بسم الله الرحمن الرحيم
تفسیر روایی اهل بيت علیهم السلام
(9)
مريم- الحج
زیر نظر
علیرضا برازش
https://alvahy.com
تهران، 1396
خیراندیش دیجیتالی: کانون فرهنگی اندیشه اصفهان
ویراستار کتاب: شهناز محققیان
ص: 1
ص: 2
تفسیر اهل بيت السلام
(9)
مريم- الحج
زیر نظر
علیرضا برازش
تهران، 1396
ص: 3
ص: 4
ص: 5
سُورَةُ مَريَم...8
سورة طه...164
سُورة الأنبياء...330
سُورَةُ الحَج...562
ص: 6
سوره مریم...9
سوره طه...165
سوره انبياء...331
سوره حج...563
ص: 7
بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ سُورَة مَرْيَمَ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يُصِيبَ مَا يُغْنِيهِ فِي نَفْسِهِ وَمَالِهِ وَ ولْدِهِ وَ كَانَ فِي الْآخِرَةِ مِنْ أَصْحَابِ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ علیه السلام وَ أَعْطِيَ فِي الْآخِرَةِ مِثْلَ مُلْكِ سُلَيْمَانَ بْن دَاوُدَ اللهِ فِى الدُّنْيَا﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَهَا أَعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ بِزَكَرِيَّا وَ كَذَّبَ بِهِ وَ يَحْيَى وَ مَرْيَمَ وَ عِيسَى وَ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ إِسْمَاعِيلَ علیهم السلام عَشْرَ حَسَنَاتِ وَ بِعَدَدِ مَنْ دَعَا لِلَّهِ وَلَداً وَ بِعَدَدِ مَنْ لَمْ يَدْعُ لِلَّهِ وَلَدًا﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ أَعْطِيَ مِنَ الْحَسَنَاتِ بِعَدَدِ مَن ادَّعَى لِلَّهِ وَلَداً سُبْحَانَهُ لَا إِلَهَ هُوَ وَ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ زَكَرِيَّا وَ عِيسَى وَ مُوسَى وَ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ علیهم السلام عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ عَدَدِ مَنْ كَذَّبَ بِهِمْ وَ يُبْنَى لَهُ فِي الْجَنَّةِ قَصْرُ أَوْسَعُ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ فِي أَعْلَى جَنَّةِ الْفِرْدَوْس وَ يُحْشَرُ مَعَ الْمُتَّقِينَ فِي أَوَّلَ زُمْرَةِ السَّابِقِينَ وَ لَا يَمُوتُ حَتَّى يَسْتَغْنِيَ هُوَ وَ وَلْدُهُ وَ يُعْطَى فِي الْجَنَّةَ مِثْلَ مُلْكِ سُلَيْمَانَ الله وَ مَنْ كَتَبَهَا وَعَلَّقَهَا عَلَيْهِ لَمْ يَرَ فِي مَنَامِهِ إِلَّا خَيْراً وَ إِنْ كَتَبَهَا فِي حَائِطِ الْبَيْتِ مَنَعْتُ طَوَارِقَهُ وَ حَرَسَتْ مَا فِيهِ وَإِنْ شَربَهَا الْخَائِفُ أَمِنَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿كهيعص﴾. (1)
ص: 8
بسم الله الرحمنِ الرَّحِيم
1- امام صادق علیه السلام- هر کس به خواندن سوره مریم مواظبت ورزد، نمی میرد مگر این که به چیزی که او را در مورد جان و مال و فرزند بی نیاز کند می رسد و در آخرت از جمله یاران عیسی بن مریم علیه السلام خواهد بود و در آخرت از پادشاهی و حکومتی به مانند پادشاهی سلیمان بن داودا در دنیا بهره مند می گردد.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس سوره ی مریم را بخواند به تعداد کسانی که زکریا، یحیی، مریم، موسی، عیسی، هارون، ابراهیم، اسحاق، یعقوب و اسماعیل را تصدیق و یا تکذیب کردند، ده حسنه به ازای هر کدامشان به او اجر و پاداش داده می شود و به تعداد کسانی که برای خدا فرزندی ادعا کرده اند و به تعداد کسانی که برای او فرزندی ادعا نکرده اند.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس که این سوره را بخواند به تعداد افرادی که برای خداوند سبحان که هیچ معبودی جز او ،نیست مدعی فرزند شدند و همچنین به تعداد افرادی که زکریا و یحیی و عیسی و موسی و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب را تصدیق و تکذیب نمودند، برایش حسنات در نظر گرفته می شود و در بهشت در بالای باغ فردوس قصری برایش ساخته می شود که بزرگتر از آسمان و زمین است و در میان اولین گروه پیشگامان (سابقان به همراه پرهیزگاران محشور می شود و تا زمانی که که خود و فرزندانش بی نیاز نگردند نمی میرد و در بهشت از حکومتی به مانند حکومت سلیمان علیه السلام برخوردار می گردد هر کس که آن را بنویسد و بر خود آویزان کند، در خواب جز نیکی نمی بیند و اگر آن را بر روی دیوار خانه اش بنویسد از حوادث روزگار در امان می ماند و از اموال آن مواظبت می نماید و اگر فردی بیمناک آن را بنوشد، در امان می ماند.
* كهيعص (1)
ص: 9
1- المهدى علیه السلام- ﴿سَأَلَ سَعْدِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقَائِمَ عَنْ تَأويل كهيعص قَالَ علیه السلام هَذِهِ الْحُرُوفُ منْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ أَطْلَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا عَبْدَهُ زَكَرِيَّا علیه السلام ثُمَّ قَصَّهَا عَلَى مُحَمَّدِ وَ ذَلِكَ أَنَّ زَكَرِيَّا سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ يُعَلِّمَهُ أَسْمَاءَ الْخَمْسَةِ فَأَهْبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلَ علیه السلام فَعَلَّمَهُ إِيَّاهَا فَكَانَ زَكَرِيَّاِ إِذَا ذَكَرَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَ عَلِيّا وَ فَاطِمَةَ وَالْحَسَنَا سُرِّئَ عَنْهُ هَمُّهُ وَ انْجَلَى كَرْبُهُ وَإِذَا ذَكَرَ اسْمَ الْحُسَينال خنقتهُ الْعَبْرَةُ وَ وَقَعَتْ عَلَيْهِ الْبُهْرَةُ فَقَالَ ذَاتَ يَوْمِ إِلَهِي مَا بَالِى إِذْ ذَكَرْتُ أَرْبَعَةً مِنْهُمْ تَسَلَّيْتُ بِأَسْمَائِهِمْ مِنْ هُمُومِي وَإِذَا ذَكَرْتُ الْحُسَيْنَ علیه السلام تَدْمَعُ عَيْنِي وَ تَنُّورُ زَفْرَتِي فَأَنْبَأَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَنْ قِصَّتِهِ فَقَالَ كَهيعص فَالْكَافُ اسْمُ كَرْبَنَاءَ وَ الْهَاءُ هَلَاكُ الْعِتْرَةِ وَالْيَاءُ يَزِيدُ وَ هُوَ ظَالِمُ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَ الْعَيْنُ عَطَشُهُ وَ الصَّادُ صَبْرُهُ فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِكَ زَكَرِيَّا لَمْ يُفَارِقُ مَسْجِدَهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ مَنَعَ فِيهِنَّ النَّاسَ مِنْ الدُّخُولِ عَلَيْهِ وَأَقْبَلَ عَلَى الْبُكَاءِ وَالنَّحِيبِ وَكَانَ يُرْثِيهِ إِلَهِى أتُفْجِعُ خَيْرَ خَلْقِكَ بوَلَدِهِ إِلَهى أ تُنْزِلُ بَلْوَى هَذِهِ الرَّزْيَّة بفِنَائِهِ إِلَهَى أَتُلْبِسُ عَلِيّا وَ جميع فَاطِمَةَ ثِيَابَ هَذِهِ الْمُصِيبَة إِلَهَى أَ تَحْلُّ كَرُبَةَ هَذِهِ الْمُصِيبَة بِسَاحَتِهَا ثُمَّ كَانَ يَقُولُ إِلَهَى ارْزُقْنِي وَلَداً تَقَرَّ بِهِ عَيْنِي عَلَى الْكِبَرِ فَإِذَا رَزَقْتَنِيهِ فَافْتِني بحبهِ ثُمَّ افْجَعْنِي بِهِ كَمَا تَفْجَعُ مُحَمَّد القَيْنَ
حَبِيبَكَ بوَلَدِهِ فَرَزَقَهُ اللَّهُ يَحْيَى وَ فَجَعَهُ بهِ وَكَانَ حَمْلُ يَحْيَى علیه السلام سِتَّةَ أَشْهُرٍ وَحَمْلُ الْحُسَيْن علیه السلام﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ كهيعص قَالَ هَذِهِ أَسْمَاءُ اللَّهِ مُقَطَّعَةً أَمَّا قَوْلُهُ كهيعص قَالَ اللَّهُ هُوَ الْكَافِي الْهَادِي الْعَالِمُ الصَّادِقُ ذُو الْأَيَادِي الْعِظَامِ وَ هُوَ كَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ قَالَ قُلْتُ لِلصَّادِقِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا مَعْنَى قَوْلُ اللَّهِ عزوجل الم و المص و الرو المر و كهيعص و طه و طس و طسم ويس و ص وحم و حم عسق و ق وَن قال ... و كهيعص مَعْنَاهُ أَنَا الْكَافِي الْهَادِى الْوَلِيُّ الْعَالِمُ الصَّادِقُ الْوَعْدِ﴾. (3)
ص: 10
1- امام مهدی علیه السلام- سعد بن عبدالله روایت می کند به حضرت قائم آل محمد علیهم السلام گفتم: تأویل کهیعص چیست؟ فرمود این حروف از اخبار غیبی می باشند که خدای علیم بنده ی خود حضرت زکریا را از آن ها آگاه نمود و سپس داستان آن را برای حضرت محمد شرح داد. جریان این قضیه بدین شرح است که حضرت زکریا علیه السلام از خدا خواست که نام های مبارک پنج تن آل عبا را به او یاد دهد. جبرئیل به زمین هبوط کرد و آن ها را به حضرت زکریا او تعلیم داد هر وقت حضرت زکریا نام های مبارک محمد، علی، زهرا و حسن را می برد غم و اندوه وی برطرف می شد، ولی هرگاه نام مبارک حسین علیه السلام را می برد گریه راه گلوی او را می گرفت و نفس وی بشماره می افتاد! تا این که یک روز حضرت زکریا علیه السلام گفت: بار خدایا! برای چیست که هر وقت من نام آن چهار نفر را می برم غم و اندوه من برطرف می شود ولی موقعی که نام حسین علیه السلام را می برم چشمانم اشکبار و نفسم به شماره می افتد؟ خدای علیم داستان شهادت امام حسین علیه السلام را برای زکریا شرح داد و فرمود: «کهیعص؛ "ک" اشاره به کربلای امام حسین است "ه" اشاره به شهادت عترت پاک می باشد. "ی" اشاره به نام یزید است که در حق حسین ظلم کرد، "ع " اشاره به عطش حسین علیه السلام و "ص" اشاره به صبر آن بزرگوار است هنگامی که حضرت زکریا ا این جریان را شنید مدت سه روز از مسجد خویش خارج نشد و در آن مدت اجازه ی ورود به احدی نداد آن گاه مشغول گریه وزاری شد، وی برای امام حسین مرثیه می خواند و می گفت: «پروردگارا! آیا بهترین خلق خود یعنی حضرت محمد را دچار مصیبت فرزندش می کنی؟ بار خدایا آیا چنین بلایی را بر در خانه ی آن حضرت پیاده خواهی کرد؟ پروردگارا! آیا لباس چنین مصیبتی را به علی و زهرا علیهما السلام می پوشانی بار خدایا! آیا چنین مصیبتی را نصیب آنان خواهی کرد؟ سپس حضرت زکریا دعاء کرد و گفت: «پروردگارا! پسری به من عطا کن که در این زمان پیری چشم من به وی روشن شود موقعی که این پسر را به من عطا کردی مرا شیفته ی محبّت وی بگردان سپس مرا دچار مصیبت او بکن همچنان که حضرت محمد صلی الله علیه و آله حبیب خود را دچار مصیبت فرزند خواهی کرد آن گاه خدا حضرت یحیی را به زکریا عطا کرد و او را دچار مصیبت وی نمود. مدت حمل حضرت یحیی شش ماه بود و مدت حمل امام حسین علیه السلام نیز شش ماه بود.
2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود کهیعص؛ این ها حروف مقطعه هستند اما منظور از کهیعص، این است خداوند کفایت کننده و هدایتگر و عالم و صادق و دارای بخشش های فراوان است و او چنان است که ،خود ذات مبارک خویش را وصف کرده است».
3- امام صادق علیه السلام- سفیان ثوری گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله معنای فرموده خداوند چیست؟ آن جا که می گوید الم والمص والر و المر و كهيعص و طه و طس و طسم و پس و ص و حم و جمعسق و ق و ن؟ فرمود: «کهیعص- ک ها ،یا عین، صاد- یعنی منم کفایت کننده ی مهمات تمامی مخلوق به گونه ای که به دیگران پناه نبرند و منم راهنما (هادی) بر مراد خود با عقل ها و به طور الهام و منم ولی (اولی) به تصرف همه هستی و اولی به نفس انسان از خود او و عالم (دانای) بالذات که مطلع بر ضمایر پنهانی است و منم صادق وفاکننده) به عهد و پیمان».
ص: 11
4- الصّادق علیه السلام- ﴿هَذِهِ أسْمَاءُ اللَّهُ تَبَارَک و تَعَالَى﴾. (1)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَضَرْتُ عِنْدَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ علیه السلام فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلُ فَسَأَلَهُ عَنْ كهيعص فَقَالَ اللَّهِ كَافُ كَافَ لِشِيعَتِنَا هَا ، هَادٍ لَهُمْ يَا ، وَلَيُّ لَهُمْ عَيْنُ عَالِمُ بِأَهْلِ طَاعَتِنَا صَادُ صَادِقُ لَهُمْ وَعْدُهُمْ حَتَّى يَبْلُغَ بِهِمُ الْمَنْزِلَةَ الَّتِي وَعَدَهَا إِيَّاهُمْ فِي بَطْنِ الْقُرْآنِ﴾. (2)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن الْأَصْبَحَ بْن نُبَاتَةَ قَالَ: مَا كَانَ عَلَى علیه السلام فِي قِتَالَ قَطُّ إِنَّا نَادَى يَا كهيعص﴾. (3)
7- الرّضا علیه السلام- ﴿يَا إِلَهِي وَإِلَهَ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ يَا رَبَّ كهيعص وَيَس وَ الْقُرْآنِ الحكيم﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا﴾. (2)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا يَقُولُ ذَكَرَ رَبُّكَ زكَرِيَّا الفَرَحِمَهُ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿إذ نادى رَبَّهُ نِداءٌ خَفِيًّا﴾. (3)
1- الحسين علیه السلام- ﴿أَنْتَ الَّذِي نَادَاكَ زَكَرِيَّا علیه السلام نداءً خَفِيًّا قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً وَلَوْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا وَقُلْتَ وَ يَدْعُونَنَا رَغَباً وَرَهَباً وَ كَانُوا لَنا خَاشِعِينَ وَ أَنْتَ الَّذِي اسْتَجَبْتَ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لِتَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِكَ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْئًا وَلَمْ أَكُنْ بدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي يَقُولُ ضَعْفَ وَ لَرَأَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا يَقُولُ لَمْ يَكُنْ دُعَائِي خَائِباً عِنْدَكَ﴾. (7)
ص: 12
4- امام صادق علیه السلام- کهیعص اسم های خدای تبارک و تعالی است.
5- امام صادق علیه السلام- عماره گوید: نزد امام صادق علیه السلام رفتم و مردی نزد او آمد و در مورد «کهیعص» از او سؤال کرد فرمود: حرف کاف به معنای کفایت کننده ی شیعیان ما و هاء ، یعنی هدایتگر آنان یاء، یعنی ولی آنان عین، یعنی عالم به کسانی که از ما اطاعت می کنند و صاد یعنی که او در وعده هایش نسبت به آنان صادق است تا این که آنان را به جایگاهی برساند که در بطن قرآن به آنان وعده داده است.
6- امام علی علیه السلام صبغ بن نباته گوید: علی در هیچ جنگی نبود مگر این که ندا می داد: «ای كهيعص»!
7- امام رضا علیه السلام- ای خدای من و خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب ای پروردگار کهیعص ويس و الْقُرْآنِ الحكيم.
[این] یادی است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده اش زکریّا. (2)
1- امام باقر علیه السلام- ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زکریا؛ منظور از آیه این است: ذكر ربك عبده فرحمه یعنی یاد پروردگار از بنده اش و رحمش در حق او.
در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه [عبادت] خواند. (3)
1- امام حسین علیه السلام- [دعای بعد از نماز شب نیمه شعبان در کنار قبر سرور ما اباعبدالله حسین بن علی: [خدایا] تو کسی هستی که زکریا تو را در خلوتگاه [عبادت] خواند: ﴿قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيّاً﴾ و فرمودی: و از روی بیم و امید ما را می خواندند؛ و پیوسته برای ما [خاضع و] خاشع بودند (انبیاء/90) و تو کسی هستی که درخواست کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیک انجام داده اند پذیرفتی تا از فضل خود بر آن ها بیفزایی.
گفت: «پروردگارا! استخوانم سست شده و شعله ی پیری سرم را فراگرفته؛ و من هرگز در دعای تو ای پروردگار من از اجابت محروم نبوده ام.
1- امام باقر علیه السلام- قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي؛ منظور از «وهن» یعنی این که ضعیف شده است. وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا؛ یعنی دعای من نزد تو بی نتیجه نبوده است.
ص: 13
2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ النَّاسُ لَايَشِيبُونَ، فَأَبْصَرَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام شَيْباً فِي لِحْيَتِهِ، فَقَالَ: يَا رَبِّ، مَا هَذَا؟ فَقَالَ: هذا وَقَارُ، فَقَالَ: يَا رَبِّ، زِدْنِي وَقَارًا﴾. (1)
3- الباقر علیه السلام- ﴿أَصْبَحَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَرَأَى فِي لِحْيَتِهِ شَيْباً شَعْرَةً بَيْضَاءَ فَقَالَ الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الَّذِي بَلَغَنِي هَذَا الْمَبْلَغَ وَ لَمْ أَعْصِ اللَّهَ طَرْفَةَ عَيْن﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَإِنِّي خِفْتُ الموالي مِنْ وَرائي وَ كانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا﴾ (5)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ إِنِّي خِفْتُ الموالي مِنْ وَرَائِي يَعْنِي أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَارِثُ﴾. (3)
2- الرّضا علیه السلام- ﴿عن الريَّانِ بن شَبِيبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا علیه السلام فِي أَوَّلِ يَوْمِ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ: يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَصَائِمُ أَنتَ؟ فَقُلْتَ لَا فَقَالَ: إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا علیه السلام رَبَّهُ فَقَالَ: رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةٌ طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَهُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيِي فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ اسْتَجَابَ اللهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا علیه السلام﴾. (4)
3- الباقر علیه السلام- ﴿وَ إِنِّي خِفْتُ المَوالِيَ مِنْ وَرَائِي يَقُولُ خِفْتُ الْوَرَثَةَ مِنْ بَعْدِي وَ كَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَ لَمْ يَكُنْ لِزَكَرِيَّا علیه السلام يَوْمَئِذٍ وَلَدٌ يَقُومُ مَقَامَهُ وَ يَرِثُهُ وَ كَانَتْ هَدَايَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ نُذُورُهُمْ لِلْأَحْبَارِ وَ كَانَ زَكَرِيَّا رَئِيسَ الْأَحْبَارِ وَ كَانَتِ امْرَأَةُ زَكَرِيَّا علیه السلام َأخْتَ مَرْيَمَ بَنْتِ عِمْرَانَ بْنِ مَاثَانَ وَ يَعْقُوبُ بْن مَاثَانَ وَ بَنُومَاثَانَ إِذْ ذَاكَ رُؤَسَاءُ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ بَنُو مُلُوكِهِمْ وَ هُمْ مِنْ وُلْدِ سُلَيْمَان بن داود علیه السلام﴾. (5)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿دَعَا زَكَرِيَّا علیه السلام رَبَّهُ فَقَالَ فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ فَبَشَّرَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِيَحْيَى علیه السلام﴾. (6)
5- المهدى علیه السلام- ﴿أسألكَ بِالِاسْمِ الَّذِي دَعَاكَ بِهِ عَبْدُكَ وَ نَبِيُّكَ زَكَرِيَّا حِينَ سَأَلَكَ دَاعِياً رَاجِياً لِفَضْلِكَ فَقَامَ فِي الْمِحْرَابِ يُنَادِى نِدَا خَفِيّاً فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيَّا فَوَهَبْتَ لَهُ يَحْيَى الوَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَه﴾. (7)
ص: 14
2- امام صادق علیه السلام- قبلاً مردم پیری را به خود نمی دیدند و اولین کسی که آن را مشاهده نمود حضرت ابراهیم بود که در محاسنش موی سفید دید به درگاه خدا عرض کرد: «پروردگارا این چیست؟ حق عزوجل فرمود: این وقار و سنگینی است. عرض کرد: «پروردگارا، به وقار و سنگینی من بیفزا».
3- امام باقر علیه السلام- ابراهیم علیه السلام هنگامی که صبح شد در ریش خود یک موی سپید دید و گفت: سپاس خدا را که مرا به این سن رساند و خدا را چشم به هم زدنی نافرمانی نکردم.
و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم [که حق پاسداری از آیین تو را نگاه ندارند]؛ و در حالی که همسرم نازا و عقیم است؛ تو از نزد خود جانشینی به من ببخش.
1- امام على علیه السلام- وَإِنِّي خِفْتُ الموالِيَ مِنْ وَرَائِي یعنی مرا وارثی نیست.
2- امام رضا علیه السلام- ریّان بن شبیب گوید: روز اوّل ماه محرم خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم به من فرمود: ای پسر شبیب «روزهای؟ گفتم «نه» فرمود: این روزهایست که زکریا به درگاه پروردگارش سپس دعا کرد وگفت: پروردگارا به من ببخش از پیش خود نژاد پاکی زیرا تو شنوای دعایی خدا برایش اجابت کرد و به فرشتگان دستور داد ندا کردند زکریا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را به یحیی بشارت می دهد (آل عمران /38-39) هر که این روز را روزه بدارد و به درگاه خدا کند خدا دعایش را مستجاب می کند چنان که برای زکریا مستجاب کرد.
3- امام باقر علیه السلام- وَإِنِّي خِفْتُ المُوَالِيَ مِن وَرَائِي؛ از وارثان بعد از خود می ترسم. وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا؛ در آن زمان زکریا علیه السلام فرزندی نداشت که جانشین او شود و وارث او گردد و هدیه ها و نذرهای بنی اسرائیل به احبار تعلق می گرفت و زکریا نیز رئیس احبار بود و زن زکریا خواهر مریم علیها السلام دختر عمران بن ماثان بود و بنی ماثان در آن زمان رؤسای بنی اسرائیل و شاهزادگان آن ها بوده و از فرزندان سلیمان بن داود ا بودند.
4- امام صادق علیه السلام- زکریا اس پروردگارش را خواند و گفت: «فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ؛ در نتیجه خدای تعالی او را به یحیی بشارت داد».
5- امام مهدی علیه السلام- ای خدای من و از تو می خواهم بدان نام که بنده ی تو و پیغمبر تو زکریا علیه السلام تو را بدان نام ،خواند هنگامی که از تو مسالت .نمود دعا کننده و امیدوار به افزایش احسان تو پس در محراب ایستاد و تو را خواند به ندای پنهان و گفت: رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا پس به او يحي علیه السلام را بخشیدی و دعای او را اجابت کردی.
ص: 15
6- الباقر علیه السلام- ﴿فَأَصَابَ الْقُرْعَةُ زَكَرِيَّا علیه السلام وَ هُوَ زَوْجُ أُخْتِهَا وَ كَفَّلَهَا وَ أَدْخَلَهَا الْمَسْجِدَ فَلَمَّا بَلَغَتْ مَا تَبْلُغُ النِّسَاءُ مِنَ الطَّمْثِ وَ كَانَتْ أَجْمَلَ النِّسَاءِ وَ كَانَتْ تُصَلِّي فَتُضِيءُ الْمِحْرَابَ لِنُورِهَا فَدَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا علیه السلام فَإِذَا عِنْدَهَا فَاكِهَةُ الشَّتَاءِ فِى الصَّيْفِ وَفَاكِهَةُ الصَّيْفِ فِي الشَّتَاءِ فَقَالَ أَنِّي
لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ [ف] هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ إِنِّي خِفْتُ المَوالِيَ مِنْ وَرَائِي ....﴾. (1)
7- الهادي علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي قِصَّة يَحْيَى ... هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةٌ طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ يَعْنِي لَمَّا رَأَى زَكَرِيَّا علیه السلام عِنْدَ مَرْيَمَ فَاكِهَةَ الشَّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَ فَاكِهَةَ الصَّيْفِ فِي الشَّتَاءِ وَقَالَ لَهَا يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ وَأَيْقَنَ زَكَرِيَّا أَنَّهُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِذْ كَانَ لَا يَدْخُلُ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرُهُ قَالَ عِنْدَ ذَلِكَ فِي نَفْسِهِ: إِنَّ الَّذِي يَقْدِرُ أَنْ يَأْتِيَ مَرْيَمَ بِفَاكِهَةِ الشَّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَ فَاكِهَةِ الصَّيْفِ فِي الشَّتَاءِ لَقَادِرُ أَنْ يَهَبَ لِى وَلَداً وَ إِنْ كُنْتُ شَيْخاً وَ كَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً [ف] هُنالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ [ف] قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةٌ طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ قَالَ اللهُ عزوجل فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ يَعْنِي نَادَتْ زَكَرِيَّا وَهُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ قَالَ: مُصَدِّقاً يُصَدِّقُ يَحْيَى بِعِيسَى علیه السلام وَ سَيِّداً يَعْنِي رئيساً فِي طَاعَة اللَّهِ عَلَى أَهْلِ طَاعَتِهِ وَحَصُوراً وَ هُوَ الَّذِي لَا يَأْتِي النِّسَاءَ وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ﴾. (2)
8- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ النَّجَّارِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَن مُوسَى بْنُ جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أبي يَوْماً قَاعِداً حَتَّى أَتَى رَجُلُ فَوَقَفَ بِهِ قَالَ أَفِيكُمْ بَاقِرُ الْعِلْمِ وَ رَئِيسُهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قِيلَ لَهُ نَعَمْ فَجَلَسَ طَوِيلًا ثُمَّ قَامَ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَوجِلَّ فِي قِصَّة زكَرِيَّا وَإِنِّي خِفْتُ الموالِيَ مِنْ وَرَائِي وَ كَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً قَالَ نِعْمَ الْمَوَالِي بَنُو الْعَمِّ وَأَحَبَّ اللَّهُ أَنْ يَهَبَ لَهُ وَلِيّاً مِنْ صُلْبِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ فِيمَا كَانَ عَلِمَ مِنْ فَضْل مُحَمَّدِ قَالَ يَا رَبِّ أَمَعَ مَا شَرَفْتَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَ كَرَّمْتَهُ وَ رَفَعْتَ ذِكْرَهُ حَتَّى قَرَنْتَهُ بذِكْرِكَ فَمَا يَمْنَعُكَ يَا سَيِّدِي أَنْ تَهَبَ لَهُ ذُرِّيَّةً
ص: 16
6- امام باقر علیه السلام- [چون پدر حضرت مریم از دنیا رفته بود افراد متعددی برای سرپرستی حضرت داوطلب بودند. با هم به توافق نرسیدند تا این که برای حل اختلاف و مشخص شدن سرپرست مریم حضرت مریم قرعه زدند قرعه به نام زکریا افتاد و او همسر خواهر مریم علیها السلام بود کفالت او را به عهده گرفت و او را وارد مسجد کرد. زمانی که مریم به سنی رسید که زنان می رسند و خون حیض دید و زیباترین زنان بود و نماز می خواند و با نورش محراب را نورانی می کرد پس زکریا علیه السلام نزد او آمد، ناگهان دید که در تابستان میوه ی زمستان و در زمستان میوه ی تابستان نزد اوست؛ پس گفت: این روزی از کجا نصیب تو شده است؟ گفت: این از سوی خداست پس آن جا بود که زکریا ا با مشاهده ی آن همه شایستگی در مریم علیها السلام، پروردگار خویش را خواند و گفت: «وَ إِنِّي خِفْتُ الموالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا ....»
7- امام هادی علیه السلام- خدای تعالی در داستان یحیی فرمود: ... آن جا بود که زکریا علیه السلام، با مشاهده ی آن همه شایستگی در مریم پروردگار خویش را خواند و گفت: پروردگارا! از سوی خود، فرزند پاکیزه ای [نیز] به من عطا فرما که تو دعا را می شنوی (آل عمران/ 38) یعنی هنگامی که زکریا میوه ی زمستان را در تابستان و میوه ی تابستان را در زمستان نزد مریم دید به او گفت: «ای مریم این روزی از کجا نصیب تو شده؟ گفت این) از سوی خداست خداوند به هرکس بخواهد، بی حساب روزی می دهد. (آل عمران/ 37) و زکریا علیه السلام یقین پیدا کرد که آن از نزد خدا است؛ چون غیر از او کسی نزد مریم نمی آمد. در این هنگام پیش خود گفت: کسی که می تواند میوه ی زمستان را در تابستان و میوه ی تابستان را در زمستان برای مریم بیاورد می تواند برای من فرزندی ببخشد اگرچه پیر شده ام و همسرم ناز است؛ پس آن جا بود که زکریا علیه السلام، با مشاهده ی آن همه شایستگی در مریم علیها السلام، پروردگار خویش را خواند؛ سپس گفت: پروردگارا! از سوی خود، فرزند پاکیزه ای [نیز] به من عطا فرما که تو دعا را می شنوی خدای عزوجل در این فرمود: خداوندا! از طرف خود فرزند پاکیزه ای (نیز) به من عطا فرما که تو دعا را می شنوی (آل عمران /38) و در حالی که او در محراب ایستاده مشغول نیایش بود فرشتگان او را صدا زدند- یعنی زکریا علیه السلام را صدا زدند- که: «خدا تو را به «یحیی علیه السلام» بشارت می دهد؛ کسی که کلمه ی خدا (مسیح) را تصدیق می کند؛- یحیی عیسی علیه السلام را تصدیق می کند- و رهبر خواهد بود یعنی در اطاعت خداوند بر اهل اطاعتش رئیس خواهد بود و از هوس های سرکش برکنار- و او کسی است که به سراغ زنان نمی رود- و پیامبری از صالحان است.
8- امام صادق علیه السلام- عیسی بن داود نجار گوید: امام کاظم علیه السلام برایم حدیث کرد و فرمود: «روزی نزد پدرم نشسته بودم تا این که مردی آمد و در مقابلش ایستاد و گفت: «آیا شکافنده ی علم که زعیمش محمد بن علی علیه السلام است در میان شما است»؟ گفته شد «آری» سپس او برای مدت زمانی طولانی نشست، آن گاه در برابر حضرت برخاست و گفت: «ای فرزند رسول خدا مرا از این آیه ی خداوند در مورد قصه ی زکریا علیه السلام باخبر ساز: وَإِنِّي خِفْتُ المُوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا». ایشان فرمود: «آری»، موالی فرزندان عمو می باشند و خداوند دوست داشت که از پشت او برایش یک ولی برگزیند و این بدین خاطر بود که وقتی زکریا از فضیلت محمد و آگاه شد گفت ای پروردگار من، آیا محمدی
ص: 17
مِنْ صُلْبِهِ فَيَكُونَ فِيهَا النُّبُوَّةُ قَالَ يَا زَكَرِيَّا قَدْ فَعَلْتُ ذَلِكَ بِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَلَا نُبُوَّةَ بَعْدَهُ وَ هُوَ خَاتَمُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَكِنَّ الْإِمَامَةَ لِابْنِ عَمِّهِ وَ أَخِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب مِنْ بَعْدِهِ وَأَخْرَجْتُ الدُّرِّيَّةَ مِنْ صلب على علیه السلام علي إِلَى بَطْن فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدِ لا وَصَيَّرْتُ بَعْضَهَا مِنْ بَعْضٍ فَخَرَجَتْ مِنْهُ الْأَئِمَّةُ عَلَى خَلْقِي وَ إِنِّي مُخْرِجُ مِنْ صُلْبكَ وَلَداً يَرتُكَ وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ فَوَهَبَ اللَّهُ لَهُ یحیی علیه السلام﴾. (1)
* الولد
1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَرَّ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ علیه السلام بِقَبْر يُعَذِّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِل فَإِذَا هُوَ لَا يُعَذِّبُ فَقَالَ يَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَكَانَ يُعَذِّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذِّبُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّهُ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحُ فَأَصْلَحَ طَرِيقاً وَ آوَى يَتِيمَا فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِيرَاثُ اللَّهِ عزّوجلّ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدُ يَعْبُدُهُ مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ تَلَا أبُو عَبْد اللَّهِ الآيَةَ زَكَرِيَّا علیه السلامرَبِّ فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن الْفَضْلُ بْن أبي قُرَّةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِيرَاثُ اللَّهِ عزوجل مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدُ يَعْبُدُهُ مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام آيَةَ زَكَرِيَّا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا﴾. (6)
1- الرضا علیه السلام- ﴿عَن ابْن قِيَامَا قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أبى الْحَسَن الرَّضَا علیه السلام وَقَدْ وُلِدَ لَهُ أبُو جَعْفَر علیه السلام فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ وَهَبَ لِي مَنْ يَرِثُنِي وَ يَرِثُ آلَ دَاوُد﴾. (4)
2- الكاظم علیه السلام- ﴿لما عَلِمَ زَكَرِيَّا مِنْ فَضْلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله قَالَ يَا رَبِّ أَ مَعَ مَا شَرَفْتَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَ كَرَّمْتَهُ وَ رَفَعْتَ ذِكْرَهُ حَتَّى قَرَنْتَهُ بذِكْرِكَ فَمَا يَمْنَعُكَ يَا سَيِّدِى أَنْ تَهَبَ لَهُ ذُرِّيَّةً مِنْ صُلْبِهِ
ص: 18
را مفتخر نساختی و او را بزرگ نداشتی و او را بلند آوازه نساختی تا جایی که نامش را همراه نام خود قرار دادی حال ای سرور من- چه می شود که به او ذریّه ای از پشتش ببخشی که نبوّت در میانشان باشد؟ خداوند فرمود: «ای زکریا ! من این کار را با محمد انجام دادم و نبوتی بعد از او نیست و او خاتم پیامبران است امّا امامت را بعد از او به پسر عمو و برادرش علی بن ابیطالب علیه السلام واگذار نمودم و ذریه را از پشت علیا به رحم فاطمه ی منتقل ساختم و آن ها را از [نسل] یکدیگر به وجود آوردم و از او امامانم را که حجّت های من در میان بندگانم هستند خارج گرداندم من از پشت تو فرزندی بیرون می آورم که وارث تو و وارث آل یعقوب باشد پس خداوند یحیی را به او بخشید».
* فرزند
1- امام صادق علیه السلام- عیسی علیه السلام از کنار قبری که صاحب آن عذاب می شد، گذر کرد. در سال بعد از کنار همان قبر رد شد و دید که عذاب نمی شود پس عرض کرد پروردگارا! من سال اوّل از کنار این قبر گذر کردم او داشت عذاب می شد و بعد از یک سال که دوباره از کنارش رد شدم دیدم که دیگر عذاب نمی شود حکمت آن چیست؟ سپس خداوند به او وحی نمود: «او فرزند صالحی دارد که بزرگ شده و راهی را مرمت کرده و یتیمان را پناه داده است. به خاطر کارهایی که فرزندش انجام می دهد او را آمرزیدم سپس رسول خدا ادامه داد: «میراث خداوند بعد از مرگ بندهی ،مؤمنش فرزندی است که بعد از او خدا را می پرستد سپس امام صادق علیه السلام آیه ی زکریا علیه السلام را تلاوت کرد: پروردگارا پس از جانب خود ولی [و جانشینی] به من ببخش که از من ارث برد و از خاندان یعقوب [نیز] ارث برد و او را ای پروردگار من، پسندیده گردان.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- فضل بن ابوقرّه از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: میراث خدای تعالی از بندهی مؤمنش فرزند صالحی است که بعد از پدر خدای تعالی را عبادت کند». سپس امام صادق علیه السلام آیه ی زکریا ا را قرائت کرد: ﴿فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيَّا ۖ يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا﴾.
که وارث من و وارث دودمان یعقوب باشد؛ و او را ای پروردگار من مورد رضایت خود قرار ده. (6)
1- امام رضا علیه السلام- ابن قیام گفت: به دیدار امام رضا علیه السلام آمدم در حالی که فرزندش امام جواد علیه السلام متولد شده بود؛ پس فرمود: خداوند کسی را به من بخشیده که از من ارث می برد و از خاندان داود ان ارث می برد.
2- امام کاظم علیه السلام- چون زکریا علیه السلام از مقام و منزلت حضرت محمد اطلاع داشت گفت: «خدایا با این مقام و شرافتی که به محمد عنایت کرده ای و نام او را قرین و ردیف نام خود
ص: 19
فَيَكُونَ فِيهَا النُّبُوَّةُ قَالَ يَا زَكَرِيَّا علیه السلام قَدْ فَعَلْتُ ذَلِكَ بِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ لَا نُبُوَّةَ بَعْدَهُ وَ هُوَ خَاتَمُ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام قَدْ وَلَا وَ لَكِنَّ الْإِمَامَةَ لِابْن عَمِّهِ وَأَخِيهِ عَلِيّ بْن أَبِي طَالِب علیه السلام مِنْ بَعْدِهِ وَأَخْرَجْتُ الذُرِّيَّةَ مِنْ صُلْب عَلِيٌّ إِلَى بَطْن فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدِ علیه السلام وَصَيَّرْتَ بَعْضَهَا مِنْ بَعْض فَخَرَجَتْ مِنْهُ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام حُجَجى عَلَى خَلْقِي وَ إِنِّي مُخْرِجُ مِنْ صُلْبكَ وَلَداً يَرتُكَ وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ فَوَهَبَ اللَّهُ لَهُ يَحْيَى علیه السلام﴾. (1)
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿المُرَادُ بِهِ فِى الأَوَّل ميراثُ المَالِ وَ فِي الثَّانِي مِيرَاثُ النُّبُوَّةَ﴾. (2)
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَ وَرِثَ سُلَيمانُ دَاوُدَ وقَالَ ابنُ عَبَّاس رحمه الله علیه وَرَثَهُ الحُبُورَة يَعنِى العِلمُ والحِكمة﴾. (3)
* الارث
1- الزّهراء علیها السلام- ﴿مَّا أَجْمَعَ أَبُو بَكْر عَلَى مَنْعِ فَاطِمَةً فَدَك ... فَقَالَتْ يَا ابْنَ أَبِي قُحَافَةَ، أَفِي الله كِتَابِ اللَّهِ أَنْ تَرِثَ أَبَاكَ وَلَا أَرِثَ أَبِي ... قَالَ اللهُ عزوجل فِيمَا اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ يَحْيَى بْنِ زكريا علیه السلام إِذْ قَالَ رَبِّ فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوب﴾. (4)
2- الزّهراء علیها السلام- ﴿عَنْ عَطِيَّةَ الْعَوْفِ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا بَكْر يَوْمَئِذٍ يَقُولُ لِفَاطِمَةَ... وَأَمَّا فَدَکُ وَ مَا جَعَلَ أَبُوكِ لَكِ، فَإِنْ مَنَعْتُكِ فَأَنَا ظَالِمُ، وَ أَمَّا الْمِيرَاتُ فَقَدْ تَعْلَمِينَ أَنَّهُ [ قَالَ لَا نُوَرِّثُ مَا أَبْقَيْنَاهُ صَدَقَةٌ قَالَتْ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ عَنْ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِهِ يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ قَالَ وَ وَرِثَ سُلَيمانُ داوُدَ فَهَذَان نَبِيَّانِ، وَقَدْ عَلِمْتَ أنَّ النبوَّةَ لَا تُورَتْ وَإِنَّمَا يُورَثُ مَا دُونَهَا، فَمَا لِي أَمْنَعُ إِرْتَ أبي أ أَنْزَلَ اللَّهُ فِى الْكِتَابِ إِلَّا فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ فَتَدَلَّنِي عَلَيْهِ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يحيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سميا﴾. (7)
1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّمَا وُلِدَ يَحْيَى بَعْدَ الْبشَارَةِ لَهُ مِنَ اللَّهِ بِخَمْسِ سِنِين﴾. (6)
2- الباقر علیه السلام- ﴿لَمْ يُسَمَّ بِاسْمِ يَحْيَى علیه السلام أَحَدٌ قَبْلَه﴾. (7)
ص: 20
قرار داده ای چه شد که به او فرزندی از نهاد و صلب خودش ندادی که نبوّت به او برسد» فرمود: یا زکریا! چنین کاری نیز درباره ی محمد انجام داده ام پس از او پیامبری نیست، او آخرین پیامبر صلی الله علیه و آله است ولی امامت متعلّق به پسر عمو و برادرش علی بن ابی طالب علیه السلام است بعد از او نژاد از صلب على علیه السلام به رحم فاطمه دختر محمد قرار دادم و آن ها را به یکدیگر پیوستم و از همین نژاد امام ها و حجّت های خود را برگزیدم می خواهم از صلب تو نیز فرزندی خارج کنم که وارث تو و آل یعقوب باشد خداوند به او یحیی علیه السلام را عنایت فرمود.
3- ابن عباس رحمه الله علیه- منظور از ارث بردن در اولی: يَرِثُنِي ارث بردن از اموال است و در دومی يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ارث بردن نبوّت است.
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَرِثَ سُلَيمانُ داوُدَ؛ حبورة- یعنی علم و حکمت- را از او ارث برد.
* ارث
1- حضرت زهرا علیه السلام- چون ابوبکر بر آن شد که فاطمه را از فدک و عوالی ممنوع و محروم سازد [و کار از کار گذشت] حضرت فاطمه فرمود: آیا باید ارث من به زور گرفته شود؟! ای پسر ابی قحافه به من پاسخ بده حال آن که کلام خدای عزوجل این است که و سلیمان وارث داود شد. (نمل/16). و خبر می دهد از زکریا و یحیی علیه السلام که رَبِّ فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا * يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوب.
2- حضرت زهرا علیه السلام- عطیّه عوفی نقل می کند که او روزی از ابابکر شنید که به فاطمه می گوید ... و اما فدک پدرت آن را در زمان حیاتش برای تو قرار نداده است؛ اگر آن مال تو است و من تو را از آن منع کردم پس من ظالمم و ارث بردن فدک می دانی که او فرمود: «[ما پیامبران، مالی] به ارث نمی گذاریم؛ آن چه باقی می گذاریم صدقه است». [فاطمه علیها السلام] فرمود: «خداوند [در قرآن] از طرف پیامبری از پیامبرانش می فرماید: يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ و فرمود و سلیمان وارث داود شد. (نمل/16)». این دو پیامبرند و می دانی که نبوّت ارث برده نمی شود و پایین تر از آن ارث برده می شود؛ پس چرا من از ارث پدرم منع می شوم. آیا خداوند در قرآن نازل فرموده که همه از پدر خود ارث می برند به غیر از فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله، تا مرا به آن راهنمایی کنی؟!
ای زکریّا! ما تو را به پسری بشارت می دهیم که نامش «یحیی» است؛ و پیش از این همنامی برای او قرار نداده ایم. (7)
1- امام باقر علیه السلام- یحیی علیه السلام پنج سال بعد از آن که از طرف خداوند بشارت به او داده شد به دنیا آمد.
2- امام باقر علیه السلام- مراد آن است که قبل از او کسی با نام یحیی علیه السلام نام گذاری نشده بود.
ص: 21
3- الصّادق علیه السلام- ﴿الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِى علیه السلام لَيَكُنْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيّاً وَ يَحْيَى بْنُ زَكَرِيَّا علیه السلام لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَميّا﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم فِي قَول الله عَزَّوجَلٌ لَنَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا قَالَ ذَلِكَ يحيى علیه السلام وقُرَّةُ عَينِي الحُسَين علیه السلام﴾. (2)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ كَذَلِكَ الْحُسَيْنُ لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيٌّ وَ لَمْ تَبْكِ السَّمَاءُ إِلَّا عَلَيْهِمَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً قِيلَ لَهُ وَ مَا بُكَاؤُهَا قَالَ كَانَتْ تَطْلُعُ حَمْرَاءَ وَ تَغِيبُ حَمْرَاءَ وَ كَانَ قَاتِلُ يَحْيَى الوَلَدَ زناً وَ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَلَدَ زناً﴾. (3)
6- الحسين علیه السلام- ﴿عَنْ عَلَى بْنِ الْحُسَيْن علیه السلام قَالَ خَرَجْنَا مَعَ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَمَا نَزَلَ مَنْزِلًا وَلَا ارْتَحَلَ مِنْهُ إِلَّا ذَكَرَ يَحْيَى بْن زَكَرِيَّا علیه السلام وَقَتْلَهُ وَقَالَ يَوْماً وَ مِنْ هَوَانِ الدُّنْيَا عَلَى اللَّهِ أَن رَأْسَ يَحْيَى بْن زَكَرِيَّا علیه السلام أَهْدِى إِلَى بَغِيِّ مِنْ بَغَايَا بَنِي إِسْرَائِيل﴾. (4)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمْ تَبْكِ السَّمَاء أَحَداً مُنْذُ قُتِلَ يَحْيَى بْنُ زَكَريَّا حَتَّى قُتِلَ الْحُسَيْنُ علیه السلام فَبَكَتْ عَلَيْه﴾. (5)
8- الصّادق علیه السلام- ﴿عن الصادق علیه السلام فِي أَحْوَالِ الْقِيَامَةِ إِلَى أَنْ قَالَ: ثُمَّ يُنَادِى الْمُنَادِى وَ هُوَ جَبْرَئِيلُ أَيْنَ فَاطِمَةً بِنْتَ مُحَمَّدِ علیها السلام؟ أين خديجة بنت خويلد علیها السلام أَيْنَ مَرْيَمَ بنتَ عِمْرَانَ علیها السلام و أَيْنَ خَدِيجَةَ بِنْتَ خَوَيْل آسِيَةً بِنْتَ مُزاحِم علیها السلام؟ أَيْنَ أمْ كُلْثُومٍ أُمُّ يَحْيَى بْن زَكَرِيَّا علیه السلام، فَيَقُمْن﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كَانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا﴾. (8)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا فَهُوَ الْبُؤْس﴾. (7)
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا أى قَد بَلَغَتْ مِن كِبَرِ السِّن إلى حَالِ اليبس و الجِفَافِ و نَحُولُ العَظم﴾. (8)
ص: 22
3- امام صادق علیه السلام- نام حسین قبل از امام حسین علیه السلام و نام یحیی قبل از حضرت یحیی علیه السلام نبوده است.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از رسول خدا در مورد آیه ی لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا روایت می کند که ایشان فرمود: «منظور از آن یحیی علیه السلام و نور چشمم حسین است».
5- امام صادق علیه السلام- لَنَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا؛ منظور از این آیه یحیی بن زکریا علیه السلام است، که قبل از او کسی چنین اسمی نداشت و حسین نیز این چنین است و قبل از او کسی با این اسم نامگذاری نشده بود و آسمان فقط برای این دو چهل صبح گریست. گفته شد: «گریه آسمان چگونه بود»؟ ایشان فرمود: «خورشید» با رنگی قرمز طلوع و غروب می کرد و ایشان همچنین فرمود: قاتل حسین و قاتل یحیی بن زکریا علیه السلام هر دو، زنا زاده بودند».
6- امام حسین علیه السلام- از امام سجاد روایت است با حسین علیه السلام به سوی مکانی خارج شدیم، پس در هیچ منزلگاهی فرود نمی آمد و خارج نمی شد مگر آن که از یحیی بن زکریا علیه السلام یاد می کرد روزی فرمود: خواری و بی ارزش بودن دنیا نزد خداوند متعال از آن جا آشکار می شود که سر جدا شده ی یحیی بن زکریا به یکی از طاغیان و سرکشان بنی اسرائیل هدیه داده شد».
7- امام صادق علیه السلام- آسمان از زمانی که یحیی بن زکریا کشته شد بر کسی نگریست، تا این که حسین علیه السلام کشته شد و برای او گریست.
8- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام در حدیثی طولانی درباره ی قیامت فرمود: سپس جبرئیل ندا می دهد: «فاطمه علیها السلام دختر محمّد کجاست؟ خدیجه کجاست؟ مریم علیها السلام کجاست؟ آسیه کجاست؟ ام کلثوم مادر یحیی بن زکریا علیه السلام کجاست؟ آن ها همه برخاستند.
گفت: پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود؟ در حالی که همسرم ناز است و من نیز به سبب پیری ناتوان شده ام» (8)
1- امام باقر علیه السلام- ﴿قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا﴾؛ و او در این هنگام بسیار ناامید بود.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا﴾ یعنی از [شدّت] پیری به حالت خشکی [بدن] و سالخوردگی و لاغری استخوان رسیده ام
ص: 23
قوله تعالى: ﴿قالَ كَذلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمَّ تَكُ شَيْئاً﴾ (1)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَى هَيِّنْ أرُدُّ عَلَيْكَ قُوَّتَكَ حَتَّى تَقْوَى عَلَى الْجِمَاعِ وَ أَفْتِقُ رحم امرأتک بالولد﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّ اجْعَل لي آيةً قالَ آيَتُكَ أَلا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيال سَوِيًّا﴾ (10)
1- الباقر علیه السلام- ﴿آيتُكَ أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا صَحِيحاً مِنْ غَيْر مَرَضٌ﴾. (2)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿اعتُقلَ لِسَانُهُ مِنْ غَيْرِ مَرَضِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ﴾ (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿فَبَشَّرَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِيَحْيَى فَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ ذَلِكَ الْكَلَامَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَى جَلَّ ذِكْرُهُ وَ خَافَ أَنْ يَكُونَ مِنَ الشَّيْطَانِ فَقَالَ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدْ وَ قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةٌ فَأَسْكِتَ فَعَلِمَ أَنَّهُ مِنَ اللهِ تَعَالَى﴾ (4)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: إِنَّ زَكَرِيَّا علیهم السلام مَّا دَعَا رَبَّهُ أَنْ يَهَبَ لَهُ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ بِمَا نَادَتْهُ بِهِ فَأَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ الصَّوْتَ مِنَ اللَّهِ أُوحِيَ إِلَيْهِ أَنَّ آيَةً ذَلِكَ أَنْ يُمْسَكَ لِسَانُهُ عَنِ الْكَلَامِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ قَالَ لَمَّا أَمْسِكَ لِسَانُهُ وَ لَمْ يَتَكَلَّمْ عَلِمَ أَنَّهُ لَا يَقْدِرُ عَلَى ذلك إِنَّا الله وَذَلِكَ قَوْلُ اللهِ رَبِّ اجْعَل فِي آيَةً قَالَ ابْتُكَ أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامِ إِلَّا رَمزا﴾ (5) 5
قوله تعالى: ﴿فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا﴾ (6) (11)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿قال أمير المُؤْمِنِينَ علیه السلام حين سألُوهُ عَنْ مَعْنَى الْوَحْي فَقَالَ مِنْهُ وَحْى النبوَّةَ وَ مِنْهُ وَحْى الْإِلْهَامِ وَمِنْهُ وَحْى الْإِشَارَةِ وَسَاقَهُ إِلَى أَنْ قَالَ وَأَمَّا وَحْى الْإِشَارَةِ فَقَوْلُهُ عَزَوجِلَ فَخَرَجَ
ص: 24
فرمود: «این گونه است؛ پروردگارت گفته این کار بر من آسان است؛ و قبلاً تو را آفریدم در حالی که چیزی نبودی»! (9)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ، قدرتت را به تو برمی گردانم تا توانایی جماع داشته باشی و رحم زنت را برای فرزند باز می کنم.
عرض کرد: پروردگارا! نشانه ای برای من قرار ده» فرمود: «نشانه ی تو این است که سه شبانه روز قدرت تکلم با مردم را نخواهی داشت؛ در حالی که سالم هستی». (10)
1- امام باقر علیه السلام- قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا یعنی در حالی که سالمی و تو هیچ بیماری ای نداری سه شبانه روز با مردم سخن بگو.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- زبان او سه روز- بی آن که بیمار شود- از سخن گفتن بند آمد.
3- امام صادق علیه السلام- خدای تعالی او را به یحیی علیه السلام بشارت داد و زکریا علیه السلام ندانست که آن سخن از نزد خدای تعالی عزوجل است و ترسید که از شیطان باشد؛ پس گفت: «چگونه برای من فرزندی خواهد بود؟ و قالَ رَبِّ اجْعَل لي آيةً؛ در نتیجه از سخن گفتن باز داشته شد و دانست که آن از طرف خدای تعالی است».
4- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند وقتی زکریا علیه السلام پروردگارش را خواند که به او [فرزندی] ببخشد و فرشتگان او را صدا زدند به آن چه او را صدا زدند. و دوست داشت که بداند آن صدا از طرف خداوند است خداوند به او وحی کرد که نشانه ی آن این است که سه روز زبانش از سخن گفتن باز داشته می شود. فرمود وقتی زبانش بازداشته شد و سخن نگفت، دانست که جز خدا کسی بر آن توانایی ندارد و آن سخن خداوند است: [زکریا گفت]: رَبِّ اجْعَل لي آية.
او از محراب عبادت به سوی مردم بیرون آمد؛ و با اشاره به آن ها گفت: «به شکرانه ی این موهبت صبح و شام [خدا را] تسبیح گویید». (11)
1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که از امیرالمؤمنین از معنای وحی سؤال شد، ایشان فرمود: یکی از انواع آن وحی نبوّت است و دیگری وحی الهام و دیگری و حی اشاره است؛ مانند این آیه که خداوند عزوجل در آن می فرماید: ﴿فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً
ص: 25
عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا أَنْ أَشَارَ إِلَيْهِمْ لِقَوْلِهِ تَعَالَى أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿يا يحيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الحُكْمَ صَبِيًّا﴾. (12)
1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانَ زَكَرِيَّا علیه السلام الْحُجَّةَ لِلَّهِ عزّوجلّ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ صَمْتِ عِيسَى علیه السلام بسَنَتَيْن ثُمَّ مَات زَكَرِيَّا فَوَرَثَهُ ابْنُهُ يَحْيَى الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَهُوَ أ مَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ عزّوجل يا يحيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْنَاهُ الحُكْمَ صَبِيًّا فَلَمَّا بَلَغَ عِيسَى علیه السلام سَبْعَ سِنِينَ تَكَلَّمَ بِالنُّبُوَّةِ وَالرِّسَالَةِ حِينَ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ فَكَانَ عِيسَى علیه السلام الْحُجَّةَ عَلَى يَحْيَى علیه السلام وَ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ﴾. (2)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ آتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيَّا أَيْ آتَيْنَاهُ النُّبُوَّةَ فِي حَالَ صِبَاهُ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِ سِنِينَ﴾. (3)
3- الحسين علیه السلام- ﴿عن الحُسَينِ بنِ عَلى علیه السلام قَالَ إِنَّ يَهُودِيَا مِن يَهُودِ الشَّامِ وَأَحَبَارِهِم قَالَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ: فَهَذَا يَحيَى بن زَكَرِيَّا علیه السلام يُقَالُ إِنَّهُ أُوتِيَ الْحُكْمَ صَيّا وَالْحِلْمَ وَالْفَهْمَ وَ إِنَّهُ كَانَ يَبْكِي مِنْ غَيْرِ ذَنْب وَكَانَ يُوَاصِل الصوم. قال لَهُ عَلَى علیه السلام لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّدٌ أَعْطِيَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّ يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا علیه السلام كَانَ فِى عَصْرِ لَا أَوْثَانَ فِيهِ وَ لَا جَاهِلِيَّةَ وَ مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله أُوتِيَ الْحُكْمَ وَالْفَهْمَ صَبِيَّا بَيْنَ عَبَدَةِ الْأَوْثَانِ وَ حِزْبِ الشَّيْطَانِ فَلَمْ يَرْغَبُ لَهُمْ فِي صَنَمِ قَطُّ وَلَمْ يَنْشَطُ لِأَعْيَادِهِمْ وَلَمْ يُرَ مِنْهُ كَذِبُ قَطُّ وَكَانَ أَمِينَا صَدُوقاً حَلِيماً وَ كَانَ يُوَاصِلُ الصَّوْمَ الْأَسْبُوعَ وَالْأَقَلَّ وَ الْأَكْثَرَ فَيُقَالُ لَهُ فِي ذَلِكَ فَيَقُولُ إِنِّي لَسْتُ كَأَحَدِهِمْ إِنِّي أَضَلُّ عِنْدَ رَبِّي فَيُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِي وَكَانَ يَبْكِي حَتَّى تَبْتَلَّ مُصَلَّاهُ خَشْيَةَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ ﴾. (4)
4- الهادى علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي قِصَّة يَحْيَى علیه السلام .. يا يحيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا .. قَالَ وَ مِنْ ذَلِكَ الْحُكْمِ أَنَّهُ كَانَ صَبيّاً فَقَالَ لَهُ الصِّبْيَانُ هَلُمَّ نَلْعَبْ فَقَالَ أَوَّهُ وَاللَّهِ مَا لِلَّعِب خُلِقْنَا وَ إِنَّمَا خُلِقْنَا لِلْجِدِّ لِأَمْرِ عَظِيمٍ﴾. (5)
ص: 26
وَ عَشِيًّا؛ یعنی به آن ها اشاره کرد چرا که خداوند تبارک و تعالی در یک سوره ی دیگر در مورد این موضوع می فرماید که سه ،روز جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهی گفت (آل عمران /41)
ای یحیی! کتاب الهی را باقوت بگیر و ما در کودکی فرمان [نبوّت] به او دادیم! (12)
1- امام باقر علیه السلام- حجت خدای عزوجل بر مردم بعد از سکوت عیسی تا دو سال زکریا علیه السلام بود، سپس زکریا علیه السلام در گذشت و پسرش یحیی علیه السلام کتاب و حکمت را از او ارث برد، در حالی که کودکی خردسال بود. مگر نمی شنوی گفته ی خدای عزوجل را: یا يَحيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيَّا؛ یعنی ما که تو را در کودکی حکم نبوت دهیم نیرو و استعداد آن را هم به تو می بخشیم چون عیسی هفت ساله شد و خدای تعالی به او وحی فرستاد، از نبوت و رسالت خود سخن گفت و بر یحیی علیه السلام و همه ی مردم حجت گشت
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- و آتيناه الحُكْمَ صَبِيّاً یعنی نبوت را در زمان کودکی اش به او دادیم در حالی که او سه سال داشت.
3- امام حسین علیه السلام- از امام کاظم از پدرانش روایت است امام حسین فرمود: شخصی یهودی از دانشمنان شام به امام علی گفت: خداوند به یحیی بن زکریا حکم و فهم و حلم را در کودکی بخشید بی آن که گناهی کرده باشد گریه می کرد و روزه ها را به هم می پیوست. علی فرمود: صحیح است اما به محمد بهتر از آن داده شد یحیی بن زکریا در زمانی بود که بت پرستی و جاهلیت وجود نداشت ولی به حضرت محمد حکم و فهم را در حال کودکی دادند. یعنی بت پرستان و حزب شیطان هرگز اظهار علاقه به بتی نکرد و در اعیاد آن ها شرکت ننمود و از او دروغی شنیده نشد پیوسته امین و راستگو و بردبار بود و روزه را در هفته کمتر و بیشتر به هم می پیوست دیگران در این مورد به او اشکال می گرفتند. می فرمود: «من مثل شما نیستم من پیوسته در حضور پروردگارم به من غذا می دهد و آب می آشام اند. و آنقدر از خشیت خدا گریه می کرد که جای نمازش خیس می شد».
4- امام هادی علیه السلام- خدای متعال در داستان یحی فرمود: ... يا يحيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتيناه الحُكْمَ صَبِيًّا فرمود و از جمله آن حکم این بود که او کودک بود؛ پس کودکان به او گفتند: «بیا بازی کنیم» گفت «آه به خدا سوگند برای بازی آفریده نشده ایم؛ تنها برای تلاش برای امری بزرگ آفریده شده ایم».
ص: 27
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ كُلُّ هَذَا مِنْهُمْ يُبْغِضُونَ مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ يُصَغَرُونَ مَا صَغَرَ اللَّهُ وَ يُزْهِدُونَ مَا أَزْهَدَ اللَّهُ وَ قَدْ أَثْنَى اللَّهُ عَلَيْهِمْ فِي مُحْكَم كِتابه وَ قَالَ لِيَحْيَى علیه السلام وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمِ صَبِيًّا﴾. (1)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ الله أَمَّا الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ مَا فَسَيِّدَا شَبَاب أَهْلِ الْجَنَّةَ إِلَّا مَا كَانَ مِن ابْنَى الْخَالَة عِيسَى وَ يَحْيَى علیهما السلام فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى مَا أَلْحَقَ صِبْيَاناً برجَالَ كَامِلِي الْعُقُولُ إِنَّا هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ وَ يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ﴾. (2)
7- الرسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ أَحْمَقَ النَّاسِ مَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا ... قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَآتَيْنَاهُ الحُكْمَ صَبِيَّا يَعْنِي الزَّهْدَ فِي الدُّنْيَا﴾. (3)
8- الجواد علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطِ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا جَعْفَرِ علیه السلام فَقَالَ لِي يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ احْتَجَّ فِي الْإِمَامَةِ بِمِثْلِ مَا احْتَجَّ بِهِ فِى النَّبُوَّةِ فَقَالَ وَ آتَيْنَاهُ الحُكْمَ صَبِيًّا وَ لَما بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةٌ فَقَدْ يَجُورُ أَنَّ يُؤْتَى الْحِكْمَةَ وَ هُوَ صَبَيٍّ وَيَجُورُ أَنْ يُؤْتَاهَا وَهُوَ ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً﴾. (4)
9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿جَاءَ أَبُوسُفْيَانَ إِلَى عَلَى علیه السلام... وَ كَانَتْ فَاطِمَةٌ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ وَ الْحَسَنُ يَدْرُجُ بَيْنَ يَدَيْهَا وَ هُوَ طِفْلُ مِنْ أَبْنَاءِ أَرْبَعَةَ عَشَرَ شَهْرًا فَقَالَ لَهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدِ قُولِى لِهَذَا الطِّفْلِ يُكَلِّمْ لِى جَدَهُ فَيَسُودَ بِكَلَامِهِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمَ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ علیه السلام إِلَى أَبِي سُفْيَانِ ... فَقَالَ يَا أَبَا سُفْيَانَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَتَّى أَكُونَ شَفِيعاً فَقَالَ اللَّهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ فِي آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدِ الْمُصْطَفَى نَظِيرَ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا علیه السلام وَ آتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا﴾. (5)
10- الباقر علیه السلام- ﴿وَ اللَّهِ لَقَدْ أُوتِيَ عَلَى علیه السلام الْحُكْمَ صَبيّاً كَمَا أُوتِيَ يَحْيَى بْنُ زَكَرِيَّا الْحُكْمَ صَيّا﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زَكاةً وَ كانَ تَقِيًّا﴾. (13)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ فَمَا عَنَى بِقَوْلِهِ فِي يَحْيَى علیه السلام وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زَكَاةً قَالَ تَحَكُّنَ اللَّهِ قَالَ قُلْتَ فَمَا بَلَغَ مِنْ تَحَبُّنِ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ كَانَ إِذَا قَالَ يَا رَبِّ قَالَ اللَّهُ عز وجل لَبَّيْكَ يَا يَحْيَى علیه السلام﴾. (7)
ص: 28
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود این ها همه ی آن چه را که خدا دشمن می داشت و دشمن می داشتند آن چه را که خدا کوچک می شمرد ناچیز می شمردند و نسبت به آن چه را که خدا دوست نداشت
زهد و بی رغبتی نشان می دادند خداوند آن ها را در کتاب خود مدح کرده و درباره ی حضرت یحیی می فرماید: ﴿وَ آتَيْنَاهُ الحُكْم صَبِيًّا﴾.
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: «و اما حسن و حسین علیهما السلام؛ پس سرور جوانان اهل بهشتند به استثناء دو پسر خاله،عیسی و یحیی بن زکریا اسلام خدای تعالی هیچ کودکی را به مردان دارای عقل کامل ملحق نکرده مگر این چهار نفر عیسی بن مریم یحیی بن زکریّا، حسن و حسین علیه السلام».
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: احمق ترین مردم آن کس است که به دنبال دنیا بیفتد. خدا فرموده: و آتيْناهُ الحُكْمَ صَبِيًّا یعنی زهد در دنیا».
8- امام جواد علیه السلام- علی بن اسباط گوید: امام جواد علیه السلام را دیدم که به من فرمود: «ای علی علیه السلام، خدا حجت درباره ی امامت را به مانند حجت درباره ی نبوت آورده است. و فرموده: وَ آتيناه الحكم صَبِيَّا؛ وَ لَمَا بَلَغَ أَشُدَّهُ (قصص /14). وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةٌ (احقاف/15) پس رواست که به شخصی در کودکی حکمت داده شود چنان چه به یحیی داده شد و رواست که در چهل سالگی داده شود چنان چه به یوسف علیه السلام داده شد].
9- امام علی علیه السلام- ابوسفیان نزد حضرت امیر آمد و گفت «فاطمه اطهر پشت پرده بود و امام حسن علیه السلام که کودکی چهارده ماهه و تازه راه افتاده بود نزد حضرت زهرا بود، ابوسفیان به فاطمه ی اطهر گفت: ای دختر حضرت محمد صلی الله علیه و آله به این کودک بگو: برای من نزد جدش سخنی بگوید که عرب و عجم از آن بهره مند شوند حضرت امام حسن متوجه ابوسفیان شد.... و به ابوسفیان فرمود: ای ابوسفیان تو بگو لا اله الا الله محمّد رسول الله تا من شفیع تو گردم. سپس آن حضرت فرمود: سپاس مخصوص آن خدایی است که در آل محمّد ذریه ای از آن حضرت قرار داد که نظیر یحیی بن زکریا است که درباره اش فرموده: «وَ آتَيْنَاهُ الحُكْمَ صَبِيَّا».
10- امام باقر علیه السلام- به خدا قسم در کودکی به علی علیه السلام حکمت و دانش عنایت شد، چنان که به یحیی بن زکریا علیه السلام از کودکی حکمت و دانش عطا شد.
و محبت و پاکی [روح] از ناحیه ی خود به او بخشیدیم و او پرهیزگار بود (13)
1- امام باقر علیه السلام- ابوحمزه گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: منظور خداوند از عبارت وَحَنَانًا من لَّدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا در مورد یحیی علیه السلام چیست؟ ایشان فرمود: «مهربانی و عطوفت خدا». گفتم: «مهربانی خداوند در چه حدی شامل او شد»؟ ایشان فرمود: به حدی که هرگاه می گفت: ای پروردگار من! خداوند عزوجل در جوابش می فرمود: لبیک ای یحیی».
ص: 29
2- الصّادق علیه السلام- ﴿في رواية أبي بصير قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ القَوْلُ اللَّهِ فِي كِتَابِهِ وَحَناناً مِنْ لَدُنَّا قَالَ إِنَّهُ كَانَ يَحْيَى إِذَا دَعَا قَالَ فِى دُعَائِهِ يَا رَبِّ يَا اللَّهُ نَادَاهُ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ لَبَّيْكَ يَا عَبْدِي سَلْ حَاجَتَكَ﴾. (1)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثُمَّ قَالَ وَ حَنانَا مِنْ لَدُنَّا يَعْنِي تَحَتُنَا وَ رَحْمَةً عَلَى وَالِدَيْهِ وَ سَائِرِ عِبَادِنَا وَ زَكَاةً- يَعْنِي طَهَارَةٌ لِمَنْ آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَكَانَ تَقِيًّا يَتَّقِى الشَّرُورَ وَالْمَعَاصِي ... مَا مِنْ عَبْدِ لِلَّهِ عَزَوجل إِلَّا وَقَدْ أَخْطَأَ أَوْ هَمَّ بِخَطِيئَة مَا خَلَا يَحْيَى بْن زَكَرِيَّا علیه السلام لَّهُ فَإِنَّهُ لَمْ يُذْنِبُ وَ لَمْ يَهُم بِذَنْبٍ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ بَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّاراً عَصِيًّا﴾. (14)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ... وَ بَرًّا بِوَالِدَيْهِ مُحْسِناً إِلَيْهِمَا مُطِيعاً لَهُمَا وَ لَمْ يَكُنْ جَبَّارٍاً عَصِيَّا يَقْتُلُ عَلَى الْغَضَبِ وَ يَضْرِبُ عَلَى الْغَضَبِ لَكِنَّهُ مَا مِنْ عَبْدِ عَبَدَ اللَّهَ عَزّوجلّ إِنَّا وَ قَدْ أَخْطَاً أَوْ هَمَّ بِخَطِيئَةٍ مَا خَلَا يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا علیه السلام فَإِنَّهُ لَمْ يُذْنِبُ وَ لَمْ يَهُم بِذَنْبٍ﴾. (3)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي بصير قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ عِمْرَانَ أَكَانَ نَبِيَّاً فَقَالَ نَعَمْ كَانَ نَبِيّاً مُرْسَنَا إِلَى قَوْمِهِ وَكَانَتْ حَنَّةً امْرَأَةُ عِمْرَانَ وَ حَنَّانَةُ امْرَأَةُ زَكَريَّا أُخْتَيْنَ فَوْلِدَ لِعِمْرَانَ مِنْ جَنَّةَ مَرْيَمُ وَ وُلِدَ لِزَكَرِيَّا مِنْ حَنَّانَةَ يَحْيَى علیه السلام وَ وَلَدَتْ مَرْيَمُ عيسى علیه السلام وَ كَانَ عِيسَى علیه السلام ابْنَ بنْتِ خَالَتِهِ وَ كَانَ يَحْيَى علیه السلام ابْنَ خَالَةِ مَرْيَمَ علیها السلام وَخَالَةُ الْأُمِّ بِمَنْزِلَةِ الْخَالَة﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا﴾. (15)
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ يَاسِرِ الْخَادِمِ قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا يَقُول إِنَّ أَوْحَشَ مَا يَكُونُ هَذَا الْخَلْقُ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ يَوْمَ يُولَدُ وَ يَخْرُجُ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ فَيَرَى الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَمُوتُ فَيُعَايِنُ الْآخِرَةَ وَ أَهْلَهَا يَوْمَ يُبْعَثُ فَيَرَى أَحْكَاماً لَمْ يَرَهَا فِي دَارِ الدُّنْيَا وَ قَدْ سَلَّمَ اللَّهُ عَزَوجِلٌ عَلَى يَحْيَى اللَّهِ فِي هَذِهِ الثَّلَاثَةِ الْمَوَاطِن وَ آمَنَ رَوْعَتَهُ فَقَالَ وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا﴾. (5)
ص: 30
2- امام صادق علیه السلام- در روایت ابوبصیر آمده است به امام صادق علیه السلام گفتم: «منظور از عبارت وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا چیست؟ ایشان فرمود: «یحیی علیه السلام هرگاه گاه دعا می کرد و در دعایش می گفت: خدایا پروردگارا خداوند او را از آسمان صدا می زد لبیک ای یحیی، نیازت را بخواه».
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- سپس [خداوند] فرمود: و حَناناً مِنْ لَدُنا یعنی محبت و رحمت برای پدر و مادرش و سایر بندگان ما. وَ زَكاةً یعنی [مایه ی] پاکی برای کسی که به او ایمان آورد و تصدیقش کرد. وَ کانَ تَقِياً؛ از بدی ها و گناهان پرهیز می کرد ... هیچ یک از بندگان خدای عزوجل نیست مگر این که خطا کرده است و گناهی را قصد کرده است به جز یحیی بن زکریا رحمه الله علیه که او گناهی مرتکب نشد و قصد گناهی نکرد.
و نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود؛ و جبّار [و متکبّر] و عصیانگر نبود.(14)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: «... وَ بَرًّا بِوَالِدَيْهِ؛ یعنی نیکوکار به آن دو و اطاعت کننده ی از آن دو. وَلَيَكُنْ جَبَّاراً عَصِيًّا که از روی عصبانیت می کشد و به خاطر عصبانیت می زند؛ لكن هیچ بنده ای که خدای عزوجل را عبادت کرده- نیست مگر این که خطا کرده است و گناهی را قصد کرده است به جز یحیی بن زکریا رحمه الله علیه که او گناهی مرتکب نشد و گناهی را قصد نکرد».
2- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید از امام باقر علیه السلام درباره ی عمران پرسیدم: «آیا پیامبر صلی الله علیه و آله بود؟ فرمود: «بله پیامبر صلی الله علیه و آله مرسلی به سوی قومش بود و حنّه زن عمران و حنانه زن زکریا علیه السلام دو خواهر بودند. برای عمران از حنّه متولد شد و برای زکریا علیه السلام از حنانه یحیی علیه السلام متولد شد و مریم علیها السلام، عیسی علیه السلام را به دنیا آورد و عیسی پسر دختر خاله ی او بود و یحیی علیه السلام، دخترخاله، پسرخاله ی خاله ی مادر به منزله ی خاله است.
سلام بر او، روزی که تولد یافت و روزی که می میرد و روزی که زنده برانگیخته می شود (15)
1- امام رضا علیه السلام- یاسر خادم گوید: از امام رضا علیه السلام شنیدم که می فرمود: «همانا در سه جایگاه انسان از همه جا بیشتر به وحشت می افتد یکی روزی که به دنیا می آید و از شکم مادرش خارج می شود و دنیا را می بیند و روزی که می میرد و آخرت و اهالی آن را مشاهده می کند و روزی که زنده برانگیخته می شود و احکامی را می بیند که در دنیا ندیده است و خداوند عزوجل در این سه جایگاه بر یحیی علیه السلام درود فرستاده و او را از وحشت آن ایمن داشته و فرموده است: ﴿وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا﴾ و عیسی بن مریم علیه السلام نیز در این سه جایگاه بر خود درود فرستاده و گفته است: ﴿وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا﴾.
ص: 31
قوله تعالى: ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا﴾ (16)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيَّا قَالَ: خَرَجَتْ إِلَى النَّخْلَةِ الْيَابِسَة فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً. قَالَ فِي مِحْرَابِهَا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا يَعْنِي جَبْرَئِيلَ علیه السلام فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيًّا قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا فَقَالَ لَهَا جَبْرَئِيلُ علیه السلام إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا فَأَنْكَرَتْ ذَلِكَ لِأَنَّهُ لَمْ يَكُنْ فِي الْعَادَةَ أَنْ تَحْمِلَ الْمَرْأَةُ مِنْ غَيْرِ فَحْل فَقَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا وَ لَمْ يَعْلَمْ جَبْرَئِيلُ أَيْضاً كَيْفِيَّةَ الْقُدْرَةِ فَقَالَ لَهَا كَذلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةٌ لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةٌ مِنَّا وَ كَانَ أَمْراً مَقْضِيًّا قَالَ: فَنَفَخَ فِي جَيْبِهَا فَحَمَلَتْ بِعِيسَى علیه السلام بِاللَّيْلِ فَوَضَعَتْهُ بِالْغَدَاةِ وَ كَانَ حَمْلُهَا تِسْعَ سَاعَاتِ جَعَلَ اللَّهُ الشُّهُورَ لَهَا سَاعَاتِ ثُمَّ نَادَاهَا جَبْرَئِيلُ وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ أَنْ هُنِّى النَّخْلَةَ الْيَابِسَةَ فَهَزَّتْ وَ كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمَ سُوقا [سُوق] فَاسْتَقْبَلَهَا الْحَاكَةُ وَكَانَتِ الْحِيَاكَةُ أَنْبَلَ صِنَاعَة فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ فَأَقْبَلُوا عَلَى بِغَال شُهْب فَقَالَتْ: لَهُمْ مَرْيَمُ أَيْنَ النَّخْلَةُ الْيَاسَةُ فَاسْتَهْرَ وا بِهَا وَ زَجَرُوهَا فَقَالَتْ لَهُمْ جَعَلَ اللَّهُ كَسْبَكُمْ نَزْراً وَ جَعَلَكُمْ فِي النَّاسِ عَارَاً ثُمَّ اسْتَقْبَلَهَا قَوْمُ مِنَ الْتُجَارِ فَدَلُّوهَا عَلَى النَّخْلَةِ الْيَابِسَةِ فَقَالَتْ لَهُمْ جَعَلَ اللَّهُ الْبَرَكَةَ فِي كَسْبِكُمْ وَ أَحْوَجَ النَّاسَ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا بَلَغَتِ النَّخْلَةَ أَخَذَهَا الْمَخَاصَ فَوَضَعَتْ بِعِيسَى علیه السلام فَلَمَّا نَظَرَتْ إِلَيْهِ قَالَتْ يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيَّا مَاذَا أَقُولُ لِخَالِي وَ مَا ذَا أَقُولُ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَنَادَاهَا عِيسَى علیه السلام مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيَّا أَنْ نَهَراً وَ هُنِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ أَى حَرِّكِي النَّخْلَةَ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا أَنْ طَيِّبَاً وَ كَانَتِ النَّخْلَةُ قَدْ يَبسَتْ مُنْذُ دَهْر طَوِيل فَمَدَّتْ يَدَهَا إِلَى النَّخْلَة فَأَوْرَقَتْ وَأَثْمَرَتْ وَ سَقَطَ عَلَيْهَا الرُّطَبُ الطَّرِئُ وَ طَابَتْ نَفْسُهَا فَقَالَ لَهَا عِيسَى قَمِّطِينِي وَسَوِّينَي ثُمَّ افْعَلِي كَذَا وَكَذَا فَقَمَّطَتْهُ وَ سَوَّتْهُ وَ قَالَ لَهَا عِيسَى علیه السلام فَكُلِي وَاشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَينَ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً وَ صَمْتاً كَذَا نَزَلَتْ فَلَنْ أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيَّا فَفَقَدُوهَا فِي الْمِحْرَابِ فَخَرَجُوا فِي طَلَبِهَا وَ خَرَجَ خَالُهَا زَكَرِيَّا علیه السلام فَأَقْبَلَتْ وَ هُوَ فِي صَدْرِهَا وَأَقْبَلْنَ مُؤْمِنَاتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَبْزُقْنَ فِي وَجْهَهَا فَلَمْ تُكَلِّمْهُنَّ حَتَّى دَخَلَتْ فِي مِحْرَابِهَا فَجَاءَ إِلَيْهَا بَنُو إِسْرَائِيلَ وَ زَكَرِيَّا علیه السلام فَقَالُوا لَهَا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيَّا يا أُخْتَ هَارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَما كانَتْ أُمُّكِبَغِيًّا وَ مَعْنَى قَوْلِهِمْ يَا أُخْتَ
ص: 32
و مریم را در این کتاب یاد کن آن هنگام که از خانوادهاش در ناحیه ی شرقی بيت المقدس کناره گرفت. (16)
1- علیّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيَّا، مريم به سمت درخت خرمای خشکی رفت و فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا؛ و او در محرابش بود. فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا یعنی جبرئیل را به سوی او فرستادیم و فتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا؛ اگر از جمله کسانی هستی که از خداوند می ترسی جبرئیل به او گفت إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيَّا؛ امّا مراد از «تقیا» این است که حرفش را باور نکرد، چرا که معمولاً این چنین بود مریم که زن نمی توانست بدون مرد باردار شود و گفت: أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَم يَمْسَسْنِي بَشَرٌ- وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا؛ و جبرئیل نیز چگونگی قدرت انجام این کار را نمی دانست و به مریم گفت: كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيَّنْ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةٌ مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيّاً؛ جبرئیل در گریبان مریم دمید و او در شب به عیسی علیه السلام باردار شد و صبح روز بعد او را زایید و بارداری او نه ساعت از روز به طول انجامید و خداوند ماه ها را به اندازه ی ساعت هایی برایش قرار داد. سپس جبرئیل مریم را صدا زد. و هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ؛ یعنی درخت خرمای خشک را تکان بده و او نیز آن را تکان داد و آن روز روز برپای بازار بود و به همین خاطر چند بافنده با او روبرو شدند و بافندگی در آن زمان شریفترین صنعت بود و آن ها بر روی قاطرهایی اشهب به سمت او آمدند و مریم به آن ها گفت: «درخت خرمای خشک کجاست؟ آنان او را مسخره کردند و از خود راندند و او به آن ها گفت: «خداوند درآمدتان را اندک گرداند و شما را در میان مردم مایه ننگ قرار دهد. سپس گروهی از تاجران نزد او آمدند و درخت خرمای خشک را به او نشان دادند و او به آن ها گفت: خداوند به درآمدتان برکت دهد و مردم را نیازمند شما سازد. هنگامی که او به درخت خرما ،رسید او را درد زایمان در برگرفت و عیسی علیه السلام را وضع حمل نمود و هنگامی که به او نگاه کرد، گفت: يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا به دایی ام چه بگویم و جواب بنی اسرائیل را چه بدهم؟ فَنَادَاهَا؛ یعنی عیسی او را صدا زد. مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيَّا؛ یعنی نهری را قرار داد. وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ؛ یعنی آن را تکان بده. تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا؛ یعنی خرمایی پاک بر تو فرو خواهد ریخت درخت خرما برای مدت زمانی طولانی خشک شده بود مریم دستش را به سمت درخت دراز کرد و آن برگ و میوه داد و خرمای تازه را برایش فروریخت و او خوشحال شد سپس عیسی به مریم گفت: «مرا قنداق کن و مرتب نما مریم او را قنداق کرد و مرتب نمود و عیسی علیه السلام به او گفت: فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَينَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا وصمتاً؛ و آیه این چنین نازل شده است فن أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا؛ سپس سپس آن ها مریم را در محراب نیافتند و به دنبال او به راه افتادند و دایی اش زکریا علیه السلام نیز خارج شد او به راه افتاد در حالی که عیسی در آغوش مریم بنی اسرائیل شروع به پرتاب آب دهان خود به سمت او کردند و مریم با آنان صحبت نکرد تا زمانی که وارد محراب شد و بنی اسرائیل و زکریا ا نزد او آمدند و به او گفتند: يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا
بود. پس زنان مؤمن
ص: 33
هَارُونَ أَنَّ هَارُونَ كَانَ رَجُلًا فَاسِقاً زَانِياً فَشَبَهُوهَا بِهِ مِنْ أَيْنَ هَذَا الْبَلَاءُ الَّذِي جِئْتِ بِهِ وَ الْعَارُ الَّذِي الْزَمْتِهِ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَأَشَارَتْ إِلَى عِيسَى علیه السلام فِي الْمَهْدِ فَقَالُوا لَهَا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيَّا فَأَنْطَقَ اللَّهُ عِيسَى علیه السلام فَقَالَ إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتَانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَينَ مَا كُنْتُ وَ أَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكَاةِ ما دُمْتُ حَيَّا وَ بَرًّا بِوَالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا ذلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ أَنْ يَتَخَاصَمُونَ فَقَالَ الصَّادِقُ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَ أَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكَاةِ قَالَ زَكَاةُ الرُّءُوسِ لِأَنَّ كُلَّ النَّاسِ لَيْسَتْ لَهُمْ أَمْوَالُ وَ إِنَّمَا الْفِطْرَةُ عَلَى الْغَنِى وَ الْفَقِيرِ وَالصَّغِير و الكبير﴾. (1)
2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام إِذْ أَتَاهُ رَجُلُ نَصْرَانِي ... فَقَالَ لَهُ أَبُو إِبْرَاهِيمَا أَعَجِّلُكَ أَيْضاً خَبَراً لَا يَعْرِفُهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِمَّنْ قَرَأَ الْكُتُبَ أَخْبِرْنِي مَا اسْمُ أَمِّ مَرْيَمَ وَأَيُّ يَوْمٍ نُفِخَتْ فِيهِ مَرْيَمَ وَلِكُمْ مِنْ سَاعَةِ مِنَ النَّهَارِ وَأَيُّ يَوْمٍ وَضَعَتْ مَرْيَمَ فِيهِ عِيسَى علیه السلام وَلِكُمْ مِنْ سَاعَة مِنَ النَّهَارِ فَقَالَ النَّصْرَانِيُّ لَا أَدْرِى فَقَالَ الوَلِكُمْ أَبُو إِبْرَاهِيمَ علیه السلام أَمَّا أَمَّا أُمُّ مَرْيَمَ فَاسْمُهَا مَرْنَا وَ هِيَ وَ هِيبَةُ بِالْعَرَبِيَّةِ وَأَمَّا الْيَوْمُ الَّذِي حَمَلَتْ فِيهِ مَرْيَمَ فَهُوَ يَوْمُ الْجُمُعَة لِلزَّوَالِ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي هَبَطَ فِيهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ وَ لَيْسَ لِلْمُسْلِمِينَ عِيد كَانَ أَوْلَى مِنْهُ عَظَمَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ عَظَمَهُ مُحَمَّد فَأَمَرَ أَنْ يَجْعَلَهُ عِيداً فَهُوَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ أَمَّا الْيَوْمُ الَّذِى وَلَدَتْ فِيهِ مَرْيَمَ فَهُوَ يَوْمُ الثَّلَاثَاءِ لِأَرْبَعِ سَاعَاتِ وَنِصْفِ مِنَ النَّهَارِ وَ النَّهَرُ الَّذِي وَلَدَتْ عَلَيْهِ مَرْيَمُ علیها السلام، عِيسَى علیه السلام هَلْ تَعْرِفُهُ قَالَ لَا قَالَ هُوَ الْفُرَاتُ وَ عَلَيْهِ شَجَرُ النَّخَلِ وَالْكَرْمِ وَ لَيْسَ يُسَاوَى بِالْفُرَاتِ شَيْءٌ لِلْكُرُومِ وَ النَّخِيلِ فَأَمَّا الْيَوْمُ الَّذِي حَجَبَتْ فِيهِ لِسَانَهَا وَ نَادَى قَيْدُوسُ وَلْدَهُ وَ أَشْيَاعَهُ فَأَعَانُوهُ وَ أَخْرَجُوا آلَ عِمْرَانَ لِيَنْظُرُوا إِلَى مَرْيَمَ فَقَالُوا لَهَا مَا قَصَّ اللَّهُ عَلَيْكَ فِي كِتَابِهِ وَ عَلَيْنَا فِي كِتَابِهِ فَهَلْ فَهَمْتَهُ قَالَ نَعَمْ وَ قَرَأَتُهُ الْيَوْمَ الْأَحْدَث﴾. (2)
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿اتَّخَذَتِ النَّصَارَى الْمَشْرِقَ قِبْلَةَ لِقَوْلِهِ وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيَّا فَاتَّخَذُوا مِيلَادَ عِيسَى علیه السلام قِبْلَةً﴾. (3)
ص: 34
فَرِيَّا؛ یعنی گناه بزرگی را مرتکب شدى يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا؛ و معنی سخن آنان يَا أُخْتَ هَارُونَ؛ این است که هارون انسان فاسق و زناکاری بود، لذا مریم را به او تشبیه کردند که این مصیبتی که با خود آوردی و ننگی که دامن گیر بنی اسرائیل کردی، از کجا آمده است؟ و سپس مریم به عیسی علیه السلام که در گهواره بود اشاره کرد و آن ها به او گفتند کَیف نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي المَهْدِ صَبِيَّا؛ سپس خداوند، عیسی بن مریم علیه السلام را به سخن آورد و او گفت: ﴿إِنِّي عَبد الله علیه السلام آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيَّا * وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَادُمْتُ حَيًّا * وَبَراَ بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيَّا وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيَّا ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ﴾؛ و کلمه ی يَمْتَرُونَ یعنی جدال می کنید. و امام صادق علیه السلام در مورد آیه ی وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ؛ فرمود: «منظور از آن زکات رؤوس (فطر) است، چرا که همه ی مردم از مال و ثروت برخوردار نیستند و پرداخت فطریه بر فقیر و غنی و کوچک و بزرگ واجب است».
2- امام کاظم علیه السلام- یعقوب بن جعفر بن ابراهیم گوید: نزد امام کاظم بودم که مردی مسیحی خدمت ایشان آمد... امام علیه السلام به او فرمود: «اکنون برایت چیزی را توضیح می دهم که جز عده ی کمی از کسانی که به کتاب های آسمانی واردند می دانند بگو ببینم اسم مادر مریم چه بود و در کدام روز مریم در او دمیده شد چه ساعتی از روز بود و کدام روز مریم عیسی را زایید در چه ساعتی از روز نصرانی عرض کرد نمی دانم. فرمود: نام مادر مریم مرثا بود که که به عربی وهیبه می شود روزی که مریم علیها السلام حامله شد ظهر جمعه بود همان روزی که روح الامین در آن روز فرود آمد مسلمانان عیدی بزرگتر از آن ندارند خداوند آن روز را بزرگ داشته و حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیز به آن روز اهمیت داده دستور داده آن را عید خود قرار دهند آن روز جمعه است. روزی که مریم متولد شد روز سه شنبه بود. چهار ساعت و نیم از روز گذشته بود. بگو ببینم نهری که مریم عیسی را کنار آن زایید می شناسی؟ عرض کرد: «نه» فرمود: «فرات است که اطراف آن درخت خرما و انگور فراوان است هیچ جا به اندازه ی آن جا دارای خرما و انگور نیست اما روزی که زبان مریم بسته شد و قیدوس فرزندان و همکاران خود را جمع کرد و قبیله عمران را گرد آورد تا مریم را مشاهده کنند به او نسبت هایی دادند که خداوند در کتاب خود برای تو و در قرآن کریم برای ما توضیح داده آن را خوانده ای؟ گفت: «آری همین امروز آن را می خواندم»
3- ابن عباس رحمه الله علیه- مسیحیان مشرق را قبله ی قرار دادند؛ به خاطر سخن خداوند: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيَّا؛ پس محل ولادت عیسی را قبله قرار دادند.
ص: 35
قوله تعالى: ﴿فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ هَا بَشَراً سويا﴾ (17)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن الْأَصْبَحُ بْن نُبَاتَةِ أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ عَلِيا علیه السلام عَنِ الرُّوحِ قَالَ لَيْسَ هُوَ جَبْرَئِيلَ قَالَ عَلَى الجَبْرَئِيلُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَالرُّوحُ غَيْرُ جَبْرَئِيلَ علیه السلام وَكَانَ الرَّجُلُ شَاكَا فَكَبُرَ ذَلِكَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَقَدْ قُلْتَ عَظِيماً مَا أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ يَزْعُمُ أَنَّ الرُّوحَ غَيْرُ جَبْرَئِيلَ علیه السلام قَالَ أَنْتَ ضَالُّ تَرْوى عَنْ أَهْلِ الصَّلَال يَقُولُ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ أَتَى أَمْرُ الله فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ يُنَزِّلُ المَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبادِهِ فَالرُّوحُ غَيْرُ الْمَلَائِكَةِ.. وَ قَالَ لِمَرْيَمَ فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيًّا﴾. (1)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً قَالَ فِى مِحْرَابِهَا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا يَعْنِي جبرئيل علیه السلام﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا﴾ (18)
1- الباقر علیه السلام ﴿قال الباقر علیه السلام إن مريم بشرت بِعِيسَى فَبَيْنَا هِيَ فِي الْمِحْرَابِ إِذْ تَتَّلَ لَهَا الرُّوحُ الأمين بَشَراً سوياً قالت إني أعُوذُ بالرَّحْمنِ مِنْكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا﴾. (3)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيَّا يَعْنِي: إِنْ كُنْتَ مَنْ يَتَّقِي اللَّهَ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا﴾. (19)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَقَالَ لَهَا جَبْرَئِيلُ: إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا﴾. (5)
5- الباقر علیه السلام- ﴿قال الباقر إِنَّ مَرْيَمَ بُشْرَتْ بعيسَى فَبَيْنَا هِيَ فِي الْمِحْرَابِ إِذْ تَتَّلَ لَنَا الرُّوح الأمينُ بَشَرًا سَوِيّاً قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا، قالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيَّا فَتَفَلَ فِي جَيْبَهَا فَحَمَلَتْ بِعِيسَى علیه السلام فَلَمْ يَلْبَتْ أَنْ وَلَدَتْ وَ قَالَ لَمْ يَكُنْ عَلَى وَجْهِ
ص: 36
و میان خود و آنان حجابی افکند [تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد. در این هنگام ما روح و فرشته ی مقرب] خود را به سوی او فرستادیم؛ و او در شکل انسانی بی عیب و نقص بر مریم ظاهر شد. (17)
1- امام على علیه السلام- اصبغ بن نباته گوید: مردی درباره ی روح از علی پرسید و گفت: «[آیا] آن جبرئیل نیست»؟ علی فرمود: جبرئیل از فرشتگان است و روح غیر از جبرئیل است. آن مرد شک داشت و این سخن بر او سنگین آمد و گفت سخن بزرگی گفتی؛ هیچ کس از مردم گمان نمی کند که روح غیر از جبرئیل است» فرمود: تو گمراه هستی؛ از اهل گمراهی روایت می کنی دلیل من بر این که روح غیر از جبرئیل است این است که خداوند به پیامبرش می فرماید: فرمان خدا برای مجازات مشرکان و مجرمان فرا رسیده است برای آن عجله نکنید منزّه و برتر است خداوند از آن چه همتای او قرار می دهی فرشتگان را با روح (الهی) بفرمانش بر هر کس از بندگانش بخواهد نازل می کند (نحل/2-1) پس روح غیر از فرشتگان است. ... و به مریم فرمود: ﴿فَأَرْسَلْنا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيًّا﴾.
2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا؛ یعنی جبرئیل را به سوی او فرستادیم.
[مریم سخت ترسید و] گفت اگر خدا ترس هستی من از تو، به خدای رحمان پناه می برم». (18)
1- امام باقر علیه السلام- زمانی مریم به عیسی علیه السلام بشارت داده شد که در محراب بود؛ وقتی روح الامین در شکل انسانی بی عیب و نقص بر مریم علیه السلام ظاهر شد گفت: «اگر خدا ترس هستی من از تو به خدای رحمان پناه می برم».
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا؛ یعنی اگر از جمله کسانی هستی که از خداوند می ترسی.
گفت: «من تنها فرستاده ی پروردگار توام؛ [آمده ام] تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم». (19)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- جبرئیل به او گفت: إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا.
2- امام باقر علیه السلام- مریم علیها السلام در حالی که در محراب بود به او بشارت عیسی داده شد و خداوند روح خود یعنی جبرئیل را به سوی او فرستادیم جبرئیل برای مریم به شکل انسانی کامل ظاهر گشت. [مریم سخت ترسید و] گفت: «اگر خدا ترس هستی من از تو به خدای رحمان پناه می برم». گفت: «من تنها فرستاده ی پروردگار توام؛ [آمده ام] تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم». آن گاه در گریبان مریم دمید و او به عیسی آبستن شد و طولی نکشید که وضع حمل کرد. بر زمین درختی وجود نداشت مگر آن که دارای میوه بود و خار نداشت و آدمیان از آن سود می بردند، تا این که
ص: 37
الْأَرْضِ شَجَرَةٌ إِلَّا يُنْتَفَعُ بِهَا وَ لَهَا ثَمَرَةُ وَ لَا شَوْكَ لَهَا حَتَّى قَالَتْ فَجَرَةٌ بَنِي آدَمَ كَلِمَةَ السُّوءِ فَاقْشَعَرَتِ الْأَرْضِ وَ شَاكَتِ الشَّجَرُ وَ أَتَى إِبْلِيسُ تِلْكَ اللَّيْلَةَ فَقِيلَ لَهُ وُلِدَ اللَّيْلَةَ وَلَدُ لَمْ يَبْقَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ صَنَمُ إِلَّا خَرَّ لِوَجْهِهِ وَ أَتَى الْمَشْرِقَ وَالْمَغْرِبَ يَطْلُبُهُ فَوَجَدَهُ فِي بَيْتِ دَيْرٍ قَدْ حَقَّتْ بِهِ الْمَلَائِكَةُ فَذَهَبَ يَدْنُو فَصَاحَتِ الْمَلَائِكَةُ تَنَجَّ فَقَالَ لَهُمْ مَنْ أَبُوهُ فَقَالَتْ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ آدَمَ علیه السلام﴾ (1)
ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيَّا قِيلَ: يُريدُ نَبِيّاً﴾ (2)
قوله تعالى: ﴿قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَرَأَكُ بَغِيًّا﴾ (20)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فأنكرت ذَلِكَ لِأَنَّهُ لَمْ يَكُنْ فِي الْعَادَةَ أَنْ تَحْمِلَ الْمَرْأَةُ مِنْ غَيْرِ فَحْل فَقَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَيَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿قالَ كَذلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً منا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا﴾ (21)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لَمْ يَعْلَمْ جَبْرَئِيلُ أَيْضاً كَيْفِيَّةَ الْقُدْرَةِ فَقَالَ لَهَا كَذلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيَّنْ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةٌ مِنَّا وَ كَانَ أَمْراً مَقْضِيًّا قَالَ فَنَفَخَ فِي جَيْبِهَا فَحَمَلَتْ بِعِيسَى علیه السلام باللَّيْلِ فَوَضَعَتْهُ بِالْغَدَاةِ وَكَانَ حَمْلُهَا تِسْعَ سَاعَاتِ جَعَلَ اللهُ الشُّهُورَ لَهَا سَاعَات﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ: لِمَ خَلَقَ اللَّهُ عِيسَى علیه السلام مِنْ غَيْر أَب وَ خَلَقَ سَائِرَ النَّاسِ مِنَ الْآبَاءِ وَالْأَمْهَاتِ؟ فَقَالَ: لِيَعْلَمَ النَّاسُ تَمَامَ قُدْرَتِهِ وَ كَمَالَهَا وَ يَعْلَمُوا أَنَّهُ قَادِرُ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ خَلْقاً مِنْ أُنْثَى مِنْ غَيْرِ ذَكَر كَمَا هُوَ قَادِرُ عَلَى أَنْ يَخْلُقَهُ مِنْ غَيْرِ ذَكَرٍ وَ لَا أُنْثَى وَ إِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَعَلَ ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرُ﴾. (5)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ سَأَلُوهُ العَنِ الْمُتَشَابِهِ فِي الْقَضَاءِ فَقَالَ هُوَ عَشَرَةُ أَوْجَهِ مُخْتَلِفَةٌ الْمَعْنَى فَمِنْهُ قَضَاءُ فَرَاغِ وَ قَضَاءُ عَهْدِ وَ مِنْهُ قَضَاءُ إِعْلَامِ وَ مِنْهُ قَضَاءُ فِعْلِ وَ مِنْهُ قَضَاءُ إِيجَابِ وَ
ص: 38
انسان های فاجر و معصیت کار سخن زشت بر زبان راندند پس زمین به لرزه درآمد و درختان خاردار شدند ابلیس در شب میلاد عیسی آمد و به او گفته شد امشب پسری متولد شده است که تمام بت های روی زمین در برابر او بر زمین افتاده اند بنابراین ابلیس در طلب آن نوزاد شرق و غرب زمین را گشت تا این که او را در خانه ای که مخصوص عبادت بود و ملائکه اطرافش را گرفته بودند یافت سپس به او نزدیک شد آن گاه ملائکه فریاد زدند کناره گیری کن ابلیس به آنان گفت: «پدر او کیست؟ گفتند: «مَثَل خلقت او همچون مثل آدم است».
3- ابن عباس رحمه الله علیه- جبرئیل گفت: ﴿إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيَّا؛ که به او پیامبر صلی الله علیه و آله می گویند.
گفت: «چگونه ممکن است پسری برای من باشد؟ در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته و زن آلوده ای نبوده ام» (20)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- که تا آن لحظه نشنیده بود زنی بدون شوهر باردار شود، باحالت مریم ترس و انکارگفت: «أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا.
گفت: «این گونه پروردگارت فرموده این کار بر من آسان است. [ما او را می آفرینیم] تا او را برای مردم نشانه ای قرار دهیم؛ و رحمتی باشد از سوی ما؛ و این امری است پایان یافته و گفتگو ندارد]» (21)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- جبرئیل که خود نیز کیفیت امر حق و قدرت الهی را نمی دانست به مریم علیها السلام گفت: كَذلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةٌ لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةٌ مِنَّا وَ كَانَ أَمْراً مَقْضِيًّا، پس جبرئیل در گریبان مریم علیها السلام دمید و او در همان شب به عیسی باردار شد و صبح نوزاد او را به دنیا آورد و مدت حمل او نه ساعت بود که خداوند هر ساعت را برابر یک ماه قرار داده بود».
2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: چرا همانا خداوند حضرت عیسی علیها السلام را بدون پدر خلق کرد و سایر مردم جز از پدر و مادر خلق نشدند [و نمی شوند]». فرمود: «برای آن که مردم تمامیت و کمال قدرت خدای قادر را بدانند که می تواند و قادر است بدون پدر و مادر خلق نماید و نیز بدون پدر خلق کند همچنان که قادر است مردم را با پدر و مادر خلق نماید».
3- امام علی علیه السلام- و همچنین از ایشان درباره ی متشابهات لفظ «قضاء» در قرآن سؤال نمودند که فرمود: «این لفظ بر ده وجه در قرآن آمده است که معانی متفاوتی دارند و شامل معانی فراغت، عهد اعلام و آگاهی دادن انجام کار واجب کردن، مکتوب و حتمی کردن، اتمام، حکم،
ص: 39
مِنْهُ قَضَاءُ كِتَابٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ إِثْمَام وَ مِنْهُ قَضَاءُ حُكْم وَفَصْلِ وَ مِنْهُ قَضَاءُ خَلْقَ وَ مِنْهُ قَضَاءُ نُزُو الْمَوْت ... أَمَّا قَضَاءُ الْكِتَابِ وَالْحَثْمِ فَقَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّة مَرْيَمَ وَكَانَ أَمْراً مَقْضِيَّا أَى مَعْلُوما﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا﴾ (22)
1- الباقر علیه السلام- ﴿وَ رُويَ عَن الْبَاقِرِ الأَنَّهُ تَناوَلَ جَيْبَ مِدْرَعَتِهَا فَنَفَخَ نَفْحَةً فَكَمَلَ الْوَلَدُ فِي الرَّحِمِ مِنْ سَاعَتِهِ كَمَا يَكْمُلُ الْوَلَدُ فِي أَرْحَامِ النِّسَاءِ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ فَخَرَجَتْ مِنَ الْمُسْتَحَم وَهِيَ حَامِلَ مُثْقِلُ فَنَظَرَتْ إِلَيْهَا خَالَتُهَا فَأَنْكَرَتْهَا وَ مَضَتْ مَرْيَمَ عَلَى وَجْهِهَا مُسْتَحْيِيَةً مِنْ خَالَتِهَا وَ مِنْ زَكَرِيَّا علیه السلام﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إن مَرْيَمَ الحَمَلَتْ بِعِيسَى علیه السلام تِسْعَ سَاعَاتِ كُلِّ سَاعَةَ شَهْرًا﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَتْ مُدَّةُ حَمْلِهَا تِسْعَ سَاعَات﴾. (4)
4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا قَالَ ابْنُ عَبَّاس رحمه الله علیه: لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الِانْتِبَاذِ وَ الْحَمْلِ إِلَّا سَاعَةً وَاحِدَةُ لِأَنَّهُ تَعَالَى لَمْ يَذْكُرْ بَيْنَهُمَا فَضْلًا لِأَنَّهُ قَالَ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ﴾. (5)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمْ يُولَدْ لِسِتَةَ أَشْهُرٍ إِلَّا عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ والْحُسَيْنُ بْنُ عَلى علیه السلام﴾. (6)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمْ يَعِشْ وَلَدٌ قَط لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ غَيْرُ الْحُسِيْنِ بْنِ عَلَى علیه السلام وَ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ علیه السلام﴾. (7)
7- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا قَالَ خَرَجَتْ مِنْ دِمَشْقَ حَتَّى أَتَتْ كَرْبَلَاءَ فَوَضَعَتْهُ فِي مَوْضِع قَبْرِ الْحُسَيْنِ علیه السلام ثُمَّ رَجَعَتْ مِنْ لَيْلَتِهَا﴾. (8)
8- الرّضا علیه السلام- ﴿لَيْلَةُ خَمْسَة وَعِشْرِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَة ولِدَ فِيهَا إِبْرَاهِيمُ علیه السلام وَوُلِدَ فِيهَا عيسى بْنُ مريم علیه السلام﴾. (9)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا وُلِدَ الْمَسِيحُ أَخْفَى اللَّهُ وَلَادَتَهُ وَ غَيَّبَ شَخْصَهُ لِأَنَّ مَرْيَمَ لَمَّا حَمَلَتْهُ انْتَبَذَتْ بهِ مَكاناً قَصِيَّا ثُمَّ إِنَّ زَكَرِيَّا علیه السلام وَ خَالَتَهَا أَقْبَلَا يَقُصَّانِ أَثَرَهَا حَتَّى هَجَمَا عَلَيْهَا﴾. (10)
ص: 40
خلق و نزول مرگ می باشد ... امّا «قضاء» به معنی «قطعی و حتمی بودن» پس سخن خدای تعالی در قصه ی مریم است: وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيَّا».
سرانجام [مریم] به او (عیسی) باردار شد؛ و او را به نقطه ی دور دستی برد (22)
1- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت شده که جبرئیل جیب پوشش مخصوص عبادت که بر تن مریم بود را گرفت و یک بار در آن دمید پس بچه فوراً در رحم او کامل گشت آن گونه که بعد از گذشت نه ماه در رحم زنان کامل می گردد سپس در حالی که باردار و سنگین شده بود از حمام خارج شد و خاله اش به او نگاه و سرزنشش کرد مریم در حالی که در مقابل خاله و شوهر خاله اش زکریا احساس شرمندگی می کرد راه در پیش گرفت و آهنگ رفتن کرد.
2- امام صادق علیه السلام- همانا مریم عیسی را پس از نه ساعت وضع حمل کرد و هر ساعت به اندازه ی یک ماه بود.
3- امام صادق علیه السلام- مدت بارداری او نه ساعت بود.
4- ابن عباس رحمه الله علیه- فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قصيّاً بين بردن به نقطه ی دور دست و آبستن شدن جز یک ساعت فاصله نبود؛ چون خدای تعالی بین آن دو فاصله ای بیان نفرمود؛ چون فرمود: ﴿فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ﴾
5- امام صادق علیه السلام- فرزندی شش ماهه متولد نشد جز عیسی بن مریم و حسین بن علی علیه السلام.
6- امام صادق علیه السلام- هیچ فرزندی شش ماهه به دنیا نیامده است مگر عیسی بن مریم و حسین بن علی علیهما السلام.
7- امام سجّاد علیه السلام- فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا؛ او از دمشق خارج شد تا این که به کربلا رسید و عیسی علیه السلام را در جایگاه قبر حسین علیه السلام قرار داد و سپس همان شب برگشت.
8- امام رضا علیه السلام- در شب بیست و پنجم ذی القعده حضرت ابراهیم و عیسی بن مریم علیه السلام خلال به دنیا آمده اند.
9- امام صادق علیه السلام- هنگامی که عیسی متولد شد خداوند ولادت او را مخفی نگاه داشت از دیدگان پنهانش داشت چرا که مریم آن گاه که به عیسی آبستن شد او را به مکان دور افتاده ای برد سپس زکریا و همسرش که خاله مریم بود دنبال او به راه افتادند و تعقیبش کردند تا این که در نهایت بر او هجوم بردند.
ص: 41
10- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ قَالَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَمَّا رَجَعَ. مِنْ وَقْعَة الْخَوَارِجِ اجْتَارَ بِالزَّوْرَاءِ فَقَالَ لِلنَّاسِ: إِنَّهَا الزَّوْرَا فَسِيرُوا وَ جَنَّبُوا عَنْهَا فَإِنَّ الْخَسْفَ أَسْرَعُ إِلَيْهَا مِنَ الْوَتَدِ فِى النَّخَالَة فَلَمَّا أَتَى يَمْنَةَ السَّوَادِ إِذَا هُوَ برَاهِب فِي صَوْمَعَة لَهُ فَقَالَ لَهُ الرَّاهِبَ: لَا تَنْزِلْ هَذِهِ الْأَرْضَ بِجَيْشِكَ. قَالَ: وَلِمَ؛ قَالَ لِأَنَّهَا لَا يَنْزِلُهَا إِلَّا نَبِيُّ أَوْ وَصِيُّ نَبِيٍّ يُقَاتِلُ فِي سَبيلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ هَكَذَا نَجِدُ فِي كُتُبنَا. فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الَ: أَنَا وَص نید الْأَنْسَاءِ وَ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ. فَقَالَ لَهُ الرَّاهِبُ فَأَنْتَ إِذَنْ أَصْلَعُ قُرَيْشٍ وَ وَصِيُّ مُحَمَّدٍ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَا ذَلِكَ فَنَزَلَ الرَّاهِبُ إِلَيْهِ فَقَالَ: خُذْ عَلَى شَرَائِعَ الْإِسْلَامِ إِنِّى وَجَدْتُ فِي الْإِنْجِيلِ نَعْتَكَ وَ أَنَّكَ تَنْزِلُ أَرْضَ بَرَانَا بَيْتَ مَرْيَمَ وَ أَرْضَ عِيسَى علیه السلام فَأَتَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَوْضِعا فَلَكَزَهُ بِرِجْلِهِ فَأَنْبَجَسَتْ عَيْنُ خَرَّارَةُ فَقَالَ: هَذِهِ عَيْنُ مَرْيَمَ الَّتِي أَنْبعَتْ لَهَا ثُمَ قَالَ: اكْشِفُوا هَاهُنَا عَلَى سَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً فَكُشِفَ فَإِذَا بِصَخْرَة بَيْضَاءَ فَقَالَ علیه السلام عَلَى هَذِهِ وَضَعَتْ مَرْيَمَ عِيسَى علیه السلام مِنْ عَاتِقِهَا وَصَلَّتْ هَاهُنَا ثُمَّ قَالَ أَرْضُ بَرَانَا هَذِهِ بَيْتُ مَرْيَم علیه السلام﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَأَجاءَها المخاض إلى جذع النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنتُ نَسْياً مَنْسِيًّا﴾ (23)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿نَظَرَتْ مَرْيَمَ إِلَى أَكَمَةِ فَصَعِدَتْ مُسْرِعَةً فَإِذَا عَلَيْهَا جِذْعُ النَّخْلَةِ لَيْسَ عَلَيْهَا سَعَفْ وَالْجِذْعُ سَاقُ النَّخْلَة فَالْتَجَاتَ إِلَيْهَا لِتَسْتَنِدَ إِلَيْهَا﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ إِنَّ نَخْلَةَ مَرْيَمَ إِنَّمَا كَانَتْ عَجْوَةً وَ نَزَلَتْ مِنَ السَّمَاءِ اللهِ فَمَا نَبَتَ مِنْ أَصْلِهَا كَانَ عَجْوَةً وَ مَا كَانَ مِنْ لُقَاطِ فَهُوَ لَوْنَ﴾. (3)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَلَمَّا بَلَغَتِ النَّخْلَةَ أَخَذَهَا الْمَخَاصُ فَوَضَعَتْ بِعِيسَى علیه السلام﴾. (4)
ص: 42
10- امام علی علیه السلام- امام سجّاد علیه السلام از پدرانش روایت فرمود: وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام از جنگ با خوارج بازگشتند از بیابان زوراء عبور کرده و به مردم فرمود: «این جا زوراء است، پس به سرعت حرکت کنید و از این جا دوری نمایید چون وقوع خسف فروبردن زمین و وقوع گسل در این جا سریع تر از فرو رفتن میخ در دیوار کاهگلی است. وقتی به عينة السواد رسیدند، در آن جا راهبی را در صومعه ای دیدند. راهب عرضه داشت: در این سرزمین پیاده نشوید حضرت از علت آن سؤال کردند. راهب گفت چون در این جا کسی جز پیامبر صلی الله علیه و آله- و وصی او که در راه خدای عزوجل جهاد کرده پیاده نمی شود و ما این مطلب را در کتب خود یافته ایم امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «من وصی سید انبیاء علیهم السلام، سید اوصیاء علی علیه السلام هستم» راهب گفت: ما در روایات خود خوانده ایم وصیّ محمد از خاندان قریش و مردیست که موی پیشانیش کم است». امیرالمؤمنین علیه السلامفرمود من همان هستم. راهب به سوی آن حضرت شتافت و گفت من صفات تو را در انجیل خوانده ام، مطابق شریعت اسلام بر ما نازل شو این جا سرزمین براثا خانه ی مریم و عیسی است امیرالمؤمنین پیاده شد و به جانب موضعی رفت و با پای خود ضربه ای به زمین زد، ناگهان چشم های از زمین جوشید حضرت فرمود: این چشمه ایست که خداوند برای مریم از زمین بیرون آورد، سپس فرمود: این نقطه را تا هفده ذراع بشکافید، چنین کردند، ناگهان به سنگ سفیدی رسیدند حضرت فرمود: این سنگی است که مریم عیسی علیه السلام را روی آن وضع حمل نمود و مریم علیها السلام در همین جا نماز خواند این جا سرزمین براثا خانه مریم است.
درد زایمان او را به کنار تنه درخت خرمایی کشاند؛ [آن قدر ناراحت شد که] گفت: «ای کاش پیش از این مرده بودم و کاملاً فراموش شده بودم» (23)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- مریم علیها السلام به تپه ای نگاه کرد و با سرعت بالا رفت و ناگهان بالای آن درخت خرمایی بود که شاخه ای نداشت- و الجذع تنه ی درخت خرما است- پس به آن پناهنده شد تا به آن تکیه کند.
2- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام علیه السلام فرمود: «درخت خرمای مریم که پس از زاییدن عیسی علیه السلام مأمور به خوردن از آن شد خرمای عجوه بهترین نوع (خرما) بود و از آسمان فرود آمد، پس هرچه از ریشه آن رویید عجوه شد و آن چه هسته اش از این سو و آن سو گرفته و کاشته شد لون (خرمای پست) گردید.
3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- وقتی به آن نخل رسید درد زایمان او را فرا گرفت و عیسی علیه السلام را وضع حمل نمود.
ص: 43
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: كُنَّا بِالْحِيرَة فَرَكِبْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَلَمَّا صِرْنَا حِيَالَ قَرْيَةٍ فَوْقَ الْمَاصِرِ قَالَ: هِيَ هِيَ حِينَ قَرَبَ مِنَ الشَّطُ وَ صَارَ عَلَى شَفِيرِ الْفُرَاتِ ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ: أَ تَدْرِى أَيْنَ وَلِدَ عِيسَى علیه السلام؟ قُلْتُ: لَا. قَالَ: فِي هَذَا الْمَوْضِعِ الَّذِي أَنَا فِيهِ جَالِسٌ ثُمَّ قَالَ: أَ تَدْرِى أَيْنَ كَانَتِ النَّخْلَةُ؟ قُلْتُ: لَا فَمَدَّ يَدَهُ خَلْفَهُ فَقَالَ: فِي هَذَا الْمَكَانِ. ثُمَّ قَالَ: أَ تَدْرِي مَا الْقَرَارُ وَ مَا الْمَاءُ الْمَعِينُ قُلْتُ لَا قَالَ: هَذَا هُوَ الْفُرَاتِ ثُمَّ قَالَ: أَ تَدْرِي مَا الرَّبْوَةُ ۚ قُلْتُ: لَا فَأَشَارَ بِيَدِهِ عَنْ يَمِينِهِ فَقَالَ: هَذَا هُوَ الْجَبَلُ إِلَى النَّجَفِ وَ قَالَ: إِنَّ مَرْيَمَ ظَهَرَ حَمْلُهَا وَ كَانَتْ فِي وَادٍ فِيهِ خَمْسُمِائَة بكْر يَتَعَبَّدْنَ وَ قَالَ: حَمَلَتْهُ تِسْعَ سَاعَاتِ فَلَمَّا ضَرَبَهَا الطَّلْقُ خَرَجَتْ مِنَ الْمِحْرَابِ إلَى بَيْتِ دَيْر لَهُمْ فَأَجاءَهَا الْمَحَاصُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ فَوَضَعَتْهُ فَحَمَلَتْهُ فَذَهَبَتْ بِهِ إِلَى قَوْمِهَا فَلَمَّا رَأَوْهَا فَزِعُوا فَاخْتَلَفَ فِيهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ فَقَالَ بَعْضُهُمْ هُوَ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَ بَعْضُهُمْ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ نَبِيُّهُ وَ قَالَتِ الْيَهُودُ بَلْ هُوَ ابْنُ الْهَنَة﴾. (1)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ قَدْ وَضَعَتْ مَا فِي بَطْنِهَا وَهِيَ تَقُولُ يا لَيْتَنِي مِتُ قبل هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا فَأَطْلَقَ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ لِسَانَهُ بعُذرِهَا وَإظْهَارِ حُجَّتِهَا فَلَمَّا ظَهَرَ اشْتَدَّتِ الْبَلْوَى وَ الطَّلَبُ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ أَكَبَّ الْجَبَابِرَةُ وَالطَّوَاغَيتُ عَلَيْهِمْ حَتَّى كَانَ مِنْ أَمْرِ الْمَسِيحَ مَا قَدْ أَخْبَرَ اللَّهُ بِهِ﴾. (2)
6- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَوَضَعَتْ بِعِيسَى علیه السلام فَلَمَّا نَظَرَتْ إِلَيْهِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُ قَبْلَ هَذَا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيَّا مَا ذَا أَقُولُ لِخَالِى وَ مَا ذَا أَقُولُ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ﴾. (3)
7- ابن عبّاس رحمه الله علیه ﴿كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا أَي شَيْئاً حقيراً مَتْرُوكاً﴾. (4)
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ: ... فَقَالَ علیه السلام عَلَى هَذِهِ وَضَعَتْ مَريم علیها السلام عيسى علیه السلام من عَاتِقِهَا وَصَلَّتْ هَاهُنَا ثُمَّ قَالَ أَرْضُ بَرَانَا هَذِهِ بَيْتُ مَرْيَم علیها السلام﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا﴾. (24)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَنَادَاهَا عِيسَى علیه السلام مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيَّا أَوْ نَهَرا﴾. (6)
ص: 44
4- امام صادق علیه السلام- یحیی بن عبدالله گوید: در «حیره» بودیم که به همراه امام صادق علیه السلام سوار شدم. هنگامی که روبروی آبادیی از روی آبگیرها منتقل شدیم وقتی به ساحل رودخانه نزدیک شد فرمود: آن همان است و به کرانه ی رودخانه فرات منتقل شد سپس فرود آمد و دو رکعت نماز خواند. فرمود: «آیا می دانی عیسی علیه السلام کجا متولد شد؟ عرض کردم: «نه» فرمود: «در این مکانی که من در آن نشسته ام». پرسید: «آیا می دانی درخت خرما کجا بود؟ عرض کردم «نه». دستش را به طرف پشت سرش دراز کرد و فرمود: در این مکان و فرمود: «آیا می دانی «القرار» و «الماء المعين»- که در آیه پنجاه سوره ی مؤمنون آمده: وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ ءَايَةً وَ عَاوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبِّوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَ مَعِين- چیست؟ عرض کردم .«نه» با اشاره به فرات] فرمود: منظور از آن فرات است». سپس فرمود: «آیا می دانی رَبوَةٍ چیست؟ عرض کردم «نه» با دستش به طرف راستش اشاره کرد و فرمود: این همان کوه است که به طرف نجف است و فرمود بارداری مریم ظاهر شد و درجایی بود که در آن پانصد زن باکره عبادت می کردند و فرمود: نه ساعت او را [در شکمش] حمل کرد و وقتی درد زایمان بر او فشار آورد از محراب خارج شد و به سوی خانه ی دیری که داشتند رفت. درد زایمان او را به کنار تنه درخت خرمایی کشاند و او زایمان کرد؛ سپس او را حمل کرد و به سوی قومش برد و هنگامی که مریم را دیدند، وحشت کردند و بنی اسرائیل در مورد عیسی علیه السلام اختلاف کردند؛ بعضی از آن ها گفتند او فرزند خدا است و بعضی از آن ها گفتند: او بنده خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله او است». و یهود گفتند: بلکه او فرزند مردی است.
5- امام صادق علیه السلام- آن گاه به سر وقت او رسیدند که وضع حمل کرده بود و می گفت: «ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلی فراموش می شدم خدای تعالی زبان مسیح علیه السلام را گشود تا عذر او باشد و حجت مریم را اظهار کند و چون ظاهر شد گرفتاری و تعقیب بنی اسرائیل شدت گرفت و سرکشان و طاغوتیان بر آن ها فشار آوردند تا جایی که کار مسیح بدان جا رسید که خدای تعالی از آن خبر داده است.
6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- عیسی علیه السلام را وضع حمل نمود، زمانی که مریم به نوزاد نگریست از بیم تهمت مردم با خود گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلی فراموش می شدم حال به خاله ی خود و بنی اسرائیل چه بگویم؟
7- ابن عبّاس رحمه الله علیه- كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً؛ یعنی چیز حقیر متروکی [بودم].
8- امام علی علیه السلام- از امام سجاد روایت است ... امام علی فرمود .... مریم علیها السلام، عیسی علیه السلام را بر روی این صخره به دنیا آورد و این جا نماز گزارد، سپس فرود «سرزمین براثا، این خانه مریم است».
ناگهان از طرف پایین پایش او را صدا زد که غمگین مباش! پروردگارت زیر پای تو چشمه ی آبی [گوارا] قرار داده است (24)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- عیسی در زیر پایش او را مخاطب قرار داد: «ای مادر نترس، خداوند در زیر پایت نهر آبی جریان داده است».
ص: 45
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿فَسَمِعَ جَبْرَئِيلُ كَلَامَهَا وَ عَرَفَ جَزَعَهَا فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا وَكَانَ أَسْفَلَ مِنْهَا تَحْتَ الْأَكَمَة﴾. (1)
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا وَ كَانَ نَهَراً قَدِ انْقَطَعَ الْمَاءُ عَنْهُ فَأَرْسَلَ اللَّهُ الْمَاءَ فِيهِ لِمَرْيَمَ وَ أَحْيَا ذَلِكَ الْجِدْعَ حَتَّى أَثْمَرَ وَأَوْرَقَ﴾. (2)
4- الباقر علیه السلام- ﴿ضرب جبرئيل برجْلِهِ فَظَهَرَ مَاءُ عَذَبُ﴾. (3)
5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَ قَدَمَيْكِ نَهَراً تَشْرَبينَ مِنْهُ وَ مَتَطَهِّرِينَ مِنَ النِّفَاسِ﴾. (4)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿أبو عُبَيْدَةَ عَن الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: بَكَتْ فَاطِمَةٌ عَلَى أَبِيهَا خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً وَكَانَ جَبْرَئِيلُ يَأْتِيهَا وَ يُخْبرُهَا بحَال أبيهَا وَيُعَزِّيهَا وَ يُخْبرُهَا بِالْحَوَادِثِ بَعْدَهَا وَ كَانَ عَلَى علیه السلام يَكْتُبُ ذَلِكَ وَ هَذَا كَقَوْلِهِ تَعَالَى فَناداها مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي﴾. (5)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عُمَرَ و أَبي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَا كُنَّا جُلُوسًاً عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ إِذْ دَخَلَ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ وَ أَبُوذَرِّ الْغِفَارِقُ وَالْمِقْدَا دَ بْنِ الْأَسْوَدِ وَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ وَ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ وَ أبُو الْهَيْثَمِ بْنِ أَلتَيْهَانِ وَ خَزَيْمَةُ بْنُ ثَابِتِ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ وَ أَبُو الطُّفَيْلِ عَامِرُ بْنُ وَاثِلَةً فَجَتَوْا بَيْنَ يَدَيْ رَسُول اللَّهِ وَالْحُزْنُ ظَاهِرُ فِي وُجُوهِهِمْ فَقَالُوا فَدَيْنَاكَ بِالْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا نَسْمَعُ مِنْ قَوْمٍ فِي أخِيكَ وَ ابْن عَمِّكَ مَا يَحْزُنُنَا وَ إِنَّا نَسْتَأْذِنُكَ فِي الرَّدَّ عَلَيْهِمْ فَقَالَ لَ وَ مَا عَسَاهُمْ يَقُولُونَ فِي أَخِي وَ ابْنِ عَمِّى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام فَقَالُوا يَقُولُونَ أَيُّ فَضْلُ لِعَلِيٌّ فِي سَبْقِهِ إِلَى الْإِسْلَامِ وَإِنَّمَا أَدْرَكَهُ الْإِسْلَامُ طِفْنَا وَ نَحْوَ هَذَا الْقَوْلِ فَقَالَ فَهَذَا يَحْزُنُكُمْ قَالُوا إِى وَ اللَّهِ فَقَالَ بِاللَّهِ أَسْأَلُكُم .. وَ هَذَا عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَالَ الله عزوجل فِيهِ فَناداها مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا إِلَى قَوْلِهِ إِنْسِيَّا فَكَلَّمَ أُمَّهُ وَقْت مَوْلِدِهِ وَ قَالَ حِينَ أَشَارَتْ إِلَيْهِ [ف] قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمُهْدِ صَبِيَّا إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتابَ إِلَى آخِرِ الْآيَة فَتَكَلَّمَا فِي وَقْتِ وَلَادَتِهِ وَ أَعْطِيَ الْكِتَابَ وَ النُّبُوَّةَ وَ أُوصِيَ بِالصَّلَاةَ وَ الزَّكَاةِ فِي ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ مِنْ مَوْلِدِهِ وَكَلَّمَهُمْ فِي الْيَوْمِ الثَّانِي مِنْ مَوْلِدِهِ﴾. (6)
ص: 46
2- ابن عباس رحمه الله علیه- جبرئیل سخن مریم را شنید و بی تابی او را فهمید؛ فناداها مِن تَحتِها؛ پایین تر از او- پایین تپه- بود.
3- ابن عباس رحمه الله علیه- قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيّا. رودی که به واسطه ی آن برای مریم آب فرستاده و آن درخت خشکیده را تازه کرده تا سبز شود و میوه دهد.
4- امام باقر علیه السلام- جبرئیل با پایش زد؛ در نتیجه آب گوارایی ظاهر شد.
5- ابن عبّاس رحمه الله علیه- خداوند زیر پاهایت رودی قرار داده؛ از آن بنوش و از نفاس پاکی جو.
6- امام صادق علیه السلام- ابوعبیده گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «فاطمه بر پدرش هفتادو پنج روز گریه کرد و جبرئیل نزد او می آمد و او را از حال پدرش آگاه می ساخت و به او تسلیت می گفت و از حوادث بعد از او خبر می داد و علی علیه السلام آن را می نوشت و این مانند سخن خدای تعالی است: فناداها مِنْ تَحْتِها أَلَّا تَحْزَنِي».
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابی عمر و ابوسعید خدری گویند در حضور رسول خدا نشسته بودیم که سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد بن اسود رحمه الله علیه و عمار بن یاسر و حذيفة بن یمان و ابوالهیثم بن تیهان و خزيمة بن ثابت ذوالشهادتین و ابوالطفيل عامر بن واثله آمدند و مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله زانو زدند و اندوه بر چهره ی ایشان آشکار بود و گفتند ای رسول خدا پدر و مادرمان به فدای تو باد ما از گروهی درباره ی برادر و پسر عمویت سخنانی می شنویم که اندوهگین می شویم و اکنون از شما اجازه می خواهیم که پاسخ آنان را بدهیم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «چه چیزی درباره ی برادر و پسر عمویم علی بن ابی طالب علیه السلام می گویند؟ گفتند می گویند چه فضیلتی برای علی در مورد پیشی گرفتن او به اسلام آوردن است و حال آن که به هنگام ظهور اسلام او کودک و کوچک بوده است و امثال این سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: «همین موضوع شما را اندوهگین می سازد»؟ گفتند: «آری» به خدا سوگند پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «شما را به خدا سوگند از شما می پرسم ... مگر درباره عیسی بن مریم خدای عزوجل چنین نفرموده است: فناداها مِنْ تَحتِها أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ... مگر عیسی علیه السلام به هنگام تولد و هنگامی که مادرش به او اشاره کرد سخن نگفت و قرآن در این مورد می گوید: قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا إِنِّي عَبْدُ الله آتَانِيَ الْكِتابَ؛ بنابراین می بینید که عیسی علیه السلام به هنگام تولد سخن گفته است و به او در همان سن و سال کتاب آسمانی و نبوت خاصه عنایت شده است و چون سه روز از عمر او گذشته به گزاردن نماز و پرداخت زکات سفارش شده است و روز دوم تولدش با مردم سخن گفته است».
ص: 47
قوله تعالى: ﴿وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا﴾ (25)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ هُنِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ أَى حَرِّكِي النَّخْلَةَ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا أَنْ طَيِّباً وَكَانَتِ النَّخْلَةُ قَدْ يَبسَتْ مُنْذُ دَهْر طَويل فَمَدَّتْ يَدَهَا إِلَى النَّخْلَة فَأَوْرَقَتْ وَأَثْمَرَتْ وَسَقَطَ عَلَيْهَا الرُّطَبُ الطَّرِئُ وَ طَابَتْ نَفْسُهَا فَقَالَ لَهَا عِيسَى علیه السلام قَمَطِينِي وَ سَوِّينِي ثُمَّ افْعَلِي كَذَا وَكَذَا فَقَمَّطَتْهُ وَ سَوَّتْه﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَتَخَلَّلُ بَسَاتِينَ الْكُوفَةِ فَانْتَهَى إِلَى نَخْلَةِ فَتَوَضَّأَ عِنْدَهَا ثُمَّ رَكَعَ وَ سَجَدَ فَأَحْصَيْتُ فِي سُجُودِهِ خَمْسَمِائَةِ تَسْبِيحَةِ ثُمَّ اسْتَنَدَ إِلَى النَّخْلَةِ فَدَعَا بِدَعَوَاتِ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا حَفْص إِنَّهَا وَ اللَّهِ النَّخْلَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وجلَّ لِمَرْيَمَ وَ هُنِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا﴾. (2)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَبْدُ اللَّهِ بْن كَثِيرٍ قَالَ: نَزَلَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام بوادٍ فَضَرَبَ خِبَاهُ فِيهِ ثُمَّ خَرَجَ يَمْشِي إِلَى نَخْلَة يَابِسَة فَحَمِدَ اللَّهَ عِنْدَهَا ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلَام لَمْ أَسْمَعْ بِمِثْلِهِ ثُمَّ قَالَ أَيَّتُهَا النَّخْلَةُ أَطْعِمِينَا مِمَّا جَعَلَ اللَّهُ فِيكَ فَتَسَاقَطَتْ رُطَبُ أَحْمَرُ وَ أَصْفَرُ فَأَكَلَ وَ مَعَهُ أَبُو أُمَيَّةَ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ يَا أَبَا أُمَيَّةَ هَذِهِ الْآيَةُ فِينَا كَالْآيَة فِى مَرْيَمَ إذْ هَزَّتْ إِلَيْهَا النَّخْلَةَ فَتُسَاقِطْ عَلَيْهَا رُطَبَاً جَنِيّاً﴾. (3)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِيَكُنْ أَوَّلُ مَا تَأْكُلُ النُّفَسَاءُ الرُّطَبَ فَإِنَّ اللهَ تَعَالَى قَالَ لِمَرْيَمَ وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَإِنْ لَمْ يَكُنْ أَوَانُ الرُّطَب قَالَ سَبْعَ تَمَرَاتِ مِنْ تَمْرُ الْمَدِينَةِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فَسَبْعَ تَمَرَاتِ مِنْ تَمْر أَمْصَارِكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزّوجل يَقُولُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَا تَأْكُلُ نُفَسَاءُ يَوْمَ تَلِدُ الرُّطَبَ فَيَكُونُ غُلَامًا إِنَّا كَانَ حَلِيماً وَ إِنْ كَانَتْ جَارِيَةً كَانَتْ حَلِيمَةٌ﴾. (4) 3
5- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ... فَاطِمَةُ خَامِسَةُ أَهْل الْعَبَاءِ وَ افْتِخَارُ جَبْرَئِيلَ بِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ قَوْلُهُ مَنْ مِثْلِى وَ أَنَا سَادِسُ خَمْسَة وَ لَهَا تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا فَكُلِي وَاشْرَبَى﴾. (5)
ص: 48
* و این تنه ی نخل را به طرف خود تکان ده تا رطب تازه ای بر تو فرو ریزد. (25)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ؛ و درخت خشکیده را تکان بده! تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا؛ و آن درخت سال ها بود که خشکیده بود، اما به محض این که مریم دست خود را به درخت زد درخت شاخ و برگ آورد و میوه داد و خرمای تازه در دامان او ریخت و او با دیدن این منظره آرامش یافت و عیسی به او گفت مرا بشوی و به پارچه ای بپوشان» و مریم چنین کرد.
2- امام صادق علیه السلام- حفص بن غیاث گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که از کوچه باغ های کوفه حرکت می کرد پس به درخت خرمایی رسید و در آن جا وضو گرفت و رکوع و سجود به جای آورد و من شمردم که او در سجده اش پانصد تسبیح گفت و سپس به درخت تکیه داد و دعاهایی را زمزمه نمود و سپس فرمود: ای ابا حفص به خدا ،قسم این همان درخت خرمایی است که خداوند عزوجل به مریم فرمود: ﴿وَ هُنِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا﴾.
3- امام باقر علیه السلام- عبدالله بن کثیر گوید: امام باقر علیه السلام در بیابانی خیمه زد ایشان برای کاری رفت تا رسید به درخت خرمایی کنار آن درخت چنان حمد و ستایش خدا را نمود که مانند آن را کسی نشنیده بود. آن گاه فرمود: «درخت از آن چه خداوند در نهاد تو قرار داده به ما بخوران». در این موقع خرمای زرد و قرمز فرو ریخت امام علیه السلام میل کرد ابوامیه انصاری نیز بود او هم خورد آن گاه امام علیه السلام فرمود: این آیه برای ما چون آیتی است که برای مریم بود که شاخه ی خرما را تکان داد، خرمای تازه از آن ریخت.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام علی علیه السلام روایت است پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اولین چیزی که زن نفساء می خورد باید رُطّب باشد زیرا خداوند عزوجل به مریم دختر عمران فرمود: ﴿وَ هُزِّي إِلَيْكِ بجذع النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا﴾؛ به آن حضرت گفته شد: ای رسول خدا، اگر فصل رطب نبود؟ فرمود: «هفت خرما از خرماهای شهر مدینه و اگر فصل آن نبود، هفت عدد خرما از خُرماهای شهرهایتان زیرا خداوند تبارک و تعالی فرمود: به عزت و جلال و عظمتم و به بلندای وگند، زن زائو در روز زایمان رطب نخورد مگر این که اگر فرزندش پسر باشد حلیم و جایگاهم سو بردبار گردد و اگر دختر باشد نیز حلیم و بردبار می شود».
5- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام فرمود: «فاطمه هم پنجمین نفر اهل کساء بود و جبرئیل به وجود ایشان افتخار کرد و گفت کیست مثل من در صورتی که ششمین نفر آنان می باشم. و به حضرت مریم می فرماید: ﴿وَ لَهَا تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا فَكُلِي وَاشْرَبِي﴾.
ص: 49
قوله تعالى: ﴿فَكُلِي وَاشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَينَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحمن صَوْماً فَلَنْ أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا﴾ (20)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَالَ لَهَا عِيسَى علیه السلام فَكُلِي وَاشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَينَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً وَ صَمْتاً كَذَا نَزَلَتْ فَلَنْ أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيَّا﴾. (1)
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً أَي صَمْتاً﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الصِّيَامَ لَيْسَ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَحْدَهُ إِنَّ مَرْيَمَ قَالَتْ إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً أَى صَمْنَا فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَغَضُوا أَبْصَارَكُمْ وَ لَا تَحَاسَدُوا وَ لَا تَنَازَعُوا﴾. (3)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الصِّيَامَ لَيْسَ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَحْدَهُ إِنَّمَا لِلصَّوْمِ شَرْطُ يُحْتَاجُ أَنْ يُحْفَظَ حَتَّى يَتِمَّ الصَّوْمُ وَ هُوَ صَمْتُ الدَّاخِلِ أَ مَا تَسْمَعُ مَا قَالَتْ مَرْيَمَ بِنْتُ عِمْرَانَ تَا ۖ إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيَّا يَعْنِي صَمْتاً فَإِذَا صُمْتُمْ فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ عَنِ الْكَذِبِ وَ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ لَا تَنَازَعُوا وَ لَا تَحَاسَدُوا وَ لَا تَغْتَابُوا وَلَا تَمَارَوْا وَلَا تَكْذِبُوا وَ لَا تَبَاشَرُوا وَ لَا تَخَالَفُوا وَلَا تَغَابُوا وَ لَا تَسَابُوا وَ لَا تَشَاتَمُوا وَ لَا تَفَاتَرُوا وَ لَا تَجَادَلُوا وَلَا تَتَأَذَوْا وَلَا تَظْلِمُوا وَلَا تَسَافَهُوا وَلَا تَضَاجَرُوا وَلَا تَغْفُلُوا عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلَاةِ﴾. (4)
4-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ سِتَّةُ كَرِهَهَا اللَّهُ لِى فَكَرِهْتُهَا لِلْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِي وَلْتَكْرَهُهَا الْأَئِمَّةُ لِأَتْبَاعِهِمْ الْعَبَثُ فِي الصَّلَاةِ وَ الْمَنُّ فِي الصَّدَقَةِ وَالرَّفَثُ فِي الصِّيَامِ وَ الصَّحِ بَيْنَ الْقُبُورِ وَ التَّطَّلِعُ فِي الدُّورِ وَ إِثْيَانُ
ص: 50
پس [از این غذای لذیذ و آب گوارا[ بخور و بنوش و چشمت [به فرزندت] روشن باد و هرگاه کسی از انسان ها را دیدی با اشاره بگو من برای خداوند رحمان روزه ای نذر کرده ام؛ بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نمی گویم. [و بدان که این نوزاد از تو دفاع خواهد کرد]». (26)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سپس عیسی گفت: پس از این غذای لذیذ و آب گوارا بخور و بنوش و چشمت روشن باد و هرگاه کسی از انسان ها را دیدی [با اشاره] بگو من برای خداوند رحمان روزه ی سکوت گرفته ام و با هیچ انسانی سخن نمی گویم».
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- گفت: انِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا؛ و منظور از آن سکوت است.
2-2- امام صادق علیه السلام- روزه، تنها دست کشیدن از طعام و آشامیدنی نیست حضرت مریم فرمود: إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً يعنى روزه سکوت پس زبانها را نگهدارید، چشم ها را فرو خوابانید (به نامحرم نگاه نکنید) حسد نورزید و نزاع نکنید که حسد ایمان را می خورد چنان که آتش هیزم را [نابود می کند].
3-2- امام صادق علیه السلام- بی گمان روزه تنها دست کشیدن از طعام و آشامیدنی نیست و برای آن شرطی است که تنها با رعایت آن روزه محقق می گردد و آن نگاهبانی معنوی و درونی است. پس هنگامی که روزه می گیرید زبان خود را از دروغ نگهدارید و دیدگانتان را از ناروا فرو پوشید با یکدیگر نزاع نکنید و بر هم حسد نورزد و غیبت یکدیگر را نکنید و به همدیگر خشم نورزید و سوگند دروغ نخورید و با زن خود نیامیزید و از اختلاف با یکدیگر بپرهیزید و نسبت به هم خشمگین نشوید و دشنام و ناسزا نگویید و القاب زشت بر یکدیگر نگذارید و با هم دشمنی و جنگ نکنید و بر یکدیگر ستم نورزید و بی خردی نکنید و از هم دلگیر نشوید از یاد خدا و نماز غفلت نکنید.
4-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- محمد بن سلیمان دیلمی از پدرش نقل می کند: امام صادق علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت فرمود: شش چیز هست که خدا برای من بد دانسته و من آن ها را برای امامان علیهم السلام از ذریّه ام بد می دانم و باید آنان هم برای پیروان خود بد بدانند بازی در نماز و منت در صدقه ذریه ام بد می رفت در حال روزه و خنده بر سر گورها و سرکشی در خانه ها و رفتن در مساجد با جنابت». گفتم:
ص: 51
الْمَسَاجِدِ جُنُباً قَالَ قُلْتُ وَ مَا الرَّفَتْ فِي الصِّيَامِ قَالَ مَا كَرِهَ اللَّهُ لِمَرْيَمَ فِي قَوْلِهِ إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيَّا قَالَ قُلْتُ صَمْتُ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ قَالَ مِنَ الْكَذِب﴾. (1)
5-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير قَالَ: سَأَلَ طَاوُسُ الْيَمَانِى أَبُو جَعْفَر مُحَمَّدُ بْنُ عَلَى الْبَاقِرِ علیه السلام فَقَالَ.. فَأَخْبِرْنِي عَنْ صَلَاةِ مَفْرُوضَة تُصَلِّي بِغَيْرِ وُضُوءٍ وَ عَنْ صَوْمِ لَا يُحْجَرُ عَنْ أَكُل وَ شُرْب قَالَ أَمَّا الصَّلَاةُ بِغَيْرِ وُضُوءِ فَالصَّلَاةُ عَلَى النَّبِي وَ أَمَّا الصَّوْمُ فَقَوْلُهُ عَزَوجل إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْمًا فَلَنْ أعلمَ الْيَوْمَ إنسيا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قالوا يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا﴾ (27)
1- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَجَاءَ إِلَيْهَا بَنُو إِسْرَائِيلَ وَ زَكَرِيَّا علیهما السلام فَقَالُوا لَهَا يَا مَرْيَمَ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا الله فَرِيَّا أى عظيما من المناهي﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ عَلْقَمَةُ فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ علیه السلام يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ النَّاسَ يَنْسُبُونَنَا إِلَى عَظَائِم الْأُمُورِ وَ قَدْ ضَاقَتْ بذَلِكَ صُدُورُنَا فَقَالَ الله يَا عَلْقَمَة ... أ لَمْ يَنْسَبُوا مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ إِلَى أنَّهَا حَمَلَتْ بِعِيسَى مِنْ رَجُل نَجَّارِ اسْمُهُ يُوسُف﴾. (4)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلَى اللهِ قَالَ: دَعَانِي رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: يَا عَلِيُّ علیه السلام، إِنَّ فِيكَ شَبَهَا مِنْ عِيسَى ابْن مَرْيَمَ علیه السلام، أَحَبَّتْهُ النَّصَارَى حَتَّى أَنْزَلُوهُ بِمَنْزِلَة لَيْسَ بهَا، وَأَبْغَضَتْهُ الْيَهُوذَ حَتَّى بَهَتُوا أُمَّهُ﴾. (5)
4- الباقر علیه السلام- ﴿لَمَّا قَالَتِ الْعَوَاتِقُ الْفِرْيَةَ وَهُنَّ سَبْعُونَ لِمَرْيَمَ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيَّا أَنْطَقَ اللَّهُ عِيسَى علیه السلام عِنْدَ ذَلك﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿يا أُخْتَ هَارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كَانَتْ أُمُّك بغيا﴾. (28)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا أُخْتَ هَارُونَ قِيلَ: فِيهِ أَقْوَالُ: أَحَدُهُمَا أَنَّ هَارُونَ كَانَ رَجُلًا صَالِحاً فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ يُنْسَبُ إِلَيْهِ كُلٌّ مَنْ عُرف بالصَّلَاح عَن ابْنِ عَبَّاس رحمه الله علیه وَ قَتَادَةَ وَ كَعْب وَ ابْنِ زَيْدِ وَ الْمُغَيْرَة بن شُعْبَةَ رَفَعَهُ إِلَى النَّبيِّ صلی الله علیه و آله﴾. (7)
ص: 52
رفث در روزه چه باشد؟ فرمود: «آن چه خدا بد داشت برای مریم که فرمود: ﴿إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا﴾ گوید: گفتم خاموش بودن از چه چیزی»؟ فرمود: «از دروغ».
5-2- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید طاوس یمانی از امام باقر علیه السلام پرسیده است: «مرا از نماز فریضه که بدون وضو ادا می شود و از روزهای که انسان را از خوردن و نوشیدن باز نمی دارد باخبر ساز»؟ آن حضرت فرمود: «اما» نماز بدون وضو نمازی [صلواتی] است که بر محمد و آلش فرستاده می شود و در مورد این گونه روزه این آیه بیانگر آن است: ﴿إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنسِيَّاه﴾.
[مریم] در حالی که او را در آغوش گرفته بود وی را نزد قومش آورد؛ گفتند: «ای مریم کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی» (27)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- بنی اسرائیل و زکریا ا نزد او آمدند و به او گفتند: ﴿يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيَّا﴾ یعنی گناه بزرگی را مرتکب شدی.
2- امام صادق علیه السلام- علقمه گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم ای پسر رسول خدا مردم ما را به کارهای زشت نسبت می دهی به طوری که سینه ما تنگ شده و شدیداً ناراحت می شویم فرمود: «ای علقمه! ... مگر آن ها مریم دختر عمران را منتسب به این نکردند که او عیسی را از مردی نجار به نام یوسف حامله شده است»؟
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام علی روایت است پیامبر صلی الله علیه و آله مرا فراخواند و فرمود: یا علی علیه السلام در تو مشابهتی به عیسی بن مریم است یهودی ها با او دشمن بودند تا جایی که به مادرش تهمت زدند و نصاری او را دوست داشتند تا جایی که او را به مقامی بردند که در آن نبود.
4- امام باقر علیه السلام- وقتی هفتاد زن آزاد به مریم بی احترامی کرده و نسبت زنا دادند و گفتند: لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيَّا، خداوند عیسی علیه السلام را به سخن در آورد.
* ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدکاره ای»! (28)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- يا أُخْتَ هَارُونَ در مورد آن چند سخن گفته شده است؛ یکی از آن ها این که: هارون مردی صالح در بنی اسرائیل بود که هر کس به نیکی شناخته می شد به او نسبت داده می شد این سخن از ابن عباس رحمه الله علیه قتاده کعب و ابن زید [نقل شده است] و مغيرة بن شعبه در حدیث مرفوعی آن را از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده است.
ص: 53
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْمُغَيْرَةُ بْنُ شُعْبَةَ قَالَ لَمَّا أَرْسَلَنِي رَسُولُ الله له إِلَى أَهْل نَجْرَانَ قَالَ لِي أَهْلُهَا أَ لَيْسَ نَشِيكُمْ يَزْعُمُ أَنَّ هَارُونَ أَخُو مُوسَى علیه السلام وَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ مَا كَانَ بَيْنَ مُوسَى علیه السلام وَ عِيسَى علیه السلام مِنَ السِّنِينَ. فَلَمْ أَدْر مَا أَرُدُّ حَتَّى رَجَعْتُ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَذَكَرْتُ لَهُ ذَلِكَ فَقَالَ لِي: فَهَنَّا قُلْتَ إِنَّهُمْ كَانُوا يَدْعُونَ بأَنْبِيَائِهِمْ وَالصَّالِحِينَ قَبْلَهُمْ﴾. (1)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ: هَارُونُ هَذَا الَّذِي ذَكَرُوهُ هُوَ هَارُونَ علیه السلام أَخُو مُوسَى علیه السلام﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي المَهْدِ صَبِيًّا﴾ (29)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قال أمير المؤمنين علیه السلام... إنَّ اللَّهَ تَعَالَى مَا أَلْحَقِّ صِبْيَاناً برجَال كَامِلِي الْعُقُولُ إِلَّا هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ وَ يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا علیه السلام وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ علیهما السلام أَمَّا عِيسَى علیه السلام فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى حَكَى قِصَّتَهُ فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي المَهْدِ صَبِيَّا قَالَ اللهُ تَعَالَى حَاكِياً عَنْ عِيسَى علیه السلام قالَ إِنِّي عَبْدُ الله آتَانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا الْآيَةَ﴾. (3)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ وَهْبِ بْن مُنَبِّهِ الْيَمَانِيِّ قَالَ: إِنَّ يَهُودِيًا سَأَلَ النَّبِي فَقَالَ يَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله كُنْتَ فِى أُمِّ الْكِتَابِ نَبيّاً قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ؛ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: وَ هَؤُلَاءِ أَصْحَابُكَ الْمُؤْمِنُونَ مُثْبَتُونَ مَعَكَ قَبْلَ أَنْ يُخْلَقُوا؟ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَمَا شَأْنُكَ لَمْ تَتكَلَّمْ بِالْحِكْمَة حِينَ خَرَجْتَ مِنْ بَطْنِ أُمِّكَ كَمَا تكَلَّمَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ عَلَى زَعْمِكَ وَ قَدْ كُنْتَ قَبْلَ ذَلِكَ نَبيّاً؟ فَقَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله: إِنَّهُ لَيْسَ أَمْرِى كَأَمْرِ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ علیها السلام إِنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ علیها السلام خَلَقَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ أُمَّ لَيْسَ لَهُ أَبْ كَمَا خَلَقَ آدَمَ اللهِ مِنْ غَيْرِ أَب وَ لَا أُمِّ وَ لَوْ أَنَّ عِيسَى علیه السلام حِينَ خَرَجَ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ لَمْ يَنْطِقُ بِالْحِكْمَة لَمْ يَكُنْ لِأُمِّهِ عُذْرُ عِندَ النَّاسِ وَقَدْ أَتَتْ بِهِ مِنْ غَيْرِ آب وَكَانُوا يَأْخُذُونَهَا كَمَا يُؤْخَذُ بِهِ مِثْلَهَا مِنَ الْمُحْصَنَاتِ فَجَعَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْطِقَهُ عُذراً لِأُمَّهِ﴾. (4)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَإِنَّ هَذَا عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ تَكَلَّمَ فِي الْمَهْدِ صَيًّا قَالَ لَهُ عَلَى علیه السلام لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ﴾. (5)
ص: 54
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- مغيرة بن شعبه گوید: زمانی که رسول خدا مرا نزد اهالی نجران فرستاد، اهالی آن جا به من گفتند: «آیا پیامبر صلی الله علیه و آله شما گمان نمی کند که هارون برادر موسی علیه السلام است و خداوند آگاه است که بین موسی و عیسی علیه السلام سال ها فاصله بوده است»؟ سپس من ندانستم که در جوابشان چه بگویم تا این که نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتم و آن را به ایشان یادآور شدم آن حضرت فرمود: «چرا این جواب را به آن ها ندادی که آن ها با نام پیامبران و صالحان پیش از خود صدا زده می شدند».
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است که ایشان فرمود: «هارونی که این جا ذکر شده، همان هارون برادر موسی است».
[مریم] به او اشاره کرد؛ گفتند چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم»؟! (29)
1- امام علی علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «... خدای تعالی هیچ کودکی را به مردان دارای عقل کامل ملحق نکرده مگر این چهار نفر عیسی بن مریم یحیی بن زکریا، حسن و حسین علیهم السلام اما عیسی علیه السلام، پس خدای تعالی داستان او را حکایت فرمود: ﴿فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي المَهْدِ صَبِيّاً﴾. خدای تعالی در حال حکایت سخن عيسى علیه السلام فرمود: ﴿إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّا﴾.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از وهب بن منبه یمانی روایت است مردی یهودی از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال کرد: «ای محمد تو در علم الهی قبل از این که آفریده شوی پیامبر صلی الله علیه و آله بوده ای»؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آری»، یهودی گفت: «و این اصحاب تو هم قبل از آفرینش مقدّر بوده که تو را تصدیق کنند؟ فرمود: «آری» یهودی گفت: پس چرا تو مثل عیسی وقتی از شکم مادرت متولّد شدی به اندرز و حکمت سخن نگفتی؟! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «امر من با عیسی علیه السلام متفاوت بود، خداوند او را بدون پدر از مادری باکره خلق نمود همان طور که آدم را بدون پدر و مادر ایجاد کرد اگر عیسی در آن لحظه به سخن در نمی آمد مادرش هیچ عذری برای تولد او نداشت و مردم او را حدّ می زدند، پس خداوند سخن گفتن او را عذر مادرش قرار داد».
3- امام علی علیه السلام- یهودی گفت: «می پندارند که عیسی بن مریم علیها السلام در گهواره سخن می گفت». على علیه السلام فرمود: «صحیح است».
ص: 55
4- الباقر علیه السلام- ﴿لَمَّا وُلِدَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ: كَانَ ابْنَ يَوْمٍ كَأَنَّهُ ابْنُ شَهْرَيْنِ فَلَمَّا كَانَ ابْنَ سَبْعَة أَشْهُرٍ أَخَذَتْ وَالِدَتْهُ بِيَدِهِ وَ جَاءَتْ بِهِ الْكِتَابَ وَأَقْعَدَتْهُ بَيْنَ يَدَى الْمُؤَدِّبُ فَقَالَ لَهُ الْمُؤَدِّبُ قُلْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ فَقَالَ عِيسَى علیه السلام بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ فَقَالَ لَهُ الْمُؤَدِّبُ قُلْ أَبْجَدْ فَرَفَعَ عيسَى رَأسَهُ فَقَالَ وَ هَلْ تَدْرِى مَا أَبْجَدْ فَعَلَاهُ بالدَّرَة لِيَضْرِبَهُ فَقَالَ يَا مُؤَدِّبُ لَا تَضْرِبْنِي إِنْ كُنتَ تَدْرِى وَ إِنَّا فَاسْأَلْنِي حَتَّى أَفَسِّرَ لَكَ فَقَالَ فَسِّرْ لِي فَقَالَ عِيسَى علیه السلام الْأَلِفُ آلَاء اللَّهِ وَالْبَاء بَهْجَةُ اللَّهِ وَ الْجِيمُ جَمَالُ اللَّهِ وَالدَّالُ دِينُ اللَّهِ هَوَرْ الْهَاءُ هِيَ هَوْلُ جَهَنَّمَ وَالْوَاوُ وَيْلٌ لِأَهْلِ النَّارِ وَ الزَّاءُ زَفَيرُ جَهَنَّمَ حُطَّى حُطَّتِ الْخَطَايَا عَنِ الْمُسْتَغْفِرِينَ كَلَمَنْ كَلَامُ اللَّهِ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ سَعْفَصٌ صَاعُ بِصَاعِ وَالْجَزَاء بِالْجَزَاءِ قَرَشَتْ قَرَشَهُمْ فَحَشَرَهُمْ فَقَالَ الْمُؤَدِّبُ أَيَّتُهَا الْمَرْأَةُ خُذِي بِيَدِ ابْنِكِ فَقَدْ عَلَمَ وَ لَا حَاجَةَ لَهُ فِي الْمُؤَدِّب. (1)
5- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ بْن يَحْيَى قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضا علیه السلام قَدْ كُنَّا نَسْأَلُكَ قَبْلَ أَنْ يَهَبَ اللَّهُ لَكَ أبَا جَعْفَر علیه السلام فَكُنْتَ تَقُولُ يَهَبُ اللَّهُ لِى غُلَامًا فَقَدْ وَهَبَهُ اللَّهُ لَكَ فَأَقَرَّ عُيُونَنَا فَلَا أَرَانَا اللَّهُ يَوْمَكَ فَإِنْ كَانَ كَوْنُ فَإِلَى مَنْ فَأَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام وَ هُوَ قَائِمُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا ابْنُ ثَلَاثِ سِنِينَ فَقَالَ وَ مَا يَضُرُّهُ مِنْ ذَلِكَ فَقَدْ قَامَ عِيسَى علیه السلام بِالْحُجَّةِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِ سِنِينَ﴾
قوله تعالى: ﴿قالَ إِنِّي عَبْدُ اللهُ آتَانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا﴾ (30)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَأَنْطَقَ اللَّهُ عِيسَى علیه السلام فَقَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿لَمَّا قَالَتِ الْعَوَاتِقُ الْفِرْيَةَ وَ هُنَّ سَبْعُونَ لِمَرْيَمَ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَريَّا أَنْطَقَ اللَّهُ عِيسَى علیه السلام عِنْدَ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُنَّ وَيْلَكُنَّ تَفْتَرِينَ عَلَى أُمِّى أنَا عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتابَ وَ أَقْسِمُ بِاللَّهِ لَأَضْرِبَنَّ كُلَّ امْرَأَة مِنْكُنَّ حَداً بِافْتِرَائِكُنَّ عَلَى أُمِّى﴾. (3)
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿آتاني الكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا قِيلَ: يَوْمَ وُلِدَ﴾. (4)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي عَمْرُو وَ أَبي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ فِي حَدِيثِ طَوِيل فِي وَلَادَة عَلَى علیه السلام عَن النبي صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: هَذَا عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِيهِ فَناداها مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَخَزَنِي قَدْ جَعَلَ
ص: 56
4- امام باقر علیه السلام- هنگامی که عیسی متولد شد و یک روزه بود گویا که دو ماهه است، پس آن گاه که هفت ماهه بود مادرش دست او را گرفت و به مکتب خانه برد و در مقابل معلمش نشاند، پس معلّم به عیسی گفت: بگو بسم الله الرحمن الرحيم، عيسى گفت: بسم الله الرحمن الرحیم» سپس به او گفت «بگو بجد» پس عیسی سرش را بالا گرفت و گفت و آیا می دانی که ابجد چیست؟ معلّم تازیانه ای را بلند کرد تا با آن عیسی را بزند ولی او گفت: «ای معلّم، اگر معناى أبجد را می دانی مرا نزن وگرنه معنایش را از من بپرس تا برایت تفسیر کنم»، پس معلم گفت: «برایم تفسیر کن» آن گاه عیسی گفت: (ألف) نشانه های خداوند، (باء) شکوه و بهجت خداوند (جیم) جمال و زیبایی خداوند (دال) دین و آئین خداوند (هوز هاء) ترس و هراس جهنم، (واو) ویل و هلاکت ساکنان جهنم (زاء) صدای گرگر آتش جهنم؛ (حطی): گناه آنان که طلب بخشش کردند از بین رفت و زدوده شد کلمن کلام خداوند است که هیچ تغییر و تحویلی در کلماتش روی نمی دهد (سعفص) پیمانه در مقابل پیمانه و پاداش نیک یا بد در مقابل پاداش، (قرشت): آنان را جمع کرد و گرد هم آورد. سپس معلم گفت: «ای زن، دست پسرت را بگیر او آگاه گشته است و هیچ نیازی به معلم ندارد».
5- امام رضا علیه السلام- صفوان بن یحیی روایت می کند که به امام رضا علیه السلام گفتم: «ما قبل از این که خداوند ابا جعفر علیه السلام را به تو ،ببخشد از شما سؤال می کردیم و شما می فرمودید خداوند فرزندی به من عطا می کند و خداوند فرزندی به شما داد و چشمانمان را روشن کرد، خداوند مرگت را به ما ننمایاند و اگر دنیا پابرجا باشد مقام امامت به چه کسی می رسد؟ سپس ایشان با دستش به امام جوادال که در برابرش ایستاده بود اشاره نمود من گفتم: فدایت شوم این که سه سال دارد؟ ایشان فرمود: «چه عیبی دارد؟ و حال آن که عیسی علیه السلام سه ساله به عنوان حجت برگزیده شد.
[ناگهان عیسی زبان به سخن گشود و] گفت: «من بنده ی خدایم؛ او کتاب آسمانی به من داده؛ و مرا پیامبر قرار داده است. (30)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- همان دم به اذن الهی عیسی علیه السلام به سخن آمد و گفت: إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتَانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا .
2- امام باقر علیه السلام- وقتی هفتاد زن آزاد به مریم بی احترامی کرده و نسبت زنا دادند و گفتند: لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيَّا خداوند عیسی علیه السلام را به سخن در آورد و او فرمود: «وای بر شما که به مادر من تهمت می زنید من بنده خدا هستم که به من کتاب داده شده و به خدا سوگند هر یک از شما را به سبب تهمتی که به مادرم زدید، حد می زنم».
3- ابن عباس رحمه الله علیه- آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا؛ گفته شده روزی که به دنیا آمد.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ابو عمرو و ابوسعید خدری روایت است پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد ولادت امام علی علیه السلام فرمود: «و مگر درباره ی عیسی بن مریم خدای عزوجل چنین نفرموده است: فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاً تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيَّا؛ وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَاً جَنِيًّا؛ فَكُلِي وَاشْرَبي
ص: 57
رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيَّا إِلَى قَوْلِهِ إِنسِيًّا فَكَلَّمَ أُمَّهُ وَقْت مَوْلِدِهِ وَ قَالَ حِينَ أَشَارَتْ إِلَيْهِ [فَ] قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا ... إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتَانِيَ الْكِتابَ إِلَى آخِر الْآيَةِ فَتَكَلَّمَا فِي وَقْتِ وَلَادَتِهِ﴾. (1)
5- الباقر علیه السلام- ﴿يَزِيدَ الْكُنَاسِي قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام كَانَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ علیه السلام حِينَ تَكَلَّمَ فِي الْمَهْدِ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ زَمَانِهِ فَقَالَ كَانَ يَوْمَئِذٍ نَبِيّاً حُجَّةَ اللَّهِ غَيْرَ مُرْسَل أَ مَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ حِينَ قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيَّا وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ مَا كُنْتُ وَ أَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيَّا قُلْتُ فَكَانَ يَوْمَئِذٍ حُجَّةٌ لِلَّهِ عَلَى زَكَرِيَّا فِي تِلْكَ الْحَالِ وَ هُوَ فِي الْمَهْدِ فَقَالَ كَانَ عِيسَى علیه السلام فِي تِلْكَ الْحَالِ آيَةَ لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ لِمَرْيَمَ حِينَ تَكَلَّمَ فَعَبَّرَ عَنْهَا وَ كَانَ نَبِيّاً حُجَّةً عَلَى مَنْ سَمِعَ كَلَامَهُ فِي تِلْكَ الْحَالِ ثُمَّ صَمَتَ فَلَمْ يَتَكَلَّمْ حَتَّى مَضَتْ لَهُ سَنَتَانِ وَ كَانَ زَكَرِيَّا علیه السلام ا الْحُجَّةَ لِلَّهِ عزّوجلّ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ صَمْتِ عِيسَى بِسَنَتَيْنِ ثُمَّ مَاتَ زَكَرِيَّا علیه السلام فَوَرَثَهُ ابْنُهُ يَحْيَى الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَهُوَ صَبى صَغِيرُ أَمَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ عَزَوجِلٌ يَا يَحْيى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا فَلَمَّا بَلَغَ عِيسَى علیه السلام سَبْعَ سِنِينَ تَكَلَّمَ بالنَّبُوَّةِ وَالرِّسَالَةِ حِينَ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ فَكَانَ عِيسَى علیه السلام لَ الْحُجَّةَ عَلَى يَحْيَى وَ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ لَيْسَ تَبْقَى الْأَرْضِ يَا أَبَا خَالِدِ يَوْماً وَاحِداً بِغَيْرِ حُجَّة لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ مُنْذُ يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ أَدَمَ وَأَسْكَنَهُ الْأَرْضِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَينَ ما كُنْتُ وَ أَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ ما دُمْتُ حَيًّا﴾ (31)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ رَجُل عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَوجِلٌ وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَينَ ما كُنْتُ قَالَ نَفَاعاً﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن وَهْب قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ أَفْضَلَ مَا يَتَقَرَّبُ بِهِ الْعِبَادُ إِلَى رَبِّهِمْ وَ أَحَبِّ ذَلِكَ إِلَى اللَّهِ عَزَوجِلَّ مَا هُوَ فَقَالَ مَا أَعْلَمُ شَيْئًا بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ ألَا تَرَى أَنَّ الْعَبْدَ الصَّالِحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ علیه السلام قَالَ وَ أَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيَّا﴾. (4)
ص: 58
وَ قَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَينَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلَّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيَّا؛ و مگر عیسی علیه السلام به هنگام تولد و هنگامی که مادرش به او اشاره کرد سخن نگفت و قرآن در این مورد می گوید: «قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا »؟ ... عيسى علیه السلام گفت: «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَ جَعَلَنِي نَبيَّا» بنابراین می بینید که عیسی علیه السلام به هنگام تولد سخن گفته است».
5- امام باقر علیه السلام- یزید کناسی گوید: از امام باقر علیه السلام علیه السلام پرسیدم که آیا عیسی بن مریم علیه السلام زمانی که در گهواره سخن ،گفت حجت خدا بر اهل زمانش بود؟ فرمود او آن زمان پیغمبر و حجت غیر مرسل خدا بود در آن زمان مأمور به تبلیغ و دعوت نبود مگر نمی شنوی گفته ی خود او را که می گوید: «إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتَانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا؛ وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَينَ مَا كُنْتُ وَ أَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيَّا». عرض کردم در آن زمان و در همان حالی که در گهواره بود، بر زکریا علیه السلام حجت خدا بود؟ فرمود: «عیسی علیه السلام در همان حال برای مردم آیت بود و برای مریم، زمانی که سخن گفت و از جانب او دفاع کرد رحمت خدا بود و پیغمبر بود و حجّت بر هر که سخنش را در آن حال شنید. سپس سکوت نمود و تا دو ساله شد سخن نگفت و حجت خدای عزوجل بر مردم بعد از سکوت عیسی تا دو سال زکریا علیه السلام بود سپس زکریا درگذشت و پسرش يحيى علیه السلام، کتاب و حکمت را از او ارث برد در حالی که کودکی خردسال بود. مگر نمی شنوی گفته خدای عزوجل را؟ يا يحيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْنَاهُ الحُكْمَ صَبِيَّاً ؛ یعنی ما تو را در کودکی حکم نبوت دهیم نیرو و استعداد آن را هم به تو می بخشیم چون عیسی هفت ساله شد و خدای تعالی به او وحی فرستاد از نبوّت و رسالت خود سخن گفت و بر یحیی و همه ی مردم حجت گشت ای ابا !خالد از روزی که خدا آدم را آفرید و در زمینش ساکن ساخت یک روز زمین، بدون حجت خدا بر مردم نباشد».
و هرجا که باشم مرا وجودی پربرکت قرار داده و تا زمانی که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است. (31)
1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام در مورد آیه وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ روایت است که ایشان فرمود: « مُبَارَكًا یعنی بسیار سودمند».
2- امام صادق علیه السلام- معاوية بن وهب گوید: از امام صادق علیه السلامدر مورد بهترین و محبوب ترین کارهایی که انسان با آن به خدا تقرب می جوید پرسیدم ایشان پاسخ داد: «من بعد از شناخت و معرفت چیزی را بهتر از نماز نمی بینم آیا نمی بینی که بنده صالح خدا، عيسى بن مريم علیه السلام می گوید: وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيَّا».
ص: 59
3- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ الصَّادِقِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَ أَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكَاةِ قَالَ زَكَاةُ الرُّءُوس لِأَنَّ كُلَّ النَّاسِ لَيْسَتْ لَهُمْ أَمْوَالُ وَ إِنَّمَا الْفِطْرَةُ عَلَى الْفَقِيرِ وَ الْغَنِيِّ وَالصَّغِيرِ وَالْكَبير﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ بَرًّا بِوَالِدَتي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارٍاً شَقِيًّا﴾ (32)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: دَخَلَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدِ الْبَصْرِيُّ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فقَالَ أَحِبُّ أَنْ أَعْرفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللهِ عزوجل.. فَقَالَ علیه السلام وَ مِنْهَا عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ لِأَنَّ اللَّهَ عز وجل جَعَلَ الْعَاقَ جَبَّارٍاً شَقِيّا فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ بَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارٍاً شَقِيًّا﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مِنْ جُنُودِ العقل ... بر الْوَالِدَيْن وَ ضِدَّهُ الْعُقُوق﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿بَرُوا آبَاتَكُمْ يَبَرَكُمْ أَبْنَاء كُمْ﴾. (4)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا يَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْكُمْ أَنْ يَبَرَ وَالِدَيْهِ حَيَّيْن و مَيِّتَيْنِ يُصَلِّى عَنْهُمَا وَ يَتَصَدَّقَ عَنْهُمَا وَ يَحْجَ عَنْهُمَا وَ يَصُومَ عَنْهُمَا فَيَكُونَ الَّذِي صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ فَيَزِيدَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بيرهِ وَصِلَتِهِ خَيْراً كَثيراً﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ السَّلامُ عَلَى يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا﴾. (33)
1- الرّضا علیه السلام- ﴿إِنَّ أَوْحَشَ مَا يَكُونُ هَذَا الْخَلْقُ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ يَوْمَ يُولَدُ وَ يَخْرُجُ مِنْ بَطْن أُمِّهِ فَيَرَى الدُّنْيَا وَ يَوْمَ يَمُوتُ فَيُعَايِنُ الْآخِرَةَ وَأَهْلَهَا وَيَوْمَ يُبْعَثُ فَيَرَى أَحْكَامًا لَمْ يَرَهَا فِي دَارِ الدُّنْيَا وَ قَدْ سَلَّمَ اللَّهُ عزّوجلّ عَلَى يَحْيَى علیه السلام فِي هَذِهِ الثَّلَاثَةِ الْمَوَاطِنِ وَ آمَنَ رَوْعَتَهُ فَقَالَ وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيَّا وَقَدْ سَلَّمَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ الله عَلَى نَفْسِهِ فِي هَذِهِ الثَّلَاثَةِ الْمَوَاطِن فَقَالَ وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا﴾. (6)
ص: 60
3- امام صادق علیه السلام- وَ أَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ، منظور از آن زکات رؤوس (فطر) است، چرا که همه ی مردم از مال و ثروت برخوردار نیستند و پرداخت فطریه بر فقیر و غنی و کوچک و بزرگ واجب است.
و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده؛ و جبار و عصیانگر قرار نداده است. (32)
1- امام صادق علیه السلام- از امام کاظم علیه السلام روایت است عمروبن عبید بر پدرم امام صادق علیه السلام وارد شد ... عرض کرد: «دوست دارم گناهان کبیره را از کتاب خدای عزوجل بشناسم» امام علیه السلام فرمود: «... نافرمانی پدر و مادر زیرا نافرمان پدر و مادر شقی است»؛ به دلیل این آیه: ﴿وَ بَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارٍاً شَقِي﴾.
2- امام صادق علیه السلام- از سپاهیان عقل ... مراعات حقوق پدر و مادر و در مقابلش حق نشناسی نسبت به آن ها است.
3- امام صادق علیه السلام- به پدران خود نیکی کنید تا فرزندان شما به شما نیکی کنند.
4- امام صادق علیه السلام- چه چیز مانع می شود که آدمی به پدر و مادر خود درحال زندگی و بعد از مرگشان نیکی کند برای ایشان نماز بخواند و صدقه بدهد و از جانب ایشان حج برود و برای ایشان روزه بگیرد، پس [پاداش] آن چه انجام داده برای آن ها باشد و برای خود او هم مثل [جزای] آن خواهد بود و خداوند با عزّت و جلال به سبب نیکی و احسانش [که به پدر و مادر نموده] خیر و نیکی فراوانی به او عطا فرماید.
و سلام [خدا] بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، و روزی که زنده برانگیخته خواهم شد» (33)
1- امام رضا علیه السلام- این مردم در سه جا از همه جا بیشتر وحشت زده اند؛ روزی که متولد می شود و از شکم مادر بیرون می آید و چشم بر این دنیا می گشاید و روزی که می میرد و آخرت و اهلش را می بیند و روزی که برانگیخته می شود و مقرراتی را می بیند که در دنیا ندیده بود و خدای عزوجل یحیی علیه السلام را در همین سه جا سلامتی عنایت کرده و وحشتش را تأمین کرده و فرموده است: سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيَّا؛ و عیسی بن مریم برای خود در این سه جا سلامتی درخواست کرده و فرمود: وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا.
ص: 61
2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ أَقْمَانُ لاتيه ... وَأَشَدُّ سَاعَاتِهِ يَوْمَ يُولَدُ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ وَلَقَدْ سَلَّمَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى يَحْيَى علیه السلام فِي هَذِهِ السَّاعَاتِ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا وَ قَدْ سَلَّمَ عِيسَى علیه السلام عَلَى نَفْسِهِ فَقَالَ وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أَبْعَثُ حَيًّا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ذلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ﴾ (34)
قوله تعالى: ﴿ما كانَ الله أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحانَهُ إِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾ (35)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلَ الحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ أَي يَتَخَاصَمُونَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ﴾. (36)
قوله تعالى: ﴿فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾. (37)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿وَ السُّفْيَانِيِّ مَعَ بَنِي ذَنَبِ الْحِمَارِ مُضَرُ وَ مَعَ السُّفْيَانِيِّ أَخْوَالُهُ مِنْ كَلْب فَيَظْهَرُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ مَعَهُ عَلَى بَنِي ذَنَب الْحِمَارِ حَتَّى يَقْتُلُوا قَتْلَا لَمْ يَقْتُلُهُ شَيْءٍ قَطُّ وَ يَحْضُرُ رَجُلٌ بِدِمَشْقَ فَيُقْتَلُ هُوَ وَ مَنْ مَعَهُ قَتْنَا لَمْ يَقْتُلُهُ شَيْءٍ قَطَّ وَ هُوَ مِنْ بَنِي ذَنَب الْحِمَارِ وَ هِيَ الْآيَةُ الَّتِي يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾. (3)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ دَاوُدَ الدَّجَاجِيٌّ عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَقَالَ انْتَظِرُوا الْفَرَجَ مِنْ ثَلَاثٍ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اللَّيْهِمْ وَ مَا هُنَّ فَقَالَ اخْتِلَافُ أَهْلِ الشَّامِ بَيْنَهُمْ وَ الرَّايَاتُ السُّودُ مِنْ خُرَاسَانَ وَ الْفَزْعَةُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ﴾. (4)
ص: 62
2- امام صادق علیه السلام- لقمان به پسرش گفت: .... سخت ترین لحظه های انسان روزی است که متولد می شود و روزی است که می میرد و روزی است که برانگیخته می شود و خدای تعالی در این لحظه ها بر یحیی السلامسلام و درود فرستاد و فرمود ﴿وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا﴾. و عیسی علیه السلام بر خود درود فرستاد و فرمود: ﴿وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أبعَثُ حَيّاً﴾.
این است عیسی پسر مریم؛ گفتار حقی که در آن تردید می کنند. (34)
هرگز برای خدا شایسته نبود که فرزندی اختیار کند؛ منزه است او هرگاه امری را اراده کند، تنها به آن می گوید: «موجود» باش بی درنگ موجود می شود. (35)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- قَوْلَ الحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ؛ منظور از کلمه: يَمْتَرُونَ یعنی جدال می کنید.
و [عیسی گفت]: خداوند، پروردگار من و پروردگار شماست؛ او را پرستش کنید؛ این است راه راست (36)
ولی [بعد از او] گروه هایی از میان آن ها اختلاف کردند؛ پس وای به حال کسانی که کافر شدند از حضور روز بزرگ [رستاخیز]! (37)
1-1- امام باقر علیه السلام- سفیانی با دائیانش که از قبیله ی کلب می باشند خروج می کند. و بر قبیله ی بنی ذنب الحمار از قبیله ی مضر حمله می آورد و جنگی می کند که تا آن روز چنان جنگی به وقوع نپیوسته است سپس مردی از بنی ذنب به دمشق می آید و با همراهانش طوری کشته می شود که کسی را بدان گونه نکشته باشند. این است معنی آیه ﴿فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾
2-1- امام باقر علیه السلام- داود دجاجی از امام باقر علیه السلام روایت می کند از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از این آیه ﴿فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ﴾؛ سؤال شد فرمود: «با دیدن سه علامت منتظر آمدن مهدی باشید». راوی عرض کرد یا امیرالمؤمنین آن ها چیستند؟ فرمود: «اول اختلافی که در بین اهل شام پدید می آید و آمدن پرچم های سیاه از خراسان و وحشتی در ماه رمضان».
ص: 63
1- الباقر علیه السلام- ﴿وَلَمْ يَجْعَل الْوَيْلَ لِأَحَدٍ حَتَّى يُسَمِّيَهُ كَافِراً قَالَ اللهُ عزّوجل فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُو مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبين﴾ (38)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَبْدِ اللَّهِ بْنِ وَالِ التَّيْمِيِّ قَالَ إِنِّى لَعِنْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِذَا فَيْجُ قَدْ جَاءَهُ يَسْعَى بِكِتَابٍ مِنْ قَرَظَةَ بْن كَعْب الْأَنْصَارِيِّ وَكَانَ أَحَدُ عُمَّالِهِ يُخْبِرُهُ بِأَنَّ خَيْلًا مَرَّتْ مِنْ قِبَل الْكُوفَةِ مُتَوَجِّهَةً نَحْوَ نَفَر ... فَكَذَّبَ إِلَيْهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ فَهُمْتُ مَا ذَكَرْتَ مِنْ أَمْر الْعِصَابَةِ الَّتِي مَرَّتْ بِعَمَلِكَ فَقَتَلَتِ الْبَرَّ الْمُسْلِمَ وَ أَمِنَ عِنْدَهُمُ الْمُخَالِفُ الْمُشْرِك وَ أَنَّ أُولَئِكَ قَوْمُ اسْتَهْوَاهُمُ الشَّيْطَانُ فَضَلُّوا كَالَّذِينَ حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَصَمُّوا [ف] أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْمَالُهُمْ فَالْزَمْ عَمَلَكَ وَ أَقْبلُ عَلَى خَرَاجِکَ فَإِنَّكَ كَمَا ذَكَرْتَ فِي طَاعَتِكَ وَ نَصِيحَتِكَ وَ السَّلَام﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ﴾ (39)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي وَكَادِ الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ الْآيَةَ قَالَ يُنَادِي مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ذَلِكَ بَعْدَ مَا صَارَ أَهْلُ الْجَنَّة فِي الْجَنَّةِ وَأَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ يَا أهْلَ الْجَنَّةِ وَ يَا أَهْلَ النَّارِ هَلْ تَعْرِفُونَ الْمَوْتَ فِى صُورَة مِنَ الصُّوَرَ فَيَقُولُونَ لَا فَيُؤْتَى بِالْمَوْتِ فِي صُورَةٍ كَبْشُ أَمْلَحَ فَيُوقَفُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ ثُمَّ يُنَادُونَ جَمِيعاً أَشْرِفُوا وَ انْظُرُوا إِلَى الْمَوْتِ فَيُشْرِفُونَ ثُمَّ يَأْمُرُ اللَّهُ بِهِ فَيُذْبَحْ ثُمَّ يُقَالُ يَا أَهْلَ الْجَنَّةِ خُلُودُ فَلَا مَوْتَ أَبَداً وَ يَا أَهْلَ النَّارِ خُلُودُ فَلَا مَوْتَ أَبَداً وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ أَنْ قُضِيَ عَلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ بالْخُلُودِ فِيهَا وَقُضِيَ عَلَى أَهْلِ النَّارِ بِالْخُلُودِ فِيهَا﴾. (3)
ص: 64
1- امام باقر علیه السلام- و خدا تا کسی را کافر نخواند کلمه ی ویل را درباره ی او به کار نمی برد، چنان که فرموده است: ﴿فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾.
روزی که نزد ما می آیند چه گوش های شنوا و چه چشم های بینایی پیدا می کنند! ولی این ستمکاران امروز در گمراهی آشکارند. (38)
1- امام علی علیه السلام- از عبدالله بن وال تیمی روایت است زمانی که فیج در حالی که با نامه ای از قرظة بن کعب انصاری که از کارگزاران او بود نزد امیرمؤمنان علیه السلام ،آمد نزد او بودم در آن نامه خبر می داد که سوارانی از جانب کوفه به قصد نفر گذر کرد ... پس امیرمؤمنان برای او نوشت: «اما بعد، آن چه که در خصوص امر آن گروهی که در حوزه عملت گذشتند ذکر کردی را فهمیدم، درستکار مسلمان را کشتند و مخالف مشرک نزد آنان ایمن است و به راستی اینان قومی هستند که شیطان آنان را فریب داد. پس مانند کسانی که پنداشتند که فتنه ،نیست، گمراه شدند، پس کور و کر شدند، در حالی که عملشان محشور می شود آنان را می شنوم و می بینم، پس به عمل-ت ملزم باش و به خراجت روی کن که تو چنانکه ذکر کردی در طاعت و خلوصت هستی. و السلام».
آنان را از روز حسرت (روز رستاخیز که برای همه مایه تأسف است) بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان می یابد؛ ولی [امروز] آن ها در غفلتند و ایمان نمی آورند. (39)
1- امام صادق علیه السلام- ابوولاد حناط گوید از امام صادق علیه السلام در مورد آيه: ﴿وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرِةِ﴾ سؤال شد. و ایشان پاسخ داد: بعد از این که بهشتیان وارد بهشت می شوند و جهنمیان به جهنم می روند، منادی ای از جانب خداوند ندا می دهد ای اهالی بهشت و جهنم آیا مرگ را درصورت خاصی می شناسید؟ آن ها می گویند: «نه، سپس مرگ را در صورت قوچی سیاه که آمیخته با سفیدی است، می آورند و بین جهنم و بهشت قرار می دهی و سپس به همگی اعلام می کنند بیایید و به مرگ نگاه کنید. آن ها بالا می آیند و سپس خداوند دستور ذبح آن را می دهد و مرگ را ذبح می کنند. بعد از آن اعلام می شود ای بهشتیان بعد از این جاودانگی است و مرگی در کار نیست. ای جهنمیان، بعد از این جاودانگی است و دیگر مرگی در کار نیست. منظور از آیه: ﴿وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ﴾ نيز همین است یعنی میان بهشتیان حکم می شود که آنان تا ابد در بهشت خواهند بود و میان جهنمیان نیز حکم شود که تا ابد در جهنم خواهند بود».
ص: 65
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِذَا دَخَلَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَأَهْلُ النَّارِ النَّارَ قِيلَ يَا أَهْلَ الْجَنَّةِ فَيُشْرِفُونَ وَ يَنْظُرُونَ وَقِيلَ يَا أَهْلَ النَّارِ فَيُشْرِفُونَ وَ يَنْظُرُونَ فَيُجَاءُ بِالْمَوْتِ كَأَنَّهُ كَبْشُ أَمْلَحُ فَيُقَالُ لَهُمْ تَعْرِفُونَ الْمَوْتَ فَيَقُولُونَ هُوَ هَذَا وَكُلُّ قَدْ عَرَفَهُ قَالَ فَيُقَدَّمُ وَيُذْبَحُ ثُمَّ يُقَالُ يَا أَهْلَ الْجَنَّةِ خُلُودُ فَلَا مَوْتَ وَ يَا أَهْلَ النَّارِ خُلُودُ فَلَا مَوْتَ قَالَ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ الْآيَةَ﴾. (1)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرِ قَالَ: لَا أَعْلَمُهُ ذَكَرَهُ إِلَّا عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ إِذَا أَدْخَلَ اللَّهُ أَهْلَ الْجَنَّةَ الْجَنَّةَ وَأَهْلَ النَّارِ النَّارَ جِيءَ بِالْمَوْتِ فِي صُورَةٍ كَيْشَ حَتَّى يُوقَفَ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ قَالَ ثُمَّ يُنَادِى مُنَادٍ يَسْمَعُ أَهْلُ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً يَا أَهْلَ الْجَنَّةِ يَا أَهْلَ النَّارِ فَإِذَا سَمِعُوا الصَّوْتَ أَقْبَلُوا قَالَ فَيُقَالُ لَهُمْ أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا هَذَا هُوَ الْمَوْتُ الَّذِي كُنْتُمْ تَخَافُونَ مِنْهُ فِي الدُّنْيَا قَالَ فَيَقُولُ أَهْلُ الْجَنَّةِ اللَّهُمَّ لَا تُدْخِلَ الْمَوْتَ عَلَيْنَا قَالَ وَ يَقُولُ أَهْلُ النَّارِ اللَّهُمَّ أَدْخِلُ الْمَوْتَ عَلَيْنَا قَالَ ثُمَّ يُذْبَحُ كَمَا تُذْبَحُ الشَّاةُ قَالَ ثُمَّ يُنَادِى مُنَادِ لَا مَوْتَ أَبَداً أَيْقِنُوا بِالْخُلُودِ قَالَ فَيَفْرَحُ أَهْلُ الْجَنَّةَ فَرَحاً لَوْ كَانَ أَحَدٌ يَوْمَئِذٍ يَمُوتُ مِنْ فَرَح لَمَاتُوا قَالَ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ أَ فَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ إِلَّا مَوْتَتَنَا الأولى و ما نَحْنُ بِمُعَذِّبِينَ إِنَّ هذا هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ مثل هذا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ قَالَ وَ يَشْهَقُ أَهْلُ النَّارِ شَهْقَةً لَوْ كَانَ أَحَدٌ يَمُوتُ مِنْ شَهِيقٍ لَمَاتُوا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزوجل وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَهِ اِذْ قُضِیَ الاَْمْرُ﴾. (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ يَوْمَ الْحَسْرَةَ يَوْمَ يُؤْتَى بِالْمَوْتِ فَيُذْبَحُ﴾. (3)
5- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ أَنْ قُضِيَ عَلَى أَهْلِ الْجَنَّة بالْخُلُودِ وَ عَلَى أَهْلِ النَّارِ بِالْخُلُودِ فِيهَا﴾. (4)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ الْمَوْتَ فَخَرَ فِي نَفْسِهِ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَا تَفْخَرْ فَإِنِّي ذَابِحُكَ بَيْنَ الْفَرِيقَيْنِ أهْل الْجَنَّة وأهل النار ثُمَّ لَا أخبيك أبداً فَتُرْجَى أَوْ تُخَافِ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْها وَإِلَيْنا يُرْجَعُونَ﴾ (40)
ص: 66
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- بعد از این که بهشتیان وارد بهشت می شوند و جهنمیان به جهنم می روند، منادی ای از جانب خداوند ندا می دهد ای اهالی بهشت و جهنم آیا مرگ را درصورت خاصی می شناسید؟ آن ها می گویند نه سپس مرگ را در صورت قوچی سیاه که آمیخته با سفیدی است می آورند و بین جهنم و بهشت قرار می دهی و سپس به همگی اعلام می کنند بیایید و به مرگ نگاه کنید آن ها بالا می آیند و سپس خداوند دستور ذبح آن را می دهد و مرگ را ذبح می کنند بعد از آن اعلام می شود ای بهشتیان بعد از این جاودانگی است و مرگی در کار .نیست ای جهنمیان بعد از این جاودانگی است و دیگر مرگی در کار نیست. این است منظور از آيه: ﴿وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ﴾.
3- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید امام باقر علیه السلام فرمود: «هنگامی که خداوند اهل بهشت را در بهشت و اهل جهنم را در جهنم وارد کند مرگ به صورت گوسفندی آورده شود تا این که بین بهشت و جهنم نگه داشته شود. سپس ندا دهنده ای فریادی می زند که اهل بهشت و جهنم همه می شنوند و می گوید: «ای اهل بهشت ای اهل آتش» وقتی صدا را بشنوند به آن روی آورند. به آن ها گفته می شود آیا می دانید این چیست؟ این همان مرگی است که در دنیا از آن می ترسیدید. اهل بهشت می گویند «خدایا مرگ را بر ما وارد نکن و اهل آتش می گویند خدایا مرگ را بر ما وارد کن ذبح می شود همچنان که گوسفند ذبح می شود. سپس ندا دهنده ای فریاد می زند: «بعد از این سپس لحظه دیگر هرگز مرگ نیست؛ به جاودانگی یقین داشته باشید در نتیجه اهل بهشت چنان خوشحال می شوند که اگر ممکن بود در این روز کسی از خوشحالی بمیرد، حتماً می مردند. سپس این آیه را خواند آیا ما هرگز نمی میریم و در بهشت جاودانه خواهیم بود و جز همان مرگ اول، مرگی به سراغ ما نخواهد آمد و ما هرگز عذاب نخواهیم شد؟ راستی این همان پیروزی بزرگ است! [آری] برای همانند چنین پاداشی باید عمل کنندگان عمل کنند (صافات/ 58-61). اهل آتش چنان ناله می زنند که اگر ممکن بود کسی از ناراحتی بمیرد، حتماً می مردند و آن سخن خدای عزوجل است: ﴿وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ﴾.
4- امام صادق علیه السلام- و روز حسرت روزی است که مرگ را می آورند و ذبح می کنند.
5- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از آيه ﴿وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ﴾ نيز همين است یعنی میان بهشتیان حکم می شود که آنان تا ابد در بهشت خواهند بود و میان جهنمیان نیز حکم شود که تا ابد در جهنم خواهند بود.
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- مرگ در خودش فخر می کند و خدای عزوجل می فرماید: «افتخار نکن چرا که من تو را بین دو گروه اهل بهشت و اهل جهنم ذبح خواهم کرد سپس هیچ گاه تو را زنده نخواهم کرد تا جائیکه گروهی به تو امید ببرند یا از تو بترسند».
ما زمین و تمام کسانی را که روی آن هستند به ارث می بریم؛ و همگی به سوی ما بازگردانده می شوند. (40)
ص: 67
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ الرِّضَا علیه السلام أَنْ يَكْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَى إِيجَازِ وَ اخْتِصَارِ فَكَتَبَا إِنَّ مَحْضَ الْإِسْلَامِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَه ... وَ أَنَّ مُحَمَّد الله عَبْدُهُ وَرَسُولُه ... وَأَنَّ الدَّلِيلَ بَعْدَهُ وَ الْحُجَّةَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ وَلِيُّهُ الَّذِي كَانَ مِنْهُ بمَنْزِلَة هَارُونَ مِنْ مُوسَى عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ علیه السلام سَيدا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَجْمَعِينَ ثُمَّ عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنَ الْعَابِدِينَ علیه السلام ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِى بَاقِرَ علیه السلام عِلْم النَّبِيِّينَ ثُمَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصَّادِقُ وارث علم الْوَصِيِّينَ ثُمَّ مُوسَى بن جعفر الكاظم علیه اللسام ثُمَّ عَلَى وَارِثُ عِلْمِ
بن مُوسَى علیه السلام رّضَا ثُمَّ جَعْفَر مُحَمَّدُ بْنُ عَلَى علیه السلام ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِى علیه السلام ثُمَّ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ علیه السلام الْمُنْتَظَرُ وَلْدُهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَأَشْهَدُ لَهُمْ بِالْوَصِيَّةِ وَالْإِمَامَةِ وَ أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ فِي كُلِّ عَصْرِ وَ أَوَان وَأَنَّهُمُ الْعُرْوَةَ الْوُثْقَى وَأَئِمَّةُ الْهُدَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا إِلَى أَنْ يَرثَ اللَّهُ الْأَرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا وَأَنَّ كُلَّ مَنْ خَالَفَهُمْ ضَالَّ مُضِلَّ تَارَك لِلْحَقِّ وَالْهُدَى﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿زرَارَةُ بْنُ أَعْيَنَ قَالَ: دَعَا الصَّادِقِ علیه السلام دَاوُدَ بْنَ كَثِير الرقيَّ وَحُمْرَانَ بْن أَعْيَنَ وَ أبَابَصِير وَ دَخَلَ عَلَيْهِ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَتَى بِجَمَاعَة حَتَّى صَارُوا ثَلاثِينَ رَجُلًا فَقَالَ احْسِرُوا عَنْ جْهِهِ وَ انْظُرُوهُ أَجْمَعُكُمْ حَىٰ هُوَ أَمْ مِّيِّتُ فَقَالُوا بَلْ هُوَ يَا سَيِّدَنَا مِّيِّتُ فَقَالَ شَهِدْتُمْ بِذَلِكَ ... ثُمَّ أَعَادَ عَلَيْنَا الْقَوْلَ فَقَالَ الْمَيِّتُ الْمُكَفَّنُ الْمُحَنَّطُ الْمَدْفُونُ فِى هَذَا اللَّحْدِ مَنْ هُوَ قُلْنَا إِسْمَاعِيلُ وَلَدُكَ فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِ مُوسَى علیه السلام فَقَالَ هُوَ حَقٌّ وَالْحَقُّ مَعَهُ وَ مِنْهُ إِلَى أَنْ يَرِثَ اللَّهُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها﴾. (2)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْهَا قَالَ: كُلٌّ شَيْءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ يَرِثُهُ اللهُ يَوْمَ الْقِيَامَة﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا﴾. (41)
قوله تعالى: ﴿إِذْ قالَ لِأَبِيهِ يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ- وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً﴾. (42)
ص: 68
1- امام رضا علیه السلام- فضل بن شاذان گوید: مأمون از امام رضا علیه السلام سؤال کرد که حقیقت اسلام را با اختصار برای او بنویسد امام علیه السلام نوشت حقیقت اسلام آن است که بر یگانگی خداوند شهادت دهی و شریکی برای او قائل نگردی ... گواهی به این که محمد صلی الله علیه و آله بنده ی خدا و رسول خداست... این که راهنمای بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و حجت [خدا] بر مؤمنین و بپا دارنده ی امور مسلمین، و گوینده از جانب قرآن، و دانای به احکام ،قرآن برادر و خلیفه و وصی و ولی اوست کسی که مقامش در نزد او همچون مقام هارون نزد موسی علیه السلام است علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین و پیشوای متقین و پیشرو سفیدرویان نورانی و برترین وصی و میراث بر علم انبیاء و مرسلین و بعد از آن حضرت، حسن و حسین اسیا دو سید جوانان بهشتیان سپس علی بن الحسین زین العابدین ، و بعد از آن، محمد بن علی علیه السلام شکافندهی علم انبیاء ، و سپس جعفر بن محمد ال میراث بر علم اوصیاء و بعد از آن
موسی بن جعفر علیه السلام و از آن پس علی بن موسی علیه السلام رضا علیه السلام و بعد محمد بن على علیه السلام و پس از آن علی بن محمد علیه السلام و آن گاه حسن بن علی علیه السلام و بعد از آن حجت قائم منتظر فرزند امام حسن عسکری، درود خدا بر همه شان باد و گواهی دهم نامبردگان را به وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله و امامت و رهبری و این که در هر زمان و دوره زمین خالی نمی ماند از حجت خدا و آن ها عروة الوثقی و پیشوایان هدایتند و حجت بر اهل دنیا هستند تا آن گاه که خداوند وارث زمین و موجودات روی آن شود (تا انقراض عالم)، و هر کس با آن ها مخالفت کند گمراه و رها کننده ی حق و هدایت است.
2- امام صادق علیه السلام- زراره گوید: امام صادق علیه السلام داود بن کثیر رقی و حمران بن اعین و ابابصیر را خواست، مفضل بن عمر نیز آمد و گروهی را آورد تا سی نفر رسیدند فرمود: «داود! صورت اسماعیل را بگشا رو پوش از روی او برداشت فرمود: خوب نگاه کن مرده است یا زنده. عرض کرد: «آقا مرده است». به یک یک آن ها نشان داد تا همه دیدند فرمود: «خدایا تو شاهد باش». دستور داد او را غسل دهند و کفن کنند. بعد فرمود: مفضّل صورتش را باز کن ببین زنده است یا مرده همه نگاه کنید.گفت: «آقا مرده است». فرمود: درست نگاه كرديد و دقت نمودید؟ گفتند «آری» از این کار امام ا در شگفت بودند. گفت: خدایا تو شاهد باش او را برای دفن بردند وقتی درون قبر گذاشتند، فرمود: مفضل صورتش را بگشا» صورت او را که باز کرد فرمود نگاه کنید ببینید مرده است یا زنده». عرض کرد: «آقا مرده است» گفت «خدایا شاهد باش... باز فرمود: این مرده کفن پوشیده که در این قبر دفن شده کیست؟ گفتیم «اسماعیل» فرمود: «خدایا گواه باش دست امام کاظم را گرفته فرمود: «این صاحب حق است و حقیقت با او و از اوست تا خداوند وارث زمین و ساکنان آن شود».
3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها؛ آن چه را که خداوند خلق کرده است، در روز قیامت به ارث می برد.
در این کتاب ابراهیم را یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود. (41)
هنگامی که به پدرش گفت ای پدر چرا چیزی را می پرستی که نه می شنود، و نه می بیند، و نه هیچ نیازی را از تو برطرف می سازد؟! (42)
ص: 69
قوله تعالى: ﴿يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صراطاً سَوِيًّا﴾ (43)
قوله تعالى: ﴿يا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيَّا﴾ (44)
قوله تعالى: ﴿يا أَبَتِ إِنِّي أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَكُونَ للشَّيْطَانِ وَلِيًّا﴾ (45)
قوله تعالى: ﴿قالَ أَراغِبٌ أَنتَ عَنْ آهِتي يا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا﴾ (46)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَاعْلَمُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِنَّمَا هَلَكَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ وَارْتَدَّتْ عَلَى أَعْقَابِهَا بَعْدَ نَبِيَّهَا صلی الله علیه و آله بركُوبِهَا طَرِيقَ مَنْ خَلَا مِنَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ الَّذِينَ آثَرُوا عِبَادَةَ الْأَوْثَانِ عَلَى طَاعَة أَوْلِيَاءِ اللَّهِ عزوجل وَ تَقْدِيمِهِمْ مَنْ يَجْهَلُ عَلَى مَنْ يَعْلَمُ فَعَقَّبَهَا اللَّهُ تَعَالَى بِقَوْلِهِ هَلَ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ وَ قَالَ فِي الَّذِينَ اسْتَوْلَوْا عَلَى تُرَاثِ رَسُولِ اللَّهِ بِغَيْرِ حَقٌّ مِنْ بَعْدِ وَفَاتِهِ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدِى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ فَلَوْ جَازَ لِلْأُمَّةِ الِايتِمَامُ بِمَنْ لَا يَعْلَمُ أَوْ بِمَنْ يَجْهَلُ لَمْ يَقُلْ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَ لَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً فَالنَّاسُ أَتْبَاعُ مَن اتَّبَعُوهُ مِنْ أَئِمَّةِ الْحَقِّ وَ أَئِمَّة ال بَاطِل﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّل بن عُمَر عَن الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ بْنِ وَ جَلَ وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتِ مَا هَذِهِ الْكَلِمَاتِ قَالَ هِيَ الْكَلِمَاتُ الَّتِي تَلَقَّاهَا آدَمُ اللهِ مِنْ ربِّه ... ثُمَّ الْعُزْلَةُ عَنْ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ الْعَشِيرَةِ مُضَمَّنُ مَعْنَاهُ فِي قَوْلِهِ وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله الْآيَةَ وَالْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْى عَنِ الْمُنْكَرِ بَيَانُ ذَلِكَ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَلا يُبْصِرُ وَ لا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صراطاً سَوِيًّا يا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيًّا يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا وَدَفَعَ السَّيِّئَةَ بِالْحَسَنَة وَ ذَلِكَ لَمَّا قَالَ لَهُ أَبُوهُ أَرَاغِبٌ
ص: 70
ای پدر دانشی برای من آمده که برای تو نیامده است؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم. (43)
ای پدر شیطان را پرستش مکن، که شیطان نسبت به خداوند رحمان، نافرمان بود. (44)
ای پدر من از این می ترسم که از سوی خداوند رحمان عذابی به تو رسد، درنتیجه از دوستان شیطان باشی» (45)
گفت: ای ابراهیم آیا تو از معبودهای من روی گردانی؟ اگر [از این کار] دست برنداری تو را سنگسار می کنم و برای مدتی طولانی از من دور شو» (46)
1- امام علی علیه السلام- بدانید خداوند شما را رحمت کند که این امّت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله خود هلاک شدند و به عقب برگشتند آن ها از امّت های گذشته که عبادت بت ها را بر عبادت خداوند اختیار کردند پیروی کردند و دنبال آن ها را گرفتند آن ها نادانان را بر دانایان مقدّم داشتند درصورتی که خداوند می فرماید: آیا مساوی هستند کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند، فقط صاحبان عقل و خرد این مطالب را درک می کنند (زمر/9) خداوند درباره ی کسانی که بعد از وفات رسول خدا بر میراث آن جناب مسلط شدند فرمود آیا کسی که هدایت به سوی حق می کند برای پیروی شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمی شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می شود، چگونه داوری می کنید؟! (یونس/35) اگر جایز بود جاهلان بر ملت حکومت کنند ابراهيم علیه السلام به پدرش نمی گفت چرا کسی را که گوش ندارد و جایی را مشاهده نمی کند و کاری از وی برنمی آید عبادت می کنی مردم پیرو کسانی هستند که از امامان حق اطاعت می کنند.
2- امام صادق علیه السلام- مفصل گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد اذ ابتلى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمات پرسیدم: این کلمات چه چیزی هستند؟ فرمود: «منظور، کلماتی است که آدم آن را از پروردگار آموخت ... مفهوم کناره گیری از اهل بیت و خاندان در این آیه قرار دارد ﴿و أَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّي عَسى أَلا أَكُونَ بِدُعاءِ رَبِّي شَقِيًّا﴾ و در مورد امر معروف و نهی از منکر، در این آیات توضیح داده شده است: ﴿يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيَّا يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيَّا يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ ولیّا﴾ و همچنین از این آیات می توان مقابله خوبی در برابر بدی را برداشت کرد و این در جایی است که پدر ابراهیم علیه السلام به او می گوید: ﴿أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آهِتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا﴾؛ و ابراهیم علیه السلام در جواب پدرش می گوید: ﴿قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيَّا﴾؛ همچنین
ص: 71
أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا فَقَالَ فِي جَوَابٍ أَبِيهِ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيَّا وَ التَّوَكُلُ بَيَانُ ذَلِكَ فِي قَوْلِهِ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ وَ الَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ ثُمَّ الْحُكْمُ وَ الِانْتِمَاءُ إِلَى الصَّالِحِينَ فِي قَوْلِهِ رَبِّ هَبْ لِي حُكْماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ يَعْنِي بالصَّالِحِينَ الَّذِينَ لَا يَحْكُمُونَ إِلَّا بِحُكْم اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَا يَحْكُمُونَ بِالْآرَاءِ وَالْمَقَابِيسِ حَتَّى يَشْهَدَ لَهُ مَنْ يَكُونُ بَعْدَهُ مِنَ الْحَجَجَ بِالصَّدْقِ بَيَانُ ذَلِكَ فِي قَوْلِهِ وَ اجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ أَرَادَ بِهِ هَذِهِ الْأُمَّةَ الْفَاضِلَةَ فَأَجَابَهُ اللَّهُ وَ جَعَلَ لَهُ وَ لِغَيْرِهِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ وَهُوَ على بن أبي طَالِب ال وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ وَجَعَلْنا هُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّ إِنَّهُ كانَ بي حَفِيَّا﴾ (47)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيَّا أَي بَارَا لَطِيفاً رَحِيماً﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَأَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّيٌّ عَسَى أَلا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا﴾. (48)
1-1- أميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْمَسْعُودِئُ فِي كِتَاب الْوَصِيَّةَ: قَامَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام خَطِيبًا بَعْدَ فَرَاغِهِ مِنْ غُسْل رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنْ كَانَتِ الْإِمَامَةً فِي قُرَيْش فَأَنَا أَحَقُّ قُرَيْش بهَا وَإِنْ لَا تَكُنْ فِي قُرَيْش فَالْأَنْصَارُ عَلَى دَعْوَاهُمْ ثُمَّ اعْتَزَلَهُمْ وَدَخَلَ بَيْنَهُ فأقامَ فِيهِمْ وَمَن اتَّبَعَهُ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَقَالَ إِنَّ لِى فِي خَمْسَةِ مِنَ النَّبيين أسوة.. وإبْرَاهِيمَ علیه السلام إذ قَالَ وَأَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله﴾. (3)
ص: 72
می توان بر اساس آیه پروردگارا به من علم و دانش ببخش و مرا به صالحان ملحق كن!. (شعراء/83). [که مرتبط با این آیه ها است] حکم و انتساب به صالحان را از این آیه دریافت کرد و منظور از صالحان کسانی هستند که تنها براساس حکم خداوند حکومت و داوری می کنند و براساس نظریات و قیاس های خود حکم نمی کنند تا این که حجّت هایی که بعد از او می آیند برای ایشان به راستی شهادت دهند و بیان این مطلب در آیه و برای من در میان امّت های آینده زبان صدق [و ذکر خیری] قرار ده!. (شعراء /84) آمده است و منظور از آن حضرت این امت فاضل (مسلمانان) بوده است و خداوند درخواستش را اجابت نمود و برای او و دیگر پیامبران آوازهای نیکو در میان آیندگان قرار داد، و آن علی بن ابی طالب علیه السلام است که بیانگر آن این آیه می باشد برای آن ها نام نیک و مقام برجسته ای [در میان همه ی امّت ها قرار دادیم!. (مریم/50).
[ابراهیم] گفت: «سلام بر تو! من به زودی از پروردگارم برای تو آمرزش می طلبم؛ چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است (47)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- إِنَّهُ كانَ بِي حَفِيّاً؛ يعنى نيكوكار، صاحب لطف و مهربان است.
و از شما و آن چه غیر خدا می خوانید، کناره گیری می کنم؛ و پروردگارم را می خوانم و امیدوارم در خواندن پروردگارم محروم و بی پاسخ نمانم» (48)
1-1- امام علی علیه السلام- علی بن حسین مسعودی در کتاب الوصيّة نوشته است... امام علی علیه السلام خطبه ایستاد و پس از حمد و ثنای خداوند فرمود اگر امامت باید در قریش باشد، پس من در میان قریش سزاوارتر از همه به آن هستم و اگر لازم نیست در قریش باشد، پس انصار هم می توانند مدعی آن باشند سپس آن ها را ترک نمود و داخل خانه اش شد. ایشان و آن عده از مسلمانانی که پیرواش بودند به همین وضع ادامه دادند و فرمود در زندگی پنج تن از پیامبران الگویی برای من وجود دارد نوح؛ زمانی که گفت: أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرُ (قمر/10)، و ابراهیم؛ آن گاه که گفت: «وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ الله ....
ص: 73
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً طَلَبَ مِنَ اللَّهِ عزوجل حَاجَةً فَأَلْحَ فِي الدُّعَاءِ اسْتُجِيبَ لَهُ أَوْ لَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَأَدْعُوا رَبِّ عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعاءِ رَبِّي شَقِيًّا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَلَمَّا اعْتَزَهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلاً جَعَلْنَا نَبِيًّا﴾ (49)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ إِبْرَاهِيمَ الكَانَ قَدْ دَعَا اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَ لَهُ لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ وَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا﴾. (50)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ وَهَبْنا هُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا يَعْنِي لِإِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ مِنْ رَحْمَتِنَا يَعْنِي رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَجَعَلْنا هُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ وَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا هُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا يَعْنِي عَلى بن ابيطالب علیه السلام﴾. (4)
3- العسكرى علیه السلام- ﴿فَلَمَّا اعْتَزَهُمْ يَعْنِي إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ وَهَبْنَا هُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا يَعْنِي لِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ مِنْ رَحْمَتِنَا يَعْنِي رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا يَعْنِي أمير المؤمنين علیه السلام﴾. (5)
4- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام إِنَّ قَوْماً طَالَبُونِي بِاسْمِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي كِتَابِ اللَّهِ عزوجل فَقُلْتُ لَهُمْ مِنْ قَوْلِهِ تَعَالَى وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا فَقَالَ صَدَقْتَ هُوَ هَكَذَا﴾. (6)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿قَوْلُهُ تَعَالَى وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّه جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ علیه السلام قَالَ هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام عَرَضَتْ وَلَايَتُهُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فَقَالَ اللَّهُمَّ اِجْعَلْهُ مِنْ ذُرِّیَّتِی، فَفَعَلَ اَللَّهُ ذَلِکَ﴾. (7)
ص: 74
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند بیامرزد بنده ای را که از خداوند درخواست چیزی نماید و در دعایش اصرار بورزد، خواه دعایش مستجاب شود و خواه نشود؛ و سپس این آیه را تلاوت کرد: ﴿وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاء رَبِّي شَقِيًّا﴾.
هنگامی که از آنان و آن چه غیر خدا می پرستیدند کناره گیری کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم؛ و هر یک را پیامبر صلی الله علیه و آله-ی [بزرگ] قرار دادیم. (49)
1- امام صادق علیه السلام- حضرت ابراهیم از خداوند درخواست کرد که برای او یادی نیکو در میان آیندگان قرار دهد و خداوند نیز فرمود: وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا.
و از رحمت خود به آنان عطا کردیم؛ و برای آن ها نام نیک و مقام برجسته ای [در میان همه ی امّت ها] قرار دادیم. (50)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ وَهَبْنَا هُم مِّن رَّحْمَتِنَا؛ منظور ابراهیم و اسحاق و یعقوب است. منظور از مِّن رَّحْمَتِنَا، منظور رسول خدا است وَ جَعَلْنَا هُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا، منظور، امیرالمؤمنین است.
2- امام صادق علیه السلام- وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا هُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا، منظور از عَلِيًّا علی بن ابی طالب است.
3- امام عسکری علیه السلام- فَلَمَّا اعْتَزَهُمْ؛ یعنی ابراهیم از آنان دوری کرد. وَ مَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ الله وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيَّا وَ وَهَبْنَا هُم مِّن رَّحْمَتِنَا؛ منظور، ابراهیم و اسحاق و یعقوب است. و منظور از مِّن رَّحْمَتِنَا، یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله. وَ جَعَلْنَا هُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا، منظور امیرالمؤمنین علیه السلام است.
4- امام رضا علیه السلام- یونس بن عبدالرحمن گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «جمعی از من خواسته اند نام امیرالمؤمنین علیه السلام را در قرآن به آن ها نشان دهم؛ پس به ایشان گفتم: نام آن حضرت در آیه ﴿وَ جَعَلْنَا لَهُم لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا﴾ آمده است». فرمود: «راست گفتی؛ او چنین است».
5- امام صادق علیه السلام- وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ، مراد از این آیه، علی بن ابی طالب علیه السلام است از آن رو که وقتی خداوند ولایت خود را بر ابراهیم خلیل علیه السلام عرضه داشت ابراهیم گفت: «پروردگارا! این منصب را در ذریّه ی من قرار ده خداوند دعای او را مستجاب نمود و به علی این منصب و مقام را بخشید».
ص: 75
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَيْلَةَ عُرجَ بي إِلَى السَّمَاءِ حَمَلَنِي جَبْرَئِيلُ عَلَى جَنَاحِهِ الْأَيْمَن فَقِيلَ لِي: مَنِ اسْتَخْلَفْتَهُ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَقَلَتْ خَيْرَ أَهْلِهَا لَهَا أَهْلًا عَلَى بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام أخي وَ حَبِيبِي وَ صِهْرِي يَعْنِي ابْنَ عَمِّى فَقِيلَ لِي: يَا مُحَمَّد أَ تُحِبُّهُ فَقُلْتُ: نَعَمْ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ. فَقَالَ لِي: أَحَبَّهُ وَ مُرْ أَمَّتك بحبِّهِ، فَإِنِّى أَنَا الْعَلِيُّ الْأَعْلَى اشْتَقَقْتُ لَهُ مِنْ أَسْمَائِي إِسْمَا فَسَمَّيْتُهُ عليا علیه السلام، فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ اقْراً. قُلْتُ: وَمَا أَقْراً قَالَ: وَوَهَبْنَا هُمْ مِنْ رَحْمَتِنا، وَ جَعَلْنا هُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا﴾. (1)
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لِسَانُ الصِّدْقِ لِلْمَرْءِ يَجْعَلُهُ اللهُ فِى النَّاسِ خَيْراً مِنَ الْمَالِ يَأْكُلُهُ وَ یورثه﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسَى إِنَّهُ كانَ مُخلصاً وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا﴾. (51)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عاش مُوسَى علیه السلام مِائَةَ وَ ست [سِتّاً] وَ عِشْرِينَ سَنَةً وَ عَاشَ هَارُونُ مِائَةً وَ ثَلَاثِينَ سَنَة﴾. (3)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام
عَنْ قَوْل اللَّهِ عزوجل وَ كَانَ رَسُولًا نَبِيًّا مَا الرَّسُولُ وَ مَا النَّبِيُّ قَالَ النَّبِيُّ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يُعَايِنُ الْمَلَكَ وَ الرَّسُولُ الَّذِي يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ يَرَى الْمَنَامَ وَ يُعَايِنُ الْمَلَكَ قُلْتُ الْإِمَامُ مَا مَنْزِلَتُهُ قَالَ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يَرَى وَ لَا يُعَايِنُ الْمَلَكَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولِوَ لَا نَبِيٍّ وَ لَا مُحدَّث﴾. (4)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام مَن الرَّسُولُ مَن النَّبِيُّ مَنِ الْمُحَدَّثُ قَالَ الرَّسُولُ يَأْتِيهِ جَبْرَئِيلُ فَيُكَلِّمُهُ قُبُلًا فَيَرَاهُ كَمَا يَرَى الرَّجُلُ صَاحِبَهُ الَّذِي يُكَلِّمُهُ فَهَذَا الرَّسُولُ وَ النَّبِيُّ الَّذِي يُؤْتَى فِي مَنَامِهِ نَحْوَ رُؤْيَا إِبْرَاهِيمَ وَ نَحْوَ مَا كَانَ يَأْتِي رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِنَ السُّبَاتِ إِذْ
ص: 76
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود آن شب که مرا به معراج بردند جبرئیل مرا با بال راست خود گفته شد حمل کرد به من گفته شد که چه کسی را جانشین خود برای اهل زمین قرار دادی؟ گفتم بهترین اهل آن علی بن ابی طالب برادرم و دوستم و دامادم و پسر عمویم را قرار دادم». گفته شد: «ای محمد آیا او را دوست داری»؟ گفتم: «آری ای پروردگار جهانیان» به من او را دوست بدار و امّت خود را به دوست داشتن او امر کن همانا من على اعلی هستم و نام او را از نام های خود مشتق کردم و او را علی نامیدم، پس جبرئیل فرود آمد و گفت: «خداوند بر تو سلام می رساند و به تو می گوید بخوان» گفتم چه بخوانم؟ گفت: «وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا».
7- امام علی علیه السلام- نام نیکی که خدا برای کسی در میان مردم می گذارد، از مالی که می خورد و به ارث می گذارد بهتر است.
و در این کتاب از موسی یاد کن که او خالص شده و رسول و پیامبر صلی الله علیه و آله [والامقامی] بود. (51)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- موسی علیه السلام صدوبیست سال و هارون علیه السلام صد و سی و سه سال زندگی کرد.
1-2- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: از امام باقر علیه السلام در مورد آیه: وَ كَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا پرسیدم و گفتم: مرا از فرق بین رسول و نبی آگاه ساز؟ ایشان فرمود نبی آن کسی که که در خواب می بیند و صدا را می شنود؛ اما فرشته را نمی بیند اما رسول فرشته را می بیند و با او سخن می گوید». عرض کردم جایگاه امام چطور است؟ ایشان فرمود صدا را می شنود و فرشته را نمی بیند و فرشته را با چشم مشاهده نمی کند سپس این آیه را تلاوت کرد هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم. (حج/52)
2-2- امام باقر علیه السلام- زراره از امام باقر علیه السلام علیه السلام نقل کرد: فرق بین رسول و نبی و محدث چیست؟ فرمود: رسول جبرئیل بر او نازل می شود و روبرو با او به صحبت می پردازد او را چنان مشاهده می کند که شما یکی از دوستان خود را مشاهده می کنید اما نبی در خواب می بیند مانند خواب ابراهیم و شبیه خواب های پیامبر اکرم که جبرئیل می آمد بعضی از پیغمبران هم دارای
ص: 77
أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ هَكَذَا النَّبِيُّ وَمِنْهُمْ يَجْتَمِعُ لَهُ الرِّسَالَةُ وَالنُّبُوَّةُ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ نَيَا يَأْتِيهِ جَبْرَئِيلُ قُبْنَا فَيُكَلِّمُهُ وَ يَرَاهُ وَ يَأْتِيهِ فِي النَّوْمِ وَالنَّبِيُّ الَّذِي يَسْمَعْ كَلَامَ الْمَلَكِ حَتَّى يُعَايِنَهُ فَيُحَدِّثُهُ فَأَمَّا الْمُحَدَّثُ فَهُوَ الَّذِي يَسْمَعُ وَ لَا يُعَايِنُ وَلَا يُؤْتَى فِى الْمَنَامِ﴾. (1)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِي وَ لَا مُحَدَّتْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَيْسَتْ هَذِهِ قِرَاءَتَنَا فَمَا الرَّسُولُ وَالنَّبِيُّ وَالْمُحَدَّثُ قَالَ الرَّسُولُ الَّذِي يَظْهَرُ لَهُ الْمَلَكُ فَيُكَلِّمُهُ وَ النَّبِيُّ هُوَ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَرُبَّمَا اجْتَمَعَتِ النُّبُوَّةُ وَالرِّسَالَةُ لِوَاحِدٍ وَالْمُحَدَّثُ الَّذِي يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَلَا يَرَى الصُّورَةَ قَالَ قُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ كَيْفَ يَعْلَمُ أَنَّ الَّذِي رَأَى فِي النَّوْمِ حَقٌّ وَ أَنَّهُ مِنَ الْمَلَكِ قَالَ يُوَفَّقُ لِذَلِكَ حَتَّى يَعْرِفَهُ لَقَدْ خَتَمَ اللَّهُ بِكِتَابِكُمُ الْكُتُبَ وخَتَمَ بنَبِيِّكُمُ الْأَنْبِيَا﴾. (2)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿الرَّسُولُ الَّذِي تَأْتِيهِ الْمَلَائِكَةُ وَ يُعَايِنُهُمْ وَ تَبْلُغُهُ [الرِّسَالَةُ عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ النَّبِيُّ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ فَهُوَ كَمَا رَأَى وَ الْمُحَدَّثُ الَّذِي يَسْمَعُ كَلَامَ الْمَلَائِكَةِ وَيُنْقَرُ فِي أُذُنِهِ وَيُنْكَتُ فِي قَلْبِهِ﴾. (3)
5-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ زَرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّسُولِ فَقَالَ الرَّسُولُ الَّذِي يُعَايِنُ الْمَلَكَ يَجِيتُه برسَالَة عَنْ رَبِّهِ فَيُكَلِّمُهُ كَمَا يُكَلَّمُ أَحَدُكُمْ صَاحِبَهُ وَ النَّبِيُّ لَا يُعَايِنُ مَلَكَا إِنَّمَا يُنَزَّلُ عَلَيْهِ الْوَحْيِّ وَ يَرَى فِي مَنَامِهِ قُلْتُ مَا عَلِمَهُ إِذَا رَأَى فِي مَنَامِهِ أَنَّ هَذَا حَقُّ قَالَ يُبَيِّنُهُ اللَّهُ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ حَقٌّ وَالْمُحَدَّثُ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يَرَى شَيْئًا﴾. (4)
6-2- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْن مَرَار قَالَ كَتَبَ الْحَسَنُ بْن الْعَبَّاسِ الْمَعْرُوفِيُّ إِلَى الرِّضَا علیه السلام جعِلْتُ فِدَاكَ أخْبِرْنِي مَا الْفَرْقُ بَيْنَ الرَّسُول وَالنَّبِي وَ الْإِمَام قَالَ فَكَتبَ أَوْ قَالَ الْفَرقُ بَيْنَ الرَّسُولِ وَ النَّبِيِّ وَالْإِمَامِ أَنَّ الرَّسُولَ الَّذِي يُنْزَلُ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَيَرَاهُ وَ يَسْمَعُ كَلَامَهُ وَ يُنْزَلُ عَلَيْهِ الْوَحْنُ وَ رَبَّمَا رَأَى فِي مَنَامِهِ نَحْوَ رُؤْيَا إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ النَّبِيُّ رُبَّمَا سَمِعَ الْكَلَامَ وَ رَبَّمَا رَأَى الشَّخص وَلَمْ يَسْمَعْ وَالْإِمَامُ هُوَ الَّذِي يَسْمَعُ الكلام ولا يَرَى الشَّخص﴾. (5)
ص: 78
مقام رسالت هستند و هم نبوّت پیامبر اکرم هم رسول و هم نبی بود؛ جبرئیل بر او نازل می شد او را می دید و با او به صحبت می پرداخت و در خواب نیز او را می دید نبی سخن فرشته را می شنود و به طوری که با او به صحبت می پردازد اما محدّث می شنود ولی او را نمی بیند و به خواب او نمی آید.
3-2- امام صادق علیه السلام- برید از ابی جعفر روایت کرده است که به امام صادق علیه السلام درباره ی این آيه: وما أرسَلنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَ لاَ نَبِيٌّ. و لا محدّث عرض کردم: «فدایت گردم، این قرائت ما نیست بفرمایید که رسول و نبی و محدث کیست؟ امام فرمود: رسول کسی است که فرشته نزد او حاضر می شود و با او سخن می گوید و نبی کسی است که در عالم خواب می بیند و گاهی نبوت و رسالت برای یک یک نفر جمع می شود و محدث کسی است که صدا را می شنود و صورت را نمی بیند گفتم خدایت به سلامت دارد چگونه می داند آن چه که در خواب دیده حق است و فرشته به او گفته است؟ فرمود: خداوند به او توفیق می دهد که آن را بداند خداوند با کتاب شما به فرستادن کتاب های آسمانی پایان داده و با پیامبر صلی الله علیه و آله شما فرستادن پیامبران را ختم نموده است».
4-2- امام صادق علیه السلام- رسول کسی است که فرشته بر او نازل می شود و پیغام را از طرف خداوند بر او می آورد اما نبی کسی است که در خواب می بیند هرچه در خواب دید واقعیت است. اما محدث کسی است که صدای ملک را می شنود و به گوش او می خورد و به قلبش القاء می گردد.
5-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- زراره گوید از امام صادق علیه السلام در مورد رسول سؤال کردم فرمود: «رسول کسی است که در خواب می بیند و فرشته را هم مشاهده می.کند گفتم پس نبی می تواند رسول نباشد فرمود: آری او در خواب می بیند و صدا را می شنود ولی نمی بیند» گفتم: «مقام امام چگونه است»؟ فرمود: «صدا» را می شنود ولی با او روبرو نمی شود و نمی بیند.
6-2- امام رضا علیه السلام اسماعیل بن مرار گوید: حسن بن عبّاس معروفی نامه ای به امام رضا علیه السلام نوشت: «فدایت شوم فرق بین رسول و نبی و امام چیست؟ امام نوشت یا فرمود: «فرق بین این سه آن است که رسول کسی است که جبرئیل بر وی نازل می شود و در حالی که وحی بر وی نازل می شود فرشته ی خدا را دیده و صدایش را می شنود. البته این دیدار می تواند در خواب اتفاق بیفتد؛ مانند رویای ابراهیم نبی ممکن است فرشته را دیده و صدایش را بشنود و نیز احتمال دارد که گاهی نیز ندیده و نشنود اما امام کسی است که سخن فرشته وحی را می شنود اما او را نمی بیند».
ص: 79
7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عِلْمُ النُّبُوَّةِ يُدْرَجُ فِي جَوَارِحِ الْإِمَامِ﴾. (1)
8-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا الْوُقُوفُ عَلَيْنَا فِي الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ فَأَمَّا النُّبُوَّةُ فَلَا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ ناديناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْناهُ نَجِيَّا﴾. (52)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ كُلُّ هَذَا مِنْهُمْ يُبْغِضُونَ مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ يُصَغَرُونَ مَا صَغَرَ اللَّهُ وَيُزْهِدُونَ مَا أَرْهَدَ اللَّهُ وَقَدْ أَثْنَى اللَّهُ عَلَيْهِمْ فِي مُحْكَم كِتَابِهِ و قَالَ لِمُوسَى وَ قَرَّبْنَاهُ نَجِيَّا﴾. (3)
2-1- الرّسول صلی الله علیه- ﴿أَسْأَلُكَ بِالِاسْمِ الَّذِي دَعَاكَ بِهِ مُوسَى علیه السلام مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ فَاسْتَجَبْتَ لَه﴾. (4)
3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ قَرَّبْناهُ نَجِيَّا أَي قَرَبَهُ اللَّهُ وَكَلَّمَهُ﴾. (5)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَفْصِ بْن غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: جَاءَ إِبْلِيسَ لَعَنَهُ اللَّهُ إِلَى مُوسَى علیه السلام وَ هُوَ يُنَاجِي رَبَّهُ، فَقَالَ لَهُ مَلَكُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَيْلَكَ مَا تَرْجُو مِنْهُ وَهُوَ عَلَى هَذِهِ الْحَالَةِ يُنَاجِي رَبَّهُ، فَقَالَ أَرْجُو مِنْهُ مَا رَجَوْتُ مِنْ أَبِيهِ آدَمَ وَهُوَ فِي الْجَنَّةِ، وَكَانَ مِمَّا نَاجَى اللَّهُ مُوسَى يَا مُوسَى إِنِّي لَا أَقْبَلُ الصَّلَاةَ إِلَّا لِمَنْ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِي وَ أَلْزَمَ قَلْبَهُ خَوْفِي وَ قَطَعَ نَهَارَهُ بِذِكْرِى وَ لَمْ يَبت مُصِراً عَلَى الْخَطِيئَةِ وَ عَرَفَ حَقَّ أَوْلِيَائِي وَ أحِبَّائِي، فَقَالَ مُوسَى علیه السلام يَا رَبِّ تَعْنِى بِأَوْلِيَائِكَ وَ أَحِبَّائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ قَالَ هُوَ كَذَلِكَ إِلَّا أَنِّي أَرَدْتُ بِذَلِكَ مَنْ مِنْ أَجْلِهِ خَلَقْتُ آدَمَ ال وَ حَوَّاءَ وَ مِنْ أَجْلِهِ خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ، فَقَالَ وَ مَنْ هُوَ يَا رَبِّ فَقَالَ مُحَمَّدُ أَحْمَدُ شَقَقْتُ اسْمَهُ مِن اسْمِي لِأَنَّى أَنَا الْمَحْمُودُ، وَه وَ مُحَمَّدُ فَقَالَ مُوسَى علیه السلام يَا رَبِّ اجْعَلْنِي مِنْ أُمَّتِهِ فَقَالَ يَا مُوسَى علیه السلام أَنْتَ مِنْ أُمَّتِهِ إِذَا عَرَفْتَهُ وَ عَرَفْتَ مَنْزِلَتَهُ وَ مَنْزَلَةَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ إِنَّ مَثَلَهُ وَ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِهِ فِيمَنْ خَلَقْتُ كَمَثَلِ الْفِرْدَوْس فِي الْجِنَانِ لَا يَنْتَشِرُ وَرَقُهَا وَ لَا يَتَغَيَّرُ طَعْمُهَا،
ص: 80
7-2- امام صادق علیه السلام- علم نبوّت در جوارح امام علیه السلام داخل می شود.
8-2- امام صادق علیه السلام- در مورد حلال و حرام به در خانه ی ما بیایید و ملجأ احكام الهي ما هستیم. اما مقام نبوت نه ما پیامبر صلی الله علیه و آله نیستیم.
ما او را از جانب راست [کوه] طور فرا خواندیم؛ و [همچون] نجوا کننده او را [به خود] نزدیک ساختیم. (52)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود این ها همه ی آن چه را که خدا دشمن داشت دشمن می داشتند و آن چه را که خدا کوچک می شمرد ناچیز می شمردند و نسبت به آن چه را که خدا دوست نداشت زهد و بی رغبتی نشان می دادند خداوند آن ها را در کتاب خود مدح کرده است و درباره ی نوح علیه السلام می فرماید: وَ قَرَّبْناهُ نَجِيَّا.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- بار خدایا از تو می خواهم به آن نامت که موسی تو را از جانب راست [ کوه] طور دعا کرد و تو مستجاب کردی.
3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ قَرَّبْناهُ نَجِيّاً یعنی خداوند او را [به خود] نزدیک ساخت و با او سخن گفت.
4-1- امام صادق علیه السلام- حفص بن غیاث نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمود: «ابلیس که لعنت خدا بر او باد، نزد موسی علیه اسلام آمد و او داشت با خدایش مناجات می کرد سپس یکی از فرشتگان به او گفت: «وای بر تو ای ابلیس از موسی علیه السلام چه می خواهی حال آن که او در این حالت است و با پروردگارش مناجات می کند؟ ابلیس گفت: چیزی که از پدرش آدم در بهشت امید داشتم از او امید دارم از جمله آن چه که خداوند با موسی نجوی می نمود، این بود: «ای موسی من نماز را تنها از کسی قبول می کنم که در برابر بزرگی من فروتنی کند و همواره ترس مرا در قلب خود قرار دهد و روزش را با یاد من به پایان رساند و شب را با اصرار بر انجام معصیت به صبح نرساند و حق اولیاء و دوستانم را بداند». سپس موسی گفت: «پرودگارا! آیا مراد از اولیاء و دوستانت ابراهیم و اسحاق و یعقوب هستند؟ خداوند فرمود: «آری» این چنین نیز هست اما مراد من آن کسی است که آدم علیه السلام و حوا علیها السلام و بهشت و جهنم را به خاطر او آفریدم. سپس موسی علیه السلام گفت: «آن کیست ای پروردگار من»؟ خداوند فرمود: «محمد صلی الله علیه و آله، احمد، من اسمش را از اسم خود مشتق ،نمودم چرا که من محمود (مورد ستایش) هستم و او محمد. سپس موسی فرمود: پروردگارا مرا از امّت او گردان خداوند به او گفت: ای موسی اگر او و جایگاه او و جایگاه اهل بیت او را بدانی در زمره ی امت او قرار می گیری همانا مثال او و خاندانش در میان کسانی که آفریده ام به مانند مثال فردوس در میان دیگر بهشت ها است که برگ هایش پراکنده نمی شود و طعمش تغییر نمی کند و هرکس که آنان و حقشان را بشناسد، در هنگام نادانی اش به او علم می دهم و در هنگام قرار گرفتن در تاریکی نور را در برابرش قرار می دهم و قبل از این که مرا بخواند اجابتش می کنم و قبل از این که از من درخواست ،کند، به او می بخشم. ای
ص: 81
فَمَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفَ حَقَّهُمْ جَعَلْتُ لَهُ عِنْدَ الْجَهْلِ عِلْماً وَ عِنْدَ الظُّلْمَةِ نُوراً أَجِيبَنَّهُ قَبْلَ أَنْ يَدْعُونِي وَأَعْطِيَنَّهُ قَبْلَ أَنْ يَسْأَلَنِي. يَا مُوسَى إِذَا رَأَيْتَ الْفَقْرَ مُقْبلًا فَقُلْ مَرْحَباً بِشِعَارِ الصَّالِحِينَ، وَإِذَا رَأَيْتَ الْغِنَى مُقْبلًا فَقُلْ ذَنْبُ تَعَجَّلَتْ عُقُوبَتُهُ يَا مُوسَى إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ عُقُوبَة عَاقَبْتُ فِيهَا آدَمَ عِنْدَ خَطِيئَتِهِ وَجَعَلْتُهَا مَلْعُونَةٌ مَلْعُونَةٌ بِمَنْ فِيهَا إِلَّا مَا كَانَ فِيهَا لِي يَا مُوسَى علیه السلام إِنَّ عِبَادِيَ الصَّالِحِينَ زَهِدُوا فِيهَا بِقَدْرِ عِلْمِهِمْ بِهَا وَسَائِرَهُمْ مِنْ خَلْقِي رَغِبُوا فِيهَا بِقَدْرِ جَهْلِهِمْ، وَ مَا أَحَدُ مِنْ خَلْقِي عَظَمَهَا فَقَرَّتْ عَيْنَاهُ فِيهَا، وَ لَمْ يُحَقِّرْهَا إِلَّا تَمَتَّعَ بِهَا، ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنْ قَدَرْتُمْ أَنْ لَا تَعْرِفُوهَا فَافْعَلُوا وَ مَا عَلَيْكَ إِنْ لَمْ يُثْنِ عَلَيْكَ النَّاسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مَدْمُومَا عِنْدَ النَّاسِ وَ كُنْتَ عِنْدَ اللَّهِ مَحْمُوداً، إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام كَانَ يَقُولُ: لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ، رَجُل يَزْدَادُ كُلَّ يَوْمٍ إِحْسَاناً، وَرَجُل يَتَدَارَكَ مَنِيَّتَهُ بالتَّوْبَة، وَ أَنَّى لَهُ بِالتَّوْبَة وَ اللَّهِ إِنْ سَجَدَ حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبلَ اللَّهُ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ، أَلَا وَ مَنْ عَرَفَ حَقَّنَا وَ رَجَا الثَّوَابَ فِينَا رَضِيَ بقوتِهِ نِصف مُدَّ كُلِّ يَوْمٍ وَ مَا يَشْرِهِ عَوْرَتَهُ وَ مَا أَكَنُ رَأْسَهُ وَهُمْ فِي ذَلِكَ وَاللَّهِ خَائِفُونَ وَجِلُونَ﴾. (1)
* إِنَّ اللهَ نَاجَى عَليا علیه السلام
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حُمْرَانَ بْن أَعْيَنَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الجُعِلْتُ فِدَاكَ بَلَغَنِي أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ تَعَالَى قَدْ نَاجَى عَلِيّا اللهِ قَالَ أَجَلْ قَدْ كَانَ بَيْنَهُمَا مُنَاجَاتِ بِالطَّائِفِ وَ نَزَلَ بَيْنَهُمَا جبرئيل﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْن مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ الله علیه السلام: إِنَّ سَلَمَةَ بْنِ كَهَيْلِ يَرْوى فِي على علیه السلام أَشْيَاء قَالَ: مَا هِي؟ قُلْتُ: حَدَّثَنِي أَنَّ رَسُولَ الله كَأَن مُحَاصَرَ أَهْلِ الطَّائِفٌ وَأَنَّهُ خَلَا بعَلِى علیه السلام يَوْماً فَقَالَ رَجُلُ مِنْ أَصْحَابِهِ: عَجَباً لِمَا نَحْنُ فِيهِ مِنَ الشَّدَّةِ وَ أَنَّهُ يُنَاجِي هَذَا الْغُلَامَ مِثْلَ الْيَوْمِ. فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا أَنَا بِمُنَاجِ لَهُ إِنَّمَا يُنَاجِي رَبَّهُ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام هَذِهِ أَشْيَاءُ يُعَرَفُ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ﴾. (3)
ص: 82
موسی علیه السلام! هنگامی که دیدی فقر به سویت می آید بگو خوش آمدی ای نشانه ی افراد صالح؛ و هرگاه دیدی که ثروت به سویت می آید. بگو این گناهی است که عقوبتش به تعجیل افتاده است. ای موسی همانا! دنیا سرای مجازات است، آدم را در این دنیا به هنگام ارتکاب خطا عقوبت نمودم و آن (دنیا) را با کسانی که در آن ،هستند ملعون قرار دادم مگر آن چه از دنیا که برای من باشد. ای موسی علیه السلام همانا بندگان صالح من به اندازه ی علمشان به دنیا از آن کناره گیری می کنند و دیگر مخلوقاتم به اندازه ی نادانیشان به آن متمایل می شوند و در میان بندگانم کسی نیست که آن را بزرگ بدارد و از آن خیری ببیند و چشمش به آن روشن گردد هرکس نیز آن (دنیا) را به دیده ی تحقیر بنگرد، از آن بهره مند می گردد سپس امام صادق علیه السلام ادامه داد: «اگر قدرت آن را داشتید که معروف و شناخته نشوید چنین کنید و لازم نیست که مردم از شما تعریف کنند. اگر در نزد خداوند محبوب بودید، ناپسند بودن در نزد مردم ملالی ندارد؛ همانا امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: «هیچ خیری در دنیا نیست مگر برای دو نفر؛ فردی که هر روز به نیکی بیشتری دست پیدا می کند و فردی که با توبه مرگ و هلاک خود را جبران کند اما این که چه طور توبه اش قبول است؟ به خدا قسم اگر به سجده افتد تا حدی که گردنش بشکند خداوند جز با ولایت ما آن را از او قبول نمی کند. بدانید که هرکس به حق ما پی ببرد و با ولایت ما به امید ثواب باشد در هر روز به اندازه ی نصف کف دست خوراک و مقداری که بتواند عورت و سرش را بپوشاند راضی می شود. ایشان در این راه هراسان و بیمناکند».
* همانا خداوند با علی علیه السلام نجوا کرد.
1- امام صادق علیه السلام- حمران گوید: به اباعبدالله علیه السلام عرض:کردم فدایت شوم، شنیده ام که خدای تبارک و تعالی با علی علیه السلام نجوا کرده است فرمود: «بله، مناجات و گفتگویی خصوصی در طائف بود که جبرئیل بینشان نازل شد.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- محمد بن مسلم گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم همانا سلمة بن کهیل در مورد امام علی مطالبی روایت می کند امام فرمود چه چیزی؟ عرض کردم «برایم حدیث کرد: رسول خدا اهل طائف را محاصره کرده بود و روزی با علی علیه السلام خلوت کرد و به گفتگو پرداخت. مردی از اصحابش گفت: بسیار شگفت آور است که ما در سختی هستیم و او با این جوان در چنین روزی نجوا می کند و راز می گوید. رسول خدا فرمود: «من با او نجوا نمی کنم؛ بلکه پروردگارش با او نجوا می کند امام صادق علیه السلام فرمود این ها چیزهایی است که برخی به وسیله ی برخی دیگر شناخته می شود.
ص: 83
3- الرسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَمَّا كَانَ يَوْمُ الطَّائِفِ نَاجَى رَسُولُ اللَّهِ عَلِيّا علیه السلام فَقَالَ أَبُو بَكْر وَ عُمَرُ انْتَجَيْتَهُ دُونَنَا فَقَالَ مَا انْتَجَيْتُهُ بَلِ اللَّهُ نَاجَاهُ﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي رَافِعِ قَالَ: لَمَّا دَعَا رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَلِيّا اليَوْمَ خَيْبَرَ فَتَفَلَ فِي عَيْنَيْهِ قَالَ لَهُ إِذَا أَنْتَ فَتَحْتَهَا فَقِفٌ بَيْنَ النَّاسِ فَإِنَّ اللَّهِ أَمَرَنِى بِذَلِكَ قَالَ أَبُو رَافِعِ فَمَضَى عَلَى علیه السلام وَ أَنَا مَعَهُ فَلَمَّا أَصْبَحَ افْتَتَحَ خَيْبَرَ وَ وَقَفَ بَيْنَ النَّاسِ وَ أَطَالَ الْوُقُوفَ فَقَالَ النَّاسُ إِنَّ عَلِيّا * يُنَاجِي رَبَّهُ فَلَمَّا مَكَثَ سَاعَةَ أَمَرَ بِانْتِهَابِ الْمَدِينَةِ الَّتِي فَتَحَهَا قَالَ أَبُو رَافِعِ فَأَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقُلْتَ إِنَّ عَلِيَ علیه السلام وَقَفَ بَيْنَ النَّاسِ كَمَا أَمَرَّتَهُ قَالَ قَوْمُ مِنْهُمْ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ نَاجَاهُ فَقَالَ نَعَمْ يَا رَافِعُ إِنَّ اللَّهَ نَاجَاهُ يَوْمَ الطائف و يوم وَ يَوْمَ عَقَبَةٍ تَبُوكَ وَ يَوْمَ حُنین﴾. (2)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِأَهْلِ الطَّائِفِ لَأَبْعَثَنَ إِلَيْكُمْ رَجُلًا الله. کنَفْسِى يَفْتَحُ اللَّهُ بِهِ الْخَيْبَرَ سَيْفُهُ سَوْطُهُ فَيُشْرِفُ النَّاسُ لَهُ فَلَمَّا أَصْبَحَ وَ دَعَا عَلِيّا علیه السلام فَقَالَ اذْهَبْ بالطَّائِفِ ثُمَّ أَمَرَ اللَّهُ النَّبِى أَنْ يَرْحَلَ إِلَيْهَا بَعْدَ أَنْ رَحَلَهُ عَلَى علیه السلام فَلَمَّا صَارَ إِلَيْهَا كَانَ عَلَى رأس الْجَبَل فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ اثْبُتُ فَسَمِعْنَاهُ مِثْلَ صَرِيرَ الرَّجُل فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَا هَذَا قَالَ إِنَّ اللَّهَ يُنَاجِي عَلِيّا علیه السلام﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا﴾. (53)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عاش مُوسَى مِائَةً وَسِتّاً وَ عِشْرِينَ سَنَةً وَ عَاشَ هَارُونُ علیه السلام مِائَةً وَ ثَلَاثًا وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ علیه السلام الْحَسَنُ علیه السلام أَفْضَلُ أَمِ الْحُسَيْنُ علیه السلام فَقَالَ الْحَسَن الأَفْضَلُ مِنَ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ فَكَيْفَ صَارَتِ الْإِمَامَةُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَيْن علیه السلام فِي عَقِبهِ دُونَ وَلْدِ الْحَسَنِ اللهِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَحَبَّ أَنْ يَجْعَلَ سُنَّةَ مُوسَى علیه السلام وَ هَارُونَ الجَارِيَةً فِي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ علیه السلام أَلَا تَرَى أَنَّهُمَا كَانَا شَرِيكَيْنِ فِي النُّبُوَّة
ص: 84
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر بن عبدالله رحمه الله علیه گوید در روز طائف رسول خدا با علی علیه السلام خصوصی سخن گفت؛ پس ابوبکر و عمر گفتند: بدون ما با او خصوصی سخن و راز] .گفتی. فرمود: «من با او راز نگفتم؛ بلکه خداوند با او نجوا کرد».
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابورافع گوید: هنگامی که رسول خدا در روز خیبر علی را خواند، آب دهان خود را برای بهبودی درد چشم های علی در چشم او ،ریخت سپس به او فرمود: «وقتی تو [خوب شدی و] چشمانت را باز کردی بین مردم بایست؛ چون خداوند این دستور را به من داده است» ابورافع گوید: علی رفت و من با او بودم و هنگامی که در خیبر صبح کرد، بین مردم ایستاد و توقف را طولانی کرد. مردم گفتند: «علی علیه السلام با پروردگارش نجوا می کند و خصوصی سخن می گوید و هنگامی که مدتی ،ماند دستور داد از شهری که فتح کرده بود غنیمت ببرند». ابورافع گوید نزد رسول خدا آمدم و عرض کردم علی همان طور که به او دستور دادی بین مردم ایستاد؛ پس گروهی گفتند که خدا با او نجوا کرد فرمود: «بله» ای ابارافع خداوند در روز طائف، روز عقبه تبوک و روز خیبر با او نجوا کرد.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است رسول خدا به اهل طائف فرمود: «مردی را که مانند خودم است به سوی شما می فرستم خداوند خیبر را به وسیله ی او فتح می کند. تازیانه اش شمشیر اوست و مردم در اختیار او قرار می گیرند وقتی صبح کرد علی را خواند و فرمود: «به طائف برو» سپس خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که بعد از این که علی علیه السلام به آن وارد شد وارد شود. وقتی به سوی آن منتقل شد، علی بالای کوه بود. رسول خدا به او فرمود: «[در جای خود] بمان»؛ پس ماند و صدایی مثل صدای آسیاب شنیدیم عرض شد: این چیست ای رسول خدا؟ فرمود: «خداوند با علی علیه السلام نجوا می کند».
و ما از رحمت خود برادرش هارون را- که پیامبر صلی الله علیه و آله بود- به او بخشیدیم.
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- موسی یکصدوسی وشش سال و هارون یک صدوسی و سه سال زندگی کردند.
2- امام صادق علیه السلام- هشام بن سالم گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «فضایل امام حسن علیه السلام بیشتر است یا امام حسین ؟ امام صادق علیه السلام پاسخ داد: فضایل امام حسن علیه السلام». عرض کردم
پس چرا پس از امام حسین علیه السلام امامت در نسل او قرار گرفته است نه در نسل امام حسن علیه السلام»؟ امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند دوست داشت که سنت موسی و هارون علیه السلامخ را در میان امام حسن و امام حسین علیه السلام حال جاری سازد مگر نشنیده ای که آن ها در نبوّت شریک بودند؛ همچنان که امام
ص: 85
كَمَا كَانَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ علیهما السلام شَرِيكَيْنِ فِي الْإِمَامَةِ وَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ النُّبُوَّةَ فِي وُلِدِ هَارُونَ وَلَمْ يَجْعَلْهَا فِي وُلْدِ مُوسَى علیه السلام وَ إِنْ كَانَ مُوسَى علیه السلام أَفْضَلَ مِنْ هَارُونَ علیه السلام﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ اذْكُرْ فِي الكِتاب إسماعيل إنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولاً نَبِيًّا﴾ (54)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ مُنَافِقاً وَ إِنْ صَامَ وَصَلَّى وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمُ مَنْ إِذَا اثْتُمِنَ خَانَ وَ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ إِنَّ اللَّهَ عَزَوجلٌ قَالَ فِي كِتَابِهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ وَ قَالَ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَ فِي قَوْلِهِ عزوجل وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كَانَ رَسُولًا نَبِيًّا﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ إِسْمَاعِيلَ ال الَّذِي قَالَ اللهُ عزّوجلّ فِي كِتَابِهِ وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كَانَ رَسُولًا نَبِيَّا لَمْ يَكُنْ إِسْمَاعِيلَ بْن إِبْرَاهِيمَ علیه السلام بَلْ كَانَ نَبِيَّا مِنَ الْأَنْبِيَاءِ بَعَثَهُ اللَّهُ عزّوجلّ إِلَى قَوْمِهِ فَأَخَذُوهُ فَسَلَخُوا فَرْوَةَ رَأْسِهِ وَ وَجْهِهِ فَأَتَاهُ مَلَكُ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ بَعَثَنِي إِلَيْكَ فَمُرْنِي بِمَا شِئْتَ فَقَالَ لِي أَسْوَةٌ بِمَا يُصْنَعُ بِالْحُسَيْنِ علیه السلام﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيُّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَا ابْنَ رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ إِسْمَاعِيلَ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ حَيْثُ يَقُولُ وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا أَ كَانَ إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فَإِنَّ النَّاسَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فَقَالَ الله إِنَّ إِسْمَاعِيلَ مَاتَ قَبْلَ إِبْرَاهِيمَ وَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام كَانَ حُجَّةً الله علیه السلام قَائِماً صَاحِبَ شَرِيعَة فَإِلَى مَنْ أَرْسَلَ إِسْمَاعِيلُ إِذَنْ قُلْتُ فَمَنْ كَانَ جَعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ ذَاكَ إِسْمَاعِيلُ بْنُ حِزْقِيلَ النَّبِيِّ بَعَثَهُ اللَّهُ إِلَى قَوْمِهِ فَكَذَّبُوهُ وَقَتَلُوهُ وَ سَلَخُوا وَجْهَهُ فَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَهُ فَوَجَّهَ إِلَيْهِ سَطَاطَائِيلَ مَلِكَ الْعَذَابِ فَقَالَ لَهُ يَا إِسْمَاعِيلَ ال أَنَا سَطَاطَائِيلُ مَلِكُ الْعَذَابِ وَجَّهَنِي رَبُّ الْعِزَّةَ إِلَيْكَ لِلْعَذَّبَ قَوْمَكَ بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ إِنْ شِئْتَ فَقَالَ لَهُ إِسْمَاعِيلُ علیه السلام حَاجَةَ لِي فِي ذَلِكَ يَا سَطَاطَائِيلُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ فَمَا حَاجَتُكَ يَا إِسْمَاعِيلُ فَقَالَ إِسْمَاعِيلُ علیه السلام يَا رَبِّ إِنَّكَ
ص: 86
حسن و امام حسین علیه السلام در امامت شریک بودند و اگر چه فضایل موسی علیه السلام از هارون علیه السلام بیشتر بود اما خداوند نبوّت را در میان فرزندان هارون علیه السلام و نه فرزندان موسی علیه السلام قرار داد».
و در این کتاب از اسماعیل [نیز] یاد کن که او در وعدهاش صادق و رسول و پیامبری [بزرگ] بود. (54)
1- یامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: هر کس سه خصلت در او باشد از منافقان به شمار می رود، اگرچه نماز بخواند و روزه بگیرد و گمان کند که مسلمان می باشد کسی که دروغ بگوید، و هرگاه وعده دهد خلف وعده نماید و در امانت ها خیانت کند. خداوند متعال در قرآن مجید فرموده است: خداوند خیانت کنندگان را دوست نمی دارد (انفال/ 58) و در جای دیگر فرمود: لعنت خداوند بر دروغگویان باد. (نور/7). و در جای دیگر فرمود: ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا﴾.
2- امام صادق علیه السلام- آن اسماعیلی که خدای سبحان درباره اش فرموده: ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إسماعيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا﴾ این اسماعیل بن ابراهیم علیه السلام نبود. بلکه یکی از پیامبران بود که خدا او را بر قوم خود مبعوث .نمود آن قوم وی را گرفتند و پوست سروصورت آن حضرت را کندند آن گاه ملکی نزد آن بزرگوار آمد و گفت هر دستوری داری به من بده تا از ایشان انتقام بگیریم فرمود من هم به مظلومیت امام حسین علیه السلام اقتدا می نمایم.
3- امام صادق علیه السلام- بریدبن معاویه عجلی گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: «ای فرزند رسول خدا مرا از حال اسماعیلی باخبر ساز که خداوند در قرآنش درباره ی او این چنین می فرماید: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا﴾، آیا او، اسماعيل بن ابراهيم علیه السلام بوده است چرا که مردم چنین گمان می کنند؟ ایشان فرمود: «اسماعیل قبل از ابراهیم علیه السلام درگذشت و ابراهیم علیه السلام نیز خود حجت خداوند و صاحب شریعت بود حال، اسماعیل علیه السلام برای چه کسانی مبعوث شده بود؟ سپس من گفتم فدایت شوم پس آن شخص کیست؟ ایشان فرمود: او اسماعیل بن حزقیل پیامبری است که خداوند به سوی قومش مبعوث گرداند و آنان او را تکذیب کردند و شکنجه دادند و پوست صورتش را کندند سپس خداوند بر آنان خشم گرفت و سطاطائیل فرشته عذاب را نزد او فرستاد و به او گفت ای اسماعیل من سطاطائیل فرشته ی عذاب هستم پروردگار بزرگ مرا نزد تو فرستاده تا اگر بخواهی قومت را با عذاب شکنجه کنم». اسماعیل به او گفت ای سطاطائیل مرا نیازی به آن نیست سپس خداوند به او وحی نمود: خواسته ات چیست ای اسماعیل»؟ اسماعیل گفت پروردگارا تو برای خود پیمان خدایی و
ص: 87
أخَذْتَ الْمِيثَاقَ لِنَفْسِكَ بالرُّبُوبيَّة وَ لِمُحَمَّدِ له بالنُّبُوَّةَ وَلِأَوْصِيَائِهِ بِالْوَلَايَةِ وَ أَخْبَرْتَ خَلْقَكَ بِمَا تَفْعَلُ أُمَّتُهُ بِالْحُسَيْنِ بْن عَلَى علیه السلام مِنْ بَعْدِ نَبَيهَا وَإِنَّكَ وَعَدْتَ الْحُسَيْنَ علیه السلام أَنْ تَكْرَهُ إِلَى الدُّنْيَا حَتَّى يَنْتَقِمَ بِنَفْسِهِ مِمَّنْ فَعَلَ ذَلِكَ بِهِ فَحَاجَتِي إِلَيْكَ يَا رَبِّ أَنْ تَكْرَنِي إِلَى الدُّنْيَا حَتَّى أَنْتَقِمَ مِمَّنْ فَعَلَ مَا فَعَلَ ذَلك بی مل كَمَا تَكُرُّ الْحُسَيْنَا فَوَعَدَ اللَّهُ إِسْمَاعِيلَ بْنَ حِزْقِيلَ ذَلِكَ فَهُوَ يَكُرُّ مَعَ الْحُسَيْن بن على علیه السلام﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ إِنَّ الَّذِي قَالَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كَانَ رَسُولًا نَبِيًّا سُلْطَ عَلَيْهِ قَوْمُهُ فَكَشَطُوا وَجْهَهُ وَ فَرْوَةَ رَأْسِهِ فَبَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِ مَلَكَا فَقَالَ لَهُ إِنَّ رَبَّ الْعَالَمِينَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ قَدْ رَأَيْتُ مَا صَنَعَ بكَ قَوْمُكَ فَسَلْنِى مَا شِئْتَ فَقَالَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ لِى بِالْحُسَيْنِ بْن عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام أَسْوَةٌ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَيْسَ هُوَ إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام﴾. (2)
5- على بن إبراهيم علیه السلام- ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ قَالَ: وَعَدَ وَعْداً فَانْتَظَرَ صَاحِبَهُ سَنَةً وَ هُوَ إِسْمَاعِيلُ بْنُ حِزْقِيلَ﴾. (3)
6- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِى عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا قَالَ أَ تَدْرِي لِمَ سُمِّيَ إِسْمَاعِيلُ صَادِقَ الْوَعْدِ قَالَ قُلْتُ لَا أَدْرِى فَقَالَ وَعَدَ رَجُلًا فَجَلَسَ لَهُ حَوْلًا يَنْتَظِرُهُ﴾. (4)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْعِدَةُ دَيْنَ وَ قَدْ أَثْنَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَلَى إِسْمَاعِيلَ فَقَالَ: إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ﴾. (5)
8- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى إِسْمَاعِيلَ فِي صِدْقِهِ هُوَ إِسْمَاعِيلُ بْنُ حِزْقِيلَ وَ هُوَ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي الْقُرْآن وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْمَاعِيلَ فَلْيَنْظُرْ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (6)
9- الرّسول صلی الله علیه و آله- إِن عَابِدَ بَنِي إِسْرَائِيلَ الَّذِي كَانَ أَعْبَدَهُمْ كَانَ يَسْعَى فِي حَوَائِجِ النَّاسِ عِنْدَ الْمَلِكِ وَ إِنَّهُ لَقِيَ إِسْمَاعِيلَ بْن حِزْقِيلَ فَقَالَ لَا تَبْرَحْ حَتَّى أَرْجِعَ إِلَيْكَ يَا إِسْمَاعِيلُ فَأَبْقِيَ عِنْدَ الْمَلِكِ فَبَقِيَ إِسْمَاعِيلُ إِلَى الْحَوْلِ هُنَاكَ فَأَنْبَتَ اللَّهُ لِإِسْمَاعِيلَ عُشْبَاً فَكَانَ يَأْكُلُ مِنْهُ وَ أَجْرَى لَهُ وَ أَظَلَّهُ بِغَمَامٍ فَخَرَجَ الْمَلِكُ بَعْدَ ذَلِكَ إِلَى التَّنَزَّهِ وَ مَعَهُ الْعَابِدُ فَرَأَى إِسْمَاعِيلَ فَقَالَ إِنَّكَ
ص: 88
برای محمد صلی الله علیه و اله، پیمان نبوت و برای وصی او پیمان ولایت گرفتی تو به حسين علیه السلام وعده دادی که او را به دنیا برگردانی تا این که خود از کسانی که آن کار را با او کردند، انتقام بگیرد. حال ای پروردگار من خواسته ی من از تو این است که مرا نیز به مانند حسین علیه السلام به دنیا بازگردانی تا از کسانی که آن کار را با من کردند انتقام بگیرم. و خداوند به اسماعیل بن حزقیل علیه السلام این وعده را داد و او به همراه حسین بن علی علیه السلام به دنیا باز خواهد گشت.
4- امام صادق علیه السلام- سماعة بن مهران از امام صادق علیه السلام روایت می کند که ایشان فرمود: «همانا کسی که خداوند در قرآن درباره اش می گوید: وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا؛ کسی بود که قومش بر او دست یافتند و پوست صورت و سرش را کندند و خداوند فرشته ای را نزد او فرستاد و به او گفت پروردگار جهانیان به تو سلام می فرستد، و می گوید من دیدم که قومت با تو چه کرده اند حال هرچه می خواهی بگو. او گفت ای پروردگار جهانیان من می خواهم الگویی به مانند حسین داشته باشم امام صادق علیه السلام فرمود: آن شخص اسماعیل بن ابراهیم علیه السلام، نبود».
5- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ؛ وعده ای داد و یک سال منتظر رفیقش ماند و او اسماعیل بن حزقیل ال است.
6- امام رضا علیه السلام سلیمان جعفری گوید امام رضا علیه السلام به من فرمود: «آیا می دانی که چرا اسماعيل، صادِقَ الْوَعْدِ نامیده شد؟ گفتم نمی دانم ایشان فرمود با مردی وعده داشت و یک سال منتظرش نشست [تا بیاید]».
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- وعده، دین [و بدهی] است و خداوند سبحان اسماعیل علیه السلام را ستایش کرد و فرمود: ﴿إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ﴾.
8- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس می خواهد به صداقت اسماعیل علیه السلام پی ببرد که منظور از آن اسماعیل بن حزقیل علیه السلام است که خداوند در قرآن درباره اش می فرماید: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا﴾ به علی بن ابی طالب علیه السلام بنگرد.
9- پیامبر صلی الله علیه و آله- مرد عابدی در میان بنی اسرائیل بود که از همه ی آن ها عابدتر و زاهدتر بود روزی برای حوائج مردم به نزد پادشاه می رفت در راه اسماعیل بن حزقیل را ملاقات کرد، به او گفت: «همین جا باش تا من به نزد تو باز گردم اما وقتی به نزد پادشاه رفت در آن جا ماندگار شد و اسماعیل علیه السلام یک سال در آن جا منتظر ایستاد و خداوند برای او گیاهی رویانید که از آن تغذیه می کرد و چشم های در زیر پایش جوشیدن گرفت که از آن می نوشید و خداوند ابری را هم سایبان او قرار داد، از یک سال عابد در کنار پادشاه برای گردش و تفریح خارج شد و اسماعیل علیه السلام را دید که در همان محل ایستاده است گفت ای اسماعیل علیه السلام چرا این جا ایستاده ای»؟ اسماعیل علیه السلام گفت: تو به من گفتی همین جا باشم پس من هم به انتظار تو ایستاده ام و از آن پس نام او را صادق الوعد نهادند در همان لحظه ستمگری همراه پادشاه بود که برای عزیز کردن خود و
ص: 89
لَهَاهُنَا يَا إِسْمَاعِيلُ فَقَالَ لَهُ قُلْتَ لَا تَبْرَحْ فَلَمْ أَبْرَحْ فَسُمِّيَ صادِقَ الْوَعْدِ قَالَ وَ كَانَ جَبَّارُ مَعَ الْمَلِكِ كَذَّبَ هَذَا الْعَبْدَ وَ قَالَ بَرْبَرْتَ بِهَذِهِ الْبَرِيَّةِ فَلِمَ تَقُولُ إِنِّى هَاهُنَا فَقَالَ لَهُ إِسْمَاعِيلُ إِنْ كُنْتَ كَاذِبَا فَنَزَعَ اللَّهُ صَالِحَ مَا أَعْطَاكَ قَالَ فَتَنَاثَرَتْ أَسْنَانُ الْجَبَّارَ فَقَالَ الْجَبَّارُ إِنِّي كَذَبْتُ عَلَى هَذَا الْعَبْدِ الصَّالِحِ فَاطْلُبْ أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ أَنْ يَرُدَّ أَسْنَانِي فَإِنِّي شَيْخَ كَبِيرُ فَطَلَبَ إِلَيْهِ الْمَلِكُ فَقَالَ إِنِّي أَفْعَلُ قَالَ السَّاعَةَ قَالَ لَا قَالَ وَ أَخَّرَهُ إِلَى السَّحَرِ ثُمَّ دَعَا ثُمَّ قَالَ إِنَّ أَفْضَلَ مَا دَعَوْتُمُ اللَّهَ بِالْأَسْحَارِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾. (1)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ إِسْمَاعِيلَ نَبِيَّ اللَّهِ وَعَدَ رَجُلًا بالصِّفَاح فَمَكَتْ بِهِ سَنَةٌ مُقِيماً وَ أَهْلُ مَكَّةَ يَطْلُبُونَهُ لَا يَدْرُونَ أَيْنَ هُوَ حَتَّى وَقَعَ عَلَيْهِ رَجُلُ فَقَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ ضَعْفْنَا بَعْدَكَ وَ هَلَكْنَا فَقَالَ إِنَّ فُلَانَ الطَّائِفِيَّ وَعَدَنِي أَنْ أَكُونَ هَاهُنَا وَ لَنْ أَبْرَحَ حَتَّى يَجى ، قَالَ فَخَرَجُوا إِلَيْهِ حَتَّى قَالُوا لَهُ يَا عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدْتَ النَّبِيَّ فَأَخْلَفْتَهُ فَجَاءَ وَ هُوَ يَقُولُ لِإِسْمَاعِيلَ ال يَا نَبِيَّ اللَّهُمَا ذَكَرْتُ وَ لَقَدْ نَسِيتُ مِيعَادَكَ فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ تَجِثْنِي لَكَانَ مِنْهُ الْمَحْشَرُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كانَ صَادِقَ الْوَعْدِ﴾. (2)
11- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي الْحَمْسَاءِ قَالَ كَانَ بَيْنِي وَبَيْنَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله بَيْعُ قَبْلَ أَنْ يُبْعَثَ . فَبَقِيَتْ لِى بَقِيَّةً فَوَعَدتُهُ أَنْ آتِيَهُ فِي مَكَانِهِ فَنَسِيتُ يَوْمِي وَالْعَدَ فَأَتَيْتُهُ فِي الْيَوْمِ الثَّالِثِ وَكَانَ مُحَمَّدُ اللهُ فِي مَكَانِهِ يَنْتَظِرْنِي فَقُلْتُ لَهُ فِى ذَلِكَ فَقَالَ أَنَا هَاهُنَا مُذْ وَعَدْتُكَ أَنْتَظِرُكَ ضَاهَى جَدَهُ إِسْمَاعِيلَ بْنَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فَإِنَّهُ وَعَدَ رَجُلًا فَبَقِيَ فِي مَكَانِهِ سَنَةٌ فَشَكَرَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ فَقَالَ وَاذْكُرُ في الكتاب إسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَكانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بالصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا﴾. (55)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ ناراً قَالَ النَّاسُ يَا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَيْفَ نَقِى أَنْفُسَنَا وَأَهْلِينَا قَالَ اعْمَلُوا الْخَيْرَ وَ ذَكِّرُوا بِهِ أَهْلِيكُمْ فَأَذْبُوهُمْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ألَا تَرَى أَنَّ اللَّهَ يَقُولُ لِنَيِّهِ وَ أَمْرٌ أَهْلَكَ
ص: 90
ضایع کردن اسماعیل علیه السلام به دروغ گفت: او دروغ می گوید و من قبلاً که از این محل گذشتم او را ندیدیم اسماعیل به او گفت: «اگر من دروغ می گویم خداوند دندان های سالمی را که به تو عطا کرده از تو باز گیرد در همان دم دندان های آن ستمگر کنده شد و او با التماس گفت: «من به این بنده ی خدا دروغ بستم، پس ای اسماعیل از تو می خواهم دعا کنی خداوند دندان هایم را باز پس دهد». اسماعیل پذیرفت لیکن دعا را تا هنگام سحر تأخیر انداخت و در هنگام سحر برای او دعا کرد و دندان های آن مرد سالم شد بهترین زمان برای دعا هنگام سحر است همان طور که خدای تعالی فرمود و در سحرگاهان استغفار می کردند. (ذاریات/18).
10- امام صادق علیه السلام- اسماعیل پیغمبر خدا با مردی در گوشه ی بیابان وعده کرد و یک سال در آن جا انتظار کشید و مردم مکه جویایش بودند و نمی دانستند کجا است تا مردی به او برخورد و گفت: ای پیغمبر !خدا پس از تو ناتوان و هلاک شدیم فرمود: فلانی- که معلوم الحال بود- به من وعده داد که این جا بنشینم و من تکان نمی خورم تا او بیاید مردم به سوی آن شخص رفتند و به او گفتند: ای دشمن خدا به پیغمبر وعده دادی و خلف وعده کردی؟ و آن مرد آمد و به اسماعیل علیه السلام گفت: ای پیامبر خدا یادم نیامد و فراموش کردم فرمود: «به خدا اگر نمی آمدی کار به محشر می کشید و خدا فرو فرستاد ﴿و اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ﴾.
11- پیامبر صلی الله علیه و آله- عبدالله بن ابی الحمساء می گوید قبل از بعثت بین من و محمد داد و ستدی بود، مقداری طلبکار شدم به او گفتم همین جا باش و من بر می گردم. آن روز و روز بعد، فراموش کردم که برگردم پس در روز سوم نزد او آمدم و دیدم که او همان جا منتظر من است». برای او جریان را گفتم که فراموش کردم فرمود من سه روز است که این جا منتظر شما هستم مانند جدش حضرت اسماعیل علیه السلام که وقتی در جایی به مردی وعده داد یک سال در آن جا منتظر ماند، خدای متعال به خاطر این عمل، از او قدردانی می کند و می فرماید: ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إسماعيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ﴾.
او همواره خانواده اش را به نماز و زکات فرمان می داد؛ و پیوسته مورد رضایت پروردگارش بود. (55)
1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که این آیه نازل شد ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتش نگه دارید. (تحریم/ 6) مردم سؤال کردند ای رسول خدا! چگونه خود و خانواده هایمان را حفاظت کنیم؟ ایشان فرمود کار نیک انجام دهید و خانواده تان را نیز بدان متذکر شوید و آنان را بر فرمانبرداری از خداوند تربیت کنید سپس امام صادق علیه السلام فرمود: «آیا نمی بینید که خداوند به پیامبرش می فرماید خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن
ص: 91
بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا وَقَالَ وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كَانَ رَسُولًا نَبِيًّا وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رُوِيَ أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم رَجُلَان كَانَ أَحَدُهُمَا يُصَلِّى الْمَكْتُوبَةَ وَ يَجْلِسُ فَيُعَلِّمُ النَّاسَ الْخَيْرَ وَكَانَ الْآخَرُ يَصُومُ النَّهَارَ وَ يَقُومُ اللَّيْلَ فَقَالَ لَا فَضْلُ الْأَوَّلَ عَلَى الثَّانِي كَفَضْلِي عَلَى الْأَنَامِ وَ قَدْ أَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى إِسْمَاعِيلَ بِقَوْلِهِ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كَانَ رَسُولًا نَبِيًّا. وَ كَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ كَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيَّا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا﴾. (56)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى غَضِبَ عَلَى مَلَكِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَقَطَعَ جَنَاحَهُ وَأَلْقَاهُ فِي جَزِيرَة مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ فَبَقِيَ مَا شَاءَ اللَّهُ فِي ذَلِكَ الْبَحْرِ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ إِدْرِيسَ الةِ جَاءَ ذَلِكَ الْمَلَكُ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَرْضَى عَنِّى وَ يَرُدَّ عَلَيَّ جَنَاحِي قَالَ نَعَمْ فَدَعَا إدْرِيسُ رَبَّهُ فَرَدَّ اللَّهُ عَلَيْهِ جَنَاحَهُ وَ رَضِيَ عَنْهُ قَالَ الْمَلَكُ لِإِدْرِيسَ أَ لَكَ إِلَيَّ حَاجَةُ قَالَ نَعَمْ أحِبُّ أَنْ تَرْفَعَنِي إِلَى السَّمَاءِ حَتَّى أَنْظُرَ إِلَى مَلَكِ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ لَا تَعَيشَ لِى مَعَ ذِكْرِهِ فَأَخَذَهُ الْمَلَكُ إِلَى جَنَاحِهِ حَتَّى انْتَهَى بِهِ إِلَى السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ فَإِذَا مَلَكُ الْمَوْتِ جَالِسُ يُحَرِّكُ رَأْسَهُ تَعَجُّباً فَسَلَّمَ إِدْرِيسُ عَلَى مَلَكِ الْمَوْتِ وَ قَالَ لَهُ مَا لَكَ تُحَرِّكُ رَأْسَكَ قَالَ إِنَّ رَبَّ الْعِزَّةَ أَمَرَنِي أَنْ أَقبضَ رُوحَكَ بَيْنَ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ وَ الْخَامِسَة فَقُلْتُ رَبِّ كَيْفَ ي كُونُ هَذَا وَ غِلَظُ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ مَسِيرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ وَ مِنَ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ إِلَى السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ مَسِيرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ وَ مِنَ السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ إِلَى الثَّانِيَةَ مَسِيرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ وَ كُلَّ سَمَاءِ وَ مَا بَيْنَهُمَا كَذَلِكَ فَكَيْفَ يَكُونُ هَذَا ثُمَّ قَبَضَ رُوحَةً بَيْنَ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ وَالْخَامِسَةِ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ رَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا قَالَ وَ سُمِّيَ إِدْرِيسَ لِكَثْرَة دِرَاسَة الكتب﴾. (3)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثُمَّ صَعِدْنَا إِلَى السَّمَاءِ الرَّابِعَة وَإِذَا فِيهَا رَجُلُ، قُلْتُ مَنْ هَذَا يَا جَبْرَئِيلُ قَالَ هَذَا إِدْرِيسُ رَفَعَهُ اللَّهُ مَكَانًا عَلِيًّا فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَيَّ وَاسْتَغْفَرْتُ لَهُ وَاسْتَغْفَرَ لِي﴾. (4)
ص: 92
شکیبا باش!. (طه/132). و همچنین فرموده است: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كَانَ رَسُولًا نَّبِيَّا وَ كَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ كَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا﴾.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- در نزد پیغمبردر نزد پیغمبر ذکر شد: دو نفر هستند که یکی از آن دو نماز واجب خود را به جا می آورد و می نشیند و آن چه خیر مردم در آن است به آن ها یاد می دهد از قبیل مسائل فقهی یا اخلاقی یا اعتقادی یا آداب معاشرت و حقوق و امثال این ها و آن دیگری روزها روزه است و شب ها به عبادت قیام می کند و به این حال اوقات این دو نفر طی می گردد، کدام یک افضل است؟ رسول خدا فرمود: آن شخص اولی که به واجبات اکتفا می کند و مشغول تعلیم مردم است فضیلتش بر دوّمی مانند فضیلت من است بر مردم دیگر. به تحقیق خداوند حضرت اسماعیل علیه السلام صّادق علیه السلام وعد را در قرآن کریم مدح کرده و فرموده: ﴿إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ كَانَ رَسُولًا نَبِيَّا وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ كَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا﴾.
و در این کتاب از ادریس [نیز] یاد کن او بسیار راستگو و پیامبر صلی الله علیه و آله- [بزرگی] بود. (56)
1- امام صادق علیه السلام- همانا خداوند تبارک و تعالی بر یکی از فرشتگان خشم گرفت و بال هایش را قطع کرد و آن را در یکی از جزایر دریا انداخت و تا زمانی که اراده کرد او را در آن جا نگه داشت و هنگامی که خداوند ادریس علیه السلام را برانگیخت آن فرشته نزد او آمد و گفت ای پیامبر خدا از خداوند بخواه که از من راضی گردد و بال هایم را به من بازگرداند ادریس علیه السلام گفت: «باشد، دعا می کنم». سپس برایش دعا کرد و خداوند نیز بال هایش را به او بازگرداند و از او راضی گشت فرشته به ادریس علیه السلام گفت: «از من درخواستی داری»؟ ادریس علیه السلام گفت «آری، می خواهم مرا به آسمان ببری تا فرشته ی مرگ را ببینم چرا که با یاد او زندگی بر من ناخوش می گردد سپس فرشته ادریس علیه السلام را بر روی بالش گذاشت تا این که به آسمان چهارم رسید و ناگهان دید که فرشته ی مرگ از تعجب، سرش را تکان می دهد. ادریس علیه السلام به او سلام کرد و گفت چه شده است که سرت را تکان می دهی؟ او گفت: «همانا پروردگار بزرگ به من دستور داده تا جانت را بین آسمان چهارم و پنجم بگیرم». من گفتم: پروردگارا! چگونه این ممکن است و حال آن که ضخامت آسمان چهارم به اندازه ی مسیر پانصد سال و از آسمان چهارم تا سوم نیز مسیر پانصد سال است و ضخامت آسمان سوم و مسافت بین آسمان سوم تا آسمان دوم نیز هر کدام مسیر پانصد سال است و هر آسمانی و مسافت بین آن ها نیز همین مقدار فاصله دارد، حال چگونه این ممکن است؟ سپس روح ادریس علیه السلام را بین آسمان چهارم و پنجم گرفت و منظور از آیه ﴿وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا﴾ نیز همین است همچنین آن حضرت فرمود: «او را ادریس علیه السلام نامیدند چون بسیار کتاب می خواند
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- سپس به آسمان چهارم رفتم و در آن جا مردی را دیدم و گفتم: «این کیست ای جبرئیل»؟ گفت این ادریس است که خداوند او را به مقامی بلند ارتقا داد. سپس به او سلام کردم و او نیز به من سلام کرد من برای او طلب استغفار کردم.
ص: 93
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿كَانَ إِدْرِيسُ النَّبِيُّ علیه السلام يَسِيحُ النَّهَارَ وَ يَصُومُهُ وَ يَبِيتُ حَيْثُ مَا جَنَّهُ اللَّيْلُ وَ يَأْتِيهِ رِزْقُهُ حَيْثُ مَا أَفْطَرَ وَ كَانَ يَصْعَدُ لَهُ مِنَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ مِثْلُ مَا يَصْعَدُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كُلِّهِمْ فَسَأَلَ مَلَكُ الْمَوْتِ رَبَّهُ فِي زِيَارَة إِدْرِيسَ وَ أَنْ يُسَلَّمَ عَلَيْهِ فَأَذِنَ لَهُ فَنَزَلَ وَ أَتَاهُ فَقَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَصْحَبَكَ فَأَكُونَ مَعَكَ فَصَحِبَهُ وَكَانَا يَسِيحَان النَّهَارَ وَ يَصُومَانِهِ فَإِذَا جَنَّهُمَا اللَّيْلُ أُتِيَ إِدْرِيسَ فِطْرُهُ فَيَأْكُلُ وَ يَدْعُو مَلَكَ الْمَوْتِ إِلَيْهِ فَيَقُولُ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ ثُمَّ يَقُومَان يُصَلِّيَان وَ إِدْرِيسُ يُصَلِّى وَيَفْتُرُ وَ يَنَامُ وَ مَلَكُ الْمَوْتِ يُصَلَّى وَ لَا يَنَامُ وَ لَا يَفْتُرُ فَمَكَنَا بِذَلِكَ أَي-ام [أَيَّاما] ثُمَّ إِنَّهُمَا مَرَّاً بِقَطِيعِ غَنَمٍ وَ كَرْمٍ قَدْ أَيْنَعَ فَقَالَ مَلَكُ الْمَوْتِ هَلْ لَكَ أَنْ تَأْخُذَ مِنْ ذَلِكَ حَمَلَا أَوْ هَذَا عَنَاقِيدَ فَتُفْطِرَ عَلَيْهِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَدْعُوكَ إِلَى مَالِى فَتَأبَى فَكَيْفَ تَدْعُونِي إِلَى مَال ثُمَّ قَالَ إِدْرِيسُ القَدْ صَحِبْتَنِي وَأَحْسَنْتَ فِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَكَ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا مَلَكَ الْمَوْتِ قَالَ إِدْرِيسُ لِى إِلَيْكَ حَاجَةُ فَقَالَ وَ مَا هِيَ قَالَ تَصْعَدُ بي إِلَى السَّمَاءِ فَاسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ رَبَّهُ فِي ذَلِكَ فَأَذِنَ لَهُ فَحَمَلَهُ عَلَى جَنَاحِهِ فَصَعِدَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ لَهُ إِدْرِيس علیه السلام إِنَّ لِى إِلَيْكَ حَاجَةً أُخْرَى قَالَ وَ مَا هِيَ قَالَ بَلَغَنِي مِنَ الْمَوْتِ شِدَّةٌ فَأَحِبُّ أَنْ تُذِيقَنِي مِنْهُ طَرَفَا فَأَنْظُرَ هُوَ كَمَا بَلَغَنِي فَاسْتَأْذَنَ رَبَّهُ لَهُ فَأَخَذَ بِنَفْسِهِ سَاعَةَ ثُمَّ حَلَّى عَنْهُ فَقَالَ لَهُ كَيْفَ رَأَيْتَ قَالَ بَلَغَنِي عَنْهُ شِدَّةً وَ إِنَّهُ لَأَشَدُّ مِمَّا بَلَغَنِي وَلِى إِلَيْكَ حَاجَةٌ أُخْرَى تُرينِي النَّارَ فَاسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ صَاحِبَ النَّارِ فَفَتَحَ لَهُ فَلَمَّا رَآهَا إِدْرِيسُ سَقَط مَغْشِيَاً عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ لِي إِلَيْكَ حَاجَةُ أُخْرَى تُرِينِي الْجَنَّةَ فَاسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ خَازِنَ الْجَنَّةِ فَدَخَلَهَا فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا قَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ مَا كُنْتُ لِأَخْرُجَ مِنْهَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ وَ قَدْ ذَقَتُهُ وَيَقُولُ وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُها وَقَدْ وَرَدْتُهَا وَيَقُولُ فِي الْجَنَّةَ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنْهَا﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْمَاعِيلَ بنِ مِهْرَانَ قَالَ قَالَ لِي الصَّادِقِ علیه السلام إِذَا دَخَلْتَ الْكُوفَةَ فَأْتِ مَسْجِدَ السَّهْلَة فَصَل فِيهِ وَاسْأَلُ اللَّهَ حَاجَتَكَ لِدِينِكَ وَ دُنْيَاكَ فَإِنَّ مَسْجِدَ السَّهْلَة بَيْتُ إِدْرِيس علیه السلام الَّذِي كَانَ يَخِيطُ فِيهِ وَيُصَلِّي فِيهِ وَ مَنْ دَعَا اللَّهَ فِيهِ بِمَا أَحَبَّ قَضَى لَه حَوَائِجَهُ وَ رَفَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَة مَكاناً عَلِيًّا إِلَى دَرَجَة إِدْرِيسَ وَ أَجِيرَ مِنْ مَكْرُوهِ الدُّنْيَا وَ مَكَايِدِ أَعْدَائِه﴾. (2)
ص: 94
ابن عباس رحمه الله علیه- ادریس نبی علیه السلام روزها را به تسبیح و روزه مشغول بود و هرجا که شب او را در بر می گرفت استراحت می کرد و روزی او هر وقت که زمان افطارش بود به نزدش می رسید و اعمال صالح او به اندازه ی اعمال صالح همه ی اهل زمین بود بنابراین ملک الموت از پروردگار درخواست زیارت ادریس ا را نمود تا بتواند به او سلام و درود بفرستد، پس به او اجازه داده شد و به نزد ادریس علیه السلام رفت و به او گفت من می خواهم همنشین تو و همراه تو باشم، بنابراین با ادریس علیه السلام همراه شد و آن دو روز را به تسبیح و روزه گذرانده و شب که می شد ادریس علیه السلام نان خود را آورده و افطار می کرد و وقتی ملک الموت او را دعوت به غذای بهشتی می نمود می گفت: «من احتیاجی به غذایی که تو برایم بیاوری ندارم آن وقت هر دو برخاسته و به نماز مشغول می شدند و ادریس علیه السلام بعد از نماز استراحت و خواب هم می کرد اما ملک الموت بی وقفه و بدون احتیاج به خواب به نماز مشغول بود و به این ترتیب روزهایی چند سپری شد تا این که آن ها به گله گوسفند و تاکستانی رسیدند که میوه های رسیده و تازه ای داشت ملک الموت گفت: آیا می خواهی یکی از این چهار پایان یا مقداری خوشه انگور را برداری و با آن افطار کنی؟ ادریس علیه السلام گفت: «سُبحانَ الله، تو مرا به مال خودت فرا می خوانی و من امتناع می کنم چگونه است که مرا به مال غیر دعوت می کنی؟ لیکن تو مصاحب خوبی بودی، بگو که هستی؟ گفت من ملک الموت هستم ادریس علیه السلام گفت: «من از تو درخواستی دارم ملک الموت گفت: «بگو ادریس علیه السلام فرمود شنیده ام که مرگ بسیار سخت و شدید است می خواهم اندکی از عذاب آن را به من بچشانی چنان که گویا در حال مرگ هستم ملک الموت از پروردگار اجازه گرفت و آن وقت مدت کوتاهی روح ادریس علیه السلام را قبض نمود و آن گاه آن را به بدن او باز گرداند و از او پرسید چگونه بود و مرگ را چگونه دیدی؟ ادریس علیه السلام گفت: «آن چه چشیدم بسیار از آن چه شنیده بودم سخت تر و شدیدتر بود حال حاجت دیگری دارم و آن این است که آتش جهنم را مشاهده کنم»، پس ملک الموت از خازن جهنّم اجازه گرفت و حجاب ها کنار رفت و در جهنّم گشوده شد و وقتی ادریس آتش جهنم را مشاهده کرد بیهوش شد مجدّداً به ملک الموت گفت: «من از تو درخواست دیگری دارم و می خواهم بهشت را ببینم آن وقت ملک الموت از فرشته موکل بهشت، درباره ی آن اجازه گرفت و ادریس واردبهشت شد و وقتی آن جا را مشاهده کرد به ملک الموت گفت: من دیگر از این جا بیرون نمی روم زیرا که خداوند فرمود هر نفسی چشنده مرگ است. (عنکبوت /57) و نیز فرمود: هیچ یک از شما نیست جز این که وارد آتش جهنّم می شود. (مریم/71). و من اکنون هم طعم مرگ را چشیده ام و هم وارد جهنم شده ام و هم بهشت را دیده ام و به آن وارد شده ام».
4- امام صادق علیه السلام- اسماعیل بن مهران گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «وقتی که به کوفه وارد شدی به مسجد سهله برو و در آن جا نماز بگزار و از خدا حاجتی برای دین و دنیای خود بخواه که همانا مسجد سهله خانه ی ادریس علیه السلام بوده که در آن جا خیاطی کرده و نماز می خوانده و کسی که در آن مکان نماز گزارده و دعا کند خداوند حاجت او را بر آورده می سازد و او را در روز قیامت تا مکانی والا و درجه ی ادریس علیه السلام بالا می برد و از امور ناپسند دنیوی و نقشه های دشمنانش نیز در پناه خواهد بود.
