلام- خداوند قرآن را بر هفت قسم نازل فرمود .... و امّا آیه ای که ظاهرش عموم و معنایش خصوص است این سخن خدای عزوجل است ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالمَوَدَّةِ﴾. [این آیه در مورد حاطب بن ابی بلتعة نازل شد و او یک نفر است و لفظ آیه عام است و معنای آن خاص است هرچند آیه همیشه در میان مردم جاریست.

بخش 2: دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید شما نسبت به آنان اظهار محبت می کنید، در حالی که آن ها به آن چه از حق برای شما آمده کافر شدهاند و پیامبر خدا و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه ی شماست از شهر و دیارتان بیرون میرانند و اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده اید [ پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید. شما مخفیانه با آن ها رابطه ی دوستی برقرار میکنید در حالی که من به آن چه پنهان یا آشکار می سازید [از همه] داناترم و هرکس از شما چنین کند از راه راست گمراه شده است.

1-2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالمَوَدَّةِ﴾ درباره ی حاطب بن ابی بلتعه فرود آمده لفظ آیه عموم دارد و مقصود از آن خاص است و سببش این که حاطب مسلمان شده بود و به مدینه مهاجرت کرد و خانواده ی او در مکه بودند و قریش ترسان بودند از این که پیغمبر به آن ها یورش برد و نزد خاندان حاطب رفتند و از آن ها خواستند که با نامه ای از حاطب جویا شوند که آیا محمد قصد یورش به مکه دارد؟ و او نوشت که؛ آری و نامه را به زنی صفیه نام داد و وی آن را در میان گیسوان خود نهاد و گذشت و جبرئیل به رسول خدا خبر داد و آن حضرت علیه السلام، امیرمؤمنان و زبیر را به دنبال آن زن فرستاد و به او رسیدند، به او گفت: «نامه کجاست؟ و پاسخ داد چیزی همراه من نیست و او را وارسی کردند و چیزی نیافتند زبیر به آن حضرت گفت: با او چیزی نیافتیم فرمود: به خدا که رسول خدا به ما دروغ نگفته و به جبرئیل هم دروغ نبسته و جبرئیل هم به خدا دروغ نبسته آن حضرت به آن زن فرمود: «به خدا باید نامه را پدیدار کنی اگر نه سر تو را برای رسول خدا می برم». گفت: «شما دوتا دور شوید تا نامه

ص: 187

رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَلَى جَبْرَئِيلَ علیه السلام وَ لَا كَذَبَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام عَلَى علیه السلام جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ اللَّهِ لَتُظْهِرَنَّ الْكِتَابَ أَوْ لَأوردَنَّ رَأْسَكِ إِلَى رَسُول اللَّهِ فَقَالَتْ تَنَحَيَا حَتَّى أُخْرِجَهُ فَأَخْرَجَتِ الْكِتَابَ مِنْ قُرُونِهَا فَأَخَذَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَجَاءَ بِهِ إِلَى رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا حَاطِبُ مَا هَذَا فَقَالَ حَاطِبُ وَاللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا نَافَقْتُ وَلَا غَيَّرْتُ وَ لَا بَدَّلْتُ وَإِنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَقًّا وَلَكِنْ أَهْلِي وَ عِبَالِي كَتَبُوا إِلَيَّ بِحُسْنِ صَبِيعِ قُرَيْشٍ إِلَيْهِمْ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أجَازِى قُرَيْشَاً بِحُسْنِ مُعَاشَرَتِهِمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ عَلَى رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمُوَدَّةِ إِلَى قَوْلِهِ لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلادُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾. (1)

2-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قدِمَتْ سَارَةُ مَوْلَاةُ بَنِي هَاشِمٍ إِلَى الْمَدِينَةِ فَأَتَتْ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَنْ مَعَهُ مِنْ بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِب فَقَالَتْ إِنِّي مَوْلَاتُكُمْ وَقَدْ أَصَابَنِي جَهْدُ وَأَتَيْتُكُمْ أَتَعَرَّضُ لِمَعْرُوفِكُمْ فَكُسِيَتْ وَحُمِلَتْ وَجُهَرَتْ وَعَمَدَتْ حَاطِب بن أَبِي بَلْتَعَةَ أَخَا بَنِي أَسَدِ بْنِ عَبْدِ الْعُزَّى فَكَتَبَ مَعَهَا كِتَاباً لِأَهْلِ مَكَّةَ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ يُجَهِّرُوا وَ عَرَفَ حَاطِبٌ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لله يُرِيدُ أَهْلَ مَكَةَ فَكَتَبَ إِلَيْهِمْ يُحَذِّرُهُمْ وَ جَعَلَ لِسَارَةَ جُعْدًا عَلَى أَنْ تَكْتُمَ عَلَيْهِ وَ تُبَلِّغَ رِسَالَتَهُ فَفَعَلَتْ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ اللَّهِ عَلَى نَبِيِّ اللَّهِ الَ فَأَخْبَرَهُ فَبَعَثَ رَسُولُ اللهِ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِهِ فِي أَثَرِهَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِي بْن أَبِي طَالِب ال وَ زَبَيْرَ بْنَ الْعَوَامِ وَأَخْبَرَهُمَا خَبَرَ الصَّحِيفَة فَقَالَ إِنْ أَعْطَتُكُمُ الصَّحِيفَةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهَا وَإِنَّا فَاضْرِبُوا عُنُقَهَا فَلَحِقَا سَارَةَ فَقَالَا أَيْنَ الصَّحِيفَةُ الَّتِي كُتِبَتْ مَعَكِ يَا عَدُوَّةَ اللَّهِ فَحَلَفَتْ بِاللَّهِ مَا مَعِي كِتَابُ فَفَتَشَاهَا فَلَمْ يَجدَا مَعَهَا شَيْئاً فَهَمَّا بِتَرْكِهَا ثُمَّ قَالَ أَحَدُهُمَا وَاللَّهِ مَا كَذَبْنَا وَ لَا كُذِبْنَا فَسَلَّ سَيْفَهُ فَقَالَ أَحْلِفُ بِاللَّهِ لَا أَعْمِدُهُ حَتَّى تُخْرِجِينَ الْكِتَابَ أَوْ يَقَعَ فِي رَأْسِكِ فَزَعَمُوا أَنَّهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب قَالَتْ فَلِلَّهِ عَلَيْكُمَا الْمِيثَاقَ إِنْ أعْطِكُمَا الْكِتَابَ لَا تَقْتُلَانِي وَ لَا تَصْلِبَانِي وَ لَا تَرَدَّانِي إِلَى الْمَدِينَةِ قَالَا نَعَمْ فَأَخْرَجَتْهُ مِنْ شَعْرِهَا فَخَلَّيَا سَبِيلَهَا ثُمَّ رَجَعَا إِلَى النَّبِيِّ الله فَأَعْطَيَاهُ الصَّحِيفَةَ فَإِذَا فِيهَا مِنْ حَاطب بن أبي بَلْتَعَةً إِلَى أَهْل مَكَّةَ إِنَّ مُحَمَّد الله قَدْ نَفَرَ فَإِنِّي لَا أَدْرِى إِيَّاكُمْ أَرَادَ أَوْ غَيْرَكُمْ فَعَلَيْكُمْ بِالْحَذَر فَأَرْسَلَ رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْهِ فَأَتَاهُ فَقَالَ تَعْرِفُ هَذَا الْكِتَابَ يَا

ص: 188


1- بحار الأنوار، ج 21، ص 112 تفسير نور الثقلين؛ بتفاوت لفظی تفسیر البرهان

را بیرون آورم» و آن را از میان گیسویش درآورد و آن حضرت ا آن را گرفت و نزد رسول خدا آورد و آن حضرت فرمود: ای حاطب این چیست؟ حاطب گفت به خدا ای رسول خدا! من نه نفاق کردم و از عقیده برگشتم و به راستی شهادت می دهم لا اله الا الله و این که تویی رسول به حق خدا ولی خاندانم به من از خوش رفتاری قریش با آن ها نوشتند و خواستم عوضی به قریش در برابر خوش رفتاری آن ها داده باشم و خدا عزوجل به رسول خدا این آیه را نازل کرد: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جَاءَكُمْ مِنَ الحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِالله رَبَّكُمْ إِنْ كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً في سَبيلي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ وَ مَا أَعْلَتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ. «إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ، لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلا أَوْلادُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾.

2-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ساره خویشاوند بنی هاشم به مدینه آمد و نزد رسول خدا و کسانی که از فرزندان عبدالمطلب با او بودند آمد و گفت: «من خویشاوند شما هستم و مشقتی به من رسیده است، نزد شما آمده ام و احسان شما را می خواهم در نتیجه به او لباس داده شد و بارش حمل شد و وسایلش آماده شد و [ خانه ی] حاطب بن ابی بلتعة برادر بنی اسد بن عبدالعزی را قصد کرد و حاطب نامهای به اهل مکه نوشت و به او داد و در نامه نوشت که رسول خدا به مردم دستور داده که آماده شوند و حاطب می دانست که رسول خدا اهل مکه را اراده کرده است پس نامه ای] به آن ها نوشت و آن ها را برحذر داشت و بنابراین که ساره سر او را مخفی کند و نامه اش را برساند برای او مزدی قرار داد و ساره انجام داد. جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله خدا نازل شد و [جریان حاطب را] به او خبر داد و رسول خدا دو نفر از اصحابش امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام و زبیر بن عوام را درپی ساره فرستاد و خبر نامه را به آن ها اطلاع داد و فرمود اگر نامه را به شما داد او را رها سازید و در غیر این صورت گردنش را بزنید به ساره رسیدند و گفتند ای دشمن خدا! نامه ای که نوشته شده و همراه توست کجاست؟ ساره به خدا قسم یاد کرد که نام های با من نیست او را بررسی کردند و چیزی با او پیدا نکردند و خواستند او را رها کنند سپس یکی از آن ها گفت به خدا سوگند ما دروغ نگفتیم و به ما دروغ گفته نشده و شمشیرش را درآورد و گفت به خدا سوگند یاد می کنم آن را غلاف نمی کنم تا نوشته را بیرون بیاوری یا بر سر تو فرود آید» گمان کردند که او علی بن ابی طالب علیه السلام است ساره گفت: «عهد و پیمان الهی بر شماست که اگر نامه را به شما دادم مرا نکشید و دار نزنید و به مدینه برنگردانید». گفتند:

«بله»! پس آن را از مویش بیرون آورد در نتیجه او را رها کردند. سپس به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله برگشتند و نامه را به او دادند. ناگهان دیدند در آن نوشته شده است از حاطب بن ابی بلتعة به اهل مکه؛ محمد به سوی جنگ رهسپار شده و من نمی دانم شما را قصد کرده یا غیر شما را پس برحذر باشید» رسول خدا [شخصی را] به سوی حاطب فرستاد و او را احضار کرد و او نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد. فرمود: این نامه را می شناسی ای حاطب؟ گفت: «بله» فرمود: پس چه چیز تو را بر آن واداشت»؟ گفت: «سوگند به کسی که قرآن را بر تو نازل کرد از زمانی که ایمان آورده ام کافر نشدم و از زمانی که

ص: 189

حَاطِبُ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا حَمَلَكَ عَلَيْهِ فَقَالَ أَمَا وَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مَا كَفَرْتُ مُنْذُ آمَنْتُ وَلَا أَجَبْتُهُمْ مُنْذُ فَارَقْتُهُمْ وَلَكِنْ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِكَ إِلَّا وَلَهُمْ بِمَكَّةَ عَشِيرَةٌ غَيْرِى فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَتَّخِذَ عِنْدَهُمْ يَداً وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ مُنْزَلُ بِهِمْ بَأْسَهُ وَنَقِمَتَهُ وَ أَنَّ كِتَابِيَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ شَيْئاً فَصَدَقَهُ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَذَرَهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالمَوَدَّةِ﴾. (1)

3-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمُوَدَّةِ بِالْكِتَابِ وَالنَّصِيحَة وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ أَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ مِنَ الْحَقِّ يَعْنِي الرَّسُولَ وَالْكِتَابَ يُخْرِجُونَ الرَّسُول الله يَعْنِي مُحَمَّد الله وَ إِيَّاكُمْ يَعْنِي وَ هُمْ أَخْرَجُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ وَ كَانَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آلهوَ عَلَى علیه السلام وَ حَاطَبُ مِمَّنْ أُخْرِجَ مِنْ مَكَّةَ فَخَلَّاهُ رَسُولُ اللَّهِ لِإِيمَانِهِ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِي سَبِيلِى وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِى أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ تُخْفُونَ إِلَيْهِمْ بالْكِتَابِ بِخَبَرِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ تَتَّخِذُونَ عِنْدَهُمُ النَّصِيحَةَ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ مِنْ إِخْفَاءِ الْكِتَابِ الَّذِي كَانَ مَعَهَا وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَ مَا قَالَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَا لِلزَّبَيْرِ وَ اللَّهِ لَا صَدَقَتِ الْمَرْأَةُ أَنْ لَيْسَ مَعَهَا كِتَابُ بَلِ اللَّهُ أَصْدَقُ وَ رَسُولُهُ فَأَخَذَهُ مِنْهَا ثُمَّ قَالَ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ عِنْدَ أَهْلِ مَكَّةَ بِالْكِتَابِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيل﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ﴾ (2)

قوله تعالى: ﴿لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلا أَوْلادُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ (3)

قوله تعالى: ﴿قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إبْراهيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ الله كَفَرْنا بِكُمْ وَبَدا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَالْبَغْضاهُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِالله وَحْدَهُ إِلا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَإِلَيْكَ أَنْبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴾. (4)

ص: 190


1- بحار الأنوار، ج21، ص 136/ تفسیر فرات الکوفی، ص479 تفسیر نورالثقلین؛ «بتفاوت»
2- بحار الأنوار، ج 41، ص 8 المناقب، ج 2، ص 144

از آن ها جدا شده ام، به آن ها پاسخ نداده ام ولکن غیر از من هیچ یک از اصحاب تو نیست مگر این که در مكه خویشاوندی دارد، پس دوست داشتم نزد آن ها نفوذ و قدرتی پیدا کنم و می دانستم که خداوند عذاب و کیفرش را بر آن ها نازل می کند و نوشته ی من چیزی را از آن ها دور نمی سازد». رسول خدا او را تصدیق فرمود و معذور داشت و خداوند نازل فرمود: ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالمَوَدَّةِ﴾

3-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالمَوَدَّةِ﴾ يعنى دشمن من و دشمن خودتان را دوست مگیرید در حالی که برای دوستی به آن ها نامه و نصیحت می فرستید. ای مسلمانان وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جَاءَكُمْ حق یعنی رسول خدا و قرآن پیامبر صلی الله علیه و آله را بیرون می کنند؛ یعنی محمد و شما را یعنی امیرالمؤمنین عليه السلام را هم بیرون می کنند؛ به خاطر این که به پروردگارتان ایمان آوردید پیامبر صلی الله علیه و آله و علی و حاطب از کسانی بودند که از مکه بیرون شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر ایمانش او را رها کرد. ﴿إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُم جهاداً في سَبِيلِي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِي اى مؤمنان تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ﴾ یعنی خبر پیامبر صلی الله علیه و آله را مخفیانه با نامه به آن ها می رسانید. و آن ها را دوستان خالص می گیرید و أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُم از پنهان کردن نامه ای که همراه ساره بود. و ما أَعْلَنْتُم و آن را آشکار نکردید آن چه امیرالمؤمنین علیه السلام به زبیر گفت: به خدا زن راست نگفت که نامه ای همراه او نیست بلکه خدا و رسولش راستگوترند و نامه را از او گرفت. سپس گفت: «هر یک از شما نامه را به اهل مکه فرستاده راه راست را گم کرده است».

اگر آن ها بر شما دست یابند دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدی نسبت به شما می گشایند و دوست دارند کافر شوید. (2)

هرگز خویشاوندان و فرزندانتان روز قیامت سودی به حالتان نخواهند داشت؛ خداوند میان شما جدایی می افکند و او به آن چه انجام می دهید بیناست. (3)

برای شما سرمشق نیکویی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم [مشرک] خود گفتند: «ما از شما و آن چه غیر از خدا می پرستید بیزاریم؛ ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما دشمنی و کینه ی آشکار شده است تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان بیاورید جز آن سخن ابراهیم که به پدرش (سرپرستش) که در آن زمان عمویش آزر بود گفت: و وعده داد که برای تو آمرزش طلب می کنم و درعین حال در برابر خداوند برای تو مالک چیزی نیستم [و اختیاری ندارم] پروردگارا! ما بر تو توکل کردیم و به سوی تو بازگشتیم و بازگشت همه به سوی توست.

ص: 191

1- الصّادق علیه السلام- ﴿أبي عَمْرو الزُّبَيْرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنْ وُجُوهِ الْكُفْرِ فِي كِتَابِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ قَالَ الْكُفْرُ فِي كِتاب اللَّهِ عَلَى خَمْسَة أَوْجُهِ فَمِنْهَا كَفْرُ الْجُحُودُ وَالْجُخَودُ عَلَى وَجْهَيْنِ وَ الْكُفْرُ بِتَرْكِ مَا أَمَرَ اللَّهَ وَكُفْرُ الْبَرَاءَةَ وَكُفْرُ النَّعَمَ ... وَالْوَجْهُ الْخَامِسَ مِنَ الْكُفْرِ كُفْرُ الْبَرَاءَة وَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ يَحْكِي قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ الي كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَالْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ يَعْنِي تَبَرانَا مِنْكُم﴾. (1)

2- أمير المومنين علیه السلام- ﴿تفسيرُ النَّعْمَانِيِّ، بِالْإِسْنَادِ الْآتِي فِي كِتَابِ فَضْلِ الْقُرْآن عَنْ أَمِير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ وَ أَمَّا الْكُفْرُ الْمَذْكُورُ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَخَمْسَةُ وَجُوهِ مِنْهَا كُفْرَ الْجُحُودِ وَ مِنْهَا كُفْرُ فَقَط وَ الْجُحُودُ يَنْقَسِمُ عَلَى وَجْهَيْنِ وَمِنْهَا كُفْرُ التَّرْكِ لِمَا أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ وَ مِنْهَا كُفْرُ الْبَرَاءَةَ وَ مِنْهَا كُفْرُ النِّعَم ... وَأَمَّا الْوَجْهُ الرَّابِعُ مِنَ الْكُفْرِ فَهُوَ مَا حَكَاهُ تَعَالَى عَنْ قَوْلِ إِبْرَاهِيمَ الكَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ فَقَوْلُهُ كَفَرْنا بِكُمْ أَيْ تَبَرانَا مِنْكُم﴾. (2)

3- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبي الجارود ابوجارود عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام في قَوْلِهِ: عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللهُ قَدِيرٌ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ نَبِيَّهُ وَ الْمُؤْمِنِينَ بالْبَرَاءَةِ مِنْ قَوْمِهِمْ مَا دَامُوا كُفَّاراً فَقَالَ: قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِلَى قَوْلِهِ وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ... ﴾. (3)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ أَحَبَ لِلَّهِ، وَأَبْغَضَ لِلَّهِ، وَ أَعْطَى لِلَّهِ، وَ مَنَعَ لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمَانُهُ﴾. (4)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿مِنْ أَوْثَقِ عُرَى الْإِيمَان أَنْ يُحِبَ فِى اللَّهِ وَ يُبْغِضَ فِي اللَّهِ وَ يُعْطِيَ فِي اللَّهِ وَ يَمْنَعَ فِي اللَّهِ﴾. (5)

6- الصّادق علیه السلام- ﴿إن الرجُلَ لَيُحِبُّكُمْ وَمَا يَعْرِفُ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ فَيُدْخِلْهُ اللهُ الْجَنَّةَ بِحُبِّكُمْ وَإِنَّ الرَّجُلَ لَيُبْغِضُكُمْ وَمَا يَعْرِفُ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ فَيُدْخِلُهُ الله بِبُغْضِيكُمُ النار﴾. (6)

7- الباقر علیه السلام- ﴿وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَبْغَضَ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى بُغْضِهِ إِيَّاهُ وَإِنْ كَانَ الْمُبْغَضُ فِي عِلْم اللَّهِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ﴾. (7)

ص: 192


1- الكافي، ج 2، ص 389 تفسير البرهان تفسير نور الثقلين
2- بحار الأنوار، ج 69، ص 100 بحار الأنوارج: ج 61 ، ص 90 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»
3- تفسیر القمی، ج 2، ص 362/ تفسیر البرهان
4- الکافی، ج 2، ص124/ تفسیر القمی، ج 2، ص 362/ تفسير البرهان/ تفسير نورالثقلين
5- ثواب الأعمال، ص168/ تفسیر نورالثقلین
6- الکافی، ج 2، ص 126 / تفسیر القمی، ج 2، ص362/ تفسیر البرهان/ تفسير نورالثقلين
7- الکافی، ج 2، ص 127 تفسیر نور الثقلين

1- امام صادق علیه السلام- ابو عمرو زبیری گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «مرا خبر ده به این که کفر در کتاب خدای عزوجل (قرآن) چند وجه «دارد؟ فرمود: «کفر در کتاب خدا بر پنج وجه است»؛ کفر جحود [و انکار ربوبیت و آن بر دو قسم است و کفر به ترک کردن آن چه خداوند به آن فرمان داده و کفر برائت و بیزاری جستن و کفر نعمت ها ... وجه پنجم از وجوه کفر؛ کفر برائت است و آن کلام خداوند عزوجل است که سخن ابراهیم را بیان می کند: ﴿كَفَرْنَا بِكُمْ وَ بَدَا بَيْنَنَا وبَيْنَكُمُ العَدَاوةُ والبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِالله وحْدَهُ﴾ یعنی از شما برائت می جوییم.

2- امام علی علیه السلام- در تفسیر نعمانی از امیرالمؤمنین عليه السلام روایت شده است که فرمود: «کفری که در قرآن مجید از آن نام برده شده پنج قسم می باشد و آن ها عبارتند از کفر انکاری، کفر مطلق، کفر ترک کفر برائت و کفر نعمت ... وجه چهارم کفر؛ آن است که خداوند متعال از ابراهیم ال نقل می کند در آن جا که فرمود: ﴿كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بالله وَحْدَهُ، مقصود از كَفَرْنا بِكُم﴾ در این جا یعنی ما از شما برائت می جوییم.

3- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوالجارود آمده است امام باقر در مورد کلام خداوند متعال ﴿عَسَى اللهُ أَن يَجْعَل بَيْنَكُمْ وبَيْنَ الذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَوَدَّةً و اللهُ قَدِيرٌ وَ اللهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾ فرمود: خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و به مؤمنان دستور داد تا زمانی که قوم ایشان کافر هستند، از آنان برائت بجویند. خداوند تعالی فرمود: ﴿قد كَانَتْ لَكُمْ أُسُوةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لَقَومِهِمْ إِنَّا برء اؤا مِنكُمْ و مِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ﴾.

4- امام صادق علیه السلام- هر کس برای خدا دوستی کند و برای او دشمنی نماید، برای رضای خدا عطا کند و برای او ندهد او از کسانی است که ایمانش کامل است.

5- امام صادق علیه السلام- [به راستی] از استوارترین دستاویزهای ایمان این است که در راه خدا دوست بداری و در راه خدا دشمن بداری در راه خدا عطا کنی و در راه خدا مضایقه نمایی.

6- امام صادق علیه السلام- مردی شما را دوست دارد و مقام و موقعیت و افکار و عقاید شما راه می داند خداوند او را به خاطر این محبت وارد بهشت می کند و مردی شما را به خاطر عقیده ی شما دشمنی می کند خداوند او را هم به خاطر دشمنی با شما وارد دوزخ می نماید.

7- امام باقر علیه السلام- اگر شخص دیگری را دشمن بدارد و با او به خاطر کارهای زشت وی ارتباط نداشته باشد خداوند او را به خاطر بغض وی پاداش می دهد اگرچه آن مرد در علم خداوند از اهل به بهشت باشد.

ص: 193

8- الصّادق علیه السلام- ﴿كُلِّ مَنْ لَمْ يُحِب عَلَى الدِّين وَلَمْ يُبْغِضُ عَلَى الدِّينِ فَلَا دِينَ لَهُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿رَبَّنَا لا تَجْعَلْنَا فِتْنَةٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الحكيم﴾ (5)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا كَانَ مِنْ وَلْدِ آدَمَ مُؤْمِنُ إِنَّا فَقِيراً وَ لَا كَافِرُ إِلَّا غَنِيّاً حَتَّى جَاءَ إِبْرَاهِيمُ قم فَقَالَ رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا فَصَيَّرَ اللَّهُ فِى هَوْلَاءِ أَمْوَالًا وَحَاجَةً وَفِي هَؤُلَاءِ أَمْوَالًا وَ حَاجَةً﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لَنْ كانَ يَرْجُوا اللهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الحَميدُ﴾ (6)

قوله تعالى: ﴿عَسَى اللهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللهُ قَدِيرٌ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾. (7)

1- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ: عَسَى اللهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ اللي مَوَدَّةً وَاللهُ قَدِيرٌ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ فَإِنَّ الله أمر نبيه لك والْمُؤْمِنِينَ بالبراءة مِنْ قَوْمِهِمْ ما داموا كَفَّاراً فَقَالَ: قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَلِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهُ إِلَى قَوْلِهِ وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ الْآيَةَ قَطَعَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَلَايَةَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُمْ وَأَظْهَرُوا لَهُمُ الْعَدَاوَةَ فَقَالَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً فَلَمَّا أَسْلَمَ أَهْلُ مَكَةَ خَالَطَهُمْ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ وَ نَاكَحُوهُمْ وَ تَزَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ أُمَّ حَبِيبٍ بِنْتَ أبِي سُفْيَانَ بْنِ حَرْب ثُمَّ قَالَ لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ إِلَى آخِرِ الْآيَتَيْنُ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿لا يَنْهَاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذِينَ لَيُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾. (8)

ص: 194


1- الكافي، ج 2، ص127/ تفسیر نورالثقلين
2- الکافی، ج 2، ص 262/ بحار الأنوار، ج69، ص12 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
3- تفسیر القمی، ج 2 ص 362/ تفسير نور الثقلين؛ «قال لاينهاكم الله الى آخر الايتين» محذوف

امام صادق علیه السلام- هرکس محبّت و یا بغض او برای دین نباشد او دین ندارد.

پروردگارا! ما را وسیله ی آزمایش کافران قرار مده و ما را ببخش ای پروردگار ما که تو توانا و حکیمی (5)

1- امام صادق علیه السلام- در میان فرزندان آدم مؤمنی نبود که فقیر نباشد و کافری نبود که ثروتمند نباشد تا این که ابراهیم آمد و فرمود: ﴿رَبَّنَا لا تَجْعَلْنَا فِتْنَةٌ للذِينَ كَفَرُوا﴾، پس خداوند در این گروه، ثروت و فقر را قرار داد همان طور که در آن گروه نیز ثروت و فقر را قرار داد.

[آری] برای شما در زندگی آن ها اسوه حسنه [و سرمشق نیکویی] بود، برای کسانی که امید به خدا و روز قیامت دارند و هرکس سرپیچی کند به خویشتن ضرر زده است زیرا خداوند بی نیاز و شایسته ی ستایش است. (6)

امید است خدا میان شما و کسانی از مشرکین که با شما دشمنی کردند [از راه اسلام] پیوند محبّت برقرار کند خداوند توانا است و خداوند آمرزنده و مهربان است.

1- امام باقر علیه السلام- امام علیه السلام در مورد کلام خداوند ﴿عَسَى اللهُ أَن يَجْعَل بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً و اللهُ قَدِيرٌ واللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ﴾، فرمود: خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و به مؤمنان دستور داد تا زمانی که قوم ایشان کافر هستند، از آنان برائت بجویند خداوند تعالى فرمود: ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوةً حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لقَومِهِمْ إِنَّا بُرَء اؤا مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ﴾ خداوند عزوجل دوستی مؤمنین را نسبت به آنان قطع کرد و مؤمنان نسبت به آنان دشمنی نشان دادند. پس فرمود: ﴿عَسَى اللهُ أَن يَجْعَل بَيْنَكُمْ وبَيْنَ الذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً﴾ پس آن زمان که اهل مکه مسلمان شدند، اصحاب رسول خدا با آنان در آمیختند و با آنان ازدواج کردند و رسول خدا نیز با ام حبیبه دختر ابوسفیان بن حرب ازدواج کرد. سپس فرمود: ﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمَّ﴾ دادند. يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطين».

خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند؛ چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد (8)

ص: 195

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَ قَوْلُهُ لَا يَنْهَاكُمُ اللهُ... فِي خُزَاعَةَ وَبَنِى مُدْلِج وَكَانُوا صَالَحُوا رَسُولَ الله عَلَى أَنْ لَا يَلُومُوا وَ لَا يُعِينُوا عَلَيْهِ أَحَداً﴾. (1)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ الْمُسْلِمِينَ اسْتَأْمَرُوا النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فِي أَنْ يَبَرُّوا أَقْرَبَاءَهُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ، وَ ذَلِكَ قَبْلَ أَنْ يُؤْمَرُوا بِقِتَالَ جَمِيعِ الْمُشْرِكِينَ فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَهِيَ مَنْشَوحَة بِقَوْلِهِ اقْتَلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظَاهَرُوا عَلَى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوهُمْ وَ مَنْ يَتَوَكَّتُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِونَ﴾ (1)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهاجِراتِ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلْ هُمْ وَلا هُمْ يَحِلُّونَ فَهُنَّ وَآتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنكِحُوهُنَّ إذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ وَسُتَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلَيَسْتَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذلِكُمْ حُكْمُ الله يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾. (10)

باب 1: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهاجِراتِ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ

اشاره

1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِذَا لَحِقَتِ امْرَأَةُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ بِالْمُسْلِمِينَ تُمْتَحَنُ بِأَنْ تَحْلِفَ بِاللَّهِ أَنَّهُ لَمْ يَحْمِلْهَا عَلَى اللحُوقِ بِالْمُسْلِمِينَ بُغْضُ لِزَوْجِهَا الْكَافِرِ وَلَا حُبُّ لِأَحَدِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَإِنَّمَا حَمَلَهَا عَلَى ذَلِكَ الْإِسْلَامُ وَإِذَا حَلَفَ ذَلِكَ قَبلَ إِسْلَامُهَا ثُمَّ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكَفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ هَمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ هُنَّ وَآتُوهُمْ ما أَنفَقُوا يَعْنِي يَرُدُّ الْمُسْلِمُ عَلَى زَوْجِهَا الْكَافِرِ صَدَاقَهَا ثُمَّ يَتَزَوَّجْهَا الْمُسْلِمُ وَهُوَ قَوْلُهُ وَ لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْثَمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾. (3)

2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إن الامْتِحَانَ أَنْ يَشْهَدْنَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله﴾. (4)

ص: 196


1- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص6
2- تفسير بحر العرفان، ج16، ص6
3- بحار الأنوار، ج 101، ص 14 تفسیر القمی، ج 2، ص 362؛ «بغضها» بدل «بغض» و «حلفت» بدل «حلف»/ تفسیر نورالثقلين
4- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص8

1- ابن عباس رحمه الله علیه- سخن خداوند ﴿لاينْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَرَيُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ المَقْسِطِينَ﴾، درباره ی [قبیله ی] خزاعه و بنی مدلج نازل شد. با رسول خدا مصالحه کرده بودند که با او نجنگند و علیه او کسی را یاری نکنند.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- مسلمانان قبل از این که جنگ با همه ی مشرکان به آن ها دستور داده شود از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد نیکی به خویشاوندان مشرک خود مشورت و طلب تکلیف کردند و این آیه نازل شد و این آیه با این سخن خداوند نسخ شده است مشرکان را هرجا یافتید به قتل برسانید. (توبه/5).

خداوند شما را تنها از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند و کسانی که به بیرون راندن شما کمک کردند و هرکس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ستمکار است. (9)

ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که زنان با ایمان به عنوان هجرت نزد شما آیند آن ها را بیازمایید خداوند به ایمانشان آگاهتر است اگر آنان را مؤمن یافتید، آن ها را به سوی کفار بازنگردانید؛ نه آن ها برای کفار حلالند و نه کفار برای آن ها حلال و آن چه را همسران آن ها برای ازدواج با این زنان پرداخته اند به آنان بپردازید و گناهی بر شما نیست که با آن ها ازدواج کنید هرگاه مهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد حق دارید مهری را که پرداخته اید مطالبه کنید آن گونه که آن ها نیز حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شدهاند از شما مطالبه کنند این حکم خداوند است که در میان شما حکم می کند و خداوند دانا و حکیم است. (10)

بخش 1: ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که زنان با ایمان به عنوان هجرت نزد شما آیند آن ها را بیازمایید خداوند به ایمانشان آگاه تر است.

1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- اگر زنی از مشرکین به مسلمانان پیوست باید امتحان شود و سوگند یاد کند که دشمنی اش نسبت به همسر کافرش موجب پیوست او به مسلمانان نشده است و حب او نسبت به یکی از مسلمانان نیز عامل این امر نبوده است و فقط اسلام موجب این امر شده است. پس اگر چنین سوگندی یاد کند، اسلام آوردنش مورد قبول است. پس خداوند عزوجل فرمود: ﴿فَإِن عَلمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلى الكفّار لا هُنَّ حِل هُم ولا هُمْ يَحِلُونَ هُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا﴾؛ يعنى مرد مسلمان مهر آن زن را به همسر کافر او بپردازد و سپس او را به ازدواج خود درآورد و این همان کلام خداوند است که فرمود: ﴿و لا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾.

2-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- امتحان [زنان] این است که شهادت بدهند که معبودی جز الله نیست و محمد رسول خداست.

ص: 197

3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ امْتِحَانَهُنَّ أَنْ يَحْلِفْنَ مَا خَرَجْنَ إِنَّا لِلدِّينِ وَالرَّغْبَة فِي الْإِسْلَامِ وَلِحُبِّ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَلَمْ يَخْرُجْنَ لِبُغْضِ زَوْجٍ وَلَا لِالْتِمَاسِ دِينَارٍ﴾. (1)

باب 2: فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ هُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنفَقُوا وَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عن الفضيل بن يَسَار قَالَ: قُلْتُ لِأبي عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ لِامْرَأَتِي أَخْبَا عَارِفَةً عَلَى رأينا ولَيْسَ عَلَى رأينا بِالْبَصْرَة إِلَّا قَلِيلُ فَأَزَوِّجُهَا مِمَّنْ لا يَرَى رَأَيْهَا قَالَ لَا وَ لَا نِعْمَةَ وَلَا كَرَامَةً إنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ هُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لمنَّ﴾. (2)

2-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا أَى وَ آتُوا أَزْوَاجَهُنَّ الْكُفَّارَ مَا أنْفَقُوا عَلَيْهِنَّ مِنَ الْمَهْر﴾. (3)

باب 3: وَ لَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ

اشاره

1-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرِ علیه السلام قَالَ لَا يَنْبَغِي نِكَاحُ أَهْلِ الْكِتَابِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ أَيْنَ تَحْرِيمُهُ قَالَ قَوْلُهُ وَ لَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ﴾. (4)

2-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرَ عَنْ قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْمُحْصَنَاتُ مَنْسُوحَةٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ فَقَالَ هَذه منسوخة بقولهِ وَلا تُمسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِر﴾. (5)

3-3- الباقر علیه السلام ﴿قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ أَنَّهُ مَنْسُوخُ بِقَوْلِهِ تَعَالَى وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ بِقَوْلِهِ وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِر﴾. (6)

4-3- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَ لَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَافِرِ يَقُولُ مَنْ كَانَتْ عِنْدَهُ امْرَأَةُ كَافِرَةُ يَعْنِي عَلَى غَيْرِ مِلَّةِ الْإِسْلَامِ وَ هُوَ عَلَى مِلَّةِ الْإِسْلَامِ فَلْيَعْرِضُ عَلَيْهَا الْإِسْلَامَ فَإِنْ قَبَلَتْ فَهِيَ امْرَأَتُهُ وَ إِلَّا فَهِيَ بَريَّةً مِنْهُ فَنَهَاهُ اللَّهُ أَنْ يُمْسِكَ بِعِصَمِهَا﴾. (7)

ص: 198


1- تفسير بحر العرفان، ج16، ص8
2- الکافی، ج 5، ص 349/ وسائل الشيعة، ج 20، ص 550 عوالی اللآلی، ج 3، ص 341/ تفسیر نورالثقلین؛ «عازمة» بدل «عارفه»/ تفسیر البرهان
3- تفسير بحر العرفان، ج16، ص8
4- الکافی، ج 5، ص358/ تهذيب الأحكام، ج 7، ص 297/ الإستبصار، ج 3، ص178/ وسائل الشيعة، ج 2، ص534/ بحار الأنوار، ج 2، ص 279 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
5- الكافي، ج 5، ص358/ الإستبصار، ج 3، ص 179/ وسائل الشيعة، ج20، ص 533/ بحار الأنوار، ج 2، ص 279/ بحار الأنوار، ج 100، ص /382 تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
6- وسائل الشيعة، ج 20، ص 535/ تفسیر نور الثقلين
7- بحار الأنوار، ج 101، ص 14 تفسیر القمی، ج 2، ص 363 و تفسیر البرهان / وسائل الشيعة، ج 20، ص542/ تفسیر نورالثقلین

3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- امتحانشان این است که سوگند یاد کنند؛ جز برای دین و میل به اسلام و دوستی خدا و رسولش خارج نشده اند و به خاطر دشمنی با همسرشان و به دست آوردن دیناری خارج نشده اند.

بخش 2: اگر آنان را مؤمن یافتید، آن ها را به سوی کفار بازنگردانید؛ نه آن ها برای کفار حلالند و نه کفار برای آن ها حلال و آن چه را همسران آن ها [برای ازدواج با این زنان] پرداخته اند به آنان بپردازید و گناهی بر شما نیست که با آن ها ازدواج کنید هرگاه مهرشان را به آنان بدهید.

1-2- امام صادق علیه السلام- فضیل بن یسار گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «همسرم خواهری دارد که عقیده ما را دارد و در بصره تعداد کسانی که با ما هم عقیده هستند، اندک است. آیا من می توانم او را به ازدواج کسی در آورم که با او هم عقیده نیست؟ فرمود: «خیر و نعمت نیست، زیرا خداوند عزوجل فرمود: ﴿فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلى الكفّار لا هُنَّ حِل هُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ هُنَّ﴾.

2-2- ابن عباس رحمه الله علیه- فَآتُوهُمْ ما أَنفَقُوا یعنی آن چه از مهریه به این زنان پرداخت کرده اند، به همسران کافرشان بپردازید.

بخش 3: و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید.

1-3- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: امام باقر فرمود: «ازدواج با اهل کتاب شایسته نیست». گفتم: فدایت شوم در کجای [قرآن] این نوع ازدواج حرام دانسته شده است»؟ فرمود: «براساس این کلام خداوند تبارک و تعالى: ﴿ولا تُمسِكُوا بِعِصَمِ الكَوافِرِ﴾.

2-3- امام باقر علیه السلام- زراره گوید از امام باقرال درباره کلام خداوند تعالی و زنان پاکدامن از کسانی که پیش از شما کتاب (آسمانی) به آنان داده شده (مائده/5) پرسیدم، فرمود: «این آیه با کلام خداوند متعال ﴿و لا تُمسِكُوا بِعِصَمِ الكَوافِر﴾، منسوخ شده است».

3-3- امام باقر علیه السلام- سخن خدای عزوجل و زنان پاکدامن از کسانی که پیش از شما به آن ها کتاب آسمانی داده شده برای شما .حلالند (مائده) با این سخن خداوند متعال و با زنان مشرک و بت پرست تا ایمان نیاورده اند ازدواج نکنید. (بقره /221) و با این سخن خداوند متعال ﴿و لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الكَوافِر﴾ نسخ شده است.

4-3- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوجارود آمده است امام باقر درباره ی کلام خداوند متعال ﴿و لا تُمسِكُوا بِعِصَمِ الكَوافِرِ﴾، فرمود: «هرکس زنی کافر یعنی غیر مسلمان دارد و خود او مسلمان است باید اسلام را به او عرضه دارد؛ اگر پذیرفت او همسرش باشد و اگر نپذیرفت آن زن از وی بری و دور است و خداوند از این که او را به همسری بگزیند، نهی کرده است».

ص: 199

5-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿إنَّمَا أَحَلَّ اللَّهُ نِسَاءَ أَهْلِ الْكِتَابِ لِلْمُسْلِمِينَ إِذَا كَانَ فِي نِسَاءِ العلية. الْمُسْلِمِينَ قِلَّةُ فَلَمَّا كَثُرَتِ الْمُسْلِمَاتِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَلا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَقَالَ وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ وَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمُسْلِمُ غَيْرَ الْمُسْلِمَةِ وَهُوَ يَجِدُ مُسْلِمَةٌ وَ لَا يَنْكِحُ مُشْرَكَ مُسْلِمَة﴾. (1)

6-3- أميرالمومنين علیه السلام- ﴿تَقَرَبُوا إِلَى اللَّهِ بِتَوْحِيدِهِ وَ طَاعَةِ مَنْ أَمَرَكُمْ أَنْ تُطِيعُوهُ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ وَ لَا يَجْنَحْ بكُمُ الغَى فَضلُوا عَنْ سَبيل اللهِ بِاتِّبَاعِ أُولَئِكَ الَّذِينَ ضَلُّوا وَأَضَلُّوا ﴾. (2)

باب 4: وَستَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْتَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذلِكُمْ حُكْمُ الله يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

اشاره

1-4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ سَئَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ يَعْنِي إِذَا لَحِقَتِ امْرَأَةُ مِنَ الْمُسْلِمِينَ بِالْكُفَّارِ فَعَلَى الْكَافِرِ أَنْ يَرُدَّ عَلَى الْمُسْلِمِ صَدَاقَهَا فَإِنْ لَمْ يَفْعَلِ الْكَافِرُ وَ غَيْمَ الْمُسْلِمُونَ غَنِيمَةٌ أُخِذَ مِنْهَا قَبْلَ الْقِسْمَة صَدَاقُ الْمَرأة اللاحقة بالْكُفَّار﴾. (3)

2-4- الباقر علیه السلام- ﴿وَإِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ فَلَحِقْنَ بالْكُفَّارِ مِنْ أَهْلِ عَهْدِكُمْ فَاسْأَلُوهُمْ صداقهَا وَ إِنْ لَحِقْن بكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ شَيْءٌ فَأَعْطُوهُمْ صَدَافَهَا ذَلِكُمْ حُكُمُ اللَّهِ يَحْكُمْ بَيْنَكُمْ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿وَ إنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ مَا أَنفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾. (11)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ ابْنِ أَذَيْنَةَ وَ ابْنِ سِنَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُل لَحِقَتِ امْرَأَتُهُ بِالْكُفَّارِ وَقَدْ قَالَ اللهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ وَإِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبتُم فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا مَا مَعْنَى الْعُقُوبَة هَاهُنَا قَالَ أَنْ يُعَقِّبَ الَّذِي ذَهَبَتِ امْرَأَتُهُ عَلَى امْرَأَةَ غَيْرِهَا يَعْنِي يَتَزَوَّجْهَا بِعَقِب فَإِذَا هُوَ تَزَوَّجَ امْرَأَةً أُخْرَى غَيْرَهَا فَإِنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُعْطِيَهُ مَهْرَهَا مَهْرَ امْرَأَتِهِ الذَاهِبَة قُلْتُ فَكَيْفَ صَارَ الْمُؤْمِنُونَ يَرُدُّونَ عَلَى زَوْجِهَا بِغَيْرِ فِعْلَ مِنْهُمْ فِي ذَهَابِهَا وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَرُدُّوا عَلَى زَوْجِهَا مَا أَنْفَقَ عَلَيْهَا مِمَّا يُصِيبُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ يَرُدُّ الْإِمَامُ عَلَيْهِ أَصَابُوا مِنَ الْكُفَّارِ أَوْ لَمْ يُصِيبُوا لِأَنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُجِيرَ جَمَاعَةً مِنْ تَحْتِ يَدِهِ وَإِنْ

ص: 200


1- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 433 دعائم الإسلام، ج 2، ص 249
2- بحار الأنوار، ج 94، ص116/ تفسير نور الثقلين؛ «ولا ينجح ... الى آخر» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 101، ص 14/ مستدرک الوسائل، ج 15، ص 83 تفسیر القمی، ج 2، ص363 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- بحار الأنوار، ج 101، ص 15 تفسیر القمی، ج 2، ص 363/ تفسیر نور الثقلين

5-3- امام علی علیه السلام- خداوند زنان اهل کتاب را فقط زمانی برای مسلمانان حلال کرده که زنان مسلمان کم باشند و هنگامی که زنان مسلمان زیاد شدند خدای عزوجل فرمود و با زنان مشرک و بت پرست، تا ایمان نیاورده اند، ازدواج نکنید. (بقره/221) و فرمود: ﴿وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الكَوافِر﴾ و رسول خدا نهی فرمود که مرد مسلمان در حالی که زن مسلمان پیدا می کند با زن غیر مسلمان اول ازدواج کند و مرد مشرک با زن مسلمان ازدواج نمی کند.

6-3- امام علی علیه السلام- و با یکتاپرستی و اطاعت از کسی که خدا امر فرموده، به خداوند نزدیکی جویید و به پیوندهای قبلی کافران متمسک نشوید و پایبند نباشید] گمراهی شما را منحرف نکند که با پیروی از کسانی که گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند از راه خدا گمراه شوید.

بخش 4: [و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد] حق دارید مهری را که پرداخته اید مطالبه کنید آن گونه که آن ها نیز حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شده اند از شما مطالبه کنند این حکم خداوند است که در میان شما حکم می کند و خداوند دانا و حکیم است.

1-4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- و اسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُم؛ یعنی اگر زنی از مسلمانان به کفار پیوست، کافر باید مهر او را به مرد مسلمان بپردازد اگر فرد کافر چنین نکرد و مسلمانان از آن ها غنیمت گرفتند، قبل از تقسیم کردن آن غنایم آن مرد مسلمان باید مهر آن زنی را که به کفار پیوسته است بگیرد.

2-4- امام باقر علیه السلام- وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ و به کافران همپیمان با شما ملحق شوند، از آن ها مهریه ی آن زن را درخواست کنید و اگر از زنان آن ها کسی به شما ملحق شد، مهریه ی آن زن را به آن ها بدهید؛ ﴿ذلِكُمْ حُكْمُ الله يحكُمُ بَيْنَكُمْ﴾.

و اگر بعضی از همسران شما به سوی کفار بروند و شما در جنگی بر آنان پیروز شدید و غنایمی گرفتید به کسانی که همسرانشان رفته اند همانند مهری را که پرداخته اند بدهید و از [مخالفت] خداوندی که شما به او ایمان دارید بپرهیزید. (11)

1- امام صادق علیه السلام- از ابن اذنیه و ابن سنان نقل شده است از امام صادق علیه السلام درباره ی زنی پرسش کردم که به کفار پیوسته است و خدا در کتاب خود گفته است: ﴿وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَى الْكفّار فَعاقَبْتُمْ، فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا﴾ گفتم: «معنی عقوبت در این آیه فَعاقَبتُم چیست»؟ گفت این که آن مرد که زن خود را از دست داده است، در پی آن، زن دیگری به همسری خود برگزیند و چون چنین کرد بر امام [حاکم] است که مهر زنش را که از دست داده است به او بدهد» گفتم: چگونه مؤمنان که در رفتار آن زن نقشی نداشته اند مهر او را به شوهرش بازگردانند و حال آن که بر مؤمنان است که به شوهر آن زن از آن چه نصیب مؤمنان می شود- از غنایم جنگ- مهری را که داده است بازگردانند؟ گفت امام می دهد، خواه از کفار چیزی بهره ی مؤمنان بشود یا نشود، زیرا که بر امام واجب است که جبران خسارت زیردستان

ص: 201

حَضَرَتِ الْقِسْمَةُ فَلَهُ أَنْ يَسُدَّ كُلَّ نَائِبَة تَنُوبُهُ قَبْلَ الْقِسْمَة وَإِنْ بَقِيَ بَعْدَ ذَلِكَ شَيْءٌ يَقْسِمُهُ بَيْنَهُمْ وَ إِنْ لَمْ يَبْقَ شَيْءٌ لَهُمْ فَلَا شَيْءٍ عَلَيْهِ﴾. (1)

على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَإِن فاتكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعاقبتُم يَقُولُ يلحقن بالكفار الَّذِينَ لَا عَهْدَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ فَأَصَبْتُمْ غَنِيمَةَ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ مَا أَنْفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ قَالَ وَ كَانَ سَبَبُ نُزُول ذَلِكَ أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ كَانَتْ عِنْدَهُ قَاطِبَةً بنت أبي أُمَيَّةَ بْنِ الْمُغِيرَة فَكَرِهَتِ الْهَجْرَةَ مَعَهُ وَ أَقَامَتْ مَعَ الْمُشْرِكِينَ فَنَكَحَهَا مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ فَأَمَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ أَنْ يُعْطِيَ عُمَرَ مِثْلَ صَدَاقِهَا﴾. (2)

3- الباقر علیه السلام- ﴿وَإِن فاتكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ فَلَحِقْن بالكُفَّارِ مِنْ أَهْلِ عَهْدِكُمْ فَاسْأَلُوهُمْ صداقها وإن لحقن بكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ شَيْءٌ فَأَعْطُوهُمْ صَدَاقَهَا ذلِكُمْ حُكُمُ الله يَحْكُمْ بَيْنَكُمْ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِالله شَيْئاً وَلا يَسْرقنَ وَلا يَزْنِينَ وَلا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانِ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَلا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾. (12)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا فَتَحَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَكَّةَ بَايَعَ الرِّجَالَ ثُمَّ جَاءَ النِّسَاءُ يُبَايِعْنَهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ المُؤمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلى أَن لا يُشْرِكْنَ بِالله شَيْئًا وَلَا يَسْرِفْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَلا يَأْتِينَ بِبُهتانِ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ فَقَالَتْ هِنْدُ أَمَّا الْوَلَدُ فَقَدْ رَبَّيْنَا صِغَاراً وَ قَتَلْتَهُمْ كِبَاراً وَ قَالَتْ أُمُّ حَكِيمِ بنت الْحَارِثِ بْنِ هِشَامٍ وَ كَانَتْ عِنْدَ عِكْرِمَةَ بْنِ أَبِي جَهْلِ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا ذَلِكَ الْمَعْرُوفِ الَّذِي أَمَرَنَا اللَّهُ أَنْ لَا نَعْصِيَنَّكَ فِيهِ قَالَ لَا تَلْطِمْنَ خَدَا وَلَا تُخْمِشْنَ وَجْهَا وَلَا تَنْتِفْنَ شَعْراً وَ لَا تَشْفَقْنَ جَيْباً وَ لَا تُسَوِّدْنَ ثَوْباً وَ لَا تَدْعِينَ بِوَيْلِ فَبَايَعَهُنَّ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى هَذَا فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَيْفَ نُبَايِعُكَ قَالَ إِنَّنِي لَا أَصَافِحُ النِّسَاء فَدَعَا بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ فَأَدْخَلَ يَدَهُ ثُمَّ أَخْرَجَهَا فَقَالَ أَدْخِلْنَ أَيْدِيَكُنَّ فِي هَذَا الْمَاءِ فَهيَ الْبَيْعَةُ﴾. (4)

ص: 202


1- تهذيب الأحكام، ج 6، ص 313 وسائل الشيعة، ص 21، ص 286 / بحار الأنوار، ج 101، ص 15 تفسير البرهان/ تفسیر نورالثقلين
2- بحار الأنوار، ج 101، ص 14 تفسیر القمی، ج 2، ص 363 تفسیر البرهان؛ «فعاقبتم» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 101، ص 14 تفسیر القمی، ج 2، ص 363؛ «بتفاوت»
4- الکافی، ج 5، ص 527 وسائل الشیعة، ج20، ص211 / بحار الأنوار، ج21، ص134 تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان

خود را بکند و چون بنای قسمت غنایم شود، نخست باید زیان هایی که رسیده است جبران شود و پس از آن اگر چیزی بماند تقسیم می شود و اگر مالی برجای نماند چیزی بر عهده ی او نیست».

2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه خداوند فرمود: ﴿وإِن فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِّنْ أَزْواجِكُمْ إِلى الكفار﴾؛ یعنی زنانی که به کفّار پیوستند و کفّار از کسانی بودند که میان شما و آنان عهدی نبود، پس غنیمتی از آنان به دست آوردید، ﴿فَآتُوا الذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُم مِّثْل مَا أَنفَقُوا واتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾، سبب نزول این آیه این بود که عمربن خطاب، فاطمه علیها السلام دختر ابیامیه بن مغیره را به زنی داشت که با او هجرت نکرد و با مشرکان در مکه ماند و معاویه بن ابی سفیان با او ازدواج کرد. پس خداوند به رسول خدا اول دستور داد که مهر آن زر آن زن را به عمر بدهد.

3- امام باقر علیه السلام- ﴿وَ إِنْ فاتكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ﴾؛ و به کافران هم پیمان با شما ملحق شوند، از آن ها مهریه ی آن زن را درخواست کنید و اگر از زنان آن ها کسی به شما ملحق شد، مهریه ی آن زن را به آن ها بدهيد. ﴿ذلِكُمْ حُكْمُ الله يَحْكُمُ بَيْنَكُم﴾

ای پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که چیزی را همتای خدا قرار ندهند و دزدی و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و تهمت و افترایی را که ساخته اند به کسی نسبت ندهند و در هیچ کار شایسته ای مخالفت فرمان تو نکنند با آن ها بیعت کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است. (12)

1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که رسول خدا مکه را فتح کرد مردان بیعت کردند سپس زنان آمدند تا با او بیعت کنند.در آن هنگام خداوند عزوجل این آیه را نازل کرد: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءكَ المُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلى أَن لا يُشْرِكْنَ بِالله شَيْئًا ولا يَسْرِقُنَ ولا يَزْنِينَ ولا يَقْتُلنَ أَولادَهُنَّ وَلا يَأْتِينَ بِبُهْتَانِ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وأَرْجُلِهِنَّ وَلاَ يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ هُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ﴾، هند گفت: «فرزندانمان را بزرگ کردیم آن گاه شما آنان را کشتید». ام حکیم بنت حارث بن هشام که نزد عکرمة بن ابی جهل بود گفت: ای رسول خدا آن معروفی که خداوند ما را به آن امر فرموده است و نباید تو را در آن نافرمانی کنیم، چیست؟ فرمود: «بر صورت خود سیلی نزنید، گونه ی خود را نخراشید موهای خود را چنگ نزنید، لباس های خود را پاره مکنید لباس سیاه نپوشید و نفرین نکنید. سپس رسول خدا با آنان بیعت کرد. گفت: «ای رسول خدا چگونه با تو بیعت کنیم»؟ فرمود: من با زنان دست نمی دهم ». کاسه ای از آب را طلب کرد دستش را وارد آن کرد و درآورد و فرمود دستتان را وارد آب کنید، این چنین بیعت می کنید».

ص: 203

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ النَّبِيِّ بَايَعَهُنَّ وَكَانَ عَلَى الصَّفَا وَكَانَ عُمَرُ أَسْفَلَ مِنْهُ وَ هِنْدُ بِنْتُ عُتْبَةَ مُتَنَقِّبَةً مُتَنَكَّرَةً مَعَ النِّسَاءِ خَوْفاً أَنْ يَعْرِفَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ أَبَايِعُكُنَّ عَلَى أَنْ لَا تُشْرِكْنَ بِاللَّ-هِ شَيْئاً فَقَالَتْ هِنْدُ إِنَّكَ لَتَأْخُذُ عَلَيْنَا أَمْراً مَا رَأَيْنَاكَ أَخَذْتَهُ عَلَى الرِّجَالِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ بَايَعَ الرِّجَالَ يَوْمَئِذٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَالْجِهَادِ فَقَط فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ لَا تَسْرِفْنَ فَقَالَتْ هِنْدُ إِنَّ أَبَا سُفْيَانَ رَجُلُ مُمْسِك وَ إِنِّى أَصَبْتُ مِنْ مَالِهِ هَنَاتٍ فَلَا أَدْرِى أَ يَحِلُّ لِى أَمْ لَا فَقَالَ أَبُو سُفْيَانَ مَا أَصَبْتِ مِنْ فِيمَا مَضَى وَ فِيمَا غَبَرَ فَهُوَ لَكِ حَلَالُ فَضَحِكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَرَفَهَا فَقَالَ لَهَا وَإِنَّكِ لَهِنْدُ بِنْتُ عُتْبَةَ قَالَتْ نَعَمْ فَاعْفُ عَمَّا سَلَفَ يَا نَبِيَّ اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم عَفَا اللَّهُ عَنْكَ فَقَالَ وَ لَا تَزْنِينَ فَقَالَتْ هَنْداً وَ تَزْنِي الْحُرَةُ فَتَبَسَّمَ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ لِمَا جَرَى بَيْنَهُ وَبَيْنَهَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ فَقَالَ وَلَا تَقْتُلْنَ أَوْلَادَكُنَّ فَقَالَتْ هِنْدُ رَبَّيْنَاهُمْ صِغَاراً وَ قَتَلْتُمُوهُمْ كِبَاراً فَأَنْتُمْ وَهُمْ أَعْلَمُ وَكَانَ ابْنُهَا حنْظَلَةُ بْن أبي سُفْيَانَ قَتَلَهُ عَلَى بْن أَبِي طَالِبِ علیه السلام يَوْمَ بَدْرٍ فَضَحِكَ عُمَرُ حَتَّى اسْتَلْقَى وَ تَبَسَّمَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ لَمَّا قَالَ وَ لَا تَأْتِينَ بِبُهْتَانِ قَالَت هِنْدُ وَ اللَّهِ إِنَّ الْبُهْتَانَ قَبِيحُ وَ مَا تَأْمُرُنَا إِلَّا بِالرُّشْدِ وَ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ لَمَّا قَالَ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفِ قَالَتْ هِنْدُ مَا جَلَسْنَا مَجْلِسَنَا هَذَا وَ فِي أَنْفُسِنَا أَنْ نَعْصِيَكَ فِي شَيْءٍ﴾. (1)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لأَ تَدْرِي كَيْفَ بَايَعَ رَسُولُ اللَّهِ النِّسَاءَ قُلْتُ اللَّهُ أَعْلَمُ وَ ابْنُ رَسُولِهِ أَعْلَمُ قَالَ جَمَعَهُنَ حَوْلَهُ ثُمَّ دَعَا بِتَوْرِ بِرَامٍ فَصَبَّ فِيهِ نَضُوحاً ثُمَّ غَمَسَ يَدَهُ فِيهِ ثُمَّ قَالَ اسْمَعْنَ يَا هَؤُلَاءِ أَبَايِعُكُنَّ عَلَى أَنْ لَا تُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَلَا تَسْرِقْنَ وَلَا تَرْنِينَ وَ لَا تَقْتُلْنَ أَوْلَادَكُنَّ وَ لَا تَأْتِينَ بِبُهْتَان تَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيكُنَّ وَأَرْجُلِكُنَّ وَ لَا تَعْصِينَ بُعُولَتَكُنَّ وَلَا فِي مَعْرُوفِ أَقْرَرْتُنَّ قُلْنَ نَعَمْ فَأَخْرَجَ يَدَهُ مِنَ التَّوْرِ ثُمَّ قَالَ لَهُنَّ اغْمِسْنَ أَيْدِيَكُنَّ فَفَعَلْنَ فَكَانَتْ يَدْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم الطَّاهِرَةُ أَطْيَبَ مِنْ أَنْ يَمَسَّ بِهَا كَفَّ أَنْثَى لَيْسَتْ لَهُ بِمَحْرَمٍ﴾. (2)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّلَ بْن عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام كَيْفَ مَاسَّحَ رَسُولُ اللَّهِ وَ النِّسَاءَ حِينَ بَايَعَهُنَّ قَالَ دَعَا بِمِرْكَنِهِ الَّذِي كَانَ يَتَوَضَّأُ فِيهِ فَصَبَّ فِيهِ مَاءً ثُمَّ غَمَسَ يَدَهُ الْيُمْنَى فَكَلَّمَا بَايَعَ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ قَالَ اغْمِسِى يَدَكِ فَتَعْمِسُ كَمَا غَمَسَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَكَانَ هَذَا مُمَاسَحَتَهُ إِيَّاهُنَّ﴾. (3)

ص: 204


1- بحار الأنوار، ج21، ص98/ تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- الکافی، ج 5، ص 526 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
3- الکافی، ج 5، ص 526 تفسیر البرهان / تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت»

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- روایت شده است رسول خدا با زنان در صفا بیعت کرد. عمر پایین تر از او ایستاده بود هند دختر عتبه نقاب زده و خود را در میان زنان پنهان کرده بود، از ترس این که رسول خدا او را بشناسد. رسول خدا فرمود: با شما بیعت می کنم که به خداوند شرک نورزید. هند گفت تو از ما چیزی را می خواهی که ندیدیم از مردان بخواهی»! چرا که رسول خدا در همان روز با مردان بیعت کرده بود که فقط اسلام و جهاد را بپا دارند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «دزدی نکنید». هند گفت: ابوسفیان مردی آزمند و تبهکار است و من از مال او بسیار به دست آورده ام نمی دانم آن ها حلال است یا حرام؟ ابوسفیان گفت مالی که پیش از این و در گذشته از آن تو شده است بر تو حلال است. رسول خدا خندید او را شناخت و به او فرمود: «تو هند هستی دختر عتبه»؟ گفت بله پس از آن چه گذشته است بگذر و ما را ببخشای خداوند از تو بگذرد». فرمود: «زنا نکنید» هند گفت: «مگر زن آزاد زنا می کند»؟ عمر بن خطاب به خاطر آن چه میان او و هند در جاهلیت گذشته بود لبخند زد رسول خدا فرمود: «فرزندانتان را مکشید». هند گفت: «ما آنان را در کودکی تربیت کردیم و شما آنان را کشتید، پس شما و ایشان بهتر می دانید پسرش حنظلة بن ابی سفیان به دست علی در جنگ بدر کشته شده بود. عمر آنقدر خندید که از شدت خنده بر زمین افتاد و به پشت دراز کشید پیامبر صلی الله علیه و آله لبخند زد و فرمود: «و بهتان نزنید هند گفت: به خدا سوگند بهتان کار زشتی است و تو وگند بهتان کار زشتی است و تو فقط ما را به هدایت و مکارم اخلاق دستور می دهی». هنگامی که آن حضرت فرمود: در امر معروف از دستورم نافرمانی مکنید». هند گفت: «اگر می خواستیم از دستورات تو سرپیچی و نافرمانی کنیم، به این مجلس نمی آمدیم و در حضور تو نمی نشستیم».

3- امام صادق علیه السلام- سعدان بن مسلم گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: می دانی رسول خدا با زنان چگونه بیعت کرد؟ گفتم: خداوند عزوجل و فرزند رسول خدا، بهتر می دانند». فرمود: آن ها را اطراف خود جمع کرد. سپس ظرفی را که در آن وضو می گرفت، طلب کرد و امر کرد که در آن آب ریختند و دستش را در آن فرو برد. سپس فرمود: گوش فرا دهید، ای زنان با شما بیعت می کنم که به خداوند شرک نورزید، دزدی نکنید، زنا نکنید فرزندانتان را نکشید بچه های حرام زاده پیش دست و پای خودتان را با بهتان و حیله به شوهر ،نبندید از همسرانتان در کار نیک نافرمانی نکنید آیا می پذیرید؟ گفتند «آری» پس دستش را از ظرف درآورد و به آنان گفت: دستتان را در این ظرف آب بزنید آنان همچنان کردند دست رسول خدا پاک تر از آن بود که دست زن نامحرمی را لمس کند.

4- امام صادق علیه السلام- مفضل گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم رسول خدا چگونه عمل کرد، هنگامی که زنان خواستند با او بیعت کنند؟ فرمود: ظرفی که در آن وضو می گرفت را طلب کرد. در آن آب ریخت دست راستش را در آن فرو برد و هرگاه زنی می خواست با او بیعت کند، می فرمود: «دستت را در این آب فرو کن و آن زن دستش را همچون رسول خدا لونه در آن آب فرو می کرد و این گونه با آن زنان دست می داد.

ص: 205

- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الزُّبَيْرِ بْنُ الْعَوَامِ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَدْعُو النِّسَاءَ إِلَى الْبَيْعَةِ حِينَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فَكَانَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدِ أُمُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام أَوَّلَ امْرَأَةَ بَايَعَتَ﴾. (1)

6- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدِ أُمَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ كَانَتْ أَوَّلَ امْرَأَةِ هَاجَرَتْ إِلَى رَسُولِ اللهِ مِنْ مَكَّةَ إِلَى الْمَدِينَةِ عَلَى قَدَمَيْهَا﴾. (2)

ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتَانِ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ أَنْ لَا يَلْحَقْنَ بِأَزْوَاجِهِنَّ غَيْر أوْلَادُهُمْ﴾. (3)

* المعروف

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ قَالَ الْمَعْرُوفَ أَنْ لَا يَشْقُفْنَ جَيْباً وَ لَا يَلْطِمْنَ خَدَا وَ لَا يَدْعُونَ وَيْلًا وَ لَا يَتَخَلَّفْنَ عِنْدَ قَبْر وَ لَا يُسَوِّدْنَ ثَوْباً وَ لَا يَنْشُرْنَ شَعْراً﴾. (4)

2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَمْرِو بْن أبى الْمِقْدَام قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام يَقُولُ تَدْرُونَ مَا قَوْلُهُ تَعَالَى وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ قُلْتَ لَا قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ لِفَاطِمَةَ عَ إِذَا أَنَا مِتُّ فَلَا تَحْمِشِي عَلَى وَجْهَا وَلَا تَنْشُرِى عَلَيَّ شَعْراً وَ لَا تُنَادِي بِالْوَيْلِ وَ لَا تُقِيمِي عَلَيَّ نَائِحَةَ قَالَ ثُمَّ قَالَ هَذَا الْمَعْرُوفُ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ﴾. (5)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَانِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلَ اللَّهِ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ، قَالَ: هُوَ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِنَّ مِنَ الصَّلَاة وَالزَّكَاةِ وَ مَا أَمَرَهُنَّ بِهِ مِنْ خَيْرٍ﴾. (6)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَيْسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَاب الْقُبُور﴾. (13)

1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿وا عَجَبًا كُلَّ الْعَجَب بَيْنَ جُمَادَى وَ رَجَب قَالَ أَيْضاً رَجُلُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا هَذَا الْعَجَبُ الَّذِي لَا تَزَالُ تَعْجَبُ مِنْهُ قَالَ ثَكِلَتِ الْأَخَرَ أُمُّهُ وَأَيُّ عَجَبٍ يَكُونُ

ص: 206


1- بحار الأنوار، ج 36، ص 122 تفسیر البرهان
2- الكافي، ج 1، ص 453 تفسیر البرهان
3- بحار الأنوار، ج 21، ص 97
4- الکافی، ج 5، ص 526 وسائل الشيعة، ج 20، ص 210 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
5- الکافی، ج 5، ص 527 بحار الأنوار، ج 496، ص 22؛ «لاترخی» بدل «لاتنشری» و وسائل الشيعة، ج 3، ص 272؛ «لاترخی» بدل «لاتنشری» و «تقیمن» بدل «تقیمی» تفسیر نور الثقلين؛ لا ترخی» بدل «لا تنشرى» تفسير البرهان / بحار الأنوار، ج22، ص 460.
6- تفسیر القمی، ج 2، ص 364/ بحار الأنوار، ج 79، ص 76 تفسير نور الثقلين تفسير البرهان؛ «افترض» بدل «فرض»

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- از زبیر بن عوام گوید: از رسول خدا شنیدم که در هنگام نزول این آیه، زنان را به بیعت فراخواند و فاطمه علیها السلام بنت اسد مادر امیرالمؤمنین عليه السلام اولین کسی بود که بیعت کرد».

6- امام صادق علیه السلام- فاطمه علیها السلام بنت اسد اولین زنی بود که خودش پیاده از مکه به مدینه به سوی رسول خدا مهاجرت کرد.

7- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتَانِ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ، یعنی اولادی که از شوهران آن ها نیست به آن ها ملحق نکنند.

* معروف

1- امام صادق علیه السلام- ابو ایوب از مردی از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که درباره ی این کلام خداوند عزوجل: ﴿ولا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ﴾ فرمود: معروف این است که زنان گریبان چاک ندهند، برگونه های خود چنگ نزنند نفرین نکنند در کنار قبر نمانند، لباس سیاه نپوشند، موهای خود را آشفته و پریشان نکنند.

2- امام باقر علیه السلام- عمرو بن ابی المقدام گوید: از امام باقر شنیدم که فرمود: «می دانید که خداوند در آیه ﴿ولا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ﴾ چه فرموده است؟ گفتم «نه»! فرمود: «رسول خدا به فاطمه علیها السلام فرمود: هنگامی که من از دنیا رفتم به خاطر من صورتت را چنگ نزن موهایت را آشفته و پریشان نساز و نفرین نکن و آه فراوان نکش سپس فرمود این همان المعرُوفُ است که خداوند به آن امر فرموده است».

3- امام باقر علیه السلام- عبدالله بن سنان گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی کلام خداوند عزوجل ﴿و لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ﴾، پرسیدم فرمود: «مقصود؛ نماز و زکات و امور خیری است که زنان را به انجام آن ها دستور داده است.

ای کسانی که ایمان آورده اید! با قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنید؛ آنان از آخرت مأیوسند همان گونه که کفار از کسانی که در قبرها مدفونند مأیوس می باشند. (13)

1- امام علی علیه السلام- شگفتا! بین جمادی و رجب از فاصله ی میان ماه جمادی و رجب واقعاً در شگفت هستم و تعجب می کنم مردی برخاست و گفت ای امیرالمؤمنین علیه السلام این چیست که

ص: 207

أَعْجَبَ مِنْهُ أَمْوَاتُ يَضْرِبُونَ هَامَ الْأَحْيَاءِ قَالَ أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَا النَّسَمَةَ كَأَنِّى أَنْظُرُ قَدْ تَخَلَّلُوا سِكَكَ الْكُوفَة وَقَدْ شَهَرُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى مَنَاكِبِهِمْ يَضْرِبُونَ كُلَّ عَدُوٌّ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ صلی الله علیه وآله وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوا قَوْماً غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُور﴾. (1)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَعْطُوفُ عَلَى قَوْلِهِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ وَهْبُ بْنُ وَهْبِ الْقُرَشِيُّ سَمِعْتُ الصَّادِقِ يَقُول قَدِمَ وَفْدُ مِنْ فِلَسْطِينَ عَلَى الْبَاقِرِ علیه السلام فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَهُمْ ثُمَّ سَأَلُوهُ عَنِ الصَّمَدِ فَقَال ... لَوْ وَجَدْتُ لِعِلْمِيَ الَّذِي آتَانِيَ اللَّهُ عَزَوَجَلَّ حَمَلَةَ لَنَشَرْتُ التَّوْحِيدَ وَ الْإِسْلَامَ وَ الْإِيمَانَ وَالدِّينَ وَالشَّرَائِعَ مِنَ الصَّمَدِ وَ كَيْفَ لِي بذَلِكَ وَ لَمْ يَجِدْ جَدِّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الله حَمَلَةَ لِعِلْمِهِ حَتَّى كَانَ يَتَنَفَسُ الصُّعَدَاءَ وَ يَقُولُ عَلَى الْمِنْبَرِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَإِنَّ بَيْنَ الْجَوَانِحِ مِنِّى عِلْماً جَمَا هَاهُ هَاهُ أَلَا لَا أَجِدُ مَنْ يَحْمِلُهُ أَلَا وَ إِنِّي عَلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَ لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَيْسَ اَلْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ﴾. (3)

4- أمير المومنين علیه السلام- ﴿وَأَمَّا مَا تَأْوِيلُهُ مَعَ تَنْزِيلِهِ فَمِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَى لَا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ فَوَجَبَ عَلَى الْأُمَّةِ أَنْ يَعْرِفُوا هَؤُلَاءِ الْمُنَزَّلَ فِيهِمْ هَذِهِ الْآيَاتُ مَنْ هُمْ وَ مَنْ غَضِبَ اللَّهِ عَلَيْهِمْ لِيُعْرَفُوا بِأَسْمَائِهِمْ حَتَّى يَتَبَرَّءُوا مِنْهُمْ وَلَا يَتَوَلَّوْهُمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لَا يُنْصَرُونَ وَ مِثْلُ ذَلِكَ كَثِيرُ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْأَمْرِ بِطَاعَة الْأَصْفِيَاءِ وَنَعْتِهِمْ وَ التَبَرِّى مِمَّنْ خَالَفَهُمْ وَقَدْ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ مِمَّا وَجَبَ عَلَيْهِ وَ لَمْ يَمْضِ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى بَيَّنَ لِلْأُمَّة حَالَ الْأَوْلِيَاءِ مِنْ أُولِي الْأَمْرِ وَ نَصَّ عَلَيْهِمْ وَأَخَذَ الْبَيْعَةَ عَلَى الْأُمَّةِ بالسَّمْع لَهُمْ وَ الطَّاعَة وَ أبَانَ لَهُمْ أَيْضاً أَسْمَاءَ مَنْ نَهَاهُمْ عَنْ وَكَايَتِهِمْ فَمَا أَقَلَّ مَنْ أَطَاعَ فِي ذَلِكَ وَمَا أَكْثَرَ مَنْ عَصَى فِيهِ وَ مَالَ إِلَى الدُّنْيَا وَ زُخْرُفِهَا فَالْوَيْلُ لَهُم﴾. (4)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ أَنْ يُشَارِكَ الذَّمَّى وَلَا يُبْضِعَهُ بِضَاعَةِ وَلَا يُودِعَهُ وَدِيعَة وَلَا يُصَافِيَهُ الْمَوَدَّةَ لِقَوْلِهِ تَعَالَى يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ﴾. (5)

ص: 208


1- بحار الأنوار، ج 53، ص 81 بحار الأنوار، ج 53، ص 60 تأويل الآيات الظاهرة، ص 659/ تفسير البرهان
2- تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج 3، ص 224
4- بحار الأنوار، ج 90، ص 79
5- فقه القرآن، ج 2، ص 68

اینقدر از آن در عجب هستی؟ فرمود: «مادرت» به عزایت بنشیند کدامین موضوع شگفت آورتر از مردگانیست که با خدا و رسول خدا و اهل بیت ،او عداوت و دشمنی می کنند؟ و این تأویل این آیه است که می فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَولوا قومًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَسُوا مِنَ الآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الكفّار مِنْ أَصْحَابِ القُبُورِ﴾.

2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ﴾، بر این سخن خداوند: ﴿لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَولِيا﴾ عطف شده است.

3- امام صادق علیه السلام- وهب بن وهب قرشی گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: گروهی از فلسطینیان نزد امام باقر علیه السلام آمدند و از او درباره ی مسائلی پرسیدند و امام علیه السلام به آن ها پاسخ داد. سپس درباره ی صمد از او پرسیدند فرمود: «اگر برای علمم که خدای عزوجل به من داده حاملانی پیدا می کردم توحید، اسلام، ایمان، دین و شریعت ها را از طریق صمد نشر می دادم و چگونه این امکان برای من وجود دارد در حالی که جدم امیرالمؤمنین علیه السلام حاملانی برای علم خود پیدا نکرد تا جایی که آه کشید و بالای منبر می فرمود: قبل از این که مرا از دست بدهید از من بپرسید؛ چون در وجود من علم بسیار است آه آه کسی که آن را حمل کند نمی یابم. آگاه باشید، که من از سوی خدا دلیل رسا و قاطع بر شما هستم پس ﴿لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَيْسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكَفَّارِ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ﴾.

4- امام علی علیه السلام- و اما آیاتی که تأویل آن با نزول آن است مانند این سخن خداوند است: ﴿لا تَتَوَلَّوا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكَفَّارِ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ﴾؛ بنابراین بر امت واجب است که کسانی که این آیات در مورد آن ها نازل شده است بشناسند؛ واجب است بدانند آن ها چه کسانی هستند و خداوند بر چه کسانی غضب کرده است؟ تا آن ها را با اسم هایشان بشناسند و از آن ها بیزاری بجویند و با آن ها دوستی نکنند خدای تعالی فرمود و آنان (فرعونیان) را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش [دوزخ] دعوت می کنند و روز رستاخیز یاری نخواهند شد. (قصص /41) و مانند آن در کتاب خدای تعالی زیاد است که دستور به اطاعت از برگزیدگان می دهد و آن ها را مدح می کند و به بیزاری از کسانی که با آن ها مخالفت کرده اند دستور می دهد رسول خدا آن چه بر او واجب شده بود به خوبی انجام داد و از دنیا نرفت تا این که برای امت حال اولیایی که اولوا الامر هستند بیان فرمود و بر آن ها تصریح کرد و امامت آن ها را آشکار نمود و از امت در مورد گوش فرا دادن به آن ها و اطاعت [از آن ها] بیعت گرفت و اسم کسانی که آن ها را از ولایتشان نهی کرده بود آشکار ساخت؛ پس چقدر کم بودند کسانی که در مورد آن اطاعت کردند و چقدر زیاد بودند کسانی که نافرمانی کردند و به دنیا و زینت آن مایل شدند؛ پس وای بر آنان»!

5- امام صادق علیه السلام- علی بن رئاب گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم می فرمود: سزاوار نیست که مردی از شما با شخصی ذمّی اهل کتاب که در پناه اسلامند شرکت ،کند و جنسی برای فروش به او بدهد یا ودیعه ای نزد او بگذارد و یا دوستی و صمیمیت کند. ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ﴾.

ص: 209

سُورَةُ الصَّف

اشاره

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ قرأَ سُورَةَ الصَّفِ وَ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِي فَرَائِضِهِ وَ نَوَافِلِهِ صَفَّهُ اللَّهُ مَعَ مَلَائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ صلی الله علیهم إِنْ شَاءَ اللَّهُ﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ كَانَ عِيسَى المُصلياً عَلَيْهِ وَمُسْتَغْفِراً لَهُ مَا دَامَ فِي الدُّنْيَا وَإِنْ مَاتَ كَانَ رَفِيقَهُ فِي الْآخِرَةَ وَ مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِي سَفَرِهِ حَفِظَهُ اللَّهُ وَ كَفَى طَوَارِقَهُ حَتَّى يَرْجِعَ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿سَبَّحَ الله ما في السَّماواتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الحكيم﴾ (1)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لم تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ﴾ (2)

1- الصّادق علیه السلام - ﴿عِدَةُ الْمُؤْمِن أَخَاهُ نَدْرُ لَا كَفَّارَةَ لَهُ فَمَنْ أَخْلَفَ فَبِخُلْفِ اللَّهِ بَدَأَ وَلِمَقْتِهِ تَعَرَّضَ وَذَلِكَ قَوْلُهُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لوَتَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾. (3)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ فَلا تَكُن مِمَّنْ يُشَدِّدُ عَلَى النَّاسِ وَيُخَفَّفُ عَلَى نَفْسِهِ يَقُولُ الله تَعَالَى لِوَتَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ﴾. (4)

ص: 210


1- ثواب الأعمال، ص118 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- تفسير البرهان تفسیر نورالثقلین
3- الکافی، ج 2، ص363/ وسائل الشيعة، ج 12، ص 165 تفسیر البرهان؛ «فيخلف» بدل «فبخلف» و «كبر مقتا عند الله ... الى آخر» محذوف / تفسیر نور الثقلين
4- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 202/ بحار الأنوار، ج 74، ص111/ مکارم الأخلاق، ص457

سوره صف

اشاره

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ثواب قرائت

1- امام باقر علیه السلام- هر کس سوره صف را بخواند و آن را در نمازهای واجب و نافله عادت همیشگی خود قرار دهد ان شاء الله خداوند او را با ملائکه و انبیای مقرب خویش در یک صف قرار می دهد.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- را هر کس این سوره را بخواند عیسی بر او درود می فرستد و تا زمانی که در دنیاست برای او طلب استغفار می کند و چون بمیرد در آخرت همراه با او خواهد بود. هرکس به خواندن این سوره در سفر عادت کند و آن را پیوسته بخواند خداوند عزوجل او را حفظ می کند و از مصائب و ناگواری های راه در امان نگاه داشته می شود تا باز گردد.

آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است همه تسبیح خدا می گویند و او شکست ناپذیر و حکیم است (1)

ای کسانی که ایمان آورده اید چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!

1- امام صادق علیه السلام- قول و وعده ی مؤمن به برادرش نذر اوست که کفّاره ندارد. هرکس در این وعده، خلف وعده کند، وعده ی الهی را زیر پا نهاده و در معرض خشم خدا قرار می گیرد و این همان کلام خداوند عزّوجل است که فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الذِينَ آمَنُوا لمَتَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ الله أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود! از کسانی مباش که بر مردمان سخت می گیرند و بر خویشتن آسان خدای متعال می فرماید: ﴿لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾.

ص: 211

3- العسكرى علیه السلام- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا وَتَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ مُخَاطَبَةُ لِأَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ الَّذِينَ وَعَدُوهُ أَنْ يَنْصُرُوهُ وَ لَا يُخَالِفُوا أَمْرَهُ وَ لَا يَنْقُضُوا عَهْدَهُ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام، فَعَلِمَ اللَّهُ أَنَّهُمْ لَا يَقُون بمَا يَقُولُونَ، فَقَالَ ارْتَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْناً عِندَ الله ... وَقَدْ سَمَّاهُمُ اللَّهُ مُؤْمِنِينَ بإقْرَارِهِمْ وَ إِنْ لَمْ يَصْدَقُوا﴾. (1)

4- الهادی علیه السلام- ﴿رسالته فِي الرَّدَّ عَلَى أَهْلِ الْجَبْرِ وَالتَّقْويضِ ... وَأَمَّا قَوْلُهُ فِي السَّبَبِ الْمُهَيِّجِ النِّيَّةُ الَّتِي هِيَ دَاعِيَةُ الْإِنْسَانِ إِلَى جَمِيعِ الْأَفَعَالَ وَحَاسَتُهَا الْقَلْبُ فَمَنْ فَعَلَ فِعْلًا وَ كَانَ بَدِين لَمْ يُعْقَدْ قَلْبُهُ عَلَى ذَلِكَ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ عَمَلًا إِلَّا بِصِدْقِ النِّيَّةِ وَلِذَلِكَ أَخْبَرَ عَنِ الْمُنَافِقِينَ بِقَوْلِهِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَى نَبِيِّهِ اللَّهُ ۖ تَوْبِيحَا لِلْمُؤْمِنِينَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا وَتَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ الْآيَةَ فَإِذَا قَالَ الرَّجُلُ قَوْلًا وَاعْتَقَدَ فِي قَوْلِهِ دَعَتْهُ النِّيَّةُ إِلَى تَصْدِيقِ الْقَوْلِ بِإِظْهَارِ الْفِعْلِ وَإِذَا لَمْ يَعْتَقِدِ الْقَوْلُ لَمْ تَتَبَيَّنْ حَقِيقَتُهُ وَقَدْ أَجَارَ اللَّهُ صِدْقَ النِّيَّة وَإِنْ كَانَ الْفِعْلُ غَيْرَ مُوَافِقٍ لَهَا لِعِلَّةَ مَانِعَ يَمْنَعُ إِظْهَارَ الْفِعْلِ فِي قَوْلِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنُّ بِالْإِيمَانِ﴾ (2)

5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿كَانَ نَاسُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ قَبْلَ أَنْ يُفَرَضَ الْجِهَادُ يَقُولُونَ: وَدَدْنَا لَوْ أَنَّ اللَّهَ دَلَّنَا عَلَى أَحَبِّ الْأَعْمَالَ إِلَيْهِ فَنَعْمَلَ بهِ. فَأَخْبَرَهُمْ فَأَخْبَرَهُمُ اللَّهُ أَنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالَ إِيمَانُ لَا شَكٍّ فِيهِ وَالْجِهَادُ فَكَرِهَ ذَلِكَ نَاسُ وَ شَقَّ عَلَيْهِمْ وَ تَبَاطَثُوا عَنْهُ فَنَزَلَتِ الْآيَةُ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿كَبُرَ مَقْاً عِنْدَ الله أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ﴾ (3)

1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخ ... وَكَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ [مَا يَقُولُ] وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ﴾. (4)

2- أمير المومنين علیه السلام- ﴿هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيُّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَالِكِ بْنِ الْحَارِثِ الْأَشْتَرِ ... إِيَّاكَ وَالْمَنَّ عَلَى رَعِيَّتِكَ بِإِحْسَانِكَ أَو التَزَيَّدَ فِيمَا كَانَ مِنْ فِعْلِكَ أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبَعَ مَوْعِدَكَ بِخُلْفِكَ فَإِنَّ الْمَنَّ يُبْطِلُ الْإِحْسَانَ وَالتَزَيَّدَ يَذْهَبُ بنُور الْحَقِّ وَ الْخُلْفَ يُوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَ النَّاسِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ الله أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾. (5)

ص: 212


1- بحار الأنوار، ج31، ص582 تفسیر القمی، ج 2، ص 365؛ «لایوفون» بدل «لايفون»/ تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
2- تحف العقول، ص 472
3- تفسير بحر العرفان، ج16، ص 14
4- نهج البلاغه، ص 526/ تفسیر نورالثقلین
5- نهج البلاغة، ص 444/ تحف العقول، ص 146/ شرح نهج البلاغة، ج 17، ص 113/ مستدرک الوسائل، ج 13، ص 171/ تفسیر نورالثقلین

3- امام عسکری علیه السلام- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا وَتَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ﴾؛ این آیه یاران رسول خدا را مورد خطاب قرار می دهد که به رسول خدا و وعده دادند که او را یاری می کنند و با دستور او مخالفت نمی کنند و عهد خود را درباره امیرالمؤمنین علیه السلام نمی شکنند خداوند می دانست که آنان به آن چه می گویند وفا نمی کنند پس فرمود:﴿تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتًا عِندَ الله أَن تَقُولوا ما لا تَفْعَلُونَ﴾ خداوند آنان را به اعتراف و اقرار خودشان مؤمنین نامید، اگرچه راست نگفته اند.

4- امام هادی علیه السلام- نامه آن حضرت در انکار و ردّ مذهب جبر و تفویض... و اما «سبب محرک یعنی نیستی که انسان را به هر کار وا می دارد سه و عضو مربوط به آن قلب است، پس هر که عملی انجام دهد و از صمیم دل با آن موافق نباشد خدا آن را نپذیرد، جز این که صدق نیت و اخلاص پیش آرد از این رو خدا درباره ی منافقان فرموده به زبان خود چیزی می گویند که در دل هایشان نیست و خداوند از آن چه کتمان می کنند آگاه تر است (آل عمران/167) سپس در مقام توبیخ مؤمنان این آیه را بر پیغمبر نازل کرده ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا وَتَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ﴾ و چون کسی حرفی زند و قلبش به آن معتقد باشد «نیت» او را وادارد تا با کردار، گفتارش را تصدیق کند، و اگر بدان پایبند نباشد حقیقتش [در عمل] آشکار نمی شود آری آن جا که مانعی در کار است که نمی گذارد بر وفق عقیده کار کند خدا همان نیّت راستین را می پذیرد هرچند عمل با آن تطبیق نکند چنان که درباره ی عمار یاسر [و امثالش] فرموده است به جز آن ها که تحت فشار واقع شده اند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است. (نحل/106).

5- ابن عباس رحمه الله علیه- گروهی از مؤمنان قبل از واجب شدن جهاد می گفتند: دوست داریم اگر خداوند ما را به محبوب ترین اعمال در نزد خود راهنمایی کرد به آن عمل کنیم. در نتیجه خداوند آن ها را آگاه کرد که برترین اعمال ایمان به دور از شک و جهاد است ولی گروهی آن را نپسندیدند و بر آن ها سخت شد و سستی نموده و از آن دوری کردند در نتیجه این آیه نازل شد.

نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی کنید! (3)

1- امام على علیه السلام- من در گذشته برادری داشتم که هر کاری انجام می داد به حساب می آورد و کارهای انجام نشده را به رخ مردم نمی کشید.

2- امام علی علیه السلام- این فرمانی است از بنده خدا امیرمؤمنان به مالک اشتر پسر حارث ... پرهیز کن از این که در احسانت با زیردستان به آن ها منت گذاری یا کارت را بیشتر به حساب آن ها گذاری یا به آن ها وعده بدهی و تخلف کنی؛ زیرا منّت نهادن احسان را نابود کند، و بیشتر به حساب نهادن نور حق را از بین می برد و خلف وعده مایهی دشمنی پیش خدا و خلق است، خداوند سبحان فرموده است: ﴿كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ الله أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ﴾.

ص: 213

قوله تعالى: ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ﴾ (2)

باب 1: الّذينَ

1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ نَزَلَتِ الْآيَة فِى أمير الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بْن أبي طالب الله وَ حَمْزَةَ الله وَ عُبَيْدَةَ وَ سَهْل بن حُنَيْف وَ الْحَارِثِ بْن صِمَّةَ وَ أَبِي دُجَانَةَ﴾. (1)

2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عَن الصَّحَابِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسِ قُلْتُ لَهُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام وَ حَمْزَةُ أَسَدُ اللَّهِ وَأَسَدُ رَسُولِهِ وَ عُبَيْدَةُ بْنُ الْحَارِثِ وَ مِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ﴾. (2)

3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عن ابن عباس رحمه الله علیه قَالَ عَلى إِذَا صَفَ فِي الْقِتَالِ كَأَنَّهُ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ يَتْبَعُ مَا قَالَ اللَّهُ فِيهِ فَمَدَحَهُ اللَّهُ وَ مَا قَتَلَ الْمُشْرِكِينَ كَفَثَلِهِ أَحَد﴾. (3)

باب 2: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ

اشاره

1-2- أمير المومنين علیه السلام- ﴿وَاعْلَمُوا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ أَتَدْرُونَ مَا سَبِيلُ اللَّهِ وَ مَنْ سَبِيلُهُ وَ مَنْ صِرَاطُ اللَّهِ وَ مَنْ طَريقه أنا صراط اللهِ الَّذِي مَنْ لَمْ يَسْلُكُهُ بِطَاعَةِ اللَّهِ فِيهِ هُوَى بِهِ إِلَى النَّارِ﴾. (4)

2-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانَ مَرَّصُوصٌ قَالَ: يَصْطَفُونَ كَالْبُنْيَانِ الَّذِي لَا يَزُول﴾. (5)

2-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿فِي حَدِيثِ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: حَرَّضَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الَ النَّاسَ بِصِفِّينَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ دَلَكُمْ عَلى تِجارَة تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ وَ تُشْفِي بِكُمْ عَلَى الْخَيْرِ الْإِيمَانِ باللَّهِ وَ الْجِهَادِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ جَعَلَ ثَوَابَهُ مَغْفِرَة لِلذَنْب وَ مَساكِنَ طَيِّبَة فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ قَالَ

ص: 214


1- بحار الأنوار، ج 36، ص 24 تفسیر فرات الكوفى، ص 481 شواهد التنزیل، ج 2، ص 339 تأويل الآيات الظاهرة، ص 660؛ تفسير البرهان؛ «الحرث» بدل «الحارث»
2- بحارالأنوار، ج 36، ص25/ تأويل الآيات الظاهرة ، ص 660/ شواهد التنزیل، ج 2، ص 337؛ «علی بن ابیطالب»/ تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج 36، ص 25 بحار الأنوار، ج 41، ص 61 روضة الواعظین، ج 1، ص 105؛ «تفاوت لفظی»
4- بحار الأنوار، ج94، ص 116/ إقبال الأعمال، ص 463/ المصباح للکفعمی، ص 698/ مصباح المتهجد، ص 756/ تفسير نورالثقلين؛ «أتدرون ما سبيله أنا سبيل الله ... الى آخر» بدل «أتدرون ما سبيل الله و من سبيله ... الى آخر»
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 365 تفسیر نور الثقلین و تفسير البرهان؛ يصطفون» بدل «يصفون»

خداوند کسانی را دوست می دارد که در یک صف در راه او پیکار می کنند گویی بنایی آهنین اند. (4)

بخش 1: کسانی که؛

1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَرْصُوصٌ﴾؛ این آیه در شأن علی علیه السلام و حمزه و عبيدة بن حارث و سهل بن حنین و حارث بن صمه و ابودجانه انصاری که خداوند از آنان خشنود باد، نازل شده است.

2-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ضحاک گوید: به ابن عباس رحمه الله علیه- گفتم اینان چه کسانی هستند؟ گفت علی بن ابی طالب علیه السلام، حمزه شیر خدا و رسولش عبيدة بن حارث و مقداد بن اسود».

3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- چون برای جنگ در صف می ایستد همچون بنیان استوار است که خداوند می فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ﴾ و علی علیه السلام در هر کاری درصدد کسب رضایت خدا و رسول خداست و پیش از او هیچکس مشرکان را نکشته است.

بخش 2: خداوند کسانی را دوست می دارد که در یک صف در راه او پیکار می کنند گویی بنایی آهنین اند

1-2- امام علی علیه السلام- بدانید ای مؤمنین که خداوند متعال می فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ﴾ آیا می دانید راه خدا چیست؟ و به راه خدا چه کسی است؟ آیا می دانید راه خدا کدام است و به آن راه که می رود.

2-2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَرْصُوص﴾؛ همچون بنایی که از بین نمی رود، به صف می ایستند.

3-2- امام علی علیه السلام- در حدیث مالک بن اعین آمده است امیرالمؤمنین عليه السلام در صفین مردم را به جهاد در راه خدا تشویق کرد و فرمود: خدای عزوجل شما را راهنمایی کرد». ... فرمود: «خداوند عزوجل فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ﴾؛ پس صف هایتان را مانند بنای آهنین نفوذناپذیر و منظم کنید و کسی که زره دارد مقدم کنید و کسی که زره ندارد عقب نگه دارید و دندان های آسیاب را بر هم بفشارید؛ چون این کار در دور کردن ضربه شمشیر [که] بر سر وارد می شود تأثیر بیشتری دارد و مانع نفوذ شمشیر بر سر می شود و هنگامی که نوک نیزه ها به شما رسید حرکت کنید و بپیچید؛ چون این کار در لغزیدن و لیز خوردن نیزه ها مؤثرتر است و مانع نفوذ نیزه در بدن شما می شود و چشم های خود را فرو گیرید تا چیزهای

ص: 215

عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ فَسَرُّوا صُفُوفَكُمْ كَالْبُنْيَانِ الْمَرْصُوصِ فَقَدِّمُوا الدَّارِعَ وَ أَخِّرُوا الْحَاسِرَ وَ عَضُوا عَلَى النَّوَاجِدِ فَإِنَّهُ أَنْبَأَ لِلسُّيُوفِ عَلَى الْهَامِ وَ الْتَوُوا عَلَى أَطْرَافِ الرِّمَاحِ فَإِنَّهُ أَمْوَرُ لِلْأَسِنَّة وَغُضُوا الْأَبْصَارَ فَإِنَّهُ أَرْبَطُ لِلْجَأَشِ وَأَسْكَنُ لِلْقُلُوبِ وَ أَمِيتُوا الْأَصْوَاتَ فَإِنَّهُ أَطْرَدُ لِلْفَشَلِ وَ أَوْلَى بِالْوَقَارِ وَ لَا تَمِيلُوا بِرَآيَاتِكُمْ وَلَا تُزِيلُوهَا وَلَا تَجْعَلُوهَا إِنَّا مَعَ شُجْعَانِكُمْ فَإِنَّ الْمَانِعَ لِلذَّمَارِ وَالصَّابِرَ عِنْدَ نُزُولَ الْحَقَائِقِ هُمْ أَهْلُ الْحِفاظ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَ إِذْ قالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ لِتُؤْذُونَنِي وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ الله إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزاغَ اللهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾. (5)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ فَلَما زاغُوا أَزاغَ اللهُ قُلُوبَهُم أى شَكَكَ الله قُلُوبَهُم﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَإِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾. (6)

باب 1: وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ

اشاره

1-1- الباقر علیه السلام- ﴿لَمْ تَزَل الأنبيا تُبَشِّرُ بمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْمَسِيحَ الْأَنْبِيَا: لا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ علیه السلام فَبَشِّرَ بِمُحَمَّدَ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى يَجِدُونَهُ يَعْنِي الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى مَكْتُوباً يَعْنِي صِفَةَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عِنْدَهُمْ يَعْنِي فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزوجل يُخْبرُ عَنْ عِيسَى العلي وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ وَ بَشَّرَ مُوسَى وَ عِيسَى علیهما السلام بمُحَمَّد الله كَمَا بَشَرَ الْأَنْبِيَاءُ بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ﴾. (3)

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَلَمَّا أَنْ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْمَسِيحَ علیه السلام قَالَ الْمَسِيحُ اللَّهِ لَهُمْ إِنَّهُ سَوْفَ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي نَبِيُّ اسْمُهُ أَحْمَدُ مِنْ وَلدِ إِسْمَاعِيلَ علیه السلام يَجي، بتَصْدِيقِي وَ تَصْدِيقِكُمْ وَ عُذْرِى وَ عُذركُم﴾. (4)

ص: 216


1- الکافی، ج 5، ص39/ تفسیر نورالثقلین
2- تفسیر القمی، ج 2، ص 365 تفسیر البرهان
3- الكافي، ج 8، ص117/ بحار الأنوار، ج 11، ص48 و کمال الدین، ج 1، ص 216؛ «حتى بعث الله ... فبشر بمحمد (صلی الله علیه و آله)» محذوف/ تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان؛ «لم تزل الانبياء ... عیسی بن مریم» محذوف
4- الكافي، ج 1، ص 293 تفسیر نور الثقلين

وحشتناک نبینید]؛ چون این کار باعث [شجاعت و] تسلط بیشتر بر اضطراب قلب است و آرامش قلب ها را زیادتر می کند و صداهایتان را مخفی کنید؛ چون این کار ترس را دورتر می کند و به وقار و بزرگواری نزدیکتر است و پرچم هایتان را کج و مایل نکنید چون رزمندگان به آن نگاه می کنند و اگر آن را نبینند شکست می خورند و آن را از جای خود دور نکنید و جز با شجاعانتان قرار ندهید؛ چون افراد دفاع کننده از امور شایسته حمایت و [افراد] صبر کننده نزد فرود آمدن حقیقت هایی که در جنگ اتفاق می افتد این ها اهل حمایت از محارم هستند».

هنگامی را که موسی به قومش گفت: ای قوم من چرا مرا آزار می دهید با این که می دانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟ هنگامی که آن ها از حق] منحرف شدند خداوند به کیفر این عمل قلوبشان را منحرف ساخت؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی کند. (5)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَلَا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلوبَهُمْ؛ یعنی خداوند در قلوبشان شک و تردید ایجاد کرد.

و هنگامی را که عیسی بن مریم:گفت ای بنی اسرائیل من فرستاده ی خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده ی توراتی می باشم که قبل از من فرستاده شده و بشارت دهنده به پیامبری که بعد از من می آید و نام او احمد است. هنگامی که او (احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد گفتند این سحری آشکار است». (6)

بخش 1: و بشارت دهنده به پیامبری که بعد از من می آید و نام او احمد است».

1-1- امام باقر علیه السلام- زمانی که تورات بر موسی نازل شد بشارت به محمد صلی الله علیه و آله داده شد. میان یوسف و موسی علیهما السلام ده پیامبر صلی الله علیه و آله بود و جانشین موسی یوشع بن نون علیه السلام بود. او همان جوانمردی است که خداوند نام او را در کتابش برده است انبیاء الله همواره به محمد ، بشارت می دادند تا این که خداوند مسیح عیسی بن مریم علیه السلام را به پیامبری مبعوث کرد و او به پیامبری و بشارت داد. و کلام خداوند تعالی در این زمینه چنین است يَجِدُونَهُ مقصود، یهود و نصاری است، مَكْتُوبًا؛ یعنی صفت محمد و نام او مکتوب است در تورات و انجیلی که نزدشان است، می یابند آن ها را به معروف دستور می دهد و از منکر باز می دارد (اعراف /157) و کلام خداوند عزوجل است که از زبان عیسی خبر می دهد و سخن می گوید: ﴿و مُبَشِّرًا بِرَسُول يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ و موسی و عیسی علیهم السلام﴾ به آمدن محمد بشارت دادند همان طور که برخی پیامبران علیهم السلام به آمدن برخی دیگر بشارت می دادند تا این که زمان بعثت محمد فرا رسید.

2-1- امام صادق علیه السلام چون خدای عزوجل مسیح را مبعوث ساخت مسیح علیه السلام به مردم گفت: «همانا پس از من پیغمبری که نامش احمد و از اولاد اسماعیل است خواهد آمد که مرا و شما را تصدیق می کند و حجّت و عذر مرا و شما را می آورد.

ص: 217

3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿يَعْقُوب بن شُعَيْب عَنْ أَبي عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ: كَانَ بَيْنَ عِيسَى علیه السلام وَ مُحَمَّدِ خَمْسُمِائَة عَامٍ مِنْهَا مِائَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ عَاماً لَّيْسَ فِيهَا نَبِي وَلَا عَالِمُ ظَاهِرُ قُلْتُ: فَمَا كَانُواءِ قَالَ: كَانُوا مُتَمَسِّكِينَ بِدِينِ عِيسَى علیه السلام قُلْتُ: فَمَا كَانُوا؟ قَالَ: كَانُوا مُؤْمِنِينَ. ثُمَّ قَالَ: وَلَا تَكُونُ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ﴾. (1)

4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ عَنْ أَبِي أُمَامَةَ قَالَ: قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا كَانَ بَدْءُ أَمْرِكَ قَالَ دَعْوَةُ أبِي إِبْرَاهِيمَ وَ بُشْرَى عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ رَأَتْ أُمِّى أَنَّهُ خَرَجَ مِنْهَا شَيْءٍ أَضَاءَتْ مِنْهُ قُصُورُ الشَّامِ﴾. (2)

5-1- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ بْن يَحْيَى صَاحِب السَّابرى قَالَ: سَألَنِي أَبُو قُرَّةَ صَاحِبُ الْجَاثِلِيقِ أَنْ أوصِلَهُ إِلَى الرِّضَا فَاسْتَأْذَنْتُهُ فِى ذَلِكَ فَقَالَ ال أَدْخِلْهُ عَلَى فَلَمَّا دَخَلَ عَلَيْهِ قَبَّلَ بِسَاطَهُ وَقَالَ هَكَذَا عَلَيْنَا فِي دِينِنَا أَنْ نَفْعَلَ بِأَشْرَافِ أَهْلِ زَمَانِنَا ثُمَّ قَالَ أَصْلَحَكَ اللَّهُ مَا تَقُولُ فِي فِرْقَةِ ادَّعَتْ دَعْوَى فَشَهِدَتْ لَهُمْ فِرْقَةِ أُخْرَى مُعَدِّلُونَ قَالَ الدَّعْوَى لَهُمْ قَالَ فَادَّعَتْ فِرْقَة أُخْرَى دَعْوَى فَلَمْ يَجِدُوا شُهُوداً مِنْ غَيْرِهِمْ قَالَ لَا شَيْءَ لَهُمْ قَالَ فَإِنَّا نَحْنُ ادَّعَيْنَا أَنَّ عِيسَى اللَّهِ رُوحُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ الْقَاهَا فَوَافَقَنَا عَلَى ذَلِكَ الْمُسْلِمُونَ وَادَّعَى الْمُسْلِمُونَ أَنَّ مُحَمَّداً نَبِيُّ فَلَمْ تُتَابِعُهُمْ عَلَيْهِ وَمَا أَجْمَعْنَا عَلَيْهِ خَيْرُ مِمَّا افْتَرَقْنَا فِيهِ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا مَا اسْمُكَ قَالَ يُوحَنَّا قَالَ يَا يُوحَنَّا إِنَّا آمَنَّا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ علیه السلام رُوحِ اللَّهِ وَ كَلِمَتِهِ الَّذِي كَانَ يُؤْمِنُ بِمُحَمَّدِ وَ يُبَشِّرُ بِهِ وَيُقِرُّ عَلَى نَفْسِهِ أَنَّهُ عَبْدُ مَرْبُوبُ فَإِنْ كَانَ عِيسَى الَّذِي هُوَ عِنْدَكَ رُوحُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ لَيْسَ هُوَ الَّذِي آمَنَ مُحَمَّدِ وَ بَشَرَ بِهِ وَ لَا هُوَ الَّذِي أَقَرَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِالْعُبُودِيَّة وَالرَّبُوبِيَّةِ فَنَحْنُ مِنْهُ بُرَاءُ فَأَيْنَ اجْتَمَعْنَا فَقَامَ وَ قَالَ لِصَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى ثُمَّ فَمَا كَانَ أَغْنَانَا عَنْ هَذَا الْمَجْلِسَ﴾. (3)

6-1- الرّضا علیه السلام- ﴿مَنْ سَمِعَ الْحَسَنَ بْنَ مُحَمَّدِ النَّوْفَلِيَ ثُمَّ الْهَاشِمِيَّ يَقُولٍ ... فَقَالَ الْجَاثَلِيقُ مَا تَقُولُ فِي نُبُوَّةَ عِيسَى وَ كِتَابِهِ هَلْ تُنْكِرُ مِنْهُمَا شَيْئاً قَالَ الرِّضَا أَنَا مُقِرٌّ بِنُبُوَّةَ عِيسَى وَكِتَابِهِ وَ مَا بَشِّرَ بِهِ أُمَّتَهُ وَ أَقَرَّتْ بِهِ الْحَوَارِبُونَ وَ كَافِرُ بِنُبُوَّة كُلِّ عِيسَى لَمْ يُقِرَّ بِنُبُوَّةَ مُحَمَّدِ بِكِتَابِهِ وَ لَمْ يُبَشِّرْ بِهِ أمَّتَهُ قَالَ الْجَاثِلِيقُ أَ لَيْسَ إِنَّمَا نَقْطَعُ الْأَحْكَامَ بِشَاهِدَيْ عَدْلٍ قَالَ الله بَلَى قَالَ فَأَقِمْ شَاهِدَيْنَ مِنْ غَيْر أَهْلِ مِلَّتِكَ عَلَى نُبُوَّة مُحَمَّدِ اللهِ مِمَّنْ لَا تُنْكِرُهُ النَّصْرَانِيَّةُ وَ سَلْنَا مِثْلَ ذَلِكَ مِنْ غَيْر أَهْلَ مِلَّتِنَا قَالَ الرِّضَا اله الآن جنت بالنَّصِفَةِ يَا نَصْرَانِيُّ أَ لَا تَقْبَلُ مِنِّى الْعَدْلَ الْمُقَدَّمَ عِنْدَ الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ قَالَ الْجَاثِلَيقُ وَ مَنْ هَذَا الْعَدْلُ سَمِّهِ لِى

ص: 218


1- تفسير نور الثقلين
2- الخصال، ج 1، ص177/ تفسیر نورالثقلين
3- عيون أخبار الرضا، ج 2، ص 230 تفسیر نور الثقلين

3-1- امام صادق علیه السلام- یعقوب بن شعیب گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «فاصله ی بین عیسی و محمد پانصد سال بود که در دویست و پنجاه سال از آن پیامبر صلی الله علیه و آله- و عالم آشکاری نبود». عرض کردم پس بر چه دینی بودند؟ فرمود: به دین عیسی متوسل بودند. عرض کردم: «پس چه بودند؟ فرمود مؤمن بودند». سپس امام فرمود زمین هیچ وقت بدون عالم نمی باشد [ولی ممکن است آشکار باشند و ممکن است ناشناخته و مخفی باشند].

4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوامامه گوید: به حضرت رسول عرض کردم آیا مردم از نبوت شما اطلاع داشتند؟ فرمود پدرم ابراهیم مردم را به طرف من دعوت کرد و عیسی علیه السلام نیز به رسالت من مژده داد و مادرم مشاهده کرد که از وی نوری بیرون می گردد و به وسیله ی آن قصور شامات را مشاهده می کند».

5-1- امام رضا علیه السلام- از صفوان بن یحیی مصاحب سابری روایت است که گفت: ابوقره مصاحب جاثلیق از من سؤال:کرد او را نزد حضرت رضا علیه السلام برم؟ من از حضرت رضا علیه السلام اجازه طلب کردم فرمود: او را به مجلس من داخل کن چون ابوقره به مجلس حضرت رضا علیه السلام داخل شد بساط و فرش آن حضرت را بوسید و گفت در دین ما چنین رسم است که چون بخواهیم به اشراف اهل زمان خود وارد شویم به فرش های آنان بوسه زنیم یعنی زمین ادب را می بوسیم». ابی قره به آن بزرگوار عرض کرد: «الله چه می گویی در حق فرقه که چیزی را ادعا کنند و فرقه ی دیگری که تعدیل شده باشند از برای ایشان شهادت دهند فرمود: «ادعای ایشان برقرار است. عرض کرد پس از آن فرقه دیگری ادعای مطلبی کنند و غیر از خودشان شاهدی نیابند». فرمود: ادعای ایشان برقرار نیست عرض کرد: پس ادعا می کنم که عیسی علیه السلام روح الله و کلمه ی خدا است و مسلمانان در این ادعا با ما موافقند ولیکن مسلمانان ادعا می کنند که پیغمبر خداست و ما در این ادعا از ایشان متابعت نمی کنیم و آن چه ما بر آن اجماع داریم بهتر است از آن چه در آن اختلاف داریم حضرت رضا علیه السلام فرمود: «اسمت چیست»؟ عرض کرد «یوحنا» فرمود: ای یوحنا ما به روح الله و كلمة الله بودن آن عیسی که به محمد ایمان آورده و به آمدن او بشارت داده باشد و اقرار کرده باشد که بنده است و برای او پروردگاری می باشد ایمان آوردیم پس اگر آن عیسی که در نزد تو روح الله و كلمة الله است آن عیسی علیه السلام نیست که به محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورده است و آن عیسی نیست که به وجود محمدی بشارت داده است و آن عیسی عیسی علیه السلام نیست که به وجود محمد صلی الله علیه و آله عبودیت و ربوبیت خدا اقرار کرده است. پس ما از کجا بر پیغمبری اجماع داریم ابوقره برخاست و به صفوان بن یحیی گفت: «برخیز چقدر این مجلس ما را بی نیاز کرد و برای ما ثمر بخشید».

6-1- امام رضا علیه السلام- روایت شده که حسن بن محمد نوفلی گفت: ... جاثلیق گفت: «عقیده شما درباره نبوت حضرت عیسی علیه السلام و کتاب او چیست؟ آیا منکر آن دو هستی؟ امام فرمود: «من معتقد به

ص: 219

قَالَ مَا تَقُولُ فِي يُوحَنَّا الدَيْلَمِيِّ قَالَ بَحْ بَحْ ذَكَرْتَ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَى الْمَسِيحَ قَالَ فَأَقْسَمْتُ عَلَيْكَ هَلْ نَطَقَ الْإِنْجِيلُ أَنَّ يُوحَنَّا قَالَ إِنَّمَا الْمَسِيحُ أَخْبَرَنِى بدِينِ مُحَمَّدٍ الْعَرَبِيِّ وَ بَشَّرَنِي أَنَّهُ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ فَبَشِّرْتُ بِهِ الْحَوَارِيِّينَ فَآمَنُوا بِهِ قَالَ الْجَاثِلَيقُ قَدْ ذَكَرَ ذَلِكَ يُوحَنَّا الْمَسِيحِ وَبَشِّرَ بِنُبُوَّةَ رَجُلٍ وَ بِأَهْلِ بَيْتِهِ وَ وَصِيِّهِ وَ لَمْ يُلَخّص مَتَى يَكُونُ ذَلِكَ وَلَمْ يُسَمِ لَنَا الْقَوْمَ فَنَعْرِفَهُمْ قَالَ الرِّضَا فَإِنْ جِئْنَاكَ بِمَنْ يَقْرَأُ الْإِنْجِيلَ فَتَلَا عَلَيْكَ ذِكْرَ مُحَمَّد الله وَأَهْل بَيْتِهِ وَأُمَّتِهِ َأ تُؤْمِنُ بِهِ قَالَ سَدِيداً قَالَ الرِّضا ا لِبَسْطَاسِ الرُّومِي كَيْفَ حِفْظُكَ لِلسِّفْرِ الثَّالِثِ مِنَ الْإِنْجِيلِ قَالَ مَا أَحْفَظَنِى لَهُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى رَأْسِ الْجَالُوتِ فَقَالَ أَ لَسْتَ تَقْرَأ الْإِنْجِيلَ قَالَ بَلَى لَعَمْرِي قَالَ فَخُذْ عَلَى السِّفْرِ فَإِنْ كَانَ فِيهِ ذِكْرُ مُحَمَّدٍ وَ أَهْل بَيْتِهِ وَ أُمَّتِهِ فَاشْهَدُوا لِى وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ ذِكْرُهُ فَلَا تَشْهَدُوا لِى ثُمَّ قَرا له السِّفْرَ الثَّالِثَ حَتَّى بَلَغَ ذِكْرَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَقَفَ ثُمَّ قَالَ يَا نَصْرَانِيُّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ الْمَسِيحِ وَأُمِّهِ أَ تَعْلَمُ أَنَّى عَالِمُ بِالْإِنْجِيلِ قَالَ نَعَمْ ثُمَّ تَلَا عَلَيْنَا ذِكْرَ مُحَمَّدِ وَ أهْلِ بَيْتِهِ وَأُمَّتِهِ ثُمَّ قَالَ مَا تَقُولُ يَا نَصْرَانِيُّ هَذَا قَوْلُ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ فَإِنْ كَذَّبْتَ بِمَا يَنْطِقُ بهِ الْإِنْجِيلُ فَقَدْ كَذَّبْتَ مُوسَى وَ عيسى علیه السلام وَ مَتَى أَنْكَرْتَ هَذَا الذِّكْرَ وَجَبَ عَلَيْكَ الْقَتْلُ لِأَنَّكَ تَكُونُ قَدْ كَفَرْتَ بِرَبِّكَ وَ نَبِيِّكَ وَ بِكِتَابِكَ قَالَ الْجَاثِلِيقُ لَا أَنْكِرُ مَا قَدْ بَانَ لِي فِي الْإِنْجِيلِ وَإِنِّي لَمُقِرُّ بِهِ قَالَ الرِّضَا الةِ اشْهَدُوا عَلَى إِقْرَارِهِ ثُمَّ قَالَ يَا جَاثَلِيقُ سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ قَالَ الْجَاثِلِيقُ أَخْبَرَنِي عَنْ

حَوَارِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ علیه السلام كَمْ كَانَ عِدَّتْهُمْ وَ عَنْ عُلَمَاءِ الْإِنْجِيلِ كَمْ كَانُوا قَالَ الرِّضَا عَلَى الْخَبير سَقَطتَ أمَّا الْحَوَارِيُّونَ فَكَانُوا اثْنَيْ عَشَرَ رَجُلًا وَكَانَ أَعْلَمُهُمْ وَأَفْضَلُهُمْ أَلُوقَا وَأَمَّا عُلَمَاءُ النَّصَارَى فَكَانُوا ثَلَاثَةَ رِجَال يُوحَنَّا الْأَكْبَرُ بأَجِ وَيُوحَنَّا بِقَرْقِيسِيَا وَ يُوحَنَّا الدَّيْلَمِيُّ برجَازَ وَ عِنْدَهُ كَانَ ذِكْرُ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله وَ ذِكْرُ أَهْلِ بَيْتِهِ وَأُمَّتِهِ وَهُوَ الَّذِي بَشِّرَ أُمَّةَ عِيسَى وَ بَنِي إِسْرَائِيل﴾. (1)

باب 3: أحمد

اشاره

1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أوَّلُ مَا فِي التَّوْرَاةِ مَكْتُوبُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ هِيَ بِالْعِبْرَانِيَّةِ طَابَ ثُمَّ تَلَا رَسُولُ اللَّهِ هَذِهِ الْآيَةَ يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد﴾. (2)

ص: 220


1- عيون أخبار الرضا، ج 1، ص157 / تفسیر نورالثقلین؛ «بتفاوت»
2- بحار الأنوار، ج 13، ص 331/ الأمالي للصدوق، ص 191/ الاختصاص، ص 37

نبوت عیسی و کتاب او و بشارتی که به امتش داده و آن چه حواریین به آن اقرار نموده اند هستم، ولی به نبوت عیسایی که اقرار به نبوت حضرت محمد و به کتاب او نداشته باشد و امتش را به این بشارت نداده باشد کافر هستم. جاثلیق گفت: مگر اثبات سخن به وسیله دو شاهد عادل نمی شود؟ فرمود: «چرا» گفت: دو شاهد عادل که نصرانیت آن ها را بر نبوت حضرت محمد بپذیرد اقامه بکن. از ما نیز همین دو شاهد را از غیر ملتمان بخواه». امام رضا علیه السلام فرمود: «انصاف دادی». آیا آن عادلی را که پیش عیسی بن مریم از همه مقدم تر بود از من نمی پذیری؟ گفت: «چرا اما آن امام عادل که بود»؟ نامش را ببر فرمود: نظر تو درباره ی یوحنّای دیلمی چیست؟ گفت: «به به! محبوب ترین شخص را در نزد عیسی مسیحا نام بردی» فرمود: تو را سوگند می دهم، آیا انجیل نمی گوید که یوحنا گفت: حضرت مسیح به من خبر داد از نبوّت محمد عربی و بشارت داد که او بعد از من خواهد آمد و من به حواریین بشارت دادم و به او ایمان آوردند؟ جاثلیق گفت: «این حرف را یوحنا از حضرت مسیح نقل کرده و بشارت به نبوّت مردی و اهل بیت او و وصیش داده، اما معین نکرده که چه وقت خواهد آمد و نام نبرده که ما او را بشناسیم». فرمود: «اگر من یک نفر را بیاورم که انجیل بخواند و ذکر محمد و اهل بیت و امّتش را بنماید آیا به او ایمان می آوری»؟ گفت: «حتما». حضرت ال به نسطاس رومی گفت سفر سوم انجیل را از حفظ هستی؟ گفت «آری» فرمود گوش کن من می خوانم اگر نام حضرت محمد و اهل بیتش را برده بود گواهی بده! اما اگر نبرده بود شهادت نده بعد شروع کرد به خواندن سفر سوم همین که به ذکر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید، ایستاد. آن گاه فرمود: تو را به حق عیسی مسیح و مادرش سوگند می دهم قبول داری که من عالم به انجیل هستم»؟ گفت: «آری بعد شروع به خواندن کرد آن چه که درباره محمد و اهل بیت و امتش بود. آن گاه فرمود: حالا چه می گویی نصرانی؟ این گفته عیسی بن مریم است اگر گفته انجیل را تکذیب کنی موسی و عیسی را تکذیب کرده ای چنان چه منکر این وحی شوی کشتن تو واجب می شود، چون تو کافر به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و کتاب او شده ای جاثلیق گفت: منکر آن چه که از انجیل خوانده ای نیستم و اقرار می کنم حضرت الله فرمود گواه باشید که اقرار دارد بعد فرمود: «از هر چه مایلی بپرس». گفت: بفرمایید حواریین عیسی چند نفر بودند؟ فرمود از شخص مطلعی پرسیدی. اما حواریین دوازده نفر بودند که داناترین و بهترین آن ها الوقا بود اما علمای مسیحیان سه نفر بودند؛ یوحنای اکبر که ساکن باج بود یوحنا که در قرقیسا سکونت داشت و یوحنای دیلمی که در زجان بود و ذکر پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت و امتش در نزد او بود و هم او امت عیسی و بنی اسرائیل را به ظهور پیامبراسلام بشارت داد.

بخش 3: أحمد

1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- در تورات نوشته است مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله و به عبرانی طاب ضبط شده و پس از آیه آن این آیه را ﴿يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد﴾ تلاوت کرد.

ص: 221

2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَأَلَ بَعْضُ الْيَهُودِ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِمَ سُمِّيت مُحَمَّداً وَ أَحْمَدَ وَ بَشِيرًا وَنَذِيراً فَقَالَ أَمَّا مُحَمَّدُ فَإِنِّى فِي الْأَرْضِ مَحْمُودُ وَأَمَّا أَحْمَدُ فَإِنِّى فِى السَّمَاءِ أَحْمَدُ مِنْهُ فِي الْأَرْضِ وَأَمَّا الْبَشِيرُ فَأَبَشِّرُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ بِالْجَنَّةِ وَأَمَّا النَّذِيرُ فَانْذِرُ مَنْ عَصَى اللَّهَ بِالنَّارِ﴾. (1)

3-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ لِى أَسْمَاء أَنَا أَحْمَدُ وَأَنَا مُحَمَّدٌ وَأَنَا الْمَاحِي الَّذِي يَمْحُو اللَّهُ بِيَ الْكُفْرَ وَأَنَا الْحَاشِرُ الَّذِي يُحْشَرُ النَّاسُ عَلَى قَدَمِي وَ أَنَا الْعَاقِبُ الَّذِي لَيْسَ بَعْدِي نَبِي صلی الله علیه و آله﴾. (2)

4-3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ لِرَسُول اللَّهِ عَشَرَةَ أَسْمَاءِ خَمْسَةٌ مِنْهَا فِي الْقُرْآنِ وَ خَمْسَةٌ لَيْسَتْ فِي الْقُرْآن فَأَمَّا الَّتِي فِي الْقُرْآن فَ مُحَمَّدٌ وَأَحْمَدُ وَ عَبْدُ اللَّهِ وَيس وَن وَأَمَّا الَّتِي لَيْسَتْ فِي الْقُرْآنَ فَالْفَاتِحَ وَالْخَاتَمُ وَالْكَافُ وَالْمُقفّى وَالْحَاشِرُ ﴾. (3)

5-3- أمير المومنين علیه السلام- ﴿سَأَلَهُ أَنْ قَالَ أَخْبِرْنِي عَنْ سِتَةَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ لَهُمْ اسْمَانِ فَقَالَ يُوشَعُ بْنُ نُونِ وَهُوَ ذُو الْكِفْل وَيَعْقُوبُ وَهُوَ إِسْرَائِيلُ وَالْخَضِرُ وَ هُوَ حلقيا وَيُونُسُ وَهُوَ ذُو النَّونِ وَعِيسَى وَ هُوَ الْمَسِيحُ وَ مُحَمَّدُ وَ هُوَ أَحْمَدُ صلی الله علیه و آله﴾. (4)

6-3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ لِرَسُول اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَشَرَةَ أَسْمَاءِ خَمْسَةِ مِنْهَا فِي الْقُرْآنِ وَخَمْسَة لَيْسَتْ فِي الْقُرْآن فَأَمَّا الَّتِي فِي الْقُرْآن فَ مُحَمَّد وَأَحْمَدُ وَ عَبْدُ اللهِ وَ يس ون﴾. (5)

7-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَن ابْن قَيْس عَنْ أَبي جَعْفَر قَالَ: إِنَّ اسْمَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ الْمَاحِي وَ فِي تَوْرَاة مُوسَى الْحَادُّ وَ فِى إنجيل عِيسَى أَحْمَدُ وَ فِى الْفُرْقَانِ مُحَمَّدُ قِيلَ فَمَا تَأْوِيلُ الْمَاحِي فَقَالَ الْمَاحِي صُورَةَ الْأَصْنَامِ وَ مَاحِى الْأَوْثَانِ وَ الْأَزْلَامِ وَ كُلِّ مَعْبُودِ دُونَ الرَّحْمَنِ قِيلَ فَمَا تَأْوِيلُ الْحَادٌ قِيلَ يُحَادُّ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ دِينَهُ قَريباً كَانَ أَوْ بَعِيداً قِيلَ فَمَا تَأْوِيلُ أَحْمَدَ قَالَ حَسُنَ ثَنَاءَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ فِي الْكُتُب بمَا حُمِدَ مِنْ أَفْعَالِهِ قِيلَ فَمَا تَأْوِيلُ مُحَمَّدِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ وَ جَمِيعَ أَنْبِيَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمِيعَ أَمَمِهِمْ يَحْمَدُونَهُ وَ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ﴾. (6) 6

قوله تعالى: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدعى إِلَى الْإِسلام وَ اللهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾. (7)

ص: 222


1- تفسیر القمی، ج 2، ص 365 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- تفسیر بحر العرفان، ج 16، ص17/ تفسير نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج16، ص 96/ بحار الأنوار، ج 16، ص 101؛ «بتفاوت» / بصائر الدرجات، ص 512؛ «بتفاوت»/ تفسیر نورالثقلین
4- الخصال، ج 1، ص 322/ تفسير نور الثقلين
5- الخصال، ج 2، ص 426 تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت»
6-

2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- فردی یهودی از رسول خدا پرسید چرا نام تو محمد و احمد و بشیر و نذیر است؟ فرمود: «محمد است چون من در زمین ستوده شده هستم. احمد است، چون در آسمان ستوده تر از زمین هستم بشیر است چون هرکس خداوند را اطاعت کند، به بهشت بشارت می دهم و نذیر است چون هر کس از فرمان خدا سرپیچی کند، به آتش بیم می دهم.

3-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- همانا برای من اسم هایی است محمد احمد و ماحی که خداوند به وسیله ی من کفر را محو می فرماید و حاشر که پروردگار مردم را مقابل من جمع خواهد کرد و عاقب که پس از من رسول و پیغمبری نخواهد بود.

4-3- امام باقر علیه السلام- همانا پیامبر صلی الله علیه و آله خدا ده نام دارد که پنج تا از آن ها در قرآن آمده و پنج تا از آن ها در قرآن نیامده است؛ آن چه در قرآن ،آمده عبارتند از محمّد و احمد و عبدالله و پس و نون و آن چه در قرآن نیامده عبارتند از فاتح و خاتم و کافی و مقفی و حاشر.

5-3- امام علی علیه السلام- از امام علی علیه السلام پرسیده شد کدام هستند شش پیامبری که هر کدام دو اسم دارند؟ فرمود: «یوشع بن نون نام دوم ذوالکفل یعقوب که اسرائیل است، خضر علیه السلام که تالیا است یونس که ذوالنون است عیسی که مسیح ،است محمد اوی که احمد است». (63)

6-3- امام باقر علیه السلام- رسول خدا ده اسم دارد؛ پنج اسم در قرآن است و پنج اسم در قرآن نیست و اما اسم هایی که در قرآن است عبارتند از محمد، احمد، عبدالله، یاسین و نون.

7-3- امام باقر علیه السلام- ابن قیس از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «نام رسول خدا در صحف ابراهیم ماحی است و در تورات موسی علیه السلام حاد و در انجیل عیسی علیه السلام احمد و در فرقان محمد است» عرض شد: «ماحی یعنی چه»؟ فرمود: نابود کننده ی بتها و وثنها و قمارها و هر معبودی جز خدای رحمان». عرض شد: «معنی الحاد چیست»؟ فرمود: «مبارزه کننده با هرکسی که با خدا و دینش بستیزد؛ خویش باشد یا بیگانه» عرض شد: «احمد» یعنی چه؟ فرمود: «خدای عزوجل در کتب خود او را نیک ستوده است». عرض شد: «محمد یعنی چه»؟ فرمود: «به راستی خدا و فرشتگانش و همه ی پیغمبرانش و رسولانش و همه ی امّت هایش او را تمجید کنند و بر او رحمت فرستند».

چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته در حالی که دعوت به اسلام می شود؟ خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی کند. (7)

ص: 223

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ برايهِ فَقَدِ افْتَرَى عَلَى علیه السلام الْكَذِبَ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ﴾. (8)

1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿خرجَ عُتْبَهُ وَ شَيْبَهُ وَ الْوَلِيدُ لِلْبَرَازِ وَ خَرَجَ عُبَيْدَ اللَّهِ بْن رَوَاحَةَ مِنْ نَاحِيَة أُخْرَى قَالَ فَكَرِهَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنْ يَكُونَ الْحَرْبُ أَوَّلَ مَا لَقِي بِالْأَنْصَارِ فَبَدَأَ بِأَهْلِ بَيْتِهِ فَقَالُ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله مُرُوهُمْ أَن يَرْجِعُوا إِلَى مَصَافُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ الْقَوْمُ بَنِي عَنْهُمْ فَدَعَا رَسُولَ اللَّهِ اللَّهُ عَلِيّاً وَ حَمْزَةَ وَ عُبَيْدَةَ بْنِ الْحَارِثِ بْن عَبْدِ الْمُطَّلِب فَبَرَزُوا بَيْنَ يَدَيْهِ بِالسَّلَاحِ فَقَالَ اجْعَلَاهُ بَيْنَكُمَا وَ خَافَ عَلَيْهِ الْحَدَاثَةَ فَقَالَ اذْهَبُوا فَقَاتِلُوا عَنْ حَقَّكُمْ وَ بِالدِّينِ الَّذِي بُعِثَ بِهِ نَبِيُّكُمْ إِذْ جَاءُوا بِبَاطِلِهِمْ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ اذْهَبُوا فِي حِفْظِ اللَّه﴾. (2)

* الوِلَايَةُ

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَوجِلٌ يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ قَالَ يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا وَلَايَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بِأَفْوَاهِهِمْ قُلْتُ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ قَالَ ال وَ اللَّهُ مُتِمُّ الْإِمَامَةِ لِقَوْلِهِ عزوجل الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا والنورُ هُوَ الْإِمَامُ قُلْتُ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدِينِ الْحَقِّ قَالَ هُوَ الَّذِي أَمَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ بِالْوَلَايَة لِوَصِهِ وَ الْوَلَايَةُ هِيَ دِينُ الْحَقِّ قُلْتُ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ قَالَ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الْأَدْيَانِ عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِمِ لِقَوْلِ اللَّهِ عزوجل وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ بِوَلَايَةِ الْقَائِمِ وَلَوْكَرِهَ الْكَافِرُونَ بولاية على الله قُلْتُ هَذَا تَنْزِيلُ قَالَ نَعَمْ أَمَّا هَذِهِ الْحُرُوفُ فَتَنْزِيلُ وَأَمَّا غَيْرُهُ فَتَأْوِيلُ﴾. (3)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلَى علیه السلام: صَعِدَ رَسُولُ اللهِ وَ الْمِنْبَرَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ نَظَرَ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ نَظْرَةً فَاخْتَارَنِي مِنْهُمْ ثُمَّ نَظَرَ ثَانِيَةً فَاخْتَارَ عَلِيّاً أَخِي وَ وَزيرى وَ وَارثِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِي أُمَّتِي وَ وَلِى كُلِّ مُؤْمِن بَعْدِي مَنْ تَوَلَّاهُ تَوَلَّى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاهُ عَادَ اللَّهَ وَمَنْ أَحَبَّهُ أَحَبَّ اللَّهَ وَمَنْ أَبْغَضَهُ أبغضه أَبْغَضَ اللَّهَ وَاللَّهِ لَا يُحِبُّهُ إِلَّا مُؤْمِنُ وَلَا يُبْغِضُهُ إِلَّا كَافِرُ وَ هُوَ نُورُ الْأَرْضِ بَعْدِي وَ

ص: 224


1- بحار الأنوار، ج 36، ص 227
2- بحار الأنوار، ج 19، ص 313
3- بحار الأنوار، ج 23، ص318/ الکافی، ج 1، ص 432 الکافی، ج 1، ص 195؛ «بتفاوت» / بحار الأنوار، ج24، ص336/ بحار الأنوار، ج 51، ص 60 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر که قرآن را به رأی خود تفسیر کند بر خدا دروغ بسته است.

آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل می کند هرچند کافران خوش نداشته باشند. (8)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- [در جنگ بدر از لشگر مشرکان] عتبه شیبه و ولید برای مبارزه خارج شدند و از طرف دیگر [لشگر مسلمانان] عبیدالله بن رواحه خارج شد پیامبر صلی الله علیه و آله نپسندید که [شروع و] اولین برخورد جنگ با انصار باشد؛ بنابراین جنگ را] با اهل بیتش آغاز کرد و رسول خدا فرمود: به آن ها دستور بدهید که به صفشان برگردند؛ چون این گروه [مشرکان]، فرزندان عمویشان (مهاجرین) را برای جنگیدن می خواهند در نتیجه رسول خدا علی حمزه عبيدة بن حارث بن عبدالمطلب را خواند؛ با شمشیر روبرویش حاضر شدند فرمود: «او (علی علیه السلام) را وسط خودتان قرار دهید و بر جوانی او ترسید. سپس فرمود بروید و از حقتان و دینی که پیامبرتان به آن مبعوث شده است؛ دفاع کنید! چون باطلشان را آورده اند لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ. بروید در امان و حفظ خدا»

* ولایت

1- امام کاظم علیه السلام- محمد بن فضیل گوید: از امام کاظم علیه السلام درباره ی آیه: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ الله بِأَفْوَاهِهِمْ﴾ پرسیدم ایشان فرمود: «می خواهند ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را با دهان خود خاموش سازند. گفتم: «و اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ معنایش چیست»؟ فرمود: یعنی خداوند امامت را تمام می کند، همان طور که فرمود به خدا و رسول او و نوری که نازل کرده ایم ایمان بیاورید. (تغابن/ نور) همان امام علیه السلام است. گفتم: «﴿هو الذِي أَرْسَلَ رَسُولهُ بِالهُدَى و دِينِ الحَقِّ﴾ به چه معناست»؟ فرمود: «او او کسی است که رسولش را به ولایت وصی و جانشین خود دستور داد و ولایت همان دین حق است». گفتم: «ليُظْهِرَهُ عَلى الدِّينِ كُلهِ؛ به چه معناست؟ فرمود: «در زمان ظهور قائم علیه السلام، این دین را بر تمامی ادیان برتری می بخشد و غلبه می دهد خداوند عزوجل می فرماید: به ولایت علی علیه السلام خداوند، نورش را به وسیله ی ولایت قائم تمام می کند «و لَوْكَرِهَ الْكَافِرُونَ». گفتم: «این کلام، قرآن است؟ فرمود: «بله، این کلمات جزء قرآن است اما غیر از آن تأویل است».

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابو اسحاق حارث بن عبدالله گوید: امام علی علیه السلام فرمود: روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر منبر رفت و فرمود: «خداوند توجهی به مردم زمین کرد و مرا از میان آن ها برگزید»؛ برای مرتبه ی دوم نگاهی نمود عَلَى علیه السلام را برگزید برادر و وزیر و وارث و وصی و جانشین من در میان امت و ولی هر مؤمنی پس از من قرار داد هر که او را دوست بدارد خدا را دوست داشته و دشمن او دشمن خداست و هر که با او محبّت ورزد خدا به او محبت خواهد ورزید و هر که با او کینه ورزد خدا به او کینه می ورزد به خدا سوگند جز مؤمن او را دوست نمی دارد و جز کافر با او دشمنی نمی ورزد او نور زمین و رکن و پایه آن است پس از من او کلمه ی تقوی و عروة الوثقی است».

ص: 225

ركتُهَا وَهُوَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقَى ثُمَّ تَنَا رَسُولُ اللهِ لا يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ يَأْبَى الله إلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَقَالَتِي هَذِهِ يُبْلُغُهَا شَاهِدَكُمْ غَائِبَكُمْ﴾. (1)

3- الباقر علیه السلام- ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكْتُمْ هَذَا الْأَمْرَ مَا تَرَكَهُ اللهُ﴾. (2)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَلْمَانَ علیه السلام قَالَ كَانَتْ قُرَيْشُ إِذَا جَلَسَتْ فِي مَجَالِسِهَا فَرَأَتْ رَجُلًا مِنْ أَهْل الْبَيْتِ قَطَعَتْ حَدِيثَهَا فَبَيْنَمَا هِيَ جَالِسَةٌ إِذْ قَالَ رَجُلٌ مِنْهُمْ مَا مَثَلُ مُحَمَّدِ له فِي أَهْلِ بَيْتِهِ إِنَّا مَثَلُ نَخْلَة نَبَتَتْ فِي كُنَاسَة فَبَلَغَ ذَلِكَ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَغَضِبَ ثُمَّ خَرَجَ فَأَتَى الْمِنْبَرَ فَجَلَسَ عَلَيْهِ حَتَّى اجْتَمَعَ النَّاسُ ثُمَّ قَامَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ ... نَحْنُ بَنُو عَبْدِ الْمُطَّلِب سَادَةُ أَهْلِ الْجَنَّةَ أَنَا وَ عَلِيُّ وَ جَعْفَرُ وَ حَمْزَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وَ فَاطِمَةُ وَالْمَهْدِئُ أَلَا وَإِنَّ اللَّهَ نَظَرَ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ نَظْرَةً فَاخْتَارَ مِنْهَا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أنَا فَبَعَثَنِي رَسُولًا وَالْآخَرُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب وَأَوْحَى إِلَى أَنْ أَتَّخِذَهُ أَحَا وَخَلِيلًا وَ وزيراً وَ وَصِيّاً وَ خَلِيفَةً أَلَا وَإِنَّهُ وَلِى كُلِّ مُؤْمِن بَعْدِي مَنَ وَاللَاهُ وَالاهُ اللَّهُ وَ مَنْ عَادَاهُ عَادَاهُ اللَّهُ لَا يُحِبُّهُ إِلَّا مُؤْمِنُ وَلَا يُبْغِضُهُ إِلَّا كَافِرٌ هُوَ زِرُ الْأَرْضِ بَعْدِي وَ سَكَنُهَا وَهُوَ كَلِمَةُ اللَّهِ التَّقْوَى وَ عُرْوَةُ اللَّهِ الْوُثْقَى أَتُرِيدُونَ أَنْ تُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ نَظَرَ نَظْرَةٌ ثَانِيَةً فَاخْتَارَ بَعْدَنَا اثْنَيْ عَشَرَ وَصِيَّا مِنْ أَهْل بَيْتِي فَجَعَلَهُمْ خِيَارَ أُمَّتِي وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مِثْلَ النُّجُومِ فِي السَّمَاءِ كُلَّمَا غَابَ نَجْمُ طَلَعَ نَجْمُ هُمْ أَئِمَّةُ هُدَاة مُهْتَدُونَ لَا يَضُرُّهُمْ كَيْدُ مَنْ كَادَهُمْ وَلَا خِدْلَانُ مَنْ خَذَلَهُمْ هُمْ

للهِ حُجَجُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ خُزَانُ عِلْمِهِ وَ تَرَاحِمَةً وَحْيهِ وَمَعَادِنُ حِكْمَتِهِ مَنْ أَطَاعَهُمْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُمْ عَصَى اللَّهَ هُمْ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنَ مَعَهُمْ لَا يُفَارِقُونَهُ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَلْيُبَلِّعَ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثَلَاثَ مَرَّاتِ﴾. (3)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنَ الْعَبَّاس قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِي .. يا ابن عباس رحمه الله علیه سَوْفَ يَأْخُذُ النَّاسُ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَاتَّبِعْ عَلِيّاً وَ حِزْبَهُ فَإِنَّهُ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُ وَلَا يَفْتَرِقَانِ

ص: 226


1- بحار الأنوار، ج 23، ص 320 بحار الأنوار، ج30، ص311؛ «بتفاوت»
2- بحار الأنوار ، ج 23، ص 320 بحار الأنوار، ج 51، ص 59 تأويل الآيات الظاهرة، ص661/ تفسير البرهان
3- بحارالأنوار، ج22، ص148/ کتاب سلیم بن قیس، ص 856؛ «هم حجج الله في ارضه ... الى آخر» محذوف / بحار الأنوار، ج 36، ص 294 و تفسیر البرهان و تأويل الآيات الظاهرة، ص 662؛ «بتفاوت»

بعد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صلى الله عليه وآله وسلم این آیه را قرائت کرد ﴿يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾ مردم این سخن مرا حاضرین به غائبین برسانند خدایا تو را بر آن ها گواه می گیرم».

3- امام باقر علیه السلام- ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ الله بِأَفْوَاهِهِمْ واللهُ مُتِمُّ نُورِه﴾ به خدا سوگند اگر شما این امر را رها کنید خداوند رها نمی کند.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- سلمان رحمه الله علیه گوید برنامه ی قریش چنین بود که هرگاه در مجالسشان می نشستند و مردی از اهل بیت را می دیدند سخن خود را قطع می کردند. یکبار که کنار هم نشسته بودند یکی از آنان گفت: «مثل محمد در میان اهل بیتش مانند درخت خرمایی که در زباله دانی روییده باشد است. عکس العمل پیامبر صلی الله علیه و آله در مقابل اهانت به اهل بیت این خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید. آن حضرت غضبناک شد و به منبر رفت و بر فراز آن نشست تا مردم جمع شدند. سپس برخاست و حمد و ثنای الهی بجا آورد و فرمود: ... ای مردم بدانید که ما فرزندان عبدالمطلب سادات اهل بهشت هستیم؛ من و علی انتخاب اهل بیتا از میان اهل زمین و جعفر علیه السلام و حمزه و حسن و حسین علیهم السلام و فاطمه علیها السلام و مهدی بدانید که خداوند نظری به اهل زمین نمود و از بین آنان دو نفر را انتخاب کرد؛ یکی من که به عنوان فرستاده و پیامبر صلی الله علیه و آله مبعوثم نمود، و دیگری علی بن ابی طالب علیه السلام و به من وحی کرد که او را برادر و دوست و وزیر و وصیم و خلیفه ام قرار دهم علی ولی هر مؤمن و سکون زمین و کلمه ی تقوی بدانید که او صاحب اختیار هر مؤمنی بعد از من است هرکس او را دوست بدارد خدا او را دوست دارد، و هرکس با او دشمنی کند خدا با او دشمنی می.کند او را جز مؤمن دوست نمی دارد و جز کافر مبغوض نمی دارد. او قوام زمین بعد از من و باعث آرامش آن است. او کلمه ی تقوای خداوند و ریسمان محکم اوست. ﴿أَنْ تُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِكُمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾ انتخاب دوازده امام علیهم السلام به عنوان حجج الهی بدانید که خداوند نظر دوّمی نمود و بعد از ما دوازده وصی از اهل بیتم انتخاب نمود و آنان را انتخاب شدگان امتم قرار داد آنان یکی پس از دیگری مثل ستارگان در آسمان هستند که هر ستاره ای غایب شود ستاره ی دیگری طلوع می کند. آنان امامان هدایت کننده هدایت شده اند که حیله کسانی که بر آنان حیله کنند و خواری کسانی که ایشان را خوار کنند به آنان ضرر نمی زند آنان حجّت های خداوند در زمین و شاهدان او بر خلقش و خزانه داران علمش و بیان کنندگان و حیش و معدن های حکمتش هستند. هرکس از آنان اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است و هرکس از آنان سرپیچی کند معصیت خدا کرده است. آنان با قرآن و قرآن با آنان است. از قرآن جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. پس شاهدان به غایبان برسانند پروردگارا شاهد باش پروردگارا شاهد باش و این را سه مرتبه فرمود».

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: بر پیامبری وارد شدم ایشان فرمود: ... ای پسر عباس به زودی مردم راست و چپ را می گیرند و هر کس در دین و آیین به راهی رود؛ هرگاه چنین شد از علی و پیروانش پیروی کن زیرا او با حق و حق با اوست و آن دو از هم جدا نشوند تا در

ص: 227

حَتَّى يَرِدَا عَلَى الْحَوْضَ يَا ابن عباس رحمه الله علیه ﴿الله وَلَايْتُهُمْ وَلَايَتِي وَ وَلَايَتِى وَلَايَةُ اللَّهِ وَ حَرْبُهُمْ حَرْبِي وَ حَرْبِي حَرْبُ اللَّهِ وَسِلْمُهُمْ سِلْمِي وَ سِلْمِي سِلْمُ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾. (1)

6- الكاظم علیه السلام- قيلَ: حَضَرَ مَجْلِسَ الرَّشِيدِ هِنْدِيٌّ حَكِيمُ فَدَخَلَ الْكَاظِمِ علیه السلام فَرَفَعَ الرَّشِيدُ مَقَامَهُ، فَحَسَدَهُ الْهَنْدِيُّ وَقَالَ: اغْتَنَيْتَ بِعِلْمِكَ عَنْ غَيْركَ فَكُنْتَ كَمَا قَالَ تَعَالَى كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى فَقَالَ: أخبرنى الصُّوَرَ الصَّدَفِيَّةَ إِذَا تَكَامَلَتْ فِيهَا الْحَرَارَةُ الْكَلَّيَّةُ وَ تَوَاتَرَتْ عَلَيْهَا الْحَرَكَاتُ الطَّبِيعِيَّةُ وَاسْتَحْكَمَتْ فِيهَا الْقُوَى الْعُنْصُرِيَّةُ صَارَتْ أَخْصَاصَا عَقْلِيَّةً أَمْ أَشْبَاحاً وَهْمِيَّةً؟ فَبُهِتَ الْهِنْدِى وَقَبَّلَ رَأْسَ الْإِمَامِ وَ قَالَ: لَقَدْ كَلَّمْتَنِي بِكَلَامِ لَاهُوتِ مِنْ جِسْمِ نَاسُوتِ. فَقَالَ الرَّشِيدُ: كُلَّمَا أَرَدْنَا أَنْ نَضَعَ أَهْلَ هَذَا الْبَيْتِ أَبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يَرْفَعَهُ فَقَالَ: يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾. (2)

* القائم علیه السلام

1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمْ تَخْلُو الْأَرْضُ مُنْذُ كَانَتْ مِنْ حُجَّةِ عَالِمٍ يُحْيِي فِيهَا مَا يُمِيتُونَ مِنَ الْحَقِّ ثُمَّ تلا هذه الآية يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللهُ ممَّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾. (3)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ قَالَ بِالْقَائِمِ ا مِنْ آلِ مُحَمَّدِ علیهم السلام عَلَيْهِمْ إِذَا خَرَجَ لَيُظْهِرُهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ حَتَّى لَا يُعْبَدَ غَيْرُ اللَّهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِاهْدى و دينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾. (1)

باب 1: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهدى و دين الحقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

اشاره

1-1-أمير المومنين علیه السلام- ﴿وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى لَا يَبْقَى قَرْيَة إِلَّا وَ نُودِيَ فِيهَا بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله رَسُولُ اللَّهِ بُكْرَة وَ عَشِيّاً﴾. (5)

ص: 228


1- بحار الأنوار، ج 36، ص 285/ کفایة الأثر، ص 16
2- الصراط المستقيم، ج 2، ص 194
3- بحارالأنوار، ج23، ص37/ بحار الأنوار، ج23، ص 52/ بصائر الدرجات، ص 487؛ «لن تخلوا» بدل «لم تخلوا»/ كمال الدين، ج 1، ص 221 تفسير نور الثقلين
4- بحار الأنوار، ج 51، ص49/ تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان تفسیر القمی، ج 2، ص365؛ «و هو قوله يملأ ... الى آخر» محذوف
5- تأويل الآيات الظاهرة، ص 663 تفسير نور الثقلين ؛ « لاتبقى» بدل «لایبقی» و «ینادی» بدل «نودی»/ تفسیر البرهان

کنار حوض بر من وارد شوند ای پسر عباس ولایت ایشان ولایت ،من، و ولایت من ولایت خداست حزب ایشان حزب من و حزب من حزب خداست سازش با ایشان سازش با من و سازش من سازش خدا است، سپس فرمود: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾. (علق/76) ... سپس

6- امام کاظم علیه السلام- گفته شده است دانشمندی هندی در مجلس هارون الرشید حاضر شد. سپس امام کاظم وارد شد و هارون الرشید مقامش را بالا برد فرد هندی به امام ا حسادت ورزید امام فرمود: با علمت از غیر خود بی نیاز شدی و چنان هستی که خدای تعالی فرمود: چنین نیست که شما می پندارید به یقین انسان طغیان می کند از این که خود را بی نیاز ببیند. ... سپس امام فرمود: «از صورت های صدفی به من خبر بده که وقتی حرارت تمام مجموعه در آن کامل شد و حرکات طبیعی پی درپی بر آن عارض شد و نیروهای عنصری در آن ثابت و استوار شد آیا تبدیل به شکل های عقلی می گردد یا خیالات وهمی». شخص هندی مات و مبهوت شد و سر امام علیه السلام را بوسید و گفت: از جسم انسانی با من سخن الهی گفتی هارون الرشید گفت: هر زمان خواستیم اهل این خانه خوار کنیم و پایین بکشیم، خداوند از هر چیزی جز بالابردن آن ها امتناع کرد. امام علیه السلام فرمود: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾.

* قائم علیه السلام

1- امام صادق علیه السلام- زمین از ابتدا خالی از حجت عالم و دانایی نبوده که دستوراتی که مردم به دست فراموشی سپرده اند و از بین رفته احیا بنماید؛ بعد آن جناب این آیه را تلاوت نمود ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾.

2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفَؤُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ واللهُ مُتِمُّ نُورِهِ﴾ به واسطه ی ظهور قائم آل محمد هنگامی که آن حضرت ظهور کند، دین اسلام را بر همه ی ادیان مسلط می سازد تا جایی که غیر او عبادت نمی شود و این چنین می شود که زمین را از عدل و داد پر می کند چنان که پیش از آن آکنده از ظلم و جور شده بود.

او کسی است که پیامبر صلی الله علیه و آله- خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ی ادیان غالب سازد هرچند مشرکان ناخشنود باشند. (9)

بخش 1: او کسی است که پیامبر صلی الله علیه و آله خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ی ادیان غالب سازد هرچند مشرکان ناخشنود باشند.

1-1- امام علی علیه السلام- قسم به کسی که جانم به دست اوست حتی روستایی باقی نمی ماند مگر این که صبحگاهان و شامگاهان ندای شهادت لا اله الا الله و محمّد رسول الله یگانگی خداوند و پیامبری (محمد صلی الله علیه و آله) در آن جا سر داده می شود.

ص: 229

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِقِ علیه السلام... قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ فَمَا تَأْوِيلُ قَوْلِهِ تَعَالَى لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ قَالَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لله فَوَ الله يَا مُفَضَّلُ لَيُرْفَعُ عَن الْمِلَل وَ الْأَدْيَانِ الِاخْتِلَافِ وَ يَكُونُ الدين كله واحداً كَمَا قَالَ جَلَّ ذِكْرُهُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ وَقَالَ اللَّهُ وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسلام دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الخَاسِرِينَ قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ الدِّينُ الَّذِي في آبَائِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ نُوحٍ وَمُوسَى وَعِيسَى وَمُحَمَّدِ الله هُوَ الْإِسْلَامُ قَالَ نَعَمْ يَا مُفَضَّلُ هُوَ الْإِسْلَامُ لَا

ا غَيْرُ قُلْتُ يَا مَوْلَايَ أَ تَجِدُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ وَ مِنْهُ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الدِّينَ عِندَ الله الْإِسْلامُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ المُسْلِمِينَ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّة إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةٌ مُسْلِمَةٌ لَكَ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّة فِرْعَوْنَ حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ يَنُوا إِسْرَائِيلَ وَ أَنَا مِنَ المُسْلِمِينَ وَ فِي قِصَّة سُلَيْمَانَ وبلقيس قبل أنْ يَأْتُونِ مُسْلِمِينَ وَقَوْلِهَا أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيمانَ رحمه الله علیه رَبِّ الْعَالَمِينَ وَقَوْل عيسى علیه السلام مَنْ أَنصاري إلى الله قال الحوارِيُّونَ نَحْنُ أَنصار الله آمَنَّا بِالله وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ وَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوعاً وَكَرْهاً وقَولُهُ فِي قِصَّةِ لُوطٍ فَمَا وَجَدْنَا فِيها غَيْرَ بَيْتِ مِنَ المُسْلِمِينَ وقوله قُولُوا آمَنَّا بِالله وَ ما أُنزِلَ إِلَيْنَا إِلَى قَوْلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون وَ قَوْلُهُ تَعَالَى أَمْ كُنتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الموتُ إِلَى قَوْلِهِ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾. (1)

* القائم علیه السلام

ص: 230


1- بحارالأنوار، ج53، ص4

2-1- امام صادق علیه السلام- از مفضل بن عمر نقل شده است ... مفضل عرض کرد: «آقا تأویل لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ چیست؟ یعنی چگونه امام زمان بر همه ی ادیان غالب می شود. حضرت فرمود تأویل آن این آیه است و با آن ها پیکار کنید تا فتنه [شرک و سلب آزادی] برچیده شود، و دین [و پرستش] همه مخصوص خدا باشد! (انفال/39) ای مفصل به خدا قسم اختلاف را از میان ملل و ادیان بر می دارد و همه ی دین ها یکی می شود چنانکه خداوند فرموده: دین در نزد خدا، اسلام و تسلیم بودن در برابر حق است (آل عمران/19) و هم فرموده و هرکس جز اسلام و تسلیم در برابر فرمان حق آیینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است. (آل عمران/85) مفضل گفت: «آقا آیا دینی که پدران او ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد علیهم السلام داشتند همان دین اسلام بود؟ فرمود: آری همین دین اسلام بود، نه غیر آن عرض کردم دلیلی از قرآن بر این مطلب دارید؟ فرمود: «آری؛ از اوّل تا آخر قرآن پر از دلیل است. از جمله آیه: دین در نزد خدا اسلام و تسلیم بودن در برابر حق است (آل عمران/19) می باشد و دیگر این آیه از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید خداوند شما را در کتاب های پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید. (حج/78) یعنی اسلام دین پدر شما ابراهیم است و اوست که شما را مسلمان نامید و دیگر آیه ایست که خداوند در داستان ابراهیم و اسماعیل خان از زبان آن ها نقل می کند که گفتند: ما را تسلیم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما امتی که تسلیم فرمانت باشند. (بقره /128) یعنی خدایا ما دو نفر را دو تن مسلمان و تسلیم شده خود قرار ده و از اولاد ما نیز مردمی مسلمان بیرون آور و دیگر این آیه در داستان فرعون است که می فرماید هنگامی که غرقاب دامن او را ،گرفت گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند، وجود ندارد و من از مسلمین .هستم. (یونس/ 90) و در داستان سلیمان ا و بلقیس ملکه ی سبا می فرماید: و به سوی من آیید در حالی که تسلیم حق هستید. (نمل/31) نزد من بیایید و چون بلقیس به نزد سلیمان آمد:گفت با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم!. (نمل/44) یعنی من با سلیمان ال در پیشگاه خداوند جهانیان اسلام آوردیم و از زبان عیسی بن مریم علیه السلام می فرماید: مَنْ أَنْصارِي إِلَى الله یعنی عیسی علیه السلام گفت: «کسانی که می خواهند با پذیرش دین خدا مرا یاری نمایند کیستند؟ حواریان شاگردان [مخصوص او] گفتند: «ما یاوران خداییم به خدا ایمان آوردیم و تو [نیز] گواه باش که ما اسلام آورده ایم. (آل عمران/52) و در آیه ی دیگر می فرماید و تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر [فرمان] او تسلیمند. (آل عمران/83) و در داستان لوط علیه السلام می فرماید ولی جز یک خانواده ی با ایمان در تمام آن ها نیافتیم (ذاریات/36) و در آیه ی دیگر می فرماید بگویید ما به خدا ایمان آورده ایم و به آن چه بر ما نازل شده آن چه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران علیهم السلام از فرزندان او نازل گردید [و همچنین] آن چه به موسی و عیسی و پیامبران علیهم السلام [دیگر] از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ یک از آن ها جدایی قائل نمی شویم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم و تعصبات نژادی و اغراض شخصی، سبب نمی شود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم. (بقره/136)».