ص: 95
5- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: كَانَ بَدْءُ نُبُوَّةَ إِدْرِيس علیه السلام أَنَّهُ كَانَ فِي زَمَانِهِ مَلِكُ جَبَّارُ وَ أَنَّهُ رَكِبَ ذَاتَ يَوْمٍ فِي بَعْضِ نُزَهِهِ فَمَرَّ بِأَرْضِ خَضِرَةٍ نَضِرَةٍ لِعَبْدِ مُؤْمِن مِنَ الرَّافِضَةِ فَأَعْجَبَتْهُ فَسَأَلَ وُزَرَاءَهُ لِمَنْ هَذِهِ الْأَرْضِ قَالُوا لِعَبْدِ مُؤَمِن مِنْ عَبِيدِ الْمَلِكَ فُلَانِ الرَّافِضِي فَدَعَا بِهِ فَقَالَ لَهُ أَمْتِعْنِي بِأَرْضِكَ هَذِهِ فَقَالَ عِبَالِي أَحْوَجُ إِلَيْهَا مِنْكَ قَالَ فَسُمْنِي بِهَا أَثْمِنْ لَكَ قَالَ لَا أَمْتِعُكَ بِهَا وَ لَا أَسْومُكَ دَعْ عَنْكَ ذِكْرَهَا فَغَضِبَ الْمَلِكُ عِنْدَ ذَلِكَ وَأَسِفَ وَانْصَرَفَ إِلَى أَهْلِهِ وَ هُوَ مَعْمُومُ مُتَفَكِّرُ فِي أَمْرِهِ وَ كَانَتْ لَهُ امْرَأَةٌ مِنَ الْأَزَارِقَةِ وَ كَانَ بِهَا مُعْجَباً يُشَاوِرُهَا فِي الْأَمْرِ إِذَا نَزَلَ بِهِ فَلَمَّا اسْتَقَرَّ فِي مَجْلِسِهِ بَعَثَ إِلَيْهَا لِيُشَاوِرَهَا فِى أَمْرٍ صَاحِبَ الْأَرْضِ فَخَرَجَتْ إِلَيْهِ فَرَأَتْ فِي وَجْهِهِ الْغَضَبَ فَقَالَتْ أَيُّهَا الْمَلِكُ مَا الَّذِي دَهَاكَ حَتَّى بَدَا الْغَضَبُ فِي وَجْهَكَ قَبْلَ فِعْلِكَ فَأَخْبَرَهَا بِخَبَرِ الْأَرْضِ وَ مَا كَانَ مِنْ قَوْلِهِ لِصَاحِبِهَا وَ مِنْ قَوْلَ صَاحِبِهَا لَهُ فَقَالَتْ أَيُّهَا الْمَلِكُ إِنَّمَا يَهْتَمُّ بِهِ مَنْ لَا يَقْدِرُ عَلَى التَّغْسِيرِ وَالِانْتِقَامِ فَإِنْ كُنْتَ تَكْرَهُ أَنْ تَقْتُلَهُ بِغَيْرِ حُجَّةً فَأَنَا أَكْفِيكَ أَمْرَهُ وَ أَصَيْرُ أَرْضَهُ بِيَدَيْكَ بِحُجَّةَ لَكَ فِيهَا الْعُذْرُ عِنْدَ أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ قَالَ وَ مَا هِيَ قَالَتْ أَبْعَثُ إِلَيْهِ أَقْوَاماً مِنْ أَصْحَابِيَ الْأَزَارِقَة حَتَّى يَأْتُوكَ بِهِ فَيَشْهَدُوا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَنَّهُ قَدْ بَرِئَ مِنْ دِينِكَ فَيَجُورَ لَكَ قَتْلُهُ وَأَخَذْ أَرْضِهِ قَالَ فَافْعَلِي ذَلِكَ قَالَ وَ كَانَ لَهَا أَصْحَابُ مِنَ الْأَزَارِقَة عَلَى دِينِهَا يَرَوْنَ قَتَلَ الرَّوَافِضِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَبَعَثَتْ إِلَى قَوْمِ مِنَ الْأَزَارِقَةِ فَأَتَوْهَا فَأَمَرَتْهُمْ أَنْ يَشْهَدُوا عَلَى فُلَانِ الرَّافِضِيِّ عِنْدَ الْمَلِكِ أَنَّهُ قَدْ بَرِئَ مِنْ دِينِ الْمَلِكِ فَشَهِدُوا عَلَيْهِ أَنَّهُ قَدْ بَرِئَ مِنْ الْمَلِكِ فَقَتَلَهُ وَاسْتَخْلَصَ أَرْضَهُ فَغَضِبَ اللَّهُ تَعَالَى لِلْمُؤْمِن عِنْدَ ذَلِكَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى إِدْرِيسَ أَن أَنْتِ عَبْدِى هَذَا الْجَبَّارَ فَقُلْ لَهُ أَمَا رَضِيتَ أَنْ قَتَلْتَ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنَ ظُلْماً حَتَّى اسْتَخَلَصْتَ أَرْضَهُ خَالِصَةً لَكَ فَأَخْوَجْتَ عِيَالَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَجَعْتَهُمْ أَمَا وَ عِزَّتِي لَأَنْتَقِمَنَّ لَهُ مِنْكَ فِي الْآجِلِ وَ لَأَسْلُبَنَّكَ مُلْكَكَ فِي الْعَاجِل وَ لَأَخَرِّبَنَّ مَدِينَتَكَ وَ لَأَذِلَّنَّ عِرَكَ وَ لَأَطْعِمَنَّ الْكِتَابِ لَحْمَ امْرَأَتِكَ فَقَدْ غَرَكَ يَا مُبْتَلَى حِلْمِي عَنْكَ فَأَتَاهُ إِدْرِيس ال برسَالَة رَبِّهِ وَ هُوَ فِي مَجْلِسِهِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ فَقَالَ أَيُّهَا الْجَبَّارُ إِنِّى رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكَ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ أَ مَا رَضِيتَ أَنْ قَتَلْتَ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنَ ظُلْماً حَتَّى اسْتَخْلَصْتَ أَرْضَهُ خَالِصَةً لَكَ وَ أَحْوَجْتَ عِيَالَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَجَعْتَهُمْ أَمَا وَ عِزَّتِي لَأَنْتَقِمَنَّ لَهُ مِنْكَ فِي الْآجل وَ لَأَسْلُبَنَّكَ مُلْكَكَ فِي الْعَاجِل وَلَأَخَرِّبَنَّ مَدِينَتَكَ وَ لَأَذِلَّنَّ عِزَكَ وَلَأطْعِمَنَّ الْكِتَابَ لَحْمَ امْرَأَتِكَ فَقَالَ الْجَبَّارُ اخْرُجْ عَنِّى يَا إِدْرِيسُ فَلَنْ تَسْبِقَنِي بِنَفْسِكَ ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَى امْرَأَتِهِ فَأَخْبَرَهَا بِمَا جَاءَ بِهِ إِدْرِيسُ فَقَالَتْ لَا تَهُولَنَّكَ رِسَالَهُ إِلَهِ إِدْرِيسَ أَنَا أَكْفِيكَ أَمْرَ إِدْرِيسَ أُرْسِلُ إِلَيْهِ مَنْ يَقْتَلُهُ فَتَبْطِلُ رِسَالَهُ إِلَهِهِ وَ كُلُّ مَا جَاءَكَ بِهِ قَالَ فَافْعَلِي وَ
ص: 96
5- امام باقر علیه السلام- ابتدای نبوت ادریس علیه السلام در زمان پادشاهی ستمگر بود، روزی آن پادشاه در هنگام سواری در دشتی از زمینی سرسبز و شاداب که متعلق به مردی مؤمن و مخالف او بود، عبور کرد و به آن مرد گفت این زمین خود را در اختیار من قرار بده آن مرد گفت: «خانواده ی من به این زمین محتاج تر از تو هستند پادشاه گفت: «پس آن را به من بفروش»، ولی او امتناع کرد و آن گاه پادشاه خشمگین شد و با حالت غمگین و متفکر به قصر بازگشت، همسر پادشاه زنی از فرقه ی از ارقه بود که غیر خودشان خون همه را روا می شمارند لذا وقتی خشم و غضب را در چهره ی شوهر دید ماجرا را از او پرسید آن وقت به او گفت اگر تو از این که او را بی جهت به قتل برسانی کراهت داری من تو را کفایت می کنم و زمین او را ملک تو می گردانم». و آن زن یارانی از فرقه خود داشت که قتل مؤمنان مخالف پادشاه را جایز می دانستند، پس به دنبال آن ها فرستاد و به آن ها دستور داد که شهادت بدهند که آن مرد مؤمن از مخالفان پادشاه است و از دین او تبری می جوید و آن افراد به این مطلب شهادت دادند پادشاه هم او را کشت و زمین وی را غصب کرد و خداوند از کشته شدن بندهی مؤمنش در خشم شده و به ادریس علیه السلام وحی نمود: «به نزد این بنده ی ستمگر من برو و به او بگو آیا راضی شدی که بندهی مؤمن مرا به قتل برسانی تا زمین او را غصب کرده و خانواده او را بی سرپرست کنی؟ حال که چنین است به عزتم سوگند به زودی انتقام او را از تو می گیرم و حکومت و ملک را از تو می ستانم و شهر تو را ویران می سازم و سگ ها را از گوشت همسرت اطعام می کنم که همانا حلم و بردباری من باعث غرور تو شده و پنداشته ای دست انتقام ما به تو نمی رسد پس ادریس علیه السلام با رسالت پروردگارش به نزد پادشاه آمد و پیغام الهی را به او ابلاغ کرد اما پادشاه ستمگر به او گفت ای ادریس علیه السلام بیرون برو، وگرنه تو را به قتل می رسانم و همسرش به او گفت: مبادا از پیغام خدای ادریس علیه السلام بترسی، من کسی را می فرستم که او را بکشد و رسالتش را نابود سازد» پادشاهگفت: این امر را به انجام برسان، از طرف دیگر ادریس علیه السلام دارای یارانی مؤمن و مخالف پادشاه بود که با آن ها مؤانست داشت و به همین جهت ماجرای تبلیغ رسالت خود برای پادشاه را به آن ها بازگو نمود و آن ها که آن پادشاه ستمگر را می شناختند از بابت جان ادریس نگران شدند در این وقت همسر پادشاه چهل مرد از ازارقه را فرستاد تا ادریس علیه السلام را بکشند و آن ها در جستجوی ادریس به اطراف پراکنده شدند ولی او را نیافتند لیکن یاران ادریس آن افراد را مشاهده کردند و دانستند که در جستجوی ادریس هستند پس در طلب او روان شده و وقتی او را ملاقات کردند، گفتند: «ای ادریس از این شهر بیرون برو و بر جان خود بیمناک باش چون این پادشاه ستمگر تو را خواهد
ص: 97
كَانَ لِإِدْرِيسَ أَصْحَابُ مِنَ الرَّافِضَةِ مُؤْمِنُونَ يَجْتَمِعُونَ إِلَيْهِ فِي مَجْلِسِ لَهُ فَيَأْنَسُونَ بِهِ وَ يَأْنَسُ بِهِمْ هُمْ إِدْرِيسُ بِمَا كَانَ مِنْ وَحْى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ وَ رَسَالَتِهِ إِلَى الْجَبَّارِ وَ مَا كَانَ مِنْ تَبْلِيغِهِ رسَالَةَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَى الْجَبَّارِ فَأَشْفَقُوا عَلَى إِدْرِيسَ وَأَصْحَابِهِ وَ خَافُوا عَلَيْهِ الْقَتْلَ وَ بَعَثَتِ امْرَأَةٌ الْجَبَّارِ إِلَى إِدْرِيسَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا مِنَ الْأَزَارِقَة لِيَقْتُلُوهُ فَأَتَوْهُ فِى مَجْلِسِهِ الَّذِي كَانَ يَجْتَمِعُ إِلَيْهِ فِيهِ أَصْحَابُهُ فَلَمْ يَجِدُوهُ فَانْصَرَفُوا وَقَدْ رَآهُمْ أَصْحَابُ إِدْرِيسَ فَحَسِبُوا أَنَّهُمْ أَتَوْا إِدْرِيسَ لِيَقْتُلُوهُ فَتَفَرَّقُوا فِي طَلَبِهِ فَلَقُوهُ فَقَالُوا لَهُ خُذْ حِدْرَكَ يَا إِدْرِيسُ فَإِنَّ الْجَبَّارَ قَاتِلُكَ قَدْ بَعَثَ الْيَوْمَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا مِنَ الْأَزَارِقَة لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجُ مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ فَتَنَحَى إِدْرِيسُ عَنِ الْقَرْيَةِ مِنْ يَوْمِهِ ذَلِكَ وَ مَعَهُ نَفَرُ مِنْ أَصْحَابِهِ فَلَمَّا كَانَ فِى السَّحَر نَاجَى إِدْرِيسُ رَبَّهُ فَقَالَ يَا رَبِّ بَعَثْتَنِي إِلَى جَبَّارٍ فَبَلَّغْتُ رِسَالَتَكَ وَ قَدْ تَوَعَدَنِي هَذَا الْجَبَّارُ بِالْقَتْلَ بَلْ هُوَ قَاتِلِي إِنْ ظَفِرَ بِي فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ تَنَحَ عَنْهُ وَاخْرُجْ مِنْ قَرْيَتِهِ وَ خَلَّنِي وَ إِيَّاهُ فَوَ عِزَّتِى لَأَنْفِذَنَّ فِيهِ أَمْرِى وَ لَأَصَدِّقَنَّ قَوْلَكَ فِيهِ وَمَا أَرْسَلْتُكَ بِهِ إِلَيْهِ فَقَالَ إِدْرِيسُ يَا رَبِّ إِنَّ لِى حَاجَةَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ سَل تُعْطَهَا قَالَ أَسْأَلُكَ أَنْ لَا تُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَى أَهْلَ هَذِهِ الْقَرْيَةِ وَمَا حَوْلَهَا وَ مَا حَوَتْ عَلَيْهِ حَتَّى أَسْأَلُكَ ذَلِكَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَا إِدْرِيسُ إِذا تَخْرُبُ الْقَرْيَةَ وَيَشْتَدُّ جَهْدُ أَهْلِهَا وَيَجُوعُونَ قَالَ إِدْرِيسُ وَ إِنْ خَرَبَتْ وَ جَهَدُوا وَجَاعُوا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَإِنِّي قَدْ أَعْطَيْتُكَ مَا سَأَلْتَ وَلَنْ أَمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ. تَسْأَلَنِي ذَلِكَ وَ أَنَا أَحَقُّ مَنْ وَفَى بِوَعْدِهِ فَأَخْبَرَ إِدْرِيسُ أَصْحَابَهُ بِمَا سَأَلَ اللَّهَ مِنْ حَبْسَ الْمَطَرِ عَنْهُمْ وَ بِمَا أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ وَ وَعَدَهُ أَنْ لَا يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ حَتَّى يَسْأَلَهُ ذَلِكَ فَاخْرُجُوا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِلَى غَيْرِهَا مِنَ الْقُرَى فَخَرَجُوا مِنْهَا وَ عِدَّتُهُمْ يَوْمَئِذٍ عِشْرُونَ رَجُلًا فَتَفَرَّقُوا فِي الْقُرَى وَ شَاعَ خَبَرُ إِدْرِيسَ فِي الْقُرَى بِمَا سَأَلَ رَبَّهُ تَعَالَى وَ تَنَحَى إِدْرِيسُ إِلَى كَهْفِ فِي جَبَل شَاهِقٍ فَلَجَأَ إِلَيْهِ وَ وَكَّلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ مَلَكاً يَأْتِيهِ بِطَعَامِهِ عِنْدَ كُلِّ مَسَاءٍ وَكَانَ يَصُومُ النَّهَارَ فَيَأْتِيهِ الْمَلَكُ بِطَعَامِهِ عِنْدَ كُلِّ مَسَاءِ وَ سَلَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عِنْدَ ذَلِكَ مُلْكَ الْجَبَّارِ وَ قَتَلَهُ وَ أَخْرَبَ مَدِينَتَهُ وَ أَطْعَمَ الْكِتَابَ لَحْمَ امْرَأَتِهِ غَضَباً لِلْمُؤْمِن فَظَهَرَ فِي الْمَدِينَةِ جَبَّارُ آخَرَ عَاصِ فَمَكنُوا بِذَلِكَ بَعْدَ خُرُوجِ إِدْرِيسَ مِنَ الْقَرْيَةِ عِشْرِينَ سَنَةَ لَمْ تُمْطِرِ السَّمَاءِ عَلَيْهِمْ قَطْرَةً مِنْ مَائِهَا عَلَيْهِمْ الْقَوْمُ وَاشْتَدَّتْ حَالُهُمْ وَصَارُوا يَمْتَارُونَ الْأَطْعِمَةَ مِنَ الْقُرَى مِنْ بُعْدِ فَلَمَّا جَهَدُوا مَشَى بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ فَقَالُوا إِنَّ الَّذِي نَزَلَ بِنَا مِمَّا تَرَوْنَ بِسُؤال إدْرِيسَ رَبَّهُ أَنْ لَا يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْنَا حَتَّى يَسْأَلَهُ هُوَ وَ قَدْ خَفِيَ إِدْرِيسُ عَنَّا وَ لَا عِلْمَ لَنَا بِمَوْضِعِهِ وَ اللَّهُ أَرْحَمُ بِنَا مِنْهُ فَأَجْمَعَ أَمْرُهُمْ عَلَى أَنْ يَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ وَيَدْعُوهُ وَيَفْزَعُوا إِلَيْهِ وَيَسْأَلُوهُ أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ وَعَلَى مَا
ص: 98
کشت». پس ادریس علیه السلام از آن قریه بیرون آمد در حالی که جمعی از یارانش همراه او بودند، در هنگام سحر ادریس علیه السلام با پروردگارش مناجات کرد و گفت پروردگارا تو به من وعده دادی که آن جبّار را به قتل می رسانی پس خداوند به او وحی کرد که از این قریه بیرون برو و کار او را به من واگذار کن، پس قسم به عزّتم امر خود را درباره ی او اجرا می کنم آن گاه ادریس علیه السلام گفت: پروردگارا من درخواستی دارم پروردگار فرمود: بگو بخواه تا آن را به تو بدهم». ادریس علیه السلام گفت: از تو می خواهم که باران بر این شهر و اطراف آن نبارد تا وقتی که من از تو درخواست کنم. خداوند عزوجل فرمود: در این صورت این شهر ویران می شود و اهل آن دچار قحطی و گرسنگی می شوند، ادریس علیه السلام به این عذاب رضایت داد و خداوند درخواست او را اجابت کرد، آن گاه ادریس علیه السلام یاران خود را خبردار کرد و آن ها همراه ادریس علیه السلام از شهر خارج شدند و عده آن ها بیست نفر بود که در شهرهای مختلف پراکنده شدند و ماجرای رسالت ادریس علیه السلام را در آن شهرها بیان نمودند و خود ادریس علیه السلام به غاری در دل کوه پناه برد و خداوند فرشته ای را مأمور نموده بود تا در هر عصر طعام او را برایش ببرد در این زمان خداوند پادشاهی آن ملک ستمگر را سلب نمود و دیار او را ویران کرد و او به قتل رسید و سگان شهر از گوشت همسرش ارتزاق کردند و همه ی این ها به جهت قتل آن مؤمن و غصب اموال او بود پس از آن در شهر، ستمگر دیگری به فرمانروایی رسید و نیامدن باران پس از خروج ادریس علیه السلام بیست سال طول کشید بنابراین و خامت احوال اهل آن شهر به شدت رسید به طوری که به سختی طعام خود را از شهرهای مجاور تهیه می کردند آن وقت با خود گفتند هرآینه ما به دعای ادریس علیه السلام دچار این مصیبت شده ایم و آسمان ما نخواهد بارید تا وقتی که او از خدایش درخواست کند و ما از مکان ادریس علیه السلام بی اطلاعیم، پس ای خدا خودت بر ما رحم کن و آن گاه همگی تصمیم گرفتند که به سوی خدا توبه و رجوع نمایند و از او بخواهند که نزولات آسمانی را بر ایشان فرو فرستد. بنابراین با لباس های خشن بر خاکستر نشستند و خاک بر سر ریختند و از خدا طلب عفو نمودند، آن وقت خداوند مهربان به ادریس علیه السلام وحی کرد که هر آینه قوم تو توبه کرده اند و من خدای بخشنده و مهربان و توبه پذیرم پس به آن ها رحمت کرده ام و هیچ چیز مانع از فرستادن باران نیست جز درخواستی که تو از من نموده ای که من بر آن ها نبارم تا وقتی که تو درخواست کنی، پس ای ادریس علیه السلام تو نیز از من بخواه که بر آن ها باران فرو فرستم ادریس علیه السلام گفت: «خدایا من از تو درخواست نمی کنم آن وقت خداوند عزوجل به ملکی که مأمور رساندن غذای ادریس بود وحی کرد که به او غذا نرساند آن روز تا شب غذایی به ادریس نرسید، پس گرسنه و غمگین
ص: 99
حَوَتْ قَرْيَتُهُمْ فَقَامُوا عَلَى الرَّمَادِ وَ لَبِسُوا الْمُسُوحَ وَ حَتَوْا عَلَى رُءُوسِهِمُ التِّرَابِ وَ عَجُوا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَة وَالِاسْتِغْفَارِ وَالْبُكَاءِ وَالتَّضَرْعِ إِلَيْهِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ حَلَّ إِلَى إِدْرِيسَ يَا إِدْرِيسُ إِنَّ أَهْلَ قَرْيَتِكَ قَدْ عَجُوا إِلَيَّ بِالتَّوْبَة وَالِاسْتِغْفَارَ وَالْبُكَاءِ وَالتَّصَرُّعِ وَ أَنَا اللَّهُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ أَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ أَعْفُو عَنِ السَّيِّئَةَ وَ قَدْ رَحِمْتُهُمْ وَ لَمْ يَمْنَعْنِي إِجَابَتَهُمْ إِلَى مَا سَأَلُونِي مِنَ الْمَطَرِ إِنَّا مُنَاظَرَتْكَ فِيمَا سَأَلْتَنِي أَنْ لَا أَمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ حَتَّى تَسْأَلَنِي فَسَلْنِي يَا إِدْرِيسُ حَتَّى أَغِيثَهُمْ وَ أمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ قَالَ إِدْرِيسُ اللَّهُمَّ إِنِّى لَا أَسْأَلُكَ ذَلِكَ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي يَا إِدْرِيسُ فَأَجَبْتُكَ إِلَى مَا سَأَلْتَ وَ أَنَا أَسْأَلُكَ أَنْ تَسْأَلَنِي فَلِمَ لَا تجب [تُجِيبُ] مَسْأَلَتِي قَالَ إِدْرِيسُ اللَّهُمَّ لَا أَسْأَلُكَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى الْمَلَكِ الَّذِي أَمَرَهُ أَنْ يَأْتِيَ إِدْرِيسَ بِطَعَامِهِ كُلَّ مَسَاءِ أَن أَحْبَس عَنْ إِدْرِيس الطَعَامَهُ وَ لَا تَأْتِهِ بِهِ فَلَمَّا أَمْسَى إِدْرِيسُ فِي لَيْلَة ذَلِكَ الْيَوْمِ فَلَمْ يُؤْتَ بِطَعَامِهِ حَزِنَ وَ جَاعَ فَصَبَرَ فَلَمَّا كَانَ فِي لَيْلَةِ الْيَوْمِ الثَّانِي فَلَمْ يُؤْتَ بِطَعَامِهِ اشْتَدَّ حُزْنُهُ وَ جُوعُهُ فَلَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ مِنَ الْيَوْمِ الثَّالِثِ فَلَمْ يُؤْتَ بِطَعَامِهِ ِاشْتَدَّ جُهْدُهُ وَ جُوعُهُ وَ حُزْنُهُ وَ قَلَّ صَبْرهُ فَنَادَى رَبَّهُ يَا رَبِّ حَبَسْت عَنِّى رِزْقِي مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْبض رُوحِي فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ يَا إِدْرِيسُ جَزِعْتَ أَنْ حَبَسْتُ عَنْكَ طَعَامَكَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَلَيَالِيَهَا وَ لَمْ تَجْزَعْ وَ لَمْ تَذْكُرْ جُوعَ أَهْلِ قَرْيَتِكَ وَ جَهْدَهُمْ مُنْذُ عِشْرِينَ سَنَةَ ثُمَّ سَأَلْتُكَ عَنْ جُهْدِهِمْ وَ رَحْمَتِي إِيَّاهُمْ أَنْ تَسْأَلَنِي أَنَّ أمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ فَلَمْ تَسْأَلْنِى وَ بَخِلْتَ عَلَيْهِمْ بِمَسْأَلَتِكَ إِيَّايَ فَأَذَبْتُكَ بِالْجُوعِ فَقَلَّ عِنْدَ ذَلِكَ صَبْرُكَ وَ ظَهَرَ جَزَعَكَ فَاهْبِطُ مِنْ مَوْضِعِكَ فَاطْلُب الْمَعَاشَ لِنَفْسِكَ فَقَدْ وَكَلْتُكَ فِي طَلَبِهِ إِلَى حِيلَتِكَ فَهَبَطَ إِدْرِيسُ مِنْ مَوْضِعِهِ إِلَى قَرْيَةٍ يَطْلُبُ أكْلَةَ مِنْ جُوعِ فَلَمَّا دَخَلَ الْقَرْيَةَ نَظَرَ إِلَى دُخَانِ فِي بَعْض مَنَازِلِهَا فَأَقْبَلَ نَحْوَهُ فَهَجَمَ عَلَى عَجُوزٍ كَبيرَة وَهِيَ تُرَقِّقُ قُرْصَتَيْنِ لَهَا عَلَى مِقَلَاة فَقَالَ لَهَا أَيَّتُهَا الْمَرْأَةُ أَطْعِمِينِي فَإِنِّي مَجْهُودُ مِنَ الْجُوعِ فَقَالَتْ لَهُ يَا عَبْدَاللَّهِ مَا تَرَكَتْ لَنَا دَعْوَةٌ إدْرِيسَ فَضْلًا نُطْعِمُهُ أَحَداً وَ حَلَفَتْ أَنَّهَا مَا تَمْلِكُ غَيْرَهُ شَيْئاً فَاطلب الْمَعَاشَ مِنْ غَيْرِ أَهْل هَذِهِ الْقَرْيَةِ فَقَالَ لَهَا أَطْعِمِينِي مَا أَمْسِك بِهِ رُوحِی وَ تَحْمِلُنِي بِهِ رِجْلِی إِلَى أَنْ أَطْلُبَ قَالَتْ إِنَّمَا هُمَا قُرْصَتَانِ وَاحِدَةُ لِى وَالْأُخْرَى لِايْنِي فَإِنْ أَطْعَمْتُكَ قُوتِى مِتُّ وَ إِنْ أَطْعَمْتُكَ قُوتَ ابْنِي مَاتَ وَ مَا هَاهُنَا فَضْلُ أَطْعِمُكَهُ فَقَالَ لَهَا إِن ابْنَكَ صَغِيرُ يُجْزِيهِ نِصْفُ قُرْصَة فَيَحْيَا بِهِ وَيُجْزِينِي النِّصْفُ الآخَرُ فَأَحْيَا بِهِ وَ فِي ذَلِكَ بُلْغَةُ لِى وَ لَهُ فَأَكَلَتِ الْمَرْأَةُ قُرْصَتَهَا وَ كَسَرَتِ الْأُخْرَى بَيْنَ إِدْرِيسَ وَ ابْنِهَا فَلَمَّا رَأَى ابْنُهَا إِدْرِيسَ يَأْكُلُ مِنْ قُرْصَتِهِ اضْطَرَبَ حَتَّى مَاتَ قَالَتْ أُمُّهُ يَا عَبْدَ اللَّهِ قَتَلْتَ عَلَيَّ ابْنِي جَزَعاً عَلَى قُوتِهِ قَالَ لَهَا إِدْرِيسُ فَأَنَا أَحْيِيهِ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى فَلَا تَجْزَعِي ثُمَّ أَخَذَ إِدْرِيسُ
ص: 100
شد و وقتی روز دوم هم غذایش نرسید گرسنگی او شدت گرفت و آن وقت به مناجات پرداخت وگفت: پروردگارا قبل از این که مرا قبض روح کنی روزی مرا قطع نموده ای»؟! در این هنگام خداوند عزوجل به او وحی کرد: ای ادریس علیه السلام تو از این که غذایت سه روز قطع شده به جزع افتاده ای اما چون از گرسنگی اهل قریه ات بی خبری و نمی دانی که در این بیست سال بر آن ها چه گذشته، از بابت احوال آنان جزع نمی کنی و وقتی هم که من تو را از توبه و کوشش آنان در جلب رحمت خود خبردار نمودم و به تو امر کردم که از من درخواست نزول باران نمایی، دریغ ورزیدی و بر آن ها بخل نمودی و وقتی که گرسنگی را چشیدی صبر تو به انتها رسید و جزع و فزعت آشکار شد پس حالا از جای خود برخیز و خودت معاش خود را مهیا کن هر آینه من روزی تو را به چاره اندیشی خودت واگذار کردم آن وقت ادریس از جای خود برخاست و برای طلب طعامی که سد جوع کند به جانب غیر رهسپار شد پس وقتی که وارد قریه شد و دود برخاسته از بعضی خانه ها را مشاهده کرد و به سوی آن شتافت و دید پیرزنی دو قرص نان را در تنور طبخ می کند به او گفت ای پیر زن اندکی طعام به من ببخش که از گرسنگی بی رمق شده ام آن پیر زن به او گفت ای بنده ی خدا نفرین ادریس علیه السلام برای ما طعام اضافه ای باقی نگذاشته که آن را به غیر خود اختصاص دهیم برخیز و روزی خود را در غیراین شهر جستجو کن»، ادریس علیه السلام گفت: ای زن من از گرسنگی در حال مرگم و قدرت ایستادن بر پای خود را ندارم اندکی از طعام خود را به من بده پیر زن گفت: این دو قرص ،نان یکی از آن من و دیگری متعلق به پسرم است و اگر روزی خود یا پسرم را به تو بدهم ما خودمان از گرسنگی خواهیم مرد». ادریس گفت نصف قرص نان فرزندت را کفایت کرده و او را زنده نگاه می دارد و نصف دیگر هم مرا کفایت می کند و باعث نجات من از مرگ می شود آن وقت آن پیر زن نان خود را خورد و نان فرزندش را تقسیم کرد تا نصف آن را به پسر و نصف دیگر را به ادریس علیه السلام بدهد و وقتی آن کودک دید که مادرش نان او را نصف کرده تا نیم آن را به دیگری بدهد، از شدت اضطراب و اندوه دق کرد و وفات یافت آن زن به ادریس علیه السلام گفت: «ای بنده ی خدا تو باعث مرگ فرزندم شدی ادریس علیه السلام گفت جزع و بی تابی مکن، من به اذن خدای متعال او را زنده می سازم آن وقت ادریس علیه السلام بازوی آن پسر را گرفت و گفت ای روحی که به اذن خدا از بدن ای پسر خارج شده ای، من ادریس نبی هستم اکنون به اذن خدا به بدن این بازگرد»، پسر آن وقت روح آن پسر به اذن الهی به بدن او بازگشت و وقتی آن پیر زن این سخن را شنید و زنده شدن فرزند خود را مشاهده کرد گفت شهادت می دهم که تو ادریس نبی هستی».
ص: 101
بعَضُدَى الصَّبِيِّ ثُمَّ قَالَ أَيَّتُهَا الرُّوحُ الْخَارِجَةُ عَنْ بَدَنِ هَذَا الْغُلَامِ بِأَمْرِ اللَّهِ ارْجِعِي إِلَى بَدَنِهِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَأَنَا إِدْرِيسُ النَّبِيُّ فَرَجَعَتْ رُوحُ الْغُلَامِ إِلَيْهِ بِإِذْنِ اللَّهِ فَلَمَّا سَمِعَتِ الْمَرْأَةُ كَلَامَ إِدْرِيسَ وَ قَوْلَهُ أَنَا إِدْرِيسُ وَ نَظَرَتْ عَلَى ابْنِهَا قَدْ عَاشَ بَعْدَ الْمَوْتِ قَالَتْ أَشْهَدُ أَنَّكَ إِدْرِيسَ النَّبِيُّ وَ خَرَجَتْ تُنَادِى بِأَعْلَى صَوْتِهَا فِي الْقَرْيَةِ أَبْشِرُوا بِالْفَرَجَ فَقَدْ دَخَلَ إِدْرِيسُ قَرْيَتَكُمْ وَ مَضَى إِدْرِيسُ حَتَّى جَلَسَ عَلَى مَوْضِع مَدِينَةِ الْجَبَّارِ الْأَوَّلِ فَوَجَدَهَا وَهِيَ تَلُّ فَاجْتَمَعَ إِلَيْهِ أَنَاسُ مِنْ أَهْلَ قَرْيَتِهِ فَقَالُوا لَهُ يَا إِدْرِيساً مَا رَحِمْتَنَا فِي هَذِهِ الْعِشْرِينَ سَنَةَ الَّتِي جُهَدْنَا فِيهَا وَ مَسَّنَا الْجُوعُ وَ الْجُهْدُ فِيهَا فَادْعُ اللَّهَ لَنَا أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْنَا قَالَ لَا حَتَّى يَأْتِيَنِي جَبَّارُكُمْ هَذَا وَ جَمِيعُ أَهْلِ قَرْيَتِكُمْ مُشَاةَ حُفَاةَ فَيَسْأَلُونِي ذَلِكَ فَبَلَغَ الْجَبَّارَ قَوْلُهُ فَبَعَثَ إِلَيْهِ أَرْبَعِينَ رَجُلًا يَأْتُوهُ بِإِدْرِيسَ فَأَتَوْهُ فَقَالُوا لَهُ إِنَّ الْجَبَّارَ بَعَثَنَا إِلَيْكَ لِنَذْهَبَ بِكَ إِلَيْهِ فَدَعَا عَلَيْهِمْ فَمَاتُوا فَبَلَغَ الْجَبَّارَ ذَلِكَ فَبَعَثَ إِلَيْهِ خَمْسَمِائَة رَجُلٍ لِيَأْتُوهُ بِهِ فَأَتَوْهُ فَقَالُوا لَهُ يَا إِدْرِيسُ إِنَّ الْجَبَّارَ بَعَثْنَا إِلَيْكَ لِنَذْهَبَ بِكَ إِلَيْهِ فَقَالَ لَهُمْ إِدْرِيسَ انْظُرُوا إِلَى مَصَارِعِ أَصْحَابِكُمْ فَقَالُوا لَهُ يَا إِدْرِيسُ قَتَلْتَنَا بِالْجُوعِ مُنْذُ عِشْرِينَ سَنَةً ثُمَّ تُرِيدُ أَنْ تَدْعُوَ عَلَيْنَا بِالْمَوْتِ أَ مَا لَكَ رَحْمَةُ فَقَالَ مَا أَنَا بِذَاهِب إِلَيْهِ وَ مَا أَنَا بِسَائِلِ اللَّهِ أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ حَتَّى يَأْتِيَنِي جَبَّارُكُمْ مَاشِيَا حَافِياً وَأَهْلُ قَرْيَتِكُمْ فَانْطَلَقُوا إِلَى الْجَبَّارِ فَأَخْبَرُوهُ بِقَوْلُ إِدْرِيسَ وَ سَأَلُوهُ أَنْ يَمْضِيَ مَعَهُمْ وَ جَمِيعُ أَهْل قَرْيَتِهِمْ إِلَى إِدْرِيسَ مُشَاةً حُفَاةَ فَأَتَوْهُ حَتَّى وَقَفُوا بَيْنَ يَدَيْهِ خَاضِعِينَ لَهُ طَالِبينَ إِلَيْهِ أَنْ يَسْأَلَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَهُمْ أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ لَهُمْ إِدْرِيسُ أَمَّا الْآنَ فَنَعَمْ فَسَأَلَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِدْرِيسُ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى قَرْيَتِهِمْ وَ نَوَاحِيهَا فَأَظَلَّتْهُمْ سَحَابَةُ مِنَ السَّمَاءِ وَ أَرْعَدَتْ وَ أَبْرَقَتْ وَ هَطَلَتْ عَلَيْهِمْ مِن سَاعَتِهِمْ حَتَّى ظَنُّوا أَنَّهُ الْغَرَقُ فَمَا رَجَعُوا إِلَى مَنَازِلِهِمْ حَتَّى أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ مِنَ الْمَاءِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَرَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا﴾. (57)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَخْبَرَنِى جَبْرَئِيلُ أَنَّ مَلَكاً مِنْ مَلَائِكَةِ اللَّهِ كَانَتْ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ عزوجل مَنْزِلَةٌ عَظِيمَةٌ فَتُعْتِبَ عَلَيْهِ فَأَهْبِطَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ فَأَتَى إِدْرِيس ال فَقَالَ إِنَّ لَكَ اللَّهِ مَنْزَلَةٌ فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ فَصَلَّى ثَلَاثَ لَيَالِ لَا يَفْتُرُ وَ صَامَ أَيَّامَهَا لَا يُفْطِرُ ثُمَّ طَلَبَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي السَّحَرِ فِي الْمَلَكِ فَقَالَ الْمَلَك إِنَّكَ قَدْ أَعْطِيتَ سُؤْلُكَ وَ قَدْ أَطْلِقَ لِي جَنَاحِيَ وَ
ص: 102
آن وقت بیرون رفت و با صدای بلند مردم را خبردار کرد و گفت بشارت باد بر شما که به زودی فرج و گشایش فرا می رسد چون ادریس به شهر شما وارد شده است ادریس علیه السلام رفت تا در جایگاه آن پادشاه جبّار که بر بالای تپه ای ،بود قرار گرفت و مردم اهل قریه به دور او اجتماع کردند و به او گفتند: ای ادریس علیه السلام در این بیست سال گرسنگی و مشقت فراوان بردیم، اکنون تو از خداوند درخواست کن تا آسمان بر ما ببارد ادریس علیه السلام گفت: هرگز! مگر این که پادشاه ستمگرتان و جمیع اهل این شهر با پای پیاده به این جا بیایند و از من درخواست نمایند». این سخن به گوش پادشاه رسید و او چهل نفر را فرستاد تا ادریس علیه السلام را به نزد او بیاورند، ادریس علیه السلام وقتی سرکشی آن پادشاه را مشاهده کرد آن ها را نفرین نمود و آن چهل نفر هلاک شدند و این مطلب به گوش پادشاه رسید این بار پانصد مرد به نزد ادریس علیه السلام فرستاد تا او را به نزد وی ببرند، وقتی آن پانصد مرد ادریس علیه السلام را یافتند ادریس علیه السلام گفت: به مردانی که قبل از شما برای بردن من آمده اند، نگاه کنید و سرنوشت خود را حدس بزنید آن ها گفتند: «ای ادریس علیه السلام بیست سال است که ما را به بلای گرسنگی مبتلا کردهای و اکنون نفرین می کنی تا ما هلاک شویم به ما رحم کن ادریس علیه السلام مجددا تکرار کرد من برای بارش باران دعا نمی کنم، مگر این که پادشاه شما و همه مردم با پسر و پای برهنه به نزد من بیایند آن گاه مردم به نزد پادشاه رفتند و او را از گفتار ادریس باخبر کردند و از او خواستند که همراه ایشان به نزد ادریس علیه السلام روانه شود آن جبّار هم مجبور به اطاعت شد و همگی باحالت خضوع و خشوع به نزد ادریس علیه السلام رفته و از او درخواست کردند که برای بارش باران دعا کند آن وقت ادریس علیه السلام به آنان جواب مثبت داد و به درگاه الهی دعا کرد که آسمان بر آن شهر و اطراف آن ببارد، ناگهان ابرها نمودار شد و رعد و برق در گرفت و آنقدر باران بارید که پنداشتند غرق خواهند شد و هر یک درحالی به خانه خود باز می گشتند که مهمترین مقصدشان نجات از سیل بود.
* و ما او را به مقام والایی رساندیم. (57)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل به من خبر داده است که فرشته ای از فرشتگان آسمان که در نزد خداوند از جایگاه عظیمی برخوردار بود مورد خشم خداوند قرار گرفت، و از آسمان به زمین فرو فرستاده شد. پس نزد ادریس علیه السلام آمد و گفت تو در نزد خداوند از منزلت والایی برخورداری نزد خداوند مرا شفاعت کن او نیز سه شب پشت سر هم نماز گزارد و روزهایش را نیز بی آن که افطار کند، روزه گرفت. سپس درهنگام سحر برای آن فرشته به درگاه خداوند عزوجل دعا کرد. فرشته گفت: درخواست تو اجابت شد و من نیز آزاد شدم اکنون می خواهم تو را پاداش دهم. حال چیزی از من
ص: 103
أنَا أُحِبُّ أَنْ أَكَافِيَكَ فَاطْلُبْ إِلَيَّ حَاجَةً فَقَالَ تُرينِي مَلَكَ الْمَوْتِ لَعَلَّى أَنَسُ بِهِ فَإِنَّهُ لَيْسَ يَهْنِتُنِي مَعَ ذِكْرِهِ شَيْءٌ فَبَسَطَ جَنَاحَهُ ثُمَّ قَالَ ارْكَبْ فَصَعِدَ بِهِ يَطْلُبُ مَلَكَ الْمَوْتِ فِي السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَقِيلَ لَهُ اصْعَدْ فَاسْتَقْبَلَهُ بَيْنَ السَّمَاءِ الرَّابِعَة وَالْخَامِسَة فَقَالَ الْمَلَكُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ مَا لِي أَرَاكَ قَاطِبَاً قَالَ الْعَجَبُ إِنِّي تَحْتَ ظِلَّ الْعَرْشِ حَيْثُ أُمِرْتُ أَنْ أَقْبَضَ رُوحَ آدَمِيٌّ بَيْنَ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ وَ الْخَامِسَة فَسَمِعَ إِدْرِيسُ الفَامْتَعَضَ فَخَرَّ مِنْ جَنَاحَ الْمَلَكِ فَقُبِضَ رُوحُهُ مَكَانَهُ وَ قَالَ عزوجل وَ رَفَعْناهُ مَكَانًا عَلِيًّا﴾. (1)
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا أَى عَالِياً رَفِيعاً وَقِيلَ: إِنَّهُ رُفِعَ إِلَى السَّمَاءِ السَّادِسَة﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قوله عزوجل ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَة قَالَ الْإِمَامُ هَذَا التَّقْرِيعُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى لِلْيَهُودِ وَ النَّاصِبِ وَ الْيَهُودُ جَمَعُوا الْأَمْرَيْنِ وَ اقْتَرَفُوا الْخَطِيئَتَيْنِ فَغَلُظَ عَلَى الْيَهُودِ مَا وَبَّخَهُمْ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ جَمَاعَةٌ مِنْ رُؤَسَائِهِمْ وَ ذَوِى الْأَلْسُنِ وَ الْبَيَانِ مِنْهُمْ يَا مُحَمَّدُهُ زَعَمْتَ أَنَّهُ مَا فِي قُلُوبِنَا شَيْءٌ مِنْ مُوَاسَاةِ الْفُقَرَاءِ وَ مُعَاوَنَة الضُّعَفَاءِ وَ النَّفَقَة فِي إِبْطَالِ الْبَاطِل وَ إِحْقَاقِ الْحَقِّ وَ أَنَّ الْأَحْجَارَ أَلْيَنُ مِنْ قُلُوبَنَا وَأَطْوَعُ لِلَّهِ مِنَّا وَ هَذِهِ الْجِبَالُ بِحَضْرَتِنَا فَهَلُمَّ بِنَا إِلَى بَعْضِهَا فَاسْتَشْهِدُهُ عَلَى تَصْدِيقِكَ وَ تَكْذِيبَنَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَعَمْ فَخَرَجُوا إِلَى أَوْعَرَ جَبَل رَأَوْهُ فَقَالُوا يَا مُحَمَّدُ هَذَا الْجَبَلُ فَاسْتَشْهِدْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِلْجَبَل إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيبِينَ الَّذِينَ بِذِكْرِ أَسْمَائِهِمْ خَفَّفَ اللَّهُ الْعَرْشِ عَلَى كَوَاهِلِ ثَمَانِيَة مِنَ الْمَلَائِكَةِ بَعْدَ أَنْ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَى تَحْرِيكِهِ وَ هُمْ خَلْقُ كَثِيرُ لَا يَعْرِفُ عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ عَزَوجِلٌ وَ بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيبينَ الَّذِينَ بذِكْرِ أَسْمَائِهِمْ تَابَ اللَّهُ عَلَى آدَمَ وَ غَفَرَ خَطِيئَتَهُ وَأَعَادَهُ إِلَى مَرْتَبَتِهِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدِ اللهِ وَ آلِهِ الطَّيبِينَ الَّذِينَ بِذِكْرِ أَسْمَائِهِمْ وَ سُؤَالِ اللَّهِ بِهِمْ رُفِعَ إِدْرِيس اللَّهِ فِي
ص: 104
طلب کن ادریس علیه السلام گفت: می توانی فرشته مرگ را به من نشان دهی شاید که با او انس بگیرم زیرا با یادآوری نام او، هیچ چیز برایم خوشایند نمی گردد او بال هایش را گشود و گفت سوار شو» آن گاه ادریس را در آسمان دنیا بالا برد و در جستجوی فرشته مرگ برآمد. به او گفتند: «باید بالاتر بروی او رفت تا این که فرشته ی مرگ را بین آسمان چهارم و پنجم ملاقات کرد. آن فرشته صدا زد: ای فرشته مرگ چرا تو را اندوهگین و چهره درهم کشیده می بینم؟ او گفت: «شگفتی ام از آن است که در زیر سایه عرش دستور گرفتم که روح یک آدمیزاد را بین آسمان چهارم و پنجم قبض .کنم ادریس با شنیدن این جمله حالش تغییر کرد و بر روی بال فرشته بیهوش شد و فرشته ی مرگ در همان لحظه روحش را قبض نمود خداوند عزوجل در مورد او فرموده است و رَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا».
2- ابن عباس رحمه الله علیه- مكاناً عَلِيًّا يعنى موقعيّتى بلند مرتبه که همان رسالت الهی است و بعضی هم گفته اند خداوند او را تا آسمان ششم بالا برده است.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- وقتی آیه پس از آن دل هاتان سخت شد همچون سنگ یا سخت تر و همانا از برخی سنگ ها جوی ها روان شود و برخی از آن ها بشکافد و آب از آن بیرون آید، و برخی از آن ها از بیم خدا [از کوه] فرو ریزد و خدا از آن چه می کنید غافل نیست (بقره/174) در شأن یهود و ناصبیها نازل شد؛ مفاد آن که حاوی سرزنش پیامبر صلی الله علیه و آله- بر یهودیان بود بر آنان گران ،آمد پس گروهی از سران و خطیبانشان به رسول خدا گفتند: «یا محمد صلی الله علیه و آله تو پنداشته ای که در دل ما تمایلی به دستگیری از مستمندان و کمک بیچارگان و اقدامات مالی در راه جلوگیری باطل و از بین بردن آن و یاری حق و زنده کردن آن نیست خلاصه در این دلها از صفات انسانی خبری نیست و این سنگ های سخت به مراتب از این دل ها نرمتر و در برابر فرمان خدا تسلیم تر است بفرمایید اینک کوه ها در مقابل هست با هم می رویم نزدیک آن ها و از آن ها بخواهد که صدق و حقانیت تو و کذب و دروغ ما را گواهی دهند اگر به نطق آمدند و با زبان فصیح تو را تصدیق نمودند البته تو بر حقی و ما هم لزوماً از تو متابعت نموده و تسلیم می شویم ولی اگر تو را تکذیب کردند و یا این که اصلاً سکوت کرده و پاسخی ندادند باید بدانی که تو در ادعای خود خطا رفته ای و از طریق هوی و هوس مسیر لجاجت و عناد را در پیش داری پیغمبر فرمود: اشکالی ندارد به طرف هر یک از این کوهها که می خواهید برویم تا استشهاد نمایم و او هم به نفع من و زیان شما گواهی خواهد داد حرکت کردند و سخت ترین صخره را انتخاب نموده». گفتند: «این کوه استشهاد کن» رسول خدا متوجه آن کوه شده و فرمود: «ای کوه من تو را سوگند می دهم به عظمت مقام محمد و پاکان از خاندانش که به احترام بردن نام آن ها عرش بزرگ الهی که تعداد زیاد و بی شماری از مخلوقات خداوند نیروی حرکت دادن آن را نداشتند بر دوش حاملین عرش که فقط هشت نفر از ملائکه هستند سبک و آسان گشت و قسم می دهم تو را به حق و خاندان پاکش که با بردن نام آن ها خداوند توبه آدم را پذیرفت و از خطایش درگذشت و به مقام و رتبه اولش برگرداند و به حق محمد و خاندان پاکش که به احترام نام بردن آن ها و توسل به آنان ادریس پیغمبر علیه السلام به جایگاه بلند و مقام رفیع بهشتی ارتقاء یافت. که گواهی دهی برای
ص: 105
الْجَنَّةَ مَكاناً عَلِيًّا لَمَّا شَهِدْتَ لِمُحَمَّدٍ بِمَا أَوْدَعَكَ اللَّهُ بِتَصْدِيقِهِ عَلَى هَؤُلَاءِ الْيَهُودِ فِي ذِكْرٍ قَسَاوَة قُلُوبِهِمْ وَ تَكْذِيبِهِمْ فِي جَحْدِهِمْ لِقَوْلِ مُحَمَّدٍ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَتَحَرَّكَ الْجَبَلُ وَ تَزَلْزَلَ وَ فَاضَ عَنْهَ الْمَاءُ وَنَادَى يَا مُحَمَّدُ: أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ الرَبِّ الْعَالَمِينَ﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿في كِتَابِ عِلَلُ الشَّرَائِعِ بِإِسْنَادِهِ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَزِيدَ بْنِ سَلَّامٍ أَنَّهُ قَالَ لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ قَدْ سَأَلَهُ عَنِ الْأَيَّامِ فَالْخَمِيسُ قَالَ هُوَ يَوْمَ خَامِ مِنَ الدُّنْيَا وَ هُوَ يَوْ وَ هُوَ يَوْمُ أَنيس لُعِنَ فِيهِ إبْلِيسُ وَ رُفِعَ فِيهِ إِدْرِيسُ علیه السلام الْحَدِيثِ﴾. (2)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿نَعَمْ يَا ابْنَ سَلَام.. وَ أَمَّا التَّسْعَةُ وَالْعِشْرُونَ رَفَعَ اللَّهُ إِدْرِيسَ مَكَانًا عَلِيًّا﴾. (3)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِيمَا احْتَجَّ بِهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَى يَهُودِيِّ الشَّامِ أَنَّ إِدْرِيسَ الةِ رَفَعَهُ اللهُ مَكاناً عَلِيًّا وَأَطْعِمَ مِنْ تُحَفِ الْجَنَّةَ بَعْدَ وَفَاتِهِ﴾. (4)
7- الرّضا علیه السلام- ﴿أَبُو الْمَضَاءِ صَبِيحُ مَوْلَى الرِّضَا قَالَ سَمِعْتُهُ يُحَدِّثُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ رَفَعْنَاهُ مَكاناً عَلِيًّا قَالَ نَزَلَتْ فِي صُعُودِ عَلَى علیه السلام عَلَى ظَهْرِ النَّبِى لِقَلْعِ الصَّنَم﴾. (5)
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْن عَلَى أَنَّ يَهُودِيَا مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ كَانَ قَدْ قَاً التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ صُحُفَ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِس فِيهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ وَ فِيهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَإِنَّ هَذَا إِدْرِيس علیه السلام رَفَعَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَكَانًا عَلِيّاً وَ أَطْعَمَهُ مِنْ تُحَفِّ الْجَنَّةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ قَالَ لَهُ عَلَى اللهِ لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّدُ أعْطِيَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قَالَ فِيهِ وَ رَفَعنا لَكَ ذِكْرَكَ فَكَفَى بِهَذَا مِنَ الله رفعه﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿أُولئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرائيلَ وَ مَنْ هَدَيْنَا وَ اجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنُ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا﴾. (58)
ص: 106
محمد در موضوع قساوت قلب یهود و تکذیب آن ها قول رسول الله را و عناد آن ها با پیغمبری به آن مطالبی که خدا در تو ودیعه نموده و به تو سپرده است که او همان تصدیق محمد و تکذیب یهود است یک مرتبه آن کوه سخت تکان خورده و متزلزل شد و آبی از او جریان پیدا کرد و با صدای رسا فریاد زد یا محمد گواهی می دهم که تو رسول پروردگار جهانیانی».
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- عبدالله بن یزید بن سلام از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی روز پنج شنبه پرسید پیغمبر فرمود: «پنجشنبه روز پنجم دنیا است روز انیس است که در آن ابلیس لعن شده و ادریس علیه السلام بالا برده شده است».
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- [پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد برخی اعداد خطاب به ابن سلام] فرمود: «آری، پسر سلام... اما بیست و نه خداوند ادریس علیه السلام را به مکانی بلند برداشت».
6- امام علی علیه السلام- در کتاب احتجاج آمده است که یهودی گفت: ادریس را خداوند به مقام عالی رسانید و از تحفه های بهشت پس از مرگ به او خورانید».
7- امام رضا علیه السلام- ابوالمضاء صبیح گوید از امام رضا علیه السلام شنیدم که از پدرش، از جدش درباره ی سخن خدای تعالی وَرَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيّاً حديث نموده و فرمود: «[این آیه] درباره ی بالارفتن علی علیه السلام بر پشت پیامبر صلی الله علیه و آله برای کندن بت ها نازل شده است.
8- امام علی علیه السلام- امام کاظم از پدرانش از امام حسین روایت فرمود یهودی ای از یهودیان شام و عالمشان در کلامی طولانی به علی گفت: این ادریس علیه السلام است که خدای عزوجل به او مقام والایی داده است علی به او فرمود: «همین طور بود و به محمّد صلی الله علیه و آله چیزی که بهتر از این است عطا شده است». خداوند عزّوجل درباره ی او فرمود: و آوازه ی تو را بلند ساختیم. (شرح/4) و این بلندی مرتبه از طرف خداوند کافی است.
آن ها پیامبرانی بودند از فرزندان آدم و از کسانی که با نوح [برکشتی] سوار کردیم و از دودمان ابراهیم و یعقوب و از کسانی که هدایت کردیم و برگزیدیم، کسانی که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود هنگامی که آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده می شد به خاک می افتادند در حالی که سجده می کردند و گریان بودند.
ص: 107
1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ النَّجَّارِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْل اللَّهِ عزّوجل أُولئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنا وَ اجْتَبَيْنا إِذا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا قَالَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ نَحْنُ الْمَحْمُولُونَ مَعَ نُوحٍ الله وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ مِمَّنْ هَدَيْنَا وَ اجْتَبَيْنَا فَهُمْ وَ اللَّهِ شِيعَتُنَا الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ لِمَوَكَّتِنَا وَ اجْتَبَاهُمْ لِدِينِنَا فَحَبُّوا عَلَيْهِ وَ مَاتُوا عَلَيْهِ وَصَفَهُمُ اللَّهُ بِالْعِبَادَة وَالْخُشُوع و رقَة الْقَلْب فَقَالَ إِذا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا ثُمَّ قَالَ عَزَوجَلٌ فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيَّا وَ هُوَ جَبَلُ مِنْ صُفْر ي دُورُ فِي وَسَطِ جَهَنَّمَ﴾. (1)
2- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَرَ قَالَ: كَانَ عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَسْجُدُ فِي سُورَةِ مَرْيَمَ حِينَ يَقُولُ وَ مِنْ هَدَيْنا وَ اجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا وَيَقُولُ نَحْنُ عُنِينَا بِذَلِكَ وَ نَحْنُ أَهْلُ الْجَبْوَة وَ الصَّفْوَة﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا﴾ (59)
1-1- على بن إبراهيم علیه السلام- ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَهُوَ الرَّدِى، وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ قَوْلُهُ أَضاعُوا الصَّلاه﴾. (3)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ الْخَلْفُ الْبَدَلُ السَّيِّئُ أَي بَقِيَ بَعْدَ النَّبِيِّينَ الْمَذْكُورِينَ قَوْمُ سَوْءٍ مِنَ الْيَهُودِ وَ مَنْ تَبعَهُمْ أَضاعُوا الصَّلَاةَ أَي تَرَكُوهَا أَوْ أَخَرُوهَا عَنْ مَوَاقِيَتِهَا﴾. (4)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ دَاوُدَ بْن فَرْقَدِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَوْلُهُ تَعَالَى إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى المُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً قَالَ كِتَاباً ثابتاً وَ لَيْسَ إِنْ عَجَلْتَ قَلِيلًا أَوْ أَخَرْتَ قَلِيلًا بِالَّذِي يَضُرُّكَ مَا لَمْ تُضيِّعْ تِلْكَ الْإِضَاعَةَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَوجل يَقُولُ لِقَوْمٍ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَیّا﴾. (5)
ص: 108
1- امام کاظم علیه السلام- عیسی بن داود نجار گوید: از امام کاظم علیه السلام در مورد آیه: ﴿أُولئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَ اجتبينا إِذا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا﴾ پرسیدم ایشان فرمود: «ما نسل ابراهیم علیه السلام و کسانی هستیم که به همراه نوح علیه السلام که به همراه نوح بر روی کشتی سوار شدیم و ما برگزیدگان خداوندیم. اما منظور از عبارت وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَ اجْتَبَيْنَا ایشان- به خدا قسم- شیعیان مایند که خداوند آنان را به محبّت ما هدایت نمود و آنان را برای دین ما برگزید و با آن زندگی کردند و با آن مردند و خداوند آنان را با عبادت و خشوع و رقت قلب توصیف نموده است». سپس فرمود: ﴿إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَ بُكِيًّا﴾ سپس خداوند فرموده است: ﴿فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيَّا﴾؛ و آن کوهی از مس زرد است که در جهنم می چرخد».
2- امام سجاد علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است حضرت زین العابدین علیه السلام وقتی به این آیه از سوره ی مریم می رسید وَ مِنْ هَدَيْنا وَ اجْتَبَيْنا إِذا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَبُكِيًّا سجده می کرد و می فرمود: «منظور ما هستیم که برگزیده و منتخب می باشیم».
اما پس از آنان فرزندان ناشایست های جای آن ها را گرفتند که نماز را تباه کرده، و از شهوات پیروی نمودند؛ و به زودی [مجازات] گمراهی [خود] را خواهند دید (59)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ؛ منظور از آن جانشینان بد است و دلیل آن، ادامه آیه است: ﴿أَضَاعُوا الصَّلَاة﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ؛ الخَلَفَ جایگزین بد است؛ یعنی بعد از پیامبرانی که در آیات قبلی گفته شدند قوم بدی- که یهود و پیروانشان است. باقی ماندند؛ أضاعُوا الصَّلاةَ؛ یعنی نماز را رها کردند یا از وقتش به تأخیر انداختند.
3-1- امام صادق علیه السلام- داود بن فرقد گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «سخن خدای تعالی زیرا نماز وظیفه ثابت و معینی برای مؤمنان است (نساء/103) [به چه معنی است]؟ فرمود: [نماز]، وظیفه ای ثابت است و این طور نیست که اگر اندکی زودتر خواندی یا اندکی به تأخیر انداختی به تو زیان برساند تا زمانی که تباه نکنی آن تباه کردن که در آیه ی قرآن از آن نهی شده است. خدای عزوجل به گروهی می فرماید: ﴿أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّا﴾.
ص: 109
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودِ سَيَأْتِي مِنْ بَعْدِي أَقْوَامُ يَأْكُلُونَ طَيِّبَ الطَّعَامِ وَ أَلْوَانَهَا وَ الله يَرْكَبُونَ الدَّوَابَّ وَ يَتَزَيَّنُونَ بزينَةَ الْمَرْأَة لِزَوْجِهَا وَيَتَبَرَّجُونَ تَبَرَّجَ النِّسَاءِ وَ زِيُّهُنَّ مِثْلُ رَىّ الْمُلُوكِ الْجَبَابِرَة وَ هُمْ مُنَافِقُو هَذِهِ الْأُمَّة فِي آخِرِ الزَّمَانِ شَارِبُونَ بِالْقَهَوَاتِ لَاعِبُونَ بِالْكِعَابِ رَاكِبُونَ الشَّهَوَاتِ تَارِكُونَ الْجَمَاعَاتِ رَاقِدُونَ عَنِ الْعَتَمَاتِ مَفْرِطُونَ فِي الْعَدَوَاتِ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيَّا يَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَثَلُهُمْ مِثْلُ الدِّفْلَى زَهْرَتُهَا حَسَنَةٌ وَ طَعْمُهَا مرُّ﴾. (1)
5-1- السجّاد علیه السلام- ﴿كِتَابُهُ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم الزُّهْرِى ... مَا لَكَ لَا تَنْتَبِهُ مِنْ نَعْسَتِكَ وَ الله تَسْتَقِيلُ مِنْ عَشْرَتِكَ فَتَقُولَ وَ اللَّهِ مَا قُمْتُ لِلَّهِ وَاحِدًا أَحْيَيْتُ بِهِ لَهُ دِينَا أَوْ أَمَتُ لَهُ فِيهِ بَاطِئًا فَهَذَا شكركَ مَنِ اسْتَحْمَلَكَ مَا أَخْوَفَنِي أَنْ تَكُونَ كَمَنْ قَالَ اللَّهَ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيَّا اسْتَحْمَلَكَ كِتَابَهُ وَ اسْتَوْدَعَكَ عِلْمَهُ فَأَضَعْتَهَا فَنَحْمَدُ اللَّهَ الَّذِي عَافَانَا مِمَّا ابْتَلَاكَ به﴾. (2)
6-1- المهدى علیه السلام- ﴿أَبُو مُحَمَّدِ الْحُسَيْنُ بن أَحْمَدَ الْمُكَتبُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيِّ بْنُ هَمَّامٍ بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ ذَكَرَ أَنَّ الشَّيْحَ الْعَمْرِيَّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ أَمْلَاهُ عَلَيْهِ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَدْعُوَ بِهِ وَ هُوَ الدُّعَاءُ فِي غَيْبَة الْقَائِمِ: اللَّهُم ... وَ عَذَّبْ أَعْدَا وَكَ وَ أَعْدَاءَ دِينِكَ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِكَ بِيَدِ وَلِيْكَ وَ أَيْدِيَ عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِينَ اللَّهُمَّ اكْفِ وَلِيَکَ وَ حُجَتَكَ فِي أَرْضِكَ هَوَلَ عَدُوِّهِ وَ كِدْ مَنْ كَادَهُ وَ امْكُرْ بِمَنْ مَكَرَ بِهِ وَاجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ عَلَى مَنْ أَرَادَ بِهِ سُوءاً وَ اقْطَعْ عَنْهُ مَادَّتَهُمْ وَأَرْعِبْ بِهِ قُلُوبَهُمْ وَ زَلْزِلْ لَهُ أَقْدَامَهُمْ وَ خُذْهُمْ جَهْرَةً وَ بَغْتَةً شَدَّدْ عَلَيْهِمْ عِقَابَكَ وَأَخْزِهِمْ فِي عِبَادِكَ وَ الْعَنْهُمْ فِي بِلَادِكَ وَأَسْكِنْهُمْ أَسْفَلَ نَارِک وَ أَحِطُّ بِهِمْ أَشَدَّ عَذَابِكَ وَ أَصْلِهِمْ نَاراً وَ احْشُ قُبُورَ مَوْتَاهُمْ نَاراً وَأَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِكَ فَإِنَّهُمْ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ وَأَذِلُّوا عِبَادَكَ﴾. (3)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ سَلِمَ مِنْ أُمَّتِي مِنْ أَرْبَعِ خِصَالَ فَلَهُ الْجَنَّةُ مِنَ الدُّخُولِ فِي الدُّنْيَا وَاتَّبَاعِ الْهَوَى وَ شَهْوَة الْبَطْنِ وَ شَهْوَة الْفَرْج﴾. (4)
ص: 110
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود گروهی پس از من می آیند که غذاهای رنگین و گوارا می خورند چهار پایان را سوار می شوند مانند زنان که برای شوهر آرایش می کنند آرایش می آرایش خود را مانند زنان به دیگران نشان می دهی لباسشان لباس پادشاهان ستمگر می باشد اینان در آخرالزمان منافقان امتند؛ باده گساری می کنند نرد ببازند، به فرمان هوی و هوس می باشند اجتماع را وامی گذارند و نماز خفتن را نمی خوانند زیاده روی در ستم می کنند و خدای تعالی می فرماید: ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيَّا﴾ اى پسر مسعود مثل آنان مانند خرزهره است گلشن خوب مزه اش تلخ است.
5-1- امام سجّاد علیه السلام- نامه ای که امام زین العابدین علیه السلام به محمد بن مسلم زهری می نویسد... تو را چه شده که از خواب غفلت بیدار نمی شوی و از لغزش خویش باز نمی ایستی تا بگویی سوگند به خدا که من در تمام عمر خود یک بار هم نشد که به پا خیزم و محض رضای خدا، دین خدا را زنده سازم یا باطلی را بمیرانم پس این است سپاسگزاری ،تو از کسی که تأمین زندگی تو را به عهده گرفته است. چقدر بیمناکم که تو در شمار کسانی باشی که خداوند متعال در قرآن فرمود: ﴿أضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيَّا﴾؛ خداوند قرآنش را در دسترس تو گذاشت و علم آن را به تو آموخت ولی تو آن را تباه ساختی پس ما سپاس می گذاریم خداوندی را که ما را از آن چه تو به آن مبتلا گشتی محفوظمان داشت.
6-1- امام مهدی علیه السلام- دعایی در غیبت امام مهدی علیه السلام است: خدایا ولی و حجت خود را در زمینت از بیم دشمنش کفایت فرما و هرکس به او نیرنگ زند حیله کن و هرکس او را مکر کند، فریب ده، و کسانی که خواهان بدی برای او هستند در احاطه بدی قرار ده، اصل آنان را قطع کن و دل هایشان را به او بترسان و گام هایشان را برای او به لرزه درآور و آن ها را آشکارا یا پنهانی برگیر عذابت را بر آنان بسیار کن و در میان بندگانت خوار ساز و آن ها را در سرزمین خود، نفرین کن و در پایین ترنی نقطه آتش خود سکنی ده و سخت ترین عذابت را بر آنان احاطه گردان و بر آتش جهنم وارد ساز به راستی که آنان نماز را تباه کردند و از شهوت ها پیروی نمودند و بندگانت را به خواری کشاندند.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- اگر کسانی از امّت من دارای چهار خصلت باشند وارد بهشت می گردند، خود را به دنیا آلوده نکنند و هواپرستی نکنند شکم خود را نگهدارند و دامن خود را حفظ نمایند.
ص: 111
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ رَوَوْا عَنْ عَلِيٍّ علیه السلام مَنْ بَنَى الشَّدِيدَ وَ رَكِبَ الْمَنْظُورَ وَلَبسَ الْمَشْهُورَ﴾. (1)
1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مِنْ كَلَام أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام حِينَ قَدِمَ الْكُوفَةَ مِنَ الْبَصْرَةَ بَعْدَ حَمْدِ اللَّهِ تَعَالَى وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ أَمَّا بَعْدُ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَصَرَ وَلِيَّهُ وَخَذَلَ عَدُوَّهُ وَأَعَزَّ الصَّادِقَ الْمُحِقِّ وَأَذَلَّ الْكَاذِبَ الْمُبْطِلَ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ هَذَا الْمِصْرِ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ طَاعَة مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ الَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِطَاعَتِكُمْ مِنَ الْمُنتَحِلِينَ الْمُدَّعِينَ الْقَائِلِينَ إِلَيْنَا يَتَفَضَّلُونَ بِفَضْلِنَا وَيُجَاحِدُونَا أَمْرَنَا وَ يُنَازِعُونًا حَقَّنَا وَ يَدْفَعُونَا عَنْهُ وَقَدْ ذَاقُوا وَبَالَ مَا اجْتَرَحُوا فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا قَدْ قَعَدَ عَنْ نُصْرَتِي مِنْكُمْ رِجَالُ وَ أَنَا عَلَيْهِمْ عَاتِبُ زَارِ فَاهْجُرُوهُمْ وَأَسْمِعُوهُمْ مَا يَكْرَهُونَ حَتَّى حَتَّى يُعْتِبُونَا وَ نَرَى مِنْهُمْ مَا نُحِبُّ﴾. (2)
2-3- الكاظم علیه السلام- ﴿عِيسَى بْن دَاوُدَ النَّجَارِ عَنْ أَبِي الْحَسَن مُوسَى علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلَ اللَّهِ فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيَّا وَ هُوَ جَبَلُ مِنْ صُفْر يَدُورُ فِي وَسَطِ جَهَنَّمَ ثُمَّ قَالَ عزوجل إِلَّا مَنْ تَابَ مَنْ غَشَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحِاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلا يُظْلَمُونَ شَيْئاً إِلَى قَوْلِهِ مَنْ كَانَ تَقِيًّا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِلا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ َصالِحاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلا يُظْلَمُونَ شَيْئاً﴾. (60)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي سَعِيدِ الْهَمْدَانِي عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً قَالَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّهُ تَابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى وَكَايَتِنَا وَ مَوَدَّتِنَا وَ مَعْرِفَة فَضْلِنَا مَا أَغْنَى عَنْهُ ذلك شَيْئاً﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْب قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَوجِلٌ إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحِاً ثُمَّ اهْتَدى قَالَ إِلَى وَلَايَتِنَا وَاللَّهِ أَ مَا تَرَى كَيْفَ اشْتَرَطَ اللَّهُ عزّوجل﴾. (5)
ص: 112
2-2- امام علی علیه السلام- وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ؛ کسی که بنای محکم بسازد و مورد پسند خود را سوار شود و لباس [شهرت و] گرانبها بپوشد.
1-3- امام علی علیه السلام آن گاه که از بصره به کوفه آمد، پیش آمد تا بر منبر رفت، حمد و ثنای الهی بجای آورد سپس فرمود اما بعد سپاس خدایی راست که دوستدار خود را یاری داد و دشمن خویش را خوار ساخت و راستگوی طرفدار حق را عزت بخشید، و دروغگوی باطل گرا را ذلیل نمود ای ساکنان این شهر تقوای الهی پیشه کنید و از طاعت آن گروه از اهل بیت پیامبرتان که خودشان خدا را اطاعت نموده اند جدا نشوید آنان که در فرمانبری از ایشان- در آن چه که خودشان نیز خدا را فرمان برده اند- سزاوارترند از آن گروه افرادی که خود را به حق می بندند و مدعی آنند و با ما مقابله می کنند با فضل ما خود را صاحب فضل جلوه می دهی و همان فضل را در باره ما انکار می کنند و در حق خودمان با ما می ستیزند و ما را از آن کنار می زنند و البته و بال و گرفتاری اعمال زشت خود را چشیدند و بزودی به کیفر این تبهکاری در (آخرت خواهند رسید همانا مردانی چند از شما دست از یاری من برداشتند که من این کار زشت را بر آنان خرده می گیرم و آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار می دهم شما نیز از آن دوری کنید و به آنان بد بگوئید و سخنان زننده ای به گوششان برسانید تا به جلب رضایت ما تن در دهند یا کاری که مورد خشنودی ماست از آنان مشاهده کنیم.
2-3- امام کاظم علیه السلام- عیسی بن داود نجار گوید: از امام کاظم در مورد تفسیر این آیه خداوند می فرماید: ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيَّا﴾ پرسیدم. ... و آن کوهی از مس گداخته است که در وسط جهنّم می چرخد سپس می فرماید: ﴿إِلَّا مَنْ تابَ﴾؛ مگر کسی که از خیانت به آل محمد توبه کند. ﴿و آمَنَ وَعَمِلَ صالحاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الجَنَّةَ وَلا يُظْلَمُونَ شَيْئًا يَا مَنْ كَانَ تَقِيًّا﴾.
مگر آنان که توبه کنند و ایمان بیاورند و کاری شایسته انجام دهند؛ چنین کسانی داخل بهشت می شوند و کمترین ستمی به آنان نخواهد شد. (60)
1- امام باقر علیه السلام- ابوسعید همدانی از امام باقر علیه السلام نقل کرد که درباره ی آیه: ﴿إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالحاً﴾ فرمود: به خدا قسم اگر توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد ولی راه به ولایت و محبّت ما نداشته باشد و فضل و مقام ما را نشناسد توبه و ایمان و عمل صالح او برایش سودی نخواهد داشت».
2- امام صادق علیه السلام- یعقوب بن شعیب گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خدای عزوجل: ﴿إِلا مَنْ تابَ وَآمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدی﴾ پرسیدم فرمود: «به خدا سوگند [اگر] به ولایت ما هدایت شود آمرزیده می شود آیا نمی بینی خدای عزوجل چگونه آن را شرط فرموده است».
ص: 113
3- الكاظم علیه السلام- ﴿ثُمَّ قَالَ عزوجل إِلَّا مَنْ تابَ مَنْ غَشَّ آلَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحِاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ شَيْئًا إِلَى قَوْلِهِ مَنْ كَانَ تَقِيًّا﴾. (1)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مِنْ كِتاب إرْشَادِ الْقُلُوبِ، فِيمَا كَتَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِلَى مَلِكِ الرُّومِ: كَتَبَ عَلَى علیه اللسام إِلَى قَيْصَر.. فَأَمَّا سُؤَالُكَ عَنِ اسْمِ اللَّهِ تَعَالَى فَإِنَّهُ اسْمُ فِيهِ شِفَاءُ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَعَوْنُ عَلَى كُلِّ دَوَاءِ.. وَأَمَّا الرَّحِيمُ فَرَحِمَ مَنْ عَصَى وَ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً﴾. (2) 2
قوله تعالى: ﴿جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا﴾. (61)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ ضُريس الْكُنَاسِي قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام أَنَ النَّاسَ يَذْكُرُونَ أَن فُرَاتَنَا يَخْرُجُ مِنَ الْجَنَّةِ فَكَيْفَ هُوَ وَ هُوَ يُقْبلُ مِنَ الْمَغْرِب وَ تُصَبُّ فِيهِ الْعُيُونُ وَالْأَوْدِيَةُ قَالَ فَقَالَ أبو جَعْفَر علیه السلام وَ أَنَا أَسْمَعُ إِنَّ لِلَّهِ جَنَّةَ خَلَقَهَا اللَّهُ فِي الْمَغْرِب وَ مَاءَ فُرَاتِكُمْ يَخْرُجُ مِنْهَا وَإِلَيْهَا تَخْرُجُ أَزْوَاحُ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حُفَرِهِمْ عِنْدَ كُلِّ مَسَاءٍ فَتَسْقُطُ عَلَى ثِمَارِهَا وَتَأْكُلُ مِنْهَا وَتَتَنَعَمْ فِيهَا وَ تَتَلَاقَى وَ تَتَعَارَفُ فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ هَاجَتْ مِنَ الْجَنَّةِ فَكَانَتْ فِي الْهَوَاءِ فِيمَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ تَطِيرُ ذَاهِبَةً وَ جَائِيَةً وَ تَعْهَدُ حُفَرَهَا إِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ وَ تَتَلَاقَى فِي الْهَوَاءِ وَ تَتَعَارَفُ قَالَ وَإِنَّ لِلَّهِ نَاراً فِي الْمَشْرِقِ خَلَقَهَا لِيُسْكِنَهَا أَرْوَاحَ الْكُفَّارِ وَيَأْكُلُونَ مِنْ زَقَومِهَا وَ يَشْرَبُونَ مِنْ حَمِيمِهَا لَيْلَهُمْ فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ هَاجَتْ إِلَى وَادِ بِالْيَمَنِ يُقَالُ لَهُ بَرَهُوتُ أَشَدُّ حَراً مِنْ نِيرَانِ الدُّنْيَا كَانُوا فِيهَا يَتَلَاقَوْنَ وَ يَتَعَارَفُونَ فَإِذَا كَانَ الْمَسَاءُ عَادُوا إِلَى النَّارِ فَهُمْ كَذِلِكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالَ قُلْتُ أصْلَحَكَ اللَّهُ فَمَا حَالُ الْمُوَحَدِينَ الْمُقِرِّينَ بِنُبُوَّةَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله مِنَ الْمُسْلِمِينَ الْمُذْنِبِينَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ لَيْسَ لَهُمْ إِمَامُ وَ لَا يَعْرِفُونَ وَلَايَتِكُمْ فَقَالَ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَإِنَّهُمْ فِى حُفْرَتِهِمْ لَا يَخْرُجُونَ مِنْهَا فَمَنْ كَانَ مِنْهُمْ لَهُ عَمَلُ صَالِحٌ وَ لَمْ يَظْهَرْ مِنْهُ عَدَاوَةُ فَإِنَّهُ يُخَدُّ لَهُ خَدُّ إِلَى الْجَنَّةِ الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ فِ-ي الْمَغْرِبِ فَيَدْخُلُ عَلَيْهِ مِنْهَا الرَّوْحُ فِي حُفْرَتِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَيَلْقَى اللَّهَ فَيُحَاسِبُهُ بِحَسَنَاتِهِ وَ سَيِّئَاتِهِ فَإِمَّا إِلَى الْجَنَّة وَإِمَّا إِلَى النَّارِ فَهَوْلَاءِ مَوْقُوفُونَ لِأمْرِ اللهِ قَالَ وَكَذَلِكَ يَفْعَلُ اللَّهُ بِالْمُسْتَضْعَفِينَ وَالْبُلَهِ وَالْأَطْفَالِ وَ أَوْلَادِ الْمُسْلِمِينَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ فَأَمَّا النَّصَابُ مِنْ أَهْلِ
ص: 114
3- امام كاظم علیه السلام- إِلَّا مَنْ تابَ مگر کسی که از خیانت به آل محمد توبه کند. ﴿وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الجَنَّةَ وَلا يُظْلَمُونَ شَيْئًا تا مَنْ كَانَ تَقِيًّا﴾.
4- امام علی علیه السلام- حضرت علی نوشت نامه ایست به سوی قیصر روم اما پرسش تو از نام خدا همانا آن اسمی است که درمان همه ی دردهاست کمک هر دارویی است ... اما رحیم پس رحم می کند به هر کس گناه کرده و توبه کند و ایمان بیاورد و کاری شایسته انجام دهد.
باغ های جاویدان بهشتی که خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است، هر چند آن را ندیده اند؛ به یقین وعده خدا تحقق یافتنی است. (61)
1- امام باقر علیه السلام- ضریس کناسی گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم مردم می گویند که آب فرات ما از بهشت سرچشمه می گیرد چگونه آن از مغرب می آید و چشمه ها و مسیل ها در آن می ریزند؟ من به پاسخ امام باقر علیه السلام گوش فرا دادم و ایشان در جواب من فرمود: «همانا خداوند بهشتی دارد که آن را در مغرب آفریده است و آب فرات از آن خارج می شود. ارواح مؤمنان در هر شامگاه، از قبرهایشان به سمت آن می روند و بر روی میوه های آن می افتند و از آن می خورند و بهره مند می گردند و با هم دیدار می کنند و با یکدیگر آشنا می شوند با ظهور سپیده دم آنان از بهشت بیرون می شوند و در آسمان و بین آسمان و زمین شروع به رفت و آمد می کنند و با طلوع خورشید، به قبرهایشان می روند آن ها در آسمان یکدیگر را دیدار می کنند و با هم آشنا می شوند. ایشان در ادامه فرمود و خداوند آتشی در مشرق دارد که آن را برای اسکان روح کافران آفریده و آنان از زقوم آن می خورند و در شب از آب جوشان آن می نوشند و آن گاه که سپیده دم سر ،زند به وادی ای در یمن می روند که به آن برهوت گفته می شود که از آتش های دنیا سوزنده تر است. آنان در آن جا با یکدیگر ملاقات می کنند و با یکدیگر آشنا می شوند و در شامگاه به آتش بازمی گردند و پیوسته تا روز قیامت حالشان این چنین است». پرسیدم: «خداوند خیرتان دهد، حال موحدانی که به نبوت محمد اذعان دارند اما از جمله مسلمانان گناهکاری هستند که بدون امام می میرند و از ولایت شما آگاهی ندارند چگونه است؟ ایشان فرمود: «اینان در قبرهایشان می مانند و از آن خارج نمی شوند و هرکس که کار نیکی داشته باشد و دشمنی و عداوتی از او سر نزده باشد گونه او را به سوی بهشت می گردانند که خداوند در مغرب آفریده است و از جانب آن تا روز قیامت باد ملایمی به قبرش وزیده می شود و سپس به دیدار خداوند می رود و خداوند نیکی ها و گناهان او را محاسبه می کند و در نهایت یا به بهشت می رود و یا وارد جهنم می شود. قضیه ی اینان موکول به خداوند است. خداوند با مستضعفان و دیوانگان و کودکان و مسلمان زادگانی که قبل از سن بلوغ مرده اند نیز چنین کند. اما ناصبی هایی که به سوی
ص: 115
الْقِبْلَةِ فَإِنَّهُمْ يُخَدُّ لَهُمْ خَدُّ إِلَى النَّارِ الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ فِي الْمَشْرِقِ فَيَدْخُلُ عَلَيْهِمْ مِنْهَا اللَّهَبُ وَ الشَّرَرُ وَ الدُّخَانُ وَ فَوْرَةُ الْحَمِيمِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ مَصِيرُهُمْ إِلَى الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَيْنَ إِمَامُكُمُ الَّذِى اتَّخَذْتُمُوهُ دُونَ الْإِمَامِ الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ للنَّاسِ إِمَاماً﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الْأَرْوَاحَ فِي صِفَةِ الْأَجْسَادِ فِي شَجَر فِي الْجَنَّةَ، تَسَاءَلُ وَ تَعَارَفُ فَإِذَا قَدِمَتِ الرُّوحُ عَلَى الْأَرْوَاحِ تَقُولُ: دَعُوهَا فَإِنَّهَا قَدْ أَقْبَلَتْ مِنْ هَوْلَ عَظِيمٍ، ثُمَّ يَسْأَلُونَهَا مَا فَعَلَ فُلَانُ وَ مَا فَعَلَ فَلَانُ، فَإِنْ قَالَتْ لَهُمْ تَرَكْتُهُ حَيَا ارْتَجَوْهُ وَ إِنْ قَالَتْ لَهُمْ: قَدْ هَلَكَ، قَالُوا: قَدْ هَوَى هَوَى﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِينَ لَفِي شَجَرَةَ مِنَ الْجَنَّةِ يَأْكُلُونَ مِنْ طَعَامِهَا وَ يَشْرَبُونَ مِنْ شَرَابِهَا وَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَقِمِ السَّاعَةَ لَنَا وَ أَنْجِزْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا وَ الْحِقِّ آخِرِنَا بِأَوَلَنَا﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿مِنْ كِتَابِ فَضَائِلِ الشَّيعَةَ لِلصَّدُوقِ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ لِشِيعَتِهِ: دِيَارِكُمْ لَكُمْ جَنَّةً و قبوركُمْ لَكُمْ جَنَّهٌ لِلْجَنَّهِ خُلِقْتُمْ وَ إِلَی اَلْجَنَّهِ تَصِیرُونَ﴾. (4)
5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَقَالَ بِالْغَيْبِ لِأَنَّهُمْ غَابُوا عَمَّا فِيهَا مِمَّا لَا عَيْنُ رَأَتْ وَ لاَ أُذُنٌ سَمِعَتْ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغُوا إِلا سَلاماً وَهُمْ رِزْقُهُمْ فيها بُكْرَةً وَ عشیا﴾. (62)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ الثَّوَابَ وَالْعِقَابِ قَوْلُهُ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوا وَ عَشِيَّا فَأَمَّا الْغُدُو وَ الْعَشِيُّ إِنَّمَا يَكُونَان فِي الدُّنْيَا فِي دَارِ الْمُشْرِكِينَ وَ أَمَّا فِي الْقِيَامَةِ فَلَا يَكُونُ غُدُو وَلَا عَشِيُّ وَ قَوْلُهُ هُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا يَعْنِي فِي جَنَانِ الدُّنْيَا الَّتِي يُنْقَلُ إِلَيْهَا أَرْوَاحُ الْمُؤْمِنِينَ فَأَمَّا فِى جَنَّاتِ الْخُلْدِ فَلَا يَكُونُ غُدُو وَلَا عَشِيُّ﴾. (6)
2- أمير المؤمنين علیه السلام ﴿أَمَّا الرَّدُّ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ الثَّوَابَ وَالْعِقَابَ فِى الدُّنْيَا بَعْدَ الْمَوْتِ قَبْلَ الْقِيَامَة فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ وَالْغُدُو وَ السَّاعَةُ وَالْغُدُو وَ الْعَشِيُّ لَا يَكُونَانَ
ص: 116
قبله نماز می خوانند خداوند گونه آنان را به سوی جهنمی قرار می دهد که در مشرق آفریده است و تا روز قیامت از آن جانب زبانه ی آتش و گدازه و دود و فیضانهای حمیم به سوی آنان می آید و در نهایت به جحیم می روند و آن گاه به آتش کشیده می شوند سپس به آن ها گفته می شود: کجایند آنانی که جز خداوند فرا می خواندید؟ کجاست امامتان که او را به جای امامی که خداوند برای مردم برگزیده بود انتخاب کردید»؟
2- امام صادق علیه السلام- روح ها به مانند جسدها در میان درختانی از بهشت جای می گیرند و با یکدیگر آشنا می شوند و از هم سؤال می پرسند و هنگامی که روح [جدیدی] نزد آنان می آید می گویند رهایش کنید چرا که او بعد از ترسی بزرگ نزد ما آمده است سپس از او می پرسند که فلانی و فلانی چه کردند؟ و اگر به آن ها بگوید که او را زنده رها کردم؛ بدو امید می بندند و اگر بگوید مرده است؛ می گویند هلاک شد، هلاک شد».
3- امام صادق علیه السلام- همانا روح مؤمنان در میان درختانی از بهشت است که از خوردنی ها و نوشیدنی های آن می خورند و می گویند پروردگارا قیامت را برایمان برپا کن و به آن چه که به ما وعده دادی عمل نما و افراد پسین ما را به پیشینیان ما ملحق کن».
4- امام صادق علیه السلام- شهرها و گورهای شما برایتان بهشت است برای بهشت آفریده شده اید و به آن جا هم خواهید رفت.
5- ابن عباس رحمه الله علیه- بِالْغَيْبِ؛ چون آن ها از آن چه در بهشت است- از آن چیزهایی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است- غایب هستند و آن را ندیده اند
در آن جا هرگز گفتار لغو و بیهوده ای نمی شنوند؛ و جز سلام در آن جا سخنی نیست؛ و هر صبح و شام روزی آنان در بهشت آماده است. (62)
1- علیّ بن ابراهیم رحمه الله علیه- اما رد بر کسی که پاداش و عذاب قبل از قیامت را انکار می کند، سخن خداوند است عذاب آن ها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه می شوند؛ و اما صبح و شام، تنها در دنیا در خانه ی مشرکین می باشد و اما در قیامت صبح و شامی نمی باشد و سخن خداوند هم رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَعَشِيًّا؛ یعنی در بهشت دنیا که ارواح مؤمنین به آن جا منتقل می شوند و اما در بهشت جاودانی صبح و شامی وجود ندارد.
2- امام علی علیه السلام- اما ردّ بر کسی که پاداش و عذاب را بعد از مرگ و قبل از قیامت در دنیا انکار کند این آیه است که خدای تعالی می فرماید [عذاب آن ها] آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه می شوند و روزی که قیامت برپا شود (غافر/46) و صبح و شام در قیامت- که
ص: 117
فِي الْقِيَامَة الَّتِي هِيَ دَارُ الْخُلُودِ وَ إِنَّمَا يَكُونَان فِي الدُّنْيَا وَقَالَ اللهُ تَعَالَى فِي أَهْلِ الْجَنَّةَ وَهُم رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا وَ الْبُكْرَةُ وَالْعَشِيُّ إِنَّمَا يَكُونَانِ مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ فِي جَنَّةِ الْحَيَاةِ قَبْلَ يَوْمٍ الْقِيَامَة قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً!﴾ (1)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ هُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا قَالَ ذَلِكَ فِي جَنَّاتِ الدُّنْيَا قَبْلَ الْقِيَامَة وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ قَوْلُهُ بُكْرَةً وَعَشِيَّا فَالْبُكْرَةُ وَالْعَشِيُّ لَا تَكُونَان فِي الْآخِرَةِ فِي جَنَانِ الْخُلْدِ وَإِنَّمَا يَكُونُ الْغُدُو وَ الْعَشِيُّ فِى جنَانِ الدُّنْيَا الَّتِي تَنْقُلُ إِلَيْهَا أَرْوَاحُ الْمُؤْمِنِينَ وَتَطْلُعُ فِيهَا الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ﴾ (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْن أَخِي شِهَابِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: شَكَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا أَلْقَى مِنَ الْأَوْجَاعِ وَ التَّخَم فَقَالَ لِي تَغَدَّ وَ تَعَشَ وَلَا تَأْكُلْ بَيْنَهُمَا شَيْئاً فَإِنَّ فِيهِ فَسَادَ الْبَدَنِ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عزوجل يَقُولُ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا﴾ (3)
قوله تعالى: ﴿تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيًّا﴾. (63)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَا كُمَيْلُ كُلَّ يَصِيرُ إِلَى الْآخِرَةَ وَ الَّذِي [نَرْغَبُ] فِيهِ مِنْهَا ثَوَابُ اللَّهِ عزّوجلّ وَالدَّرَجَاتُ الْعُلَى مِنَ الْجَنَّة الَّتِي لَا يُورِثُهَا إِنَّا مَنْ كَانَ تَقِيًّا﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنا وَمَا بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا﴾. (64)
1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَا بَيْنَ أَيْدِينَا الدُّنْيَا وَمَا خَلْفَنَا الْآخِرَةُ وَ مَا بَيْنَ ذَلِكَ النَّفْخَتَيْن﴾ (5)
ص: 118
جایگاه جاودانه است- نیستند و تنها در دنیا هستند و خدای تعالی در مورد اهل بهشت فرمود: ﴿هُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا﴾ و صبح و شام تنها از شب و روز به وجود می آید و در بهشت زندگانی قبل از قیامت است و اما در مورد قیامت خدای تعالی فرمود نه آفتاب [سوزان] را در آن جا می بینند و نه سرما را. (انسان/13)
3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا؛ آن در باغ های دنیا قبل از قیامت است و دلیل بر آن سخن خداوند: بُكْرَةً وَ عَشِيًّا است؛ چون صبح و شام در آخرت، در بهشت جاودانه نمی باشند و صبح و شام تنها در بهشت دنیا است که ارواح مؤمنین به آن جا منتقل می شوند و در آن خورشید و ماه طلوع می کنند.
4- امام صادق علیه السلام- شهاب بن عبد ربه گوید: از بیماری ها و پرخوری به امام صادق علیه السلام شکایت کردم. ایشان فرمود: صبحانه و شام بخور و در فاصله ی بین آن ها چیزی نخور؛ چرا که آن موجب تباهی بدن می شود مگر این گفته ی خدا را نشنیدی که می فرماید: ﴿وَ هُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً عَشِيًّا﴾.
این همان بهشتی است که به بندگان ما که پرهیزگار باشند به ارث می دهیم. (63)
1- امام علی علیه السلام ای کمیل! همه به طرف آخرت می روند و هر کسی که در دنیا به سوی آخرت میل کند، ثواب خدای عزوجل و درجات بلند از بهشتی که به بندگان پرهیزگار به ارث می رسد، برای اوست.
[پس از تأخیر وحی جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد]: ما جز به فرمان پروردگار تو نازل نمی شویم؛ آن چه پیش روی ما و پشت سر ما و آن چه میان آن است، همه از آن اوست؛ و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده [و نیست]. (64)
1-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ما بَيْنَ أَيْدِينا؛ دنیا است و ما خَلْفَنا؛ آخرت است. وَ ما بَيْنَ ذالك [بين] دو نفخه [صور] است.
ص: 119
1-2- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَخِيهِ عَبْدِ الْعَزِيزِ قَالَ: سَأَلْتُ الرَّضَاعَلِي بْن مُوسَى علیه السلام عَنْ قَوْل اللَّهِ عزّوجل نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَا يَنْسَى وَلَا يَسْهُو وَإِنَّمَا يَنْسَى وَ يَسْهُو الْمَخْلُوقُ الْمُحْدَثُ أَلَا تَسْمَعُهُ عزوجل يَقُولُ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا وَ إِنَّمَا يُجَازِى مَنْ نَسِيَهُ وَ نَسِيَ لِقَاءَ يَوْمِهِ بِأَنْ يُنْسِيَهُمْ أَنْفُسَهُم﴾. (1)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَة إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ قَالَ لَوْ لَا مَا فِي الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَالتَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِي دِينِكُمْ فَقَالَ لَهُ عَلَى وَ مَا هُوَ قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَى نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ وَ قَوْلُهُ فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَقَوْلُهُ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ... فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَأَمَّا قَوْلُهُ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا فَإِنَّ رَبَّنَا تَبَارَكَ وَتَعَالَى عُلُوا كَبيراً لَيْسَ بِالَّذِي يَنْسَى وَ لَا يَغْفُلُ بَلْ هُوَ الْحَفِيظُ الْعَلِيمُ وَ قَدْ يَقُولُ الْعَرَبُ قَدْ نَسِيَنَا فَلَانُ فَلَا يَذْكُرُنَا أَوْ إِنَّهُ لَا يَأْمُرُ لَهُمْ بِخَيْرٍ وَلَا يَذْكُرُهُمْ بِهِ﴾. (2)
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي مَعْمَر السَّعْدَانِي أَنَّ رَجُلًا أَتَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بَن أَبِي طَالِب علیه السلام فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللهِ الْمُنْزَل حيث أَجِدُ اللَّهَ يَقُولُ فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ قَالَ أَيْضاً نَسُوا اللهَ فَنَسِيَهُمْ وَ قَالَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا فَمَرَّةً يُخْبرُ أَنَّهُ يَنْسَى وَ مَرَّةً يُخْبرُ أَنَّهُ لَا يَنْسَى.. فَقَالَ ال أَمَّا قَوْلُهُ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّمَا يَعْنِي نَسُوا اللَّهَ فِي دَارِ الدُّنْيَا لَمْ يَعْمَلُوا بِطَاعَتِهِ فَنَسِيَهُمْ فِي الْآخِرَةِ أَنْ لَمْ يَجْعَلْ لَهُمْ فِي ثَوَابِهِ شَيْئًا فَصَارُوا مَنْسِيِّينَ مِنَ الْخَيْرِ وَكَذَلِكَ تَفْسِيرُ قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هَذا يَعْنِي بِالنِّسْيَانِ أَنَّهُ لَمْ يُثْبُهُمْ كَمَا يُثِيبُ أَوْلِيَاءَهُ الَّذِينَ كَانُوا فِي دَارِ الدُّنْيَا مُطِيعِينَ ذَاكِرِينَ حِينَ آمَنُوا بِهِ وَ بِرُسُلِهِ وَ خَافُوهُ بِالْغَيْبِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا فَإِنَّ رَبَّنَا تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عُلُوا كَبِيراً لَيْسَ بِالَّذِي يَنْسَى وَ لَا يَغْفُلُ بَلْ هُوَ الْحَفِيظُ الْعَلِيمُ وَقَدْ يَقُولُ الْعَرَبُ فِي بَابِ النِّسْيَانِ قَدْ نَسِيَنَا فُلَانُ فَلَا يَذْكُرُنَا أى إِنَّهُ لَا يَأْمُرُ لَهُمْ بِخَيْر وَ لَا يَذْكُرُهُمْ بِهِ فَهَلْ فَهِمْت مَا ذَكَرَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ قَالَ نَعَمْ﴾. (3)
ص: 120
1-2- امام رضا علیه السلام- عبدالعزیز گوید: از امام رضا علیه السلام تفسیر: خدا را فراموش کردند و خدا [نیز] آن ها را فراموش کرد توبه (67) را پرسیدم فرمود: «خداوند متعال نسیان و سهو ندارد و مخلوق حادث گرفتار سهو و نسیان می گردد مگر نشنیده ای که خداوند متعال فرموده است و ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا؛ بلکه خداوند پاداش کسانی را که او را فراموش کرده و روز قیامت را از یاد برده اند می دهد به این که مردم را از خویشتن فراموش می سازد.
2-2- امام علی علیه اللسام- فرد زندیقی نزد مولی الموحدین امیرالمؤمنین آمده و گفت: «اگر این اختلاف در آیات قرآن شما نبود حتماً به دین شما می آمدم حضرت فرمود: «آن آیه کدام است»؟گفت: این فرمایش:خداوند خدا را فراموش کردند و خدا [نیز] آن ها را فراموش کرد. (توبه/67). امروز ما آن ها را فراموش می کنیم همان گونه که لقای چنین روزی را فراموش کردند. (اعراف/51). و وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا... امام على فرمود: اما کلام خدای تبارک و تعالی که فرمود: و ما کانَ رَبُّكَ نَسِيًّا؛ پروردگار ما تبارک و تعالی والامرتبه و بزرگ است و کسی نیست که فراموش کند و غفلت ورزد، بلکه او به یاد دارنده و داناست عرب می گوید فلان کس را فراموش کردیم و او از ما یاد نمی کند؛ یعنی او در حق آنان نیکی نکرد و با نیکی از ایشان یاد نکرد.
3-2- امام علی علیه السلام- ابومعمر سعدانی نقل می کند مردی به خدمت امام علی علیه السلام آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین امن در کتاب منزل خدا شک کرده ام که می گوید امروز ما آن ها را فراموش می کنیم همان گونه که لقای چنین روزی را فراموش کردند (اعراف/51) و نیز گفته خدا را فراموش کردند، و خدا [نیز] آن ها را فراموش کرد. (توبه /67) و گفته است و ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا پس یک بار خبر وَ می دهد که فراموش می کند و بار دیگر خبر می دهد که فراموش نمی کند ... امام علی علیه السلام فرمود: «... اما کلام آن:جناب خدا را فراموش کردند و خدا [نیز] آن ها را فراموش کرد. (توبه/67) جز این نیست که این را قصد دارد که خدا را در دار دنیا فراموش کردند و به طاعتش عمل نکردند پس خدا ایشان را در آخرت فراموش کرد یعنی برای ایشان در ثوابش چیزی را قرار نداد و فراموش شدند. و همچنین است تفسیر کلام خدای عزوجل امروز ما آن ها را فراموش می کنیم همان گونه که لقای چنین روزی را فراموش کردند. (اعراف/51) و از نسیان و فراموشی این را قصد می کند که به آن ها چنان که دوستان خود را که در دار دنیا مطیع و ذاکر بودند در هنگامی که به او و رسولانش ایمان آوردند و در پنهانی از او ترسیدند ثواب نمی دهد و امّا کلام آن جناب وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيّاً به درستی که پروردگار ما تبارک و تعالی کسی نیست که فراموش کند و بیخبر نمی باشد بلکه اوست نگاهدار دانا و آگاه است که عرب در باب نسیان می گویند فلان کس را فراموش کردیم و او از ما یاد نمی کند؛ یعنی او در حق آنان نیکی نکرد و با نیکی از ایشان یاد نکرد پس آیا آن چه را که خدای عزوجل ذکر کرده فهمیدی»؟ عرض کرد: «آری».
ص: 121
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ التَّيَمُّم فَتَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما وَ قَالَ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ قَالَ فَامْسَحْ عَلَى كَفَّيْكَ مِنْ حَيْثُ مَوْضِعِ الْقَطْعِ وَ قَالَ وَ مَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا﴾. (1)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿رسالة الصَّادِقِ فِي الْغَنَائِم وَ وُجُوبِ الْخُمُسِ لِأَهْلِهِ .. اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبِّكَ مَا غَابَ عَنْ شَيْءٍ وَ مَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا وَ مَا فَرَّطَ فِي الْكِتَابَ مِنْ شَيْءٍ وَ كُلَّ شَيْءٍ فَصَّلَهُ تفصيلا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿رَبُّ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدُهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا﴾ (65)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي مَعْمَر السَّعْدَانِي أَنَّ رَجُلًا أَتَى أَمِير الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللهِ الْمُنْزَل ... قَالَ هَاتِ وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَ أَجِدُ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ يَقُولُ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا وَقَدْ يُسَمَّى الْإِنْسَانُ سَمِيعاً بَصِيراً وَ مَلَكاً وَ رَبِّاً فَمَرَّةً يُخْبرُ أَنَّ لَهُ أَسَامِيَ كَثِيرَةٌ مُشْتَرَكَةً وَ مَرَّةً يَقُولُ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا... فَقَالَ ال وَأَمَّا قَوْلُهُ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا فَإِنَّ تَأْوِيلَهُ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ أَحَداً اسْمُهُ اللَّهُ غَيْرُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَإِيَّاكَ أَنْ تُفَسِّرَ الْقُرْآن برايكَ حَتَّى تَفْقَهَهُ عَنِ الْعُلَمَاءِ فَإِنَّهُ رُبَّ تَنْزِيلَ يُشْبِهُ بِكَلَامِ الْبَشَرِ وَ هُوَ كَلَامُ اللَّهِ وَ تَأْوِيلُهُ لَا يُشْبِهُ كَلَامَ الْبَشَرِ كَمَا لَيْسَ شَيْءٌ مِنْ خَلْقِهِ يُشْبِهُهُ كَذَلِكَ لَا يُشْبِهُ فِعْلُهُ تَعَالَى شَيْئًا مِنْ أَفْعَالِ الْبَشَرِ وَ لَا يُشْبِهُ شَيْءٍ مِنْ كَلَامِهِ بِكَلامِ الْبَشَرِ فَكَلَامُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى صِفَتُهُ وَ كَلَامُ الْبَشَرِ أَفْعَالُهُمْ فَلَا تُشْبِهُ كَلَامُ اللَّهِ بِكَلَامِ الْبَشَرِ فَتَهْلِكَ وَ تَضِل﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ يَقُولُ الْإِنْسانُ أَ إِذا ما مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيَّا﴾. (66)
قوله تعالى: ﴿أَ وَلا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَرَ يَكُ شَيْئاً﴾. (67)
ص: 122
4-2- امام صادق علیه السلام- حمّاد بن عیسی از یکی از یارانش نقل می کند از امام باقر علیه السلام پرسیده شد: «چگونه باید تیمّم کنم؟ امام علیه السلام دو کف دست را بر خاک کوبید و بعد هر دو کف را به هم سایید تا شن و خاشاک را از دست خود فرو ریخت آن گاه با کف دست یک بار پیشانی و جبین خود را مسح کشید و یکبار پشت دست ها را خداوند می فرماید: ﴿وَ ما كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا﴾.
5-2- امام صادق علیه السلام- نامه ی امام صادق علیه السلام درباره ی غنیمت ها و حکم وجوب خمس: «بدان که پروردگار من و تو از هیچ چیزی نهان نیست و پروردگار تو فراموشکار نمی باشد و هیچ چیز را در «کتاب» فروگذار نکرده و هرچیز را کامل تفصیل داده است.
اوست پروردگار آسمان ها و زمین و آن چه میان آن دو قرار دارد. او را پرستش کن و در عبادتش شکیبا باش آیا همنام و مانندی برای او می دانی؟! (65)
1- امام علی علیه السلام- ابو معمر سعدانی گوید: مردی به خدمت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین امن در کتاب منزل خدا شک کرده ام. علی به آن مرد فرمود: مادرت به مرگت نشیند و چگونه در کتاب منزل خدا شک کرده ای... وای بر تو آن چه را که در آن شک کرده ای بیاور گفت خدای عزوجل را می یابم که می گوید: حال آن که انسان نیز سمیع و بصیر و ملک و ربّ نامیده شده است باری خبر می دهد که او نام های مشترک بسیاری دارد و بار دیگر می فرماید: «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا چگونه این ممکن است ای امیر مؤمنان». حضرت فرمود: «اما کلام آن جناب که هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا تأویل آن چنین است: آیا کسی را می شناسی که الله نام داشته باشد، به جز خداوند تبارک و تعالی؟ مبادا قرآن را به رأی خود تفسیر کنی تا آن گاه که آن را از فقیهان بیاموزی چه بسا تنزیل همانند کلام آدمی باشد حال آن که کلام خداست و تأویلش همانند کلام آدمی نیست. همان گونه که هیچ یک از آفریدگانش همانند او نیست. همچنین فعل او تبارک و تعالی به هیچ یک از فعل های آدمی نمی ماند و هیچ یک از کلام او به مانند کلام آدمی نیست. کلام خداوند تبارک و تعالی صفت اوستو کلام آدمیان فعل آن هاست. پس کلام خداوند را با کلام آدمی همانند مپندار که هلاک و گمراه می شوی.
انسان می گوید: «آیا هنگامی که مردم پس از آن زنده [از قبر] بیرون آورده می شوم»؟! (66)
آیا انسان به خاطر نمی آورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالی که چیزی نبود؟! (67)
ص: 123
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مَالِكِ الْجُهَنِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى أَ وَ لَيَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَرَيَكُ شَيْئاً قَالَ فَقَالَ لَا مُقَدَّراً وَ لَا مُكَوَّنا﴾. (1)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أوَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئًا أَنْ لَمْ يَكُنْ﴾. (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كَيْفَ لَوْ لَا فَضْلُكَ حَلُمْتَ عَمَّنْ خَلَقْتَهُ مِنْ نُطْفَةٍ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً فَرَبَّيْتَهُ بطِيب رِزْقِكَ وَ أَنْشَأْتَهُ فِي تَوَاتُرِ نِعْمَتِكَ وَ مَكَّنْتَ لَهُ فِي مِهَادِ أَرْضِكَ وَ دَعَوْتَهُ إِلَى طَاعَتِكَ﴾. (3)
4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْل اللَّهِ عَزَّ وجلَّ هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً فَقَالَ كَانَ شَيْئاً وَ لَمْ يَكُنْ مَذْكُوراً قُلْتُ فَقَوْلُهُ أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً قَالَ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً فِي كِتَابِ وَلَا عِلْمٍ﴾. (4)
5- الرّضا علیه السلام- ﴿الْحَسَنُ بن مُحَمَّدِ التَّوْفَلِيُّ قَالَ الرضا علیه السلام لِسُلَيْمَانَ الْمَرْوَرَى مَا أَنْكَرْتَ مِنَ الْبَدَاءِ يَا سُلَيْمَانُ وَاللَّهُ عزّوجلَّ يَقُولُ أَوَ لَا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَلَرْيَكُ شَيْئًا وَيَقُولُ عزوجل وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَوُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ يَقُولُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ يَقُولُ عَزَوجِلٌ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ وَ يَقُولُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ وَيَقُولُ عزوجل وَ آخَرُونَ مُرْجَونَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَيَقُولُ عزوجل وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ قال سُلَيْمَانُ هَلْ رُوِّيتَ فِيهِ عَنْ آبَائِكَ شَيْئاً قَالَ نَعَمْ رُوِّيتُ عَنْ أَبِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عزّ وجلّ عِلْمَيْن عِلْماً مَخْرُوناً مَكْنُوناً لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونَ الْبَدَاء وَعِلْماً عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَالْعُلَمَاءُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ يَعْلَمُونَه﴾. (5)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿بَعَثَ اللَّهُ جَبْرَئِيلَ علیه السلام فَأَخَذَ مِنْ أدِيمِ الْأَرْضِ قَبْضَةً فَعَجَنَهُ بِالْمَاءِ الْعَذْبِ وَ الْمَالِحِ وَ رَكَّبَ فِيهِ الطَّبَائِعَ قَبْلَ أَنْ يَنْفُخَ فِيهِ الرُّوحَ فَخَلَقَهُ مِنْ أَدِيمِ الْأَرْضِ فَلِذَلِكَ سُمِّيَ آدَمَ ال لِأَنَّهُ لَمَّا عُجِنَ بِالْمَاءِ اسْتَأْدَمَ فَطَرَحَهُ فِي الْجَبْل كَالْجَبْلِ الْعَظِيمِ وَ كَانَ إِبْلِيسُ يَوْمَئِذٍ خَازِنَا عَلَى السَّمَاءِ الْخَامِسَةِ يَدْخُلُ فِي مَنْخِرِ آدَمَ ثُمَّ يَخْرُجُ مِنْ دُبُرِهِ ثُمَّ يَضْرِبُ بِيَدِهِ عَلَى بَطْنِهِ فَيَقُولُ لِأَيِّ أَمْرِ خُلِقْتَ لَئِنْ جُعِلَتَ فَوْقِى لَا أَطَعْتُكَ وَإِنْ جُعِلْتَ أَسْفَلَ مِنِّى لَا أَعِينُكَ فَمَكَثَ فِي الْجَنَّةَ أَلْفَ سَنَةً
ص: 124
1- امام صادق علیه السلام- مالک جهنی گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد آيه ﴿أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمَّيَكُ شَيْئًا﴾ سؤال کردم. ایشان فرمود: «انسان در آن زمان نه اندازه اش مشخص شده بود و نه شکل گرفته بود».
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَ لَرَيَكُ شَيْئًا﴾ و عبارت: وَ لَرَيَكُ شَيْئًا یعنی در آن جا یادی از او نبود.
3- امام علی علیه السلام- به راستی اگر فضل تو نبود چگونه حلم می ورزیدی نسبت به کسی که از نطفه او را آفریدی و پیش از آن هیچ نبود پس او را به روزی پاک خود پروریدی، و در [میان] نعمت های پی در پیت نشو و نمایش دادی و در زمین [چون] بسترت جایش دادی، و وی را به طاعت خویش خواندی، ولی او به وسیله ی احسانت و بر نافرمانی و عصیانت نیرو گرفت و تو را انکار کرده و در سایه ی سلطنت تو دیگری را پرستش کرد؟
4- امام باقر علیه السلام- حمران گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد آیه ﴿هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا﴾ سؤال پرسیدم. ایشان فرمود: «او شیئ بود اما اسمی از آن به میان نبود». گفتم نظرتان درباره ی آیه ﴿أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَرَيَكُ شَيْئًا﴾ چیست؟ ایشان فرمود: او وجودی در هیچ کتاب و علمی نداشت».
5- امام رضا علیه السلام- حسن بن محمد نوفلی گوید: امام رضا علیه السلام به سلیمان مروزی فرمود: «من منکر بداء نیستم خداوند در قرآن می فرماید: ﴿أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَرَيَكُ شَيْئًا﴾، انسان نمی بیند ما او را آفریدیم با این که چیزی نبود و آیه او کسی است که آفرینش را آغاز می کند، سپس آن را باز می گرداند (روم/27) و در این آیه می فرماید: او هر چه بخواهد در آفرینش می افزاید .(فاطر/1) و آیهی دیگر آفرینش انسان را از گل آغاز کرد. (سجده /7). و می فرماید: گروهی انتظار فرمان خدا را دارند که یا آن ها را عذاب کند و یا از ایشان در گذرد. (توبه/9). و در این آیه می فرماید: هیچ کس عمر طولانی نمی کند و هیچ کس از عمر او کاسته نمی شود مگر این که در کتابی ثبت است. (فاطر/11) سلیمان گفت: «آیا در مورد بداء از پدران گرامیات چیزی روایت شده»؟ فرمود: آری، پدرم از امام صادق علیه السلام نقل کرد که فرمود خدا دارای دو علم است علمی پنهان و مخفی؛ و کسی جز خود او از آن علم اطلاع ندارد که بداء جزء همین علم است. علمی که آن به ملائکه و پیامبران آموخته است و علمای اهل بیت امامان از این علم اطلاع دارند».
6- امام علی علیه السلام- پس خدا جبرئیل را فرستاد و از روی زمین مشتی [خاک] برگرفت و آن را با آب شیرین و تلخ خمیر کرد و طبع ها را در آن در آمیخت پیش از آن که جان در آن بدمد و او را از روی گندمگون زمین آفرید و برای همین او را آدم نامید چون او را با آب خمیر کرد، گل آلود شد و آن را چون کوهی بزرگ به دامنه کوه افکند ابلیس در آن روز بر آسمان پنجم بود، از سوراخ بینی آدم درون می شد و از دبر او در می آمد، سپس دست بر شکمش می زد و میاً می گفت: «تو
برای چه آفریده شدی؟ اگر برتر و بالا دست من شوی از تو فرمان نمی برم و اگر زیردستم شوی
ص: 125
مَا بَيْنَ خَلْقِهِ إِلَى أَنْ يُنْفَخَ فِيهِ الرُّوحُ فَخَلَقَهُ مِنْ مَاءٍ وَطِين وَ نُور وَظُلْمَةِ وَرِيحٍ وَ نُورٍ مِنْ نُور اللَّهِ فَأَمَّا النُّورَ فَيُورتُهُ الْإِيمَانَ وَأَمَّا الظُّلْمَةُ فَيُورثُهُ الْكُفْرَ وَ الضَّلَالَةَ وَأَمَّا الطَّينَ فَيُورِثُهُ الرِّعْدَةَ وَ الضَّعْفَ وَ الِاقْشِعْرَاَرَ عِنْدَ إِصَابَةِ الْمَاءِ فَيُنْعَتْ بِهِ عَلَى أَرْبَعِ الطَّبَائِعِ عَلَى الدَّمِ وَ الْبَلْغَمِ وَ الْمِرَارِ وَ الرِّيحِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوَ لَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمَّ يَكُ شَيْئًا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَوَ رَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّياطينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جثِيًّا﴾ (68)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿و الدَّلِيلُ عَلَى أَنَّ النَّارَ فِي الْأَرْضِ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي سُورَةِ مَرْيَمَ فَوَ رَبِّكَ لَنَحْشُرَتَهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا وَ مَعْنَى حَوْلَ جَهَنَّمَ الْبَحْرُ الْمُحِيطُ بِالدُّنْيَا يَتَحَوَّلُ نِيرَانَا وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ وَ مَعْنَى جِثِيَا أَي عَلَى رَكَبِهِمْ ثُمَّ قَالَ تَعَالَى وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيًّا يَعْنِي فِي الْأَرْضِ إِذَا تَحَوَّلَتْ نِيرَاناً﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ لَتَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شيعَةِ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا﴾ (69)
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَولى بِها صِلِيَّا﴾. (70)
قوله تعالى: ﴿وَإِنْ مِنْكُمْ إِلا وارِدُها كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا﴾. (71)
نَسخُ الآية
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عن أمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ نَسَخَ قَوْلَهُ تَعَالَى وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا قَوْلُهُ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هُم مِنا الحسنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ﴾. (3)
* جَهَنَّمُ الدُّنيا
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رُوىَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَادَ مَريضاً فَقَالَ أَبْشِرْ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ الْحُمَّى هی نارى أسَلِّطْهَا عَلَى عَبْدِيَ الْمُؤْمِن فِي الدُّنْيَا لِيَكُونَ حَظَّهُ مِنَ النَّارِ﴾. (4)
ص: 126
یاریت نمی کنم». از روزی که آفریده شد تا جان در او دمیده شد هزار سال در بهشت ماند. او را از آب و گل، نور و ظلمت و باد و پرتوی از خدا آفرید اما بر اثر نور ایمان می آورد و بر اثر ظلمت به کفر می گراید و گمراهی سرشت خاکی اش در مواجهه با آب او را دچار لرزش و ناتوانی و زبری پوست تن می نماید و او را به چهار طبع وصف می کنند طبع خون و بلغم و صفراء و باد، و این است قول خدا تبارک و تعالی که فرمود: ﴿أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَرَيَكُ شَيْئاً﴾.
به پرورگارت سوگند که همه ی آن ها را همراه با شیاطین [در قیامت] جمع می کنیم؛ سپس آنان را- در حالی که به زانو درآمده اند- گرداگرد جهنم حاضر می سازیم. (68)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- دلیل بر این که جهنم در زمین است سخن خدای تعالی در سوره ی مریم است: ﴿فَوَ رَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيّاً﴾؛ و معنای: حَوْلَ جَهَنَّمَ دریایی است که به دنیا احاطه دارد و به آتش تبدیل می شود و آن سخن خدای تعالی است و دریاها برافروخته شوند (تکویر/6) و معنای جِثِیاً؛ یعنی بر زانوهایشان سپس خدای تعالی فرمود: و ظالمان را- در حالی که از ضعف و ذلت به زانو درآمده اند- در آن رها می سازیم. (مریم/72). یعنی در زمین هنگامی که به آتش تبدیل شود.
سپس از پیروان هرگروهی، کسانی را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده اند جدا می کنیم. (69)
سپس ما به خوبی از کسانی که برای سوختن در آتش سزاوارترند، آگاهتریم. (70)
و همه ی شما [بدون استثنا] وارد جهنّم می شوید؛ این امر نزد پروردگارت حتمی و پایان یافته است. (71)
* نسخ آیه
1- امام على علیه السلام- سخن خدا: ﴿وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها﴾ را این سخن خداوند: [اما] کسانی که [صالح بودند و] از قبل وعده ی نیک از سوی ما به آن ها داده شده از آن دور نگاهداشته می شوند. (انبیاء/101) نسخ کرده است.
* جهنم دنیا
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا از بیماری عیادت کرد و فرمود بشارت باد بر تو! خدای عزّوجلّ می فرماید: «تب، آتش من است که بر بندهی مؤمنم در دنیا مسلط می کنم تا بهره اش از آتش باشد».
ص: 127
2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْحُمَّى رَائِدُ الْمَوْتِ وَ هُوَ سِجْنُ اللَّهِ فِى الْأَرْضِ وَهُوَ حَظٍّ الْمُؤْمِن مِنَ النَّارِ﴾. (1)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْحُمَّى رَائِدُ الْمَوْتِ وَ سِجْنُ اللَّهِ تَعَالَى فِي أَرْضِهِ وَ فَوْرُهَا مِنْ جَهَنَّمَ وَهِيَ حَظٍّ كُلِّ مُؤْمِن مِنَ النَّارِ﴾. (2)
* الوُرُودُ غَيْرُ الدُّخول
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عن الحُسَيْنِ بْن أَبي العَلَاءِ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُها قَالَ أَ مَا تَسْمَعُ الرَّجُلَ يَقُولُ وَرَدْنَا مَاءَ بَنِي فَلَانٍ فَهُوَ الْوُرُودُ وَ لَمْ يَدْخُلُهُ﴾. (3)
* الوُرُودُ، الدُّخُولُ
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِى سَمِينَةَ قَالَ: اخْتَلَفْنَا فِي الْوُرُودِ فَقَالَ قَوْمُ لَا يَدْخُلُهَا مُؤْمِنُ وَ قَالَ آخَرُونَ يَدْخُلُونَهَا جَمِيعًا ثُمَّ يُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا فَلَقِيتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ فَسَأَلْتُهُ فَأَوْمَا بِإِصْبَعِهِ إِلَى أُذُنَيْهِ فَقَالَ صَمَّتَا إِنْ لَمْ أَكُنْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ الْوُرُودُ الدُّخُولُ لَا يَبْقَى بَرُّ وَلَا فَاجِرُ إِنَّا يَدْخُلُهَا تَكُونُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ بَرْداً وَ سَلَاماً كَمَا كَانَتْ عَلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام حَتَّى إِنَّ لِلنَّارِ أَوْ قَالَ لِجَهَنَّمَ ضَجيجاً مِنْ بَرْدِهَا ثُمَّ يُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا﴾. (4)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ مَعْنَى الْآيَةِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَجْعَلُ النَّارَ كَالسَّمْنِ الْجَامِدِ وَ يَجْتَمِعُ عَلَيْهَا الْخَلْقُ ثُمَّ يُنَادِى الْمُنَادِى أَنْ خُذِى أَصْحَابَكِ وَ ذَرِى أَصْحَابِي فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَهِيَ أَعْرَفُ بِأَصْحَابِهَا مِنَ الْوَالِدَةِ بِوَلَدِهَا﴾. (5)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله ﴿يَردُ النَّاسُ النَّارَ ثُمَّ يَصْدُرُونَ بِأَعْمَالِهِمْ فَأَوَّلُهُمْ كَلَمْعِ الْبَرْقِ ثُمَّ كَمَرَ الرِّيحِ ثُمَّ كَحُضْرِ الْفَرَس ثُمَّ كَالرَّاكِب ثُمَّ كَشَدَّ الرَّجُل ثُمَّ كَمَشْيِهِ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا﴾. (72)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا الشَّرِكَ وَ صَدَقُوا﴾. (7)
ص: 128
2- امام صادق علیه السلام- تب فرستاده ی مرگ است و زندان خدا در زمین او و گرمی او از جهنم است و آن بهره ی هر مؤمن از آتش است.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- تب پیشرو مرگ است و زندان خداوند در زمین است و جوشش آن از دوزخ و بهره ی مؤمن از آتش است».
* ورود غیر دخول
1- امام صادق علیه السلام- حسین بن ابی علاء گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد آیه: ﴿وَ إِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا﴾ پرسیدم. ایشان فرمود: آیا نمی شنوی که گفته می شود به آب فلان کس وارد شدیم و داخل آن نشدیم، پس آن ورود است نه دخول».
* ورود، دخول
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوسمینه گوید: در مورد داخل شدن در جهنّم با هم اختلاف پیدا کردیم؛ گروهی گفتند: «مؤمن در آن وارد نمی شود و گروه دیگری گفتند همه در آن وارد می شوند سپس خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی می بخشد با جابر بن عبدالله علیه السلام ملاقات کردم و از او پرسیدم با دو انگشتش به دو گوشش اشاره کرد و گفت «کر باشند اگر از پیامبران نشنیده باشم که می فرماید ورود [در آیه] داخل شدن [در جهنم] است؛ هیچ نیکوکار و بدکاری باقی نمی ماند مگر این که در آن داخل می شود؛ پس برای مؤمنین سرد و سالم می باشد همان طور که برای ابراهیم بود تا آن جا که آتش- یا فرمود: «جهنم- از سرمای آن ضجّه و ناله می زند». سپس خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی می بخشد و ستمکاران را در حالی که به زانو درآمده اند در آن رها می سازد.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت است که از ایشان از معنای آیه سؤال شد؛ پس فرمود: «خدای تعالی آتش را مانند روغن جامد قرار می دهد و خلق را بر روی آن جمع می کند. سپس منادی ندا می دهد که ای جهنم یاران خود را بگیر و یاران مرا رها کن سوگند به کسی که جانم در دست او است او (جهنم) به یاران خود آشناتر است از مادر به فرزندش».
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- مردم وارد آتش می شوند سپس به تناسب اعمالشان از آن خارج می شوند؛ اوّلین گروه از آن ها مانند درخشش رعد و برق سپس دومین گروه مانند باد، عبور سپس سومین گروه مانند دویدن اسب سپس چهارمین گروه مانند سواره، سپس پنجمین گروه مانند مرد دونده و سپس ششمین گروه مانند کسی که راه می رود [از آن خارج می شوند].
سپس کسانی را که تقوا پیشه کردند [از آن] رهایی می بخشیم؛ و ستمکاران را در حالی که به زانو درآمده اند- در آن رها می سازیم. (72)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا؛ [کسانی را که] از شرک [پرهیز کردند] و راست گفتند [از آن رهایی می بخشیم].
ص: 129
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا يَعْنِي مَنْ فِي الْبِحَارِ إِذَا تَحَوَّلَتْ نِيرَانَا يَوْمَ الْقِيَامَة﴾. (1)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ قَالَ تَعَالَى وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا يَعْنِي فِي الْأَرْضِ إِذَا تَحَوَّلَتْ نِيرَاناً﴾.(2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام عَنِ الْجَهَنَّمِينَ فَقَالَ كَانَ أبُو جَعْفَرَ علیه السلام يَقُولُ يَخْرُجُونَ مِنْهَا فَيِّنْتَهَى بِهِمْ إِلَى عَيْنٍ عِنْدَ بَاب الْجَنَّةِ تُسَمَّى عَيْنَ الْحَيَوَانِ فَيُنْضَحُ عَلَيْهِمْ مِنْ مَائِهَا فَيَنْبُتُونَ كَمَا تَثبت الزَّرْعُ تَنبت لُحُومُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ وَ شُعُورُهُمْ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وإذا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنا بَيِّنَاتٍ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْن خَيْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِيَّا﴾ (73)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم دَعَا قُرَيْشاً إِلَى وَلَايَتِنَا فَنَفَرُوا وَ أَنْكَرُوا [ف] قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قُرَيْشَ لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ أَقَرُّوا لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِيَّا تَعْيِيراً مِنْهُمْ فَقَالَ اللَّهُ رَدَا عَلَيْهِمْ وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنِ مِنَ الْأُمَمِ السَّالِفَةِ﴾. (4)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَأَحْسَنُ نَدِيَّا أَى مَجلِساً﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَكَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَ رِعْياً﴾. (74)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رحمه الله علیه فِي قَوْلِهِ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَ رِعْياً قَالَ عَنَى بِهِ الثَّيَابَ وَ الْأَكْلَ وَالشِّرْبَ﴾. (6)
2- الباقر علیه السلام رحمه الله علیه- ﴿الْأَثَاثُ الْمَتَاعُ وَ رِياً الْجَمَالُ وَ الْمَنْظَرَ الْحَسَنُ﴾. (7)
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿الْأَثَاثُ الْمَتَاعُ وَ زِينَةُ الدُّنْيَا وَ الرَّثْيُّ الْمَنْظَرُ وَالْهَيْئَةُ﴾. (8)
ص: 130
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا؛ منظور از آن دریاهایی است که در روز قیامت تبدیل به آتش می شوند.
3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا؛ منظور از آن زمینی است که تبدیل به آتش می شوند.
4- امام صادق علیه السلام- محمّد بن مسلم گوید: از امام صادق علیه السلام از جهنمیان پرسیدم. فرمود: «امام باقر علیه السلام فرمود: از آن خارج می شوند و آن ها را به چشم های نزد درب بهشت که چشمه زندگانی نامیده می شود، می آورند و از آب آن بر روی آن ها پاشیده می شود؛ پس همانند روییدن کشتزار می رویند و گوشت و پوست و شعورشان می روید».
و هنگامی که آیات روشنگر ما بر آنان خوانده می شود کافران به مؤمنان می گویند کدام یک از [ما] دو گروه جایگاهش بهتر و محفل انسش زیباتر است»؟! (73)
1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا قریش را به ولایت ما دعوت کرد اما آنان شانه ی خالی کردند و آن را انکار نمودند قَالَ الَّذِینَ كَفَرُوا؛ یعنی کسانی که از قریش کافر شدند. لِلَّذِينَ آمَنُوا یعنی به کسانی که به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و ما اهل بیت اعتراف کردند، گفتند: أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَ أَحْسَنُ نَدِيَّا؛ و این بیان حال ایشان است و خداوند هم در جواب ایشان فرمود: وَ كَم أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرن؛ یعنی نسلهایی از امّت های گذشته.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ أَحْسَنُ نَدِيَّا شما دارای بهترین موقعیت و مقام و مجلس هستید.
چه بسیار اقوامی را پیش از آنان نابود کردیم که هم مال و ثروتشان و هم ظاهرشان از آن ها بهتر بود (74)
1- علىّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَانَا وَ رِئيا؛ منظور از رئيًا لباس ها و خوراک ها و نوشیدنی هاست.
2- امام باقر علیه السلام- منظور از آثانًا کالاست اما رئیا به معنای زیبایی و قیافه ی نیکو است.
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- أثَاثًا لوازم زندگی و زینت دنیا است. رئیًا منظر و قیافه است.
ص: 131
قوله تعالى: ﴿قُل مَنْ كانَ في الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا حَتَّى إذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جنداً﴾ (75)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام .. قُلْتُ قَوْلُهُ مَنْ كَانَ فِي الضَّلَالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا قَالَ كُلُهُمْ كَانُوا فِي الضَّلَالَةِ لَا يُؤْمِنُونَ بِوَلَايَة أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ لَا بِوَلَايَتِنَا فَكَانُوا ضَالِّينَ مُضِلِّينَ فَيَمُدُّ لَهُمْ فِي ضَلَالَتِهِمْ وَطَغْيَانِهِمْ حَتَّى يَمُوتُوا فَيُصَيِّرُهُمُ اللَّهُ شَرَا مَكَانًا وَأَضْعَفَ جُنْداً قُلْتُ قَوْلُهُ حَتَّى إِذا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكَانًا وَ أَضْعَفُ جُنْداً قَالَ أَمَّا قَوْلُهُ حَتَّى إِذا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَهُوَ خُرُوجُ الْقَائِمِ وَ هُوَ السَّاعَةُ فَسَيَعْلَمُونَ ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ مَا نَزَلَ بِهِمْ مِنَ اللَّهِ عَلَى يَدَى قَائِمِهِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكَانًا يَعْنِي عِنْدَ الْقَائِم وَأَضْعَفُ جُنْدا﴾. (1)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿حَتَّى إِذا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ قَالَ الْقَائِمُ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَعْنِي مِنْ قَبْل أَنْ تَجِي، هَذِهِ الْآيَةُ وَ هَذِهِ الْآيَةُ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبهَا وَ إِنَّمَا يَكْتَفِى أولُو الْأَلْبَاب وَالْحِجَى وَ أُولُو النَّهَى أَنْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ إِذَا انْكَشَفَ الْغِطَاءُ رَأَوْا مَا يُوعَدُون﴾. (3)
4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ قَالَ الْعَذَابُ الْقَتْلُ والسَّاعَةُ المَوت﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَيَزِيدُ اللهُ الَّذينَ اهْتَدَوْا هُدى وَ الْباقِياتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا﴾. (76)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بصير عَنْ أَبي عَبْدِ... قلت قولهُ وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدى قَالَ يَزِيدُهُمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ هُدَى عَلَى هُدًى بِاتِّبَاعِهِمُ الْقَائِمَ لا حَيْثُ لَا يَجْحَدُونَهُ وَ لَا يُنْكِرُونَهُ﴾. (5)
ص: 132
بگو: «آن ها که در گمراهی بوده اند باید خداوند به آن ها مهلت دهد تا زمانی که وعده ی الهی را با چشم خود ببینند: یا مجازات این دنیا] یا عذاب] قیامت را! [و به زودی خواهند دانست چه کسی جایگاهش بدتر و لشکرش ناتوان تر است» (75)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: ... به امام علیه السلام عرض کردم سخن خداوند عزّوجل: مَنْ كَانَ في الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا یعنی چه؟ فرمود: «همه آن ها در ضلالت بودند و به ولایت امیر المؤمنین و ما ایمان نداشتند گمراه و گمراه کننده بودند خداوند گمراهی و سرکشی آن ها را گسترش داد تا بمیرند و بدون یار و یاور به بدترین جایگاه منتقل شوند». گفتم: «این آیه: ﴿حَتَّى إِذا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً﴾. فرمود: ﴿اما این قسمت:آيه حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ﴾؛ منظور خروج قائم علیه السلام است و همین معنی ساعت است آن روز خواهند فهمید که از جانب خدا به وسیله حضرت مهدی چه بر سر آن ها نازل شده، این است معنی آیه: ﴿مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكاناً﴾؛ یعنی نزد قائم.
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- حَتَّى إِذا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ؛ مقصود قائم آل محمد علیهم السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام است. است
3- امام علی علیه السلام- یعنی پیش از آن که این آیه و نشانه بیاید و این آیه طلوع آفتاب از مغرب آن و جز این نیست که صاحبان عقل های خالص و خردهای مانع از ناشایست، و صاحبان عقول بازدارنده اکتفاء به این می کنند که چون پرده برداشته شود آن چه را که وعده داده می شوند می ببیند.
4- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ امّا الْعَذابَ وَ امّا السَّاعَةَ؛ الْعَذاب؛ کشته شدن و السَّاعَة مرگ است.
و کسانی که پذیرای هدایت شوند خداوند بر هدایتشان می افزاید؛ و آثار ماندگار شایسته ای که [از انسان] باقی می ماند ثوابش در پیشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش نیکوتر است. (76)
1-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید از امام صادق علیه السلام- در مورد این آیه: ﴿وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوا﴾ هدی پرسیدم. فرمود: یعنی خداوند در آن روز بر هدایت یافتگان به واسطه ی پیروی از قائم که منکر او نشده اند می افزاید»
ص: 133
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ يَزِيدُ اللهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدى رَدُّ عَلَى مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْإِيمَانَ لَا يَزِيدُ وَ لَا يَنْقُص﴾. (1)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ هُوَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ﴾. (2)
2-2- الرسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ الْباقِياتُ الصَّالِحَاتُ الْآيَةَ قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم هِيَ كَلِمَاتُ الْإِيمَانِ قِيلَ كَيْفَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ هِيَ إِيمَانُ الْمَلَائِكَةِ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ وَ عَزْرَائِيلَ قَالَ مَنْ قَالَهَا مُخْلِصاً يَكُونَ لَهُ بِعَدَدِ تَسْبِيحِهِمْ وَ تَحْمِيدِهِمْ وَ تَهْلِيلِهِمْ وَ تَكْبِيرِهِم﴾. (3)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللهِ فِي مَلَا مِنْ أَصْحَابِهِ قَالَ: فَقَالَ: خُذُوا جُنَّتَكُمْ فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، حَضَرَ عَدُوٌّ قَالَ: لَا جُنَّتَكُمْ مِنَ النَّارِ. قَالَ: قُولُوا: سُبْحَانَ اللَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيُّ الْعَظِيمِ فَإِنَّهُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَة مُقَدَّمَاتُ مُنَجِيَاتُ وَ مُعَقِّبَاتُ، وَ هُنَّ عِنْدَ اللَّهِ الصَّالِحَاتِ الْبَاقِيَاتِ﴾. (4)
4-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِأَصْحَابِهِ ذَاتَ يَوْمٍ أَ تَرَوْنَ لَوْ جَمَعْتُمْ مَا عِنْدَكُمْ مِنَ الْآنِيَةِ وَالْمَتَاعِ أكُنتُمْ تَرَوْنَهُ يَبْلُغُ السَّمَاءَ قَالُوا لَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ أَ فَلَا أذُلُكُمْ علی شَيْءٍ أَصْلُهُ فِي الْأَرْضِ وَ فَرْعُهُ فِي السَّمَاءِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ يَقُولُ أَحَدُكُمْ إِذَا صلَاتِهِ الْفَرِيضَة سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ ثَلَاثِينَ مَرَّةً فَإِنَّ أَصْلَهُنَّ فِي الْأَرْضِ وَ فَرْعَهُنَّ فِي السَّمَاءِ وَ هُنَّ يَدْفَعْنَ الْحَرَقَ وَالْغَرَقَ وَالْهَدْمَ وَ التَّرَدِّيَ فِي الْبَشِّرَ وَ مِيتَةَ السَّوْءِ وَ هُنَّ الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتِ﴾. (5)
5-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: مَرَّ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله برَجُل يَغْرِسُ غَرْساً فِي حَائِط لَهُ فَوَقَفَ لَهُ وَ قَالَ أَ لَا أَذْلُكَ عَلَى غَرْس أَثْبَتَ أَصْلًا وَأَسْرَعَ إِينَاعاً وَ أَطْيَبَ ثَمَرَا وَأَبْقَى قَالَ بَلَى فَدلَّنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ فَقُلْ سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ
ص: 134
2-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَيَزِيدُ اللهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدی؛ این آیه ی شریفه گفتار کسانی را که معتقد هستند ایمان کم و زیاد نمی شود، باطل می کند.
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ، عبارت از این ذکرهاست: سُبْحَانَ الله وَالحَمدُ للهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- درباره ی سخن خداى تعالى وَ الْباقِياتُ الصَّالِحِات... پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آن [گفتن] کلمات ایمان (سُبْحَانَ الله وَ الْحَمْدُ ِلله وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ اللهُ أَكْبَر) است». عرض شد: «چگونه ای رسول خدا فرمود: آن ایمان ملائکه جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل است». فرمود: «هرکس آن را خالصانه بگوید برای او به تعداد تسبیح گفتن، حمد گفتن، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ گفتن و تکبیر گفتن آن ها خواهد بود».
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است رسول خدا فرمود: «سپرتان را بردارید». گفتند: ای رسول خدا دشمنی آمده است؟ فرمود: «نه، ولکن سپر آتش را با خود بردارید.گفت: ند: ای رسول خدا ما چیست؟ فرمود: ﴿سُبْحَانَ الله وَالحَمدُ للهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرَ﴾؛ چون این ها روز قیامت می آیند و آن ها مقدمات و مؤخراتی دارند و آن ها آثار ماندگار شایسته ای هستند که از انسان باقی می ماند.
4-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است روزی پیامبر صلی الله علیه و آله خدا به اصحاب خود فرمود: آیا شما می پندارید هر آن چه از ظروف و لباس و مایحتاج خانه که نزد خود دارید، اگر فراهم آورده و روی هم بریزید به آسمان می رسد؟ عرض کردند نه. ای رسول خدا فرمود: «اگر یکی از شما بعد از نماز واجبش سیبار بگوید: ﴿سُبْحَانَ الله وَ الْحَمْدُ ِلله وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرِ﴾ پس ریشه ی آن کلمات أربع در زمین است و شاخه و برگش در آسمان و آن کلمات سوختن و غرق شدن و ویرانی و سرنگون شدن در چاه و مرگ بد را از شخص باز می دارد و آن ها کردار شایسته ی پایدارند که ثمره ی آن تا ابد باقی خواهد ماند.
5-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا از کنار مردی گذر کرد که در باغش درخت می کاشت؛ پس آن حضرت نزد او ایستاد و فرمود آیا تو را بر کشت درختی که ریشه اش پا برجاتر و میوه هایش زودرس تر و بهتر و پاینده تر باشد راهنمایی نکنم؟ عرض کرد چرا مرا رهنمایی فرما! ای رسول خدا فرمود: «هنگام صبح و شام بگو: سُبْحَانَ الله وَ الحَمْدُ للهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللهُ أَكْبَر
ص: 135
اللَّهُ أَكْبَرُ فَإِنَّ لَكَ إِنْ قُلْتَهُ بِكُلِّ تَسْبيحَة عَشْرَ شَجَرَاتِ فِي الْجَنَّةِ مِنْ أَنْوَاعِ الْفَاكِهَةِ وَ هُنَّ مِنَ الْبَاقِيَاتِ الصَّالحات﴾. (1)
6-2- الرسول صلی الله علیه وآله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَرَّ عِيسَى بْن مريم بِقَبْرِ يُعَذِّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ مَرْيَمَ ال قَابِل فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذِّبُ فَقَالَ يَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَكَانَ صَاحِبُهُ يُعَذِّبُ ثُمَّ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذِّبُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ يَا رُوحَ اللَّهِ إِنَّهُ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدْ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِيقاً وَ آوَى يَتِيماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُهُ قَالَ وَقَالَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ الله لِيَحْيَى بْن زَكَرِيَّا علیه السلام إِذَا قِيلَ فِيكَ مَا فِيكَ فَاعْلَمْ أَنَّهُ ذَنْبُ ذُكِّرْتَهُ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ مِنْهُ وَإِنْ قِيلَ فِيكَ مَا لَيْسَ فِيكَ فَاعْلَمْ أَنَّهَا حَسَنَةٌ كُتِبَتْ لَكَ لَمْ تَنْعَبْ فِيهَا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿أَفَرَأَيْتَ الَّذي كَفَرَ بِآيَاتِنا وَ قالَ لَأُوتِيَنَّ مَالاً وَ وَلَداً﴾ (77)
* النُّزُولُ
1- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبى الْجَارُود عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَ قَالَ لَأُوتِيَنَّ مَالًا وَ وَلَداً وَ ذَلِكَ أَنَّ الْعَاصِ بْنَ وَائِلِ بْنِ هِشَامِ الْقُرَشِيَّ ثُمَّ السَّهْمِيَّ وَ هُوَ أَحَدُ الْمُسْتَهْزِينَ- وَ كَانَ لِخَبَّابِ بْنِ الْأَرَتْ عَلَى الْعَاصِ بْن وَائِل حَقٌّ- فَأَتَاهُ يَتَقَاضَاهُ فَقَالَ لَهُ الْعَاصِ أَ لَسْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنَّ فِي الْجَنَّةِ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَالْحَرِيرَ- قَالَ بَلَى قَالَ فَمَوْعِدُ مَا بَيْنِي وَبَيْنَكَ الْجَنَّةُ فَوَ اللَّهِ لَأُوتِيَنَّ فِيهَا خَيْراً مِمَّا أُوتِيتُ فِي الدُّنْيَا كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا الضِّدُّ الْقَرِينُ الَّذِي يَقْتَرِنُ بِهِ﴾. (3)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿بَاعَ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتْ سُيُوفاً مِنَ الْعَاص بن وائل فَجَاءَهُ يَتَقَاضَاهُ فَقَالَ أَ لَيْسَ يَزْعُمُ مُحَمَّدُ أَنَّ فِي الْجَنَّةَ مَا ابْتَغَى أَهْلُهَا مِنْ ذَهَب وَ فِضَّة وَ ثِيَاب وَخَدَمَ قَالَ بَلَى قَالَ فَأَنْظِرْنِي أَقْضِكَ هُنَاكَ حَقَّكَ فَوَاللَّهِ لَا تَكُونُ هُنَالِكَ وَأَصْحَابُكَ عِنْدَ اللَّهِ آثَرَ مِنِّي فَنَزَلَ أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنا إِلَى قَوْلِهِ فَرْداً﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً﴾ (78)
ص: 136
زیرا اگر آن را بگویی به شماره ی هر تسبیحی (هریک مرتبه) ده درخت در بهشت داری که هر درختی از آن ها نوعی از انواع میوه ها را می دهد و آن ها از کارهای شایسته و پاینده است».
6-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: «عیسی علیه السلام از کنار قبری گذشت که صاحبش را عذاب می کردند و سال دیگر بر آن گذشت و عذاب ،نداشت عرض کرد: پروردگارا! پارسال به از کنار این قبر می گذشتم در حالی که صاحبش در عذاب بود و امسال عذابی ندارد». خدا به او وحی کرد: «ای روح الله! فرزند صالحی داشت که بالغ شده و راهی را مرمت کرد و یتیمی را پناه داد او را به خاطر کار پسرش آمرزیدم عیسی بن مریم به یحیی علیه السلام فرمود: اگر از عیبی که داری بگویند، گناهت را به یادت آورده اند؛ از آن گناه از خدا آمرزش بخواه و اگر به تو تهمت عیبی زنند حسنه ای برایت نوشته می شود که برای به دست آوردن آن زحمتی نکشیده ای».
آیا دیدی کسی را که به آیات ما کافر شد و گفت: «ثروت و فرزند فراوانی به من داده خواهد شد»؟! (77)
* سبب نزول
1- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوجارود آمده است امام باقر علیه السلام در مورد آیه: ﴿أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَ قَالَ لَأُوتِيَنَّ مَالًا وَ وَلَدًا﴾ فرمود: «سبب نزول این آیه این است که عاص بن وائل قرشی سهمی که یکی از کسانی بود که قرآن را به تمسخر می،گرفت به خباب بن ارت بدهکار بود خباب نزد عاص آمد و بدهی خود را مطالبه نمود عاص به او گفت: آیا شما عقیده ندارید که در بهشت، طلا و نقره و حریر وجود دارد؟ او گفت «چرا» عاصگفت: پس وعده ی من و تو در بهشت، چرا که به خدا سوگند یاد می کنم که در آن جا از جمله نعمتهایی که در دنیا برخوردار هستم، بهره مند خواهم بود». خداوند در این باره می فرماید: ﴿كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضدا﴾، ضد یعنی همراه و قرینی که کسی را با او مقایسه می کنند».
2- ابن عباس رحمه الله علیه- خبّاب بن ارت شمشیرهایی به عاص بن وائل فروخت و نزد او آمد [طلب خود را] از او مطالبه می کرد. گفت: آیا محمد گمان نمی کند که اهل بهشت هرچه بخواهند- از طلا، نقره لباس ها و خادمان- در آن است»؟! گفت: «بله» گفت پس به من مهلت بده آن جا حق تو را بپردازم؛ به خدا سوگند آن جا نزد خداوند تو و اصحابت از من برتر نیستید. در نتیجه نازل شد: ﴿فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَ قالَ لَأُوتِيَنَّ مالاً وَ وَلَداً، أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً، كَلا سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَيَأْتِينَا فَرْداً﴾.
آیا او از غیب آگاه گشته یا نزد خداوند رحمان عهد و پیمانی گرفته است؟! (78)
ص: 137
قوله تعالى: ﴿كَلاً سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا﴾ (79)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أعَلِمَ الْغَيْبَ حَتَّى يَعْلَمَ أ هُوَ فِي الْجَنَّة أم لا﴾. (1)
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿أمْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ فَيَرحمه الله بها﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَيَأْتينا فَرْداً﴾. (80)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ نَرتُهُ مَا يَقُولُ أَي مَا عِنْدَهُ مِنَ الْمَالِ وَالْوَلَدِ بإهْلَاكِنَا إِيَّاهُ و إبْطَال ملكه﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ الله آلتةً لِيَكُونُوا هُمْ عِزّا﴾. (81)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا هُمْ عِزًا كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَنْ يَكُونُ هَوْلَاءِ الَّذِينَ اتَّخَذُوهُمْ آلِهَةً مِنْ دُونِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ ضِداً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَتَبَرَّءُونَ مِنْهُمْ وَ مِنْ عِبَادَتِهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ قَالَ لَيْسَ الْعِبَادَةُ هِيَ السُّجُودَ وَ لَا الرَّكُوعَ إِنَّمَا هِيَ طَاعَةُ الرِّجَالِ مَنْ أَطَاعَ الْمَخْلُوقَ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ فَقَدْ عبده﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿كَلاً سَيَكْفُرُونَ بعِبادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا﴾. (82)
1- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَ قَالَ لَأُوتِيَنَّ مَالًا وَ وَلَداً وَ ذَلِكَ أَنَّ الْعَاصِ بْنَ وَائِلِ بْنِ هِشَامِ الْقُرَشِيَّ ثُمَّ السَّهْمِيَّ هُوَ أَحَدُ الْمُسْتَهْزِ مِنَ وَكَانَ لِخَبَّابِ بْنِ الْأَرَتْ عَلَى الْعَاصِ بْن وَائِلَ حَقٌّ فَأَتَاهُ يَتَقَاضَاهُ فَقَالَ لَهُ الْعَاصِ أَ لَسْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنَّ فِي الْجَنَّةِ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَ الْحَرِيرَ قَالَ بَلَى قَالَ فَمَوْعِدُ مَا بَيْنِي وَبَيْنَكَ الْجَنَّةُ فَوَاللَّهِ لَأُوتِيَنَّ فِيهَا خَيْراً مِمَّا أُوتِيتُ فِي الدُّنْيَا كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا الضُّدُّ الْقَرِينُ الَّذِي يَفْتَرنُ بهِ﴾. (5)
ص: 138
هرگز چنین نیست! ما به زودی آن چه را می گوید می نویسیم و عذاب را برای او مستمر می سازیم! (79)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- آیا غیب را دانسته تا این که بداند که آیا او در بهشت است یا نه؟
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- اله یا این که لَا إِلَهَ إِلَّا الله» گفته است تا این که به سبب آن خداوند متعال به او رحم کند.
آن چه را او می گوید از اموال و فرزندان از او به ارث می بریم و تنها نزد ما خواهد آمد (80)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَنَرِثُهُ ما يَقُولُ؛ یعنی آن چه از مال و فرزند نزد اوست، با نابودکردن آن و باطل نمودن مالکیتش [از او به ارث می بریم].
و آنان غیر از خدا معبودانی را برای خود برگزیدند تا مایه ی عزّتشان باشد. [چه پندار خامی]! (81)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند امام صادق علیه السلام در مورد آیه: ﴿وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةٌ ليَكُونُوا هُمْ عِزَّا كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا﴾ فرمود: «یعنی در روز قیامت، این هایی را که کافران به جای خدا الهه ای خود برگزیدند مخالف آنان می شوند، و از آنان و عبادتشان بیزاری می جویند در ادامه فرمود عبادت تنها به جای آوردن رکوع و سجود نیست بلکه فرمانبرداری از مردم نیز عبادت است؛ و هرکس در قبال نافرمانی از خداوند از مخلوقی فرمانبرداری کند در واقع او را پرستیده است.
هرگز چنین نیست! به زودی [معبودهایشان] منکر عبادت آنان خواهند شد؛ و بر ضد آن ها گواهی می دهی. (82)
1- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوجارود آمده است: امام باقر علیه السلام در مورد آیه: ﴿أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بآيَاتِنَا وَ قَالَ لَأُوتِيَنَّ مَالًا وَ وَلَدًا﴾؛ فرمود: سبب نزول این آیه این است که عاص بن وائل قرشی سهمی که یکی از کسانی بود که قرآن را به تمسخر می گرفت به خباب بن ارت بدهکار بود. خباب نزد عاص آمد و بدهی خود را مطالبه نمود عاص به او گفت: آیا شما عقیده ندارید که در بهشت، طلا و نقره و حریر وجود دارد؟ او گفت «چرا» عاص گفت: پس و عده ی من و تو در ،بهشت چرا که به خدا سوگند یاد می کنم که در آن جا از جمله نعمت هایی که در دنیا برخوردار هستم، بهره مند خواهم بود. خداوند در این باره می فرماید: ﴿كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضدا﴾، ضد یعنی همراه و قرینی که کسی را با او مقایسه می کنند.
ص: 139
قوله تعالى: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَذًا﴾ (83)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿نزلَتِ الْآيَةُ فِي مَانِعِى الْخُمُسِ وَالزَّكَاةِ وَ الْمَعْرُوفِ، يَبْعَثُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ سُلْطَاناً أَوْ شَيْطَانَا فَيُنْفِقُ مَا يَجِبُ عَلَيْهِ مِنَ الزَّكَاةِ وَ الْخُمُسِ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ ثُمَّ يُعَذِّبُهُ عَلَى ذلك﴾. (1)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَذًا قَالَ: لَمَّا طَغَوْا فِيهَا وَ فِتْنَتِهَا وَ فِي طَاعَتِهِمْ مَدُّ لَهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ وَ ضَلَالِهِمْ أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ تَؤُزُّهُمْ أَنَّا أَوْ تَنْخَسُهُمْ نَخْساً وَ تَحْضُهُمْ عَلَى طَاعَتِهِمْ وَ عِبَادَتِهِمْ فَقَالَ اللَّهِ فَلَا تَعْجَلَ عَلَيْهِمْ إِنَّا نَعُدُّ هُمْ عَدًّا أَيْ فِي طُغْيانِهِمْ وَفِتَنِهِمْ وَكُفْرِهِمْ﴾. (2)
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿تَؤُزُهُمْ أَنَّا أَنْ تُزْعِجُهُمْ إِزعاجاً مِنَ الطَّاعَة إِلَى الْمَعْصِيَة﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿فَلا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ هُمْ عَدًّا﴾ (84)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ اللهُ فَلا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا أَي فِي طُغْيَانِهِمْ وَ فِتَنِهِمْ وَ كُفْرِهِمْ﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آل سَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وجلَّ إِنَّما نَعُدُّ هُمْ عَدًّا قَالَ مَا هُوَ عِنْدَكَ قُلْتُ عَدَدُ الْأَيَّامِ قَالَ إِنَّ الْآبَاءَ وَ الْأُمَّهَاتِ يُحْصُونَ ذَلِكَ لَا وَلَكِنَّهُ عَدَدُ الْأَنْفَاس﴾. (5)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَرِ بْن مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِنَّا نَعُدُّ هُمْ عَذَا قَالَ اللَّهِ الْأَنْفَاسِ كَمْ نَفَس لَهُمْ فِي دَارِ الدُّنْيَا قَالَ عَلى إِنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ يَعُدُّ أنْفَاسَك وَ يَتَّبِعُ آثَارَكَ فَلَوْ أَجَلَكَ وَ
ص: 140
آیا ندیدی که ما شیاطین را به سوی کافران فرستادیم تا آنان را شدیداً تحریک کنند؟! (83)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه در مورد استنکاف کنندگان از خمس و زکات و کارهای نیک نازل شده است و خداوند سلطان یا شیطانی را به سوی آنان می فرستد و او هم مقدار مبلغی را که باید در راه زکات و خمس خرج می کرد در عدم فرمانبرداری از خداوند خرج می کند و خداوند به خاطر این کار او را عذاب می کند
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَذًا؛ هنگامی که کافران در دنیا و در آزمایش های آن و در فرمانبرداریشان به سرکشی پرداختند خداوند در سرکشی و گمراهیشان به آنان مهلت داد و شیطان های جن و انس را به سراغشان فرستاد. تَؤُزُهُمْ أَزا؛ یعنی آنان را تشویق و تحریک می کنند که آنان را فرمانبرداری و عبادت کنند خداوند فرموده است: ﴿لَا تَعْجَل عَلَيْهِمْ إِنَّا نَعُدُّ هُمْ عَدًّا﴾؛ یعنی در سرکشی و آزمای شها و کفرشان به آن ها مهلت دادیم.
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- تَؤُزُّهُمْ أَذًا؛ تا آن ها را کاملاً از طاعت گناه به سوی برانند.
پس درباره ی آنان شتاب مکن؛ ما آن ها [و اعمالشان] را به دقت شماره می کنیم (84)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خداوند فرموده است: ﴿فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا﴾ یعنی در سرکشی و آزمایش ها و کفرشان به آن ها مهلت دادیم.
2- امام صادق علیه السلام- عبدالاعلی گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: کتاب خدا که می گوید: إِنَّا نَعُدُّ هُمْ عَدًّا چه منظوری دارد؟ امام فرمود: «نظر تو در این باره چیست»؟ عرض کردم: «شمارش روزهای عمر است که پایان بپذیرد و مهلت زندگی به سر آید. امام گفت: «پدران و مادران نیز تاریخ تولد را ثبت می کنند و زندگی فرزندان خود را با تعیین روز و ماه و سال به خاطر دارند؛ نه منظور کتاب خدا شمارش ایام عمر ،نیست بلکه شمارش نفس ها است که چند نفس دیگر از عمر او باقی مانده است».
3- امام علی علیه السلام- امام باقر علیه السلام از پدرانش از علی بن ابی طالب علیه السلام روایت کرده است که از ایشان درباره ی سخن خدای تبارک و تعالى: ﴿إِنَّما نَعُدُّ هُمْ عَداً﴾ سؤال شد. فرمود: «نفس ها را می شمارد که در دنیا چقدر نفس می کشند و نیز علی فرمود: «فرشته ی مرگ، نفس هایت را می شمارد و آثار و نشانه هایت را دنبال می کند؛ پس اگر برای تو مدتی معیّن کند و مدتت از
ص: 141
انْقَطَعَتْ مِنَ الدُّنْيَا مُدَّتُكَ نَزَلَ بكَ مَلَكُ الْمَوْتِ فَلَا يَقْبَلُ بَدِيلًا وَلَا يَأْخُذُ كَفِيلًا وَلَا يَدَعُ صَغِيراً وَ لَا كَبيراً﴾. (1)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ هُمْ عَدًّا مَعْنَاهُ فَلْتَطِبْ نَفْسُكَ يَا مُحَمَّد وَ لَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمُ الْعَذابَ فَإِنَّ مُدَّةَ بَقَائِهِمْ قَلِيلَةٌ فَإِنَّا نَعُدُّ لَهُمْ الْأَيَّامَ وَ السِّنِينَ وَ مَا دَخَلَ تَحْتَ الْعَدِّ فَكَأَنَّهُ قَدْ نَفَدَ﴾. (2)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَقَدْ طَالَ يَا ابْنَ عَبَّاسِ فِكْرِى وَ هَمِّى وَ تَجَرُّعِي غُصَّةً بَعْدَ غُصَّة لِأَمْرِ أَوْ قَوْمٍ عَلَى مَعَاصِي اللَّهِ وَ حَاجَتُهُمْ إِلَيَّ فِي حُكْمِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ حَتَّى إِذَا أَتَاهُمْ مِنَ الدُّنْيَا أَظْهَرُوا الْغِنِّى عَنِّي، كَأَنْ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُول وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا أَنَّهُمُ احْتَاجُوا إِلَى وَلَقَدْ غَنِيتُ عَنْهُمْ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُها فَمَضَى مَنْ مَضَى قَال عَلَيَّ بِضِعْنِ الْقُلُوب وَ أَوْرَثَهَا الْحِقْدَ عَلَيَّ، وَ مَا ذَاكَ إِلَّا مِنْ أَجْلٍ طَاعَتِهِ فِي قَتْلِ الْأَقَارِب مُشْرِكِينَ فَامْتَلَوْا غَيْظاً وَ اعْتِرَاضاً، وَ لَوْ صَبَرُوا فِي ذَاتِ اللَّهِ لَكَانَ خَيْراً لَهُمْ، قَالَ اللَّهُ عزّوجل لَا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَأَبْطَنُوا مِنْ تَرْكِ الرّضَا بِأَمْرِ اللَّهِ، مَا أَوْرَتَهُمُ النِّفَاقَ، وَأَلْزَمَهُمْ بِقِلَّةِ الرِّضَا الشَّقَاءَ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَوجِلٌ فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفداً﴾. (85)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلَ عَلَى الرَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله عَنْ تَفْسِيرٍ قَوْلِهِ يَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِينَ الْآيَةَ قَالَ يَا عَلَى إِنَّ الْوَقْدَ لَا يَكُونُونَ إِلَّا رَكْبَاناً أُولَئِكَ رِجَالُ اتَّقَوْا اللَّهَ فَأَحَبَّهُمُ اللَّهُ وَاخْتَصَّهُمْ وَ رَضِيَ أَعْمَالَهُمْ فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ الْمُتَّقِينَ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ أَمَا وَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَا النَّسَمَةَ إِنَّهُمْ لَيَخْرُجُونَ مِنْ قُبُورِهِمْ وَ بَيَاضُ وُجُوهِهِمْ كَبَيَاضِ الثَّلْجِ عَلَيْهِمْ ثِيَابُ بَيَاضُهَا كَبَيَاضِ اللَّبَنِ عَلَيْهِمْ نِعَالُ الذَّهَبِ شِرَاكَهَا مِنْ لُؤْلُوْ يَتَلَالُهُ وَفِي حَدِيثٍ آخَرَ قَالَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَسْتَقْبِلَنَّهُمْ
ص: 142
دنیا به سر آید، فرشته مرگ به خاطر تو فرود می آید و جایگزینی قبول نمی کند و کفیل و ضامنی نمی پذیرد و کوچک و بزرگی را رها نمی کند.
4- امام على علیه السلام- فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ هُمْ عَذَا، معنایش این است که: ای محمد خاطرت آسوده باشد و برای عذاب آن ها عجله نداشته باش زیرا مدت باقی ماندن آن ها در این جهان کوتاه است و ما روزها و سال ها را برای فرارسیدن زمان مرگ آن ها می شماریم و چیزی که قابل شمارش باشد، گویا تمام شده است.
5- امام على علیه السلام- [امام علی علیه السلام خطاب به ابن عبّاس رحمه الله علیه فرمود:] ابن عباس رحمه الله علیه! فکر و نگرانی و اندوه و غصه و خوردن پی در پی من به خاطر امر یا قومی که مشغول گناه هستند و نسبت به امور حلال و حرام نیازمند من هستند به طول انجامید و چون دنیا به آن ها اقبال کند از من اظهار بی نیازی می- کنند؛ مثل این که این سخن خداوند را نشنیده اند که می فرماید در حالی که اگر آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله و پیشوایان که قدرت تشخیص کافی دارند بازگردانند از ریشه های مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود جز عده ،کمی همگی از شیطان پیروی می کردید و گمراه می شدید. (نساء/83)، و آن ها می دانستند که به من احتیاج دارند و من از آن ها بی نیاز بودم؛ بر دل هایشان قفل نهاده شده است (محمد /24)؟ و تعداد زیادی کشته شدند که بازماندگانشان را نسبت به من دشمن کرد و کینه را در دل آن ها به ارث گذاشت و این عمل من فقط به خاطر اطاعت از خداوند بود که خویشاوندان آن ها را کشتم و آن ها در پی آن از خشم و اعتراض مالامال شدند، و اگر برای خدا صبر پیشه می کردند برای آن ها بهتر بود خداوند عزوجل می فرماید هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند (مجادله/22) و عدم رضایت به امرالهی، نفاق را در دل آن ها به امانت گذاشت و شقاوت آن ها را به نارضایتی ملزم کرد. خداوند عزوجل می فرماید: ﴿فَلا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ هُمْ عَدًّا﴾.
در آن روز که پرهیزگاران را به صورت گروهی به سوی خداوند رحمان [و پاداش های او] محشور می کنیم (85)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت شده: امام علی علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد آیه: يَوْمَ نَحْشُرُ المتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا سؤال کرد ایشان فرمود: ای علی علیه السلام همانا کلمه ی وفد در مورد گروهی به کار می رود که سواره باشند اینان افرادی هستند که تقوای خداوند را پیشه کردند و خداوند عزوجل نیز دوستدار آنان گشت و آنان را خاص گرداند و از کارهایشان خشنود گشت و آنان را پرهیزگاران نام نهاد». سپس به او فرمود: ای علی! قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را آفرید، آنان از قبرهایشان بیرون می آیند و فرشتگان با ناقه هایی اصیل به استقبال آنان می آیند که زینهایی دارند از طلا که با مروارید و یاقوت مزیّن گشته و پالان هایی دارند از حریر و پرنیان بافته و افساری که از
ص: 143
بنُوق مِنَ الْعِزَّةُ عَلَيْهَا رَحَائِلُ الذَّهَب مُكَلَّلَةٌ بالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ وَ جَلَالُهَا الْإِسْتَبْرَقُ وَالسُّنْدُسُ وَ خِطَامُهَا جُدْلُ الْأَرْجُوَانِ وَ زِمَامُهَا مِنْ زَبَرْجَدِ فَتَطِيرُ بِهِمْ إِلَى الْمَجْلِسِ [الْمَحْشَرِ] مَعَ كُلِّ رَجُلٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَكِ مِنْ قُدَامِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ يَرْفُونَهُمْ رَقًّا حَتَّى يَنْتَهُوا بِهِمْ إِلَى بَابِ الْجَنَّةَ الْأَعْظَمِ وَ عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ شَجَرَةُ الْوَرَقَةُ مِنْهَا تَسْتَظِلَّ تَحْتَهَا مِائَةُ أَلْفِ مِنَ النَّاسِ وَ عَنْ يَمِينِ الشَّجَرَةَ عَيْنُ مُطَهَّرَةُ مُرَكَّيَةٌ قَالَ فَيُسْقَوْنَ مِنْهَا شَرْبَةً فَيُطَهِّرُ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ مِنَ الْحَسَدِ وَ يُسْقِطَ مِنْ أَبْشَارِهِمُ الشَّعْرِ. فَقَالَ عَلِيٌّ عَ مَنْ هَوْلَاءِ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ رَسُولُ اللَّه هَؤُلَاءِ شِيعَتُكَ يَا على وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ وَ هُوَ قَوْلُهُ يَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً عَلَى الرَّحَائِلِ وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وَرْداً﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمَّادِ بْن عُثْمَانَ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَقداً قَالَ يُحْشَرُونَ عَلَى النَّجَائِب﴾. (2)
1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفداً إِلَى الرَّحْمَنِ أَي إِلَى جَنَّتِهِ وَ دَارٍ كَرَامَتِهِ وُفُوداً وَ جَمَاعَاتِ﴾. (3)
* الوِلَايَةُ
1- الرّسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَكِتَابُهُ وَأَهْلُ بَيْتِى ثُمَّ أُمَّتِى ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِكِتَابِ اللهِ وَ بِأَهْل بَيْتِى﴾. (4)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ وَ عِنْدَهُ نَفَرُ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ فِيهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا بَعَثَ النَّاسَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَخْرُجُ قَوْمُ مِنْ قُبُورِهِمْ بَيَاضُ وُجُوهِهِمْ كَبَيَاضِ الثَّلْجِ عَلَيْهِمْ ثِيَابُ بَيَاضُهَا كَبَيَاضِ اللَّبَنِ وَ عَلَيْهِمْ نِعَالُ مِنْ ذَهَبٍ، شِرَاكُهَا وَاللَّهِ مِنْ نُورٍ يَتَلَالَهُ، فَيُؤْتَوْنَ بِنُوقِ مِنْ نُور عَلَيْهَا رِحَالُ الذَّهَب قَدْ وَشْحَتْ بِالزَّبَرْجَدِ وَ الْيَاقُوتِ أَزِمَّةً نُوقِهِمْ سَلَاسِلُ الذَّهَبِ فَيَرْكَبُونَهَا حَتَّى يَنْتَهُوا إِلَى الْجِنَانِ وَالنَّاسُ يُحَاسَبُونَ وَيَعْتَمُونَ وَ يَهْتَمُونَ وَ
ص: 144
ارغوان فراهم آمده است این ناقه ها آنان را به سوی صحرای محشر به پرواز در می آورند و به همراه هر یک از آنان هزار فرشته است که از جلو و راست و چپ او را احاطه کرده اند تا این که آنان را به در بزرگ بهشت می رسانند. در برابر در بهشت درختی است که یک برگ آن هزار نفر را سایه می دهد و در سمت راست درخت چشم های است که انسان را پاک می کند و طاهر می گرداند. و نیز آن حضرت فرمود: بهشتیان جرعه ای از آن می نوشند و خداوند با آن قلب هایشان را از حسد پاک گردانده و مو را از گونه هایشان می زداید. سپس امام علی علیه السلام پرسید: ای رسول خدا این ها کیستند؟ آن حضرت علیه السلام فرمود: «ای علی اینان شیعیان تو و افراد مخلص به ولایت تو هستند و تو پیشوای آن ها هستی و این بیان آیه: ﴿يَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفَدًا﴾ است؛ یعنی ما پرهیزگاران را گروه گروه، سوار بر مرکب به سوی خداوند رحمان محشور می گردانیم. وَنَسُوقُ المُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا؛ و مجرمان را با حال تشنگی به سوی دوزخ می رانیم.
2-1- امام صادق علیه السلام- حماد بن عثمان از امام صادق علیه السلام- درباره ی سخن خدای عزوجل: ﴿يَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَانِ وَفداً﴾ نقل می کند که فرمود: «بر روی مرکب های نفیس و خوب محشور می شوند».
3-1- امام على علیه السلام- يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَانِ وَفداً، إِلَى الرَّحْمان یعنی به سوی بهشت و خانه ی کرامتش دسته دسته و گروه گروه [محشور می شوند].
* ولایت
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: من نخستین کسی هستم که روز قیامت بر خدای عزیز جبار با کتابش و اهل بیتم وارد خواهم ،شد سپس امتم وارد می شوند و از آن ها خواهم پرسید: چه کردید با کتاب خدا و اهل بیت من؟
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام باقر علیه السلام روایت است رسول خدا در حالی گروهی از اصحابش- که در بین آن ها علی بن ابی طالب بود- نزد او بودند فرمود: خدای تعالی هنگامی که روز قیامت مردم را برانگیزد، گروهی از قبرهایشان بیرون می آیند که سفیدی صورتشان مانند سفیدی برف است؛ بر روی آن ها لباس هایی است که سفیدی آن مانند شیر است و کفش هایی از طلا پوشیده اند که بندش- به خدا سوگند از نوری است که می درخشد؛ پس شترهایی از نور برایشان آورده می شود که بر روی آن ها جهازهایی از طلا است؛ حمایل هایی از زمرد و یاقوت بر آن ها بسته شده است؛ مهار شترانشان سلسله های طلا است بر آن ها سوار می شوند تا به بهشت برسند و مردم محاسبه می شوند و غمزده و محزون هستند و آن ها می خورند و می آشامند». امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام پرسید: آن ها چه کسانی هستند ای رسول خدا فرمود: «آن ها شیعیان تو
ص: 145
هُمْ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ هُمْ شِيعَتُكَ وَأَنْتَ إِمَامُهُمْ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْداً قَالَ عَلَى النَّجَائِبِ﴾. (1)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَخْرُجُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَوْمُ مِنْ قُبُورِهِمْ بَيَاضُ وُجُوهِهِمْ كَبَيَاضِ الثَّلْجِ عَلَيْهِمْ ثِيَابُ بَيَاضُهَا كَبَيَاضِ اللَّبَن عَلَيْهِمْ نِعَالُ مِنْ ذَهَبٍ شِرَاكُهَا مِنْ زبَرْجَدِ فَيُؤْتَوْنَ بِنُوقِ مِنْ نُورٍ عَلَيْهَا رَحَائِلُ مِنْ ذَهَب أَزمَتُهَا مِنْ زَبَرْجَدٍ فَيَرْكَبُونَ حَتَّى يَنْتَهُونَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَ النَّاسِ فِي الْمُحَاسَبَة يَعْتَمُونَ وَ يَهْتَمُونَ وَهَوْلَاءِ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ هَؤُلَاءِ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَضَرَبَ عَلَى مَنْكِب عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَقَالَ هَؤُلَاءِ شِيعَتُكَ وَ أنتَ إِمَامُهُمْ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ- يَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وفداً﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً﴾. (8)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أَي وَ نَحْثُ الْمُجْرِمِينَ عَلَى السَّيْرِ إِلَى جَهَنَّمَ عِطَاشَا كَالْإِبِلِ الَّتِي تُرَدُّ عِطَاشَا مُشَاةٌ عَلَى أَرْجُلِهِمْ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحمن عَهْداً﴾. (87)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ: قُلْتُ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَل لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا - اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً قَالَ إِلَّا مَنْ دَانَ اللَّهَ ِبوَلَايَة أمير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَالْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَهُوَ الْعَهْدُ عنْدَ الله﴾. (4)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيٌّ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ مَرَةٌ وَاحِدَةٌ فِي دَهْرِهِ كُتِبَ فِي رَبِّ الْعَبُودِيَّةَ وَ رُفِعَ فِي دِيوَانِ الْقَائِمِ علیه السلام فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا نَادَى بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أبيهِ ثُمَّ يُدْفَعُ إِلَيْهِ هَذَا الْكِتَابُ وَ يُقَالُ لَهُ خُذْ هَذَا كِتَابُ الْعَهْدِ الَّذِي عَاهَدْتَنَا فِي الدُّنْيَا وَ ذَلِكَ قوله عزوجل إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً ﴾. (5)
ص: 146
هستند و تو امامشان هستی و آن سخن خدای تعالی است ﴿يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَانِ وَفداً﴾؛ فرمود: [یعنی] بر روی مرکبهای نجیب و نفیس».
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است: حضرت رسول به على علیه السلام فرمود: «یا علی علیه السلام روز قیامت جمعی از قبرهای خود با صورت های سفید همچون برف و لباس های سفید همچون شیر بیرون می آیند، کفش هایی از طلا به پا دارند که بندهای آن از لؤلؤ است و می درخشد، و ناقه هایی از نور برای آن ها می آورند با زین هایی از طلا که نگین هایی از در و یاقوت دارد. بر آن ناقه ها سوار می شوند تا به عرش خدا برسند مردم مشغول بازخواست و محاکمه و غمگین و افسرده اند اما این عده می خورند و می نوشند خوشحال و مسرورند امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: ای رسول خدا این ها چه کسانی هستند؟ فرمود: آن ها شیعیان تو هستند و تو پیشوای آنانی. و این فرموده خدای عزوجل است ﴿يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً﴾.
و مجرمان را تشنه کام [همچون شترانی که به طرف آبگاه می روند] به سوی جهنم می رانیم (86)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- یعنی مجرمان را بر حرکت به سوی جهنّم ترغیب می کنیم و تشنه کام همچون شترانی که تشنه وارد آب می شوند بر روی پاهایشان [به سرعت] راه می روند.
آنان هرگز مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسی که نزد خداوند رحمان، عهد و پیمانی گرفته است. (87)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم: عبارت: لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا چه معنایی را می رساند؟ ایشان فرمود: «خداوند در این جا کسانی را که با ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگر ائمه عزتمند نموده استثنا کرده است و این پیمان نزد خداوند است».
2- امام باقر علیه السلام- جابربن یزید جعفی گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: هر کس این دعا را در مدت عمر خود یکبار بخواند در پوستی نوشته شده و در دیوان حضرت قائم بالا برده می شود.
پس هرگاه قائم اهل بیت ظهور کند او را به اسم او و اسم پدر او ندا می کنند. پس به او این نوشته داده می شود و به او گفته می شود که این نوشته عهدنامه را بگیر که تو با ما در دار دنیا عهد کرده ای و این است گفته خدای تعالی که فرموده اند: ﴿إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً﴾.
ص: 147
3- الرّسول صلی الله علیه وآله ﴿عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ أَنَّ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ لِأَصْحَابِهِ ذَاتَ يَوْمٍ: أَ يَعْجِرُ أَحَدُكُمْ أَنْ يَتَّخِذَ عِنْدَ كُلِّ صَبَاحٍ وَ مَسَاءِ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً؟ قَالُوا: وَكَيْفَ ذَاكَ؟ قَالَ: يَقُولُ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ إِنِّي أَعْهَدُ إِلَيْكَ بِأَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ أَنَّ مُحَمَّد الله عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ أَنَّكَ إِنْ تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي تُقَرِّيْنِي مِنَ الشَّرِّ وَ تُبَاعِدْنِي مِنَ الْخَيْرِ وَ أَنِّي لَا أَثِقُ إِنَّا بِرَحْمَتِكَ فَاجْعَلْ لِي عِنْدَكَ عَهْدَاً تُوَفِّينِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ فَإِذَا قَالَ ذَلِكَ طُبعَ عَلَيْهِ بِطَابِع وَ وُضِعَ تَحْتَ الْعَرْشِ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ: أَيْنَ الَّذِينَ لَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدُ. فَيَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَنْ لَمْ يُحْسِنُ وَصِيَّتَهُ عِنْدَ الْمَوْتِ الله كَانَ نَقصاً فِي مُرُوءَتِهِ وَعَقْلِهِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ كَيْفَ يُوصِى الْمَيِّتُ قَالَ إِذَا حَضَرَتْهُ وَفَاتُهُ وَ اجْتَمَعَ النَّاسُ إِلَيْهِ قَالَ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ الرَّحْمَنَ الرَّحِيمَ اللَّهُم إِنِّي أَعْهَدُ إِلَيْكَ فِي دَارِ الدُّنْيَا أَنَّى أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ أَنَّ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَأَنَّ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْقَدَرَ وَ الْمِيزَانَ حَقٌّ وَأَنَّ الدِّينَ كَمَا وَصَفْتَ وَ أَنَّ الْإِسْلَامَ كَمَا شَرَعْتَ وَ أَنَّ الْقَوْلَ كَمَا حَدَّثْتَ وَ أَنَّ الْقُرْآنَ كَمَا أَنْزَلْتَ وَ أَنَّكَ أَنْتَ اللهُ الْحَقُّ الْمُبِينَ جَزَى اللَّهُ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله خَيْرَ الْجَزَاءِ وَ حَيًّا اللَّهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدِ بِالسَّلَامِ اللَّهُمَّ يَا عُدَّتِي عِنْدَ كُرْبَتِي وَ يَا صَاحِبِي عِنْدَ شِدَّتِي وَ يَا وَلِيَّ الله نِعْمَتِي إِلَهَى وَإِلَهَ آبَائِي لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِى طَرْفَةَ عَيْنِ أَبَداً فَإِنَّكَ إِنْ تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَقْرَبُ مِنَ الشَّرَ وَ أَبْعُدْ مِنَ الْخَيْرِ فَانِسُ فِي الْقَبْرِ وَحْشَتِي وَ اجْعَلْ لِى عَهْداً يَوْمَ أَلْقَاكَ مَنْشُوراً ثُمَّ يُوصِي بِحَاجَتِهِ وَ تَصْدِيقُ هَذِهِ الْوَصِيَّةِ فِي الْقُرْآنِ فِي السُّورَةِ الَّتِي يَذْكُرُ فِيهَا مَرْيَمَ فِي قَوْلِهِ عزوجل لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْداً فَهَذَا عَهْدُ الْمَيِّتِ وَ الْوَصِيَّةُ حَقٌّ عَلَى كُلِّ مُسْلِم أَنْ يَحْفَظَ هَذِهِ الْوَصِيَّةَ وَيُعَلِّمَهَا وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَّمَنِيهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله عَلَّمَنِيهَا جَبْرَئِيلُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً﴾ (88)
ص: 148
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ابن مسعود روایت است روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به اصحابش فرمود: «آیا کسی از شما عاجز است از این که هر صبح و شب نزد خداوند عهدی بگیرد؟ گفتند آن چگونه است؟ فرمود: «[هر صبح و شام] می گوید: خداوندا ای آفریننده آسمان ها و زمین و آگاه از اسرار نهان و آشکار من با تو پیمان می بندم به این که شهادت می دهم که معبودی جز تو نیست، تنهایی شریکی نداری و این که محمد بنده ی تو و فرستاده تو است و اگر تو مرا به خودم واگذار کنی مرا به بدی ها نزدیک می کنی و از خوبی ها دور می گردانی و من جز به رحمت تو اطمینان ندارم؛ پس برای من نزد خود عهدی قرار بده که روز قیامت آن را به من می دهی؛ زیرا تو هیچ گاه از وعده ی خود تخلّف نمی کنی وقتی آن را گفت، با مهری بر آن مهر زده شود و در زیر عرش قرار داده می شود و هنگامی که روز قیامت شود، ندا دهندهای فریاد می زند «کجایند کسانی که نزد خداوند عهدی دارند؟ پس به خاطر آن عهدشان وارد بهشت می شوند».
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکس به هنگام مرگ، وصیّت پسندیده نکند، موجب کاستی در مروّت و خرد اوست» گفته شد ای رسول خدا چگونه باید وصیت کرد؟ فرمود: چون مرگش فرا رسد و مردم پیش او جمع شوند بگوید: پروردگارا! ای پدید آورنده ی آسمان ها و زمین ای آگاه آشکار و نهان ای مهربان به دوست و دشمن! پروردگارا! من در این جهان به پیشگاه تو عهد و اقرار می کنم و گواهی می دهم که خدایی جز تو نیست تنهایی شریکی نداری و این که محمد بنده ی تو و فرستاده ی توست و همانا که بهشت و دوزخ حق است و حساب و برانگیختن و میزان و قدر حق است و قرآن چنان است که تو فرو فرستاده ای و تو خود خدای حق و آشکاری خداوند به محمد بهترین پاداش را دهد و به محمد و آل او بهترین تحیّت را عنایت فرماید پروردگارا! ای ساز و برگ من به هنگام گرفتاری، و ای یاور من به هنگام سختی و ای ولی نعمت من تو که خدای من و خدای پدر و نیاکان منی مرا لحظه ای به خود وامگذار که اگر یک چشم برهم زدن مرا به خودم واگذاری به بدی نزدیک و از نیکی دور می شوم. خدایا انیس وحشت من در گورم باش و این عهد مرا روزی که تو را دیدار می کنم به من ارزانی فرما سپس به نیازهای خود وصیت کند. این وصیت، همان است که خداوند فرموده است: ﴿لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً﴾. و این عهد و پیمان میت است و وصیت بر هر مسلمانی حق است و لازم است که این را حفظ و به این عمل کند. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرموده است این گونه وصیت کردن را پیامبر صلی الله علیه و آله به من آموخت و فرمود: جبرئیل به من آموزش داده است».
و گفتند: «خداوند رحمان فرزندی اختیار کرده است». (88)
ص: 149
1- امام صادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً قَالَ هَذَا حَيْثُ قَالَتْ قُرَيْش إِنَّ لِلَّهِ وَلَداً وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ إِنَاث فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَدَاً عَلَيْهِمْ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِذًا أَى عَظِيماً تَكادُ السَّماواثَ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ مِمَّا قَالُوا أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَداً فَقَالَ الله تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ ما يَنبَغِي لِلرَّحْمنِ أنْ يَتَّخِذَ وَلَداً إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْداً وَاحِداً وَاحِداً﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِذًا﴾ (89)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِذًا أَىٰ عَظِيماً﴾. (2)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿و قَوْلُهُ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِذًا أَنْ ظُلماً﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا ﴾. (90)
قوله تعالى: ﴿أَنْ دَعَوُا لِلرَّحْمنِ وَلَداً﴾. (91)
قوله تعالى: ﴿وَما يَنْبَغِي لِلرَّحمن أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً﴾. (92)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قال ... تكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ مِمَّا قَالُوا أَنْ دَعَوُا لِلرَّحْمنِ وَلَداً﴾. (4)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ الشَّجَرَ لَمْ يَزَلْ حَصِيداً كُلُّهُ حَتَّى دُعِيَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ عَزَّ الرَّحْمَنُ وَ جَلَّ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ فَكَادَتِ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنْشَقُ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبَالُ هَذَا فَعِنْدَ ذَلِكَ اقْشَعَرَّ الشَّجَرُ وَ صَارَ لَهُ شَوْكُ حذارًا [حَذَرا] أَنْ يَنْزِلَ بِهِ الْعَذَابُ فَمَا بَالُ قَوْمٍ غَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَعَدَلُوا عَنْ وَصِيِّهِ لَا يَخَافُونَ أَنْ يَنْزِلَ بِهِمُ الْعَذَابَ﴾. (5)
ص: 150
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: نظرتان درباره ی آیه ﴿وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا﴾، چیست؟ ایشان فرمود: این سخن قریش است که گفته اند: خداوند فرزند دارد و فرشتگان از جنس زنان اند خداوند تبارک و تعالی نیز در رد آنان فرموده است: ﴿لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِذًا﴾، یعنی چیز بزرگی تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ در اثر سخنی که گفتند: «أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا». پس خدای تعالی فرمود: ﴿وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا * إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا * لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًا * وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا﴾، یعنی تک تک.
*راستی مطلب زشت و زننده ای گفتید! (89)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- آيه: ﴿لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِذَا؛ إِذًا﴾ يعنى عظيم.
2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خداوند تبارک و تعالی نیز در رد آنان فرموده است: ﴿لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا﴾ یعنی عقیده ای ظالمانه آورده اید.
نزدیک است به سبب این سخن آسمان ها از هم متلاشی گردد، و زمین شکافته شود و کوه ها به شدت فرو ریزد. (90)
از این رو که برای خداوند رحمان فرزندی قائل شدند! (91)
در حالی که سزاوار نیست خداوند رحمان فرزندی اختیار کند! (92)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند ابا عبدالله امام صادق علیه السلام فرمود: ﴿تكادُ السَّماوات يَتَفَطَّرْنَ مِنْه﴾؛ یعنی از آن چه گفته اند و برای خداوند رحمان فرزندی قائل شدند».
2- امام علی علیه السلام- همه ی درخت ها قابل درو کردن بودند تا برای خدای رحمان فرزند خوانده شد و خدای رحمان عزیزتر و والاتر است از این که فرزند داشته باشد و نزدیک شد آسمان ها به خاطر آن از هم بپاشند و زمین شکافته شود و کوه ها به سختی خاک شوند، و این جا بود که درخت لرزید و خار برآورد مبادا عذاب بر او نازل شود حال چه شده است مردمی را که سنت رسول خدا را دگرگون کردند و از وصیش روی گرداندند و نمی ترسند که عذاب بر آن ها فرود آید.
ص: 151
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَتَحَرَكَ ابْنُ مَلْجَمِ الْمَلْعُونُ كَأَنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَقُومَ وَ هُوَ مِنْ مَكَانِهِ لَا يَبْرَحْ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَقَدْ هَمَمْتَ بِشَيْءٍ تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الجِبالُ هَدًّا وَلَوْ شِئْتَ لَأَنْبَاتُكَ بِمَا تَحْتَ ثِيَابك﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً﴾ (93)
قوله تعالى: ﴿لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَذَا﴾ (14)
قوله تعالى: ﴿وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرداً﴾ (95)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْداً وَاحِداً وَاحِداً﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدّا﴾. (96)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي حَمْزَةَ الثَّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قَالَ آمَنُوا بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ لا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بَعْدَ الْمَعْرِفَة﴾. (3)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلِيٍّ بن أبي طالب علیه السلام قَالَ: قُلْتُ يَا رَسُولَ اللهِ، أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا قَالَ علیه السلام يَا عَلَى علیه السلام الْمَحَبَّةُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَفِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ يَا عَلَى علیه السلام إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَى الْمُؤْمِنِينَ ثَلَاثَةَ الْمِقَةَ وَالْمَحَبَّةَ وَ الْمَهَابَةَ فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (4)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا قَالَ الْمَوَدَّةُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ هِيَ الْعِصْمَةُ﴾. (5)
ص: 152
3- امام علی علیه السلام- بن ملجم ملعون [در شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین در مسجد خوابیده بود. حضرت او را بیدار کرد و فرمود به شکم نخواب»؛ پس] تکان خورد گویا می خواهد بایستد در حالی که او از جای خود حرکت نمی کرد امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود چیزی را قصد کرده ای که نزدیک است به سبب این سخن آسمان ها از هم متلاشی گردد و زمین شکافته شود، و کوه ها به شدت فرو ریزد و اگر بخواهی از آن چه زیر لباس تو است به تو خبر می دهم».
تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند تنها به سوی خداوند رحمان می آیند در حالی که بنده ی اویند (93)
خداوند همه ی آن ها را احصا کرده و کاملاً شمارش کرده است. (94)
و همگی روز رستاخیز تک و تنها نزد او حاضر می شوند. (95)
1- امام صادق علیه السلام- وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا، یعنی یکی یکی.
به یقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی خداوند رحمان محبتی برای آنان در دل ها] قرار می دهد! (96)
1-1- امام باقر علیه السلام- ابوحمزه ثمالی نقل می کند: امام باقر علیه السلام در مورد آیه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾ فرمود: به امیرالمؤمنین علیه السلام ایمان بیاورید و بعد از شناخت کار نیک انجام دهید.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: عرض کردم ای رسول خدا درباره ی سخن خدای تبارک و تعالى: ﴿سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمَانُ وُدّاً﴾ به من خبر بده» فرمود: ای علی علیه السلام محبت نزد خدا فرشتگان و در قلبهای مؤمنان است ای علی خدای تبارک و تعالی سه چیز به مؤمنان عطا فرمود: محبّت دوستی و هیبت در سینه های مؤمنان».
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا﴾، دوستی در دل های مؤمنان همان پاکی و عصمت است.
ص: 153
*علی علیه السلام
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قُلْتُ قَوْلُهُ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وَذَا قَالَ وَلَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ هِيَ الْوُدُّ الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْتُ قَوْلُهُ فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ المُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدَّا قَالَ إِنَّمَا يَسَّرَهُ اللَّهُ عَلَى لِسَانِهِ حِينَ أَقَامَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَماً فَبَشِّرَ بِهِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْذَرَ بِهِ الْكَافِرِينَ وَ هُمُ الَّذِينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ لداً أَي كُفَّارا﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَرَ بْن مُحَمَّد عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام دَخَلْتُ اللةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ أَصْبَحْتَ وَ اللَّهِ يَا عَلَى اللهِ عَنْكَ رَاضِيَاً وَ أَصْبَحَ وَاللَّهِ رَبُّكَ عَنْكَ رَاضِياً وَأَصْبَحَ كُلُّ مُؤْمِن وَ مُؤْمِنَةٍ عَنْكَ رَاضِينَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ نَعَيْتَ إِلَيَّ نَفْسَكَ فَيَا لَيْتَ نَفْسِي الْمُتَوَفَّاةُ قَبْلَ نَفْسَكَ قَالَ أَبَى اللَّهُ فِي عِلْمِهِ إِلَّا مَا يُرِيدُ قَالَ فَادْعُ اللَّهَ لِي بَدَعَوَاتِ يُصِينُنِي بَعْدَ وَفَاتِكَ قَالَ يَا عَلَى علیه السلام ادْعُ لِنَفْسِكَ بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى حَتَّى أُؤَمِّنَ فَإِنَّ تَأْمِينِي لَكَ لَا يُرَدُّ قَالَ فَدَعَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ اللَّهُمَّ ثَبِّتْ مَوَدَّتِي فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ آمِينَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام ادْعُ فَدَعَا بِتَثْبِيتِ مَوَدَّتِهِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حَتَّى دَعَا ثَلَاثَ مَرَاتِ كُلَّمَا دَعَا دَعْوَةٌ قَالَ النَّبِيُّ آمِينَ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا ... فَقَالَ النبي صلی الله علیه و آله الْمُتَّقُونَ عَلَى بْن أَبِي طَالِب علیه السلام وَ شِيعَتُهُ﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَرِ علیه السلام قَالَ: جَاءَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بْن أَبِي طَالِب علیه السلام وَ قُرَيْشُ فِي حَدِيثٍ لَهُمْ فَلَمَّا رَأَوْهُ سَكَنُوا فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيْهِ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَتَلْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ سَبْعِينَ رَجُلًا صَبْراً مِمَّا تَأْمُرُنِي بِقَتْلِهِ وَ ثَمَانِينَ رَجُلًا مُبَارَزَةٌ فَمَا أَحَدٌ مِنْ قُرَيْشَ وَ لَا مِنْ وُجُوهِ الْعَرَبِ إِنَّا وَ قَدْ دَخَلَ عَلَيْهِمْ بُغْضُ لِى فَادْعُ اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَ لِى مَحَبَّةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ فَسَكَتَ رَسُولُ اللَّهِ حَتَّى نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا فَقَالَ النَّبِيُّ يَا عَلَى إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَنْزَلَ فِيكَ آيَةٌ مِنْ كِتَابِهِ وَ جَعَلَ لَكَ فِي قَلْبِ كُلِّ مُؤْمِن مَحَبَّةٌ﴾. (3)
4- الحسين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْجَارِيَة وَالْأَصْبَعَ بن نُبَاتَةَ الْحَنْظَلِيٌّ قَالا: لَمَّا كَانَ مَرْوَانُ عَلَى الْمَدِينَة خَطَبَ النَّاسَ فَوَقَعَ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام على بن أبى طالب الله قَالَ فَلَمَّا نَزَلَ عَنِ الْمِنْبَرِ أَتَى
ص: 154
* علی علیه السلام
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام- در مورد آیه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾ پرسیدم که چیست؟ ایشان فرمود: «ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام همان مودت و دوستی است که خداوند تبارک و تعالی فرموده است گفتم: «عبارت: ﴿فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا﴾، به چه معناست؟ ایشان فرمود: «همانا خداوند ولايت امیرالمؤمنین علیه السلام را بر زبان پیامبر صلی الله علیه و آله آسان نمود و آن زمانی بود که ایشان را به مانند علمی بر افراشت و با او مؤمنان را بشارت داد و کافران را ترساند و ایشان کافران) کسانی هستند که خداوند از آنان در کتاب خویش باعنوان دشمنان سرسخت یعنی کافران، یاد کرده است».
2- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که امیرالمؤمنین فرمود: «نزد رسول خدا آمدم. فرمود: «ای علی به خدا سوگند از تو راضی شدم و به خدا سوگند پروردگات از تو راضی شد و هر زن و مرد مؤمنی از تو راضی شدند تا قیامت برپا شود فرمود: عرض کردم: «ای رسول خدا از مرگ خود به من خبر دادی؛ پس ای کاش جان من قبل از جان تو گرفته شود». فرمود: «خداوند در علمش از غیر آن چه خود می خواهد ابا دارد. گفتم پس با دعاهایی به درگاه خدا برایم دعا کن که بعد از وفات تو مرا حفظ می کند فرمود: ای علی برای خودت به آن چه دوست داری و می پسندی دعا کن تا آمین بگویم؛ چون آمین گفتن من برای تو رد نمی شود». امیرالمؤمنین دعا کرد: «خدایا! دوستی مرا تا روز قیامت در قلب زنان و مردان مؤمن ثابت بگردان». سپس رسول خدا آمین گفت و فرمود: ای امیرالمؤمنین! دعا کن؛ پس برای تثبیت محبّتش در قلب زنان و مردان مؤمن تا روز قیامت دعا کرد تا این که سه بار دعا کرد؛ هربار که دعا کرد پیامبری آمین گفت؛ سپس جبرئیل فرود آمد و گفت: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدّاً﴾. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «پرهیزگاران علی بن ابی طالب و شیعیان او هستند».
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام باقر علیه السلام روایت است امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام آمد در حالی که قریش مشغول گفتگو بودند وقتی او را دیدند ساکت شدند؛ پس آن کار قریش] بر او سخت آمد. به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت ای رسول خدا در حضور تو هفتاد مرد از کسانی را که مرا به کشتنشان امر فرمودی گردن زدم و هشتاد نفر را در میدان جنگ کشتم؛ پس کسی از قریش یا بزرگان عرب نیست مگر این که کینه ی من در [قلب] آن ها وارد شده است؛ پس خدا را بخوان که محبت مرا در قلب مؤمنان قرار دهد رسول خدا ساکت ماند تا این آیه نازل شد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمَانُ وُدّاً﴾ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای علی! خداوند درباره ی تو آیه ای از کتابش را نازل کرده است و محبّت تو را در قلب هر مؤمنی قرار داده است».
4- امام حسین علیه السلام- ابوجاریه و اصبغ بن نباته حنظلی گویند: مروان حکم در مدینه ی طیبه سخنرانی کرد و به حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام ناسزا گفت هنگامی که مروان از منبر فرود آمد امام حسین وارد مسجد شد به آن حضرت گفتند: مروان» به حضرت امیر ناسزا گفت....فرمود: ای پسر زن کبود چشم ای پسر زن ملخ خوار! سر تو به جایی رسیده که به حضرت امیر
ص: 155
الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَقِيلَ لَهُ إِنَّ مَرْوَانَ قَدْ وَقَعَ فِي عَلِيٍّ ... قَالَ الْحُسَيْنُ لَهُ يَا ابْنَ الزَّرْقَاءِ و يَا ابْنَ آكِلَة الْقُمَّل أنْتَ الْوَاقِعُ فِي عَلِيٌّ قَالَ لَهُ مَرْوَانُ إِنَّكَ صَبَى لَا عَقْلَ لَكَ قَالَ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ أ لَا أُخْبرُكَ بِمَا فِيكَ وَ فِي أَصْحَابِكَ وَ فِي عَلِيٍّ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا فَذَلِكَ لِعَلِيٍّ وَ شِيعَتِهِ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ فَبَشِّرَ بذَلِكَ النَّبِيُّ الْعَرَبِيُّ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا فَذَلِكَ لَكَ وَلِأَصْحَابِكَ﴾. (1)
5- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ المُتَّقِينَ وَهُوَ عَلَى علیه السلام وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًا قَالَ بَنُو أُمَيَّةَ قَوْماً ظَلَمَةٌ﴾. (2)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: دَعَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي آخِر صَلَاتِهِ رَافِعاً بِهَا صَوْتَهُ يُسْمِعُ النَّاسَ يَقُولُ اللَّهُمَّ هَبْ لِعَلِيٍّ الْمَوَدَّةَ فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْهَيْبَةَ وَالْعَظَمَةَ فِي صُدُورِ الْمُنَافِقِينَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى قَوْلِهِ وُدًّا قَالَ وَلَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام هِيَ الْوُد الَّذِي قَالَ اللَّهُ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًا بَنِي أُمَيَّةَ فَقَالَ رُمَعُ وَ اللَّهِ لَصَاحٌ مِنْ تَمْرِ فِي شَنِّ بَالَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا سَأَلَ مُحَمَّدُ رَبَّهُ أَ فَلَا سَأَلَ مَلَكاً يَعْضُدُهُ أَوْ كَنْزاً يَسْتَظهرُ بِهِ عَلَى فَاقَتِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ عَشْرَ آيَاتٍ مِنْ هُودٍ أَوَّلُهَا فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ﴾. (3)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام كَانَ سَبَبَ نُزُول هَذِهِ الْآيَة أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام كَانَ جَالِسًا بَيْنَ يَدَيَّ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ لَهُ قُلْ يَا عَلَى اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وُدًّا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا﴾. (4)
8- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا قَالَ مَحَبَّةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (5)
ص: 156
ناسزا بگویی»!؟ مروان در جوابش گفت: «تو کودک هستی عقل نداری»! امام حسین علیه السلام در جوابش فرمود: «آیا می خواهی تو و یارانت را از عیوبی که دارید و حضرت امیر و شیعیانش را از مقام و مرتبه ای که دارند آگاه نمایم علی همان شخصیتی است که خدا درباره اش می فرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا﴾. این آیه در شأن علی و شیعیان او نازل شده است. نیز درباره ی آن حضرت در همان سوره] می فرماید: ﴿فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ المتَّقِينَ﴾ ما این بشارت را به نحو آسانی در زبان تو جاری نمودیم تا تو این مژده را به افراد با تقوا بدهی سپس این مژده را رسول عربی به حضرت علی بن ابی طالب داد»!
5- امام باقر علیه السلام- منظور از آیه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾ علی است و همچنین مراد از عبارت: إِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ، على علیه السلام است. و منظور از وَ تُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لدا، بنی امیه، آن قوم ظالم می باشند.
6- امام صادق علیه السلام- از عمّار بن سوید از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: رسول خدا در پایان نماز خود دست ها را برداشته و به گونه ای که مردم بشنوند، در حق امیرالمؤمنین ادعا کرد خداوندا محبّت علی را در دل مؤمنان و هیبت و عظمت او را در دل منافقین جای بده! پس آیه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾ نازل گردید. ولایت امیرالمؤمنین همان ودی است که خداوند فرموده است و منظور از ﴿وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لدا﴾؛ بنی امیه هستند. پس رمع گفت: به خدا سوگند یک صاع خرما در سبدی کهنه و فرسوده نزد من محبوب تر است از آن چه محمد از پروردگارش درخواست نمود. چه می شد از خدا می خواست فرشته ای را به یاریش بفرستد تا به وسیله ی او قوی گردد یا گنجی به او ارزانی دارد تا بر این فقر و نداریش غالب آید؟ پس خداوند متعال ده آیه از سوره هود را در حق او نازل فرمود که با آیه: شاید [ابلاغ] بعض آیاتی را که به تو وحی می شود به خاطر عدم پذیرش [آن ها] ترک کنی [و به تأخیر اندازی] (هود/12) شروع شد.
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است شأن نزول این آیه این است که امام علی علیه السلام در پیشگاه رسول خدا نشسته بود و رسول خدا به ایشان فرمود: ای علی ا! بگو: «خداوندا دوستی مرا در قلب مؤمنان قرار ده» پس خداوند این آیه را نازل کرد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾.
8- ابن عبّاس رحمه الله علیه- اين آيه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا﴾، در شأن علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است و مراد از «ود محبّت آن حضرت است که در دل های مؤمنان استوار است.
ص: 157
9- الباقر علیه السلام- ﴿لَا تَلَقَى مُؤْمِنَا إِلَّا وَ فِي قَلْبِهِ وُدُّ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام وَ أَهْلِ بَیْتِهِ﴾. (1)
10- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي سَعِيدِ الْخُدْرِي قَالَ قَالَ النَّبي صلی الله علیه و آله لِعَلِيِّ علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ قُلِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي عِنْدَكَ عَهْداً وَ اجْعَلْ لِي عِنْدَكَ وُا وَ اجْعَلْ لِي فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ مَوَدَّةَ فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا قَالَ لَا تَلْقَى رَجُلًا مُؤْمِناً إِنَّا وَ فِي قَلْبِهِ حُبُّ لِعَلِيِّ بن أَبِي طَالِب أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿فَإِنَّمَا يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ المُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لدا﴾. (97)
* النزول
1-ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّانَزَلَتْ فِی بَنِی أُمَیَّهَ وَ بَنِی اَلْمُغِیرَهِ﴾. (3)
* المَتَّقُونُ
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ دَخَلْتُ عَلَى رَسُول الله ... قَالَ النَّبِي صلی الله علیه و آله آمِينَ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلَ هُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا إِلَى آخِرِ السُّورَةِ فَقَالَ النبي صلی الله علیه و آله الْمُتَّقُونَ عَلَى بْن أَبِي طَالِب وَ شِيعَتُهُ﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِى بَصِيرَ عَنْ أَبي عَبْدِ اللهِ علیه السلام ... قُلْتُ قَوْلُهُ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ به المُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًا قَالَ إِنَّمَا يَسَّرَهُ اللَّهُ عَلَى لِسَانِهِ حِينَ أَقَامَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَما فَبَشِّرَ بِهِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْذَرَ بِهِ الْكَافِرِينَ وَ هُمُ الَّذِينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ لُدّاً أَي كُفَّارًا﴾. (5)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِذَا أَوْ عَظِيماً قَوْلُهُ قَوْمًا لَّدًا قَالَ أَصْحَابُ الْكَلَامِ وَ الْخُصُومَة﴾. (6)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا عَلَى علیه السلام قُلْ اللَّهُمَّ ثبت لِيَ الْوُدَّ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ، وَ اجْعَلْ لِي عِنْدَكَ وُدًّا وَ عَهْداً. فَقَالَهَا عَلِيُّ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: ثَبَتَتْ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ ثُمَّ نَزَلَتْ: إِنَّ
ص: 158
9- امام باقر علیه السلام- هیچ مؤمنی را نمی یابی که در قلبش محبّت نسبت به علی بن ابی طالب علیه السلام و اهل بیتش علیهم السلام نباشد.
10- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوسعید خدری گوید پیامبر صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام فرمود: «ای علی! بگو: «خداوندا دوستی مرا در قلب مؤمنان قرار ده» پس خداوند این آیه را نازل کرد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾. هیچ مؤمنی را نمی یابی که در قلبش محبّت نسبت به علی بن ابی طالب علیه السلام و اهل بیتش نباشد».
و ما فقط قرآن را بر زبان تو آسان ساختیم برای آن که پرهیزگاران را به وسیله ی آن بشارت دهی و گروه دشمنان سرسخت را با آن انذار کنی (97)
* سبب نزول
1- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لدا، درباره ی بنی امیه و بنی مغیره نازل شده است.
* پرهیزکاران
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امیرالمؤمنین علی فرمود: نزد رسول خدا آمدم فرمود: «... جبرئیل فرود آمد و گفت: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمانُ ودّا....﴾ پيامبر فرمود: منظور از پرهیزگاران علی بن ابی طالب علیه السلام و شیعه اش می باشد».
2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند به امام صادق علیه السلام- گفتم: «عبارت فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ المُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمَا لدا به چه معناست»؟ ایشان فرمود: «همانا خداوند ولایت امیرالمؤمنین را بر زبان پیامبر صلی الله علیه و آله آسان نمود و آن زمانی بود که ایشان را به مانند علمی برافراشت و با او مؤمنان را بشارت داد و کافران را ترساند و ایشان کسانی هستند که خداوند از آنان در کتاب خویش با عنوان دشمنان سرسخت یعنی کافران، یاد کرده است».
3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِذَا؛ یعنى عظيم. قَوْماً لدا؛ یعنی اهل بحث و خصومت.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا به علی علیه السلام فرمود: «یا علی بگو: خدایا محبتی برای من در دل های مؤمنان ثابت کن و مرا نزد خود پیمان و محبّتی قرار بده چون على علیه السلام برطبق دستور محمد صلی الله علیه و آله دعا کرد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به خدای کعبه آن چه علیا خواسته بود تثبیت شد». سپس
ص: 159
الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِلَى قَوْلِهِ قَوْماً لُدًا فَقَالَ رَسُولُ اللهِ: قَدْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِيمَنْ كَانَ مُخَالِفاً لِرَسُول الله له وَ لِعَلِى علیه السلام﴾. (1)
5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِبَانَةُ ابْن أَبي عَبْدِ اللَّهِ بْن بُطَة نَاظَرَ ابْنُ عَبَّاس جَمَاعَةَ الْحَرُورِيَّة فَقَالَ مَا ذَا نَقَمْتُمْ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قَالُوا ثَلَاثَاً أَنَّهُ حَكَمَ الرِّجَالَ فِي دِينِ اللَّهِ فَكَفَرَ بِهِ وَ قَاتَلَ وَ لَمْ يَغْنَمْ وَ لَمْ يَسْبٍ وَ مَحَى اسْمَهُ مِنْ إِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ حَكَمَ رِجَالًا فِي أَمْرِ اللَّهِ مِثْلَ قَتْلَ صَيْدِ فَقَالَ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ فِي الْإِصْلَاحِ بَيْنَ الزَّوْجَيْنِ قَالَ وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَما مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَما مِنْ أَهْلِها وَ أَمَّا أَنَّهُ قَاتَلَ وَلَمْ يَسْبٍ وَلَمْ يَغْنَمْ أَ فَتَسْبُونَ أَمَكُمْ عَائِشَةَ ثُمَّ تَسْتَحِلُونَ مِنْهَا مَا يُسْتَحَلُّ مِنْ غَيْرِهَا فَلَئِنْ فَعَلْتُمْ لَقَدْ كَفَرْتُمْ وَ هِيَ أَيُّكُمْ وَإِنْ قُلْتُمْ لَيْسَتْ بِأَمِّنَا فَقَدْ كَذَبْتُمْ لِقَوْلِهِ وَأَزْواجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأَمَّا أَنَّهُ مَحَى اسْمَهُ مِنْ إِمْرَة الْمُؤْمِنِينَ فَقَدْ سَمِعْتُمْ بِأَنَّ النَّي أَتَاهُ سُهَيْلُ بْنُ عَمْرُو وَ أَبُو سُفْيَانَ لِلصُّلْحِ يَوْمَ الْحُدَيْنِيَةِ فَقَالَ اكْتُبْ هَذَا مَا صَالَحَ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ الْقِصَّةَ وَ وَ اللَّهِ لَرَسُولُ الله صلی الله علیه و آله خَيْرُ مِنْ عَلِيَّ علیه السلام وَ مَا خَرَجَ مِنَ النُّبُوَّةَ بِذَلِكَ فَقَالَ بَعْضُهُمْ هَذَا من الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ وَ قَالَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًا قَالَ وَ رَجَعَ مِنْهُمْ خَلْقُ كَثِير﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ هُم رِكْزاًر﴾. (98)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ قَوْلُهُ وَ كَمْ أَهْلَكْنَا الْآيَةَ قَالَ أَهْلَكَ اللهُ مِنَ الْأَمَمِ مَا لَا يُحْصَوْنَ فَقَالَ يَا مُحَمَّد هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ هُمْ رَكْراً أَي ذكراً﴾. (3)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿تَسْمَعُ هُمْ رِكْزاً أَى حِسّاً﴾. (4)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿جابرٌ عَنْ أَبي عَبْدِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى هَل تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ هم ركزاً فَقَالَ يَا جَابرُ هُمْ بَنُو أُمَيَّةَ وَيُوشِكُ أَنْ لَا يُحَسَّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ يُرْجَى وَ لَا يُخْشَى فَقُلْتُ
ص: 160
آيه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ هُمُ الرَّحْمَانُ وُدّاً﴾، نازل شد. و رسول خدا فرمود: این آیه برای کسانی که هم قسم با رسول خدا و علی علیه السلام هستند، نازل شد».
5- ابن عبّاس رحمه الله علیه- از ابانه بن ابی عبدالله روایت است ابن عبّاس با جماعت حروریة (طائفه ای از خوارج که در محلی نزدیک کوفه به نام حروراء جمع شده بودند مناظره کرد و گفت: «چه چیزی را در مورد امیرالمؤمنین زشت و بد دانستید؟ گفتند سه چیز را؛ [اوّل] او اشخاصی را در دین خدا حکم قرار داد و به سبب آن کافر شد و دوم جنگید و غنیمت نگرفت و اسیر نکرد. و [سوم]: اسمش را از امیری برای مؤمنان محو کرد [ ابن عبّاس رحمه الله علیه] گفت: خداوند مردانی را در امر خدا حکم قرار داد؛ مثل شکار کردن [در حال احرام] که فرمود کفّاره ای که دو نفر عادل از شما معادل بودن آن را تصدیق کنند. و در اصلاح بین زن شوهر فرمود و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید تا به کار آنان رسیدگی کنند) (نساء/35). و اما این که او جنگید ولی اسیر نکرد و غنیمت نگرفت؛ آیا مادرتان عایشه را اسیر می گیرید و سپس از او حلال می شمارید چیزی را که از غیر او حلال شمرده می شود؛ پس اگر انجام دادید، کافر شدید در حالی که او مادر شما است و اگر بگویید مادر ما نیست دروغ می گویید؛ به خاطر سخن خداوند و همسران او مادران آن ها (مؤمنان محسوب می شوند) (احزاب/6). و اما این که او اسمش را از امیر بودن برای مؤمنان محو کرد؛ پس شما شنیده اید که سهیل بن عمرو و ابوسفیان روز حدیبیه برای صلح نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند [پیامبر صلی الله علیه و آله] فرمود: «بنویس این چیزی است که بر آن مصالحه نمود محمد رسول خدا... که در این جا به خاطر اعتراض آن ها پیامبری کلمه رسول الله را حذف کرد و به خدا سوگند رسول خدا از علی علیه السلام برتر است و به سبب آن از نبوت خارج نشد؛ پس بعضی از آن ها گفتند: «این از کسانی است که خدای تعالی در مورد آن ها فرمود آنان گروهی کینه توز و پرخاشگرند (زخرف /58) و فرمود: ﴿وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوماً لداً﴾. افراد زیادی از آن ها به خاطر این سخنان ابن عباس رحمه الله علیه از اعتقاد باطلشان برگشتند».
چه بسیار اقوام [بی ایمان و گنهکاری] را که پیش از آنان هلاک کردیم؛ آیا [اثری] از هیچ یک از آن ها احساس می کنی؟ یا کمترین صدایی از آنان می شنوی؟! (98)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید به امام صادق علیه السلام گفتم: «آیه: ﴿وَ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ هُمْ رِكْزًا﴾ به چه معنا می باشد؟ ایشان فرمود: «خداوند امت های بی شماری را هلاک کرده است و می گوید: ای محمد! هل تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ هُمْ رِكُزًا یعنی آیا یادی از آنان می شنوی».
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- تَسْمَعُ هُم رِكُزاً یعنی صدای آرامی.
3- امام صادق علیه السلام- جابر گوید: امام صادق علیه السلام در مورد این آیه: ﴿هَل تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ هُم رِكْزاً﴾. فرمود: «این ها بنیامیه هستند، امید است به زودی چنان نابود شوند که احدی از آن ها یافت نشود که به او بتوان امیدی داشت یا از او ترسید. عرض کردم: «واقعاً چنین
ص: 161
رَحِمَكَ اللَّهُ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنُ فَقَالَ مَا أَسْرَعَهُ سَمِعْتُ عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَقُولُ إِنَّهُ قَدْ رَأَى أَسْبَابَهُ﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله قَالَ كَانَ فِيمَا وَعَظَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِهِ عِيسَى بْنَ مَرْيَمَ اللهِ أَنْ قَالَ لَه ... يَا عِيسَى ا حَقًّا أَقُولُ مَا آمَنَتْ بِي خَلِيقَةٌ إِنَّا خَشَعَتْ لِي وَ مَا خَشَعَتْ لِي إِلَّا رَجَتْ ثَوَابِي ... يَا عِيسَى ارْهَدْ فِي الْفَانِي الْمُنْقَطِعِ وَ طَارُسُومَ مَنَازِلِ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ فَادْعُهُمْ وَ نَاجِهِمْ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ فَخُدْ مَوْعِظَكَ مِنْهُمْ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ سَتَلْحَقُهُمْ فِي الصَّاحِقِينَ﴾. (2)
ص: 162
می شود»؟ فرمود چقدر زود و به سرعت آن روز می آید. از حضرت زین العابدین علیه السلام شنیدم که او مقدمات زوال و نابودی آن ها را مشاهده کرد.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است در پندهای خداوند به حضرت عیسی علیه السلام آمده است ای عیسی درست می گویم که کسی به من ایمان ندارد مگر آن که برایم خاشع است و کسی خاشع برایم نباشد جز آن که امید ثوابم دارد.... ای عیسی در آن چه فنا می شود، بی رغبت باش و گام بر آثار آن ها که پیش از تو بودند بنه و آن ها را بخوان و با آن ها راز گو ببین احدی از آن ها احساس می کند از آن ها پند گیر و بدان که تو هم به آن ها می رسی».
ص: 163
بسم الله الرحمنِ الرَّحِيم
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَرأَ طه ويس قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ علیه السلام بِأَلْفَى عَامٍ فَلَمَّا سَمِعَتِ الْمَلَائِكَةُ الْقُرْآنَ قَالُوا طُوبَى لِأُمَّةِ يَنْزِلُ هَذَا عَلَيْهَا وَطُوبَى لِأجْوَافَ تَحْمِلُ هَذَا وَطُوبَى بِالسُن تَكَلَّمُ بِهَذَا﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا يَقْرَأَ أَهْلُ الْجَنَّةَ مِنَ الْقُرْآنِ إِنَّا يس و طه﴾. (2)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا تَدَعُوا قِرَاءَةَ سُورَةٍ طه فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّهَا وَ يُحِبُّ مَنْ قَرَأَهَا وَ مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ وَ لَمْ يُحَاسِبُهُ بِمَا عَمِلَ فِي الْإِسْلَامِ وَ أَعْطِيَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْأَجْر حَتَّى يَرْضَى﴾. (3)
الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَهَا أَى سُورَةَ طه أعْطِيَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَوَابَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿طه﴾. (1)
*إِسْمْ مِنْ أَسْمَاءِ النَّبِي صلی الله علیه و آله
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُفْيَانَ بْنِ السَّعِيدِ الثَّوْرِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ علیه السلام يَا ابْنَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَا مَعْنَى قَوْل اللَّهِ عَزَّ وَ جَل طه فقَالَ وَأَمَّا طه فَاسْمُ مِنْ أَسْمَاءِ النَّبِيِّ وَ مَعْنَاهُ يَا طَالِبَ الْحَقِّ الْهَادِيَ إِلَيْهِ﴾. (5)
ص: 164
بسم الله الرحمنِ الرَّحِيم
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای متعال سوره طه و پس را دوهزار سال قبل از آفرینش آدم علیه السلام، قرائت کرد. و زمانی که ملائکه قرآن را شنیدند گفتند: «خوشا به حال امتی که این [قرآن] بر آن ها نازل می شود و خوشا به حال قلوبی که در بردارنده ی این [قرآن] هستند و خوشا به حال زبان هایی که به این [قرآن] گشوده می شوند».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- اهل بهشت از قرآن فقط سوره یس و طه را می خوانند.
1- امام صادق علیه السلام- تلاوت سوره طه را رها نکنید، چرا که خداوند، این سوره و هرکه آن را بخواند دوست دارد و هرکس به خواندن آن مواظبت ورزد خداوند در روز قیامت نامه اش را به دست راستش می دهد و به خاطر کارهایی که در دوره ی اسلامش کرده او را محاسبه نمی کند و در آخرت آنقدر پاداش به او می دهد تا راضی شود.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند در روز قیامت ثوابی به مانند ثواب مهاجران و انصار به او بخشیده می شود.
* طه (1)
* نامی از نام های پیامبر صلی الله علیه و آله
1- امام صادق علیه السلام- سفیان بن سعید ثوری گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «ای فرزند رسول خدا معنای آیه طه چیست؟ ایشان فرمود: «طه اسمی از اسامی پیامبر صلی الله علیه و آله است و معنایش این است که ای طلب کننده ی حق و هدایتگر به سوی آن».
ص: 165
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿روى عَنْ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِى عَشَرَةُ أَسْمَاءَ وَ ذَكَرَ مِنْهُ طَه وَ يس﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْكَلْبِى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ قَالَ لِي كَمْ لِمُحَمَّدِ اسْمُ فِي الْقُرْآن قَالَ قُلْتُ اسْمَانِ أَوْ ثَلَاثُ فَقَالَ يَا كَلْبِيُّ لَهُ عَشَرَةُ أَسْمَاء وَ منها طه﴾. (2)
4- السجاد علیه السلام ﴿عن جابر بن عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: أَتَيْتُ الْمَسْجِدَ فَدَخَلْتُهُ فَمَا وَجَدْتُ فِيهِ إِلَّا سَيِّدِي عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام و هو يقول إلَهَى وَ سَيِّدِى فَلَمَّا بَلَغْتَ بي تَنَاهِيَ الرَّحْمَة مِنْكَ عَلَى مَنَنْتَ بِمَنْ هَدَيْتَنِي بِهِ مِنَ الضَّلَالَة وَاسْتَنَقَذَتَنِي بِهِ مِنَ الْهَلَكَة وَاسْتَخْلَصْتَنِي بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ فككْتَنِي بِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ هُوَ حَبيبُكَ وَ نَبِيُّكَ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله أَزْلَفُ خَلْقِكَ عِنْدَكَ وَ قُلْتَ جَلَّ قَوْلُكَ لَهُ حِينَ اخْتَصَصَتَهُ بِمَا سَمَّيْتَهُ مِنَ الْأَسْمَاءِ طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى﴾. (3)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ الصَّادِقِ علیه السلام زارَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي هَذَا الْيَوْمِ بِهَذِهِ الزِّيَارَةِ وَ عَلَّمَهَا لِمُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ التَّقَفِى فَقَالَ إِذَا أَتَيْتَ مَشْهَدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فقل السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا طَهِ وَيس﴾. (4)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَا سَلْمَانَ رحمه الله علیه وَ يَا جُنْدَبُ فَأَنَا وَ رَسُولُ اللَّهِ كُنَّا نُوراً وَاحِداً صَارَ رَسُولُ اللهِ مُحَمَّدُ الْمُصْطَفَى صلی الله علیه و آله وَ صِرْتُ أَنَا وَصِيَّهُ الْمُرْتَضَى علیه السلام وَ صَارَ مُحَمَّد طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى وَصَارَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله صاحِبَ الدَّلَالَاتِ وَ صِرْتُ أَنَا صَاحِبَ الْمُعْجِزَاتِ وَ الْآيَاتِ﴾. (5) 5
* مَعْنَاهَا
1- الصادقين علیهم السلام- ﴿وَ هِيَ بلُغَة طَيِّ يَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (6)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿في تفسير التَّعْلَبِيِّ قَالَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ علیه السلام قَولُهُ عَزَّوَجَلَّ طَه أَيْ طَهَارَةُ أَهْلِ الْبَيْتِ مِنَ الرِّجْسَ ثُمَّ قَرَأَ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً﴾. (7)
* الفَضْلُ
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عن ابن عَبَّاس رحمه الله علیه قَالَ كُنَّا جُلُوسًا مَعَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم إِذْ هَبَطَ عَلَيْهِ الْأَمِينُ جَبْرَئِيلُ وَ مَعَهُ جَامُ مِنَ الْبَلَوْرِ الْأَحْمَرِ مَمْلُوا مِسْكَاً وَ عَنْبَراً وَكَانَ إِلَى جَنْبِ رَسُول اللَّهِ
ص: 166
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از رسول خدا روایت شده که ده اسم به من اختصاص داده شده است و طه و یس را از آن ده اسم نام برد.
3- امام صادق علیه السلام- کلبی نقل می کند امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای کلبی! محمّد چند اسم در قرآن دارد؟ گفتم دو یا سه اسم ایشان فرمود ای کلبی! پیامبر صلی الله علیه و آله ده اسم دارد و از جمله ی آن طه است».
4- امام سجّاد علیه السلام- جابر گوید وارد مسجد شدم و فقط آقایم علی بن الحسين علیه السلام را آن جا دیدم در حالی که می فرمود: «خداوندا هنگامی که نهایت رحمتت را به من می رسانی توسط کسی بر من منت می گذاری که به واسطه ی او مرا از گمراهی رهاندی و از هلاکت نجات دادی و از سرگشتگی بیرون آوردی و از نادانی خلاص کردی و او حبیب و فرستاده ی تو محمد مقرب ترین بندگان در پیشگاه توست و تو هنگامی که اسماء اختصاصی او را نام می بردی این گونه در مورد او فرمودی طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى».
5- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام امیرالمؤمنین علیه السلام را در چنین روزی (سالروز ولادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله) زیارت کرده و آن را به محمّد بن مسلم ثقفی آموخته است امام علیه السلام فرمود: «زمانی که به محل شهادت امیرالمؤمنین رسیدی بگو... سلام برتو ای طه و پس.
6- امام على علیه السلام- ای سلمان و ابوذر ... من و پیامبر صلی الله علیه و آله یک نور بودیم؛ او محمد مصطفی گردید و من وصی او علی مرتضی شدم... محمد طه ما أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى است؛ محمد صلی الله علیه و آله صاحب دلالات است و من صاحب معجزات و آیات هستم.
* معنای آن
1- امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام- شاه طه با لهجه ی قبیله ی طی می شودای محمّد صلی الله علیه.
2- امام صادق علیه السلام- ثعلبی در مورد آیه ی طه از امام صادق علیه السلام روایت می کند که ایشان فرمود: طه طهارت اهل بیت است». سپس آیه: خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر صلی الله علیه و آله] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند. (احزاب/33) را تلاوت نمود.
* فضیلت
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ابن عباس رحمه الله علیه گوید نزد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که جبرئیل بر او نازل شد و همراه او ظرفی از بلور سرخ انباشته از مشک و عنبر بود و در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله علی بن ابی طالب علیه السلام
ص: 167
عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام وَ وَلَدَاهُ الْحَسَنَا وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِمُ التَّحِيَّةُ وَالْإِكْرَامُ فَقَالَ لَهُ السَّلَامُ عَلَيْكَ اللَّهُ يَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلَامَ وَيُحَيِّيكَ بِهَذِهِ التَّحِيَّةِ وَ يَأْمُرُكَ أَنْ تُحَيِيَ عَلِيّا علیه السلام وَ وَلَدَيْهِ قَالَ ابْنُ عَبَّاس فَلَمَّا صَارَتْ فِي كَفَّ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم هَلَلَتَ ثَلاثاً وَكَبَّرَتْ ثَلَاثَاً ثُمَّ قَالَتْ بِلِسَان ذَرب طَلْقٍ يَعْنِي الْجَامَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى فَاشْتَمَّهَا النَّبِيِّ وَحَيَّا بها علیا علیه السلام﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى﴾ (2)
قوله تعالى: ﴿إلَّا تَذْكِرَةً مَنْ يُخشى﴾ (3)
*النُّزُولُ
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبي جَعْفَر قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله عِنْدَ عَائِشَةَ لَيْلَتَهَا فَقَالَتْ يَا رَسُولُ اللَّهِ لِمَ تُتَعِبُ نَفْسَكَ وَ قَدْ غَفَرَ اللهُ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ فَقَالَ يَا عَائِشَةُ أَلَا أكُونُ عَبْداً شَكُوراً قَالَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُومُ عَلَى أَطْرَافِ أَصَابِعِ رِجْلَيْهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ النَّبِي كَانَ يَرْفَعُ إِحْدَى رِجْلَيْهِ فِي الصَّلَاةِ لِيَزِيدَ تَعَبُهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى طه ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى فَوَضَعَهَا﴾. (3)
3- الصادقين خلا- ﴿كَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا صَلَّى قَامَ عَلَى أَصَابع رِجْلَيْهِ حَتَّى تَوَرَّمَتْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى طه وَ هِيَ بِلُغَة طَيِّ يَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى﴾. (4)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ لَقَدْ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَشْرَ سِنِينَ عَلَى أَطْرَافِ أَصَابِعِهِ حَتَّى تَوَرَّمَتْ قَدَمَاهُ وَ اصْفَرَّ وَجْهُهُ يَقُومُ اللَّيْلَ أَجْمَعَ حَتَّى غُوتِبَ فِي ذَلِكَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ طَه مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى بَلْ لِتَسْعَدَ﴾. (5)
ص: 168
و دو فرزندش حسن و حسین علیهما السلام بودند جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت سلام بر تو خداوند بر تو سلام می فرستد، و با این چنین تحیّتی بر تو درود می فرستد و از تو می خواهد که تو هم با آن بر علی و فرزندانش درود فرستی»ابن عباس رحمه الله علیه گوید: هنگامی که آن ظرف به دست رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، پیامبر صلی الله علیه و آله سه بار لا إله إلّا اللهُ و سه بار نیز تکبیر گفت و بعد آن ظرف با زبانی گویا و روان گفت: ﴿بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * طه * مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی﴾. پیامبرآن را بویید و به علی علیه السلام تعارف کرد.
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را سخت به زحمت بیفکنی! (2)
آن را فقط برای یادآوری کسانی که [از خدا] می ترسند نازل ساختیم. (3)
* سبب نزول
1- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند امام باقر علیه السلام فرمود: رسول خدا شبی نزد عایشه بود [عایشه] به آن حضرت گفت ای رسول خدا چرا خودت را به زحمت می اندازی حال آن که خداوند گناهان قبل و بعد تو را آمرزیده است؟ (فتح /2) آن حضرت فرمود: «ای عایشه آیا نباید بنده ای شکرگزار باشم»؟ آن گاه امام فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله بر روی انگشتان پایش می ایستاد. پس خداوند این آیه را نازل کرد ﴿طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى﴾.
2- امام صادق علیه السلام- پیامبر صلی الله علیه و آله خدا یکی از دو پایش را در نماز بلند می کرد تا بیشتر خسته شود، تا این که خداوند این آیه را نازل کرد: ﴿طه مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى﴾ سپس آن حضرت پایش را روی زمین گذاشت
3- امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام- رسول خدا هرگاه نماز می گزارد، بر لبه ی انگشتان پاهایش می ایستاد تا این که انگشتانش ورم .کرد سپس خداوند تبارک و تعالی این آیه را نازل کرد «طه با لهجه ی قبیله ی طی می شود ای محمد ا ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را سخت به زحمت بیفکنی (طه/13)
4- امام علی علیه السلام- ده سال آنقدر بر روی قدم های خود ایستاد که پاهایش ورم کرد و صورتش زرد شد؛ تمام شب را به شب زنده داری می پرداخت به قدری که او را سرزنش نمودند؛ طه ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را سخت به زحمت بیفکنی برای این که به سعادت برسی.
ص: 169
5- الصادق علیه السلام ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن بُكَيْر قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَن الصَّلَاةِ قَاعِداً أَوْ يَتَوَكَّا عَلَى عَصَا أَوْ عَلَى حَائِطِ فَقَالَ لَا مَا شَأْنُ أَبيكَ وَ شَانُ هَذَا مَا بُلِّغَ أَبُوكَ هَذَا بَعْدُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ بَعْدَ مَا عَظُمَ أَوْ بَعْدَ مَا ثَقُلَ كَانَ يُصَلَّى وَ هُوَ قَائِمُ وَ رَفَعَ إِحْدَى رِجْلَيْهِ حَتَّى أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى فَوَضَعَهَا﴾. (1)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ لَقَدْ قَامَ العَشْرَ سِنِينَ عَلَى أَطْرَافِ أَصَابِعِهِ حَتَّى تَوَرَّمَتْ قَدَمَاهُ وَ اصْفَرَّ وَجْهُهُ يَقُومُ اللَّيْلَ أَجْمَعَ حَتَّى عُوتِبَ فِي ذَلِكَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ طَه مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى بَلْ لِتَسْعَدَ بِهِ وَ لَقَدْ كَانَ يَبْكِي حَتَّى يُغْشَى عَلَيْهِ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَلَيْسَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قَدْ غَفَرَ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ قَالَ بَلَى أَ فَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً﴾. (2)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا أُنْزِلَ عَلَيْكَ الْقُرْآنُ لِتَشْقَى بَلْ لِتَسْعَدَ بِهِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿تَنْزِيلاً مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ الْعُلى﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾. (5)
1-1- الرّسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿قَالَ النَّبِيُّ الْكُرْسِيُّ عِنْدَ الْعَرْشِ كَحَلْقَة فِي فَلَاةٍ فِيٌّ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى﴾. (4)
2-1- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ بْن يَحْيَى قَالَ: سَأَلَنِي أَبُو قُرَةَ الْمُحَدِّثُ أَنْ أُدْخِلَهُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرضا علیه السلام فَاسْتَأْذَنْتُهُ فَأَذِنَ لِي فَدَخَلَ ... فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام الْعَرْشُ لَيْسَ هُوَ اللَّهُ وَ الْعَرْشَ اسْمُ عِلْمَ وَ قُدْرَةِ وَ عَرْشَ فِيهِ كُلَّ شَيْءٍ ثُمَّ أَضَافَ الْحَمْلَ إِلَى غَيْرِهِ خَلْقَ مِنْ خَلْقِهِ لِأَنَّهُ اسْتَعْبَدَ خَلْقَهُ بِحَمْلَ عَرْشِهِ وَ هُمْ حَمَلَةٌ عِلْمِهِ وَ خَلْقاً يُسَبِّحُونَ حَوْلَ عَرْشِهِ وَ هُمْ يَعْمَلُونَ بِعِلْمِهِ وَمَلَائِكَةٌ يَكْتُبُونَ أَعْمَالَ عِبَادِهِ وَاسْتَعْبَدَ أَهْلَ الْأَرْضِ بالطَّوَافِ حَوْلَ بَيْتِهِ وَاللَّهُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى كَمَا قَالَ وَ الْعَرْشُ وَ مَنْ يَحْمِلُهُ وَمَنْ حَوْلَ الْعَرْشِ وَ اللَّهُ الْحَامِلُ لَهُمُ الْحَافِظُ لَهُمُ الْمُمْسِكُ القائم علیه السلام عَلَى
ص: 170
5- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن بکیر گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد نماز نشسته یا در حال تکیه به عصا یا دیوار پرسیدم امام فرمود: «نه، هنوز پدر تو به این جا نرسیده که چنین کاری کند. رسول خدا بعد از این که سنش بالارفت یا وقتی که مریض بود ایستاده نماز می خواند و یکی از دو پای خود را بلند می کرد تا این که خدای متعال این آیه را نازل کرد ﴿طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى﴾.
6- امام علی علیه السلام- از این رو ده سال بر لبه ی انگشتانشان نماز می خواند تا این که پاهایش ورم کرد و صورتش زرد گشت و ایشان تمامی شب را به نماز می ایستاد تا حدی که مورد عتاب قرار گرفت و خداوند فرمود طه ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را سخت به زحمت بیفکنی بلکه این قرآن را بدین خاطر نازل کردیم که با آن خوشبخت گردی. گاهی گریه ی ایشان به نحوی بود که بی هوش می شدند و دیگران می گفتند ای رسول خدا آیا خداوند عزوجل خدا! گناهان قبل و بعد ما تقدّم و ما «تأخّر شما را نیامرزیده است»؟ ایشان فرمود: «چرا اما من نباید بنده ای شکرگزار باشم»؟!
1-1- امام صادق علیه السلام- ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی! بلکه برای این فرستادیم که با آن خوشبخت گردی.
[این قرآن] از سوی کسی نازل شده که زمین و آسمان های بلند را آفریده است. (4)
همان بخشنده ای که بر عرش مسلط است. (5)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود کرسی در نزد عرش چون حلقه ای در بیابان است. و این آیه را خواند ﴿الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾.
2-1- امام رضا علیه السلام- صفوان بن یحیی گوید: ابوقره محدّث از من خواست او را نزد امام رضا علیه السلام ببرم. من از ایشان تقاضای شرفیابی کردم و امام پذیرفت... امام فرمود: «عرش که خدا نیست و عرش نام علم و قدرت است و عرش نام چیزی است که همه چیز در آن است، و حمل عرش را به انواع دیگری از آفریده هایش نسبت داده چون خلقش را به حمل عرشش به عبادت واداشته و آنان حاملان علم اویند و خلقی گرد عرشش تسبیح گو و به مقتضای علم حق تعالی
ص: 171
كُلِّ نَفْسٍ وَ فَوْقَ كُلِّ شَيْءٍ وَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَ لَا يُقَالُ مَحْمُولُ وَ لَا أَسْفَلُ قَوْلًا مُفْرَداً لَا يُوصَلُ بِشَيْءٍ فَيَفْسُدُ اللَّفْظُ وَ الْمَعْنَى قَالَ أَبُو قُرَّةَ فَتُكَذِّبُ بالرِّوَايَة الَّتِي جَاءَتْ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا غَضِبَ إِنَّمَا يُعْرَفُ غَضَبُهُ أَنَّ الملائكة الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ يَجِدُونَ ثِقْلَهُ عَلَى كَوَاهِلِهِمْ فَيَخِرُونَ سُجَّداً فَإِذَا ذَهَبَ الْغَضَبُ خَفَّ وَ رَجَعُوا إِلَى مَوَاقِفِهِم﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَنَانِ بن سَدِير قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ عَنِ الْعَرْشِ وَالْكُرْسِيَّ فَقَالَ إِنَّ لِلْعَرْشِ صِفَاتِ كَثِيرَةٌ مُخْتَلِفَةً لَهُ فِي كُلِّ سَبَبٍ وَ صُنْع فِي الْقُرْآنِ صِفَةٌ عَلَى حِدَةٍ فَقَوْلُهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ يَقُولُ الْمُلْكُ الْعَظِيمُ فَقَولُه الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ يَقُولُ عَلَى الْمُلْكَ احْتَوَى وَ هَذَا مُلْكُ الْكَيْفُوفِيَّة فِي الْأَشْيَاءِ ثُمَّ الْعَرْشُ فِي الْوَصْل مُفْرَدُ مِنَ الْكُرْسِيِّ لِأَنَّهُمَا بَابَانِ مِنْ أَكْبَر أَبْوَاب الْغُيُوبِ وَهُمَا جَمِيعاً غَيْبَان وَ هُمَا فِي الْغَيْبِ مَقْرُونَانِ لِأَنَّ الْكُرْسِيَّ هُوَ الْبَابُ الظَّاهِرُ مِنَ الْغَيْبِ الَّذِي مِنْهُ مَطْلَعُ الْبَدَعِ وَمِنْهَا الْأَشْيَاءُ كُلُّهَا وَالْعَرْشُ هُوَ الْبَابُ الْبَاطِنُ الَّذِي يُوجَدُ فِيهِ عِلْمٌ الْكَيْفِ وَالْكَوْنِ وَالْقَدْرِ وَالْحَدِّ وَالْأَيْنِ وَ الْمَشِيَّة وَصِفَةِ الْإِرَادَة وَ عِلْمُ الْأَلْفَاظِ وَالْحَرَكَاتِ وَ التَّرْكِ وَ عِلْمُ الْعَوْدِ وَ الْبَدَاءِ فَهُمَا فِي الْعِلْمِ بَابَانِ مَقْرُونَانِ ل أَنَّ مُلْكَ الْعَرْشِ سِوَى مُلْكِ الْكُرْسِيِّ وَعِلْمَهُ أَغْيَبُ مِنْ عِلْمٍ الْكُرْسِيُّ﴾. (2)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلَ الْجَاثَلِيقُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الة فَقَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَحْمِلُ الْعَرْشِ أَمَ الْعَرْشُ يَحْمِلُهُ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَزَّوَجَلَّ حَامِلُ الْعَرْشِ وَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِمَا وَمَا بَيْنَهُمَا وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَلَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِهِ وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ فَكَيْفَ قَالَ ذَلِكَ وَ قُلْتَ إِنَّهُ يَحْمِلُ الْعَرْشِ وَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِنَّ الْعَرْشَ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ أَنْوَارِ أَرْبَعَةِ نُورٍ أَحْمَرَ مِنْهُ احْمَرَتِ الْحُمْرَةُ وَ نُور أَخْضَرَ مِنْهُ اخْضَرَتِ الْخُضْرَةُ وَ نُورٍ أَصْفَرَ مِنْهُ اصْفَرَتِ الصَّفْرَةُ وَ نُور أَبْيَضَ مِنْهُ ابْيَضَ الْبَيَاضُ وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِى حَمَّلَهُ اللهُ الْحَمَلَةَ وَذَلِكَ نُورُ مِنْ عَظَمَتِهِ فَبِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ أَبْصَرَ قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ عَادَاهُ الْجَاهِلُونَ وَ بِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ ابْتَغَى مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعَ خَلَائِقِهِ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ بِالْأَعْمَالَ الْمُخْتَلِفَة وَ
ص: 172
عمل می کنند و فرشته هایی هستند که کردار بنده هایش را می نویسند و مردم زمین را به عبادت و طواف گرد خانه اش واداشت و خدا چنان که فرموده بر عرش استوار است و عرش و حاملانش و هر که گرد آن است خدا حامل و نگهبان و نگهدار بر آن ها و قائم بر هر کس و برتر از هر چیز است ولی او را محمول نمی گویند و به تنهایی اسفل نمی خوانند و به چیزی پیوسته نمی باشد تا لفظ و معنا فاسد باشد».
3-1- امام صادق علیه السلام- حنان بن سدیر گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد عرش و کرسی پرسیدم، فرمود: عرش اوصاف بسیار و گوناگون دارد برای هر وصفی در قرآن یک معنا آمده است، این که فرموده است: پروردگار عرش بزرگ (توبه/129). یعنی ملک بزرگ و آیه: ﴿الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ استوی﴾؛ بر ملک فراگیر است و این ملک چگونگی هر چیز است و آن گاه عرش در پیوست از کرسی جدا است زیرا این دو بزرگترین ابواب امور نهانی اند و هر دو از امور غیبی اند و در نهان با هم هستند، زیرا کرسی باب بیرونی غیب است که پدیدگاه آفرینش است و همه چیز از آن است، و عرش باب درونی ،است که دانش چگونگی و بودن و اندازه و مرز و مکان و خواست و وصف اراده و دانش الفاظ و حرکات و وانهادن و دانش بازگشت و بداء در آن است؛ و هر دو باب دانش همراه هم هستند زیرا ملک عرش جز ملک کرسی است و علمش نهان تر از علم کرسی است».
4-1- امام علی علیه السلام- احمد بن محمّد برقی در حدیثی مرفوع گوید: جاثلیق از امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال کرد و به ایشان گفت: در مورد خداوند به من توضیح بده او عرش را حمل می کند یا عرش او را؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خداوند تبارک و تعالی حمل کننده ی عرش و آسمان ها و زمین و آن چه در آن دو و میان آن هاست، می باشد و این آیه بیانگر آن است خداوند آسمان ها و زمین را نگاه می دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هرگاه منحرف گردند کسی جز او نمی تواند آن ها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است. (فاطر/41) او گفت مرا از آیه و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه ی آن ها حمل می کنند. (حاقه /17) باخبر ساز چگونه این امر ممکن است حال آن که تو گفتی او عرش و آسمان ها و زمین را حمل می کند؟ سپس امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود: «خداوند، عرش را از نورهایی چهارگانه آفریده است نوری سرخ که سرخی از آن پدید آمده و نوری سبز که سبزی از آن به وجود آمده و نوری زرد که زردی از آن شکل گرفته و نوری سفید که سفیدی از آن هستی یافته است، و آن همان علمی است که خداوند بر دوش حمل کنندگان قرار داده است و آن نوری است از عظمت او، و خداوند به واسطه ی عظمت و نورش قلب مؤمنان را بینا کرده است و با نور و عظمت اوست که نادانان با او به مخالفت برخاستند و با نور و عظمت اوست که تمامی آفریدگانش در آسمان ها و زمین، با اعمال گوناگون و ادیانی که بر آنان مشتبه گردیده راه و وسیله ای به سوی او می جویند و هر آن چه را که خداوند با نور و عظمت و قدرت خویش حمل می کند نمی تواند به خود سود یا ضرری رساند و مرگ و زندگی و رستاخیز را برای خود به وجود آورد پس هر چیز در این دنیا محمول است و خداوند تبارک و تعالی آسمان و زمین را نگه داشته تا از بین نروند و بر آن دو احاطه دارد و او مایه ی زندگی و نور هر چیزی است و حضرت حق از آن چه که ظالمان می گویند منزه و بسیار برتر و والاتر است. او
ص: 173
الْأَدْيَانِ الْمُشْتَبهَة فَكُلُّ مَحْمُول يَحْمِلُهُ اللَّهُ بِنُورِهِ وَ عَظَمَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ لَا يَسْتَطِيعُ لِنَفْسِهِ ضَرَا وَ لَا نَفْعاً وَلَا مَوْنَا وَ لا حَيَاةً وَلَا نُشُوراً فَكُلُّ شَيْءٍ مَحْمُولُ وَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْمُمْسِكَ لَهُمَا أَنْ تَزُولَا وَ الْمُحِيطُ بِهِمَا مِنْ شَيْءٍ وَهُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْءٍ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوا كَبِيرًا قَالَ لَهُ فَأَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَيْنَ هُوَ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ هُوَ هَاهُنَا وَ هَاهُنَا وَ فَوْقُ وَتَحْتُ وَ مُحِيطُ بِنَا وَ مَعَنَا وَ هُوَ قَوْلُهُ ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا فَالْكُرْسِيُّ مُحِيطٌ بِالسَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُما وَ مَا تَحْتَ التَّرى وَ إِنْ تَجْهَرُ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَىٰ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى: وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ فَالَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ هُمُ الْعُلَمَاءُ الَّذِينَ حَمَّلَهُمُ اللَّهُ عِلْمَهُ وَ لَيْسَ يَخْرُجُ عَنْ هَذِهِ الْأَرْبَعَةِ شَيْءٌ خَلَقَ اللَّهُ فِي مَلَكُوتِهِ الَّذِي أَرَاهُ اللَّهُ أَصْفِيَاءَهُ وَأَرَاهُ خَلِيلَهُ الفَقَالَ وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ المُوقِنِينَ وَ كَيْفَ يَحْمِلُ حَمَلَةُ الْعَرْشِ اللَّهَ وَ بِحَيَاتِهِ حَييَتْ قُلُوبُهُمْ وَ بِنُورِهِ اهْتَدَوْا إِلَى مَعْرِفَتِهِ﴾. (1)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ: مِمَّا سَأَلَ الزَّنْدِيقُ أَبَا عَبدِ اللهِ * أَن قَالَ فَالْكُرْسِيُّ أَكْبَرُ أَمِ الْعَرْشِ؟ قَالَ كُلُّ شَيْءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ فِي جَوْفِ الْكُرْسِيِّ مَا خَلَا عَرْشَهُ فَإِنَّهُ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يُحِيطَ بِهِ الكُرْسِيُّ قَالَ فَخَلَقَ النَّهَارَ قَبْلَ اللَّيْلِ؟ قَالَ ال خَلَقَ النَّهَارَ قَبْلَ اللَّيْلِ وَالشَّمْسَ قَبْلَ الْقَمَرِ وَالْأَرْضِ قَبْلَ السَّمَاءِ وَوَضَعَ الْأَرْضِ عَلَى الْحُوتِ وَالْحُوتَ فِي الْمَاءِ وَالْمَاءَ فِي صَخْرَةٍ مُجَوَّفَة وَالصَّخْرَةَ عَلَى عَاتِقِ مَلَكِ وَ الْمَلَكَ عَلَى الثَّرَى وَ الثَّرَى عَلَى الرِّيحِ الْعَقِيمِ وَ الرِّيحَ عَلَى الْهَوَاءِ وَالْهَوَاء تُمْسِكُهُ الْقُدْرَةُ وَ لَيْسَ تَحْتَ الرِّيحِ الْعَقِيمِ إِلَّا الْهَوَاء وَالظُّلُمَاتُ وَ لَا وَرَاءَ ذَلِكَ سَعَةٌ وَ لَا ضِيقُ وَ لَا شَيْءٌ يُتَوَهَّمْ ثُمَّ خَلَقَ الْكُرْسِيَّ فَحَشَاهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ الْكُرْسِيُّ أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ ثُمَّ خَلَقَ الْعَرْشِ فَجَعَلَهُ أَكْبَرَ مِنَ الْكُرْسِيِّ﴾. (2)
6-1- الهادي علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ يَا سَيِّدِى قَدْ رُوِيَ لَنَا أَنَّ اللَّهَ فِي مَوْضِع دُونَ مَوْضِع عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى وَ أَنَّهُ يَنْزِلُ كُلَّ لَيْلَة فی النِّصْفِ الْأَخِيرِ مِنَ اللَّيْلِ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا وَ رُوِيَ أَنَّهُ يَنْزِلُ عَشِيَّةَ عَرَفَةَ ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى مَوْضِعِهِ
ص: 174
گفت: «حال به من بگو که خداوند عزوجل کجاست؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «او این جا و آن جا و بالا و پایین و در برگیرنده ی ما و همراه ماست و چنان که این آیه می گوید هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه تن نیست مگر این که او چهارمین آن هاست و نه میان پنج تن مگر این که او ششمین آن هاست و نه کمتر از این [ عدد] و نه بیشتر مگر این که هر کجا باشند او با آن هاست (مجادله/7). بنابراین کرسی احاطه کننده ی آسمان ها و زمین است و آن چه را که میان آن ها و زیر خاک است و اگرچه صدایتان را بلند کنید بدانید که او سر و پنهانی ها را می داند چنان که خداوند می فرماید: تخت [حکومت] او آسمان ها و زمین را در بر گرفته و نگاهداری آن دو [آسمان و زمین] او را خسته نمی کند بلندی مقام و عظمت مخصوص اوست (بقره /255) و کسانی که عرش را حمل می کنند همان عالمانی هستند که خداوند علمش را بر دوش آنان قرار داده است و هر آن چه که در ملکوت خداست، از این چهار چیز خارج نیست و آن ملکوتی است که خداوند آن را به برگزیدگان خود نشان می دهد. همان طور که آن را به ابراهیم خلیل نشان داد و سپس گفت: و این چنین ملکوت آسمان ها و زمین [و حکومت مطلقه خداوند بر آن ها را به ابراهیم نشان دادیم تا به آن استدلال کنده و اهل یقین گردد. (انعام/75). و چگونه حاملان عرش می توانند خدا را حمل کنند حال آن که با حیات اوست که قلب هایشان زنده است با نور اوست که به شناختش راه می یابند؟!
5-1- امام صادق علیه السلام- در کتاب الاحتجاج آمده است از جمله سؤالاتی که فرد زندیق از امام صادق علیه السلام پرسید این بود که کرسی بزرگتر است یا عرش امام صادق علیه السلام فرمود: «به جز»؟
عرش، هرچیزی که خدا خلق کرده است در درون کرسی قرار دارد عرش بزرگتر از آن است که کرسی، آن را احاطه کند گفت: آیا روز را پیش از شب خلق کرده است؟ فرمود: «بله، روز را را پیش از شب خورشید را پیش از ماه و زمین را پیش از آسمان خلق کرده است. زمین را بر پشت ماهی و ماهی را در آب و آب را در دل صخره ای توخالی و صخره را بر شانه ی یک فرشته و فرشته را بر روی خاک و خاک را بر روی باد عقیم و باد را بر روی هوا قرار داد و هوا توسط قدرت [خداوند] کنترل می شود و در زیر باد ،عقیم چیزی جز هوا و تاریکی وجود ندارد و در ورای آن پهناوری و تنگی و چیزی که به و هم درآید نیست سپس خداوند کرسی را خلق کرد و آسمان ها و زمین را در درون آن قرار داد کرسی از هرچیزی که خلق شده است، بزرگتر است. سپس عرش را خلق کرد و آن را بزرگتر از کرسی قرار داد».
6-1- امام هادی علیه السلام- محمد بن عیسی گوید: به امام هادی نوشتم ای سرورم خداوند مرا فدای تو گرداند برایمان روایت شده است که خداوند در جایگاهی پایین تر از عرش قرار دارد و او در آخر هر شب به آسمان دنیا می آید و روایت شده که او در شامگاه روز عرفه پایین می آید و سپس به جایگاهش باز می گردد. بعضی از طرفدارانتان در این باره گفته اند: «اگر خدا در نقطه ای باشد در معرض هوا قرار می گیرد و به ناچار با آن سازگار می گردد و هوا جسم رقیقی است که با
ص: 175
فَقَالَ بَعْضُ مَوَالِيكَ فِي ذَلِكَ إِذَا كَانَ فِي مَوْضِعِ دُونَ مَوْضِعِ فَقَدْ يُنَاقِيهِ الْهَوَاءُ وَ يَتَكَنَّفُ عَلَيْهِ وَ الْهَوَاءُ جِسْمُ رَقِيقُ يَتَكَنَّفُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ بِقَدْرِهِ فَكَيْفَ يَتَكَنَّفٌ عَلَيْهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ عَلَى هَذَا الْمِثَالَ فَوَقَعَ العِلْمُ ذَلِكَ عِنْدَهُ وَ هُوَ الْمُقَدِّرُ لَهُ بِمَا هُوَ أَحْسَنُ تَقْدِيراً وَ اعْلَمْ أَنَّهُ إِذَا كَانَ فِي السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَهُوَ كَمَا هُوَ عَلَى الْعَرْشِ وَ الْأَشْيَاء كُلَّهَا لَهُ سَوَاءٌ عِلْماً وَ قُدْرَةً وَ مُلْكَاً وَ إِحَاطَةً﴾. (1)
7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن الْحَسَنِ بْن عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام قَالَ: جَاءَ نَفَرُّ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى رَسُولَ اللَّهِ اللَّ فسالوه عَنْ أَشْيَاءَ فَكَانَ فِيمَا سَأَلُوهُ عَنْهُ أَن قَالَ لَهُ أَحَدُهُمْ ... لِمَ صَارَ الْبَيْتُ الْمَعْمُورُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعُ فَقِيلَ لَهُ وَلِمَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّ الْكَلِمَاتِ الَّتِي يُنِي عَلَيْهَا الْإِسْلَامُ أَرْبَعُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ﴾. (2)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿فِى الْعَرْشِ تِمْثَالُ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَالَ وَ هَذَا تَأْوِيلُ قَوْلِهِ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزائِنُهُ وَ إِنَّ بَيْنَ القائم الله مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ وَ القائم صلى الله عليه وآله وسلم الثَّانِيَةِ حَفَقَانَ الطَّيْرِ الْمُسْرِعِ مَسِيرَةَ أَلْفِ عَامِ وَ الْعَرْشِ يُكْسَى كُلَّ يَوْمٍ سَبْعِينَ أَلْفَ لَوْنِ مِنَ النُّورِ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَيْهِ خَلَقُ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ وَ الْأَشْيَاءُ كُلُّهَا فِي الْعَرْشُ كَحَلْقَة فِي فَلَاة وَ إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى مَلَكاً يُقَالُ لَهُ خرقائيلَ لَهُ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ أَلْفَ جَنَاحَ مَا بَيْنَ الْجَنَاحَ إِلَى الْجَنَاحِ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ فَخَطَرٍ لَهُ خَاطِرُ هَلْ فَوْقَ الْعَرْشِ شَيْءٍ فَزَادَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِثْلَهَا أَجْنِحَةَ أَخَرَى فَكَانَ لَهُ سِتْ وَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ جَنَاحَ مَا بَيْنَ الْجَنَاحِ إِلَى الْجَنَاحِ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَيُّهَا الْمَلَك طِرْ فَطَارَ مِقْدَارَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامِ لَمْ يَنَلْ رَأْسَ قَائِمَة مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ ثُمَّ ضَاعَفَ اللَّهُ لَهُ فِي الْجَنَاحَ وَ الْقُوَّةَ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَطِيرَ فَطَارَ مِقْدَارَ ثَلَاثِينَ أَلْفَ عَامِ لَمْ يَنَلْ أَيْضًا فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَيُّهَا الْمَلَكَ لَوْ طِرْتَ إِلَى نَفْحِ الصُّورِ مَعَ أَجْنِحَتِكَ وَ قُوَّتِكَ لَمْ تَبْلُغْ إِلَى سَاقٍ عَرْشِي فَقَالَ الْمَلَكَ سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى فَأَنْزَلَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى فَقَالَ النَّبِيُّ اجْعَلُوهَا فِي سُجُودِكُمْ﴾. (3)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَسَنِ بْن مُوسَى الْخَشَابِ عَنْ بَعْضٍ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى فَقَالَ اسْتَوَى عَلَى كُلِّ شَيْءٍ فَلَيْسَ شَيْءٍ أَقْرَبَ إِلَيْهِ مِنْ شَيْء﴾. (4)
ص: 176
هر چیز به اندازه ی خود سازگار می گردد حال چگونه هوا می تواند با این خاصیت با خداوند عزوجل سازگار گردد؟ آن حضرت در پاسخ به آن نوشت «علم» این در نزد خداست و اوست که این شرایط را در بهترین حالت سنجیده است و بدان اگر او در آسمان دنیا باشد، هیچ فرقی با زمانی که در عرش است ندارد و همه ی اشیاء در برابر علم و قدرت و حکومت و احاطه ی او یکسان هستند.
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام حسن علیه السلام روایت است چند نفر یهودی محضر رسول خدا رسیدند و از آن سرور از اشیایی سؤال کرده، یکی از سؤالاتشان این بود برای چه بیت المعمور چهار گوش است؟ حضرت فرمود زیرا محاذی عرش است و آن چهار گوش می باشد. محضر مبارکش عرض شد چرا عرش مربع است؟ فرمود «زیرا کلماتی که اسلام بر آن بناشده چهار تا است و آن ها عبارتند از: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر».
8-1- امام سجاد علیه السلام- در عرش نمونه هرآن چه خدا در خشکی و دریا آفریده هست، فرمود: این است تأویل کلام خدا و خزائن همه چیز تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معین آن را نازل نمی کنیم. (حجر /21) و میان دو ستون عرش هزار سال پرش پرنده سریع فاصله است و هر روز هفتاد هزار رنگ از نور بر عرش می پوشند که هیچ آفریدهای تاب دیدن آن ها را ندارد، همه ی چیزها در برابر عرش چون حلقه ایست درمیان بیابان خداوند دارای فرشته ایست به نام «خرقائیل» هجده هزار بال دارد که میان هر دو بالش پانصد سال راه است به خاطرش رسید که آیا بالای عرش چیزیست؟ خدا بال هایش را دو برابر کرد و دارای سی و شش هزار بال شد که میان هر دو بال پانصد سال راه بود و خدا به او وحی کرد ای فرشته بپر بیست هزار سال پرید و بر سر یک ستون عرش نرسید و خدا بال و نیرویش را دو چندان کرد و سی هزار سال دیگر پرید و باز هم نرسید و خدا به او وحی کرد: ای فرشته اگر تا دمیدن صور بپری با بال هایت به ساق عرشم نرسی آن فرشته گفت: منزه باد پروردگار والاترم و خداوند نازل کرد: منزه شمار نام پروردگار بلندمرتبه ات را (اعلی) و پیغمبر فرمود: «آن را ذکر سجده کنید».
1-2- امام صادق علیه السلام- حسن بن موسی خشاب از یکی از شیعیان نقل می کند: از امام صادق علیه السلام درباره ی آیه الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَی سؤال شد. ایشان فرمود: «بر هرچیزی استیلا یافته است؛ بنابراین هیچ چیز از دیگری به او نزدیکتر نیست».
ص: 177
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى فَقَالَ اسْتَوَى فِي كُلِّ شَيْءٍ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَقْرَبَ إِلَيْهِ مِنْ شَيْءٍ لَمْ يَبْعُدْ مِنْهُ بَعِيدُ وَ لَمْ يَقْرُبُ مِنْهُ قَرِيبُ اسْتَوَى فِي كُلِّ شَيْءٍ﴾. (1)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَم أَنَّهُ قَالَ: مِنْ سُؤَال الزَّنْدِيقِ الَّذِي أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنْ قال ... فَقَالَ السَّائِلُ فَقَوْلُهُ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بذَلِكَ وَصَفَ نَفْسَهُ وَ كَذَلِكَ هُوَ مُسْتَوْل عَلَى الْعَرْشِ بَائِنُ مِنْ خَلْقِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونَ الْعَرْشِ حَامِلَا لَهُ وَ لَا أَنَّ الْعَرْشَ مَحَلُّ لَهُ لَكِنَّا نَقُولُ هُوَ حَامِلُ للعَرْشِ وَ مُمْسِك لِلْعَرْشِ وَتَقُولُ فِي ذَلِكَ مَا قَالَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ فَثَبَّتْنَا مِنَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ مَا ثَبَّتَهُ وَنَفَيْنَا أَنْ يَكُونَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيُّ حَاوِياً لَهُ وَ أَنْ يَكُونَ عَزَّوَجَلَّ مُحْتَاجاً إِلَى مَكَان أَوْ إِلَى شَيْءٍ مِمَّا خَلَقَ بَلْ خَلْقُهُ مُحْتَاجُونَ إِلَيْهِ﴾. (2)
4-2- الصّادق علیه السلام-علي- ﴿سُئِلَ الصَّادِقِ علیه السلام عَنْ قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى فَقَالَ اسْتَوَى مِنْ كُلِّ شَيْءٍ فَلَيْسَ شَيْءٍ أَقْرَبَ مِنْهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَمَّا الْعَرْشِ الَّذِي هُوَ جُمْلَةُ جَمِيعِ الْخَلْقِ فَحَمَلَتْهُ ثَمَانِيَةُ مِنَ الملائكة لِكُلِّ وَاحِدٍ ثَمَانِي أَعْيُنِ كُلُّ عَيْن طِبَاقُ الدُّنْيَا وَاحِدٌ مِنْهُمْ عَلَى صُورَةَ بَنِي آدم علیه السلام يَسْتَرْزِقُ اللَّهَ تَعَالَى لِبَنِي آدم علیه السلام وَ وَاحِدٌ مِنْهُمْ عَلَى صُورَةِ التَّوْرِ يَسْتَرْزِقُ اللَّهَ تَعَالَى لِلْبَهَائِم كُلَّهَا وَ وَاحِدٌ مِنْهُمْ عَلَى صُورَةِ الْأَسَدِ يَسْتَرْزِقُ اللَّهَ تَعَالَى لِلسَّبَاعِ وَ وَاحِدٌ مِنْهُمْ عَلَى صُورَةِ الدِّيكِ يَسْتَرْزِقُ اللَّهَ تَعَالَى لِلطُّيُورِ فَهُمُ الْيَوْمَ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةُ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ صَارُوا ثَمَانِيَةً وَ أَمَّا الْعَرْشِ الَّذِي هُوَ الْعِلْمُ فَحَمَلَتْهُ أَرْبَعَةُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ أَرْبَعَةَ مِنَ الْآخِرِينَ فَأَمَّا الْأَرْبَعَةُ مِنَ الأَوَّلِينَ فَنُوحُ وَإِبْرَاهِيمُ علیه السلام وَ مُوسَى علیه السلام وَ عِيسَى علیه السلام وَ أَمَّا الْأَرْبَعَةُ مِنَ الْآخِرِينَ فَمُحَمَّد عَلى وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ علیهما السلام﴾. (3)
5-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَوْلُهُ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى يَعْنِي اسْتَوَى تَدْبِيرَهُ وَ عَلَا أَمْرَهُ﴾. (4)
6-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي مَعْمَر السَّعْدَانِيُّ: أَنَّ رَجُلًا أَتَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ على بن أبي طالب علیه السلام ﴿فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّى قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللَّهِ الْمُنْزَل حين اجد
ص: 178
2-2- امام صادق علیه السلام- عبدالرحمن بن حجاج گوید از امام صادق علیه السلام در مورد آیه: ﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَی سؤال کردم ایشان پاسخ داد: «خداوند بر هر چیزی استیلاء یافته، بنابراین هیچ چیز از دیگری به او نزدیکتر نیست و هیچ دوری از او دور نمی شود و هیچ نزدیکی به او نزدیک نمی گردد و اوست که بر هر چیزی استیلا یافته است.
3-2- امام صادق علیه السلام- هشام بن حکم گوید: از جمله سؤالات شخص زندیق از امام صادق علیه السلام این بود که پرسید: «نظرت درباره ی آیه الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَی چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند با این آیه خود را وصف کرده است و این چنین او بر عرش استیلا دارد و از آفریده هایش جداست، بی آن که عرش او را حمل کند و یا در برگیرد و یا جایگاه او باشد. بلکه ما می گوییم او خود حامل عرش و نگهدارنده ی آن است و دلیلمان همان چیزی است که خداوند فرموده است تخت [حکومت] او آسمان ها و زمین را دربرگرفته. (بقره/255). و ما آن چه را که خداوند خود از عرش و کرسی محقق کرده اثبات می کنیم اما قبول نداریم که عرش و کرسی در برگیرنده ی او باشند و ذات باری تعالى محتاج مکان یا چیزی از میان آفریدگانش باشد؛ بلکه تمامی آفریدگانش محتاج او هستند».
4-2- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام درباره ی کلام خداوند عزوجل: ﴿الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوی﴾ پرسش شد. فرمود: «استوار بر هر چیزی است و چیزی به او نزدیکتر از چیزی نیست و اما عرشی که همه ی آفریده ها است هشت فرشته آن را برداشته اند و هر کدام هشت چشم دارند و هر چشمی برابر دنیاست؛ یکی به صورت آدمی است و از خدای تعالی برای آدمیزاده ها روزی می خواهد و یکی به صورت نره گاو است و از خدای تعالی روزی همه ی بهایم را خواستار است و یکی به صورت شیر است و از خدا تعالی روزی همه ی درنده ها را می خواهد و یکی به صورت خروس است و از خدا تعالی روزی پرنده ها را می خواهد اما حاملان عرش که عبارت از علم است از پیشینیان چهار نفر و از دیگران نیز چهار نفرند از:پیشینیان نوح، ابراهیم موسی و عیسی علیهم السلام است؛ اما چهار نفر دیگر حضرت محمد و علی و حسن و حسین علیهم السلام می باشد».
5-2- امام على علیه السلام- رَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى یعنی تدبیرش مستقر و کارش بالا گرفت.
6-2- امام علی علیه السلام- ابو معمر سعدانی گوید: مردی به خدمت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام آمد و عرض کرد یا امیرالمؤمنین امن در کتاب منزل خدا شک کرده ام یافته ام که خداوند می فرماید: ﴿الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى ...﴾ امیرالمؤمنین فرمود: «سخن خداوند را که فرموده: آیا خود را از عذاب کسی که حاکم بر آسمان است در امان می دانید که دستور دهد زمین بشکافد و شما را فرو برد و به لرزش خود ادامه دهد؟! (ملک /16) و کلام آن جناب اوست خداوند در
ص: 179
قَوْلُهُ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ... فَقَالَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ قَوْلُهُ أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضِ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ وَ قَوْلُهُ وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ وَ قَوْلُهُ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى وَقَوْلُهُ وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَ قَوْلُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ فَكَذَلِكَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى سُبُّوحاً قُدُّوساً أَنْ يَجْرِيَ مِنْهُ مَا يَجْرِي مِنَ المُخْلُوقِينَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ وَ أَجَلُ وَأَكْبَرُ أَنْ يَنْزِلَ بِهِ شَيْءٌ مِمَّا يَنْزِلُ بِخَلْقِهِ شَاهِدٌ لِكُلِّ نَجْوَى وَ هُوَ الْوَكِيلُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَ الْمُنِيرُ لِكُلِّ شَيْءٍ وَ الْمُدَّبِّرُ لِلْأَشْيَاءِ كُلَّهَا تَعَالَى اللَّهُ عَنْ أَنْ يَكُونَ عَلَى عَرْشِهِ عُلُوا كَبِيرًا﴾. (1)
7-2- الكاظم علیه السلام - ﴿القاسم بن يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَن عَن أبي الحَسَنِ مُوسَى علیه السلام و سُئِلَ عَنْ مَعْنَى قَوْل الله عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى فَقَالَ اسْتَوْلَى عَلَى مَا دَقَّ وَ جَلَّ﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَن اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ مِنْ شَيْءٍ أَوْ فِي شَيْءٍ أَوْ عَلَى شَيْءٍ﴾. (3)
9-2- أمير المؤمنين علیه السلام ﴿... و عَلَى الْعَرْش بلَا زَوَال﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُما وَمَا تَحْتَ الثرى﴾. (6)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قَال النبي صلى الله عليه وآله وسلم وَ السَّبْعُ وَ الدِّيكَ وَ الصَّخْرَةُ وَالْحُوتُ وَ الْبَحْرُ الْمُظْلِمُ وَالْهَوَاءُ عَلَى الثَّرَى كَحَلْقَةٍ مُلْقَاةٍ فِي فَلَاةٍ فِي ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُما وَ ما تَحتَ الثَّرَى ثُمَّ انْقَطَعَ الْخَبَرُ وَ السَّبْعُ وَ الدِّيكَ وَ الصَّخْرَةُ وَالْحُوتُ وَ الْبَحْرُ الْمُظْلِمُ وَ الْهَوَاء وَ الثَّرَى بِمَنْ فِيهِ وَ مَنْ عَلَيْهِ عِنْدَ السَّمَاءِ الْأُولَى كَحَلْقَةٍ فِي فَلَاةٍ فِي﴾. (5)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿في مَسَائِل الْيَهُودِى عَنْ أمير المؤمنين علیه السلام قَالَ لَهُ فَرَبِّكَ يَحْمِلُ أَوْ يُحْمَلُ قَالَ إِنَّ رَبِّي عَزَّوَجَلَّ يَحْمِلُ كُلَّ شَيْءٍ بِقُدْرَتِهِ وَ لَا يَحْمِلُهُ شَيْءٌ قَالَ فَكَيْفَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَانِيَةٌ قَالَ يَا يَهُودِئُ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ الله ما فِي السَّماواتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُما وَ ما تَحتَ الشَّرِى فَكُلُّ شَيْءٍ عَلَى الثَّرَى وَ الثَّرَى عَلَى الْقُدْرَةِ وَالْقُدْرَةُ تَحْمِلُ كُلَّ شَيْءٍ﴾. (6)
ص: 180
آسمان ها و در زمین پنهان (انعام /3) و کلام آن جناب الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى و كلام آن جناب: و هرجا باشید او با شما است (حدید/4) و کلام آن جناب: و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!. (ق/16) همچنین خداوند تبارک و تعالی ستوده و پاک و والاتر از آن است که کار آفریدگان از او سر بزند، حال آن که او مهربان و آگاه است و او والامقام تر و بزرگتر از آن است که پیشامد آفریدگانش بر او پیش آید حال آن که او بر عرش نشسته است و علمش بر هر نجوایی گواه است و او بر همه چیز وکیل است و آسان ساز هر چیز است و گرداننده ی تمامی چیزهاست. خداوند بسیار والاتر از آن است که بر عرش خود باشد.
7-2- امام کاظم علیه السلام- از امام کاظم علیه السلام درباره ی معنی کلام خدا عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ سؤال شد. فرمود: «یعنی مستولی شده بر آن چه دقیق و جلیل باشد (بر همه چیز غلبه دارد)».
8-2- امام صادق علیه السلام- هرکس که گمان کند که خداوند از چیزی است یا در چیزی است یا بر روی چیزی است، دروغ گفته است.
9-2- امام على علیه السلام- تسلّط خدای متعال برعرش دائمی و همیشگی است.
از آن اوست آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین و آن چه میان آن دو، و آن چه در زیر خاک [پنهان] است.
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این هفت زمین و این خروس و این صخره و این ماهی و این دریای تاریک و این هوا و این ثری با هر آن که در آن و بر آن است همه در برابر آسمان نخست چون حلقه ای است در بیابانی ،پرت و این همه با آسمان نزدیک و با هرکه بر آن و در آن است نزد آن که بر فراز آن است چون حلقه ای است در دشتی پرت، و این دو آسمان و هر که در آن و بر آن است نزد آن که بر فراز آن هاست چون حلقه ای است در بیابانی پهناور و پرت و این هر سه با هر آن که در آن و بر آن است نزد چهارمین چون حلقه ای است در دشتی پهناور و پرت، تا برسد به آسمان هفتم و همه آن ها و هرکه در آن و بر آن است در برابر دریایی که از اهل زمین نهفته است چون حلقه ای است در دشتی پهناور و پرت».
2- امام علی علیه السلام- یکی از سؤال هایی که یهودی از امیرالمؤمنین پرسید این بود: «پروردگار تو حمل می کند یا حمل می شود؟ حضرت فرمود: پروردگار من همه چیز را به توانایی خود حمل می کند و هیچ چیز تاب تحمّل عظمت او را ندارد عرض:کرد چگونه خدا می فرماید: عرش پروردگار تو را در این روز هشت تن بر دوش خود می کشند؟ (الحاقه/ 17) حضرت فرمود: «ای یهودی مگر نمی دانی آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین و آن چه میان آن دو، و آن چه در زیر خاک [پنهان] است از آن اوست هر چیز بر خاک استوار است؛ و خاک به توانایی خدا بر قرار است و توانایی حق هر چیزی را تحمل می کند
ص: 181
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِي فِي حَدِيثٍ طَوِيل يَذْكُرُ فِيهِ قُدُومَ الْجَاثِلِيقِ الْمَدِينَةَ مَعَ مِائَةٍ مِنَ النَّصَارَى بَعْدَ قَبْض رَسُولِ اللَّهِ لهُ ۖ وَسُوَّالَهُ أَبَا بَكْر عَنْ مَسَائِلَ لَمْ يُجِبُهُ عَنْهَا ثُمَّ أَرْشِدَ إلَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب فَسَأَلَهُ عَنْهَا فَأَجَابَهُ وَكَانَ فِيمَا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ لَهُ .... أَخْبِرْنِي عَنْ رَبِّكَ أَ يَحْمِلَ أَوْ يُحْمَلُ فَقَالَ عَلَى علیه السلام إِنَّ رَبَّنَا جَلَّ جَلَالُهُ يَحْمِلُ وَ لَا يُحْمَلُ قَالَ النَّصْرَانِيُّ فَكَيْفَ ذَاكَ وَ نَحْنُ نَجِدُ فِي الْإِنْجِيلِ وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَانِيَةٌ فَقَالَ عَلَى علیه السلام إِنَّ الْمَلَائِكَةَ تَحْمِلُ الْعَرْشَ وَلَيْسَ الْعَرْشِ كَمَا تَظُنُّ كَهَيْئَةِ السَّرِيرِ وَلَكِنَّهُ شَيْءٌ مَحْدُودُ مَخْلُوقُ مُدَبَّرُ وَ رَبُّكَ عَزَّوَجَلَّ مَالِكُهُ لَا أَنَّهُ عَلَيْهِ كَكَوْنِ الشَّيْءِ عَلَى الشَّيْءِ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ بِحَمْلِهِ فَهُمْ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ بِمَا أَقْدَرَهُمْ عَلَيْهِ قَالَ النَّصْرَانِيُّ صَدَقْتَ رَحِمَكَ اللَّهُ﴾. (1)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلَ الْجَاثِلِيقُ امير المؤمنين علیه السلام فَقَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَيْنَ هُوَ فَقَالَ هُوَ هَاهُنَا وَ هَاهُنَا وَ فَوْقُ وَ تَحْتُ وَ مُحِيطُ بَنَا وَ مَعَنَا وَهُوَ قَوْلُهُ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا فَالْكُرْسِيُّ مُحِيطٌ بالسَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُما وَما تحتَ الثّرى﴾. (2)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن العَلَاءِ المَكفُوفِ عَن بَعض أَصحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سُئِلَ عَنِ الْأَرْضِ عَلَى أَى شَيْءٍ هِيَ قَالَ عَلَى الْحُوتِ قِيلَ لَهُ فَالْحُوتُ عَلَى أَيِّ شَيْءٍ هُوَ قَالَ: عَلَى الْمَاءِ فَقِيلَ لَهُ فَالْمَاءُ عَلَى أَيُّ شَيْءٍ هُوَ قَالَ عَلَى الثَّرَى قِيلَ لَهُ فَالثَّرَى عَلَى أَيِّ شَيْءٍ هُوَ قَالَ: عِنْدَ ذَلِكَ انْقَضَى عِلْمُ الْعُلَمَاء﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْل فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفى﴾. (7)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَن عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمَنْصُورٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ مَوْلَانَا أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَى قَالَ فَقَالَ لِى سَأَلْتُ أَبي قَالَ سَأَلْتُ جَدَّى قَالَ سَأَلْتُ أَبي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُ أَبِي الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِى قَالَ سَأَلْتُ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَِّ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفى قَالَ سَألت اللهَ عَزَّوَجَلَّ فَأَوْحَى إِلَى أَنِّي خَلَقْتُ فِي قَلْب آدم علیه السلام عرقين
ص: 182
3- امام علی علیه السلام- سلمان فارسی رحمه الله علیه در حدیث طویلی ورود جاثلیق را با صد نفر از نصاری به مدینه ذکر می کند و این که جائلیق چیزهایی از ابوبکر پرسید و او جواب نداد و بعد از آن به سوی امیر المؤمنين علی بن ابی طالب راهنمائی شد و از آن حضرت چند مسأله پرسید که حضرت جواب فرمود از جمله آن چه از آن حضرت پرسید این بود ... به حضرت عرض کرد مرا خبر ده از پروردگار خویش که آیا چیزها را برمی دارد یا برداشته می شود به این که عرش او را برمی دارد؟ علی علیه السلام فرمود: «پروردگار عزوجل ما برمی دارد و برداشته نمی شود». نصرانی گفت: این چگونه می شود در حالی که ما در انجیل می یابیم که عرش پروردگار تو را روز قیامت هشت فرشته بر می دارند؟ علی فرمود: «به درستی که فرشتگان عرش را بر می دارند و عرش چنان نیست که تو گمان می کنی به شکل تخت است. و لیکن آن چیزی است محدود که به اندازه در می آید و آفریده ایست که خدا آن را تدبیر می فرماید و پروردگار عزوجل تو مالک آن است نه آن که بر روی آن باشد؛ مانند بودن چیزی بر بالای چیزی و فرشتگان را به برداشتن آن امر فرموده و فرشتگان به وسیله قدرتی که به ایشان داده عرش را بر می دارند نصرانی گفت: راست گفتی خدا تو را رحمت کند.
4- امام علی علیه السلام- احمد بن محمّد برقی گوید: جاثلیق از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: به من بگو خدا عزوجل کجا است؟ فرمود: «این جا آن، جا بالا پایین فراگیرنده به ما و به همراه ما و این است کلام او نیست رازگویی سه کس جز آن که او چهارم آن ها است و نه پنج کس جز آن که او ششمی آن ها است و نه کمتر از آن و نه بیشتر جز آن که او به همراه آن ها است هرکجا باشند. (مجادله/7) و کرسی محیط به آسمان ها و زمین است: ﴿وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحتَ الثّرى﴾.
5- امام صادق علیه السلام- علاء مکفوف از یکی از یارانش نقل می کند از امام صادق علیه السلام پرسیده شد: زمین بر چیست؟ فرمود بر ماهی گفتند ماهی بر چیست؟ فرمود بر آب». گفتند: «آب بر چیست؟ فرمود بر ثری پرسیدند «ثری بر چیست؟ فرمود: «دانش دانشمندان در این جا پایان می یابد و از آن نمی گذرد».
اگر آشکارا سخن بگویی [یا پنهان] او اسرار پنهانی و پنهان تر از آن را نیز می داند. (7)
1- امام كاظم علیه السلام- عبدالله بن منصور از پدرش نقل می کند از امام کاظم علیه السلام درباره ی آیه: ﴿يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى﴾ سؤال کردم حضرت فرمود: من از پدرم سؤال کردم که او گفت، من از پدرم سؤال کردم و حضرت سجاد علیه السلام فرمود من از پدرم امام حسین که فرمود: من از رسول اکرم صلی الله علیه و آله راجع به این آیه سؤال کردم حضرت فرمود: من از خداوند متعال درباره ی این آیه ﴿يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أخفى﴾ سؤال کردم خداوند فرمود: «من در قلب آدم دو رقم رگ آفریده ام که با هوای اندگی به حرکت می آیند شاید مقصود این باشد که دل انسان هم به طرف اعمال نیک کشش دارد هم
ص: 183
يَتَحَرَ كَانَ بِشَيْءٍ مِنَ الْهَوَاءِ فَإِنْ يَكُنْ فِي طَاعَتِي كَتَبْتُ لَهُ حَسَنَاتٍ وَ إِنْ يَكُنْ فِي مَعْصِيَتِي لَمْ أَكْتُبْ عَلَيْهِ شَيْئاً حَتَّى يُوَاقِعَ الْخَطِيئَةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عَلَى مَا أَعْطَاكُمْ أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى قَالَ السِّرُّ مَا كَتَمْتَهُ فِي نَفْسِكَ وَ أَخْفَى مَا خَطَرَ بِبَالِكَ ثُمَّ أَنْسَيْتَهُ﴾. (2)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَولُهُ وَ إِنْ تَجْهَرُ بِالْقَوْل فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَى قَالَ السِّرُّ مَا أَخْفَيْتَهُ فِي نَفْسِكَ وَ أَخْفَى مَا خَطَرَ بِبَالِكَ ثُمَّ أَنْسِيتَهُ﴾. (3)
4- الرّضا علیه السلام- ﴿فَلَمْ يَكُنْ قِوامُ الْخَلْقِ وَ صَلَاحَهُمْ إِلَّا بِالْإِقْرَارِ مِنْهُمْ بِعَلِيمٍ خَبِيرٍ يَعْلَمُ السَّرَّ وَ أَخْفَى الله آمِرِ بِالصَّلَاحِ نَاهِ عَنِ الْفَسَادِ وَ لَا تَخْفَى عَلَيْهِ خَافِيَةُ لِيَكُونَ فِي ذَلِكَ انْزِجَارُ لَهُمْ عَمَّا يَخْلُونَ بِهِ مِنْ أَنْواع الْفَسادِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿الله لا إله إلا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الحسنى﴾ (8)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنى الَّتِي لَا يُسَمَّى بِهَا غَيْرُهُ وَهِيَ الَّتِي وَصَفَهَا فِي الْكِتَابِ فَقَالَ فَادْعُوهُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ جَهْلًا بِغَيْرِ عِلْمٍ فَالَّذِي يُلْحِدُ فِي أَسْمَائِهِ جَهْلًا بِغَيْرِ عِلْمٍ يُشرك وَهُوَ لَا يَعْلَمُ وَ يَكْفُرُ بِهِ وَ هُوَ يَظن أنه يُحْسِنُ﴾. (5)
* الوِلَايَةُ
1- الباقر علیه السلام- ﴿نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِى لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ وَاللَّهِ الْكَلِمَاتُ الَّتِي تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَيْهِ ... بنَا أَثْمَرَتِ الْأَشْجَارُ وَأَيْنَعَتِ الثَّمَارُ وَ جَرَتِ الْأَنْهَارُ وَنَزَلَ الْغَيْتُ مِنَ السَّمَاءِ وَ نَبَتَ عُشْبُ الْأَرْضِ﴾. (6)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿نَحْنُ الاسْمُ الْمَخْزُونُ الْمَكْنُونُ نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِى إِذَا سُئِلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا أَجَابَ نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْمَكْتُوبَةُ عَلَى الْعَرْشِ ... نَحْنُ وَ اللَّهِ الْكَلِمَاتُ الَّتِي تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَيْهِ﴾. (7)
ص: 184
به طرف بدی ها) که اگر حرکت و تصمیمش به طرف اطاعت باشد من برای او حسنات می نویسم و اگر به طرف گناه حرکت کرد تا وقتی که آن گناه را انجام نداده چیزی بر او نمی نویسم پس ای مؤمنین در مقابل این عطایای الهی در یاد او باشید.
2- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی این آیه پرسیدم: ﴿يَعلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى﴾ فرمود: «السِّرَّ؛ چیزی است که آن را در قلب خود پوشیده و محفوظ می داری». و أخفى آن چیزی است که به ذهنت خطور می کند سپس فراموش می کنی».
3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ إِنْ تَجْهَرُ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى؛ السر آن است که در قلب و نفس خود پنهان می کنی و أَخُفی آن است که از ذهنت عبور می کند و سپس از یادت می رود.
4- امام رضا علیه السلام- بنابراین استقامت خلق و صلاح حال آنان بسته به اعتقاد به خدایی است دانا و آگاه که از پنهان و آشکار با خبر است و به صلاح و درستی فرمان می دهد و از بدی و زشتی نهی می کند و هیچ چیز بر او پوشیده و پنهان نمی ماند؛ این اعتراف و اعتقاد خود سبب دوری جستن مردمان از انواع گوناگون فساد خواهد بود.
او خداوندی یگانه است که معبودی جز او نیست؛ و نیکوترین نام ها از آن اوست. (8)
1- امام صادق علیه السلام- وَ لَهُ الْأَسْماء الحسنی که غیر خداوند با این اسماء نامیده نمی شوند. و آن ها را در کتاب خود شرح داده و فرموده است: وَ لَهُ الْأَسْماءُ الحُسنی و کسانی را که در اسماء خدا تحریف می کنند و بر غیر او می نهند و شریک برایش قائل می شوند رها سازید. (اعراف/180) از روی نفهمی و نادانی و آن که به نادانی نام ناروا بر او نهد ندانسته مشرک می شود و به او کافر می گردد و می پندارد کار خوبی کرده است.
*ولایت
1- امام باقر علیه السلام- ما آن اسمای حسنی هستیم که خداوند عملی را از بندگان قبول نخواهد کرد مگر با معرفت ما به خدا قسم ما همان کلماتی هستیم که آدم از خدا فرا گرفت و خداوند توبه او را پذیرفت (بقره /37) به واسطه ی ما درختان میوه می دهد و میوه ها می رسد و نهرها جاری می گردد و باران از آسمان می بارد و گیاه در زمین می روید.
2- امام علی علیه السلام- ما همان اسمی هستیم که در خزانه ی الهی نهاده شده و پنهان است و ما همان الْأَسْماءُ الحسنی هستیم که وقتی به وسیله ی آن ها از خدای متعال درخواست شود، اجابت می کند. ما همان اسماء نوشته شده بر عرش الهی هستیم ... و ما همان کلماتی هستیم که آدم علیه السلام از پروردگارش دریافت کرد و خداوند توبه او را پذیرفت. (بقره /37)
ص: 185
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَا أَسْمَاءُ اللَّهِ الْحُسْنَى وَأَمْثَالُهُ الْعُلْيَا وَ آيَاتُهُ الْكُبْرَى﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَّ لِلَّهِ تِسْعَةَ وَ تِسْعِينَ اسْمَا مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّةِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسى﴾. (9)
5- على بن إبراهيم علیه السلام- ﴿وَ هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسى يَعْنِي قَدْ أَتَاكَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِذْ رَأى ناراً فَقَالَ لِأَهْلِهِ اسْكُنُوا إِنِّي آنَسْتُ نَاراً لَعَلِّي آتيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى﴾. (10)
1- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبى الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ آتِيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ يَقُولُ آتِيكُمْ بِقَبَسٍ مِنَ النَّارِ تَصْطَلُونَ مِنَ الْبَرْدِ وَ قَوْلِهِ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى كَانَ قَدْ أَخْطَأَ الطَّرِيقَ يَقُولُ أَوْ أَجِدُ عِنْدَ النَّارِ طَريقا﴾. (4)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿كَانَ مُوسَى رَجُلًا غَيُوراً لَا يَصْحَبُ الرِّفْقَةَ لِئَلَّا تَرَى امْرَأَتَهُ فَلَمَّا قَضَى- الأَجَلَ وَ فَارَقَ مَدْيَنَ خَرَجَ وَ مَعَهُ غَنَمْ لَهُ وَ كَانَ أَهْلُهُ عَلَى أَتَان وَ عَلَى ظَهْرِهَا جُوَالِقٌ لَهُ فِيهَا أَثَاثُ الْبَيْتِ فَأَضَلَّ الطَّريقَ فِي لَيْلَة مُظْلِمَة سَوْداءَ وَ تَفَرَّقَتْ مَاشِيَتُهُ وَ لَمْ تَنقَدِحْ زَنْدُهُ وَ امْرَأَتُهُ فِي الطَّلْق وَ رَأَى نَاراً مِنْ بَعِيدِ كَانَتْ عِنْدَ اللَّهِ نُوراً وَ عِنْدَ مُوسَى علیه السلام ناراً فَقَالَ عِنْدَ ذَلِكَ لِأَهْلِهِ وَ هِيَ بَنْتُ شُعَيْبِ علیه السلام كَانَ تَزَوَّجَهَا بِمَدْيَنَ: امْكُثُوا أَى الْزَمُوا مَكَانَكُمْ بِقَبَسٍ أَيْ بِشُعْلَةٍ أَقْتَبِسُهَا مِنْ مُعْظَم النَّارِ تَصْطَلُونَ بهَا أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى أَنْ هَادِياً يَدلُّنِي عَلَى الطَّرِيقِ أَوْ عَلَامَةٌ أَسْتَدِلُ عَلَيْهِ لِأَنَّ النَّارَ لَا تَخْلُو مِنْ أَهْلِ لَهَا وَنَاس عِنْدَهَا﴾. (5)
3- الباقر علیه السلام- ﴿فَلَمَّا قَضى مُوسَى علیه السلام الْأَجَلَ وَسارَ بِأَهْلِهِ نَحْوَ بَيْتِ الْمَقْدِسِ أَخْطَأَ الطَّرِيقَ لَيْلًا الةِ فَرَأَى ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ خَبَرٍ مِنَ الطَّرِيقِ فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى النَّارِ فَإِذَا شَجَرَةٌ تَضْطَرِمُ مِنْ أَسْفَلِهَا إِلَى أَعْلَاهَا فَلَمَّا دَنَا مِنْهَا تَأَخَّرَتْ عَنْهُ فَرَجَعَ وَ أَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً ثُمَّ دَنَتْ مِنْهُ الشَّجَرَةَ﴾. (6)
ص: 186
3- امام علی علیه السلام- من اسمای نیکو، مثل های برتر و نشانه های بزرگ خداوند هستم.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای تبارک و تعالی دارای نودونه نام است؛ هرکس آن ها را احصاء کند داخل بهشت شود.
و آیا خبر موسی به تو رسیده است؟ (9)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسى؛ یعنی خبر حضرت موسی به تو رسیده است.
هنگامی که [از دور] آتشی مشاهده کرد و به خانوادهی خود گفت: «اندکی درنگ کنید که من آتشی دیدم؛ شاید شعله ای از آن برای شما بیاورم یا به وسیله ی این آتش راهی پیدا کنم». (10)
1- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوجارود آمده است: امام باقر علیه السلام درباره ی آیه: ﴿آتِيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ يَقُولُ آتِيكُمْ بِقَبَس﴾ فرمود: برای شما پاره ای از آتش می آورم تا در برابر سرما خود را گرم کنید». و نیز درباره ی این آیه ﴿أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى﴾ فرمود: به واسطه ی آتش راهی می جوییم».
2- ابن عباس رحمه الله علیه- موسی علیه السلام مرد غیرتمندی بود و در سفر برای این که همسرش دیده نشود با جمع همراه نمی شد زمانی که مدت تعیین شده از طرف شعیب پدر زنش را به پایان رساند و از «مدین» بیرون آمد، همراه خود گوسفندی برد و خانواده اش را بر روی چهارپایی سوار کرد که در پشت آن جایگاهی بود و موسی اساس منزلش را در آن گذاشته بود. در یک شب تاریک موسی علیه السلام راه را گم کرد و چهارپایانی که همراهش بودند پراکنده شدند و چوب آتش زنش روشن نشد؛ در حالی که همسرش درد ولادت فرزند داشت موسی از دور آتشی دید که به گمان او آتش بود اما نزد خدا نور بود در این هنگام به همسرش دختر شعیب که در مدین با او ازدواج کرده بود، گفت: امکثوا؛ یعنی درجای خود بمانید. بقبس؛ یعنی شعله ای از آتش که با آن خودتان را گرم کنید. اَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى؛ یعنی راهنمایی که ما را به راه آشنا کند یا نشانه ای که به واسطه ی آن راه را پیدا کنیم چون همیشه آتش نشان دهنده ی مردمی است که آن را افروخته اند یا کنار آن هستند».
3- امام باقر علیه السلام- هنگامی که موسی علیه السلام مدت را تمام کرد و خانواده اش را به طرف بيت المقدس حرکت داد شبانه راه را گم کرد. از دور آتشی دید و به خانواده اش گفت: امكُثُوا إِنِّي آنسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرِ؛ هنگامی که به آتش نزدیک شد متوجه شد که یک درخت است که آتش از پایین آن تا بالای آن شعله می کشد. هنگامی که به آن نزدیک شد، عقب رفت و برگشت و در دلش احساس ترس کرد درخت به او نزدیک شد.
ص: 187
4- الباقر علیه السلام- ﴿فَأَقْبَلَ نَحْوَ النَّارِ يَقْتَبسُ- فَإِذَا شَجَرَةٌ وَ نَارُ تَلْتَهبُ عَلَيْهَا- فَلَمَّا ذَهَبَ نَحْوَ النَّارِ يَقْتَبِسُ مِنْهَا أَهْوَتْ إِلَيْهِ فَفَزِعَ مِنْهَا وَعَدَا وَ رَجَعَتِ النَّارُ إِلَى الشَّجَرَةَ، فَالْتَفَتَ إِلَيْهَا وَقَدْ رَجَعَتْ إِلَى الشَّجَرَةِ فَرَجَعَ الثَّانِيَةَ لِيَقْتَبِسَ فَأَهْوَتْ إِلَيْهِ فَعَدَا وَ تَرَكَهَا ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْهَا وَقَدْ رَجَعَتْ إِلَى الشَّجَرَةِ- فَرَجَعَ إِلَيْهَا الثَّالِثَةَ فَأَهْوَتْ إِلَيْهِ فَعَدَا وَ لَمْ يُعَقِّبْ أَنْ لَمْ يَرْجِعْ فَنَادَاهُ اللَّهُ أَنْ يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللهُ رَبُّ العالمين﴾. (1)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى بْن عِمْرَانَ خَرَجَ يقتبس لِأَهْلِهِ نَاراً فَكَلَّمَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجَعَ نَبيّا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿فلما أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَى﴾ (11)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا تَوَجَّهَ نَحْوَ النَّارِ فَإِذَا النَّارُ فِي شَجَرَة عَنَّابِ فَوَقَفَ مُتَعَجِّباً مِنْ حُسْنٍ ضَوْءِ تِلْكَ تلك النَّارِ وَ شِدَّة خُضْرة تلك الشَّجَرَةَ فَسَمِعَ النداء مِنَ الشَّجَرَةِ يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا رَبُّكَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى﴾. (12)
قوله تعالى: ﴿وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحَى﴾. (13)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿فَلَمَّا انْتَهَى المُوسى علیه السلام إِلَى النَّارِ فَإِذَا شَجَرَةٌ تَضْطَرِمْ مِنْ أَسْفَلِهَا إِلَى أَعْلَاهَا فَلَمَّا دَنَا مِنْهَا تَأَخَّرَتْ عَنْهُ فَرَجَعَ وَ أَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً ثُمَّ دَنَتْ مِنْهُ الشَّجَرَةُ [ف] نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَ لَيُعَقِّبْ فَإِذَا حَيَّةٌ مِثْلُ الْجَدَعِ لِأَنْيَابهَا صَرِيرُ يَخْرُجُ مِنْهَا مِثْلُ لَهَبِ النَّارِ فَوَلَّى مُدبراً فَقَالَ لَهُ رَبُّهُ عَزَّوَجَلَّ ارْجِعْ فَرَجَعَ وَ هُوَ يَرْتَعِدُ وَ رَكْبَتَاهُ تَصْطَكَان فَقَالَ إِلَهَى هَذَا الْكَلَامُ الَّذِي أَسْمَعُ كَلَامُكَ قَالَ نَعَمْ فَلَا تَخَفْ فَوَقَعَ عَلَيْهِ الْأَمَانُ فَوَضَعَ رجْلَهُ عَلَى ذَنَبهَا ثُمَّ تَنَاوَلَ لِحْيَتَهَا فَإِذَا يَدُهُ فِي شُعْبَة الْعَصَا قَدْ عَادَتْ عَصَا﴾. (4)
ص: 188
4- امام باقر علیه السلام- ناگهان درختی را دید که آتش از آن زبانه می کشید، به جانب آن درخت رفت تا مشعلی از آن برگیرد آتش به جانب او حرکت کرد موسی علیه السلام ترسید و بازگشت، اما دوباره آتش به روی درخت رفت و موسی علیه السلام دوباره به خود جرأت داد که به آن نزدیک شود و این ماجرا سه بار تکرار شد بار سوم موسی علیه السلام ترسید اما بازنگشت در همان دم خدای سبحان به او ندا داد.
5- امام علی علیه السلام- در ناامیدی امید بیشتری است؛ موسی بن عمران رفت تا برای خاندانش آتش بیاورد؛ خدای عزوجل با او سخن گفت و با مقام نبوّت برگشت.
هنگامی که نزد آتش آمد ندا داده شد که ای موسی (11)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- هنگامی که به آتش نگریست متوجه شد که آتش در درخت انگور است. از زیبایی نور آتش و شدت سبزی درخت تعجب کرد در این هنگام این نداء را از درخت شنید ای موسی من پروردگار توام. (طه/12).
من پروردگار تو هستم؛ کفش هایت را بیرون آر، که تو در سرزمین مقدس «طوی» هستی. (12)
و من تو را [برای مقام رسالت] برگزیدم؛ اکنون به آن چه بر تو] وحی می شود، گوش فرا ده. (13)
1-1- امام باقر علیه السلام- چون به آتش رسید دید درختی از بن تا شاخه روشن و فروزان است چون به آن نزدیک شد آتش از او واپس ،رفت برگشت و در خود احساس ترسی کرد سپس آن درخت به وی نزدیک شد؛ از کرانه راست دره در آن سرزمین پر برکت، از میان یک درخت ندا داده شد که ای موسی! منم خداوند پروردگار جهانیان عصایت را بیفکن هنگامی که عصا را افکند و دید همچون ماری با سرعت حرکت می کند ترسید و به عقب برگشت. (قصص /31-30) ناگاهان تبدیل به ماری شد مانند تنهی خرما که دندان هایش آواز قلم نویسندگی می کرد و از دهانش شراره ی آتش می جهید؛ موسی پشت کرده دور می شد پروردگار عزوجل فرمود: «برگرد». برگشت و به خود می لرزید و زانوهایش به هم می خورد؛ عرض کرد: «ای معبود من این سخنی که می شنوم سخن توست»؟ فرمود: آری، نترس آسوده شد و پای خود را بر دم آن مار نهاد و زیر گلویش را گرفت به ناگاه دستش بر قبضه ی عصا بود و به صورت عصا برگشت.
ص: 189
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ مُوسَى لَمَّا نُودِيَ مِنَ الشَّجَرَةَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ أَسْرَعَ الْإِجَابَةَ وَ تَابَعَ الله التَّلْبيَةَ وَ قَالَ إِنِّي أَسْمَعُ صَوْتِكَ وَ أُحِسُّ وَجْسَكَ وَ لَا أَرَى مَكَانَكَ فَأَيْنَ أَنْتَ فَقَالَ أَنَا فَوْقَكَ وَ تَحْتَك وَ أَمَامَک وَ خَلْفَكَ وَ مُحِيطُ بك وَ أَقْرَبُ إِلَيْكَ مِنْ نَفْسِكَ﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿جَاءَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ إِلَى مُوسَى علیه السلام وَ هُوَ يُنَاجِي رَبَّهُ، فَقَالَ لَهُ مَلَكُ مِنَ الْمَلَائِكَة وَيْلَكَ مَا تَرْجُو مِنْهُ وَ هُوَ عَلَى هَذِهِ الْحَالَة يُنَاجى رَبَّهُ، فَقَالَ أَرْجُو مِنْهُ مَا رَجَوْتُ مِنْ أبِيهِ آدَمَ وَهُوَ فِي الْجَنَّة﴾. (2)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ الصَّادِقُ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَى علیه السلام فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى قَالَ كَانَتَا مِنْ جِلْدِ حِمَارِ مَيِّتِ﴾. (3)
2-2- المهدی- ﴿سَأَلَ سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ القائم عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى لِنَبِيِّهِ مُوسَى علیه السلام فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى فَإِنَّ فُقَهَا الْفَرِيقَيْنِ يَزْعُمُونَ أَنَّهَا كَانَتْ مِنْ إِهَابِ الْمَيْنَةِ فَقَالَ اللَّهِ مَنْ قَالَ ذَلِكَ فَقَدِ افْتَرَى عَلَى مُوسَى وَاسْتَجْهَلَهُ فِي نُبُوَّتِهِ إِنَّهُ مَا خَلَا الْأَمْرُ فِيهَا مِنْ خَصْلَتَيْنِ إِمَّا أَنْ كَانَتْ صَلَاةُ مُوسَى علیه السلام فِيهَا جَائِزَة أَوْ غَيْرَ جَائِزَة فَإِنْ كَانَتْ جَائِزَةٌ فِيهَا فَجَازَ لِمُوسَى علیه السلام ي أَنْ يَكُونَ يَلْبَسُهَا فِي تِلْكَ الْبُقْعَة وَإِنْ كَانَتْ مُقَدَّسَةٌ مُطَهَّرَةٌ وَإِنْ كَانَتْ صَلَاتُهُ غَيْرَ جَائِزَةً فِيهَا فَقَدْ أَوْجَبَ أَنَّ مُوسَى علیه السلام لَمْ يَعْرِفِ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَلَمْ يَعْلَمْ مَا جَازَتِ الصَّلَاةُ فِيهِ مِمَّا لَمْ تَجْزْ وَ هَذَا كُفْرُ قُلْتُ فَأَخْبِرْنِي يَا مَوْلاىَ عَن التَّأويل فِيهِمَا قَالَ إِنَّ مُوسَى علیه السلام كَانَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ فَقَالَ يَا رَبِّ إِنِّى أَخْلَصْتُ لَكَ الْمَحَبَّةَ مِنِّى وَ غَسَلْتُ قَلْبِي عَمَّنْ سِوَاكَ وَ كَانَ شَدِيدَ الْحُبِّ لِأَهْلِهِ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ أَي انْزِعُ حُبَّ أَهْلِكَ مِنْ قَلْبكَ إِنْ كَانَتْ مَحَبَّتُكَ لِي خَالِصَةً وَ قَلْبُكَ مِنَ الْمَيْلِ إِلَى مَنْ سِوَاىَ مَشْعُولًا الْخَبَرَ﴾. (4)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَى علیه السلام فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ قَالَ يَعْنِي ارْفَعْ خَوْفَيْكَ يَعْنِي خَوْفَهُ مِنْ ضِيَاعِ أَهْلِهِ وَ قَدْ خَلَّفَهَا بِمَخْضِ وَ خَوْفَهُ مِنْ فِرْعَوْنَ﴾. (5)
ص: 190
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- زمانی که از ناحیه ی درخت به موسی علیه السلام ندا داده شد: فَاخْلَعْ نَعْلَيكَ؛ به سرعت اجابت کرد و لبیک را تکرار کرد و گفت: من صدای تو را می شنوم و حضورت را حس می کنم ولی جای تو را نمی بینم تو کجایی؟ خدای متعال پاسخ داد من بالای سر تو و پایین تو و روبروی تو و پشت سرت .هستم به تو احاطه دارم و از خودت به تو نزدیکترم».
3-1- امام صادق علیه السلام- ابلیس که نفرین خداوند بر او باد در حالی که موسی علیه السلام به مناجات با پروردگارش مشغول بود نزد او رفت پس یکی از ملائکه به ابلیس گفت: «وای بر تو از او چه می خواهی»؟ مگر نمی بینی که او به مناجات با پروردگارش مشغول است؟ ابلیس گفت از او همان چیزی را می خواهم که از پدرش آدم آن زمان که در بهشت بود، می خواستم».
1-2- امام صادق علیه السلام- خدای متعال به موسی فرمود: ﴿فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى﴾ چرا که کفش های موسی از پوست مردار الاغ بود.
2-2- امام مهدی علیه السلام- سعد بن عبدالله گوید: از حضرت مهدی در مورد آیه: ﴿فاخلع نعليك إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوی﴾ پرسیدم چون همه ی فقها معتقدند که جنس آن ها از پوست مردار بوده است». امام مهدی فرمود: هر کس چنین حرفی را زده باشد به تحقیق بر موسی علیه السلام افترا زده است و او را در نبوتش زیر سؤال برده است این جا دو صورت امکان دارد یا این که نماز موسی علیه السلام در آن جایز بوده است یا نه اگر جایز بوده پس برای موسی علیه السلام جایز بوده که آن ها را در آن مکان بپوشد هرچند که مکان مقدس و مطهری بوده است؛ و اگر نماز در آن جایز نبوده است پس لازم می آید که- بگوییم- موسی حلال و حرام را تشخیص نمی داده و نمی دانسته است که نماز در چه چیزی جایز است و در چه چیزی جایز نیست و این کفر است. سپس گفتم: ای مولای من تأویل این دو را برایم بگو؟ پس فرمود موسی در یک مکان مقدس قرار داشت و فرمود: خداوندا من محبّت به عشقم را مختص به تو کردم و قلبم را از هر آن چه که غیر از تو باشد پاک کردم و موسی آن موقع خانواده اش را زیاد دوست داشت. خداوند به او فرمود: «فَاخْلَعْ نَعْلَیكَ» یعنی عشق به خانواده ات را از قلبت بیرون کن اگر واقعا عشق تو به من خالص است و قلبت به غیر از من اشتیاقی ندارد.
3-2- امام صادق علیه السلام- خدا به موسی علیه السلام در این آیه فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ، فرمود: «یعنی از دوگونه ترس خود دست بردار؛ یکی ترس از مردن همسرش که در حالت وضع حمل او را ترک گفته بود و دیگری ترس از فرعون».
ص: 191
1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- يزيد بن سَلَام أَنَّهُ سَألَ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فقال أخبرني: ﴿عَنِ الْوَادِي الْمُقَدَّسِ لِمَ سُمِّيَ الْمُقَدَّسَ قَالَ لِأَنَّهُ قُدَّسَتْ فِيهِ الْأَرْوَاحُ وَ اصْطَفِيَتْ فِيهِ الْمَلَائِكَةُ وَ كَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ مُوسى تكليماً﴾. (1)
2-3- الكاظم علیه السلام- ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ كُنْتُ مَعَ مُوسَى مِنِّي ثُمَّ سَبَقَنِي إِلَى دَارِهِ بِمَكَّةَ وَ أَتَيْتُهُ و قَدْ صَلَّى الْمَغْرِبَ فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى فَخَلَعْتُ نَعْلِي وَ جَلَسْتُ مَعَه﴾. (2)
3-3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ أَى الْمُبَارَكِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِنَّني أَنَا اللهُ لا إِلَهَ إِلا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري﴾. (14)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخفيها لِتُجرى كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى﴾. (15)
قوله تعالى: ﴿فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْها مَنْ لا يُؤْمِنُ بِها وَاتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدی (16)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِذَا فَاتَنكَ صَلَاةُ فَذَكَرْتَهَا فِي وَقْتِ أُخْرَى فَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّكَ إِذَا صَلَّيْتَ الَّتِي فَاتَتْكَ كُنْتَ مِنَ الْأُخْرَى فِي وَقْتِ فَابْدَأَ بِالَّتِي فَاتَتْكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي وَ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّكَ إِذَا صَلَّيْتَ الَّتِي فَاتَتْكَ فَاتَتْكَ الَّتِي بَعْدَهَا فَابْدَأَ بِالَّتِي أَنْتَ فِي وقُتِهَا فَصَلِّهَا ثُمَّ أَقِمِ الأُخْرَى﴾. (4)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ نَامَ عَنْ صَلَاةِ أَوْ نَسِيَهَا فَلْيَقْضِهَا إِذَا ذَكَرَهَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾. (5)
ص: 192
1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- در روایت ابن سلام آمده است از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی علت نامگذاری الوادِ المُقَدَّس پرسش شده، آن حضرت می فرماید: «مقدس بودن آن وادی به جهت تزکیه و تقدیس روح ها در آن مکان و ارسال ملائکه در آن جا و وقوع تکلّم خداوند با موسی است».
2-3- امام کاظم علیه السلام- علی بن حمزه گوید: با امام موسی کاظم علیه السلام در منی بودیم، سپس حضرت، زودتر به مكه رفت و ما نیز به دنبال او .رفتیم وقتی که نماز مغرب را خوانده بود بر او وارد شدیم، فرمود: ﴿فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ المُقَدَّسِ﴾ [طُوى] من نیز کفش هایم را درآورده و نشستم».
3-3- ابن عباس رحمه الله علیه- إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ یعنی در وادی مبارک هستی.
منم خداوند یگانه؛ معبودی جز من نیست؛ مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من بپادار. (14)
به یقین قیامت خواهد آمد؛ می خواهم آن را پنهان کنم، تا هر کس در برابر سعی و کوشش خود جزا داده شود. (15)
پس مبادا کسی که به آن ایمان ندارد و از هوس های خویش پیروی می کند، تو را از آن باز دارد؛ که هلاک خواهی شد. (16)
1-1- امام باقر علیه السلام- هرگاه نمازی از تو قضا شد و آن را در وقت دیگری به یاد آوردی، پس اگر برای تو یقین حاصل شد که اگر نماز قضا شده را بخوانی هنوز برای اقامه ی نماز بعدی وقت داری، نخست نماز قضا را به جای آور؛ چرا که خدای متعال می فرماید: ﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي﴾ اما هرگاه یقین داشتی نمازی که از تو فوت شده و می خواهی آن را به جای آوری، با اقامه آن، نماز بعدی را از دست می دهی نخست با آن نمازی آغاز کن که در وقت آن هستی و سپس نماز دیگر (قضا) را به جای آور.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس خواب باشد یا نماز را فراموش کند پس از بیداری یا هوشیاری آن را بجا آورد؛ زیرا که خداوند عزوجل می فرماید: ﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي﴾.
ص: 193
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ نَسِيَ شَيْئاً مِنَ الصَّلَاةِ فَلْيُصَلِّهَا إِذَا ذَكَرَهَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي﴾. (1)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَنَس أَنَّ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: مَنْ نَسِيَ صَلَاةَ فَلْيُصَلِّهَا إِذَا ذَكَرَهَا لَا كَفَّارَةَ لَهَا غَيْرُ ذلِكَ وَ قَرَأَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي﴾. (2)
5-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وأقيم الصَّلاةَ لِذِكْرِي قَالَ إِذا نَسِينَهَا ثُمَّ ذكرتها فَصَلِّهَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ ما تِلكَ بيَمينِكَ يا مُوسى﴾. (17)
1- الباقر علیه السلام- ﴿فَنَادَاهُ اللَّهُ أَنْ يَا مُوسى علیه السلام إِنِّي أَنَا اللهُ رَبُّ الْعالَمينَ قَالَ مُوسَى علیه السلام فَمَا الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ قَالَ اللَّهُ: مَا فِي يَمِينِكَ يَا مُوسى قالَ هِيَ عَصايَ ... قالَ أَلْقِها يَا مُوسَىٰ فَأَلْقاهَا فَصَارَتْ حَيَّةٌ تَسْعَى فَفَرْعَ مِنْهَا مُوسَى وَ عَدَا﴾. (4)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ الَّتِي أَسْرى بى إِلَى السَّمَاءِ وَقَفَ جَبْرَائِيلُ فِي مَقَامِهِ وَ غِبْتُ عَن تَحِيَّة كُلِّ مَلَكِ وَ كَلَامِهِ وَ صِرْتُ بِمَقَامِ انْقَطَعَ عَنِّى فِيهِ الْأَصْوَاتُ وَ تَسَاوَى عِنْدِي الْأَحْيَاءُ وَ الْأَمْوَاتُ اضْطَرَبَ قَلْبی وَ تُضَاعَفُ كَرْبى فَسَمِعْتُ مُنَادِياً يُنَادِى بِلُغَة عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام: قِف يَا مُحَمَّد فَإِنَّ رَبَّكَ يُصَلِّي. قُلْتُ: كَيْفَ يُصَلِّى وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنِ الصَّلوةَ لَأَحَدِ؟ وَكَيْفَ بَلَغَ عَلَى القِيهِ هَذَا الْمَقَامَ؛ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: اقْراً يَا مُحَمَّدَ هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الي النُّورِ وَ صَلَاتِي رَحمَةُ لَكَ وَ لِأُمَّتِكَ فَأَمَّا سَمَاعُكَ صَوْتَ عَلِيٍّ ا فَإِنَّ أَخَاكَ مُوسَى بْن عِمْرَانَ أَ لَمَّا جَاءَ جَبَلَ الطُّورِ وَ عَايَنَ مَا عَايَنَ مِنْ عِظَمِ الْأُمُورِ أَذْهَلَهُ مَا رَآهُ عَمَّا يُلْقَى إِلَيْهِ فَشَعَلْتُهُ عَنِ الْهَيْبَة بذِكْرِ اللَّهِ أَحَبَّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْهِ وَهِيَ الْعَصَا إِذْ قُلْتُ لَهُ وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى وَ لَمَّا كَانَ عَلَى أَحَبَّ النَّاسِ إِلَيْكَ نَادَيْنَاكَ بِلْغَتِهِ وَ كَلَامِهِ لِيُسْكَنَ مَا بِقَلْبِكَ مِنَ الرغب وَلِتَفْهَمَ مَا يُلْقَى إِلَيْكَ﴾. (5)
ص: 194
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- اگر کسی چیزی از نماز را فراموش کرد هر زمان که یادش آمد آن را به جای آورد؛ چون خدای عزوجل می فرماید: ﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي﴾.
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- انس گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر کسی نمازی را فراموش کرد، هر زمان که یادش آمد آن را به جای آورد که هیچ کفّاره ای جز به جای آوردن آن ندارد. سپس این آیه را قرائت کرد: ﴿أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي﴾.
5-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري؛ اگر نماز را فراموش کردی و سپس به یاد آوردی، پس آن را به جای آور.
و آن چیست در دست راست تو ای موسی؟ (17)
1- امام باقر علیه السلام- در همان دم خدای سبحان به او ندا کرد ای موسی منم الله، پروردگار جهانیان (قصص/ 30). موسی علیه السلام گفت: «دلیل بر این سخن چیست»؟ خطاب رسيد: ﴿وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسى قالَ هِيَ عَصايَ﴾؛ فرمود: عصایت را بیانداز وقتی موسی عصا را به زمین انداخت، ناگهان به صورت ماری جهنده در آمد موسی علیه السلام ترسید و فرار کرد.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- در آن شبی که مرا به معراج بردند، جبرئیل در جایگاه خود ایستاد و دیگر درود فرشتگان و سخن آنان را نمی شنیدم و به مقام و جایگاهی رسیده بودم که دیگر صدایی به گوش نمی رسید و در نظرم مردگان و زندگان یکسان بودند قلبم به شماره افتاد و اندوهم افزون شد. در این هنگام صدای ندا دهنده ای را شنیدم که با صدای علی بن ابی طالب علیه السلام این ندا را سر داد: «بایست ای محمد پروردگارت بر تو سلام و درود می فرستد» گفتم: چگونه درود می فرستد و حال آن که او را به درود بر کسی نیاز نیست و چگونه علی به این جایگاه رسیده است؟ پس خداوند متعال:فرمود: «بخوان ای محمد او کسی است که بر شما درود و رحمت می فرستد، و فرشتگان او [نیز] برای شما تقاضای رحمت می کنند تا شما را از ظلمات [جهل و شرک گناه] به سوی نور [ایمان و علم و تقوا] رهنمون گردد. (احزاب/ 43) سلام من همان رحمتم بر تو و امّت توست و اما این که صدای علی را شنیدی پس همانا برادرت موسی بن عمران علیه السلام نیز آن هنگام که به کوه طور رسید و با چشم خود هر آن چه از عظمت [وحی] بود را دید او را مبهوت نمود و آن چه را که می دید، او را از آن چه به او می شد، گفته غافل ساخت پس برترین چیزها در نزد او یعنی عصا او را از هیبت ذکر خدا غافل نمود. از همین روی به او گفتم وَ ما تِلْكَ بِيَمينِكَ يا مُوسی و چون برای تو نیز محبوب ترین انسان ها علی بن ابی طالب است پس تو را با زبان و کلام او خطاب کردیم تا دلت از رعب در امان باشد و آرام گیرد و آن چه را به تو وحی می کنیم، دریابی.
ص: 195
قوله تعالى: ﴿قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّوُا عَلَيْهَا وَ أَهُشُ بِها عَلى غَنَمِي وَلي فيها مَارِبُ أُخرى﴾ (18)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانَتْ عَصَا مُوسَى علیه السلام لآدَمَ فَصَارَتْ إِلَى شُعَيْبِ علیه السلام ثُمَّ صَارَتْ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَإِنَّهَا لَعِنْدَنَا وَإِن عَهْدِى بِهَا آنفاً وَ هِيَ خَضْرَاءُ كَهَيْتَتِهَا حِينَ انْتُزِعَتْ مِنْ شَجَرَتِهَا وَإِنَّهَا لَتَنْطِقُ إِذَا اسْتُنْطِقَتْ أَعِدَّتْ لِقَائِمِنَا لَمْ يَصْنَعُ بهَا مَا كَانَ يَصْنَعُ مُوسَى وَ إِنَّهَا لَتَرُوعُ وَتَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ وَتَصْنَعُ مَا تُؤْمَرُ بِهِ إِنَّهَا حَيْثُ أَقْبَلَتْ- تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ يُفْتَحُ لَهَا شُعْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا فِي الْأَرْضِ وَ الْأَخْرَى فِى السَّقْفِ وَبَيْنَهُمَا أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ بِلِسَانِهَا﴾. (1)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ الَّتِي أَسْرِىَ بى إِلَى السَّمَاءِ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: فَإِنَّ أَخَاكَ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ لَمَّا جَاءَ جَبَلَ الطُّورِ وَ عَايَنَ مَا عَايَنَ مِنْ عِظَمِ الْأَمُورِ أَذْهَلَهُ مَا رَآهُ عَمَّا يُلْقَى إِلَيْهِ فَشَغَلْتُهُ عَنِ الْهَيْبَةِ بِذِكْرِ اللَّهِ أَحَبَّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْهِ وَهِيَ الْعَصَا إِذْ قُلْتُ لَهُ وَ مَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا موسي﴾. (2)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَصا مُوسَى علیه السلام قَضِيبُ آس مِنْ غَرْسُ الْجَنَّةَ أَتَاهُ بِهَا جَبْرَئِيلُ ما تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ وَ هِيَ وَ تَابُوتُ آدَمَ فِي بُحَيْرَةِ طَبَرِيَّةَ وَ لَنْ يَبْلَيَا وَ لَنْ يَتَغَيَّرًا حَتَّى يُخْرِجَهُمَا الْقَائِمُ علیه السلام إِذَا قام﴾. (3)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن أبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: خَرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام ذَاتَ لَيْلَة بَعْدَ عَتَمَة وَ هُوَ يَقُولُ هَمْهَمَةً هَمْهَمَةً وَ لَيْلَةً مُظْلِمَةً خَرَجَ عَلَيْكُمُ الْإِمَامُ عَلَيْهِ قَمِيصِ آدَمَ وَ فِي يَدِهِ خَاتَمُ سليمان علیه السلام وَ عَصَا مُوسَى علیه السلام﴾. (4)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَلْوَاحُ مُوسَى عِنْدَنَا وَ عَصَى مُوسَى عِنْدَنَا وَنَحْنُ وَرَثْنَا النَّبِى صلی الله علیه و آله﴾. (5)
ص: 196
گفت: این عصای من است؛ بر آن تکیه می کنم، برگ درختان را با آن برای گوسفندانم فرو می ریزم؛ و من در آن منافع دیگری نیز دارم». (18)
1-1- امام باقر علیه السلام- عصای موسی متعلق به آدم علیه السلام بود سپس به شعیب علیه السلام و سپس به موسی بن عمران رسید و در حال حاضر نیز نزد ماست که در همین گذشته نزدیک نیز آن را دیدم آن عصا همچنان سبز و تازه است گویی آن را به تازگی از درخت کنده باشی وقتی از آن بخواهی به حرف می آید این عصا آماده شده است برای آن که به دست قائم ما برسد تا همان کاری را کند که موسی با آن کرد. این عصا ترسناک و شگفت انگیز است و آن چه را به دروغ بافته اند در کام خود فرو می بلعد و هرآن چه به آن امر می شود انجام می دهد. به هرجا رو کند، دروغ های آنان را در کام خود می کشد دو شعبه از آن گشوده می شود: یکی بر زمین و دیگری بر سقف. طوری که فاصله ی آن دو شعبه از هم به چهل ذرع می رسد و مانند اژدها هر آن چه به ناحق و دروغ باشد، می بلعد.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در آن شبی که مرا به معراج بردند ... خداوند متعال فرمود: «... همانا برادرت موسی بن عمران علیه السلام نیز آن هنگام که به کوه طور رسید و با چشم خود هرآن چه از عظمت [وحی] بود را دید او را مبهوت نمود و آن چه را که می دید او را از آن چه به او گفته می شد، غافل ساخت. پس برترین چیزها در نزد او یعنی عصا او را از هیبت ذکر خدا غافل نمود. از همین روی به او وحی کردم: وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسى».
3-1- امام صادق علیه السلام- عصای موسی علیه السلام از شاخه درخت آس مورد از درخت های بهشت بود که وقتی موسی رو به جانب مدین نمود، جبرئیل آن را به او داد عصای موسی علیه السلام و تابوت آدم ا هر دو در دریاچه ی طبریه هستند که نه پوسیده می شوند و نه تغییر شکل می دهی تا این که چون امام قائم قیام ،کند، آن دو را بیرون آورد.
4-1- امام علی علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است امیرالمؤمنین علیه السلام شبی بر اصحابش که در مکانی گردآمده بودند وارد شد در حالی که می فرمود: «همهمه ای همهمه ای در شبی تاریک؛ امامتان بر شما وارد شده و حال آن که پیراهن آدم را بر تن و انگشتری سلیمان ا را در انگشت و عصای موسی علیه السلام را در دست دارد».
5-1- امام صادق علیه السلام- ابوحمزه ثمالی گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «لوح های موسى علیه السلام نزد ماست عصای موسی علیه السلام نیز نزد ماست. ما وارثان پیامبرانیم».
ص: 197
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَن جابر بن يَزِيدَ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: ... أ لَمْ تَسْمَعْ قَوْلَ رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَتَبْلُغَنَّ الْأَسْبَابَ وَاللَّهِ لَتَرْكَبَنَّ السَّحَابَ وَاللَّهِ لَتُؤْتَنَ عَصَا مُوسَى علیه السلام وَ اللَّهِ لَتُعْطَنَّ خَاتَمَ سُلَيْمَان رحمه الله علیه﴾. (1)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبي الْجَارُود عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَ أَهُشُ بِها عَلَى غَنَمِي يَقُولُ أَخْبِطُ بِهَا الشَّجَرَ لِغَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَارِبُ أُخْرى فَمِنَ الْفَرَقِ لَمْ يَسْتَطِعِ الْكَلَامَ فَجَمَعَ كَلَامَهُ فَقَالَ وَ لِي فِيها مَآرِبُ أُخْرِى يَقُولُ حَوَائِجُ أُخْرَى﴾. (2)
8-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَلِي فِيهَا مَارِبُ أُخْرَى أَيْ حَاجَاتِ أَخَرُ قَالَ ابْنُ عَبَّاسِ رحمه الله علیه كَانَ يَحْمِلُ عَلَيْهَا زادَهُ وَيَرْكزُهَا فَيَخْرُجُ مِنْهَا الْمَاء وَيَضْرِبُ بهَا الْأَرْضِ فَيَخْرُجُ مَا يَأْكُلِّ وَكَانَ يَطْرُدُ بِهَا السَّبَاعَ وَإِذَا ظَهَرَ عَدُوٌّ حَارَبَتْ وَإِذَا أَرَادَ الِاسْتِقَاءَ مِنْ بُتْر طَالَتْ وَ صَارَتْ شُعْبَتَاهَا كَالدَّلُو وَكَانَ يُظْهرُ عَلَيْهَا كَالشَّمْعَة فَيُضِيءُ لَهُ اللَّيْلَ وَ كَانَتْ تَحْرُسُهُ وَ تُؤْنِسُهُ وَ إِذَا طَالَتْ شَجَرَةُ حَنَّاهَا بِمِحْجَنِهَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿قالَ الْقِها يا موسى﴾. (19)
قوله تعالى: ﴿فَالْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى﴾. (20)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَأَلَ عَبد الله بن السَّلَام عَن النَّبيِّ صلى الله عليه وآله وسلم يَا مُحَمَّد فَأَخْبِرْنِي عَنْ مَخْلُوقَ أَوَّلُهُ عُودُ وَ آخِرُهُ رُوحُ قَالَ يَا ابْنَ سَلَام تِلْكَ عَصا موسى بن عمران علیه السلام أمره الله أنْ يُلْقِيهَا فِي بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سيرتها الأولى﴾. (21)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَن العَلَاءِ عَن مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ قَالَ اللهُ مَا فِي يَمِينِكَ يَا مُوسَى علیه السلام قالَ هِيَ عَصايَ. قالَ أَلْقِها يا مُوسى فَأَلْقاها فَصَارَتْ حَيَّةً فَفَزِعَ مِنْهَا مُوسَى علیه السلام لَهِ وَ عَدَا فَنَادَاهُ اللَّهُ خُذها وَ لا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الآمِنِينَ﴾. (5)
ص: 198
6-1- امام باقر علیه السلام- جابر بن یزید گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: آیا نشنیده ای که رسول خدا [به امیرالمؤمنین علیه السلام] فرمود: «قسم به خدا که انگشتر سلیمان علیه السلام را برایت می آورند و قسم به خدا که عصای حضرت موسی به تو داده می شود.
7-1- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوجارود آمده است: امام باقر علیه السلام فرمود: ﴿وَ أَهُشُ بِها عَلى غَنَمي﴾ به وسیله ی آن از درخت برای گوسفندانم برگ می تکانم. و لي فيها مَارِبُ أُخرى؛ از ترس دیگر توانایی سخن گفتن نداشت، پس سخنش را به این جمله ختم کرد و گفت: وَلي فيها مَآرِبُ أُخْرى در این عصا برایم کارهای دیگری نیز هست.
8-1- ابن عباس رحمه الله علیه- موسی توشه راهش را بر آن عصا حمل می کرد آن را می فشرد و از آن آب خارج می شد عصا را به زمین میزد و از زمین چیزهایی می رویید که از آن تناول می کرد. به وسیله ی آن حیوانات وحشی را دور می کرد اگر دشمنی پیدا می شد عصا مقابله می کرد. و زمانی که موسی قصد داشت از چاهی آب بکشد عصا طولانی می شد و دو شاخه ی آن شبیه دلو می شد. همچنین هنگام شب روشنایی مانند شمع بر بالای آن ظاهر می شد و شب را بر او روشن می کرد. عصا از موسی حراست می کرد و همدم او بود و زمانی که درختی بلند می شد موسی علیه السلام آن را با کجی سرعصا کوتاه می کرد.
*گفت: ای موسی! آن را بیفکن». (19)
پس موسی آن (عصا) را افکند و ناگهان اژدهایی شد که به هر سو می شتافت.
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن سلام پرسید: ای محمد صلی الله علیه و آله به من بگو: «کدام آفریده آغازش چوب بود و سرانجامش جان»؟ حضرت فرمود: عصای موسی بن عمران که خداوند به او دستور داد آن را در بیت المقدس بیفکند و ناگهان به ماری جهنده تبدیل شد.
گفت: آن را بگیر و نترس به زودی آن را به صورت اولش باز می گردانیم». (21)
1- امام باقر علیه السلام- محمد نقل می کند امام باقر علیه السلام فرمود: خدای متعال فرموده است: ﴿قالَ أَلْقِها یا موسی﴾؛ وقتی موسى علیه السلام عصا را به زمین انداخت ناگهان به صورت ماری جهنده در آمد، موسی علیه السلام ترسید و فرار کرد، خداوند او را ندا داد آن را بگیر و نترس؛ چون تو در امان هستی».
ص: 199
2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَنَادَاهُ اللَّهُ خُذْهَا وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سيرتها الأُولى فَرَجَعَ مُوسَى علیه السلام وَ لَفَّ عَلَى علیه السلام يَدِهِ عَبَاءَةَ كَانَتْ عَلَيْهِ ثُمَّ أَدْخَلَ يَدَهُ فِي فَمِهَا فَإِذَا هِيَ عَمَّا كَمَا كَانَت﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلى جَناحِكَ تَخْرُجُ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخرى﴾ (22)
1- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ عَزَّوَجَلَّ فِي قِصَّة مُوسَى علیه السلام أَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ يَعْنِي مِنْ غَيْر مَرض﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿أنَّ مُوسَى علیه السلام كَانَ شَدِيدَ السُّمْرَةِ فَأَخْرَجَ يَدَهُ مِنْ جَيْبِهِ فَأَضَاءَتْ لَهُ الدُّنْيَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الكُبرى﴾. (23)
قوله تعالى: إِذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى﴾. (24)
1- أمير المؤمنين علیه السلام - ﴿مَا لِلَّهِ آيَةُ أَكْبَرُ مِنّى﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي﴾. (25)
قوله تعالى: ﴿وَيَسر لي أمري﴾. (26)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثَّمَالِيِّ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام إِذَا أَرَدْتَ الْمَسِيرَ إِلَى قَبْرٍ الحسين بن على علیه السلام اغْتَسِلُ قَبْلَ خُرُوجِكَ وَ قُلْ حِينَ تَغْتَسِلُ اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي وَ طَهِّرْ قَلْبِي وَاشْرَحْ لِي صَدْرِي وَأَجْرٍ عَلَى لِسَانِي ذِكْرَكَ وَمِدْحَتَكَ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْكَ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني﴾. (27)
قوله تعالى: ﴿يَفْقَهُوا قَوْلي﴾. (28)
ص: 200
2- امام صادق علیه السلام- از جانب خداوند ندا رسید: ﴿خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سيرَتَهَا الْأُولى﴾. بنابراين موسی بازگشت و عبای خود را روی دستش انداخت و دست خود را به جانب اژدها برد و ناگهان آن اژدها به صورت عصا در آمد.
و دستت را به گریبانت ببر تا سفید و بیعیب بیرون آید؛ این معجزه ی دیگری از سوی خداوند است. (22)
1- امام باقر علیه السلام- أَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجُ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ؛ یعنی بی مرض.
2- امام باقر علیه السلام- موسی علیه السلام بسیار گندمگون بود پس دستش را از گریبانش بیرون آورد و دنیا را برایش نورانی و روشن کرد.
تا [به این صورت] از نشانه های بزرگ خویش به تو نشان دهیم. (23)
[اینک] به سوی فرعون ،برو که او طغیان کرده است. (24)
1- امام على علیه السلام- لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الكُبرى؛ خدا را آیه ای بزرگتر از من نیست.
[موسی] گفت پروردگارا سینه ام را گشاده کن» (25)
و کارم را برایم آسان گردان (26)
1- امام صادق علیه السلام- ابو حمزه ثمالی گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که خواستی به زیارت قبر حضرت امام حسین بروی؛ هنگام خروج همسر و فرزندانت را جمع کن و دعای سفر را بخوان و پیش از خارج شدنت غسل کن و در وقت غسل بگو خدایا مرا پاکیزه گردان، قلب و دلم را طاهر نما سینه ام را گشاده کن ذکر خود و ستایشت را بر زبانم جاری کن، که حمد و ستایش برای توست».
و گره از زبانم بگشای (27)
تا سخن مرا بفهمند(28)
ص: 201
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس رحمه الله علیه كَانَ فِى لِسَان مُوسَى علیه السلام رتّةٌ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي﴾. (29)
1- الرّسول صلى الله عليه وآله وسلم ﴿قَالَ النَّبيُّ صلى الله عليه وآله وسلم يَا عَلَى علیه السلام احْفَظْ وَصِيَّتِى وَارْعَ دِمَامِي وَ أَوْفِ بِعَهْدِى وَ أَنْجِزْ عِدَاتِي وَاقْضِ دَيْنِي وَأَحْى سُنَّتِي وَادْعُ إِلَى مِلَّتِي لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اصْطَفَانِي وَاخْتَارَنِي فَذَكَرْتُ دَعْوَةَ أَخِي مُوسَى علیه السلام فَقُلْتَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي كَمَا جَعَلْتَ هَارُونَ علیه السلام مِنْ مُوسَى علیه السلام فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيَّ أَنَّ عَلِيّاً وزيركَ وَ نَاصِرُكَ وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِكَ ثُمَّ يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنْ أَئِمَّة الْهُدَى وَأَوْلَادُكَ مِنْكَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿هارُونَ أَخي﴾. (30)
قوله تعالى: ﴿أَشْدُدْ بِهِ أَزْرِي﴾. (31)
قوله تعالى: ﴿وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي﴾. (32)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ إِنَّ مُوسَى لَمَّا حَمَلَتْ بِهِ أُمُّه ... فَقُلْتُ كَانَ هَارُونَ أَخَا مُوسَى علیه السلام لِأَبِيهِ وَأُمِّهَ قَالَ: نَعَمْ أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهِ تَعَالَى يَقُولُ: يَابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي فَقُلْتُ فَأَيُّهُمَا كَانَ أَكْبَرَ سِنَا قَالَ: هَارُونُ قُلْتُ: فَكَانَ الْوَحْنُ يَنْزِلُ عَلَيْهِمَا جَمِيعاً قَالَ: الْوَحْنُ يَنْزِلُ عَلَى مُوسَى علیه السلام وَ مُوسَى علیه السلام يُوحِيهِ إِلَى هَارُونَ الَ فَقُلْتُ لَهُ: أَخْبِرْنِي عَنِ الْأَحْكَامِ وَ الْقَضَاءِ وَالْأَمْرِ وَالنَّهْيِ أَكَانَ ذَلِكَ إِلَيْهِمَا قَالَ كَانَ مُوسَى الَّذِي يُنَاجِي رَبَّهُ وَ يَكْتُبُ [هَارُونَ علیه السلام] الْعِلْمِ وَيَقْضِي بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ، وَ هَارُونَ لا يَخْلُفُهُ إِذَا غَابَ مِنْ قَوْمِهِ لِلْمُنَاجَاةِ﴾. (3)
* الوِلَايَةُ
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن أبي ذَرِّ رحمه الله علیه أَنَّ عَلِيّا علیه السلام وَ عُثْمَانَ وَ طَلْحَةَ وَالزُّبَيْرَ وَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ عَوْفِ وَ سَعْدَ بْنَ أَبِي وَقَاصِ أَمَرَهُمْ عُمَرُ بْن الْخَطَّابِ أَنْ يَدْخُلُوا بَيْنَا وَ يُغْلِقُوا عَلَيْهِمْ بَابَهُ يَتَشَاوَرُوا فِي أَمْرِهِمْ فَلَمَّا تَوَافَقُوا جَمِيعاً عَلَى رَأى وَاحِدٍ قَالَ لَهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ اللَّهِ إِنِّي
ص: 202
1- ابن عباس رحمه الله علیه- در زبان موسی علیه السلام لکنتی بود.
و وزیری از خاندانم برای من قرار ده. (29)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- حضرت رسول فرمود: یا علی! وصیت مرا حفظ کن تعهدات مرا بپرداز و به عهدها و پیمان های من وفا کن و وعده های مرا عملی ساز و قرضم را پرداخت کن روش و سنت مرا زنده بدار و مردم را به ملّت من دعوت کن زیرا خداوند مرا انتخاب نموده و برگزید، یادم آمد از دعای برادرم موسی گفتم وزیری از خاندانم برای من قرار ده؛ چنان چه هارون را وزیر موسی گردانیدی خداوند به من وحی کرد «علی وزیر و ناصر و جانشین بعد از تو است». یا علی! تو از پیشوایان هدایت و اولاد من از تو خواهند بود.
برادرم هارون را. (30)
با او پشتم را محکم کن (31)
و او را در کارم شریک ساز. (32)
1-1- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: به امام باقر علیه السلام- عرض کردم «آیا هارون برادر پدری و مادری موسی بود»؟ امام فرمود: «بله مگر این آیه قرآن را نشنیده ای: يَا بْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسي؛ اى فرزند مادرم! [ای برادر!] ریش و سر مرا مگیرا. (طه/91). به اما الله عرض کردم: «کدام یک بزرگتر بود»؟ امام فرمود: «هارون» گفتم «وحی بر هر دوی آن ها نازل می شد»؟ امام فرمود: وحی بر موسی نازل می شد و موسی علیه السلام آن را به هارون
ال منتقل می کرد به امام عرض کردم مرا آگاه کنید از این که آیا احکام و مسایل شرعی و امر و نهی بر هر دوی آن ها بود یا نه؟ امام فرمود: آن کس که با پرودگارش مناجات می کرد و علم را می نوشت و بین بنی اسرائیل قضاوت می کرد موسی بود و هارون زمانی که موسی علیه السلام ی برای مناجات از بین قومش بیرون میرفت جانشین او بود».
*ولایت
1- امام علی علیه السلام- از ابوذر روایت است که عمر بن خطاب على علیه السلام عثمان، طلحه، زبیر، عبدالرّحمن عوف و سعد بن ابی وقاص را مأمور کرد که در خانه ای دور هم جمع شوند و در ببندند و درباره ی آینده حکومت به بحث بنشینند... پس از مشورت و موافقت آراء با یکدیگر، علی بن ابی طالب فرمود: دوست دارم آن چه را که می گویم گوش فرا دهید اگر سخنم حق بود بپذیرید و اگر باطل بود نپذیرید... آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی او
ص: 203
تَسْمَعُوا مِنِّى مَا أَقُولُ لَكُمْ فَإِنْ يَكُنْ حَقَّا فَاقْبَلُوهُ وَ إِنْ يَكُنْ بَاطِنَا فَأَنْكِرُوهُ قَالُوا قُلْ فَقَالَ الغَنِيهِ فَهَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَقُولُ كَمَا قَالَ عَبْدُكَ مُوسَى رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَاجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِ هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي إِلَى آخِر دَعْوَةَ مُوسَى علیه السلام إِنَّا النُّبُوَّةَ غَيْرِي قَالُوا لَا﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي ذَرَّ الْغِفَارِي قَالَ: إِنِّي صَلَّيْتَ مَعَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَوْمَا فَسَأَلَ سَائِلُ فِي الْمَسْجِدِ فَلَمْ يُعْطِهِ أَحَدٌ شَيْئًا وَكَانَ عَلَى الله فِي الصَّلَاةِ رَاكِعاً فَأَوْمَا إِلَيْهِ بِخِنْصِرِهِ الْيُمْنَى فَأَقْبَلَ السَّائِلُ فَأَخَذَ الْخَاتَمَ مِنْ خِنْصِرِهِ وَ ذَلِكَ بِمَرْأَى مِنَ النَّبِيِّ وَ هُوَ يُصَلِّى فَلَمَّا فَرَغَ النَّبِي مِنْ صَلَاتِهِ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ أَخِي مُوسَى علیه السلام سَأَلَكَ فَقَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِى فَأَنْزَلْتَ عَلَيْهِ قُرْآناً نَاطِقَا سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُما سُلْطَاناً فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكَما بِآيَاتِنَا اللَّهُمَّ وَ أَنَا مُحَمَّدٌ نَبيك وَصَفَيْكَ اللَّهُمَّ [فَ] اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي عَلِيّا اشْدُدْ بِهِ ظَهْرِي قَالَ أَبُوذَرِّ ۖ فَمَا اسْتَتَمَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله كَلَامَهُ حَتَّى نَزَلَ جَبْرَئِيلُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ يَا مُحَمَّد أَقْرَأَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾. (2)
3- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْن عَبَّاس قَالَ أَخَذَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَدِى وَيَدَ امير المؤمنين علي بن أبي طَالِب علیه السلام فَعَلَا بِنَا عَلَى شَبِيرٍ ثُمَّ صَلَّى رَكَعَاتٍ ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَا سَأَلَكَ وَأَنَا مُحَمَّد نَبيُّكَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَشْرَحَ لِي صَدْرِي وَ تُيَسِّرَ لِي أَمْرَى وَ تَحْلُلَ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي لِيَفْقَهُوا قَوْلِى وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْري﴾. (3)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْس قَالَت رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ بإزاءِ شَبِيرٍ وَهُوَ يَقُولُ أشرق تبيرُ أشْرقْ تَبِيرُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مَا سَأَلَكَ أخي مُوسَى علیه السلام أَنْ تَشْرَحَ لِي صَدْرِي وَ أَنْ
ص: 204
گفته باشد: خدایا من آن گونه که بنده ی تو موسی سخن گفته می گویم: «پروردگارا! سینه ام را گشاده کن و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند و وزیری از خاندانم برای من قرار ده برادرم هارون را با او پشتم را محکم کن. (طه/31-25). تا آخر درخواست موسی برای نبوت [هارون]»؟ گفتند: «نه».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوذر غفاری گوید: من با رسول خدا نماز ظهر را خواندم مستمندی در مسجد از مردم چیزی خواست هیچ کس چیزی به او نداد. در همین حال علی که در حال رکوع بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد؛ پیامبری که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامی که از نماز فارغ شد سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین گفت رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي [و دعای او را مستجاب نمودی و بر او آیه قرآن نازل کردی به زودی بازوان تو را به وسیله ی برادرت محکم [و نیرومند] می کنیم و برای شما سلطه و برتری قرار می دهیم و به برکت آیات ما بر شما دست نمی یابند شما و پیروانتان پیروزید. (قصص/ 35) خدایا من محمّد پیامبر صلی الله علیه و آله- و برگزیده ی تو هستم پس رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي؛ ابوذر گفت: «هنوز دعای پیامبر صلی الله علیه و آله پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: «بخوان» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: چه بخوانم؟ گفت: «بخوان: سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پیامبر او و آن ها که ایمان آورده اند و نماز را برپا می دارند و درحال رکوع زکات می پردازند. (مائده/55).
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: «روزی رسول خدا دست علی بن ابی طالب او دست مرا گرفت. در آن موقع ما در مکه بودیم پیامبر صلی الله علیه و آله و چهار رکعت نماز گزارد. سپس دو دستش را به سمت آسمان بالا برد و فرمود پروردگارا همانا پیامبرت موسی بن عمران علیه السلام از تو خواهش کرد و گفت: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لي أَمْری؛ و من محمّد نیز که دیگر پیامبرت هستم، از تو می خواهم که شرح صدری به من عطا کنی و کارم را برایم آسان گردانی و گره از زبانم بگشایی تا سخنم را بفهمند؛ برایم وزیری از خاندانم قرار دهی علی علیه السلام برادرم را پشتیبان من قرار بدهی و او را در کارهایم شریک گردانی ابن عباس رحمه الله علیه می گوید بلافاصله ندایی شنیدم که می گفت ای احمد آن چه خواسته بودی، برآورده شد».
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- اسماء بنت عمیس گوید: رسول خدا را بر بالای کوه ثبیر دیدم در حالی که می فرمود: «ثبیر آگاه باش ثبیر آگاه باش پروردگارا من نیز آن چه را که موسی علیه السلام برادرم از تو درخواست نمود درخواست دارم؛ این که سینه ام را فراخ گردان و امور را برای من آسان گردان، گره
ص: 205
تُيَسِّرَ لِى أَمْرِى وَ أَنْ تَحِلَّ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَأَنْ تَجْعَلَ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي عَلِيّا علیه السلام أخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً وَ نَذْكُرَكَ كَثِيرًا إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيرًا﴾. (1)
الرّسول صلی الله علیه و آله ﴿عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْس قَالَت كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَاقِفاً بِمَكَّةَ مُسْتَقْبلًا بِشَير مُسْتَدْبراً حِرَاءَ وَ هُوَ يَقُولُ إِنِّى أَقُولُ الْيَوْمَ كَمَا قَالَ الْعَبْدُ الصَّالِحُ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ اللَّهِ أَسْأَلُكَ اللهُم أَنْ تَشْرَحَ لِي صَدْرِى وَ تُيَسِّرَ لِى أَمْرِى وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً وَ نَذْكُرَكَ كَثِيراً إِنَّكَ كُنْتَ بِنَا بَصِيراً﴾. (2)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فِي إِسْتِخْلَافِ عَلَى علیه السلام فِي غَزْوَة تَبُوك: لَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اللَّهِ الْخُرُوجَ اسْتَخْلَفَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ال فِى أَهْلِهِ وَ وَلْدِهِ وَ أَزْوَاجِهِ وَ مُهَاجَرِهِ وَ قَالَ لَهُ يَا عَلَى علیه السلام إِنَّ الْمَدِينَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا بِي أَوْ بِكَ.... أَنَّ أَهْلَ النِّفَاقِ لَمَّا عَلِمُوا بِاسْتِخْلَافِ رَسُولِ اللَّهِ عَلَيَّا اللَّهِ عَلَى الْمَدِينَةِ حَسَدُوهُ لِذَلِكَ وَ عَظُمَ عَلَيْهِمْ مُقَامُهُ فِيهَا بَعْدَ خُرُوجِهِ وَ عَلِمُوا أَنَّهَا تَنْحَرِسُ بِهِ وَلَا يَكُونُ لِلْعَدُو فِيهَا مَطْمَعُ فَسَاءَهُمْ ذَلِكَ وَكَانُوا يُؤْثِرُونَ خُرُوجَهُ مَعَهُ لِمَا يَرْجُونَهُ مِنْ وَقُوعِ الْفَسَادِ وَ الاخْتِلَاطِ عِنْدَ نَأَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم عَنِ الْمَدِينَةِ وَ خُلُوِّهَا مِنْ مَرْهُوب مَخُوفِ يَحْرُسُهَا وَ غَبَطُوهُ اللهِ عَلَى الرَّفَاهِيَةِ وَالدَّعَة بِمُقَامِهِ فِى أَهْلِهِ وَ تَكَلْفِ مَنْ خَرَجَ مِنْهُمُ الْمَشَاقَّ بِالسَّفَرِ وَالْخَطَرِ. فَأَرْجَفُوا بهِ الوَقَالُوا لَمْ يَسْتَخْلِفْهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِكْرَاماً لَهُ وَإِجْلَالًا وَ مَوَدَّةً وَ إِنَّمَا خَلَّفَهُ اسْتِثْقَالًا لَهُ فَلَمَّا بَلَغَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِرْجَافُ الْمُنَافِقِينَ بِهِ أَرَادَ تَكْذِيبَهُمْ وَإِظْهَارَ فَضِيحَتِهِمْ فَلَحِقَ بِالنَّبِيِّ الاول فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّكَ إِنَّمَا خَلَّفْتَنِي اسْتِثْقَالَا وَ مَقْتَا فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ارْجِعْ يَا أَخِي إِلَى مَكَانِكَ فَإِنَّ الْمَدِينَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا بِي أَوْ بِكَ فَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي وَدَارِ هِجْرَتِي وَ قَوْمِي أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّى بِمَنْزِلَةَ هَارُونَ اللَ مِنْ مُوسَى علیه السلام إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً﴾. (33)
ص: 206
از زبانم بگشای تا کلام مرا بفهمند برایم وزیری از خاندانم قرار ده برادرم علی علیه السلام را حامی و پشتیبان من قرار ده او را در کارهایم شریک گردان تا بتوانم بسیار تو را تسبیح گفته و تو را فراوان یاد کنم همانا تو بر ما ناظر و آگاهی.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- اسماء بنت عمیس گوید: رسول خدا در مکه رو به کوه «ثبیر» و پشت به غار «حراء» ایستاده بود و می فرمود من امروز همان چیزی را می گویم که بنده صالح خدا موسی بن عمران علیه السلام گفت؛ خدایا! از تو می خواهم که شرح صدر به من عطا کنی و کار مرا آسان گردانی و از اهل من علی بن ابی طالب علیه السلام برادرم را وزیر من قرار دهی و به واسطه ی او مرا نیرومندتر کنی و او را در کار من شریک گردانی تا تو را بسیار تسبیح کرده و یاد کنیم و تو بر ما آگاهی.
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- در حدیث جانشینی امام علی علیه السلام در غزوه تبوک آمده است چون پیغمبر آماده ی رفتن شد امیرالمؤمنین را به جای خود به عنوان جانشینی در میان خاندان و فرزندان و زنان و آنان که با او به مدینه هجرت کرده بودند گماشت و به او فرمود: «یا علی علیه السلام به درستی که شهر مدینه اصلاح نمی پذیرد جز به بودن من یا تو.... منافقان بر وی حسادت ورزیده و بر آنان گران آمد و متوجه شدند که او به خوبی از مدینه نگهداری می کند و دشمن نمی تواند دست طمع به طرف مدینه دراز کند؛ به همین مناسبت متأثر گردیده و می خواستند برای آن که هرچه بهتر و بیشتر بتوانند تیر فسادشان را به هدف مقصود برسانند؛ علی همراه آن جناب حرکت کند و آنان در غیبت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه دست پیدا نمایند و از هر سو سخن ها گفتند تا بدان جا که گفتند: «این که رسول خدا علی علیه السلام را به جای خود در مدینه گذارده نه به خاطر دوستی و گرامی داشتن و بزرگواری او بوده، بلکه از روی بی مهری با او نخواسته است علی را همراه خود ببرد... [ به هر صورت چون یاوه سرایی منافقین به گوش امیرالمؤمنین رسید خواست تا دروغ آن ها را آشکارا نموده کوس رسوایی نان را بر سر کوی وبازار بزند، پس خود را به پیغمبر ،رساند و عرض کرد: ای رسول خدا منافقین مدینه چنین می پندارند که شما به خاطر این که همراه بودن من برای شما گران بوده و خشمی که بر من داشته اید مرا به جای خود در مدینه نهادهای پیغمبر به او فرمود: برادر من به جای خود باز گرد؛ زیرا مدینه اصلاح نمی پذیرد جز به بودن من با تو زیرا تو جانشین من در میان خاندان و هجرتگاه و فامیل من هستی ای علی آیا خوشنود نیستی که تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی هستی جز این که پیغمبری پس از من نیست.
تا تو را بسیار تسبیح گوییم. (33)
ص: 207
قوله تعالى: ﴿وَنَذْكُرَكَ كَثِيراً﴾ (34)
قوله تعالى: ﴿إِنَّكَ كُنتَ بنا بَصِيراً﴾ (35)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ علیه السلام الْحَسَنُ: أَفْضَلُ أَمِ الْحُسَيْنُ علیه السلام فَقَالَ الْحَسَنَ علیه السلام أَفْضَلُ مِنَ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ فَكَيْفَ صَارَتِ الْإِمَامَةُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَيْنِ علیه السلام فِي عَقِيهِ دُونَ وَلْدِ الْحَسَن علیه السلام فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَحَبَّ أَنْ يَجْعَلَ سُنَّةَ ا وَ هَارُونَ الجَارِيَةً فِي الْحَسَنِ علیه السلام وَ الْحُسَيْنِ علیه السلام أَلَا تَرَى أَنَّهُمَا كَانَا شَريكَيْنِ فِي النبوة كَمَا كَانَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنُ علیهما السلام شَرِيكَيْنِ فِي الْإِمَامَة وَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ النُّبُوَّةَ فِي وُلْدِ هَارُونَا وَ لَمْ يَجْعَلْهَا فِي وُلْدِ مُوسَى وَ إِنْ كَانَ مُوسَى علیه السلام أَفْضَلَ مِنْ هَارُونَ علیه السلام﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْن مُسْلِم قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام يَقُولُ: نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله برمَّانَتَيْن مِنَ الْجَنَّة فَلَقِيَهُ عَلَى الفَقَالَ مَا هَاتَانِ الرُّمَّانَتَان اللتان فِي يَدِكَ فَقَالَ أَمَّا هَذِهِ فَالنُّبُوَّة لَيْسَ لَكَ فِيهَا نَصِيبُ وَ أَمَّا هَذِهِ فَالْعِلْمُ ثُمَّ فَلَقَهَا رَسُولُ اللهِ الله بنِصْفَيْنِ فَأَعْطَاهُ نِصْفَهَا وَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نِصْفَهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ شَرِيكِي فِيهِ وَ أَنَا شَرِيكُكَ فِيهِ قَالَ فَلَمْ يَعْلَمْ وَاللَّهِ رَسُولُ حرفاً مِمَّا عَلَّمَهُ الله عزوجل إلَّا وَقَدْ عَلَّمَهُ عَلي علیه السلام ثم انتَهَى الْعِلْمُ إِلَيْنَا ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صدره﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسَى﴾. (36)
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ مَنَنَا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرى﴾. (37)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله بِيَدِ علي بن أبي طَالِب علیه السلام وَ صَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فَلَمَّا أَسلم [سَلَّمَ] رَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ اللهُ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَقَالَ اللَّهُمَّ سَأَلَكَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَا أَنْ تَشْرَحَ لَهُ صَدْرَهُ وَ تُيَسِّرَ أَمْرَهُ وَ تَحْلَّ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِهِ يَفْقَهُوا قَوْلَهُ وَ تَجْعَلَ لَهُ وَزِيراً مِنْ أَهْلِهِ تَشُدَّ بِهِ أَزْرَهُ وَ أَنَا مُحَمَّد أَسْأَلُكَ أَنْ تَشْرَحَ لِي صَدْرِى وَ تُيَسِّرَ لِى أَمْرِى وَ تَحْلَّ عُقْدَةٌ مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا
ص: 208
و تو را بسیار یاد کنیم (34
چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بوده ای (35)
1- امام صادق علیه السلام- هشام بن سالم گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم «امام حسن علیه السلام افضل و بهتر است یا امام حسین ؟ فرمود: امام حسن علیه السلام افضل از امام حسین علیه السلام است». عرض کردم پس چه شد که امامت پس از آن جناب در فرزندان امام حسین علیه السلام قرار گرفت و به بازماندگان امام حسن نرسید؟ فرمود: «خداوند تبارک و تعالی خواست سنت موسی و هارون علیهما السلام را در مورد آن دو نیز جاری نماید؛ مگر نه این که آن دو در نبوّت شریک بودند؛ چنانچه امام حسن و امام حسین علیه السلام در امامت شرکت داشتند خداوند نبوّت را در فرزندان هارون قرار داد؛ نه فرزندان موسی گرچه موسی علیه السلام افضل از هارون بود».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- محمد بن مسلم گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: «جبرئیل برای محمد دو انار بهشتی آورد علی علیه السلام او را ملاقات کرد و گفت این دو انار که در دست داری چیست؟ گفت: «این یکی نبوّت است که تو از آن بهره ای نداری و امّا این یکی علم است. سپس رسول خدا آن را دو نیمه کرد نیمی را به علی داد و نیمی را خود ،گرفت سپس فرمود: «در این تو با من شریک هستی و من با تو به خدا که پیغمبر و از آن چه خدایش تعلیم داد حرفی نیاموخ-ت ج-ز آن که آن را به علی تعلیم داد سپس آن علم به ما رسید آن گاه دست بر سینه خود نهاد.
فرمود: «ای موسی خواسته ات به تو داده شد». (36)
و ما بار دیگر تو را مشمول نعمت خود ساخته بودیم (37)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- رسول خدا دست علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفت و چهار رکعت نماز گزارد هنگامی که سلام نماز را داد دستش را به آسمان بلند کرد و عرض کرد: «خداوندا موسی بن عمران علیه السلام از تو خواست که به او شرح صدر عطا کنی و کارش را آسان گردانی و لکنت را از زبانش بگشایی تا کلامش را متوجه شوند و از اهلش برای او وزیری قرار دهی که نیرویش را افزایش دهد؛ و من «محمد» از تو می خواهم که شرح صدر به من عطا کنی و کارم را آسان گردانی و لکنت را از زبانم بگشایی تا کلامم را بفهمند و از اهلم برایم وزیری قرار دهی.
ص: 209
قَوْلِى وَ تَجْعَلَ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِى تَشُدَّ بِهِ أَزْرى قَالَ ابْنُ عَبَّاس رحمه الله علیه سَمِعْتُ مُنَادِياً يُنَادِى مِنَ السَّمَاءِ يَا مُحَمَّد قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قال قَدْ أُوتِيتَ سُؤلَكَ يا مُوسى﴾ (38)
قوله تعالى: ﴿أَنِ اقْذِفيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذُهُ عَدُوٌّ لِي وَ عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةٌ مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْني﴾. (39)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ مُوسَى لَمَّا حَمَلَتْ أُمُّهُ بِهِ لَمْ يَظْهَرْ حَمْلُهَا إِلَّا عِنْدَ وَضْعِهِ وَ كَانَ فِرْعَوْنُ قَدْ وَكَّلَ بِنِسَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ نِسَاءَ مِنَ الْقِبْطِ تَحْفَظُهُنَّ فَلَمَّا وَضَعَتْ أُمُّ مُوسَى بِمُوسَى علیه السلام نَظَرَتْ وَ حَزَنَتْ وَ اغْتَمَّتْ وَ بَكَتْ وَ قَالَتْ يُذْبَحُ السَّاعَةَ فَعَطَفَ اللَّهُ قَلْبَ الْمُوَكَّلَة بِهَا عَلَيْهِ فَقَالَتْ لِأُمِّ مُوسَى علیه السلام مَا لَكِ قَدِ اصْفَرَ لَوْنُک فَقَالَتْ أَخَافُ أَنْ يُذْبَحَ وَلَدِي فَقَالَتْ لَا تَخَافِي وَكَانَ مُوسَى علیه السلام لَا يَرَاهُ أَحَدٌ إِلَّا أَحَبَّهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةٌ مِنِّي فَأَحَبَّتْهُ الْقِبْطِيَّةُ الْمُوَكَّلَةُ بِهِ وَأُنْزِلَ عَلَى أُمّ مُوسَى علیه السلام تَّابُوتُ وَ نُودِيَتْ ضَعْهُ فِى التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ البحر و لا تخافِي وَلا تَحْزَنِ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ المُرْسَلِينَ فَوَضَعَتْهُ فِي التَّابُوتِ وَ أطبقت عَلَيْهِ وَأَلْقَتْهُ فِي النّيل﴾. (2)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ علیه السلام كَانَ فِرْعَوْنُ فِي طَلَبِهِ يَبْقُرُ بُطُونَ النِّسَاءِ الْحَوَامِلَ وَ يَذْبَحُ الْأَطْفَالَ لِيَقْتُلَ مُوسَى علیه السلام فَلَمَّا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ أَمَرَهَا أَنْ تَأْخُذَهُ مِنْ تَحْتِهَا وَ تَقْذِفَهُ فِي التَّابُوتِ وَ تُلْقِيَ التَّابُوتَ فِي الْيَمِّ فَقَالَتْ وَ هِيَ ذَعِرَةٌ مِنْ كَلَامِهِ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْغَرَقَ فَقَالَ لَا تَحْزَنِي إِنَّ اللَّهَ يَرُدُّنِي إِلَيْكِ فَبَقِيَتْ حَيْرَانَةٌ حَتَّى كَلَّمَهَا مُوسَى وَ قَالَ لَهُمْ يَا أُمِّ اقْذِفِينِي فِي التَّابُوتِ وَ الْقِي التَّابُوتَ فِي الْيَمِّ فَقَالَ فَفَعَلَتْ مَا أُمِرَتْ بِهِ فَبَقِيَ فِي الْيَمِّ إِلَى أَنْ قَذَفَهُ فِي السَّاحِلِ وَ رَدَّهُ إِلَى أُمِّهِ بِرَمِّتِهِ لَا يَطْعَمُ طَعَاماً وَ لَا يَشْرَبُ شَرَاباً مَعْصُوماً وَ رُويَ أَنَّ الْمُدَّةَ كَانَتْ سَبْعِينَ يَوْماً
ص: 210
(طه /28-29) که نیرویم را با او افزایش دهی» ابن عبّاس می گوید: «شنیدم که منادی از آسمان ندا می دهد ای محمد و آن چه خواستی به تو داده شد».
آن زمان که به مادرت آن چه لازم بود الهام کردیم. (38)
که: او را در صندوقی ،بیفکن و آن را به دریا بینداز تا دریا آن را به ساحل افکند؛ تا کسی که هم دشمن من و هم دشمن اوست آن را برگیرد و من محبتی از خودم بر تو افکندم تا تحت مراقبت من پرورش یابی (39)
1-1- امام باقر علیه السلام- وقتی مادر موسی به وجود او باردار شد حمل او تا زمان وضع حمل آشکار نشد، در آن هنگام فرعون زنان قابله قبطی را موکل بر زنان بنی اسرائیل نموده بود تا از باردار شدن آن ها باخبر شوند چون فرعون شنیده بود که از میان بنی اسرائیل مردی به نام موسی متولد می شود که هلاکت فرعون و یاران او به دست او صورت می گیرد و فرعون به همین دلیل فرزندان ذکور آن ها را به قتل می رساند و میان مردان و زنان آن ها جدایی می انداخت و مردان را زندانی می کرد تا آن فرد متولد نشود وقتی که مادر موسی علیه السلام او را به دنیا آورد به کودک خود نگریست و با اندوه گفت: افسوس همین حالا تو را به قتل می رسانند خداوند بر قلب قابله موکل بر او رحمت و عطوفت انداخت و او به مادر موسی علیه السلام گفت: «چرا رنگت زرد شده است». او گفت: می ترسم پسرم را بکشند آن زن گفت: نترس من تولّد او را گزارش نمی دهم. و موسى علیه السلام هنگام نوزادی به قدری زیبا بود که هیچ کس به او نگاه نمی کرد جز این که محبّت او در قلبش قرار می گرفت، همچنان که خداوند تعالی فرمود: ﴿وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةٌ مِنِّي﴾ پس آن قابله نيز به موسی علیه السلام علاقه مند شد پس از آن خداوند به مادر موسی وحی:نمود: «او را در صندوقی و نترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز می گردانیم و او را از رسولان قرار می دهیم! (قصص /7) پس مادرش او را در صندوقی نهاد و روی او را پوشانید و او را در رود نیل انداخت.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- فرعون چنان در جستجوی موسی علیه السلام بود که شکم زنان باردار را می درید و کودکان را می کشت برای این که موسی را بکشد و همین که مادرش موسی علیه السلام را زایید فرمان داده شد که کودک را در صندوقی نهد و آن را به دریا رود)(نیل افکند و مادر سرگردان شد تا آن که فرزند با او به گفتگو آمد و گفت ای مادر مرا به دریا بیفکن و چون این سخن را گفت مادرش به وحشت افتاد و گفت پسرکم بیم آن دارم که غرق شوی». موسی علیه السلام فرمود: «اندوهگین مباش که خداوند مرا پیش تو بر می گرداند و مادر سرانجام چنان کرد و موسی در آن صندوق بر روی دریا چندان باقی ماند که به ساحل رسید و با تمام وجود در اختیار مادرش قرار گرفت، بدون آن که هیچ خوراکی خورده یا مایعی آشامیده باشد و سالم و معصوم به دامان مادر برگشت و روایت شده است که این مدت هفتاد روز یا هفت ماه طول کشیده است و خداوند
ص: 211
وَ و روى سَبْعَةَ أَشْهُرٍ وَقَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فِي حَالَ طُفُولَيتِهِ وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي إِذْ تَمَنِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ الْآيَةَ﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّلَ قَال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ فالِقُ الحَبِّ وَ النَّوى قَالَ الْحَبُّ الْمُؤْمِنُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةٌ مِنِّي﴾. (2)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٌّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: إِنَّ يَهُودِيَا مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ كَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَالزَّبُورَ وَ صُحْفَ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِس فِيهِ الله أَصْحَابُ رَسُول اللَّه لي وَفِيهِمْ عَلَى بْن أَبِي طَالِب ... وقَالَ الْيَهُودِيُّ فَلَقَد أَلْقَى اللَّهُ عَلَى مُوسَى بْن عِمْر أَن المَحَبَّةٌ مِنْهُ قَالَ عَلَى الَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ قَدْ أَعْطِيَ مُحَمَّدُ لله مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا لَقَدْ أَلْقَى اللَّهُ مَحَبَّة مِنْهُ فَمَنْ هَذَا الَّذِي يَشْرَكَهُ فِى هَذَا الِاسْمِ إِذْ تَمَّ مِنَ اللَّهِ بِهِ الشَّهَادَةُ فَلَا الشَّهَادَةُ إِلَّا أَنْ يُقَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله رَسُولُ اللَّهِ يُنَادَى بِهِ عَلَى الْمَنَابِرِ فَلَا يُرْفَعُ صَوْتُ بِذِكْرِ اللَّهِ إِلَّا رُفِعَ بِذِكْرِ مُحَمَّدٍ مَعَه﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونَا فَلَبِثْتَ سِنِينَ في أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يا مُوسى﴾. (40)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَحِمَ اللَّهُ أَخِي مُوسَى علیه السلام قَتَلَ رَجُلًا خَطَئَاً وَكَانَ ابْنَ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةَ قَالَ عَزَّ مِنْ قَائِلِ فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ﴾. (4)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَفَتَنَّاكَ فتُوناً أى اختَبَرْنَاكَ اخْتِبَاراً فِي أَهْل مَدْيَنَ أَنْ عِنْدَ شُعَيْب علیه السلام﴾. (5)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿رَوَى النَّعْمَانِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ فِيمَا رَوَاهُ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُمْ سَأَلُوهُ عَنِ الْمُتَشَابِهِ فِى تَفْسِيرِ الْفِتْنَةِ فَقَالَ مِنْهُ فِتْنَةُ الاخْتِبَارِ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى لِمُوسَى علیه السلام وَفَتَنَّاكَ فُتُوناً﴾. (6)
ص: 212
چنین فرموده است: ﴿وَ لِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ﴾ متعال در مورد کودکی موسی علیه السلام ﴿هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْناكَ إِلى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ﴾.
1-2- امام صادق علیه السلام- مفضل گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد این آیه: شکافنده دانه و هسته است. (انعام/95) پرسیدم فرمود: حب مؤمن است؛ این آیه نیز همان است: ﴿وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةٌ يني﴾.
2-2- امام علی علیه السلام از امام حسین علیه السلام- روایت است روزی یکی از علمای یهودی اهل شام که كتب آسمانی تورات و انجیل و زبور و صحف پیامبران را خوانده و بر دلایل و براهین همه آن ها واقف و آگاه بود؛ به مجلسی وارد شد که در آن گروهی از اصحاب رسول خدا از جمله [امام علی علیه السلام] حضور داشتند... یهودی گفت: خداوند محبّت خویش را به دل موسی انداخت». علی علیه السلام فرمود: «همین طور است و حضرت محمد برتر از آن عطا شده است، خداوند درباره ی او نیز همین محبّت را نهاده ،است بگو ببینم خداوند چه کسی را شریک در این اسم نموده است: أشهد أن لا إله إلّا الله ، و أشهد أنّ محمدا رسول الله که شهادت به وحدانیت خداوند تنها با شهادت به رسالت محمدی به کمال می رسد در هیچ مکان آواز به ذکر نام خدا بلند نمی گردد مگر آن که بعد از آن اسم گرامی آن حضرت مرتفع گردد».
در آن هنگام که خواهرت در نزدیکی کاخ فرعون راه می رفت و گفت: «آیا کسی را به شما نشان دهم که این نوزاد را کفالت کند و دایه ی خوبی برای او باشد]»؟! پس تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش به تو] روشن شود؛ و غمگین نگردد. و تو کسی [از فرعونیان] را گشتی؛ اما ما تو را از اندوه [تعقیب فرعونیان] نجات دادیم؛ و بارها تو را آزمودیم پس از آن سالیانی در میان مردم مدین» توقف نمودی؛ سپس بنابر تقدیر الهی [برای فرمان رسالت به این جا] آمدی. (40)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند برادرم موسی خداوند برادرم موسی را رحمت کند در سن دوازده سالگی مردی را غیر عمدی کشت؛ خدای عزوجل در قرآن فرموده است: ﴿فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ﴾.
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ فَتَنَّاكَ فُتُوناً؛ یعنی تو را به خوبی آزمودیم. و در آيه: ﴿فَلَبِثْتَ سِنینَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ﴾؛ منظور از اهل مدین نزد شعیب است.
3- امام علی علیه السلام نعمانی در تفسیرش نقل کرده است از امیرالمؤمنین درباره معانی متشابه در تفسیر فتنه پرسیده شد ایشان فرمود یکی از معانی آن اختبار است؛ مانند این سخن خداوند متعال به حضرت موسى علیه السلام: ﴿وَ فَتَنَّاكَ فتُونا﴾.
ص: 213
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿رَوَى النُّعْمَانِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ فِيمَا رَوَاهُ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّهُمْ سَأَلُوهُ عَن الْمُتَشَابِهِ فِي تَفْسِيرِ الْفِتْنَةِ فَقَال المرأحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ قَوْلُهُ لِمُوسَى علیه السلام وَفَتَنَّاكَ فُتُوناً﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي﴾ (41)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي أَى اخْتَرْتُكَ﴾. (2)
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِى أَيْ لِوَحْيِي وَ رِسَالَتِي﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآيَاتِي وَ لا تَنيا في ذِكْري﴾. (42)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لا تَنِيا أَنْ لَا تَضْعُفَا﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى﴾. (43)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُفْيَانَ بْن سَعِيدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ الصَّادِقِ علیه السلام وَكَانَ وَ اللَّهِ صَادِقاً كَمَا سُمِّيَ يَقُولُ: يَا سَفْيَانُ عَلَيْكَ بالتَّقِيَّة فَإِنَّهَا سُنَّةُ إبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ اللهِ وَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ لِمُوسَى وَ هَارُونَ علیهما السلام اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيْنَا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى﴾. (5)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَالَ عَلَى بْن ابْرَاهِيمَ في قوله اذْهَبا إلى فِرْعَوْنَ الْتِيَاهُ وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَالَ لِمُوسَى علیه السلام حِينَ أَرْسَلَهُ إِلَى فِرْعَوْنَ انْتِيَاهُ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيْنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى﴾ (44)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قَالَ لِمُوسَى علیه السلام حَيْثُ أَرْسَلَهُ إِلَى فِرْعَوْنَ فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّهُ لَا يَتَذَكَّرُ وَ لَا يَخْشَى وَلَكِنْ لِيَكُونَ ذَلِكَ أَحْرَصَ لِمُوسَى علیه السلام عَلَى الذَّهَاب﴾. (7)
ص: 214
4- امام علی علیه السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی معانی متشابه در فتنه پرسیدند. حضرت پاسخ داد: یکی از معانی متشابه در فتنه فتنه به معنای آزمایش است که در این آیه قرآن آمده است: آیا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟! (عنکبوت/12) و همین طور این آیه که خدای متعال به موسی علیه السلام فرمود: وَ فَتَنَّاكَ فتونا».
و من تو را برای خودم پرورش دادم (41)
1- علیّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي؛ یعنی تو را برای خویش برگزیدم.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي؛ یعنی تو را برای وحی و رسالتم پرورش دادم.
[اکنون] تو و برادرت با نشانه های من بروید و در یاد من کوتاهی نکنید (42)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ لا تَنِیا یعنی ضعیف و سست نشوید.
به سوی فرعون بروید؛ که او طغیان کرده است (43)
1- امام صادق علیه السلام- سفیان بن سعید گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام که به خدا سوگند همان طور که نامیده شده صادق است فرمود ای سفیان! بر تو باد به تقیّه که روش ابراهیم خلیل است. خدای عزوجل به موسی و هارون فرمود: ﴿اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى * فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيْنَا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يُخشى﴾
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- اذْهَبا إلى فِرْعَوْنَ ؛ به سوی فرعون روانه شوید. وآگاه باش که خداوند متعال به موسی علیه السلام هنگامی که او را به سوی فرعون فرستاد فرمود به سوی او بروید؛ ﴿و فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى﴾
و به نرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکر شود یا [از مجازات الهی] بترسد. (44)
1- امام علی علیه السلام- بدان که خداوند متعال به موسی در آن هنگام که او را به سوی فرعون گسیل داشت فرمود به پیش او بروید و به نرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکر شود، یا [از مجازات الهی] بترسد در حالی که خداوند می دانست که فرعون نه متنبه می شود و نه می ترسد، ولی می خواست تا با آن موسی علیه السلام را به رفتن به سوی فرعون تشویق کند.
ص: 215
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّهُ لَا يَتَذَكَّرُ وَلَا يَخْشَى وَلَكِنْ قَالَ اللهُ لِيَكُونَ أَحْرَصَ لِمُوسَى علیه السلام عَلَى الذَّهَابِ وَآكَدَ فِي الْحُجَّةِ عَلَى فِرْعَوْنَ﴾. (1)
3- الكاظم ال ابن أَبي عُمَيْر قَالَ قُلْتُ لِمُوسَى بْن جَعْفَر علیه السلام أخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَى اذْهَبا إلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيْنَا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ تَخْشَى فَقَالَ أَمَّا قَوْلُهُ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيْناً أَي كَنْيَاهُ وَ قُولَا لَهُ يَا أَبَا مُصْعَب وَكَانَ اسْمُ فِرْعَوْنَ أَبَا مُصْعَبِ الْوَلِيدَ بْنَ مُصْعَب وَأَمَّا قَوْلُهُ لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى فَإِنَّمَا قَالَ لِيَكُونَ أَحْرَصَ لِمُوسَى عَلَى الذَّهَابِ وَقَدْ عَلِمَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَّ فِرْعَوْنَ لَا يَتَذَكَّرُ وَ لَا يَخْشَى إِنَّا عِنْدَ رُؤْيَةِ الْبَأس أ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ إِيمَانَهُ وَ قَالَ الْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ المُفْسِدِينَ﴾. (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُفْيَانَ بْن سَعِيدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ الصَّادِقِ علیه السلام يَقُولُ يَا سُفْيَانُ عَلَيْكَ بِالتَّقِيَّةِ فَإِنَّهَا سُنَّةُ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ الله وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ لِمُوسَى علیه السلام هَارُونَ علیه السلام اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيْنَا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ كَنْيَاهُ وَ قُولَا لَهُ يَا أَبَا مُصْعَب قَالَ سُفْيَانُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ اللهِ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يُطْمِعَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عِبَادَهُ فِي كَوْن مَا لَا يَكُونُ قَالَ لَا فَقُلْتُ فَكَيْفَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَى علیه السلام وَ هَارُونَ علیه السلام لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ فِرْعَوْنَ لَا يَتَذَكَّرُ وَ لَا يَخْشَى فَقَالَ إِنَّ فِرْعَوْنَ قَدْ تَذَكَّرَ وَ خَشِيَ وَ لَكِنْ عِنْدَ رُؤيَة الْبَاس حَيْثُ لَمْ يَنْفَعُهُ الْإِيمَانُ ألَا تَسْمَعُ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتَ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِيمَانَه﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغَى﴾ (45)
قوله تعالى: ﴿قال لاتخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى﴾. (46)
ص: 216
2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خدا دانسته بود که فرعون متنبه نمی شود و از خدا نمی ترسد ولی برای این که موسی علیه السلام را تحریک به رفتن کند و حجّت خود را بیشتر بر فرعون تمام کند این جمله را فرمود.
3- امام کاظم علیه السلام- محمد بن ابوعمیر گوید: به امام کاظم علیه السلام- عرض کردم: «مرا از منظور این گفته ی خداوند به موسی و هارون: ﴿اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيْنَا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى آگاه کن». امام فرمود: اما این فرموده خدا فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيَّنا منظور از آن این است او را با کنیه اش خطاب کنید و به او بگویید ای اَبا مُصعَب چرا که نام فرعون ابا مصعب ولید بن مصعب بود. و اما این گفته خدای متعال يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى؛ برای این است که موسی علیه السلام را بر رفتن به سوی فرعون تحريض کند؛ با آن که خدای متعال به خوبی می دانست که فرعون هرگز متنبه نمی شود و نمی ترسد، مگر آن که عذاب را .ببیند مگر کلام خدای متعال را نشنیده ای که می فرماید تا وقتی که در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ایمان آوردم که هیچ معبودی جز آن که فرزندان اسرائیل به او گرویده اند، نیست و من از تسلیم شدگانم (یونس/90) پس خداوند ایمان او را نپذیرفت و فرمود [اما به او خطاب شد]: الآن؟!! در حالی که قبلاً عصیان کردی و از مفسدان بودی!. (یونس/91).
4- امام صادق علیه السلام- سفیان بن سعید گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام که به خدا سوگند همان طور که نامیده شده صادق است، فرمود: ای سفیان [در جایی که افشا کردن عقیده سبب اتلاف نیروها و به هم خوردن نقشه ها و هدف ها گردد] بر تو باد به تقیه چون آن سنت و قانون حضرت ابراهیم خلیل الله است و خداوند عزوجل به موسی و هارون دستور داد: ﴿اذْهَبا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيْناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشی﴾؛ خداوند می فرماید: وی را با بهترین نامش که کنیه ی اوست صدا بزنید و به او بگویید ای أبا مصعب نامش ولید بن مصعب بن ریان بود.... سفیان گوید: به آن حضرت عرض کردم: «ای پسر پیامبر صلی الله علیه و آله- خدا! آیا رواست که خداوند به بندگان خودش طمع داشته باشد که پدید آورند آن چه را ایجاد نمی شود؟ فرمود: «نه» گفتم بنابراین چگونه خداوند به موسی علیه السلام و هارون فرموده: ﴿لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخشی﴾؛ و حال آن که خداوند می دانست که فرعون نه ایمان خواهد آورد، و نه خواهد ترسید. فرمود: «فرعون» به یاد خدا افتاد و ترسید ولی هنگامی که در چنگال امواج خروشان گرفتار شد و مرگ را در پیش روی خود دید جایی که دیگر ایمان برایش سودی نداشت. آیا فرموده خداوند را نشنیده ای که می فرماید به دنبال آن ها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند وجود ندارد و من از مسلمین هستم (یونس/90) و خداوند ایمانش را نپذیرفت
[موسی و هارون] گفتند: «پروردگارا از این می ترسیم که به ما مهلت ندهد یا طغیان کند [و نپذیرد]» (45)
فرمود: «نترسید! من با شما هستم؛ [همه چیز را] می شنوم و می بینم. (46)
ص: 217
قوله تعالى: ﴿فَأْتِياهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الهدى﴾ (47)
قوله تعالى: إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلّى﴾ (38)
1- الباقر علیه اللسام- ﴿أَقْبَلَ أَبُو جَهْلِ بْنُ هِشَامٍ وَ مَعَهُ قَوْمُ مِنْ قُرَيْشٍ فَدَخَلُوا عَلَى أَبِي طَالِب فَقَالُوا إِنَّ ابْنَ أَخِيكَ قَدْ آذَانَا وَ آذَى آلِهَتَنَا فَادْعُهُ وَ مُرْهُ فَلْيَكُفَّ عَنْ أَلِهَتِنَا وَنَكُفْ عَنْ إِلَهَهِ قَالَ فَبَعَثَ أبُو طَالِب إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَدَعَاهُ فَلَمَّا دَخَلَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم لَمْ يَرَ فِي الْبَيْتِ إِنَّا مُشْرَكاً فَقَالَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبع الهدى ثم جلس﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثُمَّ دَعَا بِكِتَابِ رَسُولِ اللَّهِ الَّذِي بَعَثَ بِهِ دِحْيَةً إِلَى عَظِيمٍ بُصْرَى فَدَفَعَهُ إِلَى هِر قُل فَقَراهُ فَإِذَا فِيهِ بِسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُول اللَّهِ عَبْدِهِ وَرَسُولِهِ إِلَى هِرقُل عَظِيمٍ الرومِ وَسَلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاق قَالَ: بَعَثَ رَسُول عبد الله بن حذافة بن قَيْس إلى كِسْرَى بْنِ هُرْمُزَ مَلِكِ فَارِسَ وَكَتَبَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى كِسْرَى عَظِيمٍ فَارِسَ سَلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى﴾. (3)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَمَّا النَّجَاشِيُّ فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَعَثَ عَمْرَو بْن أُمَيَّةَ إِلَيْهِ فِي شَأْنٍ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِب وَ أَصْحَابِهِ وَكَتَبَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مِنْ مُحَمَّدِ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى النَّجَاشِيَّ مَلِكِ الْحَبَشَة إِنِّى أَحْمَدُ إِلَيْكَ اللَّهَ الْمَلِكَ الْقُدُّوسَ السَّلَامَ الْمُهَيْمِنَ وَأَشْهَدُ أَنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الةِ رُوحُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ ألقاها إلى مَرْيَمَ الْبَسُول الطَّيِّبَة فَحَمَلَتْ بِعِيسَى علیه السلام وَإِنِّي أدْعُوكَ إِلَى اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ فَإِنْ تَبِعْتَنِي وَ تُؤْمِنْ بِالَّذِي جَاءَنِي فَإِنِّي رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آلهوَقَدْ بَعَثْتُ إِلَيْكَ ابْنَ عَنِّى جَعْفَراً وَ مَعَهُ نَفَرَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَالسَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى﴾. (4)
ص: 218
به سراغ او بروید و بگویید: «ما فرستادگان پروردگار توییم بنی اسرائیل را با ما بفرست؛ و آنان را شکنجه و آزار مکن؛ ما با نشانه و معجزه ی روشنی از سوی پروردگارت به سوی تو آمده ایم؛ و درود بر آن کس که از هدایت پیروی کند». (47)
به ما وحی شده که مجازات الهی بر کسی است که آیات او را تکذیب کند و سرپیچی نماید (48)
1- امام باقر علیه السلام- ابوجهل بن هشام با گروهی از قریش نزد ابوطالب رفتند و گفتند: «این برادرزاده ات ما و خدایان ما را می آزارد او را فراخوان و به او امر کن که از خدایان ما دست بردارد تا ما هم از خدای او دست برداریم ابوطالب کسی را نزد رسول خدا فرستاد و ایشان را فراخواند. چون رسول خدا وارد خانه شد در خانه به جز مشرک کسی ندید، پس فرمود: ﴿السَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى﴾ سپس نشست.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- نامه ای را که رسول اکرم همراه با دحیه به پادشاه بصری توقیع فرموده است هرچه زودتر برای امپراطور حاضر کرده و قرائت نمایند در آن نامه چنین آمده بود: «به نام خدای بخشنده ی مهربان این توقیعی است از محمّد بن عبدالله و رسول خدا به هرقل امپراطور روم. السَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى».
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- محمّد بن اسحاق گوید: رسول خدا حذافة بن قیس را به سوی پادشاه فارس کسری پسر «هرمز فرستاد و این گونه برای او نوشت: به نام خدای بخشنده ی مهربان از محمد رسول خدا به کسری بزرگ فارس؛ سَلَامٌ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى».
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- حضرت رسول ا عمرو بن امیه ضمیری را نزد نجاشی فرستاد تا درباره ی جعفر بن ابی طالب و یاران او با وی مذاکره کند و نام های هم در این باره برای ملک حبشه نوشت و متن آن نامه از این قرار است به نام خدای بخشنده ی مهربان این نامه ایست از محمد رسول پروردگار برای نجاشی پادشاه حبشه سلام بر شما من اینک خدای را برای شما وصف می کنم خداوند مالک و مقتدر که از هر عیب و نقصی پاک و مبراست خداوندی که همگان را در پرتو عنایت خود از هر آسیبی نگاه می دارد و به همه ی موجودات غالب و فرمانروا و همه چیز را در تحت قدرت خود دارد گواهی می دهم که عیسی بن مریم روح خداوند و کلمه اوست که به مريم بتول القاء ،فرموده و مریم از هرگونه زشتی و ناروایی پاک و دامنش از هر آلودگی منزه است. مریم در اثر اراده پروردگار به عیسی علیه السلام حامله شد و خداوند وی را از روحی که مورد عنایتش بود آفرید همان طور که آدم را آفرید و از آن روح در وی دمید. اینک من شما را به خداوند یگانه دعوت می کنم و از شما می خواهم که از خداوند اطاعت ،کنید و همچنین از من که فرستاده ی او هستم پیروی کنی و به من و آن چه بر من نازل می گردد تصدیق نمایی، من رسول پروردگار هستم و اینک پسر عمّ خود جعفر را نزد شما فرستاده ام و عده ای از مسلمین هم با وی همراه هستند، هنگامی که آنان نزد شما آمدند به رسالت من اقرار کن و کبر و بزرگی را از خود دور نما، من شما و لشکریان شما را به طرف خداوند دعوت می کنم من اینک تبلیغ رسالت کردم و شما نیز وظیفه دارید از من بپذیرید و السَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى.
ص: 219
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس قَالَ: لَمَّا بُعِثَ النَّبى صلی الله علیه و آله أَمَرَ عَلِيّاً أَنْ يَكْتُبَ كِتَاباً إِلَى الْكُفَّارِ وَ إِلَى النَّصَارَى وَ إِلَى الْيَهُودِ فَكَتَبَ كِتَاباً أَمْلَاهُ جَبْرَئِيلُ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَكَتَبَ بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ مِنْ مُحَمَّدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى يَهُودِ خَيْبَرَ أَمَّا بَعْدُ [ف] إِنَّ الْأَرْضَ الله وَالْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ. وَ السَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ ثُمَّ خَتَمَ الْكِتَابَ وَ أَرْسَلَهُ إِلَى يَهُودِ خَيْبَر فَلَمَّا وَصَلَ الْكِتَابُ إِلَيْهِمْ أَتَوْا إِلَى شَيْخِهِمْ ابْنِ سَلَامِ فَأَخَذَهَا وَ أَتَى بِهَا إِلَى مُحَمَّدِ وَ هُوَ فِي مَسْجِدِهِ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ وَ عَلَى أَصْحَابِكَ فَقَالُوا وَ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهدى السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه﴾. (1)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنِ الْأَصْبَعِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: دَخَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنِ الْكَوَاءِ عَلَى الْإِمَامِ علیه السلام فَقَالَ لَهُ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الفَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى وَ خَشِيَ عَوَاقِبَ الرّدى﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسَى﴾. (49)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى﴾. (50)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى قَالَ لَيْسَ شَيْءٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ إِلَّا وَ هُوَ يُعْرَفُ مِنْ شَكْلِهِ الذَّكَرُ مِنَ الْأُنْثَى قُلْتُ مَا يَعْنِي ثُمَّ هَدَى قَالَ هَدَاهُ لِلنِّكَاحَ وَالسِّفَاح مِنْ شَكْلِهِ﴾. (3)
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿مَعْنَاهُ أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ أَيْ زَوَّجَهُ مِنْ جِنْسِهِ ثُمَّ هَدَاهُ لِنكَاحِهِ عَنِ ابْن عَبَّاس﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿قالَ فَما بَالُ الْقُرُونِ الْأُولى﴾. (51)
قوله تعالى: ﴿قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي في كِتَابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى﴾. (52)
ص: 220
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: چون پیغمبر مبعوث شد، علی علیه السلام را فرمود: «نامه ای به کفار و ترسایان و یهود نوشت که آن را جبرئیل به پیغمبر دیکته کرد .نوشت به نام خدای بخشنده ی مهربان از محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله به یهود خیبر اما بعد زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از را بندگانش که بخواهد و سرانجام از آن پرهیزکاران (اعراف/128) وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الهدى. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم؛ سپس مهر بر نامه نهاد و نزد یهود خیبر فرستاد و چون نامه به آن ها رسید، نزد بزرگ خود ابن سلام آمدند و گفتند: ای پسر سلام این نامه ی محمد است که به تو نوشته .... آن ها را برداشت و آورد نزد محمد صلی الله علیه و آله که در مسجد خود بود و گفت ای محمد درود بر تو و بر یارانت». گفتند: وَ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى السَّلَامُ با رحمت خدا و برکاتش.
6- امام علی علیه السلام- اصبغ بن نباته گوید: عبدالله بن کواء به محضر امام علیه السلام شرفیاب شد و عرض کرد: «سلام بر تو ای امیرالمؤمنین علیه السلام. حضرت در پاسخ فرمود: السَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى و سلام بر کسی که از فرجام هلاکت می هراسد.
[فرعون] گفت پروردگار شما کیست، ای موسی»؟! (49)
گفت: «پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی آن چه را لازمه آفرینش او بوده داده؛ سپس هدایت کرده است». (50)
1- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی عبارت: أعطى خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى سؤال کردم امام علیه السلام فرمود: «نر یا ماده بودن تمام مخلوقات خدا بدون استثنا، از شکلشان شناخته می شود عرض کردم معنای ثُمَّ هَدَی چیست؟ امام فرمود: «خدا آن مخلوق را به سوی نکاح و تزویج جنس مخالفش هدایت کرده است».
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ؛ یعنی برای هر چیزی زوجی از جنس خودش قرار داد سپس برای نزدیک شدن به آن هدایتش کرد.
گفت: «تکلیف اقوام پیشین که به این ها ایمان نداشتند چه خواهد شد»؟! (51)
گفت: «آگاهی مربوط به آن ها نزد پروردگارم در کتابی ثبت است؛ پروردگارم هرگز گمراه نمی شود و فراموش نمی کند». (52)
ص: 221
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَقِيلَ الْخُزَاعِى أَنَّ امير المؤمنين علیه السلام كَانَ إِذَا حَضَرَ الْحَرْبَ يقول إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ لا يَعْبَأُ بِمَا الْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ لَيْلَهُمْ وَنَهَارَهُمْ لَطف بهِ عِلْماً وَكُلُّ ذلك في كتاب لا ذَلِكَ يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى فَاصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَاسْأَلُوا النَّصْرَ وَ وَطَنُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْقِتَالِ وَاتَّقُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَإِنَّ اللهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحسِنُونَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿الذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَبَاتِ شَتَّى﴾ (53)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿سَهَّلَ لَكُمْ فِيهَا طُرقاً﴾. (2)
ل قوله تعالى: ﴿كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهى﴾ (53)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ الْفَزَارِيُّ مُعَنْعَنَا عَنْ أَبي عبد الله علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ أُولُو النُّهَى وَ نَحْنُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ خُزَانُهُ عَلَى دِينِهِ نَحْزَنُهُ وَنَسْتُرُهُ وَ نَكْتِمُ بِهِ مِنْ عَدُوِّنَا كَمَا اكْتَتَمَ بِهِ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَتَّى أَذِنَ اللَّهُ لَهُ فِي الْهِجْرَةِ وَ جهَادِ الْمُشْرِكِينَ فَنَحْنُ عَلَى مِنْهَاجِ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ تَعَالَى لَنَا بِإِظْهَارِ دِينِهِ بِالسَّيْفِ وَ نَدْعُو النَّاسِ إِلَيْهِ وَ نَضْرِبُهُمْ عَلَيْهِ عَوْداً كَمَا ضَرَبَهُمْ عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَدْءًا﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَمَّارُ بْنُ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى فَقُلْتُ مَا مَعْنَى ذَلِكَ قَالَ مَا أَخْبَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ رَسُولَهُ مِمَّا يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْنِي أَمْرَ الْخِلَافَةِ وَكَانَ ذَلِكَ كَمَا أَخْبَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ وَ كَمَا أَخْبَرَ رَسُولُهُ عَلِيّاً وَ كَمَا انْتَهَى إِلَيْنَا مِنْ عَلِيٍّ اللَّهِ مِمَّا يَكُونَ بَعْدَهُ مِنْ الْمُلْكِ ثُمَّ قَالَ بَعْدَ كَلَام نَحْنُ الَّذِينَ انْتَهَى إِلَيْنَا عِلْمٌ ذَلِكَ كُلِّهِ وَ نَحْنُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ خَزنة علم﴾. (4)
ص: 222
1- امام علی علیه السلام- عقیل خزاعی نقل می کند امیرالمؤمنین هنگامی که جنگ پیش می آمد می فرمود: خدای متعال با علمی که دارد لطف کرده و اعتنایی به آن چه که بندگان در شب و روز انجام می دهی ندارد در حالی که همه ی اعمال بندگان نزد پروردگارم در کتابی ثبت است؛ پروردگارم هرگز گمراه نمی شود و فراموش نمی کند پس صبر پیشه کنید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید. از خدا پیروزی بخواهید و خودتان را مهیای نبرد کنید و از خدای عزوجل بترسید که خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کرده اند، و کسانی که نیکوکارند. (نحل /128).
همان خداوندی که زمین را برای شما محل آسایش قرار داد؛ و راه هایی برای شما در آن ایجاد کرد؛ و از آسمان آبی فرستاد که با آن انواع گوناگون گیاهان را [از خاک تیره] برآوردیم. 53)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- در آن راه هایی است که برایتان آسان است.
* [از آن] بخورید و چهارپایانتان را در آن به چرا برید به یقین در این ها نشانه های روشنی برای خردمندان است. (54)
1- امام صادق علیه السلام- جعفر بن محمد فزاری از امام صادق علیه السلام درباره ي آيه: ﴿إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى ﴾ نقل می کند که فرمود: به خدا قسم ما صاحبان خرد و نگهبانان خدا بر خلق و خزائن او بر دین هستیم که آن را حفظ می کنیم و پوشیده می داریم و دین را از دشمنان خود پنهان می داریم همان طوری که پیامبر اکرم پنهان می داشت تا وقتی خدا اجازه ی هجرت و پیکار با مشرکین به او داد؛ ما بر همان روش پیامبر صلی الله علیه و آله هستیم تا خداوند اجازه ی اظهار دینش را به وسیله ی شمشیر بدهد و مردم را به سوی دین دعوت کنیم و با ایشان پیکار نماییم که به دین برگردند چنان چه پیامبر صلی الله علیه و آله و پیکار برای پذیرش دین می کرد.
2- امام صادق علیه السلام- عمار بن مروان گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «معنای آیه ی شریفه: ﴿إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى ﴾ چیست؟ حضرت فرمود: «معنای آن خبری است که خدای متعال به رسول خودش درباره امر خلافت بعد از او داده است و آن خبر همان طور که خدا به رسولش اطلاع داده و رسول او به علیا و به ما اطلاع داده در مورد قضیه ی علی علیه السلام و حکومت بعد از اوست». سپس امام علیه السلام بعد از چند جمله فرمود: «ما همان کسانی هستیم که علم همه ی این امور به ما رسیده است و ما کسانی هستیم که خدای متعال امور خلقش را به ما سپرده است و ما گنجینه های علم دین خدای متعال هستیم.
ص: 223
3- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ النَّجَّارِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام أَنَّهُ سَأَلَ أَبَاهُ اللهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَا کَانَ فِی اَلْقُرْآنِ مِثْلُهَا﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن مُعَاوِيَةَ بنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْد فِي قَوْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَي قَالَ: نَحْنُ أُولُو النهى﴾. (2)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر قَالَ قَالَ النَّبي صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ خِيَارَكُمْ أُولُو النُّهَى قِيلَ يَا رَسُولَ الله. وَ مَنْ أُولُو النُّهَى قَالَ هُمْ أولُو الْأَخْلَاقِ الْحَسَنَةِ وَالْأَحْلَامِ الرِّزْينَةِ وَصِلَةِ الْأَرْحَامِ وَ الْبَرَرَةُ بِالْأُمَّهَاتِ وَالْآبَاءِ وَالْمُتَعَاهِدِينَ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْجيران وَ الْيَتَامَى وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ وَيُفْشُونَ السَّلَامَ فِى الْعَالَم وَيُصَلُّونَ وَالنَّاسُ نِيَامُ غَافِلُونَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فيها نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخرى﴾ (55)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ خَلَّاقِينَ فَإِذَا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقَا أَمَرَهُمْ فَأَخَذُوا مِنَ التُّرْبَة قَالَ فِي كِتَابِهِ مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرَى فَعَجَنَ النُّطْفَةَ بِتِلْكَ التّرْبَةِ الَّتِي يَخْلُقُ مِنْهَا بَعْدَ أَنْ أَسْكَنَهَا الرَّحِمَ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فَإِذَا تَمَّتْ لَهَا أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ قَالُوا يَا رَبِّ نَخْلُقُ مَا ذَا فَيَأْمُرُهُمْ بِمَا يُرِيدُ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى أَبْيَضَ أَوْ أَسْوَدَ فَإِذَا خَرَجَتِ الرُّوحُ مِنَ الْبَدَنِ خَرَجَتْ هَذِهِ النُّطْفَةُ بِعَيْنِهَا مِنْهُ كَائِناً مَا كَانَ صَغِيراً أَوْ كَبيراً ذَكَراً أَوْ أُنْثَى فَلِذَلِكَ يُغَسَّلُ الْمَيِّتَ غُسْلَ الْجَنَابَة﴾. (4)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ الْقَزوينِي قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر مُحَمَّدَ بْنَ عَلَى علیه السلام فَقُلْتُ لِأَيِّ عِلَّة يُولَدُ الْإِنْسَانُ هَاهُنَا وَيَمُوتُ فِي مَوْضِعَ آخَرَ قَالَ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ خَلْقَهُ خَلَقَهُمْ مِنْ أدِيمِ الْأَرْضِ فَمَرْجِعُ كُلِّ إِنْسَانِ إِلَى تُرْبَتِهِ﴾. (5)
ص: 224
3- امام کاظم علیه السلام- عیسی بن داود نجار از امام کاظم علیه السلام روایت کرده است که درباره ی آیه: ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُولِي النُّهَى﴾ فرمود: «آنان (أُولِي النُّهَى) همان امامان از خاندان محمد هستند که همچون این آیه آیه ای در قرآن در شأن و منزلت آن ها نیست».
4- امام صادق علیه السلام- إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُولِي النُّهَى؛ مَا أُولِي النُّهَى هستیم.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیغمبر فرمود: «به راستی خوبان شما خردمندان هستند». گفته شد: «ای رسول خدا خردمندان چه کسانی هستند؟ فرمود: ایشان صاحبان اخلاق خوش و آرمان های سنگین و درست و خویش ،نواز و به مادر و پدر مهرورز و از فقراء و همسایه ها و یتیم ها احوال می پرسند، اطعام می کنند و سلام را در جهان بلند و آشکار می گویند و درحالی که مردم ذر خوابند و در غفلت به سر می برند، نماز می خوانند.
ما شما را از آن [زمین] آفریدیم و به آن باز می گردانیم و بار دیگر [در قیامت] شما را از آن بیرون می آوریم. (55)
1- امام صادق علیه السلام- خداوند متعال دو خلق کننده آفریده است و زمانی که اراده اش بر خلق مخلوقی قرار گیرد به آنان فرمان می دهد از آن خاکی که خداوند در کتابش فرموده است ﴿مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى﴾ برگيرند و نطفه را با آن خاک که قرار است از آن خلق شوند، بیامیزند البته پس از آن که نطفه را چهل شب در رحم جای داد. وقتی چهار ماه به پایان می رسد خلق کنندگان می گویند پروردگارا چه چیزی را خلق کنیم؟ آن گاه خداوند آن چه را که اراده ی او باشد اعم از نر یا ماده و سیاه یا سفید فرمان می دهد و هرگاه روح از بدن جدا شود (شخص بمیرد) نطفه همان گونه که نخستین بار بوده هر طور که هست از بدن خارج می شود و به صورت خرد یا کلان نر یا ماده بیرون می آید و به همین سبب است که مرده را غسل جنابت می دهند.
2- امام باقر علیه السلام- ابوعبدالله قزوینی گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم برای چه انسان در این جا متولد شده و درجای دیگر از دنیا می رود؟ حضرت فرمود: زیرا خداوند متعال وقتی مخلوقات را آفرید آن ها را از خاک روی زمین خلق کرد؛ پس بازگشت هر انسانی به خاک خودش می باشد».
ص: 225
3- الصّادق علیه السلام- ﴿أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ الرَّاهِبُ قَالَ: قَالَ رَجُلُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلاملهِ يَا ابْنَ عَمِّ خَيْر خَلْ-قِ اللَّهِ مَا مَعْنَى السَّجْدَةِ الْأُولَى فَقَالَ تَأْوِيلُهُ اللَّهُمَّ إِنَّكَ مِنْهَا خَلَقْتَنِي يَعْنِي مِنَ الْأَرْضِ وَ رَفْعُ رَأْسِكَ وَ مِنْهَا أَخْرَجْتَنَا وَ السَّجْدَةُ الثَّانِيَةُ وَإِلَيْهَا تُعِيدُنَا وَ رَفْعُ رَأْسِكَ مِنَ الثَّانِيَةِ وَ مِنْهَا تُخْرِجْنَا تَارَةً أُخْرَى﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ إِنَّ النَّطْفَةَ إِذَا وَقَعَتْ فِي الرَّحِمِ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَلَكَا فَأَخَذَ مِنَ التَّرْبَةِ الَّتِي يُدْفَنُ فِيهَا فَمَاثَهَا فِي النُّطْفَ-ةِ فَلَا يَزَالُ قَلْبُهُ يَحِنَّ إِلَيْهَا حَتَّى يُدْفَنَ فِيهَا﴾. (2)
5- الصادقين علیهم السلام- ﴿مَنْ خُلِقَ مِنْ تُرْبَة دُفِنَ فِيهَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ أَرَيْناهُ آيَاتِنَا كُلَّها فَكَذَّبَ وَ أَبى﴾ (50)
قوله تعالى: ﴿قالَ أَجِئْتَنا لِتُخْرجنا مِنْ أَرْضِنا بسِحْركَ يا مُوسى﴾ (57)
قوله تعالى: ﴿فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مكاناً سوى﴾. (58)
قوله تعالى: ﴿قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى﴾. (59)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها الشَّمْسُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَضُحَاهَا قِيَامُ الْقَائِمِ علیه السلام لِأَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَالَ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَتَوَلّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى﴾. (60)
قوله تعالى: ﴿قالَ هُمْ مُوسى وَيْلَكُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى علیه السلام كَذِباً فَيُسْحِتِكُمْ بعذابِ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرى﴾. (61)
ص: 226
3- امام صادق علیه السلام- احمد بن علی راهب گوید: مردی به امیرالمؤمنین عرض کرد: ای پسر عم بهترین مخلوق خدا معنای سجده ی اوّل چیست؟ فرمود تأویلش این است که خدایا تو مرا از آن یعنی از زمین آفریدی و بلند کردن سرت به این معناست که ما را از آن خارج کردی و معنای سجده ی دوم این است که ما را به آن باز می گردانی و بلند کردن سر از سجده ی دوم به این معناست که دیگر بار ما را از آن خارج خواهی کرد.
4- امام صادق علیه السلام- حارث بن مغیره گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام فرمود که چون نطفه در رحم افتد خدای عزوجل فرشته ای می فرستد تا از آن خاک که در آن دفن می شود برگیرد و به آن نطفه می آمیزد و پیوسته دلش به آن جا گرایش دارد تا این که در آن به خاک دفن شود.
5- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام- هر کس از هر خاکی خلق شده باشد در همان خاک دفن می شود.
ما همه ی نشانه های خود را به او نشان دادیم؛ اما او تکذیب کرد و سرباز زد. (56)
گفت: ای موسی! آیا آمدهای که با سحر خود ما را از سرزمینمان بیرون کنی؟! (57)
به یقین ما هم سحری همانند آن برای تو خواهیم آورد هم اکنون موعدی میان ما و خودت قرار ده که نه ما و نه تو از آن تخلف نکنیم؛ در مکانی که نسبت به همه یکسان باشد. (58)
[موسی] گفت وعده گاهتان روز عید است؛ به شرط این که همه ی مردم هنگامی که روز بالا می آید، جمع شوند» (59)
1- امام صادق علیه السلام- وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها؛ (شمس). منظور از الشَّمْسِ امير المؤمنين علیه السلام است و ضُحاها قائم نور بخشی آن قیام قائم است خداوند سبحان می فرماید: وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى. فرعون آن مجلس را ترک گفت؛ و تمام مکر و فریب خود را جمع کرد؛ و سپس آمد. (60)
موسی به آنان گفت: «وای بر شما دروغ بر خدا نبندید که شما را با عذابی [بزرگ] نابود می سازد؛ و هرکس که [بر خدا] دروغ ببندد، نومید می شود. (61)
ص: 227
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن تَغْلِب عَنْ أَبي جَعْفَر الْبَاقِر علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَئِمَّةِ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَعَهْدُ عَهْدَهُ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدَهُ اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَ مِنَّا الْمَهْدِي ةِ الَّذِي يُقِيمُ الدِّينَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ مَنْ أَحَبَّنَا حُشِرَ مِنْ حُفْرَتِهِ مَعَنَا وَ مَنْ أَبْغَضَنَا أَوْ رَبَّنَا أَوْ رَدَّ وَاحِداً مِنَّا حُشِرَ مِنْ حُفْرَتِهِ إِلَى النَّارِ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى﴾. (1)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى ۖ قَضِيباً مِنْ يَاقُوتَة حَمْرَاءَ خَلَقَهُ بِقُدْرَتِهِ ثُمَّ دَلَّاهُ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ الَى عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا يَنَالَ الْقَضِيبَ مِنْهَا إِنَّا مَنْ تَوَلَّى مُحَمَّدَا وَآلَ مُحَمَّدِ ثُمَّ قَالَ مَا يَنْتَظِرُ وَلِيْنَا إِلَّا أَنْ يَتَبَوَّا مَقْعَدَهُ مِنَ الْجَنَّةَ وَ الله مَا يَنْتَظِرُ عَدُونَا إِلَّا أَنْ يَتَبَوَّاً مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ ثُمَّ أَوْمَاً إِلَى امير المؤمنين علي بن أبي طَالِبِ علیه السلام وَ قَالَ أوْلِيَاءُ هَذَا أَوْلِيَاءُ اللَّهِ وَأَعْدَاءُ هَذَا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ قَالَ خَابَ مَنِ افْتَرى﴾. (2)
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِى وَاعْقِلُوهُ عَنِّى فَإِنَّ الْفِرَاقَ قَرِيبُ أَنَا إِمَامُ الْبَرِيَّةِ وَ وَصِيُّ خَيْرِ الْخَلِيقَة وَ زَوْجُ سَيِّدَة نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَأَبُو الْعِتْرَةَ الطَّاهِرَةِ وَالْأَئِمَّةِ الْهَادِيَة أنَا أَخُو رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَوَصِيُّهُ وَ وَلِي وَوَزِيرَهُ وَصَاحِبُهُ وَصَفَيْهُ وَحَبِيبُهُ وَخَلِيلُهُ أَنَا أمير المؤمنين علیه السلام وَ قَائِدُ الْغُرُ الْمُحَجَلِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ حَرْبِي حَرْبُ اللَّهِ وَ سَلْمِي سِلْمُ اللَّهِ وَ طَاعَتِى طَاعَةُ اللَّهِ وَ وَلَايَتِى وَلَايَةُ اللَّهِ وَ شِيعَتِى أَوْلِيَاءُ اللَّهِ وَ أَنْصَارِى أَنْصَارُ اللَّهِ وَالَّذِي خَلَقَنِي وَ لَمْ أَن شَيْئاً لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ مُحَمَّد أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى﴾. (3) 3
4-1- السجّاد علیه السلام- ﴿يَا أَخَا أَهْلَ الْبَصْرَة لَا وَاللَّهِ مَا قَتَلَ عَلَى علیه السلام مُؤْمِناً وَ لَا قَتَلَ مُسْلِماً وَ مَا أَسْلَمَ الْقَوْمُ وَ لَكِنِ اسْتَسْلَمُوا وَكَتَمُوا الْكُفْرَ وَأَظْهَرُوا الْإِسْلَامَ فَلَمَّا وَجَدُوا عَلَى الْكُفْرِ أَعْوَاناً أَظْهَرُوهُ وَ قَدْ عَلِمَتْ صَاحِبَةُ الْجَمَل وَالْمُسْتَحْفِظُونَ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ أَنَّ أَصْحَابَ الْجَمَلِ وَأَصْحَابَ صِفِّينَ وَ أَصْحَابَ النَّهْرَوَانِ لُعِنُوا عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى﴾. (4)
ص: 228
1-1- امام باقر علیه السلام- ابان بن تغلب گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی امامان پرسیدم. فرمود: «به خدا سوگند عهد و سفارشی که پیغمبر به ما فرموده این است که امامان پس از او دوازده نفرند که نه نفر آن ها از صلب امام حسین هستند و مهدی از ما اهل بیت است آن کسی که در آخرالزمان به دین حق] قیام خواهد کرد؛ هر که ما را دوست دارد از قبر خویش با ما محشور می گردد و هرکه با ما دشمنی کند یا رد کند یا یکی از ما را رد کند از قبر خویش به سوی آتش محشور خواهد شد و هرکس که بر خدا] دروغ ببندد، نومید می شود».
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: «خداوند متعال چوبی از یاقوت سرخ آفریده و بعد او را به طرف زمین آویزان کرده است و بعد با خود پیمان بسته است هرکس دستش به آن برسد دوست محمد و آل محمد خواهد بود سپس فرمود دوستان ما انتظار دارند که هرچه زودتر جایگاه خود را در بهشت مشاهده کنند و دشمنان ما هم منتظر می باشند که محل خود را در دوزخ بنگرند و بعد اشاره به طرف امیرالمؤمنین کرد و فرمود دوستان این دوستان خدا و دشمنان ایشان دشمنان خدا هستند و این فضیلت از زبان رسول خدا جاری شده و فرمود: وَ قَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى.
3-1- امام علی علیه السلام- ای مردم گفتار مرا بشنوید و آن را بفهمید که جدایی نزدیک است من امام خلقم و وصی بهترین مردمم و پدر عترت طاهره و امامان منم برادر رسول خدا ای و وص و ولی و وزیر و صاحبش و صفی و حبیب و خلیلش منم امیرمؤمنان و پیشوای دست و رو سفیدان و سید اوصیاء و نبرد با من نبرد با خداست و سازش با من سازش با خدا، طاعتم طاعت خدا و دوستیم دوستی با خدا و شیعه ام اولیاء خدا و انصارم انصار خدایند ... قسم به آن که مرا آفرید در حالی که چیزی نبودم تمام اصحاب رسول خدا می دانند؛ ناکثین قاسطین و مارقین، کسانی هستند که به زبان پیامبر امّی صلی الله علیه و آله لعنت شده اند. و [بدانید و آگاه باشید که] و هرکس که [بر خدا] دروغ ببندد نومید می شود.
4-1- امام سجّاد علیه السلام- ای برادران بصری نه به خدا این گونه نیست علی علیه السلام هیچ مؤمنی را نکشت و خون هیچ مسلمانی را نریخت آنان مسلمان نبوده بلکه تسلیم شده بودند و زمانی که بر کفر خود یار و اعوانی یافتند آن را آشکار ساختند حال این که صاحب شتر (عایشه) و حافظان آل محمّد صلی الله علیه و آله به خوبی می دانند اصحاب جمل و صفین و نهروان توسط رسول خدا لعن شده اند، و هرکس که [بر خدا] دروغ ببندد، نومید می شود.
ص: 229
5-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عن الرضا علیه السلام عَنْ آبَائِه عَن أمير المؤمنين علیه السلام قَالَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفِظُونَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّ أَهْلَ صِفِّينَ قَدْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى لِسَان نَبِيِّهِ وَقَدْ خابَ مَنِ افْتَرى﴾. (1)
6-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِي قَالَ سَمِعْتُ عَلِيّا علیه السلام حِينَ بَرَزَ أَهْلُ الْجَمَل وَ هُوَ يَقُولُ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمَتْ صَاحِبَةُ الْهَوْدَجِ أَنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجوى﴾ (2)
قوله تعالى: ﴿قالُوا إِن هذان لساحران يُريدانِ أَنْ يُخْرِجَاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ المُثلى﴾ (63)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ الْمَعْنَى يُريدان أَنْ يُصْرفًا وُجُوهَ النَّاسِ إِلَيْهِمَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى﴾. (64)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ أَيْ حِيلَتُكُم﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ فِرْعَوْنُ وَ هَامَانُ قَدْ تَعَلَّمَا السِّحْرِ وَإِنَّمَا غَلَبَا النَّاسَ بِالسِّحْرِ وَادَّعَى فِرْعَوْنُ الرُّبُوبِيَّةَ بالسِّحْرِ فَلَمَّا أَصْبَحَ بَعَثَ فِي المُدَائِنِ حَاشِرِينَ مَدَائِن مِصْرَ كُلَّهَا وَ جَمَعُوا أَلْفَ سَاحِرٍ وَاخْتَارُوا مِنَ الْأَلْفِ مِائَةَ وَ مِنَ الْمِائَةِ ثَمَانِينَ، فَقَالَ السَّحَرَةُ لِفِرْعَوْنَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّهُ لَيْسَ فِي الدُّنْيَا أَسْحَرَ مِنَّا فَإِنْ غَلَبْنَا مُوسَى فَمَا يَكُونُ لَنَا عِنْدَكَ قَالَ: إِنَّكُمْ إِذَا مِنَ الْمُقَرَّبِينَ عِنْدِي أشَارَكُكُمْ فِي مُلْكِي، قَالُوا: فَإِنْ غَلَبَنَا مُوسَى وَ أَبْطَلَ سِحْرَنَا عَلِمْنَا أَنَّ مَا جَاءَ بِهِ لَيْسَ مِنْ قِبَل السِّحْرِ وَ لَا مِنْ قِبَلِ الْحِيلَةِ وَ آمَنَّا بِهِ وَ صَدَّقْنَاهُ فَقَالَ فِرْعَوْنُ إِنْ غَلَبَكُمْ مُوسَى علیه السلام صَدَّقْتُهُ أَنَا أَيْضاً مَعَكُمْ، وَلَكِنْ أَجْمَعُوا كَيْدَكُمْ أَى حِيلَتَكُمْ، قَالَ وَكَانَ مَوْعِدُهُمْ يَوْمَ عِيدٍ لَهُمْ فَلَمَّا ارْتَفَعَ النَّهَارُ مِنْ ذَلِكَ الْيَوْمِ جَمَعَ فِرْعَوْنُ النَّاسَ وَ السَّحَرَةَ وَكَانَتْ لَهُ قُبَّةٌ طُولُهَا فِي السَّمَاءِ ثَمَانُونَ ذِرَاعًا وَ
ص: 230
5-1- امام علی علیه السلام امام رضا علیه السلام از پدران گرامیش از امام علی روایت کرده است که می دانستند که خدا اصحاب صفین را به زبان پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: حفظ کنندگان احادیث پیغمبر خود لعنت کرد و هرکس که بر پیامبر صلی الله علیه و آله دروغ ببندد، نومید می شود.
6-1- امام على علیه السلام- حبّه عرنی گوید: شنیدم که امام علی علیه السلام زمانی که جنگ جمل آشکار شد، فرمود: «قسم» به خدا که صاحب کجاوه می دانست که اهل جمل به زبان رسول خدا لعنت شده اند و هرکس که [بر خدا] دروغ ببندد، نومید می شود.
آن ها در میان خود در مورد کارشان به نزاع برخاستند؛ و پنهانی به نجوا پرداختند. (62)
گفتند: به یقین این ها دو نفر ساحرند که می خواهند با سحرشان شما را از سرزمینتان بیرون کنند و راه و رسم شایسته شما را از بین ببرند» (63)
1- امام علی علیه السلام- یعنی می خواهند توجه مردم را به خودشان جلب کنند.
اکنون که چنین است تمام تدبیر و نقشه خود را جمع کنید، و در یک صف [به میدان مبارزه] بیایید و امروز رستگاری از آن کسی است که برتری یابد. (64)
1- امام صادق علیه السلام- فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ؛ تمام حیله ی خود را به کار برید.
2- امام صادق علیه السلام- فرعون و هامان سحر را یاد گرفته بودند و با سحر و جادو بر مردم غلبه می کردند و فرعون در ساحری ادعای خدایی می کرد صبح فردا کسانی را برای جمع آوری ساحران به شهرها فرستاد و آن ها را به همه شهرهای مصر فرستاد هزار نفر جمع آوری کردند؛ از میان هزار ساحر صد ساحر و از میان صد ساحر هشتاد ساحر انتخاب کردند ساحران به فرعون گفتند: «تو علم داری به این که ساحرتر از ما در دنیا نیست پس اگر بر موسی علیه السلام غلبه کنیم چه اجر و پاداشی نزد تو داریم»؟ فرعون گفت: «وَإِنَّكُمْ إِذًا لَّنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ نزد من، شما را در پادشاهی و حکمرانی خود شریک می کنم ساحران گفتند: امّا اگر موسی بر ما غلبه کرد و سحر ما را باطل کرد روشن می شود که آن چه موسی آورده از نوع سحر و نیرنگ نیست در نتیجه به او ایمان می آوریم و رسالت او را تصدیق می کنیم فرعون گفت: «اگر موسی علیه السلام بر شما غلبه کرد من نیز با شما او را تصدیق می گویم اما کید و حیله ی خود را جمع کنید موعد این مبارزه، روزی بود که برای ایشان عید بود هنگامی که صبح روز موعود فرا رسید و روز به وسط های خود رسید فرعون مردم و ساحران را جمع کرد گنبدی داشت که طول آن هشتاد ذراع بود و لباس های
ص: 231
قَدْ كَانَ كُسِيَتْ بِالْحَدِيدِ وَ الْفُولَاذِ الْمَصْقُول فَكَانَتْ إِذَا وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَيْهَا لَمْ يَقْدِرُ أَحَدُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَيْهَا مِنْ لُمَعِ الْحَدِيدِ وَ وَهَجِ الشَّمْسِ وَ جَاءَ فِرْعَوْنُ وَ هَامَانُ وَقَعَدَا عَلَيْهَا يَنْظُرَانِ وَ أَقْبَلَ مُوسَى علیه السلام يَنْظُرُ إِلَى السَّمَاءِ، فَقَالَتِ السَّحَرَةُ لِفِرْعَوْنَ إِنَّا نَرَى رَجُلًا يَنْظُرُ إِلَى السَّمَاءِ وَ لَنْ يَبْلُغَ سِحْرُنَا إِلَى السَّمَاءِ وَ ضَمِنَتِ السَّحَرَةُ مَنْ فِي الْأَرْضِ﴾. (1)
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ فِرْعَوْنُ لَمَّا رَأَى سُلْطَانَ اللَّهِ فِي الْيَدِ وَ الْعَصَا إِنَّا لَا نُغَالِبُ مُوسَى علیه السلام إِلَّا بِمَنْ هُوَ مِثْلُهُ فَأَخَذَ غِلْمَانَا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَبَعَثَ بِهِمْ إِلَى قَرْيَة يُقَالُ لَهَا الْعَرْمَا يُعَلِّمُونَهُمُ السِّحْرَ كَمَا يُعَلِّمُونَ الصَّبْيَانَ فِي الْمَكْتَب فَعَلَّمُوهُمْ سِحْراً كَثِيراً وَ وَاعَدَ فِرْعَوْنُ مُوسَى علیه السلام مَوْعِدَا فَبَعَثَ فِرْعَوْنُ إِلَى السَّحَرَةِ فَجَاءَ بِهِمْ وَ مَعَهُمْ مُعَلِّمُهُمْ فَقَالُوا لَهُ مَا ذَا صَنَعْتَ قَالَ عَلَّمْتُهُمْ سِحْراً لَا يُطِيقُهُ سَحَرَةُ أَهْلِ الْأَرْضِ إِلَّا أَنْ يَكُونَ أَمْرُ مِنَ السَّمَاءِ فَإِنَّهُ لَا طَاقَةَ لَهُمْ بِهِ ثُمَّ بَعَثَ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ السَّحَرَةَ كُلَّهُمْ وَ وَكَانُوا اثْنَيْنِ وَسَبْعِين وَسَبْعِينَ أَلْفا﴾. (2)
4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ أَنْ لَا تَدَعُوا مِنْ كَيْدِكُمْ شَيْئًا إِلَّا جِئْتُمْ بِهِ ثُمَّ ائْتُوا صَنَّا أَعْ مُصْطَفِّينَ مُجْتَمِعِينَ لِيَكُونَ أَنْظَمَ لِأُمُورِكُمْ وَأَشَدَّ لِهَيْبَتِكُمْ﴾. (3)
5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعَلى أَى وَ قَدْ سَعِدَ الْيَوْمَ مَنْ غَلَبَ وَ عَلَا﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿قالُوا يَا مُوسَى إِمّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى﴾ (65)
قوله تعالى: ﴿قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِباهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تسعى﴾ (66)
قوله تعالى: ﴿فَأَوْجَسَ في نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسى﴾. (67)
قوله تعالى: ﴿قلنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلى﴾. (68)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَمْ يُوجس مُوسَى علیه السلام خِيفَةً عَلَى نَفْسِهِ، أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُهَّالِ وَ دُوَل الضَّلال﴾. (5)
ص: 232
فولادی بر او پوشیده شده بود که هنگامی که نور خورشید به آن فولاد می خورد به خاطر درخشش و لمعان آن کسی نمی توانست به او نگاه کند فرعون و هامان حاضر شدند و برآن و به آسمان نگاه کرد ساحران به فرعون گفتند: «ما نشستند و نگاه می کردند. موسی پیش آمد مردی را می بینیم که به آسمان نگاه می کند سحر و جادوی ما به آسمان نرسیده است و سحر ساحران هر چیزی که در روی زمین بود را در برگرفت».
ابن عبّاس رحمه الله علیه- فرعون وقتی تسلّط و سلطه ی الهی را در مورد معجزه ی عصا و ید بیضاء مشاهده کرد با خود گفت: من نمی توانم بر موسی علیه السلام غالب شوم، جز این که افرادی مانند خود او را برای مقابله با او آماده کنم بنابراین پسر بچه هایی را از میان بنی اسرائیل برگزید و همان طور که کودکان در مکتب درس می آموزند برای آن ها مدرسه تعلیم سحر ایجاد کرد و به آن ها سحر و جادوگری آموخته شد و سپس با موسی علیه السلام موعدی معین کرد و آن جادوگران را همراه معلمشان
ل فرا خواند و از معلم پرسید چه کردی؟ او گفت آن ها را آن چنان پرورش داده ام که هیچ یک از اهل زمین طاقت مقابله با آن ها را ندارد
4- ابن عباس رحمه الله علیه- فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ یعنی تمام توان خودتان را در حیله گری به کار گیرید و چیزی فروگذار نکنید. ثُمَّ انتُوا صَفَّا؛ یعنی همگی به صف شده و جمع شوید تا نظم کارتان بیشتر شود و هیبت بیشتری پیدا کنید.
5- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعَلى؛ یعنی امروز کسی که بر دیگری غلبه کند، و برتری یابد، پیروز شده و به سعادت می رسد.
[ساحران] گفتند: ای موسی یا تو [ عصای خود را] بیفکن یا ما کسانی باشیم که اول بیفکنیم»؟! (65)
گفت: «شما اول بیفکنید پس در آن هنگام طناب ها و عصاهای آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر می رسید که حرکت می کنند! (66)
موسی ترس خفیفی در دل احساس کرد [مبادا مردم گمراه شوند]. (67)
گفتیم: «نترس به یقین تو [پیروز و] برتری». (68)
1- امام علی علیه السلام- پس موسی احساس ترس کرد و از این که جاهلان و گمراهان بر او غلبه یابند نگران بود.
ص: 233
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إسْمَاعِيلُ بْنُ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيُّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ علیه السلام عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ علیه السلام لَمَّا رَأَى حِبَالَهُمْ وَ عِصِيَّهُمْ كَيْفَ أَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً وَلَمْ يُوجِسْهَا إِبْرَاهِيمُ حِينَ وُضِعَ فِى الْمَنْجَنِيقِ وَ قُذِفَ بِهِ فِي النَّارِ فَقَالَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ ا حِينَ وُضِعَ فِي الْمَنْجَنِيقِ كَانَ مُسْتَئِداً إِلَى مَا فِي صُلْبِهِ مِنْ أَنْوَارِ حُجَجِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَمْ يَكُنْ مُوسَى علیه السلام كَذَلِكَ فَلِهَذَا أَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً وَلَمْ يُوجسْهَا إِبْرَاهِيمُ علیه السلام﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مَعْمَرَ بْنِ رَاشِدِ قَال: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ علیه السلام يَقُولُ أَتَى يَهُودِيُّ النَّبى فَقَامَ بَيْنَ يَدَيْهِ يَحْدُّ النَّظَرَ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا يَهُودِيُّ مَا حَاجَتُكَ قَالَ أَنْتَ أَفْضَلُ أَمْ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ ا؟ النَّبِيُّ الَّذِي كَلَّمَهُ اللَّهُ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ التَّوْرَاةَ وَالْعَصَا وَ فَلَقَ لَهُ الْبَحْرَ وَ أَظَلَّهُ بِالْغَمَامِ فَقَالَ لَهُ النبي إِنَّهُ يُكْرَهُ لِلْعَبْدِ أَنْ يُزَكِّيَ نَفْسَهُ وَ لَكِنِّي أَقُولُ إِنَّ آدم لَمَّا أَصَابَ الْخَطِيئَةَ كَانَتْ تَوْبَتَهُ أَنْ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدِ وَ آل مُحَمَّدِ ۖ لَمَّا غَفَرْتَ لِي فَغَفَرَهَا اللَّهُ لَهُ وَ إِنَّ مُوسَى علیه السلام لَمَّا أَلْقَى عَصَاهُ وَ أَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آل لَمَّا آمَنْتَنِي فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَى﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَأَلْقِ ما في يَمينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ وَ لَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى﴾ (69)
قوله تعالى: ﴿فَأَلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَ مُوسى﴾ (70)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُوسَى علیه السلام فَنُودِيَ لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَى وَ أَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى فَأَلْقَى مُوسَى علیه السلام الْعَصَا فَذَابَتْ فِي الْأَرْضِ مِثْلَ الرَّصَاصِ ثُمَّ طَلَعَ رَأْسُهَا وَفَتَحَتْ فَاهَا وَوَضَعَتْ شِدْقَهَا الْعُلْيَا عَلَى رَأْسِ قُبَّة فِرْعَوْنَ ثُمَّ دَارَتْ وَ الْتَقَمَتْ عِصِيَّ السَّحَرَةُ وَ حِبَالَهَا وَ غَلَبَ كُلَّهُمْ وَ انْهَزَمَ النَّاسُ حِينَ رَأَوْهَا وَ عِظَمَهَا وَ هَوْلَهَا مِمَّا لَمْ تَرَ الْعَيْنُ وَ لَا وَصَفَ الْوَاصِفُونَ مِثْلَهُ قَبْلُ فَقُتِلَ فِي الْهَزِيمَة مِنْ وَطءِ النَّاسِ بَعْضِهُمْ بَعْضاً عَشَرَةُ آلَافِ رَجُل وَ امْرَأَة وَ صَبَيٍّ وَ دَارَتْ عَلَى قُبَّة فِرْعَوْنَ قَالَ فَأَحْدَثَ فِرْعَوْنُ وَ
ص: 234
2- امام صادق علیه السلام- اسماعیل بن فضل هاشمی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی موسی علیه السلام سؤال:کردم چگونه در آن زمان که ریسمانها و چوبهای ساحران را دید در خود ترس و واهمه احساس کرد و حال آن که ابراهیم علیه السلام در حالی که او را در منجنیق گذاردند تا او را به آتش بیفکنند، ترسی به خویش راه نداد؟ امام علیه السلام فرمود: «ابراهیم علیه السلام زمانی که او را در منجنیق گذاشتند، به انوار حجج الهی که در صلب او بود اتکا نمود و حال آن که موسی علیه السلام این چنین نبود. به همین سبب موسی علیه السلام ترس خفیفی در دل احساس کرد و ابراهیم این چنین نبود.
3- امام صادق علیه السلام- معمر بن راشد گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم فردی یهودی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد؛ در حالی که در مقابل ایشان ایستاده بود با چشمانی تیز به پیامبر صلی الله علیه و آله می نگریست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای یهودی حاجتت چیست؟ پاسخ داد تو» برتری یا موسی بن عمران علیه السلام که خداوند با او گفتگو کرد و بر او تورات نازل کرد و دریا را برای او شکافت و با ابر بر او سایه گستراند»؟ پیامبر اکرم به یهودی فرمود: «برای بنده ی خدا پسندیده نیست که خویش را بستاید، ولی به تو می گویم در آن هنگام که از آدم علیه السلام خطایی سر زد و چون خواست توبه کند» گفت «پروردگارا از تو می خواهم تا به حق محمد و آل محمد مرا ببخشایی پس خداوند او را بخشود... موسی علیه السلام وقتی عصایش را افکند ترس خفیفی در دل احساس کرد و گفت: «خداوندا! از تو می خواهم تا به حق محمد و آل محمد و مرا ایمن بداری؛ پس خدای متعال به او فرمود: نترس تو مسلماً [پیروز و] برتری».
و آن چه را در دست راست خود داری بیفکن تمام آن چه را ساخته اند می بلعد! آن چه ساخته اند حیله ساحر است؛ و ساحر هرجا آید رستگار نخواهد شد. (69)
[موسی عصای خود را افکند و آن چه را آن ها ساخته بودند بلعید]. ساحران به سجده افتادند و گفتند ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم». (70)
1- امام صادق علیه السلام- وقتی خداوند موسی را به سوی فرعون گسیل داشت... پس ندا داده شد: لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَى وَ أَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ وَلا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى . آن وقت موسى العصای خود را انداخت ابتدا آن عصا مانند سرب مذاب در آمد و سپس سر و دهان او آشکار شد و آرواره ی بالایی آن بر روی جایگاه فرعون قرار گرفت، سپس به جنبش در آمد و تمام عصاها و ریسمان های ساحران را بلعید و مردم از ترس عظمت آن رو به فرار نهادند و عده ای زیر دست و پا رفتند و تا آن جا که ده هزار نفر از آن ها هلاک شدند و سپس اژدها قصد جایگاه فرعون را نمود فرعون و هامان از ترس جامه ی خود را آلوده کردند و
ص: 235
هَامَانُ فِي ثِيَابِهِمَا وَ شَابَ رَأْسُهُمَا وَ غُشِيَ عَلَيْهِمَا مِنَ الْفَزَعَ وَ مَرَّ مُوسَى علیه السلام فِي الْهَزِيمَةِ مَعَ النَّاسِ فَنَادَاهُ اللَّهُ خُذَهَا وَلا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتها الأولى فَرَجَعَ مُوسَى وَ لَكَ عَلَى يَدِهِ عَبَاءَةٌ كَانَتَ عَلَيْهِ ثُمَّ أَدْخَلَ يَدَهُ فِي فَمِهَا فَإِذَا هِيَ عَمَّا كَمَا كَانَتْ وَ كَانَ كَمَا قَالَ اللَّهُ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ لما رأوا ذلِكَ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمينَ رَبِّ مُوسى وَ هَارُونَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأَصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَاباً وَ أَبقى﴾ (71)
قوله تعالى: ﴿قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلى ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَ الَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ ما أَنتَ قاض إنَّما تَقضي هذِهِ الحَياةَ الدُّنْيا﴾ (72)
قوله تعالى: ﴿إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطايانا وَ مَا أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السَّحْرِ وَ الله خَيْرٌ وَ أَبقى﴾ (73)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿سَأَلُوهُ عَن الْمُتَشَابِهِ فِى الْقَضَاءِ فَقَالَ أمير المؤمنين علیه السلام هُوَ عَشَرَةً أَوْجَهِ مُخْتَلِفَةُ الْمَعْنَى فَمِنْهُ قَضَاءُ الْفِعْل مثل قَوْلُهُ تَعَالَى فِي سُورَة طه فَاقْضِ ما أنتَ قاض أى افْعَلْ مَا أَنْتَ فَاعِلُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمَا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَ لَا يحيى﴾. (74)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿المجرِمُ الكَافِرُ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولئِكَ هُمُ الدَّرَجَاتُ العُلى﴾. (75)
ص: 236
موی سرشان از وحشت راست شد خود موسی هم ترسیده بود و بیم داشت همه هلاک شوند، آن وقت به او خطاب رسید: ﴿خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتها الأُولى﴾ بنابراين موسى بازگشت و عبای خود را روی دستش انداخت و دست خود را به جانب اژدها برد و ناگهان آن اژدها به صورت عصا در آمد در این صورت فَأَلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَ مُوسَى.
[فرعون] گفت: پیش از آن که به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ به طور مسلم او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است؛ به یقین دست ها و پاهایتان را به طور مخالف قطع می کنم؛ و شما را از تنه های نخل به دار می آویزم؛ و خواهید دانست مجازات کدام یک از ما شدیدتر و پایدارتر است» (71)
گفتند: «سوگند به آن کسی که ما را آفریده هرگز تو را بر دلایل روشنی که برای ما آمده، ترجیح نخواهیم داد؛ هر حکمی می خواهی بکن تو تنها در این زندگی دنیا می توانی حکم کنی». (72)
ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهانمان و آن چه را از سحر بر ما تحمیل کردی بیامرزد؛ و [پاداش] خدا بهتر و پایدارتر است (73)
1- امام علی علیه السلام- از امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد معانی متشابه در قضاء پرسیدند امیرالمؤمنین علیه السلام پاسخ داد: «قضاء ده وجه با معانی مختلف دارد. یکی از آن وجوه قضاء به معنی «انجام» است که خدای متعال درسوره ی طه فرموده است: ﴿فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضِ﴾.
هرکس در محضر پروردگارش حاضر شود در حالی که مجرم است، آتش دوزخ برای اوست؛ در آن جا نه می میرد و نه زندگی می کند (74)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- مجرم کافر است که نه در عذاب می میرد و نه زنده می شود.
و هرکس با ایمان نزد او آید و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانی درجات عالی دارند. (75)
ص: 237
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَمَّارِ السَّابَاطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ- أ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ كَمَنْ باءَ بِسَخَطِ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ فَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ دَرَجَاتٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ بِوَلَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ ايَّانَا يُضَاعِفَ اللَّهُ لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ لَهُمُ الدَّرَجَاتِ العُلَى﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى﴾ (76)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ شَدَّادِ بْنِ أَوْس قَالَ: بَيْنَا رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يُحَدِّثُنَا عَلَى بَابِ الْحُجُرَاتِ إِذ أَقْبَلَ شَيْخُ مِنْ بَنِي عَامِرٍ هُوَ مَدَرَهُ قَوْمِهِ وَ سَيِّدُهُمْ شَيْخُ كَبِيرُ يَتَوَكَّا عَلَى عَصَاهُ فَمَثَلَ بَيْنَ يَدَيَّ رَسُول اللَّهِ وَ نَسَبَهُ إِلَى جَدِّهِ فَقَالَ يَا ابْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَإِلَى مَا تَدْعُو قَالَ أَدْعُو إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنْ تَخْلَعَ الْأَنْدَادَ وَ تَكْفُرَ بِاللَّاتِ وَالْعُزَّى وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ بِهِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ كِتَابِ أَوْ رَسُول وَ تُصَلِّيَ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ بحَقَائِقِهِنَّ وَ تُؤَدِّيَ زَكَاةَ مَالِكَ يُطَهِّرُكَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ يُطَهِّرُ لَكَ مَالَكَ وَ تَصُومَ شَهْراً مِنَ السَّنَةِ وَ تَحْجَّ الْبَيْتَ إِذَا وَجَدْتَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ تَغْتَسِلَ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ تُؤْمِنَ بِالْمَوْتِ وَ بِالْبَعْثِ بَعْدَ الْمَوْتِ وَ بِالْجَنَّةِ وَالنَّارِ قَالَ يَا ابْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ فَمَا لِي قَالَ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنَ تزکّی﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلى مُوسى أَن أَسْر بعبادي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَريقاً في الْبَحْرِيساً لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشَى﴾. (7)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى علیه السلام أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ فَخَرَجَ مُوسَى علیه السلام بِبَنِي إِسْرَائِيلَ لِيَقْطَعَ بِهِمُ الْبَحْرَ وَ جَمَعَ فِرْعَوْنُ أَصْحَابَهُ وَ بَعَثَ فِى الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ وَحَشَرَ النَّاسَ وَ قدم مُقَدِّمَتَهُ فِي سِتِّمِائَة أَلْفِ وَ رَكِبَ هُوَ فِي أَلْفِ أَلْفِ وَ خَرَجَ كَمَا حَكَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَ كُنُوزِ وَ مَقامِ كَرِيمٍ كَذلِكَ وَ أَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ فَأَتْبَعُوهُمْ
ص: 238
1- امام صادق علیه السلام- عمّار ساباطی گوید: از امام صادق علیه السلام تفسیر این آیه را پرسیدم: آیا کسی که از رضای خدا پیروی کرده همانند کسی است که به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جایگاه او جهنم و پایان کار او بسیار بد است هریک از آنان درجه و مقامی در پیشگاه خدا دارند. (آل عمران /163-162) فرمود: کسانی که پیرو خشنودی خدا بودند ائمه علیهم السلام هستند عمار به خدا قسم آن ها درجات برای مؤمنینند به مقدار ولایت و معرفت ایشان نسبت به ما پاداش آن ها چندین برابر می شود و خدا درجات آن ها را عالی تر می نماید».
باغ های جاویدان بهشتی که نهرها از پای درختانش جاری است، جاودانه در آن خواهند بود؛ این است پاداش کسی که خود را تزکیه نماید. (76)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- شداد بن اوس گوید: مردی از مردم بنی عامر که از بزرگان و معتبران قوم خود بود، در حالی که به چوب دستی خود تکیه داده بود در برابر پیغمبر اکرم قرار گرفت و پیغمبر را به نام جدش «عبدالمطلب» خطاب کرد و گفت: ای پسر عبدالمطلب!... مردم را به انجام چه کاری دستور می دهی؟ فرمود: مردم را به عبادت خدای یکتا دعوت می کنم و از آن ها می خواهم تا برای او نظیر و همتایی قرار ندهند و به لات و عزی» به چشم کفر و نفرت بنگرند و به کتاب و رسول او اقرار نمایند و نمازهای پنجگانه را با شرایطی که دارد، به جای آورند ماه رمضان را روزه بگیرند و زکات مالشان را به منظور تطهیر مال خود، بپردازند و از مال حلال استفاده کنند و درصورتی که مستطیع باشند به حج بیت الله بروند و غسل جنابت بنمایند و به زنده شدن پس از مرگ و به بهشت و دوزخ معتقد باشند مرد عامری گفت: «هرگاه طبق دستور شما رفتار کنم چه بهره ای از به کار بستن آن ها نصیبم می شود؟ رسول خدا در پاسخ این آیه را تلاوت فرمود: ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ ذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّىٰ﴾.
ما به موسی وحی فرستادیم که شبانه بندگانم را [از مصر] با [خود] حرکت ده و برای آن ها راهی خشک در دریا بگشا که نه از تعقیب [فرعونیان] خواهی ترسید، و نه [از غرق شدن در دریا] به هراس می افتی». (77)
1- امام صادق علیه السلام-آن وقت خداوند به موسی علیه السلام وحی ،کرد شبانه بندگانم را [از مصر] با [خود] حرکت ده پس موسی علیه السلام همراه بنی اسرائیل حرکت کرد تا از دریا عبور کنند و مصر را پشت سر بگذارند فرعون هم یاران خود را جمع کرد و پیش قراول سپاه او ششصد هزار نفر پیاده بود و خود همراه دوهزار سواره به دنبال آن ها به راه افتاد همان طور که خدای متعال حکایت کند ما آن ها را از باغ ها و چشمه ها و گنج ها و جایگاه نیکویشان بیرون آوردیم و آن ها را به
ص: 239
مُشْرِقِينَ فَلَمَّا قَرُبَ مُوسَى علیه السلام مِنَ الْبَحْرِ وَ قَرُبَ فِرْعَوْنُ مِنْ مُوسَى قَالَ أَصْحَابُ مُوسى علیه السلام إِنَّا مُدْرَكُونَ [ف] قالَ مُوسَى علیه السلام كَلَّا إِنَّ مَعِي رَبِّي سَيَهْدِينِ أَى سَيُنْجِين فَدَنَا مُوسَى علیه السلام مِنَ الْبَحْرِ فَقَالَ لَهُ انْفَرِقْ فَقَالَ لَهُ الْبَحْرُ اسْتَكْبَرْتُ يَا مُوسَى أَنْ أَنْفَرقَ لَكَ وَ لَمْ أَعْصِ اللَّهَ طَرْفَةَ عَيْنٍ وَ قَدْ كَانَ فِيكُمُ الْمَعَاصِي فَقَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام فَاحْذَرْ أَنْ تَعْصِيَ وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّ آدما أُخْرِجَ مِنَ الْجَنَّةِ بِمَعْصِيَةِ وَإِنَّمَا لُعِنَ إِبْلِيسُ بِمَعْصِيَة فَقَالَ الْبَحْرُ عَظِيمُ رَبِّي مُطَاعُ أَمْرُهُ وَ لَا يَنْبَغِي لِشَيْءٍ أَنْ يَعْصِيَهُ فَقَامَ يُوشَع بن نون فَقَالَ لِمُوسَى علیه السلام يَا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا أَمَرَكَ رَبُّكَ فَقَالَ بِعْبُورِ الْبَحْرِ فَأَقْحَمَ يُوشَع علیه السلام فَرَسَهُ الْمَاءَ وَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى علیه السلام أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ فَضَرَبَهُ فَانْفَلَقَ فَكَانَ كُلٌّ فِرْقِ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ أَنْ كَالْجَبَلِ الْعَظِيمِ فَضَرَبَ لَهُ فِي الْبَحْرِ اثْنَا عَشَرَ طَرِيقًا فَأَخَذَ كُلُّ سِبْطِ فِي طَريقٌ فَكَانَ الْمَاءُ قَدِ ارْتَفَعَ وَ بَقِيَتِ الْأَرْضِ يَابِسَةَ طَلَعَتْ فِيهَا الشَّمْسُ فَيَسَتْ كَمَا حَكَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقاً فِي الْبَحْرِ يَبَساً لا تَخَافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى وَ دَخَلَ مُوسَى علیه السلام وَأَصْحَابُهُ الْبَحْرَ وَكَانَ أَصْحَابُهُ اثْنَيْ عَشَرَ سِبْطأَ فَضَرَبَ اللَّهُ لَهُمْ فِي الْبَحْرِ اثْنَيْ عَشَرَ طَرِيقًا فَأَخَذَ كُلُّ سِبْطٍ فِي طَرِيقِ وَ كَانَ الْمَاءُ قَدِ ارْتَفَعَ عَلَى رُءُوسِهِمْ مِثْلَ الْجِبَالِ فَجَزِعَتِ الْفِرْقَةُ الَّتِي كَانَتْ مَعَ مُوسَى علیه السلام فِي طَرِيقِهِ فَقَالُوا يَا مُوسَى أَيْنَ إِخْوَانُنَا فَقَالَ لَهُمْ مَعَكُمْ فِي الْبَحْرِ فَلَمْ يُصَدِّقُوهُ فَأَمَرَ اللَّهُ الْبَحْرَ فَصَارَتْ طَاقَاتِ حَتَّى كَانَ يَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَيَتَحَدَّثُونَ وَ أَقْبَلَ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى الْبَحْرِ قَالَ لِأَصْحَابِهِ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنَّى رَبُّكُمُ الْأَعْلَى قَدْ فُرِّجَ لِيَ الْبَحْرُ فَلَمْ يَجْسُرُ أَحَدُ أَنْ يَدْخُلَ الْبَحْرَ وَ امْتَنَعَتِ الْخَيْلُ مِنْهُ لِهَوْلِ الْمَاءِ فَتَقَدَّمَ فِرْعَوْنُ حَتَّى جَاءَ إِلَى سَاحِلِ الْبَحْرِ فَقَالَ لَهُ مُنَجِّمُهُ لَا تَدْخُلِ الْبَحْرَ وَ عَارِضُهُ فَلَمْ يَقْبَلْ مِنْهُ وَ أَقْبَلَ عَلَى فَرَس حِصَانِ فَامْتَنَعَ الْفَرَسُ أَنْ يَدْخُلَ الْمَاءَ فَعَطَفَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ وَ هُوَ عَلَى مَادِيَانَة فَتَقَدَّمَهُ وَ دَخَلَ فَنَظَرَ الْفَرَسُ إِلَى الرَّمَكَة فَطَلَبَهَا وَ دَخَلَ الْبَحْرَ وَاقْتَحَمَ أَصْحَابُهُ خَلْفَهُ فَلَمَّا دَخَلُوا كُلُّهُمْ حَتَّى كَانَ آخِرُ مَنْ دَخَلَ مِنَ أَصْحَابِهِ وَ آخِرُ مَنْ خَرَجَ مِنْ أَصْحَاب مُوسَى علیه السلام أَمَرَ اللَّهُ الرِّيَاحَ فَضَرَبَتِ الْبَحْرَ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ فَأَقْبَلَ الْمَاء يَقَعُ عَلَيْهِمْ مِثْلَ الْجِبَالِ فَقَالَ فِرْعَوْنُ عِنْدَ ذَلِكَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَأَخَذَ جَبْرَئِيلُ كَفَّاً مِنْ حَمْأَة فَدَسَهَا فِي فِيهِ ثُمَّ قَالَ الْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ﴾. (1)
ص: 240
میراث به بنی اسرائیل دادیم (شعراء /59-57). وقتی که پیروان موسی علیه السلام به کنار دریا رسیدند و دیدند فرعونیان به آن ها نزدیک می شوند گفتند هر آینه ما دستگیر می شویم». اما موسی گفت: «هرگز پروردگارم همراه من است و مرا هدایت می کند (شعراء /62) یعنی مرا نجات می دهد، آن وقت به دریا نزدیک شد و به آن دستور داد که شکافته شود، دریا گفت: «ای موسی! موسى علیه السلام طلب بزرگی و استکبار می کنی که می خواهی من برای تو شکافته شوم، در حالی که من لحظه ای پروردگارم را عصیان نکرده ام اما در میان شما نافرمان و گنهکار هم وجود دارد. موسی گفت: «بترس از این که نافرمانی کنی چون آدم را معصیتش از بهشت بیرون کرد و ابلیس را معصیتش دچار لعن الهی نمود دریا گفت: پروردگارم عظیم و بلند مرتبه است و من از امر او اطاعت می کنم در این وقت یوشع بن نون برخاست و از موسی پرسید: «ای رسول خدا امر پروردگارت چیست؟ فرمود باید از دریا عبور کنیم و این در حالی بود که پاهای اسبش در آب بود همان دم خداوند به موسی علیه السلام وحی فرمود با عصایت به دریا بزن. (شعراء/63). وقتی موسی علیه السلام با عصای خود به دریا زد ناگهان دریا از هم شکافت و از هر جانب آب و از هر جانب آب چون کوهی سر بر آورد و چون قوم موسی علیه السلام دوازده فرقه بودند در میان دریا دوازده راه خشک پدید آمد که هر فرقه از راه مخصوص خود عبور کردند گروهی که همراه موسی بودند با ناراحتی پرسیدند: ای موسی علیه السلام برادران ما کجا هستند؟ آن حضرت گفت: آن ها در کنار شما در حال عبور از دریا هستند. اما کسی این گفتار را باور نکرد، لذا خداوند مهربان آن راه ها را به هم متصل نمود به طوری که هر فرقه فرقه ی دیگر را مشاهده کرده و با آن ها سخن گفتند و آرامش یافتند، در همان دم فرعون و سپاهیانش به کنار دریا رسیدند فرعون به یارانش گفت: «آیا نمی دانید که من پروردگار برتر شما هستم دریا را برای شما شکافته ام همراه من وارد آب شوید». اما کسی جرأت نکرد و همه از بیم جان خود ایستاده بودند و نگاه می کردند فرعون خود قدم در میان آن راه دریایی گذاشت منجّم به او گفت وارد این راه مشو». امّا فرعون قبول نکرد و سوار بر اسب شد و قصد عبور کرد اسب او از رفتن امتناع کرد اما جبرئیل آن اسب را به پیش راند، وقتی فرعون وارد شد و آسیبی ندید سایرین هم جرأت یافتند و وارد آب شدند وقتی همه ی فرعونیان وارد شدند و از آن طرف همه ی پیروان موسی خارج شدند ناگهان دو بخش جداشده آب به هم متصل شد و آب چون کوهی بر سر آن ها فرو ریخت در آن لحظه فرعون گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی جز خدایی که بنی اسرائیل به آن ایمان آوردند وجود ندارد و من تسلیم او هستم (یونس/ 90). ولی جبرئیل مشتی از خاک برگرفت و در دهان او پاشید و به او گفت: «اکنون ایمان آورده ای؟ در حالی که قبلاً عصیان کردی و از مفسدان بودی. (یونس/91).
ص: 241
2- الحسين علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْن عَلى علیه السلام أَنَّ يَهُودِيًا مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ كَانَ قَدْ قَراً التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ صُحُفَ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِس فِيهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ فِيهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام... قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَإِنَّ مُوسَى علیه السلام قَدْ ضُرِبَ لَهُ فِي الْبَحْرِ طَرِيقُ فَهَلْ فُعِلَ بِمُحَمَّدٍ شَيْءٌ مِنْ هَذَا فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّدٌ أَعْطِيَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا خَرَجْنَا مَعَهُ إِلَى حُنَيْنِ فَإِذَا نَحْنُ بِوَادٍ يَشْخُبُ فَقَدَّرْنَاهُ فَإِذَا هُوَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ قَامَةً فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ الْعَدُوُّ مِنْ وَرَائِنَا وَ الْوَادِى أَمَامَنَا كَمَا قالَ أَصْحَابُ مُوسى علیه السلام إِنَّا لَمُدْرَكُونَ فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ جَعَلْتَ لِكُلِّ مُرْسَل دَلَالَةَ فَأَرِنِي قُدْرَتَكَ وَ ركِبَ فَعَبَرَتِ الْخَيْلُ لَا تَنْدَى حَوَافِرُهَا وَالْإِبِلُ لَا تَنْدَى أَخْفَافُهَا فَرَجَعْنَا فَكَانَ فَتَحْنَا فَتْحا﴾. (1)
3- الرضا علیه السلام- ﴿وَ إِنَّ مُوسَى علیه السلام لَمَّا ضَرَبَ طَرِيقاً فِي الْبَحْرِ دَعَا اللَّهَ بِحَقِّنَا فَجَعَلَهُ يَبَسا﴾. (2)
4- المهدى علیه السلام- ﴿إِلَهَى وَأَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَعَاكَ بِهِ عَبْدُكَ وَ نَبِيُّكَ مُوسَى بْنُ عِمْرَان علیه السلام إِذْ قُلْتَ تَبَارَكْتَ وَتَعَالَيْتَ وَ نَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْنَاهُ نَجِيَّا وَ ضَرَبْتَ لَهُ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبْساً وَ نَجَّيْتَهُ وَ مَنْ تَبعَهُ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ أَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُما وَ اسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ وَ كُنْتَ مِنْهُ قَرِيباً يَا قَريبُ﴾. (3)
5- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ دَاوُدَ الرَّقَى عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: مَنْ كَانَ فِي سَفَرٍ فَخَافَ اللُّصُوصٌ وَ السَّبْعَ فَلْيَكْتُبْ عَلَى عُرْفِ دَالَّتِهِ لا تَخَافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشَى فَإِنَّهُ يَأْمَنُ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ اليَمِّ ما غَشِيَهُمْ﴾. (78)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْر ببَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ مِصْرَ فَسَرَى مُوسَى علیه السلام بَبَنِي إِسْرَائِيلَ لَيْلًا فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ فِي أَلْفِ أَلْفِ حِصَان سِوَى الْإِنَاثِ وَ كَانَ مُوسَى علیه السلام فِي سِمِائَةِ أَلْفِ وَ عِشْرِينَ أَلْفَاً﴾. (5)
2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَن الْجَعْفَري قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَن علیه السلام يَقُولُ ... أَ مَا عَلِمْتَ بِالَّذِي كَانَ مِنْ أصْحَاب مُوسَى علیه السلام وَكَانَ أَبُوهُ مِنْ أَصْحَاب فِرْعَوْنَ فَلَمَّا لَحِقَتْ خَيْلُ فِرْعَوْنَ مُوسَى علیه السلام تَخَلَّفَ
ص: 242
2- امام حسین علیه السلام- همانا یهودی از یهودیان شام به امیرالمؤمنین در طی سخنی طولانی گفت: برای موسی دریا را شکافتند؛ آیا چنین کاری را برای محمد کرده اند؟ على علیه السلام فرمود: «صحیح است به محمد صلی الله علیه و آله بهتر از آن داده اند با پیامبر صلی الله علیه و آله به جنگ حنین می رفتیم به دره ای رسیدیم که سیل می آمد تخمین زدیم که چهارده قامت عمق سیل هست. گفتند دشمن پشت سر ما است و این رود نیز جلو ما همان طور که اصحاب موسی گفتند ما را خواهند گرفت، پیامبر اکرم فرود آمد و فرمود: «خدایا تو برای هر پیامبر صلی الله علیه و آله معجزه ای قرار داده ای اینک قدرت خویش را به ما نشان بده سوار شد و از آب گذشت به طوری که سم اسب ها نیز تر نشد و به آب نخورد و شترها نیز همان طور برگشتیم گویا فتحی بزرگ نصیب ما شده بود».
3- امام رضا علیه السلام- حضرت موسی وقتی به دریا رهسپار شد خدا را به حق ما قسم داد، و خداوند دریا را خشک کرد.
4- امام مهدی علیه السلام- ای خدای من از تو می خواهم بدان نام که بنده تو و پیغمبر تو موسی پسر عمران تو را بدان خواند هنگامی که گفتی بزرگ گشتی و بلندی یافتی ما او را از طرف راست [کوه] طور فراخواندیم؛ و نجوا کنان او را به خود نزدیک ساختیم؛ (مریم/52) و برای او راهی را در دریا که خشک بود قرار دادی و او را و کسانی را که پیروی کرده بودند او را از بنی اسرائیل خلاصی دادی و فرعون را و هامان وزیر او را و سپاه ایشان را غرق کردی و حاجت او را برآوردی و تو به او نزدیک بودی ای نزدیک!
5- كاظم علیه السلام- داود رقی نقل می داود رقی نقل می کند امام کاظم علیه السلام فرمود: «هر که در سفر است و از دزدان و درنده ها بیم دارد بر یال شتر خود بنویسد لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى که به فرمان خداوند عزوجل در امان ماند».
[به این ترتیب] فرعون با لشکریانش آن ها را تعقیب کردند؛ و [امواج خروشان] دریا آنان را به طور کامل پوشانید. (78)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- خدای متعال به موسی وحی کرد که بنی اسرائیل را از مصر بیرون ببر و موسی علیه السلام بنی اسرائیل را شب از مصر بیرون برد؛ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ فرعون با هزارهزار (یک ملیون) اسب نر جنگی به غیر از اسب های ماده ای که به همراه داشت او را تعقیب کرد. در حالی که همراه موسی ششصد و بیست هزار نفر بودند.
2- امام کاظم علیه السلام- جعفری گوید: امام کاظم علیه السلام فرمود: ... پدر یکی از یاران موسی علیه السلام در میان فرعونیان بود او هنگام حرکت به سوی دریای سرخ از لشکر موسی جدا شد تا شاید بتواند
ص: 243
عَنْهُ لِيَعِظُ أَبَاهُ فَيُلْحِقَهُ بمُوسَى فَمَضَى أَبُوهُ وَ هُوَ يُرَاغِمُهُ حَتَّى بَلَغَا طَرَفاً مِنَ الْبَحْرِ فَغَرَقَا جَمِيعاً فَأَتَى مُوسَى علیه السلام الْخَبَرُ فَقَالَ هُوَ فِي رَحْمَةِ اللَّهِ وَلَكِنَّ النَّقِمَةَ إِذَا نَزَلَتْ لَمْ يَكُنْ لَهَا عَمَّنْ قَارَبَ الْمُذْنِبَ دِفَاعْ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدَى﴾ (79)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ضَّلَالَةُ عَلَى وُجُوهِ فَمِنْهُ مَحْمُودُ وَ مِنْهُ مَدْمُومُ وَ مِنْهُ مَا لَيْسَ بِمَحْمُودِ وَ لَا مَدْمُوم وَ مِنْهُ ضَلَالُ النِّسْيَان فَأَمَّا الْمَدْمُومُ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَأَضَلُّهُمُ السَّامِرِيُّ، وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدَى وَ مِثْلُ ذَلِكَ كَثِيرٌ ﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس أَنَّ جَبْرَئِيلَ قَالَ لِرَسُولِ الله لَوْ رَأَيْتَنِي وَ فِرْعَوْنَ يَدْعُو بِكَلِمَة الإخْلَاصِ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَأَنَا دَفَتْتُهُ فِى الْمَاءِ وَالطَّين لِشِدَّة غَضَبِى عَلَيْهِ مَخَافَةَ أَنْ يَتُوبَ فَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَيْهِ. قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَا كَانَ شِدَّهُ غَضَبَكَ عَلَيْهِ يَا جَبْرَائِيلُ؟ قَالَ: لِقَوْلِهِ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى وَ هِيَ الْكَلِمَةُ الْآخِرَةُ مِنْهُ وَإِنَّمَا قَالَ حِينَ انْتَهَى إِلَى الْبَحْرِ وَكَلِمَةُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرِي فَكَانَ بَيْنَ الْأُولَى وَ الْآخِرَةِ أَرْبَعِينَ سَنَةً وَ إِنَّمَا قَالَ ذَلِكَ لِقَوْمِهِ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى حِينَ انْتَهَى إِلَى الْبَحْرِ فَرَآهُ قَدْ يَبسَ فِيهِ الطَّرِيقُ فَقَالَ لِقَوْمِهِ: تَرَوْنَ الْبَحْرَ قَدْ يَبسَ مِنْ فَرْقِي فَصَدَّقُوهُ لَمَّا رَأَوْا ذَلِكَ فَذَلِكَ قَوْلُهُ وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ مَا هَدَى﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْناكُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ المَنَّ وَ السَّلْوى﴾. (80)
قوله تعالى: ﴿كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ ما رَزَقْناكُمْ وَلا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى﴾. (81)
ص: 244
پدرش را ترغیب کند همراه شود اما تلاش او بی ثمر ماند و آن دو به همراه فرعونیان موسی در دریا غرق شدند وقتی خبر این حادثه به موسی رسید بسیار متأسف شد و فرمود: «آن پسر در رحمت الهی به سر خواهد برد اما وقتی عذاب الهی فرا برسد راه دفاعی باقی نمی ماند.
فرعون قوم خود را گمراه ساخت؛ و هرگز هدایت نکرد. (79)
1- امام علی علیه السلام- گمراهی چند وجه دارد که بعضی از آن ها مطلوب و بعضی مذموم و بعضی هم نه مطلوب و نه مذمومند که گمراهی بر اثر فراموشی از دسته ی سوم است و اما گمراهی مذموم همان است که خدای متعال در قرآن می فرماید وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ يا وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ و ماهدی و مانند آن بسیار است.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید جبرئیل به رسول خدا عرض کرد: «ای کاش مرا می دیدی در لحظه ای که فرعون شهادت به یگانگی خداوند می داد و گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند وجود ندارد و من از مسلمین هستم. (یونس/90). من از شدت غضب او را در آب و گل دفن کردم تا مبادا توبه کند و خدا توبه او را بپذیرد». رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای جبرئیل شدت غضب تو بر فرعون برای چه بود؟ پاسخ داد: چون گفت من پروردگار برتر شما هستم! (نازعات /24) این آخرین کلام او بود و زمانی آن را گفت که به دریا رسید. دلیل دیگر غضب من این بود که گفت: من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم. (قصص /38). بین اولین کلام و آخرین کلامش چهل سال طول کشید این کلام: من پروردگار برتر شما هستم. (نازعات /24) را زمانی به قومش گفت که به دریا رسید و دید که مسیر دریا خشک است. به قومش گفت: ببینید دریا به خاطر شکافی که من ایجاد کردم خشک شده است و آن ها وقتی مسیر دریا را خشک دیدند او را تصدیق کردند و این فرموده خدای متعال در قرآن است و أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ مَا هَدَى».
ای بنی اسرائیل! ما شما را از [چنگال] دشمنتان نجات دادیم؛ و در جانب راست کوه طور با شما وعده گذاردیم؛ و «من» (نوعی صمغ شیرین گیاهان) و «سلوى» (پرنده ای مانند بلدرچین) بر شما نازل کردیم. (80)
بخورید از روزی های پاکیزه ای که به شما داده ایم؛ و در آن طغیان نکنید که غضب من بر شما وارد شود و هرکس غضبم بر او وارد شود هلاک خواهد شد. (81)
ص: 245
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿رَكِبَ عَلَى اللهِ يَوْماً دُلدُلَ لِيَخْرُجُ إِلَى مَوْضِعِ فَأَتَى مَسْجِدَ الْكُوفَة لِيُصَلِّيَ فِيهِ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَخْرُجَ وَكَانَ مُنْفَرداً فَلَمَّا وَصَلَ إِلَى بَابَ الْمَسْجِدِ رَأَى رَجُلًا هُنَاكَ فَقَالَ احْفَظْهَا لِأَدْخُلَ الْمَسْجِدَ فَإِذَا خَرَجْتُ أَعْطَيْتُكَ شَيْئاً فَأَخَذَ الرَّجُلُ اللجَامَ مِنْ رَأْسِ الْبَغْلَةِ وَ مَضَى فَلَمَّا خَرَجَ الله مِنَ الصَّلَاةِ فَإِذَا بِقَنْبَر وَ جَمَاعَة مِنَ النَّاسِ حَوْلَ الْبَغْلَةِ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْهَا اللجَامُ فقال له سُبْحَانَ اللَّهِ إِنِّى أَخَذْتُ دِرْهَمَيْنَ لِأَدْفَعَهُمَا إِلَيْهِ فَدَفَعَهُمَا إِلَى قَنْبَرَ لِيَشْتَرِئَ بِهِمَا لِجَامًا فَلَمَّا دَخَلَ قَنْبَرُ أَوَّلَ السُّوقَ فَإِذَا الرَّجُلُ بَاعَهُ بِدِرْهَمَيْنِ قُرَاضَةً فَلَمَّا عَادَ أَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَى النَّاسِ وَ قَالَ لَا تَتَعَرَّضُوا لِلْحَرَامِ وَ لَا تَأْكُلُوا مَالَ غَيْرِكُمْ غَصْباً فَتُحْرَمُوا فِي يَوْمِكُمْ مِقْدَارَ ذَلِكَ مِنْ رَزْقِكُمْ وَكُلُّ مَنْ أمْكَنَهُ أَنْ يَأْخُذَ مَالَ غَيْرِهِ عَلَى وَجْهِ الْحَرَامِ وَ لَا يَأْخُذُ فَاللَّهُ يَرْزُقُهُ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مِقْدَارَ ذَلِكَ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ حَلَالًا طَيِّباً قَالَ تَعَالَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمَشْرِقِيٌّ حَمْزَةَ بْنِ الْمُرْتَفِعِ عَنْ بَعْض أَصْحَابِنَا قَالَ: كُنْتُ فِي مَجْلِس أبي جَعْفَر علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدِ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَمَنَ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى مَا ذَلِكَ الْغَضَبُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام هُوَ الْعِقَابُ يَا عَمْرُو إِنَّهُ مَنْ زَعَمَ أنَّ اللهَ قَدْ زَالَ مِنْ شَيْءٍ إِلَى شَيْءٍ فَقَدْ وَصَقَهُ صِفَة مَخْلُوقِ وَإِنَّ اللهَ تَعَالَى لَا يَسْتَفِرُهُ شَيْ فیغیّره﴾. (2)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿خُذُوا بِحُجْزَة هَذَا الْأَنْزَع يَعْنِي عَلِيّا علیه السلام فَإِنَّهُ الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ وَ هُوَ الْفَارُوقُ يُفَرِّقُ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِل مَنْ أَحَبَّهُ هَدَاهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَبْغَضَهُ أَبْغَضَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ مَحَقَهُ اللَّهُ وَ مِنْهُ سِبْطَا أُمَّتِي الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ علیهما السلام وَ هُمَا ابْنَايَ وَ مِنَ الْحُسَيْنِ علیه السلام أَئِمَّةُ الْهُدَى لا أَعْطَاهُمُ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي فَتَولُوهُمْ وَ لَا تَتَّخِذُوا وَلِيجَةَ مِنْ دُونِهِمْ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِ فَقَدْ هَوى﴾. (3)
ص: 246
1-1- امام علی علیه السلام- روزی امیرالمؤمنین علیه السلام برای رفتن به مکانی چهارپایی سوار شد و به سمت مسجد کوفه آمد تا دو رکعت نماز بخواند و بیرون رود حضرت تنها بود وقتی به در مسجد رسید مردی را آن جا دید به او فرمود مواظب این حیوان باش تا به مسجد بروم وقتی برگشتم چیزی به تو می دهم. آن مرد افسار را از سر حیوان بیرون آورد و رفت زمانی که حضرت نماز خواند و بیرون آمد، دید قنبر و عده ای از مردم اطراف حیوان را گرفته اند و افساری بر حیوان نیست. حضرت فرمود: سبحان الله من دو درهم گرفتم تا به او بدهم حضرت دو درهم را به قنبر داد تا با آن ها افساری بخرد. زمانی که قنبر به اوّل بازار رسید همان مرد افسار را به دو درهم بی ارزش فروخت وقتی قنبربرگشت امیرالمؤمنین رو به مردم کرد و فرمود دست اندازی به مال حرام نکنید و مال غصبی را نخورید که در همان روز به همان مقدار از روزی محروم می شوید و هرکس در جایی که می تواند مال دیگری را به حرام از او بگیرد خودداری کرده و چنین کاری را نکند خدای متعال در آن روز به همان مقدار از آن جایی که گمان نمی کند مال پاک و حلال به او ارزانی می کند. خدای متعال می فرماید كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ.
1-2- امام صادق علیه السلام- حمزة بن مرتفع از یکی از یاران ما نقل می کند که در مجلس امام باقر علیه السلام نشسته بودیم که عمروبن عبید داخل شد و عرض کرد فدایت شوم؛ در این فرموده ی خداوند متعال: ﴿وَمَن يَحْلِلْ لعَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَی﴾ منظور از غضب چیست؟ امام باقر علیه السلام پاسخ داد: «آن»، عقاب و کیفر استای عمرو اگر کسی گمان کند خداوند از حالتی به حالت دیگر تغییر پیدا می کند او خداوند را به اوصاف مخلوقات متصف کرده است همانا خدای متعال را چیزی عصبانی نمی کند تا او را تغییر دهد».
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: دامن این انزع را رها نکنید- منظورش علی علیه السلام بود- او صدیق اکبر و فاروق است که بین حق و باطل تمیز می دهد هر که او را دوست بدارد خدا هدایتش کرده و هر که با او دشمنی بورزد خدا با او دشمن است، و هرکه از او تخلف ورزد، خداوند او را بی بهره نموده است دو سبط این امت از علی است امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام آن دو فرزندان من هستند و ائمه هدی از نژاد حسین خواهند بود که خداوند، علم و فهم مرا به آن ها عنایت کرده است آن ها را دوست بدارید به کسی جز آن ها پناه نبرید که مشمول خشم خدا می شوید و هر که خشم خدا او را فرا گیرد از بین رفته است. زندگی دنیا جز متاعی فریبنده نیست».
ص: 247
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ آخَى بَيْنَ الْأَرْواحِ فِي الْأَظِلَّة قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْأَبْدَانَ بِأَلْفَيْ عَامٍ فَلَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لَوْرَثَ الْأَخُ الَّذِي آخَى بَيْنَهُمَا فِي الْأَظلَّة وَلَمْ يُوَرَثِ الْأَخُ مِنَ الْوِلَادَة وَ قَالَ الَ إِنَّ الْأَرْوَاحَ لَتَلْتَقِي فِي الْهَوَاءِ فَتَعَارَفُ وَ تَسَاءَلُ فَإِذَا أَقْبَلَ رُوحُ مِنَ الْأَرْضِ قَالُوا دَعُوهُ فَقَدْ أَفْلَتَ مِنْ هَوْلِ عَظِيمٍ ثُمَّ سَأَلُوهُ مَا فَعَلَ فَلَانُ وَ مَا فَعَلَ فَلَانُ فَكُلَّمَا قَالَ قَدْ بَقِيَ رَجَوْهُ أَنْ يَلْحَقِّ بِهِمْ وَكُلَّمَا قَالَ قَدْ مَاتَ قَالُوا هَوَى هَوَى وَ قَالَ تَعَالَى وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدى﴾ (82)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي عبد فِي قَوْلِ اللَّهِ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ مِنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى قَالَ لِهَذِهِ الْآيَةِ تَفْسِيرُ يَدُلُّ ذَلِكَ التَّفْسِيرُ عَلَى أَنَّ اللَّهَ لَا يَقْبَلُ مَنْ عَمِلَ عَمَلًا إِنَّا مِمَّنْ لَقِيَهُ بالْوَفَاءِ مِنْهُ بِذَلِكَ التَّفْسِير وَ مَا اشْتَرَطَ فِيهِ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾. (2)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّكُمْ لَا تَكُونُونَ صَالِحِينَ حَتَّى تَعْرِفُوا وَلَا تَعْرِفُوا حَتَّى تُصَدِّقُوا وَ لَا تُصَدِّقُوا تُسَلِّمُوا أَبْوَاباً أَرْبَعَةً لَا يَصْلُحُ أَولُهَا إِلَّا بِآخِرِهَا ضَلَّ أَصْحَابُ الثَّلَاثَةِ وَ تَاهُوا تَيْها بَعِيداً إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَا يَقْبَلُ إِلَّا الْعَمَلَ الصَّالِحَ وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ إِلَّا الْوَفَاءَ بِالشُّرُوطِ وَالْعُهُودِ فَمَنْ وَفَى لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِشَرْطِهِ وَاسْتَعْمَلَ مَا وَصَفَ فِى عَهْدِهِ نَالَ مَا عِنْدَهُ وَاسْتَكْمَلَ مَا وَعَدَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَخْبَرَ الْعِبَادَ بِطُرُقِ الْهُدَى وَ شَرَعَ لَهُمْ فِيهَا الْمَنَارَ وَ أَخْبَرَهُمْ كَيْفَ يَسْلُكُونَ فَقَالَ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى وَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ فِيمَا أَمَرَهُ لَقِيَ اللَّهَ مُؤْمِناً بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّد هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ فَاتَ قَوْمُ وَ مَاتُوا قَبْلَ أَنْ يَهْتَدُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ أَشْرَكُوا مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّهُ مَنْ أَتَى الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا اهْتَدَى وَ مَنْ أَخَذَ فِي غَيْرهَا سَلَكَ طَريقَ الرَّدى﴾. (3)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أحبب فِي اللَّهِ وَ أَبْغِضُ فِي اللَّهِ وَ اسْتَمْسِكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَاعْتَصِمْ بِالْهُدَى يُقْبَلْ عَمَلُكَ فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحِاً ثُمَّ اهْتَدَى فَلَا يُقْبَلُ إِنَّا
ص: 248
3-2- امام صادق علیه السلام- به درستی که حق تعالی میان ارواح در عالم اظله، پیش از آن که بدن ها را دو هزار سال پیش خلق کند؛ برادری قرار داده است پس اگر قائم ما اهل بیت، قیام کند هر آینه آن برادرانی را که حق تعالی میانشان در عالم اظله اخوّت قرار داده، میراث خواهد داد و برادر ولادتی را میراث نخواهد داد ارواح در هوا با هم ملاقات می کنند و یکدیگر را می شناسند و از هم سؤال می کنند. پس وقتی یک روح از زمین می آید می گویند رهایش کنید که از ترسی بزرگ خارج شده سپس از او می پرسند فلان کس و فلان کس چه کردند؟ پس هر بار که می گوید که هنوز زنده است امید دارند که به آنان ملحق شود و هرگاه که می گوید مرد، می گویند: سقوط کرد و افتاد و خدای تعالی می فرماید: هرکس غضبم بر او وارد شود، هلاک خواهد شد»!
و من هر که را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می آمرزم (82)
1-1- امام صادق علیه السلام- وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدی؛ این آیه تفسیری دارد که دلالت دارد بر این که خدای متعال عمل هیچ بنده ای را نمی پذیرد مگر آن که به عهد خدا وفا کند».
2-1- امام صادق علیه السلام- شما تا معرفت نیابید صالح نمی شوید و تا تصدیق نکنید معرفت نمی یابید و تا چهار دری را که نخستینشان جز به آخرشان اصلاح نمی شود نگیرید تصدیق ن می یابید. همراهان سه در گمراه گشته و در بیراهه دوری افتادند خدای تبارک و تعالی جز عمل صالح را نمی پذیرد و خدا جز وفا به شروط و پیمان ها را نمی پذیرد و هر که به شروط خدا وفا کند و آن چه را در پیمانش شرح داده به کمال رساند به آن چه نزد اوست می رسد و وعده ی خدا را کامل دریافت می کند. خدای عزوجل راه های هدایت را به بندگانش خبر داده و در آن راه ها برایشان چراغ برافراشته و دستور داده که چگونه راه بپیمایند و فرموده است ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ مَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى﴾ و فرموده: ﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقِينَ﴾، پس هر که خدای عزوجل را نسبت به آن چه امر فرموده پرهیزکار باشد همان خدای عزوجل را با ایمان به آن چه محمد آورده ملاقات می کند هیهات هیهات که مردمی از دست رفتند و مردند پیش از آن که هدایت شوند و گمان کردند که ایمان دارند در صورتی که ندانسته مشرک شدند هر کس از در وارد خانه شود هدایت یافته و هر که راه دیگر پیش گیرد طریق هلاکت سپردع است.
3-1- امام صادق علیه السلام- پسر جندب در راه خشنودی خدا دوستی کن و به دستاویز استوار چنگ بزن و پناهنده هدایت شو تا کردارت پذیرفته شود زیرا از فرمایش خداوند در قرآن این گونه برمی آید که کسی را غیر از آن کس که ایمان آورد و کار نیک و شایسته کند سپس در راه راست باشد نمی آمرزم بنابراین جز ایمان چیز دیگری پذیرفته نمی شود و ایمان جز با عمل نیست و عمل جز با سپرده است.
ص: 249
الْإِيمَانُ وَ لَا إِيمَانَ إِلَّا بِعَمَل وَ لَا عَمَلَ إِنَّا بِيَقِينِ وَ لَا يَقِينَ إِلَّا بِالْخُشُوعِ وَمِلَاكُهَا كُلُّهَا الْهُدَى فَمَنِ اهْتَدَى يُقْبَلُ عَمَلُهُ وَ صَعِدَ إِلَى الْمَلَكُوتِ مُتَقَبَّلَا وَ اللهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيم﴾. (1)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَة إِلَى اميرالمؤمنین وَ قَالَ لَوْ لَا مَا فِي الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَالتَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِي دِينِكُم وَ كان مِنْ سُؤَال هَذَا الزَّنْدِيقِ أَنْ قَالَ أَجِدُ اللَّهَ يَقُولُ فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَيَقُولُ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالحاً ثُمَّ اهْتَدى أَعْلَمَ فِي الْآيَةِ الْأَوْلَى أَنَّ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ لَا تُكَفَّرُ وَ أَعْلَمَ فِي الْآيَةِ الثَّانِيَةَ أَنَّ الْإِيمَانَ وَ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ لَا يَنْفَعُ إِلَّا بَعْدَ الِاهْتِدَاء فَقَالَ لَهُ عَلَى هِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ قَوْلُهُ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحِاً ثُمَّ اهْتَدَى فَإِنَّ ذَلِكَ كُلَّهُ لَا يُغْنِي إِلَّا مَعَ الِاهْتِدَاءِ وَ لَيْسَ كُلُّ مَنْ وَقَعَ عَلَيْهِ اسْمُ الْإِيمَانِ كَانَ حَقِيقاً بِالنَّجَاةِ مِمَّا هَلَكَ بِهِ الْغُوَاةُ وَلَوْ كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ لَنَجَتِ الْيَهُودُ مَعَ اعْتِرَافِهَا بِالتَّوْحِيدِ وَإِقْرَارِهَا بِاللَّهِ وَ نَجَا سَائِرُ الْمُقِرِّينَ بِالْوَحْدَانِيَّة مِنْ إِبْلِيسَ فَمَنْ دُونَهُ مَعَ الْكُفْرِ وَقَدْ بَيَّنَ اللهُ ذَلِكَ بِقَوْلِهِ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ هُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ وَ بِقَوْلِهِ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَتُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَلِلْإِيمَان حَالَاتٌ وَ مَنَازِلُ يَطُولُ شَرْحُهَا وَ مِنْ ذَلِكَ أَنَّ الْإِيمَانَ قَدْ يَكُونُ عَلَى وَجْهَيْنِ إيمَان بِالْقَلْب وَ إِيمَان بالسَان كَمَا كَانَ إِيمَانُ الْمُنَافِقِينَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَمَّا قَهَرَهُمْ اَلسَّيْفَ وَ شَمَلَهُمُ الْخَوَّفَ فَإِنَّهُمْ آمَنُوا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ فَالْإِيمَانَ بِالْقَلْبِ هُوَ التَّسْلِيمُ لِلرَّبِّ وَ مَنْ سَلَّمَ الْأُمُورَ لِمَالِكِهَا لَمْ يَسْتَكْبِرْ عَنْ أَمْرِهِ كَمَا اسْتَكْبَرَ إِبْلِيسُ عَنَ السُّجُودِ لِآدَمَ علیه السلام وَ اسْتَكْبَرَ أَكْثَرُ الْأُمَمِ عَنْ طَاعَةِ أَنْبِيَائِهِمْ هِ ۖ فَلَمْ يَنْفَعْهُمُ التَّوْحِيدُ كَمَا لَمْ يَنْفَعْ إِبْلِيسَ ذَلِكَ السُّجُودُ الطَّوِيلُ فَإِنَّهُ سَجَدَ سَجْدَةً وَاحِدَةً أَرْبَعَةَ آلَافِ عَامٍ لَمْ يُرِدْ بِهَا غَيْرَ زُخْرُفِ الدُّنْيَا وَ التَّمْكِينِ مِنَ النَّظِرَة فَكَذَلِكَ لَا تَنْفَعُ الصَّلَاةُ وَالصَّدَقَةُ إِلَّا مَعَ الْاهْتِدَاءِ إِلَى سَبِيلِ النَّجَاةِ وَ طُرُقِ الْحَقِّ وَ قَدْ قَطَعَ اللهُ عُذْرَ عِبَادِهِ بتَنيين آيَاتِهِ وَ إِرْسَالَ رُسُلِهِ﴾. (2)
* الوِلَايَةُ
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إلَى وَكَايَتِنَا﴾. (3)
ص: 250
یقین نمی باشد و یقین جز با خشوع [ممکن نیست] و ریشه و اصل همه هدایت است؛ بدین خاطر هر کس که هدایت یابد کردارش نیز پذیرفته می شود و فرد پذیرفته و مقبول به عالم ملکوت عروج خواهد کرد؛ خدا هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می کند. (بقره/213).
4-1- امام علی علیه السلام- در حدیث زندیقی آمده که او از علی پرسید این آیه از قرآن و هرکس چیزی از اعمال شایسته به جا آورد، در حالی که ایمان داشته باشد کوشش او ناسپاسی نخواهد شد. (انبیاء /94) و آیه: وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تابَ با هم تناقض دارند؛ در آیه اول چنین دانسته که کارهای نیک کفران نمی شوند و در آیه دوم چنین دانسته که ایمان و کارهای نیک، تنها پس از هدایت یافتن سودمند است ... امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ زندیق فرمود: «آیه و هرکس چیزی از اعمال شایسته به جا آورد در حالی که ایمان داشته باشد ،کوشش او ناسپاسی نخواهد شد. (انبیاء/94). و يا آيه: ﴿إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صالحاً ثُمَّ اهْتَدى﴾، تمامی این ها بدون هدایت شدن، نیازی را برآورده نمی سازد و این گونه نیست که هر کس نام ایمان بر خود داشته باشد، سزاوار آن باشد که از مهلکه های گمراهان نجات یابد اگر چنین بود یهودیان با اعتراف خود به توحید و اقرار به وجود خداوند نجات می یافتند و دیگر کسانی که به یگانگی خداوند اقرار می کنند نیز از ابلیس گرفته تا پیروان او در کفرورزی همه نجات می یافتند حال آن که خداوند این امر را با کلام خویش روشن کرده است (آری آن ها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آن هاست و آن ها هدایت یافتگانند!». (انعام/82) و آن چه در آیه ی: آن ها که در مسیر کفر شتاب می کنند و با زبان می گویند: «ایمان آوردیم و قلب آن ها ایمان نیاورده (مائده /41) و ایمان را حالات و منزل هایی است که شرحش دراز است از جمله این که ایمان گاهی بر دوگونه است، ایمان به دل و ایمان به زبان چنانچه منافقین زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی شمشیر آن ها را بیچاره می کرد از ترس به زبان ایمان آوردند ولی دلشان باور ،نیافت زیرا باور به دل همان تسلیم در پیشگاه پروردگار است و کسی که همه کارها را به دست صاحبش گذارد دیگر از فرمان او سرنپیچد چنان چه شیطان از سجده آدم سرپیچید و بیشتر مردمان نیز از پیروی پیامبران خود سرتافتند و در نتیجه از توحید بهره ای نبردند همانند ابلیس که از آن سجده ی طولانی بهره نبرد چون یک سجده او چهار هزار سال طول کشید ولی از آن سجده چیزی جز نفع مادی و خودنمایی در نظر نداشت به همین جهت نماز و صدقه برای انسان بهره ای ندارد مگر با راه یافتن طریق ،نجات و روش حق و خداوند با روشن ساختن آیات خود و فرو فرستادن پیامبران عذر بندگانش را قطع فرموده است.
* ولایت
1- امام علی علیه السلام- مراد از اهْتَدَی یعنی به سوی ولایت ما هدایت شوند.
ص: 251
2- السجّاد علیه السلام- ﴿ثُمَّ اهْتَدَى إِلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مَنْ تَابَ مِنْ ظُلْمٍ وَ آمَنَ مِنْ كُفْرٍ وَ عَمِلَ صَالِحِاً ثُمَّ اهْتَدَى إِلَى وَلَايَتِنَا وَ أَوْمَاً بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ﴾. (2)
4- الباقر علیه السلام- ﴿إلى ولاية أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ علیه السلام﴾. (3)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ اللَّهِ يَا عَلى علیه السلام مَا خُلِقْتَ إِنَّا لِيُعْبَدَ رَبُّكَ وَلِيُعْرَفَ بكَ مَعَالِمُ الدِّين وَ يُصْلَحَ بِكَ دَارِسُ السَّبِيلِ وَ لَقَدْ ضَلَّ مَنْ ضَلَّ عَنْكَ وَ لَنْ يَهْتَدِى إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَنْ لَمْ يَهْتَدِ إِلَيْكَ وَ إِلَى وَلَايَتِكَ وَهُوَ قَوْلُ رَبِّي عَزَّوَجَلَّ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى يَعْنِي إِلَى وَلَايَتِكَ﴾. (4)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِير الرقّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أبي عبد فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدى فَمَا هَذَا الْهُدَى بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الْإِيمَانِ وَالْعَمَل الصَّالِحِ قَالَ فَقَالَ مَعْرِفَةُ الْأَئِمَّة وَاللَّهِ إِمَام بَعْدَ إِمَامٍ﴾. (5)
7- الصادق علیه السلام- ﴿مُوسَى بْن جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ الله فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدَى قَالَ الصَّرَاطُ السَّوى هُوَ القائم ال وَالْهُدَى مَنِ اهْتَدَى إِلَى طَاعَتِهِ وَمِثْلُهَا فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنِّي لَغَفَّارُ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى قَالَ إِلَى وَلَايَتِنَا﴾. (6)
8- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى قَالَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّهُ تَابَ وَآمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى وَلَايَتِنَا وَ مَوَدَّتِنَا وَ يَعْرِفُ فَضْلَنَا مَا أَغْنَى عَنْهُ ذلك شَيْئاً﴾. (7)
9- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ سَدِير قَالِ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرِ وَ هُوَ دَاخِلُ وَ أَنَا خَارِجُ وَ أَخَذَ بِيَدِي ثُمَّ اسْتَقْبَلَ الْبَيْتَ فَقَالَ يَا سَدِيرُ إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ يَأْتُوا هَذِهِ الْأَحْجَارَ فَيَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُعْلِمُونَا وَلَا يَتَهُمْ لَنَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى ثُمَّ أَوْمَا بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ إِلَى وَكَايَتَنَا﴾. (8)
ص: 252
2- امام سجّاد علیه السلام- ثُمَّ اهْتَدی؛ یعنی به سوی ما اهل بیت هدایت یافت.
3- امام صادق علیه السلام- وَ مَنْ تَابَ مِنْ ظُلْمِ وَ آمَنَ مِنْ كُفْرٍ وَ عَمِلَ صَالِحِاً ثُمَّ اهْتَدَى سپس به سوى ولایت ما هدایت شود که در این هنگام با دست به سینه ی خویش اشاره نمود.
4- امام باقر علیه السلام- به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- به خدا سوگند! ای علی علیه السلام که تو جز برای آن که پروردگارت پرستیده شود آفریده نشده ای و به وسیله تو معالم دین شناخته شود و راه کهنه به تو اصلاح گردد، هرکس تو را گم کند گمراه گردد و راهی به خدا ندارد کسی که راهی به تو و ولایتت ندارد و این خود قول پروردگارم عزوجل است که فرمود: ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى﴾ يعنى من کسی را که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد و اقرار به ولایت تو داشته باشد، می آمرزم.
6- امام صادق علیه السلام- داود بن کثیر رقّی گوید: بر امام صادق علیه السلام داخل شدم و عرض کردم «فدایت شوم خداوند تبارک و تعالی فرموده است: ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ مِنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهتدی﴾؛ معنی این هدایت آخرین بعد از توبه و ایمان و عمل صالح چیست؟ فرمود: «معرفت ائمه طاهرینه که به خدا سوگند امامی بعد از امام هستند».
7- امام صادق علیه السلام- امام کاظم علیه السلام درباره ی آیه ﴿فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهتدی﴾؛ از پدر خود نقل کرده است الصِّرَاطُ السَّوِيُّ قائم آل محمد علیهم السلام است و الهدی کسی که راه به اطاعت از او پیدا کند. شبیه این آیه در قرآن آیه: ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدی﴾ است که یعنی به ولایت ما هدایت پیدا کند».
8- امام باقر علیه السلام- وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدی؛ به خدا قسم اگر توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد ولی راه به ولایت و محبّت ما نداشته باشد و فضل و مقام ما را نشناسد توبه و ایمان و عمل صالح او برایش سودی نخواهد داشت.
9- امام باقر علیه السلام- سدیر گوید: هنگامی که امام باقر علیه السلام- داخل مسجد الحرام می شد من خارج می شدم؛ امام علیه السلام دست مرا گرفت و رو به قبله ایستاد فرمود سدیر» به مردم دستور داده اند که بیایند اطراف این خانه سنگی را طواف نمایند؛ بعد پیش ما بیایند و ولایت و ارادت خود را به ما خانواده اعلام نمایند؛ که این آیه اشاره به همین مطلب است؛ ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالحاً ثُمَّ اهْتَدی﴾ با دست به سینه خود اشاره نمود و فرمود به ولایت ما خاندان هدایت یابند.
ص: 253
10- الباقر علیه السلام- ﴿ثُمَّ اهْتَدَى إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَوَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا عَبَدَ اللَّهَ عُمُرَهُ مَا بَيْنَ الرُّكْنِ وَالْمَقَامِ ثُمَّ مَاتَ وَ لَمْ يَجِئْ بِوَلَايَتِنَا لَأَكَبَّهُ اللَّهُ فِي النَّارِ عَلَى وَجْهِهِ﴾. (1)
11- الباقر علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَارِثِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تَابَ وَآمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى قَالَ أَلَا تَرَى كَيْفَ اشْتَرَطَ وَلَمْ تَنْفَعُهُ التَّوْبَةُ أَوِ الْإِيمَانُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ حَتَّى اهْتَدَى وَاللَّهِ لَوْ جَهَدَ أَنْ يَعْمَلَ مَا قُبِلَ مِنْهُ حَتَّى يَهْتَدِيَ قَالَ قُلْتُ إِلَى مَنْ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ قَالَ إِلَيْنَا﴾. (2)
12- الباقر علیه السلام- ﴿أَنَّ التَّوْبَةَ وَ الْإِيمَانَ وَ الْعَمَلَ الصَّالِحَ لَا يَقْبَلُهَا إِلَّا بِالِاهْتِدَاءِ أَمَّا التَّوْبَةُ فَمِنَ الشِّرْكِ بِاللَّهِ وَأَمَّا الْإِيمَانُ فَهُوَ التَّوْحِيدُ لِلَّهِ وَ أَمَّا الْعَمَلُ الصَّالِحُ فَهُوَ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ أَمَّا الِاهْتِدَاءُ فَبِوَلَاةِ الْأَمْرِ وَنَحْنُ هُمْ فَإِنَّمَا عَلَى النَّاسِ أَنْ يَقْرَءُوا الْقُرْآنَ كَمَا أُنْزِلَ فَإِذَا احْتَاجُوا إِلَى تَفْسِيرِهِ فَالِاهْتِدَاء بَنَا وَإِلَيْنَا﴾. (3)
13- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْن [عَلَى الْعَسْكَرِ علیه السلام] عَنْ أَبِيهِ وَ ذَكَرَ أَنَّهُ الةِ زَارَ بِهَا فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ ... أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٌّ وَأُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ أَنَّ مُحَمَّد ال وَ آلَهُ سَادَات الْخَلْقِ وَ أَنَّكَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِيُّهُ وَأَخُو الرَّسُول وَ وَصِيُّهُ وَ وَارثُهُ وَأَنَّهُ الْقَائِلُ لَكَ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ مَا آمَنَ بي مَنْ كَفَرَ بكَ وَ لَا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَكَ وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْكَ وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لَا إِلَى مَنْ لَا يَهْتَدِى بِكَ وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّي عَزَّوَجَلَّ وَإِنِّي الغَفَّارٌ مِنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى إِلَى وَلَايَتك﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ ما أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يا مُوسى﴾. (83)
قوله تعالى: ﴿قالَ هُمْ أولاءِ عَلى أَثَري وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى﴾. (84)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿زَيْدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ سَأَلْتُ أَبي سَيِّدَ الْعَابِدِينَ علیه السلام فَقُلْتُ يَا أَبَة أخْبِرْنِي لَمَّا عُرجَ جَدِّنَا رَسُولُ اللَّهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّوَجَلَّ بِخَمْسِينَ صَلَاةَ فَقَالَ لَهُ
ص: 254
10- امام باقر علیه السلام- ثُمَّ اهتدى؛ سپس به ولایت ما هدایت پیدا کند؛ به خدا قسم! اگر مردی تمام عمر خود را به عبادت بین رکن و مقام به سر ببرد، بعد بدون ولایت ما بمیرد، او را با سر در آتش می اندازند.
11- امام باقر علیه السلام- حارث بن یحیی از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که درباره ی آیه: ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَّن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَی فرموده است: «آیا نمی بینید که خداوند چگونه شرطی گذاشته است که نه توبه نه ایمان و نه عمل صالح به حال انسان سودی نمی بخشد، مگر آن که هدایت یابد به خدا قسم بنده هر قدر هم تلاش کند تا عمل صالحی انجام دهد، از او پذیرفته نیست تا این که هدایت یابد حارث می گوید عرض کردم به سوی چه کسی هدایت شود، فدایت شوم»؟ امام فرمود: «به سوی ما (اهل بیت)».
12- امام باقر علیه السلام- خدای متعال توبه و ایمان و عمل صالح را فقط با هدایت یافتن می پذیرد. توبه از شرک به خدا است و ایمان توحید خدای متعال و عمل صالح انجام واجبات است و هدایت یافتن به وسیله ی کسانی است که ولی امرند و آن ها ما هستیم (ائمه معصومین). مردم باید قرآن را همان گونه که نازل شده قرائت کنند و هنگامی نیاز به تفسیر آن داشتند به واسطه ی ما و به سوی ما هدایت شوند.
13- امام علی علیه السلام- امام عسکری علیه السلام از پدر بزرگوارش نقل می کند که در زیارت امام علی علیه السلام در روز غدیر می:فرمود به حق شهادت می دهم و به صدق و راستی به خدا قسم می خورم که محمد و آل او سرور مخلوقاتند و تو مولای من و مولای همه ی مؤمنین هستی و این که تو بنده ی خدا و ولی او و برادر رسول و وصی و وارث او هستی و او به تو فرمود: «قسم» به آن که مرا
به حق مبعوث کرد کسی که به تو کافر شود به من ایمان نیاورده و کسی که تو را انکار کند اقرار به خدای متعال نکرده است کسی که جلوی تو را بگیرد و مانع تو شود، گمراه شده و هدایتی به سوی خدای متعال و من پیدا نکرده است و این همان معنای آیه قرآن است که خدای عزوجل فرمود: ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صالحاً ثُمَّ اهْتَدى﴾ یعنی به ولایت تو هدایت شود.
ای موسی! چه چیز سبب شد که از قومت پیشی گیری و [برای آمدن به کوه طور] عجله کنی؟! (83)
گفت: «پروردگارا! آنان در پی منند؛ و من به سوی تو شتاب کردم، تا خشنود شوی» (84)
1- امام سجّاد علیه اسلام- از زیدبن علی بن الحسین علیه السلام روایت شده که گفت: از پدرم سید العابدین علیه السلام سؤال کردم و گفتم ای پدر مرا آگاه فرمایید در مورد جدمان رسول خدا هنگامی که در شب معراج ایشان را به گردش در آسمان ها بردند و خداوند عزوجل آن حضرت را به پنجاه نماز امر فرمود، چگونه بود که آن حضرت خود برای امتش از خداوند درخواست تخفیف ننمود تا موسی بن عمران علیه السلام به ایشان گفت: «نزد پروردگار خود باز گرد و از او درخواست تخفیف کن زیرا امت تو تاب انجام آن را
ص: 255
موسَى بْنُ عِمْرَانَ علیه السلام ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَاسْأَلُهُ التَّخْفِيفَ فَإِنَّ أمتك لَا تُطِيقُ ذَلِكَ لَيْسَ اللهُ جَلَّ ذِكْرُهُ لَا يُوصَفُ بمَكَان فَقَالَ ال بَلَى تَعَالَى اللهُ عَنْ ذَلِكَ عُلُوا كَبِيراً قُلْتُ فَمَا مَعْنَى قَوْل مُوسَى علیه السلام لِرَسُول اللَّهِ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَقَالَ مَعْنَاهُ مَعْنَى قَوْل إِبْرَاهِيمَ علیه السلام إِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي سَيَهْدِينِ وَ مَعْنَى قَوْلُ مُوسَى علیه السلام وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى وَ مَعْنَى قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ فَفِرُّوا إِلَى الله يَعْنِي حُجُوا إِلَى بَيْتِ اللَّهِ يَا بُنَيَّ إِنَّ الْكَعْبَةَ بَيْتُ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ بَيْتَ اللَّهِ فَقَدْ قَصَدَ إِلَى اللهِ وَ الْمَسَاجِدَ بُيُوتُ اللَّهِ فَمَنْ سَعَى إِلَيْهَا فَقَدْ سَعَى إِلَى اللَّهِ وَ قَصَدَ إِلَيْهِ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْمُشْتَاقُ لَا يَشْتَهى طَعَامًا وَلَا يَلْتَذُ بِشَرَابِ وَلَا يَسْتَطِيبُ رُقَاداً وَلَا يَأْنَسُ حَمِيماً وَ لَا يَأْوى دَاراً وَ لَا يَسْكُنُ عُمْرَاناً وَ لَا يَلْبَسُ لَيْناً وَ لَا يَقِرُّ قَرَاراً وَ يَعْبُدُ اللَّهَ لَيْلًا وَنَهَاراً راجياً أَنْ يَصِيرَ إِلَى مَا اشْتَاقَ إِلَيْهِ وَ يُنَاجِيَهُ بِلِسَان شَوْقِهِ مُعَبِّراً عَمَّا فِى سَرِيرَتِهِ كَمَا أَخْبَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْ مُوسَى علیه السلام فِي مِيعَادِ رَبِّهِ بِقَوْلِهِ وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى وَفَسَّرَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم عَنْ حَالِهِ أَنَّهُ لَا أَكَلَ وَ لَا شَرِبَ وَ لَا نَامَ وَ لَا اشْتَهَى شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ فِي ذَهَابِهِ وَ مَجِيئِهِ أَرْبَعِينَ يَوْمَا شَوْقاً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَل﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ﴾. (85)
1- العسكرى علیه السلام- ﴿مِمَّا أَجَابَ بِهِ أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَسْكَري فِي رِسَالَتِهِ إِلَى أَهْل الْأَهْوَازِ حِينَ سَأَلُوهُ عَنِ الْجَبْرِ وَ التفويض قَالَ أمير المؤمنين علیه السلام فِي قَوْلِهِ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ وَ قَوْل مُوسَى علیه السلام إنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ بِمَعْنَى الِاخْتِبَارِ﴾. (3)
2- على بن إبراهيم علیه السلام- ﴿فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ قَالَ اخْتَبَرْنَاهُمْ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ قَالَ بالْعِجْل الَّذِي عَبَدُوهُ وَ كَانَ سَبَبُ ذَلِكَ أَنَّ مُوسَى علیه السلام لَمَّا وَعَدَهُ اللَّهُ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْهِ التَّوْرَاةَ وَ الْأَلْوَاحَ إِلَى ثَلَاثِينَ يَوْماً أَخْبَرَ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِذَلِكَ وَ ذَهَبَ إِلَى الْمِيقَاتِ وَ خَلَّفَ هَارُونَ اللَّهِ عَلَى قَوْمِهِ فَلَمَّا جَاءَتِ الثَّلَاثُونَ يَوْماً وَ لَمْ يَرْجِعْ مُوسَى علیه السلام إِلَيْهِمْ عَصَوْا وَأَرَادُوا أَنْ يَقْتُلُوا هَارُونَ علیه السلام
ص: 256
ندارند»؟... مگر نه این است که خداوند مکانی ندارد و او را به مکان وصف نمی کنند؟ فرمود: «بلی همین طور است؛ خداوند بالاتر از آن است که مکان داشته باشد و بسیار برتر و بزرگتر است. عرض کردم پس معنی این گفته موسی علیه السلام به رسول خدا چیست که گفت: نزد پروردگارت باز گرد؟ پدرم فرمود: معنی آن سخن همان معنی گفته ی ابراهیم آن است من به سوی پروردگارم می روم او مرا هدایت خواهد کرد!. (صافات/99) و همانند سخن موسی علیه السلام است که: وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى. همانند فرمایش خداوند عزوجل است پس به سوی خدا بگریزید. (ذاریات/50). مراد این است که به سوی بیت الله الحرام بروید و حجّ بجای آورید، ای فرزندم همانا کعبه خانه ی خداست پس هرکه حج خانه خدا می کند به منزله ی آن است که به نزد خدا رفته است و مسجدها نیز خانه های خدا است و هرکس به جانب مساجد سعی می کند همچنان است که به سوی خدا سعی می کند و روی به جانب او آورده است.
2- امام صادق علیه السلام- کسی که مشتاق هست به غذا میل ندارد و از آشامیدنی ها لذت نمی برد، از بیداری خوشش نمی آید و با دوستی انس نمی گیرد و در خانه ای منزل نمی کند و در آبادی ها جای نمی گیرد لباس نرم نمی پوشد و در جایی استقرار پیدا نمی کند. او شب و روز خدا را عبادت می کند و امیدوار است به آن چه اشتیاق دارد برسد و با زبان شوق آن چه در باطن دارد اظهار می دارد، همان گونه که خداوند از وعده ی موسی علیه السلام خبر داد و فرمود: وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى. رسول خدا در تفسیر این آیه شریفه فرمود او چیزی نخورد و آبی نیاشامید و به خواب نرفت و میل به چیزی پیدا نکرد و رفت و آمدش چهل روز به طول انجامید همه ی این ها را به خاطر اشتیاق به خداوند پایان داد و تحمل نمود.
فرمود: «ما قوم تو را بعد از تو آزمودیم و سامری آن ها را گمراه ساخت». (85)
1- امام عسکری علیه السلام- از آن چه امام حسن عسکری در جواب اهالی اهواز درباره ی پرسششان از مساله ی جبر و تفویض پاسخ داده است ... «امام علی علیه السلام فرموده است: ﴿فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ﴾؛ به راستی که ما پس از [ غیبت تو قومت را آزمودیم و سامری وعده داده گمراهشان کرد و گفته ی موسی علیه السلام این جز آزمایش تو چیز دیگر نیست. (اعراف/155)».
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ؛ بعد از تو آن ها را امتحان كرديم. و بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ؛ و آن ها را با گاوی که آن را عبادت می کردند گمراه کرد و دلیل آن این بود که وقتی خداوند متعال به موسی که تا بود سی روز تورات و لوحها را بر او نازل کند بنی اسرائیل را از آن باخبر کرد و به وعده گاه رفت و هارون علیه السلام را به عنوان جانشین برای قومش گذاشت. وقتی که سی روز گذشت و موسی به سوی آن ها باز نگشت عصیان کردند و خواستند که هارون را بکشند. گفتند: موسی به ما دروغ گفته و از دست ما فرار کرده است ابلیس به شکل مردی نزد آن ها آمد و به آن ها
ص: 257
قَالُوا إِنَّ مُوسَى كَذَبَنَا وَ هَرَبَ مِنَّا فَجَاءَهُمْ إِبْلِيسُ فِي صُورَةٍ رَجُلٍ فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ مُوسَى علیه السلام قَدْ ا هَرَبَ مِنْكُمْ وَ لَا يَرْجِعُ إِلَيْكُمْ أَبَداً فَاجْمَعُوا إِلَيَّ حُلِيَّكُمْ حَتَّى أَتَّخِذَ لَكُمْ إِلَهَا تَعْبُدُونَهُ وَكَانَ السَّامِرِيُّ عَلَى مُقَدِّمَةِ مُوسَى علیه السلام يَوْمَ أَغْرَقَ اللَّهُ فِرْعَوْنَ وَ أَصْحَابَهُ فَنَظَرَ إِلَى جَبْرَئِيلَ وَ كَانَ عَلَى حَيَوَان فِي صُورَة رَمَكَة وَ كَانَتْ كُلَّمَا وَضَعَتْ حَافِرَهَا عَلَى مَوْضِع مِنَ الْأَرْضِ يَتَحَرَكَ ذَلِكَ الْمَوْضِعُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ السَّامِرِيُّ وَكَانَ مِنْ خِيَارِ أَصْحَاب مُوسَى فَأَخَذَ الْقُرَابَ مِنْ حَافِرٍ رَمَكَة جَبْرَئِيلَ وَ كَانَ يَتَحَرَّكَ فَصَرَهُ فِي صُرَّةً وَ كَانَ عِنْدَهُ يَفْتَخِرُ بِهِ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمَّا جَاءَهُمْ إِبْلِيسُ وَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ قَالَ لِلسَّامِرِى هَاتِ الْتَرَابَ الَّذِي مَعَكَ فَجَاءَ بِهِ السَّامِرِيُّ فَأَلْقَاهُ إِبْلِيسُ فِي جَوْفِ الْعِجْل فَلَمَّا وَقَعَ الْتُرَابُ فِي جَوْفِهِ تَحَرَكَ وَ خَارَ وَ نَبَتَ عَلَيْهِ الْوَبَرُ وَ الشَّعْرُ فَسَجَدَ لَهُ بَنُو إِسْرَائِيلَ فَكَانَ عَدَدُ الَّذِينَ سَجَدُوا سَبْعِينَ أَلْفاً مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ لَهُمْ هَارُونُ الةِ كَمَا حَكَى اللهُ يا قَوْمِ إِنَّما فُتِنتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَىٰ فَهَمُوا بِهَارُونَ حَتَّى هَرَبَ مِنْ بَيْنِهِمْ وَ بَقُوا فِي ذَلِكَ حَتَّى تَمَّ مِيقَاتُ مُوسَى علیه السلام أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ عَشَرَةَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْأَلْوَاحَ فِيهِ التَّوْرَاةُ وَ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ مِنْ أَحْكامِ السِّيرِ وَ الْقِصَصَ ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى علیه السلام فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ وَعَبَدُوا الْعِجْلَ وَ لَهُ خُوَارٌ فَقَالَ مُوسَى علیه السلام يَا رَبِّ الْعِجْلُ مِنَ السَّامِرِيِّ فَالْخُوَارُ مِمَّنْ قَالَ مِنِّى يَا مُوسَى أَنَا لَمَّا رَأَيْتُهُمْ قَدْ وَلَّوْا عَنِّى إِلَى الْعِجْلِ أَحْبَبْتُ أَنْ أَزِيدَهُمْ فِتْنَةٌ فَرَجَعَ مُوسى كَمَا حَكَى اللَّهُ إِلى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قال يا قَوْمِ أَلم يَعِدُكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي ثُمَّ رَمَى بِالْأَلْوَاحِ وَأَخَذَ بِلِحْيَةِ أَخِيهِ هَارُونَا وَ رَأْسِهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ فَقَالَ لَهُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي فَقَالَ هَارُونَ علیه السلام كَمَا حَكَى الله يابن أُمَّ لَا تَأْخُذُ بِلِحْيَنِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ اَرْتَرْقُبْ قَوْلِي فَقَالَ لَهُ بَنُو إِسْرَائِيلَ مَا أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا قَالَ مَا خَالَفْنَاكَ وَ لَكِنَّا حُمَلْنَا أَوْزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ يَعْنِي مِنْ حَلِيْهِمْ فَقَدَفْنَاهَا قَالَ الْتُرَابُ الَّذِي جَاءَ بِهِ السَّامِرِيُّ طَرَحْنَاهُ فِي جَوْفِهِ ثُمَّ أَخْرَجَ السَّامِرِئُ الْعِجْلَ وَ لَهُ خُوَارٌ فَقَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام فَا خَطْبُكَ يا سَامِرِيُّ قَالَ السَّامِرِيُّ بَصُرْتُ بِمَا لَيَنْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةٌ مِنْ أَثَرِ الرَّسُول يَعْنِي مِنْ تَحْتِ حَافِرٍ رَمَكَة جَبْرَئِيلَ فِي الْبَحْرِ فَنَبَذْتُها أَي أَمْسَكْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي أَيْ زَيَّنَتْ
ص: 258
گفت: موسی از شما فرار کرده و اصلا به سوی شما برنمی گردد جواهراتتان را نزد من بیاورید تا خدایی را بر شما بگیرم تا او را عبادت کنید سامری روزی که خداوند فرعون و یارانش را غرق کرد جلوی موسی بود به جبرئیل نگاه کرد سوار بر حیوانی به شکل رمکه (نوعی اسب) بود و هر بار که سمش را بر جایی از زمین می گذاشت آن مکان را تکان می داد سامری به او نگاه کرد و جزء برگزیدگان اصحاب موسی علیه السلام بود و خاک را از جای سم اسب جبرئیل گرفت و آن را در یک کیسه گذاشت و آن کیسه نزدش بود و به آن در نزد بنی اسرائیل افتخار می کرد. زمانی که ابلیس به سوی ها آمد و گوساله را گرفتند به سامری گفت: خاکی را که همراه توست بیاور. سامری آن را آورد. ابلیس آن را در درون شکم گوساله انداخت وقتی که خاک در شکم گوساله ریخته شد حرکت کرد و بر روی او پشم و مو شروع به رشد کرد بنی اسرائیل برای او سجده کردند؛ هفتاد هزار نفر از بنی اسرائیل برای آن سجده کردند. هارون چنانچه خداوند حکایت کرده به آن ها گفت: يَا قَوْمِ إِنَّما فُتِتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِي وَ أَطِيعُوا أَمْرِي * قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْ ینَا مُوسَى؛ قصد کشتن هارون را کردند تا این که از میان آن ها فرار کرد و تا زمانی که میقات موسی علیه السلام بعد از چهل شب تمام شد در همان حال ماندند (اعتکاف نزد گوساله) زمانی که روز دهم ذوالحجه بود خداوند لوح ها را بر او نازل کرد و در آن تورات و هر آن چه نیازمند آن بودند از جمله احکام، زندگی نامه ها و داستان ها در آن بود. سپس خداوند به موسی وحی کرد: فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ ما بعد از تو قومت را امتحان کردیم و سامری آن ها را گمراه کرد و آن ها گوساله را عبادت کردند. و صدایی مانند صدای گاو داشت. موسی علیه السلام گفت: پروردگارا گوساله از جانب سامری است؛ پس صدا برای کیست؟ گفت: از من ای موسی علیه السلام زمانی که آن ها را دیدم از من روی گردان شده اند و به گوساله روی آورده اند دوست داشتم که آن ها را بیشتر امتحان کنم و موسی چنانچه خداوند فرموده است، با حالت خشم و غضب و تأسف به سوی قومش بازگشت و گفت: يَا قَوْم أَلَم يَعِدُكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي؛ سپس لوح ها را انداخت و ریش و سر برادرش هارون را گرفت و او را به سوی آن کشاند و به او گفت: وقتی که آن ها را دیدی که گمراه شدند چه چیزی باعث شد که دست از متابعت من برداری آیا از دستور من سرپیچی کردی؟ چنان چه خداوند فرموده است، هارون گفت: گما حَكَى اللَّهُ يَابنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي. بنی اسرائیل به او گفتند: ما أَخْلَفنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا؛ ما با تو مخالفت نکردیم. وَ لكِنَّا حُمَلْنا أَوزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ؛ یعنی از زیورآلات آنان. فَقَذَفناها؛ خاکی را که سامری آورد در شکمش ریختیم سپس سامری گوساله را خارج کرد در حالی که صدا داشت. موسی به او گفت: فَما خَطْبُكَ يا سَامِرِيُّ سامری گفت: بَصُرْتُ بِمَا لَيَنْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُول؛ یعنی از زیر سم اسب جبرئیل در دریا فنبذتها یعنی آن را برداشتم. وَ كَذلِكَ
ص: 259
فَأَخْرَجَ مُوسَى علیه السلام الْعِجْلَ فَأَحْرَقَهُ بِالنَّارِ وَ أَلْقَاهُ فِي الْبَحْرِ ثُمَّ قَالَ مُوسَى علیه السلام لِلسَّامِرِي فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ يَعْنِي مَا دُمْتَ حَيّاً وَ عَقِبَكَ هَذِهِ الْعَلَامَةُ فِيكُمْ قَائِمَةُ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ حَتَّى تُعْرَفُوا أَنَّكُمْ سَامِرِيَّةُ فَلَا يَغْتَرُّوا بِكُمُ النَّاسُ فَهُمْ إِلَى السَّاعَةِ بِمِصْرَ وَ الشَّامِ مَعْرُوفِينَ بلَا مِسَاسَ ثُمَّ هَمَّ مُوسَى بقتل السَّامِرِى فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ لَا تَقْتُلُهُ يَا مُوسَى علیه السلام فَإِنَّهُ سَخِيٌّ فَقَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام انظر إلى إليكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفاً لتحرقَتْهُ ثُمَّ لَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمُ نَسْفاً إِنَّمَا الكُمُ اللهُ الذي لا إلهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلماً﴾. (1)
* السّامريّ
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ فِي التَّابُوتِ الْأَسْفَلِ سِتَةَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَسِتَةَ مِنَ الْآخِرِينَ فَأَمَّا السِّتَّةُ مِنَ الْأَوَّلِينَ فَابْنُ آدَمَ قَاتِلُ أَخِيهِ وَ فِرْعَوْنُ الْفَرَاعِنَة وَ السَّامِرِيُّ وَالدَّجَّالُ كِتَابُهُ فِي الْأَوَّلِينَ وَ يَخْرُجُ فِي الْآخِرينَ وَهَامَانُ وَقَارُونُ وَالسَّنَّةُ مِنَ الآخرين﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿فَرَجَعَ مُوسَى إِلى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قال يا قَوْمِ أَلَرْيَعِدُكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدي﴾. (86)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَرَجَعَ مُوسى كَمَا حَكَى اللَّهُ إِلى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفَاً قَالَ يَا قَوْمِ أَلَرْيَعِدُكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي لم رَمَى بالألواح وأخذ بلحية أخِيهِ هَارُونَ علیه السلام وَ رَأْسِهِ يَجْرُهُ إِلَيْهِ فَقَالَ لَهُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ وَأَخَذَ صلُّوا أَلا تَتَّبعن أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِى فَقَالَ هَارُونَ علیه السلامكَمَا حَكَى الله يَابنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلخَينِي وَلا برَأْسِي إِنْ خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُب قولي﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا وَ لكِنَّا حُمَلْنَا أَوْزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذِلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ﴾. (87)
ص: 260
سَوَّلَتْ لِي نَفْسِ؛ یعنی نفسم آن را برای من چنین زینت داد. موسی گوساله را خارج کرد و آن را با آتش سوزاند و در دریا انداخت. سپس موسی به سامری گفت: فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لا مساس؛ یعنی تا زمانی که زنده ای در پشت تو این علامت هست و تا آخر عمر به شما می گویند: لا مساسَ؛ لمس نکن تا این که بدانند شما سامری هستید و مردم از شما فریب نخورند. آن ها هم اکنون در مصر و شام معروف به لا مساس هستند. سپس قصد کرد که سامری را بکشد خداوند به او وحی کرد: ای موسی او را نکش او بخشنده است. موسی به او گفت رُ إِلى الهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَفْسِفَنَّهُ فِي الْيَمٌ نَسْفاً إِنَّمَا إِهْهَكُمُ اللهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْاً.
* سّامری
1- امام علی علیه السلام- در تابوت ته دوزخ شش نفر از امّت های پیشین جا دارند و شش نفر از امت آخر زمان؛ امّا آن شش نفر که از پیشینیان اند فرزند آدم است که برادرش را کشت و فرعون فرعون ها و سامری است.
موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت و گفت ای قوم من مگر پروردگارتان وعده ی نیکویی به شما نداد؟ آیا مدت [جدایی من از] شما به طول انجامید، یا می خواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که از وعده ی من تخلف کردید؟ (86)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَرَجَعَ مُوسَى كَمَا حَكَى اللهُ إِلى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ يَا قَوْمِ أَلَرْ يَعِدُكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفَتُمْ مَوْعِدِي سپس الواح را به کناری پرتاب کرد و محاسن و موی سر برادرش هارون را گرفته و به طرف خویش کشید و از او پیرامون گمراهی بنی اسرائیل و سرپیچی او از فرمانش در مدت غیبت توضیح خواست هارون اظهار داشت: من ترسیدم اگر با آن ها به مخاصمه پردازم میانشان تفرقه ایجاد شود و تو در بازگشت فکر کنی گفته ی تو را ارج ننهاده و باعث جدایی آن ها گشتم؛ «ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي قَالَ يَا بْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي.
گفتند: «ما به میل و ارادهی خود از وعده ی تو تخلف نکردیم؛ بلکه مقداری از زیورهای قوم فرعون را [که با خود داشتیم] افکندیم و سامری این چنین القا کرد. (87)
ص: 261
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَقَالَ لَهُ بَنُو إِسْرَائِيلَ ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا قَالَ مَا خَالَفْنَاكَ وَلَكِنَّا حملنا أوزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ يَعْنِي مِنْ حُلَيْهِمْ فَقَدَقْنَاهَا قَالَ الْتُرَابُ الَّذِي جَاءَ بِهِ السَّامِرِيُّ طَرَحْنَاهُ فِي جَوْفِهِ ثُمَّ أَخْرَجَ السَّامِرِيُّ الْعِجْلَ وَ لَهُ خُوَار﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَأَخْرَجَ هُمْ عِجَلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقَالُوا هذا إِهْكُمْ وَإِلهُ مُوسَى فَنَسِيَ﴾ (88)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ فِيمَا نَاجَى اللَّهُ بِهِ مُوسَى علیه السلام أَنْ قَالَ يَا رَب هَذَا السَّامِرِئُ صَنَعَ الْعِجْلَ الْخُوَارُ مَنْ صَنَعَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِلَيْهِ أَنَّ تِلْكَ مِنْ فِتْنَتِي فَلَا تُفْصِحَنَّ عَنْهَا﴾. (2)
2-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ عَنْ كَمْ تُجْزِي الْبَدَنَةُ قَالَ عَنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ قُلْتُ فَالْبَقَرَةً قَالَ عَنْ خَمْسَة إِذَا كَانُوا يَأْكُلُونَ عَلَى مَائِدَةَ وَاحِدَةٍ قُلَتْ وَكَيْفَ صَارَتِ الْبَدَنَةُ لَا تُجْزِى إِنَّا عَنْ وَاحِدَة وَالْبَقَرَةُ تُجْزِى عَنْ خَمْسَة قَالَ لِأَنَّ الْبَدَنَةَ لَّمْ يَكُنْ فِيهَا مِنَ الْعِلَّةِ مَا فِي الْبَقَرَةِ إِنَّ الَّذِينَ آمَرُوا قَوْمَ مُوسَى بِعِبَادَةِ الْعِجْلِ كَانُوا خَمْسَةَ أَنْفُسِ وَكَانُوا أَهْلَ بَيْتِ يَأْكُلُونَ عَلَى خِوَانِ وَاحِدٍ وَ هُمْ اذيبوية وَأَخُوهُ مدوية وَ ابْنُ أَخِيهِ وَابْنَتُهُ وَ امْرَأَتُهُ هُمُ الَّذِينَ أَمَرُوا بِعِبَادَة الْعِجَل وَ هُمُ الَّذِينَ ذَبَحُوا الْبَقَرَةَ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِذَبْحِهَا﴾. (3)
1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن عَلِيِّ بْنِ مُوسَى علیه السلام رِّضَا علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ عَنْ مَسَائِلَ فَكَانَ فِيمَا سَأَلَهُ عَنِ التَّوْرِ مَا بَالُهُ غَاضُ طَرْفَهُ لَا يَرْفَعُ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ حَيَاءٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَمَّا عَبَدَ قَوْمُ مُوسَى الْعِجْلَ نَكَسَ رَأْسَهُ﴾. (4)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَكْرِمُوا الْبَقَرَ فَإِنَّهُ سَيِّدُ الْبَهَائِمِ مَا رَفَعَتْ طَرْفَهَا إِلَى السَّمَاءِ حَيَاءٌ مِنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ مُنْذُ عُبدَ الْعِجَّل﴾. (5)
ص: 262
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- بنی اسرائیل به موسی علیه السلام گفتند: مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا ما به اختیار خود با تو خلف وعده نکرده ایم. وَلَكِنَّا حُمَلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ؛ یعنی از زیورآلاتشان. فَقَذَفَنَاهَا؛ یعنی خاکی که سامری با خود آورده بود در شکم گوساله ریختیم. سپس سامری گوساله را بیرون آورد در حالی که گوساله نعره می کشید.
و برای آنان مجسمه ی گوساله ای که صدایی همچون صدای گوساله داشت پدید آورد و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است و او [حقیقت را] فراموش کرد پیمانی را که با خدا بسته بود]. (88)
1-1- امام باقر علیه السلام- موسی در یکی از مناجات هایش عرض کرد خداوندا، این سامری یک گوساله صدادهنده ای را ساخت؟ خطاب آمد: ای موسی این آزمایش من بود، درباره ی آن جستجو مکن.
2-1- امام کاظم علیه السلام- حسین بن خالد گوید: از امام رضا علیه السلام پرسیدم شتر از چند نفر مجزی و کافی است؟ حضرت فرمود از یک نفر عرض کردم: گاو از چند نفر؟ فرمود: «از پنج نفر مشروط به این که این افراد کنار یک سفره طعام بخورند عرض کردم چطور شتر از یک نفر مجزی بوده ولی گاو از پنج نفر؟ حضرت فرمود: زیرا علتی که در گاو وجود دارد در شتر نیست و آن علت این است که آنان که به قوم موسی علیه السلام امر کردند گوساله را بپرستند پنج نفر بودند که جملگی بر سر یک سفره طعام می خوردند؛ این پنج نفر عبارت بودند:از اذیبویه، برادرش مذویه و پسر برادر دخترش و همسرش آنان گاوی را که حق تعالی امر به ذبحش نموده بود را ذبح کردند».
3-1- امام علی علیه السلام- امام رضا علیه السلام از پدرانش از امام علی روایت فرمود: مردی از اهل شام راجع به مسائلی از من سؤال نمود و در ضمن سؤالاتش پرسید: چرا گاو چشم هایش را بر می نهد و سر به آسمان بلند نمی کند؟ حضرت فرمود: «به جهت شرم از خدا؛ زیرا هنگامی که قوم موسی علیه السلام گوساله پرستیدند این حیوان سرش را به زیر افکند».
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- گاو را گرامی بدارید چون او سیّد همه ی چهارپایان است و به جهت حیاء از خدای متعال پس از گوساله پرستی قوم موسی، هرگز سر خود را بالا نمی کند.
ص: 263
5-1- العسكرى علیه السلام- ﴿فَجَاءَ السَّامِرِيُّ فَشَبَّهَ عَلَى مُسْتَضْعَفِي بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ وَعَدَكُمْ مُوسَى أَنْ يَرْجِعَ إِلَيْكُمْ بَعْدَ أَرْبَعِينَ لَيْلَةَ وَ هَذِهِ عِشْرُونَ لَيْلَةً وَ عِشْرُونَ يَوْمَا تَمَّتْ أَرْبَعُونَ أَخْطَاً مُوسَى علیه السلام رَبَّهُ وَ قَدْ أَتَاكُمْ رَبُّكُمْ أَرَادَ أَنْ يُرِيَكُمْ أَنَّهُ قَادِرُ عَلَى أَنْ يَدْعُوَكُمْ إِلَى نَفْسِهِ بِنَفْسِهِ وَ أَنَّهُ لَمْ يَبْعَثْ مُوسَى لِحَاجَة مِنْهُ إِلَيْهِ فَأَظْهَرَ لَهُمُ الْعِجْلَ الَّذِي كَانَ عَمِلَهُ فَقَالُوا كَيْفَ يَكُونُ الْعِجْلُ إِلَهَنَا قَالَ إِنَّمَا هَذَا الْعِجْلُ يُكَلِّمُكُمْ مِنْهُ رَبُّكُمْ كَمَا كَلَّمَ مُوسَى علیه السلام مِنَ الشَّجَرَةِ فَلَمَّا سَمِعُوا مِنْهُ كَلَاماً قَالُوا لَهُ إِنَّهُ فِي الْعِجْل كَمَا فِي الشَّجَرَةَ فَضَلُّوا بِذَلِكَ وَأَضَلُّوا فَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى علیه السلام إِلَى قَوْمِهِ قَالَ يَا أَيُّهَا الْعِجْلُ أَ كَانَ فِيكَ رَبُّنَا كَمَا يَزْعُمُ هَؤُلَاءِ فَنَطَقَ الْعِجْلُ وَ قَالَ عَزَّ رَبُّنَا مِنْ أَنْ يَكُونَ الْعِجْلُ حَاوِياً لَهُ أَوْ شَيْءٌ مِنَ الشَّجَرَةِ وَ الْأَمْكِنَة عَلَيْهِ مُشْتَمِلا لَا وَاللَّهِ يَا مُوسَى علیه السلام وَلَكِنَّ السَّامِرِئَ نَصَبَ عِجْلًا مُؤَخَّرُهُ إِلَى حَائِطِ وَحَفَرَ فِي الْجَانِبِ الْآخَرَ فِي الْأَرْضِ وَأَجْلَسَ فِيهِ بَعْضَ مَرَدَتِهِ فَهُوَ الَّذِي وَضَعَ فَاهُ عَلَى دُبُرِهِ وَ تَكَلَّمَ مَا تَكَلَّمَ لَمَّا قَالَ هَذَا إِهْكُمْ وَ إِلهُ مُوسَى يَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَا مَا خَذَلَ هَؤُلَاءِ بِعِبَادَتِي وَ اتِّخَاذِي إِلَهَا إِنَّا لِتَهَاوِنِهِمْ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدِ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ وَ جُحُودِهِمْ بِمُوَالَاتِهِمْ وَ بِنُبُوَّة النَّبِيِّ وَوَصِيَّةِ الْوَصِيِّ حَتَّى أَذَاهُمْ إِلَى أَنِ اتَّخَذُونِى إِلَهَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَإِذَا كَانَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّمَا خَذَلَ عَبَدَةَ الْعِجْلَ لِتَهَاوِنِهِمْ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدِ وَ وَصِيَّهِ عَلَى الفَمَا تَخَافُونَ مِنَ الْخِذْلَانِ الْأَكْبَرِ فِي مُعَانَدَتِكُمْ لِمُحَمَّدِ وَ على علیه السلام علم و قَدْ شَاهَدتُمُوهُمَا وَ تَبَيَّنْتُمْ آيَاتِهِمَا وَ دَلَائِلَهُمَا﴾. (1)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْن أَبي حَمْزَةَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا أَخْبَرَ مُوسَى أَنَّ قَوْمَهُ اتَّخَذُوا عِجْنَا لَهُ خُوَارُ فَلَمْ يَقَعْ مِنْهُ مَوْقِعَ الْعِيَانِ فَلَمَّا رَآهُمْ اشْتَدَّ فَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ مِنْ يَدِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَلِلرُّؤْيَةِ فَضْلُ عَلَى الْخَبَرِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿أَفَلا يَرَوْنَ أَلا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلاً وَ لا يَمْلِكُ هُمْ ضَرًّا وَلا نَفْعاً﴾ (89)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أفَلا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا يَعْنِي لَا يَتَكَلَّمُ الْعِجْلُ وَ لَيْسَ لَهُ مَنْطِق﴾. (3)
ص: 264
5-1- امام عسکری وقتی سیروز گذشت و موسی بازنگشت سامری به نزد جهال و مستضعفین بنی اسرائیل رفت و به آن ها گفت: (موسی علیه السلام) به شما وعده داد که بعد از سیروز باز گردد اکنون این مدت شد سپری و موسی ا باز نگشته حتماً موسی علیه السلام از امر پروردگار نافرمانی کرده و پروردگارتان اراده کرده که به شما نشان دهد؛ می تواند خودش به نفسه شما را دعوت کند و احتیاجی به ارسال موسی ندارد. آن وقت گوساله ای را که ساخت خودش بود به آن ها نشان داد آن ها گفتند: چگونه این گوساله می تواند معبود ما باشد؟ سامری گفت: این گوساله با شما درباره ی پروردگارتان سخن می گوید همان طور که با موسی علیه السلام از ورای درخت سخن می گفت. وقتی آن ها این گفتار را از او شنیدند گفتند: «پروردگار ما در گوساله است همان طور که در درخت بود و به این ترتیب هم خود گمراه شدند و هم دیگران را گمراه کردند زمانی که موسی علیه السلام به سوی قومش بازگشت متوجه گوساله شد و در حضور مردم به او خطاب کرد ای گوساله آیا همان طور که این مردم گمان کرده اند پروردگارت در تو حلول کرده گوساله پاسخ داد: ای موسی علیه السلام به خدا قسم پروردگار ما از این که گوساله یا چیزی مثل درخت یا هر مکان دیگری او را در بر بگیرد و بر او مشتمل شود، منزه است اما سامری گوساله را در کنار دیوار قرار داد و از جانب دیگر از زیر زمین بعضی از پیروان مرتد خود را مخفی کرد و آن ها دست در دهان گوساله کرده و خود به جای او سخن گفتند: این معبود شما و معبود موسی علیه السلام است اما گوساله به سخن آمد و گفت ای موسی علیه السلام این بندگان خدا بدبخت و مبتلا نشدند مگر به جهت این که در درود فرستادن بر محمّد و آل محمد سستی کردند و در دوستی او و وصی او انکار ورزیدند و مرا به خدایی برگزیدند حال که خداوند به واسطه ی سستی در صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام و اهل بیت اطهر آن ها را به گوساله پرستی مبتلا نمود، چگونه شما از خذلان بزرگتر و دشمنی با محمد و علی علیه السلام نمی ترسید؟ در حالی که آیات و دلایل آشکار حقانیت آن ها را مشاهده کرده اید.
6-1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود: وقتی که خداوند متعال به موسی علیه السلام خبر داد که قومش گوساله را عبادت کردند که صدا دارد برای او عینی و قابل درک به نظر نرسید وقتی آن ها را دید ناراحت شد و لوح ها را از دستش انداخت امام صادق علیه السلام فرمود: رؤیت و دیدن بر خبر برتری دارد.
آیا نمی دیدند که [این گوساله] هیچ پاسخی به آنان نمی دهد و مالک هیچ گونه سود و زیانی برای آن ها نیست؟ (89)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أَفَلا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا؛ یعنی گوساله حرف نمی زند و منطق ندارد.
ص: 265
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ قَالَ هُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنَتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْري﴾ (90)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَانَ السَّامِرِيُّ عَلَى مُقَدِّمَةِ مُوسَى علیه السلام يَوْمَ أَغْرَقَ اللَّهُ فِرْعَوْنَ وَ أَصْحَابَهُ فَنَظَرَ إِلَى جَبْرَئِيلَ وَ كَانَ عَلَى حَيَوَانِ فِي صُورَةٍ رَمَكَةٍ وَ كَانَتْ كُلَّمَا وَضَعَتْ حَافِرَهَا عَلَى مَوْضِعِ مِنَ الْأَرْضِ يَتَحَرَكَ ذَلِكَ الْمَوْضِعُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ السَّامِرِيُّ وَكَانَ مِنْ خِيَارٍ أَصْحَابِ مُوسَى علیه السلام فَأَخَذُ التّرابَ مِنْ حَافِر رَمَكَة جَبْرَئِيلَ وَكَانَ يَتَحَرَّكُ فَصَرَّهُ فِي صُرَّةً وَكَانَ عِنْدَهُ يَفْتَخِرُ بِهِ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمَّا جَاءَهُمْ إِبْلِيسُ وَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ قَالَ لِلسَّامِرِى هَاتِ الْتُرَابَ الَّذِي مَعَكَ فَجَاءَ بِهِ السَّامِرِيُّ فَأَلْقَاهُ إِبْلِيسُ فِي جَوْفِ الْعِجْل فَلَمَّا وَقَعَ التَّرَابِ فِي جَوْفِهِ تَحَرَّكَ وَخَارَ وَ نَبَتَ عَلَيْهِ الْوَبَرُ وَ الشَّعْرُ فَسَجَدَ لَهُ بَنُو إِسْرَائِيلَ فَكَانَ عَدَدُ الَّذِينَ سَجَدُوا سَبْعِينَ أَلْفاً مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ لَهُمْ هَارُونُ كَمَا حَكَى اللهُ يا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسى علیه السلام فَهَمُّوا بِهَارُونَ حَتَّى هَرَبَ مِنْ بَيْنِهِمْ وَ بَقُوا فِي ذلك﴾. (1)
2- العسكرى علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي مُحَمَّدِ الْحَسَن بن [عَلَى الْعَسْكَري] عَنْ أَبِيهِ اللهِ وَ ذَكَرَ أَنَّهُ الزَارَ بِهَا فِي يَوْمِ الْغَدِير فَشَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتِكَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِيلٍ فِعْلِكَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضاتِ اللهِ ثُمَّ مِحْتَتُكَ يَوْمَ صِفِّينَ وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِيلَةً وَ مَكْراً فَأَعْرِضَ الشَّكُ وَ عُرفَ الْحَقُّ وَاتَّبَعَ الظَّنُّ أَشْبَهَتْ مِحْنَةً هَارُونَ اللَّهِ إِذْ أَمَّرَهُ مُوسَى علیه السلام عَلَى قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ وَ هَارُونَ علیه السلام يُنَادِي بِهِمْ وَيَقُولُ يَا قَوْمِ إِنَّا فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسى اللهِ وَكَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ قُلْتَ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ فَعَصَوْكَ وَ خَالَفُوا عَلَيْكَ وَاسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَكَمَيْنِ فَأَبَيْتَ عَلَيْهِمْ وَتَبَرَاتِ إِلَى اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ وَ فَوَّضْتَهُ إِلَيْهِمْ فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقَّ وَ سَفِهَ الْمُنْكَرُ وَاعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ وَأَلْزَمُوكَ عَلَى سَفَهِ التَّحْكِيمِ الَّذِي أَبَيْنَهُ وَأَحَبُوهُ وَ حَظَرْتَهُ وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِي اقْتَرَفُوه﴾. (2)
ص: 266
و پیش از آن، هارون به آن ها گفته بود ای قوم من شما فقط به وسیله ی آن مورد آزمایش قرار گرفتید و پروردگار شما خداوند رحمان است؛ پس از من پیروی کنید و فرمانم را اطاعت نمایید». (90)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سامری در روزی که موسی علیه السلام قوم خود را از دریا عبور می داد در جلوی موسى علیه السلام حرکت می کرد و نگاهش به جبرئیل افتاد که بر حیوانی به صورت اسب نشسته بود و هر وقت آن حیوان پای خود را در موضعی می گذاشت؛ آن موضع حرکت می نمود سامری که در آن وقت از اصحاب و یاران موسی بود دست برد و کفی از خاک مرکب جبرئیل را برداشت و آن خاک تحرک داشت، سپس آن خاک را در کیسه ای مخفی کرد و نزد خود نگاه داشت و همواره به وسیله ی آن بر بنی اسرائیل فخر فروشی می کرد. وقتی که ابلیس به نزد آن ها آمد به وسیله ی ذوب کردن زیورآلات برای آن ها گوساله ای ساخت و به سامری گفت: آن خاکی را که از رد پای جبرئیل برداشته ای بیاور» آن گاه ابلیس آن خاک را در دهان گوساله قرار داد وقتی که چنین کرد آرواره ی گوساله زرین حرکت کرد و صدا نمود و بر بدن او پشم و کرک رویید آن وقت بنی اسرائیل برای گوساله به سجده افتادند و تعداد افرادی که گوساله پرست شدند هفتاد هزار نفر بود. در این وقت هارون به آن ها گفت: «يَا قَوْمِ إِنَّما فُتِتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسى؛ سپس آن ها به هارون حمله کردند و هارون مجبور شد از میان آن ها بگریزد و اوضاع بر همین منوال بود.
2- امام عسکری علیه السلام- خدای متعال طاعت تو را تحسین کرد و با آیه ای که در قرآن آورد پرده از کار نیک تو برداشت و فرمود: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند. (بقره /207) روز صفین که قرآن ها را به نیرنگ بالا بردند و شک ظاهر شد و با این که حق معلوم بود از ظن و گمان تبعیت شد مصیبت و بلای تو شبیه مصیبت و بلای هارون بود زمانی که موسی علیه السلام او را امیر و جانشین قوم خود کرد و آن ها از دور او پراکنده شدند در حالی که هارون آن ها را صدا می زد و می گفت: يا قَوْمِ إِنَّما فُتِتُم بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا موسی. همین طور زمانی که قرآن ها بالا برده شد فرمودی ای قوم شما به واسطه ی آن [قرآن ها] آزمایش و فریفته شدید ولی آن ها سرپیچی کردند و با تو مخالفت کردند و خواستند که دو حکم تعیین شود اما تو اکراه داشتی که خواسته ی آن ها انجام شود و از کار آن ها برائت جستی و به خودشان واگذار کردی زمانی که حق روشن شد و حماقت منگر آشکار گردید و آن ها اعتراف به لغزش و انحراف از حد اعتدال کردند شروع به اختلاف کرده و تو را وادار کردند کار سفیهانه آن ها را که همان حکمیت بود و تو از آن اکراه داشتی و از آن منع کرده بودی و آن ها مایل به آن بودند لغو کنی و آن ها گناهی که مرتکب شده بودند را مباح دانستند.
ص: 267
قوله تعالى: ﴿قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى﴾ (91)
قوله تعالى: ﴿قال يا هارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا﴾ (92)
1- على بن إبراهيم علیه السلام- ﴿فَرَجَعَ مُوسى علیه السلام كَمَا حَكَى اللَّهُ إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدُكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أ فَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أمْ أرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبُ مِنْ رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي ثُمَّ رَمَى بِالْأَلْوَاحِ وَ أَخَذَ بِلِحْيَةِ أَخِيهِ هَارُونَ علیه السلام وَ رَأْسِهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ فَقَالَ لَهُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي فَقَالَ هَارُونَ الله كَمَا حَكَى الله يابن أم لا تَأْخُذُ بِلحْيَنِي وَ لا بِرَأْسِي إِنْ خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِى﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿على بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَخْبِرْنِي عَنْ مُوسَى فَلِمَ أَخَذَ برَأْسِهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ وَ بِلِحْيَتِهِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ فِي الْخَاذِهِمُ الْعِجْلَ وَ عِبَادَتِهِمْ لَهُ ذَنْبُ فَقَالَ إِنَّمَا فَعَلَ ذَلِكَ بِهِ لِأَنَّهُ لَمْ يُفَارِقُهُمْ لَمَّا فَعَلُوا ذَلِكَ وَ لَمْ يَلْحَقِّ بِمُوسَى وَكَانَ إِذَا فَارَقَهُمْ يَنْزِلُ بِهِمْ الْعَذَابُ ألَا تَرَى أَنَّهُ قَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام يا هارون علیه السلام ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي قَالَ هَارُونُ علیه السلام لَوْ فَعَلْتُ ذَلِكَ لَتَفَرَّقُوا وَ إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ لِي فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي﴾. (2)
3- أميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ سُلَيْمٍ قَالَ: كُنَّا جُلُوساً حَوْلَ امير المؤمنين على بن أبي طالب علیه السلام و حَوْلَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ لَهُ قَائِلُ يَا أمير المؤمنين علیه السلام لهِ لَوِ اسْتَنْفَرْتَ النَّاسَ فَقَامَ وَ خَطَبَ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ ابْنُ قَيْس وَ غَضِبَ مِنْ قَوْلِهِ فَمَا مَنَعَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِب علیه السلام حِينَ بُويعَ أَبُو بَكْر بَنِي تَيْمِ وَ أَخُو بَنِي عَدِيِّ بْنِ كَعْبٍ وَ أَخُو بَنِي أُمَيَّةَ بَعْدَهُمْ أَنْ تُقَاتِلَ وَ تَضْرِبَ بِسَيْفِكَ ثُمَّ قَالَ اللَّهِ يَا ابْنَ قَيْسِ اسْمَعِ الْجَوَاب لَمْ يَسْتَعْنِي مِنْ ذَلِكَ الْجُيْنُ وَ لَا كَرَاهَةً لِلقَاءِ رَبِّي وَ أَنْ لَا أَكُونَ أَعْلَمُ
ص: 268
ولی آن ها گفتند ما همچنان گِردِ آن می مانیم و آن را پرستش می کنیم تا موسی به سوی ما بازگردد». (91)
[هنگامی که موسی بازگشت] گفت ای هارون هنگامی که دیدی آن ها گمراه شدند، چه چیز مانع بود»؟ (92)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- موسی علیه السلام خشمگین و اندوهگین به سوی قومش بازگشت و وعده ی خداوند را به آن ها متذکر شد و از این که به علت طولانی شدن مدت مأموریتش خشم خداوند را برای خود خریده اند و برخلاف وعده عمل کرده اند آن ها را مرد عتاب خویش قرار داد. ﴿مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدُكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي﴾؛ سپس الواح را به کناری پرتاب کرد و محاسن و موی سر برادرش هارون را گرفته و به طرف خویش کشید و از او پیرامون گمراهی بنی اسرائیل و سرپیچی او از فرمانش در مدت غیبت توضیح خواست هارون اظهار داشت: «من ترسیدم اگر با آن ها به مخاصمه پردازم میانشان تفرقه ایجاد شود و تو در بازگشت فکر کنی گفته ی تو را ارج ننهاده و باعث جدایی آن ها گشتم؛ ﴿ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي قَالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي﴾.
2- امام صادق علیه السلام- سالم گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم که مرا از موسی علیه السلام باخبر ساز موسى علیه السلام چرا سر و ریش او را گرفت و به سوی خود کشید با این که هارون در گوساله پرستی بنى إسرائيل تقصیری نداشته بلکه عبادت گوساله را هم گناه می دانسته است فرمود: «برای آن که چرا بنی اسرائیل را رها نکرد و به موسی علیه السلام ملحق نشد و اگر از میان بنی اسرائیل بیرون رفته بود به واسطه ی گوساله پرستیدنشان عذاب بر آن ها نازل می شد. آیا نمی بینی موقعی که بازگشت، به هارون گفت: ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي؛ هارون گفت: «اگر چنین می کردم بنی اسرائیل متفرق می شدند و ترسیدم اگر به دنبال تو بیایم به من عتاب و تندی کنی و بگویی تو سبب شدى كه بنى إسرائيل متفرق و پراکنده شدند و به سخن و دستورم اعتنایی ننمودی با این که در تبلیغ دستورات تو کوشش دارم».
3- امام علی علیه السلام- سلیم گوید: در اطراف امیرالمؤمنین علیه السلام نشسته بودیم و گروهی از اصحاب نزد آن حضرت بودند یک نفر عرض:کرد یا امیرالمؤمنین چه خوب است مردم را برای رفتن به جنگ ترغیب فرمایی» حضرت برخاست و خطبه ای ایراد کرد ... اشعث بن قیس در حالی که از سخن حضرت به غضب آمده بود گفت: ای پسر ابیطالب چه مانعی داشتی هنگامی که با ابوبکر و عمر و بعد از آن ها با عثمان بیعت شد جنگ کنی و شمشیر بزنی؟ تو از روزی که به عراق آمده ای برای ما خطبه ای نخواندهای مگر این که در آن قبل از این که از منبر پایین بیایی. گفته ای به خدا قسم من سزاوارترین مردم نسبت به آنان هستم و از هنگامی که خداوند محمد ال را قبض روح کرده همچنان مظلوم بوده ام چه چیزی تو را مانع شده که با شمشیرت از مظلومیت خود دفاع کنی؟
ص: 269
أَنَّ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرُ لِى مِنَ الدُّنْيَا وَالْبَقَاءِ فِيهَا وَلَكِنْ مَنَعَنِي مِنْ ذَلِكَ أَمْرُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَعَهْدُهُ إِلَيَّ أَخْبَرَنِي رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم بمَا الْأُمَّةُ صَانِعَةُ بَعْدَهُ فَلَمْ أَكُ بِمَا صَنَعُوا حِينَ عَايَنْتُهُ بِأَعْلَمَ بِهِ وَلَا أَشَدَّ اسْتِيقَاناً مِنِّى بهِ قَبْلَ ذَلِكَ بَلْ أَنَا بِقَوْل رَسُول الله له أشَدُّ يَقِيناً مِنِّي بِمَا عَايَنْتُ وَ شَهِدْتُ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَمَا تَعْهَدُ إِلَيَّ إِذَا كَانَ ذَلِكَ قَالَ إِنْ وَجَدْتَ أَعْوَانَا فَانْبِدْ إِلَيْهِمْ وَ جَاهِدْهُمْ وَإِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَكُفَّ يَدَكَ وَ احْقِنْ دَمَكَ حَتَّى تَجِدَ عَلَى إِقَامَةِ الدِّينِ وَ كِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّتِي أَعْوَاناً وَأَخْبَرَنِي أَنَّ الْأُمَّةَ سَتَخْذُلْنِي وَ تُبَايِعُ غَيْرِى وَ أَخْبَرَنِي أَنَّى مِنْهُ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ الله مِنْ مُوسَى علیه السلام وَ أَنَّ الْأُمَّةَ سَيَصِيرُونَ بَعْدَهُ بِمَنْزِلَة هَارُونَا وَ مَنْ تَبِعَهُ وَ الْعِجْلَ وَ مَنْ تَبِعَهُ إِذْ قَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام يا هارون ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي قَالَ يَابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَ لَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُ-بْ قَوْلِي وَإِنَّمَا يَعْنِي أَنَّ مُوسَى أَمَرَ هَارُونَ ال حِينَ اسْتَخْلَفَهُ عَلَيْهِمْ إِنْ ضَلُّوا فَوَجَدَ أَعْوَانَا أَنْ يُجَاهِدَهُمْ وَ إِنْ لَمْ يَجِدْ أَعْوَاناً أَنْ يَكُفَّ يَدَهُ وَيَحْقِنَ دَمَهُ وَ لَا يُفَرِّقَ بَيْنَهُمْ وَ إِنِّي خَشِيتُ أَنْ يَقُولَ ذَلِكَ أَخِي رَسُولَ الله لِمَ فَرَقْت بَيْنَ الأمَّة وَلَمْ تَرْقُبُ قَوْلِى وَقَدْ عَهِدْتُ إِلَيْكَ أَنَّكَ إِنْ لَمْ تَجِدُ أَعْوَاناً أَنْ تَكُفَّ يَدَكَ وَ تَحْقِنَ دَمَكَ وَ دَمَ أَهْلِكَ وَ شِيعَتِكَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿أَلا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي﴾ (93)
قوله تعالى: ﴿قالَ يَابْنَ أُمَّ لا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَ لَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَني إسرائيلَ وَ لَمْ تَرْقُبُ قَوْلي﴾ (94)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: ... فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام فَكَمْ مَكَثَ مُوسَى علیه السلام غَائِباً عَنْ أُمِّهِ حَتَّى رَدَّهُ اللَّهُ عَلَيْهَا قَالَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَقُلْتَ وَكَانَ هَارُونَ * أَخَا مُوسَى علیه السلام لأبيهِ وَأُمِّهِ قَالَ نَعَمْ أمَا تَسْمَعُ اللَّهَ يَقُولُ يَابنَ أَمْ لا تَأْخُذُ بِلحْيَنِي وَ لا بِرَأْسِي فَقُلتُ فَأَيُّهُمَا كَانَ أَكْبَرَ سِنَا قَالَ هَارُونَ علیه السلام﴾. (2)
ص: 270
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای پسر قیس سخنت را گفتی جواب را بشنو ترس و یا کراهت از لقای پروردگار مرا از این اقدام مانع ،نبوده و نه این که نمی دانستم آن چه نزد خداست از دنیا و بقاء در آن برای من بهتر است. آن چه مرا از این کار مانع شد امر پیامبر صلی الله علیه و آله و پیمان او با من بود. پیامبر صلی الله علیه و آله به من خبر داد که امت بعد از او با من چه خواهند کرد. بنابراین هنگامی که کارهایشان را با چشم می دیدم علم من و یقینم قوی تر از قبل نبود بلکه من به سخن پیامبر صلی الله علیه و آله بیشتر از آن چه با چشم دیدم و شاهد بودم یقین داشتم. عرض کردم: ای رسول خدا وقتی چنین کارهایی به وقوع پیوست چه سفارشی به من می فرمایی»؟ فرمود: «اگر یارانی پیدا کردی به آنان اعلان جنگ کن و با ایشان جهاد کن و اگر یارانی نیافتی دست نگهدار و خون خود را حفظ کن تا زمانی که برای برپایی دین و کتاب خدا و سنت من یارانی پیدا کنی و پیامبر صلی الله علیه و آله به من خبر داد که به زودی امّت مرا خوار کرده و با غیر من بیعت می کنند و تابع دیگری می شوند و پیامبر صلی الله علیه و آله به من خبر داد که من نسبت به او همچون هارون نسبت به موسی علیه السلام هستم و امّت بعد از او به منزله ی هارون و پیروانش و گوساله و پیروانش خواهند شد، آن جا که موسی علیه السلام گفت: «يا هارُونُ ، ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي؛ و فرمود: گفت: «فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند. (اعراف/150) و فرمود: إِبْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ ترقب قولي؛ ای هارون چرا وقتی دیدی مردم گمراه می شوند دست از متابعت من برداشتی؟ آیا با فرمان من مخالفت کردی؟ گفت ای پسر مادرم! این قوم مرا ضعیف شمردند و نزدیک بود مرا بکشند و گفت: ای پسر مادرم گریبان مرا مگیر و دست از سرم بردار من ترسیدم بگویی این بني إسرائيل اختلاف انداختی و گفتار مرا مراعات نکردی مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله (صلی الله علیه و آله) این بود که موسی علیه السلام وقتی هارون را جانشین خود در میان آنان قرار داد به او دستور داد که اگر گمراه شدند و یارانی پیدا کرد با آنان جهاد نماید و اگر یارانی پیدا نکرد خودداری کند و خون خود را حفظ کند و بین آنان تفرقه نیندازد. من هم ترسیدم برادرم پیامبر صلی الله علیه و آله همین سخن را به من بگوید چرا بین امّت تفرقه انداختی و مراعات سخن مرا نکردی در حالی که با تو عهد کرده بودم که اگر یارانی نیافتی دست نگه داری و خون خود و اهل بیت و شیعیانت را حفظ کنی»؟
که از من پیروی کنی؟ آیا فرمان مرا عصیان نمودی؟! (93)
[هارون] گفت: «ای فرزند مادرم! ای برادر ریش و سر مرا مگیر! زیرا من ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی و سفارش مرا مراعات نکردی (94)
1- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید از امام باقر علیه السلام سؤال کردم: «موسی علیه السلام چند وقت از مادرش جدا بود تا سرانجام خداوند وی را به مادرش بازگرداند؟ فرمود: «سه روز». و گفتم: «پس هارون برادر تنی موسی علیه السلام بود؟ فرمود: «بله. مگر نشنیده ای که خداوند فرموده است: ﴿يَابنَ أُم لا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسي﴾ پرسیدم: «کدام یک بزرگتر است»؟ گفت: «هارون».
ص: 271
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَخْبِرْنِي عَنْ هَارُونَ علیه السلام لِمَ قَالَ لِمُوسَى علیه السلام يَابنَ أُمَّ لَا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي وَلَمْ يَقُلْ يَا ابْنَ أَبِي فَقَالَ إِنَّ الْعَدَاوَاتِ بَيْنَ الْإخْوَة أَكْثَرُهَا تَكُونُ إِذَا كَانُوا بَنِي عَلَّاتٍ وَ مَتَى كَانُوا بَنِي أُمِّ قَلَّتِ الْعَدَاوَةُ بَيْنَهُمْ إِلَّا أَنْ يَنْزِغَ الشَّيْطَانُ بَيْنَهُمْ فَيُطِيعُوهُ فَقَالَ هَارُونُ علیه السلام لِأَخِيهِ مُوسَى علیه السلام يَا أَخِي الَّذِي وَلَدَتْهُ أُمِّي وَ لَمْ يَلِدْنِي غَيْرُ أُمِّهِ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لَا بِرَأْسِي وَلَمْ يَقُلْ يَا ابْنَ أَبِى لِأَنَّ بَنِى الْأَبِ إِذَا كَانَتْ أُمَّهَاتُهُمْ شَتَّى لَمْ تُسْتَبْعَدِ الْعَدَاوَةُ بَيْنَهُمْ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ مِنْهُمْ وَإِنَّمَا تَسْتَبْعَدُ الْعَدَاوَةُ بَيْنَ بَنِي أُمِّ وَاحِدَة﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قالَ فَمَا خَطْبُكَ يا سَامِرِيُّ﴾ (95)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ أَخْرَجَ السَّامِرِيُّ الْعِجْلَ وَلَهُ خُوَارُ فَقَالَ لَهُ مُوسَى فَا خَطْبُكَ يا سامرى﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالَ بَصُرْتُ بما لَيَنْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُول فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي﴾ (96)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قالَ السَّامِرِيُّ بَصُرْتُ بِمَا لَيَنْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةٌ مِنْ أَثَرِ الرَّسُول يَعْنِي مِنْ تَحْتِ حَافِرٍ رَمَكَة جَبْرَئِيلَ فِي الْبَحْرِ فَنَبَذْتُها أَي أَمْسَكْتُهَا وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي أَنْ زیّنت﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیاهِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِلی إِلهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عاکِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفاً ﴾ (97)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَأَخْرَجَ مُوسَى علیه السلام الْعِجْلَ فَأَحْرَقَهُ بالنَّارِ وَأَلْقَاهُ فِي الْبَحْرِ ثُمَّ قَالَ مُوسَى علیه السلام لِلسَّامِرِى فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ يَعْنِي مَا دُمْتَ حَيّاً وَ عَقِبَكَ هَذِهِ الْعَلَامَةُ فِيكُمْ قَائِمَةُ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ حَتَّى تُعْرَفُوا أَنَّكُمْ سَامِرِيَّةً فَلَا يَغْتَرُوا بِكُمُ النَّاسُ فَهُمْ إِلَى
ص: 272
2- امام صادق علیه السلام- سالم گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی هارون پرسیدم که چرا به موسی علیه السلام گفت: «يَابنَ أُمَّ لَا تَأْخُذُ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسي و چرا نگفت ای پسر پدرم»؟! امام علیه السلام پاسخ داد: دشمنی میان برادرانی که پدرشان یکی و مادرشان متفاوت است بیشتر است و حال آن که میان برادرانی که مادرشان یکی است دشمنی کمتر است مگر آن که شیطان میان آن ها دشمنی اندازد و آن ها نیز از شیطان پیروی کنند. بنابراین هارون به برادرش گفت: يَابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لَا بِرَأْسِي برأسي و نگفت: ای پسر پدرم. چرا که برادرانی که مادرانشان متفاوت است، بعید نیس-ت ک-ه دشمنی میانشان باشد، مگر آن که خداوند آن ها را از این دشمنی در امان بدارد و حال آن که دشمنی میان برادران با مادر مشترک بعید می نماید».
[موسی رو به سامری کرد و] گفت: تو چرا این کار را کردی ای سامری»؟ (95)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سامری از خاکی که داشت در دهان گوساله ریخت و گوساله به صدا در آمد، سپس موسی علیه السلام سامری را فرا خواند و گفت تو چرا این کار را کردی ای سامری؟
گفت: «من چیزی دیدم که آن ها آن را ندیدند؛ من قسمتی از آثار [و در پای] فرستاده خدا، جبرئیل را گرفتم سپس آن را [در درون گوساله] افکندم و این کاری بود که [هوای] نفس من در نظرم جلوه داد. (96)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سپس موسی علیه السلام سامری را فرا خواند و از او پرسش کرد، سامری گفت: بَصُرْتُ بِمَا لَيَنْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُول؛ یعنی از زیر سم اسب جبرئیل در دریا. فَنَبَذْتُها یعنی آن را برداشتم و كَذلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسي یعنی نفسم آن را برای من چنین زینت داد.
[موسی] گفت برو که مجازات تو در زندگی دنیا این است که [به مردم ] بگویی با من تماس نگیرید و تو میعادی [از عذاب خدا] داری که هرگز از آن تخلف نخواهد شد. [اکنون] به این معبودت که پیوسته آن را پرستش می کردی، بنگر که آن را می سوزانیم؛ سپس تمام ذرات آن را به دریا می پاشیم». (97)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سپس موسی گوساله را بیرون آورد و آن را آتش زد و خاکسترش را به دریا ریخت، آن گاه به سامری فرمود: فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مساس يعني تا روزی که زنده هستی علامت تو این است که می گویی نزدیک من نشوید تا بدین وسیله شناخته شوی و کسی فریب تو را نخورد پس اعقاب او تا اکنون نیز در مصر و شام معروف هستند به
ص: 273
السَّاعَةِ بِمِصْرَ وَ الشَّامِ مَعْرُوفِينَ بِلَا مِسَاسَ ثُمَّ هَمَّ مُوسَى علیه السلام َبقَتْلِ السَّامِرِيِّ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ لَا تَقْتُلُهُ يَا مُوسَى علیه السلام فَإِنَّهُ سَخِيٌّ فَقَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لتنسفَنَّهُ فِي الْيَمٌ نَسْفاً إِنَّا إِهْكُمُ اللهُ الَّذِي لا إلهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلّ شَيْءٍ عِلماً﴾. (1)
2- العسكرى علیه السلام- ﴿إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَمَّا رَجَعَ إِلَيْهِمْ مُوسَى علیه السلام وَ قَدْ عَبَدُوا الْعِجْلَ تَلَقَّوْهُ بِالرُّجُوعِ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُمْ مُوسَى مَن الَّذِي عَبَدَهُ مِنْكُمْ حَتَّى أَنْفِذَ فِيهِ حُكْمَ اللَّهِ خَافُوا حُكْمَ اللَّهِ الَّذِي يُنْفِذُهُ فِيهِمْ فَجَحَدُوا أَنْ يَكُونُوا عَبَدُوهُ وَ جَعَلَ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ يَقُولُ أَنَا لَمْ أَعْبُدُهُ وَ عَبَدَهُ غَيْرِى وَ وَشَى بَعْضُهُمْ بِبَعْض فَلِذَلِكَ مَا حَكَى اللهُ عَنْ مُوسَى مِنْ قَوْلِهِ لِلسَّامِرِى وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفَا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً فَأَمَرَهُ اللَّهُ فَبَرَدَهُ بِالْمَبَارِدِ وَأَخَذَ سُحَالَتَهُ فَذَرَأَهَا فِي الْبَحْرِ الْعَدْبِ ثُمَّ قَالَ لَهُمُ اشْرَبُوا مِنْهُ فَشَرَبُوا فَكُلُّ مَنْ كَانَ عَبَدَهُ اسْوَدَّ شَفَتَاهُ وَ أَنْفُهُ مِمَّنْ كَانَ أَبْيَضَ اللَّوْنِ وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ أَسْوَدَ اللَّوْنِ ابْيَضَّ شَفَتَاهُ وَ أَنْفُهُ فَعِنْدَ ذَلِكَ أَنْفَذَ فِيهِمْ حُكْمَ اللهِ﴾. (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ مُوسَى لَمَّا أَبْطَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى يَدَيْهِ أَمْرَ الْعِجْل، فَأَنْطَقَهُ بِالْخَبَرِ عَنْ تَمْوِيهِ السَّامِرِيُّ، فَأَمَرَ مُوسَى علیه السلام أَنْ يَقْتُلَ مَنْ لَمْ يَعْبُدُهُ مَنْ عَبَدَهُ، تَبَراً أَكْثَرُهُمْ وَ قَالُوا: لَمْ نَعْبُدُهُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَى علیه السلام : ابْرُدُ هَذَا الْعِجْلَ الذَّهَبَ بِالْحَدِيدِ بَرْداً، ثُمَّ ذُرَّهُ فِي الْبَحْرِ، فَمَنْ شَرِبَ مِنْ مَائِهِ اسْوَدَّتْ شَفَتَاهُ وَأَنْفُهُ، وَ بَانَ ذَنْبُهُ فَفَعَلَ فَبَانَ الْعَابِدُونَ لِلْعِجْلَ فَأَمَرَ اللَّهُ اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَا أَنْ يَخْرُجُوا عَلَى الْبَاقِينَ شَاهِرِينَ السُّيُوفَ يَقْتُلُونَهُمْ وَنَادَى مُنَادِيهِ: أَلَا لَعَنَ اللَّهُ أَحَداً أَبْقَاهُمْ بِيَدِ أَوْ رِجْلٍ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَأَمَّلَ الْمَقْتُولَ لَعَلَّهُ تَبَيَّنَهُ حَمِيماً أَوْ قَرِيباً فَيَتَوَفَّاهُ، وَيَتَعَدَاهُ إِلَى الْأَجْنَبِيَّ، فَاسْتَسْلَمَ الْمَقْتُولُونَ فَقَالَ الْقَاتِلُونَ نَحْنُ أَعْظَمُ مُصِيبَةٌ مِنْهُمْ، نَقْتُلُ بِأَيْدِينَا آبَاءَنَا وَ أمَّهَاتِنَا وَأَبْنَاءَنَا وَإِخْوَانَنَا وَ قَرَابَاتِنَا وَ نَحْنُ لَمْ نَعْبُدْ، فَقَدْ سَاوَى بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ فِي الْمُصِيبَةِ. فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى مُوسَى علیه السلام يَا مُوسَى علیه السلام [إِنِّى] إِنَّمَا امْتَحَنْتُهُمْ بِذَلِكَ لِأَنَّهُمْ (مَا اعْتَزَلُوهُمْ لَمَّا عَبَدُوا الْعِجْلَ، وَلَمْ يَهْجُرُوهُمْ وَلَمْ يُعَادُوهُمْ عَلَى ذَلِكَ قُلْ لَهُمْ: مَنْ دَعَا اللَّهَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيبينَ، يُسَهَّلُ عَلَيْهِ قَتْلُ الْمُسْتَحِقِّينَ لِلْقَتل بذُنُوبِهِمْ فَقَالُوهَا، فَسُهَلَ عَلَيْهِمْ [ ذَلِكَ]، وَ لَمْ يَجِدُوا لِقَتْلِهِمْ لَهُمْ أَلَماً فَلَمَّا اسْتَحَرَّ الْقَتْلُ فِيهِمْ، وَ هُمْ سِمِائَةِ أَلْفِ إِنَّا اثْنَىٰ عَشَرَ أَلْفَا الَّذِينَ لَمْ يَعْبُدُوا
ص: 274
طایفه ای که به آن ها نباید نزدیک شد سپس موسی علیه السلام تصمیم به قتل سامری گرفت، اما خداوند به او وحی نمود: «ای موسی او را مکش، چون او فردی بخشنده و سخی است». آن گاه موسى علیه السلام به او گفت: «انْظُر إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً إِنَّا إلكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً».
2- امام عسکری علیه السلام- زمانی که موسی به سوی بنی اسرائیل بازگشت و آن ها گوساله را پرستیده بودند. این گونه وانمود کردند که از پرستش آن برگشته.اند موسی علیه السلام به آن ها گفت: «از شما کدامیک گوساله را پرستیده تا حکم خدا را در مورد او اجرا کنم آن ها از اجرای حکم خدا ترسیدند و پرستش گوساله را انکار کردند و هر کدام از آن ها می گفت من نپرستیدم و دیگری پرستیده است و به سخن چینی از یکدیگر پرداختند به همین خاطر خدای متعال در قرآن از زبان موسی علیه السلام به سامری می فرماید: ﴿وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفَا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً﴾. خداى متعال به موسی علیه السلام امر کرد تا آن گوساله را با وسایلی سرد کرد و سپس پوست آن را گرفت و ذرات آن را در دریای آب شیرین پراکند سپس به آن هاگفت: از آن بیاشامید و آن ها از آن آب خوردند بعد از آشامیدن هر کس که گوساله را پرستیده بود اگر سفید پوست بود لب و بینی اش سیاه شد و اگر گفتند: «مصیبت سیاه پوست بود لب و بینی اش سفید شد». سپس موسی علیه السلام حکم الهی را در حق آن ها اجرا کرد.
3- امام علی علیه السلام- خداوند به موسی علیه السلام فرمان داد که گوساله پرستان را بکشد، اما اکثر آن ها از عبادت گوساله برائت جستند و گفتند ما آن را نپرستیدیم. سپس خداوند به موسی علیه السلام وحی نمود که گوساله را با آهن داغ کرده و آن را در آب بیاندازد و هرکس از آن آب می خورد، اگر از گوساله پرستان بود، لبانش سیاه می شد و بینی او تیره می گشت و گناه او آشکار می شد به این ترتیب عبادت کنندگان گوساله رسوا شدند آن وقت خداوند فرمان داد که دوازده هزار نفر از غیر آن ها با شمشیرهای آخته به جنگ با گوساله پرستان بپردازند و منادی ندا داد: لعنت خدا بر کسی که این ها را با دست و زبان یاری کند و لعنت خدا بر کسی که در کشتن کسی به جهت دوستی و نسبت سستی نماید و به جانب غریبه حمله کند. پس عده ای کشته شدند و جمعی زنده ماندند آن ها که زنده مانده بودند ما از کشته شدگان بیشتر است، چون مجبور شدیم با دست خود پدران و مادران و برادران و نزدیکان خود را بکشیم در حالی که ما مرتکب گناه گوساله پرستی نشدیم پس چرا ما دچار مصیبت شدیم؟ سپسخداوند تعالی به موسی او وحی نمود من آن ها را هم مبتلا به امتحان کردم چون این ها وقتی گوساله پرستی اقوام خود را دیدند از ایشان کناره گیری نکردند و با آن ها مقابله ننمودند، به آن ها بگو هرکس می خواهد رنج کشتن گوساله پرستان بر او آسان شود خدا را به نام محمد و علی و آل طیبین بخواند و آن ها چنین کردند و از آن پس این امر بر آن ها آسان شد و از کشتن گوساله پرستان رنجی احساس نکردند و به این عمل ادامه دادند تا آن که ششصد هزار نفر کشته شدند و آن گاه خداوند به قلب این دوازده هزار نفری که گوساله نپرستیده بودند چنین الهام کرد که آن ها با خود
ص: 275
الْعِجْلَ، وَفَّقَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ فَقَالَ لِبَعْضِهِمْ وَ الْقَتْلُ لَمْ يُفْضِ بَعْدُ إِلَيْهِمْ. فَقَالَ: أَ وَلَيْسَ اللهُ قَدْ جَعَلَ التَّوَسلَ بمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ- أَمْراً لَا يَخِيبُ مَعَهُ طَلَبَةٌ وَ لَا يُرَدُّ بِهِ مَسْأَلَهُ وَهَكَذَا تَوَسَّلَتِ الْأَنْبِيَاءُ وَالرُّسُلُ، فَمَا لَنَا لَا نَتَوَسَّلُ [بهِمْ]: قَالَ: فَاجْتَمَعُوا وَضَحُوا: يَا رَبَّنَا بِجَاهِ مُحَمَّدِ الْأَكْرَمِ، وَ بجَاهِ عَلِيٍّ الْأَفْضَلِ الْأَعْظَمِ وَ بِجَاهِ فَاطِمَةَ الْفُضْلَى وَ بِجَاهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سِبْطَى سَيِّدِ النَّبِيِّينَ، وَ شَبَاب أَهْلَ الْجَنَّةَ أَجْمَعِينَ، وَ بِجَاهِ الذُرِّيَّةِ الطَّيبينَ الطَّاهِرِينَ مِنْ آلَ طَه وَيسَ لَمَّا غَفَرْتَ سیدی لَنَا ذُنُوبَنَا، وَغَفَرْتَ لَنَا هَفَوَاتِنَا، وَأَزَلَتَ هَذَا الْقَتَلَ عَنَّا فَذَاكَ حِينَ نُودِيَ مُوسَى علیه السلام مِنَ السَّمَاءِ: أَنْ كُفَّ الْقَتْلَ، فَقَدْ سَأَلَنِي بَعْضُهُمْ مَسْأَلَةَ وَ أَقْسَمَ عَلَيَّ قَسَماً، لَوْ أَقْسَمَ بِهِ هَؤُلَاءِ الْعَابِدُونَ لِلْعِجْل، وَ سَأَلُوا الْعِصْمَةَ لَعَصَمْتُهُمْ حَتَّى لَا يَعْبُدُوهُ وَ لَوْ أَقْسَمَ عَلَيَّ بِهَا إِبْلِيسُ لَهَدَيْتُهُ وَ لَوْ أَقْسَمَ بِهَا [عَلَى] نُمْرُودُ [أَوْ] وَفِرْعَوْنُ لَنَجَّيْتُهُ فَرَفَعَ عَنْهُمُ الْقَتْلَ، فَجَعَلُوا يَقُولُونَ يَا حَسْرَتَنَا أَيْنَ كُنَّا عَنْ هَذَا الدُّعَاءِ ِبمُحَمَّدِ وَ آلِهِ الطَّيبين حَتَّى كَانَ اللَّهُ يَقِينَا شَرَّ الْفِتْنَةَ، وَيَعْصِمُنَا بِأَفْضَلَ الْعِصْمَة﴾. (1)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي يَحْيَى الْوَاسِطِي قَالَ: لَمَّا افْتَتَحَ أمير المؤمنين علیه السلام الْبَصْرَةَ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَيْهِ وَ فِيهِمُ الْحَسَنُ الْبَصْرِئُ وَ مَعَهُ أَلْوَاحُ فَكَانَ كُلَّمَا لَفَظَ أمير المؤمنين علیه السلام بِكَلِمَة كَتَبَهَا فَقَالَ لَهُ أمير المؤمنين علیه السلام بأعْلَى صَوْتِهِ مَا تَصْنَعُ قَالَ نَكْتُبُ آثَارَكُمْ لِيُحَدِّثَ بِهَا بَعْدَكُمْ فَقَالَ لَهُ أمير المؤمنين علیه السلام أَمَا إِنَّ لِكُلِّ قَوْمٍ سَامِرِيّاً وَ هَذَا سَامِرِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِلَّا أَنَّهُ لَا يَقُولُ لَا مِساسَ وَ لكنَّه يَقُولُ لَا قتال﴾. (2)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ تَفْتَرقُ أُمَّتِي ثَلَاثَ فِرَق فِرْقَةً عَلَى الْحَقِّ لَا يَنْقُصُ الْبَاطِلُ مِنْهُ شَيْئاً يُحِبُّونَنِي وَ يُحِبُّونَ أَهْلَ بَيْتِى مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الذَّهَبِ الْجَيِّدِ كُلَّمَا أَدْخَلْتَهُ النَّارَ فَأَوْقَدْتَ عَلَيْهِ لَمْ يَزِدْهُ إِلَّا جَوْدَةً وَ فِرْقَةُ عَلَى الْبَاطِل لَا يَنْقُصُ الْحَقُّ مِنْهُ شَيْئاً يُبْغِضُونَنِي وَيُبْغِضُونَ أَهْلَ بَيْنِي علیهم السلام مَثَلُهُمْ مَثَلُ الْحَدِيدِ كَلَّمَا أَدْخَلْتَهُ النَّارَ فَأَوْقَدْتَ عَلَيْهِ لَمْ يَزِدْهُ إِنَّا شَرَا وَ فِرْقَةُ مُدَهْدَهَةً عَلَى مِلَّة السَّامِرِي لَا يَقُولُونَ لا مِساسَ لَكِنَّهُمْ يَقُولُونَ لَا قِتَالَ إِمَامُهُمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ قَيْسِ الْأَشْعَرِيُّ﴾. (3)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِي قَالَ فَلَمَّا رَأَى عَلَى علیه السلام أَنَّ الْمَوْتَ عِنْدَ الْجَمَل وَأَنَّهُ مَا دَامَ قَائِماً فَالْحَرْبُ لَا تُطْفَأَ وَضَعَ سَيْفَهُ عَلَى عَاتِقِهِ وَ عَطَفَ نَحْوَهُ وَ أَمَرَ أَصْحَابَهُ بِذَلِكَ ... وَأَمَرَ
ص: 276
گفتند: مگر جز این است که توسل به محمّد و آل محمّد وسیله ای است که خداوند هرگز متوسل به آن را ناامید نمی کند؟ پس ما چرا متوسل به آن ها نمی شویم تا این حکم کشتن گوساله پرستان از ما برداشته شود؟ آن وقت همگی اجتماع کردند و به ضجّه و زاری پرداختند و گفتند: «پروردگارا! به جاه محمد اکرم و به جاه علی افضل و اعظم و به جاه فاطمه صاحب فضل و عصمت و به جاه حسن و حسین علیه السلام حالا دو نواده ی سید و سرور انبیاء صلى الله عليه وآله وسلم که سرور جوانان اهل بهشت هستند و به جاه ذریه ی طیبه آن ها از خاندان طه و پس از تو می خواهیم از گناه ما در گذری و ما را بیامرزی و این حکم قتل و کشتار را از میان ما برداری در همان دم به موسی علیه السلام ندا رسید: «دست از قتل بردار چون بعضی از این قوم مرا به سوگندی قسم دادند که اگر ابلیس و نمرود و فرعون مرا به آن سوگند می دادند هر آینه آن ها را نجات می دادم و درخواستشان را اجابت می کردم پس خداوند حکم قتل را از میان آن ها برداشت و آن گاه با خود گفتند ای افسوس و حسرت بر ما ای کاش زودتر خدا را با این سوگند می خواندیم تا ما را از شر این فتنه حفظ می کرد.
4- امام علی علیه السلام- ابویحیی واسطی گوید: زمانی که امیرالمؤمنین بصره را فتح کرد مردم دور او جمع شدند و حسن بصری میان آن ها بود و همراه خود الواحی داشت که تمام کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام را ثبت می کرد امیرالمؤمنین علیه السلام باصدای بلند به او فرمود: «چه می کنی؟ او گفت: آثار شما را می نویسیم تا بعد از شما آن ها را بازگو کنیم امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود: هر قومی یک سامری دارد و این فرد سامری این امّت است با این فرق که او نمی گوید لامساسَ؛ بلکه می گوید نجنگید.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- امت من به سه فرقه تقسیم می شوند؛ یک فرقه بر حق بوده و باطل در آن ها راه پیدا نمی کند و به من و اهل بیتم محبّت دارند و مانند طلای ناب هستند که هرگاه به آتش بیندازی و شعله آتش را بر آن افزون ،کنی بر مرغوبیت آن افزوده می.شود فرقه ای دیگر بر باطل اند و بهره ای از حق ندارند و بر من و اهل بیتم بغض می ورزند و مانند آهن هستند که هرگاه آن را به آتش بیفکنی و شعله آتش را بر آن افزون کنی چیزی جز پلیدی به آن افزوده نمی شود. فرقه ای دیگر در نوسان هستند و برآیین سامری اند، لا مساس؛ نمی گویند؛ ولی می گویند لا قتال پیشوای این فرقه عبدالله بن قیس اشعری است.
6- امام علی علیه السلام- از حبّه عرنی گوید: زمانی که امیرالمؤمنین متوجه شد بیشتر کشته ها به خاطر «شتر» است و تا زمانی که شتر پابرجا باشد جنگ نمی خوابد شمشیر را بر دوشش گذاشت و به سمت شتر رفت و اصحابش را امر کرد که همین کار را بکنند ... علی دستور داد تا شتر را بسوزانند و ذرات آن را به باد دهند. سپس فرمود: خدا این چهارپا را لعنت کند چقدر شبیه گوساله
ص: 277
عَلَى علیه السلام بِالْجَمَلِ أَنْ يُحْرَقَ ثُمَّ يُدْرَى فِى الرِّيحِ وَ قال الله: لَعَنَهُ اللَّهُ مِنْ دَابَّةٍ فَمَا أَشْبَهَهُ بِعِجْلٍ بَنِي إسْرَائِيلَ ثُمَّ قرأ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَتَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿إِنَّا إِلهُكُمُ اللهُ الَّذي لا إِلهَ إِلا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْاً﴾ (98)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ مُوسَى علیه السلام هَمَّ بِقَتْلَ السَّامِرِيٌّ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ لَا تَقْتُلُهُ يَا مُوسَى علیه السلام فَإِنَّهُ سَخِيُّ ثُمَّ أَقْبَلَ مُوسَى عَلَى قَوْمِهِ فَقَالَ إِنَّما إِهْكُمُ الْآيَةَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿كَذلِك نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ ما قَدْ سَبَقَ وَ قَدْ آتَيْنَاكَ مِنْ لَدُنَّا ذكراً﴾ (99)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كِتابُ الْغَارَاتِ لِإِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ التَّقَفِيُّ، قَالَ رُوِي أَنَّ عَلِيَا كَتَبَ إِلَى مُعَاوِيَةَ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ اميرالمؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام إِلَى مُعَاوِيَةَ وَ بَعْدِ نَحْنُ (آلَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام) الْمَحْسُودُونَ وَأَنْتَ الْحَاسِدُ لَنَا خَلَقَ اللَّهُ آدم بِيَدِهِ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ أَسْجَدَ لَهُ الملائكة وَ عَلَّمَهُ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا وَاصْطَفَاهُ عَلَى الْعَالَمِينَ فَحَسَدَهُ الشَّيْطَانُ فَكانَ مِنَ الْعَاوينَ وَ نُوح علیه السلام حَسَدَهُ قَوْمُهُ إِذْ قَالُوا ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ ذَلِكَ حَسَدٌ مِنْهُمْ لِنُوحٍ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالْفَضّل وَ هُوَ بَشَرُ وَ مِنْ بَعْدِهِ حَسَدُوا هُوداً إِذْ يَقُولُ قَوْمُهُ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلِّ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ قَالُوا ذَلِكَ حَسَداً أَنْ يُفَضَّلَ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَ مِنْ قَبْلِ ذَلِكَ ابْنُ آدم ال قَابِيلُ قَتَلَ هَابِيلَ حَسَداً فَكَانَ مِنَ الْخَاسِرِينَ وَ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذْ قَالُوا لِنَبِيُّ هُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ الله فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ لَهُمْ طَالُوتَ مَلِكاً حَسَدُوهُ وَ قالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَ زَعَمُوا أَنَّهُمْ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ كُلَّ ذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ وَ عِنْدَنَا تَفْسِيرُهُ وَ عِنْدَنَا تَأْوِيلُهُ وَقَدْ خاب من افترى ووَتَعْرِفُ فِيكُمْ شِيْهَهُ وَ أَمْثَالَهُ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْراً﴾. (100)
ص: 278
بنی اسرائیل بود. سپس این آیه را قرائت کرد ﴿وَ انْظُرُ إِلى الهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفَا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَفْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً﴾.
معبود شما تنها خداوند یگانه است که جز او هیچ معبودی نیست؛ و علم او همه چیز را فراگرفته است. (98)
1- امام صادق علیه السلام- آن گاه موسی علیه السلام خواست تا سامری را بکشد؛ ولی خداوند به موسی وحی فرمود: او را نکش؛ ای موسی! چرا که او انسان بخشنده ای است موسی علیه السلام به سوی قومش برگشت و به آن ها گفت: إِنَّا إِلهُكُمُ اللهُ الَّذي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْاً.
این گونه از اخبار پیشین برای تو بازگو می کنیم؛ و ما از نزد خود، ذکری [قرآن] به تو دادیم. (99)
1- امام علی علیه السلام- حضرت علی علیه السلام در نامه ای به معاویه این گونه نوشت از طرف بنده ی خدا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب به معاویه... ما همان آل ابراهیم هستیم که مورد حسادت واقع شدیم و تو بر ما حسد .کردی خدا آدم را با دست قدرتش آفرید و از روح خود دراو دمید. (سجده/9) و ملائکه را ملزم به سجده بر او کرد و همه ی اسماء را به او آموخت و بر همه ی جهانیان او را برتری داد پس شیطان بر او حسادت کرد و از گمراهان شد. (اعراف/175). قوم نوح علیه السلام به او حسادت کردند زمانی که در حق اوگفت: ند این فرد بشری مانند شماست می خواهد خودش را برتر از شما جلوه دهد. (مؤمنون/24) این حسودی از جانب آنان بر نوح بود که به فضل او اقرار کنند در حالی که او بشر است و پس از او بر هود حسادت ورزیدند آن گاه که به قومش گفت: «این بشری است مثل شما؛ از آن چه می خورید می خورد؛ و از آن چه می نوشید می نوشد! [پس چگونه می تواند پیامبر صلی الله علیه و آله باشد؟] و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت ،کنید، مسلماً زیانکارید (مؤمنون/34-33) و آن را از روی حسد گفتند که خداوند هر که را بخواهد برتری می دهد و هرکه را بخواهد به رحمتش مخصوص می گرداند و پیش از آن پسر آدم قابیل از روی حسد هابیل را کشت و از زیانکاران بود و گروهی از بنی اسرائیل به پیامبر صلی الله علیه و آله خود گفتند زمامدار (و فرماندهی) برای ما انتخاب کن! تا (زیر فرمان او) در راه خدا پیکار کنیم (بقره/246) و زمانی که خداوند طالوت را به عنوان فرمانروا بر آنان فرستاد بر او حسادت کردند و گفتند هرگز فرمانروایی بر ما برای او نخواهد بود؛ و پنداشتند که خود بر فرمانروایی سزاوارتر از او هستند همه این موارد را از خبرهایی که گذشته است و تفسیر و تأویلش نزد ماست برایت بیان می کنیم.
هرکس از آن روی گردان شود، روز قیامت بار سنگینی [از گناه] بر دوش خواهد داشت! (100)
ص: 279
قوله تعالى: ﴿خالِدِينَ فِيهِ وَساءَ هُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ حِمْلاً﴾ (101)
قوله تعالى: ﴿يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ المُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقاً﴾ (102)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقاً تَكُونُ أَعْيُنُهُمْ مُزْرَقَةً لَا يَقْدِرُونَ أَنْ يَطْرِفُوهَا﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ يَوْمُ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ نَفْحَةٌ وَاحِدَةٌ فَيَمُوتُ إِبْلِيسُ مَا بَيْنَ النَّفْخَةِ الْأُولَى وَ الثَّانِيَة﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِن لَبِثْتُمْ إِلا عَشْراً﴾. (103)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ قَالَ: يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُشِيرُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ أَنَّهُمْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشْرًا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاّ عَشْراً، نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَهً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاّ یَوْماً﴾. (102)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قال الله نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَة قَالَ أَعْلَمُهُم و أصْلَحْهُمْ يَقُولُونَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْماً﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ يَسْئلُونَكَ عَنِ الجِبال فَقُل يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً﴾. (105)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ رَجُلًا مِنْ ثَقِيفِ سَأَلَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم كَيْفَ تَكُونُ الْجِبَالُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ عِظَمِهَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ يَسُوقُهَا بأَنْ يَجْعَلَهَا کَالرِّمَالِ ثُمَّ یُرْسِلُ عَلَیْهَا اَلرِّیَاحَ فَتُفَرِّقُهَا﴾. (5)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿رَوَى أَبَانُ بن تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ فَأَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي وَضَعْتَهُ عَلَى العلي الْجِبَالِ فَنُسِفَتْ وَوَضَعْتَهُ عَلَى السَّمَاءِ فَانْشَقَّت﴾. (6)
ص: 280
در حالی که جاودانه در آن خواهند ماند؛ و بد باری است برای آن ها در روز قیامت! (101)
روزی که در «صور» دمیده می شود؛ و مجرمان را با بدنهای کبود در آن روز جمع می کنیم. (102)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ نَحْشُرُ المُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا؛ چشمانشان کبود شده است به حدی که نمی توانند آن را بچرخانند.