* قائم علیه السلام

ص: 231

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْل عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَل ... هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ قَالَ هُوَ الَّذِي أَمَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ بِالْوَلَايَة لِوَصِيِّهِ وَ الْوَلَايَةُ هِيَ دِينُ الْحَقِّ قُلْتُ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ قَالَ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الْأَدْيَانِ عِنْدَ قِيَامَ الْقَائِمِ لِقَوْلِ اللَّهِ عزوجل وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ بِوَكَايَةِ الْقَائِمِ: وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ بِوَلَايَةِ عَلَى علیه السلام قُلْتُ هَذَا تَنْزِيلَ قَالَ نَعَمْ أَمَّا هَذِهِ الْحُرُوفُ فَتَنْزِيلَ وَ أَمَّا غَيْرُهُ فَتَأْوِيلُ﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوَلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِاهْدَى وَدِينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرَة المُشْرِكُونَ فَقَالَ وَاللَّهِ مَا نَزَلَ تَأْوِيلُهَا بَعْدُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَتَى يَنْزِلُ تَأْوِيلُهَا قَالَ حِينَ يَقُومُ الْقَائِمُ لا إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَإِذَا خرجَ الْقَائِمُ لَمْ يَبْقَ كَافِرُ وَ لَا مُشْرِكَ إِلَّا كَرَة خُرُوجَهُ حَتَّى لَوْ أَنَّ كَافِراً أَوْ مُشْرِكَاً فِي بَطْن صَخْرَة لَقَالَتِ الصَّخْرَةُ يَا مُؤْمِنُ فِي بَطْنِى كَافِرُ أَوْ مُشْرِكَ فَاقْتُلُهُ قَالَ فَيَجِيتُهُ فَيَقْتُلُهُ﴾. (2)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عَنِ ابْنِ عَبَّاس فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ المُشْرِكُونَ قَالَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ حَتَّى لَا يَبْقَى يَهُودِئُ وَ لَا نَصْرَانِي وَ لَا صَاحِبُ مِلَّةَ إِلَّا الْإِسْلَامَ حَتَّى تَأْمَنَ الشَّاةُ وَ الذَّتْبُ وَالْبَقَرَةُ وَالْأَسَدُ وَالْإِنْسَانُ وَ الْحَيَّةُ وَ حَتَّى لَا تَقْرِضَ فَأَرَة جَرَاباً وَ حَتَّى تُوضَعَ الْجِزْيَةُ وَ يُكْسَرَ الصَّلِيبُ وَيُقْتَلَ الْخِنْزِيرُ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ المُشْرِكُونَ وَ ذَلِكَ يَكُونُ عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِمِ علیه السلام﴾. (3)

4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاسِ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ المُشْرِكُونَ قَالَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ حَتَّى لَا يَبْقَى يَهُودِئُ وَ لَا نَصْرَانِيُّ وَ لَا صَاحِبُ مِلَّهَ إِلَّا الْإِسْلَامَ حَتَّى تَأْمَنَ الشَّاةُ وَ الذَّتْبُ وَالْبَقَرَةُ وَالْأَسَدُ وَ الْإِنْسَانُ وَ الْحَيَّةُ وَ حَتَّى لَا تَقْرِضَ فَارَة جَرَاباً وَ حَتَّى تُوضَعَ الْجِزْيَةً وَ يُكْسَرَ الصَّلِيبُ وَ يُقْتَلَ الْخِنْزِيرُ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ المُشْرِكُونَ وَ ذَلِكَ يَكُونُ عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِمِ علیه السلام﴾. (4)

* الرَّجْعَةُ

ص: 232


1- بحار الأنوار، ج 23، ص318 بحار الأنوار، ج 35، ص 397؛ «قلت هذا تنزيل ... الى آخر» محذوف تأويل الآيات الظاهرة، ص 661/ الصراط المستقيم، ج 2، ص 74؛ قلت هذا تنزيل ... الى آخر» محذوف تفسير البرهان؛ «جميع زيادة و «لقول الله عزوجل و الله الى آخر محذوف تفسیر نورالثقلين؛ «تفاوت لفظی»
2- تأويل الآيات الظاهرة، ص 663 تفسیر فرات الكوفي، ص 481؛ «فقال والله ما نزل ... ان شاء الله» محذوف و «كان» بدل «أن كافرا أو مشرکا» و «فی مشرک ... و اقتله» بدل «فى بطني ... فيقتله»/ تفسير البرهان
3- تأويل الآيات الظاهرة، ص663/ تفسیر البرهان
4- تأويل الآيات الظاهرة، ص 663

1- امام كاظم علیه السلام- محمد بن فضیل گوید: از امام کاظم پرسیدم درباره ی آیه ى ﴿هو الذي أرسَل رَسُولُهُ بِالهُدَى وَدِينِ الحَقِّ﴾ به چه معناست؟ فرمود: «او کسی است که رسولش را به ولایت وصی و جانشین خود دستور داد و ولایت همان دین حق است. گفتم: «ليُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ کله به چه معناست»؟ فرمود: در زمان ظهور قائم علیه السلام فرجه الشریف این دین را بر تمامی ادیان برتری می بخشد و غلبه می دهد و فرمود: خداوند عزوجل می فرماید: ﴿وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِه به ولایت قائم علیه السلام وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ﴾ به ولایت عَلَى علیه السلام [خداوند] نورش را به وسیله ی ولایت قائم علیه السلام تمام می کند اگرچه کافران به ولایت علی علیه السلام ناخشنود باشند:گفتم این کلام قرآن است؟ فرمود: «بله، این کلمات جزء قرآن است اما غیر از آن تأویل است».

2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید درباره ی این کلام خداوند عزوجل ﴿الذِي أَرْسَلَ رَسُوله بِالهُدَى و دِينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلى الدِّينِ كُلِهِ و لو كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ پرسیدم و ایشان فرمود: «به خ-دا سوگند هنوز تأویل آن نازل نشده است گفتم: فدایت شوم چه زمانی تأویل آن نازل می شود»؟ فرمود: «ان شاء الله زمانی که قائم فرجه الشریف بیاید هنگامی که قائم ظهور کند، هر کافر و مشرکی از ظهور او ناخشنود و بیزار است. کافران و مشرکان حتی اگر درون صخره ای پنهان شوند صخره می گوید ای مؤمن درون من کافر یا مشرکی است، او را بکش». پس به سمت او می آید و او را می کشد.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ابن عباس رحمه الله علیه- درباره ی کلام خداوند عزوجل ﴿ليُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَو كَرِهَ المُشْرِكُونَ﴾ گفته است این امر فقط زمانی صورت می گیرد که هیچ یهودی و نصرانی و صاحب آیینی نماند مگر این که به اسلام گرویده باشد و گوسفند و گرگ و گاو و شیر و انسان و مار در امان باشند و حتی موش انبان را پاره نکند و جزیه از میان برداشته شود و صلیب شکسته شود و خنزیر (خوک) کشته شود و این همان کلام خداوند تعالی است که فرمود: ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ و لو كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ و این در زمان ظهور قائم اتفاق می افتد.

4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ غلبه ی دین اسلام بر همه ی ادیان نمی باشد تا این که یهودی نصرانی و نه صاحب آیینی جز اسلام نماند؛ تا این که گوسفند با گرگ، گاو با شیر و انسان با مار امنیت یابد و تا این که ،موشی مشکی را نجود و تا این که جزیه (مالیاتی که از اهل کتاب گرفته می شود تمام شود و صلیب شکسته شود و خوک کشته شود. سخن خداوند: ﴿ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ آن زمان قیام قائم می باشد.

* رجعت

ص: 233

1- الباقر علیه السلام- ﴿يُظهرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ فِي الرَّجْعَةِ﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ لِعَلِي الله فِي الْأَرْضِ كَرَّةَ مَعَ الْحُسَيْنِ ابْنِهِ يُقْبلُ بِرَايَتِهِ حَتَّى يَنْتَقِمَ لَهُ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ وَ مُعَاوِيَةَ وَ آلِ مُعَاوِيَةَ وَ مَنْ شَهِدَ حَرْبَهُ ثُمَّ يَبْعَثُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ بِأَنْصَارِهِ يَوْمَئِذٍ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَة ثَلَاثِينَ أَلْفَا وَ مِنْ سَائِرَ النَّاسِ سَبْعِينَ أَلْفَا فَيَلْقَاهُمْ بِصِفِّينَ مِثَلَ الْمَرَةَ الْأُولَى حَتَّى يَقْتُلَهُمْ يَبْقَى مِنْهُمْ مُخْبِراً ثُمَّ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَيُدْخِلُهُمْ أَشَدَّ عَذَابِهِ مَعَ فِرْعَوْنَ وَ آلِ فِرْعَوْنَ ثُمَّ كَرَة أُخْرَى مَعَ رَسُولَ اللَّهِ حَتَّى يَكُونَ خَلِيفَة فِي الْأَرْضِ وَتَكُونَ الْأَئِمَّةُ عُمَّالَهُ وَ حَتَّى يَبْعَثَهُ اللَّهُ عَلَانِيَة فَتَكُونَ عِبَادَتُهُ عَلَانِيَة فِي الْأَرْضِ كَمَا عَبَدَ اللَّهَ سِراً فِي الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ إِى وَاللَّهِ وَ أَضْعَافَ ذَلِكَ ثُمَّ عَقَدَ بِيَدِهِ أَضْعَافاً يُعْطِي اللَّهُ نَبِيَّهُ مُلْكَ جَمِيعِ أَهْلِ الدُّنْيَا مُنْذُ يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ الدُّنْيَا إِلَى يَوْمِ يُفْنِيهَا حَتَّى يُنْجِزَ لَهُ مَوْعُودَهُ فِي كِتَابِهِ كَمَا قَالَ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ المشركون﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أليم﴾ (10)

1- أمير المومنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَا التَّجَارَةُ الْمُرْبحَةُ الْمُنْجِيَّةُ مِنَ الْعَذَابِ الْأَلِيمِ الَّتِى دَلَّ عَلَيْهَا فِي كِتَابِهِ فَقَالَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيم﴾. (3)

2- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ فَقَالُوا: لَوْ نَعْلَمُ مَا هِيَ لَبَذَلْنَا فِيهَا الْأَمْوَالَ وَالْأَنْفُسَ وَالْأَوْلَادَ فَقَالَ اللهُ: تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ إِلَى قَوْلِهِ ذلِكَ الْفَوْزُ العظيم﴾. (4)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّهُ قَالَ: لَمُبَارَزَةُ عَلِيٍّ لِعَمْرُو بْن عَبْدَ وَدَّ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِ أُمَّتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ فِي التِّجَارَةُ الْمُرْبحَةُ الْمُنْجِيَةُ مِنَ الْعَذَابِ الْأَلِيم يَقُولُ اللهُ تَعَالَى هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ

ص: 234


1- مختصر البصائر، ص88 تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 53، ص 74
3- بحار الأنوار، ج24، ص330/ تأويل الآيات الظاهرة، ص664/ تفسير البرهان
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 365 تفسیر نور الثقلين؛ «لنبذلن» بدل «لبذلنا»/ تفسير البرهان

1- امام باقر علیه السلام- خداوند عزوجل این دین را در زمان ظهور قائم مسلط می سازد.

2- امام صادق علیه السلام- امیرالمؤمنین عليه السلام را در زمین با فرزندش حسین رجعتی است. وی با پرچم خود می آید تا این که انتقام خود را از بنیامیه و معاویه و اولاد معاویه و آن ها که همراه آنان به جنگ حضرت آمدند بگیرد خداوند در آن روز سی هزار نفر از یاوران علیا را که همه از اهل کوفه می باشند و هفتاد هزار نفر از سایر مردم شیعه را به یاری علی برانگیخته می گرداند. و دوباره در صفین آن دو لشکر یکدیگر را مانند بار نخست ملاقات می کنند و تمام نفرات لشکر معاویه را از دم شمشیر می گذراند به طوری که یک نفر آن ها باقی نمی ماند که خبر آن ها را بیاورد آن گاه در روز رستخیز هم خداوند آن ها را بر می انگیزد و با فرعون و آل فرعون به بدترین عذاب ها گرفتار می سازد آن گاه علی باردیگر با رسول خدا به دنیا برمی گردد و پیغمبر پادشاه روی زمین می شود و سایر ائمه فرمانداران او خواهند بود و به عکس روز نخست این بار به طور آشکار مبعوث می گردد و خدا را آشکارا عبادت می کند. سپس حضرت صادق علیه السلام فرمود: آری و الله امیرالمؤمنین علیه السلام دوبار به دنیا رجعت می کند و با دست اشاره کرد که چندبار آن حضرت رجعت خواهد کرد خداوند سلطنت تمام اهل عالم را از روز آفرینش دنیا تا روز فنای جهان به پیغمبر صلی الله علیه و آله می دهد تا وعده ای که در قرآن به آن حضرت داده مصداق پیدا کند چنان که فرمود: ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ المُشْرِكُونَ﴾.

ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذاب دردناک رهایی می بخشد؟! (10)

1- امام علی علیه السلام- امام صادق علیه السلام نقل کرده است که امیرالمؤمنین عليه السلام فرمود: «من همان تجارت پرسودی هستم که از عذاب دردناک نجات می دهد و من همان هستم که خداوند در قرآن بیان کرده و فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الذِينَ آمَنُوا هَل أَدُلكُمْ عَلى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾.

2- امام باقر علیه السلام- در ابوالجارود آمده است امام باقر علیه السلام درباره ی کلام خداوند تعالی ﴿یا الذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾ فرمود: «گفتند: اگر بدانیم آن تجارت چیست، مال و جان و فرزندانمان را در این راه فدا می کنیم و خداوند متعال فرمود: ﴿تُؤْمِنُونَ بِالله و رَسُولِهِ و تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيل الله بِأَموالكُمْ وأَنفُسِكُمْ ... ذَلكَ الفَوزُ العَظِيم﴾. پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود مبارزه ی علی با عمر بن عبدود برتر از عمل امتم تا روز قیامت است» و آن مبارزه علی تجارت سودآور و نجات دهنده از عذاب دردناک است؛ [چون] خدای تعالی می فرماید: ﴿هَلْ أَدُلُكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ يَغْفِرْ لَكُمْ﴾.

ص: 235

كُنتُمْ تَعْلَمُونَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ فَتَكُونُ حِينَئِذٍ التَّجَارَةُ الرَّابِحَةُ الْمُرْبحَةُ هِيَ مُبَارَزَتَهُ لِعَمْرُو وَ مِنْ هَاهُنَا قَالَ: أَنَا التَّجَارَةُ الْمُرْبحَةُ أَوْ أَنَا صَاحِبُ التِّجَارَةِ الْمُرْبحَة﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿تُؤْمِنُونَ بِالله وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِي سَبيلِ اللهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ (11)

قوله تعالى: ﴿يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةٌ في جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾ (12)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن الْحَسَن قَالَ: سَأَلْتُ عِمْرَانَ بْنِ الْحُصَيْنِ وَ أَبَا هُرَيْرَةَ عَنْ تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ فَقَالا عَلَى الْخَبير سَقَطتَ سَأَلْنَا عَنْهَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ قَصْرُ مِنْ لُؤْلُو فِي الْجَنَّةَ فِي ذَلِكَ الْقَصْرِ سَبْعُونَ دَاراً مِنْ يَأْقُوتَة حَمْرَاءَ فِي كُلِّ دَارِ سَبْعُونَ بَيْتاً مِنْ رُمُردَةٌ خَضْرَاءَ فِي كُلِّ بَيْتِ سَبْعُونَ سَرِيراً عَلَى كُلِّ سَرير سَبْعُونَ فِراشاً مِنْ كُلِّ لَوْن عَلَى كُلِّ فِراش امْرَأَةَ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ فِي كُلِّ بَيْتِ سَبْعُونَ مَائِدَةَ عَلَى كُلِّ مَائِدَةَ سَبْعُونَ لَوْنَا مِنْ الطَّعَامِ وَ فِي كُلِّ بَيْتِ سَبْعُونَ وَصِيفاً وَ وَصِيفَة قَالَ فَيُعْطِي اللَّهُ الْمُؤْمِنَ مِنَ الْقُوَّةَ فِي غَدَاةِ وَاحِدَةٍ أَنْ يَأْتِيَ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ﴾. (2)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿خَلَقَ اللهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْجِنَانَ يَوْمَ خَلَقَهَا وَفَضَّلَ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فَهِيَ سَبْعُ جِنَانِ: دَارِ الْجَلَالِ وَ دَارُ السَّلَامِ وَ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ هِيَ قَصَبَةُ الْجَنَّةِ وَ هِيَ مُشْرِفَة عَلَى الْجِنَانِ وَهِيَ كُلَّهَا وَهِيَ دَارُ الرَّحْمَن تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ بَابُ جَنَّةٌ عَدْنٍ لَهُ مِصْرَاعَانِ مِنْ زُمُرُّدٍ وَ زَبَرْجَدِ مِنَ نور کَما بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِب وَ جَنَّةُ الْمَأْوَى وَ جَنَّةُ الْخُلْدِ وَ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ، وَ جَنَّاتُ النَّعِيمِ سَبْعٌ جَنَّاتٍ خَلَقَهَا اللَّهُ مِنَ النُّورَ كُلَّهَا مَدَائِنَهَا وَقُصُورَهَا وَ بُيُوتَهَا وَ شُرفَهَا وَأَبْوَابَهَا وَ دَرَجَهَا وَ عَالِيَهَا وَسَافِلَهَا وَأَبْنِيَتَهَا وَحُلِيَّهَا وَ خَلَهَا وَ جَمِيعَ أَصْنَافِ مَا فِيهَا مِنَ الثَّمَارِ الْمُتَدَلِّيَةِ وَالْأَنْهَارِ الْمُطَّرِدَة بألْوَانِ الْأَشْرِبَةِ وَالْخِيام الْمُشْرِقَةِ وَالْأَشْجَارِ النَّاضِرَة بأَلْوَانِ الْفَاكِهَةَ وَالرِّيَاحِينَ الْعِقْبَةَ وَ الْأَنْهَارِ الزَّهْرَة وَ الْمَنَازِلِ الْبَهيَّة و الْعُرَفَ الشَّهَيَّةَ وَ الْقِبَاب الْمُعْجِبَة﴾. (3)

ص: 236


1- تأويل الآيات الظاهرة، ص 665/ بحار الأنوار، ج 36، ص165؛ «بتفاوت» تفسير البرهان؛ «فتكون حينئذ ... الى آخر» محذوف
2- تأويل الآيات الظاهرة، ص 665 تفسير نور الثقلين؛ «تفاوت لفظی»/ تفسير البرهان
3- تفسیر بحر العرفان، ج 3، ص 92

ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةٌ فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾؛ پس در این صورت تجارت سود ده و سودآور همان مبارزه او با عمرو است و از این جا بود که] فرمود:: من تجارت سود آورم یعنی صاحب تجارت سودآور هستم.

به خدا و پیامبرش ایمان آورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما از هر چیز بهتر است اگر بدانید (11)

[اگر چنین کنید] گناهانتان را می بخشد و شما را در باغهایی بهشتی داخل می کند که نهرها از پای درختانش جاری است و در [قصرها و] مسکن های پاکیزه در باغ های جاویدان بهشتی جای می دهد؛ و این پیروزی عظیم است. (12)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از حسن نقل شده است از عمران بن حصین و ابوهریره درباره ی تفسیر این کلام خداوند ﴿و مَسَاكِنَ طَيِّبَةٌ فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ﴾ پرسیدم گفتند نزد آگاهان آمدی، ما از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره سؤال کردیم ایشان فرمود مقصود، قصری از مروارید در بهشت است آن قصر، هفتاد خانه از یاقوت قرمز و در هر خانه هفتاد اتاق از زمرد سبز و در هر اتاق هفتاد تخت و بر هر تخت هفتاد بستر از رنگ های مختلف و بر هر بستر زنی با چشمان سیاه نشسته است و در هر قصری هفتاد سفره است و در هر سفرهای هفتاد نوع غذاست و در هر اتاقی هفتاد خدمتکار مرد و زن وجود دارند خداوند تبارک و تعالی هر صبح نیرویی به مؤمن عطا می کند، تا آن جا که بتواند از همه ی این امکانات و لذت ها در عرض یک ساعت کام بگیرد و بهره مند شود».

2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خدای تبارک و تعالی باغ های بهشت را آفرید در روزی که آن ها را آفرید و بعضی از آن ها را بر بعضی دیگر برتری داد و آن ها هفت باغ بهشتی هستند؛ به نام های (دارالجلال خانه) بزرگی، (دار السلام)، خانه (سلامتی)، جنة عدن باغ (جاویدان) و آن وسط بهشت است و آن بر همه ی باغ های بهشتی اشراف دارد و آن خانه رحمت خدای رحمان تبارک و تعالی است و در جنّة العدن دو لنگه از زمرد و زبرجد از [جنس] نور دارد که [بزرگی آن] مانند بین مشرق و مغرب است. [جنة المأوی باغ جایگاه مؤمنان] جنّة الخلد (باغ همیشگی)، جنّة الفردوس (باغ برین) و جنات النعیم باغ های پرنعمت هفت باغ هستند که خداوند همه ی آن ها را از نور آفرید؛ تمام قسمت های آن ها از نور هستند شهرها، قصرها، خانه ها، بالکن ها، درها، پله ها، طبقه های بالا و پایین ساختمان ها زیور آلات جامه ها همه ی انواع میوه هایی که آویزان هستند رودهای روان با نوشیدنی های رنگارنگ خیمه های روشن، درختان با طراوت با انواع میوه ها گیاهان خوشبوی عطرآگین نورهای درخشان منزل های زیبا، اتاق های دوست داشتنی و گنبدهای شگفت آور در آن باغ های بهشتی همه از نور هستند.

ص: 237

قوله تعالى: ﴿وَ أُخرى تُحِبُّونَها نَصْرُ مِنَ الله وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشَرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ (13)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أُخرى تُحِبُّونَها نَصْرُ مِنَ اللهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ يَعْنِي فِى الدُّنْيَا بِفَتْحِ الْقَائِم و أَيْضاً قَالَ فَتح مَكَّة﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ الله كَما قال عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصارِي إِلَى الله قالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إسرائيل وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾. (13)

باب 1: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّه

اشاره

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ فَلَا تَكُونُوا أَنْصَاراً لِهَوَاكُمْ وَالشَّيْطَانِ﴾. (2)

* الحواريون

1- الرضا علیه السلام- ﴿عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّال عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام الْحَوَارِبُونَ الْحَوَارِيِّينَ قَالَ أَمَّا عِنْدَ النَّاسَ فَإِنَّهُمْ سُمُّوا حواريين لِأَنَّهُمْ كَانُوا قَصَّارِينَ يُخَلَّصُونَ الثَّيَابَ مِنَ الْوَسَخ بالْغَسْل وَ هُوَ اسْمُ مُشْتَقِّ مِنَ الْخُبُرَ الْحُوَار وَأَمَّا عِنْدَنَا فَسُمِّيَ الْحَوَارِيُّونَ الْحَوَارِيِّينَ لِأَنَّهُمْ كَانُوا مُخْلَصِينَ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ مُخْلِصِينَ لِغَيْرِهِمْ مِنْ أَوْسَاحَ الذُّنُوبِ بِالْوَعْظِ وَ التَّذْكِيرِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ فَلِمَ سُمِّيَ النَّصَارَى نَصَارَى قَالَ لِأَنَّهُمْ مِنْ قَرْيَةِ اسْمُهَا نَاصِرَةُ مِنْ بِلَادِ الشَّامِ

لتهَا مَرْيَمُ وَ عِيسَى علیهما السلام بَعْدَ رُجُوعِهِمَا مِنْ مِصْرَ﴾. (3)

2- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَ عِيسَى إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ خَاصَّة وَكَانَتْ نُبُوَّتُهُ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ كَانَ مَنْ بَعْدَهُ مِنَ الْحَوَارِيِّينَ اثْنَى عَشَرَ﴾. (4)

ص: 238


1- بحار الأنوار، ج 51، ص49 تفسیر القمی، ج 2، ص366/ تفسیر نورالثقلین
2- إرشاد القلوب، ج 1، ص 75
3- عيون أخبار الرضا، ج 2، ص79
4- بحار الأنوار، ج14، ص 250

و [موهبت] دیگری که آن را دوست دارید به شما می بخشد، و آن یاری خداوند و پیروزی نزدیک است؛ و مؤمنان را به این پیروزی بزرگ بشارت ده (13)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ أُخرى تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ الله وَفَتْحٌ قَرِيبٌ یعنی فتح قائم آل محمد در دنيا.

ای کسانی که ایمان آورده اید یاوران خدا باشید همان گونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: «کیست که یاور من به سوی خدا [برای تبلیغ آیین او] گردد»؟! حواریون گفتند: «ما یاوران خداییم در این هنگام گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند»؛ ما کسانی را که ایمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأیید کردیم و سرانجام [بر آنان] پیروز شدند. (14)

بخش 1: ای کسانی که ایمان آورده اید یاوران خدا باشید.

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای تعالی می فرماید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنصار الله﴾ ای گروهی که ایمان آوردید یاوران خدا باشید مبادا این که یار هوای نفستان و یار شیطان باشید.

* حواریون

1- امام رضا علیه السلام- علی بن فضال از پدرش نقل کرده است به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «چرا حواریین را حواریین نامیدند»؟ فرمود اما در نزد مردم یعنی عامه عمیاء از این جهت آن ها را حواریین نامیدند که آن ها قصار یعنی گازر بودند که جامه ها را به شستن از چرک پاک و خالص می کردند و این حواریین اسمی است که از الخبز الحوار برداشتند [مترجم گوید که] حوار به ضم حاء مهمله و تشدید و او معنی آرد سفید است که معنی آن زبده آرد است پس الخبز الحوار به معنی نان سفید است و حواریین گویند. به این جهت که ایشان خود را خالص و پاکیزه و پاک گردانیدند و غیر خود را از چرک های گناهان به موعظه و تذکر پاک می ساختند». عرض کردم: چرا نصاری را نصاری می گویند؟ حضرت فرمود: از این جهت که نصاری از قریه بودند از بلاد

شام که اسم آن ناصره بود مریم و عیسی علیه السلام بعد از آن که از مصر مراجعت کردند در آن جا فرود آمدند».

2- امام باقر علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی عیسی را فقط بر بنی اسرائیل مبعوث فرمود و نبوت او در بیت المقدس بود و حواریون او دوازده نفر بودند.

ص: 239

* الوِلَايَةُ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿إن حواري عِيسَى كَانُوا شيعته وإن شيعتنا حَوَارِثُونَا وَ مَا كَانَ حَوَارِيُّ عِيسَى علیه السلام بأطوعَ لَهُ مِنْ حَوَارِينَا لَنَا وَإِنَّمَا قَالَ عِيسَى اللهِ لِلْحَوَارِينَ مَنْ أَنْصارِي إلى الله قال الحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ الله فَلَا وَاللَّهِ مَا نَصَرُوهُ مِنَ الْيَهُودِ وَلَا قَاتَلُوهُمْ دُونَهُ وَ شِيعَتُنَا وَاللَّهِ لَمْ يَزَالُوا مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ رَسُولَهُ الله يَنْصُرُونَا وَيُقَاتِلُونَ دُونَنَا وَيُحْرَقُونَ وَ يُعَذِّبُونَ وَ يُشَرِّدُونَ فِي الْبُلْدَانِ جَزَاهُمُ اللَّهُ عَنَّا خَيْراً وَ قَدْ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَاللَّهِ لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ مُحِبِّينَا بِالسَّيْفِ مَا أَبْغَضُونَا وَ وَاللَّهِ لَوْ أَدْنَيْتُ إِلَى مُبْغِضِينَا وَ حَثَوْتُ لَهُمْ مِنَ الْمَالِ مَا أَحَبُّونَا﴾. (1)

2- أمير المومنين علیه السلام- ﴿وَ لَمْ يُخْلِ أَرْضَهُ مِنْ عَالِم بِمَا يَحْتَاجُ الْخَلِيقَةُ إِلَيْهِ وَ مُتَعَلَّمٍ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةَ أُولَئِكَ هُمُ الْأَقُلُونَ عَدَداً وَقَدْ بَيَّنَ اللَّهُ ذَلِكَ فِي أُمَمِ الْأَنْبِيَاءِ وَجَعَلَهُمْ مَثَلًا لِمَنْ تَأَخَّرَ مِثْلَ قَوْلِهِ فِي قَوْم نُوحٍ وَ مَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ وَ قَوْلِهِ فِيمَنْ آمَنَ مِنْ قَوْمٍ مُوسَى وَ مِنْ قَوْمٍ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ وَ قَوْلِهِ فِي حَوَارِيِّ عِيسَى حَيْثُ قَالَ لِسَائِرِ بَنِي إِسْرَائِيلَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى الله قال الحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنصار الله آمَنَّا بِالله وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ يَعْنِي أَنَّهُمْ يُسَلِّمُونَ لِأَهْلِ الْفَضْلِ فَضَّلَهُمْ وَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَمَا أَجَابَهُ مِنْهُمْ إِنَّا الْحَوَارِيُّون﴾. (2)

باب 2: فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرائيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرينَ

اشاره

1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ الله كَما قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ علیه السلام للحواريّينَ مَنْ أَنْصارِي إِلَى الله قال الحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ الله فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَفَرَتْ طَائِفَةُ قَالَ الَّتِي كَفَرَتْ هِيَ الَّتِي قَتَلَتْ شَبيهَ عِيسَى علیه السلام وَصَلَبَتْهُ وَالَّتِي آمَنَتْ هِيَ الَّتِي قَبَلَتْ شَبيهَ عِيسَى علیه السلام حَتَّى يُقْتَلَ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا هِيَ الَّتِي لَمْ تَقْتُلْ شَبِيهَ عِيسَى عَلَى الْأُخْرَى فَقَتَلُوهُمْ عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾. (3)

ص: 240


1- الكافی، ج 8، ص268 تفسیر نورالثقلین تفسیر فرات الکوفی، ص482/ تفسیر البرهان
2- بحار الأنوار، ج 65، ص 265 تفسیر نور الثقلین
3- بحار الأنوار، ج 14، ص 337 تفسیر القمی، ج 2، ص 366؛ «هي التي لم تقتل ... فقتلوهم» محذوف تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان

* ولایت

1- امام صادق علیه السلام- همانا حواریون عیسی شیعه او بودند و شیعیان ما حواریون ما هستند و حواریون عیسی علیه السلام فرمانبرتر از حواریون ما نبودند عیسی به حواريون فرمود: ﴿مَنْ أَنصاري إِلَى الله قالَ الحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ الله فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرائيلَ وَ كَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرينَ﴾ نه به خدا سوگند عیسی را در برابر یهود یاری نرساندند و برای او نبرد نکردند، و به خدا سوگند شیعه ما از آن هنگام که خداوند والا نام جان پیامبرش را گرفت همچنان ما را یاری می کند و به خاطر ما نبرد می کند و در راه ما سوخته می شوند یا شکنجه می گردند و یا در شهرها در به در می.شوند خداوند به آن ها از سوی ما جزای خیر دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است به خدا سوگند اگر بینی دوستان ما را با شمشیر بزنند بغض ما در دل نگیرند و به خدا سوگند اگر به دشمنان خویش نزدیک شوم و ثروتی کلان بدیشان بخشم باز هم ما را دوست نخواهند داشت.

2- امام علی علیه السلام- همواره در روی زمین علمی هست که مردم را هدایت کند و راه حق را نشان دهد و طریق نجات را به آنان ارائه دهد و این جماعت بسیار اندک می باشند. خداوند این مطالب و راه ها را برای امت های پیامبران علیهم السلام گذشته بیان کرده و آن ها را عبرت و موعظه برای آیندگان.

نموده و درباره ی قوم نوح می فرماید: اما جز عده کمی همراه او ایمان نیاوردند. (هود/40) و درباره ی قوم موسی علیه السلام فرمود: از قوم موسی گروهی هستند که به سوی حق هدایت می کنند و به حق و عدالت حکم می نمایند. (اعراف/159) دربارهی حواریون به بنی اسرائیل گفت کدام یک مرا در راه حق یاری می کنید؟ حواریون گفتند: کیست که یاور من به سوی خدا [برای تبلیغ آیین او] گردد؟ حواریان [شاگردان مخصوص او] گفتند «ما یاوران خداییم به خدا ایمان آوردیم و تو [نیز] گواه باش که ما اسلام آورده ایم (آل عمران/52) آن ها در برابر اهل فضل از فضل خود دست برداشتند و در برابر اوامر خداوند تکبر ندارند فقط حواریون به او جواب دادند».

بخش 2: در این هنگام گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند ما کسانی را که ایمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأیید کردیم و سرانجام بر آنان پیروز شدند!

1-2- علی بن ابراهیم علیه السلام- قومی که کافر شدند کسانی بودند که شبیه عیسی علیه السلام را به صلیب کشیده و کشتند و آن کسانی که ایمان آوردند گروهی بودند که پذیرفتند تا شبیه عیسی کشته شود؛ اما آن گروه که او را کشتند و به صلیب کشیدند کار خود را کردند و این همان کلام خداوند تعالی است که فرمود: ﴿فَأَيَّدْنَا الذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾.

ص: 241

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿ابن أبي يَعْفُور قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ عِنْدَهُ نَفَرُ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُور هَلْ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ هَذِهِ الْقِرَاءَةَ قَالَ عَنْهَا سَأَلْتُكَ لَيْسَ عَنْ غَيْرِهَا قَالَ فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَلِمَ قَالَ لِأَنَّ مُوسَى اللهِ حَدَّثَ قَوْمَهُ بِحَدِيثٍ لَمْ يَحْتَمِلُوهُ عَنْهُ فَخَرَجُوا عَلَيْهِ بِمِصْرَ فَقَاتَلُوهُ فَقَاتَلَهُمْ فَقَتَلَهُمْ وَ لِأَنَّ عِيسَى الحَدَّثَ قَوْمَهُ بِحَدِيثِ فَلَمْ يَحْتَمِلُوهُ عَنْهُ فَخَرَجُوا عَلَيْهِ بتكريت فَقَاتَلُوهُ فَقَاتَلَهُمْ فَقَتَلَهُمْ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عزوجل فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ وَ إِنَّهُ أَوَّلُ قَائِم لا يَقُومُ مِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يُحَدِّثُكُمْ بِحَدِيثِ لَا تَحْتَمِلُونَ فَتَخْرُجُونَ عَلَيْهِ بِرُمَيْلَةِ الدَّسْكَرَةِ فَتُقَاتِلُونَهُ فَيُقَاتِلُكُمْ فَيَقْتُلُكُمْ وَ هِيَ آخِرُ خَارِجَةِ يَكُونُ ثُمَّ يَجْمَعُ اللَّهُ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورِ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ثُمَّ يُجَاءُ بِمُحَمَّدٍ فِي أَهْلِ زَمَانِهِ فَيُقَالُ لَهُ يَا مُحَمَّدُ بَلَّغْتَ رِسَالَتِي وَاحْتَجَجْتَ عَلَى الْقَوْمِ بِمَا أَمَرْتُكَ أَنْ تُحَدِّثَهُمْ بِهِ فَيَقُولُ نَعَمْ يَا رَبِّ فَيَسْأَلُ الْقَوْمَ هَلْ بَلَّعَكُمْ وَاحْتَجَّ عَلَيْكُمْ فَيَقُولُ قَوْمُ لَا فَيُسْأَلُ مُحَمَّد فَيَقُولُ نَعَمْ يَا رَبِّ وَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنَّهُ قَدْ فَعَلَ ذَلِكَ يُعِيدُ ذَلِكَ ثَلَاثَ مَرَاتِ فَيُصَدِّقُ مُحَمَّداً وَ يُكَذِّبُ الْقَوْمَ ثُمَّ يُسَاقُونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ ثُمَّ يُجَاءُ بِعَلِيٍّ فِي أَهْلِ زَمَانِهِ فَيُقَالُ لَهُ كَمَا قِيلَ لِمُحَمَّدِ وَ يُكَذِّبُهُ قَوْمُهُ وَ يُصَدِّقُهُ اللَّهُ وَ يُكَذِّبُهُمْ يُعِيدُ ذَلِكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ الْحَسَنَ علیه السلام ثُمَّ الْحُسَيْن علیه السلام ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَ هُوَ أَقْلُهُمْ أَصْحَابَاً كَانَ أَصْحَابُهُ أَبو [أَبَا] خَالِدٍ الْكَابُلِی وَ يَحْيَى ابْنَ أُمِّ الطَّويل وَسَعِيدَ بْنَ الْمُسَيَّبِ وَ عَامِرَ بْنَ وَاثِلَةَ وَ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لْأَنْصَارِيَّ وَ هَؤُلَاءِ شُهُودُ لَهُ عَلَى مَا احْتَجَ بِهِ ثُمَّ يُؤْتَى بِأَبِي يَعْنِي مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَى مِثْلِ ذَلِكَ ثُمَّ يُؤْتَى بِي وَ بكُمْ فَأَسْأَلُ وَ تُسْأَلُونَ فَانْظُرُوا مَا أَنْتُمْ صَانِعُونَ يَا ابْنَ أَبي يَعْفُور إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ الآمِرُ بِطَاعَتِهِ وَ طَاعَة رَسُولِهِ وَ طَاعَة أولى الْأَمْرِ الَّذِينَ هُمْ أَوْصِيَاءُ رَسُولِهِ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُور فَنَحْنُ حُجَجُ اللهِ فِي عِبَادِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَمَنَاؤُهُ فِي أَرْضِهِ وَ خَزَانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَالدَّاعُونَ إِلَى سَبِيلِهِ وَ الْعَامِلُونَ بِذَلِكَ فَمَنْ أَطَاعَنَا َأطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَانَا فَقَدْ عَصَى اللَّهِ﴾. (1)

ص: 242


1- بحار الأنوار، ج 7، ص 284

2-2- امام صادق علیه السلام- ابن ابی یعفور گوید: به حضور امام صادق علیه السلام آمدم در حالی که نزد او تعدادی از اصحابش بودند. فرمود: ای ابن ابی یعفور آیا قرآن خوانده ای؟ [ابن ابی یعفور] گوید؛ عرض کردم: بله این قرائت از قرآن را خوانده ام» فرمود: «درباره ی آن [قرائت از تو پرسیدم نه غیر آن». گوید؛ عرض کردم: بله [خوانده ام] فدایت شوم و برای چه از غیر این قرائت نمی پرسی؟ فرمود: «چون موسی علیه السلام به قوم خود سخنی گفت که آن سخن را از او تحمل نکردند و در مصر علیه او شورش کردند و با او جنگیدند و او با آن ها جنگید و آن ها را کشت و چون عیسی علیه السلام به قوم خود سخنی گفت که آن سخن را از او تحمل نکردند و در تکریت علیه او شورش کردند و با او جنگیدند و او با آن ها جنگید و آن ها را کشت و آن سخن خدای عزوجل است ﴿فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ﴾ و هنگامی که اولین قائم از ما اهل بيت قیام کند سخنی به شما می گوید که تحمل نمی کنید و در رمیلة الدسکره ریگ های کوچک (قصر) علیه او شورش می کنید و با او می جنگید و او با شما می جنگد و شما را می کشد و آن آخرین شورشی است که می باشد. سپس ای ابن یعفور قیامت واقع می شود و خداوند اولین و آخرین را جمع می کند.

سپس محمد در میان اهل زمان خود آورده می شود و به او گفته می شود «ای محمد! [آیا] پیام مرا رساندی و با آن چه به تو دستور داده بودم که به وسیله ی آن با آن ها سخن بگویی بر آن ها استدلال کردی؟ می گوید: «بله» پروردگارا پس از قوم می پرسد آیا به شما رساند و بر شما استدلال کرد؟ گروهی می گویند: «نه» از محمد می پرسد و او می گوید: «بله ای پروردگار»! خدای تبارک و تعالی

اوی می داند که او آن کار را انجام داده است؛ با وجود آن همین سؤال را سه بار تکرار می کند. سپس محمد را تصدیق می کند و آن قوم را تکذیب می کند. سپس به سوی آتش جهنم رانده می شوند. سپس علی در میان اهل زمان خود آورده می شود و همان طور که به محمد گفته شد به او گفته می شود و گروهی او را تکذیب می کنند و خداوند او را تصدیق و آن ها را تکذیب می کند. آن را سه بار تکرار می کند. سپس حسن آورده می شود سپس حسین علیه السلام، سپس علی بن الحسین ا و او کمترین اصحاب را دارد اصحاب او ابوخالد کابلی یحیی بنام الطویل سعید بن مسیب، عامر بن واثله و جابر بن عبدالله انصاری بودند و این ها بر آن چه به وسیله ی آن بر امت استدلال شده است شاهد هستند. سپس پدرم یعنی محمد بن علی مانند آن مواردی که گفته شد در میان امتش آورده می شود. سپس شما آورده می شوید و از من می پرسند و از شما می پرسند؛ پس ببینید چه می کنید ای ابن ابی یعفور! خدای عزوجل به اطاعتش و اطاعت رسول و اطاعت اولوا الامری که آن ها جانشینان رسولش ای هستند امر کرده است ای ابن ابی یعفور ماییم حجّت های خدا در میان بندگانش و گواهان او بر خلقش و امانتداران او در زمینش و خزانه داران او بر علمش و دعوت کنندگان به راهش و عمل کنندگان به آن؛ پس هر کس از ما اطاعت کند اطاعت خدا کرده است و هرکس از ما نافرمانی کند نافرمانی خدا کرده است.

ص: 243

سُورَةُ الجُمعة

اشاره

بسم الله الرحمنِ الرَّحِيم

الفَضِيلَةُ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿الْوَاجِبُ عَلَى كُل مُؤْمِن إِذَا كَانَ لَنَا شِيعَة أَنْ يَقْراً فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ بِالْجُمُعَة وَ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى وَ فِي صَلَاةِ الظُّهْرِ بِالْجُمُعَةِ وَالْمُنَافِقِينَ﴾. (1)

2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ ... فِي الرَّجُلِ يُرِيدُ أَنْ يَقْراً بِسُورَة الْجُمُعَة فِي الْجُمُعَة فَيَقْراً قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ قَالَ يَرْجِعُ إِلَى سُورَة الْجُمُعَةِ﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ صَلَّى الْجُمُعَةَ بغَيْر الْجُمُعَةِ وَالْمُنَافِقِينَ أَعَادَ الصَّلَاةَ فِي سَفَرٍ أَوْ حَضَرَ وَ رُويَ لَا بَأْسَ فِي السَّفَر أَنْ يَقْراً قُلْ هُوَ اللهُ أَحَد﴾. (3)

4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زَرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبي جَعْفَرَ علیه السلام فِي حَدِيث طويل يَقُول اقْرَاْ سُورَةَ الْجُمُعَة وَ الْمُنَافِقِينَ فَإِنَ قِرَاءَتَهُمَا سُنَّة فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ فِي الْغَدَاةِ وَالظُّهْرِ وَالْعَصْرِ وَلَا يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَقْراً بِغَيْرِهِمَا فِي صَلَاةِ الظَّهْرِ يَعْنِي يَوْمَ الْجُمُعَةِ إِمَاماً كُنْتَ أَوْ غَيْرَ إِمَامٍ ﴾. (4)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحُسَيْنِ بْن أَبي حَمْزَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللهِ علیه السلام بمَا أَقْرَأْ فِي صَلَاةِ الْفَجْرِ فِي الْجُمُعَةِ فَقَالَ اقْرَأَ فِي الْأُولَى بِسُورَة يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ فِي الثَّانِيَة ب قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثُمَ اقْنُتْ حَتَّى تكُونَا سَوَاءً﴾. (5)

ص: 244


1- ثواب الأعمال، ص118 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- الكافي، ج 3، ص 426 تفسیر نورالثقلین
3- الکافی، ج 3، ص 426 تفسیر نورالثقلین
4- علل الشرائع، ج 2، ص356/ تفسیر نور الثقلین
5- الکافی، ج 3، ص 425 تفسیر نور الثقلين

سوره جمعه

اشاره

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

فضیلت

1- امام صادق علیه السلام- بر هر مؤمنی اگر از شیعه ی ما باشد واجب است که در شب جمعه سوره های جمعه ﴿و سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى﴾ را بخواند و در نماز ظهر، سوره ی جمعه را بخواند.

2- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: پرسیدم اگر کسی درصدد باشد که روز جمعه سوره ی جمعه بخواند، اما سوره ی دیگری بر زبانش جاری شود تکلیف او چیست؟ آن حضرت گفت: «از تمام کردن آن سوره منصرف می شود و سوره ی جمعه را می خواند.

3- امام صادق علیه السلام- هر کسی نماز جمعه را با سوره ی دیگری غیر از سوره ی جمعه و سوره ی منافقین بخواند باید نمازش را از سر بخواند چه در وطن باشد و چه در سفر باشد. ایرادی ندارد در سفر سوره ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَد﴾ را بخواند.

4- امام باقر علیه السلام- زراره از امام محمد باقر نقل کرده است که فرمود: سوره ی جمعه و منافقین را بخوان زیرا قرائت این دو روز جمعه در نماز صبح و ظهر و عصر سنت می باشد و سزاوار نیست در نماز ظهر روز جمعه غیر این دو را بخوانی چه امام باشی و چه غیر امام

5- امام صادق علیه السلام- حسین بن ابو حمزه گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم در نماز صبح روز جمعه چه سورهای قرائت کنم؟ امام صادق علیه السلام فرمود: در رکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم سوره ی ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ را قرائت کن و بعداً قنوت خود را طولانی بخوان تا هر دو رکعت برابر شود».

ص: 245

6- الصّادق علیه السلام- ﴿إن الله أكْرَمَ بِالْجُمُعَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَسَنَّهَا رَسُولُ اللَّهِ لهُ بِشَارَةِ لَهُمْ وَالْمُنَافِقِينَ تَوْبيخاً لِلْمُنَافِقِينَ وَ لَا يَنْبَغِي تَرَكْهَا فَمَنْ تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً فَلَا صَلَاةَ لَهُ﴾. (1)

7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ الله علیه السلام : الْقِرَاءَةُ فِي الصَّلَاةِ فِيهَا شَيْءٌ مُوَقَت؟ قَالَ: لَا إِلَّا الْجُمُعَةَ فَإِنَّهُ يُقْراً فِيهَا الْجُمُعَةُ وَالْمُنَافِقِينَ﴾. (2)

8- الصّادق علیه السلام- ﴿اقرأ فِي لَيْلَة الْجُمُعَة بِالْجُمُعَة وَ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى وَ فِى الْفَجْرِ بِسُورَة الْجُمُعَة وَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ وَ فِى الْجُمُعَة بِالْجُمُعَة وَالْمُنَافِقِينَ﴾. (3)

9- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام عَن الْقِرَاءَةَ فِي الْجُمُعَةِ إِذَا صَلَّيْتُ وَحْدِى أَرْبَعاً أَجْهَرُ بِالْقِرَاءَةَ فَقَالَ نَعَمْ وَ قَالَ اقْرَأْ بِسُورَة الْجُمُعَةِ وَالْمُنَافِقِينَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ﴾. (4)

* ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَهَا لَيْلًا أَوْ نَهَاراً فِي صَبَاحِهِ وَ مَسَائِهِ أَمِنْ مِنْ وَسْوَسَةِ الشَّيْطَانِ وَ غَفَرَ لَهُ مَا يَأْتِي فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ إِلَى الْيَوْمِ الثَّانِي﴾. (5)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْوَاجِبُ عَلَى كُل مُؤْمِن إِذَا كَانَ لَنَا شِيعَة أَنْ يَقْراً فِي لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ بِالْجُمُعَةِ وَ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى وَ فِي صَلَاةِ الظُّهْرِ بِالْجُمُعَةِ وَالْمُنَافِقِينَ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَكَأَنَّمَا يَعْمَلُ كَعَمَل رَسُول اللَّهِ وَ كَانَ جَزَاؤُهُ وَ ثَوَابُهُ عَلَى علیه السلام الْجَنَّةَ﴾. (6)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْجُمُعَةِ أَعْطِيَ عَشْرَ حَسَنَاتِ بِعَدَدِ مَنْ أَتَى الْجُمُعَةَ وَ بِعَدَدِ مَنْ لَمْ يَأْتِهَا فِي أَمْصَارِ الْمُسْلِمِينَ﴾. (7)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتِ بِعَدَدِ مَنِ اجْتَمَعَ فِي الْجُمُعَةِ فِي الله جَمِيعِ الْأَمْصَارِ. وَ مَنْ قَرَأَهَا فِي كُلِّ لَيْلَة أَوْ نَهَارِ أَمِنَ مِمَّا يَخَافُ وَ صُرف عَنْهُ كُلُّ مَحْذُور﴾. (8)

ص: 246


1- الكافي، ج 3، ص 425 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- تفسیر نور الثقلين
3- الکافی، ج 3، ص 425 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت لفظی»
4- الکافی، ج 3، ص 425 تفسیر نور الثقلين
5- تفسير البرهان
6- ثواب الأعمال، ص118 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
7- مستدرک الوسائل، ج 4، ص352/ تفسیر نورالثقلین
8- تفسیر القمی، ج 2، ص 365/ تفسیر البرهان

6- امام صادق علیه السلام- خداوند به وسیله ی سوره ی جمعه مؤمنان را گرامی داشت و رسول خدا آن را مژده ای برای مؤمنان و سوره ی منافقون را تنبیهی برای منافقان قرار داد و نباید آن را ترک کرد و هرکس آن را از روی تعمد ترک کند نمازی برای او نخواهد بود.

7- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم در قرائت نماز سوره ای هست که وقت مشخصی داشته باشد؟ فرمود: نه غیر از [روز] جمعه که در آن [سوره ی] جمعه و منافقون را می خواند

8- امام صادق علیه السلام- در نماز شب جمعه رکعت اول سوره ی جمعه و رکعت دوم سوره ی ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى﴾ را قرائت کن و در نماز صبح جمعه سوره ی جمعه و سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ و در نماز ظهر جمعه سوره جمعه و سوره ی منافقین را بخوان

9- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی قرائت نماز] در روز جمعه پرسیدم که «اگر [نماز جمعه نخوانم و] فرادا [نماز] چهار رکعتی ظهر را بخوانم آیا قرائت نماز را بلند بخوانم؟ فرمود: «بله» و فرمود: «در روز جمعه سوره جمعه و منافقون را بخوان».

* ثواب قرائت

1- امام صادق علیه السلام- هر کس آن را شب یا روز در صبحگاه و شامگاه بخواند، از وسوسه ی شیطان درامان خواهد ماند و در آن روز تا روز بعد هر آن چه از او سر بزند، آمرزیده خواهد شد.

2- امام صادق علیه السلام- بر هر مؤمنی اگر از شیعه ما باشد واجب است که در شب جمعه سوره های جمعه ﴿و سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى﴾ را بخواند و در نماز ظهر، سوره ی جمعه و منافقون را بخواند و اگر این کار را انجام دهد عملش همانند عمل رسول خدا خواهد بود و جزا و پاداش عملش نزد خدا بهشت است.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس سوره ی جمعه را بخواند به تعداد کسانی که برای [نماز] جمعه آمده اند و به تعداد کسانی که در شهرهای مسلمانان به نماز جمعه نیامده اند ده حسنه به او عطا می شود.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند خداوند به تعداد تمامی کسانی که در روز جمعه در تمامی سرزمین ها گرد هم می آیند ده پاداش برای او در نظر خواهد گرفت و هرکس آن را در هر شبانه روز بخواند، از هر آن چه که واهمه دارد در امان خواهد بود و از هرشری به دور خواهد ماند.

ص: 247

قوله تعالى: ﴿يُسَبِّحُ الله ما فِي السَّماواتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الحكيم﴾ (1)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يُسَبِّحُ الله ما في السَّماواتِ وَما فِي الْأَرْضِ الملك الْقُدُّوسِ العزيز الحكيم الْقُدُّوسُ الْبَرِى مِنَ الْآفَاتِ الْمُوجَبَاتِ لِلْجَهْلِ﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ صَدَقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٍ وَإِنَّ وَجْهَهَا غَيْرُ مُنْكَشِف﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ﴾. (2)

باب 1: هُوَ الَّذِي بَعَثَ

1-1- الكاظم علیه السلام- ﴿بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله رَحْمَة لِلْعَالَمِينَ فِي سَبْعِ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ فَمَنْ صَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ كَتَبَ اللهُ لَهُ صِيَامَ سِتِّينَ شَهْرًا ﴾. (3)

باب: فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ النَّبِي كَانَ يَقْراً وَ يَكْتُبُ وَيَقْرَأُ مَا لَمْ يُكْتَبُ﴾. (4)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ قَالَ كَانُوا يَكْتُبُونَ وَلَكِنْ لَمْ يَكُن مَعَهُمْ كِتَابُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ لَا بَعَثَ إِلَيْهِمْ رَسُولًا فَنَسَبَهُمْ إِلَى الْأُمِّيِّينَ﴾. (5)

3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْبَزَنْطِيُّ عَنْ بَعْض أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كَانَ مِمَّا مَنَّ اللَّهُ عزوجلٌ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ أَنَّهُ كَانَ يَقْرَأَ وَ لَا يَكْتُبُ فَلَمَّا تَوَجَّهَ أَبُو سُفْيَانَ إِلَى أُحُدٍ كَتَبَ الْعَبَّاسُ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَجَاءَهُ الْكِتَابُ وَ هُوَ فِي بَعْضٍ حِيطَانِ الْمَدِينَةِ فَقَرَأَهُ وَ لَمْ يُخْبِرْ أَصْحَابَهُ وَ أَمَرَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوا الْمَدِينَةَ فَلَمَّا دَخَلُوا الْمَدِينَةَ أَخْبَرَهُمْ﴾. (6)

ص: 248


1- تفسير نورالثقلين/ تفسير البرهان؛ «يسبح الله ما في السماوات ... العزيز الحكيم» محذوف
2- تفسیر نور الثقلين
3- الکافی، ج 4، ص149/ تفسیر نورالثقلین
4- بصائر الدرجات، ج 1، ص 27 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
5- بحار الأنوار، ج 9، ص 243/ بحار الأنوار، ج 16، ص 132 / تفسیر القمی، ج 2، ص 366 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
6- بحار الأنوار، ج16، ص 133/ تفسير البرهان

آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است همواره تسبیح خدا می گویند، خداوندی که مالک و حاکم است و از هر عیب و نقصی مبرا و توانا و حکیم است. (1)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يُسَبِّحُ لله ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ﴾ القدوس یعنی کسی که از بلاهایی که موجب جهل و نادانی شود، منزه است.

2- امام صادق علیه السلام- هنگامی که ما دانستیم که خداوند متعال و قادر حکیم است، این که تمام افعالش حکیمانه است را تصدیق کردیم؛ هرچند برای ما غیر قابل کشف و پنهان باشد.

او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده پیامبری از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آن ها بخواند و آن ها را تزکیه کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت بیاموزد، هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.

بخش 1: او کسی است که برانگیخت.

1-1- امام کاظم علیه السلام- خداوند متعال محمد را که رحمت برای همه ی جهانیان است، در بیست و هفتم رجب به پیامبری مبعوث فرمود هر کس این روز را روزه بگیرد، خداوند برایش پاداش روزه شصت ماه می نویسد.

بخش 2: در میان جمعیت درس نخوانده پیامبری از خودشان.

1-2- امام صادق علیه السلام- پیامبر صلی الله علیه و آله می خواند و می نوشت و آن چه را که نوشته نشده بود نیز می خواند.

2-2- امام صادق علیه السلام- هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ؛ آن ها می نوشتند، ولی کتابی از جانب خداوند نزد آن ها نبود و رسولی نزد آن ها فرستاده نشده بود و به این دلیل، خداوند تبارک و تعالی آنان را به امی بودن نسبت داد.

3-2- امام صادق علیه السلام- بزنطی از برخی شیعیان از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: آن بود که او می خواند اما نمی نوشت هنگامی که ابوسفیان به سمت احد حرکت کرد، عباس برای پیامبر صلی الله علیه و آله نامه ای نوشت. آن حضرت در وسط مدینه بود که نامه به دست او رسید، پس آن را خواند، ولی به یارانش اطلاع نداد و به آن ها دستور داد که وارد مدینه شوند و هنگامی که وارد مدینه شدند، آن ها را باخبر ساخت.

ص: 249

4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿كان لنبى الله يَقْراً وَ لَا يُكتب﴾. (1)

5-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿الْأُمِّيِّينَ أَي الَّذِينَ لَا كِتَابَ لَهُمْ﴾. (2)

6-2- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الْأَمَيُّونَ الَّذِينَ لَيْسَ مَعَهُمْ كِتَابُ ﴾. (3)

7-2- الجواد علیه اسلام- ﴿عَنْ جَعْفَرَ بْن مُحَمَّدِ الصُّوفِى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ الرِّضَا علیه السلام فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِمَ سُمَّى النَّبِيُّ الْأُمِّى فَقَالَ مَا تَقُولُ النَّاسُ قُلْتُ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ إِنَّمَا سُمِّيَ الْأُمِّيَّ لِأَنَّهُ لَمْ يُحْسِنُ أَنْ يَكْتُبَ فَقَالَ: كَذَبُوا عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ أَنَّى ذَلِكَ وَاللَّهُ يَقُولُ فِي مُحْكَم كِتَابِهِ وَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ فَكَيْفَ كَانَ يُعَلِّمُهُمْ مَا لَا يُحْسِنُ وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَقْرَأُ وَيَكْتُبُ بِاثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ أَوْ قَالَ بِثَلَاثَةِ وَسَبْعِينَ لِسَاناً وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْأُمِّيَّ لِأَنَّهُ كَانَ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَ مَكَةُ مِنْ أُمَّهَاتِ الْقُرَى وَ ذَلِكَ قَوْلُ الله عز وجل لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَها﴾. (4)

باب 3: يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبينٍ

اشاره

1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿نَحْنُ الَّذِينَ بَعَثَ اللَّهُ فِينَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْنَا آيَاتِهِ وَ يُزَكِّينًا وَ يُعَلِّمُنَا الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾. (5)

2-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ ... قَالَ الْكِتَابُ الْقُرْآنُ وَالْحِكْمَةُ وَلَايَةُ عَلَى بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (6)

3-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ جُنْدَبٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: فَمَنَّ الله عزوجل عَلَيْكُمْ بمُحَمَّدِ فَبَعَثَهُ إِلَيْكُمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَقَالَ فِي مَا أَنْزَلَ مِنْ كِتَابِهِ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ فَكَانَ الرَّسُولُ إِلَيْكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ بِلِسَانِكُمْ فَعَلَّمَكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالْفَرَائِضَ وَ السُّنَّة﴾. (7)

ص: 250


1- تفسير البرهان بحار الأنوار، ج 16، ص 134/ كشف الغمة، ج 1، ص 11
2- تفسیر بحر العرفان، ج 3، ص 212
3- بحار الأنوار، ص 9، ص 242 تفسیر القمی، ج 2، ص 242
4- بحارالأنوار، ج16، ص 132/ الاختصاص، ص 263/ بصائر الدرجات، ص 225 علل الشرائع، ج 1، ص 124؛ «لم يكتب فقال» بدل «لم يحسن ان يكتب»/ معانى الأخبار، ص53/ تفسیر نور الثقلين؛ «في محكم كتابه» محذوف/ تفسير البرهان
5- تأويل الآيات الظاهرة، ص /667 تفسیر البرهان کتاب سلیم بن قیس، ص 945
6- تفسیر فرات الکوفی، ص 483 شواهد التنزیل، ج 2، ص 340؛ «يتلوا عليهم اياته و يزكيهم» محذوف
7- بحار الأنوار، ج 33، ص 566 الغارات، ج 1، ص 199

4-2- امام صادق علیه السلام- پیامبر صلی الله علیه و آله می خواند، امّا نمی نوشت.

5-2- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ الْأُمِّيِّينَ؛ یعنی آن هایی که کتاب آسمانی ندارند.

6-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- الأميُّونَ کسانی هستند که میان آن ها کتابی وجود ندارد.

7-2- امام جواد علیه السلام- جعفر بن محمّد صوفی گوید: از امام جواد علیه السلام پرسیدم: «ای فرزند رسول خدا چرا پیامبر صلی الله علیه و آله امي نامیده شد؟ فرمود: مردم چه می گویند؟ گفتم: «آن ها می پندارند که پیامبر صلی الله علیه و آله به دلیل آن که قادر به نوشتن نبود امّی نامیده شد ایشان فرمود: «دروغ می گویند؛ لعنت خدا بر آن ها باد چگونه چنین چیزی ممکن است در حالی که خداوند در قرآن می فرماید: ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾ چگونه می توانست چیزی را آموزش دهد که خود آن را فرانگرفته است؟ به خدا قسم رسول خدا می خواند و به هفتاد و دو و یا فرمود به هفتادوسه زبان می نوشت؛ ایشان به این دلیل امی نامیده شد که از اهل مکه بود و مکه از امهات قُري بود و این همان چیزی است که خداوند می فرماید تا أم «القری [مکّه] و مردم پیرامون آن را انذار کنی (شوری/7)».

بخش 3: آیاتش را بر آن ها بخواند و آن ها را تزکیه کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت بیاموزد، هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.

1-3- امام على علیه السلام- ما کسانی هستیم که خداوند از میان ما فرستاده ای برانگیخت تا آیاتش را بر ما بخواند و پاکمان گرداند و کتاب و حکمت را به ما بیاموزد.

2-3- ابن عباس رحمه الله علیه- يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ. منظور از کتاب قرآن و منظور از حکمت ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام است.

3-3- امام علی علیه السلام- عبد الرحمان بن جندب از پدرش نقل کرده است امام علی علیه السلام فرمود: خدای عزوجل به وسیله ی محمد اوی شما منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) و او را رسولی از خود شما به سوی شما برانگیخت و در آن چه از کتابش نازل کرد فرمود: ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ ...﴾ رسول فرستاده شده به سوی شما از خود شما بود و کتاب حکمت فرائض و سنت را به شما آموخت.

ص: 251

قوله تعالى: ﴿وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾ (3)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ فَقِيلَ لَهُ مَنْ هَؤُلَاءِ فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى كَتِفِ سَلْمَانَ وَ قَالَ لَوْ كَانَ الدِّينُ فَى الثَّرَيَّا لَنَالَتْهُ رِجَالُ مِنْ هَؤُلَاءِ﴾. (1)

2- على بن إبراهيم علیه السلام- ﴿وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ ما يَلْحَقُوا بِهِمْ قَالَ دَخَلُوا فِي الْإِسْلَامِ بَعْدَهُمْ﴾. (2)

3- الباقر علیه السلام- هُمُ الْأَعَاجِمُ وَ مَنْ لَا يَتَكَلَّمُ بِلُغَةِ الْعَرَب فَإِنَّ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم مَبْعُوثُ إِلَى مَنْ شَاهَدَهُ وَ الْعَرَبِ إلى مَنْ بَعْدَهُم مِنَ الْعَجم و العرب﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿ذالِكَ فَضْلُ الله يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾. (4)

1- الرّضا علیه السلام- ﴿إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عزّوجلّ لِأمُور عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَة وَأَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَاب وَ لَا يُخَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ فَهُوَ مَعْصُوم مُؤَيَّدُ مُوَفِّقُ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَالزَّلَلِ وَالْعِشَارِ يَخْصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم﴾. (4)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ يُصَلَّى فِي شَهْرٍ رَمَضَانَ زِيَادَةُ أَلْفِ رَكْعَة ... ثُمَّ قَالَ لِي تَقْرَأُ فِي صَلَاةِ جَعْفَرٍ فِي الرَّكْعَةِ الْأُولَى الْحَمْدَ وَإِذَا زُلْزِلَتْ وَ فِي الثَّانِيَة الْحَمْدَ وَ الْعَادِيَاتِ وَ فِي الثَّالِثَةِ الْحَمْدَ وَ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهُ وَ فِي الرَّابِعَةِ الْحَمْدَ وَقُلْ هُوَ اللهُ ثُمَّ قَالَ لِي يَا مُفَضَّلُ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم﴾. (5)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ فِي سَمَاءِ الدُّنْيَا لَيَطَّلِعُونَ عَلَى الْوَاحِدِ وَ الِاثْنَيْنِ وَالثَّلَاثَةِ وَ هُمْ يَذْكُرُونَ فَضْلَ آلِ مُحَمَّدِ فَيَقُولُونَ أَ مَا تَرَوْنَ هَوْا ءِ فِي قِلَّتِهِمْ وَكَثْرَةِ عَدُوِّهِمْ يَصِفُونَ فَضْلَ آل مُحَمَّدِ لله فَتَقُولُ الطَّائِفَةُ الْأُخْرَى مِنَ الْمَلَائِكَة ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾. الکافی، ج8، ص334/ بحارالأنوار، ج 71، ص 260/ تأويل الآيات الظاهرة، ص667/ تفسير نورالثقلين/ تفسير البرهان

ص: 252


1- بحار الأنوار، ج16، ص310 تفسیر نور الثقلين
2- تفسیر القمی، ج2، ص 366/ تفسير نور الثقلين؛ «بعدم بدل «بعدهم»/ تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج16، ص 310 / تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت»
4- الكافي، ج 1، ص 203/ بحار الأنوار، ج 25، ص 127
5- تهذیب الأحکام، ج 3، ص 66/ وسائل الشیعة، ج 8، ص28

و [همچنین] پیامبر است بر گروه دیگری که هنوز به آن ها ملحق نشده اند؛ و او توانا و حکیم است. (3)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه را خواند؛ به ایشان عرض شد: این ها چه کسانی هستند؟ دستش را بر دوش سلمان رحمه الله علیه نهاد و فرمود: «اگر دین در «ثریّا» بود مردانی از این ها به آن می رسیدند».

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَا يَلْحَقُوا بِهِمْ؛ منظور آن هایی هستند که بعد از آن ها وارد اسلام شدند.

3- امام باقر علیه السلام- آن ها عجم ها و کسانی که به زبان عربی سخن نمی گویند هستند؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی کسانی که او را دیده اند و به سوی کسانی که بعد از آن ها هستند از عجم و عرب مبعوث شده است.

این فضل خداست که به هرکس بخواهد [و شایسته بداند] می بخشد؛ و خداوند دارای فضل عظیم است (4)

1- امام رضا علیه السلام- وقتی خداوند شخصی را به عنوان رهبر بندگان بگزیند به او شرح صدر و قدرت اندیشه در این راه می دهد و دلش را منبع حکمت قرارداده به او علم الهام می کند در جواب فرو نمی ماند و از واقع بینی عاجز نیست او معصوم و مؤید و موفق و پشتیبانی شده از جانب خدا و محفوظ از خطا و لغزش است به او خداوند این امتیازات را می بخشد تا حجت و گواه او در میان بندگان باشد ﴿ذلِكَ فَضْلُ الله يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم﴾.

2- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «در ماه رمضان بیشتر از هزار رکعت نماز خوانده می شود سپس به من فرمود: «در نماز جعفر در رکعت اول [سوره ی حمد و إِذَا زُلْزِلَتْ (زلزله) و در رکعت دوم حمد و عادیات و در [رکعت] سوم حمد و إِذَا جَاءَ نَصْرُ الله (نصر) و در رکعت چهارم حمد و قُلْ هُوَ اللهُ (توحید) می خوانی». سپس به من فرمود: ای مفضل! این نمازهایی که برای تو توضیح دادم ﴿ذلِكَ فَضْلُ الله يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ ذُو الفضل العظيم﴾.

3- امام صادق علیه السلام- برخی از فرشتگانی که در آسمان دنیا قرار دارند سوی دو سه تن می نگرند و می بینند که آنان سخن از فضیلت آل محمد ای می رانند. آن گاه می گویند آیا می بینید که اینان با وجود این که شمارشان اندک است و دشمنانشان بسیارند باز هم سخن از فضیلت آل محمد علیهم السلام بر زبان می آورند؟ در آن دم گروه دیگر می گویند ﴿ذَلِكَ فَضْلُ الله يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْل العظيم﴾.

ص: 253

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: جَاءَ الْفُقَرَاءُ إِلَى رَسُول اللَّهِ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ لِلْأَغْنِيَاءِ مَا يُعْتِقُونَ وَلَيْسَ لَنَا وَ لَهُمْ مَا يَحُجُونَ بِهِ وَلَيْسَ لَنَا وَ لَهُمْ مَا يَتَصَدَّقُونَ بِهِ وَلَيْسَ لَنَا وَ لَهُمْ مَا يُجَاهِدُونَ بِهِ وَلَيْسَ لَنَا فَقَالَ لَا مَنْ كَبَّرَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِائَةَ مَرَّةً كَانَ أَفْضَلَ مِنْ عِنقِ مِائَة رَقَبَة وَ مَنْ سَبَّحَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةً كَانَ أَفْضَلَ مِنْ سِيَاقٍ مِائَة بَدَنَة وَ مَنْ حَمَّدَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةً كَانَ أَفْضَلَ مِنْ حُمْلَانِ مِائَة فَرَس فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِسُرُجِهَا وَلُجْمِهَا وَ رَكْبَهَا وَ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِائَةَ مَرَّةً كَانَ أَفْضَلَ النَّاسَ عَمَلًا ذَلِكَ الْيَوْمَ إِنَّا مَنْ زَادَ قَالَ فَبَلَغَ ذَلِكَ الْأَغْنِيَاءَ فَصَنَعُوهُ قَالَ فَعَادُوا إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بَلَغَ الْأَغْنِيَاءَ مَا قُلْتَ فَصَنَعُوهُ فَقَالَ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ﴾. (1)

5- الصّادقين علیهم السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ فِي قَوْلِهِ وَ لَا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ إِنَّهُما نزلا فيهم﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَوْ يَحْمِلُوها كَمَثَل الحمار تحمل أَسفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ الله وَ اللهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ (5)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ... يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى مَثَلُ الَّذِينَ حُمَّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَاراً يَا ابْنَ مَسْعُودٍ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ الصَّابِرُ عَلَى دِينِهِ مِثْلُ الْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَةَ بِكَفِّهِ يُقَالُ لِذَلِكَ الزَّمَانِ إِنْ كَانَ ذِنْباً وَ إِلَّا أَكَلَتْهُ الذَّتَابَ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ عُلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَنَةٌ أَلَا إِنَّهُمْ فَجَرَةُ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ وَكَذَلِكَ أَتْبَاعُهُمْ وَ مَنْ يَأْتِيهِمْ وَيَأْخُذُ مِنْهُمْ وَ يُحِبُّهُمْ وَيُجَالِسُهُمْ وَ يُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلَقَ اللَّهِ يُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ ... يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَى دِينِي سُنَّتِي وَ مِنْهَاجِي وَ شَرَائِعِي إِنَّهُمْ مِنِّى بِرَاءُ وَ أَنَا مِنْهُمْ بَرِىءُ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تُجَالِسُوهُمْ فِي الْمَلَا وَ لَا تُبَايِعُوهُمْ فِي الْأَسْوَاقِ وَ لَا تَهْدُوهُمُ الطَّرِيقَ وَلَا تَسْقُوهُمُ الْمَاء﴾. (3)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ تَكَلَّمَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَالْإِمَامُ يَخْطُبُ فَهُوَ كَالْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَاراً﴾. (4)

ص: 254


1- بحار الأنوار، ج 90، ص 170 تفسیر نور الثقلين؛ «يعتقون و ليس لنا ولهم ما يحجون ... ليس لنا و لهم» محذوف
2- المناقب، ج 3، ص 99
3- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 327/ مكارم الأخلاق، ص 450 بحار الأنوار، ج 74، ص99؛ «يدعون انهم... لاتسقوهم الماء» محذوف
4- بحار الأنوار، ج 86، ص 212 / تفسیر البرهان/ تفسیر القمی، ج 2، ص 366؛ «بتفاوت»

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل کرده است فقرا خدمت پیغمبر رسیدند و است عرضه داشتند که اغنیاء می توانند که بنده آزاد کنند و ما نداریم و حج بروند، و صدقه دهند و جهاد کنند و ما نمی توانیم فرمود: هر که صد بار الله اکبر گوید از آزاد کردن صد بنده برتر است، و صد بار تسبیح از صد بار قربانی به حج بردن بالاتر است و صد بار تحمید الحمد لله برتر است از بار صد اسب امتعه و اسلحه که در راه جهاد خدا بکار رود و هر كه لا إِلهَ إِلَّا اللهُ گوید در آن روز بهترین مردم است. از نظر عمل مگر کسی که بیشتر گفته باشد این گفته نبی اکرم صلى الله عليه وآله وسلم به گوش اغنیاء رسید و آنان همه ی آن ها را انجام دادند فقیران دوباره محضر پیغمبر رسیدند و گفتند ای رسول خدا اغنیاء نیز آن چه فرمودید عمل کردند حضرت فرمود: ﴿ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ﴾.

5- امام باقر و امام صادق علیه السلام آیه ﴿ذلِكَ فَضْلُ الله يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ﴾ و آيه: ﴿وَلا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ الله بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ﴾، درباره ی اهل بیت نازل شده اند.

داستان کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند داستان در از گوشی است که کتاب هایی حمل می کند اما چیزی از آن نمی فهمد. چه بد است مثل گروهی که آیات خدا را انکار کردند و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند. (5)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمَلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَيَحْمِلُوها كَمَثَلِ الحِمارِ يَحْمِلُ أَسفاراً﴾ ای پسر مسعود زمانی بر مردم بیاید که صبر کننده ی بر دینش مانند کسی است که آتش در دست خود بگیرد اگر گرگ بودی در این زمان که بسیار خوب و گرنه مرا گرگ صفتان می خورند. ای پسر مسعود دانشمند و فقیهان آن زمان نادرست و دروغگویند آگاه باش که اینان بدترین خلق خدایند و مانند آنان است کسانی که پیروان ایشانند و کسانی که پیش آنان می روند و از آنان می گیرند و دوست دارند ایشان را و همنشینی با آنان می کنند و با آن ها بدترین آفریدگان خدا مشورت می کنند، ایشان را در آتش جهنم وارد می کنند ... آنان ادعا می کنند که بر دین و سنت، در راه و روش من هستند. آنان از من به دور و من از آنان بیزارم ای پسر مسعود با آنان در اجتماع هم نشینی ننمایید؛ در بازار با ایشان خرید و فروش نکنید راه را نشانشان ندهید، آبشان ندهید.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- کسی که روز جمعه در حال خطبه خواندن امام سخن بگوید: «مانند الاغی است که کتاب برپشت خود می برد».

ص: 255

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا مَعَاشِرَ قُرَاءِ الْقُرْآنِ اتَّقُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فِيمَا حَمَّلَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ فَإِنِّي مَسْئُولُ وَ إِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ إِنِّي مَسْئُولُ عَنْ تَبليغ الرَّسَالَةِ وَأَمَّا أَنتُمْ فَتُسْأَلُونَ عَمَّا حَمَلْتُمْ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ سُتَّتِي﴾. (1)

4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَسَوَاءٌ حَمَلَ عَلَى ظَهْرِهِ أَوْ جَحَدَهُ إِذَا لَمْ يَعْمَلْ بِمَا فِيهِ، وَعَلَى هَذَا فَمَنْ تَلَا الْقُرْآنَ وَ لَمْ يَفْهَمْ مَعْنَاهُ وَ أَعْرَضَ عَنْهُ إِعْرَاضَ مَنْ لَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ كَانَ هَذَا الْمَثَلُ لَاحِقا بهِ، وَ إِنْ حَفِظَهُ وَ هُوَ طَالِبُ لِمَعْنَاهُ فَلَيْسَ مِنْ أَهْلِ هَذَا الْمَثَلِ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿قُلْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ اللَّهُ مِنْ دُونِ النّاس فَتَمَنَّوُا الموتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾ (6)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بِحَدِيثٍ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَلَيْسَ زَعَمْتَ لِي السَّاعَةَ كَذَا وَكَذَا فَقَالَ لَا فَعَظُمَ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتُ بَلَى وَاللَّهِ زَعَمْتَ فَقَالَ لَا وَاللَّهِ مَا زَعَمْتُهُ قَالَ فَعَظُمَ عَلَى فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ بَلَى وَاللَّهِ قَدْ قُلْتَهُ قَالَ نَعَمْ قَدْ قُلْتُهُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ كُلَّ زَعْمِ فِي الْقُرْآنِ كَذِبُ﴾. (3)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ فِي التَّوْرَاة مَكْتُوباً أَوْلِيَاءُ اللَّهِ يَتَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ﴾.(4)

3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَطُوفُ بَيْنَ الصَّفَيْنِ بِصِفِّينَ فِي غِلَالَة فَقَالَ الْحَسَنَ علیه السلام مَا هَذَا رَبَّ الْحَرْبِ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ أَبَاكَ لَا يُبَالِي وَقَعَ عَلَى الْمَوْتِ أَوْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِ وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَنْتَظِرُ أَشْقَاهَا أَنْ يَخْضِبَهَا مِنْ فَوْقِهَا بِدَمٍ وَلَمَّا ضَرَبَهُ ابْنُ مَلْجَمٍ قَالَ فُرْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ فَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ ...﴾. (5)

4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَيُّهَا النَّاسُ كُلِّ امْرِئ لَاقَ فِى فِرَارِهِ مَا مِنْهُ يَفِرُّ وَ الْأَجَلُ مَسَاقُ النَّفْسِ إِلَيْهِ وَالْهَرَبَ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ... ﴾. (6)

5- العسكري علیه السلام- ﴿تفسِيرِ الْإِمَامِ أَبِى مُحَمَّدِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِى علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا الْآيَةَ إِنَّ الْيَهُودَ قَالُوا يَا مُحَمَّدَ إِنْ كَانَ دُعَاؤُكُمْ مُسْتَجَابَاً فَادْعُوا لِابْنِ رَئِيسِنَا هَذَا لِيُعَافِيَهُ اللَّهُ

ص: 256


1- الکافی، ج 2، ص 606
2- تفسير بحر العرفان، ج16، ص 34
3- الكافي، ج 2، ص 342/ تفسیر البرهان
4- بحار الأنوار، ج 9، ص243/ بحار الأنوار، ج 22، ص 72 تفسیر القمی، ج 2، ص 366
5- بحار الأنوار، ج 41، ص366
6- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 40

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای گروههای خوانندگان قرآن خداوند از آن چه از کتابش برعهده ی شما نهاد، پروا دارید زیرا که هم من و نیز شما مسئولید من از رساندن رسالت [الهی] مسئولم و اما شما، از آن چه از قرآن و سنت من که [عهده دارش] شدید، پرسیده خواهید شد.

4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- وقتی به آن چه در کتاب است عمل نکرد یکسان است بر دوش حمل کند یا آن را انکار نماید؛ بنابراین کسی که قرآن را تلاوت کند و معنای آن را نفهمد و از آن اعراض کند مانند اعراض کسی که به آن نیازمند نیست این مثل [در آیه] شامل او می شود و اگر آن را حفظ کند در حالی که طالب معنای آن است، از اهل این مثل نیست.

بگو ای یهودیان! اگر گمان می کنید که [فقط] شما دوستان خدایید نه سایر مردم پس اگر راست می گویید آرزوی مرگ کنید [تا به لقای محبوبتان برسید]» (6)

1- امام صادق علیه السلام- علي عبد الأعلی گوید: امام صادق علیه السلام حدیثی را برای من نقل می کرد، به ایشان عرض کردم: فدایت شوم مرا اکنون این گونه تصوّر کردی؟ فرمود: «خیر، این امر بر من گران آمد» گفتم «بله، سوگند به خدا که این گونه تصوّر کردی فرمود سوگند به خدا نه این گونه تصوّر نکردم گفت این امر بر من گران آمد پس خدمت ایشان عرض کردم: «بله، سوگند به خدا این سخن را گفته ای» فرمود: «آری، این را گفته ام اما مگر نمی دانی که هر زعم و گمانی در قرآن دروغ است»؟

2- امام صادق علیه السلام- در تورات نوشته شده که اولیاء خدا آرزوی مرگ می کنند.

3- امام علی علیه السلام- امام علی علیه السلام در صفین بین دو صف [بدون زره و] با لباسی که زیر زره می پوشند دور می زد امام حسن عرض کرد این لباس جنگ نیست. فرمود: «ای فرزندم پدرت اهمیتی نمی دهد که او سراغ مرگ رود یا مرگ سراغ او بیاید و می فرمود: «منتظر شقی ترین آن ها (ابن ملجم) نیست که صورتش را با خون بالای سرش رنگین کند؛ بلکه هر لحظه آماده شهادت است و هنگامی که ابن ملجم بر [سر] او ضربه زد فرمود: «سوگند به پروردگار کعبه که رستگار شدم خدای تعالی درباره ی اشتیاق به مرگ] فرمود: ﴿قُلْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لله مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِين﴾.

4- امام علی علیه السلام- ابراهیم بن اسحاق احمری در حدیثی مرفوع نقل کرده است که امام علی علیه السلام فرمود: ای مردم هر کسی مرگی را که از آن فرار می کند در حال فرار ملاقات خواهد کرد. پایان عمر [صحنه] راندن جان به سوی آن و واداشتن او بر مرگ است و گریز از مرگ آمدن به سوی آن است ...».

5- امام عسكرى علیه السلام- ﴿قُلْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ اللَّهُ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوا الموتَ إِنْ كُنتُمْ صادِقین﴾ یهودی ها گفتند: «ای محمد! اگر دعای شما مستجاب است، برای این پسر پیشوای ما دعا کنید تا خداوند او را از بیماری برص (پیسی) بهبودی ببخشد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای ابا الحسن ال برای بهبودی او خدا را بخوان پس دعا کرد و او بهبودی یافت و

ص: 257

مِنَ الْبَرَصَ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم يَا أَبَا الْحَسَنِ ادْعُ اللَّهَ لَهُ بِالْعَافِيَة فَدَعَا فَعُوفِيَ فَصَارَ أَجْمَلَ النَّاسِ فَشَهِدَ الشَّاهِدَتَيْنِ فَقَالَ أَبُوهُ كَانَ هَذَا وَفَاقَ صِحَتِهِ فَادْعُ عَلَى فَقَالَ اللَّهُمَّ أَيْلِهِ بِبَلَاءِ ابْنِهِ فَصَارَ فِي الْحَالِ أَبْرَصَ أَجْدَمَ أَرْبَعِينَ سَنَةِ آيَةٍ لِلْعَالَمِينَ﴾. (1)

الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَوْ تَمَنُوا لَمَاتُوا عَنْ آخرهم﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَلا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ﴾ (7)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: جَاءَ رَجُلُ إِلَى أَبي ذَرِّ اللَّهُ فَقَالَ يَا أَبَا ذَرِّ مَا لَنَا نَكْرَهُ الْمَوْتَ فَقَالَ لِأَنَّكُمْ عَمَرتُمُ الدُّنْيَا وَأَخْرَبْتُمُ الآخرة فتكرهون أن تنقلوا مِنْ عُمْرَانَ إِلَى خَراب﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿قُلْ إِنَّ الموتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالم الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾. (8)

1- الصّادق علیه السلام - ﴿إنَّ الموتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ إِلَى قَوْلِهِ تَعْمَلُونَ قَالَ تَعدُّ السِّنِينَ ثُمَّ تَعدُّ الشُّهُورَ ثُمَّ تَعدُّ الأَيَامَ ثُمَّ تَعْدُّ السَّاعَاتِ ثُمَّ تَعدُّ النَّفَس فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ﴾. (4)

2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ إِبْرَاهِيم بن إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِى رَفَعَهُ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ كُلِّ امْرِي لَاقٍ فِي فِرَارِهِ مَا مِنْهُ يَفِرُ وَ الْأَجَلُ مَسَاقُ النَّفْسَ إِلَيْهِ وَ الْهَرَبَ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ الله وَذَرُوا الْبَيْعَ ذالِكُم خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾. (9)

باب 1: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ

اشاره

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ رَسُول اللَّهِ قَالَ: إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ ... إِنَّ مَنْ یَسْتَمِعُ اَلْأَذَانَ وَ یُجِیبُ فَلاَ یَسْمَعُ زَفِیرَ جَهَنَّمَ﴾. (6)

ص: 258


1- المناقب، ج 2، ص 335
2- بحار الأنوار، ج 9، ص 163
3- الكافي، ج 2، ص458/ تفسیر نورالثقلین
4- الکافی، ج 3، ص 262/ بحار الأنوار، ج 6، ص145 قرب الإسناد، ص 20 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
5- الكافي، ج 1، ص 299 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
6- مستدرک الوسائل، ج 4، ص 60

زیباترین مردم شد و شهادتین را گفت سپس پدرش گفت: این بهبودی پسرم موافق سلامتی او بود که قبلا داشت؛ پس اگر دعای شما مستجاب است بر من نفرین کن». پس عرض کرد: «خداوندا! او را به بلای پسرش گرفتار کن؛ در نتیجه فورا دچار بیماری پیسی و جذام شد و چهل سال معجزه ای برای جهانیان [بود].

6- پیامبر صلی الله علیه و آله- اگر آرزوی مرگ می کردند همه ی آن ها تا آخرین نفرشان می مردند.

ولی آنان به خاطر اعمالی که از پیش فرستاده اند هرگز آرزوی مرگ نمی کنند؛ و خداوند ستمگران را به خوبی می شناسد (7)

1- امام صادق علیه السلام- امردی پیش ابوذر آمد و عرض کرد: ای اباذر له چرا ما مرگ را دوست نداریم». فرمود: «زیرا شما خانه ی دنیا را آباد کردید ولی خانه ی آخرت را ویران و خراب کردید؛ پس کراهت دارید که از خانه آباد به خانه ویران منتقل شوید».

بگو «مرگی که از آن فرار می کنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد؛ سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است باز گردانده می شوید؛ آن گاه شما را از آن چه انجام می دادید خبر می دهد». (8)

1- امام صادق علیه السلام- ﴿إِنَّ المَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾؛ سال ها شمارش می شود، سپس ماه ها شمارش می شود، سپس روزها شمارش می شود سپس ساعت ها شمارش می شود سپس نفس ها شمارش می شود. زمان و سرآمد [معینی] است و هنگامی که سرآمد آن ها فرا رسد نه ساعتی از آن تأخیر می کنند و نه بر آن پیشی می گیرند. (اعراف/34).

2- امام علی علیه السلام- ابراهيم بن اسحاق احمری در حدیثی مرفوع نقل کرده است که امام علی علیه السلام ی فرمود: ای مردم هر انسانی که از چیزی می گریزد در خلال گریز از آن چیز با آن روبرو خواهد شد و اجل غایت و سرانجام نفس است که گریز از آن رویارویی با آن است.

ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شود به سوی ذکر خدا [و نماز] بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است اگر می دانستید! (9)

بخش 1: ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که اذان گفته شود.

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از رسول خدا روایت شده که فرمود: ﴿إذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَالِكُم خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ کسی که اذان را بشنود و [دعوت الهی برای نماز جمعه را] اجابت کند خروش [وحشتناک] جهنم را نمی شنود».

ص: 259

باب 2: لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ

اشاره

1-2- الصّادقين علیه السلام- ﴿أَنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ فَرَضَ عَلَى عِبَادِهِ مِنَ الْجُمُعَة إِلَى الْجُمُعَة خَمْساً وَ ثَلَاثِينَ صَلَاةٌ لَمْ يَفْرِضَ فِيهَا الِاجْتِمَاعَ إِلَّا فِي صَلَاةِ الْجُمُعَةِ خَاصَّةً فَقَالَ جَلَّ مِنْ قَائِل يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ الله وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾. (1)

2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عن الصَّقْر بْن أبي دُلَفَ قَالَ: لَمَّا حَمَلَ الْمُتَوَكَّلُ سَيِّدَنَا أَبِي [أَبَا] الْحَسَنِ علیه السلام جِئْتُ لِأَسْأَلَ عَنْ خَبَره ... ثُمَّ قُلْتُ يَا سَيِّدِى حَدِيثُ يُرْوَى عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم لَا أَعْرِفُ مَعْنَاهُ قَالَ فَمَا هُوَ قَلْتُ قَوْلُهُ وَ لَا تُعَادُوا الْأَيَّامَ فَتَعَادِيَكُمْ مَا مَعْنَاهُ فَقَالَ نَعَمْ الْأَيَّامُ نَحْنُ بِنَا قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضِ فَالسَّبْتُ اسْمُ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ الْأَحَدُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَالْإِثْنَيْنِ الْحَسَنُ علیه السلام وَ الْحُسَيْنُ علیه السلام وَالثَّلَاثَاءُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ الصَّادِقُ علیه السلام وَ الْأَرْبِعَاءُ مُوسَى بْنُ جَعْفَر علیه السلام وَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ال وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلَى علیه السلام وَأَنَا وَالْخَمِيسِ ابْنِيَ اللهِ الْحَسَنَ علیه السلام وَ الْجُمُعَةُ ابْنُ ابْنِي وَإِلَيْهِ تَجْتَمِعُ عِصَابَةُ الْحَقِّ وَ هُوَ الَّذِي يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَعَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْمًا فَهَذَا مَعْنَى الْأَيَّامِ وَ لَا تُعَادُوهُمْ فِي الدُّنْيَا فَيُعَادُوكُمْ فِي الْآخِرَةِ﴾. (2)

3-2- الباقر علیه السلام- ﴿إن مِنَ الْأَشْيَاء أَشْيَاءَ مُوَسَّعَة وَأَشْيَاءَ مُضَيَّقَة فَالصَّلَاةُ مِمَّا وُسِّعَ فِيهِ تُقَدَّمُ مَرَّةً وَ تُؤَخَرُ أُخْرَى وَالْجُمُعَةُ مِمَّا ضَيِّقَ فِيهَا فَإِنَّ وَقْتَهَا يَوْمَ الْجُمُعَة سَاعَةً تَزُولُ وَ وَقْتِ الْعَصْرِ فِيهَا وَقْتُ الظَّهْرِ فِي غَيْرِهَا﴾. (3)

4-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَة سَاعَة لَا يَحْتَجِمُ فِيهَا أَحَدُ إِلَّا مَات﴾. (4)

5-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ رَبَّاحِ الْقَلَاءِ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ اللَّهُ يَحْتَجِمُ يَوْمَ الْجُمُعَة فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ تَحْتَجِمُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ قَالَ أَقْرَأ آيَةَ الْكُرْسِيَّ فَإِذَا هَاجَ بِكَ الدَّمُ لَيْنَا كَانَ أَوْ نَهَاراً فَاقْراً آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَاحْتَجِمْ﴾. (5)

6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مُحَمَّدُ بْنُ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيُّ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد علیه السلام. الْجُمُعَةُ جُمُعَة قَالَ: لِأنَ اللَّهَ تَعَالَى جَمَعَ فِيهَا خَلْقَهُ لِوَلَايَة مُحَمَّدِ وَ أَهْل بَيْتِهِ علیهم السلام﴾. (6)

ص: 260


1- وسائل الشيعة، ج 7، ص 300/ بحار الأنوار، ج 86، ص 163؛ «اذا نودى للصلاة ... تعلمون» محذوف/ المقنعة، ص162
2- کمال الدین، ج 2، ، ج 2، ص 383
3- الکافی، ج 3، ص274/ تفسیر نورالثقلین
4- الخصال، ج 2، ص 637 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت لفظى»
5- الخصال، ج 2، ص 390/ تفسير نور الثقلين
6- الأمالي للطوسي، ص688/ تفسير البرهان

بخش 2: برای نماز روز جمعه اذان گفته شود.

1-2- امام باقر و امام صادق علیهما السلام- از امام صادق علیه السلام و امام باقر آمده است که خداوند عزوجل از جمعه تا جمعه بر بندگانش سی و پنج نماز را فرض کرد و اجتماع را در آن فرض نکرد؛ مگر در نماز جمعه به صورتی خاص پس خدای جلیل فرمود: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾.

2-2- امام علی علیه السلام- صقر بن ابی دلف گوید: به امام هادی عرض کردم: «مولای من از حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم حدیثی نقل شده که معنی آن را نمی دانیم فرمود آن حدیث کدام است؟ عرض کردم حدیث این است که فرمود با روزها دشمنی نورزید که به دشمنی با شما بر می خیزند و ما معنی و مقصود او را نمی دانیم حضرت هادی فرمود: «آری، مقصود از «ایام» ما هستیم تا آن گاه که آسمان و زمین برپاست شنبه حضرت رسول یکشنبه امیرالمؤمنین علیه السلام، دوشنبه حسنین علیه السلام سه شنبه على بن الحسین، محمد بن علی، و جعفر بن محمد علیه السلام چهارشنبه موسی بن جعفر علیه السلام، علی بن موسی علیه السلام، محمدبن علی و من پنجشنبه پسرم حسن علیه السلام و جمعه هم فرزند فرزندم می باشد که اهل حق بر وی اجتماع خواهند کرد و او کسی است که زمین را پس از ظلم و جور پر از عدل و داد خواهد کرد و این است معنی ایام که نباید با آنان دشمنی کرد که در آخرت هم آن ها دشمن انسان کردند».

3-2- امام باقر علیه السلام- برای برخی از فرائض وقت وسیعی منظور شده و برای برخی دیگر، وقتی کوتاه و تنگ نماز از جمله آن فرائضی است که وقتی وسیع و کافی دارد: گاهی در اول وقت خوانده می شود و گاهی در آخر وقت اما نماز جمعه در زمره ی آن اعمالی است که وقتی تنگ و کوتاه دارد و باید در اوّل زوال خوانده شود در روز جمعه نماز عصر موقعی خوانده می شود که روزهای دیگر نماز ظهر می خوانند.

4-2- امام علی علیه السلام- در جمعه ساعتی است که شخص حجامت نمی کند، مگر آن که می میرد.

5-2- امام کاظم علیه السلام- محمد بن رباح گوید: امام کاظم علیه السلام روز جمعه حجامت می کرد گفتم فدایت شوم روز جمعه حجامت می کنی؟ فرمود: آیة الکرسی خواندم چون خونت جوشید در شب باشد یا روز آیه الکرسی بخوان و حجامت کن».

6-2- امام صادق علیه السلام- محمد بن سلیمان دیلمی از پدرش نقل کرده که گفت: از امام صادق علیه السلام پرسیدم چرا روز جمعه را جمعه نامیده اند؟ فرمود: به دلیل آن که خداوند تعالی خلق خویش را برای [گرفتن پیمان] ولایت محمد و خاندانش در آن روز گرد آورد».

ص: 261

باب 3: فَاسْعَوا

1-3- الباقر علیه السلام- ﴿السَّعْنُ قَصُّ الشَّارِب وَنَتْفُ الْإِبْطِ وَ تَقْلِيمُ الْأَطْفَارِ وَالْغُسْلُ﴾. (1)

2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَأْتِهَا سَعْياً وَلْتَكُنْ عَلَيْكَ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ فَمَا أَدْرَكْتَ فَصَلِّ وَمَا سُقْتَ بِهِ فَاتِمَّهُ فَإِنَّ اللَّهَ عزوجل يَقُولُ: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَعْنَى قَوْلِهِ فَاسْعَوْا هُوَ الِانْكِفَاتُ﴾. (2)

3-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابر بن يَزِيدَ قَالَ: عَنْ أَبي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ قَوْلُ اللَّهِ عزوجل: فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ قَالَ اعْمَلُوا وَ عَجِّلُوا فَإِنَّهُ يَوْمُ مُضَيَّقُ عَلَى الْمُسْلِمِينَ فِيهِ وَ ثَوَابُ أَعْمَالَ الْمُسْلِمِينَ فِيهِ عَلَى قَدْرِ مَا ضُيِّقَ عَلَيْهِمْ وَالْحَسَنَةُ وَالسَّيِّئَةُ تُضَاعَفُ فِيهِ قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام وَ اللَّهِ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ أَصْحَابَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم كَانُوا يَتَجَهَّرُونَ لِلْجُمُعَةِ يَوْمَ الْخَمِيسِ لِأَنَّهُ يَوْمُ مُضَيَّقُ عَلَى الْمُسْلِمِينَ﴾. (3)

4-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ يَقُولُ: اسْعَوْا امْضُوا وَيُقَالُ اسْعَوْا اعْمَلُوا لَهَا وَهُوَ قَصُّ الشَّارِبِ وَ نَتْفُ الْإِبْطِ وَ تَقْلِيمُ الْأَظافِيرِ وَالْغُسْلُ وَلُبْسُ أَفْضَلَ ثِيَابِكَ وَ تَطَيبُ لِلْجُمُعَةِ فَهِيَ السَّعَى يَقُولُ اللَّهُ وَ مَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى لَها سَعْيَها وَهُوَ مُؤْمِنٌ﴾. (4)

5-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَوجل: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الجمعةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ الله قَالَ لَيْسَ السَّعى الاشتداد ولكن يَمْشُونَ إلَيْهَا مَشياً﴾. (5)

باب 4: إلى ذكر الله

اشاره

1-4- الهادي علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي مُحَمَّد علیه السلام فِي حَدِيثٍ طَويل قَالُوا: فَقَامَ ابْنُ الْخَلِيلِ الْقَيْسِي فَقَالَ: يَا العلي سَيِّدَنَا الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ أَوْقَاتُهَا سُنَّةُ مِنْ رَسُول اللَّهِ أَوْ مُنَزَّلَةٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ ... قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَ أَجْمَعَ النَّاسُ عَلَى أَنَّ السَّعْرَ هُوَ إِلَى صَلَاة الظُّهْر﴾. (6)

ص: 262


1- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 504/ فقه القرآن، ج 1، ص 132
2- وسائل الشيعة، ج 5، ص 203/ بحار الأنوار، ج 86، ص 175 علل الشرائع، ج 2، ص357/ تفسیر نور الثقلين
3- الكافي، ج 3، ص 415 وسائل الشيعة، ج 7، ص353/ تفسیر نورالثقلين تهذيب الأحكام، ج 3، ص 236/ تفسیر البرهان
4- بحار الأنوار، ج 86، ص 344 مستدرک الوسائل، ج 6، ص 89 تفسیر القمی، ج 2، ص367 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
5- بحار الأنوار، ج 86، ص 255 دعائم الإسلام، ج 1، ص 182
6- مستدرک الوسائل، ج 3، ص 121

بخش 3: بشتابید.

1-3- امام باقر علیه السلام- اعمال «سعی» در کوتاه کردن ریش و زدن زیر بغل و گرفتن ناخن ها و غسل کردن است.

2-3- امام صادق علیه السلام- هرگاه خواستی به نماز بایستی اگر خدا خواست نحوه ای ترتیب بده که بین تو و محل خواندن نماز فاصله باشد تا برای خواندنش مجبور باشی سعی کرده و حرکت نمایی البته مراقب باش در وقت حرکت با وقار و آهستگی راه روی حال اگر نماز را درک کردی و به آن رسیدی آن را بخوان و اگر مقداری از آن را خوانده بودند خود را برسان و تمامش کن، خداوند عزوجل می فرماید: ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ الله﴾؛ ای اهل ایمان هرگاه در روز جمعه برای خواندن نماز نداء بلند شد به طرف نماز سعی کنید و حرکت کنید معنای فرموده ی:خدا فَاسْعَوا؛ این است که هجوم آورده و یورش ببرید.

3-3- امام باقر علیه السلام جابر بن یزید گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: منظور از این سخن خداوند تبارک و تعالی که می فرماید: فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ الله چیست؟ فرمود: «عمل کنید و بشتابید؛ زیرا آن روز بر مسلمین تنگ است و پاداش اعمال مسلمین در آن برحسب مقدار تنگنایی که در آن قرار می گیرند می باشد و میزان نیکی و بدی در آن دو برابر می شود فرمود: «به خدا سوگند به من رسیده است که یاران پیامبر صلی الله علیه و آله روز پنج شنبه خود را برای روز جمعه آماده می کردند؛ زیرا آن روزی است که بر مسلمین تنگ گرفته می شود».

4-3- امام باقر علیه السلام- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ﴾؛ فَاسْعَوا به معنای بشتابید است. یعنی برای آن کار کنید که همان کوتاه کردن سبیل و کندن موهای زیربغل و کوتاه کردن ناخن ها و غسل گرفتن و بر تن کردن پاکیزه ترین لباس ها و خوشبو کردن خود برای جمعه است، و این همان سعي است؛ چراکه در سخن خداوند متعال آمده است و آن کس که سرای آخرت را بطلبد و برای آن سعی و کوشش کند در حالی که ایمان داشته باشد. (اسراء/ 19)»

5-3- امام علی علیه السلام در مورد: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ الله﴾ از ایشان سؤال شد، فرمود: «منظور از سعي [در آیه] شتاب کردن نیست ولکن به صورت راه رفتن معمولی به سوی آن می روند».

بخش 4: به سوی ذکر خدا.

1-4- امام هادی علیه السلام- در حدیثی طولانی از امام هادی آمده است ابن الخلیل قیسی عرض کرد: ای سرور ما وقت نمازهای پنجگانه سنتی از رسول خدا است یا در کتاب خدای تعالی نازل شده است. فرمود: «خدای متعال فرمود: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ الله﴾ و مردم اتفاق نظر دارند که سعی و شتاب به سوی نماز ظهر است».

ص: 263

2-4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَا خَلَقَ اللَّهُ عزوجل رَجُلًا بَعْدَ النَّبِيِّ أَفْضَلَ مِنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِي بْن أَبي طَالِبِ علیه السلام قَالَ اللهُ عزوجل: فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ الله. قَالَ إِلَى وَلَايَة عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (1)

باب 5: وَذَرُوا الْبَيْعَ

1-5- الأئمّة علیه السلام- ﴿أَنَّهُ كَانَ بِالْمَدِينَة إِذَا أَذَّنَ الْمُؤَذِّنُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ نَادَى مُنَادٍ حُرِّمَ الْبَيْعُ لِقَوْلِ اللَّهِ عزوجل يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ الله وَذَرُوا البيع﴾. (2)

باب 6: ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

1-6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنِ اغْتَسَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَأَحْسَنَ غُسْلَهُ وَ لَبِسَ صَالِحَ ثِيَابِهِ وَ مَسَ مِنْ طِيبِ بَيْتِهِ أَوْ دُهْنِهِ ثُمَّ لَمْ يُفَرِّقَ بَيْنَ اثْنَيْنِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجُمُعَةِ الْأُخْرَى وَ زِيَادَةَ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ بَعْدَهَا﴾. (3)

2-6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فِي كُلِ يَوْمٍ جُمُعَة سِتّمِائَةِ أَلْفِ عَنِيقِ مِنَ النَّارِ كُلُّهُمْ قدِ اسْتَوْجَبُوا النَّار﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ الله وَاذْكُرُوا اللهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾. (10)

باب 1: فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّد: السَّبْتُ لَنَا وَ الْأَحَدُ لِشِيعَتِنَا وَ الْإِثْنَيْنِ لِبَنِي أُمَيَّةَ وَالثَّلَاثَاءُ لِشِيعَتِهِمْ وَالْأَرْبِعَاءُ لِبَنِى الْعَبَّاسِ وَالْخَمِيسِ لِشِيعَتِهِمْ وَ الْجُمُعَةُ لِسَائِرِ النَّاسِ جَمِيعاً وَ لَيْسَ فِيهِ سَفَرُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ الله يَعْنِى يَوْمَ السَّبْتِ﴾. (5)

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَأَنْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ قَالَ الصَّلَاةُ يَوْمَ الْجُمُعَة وَالِانْتِشَارُ يَوْمَ السَّبْتِ﴾. (6)

ص: 264


1- بحار الأنوار، ج 36، ص144 تفسیر فرات الکوفی، ص483
2- من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 299 وسائل الشيعة، ج 7، ص408/ بحار الأنوار، ج 66 ، ص 76؛ «بتفاوت لفظی»/ مستدرک الوسائل، ج 11، ص 146؛ «بتفاوت لفظى» / بحار الأنوار، ج 90، ص 51؛ بتفاوت لفظى دعائم الإسلام، ج 1، ص8/ تفسیر نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 86، ص 130
4- جامع الأخبار، ص 90
5- وسائل الشيعة، ج 11، ص 356/ بحار الأنوار، ج 86، ص347 تفسیر نور الثقلين / صحيفة الرضا علیه السلام ، ص 78/ عيون أخبار الرضا علیه السلام ج 2، ص 42 تفسير البرهان
6- من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 424 وسائل الشيعة، ج 11، ص348/ مستدرک الوسائل، ج 6، ص 101 عوالی اللآلی، ج 2، ص 56/ مكارم الأخلاق، ص 241 فقه القرآن، ج 1، ص 136 تفسیر نور الثقلين؛ «فاذا قضيت ... فضل الله قال» محذوف/ تفسیر القمی، ج 2، ص 367؛ «و ابتغوا من فضل الله ... و الانتشار» محذوف

2-4- ابن عباس رحمه الله علیه- خدا بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله مردی را برتر از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام نيافريد. فرمود: ﴿فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ الله﴾؛ به سوی ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام بشتابید».

بخش 5: و خرید و فروش را رها کنید.

1-5- أئمه علیهم السلام- در مدینه مرسوم بود که چون روز جمعه مؤذن أذان می گفت، نداکننده ی دیگری آواز برمی داشت: خرید و فروش به موجب فرمایش خداوند عزوجل: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ﴾ حرام می باشد.

بخش 6: این برای شما بهتر است اگر می دانستید!

1-6- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس در روز جمعه غسل کند و غسلش را نیکو انجام دهد و لباس شایسته اش را بپوشد و از بوی خوش خانه یا روغن آن بمالد و بین دو نفر جدایی نیفکند، خداوند گناهان او را بین این جمعه و بین جمعه دیگر و سه روز بیشتر بعد از آن بیامرزد.

2-6- پیامبر صلی الله علیه و آله- به درستی که خدای متعال در هر جمعه ششصد هزار نفر را از آتش آزاد می کند که همه ی آن ها مستوجب آتش می باشند.

و هنگامی که نماز پایان گرفت می توانید در زمین پراکنده شوید و به سراغ کسب و کار رفته و از فضل خدا بطلبید و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید. (10)

بخش 1: و هنگامی که نماز پایان گرفت می توانید در زمین پراکنده شوید [و به سراغ کسب و کار رفته].

1-1- امام صادق علیه السلام- روز شنبه برای ما یکشنبه برای پیروان ما دوشنبه برای بنی امیه سه شنبه برای پیروان ،ایشان چهارشنبه برای بنی عباس و پنج شنبه برای پیروان آن ها ست. و روز جمعه برای خدای عزوجل می باشد و در روز جمعه مسافرت شایسته نیست. زیرا خدای متعال فرمود: ﴿فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ الله﴾ یعنی در روز شنبه مسافرت جایز است.

2-1- امام صادق علیه السلام- فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ الله نماز در روز جمعه است، و پراکندگی در روز شنبه

ص: 265

3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿الصَّلَاةُ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَالِانْتِشَارُ يَوْمَ السَّبْتِ وَ قَالَ السَّبْتُ لَنَا وَ الْأَحَدُ لِبَنِي أمَيَّة﴾. (1)

4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿الصَّلَاةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَالِانْتِشَارُ يَوْمَ السَّبْتِ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أُفٍّ لِلرَّجُل الْمُسْلِمِ أَنْ لَا يُفَرِّغَ نَفْسَهُ فِي الْأَسْبُوعِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لِأَمْرِ دِينِهِ فَيَسْأَلَ عَنْهُ﴾. (2)

5-1- الباقر علیه السلام- ﴿السَّبْتُ لَنَا وَ الْأَحَدُ لِشِيعَتِنَا وَ الْإِثْنَيْنِ لِبَنِي أُمَيَّةَ وَالثَّلَاثَاءُ لِشِيعَتِهِمْ وَالْأَرْبَعَاءُ لِبَنِى الْعَبَّاسِ وَالْخَمِيسُ لِشِيعَتِهِمْ وَ الْجُمُعَةُ لِسَائِرِ النَّاسِ جَمِيعاً وَلَيْسَ فِيهِ سَفَرُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ تَعَالَى فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ يَعْنِي يَوْمَ السَّبْتِ﴾. (3)

6-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَرْبَعُ تَعْلِيمِ مِنَ اللَّهِ لَيْسَ بِوَاجِبَاتِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ فَمَنْ شَاءَ انْتَشَرَ وَ مَنْ شَاءَ أَنَّ يَقْعُدَ فِي الْمَسْجِدِ قَعَدَ﴾. (4)

1-7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّهُ قَالَ فِي قَوْلِهِ فَانْتَشِرُوا ... لَيْسَ لِطَلَب دُنْيَا وَلَكِنْ عِيَادَةُ مَرِيض وَ حُضُورُ جَنَازَة وَ زِيَارَةُ أخ فِي اللَّهِ وَقِيلَ الْمُرَادُ بِهِ طَلَبُ الْعِلْم﴾. (5)

باب 2: وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْل الله

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿رَوَى عُمَرُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ إِنِّي لَأَرْكَبُ فِي الْحَاجَةِ الَّتِي كَفَاهَا اللَّهُ مَا أَرْكَبُ فِيهَا إِلَّا الْتِمَاسَ أَنْ يَرَانِيَ اللَّهُ أَضْحِي فِي طَلَبِ الْحَلَالِ أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَوجِلَّ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهُ أَرَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ بَيْنَا وَطَيَّنَ عَلَيْهِ بَابَهُ ثُمَّ قَالَ رِزْقِي يَنْزِلُ عَلَى أَكَانَ يَكُونُ هَذَا أَمَا إِنَّهُ أَحَدُ الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ قَالَ قُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ الثَّلَاثَةُ قَالَ رَجُلُ يَكُونُ عِنْدَهُ الْمَرْأَةُ فَيَدْعُو عَلَيْهَا فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُ لِأَنَّ عِصْمَتَهَا فِي يَدِهِ لَوْ شَاءَ أَنْ يُخَلِّيَ سَبِيلَهَا وَ الرَّجُلُ يَكُونُ لَهُ الْحَقُّ عَلَى الرَّجُل فَلَا يُشْهِدُ عَلَيْهِ فَيَجْحَدُهُ حَقَّهُ فَيَدْعُو عَلَيْهِ فَلَا يُسْتَجَابَ لَهُ لِأَنَّهُ تَرَكَ مَا أَمِرَ بِهِ وَالرَّجُلُ يَكُونَ عِنْدَهُ الشَّيْءُ فَيَجْلِسُ فِي بَيْتِهِ وَ لَا يَنْتَشِرُ وَ لَا يَطْلُبُ وَ لَا يَلْتَمِسُ حَتَّى يَأْكُلَهُ ثُمَّ يَدْعُو فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُ﴾. (6)

ص: 266


1- المحاسن، ج 2، ص 346/ تفسير البرهان تفسير نور الثقلين/ بحار الأنوار، ج 56، ص 36
2- بحار الأنوار، ج 56، ص 36 الخصال، ج 2، ص 393/ تفسير البرهان
3- بحارالأنوار، ج 56، ص27/
4- مستدرک الوسائل، ج 6، ص101/ الجعفريات، ص178
5- بحار الأنوار، ج 86، ص128 تفسیر نور الثقلين؛ وقيل المراد به طلب العلم محذوف
6- بحار الأنوار، ج 86، ص 129 وسائل الشيعة، ج 17، ص 28 عدة الداعى، ص 91/ تفسير نور الثقلين فقه القرآن، ج 1، ص137؛ «بتفاوت»

3-1- امام صادق علیه السلام- نماز، روز جمعه است و پراکنده شدن روز شنبه است و فرمود: «شنبه از آن ما و یک شنبه از آن بنی امیّه است».

4-1- امام صادق علیه السلام- نماز در روز جمعه است و پراکنده شدن در روز شنبه است و نیز فرمود وای برحال مرد مسلمانی که در طول هفته وقت خود را برای روز جمعه به خاطر دینش خالی نکند؛ چرا که از آن بازخواست می شود.

5-1- امام باقر علیه السلام- شنبه برای ما است یکشنبه برای شیعه ی ما دوشنبه برای بنی امیه سه شنبه برای پیروان آن ها چهار شنبه برای بنی عباس پنجشنبه برای پیروان آن ها، جمعه برای همه ی مردم و در آن روز سفر نمی باشد خداوند فرمود: ﴿فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْل الله﴾، مقصود روز شنبه است.

6-1- امام علی علیه السلام- چهار آموزه از طرف خداوند متعال است که انجام آن واجب نیست. فرمود: ﴿فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ﴾؛ هرکس خواست متفرق شود و هرکس خواست در مسجد بنشیند.

7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از انس از رسول خدا روایت شده است که وی درباره ی این سخن خداوند: ﴿فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ الله﴾ فرمود: «برای طلب دنیا نیست، بلکه عیادت از بیمار، حضور در تشییع جنازه زیارت برادری در راه خدا است و گفته شده مقصود از آن طلب علم است.

بخش 2: و از فضل خدا بطلبید.

1-2- امام صادق علیه السلام- عمر بن یزید از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: من به خاطر حاجتی که خدا آن را کفایت کرده است سوار مرکب می شوم و به دنبال کار می روم]. سوار نمی شوم مگر به این جهت که خدا ببیند من در طلب حلال در گرمای روز به دنبال کار می روم آیا سخن خدای عزوجل را نشنیده ای: ﴿فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ﴾ یعنی وقتی نماز جمعه برگزار شد در روی زمین پراکنده شوید و از فضل خدا طلب کنید آیا فکر می کنی اگر مردی به اطاقی وارد شود و در آن به رویش گل گرفته شود سپس او بگوید: «روزی من نازل می شود آیا چنین می شود؟ آگاه باش او یکی از سه نفری است که دعای ایشان مستجاب نمی شود عرض کردم آن سه نفر کدام هستند؟ فرمود مردی که زن دارد او را نفرین می کند دعایش مستجاب نمی شود زیرا زمام به دست اوست اگر خواست او را رها کند رهایش می کند و مردی که حقی در گردن مرد دیگری دارد بر او گواه و شاهدی نمی گیرد و او حق او را انکار می کند او را نفرین می کند دعایش مستجاب نمی شود زیرا دستور خدا را ترک کرده ،است و مردی که در خانه اش بنشیند و بیرون نرود و طلب نکند و نجوید تا پیدا کند و بخورد، سپس دعا می کند دعایش مستجاب نمی شود».

ص: 267

3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِذَا صَلَّى أَحَدَكُمُ الْمَكْتُوبَةَ وَ خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ فَلْيَقِفُ بِبَابِ الْمَسْجِدِ ثُمَّ لْيَقُل- اللَّهُمَّ دَعَوْتَنِي فَأَجَبْتُ دَعْوَتَكَ وَ صَلَّيْتُ مَكْتُوبَتكَ وَ انْتَشَرَتْ فِي أَرْضِكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَأَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ الْعَمَلَ بِطَاعَتِكَ وَ اجْتِنَابَ سَخَطِكَ وَ الْكَفَافَ مِنَ الرِّزْقِ بِرَحْمَتِكَ﴾. (1)

باب: وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي صَادِق قَالَ سَمِعْتُ عَلِيّا علیه السلام يُحَرِّضُ النَّاسَ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ الْجَمَلِ وَصِفِّينَ وَ يَوْمِ النَّهْرِ يَقُولُ عِبَادَ اللَّهِ اتَّقُوا اللَّهَ وَغُضُوا الْأَبْصَارَ وَاخْفِضُوا الْأَصْوَاتَ وَ وَطَّنُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْمُنَازَلَة وَالْمُجَادَلَة وَالْمُبَارَزَة وَالْمُنَاضِلَةِ وَ الْمُنَابَدَةِ وَالْمُعَانَقَة وَالْمُكَادَمَة وَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾. (2)

2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ ذَكَرَ اللَّهَ فِي السُّوقِ مُخْلِصاً عِنْدَ غَفْلَة النَّاسِ وَ شُغْلِهِمْ بِمَا فِيهِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَسَنَهُ وَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَة مَغْفِرَةً لَمْ تَخْطُرْ عَلَى قَلْب بَشَر﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿وَ إِذا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ هَوا انْفَضُّوا إِلَيْها وَتَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ الله خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التَّجارَةِ وَ اللهُ خَيْرُ الرّازِقِينَ﴾. (11)

باب 1: وَ إِذا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ هَوا انْفَضُّوا إِلَيْهَا﴾.

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ هَوا انْصَرَفُوا إِلَيْهَا﴾. (4)

2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ دِحْيَةَ الْكَلْبِيَّ جَاءَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مِنَ الشَّامِ بِالْمِيرَةِ عِنْدَ أَحْجَارِ الزَّيْتِ ثُمَّ ضَرَبَ بالطَّبُول لِيُؤْذِنَ النَّاسَ بِقُدُومِهِ فَتَفَرَّقَ النَّاسُ إِلَيْهِ إِلَّا عَلِيُّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ فَاطِمَةُ علیهم السلام وَ سَلْمَانُ وَأَبُوذَرَ وَالْمِقْدَادُ وَصُهَيْبُ وَ تَرَكُوا النَّبَى قَائِماً يَخْطُبُ عَلَى الْمِنْبَرِ فَقَالَ النَّبِيُّ وَنَ لَقَدْ نَظَرَ اللَّهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ إِلَى مَسْجِدِي فَلَوْ لَا الْفِئَةَ الَّذِينَ جَلَسُوا فِي مَسْجِدِي لَانْضَرَمَتِ الْمَدِينَةُ عَلَى أَهْلِهَا نَاراً وَ حُصِبُوا بِالْحِجَارَةِ كَقَوْمِ لُوطٍ وَنَزَلَ فِيهِمْ رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ... ﴾. (5)

ص: 268


1- الكافي، ج 3، ص309/ تفسیر نور الثقلين
2- بحار الأنوار، ج 33، ص 448
3- وسائل الشيعه، ج 7، ص 166/ تفسیر نورالثقلین
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 367/ بحار الأنوار، ج 86، ص 131 / فقه القرآن، ج 1، ص 138؛ «و اذا راوا تجارة او لهوا» محذوف/ الإفصاح، ص57؛ «انغضوا» بدل «انصرفوا» فقه القرآن، ج 1، ص137؛ «انغضوا» بدل «انصرفوا»
5- مستدرک الوسائل، ج 6، ص 25/ بحار الأنوار، ج 86، ص 195 / المناقب، ج 2، ص 146 تفسیر البرهان؛ «فنفر» بدل «فتفرق»

2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که یکی از شما نماز واجب را خواند و از مسجد خارج شد، بر در مسجد بایستد؛ سپس بگوید خدایا مرا دعوت کردی؛ پس دعوت تو را اجابت کردم و نماز واجبت را خواندم و در زمینت به تکاپو افتادم؛ پس به رحمت قسم عمل به اطاعتت، دوری از خشمت و رزق و روزی کافی را از فضل تو درخواست می کنم.

بخش 3: و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید.

1-3- امام علی علیه السلام- از سخنان آن حضرت است که در واداشتن مردمان به جنگ درصفین پس از حمد و ثنای پروردگار فرمود ای بندگان خدا بترسید از خدا و هنگام جنگ چشمان خود را از آن چه موجب ترس و خوف شود بپوشانید و آوازها را پست و خاموش کنید و سخن را کم کنید، و دل نهید بر فرود شدن برابر دشمن و جدال و کارزار و مبارزه و زد و خورد با شمشیر و رد بدل ساختن نیزه و دست به گریبان شدن با دشمن و گزیدن با دندان و پابرجا باشید و ﴿وَ اذْكُرُوا اللهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾، و نزاع او کشمکش نکنید تا سست نشوید، و قدرت [و شوکت] شما از میان !نرود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است. (انفال (46)».

2-3- ائمه علیهم السلام- در خرید و فروش هایتان و بازارهایتان خدا را یاد کنید.

3-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس در بازار به هنگام غفلت مردم و سرگرم بودنشان به دادوستد با اخلاص خدا را یاد کند خداوند برای او هزار حسنه بنویسد و روز قیامت آمرزشی بهره ی او سازد که بر دل هیچ آدمیزادی خطور نکرده باشد.

هنگامی که آن ها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می کنند؛ بگو آن چه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترین روزی دهندگان است». (11)

بخش 1: هنگامی که آن ها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می شوند.

1-1- امام صادق علیه السلام- وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَو هوا؛ یعنی متفرق می شوند.

2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- دحیه کلبی در روز جمعه از شام کاروانی آورده بود و نزدیک احجار الزیت ایستاد و سپس برای آگاه کردن مردم از آمدنش شروع کرد به طبل زدن همه مردم، به جز علی و حسن و حسین و فاطمه علیها السلام و سلمان رحمه الله علیه و ابوذر رحمه الله علیه و مقداد رحمه الله علیه و صهيب الله به سوی او رفتند و پیامبر صلی الله علیه و آله را ترک کردند که به نماز ایستاده بود و خطبه را ایراد می کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند، روز جمعه به مسجد من نگاه کرد و اگر این هشت نفر که در مسجد من نشسته بودند نبودند حتماً بر اهل مدینه، آتش فرود می آورد و مانند قوم لوط بر آن ها سنگ می بارید درباره ی این گروه آیه: مردانی که نه تجارت و نه معامله ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی کند آن ها از روزی می ترسند که در آن، دل ها و چشم ها زیرورو می شود. (نور/37) نازل شد.

ص: 269

3-1- علی بن إبراهيم- ﴿كَانَ رَسُولُ اللهِ لا يُصَلِّى بِالنَّاسِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَدَخَلَتْ مِيرَةُ وَ بَيْنَ يَدَيْهَا قَوْمُ يَضْرِبُونَ بِالدُّقُوفِ وَالْمَلَاهِي فَتَرَكَ النَّاسُ الصَّلَاةَ وَ مَرُوا يَنْظُرُونَ إِلَيْهِمْ فَأَنْزَلَ اللهُ وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَو هوا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قائماً ﴾. (1)

باب 2: وَ تَرَكُوكَ قائِماً

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بصير أنَّهُ سُئِلَ عَن الجُمُعَةِ كَيْفَ يَخْطُبُ الْإِمَامُ قَالَ يَخْطُبُ قَائِمَا إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَتَرَكُوكَ قائِماً﴾. (2)

2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ ابْنَ مَسْعُودٍ سُئِلَ هَلْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَخْطُبُ وَهُوَ جَالِسٌ فَقَالَ أَ مَا تَقْراً وَ تَرَكُوكَ قائِماً﴾. (3)

3-2- الرسول صلى الله عليه وآله وسلم ﴿قَالَ جَابر بن سمره: مَا رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَخْطُبُ إِنَّا وَ هُوَ قَائِمُ﴾. (4)

باب 3: قل ما عِنْدَ الله خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ

اشاره

1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿قُلْ ما عِندَ الله خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ النَّجارَةِ يَعْنِي لِلَّذِينَ اتَّقَوا﴾. (5)

2-3- الرّضا علیه السلام- ﴿كَانَ يَقْراً فِي سُورَة الْجُمُعَةِ قُلْ ما عِنْدَ الله خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَةِ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا وَاللهُ خَيْرُ الرَّازِقِين﴾. (6)

ص: 270


1- بحار الأنوار، ج 86، ص 200 مستدرک الوسائل، ج 6، ص 24؛ كان رسول الله (صلی الله علیه و آله) ... ينظرون اليهم محذوف / بحار الأنوار، ج 22، ص 73/ الاختصاص، ص128؛ «بتفاوت لفظی»/ تفسیر القمی، ج 2، ص367/ الجعفريات، ص43؛ «کان رسول الله (صلی الله علیه و آله) ... ينظرون اليهم» محذوف تفسير البرهان/ تفسیر نور الثقلين
2- وسائل الشيعة، ج 7، ص 334/ بحار الأنوار، ج 86، ص 185 تفسیر القمی، ج 2، ص 367/ تفسير البرهان الإفصاح، ص57؛ «بتفاوت لفظی» فقه القرآن، ج 1، ص137/ تفسیر نورالثقلین
3- عوالی اللآلی، ج 2، ص 58 مستدرک الوسائل، ج 6، ص 26 تفسير نور الثقلين / بحار الأنوار، ج 86، ص 131 فقه القرآن، ج 1، ص138؛ «بتفاوت»
4- تفسير نور الثقلين / بحار الأنوار، ج 86، ص 131/ بحار الأنوار، ج 22، ص 59 فقه القرآن، ج 1، ص138؛ «بتفاوت لفظی»
5- تفسیر القمی، ج2، ص 367 تفسير نور الثقلين تفسير البرهان الإفصاح، ص57 فقه القرآن، ج 1، ص137؛ «بتفاوت»
6- عيون أخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 183

3-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- رسول خدا در روز جمعه پیشاپیش مردم در حال اقامه ی نماز بود که کاروانی که همراه آن ها گروهی مشغول دف زدن و شادی و سرور بودند وارد شدند. پس مردم نماز را رها کردند و برای تماشا کردن آن ها شتافتند خداوند تعالی فرمود: ﴿وَ إِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ هَوا انفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا﴾.

بخش 2: تو را ایستاده به حال خود رها می کنند.

1-2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدند که امام چگونه خطبه را ادا می کند؟ فرمود: در حالت ایستاده خداوند می فرماید: ﴿وَ تَرَكُوكَ قَائِمًا﴾.

2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ابن مسعود پرسیدند: «آیا رسول خدا در حالی که نشسته بود خطبه ی [نماز جمعه] می خواند»؟ گفت: «آیا نمی خوانی: ﴿وَ تَرَكُوكَ قائِماً﴾.

3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر بن سمره گوید: رسول خدا را جز در حالت ایستاده ندیدم که خطبه بخواند.

بخش 3: بگو آن چه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است.

1-3- امام صادق علیه السلام- قُلْ مَا عِندَ الله قُلْ مَا عِندَ الله خَيْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَةِ یعنی برای کسانی که تقوا پیشه می کنند.

2-3- امام رضا علیه السلام- و در سوره جمعه قرائت می کرد بگو آن چه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت برای پرهیزگاران است و خداوند بهترین روزی دهندگان است.

ص: 271

سُورَةُ المُنافِقُون

اشاره

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿الْوَاجِبُ عَلَى كُل مُؤْمِن إِذَا كَانَ لَنَا شِيعَة أَنْ يَقْراً فِي لَيْلَة الْجُمُعَةِ بِالْجُمُعَةِ وَ سَبِّح اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى وَ فِي صَلَاةِ الظُّهْرِ بِالْجُمُعَة وَالْمُنَافِقِينَ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَكَأَنَّمَا يَعْمَلُ كَعَمَل رَسُول اللَّهِ وَكَانَ جَزَاؤُهُ وَ ثَوَابُهُ عَلَى علیه السلام الْجَنَّةَ﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْمُنَافِقِينَ بَرئَ مِنَ النّفَاق﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قرأَ هَذِهِ السُّورَةَ بَرِئَ مِنَ النِّفَاقِ وَالشَّكَ فِي الدِّينِ وَإِنْ قُرِئَتْ عَلَى الدَّمَامِيلِ أَزَالَتْهَا وَإِنْ قُرِئَتْ عَلَى الْأَوْجَاعِ الْبَاطِنَهِ سَكَنَتْهَا﴾. (3)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ بَرَى مِنَ الشَّرفِ وَالنّفَاقِ فِي الدِّينِ وَإِنْ قُرِئَتْ عَلَى عَلِيل أوْ عَلَى وَجِيعِ شَفَاهُ اللَّهُ تَعَالَى﴾. (4)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَهَا عَلَى الْأَرْمَدِ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْهُ وَ أَزَالَهُ. وَ مَنْ قَرَآهَا عَلَى الْأَوْجَاعِ الْبَاطِنَة سَكَنَتْهَا وَ تَزُولُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ تَعَالَى﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكَاذِبُونَ﴾. (1)

ص: 272


1- ثواب الأعمال، ص118 تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- مستدرک الوسائل، ج 4، ص 352/ تفسیر نورالثقلین
3- تفسير البرهان
4- تفسير البرهان
5- تفسير البرهان

سوره منافقون

اشاره

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثواب قرائت

1- امام صادق علیه السلام- بر هر مؤمنی اگر از شیعه ی ما باشد واجب است که در شب جمعه سوره های جمعه ﴿و سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى﴾ را بخواند و در نماز ظهر، سوره ی جمعه و منافقون را بخواند. هرکس این کار را انجام دهد عمل او همانند عمل رسول خدا خواهد بود و پاداش و جزای او نزد خداوند، بهشت است.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس سوره منافقون را بخواند بیزار از نفاق است.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند از نفاق و شرک در دین در امان خواهد بود و اگر بر دمل ها تلاوت شود آن را ریشه کن خواهد کرد و اگر بر دردهای درونی تلاوت شود، آن ها را تسکین خواهد بخشید.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند از شرک و نفاق در دین در امان خواهد بود و اگر بر بیمار و یا دردمندی تلاوت شود خداوند تعالی او را شفا خواهد داد.

5- امام صادق علیه السلام- هرکس بر کسی که به چشم درد دچار شده این سوره را تلاوت کند، خداوند درد او را کم خواهد کرد و بیماری او را شفا خواهد داد و هرکس آن را بر دردهای درونی تلاوت کند آن را تسکین خواهد داد و به حول و قوه الهی شفا خواهد یافت.

هنگامی که منافقان نزد تو آیند می گویند ما شهادت می دهیم که به یقین تو پیامبر خدا هستی خداوند می داند که تو پیامبر صلی الله علیه و آله او هستی ولی خداوند شهادت می دهد که منافقان دروغگو هستند [زیرا به گفته ی خود ایمان ندارند]. (1)

ص: 273

* النُّزُول

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ فِي غَزْوَةِ الْمُرَيْسِيعِ وَهِيَ غَزْوَةُ بَنِي الْمُصْطَلِقِ فِي سَنَة خَمْسِ مِنَ الْهَجْرَة وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ لَه خَرَجَ إِلَيْهَا فَلَمَّا رَجَعَ مِنْهَا نَزَلَ عَلَى بَشَرٍ وَكَانَ الْمَاءُ قَلِيلا فِيهَا وَكَانَ أَنَسِ بْنُ سَيَّارِ خَلِيفَ الْأَنْصَارِ وَكَانَ جَهْجَاهُ بْنُ سَعِيدٍ الْغِفَارِيُّ أجيراً لِعُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فَاجْتَمَعُوا عَلَى الْبَشِّرِ فَتَعَلَّقَ دَلْوَ سَيَّار بدلو جَهْجَاهِ فَقَالَ سَيَّارُ دَلْوَى وَقَالَ جَهْجَاهُ دَلْوِي فَضَرَبَ جَهْجَاهُ يَدَهُ عَلَى وَجْهِ سَيَّارِ فَسَأَلَ مِنْهُ الدَّمُ فَنَادَى سَيَّارُ بِالْخَزْرَجِ وَ نَادَى جَهْجَاهُ بِالْقُرَيْشِ وَأَخَذَ النَّاسُ السِّلَاحَ وَكَادَ أَنْ تَقَعَ الْفِتْنَةُ فَسَمِعَ عَبْدُ اللَّهِ بْن أَبَى النَّدَاءَ، فَقَالَ مَا هَذَا فَأَخْبَرُوهُ الْخَبَرَ فَغَضِبَ غَضَباً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ قَدْ كُنْتُ كَارِها لِهَذَا الْمَسِيرِ إِنِّي لَأَذِلُّ الْعَرَبَ مَا ظَنَنْتُ أَنِّى أَبْقَى إِلَى أَنْ أَسْمَعَ مِثْلَ هَذَا فَلَا يَكُونُ عِنْدِي تَغْيِيرُ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ هَذَا عَمَلُكُمْ أَنْزَلَتُمُوهُمْ مَنَازِلَكُمْ وَ وَاسَيْتُمُوهُمْ بِأَمْوَالِكُمْ وَ وَقَيْتُمُوهُمْ بِأَنْفُسِكُمْ وَ أَبْرَرْتُمْ نُجُورَكُمْ لِلْقَتْلِ فَأَرْمَلَ نِسَاءَكُمْ وَ أَيْتَمَ صِبْيَانَكُمْ وَ لَوْ أَخْرَجْتُمُوهُمْ لَكَانُوا عِيَانَا عَلَى غَيْرِكُمْ ثُمَّ قَالَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ كَانَ فِي الْقَوْمِ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ وَ كَانَ غُلَامُ قَدْ رَاهَقَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي ظِلَّ شَجَرَةٍ فِي وَقْتِ الْهَاجِرَةَ وَ عِنْدَهُ قَوْمُ مِنْ أَصْحَابِهِ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَجَاءَ زَيْدُ فَأَخْبَرَهُ بِمَا قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبَيٍّ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَعَلَّكَ وَهَمْتَ يَا غُلَامُ قَالَ لَا وَاللَّهِ مَا وَهَمْتُ فَقَالَ فَلَعَلَّكَ غَضِبْتَ عَلَيْهِ قَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا غَضِبْتُ عَلَيْهِ قَالَ فَلَعَلَّهُ سَفِهَ عَلَيْكَ قَالَ لَا وَ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ۖ لِلشَّقْرَآنَ مَوْلَاهُ احْدِجْ فَحَدَجَ رَاحِلَتَهُ وَ رَكِبَ وَ تَسَامَعَ النَّاسُ بذَلِكَ فَقَالُوا مَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ لهُ لِيَرْحَلَ فِي مِثْل هَذَا الْوَقْتِ فَرَحَلَ النَّاسُ وَ لَحِقَهُ سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ فَقَالَ وَعَلَيْكُمْ السَّلَامُ فَقَالَ مَا كُنْتَ لِتَرْحَلَ فِي مِثْلِ هَذَا الْوَقْتِ فَقَالَ أَ وَ مَا سَمِعْتَ قَوْلًا قَالَ صَاحِبُكُمْ قَالَ وَ أَى صَاحِب لَنَا غَيْرُكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبَيٍّ زَعَمَ أَنَّهُ إِنْ رَجَعَ إِلَى الْمَدِينَة لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَنْتَ وَأَصْحَابُكَ الْأَعَزُّ وَهُوَ وَ أَصْحَابُهُ الْأَذَلُّ فَسَارَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَوْمَهُ كُلَّهُ لَا يُكَلِّمُهُ أَحَدٌ فَأَقْبَلَتِ الْخَزْرَجُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبَيٍّ يَعْدِلُونَهُ فَحَلَفَ عَبْدُ اللَّهِ أَنَّهُ لَمْ يَقُلْ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا فَقُمْ بِنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى تَعْتَذِرَ إِلَيْهِ فَلَوَّى عُنُقَهُ فَلَمَّا جَنَّ اللَّيْلُ سَارَ رَسُولُ اللَّهِ لَيْلَةَ كُلَّهُ وَالنَّهَارَ

ص: 274

* سبب نزول

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه در سال پنجم هجری درباره ی غزوه «مُریسیع» نازل شده است که همان غزوه ی بنی مصطلق است و آن زمانی بود که رسول خدا برای آن غزوه رفته بود. هنگامی که رسول خدا از آن جا باز می گشت در راه به چاه آبی رسید که آب در آن کم بود آنس بن سیار هم پیمان انصار بود و جهجاه بن سعید غفاری اجیر عمربن خطاب بود آنان بر سر چاه گرد هم آمدند و سطل ابن سیار با سطل جهجاه در هم پیچید ابن سیّار گفت این سطل من است» و جهجاه گفت: این سطل من است جهجاه با سیلی بر صورت ابن سیار زد و خون از آن جاری شد. ابن سیار خزرجی ها را صدا زد و جهجاه قریش را فراخواند و مردم سلاح های خود را آماده کردند و نزدیک بود جنگ در میان افتد. عبدالله بن ابی صدا را شنید و گفت: این چیست؟ ماجرا را برایش تعریف کردند. پس بسیار خشمگین شد گفت: و سپس «من از این مسیر متنفر بودم همانا من خوارترین فرد عرب هستم؛ گمان نمی کردم زنده بمانم و چنین خبری به گوش من برسد و من نتوانم تغییری ایجاد کنم. سپس به یارانش روی آورد و گفت این کار شماست آن ها را وارد منازل خود کردید و با اموال خود به آن ها کمک کردید و با جان خود از آن ها حمایت کردید؛ گردن خود را به زیر تیغ بردید خود را در معرض کشته شدن قرار دادید و زنانتان بیوه شدند و فرزندان شما یتیم گشتند در حالی که اگر آن ها را بیرون می کردید سنگینی آنان بر دوش دیگران بود سپس:گفت هنگامی که به مدینه بازگشتیم حتماً عزیزتر ذلیل تر را خارج خواهد ساخت زید بن ارقم در میان آن مردم بود او جوانی بود که تازه به سن بلوغ رسیده بود رسول خدا در آن موقع که هنگام ظهر بود و آفتاب سوزانی می تابید، زیر سایه ی درختی نشسته بود و جمعی از یارانش از مهاجرین و انصار نزد ایشان بودند ناگهان زید آمد و ایشان را از آن چه که عبدالله بن ابی گفته بود مطلع کرد. رسول خدا فرمود: ای جوان شاید تو گمان می کنی؟ عرض کرد: به خدا سوگند نه گمان نمی کنم فرمود: شاید تو بر وی خشم گرفته ای؟ عرض کرد: به خدا سوگند نه بر وی خشم نگرفته ام. فرمود: «شاید وی نسبت به تو بدخلقی کرده است»؟ عرض کرد: «نه به خدا سوگند این طور نیست پس رسول خدا به برده خویش شقران گفت: «مرکب را زین کن او مرکب را زین کرد و آن حضرت سوار شد و مردم از این امر باخبر شدند گفتند: حتماً امر مهمی است که رسول خدا در چنین موقعی از روز می خواهد از این جا برود. پس مردم به راه افتادند و سعد بن عباده دنبال وی رفت و به پیامبری رسید و عرض کرد: سلام و درود خدا و رحمت و برک رکاتش بر تو باد ای رسول خدا فرمود و سلام و درود خدا نیز بر تو باد»! عرض کرد چرا در چنین موقعی بار سفر بستی؟ فرمود: «مگر سخن یارتان را نشنیده اید که چه گفته است»؟ عرض کرد: «مگر ما یاری به جز شما داریم؟ فرمود: عبد الله بن ابی گمان کرده است که اگر به مدینه بازگردد عزیزتر ذلیل تر را بیرون خواهد کرد عرض کرد: ای رسول خدا شما و یارانت عزیزترین و او و یارانش ذلیل ترین هستند رسول خدا تمام روز را بدون آن که کسی با وی هم صحبت شود، راه رفت قوم خزرج نزد عبدالله بن ابی رفتند و او را سرزنش کردند و عبدالله بن ابی سوگند یاد کرد که حتی یک کلمه از این سخنان را او بر زبان نیاورده است آنان گفتند: پس بیا نزد رسول خدا برویم

ص: 275

فَلَمْ يَنْزِلُوا إِنَّا لِلصَّلَاةِ فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ نَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ نَزَلَ أَصْحَابُهُ وَقَدْ أَمْهَدَهُمُ الْأَرْضِ مِنَ السَّهَرِ الَّذِي أَصَابَهُمْ فَجَاءَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَحَلَفَ لَهُ أَنَّهُ لَمْ يَقُلْ ذَلِكَ وَ إِنَّهُ لَيَشْهَدُ أَنَّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَإِنَّ زَيْداً قَدْ كَذَبَ عَلَى فَقَبلَ رَسُولُ اللَّهِ لله مِنْهُ وَ أَقْبَلَتِ الْخَزْرَجَ عَلَى زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ يَشْتِمُونَهُ وَيَقُولُونَ لَهُ كَذَبْتَ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ سَيِّدِنَا فَلَمَّا رَحَلَ رَسُولُ اللَّهِ كَانَ زَيْدُ مَعَهُ يَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ أَنَّى لَمْ أكْذِبْ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَيٍّ فَمَا سَارَ إِلَّا قَلِيلًا حَتَّى أَخَذَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا كَانَ يَأْخُذُهُ مِنَ الْبُرَحَاءِ عِنْدَ نُزُولِ الْوَحْى عَلَيْهِ فَتَقُلَ حَتَّى كَادَتْ نَاقَتُهُ تَبَرَكَ مِنْ ثِقَلَ الْوَحْيِ فَسُرِّئَ عَنْ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ هُوَ يَسَلِتْ الْعَرَقَ عَنْ جَبْهَتِهِ ثُمَّ أَخَذَ بِأَذُن زَيْدٍ فَرَفَعَهُ مِنَ الرَّحْل ثُمَّ قَالَ يَا غُلَامُ صَدَقَ قَوْلُكَ وَ وَعَى قَلْبُكَ وَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيمَا قُلْتَ قُرْآنَا فَلَمَّا نَزَلَ جَمَعَ أَصْحَابَهُ وَ قَرَأَ عَلَيْهِمْ سُورَةَ الْمُنَافِقِينَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ إِذا جَاءَكَ المنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ الله وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكَاذِبُونَ اتَّخَذُوا أَيانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ إِلَى قَوْلِهِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ فَفَضَحَ اللَّهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنِ أَبَيٍّ﴾. (1)

باب 1: إذا جاءَكَ المُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ الله وَاللهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ المُنافِقِينَ لَكَاذِبُونَ

اشاره

1-1- الباقر علیه السلام- ﴿سَأَلَ طَاوُسُ الْيَمَانِيُّ الْبَاقِرَا ... و عَنْ قَوْمٍ شَهِدُوا بِالْحَقِّ وَ هُمْ كَاذِبُونَ قَالَ الْمُنَافِقُونَ حِينَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ الله﴾. (2)

* الوِلَايَةُ

1- الكاظم علیه السلام- ﴿إن إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَمَّى مَنْ لَمْ يَتَّبِعْ رَسُولَهُ فِي وَلَايَةِ وَصِيِّهِ مُنَافِقِينَ وَ جَعَلَ مَنْ جَحَدَ وَصِيَّهُ إِمَامَتَهُ كَمَنْ جَحَدَ مُحَمَّداً وَ أَنْزَلَ بِذَلِكَ قُرْآناً فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ بِوَلَايَةَ وَصِيكَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ بِوَلَايَة عَلى لَكَاذِبُون الى قوله ذلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا بِرِسَالَتِكَ وَ كَفَرُوا بِوَلَايَةِ وَصِيكَ﴾. (3)

ص: 276


1- تفسير البرهان تفسير نورالثقلين / بحار الأنوار، ج20، ص285 ،تفسیر القمی، ج 2، ص368؛ «و الله يشهد ان المنافقين ... انک لرسوله» محذوف
2- بحار الأنوار، ج 46، ص 351/ الاحتجاج، ج 2، ص 328 تفسير نور الثقلين تفسير البرهان المناقب، ج 4، ص 200
3- الکافی، ج 1، ص 432؛ «الی قوله ذلک ... وصیک» محذوف / بحار الأنوار، ج24، ص 336 تأويل الآيات الظاهرة، ص669؛ «الى قوله ذلك ... وصیک» محذوف الصراط المستقيم، ج 1، ص 296؛ «ان الله تبارک و تعالی ... فقال يا محمد» محذوف/ تفسير البرهان

تا از ایشان معذرت خواهی کنیم اما او صورت خود را برگرداند. هنگامی که شب شد رسول خدا تمام شب و روز را راه رفت و فقط برای نماز از مرکب خویش پایین آمد روز بعد، رسول خدا و یارانش از مرکب های خویش پایین آمدند و به دلیل بیداری شبانه ای که داشتند بر زمین دراز کشیدند. در همین میان عبدالله بن ابی نزد رسول خدا آمد و سوگند یاد کرد که چنین چیزی را بر زبان نیاورده است و شهادت می دهد که هیچ معبودی جز الله نیست و تو یقیناً رسول خدا هستی و زید حرف های دروغ را به من نسبت داده است رسول خدا عذر او را پذیرفت و خزرج روی به سمت زید بن ارقم آوردند و به او دشنام می دادند و می گفتند: «تو بر سرور ما عبدالله نسبت دروغ بستی». هنگامی که رسول خدارفت زید همراه ایشان بود که می گفت به خدا سوگند! شما می دانید که من حرف های دروغ را به عبدالله بن ابی نسبت ندادم هنوز اندکی از راه را بیشتر نرفته بود که آن سختی و مشقتی که هنگام نزول وحی بر رسول خدا وارد می گردید، بر وی پدیدار گشت. ایشان آن قدر سنگین شده بود که نزدیک بود شتر از سنگینی وحی در گل فرود رود. در همان حال که رسول خدا عرق می ریخت، ناگهان عرق های او پاک شد. سپس گوش زید بن ارقم را گرفت و او را از روی مرکب بلند کرد سپس فرمود: ای غلام سخن تو درست بود و قلب تو هوشیار بود. خداوند در خصوص آن چه گفتی آیاتی را نازل کرد. هنگامی که پایین آمد یاران خویش را گرد آورد و سوره ی منافقین را بر آن ها خواند: ﴿بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ للَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكَاذِبُونَ * اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾ تا سخن خداوند که می فرماید: ﴿وَلَكِنَّ المنافقين لَا يَعْلَمُونَ﴾ بنابراين خداوند عبدالله بن ابی را رسوا کرد.

بخش 1: هنگامی که منافقان نزد تو آیند می گویند ما شهادت می دهیم که به یقین تو پیامبر خدا هستی» خداوند می داند که تو پیامبر صلی الله علیه و آله او هستی ولی خداوند شهادت می دهد که منافقان دروغگو هستند زیرا به گفته ی خود ایمان ندارند.

1-1- امام باقر علیه السلام- [ابن شهر آشوب] از امام باقر روایت می کند که طاووس یمانی به ایشان عرض کرد مرا از قومی که شهادت حق را به جای آوردند و در عین حال قومی دروغگو بودند باخبر کن فرمود: «منافقین هنگامی که به رسول خدا گفتند: ﴿نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ الله﴾.

* ولایت

1- امام کاظم علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی هر آن کس را که از رسولش در خصوص ولایت وصی اش پیروی نکند، منافق نامیده و کسی را که وصی او و امامتش را انکار کند، همانند کسی قرار داده است که محمد را انکار کرده است خداوند متعال در این باره آیه ای را نیز نازل کرده و فرموده است ای محمد! إِذَا جَاءكَ المُنافِقُونَ در خصوص ولایت وصی خودت.

ص: 277

قوله تعالى: ﴿اتَّخَذُوا أَيمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾ (2)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿اتَّخَذُوا أَيمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ السَّبِيلُ هُوَ الْوَصِي﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿ذلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ﴾ (3)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى سَمَّى مَنْ لَمْ يَتَّبِعْ رَسُولَهُ فِي وَلَايَة وَصِيَّهِ مُنَافِقِينَ وَ جَعَلَ مَنْ جَحَدَ وَصِيَّهُ إِمَامَتَهُ كَمَنْ جَحَدَ مُحَمَّداً ... ذِلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا برسَالَتِكَ وَ كَفَرُوا بِوَلَايَةِ وَصِيِّكَ فَطُبِعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ قُلْتُ مَا مَعْنَى لَا يَفْقَهُونَ قَالَ يَقُولُ لَا يَعْقِلُونَ بِنُبُوَّتِكَ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ وَ إِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَدَةٌ تَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرُهُم قاتَلَهُمُ الله أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾. (4)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّمَا أَتَاكُمُ الْحَدِيث مِنْ أَرْبَعَةِ لَيْسَ لَهُمْ خَامِسَ رَجُل مُنَافِقِ يُظهِرُ الْإِيمَانَ مُتَصَنِّع بالْإِسْلَام لَا يَتَأَنَّمُ وَ لَا يَتَحَرَّجُ أَنْ يَكْذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ لا مُتَعَمِّداً فَلَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّهُ مُنَافِقُ كَذَّابٌ لَمْ يَقْبَلُوا مِنْهُ وَلَمْ يُصَدِّقُوهُ وَلَكِنَّهُمْ قَالُوا هَذَا قَدْ صَحِبَ رَسُولَ اللَّهِ وَ رَآهُ وَ سَمِعَ مِنْهُ وَأَخَذُوا عَنْهُ وَهُمْ لَا يَعْرِفُونَ حَالَهُ وَقَدْ أَخْبَرَهُ اللَّهُ عَنِ الْمُنَافِقِينَ بِمَا أَخْبَرَهُ وَ وَصَفَهُمْ بِمَا وَصَفَهُمْ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِم ثُمَّ بَقُوا بَعْدَهُ فَتَقَرَّبُوا إِلَى أَئِمَّة الضَّلَالَة وَالدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ بِالنُّورِ وَالْكَذِبِ وَالْبُهْتَانِ فَوَلَّوْهُمُ الْأَعْمَالَ وَ حَمَلُوهُمْ عَلَى رِقَابِ النَّاسِ وَأَكَلُوا بِهِمُ الدُّنْيَا وَإِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكَ وَالدُّنْيَا إِنَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهِ﴾. (3)

ص: 278


1- الكافي، ج 1، ص 432 بحار الأنوار، ج24، ص 336/ تأويل الآيات الظاهرة، ص 669/ بحار الأنوار، ج 35، ص364/ المناقب، ج 3، ص 72
2- الکافی، ج 1، ص 432/ بحار الأنوار، ج24، ص336/ تأويل الآيات الظاهرة، ص669
3- الکافی، ج 1، ص 62/ بحار الأنوار، ج 2، ص 228 تحف العقول، ص 193/ الخصال، ج 1، ص 255 کتاب سلیم بن قیس، ص 620/ الغيبة للنعمانی، ص 75 تفسیر نورالثقلین

آن ها سوگندهایشان را پوششی قرار دادند تا [مردم را] از راه خدا باز دارند و چه بد است آن چه انجام می دادند. (2)

1- امام كاظم علیه السلام- الي اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةَ فَصَدُّوا عَنْ سَبيل الله ایمان خود را سپر قرار داده اند و از راه خدا که مراد وصی پیامبر صلی الله علیه و آله- است مانع می شوند.

این به خاطر آن است که [نخست] ایمان آوردند سپس کافر شدند؛ از این رو بر دل های آنان مُهرنهاده شده و [حقیقت را] درک نمی کنند (3)

1- امام کاظم علیه السلام- محمّد بن فضیل گوید: امام کاظم فرمود: خداوند کسانی را که از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد وصی و جانشینش پیروی نمی کنند منافق نامیده است و هرکس منکر وصی او شود مانند کسی است که منکر نبوّت شده باشد ... چون ایمان به رسالت تو می آورند ولی نسبت به ولایت وصی و جانشینت کافرند ﴿فَطُبعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ﴾ خدا مهر بر دل های آن ها زده است درک نمی کنند عرض کردم معنی لا يَفْقَهُونَ چیست؟ فرمود: «نبوت را درک نمی کنند».