2- امام صادق علیه السلام- يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّور؛ آن روزیست که بار یکم در صور دمیده شود، و ابلیس در میان دم یکم و دوّم صور بمیرد.
آن ها آهسته با هم گفتگو می کنند؛ [بعضی می گویند): شما فقط ده روز [در عالم برزخ] درنگ کردید. (103)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُم؛ در روز قیامت گناهکاران به آهستگی به یکدیگر می گویند که در دنیا تنها ده روز درنگ نموده اند.
ما به آن چه آن ها می گویند آگاه تریم هنگامی که نیکو روش ترین آن ها می گوید: شما تنها یک روز درنگ کردید». (104)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةٌ؛ منظور از أَعْلَمُ این است که ما داناترین هستیم و أَعْلَمُ نیز به درستکارترین افراد میان آنان اشاره می کند که می گویند: ان لبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا.
و از تو درباره ی کوه ها سؤال می کنند؛ بگو [در پایان جهان] پروردگارم آن ها را به کلی [متلاشی کرده] بر باد می دهد» (105)
1- امام صادق علیه السلام- مردی از قبیله ی ثقیف از رسول خدا پرسید: «کوه ها با آن همه عظمتی که دارند در روز قیامت چگونه اند؟ حضرت فرمود: خدای متعال آن ها را حرکت می دهد؛ به این صورت که آن ها را به ریگ تبدیل می کند و باد را بر آن ها می فرستد و آن ها را پراکنده می کند».
2- امام صادق علیه السلام- ابان بن تغلب نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمود ... پس از تو خواهش و درخواست می کنم به نام مقدست که چون بر کوه ها بنهی از هم گسسته و فرو می پاشند.
ص: 281
3- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ نُعْمَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى علیه السلام رَّضَا علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ بِي ثَالِيلَ كَثِيرَةً قَدِ اغْتَمَمْتُ بِأَمْرِهَا فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُعَلِّمَنِي شَيْئًا أَنْتَفِعُ بِهِ فَقَالَ اللَّهِ خُدْ لِكُلِّ تُؤْلُولَ سَبْعَ شَعِيرَاتِ وَ اقْراً عَلَى كُل شَعِيرَة سَبْعَ مَرَأتِ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ إِلَى قَوْلِهِ فَكَانَتْ هَباءً مُنْبَيًّا وَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَ وَيَسْتَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً فَيَذَرُهَا قاعاً صَفْصَفاً لا ترى فيها عِوَجاً وَ لا أَمْناً تَأخُذُ الشَّعِيرَ شَعِيرَة شَعِيرَة فَامْسَحُ بها عَلَى كُلِّ تُؤْلُول ثُمَّ صَبِّرْهَا فِي خِرْقَة جَدِيدَة فَارْبطُ عَلَى الْخِرْقَة حَجَراً وَ أَلْقِهَا فِي كَنِيفِ قَالَ فَفَعَلْتُ فَنَظَرْتُ إِلَيْهَا يَوْمَ السَّابِعِ فَإِذَا هِيَ مِثْلُ رَاحَتِي وَ يَنبَغِي أَنْ یَفْعَلَ ذَلِکَ فِی مُحَاقِ اَلشَّهْرِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً﴾ (106)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ قاعاً صَفْصَفاً فَالْقَاعُ الَّذِي لَا تُرَابَ عَلَيْهِ وَ الصَّفْصَفُ الَّذِي لَا نَبَاتِ له﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لا ترى فيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً﴾ (107)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَبُو هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ يُبَدِّلُ اللَّهُ الْأَرْضَ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتِ فَيَبْسُطُهَا وَ يَمُدُّهَا مَدَّ الأدِيمِ الْمُكَافِيِّ لا تَرَى فِيهَا عِوَجاً وَ لا أَمْتاً﴾. (3)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَا تَرى فِيهَا عِوَجاً وَ لَا أَمْتاً قَالَ: الْأَمْتُ الارْتِفَاعُ وَ الْعِوَجُ الْحُرُونُ وَ الذكوات﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمن فَلا تَسْمَعُ إِلا هَمْساً﴾. (108)
1- الباقر علیه السلام- ﴿إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَة جَمَعَ اللَّهُ النَّاسَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ فَهُمْ حُفَاةٌ عُرَاةٌ فَيُوقَفُونَ فِي الْمَحْشَر حَتَّى يَعْرَقُوا عَرَقاً شَدِيداً فَتَشَتَدُّ أَنْفَاسُهُمْ فَيَمْكُنُونَ فِي ذَلِكَ مِقْدَارَ خَمْسِينَ عَامَ-ا وَ هُوَ قولُ اللهِ وَخَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً﴾. (5)
ص: 282
3- امام رضا علیه السلام- علی بن نعمان گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم من زگیل بسیاری در بدن دارم که اسباب ناراحتی من شده از شما می خواهم چاره ای برای رفع آن بمن یاد که مفید باشد فرمود برای هر کدام از آن ها هفت دانه جو برگیر و بر هر یک هفت بار از اوّل إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ تا كلام حق تعالى: ﴿فَكانَتْ هَباءً مُنْبَيًّا و كلام حق تعالى: وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الجبال فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً لا تَرى فِيها عِوَجاً وَ لا أمتا﴾ قرائت كن و بدان بدم، آن گاه دانه دانه برگیر و هر یک را بر زگیلی بسای، سپس همه را در پارچه نشسته ای بریز و آن را با سنگی ببند و در جای تاریکی بیاویز من این دستور را عمل کردم و روز هفتم نگاه کردم دیدم چیزی باقی نمانده و مثل کف دستم صاف شده بود و سزاوار است این کار را در آخر ماه که محاق است (ماه در هیچ جای زمین پیدا نیست) انجام شود.
سپس زمین را صاف و هموار و بی آب و گیاه رها می سازد (106)
1- علیّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- قَاعًا صَفْصَفًا؛ قَاعًا زمینی است که خاکی ندارد. و صَفْصَفًا؛ زمینی است که هیچ نباتی ندارد.
در آن هیچ پستی و بلندی نمی بینی (107)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوهریره نقل می کند پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خدای متعال زمین را دگرگون کرده به طوری که غیر از زمین کنونی می شود و همچنین آسمان ها را غیر از آسمان کنونی می کند سپس خدای متعال زمین را می گستراند و آن را کاملا پهن می کند؛ لا تَرى فِيهَا عِوَجاً وَ لا أَمْتاً.
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتاً؛ منظور از أمتا؛ ارتفاع های زمین است و مراد از عِوَجًا ناهمواری های زمین و بیشه هاست.
آن روز همه از دعوت کننده ی الهی پیروی نموده و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت و همگی از قبرها برمی خیزند؛ و همه ی صداها در برابر [عظمت] خداوند رحمان خاضع می شود؛ و جز صدای آهسته چیزی نمی شنوی (108)
1- امام باقر علیه السلام- در روز قیامت خداوند مردم را در حالی که پابرهنه و لخت می باشند، در یک سطح همسان جمع می کند و سپس آنان را در صحرای محشر نگه می دارد تا این که به شدت عرق کنند و نفس هایشان به سختی بیرون ،آید آن ها پنجاه سال در آن مکان درنگ می کنند، منظور از آیه: ﴿وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا﴾ نیز همان است.
ص: 283
2- الصّادق علیه السلام- ﴿الدَّاعِى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (1)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ قَالَ مُنَادِياً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قولاً﴾ (109)
قوله تعالى: ﴿يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَلا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً﴾ (110)
1- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ: سَأَلَنِي أبو قُرَةَ الْمُحَدِّثُ أَنْ أُدْخِلَهُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرضا علیه السلام ... فقالَ لَه أَبُو الْحَسَن قَالَ اللهُ وَ لا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً فَإِذَا رَأَتْهُ الْأَبْصَارُ فَقَدْ أَحَاطَتْ بِهِ الْعِلْمُ وَ وَقَعَتِ الْمَعْرِفَةُ فَقَالَ أَبُوقُرَةَ فَتُكَذِّبُ بِالرِّوَايَاتِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ اللَّهِ إِذَا كَانَتِ الرَّوَايَاتُ مُخَالِفَةً لِلْقُرْآن كَذَّبْتُهَا وَ مَا أَجْمَعَ الْمُسْلِمُونَ عَلَيْهِ أَنَّهُ لَا يُحَاطُ بِهِ عِلْمَا وَلَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾. (3)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً قَالَ: مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ مَا مَضَى مِنْ أَخْبَارِ الْأَنْبِيَاءِ وَمَا خَلْفَهُمْ مِنْ أَخْبَارِ الْقَائِم علیه السلام﴾. (4)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَدْ يَئِسَتْ مِن اسْتِنْبَاطِ الْإِحَاطَة بِهِ طَوَامِحُ الْعُقُول وَ نَضَبَتْ عَنِ الْإِشَارَة إلَيْهِ بِالاكْتِنَاهِ بِحَارُ الْعُلُوم ... وَ تَحَيَّرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ إِحَاطَة ذِكْرِ أَزَلِيَّتِه﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً﴾. (111)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿روَايَةً أَبي أَمَامَةَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ الَّذِي إِذَا دُعِيَ بِهِ أَجَابَ فِي ثَلَاثِ فِي الْبَقَرَة وَ آلِ عِمْرَانَ وَ طه قَالَ أَبُو أُمَامَةَ فِي الْبَقَرَة آيَةُ الْكُرْسِيِّ وَ فِى آل عِمْرَانَ علیه السلام لا إلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ في طه وَ عَنتِ الوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّوم﴾. (6)
ص: 284
2- امام صادق علیه السلام- الدَّاعِي، اميرالمؤمنین علیه السلام است.
3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ؛ منظور از آن، منادی خداوند می باشد.
در آن روز شفاعت [هیچ کس] سودی نمی بخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده و از گفتار او راضی است. (109)
خداوند آن چه را پیش رو دارند و آن چه را [در دنیا] پشت سر گذاشته اند می داند؛ در حالی که آن ها به او احاطه علمی ندارند (110)
1- امام رضا علیه السلام- صفوان بن یحیی گوید ابوقره از من خواست که او را به محضر امام رضا علیه السلام ببرم ... امام رضا علیه السلام فرمود: و خداوند فرموده است وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلما هنگامی که چشم ها او را ببینند، نسبت به او آگاهی حاصل می کنند و به دانش می رسند سپس ابوقره گفت: «آیا روایات را دروغ می خوانی؟ امام رضا علیه السلام در جواب ایشان فرمود: اگر روایات مخالف قرآن باشند، من آنان را دروغ می خوانم و اجماع تمامی مسلمانان این است که نمی توانیم خداوند را در احاطه ی دانش خود در بیاوریم؛ و لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَلَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ».
2- على بن ابراهيم علیه السلام- ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا؛ منظور از مَا بَيْنَ ایدیهم؛ اخبار پیامبران گذشته و مراد از وَ مَا خَلْفَهُمْ؛ اخبار قائم علیه السلام می باشد. امام علی علیه السلام خردهای سرکش از احاطه به آن مأیوس گشته و پندارها از احاطه ی ذکر أزليتش سرگردان شده است.
و [در آن روز] همه ی چهره ها در برابر خداوند زنده ،پاینده خاضع می شود؛ و آن که بار ستمی بر دوش دارد مأیوس [و زیان کار] است. (111)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در روایت ابوامامه آمده است پیغمبر خدا فرمود: «اسم اعظمی که هرگاه خدای تعالی به آن اسم خوانده شود حاجت بنده خود را بر می آورد در سه سوره است در سوره ی بقره و آل عمران و طه ابوامامه گفته است و اما آن که در سوره ی بقره است، آیة الكرسی است و اما آن که در سوره آل عمران است پس آن این است الم، معبودی جز خداوند یگانه زنده و پایدار و نگهدارنده نیست (آل عمران/12) و امّا آن که در سوره طه است این است و ی عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ.
ص: 285
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّوم أى ذلت﴾. (1)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سُئِلَ مَا الْحِكْمَةُ فِى أَنَّهُ جُعِلَ لِلصَّلَاةِ الْأَذَانُ وَلَمْ يُجْعَلْ لِسَائِرِ الْعِبَادَاتِ أَذَانِ وَ لَا دُعَاءُ قَالَ لِأَنَّ الصَّلَاةَ شَبيه بأحْوَال يَوْمِ الْقِيَامَةِ ... وَ الرُّكُوعَ شَبِيهُ لِخُضُوعِ الْخَلَائِقِ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ كَمَا قَالَ عَزَّ ذِكْرُهُ وَ عَنَتِ الْوَجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّوم﴾. (2)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ فَرْقَدِ الْبَحَلِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّا لا يَقُولُ وَ اللَّهِ لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِن بِسَيْفِى هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي وَلَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِحَذَافِيرِهَا عَلَى الْكَافِرِ مَا أَحَبَّنِي وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ أَنَّهُ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنُ وَلَا يُحِبُّكَ كَافِرُ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً وَ افْتَرى﴾. (3)
5- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ البَاقِر علیه السلام: أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَضَى عَلَى لِسَانٍ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام أَنَّهُ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنُ وَ لَا يُحِبُّكَ كَافِرُ أَوْ مُنَافِقُ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلماً﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا تَخَافُ ظُلْماً وَلا هَضْماً﴾. (112)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً قَالَ مُؤْمِنُ بِمَحَبَّة آل مُحَمَّدِ وَ مُبْغِضُ لِعَدُوِّهِمْ﴾. (5)
2- الباقر علیه السلام- ﴿فِى قَوْلِهِ تَعَالَى فَلا يَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْ أَنْ لَا يَنْقُصُ مِنْ عَمَلِهِ شَيْئاً وَأَمَّا ظُلْماً يَقُولُ لَنْ يَذْهَبَ بِهِ﴾. (6)
3- أمير المؤمنين علیه السلام - ﴿عن أمير المؤمنين علیه السلام فِى جَوَاب الزَّنْدِيقَ الْمُدَّعِي لِلتَّنَاقُضِ فِي الْقُرآن قَالَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ قَوْلُهُ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ مِنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالحاً ثُمَّ اهْتَدَى فَإِنَّ ذَلِكَ كُلَّهُ لَا يُغْنِي إِنَّا مَعَ الِاهْتِدَاءِ وَلَيْسَ كُلُّ مَنْ وَقَعَ عَلَيْهِ اسْمُ الْإِيمَانِ كَانَ حقيقاً بالنَّجاة مِمَّا هَلَكَ بِهِ الْغُوَاةُ وَ لَوْ كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ لَنَجَتِ الْيَهُودُ مَعَ اعْتِرَافِهَا بِالتَّوْحِيدِ وَ إِقْرَارِهَا بِاللَّهِ وَ نَجَا سَائِرُ الْمُقِرِّينَ بِالْوَحْدَانِيَّة مِنْ إِبْلِيسَ فَمَنْ دُونَهُ مَعَ الْكُفْر﴾. (7)
ص: 286
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيُّ الْقَيُّوم؛ منظور از آن این است که چهره ها در برابر خداوند ذلیل می گردند.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از رسول خدا سؤال شد حکمت این که برای نماز اذان گذاشته شده و برای سایر عبادات اذان و دعا گذاشته نشده چیست؟ حضرت فرمود: چون نماز شبیه حالات روز قیامت است ... و رکوع شبیه خضوع مخلوقات برای پرودگار عالم است همان طور که خدای عزوجل در قرآن فرمود: ﴿وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ﴾.
4- امام علی علیه السام- فرقد بجلی گوید: شنیدم که امام علیا می فرماید ... اگر با این شمشیر بر بن بینی مؤمن بزنم که با من دشمنی ورزد دشمنی نخواهد کرد و اگر تمام جهان را در کام منافق بریزم که مرا دوست بدارد دوست نخواهد داشت زیرا قضا جاری شده و بر زبان پیامبر امّی گذشته که فرمود: «یا علی! شخص مؤمن با تو دشمنی نخواهد کرد و منافق تو را دوست نخواهد داشت. ﴿وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً وَ افْتَری﴾.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای متعال به زبان حضرت محمد در مورد علی بن ابی طالب علیه السلام این قضا را جاری کرده که هیچ مؤمنی با تو دشمنی نمی کند و هیچ کافری یا منافقی تو را دوست ندارد ﴿و قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلماً﴾.
[امّا] آن کس که کارهای شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن باشد، نه از ستمی می ترسد و نه از کمبود [حقش]. (112)
1- امام صادق علیه السلام- وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخَافُ ظُلْماً وَ لَا هَضْماً؛ يعنى هرکس مؤمن به محبّت آل محمّد و دشمن دشمن ایشان باشد.
2- امام باقر علیه السلام- ﴿فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضَا؛ از کارهایش هیچ چیز کم نخواهد شد و اما منظور از ظلا؛ این است که بر اساس ظلم با او رفتار نخواهد شد.
3- امام علی علیه السلام - امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ زندیقی که گفت در قرآن تناقض وجود دارد فرمود: .... اما کلام خداوند که فرمود: ﴿مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ و آيه: وَإِنِّي لَغَفَّارٌ مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالحاً ثُمَّ اهْتَدی﴾؛ همه ی این ها با هدایت نتیجه می دهد. این طور نیست که هرکس نام مؤمن بر خود نهاده در حقیقت اهل نجات ،باشد و با گمراهان در هلاکت گرفتار نشود اگر چنین بود باید یهودیان با اعتراف به توحید و اقرار به خداوند نجات پیدا می کردند و یا دیگران که به وحدانیت خداوند اقرار کرده اند رستگار گردند. شیطان و کسانی که پایین تر از او می باشند از این گروه هستند».
ص: 287
4- الباقر علیه السلام- ﴿فِي رَوَايَة أَبي الجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ لَا يَخافُ ظُلْماً وَلا هَضْ يَقُولُ: لَا يُنْقَصُ مِنْ عِلْمِهِ شَيْءٌ وَأَمَّا ظُلْماً يَقُولُ يَذْهَبُ بِهِ قَوْلُهُ أَوْ يُحْدِثُ هُمْ ذِكْراً يَعْنِي مَا يَحْدُثُ مِنْ أَمْرِ الْقَائِمِ وَالسُّفْيَانِي﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ كَذلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ هُمْ ذِكْراً﴾ (113)
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ بْن يَحْيَى قَالَ: سَألَنِي أَبُوقُرَّةَ الْمُحَدِّثُ صَاحِبُ شُبُرُمَةَ أَنْ أُدْخِلَهُ إِلَى أبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام فَاسْتَأْذَنْتُهُ فَأَذِنَ لَهُ فَدَخَلَ ... فَقَالَ أَبُو قُرَّةَ فَمَا تَقُولُ فِي الْكُتُبِ قَالَ أَبُو الْحَسَنَ التَّوْرَاةُ وَ الْإِنْجِيلُ وَ الزَّبُورُ وَالْفُرْقَانُ وَ كُلُّ كِتَابِ أَنْزِلَ كَانَ كَلَامَ اللَّهِ تَعَالَى أَنْزَلَهُ لِلْعَالَمِينَ نُوراً وَ هُدَى وَهِيَ كُلُهَا مُحْدَثَةُ وَهِيَ غَيْرُ اللَّهِ حَيْثُ يَقُولُ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً﴾. (2)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَوْ يُحْدِثُ هُمْ ذِكْراً يَعْنِي مِنْ أَمْرِ القائم و السُّفْيَانِي﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿فَتَعالَى اللهُ المَلِكُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلُ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُل رَبِّ زِدْنِي عِلْماً﴾. (114)
1-1- علیّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿و قوله لا تَعْجَلُ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ، وَ قُل رَبِّ زِدْنِي عِلْما قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا نَزَلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ بَادَرَ بِقِرَاءَتِهِ قَبْلَ تَمَامِ نُزُولَ الْآيَةِ. وَ الْمَعْنَى فَأَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ لا تَعْجَلَ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ أَي تَفْرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهِ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْما﴾ (4)
1-2- السجّاد علیه السلام- ﴿مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبيَّا إِنَّا أَعْطَاهُ مِنَ الْعِلْمِ بَعْضَهُ مَا خَلَا النَّبِي فَإِنَّهُ أَعْطَاهُ مِنَ كُلَّهُ فَقَالَ تبياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ قَالَ كَتَبْنَا لَهُ فِي الألواح مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَقَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ
ص: 288
4- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوالجارود آمده است امام باقر علیه السلام در مورد آیه: ﴿فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْما﴾ فرمود: از کارهایش هیچ چیز کم نخواهد شد و امّا منظور از ظلما؛ این است که براساس ظلم با او رفتار نخواهد شد».
و این گونه آن را قرآنی عربی و فصیح و گویا] نازل کردیم، و انواع وعيدها [و انذارها] را در آن بازگو نمودیم شاید تقوا پیشه کنند؛ یا برایشان سبب یادآوری شود.
1- امام کاظم علیه السلام- صفوان بن یحیی گوید: ابوقره از من خواست تا او را به محضر امام رضا علیه السلام ببرم... حضرت رضا علیه السلام فرمود: تورات و انجیل و زبور و فرقان و هر کتابی که خدا فرستاده کلام خدا است که برای جهانیان چراغ هدایت و راهنما است. تمام آن ها آفریده شده است و آن کتاب ها، غیر خدا هستند. چنان چه در قرآن نیز می فرماید: ﴿أَوْ يُحْدِثُ هُمْ ذِكْرا﴾.
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أَوْ يُحْدِثُ هُم ذِكْرًا؛ منظور از آن حوادثی است که بین حضرت قائم علیه السلام و سفیانی اتفاق خواهد افتاد.
بلند مرتبه است خداوندی که فرمانروای حقیقی است و [ای پیامبر صلی الله علیه و آله]! نسبت به [تلاوت] قرآن پیش از آن که وحی آن بر تو تمام شود شتاب مکن؛ و بگو پروردگارا! علم مرا افزون کن». (114)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً هرگاه بر رسول خدا قرآن نازل می شد قبل از پایان نزول آیه و معنا، شروع به خواندن آن می کرد، و به همین خاطر خداوند تبارک و تعالی می فرماید: ﴿وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُه﴾؛ یعنی این که قبل از اتمام ،وحی در خواندن آن عجله نکن؛ و ﴿وَ قُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا﴾.
2-1- امام سجّاد علیه السلام- خداوند هیچ پیامبری را بر نیانگیخت مگر این که مقداری از علم به او داد به جز پیامبر صلی الله علیه و آله- ما که به او تمام علم را داد و در قرآن فرموده بیانگر همه چیز. (نحل/89). و در آیه ی دیگر و برای او در الواح اندرزی از هر موضوعی نوشتیم (اعراف/145). و فرموده است: [اما] کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت (نمل/40) نفرمود: کسی که دارای علم کتاب است بلکه فرموده است کسی که در نزد او مقداری از علم کتاب است ولی درباره ی حضرت محمّد صلی الله علیه و آله
ص: 289
الْكِتَابِ وَلَمْ يُخْبرُ أَنَّ عِنْدَهُ عِلْمَ الْكِتَابِ وَ مَنْ لَا يَقَعُ مِنَ اللَّهِ عَلَى الْجَمِيعِ وَ قَالَ لِمُحَمَّدِ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبادِنَا فَهَذَا الْكُلُّ وَ نَحْنُ الْمُصْطَفَوْنَ وَ قَالَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فِيمَا سَأَلَ رَبَّهُ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً فَهِيَ الزِّيَادَةُ الَّتِي عِنْدَنَا مِنَ الْعِلْمِ الَّذِي لَمْ يَكُنْ عِنْدَ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَاءِ الْأَنْبِيَاءِ ۖ وَلَا ذُرِّيَّةِ الْأَنْبِيَاءِ غَيْرِنَا فَبِهَذَا الْعِلْمِ عَلِمْنَا الْبَلَايَا وَالْمَنَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ﴾. (1)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ لَا يَسَعُ النَّاسَ إِنَّا النَّظَرُ فِيهِ وَ هُوَ صِبْغَةُ الْإِسْلَامِ وَ عِلْمُ يَسَعُ النَّاسَ تَركُ النَّظَرِ فِيهِ وَ هُوَ قُدْرَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْهُومَانِ لَا يَشْبَعَانِ مَنْهُومُ عِلْمٍ وَ مَنْهُومُ مَالِ﴾. (3)
4-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَضْلُ الْعِلْمِ أَحَبُ إِلَى اللَّهِ مِنْ فَضْلِ الْعِبَادَةِ وَ أَفْضَلُ دِينِكُمُ الْوَرَعْ﴾. (4)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَرْبَعَةُ لَا يَشْبَعْنَ مِنْ أَرْبَعَة ... وَ الْعَالِمُ مِنَ الْعِلْم﴾. (5)
6-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس قَالَ: جَاءَ أَعْرَابِي إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَلَّمْنِي- مِنْ غَرائب الْعِلْمِ قَالَ مَا صَنَعْت في رأس العِلم حَتَّى تَسْأَلُ عَنْ غَرَائِبِهِ قَالَ الرَّجُلُ مَا رَأْسُ الْعِلْمِ يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ مَعْرفَةُ اللهِ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ قَالَ الْأَعْرَابِيُّ وَ مَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ قَالَ تَعْرِفُهُ بلَا مِثْل وَ لَا شِبْهِ وَ لَا يَدٌ وَ أَنَّهُ وَاحِدٌ أَحَدٌ ظَاهِرُ بَاطِنُ أَوَّلُ آخِرُ لَا كُفْوَ لَهُ ولا نَظیرَ فَذلِکَ حَقُّ مَعرِفَتِهِ﴾. (6)
7-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الدُّنْيَا كُلَّهَا جَهْلُ إِلَّا مَوَاضِعَ الْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ كُلَّهُ حُجَّةً إِنَّا مَا عُمِلَ بِهِ وَ الْعَمَلُ كُلُهُ رِيَاءُ إِلَّا مَا كَانَ مُخْلَصاً وَالْإخْلَاصَ عَلَى خَطَرٍ حَتَّى يَنْظُرَ الْعَبْدُ بِمَا يُخْتَمُ لَهُ﴾. (7)
8-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَجْمَعُ الْعُلَمَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَة وَ يَقُولُ لَهُمْ لَمْ أَضَعْ نُورى و حِكْمَتِي فِي صُدُورِكُمْ إِنَّا وَ أَنَا أُرِيدُ بِكُمْ خَيْرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ اذْهَبُوا فَقَدْ غَفَرْتُ لَكُمْ عَلَى مَا كَانَ مِنْكُمْ﴾. (8)
ص: 290
فرموده است. این کتاب [آسمانی] را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم. (فاطر/32). این بیان مربوط به تمام علم است و ما آن خانواده ی برگزیده هستیم که در این آیه می فرماید: «پیامبر اکرم در تقاضای خود از خدا می گفت: ﴿رَبِّ زِدْنِي عِلْماً﴾؛ این همان افزایشی است که در نزد ما است که در اختیار هیچ یک از اوصیای انبیاء و نه بازماندگان آن ها جز ما نبوده است با همین علم ما از بلاها و مرگ و میرها و حق و باطل ها اطلاع داریم.
2-2- امام علی علیه السلام- [علی علیه السلام به ابی الطفيل عامر بن واثله کنانی] می فرمود: «ای اباطفیل علم دو قسم است: یکی علمی که مردم را چاره ای جز فرا گرفتن آن نیست؛ و آن احکام و رنگ ظاهر دین است. و دیگر علمی که مردم در فرا گرفتنش مختارند و آن تامل و تفکر در قدرت خدای عزوجل است.
3-2- امام صادق علیه السلام- دو حریص و آزمندند که سیر نمی شوند حریص و آزمند علم و دانش، و حریص و آزمند مال و دارایی».
4-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- فضیلت علم نزد خداوند محبوبتر است از فضیلت عبادت و بهترین دستورات دینی شما ورع است.
5-2- امام صادق علیه السلام- چهار چیز از چهار چیز سیر نمی شوند؛ ... یکی دانشمند از دانش.
6-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: مرد عربی از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: «ای رسول خدا به من نكات غریب و مشکل علم را بیاموز» فرمود: تو در مورد اصل علم چه می دانی که از مشکلات آن می پرسی؟ اعرابی گفت: ای رسول خدا اصل علم چیست؟ فرمود: «شناخت خدا آن طور که حق شناخت اوست» اعرابی گفت: شناخت واقعی و حقیقی خداوند چگونه است؟ فرمود: به این است که: خدا را بدون مثل و شبیه و همتا بشناسی و این که او یگانه و یکتاست در ظاهر و باطن وجود دارد آغاز است و فرجام نه همتا دارد و نه مانندی، این است حقّ شناخت او».
7-2- امام علی علیه السلام- همه ی دنیا جهل و نادانی است مگر مواضع علم و همه ی علم حجت است مرگ آن چه به آن عمل شود و همه ی علم ریاء است مگر آن چه با اخلاص باشد، و اخلاص بر خطر است تا آن که بنده به آن چه برایش ختم می شود توجه کند.
8-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند عزوجل روز قیامت علما را جمع نموده و به ایشان می فرماید: «نور و حکمت خود را در سینه های شما قرار ندادم مگر آن که خیر دنیا و آخرت را از آن قصد نمودم بروید، تمام شما را آمرزیدم».
ص: 291
9-2- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الشَّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ الْأَئِمَّةُ يَعْلَمُونَ مَا يُضْمَرُ فَقَالَ عَلِمْتُ وَ اللَّهِ مَا عَلِمَتِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الرُّسُلُ ثُمَّ قَالَ أَزِيدَكَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ وَ تُزَادُ مَا لَمْ تُزَدِ الْأَنْبِيَاءُ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ عَهِدْنا إلى آدم مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً﴾ (115)
* الوِلَايَةُ
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلى آدم مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ عَهِدْنَا إِلَيْهِ فِي مُحَمَّدِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَتَرَكَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ عَزْمُ أَنَّهُمْ هَكَذَا وَإِنَّمَا سُمِّيَى أُولُو الْعَزْمِ أوَّلِى الْعَزْمِ لِأَنَّهُ عَهِدَ إِلَيْهِمْ فِي مُحَمَّدِ وَالْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ الْمَهْدِى وَسِيرَتِهِ وَ أَجْمَعَ عَزْمُهُمْ عَلَى أَنَّ ذَلِكَ كَذَلِكَ وَ الْإِقْرَارِ بهِ﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿إنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَيْثُ خَلَقَ الْخَلْقَ خَلَقَ مَاءً عَذْباً وَ مَاءً مَالِحاً أَجَاجاً فَامْتَرَجَ الْمَاءَ أَن فَأَخَذَ طِيناً مِنْ أدِيمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرَكاً شَدِيداً فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ وَهُمْ كَالذَّرِّ يَدِبُّونَ إِلَى الْجَنَّةِ بِسَلَامِ وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ إِلَى النَّارِ وَ لَا أَبَالِي ثُمَّ قَالَ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذا غَافِلِينَ ثُمَّ أَخَذَ الْمِيثَاقَ عَلَى النَّبِيِّينَ فَقَالَ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ وَ أَنَّ هَذَا مُحَمَّدٌ رَسُولِى وَ أَنَّ هَذَا عَلِيُّ أمير المؤمنين علیه السلام قَالُوا بَلَى فَثَبَتَتْ لَهُمُ النُّبُوَّةُ وَ أخَذَ الْمِيثَاقَ عَلَى أُولِى الْعَزْمِ أَنَّنِي رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِى وَ عَلِيٌّ أمير المؤمنين علیه السلام وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ وَلَاهُ أَمْرِى وَ خُزَانُ عِلْمِي وَ أَنَّ الْمَهْدِي أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِي وَ أَظْهرُ بِهِ دَولَتِي وَ أَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ أَعْدَائِي وَ أَعْبَدُ بِهِ طَوْعاً وَكَرْهَا قَالُوا أَقْرَرْنَا يَا رَبِّ وَ شَهِدْنَا وَ لَمْ يَجْحَدْ آدم علیه السلام وَ لَمْ يُقِرَّ فَثَبَّتَتِ الْعَزِيمَةُ لِهَوْلَاءِ الْخَمْسَةِ فِي الْمَهْدِى وَلَمْ يَكُنْ لآدم علیه السلام عَزْمُ عَلَى الْإِقْرَارِ بِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ لَقَدْ عَهِدْنا إلى آدمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمَّ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ إِنَّمَا هُوَ فَتَرَكَ ثُمَّ أَمَرَ فَاحِجَتْ فَقَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَال ادْخُلُوهَا فَهَابُوهَا وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ ادْخُلُوهَا فَدَخَلُوهَا
ص: 292
9-2- امام سجّاد علیه السلام- ثمالی گوید: به امام سجاد عرض کردم: فدایت شوم آیا ائمه علیهم السلام آن چه در دل پنهان می کنند می دانند فرمود به خدا قسم آن چه انبیاء و رسل می دانند، من می دانم» بعد فرمود: علاوه بر آن چه انبیاء داشتند، ما نیز داریم».
و پیش از این از آدم پیمان [اطاعت] گرفته بودیم؛ اما او فراموش کرد؛ و عزم استواری برای او نیافتیم (115)
* ولایت
1- امام باقر علیه السلام- جابر از امام باقر علیه السلام در مورد آیه ﴿وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً﴾ روایت می کند که ایشان فرمود: ما در مورد محمد و ائمه علیهم السلام بعد از او با آدم پیمان بستیم، اما او آن پیمان را ترک کرد در مورد این که ایشان چنین هستند عزمی استوار نداشت و پیامبران اولوا العزم بدین خاطر اولوالعزم نامیده شده اند که خداوند با آنان در مورد محمد صلی الله علیه و آله و اوصیاء بعد از او و مهدی و سیرت او پیمان بست و آنان یقین حاصل کردند که این افراد، این چنین اند و بدان اذعان داشتند.
2- امام باقر علیه السلام- حمران از حضرت باقر نقل کرد که فرمود وقتی خداوند خلق را آفرید آب گوارا و آب شور تندی را مخلوط کرد خاکی از روی زمین گرفت، آن را سخت مالید و مخلوط کرد و در عالم ذرّ به اصحاب یمین گفت: بدوید به طرف بهشت با سلام و به اصحاب شمال فرمود: «بدوید به جانب جهنّم، مرا باکی نیست بعد فرمود مگر پروردگار شما نیستم؟ گفتند چرا ما گواهی می دهیم بر این که بگویید روز قیامت ما از این غافل بودیم. (اعراف/172) سپس از پیامبران پیمان گرفت و فرمود: مگر پروردگار شما نیستم؟ سپس فرمود: «و این که محمد رسول خدا است و علی امیرالمؤمنین است؟ گفتند چرا نبوّت برای آن ها ثابت شد و از انبیای اولوالعزم پیمان گرفت که من پروردگار شمایم و محمد رسول خدا و على علیه السلام امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او فرمانروایان و گنجینه علم من هستند و مهدی علیه السلام، ناصر دین من است و به وسیله ی او اظهار دینم را می کنم و خواه ناخواه با او از دشمنانم انتقام می گیرم و پرستش می شوم گفتند اقرار داریم و .گواهیم اما آدم نه انکار کرد و نه اقرار پس منصب اولوالعزم به این پنج نفر اختصاص یافت آدم درباره ی مهدی عزمی بر اقرار نداشت و این آیه اشاره به همان است وَ لَقَدْ عَهِدْنا إلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمَّ نَجِدْ لَهُ عَزْماً، یعنی ترک کرد. سپس آتشی افروخت و به اصحاب شمال فرمود داخل آتش شوید آن ها ترسیدند. پس به اصحاب یمین فرمود: «داخل شوید»! آن ها داخل شدند و آتش برایشان سرد و سلامت شد.
ص: 293
فَكَانَتْ عَلَيْهِمْ بَرْداً وَ سَلَامًا فَقَالَ أَصْحَابُ الشِّمَالِ يَا رَبِّ أَقِلْنَا فَقَالَ قَدْ أَقَلْتُكُمُ اذْهَبُوا فَادْخُلُوا فَهَابُوهَا فَثَمَّ ثَبَتَتِ الطَّاعَةُ وَالْوَلَايَةُ وَالْمَعْصِيَةُ﴾. (1)
* العَهْدُ
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ سَلام بن الْمُسْتَنِيرِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَقَدْ عَهِدْنا إلى آدم بْنِ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمَّا قَالَ لَآدمِ اللهِ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ لَهُ يَا آدم علیه السلام لَا تَقْرَبْ هَذِهِ الشَّجَرَةَ قَالَ وَأَرَاهُ إِيَّاهَا فَقَالَ آدم علیه السلام لِرَبِّهِ كَيْفَ أَقْرَبُهَا وَ قَدْ نَهَيْتَنِي عَنْهَا أَنَا وَ زَوْجَتِي قَالَ فَقَالَ لَهُمَا لَا تَقْرَبَاهَا يَعْنِي لَا تَأْكُلَا مِنْهَا فَقَالَ آدم وَ زَوْجَتُهُ نَعَمْ يَا رَبَّنَا لَا نَقْرَبُهَا وَلَا نَأْكُلُ مِنْهَا وَ لَمْ يَسْتَثْنِيَا فِي قَوْلِهِمَا نَعَمْ فَوَكَلَهُمَا اللَّهُ فِي ذَلِكَ إِلَى أَنْفُسِهِمَا وَ إِلَى ذِكْرهِمَا﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَهْدَ إِلَى آدم علیه السلام أَنْ لَا يَقْرَبَ هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَلَمَّا بَلَغَ الْوَقْتُ الَّذِي كَانَ فِي عِلْمِ اللَّهِ أَنْ يَأْكُلَ مِنْهَا نَسِيَ فَأَكَلَ مِنْهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَقَدْ عَهِدْنا إلى آدم مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً فَلَمَّا أَكَلَ آدم علیه السلام مِنَ الشَّجَرَةِ أَهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ﴾. (3)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَولُهُ وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلى آدم مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ فِيمَا نَهَاهُ عَنهُ أَكل الشَّجَرَة﴾. (4)
4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَعْنَاهُ عَهِدَ اللَّهُ بِأَنْ أَمَرَهُ بِهِ وَ وَصَّاهُ وَ نَسِيَ أَيْ تَرَكَ﴾. (5)
* النِّسيَانُ
1-1- الصادقين علیهم السلام- ﴿عَنْ جَمِيلَ بْن دَرَاجِ عَنْ بَعْض أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا قَالَ: سَأَلْتُهُ كَيْفَ أَخَذَ اللَّهُ آدَمَ بِالنِّسْيَانِ فَقَالَ إِنَّهُ لَمْ يَنْسَ وَكَيْفَ يَنْسَى وَهُوَ يَذْكُرُهُ وَ يَقُولُ لَهُ إِبْلِيسُ مَا نَهَاكُما رَبُّكُما عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَو تَكُونَا مِنَ الخَالِدِينَ﴾. (6)
ص: 294
اصحاب شمال گفتند: «خدایا اجازه بده ما هم داخل شویم فرمود بروید و داخل شوید. باز ترسیدند. از آن جا بود که اطاعت و معصیت و ولایت ثابت شد».
* عهد
1- امام باقر علیه السلام- سلام بن مستنیر نقل می کند امام باقر علیه السلام در تفسیر كلام خدا: ﴿وَلَقَدْ عَهِدْنا إلى آدم مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ﴾ فرمود: «هنگامی که خدا به آدم فرمود که به بهشت برو» به او فرمود: «ای آدم نزدیک این درخت مشو» و آن درخت را به وی نشان داد. آدم علیه السلام به پروردگارش گفت: «چگونه نزدیکش شوم با این که مرا و همسرم را از آن نهی کردی»؟ به آن ها فرمود: نزدیک آن نشوید! آدم و همسرش گفتند پروردگارا بسیار خوب، نزدیکش نمی شویم و از آن نمی خوریم و پس از بسیار خوب خود ان شاء الله» نگفت. و خدا آن ها را در این باره به خودشان و به یادآوریشان وانهاد».
2- امام باقر علیه السلام- همانا خداوند تبارک و تعالی با آدما پیمان بست که به درخت نزدیک نشود، زمانی که آن موعدی که در علم خداوند مشخص شده بود که آدم علیه السلام از میوه ی درخت می خورد، فرا رسید، آدم پیمانش را فراموش کرد و از آن خورد. منظور از آیه: ﴿وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمَّ نَجِدْ لَهُ عَزْما﴾ همین است. وقتی آدم علیه السلام از درخت ممنوع خورد به زمین فرود آمد.
3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً﴾؛ از چیزهایی که خدا او را از آن نهی کرده بود، خوردن گیاه بود.
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- معنای آیه: ﴿وَ لَقَدْ عَهِدْنا إلى آدم مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً﴾؛ این است که خدای متعال [با آدم علیه السلام] عهد کرد یعنی به او امر و وصیت کرد ولی آدم علیه السلام توجه نکرد.
* فراموشی
1- امام باقر و امام صادق علیه السلام علیهما السلام- جمیل بن دراج از یکی از شیعیان نقل می کند از امام علیه السلام پرسیدم چگونه خدای متعال آدم را به خاطر فراموشی مؤاخذه کرد؟ امام فرمود: آدم علیه السلام فراموش نکرد و چگونه آدم فراموش کند در حالی که نهی خدا را به یاد دارد و ابلیس به او می گوید پروردگارتان شما را از این درخت نهی نکرده مگر به خاطر این که [اگر از آن بخورید] فرشته خواهید شد یا جاودانه [در بهشت] خواهید ماند!. (اعراف/20).
ص: 295
2- الصّادق علیه السلام- ﴿سُمِّيَ الْإِنْسَانُ إِنْسَاناً لِأَنَّهُ يَنْسَى وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلى آدم مِنْ قَبْلُ العَزْمُ فَنَسِيَ﴾. (1)
* العزم
1- الصّادق علیه السلام- ﴿صدقُ نُورُ غَيْرُ مُتَشَعْشِعٍ إِلَّا فِي عَالَمِهِ كَالشَّمْسِ يَسْتَضِيءُ بِهَا كُلُّ شَيْءٍ يَغْشَاهُ مِنْ غَيْرِ نُقْصَانِ يَقَعُ عَلَى مَعْنَاهَا وَ الصَّادِقُ حَقَا هُوَ الَّذِي يُصَدِّقُ كُلَّ كَاذِبٌ بِحَقِيقَة صِدْقٍ مَا لَدَيْهِ وَ هُوَ الْمَعْنَى الَّذِي لَا يَسْمَعُ مَعَهُ سِوَاهُ أَوْ ضِدُّهُ مِثْلُ آدم علیه السلام صَدَّقَ إِبْلِيسَ فِي كَذِبِهِ حِينَ أَقْسَمَ لَهُ كَاذِبَاً لِعَدَمِ مَاهِيَّةِ الْكَذِبِ فِي آدم قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً وَ لِأَنَّ إِبْلِيسَ أَبْدَعَ شَيْئاً كَانَ أَوَّلَ مَنْ أَبْدَعَهُ وَ هُوَ غَيْرُ مَعْهُودٍ ظَاهِراً وَ بَاطِناً فَخَسِرَ هُوَ بكَذِبِهِ عَلَى مَعْنَى لَمْ يَنْتَفِعْ بِهِ مِنْ صِدْقِ آدم علیه السلام عَلَى بَقَاءِ الْأَبَدِ وَ أَفَادَ آدم علیه السلام بتَصْدِيقِهِ كَذِبَهُ بِشَهَادَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِنَفْى عَزْمِهِ عَمَّا يُضَادُّ عَهْدَهُ عَلَى الْحَقِيقَةِ عَلَى مَعْنَى لَمْ يَنْقُصُ مِن اصْطِفَائِهِ بِكَذِبِهِ شَيْئًا﴾. (2)
2- الهادی علیه السلام- ﴿قَالَ مُوسَى بْن مُحَمَّدِ بْنِ الرِّضَا لَقِيتُ يَحْيَى بْن أَكْثَم ... فَجِئْتُ إِلَى أَخِي عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله ... جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ ابْنَ أَكْثَمَ كَتَبَ يَسْأَلُنِي عَنْ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى فِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ فَاسْتَهَتْ نَفْسُ آدم علیه السلام أكُلَ الْبُرِّ فَأَكَلَ وَ أَطْعَمَ فَكَيْفَ عُوقِب فال وَ أَمَّا الْجَنَّةُ فَإِنَّ فِيهَا مِنَ الْمَاكِل وَالْمَشَارِبِ وَالْمَلَاهِي مَا تَشْتَهى الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَبَاحَ اللهُ ذَلِكَ كُلَّهُ لِآدَم علیه السلام وَالشَّجَرَةُ الَّتِي نَهَى اللَّهُ عَنْهَا آدم وَ زَوْجَتَهُ أَنْ يَأْكُنَا مِنْهَا شَجَرَةُ الْحَسَدِ عَهِدَ إِلَيْهِمَا أَنْ لَا يَنْظُرَا إِلَى مَنْ فَضَّلَ اللَّهُ عَلَى خَلَائِقِهِ بِعَيْنِ الْحَسَدِ فَنَسِيَ وَ نَظَرَ بِعَيْنِ الْحَسَدِ وَلَم نَجِدْ لَهُ عَزْما﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآدم فَسَجَدُوا إِلا إِبْلِيسَ أبي﴾. (116)
قوله تعالى: ﴿فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى﴾. (117)
ص: 296
2- امام صادق علیه السلام- آدمی را انسان گفته اند برای این که فراموشکار است و خدای عزوجل فرمود: ﴿وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدم مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ﴾.
* عزم
1- امام صادق علیه السلام- راستگویی نوری است که فقط در عالم خود روشنایی ایجاد می کند؛ مانند آفتاب که همه ی اشیاء از روشنایی آن استفاده می کنند و یکسان از آن بهره می برند، صادق واقعی کسی است که هر دروغگویی را راستگو می پندارد به خاطر صداقتی که خودش دارد؛ مانند آدما که ابلیس به او دروغ گفت و خودش هم می دانست که دروغ می گوید در آن هنگام که به دروغ سوگند یاد کرد و آدم علیه السلام در ذاتش دروغ وجود نداشت از این جهت سخن او را قبول کرد از این رو خداوند هم در قرآن فرموده است: ﴿وَ لَمَّ نَجِدْ لَهُ عَزْماً﴾. ابلیس نخستین کسی است که دروغ را ایجاد کرد و قبل از او دروغی وجود نداشت نه در ظاهر و نه در باطن، از این رو شیطان در دروغش زیان دید و از راستی و صداقت آدم هرگز سودی برای او حاصل نشد، اما آدم علیه السلام چون دروغ او را راست پنداشت خداوند بر صدق او گواهی داد و از مقام او کاسته نشد و كذب شیطان از او چیزی کسر نکرد.
2- امام هادی علیه السلام- موسی بن محمد گوید: یحیی بن اکثم را دیدم .... نزد امام هادی رفته و عرض کردم فدایت شوم یحیی بن اکثم از من چند سؤال کرده و نوشته که جوابش را بدهم. درباره ی این آیه و در آن بهشت آن چه دل ها می خواهد و چشم ها از آن لذت می برد موجود است. (زخرف/71) پرسیده پس به استناد این آیه] آدم نیز دلش هوای خوردن گندم را نمود و آن را خورد و در آن است هر چه دل آرزو کند، با این حال چگونه و چرا مجازات شد؟! حضرت فرمود: «و اما بهشت بی شک تمام خوردنی ها و نوشیدنی ها و سرگرمی هایی که دل بخواهد و دیده لذت برد در آن هست و خدا نیز تمام آن ها را برای آدم روا داشته بود. و آن درختی که آدم علیه السلام و همسرش را از آن نهی کرده بود درخت حسادت بود و به آن دو سفارش فرمود که بر افرادی که خداوند بر مخلوقات دیگر فضیلتی داده به دیده ی حسد ننگرند ولی آدم از یاد برد و بدان به چشم حسادت نگریست و در او عزم و آهنگی استوار نیافت.
و [به یاد آور] هنگامی را که به فرشتگان گفت: یم برای آدم سجده کنید. همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سرباز زد [و سجده نکرد]. (116)
پس گفتیم: ای آدم! این دشمن تو و [دشمن] همسر توست مبادا شما را از بهشت بیرون کند؛ که به زحمت و رنج خواهی افتاد» (117)
ص: 297
قوله تعالى: ﴿إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيها وَ لا تَعرى﴾ (118)
قوله تعالى: ﴿وَ أَنَّكَ لا تَطْمَؤُا فِيها وَ لا تَضْحى﴾ (119)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه ﴿وَ أَنَّكَ لا تَطْمَؤُا فِيها وَلا تَضُحى أَيْ لَا تَعْطَشُ وَ لَا يُصِيبُكَ حَرَّ الشَّمْس﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ قال يا آدم هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الخُلْدِ وَ مُلكِ لا يَبلى﴾. (120)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ مَسْعَدَةَ بْن صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَفَعَهُ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّ مُوسَى علیه السلام سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ يَجْمَعَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَبيهِ آدم حَيْثُ عَرَجَ إِلَى السَّمَاءِ فِي أَمْرِ الصَّلَاةِ فَفَعَلَ فَقَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام يا آدما أَنْتَ الَّذِي خَلَقَ اللَّهُ بِيَدِهِ وَ نَفَخَ فِيكَ مِنْ رُوحِهِ وَ أَسْجَدَ لَكَ مَلَائِكَتَهُ وَ أَبَاحَ لَكَ جَنَّتَهُ وَ أَسْكَنكَ جَوَارَهُ وَ كَلَّمَكَ قُبُلًا ثُمَّ نَهَاكَ عَنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ فَلَمْ تَصْبِرْ عَنْهَا حَتَّى أَهْبِطْتَ إِلَى الْأَرْضِ بِسَبَيهَا فَلَمْ تَسْتَطِعْ أَنْ تَضبطَ نَفْسَكَ عَنْهَا حَتَّى أَغْرَاكَ إِبْلِيسُ فَأَطَعْتَهُ فَأَنْتَ الَّذِي أَخَرَجْتَنَا مِنَ الْجَنَّةَ بِمَعْصِيَتِكَ فَقَالَ لَهُ آدم علیه السلام ارْفُقْ بِأَبِيكَ أَيْ بُنَيَّ فِيمَا لَقِي فِي أَمْرِ هَذِهِ الشَّجَرَةَ يَا بُنَيَّ إِنَّ عَدُوِّى أَتَانِي مِنْ وَجْهِ الْمَكْر وَالْخَدِيعَة فَحَلَفَ لِي بِاللَّهِ أَنَّهُ فِي مَشُورَتِهِ عَلَيَّ إِنَّهُ لَمِنَ النَّاصِحِينَ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قَالَ لِي مُنتَصِحاً إِنِّى لِشَانِكَ يَا آدم علیه السلام لَمَعْمُومُ قُلْتُ وَكَيْفَ قَالَ قَدْ كُنْتُ أَنِسْتُ بِكَ وَ بِقُرْبكَ مِنِّى وَ أَنْتَ تَخْرُجُ مِمَّا أَنْتَ فِيهِ إِلَى مَا سَتَكْرَهُهُ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا الْحِيلَةُ فَقَالَ إِنَّ الْحِيلَةَ هُوَ ذَا هُوَ مَعَكَ أَفَلَا أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكِ لَا يَبْكَ فَكُنَا مِنْهَا أَنْتَ وَزَوْجُكَ فَتَصِيرًا مَعِي فِي الْجَنَّةِ أَبَداً مِنَ الْخَالِدِينَ وَحَلَفَ لِي بِاللَّهِ كَاذِبَا إِنَّهُ لَمِنَ النَّاصِحِينَ وَ لَمْ أَظُنَّ يَا مُوسَى علیه السلام أَنَّ أَحَداً يَحْلِفُ باللَّهِ كَاذِبَاً فَوَتَقْتُ بِيَمِينِهِ فَهَذَا عُذْرِي فَأَخْبِرْنِي يَا بُنَيَّ هَلْ تَجِدُ فِيمَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ أَنَّ خَطِيئَتِى كَائِنَةُ مِنْ قَبْلِ أَنْ أَخْلَقَ قَالَ لَهُ مُوسَى علیه السلام بِدَهْرِ طَوِيل قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَحَجَّ آدم علیه السلام، مُوسَى علیه السلام قَالَ ذَلِكَ ثَلَاثَاً﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: جَاءَ نَفَرُ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسائِلَ فَكَانَ فِيمَا سَأَلُوهُ أَخْبِرْنَا يَا مُحَمَّدَ لِأَى عِلَّةٍ تُوضَأَ هَذِهِ الْجَوَارِحُ الْأَرْبَعُ وَ هِيَ أَنْظُفْ
ص: 298
زیرا تو در بهشت در آسایشی و گرسنه و برهنه نخواهی شد. (118)
و در آن تشنه نمی شوی و حرارت آفتاب آزارت نمی دهد. (119)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ أَنَّكَ لا تَطْمَوا فيها و لا تضحی یعنی تشنه نمی شوی و حرارت خورشید به تو آسیب نمی رساند.
ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت ای آدم! آیا می خواهی تو را به درخت زندگی جاوید و ملکی بی زوال راهنمایی کنم»؟ (120)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام صادق علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت فرمود موسی علیه السلام از خداوند مسألت نمود که با آدم علیه السلام ملاقات کند و وقتی که درباره ی امر نماز به آسمان عروج کرده بود با آدم مواجه شد و به او گفت ای پدر تو همان کسی هستی که خداوند تو را بدست خود آفرید و بهشت خود را بر تو مباح کرد و تو را از آن درخت واحد منع فرمود اما تو نتوانستی در برابر آن مقاومت کنی و علت به همین به زمین هبوط کردی چون نتوانستی نفس خود را حفظ کنی و ابلیس تو را فریب داد و تو از او اطاعت کردی پس تو هستی که با معصیت خود ما را از بهشت بیرون رانده ای آدم فرمود: ای فرزند درباره ی این درخت با پدر خود موافقت و مدارا داشته باش به درستی که دشمن من ابلیس با من از در مکر و خدعه وارد شد و برای من به خدا سوگند یاد کرد که در خصوص امر به خوردن از درخت خیرخواه من است و با تظاهر به مهربانی و خیرخواهی به من گفت: «ای آدم! من درباره ی شأن و مقام تو ناراحت هستم». گفتم: «چطور»؟ گفت: «من به تو انس گرفته ام در حالی که تو به زودی از این مقاماتی که داری خارج می شوی و به منزلتی می رسی که از آن کراهت داری من به او گفتم چاره کار چیست؟ گفت: «چاره کار به دست خود توست أَفَلَا أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكِ لا يَبْلى؟ پس تو و همسرت از آن بخورید تا همیشه در بهشت کنار من جاوید بمانید و برای من سوگند دروغ یاد کرد و من گمان نمی کردم که کسی به نام خدا سوگند دروغ یاد کند و لذا به سوگند او اعتماد کردم و این عذر من در این مورد است حالا ای فرزند تو به من خبر بده آیا در کتابی که خدا بر تو نازل کرده نخوانده ای که خطای من از قبل مقدّر شده بود؟ موسی گفت: «بله» سال ها قبل از خلقت تو چنین مقدر شده بود آن وقت رسول خدا فرمود این چنین آدم در استدلال خود بر موسی علیه السلام غلبه کرد و این مطلب را سه بار تکرار فرمود.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است نبی اکرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «هنگامی که شیطان آدم را وسوسه کرد و او را به درخت منهی نزدیک کرد و آن حضرت به درخت نگریست آب
ص: 299
الْمَوَاضِعِ فِي الْجَسَدِ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم لَمَّا أَنْ وَسْوَسَ الشَّيْطَانُ إِلَى آدَمَ دَنَا مِنَ الشَّجَرَةِ وَنَظَرَ إِلَيْهَا ذَهَبَ مَاءُ وَجْهِهِ ثُمَّ قَامَ وَ مَشَى إِلَيْهَا وَهِيَ أَوَّلُ قَدَمَ مَشَتْ إِلَى الْخَطِيئَةِ ثُمَّ تَنَاوَلَ بِيَدِهِ مِنْهَا مِمَّا عَلَيْهَا فَأَكَلَ فَطَارَ الْحُلِيُّ وَالْخَلَلُ عَنْ جَسَدِه﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَأَكَلا مِنْها فَبَدَتْ هُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهما مِنْ وَرَقِ الجنَّةِ وَ عَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى﴾ (121)
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى﴾ (122)
1- الباقر علیه السلام- ﴿الْكَلِمَاتُ الَّتِي تَلَقَّاهُنَّ آدم مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدَى قَالَ سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ إِنِّى عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ إِنِّى عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي إِنَّكَ أَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ إِنِّي عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي إِنَّكَ أنتَ الْغَفُورُ الرَّحِيم ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالَ اهْبِطَا مِنْها جَميعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدى فَمَن اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى﴾ (123)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ النَّجَّارِ عَن أبى الْحَسَن مُوسَى بْن جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَاهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّبِعُوا هُدَى اللَّهِ تَهْتَدُوا وَ تَرْشُدُوا وَهُوَ هُدَايَ هُدَى هَذَا على بن أبي طَالِب علیه السلام فَمَن اتَّبَعَ هُدَاهُ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَايَ وَ مَن اتَّبَعَ هُدَايَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَى اللهِ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى قَالَ وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى
ص: 300
رونق و جلای صورتش رفت سپس ایستاد و به طرف درخت حرکت کرد و این اولین گامی بود که در عالم وجود به طرف خطا و لغزش برداشته شد پس از آن با دستش از میوه درخت تناول کرد؛ و زینت و پوشش از جسد و اندامش ریخت».
سرانجام هر دو از آن خوردند [و لباس بهشتی آن ها فرو ریخت]، و عورتشان آشکار گشت و از برگ های [درختان] بهشتی برای پوشاندن خود جامه دوختند [آری] آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و [از پاداش او و ماندن در بهشت] محروم شد. (121)
سپس پروردگارش او را برگزید و توبه اش را پذیرفت و [او را] هدایت نمود. (122)
1- امام باقر علیه السلام- کلماتی که آدما از پروردگارش دریافت کرد و خدا توبه ی او را پذیرفت و هدایتش کرد این بود پروردگارا! تو منزهی و ستایش مخصوص توست من کار ناروایی کردم و بر خودم ستم کردم پس مرا ببخش زیرا تو بخشنده و مهربانی پروردگارا! حق این است که خدایی جز تو نیست؛ تو منزه ی و ستایش مخصوص توست؛ من کار ناروایی کردم و بر خودم ستم کردم؛ پس مرا ببخش زیرا تو بهترین بخشندگانی پروردگارا حقیقت این است که خدایی جز تو نیست تو منزهی و ستایش مخصوص توست؛ من کار ناروایی کردم و بر خودم ستم کردم پس مرا ببخش که تو بخشنده و مهربانی».
[خداوند] فرمود: همگی شما از بهشت خارج شوید در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود؛ ولی هرگاه هدایتی از سوی من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می شود و نه در رنج خواهد بود». (123)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- عیسی بن داود نجار از امام کاظم علیه السلام روایت می کند که ایشان فرمود: «از پدرم در مورد آيه ﴿فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى﴾ سؤال شد. ایشان پاسخ داد: «رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ای مردم از هدایت من پیروی کنید تا هدایت شوید و راه یابید چرا که این هدایت من است و هدایت من همان علی بن ابی طالب است و هر کس در زندگی ام و بعد از مرگم از هدایت او پیروی کند بیشک از هدایت من پیروی کرده است و هرکس از هدایت من پیروی نماید، از هدایت خداوند پیروی کرده و هرکس از هدایت خداوند پیروی نماید، نه گمراه و نه بدبخت می گردد. خداوند عزوجل فرموده است: ﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى قَالَ رَبِّ وَحَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنتُ بَصِيرًا * قَالَ كَذَلِكَ أَتَنْكَ آيَاتُنَا
ص: 301
وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ فِي عَدَاوَةِ آلِ مُحَمَّدِ علیهم السلام وَلَيُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أبقى﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام-﴿اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ وَ قَالَ فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَ مَنْ تَابَ مَعَكَ وَ لَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ فَفِي أَتْبَاعِ مَا جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَ فِي تَركِهِ الْخَطَأَ الْمُبِينُ قَالَ فَإِمَّا يَأْتِيَنَكُمْ مِنِّي هُدى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى فَجَعَلَ فِى اتِّبَاعِهِ كُلَّ خَيْر يُرْجَى فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ﴾. (2)
3-1- الصادقين علیهم السلام- ﴿وَ اتَّبَاعُ الْكِتَابِ يُورثُ السَّعَادَةَ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى وَ اتَّبَاعُ الْأَئِمَّة علیهم السلام يُورَثُ الْجَنَّةَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعمى﴾ (124)
1-1- السجّاد علیه السلام- ﴿عَن الزُّهْرِيِّ قَال ... تَلَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ هُوَ الْقَبرُ وَإِن لَهُمْ فِيهِ لَ مَعِيشَةً ضَنكاً وَ اللَّهِ إِنَّ الْقَبْرَ لَرَوْضَةُ مِنْ ريَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةُ مِنْ حُفَرِ النَّارِ﴾. (4) 4
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّ المُعِيشَةَ الضَّنْكَ الَّتِي قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا هِيَ عَذَابُ الْقَبْرِ وَ أَنَّهُ يُسَلَّطُ عَلَى الْكَافِرِ فِي قَبْرِهِ حَيَّاتُ تِسْعَةَ وَتِسْعِينَ تِنِّينَا عِظَامُ تَنْهَشُ لَحْمَهُ حَتَّى يُبْعَثَ لَوْ أَنَّ تِنِينَا مِنْهَا نَفَخَ فِي الْأَرْضَ مَا أَنْبَتَتِ الزَّرْعُ رَيْعَهَا أَبَداً﴾. (5) 5
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا قَالَ عَذَابُ القَبْر﴾. (6)
4-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً أَي ضَيِّقَةً﴾. (7)
ص: 302
فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى وَ كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ؛ یعنی در دشمنی با محمّد زیاده روی کند، وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقَى».
2-1- امام علی علیه السلام- از چیزی که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروی کنید و از اولیا و معبودهای دیگر جز او پیروی !نکنید اما کمتر متذکر می شوید (اعراف/3) و خدای متعال فرمود: پس همان گونه که فرمان یافته ای استقامت کن و همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده اند [باید استقامت کنند] و طغیان نکنید که خداوند آن چه را انجام می دهید می بیند. (هود/112) پس پاداش بسیار بزرگی در تبعیت آن چه از سوی خدا برایتان آمده وجود دارد و انحراف روشنی در ترک آن است. خدای متعال فرمود: ﴿فَإِمَّا يَأْتِيَنَكُم مِّنى هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَائَ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى﴾ خدای متعال در تبعیت از خودش تمام خیر دنیا و آخرت را قرار داده است.
3-1- امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام- پیروی از قرآن موجب سعادت؛ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى. پیروی از ائمه علیهم السلام سبب بهشت می شود.
و هرکس از یاد من روی گردان شود زندگی [سخت و] تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم. (124)
1-1- امام سجّاد علیه السلام- از زهری روایت است ... امام سجّاد علیه السلام بعد این آیه را قرائت نمود ﴿وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴾ فرمود: «این برزخ همان قبر است که در آن جا زندگی [سخت و] تنگی خواهد داشت. به خدا قسم قبر یا باغی از باغ های بهشت و یا گودالی از گودال های جهنّم است».
2-1- امام على علیه السلام- همانا آن زندگی سخت و دشواری که خداوند دشمن خود را از آن بیم داده عذاب قبر است که خداوند بر کافر نود و نه اژدها مسلّط می کند که گوشت بدنش را به دندان می گزند و استخوانش را می شکنند و پیوسته بر سر او در آمد و شد هستند او را پایمال می کنند تا روزی که از قبر برانگیخته شود که اگر یکی از آن اژدهاها در زمین بدمد هرگز زمین زراعتی نمی رویاند.
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- مَعِيشَةً ضَنْكا، عذاب قبر است.
4-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً؛ یعنی معشیت بر وی تنگ می گردد.
ص: 303
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿عن جابر قالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكُهُ عَذَاباً صَعَداً قَالَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ عَلَى صلى الله عليه وآله وسلم يَسْلُكُهُ الْعَذَابَ الصَّعَدَ وَهُوَ أَشَدُّ الْعَذَابِ﴾. (1)
* الوِلَايَةُ
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بَصِير عَنْ أَبي عبد فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا قَالَ يَعْنِي بِهِ وَلَايَةَ امير المؤمنين علیه السلام قُلْتُ وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى قَالَ يَعْنِي أعْمَى الْبَصَرِ فِي الْآخِرَةَ أَعْمَى الْقَلْب فِي الدُّنْيَا عَنْ وَكَايَة امير المؤمنين علیه السلام قَالَ وَ هُوَ مُتَحَيِّرُ فِي الْقِيَامَة يَقُولُ لِرَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً﴾. (2)
2- الكاظم علیه السلام- ﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ فِي عَدَاوَة آل مُحَمَّدِ وَ لَيُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبقى﴾. (3)
3- المهدى علیه السلام- ﴿وَ مِمَّا خَرَجَ عَنْ صَاحِب الزَّمَانِ علیه السلام رَدّاً عَلَى الْغُلَاةِ مِنَ التَّوْقِيعِ جَوَاباً لِكِتَابِ كُتِبَ إِلَيْهِ عَلَى يَدَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ هِلَالَ الْكَرْخِي يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ تَعَالَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَمَّا يَصِفُونَ سُبْحَانَهُ وَ بِحَمْدِهِ لَيْسَ نَحْنُ شُرَكَاءَةٌ فِي عِلْمِهِ وَ لَا فِي قُدْرَتِهِ بَلْ لَا يَعْلَمُ الْغَيْبَ غَيْرُهُ كَمَا قَالَ فِي مُحْكَم كِتَابِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَا وَجَمِيعُ آبَائِي مِنَ الْأَوَّلِينَ آدم علیه السلام وَ نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ و مُوسَى علیهم السلام وَ غَيْرُهُمْ مِنَ النَّبِيِّينَ علیهم السلام وَ مِنَ الْآخِرِينَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ عَلَى بْن أَبي طَالِب علیه السلام وَ الْحَسَنُ علیه السلام وَالْحُسَيْنُ علیه السلام وَ غَيْرُهُمْ مِمَّنْ مَضَى مِنَ الْأَئِمَّة علیهم السلام إِلَى مَبْلَغ أيَّامِي وَ مُنْتَهَى عَصْرِى عَبيدُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى قَالَ رَبِّ وَحَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَ قَد كُنْتُ بَصِيراً قالَ كَذلِكَ أَتَنكَ آيَاتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنسى﴾. (4)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأبي عبد قَوْلُ اللَّهِ فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا قَالَ هِيَ وَ اللَّهِ لِلنُّصَّابِ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ رَأَيْنَاهُمْ دَهْرَهُمُ الْأَطُولَ فِي كِفَايَة حَتَّى مَاتُوا قَالَ ذَاكَ وَ اللَّهِ فِى الرَّجْعَة يَأْكُلُونَ الْعَدْرَةَ﴾. (5)
ص: 304
5-1- امام باقر علیه السلام- جابر گوید: از امام باقر علیه السلام در مورد آیه: و هرکس از یاد پروردگارش روی گرداند، او را به عذاب شدید و فزاینده ای گرفتار می سازد. (جن/17) سؤال کردم.امام باقر علیه السلام فرمود: «کسی که از علیا روی گرداند خدا او را به عذاب فراینده گرفتار می کند و آن شدیدترین عذاب است.
* ولایت
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: در مورد آیه ﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا﴾ سؤال کردم ایشان فرمود: منظور از آن ولایت علی است گفتم: «آیه: ﴿وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾ چه معنایی دارد؟ ایشان فرمود: «یعنی این که در دنیا قلبش از دیدن ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام کور بوده و در قیامت چشمانش از دیدن او نابینا خواهد بود و در قیامت متحیر می گردد و می گوید: «قَالَ رَبِّ وَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا».
2- امام كاظم علیه السلام- ﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى ... وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ﴾؛ هر که در عداوت آل محمد صلى الله عليه وآله وسلم اسراف ورزد. و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است!
3- امام مهدی علیه السلام- آن چه از حضرت صاحب الزمان بر رد غلات رسیده، توقیعی است که در جواب نامه ای که محمّد بن علی بن هلال کرخی نوشته بود صادر شد به این مضمون: «ای محمد بن علی خداوند بزرگ تر است از آن چه ایشان می ستایند منزه است. او را ستایش می کنم هرگز ما شریک در علم و قدرت او نیستیم بلکه غیب را جز او کسی نمی داند، چنان چه در قرآن کریم فرموده است: بگو «کسانی که در آسمان ها و زمین هستند غیب نمی دانند جز خدا. (نمل/65) و من و تمام پدرانم آدم و نوح و ابراهیم و موسی و سایر پیامبران و رهبران متأخر حضرت محمد و علی بن ابی طالب و حسن حسین و دیگر پیشوایان تا منتهی به زمان و عصر من شده همه بنده ی خدا هستیم، خداوند می فرماید: ﴿مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى قَالَ رَبِّ وَحَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً قالَ: كَذلِكَ أَتَنكَ آيَاتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنسى﴾.
4- امام صادق علیه السلام- معاوية بن عمار گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: منظور از سخن خداوند عزوجل: ﴿فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنگا﴾ چیست. ایشان فرمود: «به خدا قسم این آیه مخصوص ناصبی هاست گفتم آن ها در طول زندگیشان از بی نیازی بیشتری برخوردارند و تا زمان مرگشان نیز این چنین است ایشان پاسخ داد به خدا قسم در زمان رجعت، نجس می خورند».
ص: 305
ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إن تَرَكَ وَلاَيَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ[بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَعْمَاهُ اللهُ تَعَالَى وَ أَصَمَّهُ عَنِ النِّدَاءِ﴾. (1)
* الأَعمى
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ اليَقُولُ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ صَحِيحُ مُوسِرُ لَمْ يَحْجُ فَهُوَ مِمَّنْ قَالَ اللَّهُ عَزَوَجَلَّ وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمَى قَالَ قُلْتُ سُبْحَانَ اللَّهِ أَعْمَى قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعْمَاهُ عَنْ طَريقِ الْحَقِّ﴾. (2)
2- العسكرى علیه السلام- ﴿كتابه الله إِلَى إِسْحَاق بْنِ إِسْمَاعِيلَ النَّيْسَابُور ... فَاعْلَمْ يَقِينَاً يَا إِسْحَاقُ أَنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةَ أَعْمَى وَ أَضَلُّ سَبِيلًا يَا إِسْحَاقُ لَيْسَ تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ فِي مُحْكَم كِتَابِهِ حِكَايَةَ عَنِ الظَّالِمِ إِذْ يَقُولُ رَبِّ لوَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً قالَ كَذلِكَ أَتَنكَ آيَاتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى وَأَيُّ آيَةٍ أَعْظَمُ مِنْ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَمِينِهِ فِي بَلَادِهِ وَ شَهِيدِهِ عَلَى عِبَادِهِ مِنْ بَعْدِ مَنْ سَلَفَ مِنْ آبَائِهِ الْأَوَّلِينَ النَّبِيِّينَ وَ آبَائِهِ الْآخِرينَ الْوَصِيِّينَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿أبو بَصِير عَنْ أَبي عَبْدِ يَعْنِي وَلَايَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قُلْتُ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمَى قَالَ يَعْنِي أَعْمَى الْبَصِيرَة فِي الْآخِرَةَ أَعْمَى الْقَلْب فِي الدُّنْيَا عَنْ وَلَايَة أَمِير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ قَالَ وَ هُوَ مُتَحَيرُ فِي الْآخِرَةَ يَقُولُ وَحَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً قَالَ كَذلِكَ أَتَنكَ آيَاتُنَا قَالَ الْآيَاتُ الْأَئِمَّةُ فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى يَعْنِي تَرَكْتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُتْرَكَ فِي النَّارِ كَمَا تَرَكْتَ الْأَئِمَّةَ فَلَمْ تُطِعْ أَمْرَهُمْ وَلَمْ تَسْمَعْ قَوْلَهُمْ قَالَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَم يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقَى كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَشْرَكَ بوَلَايَة أمير الْمُؤْمِنِين علیه السلام﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّ وَ حَشَرْتَني أعمى وَقَدْ كُنْتُ بَصيراً﴾. (125)
ص: 306
5- ابن عبّاس رحمه الله علیه- هرکس ولایت علیا را ترک نماید خداوند او را کوروکر می کند.
* نابينا
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید شنیدم امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس» که بمیرد در حالی که سالم و ثروتمند بوده و به حج نرفته است از جمله کسانی می گردد که خداوند در مورد آن ها می فرماید: ﴿وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾ گفتم: پاک و منزه است خداوند، او را کور محشور می کند؟ ایشان فرمود: «آری، همانا خداوند عزوجل او را از راه راست منحرف می کند».
2- امام عسکری علیه السلام- در نامه ی ایشان به اسحاق بن اسماعیل نیشابوری آمده است: ... پس ای اسحاق به یقین بدان هرکس که از این جهان کور خارج شود در آن جهان نیز کور است و گمراه تر ای اسحاق! منظور نه کوری چشم است بلکه کوری دلهایی که در سینه ها است و این همان سخن خداوند در کتاب محکم او است که در بیان زبان حال فرد ستمگر می گوید: رَبِّ وَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً. قالَ كَذلِكَ أَتَنكَ آيَاتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنسى؛ و کدام آیه بزرگتر از حجت خدا است بر خلقش و امین او در شهرهایش و گواه و شاهد او بر بندگانش، پس از پدران گذشته اش، پیامبران نیاکانش و اوصیایش که سلام و رحمت و برکات خدا بر تمامشان باد؟!
3- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد آیه: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا سؤال کردم ایشان فرمود: منظور از آن ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است». گفتم: «آيه: ﴿وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾ چه معنایی دارد؟ ایشان فرمود: یعنی این که در دنیا قلبش از دیدن ولایت امیرالمؤمنین کور بوده و در قیامت چشمانش از دیدن او نابینا خواهد بود و در قیامت متحیر می گردد و می گوید قَالَ رَبِّ وَحَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنتُ بَصِيرًا * قَالَ كَذَلِكَ أَتَنكَ آياتنا؛ منظور از این آیات، ائمه می باشند ﴿فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَی﴾؛ یعنی تو در دنیا ائمه علیهم السلام را رها کردی و امروز در آتش رها می گردی همان طور که آنان را در دنیا تنها گذاشته بودی و از فرمانشان پیروی نکردی و به حرفشان گوش ندادی» گفتم: «مراد از: وَ كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَرَيُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقَى؛ چیست؟ آن حضرت فرمود: «یعنی کسی که در ولایت امیرالمؤمنین کسی دیگر را شریک گرداند».
* می گوید: «پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردی؟ من که بینا بودم»! (125)
ص: 307
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْن عَبَّاس قَالا خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَبْلَ وَفَاتِهِ .. وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَ لَمْ يَعْمَلْ بِهِ حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ فَيَقُولُ رَبِّ وَحَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً قَالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذِلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى فَيُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قالَ كَذلِكَ أَتَنكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى﴾ (126)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَن أبي عبد الله علیه السلام فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلٌ قَالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنا فَنَسِيتَها قَالَ الْآيَاتُ الْأَئِمَّةُ اللهِ فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى يَعْنِي تَرَكْتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُتْرَكُ فِي النَّارِ كَمَا تَرَكْتَ الْأَئِمَّة فَلَمْ تُطِعْ أَمْرَهُمْ وَ لَمْ تَسْمَعْ قَوْلَهُم﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَرَيُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبقى﴾ (127)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبي عبد الله علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَيُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبقى قَالَ يَعْنِي مَنْ أَشْرَكَ بوَلَايَة امير المؤمنين علیه السلام غَيْرَهُ وَ لَمْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَ تَرَكَ الأئِمَّةَ مُعَانَدَةً فَلَمْ يَتَّبِعْ آثَارَهُمْ وَلَمْ يَتَوَلَّهُم﴾. (3)
2- الرسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم في قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ فِي عَدَاوَة آل مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَلَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبقى﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولي النُّهى﴾ (128)
ص: 308
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوهریره و ابن عباس رحمه الله علیه گویند: پیامبری پیش از وفاتش برای ما خطبه خواند و فرمود: ... هر که قرآن را بخواند ولی به آن عمل نکند خدای عزوجل در قیامت او را کور محشور می کند. ﴿و يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى؛ قَالَ رَبِّ وَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِیراً﴾؛ خداوند می فرماید: چنان که آیات ما برایت آمدند و آن ها را فراموش کردی و این چنین امروز فراموش می شوی. پس به سوی دوزخ فرمان داده می شود.
می فرماید: «همان گونه که آیات ما برای تو ،آمد و تو آن ها را فراموش کردی؛ همان طور امروز تو فراموش خواهی شد». (126)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند: امام صادق علیه السلام درباره ی کلام خدای عزوجل: ﴿قال كَذلِكَ أَتَنكَ آيَاتُنا فَنَسِيتَها﴾ فرمود: آیات ائمه علیهم السلام هستند. ﴿فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنسى﴾؛ یعنی همچنان که آن ها را رها کردی، امروز در آتش رها می شوی چنان که ائمه را رها کردی و امرشان را اطاعت نکردی و گفتارشان را نشنیدی
و این گونه کسی را که اسراف کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد، جزا می دهیم و عذاب آخرت شدیدتر و ماندگارتر است. (127)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند: امام صادق علیه السلام درباره ی آیه: ﴿وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبقى فرمود: «یعنی کسی که در ولایت امیرالمؤمنین دیگری را شریک کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و ائمه را از روی دشمنی رها کند و از آثارشان پیروی نکند و دوستشان ندارد.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا درباره ی سخن خداوند می فرماید: ﴿وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ﴾ هر که در عداوت نسبت به آل محمد علیهم السلام اسراف ورزد وَلَمَ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أبقى.
آیا برای هدایت آنان کافی نیست که بسیاری از اقوام پیشین را که طغیان و فساد کردند هلاک نمودیم، در حالی که این ها در مسکن های [ویران شده] آنان راه می روند؟ به یقین در این امر نشانه های روشنی برای خردمندان است. (128)
ص: 309
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أ فَلَمْ يَهْدِ هَمْ يَقُولُ يُبين لَهُم﴾. (1)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَفَلَمْ يَهْدِ هُمْ قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام أَنْ يُبَيِّنَ لَهُمْ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ أَنْ يُشَاهِدُونَ آثَارَ هَلَاكِهِمْ﴾. (2)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمَّارِ بْنِ عَاصِمِ السِّجِسْنَانِيِّ قَال جِئْتُ إِلَى بَاب أَبي عبد الله علیه السلام فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فَقُلْتُ أخبرْنِي عَن الْحَيَّةِ وَالْعَقْرَب وَالْخُنْفَس وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ قَالَ فَقَالَ أَ مَا تَقْرَأَ كِتَابَ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ وَ مَا كُلَّ كِتابِ اللهِ أعْرَف فَقَالَ أَوَ مَا تَفْراً أَ وَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِتِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً أَفَلَا يَتَذَكَّرُونَ قَالَ فَقَالَ هُمْ أُولَئِكَ خَرَجُوا مِنَ النَّارِ فَقِيلَ هُمْ كُونُوا شَيْئًا﴾. (3)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ أَفَلَمْ يَهْدِ هُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِتِهِمْ إِنَّ في ذلك لآياتِ لِأُولي النهى وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّد وَمَا كَانَ فِي الْقُرآنِ مِثْلَهَا﴾. (4)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ فِي ذلِكَ لآيات لأولي النهى قَالَ نَحنُ أولُو النّهى﴾. (5)
3-2- الكاظم علیه السلام- ﴿إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهى وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ وَمَا كَانَ فِي القُرآن مِثْلُهَا وَ يَقُولُ الله عَزَّ وَجَلَ وَلَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى فَاصْبِرْ يَا محَمَّد نَفْسَكَ وَ ذُريَّتِكَ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا﴾. (6)
4-2- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لِأُولِي النُّهى أى لِذَوى الْعُقُولِ النَّاهِيَةِ عَنِ التَّغَافُل وَالتَّعَامِي﴾. (7)
قوله تعالى: ﴿وَلَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمّى﴾. (129)
قوله تعالى: ﴿فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضى﴾. (130)
ص: 310
1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أَفَلَمْ يَهْدِ هم؛ آیا برایشان تبیین نکرد.
2-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أ فَلَمْ يَهْدِ هُمْ؛ یعنی مگر برای آن ها بیان نکرد. يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ یعنی این ها آثار هلاکت و نابودی آنان را می بینند.
3-1- امام صادق علیه السلام- عمّار بن عاصم سجستانی گوید: به در خانه ی امام صادق علیه السلام رفته و برحضرت وارد شده و گفتم مرا از ،مار ،کژدم سوسک سیاه و مانند آن باخبر ساز». فرمود: «قرآن نخوانده ای؟ گفتم: «همه ی قرآن را نمی دانم» فرمود نخوانده ای كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ؛ حضرت فرمود: «آنان از خانه بیرون آمدند و به آن ها گفته شد: چیزی باشید (مسخ شوید)».
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- سپس خداوند فرموده: ﴿أَفَلَمْ يَهْدِ هُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولي النهى﴾ ائمه هستند و هرچه مانند آن از قرآن وجود دارد از قبیل اولی الالباب و امثال این ها است اشاره به ائمه علیهم السلام است.
2-2- امام صادق علیه السلام- ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُولِي النُّهَى﴾؛ ما خرمندان هستیم.
3-2- امام کاظم علیه السلام- خداوند عزوجل فرموده است: ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُولِي النُّهَى﴾ و ايشان ائمه هستند، و در قرآن، همانندی برای این آیه وجود ندارد خداوند در ادامه می فرماید: ﴿وَ لَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَ أَجَلٌ مُسَمَّى فَاصْبِرْ﴾؛ یعنی ای محمد! خود و فرزندانت در برابر آن چه می گویند صبر کنید و پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور.
4-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- لِأُولي النُّهى؛ يعنى صاحبان عقل و خرد که همان عقل آنان، آنان را از غفلت و کوردلی نهی کرده و باز می دارد.
و اگر سنت و تقدیر پروردگارت و اجل مقرر [آن ها] نبود مجازات الهی دامان آنان را می گرفت! (129)
پس در برابر آن چه می گویند صبر کن؛ و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن، تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین [برخی] از ساعات شب و اطراف روز [پروردگارت را] تسبیح گوی؛ باشد که از الطاف الهی خشنود شوی. (130)
ص: 311
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿هِلْقَامُ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ قَالَ دَفْعِهِمْ وَلَايَةَ امير المؤمنين علیه السلام﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ إِنَّ مَنْ صَبَرَ صَبَرَ قَلِيلًا وَإِنَّ مَنْ جزعَ جَزِعَ قَلِيلًا ثُمَّ قَالَ عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ فِي جَمِيع أُمُورك فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَ مُحَمَّد فَأَمَرَهُ بِالصَّبْرِ وَالرِّفْقِ فَأَلْزَمَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و له نَفْسَهُ الصَّبْرَ فَتَعَدَوْا فَذَكَرُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ كَذَّبُوهُ فَقَالَ قَدْ صَبَرْتُ فِي نَفْسِي وَأَهْلِي وَ عِرْضِي وَ لَا صَبْرَ لِى عَلَى ذِكْرِ إِلَهِي فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ فَصَبَرَ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِهِ ثُمَّ بُشِّرَ فِي عِتْرَتِهِ بِالْأَئِمَّة علیهم السلام﴾. (2)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْحَسَن مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ إِنَّهُ سَأَلَ أَبَاهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ فَاصْبِر يَا مُحَمَّد نَفْسَكَ وَ ذُرِّيَّتَكَ عَلَى مَا يَقُولُونَ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ الْكَرَاجُكِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ يَا مُحَمَّدٌ مِنْ تَكْذِيبِهِمْ إِيَّاكَ فَإِنِّي مُنْتَقِمُ مِنْهُمْ بِرَجُلٍ مِنْكَ وَ هُوَ قَائِمِي الَّذِي سَلَّطْتُهُ عَلَى دِمَاءِ الظلمة﴾. (4)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِسْمَاعِيلُ بْنُ الْفَضْلَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها فَقَالَ فَرِيضَةً عَلَى كُلِّ مُسْلِمِ أَنْ يَقُولَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ عَشْرَ مَرَاتِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا عَشْرَ مَرَاتِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ هُوَ حَقٌّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرُ قَالَ فَقُلْتُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَيُمِيتُ وَ يُحْيِي فَقَالَ يَا هَذَا لَا شَكٍّ فِى أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِي وَلَكِنْ قُلْ كَمَا أَقُولُ﴾. (5)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- فِي كِتاب عِلَلُ الشَّرَائِعِ بِإِسْنَادِهِ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَن بن على بن أبي طالب علیه السلام عَن النَّبي وَقَدْ سَأَلَهُ بَعْضُ الْيَهُودِ عَنْ مَسَائِلَ: وَ أَمَّا صَلَاةُ الْفَجْرِ عَلِيِّ فَإِنَّ الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَطْلُعُ عَلَى قَرْنَيْ شَيْطَان فَأَمَرَنَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ أَصَلَّى صَلَاةَ الْغَدَاةِ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسَ وَ قَبْلَ أَنْ يَسْجُدَ لَهَا الْكُفَّارُ فَتَسْجُدُ أُمَّتِي لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (6)
ص: 312
1-1- امام باقر علیه السلام- هلقام نقل می کند: امام باقر علیه السلام در مورد فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ فرمود: یعنی بر ردّ ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام توسط آن ها [صبر کن]».
2-1- امام صادق علیه السلام- حفص بن غیاث گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: هر که صبر کند کمی صبر کرده و هر که ناراحتی و جزع نماید کمی ناراحتی کرده است؛ بعد فرمود: «فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ صبر را در تمام کارها از دست مده خداوند حضرت محمد را برانگیخت و به او امر به صبر و مدارا کرد.
3-1- امام صادق علیه السلام- فَاصْبِرُ؛ یعنی ای محمد خود و فرزندانت در برابر آن چه می گویند، صبر کنید.
4-1- امام صادق علیه السلام- اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ؛ یعنی یا محمد! بر تکذیب نمودن آن ها نسبت به تو صبر کن من به وسیله مردی از نسل تو انتقام خواهم گرفت و او همان قائم علیه السلام من است که او را بر خون ستمگران مسلط نموده ام.
1-2- امام صادق علیه السلام- اسماعیل بن فضل گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی معنای آیه: ﴿وَ سَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبلَ غُرُوبِها﴾ پرسیدم فرمود: «لازم است بر هر فرد مسلمان که پیش از سرزدن آفتاب دهبار و پیش از غروبش ده بار بگوید: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الملكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. من گفتم: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِي﴾. فرمود: «ای فلانی در این که خدای تعالی زنده می کند و می میراند و می میراند و زنده می کند شکی نیست ولی چنان چه من می گویم بگو».
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام حسن علیه السلام روایت است تعدادی از یهودیان از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤالاتی پرسیدند ... ایشان در جواب فرمود اما نماز صبح چنین است که چون آفتاب طلوع می کند بر دو شاخ شیطان می تابد و خدای عزوجل به من فرمان داده است پیش از طلوع خورشید و پیش از آن که کافران خورشید پرست به آن سجده کنند من و امتم برای خدا سجده کنیم.
ص: 313
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ لِأبي عبد الله علیه السلام مَا جَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ فِي الصَّلَاةِ فَقَالَ ثَمَانُ رَكَعَاتِ الزَّوَالَ وَ رَكْعَتَانِ بَعْدَ الظُّهْرِ وَ رَكْعَتَانِ قَبْلَ الْعَصْرِ وَ رَكْعَتَانِ بَعْدَ الْمَغْرِبِ وَثَلَاثَ عَشْرَةَ رَكْعَةً مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ وَ مِنْهَا الْوَتْرُ وَ رَكْعَتَا الْفَجْرِ قُلْتُ فَهَذَا جَمِيعُ مَا جَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ قَالَ نَعَمْ فَقَالَ أَبُو الْخَطَّابِ أَ فَرَأَيْتَ إِنْ قَوَى فَزَادَ قَالَ فَجَلَسَ وَ كَانَ مُتَّكِتَا فَقَالَ إِنْ قَوِيتَ فَصَلِّهَا كَمَا كَانَتْ تُصَلَّى وَ كَمَا لَيْسَتْ فِي سَاعَةَ مِنَ النَّهَارِ فَلَيْسَتْ فِي سَاعَة مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ مِنْ آيَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ﴾. (1)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ آناءَ اللَّيْلِ سَاجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قَالَ يَعْنِي صَلَاةَ اللَّيْل﴾. (2)
3-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرافَ النَّهَارِ قَالَ بِالْغَدَاةِ وَ الْعَشِيِّ﴾. (3)
1-4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زرارة عن أبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَه وَأَطْرافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضى قَالَ يَعْنِي تَطَوَّعْ بِالنَّهَارِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَلا تَمدَّنَّ عَيْنَيْكَ إلى ما مَتَعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الحَيَاةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبقى﴾. (131)
* النُّزُولُ
1- الصادقين علیهم السلام- ﴿إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَزَلَ بِهِ ضَيْفُهُ فَاسْتَسْلَفَ مِنْ يَهُودِيٌّ فَقَالَ الْيَهُودِيُّ وَ اللَّهِ يَا مُحَمَّد لَا ثَاغِيَةَ وَ لَا رَاغِيَةً فَعَلَى مَا أَسْلِفُهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنِّي لَأَمِينُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ لَوِ اثْتَمَنْتَنِي عَلَى شَيْءٍ لَأَدَّيْتُهُ إِلَيْكَ قَالَ فَبَعَتْ بدَرَقَة لَهُ فَرَهَنَهَا عِنْدَهُ فَنَزَلَتْ عَلَيْهِ وَلَا تَمدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الحَيَاةِ الدُّنْيا﴾. (5)
ص: 314
1-3- امام صادق علیه السلام- زراره گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «سنتی که نماز بر آن استوار شده «چیست؟ امام فرمود: هشت رکعت هنگام زوال و دو رکعت بعد از ظهر و دو رکعت قبل از عصر و دو رکعت بعد از مغرب و سیزده رکعت از قسمت آخر شب که شامل نماز وتر» و دو رکعت نماز «فجر» [نافله صبح] می شود. عرض کردم: تمام سنت نماز بر همین جاری شده است؟ امام فرمود: «بله» ابوالخطاب گفت: نظرتان چیست، اگر کسی توانایی داشت و اضافه کرد؟ امام علیه السلام که تکیه داده بود در این هنگام نشست و فرمود: «اگر توانایی داشتی نماز را همان طور که انجام داده می شد انجام بده همان طور که نماز در ساعتی از روز نیست در ساعتی از شب هم نیست خدای متعال می فرماید: ﴿وَ مِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ﴾.
2-3- امام باقر علیه السلام- زراره نقل می کند: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: «معنای آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ چیست؟ فرمود: «منظور نماز شب است».
3-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ مِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ؛ منظور از آن، صبح و شامگاه می باشد.
1-4- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى يعنى چه؟ ایشان فرمود یعنی این که در روز خود را به فرمانبرداری وا می دارد».
و هرگز چشمان خود را به مواهب مادی که به گروه هایی از آنان داده ایم مدوز؛ این ها گل های [ناپایدار] زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و ماندگارتر است. (131)
* سبب نزول
1- امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام- برای پیامبر اکرم مهمانی رسید؛ و از مردی یهودی مقداری قرض خواست یهودی گفت: به خدا قسم یا محمد نه گوسفند و نه شتری قرض می دهم به امید کدام درآمد؟ پیامبر اکرم فرمود: «من امین خدا در آسمان و زمین اویم اگر مرا امین بر چیزی قرار دهی به تو بر می گردانم بعد پیامبر اکرم سپری را به گروگان برایش فرستاد این آیه به همین جهت نازل شد: ﴿وَلا تَمدَّنَّ عَيْنيكَ إِلى ما مَتَّعْنَا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنيا﴾.
ص: 315
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَمْرُو بْن هِلَال قَال قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام إِيَّاكَ أَنْ تُطْمِحَ بَصَرَكَ إِلَى مَنْ فَوْقَكَ فَكَفَى بِمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِنَبيه الله فَلا تُعْجِبُكَ أَمْواهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ وَقَالَ وَلا تَمدَّنَّ عَيْنيكَ إِلى ما مَتَعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيا فَإِنْ دَخَلَكَ مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ فَاذْكُرْ عَيْشَ رَسُول اللَّهِ فَإِنَّمَا كَانَ قُوتُهُ الشَّعِيرَ وَ حَلْوَاهُ التَّمْرَ وَ وَقُودُهُ السَّعَفَ إِذَا وَجَدَهُ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمْر و بْنِ سَعِيدِ بْنِ هِلَالَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنِّي لَا أَكَادُ أَلْقَاكَ إِلَّا فِي السِّنِينَ فَأَوْصِنِي بِشَيْءٍ أَخَذُ بِهِ قَالَ: أَوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَالْوَرَعَ وَالِاجْتِهَادِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا يَنْفَعُ اجْتِهَادُ لَا وَرَعَ مَعَهُ وَ إِيَّاكَ أَنَّ تُطْمِحَ نَفْسَكَ إِلَى مَنْ فَوْقَكَ وَ كَفَى بِمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْواهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ وَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِرَسُولِهِ وَلَا تَمدَّنَّ عَيْنيكَ إِلى مَا مَتَعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيا فَإِنْ خِفْتَ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ فَاذْكُرْ عَيْشَ رَسُول اللَّهِ فَإِنَّمَا كَانَ قُوتُهُ الشَّعِيرَ وَ حَلْوَاهُ التَّمْرَ وَ وَقُودُهُ السَّعَفَ إِذَا وَجَدَهُ وَ إِذَا أَصِبْتَ بِمُصِيبَةٍ فَاذْكُرْ مُصَابَكَ بِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَإِنَّ الْخَلْقَ لَمْ يُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطَّ﴾. (2)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَ لا تَمَدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ. الدُّنْيا اسْتَوَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم جَالِسًا ثُمَّ قَالَ مَنْ لَمْ يَتَعَزَّ بِعَزَاءِ اللهِ تَقَطَّعَتْ نَفْسُهُ حَسَرَاتٍ عَلَى الدُّنْيَا وَ مَنِ اتَّبَعَ بَصَرُهُ مَا فِي أَيْدِى النَّاسِ طَالَ هَمُّهُ وَلَمْ يَشْفِ غَيْظَهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفُ لِلَّهِ عَلَيْهِ نِعْمَةً إِلَّا فِي مَطْعَمَ أَوْ مَشْرَبٍ قَصَرَ عِلْمُهُ وَ دَنَا عَذَابُهُ﴾. (3)
4-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ أَى لِنُعَامِلَهُمْ مُعَامَلَةَ الْمُخْتَبِرِ بِشِدَّةِ التَّعَبدِ فِي الْعَمَل بِالْحَقِّ فِي هَذِهِ الْأمور وأدَاءِ الْحُقُوق عَنْهُ﴾ (4)
ص: 316
1-1- امام باقر علیه السلام- عمروبن هلال گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: مبادا به بالا دست خود چشم بدوزی که در این باره آن چه خدای عزوجل به پیغمبرش فرمود بس است: ﴿فَلَا تُعْجِبُكَ أَمْواهُمْ وَ لا أَوْلادُهُم﴾؛ از مال ها و فرزندانشان خوشت نیاید و در شگفت نشوی. (توبه/55). و فرمود: ﴿وَ لا تَمدَّنَّ عيْنَيْكَ إلى ما مَتَعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْیا﴾ و اگر درباره ی این موضوع شک و ترددی یافتی، زندگی رسول خدا را به یاد آور که خوراکش جو و حلوایش خرما و آتش گیره اش شاخ درخت خرما بود اگر پیدا می کرد.
2-1- امام صادق علیه السلام- عمرو بن سعید گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: من چنانم که هر چند سال یک بار خدمت شما می رسم شما سفارشی به من بفرمایید که آن را فرا گیرم و بدان عمل کنم. فرمود سفارشت می کنم به ترس از خدا و راست گویی و پارسایی و تلاش و کوشش در امور مذهبی و دینی و بدان که کوشش بدون پارسایی سود ندهد و مبادا دیده خود را به وضع کسی که بالاتر از تو است بدوزی و خود را با او بسنجی و غبطه ی او را بخوری و بس است در این باره آن چه را خدای عزوجل به پیامبرش فرمود: ﴿فَلا تُعْجِبُكَ أَمْواهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ﴾؛ از مال ها و فرزندانشان خوشت نیاید و در شگفت نشوی (توبه/55) و نیز خدای عزوجل به پیامبرش فرمود: ﴿وَ لا تَمدَّنَّ عَيْنَيْكَ إلى ما مَتَعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الحَياةِ الدُّنْیا﴾ و اگر ترسیدی از چیزی از آن ها که با دیدن وضع مرفه آن ها دچار لغزش گردی زندگی رسول خدا را به یاد آور که به راستی قوت و خوراکش نان جو و شیرینیش خرما و سوختش شاخه خرما بود آن هم اگر بدست می آورد، و هرگاه به مصیبتی دچار گشتی یاد مصیبت های رسول خدا کن زیرا مردم هرگز مانند او دچار مصیبت نشده اند».
3-1- امام باقر علیه السلام- در مورد آیه ی ﴿وَ لَا تَمدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى﴾ فرموده است: «هنگامی که این آیه نازل شد، رس-ول خ-دالله نشست و فرمود: «هرکس که با تسلّی های خداوند آرام نگیرد جانش در اثر حسرت های دنیا تکه تکه می شود و هرکس که چشمش به دنبال مالی باشد که در دست مردم است، اندوهش به درازا می کشد و خشمش برطرف نمی گردد و هرکس پی نبرد که خداوند جز خوراک و نوشیدنی، نعمت های زیادی به او عطا کرده است عمرش کم می شود و عذابش نزدیک می گردد».
4-1- ابن عباس رحمه الله علیه- لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ یعنی تا آن ها را بیازماییم که تا چه اندازه در این امور برای عمل به حق تعبد دارند و حقوق آن را ادا می کنند.
ص: 317
قوله تعالى: ﴿وَ أَمْرٌ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْتَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوى﴾ (132)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ أَیْ أُمَّتَکَ وَ اِصْطَبِرْ عَلَیْها﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَقِيل الْخُزَاعِى أَنَّ امير المؤمنين علیه السلام كَانَ إِذَا حَضَرَ الْحَرْبَ يُوصِ- لِلْمُسْلِمِينَ بِكَلِمَاتِ فَيَقُولُ تَعَاهَدُوا الصَّلَاةَ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَاسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ مُنْصِباً لِنَفْسِهِ بَعْدَ الْبُشْرَى لَهُ بِالْجَنَّةِ مِنْ رَّبِّهِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ أَمْرٌ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا الْآيَةَ فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَيُصَبِّرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ﴾. (2)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿وَ أُمُرُ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْها فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَهُ أَنْ يَخُصَّ أَهْلَهُ دُونَ النَّاسِ لِيَعْلَمَ النَّاسُ أَنَّ لِأَهْلِ مُحَمَّدِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةَ خَاصَّةً لَيْسَتْ لِلنَّاسِ إِذْ أَمَرَهُمْ مَعَ النَّاسِ عَامَّةً ثُمَّ أمَرَهُم خاصة﴾. (3)
4-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أَمْرٌ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَهُ أَنْ يَخْصَ أَهْلَهُ دُونَ النَّاسِ لِيَعْلَمَ النَّاسُ أَنَّ لِأَهْلِ مُحَمَّدِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةً خَاصَّةً لَيْسَتْ لِلنَّاسِ إِذْ أَمَرَهُمْ مَعَ النَّاسِ عَامَّةً ثُمَّ أَمَرَهُمْ خَاصَّةً فَلَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى هَذِهِ الْآيَةَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَجِيءُ كُلَّ يَوْمٍ عِنْدَ صَلَاةِ الْفَجْر حَتَّى يَأْتِيَ بَابَ عَلَى علیه السلام وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ علیهما السلام وَ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَيَقُولُ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَيَقُولُ عَلَى علیه السلام وَ فَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ علیه السلام وَ الْحُسَيْنُ علیه السلام وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ثُمَّ يَأْخُذُ بِعِصَادَتَى الْبَاب وَ يَقُولُ الصَّلَاةَ الصَّلَاةَ يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا فَلَمْ يَزَلْ يَفْعَلُ ذَلِكَ كُلَّ يَوْمٍ إِذَا شَهِدَ الْمَدِينَةَ حَتَّى فَارَقَ الدُّنْيَا وَ قَالَ أَبُو الْحَمْرَاءِ خادم النَّبِيِّ لا أَنَا شَهِدْتُهُ يَفْعَلُ ذَلِكَ﴾. (4)
ص: 318
خانواده ی خود را به نماز دستور ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش؛ ما از تو روزی نمی خواهیم؛ بلکه ما به تو روزی می دهیم؛ و عاقبت نیک در [سایه ی] تقواست.
1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ أَمر أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ؛ منظور از آن امّت می باشد. وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا و صبر و شکیبایی داشته باش.
2-1- امام علی علیه السلام- عقیل خزاعی نقل می کند امیرالمؤمنین زمانی که جنگ پیش می آمد، مسلمانان را وصیت می کرد و می فرمود: «با نماز تجدید عهد کنید و بر آن مواظبت داشته باشید و نماز را بسیار به پا دارید و به آن نزدیک شوید... رسول خدا بعد آن که از طرف پرودگارش بشارت بهشت به او داده شد خودش را به زحمت می انداخت خدای عزوجل فرمود: ﴿و أُمُرُ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها ...﴾ و رسول خدا خانواده اش را به نماز امر می کرد و خودش را در این کار به صبر وا می داشت.
3-1- امام باقر علیه السلام- وَ أَمرٌ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا؛ همانا خداوند تبارک وتعالی به پیامبر صلی الله علیه و آله امر کرده که آن را مخصوص اهل بیت خود و سوای دیگر مردم قرار دهد تا این که مردم بدانند که خاندان محمدی در نزد خداوند از جایگاهی برخوردارند که دیگر مردم از آن بی بهره اند. چرا که خداوند ابتدا آنان را به همراه دیگر مردم مورد خطاب قرار داد و سپس به صورت خصوصی به آنان امر نمود.
4-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ أَمْرٌ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا؛ همانا خداوند تبارک وتعالی به پیامبر صلی الله علیه و آله امر کرده که آن را مخصوص اهل بیت خود و سوای دیگر مردم قرار دهد تا این که مردم بدانند که خاندان محمد در نزد خداوند از جایگاهی برخوردارند که دیگر مردم از آن بی بهره اند. چرا که خداوند ابتدا آنان را به همراه دیگر مردم مورد خطاب قرار داد و سپس به صورت خصوصی به آنان امر نمود. هنگامی که این آیه نازل شد رسول خدا در هر روز هنگام نماز صبح به خانه ى على علیه السلام ان و فاطمه می آمد و می فرمود سلام و رحمت خداوند بر شما باد سپس علی و فاطمه و حسن و حسین می گفتند و سلام و رحمت خداوند بر شما باد ای رسول خدا». سپس آن حضرت دو لنگه در را می گرفت و می گفت موقع نماز است موقع نماز است خدایتان رحمت آورد، خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر صلی الله علیه و آله] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند. (احزاب/33). آن حضرت از روزی که وارد مدینه شد تا زمانی که از دنیا رفت پیوسته این چنین می کرد. خادم پیامبر صلی الله علیه و آله، ابوحمراء گفته است: من شهادت می دهم که آن حضرت این کار را انجام می داد».
ص: 319
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ يُونُسَ بْن يَعْقُوبَ قَالَ: دَخَلَ عِيسَى بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّيُّ عَلَى أَبي عبد فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لِخَادمهِ ادْعُهُ فَانْصَرَفَ إِلَيْهِ فَأَوْصَاهُ بِأَشْيَاءَ ثُمَّ قَالَ يَا عِيسَى بْن عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ أَمْرٌ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَإِنَّكَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَإِذَا كَانَتِ الشَّمْسُ مِنْ هَاهُنَا مِقْدَارَهَا مِنْ هَاهُنَا مِنَ الْعَصْرِ فَصَلَّ سِتَ رَكَعَاتِ قَالَ ثُمَّ وَدَعَهُ وَ قَبْلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْ عِيسَى وَ انْصَرَفَ قَالَ يونس بن يَعْقُوبَ فَمَا تَرَكَتُ السِّتَ رَكَعَاتِ مُنْذُ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ ذَلِكَ لِعِيسَى بْن عَبْدِ اللَّهِ﴾. (1)
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: دَخَلَ عَلَى أَبي جَعْفَر علیه السلام رَجُلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ أحَدِّثُ أَهْلِي قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِجَارَةُ وَ قَالَ وَأُمُرُ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا﴾. (2)
7-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَن الرَّيَّانِ بنِ الصَّلْتِ قَالَ: حَضَرَ الرِّضَا علیه السلام مَجْلِسَ الْمَأْمُون بِمَرْوَ وَقَدِ اجْتَمَعَ فِي مَجْلِسِهِ جَمَاعَةُ مِنْ عُلَمَاءِ أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ خُرَاسَان ... فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ فَأَخْبَرَنَا هَلْ فَسَّرَ اللَّهُ تَعَالَى الاصْطِفَاءَ فِى الْكِتَابِ فَقَالَ الرِّضا علیه السلام فَسَّرَ الِاصْطِفَاءَ فِى الظَّاهِرِ سِوَى الْبَاطِنِ فِي اثْنَيْ عَشَرَ مَوْطِناً وَ مَوْضِعاً أَمَّا الثَّانِيَ عَشَرَ فَقَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ أَمْرٌ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا فَخَصَّنَا مُحَمَّد ال وَ آلَ مُحَمَّدِ اللهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَذِهِ الْخُصُوصِيَّة إِذْ أَمَرَنَا مَعَ الْأُمَّة بإقَامَة الصَّلَاةِ ثُمَّ خَصَّنَا مِنْ دُونِ الْأُمَّةِ فَكَانَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَجِيءُ إِلَى بَابِ عَلَى الوَفَاطِمَةَ بَعْدَ نُزُول هَذِهِ الْآيَةِ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ يَوْمٍ عِنْدَ حُضُورِ كُلِّ صَلَاةِ خَمْسَ مَرَاتِ فَيَقُولُ الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهَ وَ مَا أكرم اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَحَداً مِنْ ذَرَارِي الْأَنْبِيَاءِ بِمِثْل هَذِهِ الْكَرَامَة الَّتِي أَكْرَمَنَا بِهَا وَخَصَّنَا مِنْ دون جميع أهل بَيته﴾. (3)
8-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ يُوسُفَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْن سَلَّامٍ أَنَّ النَّبِي كَانَ إِذَا نَزَلَ بِأَهْلِهِ شِدَّةُ أَمَرَهُمْ بالصلاة ثم قرأ و أمر أَهْلَكَ بالصَّلاةِ وَاصْطَبَر عَلَيْها﴾. (4)
ص: 320
5-1- امام صادق علیه السلام- یونس بن یعقوب گوید: عیسی بن عبدالله قمی خدمت امام صادق علیه السلام رسید وقتی مرخص شد و رفت امام علیه السلام به خادم خود فرمود برو» او را برگردان». عیسی برگشت سفارش هایی به او نمود. آن گاه فرمود: «عیسی! خداوند در قرآن می فرماید: ﴿وَ أُمُرُ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ﴾ تو از ما خانواده هستی وقتی خورشید به این قسمت عصر رسید شش رکعت نماز بخوان بعد او را وداع نمود پیشانی عیسی علیه السلام را بوسید او رفت.
6-1- امام باقر علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت است مردی بر پدرم امام باقر علیه السلام وارد شد و گفت: خدا تو را رحمت کند و درود بفرستد؛ من برای اهل و خانواده ام حدیث گفته، این کار من چگونه است؟ پدرم فرمود: «آری» خوب کاری است زیرا خدا می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده ی خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید. (تحریم/6). و فرموده: ﴿وَ أُمُرُ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها﴾؛ یعنی ای محمد و اهل و خویشاوندان خود را به نماز امر نموده و فرمان ده و بر آن صبر و شکیبایی داشته ثابت و پابرجا باش
7-1- امام رضا علیه السلام- ریّان بن صلت گوید: حضرت رضا علیه السلام در مرو در مجلس مأمون حاضر شد و جماعتی از علمای عراق و خراسان در آن مجلس حاضر بودند. علمای حاضر گفتند: «حال به ما بگو آیا خداوند تبارک و تعالی موضوع «إصطفاء» را در قرآن توضیح داده است؟ ایشان فرمود: خداوند تبارک و تعالی این موضوع را در ظاهر قرآن و جدای از باطن در دوازده جا تفسیر نموده است و شروع به ذکر آن دوازده موضع نمود تا این که به دوازدهمی رسید و فرمود: «اما دوازدهمین مورد آیه وَ أَمُرُ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا می باشد و خداوند ما را با این ویژگی منحصر ساخته است چرا که ما را به همراه امّت به برپایی نماز امر نموده است و در ادامه به صورت خاص ما را به انجام آن مکلّف نموده است به همین خاطر بود که رسول خدا تا نه ماه بعد از نزول این آیه، بعد از هر وعده نماز، به در خانه ی علی و فاطمه علیهما السلام می آمد و می فرمود: وقت نماز است خدایتان رحمت کند. خداوند ذریّه ی هیچ پیامبری را با چنین کرامتی که به ما عطا کرده و به ما اختصاص داده مورد عنایت قرار نداده است. مأمون و دیگر دانشمندان سپس گفتند: خداوند شما را اهل بیت پیامبرتان را به خاطر این امّت جزای نیک بدهد».
8-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- یوسف بن عبدالله بن سلام نقل می کند که پیغمبر اکرم هر وقتی شدت و مصیبتی بر خانواده اش وارد می شد آن ها را به نماز خواندن امر می کرد، و این آیه را قرائت می کرد: ﴿وَ أَمر أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا﴾.
ص: 321
1-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمُوسَى علیه السلام يَا مُوسَى احْفَظْ وَصِيَّتِى لَكَ بأَرْبَعَة أَشْيَاءَ أولُهُنَّ مَا دُمْتَ لَا تَرَى ذُنُوبَكَ تُغْفَرُ فَلَا تَشْغَلْ بِعُيُوبِ غَيْرَكَ وَ الثَّانِيَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى كُنُوزِى قَدْ نَفِدَتْ فَلَا تَعْتَمَّ بِسَبَبٍ رِزْقِكَ وَ الثَّالِثَةُ﴾. (1)
1-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوى قَالَ: لِلْمُتَّقِينَ فَوَضَعَ الْفِعْلَ مَكَانَ الْمَفْعُول﴾. (2)
2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ إِنَّ أَوَّلَ مَا يُدْخَلُ بِهِ النَّارُ مِنْ أُمَّتِيَ الْأَجْوَفَانِ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْأَجْوَفَانِ قَالَ الْفَرْجُ وَالْقَمْ وَأَكْثَرُ مَا يُدْخَلُ بِهِ الْجَنَّةُ تَقْوَى اللَّهِ وَحُسْنُ الْخُلُق﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَقَالُوا لَوْ لا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَوْ تَأْتِهِمْ بَيْنَهُ ما فِي الصُّحُفِ الأولى﴾. (133)
قوله تعالى: ﴿وَ لَوْ أَنَا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْ لَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَتَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلْ وَ تَخْرَى﴾. (134)
1- العسكرى علیه السلام- ﴿فَأَمَّا شَوَاهِدُ الْقُرْآن عَلَى الِاخْتِبَارِ وَالْبَلْوَى بِالاسْتِطَاعَةِ الَّتِي تَجْمَعُ الْقَوْلَ بَيْنَ الْقَوْلَيْنِ فَكَثِيرَةُ وَ مِنْ ذَلِكَ قَوْلُهُ لَتَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوا أَحْبَارَكُمْ ... فَإِنْ قَالَ قَائِلُ فَلَمْ يَعْلَمُ اللهُ مَا يَكُونُ مِنَ الْعِبَادِ حَتَّى اخْتَبَرَهُمْ قُلْنَا بَلَى قَدْ عَلِمَ مَا يَكُونُ مِنْهُمْ قَبْلَ كَوْنِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّمَا اخْتَبَرَهُمْ لِيُعَلِّمَهُمْ عَدَلَهُ وَ لَا يُعَذِّبَهُمْ إِنَّا بحُجَّةَ بَعْدَ الْفِعْلِ وَ قَدْ أَخْبَرَ بِقَوْلِهِ وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْ لَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا﴾. (4)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أن أميرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَمَّا بَعَثَ أَبَا مُوسَى الْأَشْعَرَى قَالَ لَهُ احْكُمْ بِكِتاب اللَّهِ وَ لَا تُجَاوِرْهُ فَلَمَّا أَدْبَرَ قَالَ كَأَنِّي بِهِ وَ قَدْ خُدِعَ فَقِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اللَ فَلِمَ تُوَجِّهُهُ وَأَنْتَ
ص: 322
1-2- امام علی علیه السلام- موسی علیه السلام وصیت مرا به وسیله ی چهار چیز حفظ کن؛ اوّل مادامی که گناهانت را نمی بینی که آمرزیده می شود به عیب های دیگران مشغول نشو و دوم؛ مادامی که تو گنج های مرا نمی بینی که تمام و نابود شده به سبب روزیت اندوهگین مباش.
1-3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَی به معنای متقیان می باشد و فعل به جای مفعول گذاشته شده است.
2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ابوهریره روایت است پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود و اکثر افرادی که وارد بهشت می شوند پرهیزگاران و نیک سیرتان و افراد خوش اخلاق می باشند.
و [گروهی از آن ها] گفتند چرا [پیامبر صلی الله علیه و آله] نشانه ای از سوی پروردگارش برای ما نمی آورد؟ [بگو] آیا خبرهای روشنی که در کتاب های آسمانی پیشین بوده برای آن ها نیامد؟! (133)
اگر ما آنان را پیش از آن که قرآن نازل شود با عذابی هلاک می کردیم [در قیامت می گفتند «پروردگارا! چرا پیش از آن که ذلیل و رسوا شویم پیامبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم»؟ (134)
1- امام عسکری علیه السلام- و اما شواهد قرآنی درباره ی امتحان و آزمایش به وسیله ی توانایی که جامع بین دو عقیده جبر و تفویض است فراوان است که از جمله آن ها این فرمایش خداست ما همه شما را قطعاً می آزمائیم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابران از میان شما کیانند، و اخبار شما را بیازماییم (محمد/31) اگر کسی گوید مگر خدا آینده بنده ها را نمی داند که آن ها را آزمایش کند؟ می گوییم چرا نکرده می داند چه خواهند کرد و این تفسیر کلام خدا است و اگر بازگردند به همان اعمالی که از آن نهی شده بودند باز می گردند. (انعام/28) و همانا آن ها را می آزماید تا عدل خود را بدان ها بنمایاند و آن ها را قبل از بدکاری بی دلیل عذاب نکند. و خودش فرموده است: ﴿وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْ لَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا﴾.
2- امام علی علیه السلام- زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام ابوموسی اشعری را برای حکمیت فرستاد به او فرمود: «به کتاب خدا حکم کن و از آن تجاوز نکن هنگامی که ابوموسی رفت، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: گویا می بینم که فریفته می شود. کسی گفت ای امیرالمؤمنین علیه السلام پس چرا او را می فرستی در حالی که می دانی فریفته می شود؟ حضرت فرمود اگر بنا باشد خدای متعال به علم
ص: 323
تَعْلَمُ أَنَّهُ مَخْدُوعُ فَقَالَ لَوْ عَمِلَ اللهُ بِعِلْمِهِ فِي خَلْقِهِ مَا احْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِالرُّسُل وَلَوْ أَنَا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا فَتَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْرَى﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قُلْ كُلِّ مُتَرَبِّضٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى﴾ (135)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لِكُلِّ زَمَان عَالِمُ يَحْتَجُ اللَّهُ بِهِ لِئَلَّا يَكُونَ كَمَا قَالَ الضَّلَّالُ قَبْلَهُمْ حِينَ فَارَقَتْهُمْ أنْبِيَاؤُهُمْ رَبَّنَا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا فَتَشِيعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبل أنْ نَذِلَّ وَ نَخْرَى تَمَامُ ضَلَالَتِهِمْ جَهَالَتُهُمْ بِالْآيَاتِ وَ هُمُ الْأَوْصِيَا، فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ قُلْ كُلِّ مُتَرَبِّصُ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدَى وَإِنَّمَا كَانَ تَرَبُّصُهُمْ أَنْ قَالُوا نَحْنُ فِى سَعَة عَنْ مَعْرِفَةِ الْأَوْصِيَاءِ حَتَّى نَعْرِفَ إِمَاما ا فَعَيَّرَهُمُ اللَّهُ بِذَلِكَ وَ الْأَوْصِيَاءُ هُمْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ وُقُوفٌ عَلَيْهِ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَأَنْكَرُوهُ لِأَنَّهُمْ عُرَفَاءُ اللَّهِ عَرَفَهُمْ عَلَيْهِمْ عِنْدَ أَخْذِ الْمَوَاثِيقِ عَلَيْهِم﴾. (2)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ قَالَ: سُئِلَ الْبَاقِرِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى قَالَ اهْتَدَى إِلَى وَلَايَتِنَا﴾. (3)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدَى قَالَ عَلَى علیه السلام صَاحِبُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدَىٰ أَنْ إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ البیت علیهم السلام﴾. (4)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿الصِّرَاطُ السَّوِيُّ هُوَ القائم له وَ الْهُدَى مَنِ اهْتَدَى إِلَى طَاعَتِهِ وَ مِثْلُهَا فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اِهْتَدی قَالَ: إِلَی وَلاَیَتِنَا﴾. (5)
ص: 324
خودش در میان مخلوقات عمل کند دیگر پیامبران را نمی فرستاد؛ ﴿وَ لَوْ أَنَا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْ لَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَتَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزِي﴾.
بگو: «همه ما و شما در انتظاریم؛ [ما در انتظار وعده پیروزی، و شما در انتظار شکست ما] پس انتظار بکشید اما به زودی خواهید دانست چه کسی از اصحاب صراط مستقیم و چه کسی هدایت یافته است». (135)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام درر این زمان علی است و پس از او وصی او و در هر زمانی عالمی وجود دارد که خدا او را حجت قرار داده و به او احتجاج می کند تا مانند گمراهان سابق نباشند که هنگامی که انبیایشان از آنان جدا شدند گفتند: ﴿رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَتَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی﴾؟ تمام گمراهی آنان این بود که به آیات که همان اوصیا بودند، جهالت داشتند؛ پس خداوند به آنان پاسخ داد: ﴿قُلْ كُلِّ مُتَرَبِّصُ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهتدی﴾ و انتظار آنان این بود که می گفتند: ما از معرفت اوصیا راحتیم تا امامی را بشناسیم! پس خدا آنان را در قبال این سخنشان سرزنش فرمود و اوصیاء همان اصحاب صراط هستند که بر صراط ایستاده اند و داخل بهشت نمی شود مگر کسی که آنان را بشناسد و آن اوصیا نیز او را بشناسند و داخل جهنم نمی شود مگر کسی که آنان را نشناسد و آنان نیز او را نشناسند؛ زیرا آنان عارفان به خدایند که خدا آنان را به مردم شناساند.
2-1- امام باقر علیه السلام- جابر گوید: از امام باقر علیه السلام در مورد آیه ﴿فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى﴾ سؤال کردم ایشان پاسخ داد: منظور از آن این است: کسی که به ولایت ما راه یافته است».
3-1- امام باقر علیه السلام- فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى؛ على صاحب راه راست است و منظور از مَنِ اهْتَدَی این است که هرکس به ولایت ائمه راه یابد.
4-1- امام صادق علیه السلام- منظور از الصِّرَاطِ السَّوِيِّ؛ حضرت قائم علیه السلام است و هرکس که به فرمانبرداری از او راه یابد هدایت شده است نظیر این آیه آیه ی دیگری است که خداوند در آن می فرماید: ﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لَّن تَابَ وَآمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى﴾؛ که منظور از راه یافتن در این جا، راه یافتن به ولایت ما می باشد.
ص: 325
5-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿أَصْحابُ الصّراطِ السَّوى هُوَ وَاللَّهِ مُحَمَّد وَأَهْلُ بَيْتِهِ، وَالصِّرَاط الطَّرِيقُ الْوَاضِحُ الَّذِي لَا عِوَجَ فِيهِ، وَ مَنِ اهْتَدَى فَهُمْ أَصْحَابُ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله﴾. (1)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْن رئاب قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ الله علیه السلام: نَحْنُ وَ اللَّهِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ بِطَاعَتِهِمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيَأْخَذْ هَنَا وَ مَنْ شَاءَ فَلْيَأْخُذْ هُنَا وَ لَا يَجِدُونَ عَنَّا وَاللَّهِ مَحِيصا ثُمَّ قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ السَّبيلُ الَّذِي أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِاتِّبَاعِهِ وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمُ﴾. (2)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إن النَّاسَ يَمُرُّونَ عَلَى الصِّرَاطِ طَبَقَاتِ وَ الصِّرَاطُ أَدَقُ مِنَ الشَّعْرِ وَ مِنْ حَدَّ السَّيْفِ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمُر مِثْلَ الْبَرْقِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرَّ مِثْلَ عَدْوِ الْفَرَس وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُر حَبَباً [مَرا جَرًا] وَمِنْهُمْ مَنْ يَمُر حَبُوا وَمِنْهُم مَنْ يَمُرُّ مَشْيَا وَمِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ [مُعَلَّقًا مُتَعَلِّقاً قَدْ تَأخُذُ النَّارُ مِنْهُ شَيْئاً وَ تَتْرُكُ شَيْئًا﴾. (3)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الصِّرَاطِ فَقَالَ هُوَ الطَّرِيقُ إِلَى مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُمَا صِرَاطَانِ صِرَاطُ فِي الدُّنْيَا وَصِرَاطُ فِي الْآخِرَةَ وَأَمَّا الصِّرَاط الَّذِي فِي الدُّنْيَا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ مَنْ عَرَفَهُ فِي الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهْدَاهُ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ الَّذِي هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِي الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفُهُ فِي الدُّنْيَا زَلَتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِي الْآخِرَةَ فَتَرَدَّى فِي نَارِ جَهَنَّمَ﴾. (4)
9-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ رَرِّبْن حُبَيْش، عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا دَخَلَ حُفْرَتَهُ أَتَاهُ مَلَكَانِ اسْمُهُمَا مُنْكَرُ وَ نَكِيرُ فَأَوَّلَ مَنْ يَسْأَلَانِهِ عَنْ رَّبِّهِ ثُمَّ عَنْ نَبِيِّهِ ثُمَّ عَنْ وَلَيْهِ فَإِنْ أَجَابَ نَجَا وَ إِنْ عَجَزَ عَذَّبَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلُ [مَا] لِمَنْ عَرَفَ رَبَّهُ وَ نَبِيَّهُ وَ لَمْ يَعْرِفُ وَلِيَّهُ فَقَالَ مُذَبْذَبُ لا إِلى هؤلاءِ وَ لا إِلى هؤلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا ذَلِكَ لَا سَبِيلَ لَهُ وَ قَدْ قِيلَ من الْوَلِيُّ يَا نَبِيَّ اللَّهِ؟ قَالَ وَلِيُّكُمْ فِي هَذَا الزَّمَان عَلَى الةِ وَ مِنْ بَعْدِهِ وَصِيُّهُ وَلِكُلِّ زمَان عَالِمُ يَحْتَجُ اللَّهُ بِهِ لِئَلَّا يَكُونَ كَمَا قَالَ الضَّلالَ قَبْلَهُمْ حِينَ فَارقَتْهُمْ أَنْبِيَاؤُهُمْ رَبَّنَا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَتَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْرَى تَمَامُ ضَلَالَتِهِمْ جَهَالَتُهُمْ بِالْآيَاتِ وَ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ للنبي
ص: 326
5-1- ابن عباس رحمه الله علیه- أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ؛ منظور از آن محمّد و اهل بیت او است وَ مَنِ اهتدی نیز همان یاران محمد صلی الله علیه و آله هستند.
6-1- امام صادق علیه السلام- ابن رئاب گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: به خدا قسم ما راهی هستیم که خداوند به پیروی از آن امر کرده است به خدا سوگند ما راه راست هستیم و به خدا قسم ما کسانی هستیم که خداوند بندگان را به فرمانبرداری از ایشان امر کرده است. هرکس می خواهد از این جا برگیرد و هرکس می خواهد از آن جا برگیرد؛ به خدا قسم از ما هیچ گریزی نمی یابید اطاعت از ما اجتناب ناپذیر است.
7-1- امام صادق علیه السلام- مردم از پل صراط گوناگون می گذرند. پل صراط باریک تر از موی و برنده تر از لبه شمشیر است گروهی از آن همچون برق می گذرند، گروهی همچون تاخت اسب و گروهی دیگر چون حرکت راهوار اسب و گروهی چون پیادگان می گذرند. گروهی هم آویخته و در حالی که آتش برخی از اندام ایشان را گرفته و برخی را رها کرده است، می گذرند.
8-1- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی صراط پرسیدم فرمود: صراط راه به سوی معرفت و شناخت خدا است و دو نوع صراط داریم یکی در دنیا و دیگری در آخرت؛ صراط دنیا امام است که اطاعت او واجب است هر کس او را بشناسد و از دستوراتش پیروی نماید از صراط آخرت که پلی است بر روی جهنم، خواهد گذشت هر کس او را نشناسد پایش در صراط جهنم می لغزد و میان جهنم خواهد افتاد.
9-1- امام علی علیه السلام- همانا بنده هنگامی که داخل قبر خود شود دو ملک نزد او حاضر می شوند (یکی منکر و دیگری نکیر است) و اول چیزی که از وی سؤال کنند از پروردگار و پیغمبر، و امام او سؤال می نمایند پس اگر جواب دهد نجات یافته است و اگر متحیّر بماند و جواب نگوید عذابش می نمایند مردی از حضرت پرسید: کسی که خدا و رسولش را بشناسد ولی امامش را نشناسد چه سرنوشتی دارد؟ فرمود متحیّر و مردّد است و نه به سمت خوبان و نه به سمت بدان می رود و هر کس را خدا گمراه کند تو بر هدایت او راهی نخواهی یافت. این چنین شخصی راهی ندارد و به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض شد: ای نبی خدا امام کیست؟ فرمود: امام در این زمان علی علیه السلام است و پس از او وصی او و در هر زمانی عالمی وجود دارد که خدا او را حجت قرار داده و به او احتجاج می کند تا مانند گمراهان سابق نباشند که هنگامی که انبیایشان از آنان جدا شدند،گفتند: رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَتَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَی؟ تمام گمراهی آنان این بود که به آیات که همان اوصیا ،بودند جهالت داشتند؛ پس خداوند به آنان پاسخ داد: قُل كُلّ مُتَرَبِّصُ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى و انتظار آنان این بود که می گفتند ما از معرفت اوصیا راحتیم تا امامی را بشناسیم پس خدا آنان را در قبال این سخنشان
ص: 327
فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا كَانَ تَرَبُّصُهُمْ أَنْ قَالُوا نَحْنُ فِي سَعَة عَنْ مَعْرِفَةِ الْأَوْصِيَاءِ حَتَّى نَعْرِفَ إِمَاماً فَعَرَفَهُمُ اللهُ بِذَلِكَ وَ الْأَوْصِيَاءُ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ وَقُوفُ عَلَيْهِ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَلَا يَدْخُلُ النَّارَ إِنَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَأَنْكَرُوهُ لِأَنَّهُمْ عُرَفَاءُ اللَّهِ عَرَفَهُمْ عَلَيْهِمْ عِنْدَ أَخْذِ الْمَوَاثِيقِ عَلَيْهِمْ وَ وَصَفَهُمْ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ جَلَّ وَ عَزَّ وَ عَلَى الْأَعْرَافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُم هُمُ الشُّهَدَاءُ عَلَى أَوْلِيَائِهِمْ وَالنَّبِيُّ الشَّهِيدُ عَلَيْهِمْ أَخَذَ لَهُمْ مَوَاثِيقَ الْعِبَادِ بِالطَّاعَةِ وَ أَخَذَ النَّبِيُّ عَلَيْهِمُ الْمَوَاثِيقَ بِالطَّاعَةِ فَجَرَتْ نُبُوَّتُهُ عَلَيْهِمْ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيداً يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا﴾. (1)
ص: 328
سرزنش فرمود و اوصیا همان اصحاب صراط هستند که بر صراط ایستاده اند و داخل بهشت نمی شود مگر کسی که آنان را بشناسد و آن اوصیا نیز او را بشناسند و داخل جهنم نمی شود مگر کسی که آنان را نشناسد و آنان نیز او را نشناسند؛ زیرا آنان عارفان به خدایند که خدا آنان را به مردم شناساند؛ هنگامی که از آنان اخذ پیمان می کرد و در کتاب خود آنان را وصف فرمود: بر «اعراف» مردانی هستند که هر یک از آن دو را از چهره شان می شناسند. (اعراف/41). آنان بر دوستانشان گواه و پیامبر صلی الله علیه و آله بر آنان گواه است و خدا پیمان اطاعت از ایشان را از آنان گرفته است و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز پیمان اطاعت از ایشان را از آنان گرفته است و نبوّت او بر آنان جاری است و این است سخن خدا که فرمود پس چگونه است حال این جماعت؟ هنگامی که از هر امتی گواهی بیاوریم و ترا بر آنان گواه بیاوریم آن روز آنان که کافر شدند و رسول را نافرمانی کردند، دوست می دارند که کاش زمین برایشان هموار کرده شود و نه از خدا سخنی را پوشانند. (نساء/142-141).
ص: 329
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
1- الصّادق علیه السلام- ﴿سُورة الأنبياء مَنْ قرأَ سُورَةَ الْأَنْبِيَاءِ حُبّاً لَهَا كَانَ كَمَنْ رَافَقَ النَّبِيِّينَ أَجْمَعِينَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ و كان مهيباً في أعين الناس حياة الدُّنْيَا﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سُورة الأنبياء سُورة الأنبياء مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْأَنْبِيَاءِ حَاسَبَهُ اللَّهُ حِسَاباً يَسِيرًا وَصَافَحَهُ وَ سَلَّمَ عَلَيْهِ كُلٌّ نَبِيٍّ ذكر اسمه في القرآن﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿سُورة الأنبياء مَنْ كَتَبَهَا فِي رَقّ ظَبْي وَ جَعَلَهَا فِي وَسَطِهِ وَ نَامَ لَمْ يَسْتَيْقِظُ حَتَّى يَرْفَعَ الْكِتَابَ عَنِ وَسَطِهِ وَ هَذَا يُصْلِحُ لِلْمَرْضَى وَ مَنْ طَالَ سَهَرُهُ مِنْ فِكْر أَوْ خَوْفٍ أَوْ مَرَضٌ فَإِنَّهُ يُبْراً بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ﴾. (1)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ قَالَ قَرَبَتِ الْقِيَامَة وَ السَّاعَةُ وَالْحِسَابُ﴾. (4)
2- أمير المؤمنين علیه السلام - ﴿إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَتْ حَذَاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِنَّا صُبَابَةً كَصْبَابَة الْإِنَاء﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرِ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ﴾. (2)
ص: 330
بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
1- امام صادق علیه السلام- هر کس که از سر عشق به پیامبران سوره ی انبیاء را بخواند به مانند این است که در بهشت های پرنعمت همراه تمامی پیامبران بوده است و در دنیا در چشم مردم پرابهت خواهد بود.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس که این سوره را بخواند خداوند حسابرسی او را آسان خواهد نمود و هر پیامبری که در آن سوره آمده، با او دست خواهد داد و بر او درود خواهند فرستاد.
3- امام صادق علیه السلام- هرکس آن را بر روی پوست آهویی بنویسد و آن را بر کمر خود ببندد و بخوابد، هنگامی که بیدار می شود آن نوشته از روی کمرش برداشته می شود به برکت این نوشته مشکلات و عوارض و بیماری از میان او رخت می بندد این توصیه برای بیماران و هرکس که در اثر فکر و ترس یا بیماری نمی تواند بخوابد مناسب است چرا که به اذن خداوند شفا می یابد.
حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالی که در غفلتند و روی گردانند! (1)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مَّعْرِضُونَ؛ منظور این است که قیامت و حساب و کتاب نزدیک است.
2- امام علی علیه السلام- دنیا پشت کرده است و شتابان می رود و از آن جز اندکی باقی نیست، همچون قطره های مانده بر ظرفی که آب آن را ریخته اند و تهی است.
هیچ یادآوری تازه ای از سوی پروردگارشان برای آن ها نمی آید، مگر آن که آن را می شنوند در حالی که سرگرم بازی اند.
ص: 331
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عن صَفْوَانَ بْن يَحْيَى قَالَ سَأَلَنِي أَبُو قُرَةَ الْمُحَدِّثُ صَاحِبُ شُبْرُمَةَ أَنْ أُدْخِلَهُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا فَاسْتَأْذَنْتُهُ فَأَذِنَ لَهُ فَدَخَلَ فَسَأَلَهُ عَنْ أَشْيَاءَ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْفَسورَةُ الأنبياء رَائِضِ وَ الْأَحْكَامِ حَتَّى بَلَغَ سُوَالُهُ إِلَى التَّوْحِيدِ فَقَالَ لَهُ أَخْبِرْنِي جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ عَنْ كَلَامِ اللَّهِ لِمُوسَى فَقَالَ اللهُ أَعْلَمُ بِأَيِّ لِسَان كَلَّمَهُ بِالسُّرِّيَانِيَّةِ أَمْ بِالْعِبْرَانِيَّةِ فَأَخَذَ أَبُوقُرَةَ بِلِسَانِهِ فَقَالَ إِنَّمَا أَسْأَلُكَ عَنْ هَذَا اللَّسَانِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَن علیه السلام سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا تَقُولُ وَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ يُشْبِهَ خَلْقَهُ أَوْ يَتَكَلَّمَ بِمِثْل مَا هُمْ مُتَكَلَّمُونَ وَلَكِنَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ لَا كَمِثْلِهِ قَائِلُ فَاعِلُ قَالَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ كَلَامُ الْخَالِقِ لِمَخْلُوقِ لَيْسَ كَكَلامِ الْمَخْلُوقِ لِمَخْلُوقِ وَ لَا يَلْفَظُ بِشِقٌ وَ لَا لِسَان وَلَكِنْ يَقُولُ لَهُ كُنْ فَكَانَ بِمَشِيَّتِهِ مَا خَاطَبَ بِهِ مُوسَى علیه السلام ي مِنَ الْأَمْرِ وَالنَّهَى مِنْ غَيْرَ تَرَدُّدِ فِي نَفَس فَقَالَ أَبُوقُرَّةَ فَمَا تَقُولُ فِي الْكُتُبِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَن التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ وَالزَّبُورُ وَ الْفُرْقَانُ وَ كُلٌّ كِتَابِ أَنْزِلَ كَانَ كَلَامَ اللَّهِ تَعَالَى أَنْزَلَهُ لِلْعَالَمِينَ نُوراً وَ هُدًى وَهِيَ كُلَّهَا مُحْدَثَةٌ وَ هِيَ غَيْرُ اللَّهِ حَيْثُ يَقُولُ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً وَ قَالَ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرِ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ وَ اللَّهُ أَحْدَثَ الْكُتُبَ كُلَّهَا الَّتِي أَنْزَلَهَا فَقَالَ أَبُو قُرَّةَ فَهَلْ يَفْنَى فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام أَجْمَعَ الْمُسْلِمُونَ عَلَى أَنَّ مَا سِوَى اللَّهِ فَان وَ مَا سِوَى اللَّهِ فِعْلُ اللَّهِ وَالتَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ وَالزَّبُورُ وَ الْفُرْقَانُ فِعْلُ اللَّهِ تَعَالَى أَ لَمْ تَسْمَعَ النَّاسَ يَقُولُونَ رَبُّ الْقُرْآنِ وَ إِنَّ الْقُرْآنَ يَقُولُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَا رَبِّ هَذَا فُلَانُ وَ هُوَ أَعْرَفُ بِهِ قَدْ أَطْمَأْتُ نَهَارَهُ وَ أَسْهَرْتُ لَيْلَهُ فَشَفِّعْنِي فِيهِ وَكَذَلِكَ التَّوْرَاةُ وَ الإنجيل والربُورُ كُلْهَا مُحْدَتَهُ مَرَبُوبَةُ أَحْدَثَهَا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ هُدًى لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُنَّ لَمْ يَزَلْنَ فَقَدْ أَظْهَرَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِأَوَّلِ قَدِيمِ وَ لَا وَاحِدٍ وَ أَنَّ الْكَلَامَ لَمْ يَزَلْ مَعَهُ وَ لَيْسَ لَهُ بَدْءُ وَ لَيْسَ بِالَه﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿لاهِيَةٌ قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَل هذا إِلا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ﴾ (3)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لاهِيَةٌ قُلُوبُهُمْ قَالَ: مِنَ التَّلَهى﴾. (2)
2- ابن عبّاس رحمه اله علیه- ﴿مَعْنَاهُ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ مُسْتَهْزِئِينَ غَافِلَةَ قُلُوبُهُمْ عَمَّا يُرَادُ بِهِ﴾. (3)
ص: 332
1- امام رضا علیه السلام- صفوان بن یحیی گوید: ابو قره محدّث رفیق شبرمه از من خواست تا ترتیب ملاقات او را با امام رضا علیه السلام بدهم. من نیز اذن دخول گرفتم و آن حضرت اجازه فرمود. ابو قره داخل شد و از امام المسائلی در حلال و حرام و فرایض و احکام پرسید، تا این که رسید به پرسش های توحیدی و گفت قربانت گردم! نحوه کلام خداوند با موسی علیه السلام را توضیح فرمایید؟ فرمود: «خدا و رسول او داناترند که به چه زبانی با او سخن راند به زبان سریانی یا عبرانی ابوقره با اشاره به زبان خود گفت: «فقط از این زبان از شما سؤال می کنم» فرمود: سبحان الله از این طرز تفکر و پناه بر خدا در شباهت او به خلق یا تکلّم حضرت حق همچون سخنرانان و لیکن تبارک و تعالی هیچ چیزی مانند او نیست؛ نه گوینده و نه عمل کنندهای پرسید پس چگونه بوده؟ فرمود: «کلام آفریننده به مخلوق همچون کلام مخلوق با مخلوق نیست و نه با حرکت لب و زبان بلکه به او می فرماید: بشو»! و کلام حضرت حق با موسی علیه السلام بنا بر مشیت او از امر و نهی بود بدون آن که ترددی در نفس پیش آید. ابو قره پرسید نظر شما درباره کتب آسمانی چیست؟ فرمود تورات و انجیل و زبور و فرقان و هر کتابی که نازل شده همه و همه کلام خداوند است که آن ها را برای روشنایی و هدایت جهانیان نازل فرموده است و همه آن ها محدّث پدیده می باشند و آن غیر خود خداوند است، آن جا که فرماید: ﴿أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً﴾ و نيز: ﴿ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرِ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُون﴾ و خود خداوند سبب تمام کتاب هایی می باشد که نازل فرموده است ابو قره گفت: «آیا آن ها فنا و نابود نمی شوند»؟ فرمود: اجماع مسلمین است که هر چه جز خدا نابود می شود و همه چیز جز خدا فعل اوست و تورات و انجیل و زبور و فرقان نیز فعل اویند آیا نشنیده ای که مردم می گویند: «رب قرآن و خود قرآن در روز قیامت می گوید یا رب آن فلانی است حال این که رب او را از خودش بهتر می شناسد روزش عطشان و شبش بیدار بود شفاعت مرا درباره او بپذیر و همچنان است کار تورات و انجیل و زبور و همه آن ها محدّث (پدیده) و مخلوقند محدث پدید آورنده آن ها کسی است که هیچ کس مانند او نیست و مایه هدایت برای عاقلان .است پس کسی که می پندارد پیوسته با او بوده اند در اصل می گوید که خداوند نخست قدیم و یکتا ،نیست و کلام پیوسته با او بوده و ابتدایی ندارد و معبود نیست».
و دل هایشان در بیخبری فرو رفته است و ستمکاران پنهانی نجوا کردند [و گفتند] آیا جز این است که او بشری همانند شماست؟ آیا به سراغ سحر می روید، در حالی که چشم دارید و می بینید؟ (3)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- لاهِيَةٌ قُلُوبُهُمْ؛ این ناشی از سرگرمی و مشغول شدن آنان از امور اخروی] می باشد.
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- معنای آیه این است که به قرآن گوش می کنند در حالی که مسخره می کنند و قلب هایشان از آن چه اراده شده است غافل است.
ص: 333
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جابر رحمه الله علیه عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةٌ نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً قَالَ مَنْ تَوَلَّى الْأَوْصِيَاءَ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ وَاتَّبَعَ آثَارَهُمْ فَذَاكَ يَزِيدُهُ وَلَايَةَ مَنْ مَضَى النَّبِيِّينَ وَالْمُؤْمِنِينَ الْأَوَّلِينَ حَتَّى تَصِلَ وَلَايَتُهُمْ إِلَى آدَمَ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا يُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ يَقُولُ أَجْرُ المَوَدَّةِ الَّذِي لَوْ أَسْأَلُكُمْ غَيْرَهُ فَهُوَ لَكُمْ تَهْتَدُونَ بِهِ وَ تَنْجُونَ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ قَالَ لِأَعْدَاءِ اللَّهِ أَوْلِيَاءِ الشَّيْطَانِ أَهْلِ التَّكْذِيبِ وَ الْإِنْكَارِ قُلْ ما أَسْتَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ المُتَكَلِّفِينَ يَقُولُ مُتَكَلَّفاً أَنْ أَسْأَلَكُمْ مَا لَسْتُمْ بِأَهْلِهِ فَقَالَ الْمُنَافِقُونَ عِنْدَ ذَلِكَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضِ أَ مَا يَكْفِي مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله أَنْ يَكُونَ قَهَرَنَا عِشْرِينَ سَنَةً حَتَّى يُرِيدُ أَنْ يُحَمِّلَ أَهْلَ بَيْتِهِ عَلَى رِقَابِنَا فَقَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ هَذَا وَ مَا هُوَ إِلَّا شَيْءٌ يَتَقَوَّلَهُ يُرِيدُ أَنْ يَرْفَعَ أَهْلَ بَيْتِهِ عَلَى رِقَابَنَا وَلَئِنْ قُتِلَ مُحَمَّدٌ أَوْ مَاتَ لَنَنْ عَنَّهَا مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثُمَّ لَا نُعِيدُهَا فِيهِمْ أَبَداً وَأَرَادَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يُعْلِمَ نَبِيَّهُ الَّذِي أَخْفَوْا فِي صُدُورِهِمْ وَأَسَرُّوا بِهِ فَقَالَ فِي كِتَابِهِ عَزَّوَجَلَّ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى علیه السلام كَذِباً فَإِنْ يَشَ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ يَقُولُ لَوْ شِئْتَ حَبَسْتُ عَنْكَ الْوَحْيَ فَلَمْ تَكَلَّمْ بِفَضْلِ أَهْلِ بَيْتِكَ وَ لَا بِمَوَدَّتِهِمْ وَ قَدْ قَالَ الله عَزَّوَجَلَّ وَيَمْحُ اللهُ الْباطِلَ وَيُحِقُّ الحَقِّ بِكَلِماتِهِ يَقُولُ الْحَقِّ لِأهْلِ بَيْكَ الْوَلَايَةُ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ وَ يَقُولُ بِمَا أَلْقَوْهُ فِي صُدُورِهِمْ مِنَ الْعَدَاوَةِ لِأَهْلِ بَيْتِكَ وَالظُّلْمِ بَعْدَكَ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذا إِلَّا بَشَر- مِثْلُكُمْ أَ فَتَأْتُونَ السَّحْرَ وَأَنتُم تُبصرُون﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا قَالَ الَّذِينَ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدِ حَقَّهُمْ ﴾. (2)
5- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل ... إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ وَ يَقُولُ بِمَا أَلْقَوْهُ فِي صُدُورِهِمْ مِنَ الْعَدَاوَةَ لِأهْلِ بَيْتِكَ وَ الظُّلْم بَعْدَكَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَل هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ﴾. (3)
6- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ أَى تَأْتُونَ مُحَمَّداً وَ هُوَ سَاحِرٍ﴾. (4)
ص: 334
3- امام باقر علیه السلام- جابر از امام باقر علیه السلام درباره ی آیه: و هرکس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی اش می افزاییم (شوری /23) نقل کرد که فرمود: هر کس اوصیاء آل محمد را دوست بدارد و از ایشان پیروی کند. دوستی و ولایت پیامبران و مؤمنین گذشته تا آدما نصیب او می شود و بر ولایت آل محمد که دارد اضافه می گردد این است تفسیر آیه کسانی که کار نیکی انجام دهند پاداشی بهتر از آن خواهند داشت. (نمل/89) که موجب واردشدن به بهشت گردد و این آیه اشاره به همان است بگو هر اجر و پاداشی از شما خواسته ام برای خود شماست (سبأ /47) به وسیله ی آن هدایت می شوید و از عذاب قیامت نجات می یابید. اما به کسانی که دشمن خدا و پیرو شیطانند و تکذیب و انکار می کنند می فرماید [ای پیامبر صلی الله علیه و آله]! بگو: «من برای دعوت نبوت هیچ پاداشی از شما نمی طلبم و من از متکلّفین نیستم [سخنانم روشن و همراه با دلیل است]. (ص/86) گروهی از منافقین به یکدیگر گفتند محمّد را بس نبود که بیست سال بر دوش ما سوار شد حالا تصمیم دارد که بستگان خود را بر ما تحمیل کند؛ چنین دستوری را خدا به او نداده از خودش می سازد می خواهد خویشاوندان خود را بر ما مزیت دهد، اگر کشته شود یا بمیرد این فرمانروایی را از خاندان او خواهیم گرفت دیگر نخواهیم گذاشت بر ما حکومت کنند. خداوند خواست به پیامبر صلی الله علیه و آله- خود اطلاع دهد که آن ها چه گفته اند و چه تصمیمی دارند، پس در این آیه فرمود: آیا می گویند: «او بر خدا دروغ بسته است؟ در حالی که اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر می نهد و اگر خلاف بگویی قدرت اظهار این آیات را از تو می گیرد (شوری/24). می فرماید: «اگر بخواهم وحی را از تو قطع می کنم تا در مورد فضایل خاندان خود سخن نگویی و مردم را به محبت آن ها وادار ،نکنی و باطل را محو می کند و حق را بفرمانش پابرجا می سازد. (شوری/24). ولی خداوند واقعیت را می گوید که ولایت اختصاص به اهل بیت تو دارد خداوند به آن چه درون سینه هاست داناست (انفال/43) او نسبت به همه چیز و آن کینه هایی که در دل از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله پنهان کرده اند داناست این آیه اشاره به همان است ﴿وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ﴾.
4- امام صادق علیه السلام- وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا، منظور کسانی هستند که در حق خاندان محمد ظلم کردند.
5- امام باقر علیه السلام- منظور خداوند آن دشمنی و ظلمی است که نسبت به خاندانت در دل خویش قرار داده اند، و مراد از آیه: ﴿وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ﴾ است. أَنتُمْ تُبْصِرُونَ، نیز همین است.
6- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أفتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ، منظور آن این است که آیا نزد محمد می روید حال آن که به گمان شما او ساحر است.
ص: 335
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَ هُوَ السَّمِيعُ العليم﴾ (2)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قُل هُمْ يَا مُحَمَّدَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ يَعْنِي مَا يُقَالُ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿بَل قالُوا أَضْغَاتُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرسلَ الْأَوَّلُونَ﴾ (5)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثم حَكَى اللهُ قَوْلَ قُرَيْش فَقَالَ بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَرَاهُ أَنْ هَذَا الَّذِي يُخْبِرُنَا مُحَمَّد يَرَاهُ فِي النَّوْمِ وَ قَالَ بَعْضُهُمْ بَلِ افْتَرَاهُ أَنْ يَكْذِبُ وَ قَالَ بَعْضُهُمْ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَما أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ فَرَدَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فَقَالَ مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ﴾. (6)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ قَالَ كَيْفَ يُؤْمِنُونَ وَلَرَ يُؤْمِنُ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ بِالْآيَاتِ حَتَّى هَلَكُوا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلا رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْتَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾. (7)
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿قَالَ يُوسُفَ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَيَّارٍ عَنْ أَبَوَيْهِمَا أَنَّهُمَا قَالَا ثُمَّ قَالَ أوَلَسْتَ تَعْلَمُ أَنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يُخْلِ الدُّنْيَا قَطُّ مِنْ نَبَيٍّ أَوْ إِمَامٍ مِنَ الْبَشَراً وَ لَيْسَ الله عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ ما أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ يَعْنِي إِلَى الْخَلَقَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقَرِى فَأَخْبَرَ أَنَّهُ لَمْ يَبْعَثُ الملائكة إِلَى الْأَرْضِ لِيَكُونُوا أَئِمَّةً وَ حُكّاماً وَ إِنَّمَا أُرْسِلُوا إِلَى أنْبِيَاءِ علیهم السلام﴾. (4)
ص: 336
[پیامبر صلی الله علیه و آله] گفت: «پروردگارم هر سخنی را چه در آسمان باشد و چه در زمین می داند و او شنوا و داناست.
1- علیّ بن ابراهیم رحمه الله علیه- ای محمد! به آن ها بگو: ﴿رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾، يعنى آن چه در آسمان و زمین گفته می شود.
آن ها گفتند: [آن چه محمد آورده وحی نیست] بلکه خواب هایی آشفته است، اصلاً آن را به دروغ به خدا بسته، بلکه او یک شاعر است [اگر راست می گوید] باید معجزه ای برای ما بیاورد همان گونه که پیامبران پیشین [با معجزات] فرستاده شدند». (5)
1- على بن ابراهیم رحمه الله علیه- سپس خداوند سخن قریش را نقل می کند که می گویند: بَل قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَرَاهُ یعنی این چیزی که محمد ما را به آن می آگاهاند، در خواب می بیند. و بعضی از آنان گفتند که در مورد آن افترا می کند یعنی دروغ می گوید. بعضی دیگر گفتند: بل هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ، سپس خداوند جوابشان را می دهد و می فرماید: ﴿مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ﴾.
تمام آبادی هایی که پیش از این ها هلاک کردیم [به معجزات پیامبرانشان] ایمان نیاوردند آیا این ها ایمان می آورند؟ (6)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ﴾ منظور خداوند این است که چگونه ایمان می آورند در حالی که گذشتگان به نشانه های خداوند ایمان نیاوردند تا این که به هلاکت رسیدند.
ما پیش از تو جز مردانی که به آنان وحی می کردیم نفرستادیم [همه انسان بودند] اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید. (7)
1-1- امام عسکری علیه السلام- یوسف بن محمد و علی بن محمد بن سیّار از پدرانشان روایت کردند. امام عسکری فرمود: آیا نمی دانی که خدای عزوجل هرگز دنیا را از وجود پیامبر صلی الله علیه و آله یا امامی از بشر تهی نمی کند؟ آیا خدا نفرموده است و نفرستادیم پیش از تو- یعنی به مردم- جز مردانی که به آن ها وحی کردیم از اهل آبادی ها (یوسف/109) و خبر داده است که فرشته ها را به زمین نفرستاده تا امام و حاکم باشند بلکه آن ها به سوی پیامبران فرستاده شدند.
ص: 337
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ فَسْتَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ قَالَ آلُ مُحَمَّد﴾. (1)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن الْأَصْبَحَ بْن نُبَاتَةَ عَنْ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي قَولِهِ عَزَّوَجَلَّ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لا تَعْلَمُونَ قَالَ نَحنُ أَهلُ الذكر﴾. (2)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا يَزْعُمُونَ أَنَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ فَسْتَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ أَنَّهُمْ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى قَالَ إِذَنْ يَدْعُونَكُمْ إِلَى دِينِهِمْ قَالَ ثُمَّ أَوْمَى بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ المُسْئُولُونَ﴾. (3)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْكِتَابُ: الذَّكَرُ، وَأَهْلُهُ آلَ مُحَمَّد﴾. (4)
5-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ: فَسْتَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنتُمْ لا تَعْلَمُونَ الْمَعْنِيُّونُ بِذَلِكَ فَقَالَ: نَحْنُ وَ اللَّهِ، فَقُلْتُ فَأَنْتُمُ الْمَسْئُولُونَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَنَحْنُ السَّائِلُونَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَعَلَيْنَا أَنْ نَسْأَلَكُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ عَلَيْكُمْ أَنْ تُجِيبُونَا قَالَ لَا ذَلِكَ إِلَيْنَا إِنْ شِتْنَا فَعَلْنَا وَإِنْ شِئْنَا تَرَكْنَا ثُمَّ قَالَ: هذا عَطاؤنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِساب﴾. (5)
6-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَن أبي جَعْفَر علیه السلام أَنَّهُ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام... الذِّكْرُ الَّذِي عَنْهُ ضَلَّ وَ السَّبِيلُ الَّذِي عَنْهُ مَالَ وَالْإِيمَانُ الَّذِي بِهِ كَفَرَ وَالْقُرْآنُ الَّذِي إِيَّاهُ هَجَرَ وَ الدِّينُ الَّذِي بِهِ كَذَّبَ وَالصِّرَاطُ الَّذِي عَنْهُ نَكَبَ الْخَطْبَةَ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ مِنَ الْأَخْبَارِ الْكَثِيرَة الْمُتَقَدِّمُة فِي أَوَائِلَ سُورَةِ النَّحْلِ فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّه إِلَى قَوْلِهِ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ فَرَاجِعْ الْبَتَّةَ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿وَما جَعَلْنَاهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ﴾. (8)
ص: 338
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ؛ اهل ذکر، آل محمد هستند.
2-2- امام علی علیه السلام صبغ بن نباته گوید: از امام علی در مورد آيه: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾ سؤال پرسیدم فرمود: «ما اهل ذکر هستیم».
3-2- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم همانا بعضی از ما گمان کنند که مراد از آیه ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾، يهود و نصاری می باشند»؟ ایشان فرمود: «بدین ترتیب آن ها شما را به دینشان فرا می خوانند. سپس می گوید: آن ها با دستشان به سینه شان اشاره کردند و گفتند ما اهل ذکر هستیم و از ما باید سؤال شود».
4-2- امام صادق علیه السلام- کتاب (قرآن) ذکر است و اهل آن، آل محمد هستند.
5-2- امام باقر علیه السلام- زراره گوید از امام باقر علیه السلام سؤال کردم که منظور از آیه: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾ چه کسانی هستند؟ فرمود: به خدا قسم آن به ما اشاره دارد». سپس گفتم: پس باید از شما سؤال شود؟» فرمود «آری» گفتم و ما سؤال کنندگان هستیم؟ فرمود: «آری» گفتم پس بر ما واجب است که از شما سؤال بپرسیم؟ فرمود: «آری». گفتم: «و شما همباید پاسخ سؤال هایمان را بدهید؟ گفتند نه این به ما بستگی دارد اگر خواستیم جواب می دهیم و اگر نخواستیم پاسخ نمی دهیم سپس این آیه را تلاوت نمود و به او گفتیم] این عطای ما است به هرکس می خواهی [و صلاح می بینی] ببخش و از هرکس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست تو (امین هستی). (ص39)».
6-2- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است علی فرمود: .... ذکری که از یاد رفته و او را از دست دادند منم و راهی که از آن برگشته اند راه من است و ایمان و گرایشی که نسبت به وی کافر شدند منم و قرآنی که از او دوری جستند و دینی که او را تکذیب نمودند و راهی که از آن برگشتند. قرآن و دین و راه من است و موارد دیگر که در اخبار بسیاری رسیده، و آن چه در اوایل سوره ی نحل آمده در تفسیر سخن خداوند عزوجل آن ها که پس از ستم دیدن در راه خدا، هجرت کردند در این دنیا جایگاه [و مقام] خوبی به آن ها می دهیم و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر می دانستند آن ها کسانی هستند که صبر و استقامت پیشه کردند، و تنها بر پروردگارشان توگل می کنند و پیش از تو جز مردانی که به آن ها وحی می کردیم، نفرستادیم اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید تا تعجب نکنید از این که پیامبر اسلام از میان همین مردان برانگیخته شده است]! [از آن ها بپرسید که] از دلایل روشن و کتب [ پیامبران پیشین آگاهند] و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم. (نحل/44-41).
آنان را پیکرهایی که غذا نمی خوردند قرار ندادیم و عمر جاویدان هم نداشتند. (8)
ص: 339
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْل اللَّهِ يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ قَالَ تُبَدَّلُ خُبْزَةٍ نَقِيَّةَ يَأْكُلُ النَّاسُ مِنْهَا حَتَّى يَفْرُغَ مِنَ الْحِسَابِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعام﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ صَدَقْنهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَیْنهُمْ وَمَن نَّشَآءُ وَأَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ﴾ (1)
قوله تعالى: ﴿لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ﴾ (10)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ عَنْ أبي الحَسَنِ مُوسَى علیه السلام في قول اللهِ عَزَّوَجَلَّ لَقَدْ أَنزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ قَالَ الطَّاعَةُ لِلْإِمَام بَعْدَ النَّبي صلی الله علیه و آله﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالمة وَأَنشَأْنَا بَعْدَها قَوْماً آخرین﴾. (11)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّه فَاحْذَرُوا مَا حَذَرَكُمُ اللَّهُ بِمَا فَعَلَ بِالظَّلَمَةِ فِي كِتَابِهِ وَلَا تَأْمَنُوا أَنْ يُنْزِلَ بِكُمْ بَعْضَ مَا تَوَاعَدَ بِهِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ فِي الْكِتَابِ وَ اللَّهِ لَقَدْ وَعَظَكُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ بِغَيْرِكُمْ فَإِنَّ السَّعِيدَ مَنْ وُعِظَ بِغَيْرِهِ وَ لَقَدْ أَسْمَعَكُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ مَا قَدْ فَعَلَ بِالْقَوْمِ الظَّالِمِينَ مِنْ أَهْلَ الْقُرَى قَبْلَكُمْ حَيْثُ قَالَ وَ كَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالَةٌ وَ إِنَّمَا عَنَى بِالْقَرْيَةَ أَهْلَهَا حَيْثُ يَقُولُ وَ أَنْشَأْنَا بَعْدَها قَوْماً آخَرِين فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ يَعْنِي يَهْرُبُونَ قَالَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُتِرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ فَلَمَّا أَتَاهُمُ الْعَذَابُ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً حَامِدِينَ وَايْمُ اللَّهِ إِنَّ هَذِهِ عِظَةً لَكُمْ وَتَخْوِيفٌ إِنِ اتَّعَظْتُمْ وَ خِفْتُم﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ﴾. (12)
ص: 340
1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی سخن خداوند در آن روز که این زمین به زمین دیگر مبدل می شود. (ابراهیم/48) سؤال کردم. فرمود به نانی پاکیزه و تمیز مبدل می شود که مردم از آن می خورند تا [خداوند] از حساب فارغ شود؛ و خداوند فرموده است: ﴿وَ ما جَعَلْنَاهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ﴾.
سپس وعده ای را که به آنان داده بودیم وفا کردیم. آن ها و هر کس را که می خواستیم [از چنگ دشمنانشان] نجات دادیم؛ و مسرفان را هلاک نمودیم
ما شما کتابی نازل کردیم که تذکر [و بیداری] شما در آن است آیا بر نمی اندیشید؟! (10)
1- امام كاظم علیه السلام- ﴿لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾؛ منظور از آن، فرمانبرداری از امام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله است.
چه بسیار آبادی های ستمکاری را که در هم شکستیم و بعد از آن ها، قوم دیگری آفریدیم. (11)
1- امام سجّاد علیه السلام- ای مردم تقوای خدا را پیشه کنید از آن چه خدا شما را منع نموده برحذر باشید و از آن چه با ستمکاران کرده و در قرآن ثبت است پند بگیرید و از این که پاره ای از آن چه به ستمکاران وعده کرده بر شما فرود آید در امان نمی باشید. به خدا شما پند داده می شوید و خوشبخت کسی است که از دیگری پند بگیرد خدا به شما گوشزد کرده که با مردم ستمکار پیش از شما از شهرنشینان چه کرده آن جا که می فرماید: ﴿وَ كَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالَةً وَأَنشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِين، فَلَما أَحَشُوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ و فرمود: لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إلى ما أُترِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ﴾؛ چون عذاب بر آن ها فرود آمد. گفتند ای وای بر ما به راستی ما ستمکارانیم این سخن را ادامه دادند تا آن ها را خُرد و خاموش کردیم و درو نمودیم. (انبیاء/15-14). به خدا این پندی برای شما و تخویفی است اگر بپذیرید و بترسید.
هنگامی که [نزدیک شدن] عذاب ما را احساس کردند ناگهان از [ترس] آن فرار کردند. (12)
ص: 341
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ بَدرِ بْنِ الْخَلِيل الْأَسَدِئَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ وَ بَعَثَ إِلَى بَنِي أُمَيَّةَ بِالشَّامِ فَهَرَبُوا إِلَى الرُّومِ فَيَقُولُ لَهُمُ الرُّومُ لَا نُدْخِلَنَّكُمْ تَتَنَصَّرُوا فَيُعَلِّقُونَ فِي أَعْنَاقِهِمُ الصُّلْبَانَ فَيُدْخِلُونَهُمْ فَإِذَا نَزَلَ بِحَضْرَتِهِمْ أَصْحَابُ الْقَائِمِ علیه السلام طَلَبُوا الْأَمَانَ وَالصُّلْحَ فَيَقُولُ أَصْحَابُ الْقَائِمِ لَا نَفْعَلُ حَتَّى تَدْفَعُوا إِلَيْنَا مَنْ قِبَلَكُمْ مِنَّا قَالَ فَيَدْفَعُونَهُمْ إِلَيْهِمْ فَذَلِكَ قَوْلُهُ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إلى ما أُترِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ قَالَ يَسْأَلُهُمُ الْكُنُوزَ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِهَا قَالَ فَيَقُولُونَ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ فَمَا زَالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْناهُمْ حَصِيداً حَامِدِينَ بِالسَّيْفِ﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى الْحَلَبِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام يَكُونُ لِصَاحِب هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةٌ فِي بَعْض هَذِهِ الشِّعَابِ ثُمَّ أَوْمَاً بِيَدِهِ إِلَى نَاحِيَة ذِي طُوًى حَتَّى إِذَا كَانَ قَبْلَ خُرُوجِهِ بِلَيْلَتَيْنِ انْتَهَى الْمَوْلَى الَّذِي يَكُونُ بَيْنَ يَدَيْهِ حَتَّى يَلْقَى بَعْضَ أَصْحَابِهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام لَكَأَنَّى أَنْظُرُ إِلَيْهِ يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ سِيرُوا إِلَى هَذِهِ الطَّاغِيَة فَيَدْعُو إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّة نَبِيِّهِ فَيُعْطِيهِ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْبَيْعَة سِلْماً فَيَقُولُ لَهُ كَلْبُ وَ هُمْ أَخْوَالُهُ مَا هَذَا مَا صَنَعْتَ وَ اللَّهِ مَا نَبَايِعُكَ عَلَى هَذَا أَبَداً فَيَقُولُ مَا أَصْنَعْ فَيَقُولُونَ اسْتَقْبِلُهُ فَيَسْتَقْبِلُهُ ثُمَّ يَقُولُ لَهُ الْقَائِمُ خُذْ حِدْرَكَ فَإِنَّنِي أَدَّيْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا مُقَاتِلُكَ فَيُصْبِحُ فَيُقَاتِلُهُمْ فَيَمْنَحْهُ اللَّهُ أَكْنَافَهُمْ وَيَأْخُذُ السُّفْيَانِي أَسِيراً فَيَنْطَلِقُ بِهِ وَ يَذْبَحُهُ بِيَدِهِ ثُمَّ يُرْسِلُ جَرِيدَةَ خَيْلَ إِلَى الرُّومِ لِيَسْتَحْصِرُوا بَقِيَّةَ بَنِي أُمَيَّةَ فَإِذَا انْتَهَوْا إِلَى الرُّومِ قَالُوا أَخْرِجُوا إِلَيْنَا أَهْلَ مِلَّتِنَا عِنْدَكُمْ فَيَأْبَوْنَ وَيَقُولُونَ وَ اللَّهِ لَا نَفْعَلُ فَيَقُولُ الْجَرِيدَةُ وَاللَّهِ لَوْ أَمَرَنَا لَقَاتَلْنَاكُمْ ثُمَّ يَرْجِعُونَ إِلَى صَاحِبِهِمْ فَيَعْرِضُونَ ذَلِكَ عَلَيْهِ فَيَقُولُ انْطَلِقُوا فَأَخْرِجُوا إِلَيْهِمْ أَصْحَابَهُمْ فَإِنَّ هَؤُلَاءِ قَدْ أَتَوْا بِسُلْطَان عَظِيمٍ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إلى ما أَتَرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ قَالَ يَعْنِي الْكُنُوزَ الَّتِي كُنتُمْ تَكْنِزُونَ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ فَمَا زَالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً حَامِدِينَ لَا يَبْقَى مِنْهُمْ مُخْبرُ ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى الْكُوفَةِ فَيَبْعَثُ الثَّلَاثَمِائَةِ وَ الْبَضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا إِلَى الْآفَاقِ كُلَّهَا فَيَمْسَحُ بَيْنَ أَكْنَافِهِمْ
ص: 342
1- امام باقر علیه السلام- بدر بن خلیل اسدی نقل می کند از امام باقر علیه السلام شنیدم که در مورد آیه: ﴿فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ * لَا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ﴾؛ می فرماید: «هرگاه قائم به پاخیزد و به سمت بنی امیه در شام به حرکت آید، آن ها به روم فرار می کنند و رومیان به آن ها می گوید به شما اجازه ورود نمی دهیم مگر این که نصرانی گردید سپس آن ها صلیب بر گردن می آویزند و داخل روم می شوند. هنگامی که یاران قائم علیه السلام به آن ها می رسند درخواست امان و صلح می کنند و یاران امام به اهل روم می گویند: ما این کار را نمی کنیم مگر زمانی که آن افرادی را که از ما در نزد خود دارید به ما بازگردانید. آن ها بنیامیه را به ایشان باز می گردانند، و مراد از آیه: ﴿لَا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلَى مَا أُترِفْتُمْ فِيهِ وَ مَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ﴾؛ نیز همین است. از آن ها درخواست گنج هایی را می کنند که از آن آگاهی دارند، سپس آن ها می گویند یا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ * فَمَا زَالَت تُلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ؛ یعنی با شمشیر آنان را به مانند علف های درو شده و بی جان می گردانیم.
2- امام باقر علیه السلام- عبد الأعلی حلبی گوید: امام باقر علیه السلام فرمود صاحب این امر در بعضی از این دره ها غیبتی دارد (سپس با دستش به ناحیه ذی طوی اشاره کرد) تا این که دو شب قبل از قیامش غلامی که در خدمت اوست می آید تا به بعضی از اصحاب حضرت می رسد ...». سپس امام باقر علیه السلام فرمود: گویا او را می بینم که به اصحاب خود می فرماید به سمت این طغیان گر یعنی سفیانی حرکت کنید و او را به کتاب خدا و سنت پیامبرش دعوت می کند. پس سفیانی از راه تسلیم و صلح با حضرت بیعت می کند در این حال قبیله کلبیه که دایی های سفیانی هستند، به او می گویند چه می کنی؟ به خدا قسم ما در این مورد با تو بیعت نمی کنیم پس او می گوید چه کنیم؟ آن ها می گویند با قائم مقابله کن پس او به مقابله با حضرت می پردازد. سپس حضرت به او می فرماید: بترس و برحذر باش که من آن چه را رساندنی بود، رساندم و با تو می جنگم» پس حضرت به جنگ با ایشان مشغول می شود و خدا او را بر آنان مسلط کرده و حضرت سفیانی را به اسارت می گیرد و او را می برد و با دست خود سر می برد. سپس پاره ای از لشکر خود را به سمت روم می فرستد تا باقی ماندگان از بنی امیه را خدمتش حاضر کنند وقتی آن لشکر به روم می رسد می گویند اهل مذهب ما- یعنی بنی امیه- را نزد ما حاضر کنید ایشان از این کار ابا می کنند و می گویند به خدا چنین کاری نمی کنیم پس فرستادگان حضرت می گویند به خدا اگر اذن قتال داشتیم با شما می جنگیدیم. بعد از آن به خدمت حضرت مراجعه کرده و جریان را به اطلاعش می رسانند حضرت می فرماید: «بروید و با ایشان بجنگید و بنی امیه را از ایشان بگیرید ایشان می روند و چون اهل روم آن ها را می بینند می گویند بنی امیه را به دستشان بسپارید که این دفعه با تسلط تام آمده اند و این تفسیر سخن خداوند است که فرمود: ﴿فَلَا أَحَدُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُترِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُون قالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ فَما زالَتْ تِلْكَ دَعَوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْناهُم حَصِيداً خامِدِین﴾ و حضرت کسی از آنان را زنده نمی گذارد تا خبر ببرد. سپس به کوفه
ص: 343
وَ عَلَى صُدُورِهِمْ فَلَا يَتَعَايَوْنَ فِي قَضَاءِ وَ لَا تَبْقَى أَرْضُ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ﴾. (1)
3- أمير المؤمنين علیه السلام - ﴿أَلَا يَا أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِى قَبْلَ أَنْ تَشْغَرَ برجْلِهَا فِتْنَةٌ شَرْقِيَّةٌ تَطَأ خِطَامِهَا بَعْدَ مَوْتِ وَ حَيَاةٍ أَوْ تَشِبَّ نَارُ بِالْحَطَبِ الْجَزْلِ غَرْبيَّ الْأَرْضِ رَافِعَةً ذَيْلَهَا تَدْعُو يَا وَيْلَهَا بذَحْلَة أَوْ مِثْلِهَا فَإِذَا اسْتَدَارَ الْفَلَك قُلْتُ مَاتَ أَوْ هَلَكَ بِأَى وَادِ سَلَكَ وَلِذَلِكَ آيَاتُ وَ عَلَامَاتٌ أَوَّلُهُنَّ إِحْصَارُ الْكُوفَةِ بِالرَّصَدِ وَ الْخَنْدَقِ ... و يَخْرُجُ رَجُلُ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ رَاهِبُ يَسْتَجِيبُ الْإِمَامَ فَيَكُونُ أَوَّلَ النَّصَارَى إِجَابَةً وَيَهْدِمُ صَوْمَعَتَهُ وَيَدْقٌ صَلِيبَهَا وَيَخْرُجُ بِالْمَوَالِي وَ ضُعَفَاءِ النَّاسَ وَالْخَيْلِ فَيَسِيرُونَ إِلَى النَّخَيْلَة بأَعْلَامٍ هُدًى فَيَكُونُ مَجْمَعُ النَّاسِ جَمِيعًا مِنَ الْأَرْضِ كُلَّهَا بِالْفَارُوق وَ هِيَ مَحَجَّةُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ هِيَ مَا بَيْنَ الْبُرْسُ وَالْفُرَاتِ فَيُقْتَلُ يَوْمَئِذٍ فِيمَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِب ثَلَاثَةُ آلَافٍ مِنَ الْيَهُودِ وَالنَّصَارَى فَيَقْتُلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ فَمَا زَالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً حَامِدِينَ بِالسَّيْفِ وَ تَحْتَ ظِلَّ السَّيْفِ وَ يَخْلُفُ مِنْ بَنِي أَشْهَبَ الزَّاجِرُ اللَّحْطِ فِى أنَاس مِنْ غَيْر أَبِيهِ هُرَاباً حَتَّى يَأْتُونَ سِبَطْرَى عُوَّذَا بِالشَّجَر فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلى مَا أُتْرِفْتُم فِيهِ وَ مَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ وَ مَسَاكِنُهُمُ الْكُنُورُ الَّتِي غَنِمُوا مِنْ أَمْوَالِ الْمُسْلِمِينَ وَ يَأْتِيهِمْ يَوْمَئِذٍ الْخَسْفُ وَالْقَدْفُ وَ الْمَسْخُ فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ وَ يُنَادِي مُنَادٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ نَاحِيَةِ الْمَشْرِقِ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ يَا أَهْلَ الْهُدَى اجْتَمِعُوا وَيُنَادِي مِنْ نَاحِيَةِ الْمَغْرِبِ بَعْدَ مَا تَغِيبُ الشَّمْسَ يَا أَهْلَ الْهُدَى اجْتَمِعُوا وَ مِنَ الْغَدِ عِنْدَ الظُّهْرِ بَعْدَ تَكَوُّرُ الشَّمْسَ فَتَكُونَ سَوْداءَ مُظْلِمَةَ وَالْيَوْمَ الثَّالِثَ يُفَرِّقُ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ بِخُرُوجِ دَابَّةِ الْأَرْضِ﴾. (2)
4- الباقر علیه السلام- ﴿عَن جابر قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرَ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ قَالَ ذَلِكَ عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِمِ علیه السلام﴾. (3)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْن جَابِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ فَلَمَّا أَحَشُوا بَأْسَنا قَالَ خُروج القائم علیه السلام إذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ قَالَ الْكُنُورُ الَّتِي كَانُوا يَكْتِرُونَ قالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ فَمَا زَالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً بالسَّيْفِ حَامِدِينَ لَا يَبْقَى مِنْهُمْ عَيْنُ تَطْرِفُ﴾. (4)
ص: 344
برمی گردد و سیصد و اندی مرد را به دور دست ها می فرستد و بین کتف ها و سینه هایشان را مسح می کند. پس در حکم و قضاوت بین مردم خسته نمی شوند و زمینی باقی نمی ماند، مگر آن که در آن ندای به شهادت به الوهیت خدای بی شریک و رسالت محمد داده می شود».
3- امام علی علیه السلام- ای مردم قبل از آن که فتنه ای از شرق حادث شود از من بپرسید که بعد از مرده و زنده شدن ،خلایق پای خود را بردارد و در بالای اجزای خویش راه برود یا این که آتش با هیزم بسیار در مغرب زمین افروخته شود و پیش از آن که فتنه ای با عداوت و کینه یا مثل آن مانند انتقام کشیدن، دامنش را برداشته صدای واویلاه درآورد پس وقتی آسمان گرد شد می گویی: مرد یا هلاک شد؟ به کدام وادی پای نهاد؟ اول آن ها محاصره کوفه است به وسیله ی نگهبانان و خندق ... و مرد راهبی از اهل نجران خروج می کند و امام را اجابت می کند و او اول نصرانی است که اجابت نموده و صومعه خود را ویران می کند صلیبش را می شکند، غلامان و مردم ضعیف و اسبانی را خارج می کند و همگی همراه علم های هدایت به نخیله می روند و نخیله محل اجتماع تمام مردم زمین در منطقه فاروق است و آن راه امیرالمؤمنین است که بین برس و فرات واقع شده است. در آن روز بین شرق و غرب عالم سه هزار یهودی و نصرانی را می کشد و مردم یکدیگر را می کشند و آن تأویل این آیه است که: فَما زالَتْ تِلْكَ دَعَواهُمْ حَتَّى جَعَلْناهُمْ حَصيداً خامِدينَ بي جان با شمشیر و زیر سایه شمشیرها و از طایفه بنی اشهب مردی بدنگاه و بدچشم باقی می ماند با جمعی از مردم که از پدر او نیستند (با او خویشاوندی ندارند) و با ایشان می گریزد تا این که به سبطری که نام دهی در دمشق است می آیند، در حالتی که به درختی پناه می برند و آن روز تأویل این آیه است که: ﴿فَلَمَّا أَحَدُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُترِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ﴾؛ و مراد از مساکنشان گنج هایی است که از اموال مسلمین به غنیمت گرفته اند و در آن روز فرورفتن در زمین و پرتاب و مسخ شدن آنان را فرا می گیرد و در آن روز تأویل این آیه به وقوع می پیوندد: وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعيد و منادی در ماه رمضان هنگام طلوع خورشید از ناحیه مشرق فریاد می زند: ای اهل هدایت اجتماع کنید! و پس از غروب خورشید از ناحیه مغرب فریاد می زند ای اهل هدایت اجتماع کنید و فردای آن روز ظهر هنگام گرفتگی خورشید که هوا تاریک و سیاه می شود نیز فریاد می زند. و روز سوم با خروج جنبنده زمین، بین حق و باطل فرق نهاده می شود.
4- امام باقر علیه السلام- جابر گوید: از امام باقر علیه السلام در مورد تفسیر آیه: ﴿فَلَا أَحَشُوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ﴾ پرسیدم. ایشان پاسخ داد: این در هنگام قیام قائم است».
5- امام صادق علیه السلام- اسماعیل بن جابر از امام صادق علیه السلام در مورد آیه: ﴿فَلَمَّا أَحَشُوا بَأْسَنَا﴾، روایت می کند که ایشان فرمود: «این در زمان قیام قائم علیه السلام است؛ إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ؛ منظور این است که از گنج هایی که جمع کرده بودند می گریزند، ﴿قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ * فَمَا زَالَت تُلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا﴾؛ یعنی با شمشیر آنان را درو می کنیم.
ص: 345
6- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَلَما أَحَشُوا بَأْسَنا يَعْنِي بَنِي أُمَيَّةَ إِذَا أَحَسُّوا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ إذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُون﴾. (1)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: نَزَلَتْ فِي بَنِي فُلَان ثَلَاثُ آيَاتِ: قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَ ازِّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَاراً يَعْنِى الْقَائِمَ بالسَّيْفِ فَجَعَلْنَاهَا حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ وَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لله رَبِّ الْعالَمينَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بالسَّيْفِ وَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إلى ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ يَعْنِي الْقَائِمَ يَسْأَلُ بَنِي فُلَان عَنْ كُنُوز بَنِي أُمَيَّة﴾. (2)
8- السجّاد علیه السلام- ﴿فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِنْهَا يَرْكُضُونَ يَعْنِي يَهْرِبُونَ﴾. (3)
9- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فِي قَوْلِهِ وَ كَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ يَعْنِي أَهْلَ قَرْيَةٍ كانَتْ ظَالِمَةٌ وَأَنْشَأْنَا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ فَلَا أَحَشُوا بَأْسَنا يَعْنِي بَنِي أُمَيَّةَ إِذَا أَحَسُّوا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ إِذَا هُمْ مِنْه-ا يَرْكُضُونَ لَا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إلى ما أُترِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ يَعْنِي الْكُنُوزَ الَّتِي كَنَرُوهَا قَالَ فَيَدْخُلُ بَنُو أُمَيَّةَ إِلَى الرُّومِ إِذَا طَلَبَهُمُ الْقَائِمُ ثُمَّ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الرِّومِ وَيُطَالِبُهُمْ بالْكُنُوزِ الَّتِي كَنَزُوهَا فَيَقُولُونَ كَمَا حَكَى اللهُ يا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ فَا زَالَتْ تِلْكَ دَعَواهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً حَامِدِينَ قَالَ بالسَّيْفِ وَ تَحْتَ ظِلَالُ السُّيُوفِ وَ هَذَا كُلَّهُ مِمَّا لَفْظُهُ مَاضٍ وَ مَعْنَاهُ مُسْتَقْبِلَ وَ هُوَ مِمَّا ذَكَرْنَاهُ مِمَّا تَأْوِيلُهُ بَعْدَ تَنْزِيلِهِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿لاتركُضُوا وَ ارْجِعُوا إلى ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئلُونَ﴾. (13)
قوله تعالى: ﴿قالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ﴾ (14)
ص: 346
6- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَلَا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ؛ یعنی بنی امیه وقتی احساس گزند از قائم آل محمد کردند.
7- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر از اباعبدالله امام صادق علیه السلام [نقل می کند] که فرمود: «در مورد بنی فلان سه آیه نازل شده است؛ [یکی] سخن خدای عزوجل تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته می گردد و اهل آن مطمئن می شوند که می توانند از آن بهره مند گردند، ناگهان [فرمان ما شب هنگام یا در روز] برای نابودی آن فرا می رسد (یونس/24) منظور قائم علیه السلام است که با شمشیر می آید؛ ﴿فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ﴾ و [ دوّمی]: سخن خدای عزوجل: ﴿فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ الحَمدُ لله رَبِّ الْعالَمينَ﴾؛ یعنی با شمشیر [ دنباله ی زندگیشان قطع شد] و [سومی]: سخن خدای عزوجل فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلَى مَا أُتِرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ؛ یعنی قائم از بنی فلان گنجهای بنی امیه را می خواهد».
8- امام سجاد علیه السلام- ﴿فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ﴾؛ یعنی از آن می گریزند.
9- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ كَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظَالِمَةٌ؛ كه منظور از قریه، مردم آن است چنان که می فرماید: ﴿وَ أَنْشَأْنَا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ، فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ﴾؛ یعنی چون [بنی امیه] عذاب ما را احساس کنند، از آن می گریزند، ﴿لا تركُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ﴾؛ در حدیث است که چون امام زمان ظهور کند، بنی امیه از ترس به روم می گریزند حضرت آن ها را از روم بیرون می آورد و گنج هایی که پنهان کرده اند از آن ها طلب می کند؛ ﴿قالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً حَامِدِينَ﴾؛ بنی امیه می گویند وای بر ما که قومی ستمکار بودیم پس همچنان بدین سخن تکلم می کنند تا آن که به وسیله ی قائم آل محمد و سپاه او همه را درو کنند و از دم شمشیر بگذرانند این آیات هرچند لفظش ماضی است ولی در معنی مستقبل است و این از آیاتی است که چنان که گفتیم تأویلش بعد از نزول می باشد.
[گفتیم]: فرار نکنید و به زندگی پر ناز و نعمت و به مسکن های [پر زرق و برق] خود بازگردید! شاید [سائلان بیایند و] از [شما تقاضا کنند شما هم آنان را محروم بازگردانید]! (13)
گفتند: «ای وای بر ما به یقین ما ستمکار بودیم. (14)
ص: 347
قوله تعالى: ﴿فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً حَامِدِينَ﴾ (15)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن الْأَصْبَعَ بْن نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَقُولُ لِلنَّاسِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي ... و يَخْرُجُ رَجُلُ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ يَسْتَجِيبُ لِلْإِمَامِ فَيَكُونُ أَوَّلَ النَّصَارَى إِجَابَةً فَيَهْدِمُ بِيعَتَهُ وَ يَدْقُ صَلِيبَهُ فَيَخْرُجُ بِالْمَوَالِي وَضُعَفَاءِ النَّاسِ فَيَسِيرُونَ إِلَى النُّخَيْلَةِ بِأَعْلَامٍ هُدَى فَيَكُونُ مَجْمَعُ النَّاسِ جَمِيعاً فِي الْأَرْضِ كُلِّهَا بِالْفَارُوق فَيُقْتَلُ يَوْمَئِذٍ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِب ثَلَاثَةُ آلَافِ أَلْفِ يَقْتُلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلَ هَذِهِ الْآيَةِ فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيداً حَامِدِينَ بِالسَّيْف وَ تَحْتَ ظِل السَّيْفِ وَيَخْلُفُ مِنْ بَنِي أَشْهَبَ الزَّاجِرُ اللَّحْظِ فِي أَنَاسِ مِنْ غَيْ-ر أَبِيهِ هُرَابَاً حَتَّى يَأْتُونَ سِبَطْرَى عُوَّذَا بِالشَّجَرِ فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ لَا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إلى ما أُترِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْتَلُونَ وَ مَسَاكِنُهُمُ الْكُنُورُ الَّتِي غَنِمُوا مِنْ أَمْوَالِ الْمُسْلِمِينَ وَ يَأْتِيهِمْ يَوْمَئِذٍ الْخَسْفُ وَ الْقَدْفُ وَ الْمَسْخُ فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ وَ مَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيد﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُما لاعبينَ﴾ (16)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَن اللَّهْوَ فِي غَيْرِ النِّكَاحَ فَأَنْكَرَهُ وَ تَلَا عَلَيْهِ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُما لاعِبِينَ لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ هَوا لَا تَخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ* بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَن الْغِنَاءِ وَ قُلْتُ إِنَّهُمْ يَزْعُمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم رَخَّصَ فِي أَنْ يُقَالَ جِئْنَاكُمْ جِئْنَاكُمْ حَيُّونَا حَيُّونَا نُحَيْكُمْ فَقَالَ كَذَبُوا إِنَّ اللَّ-هَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَمَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُما لاعِبِينَ لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ هَوا لَا تَخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زَاهِقُ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ثُمَّ قَالَ وَيْلٌ لِفُلَانِ مِمَّا يَصِف رَجُلُ لَمْ يَحْضُرُ الْمَجْلِس﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ هَوا لاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ﴾. (17)
ص: 348
و همچنان این سخن را تکرار می کردند تا آن ها را درو کرده و خاموش ساختیم. (15)
1- امام علی علیه السلام- اصبغ بن نباته گوید: از امام علی شنیدم که به مردم می فرمود: از من بپرسید قبل از این که مرا از دست بدهید ... و مرد راهبی از اهل نجران خروج می کند و امام را اجابت می کند. و او اوّل نصرانی است که اجابت نموده و صومعه خود را ویران می کند صلیبش را می شکند، غلامان و مردم ضعیف و اسبانی را خارج می کند و همگی همراه علم های هدایت به نخیله می روند و نخیله محل اجتماع تمام مردم زمین در منطقه فاروق است و آن راه امیرالمؤمنین علیه السلام است که بین برس و فرات واقع شده است در آن روز بین شرق و غرب عالم سه هزار یهودی و نصرانی را میکشد و مردم یکدیگر را می کشند و آن تأویل این آیه است که: ﴿فَما زالَتْ تِلْكَ دَعواهُمْ حَتَّى جَعَلْناهُمْ حَصیداً خامِدین﴾؛ بی جان با شمشیر و زیر سایه شمشیرها. و از طایفه بنی اشهب مردی بدنگاه و بدچشم باقی می ماند با جمعی از مردم که از پدر او نیستند با (او خویشاوندی) ندارند و با ایشان می گریزد، تا این که به سبطری که نام دهی در دمشق است می آیند، در حالتی که به درختی پناه می برند و آن روز تأویل این آیه است که: ﴿فَلَمَّا أَحَدُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُترِفْتُمْ فِيهِ وَ مَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئلُونَ﴾ و مراد از مساکنشان گنج هایی است که از اموال مسلمین به غنیمت گرفته اند و در آن روز فرورفتن در زمین و پرتاب و مسخ شدن آنان را فرا می گیرد و در آن روز تأویل این آیه به وقوع می پیوندد.
ما آسمان و زمین و آن چه را در میان آن هاست به بازی [و بی هدف] نیافریدیم (16)
1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام درباره ی لهو و لعب در مواردی غیر از عقد نکاح و ازدواج پرسیده شد، ایشان انکار و رد کرد و آیه ای از جانب خداوند فرمود: ﴿و ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَالْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لَاعِبِينَ، «لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ هُوا لَا أَخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ﴾.
2- امام صادق علیه السلام- عبدالاعلی گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد موسیقی پرسیدم و گفتم: آن ها گمان می کنند که رسول خدا اجازه داده که بگوییم: جِئْنَاكُمْ جِتْنَاكُمْ حَيُّونَا حَبُّونَا نُحَيَّكُمْ یعنی ما نزد شما آمده ایم نزد شما آمده ایم و بر ما درود بفرستید و بر ما درود بفرستید تا بر شما درود بفرستیم. ایشان فرمود: «دروغ می گویند همانا خداوند می گوید: ﴿وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءِ وَالْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ؛ «لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ هَوا لَا تَخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ﴾؛ سپس فرمود: وای بر فلانی به خاطر آن چه که وصف می کند و منظور از آن مردی بود که در مجلس حضور نداشت».
[به فرض محال] اگر می خواستیم سرگرمی انتخاب کنیم چیزی متناسب خود انتخاب می کردیم اگر اهل این کار بودیم. (17)
ص: 349
قوله تعالى: ﴿بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ﴾ (18)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَيْسَ مِنْ بَاطِل يَقُومُ بِإِزَاءِ الْحَقِّ إِلَّا غَلَبَ الْحَقُّ الْبَاطِلَ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ بَلْ نَقْذِفُ بالحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ رَاهِقٌ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أيوب بن الْحُرِّ بَيَّاعِ الْهَرَوى قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَا أَيُّوبُ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ يُرَدُّ عَلَيْهِ الْحَقُّ حَتَّى يَصْدَعَ قَبْلَهُ أَمْ تَرَكَهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِل فَيَدْمَغُهُ فَإذا هُوَ رَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ مَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لَا يَسْتَحْسِرُونَ﴾ (19)
1- العسكرى علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو يَعْقُوبَ وَ أَبُو الْحَسَنِ: قُلْنَا لِلْحَسَنِ أَبِي الْقَائِمِ فَإِنَّ قَوْماً عِنْدَنَا يَزْعُمُونَ أَن هَارُوتَ وَمَارُوتَ مَلَكَان- اخْتَارَتْهُمَا الْمَلَائِكَةُ لَمَّا كَثُرَ عِصْيَانُ بَنِي آدَمَ، وَ أَنْزَلَهُمَا اللَّهُ مَعَ ثَالِثٍ لَهُمَا إِلَى الدُّنْيَا، وَأَنَّهُمَا افْتَتَنَا بِالزُّهْرَةَ، وَأَرَادَا الزَّنَا بِهَا، وَ شَرَبَا الْخَمْرَ، وَقَتَلَا النَّفْسَ الْمُحَرَّمَةَ، وَأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُعَذِّبُهُما بِبَابِلَ، وَأَنَّ السَّحَرَةَ مِنْهُمَا يَتَعَلَّمُونَ السَّحْرَ وَأَنَّ اللَّهَ تَعَالِى مَسَحَ تِلْكَ الْمَرْأَةَ هَذَا الْكَوْكَبَ الَّذِي هُوَ الزَّهَرَةُ. فَقَالَ الْإِمَامُ: مَعَاذَ اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ، إِنَّ مَلَائِكَةَ اللَّهِ تَعَالَى مَعْصُومُونَ [مِنَ الْخَطَا] مَحْفُوظُونَ مِنَ الْكُفْرِ وَالْقَبَائِحِ بِأَلْطَافِ اللَّهِ تَعَالَى، فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِيهِم: لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ وَ قَالَ تَعَالَى: وَلَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ مَنْ عِنْدَهُ يَعْنِى الْمَلَائِكَةَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لَا يَسْتَحْسِرُونَ. يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ وَ قَالَ فِي الْمَلَائِكَةِ بَلْ عِبادُ مُكْرَمُونَ. لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ إِلَى قَوْلِهِ وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ثُمَّ قَالَ: لَوْ كَانَ كَمَا يَقُولُونَ كَانَ اللَّهُ قَدْ جَعَلَ هَؤُلَاءِ الْمَلَائِكَةَ خُلَفَاءَهُ عَلَى الْأَرْضِ وَكَانُوا كَالْأَنْبِيَاءِ فِي الدُّنْيَا وَكَالْأَئِمَّة فَيَكُونُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَالْأَئِمَّة قَتْلُ النَّفْسِ وَ فِعْلُ الزَّنَا﴾. (3)
ص: 350
بلکه ما حق را بر باطل می کوبیم و آن را هلاک می سازد و این گونه باطل محو و نابود می شود و وای بر شما از وصفی که می کنید. (18)
1- امام صادق علیه السلام- هر باطلی که در برابر حق به پا خیزد، حق بر آن غلبه می کند، و آیه ﴿بل نَقْذِفُ بِالحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ لِمَا تَصِفُونَ﴾ بیانگر همین مطلب است.
2- امام صادق علیه السلام- ایوب بن حر بتاع هروی گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «ای ایوب! هیچ انسانی نیست مگر این که حق در او وارد می شود و قلبش را می شکافد حال او می خواهد قبول کند یا آن را ترک کند و این سخن خداوند است که در کتابش آمده است: ﴿بَلْ نَقْذِفُ بِالحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ﴾.
و از آن اوست هرکس که در آسمان ها و زمین است و کسانی که نزد اویند [فرشتگان] هیچ گاه از عبادتش استکبار نمی ورزند و هرگز خسته نمی شوند. (19)
1- امام عسکری علیه السلام- ابویعقوب و ابوالحسن گویند: ما به امام حسن عسکری علیه السلام گفتیم: گروهی نزد ما هستند که می پندارند هاروت و ماروت دو فرشته بودند که چون گناه آدمیزاده ها افزون شد خدا آنان را با یک سومی به دنیا فرستاد و زهره آن ها را فریفت و آن ها دنبال زنا رفتند و می نوشیدند و آدم می کشتند و خدای تبارک و تعالی آن ها را در بابل عذاب کرد و جادوگران از آن ها جادو می آموختند و خدا آن زن را به صورت این اختری درآورد که زهره است». امام علیه السلام فرمود: به خدا از این گفتار پناه می برم البته فرشته ها معصومند و به لطف خدا محفوظ از کفر و گناه هستند خدای عزوجل فرموده است و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آن چه را فرمان داده شده اند به طور کامل اجرا می نمایند. (تحریم/ 6) و فرموده است: ﴿وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَنْ عِنْدَهُ﴾ یعنی از فرشته ها ﴿لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لَا يَسْتَحْسِرُونَ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ﴾ و باز درباره ی فرشته ها فرموده است: ﴿بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَ هُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾؛ سپس امام علیه السلام فرمود: اگر چنان باشد که گویند، خدا این فرشته ها را خلیفه ی زمین ساخته مانند پیغمبران در دنیا یا چون امامان است که لازم می آید پیغمبر و امام هم آدم بکشند و زنا کنند.
ص: 351
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ وَلَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ مَنْ عِنْدَهُ يَعْنِي الْمَلَائِكَةَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَلا يَسْتَحْسِرُونَ أَى لَا يَضْعُفُونَ﴾. (1)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يَعْنِي الْأَنْبِيَاءَ وَالرُّسُلَ وَ الْأَئِمَّةَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ﴾. (2)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَلَائِكَةَ لَيْسَ شَيْءٌ مِنْ أَطْبَاقٍ أَجْسَادِهِمْ إِنَّا وَ هُوَ يُسَبِّحُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَ يُحَمِّدُهُ مِنْ نَاحِيَةِ بِأَصْوَاتِ مُخْتَلِفَة لَا يَرْفَعُونَ رُءُوسَهُمْ إِلَى السَّمَاءِ وَلَا يَخْفِضُونَهَا إِلَى أَقْدَامِهِمْ مِنَ الْبُكَاءِ وَالْخَشْيَةَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يُسَبِّحُونَ اللَّيْل وَ النَّهار لا يَفْتُرُونَ﴾ (20)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿عَن أبي جعفر علیه السلام عَن أبيهِ عَلى بن الحسين علیه السلام أَنْهَ قَالَ وَ قَدْ أُرْسِلَ اليه عَنْ ابن عَبَّاس يَسْأَلُهُ عَنِ الْعَرْشِ وَأَمَّا مَا سَأَلَ مِنَ الْعَرْشَ مِمَّ خَلَقَهُ اللَّهُ فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَهُ أَرْبَاعًا لَمْ يَخْلُقُ قَبْلَهُ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ الْهَوَاءَ وَالْقَلَمَ وَ النَّورَ ثُمَّ خَلَقَهُ مِنْ أَلْوَان أَنْوَارٍ مُخْتَلِفَة مِنْ ذَلِكَ النَّور نُورُ أَخْضَرُ مِنْهُ اخْضَرَتِ الخُضْرَةُ وَ نُورُ أَصْفَرُ مِنْهُ اصْفَرَتِ الصُّفْرَةٌ وَ نُورٌ أَحْمَرُ مِنْهُ احْمَرَّتِ الْحُمْرَةُ وَ نُورُ أَبْيَضُ وَ هُوَ نُورُ الْأَنْوَارِ وَ مِنْهُ ضَوْءُ النَّهَارِ ثُمَّ جَعَلَهُ سَبْعِينَ أَلْفَ طَبَقٍ غِلَظُ كُلَّ طَبَقَ كَأَوَّلُ الْعَرْشِ إِلَى أَسْفَلَ السَّافِلِينَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ طَبَقُ إِنَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهِ وَيُقَدِّسُهُ بِأَصْوَاتِ مُخْتَلِفَة وَالسِنَة غَيْرَ مُشْتَبهَةَ لَوْ أَذِنَ لِلسَان وَاحِدٍ فَأَسْمَعَ شَيْئاً مِمَّا تَحْتَهُ لَهَدَمَ الْجِبَالَ وَالْمَدَائِنَ وَ الْحُصُونَ وَكَشَفَ الْبَحَارَ وَ لَّهَلَكَ مَا دُونَهُ لَهُ ثَمَانِيَةُ أَرْكَان يَحْمِلُ كُلُّ رَكُن مِنْهَا مِنَ الملائكة مَا لَا يُحْصِي عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ يُسَبِّحُونَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لا يَفْتُرُونَ وَ لَوْ أَحَسَّ حِسَ شَيْءٍ مِمَّا فَوْقَهُ مَا قَامَ لِذَلِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِحْسَاسِ الْجَبَرُوتِ وَ الْكِبْرِيَاءُ وَالْعَظَمَةُ وَالْقُدْسُ وَالرَّحْمَةُ وَ الْعِلْمُ وَ لَيْسَ وَرَاءَ هَذَا مَقَالُ﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عن داود بن فَرْقَدِ قَالَ لِى بَعْضٍ أَصْحَابِنَا أَخْبِرْنِي عَن الملائكة أَ يَنَامُونَ قُلْتُ لَا أَدْرِي قَالَ يَقُولُ الله عَزَّوَجَلَّ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ لَا يَفْتُرُونَ ثُمَّ قَالَ لَا أَطْرِفُكَ عَنْ
ص: 352
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَنْ عِندَه؛ منظور از این آیه فرشتگان هستند که هیچ گاه از عبادتش استکبار نمی ورزند و هرگز خسته نمی شوند، یعنی [از عبادت] سست و ضعیف نمی گردند.
3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ﴾ (اعراف/206) یعنی انبیاء و رسل و ائمه علیهم السلام، که هیچ گاه از عبادتش استکبار نمی ورزند و هرگز خسته نمی شوند.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای تبارک و تعالی فرشتگانی دارد که با تمام اجزاء و اندام هایشان با صداهای مختلف تسبیح و حمد خدا را به جا می آورند. از شدت گریه و ترس از خدای عزّ و جل سرهای خود را نه به آسمان بالا می برند و نه به قدمهای خود نظر می افکنند.
شب و روز او را تسبیح می گویند و هرگز سست نمی شوند. (20)
1- امام سجّاد علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است که امام سجّاد علیه السلام فرمود: ... «اما درباره ی عرش که پرسیده بود خدا از چه آن را آفریده عرش چهارمین چیزی است که آفریده است. قبل از آن هوا و قلم و نور را آفریده بود سپس عرش را از نورهای رنگارنگ آفرید، از آن جمله نور سبز که سبزی از آن پدید آمده و نور زرد که زردی ها از اوست و نور قرمز که قرمزی ها از اوست و نور سفید که آن نور نورها است و از همان روشنی روز است. بعد آن را هفتاد هزار طبقه قرار داد که ضخامت هر طبقه ای به اندازه فاصله عرش تا اسفل السافلین است هر طبقه با صداهای گوناگون که با یکدیگر اشتباه نمی شوند او را تقدیس و تسبیح می کنند. اگر یکی از آن صداها آشکار شود و صدا را به آن چه که در زیر آن قرار دارد برساند تمام کوه ها و شهرها و دیوارها خراب می شود، دریاها می شکافد و هرچه غیر آن است هلاک می گردد عرش دارای هشت رکن است که هر رکن را گروهی از ملائکه حمل می کنند که در شب و روز بدون خستگی خدا را تسبیح می کنند و جز خدا کسی عدد آن ها را نمی داند اگر یکی از صداها که بالای عرش است حس شود، یک لحظه دوام نمی آورد اما بین آن صداها و حواس جبروت و کبریا و عظمت و قدس و رحمت و علم فاصله است و پس از این گفتاری نیست.
2- امام صادق علیه السلام- داود بن فرقد عطّار روایت می کند که یکی از یاران ما از من پرسید: «مرا از فرشتگان مطلع کن ،آیا آن ها می خوابند؟ گفتم: «نمی دانم» او گفت خداوند عزوجل می فرماید: ﴿يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ﴾. سپس گفت: آیا نمی خواهی از امام صادق علیه السلام- در این مورد سخنی تازه برایت بگویم؟ گفتم «آری» او گفت: از ایشان در این مورد سؤال شد و ایشان پاسخ
ص: 353
أبي عَبْدِ اللَّهِ البِشَيْءٍ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ سُئِلَ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ مَا مِنْ حَيَّ إِلَّا وَهُوَ يَنَامُ خَلَا (مَا خَلَا) اللَّهَ وَحْدَهُ عَزَّوَجَلَّ وَالملائكة يَنَامُونَ فَقُلْتُ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ قَالَ أَنْفَاسُهُمْ تَسبیحُ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ يَرْفَعُهُ إِلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: قَالَ لَهُ رَجُلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مَا وَصَفَ مِنَ الملائكة يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلَّمُوا تَسْلِياً كَيْفَ لَا يَفْتُرُونَ وَهُمْ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمَّا خَلَقَ مُحَمَّد الله أمَرَ الملائكة فَقَالَ انْقُصُوا مِنْ ذِكْرى بمِقْدَار الصَّلَاة عَلَى مُحَمَّدِ ۖ فَقَوْلُ الرَّجُل صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ فِى الصَّلَاة مِثْلُ قَوْلِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ﴾. (2)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ جَاءَ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلُ بِالْبُرَاقِ إِلَى رَسُول اللَّهِ ... قَالَ ثُمَّ مَرَرْنَا بِمَلَائِكَة مِنْ مَلَائِكَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهُمُ اللَّهُ كَيْفَ شَاءَ وَوَضَعَ وُجُوهَهُمْ كَيْفَ شَاءَ لَيْسَ شَيْءٌ مِنْ أَطْبَاقِ أَجْسَادِهِمْ إِنَّا وَ هُوَ يُسَبِّحُ اللَّهَ وَيُحَمِّدُهُ مِنْ كُلِّ نَاحِيَةِ بِأَصْوَاتِ مُخْتَلِفَة أَصْوَاتُهُمْ مُرْتَفِعَةُ بِالتَّحْمِيدِ وَ الْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ فَسَأَلْتُ جَبْرَئِيلَ عَنْهُمْ، فَقَالَ كَمَا تَرَى خُلِقُوا إِنَّ الْمَلِكَ مِنْهُمْ إِلَى جَنْب صَاحِبِهِ مَا كَلَّمَهُ قَطَّ وَلَا رَفَعُوا رُءُوسَهُمْ إِلَى مَا فَوْقَهَا وَلَا خَفَضُوهَا إِلَى مَا تَحْتَهُمْ خَوْفًا مِنَ اللَّهِ خُشُوعاً فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِمْ فَرَدُّوا عَلَيَّ إِيمَاءَ بِرُءُوسِهُمْ لَا يَنْظُرُونَ إِلَيَّ مِنَ الْخُشُوع فَقَالَ لَهُمْ جَبْرَئِيلُ هَذَا مُحَمَّدٌ نَبِيُّ الرَّحْمَةِ أَرْسَلَهُ اللَّهُ إِلَى الْعِبَادِ رَسُولًا وَ نَبِيَّاً وَ هُوَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدُهُمْ أَفَلَا تُكَلِّمُونَهُ قَالَ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِكَ مِنْ جَبْرَئِيلَ أَقْبَلُوا عَلَيَّ بِالسَّلَامِ وَ أَكْرَمُونِي وَ بَشَرُونِي بِالْخَيْرِ لِي وَلِأُمَّتِي﴾. (3)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مُسَبِّحُونَ لا يَسْأَمُونَ لَا يَغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُيُونِ وَ لَا سَهْمُ الْعُقُولِ وَ لَا فَتْرَةُ الْأَبْدَانِ وَلَا غَفْلَهُ النسيان﴾. (4)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ لَمْ تَجْر الْفَتَرَاتُ فِيهِمْ عَلَى طُولِ دُ، و بِهِم﴾. (5)
ص: 354
داد: «هر زنده ای می خوابد مگر خداوند تبارک و تعالی فرشتگان نیز می خوابند» گفتم: «خداوند می فرماید: ﴿يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ﴾؟ او گفت نفس کشیدن های ایشان، تسبیح خداوند می باشد».
- امام صادق علیه السلام- ابوعببدالله برقی در حدیثی مرفوع نقل می کند فردی از امام صادق علیه السلام پرسید: «پدر و مادرم به فدایت درباره آیه ﴿يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرون﴾ و این آیه خدا و فرشتگانش بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود می فرستد ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا تسلیم [فرمان او] باشید. (احزاب /56) که در آن ملائکه وصف شده اند چه می باشد؟ آگاهم کن چگونه ملائکه سستی نمی کنند در حالی که بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات می فرستند؟ چون به پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات می فرستند قاعدتاً از ذکر خدا می مانند؟ امام صادق علیه السلام فرمود: «وقتی خدا حضرت محمد را خلق کرد به ملائکه امر فرمود به اندازه ای که بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات می فرستید از ذکر من بکاهید و به این ترتیب وقتی کسی در نماز بر محمّد صلوات می فرستد، مثل این است که این ذکر را می گوید سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر».
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است از پیامبر صلی الله علیه و آله در بیان آن چه در معراج دیده [نقل شده و در آن آمده است؛ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود سپس به ملائکه ای از ملائکه ی خدای عزوجل عبور کردیم که خداوند آن ها را آن طور که خواسته آفریده و صورت هایشان را آن طور که خواسته قرار داده است؛ هیچ بخشی از بدنشان نیست مگر آن که تسبیح خدا را می گوید و از هر طرفی با صداهای مختلفی او را ستایش می.کند از ترس خداوند صداهایشان به ثناگویی و گریه بلند است. درباره ی آن ها از جبرئیل پرسیدم گفت: به همان صورتی که می بینی خلق شده اند؛ هرگز ملکی از آن ها در کنار دوست خود با او سخن نگفته و از ترس و خشوع سرشان را به طرف آن چه بالاتر از آن هاست بالا نبرده اند و به سوی آن چه پایینتر از آن هاست فرو نیاورده اند. به آن ها سلام کردم؛ پس به وسیله ی سرهایشان با اشاره جوابم را دادند در حالی که به خاطر خشوع [خداوند] به من نگاه نمی کنند. جبرئیل به آن هاگفت: این محمد پیامبر صلی الله علیه و آله رحمت است؛ خداوند او را به سوی بندگان رسول و پیامبر صلی الله علیه و آله فرستاده است و او خاتم پیامبران و سرور آنان است؛ آیا با او سخن نمی گویید؟ [پیامبر صلی الله علیه و آله] فرمود: «وقتی آن سخن از جبرئیل شنیدند، به من روی آورده سلام کردند و مرا اکرام نمودند و مرا به خیر- برای خودم و برای امتم بشارت دادند».
5- امام على علیه السلام- تسبیح گویانی که خسته نمی شوند نه خواب بر دیدگان ایشان مسلّط می شود، و نه سهو عقول و نه خستگی بدن ها و نه بی خبری از فراموشی».
6- امام علی علیه السلام- در شیوه ی طولانی طاعت آنان سستی رخنه ندارد.
ص: 355
7- الصّادق علیه السلام- ﴿عن مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ العَنْ مِيرَاتِ الْعِلْمِ مَا مَبْلَغُهُ أَ جَوَامِعُ مَا هُوَ مِنْ هَذَا الْعِلْمِ أَمْ تَفْسِيرُ كُلِّ شَيْءٍ مِنْ هَذِهِ الأمور الَّتِي نَتَكَلَّمُ فِيهَا فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَدِينَتَيْنِ مَدِينَةَ بِالْمَشْرِقِ وَ مَدِينَةَ بِالْمَغْرِبِ فِيهِمَا قَوْمُ لَا يَعْرِفُونَ إِبْلِيسَ وَ لَا يَعْلَمُونَ بِخَلْقِ إِبْلِيسَ نَلْقَاهُمْ فِي كُلِّ حِينٍ فَيَسْأَلُونَا عَمَّا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ وَيَسْأَلُونَا عَنِ الدُّعَاءِ فَنُعَلِّمُهُمْ وَ يَسْأَلُونَا عَنْ قَائِمِنَا مَتَى يَظْهَرُ وَ فِيهِمْ عِبَادَةُ وَ اجْتِهَادُ شَدِيدٌ وَلِمَدِينَتِهِمْ أَبْوَابُ مَا بَيْنَ الْمِصْرَاعِ إِلَى الْمِصْرَاعِ مِائَةُ فَرْسَحْ لَهُمْ تَقْدِيسُ وَ تَمْجِيدُ وَ دُعَاءُ وَ اجْتِهَادُ شَدِيدُ لَوْ رَأَيْتُمُوهُمْ لَاحْتَقَرْتُمْ عَمَلَكُمْ يُصَلَّى الرَّجُلُ مِنْهُمْ شَهْراً لَا يَرْفَعُ رَأْسَهُ مِنْ سَجْدَتِهِ طَعَامُهُمُ التَّسْبِيحُ وَلِبَاسُهُمُ الْوَرَقُ وَ وجُوهُهُمْ مُشْرِقَةُ بالنور إذَا رَأَوْا مِنَّا وَاحِداً لَحَسُوهُ وَ اجْتَمَعُوا إِلَيْهِ وَأَخَذُوا مِنْ أَثَرِهِ مِنَ الْأَرْضِ يَتَبَرَّكُونَ بِهِ لَهُمْ دَوِيُّ إِذَا صَلَّوْا كَأَشَدَّ مِنْ دَوِيِّ الرِّيحِ الْعَاصِفِ مِنْهُمْ جَمَاعَةُ لَمْ يَضَعُوا السِّلَاحَ مُنْذَ كَانُوا يَنْتَظِرُونَ قَائِمَنَا يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يُرِيَهُمْ إِيَّاهُ وَ عُمُرُ أَحَدِهِمْ أَلْفُ سَنَة إِذَا رَأَيْتَهُمْ رَأَيْتَ الْخُشُوعَ وَالِاسْتِكَانَةَ وَ طَلَبَ مَا يُقَرِّبُهُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِذَا احْتَبَسْنَا عَنْهُمْ ظَنُّوا أَنَّ ذَلِكَ مِنْ سَخَطِ يَتَعَاهَدُونَ أَوْقَاتَنَا الَّتِي نَأْتِيهِمْ فِيهَا لا يَسْأَمُونَ وَلا يَفْتُرُونَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ كَمَا عَلَّمْنَاهُمْ وَإِنَّ فِيمَا نُعَلِّمُهُمْ مَا لَوْ تُلِيَ عَلَى النَّاسِ لَكَفَرُوا بِهِ وَ لَأَنْكَرُوهُ يَسْأَلُونَا عَنِ الشَّيْءِ إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْقُرْآن لَا يَعْرِفُونَهُ فَإِذَا أَخْبَرْنَاهُمْ بِهِ انْشَرَحَتْ صُدُورُهُمْ لِمَا يَسْتَمِعُونَ مِنَّا وَسَأَلُوا لَنَا طُولَ الْبَقَاءِ وَ أَنْ لَا يَفْقِدُونَا وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ الْمِنَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَيْهِمْ فِيمَا نُعَلِّمُهُمْ عَظِيمَةٌ وَلَهُمْ خَرْجَةُ مَعَ الْإِمَامِ إِذَا قَامَ يَسْقُونَ فِيهَا أَصْحَابَ السَّلَاحِ وَ يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يَجْعَلَهُمْ مِمَّنْ يَنتَصِرُ بِهِمْ لِدِينِهِ فِيهِمْ كَهُولُ وَ شُبَّانُ إِذَا رَأَى شَابٌ مِنْهُمُ الْكَهْلَ جَلَسَ بَيْنَ يَدَيْهِ جِلْسَةَ الْعَبْدِ لَا يَقُومُ حَتَّى يَأْمُرَهُ لَهُمْ طَرِيقُ هُمْ أَعْلَمُ بِهِ مِنَ الْخَلْقِ إِلَى حَيْثُ يُرِيدُ الإمام الله فَإِذَا أَمَرَهُمُ الْإِمَامُ بِأَمْرِ قَامُوا عَلَيْهِ أَبَداً حَتَّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَأْمُرُهُمْ بِغَيْرِهِ لَوْ أَنَّهُمْ وَرَدُّوا عَلَى مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ مِنَ الْخَلْقِ لَأَفْنَوْهُمْ فِي سَاعَة وَاحِدَةٍ لَا يَخْتَلَ فِيهِمُ الْحَدِيدُ لَهُمْ سُيُوفُ مِنْ حَدِيدِ غَيْرِ هَذَا الْحَدِيدِ لَوْ ضَرَبَ أَحَدُهُمْ بِسَيْفِهِ جَبَقًا لَقَدَهُ حَتَّى يَفْصِلَهُ وَيَغْزُو بِهِمُ الإمام علیه السلام الْهِنْدَ وَ الدَّيْلَمَ وَ الْكُرْدَ وَ الرِّومَ وَ بَرْبَرَ وَفَارِسَ وَ بَيْنَ جَابَرْسًا إِلَى جَابَلْقَا وَهُمَا مَدِينَتَانِ وَاحِدَةُ بِالْمَشْرِقِ وَ وَاحِدَةُ بِالْمَغْرِبِ لَا يَأْتُونَ عَلَى أَهْلِ دِينِ إِلَّا دَعَوْهُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَإِلَى الْإِسْلَامِ وَالْإِقْرَارِ بمُحَمَّدَ وَالتَّوْحِيدِ وَ وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ علیه م السلام فَمَنْ أَجَابَ مِنْهُمْ وَ دَخَلَ فِي الْإِسْلَامِ تَرَكُوهُ وَ
ص: 356
7- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم که اندازه ی میراث علم چیست؟ آیا اموری کلی است یا شرح هر آن چیزی است که ما درباره ی آن سخن می گوییم؟ فرمود: به راستی خدای عزوجل را دو شهر است یکی در مشرق و دیگری در مغرب در آن ها مردمی هستند که ابلیس را نمی شناسند و آفرینش او را نمی دانند در هر حال ما آن ها را ملاقات می کنیم از ما هر چه نیاز دارند می پرسند و از ما خواستار دعا می شوند و به آن ها می آموزیم و از ما می پرسند که قائم ما کی ظهور می کند. عبادت کرده و در خداپرستی تلاش می کنند. فاصله میان دو شهرشان صد فرسخ است، تمجید و دعاء و کوشش سختی دارند. اگر شما به آن ها بنگرید کردار خود را ناچیز می شمرید. یکی از آنان یک ماه سرش به سجده نمازش می باشد خوراکشان تسبیح است و جامه شان برگ و چهره شان تابان چون یکی از ما ائمه را ببینند او را حریصانه از او می پرسند و گردش را می گیرند و از خاک زیر پایش برمی دارند و به آن تبرک می جویند وقتی نماز می گزارند بانگی بلند می کنند سخت تر از بانگ و صدای گردباد. گروهی از آن ها از آن گاه که انتظار ظهور قائم ما را دارند اسلحه به زمین نگذاشته اند، همیشه آماده اند، و از خدای عزوجل خواستارند که او را به آن ها بنماید عمر هر کدام هزار سال است در چهره ی آن ها خشوع و خداترسی و خداجوئی نمایان است. چون خود را از آن ها باز داریم می پندارند از خشم بر آن ها است مراقب و منتظر اوقاتی هستند که نزد آن ها می رویم نه خسته می شوند و نه سست می گردند قرآن را همان طور که به آن ها آموختیم قرائت می کنند و در تعلیم ما چیزهایی است که اگر بر مردم خوانده شود به آن کافر می شوند و منکر آن می شوند. از مشکلات قرآن از ما می پرسند و چون برای آن ها شرح می دهیم از آن چه از ما می شنوند خوشحال می شوند و برای ما از خدا عمر دراز می طلبند و این که ما را از دست ندهند و می دانند در این که به آن ها می آموزیم نعمت بزرگی است از خدا که به آن ها عطا شده آن ها با امام قائم خروج می کنند. هنگامی که قیام کند، نیروهای مسلح آن ها پیش تازند و از خداوند عزوجل خواستار نصرت امامند. در بین آن ها پیران و جوانانی هستند، چون جوانشان پیر شود، همچون بندهای برابر او می نشینند و برنمی خیزند تا او فرمانش دهد بهتر از همه می دانند امام چه دستوری دارد و تا به آن ها فرمانی می دهد بر آن ایستادگی دارند تا فرمان دیگری صادر کند اگر به میان همه خلق میان مشرق و مغرب درآیند در یک ساعت همه را نابود می کنند. آهن در آن ها اثر نمی کند شمشیرهایی از آهن دارند غیر آهن معمولی و اگر یکی از آن ها به کوهی شمشیر بزند، آن را دو نیم می کند. امام ا با کمک آن ها با هند و دیلم و گروه روم و بربر و فارس نبرد می کند و میان جابرسا تا جابلقا که دو شهرند یکی در شرق و دیگری در غرب اهل هر کیشی را به خدای عز و جل و اقرار به پیغمبری محمد و توحید و ولایت ما اهل بیت دعوت می کنند هرکه بپذیرد و
ص: 357
أَمَّرُوا عَلَيْهِ أَمِيراً مِنْهُمْ وَ مَنْ لَمْ يُحِبُّ وَلَمْ يُقِرَّ بِمُحَمَّدِ وَ لَمْ يُقِرَّ بِالْإِسْلَامِ وَ لَمْ يُسْلِمْ قَتَلُوهُ حَتَّى لَا يَبْقَى بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبَ وَ مَا دُونَ الْجَبَل أَحَدٌ إِنَّا آمَنَ﴾. (1)
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر قَالَ: سُئِلَ أمير المؤمنين علیه السلام هَلْ كَانَ فِي الْأَرْضِ خَلْقُ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ تَعَالَى يَعْبُدُونَ اللَّهَ قَبْلَ آدَمَ وَذُرِّيَّتِهِ فَقَالَ نَعَمْ قَدْ كَانَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ خَلْقُ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ يُقَدِّسُونَ اللَّهَ وَيُسَبِّحُونَهُ وَ يُعَلِّمُونَهُ باللَّيْل وَالنَّهَارِ لا يَفْتُرُونَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمَّا خَلَقَ الْأَرَضِينَ خَلَقَهَا قَبْلَ السَّمَاوَاتِ ثُمَّ خَلَقَ الملائكة رُوحَانِيِّينَ لَهُمْ أَجْنِحَةُ يَطِيرُونَ بِهَا حَيْثُ يَشَاءُ اللَّهُ فَأَسْكَنَهُمْ فِيمَا بَيْنَ أَطْباق السَّمَاوَاتِ يُقَدِّسُونَهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَ اصْطَفَى مِنْهُمْ إِسْرَائِيلَ وَمِيكَائِيلَ وَ جبرئيل ثُمَّ خَلَقَ عَزَّوَجَلَّ فِي الْأَرْضِ الْجِنَّ رُوحَانِيِّينَ لَهُمْ أَجْنِحَةُ فَخَلَقَهُمْ دُونَ خَلْق الملائكة وَحَفِظَهُمْ أَنْ يَبْلُغُوا مَبْلَغَ الملائكة فِي الطَّيَرَانِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ فَأَسْكَنَهُمْ فِيمَا بَيْنَ أَطْبَاقِ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ فَوْقَهُنَّ يُقَدِّسُونَ اللَّهَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لا يَفْتَرُونَ ثُمَّ خَلَقَ خَلْقاً دُونَهُمْ لَهُمْ أَبْدَانُ وَ أَرْوَاحُ بِغَيْرِ أَجْنِحَة يَأْكُلُونَ وَيَشْرَبُونَ نَسْنَاسُ أَشْبَاهُ خَلْقِهِمْ وَ لَيْسُوا بِإِنْسِ وَأَسْكَنَهُمْ أَوْسَاطَ الْأَرْضِ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ مَعَ الْجِنِّ يُقَدِّسُونَ اللَّهَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ قَالَ وَ كَانَ الْجِنِّ تَطِيرُ فِي السَّمَاءِ فَتَلْقَى الملائكة فِي السَّمَاوَاتِ فَيُسَلِّمُونَ عَلَيْهِمْ وَيَزُورُونَهُمْ وَ يَسْتَرِيحُونَ إِلَيْهِمْ وَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمُ الْخَبَرَ ثُمَّ إِنَّ طَائِفَةٌ مِنَ الْجِنِّ وَ النَّسْنَاسِ الَّذِينَ خَلَقَهُمُ اللَّهُ وَ أَسْكَنَهُمْ أَوْسَاطَ الْأَرْضِ مَعَ الْجِنِّ تَمَرَّدُوا وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ اللَّهِ فَمَرَحُوا وَ بَغَوْا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ عَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الْعُتُوِّ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى حَتَّى سَفَكُوا الدِّمَاءَ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَأَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَجَحَدُوا رُبُوبِيَّةَ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ وَأَقَامَتِ الطَّائِفَةُ الْمُطِيعُونَ مِنَ الْجِنِّ عَلَى رِضْوَانِ اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ وَ بَايَنُوا الطَّائِفَتَيْن مِنَ الْجِنِّ وَ النَّسْنَاسِ الَّذِينَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ فَحَطَّ اللَّهُ أَجْنِحَةَ الطَّائِفَة مِنَ الْجِنِّ الَّذِينَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ تَمَرَّدُوا فَكَانُوا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى الطَّيَرَانِ إِلَى السَّمَاءِ وَ إلَى مُلاقاة الملائكة لَمَّا ارْتَكَبُوا مِنَ الذُّنُوبِ وَالْمَعَاصِي قَالَ وَ كَانَتِ الطَّائِفَةُ الْمُطِيعَةُ لِأَمْرِ اللَّهِ مِنَ الْجِنِّ تَطِيرُ إِلَى السَّمَاءِ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلَى مَا كَانَتْ عَلَيْهِ وَكَانَ إِبْلِيسُ وَاسْمُهُ الْحَارِثُ يُظْهرُ لِلْملائكة أَنَّهُ مِنَ الطَّائِفَةِ الْمُطِيعَة ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى خَلْقاً عَلَى خِلَافِ خَلْقِ الملائكة وَعَلَى خِلَافِ خَلْقِ الْجِنِّ وَ عَلَى خِلَافِ خَلْقِ النَّسْنَاسِ يَدِبُّونَ كَمَا يَدِبُّ الْهَوَامُّ فِي الْأَرْضِ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ مِنْ مَرَاعِى الْأَرْضَ كُلُّهُمْ ذُكْرَانُ لَيْسَ فِيهِمْ إِنَاتُ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ فِيهِمْ
ص: 358
مسلمان شود او را رها می کنند و فرمانده و امیری از خودشان بر او می گمارند و هر که نپذیرد و اقرار به رسالت محمد صلی الله علیه و آله نکند و مسلمان نشود او را می کشند تا در میان مشرق و مغرب و پائین کوهستان کسی جز ایمان آورنده باقی نماند.
8- امام علی علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیده شد: «آیا پیش از آدم و فرزندانش در زمین آفریده ای از آفریده های خدا بوده اند که خدا را بپرستند؟ پاسخ فرمود: «آری، البته در آسمان ها و زمین خلقی بودند که خدا را تقدیس می کردند و تسبیح می گفتند، و در شب و روز بیسستی و کاستی او را بزرگ می داشتند چون خدای عزوجل زمین ها را پیش از آسمان ها آفرید، فرشته های روحانی را آفرید که بال و پر داشتند و هرجا خدا می خواست پرواز می کردند، و آن ها را میان طبقه های آسمان جا داد و شبانه روز او را تقدیس می کردند و اسرافیل و میکائیل و جبرئیل را از میان آن ها برگزید سپس خدای عزوجل در زمین جنیان روحانی بالدار آفرید که پائین تر از فرشته ها بودند و آن ها را نگه داشت که در پریدن و دیگر چیزها به فرشته ها نرسند و آن ها را میان طبقه های هفت زمین و بالای آن جا داد و خدا را شبانه روز تقدیس می کردند و سست نمی شدند. سپس آفریده هایی پائین تر از آن ها آفرید، با تن و روح و بدون بال و پر می خوردند و می نوشیدند نامشان نسناس» است مانند خلقت آنان بودند ولی آدمی نیستند، آن ها را با جنیان در میانه و پشت زمین جا داد خدا را شبانه روز تقدیس می کردند و در عبادت سستی نمی ورزیدند جنّیان به آسمان ها پرواز می کردند و به فرشته ها برمی خوردند و به آن ها سلام می گفتند و از آن ها دیدن می کردند و با آن ها استراحت می کردند و از آن ها می آموختند. سپس گروهی از جنیان و نسناس که خدا آن ها را آفرید و در میانه های زمین با فرشته ها جا داد از فرمان خدا سرپیچی کردند و شرارت کردند و به ناحق ستم کردند و به یکدیگر در سرکشی در برابر خدا پیشدستی نمودند تا آن جا که خون هم را ریختند و تباهی به بار آوردند و پروردگاری خدای تعالی را منکر شدند گروه جنیان فرمانبر به کارهای خداپسند و فرمانبرداری او ایستادگی کردند و از دو گروه جن و نسناس که از فرمان خدا سرپیچی کردند جدا شدند. خدا بال جنیانی را که از فرمان خدا سرپیچی کردند و تمرد نمودند فرو ریخت و نتوانستند به آسمان بپرند و به دیدار فرشته ها ،بروند چون گناه و نافرمانی کرده بودند گروه فرمانبر خدا از جنیان، شب و روز مانند قبل به آسمان پرواز می کردند و ابلیس که حارث نام داشت به فرشته ها وانمود می کرد که از گروه فرمانبر و اطاعت کنندگان است. سپس خدا خلقی آفرید که نه فرشته بودند، نه جن و نه نسناس. مانند خزنده ها در زمین می لولیدند مانند چهارپایان از چراگاه زمین می خوردند و می نوشیدند. همه نر بودند و ماده نداشتند خدا شهوت زن و دوستی ،فرزندان و حرص و آرزوی دراز و کام و لذت
ص: 359
شَهْوَةَ النِّسَاءِ وَلَا حُبَّ الْأَوْلَادِ وَ لَا الْحِرْصَ وَ لَا طُولَ الْأَمَل وَ لَا لَذَّةَ عَيْشَ لَا يُلْبِسُهُمُ اللَّيْلُ وَلَا يَغْشَاهُمُ النَّهَارُ وَلَيْسُوا بِبَهَائِمَ وَلَا هَوَامَ لِبَاسُهُمْ وَرَقُ الشَّجَرِ وَ شُرْبُهُمْ مِنَ الْعُيُونَ الْغِزَارِ وَالْأَدْوِيَةِ الْكِبَارِ ثُمَّ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُفَرِّقَهُمْ فِرْقَتَيْنِ فَجَعَلَ فِرْقَةً خَلْفَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ مِنْ وَرَاءِ الْبَحْرِ فَكَوَّنَ لَهُمْ مَدِينَةَ أَنْشَأَهَا تُسَمَّى جَابَرْسًا طُولُهَا اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ فَرْسَخِ فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَ فَرْسَخِ وَ كَوَّنَ عَلَيْهَا سُوراً مِنْ حَدِيدٍ يَقْطَعُ الْأَرْضِ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ أَسْكَنَهُمْ فِيهَا وَأَسْكَنَ الْفِرْقَةَ الْأُخْرَى خَلْفَ مَغْرِبِ الشَّمْسِ مِنْ وَرَاءِ الْبَحْرِ وَ كَوَّنَ لَهُمْ مَدِينَةَ أَنْشَأَهَا تُسَمَّى جَابَلْقَا طُولُهَا اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ فَرْسَحْ فِي اثْنَى عَشَرَ أَلْفَ فَرْسَخِ وَ كَوَّنَ لَهُمْ سُوراً مِنْ حَدِيدٍ يَقْطَعُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَسْكَنَ الْفِرْقَةَ الْأُخْرَى فِيهَا لَا يَعْلَمُ أَهْلُ جَابَرْسًا بِمَوْضِعِ أَهْلِ جَابَلْقَا وَ لَا يَعْلَمُ أَهْلُ جَابَلْقَا بِمَوْضِعِ أَهْلِ جَابَرْسًا وَ لَا يَعْلَمُ بِهِمْ أَهْلُ أَوْسَاطِ الْأَرْضِ مِنَ الْجِنِّ وَ النَّسْنَاسِ فَكَانَتِ الشَّمْسُ تَطْلُعُ عَلَى أَهْلَ أَوْسَاطِ الْأَرَضِينَ مِنَ الْجِنِّ وَالنَّسْنَاسِ فَيَنْتَفِعُونَ بحَرِّهَا وَيَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهَا ثُمَّ تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِيَّةٍ فَلَا يَعْلَمُ بِهَا أَهْلُ جَابَلْقَا إِذَا غَرَبَتْ وَ لَا يَعْلَمُ بِهَا أَهْلُ جَابَرْسًا إِذَا طَلَعَتْ لِأَنَّهَا تَطْلُعُ مِنْ دُونِ جَابَرْسَا وَ تَغْرُبُ مِنْ دُون جَابَلْقَا فَقِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَكَيْفَ يُبْصِرُونَ وَ يَحْيَوْنَ وَكَيْفَ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ وَ لَيْسَ تَطْلُعُ الشَّمْسُ عَلَيْهِمْ فَقَالَ إِنَّهُمْ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ اللَّهِ فَهُمْ فِى أَشَدَّ ضَوْءٍ مِنْ نُورِ الشَّمْسِ وَ لَا يَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ شَمْساً وَ لَا قَمَراً وَ لَا نُجُوماً وَ لَا كَوَاكِبَ وَ لَا يَعْرِفُونَ شَيْئاً غَيْرَهُ فَقِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَأَيْنَ إِبْلِيسُ عَنْهُمْ قَالَ لَا يَعْرِفُونَ إِبْلِيسَ وَ لَا سَمِعُوا بِذِكْرِهِ لَا يَعْرِفُونَ إِلَّا اللَّهَ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَمْ يَكْتَسِبْ أَحَدٌ مِنْهُمْ قَط خَطِيئَةً وَ لَمْ يَقْتَرِف إِثْمَا لَا يَسْتُمُونَ وَلَا يَهْرَمُونَ وَلَا يَمُوتُونَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ يَعْبُدُونَ اللَّهَ لَا يَفْتَرُونَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ عِنْدَهُمْ سَوَاءُ وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ أَحَبَّ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقاً وَ ذَلِكَ بَعْدَ مَا مَضَى لِلْجِنِّ وَالنَّسْنَاس سَبْعَةُ آلَافِ سَنَةٍ فَلَمَّا كَانَ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ لِلَّذِي أَرَادَ مِنَ التَّدْبِيرِ وَ التَّقْدِيرِ فِيمَا هُوَ مُكَوِّنُهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِين﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةٌ مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ﴾ (21)
قوله تعالى: ﴿لَوْ كانَ فِيهِما الهِمَةً إِلَّا اللهُ لَفَسَدَنَا فَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ﴾ (22)
ص: 360
زندگی را در آن ها ننهاده بود نه شب به آن ها تیره بود و نه روز آن ها را فرا می گرفت، نه از بهائم بودند و نه خزنده برگ درخت ها لباسشان بود و از چشمه های جوشان و نهرهای بزرگ می نوشیدند سپس خدا خواست آن ها را دو گروه سازد و گروهی را پشت محل طلوع آفتاب آن سوی دریا انداخت و برایشان شهری ساخت به نام جابرسا که دوازده هزار فرسخ در دوازده هزار فرسخ وسعت داشت و برج و بارویی آهنین ساخت که زمین را از آسمان جدا می نمود و سپس آن ها را در آن جا داد و گروه دیگر را پشت محل غروب آفتاب و آن سوی دریا افکند و شهری برایشان ساخت به نام جابلقا دوازده هزار فرسخ در دوازده هزار فرسخ با برج و باروئی آهنین تا آسمان و آن ها را در آن جا داد اهل جابرسا جای اهل جابلقا را نمی دانند و آن ها هم جای جابرسائیان را نمی دانند و اهل میانه زمین از جن و نسناس هم هیچ کدام را نمی شناسند. و خورشید بر اهل میانه های زمین یعنی پری و نسناس می تابد و از حرارت و روشنی آن سود می برند، سپس در چشمه گل آلودی غروب می کند و اهل جابلقا از آن بی خبرند و نیز اهل جابرسا وقتی طلوع کند از آن بی خبرند زیرا آن از پس جابرسا بر می آید و طلوع می کند و از پس جابلقا غروب می کند» گفتند یا امیر المؤمنین پس چگونه می بینند و زنده می مانند؟ چگونه می خورند و می نوشند با این که خورشید بر آن ها نمی تابد؟ فرمود: آن ها از نور خدا پرتو می گیرند که تابنده تر از نور خورشید ،است نمی دانند که خدا خورشیدی آفریده و نه ماهی و نه اختران و نه کواکبی و جز خدا را نمی شناسند گفتند یا امیر المؤمنین ابلیس چه ارتباطی با آن ها دارد؟ فرمود: «ابلیس را نمی شناسند و نامش را نشنیدند و جز خدای یگانه و بیشریک را نمی شناسند.
هیچ کدام هرگز خطاء و گناهی نمی ورزند بیمار نمی شوند پیر نمی شوند و تا روز رستاخیز نمی میرند. خدا را می پرستند و در عبادت سست نمی شوند شب و روز برای آن ها یکسان است». و فرمود: به راستی خداوند پس از هفت هزار سال بعد از خلق پری و نسناس، دوست داشت خلقی جدید بیافریند و وقتی آفرینش خدا بر این شد که آدم را بیافریند، برای تدبیر و تقدیر آن چه او سازنده آن در آسمان ها و زمین بود پرده های آسمان را بالا زد».
آیا آن ها معبودانی از زمین برگزیدند که [خلق می کنند و] منتشر می سازند؟! (21)
[در حالی که] اگر در آسمان و زمین جز خداوند یگانه خدایان دیگری بود، نظام جهان به هم می خورد منزه است خداوند پروردگار عرش و جهان هستی، از آن چه وصف می کنند (22)
ص: 361
1-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ فَتْح بْن يَزِيدَ الْجُرْجَانِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَن علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ يَعْلَمُ الْقَدِيمُ الشَّيْءَ الَّذِي لَمْ يَكُنْ أَنْ لَوْ كَانَ كَيْفَ كَانَ يَكُونُ قَالَ وَيْحَكَ إِنَّ مَسْأَلَتَكَ لَصَعْبَةُ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ يَقُولُ لَوْ كَانَ فِيهِا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَنَا وَ قَوْلَهُ وَ لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ قَالَ يَحْكِي قَوْلَ أَهْل النَّارِ أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ وَقَالَ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ فَقَدْ عَلِمَ الشَّيْءَ الَّذِي لَمَّ يَكُنْ أَنْ لَوْ كَانَ كَيْفَ كَانَ يَكُونُ ﴾. (1)
1-2- الحسين علیه السلام- ﴿لَوْ كانَ فِيهما آلهِةٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتا وَ تَفَطَّرتا﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّهُ لَوْ كَانَ مَعَهُ إِلَهُ لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهِ بِمَا خَلَقَ وَ لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لأَفْسَدَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا عَلَى صَاحِبِهِ﴾. (3)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللهِ مَا الدَّلِيلُ عَلَى أَنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ قَالَ اتِّصَالُ التَّدْبِيرِ وَ تَمَامُ الصُّنْعِ كَمَا قَالَ عَزَّوَجَلَّ لَوْ كَانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَنَا﴾. (4)
4-2- الكاظم علیه السلام- عَنْ فَضْلِ بْنِ يَحْيَى قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَنْ شَيْءٍ مِنَ الصِّفَة فَقَالَ لَا تُجَاوِرٌ مَا فِي الْقُرْآن قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لَوْ كَانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا﴾. (5)
5-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمَّا الرَّدُّ عَلَى التَّنَوِيَّةِ مِنَ الْكِتَابِ فَقَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهِ إِذَا لَذَهَبَ كُلُّ إِلهِ بِما خَلَقَ وَ لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ فَأَخْبَرَ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ لَوْ كَانَ مَعَهُ آلِهَةً لَانْفَرَدَ كُلُّ إِلَهِ مِنْهُمْ بِخَلْقِهِ وَ لَأَبْطَلَ كُلٌّ مِنْهُمْ فِعْلَ الْآخَرِ وَ حَاوَلَ مُنَازَعَتَهُ فَأَبْطَلَ تَعَالَى إِثْبَاتِ إِلَهَيْنِ خَلاقَيْنِ بِالْمُمَانَعَةِ وَغَيْرِهَا وَلَوْ كَانَ ذَلِكَ لَثَبَتَ
ص: 362
1-1- امام کاظم علیه السلام- فتح بن یزید گرگانی گوید: به امام کاظم عرض کردم: «خداوند قدیم آن چه را که نبوده می داند که اگر بود می شد چگونه می بود؟ حضرت فرمود: «وای بر تو به درستی که مسائل تو دشوار است؛ آیا نشنیده ای که خدا می فرماید: ﴿لَوْ کانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا﴾ و نيز فرمود: و نیست با خدا هیچ خدایی که در الوهیت شریک او بوده باشد (مؤمنون/91) و کلام اهل دوزخ را چنین بازگو می کند که ما را خارج کن تا عمل صالحی انجام دهیم غیر از آن چه انجام می دادیم!. (فاطر/37) و فرمود: یعنی و اگر به حسب فرض باز گردانیده شوند به دنیا هرآینه برگردند به سوی آن چه نهی شده بودند از آن (انعام /28) پس آن چه را که نبوده دانسته که اگر بود می شد چگونه می بود من برخاستم که دست و پای او را ببوسم حضرت سر خود را نزدیک آورد و من رو و سرش را بوسیدم و بیرون آمدم در حالی که از بهره و خیری که نصیب من شده بود چنان شاد و مسرور بودم که قابل توصیف نبود.
1-2- امام حسین علیه السلام- اگر در آسمان و زمین جز خداوند یگانه خدایان دیگری بود، نظام جهان به هم می خورد و شکافته می شد.
2-2- امام صادق علیه السلام-گر با او معبود دیگری بود هر یک از خدایان مخلوقات خود را می برد و ویژه ی خود قرار می داد و بعضی بر بعضی دیگر برتری می جستند و هریک از آن ها بر دیگری هجوم آورده مخلوقات او را تباه می ساخت.
3-2- امام صادق علیه السلام- فضل بن یحیی گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: دلیل این که خدا یکی است چیست؟ فرمود: پیوستگی تدابیر و کمال آفرینش، همان طور که خود خدا نیز بدان اشاره می کند؛ ﴿لَوْ كَانَ فِيهَا آلِةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا﴾.
4-2- امام کاظم علیه السلام- فضل بن یحیی گوید: از امام کاظم علیه السلام درباره ی چیزی از صفت (توحید) پرسیدم ایشان فرمود: از آن چه که در قرآن است تجاوز ،نکن خداوند متعال می فرماید: ﴿لَوْ کانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا﴾.
5-2- امام علی علیه السلام- اما ردّ ثنویه [کسانی که اعتقاد به دو خدا دارند] از [طریق آیات] قرآن سخن خدای عزوجل است خدا هرگز فرزندی اختیار نکرده و خدای دیگری با او نیست که اگر چنین می شد هر یک از خدایان مخلوقات خود را تحت تدبیر خود می برد و بعضی از آنان بر بعضی دیگر برتری می جست و جهان هستی به تباهی کشیده می شد منزه است خدا از آن چه آنان توصیف می کنند. (مؤمنون/91). خدای تعالی آگاه نمود که اگر با او خدایانی بود هر خدایی مخصوص خلق خود می شد و هر یک از آن ها کار دیگری را باطل می کرد و به نزاع با او اقدام می کرد، پس خدای تعالی اثبات دو خدای آفریننده را با مانع شدن یک خدا نسبت به دیگری و با غیر آن باطل نمود و اگر خدایی با خداوند بود اختلاف [میان خدایان] پیدا می شد و هر خدایی در صدد برتری بر رفیقش
ص: 363
الِاخْتِلَافُ وَ طَلَبَ كُلٌّ إِلَهِ أَنْ يَعْلُو عَلَى صَاحِبِهِ فَإِذَا شَاءَ أَحَدُهُمْ أَنْ يَخْلُقَ إِنْسَانَا وَ شَاءَ الْآخَرُ أَنْ يَخْلُقَ بَهِيمَةَ اخْتَلَفَا وَ تَبَايَنَا فِي حَالَ وَاحِدٍ وَاضْطَرَّهُمَا ذَلِكَ إِلَى التَّضَادُّ وَ الِاخْتِلَافِ وَالْفَسَادِ وَكُلُّ ذَلِكَ مَعْدُومُ وَ إِذَا بَطَلَتْ هَذِهِ الْحَالُ كَذَلِكَ ثَبَتَ الْوَحْدَانِيَّةُ بِكَوْنِ التَّدْبِيرِ وَاحِداً وَ الْخَلْقُ مُتَّفِقُ غَيْرُ مُتَفَاوِتِ وَ النَّظَامُ مُسْتَقِيمُ وَ أَبَانَ سُبْحَانَهُ لِأَهْلِ هَذِهِ الْمَقَالَةِ وَ مَنْ قَارَبَهُمْ أَنَّ الْخَلْقَ لَا يَصْلُحُونَ إِلَّا بِصَانِعِ وَاحِدٍ فَقَالَ لَوْ كَانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَنَا ثُمَّ نَزَّةَ نَفْسَهُ فَقَالَ سُبْحَانَ الله عَمَّا يَصِفُونَ وَالدَّلِيلُ عَلَى أَنَّ الصَّانِعَ وَاحِدٌ حِكْمَةُ التَّدْبِيرِ وَ بَيَانُ التَّقْدِيرِ﴾. (1)
6-2- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ لَوْ كَانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَنَا فَإِنَّهُ رَدُّ عَلَى الثَّنَويَّة﴾. (2)
7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ فِي حَدِيثِ الزِّنْدِيقِ الَّذِي أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَكَانَ مِنْ قَوْل أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَا يَخْلُو قَوْلُكَ إِنَّهُمَا اثْنَانِ مِنْ أَنْ يَكُونَا قَدِيمَيْن قَوِيَّيْنِ أَوْ يَكُونَا ضَعِيفَيْن أَوْ يَكُونَ أَحَدُهُمَا قَوِيّاً وَالْآخَرُ ضَعِيفَا فَإِنْ كَانَا قَوِيَّيْنِ فَلِمَ لَا يَدْفَعُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا صَاحِبَهُ وَ يَتَفَرَّدُ بالتَّدْبِيرِ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّ أَحَدَهُمَا قَوِيُّ وَ الْآخَرَ ضَعِيفُ ثَبَتَ أَنَّهُ وَاحِدٌ كَمَا نَقُولُ لِلْعَجْزِ الظَّاهِرِ الثَّانِي فَإِنْ قُلْتَ إِنَّهُمَا اثْنَانِ لَمْ يَخْلُ مِنْ أَنْ يَكُونَا مُتَّفِقَيْن مِنْ كُلِّ جَهَة أَوْ مُفْتَرقَيْنِ مِنْ كُلَّ جهَة فَلَمَّا رَأَيْنَا الْخَلَقَ مُنْتَظِماً وَ الْفَلَك جَارِيَاً وَ التَّدْبِيرَ وَاحِداً وَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَلَّ صِحَّةُ الْأَمْرِ وَالتَّدْبِيرِ وَ اثْتِلَافُ الْأَمْرِ عَلَى أَنَّ الْمُدَّبِّرَ وَاحِدُ ثُمَّ يَلْزَمُكَ إِن ادَّعَيْتَ اثْنَيْنِ فُرْجَةً مَا بَيْنَهُمَا حَتَّى يَكُونَا اثْنَيْنِ فَصَارَتِ الْفُرْجَةُ ثَالِثَا بَيْنَهُمَا قَدِيماً مَعَهُمَا فَيَلْزَمُكَ ثَلَاثَةٌ فَإِن ادَّعَيْتَ ثَلَاثَةَ لَزِمَكَ مَا قُلْتَ فِي الاثْنَيْنِ حَتَّى تَكُونَ بَيْنَهُمْ فُرْجَةً فَيَكُونُوا خَمْسَةَ ثُمَّ يَتَنَاهَى فِي الْعَدَدِ إِلَى مَا لَا نِهَايَةَ لَهُ فِي الْكَثْرَةِ قَالَ هِشَامُ فَكَانَ مِنْ سُؤَالِ الزَّنْدِيقِ أَنْ قَالَ فَمَا الدَّلِيلُ عَلَيْهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وُجُودُ الْأَفَاعِيل دَلَّتْ عَلَى أَنَّ صَانِعاً صَنَعَهَا أَلَا تَرَى أَنَّكَ إِذَا نَظَرْتُ إِلَى بَنَاءِ مُشَيَّدِ مَبْنِيٌّ عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ بَانِيَا وَ إِنْ كُنْتَ لَمْ تَرَ الْبَانِيَ وَ لَمْ تُشَاهِدُهُ قَالَ فَمَا هُوَقَالَ شَيْءٍ بِخِلَافِ الْأَشْيَاءِ ارْجِعْ بِقَوْلِى إِلَى إِثْبَاتِ مَعْنَى وَ أَنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّة غَيْرَ أَنَّهُ لَا جِسْمُ وَ لَا صُورَةٌ وَلَا يُحَسُّ وَ لَا يُجَرُّ وَ لَا يُدْرَكَ بِالْحَوَاسَ الْخَمْس لَا تُدْرِكَهُ الْأَوْهَامُ وَ لَا تَنْقُصُهُ الدُّهُورُ وَ لَا تُغَيرَهُ الْأَزْمَانُ﴾. (3)
ص: 364
برمی آمد؛ پس اگر یکی از آن ها بخواهد انسانی بیافریند و دیگری بخواهد حیوانی بیافریند، در یک حالت اختلاف پیدا می کنند و از هم جدا می شوند و این آن ها را به تضاد و اختلاف و فساد وامی دارد در حالی که همه ی این ها باطل است و تضاد و اختلافی در عالم وجود ندارد و هنگامی که این حالت باطل شد، یگانگی خداوند] ثابت می شود به این که تدبیر در عالم یکی است و خلق با هم متحد و بدون اختلافند و نظم [عالم] پایدار است و خداوند سبحان برای اهل این سخن و کسانی که [در افکار نزدیک] آن ها هستند آشکار نمود که آفرینش جز به یک آفریننده درست نیست، پس فرمود: ﴿لو كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتا﴾. سپس خود را منزه شمرد و فرمود پاک و منزه است خدای یکتا از آنچ-ه وصف می کنند. (صافات/159) و دلیل بر یکی بودن آفریننده درستی و متانت تدبیر و بیان مقدرات [از ناحیه ی او است.
6-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آهَةٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتَا﴾؛ خداوند در این آیه، بت پرستی را رد می کند.
7-2- امام صادق علیه السلام- هشام بن حکم در حدیث زندیقی که نزد امام صادق علیه السلام آمد، روایت می کند که ایشان به او فرمود: سخن تو که مدعی هستی خدا دوتاست از دو حالت خارج نیست؛ یا دو تا خدای قوی و قدیم هستند و یا ضعیف می باشند و یا یکی قوی و دیگری ضعیف می باشد. اگر هر دوی آنان قوی هستند چرا یکی از آن ها دیگری را کنار نمی زند و خود تدبیر امر را به تنهایی در دست نمی گیرد؟ اگر می پنداری که یکی از آن ها قوی است و دیگری ضعیف ناتوانی خدای دومی ثابت می شود که و خدا همان طور که ما می گوییم یکی است اگر بگویی که خدا دو تاست؛ یا باید از هر نظر با هم همسان باشند و یا از هر جنبه ای با هم متفاوت باشند؛ در هر صورت، هنگامی که می بینیم انسان ها با نظم و ترتیب آفریده شدهاند و آسمان در حرکت است و تدبیر امریکی است و شب و روز و خورشید و ماه هر یک کارشان را به درستی انجام می دهی این درستی امور و تدابیر و یکپارچگی آن ها بر این دلالت می کنند که مدبّر امور یکی است و همچنین ادعای دو ،خدایی مستلزم این است که بین آن ها شکافی باشد تا دو تا باشند و در این صورت شکاف بین آن ها خود خدای سومی می گردد که از قدیم با آن ها بوده و این امر مقتضی سه خدایی است و در عقیده ی سه خدایی نیز همان موضوع شکافی را که در دو خدایی بود وجود دارد و بین آن ها نیز شکافی است که از آن پنج خدا می سازد. به همین ترتیب عدد به سمت بی نهایت می رود و زیادتر می شود هشام می گوید یکی از سؤال های زندیق این بود که؛ دلیل بر وجود خدا چیست؟ امام صادق علیه السلام پاسخ داد: وجود افعال انجام شده (پیدایش) دلالت بر این می کند که سازنده ای آن ها را به وجود آورده است. آیا نمی بینی که هرگاه به ساختمانی بزرگ می نگری به این فکر می کنی که آن، سازنده ای دارد هر چند که سازنده آن را نمی بینی و مشاهده نمی کنی؟ او گفت: «او (سازنده) کیست»؟ ایشان فرمود چیزی برخلاف اشیاء دیگر، سعی کن از گفته ام معنایی درک کنی او شی است به معنای حقیقی شیء ،بودن با این تفاوت که او نه جسم است و نه صورت است و نه حس و لمس می شود با حواس پنجگانه نیز درک نمی گردد. وهم او را درک نمی کند و روزگار نیز از او نمی کاهد و زمان ها نیز تغییری در او ایجاد نمی نماید.
ص: 365
8-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَمَرَ بِقَطْعِ لِص فَقَالَ اللصُّ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدَّمْتُهُ فِي الْإِسْلَامِ وَ تَأْمُرُهُ بِالْقَطْعِ فَقَالَ لَوْ كَانَتِ ابْنَنِي فَاطِمَةٌ فَسَمِعَت فَاطِمَةٌ فَحَزِنَتْ فَنَزَلَ جبرئيل بِقَوْلِهِ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ فَحَزِنَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَنَزَلَ لَوْ كَانَ فِيهِا آخِةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَتَعَجَّبَ النَّبِيُّ الله مِنْ ذَلِكَ فَنَزَلَ جبرئيل وَ قَالَ كَانَتْ حَزَنَتْ مِنْ قَوْلِكَ فَهَذِهِ الْآيَاتِ لِمُوَافَقَتِهَا لِتَرْضَی﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَنَانِ بن سَدِير قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَن الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ فَقَالَ إِنَّ لِلْعَرْشِ صِفَاتِ كَثِيرَةٌ مُخْتَلِفَةٌ لَهُ فِي كُلِّ سَبَبٍ وَ صُنْعِ فِي الْقُرْآنِ صِفَةً عَلَى حِدَةٍ فَقَوْلُهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ يَقُولُ الْمُلْكُ الْعَظِيمُ فَهُمَا فِي الْعِلْمِ بَابَانِ مَقْرُونَانِ لِأَنَّ مُلْكَ الْعَرْشِ سِوَى مُلْكِ الْكُرْسِيِّ وَ عِلْمَهُ أَغْيَبُ مِنْ عِلْمِ الْكُرْسِيِّ فَمِنْ ذَلِكَ قَالَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ أَى صِفَتُهُ أَعْظَمُ مِنْ صِفَةِ الْكُرْسِيِّ وَ هُمَا فِي ذَلِكَ مَقْرُونَانِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَلِمَ صَارَ فِي الْفَضْلِ جَارَ الْكُرْسِيِّ قَالَ إِنَّهُ صَارَ جَارَهُ لِأَنَّ عِلْمَ الْكَيْفُوفِيَّة فِيهِ وَ فِيهِ الظَّاهِرُ مِنْ أَبْوَاب الْبَدَاءِ وَأَيْنِيَّتِهَا وَحَدَّ رَتْقِهَا وَ فَتْقِهَا فَهَذَان جَارَانِ أَحَدُهُمَا حَمَلَ صَاحِبَهُ فِي الطَّرْفِ وَ بِمِثْل صَرْفِ الْعُلَمَاءِ وَلْيَسْتَدِلُوا عَلَى صِدْقٍ دَعْوَاهُمَا لِأَنَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ فَمِن اخْتِلَافِ صِفَاتِ الْعَرْشِ أَنَّهُ قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَبِّ الْعَرْشِ رَبِّ الْوَحْدَانِيَّة عَمَّا يَصِفُونَ وَقَوْمٌ وَصَفُوهُ بِيَدَيْنِ فَقَالُوا يَدُ الله مَغْلُولَةٌ وَقَوْمٌ وَصَفُوهُ بِالرّجُلَيْنِ فَقَالُوا وَضَعَ رِجْلَهُ عَلَى صَخْرَة بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَمِنْهَا ارْتَقَى إِلَى السَّمَاءِ وَ وَصَفُوهُ بِالْأَنَامِل فَقَالُوا إِنَّ مُحَمَّدَا قَالَ إِنِّي وَجَدْتُ بَرْدَ أَنَامِلِهِ عَلَى قَلْبِي فَلِمِثْل هَذِهِ الصِّفَاتِ قَالَ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ يَقُولُ رَبِّ الْمَثَلَ الْأعلى عمَّا بِهِ مَثَلُوهُ وَاللَّهِ الْمُثَلُ الْأَعْلَى الَّذِي لا يُشْبِهُهُ شَيْءٌ وَلَا يُوصَفُ وَ لَا يُتَوَهَّمُ فَذَلِكَ الْمَثَلُ الْأَعْلَى﴾. (2)
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ يَزِيدَ بْنِ الْأَصَمَّ قَالَ: سَأَلَ رَجُلُ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا تَفْسِيرُ سُبْحَانَ اللَّهِ قَالَ إِنَّ فِى هَذَا الْحَائِطِ رَجُلًا كَانَ إِذَا سُئِلَ أَنْبَأَ وَإِذَا سَكَتَ
ص: 366
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمان داد تا دست دزدی را قطع کنند، دزد گفت: «این دست را در اسلام تقدیم کرده ام ولی اکنون فرمان به قطع آن می دهی؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر دخترم فاطمه علیها السلام نیز چنین کاری را انجام داده بود دست او را نیز قطع می کردم هنگامی که حضرت فاطمه این سخن را شنید اندوهگین گردید پس جبرئیل فرود آمد و این آیه را برای او تلاوت نمود: اگر برای خدا شریک قائل شوی ثواب عمل تو از بین خواهد رفت. (زمر/65). و پس از نزول این آیه رسول خدا محزون گردید پس این آیه نازل گردید لَوْ کانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا با نزول این آیه پیامبر اسلام متعجب گردید و لذا جبرئیل فرود آمده و گفت: چون حضرت فاطمه از آن سخن تو دلگیر شد لذا این آیات برای جلب رضایت او نازل گردید.
1-3- امام صادق علیه السلام- حنان بن سدیر گوید: در مورد عرش و کرسی پرسیدم، فرمود: «عرش اوصاف بسیار و گوناگون دارد برای هر وصفی در قرآن یک معنا ،آمده ،است، این که فرموده است: پروردگار عرش بزرگ (مؤمنون/86) می فرماید و هر دو باب دانش همراه هم هستند، زیرا ملک عرش جز ملک کرسی:است و علمش نهانتر از علم کرسی است از این رو فرمود: پروردگار عرش بزرگ؛ یعنی وصفش بزرگتر از وصف کرسی است با این که هر دو از نظر دانش مقرون هم هستند». گفتم: «قربانت گردم پس چرا در فضیلت مانند کرسی است»؟ فرمود: «همانا برای آن مقرون آن شد که دانش چگونگی در آن است و آن چه از ابواب بداء و چگونگی مکان آن و رتق و فتق است در آن روشن است پس این دو مقرون هم هستند و یکی جایگزین در دیگری است، و تعبیر علماء نمونه ای از آن است که آن را دگرگون می آورند تا دلیل باشد بر راستی ادعای آنان، زیرا او به رحمتش هر که را بخواهد مخصوص می سازد و اوست که نیرومند و با عزت است. و نمونه ی اختلاف وصف عرش این است که خدای تبارک و تعالی فرمود پروردگار عرش- پروردگار یگانگی- است از آن چه وصف می.کنند. (زخرف/82) گروهی می گویند دو دست دارد و گفتند: «دست خدا [با زنجیر] بسته است .(مائده/64) گروهی او را به داشتن دو پا وصف کردند و گفتند: پای بر صخره بیت المقدس نهاد و از آن جا به آسمان بالا رفت، و او را دارای انگشت شمردند و گفتند محمد فرموده است من خنکی انگشتانش را بر دلم دریافتم برای این وصف ها است که فرمود پروردگار عرش منزه است از آن چه می ستایند می فرماید «پروردگار نمونه های برتر از آن چه نمونه های او آوردند است و برای خدا است نمونه برتر که چیزی به او شبیه نیست و وصف او شایسته نیست و در وهم ،نیاید این است نمونه برتر».
2-3- امام علی علیه السلام- یزید بن اصم گوید: فردی از عمر بن خطاب سؤال کرد و گفت: «ای امیرالمؤمنین علیه السلام تفسیر سبحان الله چیست؟ اوگفت: در پشت این دیوار مردی است که برای پرسیدن سؤال داناتر است و زمانی که سکوت کرده است تو سؤالت را بپرس». مرد داخل شد و دید که او علی بن ابی طالب علیه السلام است و گفت: ای ابا الحسن ال تفسیر سبحان الله چیست؟ ایشان
ص: 367
ابْتَدَأَ فَدَخَلَ الرَّجُلُ فَإِذَا هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام مَا تَفْسِيرُ سُبْحَانَ اللَّهِ قَالَ هُوَ تَعْظِيمُ جَلَالِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ تَنْزِيهُهُ عَمَّا قَالَ فِيهِ كُلُّ مُشْرِكَ فَإِذَا قَالَهَا الْعَبْدُ صَلَّى عَلَيْهِ كُلٌّ مَلَک﴾. (1)
3-3- السجّاد علیه السلام- ﴿إِن اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ خَلَقَ الْعَرْشِ أَرْبَاعًا لَمْ يَخْلُقُ قَبْلَهُ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ الْهَوَاءَ وَ الْقَلَمَ والنُّورَ ثُمَّ خَلَقَةَ مِنْ أَنْوَارِ مُخْتَلِفَة فَمِنْ ذَلِكَ النُّورِ نُورُ أَخْضَرُ اخْضَرَّتْ مِنْهُ الْخُضْرَةَ وَ نُورُ أَصْفَرُ اصْفَرَّتْ مِنْهُ الصُّفْرَةَ وَ نُورُ أَحْمَرُ احْمَرَّتْ مِنْهُ الْحُمْرَةُ وَ نُورُ أَبْيَضُ وَ هُوَ نُورُ الْأَنْوَارِ وَ مِنْهُ ضَوْءُ النَّهَارِ ثُمَّ جَعَلَهُ سَبْعِينَ أَلْفَ طَبَقَ غِلَظُ كُلِّ طَبَقَ كَأَوَّلَ الْعَرْشِ إِلَى أَسْفَلِ السَّافِلِينَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ طَبَقُ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهِ وَيُقَدِّسُهُ بِأَصْوَاتِ مُخْتَلِفَةَ وَالسِنَةَ غَيْرِ مُشْتَبِهَة وَلَوْ أذِنَ لِلسَان مِنْهَا فَأَسْمَعَ شَيْئاً مِمَّا تَحْتَهُ لَهَدَمَ الْجِبَالَ وَالْمَدَائِنَ وَالْحُصُونَ وَلَخَسَفَ الْبَحَارَ وَ لَأَهْلَكَ مَا دُونَهُ لَهُ ثَمَانِيَةُ أَرْكَان عَلَى كُلِّ رَكْنَ مِنْهَا مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَا لَا يُحْيِي عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لَا يَفْتُرُونَ وَ لَوْ حَسَّ شَيْءٌ مِمَّا فَوْقَهُ مَا قَامَ لِذَلِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِحْسَاسِ الْجَبَرُوتِ وَ الْكِبْرِيَاء وَالْعَظَمَةُ وَالْقُدْسُ وَ الرَّحْمَةُ ثُمَّ الْعِلْمُ وَلَيْسَ وَرَاءَ هَذَا مقال﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لا يُسْتَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ﴾. (23)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْنِ أَذِيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي الْقَضَاءِ وَ الْقَدَر قَالَ أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِذَا جَمَعَ الْعِبَادَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ سَأَلَهُمْ عَمَّا عَهِدَ إِلَيْهِمْ وَلَمْ يَسْأَلُهُمْ عَمَّا قَضَى عَلَيْهِمْ﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿يَا زَرَارَةُ أَعْطِيكَ جُمْلَةَ فِي الْقَضَاءِ وَ الْقَدَر قَالَ لَهُ زَرَارَةُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لَهُ إِنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَ جَمَعَ اللَّهُ الْخَلَائِقَ سَأَلَهُمْ عَمَّا عَهِدَ إِلَيْهِمْ وَلَمْ يَسْأَلُهُمْ عَمَّا قَضَى عَلَيْهِمْ﴾. (4)
ص: 368
فرمود: «آن عبارت از بزرگداشت و پاکداشت خداوند عزوجل است از آن چه مشرکان در مورد او می گویند و هرگاه که بندهای آن را بگوید همه فرشتگان بر او درود می فرستند. و در مورد سبحان الله احادیث زیادی را در ذیل تفسیر آیه بگو این راه من است و با بصیرت کامل، همه ی مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم . (یوسف/ 108) بیان داشته ایم».
3-3- امام سجّاد علیه السلام- همانا خداوند عزوجل عرش را در چهار مرحله خلق کرد و قبل از آن تنها سه چیز آفریده بود هوا و قلم و نور را پس آن را از نورهای مختلفی به وجود آورد، و از جمله ی آن نورها نور سبز است که رنگ های سبز و زرد و سرخ و سفید از آن پدید آمده است و نور سفید، نور تمامی نورهاست که روشنایی صبح نیز از آن گرفته شده است سپس عرش را هفتاد طبقه گرداند. استحکام هر طبقه ای از عرش به مانند استحکام ابتدای عرش تا پایین ترین مکان آن می باشد و در هر طبقه ای فرشتگانی تسبیح خدای عزوجل را می گویند و با آواهایی متفاوت و زبان هایی مختلف به تقدیس او می پردازند و اگر به یکی از آن زبان ها اجازه داده شود تا صدایش را به قسمت پایین خود برساند کوه ها و شهرها و دژها نابود می شوند و دریاها منفجر می گردند و هر آن چه در پایین آن فرشته قرار دارد هلاک می.شود عرش هشت ستون دارد و هر ستونی را تعدادی بی شمار از فرشته که عددشان را تنها خدا می داند حمل می کنند و در شب و روز خدا را تسبیح می گویند و از این کار خسته نمی شوند و اگر به اندازه ی یک چشم به هم زدن احساسی از آن چه بالای عرش است، به چیزی منتقل شود او احساس جبروت و کبریا و عظمت و پاکی و رحمت علم خداوند را در می یابد و هیچ گفته ای بالاتر از این وجود ندارد.
از آن چه انجام می دهد بازخواست نمی شود در حالی که آنان بازخواست می شوند. (23)
1- امام صادق علیه السلام- ابن اذینه گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: فدایتان شوم درباره قضا و قدر چه می فرمایید؟ ایشان فرمود می گویم که خداوند متعال هنگامی که در روز قیامت بندگان را جمع کند، از آنان درباره ی چیزهایی که با آنان عهد کرده بود سؤال می کند، ولی درباره ی چیزهایی که بر آنان قضا کرده سؤالی نمی کند».
2- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام در خطاب به زراره ای زراره آیا می خواهی درباره قضا و قدر جمله ای برایت بگویم؟ زراره عرض کرد «آری فدایتان شوم» فرمود: «وقتی روز قیامت فرا رسد و خداوند خلایق را جمع کند از آنان در مورد چیزهایی که با آنان پیمان بسته است بازخواست می کند اما از چیزهایی که بر آنان قضا نموده است بازخواست نمی کند».
ص: 369
3- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ: قالَ: يَا جَابِرُاً وَ تَدْرِى مَا الْمَعْرِفَةُ الْمَعْرِفَةُ إِثْبَاتُ التَّوْحِيدِ أولا ثُمَّ مَعْرِفَةُ الْمَعَانِي ثَانِياً ثُمَّ مَعْرِفَةُ الْأَبْوَاب ثَالِنَا ثُمَّ مَعْرِفَة الأنام رابعا ثُمَّ أَوَّلَا مَعْرِفَةُ الْأَرْكَان خَامِساً ثُمَّ مَعْرِفَةُ الثَّقَبَاءِ سَادِسَاً ثُمَّ مَعْرِفَةُ التَّجِبَاءِ سَابعًا .. أَمَّا إِثْبَاتِ التَّوْحِيدِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ الْقَدِيمِ الْغَائِبِ الَّذِى لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ وَ هُوَ غَيْبُ بَاطِنُ سَتُدْرِكُهُ كَمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَمَّا الْمَعَانِي فَنَحْنُ مَعَانِيهِ وَمَظَاهِرُهُ فِيكُمْ اخْتَرَعَنَا مِنْ نُورِ ذَاتِهِ وَ فَوَّضَ إِلَيْنَا أُمُورَ عِبَادِهِ فَنَحْنُ نَفْعَلُ بِإِذْنِهِ مَا نَشَاءُ وَنَحْنُ إِذَا شِتْنَا شَاءَ اللَّهُ وَإِذَا أَرَدْنَا أَرَادَ اللَّهُ وَنَحْنُ أَحَلَّنَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذَا الْمَحَلَّ وَ اصْطَفَانَا مِنْ بَيْنِ عِبَادِهِ وَ جَعَلَنَا حُجَّتَهُ فِي بِلَادِهِ فَمَنْ أَنْكَرَ شَيْئاً وَ رَدَّهُ فَقَدْ رَدَّ عَلَى اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ وَكَفَرَ بِآيَاتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ رُسُلِهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا جَابِرُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ تَعَالَى بِهَذِهِ الصِّفَة فَقَدْ أَثْبَتَ التَّوْحِيدَ لِأَنَّ هَذِهِ الصَّفَةَ مُوَافِقَةٌ لِمَا فِي الْكِتَابِ الْمُنْزَلَ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى لَا تُدْرِكُهُ الْأَبصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ﴾. (1)
4- السجاد علیه السلام- ﴿عن أبي مُحَمَّدِ الْعَسْكَري عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام... قِيلَ لَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ قَالَ لَنَا بَعْضُ التَّصَّابِ فَإِنْ كَانَ قَتَلُ الْحُسَيْنِ علیه السلام بَاطِلًا فَهُوَ أَعْظَمُ مِنْ صَيْدِ السَّمَكِ فِي السَّبْتِ أَ فَمَا كَانَ يَغْضَبُ عَلَى قَاتِلِيهِ كَمَا غَضِبَ عَلَى صَيَّادِي السَّمَكِ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام قُلْ لِهَوْنَاءِ الصَّابِ فَإِنْ كَانَ إِبْلِيسُ مَعَاصِيهِ أَعْظَمَ مِنْ مَعَاصِي مَنْ كَفَرَ بِإِغْوَائِهِ فَأَهْلَكَ اللَّهُ مَنْ شَاءَ مِنْهُمْ كَقَوْمِ نُوحٍ وَفِرْعَوْنَ وَ لَمْ يُهْلِكُ إِبْلِيسَ وَ هُوَ أَوْلَى بِالْهَلَاكَ فَمَا بَالُهُ أَهْلَكَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ قَصُرُوا عَنْ إِبْلِيسَ فِي عَمَلَ الْمُوبَقَاتِ وَ أَمْهَلَ إِبْلِيسَ مَعَ إِيثَارِهِ لِكَشْفِ الْمُخْزِيَاتِ أَ لَا كَانَ رَبُّنَا عَزَّوَجَلَّ حَكِيماً بِتَدْبِيرِهِ وَ حُكْمِهِ فِيمَنْ أَهْلَكَ وَ فِيمَن اسْتَبْقَى فَكَذَلِكَ هَؤُلَاءِ الصَّائِدُونَ فِي السَّبْتِ وَ هَؤُلَاءِ الْقَاتِلُونَ لِلْحُسَيْنِ اللهِ يَفْعَلُ فِى الْفَرِيقَيْنِ مَا يَعْلَمُ أَنَّهُ أَوْلَى بِالصَّوَابِ وَالْحِكْمَةِ لَا يُسْتَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ عِبَادُهُ يُسْأَلُون﴾. (2)
5- الرضا علیه السلام- ﴿عن الْحَسَنِ بْن مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِى قال: قَالَ الرِّضَا علیه السلام لِسُلَيْمَانَ الْمَرْوَزِيٌّ مَا أَنْكَرْتَ مِنَ الْبَداءِ يَا سُلَيْمَانُ وَاللهُ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ أَ وَلا يَذْكُرُ الْإِنسانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَرْيَكُ شَيْئًا قَالَ
ص: 370
3- امام سجّاد علیه السلام- جابر بن یزید جعفی گوید: امام سجّاد علیه السلام فرمود: جابر! می دانی معرفت چیست؟ معرفت در درجه اول اثبات توحید و یکتایی خداست بعد معرفت معانی در مرحله دوم قرار دارد سپس معرفت ابواب در درجه سوم و آن گاه معرفت و شناسایی مردم در درجه چهارم قرار دارد و بعد شناختن ارکان در مرتبه پنجم و در مرتبه ششم شناختن نقباء و پاکان است و در مرحله هفتم شناختن نجباء است ... جابر اثبات توحید و معرفت معانی امّا اثبات توحید عبارت است از شناختن خدای قدیم و پنهان از دیده ها که دیده ها او را در نیابد اما او دیده ها را در می یابد و لطیف و خبیر .است و او غیب است و باطن و به آن طوری که خود را ستوده، او را در می یابی. اما معانی، ما معانی خدا و مظاهر او در میان شماییم ما را از نور ذات خویش آفرید و امور بندگان خود را به ما واگذارد ما به اجازه او هرچه بخواهیم انجام می دهیم. ما وقتی بخواهیم، خدا می خواهد و هر گاه اراده کنیم، خدا اراده می کند. ما را خداوند به این مقام رسانیده و از بین بندگان خود برگزیده و ما را حجّت خویش در زمین قرار داده است هر کسی یکی از این ها را منکر شود و رد کند، خدای بلند آوازه را رد کرده و کافر به آیات و انبیا و پیامبران او شده است. جابر هر که خدا را با این صفت بشناسد اثبات توحید کرده است چون این صفت موافق قرآن مجید در این آیه چشم ها او را نمی بینند ولی او همه چشم ها را می بیند و او بخشنده [انواع نعمت ها، و باخبر از دقایق موجودات]. (انعام/103) و این آیه هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست. (شوری /17) و این آیه است لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْئَلُونَ.
4- حضرت سجاد علیه السلام- الامام عسکری از پدرانش روایت فرمود به حضرت سجاد علیه السلام گفته شد: «ای پسر رسول خدا ما این حدیث را از شما شنیدیم ولی بعضی از ناصبی ها به ما می گویند: اگر قتل حسین اخطا و باطل باشد پس از صید ماهی در روز شنبه بزرگتر است. پس چرا خدا آن طور که بر صياد ماهیان غضب کرد، بر قاتلین امام حسین علیه السلام غضب ننمود؟ حضرت سجاد علیه السلام فرمود: «در جواب آنان بگو اگر نافرمانی شیطان از آن اشخاصی که به وسیله اغوای شیطان کافر شدند بزرگتر باشد، پس چرا خدا گروهی از آنان را از قبیل قوم نوح و فرعون هلاک نمود ولی شیطان را هلاک نکرده، در صورتی که شیطان برای هلاکت سزاوارتر بود پس چرا خدا آن گروه را با این که کفر و نافرمانی ایشان به قدر شیطان نبود نابود کرد و ابلیس را با این که برای کشف اعمال زشت فعالیت می کند باقی نهاد؟ آیا خدا در تدبیر و حکم خود که بعضی را هلاک می نماید و بعضی را زنده می گذارد حکیم نیست؟ پس آن صیّادهای ماهیان و کشندگان امام حسین علیه السلام نیز همین حال را خواهند داشت. خدای علیم درباره این دو دسته مردم عملی انجام می دهد که عین صواب و حکمت است. خدا از آن چه انجام می دهد بازخواست نمی شود در حالی که آنان بازخواست می شوند.
5- امام رضا علیه السلام- حسن بن محمد نوفلی گوید: امام رضا علیه السلام به سلیمان مروزی فرمود: «ای سلیمان از بداء چه انکار کردی و خدای عزوجل می فرماید آیا نمی اندیشد و یاد نمی کند آن آدمی آن که آفریدیم او را پیش این و نبود چیزی بلکه عدم صرف بود؟ (مریم/67). سلیمان گفت: آیا در مورد بداء از پدران گرامیت چیزی روایت شده است؟ فرمود: آری، پدرم از امام صادق علیه السلام
ص: 371
سُلَيْمَانُ هَلْ رُوِّيتَ فِيهِ عَنْ آبَائِكَ شَيْئًا قَالَ نَعَمْ رُوِّيتُ عَنْ أَبِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ العَلَيْهِمْ أَنَّهُ قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ عِلْمَيْن عِلْماً مَخْرُوناً مَكْنُوناً لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاء وَعِلْماً عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَالْعُلَمَاء مِنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ يَعْلَمُونَهُ قَالَ سُلَيْمَانُ زَدْنِي جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ الرِّضَا علیه السلام لَقَدْ أَخْبَرَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَوْحَى إِلَى نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِهِ أَنْ أَخْبِرْ فُلَانَ الْمَلِكَ أَنِّي مُتَوَفِّيهِ إِلَى كَذَا وَكَذَا فَأَتَاهُ ذَلِكَ النَّبِيُّ فَأَخْبَرَهُ فَدَعَا اللَّهَ الْمَلِكُ وَ هُوَ عَلَى سَرِيرِهِ حَتَّى سَقَط مِنَ السَّرِير وَ قَالَ يَا رَبِّ أَجَلْنِي حَتَّى يَشِبَّ طِفْلِي وَأَقْضِيَ أمْرِى فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى ذَلِكَ النَّبِيِّ أَن انتِ فَلَانَ الْمَلِكَ فَأَعْلِمْهُ أَنِّي قَدْ أَنْسَيْتُ أَجَلَهُ وَرَدْتُ فِي عُمُرِهِ خَمْسَ عَشَرَةَ سَنَةَ فَقَالَ ذَلِكَ النَّبِيُّ يَا رَبِّ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ أَنِّي لَمْ أَكْذِبْ قَطُّ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ إِنَّمَا أَنتَ عَبْدٌ مَأْمُورٌ فَأَبْلِغْهُ ذَلِكَ وَ اللَّهُ لَا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ﴾. (1)
6- الكاظم علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ابْنَ آدَمَا بِمَشِيَّتِى كُنْتَ أَنْتَ الَّذِي تَشَاءُ وَ تَقُولُ وَ بِقُوَّتِي أَيْتَ إِلَيَّ فَرَائِضِي وَ بِنِعْمَتِي قَوِيتَ عَلَى مَعْصِيَتِي مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَكَ من سیئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ ذَاكَ أَنِّى أَوْلَى بِحَسَنَاتِكَ مِنْكَ وَ أَنْتَ أَوْلَى بِسَيِّئَاتِكَ مِنِّي وَ ذَاكَ أَنِّي لَا أَسْأَلُ عَمَّا أَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ﴾. (2)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّل بن عُمَر عَن الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ فَكَيْفَ صَارَتِ الْإِمَامَةُ فِى وُلْدِ الْحُسَيْنِ علیه السلام دُونَ وَلْدِ الْحَسَنا وَ هُمَا جَمِيعاً وَلَدَا رَسُول وَ سِبْطَاهُ وَ سَيِّدَا شَبَاب أَهْلِ الْجَنَّة فَقَالَ إِنَّ مُوسَى علیه السلام وَ هَارُونَ علیه السلام كَانَا نَبِيَّيْنِ مُرْسَلَين الهَا أَخَوَيْن فَجَعَلَ اللَّهَ النُّبُوَّةَ فِي صَلَب هَارُونَ اللَّهَ دُونَ صُلْب مُوسَى علیه السلام وَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدِ وَلَمْ أَنْ يَقُولَ لِمَ فَعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ فَإِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَقُولَ لِمَ جَعَلَهَا اللَّهُ فِي صلب الْحُسَيْنِ علیه السلام دُونَ صُلب الْحَسَن علیه السلام لِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَكِيمُ فِي أَفْعَالِهِ لا يُسْتَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْئَلُونَ﴾. (3)
ص: 372
نقل کرد که فرمود خدا دارای دو علم است؛ علمی پنهان و مخفی، که کسی جز خود او از آن علم اطلاع ندارد که بداء جزء همین علم است و علمی که آن را به ملائکه و پیامبر صلی الله علیه و آله-ان آموخته است. علمای اهل بیت امامان از این علم اطلاع دارند سلیمان تقاضا کرد: «بیش از این بفرمایید فرمود: پدرم از پدران گرامی خود نقل کرده که پیامبر اکرم فرمود: «خداوند به یکی از پیامبران وحی کرد که به فلان پادشاه بگو من در فلان روز و ساعت او را از بین می برم. آن پیامبر صلی الله علیه و آله پیغام خدا را رسانید پادشاه آن چنان به دعا و تضرع به پیشگاه پروردگار پرداخت، در همان حالی که روی تخت بود و چنان زاری می نمود که از تخت سرازیر شد و می گفت: خدایا به من مهلت ده تا پسرم بزرگ شود و کار خود را بسازم. خداوند به همان پیامبری وحی کرد که پیش آن پادشاه برو و بگو من اجل او را تأخیر انداختم و پانزده سال به عمرش افزودم». پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد خدایا تو می دانی که من تاکنون دروغ نگفته ام خداوند به او خطاب نمود: «تو یک مأمور هستی، پیغام مرا برسان کسی را یارای آن نیست و انجام می دهد بازخواست نمی شود».
6- امام کاظم علیه السلام- ای فرزند آدم به مشیت من است که تو چیزی را می خواهی و چیزی می گویی و به واسطه نیروی من است که واجبات مرا ادا می کنی و به سبب نعمت من است که بر معصیت من نیرو می یابی آن چه به تو رسد از نیکی پس از جانب خداست و آن چه به تو رسد از بدی پس از نفس توست. (نساء/79) زیرا من بیش از تو به نیکی هایت سزاوار هستم و زیرا من برای کاری که می کنم بازخواست نمی شوم.
7- امام صادق علیه السلام- مفضل گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم چرا امامت به اولاد حضرت حسین علیه السلام رسید نه به فرزندان امام حسن ؛ با این که هر دو فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و نواده ی او و سرور جوانان بهشت بودند؟ فرمود: «موسی علیه السلام و هارون علیه السلام دو پیامبر مرسل و برادر بودند، خداوند پیامبری را در نژاد هارون قرار داد و موسی علیه السلام و دیگری نمی توانند اعتراض کنند که چرا؟ همچنین امامت خلافت خدا در زمین است و کسی نمی تواند بگوید چرا خدا در اولاد امام حسین علیه السلام قرار داده و در اولاد امام حسن علیه السلام قرار نداده است؛ زیرا او در کارهایش حکیم است و هیچ کاری را جز مصلحت انجام نمی دهد؛ از آن چه انجام می دهد بازخواست نمی شود، در حالی که آنان بازخواست می شوند».
ص: 373
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن أبي جَعْفَر علیه السلام قال قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمَّا أَحَبَّ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقاً بِيَدِهِ ... فَاغْتَرَفَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى غُرْفَةٌ مِنَ الْمَاءِ الْعَذَبِ الْفُرَاتِ فَصَلْصَلَهَا فَجَمَدَتْ ثُمَّ قَالَ لَهَا مِنْكِ أَخْلُفُ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِيَ الصَّالِحِينَ وَ الْأَئِمَّةَ الْمُهْتَدِينَ الدُّعَاةَ إِلَى الْجَنَّةِ وَ أَتْبَاعَهُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ لَا أَبَالِي وَ لَا أَسْأَلُ عَمَّا أَفْعَلُ وَهُمْ يُسْئَلُونَ﴾. (1)
9- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَطَعَ عَزَّوَجَلَّ حُجَّةَ الْخَلْقِ فَقَالَ لَا يُسْتَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿أم اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرهانَكُمْ هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَيْلى بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾. (22)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ النَّبي أُوتِيَ عِلْمَ النَّبِيِّينَ وَ عِلْمَ الْوَصِيِّينَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ يَقُولُ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَيْلِي﴾. (3)
2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِي قَالَ ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ عَلِى علیه السلام وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِى ذِكْرُ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام وَالْأَوْصِيَاءِ﴾. (4)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿أبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِي فَقَالَ ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ مَا هُوَ كَائِنُ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِي مَا قَدْ كَانَ﴾. (5)
4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ أَى حُجَّتَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ أَىٰ خَبَرِى وَ ذِكْرُ مَنْ قبلي أَي خَبَرُهُمْ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿وَ ما أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ﴾. (25)
قوله تعالى: ﴿وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادُ مُكْرَمُونَ﴾. (26)
ص: 374
8- امام على علیه السلام- حديثي طولانی از علی است که در اثناء آن- درحال بیان خلقت آدم- می فرماید: خدای تبارک و تعالی کفی از آب گوارای شیرین را برگرفت و با آن گلی درست کرد و آن را خشک کرد؛ پس جامد شد. سپس به آن فرمود انبیاء مرسلین، بندگان صالح و امامان هدایت شده ی دعوت کننده به سوی بهشت و پیروان آن ها تا روز قیامت را از تو می آفرینم و اهمیتی نمی دهم و هیچکس نمی تواند بر کار من خرده بگیرد ولی در کارهای آن ها جای سؤال و ایراد است منظور از این آیه خلقش هستند که آن ها مورد سؤال واقع می شوند».
9- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- و با بندگانش اتمام حجت می نماید و می گوید: ﴿ لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ﴾.
آیا آن ها معبودانی جز او برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید. این سخن کسانی است که با من همراهی دارند و سخن کسانی [پیامبرانی] است که پیش از من بودند». اما بیشتر آن ها حق را نمی دانند و به همین دلیل [از آن روی گردانند. (24)
1- امام علی علیه السلام- به پیامبر اکرم علم تمام انبیاء و علم تمام اوصیاء را داده اند و علم آن چه اتفاق می افتد تا روز قیامت، بعد این آیه را تلاوت نمود؛ هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَيْلي منظور پیامبر اکرم است.
2- امام کاظم علیه السلام- هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَيْلي، منظور از ذکر کسی که همراه من است، علی بن ابی طالب می باشد و ذکر افراد قبل از من نیز پیامبران و اوصیای پیشینه می باشند.
3- امام صادق علیه السلام- منظور از ذِكْرُ مَن مَّعِيَ، این است که ذکر هرکس که همراه اوست و هر آن چه موجود است. وَ ذِكْرُ مَنْ قَبلي؛ یعنی هرآن چه موجود بوده است.
4- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ یعنی حجت خویش را بیاورید. هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ؛ يعنى خبر من، وَ ذِكْرُ مَن قبلي؛ خبر افراد قبل از من می باشد.
ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این که به او وحی کردیم که «هیچ معبودی جز من نیست پس فقط مرا پرستش کنید» (25)
آن ها گفتند: «خداوند رحمان فرزندی [برای خود] انتخاب کرده است». او منزّه است، بلکه [فرشتگان] بندگان شایسته ی اویند. (26)
ص: 375
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ قَالَ: هُوَ مَا قَالَتِ النَّصَارَى: إِنَّ الْمَسِيحَ الهِ ابْنُ اللَّهِ وَ مَا قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْر ابْنُ اللَّهِ وَ قَالُوا فِي الْأَئِمَّةِ مَا قَالُوا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِبْطَانَا لَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ يَعْنِي هَؤُلَاءِ الَّذِينَ زَعَمُوا أَنَّهُمْ وَلدُ اللَّهِ﴾. (1)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْن سِنَان قَالَ: كُنتُ عِنْدَ أَبي جَعْفَر علیه السلام فَذَكَرْتُ اخْتِلَافِ الشَّيعَةِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَزَلْ فَرْداً مُتَفَرِّداً فِي الْوَحْدَانِيَّة ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله وَ عَلِيّا وَ فَاطِمَةَ فَمَكَثُوا أَلْفَ دَهْرٍ ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَأَشْهَدَهُمْ خَلْقَهَا وَ أَجْرَى عَلَيْهَا طَاعَتَهُمْ وَ جَعَلَ فِيهِمْ مَا شَاءَ وَ فَوَّضَ أَمْرَ الْأَشْيَاءِ إِلَيْهِمْ فِي الْحُكْمِ وَ التَّصَرُّفِ وَ الْإِرْشَادِ وَ الْأَمْرِ وَالنَّهْي فِي الْخَلْقِ لِأَنَّهُمُ الْوْلَاةُ فَلَهُمُ الْأَمْرُ وَ الْوَلَايَةُ وَالْهَدَايَةُ فَهُمْ أَبْوَابُهُ وَ نُوَابُهُ وَ حَجَابُهُ يُحَلِّلُونَ مَا شَاءَ وَيُحَرِّمُونَ مَا شَاءَ وَلَا يَفْعَلُونَ إِلَّا مَا شَاءَ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ فَهَذِهِ الدِّيَانَةُ الَّتِي مَنْ تَقَدَّمَهَا غَرِقَ فِي بَحْرِ الْإِفْرَاطِ وَ مَنْ نَقَصَهُمْ عَنْ هَذِهِ الْمَرَاتِبِ الَّتِي رَتَّبَهُمُ اللَّهُ فِيهَا زَهَقَ فِي بَرِّ التَّفْرِيطِ وَ لَمْ يُوَفِّ آلَ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ فِيمَا يَجِبُ عَلَى الْمُؤْمِنِ مِنْ مَعْرِفَتِهِمْ ثُمَّ قَالَ خُذْهَا يا محمد ۖ فَإِنَّهَا مِنْ مَخْرُونَ الْعِلْم وَ مَكْنُونه﴾. (2)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاس قَالَ حَدَّثَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: لَمَّا عُرِجَ بي إِلَى السَّمَاء رَأَيْتُ عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ مَكْتُوباً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ وَالْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سِبْطَا رَسُول اللَّهِ وَ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاء صَفْوَةُ اللَّهِ وَ عَلَى نَاكِرِهِمْ وَ بَاغِضِهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ تَعَالَى قِيلَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَانَ جَالِسًا ذَاتَ يَوْمٍ وَ عِنْدَهُ الْإِمَامُ عَلَى بْنَ أَبِي طَالِبِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ الْحُسَيْنُ بْن عَلَى فَأَخَذَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم وَأَجْلَسَهُ فِي حَجْرِهِ وَ قَبلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ قَبَّلَ شَفَتَيْهِ وَكَانَ لِلْحُسَيْنِ علیه السلام سِتْ سِنِينَ فَقَالَ عَلِيٌّ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تُحِبُّ وَلَدِيَ الْحُسَيْنَ قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ كَيْفَ لَا أَحِبُّهُ وَهُوَ عُضُرُ مِنْ أَعْضَائِي فَقَالَ عَلَى علیه السلام يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ أَنَا أَمِ الْحُسَيْنُ فَقَالَ الْحُسَيْنُ يَا أَبَنَا مَنْ كَانَ أعْلَى شَرَفاً كَانَ أَحَبَّ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ أَقْرَبَ إِلَيْهِ مَنْزِلَةَ قَالَ عَلَى علیه السلام لِوَلَدِهِ أَ تُفَاخِرُنِي يَا حُسَيْنُ قَالَ نَعَمْ يَا أَبَنَاهُ إِنْ شِئْتَ فَقَالَ لَهُ الْإِمَامُ عَلَى الله يَا حُسَيْنُ أَنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَنَا لِسَانُ الصَّادِقِينَ أَنَا
ص: 376
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادُ مُكْرَمُون؛ این حرف نصرانی ها و یهودی هاست که گروه اولی معتقد بودند مسیح فرزند خداست و یهودی ها هم معتقد بودند که عُزیر فرزند خدا می باشد و در مورد ائمه هر چه دلشان خواست گفتند و خداوند از سر امتناع و مناعت از این سخن ها فرمود: ﴿بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ﴾؛ یعنی کسانی که آنان گمان می کنند فرزندان خدا بوده اند بندگانی مخلص می باشند.