هنگامی که آن ها را می بینی ظاهر [آراسته] آنان تو را در شگفتی فرو می برد؛ و اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرا می دهی؛ اما گویی چوب های خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شده است هر فریادی [از هرجا] بلند شود برضد خود می پندارند؛ آن ها دشمنان واقعی [تو] هستند از آنان برحذر باش خدا آن ها را بکشد چگونه از حق منحرف می شوند؟! (4)

1- امام على علیه السلام- همانا حدیث پیغمبر از چهار گروه به شما می رسد که پنجمی ندارند؛ اوّل ایی از مرد منافقی که اظهار ایمان می کند و با اسلام ظاهر سازی می نماید و در باطن بیدین است از دروغ بستن به رسول خدا هیچ پروا ندارد اگر مردم بدانند که منافق و دروغگو است از او نمی پذیرند و سخنش را باور نمی کنند؛ ولی می گویند این مردی است که با رسول خدا بوده و او را دیده و این حدیث را از او شنیده حدیث او را دریافت می کنند و حال او را نمی دانند، خدا رسول خود را از منافقین خبر داد و آن ها را بدانچه بایست وصف کرد و فرمود: چون آن ها را ببینی از وضع ظاهر و خوشنمای آنان در شگفت می مانی و اگر سخنی بگویند به آن ها گوش می دهی. همین منافقین پس از پیغمبر در میان مسلمانان بودند و خود را به پیشوایان گمراهی و رهبران دوزخ نزدیک کردند و سخنان بیهوده و دروغ و بهتان به نفع آن ها به هم بافتند تا آن ها را به کارهای بزرگ و اداشتند و به گردن مردم سوار کردند و به کمک آنان دنیا را خوردند، همانا مردم پیرو پادشاهان و دنیا طلبند مگر کسی که خدا او را حفظ کند.

ص: 279

2- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبى الْجَارُود عَنْ أَبِي جَعْفَا فِي قَوْلِهِ كَأَنَّهُمْ خُشُبُ مُسَنَّدَةٌ يَقُولُ لَا يَسْمَعُونَ وَ لَا يَعْقِلُونَ قَوْلُهُ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَة عَلَيْهِمْ يَعْنِي كُلَّ صَوْتِ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللهُ أَنَّى يُؤْفَكُون﴾. (1)

3- الباقر علیه السلام- ﴿حضرهُ ذَاتَ يَوْمٍ جَمَاعَةُ مِنَ الشَّيعَةِ فَوَعَظَهُمْ وَ حَذَّرَهُمْ وَهُمْ سَاهُونَ لَاهُونَ فَأَغَاظَهُ ذَلِكَ فَأَطْرَقَ مَلِيّا ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيْهِمْ فَقَالَ إِنَّ كَلَامِي لَوْ وَقَعَ طَرَفُ مِنْهُ فِي قَلْبِ أَحَدِكُمْ لَصَارَ ميتاً أَنَا يَا أَشبَاحاً بِلَا أَرْوَاحِ وَ ذُبَاباً بِلَا مِصْبَاح كَانَكُمْ حُشُبُ مُسَنَّدَهُ وَ أَصْنَامُ مَرِيدَةً﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَإِذا قيلَ هُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ الله لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ﴾. (5)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْل عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي ال قَالَ: وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ارْجِعُوا إِلَى وَلَايَة عَلِيٍّ يَسْتَغْفِرْ لَكُمُ النَّبِيُّ مِنْ ذُنُوبِكُمْ لَوْوْا رُؤُسَهُمْ قَالَ اللهُ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ عَنْ وَلَايَة عَلِيٍّ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ عَلَيْهِ﴾. (3)

2- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قال: فَلَمَّا نَعَتَهُمُ اللَّهُ لِرَسُولِهِ وَعَرَّفَه مَشَى إِلَيْهِمْ عَشَائِرُهُمْ فَقَالُوا لَهُمْ قَدِ افْتَضَحْتُمْ وَيْلَكُمْ فَأْتُوا نَبِيَّ اللَّهِ يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ فَلَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَ زهِدُوا فِي الاسْتِغْفَارِ يَقُولُ اللهُ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ الله لَوْوْا رُؤُسَهُمْ ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ هُمْ أَمْ لَمَّ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾. (6)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْل عَن أبي الحسن الماضي علیه السلام قال: ثم عطف القول من الله الْحَسَنِ ثُمَّ عَطَفَ الْقَوْلَ مِنَ بمَعْرِفَتِهِ بهِمْ فَقَالَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ كَمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الفاسِقِينَ يَقُولُ الظَّالِمِينَ لِوَصِيكَ﴾. (5)

ص: 280


1- . بحار الأنوار، ج 20، ص 288/ تفسیر القمی، ج 2، ص 370؛ قوله يحسبون كل صيحة ... يؤفكون» محذوف / تفسیر نور الثقلين؛ «قوله» محذوف تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 75، ص170
3- الكافي، ج 1، ص 432 تأويل الآيات الظاهرة، ص 669 المناقب، ج 3، ص 72 بحار الأنوار، ج 24، ص 336/ بحار الأنوار، ج 35، ص 364 تفسیر نور الثقلین
4- بحار الأنوار، ج20، ص 288
5- الکافی، ج 1، ص 432/ بحار الأنوار، ج24، ص 336 تأويل الآيات الظاهرة، ص 669

2- امام باقر علیه السلام- در روایت ابی جارود از امام باقر درباره ی سخن خداوند متعال ﴿كَأَنَّهُم خُشُبٌ مُسَنَدَةٌ﴾ آمده نه سخنی را می شنوند و نه تعقل می ورزند و در این سخن خداوند متعال ﴿يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ﴾ منظور از صَيْحَةٍ، مطلق صدا است. ﴿هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾.

3- امام باقر علیه السلام- روزی گروهی از شیعیان خدمت امام باقر رسیدند امام آن ها را پند و اندرز داد و از خدا ترسانید ولی ایشان سرگرم خود بودند و سخنان امام را به بازیچه می گرفتند. امام باقر علیه السلام خشمگین شد مدتی سر به زیر افکند سپس سر برداشته و فرمود: «اگر مقداری از سخنان من در یکی از شما اثر واقعی خود را بگذارد از ناراحتی می میرد ای مجسمه های بدون روح و ای مگس های بدون چراغ شما همانند چوب های تراشیده هستید که بر دیوار تکیه داده شده و بت های تراشیده شده هستید.

هنگامی که به آنان گفته شود بیایید تا پیامبر خدا برای شما طلب آمرزش کند»، سرهای خود را [از روی استهزاء و غرور] تکان می دهند؛ و آن ها را می بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می ورزند (5)

1- امام كاظم علیه السلام- از محمد بن فضیل از امام کاظم علیه السلام روایت شده امام فرمود: هنگامی که به آنان گفته شود برگردید به ولایت علیل تا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله طلب آمرزش گناهان شما را بنماید، سرهای خود را [از روی استهزاء و غرور] تکان می دهند؛ و آن ها را می بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می ورزند و می بینی که مانع از ولایت عَلَى علیه السلام می شوند و بر او کبر می ورزند.

2- امام باقر علیه السلام- در روایتی ابوجارود از امام باقر آمده وقتی خداوند آن ها (منافقان) را برای پیامبرش توصیف کرد و به او شناساند خویشاوندانشان به سوی آن ها رفتند و به آن ها گفتند: وای بر شما رسوا شدید نزد پیامبر صلی الله علیه و آله خدا بیایید تا برای شما طلب آمرزش کند. ولی آن ها سرهایشان را [از روی غرور] تکان دادند و از طلب آمرزش روی گردانیدند. خدای تعالی می فرماید: ﴿وَ إِذا قِيلَ هُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ الله لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ﴾.

برای آن ها آمرزش بخواهی یا نخواهی بر ایشان تفاوت نمی کند، هرگز خداوند آنان را نمی بخشد؛ زیرا خداوند گروه فاسقان لجوج و منافق را هدایت نمی کند. (6)

1- امام كاظم علیه السلام- محمد بن فضیل از امام کاظم علیه السلام روایت کرده که فرمود: آن گاه خداوند سخن را به این مطلب می کشاند که این ها چگونه اشخاصی هستند؛ ﴿سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَم تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾؛ کسانی که ظلم به وصی تو کرده اند.

ص: 281

2- الباقر علیه السلام- ﴿لَمَّا كَثُرَ قَوْلُ الْمُنَافِقِينَ وَ حُسَادُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام ... فَقَالُوا بِأَجْمَعِهِمْ نَحْنُ نَسْتَغْفِرُ اللَّهَ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَوْ عَلِمْنَا مَا تَعْلَمُ لَسَقَطَ الْإقْرَارُ بِالْفَضْلِ لَكَ وَلِعَلِيٌّ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ لَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ هُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ وَ هَذَا فِى سُورَة الْمُنَافِقِينَ فَهَذَا مِنْ دَلَائِلِهِ ﴾. (1)

3- الرضا علیه السلام- ﴿عَن الْعَبَّاسِ بْن هِلَال عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ لِمُحَمَّدِ لا إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ فَاسْتَغْفِرَ لَهُمْ مِائَةَ مَرَّةً لِيَغْفِرَ لَهُمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللهُ هُم ... فَلَمْ يَسْتَغْفِرْ لَهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ الله حَتَّى يَنفَضُّوا وَالله خَزائِنُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ لكِنَّ المُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ ﴾. (7)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْن أَبي [بن] سَلُول كَانَ يَتَنَحَى مِنَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم مَعَ الْمُنَافِقِينَ فِي نَاحِيَة الله مِنَ الْعَسْكَرِ لِيَخُوضُوا فِي أَمْر رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي غَزْوَة حُنَيْن فَلَمَّا أَقْبَلَ رَاجِعا إِلَى الْمَدِينَةِ رَأَى جَفَّانًا وَهُوَ مُسْلِمُ لَطَمَ لِلْحَمْقَاءِ وَ هُوَ مُنَافِقُ فَغَضِبَ ابْنُ أَبَيٌّ [بْنِ سَلُولٍ وَقَالَ لَوْ كَفَفْتُمْ إِطْعَامَ هَؤُلَاءِ لَتَفَرَّقُوا عَنْهُ يَعْنِي عَنِ النَّبِيِّ وَ اللَّهِ لَئِنْ رَجَعْنَا مِنْ غَزَوْتِنَا هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخَرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ يَعْنِي نَفْسَهُ وَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَخْبَرَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم بِمَقَالِهِ فَأَتَى ابْنُ أَبَى [بن] سَلُول فِي أَشْرَافِ الْأَنْصَارِ إِلَى النَّبِيِّ يَعْذَرُونَهُ وَيُكَذِّبُونَ زَيْداً فَاسْتَحْيَا زَيْدُ فَكَفَّ عَنْ إِنْيَان رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَنَزَلَ هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهَ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَاللَّهُ خَزائِنَ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُون ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخْرِ جَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَالله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ ﴾. (8)

باب 1: يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إلى المدينةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَل

اشاره

ص: 282


1- بحار الأنوار، ج 35، ص278/ إرشاد القلوب، ج 2، ص271؛ «و هذا في سورة ... دلائله» محذوف/ تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 72، ص 390 تفسیر العیاشی، ج 2، ص 100 تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج 41، ص64/ المناقب، ج 2، ص81

2- امام باقر علیه السلام- وقتی منافقان و حسودان دربارهی علی به سخن پراکنی پرداختند ... به همه ی آنان گفتند: ای رسول خدا ما استغفار می کنیم اگر آن چه را که شما می دانید؛ ما هم بدانیم برتری شما و عَلَى علیه السلام بر ما از میان برداشته می شود از خدا برای ما طلب آمرزش کن. سپس خداوند سبحان این آیه را فرو فرستاد ﴿سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ هُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرُ هُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ﴾ این آیه در سوره ی منافقان است این داستان هم از نشانه های امامت است.

3- امام رضا علیه السلام- عباس بن هلال روایت می کند امام رضا علیه السلام فرمود: خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: [حتی] اگر هفتاد بار برای آن ها استغفار کنی هرگز خدا آن ها را نمی آمرزد. (توبه/80) آن حضرت برایشان صدبار آمرزش خواست تا خدا آن ها را بیامرزد و خداوند فرو فرستاد: ﴿سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ هُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾ از آن به بعد برایشان آمرزش نخواست.

آن ها کسانی هستند که می گویند به افرادی که نزد پیامبر خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند». [غافل از این که] خزاین آسمان ها و زمین از آن خداست، ولی منافقان نمی فهمند. (7)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: در جنگ حنین عبدالله بن ابی بن سلول سر دسته ی منافقان همراه [دیگر] منافقان در یک طرف از لشگر جمع شده از پیامبر صلی الله علیه و آله دور می شدند تا به [نقشه و دسیسه در] امر رسول خدا بپردازند و هنگامی که [عبدالله بن ابیّ] خواست به مدینه برگردد «جفال» مسلمان را دید که به صورت «حمقاء» منافق سیلی زد؛ در نتیجه عبدالله بن ابی بن سلول خشمگین شد و گفت: «اگر از اطعام به این ها خودداری می کردید، از اطراف او- یعنی از اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله پراکنده می شدند اگر از این جنگ به مدینه باز گردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون می کنند؛ منظور او از عزیزان خودش و [از ذلیلان پیامبر صلی الله علیه و آله] بود. زید بن ارقم [که نوجوان بود] سخن او را به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داد؛ پس عبدالله بن ابی بن سلول با بزرگان انصار نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد؛ بزرگان انصار او را معذور داشته و زید را تکذیب کردند؛ در نتیجه زید خجالت کشید و از آمدن به حضور رسول خدا خودداری کرد؛ پس نازل شد: ﴿هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُول اللَّه حَتَّى يَنْفَضُّوا وَالله خَزائِنُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ﴾.

آن ها می گویند: «اگر به مدینه باز گردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون می کنند»! در حالی که عزت مخصوص خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی دانند. (8)

بخش1: آن ها می گویند اگر به مدینه باز گردیم عزیزان، ذلیلان را بیرون می کنند در حالی که عزت مخصوص خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی دانند.

ص: 283

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي سَفَرٍ قَالَ فَسَمِعْتُ عَنْ عَبْدِ الله بن أبي بن السلول يَقُولُ وَاللَّهِ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِ جَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَ قَالَ [زيد بن أرقم] فَجِئْتَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَخْبَرْتُهُ [عَنْ ذَلِكَ] فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى سُورَةَ الْمُنَافِقِينَ [هَذِهِ السُّورَةُ] مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى آخِرِهَا وَأَنْزَلَ عُذْرِى وَ تَصْدِيقِي﴾. (1)

2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْن أَبَيٍّ [بْن] سَلُول كَانَ يَتَنَحَى مِنَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم مَعَ الْمُنَافِقِينَ فِي نَاحِيَة مِنَ الْعَسْكَرِ لِيَخُوضُوا فِي أَمْر رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي غَزْوة حُنَيْنٍ فَلَمَّا أَقْبَلَ رَاجِعاً إِلَى الْمَدِينَة رَأَى جَفَّالًا وَ هُوَ مُسْلِمُ لَطَمَ لِلْحَمْقَاءِ وَ هُوَ مُنَافِقُ فَغَضِبَ ابْنَ أَبَيٍّ أَبْنِ ] سَلُول وَقَالَ لَوْ كَفَفْتُمْ إِطْعَامَ هَؤُلَاءِ لَتَفَرَّقُوا عَنْهُ يَعْنِي عَنِ النَّبِيِّ وَاللَّهِ لَئِنْ رَجَعْنَا مِنْ غَزَوَتِنَا هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ يَعْنِي نَفْسَهُ وَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَخْبَرَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم بِمَقَالِهِ فَأَتَى ابْنُ أَبَيٍّ [بن] سَلُول فِي أَشْرَافِ الْأَنْصَارِ إِلَى النَّبِيِّ لا يَعْذَرُونَهُ وَيُكَذِّبُونَ زَيْداً فَاسْتَحْيَا زَيْدُ فَكَفَّ عَنْ إِثْيَان رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَنَزَلَ ... يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَاللهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَعْنِي وَالْقُوَّةُ وَالْقُدْرَةُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَأَصْحَابِهِ عَلَى الْمُنَافِقِينَ فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ الْأَوَلَ بيَدِ زَيْدٍ وَ عَرَكَهَا وَ قَالَ أَبْشِرْ يَا صَادِقُ فَقَدْ صَدَّقَ اللَّهُ حَدِيثَكَ وَ أَكْذَبَ صَاحِبَكَ الْمُنَافِقَ﴾. (2)

باب 2: وَ لله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَحْمَسِيٌّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِن أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضُ إِلَيْهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِيلًا أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَاللَّهُ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ فَالْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونُ ذَلِيلًا ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ إِنَّ الْجَبَلَ يُسْتَقَلَّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلَ وَالْمُؤْمِنَ لَا يُسْتَقَلَّ مِنْ دِينِهِ شَيْءٌ﴾. (3)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضُ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ أَ مَا تَسْمَعْ لِقَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَاللَّهُ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ فَالْمُؤْمِنَ يَنبَغِي أَنْ يَكُونَ عَزيزاً وَ لَا يَكُونَ ذَلِيلًا يَعِزُّهُ اللهُ بِالْإِيمَان وَالْإِسْلَام﴾. (4)

ص: 284


1- تفسیر فرات الکوفی، ص485
2- المناقب، ج 2، ص 81؛ ان عبدالله بن ابى ... ایتان رسول الله (صلی الله علیه و آله) فنزل محذوف / بحار الأنوار، ج 41، ص 64
3- الكافي، ج 5، ص 63 تهذیب الأحکام، ج 6، ص 179 وسائل الشيعة، ج 16، ص 156 / بحار الأنوار، ج 17، ص 92 مشكاة الأنوار، ص 50/ مشكاة الأنوار، ص96 تفسير نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- وسائل الشیعة، ج16، ص157/ تفسیر نورالثقلين؛ «يعزه الله ... الاسلام» محذوف و «نفسه الم تر» بدل «أما تسمع»/ تفسير البرهان؛ يعزه الله ... الاسلام» محذوف

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از زید بن ارقم نقل شده در سفری با رسول خدا بودیم زید در ادامه سخنانش گفت از عبدالله بن ابی بن سلول شنیدم که می گوید به خدا سوگند «اگر به مدینه باز گردیم عزیزان، ذلیلان را بیرون می کنند زید بن ارقم گفت به سوی رسول خدا آمدم و از آن [سخن] به ایشان خبر دادم؛ پس خدای تعالی سوره منافقین را از اوّل تا آخرش نازل فرمود و معذور بودن و تصدیق مرا نازل فرمود.

2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: در جنگ حنین عبدالله بن ابی بن سلول سر دسته ی منافقان همراه دیگر] منافقان در یک طرف از لشگر جمع شده از پیامبر صلی الله علیه و آله دور می شدند تا به [نقشه و دسیسه در امر رسول خدا بپردازند و هنگامی که [عبدالله بن ابی خواست به مدینه برگردد «جقال مسلمان را دید که به صورت حمقاء منافق سیلی زد. در نتیجه عبدالله بن ابی بن سلول خشمگین شد و گفت اگر از اطعام به این ها خودداری می کردید از اطراف او یعنی از اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله پراکنده می شدند اگر از این جنگ به مدینه باز گردیم عزیزان، ذلیلان را بیرون می کنند؛ منظور او از عزیزان خودش و از ذلیلان پیامبر صلی الله علیه و آلهبود زید بن ارقم [که نوجوان بود] سخن او را به پیامبر صلی الله علیه و آله- خبر داد؛ پس عبدالله بن ابی بن سلول با بزرگان انصار نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد؛ بزرگان انصار او را معذور داشته و زید را تکذیب کردند؛ در نتیجه زید خجالت کشید و از آمدن به حضور رسول خدا خودداری کرد؛ پس نازل شد ﴿يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾؛ یعنی نیرو و قدرت برای امیرالمؤمنین علیه السلام و اصحاب او برضد منافقین است. سپس رسول خدا دست زید را و گوش او را گرفت و فرمود: «بشارت باد بر تو ای راستگو خداوند سخنت را تصدیق فرمود و دروغ رفیق منافقت را آشکار ساخت».

بخش 2: در حالی که عزّت مخصوص خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی دانند.

1-2- امام صادق علیه السلام- ابی الحسن أحمسی از قول امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: خداوند عزوجل مؤمن را صاحب اختیار تمام امور خویش قرار داد ولی این اختیار را به وی نداد که ذلیل باشد. مگر سخن خداوند عزوجل را نشنیده ای که می فرماید: ﴿و الله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾ مؤمن عزیز است و ذلیل نخواهد بود. سپس فرمود: «مؤمن از کوه عزیزتر است، کوه را با کلنگ می کنند و از حجم و از حجم آن می کاهند ولی هیچ چیزی نمی تواند از دین مؤمن بکاهد».

2-2- امام صادق علیه السلام- سماعه گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند عزوجل مؤمن را صاحب اختیار تمام امور خویش قرار داد ولی این اختیار را به وی نداده است که نفس خویش را ذلیل سازد؛ مگر این سخن خداوند عزوجل نشینده ای که می فرماید: ﴿و الله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾ مؤمن باید عزیز باشد و نباید ذلیل باشد خداوند او را به وسیله ی ایمان و اسلام عزیز می دارد».

ص: 285

3-2- الحسن علیه السلام- ﴿قِيلَ لَهُ فِيكَ عَظَمَةُ فَقَالَ ال بَلْ فِيَّ عَزَّةُ قَالَ اللَّهُ وَاللَّهُ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾. (1)

4-2- الحسين علیه السلام- ﴿عَن الزُّبَيْرِ بْنِ بَكَار عَنْ بَعْض أَصْحَابِهِ قَالَ رَجُلُ لِلْحُسَيْنِ الةِ إِنَّ فِيكَ كِبْراً فَقَالَ كُلُّ الْكِبْرِ لِلَّهِ وَحْدَهُ وَلَا يَكُونُ فِي غَيْرِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ اللَّه الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾. (2)

5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَا يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِن أَنْ يُذِلَ نَفْسَهُ قُلْتُ بِمَا يُذِلُّ نَفْسَهُ قَالَ يَدْخُلُ فِيمَا يَتَعَذَّرُ مِنْهُ﴾. (3)

6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ لَا يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِن أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ قِيلَ لَهُ وَكَيْفَ يُذِلُ نَفْسَهُ قَالَ يَتَعَرَّضُ لِمَا لَا يُطِيقُ﴾. (4)

7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِن كُلِّ شَيْءٍ إِلَّا إِذْلَالَهُ نَفْسَه﴾. (5)

8-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِن عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعْطَى الْمُؤْمِنَ ثَلَاثَ خصال الْعِزَّةَ فِي الدُّنْيَا وَالْفَلحَ فِي الْآخِرَةَ وَالْمَهَابَة فِي صُدور الظَّالِمِينَ لم قرآ ولله العِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾. (6)

9-2- الصّادق علیه السلام- ﴿شَرَفَ الْمُؤْمِن صَلَاتُهُ باللَّيْلِ، وَعِزَّهُ كَفُّهُ الأذى عن النَّاسِ﴾. (7)

* الوِلَايَةُ

1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَاللهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَعْنِي الْقُوَّةَ وَالْقُدْرَةَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَصْحَابِهِ عَلَى الْمُنَافِقِين﴾. (8)

2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْإِمَامُ الْمَاءُ الْعَذَبُ عَلَى الظَّمَا وَالدَّالُ عَلَى الْهُدَى الْإِمَامُ الْمُطَهِّرُ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُطَّلِعُ عَلَى الْغُيُوبِ الْإِمَامُ هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ عَلَى الْعِبَادِ بِالْأَنْوَار فَلَا تَنَالُهُ الْأَيْدِى وَالْأَبْصَارُ وَإِلَيْهِ الْإِشَارَةُ بِقَوْلِهِ تَعَالَى وَاللهُ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنُونَ عَلِيٌّ وَ عِتْرَتُهُ فَالْعِزَّةُ لِلنَّبِى وَ لِلْعِترة﴾. (9)

ص: 286


1- بحارالأنوار، ج 75، ج 107/ أعلام الدين، ص297/ تحف العقول، ص234/ العدد القوية، ص 39/ كشف الغمة، ج 1، ص 574/ المناقب، ج 4، ص 9 تفسير البرهان / تفسیر نور الثقلين
2- بحارالأنوار، ج44، ص198/ بحار الأنوار، ج24، ص 325 بحار الأنوار، ج 24، ص325/ تفسیر البرهان
3- الکافی، ج 5، ص64/ تفسیر نورالثقلین
4- الکافی، ج 5، ص 64 تفسیر نور الثقلين / تفسير البرهان؛ «يدخل فيما لا يقدر عليه» بدل «يتعرض لما يطيق»
5- الکافی، ج 5، ص 64/ تفسیر البرهان
6- بحار الأنوار، ج 65، ص 16/ الخصال، ج 1، ص 152
7- من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 472 تفسیر نور الثقلين
8- المناقب، ج 2، ص 81
9- بحار الأنوار، ج 25، ص 169

3-2- امام حسن علیه السلام- به امام حسن بن علی گفته شد: «در تو [احساس] عظمت وجود دارد». فرمود: «خیر، بلکه در من عزت است؛ خداوند متعال می فرماید: ﴿و الله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾.

4-2- امام حسین علیه السلام زبیر بن بکار روایت کرده است شخصی به امام حسین علیه السلام گفت: «در تو تکبر وجود دارد. امام حسین فرمود (تکبّر) تنها از آن خداست ولی آن چه در من است عزت است، خداوند عزوجل می فرماید: ﴿و الله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾.

5-2- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «سزاوار نیست که مؤمن خود را ذلیل گرداند». گفتم به وسیله ی چه چیزی [مؤمن] خود را ذلیل می کند؟ فرمود: «در امری وارد می گردد که از عهده ی آن برنمی آید (یعنی) کارهای بزرگی را عهده دار می شود که توانایی انجام آن را ندارد پس باید از آن عذر بخواهد».

6-2- امام صادق علیه السلام- داود الرقی گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: «برای مؤمن شایسته نیست که نفس خویش را ذلیل سازد از ایشان پرسیده شد چگونه نفس خویش را ذلیل می سازد؟ فرمود در معرض کاری قرار گیرد که طاقت آن را ندارد

7-2- امام صادق علیه السلام- خداوند مؤمن را صاحب اختیار تمام چیزها قرار داد مگر ذلیل کردن نفس خویش.

8-2- امام باقر علیه السلام- عبدالمؤمن از امام باقر نقل کرده است که فرمود: خدای بزرگ به مؤمن سه خصلت ارزانی داشت عزت و افتخار در دنیا رستگاری در آخرت و مهابت در نظر ستمکاران؛ سپس این آیه را خواند ﴿و الله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾.

9-2- امام صادق علیه السلام- شرف مؤمن به نماز شب اوست و عزتش به بازگیری آزارش از مردم.

* ولایت

1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿ولله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ﴾ یعنی نیرو و قدرت برای امیرالمؤمنین عليه السلام و یارانش در برابر منافقان.

2- امام علی علیه السلام- طارق بن شهاب از امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند که فرمود: ... امام آب خوشگوار در تشنگی و راهنمای هدایت است؛ امام پاک از گناه و مطلع بر عیوب است. امام خورشید درخشان بر بندگان است به مقام او کسی را یارای چشم بستن یا دست رساندن نیست این آیه به همان معنی اشاره دارد ﴿و الله الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾ مؤمنين عبارتند از؛ علی علیه السلام و خاندانش؛ پس عزت اختصاص به پیامبر صلی الله علیه و آله و عترتش دارد.

ص: 287

3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: إِنِّى سِرْتُ مَعَ أَبِي جَعْفَرَ الْمَنْصُورِ وَهِيَ فِي مَوْكِبِهِ ... فَلَمَّا رَجَعْتُ إِلَى مَنْزِلِى أَتَانِي بَعْضُ مَوَالِينَا فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَاللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُكَ فِي مَوْكِب أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَنْتَ عَلَى حِمَارِ وَهُوَ عَلَى فَرَس وَقَدْ أَشْرَفَ عَلَيْكَ يُكَلِّمُكَ كَأَنَّكَ تَحْتَهُ فَقُلْتُ بَيْنِي وَبَيْنَ نَفْسِي هَذَا حُجَّةُ اللهِ عَلَى الْخَلْقَ وَصَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الَّذِي يُقْتَدَى بِهِ وَ هَذَا الْآخَرُ يَعْمَلُ بِالْجَوْرِ وَ يَقْتُلُ أَوْلَادَ الْأَنْبِيَاءِ وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ فِي الْأَرْضِ بِمَا لَا يُحِبُّ اللَّهُ وَهُوَ فِي مَوْكِبِهِ وَ أَنْتَ عَلَى حِمَارِ فَدَخَلَنِي مِنْ ذَلِكَ شَكٍّ حَتَّى خِفْتُ عَلَى دِينِي وَنَفْسِي قَالَ فَقُلْتُ لَوْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ حَوْلِي وَ بَيْنَ يَدَيَّ وَ مِنْ خَلْفِي وَ عَنْ يَمِينِي وَ عَنْ شِمَالِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ لَاحْتَقَرْتَهُ وَ احْتَقَرْتَ مَا هُوَ فِيهِ فَقَالَ الْآنَ سَكَنَ قَلْبِي ثُمَّ قَالَ إِلَى مَتَى هَؤُلَاءِ يَمْلِكُونَ أَوْ مَتَى الرَّاحَةُ مِنْهُمْ فَقُلْتُ أَ لَيْسَ تَعْلَمُ أَنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ مُدَّةٌ قَالَ بَلَى فَقُلْتُ هَلْ يَنْفَعُكَ عِلْمُكَ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ إِذَا جَاءَ كَانَ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَيْنِ إِنَّكَ لَوْ تَعْلَمُ حَالَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَكَيْفَ هِيَ كُنْتَ لَهُمْ أَشَدَّ بُغْضاً وَلَوْ جَهَدْتَ وَ جَهَدَ أَهْلُ الْأَرْضِ أَنْ يُدْخِلُوهُمْ فِي أَشَدَّ مَا هُمْ فِيهِ مِنَ الْإِثْمِ لَمْ يَقْدِرُوا فَلَا يَسْتَفِرْنَّكَ الشَّيْطَانُ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ الله وَمَنْ يَفْعَل ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الخَاسِرُونَ﴾ (9)

1- السجّاد علیه السلام- ﴿الْعَقْلُ دَلِيلُ الْخَيْرِ وَالْهَوَى مَرْكَبُ الْمَعَاصِي وَالْفِقْهُ وعَاءُ الْعَمَلِ وَالدُّنْيَا سُوقُ الْآخِرَةِ وَالنَّفْسُ تَاجِرَة وَاللَّيْلُ وَالنَّهَارُ رَأْسُ الْمَالِ وَ الْمَكْسَبُ الْجَنَّةُ وَالْخُسْرَانُ النَّارُ هَذَا وَ اللَّهِ التَّجَارَةُ الَّتِي لَا تَبُورُ وَالْبَضَاعَةُ الَّتِي لَا تَخْسَرُ وَ قَالَ مِثْلَهُ وَ سُوقُ الْفَائِزِينَ مِنْ شِيعَتِهِ وَ شِيعَةِ آبَائِهِ وَأَبْنَائِهِ وَ لَقَدْ جَمَعَ اللَّهُ هَذَا كُلَّهُ بِقَوْلِهِ تَعَالَى: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ الله وَ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ المَوتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَرْتَني إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾. (10)

ص: 288


1- بحار الأنوار، ج 52، ص254
2- إرشاد القلوب، ج 1، ص 59

3- امام صادق علیه السلام- حمران روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود من با ابوجعفر (منصور خلیفه ی عبّاسی) سفر می کردم او سوار بر اسب بود .... وقتی به خانه خود برگشتم یکی از دوستان ما «شیعیان نزد من آمد و گفت به خدا قسم من شما را در میان لشکر منصور دیدم که سوار الاغى هستید و او سوار اسب و به طرف شما خم شده گفتگو می کند مثل این که شما پایین دست او قرار گرفته اید من پیش خود گفتم این حجت خدا و امامی است که باید از وی اطاعت کرد. ولی آن دیگری (یعنی) منصور ستمگری می کند و فرزندان پیغمبر را می کشد و در زمین خونریزی می کند. با وجود این او بر مرکب قرار دارد و شما سوار الاغ هستید! بدین گونه شکی بدلم راه یافت به طوری که ترسیدم دین و جانم را از دست بدهم. حضرت فرمود: «من به آن مرد شیعه گفتم: اگر می دیدی چقدر فرشته در اطراف و جلو و پشت سر و سمت چپ و راست من می باشند او و همراهانش را خیلی پست می شمردی او هم گفت: «حالا دلم آرام گرفت». سپس آن مرد شیعه پرسید این ها تا کی سلطنت خواهند کرد و ما کی آسوده می شویم؟ گفتم نمی دانی که هر چیزی مدتی دارد؟ گفت چرا می دانیم؟ گفتم این دانایی برای تو ثمربخش نیست؟ هنگامی که بنا باشد اینان منقرض گردند از یک چشم بهم زدن هم زودتر طومار دولت آن ها درهم پیچیده می شود اگر تو از وضع آن ها در پیشگاه خداوند اطلاع داشته باشی که چگونه است نسبت به آن ها خشمگین تر می شوی اگر تو و تمام مردی روی زمین سعی کنید که آن ها را بیش از آن چه هستند وارد ورطه ی گناه بنمایید از عهده ی آن بر نخواهید آمد، پس شیطان تو را وسوسه ننماید. زیرا ﴿الْعِزَّةَ الله وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ﴾.

ای کسانی که ایمان آورده اید اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند و کسانی که چنین کنند زیانکارانند. (9)

1- امام سجّاد علیه السلام- عقل راهنمای خیرات است و هوا و هوس های نفسانی مرکب گناهان است. فقه فهم ظرف عمل دنیا بازار آخرت است و نفس تاجر این بازار است و شب وروز سرمایه است. و سود این تجارت بهشت است و ضرر آن آتش است این است به خدا تجارت آن چنانی که فانی نخواهد شد و بضاعت و جنسی که در معامله آن ضرر نیست و مثل این فرمایش از رسول خدا رسیده است و در آن ذکر شده که دنیا بازار رستگاران از شیعیان است که پیرو ائمه خود می باشند و به تحقیق که جامع همه ی این فرمایشات این آیه کریمه است ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخَاسِرُون﴾.

و از آن چه به شما روزی داده ایم انفاق کنید پیش از آن که مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا مرگ مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا [در راه تو] صدقه دهم و از صالحان باشم»؟! (10)

ص: 289

1- الأئمّة علیهم السلام- ﴿أَصَّدَّقَ مِنَ الصَّدَقَة وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ أَنْ أَحْجَّ﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿لصَّلَاحُ هُنَا الْحَجَ﴾. (2)

3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ يَعْنِي أَحْج﴾. (3)

4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَأَصَّدَّقَ يَعْنِي بِقَوْلِهِ أَصَّدَّقَ أَى أَحْجَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ يَعْنِي عِنْدَ الْمَوْتِ﴾. (4)

5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَا مِنْ أَحَدٍ يَمُوتُ وَ كَانَ لَهُ مَالُ فَلَمْ يُؤَدُّ زَكَاتَهُ وَ أَطَاقَ الْحَجَّ فَلَمْ يَحْجَ إِلَّا سَأَلَ الرَّجْمَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللهُ نَفْساً إذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بما تَعْمَلُونَ﴾. (11)

1- الباقر علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير عَن أبي جَعْفَر علیه السلام قال: إنَّ عِنْدَ الله كتباً مَوْقُونَهُ يُقَدِّمُ مِنْهَا مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ فَإِذَا كَانَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهَا كُلَّ شَيْءٍ يَكُونُ إِلَى لَيْلَة مِثْلِهَا وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ لَنْ يُؤَخِّرَ اللهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُهَا إِذَا أَنْزَلَ وَكَتَبَهُ كُتَابُ السَّمَاوَاتِ وَ هُوَ الَّذِي لَا يُؤَخِّرُهُ﴾. (6)

ص: 290


1- من لا يحضره الفقیه، ج 2، ص 220 فقه القرآن، ج 1، ص 325/ تفسیر نور الثقلين / وسائل الشيعة، ج 11، ص102/ تفسير البرهان
2- تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان
3- مستدرک الوسائل، ج 8، ص 10/ بحار الأنوار، ج 96، ص6
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 370/ تفسير البرهان
5- تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
6- بحار الأنوار، ج 4، ص 102 بحار الأنوار، ج 5، ص 139 تفسیر القمی، ج 2، ص 370 تفسیر نورالثقلين تفسير البرهان

1- امام صادق علیه السلام- ﴿فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ الصَّالِحِينَ منظور از أَصَّدَّقَ این است که حج را به جای بیاورم.

2- امام صادق علیه السلام- صلاح، در این جا حجّ است.

3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- رَبِّ لَوْلَا أَخَرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُن مِّنَ الصَّالِحِينَ منظور از أَصَّدَّقَ این است که حج را به جای بیاورم.

4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از أَصَّدَّقَ این است که حج را به جای بیاورم و وَ أَكُن مِّنَ الصَّالِحِينَ یعنی درهنگام مرگ.

5- ابن عباس رحمه الله علیه- هیچ کسی نیست که ثروتمند باشد و زکات آن مال را نداده باشد و نیز توانایی حج را دارا بوده ولی آن را به جای نیاورده باشد، مگر این که وقتی بمیرد.

خداوند هرگز مرگ کسی را هنگامی که اجل او فرا رسد به تأخیر نمی اندازد، و خداوند به آن چه انجام می دهید آگاه است. (11)

1- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند که امام باقر درباره ی این آیه: ﴿وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها﴾ [فرمود]: نزد خداوند نوشته هایی موقت است که هر کدام را بخواهد پیش یا پس اندازد. پس وقتی که شب قدر شود خداوند هر چیزی را که تا شب قدر سال آینده می شود نازل می کند و این است معنی قول خدا که فرمود: ﴿وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللهُ نَفْساً إِذا جَاءَ أَجَلُها﴾ يعنى وقتى اجلش نازل شد و کاتبان آسمان ها آن را نوشتند و این اجلی است که خدا به تأخیرش نمی افکند.

ص: 291

سُورَةُ التَّغَابُن

اشاره

بسم الله الرَّحمنِ الرَّحيمِ

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ التَّغَابُن فِى فَرِيضَةِ كَانَتْ شَفِيعَة لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ شَاهِدَ عَدْلٍ عِنْدَ مَنْ يُجيرُ شَهَادَتَهَا ثُمَّ لَا يُفَارِقُهَا حَتَّى يَدْخُلَ الْجَنَّةَ﴾. (1)

2- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأ الْمُسْبْحَاتِ كَلَّهَا قَبْلَ أَنْ يَنَامَ لَمْ يَمْت حَتَّى يُدْرِكَ الْقَائِمَ وَإِنْ مَاتَ كَانَ في جوار محمد النبي﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿من قرأ سورة التغابن دفع الله عَنْهُ مَوت الفجأة﴾. (3)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ دَفَعَ اللهُ عَنْهُ مَوْتَ الْفَجْأَة وَ مَنْ قَرَآهَا وَ دَخَلَ عَلَى سُلْطَانِ يَخَافُ بَأْسَهُ كَفَاهُ اللَّهُ شَرَّهُ﴾. (4)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَهَا دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ مَوْتَ الْفَجْأَة وَ مَنْ قَرَأَهَا وَ دَخَلَ عَلَى سُلْطَان جَابِرٍ يَخَافُهُ، كَفَاهُ اللَّهُ شَرَهُ وَ لَمْ يَصِلُ إِلَيْهِ سُوء﴾. (5)

ص: 292


1- ثواب الأعمال، ص118/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- الکافی، ج 2، ص 620 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
3- تفسير نور الثقلين
4- تفسير نور الثقلين
5- تفسير نور الثقلين

سوره تغابن

اشاره

بسم الله الرَّحمَنِ الرَّحِيم

ثواب قرائت

1- امام صادق علیه السلام- هر کس سورهی تغابن را در نماز واجب ،بخواند، شفیع وی در روز قیامت خواهد بود و برای کسی که شهادت آن را جایز بداند شاهد عدل خواهد بود، سپس تا زمانی که آن شخص وارد بهشت شود از او جدا نخواهد شد.

2- امام باقر علیه السلام- هر کس مسبحات (سوره هایی که با «سبح» شروع می شود را قبل از خواب بخواند تا زمانی که امام زمان ا را درک نکند از دنیا نخواهد رفت و اگر بمیرد، در جوار پیامبر صلی الله علیه و آله خواهد بود.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس سوره تغابن را بخواند خداوند مرگ ناگهانی را از او دور خواهد کرد.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس این سوره را بخواند خداوند مرگ ناگهانی را از او دور خواهد کرد، و هر کس این سوره را بخواند و بر پادشاهی که بیم خشم او را داشته باشد وارد شود، خداوند او را از شر آن سلطان در امان نگه خواهد داشت.

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس این سوره را بخواند خداوند مرگ ناگهانی را از او دور خواهد کرد؛ و هر کس آن را بخواند و بر پادشاه ظالمی که از او هراس دارد وارد شود، خداوند او را از شر آن سلطان در امان نگاه خواهد داشت و هیچ بدی به او نخواهد رسید.

ص: 293

6- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ خَافَ مِنْ سُلْطَان أَوْ مِنْ أَحَدٍ يَدْخُلُ عَلَيْهِ، يَقْراهَا، فَإِنَّ اللَّهَ يَكْفِيهِ شَرَّهُ بإذن الله تَعَالَى﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿يُسَبِّحُ اللَّهُ مَا فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ (1)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَالَ حِينَ يَدْخُلُ السُّوقَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا- شَريكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ هُوَ حَيُّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ أُعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ بِعَدَدِ مَا خَلَقَ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (2)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ هَذِهِ الْآيَةِ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ فَقَالَ فَرِيضَةً عَلَى كُلِّ مُسْلِم أَنْ يَقُولَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا عَشْرَ مَرَاتِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ هُوَ حَيُّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ على كُلِّ شَيءٍ قدير﴾. (3)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ اسْماً مِائَةً إِلَّا وَاحِداً إِنَّهُ وَتُرُ يُحِبُّ الْوِتْرَ مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ فَبَلَغَنَا أَنَّ غَيْرَ وَاحِدٍ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ قَالَ إِنَّ أَوْلَهَا يُفْتَتَحَ بِلا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴾.

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ نُعَيْمٍ الصَّحَافِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُمْ مُؤْمِنٌ فَقَالَ الله عَرَفَ اللهُ إِيمَانَهُمْ بوَلَايَتِنَا وَكُفْرَهُمْ بِهَا يَوْمَ أَخَذَ عَلَيْهِمْ الْمِيثَاقَ فِي صُلْب آدَمَ علیه السلام و ذرُّ﴾. (5)

2- الباقر علیه السلام- ﴿حبّنَا إِيمَانُ وَ بُعْضُنَا كُفْر﴾. (6)

3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ هَذِهِ خَاصة فِي الْمُؤْمِنِينَ وَ الْكَافِرِينَ﴾. (7)

ص: 294


1- تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 10، ص 369/ بحار الأنوار، ج 73، ص 172 / بحار الأنوار، ج100، ص 91؛ «اعطى من الاجر ... يوم القيامه» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 79، ص 323 بحار الأنوار، ج 79، ص328؛ «و هو حي لايموت بيده الخير» محذوف
4- بحار الأنوار، ج 4، ص 209
5- الكافي، ج 1، ص 413/ بحار الأنوار، ج 23، ص371 تفسير البرهان / بصائر الدرجات، ص81 تفسیر نورالثقلين / بحار الأنوار، ج 23، ص 380 بحار الأنوار، ج 26، ص271 تأويل الآيات الظاهرة، ص 671 تفسیر القمی، ج 2، ص 371
6- الكافي، ج 1، ص188/ تفسیر نور الثقلين
7- تفسیر القمی، ج 2، ص 371 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان

6- امام صادق علیه السلام- هر کس از پادشاه و یا از کسی که بیم داشته باشد بر او وارد شود، این سوره را بخواند ان شاء الله خداوند او را از شر آن سلطان درامان نگاه خواهد داشت.

آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است برای خدا تسبیح می گویند؛ مالکیت و حاکمیت و ستایش مخصوص اوست؛ و او بر همه چیز تواناست. (1)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس وقتی وارد بازار می شود بگوید ﴿سُبحَانَ الله وَالحَمدُ للهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوثُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾، به اندازه ی تعداد خلق خدا روز قیامت به او پاداش می دهد.

2- امام صادق علیه السلام- همانا از امام علیه السلام درباره ی معنای آیه که خدای عزوجل می فرماید: پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور (ق/39) پرسیده شد. فرمود: لازم است بر هر فرد مسلمان که پیش از سرزدن آفتاب دهبار و پیش از غروبش ده بار بگوید: ﴿لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير﴾.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای تبارک و تعالی دارای نودونه نام است؛ و صد نام مگر یکی. زیرا که او طاق است و طاق را دوست می دارد هر که آن ها را احصاء کند داخل بهشت می شود. و به ما رسیده که یکی از اهل علم نه بلکه چندین نفر گفته اند که اوّل آن ها ابتداء می شود به: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الحَمْدُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير﴾.

او کسی است که شما را آفرید [و به شما آزادی و اختیار داد]؛ گروهی از شما کافرید و گروهی مؤمن؛ و خداوند به آن چه انجام می دهید بیناست. (2)

1- امام صادق علیه السلام- حسین بن نعیم صحاف گوید: از امام جعفر صادق درباره ی این سخن خداوند تعالی پرسیدم ﴿فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَ مِنكُم مُّؤْمِنٌ﴾ فرمود: «خداوند عزوجل، آن روز که آن ها در صلب آدم علیه السلام و به صورت ذره بودند و از آن ها میثاق گرفت از ایمان آن ها به ولایت ما و کفرشان نسبت به آن آگاه شد».

2- امام باقر علیه السلام- حب ما ایمان و بغض و کینه ی ما کفر است.

3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه مخصوص مؤمنین و کافرین است.

ص: 295

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطَّيَّارِ قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لنَّاسُ عَلَى سِتّة أَصْنَافِ قَالَ قُلْتُ أَ تَأْذَنُ لِي أَنْ أَكْتُبَهَا قَالَ نَعَمْ قُلَتْ مَا أَكْتُبُ قَالَ اكْتُبْ أَهْلَ الْوَعِيدِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَأَهْل النَّارِ وَاكْتُبْ وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا َصالِحاً وَآخَرَ سَيِّئَاً قَالَ قُلْتَ مَنْ هَوْلَاءِ قَالَ وَحْشِيُّ مِنْهُمْ قَالَ وَاكْتُبْ وَآخَرُونَ مَرْجَوْنَ لِأمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ قَالَ وَ اكْتُبْ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجال و النساءِ وَالْوِلْدَانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَة وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَة إِلَى الْكُفْرِ وَ لَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا إِلَى الْإِيمَانِ فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ قَالَ وَاكْتُبْ أَصْحَابَ الْأَعْرَافِ قَالَ قُلْتُ وَ مَا أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ قَالَ قَوْمُ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُمْ وَ سَيِّئَاتُهُمْ فَإِنْ أَدْخَلَهُمُ النَّارَ فَبَذُنُوبِهِمْ وَإِنْ أَدْخَلَهُمُ الْجَنَّةَ فَبِرَحْمَتِهِ﴾. (1)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿النَّاسَ عَلَى سَتِ فِرَقِ يَقُولُونَ كُلُّهُمْ إِلَى ثَلَاثِ فِرَقِ: الْإِيمَانِ، وَالْكُفْرِ، وَالضَّلَالِ وَ هُمْ أَهْلُ الْوَعْدَيْنِ الَّذِينَ وَعَدَهُمُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ الْمُؤْمِنُونَ وَالْكَافِرُونَ، وَالْمُسْتَضْعَفُونَ وَ الْمُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ، وَالْمُعْتَرِفُونَ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً، وَأَهْلُ الْأَعْرَاف﴾. (2)

6- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر عَنِ الْمُسْتَضْعَفِ فَقَالَ هُوَ الَّذِي لَا يَهْتَدِى حِيلَة إِلَى الْكُفْرِ فَيَكْفُرَ وَ لَا يَهْتَدِى سَبِيلًا إلَى الْإِيمَان لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُؤْمِنَ وَلَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَكْفُرَ فَهُمُ الصِّبْيَانُ وَ مَنْ كَانَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ عَلَى مِثْلِ عُقُولِ الصِّبْيَانِ مَرْفُوعُ عَنْهُمُ الْقَلَمُ﴾. (3)

7- الباقر علیه السلام- ﴿زرَارَةَ عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ فَمَا تَقُولُ فِى مُنَاكَحَةِ النَّاسِ ... فَقَالَ لى إنْ كُنْتَ فَاعِلًّا فَعَلَيْكَ بِالْبَلْهَاءِ مِنَ النِّسَاءِ قُلْتُ وَ مَا الْبَلْهَاءُ قَالَ ذَوَاتِ الْخُدُورِ الْعَفَائِفُ فَقُلْتُ مَنْ هِيَ عَلَى دِينِ سَالِمِ بْنِ أَبِي حَفْصَةَ قَالَ لَافَقُلْتُ مَنْ هِيَ عَلَى دِينِ رَبَيعَةِ الرأى فَقَالَ لَا وَلَكِنَّ الْعَوَاتِقَ اللَّوَاتِي لَا يَنْصِبْنَ كُفْراً وَ لَا يَعْرِفْنَ مَا تَعْرِفُونَ قُلْتَ وَهَلَ تَعْدُو أَنْ تَكُونَ مُؤْمِنَةً أَوْ كَافِرَةً فَقَالَ تَصُومُ وَ تُصَلَّى وَتَتَّقِي اللَّهَ وَ لَا تَدْرِي مَا أَمْرُكُمْ فَقُلْتُ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنْكُمْ مُؤْمِنٌ لَا وَاللَّهِ لَا يَكُونُ

ص: 296


1- الكافي، ج 2، ص 381/ تفسير نور الثقلين
2- الكافي، ج 4، ص134/ تفسیر نور الثقلين
3- الکافی، ج 2، ص 404 تفسیر نورالثقلین

4- امام صادق علیه السلام- حمزه بن طیّار گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود مردم بر شش گونه هستند عرض کردم: اجازه می فرمایید آن را بنویسم؟ «فرمود «آری»، عرض کردم: «چه بنویسم»؟ فرمود: «بنویس اهل و عید از اهل بهشت و دوزخ و بنویس و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند. (توبه/102) عرض کردم: «این ها چه کسانی هستند»؟ فرمود: «وحشی کشنده ی حضرت حمزہ بن عبدالمطلب علیه السلام سید الشهداء عموی پیغمبر اکرم از این هاست فرمود و بنویس و گروهی دیگر به فرمان خدا واگذار شده اند و کارشان با خداست یا آن ها را مجازات می کند و یا توبه ی آنان را می پذیرد (توبه/106) و بنویس مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که به راستی تحت فشار قرار گرفته اند [و حقیقتاً مستضعفند] نه چاره ای دارند و نه راهی برای نجات از آن محیط آلوده می یابند (نساء/98) که نه چاره ای به سوی کفر دارند و نه راهی به ایمان دارند است خداوند آن ها را مورد عفو قرار دهد. (نساء /99) فرمود: و بنویس اصحاب اعراف گوید عرض کردم اصحاب اعراف کیانند؟ فرمود: «مردمی که کارهای نیک و کارهای بد آن ها برابر باشد پس اگر آن ها را به دوزخ برد به سبب گناهانشان است و اگر به بهشت برد رحمت اوست».

5- امام صادق علیه السلام- مردم شش دسته اند که به سه دسته برگردند ایمان، کفر، گمراهی و ایشان اهل دو وعدند که خداوند به آن ها و عده ی بهشت و دوزخ داده است مؤمنان و کافران و ناتوانان و آنان که به امید خدایند و کارشان با خدا است یا آن ها را مجازات می کند، و یا توبه ی، آنان را می پذیرد. (توبه/106) و آنان که به گناهان خویش اعتراف کنند و کار خوب و بد را به هم آمیختند. (توبه/102) و دیگر اهل اعراف هستند.

6- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: از امام باقر دربارهی مستضعف پرسش کردم فرمود: «او کسی است که حیله به کفر ندارد که کافر شود و راهی به ایمان نیابد تا مؤمن گردد نتواند مؤمن شود و نتواند کافر گردد و آن ها کودکانند و هر مرد و زنی که عقل و خرد آن ها چون عقل کودکان است و قلم [تکلیف از آنان برداشته شده است.

7- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: به امام باقر عرض کردم نظر شما در خصوص نکاح مردم چیست؟ عرض کردم خداوند شما را اصلاح ،کند به من چه دستوری می دهید بروم و به دستور و امر شما ازدواج کنم؟ به من فرمود اگر قصد چنین کاری را ،داری بر توست که از میان زنان، «بلهاء» را برای خودت برگزینی گفتم: «بَلْهاء» کیست؟ فرمود: زنی که دارای پوشش بوده و پاکدامن باشد». گفتم: زنی که بر دین سالم بن ابی حفصه باشد؟ فرمود: «خیر» عرض کردم: زنی که بر دین ربیعة الرأی باشد؟ فرمود: «خیر، بلکه آزاده هایی که ناصبی (کافر) به (ولایت) نباشند، و از آن چه که می دانید، آگاهی نداشته باشند عرض کردم و آیا از این حالت خارج است که باید مؤمن باشد و یا کافر»؟ فرمود: روزه بگیرد و نماز بخواند و تقوای خدا را داشته باشد و از امور شما آگاهی نداشته باشد. عرض کردم: «خداوند عزوجل می فرماید: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَ مِنكُم مُّؤْمِنٌ خیر﴾، به خدا سوگند امکان ندارد که کسی از میان انسان ها باشد که نه مؤمن و نه کافر باشد امام جعفر صادق فرمود:

ص: 297

أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ لَيْسَ بِمُؤْمِن وَلَا كَافِر قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر القَوْلُ اللَّهِ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِكَ يَا زُرَارَةُ أَرَأَيْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئَاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ فَلَمَّا قَالَ عَسَى فَقُلْتُ مَا هُمْ إِنَّا مُؤْمِنِينَ أَوْ كَافِرِينَ قَالَ فَقَالَ مَا تَقُولُ فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا إِلَى الْإِيمَانِ فَقُلْتُ مَا هُمْ إِنَّا مُؤْمِنِينَ أَوْ كَافِرِينَ فَقَالَ وَاللَّهِ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ وَ لَا كَافِرِينَ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ مَا تَقُولُ فِي أَصْحَابِ الْأَعْرَافِ فَقُلْتُ مَا هُمْ إِنَّا مُؤْمِنِينَ أَوْ كَافِرِينَ إِنْ دَخَلُوا الْجَنَّةَ فَهُمْ مُؤْمِنُونَ وَإِنْ دَخَلُوا النَّارَ فَهُمَ كَافِرُونَ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ وَلَا كَافِرِينَ وَ لَوْ كَانُوا مُؤْمِنِينَ لَدَخَلُوا الْجَنَّةَ كَمَا دَخَلَهَا الْمُؤْمِنُونَ وَ لَوْ كَانُوا كَافِرِينَ لَدَخَلُوا النَّارَ كَمَا دَخَلَهَا الْكَافِرُون﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ بِالحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ إِلَيْهِ المَصِيرُ﴾ (3)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿إنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَنَا فَأَحْسَنَ خَلْقَنَا وَصَوَّرَنَا فَأَحْسَنَ صُوَرَنَا وَ جَعَلَنَا خُزَانَهُ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ لَنَا نَطَقَتِ الشَّجَرَةُ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ لَوْلَانَا مَا عُبدَ اللَّهُ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿يَعْلَمُ مَا فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾ (4)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَ هِيَ مَرُويَّةُ عَنِ النَّبِيِّ ... يَا اللَّهُ يَا مَنْ يَعْلَمُ مَا فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿أَلَرَيَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ هُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿ذالِكَ بِأَنَّهُ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرُ- يَهْدُونَنا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوْا وَاسْتَغْنَى اللَّهُ وَ اللهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾. (6)

ص: 298


1- الکافی، ج 2، ص 402/ بحار الأنوار، ج69، ص166؛ «بتفاوت لفظی» / رجال الکشی، ص 141؛ «بتفاوت لفظی»/ وسائل الشيعة، ج 20، ص 560؛ «بتفاوت لفظی»/ بحار الأنوار، ج 100، ص 378؛ «بتفاوت لفظی تفسیر نورالثقلين / تفسير البرهان
2- الكافي، ج 1، ص 193/ تفسير نورالثقلين
3- بحار الأنوار، ج 10، ص 264

«ای زراره! سخن خداوند از سخن تو صادق تر است مگر سخن خداوند عزوجل را ملاحظه نکرده ای؟ و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند. امید می رود که خداوند توبه ی آن ها را بپذیرد (توبه/102) پس چرا فرمود: «عَسَی»؟ عرض کردم: «آن ها از این دو حالت خارج نیستند؛ یا مؤمند و یا کافرند گفت پس ایشان فرمود: نظرت در خصوص این سخن خداوند عزوجل چیست؟ مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که به راستی تحت فشار قرار گرفته اند [و حقیقتاً مستضعفند] نه چاره ای دارند و نه راهی [برای نجات از آن محیط آلوده] می یابند. (نساء 987) عرض:کردم از این دو حال خارج نیستند؛ یا مؤمنند و یا کافرند فرمود به خدا سوگند که نه مؤمنند و نه کافرند سپس به من رو کرد و فرمود: نظرت درباره اصحاب اعراف چیست؟ عرض کردم از این دو حال خارج نیستند؛ یا مؤمنند و یا کافرند اگر وارد بهشت شوند، مؤمن هستند و اگر وارد جهنم ،شوند کافر هستند فرمود: به خدا سوگند که نه مؤمنند و نه کافرند، اگر مؤمن بودند، مانند مؤمنین وارد بهشت می شدند و اگر کافر بودند مانند کفار وارد جهنم می شدند».

آسمان ها و زمین را به حق آفرید؛ و شما را در عالم [جنین] تصویر کرد، و صورتی نیکو بخشید؛ و بازگشت [همه] به سوی اوست. (3)

1- امام صادق علیه السلام- خدای عزوجل ما را آفرید و آفرینش ما را نیکو ساخت و ما را صورتگری کرد و نیکو تصویر نمود و ما را در آسمان و زمینش خزانه دار ساخت و برای ما درخت سخن گفت و به وسیله ی عبادت ما خدای عزوجل عبادت شد و اگر ما نبودیم، خدا پرستیده نمی شد.

آن چه را در آسمان ها و زمین است می داند و از آن چه پنهان یا آشکار می کنید باخبر است؛ و خداوند از آن چه در درون سینه هاست آگاه است. (4)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- نام های نیکوتر از آن اوست. (طه) از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است: «ای خدا! ای کسی که آن چه را در آسمان ها و زمین است می داند»!

آیا خبر کسانی که پیش از این کافر شدند به شما نرسیده است؟! [آری] آن ها کیفر کار خود را چشیدند؛ و عذاب دردناکی برای آن ها ست (5)

این به خاطر آن است که پیامبران علیهم السلام آن ها [پیوسته] با دلایل روشن به سراغشان می آمدند ولی آن ها [از روی کبر و غرور] گفتند آیا انسان هایی [مثل ما] می خواهند ما را هدایت کنند؟ از این رو کافر شدند و روی برگرداندند؛ و خداوند از ایمان و طاعتشان بی نیاز بود و خدا غنی و شایسته ی ستایش است. (6)

ص: 299

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْن سُوَيْدِ الشَّيْبَانِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ الْعَبْدَ الصَّالِحَ اللَهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ بِأَنَّهُ كَانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ الْبَيِّنَاتُ هُمُ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّل أَنَّهُ كَتَبَ إِلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَجَاءَهُ هَذَا الْجَوَابُ مِنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ... وَ أَخْبَرَكَ أَنِّي لَوْ قُلْتُ إِنَّ الصَّلَاةَ وَالزَّكَاةَ وَ صَوْمَ شَهْرِ رَمَضَانَ وَالْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ وَالْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَالْبَيْتَ الْحَرَامَ وَالْمَشْعَرَ الْحَرَامَ وَ الطَّهُورَ وَ الِاغْتِسَالَ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ كُلَّ فَرِيضَةِ كَانَ ذَلِكَ هُوَ النَّبِيِّ الَّذِي جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ لَصَدَقْتُ لِأَنَّ ذَلِكَ كُلَّهُ إِنَّمَا يُعْرَفُ بالنَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ لَوْ لَا مَعْرِفَةُ ذَلِكَ النَّبِيِّ وَ الْإِيمَانُ بِهِ وَالتَّسْلِيمُ لَهُ مَا عُرِفَ ذَلِكَ فَذَلِكَ مِنْ مَنْ اللَّهِ عَلَى مَنْ يَمُنُّ عَلَيْهِ وَلَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَعْرِفُ شَيْئًا مِنْ هَذَا فَهَذَا كُلُّهُ ذَلِكَ النَّبِئُ وَأَصْلُهُ وَ هُوَ فَرْعُهُ وَ هُوَ دَعَانِي إِلَيْهِ وَ دَلَّنِي عَلَيْهِ وَعَرَفَنِيهِ وَ أَمَرَنِي بِهِ وَأَوْجَبَ عَلَيَّ لَهُ الطَّاعَةَ فِيمَا أمَرَنِى بِهِ لَا يَسَعُنِي جَهْلُهُ وَ كَيْفَ يَسَعُنِي جَهْلُ مَنْ هُوَ فِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَ اللَّهِ وَ كَيْفَ يَسْتَقِيمُ لِي لَوْ لَا أَنِّى أَصِفُ أَنَّ دِينِى هُوَ الَّذِي أَتَانِى بهِ ذَلِكَ النَّبِيُّ أَنْ أَصِف أَنَّ الدِّينَ غَيْرُهُ وَكَيْفَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ مَعْرِفَةَ الرَّجُلِ وَإِنَّمَا هُوَ الَّذِي جَاءَ بِهِ عَنِ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنْكَرَ الدِّينَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِأَنْ قَالُوا أبعث الله بَشَرًا رَسُولًا ثُمَّ قَالُوا أَ بَشَرُ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا بِذَلِكَ الرَّجُلَ وَكَذَّبُوا به﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُل بَلَى وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّونَ بما عَمِلْتُمْ وَ ذَالِكَ عَلَى الله يَسِيرٌ﴾. (7)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ حَكَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَ الدَّهْرِيَّة فَقَالَ زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُل بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبِّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِكَ عَلَى اللَّه يَسِير﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خبير﴾. (8)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْل عَنْ أَبِي الْحَسَنِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ قَالَ يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا ولاية أمير الْمُؤْمِنِينَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ قُلْتُ قَوْلُهُ

ص: 300


1- بحار الأنوار، ج 23، ص 209 تفسیر القمی، ج 2، ص372 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 24، ص 290/ بصائر الدرجات، ص 530
3- تفسیر القمی، ج 2، ص371/ تفسير البرهان

1- امام کاظم علیه السلام- علی بن سوید شیبانی گوید: از عبدصالح، امام کاظم درباره ی سخن خداوند عزوجل: ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَت تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ﴾ پرسیدم فرمود: «بِالْبَيِّنَاتِ همان ائمه هستند.

2- امام صادق علیه السلام- صباح مدائنی نقل کرده است مفضل نامه ای برای امام صادق علیه السلام ا نوشت. در جواب نامه این جواب از طرف امام صادق علیه السلام آمد ... توجه داشته باش که اگر گفتم نماز و زکات و روزه ماه رمضان و حج و عمره و مسجدالحرام و خانه خدا و مشعر الحرام و طهارت و غسل جنابت و هر واجبی پیامبر صلی الله علیه و آله است که این دستورات را از جانب خدا آورده حرف صحیحی زده ام زیرا تمام این دستورات به وسیله ی پیامبر صلی الله علیه و آله شناخته شده اگر معرفت پیامبر صلی الله علیه و آله و ایمان به او و تسلیم نسبت به فرمانش نباشد این دستورات شناخته نخواهد شد این موهبتی است از خدا بر کسانی که چنین نعمتی را دارند پس تمام این ها پیامبر صلی الله علیه و آله است اصل و فرع او مرا دعوت بدین نمود راهنمایی کرد و شناساند و امر به این دستورات نمود و فرمانبرداری را به من واجب کرد که شناختن او برایم لازم شد چگونه ممکن است نشناسم کسی را که واسطه ی بین من و خدا است چگونه می توانم بگویم دین غیر پیامبر صلی الله علیه و آله است با این که او دین را از جانب خدا برایم آورده و چطور این شناختن شخص نیست با این که همان شخص دین را از جانب خدا آورده منکر دین کسی است که منکر پیغمبر باشد گفتند آیا خداوند بشری را به عنوان رسول فرستاده است؟!. (اسراء/94) آیا خدا یک انسان را به عنوان پیامبر صلی الله علیه و آله فرستاده باز گفتند أَبَشر يَهْدُونَنا منکر او شدند و تکذیب نموده اند.

کافران پنداشتند که هرگز برانگیخته نمی شوند بگو آری به پروردگارم سوگند که همه ی شما [در قیامت] برانگیخته خواهید شد پس به آن چه عمل می کردید خبر داده میشوید و این برای خدا آسان است.

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سپس خداوند سبحان از دهرتون سخن به میان می آورد و می فرماید: ﴿زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن لَّن يُبْعَثُوا قُل بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبِّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهُ يَسِيرٌ﴾.

حال که چنین است به خدا و پیامبرش و نوری که نازل کرده ایم ایمان بیاورید؛ و بدانید] خدا به آن چه انجام می دهید آگاه است. (8)

1- امام کاظم علیه السلام- كل ال محمد بن فضیل از امام کاظم علیه السلام روایت می کند از ایشان درباره ی سخن خداوند عزوجل آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند. (صف/8). پرسیدم. فرمود: «می خواهند ولایت امیرالمؤمنین عليه السلام را با گفتار باطل او طعن و مسخره کردن خاموش کنند. عرض کردم منظور از سخن خداوند تعالی ولی خدا نور خود را کامل می کند. (صف/8) چیست؟

ص: 301

تَعَالَى وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ قَالَ يَقُولُ وَاللَّهُ مُتِمُّ الْإِمَامَة وَالْإِمَامَةُ هِيَ النُّورُ وَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا قَالَ النُّورُ هُوَ الْإِمَامُ﴾. (1)

2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي خَالِدِ الْكَائِلِي قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر العَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا فَقَالَ يَا أَبَا خَالِدِ النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلَ مُحَمَّدِ علیهم السلام إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ وَاللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ وَ هُمْ وَاللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الْأَرْضِ وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَاللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَيَحْجُبُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتَظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدُ وَ يَتَوَكَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدِ حَتَّى يُسَلَّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْمَا لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِيدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ الْأَكْبَرِ﴾. (2)

3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿سألوه (عليا علیه السلام) عَنْ أَقْسَامِ النُّورِ فِي الْقُرْآنِ قَالَ النُّورُ الْقُرْآنُ وَ النُّورُ اسْمُ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ تَعَالَى وَالنُّورُ النُّورِيَّةُ وَالنُّورُ الْقَمَرُ وَ النُّورُ ضَوْءُ الْمُؤْمِنَ وَ هُوَ الْمُوَالَاةُ الَّتِي يَلْبَسُ بِهَا نُوراً يَومَ الْقِيَامَةِ وَالنُّورُ فِي مَوَاضِعَ مِنَ التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ حُجَّةَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَى عِبَادِهِ وَهُوَ الْمَعْصُومُ قَوْلُهُ تَعَالَى فَآمِنُوا بِالله وَرَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا يَعْنِي سُبْحَانَهُ الْقُرْآنَ وَ جَمِيعَ الْأَوْصِيَاءِ الْمَعْصُومِينَ حَمَلَةَ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ خَزَنَتَهُ وَ تَرَاجَمَتَهُ الَّذِينَ نَعَتَهُمُ اللَّهُ فِي كِتابه﴾. (3)

4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا ذَهَبَ أَكْثَرُ الْمُفَسِّرِينَ إِلَى أَنَّهُ الْقُرْآنُ وَقَالَ على بن إِبْرَاهِيمَ رحمه الله علیه: النَّورُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (4)

5- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ النَّورَ وَلَايَةُ عَلِيّ بْن أَبي طَالِب علیه السلام﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْم الْجَمْع ذالِكَ يَوْمُ التَّعَابُنِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَل صالحاً يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فيها أبداً ذالِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾. (1)

باب 1: يَوْمَ يَجمَعُكُمْ لِيَوْمِ الجمع ذلِكَ يَوْمُ التَّغابن

اشاره

ص: 302


1- الكافي، ج 1، ص 195 بحار الأنوار، ج24، ص 336/ تأويل الآيات الظاهرة، ص 661 تفسير نور الثقلين؛ «بتفاوت لفظى»/ بحار الأنوار، ج 64، ص 55؛ عن قول الله تبارک ... متم الائمه محذوف/ تفسير البرهان
2- الكافي، ج 1، ص 194/ بحار الأنوار، ج 23، ص 308/ تفسير البرهان؛ و الله يا اباخالد ... القيامة ا ر محذوف/ تأويل الآيات الظاهرة، ص 671/ تفسیر القمی، ج 2، ص 371 المناقب، ج3، ص81/ تفسیر نورالثقلین
3- بحار الأنوار، ج 90، ص 21/ تفسير البرهان
4- بحارالأنوار، ج 64، ص 54 تفسیر القمی، ج 2، ص 371؛ تفاوت لفظی»/ تفسير البرهان
5- الصراط المستقيم، ج 1، ص 296

فرمود: و خداوند امامت را به اتمام می رساند و امامت همان نور است و این همان چیزی است که در سخن خداوند متعال آمده است: ﴿فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا﴾ فرمود: «النُّور همان امام است».

2- امام باقر علیه السلام- ابوخالد کابلی گوید: از امام محمد باقر درباره ی سخن خداوند عزوجل ﴿فَآمِنُوا بِالله وَرَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا﴾ پرسیدم. فرمود: «به خدا سوگند، ای اباخالد النور همانا ائمه علیهم السلام هستند ای ابا خالد نور امام در قلوب مؤمنین از نور آفتاب درخشان در روز روشن بیشتر است و آن ها هستند که قلوب مؤمنین را نورانی می کنند و خداوند نور آن ها را از هر کسی که بخواهد می پوشاند پس قلب های آن تاریک می شود و با آن ظلمت، دل آن ها را می پوشاند».

3- امام علی علیه السلام- از امام علی علیه السلام درباره ی اقسام نور در قرآن پرسیدند فرمود: «نور قرآن است، نور اسمی از اسم های خدای تعالی است نور روشنایی است نور ماه است و نور نورانیت مؤمن است و آن پیروی از خدا [و جانشینان او] است که در روز قیامت به وسیله ی آن لباسی از نور می پوشد و نور در جاهایی از تورات انجیل و قرآن حجت خدای عزوجل بر بندگانش است و او معصوم است. در سخن خدای تعالى ﴿فَآمِنُوا بِالله وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا﴾ منظور خداوند سبحانه، قرآن و همه ی اوصیای معصوم هستند که حاملان (حافظان) کتاب خدای عزوجل، خزانه داران او [و مفسران کلام] او هستند که خداوند در کتابش آن ها را ستود.

4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا به عقیده ی بیشتر مفسران قرآن است

5- على بن ابراهيم علیه السلام- وَ النُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا امير المؤمنين علیه السلام است.

5- ابن عبّاس رحمه الله علیه- همانا منظور از نور در این آیه ولایت عَلَى علیه السلام است.

این در زمانی خواهد بود که همه ی شما را در روز اجتماع (روز رستاخیز) گردآوری می کند؛ آن روز روز احساس خسارت و پشیمانی است و هرکس به خدا ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد گناهان او را می بخشد و او را در باغ هایی بهشتی که نهرها از پای درختانش جاری است وارد می کند جاودانه در آن می مانند؛ و این پیروزی بزرگ است. (9)

بخش 1: این در زمانی خواهد بود که همه ی شما را در روز اجتماع (روز رستاخیز) گردآوری می کند؛ آن روز روز احساس خسارت و پشیمانی است!

ص: 303

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿يَوْمُ التَّعَابُنِ يَوْمُ يَغْبِنُ أَهْلُ الْجَنَّةِ أَهْلَ النَّارِ﴾. (1)

1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَّه يُفْتَحُ لِلْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيَامَة عَلَى كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامٍ عُمُرِهِ أَرْبَعُ وَعِشْرُونَ خِزَانَةٌ عَدَدَ سَاعَاتِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ فَخِزَانَةٌ يَجِدُهَا مَمْلُوءَةَ نُوراً وَ سُرُوراً فَيَنَالُهُ عِنْدَ مُشَاهَدَتِهَا مِنَ الْفَرَحِ وَالسُّرُورِ مَا لَوْ وُزَعَ عَلَى أَهْلِ النَّارِ لَأَدْهَشَهُمْ عَنِ الْإِحْسَاسِ بِأَلَمَ النَّارِ وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي أَطَاعَ فِيهَا رَبَّهُ ثُمَّ يُفْتَحُ لَهُ خِزَانَةٌ أُخْرَى فَيَرَاهَا مُظْلِمَةَ مُنْتِنَةً مُفْزِعَةً فَيَنَالُهُ عِنْدَ مُشَاهَدَتِهَا مِنَ الْفَزَعَ وَ الْجَزَع مَا لَوْ قُسِمَ عَلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ لَنُغْصَ عَلَيْهِمْ نَعِيمُهَا وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي عَصَى فِيهَا رَبَّهُ ثُمَّ يُفْتَحُ لَهُ خِزَانَةً أُخْرَى فَيَرَاهَا فَارِغَةً لَيْسَ فِيهَا مَا يَسُرُّهُ وَلَا مَا يَسُوؤُهُ وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي نَامَ فِيهَا أو اشْتَغَلَ فِيهَا بِشَيْءٍ مِنْ مُبَاحَاتِ الدُّنْيَا فَيَنَالُهُ مِنَ الْغَبْنِ وَ الْأَسَفِ عَلَى فَوَاتِهَا حَيْثُ كَانَ مُتَمَكِّنَا مِنْ أَنْ يَمْلَأَهَا حَسَنَات مَا لَايُوصَفُ وَ مِنْ هَذَا قَوْلُهُ تَعَالَى ذلِكَ يَوْمُ التَّغابن﴾. (2)

3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا مِنْ عَبْدِ مُؤْمِن يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا أَرى مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ لَوْ أَسَاءَ لِيَزْدَادَ شُكراً وَ مَا مِنْ عَبْدِ مُؤْمِن يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا أَرى مَقْعَدَهُ فِى الْجَنَّةَ لَوْ أَحْسَنَ لِيَزْدَادَ حَسْرَة﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فيها وَبِئْسَ المَصِيرُ﴾ (10)

قوله تعالى: ﴿ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾ (11)

1- الصّادق علیه السلام - ﴿إِنَّ الْقَلْبَ لَيَتَرَجَجُ فِيمَا بَيْنَ الصَّدْرِ وَالْحَنْجَرَة حَتَّى يُعْقَدَ عَلَى الْإِيمَانِ فَإِذَا عُقِدَ عَلَى الْإِيمَانِ قَرَّ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يُؤْمِنَ بِالله يَهْدِ قَلْبَهُ﴾. (4)

2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿ مَنْ يُؤْمِنْ بِتَوْحِيدِ اللَّهِ وَ يَصْبِرْ لِأَمْرِ اللَّهِ يَعْنِي عِنْدَ نُزُولَ الْمُصِيبَة، يَهْدِ قَلْبَهُ للاسترجاع حَتَّى يَقُولَ إِنَّا للهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾. (5)

ص: 304


1- بحار الأنوار، ج 7، ص 59 تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 7، ص 262/ عدة الداعی، ص 113
3- جامع الأخبار، ص183/ تفسیر نورالثقلین
4- الکافی، ج 2، ص421/ مستدرک الوسائل، ج 11، ص218؛ بتفاوت لفظى» / بحار الأنوار ، ج 65، ص 255 تفسير نورالثقلين/ المحاسن، ج 1، ص 249 تفسير البرهان
5- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 62

1-1- امام صادق علیه السلام- و يَوْمُ التَّغابُنِ، روزی است که اهل بهشت اهل دوزخ را فریب می دهند.

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در روز قیامت به ازای هر روز از ایام عمر شخص به عدد ساعت های شب و روز بیست و چهار خزانه موجود است در روز قیامت درهای آن باز می شود یک خزانه را پر از نور و سرور می بیند که به هنگام دیدنش شادی و سرور او را در بر می گیرد به طوری که اگر بر دوزخیان تقسیم کنند از عظمت آن سرور احساس آتش نمی کنند و این ساعت ساعتی است که در آن طاعت پروردگار را بجای آورده خزانه دیگری را باز می کنند آن را تاریک کنند آن را تاریک و بدبو و ترسناک می بیند به هنگام مشاهده آن آه و ناله ای او را در برمی گیرد که اگر بر اهل بهشت تقسیم شود نعمت بر آن ها تباه می شود و آن ساعتی است که در آن ساعت نافرمانی کرده. سپس خزانه ی دیگری را بگشایند آن را خالی می یابد و چیزی در آن نمی بیند که خوشش آید و یا بدش آید و ن ساعتی است که در آن خوابیده و یا به حلال های دنیا اشتغال داشته پس او را احساس خسارت و تأسف به از دست دادن آن ساعت در بر می گیرد زیرا قدرت بر پرکردن آن ساعت از حسنات غیر قابل وصف را داشته و از همین باب گفتار حق تعالی است ذلِكَ يَوْمُ التَّعَابُنِ آن روز، روز غبن است.

3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هیچ بندهی مؤمنی نیست که داخل بهشت شود مگر این که جایگاهش از آت [که] اگر گناه می کرد جایگاهش آن جا بود به او نشان داده می شود تا زیاد شکر کند و هیچ بنده ای نیست که داخل آتش شود مگر این که جایگاهش در بهشت [که] اگر نیکوکار بود به آن جایگاه در بهشت می رسید به او نشان داده می شود تا زیاد حسرت بخورد.

اما کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند اهل دوزخند جاودانه در آن می مانند و چه بد سرانجامی است (10)

هیچ مصیبتی رخ نمی دهد مگر به اذن خدا و هرکس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت می کند؛ و خدا به هرچیز داناست. (11)

1- امام صادق علیه السلام- قلب بین سینه و گلو در حال حرکت می باشد تا ایمان در آن به پیوندد هنگامی که ایمان در آن پیوند خورد استقرار پیدا می کند و همین است گفتار خداوند که فرمود ﴿و مَنْ يُؤْمِنْ بِالله يَهْدِ قَلْبَهُ﴾.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- مَنْ يُؤْمِنْ هرکس به یگانگی خدا و در موقع فرود آمدن مصیبت بر امر خداوند صبر کند خداوند قلبش را به گفتن کلمه ی استرجاع هدایت می کند تا بگوید ما از آن خداییم و به سوی او بازمی گردیم. (بقره/156)

ص: 305

3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالله يَهْدِ قَلْبَه أَي يُصَدِّقَ اللهُ فِي قَلْبِهِ فَإِذَا بَيْنَ اللهُ لَهُ اخْتَارَ الْهُدَى وَيَزِيدُهُ اللَّهُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلَى رَسُولِنَا البلاغ المُبين﴾ (12)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّها عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ مَا هَلَكَ مَنْ هَلَكَ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا إِلَّا فِي تَرْكِ وَلَايَتِنَا وَ جُحُودِ حَقًّنَا وَ مَا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى الْزَمَ رِقَابَ هَذِهِ الْأُمَّةِ حَقَّنَا وَاللَّهُ يَهْدِى مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿اللهُ لا إلهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّه فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾ (13)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَأَوْلادِكُمْ عَدُوّاً لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾. (14)

1- الباقر علیه السلام- ﴿ في رواية أبي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوَّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ أَنَّ الرَّجُلَ كَانَ إِذَا أَرَادَ الْهَجْرَةَ إِلَى رَسُول الله تَعَلَّقَ بِهِ النَّهُ وَ امْرَأَتُهُ فَقَالُوا نَنْشُدُكَ اللَّهَ أَنْ تَذْهَبَ عَنَّا وَتَدَعَنَا فَنَضِيعَ بَعْدَكَ فَمِنْهُمْ مَنْ يُطِيعُ أَهْلَهُ فَيُقِيمُ فَحَذَرَهُمُ اللَّهُ أَبْنَاءَهُمْ وَنِسَاءَهُمْ وَ نَهَاهُمْ عَنْ طَاعَتِهِمْ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْضِي وَيَذَرُهُمْ وَيَقُولُ أَمَا وَاللَّهِ لَئِنْ لَمْ تُهَاجِرُوا مَعِي ثُمَّ جَمَعَ اللَّهُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ فِي دَارِ الْهَجْرَة لَا أَنْفَعُكُمْ بِشَيْءٍ أَبَداً فَلَمَّا جَمَعَ اللَّهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُمْ أَمَرَهُ اللَّهُ أَنْ يَبُوءَ بِحُسْنِ وَ بِصِلَة فَقَالَ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيم﴾. (3)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ اى حب﴾. (4)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نزلَ قَوْلُهُ إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فِي قَوْم أَرَادُوا الْهِجْرَة فَتَبَطَهُمْ الله نِسَاؤُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ عَنْهَا﴾. (5)

ص: 306


1- بحار الأنوار، ج 64، ص55 تفسیر القمی ، ج 2، ص 372 تفسير البرهان / بحار الأنوار، ج68، ص121؛ «و یزیده الله» محذوف
2- الکافی، ج 1، ص 426 بحار الأنوار، ج 23، ص 380 تأويل الآيات الظاهرة، ص 672/ تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج 19، ص89 تفسیر القمی، ج 2، ص372 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- تفسير البرهان
5- تفسیر بحر العرفان، ج 16

3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالله يَهْدِ قَلبَه منظور این است که خداوند را در قلب خویش کند و هنگامی که خداوند قلب او را روشن سازد و هدایت را اختیار کند خداوند هدایتش تصدیق را افزون می کند.

اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر صلی الله علیه و آله را؛ و اگر روی گردان شوید پیامبر صلی الله علیه و آله ما جز ابلاغ آشکار وظیفه ای ندارد (12)

1- امام صادق علیه السلام- ﴿وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴾ فرمود: به هوش باشید به خدا سوگند هیچ کس قبل از شما به هلاکت نرسید و هیچ کس تا هیچ کس زمان ظهور امام زمان به هلاکت نخواهد رسید مگر کسی که ولایت ما را ترک کند و حق ما را انکار کند و رسول خدا از این دنیا رحلت نکرد مگر زمانی که حق ما را بر گردن این امت نهاد و خداوند هر آن کس را که بخواهد به صراط مستقیم هدایت می کند».

خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست و مؤمنان باید فقط بر خدا توکل کنند. (13)

ای کسانی که ایمان آورده اید بعضی از همسران و فرزندانتان دشمن شما هستند از آن ها برحذر باشید؛ و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، [خدا شما را می بخشد]؛ چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است. (14)

1- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوالجارود از امام باقر علیه السلام در مورد کلام خداى متعال ﴿إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ﴾ نقل کرده است که فرمود چون مرد می خواست به سوی رسول خدا. را هجرت ،کند همسر و فرزند وی به وی آویزان می شدند و می گفتند تو را به خداوند قسم می دهیم که از پیش ما نرو و ما را تنها مگذار؛ ما بعد از تو بی سرپرست خواهیم ماند. برخی از آنان سخن خانواده ی خود را گوش می دادند و هجرت نمی کردند پس خداوند آن ها را از فرزندان و همسران خود برحذر داشت و آن ها را از اطاعت ایشان نهی کرد برخی از آنان آن ها را تنها می گذاشتند و می رفتند و می گفتند به هوش باشید به خدا سوگند اگر با من هجرت نکنید و سپس خداوند در روز قیامت مرا با شما جمع کند، به هیچ وجه هیچ سود و فایده ای به شما نخواهم رساند و هنگامی که خداوند آنان را با همدیگر جمع نماید خداوند به او امر می کند که خیر را در حق ایشان تمام کرده و نیکی کند و صله رحم داشته باشد و خداوند تعالی می فرماید: ﴿وَ إِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾.

2- علی بن ابراهیم علیه السلام- اموال و اولاد شما وسیله ی آزمایش است (تغابن/15) منظور، دوست داشتن است.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- سخن خداوند: ﴿إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَأَوْلادِكُمْ عَدُوا لَكُمْ﴾ درباره ی گروهی نازل شد که خواستند هجرت کنند ولی زنان و اولادشان آن ها را از هجرت بازداشتند.

ص: 307

قوله تعالى: ﴿إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ﴾ (15)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ اللَّهُمَّ إني أعوذ بك من الفِتْنَةِ فَقَالَ أَرَاكَ تَتَعَوَّذُ مِنْ مَالِكَ وَوَلَدِكَ يَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّمَا أَمْوالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ و لكن قل اللهم إني أعوذ بك مِنْ مَضَلَّاتِ الْفِتَنِ﴾. (1)

2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الا لَا يَقُولَنَّ أَحَدَكُمُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بكَ مِنَ الْفِتْنَةِ لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَهُوَ مُشْتَمِلُ عَلَى فِتْنَة وَلَكِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَن فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ وَاعْلَمُوا أَنَّما أموالكم وأولادُكُمْ فِتْنَةٌ﴾. (2)

3- السجّاد علیه السلام- ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقْوَى مُؤمَل ثَوَابَهُ وَ خَافٍ عِقَابَهُ فَقَدْ لِلَّهِ أَنْتُمْ أَعْذَرَ وَ أَنْذَرَ وَ شَوَّقَ وَ خَوَّفَ فَلَا أَنْتُمْ إِلَى مَا شَوَّقَكُمْ إِلَيْهِ مِنْ كَرِيم ثَوَابِهِ تَشْتَاقُونَ فَتَعْمَلُونَ وَ لَا أَنْتُمْ مِمَّا خَوَّفَكُمْ بِهِ مِنْ شَدِيدِ عِقَابِهِ وَ أَلِيمٍ عَذَابِهِ تَرْهَبُونَ فَتَنْكَلُونَ وَقَدْ نَبَّاكُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ أَنَّهُ فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كَفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ثُمَّ ضَرَبَ لَكُمُ الْأَمْثَالَ فِي كِتَابِهِ وَصَرَّفَ الْآيَاتِ لِتَحْذَرُوا عَاجِلَ زَهْرَة الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَقَالَ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا﴾. (3)

4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿سألُوهُ (علياً علیه السلام) عَنِ الْمُتَشَابِهِ فِي تَفْسِيرِ الْفِتْنَةِ فَقَالَ ... وَ مِنْهُ فِتْنَةُ الْمَحَبَّةِ لِلْمَالِ وَ الْوَلَدِ كَقَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّمَا أَمْوالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ أَيْ إِنَّمَا خَبُّكُمْ لَهَا فِتْنَةً لَكُم﴾. (4)

5- الرسول علیه السلام- ﴿عن بُرَيْدَةَ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَخْطُبُ فَجَاءَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنُ علیه السلام وَ عَلَيْهِمَا قَمِيصَانِ أَحْمَرَاَن يَمْشِيَان وَيَعْتُراَن فَنَزَلَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِنَ الْمِنْبَرَ فَحَمَلَهُمَا وَوَضْعَهُمَا بَيْنَ يَدَيْهِ ثُمَّ قَالَ صَدَقَ اللَّهُ إِنَّمَا أَمْوالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ فَنَظَرْتُ إِلَى هَذَيْنِ الصَّيَّيْنِ يَمْشِيَانِ وَيَعْشُرَانِ فَلَمْ أَصْبرْ حَتَّى قَطَعْتُ حَدِيثِى وَ رَفَعْتُهُمَا﴾. (5)

ص: 308


1- وسائل الشيعة، ج 7، ص137/ بحار الأنوار، ج 90، ص325/ الأمالي للطوسي، ص 580/ مجموعة ورام، ج2، ص 72/ أعلام الدین، ص 210
2- نهج البلاغه، ص 483 تفسیر نورالثقلین/ متشابه القرآن، ج 1، ص 175
3- بحار الأنوار، ج 75، ص128/ تحف العقول، ص 272
4- بحار الأنوار، ج 90، ص16/ بحار الأنوار، ج 5، ص 174؛ «ای انما حبكم فتنه لكم» محذوف
5- بحارالأنوار، ج43، ص 300 بحار الأنوار، ج43، ص 284/ المناقب، ج 3، ص 385؛ «نظرت هاتين ... رفعتهما» محذوف/ إعلام الورى، ص 221 تفسير نور الثقلين / كشف الغمة، ج 1، ص 546؛ «رایت هذين فلم اصبر حتى اخذتهما» و «بتفاوت لفظی»

اموال و فرزندانتان فقط وسیله ی آزمایش شما هستند؛ و خداست که پاداش عظیم نزد اوست. (15)

1- امام علی علیه السلام- حضرت امیرالمؤمنین عليه السلام شنید که مردی می گوید خدایا از فتنه پناه به تو می برم حضرت فرمود: تو را می بینم که از مال و فرزند خود به خدا] پناه می بری [زیرا] خداوند با عزت و جلال می فرماید: ﴿أَنَّها أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ﴾ بلکه بگو: پروردگارا پناه به تو می برم از فتنه های گمراه کننده».

2- امام علی علیه السلام- [فرمود]: کسی از شما نگوید خدایا از فتنه به تو پناه می برم چه هیچ کس نیست جز که در فتنه ای است لیکن آن که پناه خواهد از فتنه های گمراه کننده پناهد که خدای سبحان فرماید: ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّها أَمْوالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ﴾.

3- امام سجاد علیه السلام- از خدا بپرهیزید مانند آن پرهیز کاری که امید ثواب دارد و از کیفرش می ترسد خدا را سوگند یاد می کنم که او بهانه ی شما را قطع کرده و ترسانیده است، شما را تشویق نموده و برحذر داشته نه شما علاقه ای به ثوابهای عالی خدا پیدا کرده اید که عمل نمایید و نه از عقاب و کیفر شدیدی که ترسانیده است می ترسید تا از کار زشت خودداری نمایید در قرآن کریم به شما اطلاع داده و هرکس چیزی از اعمال شایسته بجا آورد، در حالی که ایمان داشته باشد کوشش او ناسپاسی نخواهد شد و ما تمام اعمال او را [برای پاداش می نویسیم. (انبیاء/94) هر که اعمال صالح با ایمان انجام دهد کوشش را ندیده نمی گیریم و ما برای او یادداشت می کنیم. بعد خداوند در قرآن کریم مثل ها زده و آیاتی را مقرر داشته تا بترسید از زیبایی زودگذر دنیا فرموده است: ﴿ما أَمْوالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ. فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَأَطِيعُوا﴾.

4- امام علی علیه السلام- ای از امام علی علیه السلام درباره ی متشابه (معانی متعدّد) در تفسیر فتنه پرسیدند، فرمود: و از جمله آن فِتْنَةٌ [به معنای] محبت مال و فرزند است؛ مانند سخن خداى تعالى: ﴿إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ﴾ يعنى محبّت شما به آن ها فِتْنَةٌ (وسیله ی آزمایش) برای شما است».

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- بریده گوید روزی حضرت رسول برای ما خطبه می خواندند، در این هنگام حسنین استان در حالی که دو پیراهن قرمزی در بر داشتند از راه رسیدند و در هنگام راه رفتن به زمین می افتادند، پیغمبر از منبر فرود آمد و آن ها را گرفت و در مقابل خود نشانید، پس از این فرمود: خداوند راست گفته که ﴿إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ﴾، من این دو کودک را دیدم بر زمین می افتند دلم آرام نگرفت لذا سخن خود را قطع کردم و آن ها را از زمین بلند کردم.

ص: 309

قوله تعالى: ﴿فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ (16)

باب 1: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ

اشاره

1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿أنَّ لِكُلِّ صَلَاة وَقُتَيْن أَوَّلُ وَ آخِرُ كَمَا ذَكَرْنَاهُ فِي أَوَّلَ الْبَابِ وَ أَوَّلُ الْوَقْتِ أَفْضَلُهُمَا وَ إِنَّمَا جُعِلَ آخِرُ الْوَقْتِ لِلْمَعْلُولُ فَصَارَ آخِرُ الْوَقْتِ رُحْصَةٌ لِلضَّعِيفَ لِحَالَ عِلَّتِهِ وَ نَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ هِيَ رَحْمَةُ لِلْقَوِيُّ الْفَارِغِ لِعِلَّةِ الضَّعِيفَ وَ الْمَعْلُولِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ فَرَضَ الْفَرَائِضَ عَلَى أَضْعَفِ الْقَوْمِ قُوَّةَ لِيَسْعَى فِيهَا الضَّعِيفُ وَ الْقَوِيُّ كَمَا قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ قَالَ فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُم﴾. (1)

2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ خَيْر قَالَ: سَأَلْتُ عَلَى بْن أَبي طَالِب علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ قَالَ وَ اللَّهِ مَا عَمِلَ بِهَذَا غَيْرُ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَحْنُ ذَكَرْنَا اللَّهَ فَلَا نَنْسَاهُ وَ نَحْنُ شَكَرْنَاهُ فَلَا نَكْفُرُهُ وَنَحْنُ أَطَعْنَاهُ فَلَا نَعْصِيهِ فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ قَالَتِ الصَّحَابَةُ لَا نُطِيقُ ذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ قَالَ وَكِيعُ يَعْنِي مَا أَطَقْتُمْ ثُمَّ قَالَ وَ اسْمَعُوا مَا تُؤْمَرُونَ بِهِ وَأَطِيعُوا يَعْنِي أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَ أَهْلَ بَيْتِهِ فِيمَا يَأْمُرُونَكُمْ بِهِ﴾. (2)

3-1- على بن إبراهيم ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رحمه الله علیه فِي قَوْلِهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ نَاسِخَةُ لِقَولِهِ اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ﴾. (3)

4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَكُونُ الْعَبْدُ فَاعِلَا وَلَا مُتَحَرِّكَاً إِنَّا وَالِاسْتِطَاعَةُ مَعَهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنَّمَا وَقَعَ التَّكْلِيفُ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى بَعْدَ الِاسْتِطَاعَة وَلَا يَكُونُ مُكَلَّفَا لِلْفِعْل إِنَّا مُسْتَطِيعاً﴾. (4)

5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَبْدِ اللَّهِ بْن يَزِيدَ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَة قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ الله علیه السلام عَن الِاسْتِطَاعَة فَقَالَ أَ تَسْتَطِيعُ أَنْ تَعْمَلَ مَا لَمْ يُكَوِّنَ قَالَ لَا قَالَ فَتَسْتَطِيعُ أَنْ تَنْتَهِيَ عَمَّا قَدْ كُوِّنَ قَالَ لَا قَالَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَمَتَى أَنْتَ مُسْتَطِيعُ قَالَ لَا أَدْرِى قَالَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ خَلْقاً فَجَعَلَ فِيهِمْ آلَةَ الِاسْتِطَاعَةِ ثُمَّ لَمْ يُفَوِّضُ إِلَيْهِمْ فَهُمْ مُسْتَطِيعُونَ لِلْفِعْلِ وَقْتِ الْفِعْلِ مَعَ

ص: 310


1- مستدرک الوسائل، ج 3، ص 110 / بحار الأنوار، ج 10، ص 32/ فقه الرضا علیه السلام، ص 72
2- بحار الأنوار، ج 38، ص 63/ المناقب، ج 2، ص177/ تفسير البرهان
3- تفسیر القمی، ج 2، ص 372/ بحار الأنوار، ج 65 ، ص 232 متشابه القرآن، ج 2، ص 230؛ «ناسخه» محذوف / تفسیر العیاشی، ج 1، ص 194 تفسير البرهان؛ «فاتقوا الله ... ناسخه» محذوف
4- التوحيد، ص 345 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت لفظى»

پس تا می توانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش فرا دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است؛ و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند. (16)

بخش 1: پس تا می توانید تقوای الهی پیشه کنید.

1-1- امام رضا علیه السلام - هر نمازی دو وقت دارد، اوّل [وقت] و آخر وقت اوّل وقت برترین آن ها است و آخر وقت برای ناتوان و بیمار وضع شده است؛ از این رو آخر وقت به خاطر بیماری و ضعف بدنی و مالی، تخفیف برای ضعیف شد و آن به خاطر ناتوانی ضعیف و بیمار رحمت برای نیرومند و بی مشکل است و این قراردادن آخر وقت به خاطر آن است که خداوند واجبات را بر ضعیف ترین افراد واجب نمود تا ضعیف و قوی در آن کوشش کنند؛ همچنان که خدای تبارک و تعالی فرمود: آن چه از قربانی برای او میسّر است [ذبح کند و فرمود: ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ﴾.

2-1- امام علی علیه السلام- عبد خیر گوید: از امام علی علیه السلام بن ابی طالب درباره ی این سخن خداوند تعالی پرسیدم: ای کسانی که ایمان آورده اید آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید. (آل عمران/102) فرمود: به خدا سوگند هیچ کس به آن عمل نکرد، مگر اهل بیت رسول خدا. ما خدا را ذکر کردیم و او را از یاد نمی بریم و ما او را شکر کردیم و به او کفر نخواهیم ورزید و ما از او اطاعت کردیم و عصیان و سرپیچی نخواهیم کرد و هنگامی که این آیه نازل شد، صحابه گفتند: ما طاقت این را نداریم سپس خداوند تعالی این را نازل کرد ﴿فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ». وکیع گفت: یعنی تا جایی که طاقت آن را دارید سپس فرمود: «وَ اسْمَعُوا آن چه را که به آن امر می شوید وَ أَطِیعُوا یعنی خداوند و رسول گرامی اش و اهل بیت او را در آن چه که به شما امر می کنند اطاعت کنید.

3-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سخن خداوند تعالى ﴿فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُم﴾ این کلام خداوند تعالی آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است از خدا بپرهیزید. (آل عمران/102) را منسوخ می کند.

4-1- امام صادق علیه السلام- بنده فاعل و متحرک نمی باشد مگر آن که استطاعت با او از خدای عزوجل است و جز این نیست که تکلیف از خدای تبارک و تعالی بعد از استطاعت واقع شده و چنان نباشد که فعل را تکلیف کند مگر توانا را یابنده مکلف به فعل نباشد مگر درحالی که توانا باشد.

5-1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن یزید از مردی از اهالی بصره نقل کرده است که گفت: «از امام صادق علیه السلام درباره ی استطاعت» پرسیدم: حضرت فرمود تو می توانی کاری انجام دهی که نبوده است؟ گفت: «نه» فرمود: می توانی از کاری که انجام یافته باز «ایستی»؟ گفت: «نه»، فرمود: پس تو کی استطاعت داری؟ گفت نمی دانم». حضرت به او فرمود: خدا مخلوقی را آفرید و ابزار استطاعت را در آن ها قرار داد ولی کار را به ایشان واگذار نفرمود پس ایشان چون کار را انجام دهند هنگام کار و همراه کار استطاعت بر آن کار دارند اگر کاری را در ملک خدا انجام ندادند استطاعت نداشته اند کار انجام نشده استطاعت آن معلوم نیست زیرا خدای عزوجل مقتدرتر

ص: 311

الْفِعْلِ إِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ الْفِعْلَ فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوهُ فِي مُلْكِهِ لَمْ يَكُونُوا مُسْتَطِيعِينَ أَنْ يَفْعَلُوا فِعْنَا لَمْ يَفْعَلُوهُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُضَادَهُ فِي مُلْكِهِ أَحَدٌ قَالَ الْبَصْرِئُ فَالنَّاسُ مَجْبُورُونَ قَالَ لَوْ كَانُوا مَجْبُورينَ كَانُوا مَعْذُورِينَ قَالَ فَفَوَّضَ إِلَيْهِمْ قَالَ لَا قَالَ فَمَا هُمْ قَالَ عَلِمَ مِنْهُمْ فِعْلًا فَجَعَلَ فِيهِمْ آلَةَ الْفِعْلِ فَإِذَا فَعَلُوهُ كَانُوا مَعَ الْفِعْلِ مُسْتَطِيعِينَ قَالَ الْبَصْرِئُ أَشْهَدُ أَنَّهُ الْحَقُّ وَأَنَّكُمْ أَهْلُ بَيْتِ النّبُوَّةَ وَالرَّسَالَة﴾. (1)

6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ صَالِح النيليِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لهَلْ لِلْعِبَادِ مِنَ الِاسْتِطَاعَة شَيْءٍ قَالَ فَقَالَ لِي إِذَا فَعَلُوا الْفِعْلَ كَانُوا مُسْتَطِيعِينَ بِالاسْتِطَاعَة الَّتِي جَعَلَهَا اللَّهُ فِيهِمْ قَالَ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ الْآلَةُ مِثْلُ الزَّانِي إِذَا زَنَى كَانَ مُسْتَطِيعاً لِلزَّنَا حِينَ زَنَى وَلَوْ أَنَّهُ تَرَكَ الزَّنَا وَ لَمْ يَزْنِ كَانَ مُسْتَطِيعاً لِتَرْكِهِ إِذَا تَرَكَ قَالَ ثُمَّ قَالَ لَيْسَ لَهُ مِنَ الِاسْتِطَاعَةِ قَبْلَ الْفِعْلِ قَلِيلُ وَ لَا كَثِيرُ وَ لَكِنْ مَعَ الْفِعْل وَالتَّرْكِ كَانَ مُسْتَطِيعاً قُلْتُ فَعَلَى مَا ذَا يُعَذِّبُهُ قَالَ بِالْحُجَّةَ الْبَالِغَةِ وَالْآلَةِ الَّتِي رَكَّبَ فِيهِمْ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يُجْبِرْ أَحَداً عَلَى مَعْصِيَتِهِ وَلَا أَرَادَ إِرَادَةَ حَلْمِ الْكُفْرَ مِنْ أَحَدٍ وَلَكِنْ حِينَ كَفَرَ كَانَ فِي إِرَادَةَ اللَّهِ أَنْ يَكْفُرَ وَ هُمْ فِي إِرَادَةِ اللَّهِ وَ فِي عِلْمِهِ أَنْ لَا يَصِيرُوا إِلَى شَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ قُلْتُ أَرَادَ مِنْهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا قَالَ لَيْسَ كَذَا أَقُولُ وَلَكِنِّي أَقُولُ عَلِمَ أَنَّهُمْ سَيَكْفُرُونَ فَأَرَادَ الْكُفْرَ لِعِلْمِهِ فِيهِمْ و ليست هي إرادة حتم إِنَّمَا هِيَ إرَادَةُ اختيار﴾. (2)

7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا كَلَّفَ اللَّهُ الْعِبَادَ كُلْفَةَ فِعْل وَلَا نَهَاهُمْ عَنْ شَيْءٍ حَتَّى جَعَلَ لَهُمْ الِاسْتِطَاعَةَ ثُمَّ أَمَرَهُمْ وَ نَهَاهُمْ فَلَا يَكُونُ الْعَبْدُ آخِذا وَلَا تَارِكاً إِنَّا بِاسْتِطَاعَةِ مُتَقَدِّمَة قَبْلَ الْأَمْرِ وَ النَّهْي وَ قَبْلَ الْأَخْذِ وَ التّرْكِ وَ قَبْلَ الْقَبْضِ وَ الْبَسْطِ﴾. (3)

8-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ علیه السلام قَالَ: مَرَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بِجَمَاعَة بِالْكُوفَة وَهُمْ يَخْتَصِمُونَ بِالْقَدَرِ فَقَالَ لِمُتَكَلِّمِهِمْ أَ بِاللَّهِ تَسْتَطِيعُ أَمْ مَعَ اللَّهِ أَمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ تَسْتَطِيعُ فَلَمْ يَدْرِ مَا يَرُدُّ عَلَيْهِ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِن زَعَمْتَ أَنَّكَ باللَّهِ تَسْتَطِيعُ فَلَيْسَ إِلَيْكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ وَإِنْ زَعَمْتَ أَنَّكَ مَعَ اللَّهِ تَسْتَطِيعُ فَقَدْ زَعَمْتَ أَنَّكَ شَرِيكَ مَعَهُ فِي مِلْكِهِ وَإِنْ زَعَمْتَ أَنَّكَ مِنْ

ص: 312


1- الكافى، ج 1، ص 161/ تفسیر نورالثقلین
2- تفسیر نور الثقلين
3- التوحيد، ص 352/ تفسیر نور الثقلین

از آن است که کسی در ملک او با او رقابت کند مرد بصری گفت: پس مردم مجبورند؟ فرمود: اگر مجبور بودند معذور بودند [و نمی بایست عقاب شوند]» گفت: «پس به ایشان واگذار شده است»؟ فرمود: «نه» گفت پس در چه حالند؟ فرمود: [پیش از آن که خدا آن ها را بیافریند] کار و وضع آن ها را دانست پس ابزار همان کار را در وجودشان قرار داد و چون انجام دهند مقارن عمل استطاعت دارند مرد بصری گفت: گواهی دهم که حق همین است و شما خاندان نبوت و رسالت هستید.

6-1- امام صادق علیه السلام- صالح نیلی گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا بندگان از استطاعت بهره ای دارند؟ حضرت به من فرمود: زمانی که کار را انجام دادند استطاعت دارند به استطاعتی که خدا در آن ها نهاده است. عرض کردم آن چیست؟ فرمود آلت و ابزار است مانند زناکار که چون زنا کند در زمان زنا استطاعت آن را داشته است و چون ترک زنا کند و مرتکب آن نشود استطاعت ترک زنا داشته است» سپس فرمود برای او پیش از عمل هیچ گونه استطاعتی نه کم و نه زیادش نباشد بلکه در صورت انجام دادن یا ترک کردن مستطیع است. عرض کردم: «اگر آلت و ابزار معصیت هم از خداست پس چرا زناکار را عذاب می کنند»؟ فرمود: «به سبب حجت رسا که عقل او و بیان پیمبران است و ابزاری که در بندگان ترکیب کرده و آن قدرت و اختیار ایشانست خدا هیچ کس را بر نافرمانی خود مجبور نسازد و از هیچکس کفر را به اراده ی حتمی نخواسته است ولی هنگامی که کافر شود کشف می کنیم که کفر او در اراده ی خدا بوده است پس از آن که دانست آن بنده به اختیار خود کفر را انتخاب می کند و نیز در اراده و علم خداست که کفار به سوی خیر نمی گرایند عرض کردم: «خدا نسبت به ایشان اراده کرد که کافر شوند»؟!! فرمود: «من چنین نمی گویم بلکه من می گویم خدا دانست که ایشان کافر می شوند پس اراده ی کفر آن ها نمود برای آن چه نسبت به ایشان می دانست این اراده خدا اراده حتمی نیست بلکه اراده ی اختیار است [اراده ی حتمی آنست که چه آن که خدا کفر بنده را بداند یا اسلام او را نسبت به او اراده ی کفر نماید و اراده اختیار آنست که طبق اراده و اختیار بنده باشد]».

7-1- امام صادق علیه السلام- هشام بن سالم روایت کرده امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند زحمت هیچ کاری را بر بندگان تکلیف نکرده و آنان را از چیزی نهی ننموده جز این که ابتدا [توان و] استطاعت انجام و ترک آن را برایشان قرار داده و سپس آنان را امر و نهی کرده است. بنده هر کاری که انجام دهد یا ترک ،کند قبل از امر و نهی و قبل از انجام و ترک و قبل از خودداری و اقدام، استطاعت و توان انجام دادن یا ندادن آن را دارد.

8-1- امام علی علیه السلام- امام کاظم علیه السلام- فرمود: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام، از کنار عده ای در کوفه گذر می کردند که در حال بحث درباره قدر بودند. ایشان به کسی که تکلم می کرد فرمود: «آیا به واسطه ی خداوند بر انجام کارها استطاعت داری یا به همراه او و یا بدون واسطه او استطاعت داری»؟ او نتوانست جوابی به ایشان دهد اگر پنداری که به اسطه ی خداوند اسطاعت داری، پس چیزی از کار در اختیار تو نیست و اگر پنداری که به همراه خداوند می توانی چنین پنداشته ای که با خداوند در

ص: 313

دُونِ اللَّهِ تَسْتَطِيعُ فَقَدِ ادَّعَيْتَ الرُّبُوبِيَّةَ مِنْ دُونِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَا بَلْ بِاللَّهِ أَسْتَطِيعُ فَقَالَ أَمَا إِنَّكَ لَوْ قُلْتَ غَيْرَ هَذَا لَضَرَبْتَ عُنُقَكَ﴾. (1)

1- 9- الصّادق علیه السلام ﴿اليَوْمُ الرَّابِعُ وَ العِشْرُونَ، إِنَّهُ يَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٌّ مَنْمُومُ مَشُومُ مَلْعُونُ وَلِدَ فِيهِ- فِرْعَوْنُ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ هُوَ يَوْمُ عَسِيرُ نَكِدْ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ﴾. (2)

10-9- السجّاد علیه السلام- ﴿فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ فَإِنَّهُ لاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَاتُكْلَانَ إِنَّا عَلَيْهِ﴾. (3)

11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿يَا شِيعَةَ آلِ مُحَمَّدِ إِنَّهُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ وَلَمْ يُحْسِن صُحْبَة مَنْ صَحِبَهُ وَ مُرَافَقَةً مَنْ رَافَقَهُ وَ مُصَالَحَة مَنْ صَالَحَهُ وَ مُخَالَفَةَ مَنْ خَالَفَهُ يَا شِيعَةَ آل مُحَمَّدِ علیهم السلام اتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾. (4)

12-1- الهادى علیه السلام- ﴿دَعَا اللهُ الْإِنْسَانَ إِلَى اتَّبَاعِ أَمْرِهِ وَ إِلَى طَاعَتِهِ بِتَفْضِيلِهِ إِيَّاهُ بِاسْتِوَاءِ الْخَلْقِ وَ كَمَالِ النُّطْقِ وَالْمَعْرِفَة بَعْدَ أَنْ مَلَكَهُمْ اسْتِطَاعَةَ مَا كَانَ تَعَبَّدَهُمْ بِهِ بِقَوْلِهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم وَ اسْمَعُوا وَأَطِيعُوا﴾. (5)

13-1- الصّادقين علیهم السلام- ﴿عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ طَبَاهِ قَالَا إِنَ اللَّهَ أَرْحَمُ بِخَلْقِهِ مِنْ أَنْ يُجْبِرَ خَلْقَهُ عَلَى الذُّنُوبِ ثُمَّ يُعَذِّبَهُمْ عَلَيْهَا وَاللَّهُ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُرِيدَ أَمْراً فَلَا يَكُونَ قَالَ فَسُئِنَا لا هَلْ بَيْنَ الْجَبْرِ وَ الْقَدَرَ مَنْزِلَة ثَالِثَةِ قَالَا نَعَمْ أَوْسَعُ مِمَّا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾. (6)

14-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمْرُو رَجُل مِنْ أَصْحَابَنَا عَمَّنْ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ لَهُ إِنَّ لِي أَهْلَ بَيْتِ قَدَريَّة يَقُولُونَ نَسْتَطِيعُ أَنَّ نَعْمَلَ كَذَا وَكَذَا وَنَسْتَطِيعُ أَنْ لَا نَعْمَلَ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قُلْ لَهُ هَلْ تَسْتَطِيعُ أَنْ لَا تَذكُرَ مَا تَكْرَهُ وَ أَنْ لَا تَنْسَى مَا تُحِبُّ فَإِنْ قَالَ لَا فَقَدْ تَرَكَ قَوْلَهُ وَ إِنْ قَالَ نَعَمْ فَلَا تُكَلِّمْهُ أَبَداً فَقَدِ ادَّعَى الرُّبُويَّةَ﴾. (7)

15-1- الصّادق علیه السلام - ﴿عَنْ رَجُل عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ أَجْبَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي قَالَ لَا قُلْتُ فَفَوَّضَ إِلَيْهِمُ الْأَمْرَ قَالَ قَالَ لَا قَالَ قُلْتُ فَمَا ذَا قَالَ لُطْفُ مِنْ رَبِّكَ بَيْنَ ذَلِكَ ﴾. (8)

ص: 314


1- بخارال ، نوار ، ج 5، ص 39/ تفسیر نورالثقلین
2- بحار الأنوار، ج 56، ص 80
3- بحار الأنوار، ج 75، ص 128
4- بحار الأنوار، ج 75، ص 266
5- تحف العقول، ص 471
6- الکافی، ج 1، ص159 تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت لفظی»
7- التوحيد ص 352/ تفسیر نور الثقلين
8- الكافي، ج 1، ص 159/ تفسیر نور الثقلين

مالكيتش شریک هستی و اگر پنداری که بدون وساطت خداوند مستطیع هستی، ادعای ربوبیت کرده ای و ربوبیت را از خداوند متعال نفی کرده ای او عرض کرد: ای امیرالمؤمنین عليه السلام نه به واسطه خداوند استطاعت دارم. ایشان فرمود: اگر چیزی غیر از این می گفتی گردنت را می زدم.

9-1- امام صادق علیه السلام- روز بیست و چهارم: که این روز روزی شوم و بد است. فرعون در این روز زاده شده است؛ لذا در این روز نه در پی حاجتی باش و نه کاری

10-1- امام سجاد علیه السلام- فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُم که نیرویی جز به یاری او نیست، و جز بر او توکل نشاید.

11-1- امام صادق علیه السلام- ای پیروان آل محمد از ما نیست کسی که نتواند جلو خود را در هنگام غضب بگیرد و کسی که با معاشرین خود معاشرت خوب نداشته باشد و رفاقت صحیح با رفیقان و مصالحه با صلح کنندگان و مخالفت با مخالفین نداشته باشد ای شیعیان آل محمد علیهم السلام ﴿اتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَلَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾.

12-1- امام هادی علیه السلام- و از این رو انسان را به پیروی از فرمان و طاعت خود دعوت فرمود که او را با درستی خلقت (تندرستی) و کمال نطق و [خردورزی] و شناخت بر دیگران برتری داد و به او توان و استطاعتی مرحمت کرد که بدانچه فرموده بندگی کند و این گفته ی خداست که فرمود: ﴿فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا اللهَ﴾ پس تا می توانید خدا ترس و پرهیزگار باشید و سخن حق بشنوید و اطاعت کنید.

13-1- امام باقر و امام صادق علیهما السلام- خانه خداوند نسبت به مخلوقش مهربان تر از آن است که ایشان را مجبور بر گناه کند و سپس به جهت آن عذابشان نماید چنان چه جبری مذهب گوید و خدا عزیزتر از آن است که چیزی را بخواهد و نشود چنان چه تفویضی مذهب گوید. از آن دو حضرت سؤال شد: مگر میان جبر و تفویض منزل سومی است» فرمود: «آری» منزلی است فراخ تر از میان آسمان تا زمین».

14-1- امام صادق علیه السلام- عمرو نقل کرده است شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: «من اقوامی قدری مسلک دارم که معتقدند ما می توانیم فلان کار و فلان کار را انجام دهیم و می توانیم انجام ندهیم. امام صادق علیه السلام فرمود: به او بگو آیا می توانی چیزهایی که از آن ها بدت می آید را به یاد نیاوری و چیزهایی که دوست می داری را فراموش نکنی؟ اگر گفت نه، دست از اعتقاد خود کشیده و اگر گفت آری هیچ گاه با او سخن نگو که ادعای ربوبیت کرده است».

15-1- امام صادق علیه السلام- ابوطالب قمی از مردی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است گفتم: «آیا خدا بندگان را بر گناه مجبور ساخته»؟ فرمود: «نه» گفتم: پس کار را به آن ها واگذاشته است؟ فرمود: «نه» گفتم پس حقیقت چیست؟ فرمود لطفی از پروردگارت میان این دو مطلب است».

ص: 315

16-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بَعْض أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْجَبْرِ وَالْقَدَرِ فَقَالَ لَا جَبْرَ وَ لَا قَدَرَ وَ لَكِنْ مَنْزِلَة بَيْنَهُمَا فِيهَا الْحَقُّ الَّتِي بَيْنَهُمَا لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا الْعَالِمُ أَوْ مَنْ عَلَّمَهَا إِيَّاهُ الْعَالِمُ﴾. (1)

باب 2: وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

اشاره

1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ قَالَ يُوقَ الشُّحَ إِذَا اخْتَارَ النَّفَقَةَ فِي طَاعَةِ اللَّهِ﴾. (2)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْفَضْل بْن أبي قُرَّةَ [ مُرَّةَ قَال رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَطُوفُ مِنْ أَوَّلَ اللَّيْلِ إِلَى الصَّبَاح- وَ هُوَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ قِنِي شُحَ نَفْسِي، فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا سَمِعْتُكَ تَدْعُو بِغَيْرِ هَذَا الدُّعَاءِ، قَالَ وَأَيُّ شَيْءٍ أَشَدُّ مِنْ شَرِّ النَّفْسِ إِنَّ اللَّهَ يَقُول وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ المَفلِحُونَ﴾. (3)

3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ أدَّى الزَّكَاةَ فَقَدْ وَقَى شُحَّ نَفْسِهِ﴾. (4)

4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْفَضْلِ بْن أَبِي قُرَّةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ تَدْرِي مَا الشَّحِيحُ قُلْتُ هُوَ الْبَخِيلُ قَالَ الشُّحُ أَشَدُّ مِنَ الْبُخْلَ إِنَّ الْبَخِيلَ يَبْخَلُ بِمَا فِي يَدِهِ وَالشَّحِيحَ يَشُحُ عَلَى مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ حَتَّى لَا يَرَى مِمَّا فِي أَيْدِى النَّاسِ شَيْئاً إِلَّا تَمَنَّى أَنْ يَكُونَ لَهُ بِالْحِلَّ وَ الْحَرَام وَ لَا يَفْتَعُ بمَا رَزَقَهُ الله﴾. (5)

5-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَيْسَ الْبَخِيلُ مَنْ أدَّى الزَّكَاةَ الْمَفْرُوضَةَ مِنْ مَالِهِ وَ أَعْطَى الْبَائِنَةَ فِي قَوْمِهِ إِنَّمَا الْبَخِيلُ حَقَّ الْبَخِيل مَنْ لَمْ يُؤَدَّ الزَّكَاةَ الْمَفْرُوضَةَ مِنْ مَالِهِ وَلَمْ يُعْطِ الْبَائِنَةَ فِي قَوْمِهِ وَ هُوَ يُبَدِّرُ فِيمَا سِوَى ذَلِك﴾. (6)

6-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ إِنَ الصَّحِيحَ أَعْذَرُ مِنَ الظَّالِمِ فَقَالَ لَهُ كَذَبْتَ إِنَّ الظَّالِمَ قَدْ يَتُوبُ وَ يَسْتَغْفِرُ وَيَرُدُّ الظُّلَامَةَ عَلَى أَهْلِهَا وَ الشَّحِيحُ إِذَا شَحَ مَنَعَ الزَّكَاةَ وَ الصَّدَقَةَ وَصِلَةَ الرَّحِمِ وَ قِرَى الضَّيْفِ وَ النَّفَقَةَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ أبْوَابَ الْبَرِّ وَ حَرَامٌ عَلَى الْجَنَّة أَنْ يَدْخُلَهَا شَحِيحُ﴾. (7)

ص: 316


1- الكافي، ج 1، ص159/ تفسیر نورالثقلین
2- تفسیر القمی، ج 2، ص 372 متشابه القرآن، ج 2، ص 230؛ «بتفاوت» / بحار الأنوار، ج 67، ص 287؛ «بتفاوت»/ تفسیر العیاشی، ج 1، ص194؛ «بتفاوت»/ تفسير البرهان؛ «بتفاوت»
3- تفسیر القمی، ج 2، ص372 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
4- تفسیر نور الثقلین
5- الکافی، ج 4، ص45/ تفسیر البرهان
6- الکافی، ج 4، ص 46 تفسیر البرهان؛ «انما البخيل حق البخيل ... سوی ذلک» محذوف
7- وسائل الشعه ، ج 9، ص35/ تفسير البرهان

16-1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام- سؤال شد آیا مردم در اعمال خود مجبورند یا مختار» فرمود: نه جبر است نه اختیار بلکه منزلی است بین این دو و حق در همان منزل است. درک این مرحله ی وسط تنها در خور عالم است یا کسی که عالم آن را به وی آموخته باشد.

بخش 2: و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند.

1-2- على بن ابراهيم- وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ آن گاه که انفاق در راه فرمانبرداری خداوند را برگزیند.

2-2- امام صادق علیه السلام- فضل بن ابی قره گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که از اول شب تا صبح طواف می کرد در حالی که می گفت خداوند مرا از بخل نفس خویش محفوظ بدار» عرض کردم فدایت شوم دعایی دیگر غیر از این دعا را از شما نشنیدم فرمود و چه چیز است که از بخل ورزیدن نفس بدتر باشد؟ خداوند می فرماید: ﴿وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾.

3-2- امام صادق علیه السلام- هر کس زکات بپردازد از بخل و حرص خویشتن مصون بماند.

4-2- امام صادق علیه السلام- فضل بن ابی قره گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «می دانی شحيح کیست»؟ عرض کردم: «همانا بخیل است» فرمود: «شُح از بخل بدتر است. بخیل نسبت به آن چه در دست دارد بخل می ورزد ولی شحیح نسبت به آن چه در دست مردم است، حرص می ورزد و نسبت به آن چه در دست خودش است نیز بخل می ورزد تا آن جا که هر چیزی که در دست سایر مردم می بیند آرزوی داشتن آن از راه حلال یا حرام را می کند و نسبت به آن چه خداوند به او داده است، قانع نمی شود».

5-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- بخیل نیست کسی که زکات واجب مالش را بدهد و نسبت به قومش بخشش کند، بلکه بخیل واقعی کسی است که زکات واجب مالش را به جای نیاورد و نسبت به قوم خود بخشش نداشته باشد در حالی که در سایر موارد تبذیر و اسراف می کند.

6-2- امام علی علیه السلام- امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل کرده است امیرالمؤمنین علیه السلام از مردی شنید که می گفت: «بخیل از ظالم معذورتر است فرمود: اشتباه می کنی ظالم ممکن است توبه کند و استغفار کند و آن چیز غصبی که با ستم گرفته است به صاحبش بازگرداند، ولی بخیل اگر بخل بورزد از زکات و صدقه و صله رحم و اکرام مهمان و انفاق در راه خدا و سایر موارد نیکی امتناع می ورزد. بر بهشت حرام است که بخیلی وارد آن شود.

ص: 317

7-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِذَا لَمْ يَكُنْ لِلَّهِ فِي عَبْدِ حَاجَةِ ابْتَلَاهُ بِالْبُخْلِ﴾. (1)

8-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَيُّ دَاء أَدْوَاْ مِنَ الْبُخْل﴾. (2)

9-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا مَحَقَ الْإِسْلَامَ مَحْقَ الشُّحِ شَيْءٍ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِهَذَا الشُّرِّ دَبيباً كَدَبَيب النَّمْلِ وَ شُعَباً كَشُعَبِ الشَّرَكِ﴾. (3)

10-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الْبَخِيلَ مَنْ كَسَبَ مَالًا مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ وَأَنْفَقَهُ فِي غَيْرِ حَقَّه﴾. (4)

11-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿[فيمَا] سَأَلَ عَلَى ابْنَهُ الْحَسَنَ أَنْ قَالَ لَهُ: مَا الشُّحُ؟ قَالَ: الشُّحُ أَنْ تَرَى مَا فِي يَدَيْكَ شَرَفاً وَ مَا أَنْفَقْتَهُ تَلَفاً﴾. (5)

12-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا الشَّحِيحُ مَنْ مَنَعَ حَقَ اللهِ وأنفق فِي غَيْر حَق الله عزوجل أَنْفَقَ عَزَّوَجَلَّ﴾. (6)

13-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿البخيلُ مَنْ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ يُصَل عَلَى﴾. (7)

قوله تعالى: ﴿إِنْ تُقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفَهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ﴾. (17)

قوله تعالى: ﴿عالمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾. (18)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَبَادِرُوا إِلَى مَا فَرَضَهُ اللَّهُ فَإِنَّهُ آتَاكُمُ الْمَالَ فَرْضاً وَ سَأَلَكُمْ مِنْهُ قَلِيلًا قرضاً فَقَالَ فِي كِتابه الذكر الحكيم إِنْ تُقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفَهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَاللهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ﴾. (8)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً قَالَ ذَاكَ فِي صِلَة الرَّحِمِ وَ الرَّحِمَ رَحِم آل مُحَمَّد علیهم السلام خاصة﴾. (9)

ص: 318


1- الکافی، ج 4، ص 44 تفسیر البرهان
2- بحار الأنوار، ج 22، ص 130/ تفسير البرهان
3- الکافی، ج 4، ص45/ تفسیر البرهان
4- تحف العقول، ص 372 تفسير البرهان
5- تفسير البرهان
6- معانى الأخبار، ص 246/ تفسیر البرهان
7- مكارم الأخلاق، ص312/ تفسير البرهان
8- المصباح للكفعمي، ص 714
9- بحار الأنوار، ج24، ص 279

7-2- امام علی علیه السلام- اگر برای خداوند در بنده ای حاجتی نباشد (خیری در او نبیند)، او را به بخل مبتلا می کند

8-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- و کدام بیماری از بخل بدتر است؟!

9-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل کرده است رسول خدا فرمود: «هیچ چیز همانند بخل اسلام را نابود نکرد سپس فرمود بخل همچون راه رفتن مورچه است که بیسر و صدا و آرام در انسان راه پیدا می کند و چون شرک شاخه ها دارد.

10-2- امام صادق علیه السلام- بخیل کسی است که مالش را از غیر راه حلال کسب کند و در غیر از راهی که شایسته آن است انفاق کند.

11-2- امام علی علیه السلام- یکی از پرسش هایی که امام حسن از امام علی علیه السلام پرسید: «شُحّ چیست»؟ فرمود: «شح آن است که آن چه در دستان توست شرف (آبرو) پنداری، و آن چه را که انفاق کردی تباه بدانی.

12-2- امام صادق علیه السلام- شحیح کسی است که از انفاق کردن مال خویش در حق الله امتناع ورزد و آن را در غیر از حق الله انفاق کند.

13-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- بخیل واقعی کسی است که در حضور او نام من ذکر شود و بر من درود نفرستد.

اگر به خدا قرض الحسنه دهید و در راه او انفاق کنید، آن را برای شما مضاعف می سازد و شما را می بخشد؛ و خداوند قدردان و دارای حلم است (17)

او دانای پنهان و آشکار و توانا و حکیم است. (18)

1- امیرالمؤمنین علیه السلام- بشتابید به سوی آن چه خداوند واجب نموده است؛ چون او اموال را به صورت حتمی به شما داد و اندکی از آن را از شما قرض خواست و در کتابش که یاد آور و حکیم است فرمود: ﴿ثَوَابُ القِرَائَةِ إِنْ تُقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفُهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ﴾.

2- امام صادق علیه السلام- مَنْ ذَا الَّذِي يُقرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً این مربوط به صله رحم است و رحم فقط خویشاوندان آل محمد هستند.

ص: 319

سُورَةُ الطَّلَاقِ

اشاره

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الصّادق علیه السلام ﴿من قرأ سورة الطلاق والتحريم في فريضة أَعَادَهُ اللَّهُ مِنْ أَنْ يَكُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ سُورَةَ مِمَّنْ يَخَافُ أَوْ يَحْزَنُ وَ عُوفِيَ مِنَ النَّارَ وَ أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِتِلَاوَتِهِ إِيَّاهُمَا وَمُحَافَظَتِهِ عَلَيْهِمَا لأَنَّهُمَا لِلنَّبيِّ صلی الله علیه و آله﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَوْبَةً نَصُوحاً، وَإِذَا كُتِبَتْ وَ غُسِلَتْ وَرُشَ مَاؤُهَا فِي مَنْزِلَ لَمْ يُسْكَنْ فِيهِ أَبَداً وَ إِنْ سَكِن لَمْ يَزَلْ فِيهِ الشَّرَ إِلَى حَيْثُ يُجلَى﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الطَّلَاقِ مَاتَ عَلَى سُنَّة رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه و آله﴾. (3)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا كُتِبَتْ وَ رُشَ بِمَائِهَا فِي مَوْضِعِ لَمْ يُؤْمَنُ مِنَ الْبَغْضَاءِ وَإِذَا رُشَ بِمَائِهَا فِي موضع مَسْكُون وَقَعَ الْقِتَالُ فِي ذَلِكَ الْمَوْضع وَكَانَ الفِراق﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبيَّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ الله وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ الله يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً﴾. (1)

ص: 320


1- 1 ثواب الأعمال، ص 119 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- تفسیر البرهان
3- مستدرک الوسائل، ج 4، ص 352/ تفسیر نورالثقلین
4- تفسیر البرهان

سوره طلاق

اشاره

بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثواب قرائت

1- امام صادق علیه السلام- هر کس سوره طلاق و تحریم را در نماز واجب بخواند، خداوند او را در روز قیامت پناه خواهد داد که از جمله کسانی که می ترسند و غمگین می شوند، نباشد، از دوزخ معاف می شود و خداوند او را به خاطر تلاوت کردن این دو سوره و تداوم بر آن ها وارد بهشت خواهد کرد؛ زیرا این دو سوره متعلق به پیامبر صلی الله علیه و آله است.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند خداوند به او توبه ای صادقانه خواهد بخشید، و اگر بر روی چیزی نوشته و با آب شسته شود و آب آن در منزلی پاشیده شود به هیچ وجه کسی در آن منزل سکنی نخواهد گزید و اگر ساکن شود شر تا زمانی که آن منزل متروک نشود، در آن خواهد ماند.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس سوره ی طلاق را بخواند و بمیرد بر سنت رسول خدا مرده است.

4- امام صادق علیه السلام- اگر بر روی چیزی نوشته شود و آب آن در موضعی پاشیده شود، آن موضع از شر کینه در امان نخواهد ماند و اگر آب آن در منطقه ای مسکونی پاشیده شود، درگیری در آن موضع اتفاق خواهد افتاد و جدایی حاصل خواهد شد.

ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید در زمان عده، در زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با آن ها نزدیکی نکرده باشید آن ها را طلاق گویید و حساب عده را نگه دارید؛ و از [ مخالفت فرمان خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آن ها را از خانه هایشان بیرون کنید و نه آن ها [در دوران عده] بیرون روند، مگر آن که کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود و مرزهای خداست، و هرکس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمی دانی شاید خداوند بعد از این وضع تازه ای برای اصلاح فراهم کند. (1)

ص: 321

باب 1: يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلَقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ

اشاره

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿تَزَوَّجُوا وَلَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ يَهْتَزَّ مِنْهُ الْعَرْشِ﴾. (1)

2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أيمَا امْرَأَةِ سَأَلَتْ زَوْجَهَا الطَّلَاقَ فِي غَيْرِ مَا بِهِ بَأْسُ فَحَرَامُ عَلَيْهَا رَائِحَةُ الْجَنَّة﴾. (2)

3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا تُطَلِّقُوا النِّسَاءَ إِنَّا عَنْ رَيْبَة فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الذَّوَاقِينَ وَالذَّوَاقَاتِ﴾. (3)

4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا حَلَفَ بِالطَّلَاقَ وَ لَا اسْتَحْلَفَ بِهِ إِلَّا مُنَافِق﴾. (4)

5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ الْقُرْآنَ عَلَى سَبْعَةِ أَقْسَامِ ... وَ مِنْهُ الْمُخَاطَبَةُ لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ الْمُرَادُ بِالْخِطَابِ الْأُمَّةُ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعَالَى يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلَقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ﴾. (5)

6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ رَجُلًا قَالَ لَهُ إِنِّى طَلَّقْتُ امْرَأَتِي ثَلاثاً فِي مَجْلِسٍ قَالَ لَيْسَ بِشَيْءٍ ثُمَّ قَالَ أَ مَا تَقْرأ كِتَابَ اللَّهِ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلَقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ إِلَى قَوْلِهِ لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً ثُمَّ قَالَ كُلَّ مَا خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ وَالسُّنَّةَ فَهُوَ يُرَدُّ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَالسُّنَّة﴾. (6)

1-7- الباقر علیه السلام- ﴿كُلُّ طَلَاق لَا يَكُونُ عَلَى السُّنَّةِ أَوْ طَلَاق عَلَى الْعِدَّةَ فَلَيْسَ بِشَيْءٍ قَالَ زْرَارَةُ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام فَسِّرْ لِي طَلَاقَ السُّنَّةَ وَ طَلَاقَ الْعِدَّة فَقَالَ أَمَّا طَلَاقُ السُّنَّة فَإِذَا أَرَادَ الرَّجُلُ أَنْ يُطَلَّقَ امْرَأَتَهُ فَلْيَنْتَظِرْ بهَا حَتَّى تَطْمَثَ َوتَطْهُرَ فَإِذَا خَرَجَتْ مِنْ طَمْتِهَا طَلَّقَهَا تَطْلِيقَةً مِنْ غَيْرِ جِمَاعِ وَ يُشْهِدُ شَاهِدَيْنِ عَلَى ذَلِكَ ثُمَّ يَدَعُهَا حَتَّى تَطْمَتْ طَمْئَتَيْنِ فَتَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا بِثَلَاثِ حِيَضِ وَ قَدْ بَانَتْ مِنْهُ وَيَكُونُ خَاطِباً مِنَ الْخُطَّابِ إِنْ شَاءَتَ تَزَوَّجَتُهُ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَتَزَوَّجْهُ وَ عَلَيْهِ نَفَقَتُهَا وَالسُّكْنَى مَا دَامَتْ فِي عِدَّتِهَا وَهُمَا يَتَوَارثَانِ حَتَّى تَنْقَضِيَ الْعِدَّةُ قَالَ وَ أَمَّا طَلَاقُ الْعِدَّةَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ فَإِذَا أَرَادَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَنْ يُطَلَّقَ امْرَأَتَهُ طَلَاقَ الْعِدَّةَ فَلْيَنْتَظِرْ بِهَا حَتَّى تَحِيضَ وَ تَخْرُجَ مِنْ حَيْضِهَا ثُمَّ يُطَلَّقَهَا تَطْلِيقَة مِنْ غَيْر جمَاعِ وَ يُشْهِدُ شَاهِدَيْنَ عَدْلَيْنِ وَ

ص: 322


1- مكارم الأخلاق، ص 197
2- روضه الواعظین، ج 2، ص 376
3- مستدرک الوسائل، ج 15، ص 280
4- عوالی اللثالي، ج 2، ص 140
5- بحار الأنوار، ج 10، ص 89 تفسير القمي، ج 2، ص 373 تفسير البرهان؛ «بتفاوت لفظی»
6- وسائل الشیعة، ج 22، ص 69/ بحار الأنوار، ج 101، ص147/ قرب الإسناد، ص . 30 تفسیر البرهان

بخش 1: ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید در زمان عده، در زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با آن ها نزدیکی نکرده باشید آن ها را طلاق گویید و حساب عده را نگه دارید.

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- زن بگیرید و گرد جدایی نگردید زیرا عرش از این جدایی می لرزد.

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر زنی که بدون دلیل از شوهرش تقاضای طلاق کند، بوی بهشت بر او حرام است.

3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- زنان را جز در نتیجه ی بدگمانی طلاق ندهید که خدا مردان بسیار زن گیر و زنان بسیار شوهرگیر را دوست ندارد.

4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- به جز شخص منافق کسی نه سوگند به طلاق دادن [همسرش] می خورد و نه [از کسی] طلب می کند که به آن طلاق دادن همسرش سوگند بخورد.

5-1- امام صادق علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی قرآن را بر هفت بخش نازل کرد ... و از جمله بخش های آن این است که مخاطب رسول خدا است اما مراد امت اوست. خدای عزوجل فرمود: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ﴾.

6-1- امام صادق علیه السلام- مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و پرسید من زن خویش را در یک مجلس سه بار طلاق دادم فرمود اهمیتی ندارد. سپس فرمود: مگر کتاب خداوند تعالی را نمی خوانی: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَ لَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ﴾؟ سپس فرمود: ﴿لَا تَدْرِي لَعَلَّ الله وَلَا يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا﴾. سپس فرمود: هر آن چه که با قرآن و سنت مخالفت داشته باشد، به قرآن و سنت بازگردانده خواهد شد».

7-1- امام باقر علیه السلام- هر طلاقی که براساس سنت و یا هر طلاقی که براساس عده نباشد، ارزشی ندارد. زراره گوید به امام باقر ال عرض کردم «طلاق سنت و طلاق عده را برای من شرح دهید؟ فرمود: «در خصوص طلاق سنت هرگاه مرد بخواهد زنش را طلاق دهد، باید تا زمانی که آن زن حیض شود و پاک شود منتظر بماند پس هنگامی که عادت ماهیانه خویش را پشت سر گذاشت، بدون این که با او جماع کند او را یکبار طلاق بدهد و دو شاهد بر این ماجرا بیاورد؛ سپس او را تا دو حیض ترک کند بنابراین عده اش با سه حیض به اتمام خواهد رسید و در این صورت از آن مرد جدا شده است و آن مرد به یکی از خواستگارهای آن زن تبدیل خواهد شد اگر بخواهد می تواند با آن ازدواج کند و یا نکند و تا زمانی که در عده باشد نفقه و مسکن او بر عهده ی مرد است و تا پایان عده از همدیگر ارث می برند فرمود و اما در خصوص طلاق عده که خداوند تعالی در این باره می فرماید: ﴿فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ﴾ بايد گفت: اگر مردی از میان شما بخواهد زن خویش را طلاق عده دهد باید منتظر باشد که آن زن حیض شود و از حیض خارج شود سپس بدون این که با او جماع

ص: 323

يُرَاجِعُهَا مِنْ يَوْمِهِ ذَلِكَ إِنْ أَحَبَّ أَوْ بَعْدَ ذَلِكَ بِأيَّامٍ أَوْ قَبْلَ أَنْ تَحِيضَ وَ يُشْهِدُ عَلَى رَجْعَتِهَا وَيُوَاقِعُهَا وَ يَكُونُ مَعَهَا حَتَّى تَحِيضَ فَإِذَا حَاضَتْ وَ خَرَجَتْ مِنْ حَيْضِهَا طَلَّقَهَا تَطْلِيقَةً أُخْرَى مِنْ غَيْرِ جِمَاعِ وَ يُشْهِدُ عَلَى ذَلِكَ ثُمَّ يُرَاجِعُهَا أَيْضاً مَتَى شَاءَ قَبْلَ أَنْ تَحِيضَ وَ يُشْهِدُ عَلَى رَجْعَتِهَا وَ يُوَاقِعَهَا وَتَكُونُ مَعَهُ إِلَى أَنْ تَحِيضَ الْحَيْضَةَ الثَّالِثَةَ فَإِذَا خَرَجَتْ مِنْ حَيْضَتِهَا الثَّالِثَةِ طَلَّقَهَا التَّطْلِيقَةَ الثَّالِثَةَ بغَيْر جمَاعِ وَ يُشْهِدُ عَلَى ذَلِكَ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ وَ لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ قِيلَ لَهُ فَإِنْ كَانَتْ مِمَّنْ لَا تَحِيضُ فَقَالَ مِثْلُ هَذِهِ تُطَلِّقُ طَلَاقَ السُّنّة﴾. (1)

8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ طَلَاقِ السُّنَّةِ فَقَالَ عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْرَ جَمَاعَ بِشَاهِدَيْ عَدْلٍ وَ لَا يَجُوزُ الطَّلَاقُ إِنَّا بِشَاهِدَيْنِ وَ الْعِدَّةَ وَ هُوَ قَوْلُهُ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ ...﴾. (2)

9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ جَعَلَ الطَّلَاقَ فِى النِّسَاءِ الْمُزَوَّجَاتِ غَيْرَ جَائِزِ إِلَّا بِشَاهِدَيْنِ ذَوَيْ عَدْلٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ قَالَ فِي سَائِرِ الشَّهَادَاتِ عَلَى الدِّمَاءِ وَالْفُرُوجِ وَالْأَمْوَالِ وَالْأَمْلَاكَ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلُ وَ امْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ وَ بَيَّنَ الطَّلَاقَ عَزَّ ذِكْرُهُ فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللهَ رَبَّكُمْ وَ لَوْ كَانَتِ الْمُطَلَّقَةُ تَبِينُ بِثَلَاثِ تَطْلِيقَات تَجْمَعُهَا كَلِمَةُ وَاحِدَةُ أَوْ أَكْثَرُ مِنْهَا أَوْ أَقَلُّ لَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللهَ رَبَّكُمْ إِلَى قَوْلِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لله ذلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ قَوْلِهِ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْرًا هُوَ نُكْرُ يَقَعُ بَيْنَ الزَّوْحِ وَ زَوْجَتِهِ فَيُطَلِّقُ التَطْلِيقَةَ الْأُولَى بِشَهَادَة ذَوَى عَدْلٍ وَ حَدُّ وَقْتِ التَّطْلِيقِ هُوَ آخِرُ الْقُرُوءِ وَالْقُرْءَ هُوَ الْحَيْضُ وَالطَّلَاقُ يَجِبُ عِنْدَ آخِرِ نُقْطَة بَيْضَاءَ تَنْزِلُ بَعْدَ الصُّفْرَة وَالْحُمْرَة وَإِلَى التَّطْلِيقَةِ الثَّانِيَةِ وَالثَّالِثَة مَا يُحْدِثُ اللَّهُ بَيْنَهُمَا عَطَفَاً أَوْ زَوَالَ مَا كَرهَاه﴾. (3)

ص: 324


1- . الکافی، ج 6، ص 65/ تهذیب الأحکام، ج8، ص 26 و تفسیر نور الثقلین؛ «فاذا اراد الرجل ان يطلق ... تنقضى العده» محذوف و حيفتها طلقها الثلاثه» بدل حيفتها الثلاثه طلقها التطليقه الثلاثه وسائل الشيعة، ج 22، ص 108؛ «فسر لى طلاق السنه ... تنقضى العده» محذوف / تفسیر البرهان
2- وسائل الشیعة ص 25، ص 22 فقه القرآن، ج 2، ص 206؛ «و احصوا العدة الآيه» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 53، ص 24 مستدرک الوسائل، ج 14، ص 474

کند او را یک بار طلاق بدهد و دو شاهد عادل بیاورد و اگر بخواهد می تواند از همان روز و یا چند روز بعد از آن، به او رجوع کند قبل از آن که حیض شود. باید بر بازگرداندن او شاهد بیاورد و با او همبستر شود و تا زمانی که حیض شود با او باشد پس اگر حیض شد و از حیض خود خارج شد بدون این که با او جماع کند او را یکبار طلاق بدهد و بر آن شاهد بیاورد سپس می تواند هرگاه که بخواهد، قبل از آن که حیض شود به او رجوع کند و برای رجوع خود شاهد بیاورد و با وی همبستر شود و تا زمانی که برای سومین بار حیض شود پیش او باشد و هنگامی که از سومین حیض خویش خارج شد، بدون این که جماع کند او را برای بار سوم طلاق دهد و بر آن شاهد بیاورد و هنگامی که این کار را انجام داد، زن از وی جدا خواهد شد و در این صورت ازدواج کردن با آن بر مرد حلال نخواهد بود، مگر آن که با مردی دیگر ازدواج کند. به ایشان گفته شد اگر از جمله زنانی نباشد که حیض شوند چه؟ فرمود: «چنین زنی طلاق سنت داده می شود».

8-1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن مسکان گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی طلاق سنت طلاقی که در زمان رسول خدا با نظر ایشان انجام می گرفت پرسیدم فرمود: «[طلاقی که] در زمان غیر عادت ماهانه (زمان پاکی) بدون این که در آن زمان پاکی نزدیکی صورت گرفته باشد به همراه شهادت دو شاهد عادل برای طلاق باشد و طلاق دادن جایز نیست مگر به همراه دو شاهد و عده نگه داشتن و این همان کلام خداوند است: ﴿فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْري لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْراً﴾.

9-1- امام صادق علیه السلام- خداوند طلاق را برای زنان شوهردار مجاز ندانسته مگر با دو شاهد عادل مسلمان و درباره ی سایر شهادت ها در خصوص اموال و املاک و خون [قتل] و عورت فرموده و دو نفر از مردان [عادل] خود را [بر این حق] شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند انتخاب کنید. (بقره/282) خداوند عزوجل شرایط طلاق را روشن ساخته و فرموده: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللهَ رَبَّكُم﴾ و اگر زن مطلقه با سه طلاق مباین شود یک کلمه یا بیشتر یا کمتر آن را جمع می کند زیرا خداوند فرمود: ﴿و أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَ اتَّقُوا اللهَ رَبَّكُمْ تا این جا تِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَةَ اللَّهِ ذلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ﴾. و این قولش [که فرمود]: ﴿لا تَدْرِي لَعَلَّ اللهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً﴾ اشاره به این دارد که ممکن است چیز ناخوشایندی بین زوجین حاصل شود و با شهادت اشخاص عادل همسرش را طلاق دهد ولی فقط یک ماه طول بکشد و حدّ زمان تطليق آخرين حيض است. و طلاق واجب می شود هنگامی که خون حیض از سرخی و زردی گذشته و [دستمال] سفید شود و باید سه حیض کامل به اتمام رسد شاید خداوند میان آن ها محبّتی ایجاد کند یا آن چه را که از یکدیگر ناپسند می دارند بر طرف سازد.

ص: 325

10-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي خَلَفَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرِ علیه السلام عَنْ شَيْءٍ مِنَ الطَّلَاقِ فَقَالَ إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَةَ طَلَاقاً لَا يَمْلِكُ فِيهِ الرَّجْعَةَ فَقَدْ بَانَتْ مِنْةٌ سَاعَةَ طَلَّقَهَا وَ مَلَكَتْ نَفْسَهَا وَ لَا سَبِيلَ لَهُ عَلَيْهَا وَتَعْتَدُّ حَيْثُ شَاءَتْ وَ لَا نَفَقَةَ لَهَا قَالَ قُلْتُ أَلَيْسَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنَ بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ قَالَ فَقَالَ إِنَّمَا عَلَى بِذَلِكَ الَّتِي تُطَلَّقُ تَطْلِيقَةً بَعْدَ تَطْلِيقَة فَتِلْكَ الَّتِي لَا تُخْرَجُ وَ لَا تَخْرُجُ حَتَّى تُطَلَّقَ الثَّالِثَةَ فَإِذَا طَلَّقَتِ الثَّالِثَةَ فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ وَلَا نَفَقَةَ لَهَا وَ الْمَرْأةُ الَّتِى يُطَلِّقُهَا الرَّجُلُ تَطْلِيقَةً ثُمَّ يَدَعُهَا حَتَّى يَخْلُوَ أَجَلُهَا فَهَذِهِ أَيْضاً تَقْعُدُ فِي مَنْزِلِ زَوْجِهَا وَلَهَا النَّفَقَةُ وَالسُّكْنَى حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا﴾. (1)

11-1- الصّادق علیه السلام-﴿ الْكَلْبِيُّ النَّسَابَةُ قَالَ: ... فَقُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنْ رَجُلٍ قَالَ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ طَالِقٌ عَدَدَ نُجُومِ اَلسَّمَاءِ فَقَالَ وَيْحَكَ أَمَا تَقْراً سُورَةَ الطَّلَاقِ قُلْتَ بَلَى قَالَ فَاقْراً فَقَرَاتُ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ قَالَ أَتَرَى هَاهُنَا نُجُومَ السَّمَاءِ قُلْتُ لَا قُلْتُ فَرَجُلُ قَالَ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ طَالِقُ ثَلَاثًا قَالَ تُرَدُّ إِلَى كِتَابِ اللهِ وَسُنَّة نَبِيِّهِ ثُمَّ قَالَ لَا طَلَاقَ إِنَّا عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْرِ جِمَاعِ بِشَاهِدَيْنِ مقبولين﴾. (2)

12-1- الباقر علیه السلام- ﴿أحِبُّ لِلرَّجُلِ الْفَقِيهِ إِذَا أَرَادَ أَنْ يُطَلَّقَ امْرَأَتَهُ أَنْ يُطَلَّقَهَا طَلَاقَ السُّنَّةِ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَهُوَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَعَلَّ اللهَ تَحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً يَعْنِي بَعْدَ الطَّلَاقِ وَانْقِضَاءِ الْعِدَّةَ التزويج لَهُمَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَزَوَّجَ زَوْجاً غَيْرَهُ قَالَ وَ مَا أَعْدَلَهُ وَ أَوْسَعَهُ لَهُمَا جَمِيعًا أَنْ يُطَلِّقَهَا عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْرِ جَمَاعَ تَطْلِيقَةً بِشُهُودٍ ثُمَّ يَدَعَهَا حَتَّى يَخْلُوَ أَجَلُهَا ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ أَوْ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ثُمَّ يَكُونَ خَاطِبَاً مِنَ الْخُطَّابِ﴾. (3)

13-1- الباقر علیه السلام- ﴿الْعِدَّةُ الطُّهْرُ مِنَ الْمَحِيضِ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَ ذَلِكَ أَنْ تَدَعَهَا حَتَّى تَحِيضَ فَإِذَا حَاضَتْ ثُمَّ طَهُرَتْ وَ اغْتَسَلَتْ طَلَّقَهَا تَطْلِيقَةً مِنْ غَيْرِ أَنْ يُجَامِعَهَا وَ يُشْهِدُ عَلَى طَلَاقِهَا إِذَا طَلَّقَهَا ثُمَّ إِنْ شَاءَ رَاجَعَهَا وَ يُشْهَدُ عَلَى رَجْعَتِهَا إِذَا رَاجَعَهَا فَإِذَا أَرَادَ طَلَاقَهَا الثَّانِيَةَ فَإِذَا حَاضَتْ وَ طَهُرَتْ وَ اغْتَسَلَتْ طَلَّقَهَا الثَّانِيَةَ وَأَشْهَدَ عَلَى طَلَاقِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يُجَامِعَهَا ثُمَّ إِنْ شَاءَ رَاجَعَهَا وَأَشْهَدَ عَلَى رَجْعَتِهَا ثُمَّ يَدَعُهَا حَتَّى تَحِيضَ ثُمَّ تَطْهُرَ فَإِذَا

ص: 326


1- الکافی، ج 6، ص 90 تهذيب الأحكام، ج8، ص132/ وسائل الشيعة، ج 21، ص 519/ تفسير نورالثقلين/ تفسير البرهان
2- الكافي، ج 1، ص 350/ بحار الأنوار، ج 47، ص228 وسائل الشیعة، ج 22، ص 62 مستدرک الوسائل، ج 15، ص 301؛ «ثم قال لاطاق .... مقبولين» محذوف / تفسیر نورالثقلين
3- الکافی، ج 6، ص 65/ وسائل الشيعة، ج 22، ص 123 تفسير البرهان تفسير نور الثقلين؛ «قال و ما اعدله ... خاطبا من الخطاب» محذوف

10-1- امام کاظم علیه السلام- سعد بن أبی خلف گوید از امام کاظم درباره ی موردی از طلاق پرسیدم. فرمود: «اگر مرد زن خویش را طلاقی دهد که امکان بازگشت در آن نباشد، زن در آن لحظه از او جدا خواهد شد و صاحب اختیار خویش می شود و مرد حقی بر وی نخواهد داشت و هر طور که می خواهد عده خویش را به اتمام خواهد رساند و نفقه ای نخواهد داشت». عرض کردم «مگر خداوند عزوجل نفرمود: ﴿لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ﴾؟ فرمود: «منظور خداوند همان زنی است که مرحله به مرحله طلاق داده می شود و این همان زنی است که به بیرون نخواهد رفت و اخراج نخواهد شد تا آن که برای بار سوم طلاق داده شود و وقتی که برای بار سوم طلاق داده شود از آن مرد جدا خواهد شد و نفقه نیز ندارد زنی که مرد او را یک بار طلاق دهد، منتظر می شود که عده ی او به اتمام رسد این زن عده را منزل همسرش به اتمام خواهد رساند و تا آن زمان که عده ی خویش را به اتمام می رساند دارای حق مسکن و نفقه است».

11-1- امام صادق علیه السلام- کلبی گوید ... به امام صادق علیه السلام عرض کردم مردی به زنش گفت تو را به عدد ستاره های آسمان طلاق دادم فرمود مگر سوره طلاق را نخوانده ای؟ گفتم: «چرا». فرمود: «بخوان» خواندم: ﴿فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ﴾. فرمود: «در این آیه ستاره های آسمان هم هست»؟ گفتم: «نه». عرض کردم آقا مردی که به زنش بگوید تو را سه بار طلاق دادم چگونه است؟ فرمود: به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله برگشت داده می شود سپس فرمود: «طلاق صحیح نیست». به پیامبران علیهم السلام مگر در ایام پاکی زن در صورتی که با او همبستر نشده باشد با دو شاهد عادل

12-1- امام باقر علیه السلام- برای مرد فقیه (تیزبین) این را می پسندم که اگر بخواهد زن خویش را طلاق دهد، او را طلاق سنت دهد و این همان چیزی است که خداوند تعالی می فرماید: ﴿لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا﴾، منظور بعد از طلاق و به اتمام رسیدن عده است؛ یعنی ازدواج کردن با وی قبل از آن که با مردی دیگر ازدواج کند و چقدر بهتر و بردبارانه تر است برای هر دوی آن ها که زن خویش را در حالت طهارت و پاکی و بدون جماع برای بار اول طلاق دهد و بر آن شاهدانی بیاورد، سپس منتظر بماند که سه ماه و یا سه پاکی وی به اتمام رسد سپس یکی از خواستگاران وی باشد.

13-1- امام باقر علیه السلام- عده همان طهارت از حیض است وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ، همان است که منتظر باشی تا حیض شود پس هرگاه حیض شد و پاک شد و غسل کرد یکبار او را طلاق دهد بدون آن که با وی جماع کند و هنگامی که او را طلاق می دهد بر آن شاهد بیاورد سپس اگر بخواهد باید به وی رجوع کند و باید بر رجوع خود شاهد آورد و اگر بخواهد او را برای بار دوم طلاق دهد، باید هرگاه که حیض شد و پاک شد و غسل کرد برای بار دوم او را طلاق دهد و بر طلاق آن، بدون آن که با وی جماع کند، شاهد آورد. سپس اگر بخواهد باید به او رجوع کند و بر رجوع خود شاهد آورد، سپس منتظر باشد تا آن زمان که حیض شود و پاک شود و هرگاه غسل کرد وی را برای سومین بار طلاق دهد مرد در آن زمان قبل از آن که سومین طلاق را دهد بیش از هروقت دیگری آن زن را تحت اختیار دارد و اگر بخواهد به او رجوع می کند اما اگر رجوع کرد و تصمیم بر طلاق دادن او گرفت،

ص: 327

اغْتَسَلَتْ طَلَّقَهَا الثَّالِثَةَ وَ هُوَ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ قَبْلَ أَنْ يُطَلَّقَ الثَّالِثَةَ أَمْلَكُ بِهَا إِنْ شَاءَ رَاجَعَهَا غَيْرَ أَنَّهُ إِنْ رَاجَعَهَا ثُمَّ بَدَا لَهُ أَنْ يُطَلَّقَهَا اعْتَدَّ بمَا طَلَّقَ قَبْلَ ذَلِكَ وَهَكَذَا السُّنَّةُ ففِي الطَّلَاقِ لَا يَكُونُ الطَّلَاقُ إِنَّا عِنْدَ طُهْرهَا مِنْ حَيْضِهَا مِنْ غَيْر جَمَاعَ كَمَا وَصَفْتُ وَكُلَّمَا رَاجَعَ فَلْيُشَهِدْ فَإِنْ طَلَّقَهَا ثُمَّ رَاجَعَهَا حَبَسَهَا مَا بَدَا لَهُ ثُمَّ إِنَّ طَلَّقَهَا الثَّانِيَةَ ثُمَّ رَاجَعَهَا حَبَسَهَا بِوَاحِدَةٍ مَا بَدَا لَهُ ثُمَّ إِنْ طَلَّقَهَا تِلْكَ الْوَاحِدَةَ الْبَاقِيَةَ بَعْدَ مَا كَانَ رَاجَعَهَا اعْتَدَّتْ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَهِيَ ثَلَاثُ حِيضَ وَ إِنْ لَمْ تَحِضُّ فَثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَ إِنْ كَانَ بِهَا حَمْلُ فَإِذَا وَضَعَتِ انْقَضَى أَجَلُهَا﴾. (1)

14-1- الصّادقين علیهم السلام- ﴿طَلَاقُ الْعِدَّةِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ إِذَا أَرَادَ الرَّجُلُ أَنْ يُطَلَّقَ امْرَأَتَهُ لِلْعِدَّةَ فَلْيَنْتَظِرْ بهَا حَتَّى تَحِيضَ وَ تَخْرُجَ مِنْ حَيْضِهَا فَيُطَلِّقُهَا وَهِيَ طَاهِرُ فِي طُهْرٍ لَمْ يَمَسَّهَا فِيهِ تَطْلِيقَةً وَاحِدَةً وَ يُشْهِدُ شَاهِدَى عَدْلٍ عَلَى ذَلِكَ وَلَهُ أَنْ يُرَاجَعَهَا مِنْ يَوْمِهِ ذَلِكَ إِنْ أَحَبَّ أَوْ بَعْدَ ذَلِكَ بِأَيَّامٍ قَبْلَ أَنْ تَحِيضَ وَيُشْهِدُ عَلَى رَجْعَتِهَا وَ يُوَاقِعُهَا وَ تَكُونُ مَعَهُ حَتَّى تَحِيضَ فَإِذَا حَاضَتْ وَ خَرَجَتْ مِنْ حَيْضِهَا طَلَّقَهَا تَطْلِيقَةً أُخْرَى مِنْ غَيْرِ جِمَاعِ وَ يُشْهِدُ عَلَى ذَلِكَ شَاهِدَيْن وَيُرَاجِعُهَا أَيْضاً مَتَى شَاءَ قَبْلَ أَنْ تَحِيضَ وَيُشْهدُ عَلَى رَجْعَتِهَا وَ يُوَاقِعُهَا وَ تَكُونُ مَعَهُ إِلَى أَنْ تَحِيضَ الْحَيْضَةَ الثَّالِثَةَ فَإِذَا خَرَجَتْ مِنْ حَيْضَتِهَا وَ طَهُرَتْ طَلَّقَهَا الثَّالِثَةَ مِنْ غَيْرِ جِمَاعِ وَأَشْهَدَ عَلَى ذَلِكَ شَاهِدَيْنِ فَإِنَّ فَعَلَ فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ بِثَلَاثِ تَطْلِيقَاتِ وَ لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ كَانَتْ مِمَّنْ لَا تَحِيضُ فَيُطَلِّقُهَا لِلشُّهُورَ وَإِنْ طَلَّقَهَا عَلَى مَا وَصَفْنَا وَاحِدَةً ثُمَّ بَدَا لَهُ أَنْ يَحْبِسَهَا بَقِيَتْ عِنْدَهُ عَلَى تَطْلِيقَتَيْنِ بَاقِيَتَيْنِ وَ إِنَّ طَلَّقَهَا تَطْلِيقَتَيْنِ ثُمَّ بَدَا لَهُ أَنْ يَحْبِسَهَا بَقِيَتْ عِنْدَهُ عَلَى وَاحِدَةٍ فَإِذَا طَلَّقَهَا الثَّلَاثَةَ لَمْ يَكُنْ لَهُ عَلَيْهَا رَجْعَةٌ وَلَا تَحِلُّ لَهُ إِنَّا بَعْدَ زَوْجٍ﴾. (2)

15-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَقَعُ الطَّلَاقُ إِلَّا عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَالسُّنَّةِ لِأَنَّهُ حَدُّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَيَقُولُ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ يَقُولُ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم رَدَّ طَلَاقَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ لِأَنَّهُ كَانَ عَلَى خِلَافِ الْكِتَابِ وَالسُّنَّة﴾. (3)

ص: 328


1- بحار الأنوار، ج 101، ص148 تفسیر القمی، ج 2، ص 373 تفسیر البرهان/ تفسير نور الثقلين
2- مستدرک الوسائل، ج 15، ص 320 دعائم الإسلام، ج 2، ص 259؛ «و هذا هو طلاق ... الى آخر» محذوف
3- وسائل الشيعة، ج 22، ص 17/ بحار الأنوار، ج 101، ص 150 علل الشرائع، ج 2، ص 506/ تفسیر نورالثقلین

همان طلاق دفعه ی قبل را مد نظر قرار می دهد این است سنت در طلاق. طلاق فقط وقتی واقع می شود که بدون این که با او جماع کند آن زن از حیض پاک شود همان گونه که توصیف کردم همچنین هر زمان که بخواهد به او رجوع کند باید شاهد بیاورد اگر زن خویش را طلاق داد و دوباره به وی رجوع کرد تا آن زمان که می خواهد وی را حبس می کندو سپس اگر برای بار دوم طلاق داد سپس دوباره به وی رجوع کرد برای یکبار می تواند او را تا آن زمان که بخواهد حبس کند. سپس اگر بعد از این که به وی رجوع کرد آن یکبار یک طلاق باقی مانده را نیز بدهد سه بار پاک شدن را مدنظر قرار می دهد که همان سه بار حیض است و اگر حیض نشود سه ماه را باید به اتمام برساند، و اگر باردار باشد هرگاه که وضع حمل کرد زمانش به اتمام خواهد رسید.

14-1- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام زراره از امام محمد باقر روایت کرده است که ... و اما در خصوص طلاق عده که خداوند تعالی در این باره می فرماید: ﴿فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ﴾، بايد گفت اگر مردی از میان شما بخواهد زن خویش را طلاق عده دهد باید منتظر باشد که آن زن حیض شود و از حیض خارج شود سپس بدون این که با او جماع کند او را یک بار طلاق بدهد و دو شاهد عادل بیاورد و اگر بخواهد می تواند از همان روز و یا چند روز بعد از آن، به او رجوع کند قبل از آن که حیض شود باید بر بازگرداندن او شاهد بیاورد و با او هم بستر شود و تا زمانی که حیض شود با او باشد. پس اگر حیض شد و از حیض خود خارج شد بدون این که با او جماع کند او را یک بار طلاق بدهد و بر آن شاهد بیاورد سپس می تواند هرگاه که بخواهد قبل از آن که حیض شود به او رجوع کند و برای رجوع خود شاهد بیاورد و با وی همبستر شود و تا زمانی که برای سومین بار حیض شود، پیش او باشد و هنگامی که از سومین حیض خویش خارج شد بدون این که جماع کند او را برای بار سوم طلاق دهد و بر آن شاهد بیاورد و هنگامی که این کار را انجام داد، زن از وی جدا خواهد شد و در این صورت ازدواج کردن با آن بر مرد حلال نخواهد بود مگر آن که با مردی دیگر ازدواج کند. اگر او از آن دسته از زن هایی است که حیض نمی شوند [مرد او را در طول چند ماه طلاق دهد و اگر برطبق چیزی که ما وصف کردیم یکبار طلاق داد سپس نظرش تغییر کرد و خواست که همسرش را نگه دارد دو طلاق دیگر بعد از آن دارد و اگر دوبار همسرش را طلاق داد و سپس نظرش تغییر کرد و خواست که همسرش را نگه دارد یک طلاق در نزدش باقی می ماند ولی اگر سه بار او را با شرایطی که ما وصف کردیم طلاق داد دیگر حق رجوع [و نگه داشتن همسرش را ندارد و دیگر آن زن برای او حلال نیست مگر این که با مرد دیگری ازدواج کند [و آن مرد بعد از نزدیکی بمیرد یا او را طلاق دهد].

15-1- امام صادق علیه السلام- طلاق منحصراً بر طبق کتاب و سنت واقع می شود زیرا حتی از حدود خداوند عزوجل است و خدا در قرآنش فرموده: ﴿إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ﴾. و نیز می فرماید: ﴿وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ﴾ و نیز می فرماید: ﴿وَتِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾ و رسول خدا طلاق عبدالله بن عمر را به خاطر آن که برخلاف کتاب و سنت بود ردّ فرمود.

ص: 329

16-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ أَنَّهُ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ وَهِيَ حَائِضِ تَطْلِيقَة وَاحِدَةٍ فَأَمَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ أَنْ يُرَاجِعَهَا ثُمَّ يُمْسِكَهَا حَتَّى تَطْهُرَ ثُمَّ تَحِيضَ عِنْدَهُ حَيْضَةً أُخْرَى ثُمَّ يُمْهَلَهَا حَتَّى

، تَطْهُرَ مِنْ حَيْضَتِهَا فَإِنْ أَرَادَ أَنْ يُطَلَّقَهَا فَلْيُطَلَّقْهَا حِينَ تَطْهُرُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُجَامِعَهَا فَتِلْكَ الْعِدَّةُ الَّتِي أمَرَ اللَّهُ أَنْ يُطلَّقَ لَهَا النِّسَاءُ﴾. (1)

17-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَطَلَقُوهُنَّ فِى قَبْل عِدَّتِهن﴾. (2)

18-1- الباقر علیه السلام- ﴿وَ اللَّهِ لَوْ مَلَكْتُ مِنْ أَمْرِ النَّاسِ شَيْئًا لَأَقَمْتُهُمْ بِالسَّيْفِ وَالسَّوْطِ حَتَّى يُطَلِّقُوا لِلْعِدَّةَ كَمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ﴾. (3)

19-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبي جَعْفَر أَنَّهُ سُئِلَ عَن امْرَأَة سَمِعَتْ أَنَّ رَجُلًا طَلَّقَهَا وَ جَحَدَ ذَلِكَ أَتُقِيمُ مَعَهُ قَالَ نَعَمْ فَإِنَّ طَلَاقَهُ بِغَيْرِ شُهُودٍ لَيْسَ بِطَلَاقِ وَالطَّلَاقُ لِغَيْرِ الْعِدَّةَ لَيْسَ بطَلَاقِ وَ لَا يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَفْعَلَ فَيُطَلَّقَهَا بِغَيْر شُهُودٍ وَلِغَيْر الْعِدَّةَ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا﴾. (4)

20-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الطَّلَاقَ الَّذِي أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ فِي كِتَابِهِ وَ الَّذِي سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ أَنْ يُخلَّى الرَّجُلُ عَنِ الْمَرْأَة فَإِذَا حَاضَتْ وَ طَهُرَتْ مِنْ مَحِيضِهَا أَشْهَدَ رَجُلَيْنِ عَدَلَيْنِ عَلَى تَطْلِيقَة وَ هِيَ طَاهِرُ مِنْ غَيْرِ جِمَاعِ وَ هُوَ أَحَقُّ بِرَجْعَتِهَا مَا لَمْ تَنْقَضِ ثَلَاثَهُ قُرُوءٍ وَكُلُّ طَلَاقِ مَا خَلَا هَذَا فَبَاطِلُ لَيْسَ بطَلاق﴾. (5)

21-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِذَا أَرَادَ الرَّجُلُ الطَّلَاقَ طَلَّقَهَا فِي قُبُل عِدَّتِهَا بِغَيْرِ جَمَاعِ﴾. (6)

22-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ رَجُل قَالَ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَى حَرَامُ أَوْ بَائِنَة أَوْ بَيَّة أَوْ بَرِيئَة أَوْ خَلِيَّةً قَالَ هَذَا كُلُّهُ لَيْسَ بِشَيْءٍ إِنَّمَا الطَّلَاقُ أَنْ يَقُولَ لَهَا فِي قُبُل الْعِدَّةَ بَعْدَ مَا تَطْهُرُ مِنْ مَحِيضِهَا قَبْلَ أَنْ يُجَامِعَهَا أَنْتِ طَالِقُ أو اعْتَدَى يُريدُ بذَلِكَ الطَّلَاقَ وَ يُشْهدُ عَلَى ذَلِكَ رَجُلَيْنِ عَدْلَيْنِ﴾. (7)

ص: 330


1- عوالی اللئالی، ج 2، ص140
2- تفسير نور الثقلين
3- الكافي، ج 6، ص57/ تفسیر نورالثقلین
4- الکافی، ج 6، ص59/ تفسیر نورالثقلین
5- الکافی، ج 6، ص 68/ تفسیر نور الثقلين
6- الكافي، ج 6، ص 69/ تفسیر نورالثقلین
7- الكافي، ج 6، ص 69/ تفسیر نورالثقلین

16-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- عبد الله بن عمر زنش را در حالی که حیض بود یکبار طلاق داد. رسول خدا به او دستور داد که به آن زن رجوع کند سپس او را نگه دارد تا در نزد او (شوهر) دوباره سپس حیض شود سپس او را مهلت دهد تا از حیضش پاک شود آن گاه اگر خواست که طلاق بدهد او را در زمانی که پاک است (حیض نیست) قبل از این که در آن پاکی با او نزدیکی کند طلاق دهد و این همان عده ای است که خداوند دستور داده است که زن ها را با [حساب] آن (عده) طلاق دهند.

17-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- فَطَلِّقُوهُنَّ آن ها را پیش از عده شان طلاق دهید.

18-1- امام باقر علیه السلام- به خدا سوگند اگر چیزی از امر مردم (حکومت) را در دست داشتم آن ها را با شمشیر و تازیانه مجبور می کردم که اگر می خواهند طلاق بدهند با رعایت عده ی طلاق بدهند همان گونه که خداوند عزوجل فرمان داده است.

19-1- امام باقر علیه السلام- از امام باقر درباره ی زنی که از مردی شنید که شوهرش او را طلاق داده است ولی شوهرش طلاق را انکار کرد پرسیده شد آیا آن زن با آن مرد زندگی کند یا این که جدا شود چون شنیده است که او را طلاق داده است؟ فرمود: «بله؛ [زندگی کند؛ چون طلاقش که بدون حضور شاهدان بود طلاق نیست و طلاق غیر عدی طلاق نیست و بر آن مرد حلال نیست که این کار طلاق غیر (عده را انجام دهد و آن زن را بدون حضور شاهدان طلاق دهد و جایز نیست به غیر از عده ای که خداوند عزوجل به آن (عده) دستور داده است طلاق بدهد».

20-1- امام باقر علیه السلام- آن طلاقی که خداوند عزوجل در کتابش به آن دستور داده است و رسول خدا بر طبق آن عمل می کرد این است که مرد همسرش را رها کند هرگاه حیض شد و از حیضش پاک شد دو مرد عادل را بر طلاق دادنش شاهد بگیرد و این در حالی است که آن زن از حیضش پاک است و در این پاکی جدید با او نزدیکی نکرده است و او (شوهر) تا زمانی که آن سه پاکی تمام نشده است زمان (عده ی طلاق) شایسته ترین مرد است برای رجوع کردن و هر طلاقی غیر از این باطل است و طلاق نیست.

21-1- امام علی علیه السلام- اگر مرد بخواهد زنش را طلاق دهد پیش از عده و بدون جماع طلاقش دهد.

22-1- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام درباره ی مردی پرسید که [آن مرد] به زنش گفت: «تو بر من حرام هستی آیا این طلاق صحیح است؟ فرمود: «همه ی این ها بی تاثیر است و طلاق فقط این است که قبل از عده و بعد از این که زن از حیضش پاک شد و پیش از این که با او نزدیکی کند به او همسرش بگوید انت طالق تو) طلاق داده شده هستی یا این که از او کناره بگیرد و از این کار طلاق را قصد کرده باشد و بر آن (طلاق) دو مرد عادل را شاهد بگیرد.

ص: 331

23-1- الباقر علیه السلام- ﴿الطَّلَاقُ لِلْعِدَّةَ أَنْ يُطَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ عِنْدَ كُلِّ طُهْرٍ يُرْسِلُ إِلَيْهَا أَنِ اعْتَدَى فَإِنَّ فُلَانَا قَدْ طَلَّقَكِ قَالَ وَ هُوَ أَمْلَك بِرَجْعَتِهَا مَا لَمْ تَنْقَضِ عِدَّتُهَا﴾. (1)

باب 2: لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لَا يَخْرُجْنَ

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ فِي الَّتِي يَمُوتُ عَنْهَا زَوْجُهَا تَخْرُجُ إِلَى الْحَجِّ وَ الْعُمْرَة وَلَا تَخْرُجُ التي تطلق بأنَّ اللهَ تَعَالَى يَقُولُ وَلا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ تَكُونَ طَلقَتْ فِي سَفَر﴾. (2)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَمَاعَةَ بْن مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُطَلَّقَة أَيْنَ تَعْتَدُّ قَالَ فِي بَيْتِهَا لَا تَخْرُجُ وَ إِنْ أَرَادَتْ زِيَارَة خَرَجَتْ بَعْدَ نِصْفَ اللَّيْلِ وَ لَا تَخْرُجُ نَهَاراً وَلَيْسَ لَهَا أَنْ تَحْجَّ حَتَّى تَنْقَضِي عدتها وسألته عن الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا أَكَذَلِكَ هِيَ قَالَ نَعَمْ وَ تَحْجُ إِن شَاءَت﴾. (3)

باب 3: إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ

اشاره

1-3- الرضا علیه السلام- ﴿سَألَ الْمَأْمُونُ الرِّضَا عَنْ قَول اللهِ عَزَّوَجَلَّ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ قَالَ يَعْنِي بِالْفَاحِشَةَ الْمُبَيِّنَةِ أَنْ تُؤْذِيَ أَهْلَ زَوْجِهَا فَإِذَا فَعَلَتْ فَإِنْ شَاءَ أَنْ يُخْرِجَهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا فَعَلَ﴾. (4)

2-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللهِ قَالَ لَا يَحِلُّ لِرَجُل أَنْ يُخْرِجَ امْرَأَتَهُ إِذَا طَلَّقَهَا وَ كَانَ لَهُ عَلَيْهَا رَجْعَة مِنْ بَيْتِهِ وَهِيَ أيْضاً لَا يَحِلُّ لَهَا أَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهِ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ مَعْنَى الْفَاحِشَةِ أَنْ تَرْنِي أَوْ تُشْرِفَ عَلَى الرِّجَالِ وَ مِنَ الْفَاحِشَةِ أَيْضا السَّلَاطَةُ عَلَى زَوْجِهَا فَإِنْ فَعَلَتْ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ حَلَّ لَهُ أَنْ يُخْرِجَهَا﴾. (5)

3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ الصَّادِقِ علیه السلامعَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ قَالَ إِلَّا أَنْ تَزْنِيَ فَتُخْرَجَ وَ يُقَامَ عَلَيْهَا الْحَدُّ﴾. (6)

ص: 332


1- الكافي، ج 6، ص 70/ تفسير نور الثقلين
2- تهذيب الأحكام، ج 5، ص 401 وسائل الشيعة، ج 11، ص 159/ تفسیر البرهان
3- الکافی، ج 6، ص90/ تفسیر نورالثقلین
4- وسائل الشيعة، ج 22، ص 220 تفسير نور الثقلين تفسير البرهان؛ قال يعنى بالفاحشه ... عدتها فعل محذوف عوالى اللآلى، ج 3، ص 390؛ فاذا فعلت ... فعل محذوف
5- بحارالأنوار، ج 101، ص 186/ تفسیر القمی، ج 2، ص374 مستدرک الوسائل، ج 15، ص358
6- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 499 تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان / وسائل الشيعة، ج 22، ص 220؛ «بتفاوت»

23-1- امام باقر علیه السلام- طلاق عدی این است که مرد از همسرش که در هر پاکی که در آن است کناره گیری کند و به گوش او برساند که اگر سرکشی کنی همسرت طلاقت می دهد گرچه این مرد که به ظاهر همسرش را طلاق داده برای رجوع به همسرش شایسته ترین فرد است.

بخش 2: نه شما آن ها را از خانه هایشان بیرون کنید و نه آن ها [در دوران عدّه] بیرون روند.

1-2- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام در خصوص زنی که همسر او بمیرد، می فرماید: «برای حج و عمره بیرون می رود و زنی که طلاق داده می شود بیرون نمی رود؛ زیرا خداوند تعالی می فرماید: ﴿وَ لَا يَخْرُجُنَ﴾ مگر آن که در سفر، طلاق داده شده باشد».

2-2- امام صادق علیه السلام- سماعة بن مهران گوید: از امام صادق علیه السلام در موضوع زن مطلقه که کجا باید ایام عده را به سر ببرد پرسیدم. حضرت فرمود: در خانه ای که زندگی می کرده و چنان چه بخواهد به زیارت رود پیش از نیمه شب برود و بعد از نیمه شب باز گردد، و در روز از خانه بیرون نشود و نمی تواند به حج رود تا عده اش تمام شود».

بخش 3: مگر آن که کار زشت آشکاری انجام دهند.

1-3- امام رضا علیه السلام مأمون از امام رضا درباره ی سخن خداوند عزوجل: ﴿لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَ لَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ﴾ پرسید، فرمود: «منظور از گناه آشکار همان است که خانواده ی همسرش را اذیت کند پس اگر این کار را انجام داد اگر بخواهد می تواند قبل از آن که عده به اتمام برسد او را اخراج کند.

2-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ الله﴾ بر مرد جایز نیست که اگر زن خویش را طلاق دهد او را از خانه ی خویش اخراج کند، در حالی که بر مرد حق رجوع به زن مطلقه ی خویش در خانه باشد بر زن نیز جایز نیست که از خانه ی خویش بیرون رود؛ ﴿إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنة و معناى فاحِشَةٍ﴾ آن است که زنا کند و یا از دید همسر خویش مخفی شود. از آن جمله چیزهایی که فَاحِشَةٍ محسوب می شود، بدزبانی و گستاخی بر همسر خویش است و اگر چیزی از این موارد را انجام داد همسرش اجازه دارد که او را بیرون براند.

3-3- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خداوند عزوجل: ﴿لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُو من بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ﴾ پرسیدند، فرمود: «مگر آن که زنا کند که حد بر او جاری می شود».

ص: 333

4-3- المهدى علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ صَاحِب الزَّمَانِ فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ سَأَلَهُ عَن الْفَاحِشَةِ الْمُيِّنَةِ الَّتِى إِذَا أَنَتِ الْمَرْأَةُ بِهَا فِي أَيَّامٍ عِدَّتِهَا جَازَ لِلزَّوْحِ أَنْ يُخْرِجَهَا مِنْ بَيْتِهِ فَقَالَ ايا الْفَاحِشَةُ الْمُبَيِّنَةُ هِيَ السَّحْقُ دُونَ الزَّنَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ إِذَا زَنَتْ وَأَقِيمَ عَلَيْهَا الْحَدُّ لَيْسَ لِمَنْ أَرَادَهَا أَنْ يَمْتَنِعَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنَ التَّزْويج بهَا لِأَجْلِ الْحَدَّ وَإِذَا سَحَقَتْ وَجَبَ عَلَيْهَا الرَّحْمُ وَ الرَّجمُ خِزْهُ وَ مَنْ أَمَرَ اللَّهُ بِرَجْمِهِ فَقَدْ أَخَزَاهُ وَ مَنْ أَخْزَاهُ فَقَدْ أَبْعَدَهُ وَ مَنْ أَبْعَدَهُ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَقْرَبَهُ﴾. (1)

5-3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ كُلَّ مَعْصِيَة لِلَّهِ تَعَالَى ظَاهِرَة فَهِيَ فَاحِشَةً﴾. (2)

باب 4: وَتِلْكَ حُدُودُ الله وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ

اشاره

1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِق .. يَا مَوْلَايَ فَمَا شَرَائِط الْمُتْعَة قَالَ يَا مُفَضَّلُ لَهَا سَبْعُونَ شَرَطاً مَنْ خَالَفَ فِيهَا شَرْطاً وَاحِداً ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾. (3)

2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّلَ بْن عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي كِتَابِهِ إِلَيْهِ وَأَمَّا مَا ذَكَرْتَ أَنَّهُمْ يَتَرَادَفُونَ الْمَرْأَةَ الْوَاحِدَةَ فَأَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ مِنْ دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ رَسُولِهِ إِنَّمَا دِينُهُ أَنْ ، يُحِلَّ مَا أَحَلَّ اللَّهُ وَيُحَرِّمَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَإِنَّ مِمَّا أَحَلَّ اللَّهُ الْمُتْعَةَ مِنَ النِّسَاءِ فِي كِتَابِهِ وَالْمُتْعَةَ مِنَ الْحَجِّ أَحَلَّهُمَا اللَّهُ ثُمَّ لَمْ يُحَرِّمُهُمَا فَإِذَا أَرَادَ الرَّجُلُ الْمُسْلِمُ أَنْ يَتَمَتَّعَ مِنَ الْمَرْأَةِ فَعَلَ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ عَلَى كِتَابِهِ وَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ نِكَاحاً غَيْرَ سِفَاحٍ مَا تَرَاضَيَا عَلَى مَا أَحَبَّا مِنَ الْأَجْرَ كَمَا قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنْ هُمَا أَحَبَّا مَدًا فِي الْأَجَلِ عَلَى ذَلِكَ الْأَجْرِ أَوْ مَا أَحَبًّا فِي آخِرِ يَوْمِ مِنْ أَجَلِهَا قَبْلَ أَنْ يَنْقَضِيَ الْأَجَلُ مِثْلُ غُرُوبِ الشَّمْسِ مَدَا فِيهِ وَ زَادَا فِي الْأَجَلِ مَا أَحَبًّا فَإِنْ مَضَى آخِرُ يَوْمٍ مِنْهُ لَمْ يَصْلُحْ إِلَّا بِأَمْرِ مُسْتَقْبل وَلَيْسَ بَيْنَهُمَا عِدَّةُ إِلَّا لِرَجُل سِوَاهُ فَإِنْ أَرَادَتْ سِوَاهُ اعْتَدَّتْ خَمْسَةً وَ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَيْسَ بَيْنَهُمَا مِيرَاثُ ثُمَّ إِنْ شَاءَتْ تَمَتِّعَتْ مِنْ آخَرَ فَهَذَا حَلَالُ لَهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنْ شَاءَتْ تَمَتَّعَتْ مِنْهُ أَبَداً وَ إِنْ شَاءَتَ مِنْ عِشْرِينَ بَعْدَ أَنْ تَعْتَدَّ مِنْ كُلِّ مَنْ فَارَقَتْهُ خَمْسَةٌ وَ أَرْبَعِينَ يَوْمًا كُلُّ هَذَا لَهَا حَلَال عَلَى حُدُودِ اللَّهِ الَّتِي بَيَّنَهَا عَلَى لِسَان رَسُولِهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾. (4)

ص: 334


1- تفسير نور الثقلين
2- تفسير بحر العرفان، ج16، ص68
3- بحار الأنوار، ج 53، ص 30
4- وسائل الشيعة، ج 21، ص 55/ بحار الأنوار، ج24، ص294

4-3- امام مهدی علیه السلام- سعد بن عبدالله از امام زمان روایت کرده است که از ایشان پرسیده شد اگر زن در روزهای عده خویش گناه آشکار انجام دهد همسرش اجازه دارد وی را از منزل خود بیرون کند؟ فرمود: «گناه آشکار» همان «سحق است که غیر از زنا است؛ زیرا که اگر زن زنا کند و حد بر او جاری شود مردی که او را بخواهد به خاطر حد، از ازدواج کردن با او امتناع نخواهد کرد ولی اگر مساحقه انجام دهد رجم بر او واجب می شود و رجم خواری و زبونی است. هر کس که خداوند دستور داده باشد او را رجم کنند او را خوار ساخته است و هرکس را که خدا او را خوار ساخته باشد او را دور کرده است و هر کس را که خدا او را دور ساخته باشد، هیچ کس نمی تواند او را نزدیک سازد.

5-3- ابن عباس رحمه الله علیه- هر نافرمانی او نسبت به خداوند تعالی که آشکار باشد، فاحشه است.

بخش 4: این حدود و مرزهای خداست و هرکس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده.

1-4- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: از آقایم امام صادق علیه السلام پرسیدم: ... «مولای من! شرایط متعه چیست»؟ فرمود: ای مفضل هفتاد شرط دارد و هر کس یک شرط را آن مخالفت کند به خود ظلم کرده است.

2-4- امام صادق علیه السلام- از مفضّل بن عمر روایت شده که امام صادق علیه السلام فرمود: «اما آن چه تذکّر داده بودی که شیعه چند نفری با یک زن همبستر می شوند به خدا پناه می برم که چنین کاری راه و روش خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله باشد؛ دین خدا آن است که حلال را حلال بدانی و حرام را حرام بدانی از جمله چیزهایی که خداوند حلال نمود، متعه عقد موقت در قرآن و دیگری حج تمتع است این دو را که حلال نموده بعد دیگر تحریم نکرده وقتی شخص مسلمانی تصمیم بگیرد زنی را صیغه کند مطابق دستور خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله رفتار کرده این یک ازدواج است نه زنا وقتی هر دو راضی به مبلغ و مدت گردند چنان چه خداوند در این آیه می فرماید: ﴿فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٌ وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ﴾. اگر هر دو مایل بودند مدت را طولانی کنند به همان مبلغ روز آخر قبل از غروب آفتاب هرچه مایلند به مدت می افزایند اما درصورتی که روز آخر سپری شد دیگر نمی توانند اضافه کنند مگر با صیغه ی جدیدی بین آن دو عده نیست مگر مرد دیگری بخواهد با او همبستر شود که در این صورت چهل و پنج روز عده نگه می دارد در چنین ازدواجی میراث نیست بعد اگر خواست با مرد دیگری ازدواج می کند این کار برای آن ها تا روز قیامت حلال است با هفت نفر یا با بیست نفر تا وقتی زنده بود تمام این ها برای هر دو حلال است همه در حدودی که خداوند از زبان پیامبرش بیان نموده است که: ﴿وَمَن يَتَعدَّ حُدُودَ اللَّهُ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾.

ص: 335

3-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ بِعَمَل أَهْلِ الْجَنَّةَ سَبْعِينَ سَنَة فَيَحِيفُ فِي وَصِيَّتِهِ فَيُخْتَمُ لَهُ بِعَمَل أَهْلِ النَّارِ وَإِنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ بِعَمَل أَهْلِ النَّارِ سَبْعِينَ سَنَة فَيَعْدِلُ فِي وَصِيَّتِهِ فَيُخْتُمْ لَهُ بِعَمَل أَهْلِ الْجَنَّةَ فَيَدْخُلُ الْجَنَّةَ ثُمَّ قَرَأَ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله أَوْ قَالَ تِلْكَ حُدُودُ الله﴾. (1)

باب 5: لا تَدْري لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً

1-5- الصّادق علیه السلام- ﴿الْمُطَلَّقَةُ تَكْتَحِلُ وَ تَخْتَضِبُ وَ تَطَيَّبُ وَ تَلْبَسُ مَا شَاءَتْ مِنَ الشَّيَابِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً عَلَهَا أَنْ تَقَعَ فِي نَفْسِهِ فَيُراجعَهَاه﴾. (2)

2-5- الصّادقين علیهم السلام- ﴿الْمُطَلَّقَة تَعْتَدُّ فِي بَيْتِهَا وَ تُظهِرُ لَهُ زِينَتَهَا لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً.

قوله تعالى: ﴿فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلَ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ الله ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًاه﴾. (3)

باب 1: فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ

1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قوله فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ يَعْنِي إِذَا انْقَضَتْ عِدَّتُهَا إِمَّا أَنْ يُرَاجَعَهَا وَإِمَّا أَنْ يُفَارقَهَا يُطَلَّقَهَا وَ يُمَتِّعَهَا عَلَى الْمُوسِع قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِر قَدَرُهه﴾.(4)

باب 2: وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ

اشاره

1-2- الجواد علیه السلام- ﴿لَا طَلَاقَ إِلَّا بِخَمْس شَهَادَةِ شَاهِدَيْنِ عَدَلَيْنِ فِي طُهْرٍ مِنْ غَيْر جَمَاعَ بِإِرَادَة عزم﴾. (5)

2-2- الباقر علیه السلام- ﴿دَخَلَ الْحَكَمُ بْنُ عُتَيْبَةَ وَ سَلَمَةُ بْنُ كَهَيْلِ عَلَى أَبِي جَعْفَر علیه السلام فَسَأَلَاهُ عَنْ شَاهِدِ وَ يَمِينِ فَقَالَ قَضَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ قَضَى بِهِ عَلَى علیه السلام عِنْدَكُمْ بِالْكُوفَةِ فَقَالَا هَذَا خِلَافَ الْقُرْآنُ فَقَالَ وَ أَيْنَ وَجَدْتُمُوهُ خِلَافَ الْقُرْآن فَقَالَا إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يَقُولُ وَ

ص: 336


1- الدعوات، ص 234
2- الكافي، ج 6، ص 92 / الإستبصار، ج 3، ص 351/ وسائل الشيعة، ج 22، ص217/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان / تهذيب الأحك ج 8، ص 131
3- تهذيب الأحكام، ج8، ص 131 / وسائل الشيعة، ج 22، ص 217 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 374/ تفسیر البرهان
5- بحار الأنوار، ج 50، ص89/ المناقب، ج 4، ص 382/ مستدرک الوسائل، ج 15، ص 291

3-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- یک فرد، هفتاد سال همانند بهشتیان عمل می نماید بعد در وصیت خود به حقوق دیگران جور و ستم می کند و پایان کارش به عمل اهل جهنم ختم می شود و یک فرد هفتاد سال رفتار جهنمی دارد ولی در وصیت خود به حق و عدالت سفارش می نماید و کارش به عمل اهل بهشت پایان می یابد. سپس خواند ﴿وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله﴾ يا فرمود: ﴿تِلْكَ حُدُودُ الله﴾.

بخش 5: تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این وضع تازه ای برای اصلاح فراهم کند.

1-5- امام صادق علیه السلام- زن مطلقه به چشم های خویش سرمه بکشد و حنا ببندد و معطر شود و بهترین لباس خویش را بر تن کند؛ زیرا خداوند عزوجل می فرماید: ﴿لَعَلَّ اللهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا﴾، به آن امید که وی را خوش آید، و او را باز گرداند.

2-5- امام باقر و امام صادق علیه السلام- زن مطلقه در خانه ی خویش عده را به اتمام برساند، و زینت خویش را برای همسر خویش ابراز نماید ﴿لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً﴾.

و چون عده ی آن ها به پایان نزدیک شود یا آن ها را به طرز شایسته ای نگه دارید یا به طرز شایسته ای از آنان جدا شوید؛ و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید؛ و شهادت را برای خدا برپا دارید؛ این چیزی است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده می شوند. و هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند. (2)

بخش 1: یا آن ها را به طرز شایسته ای نگه دارید یا به طرز شایسته ای از آنان جدا شوید.

1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ﴾ آن است که هرگاه عده ی وی به اتمام رسد یا به وی رجوع می کند و یا این که از وی جدا می شود. در این صورت باید وی را طلاق دهد و او را بهره مند سازد؛ توانگر به اندازه ی توانش و تنگدست نیز به اندازه ی توانش این کار را انجام دهد.

بخش 2: و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید.

1-2- امام هادی علیه السلام- طلاق فقط پنج شرط را دارد شهادت دو عادل هنگام طلاق زن پاک باشد بدون این که شوهرش با او همبستر شده باشد و تصمیم و اراده ی قطعی به این کار داشته باشد نه این که شوخی باشد.

2-2- امام باقر علیه السلام- عبدالرحمن بن حجاج گفت: حکم بن عتیبه و سلمة بن کهیل، نزد امام باقر علیه السلام آمدند و از ایشان درباره ی یک شاهد و سوگند پرسیدند حضرت فرمود: رسول خدا با یک شاهد سوگند حکم داد و امیرمؤمنان علی علیه السلام نزد شما در کوفه بدان حکم کرد آن ها گفتند: «این برخلاف قرآن است! حضرت فرمود: «کجا آن را خلاف قرآن یافتید»؟ آن دو گفتند: «خداوند تبارک و تعالی

ص: 337

أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ فَقَالَ لَهُمَا أَبُو جَعْفَر فَقَوْلُهُ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ هُوَ أَنْ لَا تَقْبَلُوا شَهَادَةَ وَاحِدٍ وَ يَمِيناً ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَلِيّا علیه السلام كَانَ قَاعِداً فِي مَسْجِدِ الْكُوفَةِ فَمَرَّ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ قُفْل التَّمِيمِيُّ وَ مَعَهُ دِرْعُ طَلْحَةَ فَقَالَ عَلَى اللهِ هَذِهِ دِرْعُ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُونَا يَوْمَ الْبَصْرَة فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ قُفْل فَاجْعَلْ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ قَاضِيَكَ الَّذِي رَضِيَتَهُ لِلْمُسْلِمِينَ فَجَعَلَ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ شُرَيْحاً فَقَالَ عَلَى اللهِ هَذِهِ دِرْعُ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُولًا يَوْمَ الْبَصْرَة فَقَالَ لَهُ شُرَيْحُ هَاتِ عَلَى مَا تَقُولُ بَيِّنَةً فَأَتَاهُ بِالْحَسَنِ علیه السلام فَشَهِدَ أَنَّهَا دِرْعُ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُونَا يَوْمَ الْبَصْرَة فَقَالَ شُرَيْحُ هَذَا شَاهِدُ وَاحِدٌ فَلَا أَقْضِي بِشَهَادَة شَاهِدِ حَتَّى يَكُونَ مَعَهُ آخَرُ فَدَعَا قَنْبَراً فَشَهِدَ أَنَّهَا دِرْعُ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُولًا يَوْمَ الْبَصْرَة فَقَالَ شُرَيْحُ هَذَا مَمْلُوک وَ لَا أَقْضِي بشَهَادَة مَمْلُوكِ قَالَ فَغَضِبَ عَلَى الفَقَالَ خُذُوهَا فَإِنَّ هَذَا قَضَى بِجَوْرٍ ثَلَاثَ مَرَّاتِ قَالَ فَتَحَوَّلَ شُرَيْحُ ثُمَّ قَالَ لَا أَقْضِي بَيْنَ اثْنَيْنِ حَتَّى تُخْبرَنِي مِنْ أَيْنَ قَضَيْتُ بِجَوْرٍ ثَلَاثَ مَرَّاتِ فَقَالَ لَهُ وَيْلَكَ أَوْ وَيْحَكَ إِنِّي لَمَّا أَخَبَرْتُكَ أَنَّهَا دِرْعُ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُولًا يَوْمَ الْبَصْرَةِ فَقُلْتَ هَاتِ عَلَى مَا تَقُولُ بَيِّنَةً وَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَيْثُمَا وُجِدَ غُلُولُ أُخِذَ بِغَيْر بَيْنَة فَقُلْتُ رَجُلُ لَمْ يَسْمَعِ الْحَدِيثَ فَهَذِهِ وَاحِدَةُ ثُمَّ أَتَيْتُكَ بِالْحَسَنِ فَشَهِدَ فَقُلْت هَذَا وَاحِدٌ وَ لَا أَقْضِي بِشَهَادَةِ وَاحِدٍ حَتَّى يَكُونَ مَعَهُ آخَرُ وَ قَدْ قَضَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله بِشَهَادَةِ وَاحِدٍ وَ يَمِينِ فَهَذِهِ ثِنْتَانِ ثُمَّ أَتَيْتُكَ بِقَنْبَر فَشَهِدَ أَنَّهَا دِرْعُ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُونَا يَوْمَ الْبَصْرَة فَقُلْتَ هَذَا مَمْلُوكُ وَ لَا أَقْضِي بِشَهَادَة مَمْلُوكِ وَ مَا بَأْسُ بِشَهَادَةِ الْمَمْلُوكِ إِذَا كَانَ عَدْلًا ثُمَّ قَالَ وَيْلَكَ أَوْ وَيْحَكَ إِمَامُ الْمُسْلِمِينَ يُؤْمَنُ مِنْ أُمُورِهِمْ عَلَى مَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْ هَذَا﴾. (1)

3-2- الهادي علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ وَحْدَهَا الَّتِي جَازَتْ فَهِيَ الْقَابِلَةُ جَازَتْ شَهَادَتُهَا مَعَ الرضا فَإِنْ لَمْ يَكُن رضا فَلَا أَقَلَّ مِن امرأتين تَقُومُ الْمَرْأَةُ بَدَلَ الرَّجُل لِلضَّرُورَةِ لِأَنَّ الرَّجُلَ لَا يُمْكِنُهُ أَنْ يَقُومَ مَقَامَهَا فَإِنْ كَانَتْ وَحْدَهَا قُبِلَ قَوْلُهَا مَعَ يَمِينِهَا﴾. (2)

ص: 338


1- الكافي، ج 7، ص 385/ تهذيب الأحكام، ج 6، ص 273/ الإستبصار، ج 3، ص 34 وسائل الشيعة، ج 27، ص 265/ بحار الأنوار، ج 40، ص 301 فقه القرآن، ج 2، ص17/ تفسیر نورالثقلین
2- بحار الأنوار، ج 10، ص 386/ الاختصاص، ص 90/ تحف العقول، ص 476

می فرماید: ﴿وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْعَدْلٍ مِنْكُم﴾. حضرت باقر علیه السلام به آن دو فرمود: «آیا فرموده ی خداوند این است که شهادت یک نفر و سوگند او را نپذیرید؟ سپس فرمود: «امیرمؤمنان علی علیه السلام در مسجد کوفه که عبدالله بن قفل تمیمی که همراهش زره طلحه بود گذر کرد». حضرت به او فرمود: «این زره طلحه است که به سرقت از غنایم جنگ بصره برداشته شده است عبدالله بن قفل به حضرت گفت: میان من و خودت همان قاضی ای که برای مسلمانان پسندیده ای قرار بده» حضرت شریح را میان خود و عبدالله بن قفل داور قرار داد امیر مؤمنان به شریح:گفت این زره طلحه است که در روز جنگ بصره از غنایم به سرقت برده شده است. شریح به حضرت گفت: برای ادعای خود بینه بیاورید ،حضرت امام حسن را آورد او شهادت داد که آن زره طلحه است که به سرقت از غنایم جنگ بصره برداشته شده است شریح:گفت این یک شاهد است و من با یک شاهد حکم نمی کنم تا آن که شاهد دیگری هم همراه آن باشد حضرت قنبر را .خواست او هم شهادت داد که این زره طلحه است و از غنایم جنگ بصره به سرقت رفته .است شریح گفت این برده است و من با شهادت برده حکم نمی دهم امیرمؤمنان خشمگین شد و فرمود: این زره را بگیرید؛ شریح سه بار به جور (غیر حق) حکم داد شریح از جایگاه خویش کنار رفت و گفت: من دیگر میان دو نفر حکم نمی کنم تا به من بگویی که از کجا سه بار قضاوت از روی جور داشتم حضرت به او فرمود: «وای برتو چون من به تو گفتم که این زره طلحه است که از غنایم جنگ بصره به سرقت رفته است تو گفتی که بر گفته ات بینه (شاهد) بیاور با این که رسول خدا فرمود: «هر کجا که غلولی (یعنی چیزی که از غنایم جنگی به خیانت برده شده) یافت شد بدون بینه گرفته می شود ولی من گفتم تو روایت را نشنیده ای. این یک قضاوت از روی جور (غیر حق)؛ سپس حسن را آوردم و او شهادت داد و تو گفتی این یک شاهد است و من با شهادت یک نفر حکم نمی کنم تا آن که همراه وی دیگری هم باشد با این که رسول خدا با شهادت یکنفر و سوگند حکم می کرد این دو قضاوت از روی جور؛ سپس قنبر را آوردم و او شهادت داد که آن زره طلحه است و به خیانت در روز جنگ بصره از غنایم سرقت شده است و تو گفتی که این برده است و من بر پایه شهادت برده حکم نمی دهم این در حالی است که شهادت برده اگر عادل باشد مشکلی ندارد سپس حضرت فرمود ای) ،شریح وای برتو امام مسلمانان بر بزرگتر از این امور برمسلمانان امین دانسته شده است»!

3-2- امام هادی علیه السلام- از امام هادی روایت شده که در پاسخ سؤال یحیی بن اکثم فرمود اما شهادت دادن زن که به تنهایی جایز ،است درباره ی قابله است که در صورت رضایت، پذیرفته آید و اگر رضایت نباشد دست کم باید دو زن شهادت دهند که در این جا به خاطر ضرورت دو زن به جای یک مرد پذیرفته می باشد؛ زیرا مرد در این مورد خاص نمی تواند کار زن را انجام دهد و اگر زن تنها باشد شهادت او را با سوگندش قبول می کنند.

ص: 339

4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ جُعِلَ الطَّلَاقُ فِي النِّسَاءِ الْمُزَوَّجَاتِ غَيْرَ جَائِزِ إِلَّا بِشَاهِدَيْنِ ذَوَيْ عَدْلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ قَالَ فِي سَائِرِ الشَّهَادَاتِ عَلَى الدِّمَاءِ وَ الْفُرُوجِ وَالْأَمْوَالِ وَالْأَمْلَاكَ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مَنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ وبين الطلاق عَزَّ ذِكْرُهُ فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلَقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ لَوْ كَانَتِ الْمُطَلَّقَةُ تَبِينُ بِثَلَاثِ تَطْلِيقَاتِ يَجْمَعُهَا كَلِمَةُ وَاحِدَةً أَوْ أَكْثَرُ أَوْ أَقَلَّ لَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ إِلَى قَوْلِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لله ذلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخر﴾. (1)

5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ شَهَادَةِ النِّسَاءِ فِي النِّكَاحِ بِلَا رَجُل مَعَهُنَّ إِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مُنْكِرَةً فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ ثُمَّ قَالَ لِي مَا يَقُولُ فِي ذَلِكَ فُقَهَاؤُكُمْ قُلْتُ يَقُولُونَ لَا يَجُوزُ إِلَّا شَهَادَةُ رَجُلَيْنِ عَدَلَيْنِ فَقَالَ كَذَبُوا لَعَنَهُمُ اللَّهُ هَوَّنُوا وَاسْتَخَفُوا بِعَزَائِمِ اللَّهِ وَ فَرَائِضِهِ وَشَدَّدُوا وَعَظَمُوا مَا هَوَّنَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ فِي الطَّلَاقِ بِشَهَادَةِ رَجُلَيْنِ عَدَلَيْنِ فَأَجَارُوا الطَّلَاقَ بِلَا شَاهِدٍ وَاحِدٍ وَ النِّكَاحَ لَمْ يَجِئْ عَنِ اللَّهِ فِي تَحْرِيمِهِ فَسَنَّ رَسُولُ اللَّهِ فِي ذَلِكَ الشَّاهِدَيْنِ تَأْدِيبَاً وَ نَظَراً لِئَلَّا يُنْكَرَ الْوَلَدُ وَ الْمِيرَاثُ وَ قَدْ ثَبَتَ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَيُسْتَحَلَّ الْفَرْجُ وَلَا أَنْ يُشْهَد﴾. (2)

6-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى نَصْرِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام عَنْ رَجُل طَلَّقَ امْرَأَتَهُ بَعْدَ مَا غَشِيَهَا بِشَهَادَة عَدلَيْن فَقَالَ لَيْسَ هَذَا بِطَلَاق فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ طَلَاقُ السُّنَّة فَقَالَ يُطَلِّقُهَا إِذَا طَهُرَتْ مِنْ حَيْضِهَا قَبْلَ أَنْ يَغْشَاهَا بِشَاهِدَيْن عَدَلَيْنِ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ فَإِنْ خَالَفَ ذَلِكَ رُدَّ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقُلْتُ لَهُ فَإِنْ طَلَّقَ عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْرِ جَمَاعِ بِشَاهِدِ وَ امْرَأَتَيْنِ فَقَالَ لَا تَجُورُ شَهَادَةُ النِّسَاءِ فِي الطَّلَاقِ وَ قَدْ تَجُورُ شَهَادَتُهُنَّ مَعَ غَيْرِهِنَّ فِي الدَّمِ إِذَا حَضَرَتْهُ فَقُلْتَ فَإِنْ أَشْهَدَ رَجُلَيْنِ نَاصِيَّيْن عَلَى الطَّلَاقِ أَ يَكُونُ طَلَاقاً فَقَالَ مَنْ وُلِدَ عَلَى الْفِطْرَةَ أَجِيرَتْ شَهَادَتُهُ عَلَى الطَّلَاقِ بَعْدَ أَنْ تَعْرِفَ مِنْهُ خَيْرًا﴾. (3)

ص: 340


1- مستدرک الوسائل، ج 32، ص 474 بحار الأنوار، ج 53، ص27/ بحار الأنوار، ج 100، ص301
2- تهذيب الأحكام، ج 6، ص 281 تفسیر نورالثقلین
3- الکافی، ج 6، ص67/ تفسیر البرهان

4-2- امام صادق علیه السلام- خداوند طلاق را برای زنان شوهردار مجاز ندانسته مگر با دو شاهد عادل مسلمان و درباره ی سایر شهادت ها در خصوص اموال و املاک و خون [قتل] و عورت فرموده: و دو نفر از مردان [عادل] خود را [بر این حق] شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند انتخاب کنید (بقره/282) و خداوند عزوجل، شرایط طلاق را روشن ساخته و فرمود: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللهَ رَبَّكُم﴾ و اگر زن مطلقه با سه طلاق مباین شود یک کلمه یا بیشتر یا کمتر آن را جمع می کند زیرا خداوند فرمود: ﴿وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللهَ رَبَّكُمْ... وَتِلْكَ حُدُودُ الله وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفِ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِر﴾

5-2- امام صادق علیه السلام- داود بن حصین گوید: از امام صادق علیه السلام درباره شهادت زنان در مورد ازدواج بدون این که مردی با آنان باشد؛ اگر زن ناشناخته باشد پرسیدم فرمود: «اشکالی ندارد». آن گاه به من فرمود در این مورد فقیهان شما چه می گویند؟ گفتم می گویند جز شهادت دو مرد عادل جایز نیست. فرمود: دروغ می گویند خداوند آنان را لعنت کند آسان گرفته و عزائم و فرایض الهی را سبک شمرده و آن چه خداوند آسان گرفته است سخت گرفته و بزرگ داشته اند خداوند درباره طلاق دستور داده که با شهادت دو مرد عادل واقع شود ولی اینان طلاق را بدون حتی یک شاهد جایز دانسته اند و در حرمت ازدواج از سوی خدا چیزی نیامده و رسول خدا در این باره دو شاهد را از روی ادب استحبابی و با توجه به این که فرزند و ارث انکار نشود، ِسنّت نهاد و پیوند ازدواج ثابت شده و فرج زن بدون این که شاهدی در کار باشد، حلال می شود».

6-2- امام کاظم علیه السلام- احمد بن محمدبن ابی نصر گوید: از امام کاظم علیه السلام درباره ی مردی پرسیدم زن خویش را بعد از آن که با وی همبستر شده بود طلاق داد و دو شاهد عادل نیز بر این ماجرا داشت. ایشان فرمود: این طلاق نیست عرض کردم فدایت شوم طلاق سنّت چگونه است»؟ فرمود: «هرگاه که از حیض خویش طهارت یافت و قبل از آن که با وی همبستر شود، وی را طلاق دهد و دو شاهد عادل بر آن ،بیاورد آن گونه که خداوند عزوجل در قرآن می فرماید و اگر مخالف آن بود به قرآن ارجاع داده شود به ایشان عرض کردم: «اگر در زمان طهارت و بدون جماع طلاق دهد و یک شاهد مرد و دو شاهد زن داشته باشد، چه حکمی دارد؟ فرمود: شهادت دادن زن در امر طلاق جایز نیست گاهی شهادت دادنشان به همراه دیگران در امر خون (حیض) اگر حاضر باشند جایز باشد عرض کردم اگر دو مرد ناصبی بر طلاق شهادت دهند طلاق صورت گرفته است؟ فرمود: هرکس» بر فطرت به دنیا بیاید و به خیر و نیکی شناخته شده باشد اشتهار به فسق نداشته باشد شهادت دادنش برای طلاق مجاز است.

ص: 341

باب 3: وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَةَ الله

1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ كَتَمَ الشَّهَادَةَ أَوْ شَهِدَ بِهَا لِيُهْدِرَ بِهَا دَمَ امْرِيَّ مُسْلِمِ أَوْ لِيَتُوىَ مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لِوَجْهِهِ ظُلْمَةُ مَدَّ الْبَصَرِ وَ فِي وَجْهِهِ كُدُوحَ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقَ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ مَنْ شَهِدَ شَهَادَةَ حَقٌّ لِيُحْيِيَ بِهَا مَالَ امْرِئ مُسْلِم أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لِوَجْهِهِ نُورُ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرَ: أَلَا تَرَى أَنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ اللَّهِ﴾. (1)

2-3- المهدى علیه السلام- ﴿عَنْ صَاحِب الزَّمَانِ الله أَنَّهُ كَتَبَ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَن الرَّجُل يُوقِفُ ضَيْعَةَ أَوْ- دَابَّةَ وَ يُشْهِدُ عَلَى نَفْسِهِ بِاسْمِ بَعْضَ وَكَلَاءِ الْوَقْفِ ثُمَّ يَمُوتُ هَذَا الْوَكِيلُ أَوْ يَتَغَيَّرُ أَمْرُهُ وَيَتَوَلَّى غَيْرُهُ هَلْ يَجُورُ أَنْ يَشْهَدَ الشَّاهِدُ لِهَذَا الَّذِي أَقِيمَ مَقَامَهُ إِذَا كَانَ أَصْلُ الْوَقْفِ لِرَجُلِ وَاحِدٍ أَمْ لَا يَجُورُ فَأَجَابَ لَا يَجُوزُ غَيْرُ ذَلِكَ لِأَنَّ الشَّهَادَةَ لَمْ تَقُمْ لِلْوَكِيلِ وَ إِنَّمَا قَامَتْ لِلْمَالِكِ وَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ﴾. (2)

4-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيٍّ بن سُوَيْد السَّائِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَن علیه السلام قَالَ: كَتَبَ أَبِي فِي رِسَالَتِهِ إِلَيَّ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الشَّهَادَة لَهُمْ فَأَقِمِ الشَّهَادَةَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِكَ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَإِنَّ خِفْتَ عَلَى أَخِيكَ ضَيْماً فَلَا﴾. (3)

باب 4: باب وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً

اشاره

1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ عَزَّ ذِكْرُهُ وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ قَالَ هَؤُلَاءِ قَوْمُ مِنْ شِيعَتِنَا ضُعَفَاءُ لَيْسَ عِنْدَهُمْ مَا يَتَحَمَلُونَ بِهِ إِلَيْنَا فَيَسْمَعُونَ حَدِيثَنَا وَيَقْتَبِسُونَ مِنْ عِلْمِنَا فَيَرْحَلُ قَوْمُ فَوْقَهُمْ وَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ وَيُتْعِبُونَ أَبْدَانَهُمْ حَتَّى يَدْخُلُوا عَلَيْنَا فَيَسْمَعُوا حَدِيثَنَا فَيَنْقُلُونَهُ إِلَيْهِمْ فَيَعِيهِ هَؤُلَاءِ وَ تُضَيِّعُهُ هَؤُلَاءِ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ يَجْعَلُ اللهُ عَزَّ ذِكْرَهُ لَهُمْ مَخْرَجًا وَيَرْزُقُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُونَ﴾. (4)

2-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَنْ أَتَاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِرِزْقٍ لَمْ يَخْطُ إِلَيْهِ بِرِجْلِهِ وَ لَمْ يَمُدَّ إِلَيْهِ يَدَهُ وَ لَمْ يَتَكَلَّمْ فِيهِ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ يَشَدَّ إِلَيْهِ ثِيَابَهُ وَ لَمْ يَتَعَرَّضُ لَهُ كَانَ مِمَّنْ ذَكَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾. (5)

ص: 342


1- من لا یحضره الفقیه، ج3، ص58/ تهذیب الأحکام، ج 6، ص 276/ بحار الأنوار، ج 7، ص218/ الكافي، ج 7، ص 380/ ثواب الأعمال، ص 225 تفسير البرهان تفسير نور الثقلين؛ ليحق» بدل «لیحیی»
2- وسائل الشيعة، ج27، ص321/ بحار الأنوار، ج 53، ص 166/ بحار الأنوار، ج 101، ص 303/ الاحتجاج، ج 2، ص 490
3- الكافي، ج 7، ص381/ تفسیر نور الثقلين
4- الكافي، ج 8، ص178 وسائل الشيعة، ج 27، ص 90/ بحار الأنوار، ج 24، ص 364 مجموعة ورام، ج2، ص 150
5- من لا يحضره الفقیه، ج 3، ص 166 مستدرک الوسائل، ج 13، ص 204/ بحار الأنوار، ج 67 ، ص 281؛ بتفاوت لفظي» الجعفريات ص 153؛ و يرزقه من حيث لا يحتسب» محذوف دعائم الإسلام، ج 2، ص 326

بخش 3: و شهادت را برای خدا برپا دارید.

1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس که برای هدر دادن خون یک انسان مسلمان و یا بازداشتن مسلمانی از مال خویش شهادتی را کتمان کند و یا شهادتی دهد در روز قیامت در حالتی خواهد آمد که ظلمتی به پهنای افق چهره اش را فرا گرفته است و بر چهره اش خراش هایی است که آفریده ها وی را با اسم و نسب می شناسند. از سوی ،دیگر هرکس که برای احیای حق مسلمانی، شهادت حقی بدهد، در روز قیامت در حالتی خواهد آمد که نوری به پهنای افق چهره ی وی را فرا گرفته است و فرشتگان وی را با اسم و نسب می شناسند سپس امام محمد باقر فرمود: «مگر نمی بینی که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: ﴿وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَةَ الله﴾.

2-3- امام مهدی علیه السلام- محمد بن عبدالله حمیری درباره مردی می پرسد که زمین یا حیوانی را وقف می کند و بر خویش به نام بعضی از وکیلان ،وقف شاهد می گیرد سپس این وکیل می میرد یا کارش تغییر می کند و دیگری متولی می شود آیا برای شاهد جایز است که برای متولی جدید شهادت دهد، اگر اصل وقف برای یک نفر ثابت باشد یا جایز نیست؟ حضرت پاسخ داد: «غیر آن جایز نیست؛ چرا که شهادت برای وکیل نبوده و تنها برای مالک بوده و خداوند فرموده است: ﴿و أَقِيمُوا الشَّهادَةَ الله﴾.

3-3- امام کاظم علیه السلام- شهادت بده برای خدا گرچه به ضرر خود یا پدر و مادر یا خویشاوندانت بین خود و آن ها باشد اما اگر احتمال زیانی برای برادر دینی خود دادی شهادت نده.

بخش 4: و هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند.

1-4- امام صادق علیه السلام- وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا وَ يَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ این ها گروهی از شیعیان ضعیف مایند که قدرت مالی ندارند سفر به سوی ما می کنند و روایت ما را می شنوند و از انوار علم ما بهره می گیرند اما گروهی که توانایی دارند این سفر را طی می کنند و مخارجی را متحمل می شوند احادیث ما را می شنوند و برمی گردند برای آن ها نقل می کنند این دوستان احادیث ما را حفظ می کنند اما آن ها ضایع می نمایند این ها کسانی هستند که خداوند برای آن ها راهی قرار داده و از جایی که گمان ندارند روزی داده می شوند».

2-4- امام علی علیه السلام- هرکس را که خداوند نصیبی به او رسانید که او با پای خود قدم به سوی آن بر نداشته و دستی به جانب آن در از ننموده و سخنی درباره ی آن بر زبان نیاورده و مکری برای آن نبسته و به هیچ گونه متعرض آن نشده باشد این از آن مواردی است که خداوند در کتاب خود چنین یاد کرده است: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾.

ص: 343

3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا فَعَلَ عُمَرَ بْنُ مُسْلِمِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَقْبَلَ عَلَى الْعِبَادَة وَ تَرَكَ التِّجَارَةَ فَقَالَ وَيْحَهُ أَمَا عَلِمَ أَنَّ تَارِكَ الطَّلَبُ لَا يُسْتَجَابُ لَهُ إِنَّ قَوْمًا مِنْ أَصْحَابِ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَمَّا نَزَلَتْ وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ غَلَقُوا الْأَبْوَابَ وَ أَقْبَلُوا عَلَى الْعِبَادَةِ وَ قَالُوا قَدْ كُفِينَا فَبَلَغَ ذَلِكَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَرْسَلَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ مَا حَمَلَكُمْ عَلَى مَا صَنَعْتُمْ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ تُكفّلَ لَنَا بِأَرْزَاقِنَا فَأَقْبَلْنَا عَلَى الْعِبَادَةِ فَقَالَ إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ لَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ عَلَيْكُمْ بِالطَّلَب﴾. (1)

4-4- الأئمة علیهم السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ انْقَطَعَ رِجَالُ مِنَ الصَّحَابَةِ فِي بُيُوتِهِمْ وَاشْتَغلُوا بِالْعِبَادَةِ وثوقا بِمَا ضُمِنَ لَهُمْ فَعَلِمَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم ذَلِكَ فَعَابَ مَا فَعَلُوهُ وَ قَالَ إِنِّي لَأَبْغِضُ الرَّجُلَ فَاغِراً فَاهُ إِلَى رَبِّهِ يَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي وَيَتْرَكُ الطَّلَبَ﴾. (2)

5-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ مِنَ الْعِبَادَةِ شِدَّةَ الْخَوْفِ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ اللَّهُ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَماءُ وَ قَالَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَ قَالَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَمَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ حُبَّ الشَّرَفِ وَالذِّكْر لَا يَكُونَانِ فِي قَلْبِ الْخَائِفِ الرَّاهِب﴾. (3)

6-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَن تَعَذَرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ وَتَعَلَّقَتْ عَلَيْهِ مَذَاهِبُ الْمَطَالِبِ فِي مَعَاشِهِ ثُمَّ كَتَبَ لَهُ هَذَا الْكَلَامَ فِي رَبِّ ظَبْي أَوْ قِطْعَة مِنْ أَدَمِ علیه السلام وَ عَلَّقَهُ عَلَيْهِ أَوْ جَعَلَهُ فِي بَعْضٍ ثِيَابِهِ الَّتِي يَلْبَسُهَا فَلَمْ يُفَارِقْهُ وَسَّعَ اللهُ رِزْقَهُ وَفَتَحَ عَلَيْهِ أَبْوَابَ الْمَطَالِبِ فِي مُعَاشِهِ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ اللَّهُمَّ لَا طَاقَةَ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَ بِالْجُهْدِ وَ لَا صَبْرَ لَهُ عَلَى الْبَلَاءِ وَ لَا قُوَّةَ لَهُ عَلَى الْفَقْرِ وَالْفَاقَة اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ وَلَا تَحْظُرْ عَلَى فُلَانِ بْن فُلَانِ رزْقَكَ وَ لَا تَقْتُرْ عَلَيْهِ سَعَةَ مَا عِنْدَكَ وَلَا تَحْرِمْهُ فَضْلَكَ وَلَا تَحْرِمْهُ مِنْ جَزِيلٌ قِسْمِكَ وَ لَا تَكِلْهُ إِلَى خَلْقِكَ وَ لَا إِلَى نَفْسِهِ فَيَعْجِزَ عَنْهَا وَيَضْعُفَ عَنِ الْقِيَامِ فِيمَا يُصْلِحْهُ وَ يُصْلِحُ مَا قِبَلَهُ بَلْ تَفَرَّدْ بِلَمَ شَعْثِهِ وَ تَوَلَّ كِفَايَتَهُ وَ انْظُرْ إِلَيْهِ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ فَإِنَّكَ إِنْ وَكَلْتَهُ إِلَى خَلْقِكَ لَمْ يَنْفَعُوهُ وَ إِنْ أَلْجَأْتَهُ إِلَى أَقْرِبَائِهِ حَرَمُوهُ وَ إِنَّ أَعْطَوْهُ

ص: 344


1- تهذيب الأحكام، ج 6، ص 323/ الکافی، ج 5، ص 84 وسائل الشیعة، ج 17، ص27 / بحار الأنوار، ج22، ص 131/ من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 192
2- مستدرک الوسائل، ج 13، ص 15 عوالی اللآلی، ج 2، ص108
3- الکافی، ج 2، ص 69/ وسائل الشيعة، ج 15، ص 220 / بحار الأنوار، ج 67، ص 359/ تفسیر نورالثقلین؛ «قال و قال ابو عبدالله ... الراهب» محذوف و «ان من العبادة شدة الخوف .... فلا تخشوا الناس» محذوف

3-4- امام صادق علیه السلام- علی بن عبد العزیز گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «عمر بن مسلم چه می کند»؟ گفتم فدایت شوم به عبادت رو آورده و تجارت را ترک کرده». فرمود: «وای بر او آیا نمی داند کسی که طلب [روزی] را ترک کند دعایش پذیرفته نمی شود همانا گروهی از اصحاب رسول خدا وقتی این آیه نازل شد: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴿. درها را بستند و به عبادت رو آوردند و گفتند ما را کفایت می کند. این مطلب به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، و به ایشان رساند و فرمود چه چیز شما را بر این کار واداشت؟ گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله روزی ما ضمانت شد لذا به عبادت رو آوردیم فرمود: هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمی گردد، بر شما باد طلب [روزی]».

4-4- ائمّه علیهم السلام- هنگامی که این قول خداوند: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾ نازل شد، گروهی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه هایشان ماندند و هر تلاشی را رها کردند و به گمان این که روزیشان ضمانت شده است به عبادت پروردگارشان مشغول شدند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وقتی از ماجرا آگاه شد آنان را سرزنش کرد و فرمود به یقین من دشمن دارم کسی را که دهانش را به سوی پروردگارش بگشاید و بگوید به من روزی بده ولی با کار و تلاش آن را نجوید.

5-4- امام صادق علیه السلام- همانا قسمتی از عبادت ترس از خدای عزوجل است، خدا می فرماید: از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می ترسند. (فاطر/28) و نیز خداوند متعال می فرماید: ﴿فَلا تَخشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ﴾ و باز خدای تبارک و تعالی می فرماید: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً﴾ و امام صادق علیه السلام فرمود: حب جاه و شهرت در دل ترسان و بیمناک نباشد [پس کسی که از خدا ترسد حب ریاست و شهرت ندارد]».

6-2- امیرالمؤمنین علیه السلام- هر کس بر او روزی او تنگ شده باشد و راه های طلب معاش او بسته شده باشد این دعا را در ورق از پوست آهو یا در قطعه ای از پوست حیوانی دیگر بنویسد و آن را بر خود پس بیاویزد یا آن که آن را در جام های بگرداند که آن را می پوشد پس همیشه همراه خود نگاه داشته آن را از خود جدا ننماید خدای تعالی روزی او را وسیع می گرداند و بر او درهای مطلب های او را می گشاید از جایی که آن را گمان نداشته باشد و دعا این است خداوندا نیست تحمّلی از برای فلان شخص پسر فلان در مشقت و نیست صبری برای او بر بلا و نه توانایی از برای او بر درویشی و احتیاج، خداوندا پس رحمت فرست بر محمد و بر آل محمد و منع مکن از فلان و منع مکن از فلان پسر فلان روزی خود را و تنگ مگردان بر او گشودگی آن چه را که در نزد تو است از عطاها و محروم مکن او را از زیادتی بخشش خود و قطع مکن از او بزرگ نعمت های خود را و وامگذار او را به سوی خلق خود و نه به سوی نفس او تا آن که عاجز گردد از رسیدن به آن نعمت ها و ضعیف شود از ایستادن و متوجه شدن در آن چه به اصلاح آورده او را و اصلاح کند آن چه را که در نزد اوست بلکه خود به تنهایی توجه نمای به جمع نمودن پراکندگی احوال او و به متولی گشتن کارگذاری او و نظر رحمت نمای به سوی او در همه ی کارهای او به درستی که تو اگر واگذاری او را به سوی آفریدگانت نفع نمی دهند او را و اگر حواله نمایی او را به سوی خویشان او محروم می کنند او را و اگر چنان چه ببخشند به او چیزی می بخشند به او چیز بسیار

ص: 345

أعْطَوْا قَلِيلًا نَكِداً وَ إِنْ مَنْعُوهُ مَنَعُوا كَثِيراً وَ إِنْ بَخِلُوا فَهُمْ لِلْبُخْلِ أَهْلُ اللَّهُمَّ أَغْنِ فلان بن فلان مِنْ فَضْلِكَ وَ لَا تُخْلِهِ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُضْطَرَّ إِلَيْكَ فَقِيرُ إِلَى مَا فِي يَدَيْكَ وَ أَنْتَ غَنِيٌّ عَنْهُ وَ أَنْتَ بِهِ خَبِيرُ عَلِيمٌ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾. (1)

7-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يا أباذر لَوْ أَنَّ النَّاسَ كُلُّهُمْ أَخَذُوا بِهَذِهِ الْآيَةِ لَكَفَتْهُمْ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجًا﴾. (2)

8-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إنِّي لَأَعْرِفُ آيَة مِنْ كِتَابِ اللَّهِ لَوْ أَخَذَ بِهَا جَمِيعُ النَّاسِ كَفَتْهُمْ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا هِيَ قَالَ وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ تَخَرَجا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾. (3)

9-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿خَصْلَةُ مَنْ لَزِمَهَا أَطَاعَتْهُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ وَ رَبَحَ الْفَوْزُ فِي الْجَنَّةِ قِيلَ وَ مَا فِي يَا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ التَّقْوَى مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَعَزَّ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَ ثُمَّ تَنَا وَمَنْ يَتَّقِ الله يجعل له مخرجا وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾. (4)

10-4- الكاظم علیه السلام- ﴿فِي تَفْسِير هَذِهِ الْآيَة وَمَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ قَالَ يَجْعَلُ لَهُ مَخْرَجاً فِي دِينِهِ وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ فِي دُنْيَاهُ﴾. (5)

11-4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنْ شَدَائِدِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ﴾. (6)

12-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَخْرَجاً مِنْ شُبُهَاتِ الدُّنْيَا وَ مِنْ غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَ شَدَائِدِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (7)

13-4- الحسن علیه السلام- ﴿التَّقْوَى بَابُ كُلِّ تَوْبَة وَ رَأْسُ كُلِّ حِكْمَة وَ شَرَف كُلِّ عَمَلُ بِالتَّقْوَى فَازَ مَنْ فَارَ مِنَ الْمُتَّقِينَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً وَقَالَ وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَيُسَدِّدُهُ فِي أَمْرِهِ وَ يُهَيِّنُ لَهُ رُشْدَهُ وَيُفْلِجُهُ بِحُجَّتِهِ وَ يُبَيِّضُ وَجْهَهُ وَ يُعْطِيهِ رَغْبَتَه﴾. (8)

ص: 346


1- مستدرک الوسائل، ج 13، ص 40 بحار الأنوار، ج 92، ص 300
2- بحار الأنوار، ج 74، ص88/ مكارم الأخلاق، ص467/ مستدرک الوسائل، ج 11، ص 216 مجموعة ورام، ج2، ص 62/ أعلام الدين، ص 199
3- إرشاد القلوب، ج 1، ص 38 مستدرک الوسائل، ج 11، ص 267 و بحار الأنوار، ج 67، ص 281 و تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت لفظی»
4- مستدرک الوسائل، ج 11، ص267/ مجموعة ورام، ج2، ص 117 / بحار الأنوار، ج 74، ص171/ کنزالفوائد، ج 2، ص 10
5- فقه الرضا علیه السلام، ص381
6- بحار الأنوار، ج 67، ص 359
7- بحار الأنوار، ج 67، ص 281/ تفسیر نورالثقلین
8- بحار الأنوار، ج 75، ص 110

کمی و اگر منع کنند او را منع می کنند منع بسیار شدیدی و اگر خستت کنند خستت می ورزند و حال آن که ایشان برای بخیلی سزاوارند خداوندا توانگر گردان فلان پسر فلان را از زیادتی بخشش خود و خالی مگردان او را از فضل خود پس به درستی که او التجاء آورنده است به سوی تو محتاج است به آن چه در نزد توست و تو بی نیازی از او و تو به حال او بینا و دانایی و کسی که اعتماد نماید بر خدا پس او کافی و بس است او را به درستی که خدا رساننده است فرمان خود را [به هرکس که می خواهد] بتحقیق که گردانیده است خدا از برای هر چیزی اندازه ای ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾؛ به یقین با [هر] سختی آسانی است. [آری] مسلماً با [هر] سختی آسانی است. (شرح/6-5)». ﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾.

7-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای اباذر! اگر تمام مردم همین آیه را بگیرند آنان را بس خواهد بود: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا﴾.

8-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- به درستی که من آیه ای از قرآن می شناسم که اگر تمام مردم پیرو آن باشند آن ها را کافی است عرض کردند ای رسول خدا کدام است؟ فرمود: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخرَجا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾.

9-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- صفتی است که هرکس دارا باشد دنیا و آخرت در اختیارش قرار گیرد و سود برد پیروزی در بهشت را گفته شد آن صفت چیست؟ ای رسول خدا فرمود: «پرهیزکاری کسی که اراده دارد عزیزترین مردم باشد پس باید بپرهیزد خدای عزوجل را، بعد تلاوت کرد: ﴿و مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾.

10-4- امام کاظم علیه السلام- معنی آیه: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ أَن﴾ است که برای خروج در مسائل دینی راهی باز می کند.

11-4- ابن عباس رحمه الله علیه- الله يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً يعنی هرکه از جهت خوف و ترس از حق تقوی و پرهیزگاری را شیوه ی خود سازد.

12-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- مخرجاً راه رهایی و خلاص از شب هات و مشکلات دنیوی و از شداید مرگ و دشواری های قیامت است.

13-4- امام حسن علیه السلام- تقوی باب هر توبه و سرآمد هر حکمت و [مایه ی] شرافت هر کاری است از پرهیزگاران هر که کامیاب شود به پرهیزگاری است که چنان توفیق یافته است. خداوند تبارک و تعالی فرماید: مسلماً برای پرهیزگاران نجات و پیروزی بزرگی است. (نبا/31) و فرموده و خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردند با رستگاری رهایی می بخشد هیچ بدی به آنان نمی رسد و هرگز غمگین نخواهند شد. (زمر/61) پس ای بندگان خدا پرهیزگاری خداوند را پیشه کنید و بدانید که هر که خدا را پرهیزگار باشد خدایش از میان امواج فتنه راه برگشاید و گامش را در کارش استوار سازد و [موجبات] رهیابی او را فراهم آرد و حجتش را پیروزمند و رویش را سپید کند و دلخواهش را به او ببخشد.

ص: 347

14-4- أمیرالمؤمنین علیه السلام- ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ وَ يُخَلَّدُهُ فِيمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ يُنْزِلُهُ مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ عِنْدَهُ فِي دَارِ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهَ﴾. (1)

15-4- أمير المؤمنين علیه السلام- مَا كَانَ اللَّهُ لِيَفْتَحَ بَابَ التَّوَكُل وَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْمُتَوَكَّلِ مَخْرَجًا فَإِنَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا﴾. (2)

16-4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجا قال الصّادق لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كَانَتَا رَتْقًا عَلَى عَبْدِهِ الْمُؤْمِن ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا فَرَجًا وَ مَخْرَجًا﴾. (3)

17-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَن أَنْقَطَعَ إِلَى اللَّهِ كَفَاهُ اللَّهُ مَشُونَتَهُ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَن انْقَطَعَ إِلَى الدُّنْيَا وَكَلَهُ إِلَيْهَا﴾. (4)

18-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَّ الْمِقْدَادَ قَالَ لَهُ الله: أنَا مُنْذُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ مَا طَعِمْتُ شَيْئاً فَخَرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ بَاعَ دِرْعَهُ بخَمْسِمِائَة وَدَفَعَ إِلَيْهِ بَعْضَهَا وَ انْصَرَفَ مُتَخَيْراً فَنَادَاهُ أَعْرَابِيُّ اشْتَرَ مِنِّي هَذِهِ النَّاقَةَ مُوْجَلًا فَاشْتَرَاهَا بِمِائَة وَ مَضَى الْأَعْرَابِيُّ فَاسْتَقْبَلَهُ آخَرُ وَ قَالَ بِعْنِي هَذِهِ بِمِائَة وَ خَمْسِينَ درهم دِرْهَماً فَبَاعَ وَ صَاحَ يَا حَسَنُ وَ يَا حُسَيْنُ الامْضِيَا فِي طَلَبِ الْأَعْرَابِي وَهُوَ عَلَى الْبَابِ فَرَآهُ النَّبِي وَهُوَ يَتَبَسَّمُ وَ يَقُولُ يَا عَلَى علیه السلام الْأَعْرَابِيُّ صَاحِبُ النَّاقَةِ جَبْرَئِيلُ القَةِ وَ الْمُشْتَرِى مِيكَائِيلُ يَا عَلَى الةِ الْمِائَةُ عَنِ النَّاقَةِ وَ الخمسين الْخَمْسُونَ بِالْخَمْسِ الَّتِي دَفَعْتَهَا إِلَى الْمِقْدَادِ ثُمَّ تَلَا وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ...﴾. (5)

19-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ اللَّهِ لَوْ كَانَتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضُ عَلَى عَبْدِ رَتْقَا ثُمَ اتَّقَى اللَّهَ جَعَلَ لَهُ مِنْهَا مَخْرَجاً﴾. (6)

20-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَضَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنَّهُ مَنْ آمَنَ بِهِ هَدَاهُ وَ مَنِ اتَّقَاهُ وَقَاهُ وَ مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْهِ كَفَاهُ وَ مَنْ أَقْرَضَهُ أَنْمَاهُ وَ مَنْ وَثِقَ بِهِ أَنْجَاهُ وَ مَنِ الْتَجَأَ إِلَيْهِ آوَاهُ وَمَنْ دَعَاهُ أَجَابَهُ وَلَبَّاهُ وَ

ص: 348


1- نهج البلاغة، ص 266 تفسیر نور الثقلين؛ «و يخلده فيما اشتهت ... لنفسه» محذوف
2- إرشاد القلوب، ج 1، ص148
3- عدة الداعي، ص303
4- روضه الواعظین، ج 2، ص 426
5- بحار الأنوار، ج 41، ص 31 المناقب، ج 2، ص 78
6- بحارالأنوار، ج22، ص 435 تفسیر نورالثقلين / الدعوات للراوندی، ص296

14-4- امام علی علیه السلام و بدانید! ﴿مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً﴾، خدا برای او گشایشی از فتنه ها قرار دهد و نوری که در تاریکی بدان راه برد و او را جاودان دارد در آن چه آرزو و خواهش او بود، و او را نزد خود فرود آرد در منزلی که نشان کرامت او دارد در خانه ای که برای خود بنا کرد.

15-4- امام علی علیه السلام- هیچ گاه خدا در توکل را به روی کسی نمی گشاید که برای توکل کننده مخرجی قرار ندهد؛ زیرا که خدای سبحان می فرماید ﴿و مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا﴾.

16-4- امام صادق علیه السلام- وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخرَجا امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر آسمان ها و زمین بر بنده مؤمن دوخته شده باشند و او تقوای الهی داشته باشد خداوند متعال برای چنین بندهای فرج و راه خروجی از میان آن دو قرار می دهد».

17-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس به سوی خدا منقطع شود خدا هزینه و روزی او را از جایی که حساب نمی کند، کفایت می فرماید و هرکس به دنیا بپیوندد خدایش او را به آن وامی گذارد.

18-4- امام علی علیه السلام- در حدیث ابن عباس رحمه الله علیه آمده مقداد به او [امام علی علیه السلام] گفت: «من از سه روز پیش چیزی نخورده ام امیرالمؤمنین عليه السلام بیرون رفت و زره خود را به پانصد فروخت و مقداری از آن را به او داد و متحیر بازگشت یک بادیه نشین او را صدا زد: «این شتر را از من نسیه بخر آن را به صد خرید و بادیه نشین رفت و دیگری پیش رویش آمد و گفت: «این را به صد و پنجاه درهم به من «بفروش» فروخت و فریاد زد: ای حسن علیه السلام و ای حسین علیه السلام به دنبال بادیه نشین «بروید در حالی که او بر در بود پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که تبسم کرده بود او را دید و می گفت ای علی بادیه نشین صاحب شتر جبرئیل و خریدار میکائیل ود. ای علی! صد به خاطر شتر و پنجاه به خاطر پنجی بود که به مقداد پرداخت کردی، سپس خواند: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ﴾.

19-4- امام علی علیه السلام- به خدا سوگند اگر در همه ی آسمانها و زمین به روی بنده ای بسته شود و آن بنده راه تقوی پیش گیرد خدا عزوجل از آن گرفتاری به وی گشایش دهد.

20-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند بر خودش واجب کرده است که هرکس به او ایمان آورد، هدایتش کند و هرکس تقوای او را پیشه سازد او را حفظ کند و هرکس بر او توکل کند. کفایتش کند و هرکس به او قرض دهد آن (قرض) را رشد دهد (بیشتر کند) و هرکس به او اعتماد کند، نجاتش دهد و هر که به او پناه آورد پناهش دهد و هرکس او را بخواند اجابتش کرده و پاسخش دهد و تأیید این کلام از کتاب ،خدا این آیات:است و هرکس به خدا ایمان آورد خداوند قلبش را هدایت می کند. (تغابن/11)». ﴿وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ کیست که به خدا «قرض الحسنه ای»

ص: 349

تَصْدِيقُهَا مِنْ كِتابِ اللهِ وَ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَمَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمُ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِى وَأَنبُوا إلى رَبِّكُمْ وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي... ﴾. (1)

21-4- الصّادق علیه السلام- ﴿رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ أَنَّهُ قَالَ لِبَعْضِ تَلَامِيذِهِ يَوْمَا أَيَ شَيْءٍ تَعَلَّمْتَ مِنِّي قَالَ لَهُ يَا مَوْلَايَ ثَمَانَ مَسَائِلَ قَالَ اللَّهِ قُصَّهَا عَلَيَّ لِأَعْرِفَهَا قَالَ ... الثَّامِنَةُ قَالَ رَأَيْتُ قَوْماً يَتَّكِلُونَ عَلَى صِحَة أَبْدَانِهِمْ وَ قَوْماً عَلَى كَثْرَة أَمْوَالِهِمْ وَ قَوْماً عَلَى خَلْقَ مِثْلِهِمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً ﴾. (2)

22-4- الكاظم علیه السلام- ﴿مَنِ اتَّقَى اللَّهَ يُتَّقَى وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ يُطَاعُ﴾. (3)

23-4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْوَاسِطِ عَنْ أَبي جَعْفَر قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ العلي لَقَدْ تَرَكْنَا أَسْوَاقَنَا انْتِظَاراً لِهَذَا الْأَمْرِ حَتَّى لَيُوشِكُ الرَّجُلُ مِنَّا أَنْ يَسْأَلَ فِي يَدِهِ فَقَالَ يَا أبَا عَبْدِ الْحَمِيدِ أَ تَرَى مَنْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى علیه السلام لَا يَجْعَلُ اللَّهُ لَهُ مَخْرَجا بَلَى وَاللَّهِ لَيَجْعَلَنَّ اللَّهُ لَهُ مَخْرَجًا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا﴾.

24-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَكْثَرَ الِاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمْ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضِيق مَخْرَجا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب﴾. (4)

25-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿جَاءَ عَوْفِ بْنُ مَالِكِ الْأَشْجَعِيُّ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ ابْنِي قَدْ أَسَرَهُ الْعَدُوُّ وَقَدِ اشْتَدَّ غَمّى وَعِيلَ صَبْرِى فَمَا تَأْمُرُنِي قَالَ آمُرُكَ أَنْ تُكْثِرَ مِنْ قَوْل لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فِي كُلِّ حَالَ فَانْصَرَفَ وَ هُوَ يَقُولُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ إِذْ أَتَاهُ ابْنُهُ مَعَهُ مِائَةٌ مِنَ الْإِبل غَفَلَ عَنْهَا الْمُشْرَكُونَ فَاسْتَاقَهَا فَأَتَى الْأَشْجَعِيُّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَذَكَرَ لَهُ ذَلِكَ فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ له مخرجا وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾. (5)

26-4- أمیرالمؤمنین علیه السلام- ﴿كَانَتِ الْفُقَهَاءِ وَ الْحُكَمَاء إِذَا كَاتَبَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً كَتَبُوا بِثَلَاثٍ لَيْسَ مَعَهُنَّ رَابِعَة مَنْ كَانَتِ الْآخِرَةُ هَمَّهُ كَفَاهُ اللَّهُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنْيَا﴾. (6)

27-4- السجاد علیه السلام- ﴿بَلَغَ عَبْدَ الْمَلِكِ أَنَّ سَيْفَ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم عِنْدَ زَيْن الْعَابِدِينَ فَبَعَثَ يَسْتَوْهِبُهُ مِنْهُ وَيَسْأَلُهُ الْحَاجَةَ فَأَبَى عَلَيْهِ فَكَتَبَ إِلَيْهِ عَبْدُ الْمَلِكَ يُهَدِّدُهُ وَ أَنَّهُ يَقْطَعُ رَزْقَهُ مِنْ بَيْتِ الْمَالِ

ص: 350


1- مستدرک الوسائل، ج 11، ص218/ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 396/ثواب الأعمال، ص181
2- ارشاد القلوب، ج 1، ص188
3- التوحيد، ص61
4-
5- الكافي، ج 8، ص 80
6- جامع الأخبار، ص 57/ بحار الأنوار، ج 10، ص 284

دهد، و از اموالی که خدا به او بخشیده انفاق کند تا آن را برای او چندین برابر کند؟. (بقره /245) و هرگس به خدا تمسک جوید به راهی راست هدایت شده است. (آل عمران /101) به درگاه پروردگارتان بازگردید. (زمر/54) و هنگامی که بندگان من از تو درباره ی من سؤال کنند [بگو]: من نزدیکم دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا می خواند پاسخ می گویم پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند و به مقصد برسند]. (بقره/186)».

21-4- امام صادق علیه السلام- از حضرت صادق روایت شده که روزی به یکی از شاگردانش فرمود: چه چیز از من آموختی؟ عرض کرد «آقا» من از شما هشت مسأله یاد گرفتم. حضرت فرمود: «آن ها را بیان کن تا بشناسم. عرض کرد ... هشتم این که دیدم گروهی به تندرستی و جمعی به سرمایه و مال فراوان خود و دست های بر مخلوقی نظیر خودشان دل بسته اند، اما من به این سخن خداوند گوش دل فرا دادم که می فرماید: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا﴾.

22-4- امام کاظم علیه السلام- هرکس از خداوند بترسد مردم از او خواهند ترسید و هرکس از خداوند اطاعت کند اطاعت خواهد شد.

23-4- امام باقر علیه السلام- عبدالحمید واسطی گوید: به امام باقر عرض کردم: «خدا کار شما را به اصلاح کند به راستی ما به انتظار ظهور دولت حقه دست از کسب کشیده ایم تا بدانجا که چیزی نمانده برخی از ما گدایی کند؟ حضرت فرمود آیا گمان می کنی اگر کسی خود را وقف راه خدا کند خداوند راه روزی بروی او نمی گشاید؟ آری به خدا سوگند خداوند حتما در رحمت خود را به روی او خواهد گشود. خدا رحمت کند کسی که خود را در اختیار ما گذاشته است. خدا رحمت کند آن کس که امر ما را زنده نگاه دارد.

24-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- کسی که بسیار استغفار کند خداوند هر اندوهی را از او برطرف می کند و او را از هر تنگنایی خارج می سازد؛ ﴿و يَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب﴾.

25-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: عون بن مالک اشجعی به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: «ای رسول خدا دشمن فرزندم را در جنگ اسیر کرده و غم و اندوهم شدّت یافته و صبرم لبریز شده چه می فرمایی»؟ فرمود: به تو امر می کنم بسیار بگویی ﴿لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله﴾ در هر حالی و در زمانی که او این ذکر را می گفت پسرش به همراه صد شتر که مشرکان از آن غفلت کرده بودند آمد و آن ها را پیش برد آن گاه اشجعی به نزد رسول خدا آمد و داستان را بازگو کرد. در این هنگام این آیه نازل شد: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾.

26-4- امام علی علیه السلام- حکیمان و دانشمندان پیشین چون به یکدیگر نامه می نوشتند سه جمله می نوشتند که چهار می نداشت؛ آن که همتش را به کار آخرت گماشت خداوند کار دنیای او را کفایت می کند.

27-4- امام سجّاد علیه السلام- عبدالملک شنید که شمشیر پیغمبر در نزد زین العابدین است پیغام فرستاد که به او ببخشد. گفت به آن احتیاج دارم امام امتناع ورزید عبدالملک نامه ای تهدیدآمیز نوشت که حقوقش را از بیت المال حذف خواهد کرد در جواب او نوشت خداوند برای پرهیزگاران

ص: 351

فَأَجَابَهُ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ ضَمِنَ لِلْمُتَّقِينَ الْمَخْرَجَ مِنْ حَيْثُ يَكْرَهُونَ وَالرِّزْقَ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُون﴾.

قوله تعالى: ﴿وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً﴾. (3)

باب 1: وَ يَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿على بن عَبْدِ الْعَزِيزِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللهِ مَا فَعَلَ عُمَرَ بْنَ مُسْلِمٍ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَقْبَلَ عَلَى الْعِبَادَةِ وَ تَرَكَ الْتَجَارَةَ فَقَالَ وَيْحَهُ أَمَا عَلِمَ أَنَّ تَارِكَ الطَّلَبِ لَا يُسْتَجَابُ لَهُ إِنَّ قَوْماً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولَ اللَّهِ الله لَمَّا نَزَلَتْ وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ أَغْلَقُوا الْأَبْوَابَ وَأَقْبَلُوا عَلَى الْعِبَادَةِ وَ قَالُوا قَدْ كَفِينَا فَبَلَغَ ذَلِكَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَرْسَلَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ مَا حَمَلَكُمْ عَلَى مَا صَنَعْتُمْ قَالُوا يَا رَسُولَ الله تُكفَّلَ لَنَا بِأَرْزَاقِنَا فَأَقَبَلْنَا عَلَى الْعِبَادَةَ فَقَالَ إِنَّهُ مَنْ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ لَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ عَلَيْكُمْ بِالطَّلَب﴾. (1)

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿هَؤُلَاءِ قَوْمُ مِنْ شِيعَتِنَا ضُعَفَاءُ لَيْسَ عِنْدَهُمْ مَا يَتَحَمَّلُونَ بِهِ إِلَيْنَا فَيَسْمَعُونَ حَدِيثَنَا وَ يَقْتَبِسُونَ مِنْ عِلْمِنَا فَيَرْحَلُ قَوْمُ فَوْقَهُمْ وَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ يُتْعِبُونَ أَبْدَانَهُمْ حَتَّى يَدْخُلُوا عَلَيْنَا فَيَسْمَعُوا حَدِيثَنَا فَيَنْقُلُونَهُ إِلَيْهِمْ فَبَعِيهِ هَؤُلَاءِ وَ تُضَيِّعُهُ هَؤُلَاءِ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ يَجْعَلُ اللَّهُ عَزَّ ذِكْرَهُ لَهُمْ مَخْرَجًا وَيَرْزُقُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُونَ﴾.

3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَنْ أَتَاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِرِزْقٍ لَمْ يَخْطُ إِلَيْهِ بِرِجْلِهِ وَ لَمْ يَمُدَّ إِلَيْهِ يَدَهُ وَ لَمْ يَتَكَلَّمْ فِيهِ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ يَشَدَّ إِلَيْهِ ثِيَابَهُ وَ لَمْ يَتَعَرَضُ لَهُ كَانَ مِمَّنْ ذَكَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مَخرَجا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾. (2)

4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿خَصْلَةٌ مَنْ لَرْمَهَا أَطَاعَتْهُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ وَ رَبِّحَ الْقَوْزَ فِي الْجَنَّةِ قِيلَ وَ مَا هِيَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ التَّقْوَى مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَعَزَّ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ تَلَا وَمَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾. (3)

ص: 352


1- تفسير نور الثقلين
2- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 166/ مستدرک الوسائل، ج 13، ص 204/ الجعفريات، ص153/ تفسیر نورالثقلین
3- مستدرک الوسائل، ج 11، ص267/ بحار الأنوار، ج 67، ص 285 کنز الفوائد، ج 2، ص 10/ مجموعة ورام، ج2، ص117

ضمانت کرده که نجات دهد آن ها را از جایی که دوست ندارند و روزی بخشد از محلی که گمان نمی برند.

و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد؛ و هرکس بر خدا توکل کند خدا امر او را کفایت می کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می رساند؛ به یقین خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است. (3)

بخش 1: و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد.

1-1- امام صادق علیه السلام- علی بن عبدالعزیز گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «عمر بن مسلم چه کار کرد»؟ عرض کردم: فدایت شوم به عبادت روی آورد و تجارت را رها کرد». فرمود: «وای بر او مگر نمی داند که ترک کننده ی طلب، دعایش مستجاب نمی شود؟ هنگامی که این آیه نازل شد: ﴿وَ مَن يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ﴾، گروهی از یاران رسول خدا درها را بستند و به عبادت روی آوردند و گفتند خداوند ما را بسنده است. خبر آنان به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و دنبال آن ها فرستاد و فرمود: «چه چیزی شما را بر این کار واداشت»؟ عرض کردند: «ای رسول خدا اس رزق و روزی ما تأمین خواهد شد، پس به عبادت روی آوردیم». آن حضرت فرمود: هر کس این کار را انجام دهد دعایش مستجاب نخواهد شد؛ روزی را بجویید به طلب کردن اهمیت دهید.

2-1- امام صادق علیه السلام- آنان گروهی از شیعه ی ما هستند که ضعیفند و این امکان برای آنان موجود نیست که به سوی ما سفر کنند؛ بنابراین حدیث ما را می شنوند و از علم ما اقتباس می کنند و گروهی که بالاتر از آنان هستند سفر می کنند و اموال خویش را خرج می کنند و بدن های خویش را خسته می کنند تا این که حدیث را فرا گیرند و به آن ها منتقل کنند. پس اینان آن را می فهمند و آن ها آن را از آن ها آن را از دست می دهند و اینان همان کسانی هستند که خداوند تبارک و تعالی گشایشی برای آن ها قرار می دهد و از آن جا که گمان نمی کنند، به آن ها روزی می رساند.

3-1- امیرالمؤمنین علیه السلام- هر کس را که خداوند نصیبی به او رسانید که او با پای خود قدم به سوی آن بر نداشته و دستی به جانب آن در از ننموده و سخنی راجع به آن بر زبان نیاورده و مکری برای آن نبسته و به هیچ گونه متعرض آن نشده باشد این از آن مواردی است که خداوند کتاب خود چنین یاد کرده است: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ﴾.

4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- صفتی است که هر کس دارا باشد دنیا و آخرت در اختیارش قرار گیرد و پیروزی در بهشت را سود برد گفته شد ای رسول خدا آن صفت چیست؟ فرمود: «پرهیزکاری کسی که اراده دارد عزیزترین مردم باشد پس باید تقوای خدای عزوجل را پیشه کند، بعد تلاوت کرد ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب﴾.

ص: 353

5-1- الصّادق علیه السلام - ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ أَرْزَاقَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُونَ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْعَبْدَ إِذَا لَمْ يَعْرِفُ وَجْهَ رِزْقِهِ كَثُرَ دُعَاؤُهُ ﴾. (1)

6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ ضَمِنَ لِمَن اتَّقَاهُ أَنْ يُحَوِّلَهُ عَمَّا يَكْرَهُ إِلَى مَا يُحِبُّ وَيَرْزُقُهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَا يُخْدَعْ عَنْ جَنَّتِهِ وَلَا يُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلَّا بِطَاعَتِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى﴾. (2)

باب 2: وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهُ فَهُوَ حَسْبُهُ

اشاره

1-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلَى بْن سُوَيْدٍ عَنْ أبِي الْحَسَن علیه السلام أول الله قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهُ فَهُوَ حَسْبُهُ فَقَالَ التَوَكَّلُ عَلَى علیه السلام دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ تَتَوَكَّلَ عَلَى علیه السلام فِي أُمُورِكَ كلها فَمَا فَعَلَ بكَ كُنتَ عَنْهُ راضياً تَعْلَمُ أَنَّهُ لَا يَأْلُوكَ خَيْراً وفضلا و تَعْلَمُ أَنَّ الْحُكْمَ فِي ذَلِكَ لَهُ فَتَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام بتفويض ذَلِكَ إِلَيْهِ وَثِقْ بِهِ فِيهَا وَ فِي غَيْرِهَا﴾. (3)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ أَعْطِيَ ثَلَاثَاً لَمْ يُمْنَعْ ثَلَاثَاً مَنْ أَعْطِيَ الدُّعَاءَ أَعْطِيَ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أَعْطِيَ الشُّكْرَ أَعْطِيَ الزِّيَادَةَ وَ مَنْ أَعْطِيَ التَّوَكُلَ أَعْطِيَ الْكِفَايَةَ ثُمَّ قَالَ أَتَلَوْتَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾. (4)

3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُلَيْمَانَ بْن خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَمَّا أَقُولُ إِذَا اضْطَجَعْتُ عَلَى يَمِينِي بَعْدَ رَكْعَتَى الْفَجْرِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لأَقْرَأَ الْخَمْسَ آيَاتِ الَّتِي فِي آخِرِ آلَ عِمْرَانَ إِلَى إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ وَ قُلْ اسْتَمْسَكْتُ بِعُرْوَةَ اللَّهِ الْوُثْقَى الَّتِي لَا انفِصَامَ لَهَا وَاعْتَصَمْتُ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ وَأَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ فَسَقَة الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ آمَنْتُ بِاللَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى الله أَلْجَأْتُ ظَهْرِي إِلَى اللَّهِ فَوَّضْتُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهُ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً حَسْبِيَ اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَتْ حَاجَتُهُ إِلَى مَخْلُوق فَإِنَّ حَاجَتِي وَ رَغْبَتِي إِلَيْكَ الْحَمْدُ لِرَبِّ الصَّبَاحِ الْحَمْدُ لِفَالِقِ الْإِصْبَاحِ ثَلَاثَاً﴾. (5)

ص: 354


1- الکافی، ج 5، ص 84/ تفسير البرهان/ تفسیر نورالثقلین / المناقب، ج 4، ص165/ بحارالأنوار، ج 46، ص95
2- بحار الأنوار، ج 67، ص285 عدة الداعی، ص305/ تفسیر نورالثقلین
3- الکافی، ج 2، ص 65/ بحار الأنوار، ج68، ص 129/ وسائل الشیعة، ج 15، ص213/ تحف العقول، ص 443؛ «بتفاوت لفظی»/ التمحيص، ص 62 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
4- الکافی، ج 2، ص 65/ وسائل الشيعة، ج 7، ص 29/ بحار الأنوار، ج68، ص 43 الخصال، ج 1، ص 101/ روضة الواعظین، ج 2، ص 325 المحاسن، ج 1، ص 3/ تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
5- تهذيب الأحكام، ج 2، ص 136/ بحار الأنوار، ج 84، ص 313 وسائل الشیعة، ج 6، ص491

5-1- امام صادق علیه السلام- خدای عزوجل روزی های مؤمنان را از جایی قرار داده که نمی پندارند و این به جهت آن است که بنده چون وجه و راه روزی خود را نشناسد دعایش بسیار شود.

6-1- امام صادق علیه السلام- من توصیه و سفارش می کنم تو را به تقوی و پرهیزگاری از خدا که خداوند قطعاً ضمانت فرمود برای آن کس که تقوی داشته باشد که او را از مشکلات و ناراحتی نجات داده و به آن چه دوست م یدارد برساند و از جاهایی که گمان ندارد روزی بدهد با فریب و خدعه نمی توان بهشت را از خدا گرفت و فقط از راه اطاعت می توان عنایات او را جلب نمود ان شاء الله تعالى.

بخش 2: و هرکس بر خدا توکل کند خدا امر او را کفایت می کند.

1-2- امام کاظم علیه السلام- علی بن سوید گوید از حضرتش سؤال نمودم درباره ی این آیه ﴿وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ فرمود توکل دارای درجات و مراتبی است که من جمله از آن مراتب این است که در کلیه ی کارهای خود توکل و اعتماد بر او داشته و آن چه که درباره ی تو انجام دهد راضی و خشنود باشی و علم و یقین داشته باشی که هیچ گونه از خیر و فضل و کرم در حق تو کوتاهی نخواهد کرد و بدانی که حکم و فرمان در این گونه امور از آن او است. پس بنابراین با واگذار کردن کار به او بر او توکل نموده و در این کار و تمام کارها به او اعتماد داشته باش و یا در کارهای خود و در کارهای بستگان خود به او اعتماد کن.

2-2- امام صادق علیه السلام- هرکس سه چیز عطا شود از سه چیز محروم نمی گردد، هرکس موفق به دعا شد از اجابت محروم نمی شود و هرکس موفق به شکر و سپاسگزاری شد از زیادی نعمت محروم نخواهد شد. هرکس به توکل توفیق پیدا کرد خداوند او را کفایت می کند، بعد از آن فرمود:: «مگر در کتاب خدا نخوانده ای که فرمود: ﴿وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام فَهُوَ حَسْبُهُ﴾.

3-2- امام صادق علیه السلام- سلیمان بن خالد گفته است از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «وقتی بعد از دو رکعت نافله فجر به پهلوی راست خود می خوابم چه چیز بگویم»؟ فرمود: «پنج آیه از آیات آخر سوره آل عمران را تا إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الميعاد بخوان و بگو به ریسمان محکم خداوند که گسستی ندارد چنگ زده ام و به حبل محکم و قوی خداوند دست انداخته ام و از شر فاسقان عرب و عجم به خدا پناه می برم به خدا ایمان آوردم و به خدا توکل کردم و به خدا تکیه دادم و امورم را به خدا واگذار نمودم، ﴿وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا﴾. خدا مرا بس است و نیکو حمایتگری است !خدایا هر کس شب را به صبح رسانده و حاجتش به سوی مخلوقات است پس حاجت و رغبت من به سوی توست سپاس مخصوص خداوند صبح است سپاس مخصوص خداوند شکافنده صبح است و سه مرتبه این ذکر را بگو

ص: 355

4-2- الرضا علیه السلام- ﴿وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي سِرِّ أَمْرِكَ وَ عَلَانِيَتِكَ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ﴾. (1)

5-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا أَبَاذَرِّ إِنْ سَرَكَ أَنْ تَكُونَ أَقْوَى النَّاسِ فَتَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام وَإِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ أَكْرَمَ النَّاسِ فَاتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنْ سَرَكَ أَنْ تَكُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَكُنْ بِمَا فِي يَدَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا فِي يَدَيْكَ يَا أَبَاذَرٌ لَوْ أَنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَخَذُوا بِهَذِهِ الْآيَةِ لَكَفَتْهُمْ وَمَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهُ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً﴾. (2)

6-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنِ انْقَطَعَ إِلَى اللَّهِ كَفَاهُ اللَّهُ كُلَّ مَثْونَة وَ مَنِ انْقَطَعَ إِلَى الدُّنْيَا وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَيْهَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرْزُقَهُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام﴾. (3)

7-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قرآتُ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَالْفُرْقَانَ فَخَيَّرْتُ مِنْ كُلِّ كِتَابٍ كَلِمَة مِنَ التَّوْرَاةِ مَنْ صَمَتَ نَجَا وَ مِنَ الْإِنْجِيلَ مَنْ قَنِعَ شَبعَ وَ مِنَ الزَّبُورِ مَنْ تَرَكَ الشَّهَوَاتِ فَقَدِّ سَلِمَ عَنِ الْآفَاتِ وَ مِنَ الْفُرْقَانِ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام فَهُوَ حَسْبَهُ﴾. (4)

8-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَرَادَ التَّوَكَّلَ عَلَى علیه السلام فَلْيُحِبَ أَهْلَ بَيْتِي﴾. (5)

باب 3: إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ

1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ لَكِنَّ اللَّهَ بِالِغُ أَمْرِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وَيُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ تَكْمِلَةَ اثْنَيْ عَشَرَ إِمَاماً مَهْدِيَا اخْتَصَّهُمُ اللَّلهُ بكَرَامَتِهِ وَأَحَلَّهُمْ دَارَ قُدْسِهِ﴾. (6)

2-3- الهادى علیه السلام- ﴿نَقْشُ خَاتَمِ الْحُسَيْنِ إِنَّ اللَّهَ َبالِغُ أَمْرِهِ وَخَاتَمُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام خَاتَمُ أَبِيهِ وَ أبو جَعْفَرَ الْأَكْبَرُ خَاتَمُ جَدَّهِ الْحُسَيْنَ علیه السلام﴾. (7)

باب 4: قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً

اشاره

1-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَعْرُوفِ مِنْ غَيْرِ رُؤْيَةِ وَ الْخَالِقِ مِنْ غَيْرِ مَنْصَبَة خَلَقَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَاسْتَعْبَدَ الْأَرْبَابَ بِعِزَّتِهِ وَ سَادَ الْعُظَمَاءَ بِجُودِهِ وَهُوَ الَّذِي أَسْكَنَّ الدُّنْيَا خَلْقَهُ وَ بَعَثَ إِلَى الْجِنِّ وَالْإِنْسِ رُسُلَهُ لِيَكْشِفُوا لَهُمْ عَنْ غِطَائِهَا وَلِيُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا وَلِيَضْرِبُوا لَهُمْ

ص: 356


1- عيون أخبار الرضا، ج 2، ص51/ وسائل الشيعة، ج 10، ص 301 بحار الأنوار، ج 94، ص 354/ إقبال الأعمال، ص 8/ تفسير نور الثقلين؛ «بتفاوت لفظی»
2- مستدرک الوسائل، ج 11، ص 216/ بحار الأنوار، ج 74، ص88/ أعلام الدين، ص 199/ مجموعة ورام، ج2، ص 62 مكارم الأخلاق، ص467؛ «قد جعل الله كل شيء قديرا» محذوف تفسير نور الثقلين؛ يا اباذر ان سرک ... فی یدیک محذوف و قد جعل الله كل شيء قديرا» محذوف
3- إرشاد القلوب، ج 1، ص 120
4- جامع الأخبار، ص 183
5- بحار الأنوار، ج27، ص116
6- بحار الأنوار، ج 36، ص401 بحار الأنوار، ج 48، ص15
7- وسائل الشيعة، ج 5، ص 100 / بحار الأنوار، ج 43، ص 247؛ «بتفاوت» / بحار الأنوار، ج43، ص 242؛ و خاتم على بن الحسين ... جده الحسين» محذوف

4-2- امام رضا علیه السلام - در امور پوشیده و آشکار خود بر او توکل کن ﴿وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ همانا خدا امر خود را به هرچه بخواهد و به هرجا که اراده کند، می رساند.

5-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای اباذر الله اگر می خواهی که قوی ترین مردم باشی بر خدای متعال تکیه و توکل کن و اگر می خواهی که گرامیترین مردم باشی از خدا بترس، و اگر دوست داری که غنی ترین مردم باشی به آن چه نزد خداست امیدوارتر باش از آن چه در اختیار و در دست توست. یا اباذر اگر همه ی مردم به این آیه عمل کنند خداوند همه ی آن ها را کفایت کند؛ ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً﴾.

6-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس به خدا توکل کند خدا هم او را از حیث روزی کفایت می کند و هرکس از دنیا امیدواری داشته باشد خدا او را به دنیا و می گذارد و هرکس روزیش را اراده کند که خداوند از جایی که گمان ندارد برساند پس باید توکل به خدا کند.

7-2- امام علی علیه السلام- تورات و انجیل و زبور و قرآن را خواندم و از هر یک کلمه ای انتخاب کردم از تورات؛ هر که سکوت اختیار کند نجات یابد از انجیل؛ «هرکه قناعت کند شود»، از سیر زبور؛ «هر که تمایلات را رها کند از آفت ها سالم بماند و از قرآن؛ ﴿مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾.

8-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس می خواهد بر خدا توکل کند باید اهل بیت مرا دوست بدارد.

بخش 3: خداوند فرمان خود را به انجام می رساند.

1-3- امام صادق علیه السلام خداوند خواسته خود را اجرا می کند اگرچه کافران مایل نباشند از نژاد او بقیه دوازده امامی که خداوند آن ها را به لطف خویش امتیاز بخشید و در فردوس برین جای دارند، خارج می کند.

2-3- امام هادی علیه السلام- نقش انگشتر امام حسین علیه السلام ﴿إِنَّ اللهَ َبالِغُ أَمْرِهِ﴾ بود. و نقش انگشتر امام سجّاد علیه السلام نیز مانند پدر بود و امام باقر نیز انگشترش همانند جدش حسین علیه السلام بود.

بخش 4: به یقین خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.

1-4- امام علی علیه السلام- ستایش خدایی را که شناخته است بی آن که دیده شود، و آفریننده است بی آن که رنجی برد خلایق را به نیروی خود بیافرید و مهتران را با چیرگی در بند بندگی کشید، و بزرگان را با بخشش خویش مهتری بخشید و اوست که آفریده خود را در این جهان ساکن گرداند، و پیامبرانش را بر جن و انس برانگیزاند تا دنیا را چنان که هست بدیشان بنمایانند، و آنان را از زیان هایش بترسانند و از دنیا برایشان مثل ها زنند و زشتی های آن را به آنان نشان دهند،

ص: 357

أَمْثَالَهَا وَلِيُبَصِّرُوهُمْ عُيُوبَهَا وَلِيَهْجُمُوا عَلَيْهِمْ بِمُعْتَبَرِ مِنْ تَصَرُّفِ مَصَاحِهَا وَأَسْقَامِهَا وَحَلَالِهَا وَ حَرَامِهَا وَمَا أَعَدَّ اللهُ لِلْمُطِيعِينَ مِنْهُمْ وَالْعُصاةِ مِنْ جَنَّةِ وَنَارِ وَ كَرَامَةِ وَ هَوَانِ أَحْمَدُهُ إِلَى نَفْسِهِ كَمَا اسْتَحْمَدَ إِلَى خَلْقِهِ وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً وَلِكُلِّ قَدْر أَجَنَا وَلِكُلِّ أَجَلٍ كِتابا﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَ اللائي يَحْسُنَ مِنَ المَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللائي لَمْ يَحِضْنَ وَ أُولاتُ الْأَعْمالَ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ وَمَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً﴾. (4)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَلَبِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: عِدَّةُ الْمَرْأَة الَّتِي لَا تَحِيضُ وَالْمُسْتَحَاضَة الَّتِي لَا تَطْهُرُ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَ عِدَّةُ الَّتِي تَحِيضُ وَيَسْتَقِيمُ حَيْضُهَا ثَلَاثَهُ قُرُوءٍ قَالَ وَسَأَلْتُهُ عَنْ قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنِ ارْتَبْتُمْ مَا الرِّيبَةُ فَقَالَ مَا زَادَ عَلَى شَهْرٍ فَهُوَ رِيبَةً فَلْتَعْتَدَّ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ وَلْتَرُكِ الْحَيْضَ وَ مَا كَانَ فِي الشَّهْرِ لَمْ تَزِدْ فِي الْحَيْضِ عَلَيْهِ ثَلَاثَ حِيَضٍ فَعِدَّتُهَا ثَلَاثُ حِيَضِ﴾. (2)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَاللَّائِي يَسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ قَالَ الرِّيبَةُ مَا زَادَ عَلَى شَهْرٍ فَإِنْ مَضَى لَهَا شَهْرُ وَ لَمْ تَحِضٍ وَ كَانَتْ فِي حَالِ مَنْ يَئِسَتْ مِنَ الْمَحِيضِ اعْتَدَّتْ بِالشُّهُورِ فَإِنْ عَادَ إِلَيْهَا الْمَحِيضِ قَبْلَ أَنْ تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا كَانَ عَلَيْهَا أن تَعْتَدَ بِالْأَقْرَاءِ وَتَسْتَأنِفَ الْعِدَّةَ﴾. (3)

3- الباقر علیه السلام- ﴿طَلَاقُ الْحَامِل وَاحِدَةُ فَإِذَا وَضَعَتْ مَا فِي بَطْنِهَا فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ وَ قَالَ تَعَالَى وَ أُولاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ فَإِذَا طَلَّقَهَا الرَّجُلُ وَوَضَعَتْ مِنْ يَوْمِهَا أَوْ مِنْ غَدٍ فَقَدِ انْقَضَى أَجَلُهَا وَ جَازَ لَهَا أَنْ تَتَزَوَّجَ وَلَكِنْ لَا يَدْخُلَ بِهَا حَتَّى تَطْهُرَ وَالْحُبْلَى الْمُطَلَّقَةُ تَعْتَدُّ بِأَقْرَب الْأَجَلَيْنِ أَنْ تَمْضِيَ لَهَا ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ قَبْلَ أَنْ تَضَعَ فَقَدِ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا مِنْهُ وَ لَكِنْ لَا تَتَزَوَّجْ حَتَّى تَضَعَ فَإِنْ وَضَعَتْ مَا فِي بَطْنِهَا قَبْلَ انْقِضَاءِ ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ فَقَدِ انْقَضَى أَجْلُهَا﴾. (4)

ص: 358


1- نهج البلاغة، ص 265
2- الکافی، ج 6، ص 100 تهذیب الأحکام، ج 8، ص 117/ وسائل الشيعة، ج 22، ص 186/ تفسير البرهان/ تفسير نورالثقلين؛ «عدة المراة التي ... قال و سألته» محذوف الإستبصار، ج 3، ص 325؛ «عدة المراة التي ... قال و سألته» محذوف
3- دعائم الإسلام، ج 2، ص288 مستدرک الوسائل، ج 15، ص348
4- مستدرک الوسائل، ج 15، ص 351/ من لا يحضره الفقیه، ج 3، ص 509؛ «و قال تعالی و اولات ... فقد انقضی اجلها» محذوف

و به آنان گوشزد کنند، آن چه از آن عبرت توان گرفت، از دگرگونی هایی پی درپی، و سراسر شگفت از تندرستی ها و بیماری هایش و از حلال ها و حرام هایش و آن چه خدا آماده ساخته است برای فرمانبران و نافرمانان از بهشت و یا آتش سوزان و ارجمندی و یا خواری در آن جهان او را می ستایم، چنانکه خود خواسته است از آفریدگان جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً و هر اندازه را مدتی معین ،داشت و هر مدتی را در کتابی نگاشت

و آن گروه از زنان شما که از عادت ماهانه مأیوسند اگر در وضع آن ها [از نظر بارداری] شک کنید، عده ی آنان سه ماه است و همچنین آن ها که هیچ گاه حیض ندیده اند؛ و عده ی زنان باردار این است که وضع حمل کنند؛ و هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند کارش را بر او آسان می سازد. (4)

1- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: امام صادق علیه السلام فرمود و آن زنان شما که از خون دیدن (ماهانه) نا امیدند، اگر شک دارید که خون می بینند یا نه عده ی آنان سه ماه است و [دخترانی] که هنوز] خون ندیده اند نیز عده شان سه ماه است و زنان آبستن مدتشان این است که وضع حمل کنند و هرکس از خدا پروا دارد [خدا] برای او در کارش تسهیلی فراهم سازد. عده ی زنی که حیض نمی شود و زنی که حیض می شود ولی پاک نمی شود سه ماه است و عده ی زنی که حیض می شود و حیض او اشکالی نداشته باشد و منظم باشد سه پاکی است. در خصوص سخن خداوند عزوجل إِنِ ارْتَبْتُم از ایشان پرسیدم: «ریب و شک چیست؟ فرمود: «آن چه بر یک ماه افزون گردد، ریب و شک است و باید عده ی سه ماه را مدنظر قرار دهد و حیض را رها کند و آن چه که در یک ماه باشد و از سه دوره حیض تجاوز نکرده باشد و سه حیض خواهد بود».

2- امام صادق علیه السلام- از امام علیه السلام درباره ی این کلام خداوند عزوجل: ﴿وَ اللَّائِي يَسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ﴾ پرسیده شد فرمود: ریبه زنی که در بارداری او ش-ک است عده اش تا بیش از یک ماه است اگر یک ماه گذشت و حیض نشد و مثل حال زنانی شد که از عادت ماهانه مأیوسند به حساب ماه ها سه ماه عده نگه دارد اگر عادت ماهانه اش پیش از این که عده اش به پایان برسد برگشت و حیض شد باید بر طبق عادات ماهانه عده بگیرد (سه پاکی) و عده را از ابتدا شروع کند.

3- امام باقر علیه السلام- طلاق زن باردار یکی است و چنان است که چون بار بنهد عده اش تمام شده و از مرد جدا گشته است و بائن می شود و خداوند متعال فرموده است: ﴿وَ أُولاتُ الْأَحمال أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ﴾ پس چون مرد او را طلاق داد و همان روز یا فردای آن روز از حمل فارغ شد عده اش تمام شده و می تواند شوهر کند لکن شوهر با وی همبستری نکند تا از نفاس پاک شود و زن باردار مطلقه از میان دو عده گذشتن سه ماه یا بار نهادن کوتاه ترین را اختیار کند و چنان چه سه ماه گذشت و نزایید عده اش از آن مرد تمام گشته ولکن حق ندارد شوهر کند تا بزاید چنان چه فارغ شد از آن چه در شکم داشت قبل از سه ماه نیز عده اش تمام شده است.

ص: 359

4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِى علیه السلام أَنَّهُ قَالَ الْحُبْلَى أَجَلُهَا أَنْ تَضَعَ حَمْلَهَا وَ عَلَيْهِ نَفَقَتْهَا بِالْمَعْرُوفِ حَتَّى تَضَعَ حَمْلَهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلٌ وَ أُولاتُ الْأَعْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ: إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ وَ هِيَ حُبْلَى أَنْفَقَ عَلَيْهَا حَتَّى تَضَعَ يَعْنِي إِذَا كَانَا حُرَيْنِ وَكَانَ يَمْلِكُ الرَّجْعَةَ أَوْ لَا يَمْلِكُ وَ هَذَا مَا لَا نَعْلَمُ فِيهِ اخْتِلَافاً قَالَ عَلَى علیه السلام لِلْمُطَلَّقَة نَفَقَتُهَا بِالْمَعْرُوفِ مِنْ سَعَة زَوْجِهَا فِي عِدَّتِهَا فَإِذَا حَلَّ أَجَلُهَا فَمَتَاعُ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ فَالْمُطَلَّقَةُ لَهَا السُّكْنَى وَالنَّفَقَةُ مَا دَامَتْ فِي عِدَّتِهَا كَانَتْ حَامِلًا أَوْ غَيْرَ حَامِل مَا دَامَتْ لِلزَّوْجِ عَلَيْهَا رَجْعَة﴾. (1)

5- الباقر علیه السلام- ﴿وَ إِنْ كَانَ بهَا حَمْلُ فَإِذَا وَضَعَتِ انْقَضَى أَجَلُهَا وَهُوَ قَوْلُهُ وَ اللَّائِي يَسْنَ مِنَ المحيض مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللَّاتِي لَمْ يَحِضْنَ فَعِدَّتُهُنَّ أَيضاً ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَ أُولاتُ الأَحْمَال أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ﴾. (2)

6- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أُولاتُ الْأَعْمالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ قَالَ الْمُطَلَّقَةُ الْحَامِلَةُ أَجَلُهَا أَنْ تَضَعَ مَا فِي بَطْنِهَا إِنْ وَضَعَتْ يَوْمَ طَلَّقَهَا زَوْجُهَا تَزَوَّجُ إِذَا طَهُرَتْ وَ إِنْ لَمْ تَضَعْ مَا فِي بَطْنِهَا إِلَى تسعة أشهر- لَمْ تَبْراً إِلَى أَنْ تَضَع﴾. (3)

7- الصَّادِقِ علیه السلام- ﴿عَنَ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَن الْمَرْأَةِ الْحُبْلَى يَمُوتُ زَوْجُهَا فَتَضَعُ وَ تَزَوَّجُ قَبْلَ أَنْ تَمْضِي لَهَا أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَقَالَ إِنْ كَانَ دَخَلَ بِهَا فُرِّقَ بَيْنَهُمَا ثُمَّ لَمْ تَحِلَّ لَهُ أَبَداً وَ اعْتَدَّتْ بِمَا بَقِيَ عَلَيْهَا مِنَ الْأَوَّلُ وَ اسْتَقْبَلَتْ عِدَّة أخْرَى مِنَ الْآخَرِ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَإِنْ يَكُنْ دَخَلَ بِهَا فُرِّقَ بَيْنَهُمَا وَاعْتَدَّتْ بِمَا بَقِيَ عَلَيْهَا مِنَ الْأَوَّل وَهُوَ خَاطِبُ مِنَ الْخُطَّابِ﴾. (4)

8- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْحُبْلَى إِذَا طَلَّقَهَا زَوْجُهَا فَوَضَعَتْ سِقْطًا تَمَّ أَوْ لَمْ يَتِمَّ أَوْ وَضَعَتَهُ مُضْغَة قَالَ كُلِّ شَيْءٍ وَضَعَتُهُ يَسْتَبِينُ أَنَّهُ حَمْلُ تَمَ أَوْ لَمْ يَتِمَّ فَقَدِ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا وَ إِنْ كَانَتْ مُضْغَةٍ﴾. (5)

ص: 360


1- دعائم الإسلام، ج 2، ص 289 تفسیر البرهان
2- بحار الأنوار، ج 101، ص 148 تفسیر القمی، ج 2، ص 373
3- تفسير القمي، ج 2، ص 374/ بحار الأنوار، ج 101، ص 186/ مستدرک الوسائل، ج 14، ص 416؛ «و ان لم تضع ... أن تضع» محذوف تفسیر البرهان
4- الکافی، ج 5، ص427/ تفسیر نورالثقلین
5- الکافی، ج 6، ص82/ تفسیر نورالثقلین تفسیر البرهان؛ «و ان كان مضغة» محذوف

4- امام علی علیه السلام- امام صادق علیه السلام از پدرانش از امام علی علیه السلام نقل می کند که فرمود: زن باردار پایان مدتش (عده) زمان تولد نوزادش می باشد و بر شوهر واجب است که نفقه ی او را تا زمانی که بچه را به دنیا بیاورد به طور شایسته پرداخت کند و این همان کلام خداوند عزوجل است ﴿و أُولاتُ الأحمال أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ﴾. هنگامی که مرد همسرش را در حالی که باردار است طلاق داد باید نفقهی او را بدهد تا زمانی که فرزندش به دنیا بیاید و این حکم برای زمانی است که هر دو زن و شوهر آزاد باشند برده) و کنیز نباشند و چه آن مرد بتواند در عده] رجوع کند طلاقش رجعی می باشد و چه نتواند طلاق بائن باشد باز هم باید نفقه ی زن را در دوران بارداری بدهد و این حکم چیزی است که در آن اختلافی سراغ نداریم. امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود: زن مطلقه حق دریافت نفقه را به طور شایسته و متعارف در مقایسه با توانایی شوهرش در مدت عده اش دارد و چون مدت عده تمام شد به طور شایسته از اموال شوهرش بهره مند می گردد این حقی است بر عهده مردان پرهیزکار است بنابراین زن مطلقه مادامی که در عده اش می باشد، حق مسکن و نفقه دارد؛ چه حامله باشد چه نباشد البته مادامی که شوهر حق رجوع به او را داشته باشد. (منظور در طلاق رجعی است).

5- امام باقر علیه السلام- اگر باردار باشد هرگاه که وضع حمل کرد زمانش به اتمام خواهد رسید، و این همان سخن خداوند متعال است که می فرماید: ﴿وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ و فَعِدَّتُهُنَّ أَيضاً ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَ أُوْلَاتُ الْأَعْمَالَ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ﴾.

6- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ﴾ زن مطلقه ی باردار تا زمان وضع حملش مهلت دارد و اگر روزی که همسرش وی را طلاق داد وضع حمل نمود، هرگاه که طهارت یافت می تواند ازدواج کند و اگر تا نه ماه وضع حمل ننمود تا زمانی که وضع حمل نکند، ازدواج نخواهد کرد.

7- امام صادق علیه السلام- حلبی از امام صادق علیه السلام روایت کرد از ایشان درباره ی زنی سؤال کردم که شوهرش مرده است، پس زایمان می کند و قبل از گذشتن چهار ماه و ده روز ازدواج می کند. فرمود: «اگر مرد با او دخول کرده است از هم جدا می شوند و بر یکدیگر حرام ابدی خواهند بود و زن بقیه عده شوهر اوّل را نگاه می دارد و پس از آن عده از دیگری را تا سه «قُرء» نگاه می دارد و اگر با او دخول نکرده بود از هم جدا می شوند زن بقیه عده شوهر اول را نگاه می دارد و این مرد مثل هر مرد دیگری خواستگاری می کند.

8- امام کاظم علیه السلام- عبدالرحمن بن حجاج گوید: از امام کاظم پرسیدم اگر انسان خانم حامله اش را طلاق بدهد و خانم جنین خود را با اعضای کامل و یا ناکامل و یا به صورت یک قطعه گوشت جویده سقط کند چه صورت دارد؟ ابو الحسن:گفت با هر سقطی که از رحم خارج شود و معلوم باشد که جنین ،است، کامل باشد یا ناکامل عده اش تمام شده است؛ هرچند خون بسته و مضغه باشد.

ص: 361

قوله تعالى: ﴿ذلِكَ أَمْرُ الله أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً﴾ (5)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ فِي عَاجِل أَمْرِهِ وَآجِلِهِ فِى السِّرِّ وَالْعَلَانِيَة فَإِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِيماً وَ إِنَّ تَقْوَى اللَّهِ تُوقِي مَقْتَهُ وَ تُوقِى عُقُوبَتَهُ وَ تُوقِى سَخَطَهُ وَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ تُبَيِّضُ الْوُجُوهَ وَ تُرْضِى الرَّبَّ وَ تَرْفَعُ الدَّرَجَةَ خُذُوا بحظُكُمْ وَلَا تُفرطوا في جنب الله﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُمْ مِنْ وُجُدِكُمْ وَلا تُضادُّوهُنَّ لِتُضَيَّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلِ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَأْتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأَتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفِ وَ إِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخرى﴾. (6)

باب 1: أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجُدِكُمْ

1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُمْ مِنْ وُجُدِكُمْ قَالَ الْمُطَلَّقَةُ الَّتِي لِلزَّوْجِ عَلَيْهَا رَجْعَة لَهَا عَلَيْهِ سُكْنَى وَ نَفَقَة مَا دَامَتْ فِي الْعِدَّةَ، فَإِنْ كَانَتْ حَامِلا يُنْفِقُ عَلَيْهَا حَتَّى تَضَعَ حَمْلَهَا﴾. (2)

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام : أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمُطَلَّقَةِ ثَلَاثَاً: أَ لَهَا سُكْنى وَ نَفَقَة؟ قَالَ: حُبْلى هِى؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: لَا﴾. (3)

باب 2: وَلَا تُضَارُوهُنَّ لِتُضَيَّقُوا عَلَيْهِنَّ

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يُضَارَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ إِذَا طَلَّقَهَا فَيُضَيِّقَ عَلَيْهَا حَتَّى تَنْتَقِلَ قَبْلَ أَنْ تَنْقَضِيَ عدتْهَا فَإِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ نَهَى عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ وَلا تُضَارُوهُنَّ لِتُضَيَّقُوا عَلَيْهِنَّ﴾. (4)

ص: 362


1- بحار الأنوار، ج 19، ص 126/ بحار الأنوار، ج 86، ص 232
2- بحار الأنوار، ج 101، ص 186 تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان
3- الكافي، ج 11، ص 588 تفسیر نور الثقلين
4- الکافی، ج 6، ص 123 وسائل الشيعة، ج 22، ص 213 تفسير البرهان/ تفسير نور الثقلين

این فرمان خداست که بر شما نازل کرده؛ و هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند گناهانش را می بخشد و پاداش او را بزرگ می دارد (5)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- پس ای مردم از نافرمانی در مقابل اوامری که تاکنون خداوند فرموده، و یا بعد از این می فرماید در پنهانی و آشکار بترسید زیرا خود ترس از عذاب خداوند بزرگترین کفاره ی گناهان است و سبب عفو و آمرزش پروردگار می شود و ترس از خداوند نیز پاداش شخص فرمانبردار را در مقابل اجراء اوامر الهی بزرگ می گرداند پس هر کس از او خائف باشد، بهره ی بزرگی عائد او می شود تقوی و پرهیزگاری مانع خشم الهی می شود و موجب روسفیدی بندگان می گردد تقوی خدا را خوشنود می سازد و رتبه ی معنوی بنده را بالا می برد، از معنویت الهی بهره برداری کنید و آن را از دست ندهید.

آن ها [زنان مطلقه] را هرجا که خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید؛ و به آن ها زیان نرسانید تا آن ها را در تنگنا قرار دهید و مجبور به ترک منزل شوند؛ و اگر باردار باشند، نفقه ی آن ها را بپردازید تا وضع حمل کنند؛ و اگر برای شما [فرزند را] شیر می دهند پاداش آن ها را بپردازید؛ و [درباره ی شیردادن فرزند] به طور شایسته با یکدیگر مشاوره کنید؛ و اگر به توافق نرسیدید، زن دیگری او را شیر خواهد داد. (6)

بخش 1: آن ها زنان مطلقه را هرجا که خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید.

1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجُدِكُمْ زن مطلقه ای که همسرش بر وی حق رجوع دارد تا زمانی که در عده باشد، باید همسرش نفقه و مسکن وی را تأمین کند و اگر باردار بود تا زمان وضع حمل وی باید خرجش را بدهد.

2-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام علیه السلام در مورد زنی که سه بار طلاق داده شده پرسیدم که آیا حق سکونت در خانه شوهر و دریافت نفقه را دارد؟ فرمود: «آیا باردار است». گفتم: «نه». فرمود: «نه [حقی ندارد]».

بخش 2: و به آن ها زیان نرسانید تا آن ها را در تنگنا قرار دهید و مجبور به ترک منزل شوند.

1-2- امام صادق علیه السلام- مرد هنگامی که زن خویش را طلاق داد به او ضرر نرساند که عرصه بر وی تنگ گردد که مجبور شود قبل از به اتمام رساندن عده ی خویش آنجا را ترک کند؛ زیرا خداوند عزوجل از این امر نهی کرده و فرموده است: ﴿وَ لَا تُضَادُّوهُنَّ لِتُضَيَّقُوا عَلَيْهِنَّ﴾.

ص: 363

باب 3: وَإِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلِ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمَلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أَجُورَهُنَّ وَأَتَرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفِ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى

1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ فَادَّعَتْ أَنَّهَا حُبْلَى انْتَظَرَتْ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ فَإِنْ ولَدَتْ وَ إِلَّا فَاعْتَدَّتْ ثَلَاثَة أَشْهُرٍ ثُمَّ قَدْ بَانَتْ مِنْهُ فَهَذَا إِذَا لَمْ يَكُن يَتَبَيَّنُ حَمْلَهَا فَأَمَّا إِنْ تَعَيَّنَ أَنَّهَا حَامِلُ أنْفَقَ عَلَيْهَا حَتَّى تَضعَ حَمَلَهَا كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمَلَهُن﴾. (1)

2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ وَهِيَ حُبْلَى أَنْفَقَ عَلَيْهَا حَتَّى تَضَعَ حَمْلَهَا فَإِذَا وَضَعَتْهُ أَعْطَاهَا أَجْرَهَا وَلَا يُضَارَهَا إِلَّا أَنْ يَجدَ مَنْ هُوَ أَرْخَصُ أَجْراً مِنْهَا فَإِنْ هِيَ رَضِيَتْ بذلك الأجر فهي أحق بابْنِهَا حَتَّى تَقْطِمَهُ﴾. (2)

3-3- الباقر علیه السلام- ﴿أمَّا قَولُهُ وَإِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمَل فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَأْتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ... وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ يَقُول إِن تَرْضَى الْمَرْأَةُ فَتُرْضِعُ الْوَلَدَ، وَإِنْ لَمْ يَرْضَ الرَّجُلُ أن يَكُونَ وَلَدْهَا عِنْدَهَا يَقُولُ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى لِيُنْفِقُ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقُ مِمَّا آتاه الله﴾. (3)

4-3- الباقر علیه السلام- ﴿إِن الْمُطَلَّقَةَ ثَلَاثَاً لَيْسَ لَهَا نَفَقَة عَلَى زَوْجِهَا إِنَّمَا هِيَ لِلَّتِي لِزَوْجِهَا عَلَيْهَا رَجْعَة﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقُ بِمَا آتَاهُ الله لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إلا ما آتاها سَيَجْعَلُ اللهُ بَعْدَ عُسْرِ يُسْراً﴾. (7)

باب 1: لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ رَوْحِ بْنِ عَبْدِ الرَّحِيمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ قَالَ إِذَا أَنْفَقَ عَلَيْهَا مَا يُقِيمُ ظَهْرَهَا مَعَ كِسْوَة وَ إِلَّا فُرِّقَ بَيْنَهُمَا﴾. (5)

ص: 364


1- دعائم الإسلام، ج 2، ص 290 تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت لفظی»
2- وسائل الشيعه، ج 21، ص 471/ تفسیر البرهان
3- تفسير القمي، ج 2، ص 373
4- الکافی، ج 6، ص 104 / تفسیر نورالثقلین
5- الکافی، ج 5، ص 512/ من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 441/ وسائل الشیعة، ج21، ص 509

بخش 3: و اگر باردار باشند نفقه آن ها را بپردازید تا وضع حمل کنند؛ و اگر برای شما فرزند را شیر می دهند پاداش آن ها را بپردازید؛ و [درباره ی شیردادن فرزند] به طور شایسته با یکدیگر مشاوره کنید؛ و اگر به توافق نرسیدید زن دیگری او را شیر خواهد داد.

1-3- امام علی علیه السلام- هرگاه مردی زنش را طلاق داد و زن ادعا کرد که باردار است [زن] باید نه ماه انتظار بکشد. اگر بچه را به دنیا آورد عده اش تمام است و در غیر این صورت باید سه ماه عده نگه دارد و پس از آن است که از او شوهر جدا شده است این [حکم] زمانی است که باردار بودن او معلوم نباشد ولی اگر معلوم شد او باردار است باید مرد به او نفقه بدهد تا این که فرزندش را به دنیا بیاورد. همان گونه که خداوند تعالی فرمود: ﴿وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلِ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ﴾.

2-3- امام صادق علیه السلام- اگر مرد زن را در حالی که باردار باشد طلاق دهد، تا زمانی که وضع حمل کند، باید نفقهی او را بدهد و هرگاه وضع حمل ،نمود حقش را بدهد و به او ضرر نرساند (اجرت) او را کم نکند، مگر آن که زنی را بیابد که حق شیردهی اش از او کمتر باشد. در این صورت، اگر به آن مزد راضی شود نسبت به شیردادن نوزاد خویش شایسته تر است.

3-3- امام باقر علیه السلام- ما درباره ی سخن خداوند متعال ﴿وَ إِن كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَأْتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أَتَرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعَاسَرْتُمْ﴾ می فرماید: «اگر زن راضی شود بچه را شیر می دهد و اگر مرد راضی نباشد که فرزندش نزد وی بماند، می فرماید: ﴿فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى لِيُنفِقُ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقُ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ﴾

4-3- امام باقر علیه السلام- زن سه طلاقه شده حق نفقه و سکونت در خانه ی زوج را ندارد، و آن برای کسی است که شوهر حق رجوع به او را داشته باشد.

آنان که امکانات وسیعی دارند باید [برای زنان شیرده] از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آن ها که تنگدستاند از آن چه که خدا به آن ها داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمی کند؛ خداوند بزودی بعد از سختی ها آسانی قرار می دهد. (7)

بخش 1: آنان که امکانات وسیعی دارند باید برای زنان شیرده از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آن ها که تنگدست اند از آن چه که خدا به آن ها داده انفاق نمایند.

1-1- امام صادق علیه السلام- روح بن عبدالرحیم گوید از امام صادق علیه السلام ، درباره ی آیه: ﴿وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقُ مِمَّا آتاه الله﴾ پرسیدم. فرمود: «مرد باید به زن چندان نفقه و خرجی دهد که بتواند خود را اداره کند و گرنه بینشان جدایی افکنده شود.

ص: 365

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بَعْض أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ الْمُوسِر يَتَّخِذُ النّيَابَ الكَثِيرَةَ الْجِيَادَ وَالطَّيَالِسَةَ وَالْقُمُصَ الْكَثِيرَةَ يَصُونُ بَعْضُهَا بَعْضاً يَتَجَمَّلُ بِهَا أَيَكُونُ مُسْرِفاً قَالَ لَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ لِيُنْفِقُ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ﴾. (1)

3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنْ رَجُلًا سَأَلَهُ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم هَلْ يُعَدُّ مِنَ السَّرَفِ أَنْ يَتَّخِذَ الرَّجُلُ لِبَاسًاً كَثِيرَةً فَيَتَجَمَّلَ بِهَا وَيَصُونَ بَعْضَهَا بِبَعْض فَقَالَ لَا لَيْسَ هَذَا مِنْ سَرَفَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ لِيُنْفِقُ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ﴾. (2)

4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الرَّجُلُ يَكُونُ قَدْ غَنِيَ دَهْرَهُ وَ العليا لَهُ مَالُ وَ هَيْئَةٌ فِي لِبَاسِهِ وَنَخَوَهُ ثُمَّ يَذْهَبُ مَالُهُ وَيَتَغَيَّرُ حَالُهُ فَيَكْرَهُ أَنْ يَشْمَتَ بِهِ عَدُوهُ فَيَتَكَلَّفُ مَا يَتَهَيَّاْ بِهِ قَالَ لِيُنْفِقُ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللهُ عَلَى قَدْر حَالِه﴾. (3)

باب 2: لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إلا ما آتاها

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لأَصْلَحَكَ اللَّهُ هَلْ جُعِلَ فِي النَّاسِ أَدَاةُ يَنَالُونَ بهَا الْمَعْرِفَةَ قَالَ فَقَالَ لَا قُلْتُ فَهَلْ كَلِّفُوا الْمَعْرِفَةَ قَالَ لَا عَلَى علیه السلام الْبَيَانُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها﴾. (4)

2-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ كَانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً قَالَ الْقَوَامُ هُوَ الْمَعْرُوفُ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرَهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرَهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ عَلَى قَدْرِ عِبَالِهِ وَ مَثُونَتِهِمُ الَّتِي هِيَ صَلَاحُ لَهُ وَ لَهُمْ وَلَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا مَا آتَاها. (5)

3-2- الهادى علیه السلام- ﴿رسالته الله فِي الرَّدَّ عَلَى أَهْلِ الْجَبْرِ وَالتَّفْويض ووَإِثْبَاتِ الْعَدْلِ وَالْمَنْزِلَةَ بَيْنَ الْمَنْزِلَتَيْن ... دَعَا اللَّهُ الْإِنْسَانَ إِلَى اتَّبَاعِ أَمْرِهِ وَ إِلَى طَاعَتِهِ بِتَفْضِلِهِ إِيَّاهُ بِاسْتِوَاءِ الْخَلْقِ وَكَمَال النُّطْقِ وَالْمَعْرِفَة بَعْدَ أَنَّ مَلَكَهُمْ اسْتِطَاعَةَ مَا كَانَ تَعَبَّدَهُمْ بِهِ بِقَوْلِهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَقَوْلِهِ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَقَوْلِهِ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا مَا آتَاهَا وَ فِي آيَاتِ كَثِيرَة فَإِذَا سَلَبَ مِنَ الْعَبْدِ حَاسَةِ مِنْ حَوَاسِهِ رَفَعَ

ص: 366


1- الکافی، ج 6، ص 443 وسائل الشیعة، ج 5، ص 22 بحار الأنوار، ج 76، ص 306/ تفسیر نورالثقلین
2- مستدرک الوسائل، ج 3، ص 244 دعائم الإسلام، ج 2، ص 155
3- بحار الأنوار، ج 76، ص313/ مكارم الأخلاق، ص114
4- الکافی، ج 1، ص 163/ التوحید، ص 414
5- الکافی، ج 4، ص 56 وسائل الشیعة، ج21، ص 556/ تفسیر نور الثقلين؛ «و على المقتر قدره ... على المحسنين» محذوف

2-1- امام صادق علیه السلام- از امام علیه السلام درباره ی مردی که مالدار ،است و تجمل دارد و لباسهای بسیار جبه ها و طیلسان ها و قمیص ها می پوشد و بدان ها خود را می آراید پرسیده شد: «آیا این مرد مسرف است؟ فرمود: ﴿لِيُنْفِقُ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ﴾.

3-1- امام صادق علیه السلام- مردی از امام علیه السلام سؤال کرد و گفت: ای پسر رسول خدا! آیا این از اسراف محسوب می شود که شخصی لباس های زیادی بگیرد و با آن ها زینت کند و بعضی از آن ها را به کمک برخی دیگر از لکه دار شدن حفظ کند و دائماً لباس هایش را عوض کند؟». فرمود: «نه؛ این از اسراف محسوب نمی شود زیرا خداوند عزوجل می فرماید: ﴿لِيُنْفِقُ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ﴾.

4-1- امام صادق علیه السلام- معاوية بن وهب گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم گاهی انسان در قسمتی از عمرش ثروتمند است و لباس و سر و وضع او اعیانی است بعداً ثروتش از دست می رود و وضعش عوض می گردد و از شماتت دشمن رنج می برد برای خرید لباس که خود را بیاراید خویشتن را به مشقت می افکند اما جایز است این آیه را تلاوت فرمود: ﴿لِيُنْفِقُ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقُ مِمَّا آتَاهُ اللهُ﴾.

بخش 2: خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمی کند.

1-2- امام صادق علیه السلام- عبدالاعلی گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «آیا در مردم ابزاری نهاده شده است که به وسیله ی آن درک معرفت کنند»؟ فرمود: «نه» گفتم: «تکلیف به تحصیل معرفت دارند»؟ فرمود: «نه، خدا باید بیان کند، خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمی کند.

2-2- امام کاظم علیه السلام- له وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قواماً (فرقان/67)؛ قوام یعنی کار نیک (کمک به دیگران) توانگر به اندازه ی توانایی خود و تنگدست به اندازه ی توانایی خود کمک کند، همچنین هزینه کردن بر عائله و فراهم آوردن روزی و امکانات زندگی ،ایشان به قدری که برای خود او و آنان شایسته و مناسب است؛ ﴿وَ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها﴾.

3-2- امام هادی علیه السلام- آن حضرت علیه السلام در انکار و ردّ مذهب جبر و تفویض و اثبات «عدل» و معنی جایگاه و مرتبه میان جبر و تفویض ... از این رو خداوند انسان را به پیروی اوامر و اطاعت خود دعوت کرده که به او خلقت مستقیم نطق کامل و قدرت تشخیص داده پس از آن که نیروی انجام تکلیف عطا کرده فرموده پس تا می توانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید. (تغابن/16) و فرمود: خداوند هیچ کس را جز به اندازه ی تواناییش تکلیف نمی کند. (بقره /286) و فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إلا ما آتاها﴾ و آیات بسیار دیگر، و اگر خدا یکی از حس های بنده را بگیرد تکلیف مربوط به آن حس را از او برمیدارد و لذا فرموده بر نابینا و لنگ و بیمار گناهی نیست [اگر] در میدان جهاد شرکت نکنند و هرکس خدا و رسولش را اطاعت نماید، او را در باغ های [از بهشت] وارد می کند که

ص: 367

الْعَمَلَ عَنْهُ بِحَاسَتِهِ كَقَوْلِهِ لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ الْآيَةَ فَقَدْ رَفَعَ عَنْ كُلَّ مَنْ كَانَ بِهَذِهِ الصَّفَةِ الْجِهَادَ وَ جَمِيعَ الْأَعْمَالَ الَّتِي لَا يَقُومُ بهَا وَ كَذَلِكَ أَوْجَبَ عَلَى ذِي الْيَسَارِ الْحَجَّ وَالزَّكَاةَ لِمَا مَلَكَهُ مِن اسْتِطَاعَة ذَلِكَ وَلَمْ يُوجِبْ عَلَى الْفَقِيرِ الزَّكَاةَ وَالْحَجِّ قَوْلُهُ وَاللَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ قَوْلُهُ فِي النَّهَارِ وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ إِلَى قَوْلِهِ فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً كُلُّ ذَلِكَ دَلِيلُ عَلَى أَنَّ الله تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمْ يُكلف عِبَادَهُ إِلَّا مَا مَلَكَهُمْ اسْتِطَاعَتَهُ بِقُوَّةَ الْعَمَلِ بِهِ وَنَهَاهُمْ عَنْ مِثْلِ ذَلِكَ فَهَذِهِ صِحَةُ الْخِلْقَة﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿ وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَ رُسُلِهِ فَحَاسَبْناهَا حِسَاباً شديداً وَ عَذَّبناها عَذابا نكراً﴾ (8)

1- السجّاد علیه السلام- ﴿دَخَلَ قَاضِ مِنْ قُضَاةِ الْكُوفَة عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَقَالَ لَهُ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ أخبرني عَنْ قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنَا فِيهَا قُرِئَ ظَاهِرَةً وَ قَدَّرْنَا فِيهَا خْبِرْنِي السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيالي وَ أَيَّاماً آمِنِينَ قَالَ لَهُ مَا يَقُولُ النَّاسُ فِيهَا قَبْلَكُمْ بِالْعِرَاقِ قَالَ يَقُولُونَ إِنَّهَا مَكَةً فَقَالَ وَ هَلْ رَأَيْتَ السَّرَقَ فِي مَوْضِعِ أَكْثَرَ مِنْهُ بِمَكَّةَ قَالَ فَمَا هُوَ قَالَ إِنَّمَا عَلَى الرِّجَالَ قَالَ وَأَيْنَ ذَلِكَ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَقَالَ أَوَ مَا تَسْمَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَ رُسُلِهِ وَ قَالَ وَ تِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ وَ قَالَ سُئَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيها وَالْعِيرَ الَّتِي أَقْبَلْنَا فِيهَا فَلْيَسْأَلِ الْقَرْيَةَ أو الرِّجَالَ أَوِ الْعِيرَ قَالَ وَ تَلَاعَ آيَاتٍ فِي هَذَا الْمَعْنَى قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَنْ هُمْ قَالَ اللَّهِ نَحْنُ هم﴾. (2)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿نَحْنُ الْقُرَى الَّتِي بَارَكَ اللَّهُ فِيهَا قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَوْجَدْتَ أَوْجَدْنِي هَذَا فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ الْقُرَى رِجَالُ قَالَ نَعَمْ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَبْناهَا عَذاباً نُكْراً فَمَنِ الْعَاتِي عَلَى علیه السلام عَزَّوَجَلَّ الْحِيطَانُ وَ اَلْبُیُوتُ أَمِ اَلرِّجَالُ فَقَالَ اَلرِّجَالُ﴾. (3)

ص: 368


1- تحف العقول، ص 470
2- بحار الأنوار، ج 10، ص 145 / بحار الأنوار، ج24، ص 233/ الاحتجاج، ج 2، ص313
3- بحار الأنوار، ج24، ص235 تأويل الآيات الظاهرة، ص 462

نهرها از زیر [درختانش] جاری است و آن کس که سرپیچی کند، او را به عذاب دردناکی گرفتار می سازد. (فتح/17) از هرکس در این شرایط باشد جهاد و کلیه ی وظایفی را که از انجامش عاجز است برداشته و همچنین حج و زکات را بر آن که مال و استطاعتش داده واجب کرده و از فقیر نخواسته فرموده و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه ی [او] کنند آن ها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. (آل عمران/97) و درباره ی ظهار فرمود کسانی که همسران خود را «ظهار می کنند، سپس از گفته خود بازمی گردند باید پیش از آمیزش جنسی با هم برده ای را آزاد کنند این دستوری است که به آن اندرز داده می شوید و خداوند به آن چه انجام می دهید آگاه است و کسی که توانایی [آزادکردن) برده ای نداشته باشد دو ماه پیاپی قبل از آمیزش روزه بگیرد و کسی که این را هم نتواند، شصت مسکین را اطعام کند. (مجادله /4-3) این ها همه دلیل است که خداوند تبارک و تعالی از بندگان تکلیفی ما زاد بر قدرتی که به آن ها داده نخواسته و نهی و منع او هم به همین منوال است، این معنای تندرستی و سلامت خلقت است.

چه بسیار شهرها و آبادی ها که اهل آن از فرمان خدا و پیامبران علیهم السلام ش سرپیچی کردند و ما به شدت به حسابشان رسیدیم و به مجازات بی سابقه ای گرفتار ساختیم.

1- امام سجّاد علیه السلام- یکی از قاضی های کوفه خدمت علی بن الحسین علیه السلام رسید، گفت: «فدایت شوم مرا از تفسیر این آیه و میان آن ها و شهرهایی که برکت داده بودیم آبادی های آشکاری قرار دادیم و سفر در میان آن ها را به طور متناسب با فاصله ی نزدیک مقرر داشتیم و به آنان [گفتیم] شب ها و روزها در این آبادی ها با ایمنی [کامل] سفر کنید (سبا /18) مطلع فرما». فرمود: مردم عراق در مورد آیه چه اظهار نظری می کنند؟ گفت آن ها می گویند منظور مکه است». فرمود: آیا دزدی در جایی بیشتر از مکه دیده ای؟ یعنی پس چگونه در آیه می فرماید: در آن جا شما ایمن هستید این چه ایمنی است گفت پس کجاست؟ فرمود منظور از این قریه ها رجال و مردانی هستند نه سرزمین گفت بر این مطلب چه دلیلی از قرآن دارید؟ فرمود: «مگر این آیه را نشنیده ای»؟ این شهرها و آبادی هایی است که ما آن ها را هنگامی که ستم کردند هلاک نمودیم (کهف/59) و آیه دیگر و اگر اطمینان نداری از آن شهر که در آن بودیم سؤال کن، و نیز از آن قافله که با آن آمدیم [بپرس]. (یوسف/82) از ده و قریه می پرسند؟ یا از اهل آن می پرسند؟ چند آیه ی دیگر نیز در همین معنی تلاوت فرمود عرض کرد: «آقا فدایت شوم آن مردان چه کسانی هستند؟ فرمود: «آن ها ما هستیم».

2- امام صادق علیه السلام- امام فرمود: «ما» همان قریه هایی هستیم که خدا به آن ها برکت داده است». عرض کرد: «فدایت شوم آیه ای در قرآن به من نشان دهید که منظور از قریه مردم باشند». فرمود: «بله، آیه ﴿وَ كَأَيَّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبُنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا این وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا تُكْرًا﴾ سرپیچی کننده از خدا کیست؟ دیوارها و خانه ها یا مردم»؟ گفت: «مردم».