1-2- امام باقر علیه السلام- محمد بن سنان گوید: خدمت امام جواد بودم سخن از اختلاف شیعه به میان آمد، فرمود: «خداوند پیوسته یکتا و تنها در وحدانیت خویش بود؛ سپس محمد و على علیه السلام و فاطمه را آفرید یک میلیون سال گذشت آن گاه اشیاء را آفرید و آن ها را گواه بر آفرینش اشیاء قرار داد و اطاعت ایشان را لازم گردانید و هرچه مایل بود در آن ها قرار داد و اختیار اشیاء را به ایشان سپرد؛ آن ها جانشین خدا هستند هرچه را بخواهند حلال می کنند و هرچه را بخواهند حرام و جز آن چه خدا بخواهد انجام نمی دهی این دیانت و راهی است که هر که از آن تجاوز کند هلاک می شود و هرکه عقب بماند نابود می گردد این مطلب را در خاطر بسپار که از مکنون علم و اسرار است.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ابن عباس رحمه الله علیه گوید پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی به آسمان برده شدم دیدم که بر روی در بهشت نوشته شده است؛ معبودی جز الله نیست، محمد رسول خداست. علی علیه السلام ولی خداست و حسن و حسین علیه السلام دو نوه ی رسول خدا و فاطمه ی زهرا برگزیده ی خداست و لعنت خدای تعالی بر انکار کنندگانشان و دشمنانشان باد گفته شده است: «روزی رسول خدا نشسته بود و امام علی نزد او بود که حسین بن علی وارد شد و پیامبر صلی الله علیه و آله او را در آغوش گرفت و بر دامنش نشاند و بین دو چشمش و لب هایش را بوسید و حسین علیه السلام شش ساله بود. علی علیه السلام گفت: ای رسول خدا آیا فرزندم حسین را دوست داری؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «چگونه دوستش نداشته باشم در حالی که او عضوی از اعضای من است». علی علیه السلام گفت: «ای رسول خدا چه کسی را بیشتر دوست داری مرا یا حسین؟ حسین گفت: «پدر جان هرکس [در نسب] شریف تر باشد نزد پیامبر صلی الله علیه و آله محبوب تر و در مقام و منزلت به او نزدیک تر است علی به فرزندش فرمود: ای حسین! آیا بر من مباهات می کنی؟ گفت بله ای پدر جان اگر خواستی چنین فرض کن امام علی علیه السلام به او فرمود: «ای حسين علیه السلام من اميرالمؤمنین هستم من زبان راستگویانم من وزیر مصطفى صلی الله علیه و اله هستم من خزانه دار علم خدا و انتخاب شده او از میان خلقش هستم من رهبر پیشینیان به سوی بهشتم، من حاکم دین از سوی رسول خدا هستم، من کسی هستم که عمویش در بهشت، سرور است.
ص: 377
وَزِيرُ الْمُصْطَفَى أَنَا خَازِنُ عِلْمٍ اللَّهِ وَ مُخْتَارُهُ مِنْ خَلْقِهِ أَنَا قَائِدُ السَّابِقِينَ إِلَى الْجَنَّةِ أَنَا قَاضِي الدَّيْنِ عَنْ رَسُول اللَّهِ أَنَا الَّذِي عَمُّهُ سَيِّدُ فِي الْجَنَّةِ أَنَا الَّذِي أَخُوهُ جَعْفَرُ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ عِنْدَ الْمَلَائِكَةِ أَنَا قَاضِي الرَّسُول أَنَا آخِذُ لَهُ بِالْيَمِينِ أَنَا حَامِلُ سُورَة التَّنْزِيلَ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى أَنَا الَّذِي اخْتَارَنِي اللَّهُ تَعَالَى مِنْ خَلْقِهِ أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ الَّذِي أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى خَلْقَهُ أَنْ يَعْصِمُوا بِهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً أَنَا نَجْمُ اللَّهِ الزَّاهِرُ أَنَا الَّذِي تَزُورُهُ مَلَائِكَةُ السَّمَاوَاتِ أَنَا لِسَانُ اللَّهِ النَّاطِقُ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ أَنَا يَدُ اللهِ الْقَوِيُّ أنَا وَجْهُ اللهِ تَعَالَى فِي السَّمَاوَاتِ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ الظَّاهِرُ أَنَا الَّذِي قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى فِيَّ وَ فِي حَقِّي بَلْ عِبادُ مُكْرَمُونَ﴾. (1)
2-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ثُمَّ خَلَقَ سُبْحَانَهُ لِإِسْكَان سَمَاوَاتِهِ وَ عِمَارَةِ الصَّفِيحِ الْأَعْلَى مِنْ مَلَكُوتِهِ خَلْقاً بَدِيعاً مِنْ مَلَائِكَتِهِ وَ مَلَا بِهِمْ فُرُوجَ فِجَاجِهَا وَحَشَا بِهِمْ فُتُوقَ أَجْوَائِهَا وَ بَيْنَ فَجَوَاتِ تِلْكَ الْفُرُوجِ زَجَلُ الْمُسَبِّحِينَ مِنْهُمْ فِى حَطَائِرِ الْقُدْسِ وَ سُتْرَاتِ الْحُجُبِ وَسُرَادِقَاتِ الْمَجْدِ وَ وَرَاءَ ذَلِكَ الرَّحِيحِ الَّذِي تَسْتَكُ مِنْهُ الْأَسْمَاعُ سُبْحَاتَ نُور تَرْدَعُ الْأَبْصَارَ عَنْ بُلُوغِهَا فَتَقِفُ خَاسِيَّةٌ عَلَى حُدُودِهَا. وَأَنْشَأَهُمْ عَلَى صُوَرَ مُخْتَلِفَاتِ وَ أَقْدَارٍ مُتَفَاوِتَاتِ أُولِى أَجْنِحَة تُسَبِّحُ جَلَالَ عِزَّتِهِ لَا يَنْتَحِلُونَ مَا ظَهَرَ فِي الْخَلْقِ مِنْ صُنْعِهِ وَ لَا يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ يَخْلُقُونَ شَيْئًا مَعَهُ مِمَّا انْفَرَدَ بِهِ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ جَعَلَهُمُ اللَّهُ فِيمَا هُنَالِكَ أَهْلَ الْأَمَانَةَ عَلَى وَحْيِهِ وَ حَمَّلَهُمْ إِلَى الْمُرْسَلِينَ وَدَائِعَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ وَعَصَمَهُمْ مِنْ رَيْبِ الشُّبُهَاتِ فَمَا مِنْهُمْ زَائِعُ عَنْ سَبِيلِ مَرْضَاتِهِ وَأَمَدَّهُمْ بِفَوَائِدِ الْمَعُونَةِ وَأَشْعَرَ قُلُوبَهُمْ تَوَاضُعَ إِخْبَاتِ السَّكِينَةِ وَ فَتَحَ لَهُمْ أَبْوَاباً ذلَنَا إِلَى تَمَاجِيدِهِ وَ نَصَبَ لَهُمْ مَنَاراً وَاضِحَةً عَلَى أَعْلَامِ تَوْحِيدِهِ لَمْ تُنْقِلُهُمْ مُؤْصِرَاتُ الْآثَامِ وَلَمْ تَرْتَحِلُهُمْ عُقَبُ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ وَ لَمْ تَرْمِ الشُّكُوكَ بِنَوَازِعِهَا عَزِيمَةَ إِيمَانِهِمْ وَ لَمْ تَعْتَرِكِ الظُّنُّونُ عَلَى مَعَاقِدِ يَقِينِهِمْ وَ لَا قَدَحَتْ قَادِحَةُ الْإِحَنِ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَلَا سَلَبَتْهُمُ الْحَيْرَةُ مَا لَاقَ مِنْ مَعْرِفَتِهِ بِضَمَائِرِهِمْ وَ مَا سَكَنَ مِنْ عَظَمَتِهِ وَ هَيْبَةِ جَلَالَتِهِ فِي أَثْنَاءِ صُدُورِهِمْ وَ لَمْ تَطْمَعْ فِيهِمُ الْوَسَاوِسُ فَتَقْتَرِعَ بِرَيْنِهَا عَلَى فِكْرِهِمْ وَ مِنْهُمْ مَنْ هُوَ فِي خَلْقِ الْغَمَامِ الدُّلَّحِ وَ فِي عِظَمِ الْجِبَالِ الشَّمَّخِ وَفِي قَتْرَةِ الظَّلَامِ الْأَيْهَم وَ مِنْهُمْ مَنْ قَدْ خَرَقَت أَقْدَامُهُمْ تُخُومَ الْأَرْضِ السُّفْلَى فَهِيَ كَرَايَاتِ بيض قَدْ نَفَذَتْ فِي مَخَارِقِ الْهَوَاءِ وَ تَحْتَهَا رِيحُ هَفَافَةُ تَحْبِسُهَا عَلَى حَيْثُ انْتَهَتْ مِنَ الْحُدُودِ الْمُتَنَاهِيَةِ قَدِ
ص: 378
من کسی هستم که برادرش جعفر طیار در بهشت نزد ملائکه است. من قاضی پیامبر صلی الله علیه و آله هستم. من برای او پیمان .گرفتم من حمل کننده سوره ی تنزیل به امر خدای تعالی به سوی اهل مکه هستم. من کسی هستم که خدای تعالی مرا از میان خلقش برگزید من ریسمان محکم خدا هستم. که خدای تعالی به خلقش دستور داده به آن تمسک بجویند، در این سخنش و همگی به ریسمان خدا قرآن و اسلام و هرگونه وسیله ی وحدت چنگ زنید (آل عمران /103). من ستاره ی درخشان خدا هستم من کسی هستم که ملائکه ی آسمان ها او را زیارت می کنند. من زبان گویای خدا هستم من حجّت خدا بر خلق او هستم. من دست قدرت خدا هستم. من سیمای خدای تعالی در آسمان ها هستم. من فرمان ظاهر خدا هستم من کسی هستم که خداوند تبارک و تعالی در مورد من و در حق من فرمود: ﴿بَلْ عِبادُ مُكْرَمُون.
3-2- امام علی علیه السلام- سپس خداوند سبحان برای سکونت دادن در آسمان هایش و آباد ساختن پهنه اعلای ملکوتش موجوداتی بینظیر از فرشتگانش را به عرصه هستی آورد و به وسیله ی آن ها گشادگی های فضای آسمان را پر کرد و صفحات باز جو را از آنان مملو ساخت. فریادهای رسای تسبیح کنندگان از آن ملائکه بارگاه قدس در میان پهنه باز آسمان و پرده های حجاب، و سراپرده های جلال و مجد طنین انداز است و در ورای آن فریادهای رسا که گوش ها از شنیدنش کر می شود طبقاتی از نور است که دیده ها از رسیدن به آن پس زده می شوند و به ناچار در محدوده آن نور در محل خود مطرود و رانده شده می ایستند. ملائکه را به صورت های گوناگون و اندازه های مختلف، دارای بال و پر آفرید، که جلال عزت حق را تسبیح می گویند و آن چه را که از عجایب خلقت خدا هویداست به خود نمی بندند، و آفرینش چیزی را که آفریدنش مخصوص خداست ادعا نمی کنند، بلکه «آنان بندگان گرامی داشته حقند که در گفتار سبقت بر خدا نمی گیرند و فرمانش را اجرا می کنند خداوند ملائکه را در آن عالم امین وحی قرار داد و به وسیله آنان امانات امر و نهیش را به جانب پیامبران روانه کرد، و همه آنان را از اشتباه مصونیت داد بنابراین از ایشان کسی نیست که از راه رضای خدا منحرف شود. آنان را از منافع کمک خود یاری داد و قلبشان را با تواضع و خشوع و آرامش قرین فرمود، ابواب سهل و آسان تمجیدهای خود را به رویشان گشود و برای آنان مشعل های روشنی بر روی نشانه های توحیدش نصب کرد بار گناهان آنان را سنگین نکرده آمد و رفت شب و روز آنان را به سوی مرگ سوق نداده تیرهای شک و تردید از کمان های خود استحکام ایمانشان را نشان نگرفته و گمان ها و خیالات بر جایگاه یقین استوارشان از دحام ،نبرده آتش عداوت در بینشان افروخته نشده، سرگردانی و حیرت ایمانی را که با باطن آنان پیوند خورده و هیبت و جلالی را که از حق در دل هاشان جای گرفته از آنان سلب ننموده و وسوسه ها به آنان طمع ندوخته تا شک و تردید با آلودگی خود بر اندیشه پاکشان قرعه زند. گروهی از آنان در میان ابرهای پر آب و کوه های بزرگ مرتفع، و لابلای تاریکی هایی که برای بیرون رفتن از آن راهی نیست قرار دارند گروهی دیگر فرشتگانی هستند که قدم هایشان در طبقات زیرین زمین فرو رفته مانند پرچم های سپیدی که در شکاف هوا نفوذ کرده و در زیر آن بادی است آرام و خوش که آن ها را در جایی که به آن منتهی شده و قرار گرفته اند نگاه
ص: 379
اسْتَفْرَغَتْهُمْ أَشْغَالُ عِبَادَتِهِ وَ وَصَلَتْ حَقَائِقُ الْإِيمَانِ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَعْرِفَتِهِ وَ قَطَعَهُمُ الْإِيقَانُ بِهِ إِلَى الْوَلَهِ إِلَيْهِ وَ لَمْ تُجَاوِرٌ رَغَبَاتُهُمْ مَا عِنْدَهُ إِلَى مَا عِنْدَ غَيْرِهِ قَدْ ذَاقُوا حَلَاوَةَ مَعْرِفَتِهِ وَ شَرَبُوا بِالْكَأْسِ الرَّويَّةَ مِنْ مَحَبَّتِهِ وَتَمَكَّنَتْ مِنْ سُوَيْدَاءِ قُلُوبِهِمْ وَشِيجَةُ خِيفَتِهِ فَحَنَوْا بِطُولِ الطَّاعَةِ اعْتِدَالَ ظُهُورِهِمْ وَلَمْ يُنْفِدْ طُولُ الرَّغْبَةِ إِلَيْهِ مَادَّةَ تَضَرُّعِهِمْ وَلَا أَطْلَقَ عَنْهُمْ عَظِيمُ الزُّلْفَةَ رِبَقَ خُشُوعِهِمْ وَ لَمْ يَتَوَلَّهُمُ الْإِعْجَابُ فَيَسْتَكْثِرُوا مَا سَلَفَ مِنْهُمْ وَ لَا تَرَكَتْ لَهُمُ اسْتِكَانَةُ الْإِجْلَالِ نَصِيباً فِي تَعْظِيمِ حَسَنَاتِهِمْ وَ لَمْ تَجْرِ الْفَتَرَاتُ فِيهِمْ عَلَى طُولِ دُوبِهِمْ وَ لَمْ تَغِضٌ رَغَبَاتُهُمْ فَيُخَالِفُوا عَنْ رَجَاءِ رَبِّهِمْ وَ لَمْ تَجَفَّ لِطُولِ الْمُنَاجَاةِ أَسَلَاتُ أَلْسِنَتِهِمْ وَلَا مَلَكَتْهُمُ الْأَشْغَالُ فَتَنْقَطِعَ بِهَمْسِ الْجُوَارِ إِلَيْهِ أَصْوَاتُهُمْ وَ لَمْ تَخْتَلِفْ فِي مَقَاوِمِ الطَّاعَةِ مَنَاكِبُهُمْ وَ لَمْ يَثْنُوا إِلَى رَاحَةِ التَّقْصِيرِ فِي أَمْرِهِ رِقَابَهُمْ وَ لَا تَعْدُو على عزِيمَةِ جدّهِمْ بَلَادَةُ الْغَفَلَاتِ وَ لَا تَنْتَضِلُ فِي هِمَمِهِمْ خَدَائِعُ الشَّهَوَاتِ قَدِ اتَّخَذُوا ذَا الْعَرْشِ ذَخِيرَةَ لِيَوْمٍ فَاقَتِهِمْ وَ يَمَّمُوهُ عِنْدَ انْقِطَاعِ الْخَلْقِ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ بِرَغْبَتِهِمْ لَا يَقْطَعُونَ أَمَدَ غَايَةِ عِبَادَتِهِ وَ لَا يَرْجِعُ بِهِمُ الِاسْتِهْتَارُ بِلُزُومِ طَاعَتِهِ إِلَّا إِلَى مَوَادَّ مِنْ قُلُوبِهِمْ غَيْرِ مُنْقَطِعَة مِنْ رَجَائِهِ وَ مَخَافَتِهِ لَمْ تَنْقَطَعْ أَسْبَابُ الشَّفَقَةِ مِنْهُمْ فَيَنُوا فِي جِدِّهِمْ وَ لَمْ تَأْسِرَهُمُ الْأَطْمَاعُ فَيُؤْثِرُوا وَشِيكَ السَّعْيِ عَلَى اجْتِهَادِهِمْ لَمْ يَسْتَعْظِمُوا مَا مَضَى مِنْ أَعْمَالِهِمْ وَ لَوِ اسْتَعْظَمُوا ذَلِكَ لَنَسَخَ الرَّجَاءُ مِنْهُمْ شَفَقَاتِ وَجَلِهِمْ وَ لَمْ يَخْتَلِفُوا فِي رَبِّهِمْ بِاسْتِحْوَاذِ الشَّيْطَانِ عَلَيْهِمْ وَلَمْ يُفَرِّقْهُمْ سُوءُ التَّقَاطِعِ وَ لَا تَوَكَّاهُمْ غِلَّ التَّحَاسُدِ وَ لَا تَشَعَبَتْهُمْ مَصَارِفُ الرِّيبِ وَ لَا اقْتَسَمَتْهُمْ أَخْيَافُ الْهِمَمِ فَهُمْ أسَرَاء إِيمَانِ لَمْ يَفْكَهُمْ مِنْ رِبْقَتِهِ زَيْعُ وَ لَا عُدُولُ وَلَا وَلَّى وَلَا فُتُورُ وَ لَيْسَ فِي أَطْبَاقِ السَّمَاءِ مَوْضِعُ إِهَابَ إِلَّا وَ عَلَيْهِ مَلَكُ سَاجِدٌ أَوْ سَاعِ حَافِدُ يَزْدَادُونَ عَلَى طُولِ الطَّاعَةِ بِرَبِّهِمْ عِلْماً وَ تَزْدَادُ عِزَّةُ رَبِّهِمْ فِي قُلُوبِهِمْ عِظَماً﴾. (1)
4-2- العسكرى علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو يَعْقُوبَ وَ أَبُو الْحَسَنِ: فَقُلْنَا لِلْحَسَنِ أَبِي القائم علیه السلام فَإِنَّ قَوْماً عِنْدَنَا يَزْعُمُونَ أَنَّ هَارُوتَ وَمَارُوتَ مَلَكَانِ اخْتَارَتْهُمَا الملائكة لَمَّا كَثُرَ عِصْيَانُ بَنِي آدَمَ وَ أَنْزَلَهُمَا اللَّهُ مَعَ ثَالِثٍ لَهُمَا إِلَى الدُّنْيَا وَأَنَّهُمَا افْتَتَنَا بِالزُّهَرَة وَأَرَادَا الزَّنَا بِهَا وَ شَرَبَا الْخَمْرَ وَقَتَلَا النَّفْسَ الْمُحْتَرَمَةَ وَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يُعَذِّبُهُمَا بِبَابِلَ وَأَنَّ السَّحَرَةَ مِنْهُمَا يَتَعَلَّمُونَ السِّحْرَ وَأَنَّ اللَّهَ مَسَخَ تِلْكَ الْمَرْأَةَ هَذَا الْكَوْكَبَ الَّذِي هُوَ الزُّهَرَةُ فَقَالَ الإمام علیه السلام مَعَاذَ اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ إِنَّ ملائكة
ص: 380
داشته. اشتغال به بندگی حق آنان را از کار دیگر باز داشته و حقایق ایمان بین آنان و معرفت حق پیوند داده و یقین به خداوند آنان را از همه چیز بریده و مشتاق و راغب او نموده، و رغبتشان از آن چه نزد خداست به آن چه نزد غیر خداست تجاوز نکرده شیرینی معرفت او را چشیده اند و از محبّتش جام سیراب کننده ای نوشیده اند و در سویدای دلشان ریشه های خوف خدا جای گرفته، پس قامت راستشان از طول عبادت خمیده و میل و رغبت طولانی به او سر چشمه تضرع و زاری آنان را تمام ننموده مقام والای آنان رشته خشوع را از گردن وجودشان باز نکرده و خودپسندی بر آنان غالب نگشته تا عبادات گذشته خود را زیاد بشمارند خضوع در برابر عظمت حق نصیبی برای بزرگ دیدن حسناتشان بر جای نگذاشته و در مدت دراز کوشش در عبادت سستی بر آنان چیره نگشته و از رغبتشان به حق کاسته نشده تا از امید به او رویگردان ،شوند راز و نیاز طولانی زبانشان را نخشکانده، اشتغال به غیر حق آنان را مملوک خود نکرده تا صدای مناجات های سری و راز و نیازی که با خداوند دارند قطع شود، دوش به دوش هم در مقام بندگی قرار دارند و آسایش طلبی آنان را به تقصیر در انجام دستورات حق نکشانده است بلادت غفلت ها بر اراده جدی آنان در تلاش و کوشش غلبه نکند، و شهوات فریبنده همت های عالی آنان را هدف نمی گیرد صاحب عرش را برای روز نیازمندی خود ذخیره گرفته اند و به وقت انقطاع خلق از خدا و توجهشان به مخلوقات فقط خدا را مورد توجه قرار می.دهند روزگار عباداتشان را پایان نمی دهی رغبتشان به عبادت پروردگار آنان را به هیچ سویی متوجه نمی سازد مگر به سوی سرچشمه های امید به رحمت حق و ترس از عذاب او که هیچ گاه از دل هاشان قطع نمی شود آن چه علت ترس از عذاب است از دلشان زدوده نمی شود تا از کوشش در عبادت دست بردارند، طمع آنان را به اسارت در نیاورده تا سعی در امور ظاهر را بر کوشش در امر آخرت مقدم بدارند اعمال گذشته خود را بزرگ نشمارند، زیرا اگر بزرگ شمارند امید آنان به حق باعث زدودن رشته های خوف آنان از عذاب می شود محض وسوسه های شیطانی در رابطه با حضرت حق اختلاف نکرده اند، قهرهای ناگوار آنان را از هم جدا نساخته و کینه های حسدورزی بر آنان غالب نشده و عوامل شک و بددلی آنان را دسته دسته ننموده و اندیشه های گوناگون آنان را تقسیم نکرده است فرشتگان اسیر و پایبند ایمانند، نه انحرافی آنان را از ریسمان محکم ایمان بریده و نه سستی و تنبلی ایشان را از رشته ی حق جدا کرده است. در طبقات آسمان ها جای پوست تختی نیست مگر این که فرشته ای بر آن در سجود است یا در حال سیر و سرعت در بندگی خدا با طول عبادتشان بر معرفتشان می افزایند و بدان وسیله عزت و جلال خدا در دلشان افزایش می یابد.
4-2- امام عسکری علیه السلام- ابویعقوب و ابوالحسن گویند: ما به امام عسکری علیه السلام گفتیم: «گروهی نزد ما هستند که می پندارند هاروت و ماروت دو فرشته بودند چون گناه آدمی زاده ها افزون شد خدا آنان را با یک سومی به دنیا فرستاد و زهره آن ها را فریفت و آن ها دنبال زنا رفتند و می نوشیدند و آدم می کشتند و خدای تبارک و تعالی آن ها را در بابل عذاب کرد و جادوگران از آن ها جادو می آموختند و خدا آن زن را به صورت این اختری درآورد که زهره است». امام علیه السلام
ص: 381
اللَّهِ مَعْصُومُونَ مَحْفُوظُونَ مِنَ الْكُفْرِ وَالْقَبَائِحِ بِالْطَافِ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِيهِم بَلْ عِبَادٌ مكرمون﴾. (1)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ تَعَالِي فِي الْمَلَائِكَةِ بَلْ عِبَادُ مُكْرَمُونَ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ إِلَى قَوْلِهِ مُشْفِقُونَ﴾. (2)
* الولاية
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرَ علیه السلام يَقُولُ وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ وَ أَوْمَا بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل إِلَى قَوْلِهِ وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾. (3)
2- الهادي علیه السلام- ﴿زيَارَةُ جَامِعَة كَبيرة: الْمُظْهِرينَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيهِ وَ عِبَادِهِ الْمُكْرَمِينَ الَّذِينَ لَا يَسْقُونَهُ بالقول وهم بأمره يَعْمَلُونَ﴾. (4)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَة إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى وَ قَالَ لَهُ لَوْلَا مَا فِي الْقُرْآنِ. الِاخْتِلَافِ وَالتَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِي دِينِكُمْ فَقَالَ لَهُ وَ مَا هُوَ ... أَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةَ بِأَنْ خَاطَبَهُمْ خِطَابَا يَدْلُ عَلَى انْفِرَادِهِ وَ تَوَحَدِهِ وَ بِأَنَّ لَهُ أَوْلِيَا، تَجْرِى أَفْعَالُهُمْ وَ أَحْكَامُهُمْ مَجْرَى فِعْلِهِ فَهُمُ الْعِبَادُ الْمُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ هُوَ الَّذِي أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ وَ عَرَّفَ الْخَلْقَ اقْتِدَارَهُمْ عَلَى عِلْمِ الْغَيْبِ بِقَوْلِهِ عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ وَ هُمُ النَّعِيمُ الَّذِي يَسْأَلُ الْعِبَادَ عَنْهُ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْعَمَ بِهِمْ عَلَى مَن اتَّبَعَهُمْ مِنْ أَوْلِيَائِهِمْ قَالَ السَّائِلُ مَنْ هَوْلَاءِ الْحُجَجُ قَالَ هُمْ رَسُولُ اللَّهِ وَ مَنْ حَلَّ مَحَلَّهُ مِنْ أَصْفِيَاءِ اللَّهِ الَّذِينَ قَرَنَهُمُ اللَّهُ بِنَفْسِهِ وَ رَسُولِهِ وَ فَرَضَ عَلَى الْعِبَادِ مِنْ طَاعَتِهِمْ مِثْلَ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْهِمْ مِنْهَا لِنَفْسِهِ﴾. (5)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿خَالِدِ الْجَوَان قَالَ كُنْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ نَاسُ مِنْ أَصْحَابِنَا بِالْمَدِينَةِ وَ قَدْ تكَلَّمْنَا فِي الرُّبُوبيَّة قَالَ فَقُلْنَا مُرُوا إِلَى بَابٍ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ حَتَّى نَسْأَلَهُ قَالَ فَقَمَّنَا بِالْبَابَ قَالَ فَخَرَجَ إِلَيْنَا وَ هُوَ يَقُولُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾. (6)
ص: 382
فرمود: به خدا پناه از این گفتار می برم البته فرشته ها به لطف خدا معصوم و محفوظ از کفر و گناه هستند و بلکه بنده هایی ارجمندند.
5-2- امام صادق علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی در جایی در مورد فرشتگان می گوید: ﴿بَل عِبَادُ مُّكْرَمُونَ * لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾.
* ولایت
1- امام باقر علیه السلام- جابر جعفی گوید از امام صادق علیه السلام- شنیدم که می فرمود: ﴿وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ﴾ و با دست به سینه اش اشاره کرد و فرمود: ﴿لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَ هُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يَشْفَعُونَ إِلا مَنِ ارْتَضى- وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾.
2- امام هادی علیه السلام- در زیارت جامعه این چنین آمده است و ظاهر کنندگان امر و نهی خدا و بندگان منزه و معظم او که هیچ گاه در سخن گفتن بر او سبقت نمی گیرند، و فرمان او را به کار می بندند.
3- امام علی علیه السلام- یکی از زنادقه نزد امام علی آمد و گفت اگر در کتاب شما تناقضی نبود هر آینه به دینتان ایمان می آوردم ... [خداوند آن ها (خلق) را به حجّت و برهان ملزم ساخت به این وسیله که آن ها را مورد خطاب قرار داد با خطابی که بر تنهایی و یگانگی او دلالت می کند و این که برای آنان سرپرست هایی است که کارها و حکم هایشان جاری مجرای کار خداست؛ پس آن ها بندگان شایسته ی اویند؛ ﴿لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ». سؤال کننده گفت: «این حجت ها چه کسانی هستند؟ فرمود: آن ها رسول خدا و کسانی از برگزیدگان خدا هستند که جایگزین او می باشند فرمود: به هر سو رو کنید خدا آن جاست. (بقره /115) کسانی که خدا آن ها را با خود و رسولش همراه ساخت و در مورد بندگان اطاعت از آن ها را مانند وجوب اطاعت از خود قرار داد».
4- امام صادق علیه السلام- خالد جوان گفت: من و مفضّل بن عمر و گروهی از یاران در مدینه بودیم درباره ی ربوبیت ائمه صحبت می کردیم بالاخره گفتیم برویم در خانه ی امام صادق علیه السلام و در این مورد از ایشان سؤال کنیم. حرکت کرده و به سوی خانه ی آن جناب رفتیم از منزل خارج شد، در حالی که می فرمود: ﴿بَلْ عِبادُ مُكْرَمُونَ لا يَسْقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾، نه آن ها بنده ی مورد لطف خداوند هستند که از خود اظهار نظری در مقابل خدا نمی نمایند و به دستورش عمل می کنند.
ص: 383
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَخَالِدُ الْجَوَانُ وَنَجْمُ الْحَظِيمُ وَ سُلَيْمَانُ بْنُ خَالِدٍ عَلَى بَابِ الصَّادِقِ علیه السلام فَتَكَلَّمْنَا فِيمَا يَتَكَلَّمُ فِيهِ أَهْلُ الْغُلُو فَخَرَجَ عَلَيْنَا الصَّادِقِ علیه السلام بلَا حِذَاءِ وَ لَا رِدَاءِ وَ هُوَ يَنْتَفِضُ وَ يَقُولُ يَا خَالِدُ يَا مُفَضَّلُ يَا سُلَيْمَانُ يَا نَجْمُ لَا بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾. (1)
6- أمير المؤمنين علیه السلام ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْن سِنَان قَالَ: بَيْنَا أمير المؤمنين علیه السلام يُجَهرُ أَصْحَابَهُ إِلَى قِتَال مُعَاوِيَةَ إِذَا اخْتَصَمَ إِلَيْهِ اثْنَانِ فَلَغَى أَحَدُهُمَا فِي الْكَلَامِ فَقَالَ لَهُ اخْسَأَ يَا كَلْبُ فَعَوَى الرَّجُلُ لِوَقْتِهِ وَصَارَ كَلْبَاً فَبُهِتَ مَنْ حَوْلَهُ وَ جَعَلَ الرَّجُلُ يُشِيرُ بِإصْبَعِهِ إِلَى أمير المؤمنين علیه السلام وَ يَتَضَرَّعُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ وَ حَرَكَ شَفَتَيْهِ فَإِذَا هُوَ بَشَرُ سَوِيٌّ فَقَامَ إِلَيْهِ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَ قَالَ لَهُ مَا لَكَ تُجَهِّرُ الْعَسْكَرَ وَ لَكَ مِثْلُ هَذِهِ الْقُدْرَةِ فَقَالَ وَ الَّذِي فَلَقَ الحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ شِئْتُ أَنْ أَضْرِبَ بِرجُلِي هَذِهِ الْقَصِيرَةَ فِي هَذِهِ الْفَلَوَاتِ حَتَّى أَضْرِبَ صَدْرَ مُعَاوِيَةَ فَأَقْلِبَهُ عَنْ سَرِيرِهِ لَفَعَلْتُ وَلَكِنَّ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾. (2)
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيّ علیه السلام الكَانَ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ فَاخْتَصَمَا إِلَيْهِ وَكَانَ أَحَدُهُمَا مِنَ الْخَوَارِجِ فَتَوَجَّهَ الْحُكْمُ إِلَى الْخَارِجِيَّ فَحَكَمَ عَلَيْهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ لَهُ الْخَارِجِيُّ وَاللَّهِ مَا حَكَمْتَ بالسَّوِيَّة وَ لَا عَدَلْتَ فِي الْقَضِيَّة وَ مَا قَضِيَّتُكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَرْضِيَّة فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ال وَ أَوْمَاً إِلَيْهِ اخْسَأَ عَدُوَّ اللَّهِ فَاسْتَحَالَ كَلْباً أَسْوَدَ فَقَالَ مَنْ حَضَرَهُ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَا ثِيَابَهُ تَطَايَرُ عَنْهُ فِي الْهَوَاءِ وَ جَعَلَ يُبَصْبصٌ لِأَمِير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ فِي وَجْهِهِ وَ رَأَيْنَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَقَدْ رَقَ فَلَحَظَ السَّمَاءَ وَ حَرَكَ شَفَتَيْهِ بِكَلَامِ لَمْ نَسْمَعْهُ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَاهُ وَ قَدْ عَادَ إِلَى حَالَ الْإِنْسَانِيَّةِ وَ تَرَاجَعَتْ ثِيَابُهُ من الْهَوَاءِ حَتَّى سَقَطَتْ عَلَى كَيْفَيْهِ فَرَأَيْنَاهُ وَ قَدْ خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ وَ أَنَّ رِجْلَيْهِ لَتَضْطَرَبَانِ فَبُهِتَنَا نَنْظُرُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ لَنَا مَا لَكُمْ تَنْظُرُونَ وَ تَعْجَبُونَ فَقُلْنَا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ كَيْفَ لَا نَتَعَجَّبُ وَ قَدْ صَنَعْتَ مَا صَنَعْتَ ... فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَصَفَ بْن بَرْخِيَا وَصِيَّ سُلَيْمَانَ بْن دَاوُدَ العَلِي قَدْ صَنَعَ مَا هُوَ قَرِيبٌ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ فَقَصَّ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ قِصَّتَهُ حَيْثُ يَقُولُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها قبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ قالَ عِفْرِيتُ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ
ص: 384
5- امام صادق علیه السلام- مفضل گوید: من و خالد جوان و نجم حطیم و سلیمان بن خالد کنار در خانه ی امام صادق علیه السلام بودیم سخنان ما درباره ی اعتقاد اهل غلو بود؛ ناگهان امام صادق علیه السلام با پای برهنه بدون رداء با عجله آمد یکایک ما را نام برد، فرمود: «خالد، مفضل، سلیمان، نجم، نه! آن طور که شما می گویید ما نیستیم؛ بلکه چنین هستیم ﴿بَلْ عِبادُ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾.
6- امام علی علیه السلام- محمد بن سنان گوید: هنگامی که امیرالمؤمنین یاران خود را برای جنگ با معاویه آماده می ساخت دو نفر با هم به مشاجره پرداختند که یکی از آنان سخن گزافی گفت. امام علیه السلام فرمود: «دور شو ای سگ آن مرد همان جا به عوعو افتاد و تبدیل به سگ شد. اطرافیان بهت زده شدند آن مرد با انگشت به امیرالمومنین علیه السلام اشاره و تضرع نمود. امام علیه السلام به وی نگاه کرد و لبان خود را به حرکت درآورد و وی تبدیل به انسان شد. برخی از یاران نزد امیرالمؤمنین علیه السلام رفتند و گفتند: تو که چنین قدرتی داری چه نیازی به تجهیز سربازان داری؟ فرمود: «قسم» به کسی که دانه را شکافت و مردم را آفرید اگر می خواستم می توانستم با این پایم در این صحراها بکوبم و بر سینه معاویه بزنم و او را از تختش بر زمین اندازم، عِبادُ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ».
7- امام علی علیه السلام- امیرالمؤمنین علی در مسجد نشسته بود که دو مرد نزد او آمدند و از یکدیگر به او شکایت کردند و یکی از آن ها از خوارج بود حکم متوجه خارجی شد و امیرالمؤمنین علیه السلام علیه او حکم کرد مردی که از خوارج بود به او گفت «سوگند به خدا به تساوی حکم نکردی و عادلانه قضاوت نکردی و قضاوت تو مورد رضای خدای تعالی نیست. امیرالمؤمنین علیه السلام به او اشاره کرد و فرمود [ای] دشمن خدا مانند سگ دور شو»؛ در نتیجه به سگ سیاهی مبدل شد و کسانی که حاضر بودند گفتند: «سوگند به خدا دیدیم که لباسش از او جدا شده در هوا پرواز می کند و شروع کرد به دم جنبانیدن برای امیرالمؤمنین و اشک از چشمانش بر صورتش جاری شد و امیرالمؤمنین را دیدیم که دلش نرم شد و به آسمان نگاه کرد و لب هایش را به سخنی حرکت داد که نشنیدیم به خدا سوگند او را دیدیم که به حال انسانی برگشت و لباسش از هوا برگشت تا بر روی شانه هایش افتاد و او را دیدیم که از مسجد بیرون رفت در حالی که پاهایش می لرزید؛ پس مات و مبهوت به امیرالمؤمنین نگاه می کردیم که به ما فرمود: «چرا با تعجب نگاه می کنید»؟ عرض کردیم ای امیرالمؤمنین! چگونه تعجب نکنیم در حالی که انجام دادی آن چه انجام دادی؟ فرمود: «آیا نمی دانید که آصف بن برخیا وصی سلیمان بن داودا کاری را که نزدیک به این کار بود انجام داد و خداوند جل اسمه قصه ی او را بازگو کرد. پس کدام یک نزد خداوند با کرامت تر است پیامبر صلی الله علیه و آله شما یا سلیمان ؟ گفتند: بلکه کرامت پیامبر صلی الله علیه و آله ما بیشتر است ای امیرالمؤمنین » فرمود: «بنابراین وصی پیامبرتان با
ص: 385
أَمِينٌ * قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّ لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ إِلَى آخِرِ الآيَةِ فَأَيُّمَا أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ نَبِيُّكُمْ أَمْ سُلَيْمَانَ فَقَالُوا بَلْ نَسِينَا أَكْرَمُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ فَوَصِيُّ نَبِيِّكُمْ أَكْرَمُ مِنْ وَصِيِّ سُلَيْمَانَ وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ وَصِيٌّ سُلَيْمَانَ علیه السلام مِنِ اسْمِ اللهِ الْأَعْظَمِ حَرْفُ وَاحِدٌ فَسَأَلَ اللَّهَ جَلَّ اسْمُهُ فَخَسَفَ لَهُ الْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ سَرير بلْقِيسَ فَتَنَاوَلَهُ فِي أَقَلَّ مِنْ طَرْفِ الْعَيْنِ وَ عِنْدَنَا مِن اسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى اسْتَأْثَرَ بِهِ دُونَ خَلْقِهِ فَقَالُوا لَهُ يَا الْمُؤْمِنِينَ اللَّهِ فَإِذَا كَانَ هَذَا عِنْدَكَ فَمَا حَاجَتُكَ إِلَى الْأَنْصَارِ فِي قِتَالَ مُعَاوِيَةَ وَ غَيْرِهِ وَ اسْتِنْفَارِكَ النَّاسَ إِلَى حَرْبِهِ ثَانِيَةَ فَقَالَ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ إِنَّمَا أَدْعُو هَوْلَاءِ الْقَوْمَ إِلَى قِتَالِهِ لِقُبُوتِ الْحُجَّةِ وَ كَمَالِ الْمِحْنَةِ وَ لَوْ أَذِنَ لِي فِي إِهْلَاكِهِ لَمَا تَأَخَّرَ لَكِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَمْتَحِنُ خَلْقَهُ بِمَا شَاءَ قَالُوا فَنَهَضْنَا مِنْ حَوْلِهِ وَ نَحْنُ نُعَلِّمُ مَا أَتَى بِهِ علیه السلام﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿لا يَسْبقُونَهُ بالقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾ (27)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي خَبَر الزَّنْدِيقِ الْمُدَّعِي لِلتَّناقُضِ فِى الْقُرآن: قال أمير المؤمنين علیه السلام في قَوْلِهِ تَعَالَى اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَقَوْلِهِ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ المَوْتِ وَ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ تَتَوَفَّاهُمُ الملائكةُ طَيِّبِينَ وَ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الملائكةُ ظَالِي أَنْفُسِهِمْ فَهُوَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَتَوَلَّى ذَلِكَ بِنَفْسِهِ وَ فِعْلُ رُسُلِهِ وَ مَلَائِكَتِهِ فِعْلُهُ لِأَنَّهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ فَاصْطَفَى جَلَّ ذِكْرُهُ مِنَ الملائكة رُسُلًا وَ سَفَرَةٌ بَيْنَهُ وَبَيْنَ خَلْقِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِيهِمْ اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الملائكة رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ فَمَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الطَّاعَةِ تَوَلَّتْ قَبْضَ رُوحِهِ ملائكة الرَّحْمَةِ وَ مَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْمَعْصِيَة تَوَلَّى قَبْضَ رُوحِهِ ملائكة التَّقِمَة وَلِمَلَكِ الْمَوْتِ أَعْوَانُ مِنْ مَلَائِكَة الرَّحْمَةِ وَ النَّقِمَة يَصْدُرُونَ عَنْ أَمْرِهِ وَ فِعْلُهُمْ فِعْلُهُ وَكُلُّ مَا يَأْتُونَهُ مَنْسُوبُ إِلَيْهِ وَإِذَا كَانَ فِعْلُهُمْ فِعْلَ مَلَكَ الْمَوْتَ وَ فِعْلُ مَلَكِ الْمَوْتِ فِعْلُ اللَّهِ لِأَنَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ عَلَى يَدِ مَنْ يَشَاءُ وَيُعْطِي وَيَمْنَعُ وَيُثِيبُ وَ يُعَاقِبُ عَلَى يَدِ مَنْ يَشَاءُ وَ إِنَّ فِعْلَ أَمَنَائِهِ فِعْلُهُ كَمَا قَالَ وَمَا تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللهُ﴾. (2)
ص: 386
کرامت تر از وصی سلیمان است؛ نزد وصی سلیمان یک حرف از اسم اعظم خدا بود که از خداوند جل اسمه درخواست نمود؛ در نتیجه زمین را بین او و بین تخت بلقیس فرو برد؛ پس در کمتر از چشم به هم زدن آن [تخت] را گرفت و نزد سلیمان الله حاضر ساخت و نزد ما از اسم اعظم خدا هفتادودو حرف است و یک حرف نزد خدای تعالی است که آن را ویژه ی خود قرار داد و برای خلقش در آن سهمی قرار نداد به او گفتند: «ای امیرالمؤمنین! اگر این [قدرت] نزد توست در جنگ با معاویه و غیر او چه حاجتی به یاور و حرکت دادن مردم برای جنگ با او در مرحله ی دوم داری»؟! فرمود: ﴿بَل عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾. برای ثابت شدن حجت و کامل شدن مصیبت ها و آزمایش ها این مردم را به جنگ با او فرا می خوانم و اگر در کشتن او به من اجازه داده شود به تأخیر نمی افتد ولکن خدای تعالی خلقش را به آن چه بخواهد امتحان می کند گفتند در حال تعظیم آن چه انجام داده بود از اطراف او پراکنده شدیم».
هیچ گاه در سخن بر او پیشی نمی گیرند و [پیوسته] به فرمان او عمل می کنند. (27)
1- امام علی علیه السلام در خبر زندیق آمده است امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی سخن خداوند فرمود: «خداوند عزوجل می گوید خداوند جان ها را به هنگام مرگشان می گیرد». (زمر/42). و باز خداوند عزوجل می فرماید: ای پیامبر صلی الله علیه و آله- بگو که فرشته ای به نام ملک الموت که بر شما گمارده شده شما را قبض روح می کند. (سجده/11) و باز می فرماید آنان که فرشتگان جانشان را می ستانند در حالی که طیب و پاکیزه اند از همه ی بدی ها و زشتی ها (نحل /32) و باز می فرماید: آنان که فرشتگان جانشان را می گیرند درحالی که بر خویشتن ستم کنندگانند. (نحل/28) خداوند بزرگتر از آن است که خود بنفسه متصدی قبض روح باشد و کاری را که فرشتگان مأمور الهی انجام می دهی کار خداوند است زیرا به فرمان او عمل می کنند. خداوند از فرشتگان رسولان و سفیرانی را بین خود و مردم برگزیده است و در قرآن شریف گزینش آنان را خاطرنشان فرموده است. کسی که اهل طاعت باشد به تصدی فرشتگان رحمت، قبض روح می شود و آن کس که اهل گناه و عصیان است، فرشتگان نقمت او را قبض روح می کنند برای ملک الموت اعوان و یارانی از فرشتگان رحمت و عذاب است که عهده دار عمل وی هستند و به جای او قبض روح می کنند عمل اینان عمل ملک الموت است و هر کاری را که انجام می دهی منتسب به اوست. بنابراین کار یاران ملک الموت کار ملک الموت است و کار ملک الموت کار خداوند است اوست که جان مردم را به دست هر کس اراده فرماید قبض می.کند اوست که می بخشد محروم می سازد پاداش می دهد و کیفر می کند. به دست هرکس که خواسته باشد و در واقع کار امناء و برگزیدگان خداوند، کار خداوند است همان طوری که فرموده است: ﴿وَ مَا تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ﴾.
ص: 387
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِى خَبَر الزَّنْدِيقِ الْمُدَّعِى لِلتَّناقُضِ فِى الْقُرْآن قَالَ أمير المؤمنين علیه السلام أَمَّا مَا أَرَاكَ مِنَ الْخِطَاب بِالِانْفِرَادِ مَرَّةَ وَ بِالْجَمْعِ مَرَّةَ مِنْ صِفَةَ الْبَارِئ جَلَّ ذِكْرُهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى مَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ بِالِانْفِرَادِ وَ الْوَحْدَانِيَّة هُوَ النُّورُ الْأَزَلِيُّ الْقَدِيمُ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٍ لَا يَتَغَيَّرُ وَ يَحْكُمُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتارُ وَلا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ لَا رَادَّ لِقَضَائِهِ وَ لَا مَا خَلَقَ زَادَ فِي مُلْكِهِ وَ عِزَّهِ وَ لَا نَقَصَ مِنْهُ مَا لَمْ يَخْلُقُهُ وَ إِنَّمَا أَرَادَ بِالْخَلْقِ إِظْهَارَ قُدْرَتِهِ وَ إِبْدَاءَ سُلْطَانِهِ وَ تَبْيِينَ بَرَاهِين حِكْمَتِهِ فَخَلَقَ مَا شَاءَ كَمَا شَاءَ وَ أَجْرَى فِعْلَ بَعْض الْأَشْيَاءِ عَلَى أَيْدِي مَنْ اصْطَفَى مِنْ أَمَنَائِهِ فَكَانَ فِعْلُهُمْ فِعْلَهُ وَ أَمْرُهُمْ أَمْرَهُ كَمَا قَالَ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ جَعَلَ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وعَاءَ لِمَنْ شَاءَ مِنْ خَلْقِهِ لِيَمِيرَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيب مَعَ سَابق عِلْمِهِ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنْ أَهْلِهَا وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ مِثَالًا لِأَوْلِيَائِهِ وَ أَمَنَائِهِ وَ عَرَفَ الْخَلِيقَةَ فَضْلَ مَنْزِلَة أَوْلِيَائِهِ وَ فَرَضَ عَلَيْهِمْ مِنْ طَاعَتِهِمْ مِثْلَ الَّذِي فَرَضَهُ مِنْهُ لِنَفْسِهِ وَأَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةَ بِأَنْ خَاطَبَهُمْ خِطَابِا يَدْلُّ عَلَى انْفِرَادِهِ وَ تَوَحَدِهِ وَ بِأَنَّ لَهُ أَوْلِيَاءَ تَجْرِى أَفْعَالُهُمْ وَ أَحْكَامُهُمْ مَجْرَى فِعْلِهِ فَهُمُ الْعِبَادُ الْمُكَرَّمُونَ الَّذِينَ لَا يَسْبِقُونَه بالقول وهم بأمره يَعْمَلُونَ﴾. (1)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبي جَعْفَر فَذَكَرْتُ اخْتِلَافِ الشَّيعَة فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَزَلْ فَرْداً مُتَفَرِّداً فِي الْوَحْدَانِيَّةِ ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَ عَلِيّاً وَفَاطِمَةَ فَمَكنُوا أَلْفَ دَهْرٍ ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَأَشْهَدَهُمْ خَلْقَهَا وَ أَجْرَى عَلَيْهَا طَاعَتَهُمْ وَ جَعَلَ فِيهِمْ مَا شَاءَ وَ فَوَّضَ أَمْرَ الْأَشْيَاءِ إِلَيْهِمْ فِى الْحُكْمِ وَ التَّصَرْفِ وَ الْإِرْشَادِ وَ الْأَمْرِ وَالنَّهْي فِي الْخَلْقِ لِأَنَّهُمُ الْوْلَاةُ فَلَهُمُ الْأَمْرُ وَ الْوَلَايَةُ وَالْهَدَايَةُ فَهُمْ أَبْوَابُهُ وَ نُوَّابُهُ وَ حَجَابُهُ يُحَلِّلُونَ مَا شَاءَ وَيُحَرِّمُونَ مَا شَاءَ وَلَا يَفْعَلُونَ إِلَّا مَا شَاءَ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ فَهَذِهِ الدِّيَانَةُ الَّتِي مَنْ تَقَدَّمَهَا غَرِقَ فِ-ي بَحْرِ الْإِفْرَاطِ وَ مَنْ نَقَصَهُمْ عَنْ هَذِهِ الْمَرَاتِبِ الَّتِي رَتَّبَهُمُ اللَّهُ فِيهَا زَهَقَ فِي بَرِّ التَّفْرِيطِ وَ لَمْ يُوَفِّ آلَ مُحَمَّدِه حَقَّهُمْ فِيمَا يَجِبُ عَلَى الْمُؤْمِن مِنْ مَعْرِفَتِهِمْ ثُمَّ قَالَ خُذْهَا يا محمد فَإِنَّهَا مِنْ مَخْزُونِ الْعِلْمِ وَ مَكْنُونِهِ﴾. (2)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿... يا أمير المؤمنين علیه السلام ما الَّذِي أَعْطَاكُمْ مَا هُوَ أَعْظَمُ وَأَجَلُّ مِنْ هَذَا كُلِّهِ قَالَ قَدْ أَعْطَانَا رَبُّنَا عَزَّوَجَلَّ عِلْمَنَا لِلِاسْمِ الْأَعْظَمِ الَّذِي لَوْ شِئْنَا خَرَقَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضُ وَ
ص: 388
2- امام علی علیه السلام- در خبر زندیقی که مدعی تناقض در قرآن بود آمده است: ... امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اما خطابه ایی که درباره ی آفریننده تبارک و تعالی یکبار مفرد و یک بار جمع آمده است خدای تبارک و تعالی بنابر آن چه خود را به تنهایی و یگانگی توصیف نموده او نور ازلی قدیمی است که هیچ چیز همانند او نیست (شوری /11) تغییر پیدا نمی کند و هرچه بخواهد حکم می کند و هرچه بخواهد برمی گزیند و هیچ کس را یارای جلوگیری یا ردّ احکام او نیست و هیچ کس نمی تواند قضا و قدر او را برگرداند و آن چه آفریده بر حکومت و عزتش نیافزوده و آن چه نیافریده از آن نکاسته است از آفرینش اظهار قدرتش و آشکار کردن توانایی و روشن کردن برهان های حکمتش را اراده فرمود؛ در نتیجه هر چیزی را که خواست همان طوری که خواست آفرید و انجام بعضی چیزها را به دست امانتدارانی که او برگزیده بود جاری ساخت در نتیجه کار آن ها کار او و دستور آن ها دستور او بود همان طوری که فرمود کسی که از پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و آسمان و زمین را جایگاه خلقی که خواست قرار داد تا ناپاک را از پاک جدا سازد با این که به هر دو گروه از اهل آن، آگاهی داشت و به خاطر این که آن را مثالی برای دوستان امانت دارانش قرار دهد و خلق را به برتری منزلت دوستانش آشنا ساخت و از اطاعت دوستانش و همان چیزی را بر خلق واجب نمود که برای خودش آن را واجب کرد و خلق را به حجت و برهان ملزم ساخت به این وسیله که آن ها را مورد خطاب قرار داد با خطابی که بر تنهایی و یگانگی او دلالت می کند و این که برای آنان سرپرست هایی است که کارها و حکم هایشان جاری مجرای کار خداست؛ پس آن ها بندگان شایسته ی اویند: ﴿لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾.
3- امام باقر علیه السلام- محمد بن سنان گوید: خدمت امام باقر علیه السلام بودم صحبت از اختلاف شد فرمود خداوند پیوسته در یکتایی خود یکتا و بی همتا بود سپس محمد و علی علیه السلام و فاطمه را آفرید آن ها بیش از هزاران سال ماندند آن گاه اشیاء را آفرید و آنان را گواه بر آفرینش اشیاء قرار داد و فرمانبرداری از ائمه را بر آن ها الزام نمود و آن چه خواست در اشیاء نهاد و به ایشان واگذار کرد کار اشیاء را از نظر حکم و تصرف و ارشاد و امر و نهی در خلق چون آن ها فرمانروایان بودند به همین جهت ولایت و امر و هدایت در اختیار آن هاست و ایشان ابواب رحمان و نواب خدا و نگهبانان آستانه ی او هستند آن چه را بخواهند حلال می کنند و هرچه بخواهند حرام جز آن چه خدا اراده کرده انجام نمی دهی ﴿عِبادُ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾. این آن دیانتی است که هر کس جلوتر از این گام بردارد در دریای افراط و زیاده روی غرق شده و هرکس از این مرتبه پایین تر که خدا به آن ها عنایت کرده معتقد گردد در بیابان تفریط گمراه شده و حق آل محمد را که عبارت از معرفت آن هاست و بر هر مؤمنی واجب است ادا نکرده است. آن گاه فرمود این مطلب را داشته باش محمد که از اسرار و دانش مکتوم است».
4- امام على علیه السلام- ... ابوذر غفاری رحمه الله علیه و سلمان فارسی گفتند: از علی پرسیدیم: «چه چیز الله به شما داده که بهتر از همه ی این هاست؟ فرمود: پروردگار ما ما را از اسم اعظم مطلع کرده که اگر بخواهیم آسمان ها و زمین و بهشت و جهنم را از جای بر کنیم، به آسمان عروج کنیم و
ص: 389
الْجَنَّةُ وَالنَّارُ وَنَعْرُجُ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ نَهْبِطُ بِهِ الْأَرْضِ وَ نَغْرُبُ وَ نَشْرِقُ وَ نَنْتَهَى بِهِ إِلَى الْعَرْشِ فَنَجْلِسُ عَلَيْهِ بَيْنَ يَدَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَيُطِيعُنَا كُلُّ شَيْءٍ حَتَّى السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضَ وَالشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجَبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَالْبِحَارُ وَالْجَنَّةُ وَالنَّارُ أَعْطَانَا اللَّهُ ذَلِكَ كُلَّهُ بالِاسْمِ الْأَعْظَمِ الَّذِي عَلَّمَنَا وَ خَصَّنَا بِهِ وَمَعَ هَذَا كُلِّهِ نَأْكُلُ وَ نَشْرَبُ وَنَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ وَنَعْمَلُ هَذِهِ الْأَشْيَاءَ بِأَمْرِ رَبِّنَا وَ نَحْنُ عِبَادُ اللهِ الْمُكْرَمُونَ الَّذِينَ لا يَسْقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ وَ جَعَلَنَا مَعْصُومِينَ مُطَهَّرينَ وَفَضَّلَنَا عَلَى كَثِير مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (1)
5- السجّاد علیه السلام- ﴿جابر بن يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ لَمَّا أَفْضَتِ الْخِلَافَةُ إِلَى بَنِي أُمَيَّةَ سَفَكُوا فِيهَا الدَّمَ الْحَرَامَ وَلَعَنُوا فِيهَا أمير المؤمنين علیه السلام عَلَى الْمَنَابِر أَلْفَ شَهْرٍ وَ تَبَرَّءُوا مِنْه شَكَوْتُ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ وَ أَشْيَاعِهِمْ إِلَى الإمام عليِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَقَالَ علیه السلام يَا جَابِرُ لَوْلَا الْوَقْتُ الْمَعْلُومُ وَالْأَجَلُ الْمَحْتُومُ وَ الْقَدَرُ الْمَقَدُورُ لَخَسَفْتُ وَ اللَّهِ بِهَذَا الْخَلْقِ الْمَنْكُوس فِي طَرْفَة عَيْنِ لَا بَلْ فِي لَحْظَةٍ لَا بَلْ فِي لَمْحَة وَلَكِنَّنَّا عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾. (2)
6- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابر الْجُعْفِيٌّ قَال: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَر اليَقُولُ وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ وَ أَوْمَاً بَيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ وَقَالَ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل إِلَى قَوْلِهِ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُون﴾. (3)
7- الرّضا علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى اخْتَصَّ لِنَفْسِهِ بَعْدَ نَبِيِّهِ مِنْ بَرِيَّتِهِ خَاصَّةً عَلَّاهُمْ بِتَعْلِيَتِهِ وَ سَمَا بهِمْ إِلَى رُتْبَتِهِ وَ جَعَلَهُمُ الدُّعَاةَ بِالْحَقِّ إِلَيْهِ وَ الْأَدِلَّاءَ بِالْإِرْشَادِ عَلَيْهِ لِقَرْن قَرْن وَ زَمَن زَمَن أَنْشَأَهُمْ فِي الْقِدَمَ قَبْلَ كُلِّ مَدْرُوءٍ وَ مَبْرُوءِ أَنْوَاراً أَنْطَقَهَا بِتَحْمِيدِهِ وَأَلْهَمَهَا شُكْرِهِ وَتَمْجِيدِهِ وَجَعَلَهَا الْحُجَجَ لَهُ عَلَى كُلِّ مُعْتَرِفْ لَهُ بِمَلَكَةِ الرُّبُوبِيَّةِ وَسُلْطَانِ الْعُبُودِيَّةِ وَاسْتَنْطَقَ بِهَا الْخَرْسَانَ بِأَنْوَاعِ اللغَاتِ بُجُوعاً لَهُ بِأَنَّهُ فَاطِرُ الْأَرَضِينَ وَالسَّمَاوَاتِ وَأَشْهَدَهُمْ خَلَقَهُ وَ وَكَاهُمْ مَا شَاءَ مِنْ أَمْرِهِ جَعَلَهُم تَرَاحِمَةَ مَشِيَّتِهِ وَ الْسُنَ إِرَادَتِهِ عَبِيداً لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ* يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ يَحْكُمُونَ بِأَحْكَامِهِ وَ يَسنُونَ سُنتَهُ وَ يَعْتَمِدُونَ حُدُودَهُ وَ يُؤَدُّونَ فُرُوضَهُ وَ لَمْ يَدَعِ الْخَلْقَ فِي بُهَم صَمَّاءَ وَلَا فِي عَمَى بَكْمَاء﴾. (4)
ص: 390
به زمین برگردیم به مغرب و مشرق برویم و منتهی به عرش بشویم، در آن جا در مقابل خداوند عزوجل بنشینیم و همه چیز مطیع ما می باشند، حتی آسمان ها و زمین و شمس و قمر و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان و دریاها و بهشت و جهنم این مقام را خداوند به واسطه اسم اعظم به ما تعلیم داده و به ما اختصاص داده است با تمام این امتیازات ما غذا می خوریم و در بازارها راه می رویم و این کارها را به امر خدا انجام می دهیم ما بندگان گرامی خدا هستیم که اظهار نظر در مقابل او نداریم و به دستورش عمل می.کنیم ما را معصوم و پاک قرار داده و بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری بخشیده است.
5- امام سجاد علیه السلام- جابر بن یزید جعفی گوید: چون خلافت به بنی امیه رسید، خون های محترمی را ریختند و هزار ماه امیرالمؤمنین را روی منبر لعنت کردند و از او بیزاری جستند از بنیامیه و پیروان آن ها به امام سجاد شکایت کردم ...امام باقر علیه السلام فرمود: «جابر! اگر نه این است که وقتی معین قرار داده شده و هنگام مشخصی تعیین شده و تقدیری مقدر شده است، هر آینه این مردم بد سیرت را در یک چشم به هم زدن زیر و رو می کردم، نه بلکه در یک لمحه و ،لحظه ولی ما بندگان گرامی خدا هستیم که پیش او اظهار نظر نمی کنیم و به دستورش عمل می کنیم.
6- امام باقر علیه السلام- جابر جعفی گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم می فرمود: ﴿وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادُ مُكْرَمُونَ﴾؛ در این موقع امام علیه السلام اشاره به خود نمود: ﴿لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَول هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ﴾.
7- امام رضا علیه السلام- خداوند متعال پس از پیامبر صلی الله علیه و آله خویش یه عده ای از مخلوقات خاص خود را به خود اختصاص داد و آنان را تا درجه او ارتقا داد و تا مرتبه او بالا برد و آنان را تا قرن ها و زمان های متمادی و تا دنیا پابرجاست داعیان بر حق و راهنمایان به سوی خود قرار داد. از ازل پیش از هر مخلوق و آفریده ای آن ها را در هیئت نورهایی آفرید و آن ها را به زبان ستایش گویا کرد و سپاس و بزرگداشت خویش را به آنان الهام کرد و آنان را حجّت های خویش برای هر معترفی به قدرت ربوبیت و اقتدار عبودیت خویش قرار داد و به واسطه این نورها افراد بی زبان را به انواع زبان ها گویا کرد تا اقراری باشد بر این که او آفریننده آسمان ها و زمین است و آن ها را شاهد بر آفرینش خویش گرفت و آن ها را بر هر کدام از امور خویش که می خواست گماشت و آنان را ترجمان مشیت و زبان گویای اراده خویش قرار داد. بندگانی که: ﴿لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْل وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ * يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾؛ بر اساس احکام او حکم می کنند و بر اساس سنت او عمل می کنند و بر حدود او گردن می نهند و واجبات او را انجام می دهی و مخلوقات را در مشکلات امور و سختی ها در حالت کری و کوری و گنگی رها نمی کنند.
ص: 391
8- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الْأَئِمَّةَ كَانُوا نُوراً مُشْرِقَا حَوْلَ عَرْشِ رَبِّهِمْ فَأَمَرَهُمْ أَنْ يُسَبِّحُوا فَسَبَّحَ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ لِتَسْبِيحِهِمْ وَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الصَّافُونَ وَإِنَّهُمْ لَهُمُ الْمُسَبِّحُونَ فَمَنْ أَوْفَى بِذِمَّتِهِمْ فَقَدْ أَوْفَى بِذِمَّةِ اللَّهِ وَ مَنْ عَرَفَ حَقَّهُمْ فَقَدْ عَرَفَ حَقَّ اللَّهِ هَؤُلَاءِ عِتْرَةُ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم اخْتَارَهُمُ اللَّهُ وَ اجْتَبَاهُمْ وَ خَصَّهُمْ وَاصْطَفَاهُمْ وَفَضَّلَهُمْ وَ ارْتَضَاهُمْ وَ انْتَجَبَهُمْ وَ جَعَلَهُمْ نُوراً لِلْبَلَادِ وَ عِمَادَاً لِلْعِبَادِ وَ حُجَتَهُ الْعُظْمَى وَ أَهْلَ النَّجَاةِ وَالزُّلْفَى هُمُ الْخِيَرَةُ الْكِرَامُ هُمُ الْقُضَاةُ الْحُكَامُ هُمُ النُّجُومُ الْأَعْلَامُ وَ هُمُ الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمُ هُمُ السَّبِيلُ الْأَقْوَمُ الرَّاغِبُ عَنْهُمْ مَارِقُ وَ الْمُقَصِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقُ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِقُ هُمْ نُورُ اللَّهِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْبِحَارُ السَّائِعَةُ لِلشَّارِبِينَ أَمْنُ لِمَنِ الْتَجَأَ إِلَيْهِمْ وَأَمَانُ لِمَنْ تَمَسَّكَ بِهِمْ إِلَى اللَّهِ يَدْعُونَ وَ لَهُ يُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ وَبِبَيَانِهِ يَحْكُمُونَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يَشْفَعُونَ إِلا لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾ (28)
1-1- الهادی علیه السلام- ﴿مَا يُقَالُ عِندَ قَبرِ أَمِير المُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيُّ اللَّهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقَّهُ صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَأَشْهَدُ أَنَّكَ لَقِيتَ اللهَ وَأَنْتُ شَهِيدٌ عَذَبَ اللَّهُ قَاتِلَكَ بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ وَ جَدَّدَ عَلَيْهِ الْعَذَابَ جِئْتُكَ عَارِفاً بِحَقِّكَ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِكَ مُعَادِياً لِأَعْدَائِكَ وَ مَنْ ظَلَمَكَ أَلْقَى عَلَى ذَلِكَ رَبِّي إِنْ شَاءَ اللَّهُ يَا وَلِيَّ اللَّهِ إِنَّ لِى ذُنُوباً كثيرة فَاشْفَعْ لِى إِلَى رَبِّكَ فَإِنَّ لَكَ عِنْدَ اللهِ مَقَاماً مَحْمُوداً مَعْلُوماً وَإِنَّ لَكَ عِنْدَ الله جاها و شَفَاعَةً وَ قَدْ قَالَ تَعَالَى وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى﴾. (2)
ص: 392
8- امام باقر علیه السلام- ائمه علیهم السلام نوری درخشان اطراف عرش خدایشان بودند. دستور داد تسبیح نمایند و اهل آسمان ها از تسبیح ایشان به تسبیح مشغول شدند ایشانند صافون (صف بستگان برای انجام فرمان (خدا و تسبیح کنندگان هر که وفا به پیمان آن ها ،نماید به پیمان خدا وفا نموده و کسی که عارف حق ایشان باشد عارف حق خدا .است آن ها عترت پیامبرند و هر کس حق ایشان را انکار کند، حق خدا را انکار کرده است آن ها فرمانروایان امر خدا و گنجینه های وحی پروردگارند و وارثان کتاب خدا و ایشان برگزیده به امر خدا و امین بر وحی اویند. آن ها خاندان نبوت و مرکز رسالت و مأنوس به پر و بال زدن ملائکه اند. کسانی هستند که جبرئیل به امر پروردگار آن ها را تغذیه می نماید به خبر قرآن و دلیل برهانی آن ها اهل بیت پیامبرند که خداوند به شرافت خویش ایشان را کرامت بخشیده و به کرامت خود ایشان را شرف بخشیده و با هدایت عزیز کرده و به وحی استوار و آن ها را پیشوایان هدایت قرار داده و نوری در تاریکی ها برای نجات و اختصاص به دین خود داده و به علم خویش مزیّت بخشیده و آن چه به احدی از جهانیان نداده به ایشان بخشیده است. آن ها را پایه دین خود و محل سر پنهان خود و امنای بر وحی و گواهان بر مردم قرار داده و ایشان را اختیار کرده و انتخاب کرده و امتیاز بخشیده و برگزیده. فضیلت داده و ایشان را پسندیده و برگزیده و آن ها را نور برای شهرها و پایه استوار برای مردم قرار داده و حجت بزرگ و نجات یافتگان که دارای قرب و منزلتند آن ها برگزیدگان با شخصیت می.باشند داوران فرمانروا و ستارگان درخشان و صراط مستقیم و استوارترین راه هر که از آن ها رو برگرداند، از دین خارج شده و آن که کوتاهی درباره ایشان نماید از بین رفته و هرکه همراه آن ها شد به هدف می رسد نور درخشان پروردگارند در دلهای مؤمنان و دریای خوشگوار برای نوشندگان هر که به آن ها پناه برد ایمن است و امان برای کسی هستند که به آن ها چنگ زند. به خدا دعوت می کنند و تسلیم اویند و مجری دستور پروردگارند و به فرمان او حکم می کنند.
آن چه پیش رو و پشت سر آن هاست [گذشته و آینده ی آنان] را می داند و آن ها جز برای کسی که خدا راضی [به شفاعت برای او] است شفاعت نمی کنند و از ترس او بیمناکند. (28)
1-1- امام هادی علیه السلام- نزد قبر امیرالمؤمنین بگو: «سلام بر تو ای ولی خدا، تو اول مظلوم و اول کسی هستی که حقش غصب شده صبر نموده و تحمل کردی تا مرگ تو را دریافت و شهادت می دهم که خدا را ملاقات نمودی در حالی که شهید ،بودی خدا قاتل و کشنده تو را به انواع عذاب ها معذّب نموده و آن را بر او تجدید نماید به نزدت آمده در حالی که به حقت آگاه و به شأن و مرتبه ات مطلع و نسبت به دوستانت دوست و دشمنان و آنان که به تو ظلم کرده اند دشمن می باشم، خدا را با همین حال ملاقات خواهم نمود ان شاء الله تعالى همانا گناهان زیادی در عهده ی من بوده پس نزد پروردگارت من را شفاعت فرما زیرا برای تو نزد او مقام و مرتبه ای معلوم بوده و در درگاهش شوکتی عظیم و حق شفاعت داری و خداوند خود در قرآن کریمش فرموده: ﴿وَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى﴾.
ص: 393
1-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عن ابن أبي عُمَيْر قَالَ سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَر يَقُولُ لَا يُخَلَّدُ اللَّهُ فِي النَّارِ إِلَّا أَهْلَ الْكُفْرِ وَالْجُحُودِ وَ أَهْلَ الضَّلَالِ وَالشِّرْكِ وَ مَنِ اجْتَنَبَ الْكَبَائِرَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَمْ يُسْأَلُ عَنِ الصَّغَائِرِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِياً قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَالشَّفَاعَةُ لِمَنْ تَجِبُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ عَنْ على علیه السلام قَالَ سَمِعْتُ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ إِنَّمَا شَفَاعَتِى لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِي فَأَمَّا الْمُحْسِنُونَ مِنْهُمْ فَمَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيل قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْر فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولُ اللَّهِ فَكَيْفَ تَكُونُ الشَّفَاعَةُ لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مَنِ الكبائر واللهُ تَعَالَى يَقُولُ وَلا يَشْفَعُونَ إِلَّا لَى ارْتَضى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ وَمَنْ يَركب الْكَبَائِرَ لَا يَكُونُ مُرْتَضَى فَقَالَ يَا أَبَا أَحْمَدَ مَا مِنْ مُؤْمِن يَرْتَكِبُ ذَنْباً إِلَّا سَاءَهُ ذَلِكَ وَ نَدِمَ عَلَيْهِ وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ كَفَى بِالنَّدَمَ تَوْبَةً وَ قَالَ مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَةً وَسَاءَتْهُ سَيِّئَةً فَهُوَ مُؤْمِنُ فَمَنْ لَمْ يَنْدَمْ عَلَى ذَنْبِ يَرْتَكِبُهُ فَلَيْسَ بِمُؤْمِنِ وَ لَمْ تَجِبْ لَهُ الشَّفَاعَةُ وَ كَانَ ظَالِماً وَاللَّهُ تَعَالَى يَقُولُ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعِ يُطَاعُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَيْفَ لَا يَكُونُ مُؤْمِنًا مَنْ لَمْ يَنْدَمْ عَلَى ذَنْب يَرْتَكِبُهُ فَقَالَ يَا أَبَا أَحْمَدَ مَا مِنْ أَحَدٍ يَرْتَكِبُ كَبِيرَةً مِنَ الْمَعَاصِي وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ سَيُعَاقَبُ عَلَيْهَا إِلَّا نَدِمَ عَلَى مَا ارْتَكَبَ وَ مَتَى نَدِمَ كَانَ تَائِباً مُسْتَحِقَّا لِلشَّفَاعَةِ وَ مَتَى لَمْ يَنْدَمْ عَلَيْهَا كَانَ مُصِراً وَ الْمُصِرُّ لَا يُغْفَرُ لَهُ لِأَنَّهُ غَيْرُ مُؤْمِن بِعُقُوبَة مَا ارْتَكَبَ وَ لَوْ كَانَ مُؤْمِنَا بِالْعُقُوبَة لَنَدِمَ وَقَدْ قَالَ النبي لَا كَبيرة مَعَ الِاسْتِغْفَارِ وَلَا صَغِيرَةَ مَعَ الْإِصْرَار وَأَمَّا قَوْلُ اللَّهِ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لَنِ ارْتَضى فَإِنَّهُمْ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنْ ارْتَضَى اللَّهُ دِينَهُ وَ الدِّينُ الْإِقْرَارُ بِالْجَزَاءِ عَلَى الْحَسَنَاتِ وَ السَّيِّئَاتِ وَ مَنِ ارْتَضَى اللَّهُ دِينَهُ نَدِمَ عَلَى مَا يَرْتَكِبُهُ مِنَ الذُّنُوبِ لِمَعْرِفَتِهِ بِعَاقِيَتِهِ فِي الْقِيَامَةِ﴾. (1)
1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْن خَالِدٍ عَن الرضا علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِحَوْضِي فَلَا أَوْرَدَهُ اللَّهُ حَوْضِي وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِشَفَاعَتِي فَلَا
ص: 394
2-1- امام کاظم علیه السلام - ابن ابی عمیر گوید: از امام کاظم شنیدم که می فرمود: «خدا کسی را در آتش دوزخ جز اهل کفر و جحود و اهل ضلالت و شرک را جاوید نگه نمی دارد و هرکس از مؤمنان از گناهان کبیره دوری کند از گناهان صغیره بازخواست نمی شود خدای تبارک و تعالی فرموده است اگر اجتناب و دوری کنید از گناهان بزرگ از آن چه نهی کرده می شوید از آن؛ یعنی ما و خلیفه ی ما شما را از آن نهی کرده ایم در گذرانیم و عفو کنیم از شما گناهان شما را؛ یعنی گناهان کوچک شما را و درآوردیم شما را در موضع خوب گرانمایه که بهشت است. (نساء/31) به آن حضرت علیه السلام عرض کردم: «ای پسر رسول خدا! پس شفاعت برای کدام یک از گناهکاران واجب است؟ فرمود: «پدرم از پدرانش از علی برایم نقل کرده که فرمود از رسول خدا که می فرمود جز این نیست که شفاعت من برای صاحبان گناهان کبیره از امّت من است و اما نیکوکاران از ایشان، پس بر ایشان هیچ راه و تسلطی نیست به آن حضرت عرض کردم ای پسر رسول خدا چگونه شفاعت برای صاحبان گناهان کبیره می باشد و در حالی که خدای عزوجل می فرماید: ﴿وَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾ و هرکس مرتکب گناهان کبیره شود پسندیده نمی باشد». حضرت فرمود: ای ابواحمد هیچ مؤمنی نیست که گناهی را مرتکب شود مگر آن که از این امر بدش آید و بر آن پشیمان شود و پیغمبر فرمود: کافیست که پشیمانی توبه باشد و آن حضرت علیه السلام فرمود: «هر که خوبی او را شاد کند و از ناراحت شود مؤمن است و هر که بر گناهی که آن را مرتکب می شود پشیمان نشود مؤمن نیست و شفاعت برایش واجب نمی باشد و ستمکار خواهد بود و خدای عزوجل می فرماید برای ستمکاران دوستی وجود ندارد و نه شفاعت کننده ای که شفاعتش پذیرفته شود. (غافر /18) من به آن حضرت ال عرض کردم ای پسر رسول خدا چگونه کسی که بر گناهی که آن را مرتکب شده و پشیمان نمی شود مؤمن نمیباشد؟ فرمود: ای ابواحمد هیچ کس نیست که مرتکب گناهان کبیره شود و او بداند که به زودی بر آن بازخواست می شود مگر آن که بر آن چه مرتکب شده پشیمان شود و در هر زمان که پشیمان می شود تائب می باشد که شفاعت دارای استحقاق و سزاواری است. و در هر زمان که بر آن پشیمان نشود و صاحب اصرار باشد؛ آن که اصرار بر گناه کبیره دارد، گناهانش آمرزیده نمی شود؛ چراکه او به عقوبت آن چه مرتکب شده ایمان ندارد و اگر به عقوبت آن ایمان می داشت پشیمان می شد و پیغمبر فرمود: با طلب آمرزش کبیره نیست و به اصرار، صغیره نیست. چرا که بار اول گناه برطرف می شود و در دبار دوّم کبیره می گردد. و اما کلام خدای عزوجل: ﴿وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لَمَنِ ارْتَضى﴾، پس به درستی که ایشان شفاعت نمی کند مگر کسی را که خدا دینش را پسندیده باشد و دین همان اقرار و اعتراف به جزای بر خوبی ها و بدی هاست و کسی که خدا دینش را پسندیده باشد بر آن چه از گناهان مرتکب شده به جهت معرفتش به عاقبت و انجام خویش در روز قیامت، پشیمان می شود.
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- حسین بن خالد نقل می کند امام رضا علیه السلام از پدرانش از امام علی علیه السلام روایت نمود، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکس به حوض من (حوض کوثر) ایمان نیاورد خداوند او را بر آن حوض نمی رساند و هرکس ایمان به شفاعت من نیاورد، خداوند او را به شفاعت من فائز نمی گرداند»! سپس
ص: 395
أَنَالَهُ اللَّهُ شَفَاعَتِي ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا شَفَاعَتِى لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِي فَأَمَّا الْمُحْسِنُونَ فَمَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبيل قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ خَالِدٍ فَقُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَمَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى قَالَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى اللَّهُ دِينَهُ﴾. (1)
4-1- السجاد علیه السلام- ﴿عَنْ طَاوِسُ الْيَمَانِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ رَجُلًا مُتَعَلِّقاً بِأَسْتارِ الْكَعْبَة قَالَ فَتَأَمَّلْتُهُ فَإِذَا هُوَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْن الفَقُلْتُ يَا ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله مَا هَذَا الْجَزَعُ وَأَنْتَ ابْنَ رسول وَ لَكَ أَرْبَعُ خِصَالَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ شَفَاعَةُ جَدِّكَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وَأَنْتَ ابْنُهُ وَأَنْتَ طِفْلُ صَغِيرُ فَقَالَ لَهُ يَا طَاوِسُ إِنَّنِي نَظَرْتُ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَلَمْ أَرَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ وَ أَمَّا كَوْنِي ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَسَاءَلُونَ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ وَ أَمَّا كَوْنِي طِفْلَا فَأَنَا رَأَيْتُ الْحَطَبَ الْكِبَارَ لَا تَشْتَعِلُ إِلَّا ب الصَّغَارِ ثُمَّ بَكَى علیه السلام حَتَّى غُشِيَ عَلَيْهِ﴾. (2)
5-1- السجّاد علیه السلام- ﴿قَالَ طَاوِسُ رَأَيْتُ رَجُلًا يُصَلِّى فِى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ تَحْتَ الْمِيزَابِ يَدْعُو وَ يَبْكِي فِي دُعَائِهِ فَجِئْتُهُ حِينَ فَرَغَ مِنَ الصَّلَاةِ فَإِذَا هُوَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ رَأَيْتُكَ عَلَى حَالَةِ كَذَا وَ لَكَ ثَلَاثَةُ أَرْجُو أَنْ تُؤْمِنَكَ مِنَ الْخَوْفِ أَحَدُهَا أَنَّكَ ابْنَ رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ الثَّانِي شَفَاعَةُ جَدِّكَ وَ الثَّالِثُ رَحْمَةُ اللَّهِ فَقَالَ يَا طَاوُسُ أَمَّا أَنِّي ابْنُ رسول فَلَا يُؤْمِنُنِي وَ قَدْ سَمِعْتُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لَا يَتَسَاءَلُونَ وَأَمَّا شَفَاعَةُ جَدِّى فَلَا تُؤْمِنُنِي لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَأَمَّا رَحْمَةُ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ إِنَّهَا قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ وَلَا أَعْلَمُ أَنَّى مُحْسِنُ﴾. (3)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرَ بْن مُحَمَّدِ علیه السلام قَالَ: هَذِهِ شَرَائِعُ الدِّينِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَتَمَسَّكَ بهَا وَأَرَادَ اللَّهُ هُدَاه ... وَ أَصْحَابُ الْحُدُودِ فَسَاقُ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا كَافِرُونَ وَ لَا يَخْلُدُونَ فِي النَّارِ وَ يَخْرُجُونَ مِنْهَا يَوْماً وَ الشَّفَاعَةُ جَائِزَةُ لَهُمْ وَلِلْمُسْتَضْعَفِينَ إِذَا ارْتَضَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دِينَهُم﴾. (4)
ص: 396
فرمود: «شفاعت من مربوط به کسانی است که مرتکب گناهان کبیره می شوند. و اما نیکوکاران، اصلا مستحق توبیخ و مؤاخذه نیستند به حضرت عرض کردم یا ای پسر رسول خدا معنی این آیه: ﴿وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضى چیست؟ فرمود: «یعنی شفاعت نمی کنند مگر کسی را که خداوند از دینش خوشنود باشد».
4-1- امام سجّاد علیه السلام- طاوس یمانی گوید: در دل شب مردی را دیدم که پرده ی کعبه را گرفته بود، دقت کردم و دیدم او علی بن الحسین است عرض کردم ای پسر رسول خدا، این ناله چیست؟ و حال آن که تو فرزند رسول خدایی و دارای چهار امتیاز هستی رحمت خدا، شفاعت جدت رسول خدا، فرزند رسول خدا بودن صغیر بودن فرمود: (ای طاوس من در کتاب خدا نگاه کردم و چیزی از این ها را ندیدم زچرا که خداوند می فرماید: ﴿وَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾. و اما فرزند رسول خدا. بودن من خدا می فرماید: زمانی که در صور دمیده شود نسب در آن روز بین ایشان نیست نه از هم بپرسند هرکس میزان هایش سنگین بیاید از رستگارانند و هرکس میزان هایش سبک باشد آنان کسانی هستند که به خویشتن ضرر زدند در دوزخ جاودانه اند. (مؤمنون/101-103) و اما کوچک بودن من دیده ام هیزم های کلفت جز با هیزم های نازک و کوچک آتش نمی گیرند سپس گریه کرد تا از حال رفت.
5-1- امام سجّاد علیه السلام- طاوس یمانیگفت: دیدم مردی مشغول نماز است و زیر ناودان خانه ی خدا دعا می کند و اشک می ریزد پس از پایان نمازش پیش او رفتم دیدم علی بن الحسین علیه السلام است عرض کردم ای پسر رسول خدا تو را در چنین حالتی دیدم با این که شما دارای سه امتیاز هستی که هر یک از آن ها مایه ی امید نجات است اوّل آن که فرزند پیامبری، دوّم شفاعت جدت و سوم رحمت خدا فرمود: «این که فرزند پیامبرم مایه ی امیدی نیست زیرا خداوند می فرماید: هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آن ها در آن روز نخواهد بود و از یکدیگر تقاضای کمک نمی کنند [چون کاری از کسی ساخته نیست] (مؤمنون/ 101) شفاعت جدّم نیز امیدوار کننده نیست؛ زیرا خداوند می فرماید: ﴿وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضى﴾. امّا رحمت خدا خودش می فرماید: رحمت خدا شامل حال نیکوکاران است. (اعراف/56) من نمی دانم از نیکوکارانم یا نه؟!
6-1- امام صادق علیه السلام- عمش نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمود این ها شرایع دین هستند... گناهکاران، آن هایی که حد بر آن ها جاری شده نه مؤمن هستند و نه کافر آن ها در آتش جاودان نخواهند ماند و روزی از آن جا آزاد خواهند شد و شفاعت به آن ها خواهد رسید ولی مستضعفان باید خداوند از آن ها راضی گردد.
ص: 397
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّلَ بْن عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِقِ علیه السلام ... يَا مَوْلَايَ أَيُّ ذَنْب كَانَ لرسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ الصَّادِقِ علیه السلام يَا مُفَضَّلُ إِنَّ رسول قَالَ اللَّهُمَّ حَمِّلْنِي ذُنُوبَ شِيعَة أَخِي وَ أَوْلَادِي الْأَوْصِيَاءِ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَمَا تَأَخَّرَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ لَا تَفْضَحْنِي بَيْنَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ مِنْ شِيعَتِنَا فَحَمَّلَهُ اللهُ إِيَّاهَا وَ غَفَرَ جَمِيعَهَا قَالَ الْمُفَضَّلُ فَبَكَيْتُ بُكَاءَ طَوِيلًا وَقُلْتُ يَا سَيِّدِي هَذَا بِفَضْلُ اللَّهِ عَلَيْنَا فِيكُمْ قَالَ الصَّادِقِ يَا مُفَضَّلُ مَا هُوَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَمْثَالُكَ بَلَى يَا مُفَضَّلُ لَا تُحَدِّثُ بِهَذَا الْحَدِيثِ أَصْحَابَ الرُّخَص مِنْ شِيعَتِنَا فَيَتَّكِلُونَ عَلَى هَذَا الْفَضْلِ وَيَتْرُكُونَ الْعَمَلَ فَلَا يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً لِأَنَّا كَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِينَا لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾. (1)
8-1- الرضا علیه السلام- ﴿قيل للرضا علیه السلام يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى وَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لَنِ ارْتَضى قَالَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَن ارتَضَى دِينَهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَمَنْ يَقُل مِنْهُمْ إِنِّي إِلهُ مِنْ دُونِهِ فَذلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ﴾ (29)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ وَ مَنْ يَقُل مِنْهُمْ إِنِّي إِلهُ مِنْ دُونِهِ قَالَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ إِمَامُ وَ لَيْسَ بِإِمَامٍ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿أَوَلَرْيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَجَعَلْنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾ (30)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَطِيَّةَ قَالَ: جَاءَ رَجُلُ إِلَى أَبي جَعْفَر علیه السلام مِنْ أَهْلِ الشَّامِ مِنْ ال عُلَمَائِهِمْ فَقَالَ يَا أَبَا جَعْفَرَ الجِئْتُ أَسْأَلُكَ عَنْ قَوْلُهُ عَزَّ ذِكْرُهُ السَّماءُ بَناهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاها وَ أغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها قَالَ وَ لَا شَمْسُ وَلَا قَمَرُ وَ لَا نُجُومُ وَ لَا سَحَابٌ ثُمَّ طَوَاهَا فَوَضَعَهَا فَوْقَ الْأَرْضِ ثُمَّ نَسَبَ الْخَلِيقَتَيْنِ فَرَفَعَ السَّمَاءَ قَبْلَ الْأَرْضِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ ذِكْرُهُ وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحَاهَا يَقُولُ بَسَطَهَا فَقَالَ لَهُ الشَّامِيُّ يَا أَبَا جَعْفَرَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ
ص: 398
7-1- امام صادق علیه السلام- مفضل گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم ... آقا پیغمبر چه گناهی کرده بود که خدا می فرماید: گناهان گذشته و آینده ی تو را ببخشد؟ (فتح/2) فرمود: «ای مفضل پیغمبر عرض کرد: خدایا گناهان گذشته و آینده ی شیعیان برادرم (علی بن ابیطالب علیه السلام) و اولادم که جانشینان منند تا روز قیامت به من واگذار کن و مرا میان پیغمبران و انبیاء از کرده ی پیروانم رسوا مگردان خدا هم گناهان آن ها را به پیغمبر واگذار کرد و همه ی آنان را بخشید» مفضّل می گوید: در این وقت من سخت گریستم و عرض کردم: «آقا، این از موهبت خداوند است که به برکت وجود شما به ما رسیده است» حضرت فرمود: «ای مفصل شیعیانی که پیغمبر گناهان آن ها را به گردن گرفت تو و امثال تو هستی. ای مفضّل این حدیث را برای بعضی از شیعیان ما که در امر دین لاابالی هستند نگو. زیرا به اعتماد این فضیلت، عمل به احکام دین را ترک می گویند و در نتیجه از رحمت الهی محروم می گردند خداوند درباره ی آن ها فرمود: ﴿لا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ﴾.
8-1- امام رضا علیه السلام- و به امام رضا علیه السلام گفته شد ای پسر رسول خدا معنی این مآیه که می فرماید: ﴿وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا مَنِ ارْتَضى﴾ چیست؟ فرمود: «یعنی برای کسی که خداوند از دین و آیین او خشنود است».
و هرکس از آن ها بگوید من معبودی جز او هستم او را با [عذاب] دوزخ کیفر می دهیم و این گونه ستمکاران را کیفر خواهیم داد (29)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهُ مِنْ دُونِهِ قَذالِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذالِكَ نَجْزِي الظالمین﴾، منظور از آن کسی است که گمان می کند که امام است حال آن که این طور نیست.
آیا کافران ندیدند که آسمان ها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آن ها را از یکدیگر جدا ساختیم و هر چیز زنده ای را از آب آفریدیم؟ آیا ایمان نمی آورند؟! (30)
1-1- امام باقر علیه السلام- محمد بن عطیه گوید: شخصی از علمای شام نزد امام باقر علیه السلام آمد و گفت: «ای اباجعفر علیه السلام! آمدم از تو مسأله ای بپرسم که در تفسیر و یافتن پاسخ آن درمانده شدم ... این است فرموده ی او آسمانی که [او] آن را برپا کرده است * سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه ی معین] درست کرد و شبش را تیره و روزش را آشکار گردانید. (نازعات /29-27) نه خورشیدی بود و نه ماه، و نه اختران و نه ابر سپس آن را در هم نوردید و بالای زمین نهاد سپس دو آفریده را به هم مربوط ساخت و آسمان را پیش از زمین برافراشت و این است فرموده ی او و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد. (نازعات/30) یعنی آن را گستراند مرد شامی گفت ای ابا جعفر این کلام خدای عزوجل: ﴿أَوَلَم يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا﴾ یعنی چه؟ امام باقر علیه السلام به او فرمود: «شاید
ص: 399
السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُما فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَر علیه السلام فَلَعَلَّكَ تَزْعُمُ أَنَّهُمَا كَانَتَا رَتْقاً مُلْتَزقَتَيْنِ مُلْتَصِقَتَيْنِ فَفُتِقَتْ إِحْدَاهُمَا مِنَ الْأُخْرَى فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام اسْتَغْفِرْ رَبَّكَ فَإِنَّ قَوْلَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ كَانَتا رَتْقًا يَقُولُ كَانَتِ السَّمَاءُ رَتْقًا لَا تُنْزِلُ الْمَطَرَ وَكَانَتِ الْأَرْضِ رَتْقًا لَا تنبت الْحَبَّ فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْخَلْقَ وَ بَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ فَتَقَ السَّمَاءَ بِالمُطَرِ وَ الْأَرْضَ بنيَاتِ الحَب﴾. (1)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي الربيع قال: كنت مع أبي جَعْفَر علیه السلام دخل عليه نَافِعُ مَوْلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فَقَالَ قَدْ جِئْتُ أَسْأَلُكَ عَن قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَ وَ لَرَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُما قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمَّا أَهْبَطَ آدَمَ إِلَى الْأَرْضِ وَ كَانَتِ السَّمَاوَاتُ رَتْقًا لَا تَمْطُرُ شَيْئًا وَ كَانَتِ الْأَرْضُ رَتْقًا لَا تُنْبِتُ شَيْئاً فَلَمَّا أَنْ تَابَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى آدَمَ أَمَرَ السَّمَاءَ فَتَقَطَّرَتْ بِالْغَمَامِ ثُمَّ أَمَرَهَا فَأَرْخَتْ عَزَالِيَهَا ثُمَّ أَمَرَ الْأَرْضِ فَأَنْبَتَتِ الْأَشْجَارَ وَأَثْمَرَتِ الثَّمَارَ وَ تَفَهَّقَتْ بالأَنْهَارِ فَكَانَ ذَلِكَ رَتْقَهَا وَهَذَا فَتْقَهَا﴾. (2)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿رُوىَ أَن عَمْرَو بْنَ عُبَيْدِ الْبَصْرِيَّ وَفَدَ عَلَى مُحَمَّدِ بْن عَلَى الْبَاقِرِ الةِ لِامْتِحَانِهِ بالسُّؤَالِ عَنْهُ فَقَالَ لَهُ جَعِلْتُ فِدَاكَ مَا مَعْنَى قَوْلِهِ تَعَالَى أَوَلَرَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُما مَا هَذَا الرَّتْقُ وَ الْفَتْقُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام كَانَتِ السَّمَاءُ رَتْقاً لَا تُنْزِلُ الْقَطْرَ وَ كَانَتِ الْأَرْضِ رَتْقًا لَا تُخْرِجُ النَّبَات فَفَتَقَ اللَّهُ السَّمَاءَ بِالْقَطْرِ وَ فَتَقَ الْأَرْضِ بِالنَّبَاتِ فَانْطَلَقَ عَمْرُو وَ لَمْ يَجِدِ اعْتِرَاضاً وَ مَضَى ثُمَّ عَادَ إِلَيْهِ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَكْرِ الْحَضْرَمِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: خَرَجَ هِشَامُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِكِ حَاجَاً وَ مَعَهُ الْأَبْرَشُ الْكَلْبِيُّ فَلَقِيَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَام ... فَلَقِيَ الْأَبْرَش أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتا رَتْقًا فَفَتَقْناهُما فَمَا كَانَ رَتْقُهُمَا وَ مَا كَانَ فَتْقُهُمَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَا أَبْرَشُ هُوَ كَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ كَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ وَالْمَاءُ عَلَى الْهَوَاءِ وَالْهَوَاءُ لَا يُحَدُّ وَ لَمْ يَكُنْ يَوْمَئِذٍ خَلْقُ
ص: 400
گمان می کنی که آن دو به هم چسبیده و متصل بودند و سپس از هم جدا شدند؟ او گفت: «آری». امام باقر علیه السلام فرمود: از پروردگارت طلب استغفار کن چرا که عبارت؛ كَانَتَا رَتْقًا، بدین معناست که آسمان شکافی نداشت و نمی توانست باران بباراند و زمین نیز شکافی نداشت تا دانه ای برویاند و هنگامی که خداوند این عالم را خلق کرد و در آن چهارپایان متفاوت پراکند. (بقره/164). آسمان را با باران و زمین را نیز با گیاهان شکافت» سپس آن شامی به ایشان گفت گواهی می دهم که تو از فرزندان پیامبران هستی و علم تو به مانند علم ایشان است».
2-1- امام باقر علیه السلام-بوربیع گوید با امام صادق علیه السلام بودم که نافع غلام عمر خطاب نزدش آمد و گفت: به من گزارش بده از کلام خدای عزوجل: ﴿أَوَلَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما﴾. امام علیه السلام فرمود: به راستی که خداوند تبارک و تعالی چون آدم را به زمین فرود آورد آسمان ها بسته بود و هیچ نمی باریدند و زمین بسته بود و گیاهی نمی رویید و چون خدای عزوجل توبه ی آدم را پذیرفت آسمان را فرمود تا از قطره های باران فرو بارید و به او دستور داد تا دم مشک خود را گشود و سرازیر کرد سپس به زمین امر کرد تا درخت ها را رویانید و میوه ها برآورد و جوی های آب برخروشانید و این بود بستن آن ها و این بود گشودن آن».
3-1- امام باقر علیه السلام- دانشمندان روایت کنند که عمرو بن عبید بر امام باقر علیه السلام وارد شد و می خواست او را با پرسش های خود آزمایش کند، پس به آن جناب عرض کرد: «فدایت شوم معنی آیه: ﴿أَوَلَرَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا﴾، چیست؟ و منظور از فتق و رتق شکافتن آسمان و زمین چه می باشد؟ امام باقر علیه السلام به او فرمود: «آسمان بسته بود و هیچ شکافی نداشت و زمین نیز هیچ منفذی نداشت و گیاهی از خود بیرون نمی داد. عمرو ساکت ماند و هیچ سخنی نداشت تا بگوید.
4-1- امام صادق علیه السلام- ابوبکر حضرمی گوید ... ابرش امام صادق علیه السلام را ملاقات کرد و عرض کرد: ای ابا عبدالله علیه السلام مرا در مورد آیه: ﴿أَوَلَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا﴾ آگاه کن و بگو شکاف زمین و آسمان چگونه و با چه چیزی بوده است؟ امام صادق علیه السلام فرمود: ای ابرش خداوند همان طور که خود وصف کرده است عرش بر روی آب است و آب نیز بر روی هواست و هوا نیز نامحدود ،است و در آن روز غیر از این ها چیز دیگری خلق نشده بود، و آب در آن روز شیرین و گوارا بود، هنگامی که خداوند اراده کرد که زمین را بیافریند، به بادها داد که به شدت به آب بوزند تا این که تبدیل به امواج گردد و سپس کف کند و فرونشیند و تبدیل به یک کف واحد شود و خداوند آن کف را در مکان کنونی کعبه جمع نمود و کوهی از کف ساخت، و بعد زمین را از زیر آن گستراند و به همین خاطر در قرآن می گوید: در حقیقت
ص: 401
غَيْرُهُمَا وَ الْمَاءُ يَوْمَئِذٍ عَذْبٌ فُرَاتٌ فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ الْأَرْضِ أَمَرَ الرِّيَاحَ فَضَرَبَتِ الْمَاءَ حَتَّى صَارَ مَوْجاً ثُمَّ أَرْبَدَ فَصَارَ زَبَداً وَاحِداً فَجَمَعَهُ فِي مَوْضِعِ الْبَيْتِ ثُمَّ جَعَلَهُ جَبَلًا مِنْ زَبَدِ ثُمَّ دَحَى الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِهِ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَةَ مُبارَكاً ثُمَّ مَكَثَ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا شَاءَ فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ السَّمَاءَ أَمَرَ الرِّيَاحَ فَضَرَبَتِ الْبُحُورَ حَتَّى أَرْبَدَتْهَا فَخَرَجَ مِنْ ذَلِكَ الْمَوْجُ وَ الزَّبَدُ مِنْ وَسَطِهِ دُخَانُ سَاطِعُ مِنْ غَيْرِ نَارِ فَخَلَقَ مِنْهُ السَّمَاءَ فَجَعَلَ فِيهَا الْبُرُوجَ وَالنُّجُومَ وَ مَنَازِلَ الشَّمْسِ وَالْقَمَر وَ أَجْرَاهَا فِي الْفَلَكِ وَكَانَتِ السَّمَاءِ خَضْرَاءَ عَلَى لَوْنِ الْمَاءِ الْعَذَبِ الْأَخْضَرِ وَكَانَتِ الْأَرْضَ خَضْرَاَءَ عَلَى لَوْنِ الْمَاءِ وَكَانَتَا مَرْتُوقَتَيْن لَيْسَ لَهُمَا أَبْوَابُ وَلَمْ يَكُنْ لِلْأَرْضِ أَبْوَابُ وَهُوَ النَّبْتُ وَ لَمْ تُمْطِرِ السَّمَاءَ عَلَيْهَا فَتُنْبتَ فَفَتَقَ السَّمَاءَ بِالْمَطَر وَ فَتَقَ الْأَرْضِ بِالنَّبَاتِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ أَ وَ لَرَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُما﴾. (1)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَكْرِ الْحَضْرَمِيٌّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ ... وَكَانَتَا [السَّمَاءُ وَالْأَرْضِ] مَرْتُوقَتَيْنِ لَيْسَ لَهَا أَبْوَابُ وَ لَمْ يَكُنْ لِلْأَرْضِ أَبْوَابُ وَ هِيَ النَّبْتُ وَ لَمْ تَمْطُرِ السَّمَاءُ عَلَيْهَا فَتُنْبتَ فَفَتَقَ السَّمَاءَ بِالْمَطَر وَفَتَقَ الْأَرْضِ بِالنَّبَات﴾. (2)
6-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و فتق بَعْدَ الِارْتِتَاقِ صَوَامِتَ أَبْوَابِهَا﴾. (3)
7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عَنْ عِكْرِمَةَ قَالَ: سُئِلَ ابْنُ عَبَّاسِ العَنَ اللَّيْلِ كَانَ قَبْلُ أَمِ النَّهَارُ قَالَ اللَّيْلُ ثُمَّ قَرَأَ أَنَّ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُما فَهَلْ تَعْلَمُونَ كَانَ بَيْنَهُمَا إِنَّا ظُلْمَةً﴾. (4)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللهَ قَدْ جَعَلَ الْمَاءَ مِفْتَاحَ قُرْبَتِهِ وَ مُنَاجَاتِهِ وَ دَلِيلًا إِلَى بِسَاطِ خِدْمَتِهِ فَكَمَا أَنَّ رَحْمَتَهُ تُطَهِّرَ ذُنُوبَ الْعِبَادِ كَذَلِكَ النَّجَاسَاتُ الظَّاهِرَةُ يُطَهِّرُهَا الْمَاءَ لَا غَيْرُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ وَ كَمَا أَحْيَا بِهِ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ نَعِيمِ الدُّنْيَا كَذَلِكَ بِرَحْمَتِهِ وَفَضْلِهِ جَعَلَ حَيَاةَ الْقَلْبِ بِالطَّاعَاتِ﴾. (5)
ص: 402
نخستین خانه ای که برای [عبادت] مردم نهاده شده همان است که در مکه است. (آل عمران /96). سپس خداوند تبارک و تعالی به اندازه ای که خود اراده نموده بود [از کار] دست کشید و هنگامی که خواست که آسمان ها را بیافریند به بادها دستور داد تا به دریاها بوزند تا این که آن را مملو از کف کنند و در اثر این کار از دریا موج و کفی خارج گردید که از وسط آن دودی بدون آتش بیرون می آمد و از آن دود آسمان را خلق کرد و در آن برج ها و ستارگان و جایگاه خورشید و ماه را مشخص نمود و آن ها را در آسمان به حرکت درآورد آسمان سبز بود و رنگی همچون آب سبز داشت و زمین نیز خاکستری و به رنگ آب گوارا بود و هیچ کدام از آن دو هیچ منفذی نداشتند زمین هیچ شکافی برای رویاندن نداشت و آسمان نیز بر آن نمی بارید که بروید. سپس خداوند عزوجل آسمان را با باران و زمین را با گیاه رویاند و آیه ﴿أَوَلَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا﴾.
5-1- امام صادق علیه السلام- در حدیثی از امام صادق علیه السلام [آمده است که در حال سخن از آسمان و زمین می فرماید آن دو به هم پیوسته بودند و درهایی برای آن دو نبود و زمین درهایی که همان گیاهان است نداشت و آسمان بر آن نباریده بود تا چیزی برویاند سپس آسمان را با باران و زمین را با گیاهان شکافت».
6-1- امام علی علیه السلام- پس درهای بسته ی آن را گشود.
7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- عکرمه گوید: از ابن عباس رحمه الله علیه پرسیده شد شب قبل بوده یا روز»؟ گفت:- «شب. و این آیه: ﴿أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقًا فَفَتَقْناهُما﴾ را خواند. آیا می دانید که میان آن ها جز تاریکی بود؟
1-2- امام صادق علیه السلام- خداوند آب را کلید تقرب و مناجاتش و راهنمایی به سوی گستره ی خدمتش قرار داد و همان طور که رحمتش گناه بندگانش را پاک می سازد همین طور نجاست های ظاهری را فقط آب پاک می کند نه غیر آن خدای عزوجل فرمود او کسی است که بادها را بشارت گرانی پیش از رحمتش فرستاد و از آسمان آبی پاک کننده نازل کردیم. (فرقان /48) و [همچنین خدای] عزوجل فرمود: ﴿وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾ و همان طوری که به وسیله ی آن همه ی نعمت های دنیا را زنده کرد همین طور به رحمت و فضلش زندگانی قلب را به طاعت ها قرار داد.
ص: 403
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ طَعْمِ الْمَاءِ قَالَ سَلْ تَفَقُهَا وَ لَا تَسْأَلُ تَعَننَا طَعْمُ الْمَاءِ طَعْمُ الْحَيَاةِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾. (1)
2-3- أمير المؤمنين علیه السلام - ﴿فتْيَا الْجَاحِظِ وَتَفْسِير التَّعْلَبِي سَأَلَهُ الله رَأْسُ الْجَالُوتِ بَعْدَ مَا سَأَلَ أَبَابَكْر فَلَمْ يَعْرِفُ مَا أَصْلُ الْأَشْيَاءِ فَقَالَ الله هُوَ الْمَاء لِقَوْلِهِ تَعَالَى وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾. (2)
4-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ قَالَ: نَسَبَ كُلَّ شَيْءٍ الله إِلَى الْمَاءِ وَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْمَاءِ نَسَبَا إِلَى غَيْرِهِ﴾. (3)
5-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَ مِنَ الماءِ﴾. (4)
6-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إذا اشتكى أَحَدُكُمْ وَجَعَ الْفَخِذَيْنِ فَلْيَجْلِسْ فِي تَوْرِ كَبِيرٍ أَوْ طَشْتِ فِي الْمَاءِ الْمُسَخَّن وَلْيَضَعْ يَدَهُ عَلَيْهِ وَلْيَقْراً أَ وَلَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُما وَجَعَلْنَا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلا يُؤْمِنُونَ﴾. (5)
7-2- العسكري علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْحَاق بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَري علیه السلام قَالَ: حَضَرْتُهُ يَوْماً وَ قَدْ شَكَا إِلَيْهِ بَعْضُ إِخْوَانِنَا فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ اللَّهِ إِنَّ أَهْلِي يُصِيبُهُمْ كَثِيراً هَذَا الْوَجَعُ الْمَلْعُونُ قَالَ وَ مَا هُوَ قَالَ وَجَعُ الرَّأْسِ قَالَ خُذْ قَدَحَا مِنْ مَاءٍ وَ اقْرَأَ عَلَيْهِ أَ وَ لَرَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُما وَجَعَلْنَا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ثم اشْرَبُهُ فَإِنَّهُ لَا يَضُرُّهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى﴾. (6)
* الولاية
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام قَالَ: جَاءَ رَجُلُ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى النَّبِيَّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا مُحَمَّد أَنْتَ الَّذِي تَزْعَمَ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَأَنَّهُ وا يُوحَى إِلَيْكَ كَمَا أُوحِيَ إِلَى مُوسَى بْن عِمْرَان ... فَأَخْبِرْنِي عَنْ فَضْلِكَ عَلَى النَّبِيِّينَ وَفَضْل عَشِيرَتِكَ عَلَى النَّاسِ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم أَمَّا فَضْلِي عَلَى النَّبِيِّينَ فَمَا مِنْ نَبى صلی الله علیه و آله إِلَّا دَعَا عَلَى قَوْمِهِ وَأَنَا اخْتَرْتُ دَعْوَتِي شَفَاعَةَ لِأُمَّتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ أَمَّا فَضْلُ عَشِيرَتِي وَ أَهْلَ بَيْتِى وَذُرِّيَّتِي كَفَضْلِ الْمَاءِ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ بِالْمَاءِ يَبْقَى كُلُّ وَ يَحْيَا كَمَا قَالَ رَبِّي تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلا يُؤْمِنُونَ وَمَحَبَّةُ أَهْلِ بَيْتِى وَ عَشِيرَتِى وَ ذُرِّيَّتِى يَسْتَكْمِلُ الدِّين قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (7)
ص: 404
2-2- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام در مورد طعم آب سؤال شد و ایشان فرمود: «از سر علم آموزی بپرس و نه از سر لجبازی و به قصد خطا گرفتن از بقیه طعم آب، همان طعم زندگی است، خداوند سبحان می فرماید: ﴿وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾.
3-2- امام على علیه السلام رأس جالوت بعد از آن که از ابابکر پرسید ولی ندانست که اصل اشیاء از چیست از امام علی پرسید؛ پس در جواب فرمود: آن آب است و دلیل آن سخن خدای تعالى: ﴿وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾ است».
4-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- ﴿وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾؛ نسبت هرچیزی به آب است و برای آب نسبتی به غیر آن قرار نداد.
5-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر چیزی از آب خلق شده است.
6-2- امام علی علیه السلام- اگر یکی از شما از درد ران ها شکایت دارد در ظرف بزرگی پر از آب گرمی بنشیند و دستش را بر آن بگذارد و [این آیه را بخواند: ﴿أَ وَلَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُما وَجَعَلْنَا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾.
7-2- امام عسکری علیه السلام- اسحاق بن ابراهیم گوید: روزی به محضر امام عسکری علیه السلام رسیدم و یکی از برادران ما به او شکایت کرد و گفت ای فرزند رسول خدا خانواده ی من زیاد گرفتار این درد لعنتی می شوند» فرمود: آن [درد] چیست؟ گفت: «سر درد است». فرمود: «کاسه ای از آب بگیر و این آیه را بر آن بخوان ﴿أَوَلَرَيَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلا يُؤْمِنُونَ﴾. سپس به او بنوشان که ان شاء الله تعالى دیگر به او آسیب نمی رساند».
* ولایت
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روای است یهودی ای نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ... و یکی از سؤال های او این بود از فضیلت خویش بر پیامبران و فضیلت خاندانت بر مردم برایمان بازگو کن». سپس آن حضرت فرمود: «اما فضیلت من بر پیامبران این است که تمامی پیامبران برای قوم خود فرستاده شده اند اما رسالت من به تأخیر افتاد تا در روز قیامت شفاعت امتم را کنم. اما فضیلت عشیره و اهل بیتم و خاندانم به مانند فضیلت آب بر تمامی اشیاء است و با آب است که هر چیزی زنده و باقی می ماند همان طور که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: ﴿و جَعَلْنَا مِنَ المَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾، و با دوست داشتن (ولایت) اهل بیت و عشیره و خاندانم، دین کامل می شود. یهودی گفت: راست گفتی ای محمد
ص: 405
قوله تعالى: ﴿وَ جَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنَا فيها فِجَاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ﴾ (31)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿جَعَلَهُمُ اللَّهُ أَرْكَانَ الْأَرْضِ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي بصير عن الباقر قال إِنَّ عَلِيّا المَلَكَ مَا فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَا تَحْتَهَا فَعُرِضَتْ لَهُ سَحَابَتَانِ إِحْدَاهُمَا الصَّعْبَةُ وَ الْأُخْرَى الذُّلُولُ وَكَانَ فِي الصَّعْبَةِ مُلْكَ مَا تَحْتَ الْأَرْضِ وَ فِي الذُّلُول مُلْكُ مَا فَوْقَ الْأَرْضِ فَاخْتَارَ الصَّعْبَةَ عَلَى الذُّلُول فَدَارَتْ بِهِ سَبْعُ أَرَضِينَ فَوَجَدَ ثَلَاثًا خَرَاباً وَ أَرْبَعَةً عَوَامِرَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَجَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ﴾. (32)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً يَعْنِي مِنَ الشَّيَاطِين أَنْ لَا يَسْتَرقُونَ السَّمْعَ﴾. (3)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَسَوَّى مِنْهُ سَبْعَ سَمَوَاتِ جَعَلَ سُفْلَاهُنَّ مَوْجاً مَكْفُوفاً وَ عُلْيَاهُنَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْكَاً مَرْفُوعًا﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ﴾. (33)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يسبحون بالخير والشر وبالشدة والرخاء﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ ما جَعَلْنَا لِبَشَرِ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ﴾. (34)
ص: 406
و در زمین کوه های استواری قرار دادیم مبادا آنان را بلرزاند و در آن دره ها و راه هایی قرار دادیم تا راه یابند (31)
1- امام صادق علیه السلام- خداوند ائمه را تکیه گاه ها و پشتیبان زمین قرار داد که مبادا اهلش را است بلرزاند و حجت رسای خود بر کسی که در روی زمین و کسی که در زیر خاک است [قرار داد].
2- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند امام باقر علیه السلام فرمود: «علی علیه السلام آن چه را که بالای زمین است و آن چه را که زیر آن است مالک شد؛ پس دو ابر بر او عرضه شد؛ یکی از آن دو رام نبود و دیگری رام بود و در ابری که رام نبود حکومت آن چه زیر زمین است بود و در ابر رام حکومت آن چه در بالای زمین است .بود ابری را که رام نبود بر رام برگزید؛ پس به وسیله ی آن هفت زمین گردش کردند؛ در نتیجه سه تا را خراب و چهار تا را آباد یافت.
آسمان را سقف [محکم و] محفوظی قرار دادیم؛ ولی آن ها از نشانه های آن [بر عظمت خدا] روی گردانند. (32)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا تَحفُوظًا﴾، منظور این است که برای محافظت از شیاطین این کار را انجام دادیم تا استراق سمع نکنند.
2- امام علی علیه السلام از آن هفت آسمان را پدید آورد آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد.
او کسی است که شب و روزو خورشید و ماه را آفرید؛ در حالی که هر یک در مداری شناورند. (33)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- «شب و روز و خورشید و ماه با خیر و شر و با سختی و راحتی شناورند و منشأ خیر و شر و سختی و راحتی هستند».
و پیش از تو [نیز] برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم؛ آیا اگر تو بمیری، آنان که انتظار مرگ تو را می کشند جاوید خواهند بود؟! (34)
ص: 407
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ ما جَعَلْنَا لِبَشَرِ مِنْ قَبْلِكَ الخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَ فَهُمُ الْخَالِدُونَ فَإِنَّهُ لَمَّا أَخْبَرَ اللَّهُ نَبِيَّهُ بِمَا يُصِيبُ أَهْلَ بَيْتِهِ بَعْدَهُ وَادَّعَاءِ مَن ادَّعَى الْخِلَافَةَ دُونَهُمْ اغْتَمَّ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرِ مِنْ قَبْلِكَ الخلداً فَإِنْ مِن فَهُمُ الخَالِدُونَ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةَ أَيْ نَخْتَبِرُهُمْ وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ فَأَعْلَمَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ لَا بُدَّ أَنْ يَمُوتَ كُلِّ نَفْس﴾. (1)
2- الرسول صلی الله علیه و آله ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَعْدَ مُنْصَرَفِهِ مِنْ حَجَّة الْوَدَاع: أي النَّاسُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ الرُّوحَ الْأَمِينَ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ وَ قَالَ يَا مُحَمَّدٌ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ إِنِّي قَدِ اسْتَقْتُ إِلَى لِقَائِكَ فَأَوْصِ بِخَيْرِ وَ تَقَدَّمْ إِلَى أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلِي وَ كَأَنَّنِي بِكُمْ قَدْ فَارَقْتُمُونِي بِأَبْدَائِكُمْ وَ لَا تُفَارِقُونِي بِقُلُوبِكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ لِلَّهِ نَبِيُّ خُلْدَ في الدُّنْيَا فَأَخَلَّدَ أَفَإِنْ مِن فَهُمُ الخَالِدُونَ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموت أَلَا وَإِنَّي أريدُ أَنْ أَدْلَكُمْ عَلَى سَفِينَةِ نَجَاتِكُمْ وَ بَابِ حِطَّتِكُمْ فَمَنْ أَرَادَ النَّجَاةَ بَعْدِى وَالسَّلَامَةَ مِنَ الْعَيْنِ الْمُرْدِيَة فَلْيَتَمَسَّك بِحُبِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (2)
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ اللَّهُ تَعَالَى تَسْلِيَةَ لِلنَّبِيِّ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ قَالَ وَ مَا جَعَلْنَا لِبَشَرِ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَ فَهُمُ الْخَالِدُونَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنا تُرْجَعُونَ﴾ (35)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ كَرِهْتُ أَنْ أَسْأَلَ أَبَا جَعْفَر علیه السلام فِى الرَّجْعَةِ فَاحْتَلْتُ مَسْأَلَةَ لَطِيفَةَ لِأَبْلُغَ بِهَا حَاجَتِى مِنْهَا فَقُلْتُ أَخْبِرْنِي عَمَّنْ قُتِلَ مَاتَ قَالَ لَا الْمَوْتُ مَوْتُ وَ الْقَتْلُ قَتْلُ فَقُلْتُ مَا أَحَدٍ يُقْتَلُ إِلَّا مَاتَ قَالَ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ قَوْلُ اللَّهِ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِكَ قَدْ فَرَّقَ بَيْنَ الْقَتْلِ وَ الْمَوْتِ فِي الْقُرْآن فَقَالَ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ وَ قَالَ لَئِنْ مُتُمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ فَلَيْسَ كَمَا قُلْتَ يَا زرَارَةُ الْمَوْتُ مَوْتُ وَ الْقَتْلُ قَبْلُ وَ قَدْ قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ
ص: 408
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- پیش از تو [نیز] برای هیچ انسانی جاودانگی قرار ندادیم وانگهی آن ها که انتظار مرگ تو را می کشند آیا اگر تو بمیری آنان جاوید خواهند بود؟ (انبیاء/34) زمانی که خداوند پیامبرش را از آن چه که پس از ایشان بر سر اهل بیتش خواهد آمد آگاه کرد و جریان مدعی خلافت شدن کسی غیر از اهل بیت را به ایشان خبر داد رسول خدا اندوهگین شد؛ آن گاه خداوند عزوجل این آیات را نازل فرمود: ﴿وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِكَ الخُلد أفَإِن مِّتَ فَهُمُ الخَالِدُونَ * كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالخَيْرِ فِتْنَةٌ؛ يعنى شما را می آزماییم، وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ﴾ پس این آیه به پیامبرخدا اعلام کرد که هر نفسی ناگزیر از دنیا خواهد رفت.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: رسول خدا بعد از بازگشتش از حجة الوداع فرمود: «ای مردم جبرئیل روح الامین از جانب پروردگارم جل جلاله نازل شد و گفت ای محمد خدای تعالی می فرماید من مشتاق دیدار تو هستم؛ پس به خیر و نیکی وصیت کن و به سوی من بیا. ای مردم مرگ من نزدیک شده است و گویا شما را می بینم که با بدن هایتان از من جدا شده اید ولی با قلب هایتان از من جدا نشوید ای مردم خداوند در دنیا پیامبری نداشته که جاودانه باشد تا من جاودانه شوم. ﴿أَفَإِنْ مِتَ فَهُمُ الْخَالِدُونَ كُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الموتِ﴾ آگاه باشید! من می خواهم شما را به کشتی نجاتتان و در ریزش گناهانتان راهنمایی کنم؛ پس هر کس خواست بعد از من نجات یابد و از دریای هلاکت سالم بماند به دوستی علی بن ابی طالب علیه السلام پناهنده شود.
3- ابن عباس رحمه الله علیه- خدای تعالی جهت تسلّی خاطر پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود محمد فقط فرستاده ی خداست و پیش از او فرستادگان دیگری نیز بودند. (آل عمران /144) و فرمود: ﴿وَ ما جَعَلْنَا لِبَشَرِ مِنْ قَبْلِكَ الخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ﴾.
هر انسانی طعم مرگ را می چشد و شما را با بدی ها و خوبی ها آزمایش می کنیم و به سوی ما بازگردانده می شوید. (35)
1-1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید مطلبی داشتم که نمی خواستم ابتدا آن را از امام باقر علیه السلام بپرسم. سؤال لطیفی را پیش کشیدم تا در خلال آن به مسئله ی مورد نظرم برسم آن مسئله ی لطیف این بود که از آن حضرت پرسیدم آیا کسی که کشته می شود مرده است؟ فرمود: «نه مرگ مرگ و کشته شدن، کشته شدن است (هر کدام حساب جداگانه ای دارند)». عرض کردم: «جایی را در قرآن نمی یابم که خداوند میان کشته شدن و مردن فرق گذاشته باشد؟ حضرت اين آيه: ﴿أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهُ تُحْشَرُونَ﴾ را که خداوند مرگ و کشته شدن را از هم جدا ساخته است، خواند و سپس فرمود: ای زراره بنابراین مرگ مرگ و کشته شدن کشته شدن است، با این فرق که خداوند می فرماید خداوند جان ها و اموال مؤمنین را از آن ها می خرد تا در عوض به آن ها بهشت بدهد. آن ها در راه خدا جهاد می کنند و دشمنان خدا را می کشند و خود کشته می شوند این وعده ی راست خداوند است. (توبه/111) عرض کردم: «خداوند در آیه ی دیگری می فرماید: ﴿كُلَّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ المَوْتِ
ص: 409
أَمْواهُمْ بِأَنَّ هَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الله فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا قَالَ فَقُلْتُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ أفَرَأَيْتَ مَنْ قُتِلَ لَمْ يَدَى الْمَوْتَ فَقَالَ لَيْسَ مَنْ قُتِلَ بِالسَّيْفِ كَمَنْ مَات عَلَى فِرَاشِهِ إِنَّ مَنْ قُتِلَ لَا بُدَّ أنْ يَرْجِعَ إلَى الدُّنْيَا حَتَّى يَذوق الْمَوْت﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَفْصِ الْمُؤَذِّن قَالَ: كَتَبَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِلَى أَبِي الْخَطَّابِ بَلَغَنِي أَنَّكَ تَزْعُمُ أَنَّ الْخَمْرَ رَجُلُ وَ أَنَ الزِّنَا رَجُلُ وَ أَنَ الصَّلَاةَ رَجُلُ وَ أَنَ الصَّوْمَ رَجُلُ وَلَيْسَ كَمَا تَقُولُ نَحْنُ أَصْلُ الْخَيْرِ وَ فُرُوعُهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَعَدُونَا أَصْلُ الشَّرِّ وَ فُرُوعُهُ مَعْصِيَةُ اللَّهِ ثُمَّ كَتَبَ كَيْفَ يُطَاعُ مَنْ لَا يُعْرَفُ وَ كَيْفَ يُعْرَفُ مَنْ لَا يُطَاعُ﴾. (2)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ الصَّادِق المرض أمير المؤمنين علیه السلام فَعَادَهُ قَوْمُ فَقَالُوا لَهُ كَيْفَ أَصْبَحْتَ يا أمير المؤمنين علیه السلام فَقَالَ أَصْبَحْتُ بِشَرِّ فَقَالُوا لَهُ سُبْحَانَ اللَّهِ هَذَا كَلَامُ مِثْلِكَ فَقَالَ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ فَالْخَيْرُ الصِّحَّةُ وَالْغِنَى وَالشَّرَّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ ابْتِلَاء وَاخْتِبَاراً ﴾. (3)
3-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةٌ أَي نَخْتَبِرُهُمْ ﴾. (4)
4-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَأْمُرُ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى علیه السلام وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْخَيْرَ وَالشَّرَّ بِغَيْرِ مَشِيَّةِ اللَّهِ فَقَدْ أَخْرَجَ اللَّهَ مِنْ سُلْطَانِهِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْمَعَاصِيَ بِغَيْرِ قُوَّةَ اللَّهِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى علیه السلام وَ مَنْ كَذَبَ عَلَى علیه السلام أَدْخَلَهُ اللَّهُ النَّارَ يَعْنِي بِالْخَيْرِ وَ الشَّرِّ الصَّحَةَ وَ الْمَرَضِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الخَيْرِ فِتْنَةٌ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ إِذا رَاكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلا هُزُوا أَ هَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آهنكُمْ وَ هُم بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كَافِرُونَ﴾. (36)
ص: 410
آیا می فرمایید کسی که کشته می شود مرگ را نمی چشد؟ فرمود: کسی که با شمشیر در راه خدا کشته می شود با آن کس که در بسترش جان می دهد یکسان نیستند کسی که کشته می شود ناچار می باید به دنیا برگردد و مجدداً زندگی کند و بعد بمیرد تا مزه ی مرگ را بچشد».
1-2- امام صادق علیه السلام- حفص مؤذن گوید: امام صادق علیه السلام به ابوالخطاب نوشت؛ شنیده ام تو عقیده داری شراب مردی و زنا مردی و نماز مردی و روزه مردی .است آن طور که تو می گویی نیست ما ریشه و اصل خیر هستیم فروع و شاخه های آن فرمانبرداری از خداست؛ دشمن ما نیز ریشه ی شر است و شاخه هایش معصیت خدا است. سپس نوشت چگونه می توان از کسی که او را نمی شناسی فرمانبرداری کرد و از کجا کسی که اطاعت از او نمی شود، شناخته می شود».
2-2- امام علی علیه السلامز امام صادق علیه السلام روایت است یک بار امام علی مریض شد. برادرانش به دیدارش آمدند و گفتند حالت چگونه استای امیرالمؤمنین ؟ ایشان فرمود: «شر» آن ها گفتند: «از کسی چون تو این کلام بعید است ایشان پاسخ داد: خداوند تبارک و تعالی می فرماید: ﴿وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالخَيْرِ فِتْنَةٌ﴾، و منظور از خیر، سلامتی و گشایش است و منظور از شر، بیماری و فقر است».
3-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ المَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الخَيْرِ فِتْنَةٌ﴾؛ يعني آن ها را آزمایش می کنیم.
4-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس که گمان برد که خداوند تبارک و تعالی به بدی و کارهای ناروا فرمان می دهد، بر خدا دروغ بسته است و هرکس که گمان برد که خیر و شر بدون مشیت خداوند است.
خداوند را از حوزه ی قدرت خود خارج کرده است و هر کس که بپندارد معاصی بدون نیروی خداوند است به خداوند نسبت دروغ داده است و هر کس که بر خداوند دروغ بندد، خداوند او را در آتش می.افکند و در آیه ﴿وَ نَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالخَيْرِ فِتْنَةٌ﴾، منظور از خیر و شر، سلامتی و بیماری است.
هنگامی که کافران تو را می بینند کاری جز استهزا کردن تو ندارند [و می گویند]: آیا این همان کسی است که معبودهای شما را نکوهش می کند؟ در حالی که خودشان ذکر خداوند رحمان را انکار می کنند. (36)
ص: 411
1- الأئمّة علیهم السلام- ﴿أَنَّ قُرَيْشَاً كَانُوا يَلْعَنُونَ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى بتَكْذِيبهِمُ الْأَنْبِيَاءَ علیهم السلام وَلَوْ أَتَاهُمْ نَبِيُّ لَنَصَرُوهُ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ النبي صلى الله عليه وآله وسلم كَذَّبُوهُ فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَكَانُوا يُشِيرُونَ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ بِمَا حَكَى الله عَنْهُمْ وَإِذا رَأَوكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً يَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْض أَهذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ﴾ (37)
قوله تعالى: ﴿وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾ (38)
قوله تعالى: ﴿لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾ (39)
قوله تعالى: ﴿بَل تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّها وَلا هُمْ يُنظَرُونَ﴾ (40)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ قَالَ لَمَّا أَجْرَى اللَّهُ الرُّوحَ مِنْ قَدَمَيْهِ فَبَلَغَتْ إِلَى ركْبَتَيْهِ أَرَادَ أَنْ يَقُومَ فَلَمْ يَقْدِرْ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ﴾. (2)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَمَرَ الملائكة بالسُّجُودِ لَآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَعَنَهُ اللَّهُ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ بَعْدَ ذَلِكَ الرُّوحَ وَ قَالَ لَهَا ادْخُلِي فِي هَذَا الْجِسْمِ فَرَآتِ الرُّوحُ مَدْخَلا ضَيِّقاً فَوَقَفَتْ فَقَالَ لَهَا ادْخُلِي كَرْهاً وَ اخْرُجى كَرْهاً قَالَ فَدَخَلَتِ الرُّوحُ فِي الْيَافُوحَ إِلَى الْعَيْنَيْنِ فَجَعَلَ يَنْظُرُ إِلَى نَفْسِهِ فَسَمِعَ تَسْبيحَ الملائكة فَلَمَّا وَصَلَتْ إِلَى الْخَيَاشِيمٍ عَطَسَ آدم فَأَنْطَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالْحَمْدِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ هِيَ أَوَّلُ كَلِمَة قَالَهَا آدم علیه السلام فَقَالَ الْحَقِّ تَعَالَى رَحِمَكَ اللَّهُ يَا آدم علیه السلام قَدِيةِ لِهَذَا خَلَقْتُكَ وَ هَذَا لَكَ وَ لِوُلْدِكَ أَنْ قَالُوا مِثْلَ مَا قُلْتَ فَلِذَلِكَ صَارَ تَسْمِيتُ الْعَاطِس سُنَّةً وَ لَمْ يَكُنْ عَلَى إِبْلِيسَ أَشَدُّ مِنْ تَسْمِيتِ الْعَاطِسِ ثُمَّ إِنَّ آدَمَ فَتَحَ عَيْنَيْهِ فَرَأَى مَكْتُوبَاً عَلَى الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ فَلَمَّا وَصَلَتِ الرُّوحُ إِلَى سَاقِهِ قَامَ قَبْلَ أَنْ تَصِلَ إِلَى قَدَمَيْهِ فَلَمْ يُطقَ فَلِذَلِكَ قَالَ تَعَالَى خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَل﴾. (3)
ص: 412
1- ائمه علیهم السلام- قریش بر یهود و نصاری به خاطر تکذیب پیامبران لعنت می فرستادند [می گفتند] اگر پیامبری به سوی آن ها بیاید حتماً یاریاش می کنند و هنگامی که خداوند، پیامبر صلی الله علیه و آله را مبعوث کرد، او را تکذیب کردند؛ در نتیجه این آیه نازل شد و به دلیل آن چه خدا از آن ها حکایت فرمود از روی تحقیر و تمسخر با انگشتان به او اشاره می کردند ﴿وَ إِذا رَاكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلا هُزُواً﴾ بعضی به بعضی دیگر می گفتند: ﴿أَ هَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آهِتَكُمْ﴾.
[گرچه] انسان از عجله آفریده شده؛ ولی با عجله چیزی از من نخواهید، به زودی آیاتم را به شما نشان خواهم داد. (37)
آن ها می گویند: «اگر راست می گویید این وعده ی [ قیامت کی فرامی رسد»؟ (38)
اگر کافران می دانستند زمانی که فرا می رسد نمی توانند آتش را از صورت ها و پشت های خود دور کنند و هیچ کس آنان را یاری نمی کند این قدر درباره ی قیامت شتاب نمی کردند (39)
آری [این مجازات الهی] به طور ناگهانی به سراغشان می آید و مبهوتشان می کند آن چنان که توانایی دفع آن را ندارند و به آن ها مهلت داده نمی شود (40)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- انسان از عجله آفریده شده است؛ هنگامی که خداوند، روح خویش را در آدم دمید و از دو پای او شروع کرد تا به زانوهای او ،رسید انسان خواست که برخیزد، اما نتوانست. سپس خداوند فرمود: ﴿خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَل﴾.
2- امام علی علیه السلام- «خدای تعالی به ملائکه دستور سجده بر آدم داد؛ در نتیجه همه سجده کردند غیر از ابلیس که لعنت خدا بر او باد. سپس خداوند بعد از آن روح را آفرید و به او فرمود: «در این جسم داخل شو روح محل تنگی را دید و ایستاد و وارد جسم نشد؛ پس به او فرمود: «با اکراه داخل شو و با اکره بیرون بیا. فرمود روح در نرمه سر تا چشم ها داخل شد و به خودش نگاه می کرد و تسبیح ملائکه را شنید و وقتی به بینی رسید، آدم عطسه کرد و خدای تعالی او را به حمد گویا ساخت؛ پس گفت: «الحَمدُ لله» و آن اوّلین کلمه ای بود که آدم آن را به زبان آورد؛ پس حق تعالی فرمود: «رحمت خدا بر تو باد ای آدم به همین خاطر تو را آفریده ام و این برای تو و آن گروه از فرزندان توست که آن چه گفتی بگویند؛ به همین خاطر دعا برای عطسه کننده [مثل این که بگوید یرحمک الله] مستحب شد و برای ابلیس سخت تر از دعا برای عطسه کننده نیست. سپس آدم چشمانش را باز کرد و دید بر روی عرش نوشته شده لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ محمّد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم و وقتی روح به ساق پایش رسید، قبل از آن که به پاهایش برسد بلند شد و چون روح به طور کامل وارد بدنش نشده بود طاقت و تحمل [برای ایستادن] نداشت و به همین خاطر خدای تعالی فرمود: ﴿خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلِ﴾.
ص: 413
3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا أَجْرَى اللَّهُ الرُّوحَ مِنْ قَدَمَيْهِ فَبَلَغَتْ إِلَى رَكْبَتَيْهِ أَرَادَ أَنْ يَقُومَ فَلَمْ يَقْدِرُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿إنَّ آدَمَ لَمَّا خُلِقَ وَجُعِلَتِ الرُّوحُ فِي أَكْثَر جَسَدِهِ وَثَبَ عَجْلَانَ مُبَادِراً إِلَى ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَقِيلَ: هَمَّ بِالْوُتُوبِ﴾. (2)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِيَّاكَ وَ الْعَجَلَةَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا وَ التَّسَاقُطَ فِيهَا عِنْدَ زَمَانِهَا وَ اللَّجَاجَةَ فِيهَا إِذَا تَنَكَّرَتْ وَالْوَهْنَ فِيهَا إِذَا أَوْضَحَتْ فَضَعْ كُلَّ أَمْرٍ مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعُ كُلَّ عَمَل مَوقِعَه﴾. (3)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن تَغْلِبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ مَعَ التَّثْبتِ تَكُونُ السَّلَامَةُ وَ مَعَ الْعَجَلَة تَكُونُ النَّدَامَةُ وَ مَن ابْتَدَأَ بِعَمَل فِى غَيْرِ وَقْتِهِ كَانَ بُلُوغُهُ فِي غَيْرِ حِينِهِ﴾. (4)
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَا تُعَاجِلُوا الْأَمْرَ قَبْلَ بُلُوغِهِ فَتَنْدَمُوا﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿لَقَدِ اسْتَهْزِئَ بِرُسُلِ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ﴾. (21)
قوله تعالى: ﴿قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِالَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَانِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ﴾. (22)
قوله تعالى: ﴿أَمْ هُم آيةٌ تمنعُهُمْ مِنْ دُونِنا لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَلَا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ﴾. (43)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَلَا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ أَى وَلَا الْكُفَّارُ يُجَاوِرُونَ مِنْ عَذَابِنَا﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿بَلْ مَتَّعْنا هؤلاءِ وَ آبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْنِ الْأَرْضَ نَنقُصُها مِنْ أَطْرَافِها أَفَهُمُ الْعَالِمُونَ﴾. (44)
ص: 414
3- امام صادق علیه السلام- هنگامی که خداوند روح خویش را در آدم دمید و از دو پای او شروع کرد تا به زانوهای او رسید، انسان خواست که برخیزد، اما نتوانست. سپس خداوند فرمود: ﴿خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَل﴾.
4- امام صادق علیه السلام- چون آدم آفریده شد و جان در بیشتر تنش روان شد شتابانه به سوی میوه های بهشت خیز کرد و گروهی گفتند: «آهنگ جستن کرد.
5- امام علی علیه السلام- زینهار بپرهیز از شتاب در کارها پیش از وقت آن ها و سستی در کارها هنگام انجام دادن و روشن شدن و لجاجت در آن ها هنگامی که مصالح آن ها را نمی دانی. پس هرکاری را در جای خودش انجام ده و هر کرداری را در وقتش بجا آور
6- امام صادق علیه السلام- با ثبات و پایداری می توان سلامتی را حاصل کرد و عجله و شتاب پشیمانی می آورد کسی که در غیر وقت خود کاری را شروع کند مانند این است که درغیر موقع خود بالغ شده باشد.
7- امام علی علیه السلام- پیش از وقت در کاری عجله نکنید که پشیمان می شوید.
[اگر تو را استهزا کنند نگران نباش] پیامبران پیش از تو را [نیز] استهزا کردند اما سرانجام آن چه را استهزا می کردند دامان استهزا کنندگان را گرفت و مجازات الهی آن ها را در هم کوبید]. (41) بگو: «چه کسی شما را در شب و روز از [مجازات] خداوند رحمان نگاه می دارد؟ بلکه آنان از یاد پروردگارشان روی گردانند. (42)
آیا آن ها غیر از ما معبودانی دارند که میتوانند از آنان دفاع کنند؟! [این خدایان ساختگی] نه میتوانند خودشان را یاری دهند و نه از ناحیه ی ما همراهی می شوند.
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَلا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ؛ یعنی کفار نیز پناهگاهی ندارند که از عذاب ما به آن ناه ببرند.
آری ما آن ها و پدرانشان را [از نعمت ها] بهره مند ساختیم تا آن جا که عمرشان طولانی شد [و مایه ی غرور و طغیانشان گردید]، آیا نمی بینند که ما پیوسته از زمین [و اهلش] می کاهیم؟ آیا آن ها غالبند [یا ما]؟! (44)
ص: 415
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي مَجْمَعِ الْبَيَانِ: أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرافِها ... نُقْصَانُهَا ذَهَابَ عَالِمهَا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قُلْ إِنَّما أُنذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَلا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ﴾ (45)
قوله تعالى: ﴿وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابٍ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظالمين﴾ (46)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿أيُّهَا النَّاسِ فَاحْذَرُوا مَا حَذَرَكُمُ اللَّهُ بِمَا فَعَلَ بِالظَّلَمَةِ فِي كِتَابِهِ وَ لَا تَأْمَنُوا أَنْ يُنْزِلَ بِكُمْ بَعْضَ مَا تَوَاعَدَ بِهِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ فِي الْكِتَابِ وَ اللَّهِ لَقَدْ وَعَظَكُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ بِغَيْرِكُمْ فَإِنَّ السَّعِيدَ مَنْ وَعِظَ بِغَيْرِهِ وَ لَقَدْ أَسْمَعَكُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ مَا قَدْ فَعَلَ بِالْقَوْمِ الظَّالِمِينَ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى قَبْلَكُمْ حَيْثُ قَالَ وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظاللَةٌ وَايْمُ اللَّهِ إِنَّ هَذِهِ عِظَةُ لَكُمْ وَ تَخْوِيفَ إن اتَّعَظْتُمْ وَ خِفْتُمْ ثُمَّ رَجَعَ الْقَوْلُ مِنَ اللَّهِ فِي الْكِتَابِ عَلَى أَهْلِ الْمَعَاصِي وَالذُّنُوبِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ فَإِنْ قُلْتُمْ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِنَّمَا عَلَى بِهَذَا أَهْلَ الشِّرْكِ فَكَيْفَ ذَلِكَ وَ هُوَ يَقُولُ وَ نَضَعُ الْمُوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفَى بِنا حَاسِبِينَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ أَهْلَ الشِّرْكِ لَا يُنْصَبُ لَهُمُ الْمَوَازِينُ وَ لَا يُنْشَرُ لَهُمُ الدَّوَاوِينُ وَ إِنَّمَا يُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا وَ إِنَّمَا نَصْبُ الْمَوَازِين و نشر الدواوين لأهل الإسلام﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ نَضَعُ الموازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِنْ كانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَل أَتينا بها وَ كَفَى بِنا حَاسِبينَ﴾. (27)
ص: 416
1- امام صادق علیه السلام- أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها ... نقصان زمین از بین رفتن دانشمندان است».
بگو: «من تنها به وسیله ی وحی به شما هشدار می دهم. ولی آن ها که گوشهایشان گر است هنگامی که هشدار داده می شوند سخنی را نمی شنوند. (45)
و اگر شمه ای از عذاب پروردگارت به آنان برسد فریادشان بلند می شود که: «ای وای بر ما ما همگی ستمکار بودیم». (46)
1- امام سجاد علیه السلام- امام سجّاد علیه السلام در خطبه ای فرمود ای مردم از نافرمانی ها و گناهانی که خدای یگانه از آن ها منعتان کرده و در قرآن که کتاب صادق است و گفتار گویا بر حذر داشته، پرهیز کنید. پس حذر کنید از رفتاری که با ستمکاران کرده و ایمن نباشید از این که بر شما فرود آورد آن چه را در قرآن به مردم ستمکار وعده داده است به خدا سوگند خداوند شما را در کتاب خود به بیان سرگذشت دیگران پند داده و به راستی خوشبخت آن کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد و به راستی خداوند رفتاری را که با مردم ستمکار پیش از شما کرده است به گوش شما رسانده آن جا که فرماید و چه بسیار دهکده ها را که ستمگر بودند درهم شکستیم و به خدا سوگند این موعظه و هشداری برای شماست اگر که پند بگیرید و بترسید. سپس به گفته های خداوند در کتابش در مورد گناهکاران و معصیت کاران بازگشت و فرمود: خداوند عزوجل می فرماید: ﴿وَلَئِن مَّسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِّنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمینَ﴾ و اگر بگویید که منظور خداوند از این آیات مشرکان بوده است چگونه می توانید این عقیده را بپذیرید در حالی که در جایی دیگر می گوید: وَ نَضَعُ المَوَازِینَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَى بِنَا حَاسِبِينَ؛ بدانید ای بندگان خدا که برای مشرکان ترازو نصب نمی گردد و دیوانی (امان نامه) برایشان پخش نمی شود بلکه گروه گروه به جهنم می روند و همانا نصب ترازو و پخش دیوان برای مسلمانان است. پسای بندگان خدا از خداوند بترسید.
ما ترازوهای عدل را در روز قیامت برپا می کنیم پس به هیچ کس کمترین ستمی نمی شود و اگر به مقدار سنگینی دانه ی خردلی [کار نیک و بدی] باشد، ما آن را حاضر می کنیم و کافیست که ما حساب کننده باشیم. (47)
ص: 417
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ نَضَعُ الموازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ قَالَ الأنبياء وَالْأَوْصِيَا: الْأَنْبِيَاءُ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَنَضَعُ الموازينَ الْقِسْطَ لِيَوْم الْقِيامَةِ قَالَ الرُّسُلُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (2)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدِ بْن طَريفِ، عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قال: ... فقلت: يَا أَبَا جَعْفَر علیه السلام وَمَا الْمِيزَانُ؛ فَقَالَ: وَنَحْنُ الْمِيزَانُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِي الْإِمَامِ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾. (3)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ نَضَعُ المَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً فَهُوَ مِيزَانُ الْعَدْلِ تُؤْخَذُ بِهِ الْخَلَائِقُ يَوْمَ الْقِيَامَة يُدِيلُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْخَلَائِقَ بَعْضَهُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ يَجْزِيهِمْ بِأَعْمَالِهِمْ وَ يَقْتَصُّ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِم﴾. (4)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ: وَ مِنْ سُوَّالَ الزِّنْدِيقَ الَّذِي سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَنْ مَسَائِلَ كَثِيرَة ... أ وَ لَيْسَ تُوزَنُ الْأَعْمَالُ؟ قَالَ لَهُ لَا إِنَّ الْأَعْمَالَ لَيْسَتْ بِأَجْسَامِ وَإِنَّمَا هِيَ صِفَةً مَا عَمِلُوا وَ إِنَّمَا يَحْتَاجُ إِلَى وَزْنِ الشَّيْءِ مَنْ جَهِلَ عَدَدَ الْأَشْيَاءِ وَلَا يَعْرِفُ ثِقْلَهَا أَوْ خِفَتَهَا وَإِنَّ اللَّهَ لا يَخْفِى عَلَيْهِ شَيْءٍ قَالَ فَمَا مَعْنَى الْمِيزَانِ؟ قَالَ الْعَدْلُ قَالَ فَمَا مَعْنَاهُ فِي كِتَابه فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ قَالَ اللهِ فَمَنْ رَجَحَ عَمَلُه﴾. (5)
6-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ ابْنُ عَبَّاس يَجْمَعُ اللَّهُ الْخَلَائِقَ فِى صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ تُمَدُّ الْأَرْضُ وَ يَزْدَادُ فِي سَعَتِهَا بِمِقْدَارِهَا فَبَيْنَمَا الْخَلَائِقُ وَقُوفُ إِذْ سَمِعُوا فَوْقَ رُؤُوسِهِمْ وَجْبَةً عَظِيمَةً فَيَرْفَعُونَ رُؤُوسَهُمْ وَإِذَا بِالسَّمَاءِ انْشَقَّتْ وَ نَزَلَتِ الْمَلَائِكَةُ فَيَقُولُونَ أَ فِيكُمْ رَبُّنَاءِ وَ هُمْ أَكْثَرُ عَدَداً مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ فَيَقُولُونَ: هُوَ آتِ ثُمَّ تَنْشَقُ السَّمَاءُ الثَّانِيَةُ فَتَنْزِلُ الْمَلَائِكَةُ أَكْثَرَ مِمَّا ذَكَرْنَا فَيَقُولُونَ: أَ فِيكُمْ رَبُّنَا ۚ فَيَقُولُونَ: أَجَلْ هُوَ آتِ. وَلَمْ يَزَلْ إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ وَ هُمْ أَكْثَرُ عَدَدَا مِمَّا ذَكَرْنَا فَيَأْتِيهِمُ الْخَلَائِقُ وَيَقُولُونَ: أ فِيكُمْ رَبُّنَا فَيَقُولُونَ: هُوَ آتِ جَلَّ وَ عَلَا وَسَاقَ الْحَدِيثَ إِلَى أَنْ قَالَ فِيهِ: فَعِنْدَهَا يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَ تَشْخَصُ الْأَبْصَارُ وَ يُنَادِي مُنَادِى الْمَلِكِ الْخَلَّاقِ: يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ
ص: 418
1-1- امام صادق علیه السلام- ﴿وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا﴾؛ منظور از آن انبیاء و اوصیاء می باشند.
2-1- امام صادق علیه السلام- ﴿و نَضَعُ المَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا﴾؛ منظور از آن، پیامبران و ائمه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله هستند.
3-1- امام باقر علیه السلام- سعد بن طریف گوید: عرض کردم: ای امام باقر علیه السلام! «میزان» چیست؟ فرمود: میزان (ترازوی سنجش اعمال) ما هستیم و آن سخن خدای عزوجل در مورد امام است که می فرماید تا مردم قیام به عدالت کنند. (حدید/25)
4-1- امام علی علیه السلام اما آیه ی ﴿وَ نَضَعُ المَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا﴾ همان ترازوی عدل است که انسان ها در روز قیامت براساس آن حسابرسی می شوند و خداوند با آن، حق انسان ها را از یکدیگر می گیرد و پاداش کارهایشان را می دهد و انتقام ستمدیدگان را از ظالمان می گیرد.
5-1- امام صادق علیه السلام- عبد الله بن سنان نقل می کند فردی از امام صادق علیه السلام می پرسد و می گوید آیا اعمال ما وزن می شود؟ فرمود نه اعمال ما جسم نیست و منظور از ،وزن ویژگی اعمال انسان هاست بی گمان کسی نیاز دارد که اشیاء را وزن کند که عدد آن را نداند و نسبت به سنگینی و سبکی آن ناآگاه باشد حال آن که هیچ چیز از خداوند تبارک و تعالی پنهان نیست». او پرسید: پس معنای ترازو (میزان) چیست؟ فرمود: «عدالت» گفت پس معنای آن در عبارت ﴿فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ﴾ (مؤمنون /102) چیست؟ آن حضرت گفتند: «هر کسی که عمل او برتر باشد».
6-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- خداوند تمامی انسان ها را در یک سطح یکسان جمع می کند و زمین را می گستراند و به اندازه ی مقدار کنونی آن به وسعتش می افزاید و در حالی که انسان ها ایستاده اند، ناگهان از بالای سر خود صدای سقوط یک چیز را احساس می کنند سپس سرشان را بالا می گیرند و می بینند که آسمان شکافته شده است و فرشتگان پایین آمده اند و می گویند آیا پروردگار ما در میان شماست؟ و تعداد آنان از تعداد افراد زمین بیشتر است. سپس می گویند: «او خواهد آمد». سپس آسمان برای بار دوم شکافته می شود و فرشتگان بیشتری از آن چه ذکر کردیم فرود می آیند. سپس انسان ها به سمت آنان می آیند و می گویند آیا پرودگار ما در میان شماست؟ آن ها پاسخ می دهند: «خداوند بزرگوار و بلند مرتبه خواهد آمد و حدیث را ادامه می دهد تا به این قسمت می رسد در آن هنگام ساق را کنار می زنند و قلب ها به تپش می افتند و چشم ها خیره می گردد و منادی خداوند آفریننده و بخشاینده جاودانگی ندا می دهد ای انسان ها امروز خواهید دانست که چه کسانی بخشنده هستند». کجایند کسانی که در هر حالتی خدا را حمد می گفتند؟ گروهی اندک به پا می خیزند و بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شوند سپس منادی دومی ندا می دهد کجایند کسانی که هیچ تجارت و فروشی آنان را از یاد خدا غافل نمی نمود؟ (نور /37) سپس گروه اندکی به پا می خیزند و بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شوند سپس منادی سومی به پا می خیزد و می گوید «کجایند کسانی که پهلوهایشان از بسترها کنده می شد و از سر ترس و طمع پروردگار خویش را می خواندند و از آن چه به آنان عطا می کردیم می بخشیدند»؟ (سجده /16) عده ای اندک به پا می خیزند و بدون حساب و کتاب
ص: 419
سَتَعْلَمُونَ الْيَوْمَ مَنْ أَصْحَابُ الْكَرَمِ أَيْنَ الْحَامِدُونَ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ؟ فَتَقُومُ أُنَاسٌ قَلِيلُونَ إِلَى الْجَنَّة بغَيْرِ حِسَابٍ. ثُمَّ يُنَادِى مُنَادٍ ثَانِ أَيْنَ الَّذِينَ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ؟ فَتَقَومُ أَنَاس قَلِيلُونَ فَيَنْطَلِقُونَ إِلَى الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ. ثُمَّ يُنَادِى مُنَادِ ثَالِثٍ: أَيْنَ الَّذِينَ تَتَجَافَي جُنُوبُهُمْ عَنِ المضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ؟ فَيَقُومُ أَنَاسُ قَلِيلُونَ فَيَنْطَلِقُونَ إِلَى الْجَنَّةِ بغَيْرِ حِسَابٍ. ثُمَّ يَخْرُجُ مِن النَّارِ عُنُقُ أَسْوَدُ لَهُ عَيْنَانِ يَنْظُرُ بِهِمَا وَلِسَانُ يَتَكَلَّمُ بِهِ يَعْلُو الْخَلَائِقَ فَيُنَادِى بِصَوْتِ يَسْمَعُهُ الْقَريبُ وَ الْبَعِيدُ: يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ إِنِّى وَكَلْتُ الْيَوْمَ عَلَى مَنْ زَعَمَ أَنَّ مَعَ الله إِلهَا أَخَرَ فَيَلْتَقِطْهُمْ مِنَ الصُّفُوفِ كَمَا يَلْتَقِطُ الطَّيْرُ الْحَبَّ الْمَنْثُورَ فَيُلْقِيهِمْ فِي النَّارِ ثُمَّ يَخْرُجُ فَيُنَادِي أَنِّي وَكَلْتُ بِالْمُصَوِّرِينَ فَيَلْتَقِطْهُمْ وَيَرْمِيهِمْ إِلَى النَّارِ. ثُمَّ يَخْرُجُ فَيَقُولُ: إِنِّي وَكَلْتُ عَلَى مَنْ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ صَاحِبَةً وَ وَلَداً فَيَرْمِيهِمْ إِلَى النَّارِ فَإِذَا حَصَلَ هَؤُلَاءِ إِلَى الْجَنَّةِ وَهَوْنَاءِ إِلَى النَّارِ عَلْقَتِ الْمَوَازِينُ وَ نُصِبَتْ وَ نُشِرَتِ الدَّوَاوِينَ وَتَجَلَّى رَبُّ الْعَالَمِينَ لِلْفَصْلِ بَيْنَ الْعَالَمِينَ﴾. (1)
1-2- الكاظم علیه السلام- ﴿الْفَضْلُ بْنُ الرَّبِيعِ وَ رَجُلُ آخَرُ قَالَا قالا ... قال: أَنَّ الدِّينِ كُلَّهُ حِسَابُ وَ وَلَوْ لَمْ يَكُنِ الدِّينُ حِسَابَاً لَمَا اتَّخَذَ اللَّهُ لِلْخَلَائِقِ حِسَاباً ثُمَّ قَرَأَ وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِها وَ كَفى بنا حاسِبينَ﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَوْ لَمْ يَكُنْ لِلْحِسَابِ مَهُولَةُ إِلَّا حَيَاءُ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَفَضِيحَةُ هَتْك السِّتْر عَلَى الْمَحْفِيَّاتِ لَحَقَّ لِلْمَرْءِ أَلَّا يَهْبِطَ مِنْ رُءُوس الْجِبَالِ وَ لَا يَأْوِى إِلَى عُمْرَان وَلَا يَأْكُلَ وَ لَا يَشْرَبَ وَ لَا يَنَامَ إِلَّا عَنِ اضْطِرَارِ مُتَصِلَ بِالتَّلَفِ وَ مِثْلَ ذَلِكَ يَفْعَلُ مَنْ يَرَى الْقِيَامَةَ بِأَهْوَالِهَا وَ شَدَائِدُهَا قَائِمَةً فِي كُلِّ نَفْسٍ وَيُعَايِنُ بِالْقَلْبِ الْوُقُوفَ بَيْنَ يَدَى الْجَبَّارِ حِينَئِذٍ يَأْخُذُ نَفْسَهُ بِالْمُحَاسَبَة كَأَنَّهُ إِلَى عَرَصَاتِهَا مَدَّعُو وَ فِي غَمَرَاتِهَا مَسْئُولُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَى بِنا حَاسِبِينَ﴾. (3)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودِ احْذَر يَوْماً تُنْشَرُ فِيهِ الصَّحَائِفُ وَ تَظْهَرُ فِيهِ الْفَضَائِحُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِها وَ كَفَى بِنا حَاسِبِينَ﴾. (4)
ص: 420
وارد بهشت می شوند سپس گردنی سیاه از آتش بیرون می آید که دو چشم دارد که با آن دو می نگرد و یک زبان دارد که با آن حرف می زند او بر بالای سر مردم می آید و با صدایی صحبت می کند که همه صدای او را می شنوند او می گوید ای انسان ها من امروز مسئول رسیدگی به انسان هایی هستم که گمان می کردند که به همراه خداوند، اله دیگری نیز هست سپس آنان را از میان صف ها بر می چیند و به درون جهنم می اندازد همان طور که پرندگان دانه های پراکنده بر روی زمین را بر می چینند. سپس خارج می شود و ندا می دهد: من امروزه مسئول رسیدگی به صورتگران (تمثالگران و نقاشان) هستم. سپس آنان را برمی دارد و داخل در آتش می اندازد و بعد از آن خارج می شود و می گوید: «من امروز مسئول افرادی شده ام که می گفتند خداوند زن و فرزند دارد سپس آنان را داخل در آتش می اندازد». بعد از این که بهشتیان به بهشت و جهنمیان به جهنّم رفتند، می زانها آویزان می گردد و نصب می شود و نامه ها پراکنده می گردد و پروردگار جهانیان برای فیصله دادن (حکم) بین انسان ها تجلّی می یابد.
1-2- امام کاظم علیه السلام- فضل بن ربیع و شخص دیگری گویند ... امام کاظم علیه السلام فرمود: «تمام دین حساب است اگر در دین حساب نبود خداوند برای مردم حساب را قرار نمی داد این آیه را خواند؛ ﴿وَ إِنْ كانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِها وَ كَفَى بِنا حَاسِبِينَ﴾.
2-2- امام صادق علیه السلام- اگر برای آدمیان ترس از محضر خداوند و عرض حساب نبود و رسوا شدن و فاش گردیدن اسرار وجود نداشت شایسته بود که آدم از بالای قله های کوه به پایین نمی آمد و در آبادی ها مسکن نمی کرد و از خوردن و آشامیدن خودداری می نمود و جز در موارد اضطرار و خوف از تلف به خواب نمی رفت همین گونه است کسی که وحشت های روز قیامت را می نگرد و سختی های آن را مشاهده می کند و وقوف در محضر خداوند را می بیند او در این هنگام نفس خود را به حساب می کشد و خود را در قیامت مشاهده می نماید خداوند می فرماید: ﴿وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِها وَ كَفَى بِنا حَاسِبِينَ﴾.
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود بترس از روزی که نامه های اعمال باز شود و رسوایی ها آشکار گردد زیرا که خدای تعالی می فرماید: ﴿وَ نَضَعُ المَوازِینَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِها وَ كَفَى بِنا حَاسِبِين﴾.
ص: 421
4-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و أمَّا مَالَفْظُهُ مَاضٍ وَ مَعْنَاهُ مُسْتَقْبَلُ وَمِثْلُهُ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَ نَضَعُ الموازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا﴾. (1)
5-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ نَضَعُ الْوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ قَالَ الْمُجَازَاةُ وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها أَى جَازَيَّنَا بِهَا وَ هِيَ مَمْدُودَةُ آتَيْنَا بِهَا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِياءً وَ ذِكْراً للْمُتَّقِينَ﴾ (28)
قوله تعالى: ﴿الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ﴾ (49)
1- العسكرى علیه السلام- ﴿قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ قَالَ الإمام علیه السلام ثُمَّ وَصَفَ هَؤُلَاءِ الْمُتَّقِينَ الَّذِينَ هَذَا الْكِتَابُ هُدًى لَهُمْ فَقَالَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ يَعْنِي بِمَا غَابَ عَنْ حَوَاسِهِمْ مِنَ الْأَمُورِ الَّتِي يَلْزَمُهُمُ الْإِيمَانُ بِهَا كَالْبَعْثِ وَالْحِسَابِ وَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ وَ تَوْحِيدِ اللَّهِ وَ سَائِرَ مَا لَا يُعْرَفَ بِالْمُشَاهَدَة وَ إِنَّمَا يُعْرَفُ بدَلَائِلَ قَدْ نَصَبَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهَا كَآدَمَ وَحَواءَ وَإِدْرِيس اللهِ وَ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَ الْأَنْبِيَاءِ الَّذِينَ يَلْزِمُهُمُ الْإِيمَانُ بِهِمْ وَ بِحُجَجِ اللَّهِ وَإِنْ لَمْ يُشَاهِدُوهُمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وهذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنزَلْناهُ أَ فَأَنتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ﴾. (50)
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالمينَ﴾. (51)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ إِلَى قَوْلِهِ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ قَالَ فَلَمَّا نَهَاهُمْ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ احْتَجَّ عَلَيْهِمْ فِي عِبَادَتِهِمُ الْأَصْنَامَ فَلَمْ يَنْتَهُوا حَضَرَ عِيدٌ لَهُمْ وَ خَرَجَ نُمْرُودُ وَ جَمِيعُ أَهْل مَمْلَكَتِهِ إِلَى عِيدِ لَهُمْ وَ كَرِهَ أَنْ يَخْرُجَ إِبْرَاهِيمَ. مَعَهُ فَوَكَلَهُ بَيْتِ الْأَصْنَامِ فَلَمَّا ذَهَبُوا عَمَدَ إِبْرَاهِيمُ اللهِ إِلَى طَعَامِ فَأَدْخَلَهُ بَيْتَ أَصْنَامِهِمْ فَكَانَ يَدْنُو مِنْ صَنَمٍ صَنَمٍ فَيَقُولُ لَهُ كُلِّ وَ تَكَلَّمْ فَإِذَا
ص: 422
4-2- امام علی علیه السلام- این آیات هرچند لفظش ماضی است ولی در معنی مستقبل است: ﴿وَ نَضَعُ الموازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً﴾
5-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ نَضَعُ المَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْم الْقِيَامَةِ؛ منظور از آن مجازات افراد است و آيه: ﴿وَإِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِینَ﴾؛ بیانگر این است که ما جزای آن مقدار کم را خواهیم داد و فعل أَتينا ممدود و به صورت آتینا خوانده می شود.
ما به موسی و هارون وسیله ی جدا کردن حق از باطل و نور، و آن چه مایه ی یادآوری برای پرهیزگاران است دادیم. (48)
همان کسانی که از پروردگارشان در نهان می ترسند و از قیامت بیم دارند. (49)
1- امام عسکری در تفسیر آیه: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب﴾ (بقره/3) امام علیه السلام فرمود: «سپس متقين را که قرآن کتاب هدایت آن هاست ستوده و فرموده است آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند یعنی اموری را که باید باور داشته باشند و از حواس آن ها نهان است از قبیل زنده شدن در رستاخیز و حساب بهشت و دوزخ یگانگی خدا و سایر چیزهایی که دیده نمی شود، ولی به نشانه هایی که خدا واداشته شناخته می گردد، مثل آدم و حوا، ادریس، نوح، ابراهیم و پیامبرانی را که باید به آن ها ایمان داشته باشد و حجّت های خدا، گرچه آن ها را ندیده باشد، به دنیای نهان ایمان آورند و از هنگامه ی قیامت نگرانند».
و این [قرآن] یادآوری پربرکتی است که بر شما] نازل کردیم، آیا شما آن را انکار می کنید؟ (50)
ما وسیله ی رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم؛ و از شایستگی او آگاه بودیم. (51)
1- پيامبر صلی الله علیه و آله- ﴿وَ لَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ ... بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ﴾. چون ابراهیم آنان را نهی و در بت پرستیشان بر آنان اعتراض کرد آنان از این کار دست نکشیدند زمان یک عید فرا رسید و نمرود و تمام ساکنان سرزمینش برای برگزاری عید بیرون رفتند نمرود خوش نداشت که ابراهیم علیه السلام با آن ها بیرون رود؛ از این رو بت خانه را به او سپرد چون آنان رفتند ابراهیم علیه السلام آهنگ غذایی کرد و را به بت خانه برد. وی غذا را به هر یک از بت ها نزدیک می کرد و می فرمود: «بخور و سخن بگو». اگر پاسخی نمی دادند تیشه را بر می داشت و دست و پای آن ها را می شکست. وی با تمامی بت ها چنین کرد. سپس تیشه را در گردن بت بزرگ که در صدر بت خانه بود آویخت. چون پادشاه و آنان که با او بودند بازگشتند، بت ها را شکسته یافتند [هنگامی که منظره بت ها را دیدند] گفتند: «هرکس با
ص: 423
لَمْ يُحِبُهُ أَخَذَ الْقَدُومَ فَكَسَرَ يَدَهُ وَ رِجْلَهُ حَتَّى فَعَلَ ذَلِكَ بِجَمِيعِ الْأَصْنَامِ ثُمَّ عَلَّقَ الْقَدُومَ فِي عُنُقِ الْكَبيرِ مِنْهُمُ الَّذِي كَانَ فِي الصَّدْرِ فَلَمَّا رَجَعَ الْمَلِكُ وَ مَنْ مَعَهُ مِنَ الْعِيدِ نَظَرُوا إِلَى الْأَصْنَامِ مُكَسَّرَةً فَقَالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بِآهِتِنا إِنَّهُ لَنَ الظَّالِمِينَ فَقَالُوا هَاهُنَا فَتَى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ وَ هُوَ ابْنُ آزَرَ فَجَاءُوا بِهِ إِلَى نُمْرُودَ فَقَالَ نُمْرُودُ لِآزَرَ خُنْتَنِى وَكَتَمْتَ هَذَا الْوَلَدَ عَنِّى فَقَالَ أَيُّهَا الْمَلِكُ هَذَا عَمَلُ أُمِّهِ وَ ذَكَرَتْ أَنَّهَا تَقُومُ بِحُجَّتِهِ فَدَعَا نُمْرُودُ أَمَّ إِبْرَاهِيمَ هُ فَقَالَ لَهَا مَا حَمَلَكِ عَلَى أَنْ كَنَمْتِنِي أَمْرَ هَذَا الْغُلَامِ حَتَّى فَعَلَ بِآلِهَتِنَا مَا فَعَلَ فَقَالَتْ أَيُّهَا الْمَلِكُ نَظَراً مِنِّي لِرَعِيَّتِكَ قَالَ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَتْ رَأَيْتُكَ تَقْتُلُ أَوْلَادَ رَعِيَّتِكَ فَكَانَ يَذْهَبُ النَّسْلُ فَقُلْتُ إِنْ كَانَ هَذَا الَّذِي يَطْلُبُهُ دَفَعْتُهُ إِلَيْهِ لِيَقْتُلَهُ وَ يَكُفَّ عَنْ قَتْل أَوْلَادِ النَّاسِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ فَبَقِيَ لَنَا وَلَدْنَا وَ قَدْ ظَفِرْتَ بِهِ فَشَأْنَكَ فَكُفَّ عَنْ أَوْلَادِ النَّاسِ فَصَوَّبَ رَأيْهَا ثُمَّ قَالَ لِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام مَنْ فَعَلَ هذا بِآهِتِنَا يَا إبْرَاهِيمُ علیه السلام قَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْتَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ فَقَالَ الصَّادِقِ علیه السلام وَاللَّهِ العَليْها مَا فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ وَ مَا كَذَبَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَقِيلَ فَكَيْفَ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا إِنْ نَطَقَ وَ إِنْ لَمْ يَنْطِقُ فَلَمْ يَفْعَلْ كَبِيرُهُمْ هَذَا شَيْئاً فَاسْتَشَارَ نُمْرُودُ قَوْمَهُ فِي إِبْرَاهِيمَ: [ف] قَالُوا لَهُ حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا اهْتَكُمْ إِنْ كُنتُمْ فَاعِلِينَ فَقَالَ الصَّادِقِ علیه السلام كَانَ فِرْعَوْنُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ أَصْحَابُهُ لِغَيْرِ رِشْدَة فَإِنَّهُمْ قَالُوا لِنُمْرُودَ حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آهَتَكُمْ إِنْ كُنتُمْ فَاعِلِينَ وَ كَانَ فِرْعَوْنُ مُوسَى علیه السلام وَ أَصْحَابُهُ لِرَشْدَة فَإِنَّهُ لَمَّا اسْتَشَارَ أَصْحَابَهُ فِي مُوسَى قَالُوا أَرْجِهُ وَ أَخَاهُ وَ أَرْسِلُ فِي المَدائِنِ حاشِرِينَ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ فَحَبَسَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام وَ جَمَعَ لَهُ الْحَطَبَ حَتَّى إِذَا كَانَ الْيَوْمُ الَّذِي أَلْقَى فِيهِ نُمْرُودُ إِبْرَاهِيمَ ا فِي النَّارِ بَرَزَ نُمْرُودُ وَ جُنُودُهُ وَ قَدْ كَانَ بُنِي لِنُمْرُودَ بَنَاءُ يَنْظُرُ مِنْهُ ا بَرَزَنُ إلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام كَيْفَ تَأخُذُهُ النَّارُ فَجَاءَ إِبْلِيسُ وَ اتَّخَذَ لَهُمُ الْمَنْجَنِيقَ لِأَنَّهُ لَمْ يَقْدِرُ أَحَدُ أَنْ يَتَقَارَبَ مِنَ النَّارِ وَ كَانَ الطَّائِرُ إِذَا مَرَّ فِي الْهَوَاءِ يَحْتَرِقُ فَوُضِعَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فِي الْمَنْجَنِيقِ وَجَاءَ أَبُوهُ فَلَطَمَهُ لَطْمَةً وَ قَالَ لَهُ ارْجِعْ عَمَّا أَنْتَ عَلَيْهِ وَ أَنْزَلَ الرَّبُّ (مَلَائِكَتَهُ) إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا وَ لَمْ يَبْقَ شَيْءٌ إِلَّا طَلَبَ إِلَى رَبِّهِ وَ قَالَتِ الْأَرْضِ يَا رَبِّ لَيْسَ عَلَى ظَهْرِى أَحَدُ يَعْبُدُكَ غَيْرُهُ فَيُحْرَقُ وَ قَالَتِ الملائكة يَا رَبِّ خَلِيلُكَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام يُحْرَقُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَمَا إِنَّهُ إِنْ دَعَانِي كَفَيْتُهُ وَ قَالَ جبرئيل يَا رَبِّ خَلِيلُكَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام لَيْسَ فِي الْأَرْضِ أَحَدٌ يَعْبُدُكَ غَيْرُهُ سَلَّطْتَ عَلَيْهِ عَدُوَّهُ يُحْرِقُهُ بالنَّارِ فَقَالَ اسْكُتْ إِنَّمَا يَقُولُ هَذَا عَبْدُ مِثْلُكَ يَخَافُ الْفَوْتَ هُوَ عَبْدِي أَخُذُهُ إِذَا شِئْتُ فَإِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ فَدَعَا إِبْرَاهِيمُ علیه السلام رَبَّهُ بِسُورَة الْإِخْلَاص يَا اللَّهُ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ لَرَ
ص: 424
خدایان ما چنین کرده، قطعاً از ستمگران است [و باید کیفر سخت ببیند] [گروهی] گفتند: «شنیدیم نوجوانی از [مخالفت با] بت ها سخن می گفت که او را ابراهیم می گویند او پسر آزر است. او را نزد نمرود آوردند نمرود به آزر گفت: با پنهان داشتن این پسر از من به من خیانت کرده ای». آزر گفت: ای پادشاه، این کتمان از سوی مادرش صورت گرفته و گفته است که خود برای این کارش دلیل می.آورد از این رو نمرود مادر ابراهیم علیه السلام را فرا خواند و به او گفت چه چیزی تو را واداشت تا این پسر را از من کتمان کنی تا این که او با خدایانمان چنین کند؟ مادر ابراهیم پاسخ داد: «ای پادشاه این کار من به خاطر رعیت تو بوده است نمرودگفت: و آن چگونه است؟ مادر ابراهیم علیه السلام پاسخ داد: «دیدم که تو پسران رعیتت را می کشی و با این کار نسل آن ها از بین می رفت. با خود گفتم اگر این همانی باشد که پادشاه در پی آن است به او تحویلش می دهم تا او را بکشد و از کشتن
پسر فرزندان مردم دست بردارد و اگر آن پسر او نباشد پس فرزندمان باقی می ماند. من در این امر موفق شده ام. هر کاری که می خواهی با او بکن و از فرزندان مردم دیگر دست بردار پادشاه نظر او را درست شمرد. سپس به ابراهیم گفت: مَن فَعَلَ هَذَا بِآهِتِنَا ابراهيم علیه السلام فرمود: ﴿فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ﴾. امام صادق علیه السلام فرمود: به خداوند سوگند بزرگترشان این کار را نکرد ولی ابراهیم علیه السلام نیز دروغ نگفت. برخی از حضرت پرسیدند و آن چگونه است؟ حضرت پاسخ داد: ابراهیم علیه السلام تنها گفت که اگر این بزرگترشان سخن بگوید او این کار را کرده و اگر سخن نگوید هیچ کاری نکرده است. نمرود با قوم خود درباره این که با ابراهیم علیه السلام چه بکنند به مشورت پرداخت. آنان گفتند: حَرِّقُوهُ وَ انصُرُوا الهِنكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ. امام صادق علیه السلام فرمود: «فرعون ابراهیم و یاران او، عاقل نبودند؛ زیرا آنان به نمرودگفتند: حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آهَنكُمْ إِنْ كُنتُمْ فَاعِلِينَ. امّا فرعون موسى علیه السلام و یاران او عاقل بودند؛ زیرا وقتی فرعون موسی با یارانش درباره ی این که با موسی چه بکنند، مشورت کرد، آنان گفتند: او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست تا هر ساحر ماهری را نزد تو بیاورند. (شعراء 37-36) آنان ابراهیم علیه السلام را زندانی کردند و به گردآوری هیزم مشغول شدند تا این که آن روزی فرا رسید که نمرود ابراهیم را در آتش انداخت نمرود و لشکریانش بیرون آمدند. آنان برای نمرود بنایی ساخته بودند تا نمرود از آن جا به ابراهیم بنگرد که چگونه آتش می گیرد. ابلیس آمد و منجنیقی برایش ساخت چرا که هیچ کس توانایی نزدیک شدن به آتش را نداشت و اگر پرنده در هوا عبور می کرد در آتش می سوخت آنان ابراهیم علیه السلام را در منجنیق گذاشتند. پدرش آمد و به او یک سیلی زد و گفت: «از عقیده ات بازگرد ملائکه ی خدا به آسمان دنیا نازل شدند و تمامی موجودات از پروردگار درخواست کردند تا ابراهیم او را نجات دهد زمین عرض کرد پروردگارا، بر روی من تنها اوست که تو را می پرستد و او خواهد سوخت فرشتگان عرض کردند: «پروردگارا، دوستت ابراهیم خواهد سوخت خداوند عزوجل فرمود: اگر خود او مرا بخواند برایش کافی است». جبرئیل عرض کرد پروردگارا تنها دوستت ابراهیم است که بر روی زمین تو را پرستش می کند و تو دشمنت را بر او چیره ساختی تا او را در آتش بسوزاند خداوند فرمود: موش باش این جمله را تنها بنده ای همچون تو که از نابودی می ترسد بر زبان می آورد او بنده ی من است و هر وقت که بخواهم او را رها خواهم
ص: 425
يَلِدْ وَلَرَيُولَدْ وَلَيَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ نَجِّنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ قَالَ فَالْتَقَى مَعَهُ جبرئيل فِي الْهَوَاءِ وَ قَدْ وُضِعَ فِي الْمَنْجَنِيقِ فَقَالَ يَا إِبْرَاهِيمُ علیه السلام هَلْ لَكَ إِلَيَّ مِنْ حَاجَة فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام أَمَّا إِلَيْكَ فَلَا وَ أَمَّا إِلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ فَنَعَمْ فَدَفَعَ إِلَيْهِ خَاتَمَا عَلَيْهِ مَكْتُوبُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ أَلْجَأْتُ ظَهْرِى إِلَى اللَّهِ وَ أَسْنَدْتُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ وَ فَوَّضْتُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى النَّارِ كُونِي بَرْداً فَاضْطَرَبَتْ أَسْنَانُ إِبْرَاهِيمُ اللهِ مِنَ الْبَرْدِ حَتَّى قَالَ وَ سَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَانْحَطَ جبرئيل وَ جَلَسَ مَعَهُ يُحَدِّثُهُ فِي النَّارِ وَ نَظَرَ إِلَيْهِ نُمْرُودُ فَقَالَ مَن اتَّخَذَ إِلَهَا فَلْيَتَّخِذْ مِثْلَ إِلَهِ إبْرَ فَقَالَ عَظِيمُ مِنْ عُظَمَاءِ أَصْحَابِ نُمْرُودَ إِنِّي عَزَمْتُ عَلَى النَّارِ أَنْ لَا تُحْرِقَهُ فَخَرَجَ عَمُودُ مِنَ النَّارِ نَحْوَ الرَّجْلِ فَأَحْرَقَهُ وَ نَظَرَ نُمْرُودُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فِي رَوْضَةِ خَضْرَاءَ فِي النَّارِ مَعَ شَيْخِ يُحَدِّثُهُ فَقَالَ لِآزَرَ يَا آزَرُ مَا أَكْرَمَ ابْنَكَ عَلَى رَبِّهِ قَالَ وَ كَانَ الْوَزَغُ يَنْفُخُ فِي نَارِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ كَانَ الضَّفْدِعُ يَذْهَبُ بِالْمَاءِ لِيُطْفِئَ بِهِ النَّارَ قَالَ وَ لَمَّا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِلنَّارِ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً لَمْ تَعْمَلِ النَّارُ فِي الدُّنْيَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ نَجَّيْنَاهُ وَ لُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِين﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: خَالَفَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام قَوْمَهُ وَ عَابَ آلِهَ تَهُمْ حَتَّى أُدْخِلَ عَلَى نُمْرُودَ فَخَاصَمَهُ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أَحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَإِنَّ اللهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمُشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمُغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرِ علیه السلام عَابَ آلِهَتَهُمْ فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ قَالَ أَبُو جَعْفَر وَاللَّهِ مَا كَانَ سَقِيماً وَ مَا كَذَبَ فَلَمَّا تَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ إِلَى عِيدِ لَهُمْ دَخَلَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام إِلَى آلِهَتِهِمْ بِقَدُومٍ فَكَسَرَهَا إِلَّا كَبِيراً هُمْ وَ وَضَعَ الْقَدُومَ فِي عُنُقِهِ فَرَجَعُوا إِلَى آلِهَتِهِمْ فَنَظَرُوا إِلَى مَا صُنِعَ بهَا فَقَالُوا لَا وَاللَّهِ مَا اجْتَرَأَ عَلَيْهَا وَلَا كَسَرَهَا إِنَّا الْفَتَى الَّذِي كَانَ يَعِيبُهَا وَ يَبْرَأَ مِنْهَا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُ قِتْلَةَ أَعْظَمَ مِنَ النَّارِ فَجُمِعَ لَهُ الْحَطَبُ وَ اسْتَجَادُوهُ حَتَّى إِذَا كَانَ الْيَوْمُ الَّذِي يُحْرَقُ فِيهِ بَرَزَ لَهُ نُمْرُودُ وَ جُنُودُهُ وَ قَدْ بُنِيَ لَهُ بِنَاءُ لِيَنْظُرَ إِلَيْهِ كَيْفَ تَأْخُذُهُ النَّارُ وَ وُضِعَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فِي مَنْجَنِيقِ وَ قَالَتِ الْأَرْضِ يَا رَبِّ لَيْسَ عَلَى ظَهْرِى أَحَدٌ يَعْبُدُكَ غَيْرُهُ يُحْرَقُ بِالنَّارِ قَالَ الرَّبُّ إِنْ دَعَانِي كَفَّيْتُه﴾. (2)
ص: 426
ساخت و اگر مرا بخواند او را اجابت می کنم ابراهیم با سوره اخلاص پروردگارش را خواند: «ای خداوند واحد و یگانه ای خدای صمد [ثابت متعالی]، ای کسی که نزاده و زاده نشده و هیچ کس او را همتا نیست، به رحمت خود مرا از این آتش «برهان جبرئیل در هوا با او که در منجنیق بود، دیدار کرد و فرمود: «ای ابراهیم آیا خواسته ای از من داری»؟ ابراهیم پاسخ داد: از تو خیر ولی از پروردگار جهانیان آری جبرئیل به او انگشتری داد که روی آن چنین نوشته بود خدایی جز خداوند یکتا نیست محمّد فرستاده خداوند است به پناه او تکیه کردم و کارم را به او سپردم و امورم را به او تفویض نمودم. بدین سان خداوند به آتش وحی فرمود که سرد باش دندان های ابراهیم علیه السلام از سرما به لرزه افتاد تا این که خداوند فرمود و بر ابراهیم سالم باش جبرئیل فرود آمد و با او همنشین شد و درون آتش با او صحبت می کرد نمرود به او نگریست و گفت هرکس می خواهد خدایی برگزیند باید همچون خدای ابراهیم .باشد بزرگی از میان یاران نمرودگفت: من در طلسم دیده بودم که آتش او را نمی سوزاند تیرکی از آتش به سوی آن مرد پرتاب شد و او را سوزاند نمرود به ابراهیم علیه السلام نگریست که در باغی سرسبز به همراه پیرمردی نشسته است و آن پیرمرد با او سخن می گوید. نمرود به آزر گفت: «ای آزر چقدر پسرت نزد پروردگارش ارجمند است وزغ در آتش ابراهیم علیه السلام می دمید و قورباغه آب می آورد تا با آن آتش را فرونشاند همچنین فرمود چون خداوند بزرگ و متعال به آتش گفت سرد و سالم باش! آتش سه روز در دنیا کارگر نمی افتاد و او و لوط را به سرزمین (شام)- که آن را برای همه ی جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم ! (انبیاء/71).
2- امام صادق علیه السلام- ابراهیم با قومش مخالفت کرد و الهه ای آنان را مورد سرزنش قرار داد تا این که نزد نمرود رفت و با او مجادله نمود و گفت پروردگار من همان کسی است که زنده می کند و می میراند. (بقره /258) نمرود گفت: من [هم] زنده می کنم و [هم] می میرانم. (بقره /258) ابراهیم علیه السلام گفت: «خداوند، خورشید را از افق مشرق می آورد»؛ [اگر راست می گویی که حاکم بر جهان هستی تویی، خورشید را از مغرب بیاور [در این جا] آن مرد کافر مبهوت و وامانده شد. و خداوند، قوم ستمگر را هدایت نمی کند. (بقره /258) امام باقر علیه السلام می فرماید «ابراهیم علیه السلام از الهه ای آنان خرده گرفت و پس نظری به ستارگان افکند و گفت من کسالت دارم. (صافات/88-89) به خدا قسم نه بیمار بود و نه دروغ گفت هنگامی که به او پشت کردند و به مراسم عید خود رهسپار شدند ابراهیم علیه السلام با تبری به سوی الهه ای آنان آمد و همه ی آن ها را جز بزرگترینشان شکست و سپس تبر را بر گردن او آویزان نمود. به نزد خدایان خود بازگشتند و دیدند که چه بلایی سر آنان آمده است. گفتند: «به خدا قسم کسی به آن ها گستاخی ننموده و کسی آنان را نشکسته مگر جوانی که از آن ها عیب جویی می کرد و از آنان بیزاری می.جست برای او شکنجه ای سخت تر از آتش نیافتند و به همین خاطر برایش هیزم جمع آوری نمودند و آن را مرتب کردند تا این که روز سوزاندن فرا رسید در آن هنگام نمرود که برایش بنایی برپا کرده بودند تا منظره ی آتش گرفتن ابراهیم علیه السلام را ببیند به همراه سربازانش وارد شد. ابراهیم را در منجنیق گذاشتند و زمین گفت: پروردگارا! جز او کسی بر پشت من نیست تا تو را عبادت کند آیا باید در آتش بسوزد؟ خداوند فرمود: هرگاه مرا بخواند من او را کفایت می کنم
ص: 427
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كَانَ أَبُو إِبْرَاهِيمَ علیه السلام مُنَجِّمَا لِنُمْرُودَ بْن كَنْعَانَ وَكَانَ نُمْرُودُ لَا يَصْدُرُ إِنَّا عَنْ رَأيهِ فَنَظَرَ فِى النجُومِ لَيْلَةً مِنَ اللَّيَالِي فَأَصْبَحَ فَقَالَ لَقَدْ رَأَيْتُ فِي لَيْلَتِي هَذِهِ عَجَباً فَقَالَ لَهُ نُمْرُودُ وَ مَا هُوَ فَقَالَ رَأَيْتُ مَوْلُوداً يُولَدُ فِي أَرْضِنَا هَذِهِ فَيَكُونُ هَلَاكُنَا عَلَى يَدَيْهِ وَ لَا يَلْبَتْ إِلَّا قَلِيلًا حَتَّى يُحْمَلَ بِهِ فَعَجِبَ مِنْ ذَلِكَ نُمْرُودُ وَ قَالَ لَهُ هَلْ حَمَلَتْ بِهِ النِّسَاءُ فَقَالَ لَا وَ كَانَ فِيمَا أُوتِيَ بِهِ مِنَ الْعِلْمِ أَنَّهُ سَيُحْرَقُ بِالنَّارِ وَلَمْ يَكُنْ أُوتِيَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَيُنْجِيهِ قَالَ فَحَجَبَ النِّسَاءَ عَن الرِّجَال فَلَمْ يَتْرُكَ امْرَأَةَ إِلَّا جُعِلَتْ بِالْمَدِينَةِ حَتَّى لَا يَخْلُص إِلَيْهِنَّ الرِّجَالُ قَالَ وَ وَقَعَ أبُو إِبْرَاهِيمَ عَلَى امْرَأَتِهِ فَحَمَلَتْ بِهِ وَ ظَنَّ أَنَّهُ صَاحِبُهُ فَأَرْسَلَ إِلَى نِسَاءِ مِنَ الْقَوَابِلِ لَا يَكُونُ فِي الْبَطْنِ شَيْءٍ إِنَّا عَلِمْنَ بِهِ فَنَظَرْنَ إِلَى أَمَ إِبْرَاهِيمَ فَأَلْزَمَ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ مَا فِي الرَّحِمِ الظُّهْرَ اللهِ فَقُلْنَ مَا نَرَى شَيْئاً فِي بَطْنِهَا فَلَمَّا وَضَعَتْ أُمُّ إِبْرَاهِيمَ بِهِ أَرَادَ أَبُوهُ أَنْ يَذْهَبَ بِهِ إِلَى نُمْرُودَ فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ لَا تَذْهَبْ بِايْنِكَ إِلَى نُمْرُودَ فَيَقْتُلَهُ دَعْنِي أَذْهَبْ بِهِ إِلَى بَعْضِ الْغِيرَانِ أَجْعَلْهُ فِيهِ حَتَّى يَأْتِيَ عَلَيْهِ أَجَلُهُ وَ لَا تَكُونَ أَنْتَ تَقْتُلُ ابْنَكَ فَقَالَ لَهَا فَاذْهَبى بِهِ فَذَهَبَتْ بِهِ إِلَى غَارِ ثُمَّ أَرْضَعَتْهُ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى بَابِ الْغَارِ صَخْرَةً ثُمَّ انْصَرَفَتْ عَنْهُ فَجَعَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ رِزْقَهُ فِي إِبْهَامِهِ فَجَعَلَ يَمُدُّهَا فَيَشْرَبُ لَبَنا وَ جَعَلَ يَشِبُّ فِي الْيَوْمِ كَمَا يَشِبُّ غَيْرُهُ فِي الْجُمْعَةِ وَيَشِبُ فِي الْجُمْعَةِ كَمَا يَشِبُّ غَيْرُهُ فِي الشَّهْرِ وَ يَشِبُّ فِي الشَّهْرِ كَمَا يَشِبُ غَيْرُهُ فِي السَّنَةِ فَمَكَثَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنَ يَمْكُث ثُمَّ إِنَّ أُمَّهُ قَالَتْ لِأَبِيهِ لَوْ أَذِنْتَ لِي حَتَّى أَذْهَبَ إِلَى ذَلِكَ الصَّبِيِّ فَأَرَاهُ فَعَلْتُ قَالَ فَافْعَلِي فَأَتَتِ الْغَارَ فَإِذَا هِيَ بِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَإِذَا عَيْنَاهُ تَزْهَرَاَن كَأَنَّهُمَا سِرَاجَانِ فَأَخَذَتْهُ وَضَمَّتُهُ إِلَى صَدْرِهَا وَ أَرْضَعَتْهُ ثُمَّ انْصَرَفَتْ عَنْهُ فَسَأَلَهَا أَبُوهُ عَن الصَّبِيٌّ فَقَالَتْ لَهُ قَدْ وَارَيْتُهُ فِي الْتُرَابِ فَمَكَثَتْ تَعْتَلُ وَ تَخْرُجُ فِي الْحَاجَة وَ تَذْهَبُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ لَا فَتَضُمُّهُ إِلَيْهَا وَ تُرْضِعُهُ ثُمَّ تَنْصَرِفَ فَلَمَّا تَحَرَكَ أَتَتْهُ أُمُّهُ كَمَا كَانَتْ تَأْتِيهِ وَصَنَعَتْ كَمَا كَانَتْ تَصْنَعُ فَلَمَّا أَرَادَتِ الِانْصِرَافَ أَخَذَ بِثَوْبُهَا فَقَالَتْ لَهُ مَا لَكَ فَقَالَ لَهَا اذْهَبي بي مَعَكِ فَقَالَتْ لَهُ حَتَّى أَسْتَأْمِرَ أَبَاكَ فَلَمْ يَزَلْ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فِى الْغَيْبَة مَخْفِيّاً لِشَخْصِهِ كَاتِمَا لِأمْرِهِ حَتَّى ظَهَرَ فَصَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَأَظْهَرَ اللَّهُ قُدْرَتَهُ فِيه﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: كَانَ لِنُمْرُودَ مَجْلِسُ يُشْرِفُ مِنْهُ عَلَى النَّارِ، فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَشْرَفَ عَلَى النَّارِ هُوَ وَآزَرُ، وَإِذَا إِبْرَاهِيمُ علیه السلام شَيْخِ يُحَدِّثُهُ فِي رَوْضَةِ خَضْرَاءَ. قَالَ:
ص: 428
3- امام صادق علیه السلام- پدر ابراهیم علیه السلام منجم نمرود بن کنعان بود و نمرود بدون مشورت با او کاری نمی کرد. شبی از شب ها به ستاره ها نگاه کرد و وقتی صبح شد گفت: دیشب امر شگفتی را دیدم نمرود گفت: آن چیست؟ گفت: مولودی را دیدم که در این سرزمین متولد می شود و هلاک ما به دست اوست و به همین زودی مادرش به او باردار می شود نمرود از آن خبر تعجب کرد و گفت: «آیا زنان به او باردار شده اند»؟ گفت: «خیر» و در علم خود یافته بود که آن مولود را به آتش می سوزانند، اما ندانسته بود که خدای تعالی او را نجات خواهد داد فرمود: نمرود زنان را از مردان دور ساخته و زنان را در میان شهر محبوس ساخت تا مردی به زنی دسترسی نداشته باشد اما پدر ابراهیم با زنش مواقعه کرد و آن زن باردار شد و پنداشت که این همان مولود است پس به دنبال زنان قابله که هرچه در رحم ها بود تشخیص می دادند فرستاد و در مادر ابراهیم علیه السلام نگریستند و خدای تعالی آن چه که در رحم بود به پشت چسبانید و قابله ها گفتند ما چیزی در شکم او نمی بینیم و چون مادر ابراهیم علیه السلام او را به دنیا آورد پدرش خواست تا او را به نزد نمرود برد، زنش گفت فرزندت را به نزد نمرود نبر که او را خواهد کشت بگذار او را به یکی از این غارها ببرم و او را آن جا گذارم تا اجلش فرا رسد و تو فرزندت را نکشته باشی» گفت: «ببر» و او فرزند را به غاری برد و به او شیر داد و بر در غار سنگی نهاد و بر گشت و خدای تعالی نیز روزی وی را در انگشت شست او قرار داد و از شست خود شیر می مکید و رشد او در هر روز مانند رشد دیگران در یک هفته و رشد هفتگی او مانند رشد ماهانه دیگران و رشد ماهانه ی وی مانند رشد سالانه ی دیگران بود و در آن جا به اراده خداوندی ماند. سپس روزی مادرش به پدرش گفت: «اگر اجازه می دادی که به سراغ آن کودک بروم و او را ببینم می رفتم پدر گفت «برو» مادر به غار آمد و ناگهان ابراهیم را دید که چشمانش مانند دو چراغ می درخشد، او را گرفت و به سینه ی خود چسبانید و شیرش داد و برگشت و پدرش از حال کودک پرسش کرد و مادر گفت: «او را به خاک سپردم و مدتی به بهانه حاجت بیرون می رفت و خود را به ابراهیم علیه السلام می رسانید و او را در آغوش می کشید و شیر می داد و برمی گشت و چون ابراهیم به راه افتاد، مادرش آمد و همان کارها را کرد اما وقتی خواست برگردد ابراهیم علیه السلام جامه ی او را گرفت، مادر گفت: «چه می خواهی؟ گفت مرا با خود ببر و او گفت بگذار تا از پدرت اجازه بگیرم». و پیوسته ابراهیم علیه السلام در غیبت بود و خود را پنهان می کرد و امرش را مکتوم می کرد تا آن گاه که ظهور کرد و فرمان خدای تعالی را آشکار نمود و خداوند قدرت خود را درباره ی وی نمایان ساخت.
4- امام صادق علیه السلام- هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام روایت می کند که ایشان فرمود: «نمرود جایگاهی داشت که از آن جا بر آتش مسلط بود بعد از سه روز او و آزر به آن جا آمدند تا ابراهیم علیه السلام را ببیند ناگهان دیدند که پیرمردی در باغی سرسبز با او صحبت می.کند نمرود با مشاهده ی این
ص: 429
فَالْتَفَتَ نُمْرُودُ إِلَى آزَرَ، فَقَالَ: يَا آزَرُ مَا أَكْرَمَ ابْنَكَ عَلَى رَبِّهِ قَالَ: ثُمَّ قَالَ نُمْرُودُ لِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام: اخْرُجْ عَنِّى وَ لَا تُسَاكِنى﴾. (1)
5- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: أَصْبَحَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَرَأَى فِي لِحْيَتِهِ شَعْرَةً بَيْضَاءَ فَقَالَ الحمد لله رَبِّ الْعالَمينَ اَلَّذِی بَلَّغَنِی هَذَا اَلْمَبْلَغَ لَمْ أَعْصِ اَللَّهَ طَرْفَهَ عَیْنٍ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هَذِهِ التَّماثيل الَّتى أَنتُمْ لَها عاكِفُونَ﴾ (52)
قوله تعالى: ﴿قالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنا لَهَا عابِدِينَ﴾. (53)
قوله تعالى: ﴿قالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَ آبَاؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ﴾. (54)
قوله تعالى: ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ﴾. (55)
قوله تعالى: ﴿قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَلَى ذالِكُم مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾. (56)
قوله تعالى: ﴿وَ تَاللهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ﴾. (57)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْن مَسْعُودٍ: أَنَّ النبى صلی الله علیه و آله مَرَّ بِقَوْمٍ يَلْعَبُونَ بِالشَّطرنج قَالَ مَا هَذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عاكِفُونَ﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ عَن الصَّادِقِ جَعْفَرَ بْن مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله فِي حَدِيثِ يَذْكُرُ فِيهِ مَا ابْتَلَي إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَتَهُنَّ قَالَ: وَ مِنْهَا الشَّجَاعَةُ وَ قَدْ كَشَفَتِ الْأَيَّامُ عَنْهُ بِدَلَالَةِ قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَ: إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ هَا عَاكِفُونَ * قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ * قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ * قالُوا أَجِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ * قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَلَى ذلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ * وَ تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ * فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلا كَبِيراً هُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ وَ مُقَاوَمَةُ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ الوفا مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ تَمَامُ الشَّجَاعَة﴾. (4)
ص: 430
صحنه به آزرگفت: «ای آزر! چقدر فرزندت برای پروردگارش عزیز است و بعد به ابراهیم علیه السلام گفت: «از من دور شو و در سرزمین من باقی نمان».
5- امام باقر علیه السلام- یک روز صبح ابراهیم علیه السلام بیدار شد و در محاسن خویش یک موی سپید دید، و گفت: «ستایش برای خدایی است که مرا به این جا رساند و من به اندازه ی یک چشم به هم زدن از او سرپیچی نکردم».
آن هنگام که به پدرش [سرپرستش که در آن زمان عمویش آزر بود] و قوم او گفت این مجسمه ها [ی بیروح] چیست که شما همواره آن ها را پرستش می کنید؟ (52)
گفتند: «ما پدران خود را یافتیم که آن ها را عبادت می کنند». (53)
گفت: به یقین شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده اید». (54)
گفتند: آیا مطلب حقی برای ما آورده ای یا ما را به بازی گرفته ای»؟ (55)
گفت: «بلکه [حق آورده ام] پروردگار شما همان پروردگار آسمان ها و زمین است که آن ها را آفریده و من بر این امر از گواهانم. (56)
و به خدا سوگند در غیاب شما نقشه ای برای نابودی بت هایتان می کشم»! (57)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از عبدالله بن مسعود روایت است پیغمبر از کنار قومی که شطرنج بازی می کردند می گذشت فرمود: ﴿ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ﴾.
2- امام صادق علیه السلام- مفصل از امام صادق علیه السلام در حدیثی که در آن از آزمایش هایی که خداوند با کلماتی بر ابراهیم علیه السلام اجرا نمود و او آن را انجام داد یاد کرده است از جمله ی این آزمایش ها شجاعت است که روزگار با این آیه پرده از آن برداشت: ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَمَا عَاكِفُونَ * قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا مَا عَابِدِينَ * قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَ آبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ * قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ * قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ * وَ تَاللهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ * فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا هُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ﴾؛ و دیگری مقاومت یک فرد در برابر هزاران هزار از دشمنان خداست که خود نهایت شجاعت است.
ص: 431
قوله تعالى: ﴿فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إلا كَبيراً هُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ﴾ (58)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حُجْر عَنْ أَبِي عَبْدِ في قول إِبْرَاهِيمَ علیه السلام نَظْرَةٌ فِي النُّجُومِ فَقَالَ إِنِّي العلي سَقِيمٌ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام وَ اللَّهِ مَا كَانَ سَقِيماً وَ مَا كَذَبَ فَلَمَّا تَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ إِلَى عِيدِ لَهُمْ دَخَلَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام إِلَى آلِهَتِهِمْ بِقَدُومٍ فَكَسَرَهَا إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ وَ وَضَعَ الْقَدُومَ فِي عُنُقِهِ فَرَجَعُوا إِلَى آلِهَتِهِمْ فَنَظَرُوا إِلَى مَا صُنِعَ بهَا فَقَالُوا لَا وَ اللَّهِ مَا اجْتَرَأَ عَلَيْهَا وَ لَا كَسَرَهَا إِلَّا الْفَتَى الَّذِي كَانَ يَعِيبُهَا وَ يَبْرَأُ مِنْهَا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُ قِتْلَةً أَعْظَمَ مِنَ النَّارِ فَجُمِعَ لَهُ الْحَطَبُ وَ اسْتَجَادُوهُ حَتَّى إِذَا كَانَ الْيَوْمُ الَّذِي يُحْرَقُ فِيهِ بَرَزَ لَهُ نُمْرُودُ وَ جُنُودُهُ وَ قَدْ بُنِيَ لَهُ بِنَاءُ لِيَنْظُرَ إِلَيْهِ كَيْفَ تَأْخُذُهُ النَّارُ وَ وضِعَ إِبْرَاهِيمَ الفِي مَنْجَنِيقِ وَ قَالَتِ الْأَرْضِ يَا رَبِّ لَيْسَ عَلَى ظَهْرِى أَحَدٌ يَعْبُدُكَ غَيْرَهُ يُحْرَقُ بالنَّارِ قَالَ الرَّبُّ إِنْ دَعَانِي كَفَيْتُهُ﴾. (1)
2- اميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلَى علیه السلام قَالَ: إِنَّ يَهُودِيًا مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ كَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَالزَّبُورَ وَ صُحُفَ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِس فِيهِ أَصْحَابُ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ فِيهِمْ عَلِيٌّ بن أبي طالب علیه السلام... قَالَ لَهُ الْيَهُودِئُ فَهَذَا إِبْرَاهِيمُ علیه السلام جَنَّ أَصْنَامَ قَوْمِهِ غَضَباً لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ قَالَ عَلِيٌّ لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّد قَدْ نَكَسَ عَنِ الْكَعْبَةِ ثَلَاثَمِائَة
وَسِينَ صَنَماً وَ نَفَاهَا عَنْ جَزِيرَة الْعَرَب وَ أَذَلَّ مَنْ عَبَدَهَا بِالسَّيْف﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بآهِتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ﴾. (59)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا رَجَعَ الْمَلِكُ وَ مَنْ مَعَهُ مِنَ الْعِيدِ نَظَرُوا إِلَى الْأَصْنَامِ مُكَسَّرَةً فَقَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآهِتِنَا إِنَّهُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَقَالُوا هَاهُنَا فَتَى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْرَاهِيمَ وَ هُوَ ابْنُ آزَرَ فَجَاءُوا بِهِ إِلَى نُمْرُودَ فَقَالَ نُمْرُودُ لِآزَرَ خُنْتَنِي وَ كَتَمْتَ هَذَا الْوَلَدَ عَنِّى فَقَالَ أَيُّهَا الْمَلِكُ هَذَا
ص: 432
سرانجام با استفاده از یک فرصت مناسب همه ی بت ها- جز بت بزرگشان را قطعه قطعه کرد، شاید سراغ او بیایند. (58)
1- امام صادق علیه السلام- حجر نقل می کند امام صادق علیه السلام درباره ی حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: نگاهی به اختران کرد وگفت: من بیمار .هستم صافات /89 و فرمود: به خدا سوگند بیمار هم نبود و دروغ هم نگفت و چون او را گذاشتند و به سوی مراسم عیدی که داشتند رفتند ابراهیم تبری برداشت و نزد معبودان آن ها رفت و همه را شکست جز بت بزرگ و تبر را به گردن او آویخت و آنان نزد خدایان خویش بازگشتند و دیدند که با آن ها چه شده است. با هم گفتند: «به خدا جرأت این کار را نداشته مگر همان جوانی که آن ها را می نکوهید و از آن ها بیزاری می جست» برای او مجازاتی بدتر از سوختن با آتش نیافتند برای کشتن او هیزم فراوان و خوبی گرد آوردند تا روزی رسید که باید او را می سوزاندند نمرود و اطرافیانش بیرون آمدند و برای او ساختمانی ساختند تا ببینند آتش چگونه ابراهیم را می بلعد و می سوزاند. ابراهیم علیه السلام در منجنیق نهاده شد. زمین گفت پروردگارا بر روی من کسی جز او نیست که تو را بپرستد. آیا به آتش سوخته شود». پروردگار جهان گفت: «اگر از من درخواست کند او را کفایت خواهم کرد».
2- امام علی علیه السلام- امام کاظم علیه السلام از پدرانش از امام حسین علیه السلام روایت کرده است که فرمود: روزی یکی از علمای یهودی اهل شام- که کتب آسمانی تورات و انجیل و زبور و صحف پیامبران را خوانده و بر دلائل و براهین همه آن ها واقف و آگاه بود- به مجلسی وارد شد که در آن گروهی از اصحاب رسول خدا از جمله امام على علیه السلام حضور داشتند ... یهودی گفتک «حضرت ابراهیم علیه السلام از سر غضب برای خدا بت های قوم خود را خرد و نابود کرد. علی علیه السلام فرمود: «همین طور است اما حضرت محمد سیصدو شصت بت را از فراز کعبه فرو ریخت و از جزيرة العرب به دور کرد و هر کس آن ها را می پرستید با شمشیر خود او را خوار و ذلیل کرد».
[هنگامی که منظره ی بتها را دیدند]، گفتند هرکس با خدایان ما چنین کرده به یقین از ستمکاران است». (59)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- وقتی پادشاه بازگشت و بت های شکسته را مشاهده کرد، گفتند: «هرکس با خدایان ما چنین کرده به یقین از ستمکاران است» گفتند در این جا فقط جوانی به نام ابراهیم علیه السلام پسر آزر بوده است آن وقت آزر و ابراهیم و مادرش را به نزد نمرود بردند، نمرود به آزر گفت: «آیا تو به من خیانت کرده ای و این پسر را از من کتمان نمودی؟ او گفت پادشاها این عمل را مادر او مرتکب شده، آن وقت به یادش آمد که مادر ابراهیم علیه السلام به او گفت من می توانم پادشاه را با دلیل و حجت قانع کنم، سپس نمرود به همسر آزر گفت: چه چیز تو را بر آن داشت که امر این پسر را از من كتمان کنی تا وقتی که مرتکب این عمل نسبت به بت های ما شود؟ در این موقع مادر ابراهیم علیه السلام
ص: 433
عَمَلُ أُمِّهِ وَ ذَكَرَتْ أَنَّهَا تَقُومُ بِحُجَّتِهِ فَدَعَا نُمْرُودُ أَمَّ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فَقَالَ لَهَا مَا حَمَلَكِ عَلَى أَنْ كَتَمْتِنِي أَمْرَ هَذَا الْغُلَامِ حَتَّى فَعَلَ بِآلِهَتِنَا مَا فَعَلَ فَقَالَتْ أَيُّهَا الْمَلِكُ نَظَراً مِنِّي لِرَعِيَّتِكَ قَالَ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَتْ رَأَيْتُكَ تَقْتُلُ أَوْلَادَ رَعِيَّتِكَ فَكَانَ يَذْهَبُ النَّسْلُ فَقُلْتُ إِنْ كَانَ هَذَا الَّذِي يَطْلُبُهُ دَفَعْتُهُ إِلَيْهِ لِيَقْتُلَهُ وَ يَكُفَّ عَنْ قَتْلِ أَوْلَادِ النَّاسِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ فَبَقِيَ لَنَا وَلَدْنَا وَ قَدْ ظَفِرْتَ بِهِ فَشَأْنَكَ فَكُفَّ عَنْ أَوْلَادِ النَّاسِ فَصَوَّبَ رَأيَهَا ثُمَّ قَالَ لِإِبْرَاهِيمَ مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآهِتِنَا يَا إِبْرَاهِيمَ قَالَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فَعَلَهُ كَبِيرُهُم هذا فَسْتَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُون﴾. (1)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمَّا الرَّدُّ على عَبَدَةِ الْأَصْنَامِ وَ الْأَوْثَانِ فَقَوْلُهُ تَعَالَى حِكَايَةً عَنْ قَوْلِ إبْرَاهِيمَ علیه السلام في الاحتجاج عَلَى أَبِيهِ يا أَبَتِ وَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَ لَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا وَ قَولُهُ حِينَ كَسَرَ الْأَصْنَامَ فَقَالُوا لَهُ مَنْ كَسَرَهَا وَ مَنْ فَعَلَ هذا بِآهِتِنَا إِنَّهُ مَنَ الظَّالِمِينَ إِلَى قَوْلِهِ فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ وَ لَمَّا جَاءَ قَالُوا لَهُ أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآهِتِنَا يَا إِبْرَاهِيمَ قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْتَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنطِقُونَ فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ يَنْطِقُونَ قالَ أَتَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ وَ اللهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ فَلَمَّا انْقَطَعَتْ حُجَّتُهُمْ قَالُوا حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آهَتَكُمْ إِنْ كُنتُمْ فَاعِلِينَ إِلَى آخِرِ الْقَصَصَ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْرَاهِيمَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالُوا سَمِعْنا فَتَى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إبْرَاهِيمَ﴾ (60)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿أبو أحْمَدَ هَانِي بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَحْمُودِ الْعَبْدِى عَنْ أَبِيهِ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إِلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ قَالَ لَمَّا أَدْخِلْتُ عَلَى الرَّشِيدِ سَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَرَدَّ عَلَيَّ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَر علیه السلام... كَيْفَ قُلْتُمْ إِنَّا ذُرِّيَّةُ النَّبِيِّ وَ النَّبِيُّ لَمْ يُعَقِّبْ وَإِنَّمَا الْعَقِبُ لِلذَّكَرِ لَا لِلْأُنْثَى وَ أَنْتُمْ وُلْدُ الِابْنَةِ وَ لَا يَكُونُ لَهَا عَقِبُ ... فَقُلْتُ تَأْذَنُ لِي فِي الْجَوَابِ قَالَ هَ-اتِ فَقُلْتُ قَوْلُ اللَّ-هِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَ
ص: 434
به سخن آمد و گفت «پادشاها من از روی چاره اندیشی و دوراندیشی نسبت به رعیت تو چنین عملی را انجام دادم، نمرود گفت: «چگونه»؟ مادر ابراهیم گفت: من دیدم که شما اولاد ذکور مردم را می کشید و این امر باعث انقطاع نسل و نابودی نژاد ما می شود با خود گفتم: من فرزند خود را حفظ می کنم اگر او همان کسی باشد که شما در جستجوی او هستید او را به شما می سپارم تا او را بکشید و دست از کشتن سایر فرزندان مردم بردارید و اگر هم این فرزند آن شخص مورد نظر نباشد فرزند ماست و برای ما باقی می ماند به این ترتیب مادر ابراهیم در استدلال بر نمرود غالب شد و به واسطه ی درستی و شایستگی تدبیر و رأی او نمرود دست از نسل کشی برداشت آن گاه به ابراهیم علیه السلام گفت: «چه کسی این عمل را با بت های ما انجام داده است؟ ابراهیم فرمود بلکه بزرگ ایشان، این عمل را انجام داد اگر آن ها سخن می گویند از ایشان بپرسید. (انبیاء/63).
2- امام علی علیه السلام- اما در ردّ بر عبادت کنندگان بت ها و سنگ ها سخن خدای تعالی است که سخن ابراهیم را در استدلال بر پدرش حکایت می کند ای پدر چرا چیزی را می پرستی که نه می شنود و نه می بیند و نه هیچ مشکلی را از تو حل می کند؟ (مریم /42). و سخنش هنگامی که بت ها را شکست و به او گفتند چه کسی این ها را شکست؛ ﴿و مَنْ فَعَلَ هذا بِآهِتِنَا إِنَّهُ مِنَ الظَّالِمِينَ قالُوا سَمِعْنا فَتَى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْرَاهِيمَ فَأْتُوا بِهِ عَلى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ﴾. و هنگامی که آمدند به او گفتند: ﴿أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآهِتِنا يا إِبْرَاهِيمُ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلاءِ يَنْطِقُونَ﴾. گفت: «آیا چیزی را می پرستید که با دست خود می تراشید»؟ با این که خداوند هم شما را آفریده و هم بت هایی که می سازید را (صافات /95-96). پس هنگامی که دلیل رسایی نداشتند؛ گفتند: او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید اگر کاری از شما ساخته است!. (انبیاء /68) ... پس خدای تعالی فرمود: ﴿یا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلَى إِبْرَاهِيم﴾.
[گروهی] گفتند: «شنیدیم جوانی از [مخالفت با] بت ها سخن می گفت که او را ابراهیم می گویند» (60)
1- امام کاظم علیه السلام- از ابو احمد هانی بن محمّد در حدیثی مرفوع نقل شده که امام کاظم علیه السلام فرمود: زمانی که بر هارون وارد شدم سلام کردم و او جوابم را داد گفت: ای موسی بن جعفر! ... چگونه سپس و به چه دلیل می گویید ما نسل و ذریه ی پیامبر صلی الله علیه و آله هستیم حال آن که پیامبر صلی الله علیه و آله از خود نسلی برجای نگذاشت و اولاد ذکور نداشت و نسل ،انسانی از اولاد ذکور است نه اولاد اناث، و شما فرزندان دختر [او] هستید در حالی که دختر نسل ندارد»؟ گفتم: «... اجازه می دهی جواب بدهم»؟ گفت: «جوابت را ارائه بده» گفتم: ... این آیه ی شریفه: هرگاه بعد از علم و دانشی که [درباره ی مسیح] به تو رسیده، [باز] کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند به آن ها بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. (آل عمران/61). و هیچ کس ادعا نکرده است که پیامبر اکرم درهنگام مباهله با نصاری کسی را به جز علی بن ابی طالب
ص: 435
نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ وَ لَمْ يَدَّعِ أَحَدُ أَنَّهُ أَدْخَلَ النبي صلی الله عله و آله تَحْتَ الْكِسَاءِ عِنْدَ مُبَاهَلَة النَّصَارَى إِلَّا على بن ابى طالب علیه السلام فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ علیه السلام وَ الْحُسَيْنَ علیه السلام فَكَانَ تَأْوِيلُ قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ أَبْنَاءَنَا الْحَسَن علیه السلام وَ الْحُسَيْنَ علیه السلام وَ نِسَاءَنَا فَاطِمَةَ وَ أَنْفُسَنا على بن ابى طالب علیه السلام إِنَّ الْعُلَمَاءَ قَدْ أَجْمَعُوا عَلَى أَنَّ جبرئيل قَالَ يَوْمَ أحْدِ يا محمد هَذِهِ لَهِىَ الْمُوَاسَاةُ مِنْ عَلِيٍّ قَالَ لِأَنَّهُ مِنِّى وَأَنَا مِنْهُ فَقَالَ جبرئيل وَأَنَا مِنْكُمَا يَا رَسُولَ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلَى فَكَانَ كَمَا مَدَحَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ خَلِيلَهُ اللَّهِ إِذْ يَقُولُ فَتَى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْرَاهِيمَ: إِنَّا مَعْشَرَ بَنِي عَمَّكَ نَفْتَخِرُ بِقَوْل جبرئيل إِنَّهُ مِنَّا﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن الصّادق علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ أَعْرَابِيَا أَتَى رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَخَرَجَ إِلَيْهِ فِي رِدَاءٍ مُمَشَّقَ فَقَالَ يَا مُحَمَّد لَقَدْ خَرَجْتَ إِلَيَّ كَأَنَّكَ فَتَى فَقَالَ لَا نَعَمْ يَا أَعْرَابِيُّ أَنَا الْفَتَى ابْنُ الْفَتَى أَخُو الْفَتَى فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَمَّا الْفَتَى فَنَعَمْ فَكَيْفَ ابْنُ الْفَتَى وَ أَخُو الْفَتَى فَقَالَ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ قَالُوا سَمِعْنا فَتَى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْرَاهِيمَ فَأَنَا ابْنُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَأَمَّا أخُو الْفَتَى فَإِنَّ مُنَادِياً نَادَى مِنَ السَّمَاءِ يَوْمَ أَحْدِ لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَلَا فَتَى إِنَّا عَلَى علیه السلام فَعَلِيُّ علیه السلام أَخِي وَأَنَا أَخُوهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ﴾. (61)
قوله تعالى: ﴿قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآهِتِنا يَا إِبْراهِيمُ﴾. (62)
قوله تعالى: ﴿قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُمْ هذا فَسْتَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ﴾. (63)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَسَن الصَّيْقَفَل قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِنَّا قَدْ رُوِّينَا عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْل يُوسف علیه السلام أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ فَقَالَ وَالله مَا سَرَقُوا وَ مَا كَذَبَ وَقَالَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْتَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ فَقَالَ وَاللهِ مَا فَعَلُوا وَمَا كَذَبَ قَالَ فَقَالَ أبُو عَبْدِ اللَّهِ مَا عِنْدَكُمْ فِيهَا يَا صَيْقَلُ قَالَ فَقُلْتُ مَا عِنْدَنَا فِيهَا إِنَّا التَسْلِيمُ قَالَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ أَحَبَّ اثْنَيْنِ وَأَبْغَضَ اثْنَيْنِ أَحَبَّ الْخَطَرَ فِيمَا بَيْنَ الصَّفَّيْنِ وَأَحَبَّ الْكَذِبَ فِي الْإِصْلَاحِ وَأَبْغَضَ الْخَطَرَ
ص: 436
و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را به همراه خود و در زیر رداء خود قرار داده اند. پس مراد از آبناءَكُم در این آیه یعنی فرزندانمان همان حسن و حسین حالا می باشد و مراد از نساءنا (یعنی زنانمان) فاطمه و مراد از آنفُسَنا (یعنی خودمان) علی بن ابی طالب علیه السلام است. مضافا به این که همگی علماء اتفاق دارند بر این مطلب که جبرئیل در روز احد که مسلمانان از اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله متفرق شدند و فقط علی بن ابی طالب به دفاع از آن حضرت پرداخت به حضرت رسول یه گفت: «ای محمد این
یه رسول کار علی علیه السلامه نشانه ی جانفشانی واقعی است و رسول خدا فرمود: زیرا او از من است و من از او، و جبرئیل گفت ای رسول خدا و من نیز از شما دو تن هستم. سپس جبرئیل ادامه داد: شمشیر واقعی، ذوالفقار و جوانمرد واقعی علی علیه السلام است و کلمه ای که جبرئیل در مورد علی علیه السلام بکار برد همان گونه بود که خداوند در مورد خلیل خود ابراهیم علیه السلام به کار برد. خداوند می فرماید: ﴿فَتَى يَذْكُرُهُم يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ﴾ ما عموزادگان تو افتخارمان به این است که جبرئیل گفته که: «از ماست».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام صادق علیه السلام از پدرانش روایت فرمود: بادیه نشینی نزد رسول خدا آمد و آن حضرت با ردایی از جنس کتان بر او وارد شد بادیه نشین گفت: ای محمد تو گویی که یک جوان هستی نزد من آمدی آن حضرت فرمود: بله ای بادیه نشین من جوان و فرزند جوان و برادر جوان هستم. او گفت: «ای محمد جوان ،بله اما فرزند و برادر جوان چگونه؟ حضرت فرمود: «آیا کلام خداوند تعالی را نشنیده ای که می گوید: ﴿قالُوا سَمِعْنا فَتَى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْرَاهِيمَ﴾ پس من پسر ابراهیم هستم و اما درباره برادر فتی این که ندا دهنده ای در جنگ احد از آسمان ندا برآورد که هیچ
ا شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانی جز علی نیست پس علی برادر من و من برادر اویم [جمعیت] گفتند: او را در برابر دیدگان مردم بیاورید تا گواهی دهند» (61)
[هنگامی که ابراهیم را حاضر کردند]، گفتند ای ابراهیم تو با خدایان ما چنین کرده ای»؟ (62)
گفت: «بلکه بزرگشان چنین کرده باشد از آن ها بپرسید اگر سخن می گویند». (63)
1- امام صادق علیه السلام- حسن صیقل گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: «ما از امام باقر علیه السلام در مورد این سخن یوسف ای کاروانیان قطعاً شما دزد هستید. (یوسف /70) روایت می کنیم که ایشان فرمود: به خدا قسم نه آن ها سرقت کردند و نه یوسف دروغ گفت و در مورد این گفته ابراهيم علیه السلام ﴿بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ﴾، را نیز روایت می کنیم که ایشان فرمود: «به خدا قسم نه آن ها بت ها این کار را کردند و نه ابراهیم دروغ گفت». امام صادق علیه السلام فرمود: «ای صیقل! نظرتان راجع به آن چیست»؟ جواب دادم: «ما نظری جز پذیرش آن نداریم ایشان ادامه داد و فرمود همانا خداوند دو چیز را دوست دارد و از دو چیز بدش می آید؛ دو امر دوست داشتنی خداوند خطر در بین دو صف جنگ و دروغ به قصد اصلاح می باشد
ص: 437
فِي الطُّرُقَاتِ وَ أَبْغَضَ الْكَذِبَ فِي غَيْرِ الْإِصْلَاحَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام إِنَّمَا قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا إِرَادَةَ الإِصْلَاحِ وَ دَلَالَةَ عَلَى أَنَّهُمْ لَا يَفْعَلُونَ وَ قَالَ يُوسُف الله إِرَادَةَ الْإِصْلَاحِ﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَطَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم لَا كَذَبَ عَلَى مُصْلِحِ ثُمَّ تَلَا أَيتها العِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ ثُمَّ قَالَ وَالله مَا سَرَقُوا وَ مَا كَذَبَ ثم تلا بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَسْتَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ ثُمَّ قَالَ وَالله مَا فَعَلُوهُ وَمَا كَذَبَ﴾. (2)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي بصير قَالَ: قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرَ علیه السلام وَ أَنَا عِنْدَهُ إِنَّ سَالِمِ بْنِ أَبِي حَفْصَةَ وَأَصْحَابَهُ يَرُدُّونَ عَنكَ أَنَّكَ تَكَلَّمُ عَلى سَبْعِينَ وَجْهَا لَكَ مِنْهَا الْمَخْرج فَقَالَ مَا يُرِيدُ سَالِمُ مِنِّي أَ يُرِيدُ أَنْ أجيء بالملائكة وَ اللَّهِ مَا جَاءَتْ بِهَذَا النَّبيُّونَ وَلَقَدْ قَالَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام إِنِّي سَقِيمٌ وَ مَا كَانَ سَقِيماً وَ مَا كَذَبَ وَ لَقَدْ قَالَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا وَ مَا فَعَلَهُ وَمَا كَذَبَ وَلَقَدْ قَالَ يُوسُفُ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ وَ اللَّهِ مَا كَانُوا سَارِقِينَ وَ مَا كَذَب﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْتَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ فَقَالَ الصَّادِقِ علیه السلام وَ اللَّهِ مَا فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ وَمَا كَذَبَ إِبْرَاهِيمَ الفَقِيلَ فَكَيْفَ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا إِنْ نَطَقَ وَ إِنْ لَمْ يَنْطِقُ فَلَمْ يَفْعَلْ كَبِيرُهُمْ هَذَا شَيْئاً﴾. (4)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ اللَّهِ مَا كَذَبَ مُتَعَمِّداً قَطُّ إِلَّا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ كُلُهُنَّ يُجَادِلُ بِهِنَّ عَنْ دِينِهِ قَوْلَهُ إِنِّي سَقِيمٌ وَ إِنَّمَا تَمَارَضَ عَلَيْهِمْ لِأَنَّ الْقَوْمَ خَرَجُوا مِنْ قَرْيَتَهُمْ لِعِيدِهِمْ وَتَخَلَّفَ هُوَ لِيَفْعَلَ بِآلِهَتِهِمْ مَا فَعَلَ وَ قَوْلُهُ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ وَ قَوْلُهُ لِسَارَةَ إِنَّهَا أُخْتِى لِجَبَّارٍ مِنَ الْجَبَابِرَة لَمَّا أَرَادَ أَخْذَهَا﴾. (5)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الْكَلَامُ ثَلَاثَةُ صِدْقُ وَ كَذِبُ وَ إِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ﴾. (64)
ص: 438
و از خطر کردن در راه ها و دروغ گفتن برای هدفی جز ایجاد اصلاح بدش می آید. همانا ابراهیم علیه السلام وقتی گفت: بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ این حرف را به منظور اصلاح و نشان دادن این که آنان (بت ها) قادر به انجام چنین کاری نیستند، گفته است و همچنین یوسف نیز قصد اصلاح داشته است».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- عطاء از امام صادق علیه السلام روایت می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «انسانی که به قصد اصلاح دروغ گفته، مرتکب آن نشده است. سپس این آیه را تلاوت کرد: ﴿بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ﴾. به خدا قسم آن ها (بت ها) این کار را انجام ندادند و ابراهیم علیه السلام نیز دروغ نگفته است.
3- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید من نزد امام باقر علیه السلام بودم که به ایشان عرض شد: سالم بن ابی حفصه و یارانش از غلات مخالف امام علیه السلام بودند از تو گزارش می دهی که تو سخنی می گویی که هفتاد توجیه دارد و از هر راهی می توانی خود را از مسئولیت رها سازی». امام علیه السلام فرمود: «سالم» از من چه توقعی دارد؟ می خواهد فرشته ها را در برابر او رژه دهم؟ به خدا که پیغمبران نیز چنین چیزی را نیاورده اند ابراهیم فرمود: من بیمارم و با شما به مراسم جشن [نمی آیم] (صافات/89). در حالی که بیمار نبود و دروغ هم نگفت و همچنین ابراهیم علیه السلام می فرماید: ﴿بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا﴾، در حالی که بزرگشان این کار را نکرده بود و او هم دروغ نگفته، و يوسف علیه السلام نیز فرمود: ای کاروانیان قطعاً شما دزد هستید (یوسف/70) و به خدا سوگند نه ایشان سارق بودند و نه او دروغ گفته بود.
4- امام صادق علیه السلام- فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ امام صادق علیه السلام در این مورد فرمود: «به خدا قسم، نه این کار را بت بزرگ انجام داده بود و نه ابراهیم دروغ گفته بود سؤال شد: «چطور ممکن است؟ ایشان فرمود: «ابراهیم علیه السلام فرمود که این کار را بت بزرگ انجام داده است»؛ اگر حرف بزند و اگر حرف نزند او هیچ کاری را انجام نداده است».
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابراهیم علیه السلام هرگز عمداً دروغ نگفت مگر سه بار که با همه ی آن سه بار از دین خود حمایت می کرد؛ یکی در این سخنش من بیمارم و با شما به مراسم جشن نمی آیم. (صافات/89). تظاهر به بیماری کرد؛ چون مردم به خاطر عیدشان از شهر بیرون رفتند و او ماند تا با خدایانشان انجام بدهد آن چه انجام داد و آن ها را قطعه قطعه کرد و دوّمی در این سخنش بَلْ فَعَلَهُ هم و سومی در این سخنش در مورد ساره که گفت: او خواهر من است و این سخن را به ستمگری از ستمگران گفت که می خواست او را [از ابراهیم علیه السلام] بگیرد.
6- امام صادق علیه السلام- سخن بر سه گونه است راست دروغ و یا اصلاح بین مردم.
آن ها به [وجدان] خویش بازگشتند و [به خود] گفتند: «حقا که شما ستمکارید». (64)
ص: 439
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤْسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤلاءِ يَنْطِقُونَ﴾ (65)
قوله تعالى: ﴿قالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ الله ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ﴾ (66)
قوله تعالى: ﴿أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾ (67)
قوله تعالى: ﴿قالُوا حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا اهْتَكُمْ إِنْ كُنتُمْ فَاعِلِينَ﴾ (68)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَاسْتَشَارَ نُمْرُودُ قَوْمَهُ فِي إِبْرَاهِيمَ علیه السلام [ف] قَالُوا لَهُ حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلهتَكُمْ إِنْ كُنتُمْ فَاعِلِينَ فَقَالَ الصَّادِقِ علیه السلام كَانَ فِرْعَوْنُ إِبْرَاهِيمَ وَأَصْحَابُهُ لِغَيْرِ رِشْدَةٍ فَإِنَّهُمْ قَالُوا لِنُمْرُودَ حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آهَنكُمْ إِنْ كُنتُمْ فَاعِلِينَ وَ كَانَ فِرْعَوْنُ مُوسَى علیه السلام وَأَصْحَابُهُ لِرَشَدَة فَإِنَّهُ لَمَّا اسْتَشَارَ أَصْحَابَهُ فِي مُوسَى علیه السلام قَالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِي المَدائِنِ حَاشِرِينَ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ فَحَبَسَ إِبْرَاهِيمَ وَ جَمَعَ لَهُ الْحَطَبَ حَتَّى إِذَا كَانَ الْيَوْمُ الَّذِي أَلْقَى فِيهِ نُمْرُودُ إبْرَاهِيمَ علیه السلام فِي النَّارِ بَرَزَ نُمْرُودُ وَجُنُودُهُ وَ قَدْ كَانَ بُنِي لِنُمْرُودَ بنَاءُ يَنْظُرُ مِنْهُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ الله كَيْفَ تَأْخُذُهُ النَّارُ فَجَاءَ إِبْلِيسُ وَ اتَّخَذَ لَهُمُ الْمَنْجَنِيقَ لِأَنَّهُ لَمْ يَقْدِرُ أَحَدُ أَنْ يَتَقَارَبَ مِنَ النَّارِ وَ كَانَ الطَّائِرُ إِذَا مَرَّ فِي الْهَوَاءِ يَحْتَرِقُ فَوُضِعَ إِبْرَاهِيمَ فِي الْمَنْجَنِيقِ وَ جَاءَ أَبُوهُ فَلَطَمَهُ لَطْمَةً وَ قَالَ لَهُ ارْجِعْ عَمَّا أَنْتَ عَلَيْهِ وَ أَنْزَلَ الرَّبُّ (مَلَائِكَتَهُ) إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا وَلَمْ يَبْقَ شَيْءٌ إِنَّا طَلَبَ إِلَى رَبِّهِ وَ قَالَتِ الْأَرْضُ يَا رَبِّ لَيْسَ عَلَى ظَهْرى أَحَدٌ يَعْبُدُكَ غَيْرُهُ فَيُحْرَقُ وَ قَالَتِ الملائكة يَا رَبِّ خَلِيلُكَ إِبْرَاهِيمَ يُحْرَقُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَمَا إِنَّهُ إِنْ دَعَانِي كَفَيْتُهُ وَ قَالَ جبرئيل يَا رَبِّ خَلِيلُكَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام لَيْسَ فِي الْأَرْضِ أَحَدُ يَعْبُدُكَ غَيْرُهُ سَلَّطْتَ عَلَيْهِ عَدُوَّهُ يُحْرِقُهُ بِالنَّارِ فَقَالَ اسْكُتْ إِنَّمَا يَقُولُ هَذَا عَبْدُ مِثْلُكَ يَخَافُ الْفَوْتَ هُوَ عَبْدِى أَخُذُهُ إِذَا شِئْتُ فَإِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ فَدَعَا إِبْرَاهِيمَ علیه السلام رَبَّهُ بِسُورَة الْإِخْلَاص يَا اللَّهُ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ لَرْيَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ نَجِّنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ قَالَ فَالْتَقَى مَعَهُ جبرئيل فِي الْهَوَاءِ وَ قَدْ وُضِعَ فِي الْمَنْجَنِيقِ فَقَالَ يَا إِبْرَاهِيمَ علیه السلام هَلْ لَكَ إِلَيَّ مِنْ حَاجَة فَقَالَ إِبْرَاهِيمَا أَمَّا إِلَيْكَ فَلَا وَأَمَّا إِلَى
ص: 440
سپس بر سرهایشان واژگونه شدند و حکم وجدان را به کلی فراموش کردند و گفتند تو می دانی که این ها سخن نمی گویند (65)
[ابراهیم] گفت: آیا جز خدا چیزی را می پرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد و نه زیانی به شما می رساند؟! (66)
اف بر شما و بر آن چه جز خدا می پرستید! آیا نمی اندیشید»؟ (67)
گفتند: «او را بسوزانید و معبودهای خود را یاری کنید اگر کاری از شما ساخته است». (68)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- آن وقت نمرود با قوم خود درباره ی ابراهیم مشورت کرد و آن ها گفتند: ﴿قَالُوا لَهُ حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلِتَكُمْ إِنْ كُنتُم فاعِلِينَ﴾ در این رابطه امام صادق علیه السلام فرمود: همانا مشاوران نمرود در مورد ابراهیم افراد نادان و گمراهی بودند چون به نمرود گفتند حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آهَنكُمْ إِنْ كُنتُم فاعِلِينَ. اما مشاوران فرعون در مورد موسی افرادی دانا و هدایت یافته بودند، چون به فرعون گفتند: موسی و برادرش را رها کن و مردانی را به سوی شهرها بفرست تا همه ی ساحران دانا را گرد آورند. (اعراف/111-112) آن ها ابراهیم علیه السلام را حبس کردند و هیزم بسیاری جمع آوری نمودند، تا روزی که قرار بود ابراهیم را در آتش بیفکنند فرا رسید نمرود و سپاهیانش حاضر شدند و نمرود در برج بلندی به این مراسم نگاه می کرد تا ببیند چگونه ابراهیم در آتش می افتد و چون حرارت آن آتش بسیار زیاد بود هیچ کس نمی توانست به اطرافش نزدیک شود و هر پرنده ای از فاصله ی یک فرسخی آن آتش می گرفت و آن ها نمی دانستند چگونه ابراهیم را در آتش بیاندازند، ابلیس به نزدشان آمد و به آن ها تعلیم داد که او را در منجنیق قرار دهند و در آتش بیفکنند، وقتی ابراهیم علیه السلام را در منجنیق نهادند پدرش به نزد او آمد و سیلی به گونه ی او نواخت و گفت: «از عقیده ای که داری باز گرد و در آن حال هیچ چیز نبود که مانع این امر ،شود جز دعای او به درگاه پروردگارش، در این هنگام زمین عرضه داشت: پروردگارا بر روی زمین هیچکس جز ابراهیم تو را پرستش نمی کند و تو اجازه می دهی که او در آتش بسوزد؟ و ملائکه نیز گفتند پروردگارا ابراهیم علیه السلام خلیل توست که اینک او را می سوزانند خداوند عزوجل فرمود: «اگر او از من درخواست نجات کند، من او را کفایت می کنم و جبرئیل گفت: پروردگارا اینک این خلیل توست که غیر از او هیچ کس در روی زمین تو را عبادت نمی کند، آیا دشمن او را بر او مسلط می سازی تا او را به آتش بسوزانند»؟ خداوند خطاب کرد: ساکت باش تو که مانند او بنده ای از بندگانم هستی از فوت او بیمناکی، لیکن من پروردگار اویم و هر زمان که اراده کنم او را نجات می دهم و اگر به درگاه من دعا کند او را اجابت می کنم آن وقت ابراهیم علیه السلام پروردگارش را با سوره اخلاص ندا کرد و عرضه داشت: ای خدا ای یگانه ای بی همتا، ای بی نیاز مطلق ای آن که نه زاییده ای و نه زاده شده ای و ای آن که هیچ کس مانند تو نیست، مرا به رحمت خود از آتش نجات بده وقتی منجنیق پرتاب شد، جبرئیل، ابراهیم را در هوا ملاقات کرد و گفت: «ای ابراهیم ، آیا درخواستی نداری؟ ابراهیم گفت: به شخص تو خیر، ولی به درگاه
ص: 441
رَبِّ الْعَالَمِينَ فَنَعَمْ فَدَفَعَ إِلَيْهِ خَاتَمَا عَلَيْهِ مَكْتُوبُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ الْجَاتُ ظَهْرِى إِلَى اللَّهِ وَأَسْنَدْتُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ وَ فَوَّضْتُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى النَّارِ كُونِي بَرْداً فَاضْطَرَبَتْ أَسْنَانُ إِبْرَاهِيمَ مِنَ الْبَرْدِ حَتَّى قَالَ وَ سَلاماً عَلى إِبْرَاهِيمَ اللةِ وَانْحَطَّ جبرئيل وَ جَلَسَ مَعَهُ يُحَدِّثُهُ فِي النَّارِ وَ نَظَرَ إِلَيْهِ نُمْرُودُ فَقَالَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَا فَلْيَتَّخِذْ مِثْلَ إِلَهِ إِبْرَاهِيمَ فَقَالَ عَظِيمُ مِنْ عُظَمَاءِ أَصْحَابِ نُمْرُودَ إِنِّي عَزَمْتُ عَلَى النَّارِ أَنْ لَا تُحْرِقَهُ فَخَرَجَ عَمُودُ مِنَ النَّارِ نَحْوَ الرَّجُل فَأَحْرَقَهُ وَ نَظَرَ نُمْرُودُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ فِي رَوْضَة خَضْرَاءَ فِي النَّارِ مَعَ شَيْخِ يُحَدِّثُهُ فَقَالَ لِآزَرَ يَا آزَرُ مَا أَكْرَمَ ابْنَكَ عَلَى رَبِّهِ قَالَ وَ كَانَ الْوَزَغُ يَنْفُخُ فِي نَارِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ كَانَ الضّفْدِعُ يَذْهَبُ بِالْمَاءِ لِيُطْفِئَ بِهِ النَّارَ قَالَ وَ لَمَّا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِلنَّارِ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً لَمْ تَعْمَلِ النَّارُ فِي الدُّنْيَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَهَى عَنْ قَتْلِ سِتَّةِ النَّحْلَةِ وَالنَّمْلَةِ وَالضّفْدِعِ وَالصُّرَدِ وَ الْهُدْهُدِ وَ الْخُطَّاف ... وَأَمَّا الضَّفْدِعْ فَإِنَّهُ لَمَّا أَضْرَمَتِ النَّارُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ اللَّهِ شَكَتْ هَوَامُ الْأَرْضِ إلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ واستأذنته أَنْ نَصْبَ عَلَيْهَا الْمَاء فَلَمْ يَأذن اللهُ عَزَّوَجَلَّ لِشَيْءٍ مِنْهَا إِنَّا الضَّفْدِعَ اسْتَأْذَنَتْهُ فَاحْتَرَقَ مِنْهُ الثَّلُثَانُ وَ بَقِيَ مِنْهُ الثَّلث﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ﴾. (69)
* كلياتها
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَوْمُ الْجُمُعَةِ يَوْمُ قَالَ اللهُ لِلنَّارِ كُونِ بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْرَاهِيمَ﴾. (3)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْحُسَيْنُ بْنُ عَلَى علیه السلام قَالَ: قَامَ رَجُلُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي الْجَامِعِ بالْكُوفَةِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنِي عَنْ يَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَ التَّطَّيْرِ مِنْهُ وَتَقْلِهِ وَأَيُّ أَرْبَعَاءَ هُوَ فَقَالَ الله آخِرُ أَرْبعَاءَ فِي الشَّهْرِ وَ هُوَ الْمَحَاقُ وَ فِيهِ قَتَلَ قَابِيلُ هَابِيلَ علیه السلام أَخَاهُ وَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ أُلْقِيَ إِبْرَاهِيمُ فِي النَّارِ وَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَضَعُوا الْمَنْجَنِيقِ﴾. (4)
ص: 442
پروردگارم، آری». آن وقت جبرئیل به او انگشتری داد که بر آن نقش بسته بود: خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد پیامبر صلی الله علیه و آله- خداست و من او را پشت و پناه خود قرار می دهم و به او تکیه می کنم و امر خود را به او وامی گذارم در این هنگام خداوند به آتش فرمان داد: «یا نارُ كُونِي بَرْداً». آن وقت از شدت سرما دندان های ابراهیم به هم می خورد تا آن که فرمود: «وَ سَلاماً» آن گاه آتش بر ابراهیم ا سرد سلامت شد و ابراهیم خود را میان گلستانی مشاهده کرد و جبرئیل نازل شد و با او در میان آن باغ گفتگو می کرد در حالی که اطرافشان پر از آتش بود نمرود از بلندای برج به ابراهیم علیه السلام نظر کرد و گفت: «هر کس می خواهد خدایی انتخاب کند باید خدایی همچون ابراهیم علیه السلام برگزیند» در این هنگام فردی از بزرگان و اطرافیان نمرود گفت: من به جانب آتش می روم تا ببینم چه شده که آتش نمی سوزاند ناگهان شراره ای از آتش بر پیکر او فرود آمد و او را سوزاند لیکن نمرود مشاهده می کرد که ابراهیم علیه السلام در میان گلستانی با پیرمردی در حال گفتگوست آن وقت نمرود به آزر گفت: «چقدر پسرت در نزد پروردگارش محترم و گرامی است». گفته شده که در آن روز وزغ در آتش ابراهیم علیه السلام می دمید و قورباغه با خود آب می آورد تا آتش را خاموش کند و گفته شده در اثر آن فرمان تکوینی خداوند که به آتش فرمود: كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً، آتش تا سه روز از عمل سوزاندن ساقط شده بود.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا از کشتن شش جانور غدقن کرد؛ زنبور عسل، مورچه، قورباغه، جغد، هدهد و پرستو ... امّا قورباغه چون آتش برا برای ابراهیم افروختند همه ی خزنده های زمین به خدای عزوجل نالیدند و اجازه خواستند که آب بر آن بریزند و خدای عزوجل به هیچ کدام اجازه نداد جز قورباغه و دوسوم آن ها سوختند و یک سومش ماندند.
[سرانجام او را به آتش افکندند ولی ما] گفتیم ای آتش بر ابراهیم سرد و سالم باش». (69)
* کلیات
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- روز جمعه روزیست که خداوند گفته است: ﴿یا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ﴾.
2- امام علی علیه السلام- از امام حسین روایت است که مرد شامی در مسجد جامع کوفه از امیرالمؤمنین پرسید یا امیرالمؤمنین! مرا آگاه فرما که چرا روز چهارشنبه به فال بد گرفته می شود و آن را روز سنگینی می دانند و مقصود کدام چهارشنبه است؟ فرمود: چهارشنبه آخر ماه که محاق می باشد شب ها ماه پیدا نباشد و در چنین روزی قابیل برادر خود هابیل را کشت و روز چهارشنبه ابراهیم در آتش افکنده شد و در روز چهارشنبه منجنیق را نصب کردند».
ص: 443
3- الصّادق علیه السلام- ﴿حَتَّى إِذَا كَانَ الْيَوْمُ الَّذِي يُحْرَقُ فِيهِ بَرَزَ لَهُ نُمْرُودُ وَ جُنُودُهُ وَ قَدْ بُنِيَ لَهُ بِنَاءُ لِيَنْظُرَ إِلَيْهِ كَيْفَ تَأْخُذُهُ النَّارُ وَ وُضِعَ إِبْرَاهِيمَ فِي مَنْجَنِيقِ وَ قَالَتِ الْأَرْضُ يَا رَبِّ لَيْسَ عَلَى ظَهْرِى أَحَدُ يَعْبُدُكَ غَيْرُهُ يُحْرَقُ بِالنَّارِ قَالَ الرَّبُّ إِنْ دَعَانِي كَفَيْتُهُ﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ الزُّهْرِيُّ مُعَنْعَنا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى قُلْنَا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْرَاهِيمَ قَالَ إِنَّ أَوَّلَ مَنْجَنِيقٍ عُمِلَ فِي الدُّنْيَا مَنْجَنِيقُ عُمِلَ لِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام بسُور الْكُوفَة فِي نَهَرٍ يُقَالُ لَهَا كُوثَى وَ فِي قَرْيَة يُقَالُ لَهَا قَنْطَانَا قَالَ عَمِلَ إِبْلِيسُ الْمَنْجَنِيقَ وَ أَجْلِسَ فِيهِ إِبْرَاهِيمَ وَأَرَادُوا أَنْ يَرْمُوا بِهِ فِي نَارِهَا أَتَاهُ جبرئيل اللهِ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا إِبْرَاهِيمَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ أَ لَكَ حَاجَةً قَالَ مَا لِي إِلَيْكَ حَاجَةُ بَعْدَهَا قَالَ اللهُ تَعَالَى قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْرَاهِيمَ﴾. (2)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا أُلْقِيَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فِي النَّارِ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهَا وَعِزَّتِي وَ جَلَالِي لَئِنْ آذَيْتِهِ لَأَعَذِّبَنَّكِ وَ قَالَ لَمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ مَا انْتَفَعَ أَحَدُ بِهَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ مَا سَخُنَتْ مَاؤُهُمْ﴾. (3)
6- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا قَالَ اللَّهُ لِلنَّارِ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً لَمْ تَعْمَلِ النَّارُ فِي الدُّنْيَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ﴾. (4)
7- الرّضا علیه السلام- ﴿لَمَّا وُضِعَ فِي كِفَّةِ الْمَنْجَنِيقِ غَضِبَ جَبْرَئِيلُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ مَا يُغْضِبُكَ يَا جَبْرَئِيلُ قَالَ يَا رَبِّ خَلِيلُكَ لَيْسَ مَنْ يَعْبُدُكَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ غَيْرُهُ سَلَّطَتَ عَلَيْهِ عَدُوكَ وَ عَدُوَّهُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ اسْكُتْ إِنَّمَا يَعْجَلُ الْعَبْدُ الَّذِي يَخَافُ الْفَوْتَ مِثْلُكَ فَأَمَّا أَنَا فَإِنَّهُ عَبْدِى أَخُذُهُ إِذَا شِئْتُ قَالَ فَطَابَتْ نَفْسُ جَبْرَئِيلَ فَالْتَفَتَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فَقَالَ هَلْ لَكَ مِنْ حَاجَة فَقَالَ أَمَّا إِلَيْكَ فَلَا فَأَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عِنْدَهَا خَاتَمَا فِيهِ سِتَّةُ أَحْرُفِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَوَّضْتُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ أَسْنَدْتُ ظَهْرِي إِلَى اللَّهِ حَسْبِيَ اللَّهُ فَأَوْحَى اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَيْهِ أَنْ تَحْتَمْ بِهَذَا الْخَاتَمِ فَإِنِّي أَجْعَلُ النَّارَ عَلَيْكَ بَرْداً وَ سلاماً﴾. (5)
ص: 444
3- امام صادق علیه السلام- تا این که روز سوزاندن فرا رسید در آن هنگام نمرود که برایش بنایی برپا کرده بودند تا منظره ی آتش گرفتن ابراهیم را ببیند به همراه سربازانش وارد شد. ابراهیم علیه السلام را در منجنیق گذاشتند و زمین گفت: «پروردگارا جز او کسی بر پشت (روی) من نیست تا تو را عبادتکند آیا باید در آتش بسوزد؟ خداوند فرمود: هرگاه مرا بخواند من او را کفایت می کنم.
4- امام صادق علیه السلام- معنعنا از امام صادق علیه السلامدرباره ی سخن خدای تعالى: ﴿قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ﴾، نقل می کند که فرمود: «اولین منجنیقی که در دنیا ساخته شد منجنیقی است که برای ابراهیم علیه السلام بر دیوار کوفه در رودخانه هایی که به آن «کوثی گفته می شود و در روستایی به نام «قنطانا» ساخته شد ابلیس منجنیق را ساخت و ابراهیم در آن نشانده شد و خواستند که او را در آتش پرتاب کنند جبرئیل آمد و گفت سلام و رحمت خدا و برکت های او بر تو ای ابراهیم آیا حاجتی داری؟ فرمود: من بعد از آن حاجتی به تو ندارم». خدای تعالی فرمود: ﴿قُلنا یا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ﴾.
5- امام صادق علیه السلام- زمانی که حضرت ابراهیم علیه السلام را نمرودیان در آتش انداختند، خدای عزوجل به آتش وحی فرمود اگر به ابراهیم اذیتی برسانی به عزت و جلال خودم قسم تو را عذاب می نمایم. چون حق تعالی وحی فرمود: ﴿یا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْرَاهِيمَ﴾، تا سه روز آتش هیچ گرمی و حرارت نداشت به طوری که آبی به سبب آتش گرم نمی شد.
6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- هنگامی که خداوند آیه ﴿كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً﴾ را نازل فرمود، آتش به مدت سه روز به سردی گراییده بود.
7- امام رضا علیه السلام- چون حضرت ابراهیم را در منجنیق نهادند جبرئیل غضب کرد. از جانب خدا وحی شد برای چه خشمگینی؟ عرض کرد: پروردگارا دوست تو که در همه ی روی زمین غیر از او کسی عبادت تو نمی کند زیردست دشمن تو و دشمن خود واقع شده است». جواب آمد: خاموش باش بنده ای چون تو ترس دارد که فرصت از دست برود اما من هر وقت بخواهم نجاتش می دهم» جبرئیل شادمان شد سپس رو کرد به ابراهیم و گفت: «حاجتی داری»؟ فرمود: آری، اما نه از تو آن گاه خداوند انگشتری برای او فرستاد که شش کلمه در آن نوشته بود؛ ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله فَوَّضْتُ أَمْرِي إِلَى اللَّهُ أَسْنَدْتُ ظَهْرِي إلى الله﴾؛ کار خود به خدا واگذار کردم خدا مرا بس است وحی شد این انگشتر را در دست کن که من آتش را برای تو سرد و سلامت خواهم کرد».
ص: 445
8- الصّادق علیه السلام- عَنْ مُفَضَّل بْن عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ أَ تَدْرِي مَا كَانَ قَمِيصُ يُوسُفَ قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَمَّا أُوقِدَتْ لَهُ النَّارُ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ علیه السلام بِتَوْبِ مِنْ ثِيَابِ الْجَنَّةَ فَأَلْبَسَهُ إِيَّاهُ فَلَمْ يَصْرَهُ مَعَهُ مَعَهُ حَرَ وَ لَا بَرْدُ﴾. (1)
9- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِن نُمْرُودَ الْجَبَّارَ لَمَّا أَلْقَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فِى النَّارِ نَزَلَ إِلَيْهِ جَبْرَئِيلُ بِقَمِيصِ مِنَ الْجَنَّة وَطِنْفِسَة مِنَ الْجَنَّة فَأَلْبَسَهُ الْقَمِيصَ وَأَقْعَدَهُ عَلَى الطَّنْفِسَة وَقَعَدَ مَعَهُ يُحَدِّثُهُ﴾. (2)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَا لَمَّا كَسَرَ أَصْنَامَ نُمْرُودَ أَمَرَ بِهِ نُمْرُودُ فَأُوثِقَ وَ عَمِلَ لَهُ خَيْراً لَهُ فِيهِ الْحَطَبَ وَ أَلْهَبَ فِيهِ النَّارَ ثُمَّ قَذَفَ إِبْرَاهِيمَ الله فِي النَّارِ لِتُحْرِقَهُ ثُمَّ اعْتَزِلُوهَا حَتَّى حَمَدَتِ النَّارُ ثُمَّ أَشْرَفُوا عَلَى الْخَيْرِ فَإِذَا هُمْ بِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام سَلِيماً مُطْلَقَا مِنْ وَثَاقِهِ فَأَخْبِرَ نُمْرُودُ خَبَرَهُ فَأَمَرَهُمْ أَنْ يَنْفُوا إِبْرَاهِيمَ مِنْ بِلَادِهِ وَ أَنْ يَمْنَعُوهُ مِنَ الْخُرُوجِ بِمَاشِيَتِهِ وَ مَالِهِ فَحَاجَهُمْ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام عِنْدَ ذَلِكَ فَقَالَ إِنْ أَخَذْتُمْ مَاشِيَتِى وَ مَالِى فَإِنَّ حَتَّى عَلَيْكُمْ أَنْ تَرُدُّوا عَلَيَّ مَا ذَهَبَ مِنْ عُمُرِي فِي بِلَادِكُمْ وَ اخْتَصَمُوا إِلَى قَاضِي نُمْرُودَ فَقَضَى عَلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام أَنْ يُسَلَّمَ إِلَيْهِمْ جَمِيعَ مَا أَصَابَ فِي بِلَادِهِمْ وَ قَضَى عَلَى أَصْحَابِ نُمْرُودَ أَنْ يَرُدُّوا عَلَى إِبْرَاهِيمَ مَا ذَهَبَ مِنْ عُمُرِهِ فِي بِلَادِهِمْ فَأَخْبِرَ بِذَلِكَ نُمْرُودُ فَأَمَرَهُمْ أَنْ يُخَلُّوا سَبِيلَهُ وَ سَبِيلَ مَاشِيَتِهِ وَ مَالِهِ وَ أَنْ يُخْرِجُوهُ وَ قَالَ إِنَّهُ إِنْ بَقِيَ فِي بِلَادِكُمْ أَفْسَدَ دِينَكُمْ وَأَضَرَّ بِآلِهَتِكُم﴾. (3)
11- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْحُسَيْنِ بْن عَلَى علیه السلام قَالَ: إِنَّ يَهُودِيًا مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَأَحْبَارِهِمْ كَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَصَحْفَ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِس فِيهِ أَصْحَابُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ فِيهِمْ عَلَى بْن أَبِي طَالِب علیه السلام... قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَإِنَّ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام قَدْ أَسْلَمَهُ قَوْمُهُ إِلَى الْحَريق فَصَبَرَ فَجَعَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ بَرْداً وَ سَلاماً فَهَلْ فَعَلَ بِمُحَمَّد صلی الله علیه و آله شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ قَالَ لَهُ عَلَى علیه السلام لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّدٌ لَمَّا نَزَلَ بِخَيْبَرَ سَمَّتْهُ الْخَيْبَرِيَّةُ فَصَيَّرَ اللَّهُ السَّمَ فِي جَوْفِهِ بَرْداً وَ سَلَاماً إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِهِ فَالسَّمُّ يُحْرِقُ إِذَا اسْتَقَر﴾. (4)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿إِسْمَاعِيلُ بْن الْفَضلِ الْهَاشِمِيُّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ علیه السلام عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ * لَمَّا رَأَى حِبَالَهُمْ وَعَصِيَّهُمْ كَيْفَ أَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً وَلَمْ يُوجِسْهَا إبْرَاهِيمُ علیه السلام حِينَ وُضِعَ فِي الْمَنْجَنِيقِ وَ قُذِفَ بِهِ فِى النَّارِ فَقَالَ إِنْ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام حِينَ وُضِعَ فِي الْمَنْجَنِيقِ كَانَ مُسْتَئِداً إِلَى مَا فِي صُلْبِهِ مِنْ أَنْوَارٍ حُجَجِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَمْ يَكُنْ مُوسَى علیه السلام كَذَلِكَ فَلِهَذَا أَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً وَلَمْ يُوجسْهَا إِبْرَاهِيمُ﴾. (5)
ص: 446
8- امام صادق علیه السلام- مفصل گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «آیا می دانی پیراهن یوسف علیه السلام چیست؟ گفتم «نه» فرمود: «وقتی آتش برای ابراهیم بر افروخته شد، جبرئیل با پیراهنی به سوی او نازل شد و آن را به او پوشاند؛ در نتیجه با وجود آن گرما و سرمایی آسیب نرساند».
9- پیامبر صلی الله علیه و آله- زمانی که ابراهیم در آتش افکنده شد جبرئیل با پیراهنی بهشتی نازل شد و زیر اندازی از بهشت برای ابراهیم آورد و آن لباس را بر تن او پوشاند و او را بر فرش بهشتی نشانید و همراه او در آتش نشست و مشغول گفتگو شد.
10- امام صادق علیه السلام- چون ابراهیم علیه السلام بت های نمرود را شکست، نمرود دستور داد تا او را دربند کردند و به زندان افکندند و یک گودی برای او ساختند و هیزم در آن فراهم کرد و آتش در آن افروخت و ابراهیم را در آن آتش انداخت تا او را بسوزاند و وقتی او را در آن افکندند به کناری رفتند و صبر کردند تا آن آتش خاموش شد و چون سر به آن گودی کردند ولی دیدند ابراهیم علیه السلام سالم است و از بند هم آزاد شده و گزارش حال او را به نمرود دادند».
11- امام علی علیه السلام- از امام حسین روایت است مرد شامی از امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد جامع کوفه پرسید: «ابراهیم را قومش در آتش انداختند و صبر کرد خداوند آتش را بر او سرد و سلامت قرار داد آیا چنین کاری را نسبت به محمد کرده اند؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «صحیح است حضرت محمد وقتی وارد خیبر شد زنی خیبری او را مسموم کرد، خداوند سم را در اندرون بدنش سرد و سلامت قرار داد تا هنگام .اجلش سم وقتی در داخل بدن قرار گیرد می سوزاند».
12- امام صادق علیه السلام- اسماعیل بن فضل گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد موسی بن عمران علیه السلام سؤال کردم چگونه موسی علیه السلام با مشاهده ی تکان خوردن عصاهای آنان به شکل مارهایی احساس ترس کرد، اما ابراهیم علیه السلام هنگامی که در منجنیق گذاشته شد و به آتش پرتاب شد، هیچ ترسی به خود راه نداد؟ ایشان پاسخ داد: هنگامی که ابراهیم در منجنیق گذاشته شد و به سوی آتش پرتاب شد به انوار حجّت های خداوند عزوجل که در پشت او قرار داشت تکیه داده بود، امّا موسی علیه السلام این چنین نبود به همین خاطر احساس ترس نمود و ابراهیم علیه السلام هیچ ترسی در درون خود احساس نکرد.
ص: 447
13- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عُمَرَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْأَوْسِيِّ: قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم لِجَبْرَئِيلَ: أَنْتَ مَعَ قُوَّتِكَ الله هَلْ عَبِيتَ قَطُّ يَعْنِي أَصَابَكَ تَعَبُ وَ مَشَفَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ يَا مُحَمَّدَ ثَلَاثَ مَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَ إِبْرَاهِيمُ الفِي النَّارِ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيَّ أَنْ أَدْرِكْهُ فَوَ عِزَّتِى وَ جَلَالِي لَئِنْ سَبَقَكَ إِلَى النَّارِ لَأَمْحُونَ أَسْمَكَ مِنْ دِيوَانِ الْمَلَائِكَةِ فَنَزَلْتَ إِلَيْهِ بِسُرْعَة وَ أَدْرَكْتُهُ بَيْنَ النَّارِ وَالْهَوَاءِ فَقَلْتُ: يَا إِبْرَاهِيمُ علیه السلام هَلْ لَكَ حَاجَةُ؟ قَالَ: إِلَى اللَّهِ فَنَعَمْ وَأَمَّا إِلَيْكَ فَلَا وَالثَّانِيَةَ حِينَ أُمِرَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام بِذَبْحِ وَلَدِهِ إسْمَاعِيلَ الأَوْحَى اللَّهُ إِلَيَّ أَنْ أَدْرِكْهُ فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَئِنْ سَبَقَتْكَ السَّكِّينُ إِلَى حَلْقِهِ لَأَمْحُونَ اسْمَكَ مِنْ دِيوَانِ الْمَلَائِكَةِ فَنَزَلْتُ بِسُرْعَةِ حَتَّى حَوَلْتُ السِّكِّينَ وَ قَلَّبْتُهَا فِي يَدِهِ وَ أَتَيْتُهُ بِالْفِدَاءِ وَالثَّالِثَةَ حِينَ رُمِيَ يُوسُفُ علیه السلام فِي الْجُبِّ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيَّ يَا جَبْرَائِيلُ أَدْرِكْهُ فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي إِنْ سَبَقَكَ إِلَى قَعْرِ الْحُبِّ لَأَمْحُونَ اسْمَكَ مِنْ دِيوَانِ الْمَلَائِكَةِ فَنَزَلْتُ إِلَيْهِ بِسُرْعَة وَ أَدْرَكْتُهُ إِلَى الْفَضَاءِ وَ رَفَعْتُهُ إِلَى الصَّخْرَةَ الَّتِي كَانَتْ فِي قَعْرِ الْجُبِّ وَ أَنْزَلْتُهُ عَلَيْهَا سَالِمَا فَعَيِيتٌ وَ كَانَ الْجِبُّ مَأْوَى الْحَيَّاتِ وَالْأَفَاعِيِّ فَلَمَّا حَسَتْ بهِ قَالَتْ كُلُّ وَاحِدَةٍ لِصَاحِبَتِهَا إِيَّاكَ أَنْ تَتَحَرَكِي فَإِنَّ نَبِيا كَرِيمَا أُنْزِلَ بِنَا وَ حَلَّ بِسَاحَتِنَا فَلَمْ تَخْرُجْ وَاحِدَةٌ مِنْ وَكْرِهَا إِلَّا الْأَفَاعِيُّ فَإِنَّهَا خَرَجَتْ وَأَرَادَتْ لَدْغَهُ فَصِحْتُ بهِنَّ صَيْحَةً صَمَّتْ آذَانُهُنَّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (1)
14- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ ابْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ علیه السلام عَلَى ظَهْر النَّجَفِ رَكِبَ فَرَساً أَدْهَمَ أَبْلَق ... فَإِذَا نَشَرَ رَايَةَ رَسُول اللَّهِ انْحَطَ عَلَيْهِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ أَلْفَ مَلَكِ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ مَلَكاً كُلُّهُمْ يَنْظُرُونَ الْقَائِمَ وَ هُمُ الَّذِينَ كَانُوا مَعَ نُوحِ اللَّهِ فِي السَّفِينَةِ وَالَّذِينَ كَانُوا مَعَ إِبْرَاهِيمَ لا حَيْثُ أُلْقِيَ فِي النَّارِ﴾. (2)
* دَعَاء إبراهيم علیه السلام
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَذَكَرَ أَبَانُ عَنْ مُحَمَّدِ بْن مَرْوَانَ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرِ علیه السلام أَنَّ دُعَاءَ إبْرَاهِيمَ علیه السلام يَوْمَئِذٍ كَانَ يَا أَحَدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ لَرْيَلِدْ وَ لَرَيُولَدْ وَلَيَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ ثُمَّ قَالَ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ فَقَالَ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَتَعَالَى كَفَيْتُ فَقَالَ لِلنَّارِ كُونِي بَرْداً قَالَ فَاضْطَرَبَتْ أَسْنَانُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام مِنَ الْبَرْدِ حَتَّى قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ سَلاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَانْحَطَ جبرئيل وَإِذَا هُوَ جَالِسٌ مَعَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام يُحَدِّثُهُ فِي النَّارِ قَالَ نُمْرُودُ مَن اتَّخَذَ إِلَهَا فَلْيَتَّخِذْ مِثْلَ إِلَهِ
ص: 448
13- پیامبر صلی الله علیه و آله- عمر بن ابراهیم اوسی گوید: رسول خدا به جبرئیل گفت: «ای جبرئیل! آیا تو با این توانایی و نیرویت تا به حال دچار خستگی و مشقت شده ای»؟ او گفت: «آری، ای محمد صلی الله علیه و آله این امر سه بار برای من اتفاق افتاده است؛ روزی که ابراهیم در آتش افکنده شد، خداوند تبارک و تعالی به من امر کرد که او را بگیرم و سوگند به عزّت و عظمتش یاد کرد که اگر او زودتر از تو وارد آتش شود اسمت را از دفتر فرشتگان پاک می کنم و من هم به سرعت به سوی او رفتم و او را بین آتش و هوا دریافت کردم و گفتم ای ابراهیم ! آیا حاجتی داری؟ او گفت: «آری، ولی به خداوند نه به تو و بار دوّم زمانی بود که به ابراهیم اس امر شد که فرزندش اسماعیل را ذبح کند و خداوند به من دستور داد که او را دریابم و به عزت و عظمتش سوگند یاد کرد که اگر چاقو را بر حلقش بگذارد اسمت را از دفتر فرشتگان پاک خواهم نمود. سپس به سرعت پایین آمدم و چاقو را برعکس گرداندم و آن را در دستش در جهت مخالف قرار دادم و فدیه ی ذبح اسماعیل را به او دادم سوّم، زمانی که یوسف در چاه انداخته شد. در آن زمان خداوند به من دستور داد که او را دریابم و به عزّت و عظمتش سوگند یاد کرد که اگر قبل از رسیدنت به ته چاه برسد اسمت را از دفتر فرشتگان پاک خواهم نمود. سپس به سرعت نزد او رفتم و او را در فضا گرفتم و بر روی صخره ای که در ته چاه بود نشاندم و او را به سلامت بر آن فرود آوردم و در اثر این کار دچار خستگی شدم چاه نیز جایگاه مارها و افعی ها بود. هنگامی که آن ها بدین امر پی بردند هر یک از آن ها به دیگری گفت: مبادا که حرکت کنی، همانا پیامبری گرامی نزد ما آمده و در ساحت ما جای گرفته است و هیچ یک از آنان جز افعی ها از منزلگاه خود خارج نشدند. افعی ها خواستند که یوسف را نیش بزنند اما من بر سر آنان فریادی زدم که گوششان را تا روز قیامت کر کرد.
14- امام صادق علیه السلام- ابان بن تغلب گوید: امام صادق علیه السلام فرمود ... و چون [قائم] پرچم رسول خدا را برافرازد سیزده هزار و سیزده فرشته از آسمان بر وی فرود آید و همگی آن ها بر قائم علیه السلام بنگرند آنان کسانی هستند که همراه نوح در کشتی بودند و همراه ابراهیم خلیل علیه السلام بودند، آن گاه که در آتش افکنده شد.
* دعای حضرت ابراهیم علیه السلام
1- امام صادق علیه السلام- ابان از محمّد بن مروان از فردی، از امام باقر علیه السلام روایت می کند که ایشان فرمود: «دعای ابراهیم علیه السلام در آن روز عبارت بود از: ﴿يَا أَحَدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ لَرْيَلِدْ وَلَرَيُولَدْ وَلَم يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ﴾. سپس گفت: به خدا توکل نمودم پروردگار متعال فرمود: «من تو را کفایت کردم». و آن گاه به آتش دستور داد گوني بردا و با گفتن این عبارت دندان های ابراهیم علیه السلام شروع به لرزیدن نمود تا این که خداوند فرمود: ﴿وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ﴾. و جبرئيل علیه السلام فرود آمد و به همراه ابراهیم علیه السلام در آتش نشست و شروع به صحبت نمود نمرود گفت: هر کس می خواهد خدایی برگزیند، باید خدایی
ص: 449
إِبْرَاهِيمَ علیه السلام قَالَ فَقَالَ عَظِيمُ مِنْ عُظَمَائِهِمْ إِنِّى عَزَمْتُ عَلَى النَّارِ أَنْ لَا تُحْرِقَهُ قَالَ فَأَخَذَ عُنُقُ مِنَ النَّارِ نَحْوَهُ حَتَّى أَحْرَقَهُ قَالَ فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ خَرَجَ مُهَاجِراً إِلَى الشَّامِ هُوَ وَ سَارَةً وَلُوط﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿النبي عَنْ جبرئيل قَالَ لَمَّا أَخَذَ نَمْرُودُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام لِيُلْقِيَهُ فِي النَّارِ قُلْتُ يَا رَبِّ عَبْدُكَ وَ خَلِيلُكَ لَيْسَ فِي أَرْضِكَ أَحَدٌ يَعْبُدُكَ غَيْرُهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى هُوَ عَبْدِي أَخُذُهُ إِذَا شِئْتُ وَ لَمَّا أُلْقِيَ إِبْرَاهِيمَ فِي النَّارِ تَلَقَّاهُ جبرئيل فِي الْهَوَاءِ وَ هُوَ يَهْوِى إِلَى النَّارِ فَقَالَ يَا إبراهيم علیه السلام لَكَ حَاجَةُ فَقَالَ أَمَّا إِلَيْكَ فَلَا وَ قَالَ يَا اللَّهُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ أَرَيَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ نَجِّنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى النَّارِ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً على إِبْرَاهِيمَ﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ إبْرَاهِيمَ علیه السلام لَمَّا الْقِي فِي النَّارِ قَالَ اللهُم إنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد صلی الله علیه وآله لَمَّا أَنْجَيْتَنِي مِنْهَا فَجَعَلَهَا اللَّهُ عَلَيْهِ بَرْداً وَ سَلاماً﴾. (3)
* ابتداء الخلق
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَيْفَ ابْتُدِئَ الْخَلْقُ لَمَا اخْتَلَفَ اثْنَانِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ قَالَ كُنْ مَاءً عَذْباً أَخْلُقَ مِنْكَ جَنَّتِي وَأَهْلَ طَاعَتِي وَ كُنْ مِلْحاً أَجَاجاً أَخْلُقَ مِنْكَ نَارِى وَ أَهْلَ مَعْصِيَتِى ثُمَّ أَمَرَهُمَا فَامْتَزَجَا فَمِنْ ذَلِكَ صَارَ يَلِدُ الْمُؤْمِنُ الْكَافِرَ وَ الْكَافِرُ الْمُؤْمِنَ ثُمَّ أَخَذَ طِينَةَ مِنْ أدِيمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرَكاً شَدِيداً فَإِذَا هُمْ كَالذَّرِّ يَدِبُّونَ فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ إِلَى الْجَنَّةِ بِسَلَامِ وَقَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ إِلَى النَّارِ وَلَا أَبَالِي ثُمَّ أَمَرَ نَاراً فَأَسْعِرَتْ فَقَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ أَدْخُلُوهَا فَهَابُوهَا وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ أَدْخُلُوهَا فَدَخَلُوهَا فَقَالَ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً فَكَانَتْ بَرَداً وَ سَلَاماً فَقَالَ أَصْحَابُ الشِّمَالِ يَا رَبِّ أَقِلْنَا قَالَ قَدْ أَقَلْتُكُمْ فَادْخُلُوهَا فَذَهَبُوا فَهَابُوهَا فَثَمَّ ثَبَتَتِ الطَّاعَةُ وَالْمَعْصِيَةُ وَ لَا يَسْتَطِيعُ هَؤُلَاءِ أَنْ يَكُونُوا مِنْ هَؤُلَاءِ وَ لَا هَؤُلَاءِ مِنْ هَوْلَاءِ﴾. (4)
* المصداق
ص: 450
مثل خدای ابراهیم علیه السلام را انتخاب کند سپس یکی از افراد صاحب مقام نمرود گفت: «من اراده کرده ام که آتش او را نسوزاند. نمرود نیز تکه ای آتش گرفت و به سمتش کشانید و او را سوزاند، و بعد از این ماجرا، لوط ال به او ایمان آورد و همراه او و ساره به شام مهاجرت نمود.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله از جبرئیل نقل می کند که گفت وقتی نمرود، ابراهیم را دستگیر کرد تا در آتش بیندازد عرض کردم پروردگارا بنده ی تو و دوست توست؛ در روی زمین غیر از او کسی که تو را عبادت کند وجود ندارد خدای تعالی فرمود: او بنده ی من است وقتی که بخواهم او را میگیرم و هنگامی که ابراهیم در آتش انداخته شد، جبرئیل در هوا درحالی ک-ه او در آتش سقوط می کرد به استقبال او آمد و گفت ای ابراهیم حاجتی داری؟ گفت: «اما به تو، پس حاجتی ندارم و گفت «يَا أَحَدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ لَرْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ به رحمتت مرا از آتش نجات بده در نتیجه خداوند به آتش وحی فرمود: ﴿كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است رسول خدا فرمود: زمانی که ابراهیم علیه السلام در آتش انداخته شد، گفت: خداوند به حق محمد و خاندانش از تو می خواهم که مرا از آتش نجات بدهی و خداوند نیز آتش را برایش سرد و سالم گرداند».
* ابتدای آفرینش
1- امام باقر علیه السلام- زراره نقل می کند امام باقر علیه السلام فرمود: اگر مردم از آغاز آفرینش باخبر بودند، حتی دو نفر از آنان با هم اختلاف نمی ورزیدند به ،راستی خدای عزوجل پیش از آفرینش خلق فرمود: ای آب شیرین و گوارا باش تا از تو بهشت خود و فرمانبرانم را بیافرینم؛ ای آب شور و تلخ باش تا از تو، دوزخ خود و نافرمانانم را بیافرینم آن گاه به آن ها فرمود تا با هم درآمیختند؛ از این رو ،مؤمن کافر می زاید و کافر فرزند مؤمن سپس مشتی خاک از روی زمین برگرفت و آن را سخت مالید و سایید و ناگاه آنان مانند مورچه به جنبش در آمدند؛ آن گاه خطاب به اصحاب یمین فرمود: «به سلامتی به سوی بهشت .«بروید و به اصحاب شمال:فرمود به سوی دوزخ بشتابید که من باکی از این کار ندارم. سپس دستور داد تا آتشی افروخته شود و به اصحاب شمال فرمود: در آن وارد شوید» و آنان از آتش ترسیدند؛ به اصحاب یمین فرمود در آتش وارد شوید». و آنان درون آتش رفتند؛ و او به آتش:فرمود: سرد و سلامت باش و سرد و سلامت شد. اصحاب شمال گفتند: «پروردگارا از ما بازگیر فرمود: از شما باز گرفتم پس به آتش وارد شوید». و آنان کنار آتش رفتند و از آن ترسیدند. در آن جا بود که طاعت و معصیت هر گروه به ثبت رسید و از آن پس نه فرمانبران می توانند از نافرمانان شوند و نه اینان می توانند از زمره فرمانبران گردند».
* مصداق
ص: 451
1- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ الْحُسَيْنُ علیه السلام لِأَصْحَابهِ قَبْلَ أَنْ يُقْتَلَ إِنَّ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ لِي يَا بُنَيَّ إِنَّكَ سَتُسَاقُ إِلَى الْعِرَاقِ وَ هِيَ أَرْضُ قَدِ الْتَقَى بِهَا النَّبِيُّونَ وَأَوْصِيَاءُ النَّبِيِّينَ وَ هِيَ أَرْضُ تُدْعَى عَمُورًا وَإِنَّكَ تُسْتَشْهَدُ بِهَا وَ يُسْتَشْهَدُ مَعَكَ جَمَاعَةً مِنْ أَصْحَابِكَ لَا يَجِدُونَ أَلَمَ مَسَّ الْحَدِيدِ وَ تَلَا قُلْنَا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ يَكُونُ الْحَرْبُ بَرْداً وَ سَلَامًا عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِمْ فَأَبْشِرُوا فَوَ اللَّهِ لَئِنْ قَتَلُونَا فَإِنَّا نَردُ عَلَى نَبِيِّنَا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَأَرَادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ﴾ (70)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسُرِينَ قَالَ ابْنُ عَبَّاس رحمه الله علیه وَهُوَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَلَّطَ عَلَى نُمْرُودَ وَ خَيْلِهِ الْبَعُوضَ حَتَّى أَخَذَتْ لُحُومَهُمْ وَ شَرَبَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ وَقَعَتْ وَاحِدَةٌ فِي دِمَاغِهِ حَتَّى أَهْلَكَتْهُ. وَ الْمَعْنَى أَنَّهُمْ كَادُوا بِسُوءٍ فَانْقَلَبَ عَلَيْكُمْ ذَلِكَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَنَجَّيْنَاهُ وَ لُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فيها لِلْعالَمينَ﴾ (71)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه ﴿وَ نَجَّيْنَاهُ وَ لُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ إِلَى الشَّامِ وَ سَوَادِ الكوفة﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ وَهَبْنا لَهُ إسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةٌ وَكُلاً جَعَلْنا صالحينَ﴾. (72)
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: كُنَّا مَعَ الرِّضَا ... فَدَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي علیه السلام فَأَعْلَمْتُهُ حَوْضَ النَّاسِ فِيهِ (أَمْرُ الْإِمَامَةِ) فَتَبَسَّمَ ثُمَّ قَالَ ... أمْرُ الْإِمَامَةِ مِنْ تَمَامِ الدِّينِ وَلَمْ يَمْضِ حَتَّى بَيَّنَ لِأُمَّتِهِ مَعَالِمَ دِينِهِمْ وَأَوْضَحَ لَهُمْ سَبِيلَهُمْ وَ تَرَكَهُمْ عَلَى قَصْدِ سَبِيلِ الْحَقِّ وَأَقَامَ لَهُمْ عَلِيّا عَلَماً وَ إِمَاماً وَ مَا تَرَكَ لَهُمْ شَيْئاً يَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَّا بَيْنَهُ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يُكْمِلْ دِينَهُ فَقَدْ رَدَّ كِتَابَ اللَّهِ وَ مَنْ رَدَّ كِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ كَافِرُ بِهِ هَلْ يَعْرِفُونَ قَدْرَ الْإِمَامَةِ وَ مَحَلَّهَا مِنَ الْأُمَّةِ فَيَجُوزَ فِيهَا اخْتِيَارُهُمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْنَا وَ أَعْلَى مَكَانًا وَأَمْنَعُ جَانِبَاً وَ
ص: 452
1- امام باقر علیه السلام- از امام محمد باقر علیه السلام روایت است که فرمود: امام حسین علیه السلام قبل از این که کشته شود به اصحاب خود فرمود: پیغمبر خدا به من فرمود: ای پسر عزیزم تو به زودی به سوی عراق رانده خواهی شد زمین عراق همان زمینی است که پیامبران و اوصیای آنان در آن با یکدیگر ملاقات کردند آن زمین را عمور می خوانند. تو در آن زمین شهید خواهی شد و گروهی هم با تو شهید می شوند که درد نیزه و شمشیر را احساس نمی کنند. سپس این آیه را تلاوت کرد؛ ﴿قُلْنا یا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ﴾ جنگ برای تو و یارانت سرد و سلامت خواهد شد سپس امام حسین به اصحاب خود فرمود مژده باد بر شما گرچه دشمنان ما را می کشند ولی ما بر پیامبر صلی الله علیه و آله خود وارد خواهیم شد».
آن ها خواستند برای ابراهیم نقشه ی [خطرناکی] بکشند، ولی ما آن ها را زیان کارترین مردم قرار دادیم (70)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرينَ، و آن زیان کارترین قراردادن آن ها به این بود که خدای تعالی پشه را بر نمرود و لشگرش مسلّط کرد تا این که گوشتشان را گرفت و خونشان را خورد و یکی از پشه ها در مغزش قرار گرفت تا او را نابود کرد و معنای آیه این که آن ها برای او نقشه کشیدند؛ خواستند نقشه ی بدی برای او بکشند ولی آن نقشه بد به خودشان بازگشت.
و او و لوط را به آن سرزمین که آن را برای همه ی جهانیان پربرکت ساختیم سرزمین شام نجات دادیم (71)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ نَجَّيْنَاهُ وَلُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنَا فِيها لِلْعالَمِينَ، باید در نظر داشت که سرزمین موعود همان شام و اطراف کوفه می باشد.
و اسحاق و- علاوه بر او- یعقوب را به وی بخشیدیم و همه ی آنان را افرادی صالح قرار دادیم. (72)
1- امام رضا علیه السلام- عبدالعزیز بن مسلم گوید: من شرفیاب حضور آقای خود امام رضا علیه السلام شدم و بررسی های مردم را در امر امامت به عرض او رسانیدم تبسمی کرد و فرمود ... «امر امامت از کمال دین است. پیغمبر از دنیا نرفت مگر آن که برای مردم همه ی معالم دین آن ها را بیان کرد و راه آنان را بر ایشان روشن ساخت و آن ها را بر جاده ی حق واداشت و علی را برای آن ها رهبر و پیشوا ساخت و از چیزی که مورد نیاز امّت باشد صرف نظر نکرد تا آن را بیان نمود هر که گمان برد که خدا دینش را کامل نکرده کتاب خدا را رد کرده است و هر که کتاب خدا را رد کند کافر است بدان، آیا قدر و موقعیت امامت را در میان امت می دانند تا اختیار و انتخاب آنان در آن روا باشد، به راستی امامت اندازه ای فراتر و مقامی والاتر و موقعی بالاتر و آستانی منیع تر و عمقی فروتر از آن دارد که مردم با عقل خود بدان رسند یا با رأی و نظر خود آن را درک کنند یا به انتخاب خود امامی بگمارند. امامت
ص: 453
أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ بَعْدَ النُّبُوَّةَ وَالْخَلَّة مَرْتَبَةٌ ثَالِثَةٌ وَفَضِيلَةً شَرَفَهُ بَهَا وَ أَشَادَ بهَا ذِكْرَهُ فَقَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَقَالَ الْخَلِيلُ سُرُوراً بِهَا وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ فَأَبْطَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِمَامَةَ كُلَّ ظَالِم إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ صَارَتْ فِي الصَّفْوَة ثُمَّ أَكْرَمَهُ اللَّهُ تَعَالَى بأَنْ جَعَلَهَا فِي ذُرِّيَّتِهِ أَهْلِ الصَّفْوَة وَالطَّهَارَةِ فَقَالَ وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نافِلَةٌ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكَاةِ وَ كَانُوا لَنا عَابِدِين فَلَمْ تَزَلْ فِي ذُرِّيَّتِهِ يَرِثُهَا بَعْضُ عَنْ بَعْضٍ قَرْنا فَقَرْنَا حتَّى وَرَبَّهَا اللهُ تَعَالَى النبي صلی الله علیه و آله فَقَالَ جَلَّ وَ تَعَالَى إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هَذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ المُؤْمِنِين﴾. (1)
2- على بن إبراهيم- ﴿نافِلَةً قَالَ وَلَدُ وَلَدٍ وَ هُوَ يَعقُوبُ علیه السلام﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ إقامَ الصَّلاةِ وَ إيتاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنا عابدينَ﴾ (73)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِي كِتَابِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَا بِأَمْرِ النَّاسِ يُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَحُكْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُكْمِهِمْ قَالَ وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ يُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُكْمَهُمْ قَبْلَ حُكْمِ اللَّهِ وَ يَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (3)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الدُّنْيَا لَا تَكُونَ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامَانِ بَرُّ وَ فَاجِرُ فَالْبَرُّ الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَمَّا الْفَاجِرَ فَالَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَة لا يُنْصَرُون﴾. (4)
ص: 454
مقامی است که حضرت ابراهیم علیه السلام پس از آن که مقام نبوّت و خلت را پابرجا کرد بدان رسید، این امامت سومین درجه و فضیلتی بود که خدایش او را بدان مشرف کرد و نامش را به وسیله ی آن بلند نمود و فرمود به درستی که من تو را برای مردم امام نمودم. (بقره/124) خلیل از شادمانی به خداوند عرض کرد و از ذریه و نژاد من هم؟ (بقره /124) خدای تبارک و تعالی فرمود عهد و فرمان من به دست ظالمان نخواهد رسید (بقره/124) این آیه، امامت هر ظالمی را تا روز قیامت باطل کرد و آن را مخصوص برگزیدگان پاک ساخت سپس خدای عزوجل او را گرامی داشت و امامت را در ذریه و نژاد برگزیده ی او نهاد و فرمود: ﴿وَهَبْنا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نافِلَةٌ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ﴾؛ ﴿وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعَلَ الخَيْرَاتِ وَإِقامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَ کانُوا لَنا عابدين﴾. اين امامت همیشه در ذریه ی او بود و از هم ارث می بردند قرن به قرن تا پیغمبر الهیه رسید و خداوند فرمود: «به راستی سزاوارترین مردم به ابراهیم پیروان اویند و همین پیغمبر و کسانی که گرویدند و خدا ولی مؤمنان است. (آل عمران /68)2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور فرزندِ فرزند است که همان یعقوب علیه السلام می باشد.
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را هدایت می کردند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آن ها وحی کردیم و تنها ما را عبادت می کردند. (73)
1-1- امام صادق علیه السلام- همانا ما دو نوع امام در قرآن داریم؛ یکی کسانی هستند که ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾، و با فرمان خداوند هدایت می کنند نه با فرمان خودشان، و فرمان و حکم خداوند را مقدم بر فرمان و حکم خود قرار می دهی نوع دوم کسانی هستند که و آنان [فرعونیان] را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش (دوزخ) دعوت می کنند. (قصص/41). و فرمان و حکم خود را بر فرمان و حکم خداوند مقدّم می کنند و برخلاف آن چه در کتاب خدا هست، براساس هوی و هوس خود عمل می کنند.
2-1- امام صادق علیه السلام- در دنیا پیوسته دو امام وجود دارد؛ نیکوکار و تبهکار امام نیکوکار کسی است که این آیه می فرماید: ﴿وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا﴾، اما پیشوای تبهکار؛ این آیه اشاره به اوست و آنان [فرعونیان] را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش (دوزخ) دعوت می کنند و روز رستاخیز یاری نخواهند شد!. (قصص /41)
ص: 455
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِوَلَايَةِ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ سَمَّاهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فِي قَوْلِهِ وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ هُمُ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ بِوَلَايَتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ وَ الَّذِينَ نَهَى اللَّهُ عَنْ وَلَايَتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ وَ هُمْ أَئِمَّةُ الصَّلَالَةِ الَّذِينَ قَضَى اللَّهُ أَنْ يَكُونَ لَهُمْ دُولُ فِي الدُّنْيَا عَلَى أَوْلِيَاءِ اللَّهِ الْأَئِمَّةَ علیهم السلام مِنْ أَل مُحَمَّدٍ يَعْمَلُونَ فِي دُولَتِهِمْ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ وَ مَعْصِيَةِ رَسُولِهِ لِيَحِقَّ عَلَيْهِمْ كَلِمَةُ الْعَذَابَ﴾. (1)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام يَعْنِى الْأَئِمَّةَ صلى الله عليه وآله وسلم مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ يُوحَى إِلَيْهِمْ بِالرَّوْحِ فِي صُدُورِهِمْ﴾. (2)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَصْلُحُ النَّاسَ إِلَّا إِمَامُ عَادِلُ وَ إِمَامُ فَاجِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ قَالَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ﴾. (3)
6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن زيد بن على علیه السلام قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ فَبَيْنَمَا هُوَ يُحَدِّثُهُ إِذْ خَرَجَ أَخِي مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله مِنْ بَعْضَ الْحُجَرِ فَأَشْخَصَ جَابِرُ بِبَصَرِهِ نَحْوَهُ ثُمَّ قَامَ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا غُلَامُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ أَدْبِرُ فَأَدْبَرَ فَقَالَ شَمَائِلَ كَشَمَائِل رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم مَا اسْمُكَ يَا غُلَامُ قَالَ مُحَمَّد يَا غُلَامُ قَالَ مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله قَالَ ابْنُ مَنْ قَالَ ابْنَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بنِ علی بن ابی طالب ا قَالَ أَنْتَ إِذا الْبَاقِرُ قَالَ فَانْكَبَ عَلَيْهِ وَ قَبَّلَ رَأْسَهُ وَ يَدَيْهِ ثُمَّ قالَ يا محمد! إنَّ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يُقْرِئُكَ السَّلَامَ قَالَ عَلَى رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أَفْضَلُ السَّلَامِ وَ عَلَيْكَ يَا جَابِرُ بمَا أَبْلَغْتَ السَّلَامَ ثُمَّ عَادَ إِلَى مُصَلَّاهُ فَأَقْبَلَ يُحَدِّثُ أَبي وَ يَقُولُ إِنَّ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ لِي يَوْماً يَا جَابِرُ إِذَا أَدْرَكْتَ وَلَدِى الْبَاقِرَ فَأَقْرتُهُ مِنِّى السَّلَامَ فَإِنَّهُ سَمِنِّي وَأَشْبَهُ النَّاسِ بِي عِلْمُهُ عِلْمِي وَحُكْمُهُ حُكْمِي وَ سَبْعَةُ مِنْ وَلْدِهِ أَمَنَاءُ مَعْصُومُونَ أَئِمَّةُ أَبْرَارُ وَ السَّابِعُ مَهْدِيُّهُمُ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً ثُمَّ تَلا رسول الله وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الخَيْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَ كَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾. (4)
7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رُويَ أَنَّهُ قَالَ مَرْحَباً بِبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ وَ نَجْمَيْنِ يَقْتَرِنَانِ ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الْبَابِ يَقُولُ طَهَّرَكُمَا... فَسَأَلَ عَلِيّاً كَيْفَ وَجَدْتَ أَهْلَكَ قَالَ نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ سَأَلَ فَاطِمَةَ
ص: 456
3-1- امام صادق علیه السلام- چون خداوند دستور به پیروی از ائمه علیهم السلام داده که در این آیه به آن ها تصریح می نماید: ﴿وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا﴾، این هایند که ولایت و اطاعت آن ها لازم است. کسانی که اطاعت و ولایت آن ها نهی شده پیشوایان ضلالت و گمراهی هستند؛ آن هایی که مقدر شده در دنیا مدتی فرمانروایی بر اولیای خدا ائمه طاهرین از آل محمد داشته باشند که در حال فرمانروایی خود به معصیت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول می شوند و عذاب بر آن ها لازم می شود.
4-1- امام باقر علیه السلام- ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾؛ منظور از آن امامانی است که از نسل فاطمه می باشند و خداوند با دمیدن روح در سینه هایشان به آنان وحی می کند.
5-1- امام صادق علیه السلام- به صلاح مردم نیست مگر دو پیشوا؛ امام عادل و امام فاجر خداوند در این آیه می فرماید: ﴿وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا﴾ و فرموده و آنان [فرعونیان] را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش (دوزخ) دعوت می کنند. (قصص/41).
6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- زید بن علی گوید نزد پدرم علی بن حسین بودم که جابر بن عبدالله انصاری نزد او آمد و داشت با ایشان صحبت می کرد که برادرم محمد صلی الله علیه و آله از یکی از حجره ها خارج شد. سپس جابر به او خیره شد و گفت ای پسر بیا او آمد و جابر به او گفت پشت کن». او پشت کرد. سپس جابر گفت: «شمایلی به مانند شمایل رسول خدا داری ای پسر جان اسمت چیست؟ ایشان فرمود: «محمد». او گفت «فرزند کی هستی؟ او گفت فرزند» علی بن حسین بن ابی طالب علیه السلام جابر گفت: «بنابراین اسمت باقر است و شروع به بوسیدن سر و دستش نمود سپس گفت: «ای محمد صلی الله علیه و آله همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام می رساند آن گاه محمد گفت: و درود بر رسول خدا. و همچنین درود بر تو ای جابر به خاطر کاری که انجام دادی» سپس به جایگاه نمازش بازگشت و شروع به صحبت با پدرم نمود و گفت: «همانا رسول خدا به من فرمود ای جابر! اگر روزگاری فرزندم محمد صلی الله علیه و آله را درک کردی، از جانب من به او سلام برسان بدان که او هم اسم من و شبیه ترین انسان نسبت به من .است علمش به مانند علم منست و حکمش نیز بهسان حکم من می باشد. هفت نفر از فرزندانش امین و معصوم می باشند؛ آنان امامانی پاک هستند و هفتمین آنان مهدی است که زمین را از عدل و داد پر می پر می کند، همان طور که انباشته از ظلم شده بود سپس رسول خدا این آیه را تلاوت نمود: ﴿وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾.