ص: 369

3- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ قَالَ أَهْلُ الْقَرْيَةِ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عَاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً﴾ (9)

قوله تعالى: ﴿رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آيَاتِ الله مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالله وَيَعْمَل صالحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خَالِدِينَ فيها أبداً قَدْ أَحْسَنَ اللهُ لَهُ رِزْقاً﴾. (10)

قوله تعالى: ﴿أَعَدَّ اللهُ لَهُمْ عَذَاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً﴾ (11)

باب 1: الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً

اشاره

1-1- الباقر علیه السلام- ﴿الذِّكْرُ اسْمَ رَسُول اللَّهِ وَ قَالُوا نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ﴾. (2)

2-1- الباقر علیه السلام- ﴿نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرَ وَ قَدْ سَمَّى اللَّهُ رَسُولَهُ ذِكْراً فِي قَوْلِهِ ذِكْرًا رَسُولًا﴾. (3)

3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ قَالَ لِي كَمْ لِمُحَمَّدِ اسْمٌ فِي الْقُرْآنِ قَالَ قُلْتُ اسْمَانِ أَوْ ثَلَاثُ فَقَالَ يَا كَلْبِيُّ لَهُ عَشَرَةُ أَسْمَاءِ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ مُبَشِّراً بِرَسُول يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ وَ أَنَّهُ لا قامَ عَبْدُ الله يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً وَ طه ما أَنزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْفى و يس وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ إِنَّكَ لَمِنَ المُرسَلِينَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ وَن وَ الْقَلَم وما يَسْطُرُونَ ما أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونِ وَيا أَيُّهَا الزَّمَل و يا أَيُّهَا المُدَّرُ وَقَدْ أَنزَلَ اللهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا فَالذِّكْرُ اسْمُ مِنْ أَسْمَاءِ مُحَمَّدِ وَ نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ فَسَلْ يَا كَلْبِيُّ عَمَّا بَدَا لَكَ قَالَ فَأنْسِيتُ وَ اللَّهِ الْقُرْآنَ كُلَّهُ فَمَا حَفِظْتُ مِنْهُ حَرْفاً أَسْأَلُهُ عَنْهُ﴾. (4)

4-1- الرضا علیه السلام- ﴿وَ نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَسْتَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ إِنَّمَا عَنَى بِذَلِكَ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام سُبْحَانَ اللَّهِ وَ يَجُورُ ذَلِكَ إِذَنْ يَدْعُونَا إِلَى دِينِهِمْ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ أَفْضَلُ مِنْ دِينِ الْإِسْلَامِ فَقَالَ الْمَأْمُونُ

ص: 370


1- تفسیر القمی، ج 2، ص375/ تفسیر البرهان
2- بحار الأنوار، ج 9، ص243 تفسیر القمی، ج 2، ص 375 بحار الأنوار، ج 16، ص 90
3- تأويل الآيات الظاهرة، ص 259
4- بحار الأنوار، ج16، ص101 بصائر الدرجات، ج 1، ص 512

3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ كَأَيَّن مِّن قَرْيَةٍ منظور همان اهل قریه ای است که از فرمان خدا سرپیچی کردند.

آن ها کیفر کار خود را چشیدند؛ و عاقبت کارشان خسران بود (9)

پیامبری [به سوی شما فرستاده] که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت می کند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند از تاریکی ها به سوی نور خارج سازد و هرکس به خدا ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهد، او را در باغ هایی بهشتی وارد می کند که از پای درختانش نهرها جاری است جاودانه در آن می مانند، و خداوند روزی نیکویی برای او قرار داده است. (10)

خداوند عذاب سختی برای آن ها فراهم ساخته؛ پس ای خردمندانی که ایمان آورده اید از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید به یقین خداوند چیزی که مایه ی تذکر است بر شما نازل کرده. (11)

بخش 1: به یقین خداوند چیزی که مایهی تذکر است بر شما نازل کرده است.

1-1- امام باقر علیه السلام- ذکر نام پیامبر صلی الله علیه و آله است. و ما اهل ذکریم.

2-1- امام باقر علیه السلام- ما اهل ذکر هستیم خداوند پیغمبر را در این آیه ذِكْراً رَسُولًا ذکر نامیده است.

3-1- امام صادق علیه السلام- کلبی از امام صادق علیه السلام روایت کرده که به من فرمود حضرت محمد چند نام در قرآن دارد»؟ عرض کردم: «دو یا سه نام». فرمود: ای کلبی! ایشان ده نام دارد؛ محمد فقط فرستاده ی خداست و پیش از او فرستادگان دیگری نیز بودند. (آل عمران/144) و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من می آید و نام او احمد است. (صف/6) و این که هنگامی که بنده خدا [محمد] به عبادت برمیخاست و او را می خواند گروهی پیرامون او به شدت ازدحام می کردند. (جن/19)، و طه، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی! (طه/1-2) و پس سوگند به قرآن حکیم. که تو قطعاً از رسولان خداوند هستی بر راهی راست قرار داری] (یس/4-1) و ن، سوگند به قلم و آن چه می نویسند که به نعمت پروردگارت تو مجنون نیستی (قلم/2-1) و ای جامه به خود پیچیده (مزمل)، و ای جامه خواب به خود پیچیده [و در بستر آرمیده]. (مدثر)، ﴿وَ قَدْ أَنْزَلَ اللهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا﴾؛ پس «ذکر» نامی از نام های حضرت محمد است و ما اهل ذکر هستیم. سپس فرمود: «ای کلبی از هر چه می خواهی بپرس». اما به خدا سوگند همه قرآن از یادم رفت و دیگر هیچ کلامی از آن را به یاد نداشتم تا درباره اش از امام علیه السلام سؤال کنم.

4-1- امام رضا علیه السلام- ما همان اهل ذکریم که خدا در کتاب محکمش فرموده است: اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید انبیاء علماء گفتند: مقصود از اهل ذکر یهود و نصاری است. امام رضا علیه السلام فرمود: سبحان الله آیا این رواست؟ در این صورت به دین خود دعوت می کنند و گویند:

ص: 371

فَهَلْ عِنْدَكَ فِي ذَلِكَ شَرْحُ بِخِلَافِ مَا قَالُوا يَا أَبَا الْحَسَنَ علیه السلام قَالَ نَعَمُ الذِّكْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ذَلِكَ بَيْنَ فِي كِتَابِ اللهِ حَيْثُ يَقُولُ فِي سُورَة الطَّلَاقِ فَاتَّقُوا اللهَ يا أُولي الألباب الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آيَاتِ الله مُبَيِّنَاتٍ فَالذِّكْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَنَحْنُ أَهْلُهُ﴾. (1)

5-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَمَرَكُمْ أَنْ تَسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ أَهْلُ الذِّكْرِ لَا يَدَّعِي ذَلِكَ غَيْرُنَا إِلَّا كَاذِبُ تَصْدِيقُ ذَلِكَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى قَدْ أَنْزَلَ اللهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولا﴾. (2)

6-1- أمير المؤمنين- ﴿صَارَ مُحَمَّدُ الذِّكْرَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آيات الله ﴾. (3)

7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فِي قَوْلِهِ ذِكْراً رَسُولًا النَّبِيُّ ذِكْرُ مِنَ اللَّهِ وَ عَلَى علیه السلام ذِكْرُ مِنْ مُحَمَّدٍ، كَمَا قَالَ وَ إِنَّهُ لَذِكْرُ لَكَ وَلِقَوْمِكَ﴾. (4)

8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً يَعْنِي الرَّسُول﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿اللهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتِ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلما﴾. (12)

باب 1: اللهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ

اشاره

1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قوله اللهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتِ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ دَلِيلُ عَلَى أَنَّ تَحْتَ كُلِّ سَمَاءِ أَرْضاً ﴾. (6)

1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ هَذِهِ الْأَرْضَ بِمَنْ عَلَيْهَا عِنْدَ الَّتِي تَحْتَهَا كَحَلْقَةٍ مُلْقَاةٍ فِي فَلَاةٍ فِيٌّ وَهَاتَانِ بمَنْ فِيهِمَا وَ مَنْ عَلَيْهِمَا عِنْدَ الَّتِي تَحْتَهَا كَحَلْقَة مُلْقَاة فِي فَلَاة فِيٌّ وَالثَّالِثَةُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى السَّابِعَةَ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ وَ السَّبْعُ الْأَرَضِينَ بِمَنْ فِيهِنَّ وَمَنْ عَلَيْهِنَّ عَلَى ظَهْرِ الدِّيكِ كَحَلْقَة مُلْقَاةِ فِي فَلَاةٍ فِي وَ الدِّيكَ لَهُ جَنَاحَانِ جَنَاحٌ فِي الْمَشْرِقِ وَجَنَاحٌ فِي المغرب﴾. (7)

ص: 372


1- وسائل الشيعة، ج27، ص 72 بحار الأنوار، ج 23، ص 173/ الأمالي للصدوق، ص 531 بشارة المصطفى، ص234/ تحف العقول، ص 434 عيون أخبار الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 239 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
2- مستدرک الوسائل، ج 17، ص 283
3- بحار الأنوار، ج26، ص 5
4- المناقب، ج 3، ص97/ بحار الأنوار، ج 35، ص403/ تفسیر البرهان
5- بحارالأنوار، ج16، ص310
6- تفسیر القمی، ج 2، ص375/ تفسیر البرهان
7- الكافي، ج 8، ص153/ بحار الأنوار، ج 57، ص 83 التوحيد، ص275/ تفسیر نورالثقلین

«از دین اسلام برتر است». مأمون عرض کرد: در این باره شما توضیحی دارید به خلاف آن چه گفتند؟ فرمود: «آری مقصود از ذکر رسول خداست و ما اهل اوئیم و این را در سوره ی طلاق بیان کرده است: ﴿فَاتَّقُوا اللهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا؛ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آيات الله مُبَيِّنَاتٍ﴾ ذکر رسول خداست و ما اهل ذکریم».

5-1- امام على علیه السلام- خداوند به شما دستور داد که از اهل ذکر سؤال کنید و به خدا سوگند! ما اهل بیت اهل ذکر هستیم و هرکس غیر از ما آن را ادعا کند دروغگوست و تصدیق حرف من در این کلام خداوند تعالی است: ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولا﴾.

6-1- امام علی علیه السلام- محمد همان ذکری است که در قرآن فرموده است: ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آيَاتِ الله﴾.

7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- در سخن خداوند متعال ﴿ذِكْراً رَسُولًا﴾ ذکر بودن پیامبر صلی الله علیه و آله از جانب خداوند است و علی الذکری از محمد است؛ آن گونه خداوند می فرماید و این مایه ی یادآوری [و عظمت تو و قوم تو است]. (زخرف/44)».

8-1- امام صادق علیه السلام- ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً﴾ منظور پیامبر صلی الله علیه و آله است.

خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن ها را؛ فرمان [و تدبیر] او در میان آن ها پیوسته فرود می آید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و این که علم خدا به همه چیز احاطه دارد. (12)

بخش 1: خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن ها را؛ [فرمان و تدبیر] او در میان آن ها پیوسته فرود می آید.

1-1- علی بن ابراهیم رحمه السلام- سخن خداوند عزوجل ﴿اللهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ﴾ دلیلی است بر آن که در زیر هر آسمان، زمینی موجود است.

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- همانا این زمین و هر که بر آن است در برابر آن چه زیر آن قرار گرفته همچون حلقه ای است که در سرزمینی پهناور و خالی از سکنه افتاده ،باشد و این هر دو با آن چه در آن ها و بر آن ها ست در برابر آن چه زیر آن است چون حلقه ای است که در فلاتی پرت، افتاده است، و همچنین است سومی تا آن که به هفتمی می رسد سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ﴾ و این هفت زمین با آن چه در آن ها ست و آن چه بر آن ها ست بر پشت خروس همچون حلقه ای است که در دشتی پرت افتاده است این خروس دو بال دارد که یک بال در مشرق و بال دیگرش در مغرب است.

ص: 373

3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ اللهَ فَرْدُ يُحِبُّ الْوَتْرَ وَفَرْدُ اصْطَفَى الوَتْرَ فَأجْرَى جَمِيعَ الأشياء عَلَى سَبْعَة فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ﴾. (1)

4-1- الرضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدِ عَنْ أَبِي الْحَسَن علیه السلام رَّضَا قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ فَقَالَ هِيَ مَحْبُوكَةُ إِلَى الْأَرْضِ وَ شَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ فَقُلْتُ كَيْفَ تَكُونُ مَحْبُوكَةً إِلَى الْأَرْضِ وَاللَّهُ يَقُولُ رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَلَيْسَ يَقُولُ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا قُلْتُ بَلَى فَقَالَ فَثَمَّ عَمَدُ وَلَكِنْ لَا تَرَوْنَهَا قُلْتُ كَيْفَ ذَلِكَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ قَالَ فَبَسَطَ كَفَّهُ الْيُسْرَى ثُمَّ وَضَعَ الْيُمْنَى عَلَيْهَا فَقَالَ هَذِهِ أَرْضُ الدُّنْيَا وَالسَّمَاءُ الدُّنْيَا عَلَيْهَا فَوْقَهَا قُبَّةً وَ الْأَرْضِ الثَّانِيَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الدُّنْيَا وَالسَّمَاءِ الثَّانِيَةُ فَوْقَهَا قُبَّةُ وَالْأَرْضِ الثَّالِثَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الثَّانِيَةِ وَ السَّمَاءُ الثَّالِثَةُ فَوْقَهَا قُبَّةُ وَ الْأَرْضِ الرَّابِعَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ وَالسَّمَاءُ الرَّابِعَةُ فَوْقَهَا قُبَّةُ وَالْأَرْضِ الْخَامِسَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ وَالسَّمَاءُ الْخَامِسَةُ فَوْقَهَا قُبَّةُ وَالْأَرْضِ السَّادِسَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الْخَامِسَةِ وَالسَّمَاءُ السَّادِسَةُ فَوْقَهَا قُبَّةُ وَ الْأَرْضِ السَّابِعَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ السَّادِسَةِ وَالسَّمَاءُ السَّابِعَةُ فَهَا قُبَّةٌ وَ عَرْشُ الرَّحْمَن تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَوْقَ السَّمَاءِ السَّابِعَة وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ فَأَمَّا صَاحِبُ الْأَمْرِ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ ۖ وَالْوَصِيُّ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ قَائِمٌ هُوَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ فَإِنَّمَا يَنْزِلُ الْأَمْرُ إِلَيْهِ مِنْ فَوْقِ السَّمَاءِ مِنْ بَيْنِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِينَ قُلْتُ فَمَا تَحْتَنَا إِلَّا أَرْضَ وَاحِدَةُ فَقَالَ مَا تَحْتَنَا إِلَّا أَرْضُ وَاحِدَةً وَإِنَّ السِّتَ لَهُنَّ فَوْقَنَا﴾. (2)

5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَ لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بَعَثَ جَبْرَئِيلَ علیه السلام فِي أَوَّلَ سَاعَة مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَقَبَضَ بِيَمِينِهِ قَبْضَة بَلَغَتْ قَبْضَتُهُ مِنَ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا وَأَخَذَ مِنْ كُلِّ سَمَاءِ تُرْبَةِ وَ قَبَضَ قَبْضَة أُخْرَى مِنَ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ الْعُلْيَا إِلَى الْأَرْضِ السَّابِعَةِ الْقُصْوَى﴾. (3)

6-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُن رَوَى أَبُو صَالِحٍ عَن ابْنِ عَبَّاسِ اللَّهُ أَنَّهَا سَبْعَ أَرَضِينَ لَيْسَ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ تُفَرِّقُ بَيْنَهُنَّ الْبِحَارُ وَ تَظَلَّ جَمِيعَهُنَّ السَّمَاءُ﴾. (4)

ص: 374


1- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 463 بحار الأنوار، ج 94، ص 5 الغارات، ج 1، ص 107
2- بحار الأنوار، ج 57، ص 79 تفسیر القمی، ج 2، ص 328؛ «الحسين بن خالد ... كفه اليسرى محذوف تفسیر نورالثقلين؛ «وقع» بدل وضع»/ تفسير البرهان / بحار الأنوار، ج 57، ص74؛ «بتفاوت لفظی»
3- الکافی، ج 2، ص 5 تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 80/ تفسیر نورالثقلین
4- بحار الأنوار، ج 57، ص 74

3-1- امام علی علیه السلام- خدا یکتاست و فرد را دوست دارد خدا بی همتاست و فرد را برگزیده است. و قاعده هفت را بر تمام اشیاء جاری ساخت خدای عزوجل فرموده است: خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ.

4-1- امام رضا علیه السلام- حسین بن خالد گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «درباره ی سخن خداوند عزوجل قسم به آسمان که دارای چین و شکن های زیباست (ذاریات/7) برای من توضیح دهید». فرمود: «آن (آسمان) به ،زمین محکم بافته شده است و انگشتان خویش را در هم فرو برد». عرض کردم: «چگونه» به زمین بافته می باشد در حالی که خداوند می فرماید: آسمان ها را بدون ستون هایی که برای شما دیدنی باشد. (رعد/2) فرمود: «سبحان الله مگر خداوند نمی فرماید: بدون ستون هایی که برای شما دیدنی باشد. (رعد/2) عرض کردم «آری». فرمود: «پس ستون هست ولی شما آن ها را نمی بینید عرض کردم فدایت شوم چگونه چنین چیزی ممکن است»؟ گفت: «پس دست چپ خویش را پهن کرد و دست راست خویش را بر آن قرار داد». و فرمود: این زمین دنیاست و آسمان دنیا در بالای آن مانند گنبد وجود دارد، و زمین دوّم بالای آسمان دنیاست و آسمان دوم در بالای آن مانند گنبد وجود دارد و زمین سوم بالای آسمان دوم است و آسمان سوم بالای آن مانند گنبد وجود دارد و زمین چهارم بالای آسمان سوم است، و آسمان چهارم بالای آن مانند گنبد وجود دارد و زمین پنجم بالای آسمان چهارم است و آسمان پنجم بالای آن مانند گنبد وجود دارد و زمین ششم بالای آسمان پنجم است، و آسمان ششم بالای آن مانند گنبد وجود دارد و زمین هفتم بالای آسمان ششم است و آسمان هفتم بالای آن مانند گنبد وجود دارد و عرش خداوند رحمان در بالای آسمان هفتم است، و این همان سخن خداوند عزوجل است ﴿الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ﴾ به صورت طبقه طبقه، ﴿وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ﴾، امّا صاحب امر رسول خدا است و وصی و جانشین بعد از رسول خدا بر روی زمین حاضر و موجود است و امر از بالای آسمان از میان آسمان ها و زمین ها بر ایشان نازل می گردد». عرض کردم پس در زیر ما فقط یک زمین وجود دارد؟ فرمود: «در زیر ما فقط یک زمین وجود دارد و آن شش زمین در بالای ما هستند».

5-1- امام صادق علیه السلام- خدای عزوجل چون خواست آدم را بیافریند، در ساعت یکم روز جمعه، جبرئیل را فرستاد و او با دست ،راستش از آسمان هفتم تا آسمان دنیا مشتی خاک برگرفت و از هر آسمانی تربتی برداشت همچنین او از زمین هفتم بالا تا زمین هفتم فرودین دوردست، مشتی خاک برگرفت.

6-1- ابن عباس رحمه الله علیه- الله وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُن و ابو صالح هفت زمین بر زبر هم نیستند، دریاها میانشان فاصله است و آسمان بر همه سایه دارد.

ص: 375

7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿سُئِلَ عَن ابن عباس رحمه الله علیه هَلْ تَحْتَ الْأَرْضِ خَلْقُ قَالَ نَعَمْ أَ لَا تَرَى إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ﴾. (1)

8-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عن ابن عباس رحمه الله علیه فِي قَوْلِهِ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ قَالَ سَبْعُ أَرَضِينَ فِي كُلِّ أَرْضِ نَبِيٌّ كَنَبِيِّكُمْ وَ آدَمُ كَادَمَ وَنُوحُ طبهِ كَنُوحٍ وَإِبْرَاهِيمُ طَنَه كَإِبْرَاهِيمَ وَ عِيسَى علیه السلام كَعِيسَى علیه السلام﴾. (2)

9-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ عَلِيّاً مَلَكَ مَا فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَا تَحْتَهَا فَعُرِضَتْ لَهُ سَحَابَتَانِ إحْدَاهُمَا السَّهْلَةُ وَالْأَخْرَى الذُّلُولُ وَكَانَ فِي الصَّعْبَة مُلْكَ مَا تَحْتَ الْأَرْضِ وَ فِي الذُّلُول مُلْكُ مَا فَوْقَ الْأَرْضِ فَاخْتَارَ الصَّعْبَةَ عَلَى الذُّلُول فَدَارَتْ بِهِ سَبْعَ أَرَضِينَ فَوَجَدَ ثَلَاثًا خَرَاباً وَ أَرْبَعَةِ عَوَامِرَ﴾. (3)

10-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أبى الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِى صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: كَانَ عَلَى بْن أَبي طَالِب علیه السلام بِالْكُوفَة فِي الْجَامِعِ إِذْ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ أَشْيَاءَ فَقَالَ سَلْ تَفَقُهَا وَلَا تَسْأَلُ تَعَتُنَا فَأَحْدَقَ النَّاسُ بِأَبْصَارِهِمْ فَقَالَ أَخْبِرْنِي عَنْ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى فَقَالَ العَلَيْهِ خَلَقَ النورَ قَالَ فَمِمَّ خُلِقَتِ السَّمَاوَاتُ قَالَ اللَّهِ مِنْ بُخَار الْمَاءِ قَالَ فَمِمَّ خُلِقَتِ الْأَرْضِ قَالَ اللَّهِ مِنْ زَبَدِ الْمَاءِ قَالَ فَمِمَّ خُلِقَتِ الْجِبَالُ قَالَ مِنَ الْأَمْوَاجِ قَالَ فَلِمَ سُمِّيَتْ مَكَةُ أُمَّ الْقُرَى قَالَ امْ لِأَنَّ الْأَرْضَ دُحِيَتْ مِنْ تَحْتِهَا وَ سَأَلَهُ عَنِ السَّمَاءِ الدُّنْيَا مِمَّا قال ال مِنْ مَوْجٍ مَكْفُوفِ وَ سَأَلَهُ عَنْ طُولِ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ وَ عَرْضِهِمَا قَالَ تِسْعُمِائَةِ فَرْسَحْ فِي تِسْعِمِائَةِ فَرْسَخِ وَ سَأَلَهُ كَمْ طُولُ الْكَوْكَبِ وَعَرْضُهُ قَالَ اثْنَا عَشَرَ فَرْسَخاً فِي مِثْلِهَا وَسَأَلَهُ عَنْ أَلْوَانِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَأَسْمَائِهَا فَقَالَ لَهُ أَسْمُ أسماء [السَّمَاءِ] الدُّنْيَا رَفِيعُ وَهِيَ مِنْ مَاءٍ وَدُخَانِ وَ اسْمُ السَّمَاءِ الثَّانِيَةِ فَيْدُومُ وَ هِيَ عَلَى لَوْنِ النَّحَاسِ وَ السَّمَاءُ الثَّالِثَةُ اسْمُهَا الْمَارُومُ وَ هِيَ عَلَى لَوْنَ الشَّبَهِ وَالسَّمَاءُ الرَّابِعَةُ اسْمُهَا أرفلون وَهِيَ وَ هِيَ عَلَى لَوْنِ الْفِضَّةِ وَالسَّمَاءُ الْخَامِسَةُ اسْمُهَا هيعون وَهِيَ عَلَى لَوْنِ الذَّهَبَ وَالسَّمَاءُ السَّادِسَةُ اسْمُهَا عَرُوسٌ وَ هِيَ يَاقُوتَة خَضْرَاءُ وَالسَّمَاءُ السَّابِعَةُ اسْمُهَا عَجْمَاءُ وَ هِيَ دُرَةً بَيْضَاءُ﴾. (4)

11-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنْ مِنْ وَرَاءِ هَذِهِ أَرْبَعِينَ عَيْنَ شَمْسٍ مَا بَيْنَ شَمْسِ إِلَى شَمْسِ أَرْبَعُونَ عَاماً فِيهَا خَلْقُ كَثِيرُ مَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ أَوْ لَمْ يَخْلُقُهُ وَإِنَّ مِنْ وَرَاءِ قَمَرِكُمْ هَذَا أَرْبَعِينَ قَمَراً مَا بَيْنَ قَمَر إلى قمر مسيرة أربعينَ يَوْماً فِيهَا خَلْقَ كَثِيرُ مَا يَعْلَمُونَ أن الله خلق آدم أو لَمْ يَخْلُقه

ص: 376


1- بحار الأنوار، ج 57، ص 90
2- بحار الأنوار، ج 57، ص 92
3- الإختصاص، ص 199/ تفسیر نورالثقلين
4- عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 241 تفسیر البرهان

7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- از ابن عباس رحمه الله علیه پرسیده شد آیا زیر زمین آفریده ایست»؟ گفت: «آری، آیا سخن خداوند را نشنیده ای که می فرماید: ﴿خَلَقَ سَبْعَ سَماواتِ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بينهن﴾.

ابن عباس رحمه الله علیه- از ابن عباس رحمه الله علیه- درباره ی این آیه ﴿وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ؛ قَالَ سَبْعُ أَرَضِينَ فِي كُلِّ أَرْضِ نَبِيِّ﴾ روایت است [یعنی] چون پیغمبر شما، آدمی چون آدم شما، نوحی چون نوح شما ابراهیمی چون ابراهیم شما و عیسایی چون عیسای شما.

9-1- امام علی علیه السلام- که علی ای دارا شد هرچه در زمین است و زیر آن دو ابر بر او نمایان شدند، سرکش و رام و سرکش را برگزید در سرکش دارایی آن چه است که زیر زمین است و در رام دارایی آن چه بالای زمین است و بر سرکش گردش کرد در هفت زمین و سه را ویران یافت و چهار را آبادان

10-1- امام علی علیه السلام- امام حسین علیه السلام می فرماید مردی در مسجد جامع کوفه از امام علی علیه السلام علی پرسید: «از اولین چیزی که خداوند تعالی آن را آفرید مرا باخبر ساز» فرمود: «نور را آفرید». عرض کرد: پس آسمان ها از چه چیزی آفریده شدند؟ فرمود: «از بخار آب». عرض کرد: «پس زمین از چه چیزی آفریده شد؟ فرمود: از کف آب عرض کرد: پس کوه ها از چه چیزی آفریده شدند؟ فرمود: «از امواج». عرض کرد: «پس چرا مکه اُمّ القُرَي ناميده شد»؟ فرمود: «زيرا زمین از زیر آن گسترده شد. از آسمان دنیا از ایشان پرسید و عرض کرد از چه چیزی است؟ فرمود: از موجی کف دار سپس از طول و عرض خورشید و ماه از ایشان .پرسید فرمود: «نهصد فرسخ در نهصد فرسخ و از طول و عرض کوکب از ایشان پرسید؟ فرمود: «دوازده فرسخ در دوازده فرسخ» و از رنگ و نام آسمان های هفتگانه از ایشان پرسید؟ فرمود: نام آسمان دنیا، رفیع است که از آب و دود است و نام آسمان دوم قیدوم است که به رنگ مس است و آسمان سوم نام آن الماروم است که به رنگ برنج است و آسمان چهارم نام آن ارفلون است که به رنگ نقره است و نام آسمان نجم هیعون است که طلایی رنگ است و نام آسمان ششم، عروس است، که یاقوت سبز رنگ است و آسمان هفتم نام آن عجماء است و آن مرواریدی سفید رنگ است».

11-1- امام باقر علیه السلام- جابر گوید: شنیدم امام باقر می فرمود: به جز این خورشید، چهل خورشید است که فاصله هر خورشید تا خورشید دیگر چهل سال است در آن ها گروه زیادی هستند که نمی دانند خداوند آدم را آفریده یا نه و به جز این ماه شما چهل ماه است که فاصله

ص: 377

قَدْ الْهمُوا كَمَا الْهِمَتِ النَّحْلُ لَعْنَةَ الْأَوَّلِ وَالثَّانِي فِي كُلِّ وَقْتِ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ قَدْ وَكُلَ بِهِمْ مَلَائِكَة مَتَى مَا لَمْ يَلْعَنُوهُمَا عُذْبُوا﴾. (1)

12-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ اثْنَيْ عَشَرَ أَلفَ عَالَم كُلُّ عَالَم مِنْهُمْ أَكْبَرُ مِنْ سَبْعَ سَمَاوَاتِ وَسَبْعِ أرَضِينَ مَا تَرَى عَالَمُ مِنْهُمْ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَالَمَا غَيْرُهُمْ وَأَنَا الْحُجَّةُ عَلَيْهِمْ ﴾. (2)

باب 2: لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

اشاره

1-2- الحسن علیه السلام- ﴿أَمَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَيَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةُ لِطَاغِيَة زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ لا الَّذِي يُصَلِّى خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ علیه السلام فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يُخْفِي وَلَادَتَهُ وَيُغَيب شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةُ إِذَا خَرَجَ ذَاكَ التَّاسِعُ مِنْ وَلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ الةِ ابْن سَيِّدَة الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهَرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِى صُورَةٍ شَابٌ ابْنِ دُونِ الْأَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَّ الله عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (3)

ص: 378


1- بحار الأنوار، ج30، ص199
2- الخصال، ج 2، ص 639
3- بحار الأنوار، ج 44، ص 19/ بحار الأنوار، ج 51، ص132

هر ماه تا ماه دیگر چهل روز راه است در آن ها گروه زیادی هستند که نمی دانند خداوند آدم را آفریده یا نه به آن ها الهام شده- همان طور که به زنبور عسل الهام گردیده.

12-1- امام صادق علیه السلام- راستی برای خدا عزوجل دوازده هزار عالم است که هر کدام بزرگتر از هفت آسمان و هفت زمین هستند و هیچ کدامشان نمی دانند که خدای عزوجل عالم دیگری دارد، و من حجت بر همه ی آن ها هستم.

بخش 2: تا بدانید خداوند بر هرچیز تواناست.

1-2- امام حسن علیه السلام- مگر نمی دانید که بیعت جبابره و طاغیان زمان بر گردن همه ی ما اهل بیت هست و فقط قائم اما از این مورد مستثنی است و هیچ کس بر گردن او بیعت ندارد، قائم همان کسی است که حضرت عیسی پشت سر او نماز می خواند خداوند ولادت او را مخفی می دارد و شخص او را از انظار پنهان می کند تا کسی در گردن او بیعت نداشته باشد، وی نهمین فرزند از اولاد برادرم حسین علیه السلام است که از سیده ی کنیزان متولد خواهد شد، خداوند عمر او را طولانی خواهد کرد و در پشت پرده غیبت نگاه خواهد داشت و پس از مدتی طولانی ظهور می کند در حالی که جوان است و سنش از چهل سال کمتر نشان می دهد و این برای این است که مردم بدانند؛ ﴿أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾.

ص: 379

سورة التحريم

اشاره

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ مَنْ قَرَأ سورة يا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَتُحرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ أَعْطَاهُ اللهُ تَوْبَةً نَصُوحاً﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الطَّلَاقِ وَ التَّحْرِيمِ فِي فَرِيضَة أَعَاذَهُ اللَّهُ مِنْ أَنْ يَكُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِمَّنْ يَخَافُ أَوْ يَحْزَنُ وَ عُوفِيَ مِنَ النَّارِ وَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ تِلَاوَتِهِ إِيَّاهُمَا وَ مُحَافَظَتِهِ عَلَيْهِمَا لِأَنَّهُمَا لِلنَّبِى﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَوْبَة نَصُوحاً وَ مَنْ قَرَأَهَا عَلَى مَنْسُوعِ شَفَاهُ اللَّهُ وَلَمْ يَمْشِ السَّمْ فِيهِ وَإِنْ كُتبَتْ وَ رُش مَا هَا عَلَى مَصْرُوع احْتَرَقَ شَيْطَانُهُ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَتُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْواجِكَ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ (1)

* النزول

1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ خَلَا بِمَارِيَةَ الْقِبْطِيَّة قَبْلَ أَنْ تَلِدَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فَاطَّلَعَتْ عَلَيْهِ عَائِشَةُ فَأَمَرَهَا أَنْ تَكْتُمَ ذَلِكَ وَ حَرَّمَهَا عَلَى نَفْسِهِ فَحَدَّثَتَ بِذَلِكَ عَائِشَةُ حَفْصَةَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ يَا أيها النبي لم تحرم ما أحل الله لَكَ إِلَى قَوْلِهِ وَ أَبْكاراً﴾. (4)

ص: 380


1- مستدرک الوسائل، ج 44، ص352/ تفسیر نورالثقلین
2- ثواب الأعمال، ص 119/ تفسیر نورالثقلین
3- تفسير البرهان
4- مستدرک الوسائل، ج 16، ص 74 دعائم الإسلام، ج 2، ص 98 و دعائم الإسلام، ج 2، ص267؛ «بتفاوت»

سوره تحریم

اشاره

بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثواب قرائت

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس سوره ی ثواب قرائت ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَتُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللهُ لَك﴾ را بخواند، خداوند به وی توبه ای خالصانه عطا خواهد کرد.

2- امام صادق علیه السلام- هر کس سوره طلاق و تحریم را در نمازهای واجب خود تلاوت کند خداوند مانع از آن می شود که در روز قیامت از کسانی باشد که هراسناک و غمناکند، و از آتش دوزخ و آسیب آن درامان خواهد بود و خداوند او را به خاطر خواندن این دو سوره و مراقبتی که نسبت به آن ها داشته است به بهشت می برد چرا که این دو سوره متعلق به رسول الله است.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس آن را بخواند خداوند به وی توبه ای خالصانه عطا خواهد کرد و هرکس آن را بر مارگزیده ای بخواند خداوند وی را شفا می دهد و زهر در بدن وی حرکت نخواهد کرد، و اگر نوشته شده و آب آن بر کسی که مبتلا به بیماری صرع است پاشیده شود، شیطان او سوزانده خواهد شد.

ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا برای تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام می کنی؟ و خداوند آمرزنده و مهربان است. (1)

* سبب نزول

1- امام باقر علیه السلام- پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از ولادت فرزندش ابراهیم با کنیز خود ماریه قبطیه خلوت کرده بود که عایشه از آن آگاه شد پیامبر صلی الله علیه و آله به او دستور داد که آن را مخفی کند و به کسی خبر ندهد و ماریه قبطیه را بر خود حرام کرد سپس عائشه آن را به حفصه خبر داد و خداوند [این آیات را] نازل فرمود: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْواجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾.

ص: 381

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن زُرَارَة عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلم قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُل قَالَ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَى حَرَامْ فَقَالَ لِي لَوْ كَانَ لِي عَلَيْهِ سُلْطَانُ لَأَوْجَعْتُ رَأسَهُ وَ قُلْتُ لَهُ اللَّهُ أَحَلَّهَا لَكَ فَمَا حَرَّمَهَا عَلَيْكَ إِنَّهُ لَمْ يَزِدْ عَلَى أَنْ كَذَبَ فَزَعَمَ أَنَّ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَهُ حَرَامُ وَ لَا يَدْخُلُ عَلَيْهِ طَلَاقُ وَ لَا كَفَّارَةٌ فَقُلْتُ قَوْلُ الله عز وجل يا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ فَجَعَلَ فِيهِ الْكَفَّارَةَ فَقَالَ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْهِ جَارِيَّتَهُ مَارِيَةَ وَ حَلَفَ أَنْ لَا يَقْرَبَهَا فَإِنَّمَا جَعَلَ عَلَيْهِ الْكَفَّارَةَ فِي الْحَلْفِ وَ لَمْ يَجْعَلْ عَلَيْهِ فِي التَّحْرِيمِ﴾. (1)

3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْس قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرَ، قَالَ اللهُ عزوجل لِنَبِيِّهِ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ فَجَعَلَهَا يَمِينًا وَكَفَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ ۖ قُلْتُ بِمَا كَفَرَ قَالَ أَطْعَمَ عَشَرَةَ مَسَاكِينَ لِكُلِّ مِسْكِين مُدُّ قُلْنَا فَمَا حَدُّ الْكِسْوَةِ قَالَ ثَوْبُ يُوَارِي بِهِ عَوْرَتَهُ﴾. (2)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ فِي رَجُل قَالَ امْرَأَتُهُ طَالِقُ وَ مَمَالِيكُهُ أَحْرَارُ إِنْ شَرِبْتُ حَرَامًا أَوْ حَلَالًا مِنَ الطَّلَاءِ أَبَداً فَقَالَ أَمَّا الْحَرامُ فَلَا يَقْرَبُهُ أَبَداً إِنْ حَلَفَ وَ إِنْ لَمْ يَحْلِفْ وَأَمَّا الطَّلَاءُ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يُحَرِّمَ مَا أَحَلَّ اللَّهُ قَالَ اللَّهُ عَزَوجِلٌ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ فَلَا يَجُوزُ يَمِينُ فِي تَحْرِيمِ حَلَالِ وَ لَا فِي تَحْلِيلِ حَرَامٍ وَ لَا فِي قَطِيعَةِ رَحِمٍ﴾. (3)

5- الكاظم علیه السلام- ﴿عَلِيُّ بْنُ جَعْفَر فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُل يَقُولُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَيَّ حَرَامٌ قَالَ هِيَ يَمِينُ يُكَفِّرُهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِمُحَمَّدِ اللهُ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْواجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ فَجَعَلَهَا يَمِيناً فَكَفَّرَهَا نَبِيُّ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ وَ سَأَلْتُهُ بِمَا يُكَفِّرُ يَمِينَهُ قَالَ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ فَقُلْتُ كَمْ إِطْعَامُ كُلِّ مِسْكِينِ فَقَالَ مُدُّ مُدُّ﴾. (4)

ص: 382


1- الکافی، ج 6، ص134/ من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 549 تهذیب الأحکام، ج 8، ص 41 وسائل الشیعة، ج 22، ص38/ فقه القرآن، ج 2، ص 206 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- الکافی، ج 7، ص 452 تهذيب الأحكام، ج 8، ص 295/ الإستبصار، ج 4، ص 51 وسائل الشيعة، ج 22، ص 380/ تفسير نور الثقلين / تفسير البرهان، ج88، ص 16
3- من لا يحضره الفقیه، ج 3، ص 497 وسائل الشيعة، ج 22، ص 44
4- وسائل الشيعة، ج 22، ص 40 بحار الأنوار ، ج 10، ص 267/ مستدرک الوسائل، ج 15، ص 417؛ «سألته عن الرجل ... لمحمد (صلی الله علیه و آله)» محذوف وسائل الشيعة، ج 23، ص 272؛ بتفاوت لفظی» / النوادر للأشعرى، ص 60

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- زراره گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی مردی که به زن خویش بگوید: «تو بر من حرام هستی» پرسیدم فرمود: اگر بر وی سلطه ای داشته باشم سر او را می کوبم و به او می گویم خداوند وی را بر تو حلال کرده است حال چه چیزی او را بر تو حرام گردانیده است؟ همانا او فقط سخن دروغی گفته است و ادعا کرده چیزی که خداوند بر وی حلال گردانیده، حرام است. پس طلاق و کفاره دادن بر وی ضرورت ندارد. سپس عرض کردم: «ولی خداوند عزوجل می فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللهُ لَكَ﴾ كفاره ی آن را واجب گردانید»؟ فرمود: «فقط کنیز قبطی وی ماریه را بر وی حرام کرد و سوگند یاد کرد که به وی نزدیک نشود و پیامبر صلی الله علیه و آله کفاره را به خاطر سوگند قسم بر خود واجب دانست و این کفّاره برای حرام کردن نبود».

3- امام باقر علیه السلام- محمد بن قیس گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند عزوجل به پیامبر صلی الله علیه و آله خویش می فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَتُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ، قَدْ فَرَضَ اللهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ﴾. پس آن را سوگند قرار داد و رسول خدا کفاره ی آن را داد». عرض کردم: با چه چیزی کفّاره داد؟ فرمود: ده فقیر را غذا داد؛ برای هر فقیری یک پیمانه». عرض کردم «اگر کسی بخواهد کفّاره ی وی لباس باشد مقیاس چیست»؟ فرمود: «لباسی که عورت وی را بپوشاند».

4- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان گوید: درباره ی مردی که سوگند یاد کرده بود: «هر نوشابه ای از آب انگور چه حلال باشد و چه حرام اگر نوشیدم همسرم به وسیله ی طلاق از من جدا می شود و همهی بردگانم آزاد می باشند از امام صادق علیه السلام ،پرسیدند آن حضرت فرمود: «اما حرام را هرگز اطراف آن نرود؛ چه سوگند یاد کرده باشد چه نکرده باشد و اما آب انگور حلال چیزی بر او نیست که هرچه را خداوند حلال دانسته او حرام کند چرا که خداوند به رسولش می فرماید: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللهُ لَكَ﴾؛ پس روا نباشد سوگند در حرام کردن چیز حلال و یا حلال کردن چیز حرام و یا به قطع رحم».

5- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر از برادرش امام کاظم علیه السلام نقل می کند و گوید: درباره ی این جمله مردی به زنش می گوید تو بر من حرامی پرسیدم فرمود این یک نوع قسم است باید کفاره ی آن را بدهد. خداوند به حضرت محمد صلی الله علیه و آله می فرماید: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْواجِكَ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيمَانِكُمْ وَ اللهُ مَوْلاكُمْ﴾ این کار را قسم گرفت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کفاره ی آن را پرداخت» پرسیدم چه مقدار کفاره ی قسم می دهد؟ فرمود: «اطعام ده نفر مسکین پرسیدم به هر مسکینی چقدر غذا باید داد»؟ فرمود: «ده سیر، ده سیر»

ص: 383

6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْن سَيَّار عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ تُحرِّمُ ما أَحَلَّ اللهُ لَكَ ... قَالَ اطَّلَعَتْ عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ عَلَى النَّبِيِّ ، وَ هُوَ مَعَ. وَهُوَ مَعَ مَارِيَةَ فَقَالَ النَّبِيُّ وَ الله ما أقْرَبُهَا فَأمَرَهُ اللهُ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْ يَمِينِهِ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿قَدْ فَرَضَ اللهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيمَانِكُمْ وَاللهُ مَوْلاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الحكيمُ﴾ (2)

قوله تعالى: ﴿وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثًا فَلَمّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَما نَبَّأَها بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قال نَبَّأَنِي الْعَلِيمُ الخَبِيرُ﴾. (3)

باب 1: وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثًا فَلَما نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ

اشاره

1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ تَزَوَّجَ بِالْحُرَّة مُتْعَةَ فَاطَّلَعَ عَلَيْهِ بَعْضٍ نِسَائِهِ فَاتَّهَمَتْهُ بِالْفَاحِشَةِ فَقَالَ إِنَّهُ لِى حَلَالُ إِنَّهُ نِكَاحُ بِأجَل فَاكْتُمِيهِ فَأَطْلَعَتْ عَلَيْهِ بَعْضَ نِسَائِهِ﴾. (2)

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ إِذْ أَسَرَ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضٍ أَزْواجِهِ حَدِيثًا هِيَ حَفْصَةُ قَالَ الصَّادِقِ علیه السلام كَفَرَتْ فِي قَوْلِهَا مَنْ أَنْبَأَكَ هذا﴾. (3)

3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْن عَبْدِ اللَّهِ بْن عَبَّاس قَال: وَجَدَتْ حَفْصَةُ رَسُولَ اللَّهِ إِبْرَاهِيمَ فِي يَوْمٍ عَائِشَةَ فَقَالَتْ لَأخْبرنَّهَا فَقَالَ رَسُولُ اللهِ اكْتُمِي ذَلِكَ وَهِيَ عَلَيَّ حَرَا فَأَخْبَرَتْ حَفْصَةُ عَائِشَةَ بِذَلِكَ فَأَعْلَمَ اللَّهُ نَبِيَّهِ فَعَرَفَ حَفْصَةَ أَنَّهَا أَفْشَتْ سِرَّهُ فَقَالَتْ لَهُ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ فَآلَى رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِنْ نِسَائِهِ شَهْرًا فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ اسْمُهُ إِنْ تَتُوبَا إلى الله فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُم قَالَ ابْنُ عَبَّاس فَسَأَلْتُ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ مَن اللَّتَانِ تَظَاهَرَنَا عَلَى رَسُول الله له فَقَالَ حَفْصَةً وَ عَائِشَةُ﴾. (4)

4-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام... وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضٍ أَزْواجِهِ حَدِيثاً فَلَما نَبَّأَتْ بِهِ أى أخبرت به وَ أَظْهَرَهُ اللهُ يَعْنِي أَظْهَرَ اللَّهُ نَبيَّهُ عَلَى مَا أَخْبَرَتْ بِهِ وَ مَا هَمُوا

ص: 384


1- بحار الأنوار، ج 22، ص 239 تفسیر القمی، ج 2، ص 375/ تفسیر البرهان
2- وسائل الشيعة، ج 21، ص 10 خلاصة الإيجاز، ص 24
3- بحار الأنوار، ج 22، ص 246 الصراط المستقيم، ج 3، ص 168
4- بحار الأنوار، ج 22، ص241/ بحار الأنوار، ج 36، ص 27 و المناقب، ج 3، ص 76 و تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت»

6- امام صادق علیه السلام- ابن سیار از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که درباره ی سخن خداوند متعال: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ﴾ فرمود: عایشه و حفصه از وجود پیامبر صلی الله علیه و آله نزد ماریه باخبر شدند پس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به خدا سوگند دیگر به وی نزدیک نخواهم شد و خداوند امر کرد که کفاره ی سوگند قسم خود را بدهد». خداوند راه گشودن سوگندهایتان را [در این گونه موارد] تعیین نموده؛ و خداوند مولای شماست و او دانا و حکیم است. (2)

به خاطر بیاورید هنگامی را که پیامبر صلی الله علیه و آله یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وی آن را نزد یکی دیگر از همسران [پیامبر صلی الله علیه و آله] افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت [پیامبر صلی الله علیه و آله] قسمتی از آن را بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود تا او شرمنده نشود؛ ولی هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله همسرش را از آن خبر داد او گفت چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت؟ فرمود: «خداوند دانا و آگاه مرا باخبر ساخت»! (3)

بخش 1: [به خاطر بیاورید] هنگامی را که پیامبر صلی الله علیه و آله یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت ولی هنگامی که وی آن را نزد یکی دیگر از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت.

1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام باقر فرمود: رسول خدا با حره ازدواج موقت کرد و یکی از زنانش از آن آگاه شد و او را به فحشاء متهم کرد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود آن برای من حلال است؛ چون عقد موقت است؛ را مخفی دار» ولی او بعضی از همسرانش را از آن آگاه کرد.

2-1- امام صادق علیه السلام- وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً، أو حفصه است. و با گفتن من أَنْبَأَكَ هذا كافر شد.

3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- حفصه رسول خدا را در روز عایشه با ام ابراهیم دید و گفت: «حتماً به وی خواهم گفت رسول خدا فرمود: این امر را کتمان کن که وی بر من حرام است. حفصه عایشه را از این امر مطلع ساخت و خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را باخبر ساخت. پس پیامبر صلی الله علیه و آله فهمید که حفصه راز او را فاش کرده است. پس حفصه به ایشان گفت: ﴿مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الخَبِیرُ﴾ پس رسول خدا یک ماه از زنان خویش فاصله گرفت و خداوند عزوجل این آیه را نازل کرد اگر شما همسران پیامبر صلی الله علیه و آله از کار خود توبه کنید به نفع شماست، زیرا دل هایتان از حق منحرف گشته. (تحریم /4) ابن عباس رحمه الله علیه گفت: از عمر بن خطاب پرسیدم: «کدام دو زن هستند که علیه رسول خدا به همدیگر کمک کردند»؟ گفت: «حفصه و عایشه».

4-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه می گوید ﴿وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضٍ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّاتُ بهِ﴾؛ یعنی دیگران را از آن آگاه ساخت ﴿وَ أَظْهَرَهُ اللهُ عَلَيْهِ﴾ یعنی خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله خویش را از فاش کردن آن راز و تصمیم بر قتل وی باخبر نمود عَرَّفَ بَعْضَهُ منظور این است که وی را آگاه

ص: 385

بِهِ عَرَفَ بَعْضَهُ أَنْ أَخْبَرَهَا- وَقَالَ لِمَ أَخْبَرْتِ بِمَا أَخْبَرْتُكِ- وَ قَوْلُهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضِ قَالَ لِمَ يُخْبرُهُمْ بِمَا عَلِمَ مِمَّا هَمُوا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الخبير﴾. (1)

باب 2: عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أعْظِمُوا أَقْدَارَكُمْ بِالتَّغَافُلِ فَقَدْ قَالَ اللهُ عزوجل عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بعض﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿إِنْ تَتُوبا إِلَى الله فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِيلُ وَصالِحَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذَالِكَ ظَهِيرٌ﴾. (4)

باب 1: إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهُ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ اللهُ فِيهَا (حفصة) وَ فِي أُخْتِهَا إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهُ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما أَعْ زَاغَتْ وَالزَّيْعُ الْكُفْرُ﴾. (3)

2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُه أَي مَالَتْ قُلُوبُكُمَا إِلَى الْإِثْم﴾. (4)

باب 2: وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ

1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ [قال] نَزَلَتْ فِي عَائِشَةَ وَ حَفْصَة﴾. (5)

باب 3: فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ

1-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿الله فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ، نَزَلَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم خَاصَّة﴾. (6)

باب 4: وَصالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ

اشاره

1-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ هُوَ عَلَى بْن أَبي طَالِب علیه السلام﴾. (7)

ص: 386


1- تفسیر القمی، ج 2، ص 376
2- مستدرک الوسائل، ج 9، ص 159/ شرح نهج البلاغة، ج20، ص 264
3- بحارالأنوار، ج22، ص246
4- بحار الأنوار، ج22، ص231
5- شواهد التنزیل، ج 2، ص 351 تفسیر فرات الکوفی، ص 491 تفسير البرهان تأويل الآيات الظاهرة، ص675؛ «بتفاوت»
6- شواهد التنزیل، ج 2، ص 351 تفسیر فرات الكوفي، ص 491 / تفسير البرهان تأويل الآيات الظاهرة ص: 675؛ «بتفاوت»
7- بحار الأنوار، ج 36، ص 30 تفسیر فرات الكوفي، ص 489 شواهد التنزیل، ج 2، ص 341/ العمدة، ص 290/ تفسیر فرات الكوفي ص 491/کشف الیقین، ص 367

کرد». و فرمود: «چرا آن چیزی را که به تو گفتم، برای دیگران فاش کردی»؟ وَ أَعْرَضَ عَن بَعْضٍ آن ها را از باخبر شدن خود نسبت به تصمیم آن ها بر قتل او آگاه نکرد گفت: «چه کسی شما را آگاه نمود؟ فرمود: ﴿نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الخَبِيرُ﴾.

بخش 2: [پیامبر] قسمتی از آن را بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود [تا او شرمنده نشود].

1-2- امام صادق علیه السلام- با به غفلت زدن خود نسبت به خطای دیگران شخصیت و بزرگواری خود را بیشتر کنید؛ خدای عزوجل فرمود: ﴿عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ﴾.

اگر شما [دو همسر پیامبر صلی الله علیه و آله] از کار خود توبه کنید [به نفع شماست، زیرا] دل هایتان از حق] منحرف گشته؛ و اگر برضد او دست به دست هم دهید، کاری از پیش نخواهید برد زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند. (4)

بخش 1: اگر شما [دو همسر پیامبر صلی الله علیه و آله- از کار خود توبه کنید [به نفع شماست، زیرا] دل هایتان [از حق] منحرف گشته است.

1-1- امام صادق علیه السلام- خداوند در مورد او (حفصه و خواهرش فرمود: ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهُ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما﴾، یعنی زاغت از حق منحرف شد و زیغ کفر است.

2-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما یعنی قلب های شما را به سوی گناه متمایل می کند.

بخش 2: اگر برضد او دست به دست هم دهید.

1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ این آیه دربارهی عایشه و حفصه نازل شده است.

بخش 3: [کاری از پیش نخواهید برد] زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل.

1-3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ این آیه فقط درباره ی رسول خدا نازل شده است.

بخش 4: مؤمنان صالح و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند.

1-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- صَالِحُ المُؤْمِنِينَ منظور امیرالمؤمنین علیه السلام است.

ص: 387

2-4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَصالِحُ المُؤْمِنِينَ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (1)

3-4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَصالِحُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ عَلَى علیه السلام وَأَشْيَاعُه﴾. (2)

4-4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَصالِحُ الْمُؤْمِنِينَ نَزَلَتْ فِي عَلَى علیه السلام خَاصَّة﴾. (3)

5-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَى الْمِنْبَرِ أَنَا أَخُو الْمُصْطَفَى خَيْر الْبَشَرِ مِنْ هَاشِمٍ سَنَامُهُ الْأَكْبَرُ وَ نَبَأَ عَظِيمُ جَرَى بِهِ الْقَدَرُ وَصالِحُ الْمُؤْمِنِينَ مَضَتْ بِهِ الْآيَاتُ وَالسُّوَرَ﴾. (4)

6-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن عَمَّار بن يَاسِر قَالَ: سَمِعْتُ عَلِى بَن أَبي طَالِب يَقُولُ دَعَانِي رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالَ: أَلَا أُبَشِّرُكَ قُلْتُ: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا زِلْتَ مُبَشِّرَاً بِالْخَيْرِ. قَالَ: قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ قُرْآناً. قُلْتُ: وَمَا هُوَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: قُرنت بِجَبْرَئِيلَ ثُمَّ قَراً وَ جِبْرِيلُ وَصالِحُ الْمُؤْمِنِينَ فَأَنْتَ وَ الْمُؤْمِنُونَ مِنْ بَنِي أَبِيكَ الصَّالِحُونَ﴾. (5)

7-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ لَقَدْ عَرَفَ رَسُولُ اللهِ عَليا علیه السلام أَصْحَابَهُ مَرَّتَيْنِ أَمَا مَرَّةً فَحَيْثُ قَالَ مَنْ كُنتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيُّ مَوْلَاهُ وَ أَمَّا الثَّانِيَةَ فَحَيْثُ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِيلُ وَصالِحُ الْمُؤْمِنِينَ الْآيَةَ أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ بِيَدِ عَلَى امْ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ هَذَا صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (6)

8-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿محمد بن عبد الله بن أبي رافع قَالَ لَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الَّذِي تُوَفَّى رَسُولُ اللَّهِ غُشِيَ عَلَيْهِ ثُمَّ أفاق وأنا أبكي وأقبل يَدَيْهِ وَأَقُولُ مَنْ لي وَلِوَالِدَى بَعْدَكَ يَا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ لَک اللَّهُ بَعْدِي وَ وَصِنِّى صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (7)

قوله تعالى: ﴿عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتِ قانتاتٍ تائبات عابدات سائحاتٍ ثَيِّبَاتِ وَ أَبكاراً ﴾. (5)

ص: 388


1- بحار الأنوار، ج 36، ص27 / بحار الأنوار، ج 36، ص27؛ «بتفاوت لفظی شواهد التنزیل، ج 2، ص349/ المناقب، ج 3، ص 76
2- تفسیر فرات الكوفي، ص490؛ «و أشباهه»/ بحار الأنوار، ج 36، ص 30
3- شواهد التنزیل، ج 2، ص 351 تفسیر فرات الکوفی، ص491 تفسير البرهان تأويل الآيات الظاهرة، ص 675
4- بحارالأنوار، ج 36، ص28
5- شواهد التنزیل، ج 2، ص 347 تفسير البرهان / بحار الأنوار، ج 23، ص 386 تأويل الآيات الظاهرة، ص 570
6- بحار الأنوار، ج22، ص 232 بحار الأنوار، ج 36، ص 29 و تأويل الآيات الظاهرة، ص 674 و الیقین، ص 302؛ «بتفاوت»/ بحار الأنوار، ج 37، ص 317 تفسیر فرات الکوفی، ص 490؛ «لقد عرف ... فعلی مولاه» محذوف شواهد التنزیل، ج 2، ص 352؛ «لق-د ع-رف ... فعلی مولاه» محذوف / تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان
7- بحار الأنوار، ج 36، ص 29/ بحار الأنوار، ج 38، ص 1؛ «بتفاوت»/ تفسير البرهان؛ «ولدی» بدل «والدی»

2-4- على بن ابراهيم- صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ منظور امیرالمؤمنین عليه السلام است ﴿وَ الْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ﴾ منظور امیرالمؤمنین عليه السلام است.

3-4- ابن عباس رحمه الله علیه- صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ منظور علی ا و یارانش است.

4-4- ابن عباس رحمه الله علیه- صَالِحُ المُؤْمِنِینَ به طور ویژه در خصوص علی علیه السلام نازل شده است.

5-4- امام علی علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام بالای منبر فرمود: «من برادر مصطفی که بهترین انسان ها و از [نسل] هاشم است و بزرگترین بزرگان قوم هستم و [منم] خبر بزرگ که تقدیر الهی در مورد آن جاری شده است و صالِحُ المؤْمِنِینَ که آیه ها و سوره ها در مورد او نازل شده است».

6-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- عمار بن یاسر گوید: از علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم که گفت: «رسول خدا می مرا خواند و گفت آیا مژده ای به تو بدهم؟ گفتم «آری ای رسول خدا و من همواره با نیکی مژده داده شده ام». گفت: خداوند درباره ی تو قرآنی فرستاده است گفتم: «آن چیست ای رسول خدا»؟ فرمود: «با جبرئیل هم ردیف شده ای آن گاه قرائت کرد ﴿و جِبْرِيلُ وَصالِحُ الْمُؤْمِنِينَ﴾؛ تو و مؤمنان از فرزندان پدرت همان صالحان هستید.

7-4- امام باقر علیه السلام- پیامبر خدا علی بن ابی طالب علیه السلام را دوبار به اصحاب خود معرفی کرد یکبار هنگامی که گفت هرکس که من مولای او هستم علی مولای اوست و بار دیگر هنگامی بود که این آیه نازل شد: ﴿فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَصالِحُ المُؤْمِنِينَ﴾ پيامبر دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود ای مردم شایسته ترین مؤمنان این شخص است».

8-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- محمد بن عبدالله بن ابی رافع گوید: هنگامی که رسول خدا رحلت رسول خدا فرا رسید ایشان از هوش رفتند؛ سپس به هوش آمدند در حالی که من گریه می کردم و دستان ایشان را می بوسیدم و می گفتم ای رسول خدا بعد از شما من و پسرم چه کسی را داریم؟ فرمود: بعد از من خدا را داری و جانشین من صالح المؤمنين على بن ابيطالب علیه السلام».

[ای همسران پیامبر] اگر او شما را طلاق دهد امید است پروردگارش به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد همسرانی مسلمان مؤمن متواضع، توبه کننده، عبادت کار هجرت کننده زنانی غیر باکره و باکره

ص: 389

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿نَشَدَّتُكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدُ جَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم طَلَاقَ نِسَائِهِ بِيَدِهِ غَيْري؟ قَالُوا لا﴾. (1)

2- العسكرى علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لْقَمِيٌّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي مُحَمَّدِ بِسُرَّ مَنْ رَأَى فَوَجَدْتُ عَلَى فَخْذِهِ الْأَيْمَنِ مَوْلَانَا الْقَائِمُ علیه السلام وَ هُوَ غُلامُ وَقَدْ كُنْتَ اتَّخَذْتُ طُومَارَاً وَ أَثْبَتْ فِيهِ نيفاً وَ أَرْبَعِينَ مَسْأَلَةَ مِنْ صِعَابِ الْمَسَائِلِ لَمْ أَجِدْ لَهَا مُجيباً. فَقَالَ لِي: مَا جَاءَ بِكَ يَا سَعْدُ فَقُلْتُ: شَوَّقَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ إِلَى لِقَاءَ مَوْلَانَا قَالَ: فَمَا الْمَسَائِلُ الَّتِي أَرَدْتَ أَنْ تَسْأَلَ عَنْهَا؟ قُلْتُ: عَلَى حَالِهَا يَا مَوْلَايَ. قَالَ: فَسَلْ قُرَّةَ عَيْنِي وَ أَوْمَاً إِلَى الْغُلَامِ. فَقَالَ الْغُلَامُ: سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ مِنْهَا. فَقُلْتُ لَهُ: مَوْلَانَا وَ ابْنَ مَوْلَانَا إِنَّا رُوِّينَا عَنْكُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جَعَلَ طَلَاقَ نِسَائِهِ بَيْدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَتَّى قَالَ يَوْمَ الْجَمَلَ لِعَائِشَةَ إِنَّكَ قَدْ أَرْهَجْتِ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ بِفِتْنَتِكِ وَ أَوْرَدْتِ بَنِيكِ حِيَاضِ الْهَلَاكِ بِجَهْلِكَ فَإِنْ كَفَفَتِ عَنِّى غَرْبَكِ وَ إِلَّا طَلَّقْتُكَ وَنِسَاءَ رَسُول اللَّهِ صل الله علیه و آله طَلَاقُهُنَّ وَفَاتُهُ. قَالَ: مَا الطَّلَاقُ قُلْتَ تَخْلِيَةُ السَّبِيلِ. قَالَ: فَإِذَا كَانَ وَفَاةُ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم خَلَتْ لَهُنَّ السَّبِيل فَلِمَ لَا تَحِلُّ لَهُنَّ الْأَزْوَاجُ قُلْتُ: لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى حَرَّمَ الْأَزْوَاجِ عَلَيْهِنَّ قَالَ: كَيْفَ وَقَدْ الْمَوْتُ سَبِيلَهُنَّ؟ قُلْتُ: فَأَخْبِرْنِي يَا ابْنَ مَوْلَايَ عَنْ مَعْنَى الطَّلَاقِ الَّذِي فَوَّضَ رَسُولُ اللَّهِ حُكْمَهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَقَدَّسَ اسْمُهُ عَظَمَ شَأْنَ نِسَاءِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَخَصَّهُنَّ بِشَرَفِ الأمَّهَاتِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام إِنَّ هَذَا الشَّرَفَ بَاقِ لَهُنَّ مَا دُمْنَ لِلَّهِ عَلَى الطَّاعَة فَأَيَّتُهُنَّ عَصَتِ اللَّهَ بَعْدِي بِالْخُرُوجِ عَلَيْكَ فَأَطْلِقَ لَهَا فِي الْأَزْوَاجِ وَ أَسْقِطْهَا مِنْ تَشَرُّفِ الْأُمَّهَاتِ وَ مِنْ شَرَفِ أُمُومَةِ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (2)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿سَائِحَاتٍ أَى مَاضِيَاتٍ فِى أمْرِ اللهِ تَعَالَى. وَقِيلَ: صَائِمَات﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا يَعْصُونَ اللهَ ما أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ﴾ (6)

باب 1: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا

اشاره

ص: 390


1- الإحتجاج، ج 1، ص 138/ تفسیر نور الثقلين
2- تفسیر نور الثقلين
3- تفسير بحر العرفان، ج16، ص87

1- امام علی علیه السلام- شما را به خدا سوگند می دهم آیا در میان شما غیر از من کسی هست که رسول خدا طلاق زنانش را به دست او قرار داد؟ گفتند: «نه».

2- امام عسکری علیه السلام- سعد بن عبد الله القمی می گوید خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسیدم که دیدم امام قائم علیه السلام روی ران چپ ایشان در حالی که پسر بچه بودند نشستند و طوماری در دست دارند که در آن پاسخ چهل و اندی مسئله از مسئله های سخت را که پاسخش یافت نشده بود را می نویسد که امام به سعد فرمود ای سعد تو برای چه آمده ای؟ عرض کردم احمدبن اسحاق مرا تشویق به زیارت آقایم نمود» فرمود: «مسائلی را که می خواستی بپرسی چه کردی»؟ عرض کردم: آقا همچنان بدون جواب مانده است» فرمود: آن چه به نظرت می رسد از نور چشم من سؤال کن و با دست مبارک اشاره به همان طفل نمود من روی به آن آقازاده نموده و عرض کردم: «آقا و آقازاده ما از اجداد شما برای ما روایت کرده اند که پیغمبر خدا اختیار طلاق زنان خود را به دست امیرالمؤمنین علیه السلام داده بود حتی روایت شده که عَلَى علیه السلام در جنگ جمل برای عایشه پیغام فرستاد که اسلام و پیروان آن را گرفتار فتنه ی خود نمودی و فرزندان خود را از روی نادانی به سراشیب مرگ افکندی اگر خود برمی گردی فبها وگرنه تو را طلاق می دهم؛ با این که مرگ پیغمبر، زن های آن حضرت را طلاق داده بود». امام زمان پرسید: «طلاق به معنی چیست»؟ عرض کردم: «یعنی رها کردن زن که اگر بخواهد شوهر کند آزاد باشد». فرمود: «اگر رحلت پیغمبر زن های او را یله و رها کرده بود، پس چرا جایز نبود که آن ها بعد از پیغمبر شوهر کنند؟ عرض کردم زیرا خداوند متعال ازدواج آن ها را بعد از پیغمبر حرام کرده بود فرمود: پس چگونه رحلت پیغمبر آن ها را رها گردانید»؟ عرض:کردم آقازاده عزیز معنی طلاقی که پیغمبر حکم آن را واگذار به امیرالمؤمنین علیه السلام نمود چیست؟ فرمود: «خداوند متعال مقام زنان پیغمبر را بزرگ داشت و آن ها را به شرف مادری مؤمنین گردانید پیغمبر هم به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: یا عَلَى علیه السلام این شرافت تا وقتی که اطاعت می کنند برای آن ها خواهد بود ولی هر کدام بعد از من نافرمانی خداوند کردند و علیه تو سر به شورش برداشتند آن ها را آزاد بگذار تا اگر بخواهند با دیگری ازدواج کنند و از مقام ام المؤمنینی ساقط گردند.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- سائحات یعنی سیرکنندگان در اطاعت خدای تعالی و گفته شده است: [یعنی] زنانی روزه دار».

ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده ی خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آن چه را فرمان داده شده اند [به طور کامل] اجرا می نمایند. (6)

بخش 1: ای کسانی که ایمان آورده اید!

ص: 391

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَمِيلَ بْن دَرَاجِ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: فَدَخَلَ عَلَيْهِ الطَّيَّارُ فَسَأَلَهُ وَأَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا فِي غَيْرِ مَكَانَ فِي مُخَاطَبَة الْمُؤْمِنِينَ أَ يَدْخُلُ فِي هَذِهِ الْمُنَافِقُونَ فَقَالَ نَعَمْ يَدْخُلُونَ فِي هَذِهِ الْمُنَافِقُونَ وَالضَّلَالُ وَكُلُّ مَنْ أَقَرَّ بالدعوة الظاهرة﴾. (1)

باب 2: قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ لِي أَهْلَ بَيْتِ وَهُمْ يَسْمَعُونَ منى أفَأَدْعُوهُمْ إلَى هَذَا الْأمْر فَقَالَ نَعَمْ إِنَّ الله عزوجل يَقُولُ فِي كِتَابِهِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾. (2)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لعَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وجلَّ قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ قُلْتُ هَذِهِ نَفْسِي أَقِيهَا فَكَيْفَ أَقِي أَهْلِي قَالَ تَأْمُرُهُمْ بِمَا أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا نَهَاهُمُ اللَّهُ عَنْهُ فَإِنْ أَطَاعُوكَ كُنْتَ وَقَيْتَهُمْ وَ إِنْ عَصَوْكَ فَكُنْتَ قَدْ قَضَيْتَ مَا عَلَيْكَ﴾. (3)

3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَاراً جَلَسَ رَجُلُ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يَبْكِي وَ قَالَ أَنَا عَجَزْتُ عَنْ نَفْسى كلفت أهْلِي فَقَالَ رَسُولُ الله حسبك أن تأمُرُهُمْ بِمَا تَأْمُرُ بِهِ نَفْسَكَ وَتَنْهَاهُمْ عَمَّا تَنْهَى عَنْهُ نَفْسَكَ﴾. (4)

4-2- الباقر رحمه الله علیه- ﴿عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ دَخَلَ عَلَى أَبي رَجُلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ أَحَدَّثَ أَهْلِي قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالحِجَارَةُ وَقَالَ وَأَمر أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْها﴾. (5)

ص: 392


1- بحار الأنوار، ج 11، ص148/ تفسیر البرهان
2- الكافي، ج 2، ص 211 وسائل الشيعة، ج 16، ص189 بحار الأنوار، ج 2، ص 20/ المحاسن، ج 1، ص 231 تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج97، ص 74 الکافی، ج 5، ص 62 و تهذیب الأحکام، ج 6، ص 179؛ «أقيهم» بدل «أقى أهلي»/ وسائل الشيعة، ج 16، ص 148/ تفسیر القمی، ج 2، ص 377 الزهد، ص17 عوالی اللآلی، ج 3، ص 191/ فقه الرضا ، ص 375/ مجموعة ورام، ج2، ص124/ تفسير نور الثقلين تفسير البرهان
4- الکافی، ج 5، ص 62 تهذیب الأحکام، ج6، ص178 وسائل الشیعة، ج16، ص147/ بحار الأنوار، ج97، ص 92/ روضة الواعظین، ج 2، ص 365/ عوالی اللآلی، ج 3، ص191/ مجموعة ورام، ج2، ص 124 / مشكاة الأنوار، ص 49 مكارم الأخلاق، ص217/ تفسير البرهان
5- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 200/ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 201 و دعائم الإسلام، ج 1، ص 82؛ «بتفاوت»/ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 242 / بحار الأنوار، ج 2، ص 25

1-1- امام صادق علیه السلام- جمیل بن درّاج از امام صادق علیه السلام نقل می کند طیّار بر ایشان وارد شد و در حالی که من نزد ایشان بودم از ایشان پرسید: فدایت شوم سخن خداوند عزوجل يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا را دیدی که در چندین جا مؤمنین را مورد خطاب قرار داده است؟ آیا این خطاب شامل حال منافقین هم می شود؟ فرمود: «آری، شامل حال منافقین و گمراهان و هر آن کس به دعوت ظاهری اعتراف کند».

بخش 2: خود و خانوادهی خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید.

1-2- امام صادق علیه السلام- سلیمان بن خالد گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم من دارای خانواده ای هستم که حرف های مرا گوش می دهند؛ آیا آن ها را به این امر فرا بخوانم؟ فرمود: آری، خداوند عزوجل در قرآن می فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾.

2-2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خداوند عزوجل ﴿قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ﴾، پرسیدم و گفتم این نفس من است، می توانم آن را حفظ کنم ولی چگونه اهل بیت خودم را حفظ کنم؟ فرمود آنان را به آن چه خداوند به آن امر کرده است امر کنید و از آن چه خداوند از آن نهی کرده نهی کنید؛ اگر تو را اطاعت کنند، آنان را حفظ کرده ای و اگر از تو سر پیچی کردند آن چه بر عهده ی تو بود، به انجام رسانده ای».

3-2- امام صادق علیه السلام- عبد الأعلی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: هنگامی که این آیه نازل شد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا﴾، مردی از مسلمین در حالی که گریه می کرد نشست و گفت: من از خودم عاجز هستم حال آن که خانواده من نیز به من سپرده شده است». رسول خدا فرمود: امر کردن آن ها به آن چه به نفس خویش امر می کنی و نهی کردن آن ها از آن چه نفس خویش را از آن نهی می کنی، برای تو کافی است».

4-2- امام باقر علیه السلام- امام باقر علیه السلام فرمود: مردی نزد پدرم آمد و گفت خدا تو را رحمت کند و درود فرستد؛ من برای اهل و خانواده ام حدیث گفته و سخن می گویم گفتار خدا و رسول را به ایشان می گویم؛ چگونه است؟ پدرم فرمود «آری» خوب کاری است زیرا خدا می فرماید: ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ َناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾ و فرموده است: خانواده ی خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش! (طه/132).

ص: 393

باب 3: ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ

1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مِنْ مُعْجِزَاتِهِ لَمَّا غَرَا بِتَبُوكَ كَانَ مَعَهُ مِنَ الْمُسْلِمِينَ خَمْسَةُ وَ عِشْرُونَ أَلْفاً سِوَى خَدَمِهِمْ فَمَرَ فِي مَسِيرِهِ بِجَبَل يَرْشَحُ الْمَاءُ مِنْ أَعْلَاهُ إِلَى أَسْفَلِهِ مِنْ غَيْرِ سَيَطَانِ فَقَالُوا مَا أَعْجَبَ رَشْحَ هَذَا الْجَبَلِ فَقَالَ إِنَّهُ يَبْكِي قَالُوا وَ الْجَبَلُ يَبْكِي قَالَ أَتُحِبُّونَ أَنْ تَعْلَمُوا ذَلِكَ قَالُوا نعم ال قَالَ أَيُّهَا الْجَبَلُ مِمَّ بُكَاؤُكَ فَأَجَابَهُ الْجَبَلُ وَ قَدْ سَمِعَهُ الْجَمَاعَةُ بِلِسَانِ فَصِيحِ يَا رَسُولَ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَ هُوَ يَتْلُو ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ فَأَنَا أَبْكِي مُنْذُ ذَلِكَ الْيَوْمِ خَوْفاً مِنْ أَنْ أَكُونَ مِنْ تِلْكَ الْحِجَارَة فَقَالَ اسْكُنْ مَكَانَكَ فَلَسْتَ مِنْهَا إِنَّمَا تِلْكَ حِجَارَةُ الكبريتِ فَجَفَ ذَلِكَ الرَّشْحُ مِنَ الْجِبَل فِي الْوَقْتِ حَتَّى لَمْ يُرَ شَيْءٌ مِنْ ذَلِكَ الرَّشْحَ وَ مِنْ تِلْكَ الرَّطُوبَة الَّتِي كَانَت﴾. (1)

2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ تَلَاهَا رَسُولُ الله عَلَى أَصْحَابِهِ، فَخَرَ فَتَى مَغْشِيَا عَلَيْهِ. فَوَضَعَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم يَدَهُ عَلَى فُؤَادِهِ فَوَجَدَهُ يَكَادُ يَخْرُجُ مِنْ مَكَانِهِ، فَقَالَ: يَا فَتَى، قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَتَحَرَكَ الْفَتَى، فَقَالَهَا، فَبَشَرَهُ النَّبِيُّ بِالْجَنَّةِ. فَقَالَ الْقَوْمُ: يَا رَسُولَ اللَّهُ لَهُ مِنْ بَيْنِنَاءٍ فَقَالَ النَّبي ا أ مَا سَمِعْتُمُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ: ذَلِكَ مِنْ خَافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ﴾. (2)

باب 4: عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا يَعْصُونَ اللهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ

اشاره

1-4- العسكرى علیه السلام- ﴿قَالَ يُوسُفَ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَيَّارٍ عَنْ أَبَوَيْهِمَا أَنَّهُمَا قَالَلا فَقُلْنَا لِلْحَسَنِ علیه السلام أَبِي الْقَائِمِ علیه السلام فَإِنَّ قَوْماً عِنْدَنَا يَزْعُمُونَ أَنَّ هَارُوتَ وَ مَارُوتَ مَلَكَانِ اخْتَارَتْهُمَا الْمَلَائِكَةُ لَمَّا كَثرَ عِصْيَانُ بَنِي آدَمَ وَ أَنْزَلَهُمَا اللَّهُ مَعَ ثَالِثٍ لَهُمَا إِلَى الدُّنْيَا وَأَنَّهُمَا افْتَتَنَا بِالزُّهَرَةِ وَ أَرَادَا الزَّنَا بِهَا وَ شَرَبَا الْخَمْرَ وَ قَتَلَا النَّفْسَ الْمُحْتَرَمَةَ وَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يُعَذِّبُهُمَا بِبَابِلَ وَأَنَّ السَّحَرَةَ مِنْهُمَا يَتَعَلَّمُونَ السِّحْرَ وَ أَنَّ اللَّهَ مَسَخَ تِلْكَ الْمَرْأَةَ هَذَا الْكَوْكَبَ الَّذِي هُوَ الزَّهَرَةُ فَقَالَ الْإِمَامُ المَعَاذَ اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ إِنَّ مَلَائِكَةَ اللَّهِ مَعْصُومُونَ مَحْفُوظُونَ مِنَ الْكُفْرِ وَالْقَبَائِحِ بِأَلْطَافِ اللَّهِ قَالَ اللهُ عزوجل فِيهِمْ لا يَعْصُونَ اللهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ﴾. (3)

ص: 394


1- بحارالأنوار، ج17، ص364
2- تفسیر نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 56، ص 321/ الاحتجاج، ج 2، ص 458 تفسیر الإمام العسکری، ص475/ عيون أخبار الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 269/ تفسیر نور الثقلين

بخش 3: آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید.

1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- در کتاب خرائج و حرائج از جمله معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله این است که وقتی در تبوک جنگ می کرد بیست و پنج هزار نفر غیر از خدمتکارانشان با او بودند و در مسیرش به کوهی عبور کرد که آب از بالای آن به پایین چکه می کرد بدون آن که جریان داشته باشد. گفتند: چکه های آب این کوه چقدر شگفت آور است فرمود: «این کو» گریه می کند. گفتند: «کوه گریه می کند؟ فرمود: «آیا دوست دارید [علت آن را] بدانید؟ گفتند: «بله». فرمود: «ای کوه گریه ی تو از «چیست؟ کوه در حالی که جماعت می شنیدند با زبان فصیح پاسخ داد: ای رسول خدا بر من عبور کرد در حالی که تلاوت می کرد: ﴿ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ﴾ وَ عیسی بن مریم علیه السلام و من از آن روز از ترس این که از آن سنگ ها باشم گریه می کنم». فرمود: «در مکانت آرام باش که از آن ها نیستی آن فقط سنگ گوگرد است در نتیجه آن چکه از کوه در جا خشک شد تا این که از آن چکه و از آن رطوبتی که بود چیزی دیده نشد.

2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ابن مسعود نقل شده است وقتی این آیه نازل شد: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ َناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِجَارَةُ﴾، رسول خدا آن را بر اصحابش تلاوت فرمود و جوانی بیهوش بر زمین افتاد پیامبر صلی الله علیه و آله دستش را بر روی قلبش گذاشت و دید که نزدیک است از جایش بیرون بیاید؛ پس فرمود: ای جوان بگو لا اله الا الله جوان تکانی خورد آن را گفت. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله او را به بهشت بشارت داد آن جماعت گفتند: ای رسول خدا از میان ما چه کسی وارد بهشت می شود؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آیا از خدای تعالی نشنیدید که می فرماید: این موفقیت برای کسی است که از مقام [ عدالت] من بترسد و از عذاب [من] بیمناک باشد. (ابراهیم/14).

بخش 4: آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آن چه را فرمان داده شده اند به طور کامل] اجرا می نمایند.

1-4- امام عسکری علیه السلام- یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیّار از پدران خود نقل کرده اند: ما به امام حسن پدر امام قائم گفتیم گروهی نزد ما هستند که می پندارند هاروت و ماروت دو فرشته بودند که چون گناه آدمیزاده ها افزون شد خدا آنان را با یک سومی به دنیا فرستاد و زهره آن ها را فریفت و آن ها دنبال زنا رفتند و می نوشیدند و آدم کشتند و خداوند تبارک و تعالی آن ها را در بابل عذاب کرد و جادوگران از آن ها جادو می آموختند و خدا آن زن را به صورت این اختری درآورد که زهره است امام فرمود: به خدا پناه می برم از این گفتار، البته فرشته ها معصومند و محفوظ از کفر و گناه به لطف خدا هستند خداوند عزوجل فرموده است: ﴿ لا يَعْصُونَ اللهَ ما أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ﴾.

ص: 395

2-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿طَلَبُ الْعِلْمِ أَفْضَلُ مِنَ الْعِبَادَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَوجِلَّ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَماءُ الَّذِينَ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ وَ بِالْعِلْمِ اسْتَحَقُوا عِنْدَ اللَّهِ اسْمَ الصِّدْقِ وَ سَمَّاهُمْ بِهِ صَادِقِينَ وَ فَرَضَ طَاعَتَهُمْ عَلَى جَمِيعِ الْعِبَادِ﴾. (1)

3-4- السجّاد علیه السلام- ﴿الْمَلائِكَة ... عِبَادُ مَعْصُومُونَ لا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزّوجلّ ما أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ وَإِنَّ أَشْرَفَ أَعْمَالِهِمْ فِي مَرَاتِبِهِمُ الَّتِي قَدْ رَتَّبُوا فِيهَا مِنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ الصَّلَاةُ عَلَى محَمَّد له وَآلِهِ الطَّيبِينَ وَ اسْتِدْعَاءُ رَحْمَةِ اللَّهِ وَرِضْوَانِهِ لِشِيعَتِهِمُ الْمُتَّقِينَ وَاللَّغْنُ لِلْمُتَابِعِينَ لِأَعْدَائِهِمُ الْمُجَاهِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ الْمُجَاهِرِينَ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾ (7)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿دَعَا اللهُ النَّاسَ فِي الدُّنْيَا بِآبَائِهِمْ لِيَتَعَارَفُوا وَ فِي الْآخِرَةِ بِأَعْمَالِهِمْ لِيُجَارُوا فَقَالَ: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا﴾. (3) 3

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى الله تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يَوْمَ لا يُخْزِي د النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَمْ لَنا نُورَنا وَاغْفِرْ لَنا إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (8)

باب 1: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا قَالَ هُوَ الذَّنْبُ الَّذِي لَا يَعُودُ فِيهِ أَبَداً قُلْتُ وَ أَيُّنَا لَمْ يَعُدْ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْمُفَتَنَ التَّوَّابَ﴾. (4)

ص: 396


1- بحار الأنوار، ج 90، ص 55
2- بحار الأنوار، ج24، ص381 . بحار الأنوار، ج 75، ص 208
3-
4- الکافی، ج 2، ص 432 وسائل الشیعة، ج 16، ص 80 مستدرک الوسائل، ج 12، ص 128؛ «بتفاوت لفظی»/ بحار الأنوار، ج 6، ص 39/ الزهد، ص 72 تفسیر القمی، ج 2، ص 377 تفسير البرهان/ تفسير نور الثقلين

2-4- امام علی علیه السلام- طلب علم و فضیلت از عبادت بهتر است و خداوند می فرماید: ﴿إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ الَّذِينَ لا يَعْصُونَ اللهَ ما أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ﴾ و با علم در نزد خداوند شایسته اسم صدیق می باشند خدا آن ها را راستگو نامیده و اطاعت آن ها را بر همه ی بندگان واجب کرده.

3-4- امام سجّاد علیه السلام- آن ها بندگان معصوم هستند و گناهی نمی کنند و پیرو دستور خدایند بهترین مأموریت آن ها در هر مرتبه ای که هستند از زمین تا عرش خدا این است که صلوات بر محمد و آل پاکش بفرستند و تقاضای رحمت و مغفرت برای شیعیان پرهیزگار آن ها نمایند و لعنت بر پیروان دشمنان آن ها کسانی که آشکار پیرو آن ها بودند و منافقین کنند. وَ الْكِتابِ ایمان به کتابی آورد که مشتمل بر فضل محمد سیدالمرسلین و علی که امتیازهایی دارد که احدی از جهانیان ندارد و مشتمل بر فضل پیروان او از مؤمنین و بغض مخالفین آن ها از دشمنان و منافقان است.

ای کسانی که کافر شده اید! امروز روز رستاخیز عذرخواهی نکنید چرا که تنها به اعمالتان جزا داده می شوید (7)

1- امام صادق علیه السلام- خداوند در دنیا مردم را به نام پدرانشان می خواند تا شناخته شوند ولی در آخرت به وسیله ی اعمالشان تا پاداش بگیرند می فرماید: ﴿یا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا أَي مؤمنین﴾ و ای کافران.

ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا توبه ،کنید توبه ای خالص؛ امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ هایی بهشتی که نهرها از پای درختانش جاری است وارد کند در آن روزی که خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمی کند؛ این در حالی است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوی راستشان در حرکت است و می گویند «پروردگارا نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هرچیز توانایی» (8)

بخش 1: ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا توبه کنید توبه ای خالص.

1-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی این آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحا﴾ پرسیدم، فرمود: «همان گناهی که به هیچ وجه به آن باز نمی گردد». عرض کردم: «کدام یک از ما [به گناه] باز نگشته است؟ فرمود: ای ابا محمد ! خداوند از میان بندگان خویش، بنده ی مُفتن کسی که به سراغ گناهان می رود و توبه کننده را دوست دارد».

ص: 397

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لفِي قَوْلِ اللَّهِ عزوجل تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةٌ نَصُوحاً قَالَ هُوَ صَوْمُ يَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَالْخَمِيسِ وَالْجُمُعَةِ﴾. (1)

3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿بَابُ التَّوْبَة مَفْتُوحَ لِمَنْ أَرَادَهَا فتوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ أوْفُوا بِالْعَهْدِ إِذا عَاهَدْتُمْ فَمَا زَالَتْ نِعْمَةُ وَ لَا نَضَارَةُ عَيْشَ إِلَّا بِذُنُوبِ اجْتَرَحُوا إِنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ وَ لَوْ أَنَّهُمُ اسْتَقْبَلُوا ذَلِكَ بِالدُّعَاءِ وَالْإِنَابَةِ لَمَا تَنْزِلُ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذَا نَزَلَتْ بهِمُ النّقَمُ وَ زَالَتْ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى اللَّهِ عَزَوجَلَّ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ لَمْ يُهِنُوا وَ لَمْ يَسْرِفُوا لَأَصَلَحَ اللَّهُ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ وَ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ صَالِحٍ﴾. (2)

4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن وَهْب قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَة نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَيْهِ فَقُلْتَ وَكَيْفَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ قَالَ يُنْسِى مَلَكَيْهِ مَا كَانَا يَكْتُبَانِ عَلَيْهِ وَ يُوحِى اللَّهُ إِلَى جَوَارِحِهِ وَإِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ أَنِ اكْتُمِي عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ فَيَلْقَى اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ حِينَ يَلْقَاهُ وَ لَيْسَ شَيْءٌ يَشْهَدُ عَلَيْهِ بِشَيْءٍ مِنَ الذُّنُوب﴾. (3)

5-1- السجّاد علیه السلام- ﴿أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفُوكَ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلًا مِنْ وَحْيِكَ لِئَلَّا يَضِلُّوا عَنْهُ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ تُوبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُجْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ، نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيانِهِمْ، يَقُولُونَ: رَبَّنَا أَثْمٌ لَنَا نُورَنَا، وَ اغْفِرْ لَنَا، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَإِقَامَةِ الدِّلِيلِ﴾. (4)

6-1- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَخِيرَا عَنِ التَّوْبَةِ النَّصُوحِ مَا هِيَ فَكَتَب أَنْ يَكُونَ الْبَاطِنُ كَالظَّاهِرَ وَ أَفْضَلَ مِنْ ذَلِكَ﴾. (5)

7-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْن حَمَّادٍ عَنْ بَعْض أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ: إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الصَعِدَ الْمِنْبَرَ بِالْكُوفَةِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَ الذُّنُوبَ ثَلَاثَة أمَّا الذَّنْبُ الثَّالِثُ فَذَنْبُ سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَى عَبْدِهِ وَ رَزَقَهُ التَّوْبَةَ فَأَصْبَحَ خَاشِعاً مِنْ ذَنْبِهِ رَاجِيا لِرَبِّهِ فَنَحْنُ لَهُ كَمَا هُوَ لِنَفْسِهِ نَرْجُو لَهُ الرَّحْمَةَ وَ نَخَافُ عَلَيْهِ الْعِقَابَ﴾. (6) 6

ص: 398


1- وسائل الشيعة، ج 16، ص78/ بحار الأنوار، ج 6، ص 22 معانى الأخبار، ص 174/ تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان؛ «صوموا» بدل «صوم»
2- بحار الأنوار، ج 10، ص 102 / بحار الأنوار ، ج 70، ص 350/ تفسير نور الثقلين؛ «و أوفوا بالعهد إذا ... الى آخر» محذوف
3- الکافی، ج 2، ص 436 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- إقبال الأعمال، ص248/ بحار الأنوار، ج 95، ص 172؛ «تبارک اسمک» محذوف و «یوم لا يخزى الله ... كل شئ قدير» محذوف
5- تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان 6. الکافی، ج 2، ص443/ تفسیر نورالثقلین
6-

2-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خداوند عزوجل: ﴿تُوبُوا إِلَى الله تَوْبَةً نَصُوحًا﴾ پرسیدم و ایشان فرمود: «منظور ، روزه روزهای چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه است. ابن بابویه می گوید منظور آن است که این روزها را روزه بگیرد و سپس توبه کند».

3-1- امام علی علیه السلام- در توبه باز است برای کسی که بخواهد ﴿توبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ﴾ به عهد خویش وفادار باشید نعمت از دست نمی رود و زندگی خویش پایان نمی پذیرد مگر با گناهانی که مرتکب می شوند. ﴿إِنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾ اگر آن ها پیشگیری کنند این بلاها با دعا و انابه به سوی خدا نازل نخواهد شد اگر زمانی که بلا نازل شد و نعمت از میان رفت پناه به خدا آورند با نیت پاک و سستی نکنند و اسراف نورزند خداوند هر فاسدی از آن ها را اصلاح می نماید و هر خوبی را به آن ها برمی گرداند.

4-1- امام صادق علیه السلام- معاویه بن وهب گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام می فرمود: اگر بنده توبه ای خالصانه کند خداوند وی را دوست می دارد و در دنیا و آخرت گناهان وی را خواهد پوشاند عرض کردم چگونه می پوشاند؟ فرمود گناهانی را که دو فرشته وی نوشته بودند از یاد آن ها خواهد برد و به اعضا و جوارح وی وحی می کند که گناهان وی را پنهان کنید و به سرزمین ها و حی می کند که گناهانی را که بر روی شما مرتکب می شد کتمان کنید؛ بنابراین در حالی خداوند را ملاقات می کند که چیزی نیست که به گناهان وی شهادت دهد».

5-1- امام سجاد علیه السلام- تویی آن که برای بندگانت دری به سوی عفوت گشوده ای و آن را توبه و بازگشت نامیده ای و بر آن در از وحی و پیغام خود راهنمایی قراردادهای تا از آن گمراه نشوند، پس تو خود که نامت جاوید یا دارای برکت و احسان است فرموده ای ﴿تُوبُوا إِلَى الله تَوْبَةً نَصُوحًا عَسى رَبُّكُمْ إِنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجرى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ، يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيِّ وَ الَّذِينَ امَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اثْمٌ لَنَا نُورَنَا، وَ اغْفِرْ لَنَا، أَنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدیرٌ﴾؛ پس بعد از گشودن در و بپا داشتن راهنما عذر و بهانه کسی که از آمدن به آن منزل و جایگاه بهشت جاوید با جور بودن وسایل غافل و بی خبر باشد چیست؟

6-1- امام رضا علیه السلام- احمد بن هلال گوید: از امام کاظم علیه السلام درباره ی توبه خالصانه پرسیدم، برایم مرقوم فرمود: «باطن، باید مانند ظاهر گردد بلکه از آن بهتر باشد».

7-1- امام علی علیه السلام- عبدالرحمان بن حماد از برخی شیعیان نقل کرده است که امام علی علیه السلام فرمود: ای مردم گناهان بر سه گونه اند ... امّا گناه سوم گناهی است که خداوند بر خلقش پنهان داشته و توبه از آن را بر گنهکار روزی کرده و به وضعی درآمده که از گناهش بیمناک و به پروردگارش امیدوار است پس ما برای او (یعنی این شخص گنهکار) همان حال را داریم که خودش آن حال را برای خود دارد؛ امید رحمت برای او داریم و از عذاب نیز بر او بیمناکیم.

ص: 399

8-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قال معاذ بن جبل: يَا رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم مَا التَّوْبَةُ النَّصُوحُ فَقَالَ: أَنْ يَتُوبَ التَّائِبُ ثُمَّ لَا يَرْجِعَ فِي ذَنْب كَمَا لَا يَعُودُ اللَّبَنُ إِلَى الضَّرْع﴾. (1)

باب 2: يَوْمَ لا يُخْزِي اللهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أتمم لنا نورنا واغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿يَوْمَ لا تُجْزِي الله النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيانِهِمْ يَعْنِي أُولَئِكَ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (2)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ صَالِح بن سَهْلِ الْهَمْدَانِي قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ ... نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيائِهِمْ قَالَ أَئِمَّةُ الْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بأيمانهم حَتَّى يَنزِلُوا مَنَازِلَهُمْ فِي الْجَنَّةِ﴾. (3)

3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أبو خَالِدِ الْكَائِلِيُّ عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا يَا أَبَا خَالِدِ النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ قَوْلُهُ أَثْمِيمٌ لَنَا نُورَنَا الْحِقِّ بِنَا شِيعَتَنَا﴾. (4)

4-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ مُحَمَّد وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ لَا يُعَذِّبُ عَلِى بْنِ أَبِيطَالِب وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَحَمْزَةَ وَجَعْفَراً نُورُهُمْ يَسْعَى يُضِيءُ عَلَى الصِّرَاطِ لِعَلِيٌّ علیه السلام وَ فَاطِمَة مِثْلَ الدُّنْيَا سَبْعِينَ مَرَّةً فَيَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَيَسْعَى عَنْ أَيْمَانِهِمْ وَهُمْ يَتَّبِعُونَهَا فَيَمْضِي أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدِ وَ آلَهُ زُمْرَةً عَلَى الصِّرَاطِ مِثْلَ الْبَرْقِ الْخَاطِفِ ثُمَّ قَوْمُ مِثْلَ الرِّيحِ ثُمَّ قَوْمُ مِثْلَ عَدو الفرس ثُمَّ يَمْضِي قَوْمُ مِثْلَ الْمَنِّي ثُمَّ قَوْمُ مِثْلَ الْحَبُو ثُمَّ قَوْمُ مِثْلَ الزَّحْفِ وَيَجْعَلُهُ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ عَرِيضاً وَ عَلَى الْمُذْنِبِينَ دَقِيقَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَقُولُونَ رَبَّنَا أَثْمٌ لَنا نُورَنَا حَتَّى نَجْتَارَ بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ قَالَ فَيَجُورُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي هَوْدَجِ مِنَ الزَّمُردِ الْأَخْضَرِ وَ مَعَهُ فَاطِمَةٌ عَلَى نَجيب مِنَ الْيَاقُوتِ الْأَحْمَر حَوْلَهَا سَبعُونَ أَلْفَ حَوْراءَ كَالْبَرْقِ اللامع﴾. (5)

ص: 400


1- تفسير بحر العرفان، ج 16، ص 92
2- الكافي، ج 5، ص 13 تهذيب الأحكام، ج 6، ص 129 وسائل الشیعة، ج 15، ص 36
3- بحار الأنوار، ج 23، ص 304 تفسیر القمی، ج 2، ص378/ تفسیر نور الثقلين؛ بتفاوت لفظى تفسير البرهان؛ «بتفاوت لفظی»
4- بحار الأنوار، ج 23، ص 315 المناقب، ج 3، ص 81
5- بحار الأنوار، ج8، ص67/ بحار الأنوار، ج 39، ص201/ تفسير البرهان؛ «بتفاوت لفظى» / المناقب، ج 2، ص 155؛ «الجثو» بدل «الحبو»

1 پیامبر صلی الله علیه و آله- معاذبن جبل گفت: ای رسول خدا توبه نصوح چیست؟ فرمود: «این که توبه کننده توبه کند و به سوی گناهی برنگردد همان گونه که شیر به پستان حیوان برنمی گردد».

بخش:2 در آن روزی که خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمی کند؛ این در حالی است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوی راستشان در حرکت است و می گویند «پروردگارا! نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هرچیز توانایی.

1-2- امام صادق علیه السلام- ﴿يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ﴾ یعنی، همان مؤمنين.

2-2- امام صادق علیه السلام صالح بن سهل همدانی گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام در مرد قول خداوند متعال ﴿نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ﴾ فرمود: آن ها امام های مؤمنین هستند که نور آن ها از جلو و اطرافشان می درخشد تا وارد منزل های خود در بهشت می شوند».

3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوخالد کابلی از امام باقر نقل کرده است که در مورد قول خداوند متعال حال که چنین است به خدا و رسول او و نوری که نازل کرده ایم ایمان بیاورید. (تغابن) فرمود: نور به خدا قسم ائمه از آل محمدند این آیه که می فرماید: ﴿أَثْمٌ لَنا نُورَنا﴾ یعنی شیعیان ما را به ما ملحق نما.

4-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- يَوْمَ لَا يُخْزِي اللهُ النَّبِيِّ خداوند محمد صلی الله علیه و آله را عذاب نمی دهد. وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ و علی بن ابیطالب و فاطمه علیها السلام و حسن و حسین و حمزه و جعفر را عذاب نمی دهد. ورُهُمْ يَسْعَى صراط را برای علی و فاطمه علیها السلام هفتاد برابر بیشتر از دنیا روشن تر می نماید. پس نور آن ها در پیشاپیش و در سمت راست آنان می شتابد و آنان نیز آن را دنبال می کنند؛ پس اولین بار اهل بیت مانند برق تند و تیز از صراط می گذرند سپس گروهی مانند باد از آن می گذرند سپس گروهی با سرعت دویدن اسب از آن می گذرند سپس گروهی با سرعت دویدن مرد از آن می گذرند، سپس گروهی با سرعتی معادل راه رفتن از آن می گذرند، سپس گروهی با سرعتی معادل چهار دست و پا رفتن کودک از آن می گذرند سپس گروهی با سرعتی معادل خزیدن از آن می گذرند و خداوند آن را برای مسلمین پهن و گسترده می کند و برای گناهکاران باریک می کند. خداوند سبحان می فرماید: ﴿يَقُولُونَ رَبَّنَا أَثْمٌ لَنَا نُورَنَا﴾ تا این که به واسطه ی آن، از صراط بگذریم گفت: «امیرالمؤمنین عليه السلام بر روی کجاوه ای از زمرد سبز رنگ از آن می گذرد و همراه ایشان فاطمه علیها السلام ای بر روی اسبی از یاقوت قرمز که در اطراف وی هفتاد هزار حور بهشتی که به سان برق درخشنده هستند، از آن می گذرد.

ص: 401

5-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَرَأَ ابْنُ عَبَّاس الله الْآيَةَ وَ قَالَ عَلَى اللهِ وَأَصْحَابُهُ﴾. (1)

6-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَوْمَ لا يُجْزِي اللَّهُ النَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيائِهِمْ فَمَنْ كَانَ لَهُ نُورُ يَوْمَئِذٍ نَجَا وَ كُلَّ مُؤْمِن لَهُ نُور﴾. (2)

7-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَمَّا أَسْرِى بِى إِلَى السَّمَاءِ وَ صِرْتُ أَنَا وَ جَبْرَئِيلُ إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ قَالَ جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ هَذَا مَوْضِعِي ثُمَّ رُخَ فِي فِي النُّورِ زَخَّةً فَإِذَا أَنَا بِمَلَكِ مُن مَلَائِكَةَ اللَّهِ تَعَالَى فِي صُورَة عَلَى اللهِ اسْمُهُ عَلِيٌّ سَاجِدٌ تَحْتَ الْعَرْشِ يَقُولُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَعَلِى اللي وَذُرِّيَّتِهِ وَ مُحِبِّيهِ وَأَشْيَاعِهِ وَأَتْبَاعِهِ وَالْعَنْ مُبْغِضِيهِ وَأَعَادِيَهُ وَ حُسَّادَهُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (3)

الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لْأَنْصَارِي قَالَ كُنتُ ذَاتَ يَوْمٍ عِنْدَ النَّبِيِّ إِذْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِيطَالِب فَقَالَ أَلَا أَبَشِّرُكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام فَقَالَ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ ال ۖ فَقَالَ هَذَا جَبْرَئِيلُ يُخْبرَنَى عَنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ قَدْ أَعْطَى شِيعَتَكَ وَ مُحِبِّيكَ تِسْعَ خِصَالَ الرِّفْقَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَالْأَنْسَ عِنْدَ الْوَحْشَةِ وَالنُّورَ عِنْدَ الظُّلْمَةِ وَ الْأَمْنَ عِنْدَ الْفَزَعَ وَالْقِسْطَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ وَ دُخُولَ الْجَنَّةِ قَبْلَ سَائِرِ النَّاسِ وَ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيانِهِمْ﴾. (4)

9-2- الرضا علیه السلام- ﴿رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الرِّضَا قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ بِأَبْوَابِ السَّلَاطِين مَنْ نَوَّرَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى وَجْهَهُ بِالْبُرْهَاَن وَ مَكَّنَ لَهُ فِي الْبَلَادِ لِيَدْفَعَ بِهِ عَنْ أَوْلِيَائِهِ وَيُصْلِحَ بِهِ أُمُورَ الْمُسْلِمِينَ إِلَيْهِ يَلْجَأَ الْمُؤْمِنُونَ مِنَ الضَّرَر وَيَفْرَعُ ذُو الْحَاجَة مِنْ شِيعَتِنَا وَ بِهِ يُؤْمِنُ اللَّهُ تَعَالَى رَوْعَتَهُمْ فِي دَارِ الظُّلَمَة أُولَئِكَ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا وَ أُولَئِكَ أَمَنَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ أُولَئِكَ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ يَزْهَرُ نُورُهُمْ لِأَهْلِ السَّمَاوَاتِ كَمَا تَزْهَرُ الْكَوَاكِبُ الدُّرِّيَّةُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ أولَئِكَ مِنْ نُورِهِمْ تُضِي الْقِيَامَةُ خَلَقُوا وَ اللَّهِ لِلْجَنَّةِ وَ خُلِقَتِ الْجَنَّةُ لَهُمْ فَهَنِيئاً لَهُمْ مَا عَلَى أَحَدِكُمْ إِنْ شَاءَ لَيَنَالُ هَذَا كُلَّهُ قَالَ قُلْتُ بِمَا ذَا جَعَلَنِيَ اللهُ فِدَاكَ قَالَ تَكُونُ مَعَهُمْ فَتَسُر بإدخال السرور عَلَى الْمُؤْمِنِينَ مِنْ شِيعَتِنَا﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ المُنافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْواهُمْ تَهَنَّمُ وَبِئْسَ المَصِيرُ﴾. (1)

ص: 402


1- بحار الأنوار، ج 36، ص 22 کشف الیقین، ص 370/ بحار الأنوار، ج 35، ص 350/ بحار الأنوار، ج 39، ص 221/ المناقب، ج 3، ص227
2- تفسیر القمی، ج 2، ص 378 تفسير البرهان/ تفسير نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 39، ص 97
4- بحار الأنوار، ج 65، ص11 تفسیر البرهان
5- بحار الأنوار، ج 72، ص384

5-2- ابن عباس رحمه الله علیه- علی و یاران او در معیت پیامبر صلی الله علیه و آله به بهشت می روند.

6-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ، هرکس در آن روز دارای نوری باشد نجات خواهد یافت و هر مؤمن نوری دارد.

7-2- ابن عباس رحمه الله علیه- رسول خدا فرمود: «وقتی مرا به سوی آسمان بردند و من و جبرئیل به آسمان هفتم رفتیم جبرئیل گفت ای محمد! این جایگاه من است. سپس یک مرتبه مرا در نور انداخت و ناگهان من فرشته ای از فرشتگان خدای تعالی را دیدم که به صورت عَلَى علیه السلام است و اسمش علی است و زیر عرش در حال سجده می گوید: «خدایا علی، فرندانش، دوستانش شیعیانش و پیروانش را بیامرز و کینه توزانش دشمنانش و حسودانش را لعنت کن؛ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ».

8-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر بن عبدالله انصاری له می گوید در یکی از روزها نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بودم که به علی بن ابیطالب الرو ،کرد و فرمود: ای ابا الحسن ال آیا تو را بشارت دهم»؟ عرض کرد: «آری، ای رسول خدا فرمود: این جبرئیل است که از خداوند عزوجل برای من خبر می آورد که به پیروان و دوستداران تو هفت خصلت داده است ملایمت هنگام مرگ آرامش هنگام وحشت نور هنگام ظلمت و ،تاریکی امنیت هنگام ترس، عدالت هنگام سنجش اعمال، گذشتن از صراط، داخل شدن به بهشت قبل از مردم دیگر وَ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ.

9-2- امام رضا علیه السلام- محمد بن اسماعیل از امام رضا علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «خداوند در درگاه سلاطین کسی را دارد که خدا رویش را به برهان نورانی کرده و او را در بلاد قدرت داده تا از اولیایش دفع بلا کند و به وسیله ی او امور مسلمین را اصلاح کند. مؤمنین از ضرر به او پناه می برند و حاجتمند از شیعه ما به او رو می کند و خداوند به وسیله ی او رعیتش را در دیار ظالمین ایمنی می دهد آن ها همان مؤمنین حقیقی هستند و امینان خدا در زمین اویند و همان کسانی هستند که نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ و نور آن ها برای اهل سماوات همانند نور ستاره درخشان برای اهل زمین است و قیامت از نور ایشان روشنی می گیرد به خدا قسم برای بهشت خلق شدند و بهشت برای ایشان خلق شده گوارایشان باد اگر خدا بخواهد مانعی برای هیچ یک از شما نیست که به آن برسید عرض کردم به چه وسیله ای فدایت گردم. فرمود: «با آن ها باشید و ما را خوشحال کنید با ادخال سرور بر مؤمنین از شیعیان ما».

ای پیامبر! با کافران و منافقان پیکار کن و بر آنان سخت بگیر! جایگاهشان جهنّم است و بد فرجامی است (9)

ص: 403

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم لَأَجَاهِدَنَّ الْعَمَالِقَةَ يَعْنِي الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ فَأَتَاهُ جَبْرَئِيلُ وَ قَالَ أَنْتَ أَوْ عَلَى علیه السلام﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ قَالَ هَكَذَا نَزَلَتْ فَجَاهَدَ رَسُولُ اللَّهِ الْكُفَّارَ وَ جَاهَدَ عَلَى اللهِ الْمُنَافِقِينَ- فَجَاهَدَ عَلَى اللهِ جِهَادَ رَسُول الله﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿رُويَ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَرَأَ جَاهِدِ الْكُفَّارَ بِالْمُنَافِقِينَ وَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَمْ يُقَاتِلْ مُنَافِقَا قَطُّ إِنَّمَا كَانَ يَتَأَلَّفُهُمْ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كانتا تحتَ عَبْدَين مِنْ عِبادِنا صالحين فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدّاخِلِينَ﴾. (10)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿كَانَتْ امْرَأَةُ نُوح علیه السلام كَافِرَة تَقُولُ لِلنَّاسِ إِنَّهُ مَجْنُونُ وَإِذَا آمَنَ أَحَدُ بِنُوح علیه السلام أَخْبَرَتِ الْجَبَابِرَةَ مِنْ قَوْمِ نُوحِ علیه السلام بِهِ وَ ا بِهِ وَ كَانَتِ امْرَأَةُ لُوا تَدلُّ عَلَى أَضَيَافِهِ وَكَانَ ذَلِكَ خِيَانَتَهُمَا لَهُمَا وَ مَا بَغَتْ امْرَأَةُ نَبِيٍّ قَطَّ وَإِنَّمَا كَانَتْ خِيَانَتُهُمَا فِي الدِّينِ﴾. (4)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رحمه الله علیه فِي قَوْلِهِ: وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا ثُمَّ ضَرَبَ اللَّهُ فِيهِمَا مَثَلًا فَقَالَ: ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانتا تحتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صَالِحِيْنِ فَخانَتَاهُما قَالَ وَ اللَّهِ مَا عَنَى بِقَوْلِهِ فَخانَتَاهُما إِلَّا الْفَاحِشَةَ﴾. (5)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ الآية مَثَلُ ضَرَبَهُ اللهُ سُبْحَانَهُ لِعَائِشَةَ وَ حَفْصَةَ إِذْ تَظَاهَرَنَا عَلَى رَسُول اللَّهِ وَ أَفْشَيَا سِرَّهُ﴾. (6)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قِيلَ لَهُ كَيْفَ كَانَ يَعْلَمُ قَوْمُ لُوطٍ أَنَّهُ قَدْ جَاءَ لُوطاً رِجَالُ قَالَ كَانَتِ امْرَأَتُهُ تَخَرُجُ فَتُصَفِّرُ فَإِذَا سَمِعُوا التَّصْفِيرَ جَاءُوا فَلِذَلِكَ كُرة التَّصفير ﴾. (7)

ص: 404


1- بحار الأنوار، ج 32، ص292/ تفسير البرهان
2- تفسیر القمی، ج 2، ص377/ تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج 19، ص 163/ تفسیر نورالثقلین
4- النور المبين للجزايري، ص 72 بحارالأنوار، ج 11، ص307
5- بحار الأنوار، ج 22، ص 239 / بحار الأنوار، ج 32، ص 106/ بحار الأنوار، ج 11، ص 310؛ «قال علی بن ابراهيم ... امرات لوط» محذوف/ تفسير البرهان / تفسیر القمی، ج 2، ص 377/ تفسير نور الثقلين
6- تأويل الآيات الظاهرة، ص 676 تفسير البرهان؛ «افشتا» بدل «افشیا»
7- علل الشرائع، ج 2، ص 564/ تفسیر نورالثقلین

1- ابن عباس رحمه الله علیه- هنگامی که این آیه نازل شد: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ المُنافِقِينَ﴾، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: حتماً با عمالقه غول پیکرها جهاد خواهم کرد منظور آن حضرت، کفار و منافقین بود. در این هنگام جبرئیل نزد ایشان آمد و گفت: «تو یا علی».

2- امام صادق علیه السلام- ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ بِالمنافقین﴾ این آیه همین گونه نازل شده است. پس رسول خدا همراه منافقین با کافرین جهاد کرد و علی به سان جهاد رسول خدا با منافقین جهاد کرد.

3- امام صادق علیه السلام- جَاهِدِ الْكُفَّارَ بِالْمُنَافِقِينَ رسول خدا هرگز با منافقین نجنگید؛ بلکه میان آن ها ألفت و دوستی برقرار می کرد.

خداوند برای کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسرلوط مثل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده صالح از بندگان ما بودند ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو [پیامبر صلی الله علیه و آله] سودی به حالشان نداشت و به آن ها گفته شد: «همراه کسانی که وارد آتش می شوند وارد شوید» (10)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- همسر نوح کافر بود و به مردم می گفت شوهر من دیوانه است و وقتی کسی به نوحا ایمان می آورد او ستمکاران و جباران قوم نوح را خبردار می کرد تا آن فرد را آزار و اذیت کنند و همسر لوط کافر بود و به عمل قومش رضایت داشت و آن ها را به سوی مهمان های لوط راهنمایی کرد و این عمل از طرف این دو زن خیانت محسوب می شود و گرنه هرگز همسر پیامبران علیهم السلام آلوده به زنا نبوده و خیانت آن ها در امر دین بوده است و [سدی] می گوید خیانت آن ها همانا کافر بودن ایشان بود.

2- علی ابن ابراهیم رحمه الله علیه- سپس خداوند برای آن ها ضرب المثلی آورد و فرمود: ﴿ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لَّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحِيْنِ فَخَانَتَاهُمَا﴾، به خدا قسم، منظور از سخن خداوند عزوجل ﴿فَخَانَتَاهُمَا﴾ چیزی به جز فاحشه نیست.

3- امام صادق علیه السلام- ﴿ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لَّلَّذِينَ كَفَرُوا إِمْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ﴾ اين آيه، ضرب المثلى است که خداوند سبحان برای عایشه و حفصه آورده است آن هنگام که آن دو علیه رسول خدا همدستی کردند و راز ایشان را فاش کردند.

4- امام صادق علیه السلام- هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام نقل کرده است به ایشان عرض شد: چگونه قوم لوط دانستند مردانی نزد لوط آمدند» فرمود: «زنش بیرون می شد سوت می کشید و می شنیدند و می آمدند و از این رو سوت زدن بد است».

ص: 405

5- الصّادق علیه السلام- قَولُهُ تَعَالَى: ﴿ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا ... مَثَلُ ضَرَبَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِعَائِشَةَ وَ حَفْصَةَ إِذْ تَظَاهَرَنَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَأَفْشَيَا سِرَّهُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لي عِنْدَكَ بَيْتاً في الجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾. (11)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿تُوُفِّيَتْ خَدِيجَةُ بَعْدَ أَبي طَالِب بأيَّامٍ وَ لَمَّا مَرِضَتْ مَرَضَهَا الَّذِي تُوُفِّيَتْ فِيهِ دَخَلَ عَلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ لَهَا بِالْكُرَّهِ مِنِّى مَا أَرَى مِنْكِ يَا خَدِيجَةُ وَ قَدْ يَجْعَلُ اللَّهُ فِي الْكُرْهِ خَيْراً كَثِيراً أَمَا عَلِمْتِ أَنَّ اللَّهَ قَدْ زَوَّجَنِي مَعَكِ فِي الْجَنَّةِ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَكُلْتُمَ أخْتَ مُوسَى علیه السلام وَ آسِيَةَ امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ قَالَتْ وَ قَدْ فَعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ نَعَمْ﴾. (2)

2- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَلَى خَدِيجَةَ وَ هِيَ لِمَا بِهَا فَقَالَ لَهُ بِالرَّغْمِ مِنَّا مَا نَرَى بِكِ يَا خَدِيجَةُ فَإِذَا قَدِمْتِ عَلَى ضَرَائِرِكِ فَأَقْرِئيهِنَّ السَّلَامَ فَقَالَتْ مَنْ هُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَرْيَمَ ابْنَةُ عِمْرَانَ وَكُلْتُمْ أَخْتُ مُوسَى وَآسِيَةُ امْرَأَةٌ فِرْعَوْنَ﴾. (3)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كمل من الرِّجَالِ كَثِيرُ وَ لَمْ يَكْمَلْ مِنَ النِّسَاءِ إِنَّا أَربعة آسِيَةً بِنتَ مُرَاحِم كَمَلَ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ وَ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ خَدِيجَةُ بنت خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةً بِنْتُ مُحَمَّد﴾. (4)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَة لَمْ يَكْفُرُوا بِالْوَحْى طَرْفَةَ عَيْنِ مُؤْمِنُ آل يس وَ عَلَى بْن أَبي طَالِب علیه السلام وَ آسِيَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ﴾. (5)

5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿خَطَّ رَسُولُ اللَّهِ أَرْبَعَ خُطَطِ فِي الْأَرْضِ وَ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا قُلْنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَفْضَلُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ أَرْبَعُ خَدِيجَةً بِنْتُ خُوَيْلِدِ وَ فَاطِمَةً بِنْتُ مُحَمَّدِ وَ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِيَةً بِنْتَ مُرَاحِمِ امْرَأَةٌ فِرْعَوْنَ﴾. (6)

6- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أَخَذَ فِرْعَوْنُ امْرَأَتَهُ آسِيَةَ حِينَ تَبَيَّنَ لَهُ إِسْلَامُهَا يُعَذِّبُهَا لِتَدْخُلَ فِي دِينِهِ فَمَرَّ بهَا مُوسَى وَهُوَ يُعَذِّبُهَا فَشَكَتْ إِلَيْهِ بِإِصْبَعِهَا فَدَعَا اللَّهَ مُوسَى علیه السلام أَنْ يُخَفَّفَ عَنْهَا فَلَمْ تَجِدْ لِلْعَذَابِ أَلَمَا وَإِنَّهَا مَاتَتْ مِنْ عَذَابِ فَرْعَوْنَ فَقَالَتْ وَ هِيَ فِي الْعَذَابِ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْنَا فِي

ص: 406


1- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 95
2- بحار الأنوار، ج18، ص19
3- من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 139/ تفسیر نورالثقلين
4- تفسیر نورالثقلین
5- الخصال، ج 1، ص 174/ تفسیر نورالثقلین
6- الخصال، ج 1، ص 205/ تفسیر نورالثقلین

5- امام صادق علیه السلام- ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلَا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ مثلی است که خداوند سبحان برای عایشه و حفصه زد هنگامی که برضد رسول خدا دست به دست هم دادند و راز او را افشا کردند.

و خداوند برای مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! نزد خود برای من خانه ای در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش» (11)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- خدیجه چند روز بعد از ابوطالب از دنیا رفت و هنگامی که بیمار شد رسول خدا نزد او آمد و به او فرمود: ای خدیجه از ناحیه ی تو ناخوشایندی نسبت به من نمی بینم. گاهی خداوند در امور ناخوشایند خیر زیادی قرار می دهد آیا نمی دانی که خداوند در بهشت مرا همسر تو قرا داده است و به همراه تو مریم دختر عمران، کلثوم خواهر موسى علیه السلام و آسیه زن فرعون است. گفت ای رسول خدا خداوند این کار را انجام داده است»؟ فرمود: «بله».

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- کازرونی در کتاب المنتقی گوید: ... خدیجه چند روز پس از ابو طالب وفات یافت هنگامی که به بیماری ای دچار شد که در اثر آن وفات یافت رسول خدا بر خدیجه وارد شد و او به حال خود یعنی نزع و جان کندن مشغول بود آن حضرت به او فرمود: «ناخوشایند است و از ما دور باد که تو را در این حالت می بینیم ای خدیجه اگر به همگنان رسیدی سلام ما را به ایشان برسان، خدیجه گفت: ای پیامبر خدا ایشان چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود: «مریم» دختر عمران، کلثوم خواهر موسی، و آسیه همسر فرعون».

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از مردان افراد زیادی به کمال رسیدند و از زنان تنها چهار زن از نعمت کمال برخوردار گردیدند مریم آسیه زن فرعون خدیجه دختر خویلد فاطمه علیها السلام دختر محمد.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- سه نفرحتی یک چشم بهم زدن به وحی الهی کافر نشدند؛ مؤمن آل ياسين و علی بن ابی طالب او آسیه همسر فرعون.

5- ابن عباس رحمه الله علیه- پیامبر صلی الله علیه و آله چهار خط برروی زمین رسم کرد و فرمود: «آیا می دانید این ها چیست»؟ گفتیم خدا و رسول او داناترند فرمود برترین زنان اهل بهشت چهار نفرند خدیجه دختر خویلد و فاطمه علیها السلام دختر محمد و مریم دختر عمران و آسیه له دختر مزاحم همسر فرعون».

6- ابن عباس رحمه الله علیه- فرعون وقتی که ایمان آسیه برایش آشکار شد او را شکنجه کرد تا دست از ایمان بردارد در همان حال موسی از آنجا عبور می کرد و او را در حال شکنجه دید، آسیه با انگشت اشاره نمود و از سختی عذاب به او شکایت کرد، موسی هم به درگاه الهی دعا کرد تا خداوند عذاب او را تخفیف دهد از آن پس دیگر دردی از شکنجه احساس نمی کرد و در هنگام شکنجه می گفت رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً في الجَنَّةِ آن گاه به او وحی شد سر خود را بلند کن، وقتی سر بلند کرد، خانه ای از مروارید مشاهده کرد که برای او در بهشت ساخته شده و با دیدن آن، لبخند

ص: 407

الْجَنَّة وَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهَا أَن ارْفَعِي رَأْسَكِ فَرَفَعَت فَراتِ الْبَيْتَ فِي الْجَنَّةِ بُنِي لَهَا مِنْ دُرِّ فَضَحِكَتْ فَقَالَ فِرْعَوْنُ انْظُرُوا إِلَى الْجِنَانِ الَّتِي بِهَا تَضْحَكُ وَهِيَ فِي الْعَذَابِ. وَقِيلَ إِنَّهَا كَانَتْ تُعَذِّبُ بالشَّمْسِ وَإِذَا انْصَرَفُوا عَنْهَا أَظَلَّتْهَا الْمَلَائِكَةُ وَ جَعَلَتْ تَرَى بَيْنَهَا فِي الْجَنَّةِ﴾. (1)

7- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ أَى دِينِهِ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ﴾. (12)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ الصَّادِقِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا قَالَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا قَبْلَ أَنْ تَلِدَ عِيسَى الخَمْسَمِائَةِ عَامٍ قَالَ فَأَوَّلُ مَنْ سُوهِمَ عَلَيْهِ مَرْيَمُ ابْنَةُ عِمْرَانَ نَذَرَتْ أُمُّهَا مَا فِي بَطْنِهَا مُحَرَّراً لِلْكَنِيسَة فَوَضَعَتُهَا أُنْثَى فَشَبَّتْ فَكَانَتْ تَخْدُمُ الْعُبَّادَ تُنَاوِلُهُمْ حَتَّى بَلَغَتْ وَأَمَرَ زَكَرِيَّا أَنْ يُتَّخَذَ لَهَا حِجَابَاً دُونَ الْعَبَّادِ فَكَانَ زَكَرِيَّا علیه السلام يَدْخُلُ عَلَيْهَا فَيَرَى عِنْدَهَا ثَمَرَةَ الشَّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّيْفِ فِي الشَّتَاءِ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ تَعَالَى وَقَالَ عَاشَتْ مَرْيَمُ بَعْدَ عِمْرَانَ خَمْسَمِائَةِ سَنَة﴾. (3)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا قَالَ لَمْ يُنْظَرْ إِلَيْهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنا أَي رُوح اللَّهِ مَخْلُوقَةً وَكَانَتْ مِنَ الْقِنِتِينَ أَى مِنَ الدَّاعِينَ﴾. (4)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرجَها هَذَا مَثَلُ ضَرَبَهُ اللَّهُ لِفَاطِمَةَ وَ قَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللهُ ذُرِّيَّتها عَلَى النَّار﴾. (5)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿فَأَول مَنْ سُوهِمَ عَلَيْهِ مَريم ابنه عمران﴾. (6)

ص: 408


1- النور المبين، ص 261/ بحار الأنوار، ج 13، ص 164
2- تفسير بحر العرفان، ج16، ص94
3- بحارالأنوار، ج 14، ص 203 قصص الأنبياء للراوندی، ص264/ تفسیر القمی، ج 2، ص 377 و: نور الثقلين؛ «بتفاوت»
4- بحار الأنوار، ج 14، ص 207 تفسیر القمی، ج 2، ص 377
5- تأويل الآيات الظاهرة، ص677/ تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت» تفسير البرهان؛ «و مريم بنت عمران ... لفاطمه علیها السلام و قال» محذوف
6- مستدرک الوسائل، ج 17، ص 376

زد، فرعون گفت: به او نگاه کنید که در حال عذاب می خندد شاید جای خود را در بهشت می بیند! سرانجام او در حال شکنجه از دنیا رفت گفته شده همسر فرعون با اشعه آفتاب عذاب می شد و وقتی که مأموران شکنجه او را رها می کردند ملائکه می آمدند و روی بدنش سایه می افکندند و جایگاهش را در بهشت به او نشان می دادند.

7- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ یعنی دینش.

و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت و ما از روح خود در آن دمیدیم؛ و کلمات پروردگار خویش و کتاب هایش را تصدیق کرد و از مطیعان [فرمان خدا] بود (12)

1- امام صادق علیه السلام- اسعد در حدیثی مرفوع از امام صادق علیه السلام درباره ی این آیه: ﴿وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها﴾ نقل کرده است که فرمود: «پانصد سال قبل از آن که عیسی متولد شود دامن خود را پاک نگه داشت» فرمود: اولین کسی که در آن با مریم مشارکت کرد، دختر عمران است. مادر مریم نذر کرد آن چه در رحم ،دارد برای خدمت به خانه ی خدا آزاد باشد؛ او را دختر به دنیا آورد سپس بزرگ شد و به عبادت کنندگان خدمت می کرد و [بار] آن ها را می گرفت و حمل می کرد تا این که به سن بلوغ رسید و زکریا دستور داد که میان او و عبادت کنندگان حجابی قرار داده شود زکریا نزد او می رفت و پیش او میوه ی زمستان را در تابستان و میوه ی تابستان را در زمستان می دید پس از او پرسید: «ای مریم این را از کجا آورده ای»؟ گفت: «این از سوی خداست (آل عمران/37) و امام فرمود: «مریم پانصد سال بعد از عمران زندگی کرد».

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فرمود: «نگاه [نا محرم به او نیفتاد. فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنا یعنی از روح خدا که خلق شده بود و کانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ یعنی از دعا کنندگان [بود].

3- امام صادق علیه السلام- وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا خداوند این ضرب المثل را برای فاطمه علیها السلام آورده و فرموده فاطمه علیها السلام فرج خویش را محفوظ و پاک نگاهداشت، پس خداوند دوزخ را بر فرزندان وی حرام گردانید.

4- امام صادق علیه السلام- نخستین کسی که قرعه به نامش زده شد مریم دختر عمران بود.

ص: 409

سُورَةُ المُلكِ

اشاره

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ رَجُلًا ضَرَبَ خِبَاءَهُ عَلَى قَبْرٍ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّهُ قَبْرُ فَقَرَأَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ فَسَمِعَ صَائِحاً يَقُولُ هِيَ الْمُنْجِيَةُ فَذَكَرَ ذَلِكَ لِلنَّبِيِّ الهِ، فَقَالَ هِيَ الْمُنْجِيَةُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ﴾. (1)

2- الباقر علیه السلام- ﴿سُورَةُ الْمُلْكَ هِيَ الْمَانِعَةُ تَمْنَعُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ هِيَ مَكْتُوبَةٍ فِي التَّوْرَاةِ﴾. (2)

3- الباقر علیه السلام- ﴿وَ مَنْ قَرَأَهَا فِي لَيْلَتِهِ فَقَدْ أَكْثَرَ وَأَطَابَ وَلَمْ يُكْتَبْ بِهَا مِنَ الْغَافِلِينَ وَإِنِّي لَأرْكَعُ بِهَا بَعْدَ عِشَاءِ الْآخِرَة وَ أَنَا جَالِسُ وَإِنَّ وَالِدِي الكَانَ يَقْرَأَهَا فِي يَوْمِهِ وَلَيْلَتِهِ وَمَنْ قرأَهَا إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ فِي قَبْرِهِ نَاكِرُ وَ نَكِيرُ مِنْ قِبَل رِجْلَيْهِ قَالَتْ ُرجْلَاهُ لَهُمَا لَيْسَ لَكُمَا إِلَى مَا قِبَلِى سَبِيلُ قَدْ كَانَ هَذَا الْعَبْدُ يَقُومُ عَلَيَّ فَيَقْرَأَ سُورَةَ الْمُلْكِ فِي كُلٌّ يَوْمٍ وَلَيْلَتِهِ وَإِذَا أَتَيَاهُ مِنْ قِبَلِ جَوْفِهِ قَالَ لَهُمَا لَيْسَ لَكُمَا إِلَى مَا قِبَلِى سَبِيلُ قَدْ كَانَ هَذَا الْعَبْدُ أَوْعَانِي سُورَةَ الْمُلْكِ وَإِذَا أَتَيَاهُ مِنْ قِبَلِ لِسَانِهِ قَالَ لَهُمَا لَيْسَ لَكُمَا إِلَى مَا قِبَلِى سَبِيلُ قَدْ كَانَ هَذَا الْعَبْدُ يَقْرَأُ بِي فِي كُلِّ يَوْمٍ وَلَيْلَة سُورَةَ الْمُلْكِ﴾. (3)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ سُورَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مَا هِيَ إِلَّا ثَلَاثُونَ آيَةً شَفَعَتْ لِرَجُلٍ حَتَّى غُفِرَ لَهُ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الملك﴾. (4)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قرأَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ فِي الْمَكْتُوبَة قَبْلَ أَنْ يَنَامَ لَمْ يَزَلْ فِي أَمَانِ اللَّهِ حَتَّى يُصْبحَ وَ فِي أَمَانِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَدْخُلَ الْجَنَّةَ﴾. (5)

ص: 410


1- بحار الأنوار، ج 79، ص 64 بحار الأنوار، ج 89، ص 313/ الدعوات، ص 279
2- الکافی، ج 2، ص633/ تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
3- الکافی، ج 2، ص 633 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- بحار الأنوار، ج 89، ص 313 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»
5- ثواب الأعمال، ص 119 تفسير البرهان/ تفسير نور الثقلين / بحار الأنوار، ج 89، ص313؛ «بتفاوت»

سوره ملک

اشاره

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ثواب قرائت

1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- مردی چادرش را بر روی قبری زد و نمی دانست که آن قبر است ﴿و تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ﴾ (سوره ی ملک) را خواند. سپس شنید که کسی با آواز بلند می گوید: «آن نجات دهنده است». سپس آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود آن نجات دهنده از عذاب قبر است.

2- امام باقر علیه السلام- سوره ی ملک سوره ی مانعه یعنی جلوگیر است که از عذاب قبر جلوگیری می کند و در تورات نیز به نام سوره ملک نوشته شده است.

3- امام باقر علیه السلام- هر کس آن را در شب ،بخواند دارایی وی زیاد می شود و کار نیکی انجام خواهد داد و از گروه غافلین محسوب نخواهد شد من بعد از عشای آخر در حالی که نشسته ام، با این سوره به رکوع می روم؛ پدرم هر روز و شب آن را تلاوت می کرد هر کس آن را بخواند هنگامی که ناکر و نکیر از سمت دو پایش وارد قبرش می شوند دو پایش به آن ها می گویند: از این سمت راهی برای داخل شدن ندارید این بنده روی من می ایستاد و هر روز و شب سوره ی ملک را می خواند؛ و اگر از سمت شکمش وارد شوند به آن ها می گوید از این سمت راهی برای داخل شدن ندارید، این بنده هر روز و شب مرا با سوره ملک آگاه می کرد، و اگر از سمت زبانش وارد شوند به آن ها می گوید از این سمت راهی برای داخل شدن ندارید این بنده هر روز و شب به وسیله ی من، سوره ی ملک را می خواند.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- سوره ای از کتاب خداست که فقط سی آیه است [این سوره] برای مردی شفاعت کرد تا این که آمرزیده شد [و آن] ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ المُلكُ﴾ (سوره ی ملک) است.

5- امام صادق علیه السلام- هرکس [سوره ی] ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ المُلكُ﴾ را در نوشته ای قبل از خواب بخواند تا صبح در امان خداوند خواهد بود و در روز قیامت نیز تا زمان ورودش به بهشت در امان آن خواهد بود.

ص: 411

6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سُورَةُ فِي الْقُرْآنِ خَاصَمَتْ عَنْ صَاحِبِهَا حَتَّى أَدْخَلَتْهُ الْجَنَّةُ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الملک﴾. (1)

7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ وَ هِيَ الْمُنْجِيَةُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْر ... أُعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ كَمَنْ أحْيَى لَيْلَةَ الْفِطْرِ وَ مَنْ حَفِظَهَا كَانَتْ أَنِيسَهُ فِي قَبْرِهِ تَدْفَعُ عَنْهُ كُلَّ نَازَلَةِ تَهُمْ بِهِ فِي قَبْرِهِ مِن الْعَذَابِ وَ تَحْرُسُهُ إِلَى يَوْمِ بَعْتِهِ وَ تَشْفَعْ لَهُ عِنْدَ رَبِّهَا وَ تُقَرِّبُهُ حَتَّى يَدْخُلَ الْجَنَّةَ آمِنَا مِنْ وَحْشَتِهِ وَ وَحْدَتِهِ فِي قَبْرِهِ﴾. (2)

8- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ تَبَارَكَ فَكَأَنَّمَا أَحْيَى لَيْلَةَ الْقَدْرِ﴾. (3)

9- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَدِدْتُ أَنْ تَبَارَكَ الْمُلْكُ فِي قَلْب كُلِّ مُؤْمِن﴾. (4)

10- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَوَدِدْتُ أَنَّهَا فِي قَلْبِ كُلِّ إِنْسَانِ مِنْ أُمَّتِي﴾. (5)

11- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن جابر كَانَ رَسُولُ الله لَا يَنَامُ حَتَّى يَقْراً المتَنزِيلُ وَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الملك﴾. (6)

12- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قالَ لِرَجُل أَ لَا أَتُحِفُكَ بِحَدِيثِ تَفْرَحُ بِهِ قَالَ بَلَى قَالَ اقْرَأَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ المُلكُ وَ عَلَّمْهَا أَهْلَكَ وَ جَمِيعَ وَلْدِكَ وَ صِبْيَانَ بَيْتِكَ وَ جِيرَانَكَ فَإِنَّهَا الْمُنْجِيَةُ وَ الْمُجَادِلَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِنْدَ رَبِّهَا لِقَارِئِهَا وَتَطْلُبُ لَهُ أَنْ يُنْجِيَهُ مِنْ عَذَابِ النَّارِ وَيَنْجُو بِهَا صَاحِبُهَا مِنْ عَذَابٍ القبر﴾. (7)

13- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أوى إلَى فِرَاشِهِ ثُمَّ قَرَاْ تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ اللهُ ثُمَّ قَالَ اللهُم رَبَّ الْحِلَّ وَالْحَرَمِ بَلَّغْ رُوحَ مُحَمَّدِ عَنِّى تَحِيَّةً وَ سَلَاماً أَرْبَعَ مَرَاتِ وَكَلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكَيْن حَتَّى يَأْتِيَا مُحَمَّدا له فَيَقُولَان يَا مُحَمَّدٌ لا إِنَّ فَلَانَ بْن فَلَان يَقْراً عَلَيْكَ السَّلَامَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ فَيَقُولُ وَ عَلَى فُلان بن فلان السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ﴾. (8)

قوله تعالى: ﴿تَبارَكَ الَّذي بِيَدِهِ المُلكُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (1)

ص: 412


1- تفسير البرهان؛ «بتفاوت» تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت» / بحار الأنوار، ج 89، ص 313
2- تفسير البرهان
3- تفسير نور الثقلين
4- مستدرک الوسائل، ج 4، ص306/ تفسیر نورالثقلین
5- بحار الأنوار، ج 89، ص 314
6- تفسير نور الثقلين
7- بحار الأنوار، ج 89، ص314
8- بحار الأنوار، ج 89، ص314 بحار الأنوار، ج 73، ص 214

6- پیامبر صلی الله علیه و آله- در قرآن سوره ای است که از دوست خود حمایت می کند تا او را وارد بهشت كند [و آن] ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ﴾ (سوره ی ملک) است.

7- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس این سوره را بخواند و آن نجات دهنده از عذاب قبر است ... پاداش کسی به او عطا می شود که شب عید فطر را بیدار بماند و عبادت کند و هرکس آن را حفظ کند در قبرش انیس او می شود و در قبرش هر عذاب نازل شده ای که او را قصد کند دور می گرداند و تا روز برانگیخته شدنش از او محافظت می کند و نزد پروردگارش از او شفاعت می کند و او را مقرب می گرداند تا وارد بهشت شود و در قبرش او را از وحشت و تنهایی اش امنیت می بخشد.

8- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس سوره ی تبارک را بخواند گویی که شب قدر را شب زنده داری کرده است.

9- پیامبر صلی الله علیه و آله- سوره ی تبارک در قلب مؤمن دوستی و مهربانی ایجاد می کند.

10- پیامبر صلی الله علیه و آله- دوست دارم که آن در قلب هر انسانی از امتم باشد.

11- پیامبر صلی الله علیه و آله- از جابر رحمه الله علیه نقل شده است پیامبر صلی الله علیه و آله تا زمانی که سوره ی المر تنزيل و تَبارَكَ الَّذِي بيَدِهِ المُلكُ را نمی خواند، نمی خوابید.

12- ابن عباس رحمه الله علیه- ابن عباس رحمه الله علیه به مردی گفت آیا حدیثی که به وسیله ی آن خوشحال می شوی به تو هدیه نکنم». گفت: «بله». گفت: ﴿تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ المُلكُ﴾ (سوره ی ملک) را بخوان و آن را به خانواده ات همه ی فرزندانت نوجوانان خانه ات و همسایگانت بیاموز؛ چون آن نجات دهنده است و در روز قیامت نزد پروردگارش از خواننده اش دفاع می کند و نجات از عذاب آتش [جهنّم] را برای او درخواست می کند و دوستش به وسیله ی آن از عذاب قبر نجات پیدا می کند».

13- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر که در بسترش جا گیرد و سوره تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الملك را بخواند، سپس چهار بار گوید: ﴿اللَّهُمَّ رَبَّ الحِل وَ الْحَرَمِ بَلْعُ رُوحَ مُحَمَّدٍ عَنِّي تَحِيَّةٌ وَ سَلَاما﴾ خدا برای او دو فرشته می گمارد تا نزد محمد بروند و بگویند: «ای محمد فلان بن فلان به تو سلام می رساند و پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید بر فلان بن فلان سلام و رحمت خداوند بر او باد».

پر برکت و زوال ناپذیر است کسی که حاکمیت و مالکیت [جهان هستی] به دست اوست و او بر هرچیز تواناست. (1)

ص: 413

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كَلِمَاتُ مَنْ قَالَهُنَّ عِنْدَ وَفَاتِهِ دَخَلَ الْجَنَّةَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الله ثَلَاثَ مَرَاتِ الحَمْدُ لله رَبِّ الْعالَمينَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ المُلكُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَرَادَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَبْضَ رُوحِ الْمُؤْمِنِ قَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ انْطَلِقْ أنتَ وَ أَعْوَانُكَ إِلَى عَبْدِي فَطَالَ مَا نَصَبَ نَفْسَهُ مِنْ أَجْلِيَ فَأْتِنِي بِرُوحِهِ لِأَرِيحَهُ عِنْدِي فَيَأْتِيهِ مَلَكُ الْمَوْتِ بِوَجْهِ حَسَنِ وَ ثِيَابِ طَاهِرَةٌ وَ رِيحٍ طَيِّبَة ... فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يَجِيتُهُ عُنُقُ مِنَ النَّارِ فَتُطِيفٌ بِهِ فَإِذَا كَانَ مُدْمِناً عَلى تَنْزِيل السَّجْدَة وَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ المُلكُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَقَفَتْ عِنْدَهُ تَبَارَكَ وَ انْطَلَقَتْ تَنْزِيلُ السَّجْدَةُ فَقَالَتْ أَنَا آتِ بِشَفَاعَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾. (2)

3- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ مَنْ صَلَّى يَوْمَ الْأَحَدِ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةً فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ الْمُلْكِ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ بَوَاهُ اللَّهُ فِي الْجَنَّةِ حَيْثُ يَشَاءُ ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿الذي خَلَقَ المَوتَ وَ الحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ﴾ (2)

باب 1: الَّذِي خَلَقَ المَوتَ وَ الْحَيَاةَ

اشاره

1-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل خَلَقَ الْحَيَاةَ قَبْلَ الْمَوْتِ﴾. (4)

2-1- الباقر علیه السلام- ﴿الْحَيَاةُ وَ الْمَوْتُ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ الْمَوْتُ فَدَخَلَ فِي الْإِنْسَانِ لَمْ يَدْخُلْ فِي شَيْءٍ إِلَّا وَقَدْ خَرَجَتْ مِنْهُ الْحَيَاةُ ﴾. (5)

3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مُوسَى بْن جَعْفَر علیه السلام قَالَ: قِيلَ لِلصَّادِقِ علیه السلام صِف لَنَا الْمَوْتَ قَالَ لِلْمُؤْمِن كَأَطيب ريح يَشَمُّهُ فَيَنْعُسُ لِطِيبهِ وَيَنْقَطِعُ التَّعَبُ وَالْأَلَمُ كُلُّهُ عَنْهُ وَلِلْكَافِرِ كَلَيْعِ الْأَفَاعِيٌّ وَلَدْغَ الْعَقَارِبَ أَشَدَّ قِيلَ فَإِنَّ قَوْمًا يَقُولُونَ إِنَّهُ أَشَدُّ مِنْ نَشْرِ بِالْمَنَاشِيرٍ وَ قَرْضِ بِالْمَقَارِيض وَ رَضْحَ بِالْأَحْجَارَ وَ تَدْويرِ قُطب الْأَرْحِيَةِ عَلَى الْأَحْدَاقِ قَالَ كَذَلِكَ هُوَ عَلَى بَعْضِ الْكَافِرِينَ وَ الْفَاجِرِينَ أَلَا تَرَوْنَ مِنْهُمْ مَنْ يُعَايِنُ تِلْكَ الشَّدَائِدَ فَذَلِكُمُ الَّذِي هُوَ أَشَدُّ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ عَذَابُ الْآخِرَةَ فَإِنَّهُ أَشَدُّ مِنْ

ص: 414


1- بحار الأنوار، ج 89، ص316
2- الاختصاص، ص 345
3- جمال الأسبوع، ص 41
4- تفسیر نورالثقلین
5- الکافی، ج 3، ص 259 تفسير البرهان/ تفسير نور الثقلين

1- امام على علیه السلام- هر کس این کلمات را موقع وفاتش بگوید وارد بهشت می شود: سه مرتبه: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الحَلِيمُ الْكَرِيمُ﴾ سه مرتبه: الحَمدُ لله رَبِّ الْعالَمينَ سه مرتبه: ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾.

2- امام صادق علیه السلام- وقتی خدای تبارک و تعالی بخواهد جان مؤمن را بگیرد، می گوید: «ای فرشته مرگ تو و یارانت به سوی بنده ام بروید که خسته کردن خودش به خاطر من طولانی شد و روحش را برایم بیاورید تا او را نزد خود آسایش دهم فرشته مرگ با چهره ی زیبا لباس پاک و بوی خوش نزد او می آید ... وقتی روز قیامت برپا شود جماعتی از آتش می آیند و دور او می گردند؛ پس اگر بر [خواندن] سوره ی سجده ﴿و تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ استمرار داشته باشد، سوره ی ملک نزد او می ماند و سوره سجده می رود و می گوید: «من شفاعت پروردگار جهانیان را [برای این مؤمن] آورده ام».

3- امام عسکری علیه السلام- هر کس روز چهارشنبه چهار رکعت نماز بخواند و در هر رکعت فاتحه و سوره ی ملک ﴿تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الملك﴾ را بخواند. خداوند او را در بهشت هرطور که بخواهد جایگزین می کند آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می کنید و او توانا و آمرزنده است. (2)

بخش 1: آن کس که مرگ و حیات را آفرید.

1-1- امام باقر علیه السلام- به راستی که خداوند زندگی را پیش از مردن آفرید.

2-1- امام باقر علیه السلام- زندگی و مرگ دو آفریده ی خداوند هستند. اگر مرگ بیاید و به انسان روی آورد، داخل در او می شود و مرگ داخل چیزی نمی شود مگر این که زندگی از آن خارج بشود.

3-1- امام صادق علیه السلام- امام کاظم علیه السلام فرمود: به امام صادق علیه السلام عرض شد: «مرگ را برای ما توصیف فرمایید»؟ حضرت فرمود مرگ برای مؤمن مثل خوشترین بویی است که آن را استشمام کرده و به خاطر خوش بودنش حالت چرتی بر او عارض شود و به دنبالش تمام رنج ها و محنت ها تمام می شود و برای کافر همچون گزیدن افعی ها و نیش عقرب ها یا سخت تر از این ها است. عرض شد جماعتی می گویند مرگ سختتر و دردش شدیدتر از بریدن با اره و چیدن با قیچی و کوبیدن با سنگ و گردیدن قطب آسیاب در چشم می باشد حضرت فرمود: «نسبت به برخی از کافرین و فاجرین البته همین طور است مگر نمی بینی برخی از ایشان چنین رنج هایی را کشیده و متحمل می شوند ایشان همان کسانی هستند که درد مرگ بر آن ها شدیدتر و سختتر از آن چه ذکر شد می باشد توجه داشته باش این عذاب دنیا است و عذاب آخرت محققا شدیدتر از عذاب دنیا خواهد بود». عرض شد: پس چرا برخی از کفار را می بینیم که حالت نزع و

ص: 415

عَذَابِ الدُّنْيَا قِيلَ فَمَا بَالُنَا نَرَى كَافِراً يَسْهُلُ عَلَيْهِ النَّزْعُ فَيَنْطَفِي وَهُوَ يُحَدِّثُ وَ يَضْحَكُ وَيَتَكَلَّمُ وَ فِي الْمُؤْمِنِينَ أَيْضاً مَنْ يَكُونُ كَذَلِكَ وَ فِي الْمُؤْمِنِينَ وَ الْكَافِرِينَ مَنْ يُقَاسِي عِنْدَ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ هَذِهِ الشَّدَائِدَ فَقَالَ مَا كَانَ مِنْ رَاحَة لِلْمُؤْمِن هُنَاكَ فَهُوَ تَعْجِيلُ ثَوَاب وَ مَا كَانَ مِنْ شَدِيدٍ فَتَمْحِيصُهُ مِنْ ذُنُوبِهِ لِيَردَ الْآخِرَةَ نَقِيّاً نَظِيفاً مُسْتَحِقًا لِلتَّوَاب الْأَبَدِ لَا مَانِعَ لَهُ دُونَهُ وَ مَا كَانَ مِنْ سُهُولَة هُنَاكَ عَلَى الْكَافِرِ فَلِيُوَفَّى أَجْرَ حَسَنَاتِهِ فِي الدُّنْيَا لِيَردَ الْآخِرَةَ وَلَيْسَ لَهُ إِلَّا مَا يُوجِبُ عَلَيْهِ الْعَذَابَ وَ مَا كَانَ مِنْ شِدَّةِ عَلَى الْكَافِرِ هُنَاكَ فَهُوَ ابْتِدَاء عَذَابِ اللَّهِ لَهُ ذَلِكُمْ بِأَنَّ اللَّهَ عَدلُ لا يَجُور﴾. (1)

4-1- السجّاد علیه السلام- ﴿مُحَمَّدُ بْنُ عَلَى القِيلَ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام مَا الْمَوْتُ قَالَ لِلْمُؤْمِنِ كَنَزْعِ ثِيَابِ وَسِحَة قَمِلَة وَفَكٌ قُيُودٍ وَأَغْلَال ثَقِيلَة وَالِاسْتِبْدَال بأَفْخَرِ الشَّيَابِ وَأَطْيَبَهَا رَوَائِحَ وَأَوْطَا الْمَرَاكِب وَ آنَسَ الْمَنَازِل وَلِلْكَافِرِ كَخَلْعِ ثِيَابِ فَاخِرَةَ وَالنَّقَل عَنْ مَنَازِلَ أَنيسَة وَالِاسْتِبْدَالَ بِأَوْسَخِ الشَّيَابِ وَأَخْشَيْهَا وَأَوْحَشَ الْمَنَازِلِ وَأَعْظَمِ الْعَذَابِ وَقِيلَ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اللَّهِ مَا الْمَوْتَ قَالَ هُوَ النَّوْمُ الَّذِي يَأْتِيكُمْ كُلَّ لَيْلَةَ إِلَّا أَنَّهُ طَوِيلُ مُدَّتُهُ لَا يُنْتَبَهُ مِنْهُ إِنَّا يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (2)

باب 2: لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ

اشاره

1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا قَالَ لَيْسَ يَعْنِي أَكْثَرَ عَمَلًا وَ لَكِنَّ أَصْوَبَكُمْ عَمَلًا وَ إِنَّمَا الْإِصَابَةُ خَشْيَةُ اللهِ وَالنِّيَّةُ الصَّادِقَةُ وَالْحَسَنَةُ ثُمَّ قَالَ الْإبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى يَخْلُص أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَالْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِي لَا تُرِيدُ أَنْ يَحْمَدَكَ عَلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَالنِّيَّةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَإِنَّ النِّيَّةَ هِيَ الْعَمَلُ﴾. (3)

2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ أَبُو قَتَادَة سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا مَا عَلَى بهِ فَقَالَ يَقُولُ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَقْلَا ثُمَّ قَالَ أَتَمُكُمْ عَفْلًا وَأَشَدُكُمْ لِلَّهِ خَوْفًا وَأَحْسَنُكُمْ فِيمَا أَمَرَ الله بهِ و نَهَى عَنْهُ نَظَراً وَإِنْ كَانَ أَقَلَكُمْ تَطَوعاً﴾. (4)

3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن النَّبي صلی الله علیه و آله أَنَّهُ تَلَا قَوْلَهُ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ المُلْكُ إِلَى قَوْلِهِ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ثُمَّ قَالَ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَقْلَا وَأَوْرَعْ عَنْ مَحارم اللهِ وَأَسْرَعْ فِي طَاعَةِ اللهِ ﴾. (5)

ص: 416


1- عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 274/ تفسیر نورالثقلین
2- معاني الأخبار، ص 289 تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 102 / تفسیر نور الثقلين؛ «قيل لعلى بن الحسين علیه السلام... اعظم العذاب» محذوف و «لا ينتبه» بدل «لاينبه»
3- الکافی، ج 2، ص 16/ بحار الأنوار، ج 67، ص 230/ بحار الأنوار، ج 67، ص250/ تفسیر البرهان
4- بحار الأنوار، ج 67، ص 232 تفسیر نور الثقلين
5- بحار الأنوار، ج 67، ص233/ تفسیر نورالثقلین

جان دادنشان سهل بوده به طوری که در حال صحبت نمودن و خندیدن تکلّم کردن خاموش می شوند و بعضی از مؤمنین نیز همین طور می باشند ولی پاره ای از اهل ایمان و کفر را مشاهده کرده ایم که هنگام سکرات مرگ این شدائد و سختی ها را رفته رفته و کم کم متحمل می شوند؟ حضرت فرمود: «اگر مؤمنی را دیدی که به سهولت از دنیا رفت این از باب آن است که ثوابش را خداوند به تأخیر نیانداخت بلکه عاجلا به او مرحمت فرموده و اگر مؤمنی سخت جان داد به خاطر محونمودن گناهانش بوده تا در آخرت پاک و پاکیزه وارد شده و مستحق ثواب دائم و ابدی باشد و اگر کافری به راحتی و سهولت از دنیا رفت به خاطر آن است که حق تبارک و تعالی اجر حسنات و اعمال نیکش را که در دنیا انجام داده بدین ترتیب عنایت فرموده تا در آخرت وقتی وارد شد عملی نداشته باشد مگر آن چه که موجب عذاب و عقوبت است و اگر کافری به سختی و شدت جان داد این سختی آغاز عذاب او است که استحقاقش را دارد و خداوند هرگز جور و ستم نمی کند».

4-1- امام سجاد علیه السلام- امام باقر فرمود: از امام سجّاد علیه السلام سؤال شد مرگ چیست؟ فرمود: برای مؤمن چون کندن جامه ی چرکین شپشین و غل های سنگین و به عوض آن پوشیدن فاخرترین لباس ها و خوشبوترین جام ها و سواری رهوارترین مرکب ها و سکنای دلنشین ترین منزل ها و برای کافر چون افکندن جامه های فاخر و انتقال از منزل های دلنشین و به دل گرفتن چرکینترین جام ها و درشت ترین لباس ها و موحش ترین منزل ها و عظیم ترین عذاب ها». و از امام باقر ال سؤال شد مرگ چیست؟ فرمود همان خوابیست که شما را هر شب می آید مگر آن که مدتش طولانی است و از آن خواب تا روز قیامت بیدار نمی شوید».

بخش 2: تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می کنید و او توانا و آمرزنده است.

1-2- امام صادق علیه السلام- عن سفیان بن عیینه گوید: امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خداوند عزوجل ﴿لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾، فرمود: «نه» به معنای این است که عملش از نظر کثرت و فراوانی بیشتر باشد بلکه عملش درست تر باشد و درست بودن عمل در ترس از خداوند و نیت صادق و نیکی می باشد سپس فرمود خالص گردانیدن عمل از خود عمل دشوارتر است و عمل خالص عبارت است از؛ آن که نخواهی کسی به جز خداوند عزوجل به خاطر آن تو را پاداش دهد، و نیت همان عمل است».

2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوقتاده گوید از رسول خدا درباره ی معنای آیه: ﴿أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾ سؤال کردم فرمود: یعنی کدام یک از شما عقل و خردش بهتر است؟ سپس فرمود: «یعنی آن کس که عقلش کاملتر و خوف و ترسش از خدا بیشتر و شدیدتر و درباره ی اوامر و نواهی خدا اندیشه و دقت او نیکوتر باشد؛ گرچه از نظر انجام کارهای مستحبی کمتر از همه باشد».

3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است آیه: ﴿تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ ... أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾ تلاوت کرد و سپس فرمود کدام یک از شما عقل و خردش کاملتر و بهتر و اجتناب و دوری او از محرمات الهی بیشتر و در انجام فرمان خدا سریع تر است».

ص: 417

4-2- الهادى علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا آيَاتُ الْبَلْوَى بِمَعْنَى الِاخْتِبَارِ قَوْلُه لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ و قوله ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وقوله إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الجَنَّةِ وقوله خَلَقَ المَوْتَ وَالحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً﴾. (1)

5-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الَّذِي خَلَقَ المَوتَ وَ الحَياةَ قَالَ: قَدَّرَهُمَا وَ مَعْنَاهُ قَدَّرَ الْحَيَاةَ ثُمَّ الْمَوْتَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا أَنْ يَخْتَبركُمْ بِالْأَمْرِ وَالنَّهْي أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾. (2)

6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿هِشَامُ بْنُ الْحَكَمِ أَنَّهُ سَأَلَ الزَّنْدِيقَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لِأَي عِلَّة خَلَقَ الْخَلْقَ وَهُوَ غَيْرُ مُحْتَاجِ إِلَيْهِمْ وَ لَا مُضْطَرَّ إِلَى خَلْقِهِمْ وَ لَا يَلِيقُ بِهِ الْعَبَتْ بنَا قَالَ خَلَقَهُمْ لِإِظْهَارِ حِكْمَتِهِ وَ إِنْفَاذِ عِلْمِهِ وَ إِمْضَاءِ تَدْبِيرِهِ قَالَ وَكَيْفَ لَا يَقْتَصِرُ عَلَى هَذِهِ الدَّارِ فَيَجْعَلَهَا دَارَ ثَوَابِهِ وَ مَحْبِسَ عِقَابِهِ قَالَ إِنَّ هَذِهِ دَارُ بَكَاءَ وَ مَتْجَرُ الثَّوَاب وَ مُكْتَسَبُ الرَّحْمَة مُلِئَتْ آفَاتٍ وَ طَبَقَتْ شَهَوَاتِ لِيَخْتَبرَ فِيهَا عِبَادَهُ بالطَّاعَة فَلَا يَكُونُ دَارُ عَمَل دَارَ جَزَاء الْخَبَرَ﴾. (3)

7-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إن النورَ إِذَا دَخَلَ الصَّدْرَ انْفَسَحَ فَقِيلَ لَهُ هَلْ لِذَلِكَ عَلَامَة فَقَالَ نَعَمْ التَّجَافِي عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَالْإِنَابَةُ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ قال الله تعالى الَّذِي خَلَقَ الموتَ وَ الحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا أَنْ أَيُّكُمْ أَكْثَرُ لِلْمَوْتِ ذِكْراً وَ أَحْسَنُ لَهُ اسْتِعْدَاداً وَأَشَدُّ مِنْهُ خَوْفاً وَحَذَراً﴾. (4)

8-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ حَبيب السِّجِسْتَانِى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَر يَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمَّا اللهِ ذُرِّيَّةَ بَنِي آدَمَ مِنْ ظَهْرِهِ لِيَأْخُذَ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ بِالرُّبُوبيَّة لَهُ وَ بِالنُّبُوَّةَ لِكُلِّ نَبِيٌّ فَكَانَ أَوَّلَ مَنْ خرج أَخَذَ لَهُ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ بِنُبُوَّتِهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَآدَمَ انْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ فَنَظَرَ آدَمَ إِلَى ذُرِّيَّتِهِ وَ هُمْ ذَر قَدْ مَلَتُوا السَّمَاءَ قَالَ آدَمُ علیه السلام يَا رَبِّ مَا أَكْثَرَ ذُرِّيَّتِي وَلِأَمْرِ مَا الله خَلَقْتَهُمْ فَمَا تُرِيدُ مِنْهُمْ بِأَخْذِ الْمِيثَاقَ عَلَيْهِمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَعْبُدُونَنِي وَ لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَ يُؤْمِنُونَ بِرُسُلِي وَ يَتَّبِعُونَهُمْ قَالَ آدَمُ يَا رَبِّ فَمَا لِي أَرَى بَعْضَ الدَّرِّ أَعْظَمَ مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضَهُمْ لَهُ نُورٌ كَثِيرُ وَ بَعْضَهُمْ لَهُ نُورُ قَلِيلُ وَ بَعْضَهُمْ لَيْسَ لَهُ نُورُ أَصْلًا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَكَذَلِكَ خَلَقْتُهُمْ لِأَبْلُوَهُمْ فِي كُلِّ حَالَاتِهِمْ قَالَ آدَمُ علیه السلام يَا رَبِّ فَتَأْذَنُ لِي فِي الْكَلَامِ فَأَتَكَلَّمَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ تَكَلَّمْ مِنْ رُوحِي وَطَبيعَتَكَ خِلَاف كَيْنُونَتِي قَالَ آدَمُ علیه السلام فَلَوْ كُنْتَ خَلَقْتَهُمْ عَلَى مِثَالَ

ص: 418


1- تحف العقول، ص474
2- تفسیر القمی، ج 2، ص378 و تفسیر البرهان؛ «و هو العزيز الغفور» زيادة تفسير نورالثقلين؛ «ليبلوكم ... احسن عملا» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 5، ص 317
4- مجموعة ورام، ج 1، ص 280

4-2- امام هادی علیه السلام- اما آیاتی که در آن ها ابتلا به معنای آزمون است؛ این سخن خداوند: خدا می خواهد شما را در آن چه به شما بخشیده بیازماید (مائده/48) و این سخن خداوند: سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت و پیروزی شما به شکست انجامی تا شما را آزمایش کند (آل عمران/152) و نیز این سخن خداوند متعال ما آن ها را آزمودیم همان گونه که صاحبان باغ» را آزمایش کردیم (قلم/17) و این سخن خدای متعال ﴿خَلَقَ الموتَ وَ الحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً﴾.

5-2- على بن ابراهيم- الَّذِي خَلَقَ الموتَ وَالحَيَاةَ، آن را مقدر کرد، و منظورش این است که زندگی را مقدر کرد و سپس مرگ را مقدر کرد لِيَبْلُوَكُمْ یعنی شما را به وسیله امر و نهی امتحان می کند؛ کدام یک از شما بهتر عمل می کنید و او توانا و آمرزنده است.

6-2- امام صادق علیه السلام- هشام بن حکم گوید: زندیقی از امام صادق علیه السلام پرسید: «به چه علت این مخلوق را آفرید با این که احتیاج نداشت و مجبور به آفرینش آن ها نبود و نباید کار بیهوده ای در مورد خلقت ما کرده باشد» فرمود: برای اظهار حکمت و اجرای علم و تدبیر خویش آفرید گفت: چرا به همین جهان اکتفا نکرد که ثواب و عقاب خود را در همین جا بدهد». فرمود: «این جهان محل گرفتاری و جایگاه ثواب اندوزی و کسب رحمت است که آمیخته شده با بلاها و پر از شهوت ها است در این جا بندگان را می آزماید با فرمانبرداری نمی تواند جایگاه عمل محل جزا و پاداش باشد

7-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرگاه نور ایمان وارد قلب شد، قلب باز می شود. به ایشان گفته شد: «ای رسول خدا! آیا آن حالت نشانه ای دارد؟ فرمود: «نشانه ی آن کناره گیری از سرای فریب، و توجه به سرای جاوید و آمادگی برای مرگ پیش از فرارسیدن است. خدای متعال فرمود: ﴿الَّذِي خَلَقَ المَوْتَ وَ الحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾ یعنی؛ کدام یک بیشتر به یاد مرگ بوده و آماده تر هستید و بیم و ترستان بیشتر است.

8-2- امام باقر علیه السلام- حبیب سجستانی گوید: شنیدم امام باقر علیه السلام می فرمود: چون خدا عزوجل نژاد آدمیزاده را از پشتش در آورد تا از آن ها پیمان بر ربوبیت ستاند برای خود و بر نبوت هر پیغمبر نخست پیمان بر نبوت محمد بن عبدالله گرفت وانگه فرمود: «به آدم بنگر تا چه بینی»؟ فرمود: «آدم» نگریست به نژادش که ذره بودند و آسمان را انباشته بودند و گفت: «پروردگارا چه بسیارند نژادم برای کاری بزرگ آن ها را آفریدی چه خواهی از آنان در گرفتن پیمان؟ خدای عزوجل فرمود: آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. (نور/55) باور دارند رسولانم را و پیرو آن ها باشند آدم گفت پروردگارا چیست مرا که بینم برخی بزرگتر از دیگریند و برخی نور بیش دارند و برخی کم و برخی هیچ؟ خدا عزوجل فرمود: چنین آفریدمشان تا بیازمایم آن ها را در هر حال آدم گفت: پروردگارا اجازه می دهی در سخن تا سخنی گویم؟ فرمودش بگو که جانت از من است و طبعت جز بود ،من آدم گفت: کاش همه را مانند

ص: 419

وَاحِدٍ وَ قَدْر وَاحِدٍ وَطَبيعَة وَاحِدَة وَ جِبلَّة وَاحِدَة وَالْوَان وَاحِدَة وَأَعْمَارِ وَاحِدَةٍ وَأَرْزَاق سَوَاءٍ لَمْ يَبْغِ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَمْ يَكُ بَيْنَهُمْ تَحَاسُدُ وَ لَا تَبَاغُضُ وَلَا اخْتِلَافُ فِي شَيْءٍ مِنَ الْأَشْيَاءِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَا آدَمَا بِرُوحِي نَطَقْتَ وَ بِضَعْفِ طَبِيعَتِكَ تَكَلَّمْتَ مَا لَا عِلْمَ لَكَ بِهِ وَ أَنَا الْخَالِقُ الْعَلِيمُ بِعِلْمِي خَالَفْتُ بَيْنَ خَلْقِهِمْ وَ بِمَشِيَّتِى يَمْضِي فِيهِمْ أَمْرِى وَ إِلَى تَدْبِيرِى وَ تَقْدِيرِى صَائِرُونَ وَلَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِي إِنَّمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ لِيَعْبُدُونِي وَخَلَقْتُ الْجَنَّةَ لِمَنْ عَبَدَنِي فَأَطَاعَنِي مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ رُسُلِي وَلَا أَبَالِي وَخَلَقْتُ النَّارَ لِمَنْ كَفَرَ بِي وَعَصَانِي وَلَمْ يَتَّبِعْ رُسُلِي وَ لَا أَبَالِي وَ خَلَقْتُكَ وَ خَلَقْتُ ذُرِّيَّتِكَ مِنْ غَيْرِ فَاقَة بي إِلَيْكَ وَإِلَيْهِمْ وَإِنَّمَا خَلَقْتُكَ وَ خَلَقْتُهُمْ لِأَبْلُوَكَ وَأَبْلُوهُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فِي دَارِ الدُّنْيَا فِي حَيَاتِكُمْ وَ قَبْلَ مَمَاتِكُمْ فَلِذَلِكَ خَلَقْتُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ وَالْحَيَاةَ وَالْمَوْتَ وَالطَّاعَةَ وَالْمَعْصِيَةَ وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ وَكَذَلِكَ أَرَدْتُ فِي تَقْدِيرِى وَ تَدْبيرى وَ بِعِلْمِيَ النَّافِذِ فِيهِمْ خَالَفْتُ بَيْنَ صُوَرِهِمْ وَأَجْسَامِهِمْ وَأَلْوَانِهِمْ وَ أَعْمَارِهِمْ وَ أَرْزَاقِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ وَ مَعْصِيَتِهِمْ فَجَعَلْتُ مِنْهُمُ الشَّقِيَّ وَ السَّعِيدَ وَالْبَصِيرَ وَ الْأَعْمَى وَ الْقَصِيرَ وَالطَّوِيلَ وَ الْجَمِيلَ وَ الدَّمِيمَ وَ الْعَالِمَ وَ الْجَاهِلَ وَ الْغَنِيَّ وَالْفَقِيرَ وَالْمُطِيعَ وَالْعَاصِيَ وَ الصَّحِيحَ وَ السَّقِيمَ وَ مَنْ بِهِ الزَّمَانَةُ وَ مَنْ لَا عَاهَةَ بِهِ فَيَنْظُرُ الصَّحِيحُ إِلَى الَّذِي بِهِ الْعَاهَةُ فَيَحْمَدُنِي عَلَى عَافِيَتِهِ وَ يَنْظُرُ الَّذِي بِهِ الْعَاهَةُ إِلَى الصَّحِيحِ فَيَدْعُونِي وَيَسْأَلُنِي أَنْ أَعَافِيَهُ وَيَصْبِرُ عَلَى بَلَائِي فَأثِيبُهُ جَزِيلَ عَطَائِي وَ يَنْظُرُ الْغَنِيُّ إِلَى الْفَقِير فَيَحْمَدُنِي وَيَشْكُرُنِي وَ يَنْظُرُ الْفَقِيرَ إِلَى الْغَنِيُّ فَيَدْعُونِي وَيَسْأَلْنِي وَيَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الْكَافِرِ فَيَحْمَدُنِي عَلَى مَا هَدَيْتُهُ فَلِذَلِكَ خَلَقْتُهُمْ لِأَبْلُوَهُمْ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَفِيمَا أَعَافِيهِمْ وَفِيمَا أَبْتَلِيهِمْ وَفِيمَا أَعْطِيهِمْ وَفِيمَا أَمْنَعُهُمْ وَأَنَا اللَّهُ الْمَلِكُ الْقَادِرُ وَلِي أَنْ أَمْضِيَ جَمِيعَ مَا قَدَّرْتُ عَلَى مَا دَبَّرْتُ وَلِي أَنْ أَغَيْرَ مِنْ ذَلِكَ مَا شِئْتُ إِلَى مَا شِئْتُ وَأَقَدَّمَ مِنْ ذَلِكَ مَا أَخَرْتُ وَأُؤَخِّرَ مِنْ ذَلِكَ مَا قَدَّمْتُ وَ أَنَا اللَّهُ الْفَعَالُ لِمَا أُرِيدُ لا أسْأَلُ عَمَّا أفعل وأنا أَسْأَلُ خَلْقِي عَمَّا هُمْ فَاعِلُونَ ﴾ (1)

ص: 420


1- بحار الأنوار، ج 64، ص 116

آفریده بودی در یک اندازه و یک منش و یک غریزه و یک رنگ یک اندازه عمر و روزی برابر تا بهم ستم نکردند و حسد و کینه نورزیدند و در چیزی اختلاف نکردند. خدا عزوجل فرمود: ای آدم به جانی که از من داری گویا شدی و به طبع سست خود سخن گفتی بدان چه ندانی منم آفریننده ی دانا به دانشم میان آفریدگانم اختلاف انداختم و به خواست من فرمانم در آن ها اجراء شود و به تدبیر و تقدیر من روانه باشند آفرینش من دگرگون نگردد. و همانا پری و آدمی را آفریدم تا مرا پرستند و بهشت را آفریدم برای هر که مرا پرستد و مرا فرمان برد و پیرو رسولانم گردد و باکی ندارم و دوزخ را آفریدم برای هر که به من کافر شود و گناه کند و رسولانم نشود و باکی ندارم و آفریدم تو را و نژادت را و بی نیازم به تو و و پیرو آنان و همانا تو را و آنان را آفریدم تا بیازمایمت و بیازمایمشان تا کدام خوش کردارترند در دار دنیا در زندگی شماها و پیش از مرگتان و از این رو دنیا و آخرت آفریدم و زندگی و مرگ و طاعت و معصیت و بهشت و دوزخ در تقدیر و تدبیرم چنین خواستم و به دانشم که در آنان نافذ است صورت و تن و رنگ و عمر و روزی و طاعت و گناه آنان را چندگونه ساختم و از آن ها خوشبخت و بدبخت و بینا و کور و کوتاه و بلند و زیبا و زشت و دانا و نادان و توانگر و درویش و فرمانبر و نافرمان و تندرست و بیمار و زمین گیر و بی آفت ساختم. پس تندرست به آفت زده بنگرد و بر عافیت خود مرا سپاس گوید و آفت زده بد و بنگرد و از من عافیت خواهد به بلایم صبر کند و عطای شایانش بدهم و توانگر به درویش نگرد و مرا سپاس و شکر گوید و درویش به توانگر نگرد و به درگاهم دعا کند و خواهش ،کند و مؤمن به کافر نگرد و مرا به رهنمونیش سپاس گوید. برای این چنانشان آفریدم که در خوشی و ناخوشی آن ها را بیازمایم و در عافیت بخشی و بلادادن و در آن چه بدانها بدهم و یا دریغ کنم منم خدای مالک توانا و مرا رسد که آن چه مقدر کردم طبق تدبیرم اجراء نمایم و مرا رسد که دیگرگون سازم از آن هرجور خواهم و پیش اندازم آن چه پس انداختم و پس اندازم آن چه پیش داشتم منم خدا که هر کار خواهم کنم و از هر چه کنم بازپرسی ندارد و بازپرسی کنم از هرچه خلقم کنند.

ص: 421

9-2- الهادى علیه السلام- ﴿مِمَّا أَجَابَ بِهِ أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ الْعَسْكَرِى اللهِ فِي رِسَالَتِهِ إِلَى أَهْل الْأَهْوَازِ حِينَ سَأَلُوهُ عَنِ الْجَبْرِ وَالتَّقْويضِ أَنْ قَالَ اجْتَمَعَتِ الْأُمَّةُ قَاطِبَة لَا اخْتِلَافَ بَيْنَهُمْ فِي ذَلِكَ أَنَّ الْقُرْآنَ حَقٌّ لَا رَيْبَ فِيهِ عِنْدَ جَمِيعِ فِرَقَهَا فَهُمْ فِي حَالَة الِاجْتِمَاعِ عَلَيْهِ مُصِيبُونَ وَ عَلَى تَصْدِيقِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مُهْتَدُونَ لِقَوْلِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم لَا تَجْتَمِعُ أُمَّتِي عَلَى ضَلَالَة فَأَخْبَرَ أَنَّ مَا اجْتَمَعَتْ عَلَيْهِ الْأُمَّةُ وَلَمْ يُخَالِفٌ بَعْضُهَا بَعْضاً هُوَ الْحَقُّ فَهَذَا مَعْنَى الْحَدِيثِ لَا مَا تَأَوَّلَهُ الْجَاهِلُونَ وَلَا مَا قَالَهُ الْمُعَانِدُونَ مِنْ إِبْطَالِ حُكْمِ الْكِتَابِ وَاتَّبَاعِ حُكْمِ الْأَحَادِيثِ الْمُزَوَرَةِ وَالرِّوَايَاتِ الْمُزَخْرَفَة وَ اتِّبَاعِ الْأَهْوَاءِ الْمُرْدِيَة الْمُهْلِكَة الَّتِي تُخَالِفُ نَصَّ الْكِتَابِ وَ تَحْقِيقَ الْآيَاتِ الْوَاضِحَاتِ النَّيْرَاتِ وَ نَحْنُ نَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُوَفِّقَنَا لِلثَّوَابِ وَيَهْدِيَنَا إِلَى الرَّشَادِ ثُمَّ قَالَ امْ فَإِذَا شَهِدَ الْكِتَابُ بِتَصْدِيقِ خَبَرٍ وَ تَحْقِيقِهِ فَأَنْكَرَتْهُ طَائِفَة مِنَ الْأُمَّةِ وَ عَارَضَتْهُ بِحَدِيثِ مِنْ هَذِهِ الْأَحَادِيثِ الْمُزَوَرَةِ صَارَتْ بِإِنْكَارِهَا وَ دَفْعِهَا الْكِتَابَ كُفَّاراً ضَلَالًا وَ أَصَحُ خَبَرٍ مَا عُرِفَ تَحْقِيقُهُ مِنَ الْكِتَابِ مِثْلُ الْخَبَرِ الْمُجْمَعِ عَلَيْهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ حَيْثُ قَالَ إِنِّي مُسْتَخْلِفُ فِيكُمْ خَلِيفَتَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِشْرَتَى مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي وَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَى الْحَوْضَ وَاللَّفْظَةُ الْأُخْرَى عَنْهُ فِي هَذَا الْمَعْنَى بِعَيْنِهِ قَولُهُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَى الْحَوْضَ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَمْ تَضِلُّوا فَلَمَّا وَجَدْنَا شَوَاهِدَ هَذَا الْحَدِيثِ نَصَاً فِي كِتَابِ اللَّهِ مِثْلَ قَوْلِهِ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ثُمَّ اتَّفَقَتْ رِوَايَاتُ الْعُلَمَاءِ فِي ذَلِكَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّهُ تَصَدَّقَ بِخَاتَمِهِ وَ هُوَ رَاكِعُ فَشَكَرَ اللَّهُ ذَلِكَ لَهُ وَ أَنْزَلَ الْآيَةَ فِيهِ ثُمَّ وَجَدْنَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ أَبَانَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ بِهَذِهِ اللَّفْظَة مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيُّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَال مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ قَوْلِهِ عَلِيُّ يَقْضِي دَيْنِي وَ يُنْجِرُ مَوْعِدِي وَ هُوَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ بَعْدِي وَ قَوْلِهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَيْثُ اسْتَخْلَفَهُ عَلَى الْمَدِينَةِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللهِ أ تُخْلِفُنِي عَلَى النِّسَاءِ وَالصَّبْيَان فَقَالَ أمَا تَرْضَى أَن تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَة هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا

ص: 422

9-2- امام هادی علیه السلام- در نامه ای به مردم اهواز هنگامی که درباره ی جبر و اختیار از ایشان پرسیدند؛ فرمود: ... تمامی مردم به طور کلی در این اتفاق نظر دارند و اختلافی در بین آنان وجود ندارد، که قرآن حق است و تمامی فرقه ها در آن شک و تردیدی ندارند پس اگر آن ها بر آن (قرآن) اجماع کنند مصیب و بر حق هستند و با تصدیق کردن آن چه خداوند نازل کرده، به گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله هدایت داده می شوند که فرمود امّت من بر گمراهی اجماع نخواهند داشت. پس حضرت خبر داد که آن چه امت نسبت به آن نظر اجماع خواهند داشت و با همدیگر نسبت به آن خلافی نداشته باشند همان حق است و این معنا و مفهوم حدیث ،است نه آن چیزی که جاهلان تأویل می کنند و نه آن چیزی مخالفان می گویند که دستورات قرآن را باطل می کنند و از دستورات احادیث تحریف شده و روایت های پرزرق و برق و از هواهای نفسانی نابود کننده که با سخن صریح قرآن و معنای آیات واضح و روشن آن مغایرت دارد پیروی می کنند. ما از خداوند می خواهیم که توفیق راه درست را عنایت فرماید و ما را به راه راست هدایت کند سپس فرمود اگر قرآن نسبت به تأیید خبری گواهی داد و آن را محقق شمرد و گروهی از مردم آن را انکار کنند و با یکی از این حدیث های پرزرق و برق با آن مخالفت کنند به واسطه ی همین انکار و مخالفت با قرآن به کافر و گمراه تبدیل می شوند. صحیح ترین و درست ترین خبری که از جانب قرآن محقق و مسلّم شمرده شده است، از قبیل خبری است که از رسول خدا نقل شده است و همگان بر آن اتفاق نظر دارند که می فرماید: من قرآن و عترت خویش را نزد شما باقی می گذارم به محض این که به آن ها چنگ زدید و یا پایبند بودید به هیچ وجه بعد از من گمراه نخواهید شد و این دو از هم جدا نخواهند شد تا این که در حوض کوثر بر من وارد شوند و سخن دیگر ایشان با همین مضمون؛ من دو چیز گرانبها را نزد شما به امانت می گذارم، قرآن و عترتم اهل بیت من و این دو از هم جدا نخواهند شد تا این که در حوض کوثر بر من وارد شوند و به محض آن که به آن ها پایبند شوید و چنگ بزنید گمراه نخواهید شد. هنگامی که شواهد این حدیث را به طور صریح در قرآن می بینیم ولی شما تنها خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله اوست و کسانی که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند. (مائده/55) و همه ی روایت های علماء بر این اتفاق نظر دارد که در خصوص امیرالمؤمنین عليه السلام است که در حال رکوع انگشتر خویش را بخشید و خداوند از این کار وی قدردانی کرد و آیه را در شأن ایشان نازل کرد و رسول خدا را می بینیم که وی را از سایر یارانش جدا نمود و ممتاز ساخت و فرمود: «هر کس من مولای اویم علی مولای اوست خداوند دوستداران وی را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار» نیز سخن ایشان که می فرماید: «علی الدین و بدهی مرا اداء می کند و عهد و پیمان مرا انجام می دهد و او جانشین و خلیفه ی شما بعد از من است» و نیز این سخن ایشان هنگامی که وی را جانشین خویش در مدینه کرد و علی عرض کرد: ای رسول خدا! آیا مرا بر زنان و کودکان می گماری تا در این زمینه جانشین شما باشم؟ فرمود: مگر ملاحظه نمی کنی که نسبت تو به من مانند نسبت هارون به موسی علیه السلام است جز این که بعد از من پیامبری نیست؟ پس دانستیم که قرآن بر

صحت داشتن این اخبار و محقق داشتن این گواه ها شهادت داد پس بر امت است، اگر این اخبار با

ص: 423

أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي فَعَلِمْنَا أَنَّ الْكِتَابَ شَهِدَ بتَصْدِيقِ هَذِهِ الْأَخْبَارِ وَ تَحْقِيق هَذِهِ الشَّوَاهِدِ فَيَلْزَمُ الأمَّةَ الْإِقْرَارُ بهَا إِذْ كَانَتْ هَذِهِ الْأَخْبَارُ وَافَقَتِ الْقُرْآنَ وَ وَافَقَ الْقُرْآنُ هَذِهِ الْأَخْبَارَ فَلَمَّا وَجَدْنَا ذَلِكَ مُوَافِقاً لِكِتابِ اللَّهِ وَوَجَدْنَا كِتَابَ اللَّهِ مُوَافِقاً لِهَذِهِ الْأَخْبَارِ وَعَلَيْهَا دَلِيلًا كَانَ الِاقْتِدَاءُ بِهَذِهِ الْأَخْبَارِ فَرْضاً لَا يَتَعَدَاهُ إِلَّا أَهْلُ الْعِنَادِ وَ الْفَسَادِ ثُمَّ قَالَ ةِ وَ مُرَادُنَا وَ قَصْدُنَا الْكَلَامُ فِي الْجَبْرِ وَ التَّفْويض وَ شَرْحِهِمَا وَبَيَانِهِمَا وَإِنَّمَا قَدَّمْنَا مَا قَدَّمْنَا لِكَوْنِ اتَّفَاق الْكِتَابِ وَ الْخَبَر إِذَا اتَّفَقَا دَلِيلًا لِمَا أَرَدْنَاهُ وَ قُوَّةَ لِمَا نَحْنُ مُبَيَّنُوهُ مِنْ ذَلِكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقَالَ الْجَبْرُ وَالتَّفْوِيضُ بِقَوْل الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ اللهِ عِنْدَ مَا سُئِلَ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِيضَ بَلْ أَمْرُ بَيْنَ أَمْرَيْنِ وَقِيلَ فَمَا ذَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ صِحَّةُ الْعَقْل وَ تَخْلِيَةُ السَّرْب وَ الْمُهْلَةُ فِى الْوَقْتِ وَالزَّادُ مِنْ قِبَلِ الرَّاحِلَةِ وَالسَّبَبُ الْمُهَيِّجُ لِلْفَاعِل عَلَى فِعْلِهِ فَهَذِهِ خَمْسَةُ أَشْيَاءَ فَإِذَا نَقَصَ الْعَبْدُ مِنْهَا خَلَّة كَانَ الْعَمَلُ عَنْهُ مُطَّرَحاً بِحَسَبِهِ وَأَنَا أَضْرِبُ لِكُلِّ بَابٍ مِنْ هَذِهِ الْأَبْوَابِ الثَّلَاثَةِ وَهِيَ الْجَبْرُ وَالتَّفْوِيضُ وَ الْمَنْزِلَةُ بَيْنَ الْمَنْزِلَتَيْنِ مَثَلًا يُقَرِّبُ الْمَعْنِّى لِلطَّالِب وَيُسَهِّلُ لَهُ الْبَحْتَ مِنْ شَرْحِهِ وَ يَشْهَدُ بِهِ الْقُرْآنُ بِمُحْكَمِ آيَاتِهِ وَ تَحَقَّقِ تَصْدِيقِهِ عِنْدَ ذَوِى الْأَلْبَابِ وَ بِاللَّهِ الْعِصْمَةُ وَالتَّوْفِيقُ ثُمَّ قَالَ اللَّهِ فَأَمَّا الْجَبْرُ فَهُوَ قَوْلُ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَبَرَ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي وَعَاقَبَهُمْ عَلَيْهَا وَ مَنْ قَالَ بِهَذَا الْقَوْلِ فَقَدْ ظَلَّمَ اللَّهَ وَكَذَّبَهُ وَ رَدَّ عَلَيْهِ قَوْلَهُ وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً وَ قَوْلَهُ جَلَّ ذِكْرُهُ ذَلِكَ بِما قَدَّمَتْ يَداكَ وَ أَنَّ اللهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ مَعَ أَي كَثِيرَة فِي مِثْلِ هَذَا فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَجْبُورُ عَلَى الْمَعَاصِي فَقَدْ أَحَالَ بِذَنْبِهِ عَلَى علیه السلام عَزَّوَجَلَّ وَ ظَلَمَهُ فِي عُقُوبَتِهِ لَهُ وَ مَنْ ظَلَّمَ رَبَّهُ فَقَدْ كَذَّبَ كِتَابَهُ وَ مَنْ كَذَّبَ كِتَابَهُ لَزِمَهُ الْكُفْرُ بِاجْتِمَاعِ الْأمَّة وَالْمَثَلُ الْمَضْرُوبُ فِي ذَلِكَ مَثَلُ رَجُل مَلَكَ عَبْداً مَمْلُوكاً لَا يَمْلِكُ إِلَّا نَفْسَهُ وَ لَا يَمْلِكُ عَرَضاً مِنْ عُرُوض الدُّنْيَا وَ يَعْلَمُ مَوْلَاهُ ذَلِكَ مِنْهُ فَأَمَرَهُ عَلَى عِلْمٍ مِنْهُ بِالْمَصِيرِ إِلَى السُّوقِ بِحَاجَة يَأْتِيهِ بِهَا وَ لَا يُمَلِّكُهُ ثَمَنَ مَا يَأْتِيهِ بِهِ وَ عَلِمَ الْمَالِكَ أَنَّ عَلَى الْحَاجَة رَقِيباً لَا يَطْمَعُ أَحَدٌ فِي أَخْذِهَا مِنْهُ إِلَّا بِمَا يَرْضَى بِهِ مِنَ الثَّمَنِ وَ قَدْ وَصَفَ مَالِكَ هَذَا الْعَبْدِ نَفْسَهُ بِالْعَدْلِ وَالنَّصَفَةِ وَإِظْهَارِ

ص: 424

قرآن موافق بود و قرآن با این اخبار موافق بود به آن اعتراف کند؛ بنابراین هنگامی که آن را با قرآن هماهنگ یافتیم و قرآن را با این اخبار موافق یافتیم و گواهی بر آن بود اقتدا و پیروی از این اخبار واجب است و به جز ستیزه جویان و مفسدان از این حد الهی تجاوز نخواهند کرد. سپس فرمود: منظور و مقصود ما سخن گفتن در باب جبر و اختیار و شرح دادن و بیان نمودن این دو است، و هدف از آن چه گفته شد عبارت است از هماهنگی و هم خوانی قرآن و خبر؛ اگر با یکدیگر موافق باشند، دلیل و گواهی است بر آن چه که در پی آن هستیم و تأییدی باشد بر آن چه ما به دنبال بیان آن هستیم ان شاء الله تعالی پس فرمود: «هنگامی که از امام جعفر صادق در خصوص جبر و اختیار پرسیده شد، فرمود نه جبری وجود دارد و نه اختیار بلکه چیزی بین این دو امر است گفته شد: «ای فرزند رسول خدا منظور چیست»؟ فرمود: سالم بودن عقل مهیا کردن راه و مهلت در زمان و توشه قبل از سفر، و انگیزه ی فاعل از عمل خویش و این پنج چیز است که اگر بنده در یکی از آن ها کمبودی داشته باشد عمل از جانب وی متروک خواهد بود و من برای هریک از این سه باب که همانا، جبر و اختیار و حد فاصل بین دو امر است مثالی می آورم که معنی و مفهوم را برای طالب آن نزدیک نماید شرح کردن بحث را بر وی آسان گرداند و قرآن با آیات متین و استوارش بر آن گواهی دهد و تأیید کردن آن از سوی خردمندان محقق شود در امان ماندن از گناه و به دست آوردن توفیق در دست خداوند است». سپس فرمود: «اما در خصوص جبر، هرکس گمان کند و چنین حرفی را بزند که خداوند عزوجل، بندگان را بر گناهان مجبور کرده است و آنان را به خاطر آن گناهان مجازات می کند به خداوند ظلم کرده است و این سخن او را که می فرماید و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی کند. (کهف/49) و همچنین این سخن او را که می فرماید و به آنان می گوییم این در برابر چیزی است که دست هایتان از پیش برای شما فرستاده و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمی کند. (حج/10) و آیات زیاد دیگر در این ،زمینه را ردّ و تکذیب کرده است هر کس گمان کند که نسبت به انجام دادن گناهان مجبور است، خداوند را عهده دار گناهان خویش دانسته و در امر مجازات به او ظلم کرده است و هرکس به خدای خویش ظلم کند، قرآن را تکذیب کرده است و هرکس قرآن را تکذیب کند، بنا به اتفاق نظر امت کافر شده است مثالی که در این خصوص آورده می شود این است که مردی، بنده ای مملوک بی پول را خریداری کرد که آن بنده هیچ بهره و نصیبی از دنیا و مادیات آن نبرده بود و صاحب وی کاملاً از این مسئله آگاهی داشت. پس به وی دستور داد که به بازار رود و کالایی را از آن جا برایش بیاورد و بهای آن کالا را به وی نداد و مولای بنده می دانست که صاحب آن کالا مردی است که هیچ کس نمی تواند آن کالا را از وی بخرد بدون آن که بهای دلخواه او را پرداخت کند مولای این بنده که خود را به عدالت و انصاف و حکمت و ستم ستیزی معرفی کرده است، بنده ی خویش را تهدید کرد که اگر کالا را نیاورد وی را مجازات خواهد کرد پس هنگامی که بنده راهی بازار شد و خواست که کالای مولای خود را بخرد بر آن مانعی یافت که فقط در صورت دارا بودن بهای آن می توانست آن را با خود ببرد و آن بنده بهای آن را نداشت؛ بنابراین ناامید از برآوردن حاجت نزد مولای خویش بازگشت مولایش عصبانی شد و وی را مجازات کرد؛ بنابراین او ظالمی تجاوزگر است

ص: 425

الْحِكْمَةِ وَ نَفْيِ الْجَوْرِ فَأَوْعَدَ عَبْدَهُ إِنْ لَمْ يَأْتِهِ بِالْحَاجَة أَنْ يُعَاقِبَهُ فَلَمَّا صَارَ الْعَبْدُ إِلَى السُّوقِ وَحَاوَلَ أَخْذَ الْحَاجَة الَّتِي بَعَثَهُ الْمَوْلَى لِلْإِنْيَان بهَا وَجَدَ عَلَيْهَا مَانِعَا يَمْنَعُهُ مِنْهَا إِلَّا بِالثَّمَنِ وَ لَا يَمْلِكُ الْعَبْدُ ثَمَنَهَا فَانْصَرَفَ إِلَى مَوْلَاهُ خَائِباً بِغَيْرِ قَضَاءِ حَاجَتِهِ فَاغْتَاطَ مَوْلَاهُ لِذَلِكَ وَ عَاقَبَهُ عَلَى ذَلِكَ فَإِنَّهُ كَانَ ظَالِماً مُتَعَدِّياً مُبْطِلًا لِمَا وَصَفَ مِنْ عَدْلِهِ وَ حِكْمَتِهِ وَ نَصَفَتِهِ وَإِنْ لَمْ يُعَاقِبُهُ كَذَّبَ نَفْسَهُ أَ لَيْسَ يَجِبُّ أَنْ لَا يُعَاقِبَهُ وَالْكَذِبُ وَالظُّلْمُ يَنْفِيَانِ الْعَدْلَ وَالْحِكْمَةَ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يَقُولُ الْمُجَبْرَةُ عُلُوا كَبيراً ثُمَّ قَالَ الْعَالِمُ الله بَعْدَ كَلَامِ طَويل فَأَمَّا التَّقْويضُ الَّذِي أَبْطَلَهُ الصَّادِقِ وَ خَطَأَ مَنْ دَانَ بِهِ فَهُوَ قَوْلُ الْقَائِلِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَوَّضَ إِلَى الْعِبَادِ اخْتِيَارَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ وَ أَهْمَلَهُمْ- وَ فِي هَذَا كَلَامُ دَقِيقَ- لَمْ يَذْهَبْ إِلَى غَوْرِهِ وَ دِقَتِهِ إِلَّا الْأَئِمَّةُ الْمَهْدِيَّةُ الله مِنْ عِتْرَةَ آلِ الرَّسُولِ فَإِنَّهُمْ قَالُوا لَوْ فَوَّضَ اللَّهُ أَمْرَهُ إِلَيْهِمْ عَلَى جَهَة الْإِهْمَالِ لَكَانَ لَازِماً لَهُ رِضَا مَا اخْتَارَهُ- وَاسْتَوْجَبُوا بِهِ مِنَ الثَّوَابِ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِمْ فِيمَا اجْتَرَمُوا الْعِقَابُ- إِذَا كَانَ الْإِهْمَالُ وَاقِعاً وَ تَنْصَرِفَ هَذِهِ الْمَقَالَةَ عَلَى مَعْنَيَيْنِ إِمَّا أَنْ يَكُونَ الْعِبَادُ تَظَاهَرُوا عَلَيْهِ فَأَلْزَمُوهُ قَبُولَ اخْتِيَارِهِمْ بِآرَائِهِمْ ضَرُورَة كَرِهَ ذَلِكَ أَمْ أَحَبَّهُ فَقَدْ لَزِمَهُ الْوَهْنُ أَوْ يَكُونُ جَلَّ وَ تَقَدَّسَ عَجَزَ عَنْ تَعَبدِهِمْ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْيِ عَنْ إِرَادَتِهِ فَفَوَّضَ أَمْرَهُ وَ نَهْيَهُ إِلَيْهِمْ وَأَجْرَاهُمَا عَلَى مَحَيَّتِهِمْ إِذْ عَجَزَ عَنْ تَعَبدِهِمْ بِالْأَمْرِ وَالنَّهْي عَلَى إِرَادَتِهِ فَجَعَلَ الِاخْتِيَارَ إِلَيْهِمْ فِي الْكُفْرِ وَالْإِيمَانِ وَ مَثَلُ ذَلِكَ مَثَلُ رَجُل مَلَكَ عَبْدأَ ابْتَاعَهُ لِيَخْدُمَهُ وَيُعَرِّفَ لَهُ فَضْلَ وَلَايَتِهِ وَيَقِفَ عِنْدَ أَمْرِهِ وَ نَهْيهِ وَادَّعَى مَالِكُ الْعَبْدِ أَنَّهُ قَادِرُ قَاهِرُ عَزِيزٌ حَكِيمُ فَأَمَرَ عَبْدَهُ وَ نَهَاهُ وَ وَعَدَهُ عَلَى اتَّبَاعِ أَمْرِهِ عَظِيمَ الثَّوَابِ وَ أَوْعَدَهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ أَلِيمَ الْعِقَابِ فَخَالَفَ الْعَبْدُ إِرَادَةَ مَالِكِهِ وَ لَمْ يَقِفْ عِنْدَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ فَأَيُّ أَمْرٍ أَمَرَهُ بِهِ أَوْ نَهَى نَهَاهُ عَنْهُ لَمْ يَأْتَمِرْ عَلَى إِرَادَةِ الْمَوْلَى بَلْ كَانَ الْعَبْدُ يَتَّبِعُ تھی إرَادَةَ نَفْسِهِ وَ بَعَثَهُ فِي بَعْض حَوَائِجِهِ وَ فِيهَا الْحَاجَةُ لَهُ فَصَارَ الْعَبْدُ بِغَيْرِ تِلْكَ الْحَاجَة خِلَافَا عَلَى مَوْلَاهُ وَ قَصَدَ إِرَادَةَ نَفْسِهِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَلَمَّا رَجَعَ إِلَى مَوْلَاهُ نَظَرَ إِلَى مَا أَتَاهُ فَإِذَا هُوَ خِلَافُ مَا أَمَرَهُ فَقَالَ الْعَبْدُ اتَّكَلْتُ عَلَى تَفْوِيضِكَ الْأَمْرَ إِلَيَّ فَاتَّبَعْتُ هَوَاءَ وَ إِرَادَتِي

ص: 426

و بر توصیفات خود مبنی بر عدالت و انصاف و حکمت خط بطلان کشیده است و اگر بنده را مجازات نمی کرد خود را تکذیب کرده است مگر چنین نبود که نباید او را مجازات می کرد؟ و دروغ گفتن و ظلم، عدالت و حکمت را باطل می کنند خداوند از آن چه جبرگرایان می گویند، منزه است. سپس امام علیه السلام بعد از سخنانی طولانی فرمود اما اختیار که امام صادق علیه السلام ا آن را باطل نمود و کسی که به آن اعتقاد دارد را در اشتباه دانست این است که کسی بگوید خداوند ،تعالی اختیار امرونهی خویش را به بندگان سپرده است و آنان را فرو گذاشته است. این سخن دقیق و عمیقی است که به جز ائمه هدی از خاندان رسول خدا کسی به کنه و عمق آن پی نبرده است. ایشان فرمود: «اگر خداوند از روی سهل انگاری به آنان اختیار داده باشد حتماً آن چه را اختیار کرده بودند، رضایت مندی وی را در پی دارد و سزاوار ثواب و پاداش می شوند و نسبت به گناهانی که مرتکب ،شدند، مجازاتی نخواهند داشت. اگر این اهمال و سهل انگاری صحت داشته باشد این گفتار بر دو نوع خواهد بود یا این که بندگان علیه او همدستی کردند و او را به قبول کردن اختیار داشتن آن ها در آراء خویش مجبور کردند که در این صورت چه بخواهد و چه نخواهد سستی و ضعف به او راه خواهد یافت، یا این که خداوند عزوجل از به بندگی در آوردن آنان با امرونهی و از روی اراده و خواست خود عاجز بود، پس امرونهی خویش را به آنان سپرد و امرونهی خود را بر طبق خواسته آنان قرار داد از آنجا که از به بندگی درآوردن آنان با امرونهی و از روی اراده خود عاجز شد، بنابراین در خصوص کفر و ایمان به آن ها اختیار داد. این موضوع مانند مردی است که بنده ای را خریداری کرده تا به وی خدمت کند و حق سروری وی را به جای آورد و امرونهی وی را انجام دهد و مالک آن بنده ادعا می کند که او توانا، شکست ناپذیر، عزیز و داناست. پس به بندهی خویش دستور می دهد و امرونهی می کند و به وی وعده می دهد که اگر از دستورات خویش پیروی کند پاداشی عظیم به وی خواهد داد و اگر از دستورات وی سرپیچی کند، به شدیدترین شکل مجازات خواهد شد. اما بنده از خواسته های مالک خویش سرباز می زند و از دستورات او سرپیچی می کند و هر دستوری که به وی می دهد به آن عمل نمی کند و به خواسته های مالک خویش اهمیتی نمی دهد، بلکه از خواسته و اراده ی خویش پیروی می کند سپس بنده ی خویش را برای برآوردن نیازهای خویش می فرستد و بنده از خواسته خویش پیروی می کند و چیزهایی برخلاف آن چه مالک وی به آن نیاز داشته با خود می.آورد پس هنگامی که نزد مولای خویش بازمی گردد، مولا به آن چه بنده خویش آورده بود نگاه کرده و ملاحظه می کند که برخلاف آن چیزی است که به وی دستور داده بود. پس بنده می گوید من با توجه به این که کار را به من سپردی عمل کردم و از اراده و خواست خودم پیروی کردم و کسی که کاری به وی سپرده می شود اختیار تام دارد از چیزی منع نمی شود، به این دلیل که اختیار و ممانعت در یکجا جمع نمی شوند سپس فرمود: و هرکس ادعا کند که خداوند قبول امرونهی خود را به بندگان خویش سپرده است قائل به عجز و ناتوانی خداوند شده است و بر وی واجب دانسته که همه ی اعمال خیر و شر آنان را بپذیرد و امرونهی خداوند را باطل و نفی کرده است. سپس فرمود خداوند خلق را با قدرت خویش آفرید و توانایی به بندگی درآوردن آنان با استفاده از امرونهی را در وجود آن ها قرار داده است و اطاعت ایشان از امرونهی خویش را از آنان

ص: 427

لِأَنَّ الْمُفَوَّضَ إِلَيْهِ غَيْرُ مَحْظُور عَلَيْهِ لِاسْتِحَالَة اجْتِمَاعِ التَّفْويض وَالتَّحْصِيرِ ثُمَّ قَالَ ال فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ فَوَّضَ قَبُولَ أَمْرِهِ وَ نَهْيهِ إِلَى عِبَادِهِ فَقَدْ أَثْبَتَ عَلَيْهِ الْعَجْزَ وَ أَوْجَبَ عَلَيْهِ قَبُولَ كُلِّ مَا عَمِلُوا مِنْ خَيْرَ أَوْ شَرٌّ وَأَبْطَلَ أَمْرَ اللَّهِ تَعَالَى وَنَهْيَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ مَلَكَهُمْ اسْتِطَاعَةَ مَا تَعَبَّدَهُمْ بِهِ مِنَ الْأَمْرِ وَالنَّهْي وَ قَبْلَ مِنْهُمُ اتَّبَاعَ أَمْرِهِ وَ رَضِيَ بِذَلِكَ مِنْهُمْ وَ نَهَاهُمْ عَنْ مَعْصِيَتِهِ وَ ذَمَّ مَنْ عَصَاهُ وَ عَاقَبَهُ عَلَيْهَا وَلِلَّهِ الْخِيَرَةُ فِي الْأَمْر وَ النَّهى يَخْتَارُ مَا يُرِيدُ وَيَأْمُرُ بِهِ وَيَنْهَى عَمَّا يَكْرَهُ وَيُثِيبُ وَيُعَاقِبُ بِالاسْتِطَاعَة الَّتِي مَلَكَهَا عِبَادَهُ لِاتِّبَاعِ أَمْرِهِ وَاجْتِنَابِ مَعَاصِيهِ لِأَنَّهُ الْعَدْلُ وَ مِنْهُ النَّصَفَةُ وَالْحُكُومَةُ بَالَغَ الْحُجَّةَ بالإِعْذَارِ وَالْإِنْدَارِ وَإِلَيْهِ الصَّفْوَةُ يَصْطَفِي مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ اصْطَفَى مُحَمَّد الله وَبَعَثَهُ بِالرَّسَالَةَ إِلَى خَلْقِهِ وَ لَوْ فَوَّضَ اخْتِيَارَ أُمُورِهِ إِلَى عِبَادِهِ لَأَجَازَ لِقُرَيْشٍ اخْتِيَارَ أُمَيَّةَ بْنِ الصَّلْتِ وَ أَبِي مَسْعُودِ التَّقَفِيِّ إِذْ كَانَا عِنْدَهُمْ أَفْضَلَ مِنْ مُحَمَّدِ ۖ لِمَا قَالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ يَعْنُونَهُمَا بِذَلِكَ فَهَذَا هُوَ الْقَوْلُ بَيْنَ الْقَوْلَيْنِ لَيْسَ بجَبْر وَ لَا تَفويض بذَلِكَ أَخْبَرَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام حِينَ سَأَلَهُ عَبَايَةُ بْنُ رِبْعِيٌّ الْأَسَدِيُّ عَنِ الِاسْتِطَاعَة فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام تَمْلِكُهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْ مَعَ اللَّهِ فَسَكَتَ عَبَايَةُ بْنُ رِبْعِي فَقَالَ لَهُ قُلْ يَا عَبَايَةُ قَالَ وَ مَا أَقُولُ قَالَ إِنْ قُلْتَ تَمْلِكُهَا مَعَ اللَّهِ قَتَلْتُكَ وَ إِنْ قُلْتَ تَمْلِكُهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ قَتَلْتُكَ قَالَ وَ مَا أَقُولُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اللَّهِ قَالَ تَقُولُ تَمْلِكُهَا باللَّهِ الَّذِي يَمْلِكُهَا مِنْ دُونِكَ فَإِنْ مَلَكَكَهَا كَانَ ذَلِكَ مِنْ عَطَائِهِ وَ إِنْ سَلَبَكَهَا كَانَ ذَلِكَ مِنْ بَلَائِهِ وَ هُوَ الْمَالِكُ لِمَا مَلَكَكَ وَ الْمَالِكُ لِمَا عَلَيْهِ أَقْدَرَكَ أَ مَا سَمِعْتَ النَّاسَ يَسْأَلُونَ الْحَوْلَ وَالْقُوَّةَ حَيْثُ يَقُولُونَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ مَا تَأْوِيلُهَا يَا أمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اللهِ قَالَ لَا حَوْلَ لَنَا عَنْ مَعَاصِى اللَّهِ إِلَّا بِعِصْمَة اللَّهِ وَلَا قُوَّةَ لَنَا عَلَى طَاعَة اللَّهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ قَالَ فَوَثَبَ الرَّجُلُ وَ قَبَّلَ يَدَيْهِ وَ رِجْلَيْهِ ثُمَّ قَالَ امْ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ لنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ المُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوا أَخْبارَكُمْ وَ فِي قَوْلِهِ سَنَ تَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ وَ فِي قَوْلِهِ أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ فِي قَوْلِهِ وَلَقَدْ فَتَنَّا سُليمان

ص: 428

پذیرفت و از این پذیرش آنان راضی بوده و آنان را از عصیان و سرکشی خویش بازداشت. هرکسی را که معصیت و نافرمانی او کند مورد مذمت قرار داده و به وی و عده مجازات داده است حق اختیار امرونهی در دست خداوند است آن چه را می خواهد برمی گزیند و به آن امر می کند، و از آن چه برای او ناپسند آید، نهی می کند و با استفاده از قدرتی که در وجود بندگانش قرار داده و آنان را قادر به پیروی از امر او و یا اجتناب از گناهانش کرده است مجازات می کند و یا این که به آنان پاداش می دهد؛ زیرا او عدل است و عدالت و انصاف از اوست و حجت را با هشدار دادن و تهدید کردن، تمام کرده است و گزینش از آن اوست و هر آن کس را که او بخواهد اختیار می کند و محمد را انتخاب و گزینش نمود و با رسالت ،خویش وی را بر خلق خویش مبعوث کرد و اگر اختیار امورش را به بندگانش سپرده بود، به قریش این اجازه را می داد که امید بن ابی صلت و مسعود ثقفی را انتخاب کنند و این دو نزد آنان از محمد والاتر بودند و گفتند چرا این قرآن بر مرد بزرگ و ثروتمندی از این دو شهر (مکه و طائف) نازل نشده است؟! . (زخرف/31) و منظورشان همان دو مرد بود، و این همان چیزی است که بین دو امر است نه جبر و نه اختیار است و این همان چیزی که امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ به سؤال عبایة بن ربعی اسدی در خصوص استطاعت و توانایی فرمود آن حضرت فرمود: «بدون خداوند صاحب آن هستی یا همراه خداوند عبایة بن ربعی ساکت شد پس فرمود: ای عبایه! بگو». عرض کرد چه بگویم ای امیرالمؤمنین عليه السلام ؟ فرمود: اگر بگویی که به همراه خداوند صاحب آن هستی تو را به قتل خواهم رساند و اگر بگویی که بدون خداوند صاحب آن ،هستی تو را نیز به قتل خواهم رساند» عرض کرد پس چه بگویم ای امیرالمؤمنین علیه السلام» فرمود: بگو از طریق خداوند که مالک و صاحب اصلی آن است صاحب آن هستی که اگر تو را صاحب اختیار آن کند، از بخشش وی اگر آن را از تو بگیرد این از باب امتحان و بلای وی است و اوست مالک آن چه تو را صاحب اختیار آن کرده و تو را بر آن توانا ساخته است. مگر نمی بینی که مردم «حول و قوت» را می طلبند هنگامی که می گویند: لا حَولَ وَلا قُوَّةَ إلا بالله»؟ آن مرد عرض کرد: «ای امیرالمؤمنین عليه السلام! تأویل این آیه چیست؟ فرمود: «قدرتی در برابر گناهان و معصیت های خداوند نداریم مگر پایبندی به عصمت خداوند، و قوت و نیرویی برای اطاعت از خداوند نداریم مگر آن که خداوند به ما یاری کند». گفت: «آن مرد از جای خود پرید و دست و پای وی را بوسید سپس در خصوص سخن خداوند ما همه ی شما را قطعاً می آزماییم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابران از میان شما کیانند و اخبار شما را بیازماییم (محمد/31) و آیه ی به تدریج از جایی که نمی دانند گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد. (اعراف/182) و آیه بگویند: ایمان آوردیم به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟!. (عنکبوت) و آیه ما سلیمان را آزمودیم (ص/34) و آیه: ما قوم تو را بعد از تو آزمودیم و سامری آن ها را گمراه ساخت (طه/85) و سخن موسی که می فرماید: این جز آزمایش تو چیز دیگر نیست. (اعراف/155) و آیه ولی خدا می خواهد شما را در آن چه به شما بخشیده بیازماید. (مائده/48) و آیه: سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت و پیروزی شما به شکست انجامید تا شما را آزمایش کند. (آل عمران/152) و آیه ما آن ها را آزمودیم همان گونه که صاحبان «باغ را آزمایش کردیم. (قلم/17) و آیه:

ص: 429

وَ فِي قَوْلِهِ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ وَقَوْل مُوسَى إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ وَ قَوْلِهِ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ وَقَوْلِهِ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَقَوْلِهِ إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ وَ قَوْلِهِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ قَوْلِهِ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ وَ قَوْلِهِ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَ لكِنْ لِيَبْلُوا بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ إِنَّ جَمِيعَهَا جَاءَتْ فِي الْقُرآنِ بِمَعْنَى الِاخْتِبَارِ ثُمَّ قَالَ اللَّهِ فَإِنْ قَالُوا مَا الْحُجَّةُ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ قُلْنَا فَعَلَى مَجَازِ هَذِهِ الْآيَةِ يَقْتَضِي مَعْنَيَيْنِ أَحَدُهُمَا أَنَّهُ إِخْبَارُ عَنْ كَوْنِهِ تَعَالَى قَادِراً عَلَى هِدَايَة مَنْ يَشَاءُ وَ ضَلَالَة مَنْ يَشَاءُ وَ لَوْ أَخْبَرَهُمْ عَلَى أَحَدِهِمَا لَمْ يَجِبْ لَهُمْ ثَوَابُ وَ لَا عَلَيْهِمْ عِقَابُ عَلَى مَا شَرَحْنَاهُ وَالْمَعْنَى الْآخَرُ أَنَّ الْهَدَايَةَ مِنْهُ التَّعْرِيفُ كَقَوْلِهِ تَعَالَى وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدى وَلَيْسَ كُلُّ آيَةٍ مُشْتَبِهَة فِي الْقُرْآنِ كَانَتِ الْآيَةُ حُجَّةً عَلَى حُكْمِ الْآيَاتِ اللَّاتِي أُمِرَ بِالْأَخْذِ بهَا وَ تَقْلِيدِهَا وَ هِيَ قَوْلُهُ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ الْآيَةِ وَقَالَ فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ الله وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الألباب وفقنا الله وإيَّاكُمْ لِمَا يُحِبُّ وَيَرْضَى وَيُقَرِّبُ لَنَا وَلَكُمُ الكَرَامَةَ وَالزَّلْقَى وَ هَدَانَا لِمَا هُوَ لَنَا وَ لَكُمْ خَيْرُ وَ أَبْقَى إِنَّهُ الْفَعَالُ لِمَا يُرِيدُ الْحَكِيمُ الْجَوَادُ الْمَجِيدُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿الذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتِ طباقاً ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ﴾ (3)

باب 1: الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ طِباقاً

اشاره

1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن الْأَصْبَعَ بن نُبَاتَةَ أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ عَلِيّا علیه السلام ... فَسَأَلَهُ عَنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَقَالَ إِنِّي أَرَاكَ تَذكُرُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا قَالَ لَهُ عَلَى اللهِ فَإِنْ عَمِيَ عَلَيْكَ شَرْحُهُ فَسَأَعْطِيكَ ظَاهِراً مِنْهُ تَكُونُ أَعْلَمَ أَهْلِ بَلَادِكَ بِمَعْنَى لَيْلَةِ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ قَالَ قَدْ

ص: 430


1- بخار الأنوار، ج 5، ص 20/ تفسیر البرهان

﴿لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾ و آیه به خاطر آورید هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود (بقره/124) و آیه و اگر خدا می خواست خودش آن ها را مجازات می کرد اما می خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید (محمد/4) فرمود: «تمامی این آیات در قرآن در معنای امتحان و آزمایش آمده است سپس فرمود: اگر بگویند حجت و دلیل در سخن خداوند عزوجل چیست که می فرماید: هر کس را بخواهد گمراه می سازد و هر کس را بخواهد هدایت می کند (فاطر/8) و این به چیزی شباهت دارد؟ می گوییم فهمیدن معنای مجازی این ،آیه درک کردن دو معنا و مفهوم را می طلبد اول این که آگاهی دادن نسبت به آن که خداوند تعالی قادر است که هر آن کس را که بخواهد، هدایت کند و هر آن کس را که بخواهد گمراه کند و اگر آنان را بر یکی از دو مسیر مجبور می کرد، آن گونه که شرح دادیم پاداش و مجازات را بر آن ها واجب نمی دانست. دوم این که؛ یکی از معانی هدایت، معرفی کردن و شناساندن است آن گونه که خداوند تعالی می فرماید اما ثمود را هدایت کردیم، ولی آن ها نابینایی را بر هدایت ترجیح دادند. (فصلت/17) و این طور نیست که هر آیه متشابهی در قرآن، حجتی باشد بر حکم آیاتی که دستور داده شد که به آن چنگ زنیم و از آن ها پیروی کنیم و این همان سخن خداوند است که می فرماید او کسی است که این کتاب [آسمانی] را بر تو نازل کرد که قسمتی از آن آیات «محکم» [صریح و روشن] است که اساس این کتاب می باشد و هرگونه پیچیدگی در آیات دیگر با مراجعه به این ها برطرف می گردد و قسمتی از آن متشابه» است [آیاتی که] به خاطر بالابودن سطح مطلب و جهات دیگر در نگاه اول احتمالات مختلفی در آن می رود ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آن ها آشکار می گردد اما آن ها که در قلوبشان انحراف است به دنبال متشابهاتند، تا فتنه انگیزی کنند و مردم را گمراه سازند و تفسیر نادرستی] برای آن می طلبند. (آل عمران /7) و می فرماید پس بندگان مرا بشارت ده همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آن ها پیروی می کنند آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آن ها خردمندانند. (زمر/18-17) خداوند ما و شما را به آن چه می خواهد و می پسندد توفیق دهد و ما و شما را با کرامت و مقام و منزلت آشنا سازد و هدایت کند و ما و شما را به آن چه برای ما و شما خیر است و ماندگارتر است، هدایت کند. همانا وی آن چه را می خواهد انجام می دهد او حکیم و جواد و مجید است.

همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمی بینی بار دیگر نگاه کن آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می کنی؟! (3)

بخش 1: همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید.

1-1- امام علی علیه السلام اصبغ بن نباته نقل کرده است مردی از علی درباره ی شب قدر پرسید ... و گفت می بینم که شب قدر را چنین یاد می کنی فرشتگان و روح» در آن شب می شوند. (قدر/34) علی به او فرمود: «اگر شرح آن بر تو معلوم نشد [توضیح] آشکاری از آن در اختیار تو قرار می دهم که داناترین مردم سرزمینت به معنای شب قدر باشی». آن مرد گفت:

ص: 431

أنْعَمْتَ عَلَى إِذا بِنِعْمَةِ قَالَ لَهُ عَلَى إِنَّ اللهَ فَرْدُ يُحِبُّ الْوَتْرَ و فَردُ اصْطَفَى الوَتْرَ فَأَجْرَى جَمِيعَ الْأَشْيَاءِ عَلَى سَبْعَة فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ وَ قَالَ خَلَقَ سَبْعَ سَماواتِ طباقاً﴾. (1)

2-1- الرضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْن خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا قَالَ قُلْتُ لَهُ: أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْل اللَّهِ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ، فَقَالَ هِيَ مَحْبُو تِ الْحُبُكِ، فَقَالَ هِيَ مَحْبُوكَة إِلَى الْأَرْضِ وَ شَبِّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ فَقُلْتُ: كَيْفَ تَكُونُ مَحْبُوكَة إِلَى الْأَرْضِ وَ اللَّهُ يَقُولُ رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! أَ لَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ ثَمَّ عَمَدُ وَلَكِنْ لَا تَرَوْنَهَا قُلْتُ كَيْفَ ذَلِكَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ فَبَسَطَ كَفَهُ الْيُسْرَى ثُمَ وَضَعَ الْيُمْنَى عَلَيْهَا فَقَالَ: هَذِهِ أَرْضُ الدُّنْيَا وَالسَّمَاءُ الدُّنْيَا عَلَيْهَا فَوْقَهَا قُبَّةِ وَالْأَرْضُ الثَّانِيَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الدُّنْيَا وَالسَّمَاءُ الثَّانِيَةُ فَوْقَهَا قُبَّةِ وَالْأَرْضِ الثَّالِثَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الثَّانِيَةِ وَالسَّمَاءُ الثَّالِثَةُ فَوْقَهَا قُبَّةِ وَالْأَرْضُ الرَّابِعَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ وَالسَّمَاءُ الرَّابِعَةُ فَوْقَهَا قُبَّةِ وَالْأَرْضُ الْخَامِسَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ وَالسَّمَاءُ الْخَامِسَةُ فَوْقَهَا قُبَّةِ وَالْأَرْضِ السَّادِسَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ الْخَامِسَة وَالسَّمَاءُ السَّادِسَةُ فَوْقَهَا قُبَّة وَالْأَرْضِ السَّابِعَةُ فَوْقَ السَّمَاءِ السَّادِسَةِ وَ السَّمَاءِ السَّابِعَةُ فَوْقَهَا قُبَّةِ وَ عَرْشُ الرَّحْمَن تَبَارَكَ اللَّهُ فَوْقَ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِباقاً وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَ فَأَمَّا صَاحِبُ الْأَمْرِ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الْوَصِيُّ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَائِمُ هُوَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ فَإِنَّمَا يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ إِلَيْهِ مِنْ فَوْقِ السَّمَاءِ مِنْ بَيْنِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِينَ قُلْتُ: فَمَا تَحْتَنَا إِلَّا أَرْضَ وَاحِدَةٍ فَقَالَ: مَا تَحْتَنَا إِلَّا أَرْضَ وَاحِدَة وَ إِنَّ السِّتْ لَهُنَّ فَوْقَنَا﴾. (2)

1-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوات طباقاً قَالَ بَعْضُها طبق لِبَعْض﴾. (3)

باب 2: ما تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفَاوُتِ

1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفَاوُتٍ قَالَ يَعْنِي مِنْ فَسَاد﴾. (4)

باب 3: فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطور

اشاره

1-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ أَي مِنْ عَيب﴾. (5)

ص: 432


1- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 463/ بحار الأنوار، ج94، ص 5/ الغارات، ج 1، ص107
2- تفسیر القمی، ج 2، ص328
3- تفسیر القمی، ج 2، ص378 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
4- تفسیر القمی، ج 2، ص378 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 378 تفسير نور الثقلين؛ «بتفاوت» تفسير البرهان؛ من معيب» بدل «من عيب»

در این صورت لطف [بزرگی] به من کرده ای علی به او فرمود: «خداوند تنهاست و تک بودن را دوست دارد و تنها است و تک بودن را برگزید و همه چیز را بر هفت تا بودن جاری ساخت؛ هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن ها را و فرمود: ﴿خَلَقَ سَبْعَ سَماواتِ طباقاً﴾. [پس شب قدر را میان هفت شب آخر جستجو کن].

2-1- امام رضا علیه السلام- حسین بن خالد گوید: از امام رضا علیه السلام درباره ی آیه: قسم به آسمان که دارای چین و شکن های زیباست (ذاریات/7) پرسیدم فرمود: «آسمان ها وابسته به زمینند و انگشتان خود را در هم کرد گفتم: چگونه وابسته به زمینند با این که خدا می فرماید آسمان ها را بدون ستون هایی که برای شما دیدنی باشد برافراشت. (رعد/2) فرمود: «سبحان الله آیا نمی فرماید ﴿بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا﴾؟ گفتم: «چرا»؟ فرمود: پس ستونی هست ولی دیده نشود گفتم: «فدایت شوم این چگونه می باشد». کف چپ خود را گشود و کف راستش را بر آن نهاد و فرمود: «این زمین دنیا است که آسمان دنیا بالایش گنبد است و زمین دوّم بالای آسمان دنیا است و آسمان دوم بالایش گنبد است و زمین سوم بالای آسمان دوم است و آسمان سوم بالایش گنبد است و زمین چهارم بالای آسمان سوم است و آسمان چهارم بالایش گنبد است و زمین پنجم بالای آسمان چهارم است و آسمان پنجم بالایش گنبد است و زمین ششم بالای آسمان پنجم است و آسمان ششم بالایش گنبد است و زمین هفتم بالای آسمان ششم است و آسمان هفتم بالایش گنبد است و عرش رحمان تبارک و تعالی بالای آسمان هفتم است و این است سخن خداوند عزّوجل هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن ها را فرمان او در میان آن ها پیوسته فرود می آید. (طلاق/12) و امّا صاحب الأمر رسول خدا است و وصی پس از او که بر روی زمین بر پاست و همانا فرمان از بالای آسمان ها و زمین ها به او فرود می آید .گفتم: «زیر پای ما جز یک زمین نیست»؟ فرمود زیر پای ما جز یک زمین نیست و به راستی که شش زمین دیگر ما هستند». بالای سر.

3-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا؛ بعضی را پوششی برای بعضی دیگر قرار داده است.

بخش 2: در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمی بینی.

1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ما تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُت، از نظر فساد و انحراف.

بخش 3: بار دیگر نگاه کن آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می کنی؟!

1-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ منظور از نظر عیب است.

ص: 433

2-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ اى من وهن و خلل﴾. (1)

3-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عُوذَةُ لِأمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لِلْعَيْنِ قَالَ حِينَ أَصَابَتِ الْعَيْنُ فَحْلا مِنْ إِبل أمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيَّ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ الْعَظِيمِ مِن عَبْسِ عَابِسِ وَ شِهَابٍ قَابِسَ وَ حَجَر يَابِسٍ رَدَدْتُ عَيْنَ الْعَائِنِ عَلَيْهِ مِنْ رَأْسِهِ إِلَى قَدَمَيْهِ آخِذَ عَيْنَاهُ قَابضَ بَكَلاهُ وَ عَلَى جَارِهِ وَ آقاربه جلده دقيق و دَمُهُ رَقِيق وَ بَابُ الْمَكْرُوهِ بِهِ تَلِيقُ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ حَاسِاً وَهُوَ حَسِيرٌ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ- حَاسِنَا وَ هُوَ حسيرٌ﴾ (4)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَوْ كَانَ شَيْءٍ يَسْبِقُ الْقَدْرَ سَبَقَتْهُ الْعَيْنُ لِمَنْ يُصِيبُهُ الْعَيْنُ يَقْرَأَ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ يَكْتُبُ بِسْمِ اللَّهِ أَعِيدُ فَلَانَ بْن فَلَانَةَ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَذَرَا وَ بَرَا وَ مِنْ عَيْنٍ نَاظِرَة وَأُذُن سَامِعَة وَلِسَان نَاطِقِ إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ وَ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ وَعَمَلِ الشَّيْطَانِ وَ خَيْلِهِ وَ رَحِلِهِ وَقَالَ يَا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ باب واحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْواب مُتَفَرِّقَة عُوذَةُ الْعَيْنَ اللَّهُمَّ رَبَّ مَطَر حَابس وَ حَجَر يَابس وَ لَيْل دَامِسَ وَ رَطب و یابس رُدَّ عَيْنَ الْعَيْنِ عَلَيْهِ فِي كَبِدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مَالِهِ فَ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِير﴾. (3)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ- قَالَ انْظُرْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ حَاسِاً وَهُوَ حَسِيرٌ أَي يَقْصُرُ وَهُوَ حَسِيرُ تَسِير أَي مُنْقَطِع﴾. (4)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يَنْقَلِبُ إِلَيْكَ الْبَصَرُ حَاسِنَا أَنْ يَرْجِعُ إِلَيْكَ بَصَرُكَ بَعِيداً عَنْ نَيْلِ الْمُرَادِ ذَلِيلًا صَاغِراً عَن ابْنِ عَبَّاس كَأَنَّهُ ذَلَّ كَذِلَّة مَنْ طَلَبَ شَيْئًا فَلَمْ يَجِدْهُ وَ أَبْعَدُ مِنْهُ﴾. (5)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي مَنْ دَعَاكَ بِغَيْرِهِ لَمْ يَزْدَدْ مِنْ مَعْرِفَتِهِ بِكَ إِنَّا بُعْداً وَ ينقلب إليكَ البَصَرُ حَامِناً وَ هُوَ حَسِيرٌ يا الله﴾. (6)

ص: 434


1- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 101
2- بحار الأنوار، ج92، ص 42/ مکارم الأخلاق، ص415
3- بحار الأنوار، ج92، ص 131
4- تفسیر القمی، ج 2، ص378
5- تفسیر بحر العرفان، ج 16، ص 101
6- بحار الأنوار، ج 10، ص 259

2-3- ابن عباس رحمه الله علیه- هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ یعنی هیچ سستی و خللی [مشاهده می کنی]؟

3-3- امیرالمؤمنین علیه السلام دعایی از امیرالمؤمنین علیه السلام برای چشم زخم وقتی شتر نری از شتران امیرالمؤمنین علی عليه السلام دچار چشم زخم شد فرمود: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ؛ از رو ترش کردن ترش روی و شعله ی روشن کننده آتش و سنگ خشکیده چشم زخم کسی که چشم زخم می زند از سر تا پا به خود او همسایه و خویشاوندانش برگرداندم و هر دو چشمش را گرفتم؛ پوستش نازک خونش رقیق و در مشکلات لایق خود اوست. ﴿فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ حَاسِاً وَ هُوَ حَسِيرٌ﴾.

سپس بار دیگر به عالم هستی نگاه کن سرانجام چشمانت [در جستجوی خلل [و نقصان] ناکام مانده و خسته و ناتوان به سوی تو باز می گردد. (4)

1- امام صادق علیه السلام- اگر چیزی بر قدر الهی پیشی گیرد چشم زخم است برای کسی که چشم زخم خورده (سوره ی حمد را بخواند و بنویسد: ﴿بِسمِ الله أُعِيذُ فُلَانَ بْنَ فُلَانَةَ بِكَلِمَاتِ اللَّهُ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ ذَرَأَ وَ بَرَأَ وَ مِنْ كُلِّ عَيْنٍ نَاظِرَةٍ وَ أُذُنِ سَامِعَةٍ وَلِسَانٍ نَاطِقٍ إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾، و من شر الشيطان و عمل الشيطان و خيله و رجله،﴿ وَ قالَ يا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بابِ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابِ مُتَفَرِّقَةٍ [برای چشم زخم] اللَّهُمَّ رَبَّ مَطَرٍ حَابِسٍ وَ حَجَرٍ يَابِسٍ وَ لَيْلِ دَامِ وَ رَطْبٍ وَ يَابِسٍ رُدَّ عَيْنَ الْعَيْنِ عَلَيْهِ فِي كَيْدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مَالِهِ، فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ حَاسِاً وَ هُوَ حَسِيرٌ﴾.

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ، در ملکوت آسمان ها و زمین نگاه کن. ﴿يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِاً وَ هُوَ حَسِيرٌ﴾ منظور خسته می شود، در حالی که درمانده است.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- الله يَنْقَلِبُ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسئاً یعنی چشمانت در حالی که از رسیدن به مقصود دور و ذلیل و خوار است به سوی تو بر می گردد این سخن از ابن عبّاس رحمه الله علیه نقل شده است؛ گویا ذلیل شده مانند ذلّت کسی که چیزی را جستجو نموده ولی آن را نیافته و از آن دور شده است.

4- پیامبران علیهم السلام علیهم السلام- و از تو درخواست می کنم به آن اسم تو که هرکس به غیر آن تو را بخواند معرفتش به تو، فقط دوری [او را از تو] زیاد می کند و يَنْقَلِبُ إِلَيْكَ الْبَصَرُ حَاسِاً وَ هُوَ حَسِيرٌ اى خدا!

ص: 435

5- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ سُلَيْمَانَ بْن جَعْفَرٍ عَنْ مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ فِي عُوذَةَ الْحَيَوَانِ وَ قَالَ هِيَ مَحْفُوظَة عِنْدَهُمْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ خَرَجَ عَيْنُ السَّوْءِ مِنْ بَيْنِ لَحْمِهِ وَ جلْدِهِ وَ عَظْمِهِ وَ عَصَبِهِ وَ عُرُوقِهِ فَلَقِيَهَا جَبْرَئِيلُ علیه السلام وَ مِيكَائِيلُ علیه السلام فَقَالَا أَيْنَ تَذْهَبِينَ أَيَّتُهَا الْعَيْنَةُ؟ قَالَتْ أَذْهَبُ إِلَى الْجَمَلِ فَأَطْرَحُهُ مِنْ قِطَارِهِ وَالدَّابَّةَ مِنْ مِقْوَدِهَا وَ الْحِمَارَ مِنْ أَكَامِهِ وَالصَّبِيَّ مِنْ حَجْر أُمِّهِ وَ الْقِي الرَّجُلَ الثياب [الشَّابَ] الْمُمْتَلِى مِنْ قَدَمَيْهِ فَقَالَا لَهَا اذْهَبِى أَيَّتُهَا الْعَيْنَةُ إِلَى الْبَرِّيَّةِ فَثَمَّ حَيَّة لَهَا عَيْنَانِ عَيْنُ مِنْ مَاءٍ وَ عَيْنُ مِنْ نَارِ وَ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى عَيْنِ السَّوْءِ وَ عَبَسِ عابس وَ حَجَرٍ يَابس وَ نَفْسٍ نَافِسٍ وَ نَارِ قَابس رَدَدْتُ بِعَوْنِ اللَّهِ عَيْنَ السَّوْءِ إِلَى أَهْلِهِ وَ فِي جَنْبَيْهِ وَكَشْحَيْهِ وَ فِي أَحَبِّ خُلَانِهِ إِلَيْهِ بِعَزِيمَة اللَّهِ وَ قَوْلِهِ أَ وَ لَرَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ كانَتا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُما وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلا يُؤْمِنُونَ* فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ حَاسِنَا وَ هُوَ حَسِيرٌ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيح وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ﴾ (5)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّماء الدُّنْيا بِمَصابيح قَالَ بالنجوم﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾ (6)

قوله تعالى: ﴿إذا أُلْقُوا فيها سَمِعُوا لَهَا شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ﴾. (7)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَيَأْتِي مِنْ بَعْدِي أَقْوَامُ يَأْكُلُونَ طَيِّبَ الطَّعَامِ وَأَلْوَانَهَا وَ يَرْكَبُونَ الدَّوَابَّ وَ يَتَزَيَّنُونَ بزينَة المَرأَة لِزَوْجِهَا وَيَتَبَرَّجْنَ النِّسَاءُ وَ زِيُّهُنَّ مِثْلُ رَى الْمُلُوكِ الْجَبَابِرَة وَهُمْ مُنَافِقُو هَذِهِ الْأُمَّةَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ ... يَا ابْنَ مَسْعُودٍ عَلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ حَوَنَةً أَلَا إِنَّهُمْ فَجَرَةُ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ وَ كَذَلِكَ أَتْبَاعُهُمْ وَ مَنْ يَأْتِيهِمْ وَيَأْخُذُ مِنْهُمْ وَيُحِبُّهُمْ وَيُجَالِسُهُمْ وَيُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ يُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ صُمَّ بُكْمٌ عُمْيٌّ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ الآيَةَ كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ الْآيَةَ وَإِذا أُلْقُوا فِيهَا الْآيَةَ كُلَّما

ص: 436


1- طب الأئمة علیهم السلام، ص 133
2- تفسیر القمی، ج 2، ص 378

5- امام کاظم علیه السلام- سلیمان بن جعفر از امام کاظم علیه السلام از پدرانش نقل کرده است دعا برای [حفظ] حیوان از چشم زخم و آن [دعا] نزد ائمه محفوظ است که فرمود به نام خداوند بخشنده ی مهربان به نام خدا و به یاری او چشم بد از میان گوشتش، پوستش، استخوانش، عصبش و رگ هایش خارج شد و با جبرئیل و میکائیل علیهما السلام برخورد کرد گفتند ای چشم کجا می روی» گفت: «به سوی شتر می روم و آن را از ردیف شتران دور می کنم و حیوان را از افسارش و الاغ را از سرزمینش و بچه را از آغوش مادرش [دور می کنم و مرد جوان نیرومند را از پاهایش بر زمین می افکنم. جبرئیل و میکائیل به آن گفتند: ای !چشم به صحرا برو آن جا ماری است که دو چشم دارد، چشمی از آب و چشمی از آتش» و این گونه خداوند بر چشم بد رو ترش کردن بازدارنده سنگ خشک، روح چشم زخم زننده و آتش جویندهی آتش مهر می نهد به یاری خدا چشم بد را به اهلش و در دو طرفش دو پهلویش و به محبوبترین دوستانش برگرداندم و همچنین به اراده خداوند و به کمک سخن او آیا کافران ندیدند که آسمان ها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آن ها را از یکدیگر باز کردیم و هر چیز زنده ای را از آب قرار دادیم؟! آیا ایمان نمی آورند؟!. (انبیاء/30) ﴿فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ حَاسِنَا وَ هُوَ حَسِيرٌ﴾.

ما آسمان پایین (نزدیک) را با چراغ های فروزانی زینت بخشیدیم و آن ها (شهاب ها) را تیرهایی برای [راندن] شیاطین قرار دادیم و برای آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم (5)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ [یعنی] با ستارگان.

و برای کسانی که به پروردگارشان کافر شدند عذاب جهنم است و چه بد فرجامی است (6)

هنگامی که در آن افکنده شوند صدای وحشتناکی از آن می شنوند، در حالی که پیوسته فوران می کند (7)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود گروهی پس از من می آیند که غذاهای رنگین و گوارا می خورند، چهار پایان را سوار می شوند مانند زنان که برای شوهر خویش آرایش می کنند، آرای-ش م-ی کنن-د. و آرایش خود را مانند زنان به دیگران نشان دهند؛ لباسشان لباس پادشاهان ستمگر می باشد. ... ای پسر مسعود دانشمند و فقیهان آن زمان نادرست و دروغگویند آگاه باش که اینان بدان خلق خدایند. مانند آنان است کسانی که پیروان ایشانند و کسانی که پیش آنان می روند و از آنان می گیرند و دوست دارند ایشان را و همنشینی با آنان می کنند و با آن ها بدان آفریدگان خدا مشورت می کنند وارد می کنند ایشان را در آتش جهنّم آن ها کران گنگ ها و کورانند لذا [از راه خطا] بازنمی گردند!. (بقره/18) و روز قیامت، آن ها را بر صورت هایشان محشور می کنیم در حالی که نابینا و گنگ و کرند جایگاهشان دوزخ است هر زمان آتش آن فرونشیند شعله تازه ای بر آنان می افزاییم!. (اسراء/97)». هرگاه پوست های تنشان در آن بریان گردد و بسوزد پوست های دیگری به جای آن قرار می دهیم تا

ص: 437

أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمَّ الْآيَةَ لَهُمْ فِيها زَفِيرُ وَ هُمْ فِيها لَا يَسْمَعُونَ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَى دِينِي وَسُنَّتِي وَ مِنْهَاجِي وَ شَرَائِعِي إِنَّهُمْ مِنِّى بِرَاءُ وَ أَنَا مِنْهُمْ بَرِىءُ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تُجَالِسُوهُمْ فِي الْمَلَا وَلَا تُبَايِعُوهُمْ فِي الْأَسْوَاقِ وَ لَا تَهْدُوهُمُ الطَّرِيقَ وَلَا تَسْقُوهُمُ الْمَاءَ ﴾. (1)

2- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن النبي حديث طويل و فيه خطبة الغدير و فيها أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَ عَلِيٌّ هُمْ الله أَهْلُ الشَّقَاقِ الْعَادُونَ وَ إِخْوَانُ الشَّيَاطِينِ الَّذِينَ يُوحِي بَعْضُهُمْ إلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً ... أَلَا إِنَّ أَعْدَا ءَهُمُ الَّذِينَ يَصِلُّونَ سَعِيراً أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَ هُمُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهِيعًا وَهِيَ تَفُورُ وَلَهَا زفير﴾. (2)

3على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَهَا شَهِيقاً أَنْ وَقْعاً وَهِيَ تَفُورُ أَنْ تَرْتَفِعُ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ﴾ (8)

1- السجّاد علیه السلام- ﴿اللَّهُمَّ وَخَلَقْتَ نَاراً لِمَنْ عَصَاكَ وَ أَعْدَدْتَ لِأَهْلِهَا مِنْ أَنْوَاعِ الْعَذَابِ فِيهَا وَ وَصَفْتَهُ وَ صَنَفْتَهُ مِنَ الْحَمِيمِ وَ الْغَسَّاقِ وَالْمُهْلِ وَالضَّرِيعِ وَ الصَّدِيدِ وَالْغِسْلِينِ وَالزَّقَومِ وَ السَّلَاسِلِ وَ الْأَغْلَالِ وَ مَقَامِعِ الْحَدِيدِ وَ الْعَذَابِ الْغَلِيظِ وَالْعَذَابِ الشَّدِيدِ وَالْعَذَابِ الْمُهِينَ وَ الْعَذَابِ الْمُقِيمِ وَعَذَابِ الْحَرِيقِ وَعَذَابِ السَّمَومِ وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ وَ سَرَابِيلِ الْقَطِرَانِ وَ سُرَادِقَاتِ النَّارِ وَالنَّحَاسِ وَالزَّقُومِ وَالْحُطَمَةِ وَالْهَاوِيَةِ وَ لَظَى وَ النَّارِ الْحَامِيَةِ وَالنَّارَ الْمُوقَدَةَ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ وَالنَّارِ الْمُوصَدَةِ ذَاتِ الْعُمُدِ الْمُمَدَّدَةِ وَ السَّعِيرِ وَ الْحَمِيمِ وَالنَّارِ الَّتِي لَا تُطْفَا وَالنَّارِ الَّتِي تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ﴾. (4)

2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿تكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ قَالَ عَلَى أَعْدَاءِ اللهِ كُلَّما أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَهُمْ خَزَنَتُها أَر يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ وَ هُمُ الْمَلَائِكَةُ الَّذِينَ يُعَذِّبُونَهُمْ بِالنَّارِ﴾. (5)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ألا إِنَّ أَعْداءَ عَلَى هُمْ أَهْلَ الشَّفَاق الْعَادُون وإخْوَانُ الشَّيَاطِينِ الَّذِينَ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْض زُخْرُفَ الْقَول غُرُوراً ... أنا إِنَّ أَعْدًا هُمُ الَّذِينَ يَصِلُونَ سَعِيراً أَلا إِنَّ أَعْدَا ، هم

ص: 438


1- مستدرک الوسائل، ج 12، ص327/ بحار الأنوار، ج 74، ص101/ مكارم الأخلاق، ص 450؛ «بتفاوت لفظی»
2- تفسير نور الثقلين/ بحار الأنوار، ج37، ص 213
3- تفسیر القمی، ج 2، ص 378
4- بحار الأنوار، ج 91، ص135
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 378/ تفسیر نور الثقلين

کیفر [الهی] را بچشند. (نساء/156) نزدیک است [دوزخ از شدت غضب پاره پاره شود. (ملک/7) هرگاه بخواهند از غم و اندوه های دوزخ خارج شوند آن ها را به آن بازمی گردانند و به آنان گفته می شود] بچشید عذاب سوزان را. (حج/22) برای آنان در آن [دوزخ] ناله های دردناکی است و چیزی نمی شنوند (انبیاء/100) آنان ادعا می کنند که بر دین و کنند که بر دین و سنت راه و روش منند آنان از من بدور و من از آنان بیزارم ای پسر مسعود با آنان در اجتماع همنشینی ننمایید در بازار با ایشان خرید و فروش مکنید راه را نشانشان ندهید آبشان ندهید.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- حدیثی طولانی از پیامبر صلی الله علیه و آله که در آن خطبه غدیر است و در آن آمده است: دشمنان عَلَى علیه السلام همانها اهل نفاق، تجاوزگران و برادران شیطان هایند که به طور سری سخنان ظاهر فریب و بیاساس برای اغفال (مردم به یکدیگر القا می کردند. دشمنان امامان کسانی هستند که در آن افکنده شوند دشمنان آن ها کسانی هستند که صدای وحشتناکی از جهنم می شنوند، در حالی که پیوسته فوران می کند و با نفس زدن شدید همراه است.

3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا هَا شَهِيقًا دم آن را می شنوند. وَ هِيَ تَفُورُ یعنی بالا می آید.

نزدیک است [دوزخ] از شدت غضب پاره پاره شود؛ هر زمان که گروهی در آن افکنده می شوند نگهبانان دوزخ از آن ها می پرسند مگر بیم دهنده ی الهی به سراغ شما نیامد»؟! (8)

1- امام سجّاد علیه السلام- خداوند برای کسی که نافرمانی تو کرد آتشی آفریدی و برای اهل آن انواع عذاب ها را در آن آماده کردی و آن را توصیف فرمودی و تشکیل دادی از آب جوشان، آب چرکی گند آلود، آهن گداخته، خار خشک بدبو، [آب] بدبوی متعفن، چرک و خون، زقوم زنجیرها، غل ها گرزهای آهن، عذاب سخت و دشوار عذاب شدید عذاب خوار کننده، عذاب دائمی، عذاب سوزان عذاب کشنده سایه ی دودهای متراکم و آتش زا، لباس هایی از ماده ی چسبنده بدبوی قابل اشتعال سراپرده های آتش دودهای متراکم، زقوم، آتش خردکننده، هاويه آتش سوزان شعله های سوزان آتش، آتش سوزان آتش برافروخته که از دل ها سرمی زند، آتش فرو بسته که راه فراری از آن نیست و دارای ستون های کشیده و طولانی است، آتش سوزان آب جوشان آتشی که خاموش نمی شود و آتشی که نزدیک است از شدت غضب پاره پاره شود.

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- تَكَادُ تَميّز مِنَ الْغَيْظِ [یعنی] بر دشمنان خدا. ﴿كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ﴾ همان فرشتگانی که آنان را با آتش دوزخ عذاب می دهند.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- بدانید که دشمنان علیا موجد اختلاف و معاند حقاند، و برادران شیاطین می باشند که بعضی از آن ها اراجیف و خرافات و دغلبازی را به بعض دیگر القاء می کنند. ﴿الَّذِينَ يَصِلُّونَ سَعِيراً ﴾ دشمنان ایشان کسانی هستند که آوای جهنم را در حالی که فوران می کند می شنوند.

ص: 439

الَّذِينَ يَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهِيقاً وَهِيَ تَفُورُ وَ لَهَا زَفِيرُ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةً لَعَنَتْ أَخْتَهَا أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمْ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ كَلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ﴾. (1)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ الصَّابِرُ عَلَى دِينِهِ مِثْلُ الْقَابِض عَلَى الْجَمْرَة بِكَفِّهِ يَقُولُ لِذَلِكَ الزَّمَانِ إِنْ كَانَ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِنْباً وَإِنَّا أَكَلَتْهُ الذِّتْبُ [الذَّتَابُ] يَا ابْنَ مَسْعُودٍ عَلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَتَهُ فَجَرَةُ أَلَا إِنَّهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ وَكَذَلِكَ أَتْبَاعُهُمْ وَ مَنْ يَأْتِيهِمْ وَيَأْخُذُ مِنْهُمْ وَيُحِبُّهُمْ وَ يُجَالِسُهُمْ وَ يُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ يُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ صُمُ عُمْنُ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيَا وَبُكْماً وَصُمَّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيراً كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذابَ وَ إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَهَا شَهِيقاً وَهِيَ تَفُورُ تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فِيها وَ قِيلَ هَمْ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَى دِينِي وَ سُنَّتِي وَ مِنْهَاجِي وَ شَرَائِعِي إِنَّهُمْ مِنِّى بِرَاءُ وَ أَنَا مِنْهُمْ بَرِى: يَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تُجَالِسُوهُمْ فِي الْمَلَا وَ لَا تُبَايِعُوهُمْ فِي الْأَسْوَاقِ وَ لَا تَهْدُوهُمُ الطَّرِيقَ وَلَا تَقُوهُمُ الْمَا ...﴾. (2)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلُ فَقَالَ لِأَيِّ شَيْءٍ بَعَثَ اللَّهُ عَنْ الْأَنْبِيَاءَ وَ الرُّسُلَ إِلَى النَّاسِ فَقَالَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى علیه السلام حُجَّةٌ مِنْ بَعْدِ الرُّسُلِ وَلِئَلَّا يَقُولُوا ما جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ وَلِتَكُونَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَلَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ حِكَايَةَ عَنْ خَزَنَةِ جَهَنَّمَ وَاحْتِجَاجهُمْ عَلَى أَهْلِ النَّارِ بِالْأَنْبِيَاءِ وَالرُّسُلِ أَلَرْيَأْتِكُمْ نَذِيرٌ قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ﴾. (3)

6- الباقر علیه السلام- ﴿وَ أَنْزَلَ فِي تَبَارَكَ كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ قَالُوا بَلَى قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ فَهَوْنَاءِ مُشْرِكُونَ﴾. (4)

قوله تعالي: ﴿قالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إلا في ضلال كبير﴾. (1)

ص: 440


1- بحار الأنوار، ج37، ص213 الاحتجاج، ج 1، ص 63/ التحصين لابن طاوس، ص 586/ روضة الواعظين، ج 1، ص97/ العدد القوية، ص 178
2- بحار الأنوار، ج 74، ص 101 / مكارم الأخلاق، ص 450؛ كلما أرادوا ... الى آخر» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 11، ص 39/ علل الشرائع، ج 1، ص 120 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- الکافی، ج 2، ص 30 بحار الأنوار، ج 66، ص87/ تفسیر نورالثقلین

و دوزخ پر از هیاهوست چراکه هر امتی بر آن وارد می شود قوم هم کیشان خود را لعنت می کند. دشمنان ایشان کسانی هستند که خدای عزوجل درباره شان فرموده است: ﴿كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ .

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود زمانی بر مردم بیاید که صبر کننده ی بر دینش مانند کسی است که آتش در دست خود بگیرد. اگر گرگ بودی در این زمان که بسیار خوب و گرنه مرا گرگ صفتان می خورند ای پسر مسعود دانشمند و فقیهان آن زمان نادرست و دروغگویند. آگاه باش که اینان بدترین خلق خدا هستند و مانند آنان است کسانی که پیروان ایشانند و کسانی که پیش آنان می روند و از آنان می گیرند و ایشان را دوست دارند و همنشینی با آنان می کنند و با آن ها بدترین آفریدگان خدا مشورت می.کنند ایشان را در آتش جهنّم وارد می کنند. آن ها کران، گنگ ها و کورانند لذا [از راه خطا] باز نمی گردند . (بقره/18) و روز ،قیامت آن ها را بر صورت هایشان محشور می کنیم در حالی که نابینا و گنگ و کرند جایگاهشان دوزخ است هر زمان آتش آن فرونشیند شعله تازه ای بر آنان می افزاییم (اسراء/97) هرگاه پوست های تنشان [در آن] بریان گردد و بسوزد پوست های دیگری به جای آن قرار می دهیم تا کیفر [الهی] را بچشند. (نساء/56)». ﴿وإِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَهَا شَهِيقاً وَهِيَ تَفُورُ. تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ﴾. هرگاه بخواهند از غم و اندوه های دوزخ خارج شوند آن ها را به آن باز می گردانند و به آنان گفته می شود]: بچشید عذاب سوزان را. (حج/22) آنان در آن [دوزخ] ناله های دردناکی است و چیزی نمی شنوند. (انبیاء/100) آنان ادعا می کنند که بر دین و سنت در راه و روش من هستند آنان از من به دور و من از آنان بیزارم ای پسر مسعود با آنان در اجتماع همنشینی ننمایید در بازار با ایشان خرید و فروش نکنید راه را نشانشان ندهید آبشان ندهید.

5- امام صادق علیه السلام- مردی از امام صادق علیه السلام سؤال کرد: خداوند برای چه پیامبران علیهم السلام و انبیا را برای مردم فرستاد؟ ایشان پاسخ داد تا بعد از آمدن ،پیامبران علیهم السلام مردم بهانه ای بر خداوند نداشته باشند و نیز نگویند بشارت دهنده و بیم دهنده ای برای ما نیامد و برای این که پیامبران علیهم السلام حجت خدا بر مردم باشند آیا نشنیده ای که خداوند عزوجل حکایتی از زبان نگهبانان جهنم و استدلال آنان برای جهنمیان در مورد پیامبران علیهم السلام آورده و فرموده است: «مگر بیم دهنده ی الهی به سراغ شما نیامد»؟ می گویند چرا بیم دهنده ای به سراغ ما آمد ولی ما [او را] تکذیب کردیم و گفتیم خداوند هرگز چیزی نازل نکرده و شما در گمراهی بزرگی هستید».

6- امام باقر علیه السلام- در سوره ی تبارک فرمود: ﴿كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ قالُوا بَلَى قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا قُلْنا ما نَزَّلَ اللهُ مِنْ شَيْءٍ﴾. پس اینان مشرک هستند.

می گویند چرا بیم دهنده ای به سراغ ما آمد ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: «خداوند هرگز چیزی نازل نکرده و شما در گمراهی بزرگی هستید».

ص: 441

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلُ فَقَالَ لِأَيِّ شَيْءٍ بَعَثَ اللَّهُ الْأَنْبِيَاءَ وَ الرُّسُلَ إِلَى النَّاسِ فَقَالَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى علیه السلام حُجَّةُ مِنْ بَعْدِ الرُّسُلِ وَلِئَلَّا يَقُولُوا ما جاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ وَلِتَكُونَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَلَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ حِكَايَةً عَنْ خَزَنَة جَهَنَّمَ وَاحْتِجَاجهُمْ عَلَى أَهْلِ النَّارِ بِالْأَنْبِيَاءِ وَالرُّسُلِ أَلَم يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَ قُلْنَا مَا نَزَّلَ اللهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ كَبِير﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾ (10)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ قَالَ قَدْ سَمِعُوا وَ عَقَلُوا وَلَكِنَّهُمْ لَمْ يُطِيعُوا وَ لَمْ يَقْبَلُوا وَالدَّلِيلُ عَلَى أَنَّهُمْ قَدْ سَمِعُوا وَ عَقَلُوا وَلَمْ يَقْبَلُوا قَوْلُهُ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحقاً لِأَصْحَابِ السَّعِير﴾. (2)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ كَانَ عَاقِنَا كَانَ لَهُ دِينُ وَ مَنْ كَانَ لَهُ دِينُ دَخَلَ الْجَنَّةَ﴾. (3)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ أَثْنَى قَوْمُ بِحَضْرَتِهِ عَلَى رَجُلٍ حَتَّى ذَكَرُوا جَمِيعَ خِصَالِ الْخَيْرِ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ و كَيْفَ عَقْلُ الرَّجُل فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نُخْبرُكَ عَنْهُ بِاجْتِهَادِهِ فِي الْعِبَادَةِ وَأَصْنَافِ الْخَيْرِ تَسْأَلْنَا عَنْ عَقْلِهِ فَقَالَ إِنَّ الْأَحْمَقَ يُصِيبُ بِحُمْقِهِ أَعْظَمَ مِنْ فُجُورِ الْفَاجِرِ وَإِنَّمَا يَرْتَفِعُ الْعِبَادُ غَداً فِي الدَّرَجَاتِ وَ يَنَالُونَ الزُّلْقَى مِنْ رَّبِّهِمْ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ﴾. (4)

4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿هبط جبرئيل علیه السلام عَلَى آدَما فَقَالَ يَا آدَمُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَخَيرَكَ بَيْنَ ثَلَاثَةِ فَاخْتَرْ وَاحِدَةٍ وَ دَعِ اثْنَتَيْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ الله يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا الثَّلَاثَةُ فَقَالَ الْعَقْلُ وَ الْحَيَاءُ وَ الدِّينُ فَقَالَ آدَمُ امْ فَإِنِّي قَدِ اخْتَرْتُ الْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام لِلْحَيَاءِ وَ الدِّينِ انْصَرِفَا وَ دَعَاهُ فَقَالَا يَا جَبْرَئِيلُ إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ الْعَقْل حَيْثُ كَانَ قَالَ فَشَأَنَكُمَا وَ عَرَجَ﴾. (5)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ بَعْض أَصْحَابَنَا رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبُدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجَنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِي كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ فَقَالَ تِلْكَ النَّكْرَا تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَهِيَ شَبيهَة بالْعَقْل وَلَيْسَتْ بِالْعَقْل﴾. (6)

ص: 442


1- بحار الأنوار، ج 11، ص 39 علل الشرائع، ج 1، ص 120
2- تفسیر القمی، ج 2، ص378/ تفسير البرهان
3- الكافي، ج 1، ص 11 تفسير نور الثقلين
4- الکافی، ج 1، ص 10/ تحف العقول، ص54/ تفسیر نورالثقلین
5- تفسیر نور الثقلين
6- الكافي، ج 1، ص 11/ تفسير نور الثقلين

1- امام صادق علیه السلام- مردی از امام صادق علیه السلام سؤال کرد: خداوند برای چه پیامبران علیهم السلام و انبیا را برای مردم فرستاد؟ ایشان پاسخ داد تا بعد از آمدن پیامبران علیهم السلام مردم بهانه ای بر خداوند نداشته باشند و نیز نگویند بشارت دهنده و بیم دهنده ای برای ما نیامد و برای این که پیامبران علیهم السلام حجت خدا بر مردم باشند آیا نشنیده ای که خداوند عزوجل حکایتی از زبان نگهبانان جهنم و استدلال آنان برای جهنمیان در مورد پیامبران علیهم السلام آورده و فرموده است: «مگر بیم دهنده ی الهی به سراغ شما نیامد»؟ می گویند چرا بیم دهنده ای به سراغ ما آمد، ولی ما [او را] تکذیب کردیم و گفتیم: «خداوند هرگز چیزی نازل نکرده و شما در گمراهی بزرگی هستید».

و می گویند: «اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل می کردیم در میان دوزخیان نبودیم». (10)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ، شنیدند و درک کردند، ولی اطاعت نکردند و انجام ندادند و دلیل بر این که آن ها شنیدند و درک کردند ولی آن را نپذیرفتند، این سخن خداونداست: ﴿فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾.

2- امام صادق علیه السلام- هر که عاقل و خردمند حقیقی است دارای دین و آئین [حق و درست] می باشد، و کسی که دین دارد به وسیله ی عمل و رفتار طبق آن به بهشت وارد می شود.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- روایت شده است در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله گروهی از مردی ستایش کردند به طوری که تمام صفات او را یادآور شدند سپس رسول خدا فرمود: «خرد او چطور است؟ عرض کردند ای رسول خدا ما تو را از کوشش او در عبادت و از انواع کردار نیکش خبر می دهیم شما از خرد او از ما می پرسی؟ سپس فرمود: مرد احمق به سبب حماقت خود، بیش از انسان گناهکار به گناه و نابکاری آلوده می گردد فردای قیامت درجات بندگان خدا و دستیابی ایشان به قرب و نزدیکی پروردگار به اندازه خردهای ایشان است.

4- امام علی علیه السلام- جبرئیل بر آدم علیه السلام فرود آمد و گفت ای آدم به من فرمان رسیده است که از تو بخواهم تا یکی از سه چیز را برگزینی پس یکی را برگزین و دو تای دیگر را واگذار آدم علیه السلام گفت: «ای جبرئیل آن سه چیز کدامند؟ در پاسخ گفت: «خرد و حیا و دین». آدم گفت: من خرد را برگزیدم آن گاه جبرئیل به حیا و دین گفت: دور شوید و او را به حال خود واگذارید آن ها گفتند: ای جبرئیل به ما فرمان شده است که هر جا عقل باشد با آن باشیم.

5- امام صادق علیه السلام- محمد بن عبدالجبار در حدیثی مرفوع از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: به آن حضرت گفتم: عقل چیست؟ حضرت فرمود «قوه و نیرویی» است که به وسیله ی آن خدای مهربان پرستش می شود و به وسیله ی آن بهشت ها به دست می آید گفتم: «پس آن چه در معاویة بود چیست»؟ حضرت فرمود: آن زیرکی و کار با اندیشه بد به جا آوردن است، و آن شیطنت و کار با اندیشه بد شبیه عقل است ولی عقل نمی باشد

ص: 443

قوله تعالى: ﴿فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحقاً لِأَصْحاب الشعير﴾ (11)

1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ الْكَافِرِ قَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ انْطَلِقُ أَنْتَ وَأَعْوَانَكَ إِلَى عَدُوّى فَإِنِّي قَدْ أَبْلَيْتُهُ فَأَحْسَنْتُ الْبَلَاءَ وَ دَعَوْتُهُ إِلَى دَارِ السَّلَامِ فَأَبَى إِلَّا أَنْ يَشْتِمَنِي وَ كَفَرَ بِي وَ بِنِعْمَتِي وَ شَتَمَنِي عَلَى عَرْشِي فَاقْبض رُوحَهُ حَتَّى تَكَبَّهُ فِي النَّارِ ... فَيَدْخُلُ النَّارُ مِنْ أَدْبَارِهِمْ فَتَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ تُقَلَّصُ الشَّفَاءَ وَ تُطَيِّرَ الْجَنَانَ وَ تُنْضِجُ الْجُلُودَ وَ تَذُوبُ الشُّحُومُ وَ يَغْضَبُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ فَيَقُولُ يَا مَالِكُ قُلْ لَهُمْ ذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِنَّا عَذَابًا يَا مَالِكُ سَخَّرْ سَعِّرْ فَقَدِ اشْتَدَّ غَضَبِي عَلَى مَنْ شَتَمَنِي عَلَى عَرْشِي وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّى وَ أَنَا الْمَلِكُ الْجَبَّارُ فَيُنَادِي مَالِكُ يَا أَهْلَ الضَّلَالِ وَالِاسْتِكْبَارِ وَالنِّعْمَة فِي دَارِ الدُّنْيَا كَيْفَ تَجدُونَ مَسَّ سَقَرَ قَالَ فَيَقُولُونَ قَدْ أَنْضَجَتْ قُلُوبَنَا وَأَكَلَتْ لُحُومَنَا وَحَطَمَتْ عِظَامَنَا فَلَيْسَ لَنَا مُسْتَغِيثُ وَ لَا لَنَا مُعِينُ قَالَ فَيَقُولُ مَالِكُ وَ عِزَّةِ رَبِّي لَا أَزِيدَكُمْ إِنَّا عَذَاباً فَيَقُولُونَ إِنْ عَذَّبَنَا رَبُّنَا لَمْ يَظْلِمْنَا شَيْئًا قَالَ فَيَقُولُ مَالِكِ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ يَعْنِي بُعْداً لِأَصْحَابِ السَّعِير﴾. (1)

2- الحسن علیه السلام- ﴿لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّد بمَكَّةَ وَأَظْهَرَ بهَا دَعْوَتَهُ وَ نَشَرَ بِهَا كَلِمَتَهُ وَعَابَ أَعْيَانَهُمْ فِي عِبَادَتِهِمُ الْأَصْنَامَ وَأَخَذُوهُ وَ أَسَاءُوا مُعَاشَرَتَهُ وَ سَعَوْا فِي خَرَابِ الْمَسَاجِدِ الْمَيْنِيَّة .. وَكَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ هِ لِعَتَّابِ بْن أَسِيدٍ عَهْداً عَلَى مَكَّةَ وَكَتَبَ فِي أَوَّلِهِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُول اللَّهِ الأَوْلَ إِلَى جِيرَانِ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَسُكَانِ حَرَمَ اللَّهِ أَمَّا بَعْدُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ بِاللَّهِ مُؤْمِناً وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِهِ فِي أَقْوَالِهِ مُصَدَّقاً وَ فِي أَفْعَالِهِ مُصَوّباً وَ لِعَلِى أخي مُحَمَّدِ رَسُولِهِ وَ نَبِيِّهِ وَصَفِيهِ وَ وَصِيِّهِ وَ خَيْر خَلْقِ اللَّهِ بَعْدَهُ مُوَالِياً فَهُوَ مِنَّا وَإِلَيْنَا وَ مَنْ كَانَ لِذَلِكَ أَوْ لِشَيْءٍ مِنْهُ مُخَالِفًا فَسُحْقًا وَ بُعْداً لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ شَيْئاً مِنْ أَعْمَالِهِ وَإِنْ عَظُمَ وَ كَبُرَ يُصْلِيهِ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِداً مُخَلَّداً أَبَداً﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ هُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرُ﴾ (12)

ص: 444


1- بحار الأنوار، ج 8، ص 322/ الاختصاص، ص 364
2- بحار الأنوار، ج 21، ص 121

این جاست که به گناه خود اعتراف می کنند؛ دور باشند دوزخیان [از رحمت خدا]! (11)

1- امام باقر علیه السلام- جابر جعفی از امام باقر نقل کرده است که فرمود وقتی خداوند بخواهد کافر را قبض روح کند می فرماید ای فرشته مرگ تو و یارانت به سوی دشمن من بروید؛ چون من او را آزمودم و آزمایش را نیکو انجام دادم و او را به سرای صلح و سلامت (بهشت) دعوت کردم ولی او ابا کرد و جز این که به من ناسزا بگوید و به من و به نعمتم کافر شود به من در بالای عرشم ناسزا گفت؛ پس روح او را بگیر تا او را به رو در آتش بیندازی سپس آتش از پشتشان وارد می شود و از دل ها سرمی زند لب هایش را چروکیده و جمع می کند و قلب را می ترساند و از جا می کند و پوست ها را بریان می کند و پیه ها ذوب می شود و خداوند ،زنده که قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر، قائم به او هستند غضب می کند و می فرماید ای مالک نگهبان آتش جهنم به آن ها بگو: بچشید که چیزی جز عذاب بر شما نمی افزاییم ای مالک! آتش را بر افروز بر افروز که غضبم سخت شد بر کسی که بالای عرشم بر من ناسزا گفت و حقم را سبک شمرد در حالی که من پادشاه و بر همه چیز غالبم». مالک فریاد می زند ای اهل گمراهی و تکبر و ثروتمندان در دار دنیا درد محسوس دوزخ را چگونه می یابید؟ می گویند قلب های ما را بریان کرده و گوشتهای ما را خورده و استخوان های ما را شکسته است و ما فریادرسی نداریم و یاوری نداریم مالک می گوید «سوگند به عزت پروردگارم جز عذاب برای شما نمی افزایم. می گویند اگر پروردگارمان ما را عذاب کند هیچ ظلمی به ما نکند. مالک می گوید: ﴿فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ﴾ یعنی دور باد اهل آتش سوزان [از رحمت خدا].

2- امام حسن علیه السلام- هنگامی که خداوند محمد را در مکه [به پیامبری] مبعوث کرد و در آن جا دعوتش را آشکار نمود و آن جا سخنانش را گسترش داد و بزرگانشان را در پرستش بت ها سرزنش کرد، بر او سخت گرفتند و با او بدرفتاری کردند و برای خراب کردن مسجدهای ساخته شده تلاش کردند ... بعد از فتح مکه رسول خدا به عتاب بن اسید در زمان عهده داری [حکومت] مکه [نامه] نوشت و در اوّل آن نوشت از محمد رسول خدا به همسایگان بیت الله الحرام (خانه دارای حرمت خدا) و ساکنان حرم خدا هر کس از شما مؤمن به خدا باشد و رسولش محمد را در سخنانش تصدیق نماید و کارهای او را درست بداند و ولایت عَلَى علیه السلام برادر محمد رسول خدا و پیامبرش و برگزیده اش وصی او و بهترین خلق خدا بعد از او را بپذیرد، او از ما است و به سوی ما است و هرکس با آن یا بخشی از آن مخالف باشد، دور باشند و دور باشند دوزخیان از رحمت خدا خداوند هیچ یک از اعمالش را نمی پذیرد اگرچه با عظمت و بزرگ باشد؛ [بلکه] او را جاودانه همیشگی و پیوسته وارد آتش جهنم می کند.

به یقین کسانی که از پروردگارشان در نهان می ترسند آمرزش و پاداش بزرگی دارند. (12)

ص: 445

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ألا إن أعْدَا عَلَى هُمْ أَهْلُ الشَّفَاق الْعَادُونَ وَإِخْوَانُ الشَّيَاطِينِ الَّذِينَ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْض زُخْرُفَ الْقَول غُرُوراً أَلَا إِنَّ أَوْلِيَا هُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ هُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ مَعَاشِرَ النَّاسِ شَتَانَ مَا بَيْنَ السَّعِيرِ وَ الْجَنَّةِ فَعَدُونَا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ وَ وَلِيُّنَا مَنْ مَدَحَهُ اللهُ وَأَحَبَّهُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾ (13)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قال: بالضَّمَائِر﴾. (2)

2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ ابْنُ عَبَّاس كَانُوا يَنَالُونَ مِنْ رَسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَيُخْبرُهُ بِهِ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ كَيْ لَا يَسْمَعَ إِلَهُ مُحَمَّدِ فَنَزَلَتِ الْآيَة﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللطيف الخبير﴾. (13)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنِ الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ الْجُرْجَانِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: يَا فَتْحُ إِنَّمَا قُلْنَا اللَّطِيف لِلْخَلْقِ اللَّطِيفِ وَلِعِلْمِهِ بِالشَّيْءِ اللَّطِيفِ أَ وَ لَا تَرَى وَفَقَكَ اللَّهُ وَ ثَبَّتَكَ إِلَى أَثَرِ صُنْعِهِ فِي النَّبَاتِ اللَّطِيفَ وَ غَيْرِ اللَّطِيفِ وَ مِنَ الْخَلْقِ اللَّطِيفِ وَ مِنَ الْحَيَوَانِ الصَّغَارِ وَ مِنَ الْبَعُوضَ وَالْجِرْجِس وَ مَا هُوَ أَصْغَرُ مِنْهَا مَا لَا يَكَادُ تَسْتَبِينَهُ الْعُيُونُ بَلْ لَا يَكَادُ يُسْتَبَانُ لِصِغَرِهِ الذَّكَرُ مِنَ الْأُنْثَى وَ الْحَدَتْ الْمَوْلُودُ مِنَ الْقَدِيمِ فَلَمَّا رَأَيْنَا صِغَرَ ذَلِكَ فِي لُطْفِهِ وَ اهْتِدَاءَهُ لِلسِّفَادِ وَ الْهَرَبَ مِنَ الْمَوْتِ وَ الْجَمْعَ لِمَا يُصْلِحُهُ وَ مَا فِي لُجَجِ الْبِحَارِ وَ مَا فِي لِحَاءِ الْأَشْجَارِ وَالْمَفَاوِزِ وَ الْقِفَارِ وَإِفْهَامَ بَعْضِهَا عَنْ بَعْضٍ مَنْطِقَهَا وَ مَا يَنْهَمْ بِهِ أَوْلَادُهَا عَنْهَا وَ نَفْلَهَا الْغِذَاءَ إِلَيْهَا ثُمَّ تَأْلِيفَ أَلْوَانِهَا حُمْرَةً مَعَ صُفْرَة وَ بَيَاضٌ مَعَ حُمْرَة وَ أَنَّهُ مَا لَا تَكَادُ عُيُونُنَا تَسْتَبِينُهُ لِدَمَامَةَ خَلْقِهَا لَا تَرَاهُ عُيُونُنَا وَ لَا تَلْمِسُهُ أَيْدِينَا عَلِمْنَا أَنَّ خَالِقَ هَذَا الْخَلْقِ لَطِيفٌ لَطْفَ بِخَلْقِ مَا سَمَّيْنَاهُ بِلَا عِلَاجِ وَ لَا أَدَاةٍ وَ لَا آلَةٍ وَأَنَّ كُلَّ صَانِعِ شَيْءٍ فَمِنْ شَيْءٍ صَنَعَ وَ اللَّهُ الْخَالِقُ اللَّطِيفُ الْجَلِيلُ خَلَقَ وَصَنَعَ لَّا مِنْ شَيْءٍ﴾. (4)

ص: 446


1- بحارالأنوار، ج37، ص213/ الاحتجاج، ج 1، ص 63/ التحصين لابن طاوس، ص 586 و الیقین، ص354؛ «بتفاوت لفظی»
2- تفسير البرهان
3- تفسير بحر العرفان، ج16، ص 107
4- الکافی، ج 1، ص 119 تفسیر نورالثقلين تفسير البرهان

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- بدانید که دشمنان علی موجد اختلاف و معاند حق اند، و برادران شیاطین می باشند که بعضی از آن ها اراجیف و خرافات و دغل بازی را به بعض دیگر القاء می کنند... همانا دوستداران ایشان کسانی هستند که از پروردگارشان در نهان می ترسند، آمرزش و پاداش بزرگی دارند ای مردم دشمن ما کسی است که خدایش نکوهش و نفرین فرموده است دوستدار ما کسی است که خدایش ستوده و دوست می دارد.

گفتار خود را پنهان کنید یا آشکار [تفاوتی نمی کند] زیرا او به آن چه در درون سینه هاست آگاه است. (13)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- از درون انسان ها آگاه است.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- منافقان به رسول خدا ناسزا می گفتند و جبرئیل آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر می داد؛ پس بعضی از آن ها به بعضی دیگر گفتند: گفتار خود را پنهان کنید تا این که خاندان محمد نشوند در نتیجه این آیه نازل شد».

آیا آن کسی که موجودات را آفریده از حال آن ها آگاه نیست؟! در حالی که او [از اسرار دقیق] باخبر و آگاه است. (14)

1- امام کاظم علیه السلام- فتح بن یزید جرجانی از امام کاظم نقل کرده است که فرمود ... ای فتح او را لطیف می نامیم به جهت آفریدگان لطیف و ظریف ،وی و به جهت علم و دانش وی به چیزهای لطیف ظریف. خداوند تو را توفیق دهد و ثابت قدم نماید. مگر آثار صنع او را در گیاهان ظریف و غیر ظریف ملاحظه نکرده ای و همچنین در آفریدگان لطیف و ظریف از جمله حیوانات کوچکی چون انواع پشه و آن چه از آن کوچکتر باشد به طوری که به زحمت می توان آن را با چشم مجرد دید و به دلیل حجم کوچکشان به سختی می توان نر را از ماده تشخیص داد و نوزاد تازه به دنیا آمده را از بزرگتر آن تمییز داد؟ آن زمان که کوچکی و لطافت و ظرافتشان را می بینیم و این که چگونه نر این حیوانات نزد ماده ها می رود و از مرگ فرار می کند و آن چه به کار او آید را از اعماق دریا و از زیر پوست درختان و صحراها و مناطق خالی از سکنه گرد می آورد و این که چگونه سخن همدیگر را می فهمند و با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و چگونه بچه های آنان منظورشان را درک می کنند و چگونه غذا را نزد بچه های خود می برند. ترکیب رنگ های آن ها که قرمز با زرد و سفید با قرمز ترکیب می شود نیز قابل توجه است و این که می توان گفت چشم مجرد نمی تواند تمامی آفرینش آن ها را درک کند، بلکه چشم ما نمی تواند آن را ببیند و دست ما نمی تواند آن را لمس کند. وقتی به این ها فکر می کنیم، آن گاه در می یابیم که آفریدگار این آفریده های لطیف و ظریف لطیف است و در آفرینش آن چه ذکر کردیم، لطافت به خرج داده است بی آن که از ابزار یا دستگاه و وسیله ای استفاده کرده و یا پردازش کند. این درحالی است که آفریننده هرچیزی آن چیز را به وسیله ی چیزی دیگر به وجود می آورد، در حالی که خداوند خالق لطیف از «هیچ» ساخت و آفرید و به وجود آورد.

ص: 447

2- الرضا علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا الْخَبِيرُ فَالَّذِي لَا يَعْزُبُ عَنْهُ شَيْءٌ وَلَا يَفُوتُهُ لَيْسَ لِلتَّجْرِبَةِ وَلَا لِلِاعْتِبَارِ بِالْأَشْيَاءِ فَعِنْدَ التَّجْرِبَةِ وَ الِاعْتِبَارِ عِلْمَانِ وَ لَوْلَا هُمَا مَا عُلِمَ لِأَنَّ مَنْ كَانَ كَذَلِكَ كَانَ جَاهِدًا وَ اللَّهُ لَمْ يَزَلْ خَبِيراً بِمَا يَخْلُقُ وَالْخَبِيرُ مِنَ النَّاسِ الْمُسْتَخْبِرُ عَنْ جَهْلِ الْمُتَعَلَّمُ فَقَدْ جَمَعَنَا الِاسْمُ وَ اخْتَلَفَ الْمَعْنَى﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا في مناكبها وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ﴾. (15)

1- الباقر علیه السلام- ﴿عَن أبي خَالِدِ الْكَائِلِي قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِه ... ذَلُولا أَى فِرَاشِاً فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِها أَي فِي أَطْرَافِهَا﴾. (2)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا أي في جبَالِهَا لِأَنَّ مَنْكِبَ كُلِّ شَيْءٍ أَعْلَاهُ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ ﴾. (16)

قوله تعالى: ﴿أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذیر﴾ (17)

قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴾ (18)

قوله تعالى: ﴿أَوَ لَرْيَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضُنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلا الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ﴾ (19)

قوله تعالى: ﴿أَمَّنْ هذَا الَّذي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكَافِرُونَ إِلا في غُرُورٍ﴾ (20)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أَمَّنْ هذَا الَّذي هُوَ جُندٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ هَذَا إِسْتِفْهَامُ إِنَّكَارَى أَنْ لَا جُنْدَ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنِّى وَ يَمْنَعُكُمْ مِنْ عَذَابِي إِنْ أَرَدْتُ عَذَابَكُمْ﴾. (4)

ص: 448


1- الكافي، ج 1، ص 122 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 9، ص243 تفسیر القمی، ج 2، ص378/ تفسير البرهان
3- تفسير بحر العرفان، ج 16، ص 107
4- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص108

2- امام رضا علیه السلام- اما الخبیر در میان مردم کسی است که از روی جهل و نادانی طالبی که در جستجوی علم است به دنبال علم می رود؛ پس این دو واژه در اسم اشتراک دارند ولی در معنا متفاوتند.

او کسی است که زمین را برای شما رام کرد بر پشت آن راه بروید و از روزی خداوند بخورید؛ و [بازگشت و] اجتماع همه تنها به سوی اوست (15)

1- امام باقر علیه السلام- ذَلُولا، یعنی آن را بستر قرار داده است فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا، منظور، اطراف و حوالی آن است.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- الله فَامْشُوا فِي مَناكِبها یعنی بر کوه هایش؛ چون منکب» هر چیزی بلندترین جای آن است.

آیا از این ایمن هستید که خداوند حاکم بر آسمان شما را در زمین فرو برد و همچنان به لرزش خود ادامه دهد؟! (16)

یا ایمن هستید از این که خداوند حاکم بر آسمان طوفانی از شن بر شما فرستد؟!

و به زودی خواهید دانست تهدیدهای من چگونه است. (17)

و کسانی که پیش از آنان بودند [آیات الهی را] تکذیب کردند، اما [ببین] مجازات من چگونه بود. (18)

آیا به پرندگانی که بالای سرشان است و بال های خود را گسترده و جمع می کنند، نگاه نکردند؟ جز خداوند رحمان کسی آن ها را برفراز آسمان نگه نمی دارد چرا که او به هرچیز بیناست. (19)

آیا این کسی که لشکر شماست می تواند شما را در برابر خداوند یاری دهد؟! ولی کافران تنها گرفتار فریبند (20)

ابن عبّاس رحمه الله علیه- أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحمنِ این استفهام انکاری است یعنی لشکری نیست که شما را در برابر من یاری کند و اگر خواستم شما را عذاب کنم، شما را از عذاب من نگهدارد.

ص: 449

قوله تعالى: ﴿أَمَّنْ هَذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ جُوا فِي عُنُووَ نُفُور﴾ (21)

قوله تعالى: ﴿أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صراط مستقیم﴾ (22)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْفُضَيْلِ قَالَ دَخَلْتُ مَعَ أَبِي جَعْفَر علیه السلام الْمَسْجِدَ الْحَرَامِ وَ هُوَ مُتَّكِى عَلَى فَنَظَرَ إِلَى النَّاسِ وَ نَحْنُ عَلَى بَاب بَنِي شَيْبَةَ فَقَالَ يَا فُضَيْلُ هَكَذَا كَانَ يَطُوفُونَ فِي الْجَاهِلِيَّة لَا يَعْرِفُونَ حَقًّا وَلَا يَدِينُونَ دِيناً يَا فُضَيْلُ انْظُرْ إِلَيْهِمْ مُكَبِينَ عَلَى وُجُوهِهِمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ مِنْ خَلْقِ مَسْخُورٍ بِهِمْ مُكَيِّينَ عَلَى وُجُوهِهِمْ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ يَعْنِي وَاللَّهِ عَلِيّا وَالْأَوْصِيَاءَ﴾. (1)

2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْل عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جل ... أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ قَالَ إِنَّ اللَّهَ ضَرَبَ مَثَلَ مَنْ حَادَ عَنْ وَلَايَة عَلِيٌّ كَمَنْ يَمْشِي عَلَى وَجْهِهِ لَا يَهْتَدِى لِأمْرِهِ وَ جَعَلَ مَنْ تَبِعَهُ سَويّاً عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمِ وَالصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلامَ﴾. (2)

3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدِ عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْقُلُوبَ أَرْبَعَةُ قَلْبُ فِيهِ نِفَاقُ وَ إِيمَانُ وَ قَلْبُ مَنْكُوسُ وَ قَلْبُ مَطْبُوعُ وَ قَلْبُ أَزْهَرُ أَجْرَدُ فَقُلْتُ مَا الْأَزْهَرُ قَالَ فِيهِ كَهَيْئَةِ السِّرَاجِ فَأَمَّا الْمَطْبُوعُ فَقَلْبُ الْمُنَافِقِ وَ أَمَّا الْأَزْهَرُ فَقَلْبُ الْمُؤْمِن إِنْ أَعْطَاهُ شَكَرَ وَإِن ابْتَلَاهُ صَبَرَ وَأَمَّا الْمَنْكُوسُ فَقَلْبُ الْمُشْرِك ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًا عَلى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ فَأَمَّا الْقَلْبُ الَّذِي فِيهِ إِيمَانُ وَ نِفَاقُ فَهُمْ قَوْمُ كَانُوا بِالطَّائِفِ فَإِنْ أَدْرَكَ أَحَدَهُمْ أَجَلُهُ عَلَى نِفَاقِهِ هَلَكَ وَ إِنْ أَدْرَكَهُ عَلَى إِيمَانِهِ نَجَاَ﴾. (3)

ص: 450


1- بحار الأنوار، ج24، ص314 تأويل الآيات الظاهرة، ص679 و تفسير البرهان/ تفسير نورالثقلين/ الكافي، ج 8، ص288؛ «بتفاوت»/ بحار الأنوار، ج24، ص 22
2- الكافي، ج 1، ص 432/ بحار الأنوار، ج 24، ص 336 تأويل الآيات الظاهرة، ص678/ الصراط المستقيم، ج 1، ص 285 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
3- الکافی، ج 2، ص 422/ بحار الأنوار، ج67، ص51 تفسير البرهان معانى الأخبار، ص 395/ تفسير نور الثقلين؛ «فاما القلب ... الى آخر» محذوف

یا اگر [خدا] روزیش را بازدارد کیست آن کس که شما را روزی دهد؟! ولی آن ها در سرکشی و فرار از حقیقت لجاجت می ورزند. (21)

آیا کسی که به رو افتاده راه می رود به هدایت نزدیک تر است یا کسی که راست قامت در صراط مستقیم گام برمی دارد؟! (22)

1- امام صادق علیه السلام- فضیل گوید: خدمت امام باقر بودم در حالی که به من تکیه نموده بود، وارد مسجد الحرام شد ما جلوی درب بنی شیبه بودیم امام علیه السلام نگاهی به مردم نموده، فرمود: ای فضیل در دوران جاهلیت این گونه طواف می کردند و حقی را نمی شناختند و دینی و آیینی نداشتند ای فضیل به آن ها نگاه کن آن ها روی خویش را به زمین خوابانده اند و واژگونه هستند. لعنت خداوند بر آن ها باد چه مردم مسخ شده و تباه و واژگونه ای هستند سپس این آیه را تلاوت نمود: ﴿أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیم﴾، به خدا سوگند! منظور از این آیه] علی علیه السلام و جانشینان و جانشینان وی است.

2- امام کاظم علیه السلام- محمد بن فضیل گوید به امام کاظم علیه السلام عرض کردم: «منظور از آیه: ﴿أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾ چیست؟ فرمود: «خداوند مثالی آورده است و هرکس را که از ولایت علی علیه السلام روی گرداند به کسی که به روی در افتاده و نگونسار می رود و به جایی نمی رسد تشبیه کرده است و کسی که از او پیروی کند به کسی تشبیه شده که استوار بر راه راست ره می سپارد و راه ،راست امیرالمؤمنین عليه السلام است».

3- امام باقر علیه السلام- سعد از امام باقر نقل کرده است که فرمود دل ها چهار نوع است دلی که هم نفاق و هم ایمان دارد دل منکوس (وارونه) دل مطبوع و دل ازهر (درخشان)». عرض کردم دل ازهر» به چه معناست؟ فرمود داخل آن مانند چراغ است و دل مطبوع، دل منافق است و دل ،از هر دل مؤمن است اگر به وی ببخشد شکر می کند و اگر وی را مبتلا سازد، صبر پیشه می کند. اما دل منکوس دل مشرک است. سپس این آیه را تلاوت کرد: ﴿أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيم﴾ و امّا در خصوص دلی که هم نفاق و هم ایمان در آن است باید گفت: آن ها گروهی در طائف بودند که اگر اجل یکی از آنان فرا می رسید او بر نفاق بود هلاک می شد و اگر بر ایمان بود، نجات می یافت.

ص: 451

4- الصّادق علیه السلام- ﴿أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَنْ أَعْدَاؤُهُمْ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلى صِراطِ مُسْتَقِيمٍ قَالَ سَلْمَانَ رحمه الله علیه وَالْمِقْدَادُ وَ عَمَّارُ وَأَصْحَابُهُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿ قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ﴾ (23)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿من اشتكى ضرسَة فَلْيَضَعْ إِصْبَعَهُ عَلَيْهِ وَلْيَقْراً هَاتَيْنِ الْآيَتَيْنِ سَبْعَ مَرَاتِ وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَة فَمُسْتَقَرٌّ إِلَى يَفْقَهُونَ وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الأبصار إلَى تَشْكُرُونَ فَإِنَّهُ يَبْراً بإذن الل﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ (24)

قوله تعالى: ﴿وَيَقُولُونَ مَتى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾ (25)

1- الحسين علیه السلام- ﴿قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلَى مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيَا أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ آخِرُهُمْ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَيُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِّ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ لَهُ غَيْبَةُ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامُ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فيودون [ فَيُؤْذَوْنَ] وَيُقَالُ لَهُمْ مَتى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنتُمْ صادِقِينَ أمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِي غَيْتِهِ عَلَى الْأَذَى وَالتَّكْذِيب بمَنْزِلَة الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَىٰ رَسُولِ اللَّهِ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ الله وَإِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾ (26)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ وَ لَمَّا أَظْهَرَ بِمَكَّةَ دَعْوَتَهُ وَ أَبَانَ عَنِ اللَّهِ مُرَادَهُ رَمَتْهُ الْعَرَبُ عَنْ قِسِيٌّ عَدَاوَتِهَا بِضُرُوب إمْكَانِهِمْ وَلَقَدْ قَصَدْتُهُ يَوْماً لِأَنَّى كُنْتُ أَوَّلَ النَّاسِ إِسْلَاماً بُعِثَ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ وَصَلَّيْتَ مَعَهُ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ وَ بَقِيتُ مَعَهُ أَصَلَّى سَبْعَ سِنِينَ حَتَّى دَخَلَ نَفَرُّ فِي الْإِسْلَامِ وَأَيَّدَ اللَّهُ تَعَالَى دِينَهُ مِنْ بَعْدُ فَجَاءَهُ قَوْمُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ فَقَالُوا لَهُ يَا مُحَمَّد تَزْعُمُ أَنَّكَ رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ثُمَّ أَنَّكَ لَا تَرْضَى بِذَلِكَ حَتَّى تَزْعُمُ أَنَّكَ سَيْدُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ فَإِنْ كُنْتَ نَبِيّاً فَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا تَذكُرُهُ عَنِ الْأَنْبِيَاءِ قَبْلَكَ مِثَالَ نُوحِ الَّذِي

ص: 452


1- بحار الأنوار، ج 24، ص 16/ المناقب، ج 3، ص 73
2- بحار الأنوار، ج 89، ص 313 مکارم الأخلاق، ص 406 .
3- بحار الأنوار، ج 51، ص133

4- امام صادق علیه السلام- أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلى وَجْهِهِ أَهْدى یعنی دشمنان آل محمد صلى الله عليه وآله وسلم أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيم منظور سلمان له و مقداد له و عمار و یارانش هستند».

بگو: «او کسی است که شما را آفرید و برای شما گوش و چشم و عقل قرار داد؛ اما کمتر سپاسگزاری می کنید». (23)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس دندان آسیابش درد کرد، انگشتش را بر روی آن بگذارد و این دو آیه را هفت مرتبه بخواند او کسی است که شما را از یک نفس آفرید و شما دو گروه هستید: بعضی پایدار از نظر ایمان یا خلقت کامل و بعضی ناپایدار ما آیات خود را برای کسانی که می فهمند، تشریح نمودیم. (انعام/98) و [آیه ی ] ﴿هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ﴾ که به اذن خدا بهبودی می یابد.

بگو: «او کسی است که شما را در زمین آفرید و به سوی او محشور می شوید». (24)

آن ها می گویند: «اگر راست می گویید این وعده [ قیامت] چه زمانی است»؟! (25)

1- امام حسین علیه السلام- از امام حسین روایت شده که فرمود: ما دوازده مهدی داریم اوّل آن ها امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام و آخر آن ها نهمین فرزند من است، او امامی است که قیام به حق می نماید؛ خداوند زمین را بعد از مردنش به وسیله ی او زنده می کند. (روم/24) هم به وسیله ی او دین حق (اسلام) را زنده می.کند و بر همه ی ادیان غالب سازد هرچند مشرکان کراهت داشته باشند (صف/9) او غیبتی دارد که در آن مردم بسیاری از دین برمی گردند. و گروهی دیگر بر دین حق (اسلام) ثابت باشند. برخی از روی سرزنش به آن ها می گویند: مَتى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کنتم صادِقِينَ امّا آگاه باشید آن ها که در غیبت وی با تحمل رنج ها و تکذیب بیدینان بر عقیده ی خود ثابت می مانند مثل کسانی هستند که با شمشیر در رکاب رسول خدا جهاد کردند»!

بگو: «علم» آن تنها نزد خداست؛ و من فقط بیم دهنده آشکاری هستم». (26)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- است در تفسیر امام عسکری علیه السلام آمده است رسول خدا وقتی در مکه دعوت خود را اظهار نمود و خواسته خداوند را از طرف او آشکار ساخت عرب ها او را با سخت ترین دشمنی و تمام توان بیرون ساختند در همان ایام روزی به سوی ایشان رفتم- زیرا من نخستین مسلمان بودم، پیامبر صلی الله علیه و آله در روز دوشنبه مبعوث شد و من روز سه شنبه با ایشان نماز خواندم و تا هفت سال پیوسته با او نماز می خواندم تا این که گروهی دیگر مسلمان شدند و بعد از آن خداوند دین او را یاری فرمود. گروهی از مشرکان نزد ایشان آمدند و گفتند ای محمد خیال می کنی که تو فرستاده ی پروردگار جهانیانی؟ سپس به آن مقدار راضی نشده می پنداری سرور پیامبران علیهم السلام و برترین آن ها هستی؟! اگر پیامبر صلی الله علیه و آله هستی معجزه ای مانند معجزه پیامبرانی که از آن ها یاد می کنی بیاور؛ مانند نوح علیه السلام که

ص: 453

جَاءَ بِالْغَرَقِ وَ نَجَا فِي سَفِينَتِهِ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِبْرَاهِيمَ علیه السلام الَّذِي ذَكَرْتَ أَنَّ النَّارَ جُعِلَتْ عَلَيْهِ بَرْداً وَ سَلَاماً وَ مُوسَى الَّذِى زَعَمْتَ أَنَّ الْجَبَلَ رُفِعَ فَوْقَ رُءُوسِ أَصْحَابِهِ حَتَّى انْقَادُوا لِمَا دَعَاهُمْ إِلَيْهِ صَاغِرِينَ دَاخِرِينَ وَ عِيسَى علیه السلام الَّذِي كَانَ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا يَأْكُلُونَ وَمَا يَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِهِمْ وَ صَارَ هَؤُلَاءِ الْمُشْرِكُونَ فِرَقاً أَرْبَعَ هَذِهِ تَقُولُ أَظْهِرْ لَنَا آيَةَ نُوحٍ علیه السلام وَ هَذِهِ تَقُولُ أَظْهِرْ لَنَا آيَةَ مُوسَى الوَهَذِهِ تَقُولُ أَظْهرُ لَنَا آيَةَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ هَذِهِ تَقُولُ أَظْهِرْ لَنَا آيَةَ عِيسَى فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينُ آتَيْتُكُمْ [أَتَيْتُكُمْ] بِآيَة مُبَيَّنَة هَذَا الْقُرْآنِ الَّذِي تَعْجِزُونَ أَنْتُمْ وَ الْأَمَمُ وَسَائِرُ الْعَرَبِ عَنْ مُعَارَضَتِهِ وَهُوَ بِلُغَتِكُمْ حَجَّةُ اللَّهِ وَحَجَّةُ نَبِيِّهِ عَلَيْكُمْ وَ مَا بَعْدَ ذَلِكَ فَلَيْسَ لِى الِاقْتِرَاحُ عَلَى رَبِّي﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿فَلَا رَأَوْهُ زُلْفَةٌ سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدْعُونَ﴾ (27)

1- الباقر علیه السلام- ﴿هَذِهِ نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَأَصْحَابِهِ الَّذِينَ عَمِلُوا مَا عَمِلُوا يَرَوْنَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام في أغبَطِ الأَمَاكِن لَهُمْ قَيْسِي: وُجُوهَهُمْ وَيُقَالُ لَهُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تَدْعُونَ الَّذِي التحلم اسمه﴾. (2)

2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَار عَنْ أَبي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ فَلَهَا رَأَوْهُ زُلْفَةٌ سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا رَأَوْا رَأَوْا وَ اللَّهِ عَلِيّاً مَعَ رَسُول اللَّهِ الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تَدَعُونَ تُسَمُّونَ بهِ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَا فُضَيْلُ لَمْ يُسَمَّ بِهِ وَاللَّهِ بَعْدَ عَلى أمير الْمُؤْمِنِينَ إِنَّا مُفْتَر كَذَّابٌ إِلَى يَوْمِ النَّاسِ هَذَا﴾. (3)

3- الباقر علیه السلام- ﴿عَن الْفُضَيْل قَالَ دَخَلْتُ مَعَ أَبي جَعْفَرَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَ هُوَ مُتَّكِيُّ عَلَيَّ فَنَظَرَ إلَى النَّاسِ وَ نَحْنُ عَلَى بَابِ بَنِي شَيْبَةَ فَقَالَ يَا فُضَيْلُ هَكَذَا كَانَ يَطُوفُونَ فِي الْجَاهِلِيَّة لَا يَعْرِفُونَ حَقَّا وَ لَا يَدِينُونَ دِيناً يَا فُضَيْلُ انْظُرْ إِلَيْهِمْ مُكَيِّينَ عَلَى وُجُوهِهِمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ مِنْ خَلْقِ مَسْخُورَ بهِمْ مُكَيِّينَ عَلَى وُجُوهِهِم ... ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تَدْعُونَ أمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَا فُضَيْلُ لَمْ يَتَسَمَّ بِهَذَا الِاسْم غَيْرُ عَلَى علیه السلامِ إِنَّا مُفْتَرَ كَذَّابٌ إِلَى

ص: 454


1- بحار الأنوار، ج17، ص 239
2- الکافی، ج 1، ص 425 بحار الأنوار، ج 24، ص268/ تأويل الآيات الظاهرة، ص681/ تفسير البرهان/ المناقب، ج 3، ص 237/ تفسير نور الثقلين
3- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 401/ بحار الأنوار، ج 37، ص318 تأويل الآيات الظاهرة، ص 680/ الیقین، ص303

مخالفینش در آب غرق شدند و او به همراه مؤمنان در کشتی نجات یافت و ابراهیمی که به گفته تو آتش بر او سرد و سلامت شد و موسایی که گمان می کنی کوه بالای سر اصحابش قرار داده شد تا این که خوار و ذلیلانه در برابر دعوتش سر تسلیم فرود آوردند و عیسی که به مردم از آن چه در خانه هایشان می خوردند و پنهان می ساختند خبر می داد این مشرکان که از پیامبر صلی الله علیه و آله معجزه می خواستند چهار گروه شدند این گروه می گفت معجزه نوح را برای ما بیاور» و این گروه می گفت «معجزه موسی را برای ما بیاور و این گروه می گفت معجزه ابراهیم علیه السلام را برای ما بیاور. و این گروه می گفت: «معجزه عیسی را برای ما بیاور» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ﴿إِنَّا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾ برای شما معجزه آشکاری آورده ام؛ معجزه ی من این قرآنی [است] که شما و همه امت ها و بقیه ی عرب از ایستادگی و مخالفت در برابر آن عاجز هستید در حالی که آن به زبان خود شماست؛ پس این [قرآن] حجت خدا و حجت پیامبرش بر شماست و بعد از آن پیشنهادی به پروردگارم ندارم».

هنگامی که آن وعده ی الهی را از نزدیک می بینند صورت کافران زشت و سیاه می گردد و [به آن ها] گفته می شود این همان چیزی است که تقاضای آن را داشتید.

1- امام باقر علیه السلام- این آیه در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام و آنانی که آن اعمال از آن ها سر زد، نازل شده است. امیرالمؤمنین علیه السلام را در بهترین جاها می بینند و ناراحت می شوند و به آن ها گفته می شود: ﴿هذَا الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ﴾ همان کسی است که لقب وی را به خود بستید.

2- امام باقر علیه السلام- فضیل از امام باقر نقل کرده است که فرمود: ﴿فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُو الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ﴾ وقتی او امیرالمؤمنین علیه السلام را می بینند که دارای مقام و موقعیتی عالی در نزد خدا است ناراحت می شوند کافران ملائکه به آن ها می گویند اینست آن کسی که نسبت به مقام او ادعا می کردید و خود را به لقب شخصی او می نامیدید (امیرالمؤمنین) فرمود: فضیل نام امیرالمؤمنین علیه السلام را هر کس بر خود بگذارد جز علی علیه السلام افترا بسته و به دروغ ادعا نموده تا روز قیامت».

3- امام باقر علیه السلام- فضیل گوید: خدمت امام باقر بودم در حالی که به من تکیه نموده بود، وارد مسجد الحرام شد ما جلوی درب بنی شیبه بودیم امام نگاهی به مردم نموده، فرمود فضیل در جاهلیت نیز همین طور طواف می کردند؛ نه عارف به حق بودند و نه پیرو دینی. فضیل! نگاه کن چگونه به رو افتاده اند خدا لعنت کند این گروه مسخره را»؛ ... سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿فَلَا رَأَوْهُ زُلْفَةٌ سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ﴾ منظور امیرالمؤمنین علیه السلام است. ای فضیل به جز علی علیه السلام هرکس تا روز قیامت خود را به این نام بنامد خود را صراط مستقیم بنامد دروغگو و کذاب است ای فضیل! به خدا سوگند خداوند به جز

ص: 455

يَوْمِ الْبَأْسِ هَذَا أَمَا وَ اللَّهِ يَا فُضَيْلُ مَا لِلَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ حَاجُ غَيْرَكُمْ وَ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِنَّا لَكُمْ وَلَا يَتَقَبَّلُ إِنَّا مِنْكُمْ﴾. (1)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ يُوسُفَ بْن أَبي سَعِيدٍ قَالَ كُنتُ عِنْدَ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ذَاتَ يَوْمٍ فَقَالَ لِي إِذَا كَانَ العلمية يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَ جَمَعَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْخَلَائِقَ كَانَ نُوح علیه السلام أَوَّلَ مَنْ يُدْعَى بِهِ فَيُقَالُ لَهُ هَلَ بَلَّغْتَ فَيَقُولُ نَعَمْ فَيُقَالُ لَهُ مَنْ يَشْهَدُ لَكَ فَيَقُولُ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ فَيَخْرُجُ نُوحٍ علیه السلام فَيَتَخَطَّى النَّاسَ حَتَّى يَجِيءَ إِلَى مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ هُوَ عَلَى كَثِيب الْمِسْكِ وَ مَعَهُ عَلَى اللهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةٌ سِيَئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُ نُوحٌ لِمُحَمَّدِ لا يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى سَأَلَنِي هَلْ بَلَّغْتَ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ مَنْ يَشْهَدُ لَكَ فَقُلْتُ مُحَمَّد صلى الله عليه وآله وسلم فَيَقُولُ يَا جَعْفَرُ اللَّهِ يَا حَمْزَةُ اللَّهِ اذْهَبَا وَ اشْهَدَا لَهُ أَنَّهُ قَدْ بَلَغَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَجَعْفَرُ علیه السلام وَحَمْزَةَ علیه السلام هُمَا الشَّاهِدَانِ لِلْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام بِمَا بَلَغُوا فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَعَلِيُّ أَيْنَ هُوَ فَقَالَ هُوَ أَعْظَمُ مَنْزِلَةً مِنْ ذَلِكَ﴾. (2)

5- الباقر علیه السلام- ﴿ فَلَما رَأَوْا مَكَانَ عَلِيٌّ فَلَمَّا رَأَوْا مَكَانَ عَلَى مِنَ النّبى سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَعْنِي الَّذِينَ كَذَبُوا بِفَضْلِهِ﴾. (3)

6- على بن إبراهيم علیه السلام- ﴿وَ نَظَرَ أَعْدَاء أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْمَنْزِلَة الشَّرِيفَة الْعَظِيمَةِ وَ بِيَدِهِ لِوَاءِ الْحَمْدِ وَ هُوَ عَلَى الْحَوْضِ يَسْقِي وَيَمْنَعُ يَسْوَدُّ وُجُوهُ أَعْدَائِهِ، فَيُقَالُ لَهُمْ (هَذَا الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ) مَنْزِلَهُ وَ مَوْضِعَهُ وَاسْمَهُ﴾. (4)

7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ قَالَ سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةٌ سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا قَالَ ذَلِكَ عَلَى علیه السلام إِذَا رَأَوْا مَنْزِلَتَهُ وَ مَكَانَهُ مِنَ اللَّهِ أَكَلُوا أَكْفَهُمْ عَلَى مَا فَرَطُوا فِي وَلَايَتِهِ﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللهُ وَمَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَنْ يُجيرُ الْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾. (28)

ص: 456


1- الكافي، ج 8، ص288/ بحار الأنوار، ج 24، ص 314 تفسير البرهان؛ «بتفاوت» تأويل الآيات الظاهرة، ص 679؛ «منكبون» بدل «مکبین» و «ممسوخ بدل «مسخور» و «منکبین» بدل «مکبین»
2- الكافي، ج 8، ص267/ بحار الأنوار، ج 7، ص282 تأويل الآيات الظاهرة، ص681/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان؛ «بتفاوت لفظی»
3- بحار الأنوار، ج 7، ص167/ بحارالأنوار، ج 36، ص68
4- بحار الأنوار، ج 31، ص 582 تفسیر القمی، ج 2، ص378/ تفسیر نورالثقلین
5- بحار الأنوار، ج 36، ص 165 تأويل الآيات الظاهرة ، ص 680 تفسیر فرات الكوفي، ص493 شواهد التنزیل، ج 2، ص 355/ المناقب ج 3، ص 213؛ بتفاوت لفظی» تفسير البرهان

شما حج کننده ای ندارد و گناهان هیچکس را به جز شما نمی آمرزد و به جز اعمال شما، عملی را نخواهد پذیرفت».

4- امام صادق علیه السلام- یوسف بن ابوسعید گوید روزی نزد امام صادق علیه السلام بودم ایشان به من فرمود: در روز قیامت آن گاه که خداوند تعالی آفریده ها را گرد می آورد نوح اولین کسی خواهد بود که فرا خوانده می شود و به وی گفته می شود آیا رسالت خویش را ابلاغ نمودی؟ عرض می کند «آری» و به او گفته می شود چه کسی برای تو شهادت و گواهی می دهد؟ عرض می کند «محمد». فرمود: «پس نوح خارج می شود و از میان مردم می گذرد تا این که نزد محمد الله برسد، در حالی که محمد ال بر تپه ای از مشک است و علی همراه وی است و این همان سخن خداوند عزوجل است ﴿فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةٌ سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا﴾، و نوح به محمد می گوید: ای محمد! خداوند تعالی از من پرسید آیا رسالت خویش را ابلاغ کردم»؟ و من پاسخ دادم: «آری» و فرمود: چه کسی برای تو شهادت می دهد؟ عرض کردم محمد. آن حضرت می فرماید: «ای جعفر ای حمزه بروید و شهادت دهید که رسالت خویش را ابلاغ نموده است». امام صادق علیه السلام فرمود: پس جعفر و حمزه علیهما السلام دو شاهد و گواه پیامبران علیهم السلام بر آن چه ابلاغ نمودند، هستند». عرض کردم فدایت شوم پس علی کجاست؟ فرمود: «منزلت و شأن ایشان از این والاتر است.

5- امام باقر علیه السلام- فَلَمّا رَأَوا چون مقام و منزلت علی اله را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله دیدند، صورت های کافران زشت شد، یعنی کسانی که فضل او را تکذیب می کردند.

6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- وقتی روز قیامت برپا شود دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام مقام شریف و بزرگی را که خداوند به او عطا فرموده می بینند در حالی که پرچم حمد در دست اوست و او بر حوض کوثر دوستانش را سیراب می کند و دشمنانش را از آن باز می دارد. چهره ی دشمنانش سیاه می شود و به آن ها گفته می شود ﴿هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَعُونَ﴾ جایگاه، موقعیت و اسم او را تقاضا می کردید.

7- امام صادق علیه السلام- داوود بن سرحان گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خداوند: ﴿فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا﴾ پرسیدم. فرمود: «او علی بن ابی طالب است، وقتی مقام و منزلت او را نزد خدا می بینند به خاطر کوتاهی که در دوستی با او کرده اند دستان خود را می خورند.

بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند مرا و کسانی را که با من هستند هلاک کند، یا ما را مورد رحمت قرار دهد چه کسی کافران را از عذاب دردناک پناه می دهد»؟! (28)

ص: 457

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَعْنَاهُ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ عَذَّبَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنَا أَنْ غَفَرَ لَنَا فَمَنْ يُجِيرُكُمْ؟ أَنْ نَحْنُ مَعَ إِيمَانِنَا بَيْنَ الْخَوْفِ وَالرَّجَاءِ فَمَنْ يُجِيرُكُمْ مَعَ كُفْرِكُمْ مِنَ الْعَذَابِ وَلَا رَجَاءَ لَكُمْ كَمَا لِلْمُؤْمِنِينَ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضلال مبين﴾ (29)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ يَا مَعْشَرَ الْمُكَذِّبِينَ حَيْثُ أَنْبَاتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي فِي وَلَايَةِ عَلَى علیه السلام وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ كَذا أَنْزَلَت﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءِ مَعِينٍ﴾ (30)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن عَمَّارٍ قَالَ كُنتُ مَعَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي بَعْضٍ غَزْوَاتِهِ وَ قَتَلَ عَلَى اله أَصْحَابَ الْأَلُويَةِ وَ فَرَّقَ جَمْعَهُمْ وَ قَتَلَ عَمْرَو بْنَ عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لْجُمَحِيَّ وَ قَتَلَ شَيْبَةَ بْنِ نَافِعٍ أَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ عَلِيّا الم قَدْ جَاهَدَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ فَقَالَ لِأَنَّهُ مِنِّي وَأَنَا مِنْهُ وَارِثُ عِلْمِي وَ قَاضِي دَيْنِي وَ مُنْجِرُ وَعْدِي وَالْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ لَوْلَاهُ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُ الْمَحْضُ بَعْدِي حَرْبُهُ حَرْبِي وَ حَرْبِي حَرْبَ اللَّهِ وَسِلْمُهُ سِلْمِي وَسِلْمِي سِلْمُ اللَّهِ أَلَا إِنَّهُ أَبُو سِبْطَى وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدِي مِنْ صُلْبِهِ يُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَى الْأَئِمَّةَ الرَّاشِدِينَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَأَمّى يَا رَسُولَ اللهِ مَا هَذَا الْمَهْدِي قَالَ يَا عَمَّارُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى عَهْدَ إِلَيَّ أَنَّهُ يُخْرِجُ مِنْ صُلْب الْحُسَيْنِ الله أَئِمَّةً تِسْعَةَ وَ التَّاسِعُ مِنْ وَلْدِهِ يَغِيبُ عَنْهُمْ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيَكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ يَكُونُ لَهُ غَيْبَةً طَوِيلَةٌ يَرْجِعُ عَنْهَا قَوْمُ وَ يُثْبِتُ عَلَيْهَا آخَرُونَ فَإِذَا كَانَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ يَخْرُجُ فَيَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأويل كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيل وَ هُوَ سَمِي وَ أَشْبَهُ النَّاسِ بِي يَا عَمَّارُ ۖ سَيَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَاتَّبِعْ عَلِيّاً وَ حِزْبَهُ فَإِنَّهُ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقِّ مَعَهُ﴾. (3)

ص: 458


1- تفسیر بحر العرفان، ج 16، ص 112
2- الكافي، ج 1، ص 421 بحار الأنوار، ج 23، ص378 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
3- بحارالأنوار، ج33، ص18/ بحار الأنوار، ج 36، ص 326/ كفاية الأثر، ص 120 تفسير البرهان؛ «بتفاوت لفظی»

1- ابن عباس رحمه الله علیه- معنای آیه [این است که به من خبر دهید اگر خداوند مرا و کسانی را که با من هستند عذاب کند یا ما را مورد رحمت قرار دهد؛ یعنی ما را ببخشد چه کسی شما را پناه می دهد؟ یعنی ما با ایمانمان بین ترس و امید هستیم. پس چه کسی شما را با کفرتان از عذاب پناه می دهد در حالی که آن امیدی که برای مؤمنان است برای شما نیست.

بگو: «او خداوند رحمان است ما به او ایمان آورده و تنها بر او توکل کرده ایم؛ و به زودی می دانید چه کسی در گمراهی آشکار است» (29)

1- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام درباره ی آیه: ﴿فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴾، فرمود: «اى گروه دروغگویان وقتی که رسالت پروردگارم درباره ی ولایت علی و ائمه بعد از وی را به شما ابلاغ کنم آن گاه خواهید دانست که چه کسی در گمراهی آشکار است».

بگو: «به من خبر دهید اگر [آب های سرزمین] شما در زمین فرو رود، چه کسی آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار می دهد»؟! (30)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- عمار رحمه الله علیه گوید: در برخی از غزوات رسول خدا با آن حضرت بودم و عَلَى علیه السلام علمداران لشکر دشمن را کشت و صف آن ها را درید و هم چنین عمروبن عبدالله جمحی و شیبة بن نافع دو تن از پهلوانان آن ها را کشت، من در این هنگام نزد رسول خدا آمده و عرض کردم: ای رسول خدا به راستی علی علیه السلام در راه خدا حق جهاد را ادا کرد». فرمود: «او از من است و من از اویم و او وارث علم من و اداکننده ی دین من و وفاکننده ی وعده من و جانشین پس از من است؛ و اگر او نبود مؤمنین خالص پس از من شناخته نمی شدند جنگش جنگ من و جنگ من جنگ خداست و سازشش سازش من و سازش من سازش خداست؛ هرآینه او پدر دو سبط من است و امامان پس از من از صلب ،اویند و خدای تعالی [از صلبش] امامان راشدین را بیرون آورد و مهدی این امت از ایشان است عرض کردم پدر و مادرم به فدایت این مهدی کیست؟ فرمود: ای عمار به درستی که خدای تبارک و تعالی به من عهد فرموده که از صلب حسین امامان نه گانه را بیرون آورد و نهمین فرزندش از دیدگان پنهان شود، و همین است گفتار خداوند متعال: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ﴾ برای او غیبتی است طولانی که از آن جمعی برمی گردند و در آن دست های دیگر پایدار می مانند، هنگامی که آخر الزمان شود بیرون می آید و دنیا را پر از عدل و داد می ،کند چنان چه پر از ظلم و جور شده باشد و بر تأویل جنگ کند چنان چه من بر تنزیل جنگ کردم و او همنام من و شبیه ترین مردمان به من است ای عمار رحمه الله علیه! پس از من فتنه ای می آید و وقتی آمد از عَلَى علیه السلام و حزب او پیروی کن زیرا او با حق و حق با اوست».