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله حدیثی طولانی درباره ی فضیلت فاطمه و علی علیه السلام وارد شده است که «مرحبا به دو دریا که با یکدیگر دیدار می کنند و دو ستاره که با هم همراه می شوند!» سپس پیامبر خدا از در خارج شد و فرمود: خدا شما و نسل شما را پاک و پاکیزه قرار داد... پیامبر صلی الله علیه و آله رو به علی علیه السلام کرد و فرمود زن خود را چگونه یافتی؟ گفت: «برای اطاعت خدا
ص: 457
فَقَالَتْ خَيْرُ بَعْل فَقَالَ اللَّهُمَّ اجْمَعْ شَمْلَهُمَا وَ أَلْفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمَا وَ اجْعَلْهُمَا وَذُرِّيَّتَهُمَا مِنْ وَرَثَة جَنَّة النَّعِيمِ وَارْزُقْهُمَا ذُرِّيَّةً طَاهِرَةً طَيِّبَةَ مُبَارَكَةً وَاجْعَلْ فِي ذُرِّيَّتِهِمَا الْبَرَكَةَ وَاجْعَلْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بأَمْرِكَ إِلَى طَاعَتِكَ وَ يَأْمُرُونَ بِمَا يُرْضِيكَ﴾. (1)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبي يَعْفُور قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ علیه السلام يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُور إِنَّ اللَّهَ وَاحِد- مُتَوَجِّدُ بِالْوَحْدَانِيَّة مُتَفَرِّدُ بِأَمْرِهِ فَخَلَقَ خَلْقًا فَقَدَّرَهُمْ لِذَلِكَ الْأَمْرِ فَنَحْنُ هُمْ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُور فَنَحْنُ حَجَجُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ خَزَانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ الْقَائِمُونَ بِذَلِكَ﴾. (2)
1-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿سألُوهُ الله عَنْ لَفْظِ الْوَحْيِ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ مِنْهُ وَحْنُ النُّبُوَّةَ وَ مِنْهُ وَحْنُ الْإِلْهَامِ وَ مِنْهُ وَحْنُ الْإِشَارَةِ وَ مِنْهُ وَحْنُ أَمْرِ وَ مِنْهُ وَحْنُ كَذِبِ وَ مِنْهُ وَحْنُ تَقْدِيرِ وَ مِنْهُ وَحْيُ خَبَر وَ مِنْهُ وَحْنُ الرِّسَالَةِ وَ أَمَا وَحْنُ الْخَبَرَ فَقَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بأمرنا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعل الخيراتِ وَ إقامَ الصَّلاةِ وَ إيناءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنا عابِدِينَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الخبَائِثَ إنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ﴾. (74)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ قَالَ كَانُوا يَنْكِحُونَ الرِّجَالَ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾. (75)
قوله تعالى: ﴿وَ نُوحاً إِذْ نادى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ العَظيمِ﴾. (76)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قال الْيَهُودِ وَالنَّوَاصِب النبى صلی الله علیه و آله هَذِهِ الْجِبَالُ بحَضْرَتِنَا فَهَلُمَّ بِنَا إِلَى بَعْضِهَا فَاسْتَشْهِدْهُ عَلَى تَصْدِيقِكَ وَ تَكْذِيبنَا فَقَالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وَأَسْأَلُكَ أَيُّهَا الْجَبَلُ أَ أَمَرَكَ اللَّهُ تَعَالَى
ص: 458
بهترین یار و یاور است». پیامبر صلی الله علیه و آله همین پرسش را از فاطمه علیها السلام درباره ی علی علیه السلام کرد. فاطمه گفت: «بهترین شوهر است ... [ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:] بار خدایا نسل پاک و مبارکی به ایشان عطا بفرما خیر و برکت در فرزندان ایشان قرار بده ذریه ی ایشان را پیشوایانی قرار بده که مردم را به سوی اطاعت تو راهنمایی کنند و دستور به اموری دهند که مرضی تو باشد.
1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن ابی یعفور گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «ای پسر ابی یعفور خداوند یکتای بی همتاست تنها او فرمانرواست او مخلوقی را آفرید و در آن ها قرار داد این امر امامت یا علم را ما آن مخلوق هستیم.
1-2- امام علی علیه السلام- از او (امیرالمؤمنین علیه السلام) از لفظ وحی در کتاب خدای تعالی سؤال کردند؛ پس فرمود: «بعضی از آن وحی نبوّت بعضی از آن وحی الهام بعضی از آن وحی؛ اشاره، بعضی از آن وحی امر ، بعضی از آن وحی دروغین با القای شیاطین بعضی از آن وحی؛ خبردادن و بعضی از آن وحی؛ رسالت است.... و اما وحی خبردادن پس سخن خداوند سبحانه است ﴿و جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنا عابدين﴾.
و لوط را [به یادآور] که به او نبوت و علم دادیم و از شهری که اعمال زشت و پلید انجام می دادند رهایی بخشیدیم چرا که آن ها مردم بد و نافرمانی بودند. (74)
1- على بن ابراهيم علیه السلام- ﴿وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ﴾؛ آن ها (قوم لوط با مردان آمیزش جنسی می کردند.
و او را در رحمت خود وارد کردیم؛ چرا که او از صالحان بود. (75)
و نوح را [به یاد آور] هنگامی که پیش از آن [زمان، پروردگار خود را] خواند و دعای او را مستجاب کردیم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم (76)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- یهود و ناصبیان به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند یا محمد اکنون این کوه ها در این جا حاضرند بیا تا به سویشان برویم و از آن ها گواهی بگیر که تو راست می گویی و ما دروغ .. رسول خدا به کوه فرمود: ای کوه آیا خداوند به تو فرمان نداده که هر گاه چیزی را به حق شکوه محمد و خاندان پاکش از تو خواستم از من فرمان ببری؟ همان کسانی که خداوند به
ص: 459
بطَاعَتِي فِيمَا أَلْتَمِسُهُ مِنْكَ بِجَاهِ مُحَمَّدِ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الَّذِينَ بِهِمْ نَجَّى اللَّهُ تَعَالَى نُوحا علیه السلام مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ وَ بَرَّدَ اللَّهُ النَّارَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ جَعَلَهَا عَلَيْهِ سَلَامًا وَ مَكَّنَهُ فِي جَوْفِ النَّارِ عَلَى سَرِير وَ فِرَاشَ وَثِير لَمْ يَرَ ذَلِكَ الطَّاغِيَةُ مِثْلَهُ لِأَحَدٍ مِنْ مُلُوكِ الْأَرْضِ أَجْمَعِينَ فَأَنْبَتَتَ حَوَالَيْهِ مِنَ الْأَشْجَارِ الْخَضِرَةِ النَّضِرَةِ النَّزِهَةِ وَ غَمَرَ مَا حَوْلَهُ مِنْ أَنْوَاعِ النُّورِ بِمَا لَا يُوجَدُ إِلَّا فِي فُصُول أَرْبَعَة مِنَ السَّنَةِ قَالَ الْجَبَلُ بَلَى أَشْهَدُ لَكَ يا محمد بذَلِک﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ﴾ (77)
قوله تعالى: ﴿وَ داود وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدینَ﴾ (78)
* داود علیه السلام
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَانَ لَهُ تِسْعَةَ عَشَرَ وَلَداً فَوَرَثَهُ سُلَيْمَانُ الدُونَهُمْ وَ كَانَ عُمُرُ دَاوُدَا مِائَةَ سَنَة وَ مُدَّةُ مِلْكِهِ أَرْبَعِينَ سَنَةً﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿فَلَمَّا دَنَا عُمُرُ آدَمَ الهَبَطَ عَلَيْهِ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبَضَ رُوحَهُ فَقَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ قَدْ بَقِيَ مِنْ عُمُرِى ثَلَاثُونَ سَنَةَ فَقَالَ أَلَمْ تَجْعَلْهَا لِابْنِكَ دَاوُدَا وَ أَنْتَ بِوَادِي الرَّوْحَا فَقَالَ آدَمَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ مَا أَذْكُرُ هَذَا فَقَالَ يَا آدَمُ الله لَا تَجْهَلْ أَلَمْ تَسْأَلِ اللَّهَ أَنْ يُثْبَتَهَا لِدَاوُدَا وَ يَمْحُوهَا مِنْ عُمُرِكَ﴾. (3)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ داود وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ فَقَالَ لَا يَكُونُ النَّفَشَ إِنَّا بِاللَّيْلِ إِنَّ عَلَى صَاحِب الْحَرْثِ أَنْ يَحْفَظَ الْحَرْثَ بِالنَّهَارِ وَلَيْسَ عَلَى صَاحِب الْمَاشِيَة حِفْظُهَا بِالنَّهَارِ وَإِنَّمَا رَعْيُهَا بِالنَّهَارِ وَأَرْزَاقُهَا فَمَا أَفْسَدَتْ فَلَيْسَ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَصْحَاب الْمَاشِيَةَ حِفْظُ الْمَاشِيَةِ بِاللَّيْلَ عَنْ
ص: 460
اسم ایشان نوح علیه السلام را از آن الْكَرْبِ الْعَظِیمِ رهایی بخشید و آتش را بر ابراهیم علیه السلام، سرد و بی آسیب گرداند و او را در میان آتش بر تخت و بالینی نرم جای داد چنان که آن نمرود سرکش این جایگاه را نزد هیچ یک از پادشاهان زمین ندیده بود و در کنارش درختانی سبز و شکوفا خرم رویاند و پیرامونش را آکنده از انواع گل های چهار فصل سال نمود. کوه گفت: «بله ای محمّد! گواهی می دهم چنین است».
و او را در برابر گروهی که آیات ما را تکذیب کرده بودند یاری دادیم، چرا که بدگروهی بودند از این رو همه ی آن ها را غرق کردیم (77)
و داود و سلیمان را [به خاطر بیاور] هنگامی که درباره ی کشتزاری که گوسفندان [بی شبان] مردم شبانگاه در آن چریده [و آن را تباه کرده] بودند، داوری می کردند و ما گواه بر حکم آنان بودیم. (78)
* داود علیه السلام
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- داود علیه السلام غیر از سلیمان علیه السلام نوزده پسر داشت و عمر او صد سال بود و مدت حکومتش چهل سال به طول انجامید.
2- امام باقر علیه السلام- وقتی که عمر آدم به پایان رسید فرشته مرگ بر او فرود آمد تا جانش را بگیرد. آدم علیه السلام به او گفت ای فرشته مرگ از عمر من سی سال باقی مانده است». فرشته ی مرگ به او گفت: «آیا آن را برای فرزندت داود علیه السلام پیامبر صلی الله علیه و آله قرار ندادی»؟ و هنگامی که اسم های پیامبران از فرزندانت بر تو عرضه شد و عمرهای آن ها بر تو عرضه شد آن [سی سال] را از عمر خود کم کردی و تو در این هنگام در سرزمین دخنا بودی». آدم علیه السلام گفت ای فرشته مرگ این را به خاطر نمی آورم فرشته ی مرگ به او گفت ای آدم ای جاهل نباش آیا از خدا نخواستی که آن را برای داود علیه السلام در «زبور» ثبت کند و آن را از عمر تو کم نمود و از کتاب «ذکر» محو کرد».
1-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید از امام صادق علیه السلام در مورد آیه ﴿و دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ﴾ پرسیدم ایشان فرمود: «کلمه ی نَفَشَتْ فقط بیانگر چریدن چهارپایان در شب می باشد و فرد کشاورز باید آن را در روز حفظ کند و فرد مالدار وظیفه ندارد که در روز مراقب چهارپایانش باشد بلکه در روز آنان را می چراند و خوراک می دهد و هرچه که در روز فساد کنند، بر عهده ی آنان (مالدار) نیست همان طور که فرد مالدار باید چهارپایانش را به هنگام شب، از رفتن در کشتزار مردم منع کند هر فسادی که آنان در شب به بار بیاورند بر عهده ی آنان است و این همان
ص: 461
حَرْثِ النَّاسِ فَمَا أَفْسَدَتْ بِاللَّيْلِ فَقَدْ ضَمِنُوا وَ هُوَ النَّفَسُ وَ إِنَّ داود علیه السلام حَكَمَ لِلَّذِي أَصَابَ زَرْعَهُ رِقَابَ الْغَنَمِ وَ حَكَمَ سُلَيْمَانَ الرُّسُلَ وَالثَّلَّةَ وَ هُوَ اللَّبَنُ وَ الصُّوفُ فِي ذَلِكَ الْعَامِ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ داود وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الحَرْثِ قُلْتُ حِينَ حَكَمَا فِي الْحَرْثِ كَانَتْ قَضِيَّةً وَاحِدَةً فَقَالَ إِنَّهُ كَانَ أَوْحَى اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى النَّبيِّينَ قَبْلَ داودا إِلَى أَنْ بَعَثَ الله داود أَيُّ غَنَم نَفَشَتْ فِي الْحَرْثِ فَلِصَاحِبِ الْحَرْثِ رِقَابُ الْغَنَمِ وَ لَا يَكُونُ النَّفَسُ إِلَّا بِاللَّيْلِ فَإِنَّ عَلَى صَاحِبِ الزَّرْعِ أَنْ يَحْفَظَهُ بِالنَّهَارِ وَ عَلَى صَاحِبِ الْغَنمِ حِفْظُ الْعَنمِ بِاللَّيْلِ فَحَكَم داودا بِمَا حَكَمَتْ بِهِ الْأَنْبِيَاءُ مِنْ قَبْلِهِ وَ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى سُلَيْمَانَ عله السلام أَيُّ غَنَمِ نَفَشَتْ فِي زَرْعٍ فَلَيْسَ لِصَاحِبِ الزَّرْعِ إِلَّا مَا خَرَجَ مِنْ بُطُونِهَا وَ كَذَلِكَ جَرَتِ السُّنَّةُ بَعْدَ سُلَيْمَانَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْاً وَ عِلْمًا فَحَكَمَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (2)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿و داود وَسُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ قَالَ لَمْ يَحْكُمَا إِنَّمَا كَانَا يَتَنَاظَرَانِ فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ﴾. (3)
4-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَن علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ داودا وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ قَالَ كَانَ حُكْمُ داود علیه السلام رِقَابَ الْغَنَمِ وَالَّذِي فَهَّمَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ سُلَيْمَانَ علیه السلام أَنْ حَكَمَ لِصَاحِبِ الْحَرْثِ بِاللَّبَنِ وَالصُّوفِ ذَلِكَ الْعَامَ كُلَّهُ﴾. (4)
5-1- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿و داود وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ فَإِنَّهُ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن يَحْيَي عن ابن مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ رَجُلُ كَانَ لَهُ كَرْمُ وَنَفَشَتْ فِيهِ غَنَمٌ لِرَجُلَ آخَرَ بِاللَّيْلِ وَ قَضَمَتُهُ وَ أَفْسَدَتْهُ فَجَاءَ صَاحِبُ الْكَرْمِ إِلَى داودا فَاسْتَعْدَى عَلَى صَاحِبِ الْغَنَمِ فَقَالَ داود علیه السلام اذْهَبَا إِلَى سُلَيْمَانَ علیه السلام لِيَحْكُمَ بَيْنَكُمَا فَذَهَبًا إِلَيْهِ فَقَالَ سُلَيْمَانَ علیه السلام إِنْ كَانَتِ الْعَلَمُ أَكَلَتِ الأَصْلَ وَ الْفَرْعَ فَعَلَى صَاحِبِ الْغَنَمِ أَنْ يَدْفَعَ إِلَى صَاحِبِ الْكَرْمِ الْغَنَمَ وَ مَا فِي بَطْنِهَا وَ إِنْ كَانَتْ ذَهَبَتْ
ص: 462
نفش است، یعنی فساد گوسفندان در چریدن شبانه داود علیه السلام حکم کرد که گوسفندان به فردی که کشتزارش خراب شده بود تعلّق گیرد، اما قضاوت سلیمان علیه السلام این بود که صاحب گوسفندان شیر و پشم (رسل و ثله) آن سال آنان را به صاحب زمین بدهد.
2-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: «منظور از ﴿وَ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الحَرْثِ﴾ چیست؟ و آیا زمانی که در مورد آن کشتزار حکم صادر نمودند، قضیه ای مطرح بود؟ ایشان فرمود: این حکمی است که خداوند قبل از داود به همه ی پیامبران نمود تا این که نوبت به او رسید و آن این است که هر گوسفندی که شب هنگام به کشتزار کشاورزی برود گوسفندان باید به مالک زمین داده شود و نفش فقط بر چریدن در شب دلالت می کند و فرد کشاورز باید در روز از زمینش محافظت کند و فرد گوسفنددار نیز باید در شب از گوسفندانش نگهداری کند و چنان شد که داود علیه السلام براساس حکم پیامبران پیشین نظر داد و خداوند به سلیمان وحی کرد؛ هر گوسفندی که شب هنگام در کشتزار کشاورزی برود، تنها مالی که در شکم گوسفندان است به مالک کشتزار تخصیص می یابد و بعد از سلیمان اهل سنت این چنین گردید و این منظور از آیه ﴿وَ كُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَ عِلما﴾ بود و چنان شد که هر یک از این دو پیامبر صلی الله علیه و آله براساس حکم خداوند نظر دادند.
3-1- امام باقر علیه السلام- وَ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَإِذْ يَحْكُمَانِ فِي الحَرْثِ؛ آن ها حکم صادر نکردند، داشتند مناظره می نمودند که ما [حکم واقعی] آن را به سلیمان فهماندیم.
4-1- امام کاظم علیه السلام- احمد بن عمر حلبی گوید از امام کاظم در مورد این آیه ﴿و داود و سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ﴾ شاهدین پرسیدم. فرمود: «نظر داود علیه السلام این بود که گوسفندان را در مقابل زراعت که تباه شده است به صاحب مزرعه دهند. و آن چه را که خدا می فرماید ما به سلیمان علیه السلام آموختیم این بود که گوسفندان از آن صاحبش باشد لكن منفعت آن از شیر و پشم به صاحب مزرعه داده شود تا زمانی که زمین از نو بروید و مزرعه به حال اول باز گردد».
5-1- امام صادق علیه السلام- ... وَ دَاوُودَ وَ سُليمانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الحَرْثِ؛ در میان بنی اسرائیل فردی بود که تاکستانی داشت و گوسفندان شخص دیگری از بنی اسرائیل شب هنگام وارد آن جا شده بود و تمامی تاک ها را جویده و از بین برده بود صاحب تاکستان نزد داودا آمد و از دست صاحب گوسفندان در پیشگاه او دادخواهی نمود. داود گفت نزد سلیمان علیه السلام بروید تا بین شما حکم نماید آن دو نزد سلیمان رفتند و او به آن ها گفت اگر گوسفندان تنه و شاخه ها را خورده اند، صاحب گوسفند باید گوسفندان و آن چه را که در شکم دارند، به صاحب تاکستان بدهد، و اگر تنها
ص: 463
بِالْفَرْعِ وَ لَمْ تَذْهَبْ بِالْأَصْلِ فَإِنَّهُ يَدْفَعُ وَلْدَهَا إِلَى صَاحِبِ الْكَرْمِ وَ كَانَ هَذَا حُكْمَ داود ال وَ إِنَّمَا أَرَادَ أَنْ يُعَرِّفَ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّ سُلَيْمَانَ علیه السلام وَصِيُّهُ بَعْدَهُ وَ لَمْ يَخْتَلِفًا فِي الْحُكْمِ وَ لَوِ اخْتَلَفَ حُكْمُهُمَا لَقَالَ وَ كُنَّا لِحُكْمِها شَاهِدِين﴾. (1)
6-1- الصادقين علیهم السلام- ﴿وَ اخْتُلِفَ فِي الْحُكْمِ الَّذِي حَكَمَا بِهِ، فَقِيلَ: إِنَّهُ كَانَ كَرْما قَدْ بَدَتْ عَنَاقِيدُهُ فَحَكَمَ دَاوُدَا بِالْغَنَمِ لِصَاحِبِ الْكَرْمِ. فَقَالَ سُلَيْمَانَ علیه السلام عَنْ هَذَا يَا نَبِيَّ اللَّهِ الةِ ارْفُق قَالَ: وَ مَا ذَاكَ؟ قَالَ: تَدْفَعُ الْكَرْمَ إِلَى صَاحِبِ الْغَنَمِ فَيَقُومُ عَلَيْهِ حَتَّى يَعُودَ كَمَا كَانَ وَ تَدْفَعُ الْغَنَمَ إِلَى صَاحِبِ الْكَرْمَ فَيُصِيبُ مِنْهَا حَتَّى إِذَا عَادَ الْكَرْمُ كَمَا كَانَ ثُمَّ دَفَعَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَى صَاحِبِهِ مَالَهُ. وَ رُوىَ ذَلِكَ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام وَ أَبي عَبْدِ الله علیه السلام﴾. (2)
7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ سُلَيْمَانَ القَضَى بحِفْظِ الْمَوَاشِي عَلَى أَرْبَابِهَا لَيْلًا وَ قَضَى بِحِفْظِ الْحَرْثِ عَلَى أَرْبَابِهِ نَهَاراً﴾. (3)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْإِمَامَةَ عَهْدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَعْهُودُ لِرِجَالِ مُسَمَّيْنَ لَيْسَ لِلْإِمَامِ أَنْ يَزْوِيَهَا عَنِ الَّذِي يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَوْحَى إِلَى دَاوُدَا أن اتَّخِذْ وَصِيّاً مِنْ أَهْلِكَ فَإِنَّهُ قَدْ سَبَقَ فِي عِلْمِي أَنْ لَا أَبْعَثَ نَيَا إِلَّا وَلَهُ وَصِيُّ مِنْ أَهْلِهِ وَ كَانَ لِدَاوُدَا أَوْلَادُ عِدَةُ وَ فِيهِمْ غُلَامُ كَانَتْ أُمُّهُ عِنْدَ دَاوُدَ وَ كَانَ لَهَا مُحِبّاً فَدَخَلَ دَاوُدُ علیه السلام عَلَيْهَا حِينَ أَتَاهُ الْوَحْنُ فَقَالَ لَهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَوْحَى إِلَيَّ يَأْمُرُنِي أَن أَتَّخِذَ وَصِيَّا مِنْ أَهْلِي فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ فَلْيَكُنِ ابْنِي قَالَ ذَلِكَ أُرِيدُ وَ كَانَ السَّابِقُ فِي عِلْمِ اللهِ الْمَحْتُومِ عِنْدَهُ أَنَّهُ سُلَيْمَانُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِلَى دَاوُدَ أَنْ لَا تَعْجَلُ دُونَ أَنْ يَأْتِيَكَ أَمْرِى فَلَمْ يَلْبَتْ دَاوُدُ أَنْ وَرَدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ يَخْتَصِمَانِ فِي الْغَنَمِ وَ الْكَرْمِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى دَاوُدَ أن اجْمَعْ وَالْدَكَ فَمَنْ قَضَى بِهَذِهِ الْقَضِيَّة فَأَصَابَ فَهُوَ وَصِيكَ مِنْ بَعْدِكَ فَجَمَعَ دَاوُدَ علیه السلام وَلْدَهُ فَلَمَّا أَنْ قَصَّ الْخَصْمَانِ قَالَ سُلَيْمَانُ يَا صَاحِبَ الْكَرْمِ مَتَى دَخَلَتْ عَلَمُ هَذَا الرَّجُلِ كَرْمَكَ قَالَ دَخَلَتْهُ لَيْنَا قَالَ قَضَيْتُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْغَنَمِ بِأَوْلَادِ غَنَمِكَ وَ أَصْوَافِهَا فِي عَامِكَ هَذَا ثُمَّ قَالَ لَهُ دَاوُدُ فَكَيْفَ لَمْ تَقْضِ بِرِقَابِ الْغَنَمِ وَ قَدْ قَوْمَ ذَلِكَ عَلَمَاء بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَانَ ثَمَنُ الْكَرْمِ قِيمَةَ
ص: 464
شاخه ها را خورده اند و به ساقه کاری نداشته اند صاحب گوسفند باید فرزندان گوسفندانش را به صاحب تاکستان بپردازد». قضاوت داودا چنین بود او با این کار می خواست به بنی اسرائیل بفهماند که بعد از او سلیمان اس وصی او خواهد بود و حکم آن دو مخالف هم نبود چرا که اگر این چنین بود خداوند می فرمود: ﴿وَ كُنَّا لِحُكْمِها شَاهِدِين﴾.
6-1- امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام- آن تاکستانی بود که خوشه هایش درآمده بود و داود علیه السلام نیز در مورد آن حکم نمود که گوسفندان به صاحب تاکستان تعلّق گیرد سپس سلیمان ال گفت: ای پیامبر خدا این حکم را تغییر بده داودا گفت پس حکم چیست؟ او پاسخ داد: باید تاکستان به صاحب گوسفندان تحویل داده شود تا آن را به حالت سابقش برگرداند و گوسفندان به صاحب تاکستان داده شود تا از آن بهره ببرد تا زمانی که تاکستان به حالت اولیه اش بازگردد. پس از این مدت هریک از آن دو باید اموال طرف مقابل را بازگرداند.
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در مخاصمه ای که برای قضاوت نزد داود و سلیمان اها آمده بودند و دام یک نفر وارد کشت طرف مقابل شده بود سلیمان بر صاحب دام حکم کرد که شب ها از آن مواظبت کند و بر صاحب کشت حکم کرد که روزها از آن مواظبت کند.
8-1- امام صادق علیه السلام- معاوية بن عمار گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «امامت عهد و پیمانی از جانب خدای عزوجل است که برای مردانی نامبرده بسته شده است امام حق ندارد آن را از امام بعد از خود دور گرداند همانا خدای تبارک و تعالی به داود وحی کرد که از خاندان خود وصیی انتخاب کن زیرا در علم من پیشی گرفته که هیچ پیغمبری را مبعوث نسازم جز این که برای او وصیی از خاندانش باشد». داود علیه السلام فرزندان بسیاری داشت و در میان آن ها جوان نورسی بود که مادرش نزد داودا بود و داود آن زن را دوست می داشت چون این وحی به داود رسید نزد آن زن آمد و به او گفت: خدای عزوجل به من وحی فرستاده و امر کرده است که از خاندان خودم وصیی انتخاب کنم همسرش به او گفت خوب است پسر من باشد داود گفت من هم همین را خواستارم. ولی در علم پیشین و حتمی خدا گذشته بود که وصی او سلیمان علیه السلام باشد خدای تبارک و تعالی به داود علیه السلام وحی کرد تا فرمان من به تو نرسد در این کار شتاب مکن دیری نگذشت که دو مرد نزد داود ال آمدند و درباره ی گوسفندان و باغ انگور مرافعه کردند زیرا گوسفندان یکی باغ انگور دیگری را خورده بود خدای عزوجل به داود علیه السلام وحی کرد که پسرانت را جمع کن هر که در این قضیه حکم درست دهد، او وصی بعد از توست داود ال پسرانش را جمع کرد چون دو طرف نزاع، قصه ی خود را گفتند را سلیمان گفت: ای صاحب باغ گوسفندان این مرد کی به باغ تو ریخته اند؟ گفت: «شب». سليمان علیه السلام گفت: ای صاحب گوسفند! من حکم دادم که بچه ها و پشم امسال گوسفندان تو مال صاحب باغ باشد داود به او گفت چرا» حکم نکردی که خود گوسفندان را بدهد، با این که علماء
ص: 465
الْغَنَمِ فَقَالَ سُلَيْمَانُ إِنَّ الْكَرْمَ لَمْ يُجْتَتَ مِنْ أَصْلِهِ وَ إِنَّمَا أُكِلَ حِمْلُهُ وَهُوَ عَائِدُ فِي قَابل الإِنْ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى دَاوُدَا إِنَّ الْقَضَاءَ فِي هَذِهِ الْقَضِيَّة مَا قَضَى سُلَيْمَانُ علیه السلام بِهِ يَا دَاوُدُ علیه السلام أَرَدْت أَمْراً وَ أَرَدْنَا أَمْراً غَيْرَهُ فَدَخَلَ دَاوُدَا عَلَى امْرَأَتِهِ فَقَالَ أَرَدْنَا أَمْراً وَأَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَمْراً غَيْرَه وَ لَمْ يَكُنْ إِلَّا مَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ رَضِينَا بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَسَلَّمْنَا وَكَذَلِكَ الْأَوْصِيَاءُ لَيْسَ لَهُمْ أَنْ يَتَعَدَّوْا بِهَذَا الْأَمْرِ فَيُجَاوِرُونَ صَاحِبَهُ إِلَى غَيْرِهِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَفَهمناها سُلَيْمانَ وَ كُلاً آتينا حُكْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داود الجبالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ﴾ (79)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا تَقُولُ فِي الْعَزْلُ فَقَالَ كَانَ على علیه السلام لَا يَعْزِلُ وَأَمَّا أَنَا فَأَعْزِلُ فَقُلْتُ هَذَا خِلَافُ فَقَالَ مَا ضَرَّ داود أَنْ خَالَفَهُ سُلَيْمَانُ علیه السلام وَ اللَّهُ يَقُولُ فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ﴾. (2)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ فِي حَدِيثٍ يَذْكُرُ فِيه قِصَّة دَاوُدَ أَنَّهُ خَرجَ يَقْرَأ الزَّبُور وكان إذا قرأ الزبُورَ لَا يَبْقَى جَبَلُ وَ لَا حَجَرُ وَلَا طَائِرُ اللهِ وَكَانَ إِلَّا جَاوَبَتْه﴾. (3)
2-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ مُوسَى بْن جَعْفَر علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْن عَلَى علیه السلام أَنَّ يَهُودِيَاً مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ كَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ صُحْفَ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِس فِيهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَفِيهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام ... قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَإِنَّ هَذَا دَاوُدُ بَكَى عَلَى خَطِيئَتِهِ حَتَّى سَارَتِ الْجِبَالُ مَعَهُ لِخَوْفِهِ قَالَ لَهُ عَلَى عَلَيْهِمْ لِخَوْفِهِ قَالَ لَهُ عَلَى علیه السلام لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ و محمد أَعْطِيَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّهُ كَانَ إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ سُمِعَ لِصَدْرِهِ وَ جَوْفِهِ أَزِيزُ
ص: 466
بنی اسرائیل آن را قیمت کرده اند و بهای انگور با قیمت گوسفندان برابر است»؟ سلیمان علیه السلام گفت: «تاک ها از ریشه کنده نشده و تنها بار آن خورده شده است و سال آینده بار می دهد». خدای عزوجل به داود ال وحی فرستاد که حکم در این قضیه همان است که سلیمان صادر کرد، ای داود علیه السلام تو چیزی را خواستی و ما چیز دیگری را (تو آن پسرت را برای جانشینی خواستی و ما سلیمان علیه السلامرا). داود ان نزد همسرش آمد و گفت: «ما چیزی را خواستیم و خدای عزوجل چیز دیگری را خواست و جز آن چه خدا خواهد نشود ما نسبت به امر خدای عزوجل راضی و تسلیمیم». و همچنین است امر اوصیاء و امامان ایشان هم حق ندارند از امر خدا تجاوز کنند و امامت را از صاحبش به دیگری دهند. ما حكم واقعی آن را به سلیمان فهماندیم و به هریک از آنان [شایستگی] داوری و علم فراوانی دادیم و کوهها و پرندگان را مسخر داود ساختیم که با او تسبیح [خدا] می گفتند و ما بر این کار توانایی داشتیم (79)
1-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم در مورد دوری از زنان] چه می فرمایی؟ فرمود: «علی علیه السلام دوری نمی کرد ولی من دوری می کنم. عرض کردم: «این مخالفت کردن با [علی علیه السلام] است» فرمود: مخالفت کردن سلیمان ضرری به داودا نزد و خدای تعالی می فرماید: ﴿فَفَهمناها سُلَيْمانَ﴾.
1-2- امام صادق علیه السلام- هشام بن سالم گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «داود یک روز بیرون رفت و زبور می خواند هر وقت داود علیه السلام زبور می خواند کوه و سنگ و پرنده و درنده ای نبود که با او هم آواز نشود».
2-2- امام کاظم علیه السلام- امام کاظم علیه السلام از پدرانش از امام حسین روایت می کند مردی یهودی از شام که تورات و انجیل و زبور و صحف انبیاء را خوانده بود و اطلاعاتی از استدلال های آن ها داشت وارد مجلسی شد که اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در آن حضور داشتند علی بن ابی طالب علیه السلام نیز بود... یهودی اولیه گفت: «عالم» یهودی گفت: این حضرت داود است که بر خطای خود گریست، به شکلی که کوه ها از سر ترس با او ساری و جاری شدند حضرت فرمود: همین طور است و به حضرت محمد صلی الله علیه و آله برتر از آن عطا شده آن حضرت وقتی به نماز می ایستاد از شدت گریه از سینه و شکم او صوتی همچون آواز دیگی مسین و مملو از آب که بر بالای آتش افروخته و در جوش و غلیان باشد شنیده می شد و این در حالی بود که خداوند او را از عقاب خود ایمن ساخته بود آن حضرت با این گریه می خواست به درگاه خداوند اظهار خشوع کند و او امام و مقتدای همه است، و آن رسول گرامی مدت
ص: 467
كَأَزِيزِ الْمِرْجَل عَلَى الْأَثَافِيِّ مِنْ شِدَّةِ الْبُكَاءِ وَقَدْ أَمَنَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ عِقَابِهِ فَأَرَادَ أَنْ يَتَخَشَعَ لِرَبِّهِ بِبُكَائِهِ وَيَكُونَ إِمَاماً لِمَنِ اقْتَدَى بِهِ وَ لَقَدْ قَامَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ عَشْرَ سِنِينَ عَلَى أَطْرَافِ أَصَابِعِهِ حَتَّى تَوَرَمَتْ قَدَمَاهُ وَ اصْفَرَ وَجْهُهُ يَقُومُ اللَّيْلَ أَجْمَعَ حَتَّى غُوتِبَ فِي ذَلِكَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ طه ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى بَلْ لِتَسْعَدَ بِهِ وَ لَقَدْ كَانَ يَبْكِي حَتَّى يُغْشَى عَلَيْهِ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَيْسَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قَدْ غَفَرَ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ قَالَ بَلَى أَ فَلَا أَكُونُ عبْداً شَكُوراً وَ لَئِنْ سَارَتِ الْجِبَالُ وَ سَبَّحَتْ مَعَهُ لَقَدْ عَمِلَ مُحَمَّدٌ علیه السلام مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِذْ كُنَّا مَعَهُ عَلَى جَبَل حِرَاءَ إِذْ تَحَرَكَ الْجَبَلُ فَقَالَ لَهُ قِرَّ فَلَيْسَ عَلَيْكَ إِلَّا نَبِيُّ وَ صِدِّيقُ شَهِيدٌ فَقَرَّ الْجَبَلُ مُجيباً لِأَمْرِهِ وَ مُنْتَهياً إِلَى طَاعَتِهِ وَلَقَدْ مَرَرْنَا مَعَهُ بِجَبَل وَإِذَا الدُّمُوعُ تَخْرُجُ مِنْ بَعْضِهِ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم مَا يُبْكِيكَ يَا جَبَلُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ غَفَرَ لَكَ مَا تَقَدَّمَ كَانَ الْمَسِيحُ مَرَّ بِي وَهُوَ يُخَوِّفُ النَّاسَ بِنَارٍ وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ فَأَنَا أَخَافُ أَنْ أَكُونَ مِنْ تِلْكَ الْحِجَارَةِ قَالَ لَهُ لَا تَخَفْ تِلْكَ حِجَارَةُ الْكِبْريتِ فَقَرَّ الْجَبَلُ وَ سَكَنَ وَ هَدَأَ وَ أَجَابَ لِقَوْلِهِ﴾. (1)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قَالَ دَاوُدُ النَّبِيُّ لَأَعْبُدَنَّ اللَّهَ الْيَوْمَ عِبَادَةً وَ لَأَقْرَأَنَّ قِرَاءَةَ لَمْ أَفْعَلْ مِثْلَهَا قَطَّ فَدَخَلَ مِحْرَابَهُ فَفَعَلَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ إِذَا هُوَ بِضِفْدِعِ فِي الْمِحْرَابِ فَقَالَ لَهُ يَا دَاوُدُ أَعْجَبَكَ الْيَوْمَ مَا فَعَلْتَ مِنْ عِبَادَتِكَ وَ قِرَاءَتِكَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ لَا يُعْجِبَنَّكَ فَإِنِّي أَسَبِّحُ اللَّهَ فِي كُلِّ لَيْلَة أَلْفَ تَسْبيحَة يَتَشَعَّبُ لِى مَعَ كُلِّ تَسْبِيحَة ثَلَاثَةَ آلَافِ تَحْمِيدَةَ وَإِنِّي لَأَكُونُ فِي قَعْرِ الْمَاءِ فَيُصَوِّتُ الطَّيْرُ فِي الْهَوَاءِ فَأَحْسَبُهُ جَائِعاً فَأَطْفُو لَهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَا كُلَنِي وَمَا لى ذنب﴾. (2)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا وَقَفَ الْمَوْقِفَ بِعَرَفَةَ نَظَرَ إِلَى النَّاسِ وَ كَثْرَتِهِمْ فَصَعِدَ الْجَبَلَ فَأَقْبَلَ يَدْعُو فَلَمَّا قَضَى نُسْكَهُ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ لَهُ يَا دَاوُدُ يَقُولُ لَكَ رَبُّكَ لِمَ صَعِدْتَ الْجَبَلَ ظَنَنْتَ أَنَّهُ يَخْفَى عَلَى صَوْتُ مَنْ صَوَّتَ ثُمَّ مَضَى بهِ إِلَى الْبَحْرِ إِلَى جُدَّةَ فَرَسَبَ بِهِ فِي الْمَاءِ مَسِيرَةَ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فِي الْبَرِّ فَإِذَا صَخْرَةً فَفَلَقَهَا فَإِذَا فِيهَا دُودَةُ فَقَالَ لَهُ يَا دَاوُدُ يَقُولُ لَكَ رَبُّكَ أَنَا أَسْمَعُ صَوْتَ هَذِهِ فِي بَطْن هَذِهِ الصَّخْرَة فِى قَعْر هَذَا الْبَحْرِ فَظَنَنْت أَنَّهُ يَخْفَى عَلَى صَوْتُ مَنْ صَوَّتَ﴾. (3)
ص: 468
ده سال به واسطه عبودیت خداوند بر سر انگشتان ایستاده ربِّ العزّت را عبادت نمود تا آن که پاهای مبارکش متورّم و ستبر شد و رنگ مبارکش مایل به زردی گردید و دائماً نماز شب خواند تا آن که از جانب خداوند عزوجل عتاب شد که طه ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی (طه/2-1) بلکه باید بدان واسطه خوشبخت گردی و او چندان گریه می کرد که در برخی اوقات بیهوش می شد. روزی یکی از اصحاب به او عرض کرد: ای رسول خدا! مگر نه این است که خداوند گناهان دور و نزدیک گذشته تو را آمرزیده است؟ گفت: «آری، مگر من نباید بنده سپاسگزار خدا باشم؟! و چنان که کوه ها با داود علیه السلام جاری شده و تسبیح گفتند با محمد ی برتر از آن انجام شده است. ما با او بر کوه حراء بودیم که ناگاه کوه به لرزه درآمد آن حضرت به کوه فرمود: آرام بگیر که جز نبی و وصی یا صدیق شهید بر روی تو نایستاده است پس کوه با اطاعت از فرمان آن حضرت آرام گرفت. روزی نیز ما با او از کوهی عبور می کردیم که ناگاه قطرات گریه از برخی از قسمت های آن بیرون میزد آن حضرت به کوه فرمود: برای چه گریه می کنی؟ گفت ای رسول خدا حضرت مسیح بر من عبور کرد و او مردم را از آتشی می ترساند که آتشگیره ی آن مردمند و سنگ ها من ترس آن را دارم که نکند من از آن سنگ ها باشم حضرت به او فرمود: هراس مکن آن سنگ، کبریت است. پس کوه آرام گرفته و سکون یافت».
3-2- امام باقر علیه السلام- روزی داود پیامبر صلی الله علیه و آله در محرابش بود که کرم سرخ رنگ کوچکی از کنارش عبور کرد و آرام راه رفت تا به محل سجده اش رسید داودا به آن نگاه کرد و با خودگفت: این کرم برای چه آفریده شده است؟ خداوند به آن کرم وحی کرد که [با داود علیه السلام] سخن بگو! پس به او گفت: (ای داود علیه السلام)! آیا صدای پنهان مرا شنیدی؟ یا اثر من بر روی سنگ صاف برای تو آشکار شد؟ داود به او گفت: «نه» گفت: «خداوند صدای حرکت آرام و نفس کشیدن و صدای پنهان مرا می شنود و اثر راه رفتن مرا می بیند؛ پس صدایت را پایین بیاور».
4-2- امام صادق علیه السلام- زمانی داودا برای انجام حج در موقف عرفات بود و از کثرت جمعیت ملول شد و از کوهی بالا رفت و به مناجات ،پرداخت وقتی عبادتش به پایان رسید جبرئیل به نزد او آمد و گفت ای داودا پروردگارت می گوید چرا از کوه بالا رفتی گمان کردی صدای تو را در میان صدای این جمعیت نمی شنویم؟ سپس جبرئیل او را از آن جا به دریای جده برد و مدت چهل روز در آب سیر کردند تا به سنگی رسیدند جبرئیل آن سنگ را گشود و در میان آن کرمی را به داود علیه السلام نشان داد و به او گفت ای داود علیه السلام پروردگارت می گوید من صدای این کرم را در دل این صخره در ژرفای این دریا می شنوم چگونه پنداشتی که صدای مردم مزاحم رسیدن صدای تو به من است»؟!
ص: 469
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ دَاوُدَا أَرَادَ أَنْ يَسْتَخْلِفَ سُلَيْمَانَ الَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَوْحَى إِلَيْهِ يَأْمُرُهُ بذَلِكَ فَلَمَّا أَخْبَرَ بَنِي إِسْرَائِيلَ صَجُوا مِنْ ذَلِكَ وَ قَالُوا يَسْتَخْلِفُ عَلَيْنَا حَدَنَا وَ فِينَا مَنْ هُوَ أَكْبَرُ مِنْهُ فَدَعَا أَسْبَاطَ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ لَهُمْ قَدْ بَلَغَتْنِي مَقَالَتْكُمْ فَأَرُونِى عِصِيَّكُمْ فَأَيُّ عَمَّا أَثْمَرَتْ فَصَاحِبُهَا وَلِيُّ الْأَمْرِ بَعْدِي فَقَالُوا رَضِينَا وَ قَالَ لِيَكْتُبُ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْكُمْ اسْمَهُ عَلَى عَصَاهُ فَكَتَبُوا ثُمَّ جَاءَ سُلَيْمَانُ عَلَيْهِ بعَصَاهُ فَكَتَبَ عَلَيْهَا اسْمَهُ ثُمَّ أُدْخِلَتْ بَيْنَا وَ أَعْلِقَ الْبَابُ وَ حَرَسَهُ رُءُوسُ أَسْبَاطِ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمَّا أَصْبَحَ صَلَّى بهِمُ الْغَدَاةَ ثُمَّ أَقْبَلَ فَفَتَحَ الْبَابَ فَأَخْرَجَ عِصِيَّهُمْ وَ قَدْ أَوْرَقَتْ عَصَا سُلَيْمَانَ وَ قَدْ أَثْمَرَتْ فَسَلَّمُوا ذَلِكَ لِدَاوُدَا فَاخْتَبَرَهُ بِحَضْرَة بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ أَيُّ شَيْءٍ أَبْرَدُ قَالَ عَفْوُ اللَّهِ عَن النَّاسِ وَ عَفْوُ النَّاسِ بَعْضِهِمْ عَنْ بَعْضِ قَالَ يَا بُنَيَّ فَأَيُّ شَيْءٍ أَحْلَى قَالَ الْمَحَبَّةُ وَهِيَ رَوْحُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ فَافْتَرَ دَاوُدُ ضَاحِكَا فَسَارَ بِهِ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ هَذَا خَلِيفَتِي فِيكُمْ مِنْ بَعْدِي ثُمَّ أَخْفَى سُلَيْمَانُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرَهُ وَ تَزَوَّجَ بِامْرَأَةِ وَ اسْتَتَرَ مِنْ شِيعَتِهِ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَسْتَتِرَ ثُمَّ إِنَّ امْرَأَتَهُ قَالَتْ لَهُ ذَاتَ يَوْمٍ بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي مَا أَكْمَلَ خِصَالُكَ وَ أَطْيَبَ رِيحُكَ وَ لَا أَعْلَمُ لَكَ خَصْلَةً أَكْرَهُهَا إِلَّا أَنَّكَ فِي مَثُونَة أَبي فَلَوْ دَخَلْتَ السُّوقَ فَتَعَرَّضت لرزْقِ اللَّهِ رَجَوْتُ أَنْ لَا يُخَيْبَكَ فَقَالَ لَهَا سُلَيْمَانُ علیه السلام إِنِّي وَ اللَّهِ مَا عَمِلَتْ عَمَلا قَطُّ وَلَا أَحْسِنُهُ فَدَخَلَ السُّوقَ فَجَالَ يَوْمَهُ ذَلِكَ ثُمَّ رَجَعَ فَلَمْ يُصِبْ شَيْئًا فَقَالَ لَهَا مَا أَصَبْتُ شَيْئًا قَالَتْ لَا عَلَيْكَ إِنْ لَمْ يَكُنِ الْيَوْمَ كَانَ غَداً فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ خَرَجَ إِلَى السُّوقِ فَجَالَ فِيهِ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَى شَيْءٍ وَ رَجَعَ فَأَخْبَرَهَا فَقَالَتْ يَكُونُ غَداً إِنْ شَاءَ اللهُ فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ الثَّالِثِ مَضَى حَتَّى انْتَهَى إِلَى سَاحِلِ الْبَحْرِ فَإِذَا هُوَ بِصَيَّادِ فَقَالَ لَهُ هَلْ لَكَ أَنْ أَعِينَكَ وَ تُعْطِيَنَا شَيْئًا قَالَ نَعَمْ فَأَعَانَهُ فَلَمَّا فَرَغَ أَعْطَاهُ الصَّيَّادُ سَمَكَتَيْنِ فَأَخَذَهُمَا وَ حَمِدَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ إِنَّهُ شَقَّ بَطْنَ إِحْدَاهُمَا فَإِذَا هُوَ بِخَاتَمِ فِي بَطْنِهَا فَأَخَذَهُ فَصَيَّرَهُ فِي ثَوْبِهِ وَ حَمِدَ اللَّهَ وَأَصْلَحَ السَّمَكَتَيْنِ وَجَاءَ بِهِمَا إِلَى مَنْزِلِهِ وَ فَرحَتِ امْرَأَتُهُ بذَلِكَ وَ قَالَتْ لَهُ إِنِّى أريدُ أَنْ تَدْعُوَ أَبَوَى حَتَّى يَعْلَمَا أَنَّكَ قَدْ كَسَبْتَ فَدَعَاهُمَا فَأَكَلَا مَعَهُ فَلَمَّا فَرَغُوا قَالَ لَهُمْ هَلْ تَعْرِفُونَى قَالُوا لَا وَاللَّهِ إِلَّا أَنَّا لَمْ نَرَ خَيْرًا مِنْكَ فَأَخْرَجَ خَاتَمَهُ فَلَبَسَهُ فَخَرَّ عَلَيْهِ الطَّيْرُ وَالرِّيحُ وَ غَشِيَهَ الْمُلْكُ وَ حَمَلَ الْجَارِيَةَ وَ أَبَوَيْهَا إِلَى بِلَادِ إِصْطَخْرَ وَ اجْتَمَعَتْ إِلَيْهِ الشَّيعَةُ وَاسْتَبْشَرُوا بِهِ فَفَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُمْ مَا كَانُوا فِيهِ مِنْ حَيْرَةَ غَيْبَتِهِ فَلَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ أَوْصَى إِلَى آصف بْن بَرْخِيَا بِإِذْنَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَلَمْ يَزَلْ بَيْنَهُمْ تَخْتَلِفُ إِلَيْهِ الشَّيعَةُ وَيَأْخُذُونَ عَنْهُ مَعَالِمَ دِينِهِمْ ثُمَّ غَيَّبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آصَفَ غَيْبَةً طَالَ أَمَدُهَا ثُمَّ ظَهَرَ لَهُمْ فَبَقِيَ بَيْنَ قَوْمِهِ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّهُ وَدَعَهُمْ فَقَالُوا لَهُ أَيْنَ الْمُلْتَقَى قَالَ عَلَى الصِّرَاطِ وَ غَابَ عَنْهُمْ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ اشْتَدَّتِ الْبَلْوَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِغَيْبَتِهِ وَ تَسَلَّطَ عَلَيْهِمْ بُخْتَنَصَّر﴾. (1)
ص: 470
5-2- امام صادق علیه السلام- داود علیه السلام به جهت امر الهی اراده کرد تا پسر خود را جانشین خویش قرار دهد اما بنی اسرائیل می گفتند فرد دیگری را جانشین خود قرار بده، پس داود قبایل بنی اسرائیل را فرا خواند و به آن ها گفت سخنان شما به سمع من رسیده است، بزرگ هر قبیله عصای خود را به من بدهد و من آن ها را در اتاقی در بسته می گذارم هر عصایی که به اذن خدا سبز شد و به ثمر رسید صاحب من و ولی امر شما بعد از من است. آن ها هم به این حکم راضی شدند و عصاهای خود را در خانه ای قرار دادند وقتی صبح شد دیدند عصای سلیمان علیه السلام شاخ و برگ یافته و به میوه نشسته، پس تسلیم حکم داود علیه السلام شدند ابتدای کار سلیمان ال امر حکومت خود را مخفی می داشت مدتی از پیروان خود مخفی زندگی می کرد تا آن که روزی همسرش به او گفت: پدرم و مادرم به فدایت چقدر خصلت های نیکویی داری و چقدر خوشبو و خوشخو هستی به خدا قسم اگر در طلب روزی به بازار روی ناامید نخواهی شد سلیمان گفت: «من به هیچ حرفه ای آشنایی ندارم اما به ترغیب همسرش به بازار رفت، روز اوّل نتیجه ای نگرفت و ناامید بازگشت اما همسرش به اوگفت: اگر امروز ،نشد فردا اقدام کن روز دوم هم کاری پیدا نکرد، و ناامید بازگشت اما باز هم همسرش او را به رفتن ترغیب نمود در روز سوم سليمان ال آنقدر رفت تا به کنار ساحل دریا رسید و صیادی را دید به او گفت اگر من به تو کمک کنم، چیزی از صید خود را به من می دهی؟ مرد صیّاد قبول کرد و سلیمان مشغول کمک به او شد، وقتی کار به اتمام رسید صیاد دو ماهی به او داد سلیمان ال آن ها را گرفت و شکم یک ماهی را باز کرد، ناگهان انگشتری در شکم ماهی ،دید پس به منزل رفت و انگشتر را در لباس خود مخفی نمود همسرش وقتی او را با دست پر دید به او گفت امشب می خواهم پدر و مادرم را به مهمانی دعوت کنم تا بدانند که تو مشغول کاری شده ای پس آن ها را دعوت کرد و همگی ماهیها را خوردند، وقتی فارغ شدند سلیمان او انگشتر را از جیب لباس خود بیرون آورد و آن را به دست خود کرد همان دم همه ی پرندگان و باد مسخّر او شدند و ملک و سلطنت او ظاهر شد و او همسر خود و والدین او را به سرزمین اصطخر برد و شیعیان بر گرد او اجتماع کردند و خداوند در امر غیبت او گشایش ایجاد کرد سال ها حکومت نمود و وقتی زمان مرگ او فرا رسید آصف بن برخیا را وصی خود قرار داد و مردم امر و نهی شریعت را از او دریافت می کردند، سپس مدتی آصف بن برخیا نیز غایب شد ولی بعد از مدتی ظهور کرد و تا مدت ها میان آن ها حکومت می کرد وقتی زمان غیبت دوّم او فرا رسید با مردم وداع کرد و زمانی که از او درباره ی زمان رؤیت و ظهورش سؤال کردند گفت: شما را بر روی پل صراط خواهم دید و سپس غایب شد، پس از آن بلا و گرفتاری بنی اسرائیل شدت یافت و بخت النصر بر آنان غالب شد.
ص: 471
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ سُلَيْمَانُ اليُطْعِمُ أَضْيَافَهُ اللَّحْمَ بِالْحُوَار وَ عِيَالَهُ الْخُشْكَارَ وَ يَأْكُلُ هُوَ الشَّعِيرَ [غَيْر] مَنْخُول﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شاكِرُونَ﴾ (80)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسِ لَكُمْ أَى الزَّرَدِ﴾. (2)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ الأَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى دَاوُدَ أَنَّكَ نِعْمَ الْعَبْدُ لَوْ لَا أَنَّكَ تَأْكُلُ مِنْ بَيْتِ الْمَالِ وَلَا تَعْمَلُ بِيَدِكَ شَيْئاً قَالَ فَبَكَى دا و د ا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى الْحَدِيدِ أَنْ لِنْ لِعَبْدِي دَاوُدَا فَأَلَانَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ الْحَدِيدَ فَكَانَ يَعْمَلُ كُلَّ يَوْمٍ دِرْعاً فَيَسِيعُهَا بِأَلْفِ دِرْهَم فَعَمِلَ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ دِرْعاً فَبَاعَهَا بِثَلَاثِمِائَة وَسِينَ أَلْفاً وَ اسْتَغْنَى عَنْ بَيْتِ الْمَالِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَلِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً تجري بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتي باركنا فيها وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ﴾. (81)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً قَالَ تَجْرِي مِنْ كُلِّ جَانِبِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فيهَا قَالَ إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ الشَّامِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ مِنَ الشَّياطينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِكَ وَ كُنَّا هُم حافِظينَ﴾. (82)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مِنْ سُؤَال الزَّنْدِيقِ الَّذِي سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ العَنْ مَسَائِلَ كَثِيرَة أَنَّهُ قَالَ ... وَ كَيْفَ صَعِدَتِ الشَّيَاطِينُ إِلَى السَّمَاءِ وَهُمْ أَمْثَالُ النَّاسِ فِى الْخِلْقَة وَالْكَثَافَةِ وَقَدْ كَانُوا يَبْنُونَ لِسُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَا مِنَ الْبَنَاءِ مَا يَعْجِزُ عَنْهُ وَلْدُ آدَمَ قَالَ غَلَّظُوا لِسُلَيْمَانَ كَمَا سُخَرُوا وَ هُمْ خَلْقُ رَقِيقُ غِذَاؤُهُمُ النَّسِيمُ وَ الدَّلِيلُ عَلَى كُلِّ ذَلِكَ صُعُودُهُمْ إِلَى السَّمَاءِ لِاسْتِرَاقِ السَّمْعَ وَلَا يَقْدِرُ الْحِسْمُ الْكَثِيفُ عَلَى الارتقاء إِلَيْهَا بِسُلَّم أَوْ بِسَبب﴾. (5)
ص: 472
6-2- امام صادق علیه السلام- سلیمان به مهمان های خود گوشت با نان مغز گندم می خوراند و به عیال خود نان خشکار می خوراند و خودش نان جو با سبوس می خورد.
و ساختن زره را به خاطر شما به او آموختیم تا شما را در جنگ هایتان [از آسیب] حفظ کند، آیا شما شکرگزار [این نعمت های خدا هستید]؟ (80)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ؛ منظور از آن زره می باشد.
2- امام علی علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت است که امام علی علیه السلام فرمود: «خداوند عزوجل به داود علیه السلام وحی کرد؛ اگر از مال بیت المال نخوری و با دستان خود کار کنی تو بنده ی خوبی هستی. سپس داود چهل صبح به گریه افتاد و خداوند نیز به آهن دستور داد که برای داود علیه السلام نرم گردد چنین شد که خداوند آهن را برای داود علیه السلام نرم گرداند. او در هر روز زره ای می ساخت و آن را به هزار درهم می فروخت. او سیصدو شصت زره ساخت و به سیصد و شصت هزار درهم فروخت و خود را از مال بیت المال بی نیاز کرد.
و تندباد را مسخر سلیمان ساختیم که به فرمان او به سوی سرزمینی که آن را پربرکت کرده بودیم حرکت می کرد و ما از همه چیز آگاه بوده ایم. (81)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ لِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً؛ منظور از آن بادیست که از هر سمتی به جریان می افتاد و مراد از ﴿إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا﴾؛ بیت المقدس و شام است.
و گروهی از شیاطین [را نیز مسخر او قرار دادیم، که در دریا] برایش غواصی می کردند و کارهایی جز این [نیز] برای او انجام می دادند و ما آن ها را [از سرکشی] حفظ می کردیم (82)
1- امام صادق علیه السلام- از جمله سؤالاتی که زندیق از امام صادق علیه السلام پرسید این است: «چگونه شیطان ها به آسمان بالا می روند با این که آن ها نیز مثل مردم در خلقت و جنّه هستند و برای حضرت سلیمان ساختمان می ساختند و کارهایی می کردند که انسان ها از انجام آن عاجز بودند؟ فرمود: «برای سلیمان علیه السلام غلظت یافته بودند چنان چه مسخّر او نیز بودند، اما آن ها موجوداتی رقیق گازی (شکل) هستند غذای آن ها نسیم است به همان دلیل می توانند بر آسمان برای استراق سمع صعود کنند با این که جسم سنگین نمی تواند بالا برود مگر با نردبان یا وسیله ای دیگر».
ص: 473
قوله تعالى: ﴿وَ أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضَّرُّ وَ أَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ﴾ (83)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى ابْتَلَى أَيُّوب علیه السلام بلَا ذَنْب فَصَبَرَ حَتَّى غَيْرَ وَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَا يَصْبِرُونَ عَلَى التَّغيير﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمَّا عَافَى أَيُّوبَ علیه السلام نَظَرَ إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدِ ازْدَرَعَتْ فَرَفَعَ طَرْفَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي عَبْدُكَ أَيُّوبُ الْمُبْتَلَى عَافَيْتَهُ وَ لَمْ يَزْدَرِعْ شَيْئًا وَ هَذَا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ زَرْعُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ يَا أَيُّوبُ خُذْ مِنْ سُبْحَتِكَ كَفَّا فَابْذُرْهُ وَكَانَتْ سُبْحَتُهُ فِيهَا مِلْحٌ فَأَخَذَ أَيُّوبُ الله كَفَا مِنْهَا فَبَدَرَهُ فَخَرَجَ هَذَا الْعَدَسُ وَأَنْتُمْ تُسَمُّونَهُ الْحِمْصَ وَ نَحْنُ نُسَمِّيهِ الْعَدَسَ﴾. (2)
3- السجاد علیه السلام- ﴿أَخَذَ النَّاسُ ثَلَاثَةَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَخَذُوا الصَّبْرَ عَنْ أَيُّوبَ وَ الشُّكْرَ عَنْ نُوحٍ وَ الْحَسَدَ مِنْ بَنِي يَعْقُوبَ﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ ابْتُلِيَ أَيُّوبُ سَبْعَ سِنِينَ بِلَا ذَنْب. وَعَنْهُ اللهِ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ابْتَلَى أَيُّوب ال بلَا ذَنْب فَصَبَرَ حَتَّى غَيْرَ وَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَا يَصْبِرُونَ عَلَى التَّعْيِيرِ. وَ عَنْهُ الأَنَّ أَيُّوبَ الله مَعَ جَمِيعِ مَا ابْتُلِيَ بِهِ لَمْ تُنْتِنْ لَهُ رَائِحَةُ وَ لَا قَبُحَتْ لَهُ صُورَةٌ وَلَا خَرَجَتْ مِنْهُ مِدَّةٌ وَلَا دَمُ وَلَا قَيْحُ وَ لَا اسْتَقْدَرَهُ أَحَدٌ رَآهُ وَلَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ أَحَدٌ شَاهَدَهُ وَ لَا تَدَوَّدَ شَيْءٌ مِنْ جَسَدِهِ وَ هَكَذَا يَصْنَعُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ يَبْتَلِيهِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ الْمُكْرَمِينَ عَلَيْهِ وَإِنَّمَا اجْتَنَبَهُ النَّاسُ لِفَقْرِهِ وَ ضَعْفِهِ فِى ظَاهِرِ أَمْرِهِ لِجَهْلِهِمْ بِمَا لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ مِنَ التَّابِيدِ وَ الْفَرَج. وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم أَعْظَمُ النَّاسِ بَلَاءَ الْأَنْبِيَاءَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا ابْتَلَاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِالْبَلَاءِ الْعَظِيمِ الَّذِي يَهُونُ مَعَهُ عَلَى جَمِيعِ النَّاسَ لِكَيْلَا يَدَّعُوا لَهُ الرُّبُوبِيَّةَ إِذَا شَاهَدُوا مَا أَرَادَ اللَّهُ يُوصِلَهُ إِلَيْهِ مِنْ عَظَائِمٍ نِعَمِهِ تَعَالَى مَتَى شَاهَدُوهُ وَلِيَسْتَدِلُوا بِذَلِكَ عَلَى أَنَّ الثَّوَابَ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى ضَرْبَيْنِ اسْتِحْقَاقِ وَاخْتِصَاص وَلِئَلَّا يَحْتَقِرُوا ضَعِيفاً لِضَعْفِهِ وَ لَا فَقِيراً لِفَقْرِهِ وَ لَا مَرِيضاً لِمَرَضِهِ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّهُ يُسْقِمَ مَنْ يَشَاءُ وَيَشْفِي مَنْ يَشَاءُ كَيْفَ يَشَاءُ بِأَيِّ سَبَبٍ شَاءَ وَيَجْعَلُ ذَلِكَ
ص: 474
و ایوب را به یاد آور] هنگامی که پروردگارش را خواند [و عرضه داشت]: «ناراحتی و مشکلات شدید به من روی آورده و تو مهربانترین مهربانانی». (83)
1- امام صادق علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی ایوب را بدون هیچ گناهی مبتلا نمود، وی بر بلا و گرفتاری ها صبر کرد تا وقتی که مورد سرزنش و ملامت قرار گرفت و انبیاء بر سرزنش و ملامت صبر نمی کنند.
2- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام نقل می کند خداوند عزوجل زمانی که به ایّوب علیه السلام سلامتی و عافیت بخشید او روی خود را متوجه کشتزار مردمی نمود که او را از خود رانده بودند و سر خود را به سمت آسمان بلند کرد و گفت معبود ای مولای من بنده ات ایوب را که مبتلا بود، عافیت بخشیدی ولی او هیچ کشت و زرعی ندارد و این کشتزارها همه متعلق به بنی اسرائیل است. آن وقت خدای عزوجل به او وحی نمود ای ایوب با دست از کیسه ات کفی برگیر و آن را بیفشان کیسه ی او محتوی نمک بود ایوب مشتی نمک برگرفت و آن را افشاند و از آن گیاه عدس بیرون آمد که شما آن را حمص می نامید».
3- امام سجّاد علیه السلام- مردم سه چیز را از سه کس آموختند؛ صبر را از ایّوب علیه السلام، شکر را از نوح علیه السلام، و حسد را از فرزندان یعقوب علیه السلام فرا گرفتند.
4- امام صادق علیه السلام- ایوب ا بدون گناه بلا کشید و همانا پیامبران و گناه نمی کنند، چون آنان معصوم و پاک هستند نه گناه می کنند و نه کج می روند و نه مرتکب گناه می شوند چه صغیره باشد و چه کبیره. همانا ایوب با تمام بلاهایی که به او رسید، بوی بد نگرفت و صورت او زشت نشد هیچ گونه خون و چرکی از او بیرون نیامد و هیچ کس از او نفرت پیدا نکرد و هیچ کس از او نترسید و به هیچ جای بدنش کرم نیفتاد و خداوند با همه ی پیامبران و اولیاء گرامی خود که مبتلایشان می سازد، چنین معامله می کند و این که مردم از او دوری می کردند به جهت فقر و ضعف ظاهری او بود، چون نمی دانستند که او نزد خداوند تا چه حد مورد تأیید است و گشایشی خواهد داشت، پیامبر خدا فرموده است «بلاکش ترین مردم پیامبران هستند، سپس هر کسی که به آنان شبیه تر باشد خداوند از این جهت او را به آن بلای بزرگ گرفتار کرد که نزد همه مردم خوار دیده شود تا وقتی نعمت های بزرگی را که خداوند به او داد مشاهده کردند او را به خدایی نگیرند و به این موضوع پی ببرند که ثواب خداوند بر دو قسم است؛ ثواب استحقاقی و ثواب اختصاصی و تا ضعیفی را به خاطر ضعفش و فقیری را به خاطر فقرش و مریضی را به خاطر مرضش کوچک نشمارند و بدانند که خداوند هر کس را بخواهد مریض می کند و هر کس را که بخواهد شفا می دهد هر زمان که بخواهد و به هرگونه که بخواهد و با هر سببی که بخواهد و آن را عبرت برای هر کس که بخواهد و شقاوت برای هرکس که بخواهد و سعادت برای هر کس که بخواهد قرار می دهد و او در همه ی این حالات در
ص: 475
عِبْرَةً لِمَنْ شَاءَ وَ شَفَاوَةً لِمَنْ شَاءَ وَ سَعَادَةَ لِمَنْ شَاءَ وَ هُوَ عَزَّوَجَلَّ فِي جَمِيعَ ذَلِكَ عَدْلُ فِي قَضَائِهِ وَ حَكِيمُ فِي أَفْعَالِهِ لَا يَفْعَلُ بِعِبَادِهِ إِنَّا الْأَصْلَحَ لَهُمْ وَ لَا قُوَّةَ إِنَّا بِهِ﴾. (1)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَقَدْ رُوى عَن الرَّسُول الله أَنَّهُ قَالَ: وَقَدْ سُئِل أيُّ النَّاسِ أَشَدُّ بَلَاء فَقَالَ الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الصَّالِحُونَ ثُمَ الْأَمْثَلُ فَالأَمْثَلُ مِنَ النَّاسِ﴾. (2)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو بَصِير سَأَلْتُهُ عَنْ بَلِيَّة أَيُّوبَ الَّتِي ابْتُلِيَ بهَا فِي الدُّنْيَا لِأَى عِلَّة كَانَتْ قَالَ لِنِعْمَة أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَ أَدَّى شُكْرَهَا وَ كَانَ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ لَا يُحْجَبُ إِبْلِيسُ مِنْ دُونِ الْعَرْشِ فَلَمَّا صَعِدَ وَ رَأَى شُكُرَ نِعْمَة أَيُّوبَ حَسَدَهُ إِبْلِيسُ فَقَالَ يَا رَبِّ إِنَّ أَيُّوبَ لَمْ يُؤَدِّ إِلَيْكَ شُكْرَ هَذِهِ النِّعْمَة إِلَّا بِمَا أَعْطَيْتَهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ لَوْ حَرَمْتَهُ دُنْيَاهُ مَا أَدَّى إِلَيْكَ شُكُرَ نِعْمَة أَبَداً فَقِيلَ لَهُ قَدْ سَلَّطْتُكَ عَلَى مَالِهِ وَ وَلَدِهِ قَالَ فَانْحَدَرَ مُسْرِعاً خَشْيَةَ أَنْ تُدْرِكَهُ رَحْمَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَلَمْ يُبْقِ لَهُ مَالًا وَ وَلَداً إِلَّا أَعْطَاهُ فَارْدَادَ أَيُّوبُ لِلَّهِ شَكْرًا وَ حَمْداً قَالَ فَسَلِّطْنِي عَلَى زَرْعِهِ قَالَ قَدْ فَعَلْتُ فَجَاءَ مَعَ شَيَاطِينِهِ فَنَفَخَ فِيهِ فَاحْتَرَقَ فَارْدَادَ أَيُّوبُ لِلَّهِ شُكْراً وَ حَمْداً فَقَالَ يَا رَبِّ سَلِّطْنِي عَلَى بَدَنِهِ فَسَلَّطَهُ عَلَى بَدَنِهِ مَا خَلَا عَقْلَهُ وَ عَيْنَيْهِ وَلِسَانَهُ وَ سَمْعَهُ فَنَفَخَ فِيهِ إِبْلِيسُ فَصَارَ قَرْحَةً وَاحِدَةً مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ فَبَقِيَ فِي ذَلِكَ دَهْراً يَحْمَدُ اللَّهَ وَ يَشْكُرُهُ حَتَّى وَقَعَ فِي بَدَنِهِ الدُّودُ وَكَانَتْ تَخْرُجُ مِنْ بَدَنِهِ فَيَرُدُّهَا وَ يَقُولُ لَهَا ارْجِعِي إِلَى مَوْضِعِكَ الَّذِي خَلَقَكَ اللَّهُ مِنْهُ فَنَتَنَ حَتَّى أَخْرَجَهُ أَهْلُ الْقَرْيَةِ مِنَ الْقَرْيَةِ وَأَلْقَوْهُ فِي الْمَرْبَلَة خَارِجَ الْقَرْيَةِ وَكَانَتِ امْرَأَتُهُ رَحْمَةَ بِنْتَ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ إِسْحَاق بْنِ إِبْرَاهِيمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ عَلَيْهَا تَتَصَدَّقُ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَجدُهُ فَلَمَّا طَالَ عَلَيْهِ الْبَلَاءُ وَ رَأَى إِبْلِيسَ صَبْرَهُ أَتَى أَصْحَابَاً لَهُ كَانُوا فِي الْجِبَالِ رُهْبَانَاً وَ قَالَ لَهُمْ روا بنَا إِلَى هَذَا الْعَبْدِ الْمُبْتَلَى فَنَسْأَلَهُ عَنْ بَلِيَّتِهِ فَرَكِبُوا بِغَالًا شُهْبَاناً وَ جَاءُوا فَلَمَّا دَنَوْا مِنْهُ نَفَرَتْ بِغَالُهُمْ مِنْ نَتْنِ رِيحِهِ فَقَرْنُوا بَعْضَهَا إِلَى بَعْضٍ ثُمَّ مَشَوْا إِلَيْهِ وَكَانَ فِيهِمْ شَابٌ حَدَثُ السِّنِّ فَقَعَدُوا إِلَيْهِ فَقَالُوا يَا أَيُّوبُ لَوْ أَخْبَرْتَنَا بِذَنْبِكَ وَ مَا تَرَى ابْتِلَاءَكَ بِهَذَا الْبَلَاءِ الَّذِي لَمْ يَبْتَلِ بِهِ أَحَدٌ إِنَّا
ص: 476
قضاوت خود عادل و در کارهای خود حکیم است و نسبت به بندگان خود جز آن چه را که به صلاح آنان است کاری انجام نمی دهد و آنان نیرویی جز از او ندارند.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- از رسول خدایی پرسیده شد: «گرفتاری چه کسانی بیشتر است»؟ رسول خدا فرمود: «ما گروه پیغمبران ابتلاء و گرفتاریمان از همه ی مردم سخت تر است و بعد از ما مؤمنین هستند.
6- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی بلاهایی که به ایوب رسید سؤال کردم که علت آن ها چه بود؟ فرمود: «به جهت نعمت دنیایی بود که خداوند به او عطا کرد و او موفق به شکر آن نعمت شد و ابلیس که در آن زمان هنوز از زیر عرش رانده نشده بود، وقتی صعود کرد و شکر بی اندازه ی ایوب را مشاهده نمود به حسد دچار شد و گفت: «پروردگارا اگر ایوب علیه السلام تو را سپاس می گوید به جهت آن است که تو همواره در دنیا به او نعمت داده ای و اگر او را از دنیا و نعماتش محروم کنی او هم ابداً تو را شکر نخواهد گفت خداوند فرمود: ای شیطان تو را بر مال و فرزند او مسلّط کردم، پس شیطان به سرعت دست بر کار نابودی مال و فرزندان ایوب علیه السلام شد، چون می ترسید که رحمت خداوند ایوب را فرا بگیرد و او کاری انجام نداده باشد بعد از نابودی مال و فرزندانش، ایوب بیشتر به درگاه خدا شکر و سپاس به جا آورد شیطان عرضه داشت: «خدایا مرا بر کشت و زرع او مسلط ساز» خطاب رسید: «هرچه می خواهی بکن پس شیطان با اعوانش به سراغ کشت و زرع اتوبال رفتند و با نفخه ی خود آن را به آتش کشیدند اما ایوب باز هم شکر و حمد الهی را بجا آورد شیطان عرضه داشت: خدایا مرا بر چهارپایان و گله ی او مسلّط ساز». وقتی به او اجازه داده شد، همه ی دام های ایوب را هلاک کرد باز هم ایوب شکر و سپاس بیشتری بجا آورد، اینبار شیطان گفت: خدایا مرا بر بدن او مسلّط ساز» پس خداوند او را بر بدن ایوب علیه السلام دمید که موجب ایجاد زخمی شد که از فرق سر تا نوک پای او را فرا گرفت و مدت ها آن جراحت باقی بود و ایوب علیه السلام همواره خدا را شکر و سپاس می گفت تا آن جا که بدنش کرم گذاشت و آن ها از بدن او بیرون می آمدند و آن ها را برمی گرداند و به آن ها می گفت به همان جایی که خداوند شما را از آن خلق کرده باز گردید، سپس آن عفونت ها بد بوی شد تا آن جا که اهل قریه او را بیرون کردند و وی را به زباله دانی بیرون شهر بردند و همسر او رحیمه دختر یوسف بود که از میان مردم صدقه می گرفت و برای گذراندن زندگی به نزد ایوب می برد وقتی رنج و بلای ایوب طولانی شد و ابلیس باز هم از او صبر و شکر دید همه یارانش را که در کوه ها راهب بودند فرا خواند و گفت: «بیایید برویم و از این بنده ی مبتلا درباره ی بلایی که به او رسیده بپرسیم پس سوار بر مرکب های خود از اسب و استر شدند و وقتی که به ایوب نزدیک شدند حیوانات از بوی تعفن متأذی شدند ورم کردند، مجبور پیاده به نزد او بروند، در میان آن ها جوانی نورس بود آن ها در کنار ایوب نشستند و از او پرسیدند: ای ایوب ا به ما خبر بده چه گناهی مرتکب شده ای که خدا تو را به این بلایی که هیچ کس را مبتلا نکرده، دچار نموده است» ایوب گفت: «به عزّت پروردگارم سوگند او خود می داند که من هیچ غذایی نخوردم جز آن که در کنار سفره ی من یتیم و فقیری بود که همسفره ی من بود و هرگز دو شدند
ص: 477
مَنْ أَمْرِ كُنْتَ تُسِرُّهُ فَقَالَ أَيُّوبُ وَ عَزَّةَ رَبِّي إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّى مَا أَكَلْتُ طَعَاماً إِلَّا وَ عَلَى خِوَانِي يَتِيمُ أَوْ ضَعِيفُ يَأْكُلُ مَعِي وَ مَا عَرَضَ لِى أَمْرَاَن كِلَاهُمَا طَاعَةُ إِلَّا أَخَذْتُ بِأَشَدِّهِمَا عَلَى بَدَنِي فَقَالَ الشَّابُ سَوْءَةَ لَكُمْ عَمَدَتُمْ إِلَى نَبِيِّ اللَّهِ فَعَيَّرْتُمُوهُ حَتَّى أَظْهَرَ مِنْ عِبَادَةِ رَبِّهِ مَا كَانَ يُسِرُّهَا فَقَالَ أَيُّوبُ لَوْ جَلَسْتُ مَجْلِسَ الْخَصْمِ مِنْكَ لَأَدْلَيْتُ بِحُجَّتِي فَبَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِ غَمَامَةَ فَنَطَقَ فِيهَا نَاطِقُ بعَشَرَةَ آلَافِ لِسَانٍ أَوْ سِتَّةِ آلَافِ لُغَةِ يَا أَيُّوبُ أَدْل بحُجَتِكَ فَإِنِّى مِنْكَ قَريبُ وَ لَمْ أَزَلْ قَريباً قَالَ فَشَدَّ عَلَيْهِ مِتْزَرَهُ وَجَثَا عَلَى رَكْبَتَيْهِ وَقَالَ ابْتَلَيْتَنِي بِهَذِهِ الْبَلِيَّةِ وَأَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَعْرِضْ لِي أَمْرَانِ قَطُّ إِنَّا لَزِمْتُ بِأَحْسَنِهِمَا عَلَى بَدَنِي وَ لَمْ أَكُلِّ أَكْلَةً مِنْ طَعَامِ إِلَّا وَ عَلَى خِوَانِي يَتِيمُ قَالَ فَقِيلَ لَهُ يَا أَيُّوبَ مَنْ حَبَّبَ إِلَيْكَ الطَّاعَةَ وَ مَنْ صَيَّرَكَ تَعْبُدُ اللَّهَ وَالنَّاسُ عَنْهُ غَافِلُونَ وَتَحْمَدُهُ وَ تُسَبِّحْهُ وَ تُكَبِّرَهُ وَالنَّاسُ عَنْهُ غَافِلُونَ أَ تَمُنُّ عَلَى اللَّهِ بِمَا لِلَّهِ الْمَنْ فِيهِ عَلَيْكَ فَأَخَذَ التُّرَابَ وَ وَضَعَهُ فِي فِيهِ ثُمَّ قَالَ أَنْتَ يَا رَبِّ فَعَلْتَ ذَلِكَ بِي فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَلَكَا فَرَكَضَ بِرِجْلِهِ فَخَرَجَ الْمَاءُ فَغَسَّلَهُ بِذَلِكَ الْمَاءِ فَعَادَ أَحْسَنَ مَا كَانَ فَأَنْبَتَ اللَّهُ عَلَيْهِ رَوْضَةً خَضْرَاءَ وَ رَدَّ عَلَيْهِ أَهْلَهُ وَ مَالَهُ وَ وِلْدَهُ وَ زَرْعَهُ وَقَعَدَ مَعَهُ الْمَلِكُ يُحَدِّثُهُ فَأَقْبَلَتْ امْرَأَتُهُ مَعَهَا الْخُبْرَ الْيَابِسَ فَلَمَّا انْتَهَتْ إِلَى الْمَوْضِعِ إِذَا الْمَوْضِعُ مُتَغَيِّرُ وَ إِذَا رَجُلَانِ جَالِسَان فَبَكَتْ وَصَاحَتْ وَقَالَتْ يَا أَيُّوبُ مَا دَهَاكَ فَنَادَاهَا أَيُّوبُ فَأَقْبَلَتْ فَلَمَّا رَأَتُهُ وَ قَدْ رَدَّ اللَّهُ عَلَيْهِ بَدَنَهُ وَ نِعْمَتَهُ سَجَدَتْ لِلَّهِ شُكْرًا فَرَأَى ذُؤَابَتَهَا مَقْطُوعَةً وَ ذَلِكَ أَنَّهَا سَأَلَتْ قَوْماً أَنْ يُعْطُوهَا مَا تَحْمِلُهُ إِلَى أَيُّوبَ مِنْ طَعَامٍ وَكَانَتْ حَسَنَةَ الدُّوَّابَةِ فَقَالُوا لَهَا تَبِيعِينَا ذُوَابَتِكَ هَذِهِ حَتَّى نُعْطِيَكَ فَقَطَعَتْهَا وَ دَفَعَتْهَا إِلَيْهِمْ وَأَخَذَتْ مِنْهُمْ طَعَاماً لِأَيُّوبَ فَلَمَّا رَآهَا مَقْطُوعَةَ الشَّعْرِ غَضِبَ وَ حَلَفَ عَلَيْهَا أَنْ يَضْرِبَهَا مِائَةً فَأَخْبَرَتْهُ أَنَّهُ كَانَ سَبَبُهُ كَيْتَ وَ كَيْتَ فَاغْتَمَ أَيُّوبُ مِنْ ذَلِكَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ فَخُذْ [ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِعْتَاً فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَتْ فَأَخَذَ مِائَةَ شِمْرَاحَ فَضَرَبَهَا ضَرْبَةً وَاحِدَةً فَخَرَجَ مِنْ يَمِينِهِ ثُمَّ قَالَ وَ وَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ قَالَ فَرَدَّ اللَّهُ عَلَيْهِ أَهْلَهُ الَّذِينَ مَاتُوا بَعْدَ مَا أَصَابَهُمُ الْبَلَاءُ كُلَّهُمْ أَحْيَاهُمُ اللَّهُ فَعَاشُوا مَعَهُ وَسُئِلَ أَيُّوبُ بَعْدَ مَا عَافَاهُ اللَّهُ أَيُّ شَيْءٍ كَانَ أَشَدَّ عَلَيْكَ مِمَّا مَرَّ عَلَيْكَ قَالَ شَمَاتَةُ الْأَعْدَاءِ قَالَ فَأَمْطَرَ اللَّهُ عَلَيْهِ فِي دَارِهِ فِرَاشِ الذَّهَبِ وَ كَانَ يَجْمَعُهُ فَإِذَا ذَهَبَ الرِّيحُ بِشَيْءٍ
ص: 478
امر بر من عرضه نشد که هر دو طاعت الهی باشد و من امر سخت تر را بر نگزیده باشم آن جوان مزبور وقتی چنین شنید گفت وای بر شما که پیامبرخدا را مجبور کردید تا عباداتی را که مخفیانه انجام داده بود آشکار و ظاهر نماید مطابق حکم صریح و روایاتی که در این باب وارد شده محال است که پیامبر خدا به علتی مبتلا شود که باعث تنفر و گریز مردم از وی شود، چون در این صورت اصل مسئله ی رسالت او با اشکال مواجه می گردد در ادامه ایوب گفت: «اگر در مقام دشمنی و محاجه بودم دلایل و حجج خود را ابراز می کردم در این وقت خداوند ابری به سوی او فرستاد که از میان آن ده هزار یا شش هزار زبان گویا با او صحبت کردند و گفتند: «ای ایوب علیه السلام حجت های خود را عرضه کن چون من به تو نزدیکم و همواره نزدیک بوده ام ایوب ال گفت: «مرا بر روی زانو بنشانید و آن وقت فرمود: «خدایا تو مرا به این بلا دچار نمودی در حالی که می دانی هیچ گاه دو امر بر من عرضه نشد جز این که من امر دشوارتر را برمی گزیدم و هیچ گاه طعامی نمی خوردم جز آن که یتیمی بر سر سفرهام حاضر بود» خطاب رسید: «ای ایوب علیه السلام چه کسی عبادت و طاعت را نزد تو محبوب نمود و چه کسی آن زمان که همه ی مردم از من غافل بودند، به تو توفیق حمد و تسبیح و تکبیر مرا می داد؟ آیا بر ما به واسطه ی چیزی منّت می گذاری که ما آن را بر تو منت نهاده ایم و ارزانی داشته ایم؟ در این وقت ایوب مشتی خاک برگرفت و آن را در دهان خود ریخت، سپس گفت تو ای خدای من این امور را به انجام رساندی و به من توفیق عبادت و شکر عنایت کردی پس از آن خداوند فرشته ای را به سوی او فرستاد و فرمان داد با پای خود بر زمین بکوبد، آن وقت چشمه ای ظاهر شد که ایوب خود را در آن شستشو داد و بلافاصله از آن چه قبلاً بود نیز جوان تر و تندرست تر ،شد سپس خداوند در اطراف او باغ سرسبزی رویانید و مال و خاندان و کشت و زرع و گله هایش را دو چندان به او بازگردانید و جبرئیل نیز در کنار او مشغول صحبت با او شد، در این وقت همسرش با تکه ای نان خشک سر رسید و وقتی اوضاع را دگرگون دید و دو مرد را مشاهده کرد، فریاد زد: ای ایوب چه بر سرت آمده؟ آن وقت ایوب او را صدا زد وقتی جلوتر رفت و ایوب را سالم مشاهده کرد سجده شکر بجا آورد ناگهان ایوب مشاهده کرد که موهای همسرش کوتاه شده و این به جهت آن بود که او از مردم تقاضای نانی برای سد جوع کرده بود و چون گیسوان زیبایی داشت مردم به او گفته بودند موهایت را به ما بده تا ما به تو نان بدهیم، او هم موهایش را کوتاه کرد و به آن ها داد و طعامی برای ایوب تهیه کرد اما ایوب علیه السلام که از ماجرا بی خبر بود با دیدن این وضع خشمگین شد و سوگند خورد که او را صد تازیانه بزند، همان دم به او وحی شد که همسرش بی گناه بوده و به همین جهت از سوگند خود اندوهگین شد، اما خداوند به او وحی نمود که دستهای صدتایی از شاخه های نازک را برگرفته و با آن ضربه ای بر همسرش فرود آورد و به این ترتیب سوگند خود را ادا کند و او نیز چنین کرد و خداوند خانواده ی او را که همه در اثر نزول بلا هلاک شده بودند زنده فرمود و آن ها در کنار او روزگار گذرانیدند پس از بهبودی ایوب علیه السلام، از او سؤال کردند چه مصیبتی برای تو از همه ی این بلایا سخت تر و دشوارتر بود؟ فرمود: «شماتت دشمنان» در ادامه خداوند در خانه ی ایوب باران طلا بارید تا آن جا که خانه ی او از طلا و مفروش
ص: 479
عَدَا خَلْفَهُ فَرَدَّهُ فَقَالَ لَهُ جَبْرَائِيلُ أَ مَا تَشْبَعُ يَا أَيُّوبُ قَالَ وَ مَنْ يَشْبَعُ مِنْ رِزْقِ رَبِّهِ. نَروى أَنَّ أيوب لَمَّا جَهَدَهُ الْبَلَاءِ قَالَ لَأَقْعُدَنَ مَقْعَدَ الْخَصْمِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ تَكَلَّمْ فَجَتَى عَلَى الرَّمَادِ وَ قَالَ يَا رَبِّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ مَا عَرَضَ لِى أَمْرَأَن قَطُّ كِلَاهُمَا لَكَ فِيهِ رِضَى إِلَّا اخْتَرْتُ أَشَدَّهُمَا عَلَى بَدَنِي فَنُودِيَ مِنْ غَمَامَة بَيْضَاءَ بِسِيَّةِ آلَافِ لُغَةَ فَلِمَنِ الْمَنْ فَوَضَعَ الرَّمَادَ عَلَى رَأْسِهِ وَ خَرَّ سَاجِداً يُنَادِى لَكَ الْمَنُّ سَيِّدِى وَ مَوْلاَیَ فَکَشَفَ اَللَّهُ ضُرَّهُ﴾. (1)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّمَا كَانَتْ بَلِيَّةُ أَيُّوبَ الَّتِي ابْتُلِيَ بِهَا فِي الدُّنْيَا لِنِعْمَة أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَيْهِ فَأَدَّى شُكْرَهَا وَ كَانَ إِبْلِيسُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ لَا يُحْجَبُ دُونَ الْعَرْشِ فَلَمَّا صَعِدَ عَمَلُ أَيُّوبَ بأَدَاءِ شُكر النِّعْمَة حَسَدَهُ إِبْلِيسُ فَقَالَ يَا رَبِّ إِنَّ أَيُّوبَ لَمْ يُؤَدِّ شُكْرَ هَذِهِ النِّعْمَة إِلَّا بِمَا أَعْطَيْتَهُ مِنَ الدُّنْيَا فَلَوْ حَلْتَ بَيْنَهُ وَبَيْنَ دُنْيَاهُ مَا أَدَّى إِلَيْكَ شُكُرَ نِعْمَة فَسَلِّطْنِي عَلَى دُنْيَاهُ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ لَا يُؤَدِّى شُكُرَ نِعْمَة فَقَالَ قَدْ سَلَّطْتُكَ عَلَى دُنْيَاهُ فَلَمْ يَدَعْ لَهُ دُنْيَا وَ لَا وَلَداً إِلَّا أَهْلَكَهُ كُلَّ ذَلِكَ وَ هُوَ يَحْمَدُ اللَّهَ تَعَالَى ثُمَّ رَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا رَبِّ إِنَّ أَيُّوبَ يَعْلَمُ أَنَّكَ سَتَرُدُّ إِلَيْهِ دُنْيَاهُ الَّتِي أَخَذْتَهَا مِنْهُ فَسَلِّطْنِي عَلَى بَدَنِهِ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ لَا يُؤَدِّى شُكْرَ نِعْمَةِ قَالَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ سَلَّطْتُكَ عَلَى بَدَنِهِ مَا عَدَا عَيْنَهُ وَ قَلْبَهُ وَ لِسَانَهُ وَ سَمْعَهُ فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَانْقَضَ مُبَادِراً خَشْيَةَ أَنْ تُدْرِكَهُ رَحْمَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَتَحُولَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ فَنَفَخَ فِي مَنْخِرَيْهِ مِنْ نَارِ السَّمُومِ فَصَارَ جَسَدُهُ نُقطاً نُقطاً﴾. (2)
8- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْمَاضِيَ علیه السلام عَنْ بَلِيَّة أَيُّوبَ الَّتِي ابْتُلِيَ بِهَا فِي الدُّنْيَا لِأَيَّةِ عِلَّة كَانَتْ قَالَ لِنِعْمَةَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِهَا فِي الدُّنْيَا فَأَدَّى شُكْرَهَا وَكَانَ فِي ذَلِكَ الزَّمَان لَا يُحْجَبُ إِبْلِيسُ دُونَ الْعَرْشِ فَلَمَّا صَعِدَ أَدَاءُ شُكر نِعْمَة أَيُّوبَ حَسَدَهُ إِبْلِيسُ فَقَالَ يَا رَبِّ إِنَّ أَيُّوبَ لَمْ يُؤَدُّ إِلَيْكَ شُكْرَ هَذِهِ النِّعْمَة إِلَّا بِمَا أَعْطَيْتَهُ مِنَ الدُّنْيَا وَلَوْ حَرَثَهُ دُنْيَاهُ مَا أَدَّى
ص: 480
شد و او آن ها را جمع می کرد و هرگاه باد آن را به اطراف می برد او آن ها را برمی گرداند، سپس جبرئیل به ایوب علیه السلام گفت: «ای ایوب آیا سیر شدی؟ ایوب پاسخ داد چه کسی از روزی پروردگارش اشباع می گردد؟ روایت شده هنگامی که ایوب گرفتار مصیبت شد گفت: «اکنون مانند مقابله با خصم خواهم نشست». خداوند متعال به او وحی کردند: سخن بگو او روی خاکسترها قرار گرفت و گفت: «بار خدایا خودت می دانی هنگامی که دو حادثه برای من پیش می آید و تو از آن هر دو هم راضی بودی من سخت ترین آن ها را انتخاب می کردم در این هنگام از ابر سفیدی ندایی بلند شد و با هزارها زبان اعلام گردید که منت از آن چه کسی می باشد ایوب خاکسترها را بر سر گذاشت و به سجده افتاد و گفت بار خدایا منت از آن شما می باشد خداوند هم فوراً او را عافیت بخشید.
7- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمود بلایی که حضرت ایوب علیه السلام به آن مبتلا گردید برای نعمتهایی بود که خداوند به او عنایت فرموده بود و آن حضرت علیه السلام شکر نعمت های الهی را بجا می آورد و در آن زمان شیطان هنوز از صعود به طرف آسمان ها ممنوع نشده بود و می توانست تا نزدیکی عرش برود و وقتی در نزدیکی عرش بود که دید ادای شکر نعمت ایوب ا را ملائکه با عظمت هر چه تمامتر بالا می برند حسد برد و گفت خدایا ایوب شکر تو را نمی کند مگر برای نعمت های دنیایی که به او عطا کرده ای و اگر او را از عطاهای خود محروم کنی شکر نخواهد کرد و [اگر سخن من مورد قبول نیست مرا بر دنیای او مسلّط گردان تا معلوم شود که شکر نعمت تو را نمی کند خطاب [از مصدر جلال] رسید تو را مسلط نمودم. پس از این خطاب شیطان برای ایوب چیزی باقی نگذارد و اموال و فرزندانش را هلاک و نابود ساخت. ولیکن آن حضرت الان همچنان به شکرگزاری خود ادامه می داد و خدای را حمد می نمود و شیطان بار دیگر به نزدیکی عرش رفت و گفت: «خدایا ایوب چون می داند آن چه را که من از او گرفتم تو بار دیگر به او عنایت خواهی کرد به شکر و حمد تو اشتغال دارد پس مرا به بدنش مسلّط گردان تا معلوم گردد که او شکر نعمت های تو را نمی کند و حمد تو را نخواهد کرد خطاب رسید که تو را بر جمیع بدنش مسلّط نمودم مگر بر چشمانش و قلب و زبان و گوش او .... امام فرمود: ابلیس از این که او..... رحمت خداوند عزوجل به ایوب برسد و مانع او و ایوب شود زود فرود آمد و از سموم آتشین در سوراخ های بینی اش دمید. بدین سان بدنش پر از تاول شد.
8- امام کاظم علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام کاظم علیه السلام از بلایی که حضرت ایوب علیه السلام به آن مبتلا گردید پرسیدم به چه علت بود؟ فرمود: برای نعمت های دنیایی که خداوند به او عنایت فرموده بود، و آن حضرت علیه السلام شکر آن را بجا میآورد و در آن زمان شیطان می توانست تا نزدیکی عرش الهی برود از این جهت در نزدیکی عرش بود که دید شکر آن حضرت را ملائکه بالا می برند حسد و رشک برد وگفت: خدایا ایوب ادای شکر نمی کند مگر برای نعمت های فراوان دنیایی که به او مرحمت نموده ای و اگر او را محروم از عطایای خود کنی شکر نعمتی را نخواهد کرد خطاب به شیطان رسید؛ تو را مسلط نمودم بر اموال و فرزندانش شیطان شاد گردید و با عجله خود را به
ص: 481
إِلَيْكَ شَكْرَ نِعْمَة أَبَداً قَالَ فَقِيلَ لَهُ إِنِّي قَدْ سَلَّطْتُكَ عَلَى مَالِهِ وَ وَلْدِهِ قَالَ فَانْحَدَرَ إِبْلِيسُ فَلَمْ يُبْقِ لَهُ مَالًا وَ لَا وَلَداً إِلَّا أَعْطَبَهُ فَلَمَّا رَأَى إِبْلِيسُ أَنَّهُ لَا يَصِلُ إِلَى شَيْءٍ مِنْ أَمْرِهِ قَالَ يَا رَبِّ إِنَّ أَيُّوبَ يَعْلَمُ أَنَّكَ سَتَرُدُّ عَلَيْهِ دُنْيَاهُ الَّتِي أَخَذْتَهَا مِنْهُ فَسَلِّطْنِي عَلَى بَدَنِهِ قَالَ فَقِيلَ لَهُ إِنِّي قَدْ سَلَّطَتُكَ عَلَى بَدَنِهِ مَا خَلَا قَلْبَهُ وَ لِسَانَهُ وَ عَيْنَيْهِ وَ سَمْعَهُ قَالَ فَانْحَدَرَ إِبْلِيسُ مُسْتَعْجِلًا مَخَافَةَ أَنْ تُدْرِكَهُ رَحْمَةً الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ فَتَحُولَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَيُّوبَ فَلَمَّا اشْتَدَّ بِهِ الْبَلَاءُ وَكَانَ فِي آخِرِ بَلِيَّتِهِ جَاءَهُ أَصْحَابُهُ فَقَالُوا لَهُ يَا أَيُّوبُ مَا نَعْلَمُ أَحَدَأَ ابْتُلِيَ بِمِثْلِ هَذِهِ الْبَلِيَّةِ إِنَّا لِسَرِيرَةِ سَوْءٍ فَلَعَلَّكَ أَسْرَرْتَ سُوءاً فِي الَّذِي تُبْدِي لَنَا قَالَ فَعِنْدَ ذَلِكَ نَاجَى أَيُّوبُ رَبَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ رَبِّ ابْتَلَيْتَنِي بِهَذِهِ الْبَلَيَّةِ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَعْرِضْ لِى أَمْرَانِ قَطُّ إِنَّا لَزِمْتُ أَخْشَنَهُمَا عَلَى بَدَنِي وَ لَمْ أَكُلِّ أَكْلَةً قَطُّ إِلَّا وَ عَلَى خِوَانِي یتیمُ فَلَوْ أَنَّ لِي مِنْكَ مَقْعَدَ الْخَصْمِ لَأَدْلَيْتُ بِحُجَّتِي قَالَ فَعَرَضَتْ لَهُ سَحَابَةٌ فَنَطَقَ فِيهَا نَاطِقُ فَقَالَ يَا أَيُّوبُ أَدْل بحُجَّتِكَ قَالَ فَشَدَّ عَلَيْهِ مِنْزَرَهُ وَ جَنَا عَلَى رُكْبَتَيْهِ فَقَالَ ابْتَلَيْتَنِي بِهَذِهِ الْبَلِيَّة وَأَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَعْرِضَ لِى أَمْرَأَن قَطُّ إِنَّا لَزَمْتُ أَخْسَنَهُمَا عَلَى بَدَنِي وَ لَمْ أكُل أكلة مِنْ طَعَامِ إِنَّا وَ عَلَى خِوَانِي يَتِيمُ قَالَ فَقِيلَ لَهُ يَا أَيُّوبُ مَنْ حَبَّبَ إِلَيْكَ الطَّاعَةَ قَالَ فَأَخَذَ كَفَّا مِنْ تُرَابِ فَوَضَعَهُ فِي فِيهِ ثُمَّ قَالَ أَنْتَ يَا رَبِّ﴾. (1)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُثْمَانَ النَّوَاءِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَبْتَلِي القَالَ: الْمُؤْمِنَ بِكُل بَلِيَّة وَ يُمِيتُهُ بكُل مِينَة وَلَا يَبْتَلِيهِ بذَهَاب عَقْلِهِ أمَا تَرَى أَيُّوبَ الله كَيْفَ سَلَّطَ إِبْلِيسَ عَلَى مَالِهِ وَ وَلْدِهِ وَ عَلَى أَهْلِهِ وَ عَلَى كُلَّ شَيْءٍ مِنْهُ وَلَمْ يُسَلِّطْهُ عَلَى عَقْلِهِ تَرَكَ لَهُ مَا يُوَحّدُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بِهِ﴾. (2)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بَصِيرِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قُلْتُ لَهُ فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانُ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدِ يُسَلَّطُ وَ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِن عَلَى بَدَنِهِ وَ لَا يُسَلَّطُ عَلَى دِينِهِ قَدْ سُلْطَ عَلَى أَيُّوبَ علیه السلام فَشَوَّهَ خَلْقَهُ وَ لَمْ يُسَلَّطْ عَلَى دِينِهِ وَ قَدْ يُسَلَّطُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى أَبْدَانِهِمْ وَ لَا يُسَلَّطُ عَلَى دِينِهِم﴾. (3)
ص: 482
ایوب رسانید و فرزندانش را هلاک نمود و اموالش را به باد فنا و نابودی داد. ولیکن با این حال شیطان می دید که آن حضرت همچنان شکر می کند و تغییری در شکرگزاری و حال و رنگ صورتش پدید نیامد، گفت: خدایا چون ایوبا می داند آن چه را که از او گرفته شده تو باز به او مرحمت خواهی کرد. بدین جهت شکر می کند مرا مسلّط کن بر بدنش خطاب رسید: «تو را مسلّط نمودم مگر بر قلب و زبان و چشمان و بر گوش او شیطان پس از این خطاب به سرعت و عجله خود را به ایوب رسانید چون می ترسید که رحمت خداوند حضرتش را دریابد و حائل شود میان او و ایوب و دیگر نتواند کاری کند و زمانی که بیماری و بلای آن حضرت ا شدت یافت و طولانی از صحابه ی (نادان و جاهل) او به حضورش آمدند و گفتند: ای ایوب! کسی به این گونه شد جمعی بلا گرفتار نمی شود مگر به واسطه ی اعمال بد و گناه بسیار شاید تو گناهانی را مرتکب می شدی و از ما مخفی می داشتی؟ آن حضرت گرفته خاطر شد و بعد از آن که آن ها رفتند، عرض کرد: «خدایا مرا مبتلا نمودی به این بلا با این که تو می دانی هرگز دو امر و کاری برای من پیش نیامد که رضای تو در هر دو بود مگر آن که اختیار می نمودم آن امر دشوار و مشکلتر را و هرگز طعامی نخوردم مگر آن که یتیمی را کنار سفره ی خود حاضر می نمودم و اگر مرا اجازه ی سخن گفتن و محاجه نمودن می دهی دلایل و حجت خود را بگویم پس خداوند ابری بالای سرش فرستاد و از میان آن ابر صدایی برآمد که ای ایوب دلایل و حجت خود را بگو که تو را رخصت محاجه و مخاصمه دادم. آن حضرت علیه السلام لباس های خود را به خود پیچید و به دو زانو نشست و گفت: «خدایا مرا به این بلای سخت و شدید مبتلا نمودی و تو می دانی که هیچگاه دو کار مشکل از عبادت و اطاعت تو برای من پیش نیامد مگر آن که مشکل تر را اختیار نمودم و هرگز غذایی نخوردم مگر آن که یتیمی را که فقیر بود در غذاخوردن با خود شریک کردم ناگهان از میان ابر ندایی برآمد که؛ ای ایوب علیه السلام چه کسی بندگی را محبوب تو گردانید؟ آن حضرت مشتی از خاک برداشت و در دهان خود ریخت و گفت: «خدایا تو مرا به آن اعمال و رفتار و کردار نیک و پسندیده موفق داشتی».
9- امام صادق علیه السلام- عثمان نوّاء از کسی که برایش از امام صادق علیه السلام حدیث کرده، نقل می کند خدای عزوجل مؤمن را به هر دردی گرفتار کند و به هر مرگی بمیراند جز این که دیوانه اش نکند، ندیدی که چگونه ابلیس به مال و فرزند و خاندان و هر چیز ایوب علیه السلام مسلط شد و بر خردش مسلّط نشد برایش ماند تا خدا را به وسیله ی آن یگانه داند.
10- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم تفسیر این آیات شریفه چیست: هنگامی که قرآن می خوانی از شر شیطان مطرود به خدا پناه بر چرا که او بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توگل می کنند تسلطی ندارد. (نحل 98-99). امام علیه السلام فرمود: «ای ابا محمد تسلّط او بر تن مؤمن است و بر دین او چیرگی نمی یابد شیطان توانست بر ایوب علیه السلام سلطه یابد و پیکر او را زشت گرداند ولی بر دینش چیرگی نیافت و چه بسا بر پیکر مؤمنان تسلّط بیابد ولی بر دینشان هرگز».
ص: 483
11- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أَنَّ امْرأَة أيوب قَالَتْ لَهُ يَوْماً لَوْ دَعَوْتَ اللَّهَ أَنْ يَشْفِيَكَ فَقَالَ وَيْحَكِ الله كُنَّا فِي النَّعْمَاءِ سَبْعِينَ عَاماً فَهَلُمَّ نَصْبُرْ فِي الضَّرَّاءِ مِثْلَهَا قَالَ فَلَمْ يَمْكُثُ بَعْدَ ذَلِكَ إِنَّا يَسِيراً حَتَّى عُوفِي﴾. (1)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿تُؤْتَى بِالْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّتِي قَدِ افْتِنَتْ فِي حُسْنِهَا فَتَقُولُ يَا رَبِّ حَسَنْتَ خَلْقِي حَتَّى لَقِيتُ مَا لَقِيتُ فَيُجَاءُ بِمَرْيَمَ فَيُقَالُ أَنْتِ أَحْسَنُ أَوْ هَذِهِ قَدْ حَسَّنَّاهَا فَلَمْ تُفْتَتَن وَ يُجَاءُ بالرَّجُلِ الْحَسَنِ الَّذِي قَدِ افْتِنَ فِي حُسْنِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ حَسَنْتَ خَلْقِي حَتَّى لَقِيتُ مِنَ النِّسَاءِ مَا لَقِيتُ فَيُجَاءُ بِيُوسُفَ فَيُقَالُ أَنْتَ أَحْسَنُ أَوْ هَذَا قَدْ حَسَّنَّاهُ فَلَمْ يُفْتَتَن وَ يُجَاءُ بصَاحِبِ الْبَلَاءِ الَّذِى قَدْ أَصَابَتْهُ الْفِتْنَةُ فِى بَلَائِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ شَدَدْتَ عَلَى الْبَلَاءَ حَتَّى افْتُنِنْتُ فَيُؤْتَى بأيوب علیه السلام فَيُقَالُ أَ بَلِيَّتُكَ أَشَدُّ أَوْ بَلِيَّةُ هَذَا فَقَدِ ابْتُلِيَ فَلَمْ يُفْتَتَن﴾. (2)
13- أمير المؤمنين علیه السلام ﴿عن جابر بن يَزِيدَ الْجُعْفِى عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ: دَخَلَ سَلْمَانُ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَسَأَلَهُ عَنْ نَفْسِهِ فَقَالَ يَا سَلْمَانُ أَنَا الَّذِي دُعِيَتِ الْأَمَمُ كُلُّهَا إِلَى طَاعَتِي فَكَفَرَتْ فَعُذِّبَتْ بِالنَّارِ وَ أَنَا خَازِنُهَا عَلَيْهِمْ حَقًّا أَقُولُ يَا سَلْمَانُ إِنَّهُ لَا يَعْرِفُنِي أَحَدٌ حَقَّ مَعْرِفَتِي إِنَّا كَانَ مَعِي فِى الْمَلَا الْأَعْلَى قَالَ ثُمَّ دَخَلَ الْحَسَنَ علیه السلام وَ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَقَالَ يَا سَلْمَانُ هَذَانِ شَنْفَا عَرْشَ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ بِهِمَا تُشْرِقُ الْجِنَانُ وَ أَمُّهُمَا خِيَرَةُ النِّسْوَانِ أَخَذَ اللَّهُ عَلَى النَّاسِ الْمِيثَاقَ بي فَصَدَّقَ مَنْ صَدَّقَ وَ كَذَّبَ مَنْ كَذَّبَ فَهُوَ فِي النَّارِ وَ أَنَا الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ وَ الْكَلِمَةُ الْبَاقِيَةُ وَأَنَا سَفِيرُ السُّفَرَاءِ قَالَ سَلْمَانُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الةِ لَقَدْ وَجَدْتُكَ فِى التَّوْرَاةِ كَذَلِكَ وَ فِي الْإِنْجِيل كَذَلِكَ بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا قَتِيلَ كُوفَانَ وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنْ يَقُولَ النَّاسُ وَا شَوْقَاهُ رَحِمَ اللَّهُ قَاتِلَ سَلْمَانَ لَقَلَتْ فِيكَ مَقَالًا تَشْمَئِرُّ مِنْهُ النُّفُوسِ لِأَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ الَّذِي بِهِ تَابَ عَلَى آدَمَ وَ بِكَ أَنْجَى يُوسُفُ مِنَ الْجُبِّ وَ أَنْتَ قِصَّةُ أَيُّوبَ وَ سَبَبُ تَغَيرِ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَيْهِ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أ تَدْرِى مَا قِصَّةُ أَيُّوبَ وَ سَبَبُ تَغَيرِ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ اللَّهُ أَعْلَمُ وَأَنْتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ لَمَّا كَانَ عِنْدَ الِانْبِعَاثِ لِلنُّطْقِ شَكَ أَيُّوبُ فِى مُلْكِي فَقَالَ هَذَا خَطْبُ جَلِيلُ وَ أَمْرُ جَسِيمُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَا أَيُّوبُ أَ تَشْكَ فِي صُورَة أَقَمْتُهُ أَنَا إِنِّي ابْتَلَيْتُ آدَمَ بِالْبَلَاءِ فَوَهَبْتُهُ لَهُ وَ صَفَحْتُ عَنْهُ بِالتَسْلِيمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْتَ تَقُولُ خَطْبُ جَلِيلُ وَ أَمْرَ جَسِيمٌ فَوَ عِزَّتِي لَأَذِيقَنَّكَ مِنْ
ص: 484
11- ابن عبّاس رحمه الله علیه- همسر حضرت ایوب به او گفت چرا خدا را نخواندی که تو را شفا بدهد؟ فرمود: وای بر تو هفتاد سال در ناز و نعمت ،بودم بیا به همان اندازه در بلا و گرفتاری صبور باشیم بعد از آن مدت زمان طولانی نگذشت که حضرت الشفا یافت».
12- امام صادق علیه السلام- روز قیامت که می شود زن زیبائی را که به خاطر زیبائیش به فتنه [و گناه] افتاده می آورند آن زن می گوید پروردگارا تو مرا زیبا آفریدی و به همین خاطر من گرفتار فتنه شدم»، مریم را برابرش می آورند و به او می گویند آیا تو زیبائی یا این؟ ما او را زیبا آفریدیم و دچار فتنه نگشت و هم چنین مرد زیبائی را که به خاطر زیبائیش به فتنه [و گناه] افتاده را می آورند و آن مرد می گوید بار پروردگارا تو مرا زیبا خلق کردی و از این رهگذر دچار زنان گشتم و دیدم از آن ها آن چه را دیدم یوسف علیه السلام را نزدش می آورند و به او می گویند: «تو زیباتری یا این»؟ ما او را زیبا خلق کردیم و با این حال به فتنه نیفتاد و هم چنین مرد بلا رسیده ای را که به خاطر ابتلایش به فتنه [و گناه] افتاده می آورند آن شخص می گوید بار پروردگارا بلا را بر من سخت کردی تا دچار فتنه شدم پس ایوب را می آورند و به آن شخص می گویند: «آیا بلای تو سخت تر بود یا بلای این»؟ او هم گرفتار بلا شد ولی به فتنه نیفتاد.
13- امام علی علیه السلام- جابربن یزید جعفی از مردی از اصحاب امیرالمؤمنین نقل کرد که روزی سلمان خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و راجع به خود آن حضرت از ایشان پرسید. فرمود: «سلمان! من کسی هستم که تمام امّت ها به اطاعت از من دعوت شدند کافر شدند و به آتش عذاب گردیدند. من نگهبان آن ها هستم این یک واقعیتی است که می گویم ای سلمان مرا به واقع کسی نمی شناسد، مگر این که با من در ملأ اعلی خواهد بود در این موقع حسن و حسین علیه السلام وارد شدند. امام فرمود: ای سلمان این دو گوشواره عرش پروردگار جهانند؛ به وسیله ی آن دو بهشت درخشان است، و مادرشان بهترین زنان است. خداوند از مردم راجع به من پیمان گرفته است؛ هر که خواست تصدیق نمود و هر که تکذیب کرد در آتش است من حجّت بالغه و کلمه باقیه و سفیر سفراء هستم». سلمان گفت یا امیرالمؤمنین من تو را در تورات با همین مشخصات دیدم و در انجیل نیز همین طور. پدر و مادرم فدایت باد ای شهید کوفه به خدا قسم اگر مردم با اشتیاق نمی گفتند که خدا رحمت کند قاتل سلمان را سخنی درباره ات می گفتم که موجب ناراحتی نفوس و مردم می شد زیرا تو حجت خدایی هستی که خدا توبه آدم علیه السلام را به وسیله ی تو پذ رفت و یوسف را از چاه نجات بخشید و تو داستان ایوب علیه السلام و سبب تغییر یافتن نعمت خدا بر اویی». امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: می دانی داستان ایوب چیست و علت تغییر نعمت خدا بر او چه بوده؟ گفت خدا بهتر می داند و شما یا امیر المؤمنين فرمود: «هنگام آمادگی برای سخن ایوب در فرمانروایی من مشکوک شد و گفت: «این مطلب بزرگ و امری بس سنگین است. خداوند فرمود: «ایوب درباره ی صورتی که من آن را به پا داشته ام مشکوک می شوی؟ من آدم را گرفتار گرداندم به وسیله او آدم را بخشیدم و از او گذشتم، چون تسلیم گردید و او را به امیرالمؤمنین بودن پذیرفت. تو می گویی این کار بزرگ و خیلی سنگین است؟ قسم به عزت
ص: 485
عَذَابِي أَوْ تَتُوبَ إِلَيَّ بالطَّاعَةِ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ أَدْرَكَتْهُ السَّعَادَةُ بِي يَعْنِي أَنَّهُ تَابَ وَأَذْعَنَ بِالطَّاعَةِ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ عَلَى ذَرِّيَّتِهِ الطَّيبين علیهم السلام﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنا ما بهِ مِنْ ضُرِّ وَ آتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ ذِكْرَى لِلْعابِدِينَ﴾ (84)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ قُلْتُ وَلْدُهُ كَيْفَ أُوتِيَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ قَالَ أَحْيَا لَهُ مِنْ وَلْدِهِ الَّذِينَ كَانُوا مَاتُوا قَبْلَ ذَلِكَ بآجَالِهِمْ مِثْلَ الَّذِينَ هَلَكُوا يَوْمَئِذٍ﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ اللهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِنَّ عَبْدِى أَيُّوبَ مَا أَنْعِمُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ إِلَّا ازْدَادَ شُكْراً فَقَالَ الشَّيْطَانُ لَوْ نَصَبْتَ عَلَيْهِ الْبَلَاءَ فَابْنَلَيْنَهُ كَيْفَ صَبْرُهُ فَسَلَّطَهُ عَلَى إِبْلِهِ وَ رَقِيقِهِ فَلَمْ يَتْرُكُ لَهُ شَيْئًا غُلَامِ وَاحِدٍ فَأَتَاهُ الْغُلَامُ فَقَالَ يَا أَيُّوبُ مَا بَقِيَ مِنْ إِبلَكَ وَ لَا مِنْ رَقِيقِكَ أَحَدٌ إِنَّا وَ قَدْ مَاتَ فَقَالَ أَيُّوبُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعْطَاهُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ فَقَالَ الشَّيْطَانُ إِنَّ خَيْلَهُ أَعْجَبُ إِلَيْهِ فَسَلَّطَ عَلَيْهَا فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا شَيْءٌ إِلَّا هَلَكَ فَقَالَ أَيُّوبُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعْطَى وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَخَذَ وَ كَذَلِكَ بِبَقَرِهِ وَ غَنَمِهِ وَ مَزَارِعِهِ وَ أَرْضِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وَلْدِهِ حَتَّى مَرضَ مَرَضاً شَدِيداً فَأَتَاهُ أَصْحَابُ لَهُ فَقَالُوا يَا أَيُّوبُ اللهِ مَا كَانَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ فِي أَنْفُسِنَا وَ لَا خَيْرُ عَلَانِيَةً خَيْراً عِنْدَنَا مِنْكَ فَلَعَلَّ هَذَا الشَّيْءَ كُنْتَ أَسْرَرْتَهُ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ رَبِّكَ لَمْ تُطْلِعْ عَلَيْهِ أَحَداً فَابْتَلَاكَ اللَّهُ مِنْ أَجْلِهِ فَجَزِعَ جَزَعاً شَدِيداً وَ دَعَا رَبَّهُ فَشَفَاهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ رَدَّ عَلَيْهِ مَا كَانَ لَهُ مِنْ قَلِيل أَوْ كَثِير فِي الدُّنْيَا قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةٌ فَقَالَ الَّذِينَ كَانُوا مَاتُوا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَإِسماعيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْل كُلِّ مِنَ الصَّابرينَ﴾. (85)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سُئِلَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَقِيلَ لَهُ مَا كَانَ ذُو الْكِفْل فَقَالَ كَانَ رَجُلُ [رَجُلًا] مِنْ
ص: 486
خودم که تو را از عذاب خویش می چشانم، مگر آن که به اطاعت نمودن از امیرالمؤمنین توبه نمایی سپس به واسطه ی من سعادتمند شد یعنی او توبه کرد و به اطاعت نسبت به امیرالمؤمنین و ذریه پاکش اقرار نمود».
ما دعای او را مستجاب کردیم و ناراحتی هایی را که داشت برطرف ساختیم و خاندانش و همانندشان را با آنان به او بازگرداندیم تا رحمتی از سوی ماو تذکری برای عبادت کنندگان باشد. (84)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد تفسیر آیه: ﴿وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُم مَّعَهُمْ﴾ پرسیدم و گفتم چگونه خداوند علاوه بر فرزندانش افرادی دیگری همانند آنان را به او برگرداند؟ ایشان پاسخ داد: آن دسته از فرزندانش که قبل از آن بلا و گرفتاری مرده بودند، به علاوه ی آن دسته از افراد خانواده اش را که پیش از آن بلا به مرگ طبیعی مرده بودند زنده گرداند. اینان همانند افرادی بودند که در آن روز هلاک شدند و خداوند آنان را دوباره به دنیا آورد.
2- امام صادق علیه السلام- خداوند جل جلاله فرمود: هیچ نعمتی به بنده ی من ایوب علیه السلام داده نشد، مگر این که سپاسگزاری او زیاد شد شیطان گفت: ای کاش بلا را بر او بگماری و او را بیازمایی که صبرش چگونه است؟ پس بلا را بر شتران و برده هایش مسلط نمود و غیر از یک غلام برای او چیزی باقی نگذاشت؛ پس غلام نزد او آمد و گفت: «ای ایوب نه از شتران و نه از بردگانت کسی نمانده مگر این که همه مرده است ایوب فرمود: ستایش از آن خدایی است که آن را عطا فرمود و ستایش از آن خدایی است که آن را گرفت شیطان گفت: اسب هایش را بیشتر دوست دارد؛ در نتیجه [بلا را] بر آن مسلط نمود؛ پس چیزی از آن باقی نماند مگر آن که هلاک شد. ایوب علیه السلام گفت: ستایش از آن خدایی است که عطا فرمود و ستایش از آن خدایی است که گرفت. و همین طور [بلا را] بر گاو، گوسفند مزارع زمین اهل و فرزندان او مسلّط ساخت تا این که به شدت مریض شد؛ در نتیجه اصحابش نزد او آمدند و گفتند: ای ایوب هیچ یک از مردم در درون ما و نه بهتری در ظاهر نزد ما از تو بهتر نبود گویا این چیز به خاطر گناهی است که بین خود و بین پروردگارت مخفی کرده بودی و هیچ کس را بر آن آگاه نساختی؛ در نتیجه خداوند تو را به خاطر آن مبتلا نمود. ایوب به شدت ناله و بی تابی کرد و پروردگارش را خواند و خدای تعالی او را شفا داد و هرچه داشت از کم و زیاد در دنیا برای او برگرداند همچنین از او امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خدای تعالی و خانواده اش را به او بخشیدیم و همانند آن ها را بر آنان افزودیم تا رحمتی از سوی ما باشد. (ص/43). پرسیدم، فرمود: کسانی را که مرده بودند، [زنده فرمود]».
و اسماعیل و ادریس و ذالکفل را [به یاد آور] که همه از صابران بودند. (85)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از عبدالله بن عمر روایت است که از پیامبر صلی الله علیه و آله و پرسیدند: «ذوالکفل چه کسی بود»؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود مردی از منطقه حضرموت بود که اسمش عویدیا بن ادریم بود. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله آن قوم به مردم گفت: «چه کسی بعد از من مسئولیت مردم را بر عهده می گیرد به شرط آن که خشمگین نشود؟
ص: 487
حَضْرَمَوْتَ وَ اسْمُهُ عويديابْنِ إِدريم قَالَ مَنْ يَلِى أَمْرَ النَّاسِ بَعْدِي عَلَى أَنْ لَا يَغْضَبَ قَالَ فَقَامَ فَتَى فَقَالَ أَنَا فَلَمْ يَلْتَفِتْ إِلَيْهِ ثُمَّ قَالَ كَذَلِكَ فَقَامَ الْفَتَى فَمَاتَ ذَلِكَ النَّبِيُّ اللَّهِ وَ بَقِيَ ذَلِكَ الْفَتَى وَ جَعَلَهُ اللَّهُ نَبيّاً وَكَانَ الْفَتَى يَقْضِي أَوَّلَ النَّهَارِ فَقَالَ إِبْلِيسُ لِأَتْبَاعِهِ مَنْ لَهُ فَقَالَ وَاحِدٌ مِنْهُمْ يُقَالُ لَهُ الْأَبْيَضُ أَنَا فَقَالَ إِبْلِيسُ فَاذْهَبْ إِلَيْهِ لَعَلَّكَ تُغْضِبُهُ فَلَمَّا انْتَصَفَ النَّهَارُ جَاءَ الْأَبْيَضُ إِلَى ذِي الْكِفْل وَ قَدْ أَخَذَ مَضْجَعَهُ فَصَاحَ وَ قَالَ إِنِّي مَظْلُومٌ فَقَالَ قُلْ لَهُ تَعَالَ فَقَالَ لَا أَنْصَرِفُ قَالَ فَأَعْطَاهُ خَاتَمَهُ فَقَالَ اذْهَبْ وَأَتِنِي بِصَاحِبَكَ فَذَهَبَ حَتَّى إِذَا كَانَ مِنَ الْغَدِ جَاءَ تِلْكَ السَّاعَةَ الَّتِي أَخَذَ هُوَ مَضْجَعَهُ فَصَاحَ أَنِّى مَظْلُومٌ وَ أَنَّ خَصْمِي لَمْ يَلْتَفِتْ إِلَى خَاتَمِكَ فَقَالَ لَهُ الْحَاجِبُ وَيْحَكَ دَعْ-هُ يَنَمْ فَإِنَّهُ لَمْ يَنَمِ الْبَارِحَةَ وَ لَا أَمْسِ قَالَ لَا أَدَعُهُ يَنَامُ وَ أَنَا مَظْلُومُ فَدَخَلَ الْحَاجِبُ وَ أَعْلَمَهُ فَكَتَبَ لَهُ كِتَابَاً وَ خَتَمَهُ وَ دَفَعَهُ إِلَيْهِ فَذَهَبَ حَتَّى إِذَا كَانَ مِنَ الْغَدِ حِينَ أَخَذَ مَضْجَعَهُ جَاءَ فَصَاحَ فَقَالَ مَا الْتَفَتَ إِلَى شَيْءٍ مِنْ أَمْرِكَ وَ لَمْ يَزَلْ يَصِيحُ حَتَّى قَامَ وَأَخَذَ بِيَدِهِ فِي يَوْمٍ شَدِيدِ الْحَرِّ لَوْ وُضِعَتْ فِيهِ بَضْعَةُ لَحْمِ عَلَى الشَّمْسِ لَنَضِجَتْ فَلَمَّا رَأَى الْأَبْيَضُ ذَلِكَ انْتَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِهِ وَ يَئِسَ مِنْهُ أَنْ يَغْضَبَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى جَلَّ وَ عَلَا قِصَّتَهُ عَلَى نَبِيِّهِ لِيَصْبرَ عَلَى الْأَذَى كَمَا صَبَرَ الْأَنْبِيَاءُ عَلَى الْبَلَاءِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾ (86)
قوله تعالى: ﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إلهَ إلا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾. (87)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ وَجَدْنَا فِي بَعْض كُتُب أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلاملهِ قَالَ حَدَّثَنِي رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّ جَبْرَئِيلَ ال حَدَّثَهُ أَنَّ يُونُسَ بْن مَتَى ال بَعَثَهُ اللَّهُ إِلَى قَوْمِهِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَكَانَ رَجُلًا يَعْتَرِيهِ الْحِدَّةُ وَ كَانَ قَلِيلَ الصَّبْرِ عَلَى قَوْمِهِ وَ الْمُدَارَاةَ لَهُمْ عَاجزاً عَمَّا حُمِّلَ مِنْ ثِقَل حَمْلٍ أَوْقَارِ النُّبُوَّةَ وَ أَعْلَامِهَا وَأَنَّهُ يُفْسَخُ تَحْتَهَا كَمَا يُفْسَخُ الْجَدَعُ تَحْتَ حِمْلِهِ وَ أَنَّهُ أَقَامَ فِيهِمْ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ التَّصْدِيقِ بِهِ وَاتَّبَاعِهِ ثَلَاثَاً
ص: 488
جوانی بلند شد و گفت: «من». ولی به او توجهی نکرد و دوباره همان سؤال را پرسید و دوباره همان جوان بلند شد. پس آن پیامبر صلی الله علیه و آله فوت کرد و خداوند آن جوان را پیامبر صلی الله علیه و آله قومش کرد. آن جوان اولین روز پیامبریش را می گذراند که ابلیس به پیروانش گفت چه کسی مسئول خشمگین کردن او می شود؟ یکی از آن ها که اسمش ابیض بود گفت: «من» شیطان به او گفت: «به نزد او برو شاید بتوانی او را عصبانی کنی هنگام ظهر ابیض نزد آن مرد جوان آمد در حالی که در رختخواب بود. ابیض فریاد زد: به من ظلم شده است آن مرد جوان گفت به کسی که به تو ظلم کرده بگو به این جا بیاید. ابیض گفت: «نمی آید. آن مرد جوان مهرش را به او داد و گفت برو» و طرفت را بیار» ابيض رفت و فردای همان روز در همان ساعت که او خوابیده بود آمد و فریاد زد که به من ظلم شده است و دشمنم به مهرت توجه نکرد نگهبان به او گفت «وای بر تو بگذار ایشان بخوابد. او دیشب و پریشب را نخوابیده است ابیض گفت: اجازه نمی دهم که او بخوابد در حالی که به من ظلم شده است. نگهبان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و او را باخبر کرد پیامبر صلی الله علیه و آله یک نامه نوشت و آن را مهر کرد و به او داد و رفت و ابیض فردای آن روز در همان ساعت که او خوابیده بود آمد و فریاد زد به دستور تو توجه نمی کند». و همچنان ابیض فریاد می زد تا پیامبر صلی الله علیه و آله بلند شد و دستش را در آن روز بسیار گرم و سوزان گرفت که اگر یک تکه گوشت را در برابر نور خورشید می گذاشتی پخته می شد هنگامی که ابیض این را دید دستش از اذیت کردن او کشید و از خشمگین کردن او ناامید شد خداوند بر وی وحی فرستاد و داستان او را برایش تعریف کرد تا بر اذیت و آزار مردم صبر کند آن چنان که پیامبران بر سختی و مصیبت صبر کردند».
و ما آنان را در رحمت خود وارد ساختیم چراکه آن ها از صالحان بودند. (86)
و ذالنون [یونس] را [به یادآور] در آن هنگام که خشمگین [از میان قوم خود] رفت و چنین می پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت در آن ظلمت ها [ی متراکم] صدا زد [خداوندا] جز تو معبودی نیست، منزهی تو! من از ستمکاران بودم» (87)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوعبیده حداء نقل می کند از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرماید: در یکی از نوشته های امیرمؤمنان علیه السلام یافتم که فرموده بود پیامبر خدا به نقل از جبرئیل برای من روایت فرمود که خداوند یونس بن متی را به سوی قومش فرستاد در حالی که سی سال سن داشت او مردی بود که دچار سختگیری و خشم شده بود و صبر پیشه کردن در مقابل گناهان قومش و مدارای با آنان در او
ص: 489
وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً فَلَمْ يُؤْمِنْ بِهِ وَ لَمْ يَتَّبِعُهُ مِنْ قَوْمِهِ إِلَّا رَجُلَانِ اسْمُ أَحَدِهِمَا رُوبِيلُ وَ اسْمُ الْآخَرِ تَنُونَا وَ كَانَ رُوبِيلُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ الْعِلْمِ وَ النُّبُوَّةَ وَالْحِكْمَةِ وَ كَانَ قَدِيمَ الصُّحْبَةِ لِيُونُس بْنِ مَتَّى اللَّهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَبْعَثَهُ اللَّهُ بِالنُّبُوَّةَ وَ كَانَ تَنُوخَا رَجُلًا مُسْتَضْعَفاً عابداً زَاهِداً مُنْهَمِكَا فِي الْعِبَادَةَ وَلَيْسَ لَه عِلْمٌ وَ لَا حُكْمُ وَ كَانَ رُوبِيلُ صَاحِبَ غَنَم يَرْعَاهَا وَيَتَقَوَّتْ مِنْهَا وَ كَانَ تَنُوحًا رَجُلًا حَطَّابا يَحْتَطِبُ عَلَى رَأْسِهِ وَ يَأْكُلُ مِنْ كَسْبِهِ وَ كَانَ لِرُوبِيلَ مَنْزِلَةٌ مِنْ يُونُسَ غَيْرُ مَنْزِلَةِ تَنُوحًا لَعِلْمِ رُوبِيلَ وَ حِكْمَتِهِ وَ قَدِيمِ صُحْبَتِهِ فَلَمَّا رَأَى يُونُسُ: أَنَّ قَوْمَهُ لَا يُجِيبُونَهُ وَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ ضَحِرَ وَ عَرَفَ مِنْ نَفْسِهِ قِلَّةَ الصَّبْرِ فَشَكَا ذَلِكَ إِلَى رَبِّهِ وَ كَانَ فِيمَا شَكَا أَنَّ قَالَ يَا رَبِّ إِنَّكَ بَعَثْتَنِي إِلَى قَوْمِي وَلِي ثَلَاثُونَ سَنَةً فَلَبِثْتُ فِيهِمْ أَدْعُوهُمْ إِلَى الْإِيمَانِ بك وَ التَّصْدِيقِ بِرِسَالَاتِي وَأَخَوَفُهُمْ عَذَابَكَ وَ نَقِمَتَكَ ثَلَاثًا وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً فَكَذَّبُونَى وَ لَمْ يُؤْمِنُوا بِي وَجَحَدُوا نُبُوَّتِي وَاسْتَخَفُوا بِرِسَالَاتِي وَ قَدْ تَوَاعَدُونِي وَ خِفْتُ أَنْ يَقْتُلُونِي فَأَنْزِلْ عَلَيْهِمْ عَذَابَكَ فَإِنَّهُمْ قَوْمُ لَا يُؤْمِنُونَ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى يُونُسَ أَنَّ فِيهِمُ الْحَمْلَ وَالْجَنِينَ وَالطَّفْلَ وَ الشَّيْخَ الْكَبِيرَ وَ الْمَرْأَةَ الضَّعِيفَةَ وَ الْمُسْتَضْعَفَ الْمَهِينَ وَأَنَا الْحَكَمُ الْعَدْلُ سَبَقَتْ رَحْمَتِي غَضَبِى لَا أَعَذِّبُ الصِّغَارَ بِذُنُوبِ الْكِبَارِ مِنْ قَوْمِكَ وَهُمْ يَا يُونُس ال عِبَادِي وَ خَلْقِي وَبَرِيَّتِي فِي بِلَادِي وَ فِي عَيْلَتِي أُحِبُّ أَنْ أَتَأَنَّاهُمْ وَ أَرْفُقَ بِهِمْ وَ أَنْتَظِرُ تَوْبَتَهُمْ وَإِنَّمَا بَعَثْنَكَ إِلَى قَوْمِكَ لِتَكُونَ حيطاً عَلَيْهِمْ تَعْطَفَ عَلَيْهِمْ بِالرَّحِمِ الْمَاسَّةَ مِنْهُمْ وَ تَأَنَّاهُمْ بِرافَةِ النُّبُوَّةَ وَ تَصْبَرَ مَعَهُمْ بِأَحْلَامِ الرِّسَالَةِ وَتَكُونَ لَهُمْ كَهَيْئَةِ الطَّبِيبِ الْمُدَاوَى الْعَالِم بِمُدَاوَاةِ الدَّاءِ فَخَرَفَت بِهِمْ وَ لَمْ تَسْتَعْمِلَ قُلُوبَهُم بِالرِّفْقِ وَ لَمْ تَسُسْهُم بِسِيَاسَةَ الْمُرْسَلِينَ ثُمَّ سَأَلْتَنِي عَنْ سُوءِ نَظَرِكَ الْعَذَابَ لَهُمْ عِنْدَ قِلَّةَ الصَّبْرِ مِنْكَ وَ عَبْدِي نُوحٌ كَانَ أَصْبَرَ مِنْكَ عَلَى قَوْمِهِ وَ أَحْسَنَ صُحبَةً وَأَشَدَّ تَأَنْياً فِي الصَّبْرِ عِنْدِي وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ فَغَضِبْتُ لَهُ غَضِبَ لِي وَ أَجَبْتُهُ حِينَ دَعَانِي فَقَالَ يُونُسُ يَا رَبِّ إِنَّمَا غَضِبْتُ عَلَيْهِمْ فِيكَ وَإِنَّمَا دَعَوْتُ عَلَيْهِمْ حِينَ عَصَوْكَ فَوَ عِزَّتِكَ لَا أَتَعَطَّفُ عَلَيْهِمْ برَأفَة أَبَداً وَ لَا أَنْظُرَ إِلَيْهِمْ بِنَصِيحَة شَفِيقٍ بَعْدَ كُفْرِهِمْ وَ تَكْذِيبِهِمْ إِيَّايَ وَجَحْدِهِمْ بِنُبُوَّتِى فَأَنَزِلْ عَلَيْهِمْ عَذَابَكَ فَإِنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ أَبَداً فَقَالَ اللَّهُ يَا يُونُسُ الهِ إِنَّهُمْ مِائَةُ أَلْفِ أَوْ يَزِيدُونَ مِنْ خَلْقِي يَعْمُرُونَ بِلَادِي وَيَلِدُونَ عِبَادِى وَ مَحَبَّتِى أَنْ أَتَأَنَّاهُمْ لِلَّذِي سَبَقَ مِنْ عِلْمِي فِيهِمْ وَفِيكَ وَ تَقْدِيرى وَتَدْبيرى غَيْرُ عِلْمِكَ وَ تَقْدِيرِكَ وَ أَنْتَ الْمُرْسَلُ وَ أَنَا الرَّبُّ الْحَكِيمُ وَ عِلْمِي فِيهِمْ يَا يُونُسَ الةِ بَاطِنُ فِي الْغَيْبِ عِنْدِي لَا تَعْلَمُ مَا مُنْتَهَاهُ وَ عِلْمُكَ فِيهِمْ ظَاهِرُ لَا بَاطِنَ لَهُ يَا يُونُسُ القَدْ أَجَبْتُكَ إِلَى مَا سَأَلْتَ مِنْ إِنْزَال الْعَذَابِ عَلَيْهِمْ وَ مَا ذَلِكَ يَا يُونُس علیه السلام بِأَوْفَرَ لِحَقِّكَ عِنْدِي وَ لَا أَجْمَلَ لِشَانِكَ وَ سَيَأْتِيهِمْ
ص: 490
اندک بود و از به دوش کشیدن سنگینی بار مسؤولیت نبوّت و نشانه های آن عاجز و ناتوان بود و آن گونه که تنه درخت زیر بار خم می شود او نیز زیر بار آن مسئولیت خم شده بود، او سی وسه سال در میان قومش باقی ماند در حالی که آنان را به سوی ایمان به خداوند و تصدیق [رسالت] خویش و پیروی کردن از خود دعوت می نمود ولی به جز دو نفر کسی به او ایمان نیاورد و از او پیروی نکرد: اسم یکی از آن دو نفر روبیل و اسم دیگری تنوخا بود روبیل از خاندان علم و نبوّت و حکمت بود و از قدیم و پیش از آن که خداوند یونس را به پیامبری برانگیزد با او هم صحبت و هم نشین بود، و تنوخا مردی مستضعف عابد و پارسا بود که غرق در عبادت بود ولی هیچ گونه علم و حکمتی نداشت، روبیل هم چنین صاحب گوسفندانی بود که از آن ها نگهداری می کرد و رزق و روزی خود را از طریق آن ها کسب می کرد، اما تنوخا مرد چوب فروشی بود که چوب ها را بر سر حمل می کرد و از درآمد فروش آن نان می خورد ولی منزلت و جایگاه روبیل نزد یونس به خاطر علم و حکمتش و هم چنین هم صحبتی قدیم با جایگاه تنوخا متفاوت بود؛ آن گاه که یونس ال مشاهده کرد قومش دعوت او را اجابت نمی گویند و به او ایمان نمی آورند به ستوه آمد و پی برد که صبرش اندک است، پس از این مسأله به درگاه خداوند شکایت کرد و در خلال شکایت هایش گفت: پروردگارا تو مرا به سوی قومم به پیامبری برانگیختی حال آن که سی وسه سال داشتم پس سی وسه سال در میانشان ماندم و آنان را به ایمان آوردن به تو و تصدیق رسالت خویش دعوت می نمودم و از عذاب و خشم تو بر حذر می داشتم و می ترساندم ولی آنان مرا تکذیب کردند و به من ایمان نیاوردند، نبوتم را انکار کردند و رسالتم را خوار و بی ارزش پنداشتند و مرا تهدید کردند و بیم آن دارم که مرا به قتل رسانند پس عذاب خویش را بر آنان نازل فرما که ایمان نمی آورند خداوند به او وحی کرد: ای یونس در میان قومت نوزاد و طفل بی گناه و جنین متولد شده و مردان و زنان کهنسال و زنان ناتوان و ضعیف وجود دارند و من حاکم عادل هستم که رحمتم بر غضبم سبقت گرفته و کودکان را به گناه بزرگسالان عذاب نمی کنم و آن ها بندگان من هستند دوست دارم به آن ها مهلت دهم و با ایشان مدارا کنم و منتظر توبه ی آن ها باشم و من تو را برای این به سوی آن ها فرستادم که با آن ها مهربان باشی و مانند پزشک معالج درد آن ها را درمان کنی اما تو با آن ها مدارا نکردی و اکنون با این بی صبری و دید منفی از من تقاضای عذاب می کنی؟ در حالی که بنده ی من نوح صبر بسیار زیادی داشت و مدت درازی با قوم خود مدارا نمود و با آن ها حسن معاشرت داشت و وقتی پس از سال ها دعوت آن ها او را اجابت نکردند، غضبناک شد، من هم از غضب او به خشم آمدم و نفرین او را درباره ی عذاب قومش اجابت کردم. یونس گفت: پروردگارا من به خاطر تو بر آن ها غضب کرده ام به دلیل این که تو را نافرمانی و عصیان می کردند، آن ها را نفرین کردم و قسم به عزت تو هرگز درباره ی آن ها احساس ترحم و رأفت نمی کنم، پس عذاب خویش را بر آنان نازل ،کن چون آن ها هرگز ایمان نمی آورند اما خدای متعال وحی کرد: «ای یونس علیه السلام آن ها بیش از صدهزار نفر از مخلوقات من هستند که شهرهای مرا آباد کرده و بندگان و
ص: 491
عَذَابُ فِي شَوَال يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَسَطَ الشَّهْرِ بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَأَعْلِمْهُمْ ذَلِكَ قَالَ فَسُ بِذَلِكَ يُونُسُ وَ لَمْ يَسُوهُ وَ لَمْ يَدْرِ مَا عَاقِبَتُهُ فَانْطَلَقَ يُونُسُ إِلَى تَنُوحًا الْعَابِدِ فَأَخْبَرَهُ بِمَا أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ مِنْ نُزُولِ الْعَذَابِ عَلَى قَوْمِهِ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ وَ قَالَ لَهُ انْطَلِقْ حَتَّى أَعْلِمَهُمْ بِمَا أَوْحَى اللَّهُ إِلَيَّ مِنْ نُزُولِ الْعَذَابِ فَقَالَ تَنُوحًا فَدَعْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ وَ مَعْصِيَتِهِمْ حَتَّى يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُ يُونُس ال بَلْ نَلْقَى رُوبِيلَ فَنَشَاوِرُهُ فَإِنَّهُ رَجُلُ عَالِمٌ حَكِيمٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ النُّبُوَّةَ فَانْطَلَقَا إِلَى رُوبِيلَ فَأَخْبَرَهُ يُونُسُ بِمَا أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ مِنْ نُزُولِ الْعَذَابِ عَلَى قَوْمِهِ فِي شَوَال يَوْمَ الْأَرْبعَاءِ فِي وَسَطِ الشَّهْر بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَقَالَ لَهُ مَا تَرَى انْطَلِقُ بِنَا حَتَّى أَعْلِمَهُمْ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ رُوبِيلُ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ رَجْعَةَ نَبِيٍّ حَكِيمٍ وَ رَسُولِ كَرِيمٍ وَ سَلْهُ أَنْ يَصْرِفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ فَإِنَّهُ غَنِيٌّ عَنْ عَذَابِهِمْ وَهُوَ يُحِبُّ الرِّفْقَ بِعِبَادِهِ وَ مَا ذَلِكَ بِأَضَرَّ لَكَ عِنْدَهُ وَ لَا أَسْوَاً لِمَنْزِلَتِكَ لَدَيْهِ وَلَعَلَّ قَوْمَكَ بَعْدَ مَا سَمِعْتَ وَ رَأَيْتَ مِنْ كُفْرِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ يُؤْمِنُونَ يَوْمًا فَصَابِرُهُمْ وَ تَأَنَّهُمْ فَقَالَ لَهُ تَنُوحًا وَيْحَكَ يَا رُوبِيلُ مَا أَشَرْتَ عَلَى يُونُسَ وَ أَمَرْتَهُ بَعْدَ كُفْرِهِمْ بِاللَّهِ وَ جَحْدِهِمْ لِنَبِيهِ صلی الله علیه و آله وَ تَكْذِيبِهِمْ إِيَّاهُ وَإِخْرَاجِهِمْ إِيَّاهُ مِنْ مَسَاكِنِهِ وَ مَا هَمُّوا بِهِ مِنْ رَجْمِهِ فَقَالَ رُوبِيلُ لِتَنُوحًا اسْكُتْ فَإِنَّكَ رَجُلُ عَابِدُ لَا عِلْمَ لَكَ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى يُونُسَ علیه السلام فَقَالَ أَرَأَيْتَ يَا يُونُسُ الةِ إِذَا أَنْزَلَ اللَّهُ الْعَذَابَ عَلَى قَوْمِكَ أَنْزَلَهُ فَيُهْلِكُهُمْ جَمِيعاً أَوْ يُهْلِكُ بَعْضاً وَيَبْقَى بَعْضُ فَقَالَ لَهُ يُونُسُ الةِ بَلْ يُهْلِكُهُمْ جَمِيعاً وَ كَذَلِكَ سَأَلْتُهُ مَا دَخَلَتْنِي لَهُمْ رَحْمَةً تَعَطْفِ فَأَرَاجِعَ اللَّهَ فِيهِمْ وَأَسْأَلَهُ أَنْ يَصْرِفَ عَنْهُمْ فَقَالَ لَهُ رُوبِيلُ أَ تَدْرِى يَا يُونُسُ الله لَعَلَّ اللَّهَ إِذَا أَنْزَلَ عَلَيْهِمُ الْعَذَابَ فَأَحَسُّوا بِهِ أَنْ يَتُوبُوا إِلَيْهِ وَ يَسْتَغْفِرُوا فَيَرْحَمَهُمْ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ وَيَكْشِفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَخْبَرْتَهُمْ عَنِ اللَّهِ أَنَّهُ يُنْزِلُ عَلَيْهِمُ الْعَذَابَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ فَتَكُونَ بِذَلِكَ عِنْدَهُمْ كَذَاباً فَقَالَ لَهُ تَنُوحًا وَيْحَكَ يَا رُوبِيلُ لَقَدْ قُلْتَ عَظِيماً يُخْبرُكَ النَّبِيُّ الْمُرْسَلُ الأَنَّ اللَّهَ أَوْحَى إِلَيْهِ أَنَّ الْعَذَابَ يَنْزِلُ عَلَيْهِمْ فَتَرُدُّ قَوْلَ اللَّهِ وَ تَشْكُ فِيهِ وَ فِي قَوْل رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُكَ فَقَالَ رُوبِيلُ لِتَنُوحًا لَقَدْ فَشِلَ رَأَيْكَ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى يُونُسَ علیه السلام فَقَالَ إِذَا نَزَلَ الْوَحْنُ وَ الْأَمْرُ مِنَ اللَّهِ فِيهِمْ عَلَى مَا أَنْزَلَ عَلَيْكَ فِيهِمْ مِنْ إِنْزَالِ الْعَذَابِ عَلَيْهِمْ وَقَوْلُهُ الْحَقُّ أَ رَأَيْتَ إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَهَلَكَ قَوْمُكَ كُلُهُمْ وَ خَرَبَتْ قَرَيْتُهُمْ أَ لَيْسَ يَمْحُو اللَّهُ اسْمَكَ مِنَ النُّبُوَّةَ وَ تَبْطُلُ رَسَالَتْكَ وَ تَكُونُ كَبَعْض ضُعَفَاءِ النَّاسِ وَ يَهْلِكُ عَلَى يَدَيْكَ مِائَةُ أَلْفِ مِنَ النَّاسِ فَأَبَى يُونُسُ علیه السلام أَنْ يَقْبَلَ وَصِيَّتَهُ فَانْطَلَقَ وَ مَعَهُ تَنُوحًا مِنَ الْقَرْيَةِ وَ تَنَجَّيَا عَنْهُمْ غَيْرَ بَعِيدٍ وَ رَجَعَ يُونُسُ إِلَى قَوْمِهِ فَأَخْبَرَهُمْ أَنَّ اللَّهَ أَوْحَى إِلَيْهِ أَنَّهُ يُنْزِلُ الْعَذَابَ عَلَيْكُمْ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ فِي شَوَّال فِي وَسَطِ الشَّهْر بَعْدَ طلوع الشَّمْس فَرَدُّوا عَلَيْهِ قَوْلَهُ فَكَذَّبُوهُ وَ
ص: 492
دوستداران مرا به دنیا می آورند پس به علم خود که درباره ی تو و آن ها سبقت گرفته به آن ها مهلت می دهم، چون تقدیر من غیر از علم و تقدیر توست و تو پیامبری اما من پروردگار حکیم هستم اما حال که تو چنین می خواهی و در نزد من مرتبه ی بلندی داری تو را اجابت می کنم به زودی در روز چهارشنبه ی نیمه ماه شوال بعد از طلوع خورشید عذاب خود را بر آنان نازل می کنم، پس این مطلب را به آن ها اطلاع بده یونس از شنیدن این امر خوشحال شد و به عاقبت آن نیاندیشید، سپس به نزد تنوخا عابد قوم رفت و خبر نزول عذاب را به او داد و از او خواست ماجرا را به قوم خود خبر دهد، اما تنوخا گفت: آن ها را رها کن تا در گمراهی و سرگردانی و گناه غوطه ور باشند تا وقتی که عذاب الهی فرا رسد لیکن یونس گفت بهتر است با روبیل دانشمند ملاقات کرده و مشورت کنیم چون او مردی حکیم و دانا و از خاندان نبوت است پس به نزد روبیل رفتند و یونس علیه السلام ماجرای نزول عذاب را به او گفت و با او درباره ی خبر کردن قوم مشورت کرد روبیلگفت: : «به صورت یک پیامبر حکیم و دانا به نزد پروردگارت بازگرد و از او بخواه عذاب را از قومت برطرف کند، چون او از عذاب خلق بی نیاز است و مدارا و رفق با بندگان را بیشتر می پسندد و شاید قوم تو پس از این کفر و انکار توبه کرده و متوجه پروردگار شوند پس با آن ها صبر و مدارا کن و به آن ها مهلت بده. اما تنوخا گفت: ای روبیل وای بر تو بعد از این که این قوم کفر و عصیان ورزیدند و پیامبر خدا را تکذیب کرده و از شهر بیرون نمودند از او طلب رحمت می کنی؟ روبیل به او گفت «ساکت باش! تو مردی عابد هستی، اما علم و حکمتی نداری» سپس رو به جانب یونس کرد وگفت: ای یونس، اگر عذاب الهی نازل شود همه ی آن ها را هلاک می کند یا بعضی باقی می مانند؟ یونس گفت: همه ی ایشان هلاک می شوند و از شدت غضب چنین درخواستی کردم و هیچ احساس ترحمی نسبت به ایشان نمی کنم تا به درگاه الهی مناجات کرده و از او بخواهم عذاب را از آن ها برطرف کند. روبیل گفت: «ای یونس علیه السلام آیا می دانی که خدا ارحم الراحمین است و شاید بعد از رفتن تو این قوم توبه کنند و از خدا بخواهند عذاب را برطرف کند و اگر خداوند رحیم، توبه ی آن ها را بپذیرد و عذاب را منصرف سازد تو در نزد مردم دروغگو خواهی شد تنوخای عابد گفت: وای بر تو ای روبیل! به راستی سخن عظیمی می گویی. پیامبر صلی الله علیه و آله و فرستاده ی خدا به تو خبر می دهد که خداوند عذاب را بر این قوم خواهد فرستاد اما تو در گفتار خدا و در گفتار پیامبرش تردید می کنی؟ بدان که با این گفتار همه ی اعمال تو نابود و هبط شد روبیل به تنوخا گفت: «نظر و رأی تو سست و غیر معقول است»، سپس متوجه یونس شد و به او گفت بعد از آن که وحی بر تو نازل شد باز هم اراده ی خدا حاکم است امر نزول عذاب به اراده ی او بستگی دارد و کلام خدا حق است ولی آیا می دانی که اگر عذاب نازل شود و همه ی قومت هلاک شوند و شهرشان ویران گردد، خداوند تعالی نام تو را از میان انبیاء علیهم السلام محو خواهد کرد و رسالتت باطل می شود و مثل بسیاری از مردم ضعیف خواهی بود و به دست تو صدهزار نفر از مردم هلاک می شوند؟ اما یونس سفارش و نصایح او را نپذیرفت، آن گاه یونس علیه السلام به نزد
ص: 493
أَخْرَجُوهُ مِنْ قَرْيَتِهِمْ إِخْرَاجاً عَنِيفاً فَخَرَجَ يُونُسُ علیه السلام وَ مَعَهُ تَنُوحًا مِنَ الْقَرْيَةِ وَ تَنَحَّيَا عَنْهُمْ غَيْرَ بَعِيدٍ وَأَقَامَا يَنْتَظِرَانِ الْعَذَابَ وَأَقَامَ رُوبِيلُ مَعَ قَوْمِهِ فِي قَرْيَتِهِمْ حَتَّى إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِمْ شَوَّالُ صَرَخَ رُوبِيلُ بِأَعْلَى صَوْتِهِ فِي رَأْسِ الْجَبَلِ إِلَى الْقَوْمِ أَنَا رُوبِيلُ شَفِيقُ عَلَيْكُمْ رَحِيمُ بِكُمْ هَذَا شَوَّالُ قَدْ دَخَلَ عَلَيْكُمْ وَ قَدْ أَخْبَرَكُمْ يُونُسُ نَبيُّكُمْ وَرَسُولُ رَبِّكُمْ أَنَّ اللَّهَ أَوْحَى إِلَيْهِ أَنَّ الْعَذَابَ يَنْزِلُ عَلَيْكُمْ فِي شَوَّال فِي وَسَطِ الشَّهْرِ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْس وَلَنْ يُخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ رُسُلَهُ فَانْظُرُوا مَا أَنْتُمْ صَانِعُونَ فَأَفْزَعَهُمْ كَلَامُهُ وَوَقَعَ فِي قُلُوبِهِمْ تَحْقِيقُ نُزُولِ الْعَذَابِ فَأَجْفَلُوا نَحْوَ رُوبِيلَ وَ قَالُوا لَهُ مَا ذَا أَنْتَ تُشِيرُ بِهِ عَلَيْنَا يَا رُوبِيلُ فَإِنَّكَ رَجُلُ عَالِمٌ حَكِيمٌ لَمْ نَزَلْ نَعْرِفُكَ بالرقة عَلَيْنَا وَ الرَّحْمَةِ لَنَا وَقَدْ بَلَغَنَا مَا أَشَرْت بِهِ عَلَى يُونُسَ فِينَا فَمُرْنَا بِأَمْرِكَ وَأَشِرْ عَلَيْنَا بِريكَ فَقَالَ لَهُمْ رُوبِيلُ فَإِنِّى أَرَى لَكُمْ وَأَشِيرُ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْظُرُوا وَ تَعْمَدُوا إِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ يَوْمَ الْأَرْبعَاءِ فِي وَسَطِ الشَّهْرِ أَنْ تَعْدِلُوا تَعْزِلُوا الْأَطْفَالَ عَنِ الْأُمَّهَاتِ فِي أَسْفَلَ الْجَبَل فِي طَرِيق الْأَوْدِيَة وَ تَقِفُوا النِّسَاءَ فِي سَفْحَ الْجَبَل يَكُونُ هَذَا كُلُّهُ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِذَا رَأَيْتُمْ رِيحًا صَفَرَاءَ أَقْبَلَتْ مِنَ الْمَشْرِقِ فَعِجُوا الكَبِيرُ مِنْكُمْ وَالصَّغِيرُ بِالصُّرَاحَ وَالْبُكَاءِ وَالنَّضَرُّعُ إِلَى اللَّهِ وَالتَّوْبَة إِلَيْهِ وَالِاسْتِغْفَارِ لَهُ وَارْفَعُوا رُءُوسَكُمْ إِلَى السَّمَاءِ وَقُولُوا رَبَّنَا ظَلَمْنَا وَكَذَّبْنَا نَبَيْكَ اللَّهِ وَتُبْنَا إِلَيْكَ مِنْ ذُنُوبَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ الْمُعَذِّبِينَ فَأَقْبَلْ تَوْبَتَنَا وَارْحَمْنَا يَ-ا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ثُمَّ لَا تَمَلُّوا مِنَ الْبُكَاءِ وَ الصُّرَاحَ وَ التَّضَرع إِلَى اللَّهِ وَالتَّوْبَةِ إِلَيْهِ حَتَّى تَتَوَارَى الشَّمْسُ بِالْحِجَابِ أَوْ يَكْشِفَ اللَّهُ عَنْكُمُ الْعَذَابَ قَبْلَ ذَلِكَ فَأَجْمَعَ رَأَى الْقَوْمِ جَمِيعاً عَلَى أَنْ يَفْعَلُوا مَا أَشَارَ بِهِ عَلَيْهِمْ رُوبِيلُ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ الَّذِي تَوَقَعُوا الْعَذَابَ تَنَحَّى رُوبِيلُ مِنَ الْقَرْيَةِ حَيْثُ يَسْمَعُ صُرَاخَهُمْ وَ يَرَى الْعَذَابَ إِذَا نَزَلَ فَلَمَّا طَلَعَ الْفَجْرُ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ فَعَلَ قَوْمُ يُونُسَ علیه السلام مَا أَمَرَهُمْ رُوبِيلُ بِهِ فَلَمَّا بَزَغَتِ الشَّمْسُ أَقْبَلَتْ رِيحُ صَفْرَاءُ مُظْلِمَةٌ مُسْرِعَةٌ لَهَا صَرِيرُ وَ حَفِيفٌ وَ هَدِيرُ فَلَمَّا رَأَوْهَا عَجُوا جَمِيعاً بالصُّرَاحَ وَ الْبُكَاءِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَى اللَّهِ وَ تَابُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفَرُوهُ وَ صَرَخَتِ الْأَطْفَالُ بِأَصْوَاتِهَا تَطْلُبُ أُمَّهَاتِهَا وَ عَجَّتْ سِخَالُ الْبَهَائِمِ تَطْلُبُ اللَّبَنَ وَ عَجَّتِ الْأَنْعَامُ تَطْلُبُ الرَّعْيَ فَلَمْ يَزَالُوا بِذَلِكَ وَ يُونُسُ وَ تَنُوحًا يَسْمَعَانِ صَيْحَتَهُمْ وَ صُرَاخَهُمْ وَ يَدْعُوَانِ اللَّهَ عَلَيْهِمْ بِتَغْلِيطِ الْعَذَابِ عَلَيْهِمْ وَ رُوبِيلُ فِى مَوْضِعِهِ يَسْمَعُ صُرَاحَهُمْ وَ عَجِيجَهُمْ وَ يَرَى مَا نَزَلَ وَ هُوَ يَدْعُو اللَّهَ بِكَشْفِ الْعَذَابَ عَنْهُمْ فَلَمَّا أَنْ زَالَتِ الشَّمْسُ وَفُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ سَكَنَ غَضَبُ الرَّبِّ تَعَالَى وَ رَحِمَهُمُ الرَّحْمَنُ فَاسْتَجَابَ دُعَاءَهُمْ وَ قَبلَ تَوْبَتَهُمْ وَأَقَالَهُمْ عَشْرَتَهُمْ وَ أوْحَى إِلَى إسْرافيل أن الهبط إِلَى قَوْمٍ يُونُسَ فَإِنَّهُمْ قَدْ عَجُوا إِلَى بِالْبُكَاءِ وَالتَّضَرعَ وَ تَابُوا إِلَيَّ وَ
ص: 494
قوم آمد و به قومش خبر نزول عذاب را ابلاغ کرد، اما آن ها سخنان او را نپذیرفتند و او را تکذیب کرده و با خواری از شهر بیرون کردند. سپس یونس ال به همراه تنوخا از شهر خارج شد و در مکانی که چندان از شهر فاصله نداشت مسکن گزیدند و منتظر وقوع عذاب شدند اما روبیل همراه قوم در شهر باقی ماند تا وقتی که ماه شوال فرا رسید آن گاه روبیل با صدای بلند از بالای کوه مردم را فرا خواند و به آن ها گفت: «من روبیل دوستدار و خیرخواه شما هستم اکنون ماه شوال فرا رسیده، در حالی که پیامبر خدا یونس وقوع عذاب را در این ماه به شما اعلام کرده و خداوند هرگز وعده ی خود را خلف نخواهد کرد، حال چه خواهید کرد؟ مردم با شنیدن صدای او وحشت کرده و در قلبشان نزول عذاب محقق شد و با جزع و فزع به نزد روبیل شتافتند و گفتند: ای روبیل به نظر تو که مرد عالم و حکیمی هستی و ما تو را خیرخواه و مشفق نسبت به خود می دانیم چه باید بکنیم؟ ما می دانیم که تو درباره ی ما به یونس سفارش ،کردی اکنون هم درباره ی امر ما نظر خود را اعلام کن تا ما به حکم تو عمل کنیم روبیل گفت: من معتقدم منتظر طلوع فجر روز چهارشنبه ی وسط ماه باشید و در آن روز قبل از طلوع فجر کودکان را از مادران جدا کنید و آن ها را در دامنه ی کوه میان بیابان رها نمایید و مادران آن ها را در بالای کوه نگه دارید وقتی دیدید باد زردی از جانب مشرق می وزد، همه از بزرگ و کوچک شروع به فریاد و گریه و تضرع نمایید و به سوی خدای یگانه توبه کنید و سر خود را به سوی آسمان بلند کنید و بگویید: پروردگارا ما به نفس خود ستم کردیم و پیامبرمان را تکذیب کردیم و اکنون به سوی تو بازمی گردیم و از گناهانمان توبه می کنیم و اگر تو ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی هر آینه از خسارت دیدگان و اهل عذاب خواهیم بود پس توبه ما را بپذیر و به ما ترحم کن ای مهربانترین مهربانان سپس دست از گریه و تضرع و فریاد برندارید تا وقتی که خورشید با ابری پوشانده شود و خداوند عذاب را از شما برطرف کند پس قوم با شنیدن این مطالب تصمیم به اجرای آن گرفتند. وقتی روز چهارشنبه موعود فرا رسید روبیل از شهر فاصله گرفت، اما صدای ناله و تضرع آن ها را می شنید و در صورت وقوع عذاب آن را مشاهده می.کرد وقتی طلوع فجر نزدیک شد قوم یونس ال اعمالی را که روبیل به آن ها تعلیم داده بود انجام دادند وقتی خورشید طلوع کرد باد زرد و تاریک که صدایی مهیب و ترسناک داشت آشکار شد همگی با ناله و فریاد دست به تضرع برداشتند و به درگاه الهی توبه کردند و کودکان با ناله و فریاد مادران خود را طلبیدند و بره های چهارپایان در طلب شیر مادران خود بانگ و فریاد برآوردند و همچنان به این تضرع ادامه دادند. در آن حال یونس علیه السلام و تنوخای عابد صدای ناله و فریاد آن ها را می شنیدند اما برای شدیدتر شدن عذاب آن ها دعا می کردند و روبیل عالم نیز صدای ناله و فریاد آن ها را می شنید و برای برطرف شدن عذاب از ایشان دست به دعا برداشته بود وقتی خورشید به وسط آسمان رسید و درهای آسمان گشوده شد و غضب پروردگار آرام گرفت، خداوند دعای آن ها را پذیرفت و توبه ی آن ها را قبول کرد و به اسرافیل وحی نمود تا بر ق-وم یونس النازل شود و به او گفت من بر ناله و تضرع قوم یونس رحم نمودم چون من توبه پذیر
ص: 495
اسْتَغْفَرُوا لِى فَرَحِمْتُهُمْ وَ تُبْتُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا اللَّهُ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ أَسْرَعْ إِلَى قَبُولِ تَوْبَةِ عَبْدِيَ التَّائِبِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ قَدْ كَانَ عَبْدِي يُونُسُ وَ رَسُولِى سَأَلَنِي نُزُولَ الْعَذَابِ عَلَى قَوْمِهِ وَ قَدْ أَنْزَلْتُهُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا اللَّهُ أَحَقُّ مَنْ وَفَى بِعَهْدِهِ وَ قَدْ أَنْزَلْتُهُ عَلَيْهِمْ وَلَمْ يَكُنِ اشْتَرَطَ يُونُسُ اللَّهِ حِينَ سَأَلَنِي أَنْ أُنْزِلَ عَلَيْهِمُ الْعَذَابَ أَنْ أَهْلِكَهُمْ فَاهْبِطُ إِلَيْهِمْ فَاصْرِفْ عَنْهُمْ مَا قَدْ نَزَلَ بِهِمْ مِنْ عَذَابِي فَقَالَ إِسْرَافِيلُ يَا رَبِّ إِنَّ عَذَابَكَ قَدْ بَلَغَ أَكْنَافَهُمْ وَكَادَ أَنْ يُهْلِكَهُمْ وَ مَا أَرَاهُ إِلَّا وَقَدْ نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَكَيْفَ أَنْزِلُ أَصْرَفُهُ فَقَالَ اللَّهُ كَلَّا إِنِّي قَدْ أَمَرْتُ مَلَائِكَتِي أَنْ يَصْرِفُوهُ وَلَا يُنْزِلُوهُ عَلَيْهِمْ حَتَّى يَأْتِيَهُمْ أَمْرِى فِيهِمْ وَ عَزِيمَتِي فَاهْبِطُ يَا إِسْرَافِيلُ عَلَيْهِمْ وَاصْرِفْهُ عَنْهُمْ وَاصْرِف بِهِ إِلَى الْجِبَالِ بنَاحِيَة مَفَاوض الْعُيُون وَ مَجَارى السُّيُول فِى الْجِبَالُ الْعَادِيَة الْمُسْتَطِيلَة عَلَى الْجِبَالِ فَأَذِلَّهَا بِهِ وَ لَيْنْهَا حَتَّى تَصِيرَ مُلَيَّنَةً حَدِيداً جَامِداً فَهَبَطَ إِسْرَافِيلَ عَلَيْهِمْ فَنَشَرَ أَجْنِحَتَهُ فَاسْتَاقَ بِهَا ذَلِكَ الْعَذَابَ حَتَّى ضَرَبَ بهَا تِلْكَ الْجِبَالَ الَّتِى أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ يَصْرِفَهُ إِلَيْهَا قَالَ أَبُو جَعْفَرَ علیه السلام وَهِيَ الْجِبَالُ الَّتِي بِنَاحِيَةِ الْمُوصِلِ الْيَوْمَ فَصَارَتْ حَدِيداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَمَّا رَأَى قَوْمُ يُونُسَ علیه السلام أَنَّ الْعَذَابَ قَدْ صُرِفَ عَنْهُمْ هَبَطُوا إِلَى مَنَازِلِهِمْ عَنْ رُءُوسِ الْجِبَالِ وَضَمُّوا إِلَيْهِمْ نِسَاءَهُمْ وَأَوْلَادَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَ حَمِدُوا اللَّهَ عَلَى مَا صَرَفَ عَنْهُمْ وَأَصْبَحَ يُونُسَ اللَّهِ وَ تَنُوخَا يَوْمَ الْخَمِيسِ فِي مَوْضِعِهِمَا الَّذِي كَانَا فِيهِ لَا يَشْكَان أَنَّ الْعَذَابَ قَدْ نَزَلَ بهِمْ وَ أَهْلَكَهُمْ جَمِيعاً لَمَّا خَفِيَتْ أَصْوَاتُهُمْ عِنْدَهُمَا فَأَقْبَلَا نَاحِيَةَ الْقَرْيَة يَوْمَ الْخَمِيسِ مَعَ طُلُوعِ الشَّمْسِ يَنْظُرَانِ إِلَى مَا صَارَ إِلَيْهِ الْقَوْمُ فَلَمَّا دَنَوْا مِنَ الْقَوْمِ وَاسْتَقْبَلَتْهُمُ الْحَطَّابُونَ وَالْحُمَاةُ وَالرُّعَاةَ بِأَعْنَامِهِمْ وَ نَظَرُوا إِلَى أَهْلِ الْقَرْيَة مُطْمَئِنِّينَ قَالَ يُونُسُ علیه السلام لِتَنُوا يَا تَنُوحًا كَذَبَنِيَ الْوَحْنُ وَ كَذَبْتُ وَعْدِيَ لِقَوْمِي وَ لَا عِزَّةَ لِي وَلَا يَرَوْنَ لِى وَجْهاً أَبَداً بَعْدَ مَا كَذَبَنِى الْوَحْنُ فَانْطَلَقَ يُونُسُ علیه السلام هَارِباً عَلَى وَجْهِهِ مُغَاضِباً لِرَبِّهِ نَاحِيَةَ الْبَحْرِ مُسْتَنْكِراً فِرَاراً مِنْ أَنْ يَرَاهُ أَحَدٌ مِنْ قَوْمِهِ فَيَقُولَ لَهُ يَا كَذَّابُ فَلِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ الْآيَةَ وَ رَجَعَ تَنُوحًا إِلَى الْقَرْيَةِ فَلَقِيَ رُوبِيلَ فَقَالَ لَهُ يَا تَنُوخَا أَيُّ الرَّأْيَيْنِ كَانَ أَصْوَبَ وَ أَحَقَّ أَنْ يُتَّبَعَ رَأيِي أَوْ رَأَيْكَ فَقَالَ لَهُ تَنُوحًا بَلْ رَأَيْكَ كَانَ أَصْوَبَ وَ لَقَدْ كُنْتَ أَشَرْتَ برَأَى الْحُكَمَاءِ الْعُلَمَاءِ فَقَالَ لَهُ تَنُوحًا أَمَا إِنِّي لَمْ أَزَلْ أَرَى أَنِّي أَفْضَلُ مِنْكَ لِزُهْدِى وَ فَضْل عِبَادَتِي حَتَّى اسْتَبَانَ فَضْلُكَ لِفَضْلِ عِلْمِكَ وَ مَا أَعْطَاكَ اللَّهُ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَة مَعَ التَّقْوَى أَفْضَلُ مِنَ الزَّهْدِ وَ الْعِبَادَةِ بِلَا عِلْمٍ فَاصْطَحَبَا فَلَمْ يَزَانَا مُقِيمَيْنِ مَعَ قَوْمِهِمَا وَ مَضَى يُونُس علیه السلام عَلَى وَجْهِهِ مُغَاضِباً لِرَبِّهِ فَكَانَ مِنْ قِصَّتِهِ مَا أَخْبَرَ اللَّهُ بِهِ فِي كِتَابِهِ إِلَى قَوْلِهِ فَآمَنُوا فَمَتَعْناهُمْ إِلى حِينٍ قَالَ أَبُو عُبَيْدَةَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام كَمْ كَانَ غَابَ يُونُسُ علیه السلام عَنْ قَوْمِهِ حَتَّى رَجَعَ
ص: 496
و مهربانم اما بنده ی من یونس علیه السلام برای آن قوم درخواست عذاب نموده و من باید به وعده ی خود وفا کنم، ولی یونس علیه السلام با من شرط نکرد تا در اثر نزول عذاب آن ها را هلاک کنم، پس بر آن ها فرود آی و عذاب مرا از آن ها برطرف کن اسرافیل گفت: پروردگارا عذاب تو تا سر شانه هایشان نزدیک شده و نزدیک است که هلاک شوند، چگونه آن را برطرف سازم؟ خدای متعال فرمود: «هرگز چنین نیست من به ملائکه ی خود امر می کنم تا عذاب را متوقف نمایند تا امر من به آن ها برسد، پس اسرافیل نازل شد و عذاب را از آن ها دور کرده و آن را به سوی کوه ها و مسیر رودهای جاری در آن ها متوجه کرد و با گشودن بال های خود عذاب را به سمت کوه راند امام باقر علیه السلام فرمود: «آن کوه ها امروز در ناحیه ی موصل قرار دارد و تا روز قیامت به آهن مبدل شده است وقتی قوم یونس دیدند که عذاب از آن ها برطرف شده از قله ی کوه به سوی منازل خود پایین آمدند و زنان و کودکان به یکدیگر رسیدند و همگی شکر و سپاس الهی را بجای آوردند یونس و تنوخا روز پنجشنبه در حالی که هیچ شکی نداشتند که عذاب بر قوم نازل شده و همه ی آن ها هلاک شده اند، صدای خفیفی از شهر شنیدند پس به سوی شهر آمدند تا اوضاع را از نزدیک مشاهده کنند، وقتی به شهر نزدیک شدند، هیزم کشان و چوپانان و زارعین را در حالتی عادی مشغول کار روزمره ی خود دیدند و مردم را در حال آرامش مشاهده کردند یونس به تنوخا گفت: ای تنوخا ندای وحی به من دروغ گفت و قوم من و عده ی مرا دروغین دیدند پس دیگر هیچ آبرو و عزتی برای من نمانده است». پس یونس با حالت غضب به جانب دریا رفت، در حالی که از ملاقات با مردم بیمناک بود و می ترسید او را دروغگو بنامند همچنین تنوخا نیز به سوی قریه رفت و با روبیل مواجه شد، روبیل به او گفت: «ای تنوخا آیا رأی تو درست تر بود یا رأی من؟ تنوخا گفت: رأی تو صحیح تر بود و من همواره می پنداشتم به خاطر زهد و عبادتم بر تو برتری دارم اما اکنون فهمیدم که تو به جهت علم و حکمتت بر من فضیلت داری و علم و حکمتی که پروردگارت در کنار تقوی به تو عنایت کرده از زهد و عبادت بدون علم برتر است از آن پس آن دو با صلح و صفا در میان قوم خود زندگی کردند». به امام باقر علیه السلام عرضه داشتم؛ چه مدت یونس ال از میان قوم خود غایب بود تا مجدّداً با نبوت و رسالت به سویشان بازگشت و آن ها به او ایمان آوردند و او را تصدیق کردند؟ فرمود چهار هفته که هفت روز طول کشید تا به دریا رسید و یک هفته هم در میان کشتی و سپس در شکم ماهی بود و یک هفته هم در زیر درخت کدو استراحت کرد تا قوای خود را باز یافت و هفت روز آخر هم مسیر دریا تا قریه را طی کرد، پس رفت و برگشت او بیست و هشت روز به طول انجامید سپس به نزد قوم آمد و آن ها به او ایمان آوردند و او را تصدیق کرده و از او پیروی کردند در همین رابطه خداوند می فرماید: آن ها ایمان آوردند، از این رو تا مدت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهره مند ساختیم. (صافات /148). پرسیدم: مدت غیبت یونس تا زمان ایمان مجدد مردم به او چه مقدار به درازا کشید؟ حضرت فرمود: «چهار هفته یک هفته آن زمانی بود که او از شهرش تا کنار ساحل طی کرد و همین مقدار راه را نیز در
ص: 497
إِلَيْهِمْ بِالنُّبُوَّةِ وَ الرِّسَالَةِ فَآمَنُوا بِهِ وَ صَدَّقُوهُ قَالَ أَرْبَعَةَ أَسَابِيعَ سَبْعاً مِنْهَا فِي ذَهَابِهِ إِلَى الْبَحْرِ وَ سَبْعاً مِنْهَا فِي رُجُوعِهِ إِلَى قَوْمِهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا هَذِهِ الْأَسَابِيعُ شُهُورُ أَوْ أَيَّامُ أَوْ سَاعَاتُ فَقَالَ يَا عُبَيْدَةُ إِنَّ الْعَذَابَ أَتَاهُمْ يَوْمَ الْأَرْبَعَاءِ فِى النّصْفِ مِنْ شَوَّالَ وَ صُرِفَ عَنْهُمْ مِنْ يَوْمِهِمْ ذَلِكَ فَانْطَلَقَ يُونُسُ المُغَاضِبًا فَمَضَى يَوْمَ الْخَمِيسِ سَبْعَةَ أَيَّامٍ فِي مَسِيرِهِ إِلَى الْبَحْرِ وَسَبْعَةَ أَيَّامٍ فِي بَطْنِ الْحُوتِ وَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ تَحْتَ الشَّجَرِ بِالْعَرَاءِ وَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ فِى رُجُوعِهِ إِلَى قَوْمِهِ فَكَانَ ذَهَابُهُ وَ رُجُوعُهُ مَسِيرَةَ ثَمَانٌ وَ عِشْرِينَ يَوْمَا ثُمَّ أَتَاهُمْ فَآمَنُوا بِهِ وَصَدَّقُوهُ وَ اتَّبَعُوهُ فَلِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ فَلَوْ لا كانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِيمَانُها إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَمِيلِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا رَدَّ اللهُ الْعَذَابَ إِلَّا عَنْ قَوْمِ يُونُسَ وَ كَانَ يُونُسُ اليَدْعُوهُمْ إِلَى الْإِسْلَامِ فَيَأْبَوْنَ ذَلِكَ فَهَمَّ أَنْ يَدْعُوَ عَلَيْهِمْ وَكَانَ فِيهِمْ رَجُلَانِ عَابِدُ وَ عَالِمُ وَ كَانَ اسْمُ أَحَدِهِمَا مَلِيخَا وَ الْآخَرُ اسْمُهُ رُوبِيلُ فَكَانَ الْعَابِدُ يُشِيرُ عَلَى يُونُسَ بِالدُّعَاءِ عَلَيْهِمْ وَكَانَ الْعَالِمُ يَنْهَاهُ وَيَقُولُ لَا تَدْعُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْتَجِيبُ لَكَ وَلَا يُحِبُّ هَلَاكَ عِبَادِهِ فَقَبْلَ قَوْلَ الْعَابِدِ وَ لَمْ يَقْبَلْ مِنَ الْعَالِمِ فَدَعَا عَلَيْهِمْ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ يَأْتِيهِمْ الْعَذَابُ فِي سَنَةِ كَذَا وَكَذَا فِي شَهْرِ كَذَا وَكَذَا فِي يَوْمٍ كَذَا وَكَذَا فَلَمَّا قَرَبَ الْوَقْتُ خَرَجَ يُونُسُ علیه السلام مِنْ بَيْنِهِمْ مَعَ الْعَابِدِ وَ بَقِيَ الْعَالِمُ فِيهَا فَلَمَّا كَانَ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ نَزَلَ الْعَذَابُ فَقَالَ الْعَالِمُ لَهُمْ يَا قَوْمِ افْزَعُوا إِلَى اللَّهِ فَلَعَلَّهُ يَرْحَمُكُمْ وَ يَرُدُّ الْعَذَابَ عَنْكُمْ فَقَالُوا كَيْفَ نَصْنَعُ قَالَ اجْتَمِعُوا وَ اخْرُجُوا إِلَى الْمَفَازَة وَفَرِّقُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَالْأَوْلَادِ وَ بَيْنَ الْإِبل وَأَوْلَادِهَا وَ بَيْنَ الْبَقَرِ وَأَوْلَادِهَا وَ الْغَنَمِ وَ أَوْلَادِهَا ثُمَّ ابْكُوا وَ ادْعُوا فَذَهَبُوا وَ فَعَلُوا ذَلِكَ وَضَحُوا وَ بَكَوْا فَرَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ صَرَفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ وَ فَرَّقَ الْعَذَابَ عَلَى الْجِبَالِ وَ قَدْ كَانَ نَزَلَ وَ قَرَبَ مِنْهُمْ فَأَقْبَلَ يُونُسُ ال يَنْظُرُ كَيْفَ أَهْلَكَهُمُ اللَّهُ فَرَأَى الزَّارِعُونَ يَزْرَعُونَ فِي أَرْضِهِمْ قَالَ لَهُمْ مَا فَعَلَ قَوْمُ يُونُسَ فَقَالُوا لَهُ وَ لَمْ يَعْرِفُوهُ إِنَّ يُونُسَ إِنَّ يُونُسَ علیه السلام دَعَا عَلَيْهِمْ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَنَزَلَ الْعَذَابُ عَلَيْهِمْ فَاجْتَمَعُوا وَبَكَوْا
فَدَعَوْا فَرَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ صَرَفَ ذَلِكَ عَنْهُمْ وَ فَرَّقَ الْعَذَابَ عَلَى الْجِبَالِ فَهُمْ إِذَا يَطْلُبُونَ يُونُس علیه السلام لِيُؤْمِنُوا بِهِ فَغَضِبَ يُونُسُ وَ مَرَّ عَلَى وَجْهِهِ مُغَاضِباً بِهِ كَمَا حَكَى اللَّهُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى سَاحِل الْبَحْرِ فَإِذَا سَفِينَةٌ قَدْ شُحِنَتْ وَأَرَادُوا أَنْ يَدْفَعُوهَا فَسَأَلَهُمْ يُونُسُ اللَّهِ أَنْ يَحْمِلُوهُ فَحَمَلُوهُ فَلَمَّا
ص: 498
هنگام بازگشت درنوردید». پرسیدم آیا این مدت به مانند هفته و ماه های معمول دنیوی بود و یا فقط ساعاتی چند به طول انجامید؟ حضرت در پاسخ فرمود: عذاب قرار بود روز چهارشنبه بر قوم يونس علیه السلام نازل گردد و همان روز نیز خداوند از آن ها در گذشت و یونس روز پنج شنبه با حالت خشم از میان مردمش بیرون رفت فاصله ی شهر تا ساحل دریا یک هفته به طول انجامید همچنین مدت یک هفته را او در میان شکم نهنگ سپری کرد و یک هفته را نیز در بیابان زیر سایه ی کدو گذرانید و یک هفته را هم صرف بازگشت مجدد به شهرش نمود بعد از رجعت یونس ا مردم به او گرویدند و در صلح و آرامش به زندگی خود ادامه دادند و این تنها قومی بود که بعد از دیدن نشانه های عذاب ایمان آورده و ایمانش به سودش تمام گردید چرا هیچ یک از شهرها و آبادی ها ایمان نیاوردند که [ایمانشان به موقع باشد و] به حالشان مفید افتد؟ مگر قوم یونس، هنگامی که آن ها ایمان آوردند عذاب رسواکننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف ساختیم. (یونس /98).
2-1- امام صادق علیه السلام- جمیل گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «خداوند عذاب را از هیچ قومی برطرف نساخت مگر قوم یونس و جریان به این صورت بود که یونس آن ها را به توحید و اسلام فراخواند اما آن ها ابا کردند پس یونس علیه السلام تصمیم گرفت آن ها را نفرین کند، لیکن در میان آن ها دو مرد عابد و دانشمند وجود داشت به نامهای ملیخا و روبیل مرد عابد یونس علیه السلام را بر نفرین قوم ترغیب کرد اما مرد دانشمند او را از این عمل نهی نمود و گفت قومت را نفرین نکن چون خداوند با این که دوستدار هلاک بندگان خود نیست دعای تو را اجابت می کند اما یونس علیه السلام قول عابد را پذیرفت ولیکن قول دانشمند را قبول نکرد و قومش را نفرین نمود خداوند هم به او وحی نمود که عذاب در فلان تاریخ روی می دهد وقتی زمان عذاب نزدیک شد یونس به همراه مرد عابد از میان قوم خارج شد لیکن مرد عالم در میان قوم باقی ماند وقتی روز عذاب فرا رسید مرد عالم به مردم گفت: ای قوم به درگاه الهی جزع و فزع و تضرع کنید شاید به شما رحم کند و عذاب را از شما برطرف سازد مردم گفتند چه کنیم؟ عالم گفت: به سوی بیابان بروید و میان زنان و کودکانتان جدایی افکنید و شتران ماده را از کره هایشان جدا کنید و میان دام ها و بچه هایشان نیز چنین کنید سپس به دعا و گریه و تضرع بپردازید و سر به سجده گذارید و طلب رحمت کنید، مردم چنین کردند، خداوند به آنان رحمت نمود و عذاب را از ایشان برطرف نمود و بر کوه ها وارد کرد. بعد از فرود عذاب بر کوه یونس به دهکده بازگشت تا نتیجه نزول عذاب را ببیند اما با کمال تعجب دهقانان را در حال زراعت دید به آن ها گفت قوم یونس علیه السلام چه کردند؟ آن ها که یونس علیه السلام را نمی شناختند گفتند: «یونس علیه السلام به آن ها نفرین نمود، خداوند هم دعای او را اجابت کرد و نشانه های عذاب ظاهر شد اما آن ها اجتماع کرده و گریه و زاری نمودند و به درگاه الهی دعا کردند خداوند هم به آن ها رحم نمود و عذاب را از آن ها برطرف کرد و بر کوه ها نازل نمود و اکنون آن ها در طلب یونس علیه السلام هستند تا به او ایمان بیاورند. اما یونس غضبناک شد و با حالت خشم به کنار دریا رفت، در آن جا متوجه یک کشتی در حال عبور شد و از آن ها درخواست نمود تا او را همراه خود ببرند و آن ها پذیرفتند، وقتی به
ص: 499
تَوَسَطُوا الْبَحْرَ بَعَثَ اللَّهُ حُوتاً عَظِيماً فَحَبَسَ عَلَيْهِمُ السَّفِينَةَ مِنْ قُدَامِهَا فَنَظَرَ إِلَيْهِ يُونُسُ علیه السلام فَفَزِعَ مِنْهُ وَ صَارَ إِلَى مُؤَخَّرِ السَّفِينَة فَدَارَ إِلَيْهِ الْحُوتُ وَفَتَحَ فَاهُ فَخَرَجَ أَهْلُ السَّفِينَةِ فَقَالُوا فِينَا عَاص فَتَسَاهَمُوا فَخَرَجَ سَهُمْ يُونُسَ الله وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ فَأَخْرَجُوهُ فَأَلْقَوْهُ فِي الْبَحْرِ فَالْتَقَمَهُ الحُوتُ وَ مَرَّ بهِ فِى الْمَاءِ وَقَدْ سَأَلَ بَعْضُ الْيَهُودِ أمير المؤمنين علیه السلام عَنْ سجن طَافَ أَقْطَارَ الْأَرْضِ بِصَاحِبِهِ فَقَالَ يَا يَهُودِيُّ أَمَّا السِّجْنُ الَّذِى طَافَ الْأَرْضَ بِصَاحِبِهِ فَإِنَّهُ الْحُوتُ الَّذِي حَبَسَ يُونُسَ علیه السلام فِي بَطْنِهِ فَدَخَلَ فِي بَحْرِ الْقُلْرُم ثُمَّ خَرَجَ إِلَى بَحْرِ مِصْرَ ثُمَّ دَخَلَ إِلَى بَحْرِ طَبَرِسْتَانَ ثُمَّ خَرَجَ فِي دِجْلَةَ الْغَوْرَاءِ قَالَ ثُمَّ مَرَّتْ مَرَ) بِهِ تَحْتَ الْأَرْضِ حَتَّى لَحِقَتْ (لَحِق) بِقَارُونَ وَ كَانَ قَارُونُ هَلَكَ فِي أَيَّامٍ مُوسَى علیه السلام وَ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكَا يُدْخِلَ (يُدْخِلُهُ) فِي الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ قَامَةَ رَجُل وَكَانَ يُونُسُ علیه السلام فِي بَطْنِ الْحُوتِ يُسَبِّحُ اللَّهَ وَ يَسْتَغْفِرُهُ فَسَمِعَ قَارُونُ صَوْتَهُ فَقَالَ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلَ بِهِ أَنْظُرْنِي فَإِنِّي أَسْمَعُ كَلَامَ آدَمِيٌّ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى الْمَلَكِ الْمُوَكَّل به أَنْظِرْهُ فَأَنْظَرَهُ ثُمَّ قَالَ قَارُونَ مَنْ أَنْتَ قَالَ يُونُسُ أَنَا الْمُذْنِبُ الْخَاطِئُ يُونُسُ بْنُ مَتَّى اللَّهِ ۖ قَالَ فَمَا فَعَلَ الشَّدِيدُ الْعَضِبُ لِلَّهِ مُوسَى بْنُ عِمْر أَن اللهِ قَالَ هَيْهَاتَ هَلَكَ قَالَ فَمَا فَعَلَ الرَّءُوفُ الرَّحِيمُ عَلَى قَوْمِهِ هَارُونُ بْنُ عِمْرَانَ ا قَالَ هَلَكَ قَالَ فَمَا فَعَلَتْ كُلْتُمْ بِنْتُ عِمْرَانَ الَّتِي كَانَتْ سُمِّيَتْ لِي قَالَ هَيْهَاتَ مَا بَقِيَ مِنْ آل عِمْرَانَ أَحَدٌ فَقَالَ قَارُونُ وَا أَسَفَاهُ عَلَى آلِ عِمْرَانَ فَشَكَرَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ فَأَمَرَ اللَّهُ الْمَلَكَ الْمُوَكَّلَ بِهِ أَنْ يَرْفَعَ عَنْهُ الْعَذَابَ أَيَّامَ الدُّنْيَا فَرَفَعَ عَنْهُ فَلَمَّا رَأَى يُونُسُ علیه السلام ذَلِكَ نَادَى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَأَمَرَ الْحُوتَ فَلَفَظَهُ عَلَى سَاحِلِ الْبَحْرِ وَ قَدْ ذَهَبَ جِلْدَهُ وَ لَحْمُهُ وَ أَنْبَتَ اللهُ عَلَيْهِ شَجَرَةٌ مِنْ يَقْطِين وَهِيَ الدُّبَّاءُ فَأَظَلَتْهُ مِنَ الشَّمْسَ فَسَكَنَ ثُمَّ أَمَرَ اللَّهُ الشَّجَرَةَ فَتَنَجَّتْ عَنْهُ وَ وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَيْهِ فَجَزِعَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ يَا يُونُسَ لَمْ تَرْحَمْ مِائَةَ أَلْفِ أَوْ يَزِيدُونَ وَ أَنْتَ تَجْزَعْ مِنْ أَلَمِ سَاعَةِ فَقَالَ يَا رَبِّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ فَرَدَّ اللَّهُ بَدَنَهُ وَ رَجَعَ إِلَى قَوْمِهِ وَ آمَنُوا بِهِ وَهُوَ قَوْلُهُ فَلَوْ لا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيا وَمَتَعْناهُمْ إِلَى حِينٍ فَقَالُوا (قَالَ) فَمَكَثَ يُونُسُ ال فِي بَطْنِ الْحُوتِ تِسْعَ سَاعَاتِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ وَلَوْ شَاءَ
رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَفَأَنْتَ تُكْرَهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ﴾. (1)
ص: 500
وسط دریا رسیدند، خداوند نهنگ عظیمی را فرستاد تا راه را بر کشتی ببندد یونس علیه السلام با دیدن او وحشت کرد و به عقب کشتی پناه برد اما نهنگ کشتی را دور زد و دهان خود را گشود، اهل کشتی گفتند حتماً در میان ما گناهکاری وجود دارد باید او را به قید قرعه مشخص کرده و به دریا بیاندازیم پس قرعه افکندند و قرعه به نام یونس افتاد در نتیجه اهل کشتی او را اخراج کرده و در دریا انداختند آن گاه نهنگ او را بلعید و میان دریا ناپدید شد در همین رابطه یکی از یهودیان از امیر المؤمنين علیه السلام سؤال کرد: کدام زندان است که همراه زندانی خود در اطراف زمین می گشت؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای یهودی آن زندان نهنگ حامل یونس بود که همراه او وارد دریای قلزم شد و از آن جا به دریای مصر رفت و سپس وارد دریای طبرستان گردید و از آن جا به دجله عوراء رفته و سپس به زیر زمین رفت تا وقتی که به قارون رسید، قارون در زمان حضرت موسی علیه السلام به زیر زمین فرو رفته بود و خداوند فرشته ای را موکل بر او کرده بود تا هر روز او را به اندازه ی قامت یک مرد به زمین فرو ببرد و آن وقت یونس در شکم نهنگ مشغول تسبیح و استغفار بود، قارون صدای او را شنید و از فرشته ی موکل خود پرسید به من اندکی مهلت بده گویا صدای یکی از آدمیان را می شنوم آن گاه خداوند به آن فرشته فرمان داد به او مهلت دهد پس فرشته به قارون مهلت داد، قارون پرسید: تو کیستی؟ یونس علیه السلام گفت: من گنهکار خاطی، یونس پسر متی هستم»، قارون گفت: «به من بگو خداوند شدیدالغضب با موسی بن عمران چه کرد؟ یونس گفت: «افسوس از دنیا رفت»، قارون گفت: خداوند رئوف و مهربان با هارون چه کرد؟ یونس علیه السلام گفت: «افسوس هلاک شد قارون گفت کلثوم» دختر عمران که همسر من بود چه شد؟ یونس علیه السلام گفت: «اکنون هیچ یک از آل عمران علیه السلام باقی نمانده است قارون گفت «افسوس بر آل عمران از آن پس خداوند به ملک موکل او فرمان داد تا عذاب را در ایام دنیا از او بردارد و از آن پس عذاب دنیوی او برطرف شد. به هر حال یونس علیه السلام که در شکم نهنگ گرفتار شده بود مشغول تضرع و مناجات شد و عرضه داشت: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ، خداوند هم دعای او را اجابت کرد و به نهنگ فرمان داد تا او را در ساحل دریا پرتاب ،کند چون در اثر ماندن در شکم نهنگ، گوشت و پوست بدنش تحلیل رفته بود، لذا خداوند بوته ی کدو را بالای سر او رویانید تا او را از نور خورشید در امان نگاه دارد و او آرامش یافت سپس خداوند فرمان داد تا درخت از او فاصله بگیرد و نور خورشید بر بدنش بتابد. آن گاه یونس به زاری و فریاد افتاد سپس خداوند به یونس علیه السلام وحی نمود: «ای یونس !! چ-را به صدهزار نفر قوم خود رحم نکردی اما از تابش آفتاب دچار جزع و فزع شدی؟ یونس علیه السلام گفت: پروردگارا مرا ببخش و عفو، نما، آن گاه خداوند سلامتی را به بدن او بازگرداند و او به سوی قوم خود بازگشت و آن ها به او ایمان آوردند سپس فرمود: مدت درنگ یونس علیه السلام در شکم نهنگ نه ساعت بود. اگر پروردگار تو می خواست تمام کسانی که روی زمین هستند همگی به اجبار ایمان می آوردند؛ آیا تو می خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟! ایمان اجباری چه سودی دارد»؟
ص: 501
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿بث يُونُسُ فِي بَطْنِ الْحُوتِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ نَادَىٰ فِي الظُّلُماتِ ظُلْمَة بَطْنِ الْحُوتِ وَ ظُلْمَةِ اللَّيْلِ وَ ظُلْمَة الْبَحْرِ أَنْ لا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَأَخْرَجَهُ الْحُوتُ إِلَى السَّاحِل ثُمَّ قَذَفَهُ فَأَلْقَاهُ بالسَّاحِلِ وَ أَنْبَتَ اللَّهُ عَلَيْهِ شَجَرَةٌ مِنْ يَقْطِينِ وَ هُوَ الْقَرْعُ فَكَانَ يَمَصُّهُ وَ يَسْتَظِلَّ بِهِ بِوَرَقِهِ وَ كَانَ تَسَاقَط شَعْرُهُ وَ رَقَ جَلْدُهُ وَ كَانَ يُونُسُ الهِ يُسَبِّحُ وَيَذْكُرُ اللَّهَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ فَلَمَّا أَنْ قَوِيَ وَاشْتَدَّ بَعَثَ اللَّهُ دُودَةً فَأَكَلَتْ أَسْفَلَ الْقَرْعِ فَذَبَلَتِ الْقَرْعَةُ ثُمَّ يَبْسَتْ فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَى يُونُسَ الةِ فَظَلَّ حَزِينَاً فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ مَا لَكَ حَزيناً يَا يُونُسُ الةِ قَالَ يَا رَبِّ هَذِهِ الشَّجَرَةُ الَّتِي تَنْفَعُنِي سَلَّطْتَ عَلَيْهَا دُودَةً فَيَبسَتْ قَالَ يَا يُونُسُ أَ حَزَنْتَ لِشَجَرَةَ لَمْ تَزْرَعْهَا وَ لَمْ تَسْقِهَا وَ لَمْ تَعْنَ بهَا أَنْ يَبسَتْ حِينَ اسْتَغْنَيْتَ عَنْهَا وَ لَمْ تَحْزَنْ لِأَهْلِ نَيْنَوَى أَكْثَرَ مِنْ مِائَةِ أَلْفِ أَرَدْتَ أَنْ يَنْزِلَ عَلَيْهِمْ الْعَذَابُ إِنَّ أَهْلَ نَيْنَوَى قَدْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا فَارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَانْطَلَقَ يُونُسُ اللَّهِ إِلَى قَوْمِهِ فَلَمَّا دَنَا مِنْ نَيْنَوَى اسْتَحْيَا أَنْ يَدْخُلَ فَقَالَ لِرَاعَ لَقِيَهُ ايتِ أَهْلَ نَيْنَوَى فَقُلْ لَهُمْ إِنَّ هَذَا يُونُسَ الهِ قَدْ جَاءَ قَالَ الرَّاعِي أَ تَكْذِبُ أَ مَا تَسْتَحْيِي وَيُونُسُ قَدْ غَرِقَ فِي الْبَحْرِ وَ ذَهَبَ قَالَ لَهُ يُونُسُ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ الشَّاةَ تَشْهَدُ لَكَ أَنِّي يُونُسُ علیه السلام فَلَمَّا أَتَى الرَّاعِي قَوْمَهُ وَأَخْبَرَهُمْ أَخَذُوهُ وَ هَمُّوا بِضَرْبهِ فَقَالَ إِنَّ لِي بَيْنَةَ بِمَا أَقُولُ قَالُوا مَنْ يَشْهَدُ قَالَ هَذِهِ الشَّاةُ تَشْهَدُ فَشَهِدَتْ بِأَنَّهُ صَادِقُ وَ أَنَّ يُونُسَ علیه السلام قَدْ رَدَّهُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ فَخَرَجُوا يَطْلُبُونَهُ فَوَجَدُوهُ فَجَاءُوا بِهِ وَ آمَنُوا وَحَسُنَ إِيمَانُهُمْ فَمَتَّعَهُمُ اللَّهُ إِلَى حِينٍ وَهُوَ الْمَوْتَ وَأَجَارَهُمْ مِنْ ذَلِكَ الْعَذَابِ﴾. (1)
4-1- علی بن إبراهيم- ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُعَاصِباً قَالَ هُوَ يُونُسُ وَ مَعْنَى ذَا النُّونِ أَى ذَا الْحُوتِ قَوْلُهُ فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ قَالَ أَنْزَلَهُ عَلَى أَشَدَّ الْأَمْرَيْنِ فَظَنَّ بِهِ أَشَدَّ الظَّنِّ وَ قَالَ إِنَّ جبرئيل اسْتَثْنَى فِي هَلَاكِ قَوْمِ يُونُس ال وَ لَمْ يَسْمَعُهُ يُونُسُ علیه السلام قُلْتُ مَا كَانَ حَالَ يُونُسَ الهِ لَمَّا ظَنَّ أَنَّ اللَّهَ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ قَالَ كَانَ مِنْ أَمْرٍ شَدِيدٍ قُلْتُ وَ مَا كَانَ سَبَبُهُ ظَنَّ أَنَّ اللَّهَ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ قَالَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ قَالَ وَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعَتْ أُمُّ سَلَمَةَ النبي صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ فِي دُعَائِهِ اللَّهُ تكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنِ أَبَداً فَسَأَلَتْهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ يَا أَمَّ سَلَمَةَ وَ مَا يُؤْمِنُنِي وَإِنَّمَا وَكَلَ اللَّهُ يُونُسَ بْنَ مَتَّى اللهِ إِلَى نَفْسِه طَرْفَةَ عَيْنٍ فَكَانَ مِنْهُ مَا كَانَ﴾. (2)
ص: 502
3-1- امام باقر علیه السلام- یونس در شکم ماهی سه روز باقی ماند در تاریکی شکم ماهی تاریکی شب و تاريكى دريا صدا زد: أنْ لا إلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. پروردگارش دعای او را به اجابت رساند و ماهی او را به ساحل برد. سپس او را رها کرد و به ساحل انداخت و خداوند بوته ی کدویی بر او رویاند و آن «کدو حلوایی» است آن را می مکید و در سایه ی آن و برگ آن می نشست مویش ریخته بود و پوستش نازک شده بود و یونس شب و روز تسبیح می گفت و خدا را یاد می کرد وقتی که قوی و نیرومند شد خداوند کرمی را فرستاد که پایین [بوته ی] کدو را خورد؛ در نتیجه کدو پژمرده شد و سپس خشکید و آن بر یونس سخت شد و اندوهگین شد؛ پس خداوند به او وحی کرد ای یونس ! چرا اندوهگین هستی؟ عرض کرد پروردگارا! این بوته ای است که برایم سودمند است کرمی را بر آن مسلّط فرمودی؛ در نتیجه خشک شد. فرمود: «ای یونس ا آیا برای بوته ای که آن را نکاشتی و به آن آب ندادی و برای آن سختی نکشیدی اندوهگین شدی که چرا خشک شد آن هم زمانی که از آن بی نیاز شدی و به خاطر اهل نینوی که بیش از صد هزار هستند اندوهگین نشدی؟ خواستی که عذاب بر آن ها نازل شود. اهل نینوی ایمان آورده و پرهیز کار شده اند؛ پس به سوی آن ها برگرد یونس علیه السلام به سوی قومش برگشت و وقتی به نینوا نزدیک شد خجالت کشید که وارد شود؛ بنابراین به چوپانی که با او ملاقات نمود گفت: نزد اهل نینوا برو و به آن ها بگو این یونس است که آمده است. چوپان گفت: «آیا دروغ می گویی؟ آیا خجالت نمی کشی؟ یونس در دریا غرق شده و رفته است». یونس گفت به اذن خدا این گوسفند به نفع تو گواهی می دهد که من یونس علیه السلام هستم. وقتی چوپان نزد قومش آمد و به آن ها خبر داد او را گرفتند و خواستند بزنند که گفت: من بر گفته خودم شاهد دارم. گفتند چه کسی شهادت می دهد؟ گفت: «این گوسفند گواهی می دهد؛ پس شهادت داد که او راستگوست و خداوند یونس ال را به سوی آن ها برگردانده است برای جستجوی او بیرون رفتند و او را یافتند و آوردند و ایمان آوردند و ایمانشان نیکو شد و خداوند تا مدت معینی آن ها را بهره مند ساخت و آن ،مدت پایان زندگی و مرگشان بود و آن ها را از آن عذاب رهایی بخشید.
4-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمين؛ صاحب ماهی؛ یونس علیه السلام بود که در مورد پروردگار خود شدیدترین گمان را داشت و سبب این امر آن بود که خداوند امر او را در یک چشم به هم زدن به خود او واگذار کرد. می گویند ام سلمه از پیامبر اکرم شنید که بارها در دعایشان می فرمود: ﴿اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً﴾ ایشان تاکید می کرد خداوند تنها لحظه ای یونس بن متی را به خود واگذارد و آن حوادث برایش رخ داد.
ص: 503
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فِي لَيْلَتِهَا فَفَقَدَتْهُ مِنَ الْفِرَاشِ فَدَخَلَهَا مِنْ ذَلِكَ مَا يَدْخُلُ النِّسَاءَ فَقَامَتْ تَطْلُبُهُ فِي جَوَانِبِ الْبَيْتِ حَتَّى انْتَهَتْ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي جَانِبِ مِنَ الْبَيْتِ قَائِمُ رَافِعُ يَدَيْهِ يَبْكِي وَهُوَ يَقُولُ اللَّهُمَّ لَا تَنْزَعْ مِنِّى صَالِحَ مَا أَعْطَيْتَنِي أَبَداً اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِى طَرْفَةَ عَيْن أَبَداً اللَّهُمَّ لَا تُشْمِتْ بِي عَدُوا وَ لَا حَاسِدا أَبَدأَ اللَّهُمَّ لَا تَرُدُّنِي فِي سُوءٍ اسْتَنْقَذَتَنِي مِنْهُ أَبَداً قَالَ فَانْصَرَفَتْ أُمُّ سَلَمَةَ تَبْكِي حَتَّى انْصَرَفَ رَسُولُ الله له لِبُكَائِهَا فَقَالَ لَهَا مَا يُبْكِيكِ يَا أَمَ سَلَمَةَ فَقَالَتْ بأبي أَنْتَ وَ أُمِّى يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَلِمَ لَا أَبْكِي وَأَنْتَ بِالْمَكَانِ الَّذِي أَنْتَ بِهِ مِنَ اللَّهِ قَدْ غَفَرَ اللَّهَ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ تَسْأَلُهُ أَنْ لَا يُشْمِتَ بكَ عَدُوا أَبَداً وَ لَا حَاسِداً وَ أَنْ لَا يَرُدُّكَ فِي سُوءٍ اسْتَنْقَذَكَ مِنْهُ أَبَداً، وَ أَنْ لَا يَنْزِعَ عَنْكَ صَالِحَ مَا أَعْطَاكَ أَبَداً وَ أَنْ لَا يَكِلَكَ إِلَى نَفْسِكَ طَرْفَةَ عَيْنِ أَبَداً فَقَالَ يَا أُمَّ سَلَمَةَ وَ مَا يُؤْمِنُنِي وَإِنَّمَا وَكَلَ اللَّهُ يُونُسَ بْن مَتَى إِلَى نَفْسِهِ اللهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ فَكَانَ مِنْهُ مَا كَانَ﴾. (1)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْن أبي يَعْفُور قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ وَ هُوَ رَافِعُ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ رَب لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنِ أَبَداً لَا أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ وَ لَا أَكْثَرَ قَالَ فَمَا كَانَ بِأَسْرَعَ مِنْ أَنْ تَحَدَّرَ الدُّمُوعُ مِنْ جَوَانِب لِحْيَتِهِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُور إِنَّ يُونُس بْن مَتَّى وَكَلَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى نَفْسِهِ أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ فَأَحْدَثَ ذَلِكَ الذَّنْبَ قُلْتُ فَبَلَغَ بِهِ كُفْرًا أَصْلَحَكَ اللَّهُ قَالَ لَا وَلَكِنَّ الْمَوْتَ عَلَى تِلْكَ الْحَالَ هَلَاكِ﴾. (2)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبى الْجَارُود عَنْ أَبِي جَعْفَر ا فِي قَوْلِهِ وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِباً يَقُولُ مِنْ أَعْمَالَ قَوْمِهِ فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ يَقُولُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يُعَاقَبَ بِمَا صَنَعَ﴾. (3)
8-1- الرضا علیه السلام- ﴿عَلَى بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهُم قَالَ حَضَرْتُ مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ وَعِنْدَهُ الرِّضَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى علیه السلام فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَلَيْسَ مِنْ قَوْلِكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ مَعْصُومُونَ قَالَ بَلَى قَالَ فَمَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ قَالَ الرِّضَا علیه السلام ذَاكَ يُونُسُ بْنُ مَتَى الذَهَبَ مُغَاضِباً لِقَوْمِهِ فَظَنَّ بِمَعْنَى اسْتَيْقَنَ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ أَنْ لَنْ نُضَيِّقَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ وَ مِنْهُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ أَنْ ضَيَّقَ وَ قَتَرَ فَنادِى فِي الظُّلُماتِ ظُلْمَةِ اللَّيْلِ وَظُلْمَة الْبَحْرِ وَظُلْمَة بَطْنِ الْحُوتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي
ص: 504
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام روایت است: ام سلمه از پیامبری شنید که می گوید: «خدایا! هرگز صلاحیت و شایستگی آن چه به من عطا فرمودی از من نگیر خدایا هرگز کاری نکن که دشمن و حسود مرا شماتت کنند. خدایا هرگز مرا در بدی ای که از آن نجاتم داده ای برنگردان. خدایا هرگز مرا به اندازه ی چشم برهم زدنی به خودم واگذار نکن ام سلمه برگشت درحالی که گریه می کرد تا این که رسول خدا به خاطر گریهی او برگشت و فرمود: ای ام سلمه! چه چیز باعث گریه ی تو می شود»؟ گفت پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا چرا گریه نکنم در حالی که شما در آن جایگاه ویژه نسبت به خدا هستی و خداوند گناهان گذشته و آینده ای را که به تو نسبت می دادند بخشیده است با وجود این از او درخواست می کنی که هرگز کاری نکند که دشمن شما را شماتت کند و هرگز شما را در بدی ای که از آن نجات داده برنگرداند و هرگز صالح و شایسته آن چه را که به شما عطا فرموده از شما نگیرد و هرگز به اندازه ی چشم برهم زدنی شما را به خودت واگذار نکند فرمود ای امّ سلمه! چه چیزی باعث امنیت من می شود و عذاب خدا را از من برمی گرداند؟ خداوند یونس بن متی را به اندازه ی چشم برهم زدنی به خودش واگذار نمود؛ در نتیجه واقع شد از او آن چه واقع شد؛ قوم خود را ترک کرد و در شکم ماهی افتاد».
6-1- امام صادق علیه السلام- ابن ابی یعفور گوید: امام صادق علیه السلام دست های خود را به دعا برداشته بود و فرمود: خدایا مرا یک چشم به هم زدن به خود وامگذار نه کمتر و نه بیشتر در این موقع اشک از رخسار امام جاری شد به من فرمود: «ابن ابی یعفور یونس بن متی کمتر از یک چشم به هم زدن خدا او را به خود واگذاشت مرتکب آن گناه شد عرض کردم: «آقا! به حد کفر رسید؟ فرمود: نه ولی مردن در آن حال هلاکت است».
7-1- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوجارود آمده است: امام باقر علیه السلام در مورد آیه: ﴿وَذَا النُّونِ إِذ ذَهَبَ مُغَاضِبًا﴾ فرمود: یعنی از کارهای قومش خشمگین بود و عبارت فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ به معنای این است که گمان کرد که به خاطر کارش عقوبت نمی شود.
8-1- امام رضا علیه السلام- از علی بن محمد بن الجهم روایت است که گفت در مجلس مأمون حاضر بودم که امام رضا علیه السلام در نزد مأمون بود مأمون به آن جناب عرض کرد: «ای پسر رسول خدا! آیا این سخن تو نیست که انبیاء علیهم السلام معصوم هستند»؟ فرمود: «بلی» مأمون گفت: «پس معنی این سخن خداوند: ﴿وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ﴾ چیست؟ امام رضا فرمود: «آن یونس بن متی علیه السلام بود ذَهَبَ مُغاضِباً بر قومش خشمگین شد. فَظَنَّ؛ به معنی یقین حاصل کرد. آن لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ؛ که هرگز رزقش را بر او تنگ نمی کنیم از آن جمله است فرموده خداوند: ﴿وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ﴾؛ یعنی رزقش را تنگ و کم کرد فنادى في الظُّلُماتِ؛ تاریکی شب و تاريک دریا و تاریکی درون شكم ماهى ﴿أنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾؛ به علت ترک
ص: 505
كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ بَتَركِي مِثْلَ هَذِهِ الْعِبَادَةِ الَّتِي قَدْ فَرَّغْتَنِي لَهَا فِي بَطْنِ الْحُوتِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ فَلَوْ لَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴾. (1)
9-1- الرّضا علیه السلام- ﴿أبو الصَّلْتِ الْهَرَوِيُّ قَالَ: لَمَّا جَمَعَ الْمَأْمُونُ لِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى علیه السلام رِّضَا علیه السلام أَهْلَ الْمَقَالَاتِ مِنْ أَهْلِ الْإِسْلَامِ وَ الدِّيَانَاتِ ... فَقَامَ إِلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ال َأ تَقُولُ بِعِصْمَة الأَنْبِيَاءِ قَالَ بَلَى قَالَ فَمَا تَعْمَلُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ ... فَقَالَ مَوْلَانَا الرَّضَا أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ إِنَّمَا ظَنَّ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَا يُضَيِّقَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ أَلَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ أَنْ ضَيَّقَ عَلَيْهِ وَ لَوْ ظَنَّ أَنَّ اللَّهَ لَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ لَكَانَ قَدْ كَفَر﴾. (2)
10-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿في كتاب الِاحْتِجَاج لِلطَّبْرِسِ علیه السلام عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام حَدِيث طَويلُ يَقُولُ فِيهِ المُجيباً لِبَعْضِ الزَّنَادِقَةِ وَقَدْ قَالَ: وَ أَجِدُهُ قَدْ شَهَرَ هَفَوَاتِ أَنْبِيَائِهِ بِحَبْسِهِ يونس علیه السلام فِي بَطْنِ الْحُوتِ حَيْثُ ذَهَبَ مُغَاضِبَاً مُدْنِباً وَأَمَّا هَفَوَاتُ الْأَنْبِيَاءِ وَمَا بَيَّنَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ أَدَل الدَّلَائِل عَلَى حِكْمَة اللهِ عَزَّوَجَلَّ الْبَاهِرَة وَقُدْرَتِهِ الْقَاهِرَة وَ عِزَّتِهِ الظَّاهِرَةَ لِأَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ بَرَاهِينَ الْأَنْبِيَاءِ تَكْبُرُ فِي صُدُورِ أَمَمِهِمْ وَأَنَّ مِنْهُمْ مَنْ يَتَّخِذُ بَعْضَهُمْ إِلَهَا كَالَّذِي كَانَ مِنَ النَّصَارَى فِي ابْنِ مَرْيَمَ فَذِكْرُهَا دَلَالَةٌ عَلَى تَخَلْفِهِمْ عَنِ الْكَمَالِ الَّذِي انْفَرَةَ بِهِ عزوجل﴾. (3)
11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ مُعَنْعَنَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ قَالَ قَالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى عَرَضَ وَلَايَةَ على بن ابى طالب علیه السلام عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلَ الْأَرْضِ فَقَبلُوهَا مَا خَلَا يُونُسَ بْنَ مَتَّى فَعَاقَبَهُ اللَّهُ وَ حَبَسَهُ فِي بَطْنِ الْحُوتِ لِإِنْكَارِهِ وَلَايَةَ أمير المؤمنين علَى بْن أَبِي طَالِب علیه اسللام حَتَّى قَبلَهَا قَالَ أَبُو يَعْقُوبَ فَنادِى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ لِإِنْكَارى وكَايَةَ على بن ابی طالب قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَأَنْكَرْتُ الْحَدِيثَ فَعَرَضْتُهُ
ص: 506
کردن مثل چنین عبادتی که اوقات فراغت لازم برای انجام آن را در شکم ماهی برایم فراهم ساختی پس خداوند او را اجابت کرد خداوند عزوجل فرمود و اگر او از تسبیح کنندگان نبود. تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند!. (صافات/144-143).
9-1- امام رضا علیه السلام- اباصلت هروی گوید چون مأمون صاحب نظران اهل اسلام و دیانت یهود و نصاری و مجوس و صابئیه و دیگران را جمع کرد تا با علی بن موسی علیه السلام رضا علیه السلام مباحثه کنند، هرکس قیام کرد او را محکوم ساخت و گویا سنگ در دهانش نهادند ... علی بن محمد بن جهم پیش آمد و عرض کرد: ای پسر رسول خدا شما معتقد به عصمت انبیاء هستید فرمود «آری» گفت: «چه می کنی با گفته ی خدای عزّوجل آدم نافرمانی کرد و گمراه شد. (طه/121) و گفته ی خدا ﴿وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ ...﴾ فرمود: «و اما گفتار خدای عزّوجل: ﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ﴾؛ مقصود این است که ما روزی را بر او تنگ نمی کنیم مگر نشنیده ای کلام خدای عزوجل را: ﴿وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ﴾ و گمان می کرد که خداوند بر او تسلط ندارد یقینا کفر ورزیده بود.
10-1- امام علی علیه السلام- حدیثی طولانی از امیرالمؤمنین است که در آن [حدیث] در مقام پاسخ به یکی از زندیق ها که گفته بود می بینم که خدا لغزش های پیامبرانش را با حبس یونس در شکم ماهی در آن هنگام که خشمگین و خطاکار رفت ظاهر کرده است. در جواب فرمود: «اما لغزش های انبیاء و آن چه خدا در کتابش بیان فرموده از روشن ترین دلیل ها بر حکمت نورانی و قدرت غالب و عزّت آشکار خدای عزوجل است؛ زیرا می دانست که معجزات پیامبران در نظر امّت هایشان بزرگ جلوه می کند و بعضی از این امّت ها، برخی از انبیاء را معبود خود قرار می دهی؛ مثل آن چه نصاری در مورد فرزند مریم انجام دادند پس لغزش های پیامبران را ظاهر و آن را بیان کرد تا بر پایین بودن آن ها از کمالی که مخصوص خدای عزوجل است، دلالت کند».
11-1- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام از پدرش از آباء گرامش نقل کرد که پیامبر اکرم فرمود: خداوند ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را بر اهل آسمان ها و زمین عرضه داشت. همه قبول کردند جز یونس بن متی. خداوند او را کیفر کرد و به جهت انکار ولایت علی بن بی طالب علیه السلام، او را در شکم ماهی زندانی کرد تا پذیرفت. ابو یعقوب گفت: او در درون ظلمات فرياد زد: ﴿ لا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾ به جهت انکار ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام. ابو عبدالله گفت: من حدیث را انکار کردم و آن را بر عبدالله بن سلیمان مدنی عرضه نمودم. او گفت ناراحت نشو امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب
ص: 507
على عبدِ اللَّهِ بْن سُلَيْمَانَ الْمَدَنِيٌّ فَقَالَ لِى لَا تَجْزَعْ مِنْهُ فَإِنَّ أمير المؤمنين على بن أبي طَالِب علیه السلام خَطَبَ بنا بالْكُوفَة فَحَمِدَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أَثْنَى عَلَيْهِ فَقَالَ فِي خُطَبَتِهِ فَلَوْ لَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُقِرِّينَ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ فَقَامَ إِلَيْهِ فُلان بن فلان وَ قَالَ يَا أمير المؤمنين علیه السلام إِنَّا سَمِعْنَا اللَّهَ فَلَوْلا أَنَّهُ بْنُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ فَقَالَ اقْعُدْ يَا بَكَارُ فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُقِرِّينَ لَلَبَتْ إِلَى آخِرِ الْآيَة﴾. (1)
12-1- السجّاد علیه السلام- ﴿فِي حَدِيثِ أَبِي حَمْزَةَ الثَّمَالِى أَنَّه دَخَلَ عَبْدَ اللَّهِ بْن عُمَرَ عَلَى زَيْن الْعَابِدِينَ علیه السلام وَ قَالَ يَا ابْنَ الْحُسَيْنِ علیه السلام أَنْتَ الَّذِي تَقُولُ إِنَّ يُونُسَ بْنَ مَتَّى اللَّهِ إِنَّمَا لَقِيَ مِنَ الْحُوتِ مَا لَقِي لِأَنَّهُ عُرِضَتْ عَلَيْهِ وَلَايَةُ جَدَّى فَتَوَقَفَ عِنْدَهَا قَالَ بَلَى ثَكِلَتْكَ أَمُّكَ قَالَ فَأَرِنِي آيَةَ ذَلِكَ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ فَأَمَرَ بِشَدَّ عَيْنَيْهِ بِعِصَابَة وَ عَيْنَيَّ بِعِصَابَةِ ثُمَّ أَمَرَ بَعْدَ سَاعَة بِفَتْحِ أَعْيُنِنَا فَإِذَا نَحْنُ عَلَى شَاطِئ الْبَحْرِ تَضَرِبُ أَمْوَاجَهُ فَقَالَ ابْنُ عُمَرَ يَا سَيِّدِي دَمِي فِي رَقَبَتِكَ اللَّهَ اللَّهَ فِي نَفْسِي فَقَالَ هِيهِ وَ أَريَهِ إِنْ كُنْتَ هِيَهْ وَ أريه أَنْ كُنْتُ مِنَ الصَّادِقِينَ ثُمَّ قَالَ يَا أَيُّهَا الْحُوتُ قَالَ فَأَطْلَعَ الْحُوتُ رَأسَهُ مِنَ الْبَحْرِ مِثْلَ الْجَبَلِ الْعَظِيمِ وَ هُوَ يَقُولُ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ يَا وَلِيُّ اللَّهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتَ قَالَ أنَا حُوتُ يُونُس علیه السلام يَا سَيِّدِى قَالَ أَنْبتْنَا بِالْخَبَر قَالَ يَا سَيِّدِى إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَبْعَثْ نَبَيَا مِنْ آدَمَ إِلَى أَنْ صَارَ جَدُّكَ مُحَمَّدُ إِلَّا وَقَدْ عَرَضَ عَلَيْهِ وَلَايَتَكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَمَنْ قَبلَهَا مِنَ الْأَنْبِيَاءِ سَلِمَ وَ تَخَلَّصَ وَ مَنْ تَوَقَّفَ عَنْهَا وَ تَمَنَّعَ مِنْ حَمْلِهَا لَقِيَ مَا لَقِيَ آدَمُ علیه السلام مِنَ الْمَعْصِيَة وَ ما لقی نُوحٌ علیه السلام الْغَرَقِ وَ مَا لَقِيَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام مِنَ النَّارِ وَ مَا لَقِيَ يُوسُفُ علیه السلام مِنَ الْجُبِّ وَ مَا لَقِيَ ایوب علیه السلام من الْبَلَاءِ وَ مَا لَقِيَ داود علیه السلام مِنَ الْخَطِيئَةِ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ يُونُس علیه السلام فَأَوْحَى اللَّهُ أَنْ يَا يُونُس تول أمير المؤمنين علي علیه السلام و الْأَئِمَّةَ الرَّاشِدِينَ مِنْ صُلْبِهِ فِي كَلَامِ لَهُ قَالَ فَكَيْفَ أَتَوَلَّى مَنْ لَمْ أَرَهُ وَ لَمْ أَعْرِفُهُ وَذَهَبَ مُغْتَاطَاً فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيَّ أن الْتَقِمِي يُونُسَ علیه السلام وَ لَا تُوهِنِي لَهُ عَظْماً فَمَكَثَ فِي بَطَنِي أَرْبَعِينَ صَبَاحاً يَطُوفُ مَعِيَ الْبحَارَ فِي ظُلُمَاتِ ثَلَاثِ يُنَادِي أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ قَدْ قَبلْتُ وَلَايَةَ على بن ابى طالب علیه السلام وَ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ مِنْ وَلْدِهِ فَلَمَّا أَنْ آمَنَ بِوَلَايَتِكُمْ أَمَرَنِى رَبِّي فَقَدَفْتُهُ عَلَى سَاحِلِ الْبَحْرِ فَقَالَ زَيْنُ الْعَابِدِينَ علیه السلام ارْجِعْ أَيُّهَا الْحُوتُ إِلَى وَكْرَكَ وَاسْتَوَى الْمَاءُ﴾. (2)
13-1- علی بن إبراهيم- ﴿صاحِبِ الْحُوتِ يَعْنِي يُونُس علیه السلام لَمَّا دَعَا عَلَى قَوْمِهِ ثُمَّ ذَهَبَ مُغَاضِباً لِلَّهِ وَ فِي رِوَايَة أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ إِذْ نادى رَبَّهُ وَ هُوَ مَكْظُومٌ أَى مَعْمُوم﴾. (3)
ص: 508
علیه السلام در کوفه برای ما سخنرانی کرد و پس از حمد و ثنای خدا فرمود و اگر او از تسبیح کنندگان نبود. تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند. (صافات/143-144) فلان کس از جای حرکت کرد و گفت: یا امیرالمؤمنین! ما شنیده بودیم که خدا می فرماید: ﴿فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ المُسَبِّحِينَ﴾ فرمود: «بنشین ای بَکّار اگر او از اقرار کنندگان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند».
12-1- امام سجاد علیه السلا- در حدیث ابو حمزه ثمالی آمده است عبدالله بن عمر خدمت امام سجاد علیه السلام رسیده گفت: «آقا شما مدعی هستید که یونس بن متی در شکم ماهی زندانی شد، به واسطه ی این که بر او ولایت جدمان را عرضه داشتند و توقف نمود، فرمود: «آری». عبدالله ابن عمرگفت: اگر چنین است نشان بده دستور داد چشم من و او را با پارچه ای ببندند آن گاه پس از ساعتی امر کرد چشممان را باز کنیم متوجه شدیم کنار دریا هستیم و امواج سیل آسا می خروشد عبدالله بن عمر گفت آقا خون من به گردن شماست مبادا مرا به کشتن دهی. فرمود: «آرام باش گفتی نشان بده اگر راست می گویی» سپس فرمود: «ای ماهی»! ناگهان یک ماهی مانند کوه سر از دریا برآورد می گفت لبیک لبیک یا ولی الله پرسید: «تو که هستی؟ گفت: من ماهی یونس ابن متی هستم» فرمود: جریان را نقل کن. ماهی گفت: «خداوند هر پیامبری را مبعوث نمود از آدم تا رسید به جد بزرگوار شما محمد صلی الله علیه و آله ولایت شما اهل بیت را بر او عرضه داشت هر کدام پذیرفتند آسوده و راحت شدند هر کدام درنگ نمودند و از حمل آن خودداری کردند گرفتار یک ناراحتی شدند از جمله آن که آدم به گناه، نوح علیه السلام به غرق، ابراهیم علیه السلام به آتش یوسف علیه السلام به چاه ایوب علیه السلام به بلا داود علیه السلام به خطاکاری تا بالاخره زمان به یونس علیه السلام رسید. خداوند به یونس علیه السلام خطاب کرد: امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ائمه طاهرین از نژاد او را دوست بدار قسمتی از گفتارش چنین بود که چگونه دوست بدارم کسی را که ندیده ام و نمی شناسم و با خشم رفت خداوند به من وحی کرد که «یونس علیه السلام را ببلع ولی استخوانش را نشکن در شکم من چهل روز بود در دریاها سیر می کرد و درون سه ظلمت فریاد می زد: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾، خداى يكتا تو منزّهی من اشتباه کردم، ولايت على علیه السلام و ائمه ی بعد از او را پذیرفتم پس از ایمان به ولایت شما خداوند دستور داد او را به کنار دریا بیاندازم امر کرد ماهی به جای خود برگردد، او رفت و آب به هم پیوست.
13-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- مانند صاحب ماهی [یونس] (قلم/41) یعنی یونس علیه السلام، زمانی که بر قومش نفرین کرد سپس به خاطر خدا خشمگین از میان قوم خود رفت. در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند (قلم/ 48). یعنی غمگین بود.
ص: 509
14-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: إِن يُونُس علیه السلام لَمَّا آذَاهُ قَوْمُهُ دَعَا اللَّهَ عَلَيْهِمْ فَأَصْبَحُوا أَوَّلَ يَوْمٍ وَ وُجُوهُهُمْ مُصْفَرَةٌ وَأَصْبَحُوا الْيَوْمَ الثَّانِيَ وَ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَةٌ قَالَ وَكَانَ اللَّهُ وَاعَدَهُمْ أَنْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ حَتَّى نَالُوهُ برمَاحِهِمْ فَفَرَّقُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَأَوْلَادِهِنَّ وَ الْبَقَرِ وَأَوْلَادِهَا وَلَبِسُوا الْمُسُوحَ وَ الصُّوفَ وَ وَضَعُوا الْحِبَالَ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالرَّمَادَ عَلَى رُءُوسِهِمْ وَضَحُوا ضَجَّةً وَاحِدَةً إِلَى رَبِّهِمْ وَقَالُوا آمَنَّا بِإِلَهِ يُونُسَ قَالَ فَصَرَفَ اللهُ عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى جِبَالِ آمِدَ قَالَ وَأَصْبَحَ يُونُسُ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهُمْ هَلَكُوا فَوَجَدَهُمْ فِي عَافِيَةِ فَغَضِبَ وَ خَرَجَ كَمَا قَالَ اللَّهُ مُغَاضِبًا﴾. (1)
15-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ دَاوُدَ النَّبِى قَالَ يَا رَبِّ أَخبرني بقرينِي فِي الْجَنَّةِ وَ نَظِيري فِي مَنَازِلِي فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنَّ ذَلِكَ مَتَى أَبَايُونُسَ القَالَ فَاسْتَأْذَنَ اللَّهَ فِي زِيَارَتِهِ فَأَذِنَ لَهُ فَخَرَجَ هُوَ وَ سُلَيْمَانُ ابْنُهُ الله حَتَّى أَتَيَا مَوْضِعَهُ فَإِذَا هُمَا بِبَيْتِ مِنْ سَعَفِ فَقِيلَ لَهُمَا هُوَ فِي السُّوق فَسَأَلَا عَنْهُ فَقِيلَ لَهُمَا اطْلُبَاهُ فِي الْحَطَّابِينَ فَسَأَلَا عَنْهُ فَقَالَ لَهُمَا جَمَاعَةُ مِنَ النَّاسِ نَحْنُ نَنْتَظِرُهُ الْآنَ يَجِيءُ فَجَلَسَا يَنْتَظِرَانِهِ إِذَا أَقْبَلَ وَ عَلَى رَأْسِهِ وَقْرُ مِنْ حَطَبٍ فَقَامَ إِلَيْهِ النَّاسُ فَأَلْقَى عَنْهُ الْحَطَبَ وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ قَالَ مَنْ يَشْتَرى طَيِّباً بِطَيِّب فَسَاوَمَهُ وَاحِدٌ وَ زَادَهُ آخَرُ حَتَّى بَاعَهُ مِنْ بَعْضِهِمْ قَالَ فَسَلَّمَا عَلَيْهِ فَقَالَ انْطَلِقَا بِنَا إِلَى الْمَنْزِلَ وَاشْتَرَى طَعَامًا بِمَا كَانَ مَعَهُ ثُمَّ طَحَنَهُ وَ عَجَنَهُ فِي نَقِيرِ لَهُ ثُمَّ أَجَجَ نَاراً وَ أَوْقَدَهَا ثُمَّ جَعَلَ الْعَجِينَ فِي تِلْكَ النَّارِ وَ جَلَسَ مَعَهُمَا يَتَحَدَّثُ ثُمَّ قَامَ وَ قَدْ نَضِجَتْ خُبَيْزَتُهُ فَوَضَعَهَا فِي النَّقِيرِ فَلَقَهَا وَذَرَّ عَلَيْهَا مِلْحاً وَ وَضَعَ إِلَى جَنْبِهِ مِطْهَرَةٌ مَلِئَتْ مَاءً وَ جَلَسَ عَلَى رُكْبَتَيْهِ وَأَخَذَ لُقْمَةَ فَلَمَّا رَفَعَهَا إِلَى فِيهِ قَالَ بِسْمِ اللَّهِ فَلَمَّا ازْدَرَدَهَا قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ ثُمَّ فَعَلَ ذَلِكَ بِأَخْرَى وَأُخْرَى ثُمَّ أَخَذَ الْمَاءَ فَشَرِبَ مِنْهُ فَذَكَرَ اسْمَ اللَّهِ فَلَمَّا وَضَعَهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ يَا رَبِّ مَنْ ذَا الَّذِي أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ وَ أَوْلَيْتَهُ مِثْلَ مَا أَوْلَيْتَنِي قَدْ صَجَّحْتَ بَصَرِى وَسَمْعِي وَ بَدَنِي وَ قَوَيْتَنِي حَتَّى ذَهَبْتُ إِلَى الشَّجَرِ لَمْ أَغْرِسْهُ وَ لَمْ أَهْتَمَّ لِحِفْظِهِ جَعَلْتَهُ لِى رِزْقاً وَ سُفْتَ إِلَيَّ مَنِ اشْتَرَاهُ مِنِّي فَاشْتَرَيْتُ بِثَمَنِهِ طَعَامَا لَمْ أَزْرَعْهُ وَ سَخَّرْتَ لِيَ النَّارَ فَأَنْضَجَتُهُ وَ جَعَلْتَنِي أَكُلُهُ بِشَهْوَةِ أَقْوَى بِهِ عَلَى طَاعَتِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ قَالَ ثُمَّ بَكَى قَالَ دَاوُدَا يَا بُنَيَّ قُمْ فَانْصَرِفْ بِنَافَإِنِّي لَمْ أرَ عَبْداً قَط أَشْكَرَ لِلَّهِ مِنْ هَذَا﴾. (2)
ص: 510
14-1- امام باقر علیه السلام- وقتی قوم یونس او را اذیت کردند خدا را خواند و بر آن ها نفرین کرد؛ پس در روز اول صبح کردند در حالی که صورتشان زرد است و روز دوم صبح کردند در حالی که صورتشان سیاه است. خداوند به آن ها وعده داده بود که عذاب به سوی آن ها بیاید؛ پس عذاب آمد تا این که نیزه هایشان به آن رسید؛ بنابراین بین زنان و فرزندانشان و گاوها و بچه هایش جدایی انداختند و رداهایشان و لباس های پشمی را پوشیدند و ریسمان ها را بر گردن هایشان قرار دادند و خاکستر بر سرشان ریختند و یک صدا به درگاه پروردگارشان ضجه زدند و گفتند: «به خدای یونس ایمان آوردیم. خدا عذاب را از آن ها به سوی کوه های «آمد» برگرداند یونس صبح کرد و او گمان می کرد که آن ها هلاک شده اند ولی آن ها را سالم یافت و خشمگین شد و همان طور که خدا فرمود: «مُغاضِبا [از میان قومش] خارج شد».
15-1- امام صادق علیه السلام- داود نبی به درگاه الهی عرضه نمود پروردگارا همنشین من در بهشت را که از نظر درجه و منزلت مانند من ،است به من بنما، خداوند به او وحی کرد: «او یونس بن متی علیه السلام است داود گفت به من اجازه بده او را ملاقات کنم و خداوند او را اذن داد، سپس داود با سلیمان علیه السلام پسرش به راه افتاد تا به موضعی رسید که در آن جا خانه ای ساخته شده از شاخه و برگ درخت خرما وجود داشت در آن جا سراغ یونس را گرفتند گفتند او در بازار است، سرانجام او را در بازار هیزم فروشان در حالی که پشته ای هیزم بر پشت داشت یافتند در حالی که جماعتی از مردم منتظر او بودند، او هیزم را بر زمین نهاد و شکر الهی را به جای آورد و گفت چه کسی کالای نیکوی مرا با کالای نیکوی دیگر معاوضه می کند؟ سرانجام هیزم ها را فروخت و به جای آن مقداری گندم تهیه کرد، آن گاه داود و سلیمان به نزد او آمدند و بر او سلام کردند یونس علیه السلام پاسخ آن ها را داد و آن ها را به منزل خود دعوت کرد و طعامی خرید و آتش برافروخت و طعام را روی آن قرار داد و همراه آندو مشغول صحبت شد و هنگام غذا خوردن در شروع هر لقمه بسم الله می گفت و بعد از خوردن آن الحمد لله بر زبان می آورد بعد از اتمام غذا گفت: «پروردگارا، کیست که به او به اندازه ی من نعمت داده باشی»؟ چشمم را بینا کردی و گوشم را شنوا قرار دادی و بدنم را صحت و قوت بخشیدی و خار و شاخه ی درختان را وسیله ی تأمین رزق من قرار دادی و کسانی را فرمان دادی که آن هیزم را از من خریداری کنند تا با پول آن طعامی را تهیه کردم که خودم آن را نکشته ام و آتش را مسخر من گردانیدی تا آن طعام را بپزم و به من اشتهایی دادی تا آن را با یاد و شکر تو تناول کنم و بدنم بر طاعت و عبادتت قوت گیرد پس حمد و سپاس شایسته توست و آن گاه گریست، سپس داودا به سليمان علیه السلام گفت: پسرم برخیز تا برویم من تا امروز بنده ای که تا این حد شاکر باشد ندیده بودم درود خدا بر آنان باد».
ص: 511
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَّ النبي صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ إِنِّي لَأَعْلَمُ كَلِمَةَ مَا قَالَهَا مَكْرُوبُ إِلَّا فَرَّجَ اللهُ كَرْبَهُ وَلَا دَعَا بِهَا عَبْدُ مُسْلِمُ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ دَعْوَةُ أَخِي يُونُسَ الَّتِي حَكَاهَا اللَّهُ عَنْهُ فِي كِتَابِهِ وَهِيَ لَا إلهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَمِيلَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْل خُرَاسَانَ بِالرَّبَدَة جُعِلْتُ فِدَاكَ لَمْ أَرْزَقُ وَلَداً فَقَالَ لَهُ إِذَا رَجَعْتَ إِلَى بِلَادِكَ وَ أَرَدْتَ أَنْ تَأْتِيَ أَهْلَكَ فَاقْرَأَ إِذَا أَرَدْتَ ذَلِكَ وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقَدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ إِلَى ثَلَاثِ آيَاتِ فَإِنَّكَ سَتُرْزَقُ وَلَداً إِنْ شَاءَ اللهُ﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعِ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى لا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ بعَقِبهَا فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي المُؤْمِنِين﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمُ وَ كَذالِكَ تُنْجِي المَؤْمِنِينَ﴾ (88)
قوله تعالى: ﴿وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الوارِثينَ﴾. (89)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَانَ مِنْ زُهْدِ يَحْيَى بْن زَكَرِيَّا أَنَّهُ أَتَى بَيْتَ الْمَقْدِسِ فَنَظَرَ إِلَى الْمُجْتَهدِينَ مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ عَلَيْهِمْ مَدَارِعُ الشَّعْرِ وَ بَرَانِسُ الصُّوفِ وَإِذَا هُمْ قَدْخَرَقُوا تَرَاقِيَهُمْ وَ سَلَكُوا فِيهَا السَّلَاسِلَ وَ شَدُّوهَا إِلَى سَوَارِى الْمَسْجِدِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَى ذَلِكَ أَتَى أُمَّهُ فَقَالَ يَا أَمَّاهُ انْسِجِي لِ-ي مِدْرَعَةً مِنْ شَعْرِ وَ بُرْنُساً مِنْ صُوفِ حَتَّى آتِيَ بَيْتَ الْمَقْدِسِ فَأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ فَقَالَتْ لَهُ أُمُّهُ حَتَّى يَأْتِيَ نَبِيُّ اللَّهِ وَأَوَامِرَهُ فِي ذَلِكَ فَلَمَّا دَخَلَ زَكَرِيَّ اللهِ أَخْبَرَتْهُ بِمَقَالَةَ يَحْيَى الفَقَالَ لَهُ زَكَرِيَّا علیه السلام يَا بُنَيَّ مَا يَدْعُوكَ إِلَى هَذَا وَإِنَّمَا أَنْتَ صَبِيُّ صَغِيرُ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَتِ أَ
ص: 512
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- من کلامی می دانم که هیچ اندوهگینی آن را نگفته مگر این که خدا اندوهش را برطرف ساخته و بنده ی مسلمانی به وسیله ی آن دعا نکرده مگر این که دعایش مستجاب شده است؛ و آن دعای برادرم یونس علیه السلام است که خدا آن را از [زبان] او در کتابش نقل فرمود: ﴿لا إله إِلَّا أَنتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾.
2-2- امام صادق علیه السلام- ابوجمیله از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فردی از خراسان در ربذه نزد ایشان آمد و گفت: «فدایت شوم خدا به من فرزندی عطا نکرده است». امام ا به ایشان فرمود: «هنگامی که به دیارت برگشتی و به خانه ات رفتی و خواستی نزد همسرت بروی، آیه: ﴿وَذَا النُّونِ إِذ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمینَ﴾ را سه بار بخوان؛ آن گاه اگر خدا بخواهد صاحب فرزند خواهی شد».
3-2- امام صادق علیه السلام- تعجب می کنم از کسی که از چهار چیز می ترسد پس چگونه به چهار چیز پناه نمی برد ... تعجب می کنم از کسی که می ترسد، ولی متوجه: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ نیست و خداوند در پی آن می فرماید: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ﴾.
ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم (88)
و زکریا را [به یادآور] در آن هنگام که پروردگارش را خواند [و عرض کرد]: «پروردگار من! مرا تنها مگذار و فرزند برومندی به من عطا کن و تو بهترین وارثانی» (89)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از نمونه های زهد یحیی علیه السلام این است که او یک بار به بیت المقدس رفت و به احبار و راهبان زاهد نگاه کرد که لباس هایی از مو و کلاهی از پشم به تن دارند و گلویشان را چاک داده اند و زنجیرهایی در آن فرو کردهاند و آن را به دیوارهای مسجد بسته اند هنگامی که آن را دید، نزد مادرش آمد و به او گفت ای !مادرم برایم لباسی از مو و کلاهی از پشم بباف تا به بیت المقدس بروم و به همراه دیگر راهبان و احبار به پرستش خدا بپردازم مادرش به او گفت صبر کن تا این که پیامبر خدا بیاید تا در این مورد از او اجازه بگیرم. هنگامی که زکریا ا به خانه ،آمد او را از گفته ی یحیی ال باخبر ساخت و او نیز به یحیی الگفت: ای پسرکم چه چیز تو را به این امر فرا می خواند، تو هنوز بچه هستی؟ یحیی به زکریا علیه السلام گفت ای ،پدر آیا ندیدی که ،مرگ کودکان کم سن و سال تر از من را مورد هدف قرار دهد؟ زکریا علیه السلام فرمود: «آری» سپس به مادرش گفت لباسی از مو و کلاهی از پشم برایم بدوز او نیز این کار را انجام داد و یحیی لباس را پوشید و کلاه را نیز به سرش گذاشت و به
ال بيت المقدس رفت و به همراه دیگر احبار شروع به عبادت خداوند نمود تا جایی که لباس بافته شده از موی پوستش را زخمی نمود. روزی متوجه شد که خیلی لاغر شده است و به همین خاطر به گریه
ص: 513
مَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَصْغَرُ سِنَا مِنِّى قَدْ ذَاقَ الْمَوْتَ قَالَ بَلَى ثُمَّ قَالَ لِأُمِّهِ انْسِجِي لَهُ مِدْرَعَةً مِنْ شَعْرِ وَ بُرْنُساً مِنْ صُوفِ فَفَعَلَتْ فَتَدَرَّعَ الْمِدْرَعَةَ عَلَى بَدَنِهِ وَوَضَعَ الْبُرْنُسَ عَلَى رَأْسِهِ ثُمَّ أَتَى بَيْتَ الْمَقْدِسِ فَأَقْبَلَ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ مَعَ الْأَحْبَارِ حَتَّى أَكَلَتِ الْمِدْرَعَةُ مِنَ الشَّعْرِ لَحْمَهُ فَنَظَرَ ذَاتَ يَوْمِ إِلَى مَا قَدْ نَحَلَ مِنْ جِسْمِهِ فَبَكَى فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ يَا يَحْيَى الأَ تَبْكِي مِمَّا قَدْ نَحَلَ مِنْ جِسْمِكَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوِ اطَّلَعْتَ إِلَى النَّارِ اطَّلَاعَةَ لَتَدَرَّعْتَ مِدْرَعَةَ الْحَدِيدِ فَضْلًا عَن الْمَنْسُوج فَبَكَى حَتَّى أَكَلَتِ الدُّمُوعُ لَحْمَ خَدَيْهِ وَ بَدَا لِلنَّاظِرِينَ أَضْرَاسُهُ فَبَلَغَ ذَلِكَ أُمَّهُ فَدَخَلَتَ عَلَيْهِ وَأَقْبَلَ زَكَرِيَّا وَ اجْتَمَعَ الْأَحْبَارُ وَالرُّهْبَانُ فَأَخْبَرُوهُ بِذَهَابِ لَحْمٍ خَدَيْهِ فَقَالَ مَا شَعَرْتُ بذَلِكَ فَقَالَ زَكَرِيَّا يَا بُنَيَّ مَا يَدْعُوكَ إِلَى هَذَا إِنَّمَا سَأَلْتُ رَبِّي أَنَّ يَهَبَكَ لِي لِتَقَرَّ بِكَ عَيْنِي قَالَ أَنْتَ أَمَرْتَنِي بِذَلِكَ يَا أَبَتِ قَالَ وَ مَتَى ذَلِكَ يَا بُنَيَّ قَالَ أَ لَسْتَ الْقَائِلَ إِنَّ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَالنَّار لَعَقَبَةَ لَا يَجُوزُهَا إِلَّا الْبَكَّاءُونَ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ قَالَ بَلَى فَجِدَّ وَاجْتَهِمْ وَ شَانَكَ غَيْرُ شَأَنِي فَقَامَ يَحْيَى فَنَفَضَ مِدْرَعَتَهُ فَأَخَذَتْهُ أُمُّهُ فَقَالَتْ أَ تَأْذَنُ لِى يَا بُنَيَ أَنْ أَتَّخِذَ لَكَ قِطْعَتَيْ لُبُودٍ تُوَاريَانِ أَضْرَاسَكَ وَ ينشفان [تُنَشِّفَان] دُمُوعَكَ فَقَالَ لَهَا شَأْنَكِ فَاتَّخَذَتْ لَهُ قِطْعَتَيْ لُبُودٍ تُوَارَيَانَ أَضْرَاسَهُ وَ تُنَشِّفَانِ دُمُوعَهُ فَبَكَى حَتَّى ابْتَلَنَا مِنْ دُمُوعِ عَيْنَيْهِ فَحَسَرَ عَنْ ذِرَاعَيْهِ ثُمَّ أَخَذَهُمَا فَعَصَرَهُمَا فَتَحَدَّرَ الدُّمُوعُ مِنْ بَيْنِ أَصَابِعِهِ فَنَظَرَ زَكَرِيَّا إِلَى ابْنِهِ وَ إِلَى دُمُوعِ عَيْنَيْهِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا ابْنِي وَ هَذِهِ دُمُوعُ عَيْنَيْهِ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ وَ كَانَ زَكَرِيَّا علیه السلام إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعِظُ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَلْتَفِتْ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَإِنْ رَأَى يَحْيَى علیه السلام لَمْ يَذْكُرْ جَنَّةَ وَلَا نَارًا فَجَلَسَ ذَاتَ یوم يَعِظُ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَقْبَلَ يَحْيَى علیه السلام قَدْ لَكَ رَأْسَهُ بِعَبَاءَة فَجَلَسَ فِي غُمَارِ النَّاسِ وَالْتَفَتَ زكَرِيَّا يَمِيناً وَ شِمَالًا فَلَمْ يَرَ يَحْيَى الفَأَنْشَأَ يَقُولُ حَدَّثَنِي حَبيبي جَبْرَئِيلُ عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنَّ فِي جهنم جَبَلًا يُقَالُ لَهُ السَّكْرَانُ فِي أَصل ذَلِكَ الْجَبَلِ وَادٍ يُقَالُ لَهُ الْغَضْبَانُ لِغَضَبِ الرَّحْمَنِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي ذَلِكَ الْوَادِي جُبُّ قَامَتُهُ مِائَةُ عَامٍ فِي ذَلِكَ الْجُبِّ تَوَابِيتُ مِنْ نَارٍ فِي تِلْكَ التَّوَابِيتِ صَنَادِيقُ مِنْ نَارٍ وَ ثِيَابُ مِنْ نَارٍ وَسَلَاسِلُ مِنْ نَارٍ وَأَغْلَالُ مِنْ نَارٍ فَرَفَعَ يَحْيَى اللَّهِ رَأْسَهُ فَقَالَ وَا غَفْلَتَاهُ مِنَ السَّكْرَانِ ثُمَّ أَقْبَلَ هَائِمَا عَلَى وَجْهِهِ فَقَامَ زَكَرِيَّا مِنْ مَجْلِسِهِ فَدَخَلَ عَلَى أُمِّ يَحْيَى فَقَالَ لَهَا يَا أُمَّ يَحْيَى قُومِي فَاطْلُبي يَحْيَى فَإِنِّي قَدْ تَخَوفْتُ أَنْ لَا نَرَاهُ إِلَّا وَ قَدْ ذَاقَ الْمَوْتَ فَقَامَتْ فَخَرَجَتْ فِي طَلَبِهِ حَتَّى مَرَّتَ بِفِتْيَان مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالُوا لَهَا يَا أَمَّ يَحْيَى أَيْنَ تُرِيدِينَ قَالَتْ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ وَلَدِي يَحْيَى ذُكِرَ النَّارُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَهَامَ عَلَى وَجْهِهِ فَمَضَتْ أُمُّ يَحْيَى وَالْفِتْيَةُ مَرَت بِرَاعِي غَنَمِ فَقَالَتْ لَهُ يَا رَاعِي هَلْ رَأَيْتَ شَابًا مِنْ صِفَتِهِ كَذَا وَكَذَا فَقَالَ لَهَا
ص: 514
افتاد و خداوند عزوجل به او الهام نمود که ای یحیی علیه السلام! آیا از لاغر شدن جسمت گریه می کنی! قسم به عزّت و عظمتم اگر یک لحظه آتش جهنم را ببینی به جای لباسی از مو، لباسی آهنی می پوشیدی» سپس یحیی به گریه افتاد به حدی که اشک ها در گوشت گونه هایش خوردگی ایجاد نمودند و دندان های کناریاش نمایان گشت. این خبر به مادرش رسید و نزد یحیی علیه السلام آمد و زکریا علیه السلام نیز به صومعه آمد و تمامی راهبان نزد او جمع شدند و او را از خوردگی گوشت گونه ی كريا باخبر نمودند. او گفت: چیزی از این بابت احساس نکرده ام سپس زکریا علیه السلام گفت: «پسرم! چیز تو را بر این کار واداشته است و حال آن که من از پروردگار خواستم تا تو را به من ببخشد تا نور چشم من باشی یحیی گفت ای پدر تو خود مرا به انجام این کار دستور دادی». زکریا علیه السلام گفت: «کی من چنین چیزی گفتم»؟ او در جواب پدرگفت: مگر تو این حرف را نگفتی؛ بین بهشت و دوزخ گردنه ایست که تنها افرادی که از ترس خدا می گریند از آن می گذرند؟ زکریا علیه السلام گفت: «آری، حال تلاش کن و ادامه بده؛ موضوع تو با من فرق می کند سپس یحیی بلند شد و لباسش را تکان داد و مادرش او را در بغل گرفت و گفت ای پسرم آیا اجازه می دهی که دو تکه نمد برایت بسازم تا دندان هایت را بپوشاند و اشک هایت را پاک کند. او گفت: «هر کار که می خواهی انجام بده». پس دو تکه نمد برایش ساخت تا دندان هایش را بپوشاند و اشک هایش را پاک کند. سپس شروع کرد به گریه کردن تا این که از اشک خیس شد. سپس ساعدهایش را از لباس بیرون آورد و نمدها را فشار داد. اشک های جمع شده در آن از بین انگشتانش جاری شد. زکریا با مشاهده فرزندش و اشک هایی که می ریزد سرش را به آسمان بلند کرد و گفت خداوند این فرزندم می باشد و این هم اشک هایش و تو نیز مهربان ترین مهربانانی زکریا هر وقت می خواست بنی اسرائیل را پند دهد به اطراف نگاه می کرد و اگر یحیی علیه السلام را می دید از بهشت و جهنّم چیزی نمی گفت. روزی شروع به ایراد موعظه برای بنی اسرائیل نمود و یحیی علیه السلام نیز در حالی که سرش را با عبایی پوشانده بود، جلو آمد و در میان مردم نشست. زکریا علیه السلام به اطراف نگاهی انداخت و یحیی را ندید و شروع به صحبت نمود و گفت: حبیب من جبرئیل از خداوند برایم نقل کرده که در جهنم کوهی است که به آن سکران می گویند و در پای آن ،کوه وادی ای است که به خاطر غضب خداوند تبارک و تعالی [آن جا] غضبان نامیده شده است. در آن وادی چاهی است که عمق آن به اندازه هزار سال است و در آن چاه تابوت هایی از آتش است و در آن تابوت ها صندوق ها و لباس ها و غل و زنجیرهایی آتشین قرار دارد». سپس یحیی سرش را بالا گرفت و گفت: «امان از غفلت و فراموشی ما از غضبان». سپس بی هدف به راه افتاد و زکریا علیه السلام نیز از جایش بلند شد و نزد مادر یحیی رفت و به او گفت: «ای مادر یحیی عله السلام برو و یحیی را پیدا کن چرا که می ترسم زمانی آن را پیدا کنیم که مرده باشد». سپس مادر بلند شد و به دنبال او به راه افتاد تا این که از کنار دو جوان بنی اسرائیل گذر کرد و آن ها به او گفتند: ای مادر یحیی کجا می روی؟ او گفت به دنبال فرزندم یحیی می روم؛ در برابرش از آتش صحبت شده و او هم بی هدف به راه افتاده است آن دو جوان به همراه مادر یحیی ال به راه افتادند تا این که به یک چوپان رسیدند و به او گفتند ای چوپان آیا جوانی را با این مشخصات
ص: 515
لَعَلَّكَ تَطْلُبِينَ يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا قَالَتْ نَعَمْ ذَاكَ وَلَدِي ذُكِرَتِ النَّارُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَهَامَ عَلَى وَجْهِهِ قَالَ إِنِّي تَرَكْتُهُ السَّاعَةَ عَلَى عَقَبَة ثَنِيَّة كَذَا وَكَذَا فَأَقْعَى قَدَمَيْهِ فِى الْمَاءِ رَافِعًا بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ يَقُولُ وَ عِزَّتِكَ مَوْلَايَ لَا ذُقْتُ بَارَدَ الشَّرَابِ حَتَّى أَنْظُرَ إِلَى مَنْزِلَتِي مِنْكَ وَ أَقْبَلَتْ أُمُّهُ فَلَمَّا رَأَتْهُ أُمُّ يَحْيَى دَنَتْ مِنْهُ فَأَخَذَتْ بِرَأْسِهِ فَوَضَعَتْهُ بَيْنَ ثَدْيَيْهَا وَهِيَ تُنَاشِدَهُ بِاللَّهِ أَنْ يَنْطَلِقَ مَعَهَا إِلَى الْمَنْزِلَ فَانْطَلَقَ مَعَهَا حَتَّى أَتَى الْمَنْزِلَ فَقَالَتْ لَهُ أُمُّ يَحْيَى هَلْ لَكَ أَنْ تَخْلَعَ مِدْرَعَةَ الشَّعْرِ وَ تَلْبَسَ مِدْرَعَةَ الصُّوفِ فَإِنَّهُ أَلْيَنُ فَفَعَلَ وَ طَبِخَ لَهُ عَدَسُ فَأَكَلَ وَ اسْتَوْفَى فَنَامَ فَذَهَبَ بِهِ النَّوْمُ فَلَمْ يَقُمْ لِصَلَاتِهِ فَنُودِيَ فِي مَنَامِهِ يَا يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا أَرَدْت دَاراً خَيْراً مِنْ دَارى و جواراً خَيْراً من جوارى فَاسْتَيْقَظَ فَقَامَ فَقَالَ يَا رَبِّ أَقِلْنِي عَشْرَتِى إِلَهَى فَبِعِزَّتِكَ لَا أَسْتَظِلُّ بِظِلٍّ سِوَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ قَالَ لِأُمِّهِ نَاوِلِينِي مِدْرَعَةَ الشَّعْرِ فَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّكُمَا سَتُوردَانِيَ الْمَهَالِكَ فَتَقَدَّمَتْ أُمُّهُ فَدَفَعَتْ إِلَيْهِ الْمِدْرَعَةَ وَ تَعَلَّقَتْ بِهِ فَقَالَ لَهَا زَكَرِيَّا علیه السلام يَا أَمَّ يَحْيَى دَعِيهِ فَإِنَّ وَلَدِي قَدْ كُشِفَ لَهُ عَنْ قِنَاعِ قَلْبِهِ وَلَنْ يَنْتَفِعَ بِالْعَيْشِ فَقَامَ يَحْيَى فَلَبِسَ مِدْرَعَتَهُ وَ وَضَعَ الْبُرْنُسَ عَلَى رَأْسِهِ ثُمَّ أَتَى بَيْتَ الْمَقْدِسِ فَجَعَلَ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ مَعَ الْأَحْبَارٍ حَتَّى كَانَ مِنْ أَمْرِهِ مَا كَانَ﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كِتَابُ سُلَيْمَ بْنِ قَيْسٍ، عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ قَالَ: إِنَّ مُعَاوِيَةَ دَعَا أَبَا الدَّرْدَاءِ وَ نَحْنُ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام َبصِفِّينَ وَ دَعَا أَبَا هُرَيْرَةَ فَقَالَ لَهُمَا انْطَلِقَا إِلَى عَلَى علیه السلام... قَالَ عَلَى إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا وَلَمْ يَرْضَ لَنَا الدُّنْيَا ثَوَابَاً وَ قَدْ سَمِعْتَ رَسُولَ اللَّهِ أَنْتَ وَ وَزِيرُكَ وَ صُوَيُحِبُكَ يَقُولُ إِذَا بَلَغَ بَنُو أَبي الْعَاصِ ثَلَاثِينَ رَجُلًا اتَّخَذُوا كِتَابَ اللَّهِ دَخَلَا وَ عِبَادَ اللَّهِ خَوَلا وَ مَالَ اللَّهِ دُولًا يَا مُعَاوِيَةُ إِنَّ نَبِيَّ اللَّهِ زَكَرِيَّا لا نُشِرَ بِالْمِنْشَارِ وَ يَحْيَى ال ذُبِحَ وَ قَتَلَهُ قَوْمُهُ وَ هُوَ يَدْعُوهُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ذَلِكَ لِهَوَانَ الدُّنْيَا عَلَى اللَّهِ إِنَّ أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانَ قَدْ حَارَبُوا أَوْلِيَاءَ الرَّحْمَنِ قَالَ اللَّهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ يَا مُعَاوِيَةُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَدْ أَخْبَرَنِي أَنَّ أُمَّتَهُ سَيَخْضِبُونَ لِحْيَتِى مِنْ دَمَ رَأْسِي وَأَنِّى مُسْتَشْهَدُ وَسَتَلِي الْأُمَّةَ مِنْ بَعْدِي وَ أَنَّكَ سَتَقْتُلُ ابْنِي الْحَسَنَ غَدْراً بالسَّمِّ وَ أَنَّ ابْنَكَ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ سَيَقْتُلُ ابْنِي الْحُسَيْنَ علیه السلام يَلِى ذَلِكَ مِنْهُ ابْنُ زَانِيَة﴾. (2)
ص: 516
دیده ای»؟ او گفت: «حتماً به دنبال یحیی بن زکریا علیه السلام هستید»؟ او گفت: «آری، ای فرزندم، در برابرش از آتش سخن گفته شده و او هم سر به بیابان نهاده است چوپان گفت: همین چند لحظه پیش در فلان گردنه از کنار او رد شدم در حالی که پاهایش خیس آب بود و نگاهش را به آسمان دوخته بود و می گفت: «قسم» به عزتت ای سرورم به خدا آب سرد نمی نوشم تا این که جایگاه خود را در نظر تو بدانم. سپس مادرش به راه افتاد و هنگامی که یحیی علیه السلام را دید به او نزدیک شد و سرش را در بغل گرفت و او را سوگند می داد تا همراهش به خانه بیاید یحیی علیه السلام نیز همراه مادرش به راه افتاد تا این که به منزل رسید. سپس مادرش به او گفت آیا می خواهی لباس دوخته شده از مویت را در بیاوری و لباسی پشمی بپوشی چرا که این نرمتر است؟ او این کار را انجام داد و مادرش برایش عدس مهیا کرد. او آن را خورد و خوابید و غرق در خواب شد، به حدی که برای نماز بیدار نشد. در خواب به او الهام شد ای یحیی بن زکریا علیه السلام آیا می خواهی منزل و همنشینی جز منزل و همنشینی من را برگزینی؟ با شنیدن این سخن به سرعت از خواب بیدار شد و گفت پروردگارا! از خطایم درگذر خداوندا به عظمتت قسم که سایه ای به جز سایه ی بیت المقدس اختیار نمی کنم و به مادرش گفت: لباسی از مو به من بده من مطمئن شدم که شما دو نفر مرا به هلاکت می اندازید مادرش رفت و لباس را برایش آورد و او آن را گرفت و زکریا علیه السلام به او گفت ای مادر یحیی علیه السلام او را رها کن. همانا پرده قلب فرزندمان باز شده است و از زندگی هیچ سودی نمی برد. سپس یحیی علیه السلام بلند شد و لباس را پوشید و کلاه را برسر گذاشت و به بیت المقدس رفت و به همراه راهبان شروع به پرستش خدا نمود تا این که به جایگاهی رسید که باید می رسید».
2-1- امام علی علیه السلام- عمر بن ابی سلمه گوید: معاویه ابودرداء را فراخواند در حالی که ما همراه امیرمؤمنان در صفین بودیم و ابوهریره را نیز فراخواند و به آن دو گفت: نزد علی علیه السلام بروید... امام علی علیه السلام فرمود: ای معاویه ما خاندانی هستیم که خداوند برایمان آخرت را بر دنیا ترجیح داده است نخواسته که دنیا را به عنوان پاداش ما برگزیند تو و وزیرت و همراه حقیرت از رسول خدا شنیدید که می فرمود: «هرگاه فرزندان ابی العاص به سی عدد برسند کتاب خداوند را مایه ی درآمد یا مایه ی فساد می گیرند بندگانش را خادم خود قرار می دهی و اموال دنیا را بین خود به گردش در می آورند. ای معاویه همانا پیامبر خدا زکریا علیه السلام با اره به دونیم شد و قوم یحیی بن زکریا، او را در حالی که آنان را به خداوند دعوت می کرد به قتل رساندند و این به خاطر خواری دنیا در چشم پروردگار می باشد. همانا پیروان شیطان با پیروان خدای رحمان در جنگ می باشند و خداوند خود در کتابش فرموده است کسانی که نسبت به آیات خدا کفر می ورزند و پیامبران را بناحق می کشند، و [نیز] مردمی را که امر به عدالت می کنند به قتل می رسانند و به کیفر دردناک [الهی] بشارت ده. (آل عمران/21) ای معاویه همانا رسول خدا به من خبر داده است که امت او محاسنم را به خونم آغشته می کنند و من به شهادت خواهم رسید و امتش بعد از من ادامه می یابد و تو از سر دشمنی، فرزندم حسن علیه السلام را با سم می کشی؛ و فرزندت فرزندم حسین علیه السلام را می کشد و بعد از آن زنازاده ای برسرکار می آید.
ص: 517
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَرِ الْبَاقِرِ عَنْ آبَائِهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قَالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يَوْمَ الْأَحْزَابِ اللَّهُم- إِنَّكَ أَخَذْتَ مِنِّي عُبَيْدَةَ بْنَ الْحَارِثِ يَوْمَ بَدْرٍ وَ حَمْزَةَ بْن عَبْدِ الْمُطَّلِبِ يَوْمَ أَحْدِ وَ هَذَا أَخِي على بن ابى طالب علیه السلام رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ﴾. (1)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَرَ قَالَ: مَنْ أَرَادَ أَنْ يُحْبَلَ لَهُ فَلْيُصَل رَكْعَتَيْن بَعْدَ الْجُمُعَة يُطِيلُ فِيهِمَا الرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ ثُمَّ يَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا سَأَلَكَ بِهِ زَكَرِيَّا علیه السلام إِذْ قَالَ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ اللَّهُمَّ هَبْ لِى ذَرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ بِاسْمِكَ اسْتَحْلَلْتُهَا وَ فِي أَمَانَتِكَ أَخَذْتُهَا فَإِنْ قَضَيْتَ فِي رَحِمِهَا وَلَداً فَاجْعَلْهُ غُلَاماً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَصِيباً وَ لَا شركا﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَارِثِ النَّصْرِى قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي مِنْ أَهْلِ بَيْتِ قَدِ انْقَرَضُوا وَلَيْسَ لِي وَلَدٌ قَالَ ادْعُ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ قَالَ فَفَعَلْتُ فَوُلِدَ لِي عَلَى وَالْحُسَيْنُ﴾. (3)
4-2- الرضا علیه السلام- ﴿عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ الصَّيْمَرِيُّ الْكَاتِبُ، قَالَ: تَزَوَّجْتُ ابْنَةَ جَعْفَرِ بْنِ مَحْمُودِ الْكَاتِبِ وَ أَحْبَبْتُهَا حُبّاً لَمْ يُحِبَّ أَحَدٌ مِثْلَهُ، وَ أَبْطَأَ عَلَى الْوَلَدُ، فَصِرْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لَهُ، فَتَبَسَّمَ وَ قَالَ: أَتَّخِذْ خَاتَمَا فَصُّهُ فَيْرُوزَجُ، وَاكْتُبْ عَلَيْهِ رَبِ لَا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ، قَالَ: فَفَعَلْتُ ذَلِكَ، فَمَا أَتَى عَلَيَّ حَوْلُ حَتَّى رُزِقْتُ مِنْهَا وَلَداً ذَكَراً﴾. (4)
5-2- السجّاد علیه السلام- ﴿قُلْ فِي طَلَبِ الْوَلَدِ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي فِي حَيَاتِي وَ يَسْتَغْفِرُ لِى بَعْدَ وَفَاتِي وَ اجْعَلْهُ خَلْقاً سَويّاً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانَ فِيهِ نَصِيباً اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ سَبْعِينَ مَرَّةَ﴾. (5)
ص: 518
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام باقر علیه السلام از پدرانش روایت فرمود: رسول خدا در روز احزاب فرمود: بار خدایا تو در روز بدر عبيدة بن حرث را از من گرفتی و در روز احد حمزة بن عبدالمطلب را و این برادرم علی بن ابی طالب علیه السلام است؛ پروردگار من مرا تنها مگذار و فرزند برومندی به من عطا کن و تو بهترین وارثانی
2-2- امام باقر علیه السلام- هرکس بخواهد که زنش برای او آبستن شود بعد از نماز جمعه دو رکعت نماز بخواند که رکوع و سجود را در آن طولانی می کند؛ سپس می گوید: «خدایا! من از تو درخواست می کنم با آن چیزی که زکریا به وسیله ی آن درخواست نمود و گفت: ﴿رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ﴾ خدایا به نام تو او را حلال دانستم و در امان و حفظ تو او را گرفتم و مرا بر او امانتدار قرار دادی؛ پس اگر در رحم او فرزندی را محکم و استوار فرمودی آن را فرزندی مبارک و پاکیزه قرار بده و برای شیطان در او سهم و مشارکتی قرار نده
3-2- امام صادق علیه السلام- حارث نصری گوید: به امام صادق علیه السلام گفت: من از خانواده ای هستم که منقرض شده اند و من تنها بازمانده ی آن ها هستم و فرزندی ندارم فرمود: «در سجده این دعا (آیه) را بخوان: خداوندا مرا ذریهای پاک عنایت کن که تو شنوا و پاسخگوی دعایی. (آل عمران (38) ﴿و رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ﴾. من این دعا را خواندم و دو فرزندم علی و حسین به دنیا آمدند.
4-2- امام رضا علیه السلام- علی بن محمّد صیمری گوید با دختر جعفربن محمود ازدواج کردم و او را بسیار دوست داشتم ولیکن مدتی گذشت از وی فرزندی به دنیا نیامد خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدم و موضوع را عرض کردم تبسم کرد و فرمود در انگشتری که نگین آن فیروزه باشد بنویس: ﴿رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ﴾ من این کار را کردم و یک سال از این قضیه گذشت خداوند به من پسری عنایت فرمود.
5-2- امام سجّاد علیه السلام- برای درخواست فرزند از خداوند این دعا را بخوان و با این کلمات از خدا فرزند بخواه]: ﴿رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِين وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي فِي حَيَاتِي وَ يَسْتَغْفِرُ لِي بَعْدَ مَوْتِ وَ اجْعَلْهُ لِي خَلْقاً سَوِيّا، وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَصِيبا؛ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیم﴾ هفتاد بار این دعا را تکرار کن زیرا هر کس آن را بسیار بخواند هرچه از مال و فرزند و خیر دنیا و آخرت از خداوند طلب کند خدای تعالی وی را نصیب می گرداند.
ص: 519
قوله تعالى: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيى وَأَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ يَدْعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً وَكَانُوا لَنا خَاشِعِينَ﴾ (90)
1-1- الحسن علیه السلام- ﴿الحسن بن على علیه السلام في خبر وَ لَقَدْ صُعِدَ بروجهِ فِي اللَّيْلَةِ الَّتِي صُعِدَ فِيهَا بِرُوح يَحْيَى بن زكريا علیه السلام﴾. (1)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ قَالَ كَانَتْ لَا تَحِيضُ فَحَاضَتْ﴾. (2)
1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ كُلُّ هَذَا مِنْهُمْ (انبياء) يُبْغِضُونَ مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ يُصَغُرُونَ مَا صَغَرَ اللَّهُ وَ يُزْهِدُونَ مَا أَرْهَدَ اللَّهُ وَقَدْ أَثْنَى اللَّهُ عَلَيْهِمْ فِي مُحْكَم كِتَابِهِ فَقَالَ لِنُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْداً شَكُوراً وَ قَالَ لِإِبْرَاهِيمَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا وَقَالَ لِداود علیه السلام إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ وَ قَالَ لِمُوسَى علیه السلام وَكَلَّمَ اللهُ مُوسى تَكْلِيماً وَ قَالَ أَيْضاً لِمُوسَى علیه السلام وَ قَرَّبْنَاهُ نَجِيَّا وَ قَالَ لِيَحْيَى علیه السلام وَ آتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا وَ قَالَ لِعِيسَى علیه السلام يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي المَهْدِ وَ كَهْلًا إِلَى قَوْلِهِ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي وَ قَالَ إِنَّهُم كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ َكانُوا لَنا خاشِعِينَ﴾. (3)
2-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ وَيَدْعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً قَالَ رَاغِبينَ رَاهِبينَ﴾. (4)
3-3- الكاظم علیه السلام- ﴿اتَّبَلُ أَنْ تُقَلبَ كَفَّيْكَ فِي الدُّعَاءِ إِذَا دَعَوْتَ وَالِابْتِهَالُ أَنْ تَبْسُطَهُمَا وَ تُقَدِّمَهُمَا وَ الرَّغْبَةُ أَنْ تَسْتَقْبِلَ بِرَاحَتَيْكَ السَّمَاءَ وَتَسْتَقْبلَ بهِمَا وَجْهَكَ وَ الرَّهْبَةُ أَنْ تُكْفِي كَفَّيْكَ فَتَرْفَعَهُمَا إِلَى الْوَجْهِ﴾. (5)
ص: 520
ما هم دعای او را مستجاب کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را [که نازا بود] برایش شایسته [ی بارداری] ساختیم چرا که آنان خاندانی بودند که همواره در کارهای خیر به سرعت اقدام می کردند و از روی بیم و امید ما را می خواندند و پیوسته برای ما خاضع و خاشع بودند. (90)
1-1- امام حسن علیه السلام- ابن شهر آشوب از حسن بن علی در مورد وفات پدرش روایت می کند روح آن حضرت (یعنی روح امام علی بن ابی طالب) در شبی به آسمان صعود کرد که روح یحیی بن زکریا علیه السلام به آسمان عروج نموده بود».
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ زنش حیض نمی شد اما بعد از این، این چنین شد.
1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- پسر مسعود همه این ها آن چه را که خدا دشمن داشت دشمن می داشتند، آن چه را که خدا کوچک می شمرد ناچیز می انگاشتند و نسبت به آن چه را که خدا دوست ندارد، زهد و بی رغبتی نشان می دادند. خداوند آن ها را در کتاب خود مدح گفته و درباره ی نوح علیه السلام فرمود: او بنده ی شکرگزاری بود (اسراء/3) و برای ابراهیم فرمود و خدا ابراهیم را به دوستی خود انتخاب کرد. (نساء/125) و برای داود فرمود: «ما تو را خلیفه و [ نماینده ی خود] در زمین قرار دادیم. (ص/26)». و برای موسی علیه السلام فرموده: و خداوند با موسی سخن گفت. (نساء/164) و نیز برای موسی علیه السلام فرمود: او را [به خود نزدیک ساختیم] (مریم/ 125) و برای یحیی فرمود: و ما فرمان نبوت [و عقل کافی] در کودکی به او دادیم (مریم/ 12) و برای عیسی بن مریم فرمود: [به خاطر بیاور] هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم زمانی که تو را با روح القدس تقویت کردم که در گاهواره و به هنگام بزرگی با مردم سخن می گفتی. (مائده/110) و فرمود: ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا يُسارِعُونَ فِي الخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ﴾.
2-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ يَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا؛ منظور این است که از سر امید و ترس خداوند را می خوانند.
3-3- امام کاظم علیه السلام- رَغَباً (خواهش نمودن) آن است که دو پنجه ی دست را رو به آسمان نموده و آن ها را رو به صورت خود بگیری و رَهَباً (ترسیدن) آن است که کف دست هایت را سرازیر سازی و به همان شکل آن ها را تا صورت بلند نمایی.
ص: 521
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿رَّغْبَةُ أَنْ تَسْتَقْبَلَ بِبَطْن كَفَّيْكَ إِلَى السَّمَاءِ وَ الرَّهْبَةُ أَنْ تَجْعَلَ ظَهْرَ كَفَّيْكَ إِلَى السَّمَاءِ﴾. (1)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: ذَكَرَ الرَّغْبَةَ وَأَبْرَزَ بَاطِنَ رَاحَتَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ هَكَذَا الرَّهْبَةُ وَجَعَلَ ظَهْرَ كَفَّيْهِ إِلَى السَّمَاءِ﴾. (2)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ مَرَّ بِي رَجُلُ وَ أَنَا أَدْعُو فِي صَلَاتِي بِيَسَارِى فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ اللَّهُ بِيَمِينِكَ فَقُلْتُ يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَقَّاً عَلَى هَذِهِ كَحَقِّهِ عَلَى هَذِهِ وَ قَالَ الرَّغْبَةُ تَبْسُطُ يَدَيْكَ وَ تُظهِرُ بَاطِنَهُمَا وَ الرَّهْبَةُ تَبْسُطُ يَدَيْكَ وَ تُظهرُ ظَهْرَهُمَا﴾. (3)
7-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ النَّاسَ يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهِ فَطَبَقَةُ يَعْبُدُونَهُ رَغْبَةً فِي ثَوَابِهِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْخَرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ وَآخَرُونَ يَعْبُدُونَهُ فَرَقاً مِنَ النَّارِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ هِيَ الرَّهْبَةُ وَلَكِنِّي أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّوَجَلَّ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْكِرَامِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ الَّتى أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَحْنا فيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْنَاهَا وَ ابنَها آيَةً لِلعالَمينَ﴾. (91)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا قَالَ مَرْيَمَ لَمْ يَنْظُرْ إِلَيْهَا شَيْءٍ فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا قَالَ رُوحُ مَخْلُوقَهُ لِلَّهِ﴾. (5)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى تَوَحَدَ بِمُلْكِهِ فَعَرَّفَ عِبَادَهُ نَفْسَهُ ثُمَ فَوَّضَ إِلَيْهِمْ أَمْرَهُ وَ أَبَاحَ لَهُمْ جَنَّتَهُ فَمَنْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قَلْبَهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ عَرَّفَهُ وَلَايَتَنَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَطْمِسَ عَلَى قَلْبِهِ أَمْسَكَ عَنْهُ مَعْرِفَتَنَا ثُمَّ قَالَ يَا مُفَضَّلَ وَ اللَّهِ مَا اسْتَوْجَبَ آدَمُ اللَّهِ أَنْ يَخْلُقَهُ اللَّهُ بِيَدِهِ وَ يَنْفُخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ إِلَّا بِوَلَايَة عَلَى امْ وَ مَا كَلَّمَ اللهُ مُوسى تَكْلِيماً إِنَّا بِوَلَايَةِ عَلَى علیه السلام وَلَا أَقَامَ اللَّهُ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ علیه السلام آيَةَ لِلْعَالَمِينَ إِلَّا بِالْخُضُوعِ لِعَلِى علیه السلام ثُمَّ قَالَ أَجْمَلُ الْأَمْرِ مَا اسْتَأَهَلَ خَلْقُ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَيْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِيَّة لَنَا﴾. (6)
ص: 522
4-3- امام صادق علیه السلام- رَغَباً آن است که کف دو دست خود را به سوی آسمان ببری، و رَهَباً آن است که پشت دست هایت را به سوی آسمان کنی.
5-3- امام صادق علیه السلام- رَغَباً را ذکر کرد و درون دو کف خود را به طرف آسمان باز کرد (رغبت چنین است) و امّا رَهَباً چنین است؛ و پشت دو دست را به طرف آسمان کرد.
6-3- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام فرمود: مردی به من گذر کرد و من با دست چپ در نماز دعا می کردم پس گفت: یا اباعبدالله علیه السلام با دست راستت [دعا کن]». من گفتم ای بنده خدا! همانا برای خدای تبارک و تعالی بر این هم حقی است مانند حقی که به آن دارد و فرمود رغبت این است که هر دو دست را بگشایی و درون آن ها را آشکار کنی و رهبت این است که؛ دو دست را بگشایی و پشت آن دو را ظاهر سازی».
7-3- امام صادق علیه السلام- مردم خدای عزوجل را به سه روش می پرستند؛ یک طبقه برای رغبت در ثواب این پرستش حریصان است و براساس طمع است و دیگری از ترس دوزخ، این عبادت بنده هاست و از ترس است ولی من از دوستی او را می پرستم این عبادت کریمان است.
و [به یاد آور] زنی را که دامان خود را پاک نگه داشت و ما از روح خود در او دمیدیم و او و پسرش [مسیح] را نشانه [و معجزه] بزرگی برای جهانیان قرار دادیم. (91)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرجَها، کسی به مریم نگاه نکرد. فَنَفَخْنا فيها من رُوحِنا؛ روحی است که آفریده شده خداست.
2- امام صادق علیه السلام- در خطاب به مفضّل خداوند تبارک و تعالی در فرمانروایی یکتاست و خود را به بندگان معرفی نمود؛ سپس امر خود را به آن ها واگذار کرد و بهشت را برایشان ارزانی داشت؛ هر که را بخواهد از جن و انس دل پاک می دهد و او را آشنا به ولایت ما می نماید. و هرکه را بخواهد کوردل نماید، معرفت ما را از او جلوگیری می کند ای مفضّل! به خدا قسم آدم علیه السلام شایسته ی آفریده شدن به دست خدا و دمیدن روح خویش در او نشد؛ مگر به واسطه ی ولایت على علیه السلام عل؛ خدا با موسی علیه السلام سخن نگفت مگر به ولایت علی و عیسی بن مریم علیه السلام را آیت برای جهانیان قرار نداد مگر به واسطه ی خضوع نسبت به علی بالاتر بگویم احدی از جانب خدا اهلیت برای نظر کردن به خدا پیدا نکرد مگر به واسطه ی بندگی و عبودیت برای ما.
ص: 523
قوله تعالى: ﴿إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ﴾ (92)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً قَالَ آلُ محمد صلی الله علیه و آله﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلَّ إِلَيْنا راجِعُونَ﴾ (93)
قوله تعالى: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كاتِبُونَ﴾ (94)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿في الإحتجاج عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي جَوَابِ الزَّنْدِيقِ الْمُدَّعِي لِلتَّنَاقُضِ فِي الْقُرْآنِ قَالَ وَأَمَّا قَوْلُهُ فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَ قَوْلُهُ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى فَإِنَّ ذَلِكَ كُلَّهُ يُغْنِي إِنَّا مَعَ اهْتِدَاءِ وَلَيْسَ كُلُّ مَنْ وَقَعَ عَلَيْهِ اسْمُ الْإِيمَان كَانَ حَقِيقاً بالنَّجَاةِ مِمَّا هَلَكَ بِهِ الْغُوَاةُ وَ لَوْ كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ لَنَجَتِ الْيَهُودُ مَعَ اعْتِرَافِهَا التَّوْحِيدَ وَ إِقْرَارِهَا بِاللَّهِ وَ نَجَا سَائِرُ الْمُقِرِّينَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ مِنْ إِبْلِيسَ فَمَنْ دُونَهُ فِي الْكُفْرِ وَ قَدْ بَيَّنَ اللَّهُ ذَلِكَ بِقَوْلِهِ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ وَ بِقَوْلِهِ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَرْتُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَلِلْإِيمَانَ حَالَاتٌ وَ مَنَازِلُ يَطُولُ شَرْحُهَا وَ مِنْ ذَلِكَ أَنَّ الْإِيمَانَ قَدْ يَكُونُ عَلَى وَجْهَيْنِ إِيمَان بالْقَلَب وَ إِيمَان بِاللِّسَانِ كَمَا كَانَ إِيمَانُ الْمُنَافِقِينَ على عَهْدِ رَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم لَمَّا قَهَرَهُمُ السَّيْفُ وَ شَمِلَهُمُ الْخَوْفُ فَإِنَّهُمْ آمَنُوا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ فَالْإِيمَانُ بِالْقَلْبِ هُوَ التَّسْلِيمُ لِلرَّبِّ وَ مَنْ سَلَّمَ الْأُمُورَ لِمَالِكِهَا لَمْ يَسْتَكْبِرْ عَنْ أَمْرِهِ كَمَا اسْتَكْبَرَ إِبْلِيسُ عَنَ السُّجُودِ لِآدَمَ وَاسْتَكْبَرَ أَكْثَرُ الْأُمَمِ عَنْ طَاعَةِ أَنْبِيَائِهِمْ فَلَمْ يَنْفَعُهُمُ التَّوْحِيدُ كَمَا لَمْ يَنْفَعَ إِبْلِيسَ ذَلِكَ السُّجُودُ الطَّوِيلُ فَإِنَّهُ سَجَدَ سَجْدَةٌ وَاحِدَةً أَرْبَعَةَ آلَافِ عَامِ لَمْ يُرِدْ بِهَا غَيْرَ زُخْرُفِ الدُّنْيَا وَ التَّمْكِينِ مِنَ النَّظِرَةِ فَلِذَلِكَ لَا تَنْفَعُ الصَّلَاةُ وَالصَّدَقَةُ إِنَّا مَعَ الاهْتِدَاءِ إِلَى سَبيل النَّجَاةِ وَ طَريقِ الْحَقِّ﴾. (2)
ص: 524
این است امت شما که همگی امت واحدی بودند و پیرو یک هدف و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش کنید. (92)
1- امام باقر علیه السلام- وَ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً؛ منظور، آل محمّد علیهم السلام هستند.
و [گروهی از پیروان ناآگاه آن ها] کار خود را به تفرقه در میان خود کشاندند [سرانجام] همگی به سوی ما باز می گردند [و جزای کار خویش را می بینند]. (93)
و هرکس عمل شایسته ای به جا آورد در حالی که ایمان داشته باشد، کوشش او بدون پاداش نخواهد بود و ما اعمال او را [برای پاداش] می نویسیم. (94)
1- امام على علیه السلام- در جواب زندیق مدعی تناقض در قرآن آمده فرموده است آیه: ﴿فَمَنْ يَعْمَل مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعيِهِ﴾ و آیه و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می آمرزم (طه/82) تفسیرش آن است که ایمان و عمل صالح بدون هدایت آدمی را بی نیاز نمی کند و این طور نیست که هرکس نام مؤمن بر خود نهد حتماً نجات پیدا می کند و مانند گمراهان هلاک نخواهد شد اگر چنین باشد پس یهودیان که به توحید اقرار دارند و خداوند را می شناسند نجات پیدا می کنند و یا سایر کسانی که موحد هستند مانند ابلیس همه اهل نجات می باشند خداوند عالم در جای دیگری فرمود: [آری] آن ها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند ایمنی تنها از آن آن هاست و آن ها هدایت یافتگانند. (انعام /82) در جایی دیگر می فرماید کسانی که می گویند ما ایمان آوردیم ولی این را فقط در زبان می گویند و دلشان گواهی نمی دهد. (مائده/41) ایمان حالات مختلفی دارد که شرح آن به طول می انجامد ایمان بر دو قسم است؛ ایمان قلبی و ایمان زبانی مانند ایمان منافقان در عهد رسول خدا در آن زمان گروهی از ترس شمشیر با زبان اظهار ایمان کردند و از خوف قتل مسلمان گردیدند آن ها در زبان ایمان آوردند در حالی که دلشان خبر نداشت، ایمان به قلب است که مؤمن را در برابر خداوند تسلیم می کند و هرکس کارها را به صاحبش تسلیم کند تکبّر نمی کند آن گونه که شیطان تکبّر کرد و بر آدم سجده ننمود بیشتر ملت ها در برابر پیامبران تکبّر کردند و توحید به آن ها سود نداد همان گونه که ابلیس از توحید سودی نبرد و از آن سجده های طولانی نفعی برای او حاصل نگردید او در یک سجده چهار هزار سال به سر برد و خدا را ذکر می.گفت او از این سجده می خواست به دنیا برسد و عمر طولانی داشته باشد همان گونه نماز و صدقات هم بدون هدایت سودی نمی رساند و آدمی را نجات نمی دهد و حق را نشان نمی دهد
ص: 525
2- السجّاد علیه السلام- ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقْوَى مُؤَمِّل ثَوَابَهُ وَ خَافِ عِقَابَهُ فَقَدْ لِلَّهِ أَنْتُمْ أَعْذَرَ وَ أَنْذَرَ وَ شَوَّقَ وَ خَوَّفَ فَلَا أَنْتُمْ إِلَى مَا شَوْقَكُمْ إِلَيْهِ مِنْ كَرِيمٍ ثَوَابِهِ تَشْتَاقُونَ فَتَعْمَلُونَ وَ لَا أَنْتُمْ مِمَّا خَوَّفَكُمْ بِهِ مِنْ شَدِيدِ عِقَابِهِ وَ أَلِيمِ عَذَابِهِ تَرْهَبُونَ فَتَنْكَلُونَ وَقَدْ نَبَّاكُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ أَنَّهُ فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ثُمَّ ضَرَبَ لَكُمُ الْأَمْثَالَ فِي كِتَابِهِ وَ صَرَّفَ الْآيَاتِ لِتَحْذَرُوا عَاجِلَ زَهْرَة الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَقَالَ إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا﴾. (1)
3- على بن إبراهيم علیه السلام- ﴿ قَوْلُهُ فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ أَنْ لَا يُبْطِلُ سعيه﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ﴾ (95)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أوَ لَيْسَ لَكُمْ فِي آثَارِ الْأَوَّلِينَ وَ فِي آبَائِكُمُ الْمَاضِينَ مُعْتَبَرُ وَ تَبْصِرَةً إِنْ كُنتُمْ تَعْقِلُونَ أَ لَمْ تَرَوْا إِلَى الْمَاضِينَ مِنْكُمْ لَا يَرْجِعُونَ وَ إِلَى الْخَلَفِ الْبَاقِينَ مِنْكُمْ لَا يَقِفُونَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ وَ قَالَ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الجنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُور﴾. (3)
2- الصادقين علیهم السلام- ﴿كُلُّ قَرْيَةٍ أَهْلَكَ اللَّهُ أَهْلَهُ بِالْعَذَابِ لَا يَرْجِعُونَ فِي الرَّجْعَة فَهَذِهِ الْآيَةُ مِنْ أَعْظَمِ الدَّلَالَةِ فِي الرَّجْعَةِ لِأَنَّ أَحَداً مِنْ أَهْلِ الْإِسْلَامِ لَا يُنْكِرُ أَنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ يَرْجِعُونَ إِلَى الْقِيَامَةِ مَنْ هَلَكَ وَ مَنْ لَمْ يَهْلِكُ فَقَوْلُهُ لا يَرْجِعُونَ عَلَى فِى الرَّجْعَة فَأَمَّا إِلَى الْقِيَامَةِ يَرْجِعُونَ حَتَّى يَدْخُلُوا النَّارَ﴾. (4)
3- الباقر علیه السلام- ﴿كُلُّ قَرْيَة أَهْلَكَهَا اللَّهُ بِعَذَابٍ فَإِنَّهُم لَا يَرْجِعُونَ﴾. (5)
ص: 526
2- امام سجّاد علیه السلام- تقوای خداوند را پیشه کنید مانند آن پرهیز کاری که امید ثواب دارد و از کیفرش می ترسد؛ خدا را سوگند یاد می کنم که او بهانه ی شما را قطع کرده و ترسانیده است، شما را تشویق نموده و برحذر داشته نه شما علاقه ای به ثواب های عالی خدا پیدا کرده اید که عمل نمایید و نه از عقاب و کیفر شدیدی که ترسانیده است می ترسید تا از کار زشت خودداری نمایید در قرآن کریم به شما فرموده است: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ﴾؛ هر که اعمال صالح با ایمان انجام دهد کوشش را ندیده نمی گیریم و ما برای او یادداشت می.کنیم بعد خداوند در قرآن کریم مثل هایی زده و آیاتی را مقرر داشته تا از زیبایی زودگذر دنیا ،بترسید فرموده است اموال و فرزندانتان فقط وسیلهی آزمایش شما هستند و خداست که پاداش عظیم نزد اوست!. (تغابن/15) از خدا بترسید؛ هرچه می توانید بشنوید و اطاعت کنید.
3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعيِهِ﴾ یعنی این که تلاش او باطل و بیهوده نمی گردد.
و حرام است بر شهرها و آبادی هایی که [بر اثر گناه] نابودشان کردیم [که به دنیا بازگردند] آن ها هرگز باز نخواهند گشت (95)
1- امام علی علیه السلام- آیا در آثار مردمان نخستین موعظه ای برای شما وجود ندارد و درباره ی پدران گذشته شما موارد عبرت و بصیرت نیست تفکر و مطالعه درباره ی پدران که از دنیا رفتند باید درس و موعظه برای شما باشد و شما از اوضاع و احوال آن ها باید پند بگیرید. اگر عقل خود را به کار گیرید و از روی بصیرت بنگرید مشاهده خواهید کرد که گذشتگان برنگشتند و جانشینان و کسانی که بعد از آن ها آمدند در جهان پایدار نماندند و همه یکی پس از دیگری رهسپار جهان آخرت شدند و اثری از آن ها نماند خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: هر کسی مرگ را می چشد و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت خواهید گرفت آن ها که از آتش (دوزخ) دور شده و به بهشت وارد شوند نجات یافته و رستگار شده اند و زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست !. (آل عمران/185).
2- امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام- هر قریه ای که خداوند مردم آن را با عذاب نابود گردانید در رجعت به دنیا برنمی گردند. بنابراین آیه ی شریفه بزرگترین آیات دال بر رجعت است. زیرا هیچ یک از مسلمانان منکر این نیست که تمام مردم اعم از آن ها که با عذاب خدا نابود شده اند یا آنان که وفات یافته اند، همه در قیامت برانگیخته می شوند و این که در این آیه خدا می فرماید: لا يَرْجِعُونَ مقصود این است که در رجعت برنمی گردند؛ ولی به قیامت بر می گردند تا وارد دوزخ شوند.
3- امام باقر علیه السلام- هر آبادی ای که خدا آن را با عذاب نابود کرده آن ها هرگز باز نخواهند گشت.