ص: 459

2- الرضا علیه السلام- ﴿سُئِلَ الرِّضَا عَنْ قَول اللهِ عَزَّوَجَلَّ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ فَقَالَ الله مَاؤُكُمْ أَبْوَابُكُمْ أَى الْأَئِمَّةُ وَالْأَئِمَّةُ أَبْوَابُ اللَّهِ بَيْنَهُ وَبَيْنَ خَلْقِهِ فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بماء معين يَعْنِي يَأْتِيكُمْ بِعِلْم الإمام﴾. (1)

3- الكاظم علیه السلام- ﴿قُل أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيَكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ قَالَ إِذَا غَابَ عَنْكُمْ إِمَامُكُمْ فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِإِمَامٍ جَدِيدِ﴾. (2)

4- الكاظم علیه السلام- ﴿عَلِيِّ بْنِ جَعْفَر عَنْ أَخِيهِ مُوسَى علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا تَأْوِيلُ قَوْلُ اللَّهِ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ فَقَالَ إِذَا فَقَدْتُمْ إِمَامَكُمْ فَلَمْ تَرَوْهُ فَمَا ذَا تَصْنَعُونَ﴾. (3)

5- الباقر علیه السلام- ﴿هَذِهِ نَزَلَتْ فِي الْقَائِمِ علیه السلام يَقُولُ إِنْ أَصْبَحَ إِمَامُكُمْ غَائِباً عَنْكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيْنَ هُوَ فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بإمَام ظَاهِرٍ يَأْتِيكُمْ بِأخبار السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ و حَلَالَ اللَّهِ جَل وَعَزَّ وَ حَرَامِهِ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ مَا جَاءَ تَأْوِيلُ الْآيَةِ وَلَا بُدَّ أَنْ يَجِيءَ تَأْوِيلُهَا﴾. (4)

6- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَسَنِ بْن مَحْبُوب عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا قَالَ قَالَ لِي لَا بُدَّ مِنْ فِتْنَةِ صَمَّاءَ صَيْلَم تَسْقُطُ فِيهَا كُلُّ بِطَانَة وَ وَلِيجَة وَ ذَلِكَ عِنْدَ فِقَدَانِ الشَّيعَةِ الثَّالِثَ مِنْ وَلْدِى يَبْكِي عَلَيْهِ السَّمَاءُ وَأَهْلُ الْأَرْضِ وَكُلُّ حَرَّى وَ حَرَانَ وَكُلُّ حَزِينَ لَهْفَانَ ثُمَّ قَالَ بِأَبِي وَأُمِّي سَمِيٌّ جَدِّى شَبيهي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْن عِمْرَانَ عَلَيْهِ جُيُوبُ النور تَتَوَقَدُ بِشُعَاعِ ضِيَاءِ الْقُدْسِ كَمْ مِنْ حَرَّى مُؤْمِنَة وَكَمْ مُؤْمِن مُتَأَسِّفِ حَيْرَانَ حَزِينٍ عِنْدَ فِقْدَانَ الْمَاءِ الْمَعِينَ كَأَنَّى بِهِمْ أَيْسَ مَا كَانُوا قَدْ نُودُوا نِدَاءً يَسْمَعُ مَنْ بَعْدَ كَمَا يَسْمَعُ مَنْ قَرَبَ يَكُونُ رَحْمَة عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ﴾. (5)

7- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ، قيلَ بِمَاءٍ جَارٍ﴾. (6)

ص: 460


1- بحار الأنوار، ج24، ص 100 تفسیر القمی، ج 2، ص 379/ تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان؛ «يأتيكم» محذوف/ بحار الأنوار، ج 51، ص 50
2- الكافي، ج 1، ص 339/ بحار الأنوار، ج 24، ص 100 تأويل الآيات الظاهرة، ص 683 تفسیر القمی، ج 2، ص 378؛ «بتفاوت»/ الغيبة للنعمانی، ص176؛ «فقدتم» بدل «غاب عنكم»/ کمال الدین، ج 2، ص 351/ مسائل علی بن جعفر علیه السلام، ص327/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
3- تفسير نور الثقلين
4- بحار الأنوار، ج 51، ص 52 الغيبة للطوسي، ص 158 کمال الدین، ج 1، ص 325/ تفسیر نورالثقلین
5- عيون أخبار الرضا، ج 2، ص7
6- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 112

2- امام رضا علیه السلام - از امام رضا علیه السلام درباره ی آیه: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءِ﴾ معین پرسیده شد فرمود: «ماؤُكُمْ یعنی (ابوابکم) که ائمه هستند و ائمه ابواب و درهای رحمت الهی می باشند. ﴿فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ﴾ یعنی کیست که علم امام را برای شما بیاورد؟ [و آن درها را به روی شما بگشاید]»؟

3- امام كاظم علیه السلام- ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ﴾؛ زمانی که امام شما غایب شود کیست [غیر خدا] که برای شما امام تازه ای آورد؟ [امام غایب شما را ظاهر کند تا از علومش که چون چشمه صاف جاریست استفاده کنید]».

4- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر از برادر خود موسی بن جعفر علیه السلام: تأويل آيه: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ال ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ﴾ را پرسید فرمود: «اگر امام خود را نیابید و دیگر از سرچشمه ی زلال او آب ننوشید چه می کنید؟

5- امام باقر علیه السلام- از امام باقر در تفسیر سخن خدای عزوجل: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ﴾ روایت شده است که فرمود: «این آیه درباره ی امام غائب نازل شده است که می فرماید اگر امام شما از شما غائب شود و ندانید که او کجاست، کیست که امام ظاهری برای شما بیاورد تا اخبار آسمان و زمین و حلال و خدا و حرام او را برای شما بیان کند»؟ سپس فرمود: به خدا تأویل این آیه نیامده است و به ناچار باید بیاید.

6- امام رضا علیه السلام- حسن بن محبوب از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که آن جناب فرمود: «به ناچار فتنه ی بسیار شدید و سختی روی می دهد که هر دوست و مصاحبی از ما در آن فتنه می افتد و این فتنه هنگامی است که شیعیان سومین اولاد مرا گم می کنند و او از میان ایشان می رود که بر او اهل آسمان و زمین گریه می کنند و هر مرد و زن تشنه دیدار او می باشند و هر غمگین و حزینی او را طالب می باشند و بر دیدن او حسرت می خورند پس از آن فرمود: «پدر و مادرم فدای او باد که اوست همنام جد بزرگوارم و شبیه من و شبیه موسی بن عمران علیه السلام و برتن او لباس هایی از نور می باشد که به شعاع روشنایی قدس افروخته می شود چه بسیار مرد و زن مؤمن و مؤمنه که سرگردان و غمگین می باشند و تشنه آن آب شیرین و گوارا هستند. گویا ایشان را می بینم که اوقات عمر خود به دیدار او موفق نمی شوند و از دیدن او مأیوس هستند. و ندایی شنیده می شود که از دور و نزدیک همه آن را می شنوند اوست رحمت بر مؤمنین و عذاب بر کافرین».

7- ابن عباس رحمه الله علیه- بماء معین به معنی آب جاری است.

ص: 461

سُورَةُ القَلَم

اشاره

بسم الله الرحمنِ الرَّحِيم

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ من وَالْقَلَمِ فِى فَرِيضَة أَوْ نَافِلَة آمَنَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ أَنْ يُصِيبَهُ فَقْرُ أَبَداً وَ أَعَاذَهُ اللَّهُ إِذَا مَاتَ مِنْ ضَمَّةَ الْقَبْر﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ أَعْطَاهُ اللَّهُ كَتَوَابِ الَّذِينَ أَجَلَّ اللَّهُ أَحْلَامَهُمْ وَ إِنْ كُتِبَتْ وَ عُلِّقَتْ عَلَى الضَّرْسُ الْمَضْرُوب سَكَنَ أَلَمُهُ مِنْ سَاعَتِهِ﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ مَنْ قَرَأَ سُورةَ، وَ الْقَلَم أَعْطَاهُ اللهُ ثَوَابَ الَّذِينَ حَسُنَ أَخْلَاقُهُمْ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿ن وَالْقَلَم وَ ما يَسْطُرُونَ﴾ (1)

* النُّزُولُ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ وَلَايَةُ عَلى الأَقَامَهُ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيُّ مَوْلَاهُ فَقَالَ رَجُلُ لَقَدْ فَتِنَ بِهَذَا الْغُلَامِ فَأَنْزَلَ اللهُ تَعَالَى ، وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ﴾. (4)

2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ طَاوس عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عَلَى الله يَقُولُ نَزَلَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم بِعَرَفَاتِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ قُلْ لِأُمَّتِكَ الْيَوْمَ

ص: 462


1- ثواب الأعمال، ص 119 تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- تفسير البرهان
3- تفسير نور الثقلين
4- تفسیر فرات الکوفی، ص495

سوره قلم

اشاره

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ثواب قرائت

1- امام صادق علیه السلام- هر کس سوره ی ن وَ الْقَلَمِ را در نماز واجب یا مستحب بخواند، خداوند عزوجل او را همواره از فقر در امان می دارد و در هنگام مرگ او را از فشار قبر محفوظ می دارد.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند خداوند به وی ثوابی معادل ثواب کسانی را خواهد داد که خداوند آرزوها و رؤیاهای آنان را به تأخیر انداخته است و اگر به چیزی نوشته شود و بر دندان آسیب دیده ای گذاشته شود در همان لحظه درد آن تسکین می یابد.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس سوره ی ن وَ الْقَلَمِ را بخواند خداوند ثواب کسانی را که خوش اخلاق هستند را به او می دهد.

ن، سوگند به قلم و آن چه می نویسند. (1)

* سبب نزول

1- امام صادق علیه السلام- وقتی که ولایت علی نازل شد رسول خدا او را ایستاند و فرمود: هرکس من سرپرست و صاحب اختیار او هستم علی سرپرست و صاحب اختیار او است. مردی گفت به وسیله ی این جوان گرفتار جنون شده است و خدای متعال نازل فرمود ﴿ن و الْقَلَم وَ ما يَسْطُرُونَ مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ﴾.

2- امام باقر علیه السلام- روز جمعه جبرئیل در عرفات بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: «ای محمد خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید به امتت بگو امروز دین شما را به وسیله ی ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام طانی کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. (مائده /3) سپس [پیامبر صلی الله علیه و آله] سخنی طولانی برای مردم بیان فرمود و بعضی از منافقین به بعضی دیگر گفتند: «چشمانش را نمی بینید که می چرخد- [منافقان] از این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را قصد می کردند- گویا او دیوانه است

ص: 463

أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي ِبوَلَايَة عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب فَذَكَرَ كَلَامَا فِيهِ طُولُ فَقَالَ بَعْضُ الْمُنَافِقِينَ لِبَعْض مَا تَرَوْنَ عَيْنَيْهِ تَدُوران يَعْنُونَ النَّبِيَّ كَأَنَّهُ مَجْنُونٌ وَ قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ مَا بَالُهُ رَفَعَ بِضَبْعِهِ لَوْ قَدَرَ أَنْ يَجْعَلَهُ مِثْلَ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ لَفَعَلَ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم وَبَارَكَ بِسْم الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ يُعْلِمُ [فعلم] النَّاسَ أَنَّ الْقُرْآنَ قَدْ نَزَلَ عَلَيْهِ فَأَنْصَتُوا فَقَرأَ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُون يَعْنِي مَنْ قَالَ مِنَ الْمُنَافِقِينَ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ بِتَبْلِيغِكَ مَا بَلَغْتَ فِي عَلى علیه السلام﴾. (1)

3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ بَعْضَهُمْ قَالَ لَقَدِ افْتَتَنَ رَسُولُ اللهِ فِي عَلَى علیه السلام حَتَّى لَا يُوَازِيهِ شَيْءٌ فَنَزَلَ ن وَ الْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ إِلَى قَوْلِهِ الْمَفْتُونُ﴾. (2)

4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ الْوَلِيدَ بْنَ الْمُغِيرَةِ أَتَى قُرَيْشًا فَقَالَ إِنَّ النَّاسَ يَجْتَمِعُونَ غَداً بِالْمَوْسِمِ وَ قَدْ فَشَا أَمْرُ هَذَا الرَّجُلِ فِي النَّاسِ وَ هُمْ يَسْأَلُونَكُمْ عَنْهُ فَمَا تَقُولُونَ فَقَالَ أَبُو جَهْل أَقُولُ إِنَّهُ مَجْنُونُ وَ قَالَ أبُو لَهَب أَقُولُ إِنَّهُ شَاعِرُ وَ قَالَ عُقْبَةُ بْنُ أَبِي مُعَيْطِ أَقُولُ إِنَّهُ كَاهِنُ فَقَالَ الْوَلِيدُ بَلْ أَقُولُ هُوَ سَاحِرُ يُفَرِّقُ بَيْنَ الرَّجَلِ وَالْمَرْأَةِ وَبَيْنَ الرَّجُلَ وَ أَخِيهِ وَأَبِيهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى نِ وَ الْقَلَمِ الْآيَةَ وَ قَوْلَهُ وَ ما هُوَ بِقَول شاعِرِ الْآيَةَ﴾. (3)

5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عَنِ ابْن عَبَّاس فِي خَبَر يَذْكُرُ فِيهِ كَيْفِيَّةَ بَعْثَة النَّبِيِّ ثُمَّ قَالَ بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَائِمُ يُصَلَّى مَعَ خَدِيجَةَ إِذْ طَلَعَ عَلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَقَالَ لَهُ مَا هَذَا يَا مُحَمَّد ا قَالَ هَذَا دِينُ اللَّهِ فَآمِنْ بِهِ وَ صَدَّقْةَ ثُمَّ كَانَا يُصَلِّيَان وَ يَرْكَعَانِ وَ يَسْجُدَانِ فَأَبْصَرَهُمَا أَهْلُ مَكَّةَ فَفَشَأُ الْخَبَرُ فِيهِمْ أَنَّ مُحَمَّدَ قَدْ جُنَّ فَنَزَلَ من وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بمجنون﴾. (4)

6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿في رواية أَنَّ خَدِيجَةَ... وَ قَالَتْ أَخْبِرْنِي عَنْ جَبْرَئِيلَ مَا هُوَ قَالَ ... قَالَتْ أَخْبَرَنِي بِهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ أَتَاهُ قَالَ عَدَاسُ ذَلِكِ النَّامُوسُ الْأَكْبَرُ الَّذِي كَانَ يَأْتِي مُوسَى العَلَيهِ وَ عِيسَى ال بالْوَحْى وَ الرِّسَالَة وَاللَّهِ لَئِنْ كَانَ نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى هَذِهِ الْأَرْضِ لَقَدْ نَزَلَ إِلَيْهَا خَيْرُ عَظِيمٌ وَ لَكِنْ يَا خَدِيجَةُ إِنَّ الشَّيْطَانَ رُبَّمَا عَرَضَ لِلْعَبْدِ فَأَرَاهُ أَمُوراً فَخُذِيَ كِتَابِي هَذَا فَانْطَلِقِي بِهِ إِلَى صَاحِبِكِ فَإِنْ كَانَ مَجْنُونَا فَإِنَّهُ سَيَذْهَبُ عَنْهُ وَ إِنْ كَانَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ فَلَنْ يَضُرَّهُ ثُمَّ

ص: 464


1- تفسیر فرات الكوفي، ص 497
2- بحار الأنوار، ج 36، ص 102/ المناقب، ج 3، ص 99
3- بحار الأنوار، ج18، ص 198/ المناقب، ج 1، ص 48؛ «و قوله و ما هو بقول شاعر» محذوف
4- بحار الأنوار، ج 38، ص 202/ المناقب، ج 2، ص 14 تفسير البرهان/ سعد السعود، ص214؛ «بتفاوت»

و به وسیله ی پسر عمویش دچار جنون شده است او را چه شده است که دستش را بالا برده است. اگر بتواند او را مثل کسری و قیصر قرار دهد این کار را می کند. بعد از سخنان [منافقان] پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «با خیر و برکت است: بسم الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ [پیامبر صلی الله علیه و آله بدین وسیله] نزول قرآن را به مردم اعلام می کرد؛ مردم ساکت شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله قرائت فرمود: ﴿ن وَ الْقَلَم وَ ما يَسْطُرُونَ ما أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ﴾ منظور منافقانی هستند که سخنانی علیه پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند. وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمنون به خاطر ابلاغ آن چه در مورد علی ابلاغ نمودی.

3- امام باقر علیه السلام- بعضی از منافقان گفتند: رسول خدا در مورد عَلَى علیه السلام دچار جنون شده است تا حدی که چیزی با آن مقابله نمی کند در رد ادعای منافقان] نازل شد: ن وَ الْقَلَم وَما يَسْطُرُونَ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونِ وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ* فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ بِأَيْكُمُ المَفْتُون.

4- ابن عباس رحمه الله علیه- ولید بن مغیره نزد قریش آمد و گفت فردا مردم در موسم [حج] جمع می شوند و امر [رسالت] این مرد- منظورش پیامبر صلی الله علیه و آله است- در میان مردم آشکار شده است و آن ها در مورد او از شما می پرسند؛ پس [در جواب آن ها چه می گویید؟ ابوجهل گفت: «می گویم او دیوانه است». ابولهب گفت: می گویم او شاعر است. عقبة بن ابی معیط گفت: «می گویم او کاهن پیشگوی است و ولید گفت بلکه من می گویم او ساحر است؛ چون بین مرد و زنش و بین مرد و برادرش و پدرش جدایی می افکند در نتیجه خدای تعالی برای ردّ سخنان آن ها این آیات را نازل فرمود: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ﴾ و این سخنش را و گفته شاعری نیست، اما کمتر ایمان می آورید! . (حاقه/41)).

5- ابن عباس رحمه الله علیه- از ابن عباس رحمه الله علیه در روایتی که در آن کیفیت مبعوث شدن پیامبر صلی الله علیه و آله را بیان می کند، نقل شده است: در حالی که رسول خدا به همراه خدیجه مشغول اقامه نماز بودند، علی بن ابی طالب علیه السلام بر ایشان وارد شد و عرض کرد ای محمد و این چیست؟ فرمود: «این دین خداوند است پس به ایشان ایمان آورد و تصدیق نمود سپس آن دو با همدیگر نماز می خواندند و رکوع و سجود می رفتند اهل مکه آن ها را دیدند و این خبر بین آن ها منتشر شد که محمد دل دیوانه شده است. پس این آیه نازل شد: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُونَ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونِ﴾.

6- پیامبر صلی الله علیه و آله- در روایتی آمده است خدیجه نزد «ورقه» آمد سپس نزد «عداس» آمد و گفت: درباره ی جبرئیل به من خبر بده که او کیست؟ جواب داد: «پاسخ نخواهم داد تا به من بگویی که اسم جبرئیل را از که آموختی؟ خدیجه گفت: «محمد بن عبدالله و آن را به من خبر داد و گفت که جبرئیل نزد او آمده است عداس گفت: او بزرگترین رازداری است که وحی و رسالت را برای موسی و عیسی می آورد به خدا سوگند اگر جبرئیل بر این سرزمین فرود آمده است، پس خیر بزرگی به سوی آن نازل شده است ولکن ای خدیجه گاهی شیطان بر بنده آشکار شود و اموری را به او نشان دهد؛ پس این نوشته مرا بگیر و آن را به سوی صاحبت ببر؛ اگر مجنون بود از او برطرف می شود و اگر از امر الهی بود به او زیان نمی رساند». سپس

ص: 465

انْطَلَقَتْ بِالْكِتَابِ مَعَهَا فَلَمَّا دَخَلَتْ مَنْزِلَهَا إِذَا هِيَ بِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَعَ جَبْرَئِيلَ قَاعِدُ يُقْرِئُهُ هَذِهِ الآيَاتِ ن وَالْقَلَم وَما يَسْطُرُونَ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونِ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ تَمَنُونِ وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ فَسَتَبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّكُمُ الْمَفْتُونُ أَیِ الضَّالُّ أَوِ الْمَجْنُونُ﴾. (1)

باب 1: ن

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ يَحْيَى بن أبى الْعَلَاءِ الرَّازِى أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَأَمَّا نُونُ بْنِ أَبِي فَكَانَ نَهَراً فِي الْجَنَّةِ أَشَدَّ بَيَاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ كُنْ مِدَاداً فَكَانَ مِدَاداً ثُمَّ أَخَذَ شَجَرَةً فَغَرَسَهَا بِيَدِهِ ثُمَّ قَالَ وَ الْيَدُ الْقُوَّةُ وَلَيْسَ بِحَيْثُ تَذْهَبُ إِلَيْهِ الْمُشَبِّهَةُ ثُمَّ قَالَ لَهَا كُونِي قَلَماً ثُمَّ قَالَ لَهُ اكْتُبْ فَقَالَ يَا رَبِّ وَ مَا أَكْتُبُ قَالَ مَا هُوَ كَائِنُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَفَعَلَ ذَلِكَ ثُمَّ خَتَمَ عَلَيْهِ وَ قَالَ لَا تَنْطِقَنَّ إِلَى يَوْمَ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ﴾. (2)

2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿سُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ قَالَ قُلْتُ لِلصَّادِقِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ المو... ق وَمِن قَالَ ال... وَأَمَّا ن فَهُوَ نَهَرُ فِي الْجَنَّةِ قَالَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ اجْمُدٌ فَجَمَدَ فَصَارَ مِدَاداً ثُمَّ قَالَ عَزَّوَجَلَّ لِلْقَلَمِ اكْتُبْ فَسَطَرَ الْقَلَمُ فِي اللَّوْحِ الْمَحْفُوظٍ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَالْمِدَادُ مِدَادُ مِنْ نُورِ وَالْقَلَمُ قَلَمُ مِنْ نُورٍ وَ اللَّوْحُ لَوْحُ مِنْ نُورٍ قَالَ سُفْيَانُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنُ رَسُولِ اللهِ بين لِى أَمْرَ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ وَ الْمِدَادِ فَضْلَ بَيَانِ وَ عَلَّمْنِي مِمَّا عَلَّمَكَ اللَّهُ فَقَالَ يَا ابْنَ سَعِيدٍ لَوْ لَا أَنَّكَ أَهْلُ لِلْجَوَابِ مَا أَجَبْتُكَ فَنُونُ مَلَكُ يُؤَدِّى إِلَى الْقَلَمِ وَهُوَ مَلَكُ وَالْقَلَمُ يُؤَدِّى إِلَى اللَّوْحِ وَ هُوَ مَلَكُ وَ اللَّوْحُ يُؤَدِّى إِلَى إِسْرَائِيلَ وَإِسْرَافِيلُ يُؤَدِّى إِلَى مِيكَائِيلَ وَ مِيكَائِيلُ يُؤَدِّى إِلَى جَبْرَئِيلَ وَ جَبْرَئِيلُ يُؤَدِّى إِلَى الْأَنْبِيَاءِ وَالرَّسُلِ قَالَ ثُمَّ قَالَ لِى قُمْ يَا سُفْيَانُ فَلَا آمَنُ عَلَيْكَ﴾. (3)

3-1- الباقر علیه السلام- ﴿نَهَرُ فِي الْجَنَّةِ أَشَدُّ بَيَاضاً مِنَ اللَّبَنِ قَالَ فَأَمَرَ اللَّهُ الْقَلَمَ فَجَرَى بِمَا هُوَ كَائِنُ وَ مَا يَكُونُ فَهُوَ بَيْنَ يَدَيْهِ مَوْضُوعُ مَا شَاءَ مِنْهُ زَادَ فِيهِ وَمَا شَاءَ نَقَصَ مِنْهُ وَ مَا شَاءَ كَانَ وَمَا لَا يَشَاء لَا يَكُونُ﴾. (4)

4-1- الكاظم علیه السلام- ﴿ن اسْمُ لِرَسُولِ اللهِ وَ الْقَلَمِ اسْمُ لِأمير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (5)

ص: 466


1- بحار الأنوار، ج18، ص228
2- بحار الأنوار، ج 11، ص108/ بحار الأنوار، ج 54، ص 367/ علل الشرائع، ج 2، ص402 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج 89، ص373 معانى الأخبار، ص 22؛ «قال ثم قال لي قم ... الى آخر محذوف تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
4- بحار الأنوار، ج 96، ص 204/ بحار الأنوار، ج 54، ص 369 تفسیر العیاشی، ج 1، ص 29/ تفسير البرهان
5- بحار الأنوار، ج 36، ص 165 تأويل الآيات الظاهرة، ص 685/ تفسير البرهان

خدیجه علیها السلام نوشته را با خود برد و هنگامی که وارد منزلش شد ناگهان رسول خدا را دید که با جبرئیل نشسته است و این آیات را برای او می خواند ﴿ن وَ الْقَلَم وَ ما يَسْطُرُونَ مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ تَمَنُونِ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ بِأَيْكُمُ الْمَفْتُونُ﴾ يعنى [کدام یک از شما] گمراه یا مجنون [هستید]

بخش 1: ن

1-1- امام صادق علیه السلام- یحیی بن ابی علاء رازی نقل کرده است که مردی بر امام صادق علیه السلام وارد شد ... امام علیه السلام فرمود ،نون رودی در بهشت بود که از برف سفیدتر بود و از عسل شیرین تر بود، و خداوند عزوجل فرمود: جوهر» و مرکب .شو پس جوهر شد سپس درختی را برداشت و در دست خویش قرار داد. سپس فرمود: «دست همان قوت و قدرت است و نه فکر کنی که مشبه به در این جا مورد نظر است». سپس به آن دستور داد تبدیل به قلم شو! بنابراین به قلم تبدیل شد. سپس به آن فرمود: «بنویس» گفت: «پروردگارا چه چیزی بنویسم؟ فرمود: «هرآن چه تا روز قیامت موجود است را بنویس» بنابراین این کار را انجام داد سپس بر آن مُهر زد و فرمود: «تا زمان مشخص شده، دیگر سخن نگو.

2-1- امام صادق علیه السلام- سفیان بن سعید ثوری از امام صادق علیه السلام در خصوص تفسیر حروف مقطعه قرآن روایت کرده است که فرمود: «و اما نون رودی در بهشت است، که خداوند عزوجل به آن فرمود: بسته شو» پس بسته شد. سپس خداوند عزوجل به القَلَمُ فرمود: «بنویس». بنابراین قلم، آن چه وجود داشته و آن چه تا روز قیامت به وجود خواهد آمد را در لوح محفوظ نوشت. جوهر، جوهری از نور است و قلم قلمی از نور است و لوح لوحی از نور است سفیان گفت: به ایشان عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! آیا ممکن است که امر لوح و قلم و جوهر را برای من کاملاً توضیح دهید و آن چه را خداوند به شما آموخته به من بیاموزید؟ فرمود: «ای ابن سعید! اگر شایسته جواب دادن ،نبودی پاسخ تو را نمی دادم نون فرشته ای است که به قلم منتقل می کند و قلم نیز فرشته ،است و قلم به لوح منتقل می کند و لوح نیز فرشته است و لوح به اسرافیل منتقل می کند و اسرافیل به میکائیل منتقل می کند و میکائیل به جبرئیل منتقل می کند، و جبرئیل به انبیاء و پیامبران علیهم السلام منتقل می کند گفت: سپس فرمود ای سفیان [به پاخیز و برو] که خاطرمان از تو جمع نیست.

3-1- امام باقر علیه السلام- ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ ن؛ نهری است در بهشت که سفیدتر از شیر است. خدا قلم را فرمان داد تا جاری شد بهر آن چه بود و باشد و آن برابر خدا گذاشته است، بر آن هرچه خواهد افزاید و هرچه خواهد بکاهد و هرچه خدا خواهد که باشد و هرچه خواهد که نباشد.

4-1- امام کاظم علیه السلام- نون، نامی برای رسول خدا است و الْقَلَم نامی برای امیرالمؤمنین علیه السلام است.

ص: 467

5-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ لِرَسُول اللَّهِ عَشَرَةَ أَسْمَاءِ خَمْسَةُ مِنْهَا فِي الْقُرْآنِ وَ خَمْسَةُ لَيْسَتْ فِي الْقُرْآن فَأَمَّا الَّتِي فِي الْقُرْآن فَ مُحَمَّد وَأَحْمَدُ وَعَبْدُ اللَّهِ وَيسَ وَن وَأَمَّا الَّتِي لَيْسَتْ فِي الْقُرْآنَ فَالْفَائِحُ والخَاتَمُ وَالْكَافِ وَالْمُقَنِّى وَ الْحَاشِرُ﴾. (1)

6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَأَلَ ابْنُ سَلَامِ النَّبِي عَنْ ن وَ الْقَلَم قَالَ النُّونُ اللَّوْحُ الْمَحْفُوظُ وَالْقَلَمُ نُورُ ا سَاطِعُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى ن وَالْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد فَأَخْبِرْنِي مَا طُولُهُ وَ مَا عَرْضُهُ وَ مَا مِدَادُهُ وَ أَيْنَ مَجْرَاهُ قَالَ طُولُ الْقَلَمِ خَمْسُمِائَةِ سَنَةِ وَ عَرْضُهُ مَسِيرَةٌ ثَمَانِينَ سَنَةً يَخْرُجُ الْمِدَادُ مِنْ بَيْنِ أَسْنَانِهِ يَجْرى فِى الأَوْحَ الْمَحْفُوظ بأَمْرِ اللَّهِ وَسُلْطَانِهِ قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد فَأَخْبِرْنِي عَنِ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظٍ مِمَّا هُوَ قَالَ مِنْ زَمُرُّدَة خَضْرَاءَ أَجْوَافُهُ اللُّؤْلُؤُ بِطَانَتُهُ الرَّحْمَة قَالَ صَدَقَت يَا مُحَمَّد فَأَخبرني كَمْ لَحْظَةِ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ فِي التَّوْحِ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَلَيْلَة قَالَ ثَلَاثُمِائَة وَسِتُونَ لَحْظَةٌ﴾. (2)

7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ أَوَّلَ شَيْءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ الْقَلَمُ فَقَالَ لَهُ اكْتُبْ قَالَ يَا رَبِّ وَمَا أَكْتُبُ قَالَ اكْتُبِ الْقَدَرَ يَجْرِى مِنْ ذَلِكَ الْيَوْمِ بِمَا هُوَ كَائِنُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ ثُمَّ طَوَيِ الْكِتَابَ وَ رَفَعَ الْقَلَمَ وَ كَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ فَارْتَفَعَ بُخَارُ الْمَاءِ فَفَتِقَتْ مِنْهُ السَّمَاوَاتِ ثُمَّ خُلِقَ النُّونُ فَبُسِطَتْ عَلَيْهِ وَ الْأَرْضُ عَلَى ظَهْر النون فَاضْطَرَبَ النُّونُ فَمَادَتِ الْأَرْضِ فَأَثْبَتَتْ بِالْجِبَالِ فَإِنَّ الْجِبَالَ لَتَفْخَرُ عَلَى الْأَرْضِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ قَرَأَ ابْنُ عَبَّاسِ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ﴾. (3)

8-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ أَوَّلَ شَيْءٍ خَلَقَ اللَّهُ الْقَلَمُ ثُمَّ خَلَقَ النونَ وَ هِيَ الدَّوَاهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ اكْتُبْ قَالَ وَ مَا أَكْتُبُ قَالَ مَا كَانَ وَمَا هُوَ كَائِنُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ عَمَلِ أَوْ أَثَرِ أَوْ رِزْقِ أَوْ أَجَلٍ فَكَتَبَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ ن وَالْقَلَمَ وَمَا يَسْطُرُونَ ثُمَّ خَتَمَ عَلَى فَمِ الْقَلَمِ فَلَمْ يَنْطِقُ وَ لَا يَنْطِقُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ فَقَالَ وَ عِزَّتِي لَا كَمَلَنَّكَ فِيمَنْ أَحْبَبْتُ وَ لَأَنْقُصَنَّكَ فِيمَنْ أَبْغَضَتُ﴾. (4)

9-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿أَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْمَاء ... خَلَقَ الْأَرْضِ عَلَى حُوتِ وَالْحُوتُ هُوَ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ ن وَالْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ وَالْحُوتُ وَالْمَاءُ عَلَى الصَّفَا﴾. (5)

ص: 468


1- بحار الأنوار، ج 16، ص 96 بصائر الدرجات، ص 512 و بحار الأنوار، ج 16، ص 101 و تفسیر البرهان؛ «بتفاوت»/ تفسير نور الثقلين؛ «و اما التي ليست ... الى آخر» محذوف
2- بحار الأنوار، ج 9، ص 342/ الاختصاص، ص 49 بحار الأنوار، ج 57، ص 246؛ «بتفاوت» / بحار الأنوار، ج 54، ص369
3- بحار الأنوار، ج 57، ص 93 و تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»
4- بحارالأنوار، ج 54، ص374
5- بحارالأنوار، ج54، ص312

5-1- امام باقر علیه السلام- رسول خدا دارای ده نام است پنج نام از آن ها در قرآن است و پنج دیگر در قرآن نیست اما نام هایی که در قرآن:است محمد و احمد و عبدالله و پس و نون است و اما نام هایی که در قرآن نیست فاتح است و خاتم و کافی و مقفی و حاشر.

6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن سلام از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد ن و الْقَلَم پرسید فرمود: «نون لوح محفوظ است و قلم نوریست تابان و این است معنی سخن خدا ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ﴾. گفت: «ای محمد. راست گفتی بگو به چه درازا بود؟ و چه پهنا؟ و مدادش چه بود؟ و در کجا جاری شد. فرمود: درازی قلم پانصد سال راه بود و پهنایش مسافت هشتاد سال و مداد از میان نیش هایش در می آمد و در لوح محفوظ به امر خدا و سلطان او روان بود گفت راست گفتی ای محمد بگو لوح محفوظ از چه بوده؟ فرمود: از یک دانه زمرد سبز که درونش لؤلؤ بود و آسترش رحمت». گفت: راست گفتی ای محمد گفت: به من بگو چندبار خدا در هر شبانه روز به لوح محفوظ توجه دارد؟ فرمود: «سیصد و شصت نگرش».

7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- نخستین چیزی که خدا آفرید قلم بود و به او فرمود: «بنویس» گفت: خدایا چه بنویسم؟ فرمود: بنویس از امروز تقدیر جاری است بدانچه باشد تا روز قیامت، سپس نامه را پیچید و قلم را برداشت و عرشش بر سر آب بود و بخار آمد بر آمد و از آن ها آسمان ها آمد بدر و سپس نون را آفرید و زمین را بر آن پهن کرد و زمین بر نون است، نون جنبید و زمین لرزید و کوه ها را بر آن کوبید کوه ها تا قیامت بر زمین می بالند سپس ابن عباس رحمه الله علیه خواند: ﴿ن و القلم وما يَسْطُرُونَ﴾.

8-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- نخستین چیزی که خدا آفرید قلم بود سپس بعد از نون دوات را آفرید سپس به قلم فرمود: «بنویس» گفت: «چه بنویسم؟ فرمود: آن چه بوده و خواهد بود تا روز قیامت از کردار یا اثر یا روزی یا عمر و نوشت هرچه می باشد و خواهد بود تا روز قیامت و این است معنى قول او: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ﴾ سپس مهر بر دهان قلم نهاد، و نگفته و نگوید تا روز قیامت، سپس خدا عقل را آفرید و فرمود: البته تو را به کمال می رسانم درباره ی هر که او را دوست دارم و از تو بکاهم درباره هر کسی که او را دشمن دارم».

9-1- ابن عباس رحمه الله علیه- نخستین آفریده ی خداوند عزوجل آب است و عرش او بر روی آب بوده زمین را بر پشت ماهی نهاد و همان ماهی است که خدا در کتاب خود یاد کرده و فرموده ﴿ن و الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ﴾ ماهی و آب بر روی سنگ هستند.

ص: 469

10-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿النونُ السَّمَكَةُ الَّتِي عَلَيْهَا قَرَارُ الْأَرَضِينَ وَ الْقَلَمُ الَّذِي خَط بِهِ رَبُّنَا عَزَّوَجَلَّ الْقَدَرَ خَيْرَهُ وَ شَرَهُ وَنَفْعَهُ وَ ضَرَرَهُ وَما يَسْطُرُونَ قَالَ الْكِرَامُ الْكَاتِبُونَ﴾. (1)

11-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَجَعَلَ الْأَرْضِ عَلَى الْحُوتِ وَ هُوَ الَّذِي ذَكَرَهُ فِي قَوْلِهِ نِ وَ الْقَلَمِ وَالْحُوتَ فِي الْمَاءِ عَلَى صَفَاة وَالصَّفَاةَ عَلَى مَلَكِ وَ الْمَلَكَ عَلَى صَخْرَة﴾. (2)

1-12- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن قُرَّةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ قَالَ لَوْحُ مِنْ نُور و قلَمُ مِنْ نُور يَجْرِى بِمَا هُوَ كَائِنُ إلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (3)

1-13- الباقر علیه السلام- ﴿هُوَ نَهَرُ فِي الْجَنَّةَ قَالَ اللهُ لَهُ كُنْ مِداداً فَجَمَدَ وَكَانَ أَبْيَضَ مِنَ اللَّيْنِ وَأَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ ثُمَّ قَالَ لِلْقَلَمِ اكْتُبْ فَكَتَبَ الْقَلَمُ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (4)

باب 2: وَ الْقَلَمِ

اشاره

1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَأَلَ عُثمَانُ رَسُولَ اللهِ عَنْ تَفْسِير أَبْجَدْ فَقَالَ ... وأما النون فن و القلم وَأَمَّا وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ وَ الْقَلَمُ قَلَمُ مِنْ نُورٍ وَكِتَابُ مِنْ نُورٍ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهيداً﴾. (5)

2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْقَلَمَ مِنْ شَجَرَةٍ فِي الْجَنَّةِ يُقَالُ لَهَا الْخُلُدُ ثُمَّ قَالَ لِنَهَرٍ فِي الْجَنَّةِ كُنْ مِدَاداً فَجَمَدَ النَّهَرُ وَ كَانَ أَشَدَّ بَيَاضِاً مِنَ التَّلْحِ وَ أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ ثُمَّ قَالَ لِلْقَلَمِ اكْتُبُ قَالَ يَا رَبِّ مَا أَكْتُبُ قَالَ اكْتُبْ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَكَتَبَ الْقَلَمُ فِي رَقٌ أَشَدَّ بَيَاضِاً مِنَ الْفِضَّةِ وَ أَصْفَى مِنَ الْيَاقُوتِ ثُمَّ طَوَاهُ فَجَعَلَهُ فِى رُكْنُ الْعَرْشَ ثُمَّ خَتَمَ عَلَى فَمِ الْقَلَمِ فَلَمْ يَنْطِقُ بَعْدُ وَ لَا يَنْطِقُ أَبَداً فَهُوَ الْكِتَابُ الْمَكْنُونُ الَّذِي مِنْهُ السَخُ كُلُّهَا أَ وَ لَسْتُمْ عَرَبَاً فَكَيْفَ لَا تَعْرِفُونَ مَعْنَى الْكَلَام وَ أَحَدُكُمْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ انْسَخُ ذَلِكَ الْكِتَابَ أَ وَلَيْسَ إِنَّمَا يُنْسَخُ مِنْ كِتَابِ آخَرَ مِنَ الأصل وهو قوله إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾. (6)

3-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ الْقَلَمِ هُوَ الَّذِي يُكتبُ بِهِ الذِّكْرُ الْحَكِيمُ الَّذِي عِنْدَ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾. (7)

ص: 470


1- بحار الأنوار، ج 57، ص 93
2- بحار الأنوار، ج 54، ص 204 بحار الأنوار، ج 54، ص 315؛ «بتفاوت لفظی»
3- بحار الأنوار، ج 54، ص374
4- بحار الأنوار، ج 54، ص 361
5- وسائل الشيعة، ج 17، ص 329 / بحار الأنوار، ج 2، ص 317 تفسير البرهان/ تفسير نور الثقلين
6- بحار الأنوار، ج 54، ص 366 تفسیر القمی، ج 2، ص 379 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
7- تفسیر فرات الكوفي، ص 495

10-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- نون آن ماهی است که زمین بر آن استوار است و قلم آن چه خدای عزوجل از تقدیرات خوب و بد و سود و زیان نگاشته و ما يَسْطُرُونَ يعنى كرام كاتبون.

11-1- ابن عباس رحمه الله علیه- زمین را بر پشت ماهی نهاد و همان است که خدا در سخن خود یاد کرده ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ﴾ و ماهی در آب بر روی سنگی است، و سنگ بر فرشته ای، و فرشته بر صخره ای قرار دارد.

12-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- معاویه بن قره از پدرش نقل کرده است که رسول خدا فرمود: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ﴾ لوحی از نور و قلمی از نور است و نوشت هر آن چه تا روز قیامت شدنی است.

13-1- امام باقر علیه السلام- نون نهری در بهشت است و خدا به او فرمود: مداد شو! و منجمد گردید سپیدتر است از شیر و شیرین تر از عسل سپس به قلم فرمود: «بنویس و قلم نوشت آن چه را که بود و خواهد بود تا روز قیامت».

بخش 2: سوگند به قلم

1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- عثمان بن عفان از پیغمبر تقاضا کرد که «ابجد» را تفسیر کند رسول خدا فرمود: ««نون» اشاره است به ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ﴾ که قلم و کتابی از نور است. که در لوح محفوظ جای دارد (بروج/22) که مقربان شاهد آنند!. (مطففقین/21) و کافی است که خدا گواه این موضوع باشد. (فتح /28)

2-2- امام صادق علیه السلام- خداوند عزوجل قلم را از درختی بهشتی آفرید که درخت خُلد نامیده می شود سپس به رودی در بهشت فرمود «جوهر شو» پس آن نهر که از برف سفیدتر و از عسل شیرین تر بود منجمد شد سپس به قلم فرمود بنویس گفت: پروردگارا چه چیزی بنویسم؟ فرمود: «آن چه موجود است و آن چه تا روز قیامت موجود خواهد بود را بنویس و ثبت کن» قلم بر روی پوست نازکی که از نقره سفیدتر و از یاقوت شفاف تر بود نوشت و آن را پیچاند و در گوشه ی عرش قرار داد. بعد از آن بر قلم مُهر زد و از آن پس لب به سخن نگشود. این همان کتاب محفوظ است که تمامی نسخه برداری ها از آن است مگر شما عرب نیستید؟ پس چرا معنای سخن را نمی فهمید در حالی که به همدیگر می گویید از این کتاب نسخه بردار، مگر این طور نیست که از اصل یک نوشته نسخه برداشته می شود؟ و این همان سخن خداوند عزوجل است؛ ما آن چه را انجام می دادید می نوشتیم!. (جائیه/29).

3-2- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ الْقَلَم قلمی است که به وسیله ی آن یادآور «حکیمانه» که نزد پروردگار عالمیان است نوشته می شود.

ص: 471

4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْكَرْخِي قَالَ سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ عَنِ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ فَقَالَ هُمَا مَلَكَان﴾. (1)

5-2- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: جَاءَ رَجُلُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَقَالَ لَه ... وَأَمَّا مَا سَأَلَ عَنْهُ مِنَ الْعَرْشِ مِمَّ خَلَقَهُ اللَّهُ فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَهُ أَرْبَاعًا لَمْ يَخْلُقُ قَبْلَهُ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ الْهَوَاءَ وَ القلم و النور﴾. (2)

باب 3: وَما يَسْطُرُونَ

اشاره

1-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ أَوْ مَا يَكْتُبُونَ هُوَ قَسَمْ وَ جَوَابُهُ مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ﴾. (3)

2-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَما يَسْطُرُونَ يَقُولُ يَكْتُبُ الْمَلَائِكَةُ أَعْمَالَ بَنِي آدَمَ علیه السلام﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿ما أنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونِ﴾. (2)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَائِمُ يُصَلِّى مَعَ خَدِيجَةَ إِذْ طَلَعَ عَلَيْهِ عَلَى بْن أَبِي طَالِب علیه السلام فَقَالَ لَهُ مَا هَذَا يَا مُحَمَّد قَالَ هَذَا دین اللَّهِ فَآمِنْ بِهِ وَصَدَّقُهُ ثُمَّ كَانَا يُصَلِّيَانَ وَيَرْكَعَانِ وَ يَسْجُدَانِ فَأَبْصَرَهُمَا أَهْلُ مَكَّةَ فَفَشَا الْخَبَرُ فِيهِمْ أَنَّ مُحَمَّد الله قَدْ جُنَّ فَنَزَلَ نَ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ﴾. (5)

2- الباقر علیه السلام- ﴿ما أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونِ يَعْنِي قَوْلَ مَنْ قَالَ مِنَ الْمُنَافِقِينَ﴾. (6)

قوله تعالى: ﴿وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمنُون﴾. (3)

1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ نُونِ أَنْ لَا يَمُنُّ عَلَيْكَ فِيمَا يُعْطِيكَ مِنْ عَظِيم مَمْنُونٍ الثَّوَاب﴾. (7)

2- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ بِتَبْلِيغِكَ مَا بَلَّغْتَ فِي عَلى علیه السلام﴾. (8)

قوله تعالى: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾. (4)

ص: 472


1- تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 34، ص 375/ تفسیر نورالثقلین
3- بحار الأنوار، ج 9، ص 243 تفسیر القمی، ج 2، ص 380/ تفسير البرهان
4- تفسیر فرات الکوفی، ص 495
5- بحار الأنوار، ج 3، ص 202/ المناقب، ج 2، ص 14
6- بحار الأنوار، ج37، ص173
7- بحار الأنوار، ج 9، ص 243 تفسیر القمی، ج 2، ص 380؛ «نمن» بدل یمن» و «نعطیک» بدل «یعطیک»
8- بحار الأنوار، ج 9، ص 243 / بحار الأنوار، ج 37، ص 173/ تفسیر فرات الكوفى، ص 497 شواهد التنزیل، ج 2، ص358؛ «بتفاوت لفظی»

4-2- امام صادق علیه السلام- ابراهیم کرخی گوید: از امام صادق علیه السلام در خصوص لوح و قلم پرسیدم و ایشان فرمود: این دو، فرشته هستند».

5-2- امام سجّاد علیه السلام- امام باقر فرمود مردی نزد امام سجاد علیه السلام آمد ... آن سؤالی که درباره ی عرش پرسیده بود که خدا آن را از چه چیزی آفریده عرش چهارمین چیزی است که آفریده است قبل از آن هوا و قلم و نور را آفریده بود.

بخش 3: و آن چه می نویسند.

1-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ﴾؛ یعنی آن چه می نویسند. این قسم و جواب آن ﴿مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونِ﴾ است.

2-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ ما يَسْطُرُونَ﴾ یعنی فرشتگان اعمال انسان ها را می نویسند.

که به لطف و نعمت پروردگارت تو مجنون نیستی (2)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- در حالی که رسول خدا به همراه خدیجه مشغول اقامه نماز بودند، علی بن ابی طالب علیه السلام بر ایشان وارد شد و عرض کرد ای محمد این چیست؟ فرمود: «این دین خداوند است پس به ایشان ایمان آورد و تصدیق نمود سپس آن دو با همدیگر نماز می خواندند و رکوع و سجود می رفتند اهل مکه آن ها را دیدند و این خبر بین آن ها منتشر شد که محمد دیوانه شده است. پس این آیه نازل شد: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُونَ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بمَجْنُونِ﴾.

2- امام باقر علیه السلام- ﴿ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ﴾ منظور [ردّ] سخن منافقانی است که [سخنانی علیه پیامبر صلی الله علیه و آله] گفتند.

و برای تو پاداشی بزرگ و همیشگی است. (3)

1- على بن ابراهيم علیه السلام- ﴿إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ﴾ یعنی آن پاداش بزرگی را که به تو می دهد منت بر تو نخواهد گذاشت.

2- امام باقر علیه السلام- إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ به خاطر آن چه که در مورد علی ابلاغ نمودی.

و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری (4)

ص: 473

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ النَّحْوِيٌّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لفَسَمِعْتُهُ يَقُول: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَدَبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَيَّتِهِ فَقَالَ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ وَما آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَقَالَ عَزَّوَجَلَّ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ نَبِيَّ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَوَّضَ إِلَى عَلَى وَاثْتَمَنَهُ فَسَلَّمْتُمْ وَ جَحَدَ النَّاسُ فَوَ اللَّهِ لَنُحِبُّكُمْ أَنْ تَقُولُوا إِذَا قُلْنَا وَ أَنْ تَصْمُتُوا إِذَا صَمَتَنَا وَ نَحْنُ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَا جَعَلَ اللَّهُ لِأَحَدٍ خَيْراً فِي خِلَافِ أَمْرِنَا﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَدَبَ نَبيَّهُ الله فَلَمَّا انْتَهَى بِهِ إِلَى مَا أَرَادَ قَالَ لَهُ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ فَفَوَّضَ إِلَيْهِ دِينَهُ فَقَالَ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ أَذَبَ نَبِيَّها حَتَّى إِذَا أَقَامَهُ عَلَى مَا أَرَادَ قَالَ لَهُ وَأُمُرُ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ . زَكَاهُ اللَّهُ فَقَالَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ فَلَمَّا زَكَّاهُ فَوَّضَ إِلَيْهِ دِينَهُ فَقَالَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَحَرَّمَ اللهُ الْخَمْرَ وَ حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كُلَّ مُسْكِرِ فَأَجَازَ اللَّهُ ذَلِكَ كُلَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ الصَّلَاةَ وَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ الْوَالِ وقت أَوْقَاتِهَا فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ﴾. (3)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَار قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ لِبَعْض أَصْحَاب قَيْس الْمَاصِرِ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَدَبَ نَبيَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ الدِّينِ وَ الْأُمَّةِ لِيَسُوسَ عِبَادَهُ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ كَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤيَّداً برُوحِ الْقُدُسِ لَا يَزِلُّ وَ لَا يُخْطِئُ فِي شَيْءٍ مِمَّا يَسُوسُ بهِ الْخَلْقَ فَتَادَبَ بآداب الله﴾. (4)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن الْقَاسِمِ بْنَ مُحَمَّدٍ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ أَدَّبَ نَبِيَّهُ فَأَحْسَنَ تَأْدِيبَهُ فَقَالَ خُذِ الْعَفْوَ وَ أَمُرُ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ فَلَمَّا كَانَ ذَلِكَ أَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ وَ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ دِينِهِ فَقَالَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَحَرَّمَ اللهُ الْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَحَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ كُلَّ مُسْكِر فَأَجَازَ اللَّهُ ذَلِكَ وَ كَانَ يَضْمَنُ عَلَى علیه السلام الْجَنَّةَ فَيُجِيزُ اللَّهُ ذَلِكَ لَهُ وَ

ص: 474


1- الكافي، ج 1، ص 265 وسائل الشیعة، ج 27، ص 73 تفسیر العیاشی، ج 1، ص 259/ فضائل الشيعة، ص34/ الاختصاص، ص 330/ المحاسن، ج 1621، ص/ تفسیر نورالثقلین
2- الکافی، ج 1، ص 267/ بحار الأنوار، ج 101، ص 342 بحار الأنوار، ج 17، ص 5 بصائر الدرجات، ص 379/ تفسیر نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 17، ص 8/ بحار الأنوار، ج63 ، ص 485 بحار الأنوار، ج 76، ص171 بصائر الدرجات، ص 379
4- الکافی، ج 1، ص 266/ بحار الأنوار، ج 17، ص4؛ «و ان رسول الله ... الى آخر» محذوف/ تفسیر نورالثقلین

1- امام صادق علیه السلام- ابو اسحاق نحوی گوید: بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و شنیدم که ایشان فرمود: خدای عزوجل پیغمبرش را به محبت خود تربیت کرد و سپس فرمود: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عظیم﴾ و آن گاه به او واگذار کرد و فرمود: هرچه را پیغمبر برای شما آورد بگیرید؛ و از هرچه منعتان کند باز ایستید (حشر) و باز فرمود: کسی که از پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده. (نساء/ 80) سپس امام علیه السلام فرمود: پیغمبر خدا کار را به علی علیه السلام واگذار کرد و او را امین شمرد شما (شیعیان) تسلیم شدید و آن انکار کردند به خدا ما شما را دوست داریم که هرگاه بگوییم بگویید و هرگاه سکوت کنیم سکوت کنید و ما واسطه ی میان شما و خدای عزوجل هستیم خدا برای هیچ کس در مخالفت امر ما خیری قرار نداده است».

2- امام صادق علیه السلام- خدای تبارک و تعالی پیامبرش را تربیت نمود و چون به آن جا که خدا می خواست رسید درباره ی او فرمود: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیم﴾ سپس امر دینش را به او واگذاشت و فرمود: هرچه را پیغمبر برای شما آورد بگیرید؛ و از هرچه منعتان کند باز ایستید. (حشر /7)

3- امام صادق علیه السلام- خدای تبارک و تعالی پیامبرش را تربیت نمود و چون به آن جا که خدا می خواست ،رسید و به او فرمود و به نیک یها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان و با آنان ستیزه مکن]. (اعراف/199) و چون رسول خدا چنین ،کرد خداوند او را ستود و فرمود: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عظیم﴾ و چون او را پاک یافت امر دینش را به او واگذاشت و فرمود: هرچه را پیغمبر برای شما آورد بگیرید؛ و از هرچه منعتان کند باز ایستید. (حشر/7) و خدا شراب انگور را حرام کرد و رسول خدا هر مست کننده ای را حرام کرد و خداوند همه را تأیید کرد و فرمان نماز را فرو آورد و رسول خدا اوقاتش را معین کرد و آن هم تأیید شد.

4- امام صادق علیه السلام- فضیل بن یسار گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام به برخی اصحاب قيس ماصر فرمود: همانا خدای عزوجل پیغمبرش را نیکو تربیت کرد چون تربیت او را تکمیل نمود، فرمود: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیم﴾ سپس امر دین و امّت را به او واگذار فرمود تا سیاست بندگانش را به عهده گیرد، سپس فرمود: هرچه را پیغمبر برای شما آورد بگیرید؛ و از هرچه منعتان کند باز ایستید. (حشر/7) همانا رسول خدا استوار و موفق و مؤید به روح القدس بود، نسبت به سیاست و تدبیر خلق هیچ گونه لغزش و خطایی نداشت و به آداب خدا تربیت شد.

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند به پیامبرش ادب آموخت و او را نیکو تربیت کرد و فرمود: [به هر حال] با آن ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکی ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان و با آنان ستیزه مکن). (اعراف/199) وقتی آن رفتار نیکو از پیامبر صلی الله علیه و آله واقع شد، خداوند نازل فرمود: ﴿إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم﴾ و امر دینش را به او واگذار کرد و فرمود: هرچه را پیغمبر برای شما آورد بگیرید؛ و از هرچه منعتان کند باز ایستید (حشر/(7) پس خداوند خود شراب را حرام کرد و رسول خدا هر مست کننده ای را حرام کرد و خداوند آن را جایز شمرد و پیامبر صلی الله علیه و آله از طرف خداوند بهشت را ضمانت می کرد و خداوند آن را برای او اجازه می داد و خداوند واجبات [ارث] را

ص: 475

ذكَرَ الْفَرَائِضَ فَلَمْ يَذكُرِ الْجَدَ فَأَطْعَمَهُ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم سَهْماً فَأَجَازَ اللَّهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يُفَوِّضُ إِلَى أَحَدٍ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ غَيْرِه﴾. (1)

6- الرسولَ صلی الله علیه و آله- ﴿وَ قَدْ وَرَدَ فِي تَفْسِير إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ أَنَّ النَّبِى كُلَّمَا آذَاهُ الْكُفَّارُ مِنْ قَوْمِهِ قَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِقَوْمِي إِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾. (2)

7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ فَقَدْ رُوِيَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ كَانَ يَمْشِي وَ مَعَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَأَدْرَكَهُ أَعْرَابِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم فَجَذَبَهُ جَدْبا شَدِيداً وَ كَانَ عَلَيْهِ بُرْدُ نَجْرَانِيُّ غَلِيظُ الْحَاشِيَة فَأَثَرَتِ الْحَاشِيَّةُ فِي ا مِنْ شَدَّة جَدْبِهِ ثُمَّ قَالَ يَا مُحَمَّدُ هَبْ لِي مِنْ مَالَ اللَّهِ الَّذِي عِنْدَكَ فَالْتَفَتَ إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَضَحِكَ وَ أَمَرَ بِإِعْطَائِهِ وَ لَمَّا أَكْثَرَتْ قُرَيْشٍ أَذَاهُ وَ ضَرْبَهُ قَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِقَوْمِي فَإِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ فَلِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم﴾. (3)

8- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أبي قَتَادَةَ الْعَمِّى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ: وَاللَّهُ سُبْحَانَهُ يُحِبُّ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ وَ كَانَ فِيمَا خَاطَبَ اللَّهُ نَبيَّهُ الله إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ قَالَ السَّخَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ﴾. (4)

9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَقَالَ ابْنُ عَبَّاس لِعَلِيّ بن أبي طالب أَشْهَدُ يَا أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام أَنَّكَ مِنَ الرَّاسِخِينَ فِى الْعِلْمِ فَقَالَ وَيْحَكَ وَ مَا لِي لَا أَقُولُ مَا قُلْتَ فِي نَفْسٍ مَنِ اسْتَعْظَمَهُ اللَّهُ تَعَالَى فِي عَظَمَتِهِ جَلَّتْ فَقَالَ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم﴾. (5)

10- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ قالَ هُوَ الإِسْلَام﴾. (6)

11- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ يَقُولُ عَلَى دين عظيم﴾. (7)

12- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ قَالَ الْإِيمَانُ﴾. (8)

13- الصّادقين علیهم السلام- ﴿إِنَّ مِمَّا يُزَيِّنُ الْإِسْلَامَ الْأَخْلَاقُ الْحَسَنَةُ فِيمَا بَيْنَ النَّاسِ فَتَوَاظَبُوا عَلَى مَحَاسِن الْأَخْلَاقِ وَحُسْنِ الْهَدَى وَ السَّمْتِ فَإِن ذَلِكَ مِمَّا يُزَيِّنُكُمْ عِنْدَ النَّاسِ إِذَا نَظَرُوا إِلَى مَحَاسِن مَا تَنْطِقُونَ بِهِ وَأَلْقَوْكُمْ عَلَى مَا يَسْتَطِيعُونَ بنَقْصِكُمْ فِيهِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُحَمَّدِ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ وَ هُوَ الْخُلُقُ الَّذِي فِي أَيْدِيكُمْ﴾. (9)

ص: 476


1- بحار الأنوار، ج17، ص7/ تفسير نور الثقلين؛ وفوض اليه ... تا آخر» محذوف شرح نهج البلاغة، ج20، ص 270
2- نهج الحق، ص308
3- مجموعه ورام، ج 1، ص 99/ تفسير البرهان
4- وسائل الشيعة، ج 15، ص 200 / بحار الأنوار، ج 71، ص 286/ بحار الأنوار، ج68، ص 391/ تفسير البرهان الأمالي للطوسي، ص 302/ تفسير نور الثقلين
5- بحار الأنوار، ج 10، ص 48 بحار الأنوار، ج 17، ص 296 الاحتجاج، ج 1، ص 225
6- بحار الأنوار، ج68، ص 382/ معانى الأخبار، ص188/ بحار الأنوار، ج68، ص 382
7- تفسیر القمی، ج 2، ص 382 تفسیر نورالثقلین و تفسیر البرهان ؛ «بتفاوت لفظی»
8- جامع الأخبار، ص 36
9- مشكاة الأنوار، ص 240

بیان فرمود و در میان آن ها پدر بزرگ را بیان نکرد ولی رسول خدا سهمی به او داد و خداوند آن را اجازه داد و خداوند دینش را غیر از او به هیچ یک از پیامبران علیهم السلام واگذار نکرد.

6- پیامبر صلی الله علیه و آله- در تفسیر قول حق ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ آمده است که هرگاه کافران پیامبر صلی الله علیه و آله را می آزردند می فرمود: خدایا قوم مرا بیامرز، آنان نمی دانند».

7- پیامبر صلی الله علیه و آله- روایت شده است که پیامبر خدا در حال رفتن بود و بعضی از اصحاب نیز در خدمت آن بزرگوار بودند مرد عربی با آن حضرت برخورد کرد چنان به شدت او را به طرف خود کشید که حاشیه درشت عبای نجرانی که بر دوش داشت گردن مبارکش را آزرد، آن گاه گفت: یا محمد از آن مال های خدا که در نزد توست به من هم بده پیامبر صلی الله علیه و آله نگاهی به آن مرد عرب کرد و خندید و دستور داد تا به او چیزی دادند وقتی هم که آن بزرگوار را افراد قبیله ی قریش زیاد اذیت کردند و صدمه زدند رو به طرف آسمان کرد و عرض کرد: «بار الها قوم مرا بیامرز که آن ها نادانند»! و به همین دلیل است که خدای متعال فرمود: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾.

8- امام صادق علیه السلام- ابوقتاده عمی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: ... خداوند عزوجل نیز اخلاق نیکو را دوست دارد و در خطاب خود به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای محمد! ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيم﴾. منظور بخشش و اخلاق نیک است.

9- امیرالمؤمنین علیه السلام- ابن عباس رحمه الله علیه به علی بن ابی طالب گفت: یا ابا الحسن علیه السلام من گواهی می دهم که تو از راسخین در علم هستی» فرمود: وای بر تو چرا نگویم آن چه گفتم درباره ی آن شخصیتی که خداوند بزرگ درباره ی عظمت او می فرماید: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾.

10- امام باقر علیه السلام- مقصود از آیه: ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمِ﴾ اسلام می باشد.

11- امام باقر علیه السلام- ﴿إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ منظور از خُلُقٍ عَظِیم﴾ دین با عظمت است.

12- امير المؤمنين علیه السلام - ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ آن ایمان است.

13- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام از چیزهایی که به اسلام زینت می بخشد خوش اخلاقی با مردم است اینک خوش اخلاقی و حسن سلوک و اخلاق پسندیده را پاس دارید، زیرا اخلاق نیک و سلوک پسندیده شما را در نزد مردم زینت می بخشد؛ هرگاه دیدند شما دارای سخن سنجیده هستید، نتوانستند سخنانتان را نقض کنند و خدای عزوجل به حق فرموده است: ﴿إِنَّك لَعَلى خُلُقٍ عَظِیم﴾ و این اخلاقی است که مایه ی آبروی شماست.

ص: 477

* حُسن الخلق

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أدبَنِي رَبِّي فَأَحْسَنَ تَأدِيبي﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيُدْرِک بِحُسْنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ قَائِمِ اللَّيْلِ وَ صَائِمِ النَّهَارِ﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا شَيْءٍ أَثْقَلَ فِى الْمِيزان مِنْ حُسْن الْخُلُق﴾. (3)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّ حُسْنَ الْخَلْقِ فِى الْجَنَّةِ لَا مَحَالَةَ وَإِيَّاكُمْ وَ سُوءَ الْخُلُقِ فَإِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ فِى النَّارِ لَا مَحَالَةَ﴾. (4)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إن أحبكُمْ إِلَى اللَّهِ أَحْسَنُكُمْ أخْلَاقا الْمُوَطَئُونَ أَكْنَافا الَّذِينَ يَأْلْقُونَ وَيُؤْلَفُونَ وَ أَبْعَضُكُمْ إِلَى اللَّهِ الْمَشَاءُونَ بِالنَّمِيمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ الْإخْوَانِ الْمُلْتَمِسُونَ لِأَهْلِ الْبَرَاءِ الْعَثَرَاتِ﴾. (5)

6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَأَفْضَلَكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلَاقا الْمُوَطَّونَ أَكَنَافا الَّذِينَ يَالْفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ تُوَطَّأ رحالهم﴾. (6)

7- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ الصَّادِقِ مَا حَدُّ حُسْن الْخُلُقِ قَالَ تُلِينُ جَانِبَكَ وَتُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَى أَخَاكَ ببشر حَسَن﴾. (7)

8- الصّادق علیه السلام- ﴿اغْسِلُوا أَيْدِيَكُمْ فِي إِنَاءٍ وَاحِدٍ تَحْسُنْ أَخْلَاقُكُمْ﴾. (8)

9- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَ حَوْرًا مِنَ الْجَنَّةِ إِلَى آدَمَ علیه السلام فَزَوَّجَهَا أَحَدَ ابْنَيْهِ وَ تَزَوَّجَ الْآخَرُ إِلَى الْجِنِّ فَوَلَدَنَا جَمِيعاً فَمَا كَانَ مِنَ النَّاسِ مِنْ جَمَال وَحُسْن خُلُقَ فَهُوَ مِنَ الْحَوْرَاءِ وَ مَا كَانَ فِيهِمْ مِنْ سُوءِ الْخُلُقِ فَمِنْ بَنْتِ الْجَانَّ وَ أَنْكَرَ أَنْ يَكُونُ زَوَّجَ بَنَيْهِ مِنْ بَنَاتِهِ﴾. (9)

10- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَت أُمُّ سَلَمَةَ لِرَسُول الله بأبي أنتَ وَ أُمِّى الْمَرْأَةُ يَكُونُ لَهَا زَوْجَانِ فَيَمُوتُونَ وَيَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ لِأَيِّهِمَا تَكُونُ فَقَالَ يَا أَمَّ سَلَمَةَ تَخَيَّرُ أَحْسَنَهُمَا خُلُقًا وَخَيْرَهُمَا لِأَهْلِهِ يَا أُمَّ سَلَمَةَ إِنَّ حُسْنَ الْخُلُق ذَهَبَ بِخَيْرِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ﴾. (10)

ص: 478


1- مستدرک الوسائل، ج 11، ص187
2- بحار الأنوار، ج68، ص382
3- مشكاة الأنوار، ص223
4- عيون أخبار الرضا، ج 2، ص 31
5- عوالی اللئالى، ج 1، ص 100
6- تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان
7- من لا يحضره الفقیه، ج 4، ص 412/ تفسیر نورالثقلین
8- الکافی، ج 6، ص 291 تفسیر نور الثقلين
9- علل الشرایع، ج 1، ص 103/ تفسیر نورالثقلين
10- ثواب الأعمال، ص181/ تفسیر نور الثقلين

* حسن خلق

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای من مرا تادیب نموده و ادب مرا نیکو کرده است.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- مؤمن با حسن خلق خود به درجه ی شخص شب زنده داری که روزها را هم روزه می گیرد نایل می شود.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- چیزی روز قیامت در میزان اعمال از خلق نیک سنگین تر نیست.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- شما را به حسن خلق سفارش می کنم زیرا خوش اخلاق بدون شک در بهشت است و از بد اخلاقی بپرهیزید که بد اخلاق بدون شک در جهنم است.

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- محبوب ترین شما در نزد خدا خوش خلق ترین شما است که مردم را با کمال ملاطفت و نرمی در کنار خود قرار می دهد و با مردم و مردم با او انس و الفت دارند و مبغوض ترین شما در نزد خدا سخن چینان و تفرقه اندازان میان برادران که در مقام پیداکردن لغزش های پاکان باشند.

6- پیامبر صلی الله علیه و آله- بهترین شما کسانی می باشند که اخلاق آن ها از همه نیکوتر است و با لطف و محبت از مردم پذیرایی می کنند و با مردم انس می گیرند و از آن ها دلجویی می نمایند و وسایل استراحت آن ها را فراهم می سازند.

7- امام صادق علیه السلام- به امام صادق علیه السلام عرض شد: تعریف حسن خلق چیست؟ فرمود: «آرامش و خوب سخن گفتن و این که با برادرت با چهره ی باز برخورد کنی».

8- امام صادق علیه السلام- دست های خود را در یک ظرف بشویید تا خوش اخلاق شوید.

9- امام باقر علیه السلام- خداوند حوریه ای را به نام نزله و یا منزله از بهشت به نزد حضرت آدم فرستاد و آن حضرت او را به یکی از فرزندان خود (هابیل) همسر نمود و عقد بست، و برای یکی دیگر از فرزندان خود (قابیل) جنی های را بنام جهانه] عقد کرد، و فرزندانی از آن ها بوجود آمد. پس هر که از مردم نیکو صورت و خوش اخلاق باشد از آن حوریه است و هرکه بد اخلاق باشد از آن جنیه است که به واسطه ی تناسل و ازدواج ها خوبی و یا بدی به او ارث رسیده و حضرت آدم خوش نداشت که دختران خود را به پسران خود تزویج نماید.

10- پیامبر صلی الله علیه و آله- ام سلمه به رسول خدا عرض کرد پدر و مادرم به قربانت زنی که دو شوهر از او مرده است و هر دو در بهشت اند به کدام یک تعلق خواهد داشت؟ فرمود: «ای ام سلمة؛ هر که را که خلقش بهتر و خیرش به خانواده ی خود بیشتر بوده اختیار می کند و حقیقت این که آدم خوش خلق خیر دنیا و آخرت به همراه برده است».

ص: 479

11- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا مِنْ شَيْءٍ أَحْسَنَ فِي الْمِيزَانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ﴾. (1)

12- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بَحْرِ السَّقَاءِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا بَحْرُ حُسْنُ الْخُلُقِ يُسْرُ ثُمَّ قَالَ أ لَا أُخْبرُكَ بِحَدِيثٍ مَا هُوَ فِى يَدَى أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَة قُلْتُ بَلَى قَالَ بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم ذَاتَ يَوْمِ جَالِسُ فِي الْمَسْجِدِ إِذْ جَاءَتْ جَارِيَة لِبَعْضِ الْأَنْصَارِ وَ هُوَ قَائِمُ فَأَخَذَتْ بِطَرَفِ تَوْبِهِ فَقَامَ لَهَا النَّبِيُّ فَلَمْ تَقُلْ شَيْئًا وَلَمْ يَقُلْ لَهَا النَّبِيُّ شَيْئًا حَتَّى فَعَلَتْ ذَلِكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَامَ لَهَا النَّبِيُّ لل فِي الرَّابِعَةِ وَ هِيَ خَلْفَهُ فَأَخَذَتْ هُدْبَةَ مِنْ ثَوْبِهِ ثُمَّ رَجَعَتْ فَقَالَ لَهَا النَّاسُ فَعَلَ اللَّهُ بِكِ وَفَعَلَ حَبَسْتِ رَسُول الله ثَلَاثَ مَرَاتِ لَا تَقُولِينَ لَهُ شَيْئاً وَ لَا هُوَ يَقُولُ لَكِ شَيْئًا مَا كَانَتْ حَاجَتُكِ إِلَيْهِ قَالَتْ إِنَّ لَنَا مَريضاً فَأَرْسَلَنِي أَهْلِى لأخُذَ هُدْبَة مِنْ ثَوْبِهِ لِيَسْتَشْفِيَ بِهَا فَلَمَّا أَرَدْتُ أَخْذَهَا رَآنِي فَقَامَ فَاسْتَحْيَيْتَ مِنْهُ أَنْ أَخُذَهَا وَهُوَ يَرَانِي وَأَكْرَهُ أَنْ أَسْتَأْمِرَهُ فِي أَخْذِهَا فَأَخَذْتُهَا﴾. (2)

13- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْحَاق بْن عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: إِن الْخُلُقَ مَنِيحَة يَمْنَحُهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ خَلْقَهُ فَمِنْهُ سَجِيَّة وَ مِنْهُ نِيَّة فَقُلْتُ فَأَيَّتُهُمَا أَفْضَلُ فَقَالَ صَاحِبُ السَّجِيَّة هُوَ مَجْبُولُ لَا يَسْتَطِيعُ غَيْرَهُ وَصَاحِبُ النِّيَّة يَصْبِرُ عَلَى الطَّاعَة تَصَبراً فَهُوَ أَفْضَلُهُمَا﴾. (3)

14- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَعَارَ أَعْدَاءَهُ أَخْلَاقاً مِنْ أَخْلَاقِ أَوْلِيَائِهِ لِيَعِيشَ أَوْلِيَاؤُهُ مع أَعْدَائِهِ في دَولَاتِهِمْ وَ فِي رواية أُخْرَى وَلَوْلَا ذَلِكَ لَمَا تَرَكُوا وَلِيَا لِلَّهِ إِنَّا قَتَلُوهُ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ﴾. (5)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ ابْنُ مَسْعُود ... فَقَالَ النَّبِيُّ أَ لَا تَسْأَلُونَ عَنْ أَفْضَلِكُمْ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ أَفْضَلُكُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام أَقْدَمُكُمْ إِسْلَاماً وَ أَوْفَركُمْ إِيمَاناً وَ أَكْثَرُكُمْ عِلْماً وَ أَرْجَحُكُمْ حِلْماً وَأَشَدُّكُمْ لِلَّهِ غَضَباً وَأَشَدُّكُمْ نِكَايَةَ فِي الْغَزْوِ وَ الْجِهَادِ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَإِنَّ عَلِيّا علیه السلام قَدْ فَضَلَنَا بِالْخَيْرِ كُلِّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَجَلْ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَقَدْ عَلَّمْتُهُ عِلْمِي وَ اسْتَوْدَعْتُهُ سِرَى وَ هُوَ أَمِينِي عَلَى أُمَّتِي فَقَالَ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ لَقَدْ أَفْتَنَ عَلِيٌّ رَسُولَ اللَّهِ حَتَّى لَا يَرَى بِهِ شَيْئاً فَأَنْزَلَ اللَّهُ الْآيَةَ فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيْكُمُ الْمُفْتُونُ﴾. (5)

ص: 480


1- تفسير نور الثقلين
2- الکافی، ج 2، ص 102 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
3- الكافي، ج 2، ص 101/ تفسير نور الثقلين
4- الکافی، ج 2، ص101/ تفسير نور الثقلين
5- بحار الأنوار، ج 36، ص 144 تفسیر فرات الکوفی، ص496 شواهد التنزیل، ج 2، ص 357؛ «بتفاوت»

11- پیامبر صلی الله علیه و آله- چیزی در میزان عمل بهتر از حسن خلق نیست.

12- امام صادق علیه السلام- بحر سقاء گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود ای بحر! خوش خلقی آسان است». سپس فرمود: آیا می خواهی که حدیثی را که از یکی از اهالی مدینه است، برای تو روایت کنم؟ عرض:کردم آری فرمود روزی رسول خدا در حالی که در مسجد نشسته بود، کنیزی از انصار آمد و گوشه ی لباس ایشان را گرفت و پیامبر صلی الله علیه و آله برای وی برخاست، ولی کنیز چیزی نگفت و پیامبر صلی الله علیه و آله هم به وی چیزی نفرمود تا این که این کار را سه بار تکرار کرد و برای بار چهارم پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که کنیز در پشت سر ایشان بود برخاست آن کنیز تکه ای از لباس ایشان را برداشت و بازگشت انصار به وی گفتند: خداوند تو را چنین و چنان کند سه بار رسول خدا را اسیر کردی و به ایشان چیزی نگفتی و ایشان به تو چیزی نفرمود. حاجت تو نزد ایشان چه بود؟ گفت: بیماری داریم و خانواده ام مرا فرستادند که تکه ای از پیراهنشان را برای شفا بردارم و هنگامی که خواستم آن را بردارم مرا دیدند و برخاستند و من خجالت کشیدم آن را ،بردارم در حالی که ایشان مرا می بینند و برای من ناپسند است که به کسی دستور دهم که آن را برای من بگیرد بنابراین خودم آن را برداشتم.

13- امام صادق علیه السلام- اسحاق بن عمّار از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: خلق خوب و صفت پسندیده عطیه ی الهی است که خداوند جهان به بندگان خود عطا فرموده است و آن بر دو قسم است نزد بعضی فطری و به صورت سجیه و در گروه دیگری اکتسابی و قائم به نیت و اراده است. اسحاق پرسید: کدام یک نسبت به دیگری برتری دارد؟ حضرت فرمود: «صفت فطری با سرشت آدمی ترکیب شده و صاحبش به طور طبیعی نمی تواند به غیر آن متصف باشد ولی خلق اکتسابی از راه مجاهده و بردباری بدست آمده است و هر صفت پسندیده ای که با کوشش و صبر بدست آید بر صفت طبیعی برتری دارد».

14- امام صادق علیه السلام- خداوند متعال از اخلاق دوستان خود به دشمنان خویش عاریه می دهد تا دوستان در دولت آن ها راحت زندگی کنند اگر این گونه نبود همه ی اولیاء را می کشتند.

* و به زودی تو می بینی و آنان نیز می بینند (5)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن مسعود گوید ... پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آیا نمی پرسید بهترین و وارسته ترین میان شما چه کسی است؟ گفتند: بلی ای رسول خدا بفرمایید چه کسی است. نبی صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: علی بن ابی طالب علیه السلام با فضیلت ترین فرد در میان شماست او از سابقه دارترین مسلمانان و برترین مسلمان و برترین مؤمن و عالم ترین انسان و حلیمترین شماست در حق خدا سختگیر و در مقابل دشمن کوبنده است. او عبدالله و برادر مصطفی است. من معلم او و او صحابی وفادار پسر عم و امین بر امتم است. بعضی از حاضران در مسجد که از مقام والای علی ناخرسند بودند گفتند: علی بن ابی طالب علیه السلام رسول خدا را فریفته که هیچ عیبی از او نمی بیند و همیشه از خوبی های او سخن می گوید در همان لحظه آيه ﴿فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ بِأَيْكُمُ الْمَفْتُونُ﴾ نازل شد.

ص: 481

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن أبى أيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ: لَمَّا أَخَذَ النَّبِيُّ الله بيدِ عَلَى علیه السلام فَرَفَعَهَا وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ قَالَ النَّاسُ إِنَّمَا افتتن بابْن عَمِّهِ وَ نَزَلَتْ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ بِأَيكُمُ المَفْتُونُ﴾. (1)

الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن جابر صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ قَالَ أَبُو جَعفَر علیه السلام قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا مِنْ مُؤْمِن إِلَّا وَقَدْ خَلَص وُدِّى إِلَى قَلْبِهِ وَ مَا خَلَصَ وُدِّى إِلَى قَلْب أَحَدٍ إِلَّا وَ قَدْ خَلَص وُدُّ عَلِيٌّ إِلَى قَلْبِهِ كَذَبَ يَا على وَ يُبْغِضُكَ قَالَ فَقَالَ رَجُلَانِ مِنَ الْمُنَافِقِينَ لَقَدْ فُتِنَ رَسُولُ اللَّهِ لهُ بِهَذَا الْغُلَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ بِأَيْكُمُ الْمُفْتُونُ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿بِأَيْكُمُ الْمُفْتُونُ﴾ (6)

قوله تعالى: ﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالمُهتَدينَ﴾ (7)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عن الضَّحَّاك بن مُزاحِمٍ قَال إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالمُهتَدينَ لَمَّا رَأت قُرَيْسُ تَقْدِيمَ النَّبيِّ عَلِيّا وَإِعْظَامَهُ لَهُ نَالُوا مِنْ عَلِيٍّ اللهِ وَقَالُوا قَدِ افتتن بهِ مُحَمَّد فَأَنْزَلَ اللهُ تَعَالَى ... إلَى قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ اللهُ أعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ وَ سَبيلُهُ عَلِى بن أبى طالب علیه السلام﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ﴾ (8)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ فَلا تُطِعِ المُكَذِّبِينَ قال: فِي عَلى ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ﴾ (9)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَدُّوا لَوْ تُدْهِنَّ فَيُدْهِنُونَ أَنْ أَحَبُوا أَنْ تَغْشَ فِي عَلِي فَيَغْشُونَ مَعَكِ﴾. (5)

ص: 482


1- بحار الأنوار، ج 36، ص 165 تأویل الآيات الظاهرة، ص 686 بحار الأنوار، ج37، ص 173؛ «رجل لقد ... انزل الله تعالى» بدل «الناس ... نزلت»/ بحار الأنوار، ج 73، ص173؛ «ناس فتن» بدل «انما افتتن» تفسیر فرات الکوفی، ص496؛ «فتن» بدل «افتتن»
2- بحار الأنوار، ج 39، ص 254 شواهد التنزیل، ج 2، ص 358؛ «قال رسول الله ... الى قلبه محذوف المحاسن، ج 1، ص 151 و تفسیر نور الثقلين
3- بحارالأنوار، ج24، ص 25 شواهد التنزیل، ج 2، ص 359؛ «و هم النفر ... ما قالوا» زيادة و «سبيله» محذوف
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 380 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 380 تفسیر نور الثقلين

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابو ایوب انصاری گوید هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی را گرفت و بالا برد و فرمود: هرکس» من مولای او باشم علی مولای اوست برخی از مردم گفتند این تنها به خاطر شیفتگی ایشان به پسر عمویش است بنابراین این آیه نازل شد: ﴿فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ بِأَتِيَكُمُ المفتون﴾.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر رحمه الله علیه از امام باقر نقل کرده است که فرمود پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: مؤمنی وجود ندارد مگر آن که محبّت من در قلب وی خالص باشد و محبّت من در قلب هیچ کس خالص نخواهد شد مگر آن که محبّت علی در قلب وی خالص باشد ای علی! دروغ است کسی که ادعا می کند که به من محبت می ورزد و تو را دوست نداشته باشد فرمود: «دو نفر از منافقین گفتند: رسول خدا شیفته ی این جوان علی شد؛ بنابراین خداوند تعالی این آیه را نازل کرد: ﴿فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ بِأَتِيَكُمُ الْمُفْتُونَ﴾.

که کدام یک از شما مجنونید! (6)

به یقین پروردگارت بهتر از هرکس می داند چه کسی از راه او گمراه شده و نیز از هدایت یافتگان بهتر آگاه است (7)

1- امیرالمؤمنین علیه السلام- ضحاک بن مزاحم گوید: ﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ﴾ وقتی قریش دیدند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را بزرگ می نماید و پیوسته برایش احترام می کند؛ شروع به بدگویی از آن جناب نمودند گفتند محمد دیوانه علی شده خداوند این آیات را نازل کرد: ﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾ مراد از سبیل در این آیه علی بن ابی طالب علیه السلام علم است.

حال که چنین است از تکذیب کنندگان اطاعت مکن (8)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه: ﴿فَلَا تُطِعِ المُكَذِّبِينَ﴾ درباره ی علی نازل شده است.

آن ها دوست دارند [در مورد انحراف از حق] نرمش نشان دهی تا آن ها [هم] نرمش نشان دهند. (9)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ یعنی این که دوست داشتند که در حق علی علیه السلام ظلم، تقلب و خیانت می کردی تا آن ها نیز همراه تو خیانت می کردند.

ص: 483

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ أَوْ وَدَّ هَوْلَاءِ الْكُفَّارُ أَنْ تُلَيِّنَ لَهُمْ فِي دِينِكَ فَيُلَيِّنُونَ في دينهم﴾. (1)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَعْنَاهُ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُ فَيَكْفُرُونَ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿ وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلافٍ مَهين﴾. (10)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ لَا تُطِعْ يَا مُحَمَّدَ كُلَّ حَلافٍ أَوْ كَثِيرِ الْحَلْفِ بِالْبَاطِلِ لِقِلَّةِ مُبَالَاتِهِ بِالْكَذِبِ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿هَمَّازٍ مَشَاءٍ بِنَمِيمٍ﴾. (11)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿هَمَّازٍ مَشَاءٍ بِنَمِيمٍ قَالَ كَانَ يَنِمُ عَلَى رَسُول اللَّهِ وَ يَنِمُ بَيْنَ أَصْحَابهِ﴾. (4)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿ثَلَاثَةِ لَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ السَّفَالُ لِلدَّمَ وَ شَارِبَ الْخَمْرِ وَ مَشَاءُ بِنَمِيمَة﴾. (5)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: أَ لَا أَخْبِرُكُمْ بِشِرَارِكُمْ؟ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ الْمَشَاءُونَ بِالنَّمِيمَةَ وَ الْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ الأحِبَّةِ وَالْبَاغُونَ لِلْبَرَاءِ الْعَيْبِ﴾. (6)

4- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلِيُّ كَفَرَ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّة عَشَرَةَ: العيابِ وَالسَّاعِي فِي الْفِتْنَةِ﴾. (7)

قوله تعالى: ﴿مَنَّاعِ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ﴾. (12)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿مَنَّاعِ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ قَالَ: الخَيرُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مُعْتَدِ أَي اعْتُدِيَ عَلَيْه﴾. (8)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مناع لِلْخَيْرِ أَى بِخَيْل بِالْمَالِ وَقِيلَ مَنَّاع عَشِيرَتَهُ عَن الْإِسْلَام بِأَنْ يَقُولَ: مَنْ دَخَلَ في دين مُحَمَّدِكَ لَا أَنْفَعُهُ بِشَيْءٍ أَبَداً ﴾. (9)

ص: 484


1- تفسير بحر العرفان، ج16، ص 119
2- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 119
3- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 119
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 380/ تفسیر نورالثقلین؛ «یهمز» بدل «ینم»
5- الخصال، ج 1، ص 180 تفسیر نورالثقلين؛ «بتفاوت»
6- تفسير نور الثقلين
7- تفسير نور الثقلين
8- تفسیر القمی، ج 2، ص 380/ تفسیر نورالثقلين
9- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 119

2- ابن عباس رحمه الله علیه- وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ یعنی این کافران دوست دارند در دینت به آنان نرمش نشان دهی تا آن ها هم در دینشان نرمش نشان دهند.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- معنای آیه این است که آنان دوست دارند تو کافر شوی تا آن ها هم کافر شوند.

و از کسی که سوگند یاد می کند و پست است اطاعت مکن. (10)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- محمد از کسی که سوگند یاد می کند و پست است اطاعت مکن. یعنی کسی که به خاطر کم اعتنا بودن به زشتی و ضرر دروغ زیاد قسم به باطل می خورد.

* کسی که بسیار عیب جو و سخن چین است. (11)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- هَمَّازٍ مَشَاء بِنَمِیمٍ کسی بود که علیه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم سخن چینی می کرد و یارانش را علیه ایشان تحریک می کرد.

2- امام صادق علیه السلام- سه گروه به بهشت وارد نخواهند شد آن کس که خون کسی را بریزد و باده گسار و سخن چین.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- عبدالله بن سنان گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آیا شما را از شریرترینتان خبر ندهم؟ گفتند: «چرا ای رسول خدا فرمود: «آری» آنان کسانی هستند که راه نمامی را می پویند، و دوستان را از هم جدا می سازند و از پاکان و پاکیزگان عیب جوئی می کنند».

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای عَلَى علیه السلام ده گروه از این امت به خدای بزرگ کافر شده اند...مردم عیبجو کسی که فتنه می انگیزد.

* و بسیار مانع کار خیر و متجاوز و گناهکار است. (12)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- اما در این آیه: مَنَّاعٍ للْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ، منظور از الخير اميرالمؤمنين علیه السلام است مُعتد؛ به حق وی تجاوز کردند.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- مَناعِ لِلْخَيْرِ یعنی بخیل به مال و ثروت است و گفته شده است: مانع خویشاوندانش از پذیرش دین اسلام است؛ به این که بگوید هرکس» در دین محمد وارد شود، هرگز سودی به او نمی رسانم».

ص: 485

قوله تعالى: ﴿عُتُل بَعْدَ ذلِكَ زَنيم﴾ (13)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿لي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ هم مثل بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ قَالَ الْعُلُ الْعَظِيمُ الْكُفْرُ وَالزَّنِيمُ الْمُسْتَهْتِرُ بِكُفْرِهِ﴾. (1)

2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿عمل: عظيم الكفر، والرئيمُ الدَّعِيِ﴾. (2)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿روى أَنَّهُ سُئِل التي الله عَن العمل الزنيم، فَقَالَ: هُوَ الشَّدِيدُ الْخَلْقُ الشَّرِيحُ الأكولُ الشَّرُوبُ الْوَاجِدُ لِلطَّعَام وَ الشَّرَاب الظُّلُومُ لِلنَّاسِ الرَّحِيبُ الْجَوْفِِ﴾. (3)

4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْعُتُلُ هُوَ الَّذِي لَا أَصْلَ لَهُِ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿أَنْ كانَ ذا مال وَبَنِينَِ﴾. (14)

قوله تعالى: ﴿إِذا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾ (15)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي قَوْلِهِ إِذا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنا قَالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ يَعْنِي تَكْذِيبَهُ بِقَائِمٍ آلِ مُحَمَّدِ إِذْ يَقُولُ لَهُ لَسْنَا نَعْرِفُكَ وَ لَسْتَ مِنْ وَلْدِ فَاطِمَةَ كَمَا قَالَ الْمُشْرِكُونَ لمحمد صلی الله علیه و آله﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُوم﴾ (16)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿سَنَسِمُهُ عَلَى الخُرْطُومِ قَالَ فِي الرَّجْعَة إِذَا رَجَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ رَجَعَ أعْدَاؤُهُ فَيَسمُهُمْ بميسم مَعَهُ كَمَا تُوسَمُ الْبَهَائِم عَلَى الْخُرْطُومِ وَالْأَنْفِ وَالشَّفَتَيْنِ﴾. (6)

2- الباقر علیه السلام- ﴿وَأَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ فَهُوَ الْوَسْمُ عَلَى الْخُرْطُومِ يُوسَمُ الْكَافِرُ﴾. (7)

ص: 486


1- بحار الأنوار، ج 69، ص97/ معانى الأخبار، ص149/ تفسیر نورالثقلین و تفسیر البرهان؛ «مستهزئ» بدل «مستهتر»
2- تفسیر القمی، ج 2، ص 380
3- تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»
4- تفسير البرهان
5- بحار الأنوار، ج 51، ص 61
6- تفسیر القمی، ج 2، ص381
7- تفسیر نور الثقلين

علاوه بر این کینه توز و بدنام است. (13)

1- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: از امام صادق علیه السلام منظور این آیه ﴿عُتُل بَعْدَ ذَلِكَ الزنيم﴾. را پرسیدم. فرمود: عُتُل کسی است که کفرش شدید باشد و زنیم کسی است که در کفر خویش بی پروا باشد».

2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- عُتُل؛ کسی است که کفرش شدید و عظیم باشد و زنیم؛ همانا حرامزاده است.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی العتل الزنيم سؤال شد، فرمود: «او تندخوی و بخیل است در خوردن و آشامیدن زیاده روی می کند و انواع خوردنی ها و نوشیدنی ها را دارد و به مردم ستم می کند و شکم گنده است.

4- امام علی علیه السلام- الْعُلُ، کسی است که اصل و نسب نداشته باشد. این معنا از علی علیه السلام روایت شده است.

مبادا به خاطر مال و فرزندان فراوانش [از او پیروی کنی]! (14)

[در حالی که] هرگاه که آیات ما بر او خوانده شود می گوید «این ها افسانه های پیشینیان است». (15)

1- امام صادق علیه السلام- إذا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِینَ یعنی هنگامی که آیات ما بر او خوانده می شود می گوید افسانه های پیشینیان است. بی دینان چون خبر ظهور قائم اس را بشنوند افسانه می پندارند و هنگامی که او را ببینند می گویند ما تو را نمی شناسیم و تو از فرزندان فاطمه علیها السلام ای نیستی چنان که مشرکین این گونه سخنان به پیغمبر گفتند.

ولی ما به زودی بر بینی او داغ [ننگ] می نهیم. (16)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سَنَسِمُهُ عَلَى الخُرْطُوم؛ هنگام رجعت آن هنگام که امیرالمؤمنین علیه السلام باز می گردد و دشمنانش باز می گردند و با وسیله ی داغ ،زنی بینی و لب های آنان را مانند چهارپایان نشانه می گذارد و خراطیم بینی و دو لب را گویند.

2- امام باقر علیه السلام- و اما [معنای] قُضِيَ الْأَمْرُ، در آیه آیا (پیروان فرمان شیطان، پس از این همه نشانه ها و برنامه های روشن) انتظار دارند که خداوند و فرشتگان، در سایه هایی از ابرها به سوی آنان بیایند (و دلایل تازه ای در اختیارشان بگذارند؟ با این که چنین چیزی محال است!) و همه چیز انجام شده و همه کارها به سوی خدا بازمی گردد. (بقره /210) همان علامت و داغ ننگ نهادن بر بینی است که علامت و داغ ننگ بر بینی کافر نهاده می شود.

ص: 487

- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ الْمَعْنَى سَتَخْطِمُهُ بالسَّيْفِ فِي الْقِتَالَ حَتَّى يَبْقَى أَثَرُهُ فَعَلَ ذَلِكَ يَوْمَ بَدْر﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَبَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ ﴾. (17)

1- الباقر علیه السلام- ﴿إن الرجل ليُذنِبُ الذَّنْبَ فَيُدْرَأَ عَنْهُ الرِّزْقُ وَتَلَا هَذِهِ الْآيَةَ إِذْ أَقْسَمُوا لَبَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ وَلا يَسْتَثْنُونَ فَطَافَ عَلَيْها طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نَائِمُونَ﴾. (2)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿سَعِيدِ بْنِ جُبَيْر عَن ابْنِ عَبَّاس رحمه الله علیه أَنَّهُ قِيلَ لَهُ إِنَّ قَوْماً مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ يَزْعُمُونَ أَنَّ الْعَبْدَ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ بِهِ الرِّزْقَ فَقَالَ ابْن عَبَّاس ... أَنَّ شَيْخاً كَانَتْ لَهُ جَنَّة ... فَلَمَّا قُبِضَ الشَّيْخُ وَرَثَهُ بَنُوه ... فَرَاحُوا إِلَى جَنَّتِهِمْ بَعْدَ صَلَاةِ الْعَصْرِ فَأَشْرَفُوا عَلَى ثَمَرَةٍ وَ رِزْقِ فَاضِلَ لَمْ يُعَايِنُوا مِثْلَهُ فِي حَيَاة أبيهِمْ فَلَمَّا نَظَرُوا إِلَى الْفَضَلِ طَغَوْا وَبَغَوْا وَ قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضَ إِنَّ أَبَانَا كَانَ شَيْخاً كَبِيراً قَدْ ذَهَبَ عَقَلَهُ وَ خَرفَ فَهَلَمَ فَلْتَتَعَاهَدْ عَهْداً فِيمَا بَيْنَنَا أَنْ لَا نُعْطِيَ أَحَداً مِنْ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِينَ فِي عَامِنَا هَذَا شَيْئاً حَتَّى نَسْتَغْنِيَ وَتَكْثُرَ أَمْوَالُنَا ... وَسَخِطَ الْخَامِسُ وَ هُوَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ فِيهِ قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ فَقَالَ الرَّجُلُ يَا ابْنَ عَبَّاسِ كَانَ أَوْسَطَهُمْ فِي السِّنِّ فَقَالَ لَا بَلْ كَانَ أَصْغَرَ الْقَوْمِ سِنَا وَكَانَ أَكْبَرَهُمْ عَفْنَا وَ أَوْسَطُ الْقَوْمِ خَيْرُ الْقَوْمِ وَالدَّلِيلُ عَلَيْهِ فِي الْقُرْآنِ فِي قَوْلِهِ إِنَّكُمْ يَا أُمَّةَ مُحَمَّدِ أَصْغَرُ الْقَوْمِ وَ خَيْرُ الْأمَمِ قَالَ اللَّهُ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً فَقَالَ لَهُمْ أَوْسَطُهُمْ اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا عَلَى مِنْهَاجِ أَبيكُمْ تَسْلَمُوا وَ تَغْنَمُوا فَبَطَشُوا بِهِ فَضَرَبُوهُ ضَرْباً مُبْرِحاً فَلَمَّا أَيْقَنَ الْأَخُ أَنَّهُمْ يُرِيدُونَ قَتْلَهُ دَخَلَ مَعَهُمْ فِي مَشُورَتِهِمْ كَارِها لِأَمْرِهِمْ غَيْرَ طَائِعِ فَرَاحُوا إِلَى مَنَازِلِهِمْ ثُمَّ حَلَفُوا بِاللَّهِ أَنْ يَصْرِمُوا إِذَا أَصْبَحُوا وَلَمْ يَقُولُوا إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى فَابْتَلَاهُمُ اللَّهُ بِذَلِكَ الذَّنْب وَ حَالَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ذَلِكَ الرِّزْقِ الَّذِي كَانُوا أَشْرَفُوا عَلَيْهِ فَأَخْبَرَ عَنْهُمْ فِي الْكِتَابِ وَ قَالَ إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِ مُنَّهَا مُصْبِحِينَ وَلَا يَسْتَثْنُونَ فَطَافَ عَلَيْها طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُم نائِمُونَ فَأَصْبَحَتْ كَالصَّريم﴾. (3)

ص: 488


1- تفسير بحر العرفان، ج16، ص 120
2- الكافي، ج 2، ص271 / وسائل الشيعة، ج 15، ص 301/ بحار الأنوار، ج 70، ص 358/ المحاسن، ج 1، ص 115/ بحار الأنوار، ج 70، ص 324/ تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان
3- مستدرک الوسائل، ج 7، ص97/ تفسير البرهان تفسیر القمی، ج 2، ص 381؛ «بتفاوت»

3- ابن عباس رحمه الله علیه- معنای [آیه] این است که در جنگ با شمشیر بر بینی او می زنیم تا اثرش بماند. این کار را در جنگ بدر انجام داد و بینی بعضی از کافران در جنگ بدر بریده شد.

ما آن ها را آزمودیم، همان گونه که صاحبان «باغ را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند خوردند که میوه های باغ را صبحگاهان دور از چشم مستمندان] بچینند. (17)

1- امام باقر علیه السلام- همانا شخصی که گناهی مرتکب می شود رزق و روزی از او دفع می شود، و این آیات را تلاوت نمود ﴿إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِ مُنَهَا مُصْبِحِينَ، وَلَا يَسْتَنُونَ؛ فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ﴾.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- سعید بن جبیر از ابن عباس رحمه الله علیه نقل کرده است به وی گفته شد: «گروهی از این امت مدعی هستند که بنده ای که گناهی مرتکب می شود از رزق و روزی محروم می شود، آیا این گونه است؟ ابن عبّاس رحمه الله علیه گفت: ... پیرمردی دارای باغ هایی بود ... هنگامی که آن پیرمرد از دنیا رفت پسرانش وارث او شدند آن ها بعد از نماز عصر به باغهای خویش رفتند و به آن همه محصول نگاه کردند که در روزگار پدرشان نظیر آن سابقه نداشت بنابراین هنگامی که آن همه محصول را دیدند طغیان و سرکشی کردند و به همدیگر گفتند پدر ،ما پیر مرد سالخورده ای بود که عقل خویش را از دست داده بود پس بیایید پیمان ببندیم که امسال چیزی از محصول خویش را به هیچ کدام از مسلمانان فقیر ندهیم تا این که پولدار شویم و مال ما زیاد شود ... و این همان کسی است که خداوند عزوجل می فرماید: ﴿قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ﴾ أَن مرد گفت: «ای ابن عباس رحمه الله علیه از نظر سینی متوسط آن ها بود؟ گفت خیر بلکه از نظر سنی از همه ی آن ها کوچکتر بود ولی از نظر عقلی از همه ی آن ها بزرگتر میانه ی قوم، بهترین آن ها ست و دلیل بر آن سخن خداوند عزوجل در قرآن است؛ که شما ای امت محمد کوچک ترین امت ها هستید ولی در عین حال بهترین آن ها هستید همان گونه [که قبله ی شما]، یک قبله ی میانه است شما را ،نیز امت میانه ای قرار دادیم (بقره /143) پس برادرشان به آن ها گفت: تقوای خدا پیشه کنید و به همان راه و روش پدرتان عمل کنید سلامت خواهید یافت و به سود خواهید رسید ولی آنان به وی حمله کردند و به شدت به وی آسیب رساندند و وقتی برادرشان فهمید که قصد جان وی را دارند از روی اجبار شریک آن ها در آن کار شد. به خانه ی خویش رفتند و سوگند یاد کردند که صبحگاهان میوه آن را برچینند بدون آن که به خواست و اراده خداوند توجه داشته باشند. بنابراین خداوند سزای آن گناهاشان را به آن ها داد و آن محصول را که در شرف برداشت کردن آن بودند، از دست ایشان ربود و داستان آنان را در قرآن ذکر کرد: ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِ مُنَّهَا مُصْبِحِينَ، وَ لَا يَسْتَثْنُونَ، فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَ هُمْ نَائِمُونَ، فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ﴾

ص: 489

3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الجَنَّةِ إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ ابْتُلُوا بِالْجُوعِ كَمَا ابْتُلِيَ أَصْحَابُ الْجَنَّهَ وَ هِيَ الْجَنَّةُ الَّتِي كَانَتْ فِي الدُّنْيَا وَكَانَتْ فِي الْيَمَنِ يُقَالُ لَهَا الرِّضْوَانَ عَلَى تِسْعَة أَمْيَالِ مِنْ صَنْعَاء﴾. (1)

4- الهادى علیه السلام- ﴿فَهَذِهِ الْآيَاتُ يُقَاسُ بَعْضُهَا بِبَعْض وَ يَشْهَدُ بَعْضُهَا لِبَعْض وَأَمَّا آيَاتُ الْبَلْوَى بِمَعْنَى الاختبار قوله ليَبْلُوَكُمْ في ما آتَاكُمْ وَقَولُهُ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيُلِيكُمْ وَقَوْلُهُ إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَونا قَوْلُهُ أَصْحابَ الْجَنَّةِ وَقَوْلُهُ خَلَقَ المَوتَ وَ الحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ قَوْلُهُ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ وَ قَوْلُهُ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوا بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَكُلُّ مَا فِي الْقُرْآنِ مِنْ بَلْوَى هَذِهِ الْآيَاتِ الَّتِي شَرَحَ أَولَهَا فَهِيَ اخْتِبَارُ وَ أَمْثَالُهَا فِي الْقُرْآن كَثِيرَة فَهِيَ إِثْبَاتُ الِاخْتِبَارِ وَالْبَلْوَى إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثًا وَ لَا أَهْمَلَهُمْ سُدًى وَلَا أَظْهَرَ حِكْمَتَهُ لَعِباً﴾. (2)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا رُويَ عَنِ النَّبِيِّ مِنَ النَّهْى عَنِ الْحَصَادِ وَالْجَدَاذِ بِاللَّيْلِ، وَإِنَّمَا نَهَى عَنْ ذَلِكَ لِمَا فِيهِ مِنْ حِرْمَانِ الْمَسَاكِينِ مَا يُنْبَدُ إِلَيْهِمْ مِنْ ذَلِكَ، ألَا تَرَى إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِ مُنَّهَا مُصْبِحِينَ وَلَا يَسْتَثْنُونَ﴾. (3)

6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَى ابْنُ مَسْعُودٍ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ اتَّقُوا الذُّنُوبَ فَإِنَّهَا مَمْحَقَةُ لِلْخَيْرَاتِ إِنَّ الْعَبْدَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَنْسَى بِهِ الْعِلْمَ الَّذِي كَانَ قَدْ عَلِمَهُ وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُمْنَعُ بِهِ مِنْ اللَّيْلِ وَإِنَّ الْعَبْدَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ بِهِ الرِّزْقَ وَ قَدْ كَانَ هَنِيئاً لَهُ ثُمَّ تَلَا إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِلَى آخِرِ الْآيَاتِ﴾. (4)

7- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الذَّنْبَ يَحْرِمُ الْعَبْدَ الرِّزْقَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الجَنَّةِ﴾. (5)

8- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَوْنَا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا أى حلفوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ﴾. (6)

ص: 490


1- تفسیر القمی، ج 2، ص 382/ تفسير البرهان
2- تحف العقول، ص 474
3- فقه القرآن، ج 1، ص 216
4- بحار الأنوار، ج 70، ص377/ عدة الداعی، ص211
5- مستدرک الوسائل، ج 11، ص 331/ مشكاة الأنوار، ص 155
6- تفسیر القمی، ج 2، ص381

3- امام باقر علیه السلام منظور از آیه: ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الجَنَّةِ﴾، این است که اهالی مکه دچار گرسنگی شده بودند همان گونه که اهالی آن باغها به گرسنگی و خشکسالی مبتلا گشتند و آن باغ ها در منطقه پست تر (دنیا) و در کشور یمن بود که به آن رضوان گفته می شد که در نه مایلی صنعاء واقع بود. در این آیه ﴿فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَ هُمْ نَائِمُونَ﴾؛ منظور از طائف عذاب است و إِنَّا لَضَالُّونَ؛ منظور این است که ما راه را اشتباه رفتیم، و منظور از این آیه: ﴿لولا تُسَبِّحُونَ، این است که آیا طلب غفران و آمرزش نمی کنید؟

4- امام هادی علیه السلام- این آیات همه با یکدیگر قیاس شود و شاهد همدیگر باشد، و اما آیات «بلوی» که به این تعبیر ادا شده که آن هم به معنای اختیار و آزمایش است البته این تعبیر در آیات قسمت اول هم بود ولی خدا می خواهد شما را در آن چه به شما بخشیده بیازماید. (مائده/48) و سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت و پیروزی شما به شکست انجامید تا شما را آزمایش کند (آل عمران/152) ﴿و إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الجَنَّةِ﴾ و مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می کنید (ملک/2) و [به خاطر آورید] هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود (بقره/124) و اگر خدا می خواست خودش آن ها را مجازات می کرد، اما می خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید. (محمد/4) و هرچه در قرآن به عنوان بلوی» آمده که نمونه اش آیات مذکوره بود همه به معنای آزمایش است و امثال آن در قرآن فراوان است این ها امتحان را ثابت می کند خدای عزوجل خلق را بیهوده ،نیافریده آن ها را خودسر رها نکرده کارهای حکیمانه را به بازیچه انجام نداده است.

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- به این خاطر از آن نهی فرمود که باعث محروم شدن فقیران از آن کشتی است که از آن به آن ها داده می شود آیا سخن خداوند متعال را نمی بینی که می فرماید: ﴿إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِ مُنَّها مُصْبِحِينَ وَلا يَسْتَثْنُون﴾.

6- پیامبر صلی الله علیه و آله- از گناهان دوری کنید که گناه نیکی ها را از بین می برد آدمی مرتکب گناهی می گردد و در اثر آن علومی که فرا گرفته بوده فراموش می کند آدم گناهی می کند و در اثر آن از خواندن نماز در شب محروم می گردد و گناه موجب می شود که انسان از روزی محروم گردد، در حالی که زندگی برایش گوارا بوده است و بعد این آیه را تلاوت کرد: ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الجَنَّة﴾.

7-امام صادق علیه السلام- گناه مانع رسیدن روزی به بنده می شود و این اشاره به سخن خداوند عزّوجل است که فرمود: ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ﴾.

8- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَما بَلَونا أَصْحابَ الجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا﴾ یعنی سوگند خوردند که میوه های باغ را صبحگاهان [دور از چشم مستمندان] بچینند.

ص: 491

قوله تعالى: ﴿وَلا يَسْتَثنُونَ﴾ (18)

قوله تعالى: ﴿فَطَافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ﴾ (19)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَطَافَ عَلَيْها طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نائِمُونَ فَإِنَّهُ كَانَ سَبَبَهَا﴾. (1)

2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- ﴿قوله فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُم نائِمُونَ وَهُوَ الْعَذَاب﴾. (2)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَطَافَ عَلَيْها طَائِفٌ أَى أَحَاطَتْ بِهَا النَّارُ فَاحْتَرَقَتْ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ﴾. (20)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرٍ الطَّائِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَن الْحُسَيْنِ بْنِ عَلى علیه السلام قَالَ: كَانَ عَلِيٌّ بن أبي طَالِب علیه السلام بِالْكُوفَة فِي الْجَامِعَ إِذْ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلُ مِنْ أَهْلَ الشَّامِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام .. أَخْبِرْنِي عَنْ يَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَ تَطَيْرِنَا مِنْهُ وَتَقْلِهِ وَأَيُّ أَرْبِعَاءَ هُوَ قَالَ أَخِرُ أَرْبَعَاءَ فِي الشَّهْرِ وَ هُوَ الْمُحَاقُ وَ فِيهِ قَتَلَ قَابِيلُ هَابِيلَ أَخَاهُ وَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ الْقِيَ إِبْرَاهِيمُ الةِ فِي النَّارِ وَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَضَعُوهُ فِي الْمَنْجَنِيقِ وَيَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ غَرَقَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فَرْعَوْنَ وَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ جَعَلَ اللَّهُ عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ أَرْسَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الرِّيحَ عَلَى قَوْمِ عَادٍ وَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ أَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ وَ يَوْمَ الْأَرْبعَاءِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَى نُمْرُودَ الْبَقَةَ﴾. (4)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ قَالَ كَالْمُحْتَرِقِ فَقَالَ الرَّجُلُ يَا ابْن عَبَّاسِ رحمه الله علیه مَا الصَّرِيمُ قَالَ اللَّيْلُ الْمُظْلِم ثم قال لا ضوء له و لا نور﴾. (5)

3- ابن عباس رحمه الله علیه- قَوْلُهُ فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ أَنْ كَاللَّيْلِ الْمُظْلِم وَالصَّرِيمَانِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ بالصرام أحَدِهِمَا عَن الآخر﴾. (6)

قوله تعالى: ﴿فَتَنادَوْا مُصْبحينَ﴾. (21)

ص: 492


1- تفسیر القمی، ج 2، ص381
2- تفسیر القمی، ج 2، ص 382
3- تفسير بحر العرفان، ج16، ص126
4- بحار الأنوار، ج 10، ص80/ تفسیر نورالثقلین؛ «اصحبت كالصريم» بدل «القی ابراهيم في النار ... الى آخر»
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 381 مستدرک الوسائل، ج 7، ص97/ بحار الأنوار، ج 93، ص 101؛ ثم قال لاضوء و لانور» محذوف
6- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص127

و هیچ [کس را] از آن استثنا نکنند. (18)

اما عذابی فراگیر از سوی پروردگارت [شب هنگام] بر باغ آن ها فرود آمد در حالی که آنان در خواب بودند. (19)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَطافَ عَليها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُونَ؛ این [عذاب فراگیر] علت [از بین رفتن آن باغ بود.

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ، منظور از طائف، عذاب است.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- الله فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ یعنی آتش آن را احاطه کرد؛ در نتیجه سوخت.

و آن باغ [سرسبز] همچون شب سیاه و ظلمانی شد. (20)

1- امام علی علیه السلام- از امام حسین علیه السلام نقل شده است روزی امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد جامع کوفه بود، مردی از اهالی شام از جای حرکت کرده و گفت: ای امیرالمؤمنین علیه السلام ... مرا از روز چهارشنبه مطلع کن و این که فال بد می زنیم و آن روز برای ما سنگین می آید، کدام چهارشنبه است؟ فرمود: چهارشنبه آخر ماه است در آن چهارشنبه قابیل برادرش هابیل را کشت و ابراهیم را در آتش افکندند و روز چهارشنبه او را در منجنیق قرار دادند روز چهارشنبه فرعون را خدا غرق کرد. روز چهارشنبه خداوند قریه لوط را زیرورو کرد در روز چهارشنبه خداوند باد سهمگین بر قوم عاد فرستاد روز چهارشنبه آن باغ [سرسبز] همچون شب سیاه و ظلمانی شد روز چهارشنبه مسلّط کرد». خداوند پشه را بر نمرود.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِیم مانند چیزی سوخته شده می باشد. شخصی گفت: «ای ابن عباس رحمه الله علیه! الصَّرِيم «چیست؟ پاسخ داد شب دیجور و ظلمانی شبی که هیچ اثری از نور در آن نباشد.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِیم یعنی مانند شب تاریک [شد]. و «الصریمان» شب و روز است به خاطر این که یکی از آن ها از دیگری برچیده می شود.

* صبحگاهان یکدیگر را صدا زدند (21)

ص: 493

قوله تعالى: ﴿أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَارِمِينَ﴾ (22)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِنْ كُنتُمْ صارِمِينَ قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ إِنَّ أَبَانَا كَانَ شَيْخاً كَبِيراً قَدْ ذَهَبَ عَقْلُهُ وَ خَرفَ فَهَلُمَّ فَلْتَتَعَاهَدْ عَهْداً فِيمَا بَيْنَنَا أَنْ لَا نُعْطِيَ أَحَداً مِنْ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِينَ فِى عَامِنَا هَذَا شَيْئَاً حَتَّى نَسْتَغْنِيَ وَ تَكْثُرَ أَمْوَالُنَا ... ثُمَّ قَالَ لَا ضَوْءَ لَهُ وَلَا نُورَ فَلَمَّا أَصْبَحَ الْقَوْمُ فَتَنادَوْا مُصْبِحِينَ أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَارِمِينَ قَالَ فَانْطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ قَالَ وَ مَا التَخَافُتْ يَا ابْنَ عَبَّاس قَالَ يَتَشَاوَرُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً لَكِنْ لَا يَسْمَعُ أَحَدُ غَيْرُهُم﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿فَانْطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ﴾ (23)

قوله تعالى: ﴿أَن لا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينُ﴾ (24)

قوله تعالى: ﴿وَ غَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قادِرِينَ﴾ (25)

قوله تعالى: ﴿فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ﴾ (26)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فلما رأوها وَ عَايَنُوا مَا قَدْ حَلَ بهِمْ قَالُوا إِنَّا لَضَالُونَ﴾. (2)

2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قوله إنَّا لَضَالُّونَ قال أخطئوا الطريق﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ﴾ (27)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ بَلْ نَحْنُ عَرُومُونَ فَحَرَمَهُمُ اللَّهُ ذَلِكَ بِذَنْب كَانَ مِنْهُمْ وَ لَمْ يَظْلِمُهُمْ شَيْئاً ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿قالَ أَوْسَطُهُمْ أَلرَأَقُل لَكُمْ لَوْ لَا تُسَبِّحُونَ﴾ (28)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قوله لَوْ لَا تُسَبِّحُونَ يَقُولُ لَوْ لَا تَسْتَغْفِرُونَ﴾. (5)

ص: 494


1- مستدرک الوسائل، ج 7، ص97/ بحار الأنوار، ج 93، ص 101 / تفسیر القمی، ج2، ص381؛ «قال الليل المظلم» بدل «أن اغدوا ... تكثر اموالنا»
2- تفسیر القمی، ج 2، ص 381/ بحار الأنوار، ج 93، ص 101
3- تفسیر القمی، ج 2، ص 382
4- مستدرک الوسائل، ج 7، ص 97/ بحار الأنوار، ج 93، ص 101 و تفسیر القمی، ج 2، ص381
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 382

که اکنون به سوی کشتزار و باغ خود حرکت کنید اگر قصد چیدن میوه ها را دارید.

1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِنْ كُنتُمْ صارِمِينَ و به همدیگر گفتند: پدر ما، پیر مرد سالخورده ای بود که عقل خویش را از دست داده بود پس بیایید پیمان ببندیم که امسال چیزی از محصول خویش را به هیچ کدام از مسلمانان فقیر ندهیم تا این که پولدار شویم و مال ما زیاد شود... شبی که هیچ اثری از نور در آن نباشد. بنابراین هنگامی که صبح شد ﴿فَتَنَادَوا مُصْبِحِينَ* أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِن كُنتُمْ صَارِمِينَ فَانطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ﴾ آن مرد گفت: «ای ابن عباس رحمه الله علیه! تخافت» چیست؟ پاسخ داد به آرامی با همدیگر صحبت می کردند تا این که شخص دیگری صحبت های آنان را نشنود

آن ها حرکت کردند درحالی که آهسته با هم می گفتند: (23)

مواظب باشید امروز حتی یک فقیر در آن باغ بر شما وارد نشود. (24)

[آرى] آن ها صبحگاهان تصمیم داشتند که با قدرت از مستمندان جلوگیری کنند.

هنگامی که وارد باغ شدند و آن را دیدند گفتند: «حقاً ما گمراهیم». (26)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَلَما رَأَوْهَا و آن بلایی که بر باغ های آن ها نازل شده بود را دیدند :گفتند «حقاً ما گمراهیم»

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- و إِنَّا لَضَالُّونَ منظور این است که ما راه را اشتباه رفتیم.

بلکه ما محرومیم [و همه چیز از دست ما رفته]». (27)

1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ بنابراین خداوند به خاطر آن گناهی که مرتکب شدند، آن ها را از آن رزق و روزی محروم کرد و در واقع در حق آنان ظلمی نکرده است.

* آن که از همه ی آن ها عاقل تر بود گفت: «آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمی گویید»؟! (28)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از این آیه لَوْلَا تُسَبِّحُونَ این است که آیا طلب غفران و آمرزش نمی کنید؟

ص: 495

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ أَوْسَطهُمْ أى أعْدَلْهُمْ قَوْلاً﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿قالُوا سُبحانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظالمين﴾ (29)

قوله تعالى: ﴿فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلاوَمُونَ﴾ (30)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ قَالَ يَلُومُونَ أَنْفُسَهُمْ فِيمَا عَزَمُوا عَلَيْهِ﴾. (2)

2- الباقر علیه السلام- ﴿سُئِلَ الْبَاقِرُ عَنْ هَذِهِ الْآيَةِ قَالَ يَقِفُونَ فَيُسْأَلُونَ مَا لَكُمْ لَا تَناصَرُونَ فِي الْآخِرَةِ كَمَا تَعَاوَنُتُمْ فِي الدُّنْيَا عَلَى عَلَى اللهِ قَالَ يَقُولُ اللَّهُ بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ* فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلاوَمُونَ إِلَى قَوْلِهِ كَالمُجْرِمِينَ﴾. (3)

3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ يُوجِبُ سَوَادَ الْوُجُوهِ يَوْمَ تَبْيَضُ وُجُوهُ أوْلِيَائِكَ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهُ أَعْدَائِكَ إِذْ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ فَقِيلَ لَهُمْ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿قالوا يا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طاغينَ﴾. (31)

قوله تعالى: ﴿عَسَى رَبُّنَا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها إِنَّا إِلى رَبِّنَا رَاغِبُونَ﴾. (32)

قوله تعالى: ﴿كَذلِكَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴾. (33)

قوله تعالى: ﴿إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴾. (34)

قوله تعالى: ﴿أَفَنَجْعَلُ المُسْلِمِينَ كَالمُجْرِمِينَ﴾. (35)

قوله تعالى: ﴿ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾. (36)

قوله تعالى: ﴿أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ﴾. (37)

قوله تعالى: ﴿إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ﴾. (38)

ص: 496


1- تفسير بحر العرفان، ج16، ص127
2- بحار الأنوار، ج 93، ص 101 تفسیر القمی، ج 2، ص381/ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 97
3- بحار الأنوار، ج27، ص238
4- بحار الأنوار، ج 84، ص334

ابن عباس رحمه الله علیه- قالَ أَوْسَطُهُمْ یعنی عادل ترین آن ها در سخن گفتن.

گفتند: «منزه است پروردگار ما به یقین ما ستمکار بودیم». (29)

سپس رو به یکدیگر کرده به سرزنش هم پرداختند. (30)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ؛ همدیگر را به خاطر آن تصمیم شومی که گرفته بودند، سرزنش می کردند.

2- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام درباره ی این آیه آن ها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند. (صافات/24) سؤال شد، فرمود می ایستند و از آن ها سؤال می شود شما را چه شده که در آخرت از هم یاری نمی طلبید؟ همان گونه که در دنیا علیه علی همدیگر را یاری کردید؟ خداوند می فرماید: ولی آنان در آن روز [در برابر قدرت خدا] تسلیمند. ﴿فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ﴾.

3- امام علی علیه السلام- خداوندا! از تو طلب آمرزش می کنم به خاطر هر گناهی که باعث روسیاهی در روزی می شود که چهره های دوستانت در آن روز سفید می شود و چهره های دشمنانت سیاه می شود؛ هنگامی رو به یکدیگر کرده به سرزنش هم پرداختند. سپس به آن ها گفته شد: نزد من جدال و مخاصمه نکنید؛ من پیشتر به شما هشدار داده ام و اتمام حجت کرده ام!

[و فریادشان بلند شد] گفتند: «وای بر ما که طغیانگر بودیم (31)

امیدواریم پروردگارمان [ما را ببخشد و] بهتر از آن به جای آن به ما بدهد، چرا که ما به سوی پروردگارمان روی آوردیم». (32)

این گونه است عذاب خداوند در دنیا و عذاب آخرت از آن بزرگ تر است اگر می دانستند. (33)

به یقین برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغهای پرنعمت بهشتی است. (34)

آیا مؤمنان را همچون مجرمان قرار دهیم؟ (35)

شما را چه می شود؟ چگونه داوری می کنید؟! (36)

آیا کتابی دارید که از آن درس می گیرید. (37)

که در آن آمده است هرچه را بخواهید می توانید انتخاب کنید؟! (38)

ص: 497

قوله تعالى: ﴿أَمْ لَكُمْ أَيْمانُ عَلَيْنَا بِالِغَةٌ إلى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَا تَحْكُمُونَ﴾ (39)

قوله تعالى: ﴿سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعيمٌ﴾ (40)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زعيم أى كفيل﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿أَمْ هُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِنْ كَانُوا صادِقِينَ﴾ (41)

قوله تعالى: ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَونَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ﴾ (42)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ قَالَ يُكْشَفَ عَنِ الْأُمُورِ الَّتِي خَفِيَتْ وَ مَا غَصَبُوا آلَ مُحَمَّدِ حَقَّهُمْ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ قَالَ يُكْشَفُ لِأَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اليا فَتَصِيرُ أَعْنَاقُهُمْ مِثْلَ صَيَاصِي الْبَقَر يَعْنِي قُرُونَهَا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ أَنْ يَسْجُدُوا وَ هِيَ عُقُوبَةٌ لِأَنَّهُمْ لَمْ يُطِيعُوا اللَّهَ فِي الدُّنْيَا فِي أَمْرِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ قَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ قَالَ إِلَى ولَايَتِهِ فِي الدُّنْيَا وَهُمْ يَسْتَطِيعُونَ﴾. (2)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ قَالَ تَبَارَكَ الْجَبَّارُ ثُمَّ أَشَارَ إِلَى سَاقِهِ فَكَشَفَ عَنْهَا الْإِزارَ قَالَ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ قَالَ أَفْحِمَ الْقَوْمُ وَ دَخَلَتْهُمُ الْهَيْبَةُ وَشَخَصَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ شَاخِصَةً أَبصَارُهُمْ تَرهَقُهُمُ الذَّلَّةُ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَائِلُونَ﴾. (3)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ قَالَ صَارَتْ أَصْلَابُهُمْ كَصَيَامِي الْبَقَرِ يَعْنِي قُرُونَهَا وَ قَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ قَالَ وَهُمْ مُسْتَطِيعُونَ﴾. (4)

4- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنَ علیه السلام يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ قَالَ حِجَابٌ مِنْ نُور يُكْشَفَ فَيَقَعُ الْمُؤْمِنُونَ سُجَّداً وَ تُدْمَجُ أَصْلَابُ الْمُنَافِقِينَ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ السُّجُودَ﴾. (5)

ص: 498


1- تفسیر القمی، ج 2، ص 382/ تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 36، ص173/ بحار الأنوار، ج 7، ص184 تفسیر القمی، ج 2، ص382؛ «و هو قوله و قد كانوا ... الى آخر» محذوف
3- بحار الأنوار، ج 4، ص 7 بحار الأنوار، ج 7، ص 183 و التوحید، ص154؛ «خاشعه» بدل «شاخصه» تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان.
4- بحار الأنوار، ج 7، ص 120 / بحار الأنوار، ج 5، ص 34
5- بحار الأنوار، ج 4، ص 7/ الاحتجاج، ج 2، ص411/ التوحید، ص 154 عيون أخبار الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 120/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان

یا این که عهد مستمری تا روز قیامت بر ما دارید که هرچه را حکم کنید برای شما باشد؟! (39)

از آن ها بپرس کدامشان چنین چیزی را تضمین می کند؟! (40)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- در این آیه سَلْهُم أَيُّهُم بِذَلِكَ زَعِيمٌ منظور، کفیل و ضامن است.

یا این که معبودانی دارند که آن ها را همتای خدا قرار داده اند و برای آنان شفاعت می کنند؟ اگر راست می گویند همتایان خود را بیاورند. (41)

[به خاطر بیاورید] روزی را که هول و وحشت به نهایت می رسد و دعوت به سجود می شوند اما نمی توانند [سجده کنند]. (42)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ از اموری که پنهان شده بود، پرده برداشته می شود و آن حقی که از خاندان محمد ال غصب شده است، برملا می شود، و يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ برای امیرالمؤمنین علیه السلام نمایان می شود و گردن آنان مانند شاخ گاو خشک می شود اما نمی توانند که سجده کنند و این مجازات است به این دلیل که آن ها در دنیا، فرمان خداوند را اطاعت نمی کردند و این همان سخن خداوند عزوجل است که فرمود: ﴿وَ قَدْ كَانُوا يُدْعَونَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالُونَ﴾؛ در دنیا به ولایتش دعوت می شدند در حالی که می توانستند این کار را انجام دهند.

2- امام صادق علیه السلام- محمد بن علی حلبی از امام صادق علیه السلام در خصوص این آیه: ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ﴾ نقل می کند منزه است خداوند جبار و توانا سپس به پای خویش اشاره کرد و شلوار را از آن کنار زد؛ فرمود: ﴿وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ﴾، آن گاه که قوم مات و مبهوت می شوند و ترس و هیبت بر آنان چیره می شود و سرافکنده می شوند و جانشان به لب می رسد این درحالی است که چشم هایشان از شدت شرمساری به زیر افتاده و ذلت و خواری وجودشان را فراگرفته آن ها پیش از این دعوت به سجود می شدند در حالی که سالم بودند [ولی امروز دیگر توانایی آن را ندارند].

3- امام صادق علیه السلام- زراره از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خدای عزوجل ﴿وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ﴾ [نقل کرده است که] فرمود ستون فقرات بدنشان مانند صیاصی گاو یعنی شاخش می شود. وَ قَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالُونَ. یعنی، درحالی که توانایی داشتند.

4- امام کاظم علیه السلام- حسین بن سعید از امام کاظم علیه السلام نقل کرده است که فرمود: ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساق﴾؛ حجابی از نور کشف می شود و مؤمنان می افتند؛ در حالی که سجده کنندگانند. یعنی به سجده می روند و پشت های منافقان در هم می رود و لخت می شود و مانند چوب خشک می شوند و نمی توانند سجده کنند.

ص: 499

5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ إِنَّ المُرَادَ بِذَلِكَ يَومُ القِيَامَةِ حِينَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ﴾. (1)

6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُبَيْدِ بْن زَرَارَة عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ قَالَ كَشَفَ إِزَارَهُ عَنْ سَاقِهِ وَ يَدُهُ الْأُخْرَى عَلَى رَأْسِهِ فَقَالَ سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى﴾. (2)

7- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿سُئِلَ ابْنُ عَبَّاسِ اللَّهُ عَنْ قَوْلِهِ يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ فَقَالَ: فَإِذَا خَفِيَ عَلَيْكُمْ شَيْءٌ فِي الْقُرْآنِ فَابْتَغُوهُ فِي الشَّعْرِ، فَإِنَّهُ دِيوَانُ الْعَرَب أ مَا سَمِعْتُمْ قَوْلَ الشَّاعِرِ: وَقَامَتِ الْحَرْبُ بِنَا عَلَى ساق وَهُوَ يَوْمُ كَرْب وشدة﴾. (3)

8- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿السُّجُودَ يُشبهُ السُّجُودَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ كَمَا قَالَ جَلَّ ذِكْرُهُ يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿خاشِعَةً أَبصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ﴾. (33)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمْزَةَ بْنِ مُحَمَّدِ الصَّيَّارِ قَال سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ الله علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَقَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ قَالَ مُسْتَطِيعُونَ يَسْتَطِيعُونَ الْأَخَذَ بِمَا أُمِرُوا بِهِ وَالتَرْكَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَ بِذَلِكَ ابْتُلُوا ثُمَّ قَالَ لَيْسَ شَيْءٌ مِمَّا أَمِرُوا بِهِ وَ نُهُوا عَنْهُ إِلَّا وَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِيهِ ابْتِلَاءُ وَقَضَاءُ﴾. (5)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمْزَةَ بْن مُحَمَّدٍ الطَّيَّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالُونَ قَالَ وَهُمْ مُسْتَطِيعُونَ يَسْتَطِيعُونَ الْأَخَذَ بِمَا أُمِرُوا بِهِ وَالتَّرْكَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَ بِذَلِكَ ابْتُلُوا﴾ (6)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الحَلَبِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ قَالَ أَفْحِمَ الْقَوْمُ وَ دَخَلَتْهُمُ الْهَيْبَةُ وَ شُخِصَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ خَاشِعَةٌ أَبصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالُمونَ﴾. (7)

ص: 500


1- بحار الأنوار، ج 82، ص 100
2- بحار الأنوار، ج 4، ص 7 التوحيد، ص 155 تفسير نورالثقلين/ تفسير البرهان
3- تفسير بحر العرفان، ج16، ص 131
4- جامع الأخبار، ص78
5- بحار الأنوار، ج 5، ص 38/ بحار الأنوار، ج 4، ص 8/ بحار الأنوار، ج 5، ص 9/ التوحيد، ص 349 تفسير البرهان / مشكاة الأنوار، ص 334 تفسیر نور الثقلين
6- بحار الأنوار، ج 5، ص 34
7- بحار الأنوار، ج7، ص183

5- ابن عباس رحمه الله علیه- يُدْعَونَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ مراد از آن روز قیامت است.

6- امام صادق علیه السلام- عبید بن زراره گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی این آیه: ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَن ساق﴾. پرسیدم. آن حضرت شلوار خویش را از پای خویش کنار زد و دست دیگر را بر سر خویش نهاد.

7- ابن عباس رحمه الله علیه- از ابن عباس رحمه الله علیه درباره ی سخن خداوند ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساق سؤال شد، گفت: «هرگاه چیزی در قرآن بر شما مخفی شد و معنی آن را متوجه نشدید آن را در شعر طلب کنید؛ چون آن دیوان شعر عرب است و با آن می توانید معنی کلام عربی را بفهمید. آیا سخن شاعر را نشنیده اید که می گوید جنگ ما را بر روی پا نگه داشت و آن کنایه از روز اندوه و سختی است.

8- پیامبر صلی الله علیه و آله- سجود [نماز] شبیه سجده بر پروردگار جهانیان در روز قیامت است همان گونه که خداوند عزوجل فرمود: ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ﴾.

این در حالی است که چشم هایشان [از شدت شرمساری] به زیر افتاده، و ذلت خواری وجودشان را فرا می گیرد؛ آن ها پیش از این دعوت به سجود می شدند در حالی که سالم بودند ولی امروز دیگر توانایی آن را ندارند. (43)

1- امام صادق علیه السلام- حمزه بن محمد طیّار گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی آیه ﴿وَقَدْ كَانُوا يُدْعَونَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالُونَ﴾ پرسیدم. فرمود: توانا هستند می توانند امری که به آن ها داده شده را انجام دهند و آن چه را از آن نهی شدند ترک کنند به این شیوه امتحان و آزمایش شدند». سپس فرمود: «هر چیزی که خداوند عزوجل آن ها را به آن امر می کند و یا از آن باز می دارد، امتحان و آزمایش و تقدیر خدا درپی آن است».

2- امام صادق علیه السلام- وَ قَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالُونَ؛ آنان قدرت عمل کردن به اوامر الهی را داشتند و می توانستند نواهی خدا را ترک کنند ولی این کار را نکردند و بدین وسیله آزمایش شدند.

3- امام صادق علیه السلام- وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ؛ قوم درمانده شوند و هیبت و ترس بر ایشان داخل شود و دیده ها باز می ماند و هیچ برهم نمی خورند و دل ها به گلو می رسد؛ ﴿خاشِعَةً أَبصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ﴾.

ص: 501

4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ قَالَ صَارَتْ أَصْلَائِهُمْ كَصَيَاصِي البَقَر يَعْنِي قُرُونَهَا وَقَدْ كَانُوا يُدْعَونَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ قَالَ وَهُمْ سَالُونَ وَهُمْ مُسْتَطِيعُونَ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهِذَا الْحَديثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ﴾ (22)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنِّى سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يَرْزُقَنِي مَالًا فَرَزَقَنِي وَ إِنِّى سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَنِي وَلَداً فَرَزَقَنِي وَلَداً وَ سَأَلْتُهُ أَنْ يَرْزُقَنِي دَارًا فَرَزَقَنِي وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ اسْتِدْرَاجاً فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَعَ الْحَمْدِ فَلَا﴾. (2)

2- الصّادق علیه السلام - ﴿إِذَا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى بِعَبْدِ خَيْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً تَبعَهُ بنَقِمَة وَيُذَكِّرُهُ الِاسْتِغْفَارَ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى بِعَبْدِ شَرًا فَأَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِعْمَة لِيُنْسِيَهُ الِاسْتِغْفَارَ وَيَتَمَادَى بِهِ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِي﴾. (3)

3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ قَالَ تَجْدِيداً لَهُمْ عِنْدَ الْمَعَاصِي﴾. (4)

4- علی بن ابراهیم- ﴿سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ قَالَ قَالَ تَحْذِيرًا عِنْدَ الْمَعَاصِي﴾. (5)

5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ سُبْحَانَه سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ ... إِنَّهُمْ كُلَّمَا أحْدَثُوا خَطِيئَةً جدد لَهُمْ نِعْمَةَ وَإِنَّمَا يَسْتَدْرِجُهُمْ إِلَى الضَّرَرِ وَ الْعِقَابُ الَّذِي اسْتَحَقُوهُ بِمَا تَقَدَّمَ مِنْ كُفْرِهِمْ﴾. (6)

6- الصّادق علیه السلام- ﴿إذا أَحْدَثَ الْعَبْدُ ذَنْباً جُدَّدَ لَهُ نِعْمَة فَيَدَعْ الِاسْتِغْفَارَ فَهُوَ الِاسْتِدْرَاجُ ﴾. (7)

قوله تعالى: ﴿وَ أُملي هُمْ إِنَّ كَيْدي مَتِينٌ﴾. (45)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ أُملي هُم إِن كَيْدِي مَنِينٌ وَ الْمَيْلُ أَجَالَهُمْ وَ لَا أَبَادِرُ إِلَى عَذَابِهِمْ مُبَادَرَةَ مَنْ يَخْشَى الْفَوَات فَإِنَّمَا يُعَجِّلُ مَنْ يَخَافُ الْقَوْتَ إِنَّ عَذَابِي شَدِيدٌ﴾. (8)

ص: 502


1- بحار الأنوار، ج 5، ص 34
2- الكافى، ج 2، ص 97/ تفسير نور الثقلين
3- علل الشرایع، ج 2، ص561 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 382
5- تفسير البرهان
6- متشابه القرآن، ج 1، ص 184
7- بحار الأنوار، ج 5، ص 215 تفسیر نور الثقلين
8- تفسير بحر العرفان، ج16، ص131

4- امام صادق علیه السلام- حلبی از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خداى عزوجل ﴿وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ﴾ نقل کرده است که فرمود: ستون فقرات بدنشان مانند صیاصی گاو یعنی شاخش شود ﴿وَ قَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ﴾. فرمود: وَ هُم سالُونَ [یعنی] در حالی که توانایی داشتند».

اکنون مرا با آن ها که این سخن را تکذیب می کنند واگذار! ما آنان را از آن جا که نمی دانند بتدریج به سوی عذاب پیش می بریم.

1- امام صادق علیه السلام- عمر بن یزید گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: از خداوند خواستم مالی به من بدهد او هم عطاء فرمود و از او فرزندی خواستم آن را هم داد از وی خانه ای خواستم آن را هم بخشید فکر می کنم خداوند مرا آزمایش می کند و می خواهد کمکم مرا مؤاخذه کند، فرمود: نه به خدا اگر شکر کنی باکی نیست.

2- امام صادق علیه السلام- هرگاه خداوند بخواهد به بندهای خیری برساند؛ اگر او مرتکب گناهی شد خداوند او را در مشکلی گرفتار می کند و استغفار را به یادش می آورد اما هرگاه بخواهد او را گرفتار سازد؛ اگر از وی گناهی سر زد به او نعمت می دهد و استغفار را از یادش می برد و به او مهلت عطا می کند، و این است معنی آیه که فرمود: ﴿سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ﴾ یعنی در هنگام گناه به آن ها مهلت می دهد.

3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ یعنی با نیرو بخشیدن به آن ها هنگام ارتکاب گناهان مهلت می دهد

4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ، هشداری برای انجام گناهان است.

5- ابن عباس رحمه الله علیه- سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ؛ آن ها هر زمان گناه جدیدی به وجود آورند خداوند نعمت جدیدی به آن ها می دهد و آن ها را به تدریج به سوی ضرر و عذابی پیش می برد که به خاطر کفر از پیش فرستاده خود مستحق آن هستند.

6- امام صادق علیه السلام- اگر بنده ای گناه کند و نعمت تازه ای به او برسد و استغفار را ترک نماید مورد ریشخند و انتقام الهی است.

و به آن ها مهلت می دهم ؛ چرا که نقشه و تدبیر من محکم و متین است. (45)

7- امام صادق علیه السلام - وَ أُمِّلِي هَمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ یعنی عمرشان را طولانی می کنم و برای عذاب آن ها عجله نمی کنم مانند عجله کردن کسی که می ترسد فرصت از دست برود؛ چون کسی عجله می کند که می ترسد فرصت از دستش برود؛ [البته که فرصت از دست من نمی رود و] عذاب من بسیار شدید است.

ص: 503

قوله تعالى: ﴿أَمْ تَسْتَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ﴾ (46)

قوله تعالى: أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ﴾ (27)

قوله تعالى: ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَ هُوَ مَكْظُومٌ﴾ (48)

باب 1: فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ

1-1- الرضا علیه السلام- ﴿عَن الْحَسَنِ بْن شَاذَانَ الْوَاسِطِيِّ قَال كَتَبْتُ إِلَى أبى الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام أَشْكُو جَفَاءَ أَهْلِ وَاسِطَ وَ حَمْلَهُمْ عَلَيَّ وَكَانَتْ عِصَابَةُ مِنَ الْعُثْمَانِيَّة تُؤْذِينِي فَوَقَعَ بِخَطَّهِ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ أَخَذَ مِيثَاقَ أَوْلِيَائِنَا عَلَى الصَّبْرِ فِي دَوْلَة الْبَاطِلِ فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَلَوْ قَدْ قَامَ سَيِّدُ الْخَلْقِ لَقَالُوا يا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ﴾. (1)

باب 2: وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَ هُوَ مَحْظُومٌ

اشاره

1-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- ﴿صاحِبِ الْحُوتِ يَعْنِي يُونُسَ علیه السلام لَمَّا دَعَا عَلَى قَوْمِهِ ثُمَّ ذَهَبَ مُغَاضِبًا لِلَّهِ﴾. (2)

2-2- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ إِذْ نادى رَبَّهُ وَ هُوَ مَحْظُومٌ أَى مَعْمُوم﴾. (3)

3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ يُونُس بن مَتَى اللهِ بَعَثَهُ اللَّهُ إِلَى قَوْمِهِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ كَانَ رَجُلًا يَعْتَرِيهِ الْحِدَّةُ وَ كَانَ قَلِيلَ الصَّبْرِ عَلَى قَوْمِهِ وَ الْمُدَارَاة لَهُمْ عَاجزاً عَمَّا حُمِّلَ مِنْ ثِقَل حَمْل أَوْقَار النُّبُوَّةَ وَأَعْلَامِهَا وَأَنَّهُ يُفْسَخُ تَحْتَهَا كَمَا يُفْسَخُ الْجَدَعُ تَحْتَ حِمْلِهِ وَ أَنَّهُ أَقَامَ فِيهِمْ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ التَّصْدِيقِ بِهِ وَاتَّبَاعِهِ ثَلَاثًا وَ ثَلَاثِينَ سَنَة فَلَمْ يُؤْمِنْ بِهِ وَ لَمْ يَتَّبِعُهُ مِنْ قَوْمِهِ إِلَّا رَجُلَانِ أَسْمُ أَحَدِهِمَا رُوبِيلُ وَاسْمُ الْآخَرِ تَنُوحًا وَكَانَ رُوبِيلُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ الْعِلْمِ وَالنُّبُوَّةَ وَ الْحِكْمَة وَكَانَ قَدِيمَ الصُّحْبَةِ لِيُونُسَ بْن مَتَّى مِنْ قَبْلِ أَنْ يَبْعَثَهُ اللَّهُ بِالنُّبُوَّةَ وَكَانَ تَنُوحًا رَجُلًا مُسْتَضْعَفاً عابداً زَاهِداً مُنْهَمِكَا فِي الْعِبَادَةَ وَ لَيْسَ لَهُ عِلْمُ وَ لَا حُكُمْ وَكَانَ رُوبِيلُ صَاحِبَ غَنَمِ يَرْعَاهَا وَيَتَقَوَّتُ مِنْهَا وَ كَانَ تَنُوحًا رَجُلًا حَطَّاباً يَحْتَطِبُ عَلَى رَأْسِهِ وَ يَأْكُلُ مِنْ كَسْبِهِ وَكَانُ

ص: 504


1- بحار الأنوار، ج 53، ص 89
2- بحار الأنوار، ج 14، ص 380 تفسیر نور الثقلين تفسير البرهان/ تفسیر القمی، ج 2، ص 382
3- بحار الأنوار، ج 14، ص 380/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان تفسیر القمی، ج 2، ص 382؛ «بتفاوت»

آیا تو از آن ها مزدی می طلبی که پرداختش برای آن ها سنگین است؟! (46)

یا اسرار غیب نزد آن ها ست و آن را می نویسند [و به یکدیگر می دهند]؟! (47)

پس در ابلاغ حکم پروردگارت شکیبا باش و مانند صاحب ماهی (یونس) مباش که در ابلاغ حکم خدا شتاب کرد و گرفتار کیفر ترک اولی شد در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند. (48)

بخش 1: پس در ابلاغ حکم پروردگارت شکیبا باش

1-1- امام رضا علیه السلام- حسن بن شاذان واسطی گوید: به امام رضا علیه السلام نامه ای نوشتم و از ستم مردم واسط و حملاتی که به من می کردند به آن حضرت شکایت کردم. مردم واسط گروهی از طرفداران عثمان بودند که به من آزار می رساندند آن حضرت به خط شریف خود به من این گونه نوشت: «همانا خدای تبارک از دوستان ما پیمان گرفته که در دوره ی حکومت باطل شکیب ورزند، فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ و آن گاه که سرور خلایق ظهور کند. آن ها خواهند گفت: ای وای ما! بر چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟ [آری] این همان است که خداوند رحمان وعده داده و فرستادگان [او] راست گفتند. (یس/52)

بخش 2: و مانند صاحب ماهی (یونس) مباش که در ابلاغ حکم خدا شتاب کرد و گرفتار کیفر ترک اولی شد در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند.

1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- كَصَاحِبِ الحُوتِ منظور یونس علیه السلام است که هنگامی که قوم خویش را نفرین کرد و با خشم و عصبانیت آنان را ترک کرد.

2-2- امام باقر علیه السلام- إِذْ نَادَى وَ هُوَ مَكْظُوم؛ مَحْظُومٌ به معنای غمگین و ناراحت است.

3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند یونس بن متی را در سی سالگی به سوی قومش فرستاد و او مردی بود که گاهی خشمگین می شد و صبر او نسبت به قومش و مدارای او با آن ها کم بود و توان حمل کردن بار سنگین نبوّت و نشانه های آن را نداشت و زیر بار آن مسئولیت دچار ضعف می شد همان گونه که شتر زیر بارش دچار ضعف می شود. او در میان آن ها ماند در حالی که سی وسه سال آن ها را به سوی ایمان به خدا و تصدیق او و پیروی از او دعوت می کرد ولی از قومش جز دو مرد به او ایمان نیاوردند و از او پیروی نکردند؛ اسم یکی از آن دو «روبیل» و دیگری «تنوخا» بود و «روبیل» از خانواده ی علم و نبوّت و حکمت بود و رفاقت دیرینه ای با یونس بن متی ال داشت [و] قبل از این که خداوند او را به پیامبری مبعوث کند با او رفیق بود و تنوخا مردی مستضعف عابد زاهد و کوشا در عبادت بود و علم و حکمت نداشت و روبیل صاحب گوسفند بود. آن ها را

ص: 505

لِرُوبِيلَ مَنْزِلَة مِنْ يُونُسَ غَيْرُ مَنْزِلَةِ تَنُوحًا لَعِلْمِ رُوبِيلَ وَ حِكْمَتِهِ وَ قَدِيمٍ صُحْبَتِهِ فَلَمَّا رَأَى يُونُسَ اللَّهِ أَنَّ قَوْمَهُ لَا يُجِيبُونَهُ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِهِ ضَحِرَ وَ عَرَفَ مِنْ نَفْسِهِ قِلَّةَ الصَّبْرِ فَشَكَا ذَلِكَ إِلَى رَبِّهِ وَ كَانَ فِيمَا شَكَا أَنَّ قَالَ يَا رَبِّ إِنَّكَ بَعَثْتَنِي إِلَى قَوْمِي وَلِى ثَلَاثُونَ سَنَة فَلَبِثْتُ فِيهِمْ أَدْعُوهُمْ إِلَى الْإِيمَان بِكَ وَ التَّصْدِيقِ برسَالَاتِي وَ أَخَوِّفُهُمْ عَذَابَكَ وَ نَقِمَتَكَ ثَلَاثًا وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً فَكَذَّبُونِي وَلَمْ يُؤْمِنُوا بِي وَ جَحَدُوا نَبُونَى وَ اسْتَخَفُوا برسالاتِي وَ قَدْ تَوَاعَدُونِي وَ خِفْتُ أَنْ يَقْتُلُونِي فَأَنْزِلْ عَلَيْهِمْ عَذَابَكَ فَإِنَّهُمْ قَوْمُ لَا يُؤْمِنُونَ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى يُونُسَ أَنَّ فِيهِمُ الْحَمْلَ وَالْجَنِينَ وَالطَّفَلَ وَ الشَّيْخَ الْكَبِيرَ وَالْمَرأةَ الضَّعِيفَةَ وَالْمُسْتَضْعَفَ الْمَهِينَ وَأَنَا الْحَكَمُ الْعَدْلُ سَبَقَتْ رَحْمَتِي غَضَبِي لَا أَعَذِّبُ الصَّغَارَ بِذُنُوبِ الْكِبَارِ مِنْ قَوْمِكَ وَ هُمْ يَا يُونُسُ عِبَادِي وَ خَلْقِي وَبَرِيَّتِي فِي بِلَادِي وَ عَيْلَتِي أُحِبُّ أَنْ أَتَأَنَّاهُمْ وَأَرْفْقَ بِهِمْ وَ أَنْتَظِرُ تَوْبَتَهُمْ وَإِنَّمَا بَعَثْكَ إِلَى قَوْمِكَ لِتَكُونَ حِيطَا عَلَيْهِمْ تَعْطَفَ عَلَيْهِمْ بِالرَّحِمِ الْمَاسَةَ مِنْهُمْ وَ تَأَنَّاهُمْ بِرَافَة النُّبُوَّةَ وَتَصْبِرَ مَعَهُمْ بِأَحْلَامِ الرِّسَالَةِ وَ تَكُونَ لَهُمْ كَهَيْئَة الطَّبِيبِ الْمُدَاوِي الْعَالِمِ بِمُدَاوَاةِ الدَّاءِ فَخَرَقْتَ بِهِمْ وَ لَمْ تَسْتَعْمِلْ قُلُوبَهُمْ بِالرِّفْقِ وَ لَمْ تَسُسْهُمْ بِسِيَاسَةِ الْمُرْسَلِينَ ثُمَّ سَأَلْتَنِي عَنْ سُوءِ نَظَرِكَ الْعَذَابَ لَهُمْ عِنْدَ قِلَّةَ الصَّبْرِ مِنْكَ وَ عَبْدِي نُوحٌ كَانَ أَصْبَرَ مِنْكَ عَلَى قَوْمِهِ وَأَحْسَنَ صُحْبَة وَأَشَدَّ تَأْنْيَا فِي الصَّبْرِ عِنْدِي وَأَبْلَغَ فِي الْعُذر فَغَضِبْتُ لَهُ حِينَ غَضِبَ لِى وَ لِي وَ أَجَبْتُهُ حِينَ دَعَانِي فَقَالَ يُونُسُ يَا رَبِّ إِنَّمَا غَضِبْتُ عَلَيْهِمْ فِيكَ وَ إِنَّمَا دَعَوْتُ عَلَيْهِمْ حِينَ عَصَوْكَ فَوَ عِزَّتِكَ لَا أَتَعَطَفُ عَلَيْهِمْ بِرَافَة أَبَداً وَ لَا أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ هُوْنً بنَصِيحَة شَفِيقٍ بَعْدَ كُفْرِهِمْ وَ تَكْذِيبهمْ إِيَّايَ وَ جَحْدِهِمْ بِنُبُوَّتِي فَأَنْزَلْ عَلَيْهِمْ عَذَابَكَ فَإِنَّهُمْ يُؤْمِنُونَ أَبَداً فَقَالَ اللَّهُ يَا يُونُسُ إِنَّهُمْ مِائَةً أَلْفِ أَوْ يَزِيدُونَ مِنْ خَلْقِي يَعْمُرُونَ بِلَادِي وَ يَلِدُونَ عِبَادِى وَ مَحَبَّتِى أَنْ أَتَأَنَّاهُمْ لِلَّذِي سَبَقَ مِنْ عِلْمِي فِيهِمْ وَ فِيكَ وَ تَقْدِيرِی وَ تَدْبِیرَی غَيْرُ عِلْمِكَ وَ تَقْدِيرِكَ وَ أَنْتَ الْمُرْسَلُ وَ أَنَا الرَّبُّ الْحَكِيمُ وَ عِلْمِي فِيهِمْ يَا يُونُسُ بَاطِنُ فِي الْغَيْبِ عِنْدِي لَا تَعْلَمُ مَا مُنْتَهَاهُ وَ عِلْمُكَ فِيهِمْ ظَاهِرُ لَا بَاطِنَ لَهُ يَا يُونُسُ قَدْ أَجَبْتُكَ إِلَى مَا سَأَلْتَ مِنْ إِنْزَال الْعَذَابِ عَلَيْهِمْ وَ مَا ذَلِكَ يَا يُونُسُ بِأَوْفَرَ لِحَظِّكَ عِنْدِي وَ لَا أَجْمَلَ لِشَانِكَ وَ سَيَأْتِيهِمْ عَذَابَ في شَوَال يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَسَط الشَّهْرِ بَعْدَ طلوع الشَّمْس فَأَعْلِمْهُمْ ذَلِكَ قَالَ فَسُرَّ بِذَلِكَ يُونُسُ وَ لَمْ يَسُوهُ وَ لَّمْ يَدْرِ مَا عَاقِبَتُه﴾. (1)

ص: 506


1- بحار الأنوار، ج 14، ص 392/ تفسیر نور الثقلين

می چرانید و از آن ها میخورد و تنوخا مردی هیزم فروش بود هیزم جمع می کرد و بالای سرش حمل می کرد و می فروخت و از کسب و کار خود میخورد و روبیل»- به خاطر علمش، حکمتش و رفاقت دیرینه اش- مقام و منزلتی غیر از منزلت «تنوخا» نزد یونس ال داشت. وقتی یونس علیه السلام دید که قومش [دعوت] او را اجابت نمی کنند و ایمان نمی آورند، آزرده شد و کمبود صبر را در خود دید؛ پس به پروردگارش شکایت کرد و در میان آن چه شکایت کرد این بود که گفت: «پروردگارا! تو مرا در سی سالگی به سوی قومم مبعوث کردی و در میان آن ها ماندم در حالی که آن ها را به سوی ایمان به تو و تصدیق به رسالتم دعوت می کنم و سی وسه سال است که آن ها را از عذاب و عقوبت تو می ترسانم ولی مرا تکذیب کردند و به من ایمان نیاوردند و نبوت مرا انکار کردند و رسالتم را خوار و سبک شمردند و مرا تهدید کردند و ترسیدم مرا بکشند؛ پس عذابت را بر آنان نازل کن؛ چون آن ها قومی هستند که ایمان نمی آورند. خداوند به او وحی کرد ای ،یونس در میان قومت نوزاد و طفل بیگناه و جنین متولد شده و مردان و زنان کهنسال و زنان ناتوان و ضعیف وجود دارند و من حاکم عادل هستم که رحمتم بر غضبم سبقت گرفته و کودکان را به گناه بزرگسالان عذاب نمی کنم و آن ها بندگان من هستند، دوست دارم به آن ها مهلت دهم و با ایشان مدارا کنم و منتظر توبه آن ها باشم و من تو را برای این به سوی آن ها فرستادم که با آن ها مهربان باشی و مانند پزشک معالج درد آن ها را درمان کنی اما تو با آن ها مدارا نکردی و اکنون با این بی صبری و دید منفی از من تقاضای عذاب می کنی؟ در حالی که بنده ی من نوح علیه السلام صبر بسیار زیادی داشت و مدت درازی با قوم خود مدارا نمود و با آن ها حسن معاشرت داشت و وقتی پس از سال ها دعوت آن ها او را اجابت نکردند غضبناک شد، من هم از غضب او به خشم آمدم و نفرین او را دربارهی عذاب قومش اجابت کردم یونس گفت: «پروردگارا من به خاطر تو بر آن ها غضب کرده ام به دلیل این که تو را نافرمانی و عصیان می کردند آن ها را نفرین کردم و قسم به عزّت تو هرگز دربارهی آن ها احساس ترحّم و رأفت نمی کنم، پس عذاب خویش را بر آنان نازل ،کن چون آن ها هرگز ایمان نمی آورند اما خدای متعال وحی کرد: ای یونس آن ها بیش از صدهزار نفر از مخلوقات من هستند که شهرهای مرا آباد کرده و بندگان و دوستداران مرا به دنیا میآورند پس به علم خود که درباره ی تو و آن ها سبقت گرفته به آن ها مهلت می دهم چون تقدیر من غیر از علم و تقدیر توست و تو ،پیامبری اما من پروردگار حکیم هستم، اما حال که تو چنین می خواهی و در نزد من مرتبه بلندی داری تو را اجابت می کنم به زودی در روز چهارشنبه نیمه ماه شوال بعد از طلوع خورشید عذاب خود را بر آنان نازل می کنم پس این مطلب را به آن ها اطلاع بده. یونس از شنیدن این امر خوشحال شد و به عاقبت آن نیاندیشید.

ص: 507

4-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إن اللَّهَ عَرَضَ وَلَايَتِي عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ أَقَرَّ بِهَا مَنْ أَقَرَّ وَ أَنْكَرَهَا مَنْ أَنْكَرَ أَنْكَرَهَا يُونُسُ فَحَبَسَهُ اللَّهُ فِي بَطْنِ الْحُوتِ حَتَّى أَقَرَّبَهَا﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنْبِذَ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ﴾ (49)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿في قَوْلِهِ لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ قَالَ: النَّعْمَةُ الرَّحْمَةُ لنبذ بالعراء قَالَ: الْعَرَاءُ الْمَوْضِعُ الَّذِي لَا سَقْفَ لَهُ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾ (50)

قوله تعالى: ﴿وَإِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ مَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ﴾ (51)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ الْجَمَالِ قَالَ حَمَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مِنَ الْمَدِينَة إِلَى مَكَّةَ، فَلَمَّا بَلَغَ غَدِيرَ خُمَّ نَظَرَ إِلَيَّ وَ قَالَ هَذَا مَوْضِعُ قَدَمَ رَسُولِ اللَّهِ حِينَ أَخَذَ بِيَدِ عَلَى علیه السلام، وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، وَ كَانَ عَنْ يَمِينِ الْفُسْطَاطِ أَرْبَعَةُ نَفَرٍ مِنْ قُرَيْشٍ سَمَّاهُمْ لِي، فَلَمَّا نَظَرُوا إِلَيْهِ وَ قَدْ رَفَعَ يَدَهُ حَتَّى بَانَ بَيَاضُ إِبْتَيْهِ، قَالَ انْظُرُوا إِلَى عَيْنَيْهِ قَدِ انْقَلَبَا كَأَنَّهُمَا عَيْنَا مَجْنُونَ، فَأَتَاهُ جبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ اقْرَاْ وَ إِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا ... الآيَةَ، وَالذِّكْرُ عَلِى بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام. فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْمَعَنِي هَذَا مِنْكَ. فَقَالَ لَوْ لَا أَنَّكَ جَمَّالِي لَمَا حَدَّثْتُكَ بِهَذَا، لِأَنَّكَ لَا تُصَدَّقَ إِذَا رويت عنّى ﴾. (3)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا الْجَانِبُ الْآخَرُ فَذَلِكَ مَوْضِعُ فُسْطَاطِ الْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ لَمَّا رَأَوْهُ رَافِعًا يَدَهُ قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضِ انْظُرُوا إِلَى عَيْنَيْهِ تَدُورَانِ كَأَنَّهُمَا عَيْنَا مَجْنُونِ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ اللَّهِ بِهَذِهِ الْآيَةِ وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبصارِهِمْ لَا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلعالَمينَ أَخْبَرَ الصَّادِقِ بذَلِكَ حَسَّانَ الْجَمَّالَ لَمَّا حَمَلَهُ مِنَ الْمَدِينَة إِلَى مَكَّةَ فَقَالَ لَهُ يَا حَسَّانُ لَوْ لَا أَنَّكَ جَمَّالِى مَا حَدَّثْتُكَ بِهَذَا الْحَدِيثِ﴾. (4)

ص: 508


1- بصائر الدرجات، ج1، ص75
2- تفسیر القمی، ج 2، ص 383 بحار الأنوار، ج 14، ص 380/ تفسير البرهان
3- بحارالأنوار، ج30، ص259/ بحار الأنوار، ج37، ص 221 تأويل الآيات الظاهرة، ص688/ تفسير البرهان
4- من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 230/ الصراط المستقيم ، ج 1، ص 314؛ «بتفاوت»

4-2- امیرالمؤمنین علیه السلام- خداوند ولایت مرا بر اهل آسمان ها و اهل زمین عرضه کرد؛ بعضی اقرار و بعضی انکار کردند یونس منکر شد خداوند او را در شکم ماهی زندانی کرد تا اقرار کرد.

و اگر رحمت پروردگارش به یاریش نیامده بود [از شکم ماهی] بیرون افکنده می شد در حالی که نکوهیده بود. (49)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- در این آیه ﴿لَوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ﴾، نعمت همان رحمت است لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ. عراء؛ مکانی است که سقف نداشته باشد.

ولی پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد (50)

نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می شنوند با چشم زخم خود تو را نابود سازند و می گویند او به یقین دیوانه است». (51)

1- امام صادق علیه السلام- حسین جمال گوید: امام صادق علیه السلام را سوار بر شتر از مدینه به مکه رساندم و هنگامی که به غدیر خم ،رسید به من نگاه کرد و فرمود: «این جا جای پای رسول خدا است هنگامی که دست علی الی را گرفت و فرمود هر کس من مولای اویم علی مولای اوست؛ و در سمت راست خیمه چهار نفر از قریش بود که نام آن ها را برای من ذکر کرد هنگامی که به رسول خدا نگاه کردند که دست علی را تا اندازه ای بلند کرده است که سفیدی زیر بغلش نمایان شده است گفتند به چشمان وی نگاه کنید که چگونه مانند چشمان دیوانه می چرخد. پس جبرئیل نزد آن حضرت فرود آمد و فرمود: بخوان ﴿وَ إِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ مَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ، وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ وذِكْر﴾ همان علی بن ابی طالب است». عرض کردم: «خدا را شکر می کنم که این سخن را از زبان شما شنیدم فرمود: «اگر تو شتربان نبودی این سخنان را به تو نمی گفتم. به این دلیل که تو شتربان هستی، اگر از من روایت کنی، مردم به حرف های تو اعتماد نمی کنند».

2- امام صادق علیه السلام- و اما آن جانب دیگر مسجد محل چادر و خیمه منافقان بود- که چون دیدند رسول دست به دعا برداشته و یا دست علی را با دست خویش بلند کرده بعضی به بعض دیگر گفتند به چشمان او بنگرید چگونه در حدقه می گردد گویا چشمان دیوانه ایست، پس جبرئیل با این آیه نازل شد: ﴿وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبصارِهِمْ لَمَا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمینَ﴾ یعنی؛ و نزدیک بود کافران با بد چشمی خویش یا با چشمان بدیشان تو را آسیب رسانند و از پا درآورند آن گاه که قرآن را شنیدند و گویند که البته او دیوانه است و حال آن که این قرآن نیست مگر پندی برای عالمیان و هنگامی که حسان شتربان امام صادق علیه السلام را از مدینه ی منوره به مکه معظمه می برد آن حضرت او را از این خبر آگاه ساخت و به او فرمود: «ای حسان اگر تو شتربان من نمی بودی و به تو اعتماد نمی داشتم این حدیث را به تو نمی گفتم».

ص: 509

3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا قَالَ لَمَّا أَخْبَرَهُمْ رَسُولُ اللهِ بِفَضْل أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قَالُوا هُوَ تَجَنُونٌ فَقَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَمَا هُوَ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ﴾. (1)

4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿لَيُزْلِقُونَكَ أى يقتلونک و یهلکونک﴾. (2)

5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام رَقَا النَّبِيا وَ حَسَنَا وَ حُسَيْنَا علیهم السلام فَقَالَ أَعِيدُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّةِ وَأَسْمَائِهِ الْحُسْنَى كُلَّهَا عَامَّةَ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّة وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْن لَامه وَ مِنْ شَرِّ كُل حَاسِدٍ إِذا حَسَدَ ثم التفت النبي صلی الله علیه و آله إلَيْنَا فَقَالَ هَكَذَا ثُمَّ الْتَفَتَ النَّبِيُّ كَانَ يُعَوِّذُ إِبْرَاهِيمُ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿وَما هُوَ إِلا ذِكْرٌ لِلْعالَمينَ﴾ (52)

6- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا أَخْبَرَهُمْ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله بفضل أمير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالُوا هُوَ عَجَنُونٌ فَقَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ ما هُوَ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمينَ﴾. (4)

7- الصّادق علیه السلام- ﴿و الذكر على بن أبي طالب﴾. (5)

ص: 510


1- بحار الأنوار، ج 22، ص 73 بحار الأنوار، ج 35، ص394/ تفسیر القمی، ج 2، ص383/ تفسیر نورالثقلین
2- بحار الأنوار، ج60، ص 11
3- تفسير نور الثقلين
4- بحار الأنوار، ج22، ص 73 بحار الأنوار، ج 35، ص 394/ تفسیر القمی، ج 2، ص 383
5- بحار الأنوار، ج37، ص221

3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ إِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ مَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ﴾، هنگامی که رسول خدا از مقام و منزلت امیرالمؤمنین علیه السلام برای آن ها صحبت کرد گفتند: او دیوانه است. پس خداوند تعالی فرمود: ﴿وَ مَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَينَ﴾ كه منظور امیرالمؤمنین عليه السلام است.

4- ابن عباس رحمه الله علیه- لَيُزْلِقُونَكَ يعنى البته نزدیک است آنان که کافر شدند تو را بکشند و نابود سازند.

5- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام علی علیه السلام فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله این تعویذ و دعا را برای حضرت حسنین خواند: ﴿أُعِيدُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهُ التَّامَّةِ وَ أَسْمَائِهِ الحُسْنَى كُلِّهَا عَامَّةٌ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَالهَامَّةِ وَمِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ كُلِ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ﴾.

در حالی که این [قرآن] جز تذکر و مایه ی بیداری برای جهانیان نیست. (52)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- هنگامی که رسول خدا از مقام و منزلت امیرالمؤمنین علیه السلام برای آن ها صحبت کرد گفتند: هُوَ تَجنُون پس خداوند تعالی فرمود: ﴿وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ﴾ كه منظور امیرالمؤمنین عليه السلام است.

2- امام صادق علیه السلام- الذِّكْرُ همان علی بن ابی طالب علیه السلام است.

ص: 511

سُورَةُ الحَاقَّة

اشاره

بسم الله الرحمنِ الرَّحِيم

ثَوَابُ القِرَائَةِ

1- الصّادق علیه السلام- ﴿أكثروا من قراءة الحافَةِ فَإِنَّ قِرَاءَتَهَا فِي الفَرائض وَ التَّوَافِلِ مِنَ الْإِيمَان بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِأَنَّهَا إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَا وَ مُعَاوِيَةَ وَ لَمْ يُسْلَبْ قَارِيهَا دِينَهُ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ عَزَّوَجَلٌ﴾. (1)

2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ حَاسَبَهُ اللَّهُ حِسَاباً يَسِيراً، وَ مَنْ كَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا عَلَى امْرَأَةِ حَامِل حَفِظَ مَا فِي بَطْنِهَا بإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى وَإِنْ كُتِبَتْ وَ غُسِلَتْ وَ سُقِيَ مَاؤُهَا طِفْلا يَرْ لا يَرْضَعُ اللَّبَنَ قَبْلَ كُمَال فِطَامِهِ، خَرَجَ زَكَيّاً حَافِظاً لِكُلِّ مَا يَسْمَعُهُ﴾. (2)

3- الباقر علیه السلام- ﴿أكثرُوا مِنْ قِرَاءَةِ الْحَاقَّةِ فَإِنَ قِرَاءَتَهَا فِي الْفَرَائِضِ وَ النَّوَافِلِ مِنَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَلَمْ يُسْلَبْ قَارِيهَا دِينَهُ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ ﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿الحاقة﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿مَا الْحَاقَّةُ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّةُ﴾. (3)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿الحَاقَّةُ الْحَذَرُ لِنُزُولِ الْعَذَابِ وَالدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ قَوْلُهُ: وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذاب﴾. (4)

ص: 512


1- ثواب الأعمال، ص 119 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- تفسير البرهان تفسیر نور الثقلين؛ «و من كتبها ... ما يسمعه» محذوف
3- تفسير نور الثقلين
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 383 و تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»/ تفسير البرهان

سوره حاقه

اشاره

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ثواب قرائت

1- امام صادق علیه السلام- سوره حاقه را زیاد تلاوت کنید؛ زیرا تلاوت کردن آن در نمازهای واجب و مستحب از نشانه های ایمان به خدا و رسول اوست چراکه این سوره درباره ی امیرالمؤمنین علیه السلام و معاویه نازل شده است و کسی که این سوره را تلاوت می کند دین خود را از دست نمی دهد تا روزی که به دیدار خدا می شتابد.

2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را تلاوت کند، خداوند از او حسابی آسان خواهد کشید و هرکس آن را بنویسد و بر زن بارداری آویزان کند آن چه در شکم دارد به خواست خداوند متعال در امان خواهد بود و اگر نوشته شده و با آب شسته شود و آب آن به طفل شیرخواره ای نوشانده شود آن طفل باهوش و زیرک خواهد بود.

3- امام باقر علیه السلام- سوره حاقه را بسیار بخوانید زیرا تلاوت آن در نمازهای واجب و مستحب از نشانه های ایمان به خدا و رسول خداست و کسی که این سوره را تلاوت می کند دین خود را از دست نمی دهد تا روزی که به دیدار خدا می شتابد.

[روز رستاخیز] روزی است که به یقین واقع می شود. (1)

چه روز واقع شدنی! (2)

و تو چه می دانی آن روز واقع شدنی چیست؟! (3)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- الحَاقَّةُ برحذر داشتن از عذاب است و دلیل بر این کلام آیه و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد. (غافر/45) می باشد.

ص: 513

قوله تعالى: ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعادٌ بِالْقارِعَةِ﴾ (2)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عَادٌ بِالْقَارِعَةِ قَالَ فَرَعَهُمُ الْعَذَابُ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ﴾ (5)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ أَنْ أَهْلِكُوا بِطُغْيَانِهِمْ وَكُفْرِهِمْ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحِ صَرْ صَرِ عَاتِيَة﴾ (6)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿بريح صَرْصَرٍ أَي بَاردَة عاتية قَالَ خَرَجَتْ أَكْثَرَ مِمَّا أُمِرَتْ بِهِ﴾. (3)

2- الباقر علیه السلام- ﴿و أما الرِّيحُ الْعَقِيمُ فَإِنَّهَا رِيحٌ عَذَابِ لَا تُلْقِحُ شَيْئاً مِنَ الْأَرْحَامِ وَلَا شَيْئًا مِنَ النَّبَاتِ وَ هِيَ رِيحُ تَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ مَا خَرَجَتْ مِنْهَا رِيحٌ قَطَّ إِنَّا عَلَى قَوْمٍ عَ-ادِ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فَأَمَرَ الْخُزَانَ أَنْ يُخْرِجُوا مِنْهَا عَلَى مِقْدَارِ سَعَةِ الْخَاتَمِ قَالَ فَعَتَ-تْ عَلَى الْخُزَانِ فَخَرَجَ مِنْهَا عَلَى مِقْدَارِ مَنْخِرِ التَّوْرِ تَغَيُّظاً مِنْهَا عَلَى قَوْمٍ عَادٍ قَالَ فَضَجَ الْخُزَانُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّهَا قَدْ عَتَتَ عَنْ أَمْرِنَا إِنَّا نَخَافُ أَنْ تُهْلِكَ مَنْ لَمْ يَعْصِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ عُمَّارٍ بِلَادِكَ قَالَ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهَا جَبْرَئِيلَ اللهِ فَاسْتَقْبَلَهَا بِجَنَاحَيْهِ فَرَدَّهَا إِلَى مَوْضِعِهَا وَ قَالَ لَهَا اخْرُجِي عَلَى مَا أُمِرْتِ بِهِ قَالَ فَخَرَجَتْ عَلَى مَا أُمِرَتْ بِهِ وَ أَهْلَكَتْ قَوْمَ عَادٍ وَ مَنْ كَانَ بِحَضْرَتِهِمْ﴾. (4)

3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا خَرَجَتْ رِيحٌ قَطُّ إِنَّا بِمِكْيَالَ إِلَّا زَمَنَ عَادٍ فَإِنَّهَا عَتَتْ عَلَى خُزَانِهَا فَخَرَجَتْ في مثل خَرْقَ الْإِبْرَة فَأَهْلَكَتْ قَوْمَ عَادِ﴾. (5)

4- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿لا نُصِرْتُ بالصَّبَا وَأَهْلِكَتْ عَادُ بالدَّبُور وَ قَالَ مَا أُمِرَ الْخُزَانُ أَنْ يُرْسِلُوا عَلَى عَادٍ إِنَّا مِثْلَ مَوْضِعِ الْخَاتَمِ مِنَ الرِّيحِ فَعَتَتْ عَلَى الْخُزَانِ فَخَرَجَتْ مِنْ نَوَاحِي الْأَبْوَابِ فَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ بِرِيحٍ صَرْ صَرٍ عاتِيَةٍ قَالَ عُنُوهَا عَتَتْ عَلَى الْخُزَانِ فَبَدَأَتِ بِأَهْلِ الْبَادِيَةِ مِنْهُمْ فَحَمَلَتْهُمْ بِمَوَاشِيهِمْ وَ

ص: 514


1- بحار الأنوار، ج 11، ص 377/ تفسير القمى، ج 2، ص 383/ تفسير نور الثقلين تفسير البرهان؛ «فزعهم» بدل «قرعهم»
2- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 139
3- بحار الأنوار، ج 11، ص 355 تفسیر القمی، ج 2، ص383؛ «عانيه» بدل «عاتية»
4- الکافی، ج 8، ص 92 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
5- تفسیر نورالثقلین

قوم «ثمود» و «عاد» عذاب کوبنده الهی را انکار کردند و نتیجه ی شومش را دیدند]. (4)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عَادٌ بِالْقَارِعَةِ، [یعنی] عذاب آنان را کوبید.

اما قوم «ثمود» با عذابی سرکش هلاک شدند(5)

1- ابن عباس رحمه الله علیه- فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغية یعنی به سبب طغیان و کفرشان هلاک شدند.

و قوم «عاد» با تندبادی طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند. (6)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- بِرِيحِ صَرْصَرٍ منظور [باد] سرد است عَاتِيَة یعنی بادی که از آن چه به آن امر شده بود، بیشتر بود.

2- امام باقر علیه السلام- اما باد عقیم همانا باد عذاب است که هیچ رحمی و هیچ گیاه و نباتی را بارور نمی کند و آن بادی است که از زیر زمین های هفتگانه خارج می شود این باد به جز برای قوم عاد آن گاه که خداوند بر آن قوم خشم گرفت برای هیچ قومی از آن جا خارج نشد. در آن هنگام خداوند عزوجل به خازنان دستور داد که از آن ،باد به اندازه ی حلقه انگشتر خارج سازند؛ ولی آن باد از خازنان سرپیچی کرد و به دلیل خشم آن باد بر قوم عاد به اندازه ی سوراخ بینی گاو نر از مکان خویش خارج شد. خازنان نزد خداوند عزوجل ناله و شکایت کردند و گفتند: «خداوندا! این باد از دستور ما سرپیچی کرد و ما از این هراس داریم که آن آفریدگانت که از دستور تو سرپیچی نکردند و سرزمین های تو را آباد کردند را به طور کلی نابود سازد بنابراین خداوند عزوجل جبرئیل را پیش آن باد ،فرستاد و با دو بال خویش به استقبال آن باد شتافت و آن باد را به جایگاه خویش بازگرداند و به آن باد فرمود به همان اندازه که به تو دستور داده شده است، خارج شو». بنابراین به همان اندازه خارج شد و قوم عاد و هر آن کس که همراه آن ها بود را نابود ساخت.

3- پیامبر صلی الله علیه و آله- باد هرگز بی پیمانه بیرون نشده است جز درباره ی قوم عاد که بر دربانانش سرکشی کرد و در اندازه ای مانند سوراخ های سوزن بیرون شد و قوم عاد را نابود کرد.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیغمبر ا روایت شده است که فرمود من به صبا یاری شدم و قوم عاد به دبور نابود شدند و فرمود به دربانان اجازه نرسید که جز به اندازهی جای انگشتر بر عاد باد فرستند و بر دربانان سرکشی کرد که از هر سوی درها بر آمد و این کلام خداست که فرمود بريحٍ صَرْ صَرِ عاتية و در ابتدا شروع به نابودی بیابان نشینان آن ها کرد و آن ها را با همه رمه ها و چادرها به شهر آورد و چون آن را دیدند گفتند این باد که بر ما وزیده است بارنده می باشد.

ص: 515

بُيُوتِهِمْ فَأَقْبَلَتْ بِهِمْ إِلَى الْحَاضِرَةِ فَلَمَّا رَأَوْهَا قالُوا هذا عارِضُ مُمْطِرُنَا فَلَمَّا دَنَتِ الرِّيحُ أَظِلَّتَهُمْ اسْتَبَقُوا النَّاسُ وَالْمَوَاشِي فِيهَا فَأَلْقَتِ الْبَادِيَةَ عَلَى أَهْلِ الْحَاضِرَة فَقَصَفَتْهُمْ فَهَلَكُوا جَمِيعاً﴾. (1)

5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَا أَرْسَلَ اللَّهُ شَيْئاً مِنْ ريح أَوْ مَاءَ إِلَّا بِمِكْيَالَ إِلَّا يَوْمَ نُوحٍ علیه السلام وَ يَوْمَ عَادٍ فَأَمَّا- يَوْمُ نُوحِ علیه السلام فَإِنَّ الْمَاءَ طَغَى عَلَى خَزَانِهِ فَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ عَلَيْهِ سَبِيلٌ ثُمَّ قَرَأَ إِنَّا لَّا طَغَى الْمَاءُ وَأَمَّا يَوْمُ عَادٍ فَإِنَّ الرِّيحَ عَتَتْ عَلَى خُزَانِهَا فَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ عَلَيْهَا سَبِيلٌ ثُمَّ قَرَا بريحٍ صَرْ صَرٍ عاتية﴾. (2)

6- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿إن عاداً كَانَتْ بِلَادُهُمْ فِي الْبَادِيَةِ مِنَ الشَّقُوقِ إِلَى الْأَجْفَرِ أَرْبَعَةَ مَنَازِلَ وَ كَانَ لَهُمْ زَرْعُ وَنَخْلُ كَثِيرُ وَ لَهُمْ أَعْمَارَ طَوِيلَةٌ وَأَجْسَام طَوِيلَةُ فَعَبَدُوا الْأَصْنَامَ وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِمْ هُوداً يَدْعُوهُمْ إِلَى الْإِسْلَامِ وَ خَلْعِ الْأَنْدَادِ فَأَبَوْا وَ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهُودِ وَ آذَوْهُ فَكَفَّ السَّمَاءُ عَنْهُمْ سَبْعَ سِنِينَ حَتَّى قُحِطُوا وَ كَانَ هُودُ زَرَاعاً وَ كَانَ يَسْقِي الزَّرْعَ فَجَاءَ قَوْمُ إِلَى بَابِهِ يُرِيدُونَهُ فَخَرَجَتْ عَلَيْهِمُ امْرَأَتُهُ شَمْطَاءَ عَوْراءَ فَقَالَتْ مَنْ أَنْتُمْ فَقَالُوا نَحْنُ مِنْ بِلَادِ كَذَا وَكَذَا أَجْدَبَتْ بِلَادْنَا فَجِئْنَا إِلَى هُودٍ نَسْأَلُهُ أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ لَنَا حَتَّى تُمْطَرَ وَتُخْصِبَ بِلَادَنَا فَقَالَتْ لَوِ اسْتُجِيبَ لِهُودٍ لَدَعَا لِنَفْسِهِ فَقَدِ احْتَرَقَ زَرْعُهُ لِقِلَّةِ الْمَاءِ قَالُوا فَأَيْنَ هُوَ قَالَتْ هُوَ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَكَذَا فَجَاءُوا

إِلَيْهِ فَقَالُوا يَا نَبِيَّ اللَّهِ قَدْ أَجْدَبَتْ بلَادَنَا وَ لَمْ تُمْطَرْ فَاسْأَلِ اللَّهَ أَنْ تُخْصِبَ بِلَادُنَا وَنُمْطَرَ فَتَهَيَّاً لِلصَّلَاةِ وَصَلَّى وَ دَعَا لَهُمْ فَقَالَ لَهُمُ ارْجِعُوا فَقَدْ أَمْطِرْتُمْ فَأَخْصَبَتْ بِلَادَكُمْ فَقَالُوا يَا نَبِيَّ اللَّهِ اللَّهِ إِنَّا رَأَيْنَا عَجَبَاً قَالَ وَ مَا رَأَيْتُمْ قَالُوا رَأَيْنَا فِي مَنْزِلِكَ امْرَأَةَ شَمْطَاءَ عَوْرَاءِ قَالَتْ لَنَا مَنْ أَنْتُمْ وَ مَنْ تُريدُونَ قُلْنَا جِئْنَا إِلَى نَبِيِّ اللَّهِ هُودِ اللهِ لِيَدْعُوَ اللَّهَ لَنَا فَتُمْطَرَ فَقَالَتْ لَوْ كَانَ هُودُ علیه السلام دَاعِيا لَدَعَا لِنَفْسِهِ فَإِنَّ زَرْعَهُ قَدِ احْتَرَقَ فَقَالَ هُودُ ذَاكَ امْرَأَتِي وَ أَنَا أَدْعُو اللَّهَ لَهَا بِطُولِ الْبَقَاءِ فَقَالُوا فَكَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ مَا خَلَقَ اللَّهُ مُؤْمِناً إِلَّا وَ لَهُ عَدُوٌّ يُؤْذِيهِ وَ هِيَ عَدُوِّتِي فَلَأَنْ يَكُونَ عَدُوِّى مِمَّنْ أمْلِكُهُ خَيْرُ مِنْ أَنْ يَكُونَ عَدُوِّى مِمَّنْ يَمْلِكُنِي فَبَقِيَ هُو دُه فِى قَوْمِهِ يَدْعُوهُمْ إِلَى اللَّهِ وَيَنْهَاهُمْ عَنْ عِبَادَةِ الْأَصْنَامِ حَتَّى تُخْصِبَ بِلَادُهُمْ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْمَطَر ... فَلَمَّا لَمْ يُؤْمِنُوا أَرْسَلَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الصَّرَّصَرَ يَعْنِي الْبَارِدَةَ وَ هُوَ قَوْلُهُ فِي سُورَةَ الْقَمَر كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذْرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْ صَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٌ وَ حَكَى فِي سُورَة الْحَاقَّة فَقَالَ وَأَمَّ-ا عَ-ادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحِ صَرْصَرٍ عَانِيَةٍ سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا قَالَ كَانَ الْقَمَرُ مَنْحُوسًا

رُحَلَ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ ﴾. (3)

ص: 516


1- بحار الأنوار، ج 57، ص 20
2- بحار الأنوار، ج 56، ص 387
3- بحار الأنوار، ج 11، ص 350

هنگامی که سایه آن ها را فراگرفت مردم و رمه ها پیش تاختند و خود را به درون مردم شهر کشیدند و آن ها را در هم کوبیده و همه نابود شدند.

5- ابن عباس رحمه الله علیه- خدا هیچ باد و آبی را مگر به پیمانه جز در طوفان نوح علیه السلام و هلاک قوم عاد، نفرستاده است. اما در طوفان؛ آب بر نگهبانش سرکشی کرد و نتوانستند جلوی آن را بگیرند. سپس خواند: إِنَّا لَّا طَغَى الماء و امّا در روز عاد؛ به راستی که باد از دست نگهبانانش به در رفت و راهی به آن نداشتند، سپس خواند: بريحٍ صَرْ صَرٍ عاتية.

6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سرزمین قوم عاد در بیابان بود و آن ها دارای کشت و زرع و درختان خرمای فراوانی بودند و عمری طولانی و قامت هایی بلند داشتند و بت ها را می پرستیدند تا این که خداوند هودا را بر آن ها مبعوث کرد و او ایشان را به سوی توحید و دین حق دعوت نمود، لیکن آن ها امتناع ورزیده و ایمان نیاوردند و او را اذیت و آزار کردند آن وقت آسمان تا هفت سال بر آن ها نبارید تا این که دچار قحطی شدند و هودا کشاورز بود و کشت خود را آبیاری می کرد، آن گاه قوم به نزد خانه ی او رفتند تا او را ملاقات کنند همسرش که زنی سپید موی و نابینا بود بیرون آمد و گفت: «شما کیستید»؟ گفتند ما مردم فلان شهر هستیم ما آمده ایم تا از هود بخواهیم دعا کند باران ببارد» همسر هودا گفت: اگر دعای هود مستجاب بود، دعا می کرد تا زراعتش از کمی آب نسوزد آن ها گفتند اینک او کجاست؟ همسرش گفت: «او در فلان مکان است و آن ها به نزد هودا رفتند و گفتند: ای پیامبر خدا شهرهای ما دچار قحطی شده تو از خداوند بخواه که باران بر ما ببارد او نماز خواند و برای آن ها دعا کرد و فرمود: برگردید که به تحقیق باران بر شما خواهد بارید در این موقع آن ها گفتند: «ای پیامبر خدا ما چیز عجیبی در خانه ی تو ،دیدیم زنی سپید موی و یک چشم که درباره ی تو فلان سخن را گفت. هود علیه السلام فرمود: «او همسر من است و من از خداوند طول عمر او را می خواهم». آن ها گفتند: چگونه چنین چیزی ممکن است؟ هود اله فرمود: خداوند برای هر مؤمنی دشمنی آفریده که وی را آزار می دهد و این زن دشمن من است و مسلّما دشمنی که در اختیار انسان باشد، بهتر است از دشمنی که انسان در اختیار او باشد سپس هودا به دعوت آن ها ادامه داد و برایشان دعا کرد و آن ها را از پرستش بت ها باز داشت تا دوباره سرزمین هایشان سبز و خرم شد و باران بارید ... و زمانی که ایمان نیاوردند خداوند بادی شدید و سرد به سوی آن ها فرستاد که آن را در سوره ی قمر چنین توصیف می کند قوم عاد نیز پیامبر صلی الله علیه و آله خود را تکذیب کردند پس [ببینید] عذاب و انذاره ای من چگونه بود ما تندباد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم. (قمر/18-19) و در سوره ی حاقه می فرماید: ﴿وَ أَمَّا عِادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْ صَرٍ عَاتِيَةٍ سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسوماً﴾ گفته شده که در آن هشت روز و هفت شب قمر در برج زحل بود و این نشانه ی نحوست است.

ص: 517

قوله تعالى: ﴿سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْل خاوِيَة﴾ (7)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿بَقِيَ هُودُ فِي قَوْمِهِ يَدْعُوهُمْ إِلَى اللَّهِ وَيَنْهَاهُمْ عَنْ عِبَادَةِ الْأَصْنَامِ ... فَلَمَّا لَمْ يُؤْمِنُوا أَرْسَلَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الصَّرْصَرَ يَعْنِي الْبَاردَةَ وَ هُوَ قَوْلُهُ فِي سُورَة الْقَمَرَ كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْ صَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٌ وَ حَكَى فِي سُورَةِ الْحَاقَّةِ فَقَالَ وَ أَمَّا عادٌ فَأَهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً قَالَ كَانَ الْقَمَرُ مَنْحُوساً بِزُحَلَ سَبْعَ لَيَالَ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ﴾. (1)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿حُسُوماً أيْ وَلَاءَ مُتَتَابِعَةً لَيْسَتْ لَهَا فَتْرَةٌ﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ يَوْمَ نَحْسٍ مُسْتَمِرٌ لِأَنَّهُ أَوَّلُ يَوْمٍ وَ آخِرُ يَوْمٍ مِنَ الْأَيَّامِ الَّتِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسوماً﴾. (3)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً فِي حَقِّ الْيَهُودِ وَالنَّوَاصِبِ قَالُوا لَهُ يَا مُحَمَّد زَعَمْتَ أَنَّهُ مَا فِي قُلُوبِنَا شَيْءُ مِنْ مُوَاسَاةِ الْفُقَرَاءِ وَ مُعَاوَنَة الضَّعَفَاءِ وَالنَّفَقَة فِي إِبْطَال الْبَاطِل وَإحْقَاقِ الْحَقِّ وَأَنَّ الْأَحْجَارَ أَلْيَنُ مِنْ قُلُوبَنَا وَ أَطْوَعْ لِلَّهِ مِنَّا وَ هَذِهِ الْجِبَالُ بِحَضْرَتِنَا فَهَلُمَّ بَنَا إِلَى بَعْضِهَا فَاسْتَشْهِدْهُ عَلَى تَصْدِيقِكَ وَ تَكْذِيبَنَا فَإِنْ نَطَقَ بِتَصْدِيقِكَ فَأَنْتَ الْمُحِقِّ يَلْزَمُنَا الْبَاغَكَ وَ إِنْ نَطَقَ بِتَكْذِيبَكَ أَوْ صَمَتَ فَلَمْ يَرُدَّ جَوَابَكَ فَاعْلَمْ أَنَّكَ الْمُبْطِلُ فِي دَعْوَاكَ الْمُعَانِدُ لِهَوَاكَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَعَمْ هَلُمُّوا بِنَا إِلَى أيهَا شِئْتُمْ فَأَسْتَشْهِدْهُ لِيَشْهَدَ لِى عَلَيْكُمْ فَخَرَجُوا إِلَى أَوْعَر جَبَل رَأَوْهُ فَقَالُوا يَا مُحَمَّد هَذَا الْجَبَلُ فَاسْتَشْهِدُه ... فَتَبَاعَدَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى فَضَاءِ وَاسِعَ ثُمَّ نَادَى الْجَبَلَ يَا أَيُّهَا الْجَبَلُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيبِينَ الَّذِينَ بِجَاهِهِمْ وَ مَسْأَلَة عِبَادِ اللَّهِ بِهِمْ أَرْسَلَ اللَّهُ عَلَى قَوْمٍ عَادِ رَيحاً رْصَراً عَاتِيَةً تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلِ حَاوِيَةٍ وَ أَمَرَ جَبْرَئِيلَ أَنْ يَصِيحَ صَيْحَةً فِي قَوْمِ

صَالِحِ اللَهِ حَتَّى صَارُوا حَتَّى صَارُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ لَمَّا أَنْقَلَعْتَ مِنْ مَكَانِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ جِئْتَ إِلَى حَضْرَتِي

ص: 518


1- بحار الأنوار، ج 11، ص 350 تفسیر القمی، ج 1، ص328 و تفسیر البرهان و تفسیر نورالثقلين؛ «بقى هود في قومه ... صرصر عاتية» محذوف
2- تفسير بحر العرفان، ج 16، ص 139
3- بحار الأنوار، ج94، ص 98/ علل الشرائع، ج 2، ص 381 وسائل الشيعة، ج 10، ص421 تفسیر نورالثقلین؛ «حسوما» محذوف/ تفسیر البرهان بحار الأنوار، ج 56، ص 46؛ «تفاوت لفظی»

[خداوند] این تندباد [بنیان کن] را هفت شب و هشت روز پی در پی بر آن ها مسلط ساخت و [اگر آنجا بودی می دیدی که آن قوم مانند تنه های پوسیده ی نخل در میان این تندباد روی زمین افتاده اند. (7)

1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سپس هود به دعوت آن ها ادامه داد و برایشان دعا کرد و زمانی که ایمان نیاوردند، خداوند بادی شدید و سرد به سوی آن ها فرستاد که آن را در سوره ی قمر چنین توصیف می کند؛ قوم عاد نیز پیامبر صلی الله علیه و آله- خود را تکذیب کردند پس [ببینید] عذاب و انذارهای من چگونه بود ما تندباد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم. (قمر/ 18-19) و در سوره ی حاقه می فرماید: ﴿وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحِ صَرْ صَرٍ عاتِيَةٍ سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسوماً﴾ گفته شده که در آن هشت روز و هفت شب قمر در برج زحل بود و این نشانه ی نحوست است.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- حُسوماً یعنی پی درپی و پشت سر هم که قطع نمی شود.

3- امام صادق علیه السلام- چهارشنبه روز نحس مستمر است زیرا آغاز و انجام روزهایی است که خداوند متعال در کتاب خود یاد کرده ﴿سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسوماً﴾.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- وقتی این آیه سپس دل های شما بعد از این واقعه سخت شد. همچون سنگ، یا سخت تر (بقره/74) در مورد یهود و دشمنان نازل شد گفتند ای محمد گمان کردی از یاری فقیران و کمک به ضعیفان و هزینه کردن برای ابطال باطل و احقاق حق در قلب های ما چیزی نیست و سنگ ها از قلب های ما نرمتر است و در برابر خدا از ما مطیع ترند؟ این کوه ها در پیش ما هستند با ما نزد یکی از این کوه ها بیا و از آن برای تصدیق خودت و تکذیب ما گواهی بخواه. اگر به تصدیق تو زبان گشود تو بر حقی و پیروی از تو بر ما واجب است، و اگر زبان به تکذیب تو گشود یا سخن نگفت بدان که تو در ادعایت ناحق و در خواسته ات [مغرور و خود برتر] بین هستی». رسول خدا فرمود: بسیار خوب بیایید با ما به سوی هر کدام که خواستید برویم که آن را گواه گیرم تا به سود من و زیان شما شهادت دهد پس به سوی سفت و سخت ترین کوهی که دیده بودند رفتند و گفتند: ای محمد این کوه است. از آن گواهی بخواه»! ... رسول خدا شد دور و به فضای وسیع و بازی رفت سپس کوه را صدا زد [و فرمود] ای کوه به حق محمد و خاندان پاکش کسانی که خداوند به خاطر جاه و مقام آن ها و درخواست بندگان خدا به وسیله ی آن ها بر قوم عاد تندباد وحشتناک سرد و طغیانگر فرستاد که مردم را از جا برمی کند كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْل خاوِيَةٍ و به جبرئیل دستور داد که در میان قوم صالح یک بار فریاد بزند تا این که به صورت گیاهان خشک که برای خوراک چهارپایان آماده می می کنند در آمدند از تو می خواهم به اذن خدا از جای خود کنده شوی و به حضور من به این جا بیایی و

ص: 519

هَذِهِ وَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى الْأَرْضِ بَيْنَ يَدَيْهِ فَتَزَلْزِلَ الْجِبَلُ وَ سَارَ كَالْقَارِحِ الْهَمْلَاجِ حَتَّى دَنَا مِنْ إِصْبَعِهِ أَصْلُهُ فَلَرْقَ بهَا وَ وَقَفَ وَ نَادَى هَا أَنَا ذَا سَامِعُ لَكَ مُطِيعُ يَا رَسُولَ رَبِّ الْعَالَمِين﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿فَهَلْ تَرَى هُمْ مِنْ باقِيَة﴾. (8)

قوله تعالى: ﴿وَ جَاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخَاطِئَةِ﴾. (9)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿جَاءَ فِي كَلَام أمير الْمُؤْمِنِينَ لِأَهْل الْبَصْرَة: يَا أَهْلَ الْمُؤْتَفِكَةِ اثْتَفَكَتْ بأهْلِهَا ثَلاثاً وَ عَلَى تَمَامَ الرابعة﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابيَةً﴾. (10)

1- الباقر علیه السلام- ﴿فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً وَالرَّابِيَةُ الَّتِي أَرْبَتْ عَلَى مَا صَنَعُوا﴾. (3)

ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَأَخَذَهُمُ الله بِالْعُقُوبَة أَخْذَةً رابيَةً أَي زَائِدَة فِي الشِّدَّةِ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿إِنَّا لَّا طَغَى الماء حَمَلْنَاكُمْ في الجارية﴾. (11)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّا لَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الجَارِيَةِ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَأَصْحَابَه﴾. (5)

3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قلها لم تنزل قَطْرَةً مِنْ مَاءٍ إِنَّا بمكيال عَلَى يَدِ مَلَك إِلَّا يَوْمَ الطُّوفانِ فَإِنَّهُ أَذِنَ لَهَا دُونَ الْخُزَانِ فَخَرَجَتْ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ﴾. (6)

4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَا أَرْسَلَ اللهُ شَيْئاً مِنْ ريح أَوْ مَاءٍ إِلَّا بِمِكْيَالَ إِلَّا يَوْمَ نُوحٍ وَيَوْمَ عَادِ فَأَمَّا يَوْمُ نُوحٍ فَإِنَّ الْمَا، طَغَى عَلَى خَرَانِهِ فَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ عَلَيْهِ سَبِيل ثم قَرَأَ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ﴾. (7)

5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿حَمَلْنَاكُمْ أَى حَمَلْنَا آبَاتَكُمْ فِى السَّفِينَة﴾. (8)

قوله تعالى: ﴿لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيها أُذُنٌ واعِيَةٌ﴾. (12)

ص: 520


1- بحار الأنوار، ج17، ص338
2- تفسير البرهان تفسير بحر العرفان، ج16، ص 97
3- تفسير القمى، ج 2، ص 385/ تفسیر البرهان
4- تفسیر بحر العرفان، ج16، ص 140
5- بحار الأنوار، ج 36، ص171 تفسیر القمی، ج 2، ص 383/ تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
6- بحار الأنوار، ج57، ص 20
7- بحار الأنوار، ج 56، ص 387
8- تفسير بحر العرفان، ج16، ص 142

دستش را روبروی خود بر روی زمین گذاشت در نتیجه کوه لرزید و مانند حیوان شمدار تندرو حرکت کرد تا این که پایه ی کوه به انگشت پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیک شد و به آن چسبید و ایستاد و ندا داد: «این منم که گوش به فرمان و مطیع [دستورات] تو هستم ای رسول پروردگار جهانیان آیا کسی از آن ها را باقی می بینی؟! (8)

و فرعون و کسانی که پیش از او بودند و همچنین اهل شهرهای زیر و رو شده [قوم لوط] مرتکب گناهان بزرگ شدند. (9)

1- امام علی علیه السلام- در کلام امیرالمؤمنین عليه السلام در خطاب به اهالی بصره آمده است: «ای اهل مؤتكفه که سه بار با اهالی آن نگونسار شده است و بر خداوند است که بار چهارم را نیز به پایان برساند».

از این رو با فرستاده ی پروردگارشان مخالفت کردند؛ و خداوند آن ها را به عذاب شدیدی گرفتار ساخت (10)

1- امام باقر علیه السلام- فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِيَةً؛ رابیه آن است که به آن چه آنان ساختند، ضربه بزند.

2- ابن عباس رحمه الله علیه- و خداوند آن ها را گرفتار عذاب ساخت أَخْذَةً رابيَةً یعنی [گرفتاری] بسیار شدید.

و هنگامی که آب طغیان کرد شما را سوار بر کشتی کردیم. (11)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِنَّا لَّا طَغَى الماء حَمَلْنَاكُمْ فِي الجَارِيَةِ، منظور، امیرالمؤمنين علیه السلام و یاران اوست.

2- امیرالمؤمنین علیه السلام- قطره ای آب جز با پیمانه به دست فرشته فرود نمی آید مگر در طوفان نوح علیه السلام که به او اجازه رسید بدون توجه به دربانان بیرون آید و این است معنی سخن خداوند متعال: ﴿إِنَّا لَمَّا طَغَى الماء﴾.

3- ابن عباس رحمه الله علیه- خداوند هیچ باد و آبی را مگر به پیمانه جز در طوفان نوح الن و هلاک قوم عاد نفرستاد اما در طوفان آب بر نگهبانانش سرکشی کرد و نتوانستند جلوی آن را بگیرند. سپس خواند: ﴿إِنَّا لا طَغَى الماء﴾.

4- ابن عباس رحمه الله علیه- حَمَلْناكُمْ یعنی پدرانتان را بر کشتی سوار کردیم.

تا آن را وسیله ی تذکری برای شما قرار دهیم و گوش های شنوا آن را دریابد [و درک کند]. (12)

ص: 521

باب 1: وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ

اشاره

1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ وَتَعِيَهَا أُذُنْ واعِيَةٌ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم هِيَ أَذُنُكَ يَا عَلِى علیه السلام﴾. (1)

2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿جَاءَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله إلَى عَلى وَهُوَ فِي مَنزلِهِ فَقَالَ يَا عَلَى علیه السلام نزلت عَلَى اللَّيْلَةَ هَذِهِ الْآيَةُ وَ تَعِيَها أُذُنُ وَاعِيَةٌ وَإِنِّى سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَهَا أُذُنَكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا أذن على اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا أُذُنَ عَلَى فَفَعَلَ﴾. (2)

3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ وَ تَعِيَها أُذُنْ واعِيَةٌ قُلْتُ اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا أُذُنَ عَلَى فَمَا سَمِعَ شَيْئاً بَعْدَهُ إِلَّا حَفِظَهُ﴾. (3)

4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن التَّعْلَبِيِّ فِي تَفْسِيرِهِ يَرْفَعُهُ بِسَنَدِهِ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَتَعِيْهَا أُذُنٌ واعِيَةٌ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِعَلِى اللَهِ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَهَا أَذُنَكَ يَا عَلَى علیه السلام قَالَ عَلَى علیه السلام فَمَا نَسِيتُ شَيْئاً بَعْدَ ذَلِكَ وَ مَا كَانَ لِي أَنْ أَنْسَى﴾. (4)

5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام: يَا عَلِيُّ إِنَّ أمَرَنِي أَنْ أَدْنِيَكَ وَلَا أَقْصِيَكَ وَأَنْ أحبكَ وَاحِبَ مَنْ يُحِبُّكَ، وَأَنْ أَعْلَمَكَ وَتَعِي وَ حَقٌّ عَلَى علیه السلام أَنْ تَعِيَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَهَا أُذُنَكَ يَا عَلِيٌّ قَالَ عَلَى علیه السلام: فَمُنْذُ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ، مَا سَمِعَتْ أَذْنَايَ شَيْئًا مِنَ الْخَيْرِ وَالْعِلْمِ وَالْقُرْآنِ إِنَّا وَعَيْتُهُ وَحَفَظْتُهُ ﴾. (5)

6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلِيٍّ بن أبي طَالِب قَالَ: قَالَ: رَسُولُ الله، إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي أَنْ أَدْنِيَكَ وَ لَا أَقْصِيَكَ، وَأَعَلِّمَكَ لِتَعِيَ وَأَنْزَلَتْ عَلَيَّ هَذِهِ الْآيَةُ: وَتَعِيْهَا أُذُنُ وَاعِيَة فَأَنْتَ [الْأَذُنُ] الْوَاعِيَةُ لِعِلْمِي يَا عَلِيُّ وَأَنَا الْمَدِينَةُ وَأَنْتَ الْبَابُ وَ لَا يُؤْتَى الْمَدِينَةُ إِنَّا مِنْ بَابِهَا﴾. (6) 6

7-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنا الأذرُ الْوَاعِيَةُ يَقُولُ الله عَزَّوَجَلَّ وَتَعِيها أذن واعِيَةٌ﴾. (7)

ص: 522


1- الكافي، ج 1، ص 423/ بحار الأنوار، ج 35، ص 326/ بحار الأنوار، ج 35، ص 330/ مجموعة ورام، ج2، ص 269؛ «أذن» بدل «أذنک»/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 35، ص 329 تأويل الآيات الظاهرة، ص 690
3- بحار الأنوار، ج 35، ص 327 المناقب، ج 3، ص78 تفسير البرهان
4- بحار الأنوار، ج 35، ص328 تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان
5- شواهد التنزيل، ج 2، ص 377 . شواهد التنزیل، ج 2، ص 363
6-
7- بحار الأنوار، ج 35، ص 45 بحار الأنوار، ج 33، ص 282 / بشارة المصطفى، ص 13 معانى الأخبار، ص58/ تفسیر نور الثقلين

بخش 1: و گوش های شنوا آن را دریابد [و درک کند].

1-1- امام صادق علیه السلام ا هنگامی که این نازل شد وَ تَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای على علیه السلام منظور گوش تو است.

2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام باقر النقل می کند رسول خدا به منزل على علیه السلام رفت و فرمود: «ای على! امشب این آیه بر من نازل شد ﴿و تَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾، و من از خداوند خواستم که گوش تو باشد و عرض کردم خداوندا! این گوش را گوش علی قرار ده و خدای عزوجل این کار را تحقق بخشید».

3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که این آیه وَ تَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ نازل شد. گفتم: «خداوندا! این گوش را، گوش علی علیه السلام قرار بده از آن پس علی علیه السلام هرچه را می شنید، حفظ می کرد.

4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ثعلبی در تفسیرش گوید چون این آیه نازل شد که ﴿وَ تَعِيَها أُذُنْ واعِيَةٌ﴾ چون رسول خدا به علی فرمود یا علی از خدا خواستم این گوش را گوش تو قرار دهد. عَلَى علیه السلام گوید از آن پس هرگز چیزی را فراموش نکرده ام».

5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید پیامبر خدا به علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: «يا على! خداوند به من امر کرده که به تو نزدیک شوم و از تو دور نباشم و تو و کسانی را که تو را دوست دارند دوست داشته باشم و به تو یاد بدهم و تو گوش فرا دهی و شایسته است بر خدا که تو گوش فرا دهی پس خداوند نازل کرد ﴿وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ﴾. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «یا علی ای از پروردگارم خواستم که گوش تو را چنین کند علی می گفت از وقتی که این آیه نازل شد، گوش من چیزی را از خیر و علم و قرآن نشنیده مگر این که آن را فهمیده و حفظ کرده ام».

6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام علی علیه السلام می فرماید: رسول خدا فرمود: «همانا خداوند به من دستور داده که به تو نزدیک باشم و از تو دور نشوم و تو را یاد بدهم تا بشنوی و این آیه بر من نازل شد: ﴿وَتَعِيَها أُذُنْ واعِيَةٌ﴾. تو يا على علیه السلام همان گوش شنوای علم من هستی و من شهر هستم و تو دروازه ای و نمی توان به شهر وارد شد مگر از دروازه ی آن».

7-1- امیرالمؤمنین علیه السلام- من همان گوش شنوا هستم خداوند عزوجل می فرماید: ﴿وَ تَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾.

ص: 523

8-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و اللَّهِ إِنِّى أَنَا الَّذِي أَنْزَلَ اللَّهُ فِيَّ وَتَعِيَها أُذُنٌ وَاعِيَةٌ فَإِنَّا كُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَيُخْبِرُنَا بِالْوَحْيِ فَأَعِيهِ وَ يَفُوتُهُم﴾. (1)

9-1- الباقر علیه السلام- ﴿لْأَذَنُ الْوَاعِيَةُ أُذُنُ عَلَى علیه السلام﴾. (2)

10-1- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ تَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ عَلَى بْن أَبِي طَالِب﴾. (3)

11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْن كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَتَعِيَهَا أُذُنٌ واعِيَةٌ قَالَ وَعَتْ أُذُنُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ﴾ (13)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ الرازي قال: أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِإِبْلِيسَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ قَالَ وَ يَوْمَ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ نَفْحةً واحِدَةً فَيَمُوتُ إِبْلِيسُ مَا بَيْنَ النَّفْخَةِ الأُولَى وَ الثَّانِيَة﴾. (5)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ فِى خَبَرِ الزَّنْدِيقِ الَّذِى سَأَلَ الصَّادِقِ علیه السلام عَنْ مَسَائِلَ إِلَى أَنْ قَالَ أَ يَتَلَاشَى الرُّوحُ بَعْدَ خُرُوجِهِ عَنْ قَالَبِهِ أَمْ هُوَ بَاقِ قَالَ بَلْ هُوَ بَاقِ إِلَى وَقْتِ يُنْفَخُ فِي الصُّور فَعِنْدَ ذَلِكَ تَبْطِلُ الْأَشْيَاء وَ تَفْنَى فَلَا حِسَ وَ لَا مَحْسُوس ثُمَّ أَعِيدَتِ الْأَشْيَاءُ كَمَا بَدَأَهَا مُدَّبِّرُهَا وَ ذَلِكَ أَرْبَعُمِائَة سَنَة تَسْبُتُ فِيهَا الْخَلْقُ وَ ذَلِكَ بَيْنَ النَّفْخَتَيْن﴾. (6)

قوله تعالى: ﴿وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ والجبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً﴾. (14)

1 علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبالُ قَالَ وَقَعَتْ فَدَكَ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ﴾. (7)

قوله تعالى: ﴿فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ﴾. (15)

ص: 524


1- بحارالأنوار، ج 40، ص137/ تفسیر العیاشی، ج 1، ص 14؛ «أنا و من يعيه» بدل «يفوتهم»/ بصائر الدرجات، ص 135
2- تأويل الآيات الظاهرة، ص 690 تفسیر فرات الكوفى، ص 499 تفسير البرهان / بحار الأنوار، ج 40، ص 189/ المناقب، ج 3، ص 78
3- روضة الواعظین، ص 1، ج 105
4- بحار الأنوار، ج 35، ص 326 بصائر الدرجات، ص 517 تفسير البرهان/ بحار الأنوار، ج 46، ص308 و دلائل الإمامة، ص 105؛ بتفاوت»/ الأمان، ص68
5- بحار الأنوار، ج 11، ص 108/ بحار الأنوار، ج 6، ص 328
6- تفسیر بحر العرفان، ج 13، ص 223
7- تفسير القمي، ج 2، ص 383 تفسير نور الثقلين تفسير البرهان ؛ «فدکت» بدل «فدک»

8-1- امیرالمؤمنین علیه السلام- به خدا سوگند من کسی هستم که خداوند در مورد من نازل فرمود: ﴿وَ تَعِيَها أُذُنْ واعِيَةٌ﴾؛ چون ما نزد رسول خدا بودیم که وحی را به ما خبر می داد و من آن را حفظ می کردم و از دست آن ها می رفت.

9-1- امام باقر علیه السلام- گوش شنوا گوش عَلَى علیه السلام است.

10-1- ابن عباس رحمه الله علیه- منظور از مصداق کامل آیه ﴿و تَعِيَها أُذُنْ واعِيَةٌ﴾ على علیه السلام است.

11-1- امام صادق علیه السلام- عبدالرحمان بن کثیر از امام صادق علیه السلام ا درباره ی این آیه: ﴿وَ تَعِيْهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾ نقل کرده است که فرمود گوش امیرالمؤمنین عليه السلام آن چه که از جانب خداوند است را درک می کرد؛ اعم از آن چه که هست و آن چه که خواهد بود.

به محض این که نخستین بار در «صور» دمیده شود. (13)

1- امام صادق علیه السلام- یحیی بن ابی علاء رازی گوید: مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت: «فدایت شوم! به من از تفسیر سخن خدای عزوجل که به ابلیس:گفت تو از مهلت یافتگانی! اما نه تا روز رستاخیز، بلکه تا روز وقت معینی» (حجر/37-38) خبر ده فرمود آن روزیست که مرحله اول در صور دمیده می شود؛ ﴿يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ، و ابلیس در میان دم یکم و دوم صور می میرد.

2- امام صادق علیه السلام- از هشام بن حکم نقل شده است زندیقی از امام صادق علیه السلام پرسید: «آیا روح وقتی از قالب خارج شد متلاشی می شود یا باقی است؟ فرمود باقی است تا وقتی در صور دمیده شود، در این موقع همه چیز از بین می رود دیگر حس و محسوسی وجود ندارد باز دو مرتبه برمی گردند چنان چه ابتدا مدبّر اشیاء آن ها را به وجود آورد و این در فاصله ی چهار صد سال است که مخلوقات آسوده اند. این چهار صد سال همان فاصله ی بین دو نفخه است».

و زمین و کوه ها از جا برداشته شوند و یکباره در هم کوبیده و متلاشی گردند. (14)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ، [یعنی] فرود می آیند و ویران می شوند.

در آن روز واقعه عظیم [قیامت] روی می دهد. (15)

ص: 525

قوله تعالى: ﴿وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ﴾ (16)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ بَعْدَ الْبَعْثِ مَا هُوَ أَشَدُّ مِنَ الْقَبْرِ يَوْمَ يَشِيبُ فِيهِ الصَّغِيرُ وَ يَسْكَرُ فِيهِ الْكَبِيرُ وَ يَسْقُطُ فِيهِ الْجَنِين ... إِنَّ فَزَعَ ذَلِكَ الْيَوْمِ لَيُرْهِبُ الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ لَا ذَنْبَ لَهُمْ وَ تَرْعُدُ مِنْهَ السَّبْعُ الشَّدَادُ وَالْجِبَالُ الْأَوْثَادُ وَالْأَرْضُ الْمِهَادُ و تَنْشَقُ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ ﴾. (1)

2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ قَالَ بَاطِلَهُ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَ المَلَكُ عَلى أَرْجانِها وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثمَانِيَةٌ﴾. (17)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلَ الْجَاثَلِيقُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَحْمِلُ الْعَرْشَ أَمِ الْعَرْشُ يَحْمِلُهُ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَزَّوَجَلَّ حَامِلُ الْعَرْشِ وَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِمَا وَمَا بَيْنَهُمَا ... قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِهِ وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ فَكَيْفَ قَالَ ذَلِكَ وَ قُلْتَ إِنَّهُ يَحْمِلُ الْعَرْشَ وَالسَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِنَّ الْعَرْشِ خَلَقَهُ اللهُ تَعَالَى مِنْ أَنْوَار أَرْبَعَةِ نُور أَحْمَرَ مِنْهُ احْمَرَتِ الْحُمْرَةُ وَ نُور أَخْضَرَ مِنْهُ اخْضَرَتِ الْخُضْرَةُ وَ نُور أَصْفَرَ مِنْهُ اصْفَرَّتِ الصُّفْرَةُ وَنُور أَبْيَضَ مِنْهُ ابْيَضَ الْبَيَاضُ وَهُوَ الْعِلْمُ الَّذِي حَمَّلَهُ اللَّهُ الْحَمَلَةَ وَذَلِكَ نُورُ مِنْ عَظَمَتِهِ فَبِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ أَبْصَرَ قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ عَادَاهُ الْجَاهِلُونَ وَ ِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ ابْتَغَى مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعَ خَلَائِقِهِ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ بِالْأَعْمَالَ الْمُخْتَلِفَة وَالْأَدْيَانَ الْمُشْتَبِهَةِ فَكُلُّ مَحْمُول يَحْمِلُهُ اللَّهُ بِنُورِهِ وَعَظَمَتِهِ وَقَدْرَتِهِ لَا يَسْتَطِيعُ لِنَفْسِهِ ضَرًا وَلَا نَفْعاً وَ لَا مَوْتاً وَلَا حَيَاةً وَ لَا نُشُوراً فَكُلُّ شَيْءٍ مَحْمُولُ وَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْمُمْسِكَ لَهُمَا أَنْ تَزُولَا وَالْمُحِيطُ بِهِمَا مِنْ شَيْءٍ وَهُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْءٍ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوا كَبيراً﴾. (3)

2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي مَسَائِلِ الْيَهُودِى عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ لَهُ فَرَبُّكَ يَحْمِلُ أَوْ يُحْمَلُ قَالَ إِنَّ رَبِّي عَزَّوَجَلَّ يَحْمِلُ كُلَّ شَيْءٍ بِقُدْرَتِهِ وَلَا يَحْمِلُهُ شَيْءٌ قَالَ فَكَيْفَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ يَحْمِلُ

ص: 526


1- بحار الأنوار، ج 7، ص 103
2- تفسير القمي، ج 2، ص 383
3- الکافی، ج 1، ص 129؛ «تفاوت لفظى» / بحار الأنوار، ج 55، ص 9/ تفسير نور الثقلين؛ «يحمل العرش أم العرش ... و ما بينهما» محذوف

و آسمان از هم می شکافد و آن گاه سست می گردد [و فرو می ریزد]. (16)

1- امير المؤمنین علیه السلام- بندگان خدا همانا پس از برانگیخته شدن از قبر با چیزی روبرو هستید که از [عذاب] قبر دشوارتر است و آن روزی است که خردسال در آن روز پیرشود و بزرگسال و به مستی و بیهوشی درآید و کودکان نارس در جنین بیفتند ... همانا ترس آن روز فرشتگانی را که گناهی ندارند به هراس اندازد و آسمان های هفتگانه و کوه های استوار و زمین گسترده و گاهوار از بیم آن به لرزه افتند و آسمان از هم می شکافد و آن گاه سست می گردد [و فرو می ریزد].

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ، منظور باطل و عبث است.

فرشتگان در اطراف آسمان قرار میگیرند و برای انجام مأموریت ها آماده می شوند و آن روز عرش [قدرت] پروردگارت را هشت فرشته برفراز همه ی آن ها حمل می کنند (17)

1- امیرالمؤمنین علیه السلام- احمد بن محمد برقی گوید: جاثلیق از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید و گفت: «به من بگو آیا خدای عزوجل عرش را حمل می کند یا عرش او را حمل می نماید»؟ حضرت فرمود: خدای عزوجل حامل عرش و آسمان ها و زمین و آن چه در آن ها و میان آن ها ست می باشد... جائلیق گفت: درباره ی این آیه ﴿وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ﴾ چه می گویی؟ پس با آن چه شما گفتی خدا عرش را حمل می کند تضاد دارد؟ امام فرمود: خداوند تبارک و تعالی عرش را از چهار نور آفرید نوری سرخ که سرخی از آن پیدا شده و نوری سبز که سبزی از آن سبز گشته و نوری زرد که زردی از آن گرفته شده و نوری سفید که سفیدی از آن سفید گشته است و منظور علمی است که خداوند آن را بر حاملان حمل کرده است و آن نوری از عظمت خود پس به واسطه ی عظمت و نور او دل های مؤمنان سفید گردیده و به واسطه ی عظمت و نور اوست که جاهلان با او دشمنی می کنند و به عظمت و نور اوست که همه ی مخلوقات آسمان و زمین با اعمال مختلف و راه های گوناگون به دنبال وسیله برای نزدیکی به او می گردند و هر محمولی را خداوند نور و نور و عظمت و قدرتش را بر او حمل می کند و قدرت سود و زیان و مرگ و زندگی و حشر را برای خود ندارد پس هر چیزی محمول است و خدای عزوجل، نگهدار و محیط به زمین و آسمان و هرچیزی که در آن دو است می باشد و او حیات همه ی اشیاء و نور همه ی آن ها است، منزه و بزرگتر است از آن چه ستمکاران می گویند». است

2- امیرالمؤمنین علیه السلام- از جمله پرسش های یهودی از امیرالمؤمنین عليه السلام درباره ی سخن خداوند «پروردگار تو حمل می کند یا حمل می شود؟ فرمود پروردگار من با نیروی خود همه چیز را حمل می کند و هیچ چیز توان حمل او را ندارد تا حمل شود» پرسید: «پس معنای این آیه که فرمود: ﴿وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ﴾ چگونه است؟ فرمود: «ای یهودی! آیا نمی دانی در

ص: 527

عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَانِيَةٌ قَالَ يَا يَهُودِئُ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّماواتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحتَ الثّرى فَكُلُّ شَيْءٍ عَلَى الثَّرَى وَ الثَّرَى عَلَى الْقُدْرَةِ وَالْقُدْرَةُ تَحْمِلُ كُلَّ شَيْءٍ﴾ (1)

3- الرضا علیه السلام- ﴿صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ سَأَلَنِي أَبُو قُرَّةَ الْمُحَدِّثُ أَنَّ أُدْخِلَهُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ال فَاسْتَأْذَنْتُهُ فَأَذِنَ لِي فَدَخَلَ فَسَأَلَهُ عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَ فَتُقِرُّ أَنَّ اللَّهَ مَحْمُولُ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام كُلُّ مَحْمُولَ مَفْعُولُ بِهِ مُضَافَ إِلَى غَيْرِهِ مُحْتَاجُ وَالْمَحْمُولُ اسْمُ نَقْصٍ فِي اللَّفْظِ وَ الْحَامِلُ فَاعِلُ وَ هُوَ فِي اللَّفْظِ مِدْحَةٌ وَكَذَلِكَ قَوْلُ الْقَائِلِ فَوْقُ وَ تَحْتُ وَ أَعْلَى وَ أَسْفَلُ وَ قَدْ قَالَ الله ولله الأسماء الحسنى فَادْعُوهُ بِها وَلَمْ يَقُلْ فِي كُتُبِهِ أَنَّهُ الْمَحْمُولُ بَلْ قَالَ إِنَّهُ الْحَامِلُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَالْمُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْ تَزُولَا وَالْمَحْمُولُ مَا سِوَى اللَّهِ وَلَمْ يُسْمَعْ أَحَدُ آمَنَ بِاللَّهِ وَ عَظَمَتِهِ قَطُّ قَالَ فِي دُعَائِهِ يَا مَحْمُولُ قَالَ أَبُو قُرَّةَ فَإِنَّهُ قَالَ وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوقَهُمْ ثَمانِيَّةٌ وَقَالَ الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ الْعَرْشِ لَيْسَ هُوَ اللَّهُ وَ الْعَرْشِ اسْمُ عِلْمٍ وَ قُدْرَةِ وَ عَرْشَ فِيهِ كُلُّ شَيْءٍ ثُمَّ أَضَافَ الْحَمْلَ إِلَى غَيْرِهِ خَلْقِ مِنْ خَلْقِهِ لِأَنَّهُ اسْتَعْبَدَ خَلْقَهُ بِحَمْلِ عَرْشِهِ وَ هُمْ حَمَلَهُ عِلْمِهِ وَ خَلْقاً يُسَبِّحُونَ حَوْلَ عَرْشِهِ وَ هُمْ يَعْمَلُونَ بِعِلْمِهِ وَمَلَائِكَةٌ يَكْتُبُونَ أَعْمَالَ عِبَادِهِ وَ اسْتَعْبَدَ أَهْلَ الْأَرْضِ بالطَّوَافِ حَوْلَ بَيْتِهِ وَاللَّهُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى كَمَا قَالَ وَ الْعَرْشِ وَ مَنْ يَحْمِلُهُ وَ مَنْ حَوْلَ الْعَرْشِ وَ اللَّهُ الْحَامِلُ لَهُمُ الْحَافِظُ لَهُمُ الْمُمْسِكُ الْقَائِمُ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ وَ فَوْقَ كُلِّ شَيْءٍ وَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَ لَا يُقَالُ مَحْمُولُ وَ لَا أَسْفَلُ قَوْلًا مُفْرَداً لَا يُوصَلُ بِشَيْءٍ فَيَفْسُدُ اللَّفْظُ وَالْمَعْنَى قَالَ أَبُو قُرَّةَ فَتُكَذِّبُ بالرِّوَايَة الَّتِي جَاءَتْ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا غَضِبَ إِنَّمَا يُعْرَفُ غَضَبُهُ أَنَّ الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشِ يَجِدُونَ ثِقْلَهُ عَلَى كَوَاهِلِهِمْ فَيَخِرُونَ سُجَّداً فَإِذَا ذَهَبَ الْغَضَبُ خَفَّ وَ رَجَعُوا إِلَى مَوَاقِفِهِمْ فَقَالَ أَبُو الْحَسَن علیه السلام أخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مُنْذُ لَعَنَ إِبْلِيسَ إِلَى يَوْمِكَ هَذَا هُوَ غَضْبَانُ عَلَيْهِ فَمَتَى رَضِيَ وَ هُوَ فِي صِفَتِكَ لَمْ يَزَلْ غَضْبَانَ عَلَيْهِ وَ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ عَلَى أَتْبَاعِهِ كَيْفَ تَجْتَرى أَنْ تَصِف رَبَّكَ بالتَّغَيُّر مِنْ حَالَ إِلَى حَالٍ وَأَنَّهُ يَجْرِى عَلَيْهِ مَا يَجْرِى عَلَى الْمَخْلُوقِينَ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى لَمْ يَزَلْ مَعَ الزَّائِلِينَ وَلَمْ يَتَغَيَّرُ مَعَ الْمُتَغَيرِينَ وَ لَمْ يَتَبَدَّلْ مَعَ الْمُتَبَدِّلِينَ وَ مَنْ دُونَهُ فِي يَدِهِ وَ تَدْبِيرِهِ وَ كُلُّهُمْ إِلَيْهِ مُحْتَاجُ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَمَّن سواه﴾. (2)

ص: 528


1- بحار الأنوار، ج30، ص 86/ إرشاد القلوب، ج 2، ص 316؛ «تفاوت لفظی» / الخصال، ج 2، ص597/ تفسیر نورالثقلین
2- بحار الأنوار، ج 9، ص 340 تفسیر نور الثقلين الكافى، ج 1، ص 130؛ يكتبون اعمال عباده ... الى آخر» محذوف

آسمان ها و آن چه در زمین است. (جمعه/ 1) و آن چه میان آندو و آن چه در زیر خاک پنهان] است. (طه/6) همه از آن خداست؟ پس همه چیز روی خاک است و خاک بر قدرت پابرجاست و قدرت همه چیز را حمل می کند.

3- امام رضا علیه السلام- از صفوان بن یحیی نقل شده که گفت: أبوقره محدّث از من خواست او را نزد امام رضا علیه السلام ببرم پس از آن حضرت اجازه خواستم و ایشان اجازه دادند و وارد شد، و از او از حلال و حرام پرسید سپس به او گفت آیا خدا را محمول می دانی؟ امام فرمود: «هر محمولی اثر پذیر است و وابسته به دیگری و نیازمند است و محمول صفت نقص در تلفظ است حامل اثربخش است و آن در لفظ وصف خوب است و همچنین است گفتار گوینده، بالا، زیر و برتر پائین تر و خداوند فرموده است و برای خدا نام های نیک است خدا را به آن [نام ها] بخوانید! (اعراف/ 18) و در کتب خود به لفظ محمول تعبیر نشده بلکه فرموده او حامل در بیابان و دریا است و نگهدارنده ی آسمانها و زمین تا از جا بدر نشوند و محمول هر آن چه جز خداست، و هرگز از کسی که ایمان به خدا و عظمتش دارد شنیده نشده که در دعایش گفته باشد یا محمول. ابو قره گفت خداوند خودش فرموده است ﴿يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ﴾ و فرمود: فرشتگانی که حاملان عرشند (غافر) امام فرمود: عرش که خدا نیست و عرش نام علم و قدرت است و عرش نام چیزی است که همه چیز در آن است و حمل عرش را به انواع دیگری از آفریده هایش نسبت داده چون خلقش را به حمل عرشش به عبادت واداشته و آنان حاملان علم اویند و خلقی گرد عرشش تسبیح گو و به مقتضای علم حق تعالی عمل می کنند و فرشته هایی هستند که کردار بنده هایش را می نویسند و مردم زمین را به عبادت و طواف گرد خانه اش واداشت و خدا چنان که فرموده بر عرش استوار است و عرش و حاملانش و هر که گرد آن است خدا حامل و نگهبان و نگهدار بر آن ها و قائم بر هرکس و برتر از هر چیز است. ولی او را محمول نگویند و به تنهایی اسفل نخوانند و به چیزی پیوسته نباشد تا لفظ و معنا فاسد باشد.

ابوقره گوید: «این روایت را دروغ می داند که آمده است هنگامی که خدای متعال خشم گیرد، فرشته های حامل عرش خشمش را از این جا بدانند که عرش بر دوششان سنگین شود و به سجده افتند و چون خشمش فرو نشیند سبک گردد و فرشتگان به جایگاه های خود برگردند امام علیه السلام فرمود: به من بگو که خدا از روزی که ابلیس را لعن کرد تا امروز بر او خشمگین است پس کی راضی شده است و تو در صفت خود باقی هستی و دائماً بر او و بر دوستدارانش و پیروانش خشمگین هستی؟ و چگونه جرأت داری بگویی خدا از حالی به حالی دگرگون می شود و دچار وصف آفریده ها باشد به اینگونه که آن چه بر مخلوقین جریان دارد بر او هم جریان داشته باشد. پاک و منزه است از این گونه اوصاف با زائل شدنی ها زوال نمی پذیرد و با دگرگون شوندگان دگرگونی و تغیر نمی پذیرد و هر که جز اوست تحت سرپرستی و تدبیر اوست، و همه به او نیازمندند و او بی نیاز از هرچه جز خود است.

ص: 529

4- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿حَمَلَةُ الْعَرْشِ ثَمَانِيَة أَرْبَعَة مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ أَرْبَعَة مِنَ الْآخِرِينَ فَأَمَّا الْأَرْبَعَةُ مِنَ الْأَوَّلِينَ فَنُوحُ وَإِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَعِيسَى، وَالْأَرْبَعَةُ مِنَ الْآخِرِينَ مُحَمَّدُ وَ عَلِيُّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ علیهم السلام، وَ مَعْنَى يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ يَعْنِي الْعِلْمَ﴾. (1)

5- الصّادق علیه السلام- ﴿إن حَمَلَةَ الْعَرْشِ لَمَّا ذَهَبُوا يَنْهَضُونَ بِالْعَرْشِ لَمْ يَسْتَقِلُوهُ فَأَلْهَمَهُمُ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَنَهَضُوا بِهِ﴾. (2)

6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا تَحْمِلُهُ الْأَمْلَاكُ إِلَّا يَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾. (3)

7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِي فِي حَدِيثٍ طَوِيل يَذْكُرُ فِيهِ قُدُومَ الْجَاثِلِيقِ الْمَدِينَةَ مَعَ مِائَةٍ مِنَ النَّصَارَى بَعْدَ قَبْضِ رَسُول اللَّه ... ثُمَّ قَالَ أَخْبِرْنِي عَنْ رَبِّكَ أَ يَحْمِلُ أَوْ يُحْمَلُ فَقَالَ على إِنَّ رَبَّنَا جَلَّ جَلَالُهُ يَحْمِلُ وَ لَا يُحْمَلُ قَالَ النَّصْرَانِيُّ فَكَيْفَ ذَاكَ وَ نَحْنُ نَجِدُ فِي الْإِنْجِيل وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَانِيَةٌ فَقَالَ عَلَى اللهِ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ تَحْمِلُ الْعَرْشَ وَلَيْسَ الْعَرْشَ كَمَا تَظُنُّ كَهَيْئَةِ السَّرِيرِ وَلَكِنَّهُ شَيْءٌ مَحْدُودُ مَخْلُوقَ مُدَبَّرُ وَ رَبُّكَ عَزَّوَجَلَّ مَالِكُهُ لَا أَنَّهُ عَلَيْهِ كَكَوْنِ الشَّيْءِ عَلَى الشَّيْءِ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ بِحَمْلِهِ فَهُمْ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ بِمَا أَقْدَرَهُمْ عَلَيْهِ قَالَ النَّصْرَانِيُّ صَدَقْتَ رَحِمَكَ اللَّهُ﴾. (4)

8- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ الْمَلَائِكَةَ يَوْمَئِذٍ عَلَى جَوَانِبِ السَّمَاءِ تَنْتَظِرُ مَا يُؤْمَرُ بِهِ فِي أَهْلِ النَّارِ مِنَ السَّوْقِ إِلَيْهَا وَ فِي أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ التَّحِيَّة وَالتَّكْرمَة فِيهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَعْنِي فَوْقَ الْخَلَائِقِ يَوْمَئِذٍ يَعْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَمَانِيَةٌ مِنَ الْمَلَائِكَة﴾. (5)

9- السجّاد علیه السلام- ﴿... لَهُ ثَمَانِيَة أَرْكَانِ عَلَى كُلِ رُكُن مِنْهَا مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَا لَا يُحْصِي عَدَدَهُمْ إِنَّا اللهُ عَزَّوَجَلَّ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ َوالنَّهارَ لَا يَفْتُرُونَ﴾. (6)

10- الصّادق علیه السلام- ﴿حَمَلَةُ الْعَرْشِ وَ الْعَرْشِ الْعِلْمُ ثَمَانِيَة أَرْبَعَة مِنَّا وَأَرْبَعَة مِمَّنْ شَاءَ اللَّهُ﴾. (7)

ص: 530


1- بحار الأنوار، ج 10، ص 86 المناقب، ج 2، ص 384/ تفسیر القمی، ج69، ص 383/ تفسير نور الثقلين/ تفسير البرهان؛ «و معنى يحملون العرش يعنى العلم» محذوف
2- المحاسن، ج 1، ص 41/ تفسیر نورالثقلین
3- التوحيد، ص277 تفسير البرهان و تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»
4- التوحید، ص 316 تفسیر نور الثقلين
5- تفسیر بحر العرفان، ج 16، ص 142 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت»
6- التوحيد، ص 325/ تفسیر نور الثقلين
7- الکافی، ج 1، ص 132/ تفسیر نورالثقلين/ تفسير البرهان

4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- اما حاملان عرش که عبارت از علم است از پیشینیان چهار نفر و از دیگران نیز چهار نفر هستند: از پیشینیان نوح، ابراهیم، موسی و عیسی است؛ اما چهار نفر دیگر: حضرت محمد و علی و حسن و حسین می باشند.

5- امام صادق علیه السلام- حمل کنندگان عرش وقتی خواستند عرش را بلند کنند، نتوانستند آن را بالا ببرند؛ پس خداوند به آن ها الهام فرمود [که بگویند]: ﴿لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾، نیرو و قوتی جز از ناحیه ی خدا نیست؛ در نتیجه آن را بلند کردند.

6- پیامبر صلی الله علیه و آله- و فرشتگان عرش را بر نمی دارند مگر با گفتن: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ﴾.

7- امیرالمؤمنین علیه السلام- سلمان گوید: جاثلیق به امیرالمؤمنین عليه السلام گفت: «به من بگو پروردگارت برمی دارد یا برداشته می شود؟ فرمود: «پروردگار ما بر می دارد و برداشته نمی شود. نصرانی گفت: «چطور می شود با این که ما در انجیل می خوانیم ﴿يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ﴾. على علیه السلام فرمود: «فرشته ها عرش را برمی دارند و چنان نیست که تو گمان می کنی مانند تخت برای خدا می باشد بلکه آن چیزی است محدود و آفریده و کارگزاری شده، و پروردگارت مالک آن است نه این که مانند چیزی بر روی آن است و خدا به فرشته ها فرموده آن را بردارند و آن ها عرش را به نیروی خداداد خود برمی دارند نصرانی گفت: «راست گفتی خدا تو را رحمت کند».

8- ابن عباس رحمه الله علیه- فرشتگان در این روز (روز قیامت) در کناره های آسمان منتظر هستند که درباره ی سوق دادن اهل آتش به سوی آن چه دستوری صادر می شود و درباره ی شادباش گفتن و بزرگداشت اهل بهشت چه دستوری می رسد] ﴿وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ﴾ یعنی بالای خلایق. يَوْمَئِذٍ یعنی روز قیامت ثَمانِيَةٌ هشت نفر از فرشتگان

9- امام سجاد علیه السلام- عرش دارای هشت رکن است و بر هر رکنی از آن ها آنقدر از فرشتگانند که کسی غیر از خدای عزوجل شماره ی ایشان را احصاء نمی کند و در شب و روز تسبیح می کنند و سست نمی شوند.

10- امام صادق علیه السلام- حاملین عرش و عرش به معنی علم است هشت نفرند چهار نفر از ما و چهار نفر از آن ها که خدا می خواهد.

ص: 531

11- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ولَيْسَ فِي أطباق السَّمَاوَاتِ مَوْضِعُ إِهَابِ إِلَّا وَ عَلَيْهِ مَلَكَ سَاجِدُ أَوْ سَاعٍ حَافِد﴾. (1)

12- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ عَن ابْن عَبَّاس رحمه الله علیه فِي قَوْلِهِ وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَانِيَةٌ قَالَ يُقَالُ ثَمَانِيَةُ صُفُوفِ مِنَ الْمَلَائِكَةَ لَا يَعْلَمُ عِدَّتَهُمْ إِلَّا اللَّهُ وَيُقَالُ ثَمَانِيَةُ أَهْلَاكِ رُءُوسُهُمْ تَحْتَ الْعَرْشِ فِى السَّمَاءِ السَّابِعَة وأَقْدَامُهُمْ فِي الْأَرْضِ السُّفْلَى وَ لَهُمْ قُرُونَ كَفُرُونَ الْوَعْلَة مَا بَيْنَ أَصل قَرْنَ أَحَدِهِمْ إِلَى مُنْتَهَاهُ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تخفى مِنْكُمْ خَافِيةٌ﴾ (18)

قوله تعالى: ﴿فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابية﴾ (19)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِذَا أَرَادَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى قَبْضَ رُوحِ الْمُؤْمِنِ قَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ انْطَلِقُ أَنْتَ وَ أَعْوَانَكَ إِلَى عَبْدِي فَطَالَ مَا نَصَبَ نَفْسَهُ مِنْ أَجْلِى فَأْتِنِي بِرُوحِهِ لِأَرِيحَهُ عِنْدِي فَيَأْتِيهِ مَلَكُ الْمَوْتِ بِوَجْهِ حَسَن ... فَإِذَا كَانَتْ صَيْحَةُ الْقِيَامَةِ خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ مَسْتُورَةٌ عَوْرَتُهُ مُسَكَنَةٌ رَوْعَتُهُ قَدْ أَعْطِيَ الْأَمْنَ وَالْأَمَانَ وَبُشِّرَ بالرَّضْوَانِ وَ الرَّوْح و الرَّيْحَانِ وَ الْخَيْرَاتِ الْحِسَانِ فَيَسْتَقْبِلُهُ الْمَلَكَانِ اللَّذَانِ كَانَا مَعَهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ... فَيُقَامُ فِي ظِلَّ الْعَرْشِ فَيُدْنِيهِ الرَّبِّ تَبَارَكَ وَتَعَالَى حَتَّى يَكُونَ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ حِجَابٌ مِنْ نُور فَيَقُولُ لَهُ مَرْحَباً فَمِنْهَا يَبْيَضُ وَجْهُهُ وَيَسُرُّ قَلْبُهُ وَيَطُولُ سَبْعُونَ ذِرَاعًا مِنْ فَرْحَتِهِ فَوَجْهُةٌ كَالْقَمَر وَ طُولُهُ طُولُ آدَمَ وَ صُورَتُهُ صُورَةُ يُوسُفَ وَلِسَانُهُ لِسَانُ مُحَمَّدِ وَ قَلْبُهُ قَلْبُ كُلَّمَا غُفِرَ لَهُ ذَنْبُ سَجَدَ فَيَقُولُ عَبْدِى اقْرَاْ كِتَابَكَ فَيَصْطَكُ فَرَائِصُهُ شَفَقَا وَفَرَقاً قَالَ فَيَقُولُ الْجَبَّارُ هَلْ زِدْنَا عَلَيْكَ سَيِّئَاتِكَ وَ نَقَصْنَا مِنْ حَسَنَاتِكَ قَالَ فَيَقُولُ يَا سَيِّدِي بَلْ أَنْتَ قَائِمُ بِالْقِسْطِ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ قَالَ فَيَقُولُ عَبْدِى أ مَا اسْتَحْيَيْتَ وَ لَا رَاقَبْتَنِي وَلَا خَشِيتَنِي قَالَ فَيَقُولُ سَيّدِى قَدْ أَسَأْتُ فَلَا تَفْضَحْنِى فَإِنَّ الْخَلَائِقَ يَنْظُرُونَ إِلَيَّ قَالَ فَيَقُولُ الْجَبَّارُ وَ عِزَّتِي يَا مُسِي ، لَا أَفْضَحُكَ الْيَوْمَ قَالَ فَالسَّيَّئَاتُ فِيمَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللَّهِ مَسْتُورَةٌ وَ الْحَسَنَاتُ بَارِزَةُ لِلْخَلَائِقِ قَالَ فَكَلَّمَا عَيَّرَهُ بذَنْب قَالَ سَيّدِى لَسَعْيِي إِلَى النَّارِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ تُعَيِّرَنِي قَالَ فَيَقُولُ الْجَبَّارُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَتَذكُرُ يَوْمَ كَذَا وَكَذَا أَطْعَمْتَ جَائِعاً وَ

ص: 532


1- بحار الأنوار، ج 54، ص 111/ تفسير نور الثقلين
2- بحار الأنوار، ج 55، ص 20

11- امام علی علیه السلام- در طبقه های آسمان جای پوستی نباشد جز آن که در آن فرشته ای به سجده است یا کوشا و سبک رواست.

12- ابن عباس رحمه الله علیه- از ابن عباس رحمه الله علیه آمده است که در تفسیر قول خداوند متعال: ﴿وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ﴾ گفت: هشت صف فرشته که شماره شان را جز خدا نمی داند. و گفته اند: هشت فرشته که سرشان زیر عرش در آسمان هفتم است و پاهاشان در زمین سفلی و شاخ هایشان چون شاخ گوزن است که میان بیخ شاخ هر کدام تا سرش پانصد سال راه است.

در آن روز همگی [به پیشگاه خدا] عرضه می شوید و چیزی از کارهای مخفی شما پنهان نمی ماند (18)

اما کسی که نامه ی اعمالش را به دست راستش دهند از شدت شادی فریاد می زند که [ای اهل محشر] نامه ی اعمال مرا بگیرید و بخوانید» (19)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که خدای تبارک و تعالی بخواهد جان مؤمن را بگیرد می فرماید: «ای فرشته ی مرگ تو و یارانت به سوی بنده ی من بروید که خسته کردن خودش به خاطر من طولانی شد. سپس روحش را برایم بیاور تا آن را نزد خود آسایش دهم فرشته ی مرگ با چهره ای نیکو نزد او می آید ... وقتی فریاد قیامت (نفخ صور) دوم واقع شود از قبرش بیرون می آید در حالی که عورتش پوشیده و فکرش آسوده است و آرامش و ایمنی به او عطا شده و به خشنودی پروردگار، آسایش، روزی پاک بهشتی و زنان نیکو خلق و زیبا بشارت داده می شود و دو ملکی که در زندگی دنیا با او بودند به استقبالش می آیند ... در سایه عرش می ایستد و پروردگار تبارک و تعالی او را نزدیک می گرداند تا این که بین او و بین بنده اش [تنها] حجابی از نور می باشد؛ پس به او می فرماید: «خوش آمدی». در اثر چهره اش سفید می شود و قلبش شاد می گردد و از خوشحالی هفتاد ذراع [قدش بلند] می شود. صورتش مانند ماه قدش قد آدم، چهره اش چهره ی یوسف، زبانش زبان محمد و قلبش قلب ایوب علیه السلام است. هر زمان گناهی برای او آمرزیده شود سجده کند؛ پس می فرماید: «بنده ی من نامه ی عملت را بخوان بدنش از نگرانی و ترس می لرزد» فرمود: خدای جبّار می فرماید: «آیا بدی هایت را بر تو افزودیم و از نیکی های تو کاستیم؟ فرمود عرض می کند ای آقای من بلکه تو قیام کننده به عدالت و بهترین جداکننده [حق از باطل] هستی» فرمود: خداوند می فرماید: «بنده ای من! آیا حیاء نکردی و حدود] مرا مراعات نکردی و از من نترسیدی؟ فرمود عرض می کند: «سرورم بد کرده ام مرا رسوا نکن؛ خلایق به من نگاه می کنند». فرمود خدای جبّار می فرماید: «به عزتم سوگند ای گنهکار امروز تو را رسوا نمی کنم فرمود گناهان بین او بین خداوند پوشیده است و نیکی ها برای خلایق آشکار است» فرمود هر زمان خداوند او را به خاطر گناهی سرزنش کند، عرض کند: «آقای من با شتاب به سوی آتش بروم برایم بهتر است از این که مرا سرزنش کنی فرمود: پس خدای جبار تبارک و تعالی می فرماید آیا فلان روز را به خاطر می آوری که به گرسنه ای غذا دادی و روزی به برادر

ص: 533

وَصَلْتَ أخاً مُؤْمِناً كَسَوْتَ يَوْماً حَجَجْتَ فِي الصَّحَارِى تَدْعُونِي مُحْرماً أَرْسَلْتَ عَيْنَيْكَ فَرَقَا سَهِرْتَ لَيْلَةً شَفَقَا غَضَضْتَ طَرْفَكَ مِنِّي فَرَقَا فَإِذَا [فَذَا] بِذَا أَمَّا مَا أَحْسَنْتَ فَمَشْكُورُ وَأَمَّا مَا أَسَأْتَ فَمَغْفُورُ فَعِنْدَ ذَلِكَ ابْيَضَّ وَجْهُهُ وَ سَرَّ قَلْبُهُ وَوُضِعَ التَّاجُ عَلَى رَأْسِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ الْحُلِيُّ وَ الْحُلَلُ ثُمَّ يَقُولُ يَا جَبْرَئِيلُ انْطَلِقُ بِعَبْدِي فَأَرِهِ كَرَامَتِي فَيَخْرُجُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ قَدْ أَخَذَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَدْعُو بِهِ مَدَّ الْبَصَرَ فَيَبْسُطُ صَحِيفَتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَ هُوَ يُنَادِي هَاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسَابِيَهْ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿كُلُّ أُمَّة يُحَاسِبُهَا إِمَامُ زَمَانِهَا وَ يَعْرِفُ الْأَئِمَّةُ أَوْلِيَاءَهُمْ وَأَعْدَاءَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ عَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ يَعْرِفُونَ كُلَّا بِسِيماهُمْ فَيُعْطُونَ أَوْلِيَاءَهُمْ كِتَابَهُمْ بیمینهمْ فَيَمُرُّونَ إِلَى الْجَنَّةَ بِلَا حِسَابِ وَيُؤْتُونَ أَعْدَاءَهُمْ كِتَابَهُمْ بِشِمَالِهِمْ فَيَمُرُّونَ إِلَى النَّارِ بَلَا حِسَابٍ فَإِذَا نَظَرَ أَوْلِيَاؤُهُمْ فِي كِتَابِهِمْ يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمْ هَاؤُمُ اقْرَؤُا كِتَابِيَهْ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسابِيَةٌ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ أَوْ مَرْضِيَّة فَوُضِعَ الْفَاعِلُ مَكَانَ الْمَفْعُول﴾. (2)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُدْعَى كُلُّ بِإِمَامِهِ الَّذِي مَاتَ فِي عَصْرِهِ فَإِنْ أَثْبَتَهُ أَعْطِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ لِقَوْلِهِ يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُنَاسِ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ الْيَمِينُ إِثْبَات الْإِمَامِ لِأَنَّهُ كِتَابُ لَهُ يَقْرَؤُهُ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهُ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهُ إِلَى آخِرِ الْآيَاتِ وَالْكِتَابُ الْإِمَامُ فَمَنْ نَبَدَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ كَانَ كَمَا قَالَ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ مَنْ أَنْكَرَهُ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الشِّمَالِ الَّذِينَ قَالَ اللهُ مَا أَصْحابُ الشَّمال فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ إِلَى آخِرِ الآيَاتِ﴾. (3)

4- الباقر علیه السلام- ﴿فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهُ قَالَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ مَعْنَى قَوْلِهِ هَاؤُمُ اقْرَؤُا هَذَا أَمْرُ مِنْهُ لِلْمَلَائِكَةِ مَعْنَاهُ هَاؤُمُ أَى خُذُوا كِتَابِي اقْرَءُوهُ فَإِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَ فِيهِ شَيْئاً غَيْرَ الطَّاعَاتِ﴾. (4)

ص: 534


1- بحار الأنوار، ج8، ص211/ الاختصاص، ص 349؛ «تفاوت لفظی»/ تفسير البرهان
2- بحار الأنوار، ج 8، ص339/ تفسیر القمی، ج 2، ص384؛ «و هو قوله و على الاعراف ... كلا بسيماهم» محذوف و «أى مرضية ... الى آخر»/ تفسیر نورالثقلین
3- بحار الأنوار، ج8، ص 11 تفسير العياشي، ج 2، ص 302 تفسير البرهان
4- بحار الأنوار، ج 36، ص 130/ بحار الأنوار، ج 36، ص 65 و تأويل الآيات الظاهرة، ص 692؛ «و معنى قوله هاؤم ... الى آخر» محذوف/ تفسير البرهان

مؤمنی بخشش کردی و پوشاندی و در صحراها حج به جا آوردی و در حال احرام مرا خواندی و از ترس [من] گریه کردی و شبی از ترس [من] بیدار ماندی و از ترس چشمت را از من فرو گرفتی؛ پس این به آن در او تو را به خاطر گناهانت عذاب نمی کنم اما آن چه نیکی کردی، پس مورد تقدیر و سپاس است و اما آن چه بدی کردی، پس آمرزیده شده است در این هنگام چهره اش سفید شود و قلبش شاد گردد و تاج بر سرش و زیور آلات و جامه ها بر روی دستانش قرار داده شود. سپس خداوند می فرماید ای جبرئیل بنده ی مرا ببر و کرامت مرا به او نشان بده از پیش خدا خارج می شود در حالی که کتابش را به دست راستش گرفته است آن را تا جایی که چشم کار می کند می گستراند و پرونده اش را برای زنان و مردان مؤمن باز می کند در حالی فریاد می زند: ﴿هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقِ حِسابِيَهُ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ﴾.

2- امام صادق علیه السلام- امام زمان هر امتی از آن امت، حسابرسی خواهد کرد و امامان پیروان و دشمنان خویش را از چهره هایشان می شناسند و این همان سخن خداوند عزوجل است بر «اعراف مردانی هستند که هر یک از آن دو را از چهره شان می شناسند. (اعراف/46) بنابراین نامه ی اعمال پیروان خویش را به دست راستشان تحویل می دهند و بدون حسابرسی به بهشت می روند و نامه اعمال دشمنان خویش را به دست چپ آن ها تحویل می دهند و بدون حسابرسی به جهنم می روند و آن گاه که پیروانشان به نامه اعمال خویش نگاه می کنند به برادران خویش می گویند: ﴿هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيهُ * إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيهُ * فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ﴾ یعنی این که پسندیده است بنابراین اسم فاعل به جای اسم مفعول به کار رفته است.

3- امام صادق علیه السلام- هرگاه که روز قیامت فرا رسد هر شخص به همراه امامی که در آن عصر بوده فرا خوانده می شود بنابراین اگر امام عصر خویش وی را تأییدکند نامه ی اعمال وی به دست راستش تحویل داده می شود و این همان سخن خداوند عزوجل است [به یاد آورید] روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می خوانیم کسانی که نامه عملشان به دست راستشان داده شود آن را با شادی و سرور می خوانند. (اسراء /71) و یمین یعنی همان سمت راست همانا تأیید کردن امام است؛ زیرا نامه ای است که آن را می خواند خداوند می فرماید: ﴿إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيه ؛ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ؛ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ؛ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ﴾ و كتاب همان امام است، و هرکس همان گونه که خداوند در قرآن می فرماید او را در پشت سر خویش افکند پس آن عهد را پشت سر خود انداختند (آل عمران/187) و هرکس او را انکار کند از اصحاب شمال خواهد بود، همان کسانی هستند که خداوند می فرماید و اصحاب شمال چه اصحاب شمالی که نامه ی اعمالشان به نشانه ی جرمشان به دست چپ آن ها داده می شود آن ها در میان بادهای کشنده و آب سوزان قرار دارند و در سایه ی دودهای متراکم و آتش زا! (واقعه/43-41).

4- امام باقر علیه السلام- فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَه فرمود: این [شخص] امیرالمؤمنین علیه السلام است و سخن خداوند هاؤُمُ اقْرَؤُا این دستوری از طرف او به ملائکه است و معنايش أُوتِيَ است؛ یعنی نامه عمل مرا بگیرید و آن را بخوانید؛ چون شما در آن غیر از طاعات چیزی نمی بینید.

ص: 535

5- الباقر علیه السلام- ﴿فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ إِلَى آخِرِ الْكَلَامِ نَزَلَتْ فِي عَلَى اللهِ وَ جَرَتْ لِأَهْلِ الْإِيمَان مَثَلًا﴾. (1)

6- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قوله فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ عَلِي بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (2)

7- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿هُوَ عَلِى بن أبي طالب علیه السلام﴾. (3)

8- الباقر علیه السلام- ﴿لَيْسَتْ تَشْهَدُ الْجَوَارِحُ عَلَى مُؤْمِن إِنَّمَا تَشْهَدُ عَلَى مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ فَأَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيُعْطَى كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَوَجَلٌ فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُم ولا يُظْلَمُونَ فَتِيلا﴾. (4)

9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كَتَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِلَى مُعَاوِيَة ... وَ لَعَمْرِى لَوْ أَنَّ النَّاسِ حِينَ قُبض رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم سَلَّمُوا لَنَا وَاتَّبَعُونَا وَ قَلَّدُونَا أَمُورَهُمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَلَمَا طَمِعْتَ أَنْتَ يَا مُعَاوِيَةُ فَمَا فَاتَهُمْ مِنَّا أَكْثَرُ مِمَّا فَاتَنَا مِنْهُمْ وَلَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ فِيَّ وَ فِيكَ آيَاتُ مِنْ سُورَة خَاصَّة الْأُمَّةُ يُؤَوِّلُونَهَا عَلَى الظَّاهِرِ وَ لَا يَعْلَمُونَ مَا الْبَاطِنُ وَهِيَ فِي سُورَةِ الْحَاقَة فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمَالِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يُدْعَى بِكُلِّ إِمَامٍ ضَلَالَةِ وَ إِمَامٍ هُدًى وَ وَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَصْحَابُهُ الَّذِينَ بَايَعُوهُ فَيُدْعَی بی وَ بكَ يَا مُعَاوِيَةُ وَ أَنْتَ صَاحِبُ السِّلْسِلَة الَّذِي يَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَأُوتَ كِتابِيَهُ وَلَمَّ أَدْرِ ما حِسابِيَةَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ ذَلِكَ وَكَذَلِكَ إِمَامٍ ضَلَالَة كَانَ قَبْلَكَ أَوْ يَكُونُ بَعْدَكَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ مِنْ خِزْيِ اللَّهِ وَ عَذَابِهِ﴾. (5)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ مَلَكَى عَلَى بْن أَبي طَالِب لَيَفْتَخِرَانِ عَلَى سَائِرِ الْأَمْلَاكَ، لِكَوْنِهِمَا مَعَ على بن أَبِي طَالِب علیه السلام، لِأَنَّهُمَا لَمْ يَصْعَدَا قَطَّ بِشَيْءٍ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى يُسْخِطْهُ﴾. (6)

قوله تعالى: ﴿إنّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابيه﴾. (20)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ رَجُلًا أَتَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بَن أَبي طَالِب علیه السلام فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللَّهِ الْمُنْزَلَ قَالَ لَهُ عَلَى الهَاتِ مَا شَكَكْتُ فِيهِ قَالَ لَهُ الرَّجُلُ إِنِّي وَجَدْتُ اللهَ يَقُولُ وَ رَأَى المجرمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُواقِعُوها ... فَقَالَ الله وَأَمَّا قَوْلُهُ وَرَأَى

ص: 536


1- تأويل الآيات الظاهرة، ص 692/ المناقب، ج 2، ص 151 و تفسير البرهان؛ «بتفاوت»
2- کشف الغمة، ج 1، ص 324/ کشف اليقين، ص 402/ تأويل الآيات الظاهرة، ص691 و تفسیر البرهان/ نهج الحق، ص206
3- تفسير البرهان
4- الکافی، ج 2، ص31
5- بحار الأنوار، ج 33، ص 155
6- تفسير البرهان تفسير البرهان؛ «تفاوت لفظی»

5- امام باقر علیه السلام- فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ، این آیه در شأن حضرت علی عليه السلام نازل شده است و برای اهل ایمان ضرب المثل شده است.

6- ابن عباس رحمه الله علیه- فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِه، منظور، امیرالمؤمنین علیه السلام است.

7- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور، علی بن ابی طالب علیه السلام است.

8- امام باقر علیه السلام- اعضاء و جوارح علیه مؤمن گواهی نمی دهند بلکه علیه کسی که فرمان عذاب بر او ثابت شده گواهی می دهند و اما مؤمن نامه اش را به دست راستش می دهند، و خدای عزوجل فرماید: ﴿فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَلا يُظْلَمُونَ فَتِيلا﴾.

9- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- امیرالمؤمنین عليه السلام در نامه ای به معاویه نوشت: به جان خودم قسم، اگر مردم هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت در مقابل ما تسلیم می شدند و تابع ما می گشتند از آسمان و زمین روزی خواهند خورد (مائده/ 66) و تو ای معاویه در خلافت طمع نمی کردی ولی آن چه مردم از ما از دست داده اند بیش از آنی است که ما نسبت به آنان از دست داده.ایم. خداوند درباره ی من و تو به خصوص آیه ای از قرآن نازل کرده است که تو و امثال تو آن را طبق ظاهرش می خوانید و نمی دانید تأویل باطن آن چیست و آن در سوره ی پس کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شود به زودی حساب آسانی برای او می شود. (انشقاق /78) تا آنجا که می فرماید: اما کسی که نامه اعمالش را به دست چپش بدهند می گوید ای کاش هرگز نامه ی اعمالم را به من نمی دادند (حاقه/25) قضیه چنین خواهد بود که هر امام ضلالت و امام هدایتی فرا خوانده می شوند و با هر کدام از آن ها اصحابشان که با او بیعت کرده اند خواهند بود و من و تو هم فرا خوانده می شویم ای ،معاویه تو صاحب زنجیر هستی که می گوید: ﴿يَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهُ وَ لَمَّ أَدْرِ ما حِسابِیه به خدا قسم این مطلب را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که درباره ی تو می فرمود و همچنین درباره ی هر امام ضلالتی که قبل از تو بوده و بعد از تو خواهد بود مثل همین خواری و عذاب از جانب خدا خواهد بود.

10- پیامبر صلی الله علیه و آله- دو فرشته علی بن ابی طالب علیه السلام به سبب بودنشان با علی بر دیگر فرشته ها افتخار می کنند زیرا آن ها از علی هیچ وقت به سوی خدا چیزی نبرده اند که خدا را خشمناک کرده و به غضب در آورد.

من یقین داشتم که قیامتی در کار است و به حساب اعمالم می رسم. (20)

1- امیرالمؤمنین علیه السلام- مردی به خدمت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب عليهماالسلام من آمد و عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین علیه السلام من در کتاب منزل خدا شک کرده ام علی اله به آن مرد فرمود: «پس آن چه را که در آن شک کرده ای از کتاب خدای عزوجل بیاور و بگو تا ببینم. آن مرد به حضرت عرض کرد: من در کتاب خدا یافتم که می فرماید و گنهکاران آتش دوزخ را می بینند و یقین

ص: 537

الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَتَهُمْ مُواقِعُوها يَعْنِي أَيْقَنُوا أَنَّهُمْ دَاخِلُوهَا وَأَمَّا قَوْلُهُ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسابِيَهُ وَ قَوْلُهُ يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقِّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ وَقَوْلُهُ لِلْمُنَافِقِينَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا فَإِنَّ قَوْلَهُ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَة يَقُولُ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنَّى أَبْعَثُ فَأَحَاسَبُ لِقَوْلِهِ مُلاقَ حِسَابِيَةً وَ قَوْلِهِ لِلْمُنَافِقِينَ تَظُنُّونَ بِالله الظُّنُونَا فَهَذَا الظَّنُّ ظَنُّ شَكٍّ فَلَيْسَ الظَّنُّ ظَنَّ يَقِين وَ الظَّنَّ ظَنَّانَ ظَنُّ شَكَ وَظَنُّ يَقِين فَمَا كَانَ مِنْ أَمْرٍ مَعَادٍ مِنَ الظَّنِّ فَهُوَ ظَنُّ يَقِينِ وَ مَا كَانَ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا فَهُوَ ظَنَّ شكُّ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَة﴾ (21)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَهُوَ في عيشَةٍ راضِيَةٍ أى مَرْضِيَّة فَوُضِعَ الْفَاعِلُ مَكَانَ الْمَفْعُول﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿في جَنَّةٍ عالية﴾ (22)

قوله تعالى: ﴿قُطُوفُها دانية﴾ (23)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةِ أَحَد إِلَّا بِجَوَاز بِسم الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ هَذَا كِتَابُ مِنَ اللهِ لِفُلان بن فلان أَدْخِلُوهُ جَنَّةَ عَالِيَةً قُطُوفُها دَانِيَةٌ﴾. (3)

2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قُطُوفُها دانِيَة يَقُولُ مَدْلِيَّة يَنَالُهَا الْقَائِمُ وَ الْقَاعِدُ﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّام الْخَالِيَةِ﴾. (24)

1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يُنَادِي مُنَادٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ نَاحِيَةِ الْمَشْرِقِ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ يَا أَهْلَ الْهُدَى اجْتَمِعُوا وَ يُفَرِّقُ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ بِخُرُوج دَابَّةَ الْأَرْضَ وَيَسِيرُ الصِّدِّيقَ الْأَكْبَرُ برَايَة الْهُدَى وَ السَّيْفِ ذِي الْفَقَارِ ... فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلَ هَذِهِ الْآيَةِ يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَتُخْرِجُ لَهُمُ الْأَرْضَ كُنُوزَهَا وَيَقُولُ الْقَائِمُ كُلُوا هَنِيئاً بما أَسْلَفْتُمْ فِي الأَيَّام الخالية فَالْمُسْلِمُونَ يَوْمَئِذٍ أَهْلُ صَوَاب لِلدِّينِ أذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلَامِ فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴾. (5)

ص: 538


1- بحار الأنوار، ج 10، ص103/ الاحتجاج، ج 1، ص 244 تفسیر نور الثقلين؛ «بتفاوت» تفسير نور الثقلين؛ «أن رجلا ... داخلوها» محذوف
2- تفسیر نور الثقلين
3- بحار الأنوار، ج 7، ص83/ تفسیر القمی، ج 2، ص 385؛ «بتفاوت»/ تفسیر نورالثقلين
4- تفسیر القمی، ج 2، ص 384/ تفسير البرهان
5- بحار الأنوار، ج 53، ص85

می کنند که با آن در می آمیزند. (کهف /53) ... فرمود: یعنی یقین کردند که ایشان در آن داخل شوندگانند. و اما سخن آن جناب بر سبيل حكايت إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسابِيَهُ و سخن آن جناب آن روز خداوند جزای واقعی آنان را بی کم و کاست می دهد و می دانند که خداوند حق آشکار است (نور/25) و سخن آن جناب در حق منافقان و گمان های گوناگون بدی به خدا می بردید. (احزاب/10) این ظن شک است و ظن یقین نیست. ظن بر دو گونه است: ظن شک و ظن یقین آن چه که از ظن درباره ی امر معاد است ظن یقین است و آن چه که از ظن درباره امر دنیاست، ظن شک است.

او در یک زندگی کاملا رضایت بخش قرار خواهد داشت. (21)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ یعنی این که پسندیده است. بنابراین اسم فاعل به جای اسم مفعول به کار رفته است.

در بهشتی عالی (22)

که میوه هایش در دسترس است (23)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هیچ کس وارد بهشت نمی شود مگر با مجوز: بِسمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ؛ این نامه ای است از طرف خدا برای فلان فرزند فلان او را وارد بهشتی عالی کنید که میوه هایش در دسترس است.

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ؛ آویزان است به طوری که شخص ایستاده و نشسته به آن دسترسی دارد.

و به آنان گفته می شود بخورید و بیاشامید گوارا باد بر شما این ها در برابر اعمالی است که در ایام گذشته انجام دادید (24)

1- امیرالمؤمنین علیه السلام- [در آستانه ی ظهور] امام زمان در ماه رمضان هنگام طلوع خورشید ندادهنده ای از طرف مشرق ندا می دهد ای اهل هدایت جمع شوید و با بیرون آمدن جنبنده ی زمین [موریانه] (سب /14) بین حق و باطل جدا می شود و بزرگترین راستگو با پرچم هدایت و شمشیر ذوالفقار حرکت می کند ... در این روز است تأویل و تفسیر این آیه خداوند که هر کدام از آن ها را با گشایش و فضل خویش بی نیاز می کند و زمین گنج هایش را برای آن ها بیرون می آورد و قائم می فرماید: ﴿كُلُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الخالية﴾. مسلمانان در این روز در دینداری درستکارند به آن ها اجازه ی سخن گفتن داده شود و در این روز است تأویل و تفسیر این آیه: و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند. (فجر/22)».

ص: 539

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ إلى قولِهِ الْخَالِيَة هُوَ عَلِيٌّ بن أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (1)

3- الصّادق علیه السلام- ﴿الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ أَيَّامُ الصَّوْمِ فِي الدُّنْيَا﴾. (2)

4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَوْ عَلِمْتُمْ مَا لَكُمْ فِي رَمَضَانَ لَزِدْتُمْ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى شُكْراً إِذَا كَانَ أَوَّلُ لَيْلَةٍ مِنْهُ غَفَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِأُمَّتِيَ الذُّنُوبَ كُلَّهَا وَيَوْمُ خَمْسَة وَ عِشْرِينَ بَنَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَ لَكُمْ تَحْتَ الْعَرْش أَلْفَ قُبَّة خَضْرَاءَ عَلَى رَأسِ كُلِّ قُبَّةِ خَيْمَةً مِنْ نُورٍ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يَا أُمَّةَ أَحْمَدَ أَنَا ربُّكُمْ وَأَنتُمْ عبيدي وإيمَانِي اسْتَطلُوا بظلٍّ عَرْشِي فِي هَذِهِ الْقِبَابِ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئاً﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا ليتني لم أُوتَ كِتابية﴾ (25)

1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيٌّ عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ الْكَافِرِ قَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ انْطَلِقُ أَنْتَ وَ أَعْوَانُكَ إِلَى عَدُوِّى ... فَيَجِيتُهُ مَلَكَ الْمَوْتِ بِوَجْهِ كَريهِ كَالِح ... فَإِذَا نَظَرَ إِلَى مَلَكِ الْمَوْتِ شَخَصَ بَصَرُهُ وَ طَارَ عَقْلُه ... ثُمَّ يُسَلَّطُ اللَّهُ عَلَيْهِ مَلَكَيْنِ أَصَمَّيْنِ أَعْمَيْنَ مَعَهُمَا مِطْرَفَتَانِ مِنْ حَدِيدٍ مِنْ نَارِ يَضْرِبَانِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَإِذَا كَانَتْ صَيْحَةُ الْقِيَامَةِ اشْتَعَلَ قَبْرَهُ نَاراً فَيَقُولُ لِيَ الْوَيْلُ إِذَا اشْتَعَلَ قَبْرِى نَاراً فَيُنَادِي مُنَادٍ أَنَا الْوَيْلُ قَدْ دَنَا مِنْكَ وَ الْهَوَانُ قُمْ مِنْ نِيران الْقَبْرِ إِلَى نِيران لَا يَطْفَا فَيَخْرُجُ مِنْ قَبْرِهِ مُسْوَدَاً وَجْهُهُ مُزْرَقَةً عَيْنَاهُ قَدْ طَالَ خُرْطُومُهُ وَ كَسَفَ بَالُهُ مُنَكِّسًا رَأَسَهُ يُسَارِقُ النَّظَرَ فَيَأْتِيهِ عَمَلُهُ الْخَبِيثُ فَيَقُولُ وَ اللَّهِ مَا عَلِمْتُكَ إِنَّا كُنْتَ عَنْ طَاعَة اللَّهِ مُبْطِئَاً وَ إِلَى مَعْصِيَتَهِ مُسْرِعاً قَدْ كُنْتَ تَرَكَبُنَى فِي الدُّنْيَا فَأَنَا أُرِيدُ أَنْ أَرْكَبَكَ الْيَوْمَ كَمَا كُنْتَ تَرْكَبُنِي وَأَقُودُكَ إِلَى النَّارِ قَالَ ثُمَّ يَسْتَوى عَلَى مَنْكِبَيْهِ فَيَرْحَلُ [فَيَرُكُلُ] قَفَاهُ حَتَّى يَنْتَهَى إِلَى عُجْزَة جَهَنَّمَ فَإِذَا نَظَرَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ قَدِ اسْتَعَدُّوا لَهُ بِالسَّلَاسِلِ وَالْأَغْلَالِ قَدْ عَضُوا عَلَى شِفَاهِهِمْ مِنَ الْغَيْظِ وَالْغَضَبَ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهُ وَ يُنَادِى الْجَلِيلُ حِيثُوا بِهِ إِلَى النَّارِ﴾. (4)

2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كتب أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِلَى مُعَاوِيَة ... لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهَ فِيَّ وَ فِيكَ آيَاتُ مِنْ سُورَة خَاصَّة الْأُمَّةُ يُؤَوِّلُونَهَا عَلَى الظَّاهِرِ وَ لَا يَعْلَمُونَ مَا الْبَاطِنُ وَهِيَ فِي سُورَة الْحَاقَّةِ فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمَالِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يُدْعَى بِكُلِّ إِمَامٍ

ص: 540


1- تأويل الآيات الظاهرة، ص 691
2- تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج 93، ص 353
4- بحار الأنوار، ج 8، ص 319 تفسير البرهان؛ «بتفاوت»

2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ ... الخالية منظور، علی بن ابیطالب علیه السلام است.

3- امام صادق علیه السلام- الأيام الخالية منظور از روزهای گذشته همان روزهایی است که در زندگی دنیایی روزه بودید.

4- پیامبر صلی الله علیه و آله- اگر بدانید آن چه شما در ماه رمضان دارید برای خدا بیشتر شکر می کردید. شب اول خدا همه ی گناهان امتم را از عیان و نهان بیامرزد ... [شب] بیست و پنجم خدای عزوجل برای شما بنایی زیر عرش بسازد با هزار گنبد سبز که بر سر هر گنبد خیمه نوری می باشد. خدای عزوجل می فرماید: «ای امت محمد! منم پروردگار !شما شمایید بندگان و کنیزان من در این گنبدها زیر سایه ی عرش من باشید؛ ﴿كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئاً﴾.

اما کسی که نامه اعمالش را به دست چپش بدهند می گوید: «ای کاش هرگز نامه ی اعمالم را به من نمی دادند. (25)

1- امام باقر علیه السلام- جابر جعفی از امام باقر نقل کرده است که فرمود وقتی که خداوند بخواهد جان کافر را بگیرد می فرماید ای فرشته مرگ تو و یارانت به سوی دشمنم بروید ... فرشته ی مرگ با چهره ی زشت و گرفته نزد او می آید ... هنگامی که کافر به فرشته مرگ نگاه می کند، چشمانش از حرکت باز می ایستد و عقلش می پرد ... سپس خداوند دو فرشته کر و کور بر او مسلط می گرداند که همراه آن ها دو چکش آهنین از آتش است. او را تا روز قیامت می زنند و هنگامی که فریاد قیامت نفخ صور (دوم) واقع شود قبرش با آتش شعله ور شود و می گوید وای بر من که قبرم با آتش شعله ور شد». پس ندادهنده ای ندا می دهد: «عذاب و خواری به تو نزدیک شد. از آتش قبر برخیز و به سوی آتشی که خاموش نمی شود برو. پس از قبرش بیرون می آید در حالی که چهره اش سیاه و چشمانش کبود است و بینی اش دراز شده و قلبش گرفته و غمگین است و سرافکنده است و زیر چشمی نگاه می کند سپس عمل پلیدش نزد او می آید و می گوید به خدا سوگند تو را جز این گونه نشناختم که اطاعت خدا را به تأخیر می انداختی و در آن سستی می کردی و با سرعت به سوی نافرمانی او می رفتی در دنیا بر من سوار می شدی و من امروز می خواهم همان گونه که بر من سوار می شدی بر تو سوار شوم و تو را به سوی آتش ببرم. فرمود: سپس بر شانه اش سوار می شود و با پا به پشت گردنش می زند تا این که به لبه جهنم می رسد و هنگامی که فرشتگان را ببیند که برای او زنجیرها و غل ها آماده کرده اند، از خشم و غضب لب هایشان را می گزند فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَرَ أُوتَ كِتابِيَه و خداوند جلیل صدا می زند او را به سوی آتش بیاورید.

2- امیرالمؤمنین علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه ای به معاویه نوشت... خداوند درباره ی من و تو به خصوص آیه ای از قرآن نازل کرده است که تو و امثال تو آن را طبق ظاهرش می خوانید و نمی دانید تأویل باطن آن چیست و آن در سوره ی الحاقه است پس کسی که نامه ی اعمالش به دست راستش داده شود به زودی حساب آسانی برای او می شود (انشقاق/8-7) تا آن جا که می فرماید: ﴿وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَني لَأُوتَ كِتابِیه﴾، تا آن جا که می فرماید: ﴿وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ﴾، و قضيّه

ص: 541

ضَلَالَةِ وَ إِمَامٍ هُدًى وَمَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَصْحَابُهُ الَّذِينَ بَايَعُوهُ فَيُدْعَى بِي وَ بِكَ يَا مُعَاوِيَةُ وَأَنْتَ صَاحِبُ السِّلْسِلَة الَّذِي يَقُولُ يا ليتني لم أُوتَ كتابية ولر أقر ما حسابية سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ اللَّهَ يَقُولُ ذَلِكَ وَ كَذَلِكَ كُلُّ إِمَامٍ ضَلَالَة كَانَ قَبْلَكَ أَوْ يَكُونَ بَعْدَكَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ مِنْ خِزْيِ اللَّهِ وَ عَذَابِهِ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَلَ أَدْرِ ما حِسابيه﴾ (26)

قوله تعالى: ﴿يا ليتها كانَتِ الْقاضِيةَ﴾ (27)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يا لَيْتَها كَانَتِ الْقاضِيَةَ يَعْنِي الْمَوْتِ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿ما أَغْنى عَنِّي مالية﴾ (28)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ما أَغْنى عَنِّي مَالِيَهُ يَعْنِي مَالَهُ الَّذِي جَمَعَه﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿هَلَكَ عَنِّي سُلْطانية﴾. (29)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَة أَنْ حُجَّتُه﴾. (4) 4

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَة أَي حُجَّتى﴾. (5)

قوله تعالى: خُذُوهُ فَغُلُوهُ﴾. (30)

1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: فَإِذَا كَانَتْ صَيْحَةُ الْقِيَامَةِ اشْتَعَلَ قَبْرَ الْكَافِرِ نَاراً فَيَقُولُ لِيَ الْوَيْلُ إِذَا اشْتَعَلَ قَبْرِى نَاراً فَيُنَادِي مُنَادِ أَنَا الْوَيْلُ قَدْ دَنَا مِنْكَ وَ الْهَوَانُ قُمْ مِنْ نِيرَانِ الْقَبْرِ إِلَى نِيرَانِ لَا يَطْفَا فَيَخْرُجُ مِنْ قَبْرِهِ مُسْوَدَاً وَجْهُهُ مُزْرَقَةً عَيْنَاهُ قَدْ طَالَ خُرْطُومُهُ وَ كَسَفَ بَالُهُ مُنَكِّسًا رَأسَهُ يُسَارِقُ النَّظَرَ فَيَأْتِيهِ عَمَلُهُ الْخَبيثُ فَيَسْتَوى عَلَى مَنْكِبَيْهِ فَيَرْحَلُ [فَيَرُكُلُ ظ] قَفَاهُ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى عُجْزَةً جَهَنَّمَ فَإِذَا نَظَرَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ قَدِ اسْتَعَدُّوا لَهُ بِالسَّلَاسِلِ وَالْأَغْلَالَ قَدْ عَضُوا عَلَى شِفَاهِهِمْ مِنَ الْغَيْظِ وَ الْغَضَبِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهُ وَ يُنَادِي الْجَلِيلُ جِينُوا بِهِ

ص: 542


1- بحار الأنوار، ج 33، ص 155 كتاب سلیم بن قیس، ص 772
2- تفسير القمي، ج 2، ص 384
3- تفسير القمي، ج 2، ص384
4-
5- تفسیر القمی، ج 2، ص 384 5. تفسیر بحر العرفان، ج16، ص148

چنین خواهد بود که هر امام ضلالت و امام هدایتی فرا خوانده می شوند و با هر کدام از آن ها اصحابشان که با او بیعت کرده اند خواهند بود و من و تو هم فرا خوانده می شویم. ای معاویه، تو صاحب زنجیر هستی که می گوید يَقُولُ يَا لَيْتَنِي که می گوید: يَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَة وَلَمَّ أَدْرِ مَا حِسابِيَه به خدا قسم این مطلب را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که درباره ی تو می فرمود و همچنین درباره ی هر امام ضلالتی که قبل از تو بوده و بعد از تو خواهد بود مثل همین خواری و عذاب از جانب خدا خواهد بود.

و نمی دانستم حساب من چیست (26)

ای کاش مرگم فرا می رسید! (27)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ؛ منظور، مرگ است.

مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد. (28)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيهُ یعنی مالی که جمع آوری کرده بود. قدرت من نیز از دست رفت (29)

1۔ علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيه منظور، حجت خویش است.

2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهُ يعنى دليلم.

[فرمان می رسد] او را بگیرید و دربند و زنجیرش کنید! (30)

1- امام باقر علیه السلام- جابر جعفی از امام باقر نقل کرده است که فرمود ... هنگامی که فریاد قیامت (نفخ صور دوم) واقع شود قبرش با آتش شعله ور شود و می گوید وای بر من که قبرم با آتش شعله ور شد». پس ندادهنده ای ندا می دهد عذاب و خواری به تو نزدیک شد از آتش قبر برخیز و به سوی آتشی که خاموش نمی شود برو. پس از قبرش بیرون می آید در حالی که چهره اش سیاه و چشمانش کبود است و بینیاش دراز شده و قلبش گرفته و غمگین است و سر افکنده است و زیر چشمی نگاه می کند. سپس عمل پلیدش نزد او می آید و می گوید به خدا سوگند تو را نشناختم مگر این گونه که اطاعت خدا را به تأخیر می انداختی و در آن سستی می کردی و با سرعت به سوی نافرمانی او می رفتی. در دنیا بر من سوار می شدی و من امروز می خواهم همان گونه که بر من سوار می شدی بر تو سوار شوم و تو را به سوی آتش ببرم» فرمود: سپس بر شانه اش سوار می شود و با پا به پشت گردنش می زند تا این که به لبه ی جهنم می رسد و هنگامی که فرشتگان را ببیند که برای او زنجیرها و غل ها آماده کرده اند، از خشم و غضب لب هایشان را می گزند فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَأُوتَ كِتابيه و خداوند جليل صدا می زند او را به سوی آتش بیاورید پس زمین در زیرش آتش شود و خورشید، در بالایش آتش شود و آتشی بیاید و دور گردنش را بگیرد؛ پس فریاد زند و زیاد گریه کند و می گوید: «افسوس بر

ص: 543

إلَى النَّارِ فَصَارَتِ الْأَرْضِ تَحْتَهُ نَاراً وَالشَّمْسُ فَوْقَهُ نَاراً وَ جَاءَتْ نَارُ فَأَحْدَقَتْ بِعُنُقِهِ فَنَادَى وَ بَكَى طَوِيلًا يَقُولُ وَا عَقِبَاهُ قَالَ فَتُكَلَّمُهُ النَّارُ فَتَقُولُ أَبْعَدَ اللَّهُ عَقِبَيْكَ مِمَّا أَعْقَبَنَا فِي طَاعَةِ اللَّهِ قَالَ ثُمَّ تَجِي ، صَحِيفَتُهُ تَطِيرُ مِنْ خَلْفِ ظَهْرِهِ فَتَقَعُ فِي شِمَالِهِ ثُمَّ يَأْتِيهِ مَلَک فَيَثْقُبُ [ فَيُقَلِّبُ ] صَدْرَهُ إِلَى ظَهْرِهِ ثُمَّ يَفْتِلُ شِمَالَهُ إِلَى خَلْفَ ظَهْرِهِ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ اقْرَأْ كِتَابَكَ قَالَ فَيَقُولُ أَيُّهَا الْمَلَكَ كَيْفَ أَقْرَأَ وَ جَهَنَّمُ أَمَامِي قَالَ فَيَقُولُ اللَّهَ دُقٌّ عُنُقَهُ وَاكْسِرْ صُلْبَهُ وَ شُدَّ نَاصِيَتَهُ إِلَى قَدَمَيْهِ ثُمَّ يَقُولُ خُذُوهُ فَعَلُوهُ قَالَ فَيَبْتَدِرُهُ لِتَعْظِيمِ قَوْلِ اللَّهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَک غِلَاظٌ شِدَادٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتِفُ لِحْيَتَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَعْطِمْ عِظَامَهُ قَالَ فَيَقُولُ أَ مَا تَرْحَمُونِي قَالَ فَيَقُولُونَ يَا شَقِيُّ كَيْفَ نَرْحَمُكَ وَ لَا يَرْحَمُكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ أَ فَيُؤْذِيكَ هَذَا قَالَ فَيَقُولُ نَعَمْ أَشَدَّ الْأَذَى قَالَ فَيَقُولُونَ يَا شَقِيٌّ وَكَيْفَ لَوْ قَدْ طَرَحْنَاكَ فِي النَّارِ قَالَ فَيَدْفَعُهُ الْمَلَكُ فِي صَدْرِهِ دَفْعَةً فَيَهْوى سَبْعِينَ أَلْفَ عَام﴾. (1)

2- السجّاد علیه السلام- وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ اللهِ فِي الصَّلَاةِ عَلَى حَمَلَةِ الْعَرْشِ وَكُلِّ مَلَكِ مُقَرَّبِ اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذِينَ لَا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِك ... فَصَلَّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى الرُّوحَانِيِّينَ مِنْ مَلَائِكَتِكَ الَّذِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ وَ الزَّبَانِيَة الَّذِينَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ خُذُوهُ فَغُلُوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ ابْتَدَرُوهُ سِرَاعاً وَ لَمْ يُنظرُوهُ﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ﴾ (31)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿خُذُوهُ فَعلُوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ أى أسكنوه﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ﴾. (32)

1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنَ الضَّرِيعِ قَطَرَتْ فِي شَرَاب أهل الدُّنْيَا لَمَات أَهْلُهَا مِنْ نَتْنِهَا وَلَوْ أَنَّ حَلْقَةً وَاحِدَةً مِنَ السِّلْسِلَة الَّتِي طُولُهَا سَبْعُونَ ذِراعاً وُضِعَتْ عَلَى الدُّنْيَا لَذَابَتِ الدُّنْيَا مِنْ حَرِّهَا وَلَوْ أَنَّ سِرْبَالًا مِنْ سَرَابِيلَ أَهْلِ النَّارِ عَلَّقَ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لَمَات أَهْلُ الدُّنْيَا مِنْ ريحهِ قَالَ فَبَكَى رَسُولُ اللهِ وَ بَكَى جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَبَعَثَ اللَّهُ

ص: 544


1- بحار الأنوار، ج8، ص319
2- بحارالأنوار، ج 56، ص216
3- تفسير القمي، ج 2، ص 384

گذشته ام». فرمود: آتش با او سخن می گوید و می گوید خداوند گذشته ات را دور گرداند؛ به خاطر آن چه در اطاعت خدا از خود برجای گذاشت سپس پرونده اش می آید؛ پشت سرش پرواز می کند و در دست چپش قرار می گیرد سپس فرشته ای نزد او می آید و از سینه تا پشتش را می شکافد سپس دست چپش را به طرف پشت سرش می پیچاند سپس به او گفته می شود نامه عملت را بخوان» فرمود می گوید ای فرشته چگونه بخوانم در حالی که جهنم روبروی من است؟ فرمود: سپس خداوند می فرماید: گردنش را بشکن و ستون فقراتش را بشکن و پیشانیش را به پاهایش ببند». سپس می فرماید: خُذُوهُ فَعُلوه فرمود برای بزرگداشت سخن خداوند هفتاد هزار فرشته خشن و سختگیر بر یکدیگر پیشی می گیرند بعضی از آن ها ریشش را می کنند و بعضی از آن ها استخوان هایش را می شکنند فرمود می گوید آیا بر من رحم نمی کنید؟ فرمود می گویند ای بدبخت چگونه بر تو رحم کنیم در حالی که ارحم الراحمین به تو رحم نمی کند؟ آیا این کارها] تو را اذیت می کند؟ فرمود: می گوید «بله» شدیدترین اذیتها فرمود می گویند ای بدبخت اگر تو را در آتش انداختیم، چه حالی داری؟ فرمود: فرشته» یک مرتبه او را از ناحیه سینه اش هل می دهد؛ پس هفتاد هزار سال در جهنم سقوط می کند.

2- امام سجاد علیه السلام- در صلوات و درود بر حمل کنندگان عرش و هر فرشته مقرب درود بر حاملان عرشت فرشتگانی که در تسبیح تو سستی نمی ورزند ... درود فرست بر آن فرشتگان که به ما می گویند [و به آنان می گویند] سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان چه نیکوست سرانجام آن سرا [ی جاویدان] (رعد/24) و درود فرست بر فرشتگان زبانی هنگامی که به آن ها گفته شود: ﴿خُذُوهُ فَغُلُوهُ * ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ﴾؛ بی درنگ و بی آن که مهلتش دهند، او را به سرعت می گیرند. سپس او را در دوزخ بیفکنید! (31)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- خُذُوهُ فَغُلُوهُ، ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ یعنی جای دهید.

بعد او را به زنجیری که هفتاد ذراع است ببندید (32)

1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود اگر قطره ای از خار بن تلخ و ضریع در شراب اهل دنیا بریزد همه از بوی تعفن آن می میرند و اگر تنها یک حلقه از زنجیری که طولش هفتاد ذراع است در دنیا گذاشته شود از حرارتش دنیا ذوب می شود و اگر جامه ای از جامه های دوزخیان بین آسمان و زمین آویزان گردد از بوی آن همه اهل دنیا می میرند. پس پیامبر خدا گریست و جبرئیل نیز گریست خداوند فرشته ای را به سوی آن دو فرستاد که به آن دو بگوید پروردگارتان به شما سلام می رساند و می گوید: همانا هر دوی شما در

ص: 545

إِلَيْهِمَا مَلَكاً فَقَالَ لَهُمَا إِنَّ رَبَّكُمَا يُقْرِئُكُمَا السَّلَامَ وَيَقُولُ قَدْ أَمِنْتُكُمَا أَنْ تُذْنِبَا ذَنْبَاً أَعَذِّبُكُمَا عَلَيْهِ فَقَالَ أَبُو عَبْد الله علیه السلام فَمَا رَأَى رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم جَبْرَئِيلَ مُتَبَسِّما بَعْدَ ذَلِك﴾. (1)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِدْرِيسَ عَنْ أَخِيهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ بَيْنَا أَنَا وَأَبِي مُتَوَجِّهَانِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى مَكَّةَ وَأَبِي قَدْ تَقَدَّمَنِي فِي مَوْضِع يُقَالُ لَهُ صَجْنَانُ إِذْ جَاءَ رَجُلُ وَ فِي عُنُقِهِ سِلْسِلَة تجرها [يَجُرهَا] فَأَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ لَهُ اسْقِنِي اسْقِنِي اسْقِنِي قَالَ فَصَاحَ بي أبي لَا تَسْقِهِ لَا سَقَاهُ اللهُ قَالَ فرجل [وَ فِي طَلَبِهِ] رَجُلٌ يَتْبَعُهُ حَتَّى جَذَبَ سلسلة [سِلْسِلَتَهُ] جَذْبَة فَأَلْقَاهُ وَ طَرَحَهُ فِي أَسْفَل دَرْکَ مِنَ النَّارِ﴾. (2)

3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ قَالَ مَعْنَى السِّلْسِلَةَ السَّبْعِينَ ذِرَاعاً فِي الْبَاطِن- هُمُ الْجَبَابِرَةُ السَّبْعُون﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿إِنَّهُ كَانَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ﴾ (33)

قوله تعالى: ﴿وَلا يَحضُّ عَلَى طَعَامَ الْمِسْكِينِ﴾ (34)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لا يَحضُّ عَلى طَعَامِ الْمِسْكِينِ حُقُوقُ آلِ مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله الَّتِي غَصَبُوهَا﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَا هُنا حَميمٌ﴾. (35)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهنا حَمِيمٌ أَى قَرَابَة﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿وَ لا طَعَامٌ إِلا مِنْ غِسْلِينٍ﴾. (36)

1- على بن ابراهيم- ﴿و لا طعام إِلَّا مِنْ غِسْلِينِ قَالَ عَرَق الكفار﴾. (6)

قوله تعالى: ﴿لا يَأْكُلُهُ إِلا الخَاطِونَ﴾. (37)

قوله تعالى: ﴿فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ﴾. (38)

قوله تعالى: ﴿وَ ما لا تُبْصِرُونَ﴾. (39)

ص: 546


1- تفسیر نورالثقلین و تفسیر البرهان؛ «بتفاوت» / بحار الأنوار، ج 8، ص280
2- بصائر الدرجات، ج 1، ص 285 تفسیر نور الثقلين
3- تفسیر القمی، ج 2، ص384
4- بحار الأنوار، ج24، ص278 / تفسیر القمی، ج 2، ص 384 تفسير البرهان/ تفسير نورالثقلين
5- تفسیر القمی، ج 2، ص384
6- تفسیر القمی، ج 2، ص384

امان هستید از عذاب، اگر گناه کردید». امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا بعد از این دیگر جبرئیل را متبسم و خندان ندید.

2- امام صادق علیه السلام- ادریس از برادرش نقل کرده است از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرماید: زمانی من و پدرم به سوی مکه رفتیم و پدرم در مکانی که به آن ضجنان» گفته می شود از من جلو افتاد. ناگهان مردی که در گردنش زنجیر بود و آن را می کشید آمد و گفت: «به من آب بده. به من آب بده» فرمود پدرم بر من فریاد زد به او آب نده. خداوند او را سیراب نکند و مردی دنبال او می آمد تا این که زنجیرش را کشید و او را در پایینترین درکات آتش انداخت.

3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوه؛ تفسیر واقعی زنجیری که طولش هفتاد ذرع می باشد همان هفتاد ستمگر است.

چرا که او [با دیدن دلایل روشن] هرگز به خداوند بزرگ ایمان نمی آورد. (33)

و هرگز بر اطعام مستمندان تشویق نمی نمود (34)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ لَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ، حقوق آل محمد علیهم السلام که به زور از آن ها گرفتند.

از این رو امروز هم در این جا دوستی صمیمی ندارد. (35)

1 علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ منظور، قرب و نزدیکی است.

و نه طعامی، جز از چرک و خون. (36)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ؛ منظور از غِسْلین، قطرات عرق کفار است.

طعامی که جز خطاکاران آن را نمی خورند (37)

سوگند به آن چه می بینید (38)

و آن چه نمی بینید (39)

ص: 547

قوله تعالى: ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُول كَريمِ﴾ (40)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِى علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ... إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُول كَرِيمٍ قَالَ يَعْنِي جَبْرَئِيلَ الله عَنِ اللَّهِ فِي وَلَايَةِ عَلَى علیه السلام قَالَ قُلْتَ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِيلًا ما تُؤْمِنُونَ قَالَ قَالُوا إِنَّ مُحَمَّدَ كَذَّابُ عَلَى رَبِّهِ وَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ بِهَذَا فِي عَلِيٌّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ بِذَلِكَ قُرْآناً فَقَالَ إِنَّ وَكَايَةَ عَلَى اللهِ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ. وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَينا مُحَمَّد بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ ثُمَّ عَطَفَ الْقَوْلَ فَقَالَ إِنَّ وَلَايَةَ عَلِيٌّ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ لِلْعَالَمِينَ وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ وَ إِنَّ عَلِيَا لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ وَإِنَّ وَلَايَتَهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ فَسَبِّحْ يَا مُحَمَّد الله بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ يَقُولُ اشْكُرْ رَبَّكَ الْعَظِيمَ الَّذِي أَعْطَاكَ هَذَا الْفَضْلَ﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَما هُوَ بِقَول شاعرٍ قَليلاً ما تُؤْمِنُونَ﴾ (41)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْل عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَوجَلٌ ... و ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِيلًا ما تُؤْمِنُونَ قَالَ قَالُوا إِنَّ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آلهه كَذَّابٌ عَلَى رَبِّهِ وَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ وَ بِهَذَا فِي عَلِيٌّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ بِذَلِكَ قُرْآناً﴾. (2)

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ابْنُ عَبَّاسِ إِنَّ الْوَلِيدَ بْنَ الْمُغِيرَة أَتَى قُرَيْشاً فَقَالَ إِنَّ النَّاسَ يَجْتَمِعُونَ غَداً بِالْمَوْسِم وَ قَدْ فَشَا أَمْرُ هَذَا الرَّجُلِ فِي النَّاسِ وَ هُمْ يَسْأَلُونَكُمْ عَنْهُ فَمَا تَقُولُونَ فَقَالَ أَبُو جَهْل أَقُولُ إِنَّهُ مَجْنُونٌ وَ قَالَ أَبُو لَهَب أَقُولُ إِنَّهُ شَاعِرُ وَ قَالَ عُقْبَةُ بْن أَبِى مُعَيْطِ أَقُولُ إِنَّهُ كَاهِنُ فَقَالَ الْوَلِيدُ بَلْ أَقُولُ هُوَ سَاحِرُ يُفَرِّقُ بَيْنَ الرَّجُل وَالْمَرْأَة وَ بَيْنَ الرَّجُل وَ أَخِيهِ وَأَبِيهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى ن وَ الْقَلَمِ الْآيَةَ وَقَوْله وَ ما هُوَ بِقَول شاعرِ الآية﴾. (3)

قوله تعالى: ﴿وَلا بِقَول كاهِنِ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ﴾. (42)

قوله تعالى: ﴿تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ﴾. (43)

ص: 548


1- الكافي، ج 1، ص 432/ بحار الأنوار، ج 24، ص336 و تأويل الآيات الظاهرة، ص694 و المناقب، ج 3، ص 96 و تفسیر نورالثقلین؛ فيهم: «قال قلت و ما هو بقول شاعر ... الى آخر محذوف/ تفسير البرهان
2- الکافی، ج 1، ص 432/ بحار الأنوار، ج24، ص 336/ بحار الأنوار، ج 36، ص101/ تأويل الآيات الظاهرة، ص694/ المناقب، ج3، ص 96
3- بحار الأنوار، ج 18، ص 198 / المناقب، ج 1، ص 48

که این قرآن گفتار رسول بزرگواری است. (40)

1- امام کاظم علیه السلام- محمد بن فضیل گوید: از امام کاظم علیه السلام منظور این آیه: ﴿إِنَّهُ لَقَولُ رَسُولٍ كَرِيمٍ﴾ را از ایشان پرسیدم فرمود: منظور آن چیزی است که جبرئیل از جانب خداوند درباره ی ولایت على علیه السلام نازل کرد عرض کردم منظور از این آیه ﴿وَ مَا هُوَ بِقَول شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ﴾ چیست؟ فرمود: «گفتند که محمد صلی الله علیه و آله حرف های دروغ به خداوند نسبت می دهد و خداوند چنین امر و فرمایشی درباره ی علی به وی نداده است بنابراین خداوند آیاتی را نازل کرد و فرمود: ولایت على علیه السلام کلامی است که از سوی پروردگار عالمیان نازل شده است اگر او سخنی دروغ بر ما می بست، ما او را با قدرت می گرفتیم سپس رگ قلبش را قطع می کردیم. (حاقه/43-46) سپس جمله را عطف کرد و فرمود: «همانا ولایت علی مسلماً تذکری برای پرهیزگاران است. (حاقه / 48)- یعنی برای جهانیان- و ما می دانیم که بعضی از شما [آن را] تکذیب می کنید!. (حاقه/49) و همانا على علیه السلام مایه ی حسرت کافران است. (حاقه/50) و همانا ولایت علی حق است، حال که چنین است به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی!. (حاقه/52) و می فرماید: «پروردگار خویش را شکر کن که این فضل و نیکی را به تو عطا کرده است».

و گفته شاعری نیست اما کمتر ایمان می آورید! (41)

1- امام کاظم علیه السلام- محمد بن فضیل گوید: منظور این آیه: ﴿... وَ ما هُوَ بِقَول شاعرٍ قَلِيلًا ما تُؤْمِنُونَ﴾ را از ایشان پرسیدم فرمود: قریش می گفتند: محمد دروغ بر خدا می بندد؛ چنین دستوری خدا به او در مورد علیا نداده و خداوند این آیه را بر آن جناب نازل کرد».

2- ابن عباس رحمه الله علیه- ولید بن مغیره نزد قریش آمد و گفت فردا» مردم در موسم [حج] جمع می شوند و امر [رسالت] این مرد- منظورش پیامبر صلی الله علیه و آله است- در میان مردم آشکار شده است و آن ها در مورد او از شما می پرسند؛ پس [در جواب آن ها] چه می گویید؟ ابوجهل گفت: «می گویم او دیوانه است». ابولهب گفت: می گویم او شاعر است. عقبة بن ابی معیط گفت: می گویم او کاهن پیشگوی است و ولید گفت: بلکه من می گویم او ساحر است؛ [چون] بین مرد و زنش و بین مرد و برادرش و پدرش جدایی می افکند در نتیجه خدای تعالی برای رد سخنان آن ها این آیات را نازل فرمود: ن، سوگند به قلم و آن چه می نویسند. (قلم/1) و همچنین این فرموده: ﴿وَ ما هُوَ بِقَول شاعِرٍ قَليلاً ما تُؤْمِنُونَ﴾.

و نه گفته کاهنی اما کمتر متذکر می شوید. (42)

کلامی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است. (43)

ص: 549

1- الكاظم علیه السلام- ﴿قالوا إن محمد صلی الله علیه و اله كَذَّابُ عَلَى رَبِّهِ وَ مَا أَمَرَهُ اللهُ بِهَذَا فِي عَلى فَأَنْزَلَ اللهُ بذلك قُرآناً فَقَالَ إِنَّ ولاية على تنزيل مِنْ رَبِّ العالمين﴾.(1)

قوله تعالى: ﴿وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقاويل﴾ (44)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ قَالَ الْعَدَوِهُ وَ لَا وَاللَّهِ مَا أَمَرَهُ بِهَذَا وَ مَا هُوَ إِلَّا شَيْءٌ يَتَقَولُهُ فَأَنَزَلَ اللَّهُ تَعَالَى وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ إِلَى قَوْلِهِ عَلَى الْكَافِرِينَ يَعْنِي مُحَمَّد وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ يَعْنِي بِهِ عَلِيا علیه السلام﴾. (2)

2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقاوِيل يَعْنِي رَسُولَ الله﴾. (3)

3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿الْعِلَّةُ فِي قَوْلِهِ إِيَّاكِ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَة قَوْلُ اللَّهِ لِنَبِيِّهِ ... وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ وَ مِثْلُهُ كَثِيرُ مِمَّا هُوَ مُخَاطَبَةُ لِرَسُولِ اللَّهِ وَ الْمَعْنَى عَلَى أُمَّتِهِ فَذَلِكَ عِلَّهُ قَوْلِكَ إِيَّاكَ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَةِ﴾. (4)

4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ رَجُلًا قَالَ: إِنَّمَا هُوَ شَيْءٍ يَتَقَولُهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقاوِيل لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ﴾. (5)

قوله تعالى: ﴿لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ﴾. (45)

1- علی بن ابراهيم رحمه اله علیه- ﴿لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ قَالَ انْتَقَمْنَا مِنْهُ بِقُوَّةَ﴾. (6)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ رَجُلًا قَالَ: إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ يَتَقَولُهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الأقاويل لأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ﴾. (7)

قوله تعالى: ﴿ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ﴾. (46)

1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ قَالَ عِرْقُ فِى الظَّهْر يَكُونُ مِنْهُ الْوَلَد﴾. (8)

ص: 550


1- الكافي، ج 1، ص 432 بحار الأنوار، ج 24، ص 336 بحار الأنوار، ج 36، ص 101 / تأويل الآيات الظاهرة، ص 694/ المناقب، ج3، ص 96
2- بحار الأنوار، ج 36، ص 148 و تفسیر العیاشی، ج 2، ص 268؛ «بتفاوت» / المناقب، ج 3، ص 37/ تفسير البرهان
3- بحار الأنوار، ج 9، ص243
4- بحار الأنوار، ج 90، ص145
5- الصراط المستقيم، ج 1، ص313
6- بحار الأنوار، ج 9، ص 243 تفسیر نور الثقلين/ تفسير البرهان
7- الصراط المستقيم، ج 1، ص 313
8- بحار الأنوار، ج 9، ص 243 بحار الأنوار، ج 57، ص 375

1- امام كاظم علیه السلام- قریش می گفتند محمد دروغ بر خدا می بندد؛ چنین دستوری خدا به او در مورد عَلَى علیه السلام نداده خداوند این آیه را بر آن جناب نازل کرد که ولایت علی کلامی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است.

و اگر او سخنی دروغ بر ما می بست. (44)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس من مولای اویم علی مولای اوست؛ عدوی گفت: «به خداوند سوگند خداوند، وی را به چنین کاری دستور نداده است و این سخن ساختگی و دروغ است، و خداوند متعال این آیات را نازل کرد ﴿وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ... وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾ منظور، حضرت محمد است وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ منظور، على علیه السلام است.

2- علی بن ابراهیم علیه السلام- منظور از این آیه ﴿وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الأقاويل﴾، رسول خدا است.

3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- [آیاتی که] علت و دلیل [آن] در سخن خداوند همان ضرب المثل مشهور است [که می گوید] إِيَّاكِ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَةِ؛ به در می گویم تا دیوار بشنود» [عبارتند از]: سخن خداوند به پیامبرش ﴿... وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ﴾ [که در این جا] پیامبر صلی الله علیه و آله را مورد خطاب قرار داده ولی مقصودش تهدید غیر مستقیم کافران و منکران است و مانند آن زیاد است از مواردی که خطاب به رسول خدا است و معنی آن علیه امت او و برای سرزنش [آن ها] است و آن روش مورد خطاب قراردادن یک نفر و قصد کردن یک نفر دیگر در [سخن] علت سخن توست [در] این ضرب المثل که به یک نفر [می گویی]: «إِيَّاكِ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَةِ؛ به در می گویم تا دیوار بشنود».

4- امام صادق علیه السلام- [وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله علی را جانشین خود معرفی فرمود]، مردی گفت: «آن چیزی است که به خدا دروغ می بندد؛ پس خدای تعالی نازل فرمود: ﴿وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ﴾. ما او را با قدرت می گرفتیم (45)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ با تمام نیرو انتقام خواهیم گرفت.

2- امام صادق علیه السلام- [وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را جانشین خود معرفی فرمود]، مردی گفت: «آن چیزی است که به خدا دروغ می بندد؛ پس خدای تعالی نازل فرمود: ﴿وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ﴾.

سپس رگ قلبش را قطع می کردیم. (46)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ نسل او را قطع می کنیم و تین رگی است که تولید فرزند از او می شود.

ص: 551

قوله تعالى: ﴿فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ﴾ (27)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ يَعْنِي لَا يَحْجُزُ اللَّهَ أَحَدٌ وَلَا يَمْنَعُهُ عَنْ رَسُول الله﴾. (1)

قوله تعالى: ﴿وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ﴾ (48)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿إِنَّ وَلَايَةَ عَلِيٌّ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ لِلْعَالَمِينَ وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ. وَإِنَّ عَلِيّاً لخَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ. وَ إِنَّ وَلَايَتَهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ. فَسَبِّحْ يَا مُحَمَّد صلى الله عليه وآله وسلم بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ يَقُولُ اشْكُرْ ربَّكَ الْعَظِيمَ الَّذِي َأعْطَاكَ هَذَا الْفَضْل﴾. (2)

قوله تعالى: ﴿وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ﴾ (29)

قوله تعالى: ﴿وَ إِنَّهُ الحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ﴾. (50)

1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي علیه السلام قَالَ ... إِنَّ عَلِيّا علیه السلام حَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾. (3)

2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ يَعنِي عَلَيَّا علیه السلام﴾. (4)

قوله تعالى: ﴿وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ﴾. (51)

قوله تعالى: ﴿فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظيمِ﴾. (52)

1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا نَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ قَالَ النَّبِيُّ اجْعَلُوهَا فِي رُكُوعِكُمْ وَ لَمَّا نَزَلَ قَوْلُهُ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى قَالَ ال ضَعُوا هَذَا فِي سُجُودِكُمْ﴾. (5)

2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ جُوَيْريَةَ بْن مُسْهِرٍ قَالَ: أَقْبَلْنَا مَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بَعْدَ قَتْلَ الْخَوَارِجِ حَتَّى إِذَا صِرْنَا فِي أَرْضِ بَابِلَ حَضَرَتْ صَلَاةَ الْعَصْرِ فَنَزَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَنَزَلَ النَّاسُ فَقَالَ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ هَذِهِ أَرْضُ مَلْعُونَة وَقَدْ عُذِّبَتْ مِنَ الدَّهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ هِيَ إِحْدَى

ص: 552


1- بحار الأنوار، ج 9، ص 243
2- الكافي، ج 1، ص 432 بحار الأنوار، ج 24، ص 336؛ «و انا لنعلم ... الى آخر» محذوف
3- الکافی، ج 1، ص 432/ بحارالأنوار، ج24، ص336/ تأويل الآيات الظاهرة، ص694
4- تفسیر العیاشی، ج 2، ص268
5- مستدرک الوسائل، ج 4، ص438/ فقه القرآن، ج 1، ص 102

و هیچ کس از شما نمی توانست از [مجازات] او مانع شود. (47)

1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِینَ هرگز کسی نمی تواند جلوی خدا را نسبت به پیامبرش بگیرد و از او دفاع کند.

و به یقین این قرآن تذکری برای پرهیزگاران است. (48)

1- امام کاظم علیه السلام- به راستی [ولایت علی علیه السلام] تذکری برای پرهیزگاران است. [یعنی برای جهانیان و دانشمندان] و ما می دانیم که بعضی از شما آن را تکذیب می کنید و آن مایه ی حسرت کافران است. و به راستی که [علی] به یقین حق است. [ای محمد]: شکر کن برای پروردگارت که این فضل را به تو داد است.

و ما می دانیم که بعضی از شما [آن را] تکذیب می کنید. (49)

و آن مایه ی حسرت کافران است. (50)

1- امام کاظم علیه السلام- و به راستی که [علی] مایه ی حسرت کافران است.

2- امام صادق علیه السلام- وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ منظور علی علیه السلام است. و آن یقین خالص است. (51)

حال که چنین است به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی. (52)

1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در فقه القرآن آمده است وقتی آیه ﴿وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ﴾ نازل شد، رسول خدا فرمود: «این ذکر را در رکوع خود بگویید. و هنگامی که آیه ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى﴾ نازل شد آن حضرت فرمود این ذکر را در سجود خود بگویید». شد.

2- امیرالمؤمنین علیه السلام- از جویریه بن مسهر نقل شده است که گفت: بعد از کشتن خوارج، به همراه امیرالمؤمنین علیه السلام آمدیم و هنگامی که در سرزمین «بابل» قرار گرفتیم، وقت نماز عصر امام علیه السلام فرود آمد و مردم فرود آمدند امام فرمود: ای مردم این سرزمین، سرزمین لعنت شده ای است و در روزگار سه مرتبه عذاب شده است و آن یکی از شهرهای زیرورو شده است و آن اولین زمینی است که در آن بت عبادت شده است. بر هیچ پیامبری و نه وصی پیامبری جایز نیست که در آن نماز بخواند سپس به مردم دستور داد و کنار راه رفتند تا نماز بخوانند و قاطر رسول خدا را سوار شد و بر روی آن رفت جویریه گفت: با خود گفتم: به خدا سوگند دنبال امیرالمؤمنین علیه السلام می روم و امروز نماز را به او اقتدا می.کنم گفت پشت سرش رفتم. به خدا

ص: 553

الْمُؤْتَفِكَاتِ وَ هِيَ أَوَّلُ أَرْضِ عُبدَ فِيهَا وَثَنُ إِنَّهُ لَا يَحِلُّ لِنَبِيٍّ وَلَا وَصِيٌّ نَبِيٍّ أَنْ يُصَلِّيَ بِهَا فَأَمَرَ النَّاسَ فَمَالُوا إِلَى جَنْبِ الطَّريقِ يُصَلُّونَ وَ رَكِبَ بَغْلَةَ رَسُول اللَّهِ اللهُ فَمَضَى عَلَيْهَا قَالَ جُوَيْرِيَةً فَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَاتَبَعَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَأَقَلَّدَنَّهُ صَلَاتِي الْيَوْمَ قَالَ فَمَضَيْتُ خَلْفَهُ وَاللَّهِ مَا جُزَنَا جسْرَ سُوَرًا حَتَّى غَابَتِ الشَّمْسُ قَالَ فَسَبَيْتُهُ أَوْ هَمَمْتُ أَنْ أَسْبَهُ قَالَ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ فَمَضَيْتُ خَلْفَهُ وَ قَالَ يَا جُوَيْرِيَةُ أَذَنْ قُلْتُ نَعَمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ فَنَزَلَ نَاحِيَةِ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ قَامَ فَنَطَقَ بِكَلَامٍ لَا أَحْسَبُهُ إِلَّا بِالْعَبَرَانِيَّة ثُمَّ نَادَى الصَّلَاةَ قَالَ فَنَظَرْتُ وَ اللَّهِ إِلَى الشَّمْسِ قَدْ خَرَجَتْ مِنْ بَيْنِ جَبَكَيْنِ لَهَا صَرِيرٌ فَصَلَّى الْعَصْرَ وَصَلَّيْتُ مَعَهُ فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنْ صَلَاتِنَا عَادَ اللَّيْلُ كَمَا كَانَ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ فَقَالَ يَا جُويْرِيَةً إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَع الَى يَقُولُ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ وَإِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِاسْمِهِ الأعظم فَرَدَّ عَلَى الشَّمس﴾. (1)

ص: 554


1- تأويل الآيات الظاهره، ص 295

سوگند قبل از این که از پل سوراء» عبور کنیم خورشید غروب کرد؛ پس به او ناسزا گفتم یا خواستم بگویم که به سوی من توجه کرد و فرمود: ای جویریه عرض کردم: «بله ای امیرالمؤمنین»! جویریه گفت: سپس به یک طرفی رفت و وضو گرفت سپس ایستاد و با کلامی سخن گفت که به گمانم جز عبرانی نیست سپس به نماز فرا خواند جویریه گفت: به خدا سوگند خورشید را دیدم که با صدا از میان دو کوه بیرون آمد؛ پس امام نماز خواند و من با او نماز خواندم و هنگامی که نمازمان تمام شد شب به همان حالتی که بود برگشت. سپس به من توجه کرد و فرمود: «ای جویریه! خدای تبارک و تعالی می فرماید: ﴿فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ﴾ و من از خدا به وسیله ی اسم اعظم درخواست کردم و خورشید را برایم برگرداند».

ص: 555

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109