ص: 527
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ الرَّجْعَةَ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ أَيْ إِلَى الدُّنْيَا فَأَمَّا مَعْنَى حَشْرِ الْآخِرَةَ فَقَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغَادِرُ مِنْهُمْ أَحَداً وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَ حَرَامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ فِي الرَّجْعَة فَأَمَّا فِى الْقِيَامَة فَهُمْ يَرْجِعُونَ﴾. (1)
5- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مِمَّا يَدُلُّ عَلَى الرَّجْعَةِ قَوْلُهُ وَ حَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ - فَقَالَ الصَّادِقِ علیه السلام كُلٌّ قَرْيَة أَهْلَكَ اللَّهُ أَهْلَهَا بِالْعَذَابِ لَا يَرْجِعُونَ فِي الرَّجْعَة فَأَمَّا إِلَى الْقِيَامَة فَيَرْجِعُونَ وَ مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضَاً وَ غَيْرُهُمْ مِمَّنْ لَمْ يَهْلِكُوا بِالْعَذَابِ وَ مَحَضُوا الْكُفْرَ مَحْضَاً يَرْجِعُونَ﴾. (2)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمَّادِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ مَا يَقُولُ النَّاسُ فِي هَذِهِ الْآيَةِ وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً قُلْتُ يَقُولُونَ إِنَّهَا فِي الْقِيَامَةِ قَالَ لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ إِنَّ ذَلِكَ فِي الرَّجْعَة أَ يَحْشُرُ اللَّهُ فِي الْقِيَامَةِ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً وَ يَدَعُ الْبَاقِينَ إِنَّمَا آيَةُ الْقِيَامَةِ قَوْلُهُ وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُعَادِرُ مِنْهُمْ أَحَداً وَ قَوْلُه وَ حَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ فَقَالَ الصَّادِقُ علیه السلام كُلٌّ قَرْيَة أَهْلَكَ اللَّهُ أَهْلَهَا بِالْعَذَابِ وَ مَحَضُوا الْكُفْرَ مَحْضاً لَا يَرْجِعُونَ فِي الرَّجْعَة وَأَمَّا فِي الْقِيَامَةِ فَيَرْجِعُونَ أَمَّا غَيْرُهُمْ مِمَّنْ لَمْ يَهْلِكُوا بِالْعَذَابِ (وَ مَحَضُوا الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ) وَ مَحَضُوا الْكُفْرَ مَحْضَاً يَرْجِعُونَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ﴾. (96)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ أَ نَبيّاً كَانَ أَمْ مَلَكَا فَقَالَ لَا نَبِيَا وَلَا مَلَكاً بَلْ عَبْداً ... حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى قَوْم لَمْ نَجْعَل لَّهُمْ مِنْ دُونِهَا سِتْراً قَالَ لم يَعْلَمُوا صَنْعَةَ ثِيَاب ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً أَي دَلِيلًا حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا فَقَالَ ذُو الْقَرْنَيْن ما مَكَنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ
ص: 528
4- امام علی علیه السلام- و اما در رد بر کسی که رجعت را انکار نماید؛ پس این سخن خدای عزوجل است [به خاطر آور] روزی را که ما از هر ،امتی گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند محشور می کنیم و آن ها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند. (نمل/83) یعنی به دنیا برمی گردانیم و اما معنای محشور شدن در آخرت پس سخن خدای عزوجل است؛ و همه ی مردم را محشور می کنیم و احدی از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد. (کهف/47) و این آیه: ﴿وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ﴾؛ در رجعت برنمی گردند ولی در قیامت برمی گردند.
5- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ حَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ﴾ مردم هر روستایی را که خداوند آنان را با عذاب هلاک نموده است، در قیامت برمی گردند؛ ولی در زمان رجعت باز نمی گردند هرچند که ایمان خالصی داشته باشند اما دیگران که با عذاب هلاک نشده اند، هرچند که کاملاً کافر بوده ،باشند در زمان رجعت برمی گردند.
6- امام صادق علیه السلام- حماد نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمود: مردم در مورد این آیه چه می گویند: [به خاطر آور] روزی را که ما از هر امتی گروهی را محشور می کنیم (نمل/83). گفتم: «می گویند: آن در قیامت است». فرمود: آن چنان که می گویند نیست آن در رجعت است آیا خداوند در قیامت از هر امتی گروهی را بر می انگیزد و بقیه را رها می کند؟ آیه ی قیامت [این] سخن خداوند است و همه مردم را محشور می کنیم و احدی از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد (کهف/ 47) و سخن خداوند ﴿و حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمُ لا يَرْجِعُونَ﴾؛ هر آبادی ای که خداوند اهل آن را با عذاب هلاک نمود و کافر محض هستند، در رجعت برنمی گردند ولی در قیامت بر می گردند اما غیر آن ها، از کسانی که با عذاب هلاک نشدند و دارای ایمان خالص و یا کفر محض هستند برمی گردند».
تا آن زمان که [راه بر] یأجوج» و «مأجوج» گشوده شود و آن ها از هر محل مرتفعی به سرعت عبور کنند. (96)
1- امام صادق علیه السلام- برخی از امام علی پرسیدند: «ذوالقرنین پیامبر صلی الله علیه و آله بود یا پادشاه»؟ حضرت پاسخ داد: او نه پیامبر صلی الله علیه و آله- بود و نه ،پادشاه بلکه بنده ای بود ... تا زمانی که به خاستگاه خورشید رسید [در آن جا] دید خورشید بر جمعیتی طلوع می کند که در برابر [ تابش آفتاب پوششی برای آن ها قرار نداده بودیم. [و سایبانی نداشتند] (کهف/90) [در مورد این آیه فرمود درست کردن لباس و خیاطی نمی دانستند. سپس [بار دیگر] از اسبابی [ که در اختیار داشت بهره گرفت (کهف/89). یعنی از نشانه برهان [استفاده کرد] [و همچنان به راه خود ادامه داد] تا هنگامی که به میان دوکوه رسید و در کنار آن دو [کوه] قومی را یافت که هیچ سخنی را نمی فهمیدند و زبانشان مخصوص خودشان بود. قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید و روی هم بچینید به آن ها دستور داد که برای او آهن بیاورند؛ پس آن را آوردند و آن را بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ؛ یعنی بین دو کوه قرار داد تا وقتی که کاملاً میان آن دو را پوشانید. سپس به آن ها دستور داد که آتش بیاورند؛ پس آن را آوردند و دمیدند و زیر آهن افروختند تا این که آهن مانند آتش شد سپس بر روی آن (قطر) که همان مس است ریخت تا آن را بست [و
ص: 529
بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً أتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ فَأَمَرَهُمْ أَنْ يَأْتُوهُ بِالْحَدِيد فَأَتَوْا بِهِ فَوَضَعَهُ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ يَعْنِي بَيْنَ الْجَبَلَيْنِ حَتَّى سَوَّى بَيْنَهُمَا ثُمَ أَمَرَهُمْ أَنْ يَأْتُوا بِالنَّارِ فَأَتَوْا بِهَا فَنَفَخُوا تَحْتَ الْحَدِيدِ حَتَّى صَارَ مِثْلَ النَّارِ ثُمَّ صَبَّ عَلَيْهِ الْقِطْرَ وَ هُوَ الصُّفْرُ حَتَّى سَدَهُ وَ هُوَ قَوْلُهُ حَتَّىٰ إِذَا سَاوِي بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً إِلَى قَوْلِهِ نَقْباً فَقَالَ ذُو الْقَرْنَيْن هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّيٌّ فَإِذا جَاءَ وَعْدُ رَبِّيٌّ جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كَانَ وَعْدُ رَيٌّ حَقًّا قَالَ إِذَا كَانَ قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ انْهَدَمَ ذَلِكَ السَّدُّ وَ خَرَجَ يَأجوج ومأجوج إلى الدُّنْيَا وَأكَلُوا النَّاسَ وَ هُوَ قَوْلَهُ حَتَّى إِذَا فُتِحَثَ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُل حَدَبٍ يَنْسِلُون﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الحَقُّ فَإِذا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنا قَدْ كُنّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذا بَل كُنَّا ظَالِمِينَ﴾ (97)
قوله تعالى: ﴿إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وارِدُونَ﴾ (98)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿جَاءَ فِي الْحَدِيث أَنَّ قَوْماً أَتَوْا رسول فَقَالُوا لَهُ أَ لَسْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ لَهُمْ بَلَى قَالُوا لَهُ وَ هَذَا الْقُرْآنُ الَّذِي أَتَيْتَ بِهِ كَلَامُ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ قَالُوا فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِهِ إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّه حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ إِذَا كَانَ مَعْبُودُهُمْ مَعَهُمْ فِي النَّارِ فَقَدْ عَبَدُوا الْمَسِيحَ أَ فَتَقُولُ إِنَّهُ فِي النَّارِ فَقَالَ لَهُمْ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ الْقُرْآنَ عَلَيَّ بِكَلَامِ الْعَرَب وَالْمُتَعَارَفُ فِى لُغَتِهَا أَنَّ مَا لِمَا لَا يَعْقِلُ وَ مَنْ لِمَنْ يَعْقِلُ وَ الَّذِي يَصْلُحُ لَهُمَا جَمِيعاً فَإِنَّ كُنتُمْ مِنَ الْعَرَب فَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ هَذَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ يُرِيدُ الْأَصْنَامَ الَّتِي عَبدُوهَا وَ هي لَا تَعْقِلُ وَ الْمَسِيحُ لَا يَدْخُلُ فِي جُمْلَتِهَا فَإِنَّهُ يَعْقِلُ وَ لَوْ كَانَ قَالَ إِنَّكُمْ وَ مَنْ تَعْبُدُونَ لَدَخَلَ الْمَسِيحُ علیه السلام فِي الْجُمْلَة فَقَالَ الْقَوْمُ صَدَقْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله﴾. (2)
2- الرسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿قَالَ الْجَارُودُ بْنُ عَمْرُو الْعَبْدِئُ وَ سَلَمَةُ بْنُ عَبَّادِ الْأَزْدِئُ إِنْ كُنْتَ نَبِيَّنَا فَحَدِّثْنَا عَمَّا جئْنَا نَسْأَلُكَ عَنْهُ فَقَالَ وَأَمَّا أَنْتَ يَا سَلَمَةَ بْن عَبَّادِ فَجِئْتَ تَسْأَلْنِي عَنْ عِبَادَةَ الْأَوْثَانِ أَمَّا عِبَادَةً الْأَوْثَانِ فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ يَقُولُ إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ الله الْآيَةَ﴾. (3)
ص: 530
شکاف های آن را با مس مذاب پر کرد و آن سخن خداوند است: تا وقتی که کاملا میان دو کوه را پوشانید، گفت: «[در اطراف آن آتش بیفروزید، و در آن بدمید!» [آن ها دمیدند تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد و گفت: «[اکنون] مس مذاب برایم بیاورید تا بر روی آن بریزم» [سرانجام چنان سد نیرومندی ساخت] که آن ها [طایفه یأجوج و مأجوج] قادر نبودند از آن بالا روند و نمی توانستند نقبی در آن ایجاد کنند. (کهف /96-97) و نمی توانستند سوراخی در آن ایجاد کنند. ذوالقرنین گفت: این رحمتی از جانب پروردگار من است؛ و هنگامی که وعده ی پروردگارم فرارسد، آن را درهم می کوبد و وعده ی پروردگارم حق است (کهف /98) آن سد قبل از روز قیامت در آخرالزمان خراب می شود و یأجوج و مأجوج» به سوی [مردم] دنیا می آیند و مردم را می خورند و آن سخن خداست ﴿حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ﴾.
و وعده ی حق [و رستاخیز] نزدیک شود در آن هنگام چشم های کافران [از وحشت از حرکت باز می ماند] می گویند ای وای بر ما که از این [ امر] در غفلت بودیم بلکه ما ستمکار بودیم (97)
به یقین شما و آن چه غیر خدا می پرستید هیزم جهنّم خواهید بود و همگی در آن وارد می شوید. (98)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- گروهی خدمت پیامبر اکرم آمده گفتند: «مگر تو پیامبر صلی الله علیه و آله نیستی»؟ فرمود: «چرا» گفتند مگر این قرآن کلام خدا نیست؟ فرمود: «چرا» گفتند «اینک توضیح بده در مورد این آیه: ﴿إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ الله حَصَبُ جهنّم أَنْتُمْ لَهَا وارِدُونَ﴾؛ گروهی حضرت مسیح را می پرستند، تو می گویی عیسی مسیح هم در جهنّم خواهد بود؟ پیامبر اکرم فرمود: «خداوند قرآن را بر من به زبان عرب و حالت متعارف بین آن ها در زبانشان در مورد بیشعوران و باشعوران نازل نموده؛ اگر شما عرب باشید خود متوجه می شوید در این آیه می فرماید: ﴿إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ﴾ که منظور بت هاست. و عیسی مسیح علیه السلام داخل آن ها نیست چون «ما» در مورد غیر ذوى العقول به کار برده می شود و عیسی از ذوی العقول است اگر گفته بود: ﴿إِنَّكُمْ وَ مَنْ تَعْبُدُونَ﴾ حضرت مسیح علیه السلام را نیز می گرفت پس آن ها به صحت فرموده ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اعتراف نمودند.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- جارود بن عمرو عبدی و سلمه بن عباد ازدی گفتند: اگر تو پیامبر صلی الله علیه و آله ما هستی سؤالاتی را که برای پرسیدن آن نزد تو آمده ایم برای ما بازگو کن پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «... اما تو ای سلمة بن عبّاد آمده ای درباره ی پرستش بت ها از من سؤال کنی»؟ اما پرستش بت ها، پس خدای عزوجل درباره ی آن می فرماید: إِنَّكُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ».
ص: 531
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أَتَى الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ فِى صُورَةِ ثَوْرَيْنِ عَبْقَرِيَّيْنِ فَيُقَدَّمَانِ بهِمَا وَ بِمَنْ يَعْبُدُهُمَا فِي النَّارِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُمَا عُبدَا فَرَضِيَا﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِكُلِّ شَيْءٍ يُعْبَدُ مِنْ دُونِهِ، مِنْ شَمْسٍ أَوْ قَمَر أَوْ غَيْر ذَلِكَ، ثُمَّ يَسْأَلُ كُلِّ إِنْسَان عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ، فَيَقُولُ كُلُّ مَنْ عَبَدَ غَيْرَهُ رَبَّنَا إِنَّا كُنَّا نَعْبُدُهَا لِتُقَرِّبَنَا إِلَيْكَ زُلْفَى قَالَ: فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِلْمَلَائِكَةِ اذْهَبُوا بِهِمْ وَ بِمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ إِلَى النَّارِ مَا خَلَا مَنِ اسْتَثْنَيْتُ، فَإِنَّ أُولِئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾. (2)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِكُلِّ شَيْءٍ يُعْبَدُ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَمْسٍ أَوْ قَمَر أَوْ تِمْثَالَ أَوْ صُورَة فَيُقَالُ اذْهَبُوا بِهِمْ وَ بِمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِلَى النَّار﴾. (3)
6- الباقر علیه السلام- ﴿روَايَة أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَجَدَ مِنْهَا أَهْلُ مَكَةَ وَجْداً شَدِيداً فَدَخَلَ عَلَيْهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنِ الزُّبَعْرَى وَكُفَّارُ قُرَيْشٍ يَخُوضُونَ فِي هَذِهِ الْآيَةِ، فَقَالَ ابْنُ الزِّبَعْرَى: أ مُحَمَّدُ تَكَلَّمَ بِهَذِهِ الْآيَةِ قَالُوا: نَعَمْ، قَالَ ابْنُ الزُّبَعْرَى إِن اعْتَرَفَ بِهَا لَأَخْصِمَنَّهُ، فَجُمِعَ بَيْنَهُمَا فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَ رَأَيْتَ الْآيَةَ الَّتِي قَرَأْتَ آنِفَا أَ فِينَا وَ فِي آلِهَتِنَا أَمْ فِي الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَآلِهَتِهِمْ قَالَ: بَلْ فِيكُمْ وَ فِي آلِهَتِكُمْ وَ فِي الْأُمَمِ الْمَاضِيَة إِلَّا مَنِ اسْتَثْنَى اللَّهُ، فَقَالَ ابْنُ الزِّبَعْرَى خَاصَمْتُكَ وَ اللَّهِ أَ لَسْتَ تُثْنِي عَلَى عِيسَى خَيْراً وَ قَدْ عَرَفْتَ أَنَّ النَّصَارَى يَعْبُدُونَ عِيسَى وَأَمَّهُ وَأَنَّ طَائِفَةً مِنَ النَّاسِ يَعْبُدُونَ الْمَلَائِكَةَ أَ فَلَيْسَ هَوْنَاءِ مَعَ الْآلِهَة فِي النَّارِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: لَا، فَضَحِكَتْ قُرَيْشُ وَ ضَحِكَ وَ قَالَتْ قُرَيْشُ خصَمَكَ ابْنُ الزِّبَعْرَى فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قُلْتُمُ الْبَاطِلَ أَ مَا قُلْتُ إِنَّا مَنِ اسْتَثْنَى اللَّه﴾. (4)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ابْنُ عَبَّاس رحمه الله علیه وَ مُجَاهِد قَالَ ابْنُ الزُّبَعْرَى أَمَا وَاللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ فِي مَجْلِس لَخَصَمْتُهُ فَسَلُوا مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله أَكُلِّ مَا يُعْبَدُ مَا يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ فِي جَهَنَّمَ مَعَ مَنْ عَبَدَهُ فَنَحْنُ نَعْبُدُ الملائكة وَ الْيَهُودُ تَعْبُدُ عُزَيْراً وَ النَّصَارَى تَعْبُدُ عِيسَى فَأَخَبرَ النبي صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا وَيْلُ أُمِّهِ أَ مَا عَلِمَ أَنَّ مَا لِمَا لَا يَعْقِلُ وَ مَنْ لِمَنْ يَعْقِلُ فَنَزَلَ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمُ الْآيَة﴾. (5)
8- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ حَصَبُ جَهَنَّمَ يَقُولُ يَقذِفُونَ فِيهَا قَذَفَاً﴾. (6)
ص: 532
3- امام صادق علیه السلام- در روز قیامت خورشید و ماه را چون دو گاو پیشده می آورند و با هرکه آن ها را پرستیده است در دوزخ می افکنند، برای آن که آنان را پرستیدند و به آن خشنود شدند.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند در روز قیامت اشیایی را مثل خورشید و ماه و.... که به جای او در دنیا مورد پرستش قرار گرفته اند جمع می آورد. سپس از هر انسانی، درباره ی آن چه می پرستیده، سؤال می کند و او می گوید: «پروردگارا! ما آنان را برای نزدیک شدن به تو می پرستیدیم. سپس خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان می گوید آن ها را و هر چه را که می پرستیدند ببرید و به آتش اندازید، به جز کسانی را که استثناء نمودم چرا که آنان از آتش دور نگه داشته می شوند. (انبیاء/101)
5- امام صادق علیه السلام- خداوند هرچیزی را که به غیر از او پرستش می شود خورشید یا ماه یا مجسمه یا عکس را می آورد سپس گفته می شود آن ها و آن چه را که می پرستیدند در آتش ببرید».
6- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوجارود آمده است هنگامی که این آیه نازل شد، اهالی مکه به خاطر آن به شدت افسرده شدند پس عبدالله بن زبعری نزد آنان آمد و گفت: «آیا محمد این آیه را گفته است»؟ آن ها گفتند «آری». او گفت اگر خود به این اعتراف نماید با او مجادله می کنم». آن دو در یک جا جمع شدند و عبدالله بن زبعری گفت: ای محمد آیا این آیه ای که خواندی در مورد ما و خدایان ماست یا در مورد امّت های پیشین و خدایان ایشان است؟ آن حضرت علیه السلام فرمود هم در مورد شما و خدایانتان است و هم در مورد امّت های پیشین و خدایان ایشان؛ مگر آن که را که خداوند استثناء نماید».
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله بیرون رفت ابن زبعری گفت: سوگند به خدا اگر در مجلسی با او رویاروی شوم با او مخاصمه می کنم. از محمّد بپرسید: «آیا هر چه غیر از خدا پرستش می شود به همراه کسانی که آن را می پرستند در جهنم اند»؟ ما فرشتگان را می پرستیم و یهودیان عزیر ال و مسیحیان عیسی را می پرستند این خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، پس فرمود: وای بر او (مادرش به عزایش بنشیند) آیا نمی داند که ما برای غیر عاقل است «من» برای عاقل؟ پس آیه: ﴿إِنَّ الَّذينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الحُسْنى أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُون﴾ نازل شد.
8- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- حَصَبُ جهنّم؛ در آن پرتاب می شوند.
ص: 533
9- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ الله يَعْنِي الْأَوْثَانَ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَيْ وَقُودُهَا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿لَوْ كانَ هؤلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُّوها وَكُل فيها خالِدُونَ﴾ (99)
قوله تعالى: ﴿هُم فيها زَفيرٌ وَ هُمْ فيها لا يَسْمَعُونَ﴾ (100)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ الصَّابِرُ فِيهِ عَلَى دِينِهِ مِثْلُ الْقَابِض عَلَى الْجَمْرِ بِكَفِّهِ فَإِنْ كَانَ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِتْباً وَ إِلَّا أَكَلَتْهُ الذَّتَابُ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ عُلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَنَةً فَجَرَةٌ أَلَا إِنَّهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ وَكَذَلِكَ أَنْبَاعُهُمْ وَ مَنْ يَأْتِيهِمْ وَيَأْخُذُ مِنْهُمْ وَ يُحِبُّهُمْ وَيُجَالِسُهُمْ وَيُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ يُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيَا وَبُكْماً وَصُمَّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيراً كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذابَ إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَهَا شَهِيقاً وَهِيَ تَفُورُ تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ هُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيهَا لا يَسْمَعُونَ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَى دِينِي وَ سُنَّتِي وَ مِنْهَاجِي وَ شرائعِي إِنَّهُمْ مِنِّي بُرَآءُ وَ أَنَا مِنْهُمْ بَرى ء﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الحُسنى أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾ (11)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ أَتَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزِّبَعْرَى إِلَى رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يا محمد صلی الله علیه و آله لَسْتَ تَزْعُمُ أَنَّ عُزَيْراً رَجُلُ صَالِحُ وَ أَنَّ عِيسَى رَجُلٌ صَالِحُ وَأَنَّ مَرْيَمَ امْرَأَةُ صَالِحَةُ قَالَ بَلَى قَالَ فَإِنَّ هَؤُلَاءِ يُعْبَدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَهُمْ فِى النَّارِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أَى الْمَوْعِدَةُ بِالْجَنَّةِ﴾. (3)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ جَعْفَر علیه السلام أبيه أَنَّ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَة بِكُلِّ شَيْءٍ يُعْبَدُ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَمْسٍ أَوْ قَمَر أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ ثُمَّ يَسْأَلُ كُلَّ إِنْسَانٍ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ فَيَقُولُ كُلٌّ مَنْ عَبَدَ غَيْرَهُ رَبَّنَا إِنَّا كُنَّا نَعْبُدُهَا لِتُقَرِّبَنَا إِلَيْكَ زُلْفَى قَالَ فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ
ص: 534
9- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ الله یعنی؛ بتها ما حَصَ جهنم یعنی سوخت آتش جهنم هستند.
اگر این ها معبودهای حقی بودند هرگز وارد دوزخ نمی شدند، در حالی که همگی در آن جاودانه خواهند بود. (99)
برای آنان در آن جا ناله های دردناکی است و در آن چیزی نمی شنوند. (100)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- پسر مسعود زمانی خواهد آمد که صبر کننده بر دین، چون نگهدار آتش است در دست، مگر کسی گرگ باشد و گرنه گرگها او را می خورند پسر مسعود علما و فقهای آن ها خائن و فاجرند آن ها بدترین خلق خدایند همچنین پیروان ایشان و کسانی که نزد ایشان می روند و از آن ها (فتوی می گیرند به آنان محبت می ورزند و با آنان مجالست و مشورت می کنند و آنان که اشرار خلق هستند، آن ها را به دوزخ می کشانند کر و کور و لالند و باز نخواهند گشت. (بقره/18). و در قیامت کر و کور و لال محشور می گردند جایشان دوزخ است که هرگاه شعله ای از آن فرونشیند بر شعله هایش می افزاییم (اسراء/97) هرگاه پوست هایشان بریان شود، پوستهایی. دیگر به جایش برویانیم تا عذاب را بچشند. (نساء/56) چون بدوزخ در افتند صدای شعله های آتش را بشنوند که بر هم می غلطد (ملک /7) هرگاه خواهند که از دوزخ به در آیند بدان در افکنده شوند و به آن ها گفته می شود که عذاب آتش را بچشید (حج/22) پسر مسعود آن ها ادعا می کنند که بر دین و روش و احکام من هستند و حال آن که از من بیزارند و من هم از آن ها بیزارم.
[امّا] کسانی که [صالح بودند و] از قبل وعده ی نیک از سوی ما به آن ها داده شده از آن دور نگاهداشته می شوند (101)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- وقتی این آیه نازل شد عبدالله بن زبعری نزد رسول خدا آمد و گفت: «ای محمد! آیا این طور نیست که می پنداری که عُزیر مردی صالح است و عیسی علیه السلام مردی صالح است و مریم علیها السلام زنی صالح است؟ فرمود: بله همین طور است گفت این ها به جای خدا پرستش می شوند؛ پس آن ها در آتش هستند. پس خدای تعالی این آیه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هُمْ مِنَّا الحسنی﴾ را نازل فرمود.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام باقر علیه السلام از رسول خدا روایت می کند که ایشان فرمود: «خداوند در روز قیامت اشیایی را مثل خورشید و ماه و... که به جای او در دنیا مورد پرستش قرار گرفته اند، جمع می آورد. سپس از هر انسانی درباره ی آن چه می پرستیده سؤال می کند و او می گوید: «پروردگارا! ما آنان را برای نزدیک شدن به تو می پرستیدیم. سپس خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان
ص: 535
تَعَالَى لِلْملائكة اذْهَبُوا بِهِمْ وَ بِمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ إِلَى النَّارِ مَا خَلَا مَنِ اسْتَثْنَيْتُ فَإِنَّ أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ شِيعَتَنَا يَوْمَ الْقِيَامَة عَلَى مَا فِيهِمْ مِنْ ذُنُوبِ أَوْ غَيْرِهِ مُبْيَضَةً وُجُوهُهُمْ مَسْئُورَةً عَوْرَاتُهُمْ آمِنَةً رَوْعَتُهُمْ قَدْ سُهَلَتْ لَهُمُ الْمَوَارِدُ وَ ذَهَبَتْ عَنْهُمُ الشَّدَائِدَ يَرْكَبُونَ نُوقاً مِنْ يَاقُوتِ فَلَا يَزَالُونَ يَدُورُونَ خِلَالَ الْجَنَّةَ عَلَيْهِمْ شِرَاكَ مِنْ نُورٍ يَتَلَالَا تُوضَعُ لَهُمُ الْمَوَائِدُ فَلَا يَزَالُونَ يَطْعَمُونَ وَالنَّاسُ فِي الْحِسَابِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هُمْ مِنَّا الحسنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ﴾. (2)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلِيُّ ا أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ عَلَى الْحَوْضِ تَسْقُونَ مَنْ أَحْبَبْتُمْ وَ تَمْنَعُونَ مَنْ كَرِهْتُمْ وَأَنْتُمُ الْآمِنُونَ يَوْمَ الْفَزَعَ الْأَكْبَر فِي ظِلِّ الْعَرْشِ يَفْزَعُ النَّاسُ وَ لَا تَفْزَعُونَ وَيَحْزَنُ النَّاسُ وَ لَا تَحْزَنُونَ فِيكُمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هُمَّ مِنَّا الْحُسْنَى أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ فِيكُمْ نَزَلَتْ لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الملائكةُ هَذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾. (3)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿انَّعْمَانِ بْن بَشِيرٍ قَالَ كُنَّا ذَاتَ لَيْلَة عِنْدَ على بن ابي طالب علیه السلام سماراً إِذْ قَراً هَذِهِ الْآيَةَ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى فَقَالَ أَنَا مِنْهُمْ وَ َأقِيمَتِ الصَّلَاةُ فَوَثَبَ وَ دَخَلَ الْمَسْجِدَ وَ هُوَ يَقُولُ لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ ثُمَّ كَبَّرَ لِلصَّلَاة﴾. (4)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿أن سنان بن عَبْدِ الرَّحْمنِ مِنْ أَهْلِ قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى﴾. (5)
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى﴾. (6)
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿نَسَخَ قَوْلَهُ تَعَالَى وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها قَوْلُهُ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هُمْ مِنَّا الحسنى أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾. (7)
ص: 536
می گوید: آن ها را و هرچه را که می پرستیدند ببرید و به آتش اندازید به جز کسانی را که استثنا نمودم؛ ﴿أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾.
3- امام صادق علیه السلام- خداوند در روز قیامت شیعیان ما را با وجود گناهان و عیب های ایشان روسفید و درخشان برمی انگیزد و عیب هایشان را می پوشاند و مکان های گذر را برایشان آسان می سازد و سختی ها را از آنان می زداید و آنان را سوار بر شترانی از یاقوت می کند که افسارهایی از نور دارند و در بهشت با آن به گردش می پردازند و برایشان سفره هایی چیده می شود و پیوسته از آن میل می کنند؛ حال آن که دیگر مردم مشغول حسابرسی هستند، و آیه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هُم مِّنَّا الحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ * لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ﴾، بیانگر همین مطلب می باشد.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی! تو و شیعیانت بر روی حوض قرار می گیرید و هر که را که بخواهید می نوشانید و هر که را ناپسند بدارید محروم می کنید و شما در روز ترس و اضطراب بزرگ در زیر سایه ی عرش ایمن خواهید بود و مردم مضطرب و اندوهگین می شوند و شما دچار هیچ اضطراب و اندوهی نمی شوید. این آیه در مورد شما نازل شده است ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾، ﴿لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ، لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ المَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾؛ ای علی! تو و شیعیانت در موقف مورد درخواست قرار می گیرید و همه برای شفاعت به دنبال شما هستند و در بهشت از نعمت برخوردار می گردید ... ».
5- امام علی علیه السلام- نعمان بن بشیر روایت می کند که شبی نزد امام علی بن ابی طالب علیه السلام نشسته بودیم و صحبت می کردیم که این آیه را خواند ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾. سپس فرمود: من از جمله ایشان هستم نماز اقامه شد و بلند شد و درحالی که با خود آیه: ﴿لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ﴾؛ را زمزمه می کرد وارد مسجد شد و سپس تکبیر نماز را گفت.
6- امام صادق علیه السلام- سنان بن عبدالرحمن از اهل [این] سخن خدای تعالی است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هُمْ مِنَّا الحسنى﴾.
7- امام علی علیه السلام اما آن کسی که لطف حق را دریافت کرده باشد، نجات می یابد و راه حق را به سر می برد.
8- امام على علیه السلام- آيه: ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مَّنَّا الحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ﴾، آیه: و هیچ کس از شما نیست مگر [این که] در آن وارد می گردد (مریم/71) را نسخ می کند.
ص: 537
9- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ يَعْنِي الْمَلَائِكَةَ وَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ علیه السلام وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى نَاسِخَةُ لِقَوْلِهِ وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿لا يَسْمَعُونَ حَسيسَها وَهُمْ في مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ﴾ (103)
1- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿قال النبي صلى الله عليه وآله وسلم قوله وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ هِيَ وَاللهِ فَاطِمَةً وَ ذُرِّيَّتُهَا وَ شِيعَتُهَا وَ مَنْ أَوْلَاهُمْ مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَيْسَ هُوَ مِنْ شِيعَتِهَا﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس رحمه الله علیه قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَقُول دَخَلَ رسول الله ذَاتَ يَوْمِ عَلَى فَاطِمَةَ وَ هِيَ حَزِينَةٌ فَقَالَ لَهَا مَا حَزَنَكِ يَا بُنَيَّةُ قَالَتْ يَا أَبَةِ ذَكَرْتُ الْمَحْشَرَ وَ وُقُوفَ النَّاسِ عُرَاةً يَوْمَ الْقِيَامَة فَقَالَ يَا بُنَيَّةُ إِنَّهُ لَيَوْمٌ عَظِيمٌ وَلَكِنْ قَدْ أَخْبَرَنِي جبرئيل عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنَّهُ قَالَ يَأْتِيكِ إِسْرَائِيلُ بِثَلَاثِ حُلَلَ مِنْ نُور فَيَقِفُ عِنْدَ رَأْسِكِ فَيُنَادِيكِ يَا فَاطِمَةُ علیها السلام بنْتَ مُحَمَّدٍ قُومِي إِلَى مَحْشَرَكِ فَتَقُومِينَ آمِنَّةً رَوْعَتُكَ مَسْتُورَةٌ عَوْرَتُكِ فَيُنَاوِلُكَ إِسْرَافِيلُ الْحُلَلَ فَتَلْبَسِينَهَا وَيَأْتِيكِ رُوفَائِيلُ بِنَجِيبَة مِنْ نُور زَمَامُهَا مِنْ لُؤْلُو رَطْب عَلَيْهَا مِحَفَّةٌ مِنْ ذَهَبٍ فَتَركَبينَهَا وَ يَقُودُ رُوفَائِيلُ بزمَامِهَا وَ بَيْنَ يَدَيْكِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٌ بِأَيْدِيهِمْ أَلْوِيَةُ التَّسْبِيحَ بَلَغْتِ بَابَ الْجَنَّةِ تَلَقَّتُكِ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ حَوْرًا ءَ لَمْ يَتَلَقَّيْنَ أَحَداً قَبْلَكَ وَ لَا يَتَلَقَّيْنَ أَحَداً كَانَ وَلَا بَعْدَكَ بِأَيْدِيهِمْ حِرَابُ مِنْ نُورٍ عَلَى نَجَائِبَ مِنْ نُور جَلَالُهَا مِنَ الذَّهَبِ الْأَصْفَرَ وَالْيَاقُوتِ أَزِمَّتُهَا مِنْ لُؤْلُوْ رَطْبٍ عَلَى كُلِّ نَجِيبٍ نُمْرقَةُ مِنْ سُنْدُس فَإِذْ [فَإِذَا دَخَلْتِ الْجَنَّةَ تَبَاشَرُ بِكِ أَهْلُهَا وَ وُضِعَ لِشِيعَتِكَ مَوَائِدُ مِنْ جَوْهَر على عمدِ مِنْ نُور فَيَأْكُلُونَ مِنْهَا وَالنَّاسُ فِي الْحِسَابِ وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ﴾. (3)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِكُمْ تكُونُوا مَعَ جِيرَانِ اللَّهِ فِي دَارِهِ رَافَقَ بِهِمْ رُسُلَهُ وَ أَزَارَهُمْ مَلَائِكَنَهُ وَأَكْرَمَ أَسْمَاعَهُمْ أَنْ تَسْمَعَ حَسِيسَ نَارٍ أَبَداً وَصَانَ أَجْسَادَهُمْ أَنْ تَلْقَى لُغُوباً وَ نَصَبَاً ذلِكَ فَضْلُ الله يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْل الْعَظِيم﴾. (4)
ص: 538
9- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ؛ منظور از آن فرشتگان و عیسی بن مریم می باشد.
آن ها صدای آتش دوزخ را نمی شنوند و در آن چه دلشان بخواهد، جاودانه خواهند بود. (102)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ﴿وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ﴾؛ به خدا قسم منظور از افرادی که این آیه فرموده فاطمه و فرزندان و شیعیان او و افرادی است که به وی خدمتی کرده باشند.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: روزی پیامبر گرامی اسلام نزد حضرت زهرا رفت و آن بانو را محزون یافت به فاطمه فرمود: «دختر عزیز من سبب غم و اندوه تو چیست»؟ فاطمه گفت: «روز محشر و برهنگی مردم به خاطرم آمد رسول خدا فرمود: «آری آن روز روز بسیار بزرگی است ولی جبرئیل از طرف خداوند رئوف به من خبر داد؛ هنگامی که در آن روز زمین شکافته شود اوّل کسی که از زمین خارج شود من هستم بعد از من ابراهيم خليل علیه السلام، بعد از او شوهر تو علی بن ابی طالب علیه السلام، آن گاه خداوند مهربان جبرئیل را با هفتاد هزار ملک نزد قبر تو خواهد فرستاد، بر قبر تو هفت قبه ی نور نصب خواهد شد اسرافیل سه حله ی نور برای تو می آورد و نزد سر تو توقف می کند و صدا می زند ای دختر حضرت محمد بیا به صحرای محشر، تو درحالی از قبر بیرون می آیی که بدنت پوشیده باشد و از خوف آن روز در امان خواهی بود، اسرافیل آن حله ها را به تو می دهد و تو آن ها را می پوشی، آن گاه ملکی که او را زوقائیل می گویند ناقه ای برای تو می آورد که مهار آن از مروارید و کجاوه ای از طلا بر پشت آن نصب شده باشد تو بر آن ناقه سوار می شوی و زوقائیل در حالی که در پیش تو هفتاد هزار ملک باشد و علم های تسبیح در دست داشته باشند مهار آن را خواهد کشید.
3- امام علی علیه السلام- پس با کردارهای خود پیشی گیرید تا در خانه خدا با همسایگان خدا باشید. پیامبران خود را رفیقان آنان کرده و فرشتگانش را به زیارتشان برانگیخته، و گوش هایشان را حرمت نهاده است تا بانگ آتش را نشنود و تنهایشان را نگاهداشته است، از این که رنجی یا سختی ای به آن ها رسد این بخشش خداست به هر کس که خواهد دهد و خدا صاحب بخشش بزرگ است. (جمعه/4)
ص: 539
قوله تعالى: ﴿لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الملائكة هذا يَوْمُكُمُ الَّذي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾ (103)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَمْرِو بْنِ شَيْبَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرِ علیه السلام جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَة أَيْنَ يَكُونُ رَسُولُ اللَّهِ وَ أمير المؤمنين علیه السلام وَ شِيعَتُهُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرَ علیه السلام رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ عَلَى علیه السلام وَ شِيعَتُهُ عَلَى كُتُبَانِ مِنَ الْمِسْكِ الْأَذْفَر عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُور يَحْزَنُ النَّاسُ وَ لَا يَحْزَنُونَ وَ يَفْزَعَ النَّاسُ وَلَا يَفْرَعُونَ ثم تلا هذه الآية مَنْ جَاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَ هُمْ مِنْ فَزَعَ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ
ثُمَّ هَذِهِ فَالْحَسَنَةُ وَاللَّهِ وَلَايَةُ عَلَى علیه السلام ثُمَّ قَالَ لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الملائكة هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾. (1)
2-1- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿قال النبي صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا جَمَعَ النَّاسَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُنَادِي مُنَادٍ- مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ غَضُوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَمُرَّ بِنْتُ حَبيب اللَّهِ إِلَى قَصْرهَا فَتَمُرُّ فَاطِمَةً بِنْتِي عَلَيْهَا رَيْطَتَانِ خَضَرَاوَان وَ عِنْدَ حَوْلِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ حَوْراءَ فَإِذَا بَلَغَتْ إِلَى بَابِ الالي قَصْرِهَا وَجَدَتِ الْحَسَنَ علیه السلام قَائِمَاً وَ الْحُسَيْنَ قَائِماً مَقْطُوعَ الرَّأْس فَتَقُولُ لِلْحَسَنِ علیه السلام مَنْ هَذَا يَقُولُ هَذَا أَخِي إِنَّ أُمَّةَ أَبيكَ قَتَلُوهُ وَ قَطَعُوا رَأْسَهُ فَيَأْتِيهَا النَّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ يَا بِنْتَ حَبِيبٍ إِنِّى إِنَّمَا أَرَيْتُكَ مَا فَعَلَتْ بِهِ أُمَّةُ أبيكَ لِأَنِّى ذَخَرْتُ لَكِ عِنْدِي تَعْزِيَةٌ بِمُصِيبَتِكِ فِيهِ إِنِّي جَعَلْتُ لِتَعْزِيَتِكِ بِمُصِيبَتِكِ أَنِّى لَا أَنْظُرُ فِي مُحَاسَبَة الْعِبَادِ حَتَّى تَدْخُلِي الْجَنَّةَ أَنْتِ وَ ذُرِّيَّتُكَ وَ شِيعَتُكِ وَ مَنْ أَوْلَاكُمْ مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَيْسَ هُوَ مِنْ شِيعَتِكِ قَبْلَ أَنْ أَنْظُرَ فِي مُحَاسَبَةِ الْعِبَادِ فَتَدْخُلُ فَاطِمَةُ ابْنَتَى الْجَنَّةَ وَ ذُرِّيَّتُهَا وَ شِيعَتُهَا وَ مَنْ أَوْلَاهَا مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَيْسَ هُوَ مِنْ شِيعَتِهَا فَهُوَ قَوْلُ تَعَالَى فِى كِتابه لا تحزهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ قَالَ هُوَ يَوْمُ الْقِيَامَة﴾. (2)
1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَبُو حَمْزَةَ الثَّمَالِيُّ عَنْهُ الله عَن النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فِي قَوْلِهِ لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ الْآيَاتِ قَالَ فَيُعْطَى نَاقَةَ فَيُقَالُ اذْهَبْ فِي الْقِيَامَة حَيْثُ مَا شِئْتَ فَإِنْ شَاءَ وَقَفَ فِي الْحِسَابِ وَإِنْ شَاءَ
ص: 540
وحشت بزرگ، آن ها را اندوهگین نمی کند و فرشتگان به استقبالشان می آیند [و می گویند] این همان روزی است که به شما وعده داده می شد. (103)
1-1- امام باقر علیه السلام- عمرو بن شیبه گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: «جانم به فدایت در این هنگام، رسول خدا و امیرالمؤمنین و شیعیان ایشان کجا قرار دارند؟ ایشان ا فرمود: رسول خدا و علی علیه السلام و شیعیانشان بر روی تپه هایی از مشک ناب، بر روی منبرهایی از نور قرار دارند و در این هنگام مردم اندوهگین و مضطرب می گردند اما آنان دچار هیچ اندوه و اضطرابی نمی شوند. سپس این آیه را تلاوت نمود هرکس نیکی به میان آورد پاداشی بهتر از آن خواهد داشت و آنان از هراس آن روز ایمنند. (نمل/89) به خدا قسم منظور از حسنه در این آیه ولایت علی علیه السلام می باشد. سپس ایشان ادامه دادند: ﴿لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- وقتی که خداوند مردم را در روز قیامت یکجا جمع کرد... هرگاه روز قیامت شود منادی از طرف آسمان فریاد می زند ای گروه مردمان دیده برهم گذارید تا دختر حبیب خدا به طرف منزل خود برود. هنگامی که فاطمه دخترم عبور می کند و جامه ی سبز می پوشد و هفتاد هزار حورالعین پیرامون او را می گیرند و او را مشایعت می کنند وقتی که کنار منزلش می رسند مشاهده می کنند که فرزندش حسن علیه السلام ایستاده و فرزند دیگرش در حالی که سر در بدن ندارد خوابیده است. فاطمه به حسن علیه السلام می گوید این کیست؟ حسن علیه السلاممی گوید این برادرم می باشد که امت پدرت او را کشتند و سرش را از بدن جدا کردند. در این هنگام از طرف خداوند ندا می رسد ای دختر حبیب الله من امروز کارهای امت پدرت را که درباره ی فرزندت انجام دادند به تو نشان دادم ای فاطمه من برای تو در برابر این مصیبت پاداشی قرار داده ام و آن این است که به کارها و اعمال مردم نخواهم رسید تا آن گاه که تو وارد بهشت گردی و فرزندانت را هم با شیعیان خود همراه بیاوری و کسانی که نسبت به شما محبّت کرده اند آن ها را هم وارد بهشت می کنم و بعد به حساب مردم می رسم در این هنگام فاطمه و فرزندان و شیعیان و کسانی که به او محبّت کرده اند وارد بهشت می شوند و این است معنی آیه ی شریفه: ﴿لا يَحْرُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ﴾ یعنی وحشت روز قیامت».
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوحمزه ثمالی از امام باقر علیه السلام روایت کرده است از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی سخن خداوند: ﴿لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ...﴾ [نقل شده است] که فرمود: «شتری به او عطا می شود و گفته می شود در قیامت هرجا خواستی برو؛ پس اگر خواست در [موقف] حساب می ایستد و اگر
ص: 541
وقَفَ عَلَى شَغَير جَهَنَّمَ وَإِنْ شَاءَ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَإِنَّ خَازِنَ النَّارِ يَقُولُ يَا هَذَا مَنْ أَنتَ أنَبِيُّ أَمْ وَصِيُّ فَيَقُولُ أَنَا مِنْ شِيعَة مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وأهْل بَيْتِهِ فَيَقُولُ ذَلِكَ لَكَ﴾. (1)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ يَا عَلَى فِيكُمْ نَزَلَتْ لا تجزتُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ المَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ يَا عَلَى أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ تُطْلَبُونَ فِي الْمَوْقِفِ وَأَنْتُمْ فِي الجنان تَتَنَعَمُون﴾. (2)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلَى علیه السلام أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ عَلَى الْحَوْضِ تُسْقُونَ مَنْ أَحْبَبْتُمْ وَ تَمْنَعُونَ مَنْ گرهْتُمْ وَأَنْتُمُ الْآمِنُونَ يَوْمَ الْفَزَعَ الْأَكْبَر فِي ظِلِّ الْعَرْشِ يَفْزَعُ النَّاسُ وَ لَا تَفْزَعُونَ وَ يَحْزَنُ النَّاسُ وَ لَا تَحْزَنُونَ فِيكُمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هَمَّ مِنَّا الحُسْنَى أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ وَفِيكُمْ نَزَلَتْ لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هَذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُون﴾. (3)
6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن علیه السلام عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بن عَلَى علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أبي طَالِب علیه السلام عَنْ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ بإخلاص فَهُوَ بَرِى مِنَ الشِّرْكِ وَ مَنْ خَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا لَا يُشْرِكَ بِاللَّهِ شَيْئاً دَخَلَ الْجَنَّةَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ شِيعَتِكَ وَ مُحِيكَ يَا عَلِى علیه السلام قَالَ أمير المؤمنين علیه السلام فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم هَذَا لِشِيعَتِي قَالَ إِى وَ رَبِّي إِنَّهُ لِشِيعَتِكَ وَ إِنَّهُمْ لَيَخْرُجُونَ يَوْمَ الْقِيَامَة مِنْ قُبُورِهِمْ وَهُمْ يَقُولُونَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ علی بن ابی طالب علیه السلام حُجَّةُ اللَّهِ فَيُؤْتَوْنَ بِخَلَل خُضْر مِنَ الْجَنَّةَ وَأَكَالِيلَ مِنَ الْجَنَّة وَتِيجَانِ مِنَ الْجَنَّةَ وَ نَجَائِبَ مِنَ الْجَنَّة فَيَلْبَسُ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ حَلَّةَ خَضْرَاءَ و يُوضَعُ عَلَى رَأْسِهِ تَاجُ الْمَلِكِ وَ إِكْلِيلُ الْكَرَامَة ثُمَّ يَرْكَبُونَ النَّجَائِبَ فَتَطِيرُ بهمْ إِلَى الْجَنَّة لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الملائكة هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾. (4)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِى خَالِدِ الْكَائِلِي قَالَ: فَقَالَ علیه السلام .. يَا أَبَا خَالِدِ لَا يُحِبُّنَا عَبْدُ وَ يَتَوَكَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدِ حَتَّى يُسَلَّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْمَا لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْمَا لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِيدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ الْأَكْبَرِ﴾. (5)
ص: 542
خواست در کنار جهنّم می ایستد و اگر خواست وارد بهشت می شود. حافظ آتش می گوید: «ای مرد تو کیستی؟ آیا پیامبری یا وصی هستی؟ می گوید من از پیروان محمّد و اهل بیت او هستم. می گوید پس آن [مقام] برای توست».
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- یا علی آيه: ﴿لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ﴾، درباره ی شما نازل شده است، تو و شیعیان تو در موقف قیامت قرار می گیرید و شما در بهشت از نعمت های فراوان برخوردار می شوید.
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی تو و شیعیانت بر سر حوض کوثر هرکس را دوست داشته باشید، سیراب می کنید و دشمنانتان را باز می دارید شما روز ترس بزرگ (قیامت) در سایه عرش در امانید مردم می هراسند و شما نمی هراسید مردم اندوهگین می شوند و شما اندوهناک نمی شوید. این آیه درباره ی شما نازل شده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ هَمْ مِنَّا الحُسْنَى أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ﴾.
6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس از روی اخلاص کلمه توحید بر زبان جاری کند از شرک بیزاری جسته است، و هر آن کس که از دنیا برود و شرک نداشته باشد داخل بهشت می شود و بعد این آیه شریفه را قرائت فرمود خداوند [هرگز] شرک را نمی بخشد و پایین تر از آن را برای هرکس بخواهد و شایسته بداند می بخشد. (نساء/ 487) اینان شیعیان و دوستان تو هستند. امیر المؤمنین فرمود عرض کردم ای رسول خدا این برای شیعیان من است»، فرمود: «آری به خدایم سوگند شیعیان تو روز قیامت هنگامی که از قبرها سر بر آورند می گویند: ﴿لا إِلهَ إِلَّا اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ﴾، علی بن ابی طالب حجة الله در این هنگام جامه های سبزی از بهشت و تاج هائی با اسب ها برای آنان می آورند و آن ها جامه ها را پوشیده و تاج ها را بر سر گذاشته بر اسب ها سوار می شوند و در بهشت پرواز می کنند؛ ﴿لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الملائكة هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾.
7-1- امام باقر علیه السلام- ابوخالد کابلی گوید: از امام باقر علیه السلام در حدیثی نقل شده است که فرمود: به خدا سوگند ای اباخالد هیچ بندهای ما را دوست نمی دارد و از ما پیروی نمی کند تا این که خداوند قلبش را پاک سازد و خداوند قلب هیچ بنده ای را پاک نمی سازد تا تسلیم ما باشد و با ما صلح و آشتی کند؛ پس وقتی با ما آشتی نمود خداوند او را از حساب شدید نجات می دهد و او را از وحشت بزرگ قیامت در امان می دارد.
ص: 543
8-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَةُ عَلَى كُتبَانَ مِنْ مِسْكِ لا يَحْزُتُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَلَا يَكْتُرثُونَ لِلْحِسَابِ رَجُلُ قَرَأَ الْقُرْآنَ مُحْتَسِباً ثُمَّ أَمَّ قَوْماً مُحْتَسِباً وَ رَجُلُ أَذَّنَ مُحْتَسِباً وَ مَمْلُوكَ أَدَّى حَقَّ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ حَقٌّ مَوَالِيهِ﴾. (1)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ دُفِنَ فِي الْحَرَمِ أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ فَقُلْتُ لَهُ مِنْ بَرَ النَّاسِ وَ فَاجِرِهِمْ قَالَ مِنْ بَرَ النَّاسِ وَ فَاجِرهِمْ﴾. (2)
10-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا عَادَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِنْ تَبُوكَ إِلَى الْمَدِينَةِ قَدِمَ عَلَيْهِ عَمْرُو بْنُ مَعْدِيكَربَ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم أَسْلِمْ يَا عَمْرُو يُؤْمِنكَ اللَّهُ مِنَ الْفَزَعَ الأَكْبَرِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدٌ وَمَا الْفَزَعُ فَإِنِّي لَا أَفْزَعْ فَقَالَ يَا عَمْرُو إِنَّهُ لَيْسَ مِمَّا تَحْسِبُ وَ تَظُنُّ إِنَّ النَّاسَ يُصَاحُ بِهِمْ صَيْحَةُ وَاحِدَةً فَلَا يَبْقَى مَيِّتُ إِنَّا نُشِرَ وَ لَا حَيٌّ إِلَّا مَاتَ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ يُصَاحَ بِهِمْ صَيْحَةُ أَخْرَى فَيُنْشَرُ مَنْ مَاتَ وَ يَصُفُونَ جَمِيعاً وَ تَنْشَقُ السَّمَاء وَتُهَدُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُ الْجِبَالُ وَ تَزْفِرُ النِّيرَانُ وَ تَرْمِي بِمِثْل الْجِبَالِ شَرَراً فَلَا يَبْقَى ذُو رُوحٍ إِلَّا انْخَلَعَ قَلْبُهُ وَ ذَكَرَ ذَنْبَهُ وَ شُغِلَ بنَفْسِهِ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ فَأَيْنَ أَنْتَ يَا عَمْرُو مِنْ هَذَا قَالَ أَلَا إِنِّى أَسْمَعُ أَمْراً عَظِيماً فَآمَنَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَ آمَنَ مَعَهُ مِنْ قَوْمِهِ نَاسٌ وَ رَجَعُوا إِلَى قَوْمِهِم. (3)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ كَسَا أَخَاهُ كِسْوَةَ شِتَاءِ أَوْ صَيْفِ كَانَ حَقّاً عَلَى علیه السلام أَنْ يَكْسُوهُ مِنْ ثِيَاب الْجَنَّةِ وَ أَنْ يُهَوِّنَ عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ وَ أَنْ يُوَسَّعَ عَلَيْهِ فِي قَبْرِهِ وَ أَنْ يَلْقَى الملائكة إِذَا خَرَجَ مِن قَبْرِهِ بِالْبُشْرَى وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتابهِ و تَتَلَقَّاهُمُ الملائكة هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾. (4)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قال: قال علیه السلام لَمَّا يُبَايِعه الْحَسَنِيُّ وَ يُبَايِعُهُ سَائِرُ الْعَسْكَر الَّذِي مَعَ الْحَسَنِيٌّ إِلَّا أَرْبَعِينَ أَلْفَا أَصْحَابُ الْمَصَاحِفِ الْمَعْرُوفُونَ بِالرِّيدِيَّةِ فَإِنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا هَذَا إِلَّا
ص: 544
8-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در روز قیامت سه گروهند که بر روی ریگ های متراکمی از مشک هستند؛ ﴿لا يحْزُمُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ﴾ و به خاطر حساب به مشقّت نمی افتند؛ مردی که برای رضای خدا قرآن بخواند، سپس برای رضای خدا پیشوای گروهی شود و مردی که برای رضای خدا اذان بگوید و [بنده ی] مملوکی که حق خدای عزوجل و حق اربابانش را بپردازد.
9-1- امام صادق علیه السلام- آن کس که در حرم دفن شود خواه از نیکان باشد و خواه از تبهکاران از هول بزرگ محشر ایمن خواهد بود.
10-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- چون رسول خدا از تبوک به مدینه بازگشت عمروبن معدی کرب (که از بزرگان عرب و دلاوران و شعرای ایشان بود) نزد آن حضرت آمده و پیغمبر به او فرمود: ای عمرو اسلام اختیار کن تا خدا تو را از بیم و هراس بزرگ ایمن گرداند»، عرض کرد: «ای بیم و هراس بزرگ کدام است»؟ من که از چیزی نمی ترسم». فرمود: «ای عمرو این گونه نیست که تو می پنداری و گمان می کنی، فریاد و بانگی بر مردم زده شود که هیچ مرده ای به جای نماند جز این که زنده شود و هیچ زنده ای نماند جز این که بمیرد؛ مگر آن کس که خدا خواهد سپس بانگ دیگری بر ایشان زده شود که هر که مرده است زنده شود و همگی [در عرصه ی محشر] صف کشند، آسمان شکافته شود و زمین از هم بپاشد کوه ها درهم فرو ریزند آتش به اندازه ی کوه ها شراره زند، در آن هنگام جانداری به جای نماند جز این که دلش از جا کنده شود و به یاد گناه خویش افتد و به خود سرگرم شود مگر آن کس که خدا خواهد پس ای عمرو تو از کجا معنای این هراس بزرگ را بدانی؟ عمرو گفت: «من داستان بزرگی می شنوم»، و [با همین سخنان] مسلمان شده به خدا و رسولش ایمان آورد و گروهی از قبیله ی او نیز با او ایمان آوردند و به سوی قوم خویش بازگشند.
1-2- امام صادق علیه السلام- هرکس در تابستان یا زمستان لباسی به برادرش ببخشد این حقی بر گردن خدا می گردد تا او را از لباس های بهشتی بهره مند سازد و سکرات مرگ را بر او آسان کند و قبرش را برایش وسیع سازد و آن گاه که از قبرش برمی خیزد، فرشتگان را درحالی دیدار کند که به او بشارت می دهی و این بیانگر آیه: ﴿وَ تَتَلَقَّاهُمُ المَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾ است.
1-3- امام صادق علیه السلام- مفضّل گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: ... سید حسنی خود و سپس سایر لشکریانش با وی (امام مهدی علیه السلام) بیعت می کنند مگر چهل هزار نفر که قرآن ها با خود دارند و معروف به زیدیه می باشند که از بیعت کردن امتناع می ورزند. آن ها می گویند این کار چیزی جز یک سحر بزرگ نیست و با این حرف دو لشکر به جان هم می افتند مهدی علیه السلام به طرف طایفه ی زیدیه آمده و سه روز آن ها را موعظه می نماید و دعوت به آرامش و پذیرش خودش می کند، ولی آن ها بر سرکشی و کیفر خود می افزایند مهدی ام هم ناچار دستور قتل آن ها را صادر نموده همه را از دم شمشیر
ص: 545
سِحْرُ عَظِيمٌ فَيَخْتَلِطُ الْعَسْكَرَانِ فَيُقْبلُ الْمَهْدِيُّ عَلَى الطَّائِفَةِ الْمُنْحَرفَة فَيَعِظُهُمْ وَيَدْعُوهُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَلَا يَزْدَادُونَ إِنَّا طُغْيَانًا وَكُفْراً فَيَأْمُرُ بِقَتْلِهِمْ فَيُقْتَلُونَ جَمِيعًا ثُمَّ يَثُورُ سَرَايَا عَلَى السُّفْيَانِيِّ إِلَى دِمَشْقَ فَيَأْخُذُونَهُ وَ يَذْبَحُونَهُ عَلَى الصَّخْرَةَ ثُمَّ يَظْهَرُ الْحُسَيْنُ ال فِي اثْنَىٰ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّيقَ وَ اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ رَجُلًا أَصْحَابِهِ يَوْمَ كَرْبُنَاءَ فَيَا لَكَ عِنْدَهَا مِنْ كَرَّةَ زَهْرَاءَ بَيْضَاءَ ثُمَّ يَخْرُجُ الصديق الأكبر أمير المؤمنين على بن أبي طالب علیه السلام وَ يُنْصَبُ لَهُ الْقُبَّةُ بِالنَّجَفِ وَ يُقَامُ أَرْكَانُهَا رَكْنُ بِالنَّجَفِ وَ رَكُنُ بِهَجَرَ وَ رَكُنُ بِصَنْعَاءَ وَ رَكُنُ بِأَرْضِ طَيْبَةَ ثُمَّ يَخْرُجُ السَّيِّدُ الْأَكْبَرُ مُحَمَّدُ رسول الله لكأنّى أَنْظُرُ يَا مُفَضَّلُ إِلَيْنَا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّة بَيْنَ يَدَى رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نَشْكُو إِلَيْهِ مَا نَزَلَ بِنَا مِنَ الأمَّة بَعْدَهُ وَ مَا نَالَنَا مِنَ التَّكْذِيب وَ الرَّدَّ عَلَيْنَا تَبْتَدِئُ فَاطِمَةً وَ تَشْكُو مَا نَالَهَا مِنْ أَبِي بَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ أَخْذِ فَدَكَ مِنْهَا ثُمَّ يَشْكُو إِلَيْهِ أمير المؤمنين علیه السلام الْمِحَنَ الْعَظِيمَةَ الَّتِي امْتُحِنَ بِهَا بَعْدَه ثُمَّ يَقُومُ الْحَسَنَا إِلَى جَدِّهِ ص ثُمَّ يَقُومُ الْحُسَيْنُ مُخَصَّاً بِدَمِهِ هُوَ وَ جَمِيعُ مَنْ قُتِلَ مَعَهُ فَإِذَا رَآهُ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بَكَى وَ بَكَى أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لِبُكَائِهِ وَ تَصْرُخُ فَاطِمَةً فَتُزَلْزَلُ الْأَرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا وَ يَقِفُ أمير المؤمنين علیه السلام وَ الْحَسَنُ علیه السلام عَنْ يَمِينِهِ وَ فَاطِمَةٌ عَنْ شِمَالِهِ وَ يُقْبلُ الْحُسَيْنُ اللهِ فَيَضُمُّهُ رسول الله صلی الله علیه و آله إِلَى صَدْرِهِ وَيَقُولُ يَا حُسَيْنُ علیه السلام فَدَيْتُكَ قَرَّتْ عَيْنَاكَ وَ عَيْنَايَ فِيكَ وَ عَنْ يَمِينِ الْحُسَيْنِ علیه السلام حَمْرَةُ أَسَدُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي أَرْضِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ جَعْفَرَ بْنُ أَبِي طَالِب الطَّيَّارُ ۖ وَيَأْتِي مُحَسِّنُ تَحْمِلُهُ خَدِيجَةُ بنت خُوَيْلِدِ وَ فَاطِمَةً بِنْتُ أَسَدِ علیها السلام أُمُّ أمير المؤمنين وَ هُنَّ صَارِخَاتِ وَ أُمُّهُ فَاطِمَةٌ تَقُولُ هَذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ الْيَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً قَالَ فَبَكَى الصَّادِقِ علیه السلام حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْيَتُهُ بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قَالَ لَا قَرَّتْ عَيْنُ لَا تَبْكِي عِنْدَ هَذَا الذِّكْرِ قَالَ وَ بَكَى الْمُفَضَّلُ بُكَاءَ طَويلا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ﴾ (104)
ص: 546
می گذرانند سپس مهدی به اصحاب خود می گوید قرآن های آن ها را نگیرید بگذارید تا باعث حسرت آن ها گردد؛ همان طور که آن را تبدیل کرده و تغییر دادند و مطابق آن چه در آن بود عمل نکردند. مفضّل عرض کرد: آقا! بعداً مهدی چه می کند؟ فرمود: «لشکری برای دستگیری سفیانی به دمشق می فرستد؛ او را گرفته و روی سنگی سر می برند آن گاه حسین علیه السلام با دوازده هزار صدیق و هفتادو دو نفری که در کربلا از یاران او بودند و با وی شهید شدند آشکار می شود. ای خوش آن رجعت نوری سپس صدیق اکبر امیرالمؤمنین علیه السلام علی بن ابی طالب علیه السلام ظهور می کند و خیمه ای که بر چهار پایه استوار باشد در نجف برای وی بر سر پا می کنند یک پایه ی آن در نجف و پایه ای در حجر اسماعیل و پایه ای در صفا و پایه ای در زمین مدینه است. گویا چراغ های آن را می بینم که مانند انوار مهر و ماه در آسمان و زمین می درخشد. در آن موقع باطن هرکس آشکار می شود، و زنان شیرده از وحشت بچه های خود را رها می کنند آن گاه آقای بزرگ؛ محمد رسول خدا.... ای مفضّل! گویا می بینم که ما ائمه ی آن موقع جلوی پیغمبر جمع شده و به آن حضرت ا شکایت می کنیم که امّت بعد از وی چه به روز ما آوردند و می گوییم امّت ما را تکذیب کردند. آن گاه فاطمه زهرا می آید و از ظلم اولی و دومی و غصب فدک ملک خود توسط آن ها... سپس امیرالمؤمنین علیه السلام محنتهای عظیمی را که بعد از پیغمبری دید... آن گاه امام حسین با بدنی آغشته به خون خود و یارانش که با وی کشته شدند، در جلوی پیغمبر ه می.ایستد چون پیغمبر او را می نگرد زار زار می گرید از گریه ی او اهل آسمان و زمین نیز گریه می کنند فاطمه ی زهرا هم ناله ی جان کاه از دل پر الم بر می آورد از ناله و شیون و گریه و زاری آن حضرت، زمین و اهل زمین متزلزل می گردند سپس او امیرالمؤمنین علیه السلام و امام حسن علیه السلام در سمت راست پیغمبر و فاطمه زهرا علیها السلام در سمت چپ آن حضرت ال قرار می گیرند پیغمبر او را در آغوش می گیرد و می گوید: «یا حسین علیه السلام فدایت گردم دیدگانت روشن باد و دیدگان من هم روشن باشد. سپس حمزه سیدالشهداء عموی پیغمبر در سمت راست آن حضرت می ایستد و در سمت چپ جعفر بن ابی طالب (طیّار علیه السلام) قرار می گیرد. ناگاه خدیجه کبری و فاطمه دختر اسد (مادر) امیرالمؤمنین ) محسن علیه السلام سقط شده ی فاطمه زهرا را به دست گرفته ناله کنان به نزد پیغمبر می آیند و مادرش فاطمه این آیه ی قرآن را می خواند روزی که هرکس، آن چه را از کار نیک انجام داده حاضر می بیند و آرزو می کند میان او، و آن چه از اعمال بد انجام داده فاصله ی زمانی زیادی باشد (آل عمران/30)». مفضّل گفت: «در این وقت امام صادق علیه السلام چنان گریست که محاسن مبارکش از سیلاب اشک تر شد سپس فرمود: روشن مباد چشمی که با این گفته نگرید مفضّل هم بسیار گریست.
روزی که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم [سپس] همان گونه که آفرینش را آغاز کردیم آن را باز می گردانیم این وعده ایست بر ما و به یقین آن را انجام خواهیم داد. (104)
ص: 547
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ قَالَ السِّجِلُّ اسْمُ الْمَلَكِ الَّذِي يَطوى الْكُتُبَ وَ مَعْنَى نَطْوِيهَا أَى نَفْنِيهَا فَتَتَحَوَّلُ دُخَانَا وَ الْأَرْضِ نِيرَاناً﴾. (1)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ فِي الْهَوَاءِ مَلَكَا يُقَالُ لَهُ إِسْمَاعِيلُ عَلَى ثَلَاثِمِائَةِ أَلْفِ مَلَكِ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِائَةِ أَلْفِ يُحْصُونَ أَعْمَالَ الْعِبَادِ فَإِذَا كَانَ رَأْسُ السَّنَةِ بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِمْ مَلَكَا يُقَالُ لَهُ السِّجل فَانْتَسَخَ ذَلِكَ مِنْهُمْ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ﴾. (2)
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَيْحَكَ يَا إِنْسَانُ جداً جداً وَ قُرِّبُوا لِلْحِسَابِ فَرْداً فَرْداً وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الملكُ صَفًّا صَفًّا يَسْأَلُهُمْ عَمَّا عَمِلُوا حَرْفًا حَرْفاً وَ جِيءَ بِهِمْ عُرَاةَ الْأَبْدَانِ خُشَعَا أَبْصَارُهُمْ أَمَامَهُمُ الْحِسَابُ وَ مِنْ وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ يَسْمَعُونَ زَفِيرَهَا وَ يَرَوْنَ سَعِيرَهَا فَلَمْ يَجِدُوا نَاصِراً وَ لَا وَلِيّا يُجيرُهُمْ مِنَ الذُّلَّ فَهُمْ يَعْدُونَ سِرَاعاً إِلَى مَوَاقِفِ الْحَشْرِ يُسَاقُونَ سَوْقاً فَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتُ بِيَمِينِهِ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ وَالْعِبَادُ عَلَى الصِّرَاطِ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ لَا يُسْلِمُونَ وَ لَا يُؤْذَنَ لَهُمْ فَيَتَكَلَّمُونَ وَ لَا يُقْبَلُ مِنْهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ قَدْ خُتِمَ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَ اسْتُنْطِقَتْ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بما كانُوا يَعْمَلُونَ يَا لَهَا مِنْ سَاعَة مَا أَشْجَى مَوَاقِعَهَا مِنَ الْقُلُوبِ حِينَ مِّيِّزَ بَيْنَ الْفَرِيقَيْنِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ مِنْ مِثْلِ هَذَا فَلْيَهْرَبَ الْهَارِبُونَ إِذَا كَانَتِ الدَّارُ الْآخِرَةُ لَهَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَكَان يَكْتُبَانِ مَا يَلْفِظُهُ ثُمَ يَرْفَعَانِ ذَلِكَ إِلَى مَلَكَيْنِ فَوْقَهُمَا فَيُثْبَانِ مَا كَانَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٌّ وَيُلْقِيَانِ مَا سوى ذلك﴾. (4)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس قَالَ: قَالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّكُمْ مَحْشُورُونَ حُفَاةَ عُرَاةً غُرْنَا ثُمَّ الله قراً كَمَا بَدَأَنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ أَلَا وَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ يُكْسَى إبراهيم علیه السلام أَلَا وَ
ص: 548
1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ﴾؛ السجل اسم فرشته ای است که نامه ها را در هم می پیچد و جمع می کند و نَطْوِیها یعنی آن را از بین می بریم و سپس آسمان تبدیل به دود و زمین تبدیل به آتش می گردد.
2-1- امام باقر علیه السلام- در آسمان فرشته ایست که به او اسماعیل می گویند و ناظر کار سیصد هزار فرشته ی دیگر است که هر کدام ناظر بر کار صدهزار نفر می باشند آن ها آمار کارهای بندگان را می گیرند در ابتدای سال خداوند فرشته ای را نزد آنان میفرستد که به او السِّجِل می گویند. او از تمامی نوشته هایشان نسخه برداری می کند و منظور از آیه ﴿يَوْمَ نَطَّوِي السَّمَاء كَطَيّ السِّجِلِّ لِلْكُتُ﴾ نیز همین است.
3-1- امام علی علیه السلام- وای بر تو ای انسان سخت شدنی عجیب نزدیک شوند برای حساب چه نزدیک شدنی در حالی که فرشتگان صف به صف ایستاده اند امر پروردگار به مردم ابلاغ شود. از کردارشان حرف به حرف بپرسند؛ آن ها را برهنه بیاورند؛ دیدگانشان به زیر افکنده، پیش رویشان حساب و از پشت سر شعله جهنمی که صدایش را می شنوند و زبانه آن را می بینند. پس یاوری و دوستی پیدا نمی کنند که آنان را از این ذلت پناه دهد اینان به سرعت به سوی ایستگاه محشر می دوند؛ کشیده می شوند چه کشیدنی پس آسمان ها به طرف راست پیچیده می شود مانند پیچیدن طومار نامه ها؛ مردم با دل هایی لرزان روی صراط می روند و گمان نمی کنند که به سلامت بمانند؛ اجازه سخن گفتن به آنان داده نمی شود؛ پوزش از آنان پذیرفته نمی گردد؛ دهانشان مهر می شود؛ دست و پایشان به سخن در می آید و از کردارشان می گویند وای از ساعتی که دل ها از آن موقعیت اندوهگین شوند! هنگامی که امتیاز دو گروه معلوم شود که کدام گروه روانه بهشت و کدام روانه جهنم می شوند.
4-1- امام صادق علیه السلام- زراره گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که ایشان می فرمود: «به همراه هر انسانی دو فرشته هست که هر آن چه را که از دهان خویش خارج می کند، می نویسند و سپس آن را به دو فرشته ای که بالاتر از آنان قرار دارند تحویل می دهی و آنان نیز تمامی نیکی و بدی های آن ها را ثبت می کنند و آن چه را که در قالب نیکی و بدی نمی گنجد کنار می گذارند.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: روز جزا که فرا می رسد شما در حالی وارد محشر می شوید که پابرهنه و بی لباس و وامانده اید. سپس قرائت کرد؛ ﴿كَما بَدَأَنا اوّل خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ...﴾ نخستین کسی که در روز جزا جامه بر اندام او پوشیده می شود و از برهنگی رهایی پیدا می کند، حضرت ابراهیم است و همان زمان گروهی از اصحاب من به سوی اصحاب شمال سوق داده می شوند و من «اصحابی اصحابی می گویم آن گاه خدای تعالی در پاسخ من، می فرماید: اینان از کسانی می باشند که به مجردی که رحلت ،کردید بلافاصله مرتد شده و به روش پیشینیان برگشتند و از آن ها پیروی کردند و من در آن هنگام همان سخنی را به عرض می رسانم که بنده ی نیکوکار،
ص: 549
إِنَّ نَاساً مِنْ أَصْحَابِي يُؤْخَذُ بِهِمْ ذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصَيْحَابي أصَيْحَابِي قَالَ فَيُقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ يَزَالُوا مُرْتَدِّينَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُذْ فَارَقْتَهُمْ فَأَقُولُ كَمَا قَالَ الْعَبْدُ الصَّالِحُ عِيسَى علیه السلام وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ إِلَى قَوْلِهِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾. (1)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿اسْتَبْدلُوا بِظَهْرِ الْأَرْضِ بَطْناً وَ بالسَّعَة ضِيقاً وَبِالْأَهْلِ غُرْبَةً وَ بِالنُّور ظُلْمَةً فَجَاءُوهَا كَمَا فَارَقُوهَا حُفَاةَ عُرَاةَ قَدْ ظَعَنُوا عَنْهَا بِأَعْمَالِهِمْ إِلَى الْحَيَاةِ الدَّائِمَةِ وَالدَّارِ الْبَاقِيَة كَمَا قَالَ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى كَما بَدَأَنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِين﴾. (2)
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ مِن خُطبَة لَهُ علیه السلام فِي ذَمّ الدُّنْيَا اتَّعِظُوا فِيهَا بِالَّذِينَ قَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ فَلَا يُدْعَوْنَ رُكْبَاناً وَأَنْزِلُوا الْأَجْدَاثَ فَلَا يُدْعَوْنَ ضِيفَانَا وَ جُعِلَ لَهُمْ مِنَ الصَّفِيحِ أَجْنَانُ وَ مِنَ الْتُرَابِ أَكْفَانُ وَ مِنَ الرُّفَاتِ جِيرَانُ فَهُمْ جِيرَةٌ لَا يُجِيبُونَ دَاعِياً وَ لَا يَمْنَعُونَ ضَيْماً وَ لَا يُبَالُونَ مَنْدَبَةً إِنْ جيدُوا لَمْ يَفْرَحُوا وَ إِنْ قُحِطُوا لَمْ يَقْنَطُوا جَمِيعُ وَ هُمْ آحَادٌ وَجِيرَةً وَهُمْ أَبْعَادُ مُتَدَانُونَ لَا يَتَزَاوَرُونَ وَ قَرِيبُونَ لَا يَتَقَارَبُونَ حُلَمَاءُ قَدْ ذَهَبَتْ أَضْغَانُهُمْ وَجْهَلَاءُ قَدْ مَانَتْ أَحْقَادُهُمْ لَا يُخْشَى فَجْعُهُمْ وَلَا يُرْجَى دَفْعُهُمْ اسْتَبْدَلُوا بِظَهْرِ الْأَرْضِ بَطْنَا وَبِالسَّعَةِ ضِيقاً وَ بِالْأَهْلِ غُرْبَةً وَ بِالنُّورِ ظُلْمَةَ فَجَاءُوهَا كَمَا فَارَقُوهَا حُفَاةً عُرَاةَ قَدْ ظَعَنُوا عَنْهَا بِأَعْمَالِهِمْ إِلَى الْحَيَاةِ الدَّائِمَة وَالدَّارِ الْبَاقِيَة كَمَا قَالَ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى كَما بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعلين﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾ (105)
ص: 550
عیسی بن مریم علیه السلام، به عرض رسانید و تا زمانی که در میان آن ها بودم مراقب و گواهشان بودم ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی تو خود مراقب آن ها بودی و تو بر هرچیز، گواهی! [بااین حال]، اگر آن ها را مجازات ،کنی بندگان تواند و قادر به فرار از مجازات تو نیستند و اگر آنان را ببخشی توانا و حکیمی [نه کیفر تو نشانه ی بی حکمتی است و نه بخشش تو نشانه ضعف]. (مائده/118-117).
2-2- امام علی علیه السلام- آن جماعت روی زمین را رها کردند و در باطن آن قرار گرفتند، جای وسیع و فراخ را رها نمودند و در جای تنگی منزل نمودند خانواده خود را ترک کردند و در غربت آرمیدند آنان روشنایی را ترک کردند در تاریکی وارد شدند و در قبرها قرار گرفتند همان گونه که از شکم مادر به دنیا آمدند پابرهنه و عریان وارد گورها شدند، آن ها دنیا را ترک گفتند و با اعمال خود به جهان ابدی رهسپار شدند آن ها در آن جهان جاودان می باشند خداوند متعال می فرماید: ﴿كَما بَدَأْنا اوّل خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ﴾.
3-2- امام علی علیه السلام- و از خطبه های آن حضرت در نکوهش دنیا است و پند گیرید از آن ها که گفتند: چه کسی از ما نیرومندتر است؟ سپس آنان را به گورهایشان سپردند بی آن که سواره کارانشان خوانند و در قبرها فرود آوردند آن که همسایگانشان نامند، از سطح زمین قبرها و از خاک کفن ها و از استخوان های پوسیده ی همسایگانی پدید آمدند که هیچ خواننده ای را پاسخ نمی دهی و هیچ ستمی را باز نمی دارند و نه به نوحه گری توجهی دارند. نه از باران خوشحال و نه از قحط سالی نومید می گردند. گرد هم قرار دارند و تنهایند همسایه ی یکدیگرند اما از هم دورند فاصله ای با هم ندارند ولی هیچ گاه به دیدار یکدیگر نمی روند. نزدیکان از هم دورند؛ بردبارانی هستند که کینه ها از دل آنان ،رفته بی خبرانی که حسد در دلشان فرو مرده است. نه از زیان آن ها ترسی و نه به دفاع آن ها امیدی وجود دارد. درون زمین را به جای سطح آن برای ماندن انتخاب کردند و خانه های تنگ و تاریک را به جای خانه های وسیع برگزیدند. به جای زندگی با خویشاوندان غربت را و به جای ،نور ظلمت را برگزیدند به زمین بازگشتند چونان که در آغاز آن را پابرهنه و عریان ترک گفتند و با اعمال خود به سوی زندگی جاویدان و خانه ی همیشگی کوچ کردند، آن سان که خدای سبحان فرمود: ﴿كَما بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فاعلين﴾.
در «زبور» بعد از ذکر [تورات] نوشتیم: بندگان شایسته ام وارث [حکومت] زمین خواهند شد». (105)
ص: 551
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ مَا الزَّبُورُ وَ مَا الذِّكْرُ قَالَ الذِّكْرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الزَّبُورُ الَّذِي أَنْزِلَ عَلَى داود علیه السلام و كُل كِتاب نَزَلَ فَهُوَ عِنْدَ أهل العلم و نَحْنُ هم﴾. (1)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ قَالَ الْكُتُبُ كُلُّهَا ذِكْرُ وَالزَّبُورُ فِيهِ مَلَاحِمُ وَ تَحْمِيدُ وَ تَمْجِيدُ وَ دُعَاءُ﴾. (2)
3-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعْطَى داودا و سُلَيْمَانَ علیه السلام مَا لَمْ يُعْطَ أَحَداً مِنْ أنْبِيَاءِ اللَّهِ مِنَ الْآيَاتِ عَلَّمَهُمَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَ أَلَانَ لَهُمَا الْحَدِيدَ وَالصُّفْرَ مِنْ غَيْر نَارِ وَ جُعِلَتِ الْجِبَالُ يُسَبِّحْنَ مَعَ داود وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الزَّبُورَ فِيهِ تَوْحِيدُ وَ تَمْجِيدُ وَ دُعَاءُ وَأَخْبَارُ رَسُول وَأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ وَ أَخْبَارُ الرَّجْعَة وَ ذِكْرُ القائم لِقَوْلِهِ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبادِيَ الصَّالِحُونَ﴾. (3)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبادِيَ الصَّالِحُونَ قَالَ القائم عَجَلَ اللَّهُ فَرَجَهُ وَ أَصْحَابُهُ﴾. (4)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْوَرْد عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصالحون هم آل محمد علیهم السلام﴾. (5)
3-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ النَّجَّار عَنْ أَبِي الْحَسَن مُوسَى علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ قَالَ آلَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَ مَنْ تَابَعَهُمْ عَلَى مِنْهَاجهمْ وَالْأَرْضِ أَرْضُ الْجَنَّةَ ﴾. (6)
4-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبادِيَ الصَّالِحُونَ وَ قَوْلُهُ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ
ص: 552
1-1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام روایت می کند که از ایشان در مورد آيه: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ﴾ پرسیدم و گفتم که منظور از زبور و ذکر در این آیه چیست؟ ایشان فرمود: «الذکر در نزد خداست و الزَّبُورِ همان کتابی است که بر داود علیه السلام نازل شده است و هر کتابی که نازل شده است در نزد اهل علم که ما می باشیم موجود می باشد».
2-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ﴾؛ همه ی کتاب های آسمانی ذکر می باشند و منظور از در زبور؛ حماسه ها و ستایش و بزرگداشت و دعا می باشد.
3-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خدای عزوجل به داود و سلیمان علیهما السلام معجزاتی عطا فرمود که به هیچ یک از انبیاء عطا نفرمود؛ زبان پرندگان را به آن دو آموخت و آهن و مس را بدون آتش برای آن دو نرم کرد و کوه ها تسبیح گو با داودا قرار داده شد و زبور را بر او نازل فرمود که در آن توحید تمجید دعا و اخبار رسول خدا امیرالمؤمنین و ائمه و اخبار رجعت و یاد قائم بود؛ به دلیل این سخن خداوند متعال ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبادِيَ الصَّالِحُونَ﴾.
1-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحِحُونَ امام قائم و یارانش می باشند.
2-2- امام باقر علیه السلام- ﴿أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛ منظور از آن خاندان محمّد هستند.
3-2- امام كاظم علیه السلام- ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛ منظور از آن خاندان محمد و کسانی که از سیره ی آنان پیروی نموده اند، می باشند و منظور از زمین نیز زمین بهشت است.
4-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾ و این آیه خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد همان گونه که به پیشینیان آن ها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می کند آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی
ص: 553
مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ هُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى- هُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا نَزَلَتْ فِي القَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله﴾. (1)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي صَادِق قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزبور الْآيَةَ قَالَ نَحْنُ هُمْ قَالَ قُلْتُ إِنَّ فِى هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابدِينَ قَالَ هُمْ شِيعَتُنَا﴾. (2)
6-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ هُمْ أَصْحَابُ الْمَهْدِى علیه السلام فِي آخِرِ الزَّمَان﴾. (3)
7-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَبَشِّرَ اللَّهُ نَبيَّ أَنَّ أَهْلَ بَيْتِكَ يَمْلِكُونَ الْأَرْضِ وَ يَرْجِعُونَ إِلَى الوان الدُّنْيَا وَيَقْتُلُونَ أَعْدَاءَهُم﴾. (4)
8-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمَّا مَا تأويلُهُ بَعْدَ تَنْزِيلِهِ فَهيَ الْأُمُورُ الَّتِي أَخْبَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ رَسُولَهُ أَنَّهَا سَتَكُونُ بَعْدَهُ مِثْلُ مَا أَخْبَرَ بِهِ مِنْ أَمُورِ الْقَاسِطِينَ وَالْمَارِقِينَ وَالْخَوَارِجِ وَقَتْلُ عَمَّارٍ جَرَى ذَلِكَ الْمَجْرَى وَ أَخْبَارُ السَّاعَة وَ الرَّجْعَة وَ صِفَاتُ الْقِيَامَة مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَى وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾. (5)
9-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِى الصَّالِحُونَ قِيلَ: أَرْضِ الْجَنَّةِ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الْمُطِيعُونَ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ في هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عَابِدِينَ﴾. (100)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ عَن الصَّادِقِ علیه السلام الْكَبَائِرُ مُحَرَّمَةُ وَهِيَ الشِّرْكُ بِاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَأَكُلُ مَالِ الْيَتِيمِ ظُلَمَا وَأَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةَ وَقَدْفُ الْمُحْصَنَاتِ وَ بَعْدَ ذَلِكَ الزَّنَا وَ الْوَاطُ وَ السَّرِقَةُ وَأَكْلُ الْمَيْنَةِ وَالدَّمِ وَلَحْمِ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ مِنْ غَيْرِ ضَرُورَة وَأَكُلُ السُّحْتِ وَ الْبَخْسُ فِي الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانِ وَ الْمَيْسِرُ وَ شَهَادَةُ الزُورِ وَالْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَالْأَمْنُ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ وَالْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ تَرْكُ مُعَاوَنَة المَظْلُومِينَ وَالرُّكُونُ إِلَى الظَّالِمِينَ وَ الْيَمِينُ الْغَمُوسُ وَ حَبْسَ الْحُقوقِ مِنْ غَيْرِ غَيْر وَاسْتِعْمَالُ
ص: 554
را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر شوند آن ها فاسقانند. (نور/55) درباره ی حضرت قائم و یاران او نازل شده است.
5-2- امام صادق علیه السلام- ابو صادق گفت: «از امام باقر علیه السلام درباره ی این آیه: ﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ﴾ پرسیدم»؟ فرمود: «ما همان خاندانیم». گفتم: «إِنَّ فِي هذا لَبَلاغا لِقَوْمٍ عابدين». فرمود: «آنه-ا شیعیان ما هستند».
6-2- امام باقر علیه السلام- منظور از عبارت: أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، ياران مهدى در آخرالزمان می باشند.
7-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خداوند بدین وسیله به رسول خود خبر داده که اهل بیتش مالک زمین می شوند و به سوی زمین باز می گردند و دشمنان خویش را می کشند.
8-2- امام علی علیه السلام- ما تأویل قرآن بعد از نزولش اموری است که خدای عزوجل به پیامبرش خبر داده است که بعد از او واقع می شود؛ مثل آن چه از امور «قاسطین» (معاویه و یاران او) «مارقین» (خوارج نهروان) و خوارج خبر داده است و کشته شدن عمار از همان موارد است و همینطور اخبار قیامت و رجعت و ویژگی های قیامت از تأویل قرآن است؛ مانند
سخن خدای تعالى: ﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾.
9-2- ابن عباس رحمه الله علیه- أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبادِيَ الصَّالِحُونَ؛ یعنی سرزمین بهشت به بندگان مطیع خدا به ارث می رسد.
در این پیام روشنی است برای گروه عبادت کنندگان [پروردگار] (106)
1- امام صادق علیه السلام- گناهان بزرگ حرام اند، که عبارتند از شرک ورزیدن به خدای تعالی، کشتن جانداری که خداوند آن را حرام کرده، عقوق پدر و مادر فرار از میدان نبرد، خوردن مال یتیم از راه ستم رباخواری پس از دانسن حرمت آن، تهمت زدن به زنان پاکدامن و پس از این ها، زنا، لواط، دزدی و خوردن مردار، خون، گوشت خوک و آن چه که برای غیر خدا سربریده شده به جز در موارد ضروری، خوردن مال حرام کم فروشی در پیمانه و ترازو قمار بازی، گواهی دروغ، نومیدی از لطف خدا ایمنی از مکر خدا نومیدی از رحمت خدا ترک همکاری با ستمدیدگان اعتماد و تکیه بر ستمگران، سوگند دروغ خودداری از پرداخت حقوق دیگران بدون تنگدستی، کبرورزی
ص: 555
الْكِبْرِ وَالتَّجَبرِ وَالْكَذِبُ وَالْإِسْرَافُ وَ التَّبْذِيرُ وَالْخِيَانَةُ وَالِاسْتِخْفَافُ بِالْحَجِّ وَالْمُحَارَبَةُ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْمَلَاهِي الَّتِي تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مَكْرُوهَةُ كَالْغِنَاءِ وَ ضَرْبُ الْأَوْتَارِ وَ الإصْرَار عَلَى صَغَائِرِ الذُّنُوب ثُمَّ قَالَ إِنَّ فِي هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عَابِدِينَ﴾. (1)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لِلنَّاسِ فِيهِ الْأَمْثَالَ وَ صَرَّفَ فِيهِ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَعْقِلُونَ أَحَلَّ فِيهِ الْحَلَالَ وَ حَرَّمَ فِيهِ الْحَرَامَ وَ شَرَعَ فِيهِ فِيهِ الْحَرَامَ وَ شَرَعَ فِيهِ الدِّينَ لِعِبَادِهِ عُدْراً وَ نُدْراً لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى علیه السلام حُجَّةً بَعْدَ الرُّسُلِ وَ يَكُونَ بَلَاغاً لِقَوْمٍ عَابِدِينَ فَبَلَغَ رِسَالَتَهُ وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِهِ وَ عَبَدَهُ حَتَّى أَتَاهُ الْيَقِينُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ ما أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمينََ﴾. (107)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي خَبَر الزّنْدِيقِ الْمُدَّعِى لِلتَّنَاقُضِ فِى الْقُرْآن قَالَ أمير المؤمنين علیه السلام أما قَوْلُهُ لِنَبِيِّهِ الله وَ ما أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ فَإِنَّكَ تَرَى أَهْلَ الْمِلَلِ الْمُخَالِفَةِ لِلْإِيمَانِ وَ مَنْ يَجْرِى مَجْرَاهُمْ مِنَ الْكُفَّارِ مُقِيمِينَ عَلَى كُفْرِهِمْ إِلَى هَذِهِ الْغَايَةِ وَأَنَّهُ لَوْ كَانَ رَحْمَةً عَلَيْهِمْ لَاهْتَدَوْا جَمِيعاً وَ نَجَوْا مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى اسْمُهُ إِنَّمَا يَعْنِي بِذَلِكَ أَنَّهُ جَعَلَهُ سَبِيلًا لِإِنْظَارِ أَهْل هَذِهِ الدَّارِ وَلِأَنَّ الْأَنْبِيَاءَ قَبْلَهُ بُعِثُوا بِالتَّصْرِيح لَا بِالتَّعْرِيض فَكَانَ النبي صلى الله عليه وآله وسلم فِيهِمْ إِذَا صَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ وَ أَجَابَهُ قَوْمُهُ سَلَّمُوا وَسَلَّمَ أَهْلُ دَارِهِمْ مِنْ سَائِرِ الْخَلِيقَةِ وَإِنْ خَالَفُوهُ هَلَكُوا وَ هَلَكَ أَهْلُ دَارِهِمْ بِالْآفَةِ الَّتِي كَانَتْ نَبِيُّهُمْ يَتَوَعَدُهُمْ بِهَا وَيُخَوِّفُهُمْ حُلُولَهَا وَ نُزُولُهَا بِسَاحَتِهِمْ مِنْ خَسْفٍ أَوْ قَدْفَ أَوْ رَجْرٍ أَوْ رِيحٍ أَوْ زَلْزَلَةِ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ مِنْ أَصْنَافِ الْعَذَابِ الَّتِي هَلَكَتْ بِهَا الأمَمُ الْخَالِيَةُ وَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمَ مِنْ نَبَنَا وَ مِنَ الْحُجَج فِي الْأَرْضِ الصَّيْرَ عَلَى مَا لَمْ يُطِعْ مَنْ تَقَدَّمَهُمْ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ الصَّبْرُ عَلَى مِثْلِهَِ﴾. (3)
2- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿فِي مَجْمَعِ الْبَيَانِ وَ رَوَى: إِنَّ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ لجبرائيل لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الآيه هَلْ أَصَابَكَ مِنْ هَذِهِ الرحمه شَيْءُ؟ قالَ نَعَمْ أَنِّي كُنْتُ اخشى عَاقَبَهُ الامر فامنت بكَ لِمَا اثْنَيْ اللَّهُ على بقولِهِ ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينِ وَقَدْ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَحْمَةً مُهْدَاةَ﴾. (4)
ص: 556
زورگویی و دروغ گویی، اسراف و بیهوده خرج کردن، خیانت سبک شماری حج، مبارزه با دوستان خدای متعال، سرگرمی هایی که انسان را از یاد خدای تعالی باز می دارد عملی ناپسند است مانند غنا و تار زنی. و پافشاری بر گناهان کوچک. في هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عَابِدِينَ.
2- امام علی علیه السلام- برای مردم مثل ها زده و آیاتی را زیرورو کرد شاید که آن ها تعقل کنند حلال را در آن حلال شمرد و حرام را حرام و دین را در ضمن آن برای بندگانش قانون نهاد و عذر آن ها را زائل کرد و آن ها را بیم داد تا برای مردم نسبت به خداوند پس از ارسال رسولان حجتی و بهانه ای نباشد و وسیله ی بلاغ به مردم خدا پرست .گردد او هم تبلیغ رسالت کرد و در راه خدا جهاد نمود و او را پرستید تا مرگش فرا رسید.
ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم. (107)
1- امام علی علیه السلام- در خبر زندیقی که ادعای تناقض در قرآن داشت .... امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اما سخن خدا به پیامبرش: ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمينَ﴾، پس تو اهل ملت های مخالف ایمان و کافرانی را که جاری مجرای آن ها هستند می بینی که تا این زمان بر کفرشان اقامت دارند و اگر پیامبر صلی الله علیه و آله رحمت بر آن ها بود همگی هدایت می شدند و از عذاب جهنّم نجات می یافتند مقصود خدای تبارک و تعالی اینست که پیامبر صلی الله علیه و آله را راهی برای فرصت دادن به اهل این دیار قرار داده است؛ به خاطر آن که پیامبران قبل از او برای صریح و آشکارا سخن گفتن مبعوث شده اند و نه برای سخن گفتن به کنایه پیامبری که در بین قومش بود وقتی امر خدا را آشکار می کرد و قومش اجابت می کردند سالم می ماندند و سایر خلق از اهل دیارشان سالم می ماند و اگر با او مخالفت می کردند هلاک می شدند و اهل دیارشان با آفتی چون فرو بردن [در زمین]، یا کوبیدن یا صیحه ی عظیم یا باد یا زلزله و یا غیر آن از انواع عذاب که پیامبرشان به وسیله ی آن تهدیدشان می کرد و آن ها را از فرود آمدن و نزول آن به ساحتشان می ترساند. هلاک می شدند و امّت های گذشته به وسیله ی آن [عذاب ها] هلاک شدند و خداوند صبر پیامبر صلی الله علیه و آله ما و حجّت های روی زمین را بر آن چه انبیای قبل از آن ها توان صبر بر مثل آن را نداشتند می دانست؛ [ به همین خاطر پیامبر صلی الله علیه و آله ما را به کنایه برانگیخت نه به تصریح].
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- وقتی این آیه نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله به جبرئیل فرمود: آیا از این رحمت چیزی به تو رسیده است؟ گفت بله من از عاقبت امرم می ترسیدم و زمانی که خداوند مرا با [این] سخنش صاحب قدرت است و نزد [خداوند] صاحب عرش مقام والایی دارد. (تکویر/20) ستود، به وسیله ی تو امنیت پیدا کردم و پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است من رحمت هدیه شده [از طرف خدا] هستم».
ص: 557
3- الصّادق علیه السلام- ﴿لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله رَحْمَةَ لِلْعَالَمِينَ و وَ یَبْعَثُ اَلْقَائِمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ نَقِمَهً﴾. (1)
4- الكاظم علیه السلام- ﴿بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله رَحْمَة لِلْعَالَمِينَ فِي سَبْعِ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ فَمَنْ صَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ كَتبَ اللهُ لَهُ صِيَامَ سِنِينَ شَهْراً ﴾. (2)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا تَمَنَّى أَحَدَكُمُ الْقَائِمَ: فَلْيَتَمَنَّهُ فِي عَافِيَة فَإِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله رَحْمَةً وَ یَبْعَثُ اَلْقَائِمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ نَقِمَهً﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿قُلْ إِنَّما يُوحَى إِلَيَّ أَنَّما إِهْكُمْ إِلهُ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾ (108)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿قُلْ إِنَّما يُوحَى إِلَيَّ أَنَّما إِهْكُمْ إِلهُ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ الْوَصِيَّةُ لِعَلِى بَعْدِى﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَلى سَواءٍ وَ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ ما تُوعَدُونَ﴾. (109)
قوله تعالى: ﴿إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْل وَيَعْلَمُ ما تَكْتُمُونَ﴾. (110)
قوله تعالى: ﴿وَإِنْ أَدْري لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتَاعٌ إلى حين﴾. (111)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَقَدْ عَهِدَ إِلَى مُحَمَّد أَنَّ أُمَّتَهُ يَفْتَرقُونَ عَلَى ثَلَاثِ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً ثَلَاثَ عَشْرَةَ فِرْقَةً تَدَّعِي مَحَبَّتَنَا وَ مَوَدَّتَنَا كُلُّهُمْ هَالِكَةُ إِلَّا فِرْقَةً وَاحِدَةً وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَّبِّي وَ إِنِّي عَالِمُ بِمَا يَصِيرُ الْقَوْمُ إِلَيْهِ وَ لَهُمْ مُدَّةً وَأَجَلُ مَعْدُودَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَإِنْ أُدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتَاعٌ إِلى حِينٍ وَ قَدْ صَبَرَ عَلَيْهِمُ الْقَلِيلَ لِمَا هُوَ بَالِغُ أَمْرِهِ وَ قَدَرِهِ الْمَحْتُوم فِيهِم﴾. (5)
2- الحسن علیه السلام- ﴿مَا جَرَى بَينَهُ الله وَ بَينَ مُعَاوِيَةَ وَ أَصحَابِهِ: فَتَكَلَّمَ أَبُو مُحَمَّدِ الْحَسَنُ بْنُ عَلى علیه السلام فَقَالَ أَمَّا أَنْتَ يَا مُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ فَإِنَّكَ لِلَّهِ عَدُوٌّ وَلِكِتَابِهِ نَابِدُ وَلِنَبِيِّهِ مُكَذِّبُ وَ أَنْتَ الزَّانِي وَقَدْ وَجَبَ عَلَيْكَ الرَّجْمَوَ قَوْلُكَ فِي شَأْنِ الْإِمَارَةِ وَ قَوْلُ أَصْحَابِكَ فِي الْمُلْكِ الَّذِي مَلَكْتُمُوهُ فَقَدْ
ص: 558
3- امام صادق علیه السلام- رَحْمَةً لِلْعالَمينَ؛ حضرت قائم را برای انتقام گرفتن برخواهد انگیخت.
4- امام کاظم علیه السلام- خداوند متعال محمد ای را که رحمت برای همه جهانیان است، در بیست و هفتم رجب به پیامبری مبعوث فرمود هرکس این روز را روزه بگیرد خداوند برایش پاداش روزه ی شصت ماه را می نویسد.
5- امام صادق علیه السلام- هرگاه کسی از شما آرزوی دیدار حضرت قائم ال را کند باید آرزو کند که این دیدار در تندرستی و عافیت باشد، زیرا خداوند محمد او را به مهر و مهربانی مبعوث فرمود و حضرت قائم را برای انتقام گرفتن برخواهد انگیخت.
بگو: «تنها چیزی که به من وحی می شود این است که معبود شما خدای یگانه است آیا تسلیم [حق] می شوید و بت ها را کنار می گذارید]»؟! (108)
1- امام صادق علیه السلام- ﴿إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّما إِهْكُمْ إِلهُ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾؛ آيا شما تسلیم می شوید نسبت به وصیتی که بعد از خود نمودم.
اگر [باز] روی گردان شوند بگو من به همه ی شما یکسان هشدار می دهم و [هر چند] نمی دانم این وعده ی [عذاب] که به شما داده می شود نزدیک است یا دور! (109)
او سخنان آشکار را می داند و آن چه را کتمان می کنید [نیز] می داند [و چیزی بر او پوشیده نیست]. (110)
و من نمی دانم شاید این آزمایشی برای شماست و مایه ی بهره گیری تا مدتی [معين]». (111)
1- امام علی علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله- مرا آگاه کرد که امت ایشان به هفتاد و سه فرقه متفرق می شوند، سیزده فرقه از آن ها ادعای دوستی و محبّت ما را دارند ولی همه ی آن ها جز یک فرقه، هلاک خواهند شد من همانا از جانب پروردگارم بر برهان و دلیل هستم و به سرنوشتی که این مردم خواهند داشت آگاهم این مردم مدت زمان معدودی دارند؛ زیرا خداوند بلند مرتبه می فرماید: ﴿وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَ مَتَاعٌ إِلَى حِينٍ؛ من اندکی را بر آن ها صبر کردم؛ به خاطر آنچ-ه ک-ه ام-ر خداوند رسا و تقدیر او در میان آن ها حتمی
2- امام حسن علیه السلام- از عمرو بن عاص روایت است در آن چه بین امام حسن علیه السلام و معاویه و یارانش گذشت، چنین آمده است... امام حسن فرمود: اما تو ای مغيرة بن شعبه حقاً که تو دشمن خدایی، تویی که تکذیب کننده ی قرآنی، تویی که رسول خدا را تکذیب می کنی تویی که زناکاری اما جواب سخن تو درباره ی امارت و قول یارانت دربارهی مقام سلطنتی که به دست آورده اید این است که؛ فرعون مدت چهارصد سال سلطنت کرد و موسی و هارون علیه السلام دو پیغمبر بودند که وی را به راه حق دعوت می کردند و چه صدماتی که از فرعون کشیدند مقام خلافت یک مقامی است که خدا به افراد
ص: 559
مَلِک فِرْعَوْنُ مِصْرَ أَرْبَعَمِائَة سَنَة وَ مُوسَى وَهَارُونُ نَبيَّان مُرْسَلَان يَلْقَيَانِ مَا يَلْقَيَانِ وَ هُوَ مُلْكُ اللَّهِ يُعْطِيهِ الْبَرَّ وَ الْفَاجِرَ وَ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتَاعٌ إِلى حِينٍ وَ قَالَ وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ مُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَرْناها تَدْمِيرا﴾. (1)
3- الحسن علیه السلام- ﴿رُويَ أَنَّهُ لَمَّا قَدِمَ مُعَاوِيَةُ بِالْكُوفَة قِيلَ لَهُ إِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ مُرْتَفِعُ فِي أَنْفُسِ النَّاسِ فَلَوْ أَمَرْتَهُ أَنْ يَقُومَ دُونَ مَقَامِكَ عَلَى الْمِنْبَرِ فَتُدْرِكَهُ الْحَدَاثَةُ وَالْعِيُّ فَيَسْقُطُ مِنْ أَنْفُسِ النَّاسِ وَأَعْيُنِهِمْ فَأَبَى عَلَيْهِمْ وَأَبَوْا عَلَيْهِ إِلَّا أَنْ يَأْمُرَهُ بِذَلِكَ فَأَمَرَهُ فَقَامَ دُونَ مَقَامِهِ فِي الْمِنْبَرِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَمَّا بَعْدُ أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّكُمْ لَوْ طَلَبْتُمْ مَا بَيْنَ كَذَا وَكَذَا لِتَجِدُوا رَجُلًا جَدُّهُ نَبِيُّ لَمْ تَجِدُوا غَيْرِي وَ غَيْرَ أَخِي وَ إِنَّا أَعْطَيْنَا صَفْقَتَنَا هَذِهِ الطَّاغِيَةَ وَأَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى أَعْلَى الْمِنْبَرِ إِلَى مُعَاوِيَةَ وَ هُوَ فِي مَقَامَ رَسُول اللَّهِ ص مِنَ الْمِنْبَر وَ رَأَيْنَا حَقْنَ دِمَاءِ الْمُسْلِمِينَ أَفْضَلَ مِنْ إهْرَاقِهَا وَ إِنْ أَذَرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتَاعٌ إِلى حِينٍ وَأَشَارَ بَيَدِهِ إِلَى مُعَاوِيَةَ فَقَالَ لَهُ مُعَاوِيَةُ مَا أَرَدْتَ بقَوْلِكَ هَذَا؟ ف قَالَ مَا أَرَدْتُ بهِ إِلَّا مَا أَرَادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَ﴾. (2)
4- الحسن علیه السلام- ﴿عَنِ الشَّعْبِيِّ قَالَ: شَهِدَتْ الْحَسَن بن على علیه السلام حِينَ صَالَحَ مُعَاوِيَةَ بِالنَّخَيْلَة فَقَالَ لَهُ مُعَاوِيَةُ قُمْ فَأَخْبر النَّاسَ أَنَّكَ تَرَكْتَ هَذَا الْأَمْرَ وَ سَلَّمْتَهُ إِلَيَّ فَقَامَ الْحَسَنُ اللَهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ وَقَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ أَكْيَسَ الْكَيْس التَّقَى وَأَحْمَقَ الْحَمْقِ الْفُجُورُ وَ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ الَّذِي أخْتَلِفُ فِيهِ أَنَا وَ مُعَاوِيَةُ إِمَّا أَنْ يَكُونَ حَقَّ امْرِئ فَهُوَ أَحَقُّ بِهِ مِنِّى وَ إِمَّا أَنَّ يَكُونَ حَقًّا هُوَ لِى فَقَدْ تَرَكْتُهُ إِرَادَةً لِصَلَاحَ الْأُمَّةِ وَ حَقْن دِمَائِهَا وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتَاعٌ إِلى حِينٍ﴾. (3)
5- الكاظم علیه السلام- ﴿قال رَأَيْتُ النَّبِي لَيْلَةَ الْأَرْبِعَاءِ فِي النَّوْمِ فَقَالَ لِي يَا مُوسَى أَنْتَ مَحْبُوسِ مَظْلُومُ فَقُلْتُ نَعَمْ يَا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَحْبُوسُ مَظْلُومُ فَكَرَرَ عَلَيَّ ذَلِكَ ثَلَاثًا ثُمَّ قَالَ وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتَاعٌ إِلى حِين﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّ احْكُمُ بِالْحَقِّ وَ رَبُّنَا الرَّحْمنُ المُسْتَعَانُ عَلى ما تَصِفُونَ﴾. (112)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ قالَ رَبِّ احْكُمُ بِالْحَقِّ قَالَ مَعْنَاهُ لَا تَدَعَ الْكُفَّارَ وَ الْحَقُّ الِانْتِقَامُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾. (5)
ص: 560
نیکوکار و تبهکار عطا می نماید لذا قرآن مجید می فرماید من نمی دانم چه بسا این مقامی که تا یک مدت معلومی به شما داده شده موجب آزمایش شما باشد و نیز می فرماید ما هرگاه تصمیم بگیریم اهل قریه ای را نابود کنیم دستور می دهیم تا تبهکاران آن قریه به فسق و فجور بپردازند آن گاه سخن ما ثابت می شود و آنان را به نحو مخصوصی نابود می کنیم.( اسراء/16)
3- امام حسن علیه السلام- هنگامی که معاویه وارد کوفه شد به وی گفتند: حسن بن علی علیه السلام نزد مردم مقام رفیعی دارد به وی بگو بر فراز منبر آید و پایین تر از تو بنشیند و سخنرانی کند، چون زبان وى لكنت دارد از نظر مردم خواهد افتاد معاویه این پیشنهاد را نپذیرفت ولی مردم به او اصرار کردند تا این عمل را انجام دهد معاویه این مطلب را به امام حسن گفت و آن بزرگوار پس از این که پایین تر از معاویه نشست و حمد و ثنای خدای را به جای آورد فرمود: اگر شما بین مشرق و مغرب جستجو نمایید تا مردی را به دست آورید که جدش پیغمبر باشد غیر از من و برادرم را نخواهید یافت ما حق قطعی خویشتن را به این مرد قلدر و سرکش و به معاویه اشاره کرد واگذار نموده ایم که مقام و منبر پیغمبر خدا را تصاحب کرده است ما حفظ خون های مسلمین را از ریختن آن ها بهتر می دانیم گرچه می دانم که مقام خلافت باعث آزمایش شما و به معاویه اشاره کرد خواهد شد معاویه گفت این سخن را به چه منظوری گفتی؟ فرمود: «به همان منظوری که خدا فرموده است».
4- امام حسن علیه السلام- از شعبی روایت است موقعی که امام حسن در نخیله با معاویه صلح نمود من نزد آن حضرت رفتم. معاویه به امام حسن علیه السلام گفت: برخیز و به مردم بگو من از مقام خلافت دست برداشتم و آن را به معاویه تسلیم نمودم. امام حسن برخاست و پس از این که حمد و ثنای خدا را به جا آورد:فرمود زیرک ترین مردم کسی است که تقوا داشته باشد، احمق ترین افراد شخصی است که تبهکار باشد این مقام خلافت که من و معاویه درباره ی آن اختلاف داریم اگر حق وی باشد او از من احق به آن است و اگر حق من باشد من آن را به منظور صلاح امت و نریختن خون امّت واگذار نمودم. ﴿وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتَاعٌ إِلى حِينٍ﴾.
5- امام کاظم علیه السلام- شب چهارشنبه در خواب پیغمبر اکرم را دیدم فرمود: «موسی تو را از روی ستم زندانی کرده اند عرض کردم آری یا رسول الله مظلوم زندانی شده ام. [سه مرتبه تکرار فرمود] بعد این آیه را خواند: ﴿وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتَاعٌ إِلى حِين﴾.
و [پیامبر] گفت: «پروردگارا! به حق داوری فرما [و این طغیان گران را کیفر ده]. و پروردگار ما [خداوند] رحمان است که در برابر نسبت های ناروای شما، از او استمداد می طلبم». (112)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- قالَ رَبِّ احْكُم بِالحَقِّ؛ معنی آن این است که کفار را رها نکن و حق این است که از ستمگران انتقام بگیری
ص: 561
بسم الله الرحمنِ الرَّحِيم
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَسَنِ بْن عَلِيِّ بْنِ سَوْرَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْحَجِّ فِي كُلِّ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ لَمْ تَخْرُجُ سَنَتُهُ حَتَّى يَخْرُجَ إِلَى بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ إِنْ مَاتَ فِي سَفَرِهِ دَخَلَ الْجَنَّةَ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ مُخَالِفاً قَالَ يُخَفَّفُ عَنْهُ بَعْضٍ مَا هُوَ فِيهِ﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْحَج أَعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ كَحَجَة حَجَّهَا وَ عُمْرَةَ اعْتَمَرَهَا بِعَدَدِ مَنْ حَجَّ وَاعْتَمَرَ فِيمَا مَضَى وَ فِيمَا بَقِى﴾. (2)
2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ أَعْطِيَ مِنَ الْحَسَنَاتِ بِعَدَدِ مَنْ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ فِيمَا مَضَى وَ فِيمَا بَقِيَ وَ مَنْ كَتَبَهَا فِي رَقٌ ظَبْي وَ جَعَلَهَا فِي مَرْكَب جَاءَتْ لَهُ الرِّيحُ مِنْ كُلِّ جَانِبِ وَ نَاحِيَةِ وَ أصِيبَ ذَلِكَ الْمَرْكَبُ مِنْ كُلِّ جَانِبِ وَ أحِيطَ بِهِ وَ بِمَنْ فِيهِ وَ كَانَ هَلَاكَهُمْ وَ بَوَارَهُمْ وَ مْ يَنْجُ مِنْهُمْ أَحَدُ وَ لَا يَحِلُّ أَنْ يُكْتَبَ إِلَّا فِي الظَّالِمِينَ قَاطِعِينَ السَّبِيلِ مُحَارِبِينَ﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ كَتَبَهَا فِي رَقٌ غَزَال وَ جَعَلَهَا فِي صَحْن مَركَب جَاءَتْ إِلَيْهِ الرِّيحُ مِنْ كُلِّ مَكَان وَ اجْتَتَّتِ الْمَرْكَبَ وَ لَمْ يُسَلَّمْ وَإِذَا كُتِبَت ثُمَّ مُحِيَتْ وَ رُشْتُ فِي مَوْضِعِ سُلْطَانِ جَائِرِ زَالَ مُلْكُةٌ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى﴾. (4)
ص: 562
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
1- امام صادق علیه السلام- علی بن سوره از امام صادق علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: «هرکس سوره ی حج را در هر سه روز یکبار بخواند در همان سال به زیارت خانه ی خدا خواهد رفت و اگر در این سفر بمیرد وارد بهشت می شود. پرسیدم اگر از اهل سنت باشد چه پاداشی خواهد داشت؟ امام فرمود: «مقداری از عذابش کاسته خواهد شد».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس سوره حج را بخواند به تعداد کسانی که در گذشته و آینده حج و عمره به جا آورده یا خواهند آورد به او پاداش حج و عمره داده خواهد شد.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند به تعداد کسانی که در گذشته و آینده حج و عمره به جا آورده یا خواهند آورد برای او نیکی نوشته می شود و هرکس که آن را بر روی پوست آهویی نوشته و در یک کشتی قرار دهد باد از هر طرف به سمت آن کشتی وزیده و از هر سو آن را مورد هدف قرار می دهد و کشتی و سرنشینان آن را فرا گرفته و باعث هلاکت و نابودیشان خواهد شد و هیچ کس از آن ها نجات پیدا نمی کند؛ ولی انجام این کار جز در مورد ستمگران، راهزنان و کسانی که در حال جنگ با اسلام هستند، جایز نمی باشد.
4- امام صادق علیه السلام- خالة هرکس این سوره را بر روی پوست آهویی نوشته و آن را در عرشه ی یک کشتی قرار دهد، باد از هر طرف به سمت آن کشتی می وزد و کشتی از بنیان فرو ریخته و از غرق شدن در امان نخواهد ماند و اگر این سوره نوشته شده و بعد [با آب] پاک گردد و آبش در جایگاه پادشاهی ستمکار پاشیده شود حکومت آن پادشاه به اذن خداوند متعال نابود خواهد شد.
ص: 563
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ قرأَ سُورة الْحَجِ فِي كُل ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ لَمْ تَخْرُجُ سَنَتُهُ حَتَّى يَخْرُجَ إِلَى بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ إِنْ مَاتَ فِي سَفَرِهِ دَخَلَ الْجَنَّةِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴾ (1)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَعَاشِرَ النَّاسِ التَّقْوَى التَّقْوَى احْذَرُوا السَّاعَةَ كَمَا قَالَ اللَّهُ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴾. (2)
2- الرسول صلى الله عليه وآله وسلم ﴿قَالَ عِمْرَانُ بْنُ الْحُصَيْن: نَزَلَتِ الْآيَتَانِ مِنْ أَوَّلَ السُّورَةَ لَيْنَا فِي غَزَاةِ بَنِي الْمُصْطَلِق مِنْ خُزَاعَةَ وَ النَّاسُ يَسِيرُونَ فَنَادَى رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَحَثُوا الْمَطِيَّ حَتَّى كَانُوا حَوْلَ رَسُول فَقَرَأَهَا عَلَيْهِمْ فَلَمْ يُرَ أَكْثَرُ بَاكِياً مِنْ تِلْكَ اللَّيْلَةِ فَلَمَّا أَصْبَحُوا لَمْ يَحْطُوا السَّرْجَ عَن الدَّوَابِّ وَ لَمْ يَضْرِبُوا الْخِيامَ وَ النَّاسُ بَيْنَ بَاكِ أَوْ جَالِسِ حَزِينِ مُتَفَكِّرِ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ تَدْرُونَ أَيُّ يَوْمٍ ذَاكَ؟ قَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ: ذِلِكَ يَوْمَ يَقُولُ اللَّهُ لِآدَمَ: ابْعَثْ بَعْثَ النَّارِ مِنْ وُلْدِكَ. فَيَقُولُ آدَمَ ال: مِنْ كَمْ كَمْ؟ فَيَقُولُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ كُلِّ أَلْفِ تِسْعَمِائَة وَتِسْعَةَ وَ تِسْعِينَ إِلَى النَّارِ وَ وَاحِداً إِلَى الْجَنَّةِ. فَكَبُرَ ذَلِكَ عَلَى الْمُسْلِمِينَ وَ بَكَوْا فَقَالُوا: فَمَنْ يَنْجُو يَا رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ أَبْشِرُوا فَإِنَّ مَعَكُمْ خَلِيقَتَيْنِ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مَا كَانَتَا فِي شَيْءٍ إِنَّا كَثَرْتَاهُ مَا أَنْتُمْ فِي النَّاسِ إِلَّا كَشَعْرَة بَيْضَاءَ فِي النُّورِ الْأَسْوَدِ أَوْ كَرَقْم فِي ذِرَاعِ الْبَكْرِ أَوْ كَشَامَّةٍ فِي جَنْبِ الْبَعِيرِ. ثُمَّ قَالَ: إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ تَكُونُوا رُبعَ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَكَبَّرُوا ثُمَّ قَالَ إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ تَكُونُوا ثُلُثَ أَهْلَ الْجَنَّةِ. ثُمَّ قَالَ: إِنِّى لَأَرْجُو أَنْ تَكُونُوا ثُلُثَى أَهْلِ الْجَنَّةِ فَإِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ مِائَةُ وَ عِشْرُونَ صَفًّا ثَمَانُونَ مِنْهَا أُمَّتِي ثُمَّ قَالَ: وَ يَدْخُلُ مِنْ أُمَّتِي سَبْعُونَ أَلْفاً الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِساب﴾. (3)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ شُرَيْح الْقَاضِي قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لِأَصْحَابِهِ يَوْماً وَهُوَ يَعِظُهُمْ تَرَصَّدُوا مَوَاعِيدَ الْآجَالِ، وَبَاشِرُوهَا بِمَحَاسِنِ الْأَعْمَالَ ، وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى ذَخَائِرِ الْأَمْوَالِ، فَتُخَلَّيَكُمْ خَدَائِعَ الْآمَالِ ، إِنَّ الدُّنْيَا خَدَاعَةُ صَرَّاعَةُ، مَكَارَةٌ غَرَارَةُ سَحَارَةُ، أَنْهَارُهَا لَامِعَةً وَ
ص: 564
5- امام صادق علیه السلام- هر کس که سوره حج را در هر سه روز یک بار بخواند، در همان سال به خانه ی خدا می رود و اگر در طول سفرش بمیرد وارد بهشت می شود.
ای مردم! از [عذاب] پروردگارتان بترسید که زلزله رستاخیز امر عظیمی است! (1)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای مردم! تقوی را مراعات کنید تقوی را مراعات کنید؛ از قیامت بیمناک باشید زیرا آن چنان که خداوند فرموده است: ﴿إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴾.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- عمران بن حصین گوید: دو آیه ی آغازین این سوره در یکی از شب های جنگ با بنی المصطلق- که گروهی از طایفه ی خزاعه بودند- نازل شد در حالی که مسلمانان مشغول حرکت به سوی میدان جنگ بودند. رسول خدا مسلمانان را صدا زد و آن ها مرکب هایشان را شتابان تاختند و گرداگرد پیامبر صلی الله علیه و آله حلقه زدند. حضرت این آیات را بر آنان خواند و چنان بر آن ها اثر گذارد که مسلمانان گریان تر از آن شب دیده نشدند چون شب را به صبح رساندند به قدری نسبت به دنیا و زندگی دنیا بی اعتنا شده بودند که هنوز زین چهارپایان را پایین نیاورده و خیمه ای برپا نساخته بودند، گروهی گریه می کردند و گروهی غمگین نشسته و در فکر فرورفته بودند رسول خدا به آن ها فرمود: «آیا می دانید آن روز قیامت چه روزی است»؟ گفتند: «خدا و رسولش آگاه ترند». فرمود: «آن روز، روزی است که خداوند به آدم علیه السلام فرماید: «دوزخیان از فرزندانت را به سوی آتش بفرست». آدم علیه السلام گوید: «از کدام گروه و چه تعداد»؟ خداوند عزوجل فرماید: از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر را سوی آتش و یک نفر را سوی بهشت» این سخن بر مسلمانان سخت آمد و به گریه افتاده و گفتند: ای رسول خدا پس چه کسی نجات خواهد یافت؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بشارت باد بر شما چراکه در میان شما یأجوج و مأجوجی هستند که در هر چیز وارد شوند آن را آکنده سازند؛ شما در میان امّت ها از نظر تعداد مانند مویی سفید در پوست گاو نری سیاه یا یک برآمدگی در ساق گاوی جوان و یا خالی در پهلوی یک شتر هستید آن گاه فرمود من امید دارم که شما یک چهارم اهل بهشت باشید»؛ مسلمانان با شنیدن این سخن تکبیر گفتند سپس فرمود: من امید دارم که شما یک سوم اهل بهشت باشید. سپس فرمود من امید دارم که شما دوسوم اهل بهشت ،باشید چرا که اهل بهشت صدوبیست ردیف هستند و هشتاد ردیف از آن ها امّت من می باشند آن گاه فرمود: «از امّت من هفتاد هزار نفر بدون حسابرسی وارد بهشت می شوند».
3- امام علی علیه السلام- شريح قاضی گوید: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام به یارانش در حالی که آنان را اندرز می داد فرمود پیوسته در انتظار وعده گاه های مرگ و میرها باشید و مرگ خویش را با کردارهای نیک قرین و همراه سازید کاری کنید که در حال انجام کار ،نیک جان دهید؛ به سوی گنجینه های ثروت ها گرایش پیدا نکنید که شما را فریفته ی آرزوها واگذارد؛ همانا دنیا فریبنده، بر زمین زننده حیله گر، نیرنگ باز و افسونگر است؛ نهرهایش درخشنده میوه هایش رسیده ظاهرش شادی و باطنش فریب است؛ شما را با دندان های آرزوها می بلعد و با تباهی ناشی از حوادث ناگوار نابود می کند؛ فرزندان مرگ انسانهایی که در نهایت با مرگ مواجه شوند به آن همت گمارند و زیور آن را
ص: 565
ثَمَرَاتُهَا يَانِعَةُ، ظَاهِرُهَا سُرُورُ، وَبَاطِنُهَا غُرُورُ، تَأكُلُكُمْ بأَضْرَاسِ الْمَنَايَا، وَتُبِيرُكُمْ بِإِتْلَافِ الرزايَا، لَهَمَّ بِهَا أَوْلَادُ الْمَوْتِ وَآثَرُوا زِينَتَهَا، فَطَلَبُوا رُتْبَتَهَا، جَهِلَ الرَّجُلُ، وَ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُل الْمُولَعُ بِلَذَّاتِهَا، وَ السَّاكِنُ إِلَى فَرْحَتِهَا، وَ الْآمِنُ لِغُدْرَتِهَا دَارَتْ عَلَيْكُمْ بِصُرُوفِهَا، وَ رَمَتْكُمْ بِسِهَامٍ حتُوفِهَا، فَهِيَ تَنْزِعُ أَرْوَاحَكُمْ نَزْعاً، وَأَنْتُمْ تَجْمَعُونَ لَهَا جَمْعاً، لِلْمَوْتِ تُولَدُونَ، وَ إِلَى الْقُبُورِ تُنْقَلُونَ، وَ عَلَى التَّرَابِ تُنَوَّمُونَ، وَإِلَى الدُّودِ تُسْلَمُونَ، وَإِلَى الْحِسَابِ تُبْعَثُونَ يَا ذَا الْحِيَ-لِ وَ الْآرَاءِ، وَالْفِقْهِ وَ الْأَنْبَاءِ اذْكُرُوا مَصَارِعَ الْآبَاءِ، فَكَأَنَّكُمْ بِالنُّفُوسِ قَدْ سُلِبَتْ، وَ بِالْأَبْدَانِ قَ-دْ عُرِيَتْ، وَ بِالْمَوَارِيثِ قَدْ قُسِمَت، فَتَصِيرُ يَا ذَا الدَّلَالَ وَالْهَيْئَةِ وَ الْجَمَالَ إِلَى مَنْزِلَة شَعْتَاءَ، وَمَحَلَّة غَيْرا ، فَتُنَوَّمُ عَلَى خَدَّكَ فِي لَحْدِكَ، فِي مَنْزِلِ قَلَّ زَوَارُهُ، وَ مَلَّ عَمَّالُهُ، حَتَّى تُشْقَ عَنِ الْقُبُورِ وَ تُبْعَثَ إِلَى النُّشُورِ، فَإِنْ خُتِمَ لَكَ بِالسَّعَادَةِ صِرْتَ إِلَى الْحُبُورِ، وَ أَنْتَ مَلِكُ مُطَاعُ، وَآمِنْ لَا يُرَاعُ، يَطُوفُ عَلَيْكُمْ وِلْدَانُ كَأَنَّهُمْ الْجُمَانُ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ بَيْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ، أَهْلُ الْجَنَّةِ فِيهَا يَتَنَعَمُونَ، وَأَهْلُ النَّارِ فِيهَا يُعَذِّبُونَ، هَوْلَاءِ فِي السُّنْدُسِ وَ الْحَرِيرِ يَتَبَخْتَرُونَ، وَ هَوْلَاءِ فِي الْجَحِيمِ وَ السَّعِيرِ يَتَقَلَّبُونَ، هَؤُلَاءِ تُحْشَى جَمَاجِمُهُمْ بِمِسْكِ الْجِنَانِ وَ هَؤُلَاءِ يُضْرَبُونَ بِمَقَامِعِ النيران، هَؤُلَاءِ يُعَانِقُونِ الْحُورَ فِي الْحِجَالِ، وَ هَوْلَاءِ يُطَوَّقُونَ أَطْوَاقاً فِي النَّارِ بِالْأَغْلَال، فِي قَلْبِهِ فَزَعَ قَدْ أَعْيَا الْأَطِبَّاءَ وَ بِهِ دَاءُ لَا يَقْبَلُ الدَّوَاءَ يَا مَنْ يُسَلَّمُ إِلَى الدُّودِ وَيُهْدَى إِلَيْهِ، اعْتَبِرْ بِمَا تَسْمَعُ وَ تَرَى وَ قُلْ لِعَيْنَيْكَ تَجْفُو لَذَّةَ الْكِرَى، وَ تُفِيضُ مِنَ الدُّمُوعِ بَعْدَ الدُّمُوعِ تَتْرَى، بَيْتُكَ الْقَيْرُ بَيْتُ الْأَهْوَالِ وَ الْبَلَى، وَ غَايَتُكَ الْمَوْتُ يَا قَلِيلَ الْحَيَاءِ اسْمَعْ يَا ذَا الْغَفْلَة وَالتَّصْرِيفِ، مِنْ ذِي الْوَعْظِ وَ التَّعْرِيفِ، جَعَلَ يَوْمَ الْحَشْرِ يَوْمَ الْعَرْضَ وَ السُّؤَالِ، وَالْحِبَاءِ وَ النَّكَالِ، يَوْمَ تُقْلَبُ إِلَيْهِ أَعْمَالُ الْأَنَامِ، وَ تُحْصَى فِيهِ جَمِيعُ الْآثَامِ، يَوْمَ تَذُوبُ مِنَ النَّفُوسِ أَحْدَاقُ عُيُونِهَا، وَ تَضَعَ الْحَوَامِلُ مَا فِ-ي بُطُونِهَا، وَيُفَرِّقُ بَيْنَ كُلِّ نَفْسٍ وَ حَبيبهَا، وَ يَحَارُ فِي تِلْكَ الْأَهْوَالِ عَقْلُ لَبيبهَا، إِذْ تَنَكَّرَتِ الْأَرْضِ بَعْدَ حُسْن عِمَارَتِهَا، وَ تَبَدَّلَتْ بِالْخَلْقِ بَعْدَ أنيق زَهْرَتِهَا، أَخْرَجَتْ مِنْ مَعَادِنِ الْغَيْبِ أَثْقَالَهَا، وَ نُفِّضَتْ إِلَى اللَّهِ أَحْمَالُهَا، يَوْمَ لَا يَنْفَعُ الْجَدُّ إِذْ عَايَنُوا الْهَوْلُ الشَّدِيدَ فَاسْتَكَانُوا، وَعُرِفَ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَاسْتَبَانُوا، فَانْشَقَتِ الْقُبُورُ بَعْدَ طُولِ انْطِبَاقِهَا، وَ اسْتَسْلَمَتِ النُّفُوسِ إِلَى اللَّهِ بِأَسْبَابِهَا، كُشِفَ عَنِ الْآخِرَةَ غِطَاؤُهَا، وَ ظَهَرَ لِلْخَلْقِ أَنْبَاؤُهَا، [ف] دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكَّا دَكَّا، وَ مُدَّتْ لِأَمْرِ يُرَادُ
ص: 566
برگزیده و مقام و منزلتش را خواهانند؛ انسان نادان است و به همین خاطر دلبسته ی لذت های دنیا و دلخوش شادی های آن می باشد و خود را از بی وفایی اش در امان می داند؛ دنیا با دگرگونی هایش بر دور شما چرخیده و تیرهای مرگش را به سوی شما افکنده است؛ دنیا جان هایتان را ریشه کن سازد با این حال شما به خاطر دنیا گردآوری می کنید؛ شما برای مردن به دنیا می آیید یعنی پایان کارتان در دنیا، مردن است و به سوی گورستان حرکت داده می شوید و بر روی خاک، سر می گذارید و به کرم های درون قبر واگذار و برای [روز] حساب برانگیخته می شوید ای کسانی که از قدرت چاره اندیشی تدبیر و اندیشه بهره مندید و از خبرهای بزرگ آگاهید مرگ پدران را به یاد آورید، چه زود است که جان هایتان گرفته و پیکرهایتان عریان و اموالتان تقسیم شود و تو ای [انسان] دارای وقار و هیبت و زیبایی به سر منزل آشفتگی و پریشانی و جایگاهی غبار گرفته روانه شوی و در لحد خویش، بر گونه ات بخوابی؛ در منزلی که دیدار کنندگانش اندک و کارگزارانش خسته و دلتنگ اند؛ تا آن گاه که از گورها به در آیی و به سوی [صحرای محشر برانگیخته شوی پس اگر سرانجامت [در دنیا] به سعادت و خوشبختی پایان پذیرد [در قیامت] به سوی سرور و شادمانی در آیی، در حالی که تو شهریاری هستی که فرمانش برند و آسوده خاطری هستی که ترس و دلهره ندارد؛ پیوسته [در بهشت] نوجوانانی همچون مروارید بر گرد شما می گردند با جامی از شراب زلال و پاک شرابی سفید و درخشنده، و لذت بخش برای نوشندگان (صافات/45-46) اهل بهشت در آن غرق نعمت و دوزخیان در آتش در عذابند؛ بهشتیان در جامه هایی از حریر نازک و ابریشم به خود می بالند و دوزخیان در آتشی افروخته و شعله ور، زیرورو می شوند؛ ایشان جمجمه هایشان آکنده از مشک بهشتی گردد و آنان با گرزهای آتشین نواخته شوند؛ ایشان در حجله ها دست به گردن حوریان اندازند و آنان در آتش، غل و زنجیرهایی همانند طوق بر گردنشان افکنده شود؛ در دل اهل دوزخ هراسی است که طبیبان را درمانده کرده و دردی است که دارویی ندارد. ای کسی که [در قبر] تسلیم کرم ها می گردی و برای آن ها پیشکش برده می شوی از آن چه می شنوی و می بینی پند بگیر و به چشمانت بگو که از لذت خیالی دوری گزینند و پیوسته و پی در پی اشک ریزند؛ خانه ی تو قبر است خانه ای پر از هراس و اندوه و فرجام کار تو مرگ است. ای انسانی که شرم و حیایت کم است و ناآگاه هستی و از پند دهندگان و آگاه کنندگان رو برمی گردانی بشنو روز قیامت روز آشکار کردن و پرسش و بخشش و عقوبت قرار داده شده است؛ روزی است که در آن کردار مردمان به سوی خداوند بازگردانده شود و تمامی گناهان به شمارش درآید؛ روزی است که از شدت ترس و وحشت کاسه ی چشمان مردمان ذوب و روان گردد و هر بارداری جنین خود را بر زمین نهد و میان هرکس و رفیقش جدایی افتد و در میان آن هراس ها عقل خردمندان سرگشته حیران گردد، همان زمانی که زمین بعد از گذراندن دورانی که آباد بوده [به یکباره] دگرگون شود و بعد از جلوه گری خیره کننده اش برای آفریده شدگان چهره عوض کند و از معدن های نهان، بارهای سنگینش را خارج سازد و باری که بر دوش دارد را تسلیم خداوند نماید؛ روزی که تلاش و کوشش سودی نبخشد، در آن هنگام که آفریده شدگان با ترس شدید روبرو گردند سر تسلیم فرود آورند و گنهکاران از چهره هایشان شناخته و آشکار شوند؛ گورها پس از مدت ها نهفته و پنهان بودن، شکافته
ص: 567
بهَا مَداً مَداً، وَاشْتَدَّ الْمُثَارُونَ إِلَى اللَّهِ شَداً شَداً، وَ تَزَاحَفَتِ الْخَلَائِقُ إِلَى الْمَحْشَرِ زَحْفَاً زَحْفَاً، وَ رُدَّ الْمُجْرِمُونَ عَلَى الْأَعْقَابِ رَدَا رَدَاً، وَ جَدَّ الْأَمْرُ وَيْحَكَ يَا إِنْسَانُ جَدَا جَدَاً، وَ قُرِّبُوا لِلْحِسَابِ فَرْداً فَرْداً، وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ المُلكُ صَفًّا صَفًّا، يَسْأَلُهُمْ عَمَّا عَمِلُوا حَرْفاً حَرْفًا، فَجِيءَ بِهِمْ عُرَاةَ الْأَبْدَانِ، خُشَعاً أَبصارُهُمْ، أَمَامَهُمُ الْحِسَابُ، وَ مِنْ وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ يَسْمَعُونَ زَفِيرَهَا، وَ يَرَوْنَ سَعِيرَهَا، فَلَمْ يَجِدُوا نَاصِراً وَ لَا وَلِيّاً يُجِيرُهُمْ مِنَ الدَّلَّ، فَهُمْ يَعْدُونَ سِرَاعاً إِلَى مَوَاقِفِ الْحَشْرِ، يُسَاقُونَ سَوْقاً، [ف] السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ، وَ الْعِبَادُ عَلَى الصِّرَاطِ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ، يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ لَا يَسْلَمُونَ، وَلا يُؤْذَنُ هُمْ فَيَتَكَلَّمُونَ، وَلَا يُقْبَلُ مِنْهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ، قَدْ خُتِمَ عَلَى أفْوَاهِهِمْ، وَ اسْتَنْطِقَتْ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ يَا لَهَا مِنْ سَاعَةِ مَا أَشْجَى مَوَاقِعَهَا مِنَ الْقُلُوبِ حِينَ مِيزَ بَيْنَ الْفَرِيقَيْنِ فَرِيقٌ فِي الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ، مِنْ مِثْلَ هَذَا فَلْيَهْرَبَ الْهَارِبُونَ، إذَا كَانَتِ الدَّارُ الْآخِرَةُ لَهَا يَعْمَلُ الْعَامِلُونَ﴾. (1)
4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ مَعْنَاهُ يَا أَيُّهَا الْعُقَلَاءُ الْمُكَلِّفُونَ اتَّقُوا عَذَابَ رَبِّكُمْ وَ اخْشَوْا مَعْصِيَةَ رَبِّكُمْ كَمَا يَقُولُ احْذَرُوا الْأَسَدَ وَ الْمُرَادُ احْذَرُوا افْتِرَاسَهُ لَا عَيْنَهُ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ أَي زَلْزَلَةَ الْأَرْضِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (2)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمَّا التَّرْهِيبُ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَقَوْلُهُ سُبْحَانَهُ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ إِلَى قَوْلِهِ وَلَكِنَّ عَذابَ الله شَدِيدٌ﴾. (3)
6- أمير المؤمنين علیه السلام - ﴿وَأَمَّا مَا نَزَلَ بِلَفْظِ الْعُمُوم وَ لَا يُرَادُ بِهِ غَيْرُهُ فَقَوْلُهُ يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبِّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴾. (4)
7- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ قَالَ مُخَاطَبَهُ النَّاسِ عامه﴾. (5)
ص: 568
گردند و جان ها با کمک وسیله هایی تسلیم خدا شوند؛ پرده ی قیامت از مقابل چشمان مردمان برداشته و خبرهایش برای مردمان آشکار شود؛ در آن هنگام زمین سخت در هم کوبیده شود. (فجر/21) و زمین برای کاری که در نظر گرفته شده پی درپی گسترانیده شود و برانگیخته شدگان به دشواری به سوی خداوند حرکت کنند و آفریده شدگان آهسته آهسته به سوی [صحرای محشر] روانه شوند و گنهکاران به سختی به عقب بازگردانده شوند؛ وای بر تو ای انسان چراکه در آن حال کار به شدت بالا گیرد و انسان ها یکایک برای حسابرسی پیش آورده شوند؛ و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند (فجر/22) و خداوند از کردار آنان حرف به حرف بپرسد؛ انسان ها عریان آورده شوند در حالی که دیدگانشان از شدت ترس فرو افتاده است پیش رویشان حساب و از پشت سرشان جهنمی است که صدایش را می شنوند و زبانه ی آتش آن را می بینند در آن حال نه یاوری یابند و نه دوستی که ایشان را از آن ذلّت رهایی بخشد؛ پس دوان دوان به سوی توقفگاه های محشر حرکت نمایند در حالی که گروه گروه رانده شوند؛ آسمان ها پیچیده در دست اوست. (زمر/67) چون درهم پیچیدن طومار (انبیاء/ 104) و بندگان بر [پل] صراط دل هایشان به لرزه درآید و گمان کنند که هیچ یک رهایی نخواهند یافت و به آن ها اجازه داده نمی شود (مرسلات /36) تا سخن گویند و عذری از آن ها پذیرفته نمی شود؛ تا عذرخواهی کنند. (مرسلات/36) بر دهان هایشان مهر نهاده شده و به سخن درآید. دس تها و پاهایشان به اعمالی که مرتکب می شدند (نور /34) وای از ساعتی که موقعیت های مختلف آن دل ها را اندوهگین سازد! در آن هنگام که میان دو گروه جدایی افتد گروهی در بهشتند و گروهی در آتش سوزان (شوری /7)؛ از [حوادث] چنان روزی باید فرار کنندگان فرار نمایند و اگر سرای ابدی، سرای دیگر است [پس] عمل کنندگان باید برای مثل آن تلاش و کوشش کنند.
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ﴾؛ یعنی ای صاحبان خرد که مکلف به انجام دادن وظایفی هستید از عذاب پروردگارتان پروا کنید و از نافرمانی او بترسید؛ چنان که وقتی گفته می شود از شیر بر حذر باش منظور این است که از درندگی او بر حذر باش نه از خود شير؛ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ؛ یعنی زلزله ی زمین در روز قیامت. ه امام علی علیه السلام اما [آیاتی از کتاب خدا که هدف از آن ها بیم دادن به بندگان] است مانند این سخن خداوند سبحان است که فرمود: ﴿يا أَيُّهَاالنَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ... وَلَكِنَّ عَذَابَ اللهُ شَدِيدٌ﴾.
6- امام علی علیه السلام- آیاتی که با لفظ عموم لفظی که همه ی افراد را شامل می شود) نازل شده و از آن ها [معنایی غیر از عموم اراده] نشده است [مانند] این سخن خداوند است که فرمود]: ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِیمٌ﴾ به عبارت دیگر خطاب این آیه به همه ی مردم است).
7- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴾؛ خطاب این آیه به همه ی مردم است.
ص: 569
قوله تعالى: ﴿يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ دَاتِ حمل حملها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى و ما هُمْ بِشکاری وَ لَكِنَّ عَذَابَ اللهِ شَدِيدٌ﴾ (2)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَا عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ بَعْدَ الْبَعْثِ مَا هُوَ أَشَدُّ مِنَ الْقَبْرِ يَوْمَ يَشِيبُ فِيهِ الصَّغِيرُ وَ يَسْكَرُ فِيهِ الْكَبِيرُ وَ يَسْقُطُ فِيهِ الْجَنِينُ وَ تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ يَوْمُ عَبُوسُ قَمْطَرِيرُ يَوْمَ كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً﴾. (1)
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ، أَيْ تَبْقَى وَ تَتَحَيَّرُ وَ تَتَغَافَلُ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلِ حَمَلَهَا قَالَ امْرَأَةٌ تَمُوتُ حَامِلَةً تَضَعُ حَمْلَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ تَرَى النَّاسَ سُكَارَىٰ قَالَ مِنَ الْخَوْفِ وَالْفَزَعَ مُتَحَيّرين﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَيَأْمُرُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ نَاراً يُقَالُ لَهَا الْفَلَقُ أَشَدُّ شَيْءٍ فِي جَهَنَّمَ عَذَابًا فَتَخْرُجُ مِنْ مَكَانِهَا سَوْدَاءَ مُظْلِمَةَ بِالسَّلَاسِلِ وَ الْأَغْلَالِ فَيَأْمُرُهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ تَنْفُخَ فِي وُجُوهِ الْخَلَائِقِ نَفْخَةً فَتَنْفُخُ فَمِنْ شِدَّهُ نَفْخَتِهَا تَنْقَطِعُ السَّمَاء وَ تَنْطَمِسُ النُّجُومُ وَ تَحْمُدُ الْبِحَارُ وَ تَزُولُ الْجِبَالُ وَ تُظْلِمُ الْأَبْصَارُ وَ تَضَعُ الْحَوَامِلُ حَمْلَهَا وَ يَشِيبُ الْوِلْدَانُ مِنْ هَوْلِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهُ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَریدٍ﴾. (3)
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا احْتِجَاجُهُ عَلَى الْمُلْحِدِينَ فِي دِينِهِ وَ كِتَابِهِ وَ رُسُلِهِ فَإِنَّ الْمُلْحِدِينَ الملحدين أقروا بالمَوْتِ وَلَمْ يُقِرُّوا بِالْخَالِقِ فَأَقروا بأنَّهُمْ لَمْ يَكُونُوا ثُمَّ كَانُوا قَالَ اللهُ تَعَالَى قَ وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ إلَى قَوْلِهِ بَعِيدٌ وكقوله عَزَّوَجَلَّ وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلًا إلَى قَوْلِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَمِثْلُهُ قَوْلُهُ
ص: 570
روزی که آن را می بینید آن چنان وحشت سراپای همه را فرامی گیرد که هر مادر شیردهی از شیر خوارش [به کلی] غافل می شود و هر بارداری جنین خود را سقط می کند و مردم را مست می بینی در حالی که مست نیستند؛ ولی عذاب خدا شدید است
1- امام علی علیه السلام- ای بندگان خدا همانا در روزهای پس از برانگیخته شدن از قبر با چیزهایی روبرو هستید که سخت تر از [دوران] قبر است؛ و آن روزی است که خردسال در آن پیر شود و بزرگسال، مست و بیهوش گردد و جنین از شکم مادرش بیفتد؛ و تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ، روزی که عبوس و بسیار هولناک است و روزی که شر و عذابش گسترده است. (انسان/7).
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَت﴾؛ یعنی در آن روز، هر [در مادر شیردهی] سرگشته و حیران است و نسبت به کودک شیرخوارهاش غفلت ورزد؛ وَ تَضَعُ كُلِّ ذاتِ حمل حمل ها؛ هر زنی در هنگام زلزله قیامت باردار باشد و بمیرد در روز قیامت جنین خود را از ترس بر زمین می نهد (سقط می کند)؛ وَ تَرَى النَّاسَ سُکاری [یعنی] مردم از شدت ترس و هراس، سرگشته و حیرانند.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- چون روز قیامت فرا رسد و خداوند همه مخلوقات را برای حسابرسی گرد آورد. به آتشی که نامش «فلق» می باشد و سخت ترین رنج و عذاب جهنم را دارد، فرمان دهد که آشکار شود؛ آن آتش نیز از جایگاه خویش به صورت آتشی سیاه و تاریک به همراه غل و زنجیرهایی بیرون آید. خداوند عزوجل به او فرمان دهد که به سوی مخلوقات بدمد؛ آتش نیز چنین کند و در اثر شدت و سختی آن دمیدن آسمان پاره پاره ستارگان ناپدید دریاها سفت و سخت کوه ها نابود و دیده ها تار گردند و زنان باردار سقط جنین کنند و کودکان از ترسش در روز قیامت سپید موی و پیر شوند.
بعضی از مردم بدون هیچ علم و دانشی درباره ی خدا مجادله می کنند و از هر شیطان سرکشی پیروی می نمایند. (3)
1-1- امام على علیه السلام- ما دلیل و برهان آوردن خداوند در مقابل کسانی که منکر دین کتاب و فرستادگان خدا هستند چنین است که این ،منکران به وجود مرگ اعتراف دارند ولی به وجود] آفریدگار اعتراف نمی کنند؛ به این که زمانی نبوده اند و سپس به وجود آمده اند، اعتراف دارند؛ خداوند متعال در این باره فرموده است قاف سوگند به قرآن مجید ... کافران گفتند: «این چیز عجیبی است! آیا هنگامی که مُردیم و خاک شدیم دوباره به زندگی بازمی گردیم؟ این بازگشتی بعید است»! (ق/3-1) همچنین فرموده است و برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسی این استخوان ها را زنده می کند در حالی که پوسیده است»؟ بگو همان کسی آن را زنده می کند که نخستین بار آن را آفرید (یس/78-79) و مانند آن این سخن خداوند متعال است [که فرمود]:
ص: 571
تَعَالَى وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي الله بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيد كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِلى عَذَابِ السَّعِيرِ فَرَدَّ اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهِمْ مَا يَذْلُهُمْ عَلَى صِفَةِ ابْتِدَاءِ خَلْقِهِمْ وَ أَوَّلِ نَشْئِهِمْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ إِلَى قَوْلِهِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا فَأَقَامَ سُبْحَانَهُ عَلَى الْمُلْحِدِينَ الدَّلِيلَ عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ثُمَّ قَالَ مُخْبِراً لَهُمْ وَ تَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً إِلَى قَوْلِهِ وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ إِلَى قَوْلِهِ كَذِلِكَ النُّشُورُ فَهَذَا مِثَالُ أَقَامَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُمْ بِهِ الْحُجَّةَ فِي إِثْبَاتِ الْبَعْثِ وَالنَّشُورِ بَعْدَ الْمَوْتِ﴾. (1)
2-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يُجَادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَى يُخَاصِمٌ﴾. (2)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ فِي النَّارِ لَنَاراً تَتَعَوَّذُ مِنْهَا أَهْلُ النَّارِ مَا خُلِقَتْ إِنَّا لِكُلِّ مُتَكَبِّر جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَلكُلِّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ وَ لِكُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الحِسابِ وَكُلٌّ نَاصِب لآلَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (3)
2-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- ﴿شَيْطَانٍ مَرِيدٍ قَالَ الْمَرِيدُ الْخَبِيثُ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِلى عَذَابٍ الشعير﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ في الْأَرْحَامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُسَمَّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْم شَيْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ تُ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بهيج﴾. (5)
ص: 572
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِلى عَذَابِ السَّعِير﴾؛ پس خداوند متعال با سخنی که آنان را از چگونگی آغاز آفرینش و ابتدای پدیدآمدن آن ها آگاه می کند، به ایشان پاسخ داده و فرموده است ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ ... لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیئاً﴾ پس خداوند سبحان [با بیان این آیات] بر ضد آن ها (منکران) دلیلی از مراحل زندگی خودشان آورده است؛ آن گاه آن ها را از حوادث آینده با خبر ساخته و فرمود: ﴿وَ تَرَى الْأَرْضَ ها مِدَةٌ ... وَ أَنَّ اللهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُور﴾ (حج/ 57)؛ و فرمود: خداوند کسی است که بادها را فرستاد تا ابرهایی را به حرکت درآورند سپس ما این ابرها را به سوی زمین مرده ای راندیم و به وسیله ی آن زمین را پس از مردنش زنده می کنیم رستاخیز نیز همین گونه است. (فاطر/9) که این آیه مثالی است که خداوند عزوجل به وسیله ی آن دلیل و برهان بر اثبات برانگیخته شدن و زنده شدن پس از مرگ را برای آنان آورده است.
2-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يُجادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلم﴾ یعنی [بدون هیچ دانشی، درباره ی خدا] جدال و دشمنی می کنند.
1-2- امام صادق علیه السلام- در جهنم آتشی است که دوزخیان از آن به خدا پناه م یبرند و آن آتشی است که فقط برای متکبّران گردنکش و ستیزه جو هر شیطان سرکش، هر متکبّری که به روز حساب ایمان نمی آورد و هر کسی که با آل محمد علیهم السلام دشمنی کند، آفریده شده است.
2-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- كُلَّ شَيْطانِ مَرِید؛ «مرید» به معنای پلید است.
بر او مقرر شده که هرکس ولایتش را برگردن نهد به طور مسلم گمراهش می سازد و به آتش سوزان راهنماییش می کند.
ای مردم! اگر در رستاخیز شگی دارید به این نکته توجه کنید که ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» (چیزی شبیه گوشت جویده شده) که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل؛ تا برای شما روشن سازیم که بر هر چیز قادریم جنین هایی را که بخواهیم تا مدت معینی در رحم [مادران] نگاه می داریم و آن چه را بخواهیم ساقط می کنیم بعد شما را به صورت طفلی بیرون می آوریم؛ سپس هدف این است که به حد کمال و بلوغ خویش برسید. بعضی از شما قبض روح می شوند و بعضی از شما به نامطلوب ترین مرحله ی عمر می رسند؛ آن چنان که بعد از علم و آگاهی چیزی نمی دانند همچنین زمین را [در فصل زمستان] خشک و مرده می بینی و هنگامی که آب باران برآن فرومی فرستیم، به جنبش در می آید و رویش می کند و از هر نوع گیاهان بهجت انگیز می رویاند. (5)
ص: 573
1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ خَاطَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الدَّهرِيَّة وَاحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ أَي فِي شَكٍّ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أمَّا الرَّدُّ عَلَى الدَّهْرِيَّةِ الَّذِي يَزْعُمُونَ أَنَّ الدَّهْرَ لَمْ يَزَلْ أَبَداً عَلَى حَالِ وَاحِدَةٍ وَ أَنَّهُ مَا مِنْ خَالِقِ وَ لَا مُدَّبِّر وَ لَا صَانِعَ وَ لَا بَعْثِ وَ لَا نُشُورٍ قَالَ تَعَالَى حِكَايَةً لِقَوْلِهِمْ وقالوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَنَحْيا وَما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ وَ ما هُم بِذلِكَ مِنْ عِلْم. وقالوا أ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً إِلَى قَوْلِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ مِثْلُ هَذَا فِي الْقُرْآن كَثِيرُ وَ ذَلِكَ عَلَى مَنْ كَانَ فِي حَيَاةِ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ هَذِهِ الْمَقَالَةَ وَ مَنْ أَظْهَرَ لَهُ الْإِيمَانَ وَ أَبْطَنَ الْكُفْرَ وَالشِّرْكَ وَ بَقُوا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَكَانُوا سَبَبَ هَلَاكِ الْأُمَّة فَرَدَّ اللَّهُ تَعَالَى بِقَوْلِهِ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ الْآيَةَ وَ قَوْلُهُ وَ تَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةُ الْآيَةَ وَ مَا جَرَى مَجْرَى ذَلِكَ فِي القرآن﴾. (2)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَبْعَثَ الْخَلْقَ أَمْطَرَ السَّمَاءَ عَلَى الْأَرْضِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَاجْتَمَعَتِ الْأَوْصَالُ وَ نَبَتَتِ اللُّحُومُ﴾. (3)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ الْجَازِيٌّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ طِينَة الْجَنَّةِ وَ خَلَقَ النَّاصِبَ مِنْ طِينَة النَّارِ وَ قَالَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدِ خَيْراً طَيِّبَ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ فَلَا يَسْمَعُ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا عَرَفَهُ وَ لَا يَسْمَعُ شَيْئاً مِنَ الْمُنْكَرِ إِلَّا أَنْكَرَهُ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الطَّيِّنَاتُ ثَلَاثَةُ طِينَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُؤْمِنُ مِنْ تِلْكَ الطَّينَة إِلَّا أَنَّ الْأَنْبِيَاءَهُمْ صَفْوَتُهَا وَهُمُ الْأَصْلُ وَ
ص: 574
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خداوند عزوجل دهریون مادی گرایانی که منکر خدا و معاد هستند) را مورد خطاب قرار می دهد و برای آنان استدلال کرده و می فرماید: ﴿یا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعث﴾؛ یعنی اگر [در رستاخیز] شک و تردید دارید به این نکته توجه کنید که ما شما را از خاک آفریدیم.
2-1- امام علی علیه السلام- اما پاسخ به سخن و اعتقاد دهریون که گمان می کنند روزگار پیوسته بر یک حالت بوده و خواهد بود و هیچ آفریننده، تدبیر کننده و سازنده ای ندارد و برانگیخته شدن و زنده شدنی پس از مرگ نخواهد بود؛ خداوند متعال در مقام نقل سخن و اعتقاد] آنان فرموده است آن ها گفتند: چیزی جز همین زندگی دنیای ما در کار نیست گروهی از ما می میرند و گروهی جای آن ها را می گیرند و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمی کند آنان به این سخن که می گویند علمی ندارند. (جائیه/24) و گفتند: «آیا هنگامی که ما استخوان های پوسیده و پراکندهای شدیم، دگر بار آفرینش تازه ای خواهیم یافت؟!» بگو: «شما سنگ باشید یا آهن یا هر مخلوقی که در نظر شما از آن هم سخت تر است و از حیات و زندگی دورتر می باشد باز خدا قادر است شما را به زندگی مجدد بازگرداند آن ها به زودی می گویند چه کسی ما را بازمی گرداند؟ بگو همان کسی که نخستین بار شما را آفرید.» (اسراء/49-51) و مانند این آیات در قرآن فراوان است و همگی ردّ [عقیده ی] کسانی است که در زمان رسول خدا این اعتقاد را داشتند همان کسانی که در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله ابراز ایمان می کردند و کفر و شرک خویش را نهان می داشتند. یعنی منافقان و بعد از رحلت رسول خدا زنده بودند و باعث گمراهی امت اسلامی شدند؛ خداوند نیز عقیده ی آنان را پاسخ داده و فرمود: ﴿یا ایها النَّاسُ إِنْ كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ... لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْم شَيْئًا﴾ آن گاه برای برانگیخته شدن و زنده شدن پس از مرگ مثالی زده و فرمود: ﴿وَ تَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ﴾ و دیگر آیاتی که همین پیام را بیان می کند.
1-2- امام صادق علیه السلام- جمیل بن دَرّاج از امام صادق علیه السلام نقل می کند که ایشان فرمود: چون خداوند اراده می فرماید تا آفریدگان را برانگیزد آسمان چهل بامداد بر زمین می بارد و آن گاه اندام ها به هم می پیوندد و گوشت ها بر بدن ها می روید.
2-2- امام صادق علیه السلام- عبدالغفار جازی نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند مؤمن را از سرشت بهشتی آفرید و دشمن اهل بیت را از سرشت دوزخی و همچنین] فرمود: «هرگاه خداوند خیر بنده ای را بخواهد جان و تنش را پاک سازد، از این رو هرگاه کار خیری را بشنود آن را نیک داند و چون کار زشتی را بشنود آن را ناپسند داند همچنین شنیدم که می فرمود: «سرشت ها سه گونه اند: سرشت پیامبران اطلا که مؤمن نیز از همان سرشت است، جز این که پیامبران از
ص: 575
لَهُمْ فَضْلُهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ الْفَرْعُ مِنْ طِينٍ لازِبٍ كَذَلِكَ لَا يُفَرِّقُ اللَّهُ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ شِيعَتِهِمْ وَقَالَ طِيئَةُ النَّاصِب مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ وَ أَمَّا الْمُسْتَضْعَفُونَ فَمِنْ تُرَابِ لَا يَتَحَوَّلُ مُؤْمِنُ عَنْ إِيمَانِهِ وَ لَا نَاصِبُ عَنْ نَصْبِهِ وَلِلَّهِ الْمَشِيَّةُ فِيهِمْ جَمِيعاً﴾. (1)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام... وَمَا صِفَةُ النِّطْفَة الَّتِي تُعْرَفُ بهَا قَالَ النُّطْفَةُ تَكُونُ بَيْضَاءَ مِثْلَ النَّخَامَةِ الْغَلِيظَةِ فَتَمْكُثُ فِي الرَّحِمِ إِذَا صَارَتْ فِيهِ أَرْبَعِينَ يَوْماً رُ إِلَى عَلَقَة ... وَ هِيَ عَلَقَةً كَعَلَقَة الدَّمِ الْمِحْجَمَة الْجَامِدَةِ فِي الرَّحِمِ بَعْدَ تَحْوِيلِهَا عَنِ النُّطْفَةِ أَرْبَعِينَ يَوْمًا ثُمَّ تَصِيرُ مُضْغَةٍ ... قَالَ وَ هِيَ مُضْغَةً لَحْمٍ حَمْرَاءُ وَ فِيهَا غُرُوقُ خُضَرُ مُشْتَبِكَةً ثُمَّ تَصِيرُ إِلَى عَظْمٍ وَ شُقَ لَهُ السَّمْعُ وَ الْبَصَرُ وَ رَتِّبَتْ جَوَارِحُهُ﴾. (2)
4-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ أَيْ شَبِيهِ قِطْعَة مِنَ اللَّحْم مَمْضُوغَةً فَإِنَّ مَعْنَى مِقْدَارٍ مَا يَمْضَعُ مِنَ اللَّحْمِ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ أَيْ تَامَّةٍ﴾. (3)
5-2- الرضا علیه السلام- ﴿الْبَرَنْطِئُ وَسَأَلْتَهُ أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لِامْرَأَة مِنْ أَهْلِنَا بِهَا حَمْلُ. قَالَ فَقَالَ جَعْفَرِ علیه السلام: الدُّعَاءُ مَا لَمْ يَمْضِ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ فَقُلْتُ لَهُ: إِنَّمَا لَهَا أَقَلُّ مِنْ هَذَا، فَدَعَا لَهَا ثُمَّ قَالَ: إِنَّ النُّطْفَةَ تَكُونُ فِي الرَّحِمِ ثَلَاثِينَ يَوْماً، وَ تَكُونُ عَلَقَةً ثَلَاثِينَ يَوْماً، وَ تَكُونُ مُضْغَةً ثَلَاثِينَ يَوْماً، وَ تَكُونُ مُخَلَّقَةً وَ غَيْرَ مُخَلَّقَة ثَلَاثِينَ يَوْماً، فَإِذَا تَمَّتِ الْأَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِلَيْهَا مَلَكَيْن خَلَّاقَيْن يُصَوِّرَانِهِ وَيَكْتُبَان رزْقَهُ وَ أَجَلَهُ وَ شَقِيّاً أَوْ سَعِيدًا﴾. (4)
6-2- العسكرى علیه السلام- ﴿إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ قَالَ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَة﴾. (5)
7-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عن أمير المؤمنين علیه السلام عَنْ مُتَشَابِهِ الْخَلْق فَقَالَ علیه السلام هُوَ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهِ وَ رَابِعُ فَمِنْهُ خَلْقُ الِاخْتِرَاعِ فَقَوْلُهُ سُبْحَانَهُ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَأَمَّا خَلْقُ الِاسْتِحَالَة فَقَوْلُهُ تَعَالَى خُلُقَكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى
ص: 576
خالص و برگزیده ی آن سرشتند و در این آفرینش] اصل می باشند و بر دیگران برتری دارند و مؤمنان فرع و شعبه ای از گِل چسبنده (صافات/11) هستند؛ از این رو خداوند میان پیامبران علیهم السلام و پیروانشان جدایی نمی اندازد». همچنین فرمود: سرشت دشمن اهل بیت علیهم السلام از گلی بد بوی. (حجر/26) است؛ اما [سرشت] مستضعفان (فرودستان و عوام جامعه) از خاک است؛ مؤمن از ایمانش بازنگردد و دشمن اهل بیت علیهم السلام از دشمنی اش؛ و عاقبت مستضعفان [در روز قیامت] وابسته به خواست و اراده ی خداوند است».
3-2- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم رحمه الله علیه گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: ... «نطفه» چگونه [از غیر خودش] تشخیص داده می شود؟ حضرت فرمود: «نطفه [مادّه ای] سفید همچون آب بینی غلیظ است که وقتی در رَحِم قرار می گیرد چهل روز در آن باقی می ماند تا این که تبدیل به «علقه» می شود». پرسیدم: «علقه» چگونه [از غیر خودش] تشخیص داده می شود؟ حضرت فرمود: «علقه، پاره ای از خون بسته همچون خون سفت شده ی حجامت است که پس از دگرگونی از نطفه، چهل روز در رحم باقی می ماند تا این که تبدیل به مضغه می شود. پرسیدم: «مُضغه» چگونه [از غیر خودش] تشخیص داده می شود؟ حضرت فرمود: «مضغه، پاره ای از گوشت سرخ رنگی است که رگ هایی سبزرنگ به هم آمیخته دارد و پس از مدتی تبدیل به استخوان می شود...».
4-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ یعنی همچون تکه ای از گوشت جویده شده؛ چراکه «مضغه» به معنای تکه ای از گوشت است که جویده شده باشد؛ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخلّقة یعنی آفرینشی کامل يا غير كامل.
5-2- امام رضا علیه السلام- احمد بن ابی نصر گوید: از امام رضا علیه السلام خواستم تا درباره ی زن آبستنی از خاندان ما به درگاه خدای عزوجل دعا کند حضرت فرمود: امام باقر علیه السلام فرموده است: دعا وقتی است که چهار ماه از حاملگی نگذشته باشد. عرض کردم آن زن کمتر از چهارماه دارد». حضرت نیز برایش دعا کرد و سپس فرمود: نطفه سی روز علقه و در رحم باقی می ماند، سی روز سی روز مضغه است و سی روز شکل یافته یا شکل نیافته خواهد بود؛ و چون چهارماه تمام شود خدای تعالی دو فرشته ی صورت گر فرستد که آن جنین را صورت گری کنند و رزق و روزی زمان مرگ و تیره بختی یا نیک بختی اش را بر اساس علم بی پایان الهی بنویسند.
6-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُون (معارج /39) [یعنی آن ها را] از «نطفه» و سپس از «علقه» [آفریده ایم].
7-2- امام علی علیه السلام- از امیرالمؤمنین علیه السلام پیرامون معانی مختلف و گوناگون «خلقت» [در قرآن] سؤال شد. حضرت فرمود: «خلقت در قرآن بر سه نوع است؛ نوعی از آن، به معنای آفریدن [و پدیدآوردن] موجودی جدید است مانند این سخن خداوند سبحان که فرمود: آسمان ها و زمین را در شش روز [شش دوران] آفرید (اعراف/54) نوع دیگر خلقت به معنای از حالتی به حالتی دیگر، گرداندن است، مانند این سخن خداوند که فرمود او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر در میان تاریکی های سه گانه می بخشد (زمر/6) و این سخن خداوند که فرمود: او کسی است
ص: 577
فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الأرحام ما نَشاء﴾. (1)
8-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ سَلَامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرَ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ فَقَالَ الْمُخَلَّقَةُ هُمُ الدَّرُّ الَّذِينَ خَلَقَهُمُ اللَّهُ فِي صُلْب آدَمَ أَخَذَ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ ثُمَّ أَجْرَاهُمْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ وَ هُمُ الَّذِينَ يَخْرُجُونَ إِلَى الدُّنْيَا حَتَّى يُسْأَلُوا عَنِ الْمِيثَاقِ وَ أمَّا قَوْلُهُ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ فَهُمْ كُلَّ نَسَمَةٍ لَمْ يَخْلُقُهُمُ اللَّهُ فِي صُلْبِ آدَمَ علیه السلام حِينَ خَلَقَ الدَّرَّ وَ أَخَدَ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ وَ هُمُ النَّطَفُ مِنَ الْعَزْلِ وَالسِّقْطُ قَبْلَ أَنْ يُنْفَخَ فِيهِ الرُّوحُ وَ الْحَيَاةُ وَ الْبَقَاءُ﴾. (2)
9-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿الْمُخَلَّقَةُ إِذَا صَارَتْ دَماً وَ غَيْرُ الْمُخَلَّقَة قَالَ السِّقْط﴾. (3)
10-2- الباقر علیه السلام- ﴿نبيَّنَ لَكُمْ، أَنَّكُمْ كُنتُمْ كَذَلِكَ فِي الْأَرْحَامِ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ، فَلَا ) يَخْرُجُ سقطا﴾. (4)
11-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَا تَلِدُ الْمَرْأَةُ لِأَقَلَ مِنْ سِتَّة أَشْهُرٍ﴾. (5)
12-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَيَابَةَ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ غَايَة الْحَمْلِ بِالْوَلَدِ فِي بَطْنِ أُمِّهِ كَمْ هُوَ فَإِنَّ النَّاسِ يَقُولُونَ رَبَّمَا بَقِيَ فِي بَطْنِهَا سِنِينَ فَقَالَ كَذَبُوا أَقْصَى حَدٌ الْحَمْلِ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ لَا يَزِيدُ لَحْظَةً وَ لَوْ زَادَ سَاعَةً لَقَتَلَ أُمَّهُ قَبْلَ أَنْ يَخْرُجَ﴾. (6)
13-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي الْمُطَلَّقَة يُطَلِّقُهَا زَوْجُهَا فَتَقُولُ أَنَا حُبْلَى فَتَمْكُتْ سَنَةَ قَالَ إِنْ جَاءَتْ بِهِ لِأَكْثَرَ مِنْ سَنَة لَمْ تُصَدَّقْ وَ لَوْ سَاعَةً وَاحِدَةً فِي دَعْوَاهَا﴾. (7)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَتَاهُ رَجُلُ فَقَالَ لَهُ إِنَّ أَنَاساً يَزْعُمُونَ أَنَّ الْعَبْدَ لَا يَزْنِي وَ هُوَ مُؤْمِن ... فَقَالَ صَدَقَكَ أَخُوكَ إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ خَلَقَ اللَّهُ الْخَلْقَ عَلَى ثَلَاثِ طَبَقَاتِ
ص: 578
که شما را از خاک آفرید سپس از نطفه... (غافر /67) اما نوع سوم، خلقت به معنی آماده سازی و اندازه گیری یک شیء برای آفرینش است مانند این سخن خداوند به عیسی علیه السلام که فرمود: هنگامی که به فرمان ،من از گل چیزی به صورت پرنده می ساختی... (مائده/110).
8-2- امام باقر علیه السلام- سلّام بن مستنیر گوید: «از امام باقر علیه السلامدرباره ی این سخن خداوند عزوجل [که فرموده است] مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ پرسیدم». حضرت فرمود: «منظور از مخلقه همان نسلی هستند که خداوند آنان را در صلب آدم آفرید و از آنان پیمان (بر توحید و...) گرفت؛ سپس آنان را در صلب های مردان و رحم های زنان روان ساخت و آن ها همان هایی هستند که به دنیا می آیند تا درباره ی آن پیمان، مورد پرسش قرار گیرند اما منظور از وَغَيْرِ مُخَلَّقَه همان کسانی هستند که چون خداوند، عالم ذر را آفرید و از آنان پیمان گرفت، اینان را در صلب آدم علیه السلام نیافرید؛ آن ها نطفه هایی هستند که بیرون از رحم ریخته می شوند [و همچنین] جنین هایی که قبل از دمیده شدن روح، سقط می گردند و زندگی و زیستن، نصیب آنان نمی شود.
9-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- «مخلّقه» وقتی است که نطفه تبدیل به خون شود و «غیر مخلّقه» جنینی است که سقط می شود.
10-2- امام باقر علیه السلام- لنبيَّنَ لَكُم [یعنی ما این مراحل آفرینش را بیان می کنیم تا برایتان روشن سازیم شما در رحم ها این چنین بوده اید، وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ [جنینی را که بخواهیم زنده به دنیا بیاید تا مدتی معین در رحم مستقر می کنیم] پس چنین جنینی، سقط نخواهد شد.
11-2- امام علی علیه السلام- زن زودتر از شش ماه بچه ای را زنده به دنیا نمی آورد.
12-2- امام باقر علیه السلام- عبدالرحمن بن سیابه از کسی که از امام باقر علیه السلام برایش روایت کرده نقل می کند که گفت: از امام باقر علیه السلام پرسیدم بیشترین زمانی که نوزاد در شکم مادرش می ماند چقدر است چراکه برخی از مردم معتقدند امکان دارد نوزاد سال ها در شکم مادرش باقی بماند»؟! حضرت فرمود پندار» باطلی دارند؛ نهایت مدت بارداری نه ماه است که لحظه ای بیشتر نخواهد شد و اگر نوزاد ساعتی بیشتر بماند مادرش را قبل از بیرون آمدن خواهد کشت.
13-2- امام کاظم علیه السلام- در مورد زنی که شوهرش او را طلاق می دهد و زن ادعا می کند باردار است و یکسال [برای به دنیا آوردن بچه] درنگ می کند، فرمود: «اگر زن [پس از گذشتن] یکسال، نوزاد را به دنیا آورد ادعایش پذیرفته نمی شود اگر چه یک ساعت از یک سال گذشته باشد.
1-3- امام علی علیه السلام- مردی نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمد... حضرت فرمود: ... از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود خداوند آفریدگان را سه گروه آفریده و ایشان را در سه درجه و مقام جایگزین نموده است؛ و این همان سخن خداوند است [که فرمود:] [نخست] سعادتمندان و خجستگان [هستند] چه
ص: 579
فَأَنْزَلَهُمْ ثَلَاثَ مَنَازِلَ فَذَلِكَ قَوْلُهُ فَأَصْحابُ اليَمَنَةِ ما أَصْحابُ اليَمَنَةِ وَأَصْحَابُ المُشْتَمَةِ ما أَصْحابُ المُشْتَمَةِ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فَأَمَّا مَا ذَكَرَهُ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ مِنَ السَّابِقِينَ السَّابِقِينَ فَإِنَّهُمْ أَنْبِيَاءُ مُرْسَلُونَ وَ غَيْرُ مُرْسَلِينَ جَعَلَ اللَّهُ فِيهِمْ خَمْسَةَ أَرْوَاحِ رُوحَ الْقُدُسِ وَ رُوحَ الْإِيمَانِ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ وَ رُوحَ الْبَدَنِ فَبِرُوحِ الْقُدُسِ بُعِثُوا أَنْبِيَاءَ مُرْسَلِينَ وَ بِرُوحِ الإِيمَان عَبَدُوا اللَّهَ وَلَمْ يُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِرُوحِ الْقُوَّةِ جَاهَدُوا عَدُوَّهُمْ وَ عَالَجُوا مَعَايِشَهُمْ وَ بروح الشَّهْوَةِ أَصَابُوا لَذِينَ الْمَطْعَمِ وَ الْمَشْرَبِ وَ نَكَحُوا الْحَلَالَ مِنَ النِّسَاءِ وَ بِرُوحِ الْبَدَنِ ذُبُوا وَ دَرَجُوا فَهَوْلَاءِ مَغْفُورُ لَهُمْ مَصْفُوحُ عَنْ ذَنْبِهِمْ ثُمَّ قَالَ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ثُمَّ قَالَ فِي جَمَاعَتِهِمْ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ يَقُولُ أَكْرَمَهُمْ بِهَا وَ فَضَّلَهُمْ عَلَى سِوَاهُمْ فَهَؤُلَاءِ مَغْفُورُ لَهُمْ ثُمَّ ذَكَرَ أَصْحَابَ الْمُيْمَنَةِ وَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا بِأَعْيَانِهِمْ فَجَعَلَ فِيهِمْ أَرْبَعَةَ أَرْوَاحِ رُوحَ الْإِيمَانِ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ وَ رُوحَ الْبَدَنِ فَلَا يَزَالُ الْعَبْدُ مُسْتَكْمِلَا هَذِهِ الْأَرْوَاحَ الْأَرْبَعَةَ حَتَّى تَأْتِيَ عَلَيْهِ حَالَاتُ فَقَالَ وَ مَا هَذِهِ الْحَالَاتُ فَقَالَ عَلَى علیه السلام أمَّا أَوَّلُهُنَّ فَمَا قَالَ اللَّهُ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً فَهَذَا تَنْقُصُ مِنْهُ جَمِيعُ الْأَرْوَاحِ وَ لَيْسَ بِالَّذِي يَخْرُجُ مِنَ الْإِيمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ الْفَاعِلُ بِهِ ذَلِكَ وَ رَادُّهُ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ فَهُوَ لَا يَعْرِفُ لِلصَّلَاة وَقْتا وَ لَا يَسْتَطِيعُ التَّهَجُدَ بِاللَّيْلِ وَلَا الصِّيَامَ بِالنَّهَارِ فَهَذَا نُقْصَانُ مِنْ رُوحِ الْإِيمَانِ وَ لَيْسَ بِضَارِّهِ شَيْئًا إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ تَنْقُصُ مِنْهُ رُوحُ الشَّهْوَة فَلَوْ مَرَّتْ بِهِ أَصْبَحُ بَنَاتِ آدَمَ مَا حَنَّ إِلَيْهَا وَ تَبْقَى فِيهِ رُوحُ الْبَدَنِ فَهُوَ يَدِبُّ بِهَا وَ يَدْرُجُ حَتَّى يَأْتِيَهُ الْمَوْتُ فَهَذَا بِحَالَ خَيْرِ اللَّهُ الْفَاعِلُ بِهِ ذَلِكَ وَ قَدْ تَأْتِي عَلَيْهِ حَالَاتٌ فِي قُوَّتِهِ وَ شَبَابِهِ يَهُمُ بِالْخَطِيئَةِ فَتُشَجِّعُهُ رُوحُ الْقُوَّةَ وَ تُزَيَّنُ لَهُ رُوحُ الشَّهْوَةِ وَ تَقُودُهُ رُوحُ الْبَدَنِ حَتَّى تُوقِعَهُ فِي الْخَطِيئَة فَإِذَا لَامَسَهَا تَفَصَّى مِنَ الْإِيمَان وَ تَفَصَّى الْإِيمَانُ مِنْهُ فَلَيْسَ بِعَائِدِ أَبَداً أَوْ يَتُوبَ فَإِنْ تَابَ وَ عَرَفَ الْوَلَايَةَ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَإِنْ عَادَ فَهُوَ تَارِک لِلْوَلَايَةِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ نَارَ جَهَنَّمَ﴾. (1)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿إِذَا بَلَغَ الْعَبْدُ مِائَةَ سَنَة فَذَلِكَ أَرْدَلُ الْعُمُرِ﴾. (2)
ص: 580
سعادتمندان و خجستگانی گروه دیگر شقاوتمندان و شومانند چه شقاوتمندان و شومانی! * و [سومین گروه] پیشگامان پیشگامند آن ها مقربانند. (واقعه 11-8) ... اما سابقون عبارتند از انبیاء، چه آن ها که رسول هم هستند و چه غیر رسولان، که خداوند در آن ها پنج روح قرار داده: روح القدس و روح الایمان و روح القوة و روح الشهوة و روح.البدن رسولان با روح القدس به مقام پیامبر صلی الله علیه و آله-ی مبعوث شده اند، با روح الایمان خدا را پرستش می کنند و شریکی برایش قرار نمی دهی و با روح القوة به پیکار دشمنان و امور زندگی خود می پردازند و با روح الشهوة از غذاهای لذیذ بهره می برند و با زنان جوان از راه حلال نکاح می کنند و با روح البدن در رفت و آمدند سپس فرمود: بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم برخی از آن ها خدا با او سخن می گفت و بعضی را درجاتی برتر داد و به عیسی بن مریم، نشانه های روشن دادیم و او را با «روح القدس» تأیید نمودیم. (بقره /253) و درباره همه پیامبران می فرماید: و با روحی از ناحیه خودش آن ها را تقویت فرموده است (مجادله/22) به وسیله آن روح ایشان را گرامی داشته و بر دیگران فضیلت بخشیده است اما اصحاب میمنه، همان مؤمنین واقعی هستند که در آن ها چهار روح قرار داده شده است روح الایمان و روح القوة و روح الشهوة و روح البدن و پیوسته این ارواح در عبد کاملتر می شود تا حالاتی در او پیدا شود آن مرد عرض کرد آن حالات چیست؟ علی علیه السلام:فرمود اولین حالت همان است که خداوند می فرماید بعضی از شما به نامطلوب ترین سنین بالای عمر می رسند تا بعد از علم و آگاهی چیزی ندانند و همه چیز را فراموش کنند (نحل/70)، به سبب این حالت همه روح ها در او رو به نقصان می رود اما نه این که از ایمان خارج شود؛ زیرا خداوند چنین کاری را با او کرده و او را به دوره فرتوتی زندگی رسانیده است که نه وقت نماز را می داند و نه قدرت تهجد و نافله نیمه شب را دارد و نه می تواند روزه بگیرد و نه در صف با مردم بایستد این نقصان در روح الایمان است، اما إن شاء الله موجب زیان برای او نخواهد شد روح القوة نیز به سبب آن حالت کم می شود، که دیگر نه قادر به جهاد و نه توانا بر جستجوی روزی است روح الشهوة نیز در او کم می شود که اگر زیباترین دختران آدم از جلو او بگذرد اشتیاقی به او ندارد و حرکتی نمی کند و فقط روح البدن باقی می ماند که رفت و آمدی دارد تا وقتی فرشته مرگ به سراغش آید. این حال خوبی است، زیرا خداوند این حالت را به او داده است و گاهی در حال قدرت و جوانی برایش حالاتی پیش می آید که به سوی گناه می رود روح القوة او را تشویق می کند و روح الشهوة برایش جلوه می دهد و روح البدن او را می کشاند، تا بالاخره گناه می کند وقتی گناه کرد از ایمان او کاسته می گردد و این ایمان دیگر باز نمی گردد، مگر این که توبه کند اگر توبه کرد و ولایت را بازشناخت خدا از او می گذرد اگر باز تکرار کرد و ولایت را ترک کرد خداوند او را داخل در آتش جهنم می کند.
2-3- امام باقر علیه السلام- هنگامی که انسان به صدسالگی برسد آن زمان بدترین مرحله زندگی است.
ص: 581
1-4- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ ضَرَبَ اللهُ للبعث والنشورِ مَثَلَا فَقَالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ هَا مِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا المَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَالْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ أَى حَسَن﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ذالِكَ بِأَنَّ اللهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحي الموتى وَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فيها وَ أَنَّ اللهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُور﴾. (7)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَّ أمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِى مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَة بَابٍ مِمَّا يَصْلُحُ لِلْمُؤْمِن فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ قَالَ ... إِذَا قَالَ الْعَبْدُ فِي التَّشَهُدِ فِي الْأَخِيرَتَيْنِ وَهُوَ جَالِسُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَريكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيهَا وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ ثُمَّ أَحْدَثَ حَدَتَا فَقَدْ تَمَّتْ صَلَاتُه﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَأَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلَام عن النبي صلی الله علیه و آله يَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله فَأَخْبِرْنِي إِلَى مَا تَدْعُو قَالَ إِلَى الْإِسْلَام وَ الْإِيمَان بِاللَّهِ قَالَ وَ مَا الْإِسْلَامُ قَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّد الله عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ قَالَ صَدَقْتَ يَا محمد صلی الله علیه و آله﴾. (3)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ آلِهِ لِجَبْرَئِيلَ: يَا جَبْرَئِيلُ، أَرني كَيْفَ يَبْعَثُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْعِبَادَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؟ قَالَ: نَعَمْ فَخَرَجَ إِلَى مَقْبَرَةٍ بَنِي سَاعِدَةَ، فَأَتَى قَبْراً فَقَالَ لَهُ: اخْرُجْ بِإِذْنِ اللَّهِ. فَخَرَجَ رَجُلُ يَنْفُضُ رَأْسَهُ مِنَ الْتُرَابِ، وَهُوَ يَقُولُ: وَا لَهْفَاهُ وَاللَّهْفُ هُوَ الْقُبُورُ ثُمَّ قَالَ: ادْخَلَ فَدَخَلَ ثُمَّ قَصَدَ بِهِ إِلَى قَبْرِ آخَرَ فَقَالَ: اخْرُجُ بِإِذْنِ اللَّهِ. فَخَرَجَ شَابٌ يَنْفُضُ رَأْسَهُ مِنَ الْتَرَابِ وَ هُوَ يَقُولُ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا، وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ. ثُمَّ قَالَ: هَكَذَا يُبْعَثُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، يَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (4)
ص: 582
1-4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- آن گاه خداوند برای برانگیخته شدن و زنده شدن پس از مرگ، مثالی زده و فرمود: ﴿وَ تَرَى الأَرْضَ هَامِدَةً﴾ یعنی [زمین را] خشک و مرده [می بيني] فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا المَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ؛ یعنی [از هر نوع گیاهان] نیکو [می رویاند].
این به خاطر آن است که [بدانید] خداوند حق است و اوست که مردگان را زنده می کند و بر هر چیزی تواناست. (6)
و این که رستاخیز آمدنی است و شکی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می کند.
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- عبدالله بن سلام از پیغمبر ی پرسید.... ای محمد! به من بگو به سوی چه چیز دعوت می کنی؟ حضرت فرمود به اسلام و ایمان به خدا پرسید اسلام چیست؟ فرمود: گواهی دادن به این که خدایی جز خدای یگانه نیست و شریکی برای او وجود ندارد و این که محمّد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده ی اوست و گواهی دادن به این که رستاخیز آمدنی است و شکی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می کند. عبدالله بن سلام عرض کرد: « ای محمد کلام درست و بر حقّی گفتی».
2- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت است [روزی] رسول خدا به جبرئيل علیه السلام فرمود: ای جبرئیل به من نشان بده چگونه خداوند متعال در روز قیامت مردگان را زنده می کند جبرئیل علیه السلام گفت: چنین خواهم کردن»؛ سپس همراه پیامبر صلی الله علیه و آله به قبرستان بنی ساعده رفته و بالای قبری ایستاد و خطاب به آن گفت: به اذن خداوند بیرون بیا در این هنگام مردی از قبر بیرون آمد در حالی که سرش را با تکان دادن از گرد و خاک پاک می کرد و فریاد واویلایش بلند بود. سپس جبرئیل به او فرمان داد که به قبرش بازگردد و او نیز چنین کرد. آن گاه جبرئیل بالای قبری دیگر رفت و خطاب به آن گفت: «به اذن خداوند بیرون بیا در این هنگام جوانی از قبر بیرون آمد در حالی که سرش را با تکان دادن از گرد و خاک پاک می کرد و می گفت گواهی می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و شریکی برای او وجود ندارد و گواهی می دهم که محمد بنده و فرستاده ی اوست و گواهی می دهم که آن ﴿السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ﴾. در این هنگام جبرئیل علیه السلام گفت: «ای محمد مردگان در روز قیامت این چنین زنده خواهند شد».
3- امام صادق علیه السلام- هنگامی که خداوند اراده ی زنده کردن مردمان را می نماید، آسمان چهل شبانه روز بر زمین می بارد و در نتیجه ی آن، اعضای بدن ها گرد هم می آیند و گوشت ها [بر آن ها] می رویند.
ص: 583
قوله تعالى: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدى وَ لا كِتَابٍ منير﴾ (8)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدى وَلا كِتَابٍ مُنِيرٍ قَالَ نَزَلَتْ فِي أَبي جَهْل﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْمُقْرِئُ بِلَا عِلْمٍ كَالْمُعْجَبِ بِلَا مَال وَ لَا مُلْكِ يُبْغِضُ النَّاسِ لِفَقْرِهِ وَ يُبْغِضُونَهُ لِعُجْبِهِ فَهُوَ أَبَداً مُخَاصِمُ لِلْخَلْقِ فِي غَيْرِ وَاجِب وَ مَنْ خَاصَمَ الْخَلْقَ فِيمَا لَمْ يُؤْمَرْ بِهِ فَقَدْ نَازَعَ الْخَالِقِيَّةَ وَ الرُّبُوبِيَّةَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدى وَ لا كِتَابٍ منِيرٍ * ثانِيَ عِطْفِهِ وَ لَيْسَ أَحَدٌ أَشَدَّ عِقاباً مِمَّنْ لَبِسَ قَمِيصَ النَّسْكَ بالدَّعْوَى بِلَا حَقِيقَة وَ لَا مَعْنَى﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ الله لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ نُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَ الْحَرِيقِ﴾. (9)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثانِيَ عِطْفِهِ قَالَ تَوَلَّى عَن الْحَقِّ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ عَنْ طَرِيقِ اللَّهِ وَ الإيمان﴾. (3)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكِ قَالَ: كُنَّا جُلُوساً عِنْدَ رَسُول اللَّهِ فَتَذَا كَرْنَا رَجُلًا يُصَلِّى وَ يَصُومُ وَ يَتَصَدَّقُ وَ يُزَكِّى، فَقَالَ لَنَا رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَا أَعْرِفُهُ ... فَقُلْنَا يَا رَسُولِ اللَّهِ إِنَّهُ عَبَدَ اللَّهَ وَ يُسَبِّحْهُ وَيُقَدِّسُهُ وَ يُوَحَدُهُ. فَقَالَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَا أَعْرِفُهُ، فَبَيْنَا نَحْنُ فِي ذِكْرِ الرَّجُلِ إِذْ قَدْ طَلَعَ عَلَيْنَا، فَقُلْنَا هُوَ ذَا، فَنَظَرَ إِلَيْهِ رَسُول اللَّهِ ، فَقَالَ لِأَبِي بَكْر خُذْ سَيْفِى هَذَا وَامْضَ إِلَى هَذَا الرَّجُل فَاضْرِبْ عُنُقَهُ، فَإِنَّهُ أَوَّلُ مَنْ يَأْتِيهِ مِنْ حِزْب الشَّيْطَانِ... فَدَخَلَ أَبُو بَكْرِ الْمَسْجِدَ فَرَآهُ رَاكِعاً، فَقَالَ وَ اللَّهِ لَا أَقْتُلُهُ، فَإِنَّ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَهَانَا عَنْ قَتَلَ الْمُصَلِّينَ، فَرَجَعَ إِلَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله، فَقَالَ يَا رَسُولِ اللَّهِ إِنِّى رَأَيْتُهُ يُصَلِّى. فَقَالَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم اجْلِس، فَلَسْتَ بِصَاحِبِهِ، قُمْ يَا عُمَرُ وَ خُذْ سَيْفِي مِنْ يَدِ أَبِي بَكْرٍ وَ ادْخُلِ الْمَسْجِدَ فَاضْرِبْ عُنُقَهُ، قَالَ عُمَرُ فَأَخَذْتُ السَّيْفَ مِنْ أَبِي بَكْرٍ وَ دَخَلْتُ
ص: 584
و بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری درباره ی خدا مجادله می کنند. (8)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- آيه مى ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ﴾ درباره ی ابوجهل نازل شد.
2- امام صادق علیه السلام- کسی که تظاهر به قرائت قرآن می کند؛ بی آن که علم و دانش [لازم] را دارا باشد، مانند آن فردی است که مبتلا به خودبینی و خودستایی است بی آن که مال یا ملکی داشته باشد؛ چنین کسی به خاطر فقرش دیگران را دشمن می دارد و دیگران نیز به خاطر خودبینی اش با وی دشمنی کنند، پس چنین آدمی همیشه بدون علت با مردمان خصومت و پیکار دارد و کسی که بدون علت و بی آن که مكلّف به چنین کاری باشد با دیگران دشمنی ورزد در حقیقت با خالق و پروردگار ستیز کرده است؛ خداوند عزوجل فرموده: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدى وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ ثانِيَ عِطْفِهِ﴾؛ و کسی عقاب و عذابش [در قیامت شدیدتر نیست از آن فردی که لباس ساختگی عبادت و زهد به تن کرده و از آثار و علائم حقیقی زهد و عبادت در وجود او چیزی نباشد.
ها با تکبّر و بی اعتنایی [نسبت به سخنان الهی]، می خواهند [مردم را] از راه خدا گمراه سازند. برای آنان در دنیا رسوایی است و روز قیامت عذاب سوزان به آن ها می چشانیم (9)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ثانِيَ عِطْفِهِ یعنی از حق روی گردان شد؛ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللهِ؛ یعنی [تا مردم را] از راه خدا و ایمان [گمراه کند]
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از انس بن مالک روایت است در محضر رسول خدا نشسته بودیم و از مردی سخن می گفتیم که نماز می خواند روزه می گیرد صدقه و زکات می دهد. رسول خدا خطاب به ما فرمود: «من او را نمی شناسم. عرض کردیم ای رسول خدا او خداوند را عبادت می کند، به پاکی یاد کرده و می ستاید و خدا را یگانه می داند». رسول خدا فرمود: «من او را نمی شناسم». در همین حال که ما از او تعریف می کردیم خود در جمع ما حاضر گردید و ما خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتیم: «این همان مرد است». رسول خدا نگاهی به او کرده و خطاب به ابوبکر فرمود: «شمشیر مرا برگیر و نزد
این مرد برو و گردنش را بزن که او نخستین گرونده به حزب شیطان است ابوبکر [درپی آن مرد] به مسجد رفت و او را در حال رکوع دید و گفت: به خدا سوگند او را نخواهم کشت چراکه رسول خدا صلی الله علیه و آله ما را از کشتن نمازگزاران بازداشته است. سپس به نزد رسول خدا بازگشت و عرض کرد: «ای رسول خدا او را در حال خواندن نماز .دیدم». رسول خدا فرمود: «بنشین که تو مرد این کار نیستی. ای عمر برخیز و شمشیر مرا از ابوبکر بگیر به مسجد برو و گردن او را بزن عمر می گوید: به مسجد رفتم و او را در حال سجده دیدم و گفتم به خدا سوگند او را نمی کشم که بهتر از من (یعنی
ص: 585
الْمَسْجِدَ فَرَأَيْتُ الرَّجُلَ سَاجِداً، فَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَا أَقْتُلُهُ فَقَدِ اسْتَأْمَنَهُ مَنْ هُوَ خَيْرُ مِنِّي، فَرَجَعْتُ إِلَى رَسُول اللَّهِ ، فَقُلْتُ يَا رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه و آله إنِّى رَأَيْتُ الرَّجُلَ سَاجِداً. فَقَالَ يَا عُمَرُ اجْلِسْ فَلَسْتَ بصَاحِبِهِ، قُمْ يَا عَلَى فَإِنَّكَ أَنْتَ قَاتِلُهُ، إِنْ وَجَدْتَهُ فَاقْتُلْهُ، فَإِنَّكَ إِنْ قَتَلْتَهُ لَمْ يَقَعْ بَيْنَ أُمَّتِي اَخْتِلَافُ أَبَداً قَالَ عَلَى اللهِ فَأَخَذْتُ السَّيْفَ وَ دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ فَلَمْ أَرَهُ، فَرَجَعْتُ إِلَى رَسُول اللَّهِ، فَقُلْتُ يَا رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا رَأَيْتُهُ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام إِنَّ أُمَّةَ مُوسَى علیه السلام افْتَرَقَتْ إِحْدَى وَسَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةً نَاجِيَةُ وَالْبَاقُونَ فِي النَّارِ، وَ إِنَّ أُمَّةَ عِيسَى علیه السلام افْتَرَقَتِ اثْنَتَيْنِ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةُ نَاجِيَةُ وَ الْبَاقُونَ فِي النَّارِ، وَ إِنَّ أُمَّتِي سَتَفْتَرقُ عَلَى ثَلَاثِ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً، فِرْقَةً نَاجِيَةً وَ الْبَاقُونَ فِي النَّارِ. فَقُلْتُ يَا رَسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَا النَّاجِيَةُ. فَقَالَ الْمُتَمَسِّكُ بِمَا أَنْتَ عَلَيْهِ وَأَصْحَابُكَ، وَمَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِي ذَلِكَ الرَّجُل ثانِيَ عِطْفِهِ يَقُولُ هَذَا أَوَّلُ مَنْ يَظْهَرُ مِنْ أَصْحَابِ الْبَدَعَ وَ الضَّلَالَاتِ. قَالَ ابْنِ عَبَّاسِ وَ اللَّهِ مَا قَتَلَ ذَلِكَ الرَّجُلَ إِلَّا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَوْمَ صِفِّينَ، ثُمَّ قَالَ لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ قَالَ الْقَتْلُ وَ نُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَ الْحَرِيقِ بقِتَالِهِ عَلَى بْن أَبِي طَالِبِ علیه السلام يَوْمَ صِفِّينَ﴾. (1)
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿ثاني عِطْفِهِ أَى مُتَكَبِّراً فِي نَفْسِهِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ يَداكَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلامِ لِلْعَبِيدِ﴾ (10)
1- الهادى علیه السلام- ﴿فَأَمَّا الْجَبْرُ فَهُوَ قَوْلُ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَبَرَ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي وَ عَاقَبَهُمْ عَلَيْهَا وَ مَنْ قَالَ بِهَذَا الْقَوْلِ فَقَدْ ظَلَمَ اللَّهَ وَكَذَّبَهُ وَ رَدَّ عَلَيْهِ قَوْلَهُ وَ لَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً وَ قَوْلَهُ جَلَّ ذِكْرُهُ ذلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَ أَنَّ اللهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ مَعَ آيَاتِ كَثِيرَةِ فِي مِثْلِ هَذَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بُهُ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ المُبين﴾ (11)
ص: 586
خدا او را در امان داشته است؛ به نزد رسول خدا بازگشته و گفتم ای رسول خدا او را در حال سجده دیدم رسول خدا فرمود: بنشین که تو نیز مرد این کار نیستی؛ ای علی علیه السلام! برخیز که تو می توانی او را بکشی اگر وی را یافتی او را بکش که اگر چنین کنی میان امّت من تا ابد اختلافی به وجود نخواهد آمد علی می گوید شمشیر را گرفته و داخل مسجد شدم ولی او را ندیدم؛ به نزد رسول خدا بازگشتم و گفتم ای رسول خدا او را ندیدم حضرت فرمود: «ای ابوالحسن علیه السلام! امّت موسی هفتاد و یک فرقه شدند که یک فرقه رستگار و دیگران در آتش هستند؛ امت عیسی علیه السلام هفتادودو فرقه شدند که یک فرقه رستگار و دیگران در آتش هستند؛ و به زودی امت من نیز هفتاد و سه فرقه خواهند شد که یک فرقه رستگار و دیگران در آتش خواهند بود. من گفتم: «ای رسول خدا کدام گروه نجات می یابند»؟ فرمود: «آنان که به عقاید تو و یارانت دست یازند و چنگ زنند». این جا بود که خداوند در مورد آن مرد آیه ی ثانِيَ عِطْفِهِ را نازل فرمود و این آیه بیان می کند که آن ،مرد اولین کسی است که باعث ایجاد بدعت ها و گمراهی ها خواهد شد. ابن عبّاس [نیز] می گوید: «به خدا سوگند کسی نتوانست آن مرد را به هلاکت برساند جز امیرالمؤمنین علیه السلام که او را در جنگ صفین به هلاکت رساند و در ادامه می فرماید: ﴿لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ﴾ یعنی [برای او در دنیا] رسوایی کشته شدن [خواهد بود] وَ نُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِیامَةِ عَذابَ الْحَرِيقِ او در قیامت عذاب سوزان به او می چشانیم] چراکه در جنگ صفین به پیکار با علی بن ابی طالب علیه السلام برخواسته بود.
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ثانِيَ عِطْفِهِ یعنی خودخواهانه می خواهد مردم را از راه خدا گمراه سازد.
[و به آنان می گوییم:] این در برابر چیزی است که دست هایتان از پیش فرستاده خداوند هرگز به بندگان ستم نمی کند. (10)
1- امام هادی علیه السلام- اما اعتقاد به «جبر» عقیده ی کسانی است که می پندارند خداوند عزوجل [از سویی] بندگان را بر [انجام] گناهان مجبور ساخته و از سویی دیگر آنان را به خاطر ارتکاب گناهان، مجازات می کند؛ هرکس چنین اعتقادی داشته باشد در حقیقت خداوند را ستمکار دانسته و دروغگو انگاشته است و این فرمایش خداوند که فرموده است و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی کند. (کهف /49) و این که فرموده است: ﴿ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾ را نپذیرفته است؛ علاوه بر آیات فراوان دیگری که در این رابطه نازل شده است.
و بعضی از مردم خدا را تنها با زبان می پرستند اگر [دنیا به آن ها رو کند و] خیری به آنان برسد حالت اطمینان پیدا می کنند اما اگر مصیبتی برای امتحان به آن ها برسد، دگرگون می شوند [و به کفر رو می آورند] [به این ترتیب] هم دنیا را از دست داده اند و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است. (11)
ص: 587
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ ضُريس عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلٍ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ العلي عَلَى حَرْفٍ؛ قَالَ إِنَّ الْآيَةَ تَنْزِلُ فِي الرَّجُلِ ثُمَّ تَكُونُ فِي أَتْبَاعِهِ ثُمَّ قُلْتُ كُلُّ مَنْ نَصَبَ دُونَكُمْ شَيْئاً فَهُوَ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَقَالَ نَعَمْ وَ قَدْ يَكُونُ مَحْضَاً﴾. (1)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿هَؤُلَاءِ قَوْمُ عَبَدُوا اللَّهَ وَ خَلَعُوا عِبَادَةَ مَنْ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَشَكُوا فِي مُحَمَّدِ وَ مَا جَاءَ بِهِ فَتَكَلَّمُوا بِالْإِسْلَام وَ شَهِدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ أَقَرُّوا بِالْقُرْآنِ وَ هُمْ فِي ذَلِكَ شَاكُونَ فِي مُحَمَّدِ وَ مَا جَاءَ بِهِ وَلَيْسُوا شُكَاكا فِي اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ يَعْنِي عَلَى شَكٍّ فِي مُحَمَّدِ وَ مَا جَاءَ بِهِ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ يَعْنِي عَافِيَةً فِي نَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ وَلْدِهِ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ رَضِيَ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ يَعْنِي بَلَاءَ فِي جَسَدِهِ أَوْ مَالِهِ تَطَيَّرَ وَ كَرِهَ الْمُقَامَ عَلَى الْإِقْرَارِ بِالنَّبِيِّ فَرَجَعَ إِلَى الْوُقُوفِ وَالشَّكَ فَنَصَبَ الْعَدَاوَةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَالْجُحُودَ بِالنَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَا جَاءَ بِهِ﴾. (2)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ قَالَ هُمْ قَوْمُ وَحَدُوا اللَّهَ وَخَلَعُوا عِبَادَةَ مَنْ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَخَرَجُوا مِنَ الشِّرْكِ وَ لَمْ يَعْرِفُوا أَنَّ مُحَمَّدَا رَسُول اللَّهِ فَهُمْ يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَلَى شَكٍّ فِي مُحَمَّدِ ۖ وَ مَا جَاءَ بِهِ فَأَتَوْا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ قَالُوا نَنْظُرُ فَإِنْ كَثُرَتْ أَمْوَالُنَا وَعُوفِينَا فِي أَنْفُسِنَا وَأَوْلَادِنَا عَلِمْنَا أَنَّهُ صَادِقُ وَ أَنَّهُ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ نَظَرْنَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ يَعْنِي عَافِيَةً فِي الدُّنْيَا وَ إِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ يَعْنِي بَلَاءَ فِي نَفْسِهِ وَ مَالِهِ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ انْقَلَبَ عَلَى شَكِّهِ إِلَى الشِّرْكِ خَسِرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبِينُ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا يَضُرُّهُ وَما لا يَنْفَعُهُ قَالَ يَنْقَلِبُ مُشْرِكَاً يَدْعُو غَيْرَ اللَّهِ وَ يَعْبُدُ غَيْرَهُ فَمِنْهُمْ مَنْ يَعْرِفُ وَيَدْخُلُ الْإِيمَانُ قَلْبَهُ فَيُؤْمِنُ وَ يُصَدِّقُ وَ يَزُولُ عَنْ مَنْزِلَتِهِ مِنَ الشَّكَ إِلَى الْإِيمَانِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَثْبُتُ عَلَى شَكَّهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْقَلِبُ إِلَى الشِّرْكِ﴾. (3)
4-1- الأئمة علیه السلام- ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ أَنَّهُ كَانَ أَبُو مُوسَى وَ عَمْرُو﴾. (4)
ص: 588
1-1- امام صادق علیه السلام- ضُریس از امام صادق علیه السلام نقل می کند حضرت در مورد آیه ی ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلى حَرِّف﴾ فرمود: «این آیه در مورد کسانی نازل شده که در ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام تردید کردند و در مورد پیروان آنان نیز جریان دارد عرض کردم: «آیا هرکس که به جای شما امامت و ولایت دیگری را بپذیرد [نیز] از جمله ی کسانی است که يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حرف»؟ حضرت فرمود: «آری! گاهی نیز ممکن است چنین اعتقادی از مصادیق] شرک خالص باشد».
2-1- امام باقر علیه السلام- اینان مردمی بودند که خدا را پرستش کرده و از پرستش غیر خدا هم دست کشیدند، با این حال درباره ی حضرت محمد ی و دینی که آورده است تردید داشتند؛ اسلام را بر زبان جاری کردند و به یگانگی خداوند و پیامبری حضرت محمد گواهی دادند و به قرآن نیز اعتراف نمودند در عین حال درباره ی حضرت محمد ی و دینی که آورده تردید داشتند، اگر چه درباره ی خدا شکی نداشتند؛ خدای عزوجل فرموده است ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ﴾ یعنی [برخی از مردم، خدا را با زبان می پرستند] با این که درباره حضرت محمد و دینی که آورده تردید دارند؛ فَإِنْ أَصَابَهُ خیرٌ یعنی [اگر] در مورد خودش، مالش و فرزندانش خیری [به او رسد] حالت اطمینان پیدا می کند و به آن خوشنود می گردد؛ ﴿وَ إِنْ أَصابَتْهُ﴾ فتنه یعنی [اگر] در تن یا مالش دچار بلایی گردد، آن را به فال بد گیرد و ثابت قدم ماندن بر اعتراف به پیامبر صلی الله علیه و آله را ناخوش دارد در نتیجه به شک و تردید سابقش بازگشته و به دشمنی خدا و رسولش و انکار پیغمبر و دینش برخیزد.
3-1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که فرموده:] ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ﴾ سؤال کردم؛ حضرت فرمود: « اینان مردمی بودند که به یگانگی خداوند اعتراف کرده و از پرستش غیر خدا هم دست کشیدند و در نتیجه از شرک بیرون آمدند، با این حال ندانستند که حضرت محمد و فرستاده ی خداوند است؛ پس ایشان با وجود داشتن تردید در حضرت محمد ی و دینی که او آورده خداوند را عبادت می کردند آن ها نزد رسول خدا آمدند و گفتند: «ما ملاحظه می کنیم اگر بعد از ایمان آوردن به [پیامبر صلی الله علیه و آله] داراییمان افزایش پیدا کرد و خیری به خود و فرزندانمان رسید، می فهمیم که پیامبر صلی الله علیه و آله راستگو و فرستاده ی خداوند است و اگر چنین نشد درباره اش فکر و تأمل خواهیم کرد». خداوند عزّوجلّ فرموده است فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ یعنی اگر خیری در دنیا به او رسد، اطمینان پیدا می کند، وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ یعنی [اگر] در جان و مالش بلایی به او رسد انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ یعنی بواسطه ی شک و تردیدش، به شرک بازگردد؛ [بدین ترتیب] ﴿خَسِرَ الدُّنْيَا وَالآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ﴾.
4-1- ائمه علیهم السلام- منظور از وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ، ابوموسی اشعری و عمروعاص می باشد.
ص: 589
5-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ قَالَ عَلَى شَكٍّ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ الْآيَةَ﴾. (1)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ الصَّادِقُ ... وَ قَدْ وَصَفَ اللَّهُ تَعَالَى الْمُنَافِقِينَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ فَقَالَ عَزَّ مِنْ قَائِلِ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبِينُ﴾. (2)
7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿كَانَ جَمَاعَةٌ إِذَا صَحَ جِسْمُ أَحَدِهِمْ وَ نُتِجَتْ فَرَسُهُ وَ وَلَدَتِ امْرَأَتُهُ غُلَامًا وَ كَثرَتْ مَاشِيَتُهُ رَضِيَ بِالْإِسْلَام وَ إِنْ أَصَابَهُ وَجَعُ أَوْ سُوءُ قَالَ مَا أَصَبْتُ فِي هَذَا الدِّينِ إِنَّا سُوءاً فَنَزَلَ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْف﴾. (3)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿تفسير الإمام علیه السلام قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَما رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِينَ قَالَ الْإِمَامُ مُوسَى بْنُ جَعْفَر ال أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى بَاعُوا دِينَ اللَّهِ وَاعْتَاضُوا مِنْهُ الْكَفْرَ بِاللَّهِ فَما رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ أَوْ مَا رَبَحُوا فِي تِجَارَتِهِمْ فِي الْآخِرَةِ لِأَنَّهُمُ اشْتَرَوُا النَّارَ وَأَصْنَافَ عَذَابِهَا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كَانَتْ مُعَدَّةَ لَهُمْ لَوْ آمَنُوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ إِلَى الْحَقِّ وَ الصَّوَاب فَلَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذِهِ الْآيَةَ حَضَرَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَوْمُ فَقَالُوا يَا رَسُولِ اللَّهِ سُبْحَانَ الرَّازِقِ ... لَمْ تَرَ فُلَانَا كَانَتْ حَسَنَةً حَالُهُ كَثِيرَةَ أَمْوَالُهُ جَمِيلَةَ أَسْبَابُهُ وَافِرَةً خَيْرَاتُهُ مُجْتَمِعاً شَمْلُهُ أَبَى إِلَّا طَلَبَ الْأَمْوَالِ الْجُمَّة فَحَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى أَنْ تَهَوَّرَ فَرَكِبَ الْبَحْرَ فِي وَقْتِ هَيَجَانِهِ وَ السَّفِينَةُ غَيْرُ وَثِيقَة وَالْمَلَّاحُونَ غَيْرُ فَارِهِينَ إِلَى أَنْ تَوَسَطَ الْبَحْرَ فَلَعِبَتْ بِسَفِينَتِهِ ريحُ عَاصِفُ فَأَزْعَجَتْهَا إِلَى الشَّاطِئَ وَفَتَقَتْهَا فِي لَيْل مُظْلِم وَ ذَهَبَتْ أَمْوَالُهُ وَ سَلِمَ بِحَشَاشَتِهِ فَقِيراً وَقِيراً يَنْظُرُ إِلَى الدُّنْيَا حَسْرَةً فَقَالَ رَسُول الله ألا أخبركُم ... بِأَسْواً حَالَا قَالُوا بَلَى يَا رَسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ رَسُول ... فَرَجُلُ أَعْطَى أَخَا مُحَمَّدِ رَسُول اللَّهِ بِبَيْعَتِهِ وَأَظْهَرَ لَهُ مُوَافَقَتَهُ وَ مُوَالَاةَ أَوْلِيَائِهِ وَ مُعَادَاةَ أَعْدَائِهِ ثُمَّ نَكَثَ بَعْدَ ذَلِكَ وَ خَالَفَ وَ وَالَى عَلَيْهِ أَعْدَاءَهُ فَخَتَمَ
ص: 590
5-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ؛ یعنی برخی از مردم خدا را با [شک و تردید می پرستند].
6-1- امام صادق علیه السلام- ... خداوند متعال در موارد متعددی [از قرآن] ویژگی منافقان را بیان نموده است، [از جمله] فرموده: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبِينُ﴾.
7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- گروهی بودند که وقتی بدنشان سالم بود اسبشان می زایید، همسرشان فرزند پسر به دنیا می آورد و چهارپایانشان زیاد می شد راضی به اسلام می شدند؛ و اگر درد و بدی به آن ها می رسید می گفتند از این ،دین جز بدی چیز دیگری به ما نرسید که این آیه نازل شد: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ﴾.
1-2- امام کاظم علیه السلام- در تفسیر منسوب به امام عسکری ذیل آیه ی آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی فروخته اند و [این] تجارت آن ها سودی نداده و هدایت نیافته اند. (بقره /16) آمده است: امام کاظم علیه السلام فرمود: ﴿أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِاهْدی﴾ [یعنی] آنان دین خدا را فروخته و در عوض آن، کفر به خداوند را گرفتند؛ فَما رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ یعنی آنان در این تجارت، سودی در آخرت نمی کنند چراکه در مقابل بهشتی که در صورت ایمان آوردن برایشان مهیا بود، دوزخ و عذاب های گوناگونش را خریده اند؛ و ما کانُوا مُهْتَدِينَ [یعنی] به سوی حق و راه راست [هدایت نیافته اند]. هنگامی که خداوند عزوجل این آیه را نازل فرمود جمعی به محضر رسول خدا آمده و عرض کردند: «ای رسول خدا و منزه است خداوندی که روزی دهنده است.... آیا فلانی را ندیدی که حالش خوب و اموالش زیاد بود؟ لوازم زندگیش مجهز خیرات او فراوان و کاروبارش روبه راه بود؟! تنها به دنبال پول های هنگفت و سودهای کلان بود تا این که حرص او را واداشت بی احتیاطی کرده و در هوایی طوفانی با یک کشتی که قابل اطمینان نبود و ملوانانی غیر ماهر داشت به سفری دریایی برود؛ وقتی کشتی به وسط دریا رسید دچار تندباد شدیدی شد به طوری که تندباد کشتی را سرگردان به ساحل کشانده و در شبی تاریک آن را در هم کوبید و اموال او از بین رفت و خود به سختی نجات یافت و اکنون تهیدست و بدهکار گشته است و با دیده ی حسرت به دنیا می نگرد رسول خدا فرمود: «آیا شما را باخبر نسازم... از کسی که حالش از او ناگوارتر است؟ عرض کردند: «آری، ای رسول الله! حضرت فرمود: .... کسی که با برادر محمد صلی الله علیه و آله (یعنی امام علی علیه السلام) بیعت نموده و همراهی خویش با او دوستی با دوستداران و دشمنی با دشمنانش را آشکار نماید، اما بعد از مدتی بیعت خود را شکسته و [با او] مخالفت کند و ولایت دشمنان علی را بر [ولایت] او ترجیح دهد؛
ص: 591
لَهُ بِسُوءِ أَعْمَالِهِ فَصَارَ إِلَى عَذَابِ لَا يَبيدُ وَ لَا يَنْفَدُ قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبينُ﴾. (1)
2-2- الرّضا علیه السلام- ﴿فَإِنَّ فِي النَّاسِ مَنْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ يَتْرُكُ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا وَ يَرَى أَنَّ لَذَّةَ الرِّئَاسَةِ الْبَاطِلَةِ أَفْضَلُ مِنْ لَذَّةِ الْأَمْوَالِ وَالنِّعَمِ الْمُبَاحَةِ الْمُحَلَّلَةِ فَيَتْرُكُ ذَلِكَ أَجْمَعَ طَلَبَاً للرئاسة﴾. (2)
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَعَاشِرَ النَّاسِ اتَّقُوا اللَّهَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّل مَا لَا يَبْلُغُهُ وَ بَان مَا لَا يَسْكُنُهُ وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِل جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٌّ مَنَعَهُ أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً فَبَاءَ بِوزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفَا قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبِينُ﴾. (3)
4-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿انظُرُوا إِلَى الدُّنْيَا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا فَإِنَّهَا عَنْ قَلِيل تُزِيلُ السَّاكِنَ وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ فَلَا تَغُرَنَّكُمْ كَثْرَةُ مَا يُعْجِبُكُمْ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يَصْحَبُكُمْ مِنْهَا فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأَ تَفَكَّرَ وَ اعْتَبَرَ وَ أَبْصَرَ إِدْبَارَ مَا قَدْ أَدْبَرَ وَ حُضُورَ مَا قَدْ حَضَرَ فَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنُ مِنَ الدُّنْيَا عَنْ قَلِيل لَمْ يَكُنْ وَ كَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنُ مِنَ الْآخِرَةَ لَمْ يَزَلْ وَكُلُّ مَا هُوَ آتِ قَرِيبُ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّل مَا لَا يُدْرَكُهُ وَ جَامِعِ مَا لَا يَأْكُلُهُ وَ مَانِعِ مَا لَا يَتْرُكُهُ وَلَعَلَّهُ مِنْ بَاطِل جَمَعَهُ أَوْ حَقٌّ مَنَعَهُ أَصَابَهُ حَرَامَ وَ وَرَثَهُ عُدْوَاناً فَاحْتَمَلَ مَا ضَرَّهُ وَبَاءَ بِوزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفَا لَاهِمَا خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ وَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبِينُ﴾. (4)
5-2- الرضا علیه السلام- ﴿اعْلَمْ يَرْحَمُكَ اللَّهُ إِنَّ الْأَرْضَ الله يُورِتُها مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ وَ أَرْوى عَنِ الْعَالِمِ... فَإِنَّهُ رُوِيَ أَنَّ الْخُمُسَ عَلَى الْخَيَّاطِ مِنْ إِبْرَتِهِ وَ الصَّانِعِ مِنْ صِنَاعَتِهِ فَعَلَى كُلِّ مَنْ غَنِمَ مِنْ هَذِهِ الْوُجُوهِ مَانًا فَعَلَيْهِ الْخُمُسُ فَإِنْ أَخْرَجَهُ فَقَدْ أَدَّى حَقَّ اللَّهِ مَا عَلَيْهِ وَ تَعَرَّضَ لِلْمَزِيدِ وَ حَلَّ لَهُ الْبَاقِي مَالُهُ [مِنْ مَالِهِ] وَ طَابَ وَكَانَ اللَّهُ أَقْدَرَ عَلَى إِنْجَازِ مَا وَعَدَ الْعِبَادَ مِنَ الْمَزِيدِ وَ التَّطْهِيرِ مِنَ الْبُخْلِ عَلَى أَنْ يُغْنِيَ نَفْسَهُ مِمَّا فِي يَدَيْهِ مِنَ الْحَرَامِ الَّذِي بَخِلَ فِيهِ بَ-لْ قَ-دْ
ص: 592
چنین کسی به خاطر اعمال ناپسندش عاقبت به شر خواهد شد و [در قیامت] گرفتار عذابی می شود که نابود نمی شود و پایان نمی پذیرد، چنین کسی خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبِينُ.
2-2- امام رضا علیه السلام- در میان مردم کسانی هستند که دنیا و آخرت هر دو را از دست می دهی؛ دنیا را برای دنیا رها می کنند و برآنند که لذت ریاست ،ناحق از لذت مال و نعمت های جایز و حلال برتر است؛ به همین خاطر همه ی نعمت های حلال را به خاطر دست یافتن به ریاست ناحق رها می کنند.
3-2- امام علی علیه السلام- ای مردم از خدا بترسید چه بسیار آرزومندی که به آرزویش نرسد، و بناکننده ای که در بنایش ساکن نشود و ثروت اندوزی که به زودی آن را ترک کند؛ ثروتی که شاید از حرام گردآوری کرده و از حقی که منع نموده فراهم ساخته است؛ از راه] حرام به آن دست یافته و به خاطر آن زیر بار گناهان رفته است؛ با سنگینی بار گناه در می گذرد و با پشیمانی و حسرت به نزد خدا می رود؛ چنین کسی هم دنیا را از دست داده است و هم آخرت را و این همان حشران و زیان آشکار است.
4-2- امام علی علیه السلام- به دنیا همچون بی رغبت های به دنیا بنگرید؛ چراکه دنیا به زودی اهل اقامت و ساکنانش را از میان بر می دارد و عیاشان بیخیال را دچار حادثه و بلا می نماید. مبادا فراوانی آن چه شما را خوشایند است فریبتان دهد زیرا آن چه از دنیا با شما خواهد بود اندک است. رحمت خداوند بر کسی که اندیشه کند و عبرت گیرد و متوجه برگشت دنیا و حضور پیش آمدها باشد. آن چه از دنیا موجود بوده پس از اندک زمانی که بر آن بگذرد گویی وجود نداشته و آن چه از آخرت وجود خواهد یافت گویی ابدی و همیشگی خواهد بود و هرچه آمدنی است نزدیک است چه بسیارند کسانی که آرزوهایی دست نایافتنی دارند و چه بسیارند کسانی که گردآوری کنند آن چه را خود استفاده نمی کنند و چه بسیارند کسانی که از چیزی پرهیز می کنند که از آن راه فراری ندارند؛ چه بسا انسان ثروتی دارد که از حرام گردآوری کرده و از حقی که منع نموده فراهم ساخته است؛ از [راه] حرام به آن دست یافته و یا به ناحق به ارث برده است، پس به خاطر آن زیر بار گناهان رفته است و با سنگینی بار گناه در می گذرد و با پشیمانی و حسرت به نزد خدا می رود؛ چنین کسی هم دنیا را از دست داده است و هم آخرت را و این همان حشران و زیان آشکار است.
5-2- امام رضا علیه السلام- بدان خدا تو را مورد رحمت قرار دهد که زمین از آن خداست و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد واگذار می کند و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است. (اعراف/128) و از امام موسی بن جعفر ا روایت می کنم که فرمود... چراکه روایت شده خمس خیاط از سوزنش و خمس صنعت کار از صنعتش است. بنابراین بر هر کسی که از این راه ها مالی را به دست آورد، خمس واجب است. پس اگر آن را بپردازد حق خداوند را که بر او واجب بوده است ادا کرده و در معرض فزونی اموال قرار می گیرد و بقیه اموالش برای او حلال و پاکیزه می گردد و خداوند بر آن چه به بندگانش درباره فزونی اموال و پاک گردانیدن از بخل وعده می دهد قادر و توانا است بدین صورت که او نفس خویش را از اموال حرامی که در اختیار دارد و در آن بخل ورزیده، بی نیاز سازد، پس آن
ص: 593
خَسِرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبِينُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَخْرِجُوا حَقَّ اللَّهِ مِمَّا فِي أَيْدِيكُمْ يُبَارِكِ اللَّهُ لَكُمْ فِي بَاقِيهِ وَ يَزْكُو﴾. (1)
6-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَقَالَ لَهُ زَيْدُ بْنُ صُوحَانَ الْعَبْدِي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام ... فَأَيُّ النَّاسِ أَشَدُّ حَسْرَةً قَالَ الذي حُرِمَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ، ذلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿يَدْعُوا مِنْ دُونِ الله ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ ذلِكَ هُوَ الضَّلال الْبَعيدُ﴾ (12)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَدْعُوا مِنْ دُونِ الله ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ انْقَلَبَ مُشْرِكَاً يَدْعُو غَيْرَ اللَّهِ وَ يَعْبُدُ غَيْرَهُ فَمِنْهُمْ مَنْ يَعْرِفُ وَيَدْخُلُ الْإِيمَانُ قَلْبَهُ فَهُوَ مُؤْمِنُ وَ يُصَدِّقُ وَيَزُولُ عَنْ مَنْزِلَتِهِ مِنَ الشَّكَ إِلَى الْإِيمَانِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْبَتْ عَلَى شَكَّهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْقَلِبُ إِلَى الشَّرُک﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يَدْعُوا لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ المولى وَلَبِثْسَ العشير﴾ (13)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَحْسَنُ الْمَوَاعِظِ مَا لَا يُجَاوِرُ الْقَوْلُ حَدَّ الصِّدْقِ وَالْفِعْلُ حَدَّ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّ مَثَلَ الْوَاعِظِ وَالْمَوْعُوظِ كَالْيَقْطَان وَ الرَّاقِدِ فَمَنِ اسْتَيْقَظَ عَنْ رَقْدَتِهِ وَ غَفْلَتِهِ وَ مُخَالَفَتِهِ وَ مَعَاصِيهِ صَلَحَ أَنْ يُوقِظَ غَيْرَهُ مِنْ ذَلِكَ الرُّقَادِ وَ أَمَّا السَّائِرُ فِي مَفَاوِز الِاعْتِدَاءِ وَالْخَائِضُ فِي مَرَاتِعِ الْغَيِّ وَ تَرْكِ الْحَيَاءِ بِاسْتِحْبَاب السُّمْعَة وَالرِّيَاءِ وَالشُّهْرَةَ وَ التَّصَّعَ فِي الْخَلْقِ الْمُتَزَيَّى بزيِّ الصَّالِحِينَ الْمُظْهرُ بكَلَامِهِ عُمَارَةَ بَاطِنِهِ وَ هُوَ فِى الْحَقِيقَة خَال عَنْهَا قَدْ غَمَرَتْهَا وَحْشَةُ حُبِّ الْمَحْمَدَ وَ غَشِيَتَهَا ظُلْمَةُ الطَّمَع فَمَا أَفْتَنَهُ بِهَوَاهُ وَ أَضَلَّ النَّاسَ بِمَقَالِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَبِئْسَ الْمُوْلِى وَلَبِثْسَ الْعَشِير﴾. (4)
2- الحسن علیه السلام- ﴿عَنْ طَاوس، قَالَ: كُنَّا عَلَى مَائِدَة ابْن عَبَّاس وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِيَّة حَاضِرُ، فَوَقَعَتْ جَرَادَةُ فَأَخَذَهَا مُحَمَّدُ، ثُمَّ قَالَ هَلْ تَعْرِفُونَ مَا هَذِهِ الْتَّقَطُ السُّودُ فِي جَنَاحِهَا قَالُوا اللَّهُ أَعْلَمُ فَقَالَ
ص: 594
که نپردازد] خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المبين؛ پس از خداوند پروا داشته باشید و حق خداوند را در آن چه در اختیار دارید بپردازید تا خداوند در سایر اموالتان برکت بیندازد و آن پاک گرداند.
6-2- امام علی علیه السلام- زیدبن صوحان پرسید: ای امیرالمؤمنین علیه السلام!... چه کسی حسرت و پشیمانی بیشتری خواهد داشت؟ حضرت فرمود کسی که هم از دنیا و هم از آخرت بی بهره باشد ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ المُبِينُ».
او جز خدا چیزی را می خواند که نه زیانی به او می رساند و نه سودی؛ این همان گمراهی بسیار عمیق است. (12)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- يَدْعُوا مِنْ دُونِ الله ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ [یعنی] به شرک بازگشته و غیر خدا را می خواند و عبادت می کند؛ برخی از مشرکان هستند که [خدا را شناخته] و ایمان در دل هایشان راه می یابد چنین کسی مؤمن است و از حالت شک و تردید به ایمان منتقل می شود؛ برخی از آنان هستند که بر شک خویش باقی می مانند؛ و برخی هم بعد [از ایمان آوردن] به شرک بازمی گردند.
او کسی را می خواند که زیانش از نفعش نزدیک تر است؛ چه بد سرپرست و یاوری و چه بد مونس و همنشینی (13)
1- امام صادق علیه السلام- بهترین پند و اندرز آن است که گفتار از مرز راستگویی و کردار از مرز اخلاص عبور نکند چراکه موعظه گر و موعظه پذیر همچون شخص بیدار و خواب هستند؛ کسی که خود از خواب و غفلت و مخالفت با دستورات الهی و گناهان رهایی یابد می تواند دیگری را از آن غفلت ها رهایی بخشد؛ اما کسی که در بیابان های تجاوز و ستم سیر کرده و در چراگاه های گمراهی و بی شرمی فرورفته است و به خاطر خوشنامی خودنمایی شهرت طلبی و ظاهرسازی در میان مردمان خود را به شکل و ظاهر نیکان در می آورد و پیوسته در کلمات خود، تظاهر به طهارت و تهذیب نفس می کند در صورتی که از این کمالات بی بهره ،است چنین کسی در حقیقت، دلش را وحشت علاقه به ستایش و اقبال مردم فراگرفته و تیرگی آزمندی، باطنش را پوشانیده است؛ پس چه بسیار به سبب هواپرستی مفتون و فریفته گشته و چه بسیار مردمان را گمراه ساخته است؛ خداوند عزوجل فرموده است: ﴿لَبِئْسَ المولى وَلَبِئْسَ الْعَشِير﴾.
2- امام حسن علیه السلام- طاووس بن کیسان یمانی گوید بر سر سفره ی ابن عبّاس نشسته بودیم و محمد بن حنفیه (از فرزندان امام علی علیه السلام) نیز حضور داشت ناگهان ملخی درون سفره افتاد محمد آن را گرفت و گفت: «آیا می دانید این نقطه های سیاه در بال ملخ چیست؟ همه گفتند: «خدا آگاهتر است محمد گفت: پدرم علی بن ابیطالب علیه السلام به من خبر داد که روزی همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بوده که حضرت می فرماید: «ای علی! آیا می دانی این نقطه های سیاه در بال این ملخ چیست؟ علی علیه السلامه فرمود: «عرض کردم خدا و رسولش آگاهترند حضرت فرمود بر بال ملخ نوشته شده است:
ص: 595
أَخْبَرَنِي أَبِي عَلِيٌّ بن أبي طَالِب أَنَّهُ كَانَ مَعَ النَّبِيِّ ثُمَّ قَالَ: هَلْ تَعْرِفُ يَا عَلِيُّ هَذِهِ الْبَقَطَ السُّودَ فِي جَنَاحَ هَذِهِ الْجَرَادَةِ قَالَ قُلْتُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ فَقَالَ علیه السلام مَكْتُوبُ فِي جَنَاحِهَا أَنَا اللَّهُ رَبُّ العالَمِينَ، خَلَقْتُ الْجَرَادَ جُنْداً مِنْ جُنُودِى أَصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ مِنْ عِبَادِي، فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: فَمَا بَالُ هَوْلَاءِ الْقَوْمِ يَفْتَخِرُونَ عَلَيْنَا يَقُولُونَ إِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنَّا فَقَالَ مُحَمَّدُ مَا وَلَدَهُمْ إِنَّا مَنْ وَقَدَنِي، قَالَ، فَسَمِعَ ذَلِكَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ علیه السلام فَبَعَثَ إِلَيْهِمَا وَ هُمَا بِالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ، فَقَالَ لَهُمَا أَمَا إِنَّهُ قَدْ بَلَغَنِي مَا قُلْتُمَا إِذْ وَجَدتُمَا جَرَادَةً، فَأَمَّا أَنْتَ يَا ابْنَ عَبَّاس فَفِيمَنْ نَزَلَتْ [ف] لَبِئْسَ المولى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ. فِي أَبي أَوْ فِي أَبيكَ وَ تَلَا عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ كَثِيراً﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ اللهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تحتها الأنهارُ إِنَّ اللهَ يَفْعَلُ ما يُريدُ﴾ (13)
1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْله: وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحِات قَالَ الَّذِينَ [ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام وَ الْأَوْصِيَاءُ مِنْ بَعْدِهِ وَ شِيعَتُهُم﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿مَنْ كانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللهُ في الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّماءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرُ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ ما يَغِيظُ﴾ (15)
قوله تعالى: ﴿وَكَذَالِكَ أَنزَلْنَاهُ ءَايَاتِ بَيِّنَاتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيد﴾ (16)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أَمَّا قَوْلُهُ مَنْ كانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ، فَإِنَّ الظَّنَّ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَلَى وَجْهَيْنِ ظَنُّ يَقِين وَظَنُّ شَكٍّ فَهَذَا ظَنُّ شَكٍّ قَالَ مَنْ شَكَ أَنَّ اللَّهَ لَا يُشِيبُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَة فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّماءِ؛ أَنْ يَجْعَلُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللَّهِ دَلِيلًا وَالدَّلِيلُ عَلَى أَنَّ السَّبَبَ وَ الدَّلِيلُ قَوْلُ اللَّهِ فِى سُورَةَ الْكَهْفِ وَ آتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبَاً فَأَتْبَعَ سَبَباً أَي دَلِيلًا وَ قَالَ ثُمَّ لْيَقْطَعُ أَنْ يُميرُ وَالدَّلِيلُ عَلَى أَنَّ الْقَطَّعَ هُوَ النَّصْبِيرُ قَوْلُهُ وَقَطَعْنَاهُمُ التَني عَشْرَةَ أَسْباطاً أنما أي ميزنَاهُمْ فقوله ثُمَّ لْيَقْطَع أى يُميرُ فَلْيَنظُر هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ ما يَغِيظُ أى حيلته والدليلُ عَلَى أَنَّ الكَيْدَ هُوَ
ص: 596
من پروردگار جهانیان هستم؛ ملخ را سپاهی از سپاهیانم قرار دادم که با آن هر یک از بندگانم را که بخواهم مورد هجوم قرار می دهم در این هنگام ابن عباس رحمه الله علیه گفت: چگونه است که این گروه فرزندان فاطمه السلام بر ما فخرفروشی کرده و معتقدند که از ما داناترند؟ محمد بن حنفیه [نیز] گفت: آن ها زاده ی همان کسی هستند که من نیز زادهی اویم این سخنان به گوش امام حسن مجتبی علیه السلام رسید؛ حضرت کسی را سراغ آن دو که در مسجد الحرام بودند فرستاد و [چون آمدند] به آن ها فرمود: سخنان شما در آن هنگام که ملخی یافته بودید به من رسید اما تو ای ابن عباس رحمه الله علیه! آیا آیه ی ﴿لَبِئْسَ الْمَوْلي وَ لَبِئْسَ الْعَشِيرُ﴾ درباره ی پدر من نازل شده است یا پدر تو»؟! و [حضرت در ادامه ی سخن] آیات فراوان دیگری از قرآن را برایش تلاوت فرمود... .
خداوند کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در باغ های بهشتی وارد می کند که نهرها از پای درختانش جاری است [آری] خدا هرچه را اراده کند، انجام می دهد. (14)
1- امام باقر علیه السلام- در ذیل آیه ی به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، بشارت ده (بقره/25) آمده است که امام باقر علیه السلام فرمود: مراد از کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند؛ علی بن ابی طالب علیه السلام، امامان بعد از او الملا و پیروان راستین آن ها می باشند.
هرکس گمان می کند که خدا پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد و از این نظر خشمگین است هر کاری از دستش ساخته است بکند ریسمانی به سقف بیاویزد و خود را حلق آویز و نفس خود را قطع کند [و تا لبه پرتگاه مرگ پیش رود]؛ ببیند آیا این کار خشم او را فرو می نشاند؟! (15)
این گونه ما آن [قرآن] را به صورت آیات روشنی نازل کردیم و خداوند هرکس را بخواهد هدایت می کند. (16)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- در ذیل آیه ى ﴿مَنْ كانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ﴾؛ گوید: کلمه ی «ظنّ» در قرآن به دو معنا آمده است یکی به معنای یقین و دیگری به معنای شک و گمان؛ و در این آیه به معنای شک و گمان است و معنای آیه چنین است هر کس گمان می کند که خداوند در دنیا و آخرت به پیامبرش پاداش نمی دهد فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ یعنی میان خود و خداوند، دلیل و راهنمایی قرار دهد؛ و دلیل بر این که در این جا کلمه ی سبب به معنای دلیل و راهنماست این سخن خداوند در سوره ی کهف می باشد که فرموده است ما به او ذوالقرنین در روی زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم. او از این اسباب پیروی و [استفاده] کرد (کهف/84-85) که در این جا سبب، به معنای دلیل و راهنما آمده است. ثُمَّ لْيَقْطَع؛ یعنی [میان حقّ و باطل] جدا کند؛ و دلیل بر این که در این جا قطع به معنای جدا کردن است این سخن خداوند می باشد که فرموده است و آنان
ص: 597
الْحِيلَةُ قَوْلُهُ تَعَالَى كَذلِكَ كِدْنا لِيُوسُفَ أَى احْتَلْنَا لَهُ حَتَّى حَبَسَ أَخَاهُ وَ قَوْلُهُ يَحْكِي قَوْلَ فِرْعَوْنَ فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ أَيْ حِيلَتُكُمْ قَالَ فَإِذَا وَضَعَ لِنَفْسِهِ سَبَبَاً وَ مَيَّزَ دَلَّهُ عَلَى الْحَقِّ وَأَمَّا الْعَامَّةُ فَإِنَّهُمْ رَوَوْا فِي ذَلِكَ أَنَّهُ مَنْ لَمْ يُصَدِّقٌ بِمَا قَالَ اللَّهُ فَلْيُلْقِ حَبْنَا إِلَى سَقْفِ الْبَيْتِ ثُمَّ لْيَخْتَنِق﴾. (1)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ الْإِمَامُ مُوسَى بْن جَعْفَر علیه السلام حَدَّثَنِي أَبي عَنْ أَبِيهِ أَبِي جَعْفَرِ علیه السلام أَنَّ النَّبِيِّ قَالَ ذَاتَ يَوْمٍ إِنَّ رَبِّي وَعَدَنِي نُصْرَتَهُ وَ أَنْ يُمِدِّنِي بِمَلَائِكَتِهِ وَ أَنَّهُ نَاصِرْنِي بِهِمْ وَ بِعَلِى اللَّهِ أَخِي خَاصَّةً مِنْ بَيْنِ أَهْلِي فَاشْتَدَّ ذَلِكَ عَلَى الْقَوْمِ أَنْ خَصَّ عَلَيَّا بِالنُّصْرَةِ وَأَغَاظَهُمْ ذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ مُحَمد صلی الله علیه و آله بعلى علیه السلام فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّماءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ ما يَغِيظُ قَالَ لِيَضَعْ حَبْنَا فِي عُنُقِهِ إِلَى سَمَاءِ بَيْتِهِ يُمِدُّهُ حَتَّى يَخْتَنِقَ فَيَمُوتَ فَيَنْظُرَ هَلْ يَذْهَبْنَ كَيْدُهُ غَيْظَهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصارى و المجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شهيدٌ﴾. (17)
1- أمير مير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن الْأَصْبَغ بن نُبَاتَةَ قَالَ: لَمَّا جَلَسَ عَلَى علیه السلام فِي الْخِلَافَةِ وَبَايَعَهُ النَّاسُ خَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ مُتَعَمِّماً بِعِمَامَة رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لابساً بُرْدَةَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مُتَنَعَلا نَعْلَ رَسُول اللَّهِ مُتَقَلَّداً سَيْفَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَجَلَسَ الله عَلَيْهِ مُتَمَكِّنَا ثُمَّ شَبِّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ فَوَضَعَهَا أَسْفَلَ بَطْنِهِ ثُم قَالَ يَا مَعْشَرَ النَّاسِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي ... فَقَامَ إِلَيْهِ الْأَشْعَتْ بْن قَيْسِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الكَيْفَ يُؤْخَذُ مِنَ الْمَجُوسِ الْجِزْيَةُ وَ لَمْ يُنْزَلْ عَلَيْهِمْ كِتَابُ وَلَمْ يُبْعَثْ إِلَيْهِمْ نَبِيُّ قَالَ بَلَى يَا أَشْعَتْ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ كِتَاباً وَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ رَسُولًا حَتَّى كَانَ لَهُمْ مَلِك سَكِرَ ذَاتَ لَيْلَة فَدَعَا بِابْنَتِهِ إِلَى فِرَاشِهِ فَارْتَكَبَهَا فَلَمَّا أَصْبَحَ تَسَامَعَ بِهِ قَوْمُهُ فَاجْتَمَعُوا إِلَى بَابِهِ
ص: 598
را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند تقسیم کردیم. (اعراف/ 160) یعنی آن ها را از یکدیگر جدا نمودیم؛ بنابراین ثُمَّ لْيَقْطَع یعنی جدا کند. فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ؛ یعنی [ببیند] این چاره اندیشی او خشمش را فرو می نشاند و دلیل بر این که کید در این جا به معنای چاره اندیشی است این سخن خداوند می باشد که فرموده است این گونه راه چاره را به یوسف یاد دادیم (یوسف/76) یعنی برای او چاره اندیشی نمودیم تا برادرش را پیش خود نگه دارد؛ و دلیل دیگر این سخن خداوند است که از زبان فرعون نقل می فرماید پس حیله و نیرنگتان را گرد آورید (طه/64) یعنی تمام راهکارهای خود را گرد آورید. پس هنگامی که چنین کسی برای خود دلیل و راهنمایی قرار دهد و میان حق و باطل] جدا کند این کار او را به حقیقت رهنمون شود. اما علمای اهل سنت در مورد این آیه روایت کرده اند که هرکس سخن خداوند را تصدیق نکند باید طنابی به سقف خانه بیاویزد و خود را خفه نماید.
2- امام باقر علیه السلام- امام کاظم علیه السلام فرمود: پدرم از امام باقر علیه السلام برایم نقل کرده است: رسول خدا فرمود: روزی پروردگارم به من وعده فرمود که مرا یاری کند و به وسیله ی فرشتگانش مدد رساند و به وسیله ی آن ها و مخصوصاً از میان خاندانم به وسیله ی برادرم علی علیه السلام یاری دهد. این مطلب که خداوند، فقط علی علیه السلام را برای یاری پیامبرش انتخاب فرمود بر دیگران گران آمد و خشم آنان را برانگیخت. در این هنگام خداوند عزوجل این آیه را نازل فرمود: ﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللهُ﴾ [هر کس گمان می کند که خدا] محمد صلی الله علیه و آله را بوسیله ی علی علیه السلام [یاری نخواهد كرد] ﴿فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ﴾ امام باقر علیه السلام فرمود: «یعنی چنین کسی باید طنابی به گردن انداخته و آن را به سقف خانه خود بیاویزد و آن را بکشد تا این که خفه شده بمیرد؛ آن گاه بنگرد که آیا این تدبیر خشمش را فرو می نشاند»؟!
به یقین کسانی که به پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام ایمان آوردند کسانی که به آیین یهود گرویدند، صابئان پیروان ،یحیی ،نصاری مجوس و مشرکان خداوند در میان آنان روز قیامت داوری می کند و حق را از باطل جدا می سازد؛ زیرا خداوند بر هرچیز گواه و از همه چیز آگاه] است. (17)
1- امیرالمؤمنین علیه السلام- از اصبغ بن نباته روایت شده وقتی امام علی بر کرسی خلافت ظاهری تکیه زد، عمامه پیامبر صلی الله علیه و آله- را بر سر نعلین او را به پا و شمشیرش را حمایل ،نموده، به مسجد رفت و بر فراز منبر نشست سپس انگشتانش را در هم کرد و بر روی شکمش قرار داد و فرمود: «پیش از آن که مرا نیابید از من بپرسید ... چنین آمده است اشعث بن قیس یکی از (منافقان) برخاست و گفت: «ای امیرالمؤمنین ! چطور می شود از ،مجوسیان جزیه مالیاتی که دولت اسلامی از اهل کتابی که در کشور اسلامی زندگی می کنند می گیرد گرفت در حالی که نه کتاب آسمانی برایشان فرستاده شده است و نه پیامبری؟ حضرت فرمود ای اشعث! چرا خداوند هم برایشان کتاب فرستاد و هم پیامبر [و پیوسته به دین خدا عمل می کردند] تا این که شبی حکمران آنان مست گردید و با دخترش همبستر شد و به او تجاوز کرد چون با مداد شد خبر این کار به گوش مردم رسید و آن ها اطراف کاخ او گرد
ص: 599
فَقَالُوا أَيُّهَا الْمَلِكُ دَنَّسْتَ عَلَيْنَا دِينَنَا وَأَهْلَكْتَهُ فَاخْرُجُ نُطَهِّرُكَ وَ نُقِمْ عَلَيْكَ الْحَدَّ فَقَالَ لَهُمُ اجْتَمِعُوا وَ اسْمَعُوا كَلَامِي فَإِنْ يَكُنْ لِى مَخْرَجُ مِمَّا ارْتَكَبْتُ وَ إِلَّا فَشَأْنَكُمْ فَاجْتَمَعُوا فَقَالَ لَهُمْ هَلْ عَلِمْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقُ خَلْقاً أَكْرَمَ عَلَيْهِ مِنْ أبِينَا آدَمَ وَ أَمَنَا حَوَاءَ قَالُوا صَدَقْتَ أَيُّهَا الْمَلِكُ قَالَ أَ فَلَيْسَ قَدْ زَوَّجَ بَنِيهِ مِنْ بَنَاتِهِ وَبَنَاتِهِ مِنْ بَنِيهِ قَالُوا صَدَقْتَ هَذَا هُوَ الدِّيْنُ فَتَعَاقَدُوا عَلَى ذَلِكَ فَمَحَا اللَّهُ مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ رَفَعَ عَنْهُمُ الْكِتَابَ فَهُمُ الْكَفَرَةُ يَدْخُلُونَ النَّارَ بِلَا حِسَابِ وَالْمُنَافِقُونَ أَشَدُّ حَالَا مِنْهُمْ قَالَ الْأَشْعَثُ وَ اللَّهِ مَا سَمِعْتُ بِمِثْلِ هَذَا الْجَوَابِ وَ اللَّهِ لَا عُدْتُ إِلَى مِثْلِهَا أَبَدا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَالْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴾ (18)
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ لِلشَّمْس ثَلاثمائة وستين يُرْجاً كُلُّ بُرْج مِنْهَا مِثْلُ جَزِيرَة مِنْ جَزَائِر الْعَرَبِ فَتَنْزِلُ كُلَّ يَوْمٍ عَلَى بُرْج مِنْهَا فَإِذَا غَابَتِ انْتَهَتْ إِلَى حَدِّ بُطْنَانِ الْعَرْشِ فَلَمْ تَزَلْ سَاجِدَةً إِلَى الْغَدِ ثُمَّ تُرَدُّ إِلَى مَوْضِع مَطْلَعِهَا وَ مَعَهَا مَلَكَان يَهْتِفَانِ مَعَهَا وَإِنَّ وَجْهَهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَقَفَاهَا لِأهْل الْأَرْضِ وَ لَوْ كَانَ وَجْهُهَا لِأَهْلِ الْأَرْضِ لَاحْتَرَقَتِ الْأَرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا مِنْ شِدَّةٍ حَرِّهَا وَ مَعْنَى سُجُودِهَا مَا قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَ الجِبالُ وَالشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ﴾. (2)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي الصَّبَّاح الْكِنَانِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَ النُّجوم والجبال والشجر و
ص: 600
آمده و گفتند: ای حاکم! دین ما را آلوده و نابود کردی؛ بیرون بیا تا تو را با جاری کردن حدود الهی پاک نماییم» حاکم گفت: بیایید و سخن مرا بشنوید اگر امکان داشت که گناه مرا نادیده بگیرید چه بهتر، و گرنه هرچه می خواهید در مورد من انجام دهید جمعیت گرد آمدند؛ حاکم گفت: «آیا می دانید که خداوند آفریده ای بهتر از پدرمان آدم و مادرمان حوا نیافریده است؟ همه گفتند: «آری چنین است که می گویی حاکم گفت: «مگر آدم علیه السلام پسرانش را به ازدواج دخترانش درنیاورد»؟ گفتند: «آری چنین بوده و در نتیجه این کار تو مطابق دستورات دین است از آن پس این کار ازدواج با محارم در میان آن ها رواج پیدا کرد؛ خداوند هم آن چه از علم و دانش در سینه ی آنان بود، برگرفت و کتاب آسمانی را [نیز] از میان آنان برداشت؛ آن ها کافرانی هستند که بدون حسابرسی وارد دوزخ می شوند؛ با این حال، وضع منافقان در قیامت از آن ها وخیم تر است. اشعث گفت: به خدا سوگند هرگز مانند این جواب نشنیده بودم و به خدا سوگند دیگر از این سؤال ها نخواهم پرسید!
آیا نمی دانی تمام کسانی که در آسمان ها و کسانی که در زمینند برای خدا سجده می کنند؟ و همچنین خورشید و ماه، ستارگان، کوه ها، درختان، جنبندگان و بسیاری از مردم اما بسیاری [ابا دارند] و فرمان عذاب درباره ی آنان حتمی است و هرکس را خدا خوار کند کسی او را گرامی نخواهد داشت خداوند هرچه را اراده کند [و صلاح بداند] انجام می دهد (18)
1-1- امام علی علیه السلام- خورشید سیصدو شصت برج دارد که هر یک از آن برج ها مانند جزیره ای از جزایر عرب است و هر روز بر یکی از آن برجها فرود می آید و چون غروب کند، به نزدیک عرش می رود و تا فردا همچنان در سجده .است سپس به جایگاهی که از آن طلوع می کند بازگردانده می شود و دو فرشته با آن هستند که همراه خورشید بانگ سر می دهی. روی خورشید به طرف اهل آسمان و پشت آن به سوی اهل زمین است که اگر روی آن به سوی اهل زمین بود، زمین و هر آن کس که بر روی زمین است، از شدت گرمای آن می سوخت؛ و معنای سجده کردن خورشید همان است که خداوند سبحان فرموده است: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- ابو صباح کنانی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند که فرموده است: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ...﴾ پرسیدم حضرت فرمود: «خورشید در هر شبانه روز چهاربار [برای خدا] سجده می کند؛ اولین سجده زمانی است که در طرف افق قرار می گیرد در آن هنگام که مدار خورشید از زاویه ی دید انسان از زمین بیرون آید و آن، زمانی است که سفیدی را قبل از طلوع فجر در کرانه ی
ص: 601
الدَّوَابُّ الْآيَةَ فَقَالَ إِنَّ لِلشَّمْسِ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ كُلَّ يَوْمٍ وَلَيْلَة سَجْدَةُ إِذَا صَارَتْ فِي طُول السَّمَاء قَبْلَ أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ قُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ ذَاكَ الْفَجْرُ الْكَاذِبُ لِأَنَّ الشَّمْسَ تَخْرُجُ سَاجِدَةٌ وَ هِيَ فِي طَرَفِ الْأَرْضِ فَإِذَا ارْتَفَعَتْ مِنْ سُجُودِهَا طَلَعَ الْفَجْرُ وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ وَأَمَّا السَّجْدَةُ الثَّانِيَةُ فَإِنَّهَا إِذَا صَارَتْ فِي وَسَطِ الْقُبَّةِ وَارْتَفَعَ النَّهَارُ رَكَدَتْ قَبْلَ الزَّوَالِ فَإِذَا صَارَتْ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ رَكَدَتْ وَ سَجَدَتْ فَإِذَا ارْتَفَعَتْ مِنْ سُجُودِهَا زَالَتْ عَنْ وَسَطِ الْقُبَّةِ فَيَدْخُلُ وَقْتُ صَلَاةٍ الزَّوَالَ وَ أَمَّا السَّجْدَةُ الثَّالِثَةَ أَنَّهَا إِذَا غَابَتْ مِنَ الْأَفُقِ خَرَّتْ سَاجِدَةً فَإِذَا ارْتَفَعَتْ مِنْ سُجُودِهَا زَالَ اللَّيْلُ كَمَا أَنَّهَا حِينَ زَالَتْ وَسَطَ السَّمَاءِ دَخَلَ وَقْتُ الزَّوَال زَوَالَ النَّهَارِ﴾. (1)
3-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فِى قَوْلِهِ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ لَفْظُ الشَّجَرِ وَاحِدٌ وَ مَعْنَاهُ جَمْع﴾. (2)
1-2- الرّضا علیه السلام- ﴿الْمَشِيئَةُ مِنْ صِفَاتِ الْأَفْعَالِ فَمَنْ زَعَمَ أَن اللَّهَ لَمْ يَزَلْ مُريداً شَائِياً فَلَيْسَ مُوَحّد﴾. (3)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ اللهِ قَالَ: قِيلَ لِعَلِيٍّ اللَّهِ إِنَّ رَجُلًا يَتَكَلَّمُ فِي الْمَشِيَّة فَقَالَ ادْعُهُ لِى قَالَ فَدْعِيَ لَهُ فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ خَلَقَ اللَّهُ لِمَا شَاءَ أَوْ لِمَا شِئْتَ قَالَ لِمَا شَاءَ قَالَ فَيُمْر ضُكَ إِذَا شَاءَ أَوْ إِذَا شِئْتَ قَالَ إِذَا شَاءَ قَالَ فَيَشْفِيكَ إِذَا شَاءَ أَوْ إِذَا شِئْتَ قَالَ إِذَا شَاءَ قَالَ فَيُدْخِلُكَ حَيْثُ شَاءَ أَوْ حَيْثُ شِئْتَ قَالَ حَيْثُ شَاءَ قَالَ فَقَالَ عَلَى اللَّهِ لَهُ لَوْ قُلْتَ غَيْرَ هَذَا لَضَرَبْتُ الَّذِي فِيهِ عَيْنَاكَ﴾. (4)
3-2- الرضا علیه السلام- ﴿في تفسير القمى: وَحَدَّثَنِي يَاسِرُ عَن الرّضَا علیه السلام قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَن الرِّضَا يَقُولُ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَيَا إِنَّا بِتَحْرِيمِ الْخَمْر وَ أَنْ يُقر لِلَّهِ بِالْبَدَاءِ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ وَأَنَّ يَكُونَ فِي تُرَاثِهِ الْكُنْدُرُ ﴾. (5)
ص: 602
آسمان می بینی عرض کردم آری» فدایت شوم [این سفیدی را دیده ام]»! امام علیه السلام فرمود: «آن هنگام، فجر کاذب است سپیده ای که نزدیک اذان صبح در قسمت مشرق به شکل عمودی پدیدار می شود را فجر کاذب نامند زیرا خورشید در حالی که در گوشه افق قرار دارد سجده کنان خارج می شود و چون از سجدهاش برخیزد آن وقت سپیده ی صبح طلوع کرده و وقت نماز صبح می شود. اما سجده ی دوم هنگامی که خورشید در میانه ی آسمان قرار می گیرد و روز بالا می آید در این زمان خورشید قبل از عبور از میانه ی آسمان از حرکت باز می ایستد و چون در برابر عرش قرار گیرد از حرکت باز ایستاده و به سجده می افتد و هنگامی که از سجده اش برخیزد از میانه ی آسمان عبور کرده و وقت نماز ظهر فرا می رسد اما سجده ی سوم زمانی که خورشید از افق ناپدید شود به سجده می افتد و هنگامی که از سجده اش برخیزد شب زوال می یابد؛ همان طور که وقتی خورشید از میانه ی آسمان عبور می کند، وقت شروع زوال روز فرا رسیده است (زمان سجده ی چهارم در روایت بیان نشده است که یا اشتباه از راویان روایت و یا از نسخه برداران از کتب قدیمی بوده است).
3-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- لفظ «شجر» در آیهی وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ؛ مفرد است ولی معنای جمع (درختان) دارد.
1-2- امام رضا علیه السلام- اراده [از جانب خدا] از صفات فعل (صفات فعل صفاتی هستند که رابطه خدا را با موجودات جهان بیان می کنند مانند آفریدگار روزی دهنده هدایت کننده و...) است (یعنی جزء ذات خدا نیست) و هرکس گمان کند خداوند از ازل اراده کننده بوده است (یعنی اراده را از صفات ذات بداند) یکتاپرست نیست.
2-2- امام علی علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت است شخصی به امام علی علیه السلام گفت: «مردی درباره ی اراده ی خدا سخن می گوید حضرت فرمود: « او را نزد من بخوان». او نیز چنین کرد. امام علیه السلام به آن مرد فرمود: ای بنده ی خدا! آیا خداوند تو را برای آن چه خود اراده کرده آفریده یا برای آن چه تو اراده کرده ای؟ گفت برای آن چه خود اراده کرده است. حضرت فرمود: «آیا هرگاه او بخواهد تو را دچار بیماری می کند یا هرگاه تو بخواهی؟ گفت هرگاه که او بخواهد. فرمود: «آیا هرگاه او بخواهد تو را بهبودی می بخشد یا هرگاه تو بخواهی»؟ گفت: «هرگاه که او بخواهد فرمود: آیا در هرجا که خود خواهد تو را داخل می کند یا در هرجایی که تو بخواهی؟ پاسخ داد: «هرجا که خود بخواهد در این هنگام حضرت به او فرمود اگر غیر این می گفتی گردنت را می زدم».
3-2- امام رضا علیه السلام- ریان بن صلت گوید: از امام رضا علیه السلام شنیدم که می فرمود: خداوند هرگز پیامبری را مبعوث نکرده مگر با حکم حرمت شراب و اقرار به «بداء» برای خدا؛ یعنی این که خدا هر چه را اراده کند انجام می دهد؛ و این که میراثش کُندر باشد.
ص: 603
قوله تعالى: ﴿هذانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ هُم ثِيَابٌ مِنْ نارِ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُوسِهِمُ الحَميمُ﴾ (19)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَالَّذِينَ كَفَرُوا؛ يَعْنِي بَنِي أُمَيَّةَ قُطَّعَتْ هُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ؛ إِلَى قَوْلِهِ حَدِيدٍ قَالَ يَغْشَاهُمُ النَّارُ كَالتَّوْبِ لِلْإِنْسَانِ فَتَسْتَرْخِي شَفَتْه السُّفْلَى حَتَّى تَبْلُغَ سُرتَهُ وَ تَقَلَّصَ شَفَتْهُ اَلْعُلْیَاءُ حَتَّی تَبْلُغَ رَأْسَهُ﴾. (1)
2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قيل: مَعْنَى اخْتَصَمُوا اقْتَلُوا يَوْمَ بَدْرٍ فَالَّذِينَ قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ قَالَ ابْنُ عباس رحمه الله علیه حِينَ صَارُوا إِلَى جَهَنَّمَ أَلْبَسُوا مُقَطَّعَاتِ النيران و هِيَ النّيَابُ الْقِصَارُ ﴾. (2)
* الولاية
1- الباقر علیه السلام- ﴿فَالَّذِينَ كَفَرُوا بِوَلَايَة عَلَى علیه السلام قُطَّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نار﴾. (3)
2- أمير المُؤمِنين علیه السلام- ﴿عَنْ قَيْسِ بْن عُبَادَةَ عَنْ عَلَى بْن أَبي طَالِب أَنَّهُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ أَنَا أَوَّلُ مَنْ يَجْتُو لِلْخُصُومَة بَيْنَ يَدَى الرَّحْمَن قَالَ قَيْسُ وَ فِيهِمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ هدَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ قَالَ هُمُ الَّذِينَ تَبَارَزُوا يَوْمَ بَدْر عَلَى وَ حَمْرَةً وَ عُبَيْدَةً وَشَيْبَةُ وَ عُتْبَةُ وَالْوَلِيدُ﴾. (4)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَيْسِ بْن سَعِيدِ بْنِ عُبَادَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب قَالَ فِينَا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَ فِي مُبارزينَا يَوْمَ بَدْرٍ إِلَى قَوْلِهِ عَذابَ الحَرِيقِ﴾. (5)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن النَّبِيِّ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ، فَقَالَ عَلَى علیه السلام وَحَمْزَةٌ وَ عُبَيْدَةُ وَ عُتْبَهُ وَ شَيْبَةُ وَالْوَلِيدُ﴾. (6)
ص: 604
این دو گروه، دشمن یکدیگرند که درباره ی پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند. کسانی که کافر شدند لباس هایی از آتش برای آن ها بریده شده و مایع سوزان بر سرشان ریخته می شود. (19)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- فَالَّذِينَ كَفَرُوا؛ یعنی بنی امیه. قُطَّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نارٍ... حَدِيدٍ؛ یعنى آتش همچون لباسی که انسان را فرا می گیرد آنان را فرا می گیرد به طوری که لب پایینی آن ها آویزان می شود و به ناف آنان می رسد و لب بالایی آن ها هم کشیده می شود تا این که به سرشان می رسد.
2-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطَّعَتْ هُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ [یعنی] هنگامی که کافران به دوزخ منتقل می شوند لباس هایی کوتاه که تکه هایی از آتش است به آن ها پوشانده می شود.
* ولایت
1- امام باقر علیه السلام- فَالَّذِينَ كَفَرُوا [کسانی که] به ولایت علی علیه السلام [کافر شدند]، قُطَّعَتْ هُم ثِيابٌ من نار.
2- امام علی علیه السلام- قیس بن عباده گوید: از علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم که می فرمود: «من اوّلین کسی هستم که در پیشگاه خداوند برای دادخواهی از دشمنی ها روی زانوهایم می نشینم همچنین قیس گوید: آیه ی ﴿هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ﴾؛ درباره ی آن هایی نازل شد که در روز [جنگ] بدر با یکدیگر به مبارزه پرداختند یعنی علی علیه السلام، حمزه رحمه الله علیه و عبیده [از مسلمانان] و شیبه، عتبه و ولید [از کافران].
3- امام علی علیه السلام- قيس بن سعید بن عباده از امیرالمؤمنین ا نقل کرده است که فرمود: «این آیه تا آخر عَذابَ الحَریقِ درباره ی ما و آن هایی که در روز [جنگ بدر با ما به مبارزه پرداختند، نازل شد.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از رسول خدا درباره ی آیه ی ﴿هذانِ خَصمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ﴾؛ سؤال شد. حضرت فرمود: «منظور علی علیه السلام، حمزه او عبیده از مسلمانان و عتبه شیبه و ولید از کافران هستند.
ص: 605
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿هذانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ نَزَلَت فِينَا، وَ فِي الَّذِينَ بَارَزُوا يَومَ بَدر عُتْبَةُ وَ شَيْبَةُ وَ الْوَلِيدُ﴾. (1)
6- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ ابْن عَبَّاس رحمه الله علیه فَالَّذِينَ كَفَرُوا؛ يَعْنِي عُتْبَةَ وَ شَيْبَةَ وَ الْوَلِيدَ قُطَّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نارِ الْآيَاتِ وَ أَنْزِلَ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَا وَ حَمْزَةَ وَ عُبَيْدَةَ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ إِلَى قَوْلِهِ صِراطِ الحَمِيدِ﴾. (2)
7- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿هذانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ الْآيَتَيْن نَزَلَتْ فِي عَلى علیه السلام وَ حَمْزَةَ وَ عُبَيْدَةَ بْنِ الْحَارِثِ وَ فِي عُتْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ وَ الْوَلِيدِ بْنِ عُتْبَةَ وَ شَيْبَة بن ربيعَةَ بَارَزَهُمْ يَوْمَ بَدْر عَلَى حَمْرَةً وَ عُبَيْدَةُ بْنُ الْحَارِثِ فَقَالَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم هَؤُلَاءِ الثَّلَاثَةَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَوَاسِطَة الْقِلَادَةِ فِي الْمُؤْمِنِينَ وَ هَؤُلَاءِ الثَّلَاثَةُ كَوَاسِطَة الْقِلَادَة فِي الْكُفَّارِ﴾. (3)
8- الحسين علیه السلام- ﴿انَّضْرِ بْنِ مَالِكِ، قَالَ قُلْتُ لِلْحُسَيْنِ بْن عَلى علیه السلام، يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام حَدِّثْنِي عَنْ قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ هذانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ، قَالَ نَحْنُ وَ بَنُو مَيَّةَ اخْتَصَمْنَا فِي اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ، وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ، فَنَحْنُ وَ إِيَّاهُمُ الْخَصْمَانِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿ يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ﴾. (20)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْن مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ: نَهَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَيْعَ الْخَمْر وَ أَنْ تُشْتَرَى الْخَمْرُ وَ أَنْ تُسْقَى الْخَمْرِ ... وَقَالَ اللَّهِ مَنْ شَرِبَهَا لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةُ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ إِنْ مَاتَ وَ فِي بَطْنِهِ شَيْءٍ مِنْ ذَلِكَ كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يَسْقِيَهُ مِنْ طِيئَة خَبَالَ وَ هُوَ صَدِيدُ أَهْلِ النَّارِ وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ فُرُوجَ الزَّنَاةِ فَيَجْتَمِعُ ذَلِكَ فِي قُدُورٍ جَهَنَّمَ فَيَشْرَبُهَا أَهْلُ النَّارِ [ف] يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُود﴾. (5)
2- الباقر علیه السلام- ﴿إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ الْكَافِرِ قَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ انْطَلِقُ أَنْتَ وَ أَعْوَانُكَ إِلَى عَدُوِّى فَاقْبض رُوحَهُ حَتَّى تَكبَّهُ فِي النَّارِ فَيُجيتُهُ مَلَك الْمَوْتِ ِبوَجْهِ كريه .. فَيَضْرِبُهُ بالسَّفُودِ ضَربَةً فَلَا
ص: 606
5- امام على علیه السلام- هذانِ خَصمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ؛ درباره ی ما و آن هایی که در روز [جنگ] بدر با ما به مبارزه پرداختند یعنی عتبه شیبه و ولید نازل شد.
6- ابن عباس رحمه الله علیه- فالَّذِينَ كَفَرُوا؛ یعنی عتبه شیبه و ولید قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نار... (حج /19-22) و درباره ی امیرالمؤمنین علیه السلام، حمزه رحمه الله علیه و عبيده، آيات ﴿إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ...﴾ صراط الحميد. (حج/24-23) نازل شده است.
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا فرمود: «این سه نفر (علی علیه السلام، حمزه و عبيده ) در روز قیامت در میان مؤمنان و آن سه نفر عتبه شیبه و (ولید در میان کافران همچون حلقه ی میانی گردنبند هستند».
8- امام حسین علیه السلام- نضر بن مالک نقل می کند به امام حسین عرض کردم: «ای ابا عبدالله علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که فرموده: ﴿هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ﴾؛ برایم سخن بگو امام علیه السلام فرمود: «ما (اهل بیت) و بنی امیه درباره ی خداوند عزوجل با یکدیگر به جدال پرداختیم؛ ما گفتیم خداوند راست گفته است و بنی امیه گفتند خداوند دروغ گفته است؛ پس ما و آن ها در روز قیامت دشمنان یکدیگر هستیم.
هم آن چه که درونشان است با آن آب می شود و هم پوست هایشان. (20)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام صادق علیه السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت نمود که فرمود: ... رسول خدا صلی الله علیه و آله از خرید و فروش شراب و از نوشاندن آن به دیگری نهی کرد و رسول خدا فرمود: «هرکس شراب نوشد چهل روز نمازش قبول نخواهد شد و اگر بمیرد و در شکمش ذره ای از شراب باشد بر خدا حقّ است که از گل خبال به او بنوشاند که چرک و خون اهل دوزخ است به همراه آن چه از شرمگاه زناکاران خارج می شود که همه ی آن ها در دیگ های دوزخ گرد آید و دوزخیان از آن بنوشند و با خوردنش هم آن چه که درونشان است با آن آب می شود و هم پوست هایشان».
2- امام باقر علیه السلام- هنگامی که خداوند بخواهد جان کافری را بگیرد [خطاب به عزرائیل] می فرماید: ای ملک الموت به همراه زیر دستانت نزد دشمن من برو... و جانش را بگیر تا او را در آتش افکنی عزرائیل با چهره ای زشت نزد او می رود.. و با سیخی که همراه خود دارد چنان ضربه ای به او می زند که تمام شاخه های آن سیخ به تمام رگ ها و مفصل های بدنش آویزان می گردد؛ آن گاه آن سیخ را به شدت کشیده و روح آن کافر را به سختی از پاهایش بیرون می کشد... وقتی جانش به گلو برسد فرشتگان به صورت و پشتش می زنند و شیطان در دوزخ او را با زنجیری به سوی خود می کشد؛ پس هرگاه آن کافر سرش را بلند کرده و به صورت زشت شیطان بنگرد چهره ی خویش را برای شیطان عبوس کرده و می گوید ای کاش میان من و تو فاصله ی مشرق و مغرب بود، چه بد همنشینی بودی (زخرف /38) وای بر تو چون تو مرا گمراه ساختی اکنون مقداری از عذاب خداوند را
ص: 607
يَبْقَى مِنْهُ شُعْبَةً إِلَّا أَنْشَبَهَا فِي كُلِّ عِرْقٍ وَ مَفْصِل ثُمَّ يَجْذِبُهُ جَدْبَةً فَيَسُلُّ رُوحَهُ مِنْ قَدَمَيْهِ بَسْطاً فَإِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ضَرَبَتِ الْمَلَائِكَةُ وَجْهَهُ وَ دَبَرَهُ ... وَ جَاذَبَهُ الشَّيْطَانُ بِالسِّلْسِلَة فَكَلَّمَا رَفَعَ رَأْسَهُ وَ نَظَرَ إِلَى قُبْحٍ وَجْهِهِ كَلَحَ فِي وَجْهِهِ قَالَ فَيَقُولُ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ وَيْحَكَ بِمَا أَغْوَيْتَنِى احْمِلْ عَنِّى مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ فَيَقُولُ يَا شَقِيُّ كَيْفَ أَحْمِلَ عَنْكَ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنَا وَ أَنْتَ الْيَوْمَ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ثُمَّ يُضْرَبُ عَلَى رَأْسِهِ ضَرْبَةً فَيَهْوى سَبْعِينَ أَلْفَ عَامٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى عَيْن يُقَالُ لَهَا أَنِيَةُ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى تُسْقَى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ وَ هُوَ عَيْنُ يَنْتَهى حَرهَا وَ طَبْحُهَا وَ أَوقَدَ عَلَيْهَا مُنْ خَلَقَ اللَّهُ جَهَنَّمَ كُلُّ أَوْدِيَةِ النَّارِ تَنَامُ وَتِلْكَ الْعَيْنُ لَا تَنَامَ مِنْ حَرِّهَا وَيَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا مَعْشَرَ الْأَشْقِيَاءِ ادْنُوا فَاشْرَبُوا مِنْهَا فَإِذَا أَعْرَضُوا عَنْهَا ضَرَبَتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ بِالْمَقَامِعِ وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ذلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ قَالَ ثُمَّ يُؤْتَوْنَ بِكَأس مِنْ حَدِيدٍ فِيهِ شَرْبَةٌ مِنْ عَيْنٍ آنِيَة فَإِذَا أُدْنِي مِنْهُمْ تَقَلَّصَتْ شِفَاهُهُمْ وَ انْتَثَرَ لُحُومُ وُجُوهِهِمْ فَإِذَا شَربُوا مِنْهَا وَصَارَ فِى أجوَافِهِمْ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ ثُمَّ يُضْرَبُ عَلَى عَلَى رَأْسِهِ ضَرْبَةً فَيَهْوى سَبْعِينَ أَلْفَ عَام فَيَهْوَى سَبْعِينَ أَلْفَ عَامٍ حَتَّى يُوَاقِعَ السَّعِيد﴾. (1)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ رُوحِ الْكَافِرِ ... ثُمَّ يُؤْتَوْنَ بِكَأس مِنْ عَنْ حَدِيدٍ فِيهِ شَرْبَةٌ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةً فَإِذَا أُدْنِي مِنْهُمْ تَقَلَّصَتْ شِفَاهُهُمْ وَ انْتَثَرَ لُحُومُ وُجُوهِهِمْ فَإِذَا شَرِبُوا مِنْهَا وَصَارَ فِي أَجْوَافِهِمْ یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ﴾ (21)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ هُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ؛ قَالَ الْأَعْمِدَةُ الَّتِي يَضْرِبُونَ بِهَا وَ قَوْلُهُ كُلَّما أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فِيها أَي ضَرْباً بِتِلْكَ الْأَعْمِدَة﴾. (3)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي قَوْلِهِ وَ هُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ، لَوْ وُضِعَ مِقْمَعُ مِنْ حَدِيدٍ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ الثَّقَلَانِ مَا أَقُلُوهُ مِنَ الْأَرْضِ﴾. (4)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُمَرَ بْن يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَرَّ سَلْمَانَ رحمه الله علیه عَلَى الْحَدَادِينَ بِالْكُوفَة فَرَأَى شَابَاً قَدْ صَعِقَ وَ النَّاسُ قَدِ اجْتَمَعُوا حَوْلَهُ فَقَالُوا لَهُ يَا بَا عَبْدِ اللَّهِ هَذَا الشَّابُ قَدْ صُرِعَ فَلَوْ
ص: 608
به جای من تحمّل کن شیطان گوید ای بدبخت چگونه مقداری از عذاب خداوند را به جای تو تحمل کنم در صورتی که من و تو امروز در عذاب شریک هستیم؟ سپس ضربه ای بر سر او زند که به اندازه ی هفتاد هزار سال [در جهنم] سقوط کند تا این که به چشمه ای به نام «آنیه» می رسد که خداوند در موردش می فرماید: تُسقى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ؛ از چشمهای بسیار داغ به آنان می نوشانند. (غاشیه/5) و آن چشمه ای است که گرما و [ قدرت سوزاندنش در آخرین درجه است و از روزی که خداوند دوزخ را آفریده این چشمه افروخته شده است تمام دره های دوزخ آرام می گیرد ولی گرمای این چشمه آرام نمی گیرد؛ فرشتگان گویند ای گروه بدبختان نزدیک بیایید و از این چشمه بنوشید، وقتی آن ها از این کار پرهیز کنند فرشتگان آن ها را با گرزها می زنند و به آن ها خطاب می شود: بچشید عذاب سوزان را در برابر کارهایتان؛ این به خاطر چیزی است که دست های شما از پیش فرستاده [و نتیجه کار شماست] و به خاطر آن است که خداوند به بندگان [خود] ستم نمی کند. (آل عمران/181-182)؛ سپس ظرفی آهنین برایشان آورده می شود که جرعه ای از چشمه ی آنیه» در آن قرار دارد، چون آن ظرف نزدیک آن ها شود لب هایشان جمع و چروکیده و گوشت های صورتشان پراکنده گردد؛ زمانی که از آن بنوشند و به درونشان برسد هم آن چه که در درونشان است با آن آب می شود و هم پوست هایشان سپس ضربه ای بر سرش فرود آید که به اندازه ی هفتاد هزار سال [در جهنم] سقوط کند تا در آتشی شعله ور و سوزان افتد....
و برای آنان گرزهایی از آهن [سوزان] است. (21)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ هُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ؛ منظور گُرزهایی است که کافران با آن ها زده می شوند؛ كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فِيها؛ یعنی آن ها را با آن گرزها می زنند تا به دوزخ بازگردند.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- وَ هُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ [یعنی] اگر یکی از آن گرزهای آهنین روی زمین قرار گیرد و تمام انسان ها و جنیان جمع شوند نمی توانند آن را از روی زمین بردارند.
3- امام صادق علیه السلام- عمر بن یزید از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود سلمان علیه السلام از بازار آهنگران در کوفه گذر نمود و چشمش به جوانی افتاد که بیهوش افتاده است و مردم در اطراف او جمع شده اند به سلمان رحمه الله علیه گفتند: «ای ابا عبدالله این جوان دچار صرع شده، چه خوب است دعایی در گوش او بخوانی» سلمان رحمه الله علیه به وی نزدیک شد؛ تا چشم جوان به او افتاد به هوش آمد
ص: 609
قرأت فِى أُذُنِهِ قَالَ فَدَنَا مِنْهُ سَلْمَانُ فَلَمَّا رَآهُ الشَّابُ أَفَاقَ وَقَالَ يَا بَا عَبْدِ اللَّهِ لَيْسَ بِي مَا يَقُولُ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ وَ لَكِنِّي مَرَرْتُ بِهَوْنَا الْحَدَادِينَ وَهُمْ يَضْرِبُونَ الْمِرْزَبَاتِ فَذَكَرْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى وَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ فَذَهَبَ عَقْلِى خَوْفاً مِنْ عِقَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَاتَّخَذَهُ سَلْمَانُ أَحَا وَ دَخَلَ قَلْبَهُ حَلَاوَةً مَحَبَّتِهِ فِي اللَّهِ تَعَالَى فَلَمْ يَزَلْ مَعَهُ حَتَّى مَرضَ الشَّابُ فَجَاءَهُ سَلْمَانُ فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ هُوَ يَجُودُ بنَفْسِهِ فَقَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ ارْفُقْ بِأَخِي قَالَ يَا بَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي بِكُلِّ مُؤْمِن رَفِيقٌ﴾. (1)
4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جابر بن يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ رُوحِ الْكَافِ ... وَ تَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا مَعْشَرَ الْأَشْقِيَاءِ ادْنُوا فَاشْرَبُوا مِنْهَا فَإِذَا أَعْرَضُوا عَنْهَا ضَرَبَتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ بِالْمَقَامِعِ وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد﴾. (2)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلَى الأَنَّ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدِ بَيَدِهِ لَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنَ الزَّقُومِ قَطَرَتْ عَلَى جِبَالِ الْأَرْضِ لَسَاخَتْ إِلَى أَسْفَلِ سَبْعِ أَرَضِينَ وَ لَمَا أَطَاقَتْهُ فَكَيْفَ بِمَنْ هُوَ شَرَابُهُ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ أَنَ مِقْمَاعاً وَاحِداً مِمَّا ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وُضِعَ عَلَى جَبَالِ الْأَرْضِ لَسَاخَتْ إِلَى أَسْفَلَ سَبْع أَرَضِينَ وَ لَمَا أَطَاقَتْهُ فَكَيْفَ بِمَنْ يَقَعُ عَلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي النَّارِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فِيها وَ ذُوقُوا عَذَابَ الحريق﴾ (22)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: إِنَّ أَهْلَ النَّارِ يُعَلِّمُونَ النَّارَ وَإِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ يُعَلِّمُونَ الْجَنَّةَ وَالنَّعِيمَ وَإِنَّ جَهَنَّمَ إِذَا دَخَلُوهَا هَوَوْا فِيهَا مَسِيرَةَ سَبْعِينَ عَامَ-ا فَإِذَا بَلَغُوا أَعْلَاهَا قُمِعُوا بِمَقَامِع الْحَدِيدِ وَأَعِيدُوا فِي دَرَكِهَا فَهَذِهِ حَالُهُمْ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ كُلَّما أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فِيها وَ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ثُمَّ تُبَدَّلُ جُلُودُهُمْ غَيْرَ الْجُلُودِ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الحَسْبُكَ قُلْتُ حَسْبِي حَسْبِي﴾. (4)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ الصَّابِرُ عَلَى دِينِهِ مِثْلُ الْقَابِض عَلَى الْجَمْرَةَ
ص: 610
گفت: ای ابا عبدالله! آن چه این مردم می گویند در من نیست؛ اما چون گذرم بر این آهنگران افتاد و دیدم که با پتک می کوبند، یاد سخن خدای متعال افتادم که فرموده است: وَ هُمْ مَقامِعُ مِنْ حدیدٍ و از ترس عقاب خدای متعال هوش از سرم پرید سلمان او را به برادری پذیرفت و شیرینی محبّت وی در راه خدای متعال در دلش افتاد و همیشه با او بود تا این که آن جوان بیمار گشت سلمان نزد او آمد و کنار سرش نشست و او در حال جان دادن بود. سلمان گفت: «ای عزرائیل با برادرم به نرمی و مدارا «رفتار کن» عزرائیل گفت ای اباعبدالله! من با هر مؤمنی به ملایمت و نرمی رفتار می کنم.
4- امام باقر علیه السلام- هنگامی که خداوند بخواهد جان کافر را بگیرد ... فرشتگان می گویند: «ای بیچارگان نزدیک بیایید و از آن بنوشید و وقتی از آن رویگردان شدند فرشتگان با پتک به آن ضربه می زنند و به آن ها گفته می شود: ﴿ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام علی روایت است: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود سوگند به خدایی که جانم در . دست اوست اگر یک گرز از آن گرزهایی که خداوند در کتاب خود بیان فرموده بر کوه های زمین نهاده شود تا پایین ترین نقطه ی هفت زمین فرو می رود و کوه ها تاب تحمل آن را ندارند. پس چگونه است حال کسی که در روز قیامت در آتش با آن گرزها بر سرش می کوبند؟!
هرگاه بخواهند از غم و اندوه های دوزخ خارج شوند به آن بازگردانده می شوند و به آنان گفته می شود بچشید عذاب سوزان را! (22)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «همانا دوزخیان، آتش را و بهشتیان بهشت و نعمت فراوان را بزرگ می شمارند؛ و زمانی که دوزخیان وارد دوزخ شوند به اندازه ی مسیر هفتاد ساله در آن سقوط می کنند هرگاه خود را به بالای جهنّم برسانند با گرزهای آهنین بر سرشان کوبیده می شود و به پایین جهنم بازگردانده می شوند و پیوسته حالشان چنین است، چنان که خداوند فرموده است: ﴿كُلَّما أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الحَریقِ﴾؛ آن گاه پوست های دیگری جایگزین پوست های بدنشان می شود در این هنگام امام خطاب به من فرمود: «بیان همین مقدار تو را کفایت می کند؟ عرض کردم آری برایم کافی است برایم کافی است»
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا در ضمن روایتی طولانی خطاب به عبدالله بن مسعود فرمود: ای پسر مسعود روزگاری برای مردم فراخواهد رسید آن که بر دینش شکیبایی ورزد همچون کسی باشد که پاره ای از آتش در دست خود گرفته است درباره ی آن زمان چنین تعبیر می کنند یا باید گرگ باشی یا گرگ صفتان تو را خواهند دریدای پسر مسعود دانشمندان و فقیهان ایشان به قرینه ی روایات دیگر منظور کسانی هستند که عقیده ی باطل و مذهبی غیر تشیّع (دارند خیانتکار و بدکارند. آگاه باش که آنان بدترین خلق خدایند و پیروان ایشان نیز چنینند؛ و آن کس که نزد ایشان برود و از آن ها چیزی فرا گیرد و دوستشان بدارد و همنشین و مشاور ایشان ،شود بدترین خلق خداست و خداوند همه شان را
ص: 611
بكَفِّهِ يَقُولُ لِذَلِكَ الزَّمَانِ إِنْ كَانَ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِتْباً وَ إِلَّا أَكَلَتْهُ الذِّتْبُ [الذَّتَابُ] يَا ابْنَ مَسْعُودٍ عُلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَنَةٌ فَجَرَةٌ أَلَا إِنَّهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ وَ كَذَلِكَ أَتْبَاعُهُمْ وَ مَنْ يَأْتِيهِمْ وَيَأْخُذُ مِنْهُمْ وَيُحِبُّهُمْ وَيُجَالِسُهُمْ وَيُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ يُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ. وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيَا وَبُكْماً وَصُمَّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيراً. كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ. وَإِذا أُلْقُوا فيها سَمِعُوا لَهَا شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فِيهَا وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ. لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لا يَسْمَعُونَ؛ يَدَعُونَ أَنَّهُمْ عَلَى دِينِي وَسُنَّتِي وَ مِنْهَاجِي وَ شَرَائِعِي إِنَّهُمْ مِنِّي بِرَاءُ وَأَنَا مِنْهُمْ بَرِىءُ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿بِالْإِسْنَادِ إِلَى الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَجْسَادِ بِأَلْفَيْ عَامِ فَجَعَلَ أَعْلَاهَا وَ أَشْرَفَهَا أَرْوَاحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ وَ سَاقَ الْحَدِيثَ فِي قِصَّةِ آدَمَ وَ حَوَّاءَ إِلَى أَنْ قَالَ قَالَا رَبَّنَا فَأَرِنَا ظَالِمِيهِمْ فِي نَارِكَ حَتَّى نَرَاهَا كَمَا رَأَيْنَا مَنْزَلَتَهُمْ فِي جَنَّتِكَ فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى النَّارَ فَأَبْرَزَتْ جَمِيعَ مَا فِيهَا مِنْ أَلْوَانِ النَّكَالِ وَالْعَذَابِ وَ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ مَكَانُ الظَّالِمِينَ لَهُمُ الْمُدَّعِينَ لِمَنْزِلَتِهِمْ فِي أَسْفَل دَرْكِ مِنْهَا كُلَّما أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيها﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ اللهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحتِهَا الْأَنْهارُ يُحلُّونَ فِيهَا مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ﴾. (23)
1-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ ابْن عَبَّاس رحمه الله علیه وَ أَنْزِلَ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ حَمْزَةَ وَ عُبَيْدَةَ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ إِلَى قَوْلِهِ صِراطِ الحَمِيدِ﴾. (3)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الجُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ
ص: 612
داخل آتش دوزخ می نماید در حالی که آن ها کران، گنگ ها و کورانند لذا [از راه خطا] بازنمی گردند. (بقره /18) و روز قیامت آن ها را بر صورتهایشان محشور می کنیم در حالی که نابینا و گنگ و کرند جایگاهشان دوزخ است هر زمان آتش آن فرونشیند شعله ی تازه ای بر آنان می افزاییم. (اسراء/97) هرگاه پوست های تنشان [ در آن] بریان گردد و بسوزد] پوست های دیگری به جای آن قرار می دهیم، تا کیفر [الهی] را بچشند. (نساء/56) و هنگامی که در آن افکنده شوند صدای وحشتناکی از آن می شنوند و این در حالی است که پیوسته می جوشد! نزدیک است [دوزخ] از شدت غضب پاره پاره شود. (ملک/ 7-8) ﴿كُلَّما أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمَّ أُعِيدُوا فيها﴾؛ و به آنان خطاب شود: ﴿ذُوقُوا عَذَابَ الحَرِيقِ﴾ برای آنان در آن [دوزخ] ناله های دردناکی است و چیزی نمی شنوند. (انبیاء/100) آنان ادعا می کنند که بر دین سنت راه روشن و شریعت من هستند ولی در حقیقت آنان از من بیزار و من [نیز] از آنان بیزارم».
3- امام صادق علیه السلام- از مفضل بن عمر روایت است امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند روح انسان ها را دوهزار سال قبل از بدن هایشان آفرید و ارواح محمد على علیه السلام، فاطمه علیها السلام، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام و امامان بعد از ایشان طلا را برترین و شریفترین آن ها قرار داد. [در ادامه ی روایت] امام صادق علیه السلام صحبت را به داستان آدم و حوا کشاند تا آن جا که فرمود آدم علیه السلام و حوا عرض کردند: «پروردگارا! همچنان که جایگاه محمّد و اهل بیتش در بهشت را دیدیم کسانی که به آن ها ستم می کنند را در دوزخت به ما نشان بده تا آن ها را [نیز] ببینیم در آن هنگام خداوند به دوزخ فرمان داد و دوزخ، انواع عقوبت ها و عذاب هایی که در آن وجود دارد را آشکار نمود و خداوند عزوجل فرمود: جایگاه کسانی که به محمّد و اهل بیتش املاً ستم روا می دارند و مقام و منزلت آنان را برای خود ادعا می کنند در پایینترین طبقه دوزخ است که هرگاه بخواهند از غم و اندوه های دوزخ خارج شوند، به آن بازگردانده می شوند و به آن ها گفته می شود بچشید عذاب سوزان را.
خداوند کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در باغ های بهشتی وارد می کند که از پای درختانش نهرها جاری است؛ در آن جا با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت می شوند و لباس هایشان از حریر است. (23)
1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- آيات ﴿إِنَّ اللهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ... صِراطِ الْحَمِيدِ﴾ (حج/24- 23) درباره ی امیرالمؤمنین علیه السلام، حمزه و عبیده نازل شده است.
2-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: از کمترین نعمت های بهشت این است که بوی خوش آن از فاصله ی هزار سال- از مسافت های دنیا به مشام می رسد؛ و پایین ترین
ص: 613
شَوِّقْنِي فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدِ إِنَّ مِنْ أَدْنَى نَعِيمِ الْجَنَّةِ يُوجَدُ رِيحُهَا مِنْ مَسِيرَةِ أَلْفِ عَامٍ مِنْ مَسَافَةِ الدُّنْيَا وَإِنَّ أَدْنَى أَهْلِ الْجَنَّةَ مَنْزَنَا لَوْ نَزَلَ بِهِ أَهْلُ الثَّقَلَيْنِ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَوَسِعَهُمْ طَعَامًا وَ شَرَاباً وَ لَا يَنْقُصُ مِمَّا عِنْدَهُ شَيْءٌ وَإِنَّ أَيْسَرَ أَهْلِ الْجَنَّة مَنْزِلَةَ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَيُرْفَعُ لَهُ ثَلَاثُ حَدَائِقَ فَإِذَا دَخَلَ أَدْنَاهُنَّ رَأَى فِيهَا مِنَ الْأَزْوَاجِ وَالْخَدَمَ وَ الْأَنْهَارِ وَالْأَثْمَارِ مَا شَاءَ اللَّهُ مِمَّا يَمْلَأُ عَيْنَهُ قُرَّةَ وَ قَلْبَهُ مَسَرَّةً فَإِذَا شَكَرَ اللَّهَ وَ حَمِدَهُ قِيلَ لَهُ ارْفَعْ رَأْسَكَ إِلَى الْحَدِيقَة الثَّانِيَةِ فَفِيهَا مَا لَيْسَ فِي الْأُخْرَى فَيَقُولُ يَا رَبِّ أَعْطِنِي هَذِهِ فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى إِنْ أَعْطَيْتُكَ إِيَّاهَا سَأَلْتَنِي غَيْرَهَا فَيَقُولُ رَبِّ هَذِهِ هَذِهِ فَإِذَا هُوَ دَخَلَهَا شَكَرَ اللَّهَ وَ حَمِدَهُ قَالَ فَيُقَالُ افْتَحُوا لَهُ بَابَ الْجَنَّةِ وَ يُقَالُ لَهُ ارْفَعْ رَأْسَكَ فَإِذَا قَدْ فُتحَ لَهُ بَابُ مِنَ الْخُلْدِ وَ يَرَى أَضْعَافَ مَا كَانَ فِيمَا قَبْلُ فَيَقُولُ عِنْدَ تَضَاعْفِ مَسَرَّاتِهِ رَبِّ لَكَ الْحَمْدُ الَّذِي لَا يُحْصَى إِذْ مَنَنْتَ عَلَيَّ بِالْجنان ونَجَّيْتَنِي مِنَ النيران قَالَ أَبُو بَصِير فَبَكَيْتُ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ زِدْنِي قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدِ إِنَّ فِي الْجَنَّةَ نَهَراً فِي حَافَتِهِ جَوَارٍ نَابَتَات إِذَا مَرَّ الْمُؤْمِنُ بِجَارِيَة أَعْجَبَتْهُ قَلَعَهَا وَ أَنْبَتَ اللهُ مَكَانَهَا أُخْرَى قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ زِدْنِي قَالَ الْمُؤْمِنُ يُزَوِّجُ ثَمَانَمِائَةً عَدْراءَ وَأَرْبَعَةَ آلَافِ تَيبِ وَ زَوْجَتَيْنِ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ ثَمَانُمِائَةِ عَدْرًا ، قَالَ: نَعَمْ مَا يَفْرِشُ فِيهِنَّ شَيْئًا إِلَّا وَجَدَهَا كَذَلِكَ قُلْتَ جُعِلَتْ فِدَاكَ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلِقْنَ الْحُورُ الْعِينُ قَالَ: مِنْ تُرْبَةَ الْجَنَّةِ النُّورَانِيَّةِ وَيُرَى مُخُ سَاقَيْهَا مِنْ وَرَاءِ سَبْعِينَ حُلَّةٌ كَبِدُهَا مِرْآتُهُ وَ كَبَدُهُ مِرْآتُهَا، قُلْتُ جَعِلْتُ فِدَاكَ أَلَهُنَّ كَلَامُ يُكَلِّمْنَ بِهِ أَهْلَ الْجَنَّةِ قَالَ نَعَمْ كَلَامُ يَتَكَلَّمْنَ بِهِ لَمْ يَسْمَعَ الْخَلَائِقُ بِمِثْلِهِ، قُلْتُ مَا هُوَ قَالَ يَقُلْنَ نَحْنُ الْخَالِدَاتُ فَلَا نَمُوتُ وَنَحْنُ النَّاعِمَاتُ فَلَا نَبْأَسُ وَ نَحْنُ الْمُقِيمَاتُ فَلَا نَطْعَنُ وَ نَحْنُ الرَّاضِيَاتُ فَلَا نَسْخَطُ طُوبَى لِمَنْ خُلِقَ لَنَا وَ طُوبَى لِمَنْ خَلِقْنَا لَهُ نَحْنُ اللَّوَاتِي لَوْ أَن قَرْنَ إحْدَانَا عُلَّقَ فِي جَوِّ السَّمَاءِ لَأَغْشَى نُورُهُ الْأَبْصَارَ فَهَاتَانِ الْآيَتَانِ وَتَفْسِيرُهُمَا رَدُّ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةَ وَالنَّارِ قَوْلِهِ: وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل قَالَ التَّوْحِيدِ وَالْإِخْلَاصِ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الْحَمِيدِ قَالَ إِلَى الْوَلَايَة﴾. (1)
ص: 614
منازل بهشت چنان است که اگر تمام جنیان و انسان ها میهمان صاحب آن شوند غذا و نوشیدنی به همه ایشان خواهد رسید و از آن چه در اختیار آن بهشتی است چیزی کم نمی شود و کم رتبه ترین بهشتیان چنان است که وقتی داخل بهشت می شود سه بوستان برایش آشکار شود، هنگامی که وارد پایین ترین آن ها شود به قدری از همسران خدمتکاران رودها و میوه ها ببیند که باعث چشم روشنی و شاد شدن دلش گردد؛ چون شکر و سپاس خداوند را به جا آورد به وی خطاب می شود: «سرت را بالا بگیر و به باغ دوّم بنگر که در آن چیزهایی است که در دیگری وجود ندارد. عرض می کند «پروردگارا این بوستان را به من عنایت فرما خداوند متعال می فرماید اگر این را به تو بدهم بوستان دیگری از من خواهی خواست عرض می کند پروردگارا همین را می خواهم همین را چون وارد آن بوستان شود شکر و سپاس خداوند را به جا آورد پس خطاب شود دری» به سوی بهشت برایش بگشایید و به او گفته شود سرت را بالا بگیر ناگهان دری از درهای بهشت جاویدان برایش گشوده گردد و چندین برابر آن چه در گذشته دیده بود را مشاهده می کند؛ وقتی که شادمانی اش چندین برابر می شود عرض می کند پروردگارا ستایشی که قابل شمارش نباشد مخصوص توست چراکه با بخشیدن بهشت ها بر من منت نهادی و مرا از دوزخ نجات بخشیدی ابوبصیر گوید: در این هنگام من گریستم و به حضرت عرض کردم جانم به فدایت بیشتر برایم بگو. حضرت فرمود: «ای ابا محمد در بهشت نهری است که در کناره های آن کنیزانی روییده اند؛ هرگاه مؤمن از کنار کنیزی عبور کند و از آن خوشش آید آن را از جایش می کند و خداوند به جایش کنیز دیگری می رویاند. عرض کردم جانم به قربانت بیشتر برایم بگو. فرمود: مؤمن با هشتصد همسر باکره و چهارهزار همسر غیر باکره و با دوتن از حوریان چشم درشت ازدواج خواهد کرد با تعجب پرسیدم: «فدایت شوم هشتصد همسر باکره فرمود: آری و با هر کدام همبستر شود باز هم او را باکره خواهد یافت. پرسیدم: «فدایت شوم حوریان چشم درشت از چه چیزی آفریده شده اند؟ فرمود: «از خاک نورانی بهشت آفریده شدهاند و مغز ساق پای آنان از پشت هفتاد جامه نمایان است؛ اندرون حوریه آیینه ی مؤمن و اندرون مؤمن، آیینه ی حوریه است. پرسیدم فدایت شوم آیا حوریان سخنی دارند که در بهشت با بهشتیان بگویند؟ فرمود: «آری! سخنی دارند که کسی گواراتر از آن نشنیده است. پرسیدم کلام آنان چیست؟ فرمود: با صدایی نرم و دلنشین گویند: ما جاودانه ایم و مرگ نداریم ما شاداب هستیم و پژمرده نمی شویم ما ماندگاریم و نمی رویم و ما خشنود هستیم و خشمگین نمی شویم. خوشا به حال کسی که برای ما آفریده شده است و خوشا به حال کسی که ما برای او آفریده شده ایم! ما کسانی هستیم که اگر گیسوی یکی از ما در بالای آسمان آویزان شود، نورش چشم ها را خیره خواهد کرد.
ص: 615
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِذَا أُدْخِلَ الْمُؤْمِنُ إِلَى مَنَازِلِهِ فِى الْجَنَّةَ وَوُضِعَ عَلَى رَأْسِهِ تَاجُ الْمُلْكِ وَ الْكَرَامَةِ الْبِسَ خَلَلَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْيَاقُوتِ وَ الدُّرِّ الْمَنْظُومَ فِي الْإِكْلِيلِ تَحْتَ التَّاجِ قَالَ وَ البسَ سَبْعِينَ حُلَّةَ حَرير بألوان مُخْتَلِفَة وَ ضُرُوب مُخْتَلِفَة مَنْسُوجَةً بِالذَّهَبَ وَالْفِضَّةِ وَاللُّؤْلُوْ وَ الْيَاقُوتِ الْأَحْمَرِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُوا وَ لِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِير﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل وَهُدُوا إِلى صِراطِ الحَمِيدِ﴾ (24)
*من المهتدى
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الحَمِيدِ قَالَ ذَاكَ حَمْزَة وَجَعْفَرُ وَ عُبَيْدَةُ وَسَلْمَانَ رحمه الله علیه وَأَبُوذَرِّ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ رحمه الله علیه وَ عَمَّارُ رحمه الله علیه هُدُوا إِلَى أَمِير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (2)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ ضُريس الْكُنَاسِي قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الْحَمِيدِ؛ فَقَالَ هُوَ وَ اللَّهِ هَذَا الْأَمْرُ الَّذِي أَنْتُمْ عَلَيْهِ﴾. (3)
2-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ قَالَ التَّوحِيدُ والإِحْلَاصُ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الحَمِيدِ قَالَ إِلَى الوِلَايَة﴾. (4)
3-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿إلى صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ وَ الصِّرَاطُ الطَّرِيقُ الْوَاضِحُ وَإِمَامَةُ الْأَئِمَّة علیهم السلام﴾. (5)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿صَعْصَعَةَ بْنِ صُوحَانَ قَالَ أَمْطِرَتِ الْمَدِينَةُ مَطَراً ثُمَّ صَحَتْ فَخَرَجَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله إِلَى صَحْرَائِهَا وَ مَعَهُ أَبُو بَكْر فَلَمَّا خَرَجَا فَإِذَا بِعَلِى علیه السلام مُقْبلُ فَلَمَّا رَآهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ مَرْحَباً بالْحَبيب القريب ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الحَمِيدِ أَنْتَ يَا عَلَى الله مِنْهُمْ﴾. (6)
ص: 616
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که مؤمن را به منزل هایش در بهشت وارد کنند و بر سرش تاج سلطنت و کرامت نهند جامه هایی از طلا نقره و یاقوت به همراه مرواریدی که به رشته درآورده شده در دستاری زیر آن تاج به او بپوشانند و هفتاد جامه ی حریر به رنگ های گوناگون و انواع مختلف که از طلا، نقره مروارید و یاقوت سرخ بافته شده بر تنش کنند؛ این است معنای سخن خداوند عزوجل که فرمود: ﴿يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِير﴾.
و به سوی سخنان پاکیزه هدایت می شوند و به راه خداوند شایسته ی ستایش راهنمایی می گردند. (24)
* هدایت شدگان چه کسانی اند؟
1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت شده که درباره ی آیه ى: ﴿وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الحَمِيدِ﴾؛ فرمود: «مقصود آیه حمزه رحمه الله علیه، جعفر رحمه الله علیه، عبيده رحمه الله علیه، سلمان رحمه الله علیه، ابوذر رحمه الله علیه، مقداد بن اسود رحمه الله علیه، و عمار رحمه الله علیه هستند که به سوی امیرالمؤمنین علیه السلام هدایت یافتند.
1-1- امام باقر علیه السلام- ضریس کناسی گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی این سخن خداوند که فرموده است: ﴿وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ﴾؛ پرسیدم». حضرت فرمود: «به خدا قسم! مقصود همین امر ولایت است که شما (شیعیان) به آن اعتقاد دارید.
2-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل﴾؛ یعنى [به] توحید و اخلاص [هدایت می شوند، ﴿وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الحَمِيدِ﴾؛ یعنی به ولایت [رهنمون می شوند].
3-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- به سوی راه خداوند توانا و ستوده [هدایت کنی]. (ابراهیم/1) مقصود از صراط راه روشن و پیشوایی ائمه علیهم السلام است.
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- صعصعة بن صوحان گوید: روزی پس از باریدن بارانی فراوان در مدینه و صاف شدن هوا پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه ابوبکر به بیرون شهر رفتند هنگام خارج شدن از شهر علی علیه السلام را دیدند که پیش می آید چون پیامبر صلی الله علیه و آله على علیه السلام را دید:فرمود: «درود بر دوست
نزدیکم»! سپس آیه ﴿وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الحَمِیدِ﴾ را تلاوت نموده و فرمود: « ای علی! تو از ایشان هستی.
ص: 617
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله ﴿صِرَاطُ الحَمِيدِ؛ طَرِيقُ الْإِسْلَامِ وَ طَرِيقُ الْجَنَّةِ﴾. (1)
6-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلَ قِيلَ مَعْنَاهُ أرشِدُوا إِلَى شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبيل الله وَ المَسْجِدِ الْحَرام الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَواءٌ الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ وَ مَنْ يُرِدْ فَيهِ بِالحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذاب أليم﴾. (25)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ فِي قُرَيْش حِينَ صَدُّوا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَنْ مَكَّةَ﴾. (3)
1-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كرة إجَارَةَ بُيُوتِ مَكَةَ وَ قَرَأَ سَواءٌ الْعَاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ﴾. (4)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿من كتاب لَهُ إِلَى قُتَمَ بنِ العَبَّاس وَهُوَ عَامِلُهُ عَلَى مَكَّةَ وَ مُرْ أَهْلَ الله مَكَّةَ أَلَّا يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِن أَجْراً فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ سَواءَ الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ؛ [فَ] الْعَاكِفُ الْمُقِيمُ بِهِ وَ الْبَادِي؛ الَّذِي يَحْجُ إِلَيْهِ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ وَفَقَنَا اللَّهُ وَإِيَّاكُمْ لِمَحَابِهِ وَ السَّلَامُ﴾. (5)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ مُعَاوِيَةَ أَوَّلُ مَنْ عَلَّقَ عَلَى بَابِهِ مِصْرَاعَيْنِ بِمَكَّةَ فَمَنَعَ حَاجَّ بَيْتِ اللَّهِ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ سَواءَ الْعاكِفَ فِيهِ وَ الْبَادِ وَكَانَ النَّاسُ إِذَا قَدِمُوا مَكَّةَ نَزَلَ الْبَادِي عَلَى الْحَاضِرِ حَتَّى يَقْضِيَ حَجَّه﴾. (6)
4-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿و قوله سَواءٌ الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ قَالَ أهْلُ مَكَّةَ وَ مَنْ جَاءَ إِلَيْهِ مِنَ الْبُلْدَانِ فَهُمْ فِيهِ سَوَاءٌ لَا يُمْنَعُ الْتُزُولَ وَ دُخُولَ الْحَرَمِ﴾. (7)
ص: 618
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- راه خداوند شایسته ی ستایش همان راه اسلام و راه رسیدن به بهشت است.
6-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ یعنی مؤمنان به سوی گواهی دادن به این که خدایی جز خدای یگانه نیست و این که ستایش مخصوص خداوند ،است، راهنمایی می شوند.
کسانی که کافر شدند و مردم را از راه خدا بازداشتند و [همچنین] از مسجد الحرام که آن را برای همه مردم برابر قرار دادیم چه کسانی که در آن جا زندگی می کنند یا از نقاط دور وارد می شوند و [نیز] هرکس بخواهد در این سرزمین به انحراف و ستم روی آورد ما از عذابی دردناک به او می چشانیم (25)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه در مورد قریش نازل شد در آن زمان که رسول خدا را از [ورود به مکه بازداشتند].
1-2- امام علی علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است امام علی علیه السلام از اجاره دادن خانه های مکه کراهت داشت و این آیه را تلاوت می فرمود: ﴿سَواءٌ الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ﴾.
2-2- امام علی علیه السلام- [در نامه ی امیرالمؤمنین علیه السلام به قشم بن عباس که کارگزار ایشان در مکه بود چنین آمده است:] به مردم مکه فرمان ده تا از هیچ زائری در ایام حج اجرت مسکن نگیرند، چراکه خدای سبحان فرموده است: ﴿سَواءٌ الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ﴾؛ «عاكف» یعنی اهل مکه و «بادی» یعنی زائرانی که از دیگر شهرها به حج می آیند. خدا ما و شما را به آن چه دوست دارد توفیق عنایت فرماید. والسلام
3-2- امام صادق علیه السلام- عن معاویه اولین کسی بود که بر در خانه ی خود در مکه دو لنگه ی درب نصب کرد و مانع بهره مندی حاجیان از حقی شد که خداوند برای آنان مقرر داشته و فرموده: ﴿سَواءٌ الْعاكِفُ فيه وَ الْبادِ﴾؛ پیش از آن رسم چنین بود که هرگاه حاجیان به مکه می آمدند مسافر، میهمان خانه ی یکی از ساکنان مکه می شد تا [اعمال] حج خود را به پایان ببرد.
4-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سواء الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ؛ [یعنی] اهل مکه و مسافرینی که از شهرهای دیگر به مکه می آیند همگی در آن یکسانند و از سکونت [در آن] و ورود به مسجد الحرام بازداشته نمی شوند.
ص: 619
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْن عَلَى الْحَلَبِى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُه عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ سَواءٌ الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ، فَقَالَ لَمْ يَكُنْ يَنْبَغِي أَنْ يُصْنَعَ عَلَى دُورٍ مَكَّةَ أَبْوَابُ لِأَنَّ لِلْحَاجِّ أَنْ يَنْزِلُوا مَعَهُمْ فِي دُورِهِمْ فِي سَاحَةِ الدَّارِ حَتَّى يَقْضُوا مَنَاسِكَهُمْ فَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ جَعَلَ لِدُورٍ مَكَّةَ أبواباً مُعاوية﴾. (1)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حُسَيْنِ بْن أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ: ذَكَرَ أَبُو عَبْدِ اللهِ علیه السلام هَذِهِ الْآيَةَ سَواءٌ الْعَاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ فَقَالَ كَانَتْ مَكَةُ لَيْسَ عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا بَابُ وَكَانَ أَوَّلُ مَنْ عَلَّقَ عَلَى بَابِهِ الْمِصْرَاعَيْنِ مُعَاوِيَةَ بْن أَبي سُفْيَانَ وَ لَيْسَ يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يَمْنَعَ الْحَاجَّ شَيْئاً مِنَ الدُّورِ وَ مَنَازِلِهَا﴾. (2)
7-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نَهَى أَهْلَ مَكَّةَ أَنْ يُوَاجِرُوا دُورَهُمْ وَأَنْ يُغْلِقُوا عَلَيْهَا أَبْوَاباً وَ قَالَ سَواءٌ الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ قَالَ وَ فَعَلَ ذَلِكَ أَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ عَلَى اللهِ حَتَّى كَانَ فِي زَمَن مُعَاوِيَةَ﴾. (3)
8-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿انَّ كِرَاءَ دُور مكة وَ بَيْعَهَا حَرَامٌ﴾. (4)
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: مَنْ أَقَامَ بمَكَّةَ سَنَتَيْنِ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ لَا مُتْعَةَ لَهُ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلامأَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ لَهُ أَهْلُ بِالْعِرَاقِ وَ أَهْلُ بِمَكَّةَ قَالَ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهُمَا الْغَالِبُ عَلَيْهِ فَهُوَ مِنْ أَهْلِهِ﴾. (5)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿الْمُجَاوِرُ بِمَكَّةَ يَتَمَتَّعُ بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَج إِلَى سَنَتَيْنِ فَإِذَا جَاوَزَ سَنَتَيْنِ كَانَ قَاطِناً وَ لَيْسَ لَهُ أَنْ يَتَمَتَّعَ﴾. (6)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لِأهْل مَكَّةَ أَنْ يَتَمَتَّعُوا فَقَالَ لَا لَيْسَ لِأَهْل مَكَّةَ أَنْ يَتَمَتَّعُوا قَالَ قُلْتُ فَالْقَاطِنُونَ بِهَا قَالَ إِذَا أَقَامُوا سَنَةً أَوْ سَنَتَيْنِ صَنَعُوا كَمَا يَصْنَعُ أَهْلُ
ص: 620
5-2- امام صادق علیه السلام- عبیدالله بن علی حلبی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزّوجلّ که فرموده: ﴿سَواءً الْعاكِفُ فِیهِ وَ الْبادِ﴾ پرسیدم. حضرت فرمود: «سزاوار نبود که برای خانه های مکه درب گذاشته شود؛ زیرا حاجیان حق دارند که وارد آستانه ی خانه های ساکنین مكّه شوند تا زمانی که اعمال حج خود را به پایان ببرند؛ و اولین کسی که برای خانه های مکه درب قرار داد، معاویه بود».
6-2- امام صادق علیه السلام- حسین بن ابی اعلاء گوید: امام صادق علیه السلام آیه: ﴿سَواءَ الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ﴾ را تلاوت کرده و فرمود: هیچ خانه ای در مکه درب نداشت و اولین کسی که دو لنگه ی درب برای خانه خود نصب کرد معاویه بن ابی سفیان بود؛ و برای کسی شایسته نیست که حاجیان را از خانه های مکه و منزلگاه های آن محروم سازد.
7-2- امام علی علیه السلام- رسول خدا اهل مکه را از این که خانه هایشان را اجاره دهند و برای آن ها درب بگذارند نهی نموده و فرمود: ﴿سَواءٌ الْعاكِفُ ِفيهِ وَ الْبادِ﴾. امام علی علیه السلام [در ادامه] فرمود: «ابوبکر، عمر، عثمان و علی علیه السلام به این دستور عمل کردند تا این که در زمان معاویه این اتفاق (اجاره دادن خانه ها و درب گذاشتن برای آن ها) افتاد».
8-2- ابن عباس رحمه الله علیه- اجاره دادن و فروش خانه های مکه حرام است.
1-3- امام باقر علیه السلام- زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: «کسی که دو سال در مکه اقامت کند اهل مکه به حساب آید و نمی تواند حج و عمره تمتع به جا آورد. به امام علیه السلام عرض کردم: «اگر چنین کسی هم در عراق اهل و عیال داشته باشد و هم در مکه حکمش چیست؟ حضرت فرمود: «باید ببیند در کدام یک بیشتر اقامت دارد که از اهل همان جا به حساب آید».
2-3- امام صادق علیه السلام- کسی که در مکه سکونت یافته است تا دو سال با پایان بردن عمره ی تمتع، حج تمتع به جا می آورد؛ و اگر بیش از دو سال ساکن مکه باشد اهل آن جا به حساب آید و دیگر نمی تواند حج و عمره ی تمتع به جا آورد.
3-3- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا اهل مکه می توانند حج و الله عمره ی تمتع به جا آورند؟ حضرت فرمود خیر! نمی توانند چنین کاری انجام دهند. عرض کردم: «کسانی که قصد سکونت همیشگی در مکه را دارند حکمشان چیست»؟ فرمود: «اگر یک سال یا دوسال در آن جا سکونت ،کنند وظیفه ی آن ها مانند وظیفه ی اهل مکه است (یعنی باید حج و عمره مفرده انجام دهند)؛ پس اگر یک ماه در مکه سکونت کنند می توانند حج و عمره ی
ص: 621
مكة فَإِذَا أَقَامُوا شَهْراً فَإِنَّ لَهُمْ أَنْ يَتَمَتَّعُوا قُلْتُ مِنْ أَبْنَ قَالَ يَخْرُجُونَ مِنَ الحَرَم قلت من أين قُلْتُ مِنْ أَيْنَ يُهلونَ بِالْحَجِّ فَقَالَ مِنْ مَكَّةَ نَحْواً مِمَّا يَقُولُ النَّاسِ﴾. (1)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَريز قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَن الطَّوَافِ بِغَيْر أَهْل مَكَّةَ مِمَّنْ جَاوَرَ بهَا أَفْضَلُ أَو الصَّلَاةِ فَقَالَ الطَّوَافُ لِلْمُجَاوِرينَ أَفْضَلُ وَ الصَّلَاةُ لِأَهْل مَكَّةَ وَالْقَاطِنِينَ بِهَا أَفْضَلُ مِنَ الطَّوَافِ﴾. (2)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَقَامَ الرَّجُلُ بِمَكَّةَ سَنَةَ فَالطَّوَافُ أَفْضَلُ وَ إِذَا أَقَامَ سَنَتَيْنِ خَلَطَ مِنْ هَذَا وَ هَذَا فَإِذَا أَقَامَ ثَلَاثَ سِنِينَ فَالصَّلَاةُ أَفْضَلُ﴾. (3)
1-4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ؛ قَالَ نَزَلَتْ فِي مَنْ يُلْحِدُ بأمير الْمُؤْمِنِينَ ال وَ يَظْلِمُهُ﴾. (4)
2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي عَبْدِ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِالْحادِ بِظُلْمٍ، فَقَالَ مَنْ عَبَدَ فِيهِ غَيْرَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَوْ تَوَلَّى فِيهِ غَيْرَ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ فَهُوَ مُلْحِدُ بِظُلْمٍ وَ عَلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يُذِيقَهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾. (5)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ، قَالَ نَزَلَتْ فِيهِمْ حَيْثُ دَخَلُوا الْكَعْبَةَ فَتَعَاهَدُوا وَتَعَاقَدُوا عَلَى كُفْرِهِمْ وَجُحُودِهِمْ بِمَا نُزِّلَ فِي أمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَأَلْحَدُوا فِي الْبَيْتِ بِظُلْمِهِمُ الرَّسُول وَ وَلِيَّهُ فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾. (6)
4-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِالْحادِ بِظُلْمٍ، قَالَ كُلَّ ظُلْمِ الْحَادُ وَ ضَرْبُ الْخَادِمِ فِي غَيْرِ ذَنْبٍ مِنْ ذَلِكَ الْإِلْحَادِ﴾. (7)
5-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حُكَيْمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ أَدْنَى الْإِلْحَادِ فَقَالَ إِنَ الْكِبْرَ أَدْنَاهُ﴾. (8)
ص: 622
تمتّع به جا آورند» عرض کردم: «از کجا احرام می بندند»؟ فرمود: از بیرون [محدوده ی] حرم». عرض کردم: «از کجا باید برای [شروع] ،حج لبّیک بگویند؟ فرمود: از مکه به همان صورت که دیگران می گویند.
4-3- امام صادق علیه السلام- حریز گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: برای کسانی که در مکه به طور موقت سکونت یافته اند انجام طواف مستحبّی فضیلت بیشتری دارد یا خواندن نماز [مستحبّی]»؟ حضرت فرمود: برای کسانی که در مکه به طور موقت سکونت یافته اند انجام طواف [ مستحبّی] فضیلت بیشتری دارد و برای اهل مکه و کسانی که قصد سکونت همیشگی در آن کرده اند خواندن نماز [مستحبّی] فضیلت بیشتری نسبت به انجام طواف دارد.
5-3- امام صادق علیه السلام- کسی که یک سال در مکه اقامت ،کند انجام طواف [مستحبّی] برای او فضیلت بیشتری دارد؛ و اگر دو سال اقامت کند گاهی طواف [مستحبّی] و گاهی نماز [مستحبّی] انجام دهد؛ و اگر سه سال اقامت کند نماز [مستحبّی] برایش فضیلت بیشتری دارد.
1-4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- آيه: ﴿وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِالحَادِ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيم﴾؛ در مورد کسانی نازل شده است که در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام کج روی می کنند و به او ستم روا می دارند.
2-4- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که درباره ی این سخن خداوند عزوجل که فرموده: ﴿وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِالْحَادِ﴾؛ فرمود: «هرکس در سرزمین مگه غیر از خداوند عزوجل را پرستش کند و یا ولایت کسی غیر از اولیای الهی را بپذیرد چنین کسی با انحراف از حق، روی به ستم آورده و بر خداوند رواست که از عذابی دردناک به او بچشاند».
3-4- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که درباره ی این سخن خداوند عزوجل که فرموده: ﴿وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِالْحَادِ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾؛ فرمود: این آیه درباره ی کسانی نازل شده که وارد کعبه شدند و بر کفر و انکار خود نسبت به آن چه درباره ی امیرالمؤمنین نازل شده، با یکدیگر عهد و پیمان بستند پس ایشان در خانه خدا به واسطه ی ستمی که نسبت به پیغمبر و جانشین او روا داشتند، دچار الحاد و کج روی شدند؛ قوم ستمکار [از رحمت خدا] دور باد (مؤمنون/41).
4-4- امام صادق علیه السلام- معاویه بن عمار گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل که فرموده: ﴿وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِالْحَادِ بِظُلْمٍ﴾؛ پرسیدم. حضرت فرمود: «هرگونه ستمی انحراف و کجروی است؛ و زدن خادم بدون این که اشتباهی از او سرزده باشد، از آن جمله است».
5-4- امام صادق علیه السلام- حکیم گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم کمترین مرتبه ی الحاد چیست؟ امام علیه السلام فرمود: «خود بزرگ بینی کمترین مرتبه ی الحاد است.
ص: 623
6-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي الصَّبَاحِ الْكِنَانِي قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ القَلَيْهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِالحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ، فَقَالَ كُلُّ ظُلْمٍ يَظْلِمُهُ الرَّجُلُ نَفْسُهُ بِمَكَّةَ مِنْ سَرقَة أَوْ ظُلْمٍ أَحَدٍ أَوْ شَيْءٍ مِنَ الظُّلْمِ فَإِنِّى أَرَاهُ إِلْحَاداً وَلِذَلِكَ كَانَ يُتَّقَى أَنْ يُسْكَنَ الْحَرَمُ﴾. (1)
7-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ انْظُرْ أَيْنَ أَنْتَ فَإِنَّمَا أَنْتَ فِي حَرَمَ اللَّهِ وَ سَاحَة بِلَادِ اللَّهِ وَ هِيَ دَارُ الْعِبَادَةَ ال فَوَطَّنْ نَفْسَكَ عَلَى الْعِبَادَة فَإِنَّ الصَّلَاةَ وَ الصِّيَامَ وَ الصَّدَقَةَ وَ أَفْعَالَ الْبَرِّ مُضَاعَفَةُ وَالْإِثْمَ وَالْمَعْصِيَةَ أَشَدُّ عَذَاباً مُضَاعَفَةً فِي غَيْرِهَا فَمَنْ همَّ لِمَعْصِيَة وَلَمْ يَعْمَلُهَا كُتِبَ لَهُ سَيِّئَةُ لِقَوْلِهِ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ؛ وَ لَيْسَ ذَلِكَ فِي بَلَدٍ غَيْرِهِ﴾. (2)
8-4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ وَ الْإِلْحَادُ هُوَ الِاسْتِحْلَالُ لِلْحَرَامِ وَالرُّكُوبُ لِلْآثَامِ﴾. (3)
9-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن عَمَّارٍ قَالَ: أَتِيَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي الْمَسْجِدِ فَقِيلَ لَهُ إِنَّ سَبْعاً مِنَ سباع الطير على علیه السلام كعبة لَيْس يَمْرُ بِهِ شَيْءٌ مِنْ حَمَامِ الْحَرمِ إِنَّا ضَرَبَهُ فَقَالَ انْصِبُوا لَهُ وَ اقْتُلُوهُ فَإِنَّهُ قَدْ الْحَدَ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْراهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَ طَهَّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقَائِمينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ﴾. (26)
1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ، أَيْ عَرَفْنَاهُ﴾. (5)
2-1- الصادقين علیهم السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَ إِبْرَاهِيمَ بنَاءِ الْكَعْبَةِ وَ أَنْ يَرْفَعَ قَوَاعِدَهَا وَ يُرِيَ النَّاسَ مَنَاسِكَهُمْ فَبَنَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلُ الْبَيْتَ كُلَّ يَوْمٍ سَافَا حَتَّى انْتَهَى إِلَى مَوْضِعِ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام فَنَادَى أبو قبيس إبْرَاهِيمَ علیه السلام إِنَّ لَكَ عِنْدِى وَدِيعَةَ فَأَعْطَاهُ الْحَجَرَ فَوَضَعَهُ مَوْضِعَهُ ثُمَّ إِنَّ إِبْرَا أَذَنَ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي إِبْرَاهِيمُ علیه السلام خَلِيلُ
ص: 624
ی
6-4- امام صادق علیه السلام- ابوصباح کنانی گوید: «از امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل که فرموده: ﴿وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِالْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾؛ پرسیدم». حضرت فرمود: «هر ستمی که انسان در مکه در حق خود مرتکب شود چه دزدی باشد و چه ظلم بر دیگری یا هر ستمی دیگر، من آن را الحاد می دانم؛ به همین خاطر نیز مسلمانان از سکونت در مکه پرهیز می کرده اند».
7-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- بنگر که کجایی تو در حرم خدا و آستانه سرزمین های خدا هستی همان خانه ی عبادت است؛ پس خودت را برای عبادت آماده ساز چراکه نماز، روزه، صدقه و کارهای نیک چند برابر حساب می شود و گناه و نافرمانی [نیز] نسبت به مکان های دیگر عذابی شدیدتر و چند برابر دارد؛ کسی که در این جا قصد انجام گناه کند و آن را انجام ندهد به دلیل آيه ى ﴿وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ﴾؛ برای او گناه نوشته خواهد شد، در حالی که در سرزمین های دیگر چنین نیست.
8-4- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيم؛ «الحاد» همان حلال شمردن محرمات و ارتکاب گناهان است.
9-4- امام صادق علیه السلام- معاوية بن عمران گوید: روزی] امام صادق علیه السلام در مسجد الحرام حضور داشت؛ محضر مبارکش عرض شد پرندهای شکاری روی بام کعبه نشسته و هر کبوتری از کبوتران حرم که از کنارش عبور می کند را صید می کند تکلیف چیست؟ حضرت فرمود: برایش دام بگذارید و آن را بکشید چراکه او هتک حرمت حرم خدا کرده است».
[به خاطر بیاور] زمانی را که محل خانه کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم [تا آن را بنا کند و به او گفتیم:] چیزی را همتای من قرار مده و خانه ام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان سجده گزار [از آلودگی بت ها و از هرگونه آلودگی] پاک ساز (26)
1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ؛ يعنى [محل خانه ی کعبه را] به ابراهیم علیه السلام شناساندیم.
2-1- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام خداوند عزوجل به ابراهیم علیه السلام فرمان داد که خانه ی کعبه را بسازد و پایه های آن را بالا ببرد و مناسک حج را به مردم نشان دهد. ابراهیم علیه السلام نیز با یاری اسماعیل علیه السلام ر روز، یک ردیف از سنگچین دیوار کعبه را بنا نهاد تا این که کار به محل قرار دادن حجر الأسود رسید. در این هنگام [کوه] أبوقبیس فریاد زد: ای ابراهیم علیه السلام! تو در نزد من امانتی داری و حجر الأسود را به او داد؛ ابراهیم نیز آن را در جایگاهش قرار داد. مردم ابراهيم علیه السلام
سپس را دعوت عمومی به حج کرد و گفت ای مردم من ابراهیم خلیل هستم؛ خداوند به شما فرمان می دهد که آهنگ این خانه نمایید و حج به جا آورید؛ پس ای مردم آهنگ این خانه کنید و حج
ص: 625
اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَحُجُوا هَذَا الْبَيْتَ فَحُجُوهُ فَأَجَابَهُ مَنْ يَحْجُّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَكَانَ أَوَّلُ مَنْ أَجَابَهُ مِنْ أَهْلِ الْيَمَنِ﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ قَالَ حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ جَابِرٍ قَالَ: كُنْتُ فِيمَا بَيْنَ مَكَّةَ وَ الْمَدِينَةِ أَنَا وَصَاحِبْ لِي فَتَذَا كَرْنَا الْأَنْصَارَ فَقَالَ أَحَدُنَا هُمْ نُزَاعُ مِنْ قَبَائِلَ وَ قَالَ أَحَدُنَا هُمْ مِنْ أَهْلِ الْيَمَنَ قَالَ فَانْتَهَيْنَا إِلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ هُوَ جَالِسٌ فِي ظِلٍّ شَجَرَةَ فَابْتَدَأَ الْحَدِيثَ وَ لَمْ نَسْأَلُهُ فَقَالَ إِن تُبَّعاً لَمَّا أَنْ جَاءَ مِنْ قِبَلِ الْعِرَاقِ وَ جَاءَ مَعَهُ الْعُلَمَاءُ وَأَبْنَاءُ الْأَنْبِيَاءِ فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى هَذَا الْوَادِي لِهُذَيْلِ أَتَاهُ أَنَاسُ مِنْ بَعْضِ الْقَبَائِلَ فَقَالُوا إِنَّكَ تَأْتِي أَهْلَ بَلْدَة قَدْ لَعِبُوا بِالنَّاسِ زَمَاناً طَوِيلًا حَتَّى اتَّخَذُوا بِلَادَهُمْ حَرَمَا وَ بُنْيَتَهُمْ رَبَّاً أَوْ رَبَّةَ فَقَالَ إِنْ كَانَ كَمَا تَقُولُونَ قَتَلْتُ مُقَاتِلِيهِمْ وَ سَبَيْتُ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ هَدَمْتُ بُنْيَتَهُمْ قَالَ فَسَالَتْ عَيْنَاهُ حَتَّى وَقَعَتَا عَلَى خَدَيْهِ قَالَ فَدَعَا الْعُلَمَاءَ وَأَبْنَاءَ الْأَنْبِيَاء فَقَالَ انْظُرُونِي وَ أَخْبِرُونِي لِمَا أَصَابَنِي هَذَا قَالَ فَأَبَوْا أَنْ يُخْبِرُوهُ حَتَّى عَزَمَ عَلَيْهِمْ قَالُوا حَدَّتْنَا بِأَيِّ شَيْءٍ حَدَّثْت نَفْسَكَ قَالَ حَدَّثْتُ نَفْسِى أَنْ أَقْتُلَ مُقَاتِلِيهِمْ وَأَسْبِيَ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَهْدِمَ بُنْيَتَهُمْ فَقَالُوا إِنَّا لَا نَرَى الَّذِي أَصَابَكَ إِنَّا لِذَلِكَ قَالَ وَلِمَ هَذَا قَالُوا لِأَنَّ الْبَلَدَ حَرَمُ اللَّهِ وَالْبَيْتَ بَيْتُ اللَّهِ وَ سُكَانَهُ ذُرِّيَّةُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمَن فَقَالَ صَدَقْتُمْ فَمَا مَخْرَجى مِمَّا وَقَعْتُ فِيهِ قَالُوا تُحَدِّثُ نَفْسَكَ بِغَيْرِ ذَلِكَ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَرَدَّ عَلَيْكَ قَالَ فَحَدَّثَ نَفْسَهُ بِخَيْرٍ فَرَجَعَتْ حَدَقَتَاهُ حَتَّى ثَبَتَنَا مَكَانَهُمَا قَالَ فَدَعَا بِالْقَوْمِ الَّذِينَ أَشَارُوا عَلَيْهِ بِهَدْمِهَا فَقَتَلَهُمْ ثُمَّ أَتَى الْبَيْتَ وَ كَسَاهُ وَأَطْعَمَ الطَّعَامَ ثَلَاثِينَ يَوْماً كُلَّ يَوْمٍ مِائَةَ جَزُورٍ حَتَّى حُمِلَتِ الْجِفَانُ إِلَى السَّبَاعِ فِي رُءُوسِ الْجِبَالِ وَنُشِرَتِ الْأَعْلَافُ فِي الْأَوْدِيَةَ لِلْوُحُوش ثُمَّ انْصَرَفَ مِنْ مَكَّةَ إِلَى الْمَدِينَةِ فَأَنْزَلَ بِهَا قَوْمًا مِنْ أَهْلِ الْيَمَنِ مِنْ غَسَّانَ وَ هُمُ الْأَنْصَارُ فِي روَايَةً أُخْرَى كَسَاهُ النِّطَاعَ وَ طَيَّبَهُ﴾. (2)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿خَطَبَ عَلى علیه السلام نَّاسَ فَاخْتَرَطَ سَيْفَهُ وَ قَالَ لَا يَطُوفَنَّ بِالْبَيْتِ عُرْيَانُ وَ لَا يَحُجَّنَّ الْبَيْتَ مُشْرِك وَ مَنْ كَانَ لَهُ مُدَّةٌ فَهُوَ إِلَى مُدَّتِهِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مُدَّةً فَمُدَّتُهُ أَرْبَعَةً
ص: 626
به جا آورید». در نتیجه هرکس تا روز قیامت حج به جا آورد دعوت ابراهیم علیه السلام را اجابت کرده است؛ و اولین کسی که دعوت او را اجابت کرد مردی از اهل یمن بود.
3-1- امام صادق علیه السلام- حسین بن مختار گوید: اسماعیل بن جابر برایم حدیث کرد که امام صادق علیه السلام فرمود: «هنگامی که تبع (پادشاه یمن) به همراه دانشمندان و فرزندان پیامبران علیهم السلام از جانب عراق آمد و به این سرزمین (مکه) که متعلق به قبیله ی هذیل بود رسید افرادی از قبایل دیگر نزد او آمدند و گفتند: تو به میان مردمانی آمده ای که سال هاست مردم را بازیچه ی خود قرار داده اند و سرزمین های خویش را حرم و پیامبرشان را «اله» یا «الهه» می دانند تبع گفت «اگر آن چه می گویید حقیقت داشته باشد جنگجویانشان را خواهم کشت و فرزندانشان را اسیر و خانه هایشان را ویران می سازم در این هنگام چشمانش از جا درآمده و بر گونه هایش افتادند؛ پس دانشمندان و فرزندان پیامبران است را فرا خواند وگفت: به حال و روز من نگاه کرده و بگویید چرا چنین بلایی بر سر من آمده است؟ آن ها از بیان حقیقت به او سر باز زدند تا این که آنان را سوگند داد؛ آن ها گفتند به ما بگوچه در سر پروراندی؟ گفت با خود تصمیم گرفتم جنگجویان آن ها را بکشم و فرزندانشان را اسیر و خانه هایشان را ویران سازم گفتند: «به نظر ما همین تصمیم باعث ایجاد این حالت برای تو شده است». پرسید «چطور؟ پاسخ دادند چون این سرزمین حرم خدا و این خانه خانه ی خدا و ساکنینش از نسل ابراهيم خليل الرحمن علیه السلام هستند گفت راست می گویید؛ اکنون چگونه می توانم از این حالت نجات یابم؟ گفتند باید تصمیمت را تغییر دهی در آن صورت امید می رود که خداوند تو را به حالت قبلت بازگرداند او نیز اندیشه ای نیک در سر پروراند و اندکی بعد چشمانش به حالت اول بازگشته و در جای خویش قرار گرفتند آن گاه کسانی که او را به ویران کردن آن سرزمین تشویق کرده بودند را خواسته و همگی را به قتل رساند. سپس نزد خانه ی خدا آمد و آن را [با پارچه ای] پوشاند و سیروز و در هر روز صد شتر به مردم آن جا غذا داد و به قدری غذا فراوان بود که ظرف های غذا برای حیوانات درنده به قله ی کوه ها برده می شد و علوفه ها برای جانوران بیابان در دره ها پراکنده می شد. سپس از مکه به مدینه رفت و مردمانی از اهل یمن از قبیله ی غسان را در آن جا ساکن نمود که انصار (ساکنان مدینه در زمان پیامبر اسلام یه ک که به حضرت ایمان آورده و ایشان را یاری نمودند) از نسل آنان هستند و در روایتی دیگر آمده است که تبّع خانه ی خدا را با فرشی پوشاند و آن را خوشبو و معطر ساخت.
1-2- امام باقر علیه السلام- [روزی در مراسم حج] امام علی علیه السلام [به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله] مردم را مورد خطاب قرار داد و شمشیرش را از غلاف بیرون کشیده و فرمود: از این پس کسی حق ندارد به صورت عریان که در میان مشرکان مرسوم بوده به دور خانه خدا طواف کند و هیچ مشرکی، حق شرکت در مراسم حج را ندارد و آن هایی که پیمانشان با پیامبر صلی الله علیه و آله مدت دارد تا پایان مدت محترم است و آن ها که پیمانشان مدت ندارد، مدتش چهار ماه خواهد بود در کتاب مسند (ابویَعلی) علیه السلام موصلیّ» این
ص: 627
أَشْهُرٍ زِيَادَةٌ فِي مُسْنَدِ الْمَوْصِلِيَّ وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا نَفْسُ مُؤْمِنَةٌ وَهَذَا هُوَ الَّذِي أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى به إبراهيم علیه السلام حين قَالَ وَ طَهَّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُود﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَتَغْتَسِلُ النِّسَاءُ إِذَا أَتَيْنَ الْبَيْتَ قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ أَنْ طَهَرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ فَيَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ لَا يَدْخُلَ إِلَّا وَ هُوَ طَاهِرُ قَدْ غَسَلَ عَنْهُ الْعَرَقَ وَالْأَذَى وَ تَطَهَّرَ﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى حَوْلَ الْكَعْبَة عِشْرِينَ وَمِائَةَ رَحْمَة مِنْهَا سِتُّونَ لِلطَّائِفِينَ وَ أَرْبَعُونَ لِلْمُصَلِّينَ وَ عِشْرُونَ لِلنَّاظِرِينَ﴾. (3)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَمَّا يَرْمُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ فَقَالَ هِيَ صُورَةٌ مُحْدَثَةُ مَخْلُوقَةُ وَاصْطَفَاهَا اللَّهُ وَ اخْتَارَهَا عَلَى سَائِرِ الصُّوَرَ الْمُخْتَلِفَة فَأَضَافَهَا إِلَى نَفْسِهِ كَمَا أَضَافَ الْكَعْبَةَ إِلَى نَفْسِهِ وَ الرُّوحَ إِلَى نَفْسِهِ فَقَالَ بَيْتِيَ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنَ رُوحِي﴾. (4)
* الولاية
1- الكاظم علیه السلام- ﴿وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ؛ يَعْنِي بِهِمْ آلَ مُحَمَّدِ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ أَذَنْ فِي النَّاسِ بِالحَج يَأْتُوكَ رِجَالاً وَ عَلى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴾. (27)
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر قَالَ: خَطَبَ عَلَى النَّاسِ ... فَكَانَ اللهُ تَعَالَى أَمَرَ إبْرَاهِيمَ الْخَلِيل علیه السلام بالنَّدَاءِ أَوَلَا قَوْلُهُ وَأَذَنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ وَ أَمَرَ الْوَلِيُّ بِالنَّدَاءِ آخِراً﴾. (6)
ص: 628
جملات نیز در ادامه آمده است جز انسان ،مؤمن کسی داخل بهشت نخواهد شد و این دستوری است که خداوند به ابراهیم علیه السلام فرمان داد آن گاه که فرمود: ﴿وَ طَهَر بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقَائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُود﴾.
2-2- امام صادق علیه السلام- عمران حلبی گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «آیا زنان وقتی می خواهند به زیارت خانه ی خدا بروند باید غسل کنند؟ حضرت فرمود «آری! خداوند متعال می فرماید: ﴿وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقَائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُود﴾؛ برای بنده، شایسته آن است که با طهارت داخل خانه ی خدا شود به این صورت که ابتدا عرق و پلیدی را از بدن خود بشوید و آن گاه غسل نماید».
3-2- امام صادق علیه السلام- علم خداوند تبارک و تعالی در اطراف کعبه صدوبیست رحمت دارد که شصت رحمتش برای طواف کنندگان چهل رحمت برای نمازگزاران و بیست رحمت برای کسانی است که به کعبه نگاه می کنند.
1-3- امام باقر علیه السلام- محمّد بن مسلم گوید: از امام باقر علیه السلام در مورد آن چه مردم می گویند که خداوند آدم را بر سیمای خویش ،آفریده پرسیدم حضرت فرمود: «سیمای آدم علیه السلام سیمایی جدید بود که خداوند آفرید و آن را برگزید و بر دیگر صورت های گوناگون ترجیح داد و برای نشان دادن منزلت بالایش آن را به خودش نسبت داد همچنان که کعبه» و «روح» را به خودش نسبت داده و فرمود بیتی و فرمود: در او از روح خود دمیدم. (حجر /29).
* ولایت
1- امام كاظم علیه السلام- وَ طَهَّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ؛ منظور خداوند از ایشان (طواف کنندگان و...) آل محمد علیهم السلام می باشد.
و مردم را به حج دعوت کن! تا پیاده و سواره بر مرکب های لاغر چابک و ورزیده از هر راه دوری به سوی تو بیایند. (27)
1-1- امام علی علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است امام علی علیه السلام در خطبه ای که برای مردم خواند فرمود: ... خداوند متعال ابتدا ابراهیم خلیل علیه السلام را امر به «ندا» فرموده گوید: وَ أَذْن في الناس بالحَج و نيز در پایان ولی را دستور ندا داده و می فرماید این اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش (توبه/3).
ص: 629
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ لَمَّا أَمَرَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام يُنَادِى فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ قَامَ عَلَى الْمَقَامِ فَارْتَفَعَ بِهِ بهِ حَتَّى صَارَ بِإِزَاءِ أَبِي قُبَيْس فَنَادَى فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ فَأَسْمَعَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ اَلنِّسَاءِ إِلَی أَنْ تَقُومَ اَلسَّاعَهُ﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام أَنْ أَذَنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِ أَخَذَ الْحَجَرَ الَّذِي فِيهِ أَثَرُ قَدَمَيْهِ وَ هُوَ الْمَقَامُ فَوَضَعَهُ بِحِذَاءِ الْبَيْتِ لَاصِقاً بِالْبَيْتِ بِحِيَالَ الْمَوْضِعِ الَّذِي هُوَ فِيهِ الْيَوْمَ ثُمَّ قَامَ عَلَيْهِ فَنَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ فَلَمَّا تَكَلَّمَ بِالْكَلَامِ لَمْ يَحْتَمِلُهُ الْحَجَرُ فَغَرقَتْ رِجْلَاهُ فِيهِ فَقَلَعَ إِبْرَاهِيمُ رِجْلَيْهِ مِنَ الْحَجَر قَلْعاً فَلَمَّا كَثُرَ النَّاسُ وَصَارُوا إِلَى الشَّرِّ وَ الْبَلَاءِ ارْدَحَمُوا عَلَيْهِ فَرَأَوْا أَنْ يَضَعُوهُ فِى هَذَا الْمَوْضِعِ الَّذِي هُوَ فِيهِ الْيَوْمَ لِيَخْلُوَ الْمَطَافُ لِمَنْ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ تَعَالَى مُحَمَّد صلی الله علیه و آله رَدَّهُ إِلَى الْمَوْضِع الَّذِي وَضَعَهُ فِيهِ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَمَا زَالَ فِيهِ حَتَّى قُبِضَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ فِي زَمَن أَبِي بَكْرٍ وَ أَوَّلِ وِلَايَةِ عُمَرَ ثُمَّ قَالَ عُمَرُ قَدِ ارْدَحَمَ النَّاسُ عَلَى هَذَا الْمَقَامِ فَأَيُّكُمْ يَعْرِفُ مَوْضِعَهُ فِي الْجَاهِلِيَّةِ فَقَالَ لَهُ رَجُلُ أَنَا أَخَذْتُ قَدْرَهُ بِقَدَرٍ قَالَ وَ الْقَدَرُ عِنْدَكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَالْتِ بِهِ فَجَاءَ بِهِ فَأَمَرَ بِالْمَقَامِ فَحْمِلَ وَ رُدَّ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي هُوَ فيه السَّاعَةَ﴾. (2)
4-1- الصادقين علیهم السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام ببنَاءِ الْكَعْبَةِ وَ أَنْ يَرْفَعَ قَوَاعِدَهَا وَ يُرِيَ النَّاسَ مَنَاسِكَهُمْ فَبَنَى إِبْرَاهِيمُ وَ إِسْمَاعِيلُ الْبَيْتَ كُلَّ يَوْمٍ سَافًا حَتَّى انْتَهَى إِلَى مَوْضِعِ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام فَنَادَى أبو قبَيْس إِبْرَاهِيمَ علیه السلام إِنَّ لَكَ عِنْدِى وَدِيعَةً فَأَعْطَاهُ الْحَجَرَ فَوَضَعَهُ مَوْضِعَهُ ثُمَّ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام أَذَّنَ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي إِبْرَاهِيمُ خَلِيلُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَحْجُوا هَذَا الْبَيْتَ فَحُجُوهُ فَأَجَابَهُ مَنْ يَحْجُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ كَانَ أَوَّلُ مَنْ أَجَابَهُ مِنْ أَهْل الْيَمَنِ﴾. (3)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَقَامَ بِالْمَدِينَةِ عَشْرَ سِنِينَ لَمْ يَحْجَّ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ
ص: 630
2-1- امام باقر علیه السلام- چون خداوند به ابراهیم علیه السلام فرمان داد که مردم را به حج دعوت کند، او بر روی مقام مقام ابراهیم علیه السلام قرار گرفت و آن قدر از آن بالا رفت که به موازات کوه ابوقبیس رسید؛ آن گاه با صدای بلند همه ی مردم را به حج دعوت نمود و با این ندا صدایش را به گوش همه ی کسانی که تا روز قیامت در صلب مردان و رحم زنان هستند، رساند.
3-1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که خداوند عزوجل به ابراهیم علیه السلام وحى فرمود كه: أَذَنْ فِي النَّاس بالحج، ابراهیم علیه السلام سنگی که اکنون جای دو پایش بر روی آن قرار دارد و همان مقام ابراهيم علیه السلام است را برگرفت و روبرو و چسبیده به کعبه و روبروی جایگاهی که امروز در آن قرار دارد گذاشت؛ آن گاه بر رویش ایستاد و با صدایی رسا آن چه خداوند عزوجل به آن فرمانش داده بود را فریاد کرد. چون آن سخنان را بر زبان جاری ساخت آن سنگ تاب نیاورد و دو پای ابراهیم علیه السلام در سنگ فرو رفت و ابراهیم پایش را به سختی از درون سنگ بیرون کشید چون جمعیت مردم رو به فزونی نهاد و هنگام طواف به خاطر وجود این سنگ دچار سختی و مشقت شدند بر گرد آن حلقه زدند و به این نتیجه رسیدند که سنگ را در جایی که هم اکنون قرار دارد بگذارند تا محل طواف برای کسانی که طواف می کنند خالی شود هنگامی که خداوند حضرت محمد را به پیامبری برگزید آن حضرت سنگ را به همان جایی که ابراهیم علیه السلام قرار داده بود بازگرداند و پیوسته در زمان رسول خدا، زمان ابوبکر و ابتدای حکومت عُمر در همان جا بود تا این که عمر گفت: مردم بر مقام ابراهیم علیه السلام ازدحام می کنند و دیگران در هنگام طواف دچار مشکل می شوند؛ چه کسی جایگاه این سنگ در زمان جاهلیت را می داند؟ مردی گفت: من جایش را با مقیاسی اندازه گرفته ام عمر پرسید: «آیا آن مقیاس را در اختیار داری؟ پاسخ داد: «آری» عمر گفت آن را بیاور» او نیز چنین کرد و پس از مشخص شدن آن مکان عمر دستور داد که مقام ابراهیم علیه السلام را گرفته و به جایگاهی که اکنون در آن قرار دارد، منتقل کنند.
4-1- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام عقبة بن بشیر از امام محمد باقر یا امام صادق علیه السلام روایت کرد که فرمود: خداوند عزوجل به ابراهیم علیه السلام امر فرمود تا کعبه را بنا نهد و ستون های آن را برافرازد و مناسک آن ها را به مردم نشان دهد. ابراهیم و اسماعیل ا هر روز یک بخش از دیوار را بنا نهادند تا این که به محل قرار دادن حجر الأسود .رسیدند امام باقر علیه السلام فرمود: آن گاه کوه ابو قبیس ابراهیم را مخاطب قرار داده وگفت: ودیعتی از تو نزد من است پس به ابراهيم الحجر الأسود را داد و او آن را در مکانش قرار داد سپس ابراهیم علیه السلام مردم را به حج فراخواند پس فرمود ای مردم من ابراهیم خلیل علیه السلام هستم و خداوند شما را فرمان می دهد که به حج این خانه بیایید پس مردم به حج رفتند و هر کسی که تا روز قیامت به حج رود، امر او را اجابت نموده است و اولین کسانی که این فرمان را اجابت نمودند مردمی از اهل یمن بودند».
5-1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا ده سال در مدینه ماند بی آن که حج گزارد. سپس خداوند عزوجل بر او این آیه را نازل فرمود: ﴿وَأَذَن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴾، بنابراین پیامبر صلی الله علیه و آله به جارچیان فرمان داد که با صدای بلند اعلام کنند که رسول خدا در این
ص: 631
عَلَيْهِ وَ أَذَنْ فِي النَّاسِ بِالحَج يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ فَأَمَرَ الْمُؤذِّنِينَ أَنْ يُؤَذِّنُوا بِأَعْلَى أَصْوَاتِهِمْ بِأَنَّ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَحْجُ فِي عَامِهِ هَذَا فَعَلِمَ بِهِ مَنْ حَضَرَ الْمَدِينَةَ وَ أَهْ-لُ الْعَوَالِي وَالْأَعْرَابُ وَ اجْتَمَعُوا لِحَجِّ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَإِنَّمَا كَانُوا تَابِعِينَ يَنْظُرُونَ مَا يُؤْمَرُونَ وَ يَتَّبِعُونَهُ أَوْ يَصْنَعُ شَيْئاً فَيَصْنَعُونَهُ فَخَرَجَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي أَرْبَعَ بَقِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ﴾. (1)
6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُبَاهِي بأهْلِ عَرَفَاتِ الْمَلَائِكَةَ يَقُولُ: يَا مَلَائِكَتِي انْظُرُوا إِلَى عِبادِيَ شُعْتَاً غُبْراً لَقَبِلُوا يَضْرِبُونَ إِلَيَّ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ فَاشْهَدُوا أَنِّي قَدْ أَحْبَبْتُ دُعَانَهُمْ شَفَعْتُ رَغْبَتَهُمْ وَ وَهَبْتُ مُسِيتَهُمْ لِمُحْسِنِهِمْ وَ أَعْطَيْتُ مُحْسِنَهُمْ جَمِيعَ مَا سَأَلُونِي غَيْرَ التَّبِعَاتِ الَّتِي بَيْنَهُمْ. فَإِذَا فَاضِ الْقَوْمُ إِلَى جَمْع وَ وَقَفُوا وَ عَادُوا فِي الرَّغْبَة وَالطَّلَب إِلَى اللَّهِ يَقُولُ: يَا مَلَائِكَتِي عِبَادِي وَقَفُوا وَ عَادُوا فِي الرَّغْبَةَ وَ الطَّلَب فَاشْهَدُوا أَنَّى قَدْ أَحْبَبْتُ دُعَاءَهُمْ وَ شَفَعْتُ رَغْبَتَهُمْ وَ وَهَبْتُ مُسِيتَهُمْ لِمُحْسِنِهِمْ وَأَعْطَيْتُ مُحْسِنَهُمْ جَمِيعَ مَا سَأَلُونِى وَ كَلَّفْتُ عَنْهُمْ بِالتَّبَعَاتِ الَّتِي بَيْنَهُمْ﴾. (2)
* التَّلْبِيَةُ
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام سَأَلْتُهُ لِمَ جُعِلَتِ التَّلْبِيَةُ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَوْحَى إِلَى إِبْرَاهِيمَ الله أنْ أَذَنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَ عَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ فَنَادَى فَأَجِيبَ مِنْ كُلِّ وَجْهِ يُلْبُونَ﴾. (3)
2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ جِعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَر القَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ التَّلْبِيَةِ لِمَ جُعِلَتْ قَالَ لِأَنَّ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام حِينَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ أَذَنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا نَادَى فَأَسْمَعَ فَأَقْبَلَ النَّاسُ مِنْ كُل وَجْهِ یُلَبُّونَ فَلِذَلِکَ جُعِلَتِ اَلتَّلْبِیَهُ ﴾. (4)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا أَمِرَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلُ علیه السلام بِنَاءِ الْبَيْتِ وَ تَمَّ بِنَاؤُهُ قَعَدَ إِبْرَاهِيمُ عَلَى رُكْنٍ ثُمَّ نَادَى هَلُمَّ الْحَجَّ هَلُمَّ الْحَجَ فَلَوْ نَادَى هَلْمُوا إِلَى الْحَجِّ لَمْ يَحُجَّ إِلَّا مَنْ كَانَ يَوْمَئِذٍ إِنْسِيَا مَخْلُوقاً وَ لَكِنَّهُ نَادَى هَلْمَ الْحَجَ فَلَبَّى النَّاسُ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ لَبَّيْكَ دَاعِيَ اللَّهِ لَبَّيْكَ دَاعِيَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ
ص: 632
سال رهسپار حج خواهد گشت و اهل مدینه و ساکنان مناطق مرتفع کوهستانی مدینه و اعراب بادیه از آن آگاه گردیدند و برای حج رسول خدا جمع گردیدند در این حج آنان تنها تقلید می نمودند.
لایه یعنی منتظر می ماندند تا رسول خدا دستوری به آنان دستوری به آنان دهد تا در آن از او تبعیت کنند، یا آن که او کاری کند تا آنان نیز همانند آن را به انجام رسانند و رسول خدا در چهار روز مانده به پایان ذی القعده خارج گردید.
6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند متعال در مقابل فرشتگان به حاجیانی که در صحرای عرفات هستند افتخار کرده و می فرماید: «ای فرشتگان من به بندگانم نگاه کنید که ژولیده و غبارآلود از هر راه دوری بسوی من آمده اند؛ شما را گواه می گیرم که دعای آن ها را مستجاب کردم و خواسته ی آن ها را بر آوردم و بدانشان را به خاطر خوبانشان بخشیدم و به نیکانشان هرچه خواستند دادم جملگی را بخشیدم مگر حق الناس هایی که بر عهده ی یکدیگر دارند چون حاجیان [از عرفات] بسوی سرزمین منی روانه شوند و در آن جا وقوف نمایند و بار دیگر دست به درگاه خدا بالا برند و شروع به درخواست حاجت های خویش کنند، خداوند فرماید ای فرشتگان من بندگانم وقوف کرده و بار دیگر شروع به درخواست حاجت های خویش نموده اند؛ من شما را گواه می گیرم که دعای آن ها را مستجاب کردم و خواسته ی آن ها را بر آوردم و بدانشان را به خاطر خوبانشان بخشیدم و به نیکانشان هر چه خواستند دادم و حق الناس هایی که بر عهده یکدیگر دارند را من بر عهده گرفتم.
* لبیک گفتن
1- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: علت واجب شدن تلبیه لبیک گفتن هنگام محرم شدن چیست؟ حضرت فرمود: «خداوند عزوجل به ابراهیم علیه السلام وحی فرمود که: ﴿أَذُنٌ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيق﴾؛ ابراهیم علیه السلام نیز چنین کرد و مردمان لبیک گویان از هر طرف او را اجابت نمودند و این عمل، سنت گردید.
2- امام کاظم علیه السلام- قلب علی بن جعفر گوید: از برادرم امام کاظم علیه السلام پرسیدم: علت واجب شدن تلبیه (لبیک گفتن هنگام مُحرم شدن) چیست؟ حضرت فرمود: «چون آن گاه که خداوند تبارک و تعالی [خطاب به ابراهیم فرمود: ﴿وَ أَذَنْ فِي النَّاسِ بِالحَج يَأْتُوكَ رِجالًا﴾؛ ابراهيم علیه السلام چنین کرد و این فرمان را به گوش مردمان رسانید؛ مردم نیز لبیک گویان از هر طرف بسوی او شتافتند؛ به همین خاطر تلبیه واجب گردید.
3- امام صادق علیه السلام- چون خداوند عزوجل به ابراهیم و اسماعیل علیه السلام فرمان داد که کعبه را بسازند و ساختن آن به پایان رسید به ابراهیم علیه السلام امر فرمود که از ستونی بالا رفته و در میان مردم این چنین بانگ برآورد حج به جا آورید حج به جا آورید و اگر او بانگ برآورده بود که «بسوی حج بشتابید فقط انسان هایی که در آن روز زنده بودند حج به جا می آوردند؛ ولی او بانگ برآورد که حج به جا آورید و حتی کسانی که در صلب مردان بودند دعوت او را اجابت کرده و گفتند لبیک ای دعوت کننده ی الهی لبیک ای دعوت کننده ی الهی پس هر کس [در آن هنگام] ده بار لبیک گفت، ده بار حج به جا آورد،
ص: 633
فَمَن أَبي عَشْراً يَحْجُ عَشْراً وَ مَنْ لَبِّي خَمْا يَحْجُ خَمْسًا وَ مَنْ لي أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَبِعَدَدِ ذَلِكَ وَ مَنْ لَى وَاحِداً حَجَّ وَاحِداً وَ مَنْ لَمْ يُلَبُ لَمْ يَحْج﴾. (1)
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ وَ عَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَقُولُ الْإِبِلُ الْمَهْزُولَةُ قَالَ وَ لَمَّا فَرَغَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام مِنْ بِنَاءِ الْبَيْتِ أَمَرَهُ اللَّهُ أَنْ يُؤَذِّنَ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ فَقَالَ يَا رَبِّ وَ مَا يَبْلُغُ صَوْتِي فَقَالَ اللَّهُ أَذَّنْ عَلَيْكَ الْأَذَانُ وَ عَلَيَّ الْبَلَاغُ وَ ارْتَفَعَ إِلَى الْمَقَامِ وَ هُوَ يَوْمَئِذٍ يَلْصَقُ بِالْبَيْتِ فَارْتَفَعَ بِهِ الْمَقَامُ حَتَّى كَانَ أَطْوَلَ مِنَ الْجِبَالِ فَنَادَى وَأَدْخَلَ إِصْبَعَهُ فِي أذْنَيْهِ وَ أَقْبَلَ بوَجَهِهِ شَرْقاً وَ غَرْباً يَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْحَجُّ إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ فَأَجِيبُوا رَبَّكُمْ فَأَجَابُوهُ مِنْ تَحْتِ الْبُحُورِ السَّبْعِ وَ مِنْ بَيْنِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِب إِلَى مُنْقَطَع التَّرَابِ مِنْ أَطْرَافِهَا أَى الْأَرْضِ كُلَّهَا وَ مِنْ أَصْلَابِ الرَّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ بِالتَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ أَ وَ لَا تَرَوْنَهُمْ يَأْتُونَ يُلْبُونَ فَمَنْ حَجَّ مِنْ يَوْمَئِذٍ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةَ فَهُمْ مِمَّن اسْتَجَابَ اللَّهَ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ يَعْنِى نِدَاءَ إِبْرَاهِيمَ عَلَى الْمَقَامِ بِالْحَجِّ﴾. (2)
* الوِلَايَةُ
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا حَجَ أَحَدُكُمْ فَلْيَخْتِمْ حَجَّهُ بِزِيَارَتِنَا لِأَنَّ ذَلِكَ مِنْ تَمَامِ الْحَجِّ﴾. (3)
2- الباقر علیه السلام- ﴿تَمَامُ الْحَجِ لِقَاءُ الْإِمَامِ﴾. (4)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَن الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: نَظَرَ إِلَى النَّاسِ يَطُوفُونَ حَوْلَ الْكَعْبَةِ فَقَالَ هَكَذَا كَانُوا يَطُوفُونَ فِي الْجَاهِلِيَّةَ إِنَّمَا أُمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بَهَا ثُمَّ يَنْفَرُوا إِلَيْنَا فَيُعْلِمُونَا وَلَايَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ وَ يَعْرِضُوا عَلَيْنَا نُصْرتَهُمْ﴾. (5)
4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنِ الثَّمَالِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبي جَعْفَر علیه السلام وَ هُوَ جَالِسُ عَلَى الْبَابِ الَّذِي إِلَى الْمَسْجِدِ وَ هُوَ يَنْظُرَ إِلَى النَّاسِ يَطُوفُونَ فَقَالَ يَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّمَا ُأمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَذِهِ الْأَحْجَارِ ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُعْلِمُونَا وَلَايَتَهُمْ﴾. (6)
ص: 634
هرکس پنج بار لبیک گفت، پنج بار و آن که بیشتر لبیک گفت به همان تعداد و آن که یک بار لبیک گفت یکبار حج به جا خواهد آورد و هرکس لبّیک نگفت حجی به جا نیاورد.
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ عَلَى كُلِّ ضامِرٍ؛ ضامر» به معنای «شتر لاغر» است. هنگامی که ابراهيم علیه السلام از ساختن کعبه فراغت یافت خداوند به او فرمان داد که مردم را با صدای بلند به حج دعوت کند. او عرض کرد: «پروردگارا! صدای من به گوش همه ی مردم نمی رسد». خداوند فرمود: تو بانگ برآور وظیفه ی تو این است که بانگ برآوری و من آن را به گوش همه می رسانم». ابراهيم علیه السلام از مقام که در آن روز چسبیده به کعبه بود بالا رفت و مقام آنقدر قد کشید که از کوه ها بلندتر شد ابراهیم در حالی که دو انگشتش را در گوش هایش کرده و صورتش را به چپ و راست می گرداند بانگ برآورد و گفت ای مردم بر شما واجب شده است که آهنگ خانه ی گرامی کعبه نمایید پس پروردگارتان را اجابت کنید. آن ها نیز از آن سوی دریاهای هفتگانه از مشرق و مغرب از تمام نواحی زمین و از صلب مردان و رحم زنان او را اجابت کرده و گفتند: «لبیک اللهم لبیک»؛ آیا نمی بینید که حاجیان از هر طرف لبیک گویان [بسوی خانه ی خدا] می آیند؟ پس هرکس که از آن روز تا قیامت حج به جا می آورد از جمله کسانی است که در آن روز دعوت خداوند را اجابت نموده است.
* ولایت
1- امام صادق علیه السلام- هرگاه یکی از شما حج به جا آورد حجش را با زیارت ما در مدینه پایان دهد؛ چراکه این زیارت حج را به کمال می رساند.
2- امام باقر علیه السلام- کمال حج به این است که انسان در این سفر به دیدار امام معصوم علیه السلام نائل شود.
3- امام باقر علیه السلام- فضیل بن یسار گوید: امام باقر علیه السلام متوجه مردم شد در حالی که گرد کعبه طواف می کردند فرمودند در جاهلیت هم این چنین طواف می کردند مردم مأمور شده اند که خانه را طواف کنند و بعد بطرف ما بر گردند و ولایت ما را قبول کننده و ما را یاری نمایند.
4- امام باقر علیه السلام- ثمالی نقل کرده است که نزد امام باقر علیه السلام رفتم در حالی که ایشان بر دری که روبروی مسجد است نشسته بود و به مردمی که در حال طواف بودند می نگریست. سپس فرمود: ای ابا !حمزه اینان به چه چیز فرمان داده شده اند؟ گفت: ندانستم که چه پاسخی دهم؟ امام علیه السلام فرمود: اینان دستور داده شده اند که پیرامون این سنگ ها بگردند، سپس نزد ما آیند و دوستی و اخلاص خویش را به ما اعلام کنند.
ص: 635
5- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ أَرْضَ الْكَعْبَة قَالَتْ مَنْ مِثْلِى وَ قَدْ بُنِيَ بَيْتُ اللَّهِ عَلَى ظَهْرِى يَأْتِينِي النَّاسُ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ وَجُعِلْتُ حَرَمَ اللَّهِ وَ أَمْنَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهَا أَنْ كُفَّى وَقِرَى مَا فَضْلُ مَا فُضِّلْتِ بهِ فِيمَا أَعْطِيَتْ أَرْضُ كَرْبَنَاءَ إِلَّا بِمَنْزِلَة الْإِبْرَة غُرسَتْ فِي الْبَحْرِ فَحَمَلَتْ مِنْ مَاءِ الْبَحْرِ﴾. (1)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿نَحْنُ كَعْبَةُ اللَّهِ وَنَحْنُ قَبْلَةَ اللَّهِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ هُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهُ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَام فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ﴾. (28)
1- 1- الصّادق علیه السلام- ﴿سَلَمَةَ بْن مُحْرز قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبي عَبْدِ اللَّهِ إِذْ جَاءَهُ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ أَبُو الْوَرْدِ فَقَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَحِمَكَ اللَّهُ إِنَّكَ لَوْ كُنْتَ أَرَحْتَ بَدَنَكَ مِنَ الْمَحْمِلَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَا أَبَا الْوَرْدِ إِنِّى أَحِبُّ أَنْ أَشْهَدَ الْمَنَافِعَ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ إِنَّهُ لَا يَشْهَدُهَا أَحَدٌ إِلَّا نَفَعَهُ اللَّهُ أمَّا أَنْتُمْ فَتَرْجِعُونَ مَغْفُوراً لَكُمْ وَأَمَّا غَيْرُكُمْ فَيُحْفَظُونَ فِي أَهَالِيهِمْ وَ أموالهم﴾. (3)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عن الربيع بن خُتَيْم قَال شَهِدْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ هُوَ يُطَافُ بِهِ حَوْلَ الْكَعْبَة بْنِ فِي مَحْمِل وَ هُوَ شَدِيدُ الْمَرَضِ فَكَانَ كُلَّمَا بَلَغَ الرُّكْنَ الْيَمَانِى أَمَرَهُمْ فَوَضَعُوهُ بِالْأَرْضِ فَأَخْرَجَ يَدَهُ مِنْ كَوَّةَ الْمَحْمِل حَتَّى يَجْرَّهَا عَلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَقُولُ ارْفَعُونِي فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً فِي كُلِّ شَوْطِ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ هَذَا يَشْقُ عَلَيْكَ فَقَالَ إِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ فَقُلْتُ مَنَافِعَ الدُّنْيَا أَوْ مَنَافِعَ الْآخِرَةَ فَقَالَ الْكُلَّ﴾. (4)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿روى عَن الْبَاقِر علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ أَنَّهَا مَنَافِعُ الْآخِرَةَ﴾. (5)
4-1- الرضا علیه السلام- ﴿وَ عِلَّةُ الْحَجِّ الْوِفَادَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ طَلَبُ الرِّيَادَةِ وَ الْخُرُوجُ مِنْ كُلِّ مَا
ص: 636
5- امام صادق علیه السلام- زمین کعبه [به عنوان فخرفروشی] گفت: کیست مانند من با توجه به این که خانه ی خدا روی من ساخته شده است و مردم از هر راه دوری سوی من می آیند و حرم و سرزمین امن خدا قرار داده شده ام»؟! خداوند به او وحی فرمود بس کن و آرام بگیر! فضیلتی که تو داری در مقایسه با فضیلت زمین کربلا همچون سوزنی است که در دریا فرو برده شده و اندکی از آب دریا را با خود برگرفته باشد».
6- امام صادق علیه السلام- ما (اهل بیت) کعبه و قبله ی خداوند هستیم.
تا شاهد منافع گوناگون خویش [در این برنامه ی حیات بخش] باشند و در روزهای معینی نام خدا را بر چهارپایانی که به آن ها روزی داده است [به هنگام قربانی کردن] ببرند؛ پس از گوشت آن ها بخورید و بینوای فقیر را نیز اطعام نمایید. (28)
1-1- امام صادق علیه السلام- سلمة بن محرز گوید: نزد امام صادق علیه السلام که بودم مردی به نام أبوالورد نزد حضرت آمد و به ایشان گفت درود و رحمت خداوند بر شما باد چه خوب بود در این سفر حج خود را درون کجاوه از حرارت خورشید و گرما حفظ می کردی»! امام علیه السلام فرمود: «ای ابوالورد من دوست می دارم شاهد و نظاره گر آن منافعی باشم که خداوند [در موردش] فرموده است: ﴿لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ﴾؛ بدان که کسی شاهد این منافع نخواهد بود مگر این که خداوند به او نفعی خواهد رساند؛ اما نفع خدا در مورد شما شیعیان این است که در حالی به شهرهای خویش بازمی گردید که آمرزیده شده اید و اما نفع خدا در مورد دیگران این است که [در طول این سفر] اهل و عیال و دارایی هایشان در امنیت خواهند بود.
2-1- امام صادق علیه السلام- ربیع بن خثیم گوید: امام صادق علیه السلامرا دیدم که با وجود بیماری شدیدی که داشت درون کجاوه به دور کعبه طواف داده می شد و هرگاه به رکن یمانی گوشه ی جنوبی کعبه می رسید دستور می داد او را زمین می گذاشتند و دست خویش را از شکاف کجاوه بیرون آورده و چون نمی توانست آن را بر رکن یمانی بکشد بر روی زمین می کشید آن گاه می فرمود: «مرا بلند کنید». چون حضرت این کار را در هر دور از طواف تکرار نمود به ایشان عرض کردم جانم به فدایت ای پسر رسول !خدا با این حال بیماری که شما داری دست کشیدن بر زمین در هر دور از طواف برای شما سخت و ناگوار است امام علیه السلام فرمود: «من این کار را انجام می دهم چون از خداوند عزوجل شنیده ام که می فرماید: ﴿لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ﴾ هم عرض کردم منظور منافع دنیاست یا آخرت؟ فرمود: «منظور همه ی آن هاست».
3-1- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام درباره ی این سخن خداوند متعال [که فرموده:] لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ هم؛ نقل شده که منظور، منافع آخرت است.
4-1- امام رضا علیه السلام- علت واجب شدن حج این است که مردمان به جانب خدای عزوجل روی آورند و خواستار افزونی نعمت شوند، از گناهان بیرون آیند و از گذشته ی خویش توبه کنند و در
ص: 637
اقْتَرَفَ وَلِيَكُونَ تَائِباً مِمَّا مَضَى مُسْتَأْنِفَا لِمَا يَسْتَقْبِلُ وَ مَا فِيهِ مِن اسْتِخْرَاجِ الْأَمْوَالِ وَ تَعَبِ الْأَبْدَانِ وَ حَظْرهَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَاللَّذَّاتِ وَالتَقَرَّب ِبالْعِبَادَة إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْخُضُوعَ وَالِاسْتِكَانَة وَ الذُّلِّ شَاخِصاً فِي الْحَرِّ وَالْبَرْدِ وَالْخَوْفِ وَالْأَمْنِ دَائِباً فِي ذَلِكَ دَائِماً وَ مَا فِي ذَلِكَ لِجَمِيعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ وَ الرَّغْبَةِ وَ الرَّهْبَة إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مِنْهُ تَرْكُ قَسَاوَة الْقَلْبِ وَ جَسَارَةِ الْأَنْفُسِ وَ نِسْيَانِ الذِّكْرِ وَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ وَ الْأَمَلِ وَ تَجْدِيدُ الْحُقُوقِ وَ حَظْرُ النَّفْسِ عَنِ الْفَسَادِ وَ مَنْفَعَةً مَنْ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَغَرَّبَهَا وَ مَنْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ مِمَّنْ يَحِجٌ وَ مَنْ لَا يَحِجُّ مِنْ تَاجِرٍ وَ جَالِب وَ بَائِع وَ مُشْتَرَ وَ كَاسِبَ وَ مِسْكِينِ وَ قَضَاءُ حَوَائِجِ أَهْلِ الْأَطْرَافِ وَ الْمَوَاضِعِ الْمُمْكِنِ لَهُمُ الاجْتِمَاعُ فِيهَا كَذَلِكَ لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لهم﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أنَّ الذِّكْرَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ يَذْكُرُوا اسْمَ الله هُوَ التَّكْبِيرُ عَقِيبَ خَمْسَ عَشرة صَلَاةَ أَوَّلُهَا ظُهْرُ الْعِيد﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿الْأَيَّامُ الْمَعْلُومَاتُ، أَيَّامُ التَشْرِيقِ﴾. (3)
2-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ قَالَ أَيَّامُ الْعَشْر﴾. (4)
3-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَقَوْلُهُ وَ اذْكُرُوا اللهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ قَالَ أَيَّامُ التَّشْرِيق﴾. (5)
1-4- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ بْن يَحْيَى الْأَزْرَقَ قَالَ: قُلْتُ لِأبي إِبْرَاهِيمَ علیه السلام الرَّجُلُ يُعْطِي الْأَضْحِيَّةَ مَنْ يَسْلَخُهَا بِجِلْدِهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا وَالْجِلْدُ لَا يُؤْكَلُ وَلَا يُطْعَمُ﴾. (6)
ص: 638
آینده دینداری را پیشه خود سازند همچنین در حج اموالی خرج می کنند و متحمل رنج سختی می شوند و از شهوت ها و لذت ها دست می کشند با انجام عبادت و با خضوع و فروتنی و خاکساری به خداوند عزوجل تقرب می جویند و در سرما و گرما با گام هایی استوار به این سفر می روند علاوه بر این ها منافعی دیگر برای همه ی مردمان به همراه رغبت و پروایی نسبت به خداوند دارد. همچنین [از یک سو] رهایی یافتن از قساوت قلب، جرأت بر انجام گناه و فراموشی یاد خدا و از سویی دیگر دل بریدن از غیر خدا به یادآوری دوباره ی حقوق و بازداشتن نفس از فساد همگی از منافع حج است و منفعت همه ی کسانی که در شرق و غرب عالم در خشکی و دریا هستند خواه حج بگزارند یا نه در حج وجود دارد؛ بازرگان باشند یا مصرف کننده، فروشنده باشند یا خریدار پیشه ور باشند یا بینوا نیز سبب برآوردن نیازمندی های مردمان سرزمین های دیگر که امکان اجتماع در این کنگره عظیم حج برایشان وجود دارد می شود؛ همه ی این ها بدین خاطر است که تا شاهد منافع گوناگون خویش در این برنامه ی حیات بخش باشند.
1-2- امام صادق علیه السلام- منظور از بردن نام خدا در این سخن خداوند متعال که فرموده] وَ يَذْكُرُوا اسْمَ الله؛ همان تکبیر مخصوصی است که [حاجیان در سرزمین مِنی] بعد از پانزده نماز می گویند و از نماز ظهر روز عید قربان دهم ذی الحجه شروع می شود و بعد از نماز صبح روز سیزدهم خاتمه می یابد.
1-3- امام صادق علیه السلام- منظور از روزهای ،معین ایام تشریق روزهای یازدهم دوازدهم و سیزدهم ذی الحجه است.
2-3- امام على علیه السلام- وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ؛ منظور، ايام عشر (ده روز اوّل ذی الحجه) است.
3-3- امام علی علیه السلام- و خدا را در روزهای معینی یاد کنید (بقره/203)؛ منظور، ایام تشریق است.
1-4- امام کاظم علیه السلام- صفوان بن یحیی از رق گوید: از امام کاظم علیه السلام پرسیدم: «آیا اشکالی دارد که کسی قربانی اش را به کسی بدهد که پوستش را سلّاخی کند و در عوض، پوست قربانی را به او بدهد؟ امام علیه السلام فرمود: «اشکالی ندارد، خداوند عزوجل فرموده: ﴿فَكُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا﴾؛ و پوستِ حیوان نه قابل خوردن است و نه قابل اطعام به دیگری».
ص: 639
2-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيٍّ بن أبي طَالِب علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا قَالَ كُلُوا ثَلَاثَةَ أَرْبَاعِهَا وَأَطْعِمُوا رُبُعاً﴾. (1)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿يَنْبَغِي لِمَنْ أَهْدَى هَدْيَا تَطَوعاً أَوْ ضَحَى أَنْ يَأْكُلَ مِنْ هَدِيهِ وَأَضْحِيَّتِهِ ثُمَّ يَتَصَدَّقَ وَ لَيْسَ فِي ذَلِكَ تَوْقِيتُ يَأْكُلُ مَا أَحَبَّ وَ يُطْعِمُ وَ يُهْدِى وَيَتَصَدَّقُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ وَ قَالَ فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِير﴾. (2)
1-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ؛ قَالَ هُوَ الزَّمِنُ الَّذِي لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَخْرُجُ لِزَمَانَتِهِ﴾. (3)
2-5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْبَائِسُ الْفَقِيرُ الَّذِي لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَخْرُجُ مِنْ زَمَانَتِهِ﴾. (4)
3-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ وَ الْبَائِسَ الْفَقِيرَ فَقَالَ الْقَانِعُ السَّائِلُ الَّذِي يَقْنَعُ بِمَا أَعْطِيَ وَ لَا يَلْوِى شِدْقَهُ وَلَا يَكْلَحُ وَجْهَهُ اسْتِصْغَاراً وَ اسْتِقْلَالًا لِمَا يُعْطَاهُ وَالْمُعْتَرَ الْمُعْتَرِضُ لِلسُّوَّال وَالْفَقِيرُ الَّذِي لَا يَسْأَلُ وَ الْمِسْكِينُ أَجْهَدُ مِنْهُ وَ الْبَائِسَ الْفَقِيرُ أَشَدُّهُمْ حَالَا وَأَجْهَدُهُمْ قَالَ وَ كَانَ أَبِى علیه السلام رُبَّمَا اخْتَبَرَ السُّوَّلَ لِيَعْلَمَ الْقَانِعَ مِنْ غَيْرِهِ فَإِذَا وَقَفَ بِهِ السَّائِلُ أَعْطَاهُ الرَّأْسَ فَإِنْ قَبلَهُ قَالَ دَعْهُ وَ أَعْطَاهُ اللَّحْمَ فَإِنْ لَمْ يَقْبَلُهُ تَرَكَهُ وَ لَمْ يُعْطِهِ شَيْئًا﴾. (5)
4-5- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الْبَائِسُ هُوَ الْفَقِير﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ العتيق﴾. (29)
ص: 640
2-4- امام علی علیه السلام از امام علی علیه السلام درباره ی این سخن خداوند متعال که می فرماید: ﴿فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا﴾ نقل شده که فرمود: «سه چهارم گوشت قربانی را بخورید و یک چهارم آن را به فقیران اطعام کنید.
3-4- امام صادق علیه السلام- شایسته است کسی که قربانی می کند حال چه مستحب باشد و چه واجب (مثل قربانی کردن در مراسم حج) از گوشت قربانیاش بخورد آن گاه از گوشت آن صدقه بدهد.
1-5- امام صادق علیه السلام- درباره ی این سخن خداوند عزوجل که می فرماید: ﴿وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِير﴾؛ امام صادق علیه السلام فرمود: «منظور، انسان زمین گیری است که به خاطر زمین گیر بودنش نمی تواند [برای کسب و کار از منزل] بیرون رود».
2-5- پیامبر صلی الله علیه و آله- وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیر؛ مقصود انسان زمین گیری است که نمی تواند از حالت زمین گیری اش خارج شود.
3-5- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام در مورد این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ و الْبائِسَ الْفَقِيرَ﴾ سؤال شد؟ حضرت فرمود: «منظور از «قانع» محتاجی است که به آن چه به وی داده شود راضی گردد و دهانش را به خاطر کوچک شمردن و اندک دیدن آن چه به او داده شده کج نکند و چهره درهم نکشد؛ «معتر» محتاجی است که درخواست و گدایی می کند؛ «فقیر محتاجی است که درخواست و گدایی نمی کند؛ «مسکین» محتاجی است که حال و روزش بدتر از فقیر است و البائس «الفقير محتاجی است که حال و روزش سخت تر و بدتر از همه این هاست. امام در ادامه فرمود پدرم امام باقر علیه السلام گاهی از اوقات درخواست کننده گان را می آزمود تا قانع را از غیر قانع تشخیص دهد؛ پس هنگامی که محتاجی به در خانه اش م یآمد [در ابتدا] سر گوسفند را به او می داد اگر او سر را می پذیرفت پدرم می فرمود آن را رها کن و گوشت گوسفند را به او می بخشید؛ و اگر سر را نمی پذیرفت پدرم او را رها کرده و چیزی به وی نمی داد.
4-5- امام صادق علیه السلام- «بائس» همان فقیر است.
سپس، باید آلودگی هایشان را برطرف سازند و به نذرهای خود وفا کنند و بر گردِ خانه ی گرامی کعبه، طواف کنند. (29)
ص: 641
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ فِي قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ؛ قَالَ التَّفَتْ الرَّمَى وَالْحَلَقُ وَالنُّذُورُ مَنْ نَذَرَ أَنْ يَمْشِيَ وَ الطَّوَافُ هُوَ طَوَافُ الزِّيَارَةِ بَعْدَ الذَّبْحِ وَ الْحَلْقِ يَوْمَ النَّحْرِ وَهَذَا الطَّوَافُ هُوَ طَوَافُ وَاجِبٌ﴾. (1)
2-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَقَوْلُهُ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَتَهُمْ أَنْ يَخَلِقُوا رُءُوسَهُمْ وَ يَغْتَسِلُوا مِنَ الْوَسَخ﴾. (2)
3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ أَى لِيُزِيلُوا شَعْثَ الْإِحْرَامِ مِنْ تَقْلِيمٍ ظُفُرٍ وَأَخْذِ شَعْرِ وَ غُسْل وَ اسْتِعْمَال طِيب عَنِ الْحَسَن وَقِيلَ: مَعْنَاهُ لْيَقْضُوا مَنَاسِكَ الْحَجِّ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ ذَرِيحِ الْمُحَارِبِي قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي فِي كِتَابِهِ بِأَمْرِ فَأَحِبُّ أَنْ أَعْمَلَهُ قَالَ وَ مَا ذَاكَ قُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ قَالَ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ لِقَاءُ الْإِمَام وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ تِلْكَ الْمَنَاسِكَ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْن سِنَانِ فَأَتَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ قَالَ أَخْذُ الشَّارِب وَ قَصُّ الْأَطْفَارِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ ذَريحَ الْمُحَارِبِي حَدَّثَنِي عَنْكَ بِأَنَّكَ قُلْتَ لَهُ لَيَقْضُوا تَفَتَهُمْ لِقَا الْإِمَامِ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ تِلْكَ الْمَنَاسِكَ فَقَالَ صَدَقَ ذَرِيحُ وَ صَدَقْتَ إِنَّ لِلْقُرْآنِ ظَاهِراً وَ بَاطِنَا وَ مَنْ يَحْتَمِلُ مَا يَحْتَمِلُ ذَرِيحُ﴾. (4)
5-1- الرضا علیه السلام- ﴿عَن ابْن أَبي نَصْرِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَن الرضا علیه السلام إِنَّا حِينَ نَفَرْنَا مِنْ مِنِّي أَقَمْنَا أَيَّامًا ثُمَّ حَلَقْتُ رَأْسِي طَلَبَ التَّلَذُّذِ فَدَخَلَنِي مِنْ ذَلِكَ شَيْءٍ فَقَالَ كَانَ أَبُو الْحَسَنَنِ اللَّهِ إِذَا خَرَجَ مِنْ مَكَّةَ فَأْتِيَ بِثِيَابِهِ حَلَقَ رَأْسَهُ قَالَ وَ قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَتَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ. قَالَ التَّفَتْ تَقْلِيمُ الْأَطْفَارِ وَ طَرْحُ الْوَسَخِ وَ طَرْحُ الْإِحْرَام﴾. (5)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إذَا أَحْرَمْتَ فَعَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَذِكْرِ اللَّهِ كَثِيراً وَقِلَّة الكلام إِنَّا بِخَيْر ... وَ عَلَيْك بورع يَحْجُرَكَ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ
ص: 642
1-1- امام علی علیه السلام- از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که درباره ی این سخن خداوند عزوجل: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾؛ فرمود: «منظور از «تفث» رمي جمرات پرتاب کردن هفت سنگ ریزه به جایگاه شیطان در سرزمین (منا و تراشیدن سر است؛ و منظور از «نذور» کسی است که نذر کرده پیاده به حج برود و باید به این نذرش وفا کند؛ و منظور از طواف طواف زیارت است که بعد از قربانی کردن و تراشیدن سر در روز عید قربان انجام می شود و این طواف، طوافی واجب است».
2-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ثُمَّ ليَقْضُوا تَفَثَهُمْ؛ یعنی سرهایشان را تراشیده و چرک و کثیفی را از بدنشان بشویند.
3-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهم؛ معنایش این است که تمامی مناسک و اعمال حج را به پایان ببرند.
4-1- امام صادق علیه السلام- ذریح محاربی گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «خداوند در کتاب خویش به من دستوری داده است که دوست می دارم پس از شناخت حقیقت آن به آن عمل نمایم. حضرت پرسید کدام دستور؟ عرض کردم دستوری که در این آیه فرموده است: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ﴾ امام علیه السلام فرمود: منظور از ﴿ليَقْضُوا تَفَثَهُمْ﴾ دیدار امام معصوم علیه السلام [در مراسم حج] و منظور از وَلْيُوفُوا نُذُورَهُم همان مناسک و اعمال حج است». عبدالله بن سنان گوید: خدمت امام صادق علیه السلام رسیده و عرض کردم جانم به فدایت منظور از این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ﴾؛ چیست؟ حضرت فرمود منظور کوتاه کردن سبیل، چیدن ناخنها و کارهایی مانند این است عرض کردم جانم به فدایت ذریح مُحاربی از قول شما برایم نقل کرده که به او فرموده ای منظور از ليَقضُوا تَفَثَهُم دیدار امام معصوم ال و منظور از وَلْيُوفُوا نُذُورَهُم همان مناسک حج است»! امام علیه السلام فرمود: «ذریح راست گفته و تو هم درست می گویی؛ [بدان که] قرآن ظاهری دارد و باطنی؛ و هر کسی نمی تواند همچون ذری، معنای حقیقی و باطن قرآن را درک کند».
5-1- امام رضا علیه السلام- ابن ابی نصر گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم وقتی از منا کوچ کردیم و چند روزی در مکه ماندیم من به خاطر هواخوری و لذت سرم را تراشیدم و اینک از این کار خود نگرانم که مبادا اعمالم دچار اشکال شده باشد حضرت فرمود: امام کاظم علیه السلام موقعی که از مکه بیرون می رفت و می توانست لباس عادی اش را بپوشد سر خود را می تراشید ابن أبی نصر در ادامه ] گوید: امام رضا علیه السلام در مورد این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ﴾؛ فرمود: «منظور از «تفتْ چیدن ناخن ها، زدودن چرک و کثیفی از بدن و درآوردن لباس احرام است».
6-1- امام صادق علیه السلام- معاویه بن عمار گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «چون احرام بستی مراقب باش که تقوای الهی را از دست ندهی و هرچه بیشتر به یاد خدا باشی و جز به ،نیکی، لب به سخن باز نکنی... و تا آن حد پارسا باش که از نافرمانی خدا تو را باز بدارد، چراکه خداوند عزوجل می فرماید: ﴿ثُمَّ
ص: 643
عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ؛ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مِنَ التَّفَتْ أَنْ تَتكَلَّمَ فِي إِحْرَامِكَ بِكَلَامِ قَبيحِ فَإِذَا دَخَلْتَ مَكَّةَ وَ طُفْتَ بِالْبَيْتِ وَ تَكَلَّمْتَ بِكَلَامِ طَيِّب فَكَانَ ذَلِكَ كَفَّارَة﴾. (1)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي قَوْل اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ قَالَ هُوَ مَا يَكُونُ مِنَ الرَّجُلِ فِي إِحْرَامِهِ فَإِذَا دَخَلَ مَكَّةَ فَتَكَلَّمَ بِكَلَامِ طَيِّبِ كَانَ ذَلِكَ كَفَّارَةً لذلك الَّذِي كَانَ مِنْهُ﴾. (2)
8-1- الباقر علیه السلام- ﴿حُمْرَانُ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ؛ قَالَ التَّفَتُ حُفُوفُ الرَّجُلِ مِنَ الطَّيب فَإِذَا قَضَى نُسُكَهُ حَلَّ لَهُ الطَّيبُ﴾. (3)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمْرُو بْن حَنْظَلَةَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ القَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّفَثِ قَالَ هُوَ حُفُوفٌ الرأس﴾. (4)
10-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَتَهُمْ، قَالَ قَصُّ الشَّارِب وَ الأظفار﴾. (5)
11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي الصَّبَّاحَ الْكِنَانِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُل نَسِيَ أَنْ يُقَصِّرَ مِنْ شَعْرِهِ وَ هُوَ حَاجٌ حَتَّى اَرْتَحَلَ مِنْ مِنَى قَالَ مَا يُعْجِبُنِي أَنْ يُلْقِيَ شَعْرَهُ إِلَّا بِمِنِّي وَ قَالَ فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ قَالَ هُوَ الْحَلْقُ وَ مَا فِي جِلْدِ الْإِنْسَانِ﴾. (6)
12-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْن سِنَانِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ القَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَتَهُمْ قَالَ هُوَ الْحَلْقُ وَ مَا فِي جِلْدِ الْإِنْسَانَ﴾. (7)
* الوِلَايَةُ
ص: 644
ليَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ؛ از مصادیق «تفث» این است که در حال احرام، زبان به سخنی ناپسند بگشایی؛ پس چون وارد مکه شوی و گرد خانه ی خدا طواف کنی و زبان به سخنی شایسته همچون ثنا و دعا بگشایی کفّاره ی آن سخن ناپسند خواهد بود».
7-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا فَثَهُمْ﴾؛ فرمود: «منظور سخنان ناپسندی است که بر زبان انسان محرم جاری می شود؛ پس چون وارد مکه شود و زبان به سخنی شایسته بگشاید، کفّاره ی آن سخن ناپسندی خواهد بود که از او صادر شده است».
8-1- امام باقر علیه السلام- حُمران از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که حضرت درباره ی این سخن خداوند که می فرماید:] ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ﴾؛ فرمود: «منظور از «تفث» پرهیز کردن انسان محرم از استعمال بوی خوش است و هرگاه اعمال حج را به پایان برد، استعمال بوی خوش برایش حلال می شود».
9-1- امام صادق علیه السلام- عمروبن حنظله گوید از امام صادق علیه السلام درباره معنای «تفث» سؤال نمودم. حضرت فرمود: «منظور آشفتگی و ژولیدگی موهای سر است که با تراشیدن موها در آخر اعمال برطرف می شود
10-1- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: امام باقر علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل که می فرماید: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُم﴾؛ فرمود: «منظور، کوتاه کردن سبیل و چیدن ناخن ها است».
11-1- امام صادق علیه السلام- ابو صباح کنانی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی حکم مردی پرسیدم که در حج فراموش کرده کمی از مویش را بچیند چیدن مو که به آن «تقصیر» می گویند از اعمال حج است تا این که از منا خارج می شود. حضرت فرمود: من دوست نمی دارم که او مویش را جز در منا بچیند یعنی چنین کسی در صورت امکان باید برای چیدن موهایش به منا بازگردد. همچنین حضرت درباره ی این سخن خداوند عزوجل که می فرماید: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ﴾؛ فرمود: «منظور تراشیدن سر و برطرف کردن چرک و کثیفی از پوست بدن است».
12-1- امام صادق علیه السلام- ابن سنان گوید: از امام صادق علیه السلام- پرسیدم: «منظور خداوند از ثُمَ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ؛ چیست؟ حضرت فرمود: «منظور تراشیدن سر و برطرف کردن چرک و کثیفی از پوست بدن است.
* ولایت
ص: 645
1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا رُوىَ عَنْهُ وَ قَدْ نَظَرَ إِلَى النَّاس يَطُوفُونَ بِالْبَيْتِ فَقَالَ طَوَافُ كَطَوَافِ الْجَاهِلِيَّةِ أَمَا وَاللَّهِ مَا بِهَذَا أُمِرُوا وَلَكِنَّهُمْ أَمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَذِهِ الْأَحْجَارِ ثُمَّ يَنْصَرِفُوا إِلَيْنَا فيُعرفُونَا مَوَدَّتَهُمْ وَيَعْرَضُوا عَلَيْنَا نُصْرتَهُمْ وَلَا ثُمَّ لْيَقْضُوا تَقَتَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَقَالَ التَّقَتُ الشَّعَثُ وَالنَّذْرُ لِقَاءُ الْإِمَامِ﴾. (1)
1-2- الرضا علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو الْحَسَن علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ؛ قَالَ طَوَافُ الْفَرِيضَةِ طَوَافُ النِّسَاءِ﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ؛ قَالَ طَوَافُ النِّسَاءِ﴾. (3)
3-2- الرضا علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانِ أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى علیه السلام رِّضَا كَتَبَ إِلَيْهِ فِي جَوَاب مَسَائِلِهِ ... عِلَّةُ الطَّوَافِ بِالْبَيْتِ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ فَرَدُّوا عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ هَذَا الْجَوَابَ فَنَدِمُوا فَلَا ذُوا بالْعَرْشِ وَاسْتَغْفَرُوا فَأَحَبَّ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يَتَعَبَّدَ بِمِثْلَ ذَلِكَ الْعِبَادُ فَوَضَعَ فِي السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ بَيْتاً بحِذَاءِ الْعَرْشِ يُسَمَّى الضُّرَاحَ ثُمَّ وَضَعَ فِي السَّمَاءِ الدُّنْيَا بَيْتاً يُسَمَّى الْمَعْمُورَ بِحِذَاءِ الضُّرَاحِ ثُمَّ وَضَعَ هَذَا الْبَيْتَ بِحِذَاءِ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ فَطَافَ بِهِ فَتَابَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ فَجَرَى ذَلِكَ فِي وُلْدِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (4)
4-2- الحسين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثَّمَالِيٌّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لِمَ صَارَ الطَّوَافُ سَبْعَةَ أَشْوَاطِ قَالَ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى قَالَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً فَرَدُّوا عَلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَقَالُوا أَتَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ قَالَ اللَّهُ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ وَكَانَ لَا يَحْجُبُهُمْ عَنْ نُورِهِ فَحَجَبَهُمْ عَنْ نُورِهِ سَبْعَةَ آلَافِ عَامِ فَقَاذُوا بِالْعَرْشِ سَبْعَةَ آلَافِ سَنَةِ فَرَحِمَهُمْ وَ تَابَ عَلَيْهِمْ وَ جَعَلَ لَهُمُ الْبَيْتَ الْمَعْمُورَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ الرَّابِعَة وَجَعَلَهُ مَثَابَةً وَوَضَعَ
ص: 646
1- امام صادق علیه السلام- روایت شده است که امام صادق علیه السلام به کسانی که در حال طواف کعبه بودند نگاهی کرده و فرمود: این طوافی است همچون طواف دوران جاهلیت به خدا سوگند که این ها مأمور به انجام چنین کاری نشده اند بلکه دستور یافته اند گرداگرد سنگ های کعبه طواف کنند، آن گاه نزد ما آیند و مودت خود نسبت به ما را اظهار نموده و برای یاری ما اعلام آمادگی کنند. سپس حضرت آیه ى ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ﴾؛ را تلاوت نموده و فرمود: «منظور از «تفث» آشفتگی و ژولیدگی موهای سر و منظور از نذر دیدار امام معصوم در مراسم حج است».
1-2- امام رضا علیه السلام - امام رضا علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزّوجل [که می فرماید]: ﴿وَ ليَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾؛ فرمود: «مقصود، طواف واجب و طواف نساء است».
2-2- امام صادق علیه السلام- حمار بن عثمان گوید: درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید: ﴿وَ ليُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾؛ امام صادق علیه السلام فرمود: «منظور، طواف نساء است».
3-2- امام رضا علیه السلام- از محمد بن سنان نقل شده که امام رضا علیه السلام در ضمن نامه ای که در پاسخ به سؤالات او نوشت، چنین مرقوم فرمود: علت [واجب شدن] طواف گرداگرد کعبه این است که خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان فرمود من در زمین برای خود جانشین و خلیفه ای قرار خواهم داد. فرشتگان عرض کردند آیا در زمین کسی را خلیفه می کنی که فساد در آن کرده و خون ها می ریزد؟ (بقره/30) آن ها این سخن را در پاسخ خداوند بیان داشته و بعد از اندکی، متوجه شدند که مرتکب معصیت شده اند؛ به همین خاطر از سخن خویش پشیمان شده و به عرش خدا پناه بردند و از خطای خود آمرزش طلبیدند خداوند نیز عبادت آن ها را برای دیگر بندگانش پسندید و در آسمان ،چهارم خانه ای به نام «ضراح برابر عرش خود قرار داد سپس در آسمان دنیا خانه ای به نام «بیت المعمور» برابر ضراح قرار داد و در نهایت کعبه را برابر بیت المعمور قرار داده و به آدم علیه السلام پس از رانده شدن از بهشت فرمان داد که گرداگرد آن طواف کند. آدم علیه السلام نیز چنین کرد و خداوند توبه ی او را پذیرفت و تا روز قیامت این عمل در نسل وی تبدیل به یک سنت گردید».
4-2- امام سجّاد علیه السلام- ابوحمزه ثمالی گوید: از امام سجّاد علیه السلام پرسیدم چرا طواف هفت دور است؟ حضرت فرمود: چون خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان فرمود: من در زمین برای خود جانشین و خلیفه ای قرار خواهم داد؛ و آن ها در برابر خدا تبارک و تعالی عرض کردند: آیا در زمین کسی را خلیفه می کنی که فساد در آن کرده و خون ها می ریزد؟ خدا فرمود به راستی من می دانم آن چه را شما نمی دانید. (بقره/30) و پیش از آن جریان، خداوند میان آن ها و نور خویش، حجابی قرار نمی داد؛ ولی پس از آن هفت هزار سال میان آن ها و نور خود حجابی قرار داد. پس فرشتگان هفت هزار سال به عرش خداوند پناه بردند و در نهایت خداوند بر آن ها رحم نموده و توبه شان را پذیرفت و بیت المعمور که در آسمان چهارم است را برایشان قرار داد تا محل بازگشت آن ها باشد و
ص: 647
الْبَيْتِ الْحَرَامَ تَحْتَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورَ فَجَعَلَهُ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً فَصَارَ الطَّوَافُ سَبْعَةَ أَشْوَاطِ وَاجِباً عَلَى الْعِبَادِ لِكُلِّ أَلْفِ سَنَةٍ شَوْطاً وَاحِداً﴾. (1)
5-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ فِي وَصِيَّتِهِ لَهُ يَا عَلَى اللَّهِ إِنَّ عَبْدَ الْمُطَّلِب سَنَّ فِي الْجَاهِلِيَّة خَمْسَ سُنَن أَجْرَاهَا اللَّهُ لَهُ فِي الْإِسْلَامِ حَرَّمَ نِسَاءَ الْآبَاءِ عَلَى الْأَبْنَاءِ .. وَلَمْ يَكُنَّ لِلطَّوَافِ عَدَدُ عِنْدَ قُرَيْشٍ فَسَنَّ فِيهِمْ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ سَبْعَةَ أَشْوَاطِ فَأَجْرَى اللَّهُ ذَلِكَ فِي الْإِسْلَامِ﴾. (2)
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثَّمَالِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ لِأَيِّ شَيْءٍ سَمَّاهُ اللَّهُ الْعَتِيقَ فَقَالَ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ بَيْتِ وَضَعَهُ اللهُ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ إِنَّا لَهُ رَبُّ وَ سُكَانُ يَسْكُنُونَهُ غَيْرَ هَذَا الْبَيْتِ فَإِنَّهُ لَا رَبَّ لَهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ الْحُرُّ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهُ قَبْلَ الْأَرْضِ ثُمَّ خَلَقَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِ فَدَحَاهَا مِنْ تَحْتِهِ﴾. (3)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن عُثْمَانَ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّيَ الْبَيْتُ الْعَتِيقَ قَالَ هُوَ بَيْتُ حُرِّ عَتِيقٌ مِنَ النَّاسِ لَمْ يَمْلِكُهُ أَحَدٌ﴾. (4)
3-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ وَإِنَّمَا سُمِّيَ عَتِيقاً لِأَنَّهُ أَعْتَقَ مِنَ الْغَرَقِ﴾. (5)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّيَ الْبَيْتُ الْعَتِيقَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ لَآدَمَ علیه السلام مِنَ الْجَنَّةِ وَكَانَ الْبَيْتُ دُرَةٌ بَيْضَاءَ فَرَفَعَهُ اللَّهُ إِلَى السَّمَاء و بقى أسهُ فَهُوَ بِحِيَالٍ هَذَا الْبَيْتِ يَدْخُلُهُ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكَ لَا يَرْجِعُونَ إِلَيْهِ أَبَداً فَأَمَرَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَإِسْمَاعِيلَ الله يَبْنِيَانِ عَلَى الْقَوَاعِدِ وَإِنَّمَا سُمِّيَ الْبَيْتُ الْعَتِيقَ لِأَنَّهُ أُعْتِقَ مِنَ الْغَرَقِ﴾. (6)
ص: 648
«خانه کعبه» را زیر بیت المعمور نهاد و آن را محل بازگشت و جایگاه امنی برای مردم قرار داد؛ و هفت دور طواف بر بندگان واجب ،شد در برابر هر هزار سال یک دور»
5-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- [رسول خدا صلی الله علیه و اله در ضمن وصیتی به امام علی علیه السلام فرمود:] «ای علی علیه السلام! عبدالمطلب در زمان جاهلیت پنج رسم را بنیان نهاد که خداوند آن رسوم را به خاطر او در اسلام سنت قرار داد؛ ازدواج با زن پدر را بر پسر حرام نمود... و مورد آخر این که طواف نزد قریش، عدد معینی نداشت تا این که عبدالمطلب ها به هفت دور طواف را میان آن ها سنت قرار داد و خداوند نیز آن را در اسلام سنت نهاد
1-3- امام باقر علیه السلام- ابوحمزه تُمالی گوید: در مسجدالحرام از امام باقر علیه السلام پرسیدم: «چرا خداوند کعبه را بیت عتیق نامیده است؟ حضرت فرمود: زیرا خداوند هیچ خانه ای در روی زمین قرار نداده مگر این که صاحبی دارد و افرادی در آن ساکن هستند مگر کعبه که صاحبی جز خداوند عزوجل ندارد و از قید هر صاحب دیگری آزاد است. سپس امام علیه السلام فرمود: «خداوند عزوجل کعبه را پیش از خلقت زمین آفرید و بعد از آفرینش آن، زمین را خلق نمود و زمین را از زیر کعبه گسترش داد».
2-3- امام باقر علیه السلام- ابان بن عثمان از کسی که از امام باقر علیه السلام برایش نقل نموده، روایت کرده است که از امام باقر علیه السلام پرسیدم: چرا» کعبه بیت عتیق نامیده شده است؟ حضرت فرمود: «چون خانه ای آزاد و رها شده از مردم است و کسی مالک آن نیست.
3-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ کعبه را عتیق نامیده اند چون از غرق شدن در امان است.
4-3- امام صادق علیه السلام- ابو خدیجه گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «چرا کعبه، عتیق نامیده شده است»؟ حضرت فرمود: خداوند عزوجل حجر الأسود را از بهشت برای آدم ال فرستاد و کعبه، مرواریدی سفید و درخشان بود خداوند آن را به آسمان برد و پایه های آن باقی ماند و اکنون آن خانه [در آسمان] برابر کعبه قرار دارد و هر روز هفتاد هزار فرشته وارد آن می شوند و هرگز به آن باز نخواهند گشت. سپس خداوند به ابراهیم و اسماعیل علیه السلام فرمان داد که کعبه را بر روی همین پایه های باقیمانده بنا نمایند؛ و کعبه را عتیق نامیده اند چون از غرق شدن در امان است».
ص: 649
قوله تعالى: ﴿ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظَّمْ حُرُماتِ الله فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلا ما يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزور﴾ (30)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْإِمَامِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرَ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ ال فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ، قَالَ هِيَ ثَلَاثُ حُرُمَاتِ وَاجِبَةٍ فَمَنْ قَطَعَ مِنْهَا حُرْمَتَهُ فَقَدْ أَشْرَكَ بِاللَّهِ الْأُولَى انْتِهَاكَ حُرْمَةِ اللَّهِ فِي بَيْتِهِ الْحَرَامِ وَ الثَّانِيَةُ تَعْطِيلُ الْكِتَابِ وَ الْعَمَلُ بِغَيْرِهِ وَالثَّالِثَةُ قَطِيعَةُ مَا أَوْجِبَ مِنْ فَرْض مَوَدَّتِنَا وَ طَاعَتِنَا﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الصَّادِقِ جَعْفَرَ بْن مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ حُرُمَاتٍ ثَلَاثٍ لَيْسَ مِثْلَهُنَ شَيْءٌ كِتَابُهُ وَ هُوَ حِكْمَتُهُ وَ نُورَهُ وَ بَيْتُهُ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةَ لِلنَّاسِ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ تَوَجُها إِلَى غَيْرِهِ وَ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ﴾. (2)
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَجِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلَاثَةُ يَشْكُونَ الْمُصْحَفِ وَ الْمَسْجِدُ وَالْعِتْرَةُ يَقُولُ الْمُصْحَفُ- يَا رَبِّ حَرَّفَونِي وَ مَزَقُونِى وَ يَقُولُ الْمَسْجِدُ يَا رَبِّ عَطَّلُونِي وَضَيَّعُونِي وَ تَقُولُ الْعِشْرَةُ يَا رَبِّ قَتَلُونَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا فَأَجْتُو لِلرُّكْبَتَيْنِ فِي الْخُصُومَةِ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِي أَنَا أَوْلَى بذلك منك﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِي بِلَادِهِ خَمْسُ حُرَمَ حُرِّمَةُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ حُرْمَةٌ آلِ رَسُولِ الله صلى الله عليه وآله وسلم وَ حُرْمَةُ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَحُرْمَةُ كَعْبَة اللَّهِ وَ حُرْمَةُ الْمُؤْمِن﴾. (4)
2- 1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ زَيْدِ الشَّحَامِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ النُّورِ فَقَالَ الرَّجُسُ مِنَ الْأَوْثَانِ الشَّطرنج وَ قَوْلُ النُّورِ الْغِنَا﴾. (5)
ص: 650
[مناسک حج] این است و هرکس آن چه را خدا حرمت بخشیده بزرگ دارد، نزد پروردگارش برای او بهتر است و چهارپایان برای شما حلال شده؛ مگر آن چه [ممنوع بودنش] بر شما خوانده می شود. از پلیدی بت ها اجتناب کنید، و از سخن باطل بپرهیزید. (30)
1-1- امام صادق علیه السلام- از امام کاظم روایت است امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿وَمَنْ يُعَظَّمْ حُرُمَاتِ اللهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ﴾؛ فرمود: «آن چه خدا حرمت بخشیده سه حرمت واجب است که هر کس حرمت یکی از آن ها را بشکند به خداوند شرک ورزیده است؛ اول شکستن حرمت خداوند در بیت الحرام دوّم کنار گذاشتن کتاب خداوند و عمل به غیر آن و سوّم شکستن حرمت مودت و اطاعتِ ما که خداوند واجب نموده است».
2-1- امام صادق علیه السلام- احترام سه چیز نزد خداوند عزّوجلّ به قدری زیاد است که هیچ چیز دیگری همانند آن ها نیست؛ قرآن که حکمت خدا و نور اوست؛ خانه اش کعبه که آن را قبله گاه مردم قرار داده است و از هیچ کس که رو به سوی جای دیگری غیر از آن بنماید نمی پذیرد [و قبول نمی کند]؛ و خاندان پیامبرتان ..
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر بن عبدالله انصاری گوید: از رسول خدا شنیدم که می فرمود: «روز قیامت سه چیز وارد صحرای محشر می شوند و به درگاه خداوند عزوجل شکایت می کنند؛ قرآن، مسجد و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله اسلا قرآن عرض حالش این است که پروردگارا مرا سوزاندند و پاره پاره کردند». مسجد گوید پروردگارا مرا تعطیل کردند و حقم را ضایع نمودند». خاندان پیامبران هم گویند: «پروردگارا! ما را کشتند و رانده و آواره کردند در آن هنگام من به دو زانو می نشینم تا داد این سه را از دشمنانشان بستانم که خداوند خطاب به من فرماید: «من خودم به این کار شایسته ترم».
4-1- امام صادق علیه السلام- برای خداوند عزوجل در زمین پنج حرمت است حرمت رسول خدا حرمت خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله، حرمت کتاب خدا، حرمت کعبه و حرمت انسان مؤمن.
1-2- امام صادق علیه السلام- زید شحام گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ النُّورِ﴾؛ پرسیدم. حضرت فرمود: «منظور از پلیدی بت ها شطرنج و منظور از سخن باطل، آواز طرب انگیز است».
ص: 651
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمَّادِبْن عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ الزَّورِ قَالَ مِنْهُ قَوْلُ الرَّجُل لِلَّذِى يُغنِّى أَحْسَنْتَ﴾. (1)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ سُئِلَ الصَّادِقِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ النُّورِ؛ قَالَ الرَّجُسُ مِنَ الْأَوْثَانِ الشَّطْرَنْج و قَوْلُ النُّورِ الْغِنَاءُ وَالنَّرْدُ أَشَدُّ مِنَ الشَّطْرَنْحِ فَأَمَّا الشَّطْرَنْج فَإِنَّ اتَّخَذَهَا كُفْرُ وَ اللَّعِبَ بِهَا شِرْكُ وَ تَعْلِيمَهَا كَبِيرَةُ مُوبَقَةُ وَالسَّلَامَ عَلَى اللَّاهِي بِهَا مَعْصِيَةُ وَ مُقَلِّبَهَا كَمُقَلْب لَحْم الْخِنْزِيرِ وَ النَّاظِرَ إِلَيْهَا كَالنَّاظِرِ إِلَى فَرْجِ أُمِّهِ وَ اللَّاعِبَ بِالنَّرِّدِ قِمَارًا مَثَلُهُ مَثَلُ مَنْ يَأْكُلُ لَحْمَ الْخِنْزِير وَ مَثَلَ الَّذِي يَلْعَبُ بِهَا مِنْ غَيْرِ قِمَارٍ مَثَلُ مَنْ يَضَعُ يَدَهُ فِي لَحْمِ الْخِنْزِيرِ أَوْ فِي دَمِهِ وَلَا يَجُوزُ اللَّعِبُ بِالْخَوَاتِيمِ وَ الْأَرْبَعَةَ عَشَرَ وَ كُلُّ ذَلِكَ وَ أَشْبَاهُهُ قِمَارُ حَتَّى لَعِبُ الصَّبْيَان بِالْجَوْز هُوَ الْقِمَارُ وَإِيَّاكَ وَ الضَّرْبَ بالصَّوَانِيج فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَرْكُضُ مَعَكَ وَ الْمَلَائِكَةَ تَنْفِرُ عَنْكَ وَ مَنْ بَقِيَ فِي بَيْتِهِ طَنْبُورُ أَرْبَعِينَ صَبَاحَا فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله عَزَّوَجَل﴾. (2)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أما الشَّطْرَنْجُ فَهِيَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ النُّورِ فَقَوْلُ الزُّورِ الْغِنَا، وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ عَنْ جَمِيعِ ذَلِكَ لَفِي شُغُل مَا لَهُ وَالْمَلَاهِي فَإِنَّ الْمَلَاهِيَ تُورِثُ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ وَ تُورث النِّفَاقَ وَأَمَّا ضَرْبُكَ بالصَّوَالِج فَإِنَّ الشَّيْطَانَ مَعَكَ يَرْكُضُ وَ الْمَلَائِكَةُ تَنْفِرُ عَنْكَ وَإِنَّ أَصَابَكَ شَيْءٍ لَمْ تُؤْجَرْ وَ مَنْ عَثَرَ بِهِ دَابَّتُهُ فَمَاتَ دَخَلَ النَّارَ﴾. (3)
5-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ النُّورِ وَ قَوْلِهِ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي هَوَ الحَدِيثِ إِنَّهُ الْغِنَاء﴾. (4)
6-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ شَهَادَةَ الزُّورِ تُعَادِلُ الشِّرْكَ بِاللَّهِ تَعَالَى ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَى فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزَّورِ﴾. (5)
7-2- الباقر علیه السلام- ﴿لِبُودُ الشَّاهِدُ مَا أشْهدَ عَلَيْهِ وَلْيَتَّقِ اللهَ رَبَّهُ فَمِنَ الرُّور أنْ يَشْهَدَ الرَّجُلُ بِمَا لَمْ يَعْلَمُ أوْ يُنْكِرَ مَا يَعْلَمُ وَقَدْ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الرُّورِ حُنَفَاءَ لله غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ فَعَدَلَ تَبَارَكَ اللَّهُ وَ تَعَالَى شَهَادَةَ الزَّورِ بِالشِّرْكِ﴾. (6)
ص: 652
2-2- امام صادق علیه السلام- حمّاد بن عثمان گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی «قول زور» پرسیدم»؟ حضرت فرمود: «یکی از مصادیق آن این است که انسان به کسی که با صدای طرب انگیز، آواز می خواند آفرین بگوید.
3-2- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الرُّور﴾؛ سؤال شد حضرت فرمود: «منظور از پلیدی بت ها، شطرنج و منظور از سخن باطل آواز طرب انگیز است؛ و تخت نرد نوعی بازی شبیه شطرنج) گناهش از شطرنج هم بالاتر است؛ اما شطرنج تهیه کردنش کفر بازی کردن با آن شرک و آموزش دادن آن گناهی است بزرگ و هلاک کننده؛ سلام کردن به کسی که شطرنج بازی می کند گناه است و کسی که مهره های آن را جابجا می کند مانند کسی است که گوشت خوک را برای خوردن] زیرورو می کند و کسی که بازی شطرنج را تماشا می کند مانند کسی است که به شرمگاه مادرش بنگرد و کسی که با تخته نرد قُماربازی می کند مانند کسی است که گوشت خوک بخورد و کسی که بدون قمار با آن بازی کند مانند کسی است که دست خویش را در گوشت یا خون خوک فرو برده است؛ و انگشتر بازی (نوعی از بازی قمار) و بازی سه پر نوعی از بازی (قمار جایز نیست و همه ی این بازی ها و مشابه این ها قمار به حساب آید) حتی گردوبازی کودکان نوعی از بازی (قمار) نیز قمار به حساب آید؛ و از سنج زنی بپرهیز چراکه شیطان در کنار تو پایکوبی کند و فرشتگان از تو گریزان شوند؛ و هرکس چهل روز تنبور یکی از آلات (موسیقی در) خانه اش نگه دارد بیشک گرفتار خشم خدا خواهد شد».
4-2- امام صادق علیه السلام-... اما شطرنج همان است که خدای عزوجل درباره اش فرموده است: ﴿فَاجْتَنِبُوا الرَّجُسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الرُّور﴾؛ منظور از سخن باطل، آواز طرب انگیز است و انسان مؤمن از همه ی این کارهای بیهوده روی گردان است او را با کارهای سرگرم کننده چه کار؟! سرگرمی ها باعث سنگدلی و نفاق می شوند. اما هنگامی که چوگان بازی می کنی اگر همراه برد و باخت باشد شیطان همراهت می دود و فرشتگان از تو می گریزند و اگر در این راه به تو صدمه ای وارد شود پاداشی نخواهی داشت؛ و هر که را اسبش بر زمین اندازد و بمیرد وارد دوزخ شود.
5-2- ابن عباس رحمه الله علیه- منظور از این سخن خداوند [که فرموده است:] وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ النُّورِ؛ و این سخن خداوند و بعضی از مردم سخنان بیهوده را می خرند (لقمان /6) آواز طرب انگیز است.
6-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا در ضمن خطبه ای فرمود شهادت دادن ناحق با شرک به خدا برابری می کند؛ سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: ﴿فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّور﴾.
7-2- امام باقر علیه السلام- کسی که شاهد جریانی بوده اگر از او خواسته شود باید شهادت دهد و در این شهادت دادن تقوای الهی را مد نظر داشته باشد چراکه از مصادیق سخن باطل و ناحق این است که انسان به آن چه نمی داند شهادت دهد یا آن چه می داند را انکار نماید، با این که خداوند عزوجل فرموده است ﴿فَاجْتَنِبُوا الرّجُسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ النُّور حُنَفَاءَ الله غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ﴾؛ خداوند با این دو آیه شهادت دادن ناحق را برابر با شرک دانسته است.
ص: 653
8-2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْكَبَائِرَ الشِّرْكُ بِاللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ ... وَقَوْلُ النُّورِ وَ اجْتَنِبُوا قول الزّور﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿حُنَفَاءَ اللَّه غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِالله فَكَأَنَّا خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكانٍ سَحيقٍ﴾. (31)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَة عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حُنَفَاءَ لله غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ قَالَ الْحَنِيفِيَّةُ مِنَ الْفِطْرَةِ الَّتِي فَطَرَ اللَّهُ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ قَالَ فَطَرَهُمْ عَلَى الْمَعْرِفَة به﴾. (2)
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ حُنَفَاءَ الله أَنْ طَاهِرِينَ وَ قَوْلُهُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ أَيْ بَعِيدٍ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ﴾. (32)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا يَكُونُ الْجَزَاءُ مُضَاعَفَا فِيمَا دُونَ الْبَدَنَة حَتَّى يَبْلُغَ الْبَدَنَةَ فَإِذَا بَلَغَ الْبَدَنَةَ فَلَا تُضَاعَفُ لِأَنَّهُ أَعْظَمُ مَا يَكُونُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ الله فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿هِيَ الْهَدْئُ يُعَطِّمُهَا فَإِن احْتَاجَ إِلَى ظَهْرهَا رَكِبَهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَعْنُفَ عَلَيْهَا وَإِنْ كَانَ لَهَا لَبَنُ حَلَبَهَا حِلَاباً لَا يَنْكِي بِهِ فِيهَا﴾. (5)
3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظَّمْ شَعَائِرَ اللهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ قَالَ تَعْظِيمُ الْبُدْنِ وَ جَوْدَتُهَا﴾. (6)
ص: 654
8-2- امام صادق علیه السلام- عمرو بن عبید به محضر امام صادق علیه السلام رسید و آیه اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می شوید پرهیز کنید (نساء/31) را خوانده و عرض کرد دوست دارم گناهان بزرگ که در قرآن آمده است را بشناسم. حضرت فرمود: ای عمرو آن ها را برایت بیان خواهم کرد»؛ سپس گناهان بزرگ را چنین برشمرد: یکی از آن ها شرک ورزیدن به خداست؛ خداوند [هرگز] شرک به او را نمی بخشد. (نساء/ 487)... دیگری سخن باطل است ﴿وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الرُّور......﴾
[مناسک حج را انجام دهید] در حالی که خالص برای خدا باشید و هیچ گونه همتایی برای او قائل نشوید و هرکس همتایی برای خدا قرار دهد؛ گویی از آسمان سقوط کرده و پرندگان [در هوا] او را می ربایند و یا تندباد او را به جای دور دستی پرتاب می کند. (31)
1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿حُنَفَاءَ الله غَيْرَ مُشْرِكِينَ﴾ بِهِ «پرسیدم. حضرت فرمود: حنیفیه آئین (حضرت ابراهیم علیه السلام) همان فطرت یگانه پرستی است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست. (روم/30) خدا انسان ها را بر معرفت خود هستی داده است».
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- حُنَفَاءَ الله؛ یعنی [در حالی که پاک و پاکیزه هستید؛ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ؛ يعنى [در جایی دور دست.
این است [مناسک حج] و هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد این کار نشانه تقوای دل های [آن ها] است. (32)
1- امام صادق علیه السلام- دوچندان شدن کفارهای شکار حیوان در محدوده حرم در حال احرام که هم باید به تناسب آن شکار حیوانی را به عنوان کفّاره بدهد و هم قیمت آن صید را صدقه بدهد تا زمانی است که کفّاره کمتر از شتر باشد؛ ولی هرگاه کفّاره ای که باید بپردازد شتر باشد کفاره دو چندان نمی شود یعنی دادن همان شتر کافی است و لازم نیست قیمتش را صدقه بدهد زیرا شتر بزرگترین کفاره ای است که می توان پرداخت و خداوند عزوجل فرموده است: ﴿وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَىٰ القُلُوبِ﴾. (با توجه به آیه ی 36 از همین سوره که می فرماید شتران قربانی را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم).
2- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت شده که درباره ی این سخن خداوند عزوجل که مي فرمايد: ﴿ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ * لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ حِلَّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيق﴾؛ فرمود: «منظور حیوانی است که برای قربانی کردن (در حج) مشخص شده که حج گزار باید آن را گرامی بدارد؛ و اگر مجبور به سوار شدن بر آن شد می تواند چنین کند به شرط این که بر آن سخت نگیرد؛ و اگر شیری دارد به قدری می تواند آن را بدوشد که باعث آزردگی و رنجوریاش نشود».
3- على بن ابرهيم رحمه الله علیه- ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ الله فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ گرامی داشتن شتر قربانی به خوش رفتاری با آن است.
ص: 655
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿هِىَ الْبُدْنُ وَ تَعْظِيمُهَا اسْتِسْمَانُهَا وَ اسْتِحْسَانُهَا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿لَكُمْ فيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمَّى ثُمَّ يَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ العتيق﴾. (33)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَكُمْ فِيهَا مَنافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالَ إِنِ احْتَاجَ إِلَى ظَهْرهَا رَكِبَهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَعْنُفَ عَلَيْهَا وَ إِنْ كَانَ لَهَا لَبَنْ حَلَبَهَا حِلَابَاً لَا يَنْهَكُهَا﴾. (2)
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَولُهُ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمَّى؛ قَالَ الْبُدْنُ يَرْكَبُهَا الْمُحْرِمُ مِنْ مَوْضِعِهَا الَّذِي يُحْرِمُ فِيهِ غَيْرَ مُضِرٌّ بِهَا وَ لَا مُعَنِّفِ عَلَيْهَا وَ إِنْ كَانَ لَهَا لَبَنُ يَشْرَبُ مِنْ لَبَنِهَا إِلَی یَوْمِ اَلنَّحْرِ قَوْلُهُ: ثُمَّ مَحِلُّها إِلَی اَلْبَیْتِ اَلْعَتِیقِ﴾. (3)
3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الشَّعَائِرَ الْهَدَى قَالَ: إِنَّ مَنَافِعَهَا رُكُوبُ ظَهْرِهَا وَ شُرْب لَبَنِهَا إِذَا احْتِيجَ إِلَيْهَا﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّه عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَاهْكُمْ إِلهُ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ﴾. (34)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرَ علیه السلام سَأَلْتُ أَبي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ الْآيَةَ قَالَ نَزَلَتْ فِينَا خَاصَّةً ﴾. (5)
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ قَالَ الْعَابِدِين﴾. (6)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ أَبَا عَبْدِ كَانَ إِذَا رَوَاهُ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ، مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَرَى رَجُلًا مِنْ أَهْل الْجَنَّة فَلْيَنْظُرْ إِلَى هَذَا﴾. (7)
ص: 656
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- منظور از شعائر الهی شتر قربانی می باشد و بزرگ داشتن آن، فربه کردن و نیکوشمردن آن است.
در آن ]حیوانات قربانی]، منافعی برای شماست تا زمان معینی [و تا روز ذبح آن ها می توانید از آن ها استفاده کنید] سپس محل ]ذبح] آن نزدیک خانه ی گرامی [کعبه] است. (33)
1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت شده که درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى﴾؛ فرمود: « اگر حج گزار مجبور به سوارشدن بر حيوان قربانی شد می تواند چنین کند به شرط این که بر آن سخت نگیرد؛ و اگر شیری دارد می تواند آن را بدوشد به شرط این که تمامی شیرش را ندوشد».
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى؛ فرد محرم می تواند از جایی که احرام می بندد سوار بر شتر قربانی شود به شرط این که آزاری به آن نرسانده و بر آن سخت نگیرد؛ و اگر شیری دارد می تواند تا روز قربانی (عید قربان) از شیرش بنوشد؛ این است منظور خداوند از این که فرموده: ﴿ثُمَّ حِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾ است.
3- امام باقر علیه السلام- منافع حیوان قربانی همان سوار شدن بر آن و نوشیدن شیرش به هنگام نیاز است.
برای هر امتی قربانگاهی قرار دادیم تا نام خدا را [به هنگام قربانی] بر چهارپایانی که به آنان روزی داده ایم ببرند و خدای شما معبود واحدی است تنها در برابر [فرمان] او تسلیم باشید و افراد مطیع و متواضع را بشارت ده. (34)
1- امام صادق علیه السلام- امام کاظم علیه السلام می فرماید از پدر بزرگوارم درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که فرموده:] ﴿وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ﴾؛ پرسیدم» پدرم فرمود: «این آیه در خصوص ما اهل بيت الله نازل شده است».
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَبَشِّرِ المخبتين؛ منظور عبادت کنندگان است.
3- امام صادق علیه السلام- هرگاه امام صادق علیه السلام «فضیل بن یسار» را می دید، می فرمود: ﴿بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ﴾؛ هر کس دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند به این مرد نگاه کند».
ص: 657
قوله تعالى: ﴿الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلى ما أَصابَهُمْ و المقيمى الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾ (35)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلى ما أَصابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴾. (1)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ أَنْ يَتَصَدَّقُونَ مِنَ الْوَاجِبِ وَ غَيْرِهِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ الله لَكُمْ فِيها خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ الله عَلَيْها صَوافَ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذلِكَ سَخَّرْناها لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾. (36)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله قَوْلُهُ فَاذْكُرُوا اسْمَ الله عَلَيْها؛ يَعْنِي التَسْمِيَةَ عِنْدَ النَّحْرِ وَ الذَّبْحِ وَ أَقَلُّ ذَلِكَ أَنْ تَقُولَ بِسْمِ اللَّهِ وَيُسْتَحَبُّ أَنْ تَقُولَ عِنْدَ ذَبْحِ الْهَدْيِ وَ الصَّحَايَا وَنَحْرِ مَا ينحرُ مِنْهَا وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي الله رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ بِسْمِ اللهِ﴾. (3)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهُ عَلَيْهَا صَوَافَّ قَالَ ذَلِكَ حِينَ تَصْفُ لِلنَّحْرِ تَرْبطُ يَدَيْهَا مَا بَيْنَ الْخَفْ إِلَى الرُّكْبَة وَ وُجُوبُ جُنُوبِهَا إِذَا وَقَعَتْ عَلَى الأرض﴾. (4)
ص: 658
همان کسانی که چون نام خدا برده می شود دل هایشان پر از خوف [پروردگار] می گردد و آن ها که در برابر مصیبت هایی که به آنان می رسد شکیبا هستند و آن ها که نماز را برپا می دارند و از آن چه به آنان روزی داده ایم انفاق می کنند (35)
1- امام على علیه السلام- (دعای حضرت) در روز بیست و یکم هر ماه ... خدایا مرا از نیکوکارانم قرار ده ﴿الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلى ما أَصابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- وَمِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ یعنی صدقات واجب (زکات) و غیر واجب را می پردازند. و شتران فربه را [در مراسم حج] برای شما از شعائر الهی قرار دادیم در آن ها برای شما خیر و برکت است نام خدا را در حالی که برای قربانی] به صف ایستاده اند بر آن ها ببرید و هنگامی که پهلوهایشان به زمین رسید [و جان دادند]، از گوشت آن ها بخورید و مستمندان قانع و سائلان را نیز از آن اطعام کنید. این گونه ما آن ها را مسخرتان ساختیم، تا شکر خدا را به جا آورید. (36)
1-1- امام صادق علیه السلام- منظور از فَاذْكُرُوا اسْمَ الله عَلَيْها؛ بردن نام خدا هنگام قربانی کردن شتر، گاو و گوسفند است و حداقل آن این است که بسم الله بگویی؛ و هنگام سربریدن قربانی و بریدن گلوی شتر مستحب است چنین بگویی من از روی اخلاص روی به سوی کسی آوردم که آسمان ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم (انعام/79) نماز من و قربانی من و زندگی من و مرگ من برای خدا آن پروردگار جهانیان است او را شریکی نیست. به من چنین امر شده است و من از نخستین مسلمانانم». (انعام /163-162) خدایا! «بسم الله از جانب تو و برای توست».
2-1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان نقل کرده که امام صادق علیه السلام- درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿فَاذْكُرُوا اسْمَ الله عَلَيْهَا صَوَافَّ﴾، فرمود: «آن، هنگامی است که شتران قربانی برای بریدن گلوهایشان به صف شده و میان شم تا زانوی دست هایشان بسته می شود؛ و منظور از وَجَبَتْ جُنُوبُها زمانی است که ]بی جان] بر زمین می افتند».
ص: 659
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ صَوَافُ اصْطِفَافُهَا حِينَ تُصَفُ لِلْمَنْحَرِ تُنْحَرُ قِيَاماً مَعْقُولَةٌ قَائِمَةً عَلَى ثَلَاثِ قَوَائِمَ ... وَكَذَلِكَ نَحَرَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم هَدْيَهُ مِنَ الْبُدْنِ قِيَاماً فَأَمَّا الْعَلَمُ وَ اَلْبَقَرُ فَتُضْجَعُ وَ تُذْبَحُ﴾. (1)
4-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَقَوْلُهُ فَاذْكُرُوا اسْمَ الله عَلَيْهَا صَوَافَّ قَالَ تُنْحَرُ قَائِمَةً﴾. (2)
5-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿صَوافَ أَى قِيَاماً مَقيَّدَةً عَلَى سُنَّة مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (3)
6-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿هُوَ أنْ يَقُولَ اللهُ أَكْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَالله أكبر اَللَّهُمَّ مِنْکَ وَ لَکَ﴾. (4)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ قَوْلُهُ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها أَي سَقَطَتْ إِلَى الْأَرْضِ﴾. (5)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها؛ قَالَ إِذَا كَشَفْتَ عَنْهَا فَوَقَعَتْ جُنُوبُهَا يَقُولُ اللَّهُ فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْقانِعَ وَالمُعْتَرَ﴾. (6)
3-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطِ عَنْ مَوْلَى لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَلَ دَعَا بِبَدَنَة فَنَحَرَهَا فَلَمَّا ضَرَبَ الْجَزَارُونَ عَرَاقِيبَهَا فَوَقَعَتْ إِلَى الْأَرْضِ وَكَشَفُوا شَيْئاً عَنْ سَنَامِهَا قَالَ أَقْطَعُوا وَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أطْعِمُوا﴾. (7)
4-2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها ؛ أَى وَقَعَتْ عَلَى الْأَرْضِ فَكُلُوا مِنْهَا﴾. (8)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ جَعْفَرَ بْن مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله كَذَلِكَ يَنْبَغِي لِمَنْ أهْدَى هَدْيَا تَطَوعاً أَوْ ضَحَى أَنْ يَأْكُلَ مِنْ هَدْيهِ أَوْ أَضْحِيَّتِهِ ثُمَّ يَتَصَدَّقَ وَ لَيْسَ فِي ذَلِكَ تَوْقِيتُ يَأْكُلُ مَا أَحَبَّ وَيُطْعِمُ وَ يُهْدِي وَ يَتَصَدَّقُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ ﴾. (9)
ص: 660
3-1- امام صادق علیه السلام- منظور از صَوَافُ به صف درآمدن شتران قربانی است در آن زمان که در قربانگاه به صف می شوند و در حالی که پایشان را با ریسمانی بسته اند و بر روی سه پای خویش ایستاده اند گلویشان بریده می شود و رسول خدا نیز گلوی شتر قربانی اش را به طور ایستاده برید؛ ولی گوسفند و گاو بر روی زمین خوابانیده شده و ذبح می شوند.
4-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَاذْكُرُوا اسْمَ الله عَلَيْها صَواف؛ شتران قربانی، در حالی که ایستاده اند گلویشان بریده می شود.
5-1- ابن عباس رحمه الله علیه- صواف؛ یعنی در حالی که شتران قربانی بر طبق سنت حضرت محمد صلی الله علیه و آله در قربانی کردن ایستاده و پاهایشان بسته شده است.
6-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- فَاذْكُرُوا اسْمَ الله عَلَيْها... منظور از بردن نام خدا این است که قربانی کننده بگوید: «الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر؛ خدایا این قربانی از آن توست و برای تو [نیز] قربانی می شود».
1-2- امام صادق علیه السلام- فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها؛ یعنی وقتی شتر قربانی به زمین افتاد.
2-2- امام صادق علیه السلام- فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها؛ زمانی که معلوم شد و بر پهلو افتادند، خداوند می فرماید: ﴿فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ﴾.
3-2- امام کاظم علیه السلام- علی بن أسباط از یکی از بردگان آزاد شده ی امام صادق علیه السلام نقل می کند که گفت: «امام کاظم علیه السلام را دیدم که شتری خواست و آن را قربانی نمود. چون قصاب ها آن شتر را پی کردند و شتر بر زمین افتاد و مقداری از کوهانش را شکافتند حضرت فرمود: [گوشت شتر را] تکه تکه کرده و از آن بخورید و به دیگران نیز اطعام کنید چراکه خداوند عزوجل می فرماید: ﴿فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا﴾.
4-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها؛ یعنی چون شتر قربانی بر زمین افتاد. فَكُلُوا مِنْها.
5-2- امام صادق علیه السلام- شایسته است کسی که قربانی می کند حال چه مستحب باشد و چه واجب (مثل قربانی کردن در مراسم حج) از گوشت قربانیاش بخورد آن گاه [از گوشت آن] صدقه بدهد.
ص: 661
6-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَرْبَعُ تَعْلِيمِ مِنَ اللَّهِ لَيْسَ بِوَاجِبَاتِ قَوْلُهُ تَعَالَى فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْراً فَمَنْ شَاءَ كَاتَبَ رَقِيقَهُ وَ مَنْ شَاءَ تَرَكَ لَمْ يُكَاتِبُ وَ قَوْلَهُ تَعَالَى وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا فَإِذَا أَحَلَّ فَمَنْ شَاءَ اصْطَادَ وَ مَنْ شَاءَ تَرَكَ لَمْ يَصْطَدْ وَ قَوْلَهُ تَعَالَى فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْهَا فَإِذَا ذَبَحَ أَوْ نَحَرَ فَمَنْ شَاءَ أَكَلَ مِنْ أَضْحِيَّتِهِ وَ مَنْ شَاءَ لَمْ يَأْكُلْ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ فَمَنْ شَاءَ انْتَشَرَ وَ مَنْ شَاءَ أَنْ يَقْعُدَ فِي الْمَسْجِدِ قَعَدَ﴾. (1)
7-2- الكاظم علیه السلام- ﴿صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى الْأَزْرَقِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي إِبْرَاهِيمَ علیه السلام الرَّجُلُ يُعْطِي الضَّحِيَّةَ مَنْ يَسْلُخُهَا بِجِلْدِهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا وَ الْجِلْدُ لَا يُؤْكَلُ وَلَا يُطْعَمُ﴾. (2)
8-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّمَا يَجُوزُ لِلرَّجُل أَنْ يَدْفَعَ الْأَضْحِيَّةَ إِلَى مَنْ يَسْلَخُهَا بِجِلْدِهَا لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا وَالْجِلْدُ لَا يُؤْكَلُ وَ لَا يُطْعَمُ وَ لَا يَجُوزُ ذَلِكَ فِى الْهَدْى﴾. (3)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَ؛ قَالَ الْقَانِعُ الَّذِي يَقْنَعُ بمَا أَعْطَيْتَهُ وَالْمُعْتَرُّ الَّذِي يَعْتَرِيكَ وَ السَّائِلُ الَّذِي يَسْأَلُكَ فِي يَدَيْهِ وَ الْبَائِسُ هُوَ الْفَقِيرُ ﴾. (4)
2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْقَانِعُ الَّذِي يَقْنَعُ فِي دَخْلِهِ وَ الْمُعْتَرُّ الَّذِي يَعْتَرُّ مِنَ الْمَسْأَلَة﴾. (5)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ أَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ قَالَ الْقَانِعُ الَّذِي يَرْضَى بِمَا أَعْطَيْتَهُ وَ لَا يَسْخَطُ وَلَا يَكْلَحُ وَ لَا يَلْوِى شِدْقَهُ غَضَباً وَالمُعْتَرُّ الْمَارُّ بك لِتُطْعِمَه﴾. (6)
ص: 662
6-2- امام علی علیه السلام- چهار دستور از جانب خداوند متعال است که واجب نیستند (یعنی عمل به آن ها لازم نیست)، یکی این سخن خداوند است که فرموده با بردگانی که خواستار بستن قرار داد برای آزادی خویش هستند قرارداد ببندید اگر صلاحیت [زندگی مستقل] را در آنان احساس می کنید. (نور/33) پس هرکس که بخواهد می تواند با برده خود قرارداد آزادی ببندد و هرکس بخواهد این دستور را رها کرده و چنین قراردادی نمی بندد دیگری این سخن خداوند است که فرموده و چون از احرام بیرون آمدید، شکار کنید (مائده/2) پس هر کس که از احرام بیرون آید اگر خواست می تواند شکار کند و اگر خواست می تواند این دستور را رها کرده و شکار نکند دیگری این سخن خداوند است که فرموده: ﴿فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها﴾؛ پس هنگامی که حج گزار حیوانی را قربانی می کند اگر خواست می تواند از گوشت قربانیاش بخورد و اگر خواست می تواند چنین نکند و دیگری این سخن خداوند است که فرموده و چون نماز پایان یافت در زمین پراکنده شوید (جمعه 10) که هر که خواهد پراکنده شود و هر که بخواهد در مسجد بنشیند، می نشیند.
7-2- امام کاظم علیه السلام- صفوان بن یحیی از رق گوید: از امام کاظم علیه السلام پرسیدم: «آیا اشکالی دارد که کسی قربانی اش را به کسی بدهد که پوستش را سلّاخی کند و در عوض، پوست قربانی را به او بدهد؟ امام علیه السلام فرمود: «اشکالی ندارد، خداوند عزوجل فرموده: ﴿فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا﴾؛ و پوستِ ،حیوان نه قابل خوردن است و نه قابل اطعام به دیگری
8-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- انسان میتواند قربانی مستحب را به کسی بدهد که پوستش را سلاخی کند و در عوض، پوست قربانی را به او بدهد چراکه خداوند عزوجل فرموده: ﴿فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا﴾؛ و پوست حیوان نه قابل خوردن است و نه قابل اطعام به دیگری؛ ولی انجام این کار در مورد قربانی واجب صحیح نیست (بلکه باید پوستش را نیز صدقه بدهد).
1-3- امام صادق علیه السلام- درباره ی این سخن خداوند عزوجل که می فرماید: ﴿فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَ﴾؛ امام صادق علیه السلام فرمود: «منظور از «قانع» محتاجی است که به آن چه به او می دهی راضی گردد؛ «معتر» محتاجی است که خود را در معرض دید تو قرار می دهد [تا چیزی به او بدهی]؛ «سائل محتاجی است که با دستانش از تو گدایی می کند و «بائس» همان تهیدست است».
2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- قانع آن است که به درآمدش راضی است و «معتر» آن است که با درخواست کردن اظهار نیاز می کند.
3-3- امام صادق علیه السلام- (قانع) محتاجی است که به آن چه به او می دهی راضی گردد و غضبناک نگردد و چهره درهم نکشد و دهانش را از روی خشم، کج نکند و «معتّر» کسی است که از کنار تو عبور می کند تا نظری بر او افکنی و به او غذایی دهی.
ص: 663
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا تَصْرِمْ بِاللَّيْلِ وَ لَا تَحْصُدْ بِاللَّيْلِ وَلَا تُضَحٌ بِاللَّيْلِ وَلَا تَبْذُرْ بِاللَّيْلِ فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ لَمْ يَأْتِكَ الْقَانِعُ وَالْمُعْتَرِ فَقُلْتُ مَا الْقَانِعُ وَ الْمُعْتَرُّ قَالَ الْقَانِعُ الَّذِي يَقْنَعُ بِمَا أَعْطَيْتَهُ وَالْمُعْتَرُّ الَّذِي يَمُرُّ بك فَيَسْأَلُك﴾. (1)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا ذَبَحْتَ أَوْ نَحَرْتَ فَكُلْ وَأَطْعِمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْقانِعَ وَالمُعْتَرَّ﴾. (2)
6-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ أَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَ؛ قَالَ الْقَانِعُ: الَّذِي يَسْأَلُ فَتُعْطِيهِ وَالْمُعْتَرُ الَّذِي يَعْتَرِيكَ فَلَا يَسْأَلُ﴾. (3)
7-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَيْفِ السَّمَارِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ سَعِيدَ بْنَ عَبْدِ الْمَلِكِ قَدِمَ حَاجَاً فَلَقِيَ أَبي الفَقَالَ إِنِّي سُقْتُ هَدْياً فَكَيْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ أَطْعِمْ أَهْلَكَ ثُلُنَا وَأَطْعِمِ الْقَانِعَ ثُلُثَا وَ أطْعِم الْمِسْكِينَ ثُلُتَاَ قُلْتُ الْمِسْكِينُ هُوَ السَّائِلُ قَالَ نَعَمْ وَ الْقَانِعُ يَقْنَعُ بِمَا أَرْسَلْتَ إِلَيْهِ مِنَ الْبَضْعَة فَمَا فَوْقَهَا وَ الْمُعْتَرُّ يَعْتَرِيكَ لَا يَسْأَلُكَ﴾. (4)
8-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿الْقَانِعُ الَّذِي يَقْنَعُ بمَا أَعْطِيَ وَ الْمُعْتَرُّ الَّذِي يَعْتَرِى الْأَبْوَابَ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِمَاؤُها وَلكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللهَ عَلى ما هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ﴾. (37)
* النُّزُولُ
1- الأئمة علیهم السلام- ﴿فِي جَوَامِعِ الْجَامِعِ وَ رُوى أَنَّ الْجَاهِلِيَّةَ كَانُوا إِذَا نَحَرُوا لَطَخُوا الْبَيْتَ بِالدَّمِ فَلَمَّا حَجَّ الْمُسْلِمُونَ أَرَادُوا مِثْلَ ذَلِكَ فَنَزَلَت﴾. (6)
ص: 664
4-3- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید امام صادق علیه السلام فرمود: «میوه ی باغت را شبانه نچین کشت خود را شبانه درو ،نکن قربانیت را شبانه نکش و شبانه بذرپاشی نکن؛ چراکه اگر چنین کنی قانع و معتر نزد تو نخواهند آمد تا حقشان را بدهی. پرسیدم قانع و معتر کدام است؟ فرمود: «قانع، محتاجی است که به آن چه به او می دهی راضی گردد و معتر کسی است ک-ه به عنوان رهگذر می آید و از تو درخواست کمک می کند».
5-3- امام صادق علیه السلام- هرگاه حیوانی را قربانی نمودی خودت از آن بخور و به دیگران نیز اطعام کن؛ چنانکه خداوند متعال فرموده: ﴿فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالمُعْتَرَ﴾.
6-3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از «قانع» محتاجی است که درخواست می کند تا به او کمک کنی و «معتر» محتاجی است که خود را در معرض دید تو قرار می دهد ولی درخواست کمک نمی کند.
7-3- امام صادق علیه السلام- سیف تمار گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «سعید بن عبدالملک به حج آمده بود که پدرم را دید و از ایشان پرسید من با خود قربانی آورده ام با آن چه کنم؟ پدرم به او فرمود: یک سوم گوشت قربانی را به خانواده ات بده یک سوم را به قانع و یک سوم دیگر را به مسکین بده. من پرسیدم آیا مسکین همان است که گدایی می کند؟ فرمود: «آری؛ و «قانع» محتاجی است که به آن چه برایش فرستی بسنده کند، پاره ای گوشت باشد یا بیشتر؛ و «معتر» محتاجی است که خود را در معرض دید تو قرار می دهد ولی درخواست کمک نمی کند. ابن عباس رحمه الله علیه (قانع) محتاجی است که به آن چه به او داده شود، راضی گردد و «معتر» محتاجی است که برای دریافت کمک به درب خانه ها مراجعه می کند.
نه گوشت های آن ها و نه خون های آن ها هرگز به خدا نمی رسد؛ ولی آن چه به او می رسد، پرهیزگاری شماست این گونه خداوند آن ها را مسخر شما ساخته تا خدا را به خاطر آن که شما را هدایت کرده است بزرگ بشمرید؛ و بشارت ده نیکوکاران را. (37)
*سبب نزول
1- ائمه علیهم السلام- در روایتی آمده است: رسم مردم جاهلیت این بود که وقتی شتری را قربانی می کردند خون آن را به عنوان تعظیم و احترام به دیوار کعبه می مالیدند؛ چون مسلمانان حج به جا آوردند خواستند همین کار را تکرار کنند که این آیه نازل شد و آن ها را از این کار بازداشت.
ص: 665
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا عِلَّةُ الْأَضْحِيَّة فَقَالَ إِنَّهُ يُغْفَرُ صَاحِبُهَا [لِصَاحِبِهَا] عِنْدَ أَوَّل قَطْرَةً تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا عَلَى الْأَرْضِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ يَتَّقِيهِ بِالْغَيْبِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنالُهُ التَّقوى مِنْكُمْ ثُمَّ قَالَ انْظُرْ كَيْفَ قَبلَ اللَّهُ قُرْبَانَ هَابِيلَ اللَّهِ وَ رَدَّ قُرْبَانَ قَابِيلَ﴾. (1)
2-1- الكاظم علیه السلام- ﴿قِيلَ لِلْعَالِمِ اللهِ مَا أَيْسَرُ مَا يَدْخُلُ بِهِ الْعَبْدُ النَّارَ قَالَ أَنْ يَأْكُلَ مِنْ مَالِ الْيَتِيم دِرْهَماً وَ نَحْنُ الْيَتِيم ... فَعَلَى كُلِّ مَنْ غَنِمَ مِنْ هَذِهِ الْوُجُوهِ مَالًا فَعَلَيْهِ الْخُمُسُ فَإِنْ أَخْرَجَهُ فَقَدْ أدى حَقَّ اللَّهِ مَا عَلَيْهِ وَتَعَرَّضَ لِلْمَزِيدِ وَ حَلَّ لَهُ الْبَاقِي مَالُهُ [ مِنْ مَالِهِ ] وَ طَابَ وَكَانَ اللَّهُ أَقْدَرَ عَلَى إِنْجَازِ مَا وَعَدَ الْعِبَادَ مِنَ الْمَزِيدِ وَ التَّطْهِيرِ مِنَ الْبُخْلِ عَلَى أَنْ يُغْنِيَ نَفْسَهُ مِمَّا فِي يَدَيْهِ مِنَ الْحَرَامِ الَّذِي بَخِلَ فِيهِ بَلْ قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَخْرِجُوا حَقَّ اللَّهِ مِمَّا فِي أَيْدِيكُمْ يُبَارِكِ اللَّهُ لَكُمْ فِي بَاقِيهِ وَيَرْكُو فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ الْغَنِيُّ وَنَحْنُ الْفُقَرَاءُ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَلا دِمَاؤُهَا وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْكُمْ فَلَا تَدَعُوا التَّقَرُّبَ إِلَى اللَّهِ جَلَّ وَعَزَّ بِالْقَلِيل وَ الْكَثِير عَلَى حَسَب الْإِمْكَان وَبَادِرُوا بِذَلِكَ الْحَوَادِثَ وَاحْذَرُوا عَوَاقِبَ التَّسْوِيفِ فِيهَا فَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ هَلَكَ مِنَ الْأُمَمِ السَّالِفَةِ بِذَلِكَ وَ بِاللَّهِ الِاعْتِصَامُ﴾. (2)
3-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِمَاؤُها وَ لَكِنْ يَنالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ؛ أَنْ لَا يَبْلُغُ مَا يَتَقَرَّبُ بِهِ إِلَى اللَّهِ وَإِنْ نَحَرَهَا إِذَا لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ وَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ مِنَ الْمُتَّقِينَ﴾. (3)
1-2- الأئمة علیهم السلام- ﴿عَنْهُ عَنْ بَعْض أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَاهَداكُمْ قَالَ التَّكْبِيرُ التَّعْظِيمُ لِلَّهِ وَ الْهَدَايَةُ الْوَلَايَةُ﴾. (4)
ص: 666
1-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: «از امام صادق علیه السلام پرسیدم: علت [تأکید فراوان بر] قربانی کردن چیست؟ حضرت فرمود: هنگام چکیدن اولین قطره ی خون قربانی بر زمین گناهان قربانی کننده آمرزیده شود و با این کار آن که در نهان [نیز] تقوای الهی دارد شناخته می شود؛ خداوند عزّوجل فرموده: ﴿لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِمَاؤُها وَلكِنْ يَنالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ﴾. سپس امام علیه السلام [در تأیید این مطلب فرمود: «بنگر چگونه خداوند قربانی هابیل علیه السلام [که اهل] پرهیزگاری بود را پذیرفته و قربانی قابیل را نپذیرفت.
2-1- امام کاظم علیه السلام- از امام کاظم علیه السلام سؤال شد کمترین کاری که انسان را وارد دوزخ می کند چیست؟ حضرت فرمود: «این که به ناحق در همی از مال یتیم بخورد؛ و ما اهل بیت نیز یتیم هستیم... پس هرکس که از این راه ها (تجارت، ارث و....) منفعتی به دست آورد بر او لازم است که یک پنجم آن را به عنوان) (خمس بپردازد که اگر چنین کند واجبی الهی که بر گردنش بوده را پرداخت نموده و فزونی مال را نصیب خویش کرده است و بقیه ی مالش برای او حلال و گوارا خواهد بود؛ و به یقین خداوند بر محقق ساختن و عده اش به بندگان در مورد فزونی دادن مال و رها ساختن آن ها از بخل تواناتر است از این که انسانی بخواهد با بخل ورزیدن و ندادن واجبات مالیاش همچون خمس، خودش را با آلوده کردن مالش به حرام به خاطر ندادن حق [امام معصوم] بی نیاز و توانگر سازد، بلکه چنین انسانی در حقیقت هم دنیا را از دست داده و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است. حال که چنین است از خدا پروا کنید و حق خداوند را از آن چه در اختیار دارید، پرداخت کنید تا خداوند برکت را در باقیماندهی ،آن قرار دهد و مالتان فزونی یابد که به یقین، خداوند بيناز است و ما انسان ها محتاجیم؛ و خداوند فرموده: ﴿لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى مِنْكُمْ﴾؛ تا می توانید نزدیکی جستن به خداوند عزوجل با مال کم یا زیاد را رها نکنید و با این کار، بر حوادث [ناگوار] پیشی بگیرید از آن ها جلوگیری کنید و از پیامدهای به عقب انداختن این دستور دینی پرداخت کردن حق خدا برحذر باشید چراکه علت نابودی کسانی که از امّت های گذشته هلاک شدند، همین بوده است که حق خدا را پرداخت نمی کردند؛ و [بدانید که] رهایی یافتن از مشکلات فقط در سایه ی توکل بر خداوند است.
3-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِمَاؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْویٰ مِنْكُمْ﴾؛ یعنی اگر شخصی که قربانی می کند اهل تقوا و پرهیزگاری نباشد قربانیاش به درگاه خداوند نخواهد رسید و خدا تنها از پرهیزگاران قبول می کند.
1-2- ائمه علیهم السلام- چنین روایت شده که یکی از امامان معصوم علیهم السلام در مورد این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید] و خدا را به خاطر آن که شما را هدایت کرده است، بزرگ بشمرید. (بقره/185) فرمود: [حقیقت تکبیر] بزرگ شمردن خداوند و منظور از هدایت [ارشاد و راهنمایی] انسان ها به ولایت [اهل بیت علیهم السلام] است».
ص: 667
2-2- الهادي علیه السلام- ﴿عَنْ الإمام أبى الْحَسَن عَلِيٍّ بن مُحَمَّدِ ارسالَتَهُ فِي الرَّدَّ عَلَى أَهْلِ الْجَبْرِ وَ التفويض وَإِثْبَاتِ ِالْعَدْلِ وَ الْمَنْزِلَةَ بَيْنَ الْمَنْزِلَتَيْن ... فَأَوَّلُ نِعْمَة اللَّهِ عَلَى الْإِنْسَانِ صِحَة عَقْلِهِ وَ تَفْضِيلِهِ عَلَى كَثِيرٍ مِنْ خَلْقِهِ بِكَمَالِ الْعَقْلِ وَ تَمْيِيزُ الْبَيَانِ وَ ذَلِكَ أَنَّ كُلَّ ذِي حَرَكَةِ عَلَى بسيط الْأَرْضِ هُوَ قَائِمُ بِنَفْسِهِ بحواسه مُسْتَكْمِلُ فِي ذَاتِهِ فَفَضَلَ بَنِي آدَمَ بِالنُّطْقِ الَّذِي لَيْسَ فِي غَيْرِهِ مِنَ الْخَلْقِ الْمُدْرِكَ بِالْحَوَاسَ فَمِنْ أَجْلِ النُّطْقِ مُلْكِ اللَّهِ ابْنُ آدَمَ علیه السلام غَيْرِهِ مِنَ الْخَلْقِ حَتَّى صَارَ آمِرا نَاهِياً وَ غَيْرِهِ مُسَخَّرِ لَهُ كَمَا قَالَ اللَّهُ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَقَالَ وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْم طَرِيَّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَقَالَ وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ* وَلَكُمْ فِيها جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ* وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بِالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنفُسِ﴾. (1)
1-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَبَشِّرِ المُحْسِنِينَ أى الْمُوَحَدِينَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ اللهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ﴾. (38)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْحَاق بْن عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا قَالَ نَحْنُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ يُدَافِعُ عَنَّا مَا أَذَاعَتْ شِيعَتُنَا﴾. (3)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ وَ هُمُ الَّذِينَ خانوا اللَّهَ بِأَنْ جَعَلُوا مَعَهُ شَريكاً وَ كَفَرُوا نِعَمَهُ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ﴾. (39)
*النُّزُولُ
ص: 668
2-2- امام هادی علیه السلام- امام هادی علیه السلام در ضمن نامه ای که در ردّ عقیده ی کسانی که معتقد به جبر (یعنی) ما آفریدگان اراده و اختیاری نداریم و در کارهایمان (مجبور هستیم) و [یا] تفویض (یعنی واگذاری کارها به طور مطلق به انسان ها بدون نظر گرفتن اراده خدا) هستند و برای اثبات عدالت خداوند و نظریه ی حق یعنی امر بین الامرین یعنی نه جبر و نه تفویض به این معنا که انسان نه در کردار خود مجبور و بی اختیار است و نه این که کاملا مستقل باشد و اراده ی خدا نقشی در رفتار او نداشته باشد مرقوم نمود چنین فرمود .... بنابراین نخستین نعمتی که خداوند به انسان بخشید همان سلامت عقل و برتری او بر بسیاری از موجودات دیگر به عقل کامل و بیان روشن است و این بدان خاطر است که پایداری و تکامل هر جنبندهای بر سطح زمین در پرتو حواس و ادراکات اوست؛ پس خداوند نژاد آدم را به نیروی سخن برتری داده که در سایر مخلوقاتی که با حواس خود می توانیم آن ها را درک کنیم وجود ندارد؛ و با همین قدرت بیان است که خدا او را بر مخلوقات دیگر مسلّط ساخته است تا بدانجا که انسان امر و نهی می کند و آن ها مسخر فرمان اویند، چنان که خداوند فرمود: او کسی است که دریا را مسخر [شما] ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و زیوری برای پوشیدن مانند مروارید از آن استخراج کنید (نحل/14) و فرمود و چهارپایان را آفرید در حالی که در آن ها برای شما وسیله ی پوشش و منافع دیگری است و از گوشت آن ها می خورید و در آن ها برای شما زینت و شکوه است به هنگامی که آن ها را به استراحتگاهشان بازمی گردانید و هنگامی که [صبحگاهان] به صحرا می فرستید آن ها بارهای سنگین شما را به شهری حمل می کنند که جز با مشقت زیاد به آن نمی رسیدید (نحل /57)
1-3- ابن عباس رحمه الله علیه- وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ؛ یعنی یکتاپرستان [را بشارت ده].
خداوند از کسانی که ایمان آورده اند دفاع می کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد. (38)
1- امام صادق علیه السلام- اسحاق بن عمار گوید: از امام صادق علیه السلام درباره این سخن خداوند عزوجل که می فرماید: ﴿إِنَّ اللهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا﴾ پرسیدم. حضرت فرمود: «منظور از ایمان آورندگان، ما هستیم و هرچه را که شیعیان ما از اسرار ما بر ملا و آشکار کنند خداوند از ما دفاع می کند.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ﴾؛ اینان کسانی هستند که با شریک قرار دادن برای خدا و ناسپاسی کردن در مقابل نعمت هایش به او خیانت ورزیدند.
به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده اجازه ی جهاد داده شده است؛ چراکه مورد ستم قرار گرفته اند و به یقین خدا بر یاری آن ها تواناست. (39)
* سبب نزول
ص: 669
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فِي مَجْمَعَ الْبَيَانِ: وَكَانَ الْمُشْرِكُونَ يُؤْذُونَ الْمُسْلِمِينَ لَا يَزَالُ يَجِيءُ مَشْجُوجُ وَ مَضْرُوبُ إِلَى رَسُولِ الله وَ يَشْكُونَ ذَلِكَ إِلَى رَسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَيَقُولُ لَهُمْ: اصْبِرُوا فَإِنِّي لَمْ أُومَرْ بالْقِتَالَ حَتَّى هَاجَرَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ هَذِهِ الْآيَةَ بِالْمَدِينَة وَ هِيَ أَوَّلُ آيَةٍ نَزَلَتْ فِي الْقِتَالِ﴾. (1)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي عَمْر و الزُّبَيْرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنِ الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ وَالْجِهَادِ فِي سَبِيلِهِ أَ هُوَ لِقَوْمٍ لَا يَحِلُّ إِنَّا لَهُمْ وَلَا يَقُومُ بِهِ إِلَّا مَنْ كَانَ مِنْهُمْ أَمْ هُوَ مُبَاحُ لِكُلِّ مَنْ وَجَّدَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ ذَلِكَ لِقَوْمٍ لَا يَحِلُّ إِنَّا لَهُمْ .. قُلْتُ فَبَيِّينَ لِي يَرْحَمُكَ اللَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَخْبَرَ [نَبيَّهُ] فِي كِتَابِهِ الدُّعَاءَ إِلَيْهِ وَ وَصَفَ الدُّعَاةَ إِلَيْهِ فَجَعَلَ ذَلِكَ لَهُمْ دَرَجَاتِ يُعَرِّفُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَيُسْتَدَلُّ بِبَعْضِهَا عَلَى بَعْضٍ فَأَخْبَرَ أَنَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوَّلُ مَنْ دَعَا إِلَى نَفْسِهِ وَ دَعَا إِلَى طَاعَتِهِ وَ اتَّبَاعِ أَمْرِهِ فَبَدَأَ بِنَفْسِهِ ... ثُمَّ ثَنَّى بِرَسُولِهِ ثُمَّ ثَلَّثَ بِالدُّعَاءِ إِلَيْهِ بكِتَابِهِ ثُمَّ ذَكَرَ مَنْ أَذِنَ لَهُ فِي الدُّعَاءِ إِلَيْهِ بَعْدَهُ وَ بَعْدَ رَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي كِتَابِهِ فَقَالَ وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمُعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ثُمَّ أَخْبَرَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَمِمَّنْ هِيَ وَ أَنَّهَا مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِسْمَاعِيلَ الَّذِينَ أَخْبَرَ عَنْهُمْ فِي
الية كِتَابِهِ أَنَّهُ أَذْهَبَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً ثُمَّ ذَكَرَ أَتْبَاعَ نَبِيِّهِ ۖ وَأَتْبَاعَ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّتِي وَصَفَهَا فِي كِتَابِهِ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْي عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جَعَلَهَا دَاعِيَةٌ إِلَيْهِ وَأَذِنَ لَهَا فِي الدُّعَاءِ إِلَيْهِ و حَنَّاهُمْ وَ وَصَفَهُمْ كَيْ لَا يَطْمَعَ فِي الْحَاقِ بِهِمْ إِنَّا مَنْ كَانَ مِنْهُم ... ثُمَّ أَخْبَرَ أَنَّهُ اشْتَرَى مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ كَانَ عَلَى مِثْل صِفَتِهِمْ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الله فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ ثُمَّ ذَكَرَ وَفَاءَهُمْ لَهُ بِعَهْدِهِ وَ مُبَايَعَتِهِ فَقَالَ وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ الله فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْواهُمْ بِأَنَّ هُمُ الجَنَّةَ قَامَ رَجُلُ إِلَى
ص: 670
1- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: «رسول خدا نه فرمانی در مورد جهاد دریافت کرده بود و نه چنین اجازه ای داشت تا این که جبرئیل به همراه آیه ی ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا﴾ بر ایشان نازل شد و شمشیری را بر دوش پیامبر صلی الله علیه و آله آویخت». است
1-1- امام صادق علیه السلام- ابو عمر و زبیری گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «درباره ی دعوت کردن به سوی خدا و جهاد در راه او به من خبر ده که آیا مخصوص گروهی است که این کار فقط برای آنان جایز و هیچ کس نباید به آن اقدام کند جز آن ها که از این گروه باشند یا این که این کار برای هر یکتاپرستی جایز است؟ حضرت فرمود: این کار مخصوص گروهی است که این کار فقط برای آنان جایز است و هیچ کس نباید به آن اقدام کند جز کسانی که که از این گروه باشند... عرض کردم: «خدا شما را مورد رحمت خویش قرار دهد این مطلب را کاملاً برایم روشن فرما». حضرت فرمود: «خداوند تبارک و تعالی در قرآن پیامبرش را در مورد دعوت کردن به خود با خبر نموده و کسانی که [دیگران را] به سوی او دعوت می کنند توصیف فرموده و این دعوت کردن را برای آن ها [شامل] درجاتی قرار داده است که هر درجه از آن با درجه ی دیگر شناخته می شود و برخی دلیل بر دیگری قرار می گیرد؛ و خداوند در قرآن خبر داده که خود اولین کسی است [که بندگان را] به سوی خود و اطاعت و تبعیت از اوامرش دعوت می کند؛ پس در ابتدا خود این کار را آغاز نموده... آن گاه در مرتبه ی دوم به وسیله ی رسولش دعوت نموده... و در مرتبه ی سوم به وسیله ی کتابش (قرآن) به سوی خود دعوت نموده است.... سپس در کتابش کسانی که بعد از خود و رسولش به آن ها اجازه داده است که به سوی او دعوت کنند را یاد کرده و فرموده باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آن ها همان رستگارانند. (آل عمران /104) سپس درباره این گروه و این که از چه کسانی هستند، خبر داده و فرموده که آن ها از نسل ابراهیم و اسماعیل علیه السلام هستند؛ همانانی که در کتابش درباره ی آن ها فرموده که پلیدی را از آن ها دور کرده و آن ها را پاک و پاکیزه ساخته است (اشاره به آیه ی 33 از سوره ی احزاب] که در مورد اهل بیت علیهم السلام نازل شده است). آن گاه پیروان پیامبرش و پیروان این گروه را که خداوند به امر به معروف و نهی از منکر کردن توصیفشان کرده و آن ها را دعوت کننده به سوی خودش قرارداده و اجازه این دعوت کردن را به آن ها داده یاد نموده است... سپس به بیان ویژگی های این پیروان پرداخته است تا کسی مدعی نشود که جزو آنان است مگر کسی که واقعا از ایشان باشد... آن گاه خداوند خبر داده که از این مؤمنان و کسانی که دارای ویژگی های آنان هستند جان ها و اموالشان را خریداری کرده که [در برابرش] بهشت برای آنان باشد؛ به این گونه که در راه خدا پیکار می کنند می کشند و کشته می شوند؛ این وعدهی حقی است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده است. (توبه/111) سپس وفای به عهد و پیمان خود نسبت به آن ها را بیان کرده و فرمود و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟ اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا
، کرده اید و این است آن پیروزی بزرگ (توبه/117) هنگامی که:آیه خداوند جان ها و اموالشان را خریداری می کند که در برابرش بهشت برای آنان باشد (توبه/111) نازل شد، مردی برخاست و به
ص: 671
النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ أَرَأَيْتَكَ الرَّجُلُ يَأْخُذُ سَيْفَهُ فَيُقَاتِلُ حَتَّى يُقْتَلَ إِنَّا أَنَّهُ يَقْتَرِفُ مِنْ هَذِهِ الْمَحَارِمِ أَ شَهِيدُ هُوَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى رَسُولِهِ التَّاثِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ فَفَسَّرَ النَّبِيُّ الْمُجَاهِدِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ هَذِهِ صِفَتُهُمْ وَ حِلْيَتُهُمْ بِالشَّهَادَةِ وَالْجَنَّةِ وَقَالَ التَّائِبُونَ مِنَ الذُّنُوبِ الْعَابِدُونَ الَّذِينَ لَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا يُشْرِكُونَ بِهِ شَيْئاً الْحَامِدُونَ الَّذِينَ يَحْمَدُونَ اللَّهَ عَلَى كُلِّ حَالَ فِي الشِّدَّةِ وَالرَّخَاءِ السَّائِحُونَ وَ هُمُ الصَّائِمُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الَّذِينَ يُوَاظِبُونَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْس وَ الْحَافِظُونَ لَهَا وَ الْمُحَافِظُونَ عَلَيْهَا بِرُكُوعِهَا وَسُجُودِهَا وَ فِي الْخُشُوعِ فِيهَا وَ فِي أَوْقَاتِهَا الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ بَعْدَ ذَلِكَ وَ الْعَامِلُونَ بِهِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْمُنْتَهُونَ عَنْهُ قَالَ فَبَشِّرْ مَنْ قُتِلَ وَهُوَ قَائِمُ بِهَذِهِ الشُّرُوطِ بِالشَّهَادَةِ وَالْجَنَّةِ ثُمَّ أَخْبَرَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنَّهُ لَمْ يَأْمُرُ بِالْقِتَالَ إِلَّا أَصْحَابَ هَذِهِ الشُّرُوطِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرُ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٌّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ جَمِيعَ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَتْبَاعِهِمَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الصِّفَة فَمَا كَانَ مِنَ الدُّنْيَا فِى أيْدِي الْمُشْرِكِينَ وَالْكُفَّارِ وَالظَّلَمَةِ وَ الْفُجَّارِ مِنْ أَهْلِ الْخِلَافِ لِرَسُولِ اللَّهِ وَالْمُولَّى عَنْ طَاعَتِهِمَا مِمَّا كَانَ فِي أَيْدِيهِمْ ظَلَمُوا فِيهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الصِّفَاتِ وَ غَلَبُوهُمْ عَلَيْهِ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ فَهُوَ حَقَّهُمْ أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَدَّهُ إِلَيْهِمْ وَإِنَّمَا مَعْنَى الْفَيْءِ كُلُّ مَا صَارَ إِلَى الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ رَجَعَ مِمَّا كَانَ قَدْ غُلِبَ عَلَيْهِ أَوْ فِيهِ فَمَا رَجَعَ إِلَى مَكَانِهِ مِنْ قَوْل أَوْ فِعْل فَقَدْ فَاءَ مِثْلُ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاقُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ أَنْ رَجَعُوا ثُمَّ قَالَ وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ وَ قَالَ وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُما عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ الله أَنْ تَرْجِعَ فَإِنْ فَاءَتْ أَى رَجَعَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ يَعْنِي بِقَوْلِهِ تَفِي ءَ تَرْجِعَ فَذَلِكَ الدَّلِيلُ عَلَى أَنَّ الْفَيْ كُلُّ رَاجِعِ إِلَى مَكَان قَدْ كَانَ عَلَيْهِ
ص: 672
طرف پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: «ای پیامبر خدا به نظر شما مردی که شمشیرش را برگرفته و می جنگد تا آن که کشته می شود در حالی که مرتکب برخی از گناهان شده شهید است؟ در این هنگام خداوند عزوجل این آیه را بر رسولش نازل فرمود توبه کنندگان عبادت کاران، سپاس گویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان سجده ،آوران آمران به معروف نهی کنندگان از منکر و حافظان حدود [و مرزهای] الهی مؤمنان حقیقیاند] و بشارت ده به [اینچنین] مؤمنان (توبه/112) پیامبر صلی الله علیه و آله [نیز] مؤمنان مجاهد که دارای این ویژگی ها هستند را به شهادت و بهشت بشارت داده و فرمود: توبه کنندگان از گناه عبادت کنندگانی هستند که جز خدا چیزی را عبادت نمی کنند و چیزی را شریک او نمی گیرند؛ سپاس گویان آن هایی هستند که در هر حال از سختی و آسایش خدا را سپاس می گویند؛ سیاحت کنندگان، همان روزه دارانند و رکوع کنندگان و سجده ،آوران کسانی هستند که بر نمازهای پنجگانه مواظبت می کنند و در انجام آن ها کوشا هستند و با به جا آوردن رکوع و سجود و با فروتنی با در نمازها و اوقات ،نماز بر نمازهایشان مداومت می کنند؛ اینان بعد از انجام عبادت، امر به خوبی ها کرده و خود نیز به آن ها عمل می کنند و از زشتی ها باز می دارند و خود نیز از آن ها دوری می نمایند؛ خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس که این ویژگی ها را داشته باشد و کشته شود را به شهادت و بهشت بشارت ده. آن گاه خداوند تبارک و تعالی خبر داد که فقط کسانی را مأمور به جهاد نموده که دارای این شرائط هستند و فرمود به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده اجازه جهاد داده شده است چرا که مورد ستم قرار گرفته اند و خدا بریاری آن ها تواناست همان ها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند جز این که می گفتند: «پروردگار ما خدای یکتاست (حج/340) و این که می فرماید مورد ستم قرار گرفته و به ناحق از دیار خود رانده شدهاند برای خاطر آن است که همه ی آن چه میان آسمان و زمین قرار دارد برای خدا و رسولش و پیروان مؤمنشان است که دارای این صفات هستند؛ در نتیجه آن چه از دنیا در دست ،مشرکان ،کافران ستمگران بدکارانی که با رسول خدا مخالفت می کنند و کسانی که روی گردان از پیروی خدا و رسولش هستند، قرار دارد به وسیله ی تصاحب کردن آن ها بر مؤمنانی که دارای این ویژگی ها هستند ستم روا داشته. آن ها در آن چه که وبر خدا بر رسولش به عنوان ]فیء] ارزانی داشته غلبه کرده اند؛ پس تمامی این ها حق آن مؤمنان است که خدا بر آن ها ارزانی داشته و به ایشان بازگردانده است و «فیء» عبارت است از هر مالی که [در ابتدا] به دست مشرکان افتاده و سپس به دست مؤمنان که مالکان حقیقی آن هستند بازگشته [که هستند] عبارت است از اموالی که مسلمانان بدون تاخت و تاز بر آن ها دست یافته و یا سرزمینی که بر آن مسلّط شده اند؛ پس [در زبان عربی] به هر سخن یا کاری که به جایگاه اصلی اش بازگردد، می گویند «فاء»؛ مانند این سخن خداوند عزوجل که فرموده برای کسانی که سوگند یاد می کنند [که از آمیزش] با زنان خود دوری گزینند [شرعاً] چهار ماه مهلت است؛ چنان چه [در این مدت] به آن چه مقتضای زناشویی است بازگشتند [گناهی بر آنان نیست] زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (بقره /226) [که در این جا فاؤ] یعنی بازگشتند. سپس در ادامه فرموده و اگر تصمیم به جدایی گرفتند، خداوند شنوا و داناست (بقره /227) و [در آیه ای دیگر] فرموده و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به
ص: 673
أَوْ فِيهِ وَ يُقَالُ لِلشَّمْسِ إِذَا زَالَتْ قَدْ فَاءَتِ الشَّمْسُ حِينَ يَفِي الْقَيْ عِنْدَ رُجُوعِ الشَّمْسِ إِلَى زَوَالِهَا وَ كَذَلِكَ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْكُفَّارِ فَإِنَّمَا هِيَ حُقُوقُ الْمُؤْمِنِينَ رَجَعَتْ إِلَيْهِمْ بَعْدَ ظُلْمِ الْكُفَّارِ إِيَّاهُمْ فَذَلِكَ قَوْلُهُ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ أَحَقَّ بِهِ مِنْهُمْ وَ إِنَّمَا أَذِنَ لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ قَامُوا بِشَرَائِطِ الْإِيمَانِ الَّتِي وَصَفْنَاهَا وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَا يَكُونُ مَأْذُونَاً لَهُ فِي الْقِتَالَ حَتَّى يَكُونَ مَظْلُوماً وَ لَا يَكُونُ مَظْلُوماً حَتَّى يَكُونَ مُؤْمِناً وَ لَا يَكُونُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ قَائِماً َبشَرَائِطِ الْإِيمَانِ الَّتِي اشْتَرَطَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُجَاهِدِينَ فَإِذَا تَكَامَلَتْ فِيهِ شَرَائِطُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ كَانَ مُؤْمِناً وَ إِذَا كَانَ مُؤْمِناً كَانَ مَظْلُوماً وَ إِذَا كَانَ مَظْلُوماً كَانَ مَأْذُونَاً لَهُ فِي الْجِهَادِ لِقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ مُسْتَكْمِلًا لِشَرَائِطِ الْإِيمَانِ فَهُوَ ظَالِمُ مِمَّنْ يَبْغِى وَ يَجِبُ جِهَادُهُ حَتَّى يَتُوبَ وَ لَيْسَ مِثْلُهُ مَأْذُونَا لَهُ فِي الْجِهَادِ وَ الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِأَنَّهُ لَيْسَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الْمَظْلُومِينَ الَّذِينَ أَذِنَ لَهُمْ فِي الْقُرْآنِ فِي الْقِتَالِ فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا فِي الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أَخْرَجَهُمْ أَهْلُ مَكَّةَ مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ أَحِلَّ لَهُمْ جِهَادُهُمْ بِظُلْمِهِمْ إِيَّاهُمْ وَأَذِنَ لَهُمْ فِي الْقِتَالِ فَقُلْتُ فَهَذِهِ نَزَلَتْ فِي الْمُهَاجِرِينَ بِظُلْمٍ مُشْرِكِي أَهْلِ مَكَّةَ لَهُمْ فَمَا بَالُهُمْ فِي قِتَالِهِمْ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ وَ مَنْ دُونَهُمْ مِنْ مُشْرِكِي قَبَائِلِ الْعَرَبِ فَقَالَ لَوْ كَانَ إِنَّمَا أَذِنَ لَهُمْ فِي قِتَالَ مَنْ ظَلَمَهُمْ مِنْ أَهْل مَكَّةَ فَقَط لَمْ يَكُنْ لَهُمْ إِلَى قِتَالِ جُمُوعَ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ وَ غَيْر أَهْل مَكَّةَ مِنْ قَبَائِلِ الْعَرَب سَبِيلُ لِأَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوهُمْ غَيْرُهُمْ وَإِنَّمَا أَذِنَ لَهُمْ فِي قِتَالِ مَنْ ظَلَمَهُمْ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ لِإِخْرَاجِهِمْ إِيَّاهُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ لَوْ كَانَتِ الْآيَةُ إِنَّمَا عَنَتِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ ظَلَمَهُمْ أَهْلُ مَكَّةَ كَانَتِ الْآيَةُ مُرْتَفِعَةَ الْفَرْضِ عَمَّنْ بَعْدَهُمْ إِذَا لَمْ يَبْقَ مِنَ الظَّالِمِينَ وَ الْمَظْلُومِينَ أَحَدٌ وَ كَانَ فَرْضُهَا مَرْفُوعاً عَنِ النَّاسِ بَعْدَهُمْ [إِذَا لَمْ يَبْقَ مِنَ الظَّالِمِينَ وَ الْمَظْلُومِينَ أَحَدُ وَ لَيْسَ كَمَا ظَنَنْتَ وَ لَا كَمَا ذَكَرْتَ وَلَكِنَّ الْمُهَاجِرِينَ ظُلِمُوا مِنْ جَهَتَيْن ظَلَمَهُمْ أَهْلُ مَكَّةَ بإِخْرَاجِهِمْ مِنْ دِيَارِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ فَقَاتَلُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ لَهُمْ فِي ذَلِكَ وَ ظَلَمَهُمْ كِسْرَى وَ قَيْصَرُ وَ مَنْ كَانَ دُونَهُمْ مِنْ قَبَائِلِ الْعَرَبِ وَ
ص: 674
نزاع و جنگ پردازند، آن ها را آشتی دهید و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد [که در این جا تَفِيء] یعنی بازگردد؛ فَإِنْ فَاءَتْ یعنی اگر بازگشت، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست می دارد. (حجرات /9) که مراد از تَفِيءَ، ترجِعَ (بازگردد می باشد و این [آیات] نشان دهنده ی این است که «فیء» هر چیزی است که به حالت یا جایگاه گذشته اش بازگردد؛ و هنگامی که خورشید از میانه ی آسمان به سوی مغرب مایل شود می گویند: «قَدْ فاءَتِ الشَّمس و آن هنگامی است که سایه [به دلیل حرکت خورشید] به سمت مغرب از مغرب به سمت مشرق کشیده می شود و خورشید به زوالش بازگشت می کند؛ همچنین است آن چه خداوند از کافران به مؤمنان باز میگرداند تمامی آن ها حق مؤمنان است که بعد از ستمی که کافران بر ایشان روا می دارند به ایشان باز می گردد؛ این همان سخن خداوند است که فرموده: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا﴾؛ چنین نیست که همه ی مؤمنان، شایسته ی جنگ با کافران باشند بلکه فقط به مؤمنانی اجازه داده شده که دارای شرایط ایمان هستند، یعنی همان شرایطی که بیان کردیم؛ دلیل این مطلب آن است که کسی اجازه ی جهاد ندارد مگر این که مظلوم واقع شده باشد و کسی مظلوم واقع نمی شود مگر این که مؤمن باشد و کسی مؤمن نیست مگر این که دارای شرایط ایمان باشد، یعنی همان شرایطی که خداوند عزوجل برای مؤمنان و مجاهدان قرار داده است؛ پس هرگاه شرایط خداوند عزوجل در کسی کامل شد او مؤمن است و چون مؤمن شد مظلوم خواهد بود و چون مظلوم باشد اجازه ی جهاد پیدا خواهد نمود؛ به خاطر این سخن خداوند عزوجل که فرموده: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴾. و اگر کسی تمامی شرایط ایمان را دارا نباشد ظالمی است که سرکشی می کند و تا زمانی که توبه نماید پیکار با او واجب است و چنین کسی اجازه ی جهاد و دعوت کردن به سوی خداوند عزوجل را ندارد چراکه او از جمله ی مؤمنان مظلومی که در قرآن به آن ها اجازه ی جهاد داده شده است نمی باشد. هنگامی که آیه ی ﴿أُذِنَ لِلَّذِینَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا﴾ درباره ی مهاجرانی که اهل مکه آن ها را از شهر و دارایی هایشان بیرون کرده بودند نازل شد جهاد با اهل مکه به خاطر ظلمی که بر مهاجران روا داشته بودند، برای مهاجران حال گردید و اجازه ی جهاد به آن ها داده شد». [أبو عمرو زبیری] گوید من گفتم: این آیه درباره ی مهاجرین به خاطر ظلمی که مشرکان مکه به آن ها کرده بودند نازل شد پس چرا مسلمانان با کسری (پادشاه ایران قیصر پادشاه روم) و با مشرکانی از قبایل عرب غیر از مشرکان مکه نیز پیکار کردند؟! امام علیه السلام فرمود: «اگر فقط برای پیکار با اهل مکه که به آنان ظلم کرده بودند به آنان اجازه داده شده- بود دیگر حق نداشتند با لشکر کسری قیصر و قبایل دیگر عرب غیر از اهل مکه پیکار کنند؛ زیرا آن ها که ستم کرده بودند غیر از این ها بودند و آن ها فقط مجاز بودند با اهل مکه که به ایشان ستم کرده بودند پیکار کنند چون آن ها را به ناحق از شهر و دارایی هایشان بیرون کرده بودند و اگر منظور آیه فقط مهاجرین که اهل مکه بر آن ها ستم روا داشتند می بود، دیگر هنگامی که کسی از آن ظالمان و آن مظلومان باقی نمانده بود وجوبی برای آیه باقی نمی ماند و وجوب آن از مردم بعد از آن ها برداشته می شد؛ ولی این گونه که تو گمان کردی و گفتی نیست؛ بلکه مهاجرین از دو جهت مورد ستم واقع
ص: 675
الْعَجَمِ بِمَا كَانَ فِي أَيْدِيهِمْ مِمَّا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ أَحَقَّ بِهِ مِنْهُمْ فَقَدْ قَاتَلُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَهُمْ فِي ذَلِكَ وَ بِحُجَّةِ هَذِهِ الْآيَة يُقَاتِلُ مُؤْمِنُو كُلِّ زَمَانٍ وَ إِنَّمَا أَذِنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ قَامُوا بِمَا وَصَفَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الشَّرَائِطِ الَّتِي شَرَطَهَا اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ فِي الْإِيمَانِ وَ الْجِهَادِ وَ مَنْ كَانَ قَائِماً بِتِلْكَ الشَّرَائِطِ فَهُوَ مُؤْمِنُ وَ هُوَ مَظْلُومُ وَ مَأْذُونُ لَهُ فِي الْجِهَادِ بِذَلِكَ الْمَعْنَى وَ مَنْ كَانَ عَلَى خِلَافِ ذَلِكَ فَهُوَ ظَالِمُ وَ لَيْسَ مِنَ الْمَظْلُومِينَ وَ لَيْسَ بِمَأذُونَ لَهُ فِي الْقِتَالِ وَ لَا بِالنَّهْي عَن الْمُنْكَرِ وَالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ لِأَنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِ ذَلِكَ وَ لَا مَأذُونَ لَهُ فِي الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِأَنَّهُ لَيْسَ يُجَاهِدُ مِثْلُهُ وَ أَمِرَ بِدُعَائِهِ إِلَى اللَّهِ وَ لَا يَكُونُ مُجَاهِداً مَنْ قَدْ أَمِرَ الْمُؤْمِنُونَ بِجَهَادِهِ وَ حَظَرَ الْجِهَادَ عَلَيْهِ وَ مَنَعَهُ مِنْهُ وَ لَا يَكُونُ دَاعِياً إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَنْ أَمِرَ بِدُعَاءِ مِثْلِهِ إِلَى التَّوْبَةَ وَ الْحَقِّ وَالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَا يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ مَنْ قَدْ أُمِرَ أَنْ يُؤْمَرَ بِهِ وَلَا يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مَنْ قَدْ أَمِرَ أَنْ يُنْهَى عَنْهُ فَمَنْ كَانَتْ قَدْ تَمَّتْ فِيهِ شَرَائِطُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الَّتِي وُصِفَ بِهَا أَهْلُهَا مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ وَ هُوَ مَظْلُومُ فَهُوَ مَأْذُونُ لَهُ فِي الْجِهَادِ كَمَا أُذِنَ لَهُمْ فِي الْجِهَادِ لِأَنَّ حُكْمَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِي الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ فَرَائِضَهُ عَلَيْهِمْ سَوَاءُ إِلَّا مِنْ عِلَّة أَوْ حَادِثِ يَكُونُ وَ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ أَيْضاً فِي مَنْعِ الْحَوَادِثِ شُرَكَاءُ وَالْفَرَائِضُ عَلَيْهِمْ وَاحِدَةُ يُسْأَلُ الْآخِرُونَ عَنْ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ عَمَّا يُسْأَلُ عَنْهُ الْأَوَّلُونَ وَ يُحَاسَبُونَ عَمَّا بِهِ يُحَاسَبُونَ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ عَلَى صِفَة مَنْ أَذِنَ اللَّهُ لَهُ فِي الْجِهَادِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَلَيْسَ مِنْ أَهْلِ الْجِهَادِ وَ لَيْسَ بِمَأْذُونَ لَهُ فِيهِ حَتَّى يَفِي ءَ بِمَا شَرَطَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ فَإِذَا تَكَامَلَتْ فِيهِ شَرَائِطُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُجَاهِدِينَ فَهُوَ مِنَ الْمَأْذُونِينَ لَهُمْ فِي الْجِهَادِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَبْدُ وَ لَا يَغْتَرَ بِالْأَمَانِيِّ الَّتِي نَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهَا مِنْ هَذِهِ الْأَحَادِيثِ الْكَاذِبَة عَلَى اللَّهِ الَّتِي يُكَذِّبُهَا الْقُرْآنُ وَيَتَبَرَا مِنْهَا وَ مِنْ حَمَلَتِهَا وَ رُوَاتِهَا وَ لَا يَقْدَمُ عَلَى علیه السلام عَزَّوَجَلَّ بِشُبُهَة لَا يُعْذَرُ بِهَا فَإِنَّهُ لَيْسَ وَرَاءَ الْمُتَعَرِّضِ لِلْقَتْلِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ مَنْزِلَهُ يُؤْتَى اللَّهُ مِنْ قِبَلِهَا وَ هِيَ غَايَةُ الْأَعْمَالِ فِي عِظَمِ قَدْرِهَا فَلْيَحْكُمِ امْرُةُ لِنَفْسِهِ وَلْيُرِهَا كِتَابَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ يَعْرِضُهَا عَلَيْهِ فَإِنَّهُ لَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِالْمَرْءِ مِنْ نَفْسِهِ فَإِنْ وَجَدَهَا
ص: 676
شدند؛ اهل مکه با بیرون کردن آن ها از شهر و دارایی هایشان به آن ها ظلم کردند که مهاجرین با اجازه ی خدا با این ها در این مورد پیکار کردند؛ کسری قیصر و دیگر قبایل عرب [نیز] با در اختیار گرفتن آن چه مؤمنان به در اختیار گرفتنش سزاوارتر بودند به مؤمنان ظلم می کردند که مؤمنان با اذن خداوند عزوجل با آن ها [نیز] به پیکار برخاستند؛ و با تکیه بر این آیه، مؤمنان در هر زمان می توانند با ظالمان پیکار کنند و خداوند عزوجل به تمامی مؤمنانی که دارای شرایط ایمان باشند اجازه [پیکار] داده، یعنی همان شرایطی که خداوند عزوجل برای مؤمنان و مجاهدان قرار داده است؛ و هرکس دارای این شرایط باشد او مؤمن و مظلوم است و به او در جهاد به این معنا اجازه داده شده است؛ و هرکس دارای آن شرایط نباشد ظالم است و از مظلومان به حساب نمی آید و نه اجازه ی پیکار دارد و نه اجازه ی امر به معروف و نهی از منکر کردن؛ زیرا چنین کسی نه صلاحیت چنین کاری را دارد و نه اجازه دارد که به سوی خداوند عزوجل دعوت کند و چون کسی همچون او به جهاد برنمی خیزد با این که لازم است دیگران او را به سوی خداوند دعوت کنند و کسی که مؤمنان مأمور به پیکار با او هستند و خداوند او را از جهاد کردن بازداشته است مجاهد نخواهد بود و کسی که دیگران وظیفه دارند او را به سوی توبه و حقیقت و امر به معروف و نهی از منکر دعوت کنند نمی تواند دعوت کننده به سوی خداوند عزوجل باشد و کسی که دیگران وظیفه دارند او را امر به معروف کنند نمی تواند خود، امرکننده به معروف باشد و کسی که دیگران وظیفه دارند او را نهی از منکر کنند نمی تواند خود نهی کننده از منکر باشد. پس هر کس که به طور کامل شرایط خداوند عزوجل- یعنی همان شرایطی که یاران پیامبر صلی الله علیه و آله دارای آن ها بودند- را داشته باشد و در عین حال مظلوم باشد اجازه ی جهاد دارد همچنان که خداوند به یاران پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه ی جهاد داد؛ چراکه حکم خداوند عزوجل و واجبات او درباره ی اولین مسلمانان و آخرین آن ها یکی است مگر این که بیماری یا پیشامدی، حکم و واجب الهی را تغییر دهد که در این صورت اولین و آخرین در تغییر احکام به وسیله ی پیشامدها نیز مشترکند و واجباتشان یکی است از آخرین آن ها همان سؤالاتی خواهد شد که از اولین پرسیده می شود و هر دو به یک چیز محاسبه خواهند گردید و هر کس که ویژگی مؤمنانی که خداوند به آن ها اجازه ی جهاد داده را دارا نباشد از اهل جهاد نخواهد بود و اجازه ی چنین کاری را ندارد تا زمانی که به شرایط خداوند عزوجل بازگردد و هرگاه شرایطی که خداوند عزوجل برای مؤمنان و مجاهدان در نظر گرفته در او به طور کامل ایجاد گردد او نیز از کسانی خواهد بود که اجازه جهاد دارند پس هر بندهای باید تقوای الهی پیشه کند و در مورد احادیثی که بر خدا دروغ بسته می شود فریفته خواهش های نفسانی که خداوند عزوجل از آن ها نهی نموده نشود- همان احادیثی که قرآن آن ها را دروغ انگاشته و از آن ها حاملان و نقل کنندگانش بیزاری می جوید- و با شبهه ای که عذری برایش ندارد نسبت به خداوند عزوجل جسارت پیدا نکند، زیرا پیش روی کسی که خود را [به ناحق] در معرض کشته شدن در راه خداوند قرار می دهد منزلت و جایگاهی وجود ندارد که بتوان به وسیله ی آن به درگاه خداوند تقرب جست، در حالی که تقرب به درگاه خداوند که مقامی بس بلند است هدف نهایی از اعمال نیک می باشد هر انسانی باید در مورد خویشتن داوری کند و خود را بر قرآن عرضه کرده و با آن سنجد، چراکه هیچ کس نسبت به انسان از
ص: 677
قَائِمَةً بِمَا شَرَطَ اللَّهُ عَلَيْهِ فِى الْجِهَادِ فَلْيُقْدِمْ عَلَى الْجِهَادِ وَ إِنْ عَلِمَ تَقْصِيراً فَلْيُصْلِحْهَا وَلْيُقِمْهَا عَلَى مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهَا مِنَ الْجِهَادِ ثُمَّ لِيُقْدِمْ بِهَا وَهِيَ طَاهِرَةُ مُطَهَّرَةٌ مِنْ كُلِّ دَنَسِ يَحُولُ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ جهَادِهَا وَ لَسْنَا نَقُولُ لِمَنْ أَرَادَ الْجِهَادَ وَ هُوَ عَلَى خِلَافِ مَا وَصَفْنَا مِنْ شَرَائِطِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُجَاهِدِينَ لَا تُجَاهِدُوا وَلَكِنْ نَقُولُ قَدْ عَلَّمْنَاكُمْ مَا شَرَطَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى أَهْل الْجِهَادِ الَّذِينَ بَايَعَهُمْ وَاشْتَرَى مِنْهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِالْجِنَانِ فَلْيُصْلِحِ امْرُؤٌ مَا عَلِمَ مِنْ نَفْسِهِ مِنْ تَقْصِير عَنْ ذَلِكَ وَلْيَعْرِضُهَا عَلَى شَرَائِطِ اللَّهِ فَإِنْ رَأَى أَنَّهُ قَدْ وَفَى بهَا وَ تَكَامَلَتْ فِيهِ فَإِنَّهُ مِمَّنْ أذِنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ فِي الْجِهَادِ فَإِنْ أَبَى أَنْ لَا يَكُونَ مُجَاهِداً عَلَى مَا فِيهِ مِنَ الْإِصْرَار عَلَى الْمَعَاصِي وَ الْمَحَارِمِ وَالْإِقْدَامِ عَلَى الْجِهَادِ بِالتَّخْيِيطِ وَ الْعَمَى وَالْقُدُومِ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِالْجَهْلِ وَ الرِّوَايَاتِ الْكَاذِبَة فَلَقَدْ لَعَمْرِى جَاءَ الْأَثَرُ فِيمَنْ فَعَلَ هَذَا الْفِعْلَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَنْصُرُ هَذَا الدِّينَ بِأَقْوَامٍ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ امْرُقُ وَ لْيَحْذَرْ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ فَقَدْ بَيَّنَ لَكُمْ وَلَا عُدْرَ لَكُمْ بَعْدَ الْبَيَانِ فِي الْجَهْلِ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فِي ذِكْرِ النَّاسِخِ وَالْمَنْسُوخِ وَ مِنْهُ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَت َعَالَى لَمَّا بَعَثَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله أمَرَهُ فِي بَدْءِ أَمْرِهِ أَنْ يَدْعُوَ بِالدَّعْوَة فَقَطْ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً وَداعِياً إِلَى اللهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ هُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيراً وَ لا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ دَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام وَ كَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا فَبَعَثَهُ اللَّهُ بالدَّعْوَة فَقَط وَ أَمَرَهُ أَنْ لَا يُؤْذِيَهُمْ فَلَمَّا أَرَادُوهُ بمَا هَمُّوا بِهِ مِنْ تَبْييتِ أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالْهِجْرَةَ وَ فَرَضَ عَلَيْهِ الْقِتَالَ فَقَالَ سُبْحَانَهُ أَذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ. فَلَمَّا أَمَرَ النَّاسَ بِالْحَرْب جَزِعُوا وَ خَافُوا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ هُمْ كُفُوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ
ص: 678
خودش آگاه تر نیست؛ پس اگر شرایطی که خداوند در مورد جهاد برایش بیان داشته را در خود می یابد باید اقدام به جهاد کند و اگر در خود کوتاهی مشاهده کرد باید آن را اصلاح کرده و خود را با شرایط جهاد که خداوند بر او واجب نموده مطابقت دهد و آن گاه اقدام به جهاد نماید در حالی که از هر آلودگی که میان او و جهاد کردنش فاصله می اندازد پاک و پاکیزه باشد ما اهل بیت) به کسانی که قصد جهاد کردن دارند ولی شرایطی که خداوند عزوجل برای مؤمنان و مجاهدان بیان داشته را دارا نمی باشند، نمی گوییم که جهاد نکنید ولی می گوییم ما شرایطی که خدا برای اهل جهاد قرار داده را به شما آموخته ایم، همان اهل جهادی که خداوند با آن ها پیمان بسته و جانها و اموالشان را در مقابل بهشت از آن ها خریداری نموده است؛ حال هر کس باید شرایطی که در خود نمی بیند را سامان دهد و خود را بر شرایط الهی عرضه کند اگر دید که دارای آن شرایط به طور کامل است بداند از کسانی است که خداوند عزوجل به آنان اجازه ی جهاد داده است؛ و اگر با وجود این که [بر انجام] گناهان و محرمات اصرار دارد با این حال می خواهد مجاهد باشد و جاهلانه و کورکورانه اقدام به جهاد کند و از روی نادانی و توجه کردن به روایات ساختگی نسبت به [دستورات خداوند عزوجل] جسارت پیدا کند، به جان خودم سوگند نتیجه کار چنین انسانی این است که خداوند عزوجل دین اسلام را به وسیله ی گروه هایی که بهره ای از اسلام ندارند یعنی کافران و مشرکان یاری کند؛ پس هرکس باید از خداوند پروا داشته و از این که جزو چنین مجاهدانی باشد پرهیز نماید که خداوند این حقیقت را برای شما بیان کرده و بعد از بیان الهی شما عذری برای نادانی نخواهید داشت. هیچ نیرویی جز از جانب خدا نیست و خدا ما را بس است فقط بر او توکل می کنیم و بازگشت به سوی اوست».
2-1- امیرالمؤمنین علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی آیات ناسخ و منسوخ فرمود: «و از جمله ی آیات ناسخ و منسوخ این است که چون خداوند تبارک و تعالی حضرت محمد را به پیامبری مبعوث نمود در ابتدای رسالتش به او دستور داد که فقط مردم را با دعوت کردن به اسلام فرا بخواند و این آیه را بر او نازل فرمود ای پیامبر صلی الله علیه و آله ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و بیم دهنده و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او قرار دادیم و چراغی روشنی بخش و مؤمنان را بشارت ده که برای آنان از سوی خدا فضل بزرگی است و از کافران و منافقان اطاعت ،مکن و به آزارهای آن ها اعتنا منما، بر خدا توکل کن و همین بس که خدا حامی و مدافع [تو] باشد. (احزاب /45-48) پس خداوند او را فقط به دعوت کردن مبعوث نمود و به او فرمان داد که [در مقابل] آزار کافران و منافقان از آسیب زدن به آنان خودداری کند چون آنان خواستند شبانه بر پیامبر صلی الله علیه و آله هجوم آورند خداوند به او فرمان هجرت از مکه به مدینه داد و پیکار با آنان را بر او واجب نموده و فرمود: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴾ چون پیامبر صلی الله علیه و آله مسلمانان را فرمان به جنگ داد مسلمانان بی تابی کرده و ترسیدند، از این رو خداوند تعالی این آیات را نازل فرمود آیا ندیدی کسانی را که [در مکه] به آن ها گفته شد: [فعلاً] دست از جهاد بردارید و نماز را برپا کنید و زکات را بپردازید؛ [اما آن ها] از این دستور ناراحت بودند ولی هنگامی که [در مدینه] فرمان جهاد به آن ها داده شد جمعی از آنان از مردم می ترسیدند، همان گونه که از خدا می ترسند، بلکه بیشتر و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرر داشتی؟ چرا این فرمان را تا زمان نزدیکی تأخیر نینداختی؟!... هر کجا باشید، مرگ شما را
ص: 679
الله أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةٌ وَ قالُوا رَبَّنَا لمكتبتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْ لا أَخَرْتَنا إِلى أَجَل قَرِيبٍ إِلَى قَوْلِهِ سُبْحَانَهُ أَبْنَا تَكُونُوا يُدْرِكُكُمُ المَوتُ وَ لَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوج مُشَيَّدَةٍ فَنَسَخَتْ آيَة الْقِتَالَ آيَةَ الْكَفَ﴾. (1)
*المصداق
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ؛ قَالَ نَزَلَتْ فِي وَ حَمْزَةَ وَ جَعْفَرٍ ثُمَّ جَرَتْ فِي الْحُسَيْنِ علیه السلام﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي خَالِدِ الْكَائِلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ، قَالَ عَلَى علیه السلام وَ الْحَسَنُ علیه السلام وَ الْحُسَيْن﴾. (3)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ قَالَ الْحُسَيْنُ﴾. (4)
4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- ﴿و كَذَلِكَ مَثَلُ الْقَائِمِ فِي غَيْبَتِهِ وَ هَرَبِهِ وَ اسْتِتَارِهِ مَثَلُ مُوسَى علیه السلام خَائِفٌ مُسْتَتِرُ إِلَى أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ فِى خُرُوجِهِ وَ طَلَب حَقِّهِ وَقَتْلَ أَعْدَائِهِ فِي قَوْلِهِ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرُ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٌّ وَ قَدْ ضَرَبَ بالْحُسَيْنِ بْن عَلِيَّ المَثَلَا فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ بِإِدَالَتِهِمْ مِنْ أَعْدَائِهِمْ﴾. (5)
5- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ قَالَ هِيَ فِى الْقَائِم ل وَأَصْحَابِهِ﴾. (6)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ أَذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ قَالَ إِنَّ الْعَامَّة يَقُولُون نزلت في رَسُول لَمَّا أَخْرَجَتْهُ قُرَيْسُ مِنْ مَكَّةَ وَإِنَّمَا هُوَ الْقَائِمُ إِذَا خَرجَ يَطلبُ بدَمَ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَهُوَ قَوْلُهُ نَحْنُ أَوْلِيَاءُ الدَّمَ وَطَنَّابُ الْترَةَ (الدِّيَة)﴾. (7)
ص: 680
درمی یابد؛ هر چند در برج های محکم باشید (نساء 77-78)؛ و این گونه آیه ی [امر کننده به] جهاد، آیه ی [امرکننده به] بازایستادن از جهاد] را نسخ نمود.
* مصداق؛ نمونه؛
1- علی بن ابراهيم آيه: ﴿أَذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِير﴾؛ در شأن على علیه السلام حمزه و جعفر طیار له نازل شد سپس در مورد دیگران] جریان پیدا کرد.
2- امام باقر علیه السلام- ابوخالد کابلی گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که در مورد این سخن خداوند عزوجل که فرموده: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ﴾؛ می فرمود: «منظور امام على علیه السلام، امام حسن علیه السلامعلي و امام حسين علیه السلام باشد».
3- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام نقل شده که در مورد این سخن خداوند عزوجل که می فرماید: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلى نَصْرِهِم لقدير﴾؛ فرمود: «منظور امام حسین علیه السلام است».
4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- حضرت قائم در غیبت گریزان بودن و پنهان زیستن همچون حضرت موسی است؛ او پیوسته ترسان و پنهان خواهد بود تا زمانی که خداوند به او اجازه ی ظهور، مطالبه ی حق و کشتن دشمنانش را بدهد همچنان که در این آیه فرموده: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٌّ﴾.
5- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام نقل شده که در مورد این سخن خداوند عزوجل [که فرموده:] ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ﴾؛ فرمود: «این آیه در مورد حضرت قائم علیه السلام یارانش نازل شده است».
6- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام نقل شده که در مورد این سخن خداوند عزوجل که فرموده:] ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَديرُ﴾؛ فرمود: «اهل سنت معتقدند که این آیه در مورد رسول خدا در آن هنگام که قریش ایشان را از مکه بیرون راندند، نازل شده است؛ در حالی که منظور آیه، حضرت قائم علیه السلام است؛ در آن هنگام که ظهور کرده و خونخواهی حسین علیه السلام نماید گوید: ما اولیای دم و خواهان دیه [ای امام حسین] هستیم».
ص: 681
7- الباقر علیه السلام- ﴿نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي آلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله خَاصَّةً أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرُ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ إِلَى قَوْلِهِ وَاللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾. (1)
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ ابْنُ حَازِمِ التَّمِيمِيُّ وَ أَبُو وَائِلِ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام خَرَجَ الْفَرَازُ بْنُ الْأَدْهَم وَ دَعَا الْعَبَّاسِ بْن رَبيعَةَ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِب فَقَتَلَهُ الْعَبَّاسُ فَنَهَاهُ عَلَى علیه السلام عَنِ الْمُبَارَزَةِ فَقَالَ مُعَاوِيَةُ مَنْ قَتَلَ الْعَبَّاسَ فَلَهُ عِنْدِى مَا يَشَاءُ فَخَرَجَ رَجُلَانِ لَحْمِيَّانِ فَدَعَاهُ أَحَدُهُمَا فَقَالَ إِنَّ أَذِنَ لِى سَيِّدِى أَبَارزَكَ وَ أَتَى عَلِيّا * فَبَرَزَ عَلَى علیه السلام فِي سِلَاحَ الْعَبَّاسِ وَ فَرَسِهِ مُتَنَكِّراً فَقَالَ الرَّجُلُ آذَنَكَ سَيِّدُكَ فَقَالَ علیه السلام أَذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا؛ فَقَتَلَه﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٌّ إِلا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْض هَدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ الله كَثِيراً وَ لَيَنْصَرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾. (40)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿نَزَلَتْ فِي رَسُول وَ عَلَى الوَحَمْزَةَ علیه السلام وَ جَعْفَرَ علیه السلام وَ جَرَتْ فِي الْحُسَيْنِ علیه السلام أَجْمَعِينَ﴾. (3)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿نَزَلَ فِي عَلى علیه السلام وَ جَعْفَر علیه السلام وَ حَمْزَةَ علیه السلام وَ جَرَتْ فِي الْحُسَيْنِ بْن عَلَى علیه السلام وَ التحية والإكرام﴾. (4)
3-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ الَّذِينَ أُخْرِجُوا الْآيَةَ قَالَ الْحُسَيْنُ علیه السلام﴾. (5)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ قَالَ نَزَلَتْ فِينَا﴾. (6)
ص: 682
7- امام باقر علیه السلام- این آیه فقط درباره ی آل محمد علیهم السلام نازل شده است: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٌّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا الله﴾؛ سپس امام باقر علیه السلام ادامه این آیات را تا و الله عاقِبَةُ الْأمور تلاوت فرمود.
8- امام علی علیه السلام- ابن حازم تمیمی گوید: در جریان جنگ صفین فراز بنادهم به طرف میدان جنگ آمد و عباس بن ربيعة بن حارث بن عبدالمطب را به مبارزه طلبید. [پس از اندکی مبارزه] عباس او را به هلاکت رساند امام علی عباس را از نبردی دیگر نهی کرد. معاویه گفت: هرکس عباس را بکشد هرچه بخواهد به او می دهم دو مرد از اهالی آخم نام منطقه ای از یمن به میدان مبارزه رفتند و یکی از آن ها عباس را به مبارزه طلبید عباس گفت: «اگر آقایم اجازه دهد با تو مبارزه می کنم و نزد امام علی علیه السلام آمد امام علیه السلام لباس جنگی عباس را بر تن کرده و سوار بر اسب او به طوری که شناخته نشود وارد میدان شد آن مرد گفت: «آقایت اجازه داد»؟! امام فرمود: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا﴾ و او را به هلاکت رساند.
همان ها که از خانه ها و شهر خود به ناحق رانده شدند [و گناهی نداشتند] جز این که می گفتند: پروردگار ما خدای یکتاست و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند دیرها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود ویران می گردد و خداوند کسانی را که یاری او کنند و از آیینش دفاع نمایند یاری می کند؛ خداوند توانا و شکست ناپذیر است. (40)
1-1- امام باقر علیه السلام- سلام بن مستنیر گوید: امام باقر علیه السلام درباره ی این کلام خداوند تبارك وتعالى: ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٌّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللهُ﴾؛ فرمود: «این آیه در شأن رسول خدا امام علی علیه السلام، حمزه الله و جعفر علیه السلام نازل شد و در مورد امام حسین علیه السلام نیز جریان پیدا کرد؛ سلام بر همه ی آنان باد».
2-1- امام صادق علیه السلام- این آیه در شأن امام علی علیه السلام علم، جعفر علیه السلام و حمزه علیه السلام نازل شد و در مورد امام حسین علیه السلام نیز جریان پیدا کرد؛ سلام و درود و بر آنان باد.
3-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- منظور آيه ى ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا...﴾ امام حسین علیه السلام است، در آن هنگام که یزید به دنبال امام علیه السلام فرستاد تا حضرت را [برای بیعت کردن] مجبور به رفتن به شام کند و حضرت به کوفه رفت و در کربلا به شهادت رسید.
4-1- امام باقر علیه السلام- آيه: ﴿الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٌّ﴾؛ در مورد ما (اهل بيت علیهم السلام) نازل شده است.
ص: 683
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿نَزَلَتْ فِينَا خَاصَّةً فِى أمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ مَا ارْتَكَبَ مِنْ أَمْر فاطمة علیها السلام﴾. (1)
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام نَزَلَتْ فِي الْمُهَاجِرِينَ وَجَرَتْ فِي آلِ مُحَمَّدِ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَأَخِيفُوا﴾. (2)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا فِي الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أَخْرَجَهُمْ أَهْلُ مَكَّةَ مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ أُحِلَّ لَهُمْ جِهَادُهُمْ بِظُلْمِهِمْ إِيَّاهُمْ وَ أُذِنَ لَهُمْ فِی قِتَالِ﴾. (3)
1-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿الصَّلَواتُ: كَنَائِسُ اليَهُود وَ يُسَمُّونَهَا صَلوتا فَعَرَّبَ﴾. (4)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ عَنْ أَبِي الْحَسَن مُوسَى بْن جَعْفَرِ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهُ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ هَدِّمَتْ صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ الله كَثِيراً؛ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ هُمُ الْأَعْلَامُ وَ لَوْ لَا صَبْرُهُمْ وَ انْتِظَارُهُمُ الْأَمْرَ أَنْ يَأْتِيَهُمْ مِنَ اللَّهِ لقتِلُوا جَمِيعاً قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾. (5)
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أيُّهَا النَّاس ... إِنَّ اللَّهَ قَدْ فَرَضَ عَلَيْكُمْ جِهَادَ أَهْلِ الْبَغْيِ وَالْعُدْوَانِ مِنْ أُمَّتِكُمْ عَلَى بَغْيِهِمْ وَ فَرَضَ نُصْرَةَ أَوْلِيَائِهِ الدَّاعِينَ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى كِتَابِهِ قَالَ وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيز﴾. (6)
4-2- الباقر علیه السلام- ﴿عن حمران عن أبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَولَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَلَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ إِلَى آخِرِ الآيَةِ فَقَالَ كَانَ قَوْمُ صَالِحُونَ وَهُمْ مُهَاجِرُونَ مِنْ قَوْمٍ سُوءٍ
ص: 684
5-1- امام صادق علیه السلام- در مورد این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٌّ﴾؛ امام صادق علیه السلام فرمود: این آیه فقط در مورد ما یعنی امیرالمؤمنين علیه السلام و فرزندان او علیهم السلام در مورد جنایاتی که درباره ی حضرت فاطمه علیها السلام انجام پذیرفت، نازل شده است».
6-1- امام باقر علیه السلام- این آیه درباره ی مهاجرین نازل شد و در مورد آل محمد علیهم السلام [نیز] جریان پیدا کرد، همان ها که از خانه ها و شهر خود به ناحق رانده شدند و دشمنانشان] در دل آن ها ترس و وحشت افکندند.
7-1- امام صادق علیه السلام- آيه: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا﴾؛ درباره ی مهاجرین که اهل مكه آنان را از شهر و دارایی هایشان بیرون راندند نازل شد و به خاطر ستمی که اهل مکه بر آنان روا می داشتند جهاد با آنان برای مهاجرین حلال گردید و به ایشان اذن پیکار داده شد.
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- منظور از «صلوات معبدهای یهودیان است که در زبان عبری به آن ها «صَلُوتا» می گویند و در زبان عربی به صورت «صلوات» در آمده است.
2-2- امام صادق علیه السلام- امام کاظم علیه السلام در مورد این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید: ﴿وَلَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ هَدِّمَتْ صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللهِ كَثِيراً﴾؛ از پدر بزرگوارش امام صادق علیه السلام روایت نموده که فرمود منظور آیه امامان علیهم السلام هستند که پیشوایان امت می باشند؛ و اگر شکیبایی در راه خدا و انتظار فرج از جانب خدا را نداشتند هر کدام بر ضد ستمگران قیام کرده و به همراه تعداد زیادی از مردم کشته می شدند و این کار باعث تعطیلی مساجد، معابد... می شد خداوند عزّوجل فرموده است: ﴿وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾.
3-2- امام علی خدا پیکار با ستمگران و ستیزه جویان را به واسطه ستمگریشان لازم شمرده و کمک به داعیان حق که دعوت به خدا و قرآن می کنند را واجب نموده در قرآن می فرماید: ﴿وَلَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾.
4-2- امام باقر علیه السلام- حمران گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی این سخن خداوند عزوجل [که فرموده:] ﴿وَلَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضِ ...﴾ سؤال کردم. حضرت فرمود: «مردمانی نیکوکار از بیم این که مبادا مردم بدکار [دین] آن ها را به تباهی بکشانند، از جمع آن ها کناره گیری می کردند و خداوند به وسیله ی همان قوم بدکار در مقابل کافران از نیکوکاران دفاع می کرد بدون این که آن بدکاران در
ص: 685
خَوْفاً أَنْ يُفْسِدُوهُمْ فَيَدْفَعُ اللَّهُ أَيْدِيَهُمْ عَنِ الصَّالِحِينَ وَ لَمْ يَأْجُرُ أُولَئِكَ بِمَا يَدْفَعُ بِهِمْ وَ فِينَا مِثْلَهُمْ﴾. (1)
5-2- السجّاد علیه السلام- ﴿في كتاب النُّبُوَّةَ عَنْ زَيْن العابدين أَنَّهُ اجْتَمَعَتْ قُرَيْشُ إِلَى أَبِي طَالِب علیه السلام ... فَقَالَ المُطْعِمُ بْنُ عَدِيٍّ وَ اللَّهِ يَا بَاطَالِب لَقَدْ أَنْصَفَكَ قَوْمُكَ وَ جَهَدُوا عَلَى أَنْ يَتَخَلَّصُوا مِمَّا تَكْرَهُهُ فَمَا أَرَاكَ تُرِيدُ أَنْ تَقْبَلَ مِنْهُمْ شَيْئاً فَقَالَ أَبُو طَالِب وَ اللَّهِ مَا أَنْصَفُونِي وَلَكِنَّكَ قَدْ أَجْمَعْتَ عَلَى خِذْنَانِي وَ مُظَاهَرَةِ الْقَوْمِ عَلَيَّ فَاصْنَعْ مَا بَدَا لَكَ فَوَثَبَ كُلُّ قَبِيلَة عَلَى مَا فِيهَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ يُعَذِّبُونَهُمْ وَ يَفْتِنُونَهُمْ عَنْ دِينِهِمْ وَ الِاسْتِهْزَاءِ بِالنَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَنَعَ اللَّهُ رَسُولَهُ بِعَمِّهِ أَبِي طَالِب مِنْهُمْ وَ قَدْ قَامَ أَبُو طَالِب ا حِينَ رَأَى قُرَيْشاً تَصْنَعُ مَا تَصْنَعُ فِي بَنِي هَاشِمٍ فَدَعَاهُمْ إِلَى مَا هُوَ عَلَيْهِ مِنْ مَنْعِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ الْقِيَامِ دُونَهُ إِلَّا أَبَالَهَب كَمَا قَالَ اللَّهُ وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ قَدِمَ قَوْمُ مِنْ قُرَيْشَ مِنَ الطَّائِفِ وَ أَنْكَرُوا ذَلِكَ وَ وَقَعَتْ فِتْنَةٌ فَأَمَرَ النَّبِيُّ الْمُسْلِمِينَ أَنْ یَخْرُجُوا إِلَی أَرْضِ الْحَبَشَةِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَتَهَوا عَنِ المُنكَرِ وَالله عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾. (41)
* الوِلَايَةُ
1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنِ الْإِمَامِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنكَرِ؛ قَالَ نَحْنُ هُمْ﴾. (3)
2- الرسول صلی الله علیه و اله- ﴿عن الزهراء: هَذِهِ نَزَلَتْ فِينَا أَهْلَ الْبَيْت﴾. (4)
3- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْنِ دَاوُدَ عَنِ الْإِمَام أبى الْحَسَنِ مُوسَى بْن جَعْفَر علیه السلام قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبي يَوْماً فِي الْمَسْجِدِ إِذْ أَتَاهُ رَجُلُ فَوَقَفَ أَمَامَهُ وَ قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَغْيَتْ عَلَيَّ آيَةً فِي كِتَابٍ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ سَأَلْتُ عَنْهَا جَابِرَ بْنَ يَزِيدَ فَأَرْشَدَنِي إِلَيْكَ فَقَالَ وَ مَا هِيَ قَالَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ الَّذِينَ إِنَّ
ص: 686
مقابل این کارشان پاداشی داشته باشند؛ و در میان ما نیز این جریان وجود دارد (یعنی پیوسته خداوند به وسیله ی دشمنان اهل بیت مانند بنی امیه و بنی عباس در مقابل کافران از اهل بیت علیهم السلام دفاع می کند).
5-2- امام سجّاد علیه السلام- قریش نزد ابوطالب علیه السلام گردهم آمدند ... مطعم بن عدی گفت: «ای ابوطالب سوگند به خداوند قوم و قبیله ات با ارائه کردن این پیشنهاد که محمد دست از دعوت خویش بردارد و آن ها نیز در مقابل دست از مخالفت با او بردارند با تو به انصاف و عدالت رفتار نموده و تلاش کردند که از آن چه تو نمی پسندی رهایی یابند؛ ولی من چنین می بینم که تو نمی خواهی هیچ پیشنهادی را از آنان بپذیری» ابو طالبگفت: به خدا سوگند آنان با من به انصاف و عدالت رفتار نکردند، بلکه هدف تو از بیان این سخنان آن است که مرا دچار درماندگی کرده و مردمان را بر ضد من بسیج نمایی؛ هرکاری می خواهی انجام ده بعد از این جریان هر قبیله بر مسلمانانی که در آن قبیله بودند یورش بردند و به آزار و اذیت آن ها پرداخته و تلاش کردند که آن ها را از دینشان بازگرداند و پیامبر صلی الله علیه و آله را مسخره می کردند خداوند پیامبرش را به وسیلهی عمویش ابوطالب علیه السلام از [آزار] آنان باز می داشت و چون ابوطالب علیه السلام آزار و اذیت قریش را مشاهده کرد در میان بنی هاشم ایستاده و همه ی آن ها- جز ابولهب- را مانند خود به حفظ رسول خدا و همراهی با حضرت، دعوت نمود؛ چنان که خداوند فرموده: ﴿وَلَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُه﴾ و گروهی از قریش از سرزمین طائف آمده و با این کار مخالفت کردند و فتنه ای در مکه به پاشد و در نهایت پیامبر صلی الله علیه و آله به مسلمانان دستور داد که به سرزمین حبشه بروند.
همان کسانی که هرگاه در زمین به آن ها قدرت ببخشیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می دهی و امربه معروف و نهی از منکر می کنند و پایان همه ی کارها از آن خداست! (41)
* ولایت
1- امام کاظم علیه السلام- امام کاظم علیه السلام به نقل از پدران بزرگوارش اما در مورد این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿الَّذینَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْكَرِ﴾؛ فرمود: «مقصود از آن ها، ما (اهل بیت علیهم السلام) هستیم».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از حضرت زهرا روایت است که پیامبر فرمود: آيه ى ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ... در مورد ما اهل بیت امل) نازل شده است.
3- امام کاظم علیه السلام- عیسی بن داود از امام کاظم علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: «روزی در مسجد نزد پدرم (امام صادق علیه السلام) بودم که مردی نزد او آمد و در مقابل ایشان ایستاد و عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا! آیه ای در قرآن مرا درمانده کرده است تفسیر آن را از جابر بن یزید پرسیدم، او مرا به محضر شما راهنمایی کرد پدرم فرمود: آن آیه کدام است؟ آن مرد گفت: «آیه ی ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ في الأرض.....﴾. پدرم فرمود: «آری این آیه درباره ی ما (اهل بیت علیهم السلام) نازل شده است و جریانش چنین است فلانی و فلانی و گروهی که با آن دو بودند- که پدرم نام آن ها را ذکر کرد- خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله
ص: 687
مَكَنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ الْآيَةَ فَقَالَ نَعَمْ فِينَا نَزَلَتْ وَ ذَلِكَ أَنَّ فُلَانَا وَ فُلَانَا وَطَائِفَةً مَعَهُمْ وَ سَمَّاهُمْ اجْتَمَعُوا إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالُوا يَا رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى مَنْ يَصِيرُ هَذَا الْأَمْرُ بَعْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَئِنْ صَارَ إِلَى رَجُل مِنْ أَهْل بَيْتِكَ إِنَّا لَنَخَافُهُمْ عَلَى أَنْفُسِنَا وَ لَوْ صَارَ إِلَى غَيْرِهِمْ لَعَلَّ غَيْرَهُمْ أَقْرَبُ وَ أَرْحَمُ بِنَا مِنْهُمْ فَغَضِبَ رَسُولِ اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ غَضَباً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ أَمَا وَاللَّهِ لَوْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ مَا أَبْغَضْتُمُوهُمْ لِأَنَّ بُغْضَهُمْ بُغْضِي وَ بُغْضِى هُوَ الْكُفْرُ بِاللَّهِ ثُمَّ نَعَيْتُمْ إِلَى نَفْسِي فَوَ اللَّهِ لَئِنْ مَكَنَهُمُ اللَّهُ فِي الْأَرْضِ لَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا وَلَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ لِمَحَلَّهَا وَلَيَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلَيَنْهُنَّ عَن الْمُنْكَرِ إِنَّمَا يُرْغِمُ اللَّهُ أَنُوفَ رِجَال يُبْغِضُونَنِي وَيُبْغِضُونَ أَهْلَ بَيْنِي وَ ذُرِّيَّتِي فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الَّذِينَ إِنَّ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ إِلَى قَوْلِهِ وَالله عَاقِبَةُ الْأُمُورِ فَلَمْ يَقْبَلِ الْقَوْمُ ذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحَابُ مَدْيَنَ وَ كُذِّبَ مُوسى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴾. (1)
4- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ؛ فَهَذِهِ لَآلِ مُحَمَّدِ إِلَى آخِرِ الْأَئِمَّةِ وَالْمَهْدِى وَأَصْحَابِهِ يَمْلِكُهُمُ اللَّهُ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا وَيُظْهِرُ بِهِ الدِّينَ وَيُمِيتُ اللَّهُ بِهِ وَ بِأَصْحَابِهِ الْبَدَعَ وَالْبَاطِلَ كَمَا أَمَاتَ السُّفَهَاءُ الْحَقَّ حَتَّى لَا يُرَى أَيْنَ الظُّلْمُ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ﴾. (2)
5- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي خَلِيفَةَ قَالَ: دَخَلْتُ أنَا وَأَبُو عُبَيْدَةَ الْحَذَاءُ عَلَى أَبي جَعْفَر علیه السلام... قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام كَيْفَ لَنَا بِصَاحِب هَذَا الْأَمْرِ حَتَّى نَعْرِفَ قَالَ فَقَالَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْكَرِ إِذْ رَأَيْتَ هَذَا الرَّجُلَ مِنَّا فَاتَّبِعْهُ فَإِنَّهُ هُوَ صَاحِبُكَ﴾. (3)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ اسْمُهُ وَضَعَ إِمَامَتِي فِي قُرْآنِهِ فَقَالَ وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْواجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً، وَ قَالَ الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اللَّهِ عاقبة الأمور﴾. (4)
ص: 688
آمده و پرسیدند: «خلافت بعد از شما به چه کسی خواهد رسید؟ به خدا سوگند! اگر به یکی از خویشاوندان شما برسد ما از خویشان تو بر جان خویش بیمناکیم؛ و اگر به کسی غیر از آن ها برسد، چه بسا کسی غیر از آن ها نسبت به ما نزدیکتر و مهربان تر باشد رسول خدا از شنیدن این سخن بسیار ناراحت شد و فرمود: به خدا سوگند اگر به خدا و فرستاده اش ایمان داشتید، هرگز آنان را دشمن نمی پنداشتید؛ زیرا که دشمنی با آن ها دشمنی با من و دشمنی با من کفر ورزیدن به خداوند است. شما با این سخنتان از مرگم به من خبر دادید به خدا سوگند اگر خداوند به آن ها در زمین قدرت- دهد، نماز را در وقتش به پای خواهند داشت و زکات را در جای خودش به مصرف رسانده و امر به معروف و نهی از منکر خواهند نمود؛ خداوند کسانی که با من و اهل بیتم دشمنی نمایند را خوار و ذلیل خواهد کرد». در این هنگام خداوند عزوجل این آیه را نازل فرمود: ﴿الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْكَرِ وَالله عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾؛ با این حال، آن گروه فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله را نپذیرفتند؛ خداوند سبحان نیز این آیات را نازل فرمود: ﴿وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عَادٌ وَ ثَمُودُ * وَ قَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ مَدْيَنَ وَ كُذَّبَ مُوسى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴾.
4- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام نقل شده که در مورد آیه ی: ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ﴾؛ فرمود: «این آیه اختصاص به آل محمد علیهم السلام تا آخرین امام و حضرت مهدی و یارانش دارد همان کسانی که خداوند آن ها را مالک شرق و غرب زمین خواهد نمود و دین را به وسیله ی او آشکار کند و بدعت ها و ناحق را به وسیله ی او و یارانش از میان بردارد؛ آن چنان که بی خردان حق را نابود کرده اند؛ و [عدالت آن گونه گسترش یابد که] اثری از ظلم باقی نمی ماند؛ و آن ها امر به معروف و نهی از منکر می کنند».
5- امام باقر علیه السلام- ابوخلیفه گوید من و ابوعبیدهی حداء خدمت امام باقر علیه السلام رسیدیم... من به امام علیه السلام عرض کردم ما چگونه می توانیم امام معصوم را بشناسیم؟ حضرت فرمود: «از این سخن خداوند تعالی [که فرموده]: ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْكَرِ﴾؛ هرگاه چنین کسی را از ما اهل بیت دیدی، از او پیروی کن که او امام توست».
6- امام علی علیه السلام- خداوند نشانه های امامت مرا در قرآن قرار داده و فرموده است و آنان که شب را در سجده یا در قیام برای پروردگارشان به صبح می آورند (فرقان /64) و کسانی که می گویند: «پروردگارا همسران و فرزندانمان را مایه ی روشنی چشم ما قرار ده، و ما را پیشوایی برای پرهیزگاران گردان! (فرقان /174) و فرموده است: ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْكَرِ وَالله عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾.
ص: 689
1-1-الصّادق علیه السلام- ﴿رَوَى الشَّيْخُ الْمُفِيدُ رحمه الله علیه بِإِسْنَادِهِ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْكَلْبِيِّ قَالَ لَمَّا قَدِمَ الصَّادِقُ الْعِرَاقَ نَزَلَ الْحِيرَةَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ أَبُو حَنِيفَةَ وَ سَأَلَهُ عَنْ مَسَائِلَ وَ كَانَ مِمَّا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ فَقَالَ اللهُ الْمَعْرُوفُ يَا أَبَا حَنِيفَةَ الْمَعْرُوفُ فِى أَهْلِ السَّمَاءِ الْمَعْرُوفُ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ وَ ذَلِكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بْن أَبي طَالِب علیه السلام قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا المُنْكَرُ قَالَ اللَّذَانِ ظَلَمَاهُ حَقَّهُ وَ ابْتَزَاهُ أَمْرَهُ وَ حَمَلَا النَّاسَ عَلَى كَتِفِهِ قَالَ أَلَا مَا هُوَ أَنْ تَرَى الرَّجُلَ عَلَى مَعَاصِي اللَّهِ فَتَنْهَاهُ عَنْهَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَيْسَ ذَاكَ أَمْرُ بِمَعْرُوفِ وَلَا نَهْيُّ عَنْ مُنْكَرِ إِنَّمَا ذَلِكَ خَيْرٌ قَدَّمَهُ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَ ثَمُودُ﴾ (42)
قوله تعالى: ﴿وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ﴾ (23)
قوله تعالى: ﴿وَأَصْحابُ مَدْيَنَ وَ كُذَّبَ مُوسى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِير﴾ (22)
قوله تعالى: ﴿فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ حَاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها وَ بَشِّرِ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشيد﴾ (25)
1- كاظم علیه السلام- ﴿الْبِشِّرُ المُعَطَّلَةُ الْإِمَامُ الصَّامِت وَ الْقَصْرُ المَشِيدُ الْإِمَامُ النَّاطِقُ﴾. (2)
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ بئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيد؛ قَالَ هُوَ مَثَلُ لِآلِ مُحَمَّدِ ۖ قَوْلُهُ بِثْرٍ مُعَطَّلَةٍ؛ هُوَ الَّذِي لَا يُسْتَقَى مِنْهَا وَ هُوَ الْإِمَامُ الَّذِى قَدْ غَابَ فَلَا يُقْتَبَسُ مِنْهُ الْعِلْمُ إِلَى وَقْتِ الظَّهورِ وَالْقَصْرُ الشِيدُ هُوَ الْمُرْتَفِعُ وَهُوَ مَثَلُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ وَ فَضَائِلِهِمُ الْمُنْتَشِرَةِ فِي الْعَالَمِينَ الْمُشْرِفَة عَلَى الدُّنْيَا وَهُوَ قَوْلُهُ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلَّه﴾. (3)
ص: 690
1-1- امام صادق علیه السلام- شیخ مفید با سندش از محمد بن سائب کلبی چنین روایت کرده است: وقتی امام صادق علیه السلام به عراق آمد ساکن حیره شد. ابوحنیفه خدمت امام رسید و مسائلی را از ایشان پرسید از جمله سؤال هایش این بود که گفت: فدایت شوم امر به معروف چیست؟ حضرت فرمود: ای ابا حنیفه معروف آن است که در میان اهل آسمان و اهل زمین شناخته شده باشد که همان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است».
اگر تو را تکذیب کنند [امر تازه ای نیست؛] پیش از آن ها قوم نوح و عاد و ثمود [پیامبرانشان را] تکذیب کردند. (42)
و [همچنین] قوم ابراهیم و قوم لوط؛ (43)
و اصحاب مدین (قوم شعیب)؛ و نیز موسی [از سوی فرعونیان] تکذیب شد؛ اما من به کافران مهلت دادم پس از آن آن ها را مجازات .کردم دیدی چگونه عمل آن ها را پاسخ گفتم؟! (44)
چه بسیار اهل شهرها و آبادی هایی که آن ها را نابود و هلاک کردیم در حالی که ستمکار بودند و دیوارهای آن بر روی سقف هایش فرو ریخت و چه بسیار چاه پرآب و قصرهای محکم و مرتفع که بی صاحب ماند (45)
1- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر از برادر بزرگوارش امام کاظم علیه السلام نقل کرده که درباره ی این سخن خداوند [که می فرماید]: ﴿وَ بِثْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشید﴾؛ فرمود: «چاه پرآب متروک، امام خاموش به خاطر شرایط تقیّه و قصر محکم و برافراشته، امام گویا است».
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- آيه: ﴿وَ بِرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِید﴾؛ مثالی برای آل محمد علیهم السلام است؛ بشر مُعَطَّلَةٍ؛ چاهی است که آبی از آن برداشته نمی شود و منظور امامی است که غائب باشد و تا زمانی که ظهور کند از دانش او استفاده نمی شود؛ و قصر مشید همان قصر برافراشته می باشد که مثالی است برای امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه علیهم السلام و فضیلت های گسترده ی آنان در میان جهانیان که بر دنیا برتری یافته است چنان که خداوند فرموده تا آیین حق را بر همه ی آیین ها پیروز گرداند. (توبه/33).
ص: 691
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن جَعفَر الصَّادق علیه السلام، في قوله تعالى: وَ بِثْرِ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ أَنَّهُ قَالَ: قَالَ رَسُول اللَّهِ الْقَصْرُ الْمَشِيدُ وَ الْبَشِّرُ الْمُعَطَّلَةُ عَلى علیه السلام﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ صَالِحِ بْن سَهْل قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ بِشْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرِ مَشِيد أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الْقَصْرُ اللَّشِيدُ وَالْبِشِّرُ المُعَطَّلَهُ فَاطِمَةً وَوَلَدَيْهَا مُعَطَّلُونَ مِنَ الْمُلْكِ﴾. (2)
5- الأئمة علیهم السلام- ﴿وَكَمْ مِنْ عَالِمِ لَا يَرْجِعُ إِلَيْهِ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ﴾. (3)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ فَالْقَصْرُ، مُحَمَّد وَ الْبِشِّرُ المُعَطَّلَةُ، وَلَايَتِي عَطَلُوهَا وَجَحَدُوهَا وَ مَنْ لَمْ يُقر بوكَايَتِي لَمْ يَنْفَعُهُ الْإِقْرَارُ بِنُبُوَّةَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله إِلَّا أَنَّهُمَا مَقْرُونَانِ وَ ذَلِكَ أَنَّ الله الى النَّبى نَبِيُّ مُرْسَلٌ وَ هُوَ إِمَامُ الْخَلْقِ وَ عَلَى مِنْ بَعْدِهِ إِمَامُ الْخَلْقِ وَ وَصِيُّ مُحَمَّدِ الله كَمَا قَالَ لَهُ النَّبِيُّ لا أَنْتَ مِنِّي بمَنْزِلَة هَارُونَ ال مِنْ مُوسَى علیه السلام إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَ أَوَّلْنَا مُحَمَّد وَأَوْسَطْنَا مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله آخِرُنَا مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله فَمَن اسْتَكْمَلَ مَعْرِفَتِي فَهُوَ عَلَى الدِّين القيم﴾. (4)
7- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَالْعُرُوسُ سَقْفُ الْبَيْتِ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ هُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بها أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لكِنَّ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ﴾. (46)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ الصَّادِقُ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَ أَوَ لَيَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ قَالَ مَعْنَاهُ أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي الْقُرْآن﴾. (6)
ص: 692
3- امام صادق علیه السلام- در تفسیر آیه ی ﴿وَ بِشْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ- مَشِید﴾؛ امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا فرموده: «من قصر مشید» هستم و علی علیه السلام بئر معطله» است».
4- امام صادق علیه السلام- صالح بن سعد گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که درباره ی آیه ی ﴿وَ بئْرِ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشید﴾؛ می فرمود: منظور از «قصر مشید امیرالمؤمنین علیه السلام و منظور از «بئر فاطمه العمارة و دو فرزند او هستند که از زمامداری بر مسلمانان بازداشته شده اند».
5- ائمه علیهم السلام- در تفسیر اهل بیت اما نسبت به این سخن خداوند: ﴿وَ بِثْرٍ مُعَطَّلَةٍ﴾؛ آمده: «یعنی چه بسیار عالمی که برای دریافت علم به او مراجعه نمی گردد و از علمش، بهره برداری نمی شود».
6- امام علی علیه السلام- ... خداوند تعالی در جایی دیگر از کتابش درباره ی نبوّت حضرت محمد و ولايت من فرموده: ﴿وَ بِثْرِ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِید﴾؛ منظور از «قصر» حضرت محمد الخليه و منظور از «بئر معطّله ولایت من است که ،دیگران آن را رها کرده و انکارش نمودند؛ هرکس به ولایت من اعتراف نداشته باشد اعتراف به نبوّت حضرت محمد سودی برایش نخواهد داشت این دو با هم قرین و همراهند؛ زیرا رسول خدا، پیامبری فرستاده شده و پیشوای مردم است و پس از او، علی پیشوای مردم و جانشین حضرت محمد صلی الله علیه و آله است؛ چنان که پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «تو نسبت به من همچون هارونا نسبت به موسی علیه السلام هستی جز این که بعد از من پیامبری نخواهد بود. [نام] اولین نفر از ما (چهارده معصوم) محمد [نام] نفر میانه ی ما محمد (امام باقر علیه السلام) و [نام آخرین فرد از ما] نیز محمّد حضرت مهدی است؛ هرکس به طور کامل مرا بشناسد او بر دین پایدار و استوار است.
7- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از «عروش» سقف خانه است.
آیا آنان در زمین سیر نکردند تا دل هایی داشته باشند که [حقیقت را] با آن درک کنند یا گوش هایی که با آن ندای حق را بشنوند؟ زیرا بسیار می شود که چشم های ظاهر نابینا نمی شود؛ بلکه دل هایی که در سینه هاست کور می شود. (46)
1-1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام درباره ی تفسیر این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ﴾؛ سؤال شد؛ حضرت فرمود: «یعنی آیا در قرآن با تأمل ننگریستند».
ص: 693
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَصَلَ اللَّهُ طَاعَةَ وَلِيِّ أَمْرِهِ بِطَاعَة رَسُولِهِ الله وَ طَاعَةَ رَسُولِهِ اللهُ بِطَاعَتِهِ فَمَنْ تَرَكَ طَاعَةَ وَلَاةِ الْأَمْرِ لَمْ يُطِعِ اللَّهَ وَلَا رَسُولَهُ ... إِنَّ اللَّهَ قَدِ اسْتَخْلَص الرُّسُلَ لاَ لِأمْرِهِ ثُمَّ اسْتَخْلَصَهُمْ مُصَدِّقِينَ بذَلِكَ فِي نُذْرِهِ فَقَالَ وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ تَاهَ مَنْ جَهَلَ وَاهْتَدَى مَنْ أَبْصَرَ وَ عَقَلَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ وَ كَيْفَ يَهْتَدِى مَنْ لَمْ يُبْصِرُ وَ كَيْفَ يُبْصِرُ مَنْ لَمْ يَتَدَبَّرُ اتَّبِعُوا رَسُول اللَّهِ وَ أَهْلَ بَيْتِهِ وَأَقِرُوا بِمَا نَزَلَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاتَّبِعُوا آثَارَ الْهُدَى فَإِنَّهُمْ عَلَامَاتَ الْأَمَانَة وَالتَّقَى﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ وَ كَيْفَ يَهْتَدِى مَنْ لَمْ يُبْصِرُ وَ كَيْفَ يُبْصِرُ مَنْ لَمْ يُنْذَر﴾. (2)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو جَعْفَرَ إِنَّمَا الْأَعْمَى عَمَى الْقَلْب فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى القُلُوبُ التي في الصُّدُور﴾. (3)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَصحُ الِاعْتِبَارُ إِنَّا لِأَهْلِ الصَّفَا وَالْبَصِيرَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصَارِ وَ قَالَ جَلَّ اسْمُهُ فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ فَمَنْ فَتَحَ اللَّهُ عَيْنَ قَلْبِهِ وَ بَصِيرَةَ عَيْنِهِ بِالِاعْتِبَارِ فَقَدْ أَعْطَاهُ مَنْزِلَةً رَفِيعَةً وَزُلْفَةً عَظِيمَةً﴾. (4)
5-2- السجّاد علیه السلام- ﴿أَلَا إِنَّ لِلْعَبْدِ أَرْبَعَ أَعْيُنِ عَيْنَان يُبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ دِينِهِ وَدُنْيَاهُ وَ عَيْنَانِ يُبْصِرُ بهِمَا أَمْرَ آخِرَتِهِ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدِ خَيْراً فَتَحَ لَهُ الْعَيْنَيْن اللَّتَيْنِ فِي قَلْبِهِ فَأَبْصَرَ بِهِمَا الْغَيْبَ فِي أَمْرِ آخِرَتِهِ وَ إِذَا أَرَادَ بِهِ غَيْرَ ذَلِكَ تَرَكَ الْقَلْبَ بِمَا فِيهِ﴾. (5)
6-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَعْمَى الْعَمَى الضَّلَالَةُ بَعْدَ الْهُدَى وَ خَيْرَ الْأَعْمَالَ مَا نَفَعَ، وَخَيْرَ الْهُدَى مَا اتَّبِعَ وَ شَرَّ الْعَمَى عَمَى الْقَلْب﴾. (6)
7-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى مَا فَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى جَارِحَة وَاحِدَةً وَ مَا مِنْ جَارِحَة مِنْ جَوَارِحِ الْإِنْسَانِ إِنَّا وَ قَدْ وَكِلَتْ بغير ما وكلت به الأخرى ... فَأَمَّا [مَا] فَرَضَهُ عَلَى الْقَلْبَ مِنْ
ص: 694
1-2- امام صادق علیه السلام- خداوند اطاعت از صاحب امر خود امام معصوم علیه السلام را به اطاعت از رسولش و اطاعت از رسولش را به اطاعت از خویش پیوند داده است؛ پس هرکس اطاعت از صاحبان امر را رها کند از خدا و رسولش اطاعت نکرده است.... خداوند پیامبران علیهم السلام را برای کار خویش بشارت) و انذار بندگان برگزید سپس ایشان را باوردارندگان به بیم های خویش انتخاب کرده و فرمود و هر امتی در گذشته انذار کننده ای داشته است. (فاطر/24) هر که ندانست به بیراهه رفت و هر که چشم گشود و اندیشه کرد هدایت یافت؛ خداوند عزوجل می فرماید: ﴿فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتي فِي الصُّدُورِ﴾؛ و کسی که نمی بیند چگونه راه یابد و کسی که اندیشه نکند چگونه بینا باشد از رسول خدا و اهل بيتش الملا پیروی کنید و به آن چه از جانب خداوند نازل شده اقرار نمایید و از نشانه های هدایت تبعیت کنید زیرا ایشان، نشانه های امانت و تقوایند.
2-2- امام صادق علیه السلام- خداوند عزوجل می فرماید: ﴿فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبصارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتي فِي الصُّدُورِ﴾؛ و کسی که نمی بیند چگونه راه یابد و کسی که بیمش نداده اند، چگونه بینا باشد.
3-2- امام باقر علیه السلام- کوری واقعی، همان کوردلی است؛ ﴿فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ﴾.
4-2- امام صادق علیه السلام- پند و اندرز گرفتن فقط برای کسانی است که دلی پاک داشته و اهل بصیرت باشند، خداوند عزوجل فرموده پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت (حشر/2) و [در جایی دیگر] فرموده: ﴿فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ﴾؛ هرکس را خداوند دیده ی دل و بصیرت عطا کند مقام بزرگی به او داده و در جایگاهی بس بلند قرارش داده است.
5-2- امام سجّاد علیه السلام- همانا بنده را چهار چشم باشد؛ با دو چشم کار دین و دنیای خود را ببیند و با دو چشم دیگر کار آخرت را بنگرد چون خدا خیر بنده ای را خواهد دو چشم دلش را بگشاید و او امر آخرت خویش را ببیند؛ و چون برای بنده ای غیر از آن خواهد دلش را به حال خویش رها کند.
6-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- شدیدترین کوری گمراهی پس از هدایت؛ و بدترین کوری، کوردلی است.
7-2- امام علی علیه السلام- خداوند متعال ایمان را فقط بر یک عضو بدن واجب نکرده است و هریک از اعضای بدن وظیفه ای غیر از وظیفه ی عضو دیگر دارد... اما آن ایمانی که بر قلب واجب فرموده، اعتراف است و شناخت و رضا به آن چه خدا بر آن واجب نموده و تسلیم بودن در مقابل فرمان الهی و یاد خدا و اندیشه کردن و گردن نهادن در مقابل تمامی آن چه از جانب خداوند عزوجل در قرآن آمده، که باید تا حد توان آن ها را به کار گرفت؛ اعتقاد به این وظائف بر قلب واجب است و باید آن چه درون خویش اعتقاد دارد را در عمل نیز آشکار کند مگر در جایی که ضرورت حکم به مخفی کردن اعتقاد نماید مثل مواردی که تقیه در مقابل دشمن، لازم است همچون این سخن خداوند [که فرموده] به جز آن ها که تحت فشار واقع شدهاند. (نحل/106)... و این سخن خداوند که فرموده: آیا آن ها در قرآن تدبر نمی کنند، یا بر دل هایشان قفل نهاده شده است؟! (محمد/24) و [باز] خدای عزوجل فرموده: ﴿فَإِنَّها لا
ص: 695
الْإِيمَانِ الْإِقْرَارُ وَالْمَعْرِفَةُ وَالْعَقْدُ عَلَيْهِ وَ الرِّضَى بِمَا فَرَضَ عَلَيْهِ وَالتَّسْلِيمُ لِأَمْرِهِ وَالذِّكْرُ وَ التَّفَكُرَ وَالِانْقِيَادُ إِلَى كُلِّ مَا جَاءَ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ مَعَ حُصُولِ الْمُعْجِزِ فَيَجِبُ عَلَيْهِ اعْتِقَادُهُ وَ أَنْ يُظْهِرَ مِثْلَ مَا بَطَنَ إِلَّا لِضَرُورَة كَقَوْلِهِ تَعَالَى ... وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا وَقَوْلِهِ تَعَالَى أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبِ أَقْفَاهُا وَقَالَ عَزَّوَجَلَّ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ وَ مِثْلُ هَذَا كَثِيرُ فِي كِتَابٍ اللَّهِ وَ هُوَ رَأْسُ الْإِيمَان﴾. (1)
8-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ اللَّهَ تَعَالَى مَا فَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى جَارِحَة وَاحِدَةٍ وَ مَا مِنْ جَارِحَة مِنْ جَوَارِحِ الْإِنْسَانِ إِنَّا وَ قَدْ وَكِلَتْ بِغَيْر مَا وَكِلَتْ بهِ الْأُخْرَى فَمِنْهَا ... مَا فَرَضَهُ عَلَى الْعَيْنَيْنَ فَهُوَ النَّظَرُ إِلَى آيَاتِ اللَّهِ وَ غَضُّ النَّظَرِ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ... فَمَنْ أَبْصَرَ- فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَ هَذِهِ الْآيَةُ جَامِعَةُ لِأَبْصَارِ الْعُيُون وَأَبْصَارِ الظُّنُونَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُور﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ﴾ (27)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَ ذَلِكَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهُ أَخْبَرَهُمْ أَنَّ الْعَذَابَ قَدْ أَتَاهُمْ قَالُوا: فَأَيْنَ الْعَذَابُ وَ اسْتَعْجَلُوهُ﴾. (3)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿رَوَى أبو بَصِير عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي حَدِيثِ طَوِيل أَنَّهُ قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ سَارَ إِلَى الْكُوفَة فَهَدَمَ بهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَ وَ لَمْ يَبْقَ مَسْجِدُ عَلَى الْأَرْضِ لَهُ شُرَفْ إِلَّا هَدَمَهَا وَجَعَلَهَا جَمَّاءَ وَ وَسَّعَ الطَّرِيقَ الْأَعْظَمَ وَ كَسَرَ كُلَّ جَنَاحَ خَارج عَن الطَّرِيقِ وَأَبْطَلَ الْكُتُفَ وَالْمَيَازِيبَ إِلَى الطُّرْقَاتِ وَ لَا يَتْرُكُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَلَا سُنَة إِلَّا أَقَامَهَا وَيَفْتَحْ فَسْطَنطينية والصين وَجِبَالَ الدَّيْلَم فَيَمْكُثُ عَلَى
ص: 696
تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ﴾؛ و مانند این آیات در قرآن فراوان است و این اعتقاد قلبی اساس ایمان می باشد... و اما آن چه بر دو چشم واجب ،فرموده، نگریستن با دقت به نشانه های الهی است و چشم پوشی کردن از آن چه خدای عزوجل حرام نموده؛ خداوند متعال فرموده: آیا در حکومت و نظام آسمان ها و زمین و آن چه خدا آفریده است از روی دقت و عبرت] نظر نیفکندند؟! (اعراف/185)... و فرموده هر که از روی بصیرت می نگرد به سود خود اوست و هر که چشم بصیرت برهم نهد به زیان خودش می باشد. (انعام/104) و این آیه در برگیرنده ی بینایی چشم ها و بینایی دل ها می باشد، خداوند متعال فرموده: ﴾فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ﴾.
آنان از تو تقاضای شتاب در عذاب می کنند در حالی که خداوند هرگز از وعده ی خود تخلف نخواهد کرد و یک روز نزد پروردگارت همانند هزار سال از سال هایی است که شما می شمرید! (47)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ؛ جریان از این قرار است که رسول خدا به مشرکان خبر داد که زمان] عذاب الهی برای آنان فرا رسیده است؛ آنان پرسیدند: «پس این عذاب کجاست؟ و [با این سخن] تقاضای شتاب در عذاب کردند.
1-2- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر در ضمن حدیثی طولانی از امام باقر علیه السلام روایت کرده که حضرت فرمود: چون قائم الظهور کند به طرف کوفه عزیمت نموده و چهار مسجد را در آن جا ویران سازد و تمام مسجدهای کنگره دار روی زمین را خراب کرده و هموار می سازد، راه های اصلی را وسیع گرداند و هر بالکنی که از خانه ها به کوچه آمده باشد را خراب کند، و سر در خانه ها و ناودان هائی که رو به کوچه ها است را از میان بردارد و تمامی بدعت ها را از بین می برد سنت های الهی را برقرار می دارد و قسطنطنیه چین و سلسله جبال دیلم را فتح می نماید و به این ترتیب هفت سال امامت می کند که هر سال برابر ده سال از سال های شماست؛ سپس خداوند آن چه خواهد انجام دهد به امام عرض کردم فدایت شوم چگونه سال ها طولانی می شود؟ حضرت فرمود: خدای متعال به فلک فرمان دهد درنگ نموده و به کندی حرکت کند،
ص: 697
ذَلِكَ سَبْعَ سِنِينَ مِقْدَارُ كُلِّ سَنَةَ عَشْرَ سِنِينَ مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ ثُمَّ يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَكَيْفَ تَطُولُ السِّنُونَ قَالَ يَأْمُرُ اللَّهُ تَعَالَى الْفَلَك باللُّبُوثِ وَقِلَة الْحَرَكَةِ فَتَطُولُ الْأَيَّامُ لِذَلِكَ وَالسِّنُونَ قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّ الْفَلَك إِذَا تَغَيَّرَ فَسَدَ قَالَ ذَلِكَ قَوْلُ الزَّنَادِقَة فَأَمَّا الْمُسْلِمُونَ فَلَا سَبِيلَ لَهُمْ إِلَى ذَلِكَ وَقَدْ شَقَّ اللَّهُ الْقَمَرَ لِنَبِيِّهِ صلی الله علیه و آله وَرَدَّ الشَّمْسَ مِنْ قَبْلِهِ لِيُوشَعِ بْنِ نُونِ وَ أَخْبَرَ بِطُولِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَنَّهُ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَلَا فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا فَإِنَّ فِي الْقِيَامَةِ خَمْسِينَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِفَ مِثْلُ أَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ﴾. (2)
3-2- الأئمة علیهم السلام- ﴿عَن على بن ابراهِيمَ علیه السلام عَن أبيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطِ عَنْهُمْ قَالَ فِيمَا وَعَظَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ عِيسَى علیه السلام يَا عِيسَى ... وَ اعْبُدْنِي لِيَوْمٍ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ فِيهِ أَجْزِي بِالْحَسَنَةِ﴾. (3)
4-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا يَخْرُجُ مِنَ النَّارِ مَنْ دَخَلَهَا حَتَّى يَمْكُتَ فِيهَا أَحْقَابَاً وَ الْحُقَبُ بِضْعُ وَ سِتُونَ سَنَةٌ وَالسَّنَةُ ثَلَاثَ مِائَة وَ سِتُونَ يَوْمَا كُلٌّ يَوْمٍ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ فَلَا يَتَّكِلَنَّ أَحَدٌ عَلَى أَنْ يَخْرُجَ مِنَ النَّارِ﴾. (4)
5-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عن عكرمة قَالَ سَأَلَ رَجُلُ ابن عَبَّاس مَا هَؤُلَاءِ الْآيَاتِ فِي يَوْمِ كَانَ مِقدارُهُ حَمينَ أَلْفَ سَنَةٍ و يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ و يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ قَالَ يَوْمَ القيامه حِسَابَ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنّه﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ كَأَيْن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لهَا وَهِيَ ظَالِةٌ ثُمَّ أَخَذْتُها وَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ﴾. (48)
قوله تعالى: ﴿قُلْ يَأَيُّها النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِين﴾. (49)
ص: 698
در نتیجه روزها و سال ها طولانی خواهد شد به امام علیه السلام عرض کردم: «عده ای معتقدند اگر در گردش فلک، تغییری پیدا شود تباه گردد حضرت فرمود این گفتار بی دینان است، اما مسلمانان چنین اعتقادی ندارند چراکه خداوند ماه را برای پیامبرش به دو نیم کرد و پیش از آن، خورشید را برای یوشع بن نون ا برگرداند و از طولانی بودن روز رستاخیز خبر داده که آن روز همانند هزار سال از سال هایی است که شما می شمرید».
2-2- امام صادق علیه السلام- پیش از آن که در روز قیامت به حساب شما برسند خود [در همین دنیا] به حساب خویش برسید؛ زیرا در قیامت پنجاه توقف گاه وجود دارد که [زمان ایستادن در هر توقف گاه، مانند هزار سال از سال هایی که شما می شمرید می باشد؛ سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود در آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است. (معارج/4)
3-2- ائمه علیهم السلام- یکی از موعظه های خداوند به حضرت عیسی این بوده ]که به او فرمود] عبادت مرا برای روزی که همانند هزار سال از سال هایی است که شما می شمرید بجای آور؛ در آن روز کار نیک را چندین برابر پاداش خواهم داد».
4-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- کسی که داخل دوزخ شود از آن خارج نگردد تا این که دوران های متمادی در آن درنگ نماید و هر دوران [در قیامت] شصت و چند سال و هر سال سیصدو شصت روز است و هر روز همانند هزار سال از سال هایی است که شما می شمرید؛ در این صورت، نباید کسی که داخل دوزخ می شود امید داشته باشد که از دوزخ رهایی یابد.
5-2- ابن عباس رحمه الله علیه- شخصی از ابن عبّاس پرسید منظور» از آیه: در آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است. (معارج/4) و آیه امور این جهان را از آسمان به سوی زمین تدبیر می کند، سپس در روزی که مقدار آن هزار سال از سال هایی است که شما می شمرید بسوی او بالا می رود [و دنیا پایان می یابد]. (سجده /5) و آیه: ﴿وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ﴾؛ چیست؟ او پاسخ داد: در روز قیامت، حسابرسی پنجاه- هزار سال انجام خواهد شد.
و چه بسیار شهرها و آبادی هایی که به آن ها مهلت دادم در حالی که ستمکار بودند؛ اما از این مهلت برای اصلاح خود استفاده نکردند سپس آن ها را مجازات کردم؛ و بازگشت [همگان] تنها به سوی من است. (48)
بگو ای مردم من برای شما بیم دهنده ی آشکاری هستم (49)
ص: 699
قوله تعالى: ﴿فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ هَمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَريمٌ﴾ (50)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْإِمَامِ مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ الله فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيم أَولَئِكَ آلُ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ﴾.
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَأَصْلُ السَّعْى السُّرْعَةُ فِي الْمَشْى مُعاجِزِينَ أَي مُغَالِبينَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيِّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللهُ ما يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللهُ آيَاتِهِ وَ اللهُ عَليمٌ حكيم﴾. (52)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ أَوَّلَ وَصِيِّ كَانَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ هِبَةُ اللَّهِ بْنُ آدَمَ وَ مَا مِنْ نَبِيٍّ مَضَى إِلَّا وَ لَهُ وَصِيُّ وَ كَانَ جَمِيعُ الْأَنْبِيَاءِ مِائَةَ أَلْفِ نَبِي وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِي مِنْهُمْ خَمْسَةُ أُولُو الْعَزْمِ نُوحُ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ محمد علیهم السلام﴾. (3)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِائَةَ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ أَرْبَعَةَ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِي أَنَا أَكْرَمُهُمْ الله عَلَى اللَّهِ وَ لَا فَخْرَ﴾. (4)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿سادَةُ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ خَمْسَةُ وَ هُمْ أولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَيْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى- نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى و مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاء علیهم السلام﴾. (5)
ص: 700
آن ها که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند آمرزش و روزی پرارزشی برای آن هاست. (50)
1- امام صادق علیه السلام- امام کاظم علیه السلام از پدرش نقل کرده است درباره این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید]: ﴿فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ هَمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴾؛ فرمود: «ایشان، آل محمد علیهم السلام هستند».
و آن ها که در [محو] آیات ما تلاش کردند [و چنین می پنداشتند که می توانند از عذاب ما بگریزند]، اصحاب دوزخند (51)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- مُعَاجِزِینَ؛ یعنی در حالی که به خیال خود با این تلاش ها بر ما چیره می شوند.
هیچ رسول و پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر این که هرگاه آرزو[ی پیشبرد اهداف الهی خود می کرد] شیطان وسوسه ها و القائاتی در آن می افکند؛ اما خداوند القائات شیطان را از میان می برد سپس آیات خود را استحکام می بخشد و خداوند دانا و حکیم است. (52)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام صادق علیه السلام- از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند: اولین وصی خداوند بر روی زمین فرزند آدم بود تمام پیامبران یک وصی داشته و تعداد پیامبران صدوبیست و چهار هزار نفر است که پنج نفر از آنان یعنی نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام اولوالعزم هستند.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند عزوجل صدوبیست و چهارهزار پیامبر صلی الله علیه و آله آفریده که من در پیشگاه خدا گرامی ترین آن ها هستم و بر این امر مباهات نمی کنم؛ و خداوند عزوجل صدو بیست و چهار هزار وصی آفرید که علی علیه السلام در پیشگاه خدا از همه ی آنان گرامیتر و برتر است.
3-1- امام صادق علیه السلام- ابن ابی یعفور گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم می فرمود: «سرور پیامبران و رسولان این پنج نفرند که ایشان اولوالعزم رسولانند و آسیای رسالت بر محور وجود آنان می چرخد، نوح، ابراهيم، موسی، عیسی و محمد درود خدا بر او و اهل بیتش و بر تمامی پیامبران».
ص: 701
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبِي ذَرِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ هُوَ جَالِسٌ فِي الْمَسْجِدِ وَحْدَهُ فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَتَهُ فَقَالَ لِي يَا أَبَاذَرِّ لِلْمَسْجِدِ تَحِيَّة ... قُلْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَمِ النَّبِيُّونَ قَالَ مِائَةً أَلْفِ وَ أَرْبَعَةُ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِيٍّ قُلْتُ كَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُمِائَةِ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمَّاءَ غَفِيرًا، قُلْتُ مَنْ كَانَ أَوَّلَ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ آدَمَ قُلْتُ وَ كَانَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مُرْسَلًا قَالَ نَعَمْ خَلَقَهُ اللَّهُ بِيَدِهِ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَاذَرِّ أَرْبَعَةُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ سُرْيَانِيُّونَ آدَمُ وَ شَيْثُ وَ أَخْنُوخُ وَهُوَ إدريس وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ خَطَّ بِالْقَلَمِ وَ نُوحٌ وَ أَرْبَعَةُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مِنَ الْعَرَبِ هُودُ وَ صَالِحُ وَ شَعَيْبٌ علیهم السلام وَ نَبيك مُحَمَّد وَأَوَّلَ نَبِيٍّ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مُوسَى وَآخِرُهُمْ عِيسَى علیه السلام ستمائة نبي ﴾. (1)
5-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَلِيُّ بْنُ مُوسَى علیه السلام رَّضَا قَالَ حَدَّثَنَا أَبي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي جَعْفَرَ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صلی الله علیه و آله قَالَ: كَانَ عَلِي بْن أَبي طَالِب علیه السلام بالْكُوفَة فِي الْجَامِعِ إِذْ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْل الشَّامِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ أَشْيَاءَ فَقَالَ سَلْ تَفَقُهَا وَلَا تَسْأَلُ تَعَتُنَا ... سَأَلَهُ عَنْ سِتَةَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ لَهُمْ اسْمَانِ فَقَالَ يُوشَعُ بْنُ نُون وَهُوَ ذُو الْكِفْل وَيَعْقُوبُ وَ هُوَ إِسْرَائِيلُ وَالْخَضِرُ وَ هُوَ أَرْمِيَا وَيُونُسُ وَهُوَ ذَو النون وَعِيسَى وَ هُوَ الْمَسِيحُ وَمُحَمَّدُ وَهُوَ أَحْمَدَ ... وَ سَأَلَهُ عَنْ خَمْسَةِ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ تَكَلَّمُوا بِالْعَرَبيَّة فَقَالَ هُودُ وَ شُعَيْبُ وَ صَالِحُ وَ إِسْمَاعِيلُ وَ مُحَمَّد علهم السلام... وَ سَأَلَهُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مَحْتُونَا فَقَالَ خَلَقَ آدَمَ مَحْتُونَا وَ وُلِدَ شَيْثُ مَخْتُونَا وَ إِدْرِيسُ وَ نُوحُ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ دَاوُدُ وَ سُلَيْمَانُ وَلُوطُ وَ إِسْمَاعِيلُ وَ عِيسَى وَ مُوسَى و محمد صلی الله علیه و آله﴾. (2)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ نَبيّاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ خَلِيلًا وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ خَلِيلًا قَبْلَ أَنْ يَجْعَلَهُ إِمَاماً فَلَمَّا﴾. (3)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُصَافِحَهُ مِائَنَا أَلْفِ نَبِيٍّ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِيٍّ فَلْيَزُرْ قَبْرَ الْحُسَيْنِ بن عَلَى علیه السلام فِي النَّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَإِنَ أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ تَسْتَأْذِنُ اللَّهَ فِي زِيَارَتِهِ فَيُؤْذَنُ لَهُمْ﴾. (4)
ص: 702
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوذر غفاری رحمه الله علیه گوید: «محضر رسول خدا که به تنهایی در مسجد نشسته بود، رسیده و خلوت با آن حضرت را غنیمت شمردم... عرض کردم: «ای رسول خدا! پیامبران چند نفرند؟ حضرت فرمود: صدو بیست و چهارهزار نفر عرض کردم از این تعداد چند نفرشان رسول (پیامبری که مأموریت تبلیغ و دعوت به آئین خود را داشته هستند؟ فرمود: «جملگی سیصدوسیزده نفرند». عرض کردم نخستین پیامبر صلی الله علیه و آله که بود؟ فرمود: «آدم علیه السلام». عرض کردم: «از رسولان بود؟ فرمود: «آری؛ خداوند به دست [قدرت] خویش او را آفرید و از روح خود در او دمید». سپس حضرت فرمود: ای اباذر چهار نفر از پیامبران سریانی هستند آدم علیه السلام، شيث علیه السلام، أخنوخ که همان ادریس علیه السلام و نخستین کسی است که با قلم، کتابت نمود و نوحا و چهار نفر از پیامبران عرب می باشند: هود علیه السلام، صالح علیه السلام، شعیب علیه السلام و پیامبر تو محمد و نخستین پیامبر از میان بنی اسرائیل، موسی علیه السلام و آخرین آن ها عیسی علیه السلام و [در فاصله ی بین این دو] ششصد پیامبر بوده است».
5-1- امام علی علیه السلام- امام رضا علیه السلام از پدرانش روایت فرمود: امیرالمؤمنین علی در مسجد جامع کوفه بود که مردی از اهلشام برخاست و عرض کرد ای امیرالمؤمنین علیه السلام! من چند سؤال از شما دارم و یکی از سؤالاتش این بود که:پرسید شش پیامبر صلی الله علیه و آله-ی که دارای دو نام هستند کدامند؟ حضرت فرمود: یوشع بن نون که [نام دیگرش] ذوالکفل، یعقوب علیه السلام که [نام دیگرش] اسرائیل، خضر علیه السلام که [نام دیگرش] حلقیا، یونس علیه السلام که [نام دیگرش] ذوالنّون، عیسی که [نام دیگرش] مسیح و محمد صلی الله علیه و آله که [نام دیگرش] احمد می باشد... سؤال دیگری که پرسید این بود پنج پیامبر صلی الله علیه و آله-ی که به زبان عربی سخن می گفتند کدامند؟ حضرت فرمود: «هود علیه السلام، شعیب علیه السلام، صالح علیه السلام، اسماعيل علیه السلام و محمد صلی الله علیه و آله».
6-1- امام صادق علیه السلام- زید شحّام گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «خداوند تبارک وتعالی ابراهیم علیه السلام را به بندگی خود برگزید پیش از آن که او را به [مقام] نبوّت، مفتخر سازد و او را به پیغمبری برگزید پیش از آن که مقام رسالتش بخشد و او را رسول خود ساخت پیش از آن که به دوستی خود برگزیند و او را به دوستی خود برگزید پیش از آن که او را امام و پیشوای مردم] قرار دهد».
7-1- امام صادق علیه السلام- هر کس دوست دارد صد و بیست و چهارهزار پیامبر صلی الله علیه و آله با او مصافحه کنند باید در شب نیمه شعبان [قبر] امام حسین علیه السلام را زیارت کند چراکه [در چنین شبی ارواح پیامبر صلی الله علیه و آله-ان الملا برای زیارت امام حسین علیه السلام از خدا اجازه می خواهند و خدا [نیز] به آن ها اجازه می دهد.
ص: 703
1-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّهَا كَانَتْ تَقْرَ، وَ ما أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِي وَ لَا مُحَدَّث﴾. (1)
2-2- الصادقين علیهم السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ عَن عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام وَ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ وَما أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ وَ لَا مَحَدَّتْ قُلْتُ جُعِلَتْ فِدَاكَ لَيْسَتْ هَذِهِ قِرَاءَتَنَا فَمَا الرَّسُولُ وَالنَّبِيُّ وَ الْمُحَدَّثُ قَالَ الرَّسُولُ الَّذِي يَظْهَرُ لَهُ الْمَلَكُ فَيُكَلِّمُهُ وَ النَّبِيُّ هُوَ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ رُبَّمَا اجْتَمَعَتِ النُّبُوَّةُ وَالرِّسَالَةُ لِوَاحِدِ وَ الْمُحَدَّثُ الَّذِي يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يَرَى الصُّورَةَ قَالَ قُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ كَيْفَ يَعْلَمُ أَنَّ الَّذِى رَأَى فِي النَّوْمِ حَقٌّ وَ أَنَّهُ مِنَ الْمَلَكِ قَالَ يُوَفَّقُ لِذَلِكَ حَتَّى يَعْرِفَهُ لَقَدْ خَتَمَ اللَّهُ بِكِتَابِكُمُ الْكَتبَ وَ خَتَمَ بِنَبِيِّكُمُ الْأَنْبِيَاء علیهم السلام﴾. (2)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿عن زرارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ كَانَ رَسُولًا نَبِيًّا مَا الرَّسُولُ وَ مَا النَّبِيُّ قَالَ النَّبِيُّ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَيَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يُعَايِنُ الْمَلَكَ وَ الرَّسُولُ الَّذِي يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ يَرَى فِى الْمَنَامِ وَ يُعَايِنُ الْمَلَكَ قُلْتُ الْإِمَامُ مَا مَنْزِلَتُهُ قَالَ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يَرَى وَ لَا يُعَايِنُ الْمَلَكَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَ ما أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِيٍّ وَلَا مُحَدَّثِ﴾. (3)
4-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَن الْأَحْوَل قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَن الرَّسُول وَالنَّبِيِّ وَالْمُحَدَّثِ قَالَ الرَّسُولُ الَّذِي يَأْتِيهِ جَبْرَئِيلُ قُبْلَا فَيَرَاهُ وَ يُكَلِّمُهُ فَهَذَا الرَّسُولُ وَ أَمَّا النَّبِيُّ فَهُوَ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ نَحْوَ رُؤْيَا إِبْرَاهِيمَ وَ نَحْوَ مَا كَانَ رَأَى رَسُولُ اللَّهِ مِنْ أَسْبَاب النُّبُوَّةَ قَبْلَ الْوَحْى حَتَّى أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِالرِّسَالَة وَكَانَ مُحَمَّدُ حِينَ جُمِعَ لَهُ النُّبُوَّةُ وَجَاءَتْهُ الرِّسَالَةُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ يَجِيتُهُ بهَا جَبْرَئِيلَ وَيُكَلِّمُهُ بِهَا قُبُلًا وَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مَنْ جُمِعَ لَهُ النُّبُوَّةُ وَ يَرَى فِي مَنَامِهِ وَيَأْتِيهِ الرُّوحُ وَيُكَلِّمُهُ وَ يُحَدِّثُهُ مِنْ غَيْرَ أَنْ يَكُونَ يَرَى فِى الْيَقَظَة وَأَمَّا الْمُحَدَّثُ فَهُوَ الَّذِي يُحَدَّثُ فَيَسْمَعُ وَ لَا يُعَايِنُ وَ لَا يَرَى فِي مَنَامِهِ﴾. (4)
5-2- الرضا علیه السلام-﴿عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْن مَرَار قَالَ كَتَبَ الْحَسَنِ بْن الْعَبَّاسِ الْمَعْرُوفِيُّ إِلَى الرِّضَا علیه السلام
ص: 704
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ابن عباس رحمه الله علیه آیه را این گونه قرائت کرده ﴿و ما أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ وَ لَا مُحَدَّتْ﴾.
2-2- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام برید [بن معاویه] از امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام روایت کرده به امام علیه السلام عرض کردم: «فدایت شوم ما این آیه را به صورتِ ومَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسول وَلاَ نَبِي وَ لا مُحَدَّث؛ قرائت نمی کنیم مراد از ،رسول نبی و محدث کیست؟ حضرت فرمود: رسول کسی است که فرشته ی وحی برایش نمایان می شود و با او سخن می گوید؛ نبی کسی است که فرشته [وحی را] در عالم خواب می بیند و گاهی [مقام نبوت و رسالت] در یک نفر جمع می شود؛ و محدث کسی است که صدای فرشته را می شنود ولی چهره اش را نمی بیند عرض کردم خدایت به سلامت دارد چگونه می فهمد آن چه که در خواب دیده، حق و از جانب فرشته است؟ حضرت فرمود: برای این کار از جانب خداوند توفیق یابد که آن را بفهمد؛ خداوند با فرستادن کتاب شما (قرآن) به کتب آسمانی و با فرستادن پیامبرتان به [سلسله ی پیامبران] پایان داده است».
3-2- امام باقر علیه السلام- زراره بن اعین گوید: از امام باقر علیه السلام پیرامون این سخن خداوند عزوجل [که فرموده و او رسول و پیامبری [بزرگ] بود (مریم/54) پرسیدم که رسول کیست و نبی کیست؟ حضرت فرمود: نبی کسی است که در خواب فرشته وحی را می بیند و صدایش را می شنود ولی فرشته را با چشم در بیداری نمی بیند؛ و رسول آن است که صدا را می شنود و گاهی فرشته را در خواب می بیند [و گاهی] فرشته را با چشم در بیداری می بیند». پرسیدم: «مرتبه ی امام چگونه است؟ فرمود: «صدا» را می شنود اما فرشته را نه در خواب می بیند و نه در بیداری». این آیه را چنین تلاوت فرمود: ﴿ومَا أَرْسَلْنَا مِن قَبلِكَ مِن رَّسُولٍ وَ لَا نَبِيٌّ وَلَا مُحَدَّتْ﴾
4-2- امام باقر علیه السلام- أحول (محمد بن علی بن نعمان گوید از امام باقر علیه السلام درباره ی رسول نبی و محدث پرسیدم. حضرت فرمود: رسول کسی است که جبرئیل در برابر او ظاهر می شود و او جبرئيل علیه السلام را دیده و با او سخن می گوید؛ این رسول است اما نبی کسی است که در خواب می بیند مانند خواب دیدن ابراهیم علیه السلام و مانند خوابی که رسول خدا پیش از دریافت وحی نسبت به وسائل و اسباب نبوت می دید تا این که جبرئیل از جانب خداوند رسالت را برای او آورد؛ و هنگامی که نبوت برای حضرت محمد فراهم گشت و رسالت از جانب خدا برای او آمد جبرئیل علیه السلام احکام رسالت را به او ابلاغ می کرد و با او رویاروی سخن می گفت برخی از پیامبران که فقط صاحب مقام نبوت می باشند در عالم رؤیا با روح القدس التماس دارند و با او سخن می گویند بدون این که در بیداری روح القدس را ببینند. اما محدث کسی است که مورد خطاب فرشته قرار گرفته و [صدایش را] می شنود ولی نه در بیداری [فرشته را] می بیند و نه در خوابش
5-2- امام رضا علیه السلام- اسماعیل بن مرار گوید: حسن بن عبّاس معروفی در نامه ای به امام رضا علیه السلام نوشت: فدایت شوم فرق میان ،رسول نبی و امام چیست؟ حضرت [ پاسخ را] نوشت یا [به طور
ص: 705
جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي مَا الْفَرْقُ بَيْنَ الرَّسُولِ وَالنَّبِيِّ وَ الْإِمَامِ قَالَ فَكَتَبَ أَوْ قَالَ الْفَرْقُ بَيْنَ الرَّسُولِ وَالنَّبِيِّ وَ الْإِمَامِ أَنَّ الرَّسُولَ الَّذِي يُنْزَلُ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَيَرَاهُ وَ يَسْمَعُ كَلَامَهُ وَ يُنْزَلُ عَلَيْهِ الْوَحْنُ وَ رُبَّمَا رَأَى فِي مَنَامِهِ نَحْوَ رُؤْيَا إِبْرَاهِيمَ وَ النَّبِيُّ رُبَّمَا سَمِعَ الْكَلَامَ وَ رُبَّمَا رَأَى الشَّخْصَ وَ لَمْ يَسْمَعْ وَ الْإِمَامُ هُوَ الَّذِي يَسْمَعُ الْكَلَامَ وَ لَا يَرَى الشَّخص﴾. (1)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: ذُكِرَ الْمُحَدَّثُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ إِنَّهُ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يَرَى الشَّخْصَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ يَعْلَمُ أَنَّهُ كَلَامُ الْمَلَكِ قَالَ إِنَّهُ يُعْطَى السَّكِينَةَ وَ الْوَقَارَ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّهُ كَلَامُ مَلَكِ﴾. (2)
7-2- الباقر علیه السلام- ﴿حُمْرَانَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَكَمُ بْنُ عُيَيْنَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ إِنَّ عِلْمَ عَلَى علیه السلام فِي آيَة مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ وَ كَتَمْنَا الْآيَةَ قَالَ فَكُنَّا نَجْتَمِعُ فَنُدَارِسُ الْقُرْآنَ فَلَا نَعْرِفُ الْآيَةَ قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَر علیه السلام فَقُلْتُ إِنَّ الْحَكَمَ بْنَ عُيَيْنَةَ حَدَّثَنَا عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ عِلْمُ عَلَى علیه السلام فِي آيَة مِنَ الْقُرْآن وَ كَتَمْنَا الْآيَةَ قَالَ اقْرَأْ يَا حُمْرَانُ فَقَرَأَتُ وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيِّ. قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ وَ لَا مُحَدَّثِ قُلْتُ وَ كَانَ عَلَى العَلَيهِ مُحَدَّثَاً قَالَ نَعَمْ فَجِئْتُ إِلَى أَصْحَابِنَا فَقُلْتُ قَدْ أَصَبْتُ الَّذِي كَانَ الْحَكَمُ يَكْتُمْنَا قَالَ قُلْتُ قَالَ أبُو جَعْفَرا العليا الله كَانَ عَلَى المُحدَّثاً فَقَالُوا لِى مَا صَنَعْتَ شَيْئاً إِنَّا سَأَلْتَهُ مَنْ يُحَدِّثُهُ قَالَ فَبَعْدَ ذَلِكَ إنِّى أَتَيْتُ أَبَا جَعْفَر فَقُلْتُ أَ لَيْسَ حَدَّثْتَنِي أَنَّ عَلِيّا علیه السلام كَانَ مُحَدَّثاً قَالَ بَلَى قُلْتُ مَنْ يُحَدِّثُهُ قَالَ مَلَكُ يُحَدِّثُهُ قَالَ قُلْتُ أَقُولُ إِنَّهُ نَبِيُّ أَوْ رَسُولُ قَالَ لَا قَالَ بَلْ مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبَ سُلَيْمَانَ علیه السلام وَ مَثَلُ صَاحِب مُوسَى علیه السلام وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْنِ﴾. (3)
8-2- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَوْماً فَقَالَ يَا حَكَمُ هَلْ تَدْرِى الْآيَةَ الَّتِي كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام يَعْرِفُ قَاتِلَهُ بِهَا وَ يَعْرِفُ بِهَا الْأُمُورَ الْعِظَامَ الَّتِي كَانَ يُحَدِّثُ بِهَا النَّاسَ قَالَ الْحَكَمُ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي قَدْ وَقَعْتُ عَلَى عِلْمٍ مِنْ عِلْمٍ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام
ص: 706
شفاهی] فرمود فرق میان رسول نبی و امام این است که رسول کسی است که جبرئیل علیه السلام بر او نازل می شود و [در حالی که جبرئیل علیه السلام را می بیند و سخن او را می شنود، وحی بر وی نازل می شود؛ گاهی هم ممکن است که در خواب فرشته وحی را ببیند، مانند خواب دیدن ابراهیم علیه السلام نبی کسی است که گاهی سخن را می شنود و گاهی فرشته را می بیند و صدایی را نمی شنود و امام کسی است که سخن را می شنود ولی فرشته را نمی بیند.
6-2- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: در محضر امام صادق علیه السلام از محدث سخن به میان آمد حضرت فرمود: محدث کسی است که صدای فرشته را می شنود ولی او را نمی بیند. عرض کردم: «فدایت شوم او چگونه می فهمد که آن صدای فرشته است؟ فرمود: «آرامش دل و اطمینان خاطری به او داده می شود تا دریابد که آن صدای فرشته است».
7-2- امام باقر علیه السلام- حمران بن أعين] گوید: حکم بن عیینه از امام سجّاد علیه السلام برایمان روایت کرد که حضرت فرمود: «علم» علی علیه السلام در آیه ای از قرآن است. اما ،حکم آن آیه را از ما پنهان داشت حمران [در ادامه گوید:] «ما (شیعیان) جلساتی تشکیل داده و آیات قرآن را بررسی می کردیم اما نتوانستیم آن آیه را پیدا کنیم؛ تا این که به خدمت امام باقر علیه السلام رسیده و عرض کردم حکم بن عتیبه از امام سجّاد علیه السلام برایمان روایت کرده که علم علی در آیه ای از قرآن است؛ ولی آن آیه را از ما پنهان داشت».
8-2- امام باقر علیه السلام- فرمود: «حمران بخوان» من نیز خواندم ﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلانَ﴾ امام باقر علیه السلام [چنین تلاوت فرمود: ﴿وَ ما أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ وَ لَا مُحَدَّث﴾. عرض کردم: علی علیه السلام محدث بود»؟ حضرت فرمود: «آری». من نزد دوستان آمدم و گفتم: «آن چه حکم از ما پنهان می کرد، پیدا کردم؛ امام باقر علیه السلام فرمود: علی علیه السلام محدَّث بوده است آن ها به من گفتند: «کاری نکرده ای باید می پرسیدی چه کسی با او سخن می گفته است؟ بعد از آن من خدمت امام باقر علیه السلام رسیده و عرض کردم: آیا شما به من نفرمودی علی محدث بوده است»؟! حضرت فرمود: «چرا گفتم». عرض کردم چه کسی با او سخن می گفت؟ فرمود: «فرشته ای با او سخن می گفت». عرض کردم: «پس من بگویم او نبی یا رسول بوده است؟ فرمود: نه، بلکه حکایت او همچون حکایت همراه سليمان علیه السلام آصف بن برخیا و همراه موسی (یوشع بن نون و ذوالقرنین) است».
9-2- امام سجّاد علیه السلام- حکم بن عتيبه گوید: روزی به محضر امام سجّاد علیه السلام رسیدم. آن حضرت فرمود: «ای حکم آیا می دانی آیه ای که علی بن ابیطالب علیه السلام به واسطه ی آن قاتل خود را می شناخت و از امور مهمی که از آن ها با مردم سخن می گفت آگاهی می یافت کدام آیه است»؟ با خودم گفتم: «به- راستی که بر دانشی از دانش های امام سجّاد علیه السلام دست یافته ام که به واسطه ی آن می توانم بر امور مهم آگاهی یابم. پس گفتم نه به خدا سوگند از آن اطلاعی ندارم آن گاه گفتم: «ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا آن آیه را به من می گویی؟ حضرت فرمود: به خدا سوگند آن آیه این سخن خداوند است که فرموده: ﴿وما أرسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلاَ نَبِيٍّ وَ لا مُحَدَّث﴾ و علی بن ابیطالب علیه السلام محدث بود».
ص: 707
أَعْلَمُ بِذَلِكَ تِلْكَ الْأُمُورَ الْعِظَامَ قَالَ فَقُلْتُ لَا وَ اللَّهِ لَا أَعْلَمُ قَالَ ثُمَّ قُلْتُ الْآيَةُ تُخْبِرُنِي بِهَا يَا ابْنَ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ- وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُول وَلَا نَبِيٍّ وَلَا مُحَدَثٍ وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب المُحَدَّثَاً فَقَالَ لَهُ رَجُلُ يُقَالُ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ زَيْدِ كَانَ أَخَا عَلِيٌّ لِأُمِّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ مُحَدَّتَاً كَأَنَّهُ يُنْكِرُ ذَلِكَ فَأَقْبَلَ عَلَيْنَا أَبُو جَعْفَر علیه السلام فَقَالَ أَمَا وَاللَّهِ إِنَّ ابْنَ أُمِّكَ بَعْدُ قَدْ كَانَ يَعْرِفُ ذَلِكَ قَالَ فَلَمَّا قَالَ ذَلِكَ سَكَتَ الرَّجُلُ فَقَالَ هِيَ الَّتِي هَلَكَ فِيهَا أَبُو الْخَطَّابِ فَلَمْ يَدْرِ مَا تَأْوِيلُ الْمُحَدَّثِ وَ النَّبيِّ﴾. (1)
9-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبدِ الله بْن أَبي يَعْفُورَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ الله علیه السلام: أَ كَانَ عَلَى علیه السلام يُنْكَتُ فِي قَلْبِهِ أَوْ يُوقَرُ فِى صَدْرِهِ؟ قَالَ: إِنَّ عَلِيّاً كَانَ مُحَدَّثاً قَالَ فَلَمَّا أَكْثَرْتُ عَلَيْهِ قَالَ إِنَّ عَلِيّا يَوْمَ بَنِي قُرَيْظَةَ وَ بَنِي النَّضِير كَانَ جَبْرَئِيلُ الله عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ اللَّهِ عَنْ يَسَارِهِ يُحَدِّثَانِهِ﴾. (2)
10-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ سُلَيْمِ الشَّامِيِّ أَنَّهُ سَمِعَ عَلِيّاً يَقُولُ إِنِّي وَ أَوْصِيَائِي مِنْ وَلْدِي مَهْدِيُّونَ كُلْنَا مُحَدَّثُونَ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَنْ هُمْ قَالَ الْحَسَنَ علیه السلام وَ الْحُسَيْنُ علیه السلام ثُمَّ ابْنِي عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ وَ عَلَى يَوْمَئِذٍ رَضِيعُ ثُمَّ ثَمَانِيَةً مِنْ بَعْدِهِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ وَ هُمُ الَّذِينَ أَقْسَمَ اللَّهُ بِهِمْ فَقَالَ وَ وَالِدِ وَ ما وَلَدَ أَمَّا الْوَالِدُ فَرَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَا وَلَدَ يَعْنِي هَؤُلَاءِ الْأَوْصِيَاءَ ما قُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَا أَ يَجْتَمِعُ إِمَامَانِ قَالَ لَا إِلَّا وَأَحَدُهُمَا مُصْمَتُ لَا يَنْطِقُ حَتَّى يَمْضِيَ الْأَوَّلُ قَالَ سُلَيْمُ الشَّامِيُّ سَأَلْتُ مُحَمَّد بْن أَبي بَكْر قُلْتُ كَانَ عَلَى مُحَدَّنَا قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ هَلْ يُحَدِّثُ الْمَلَائِكَةُ إِلَّا الْأَنْبِيَاءَ قَالَ أَ مَا تَقْراً وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُول وَ لَا نَبِيَّ وَلَا مُحَدَّثِ قُلْتُ فَأَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ المُح دَّثُ قَالَ نَعَمْ وَ فَاطِمَةٌ كَانَتْ مُحَدَّثَةً وَ لَمْ تَكُنْ نَبِيَّةَ﴾. (3)
11-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ مَا مِنْ نَبِيٍّ وَلَا رَسُولٌ إِنَّا أرْسِلَ بِوَلَايَتِنَا وَ بِفَضْلِنَا عَلَى مَنْ سِوَانَا﴾. (4)
12-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ: نَحْنُ أَثْنَا عَشَرَ مُحَدَّثَاً﴾. (5)
ص: 708
مردی که عبدالله بن زید نام داشت و برادر مادری امام سجّاد علیه السلام بود البته منظور، مادر رضاعی است یعنی مادرش به امام سجّاد علیه السلام نیز شیر داده بود با لحنی انکار آمیز گفت: «سبحان الله، على علیه السلام محدث بوده؟ در این هنگام امام باقر علیه السلام به سوی ما رو نموده و فرمود: به خدا سوگند که فرزند مادرت امام سجّاد علیه السلام از آن آگاهی داشته است چون امام علیه السلام چنین فرمود، آن مرد ساکت شد. آن گاه امام علیه السلام فرمود: «این آیه ای است که ابوالخطاب محمد بن مقلاص که عقیده داشته امامان علیهم السلام پیامبرند زیرا شنیده بود که ایشان محدثند و خیال می کرد هر محدثی پیامبر صلی الله علیه و آله است درباره اش دچار گمراهی شد و معنای حقیقی محدث و نبی را نفهمید.
9-2- امام صادق علیه السلام- عبد الله بن ابی یعفور گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «آیا علی علیه السلام چنین بود که [حقایق] در دلش افکنده می شد یا در سینه و گوشش جای می گرفت؟ حضرت به طور سربسته فرمود: علی علیه السلام محدث بوده است؟ چون من در گرفتن پاسخ به امام علیه السلام اصرار ورزیدم فرمود: علی ا کسی است که در روز [جنگ با بنی قریظه و بنی نضیر جبرئيل علیه السلام در سمت راستش و میکائیل علیه السلام در سمت چپ او بوده و با او سخن می گفتند».
10-2- امام علی علی بن جعفر حضرمی از سلیم بن قیس شامی روایت کرده که او از امام علی علیه السلام شنیده که می فرمود من و جانشینانم که از نسل من هستند همگی هدایت یافته و محدث هستیم. سلیم بن قیس گوید: من عرض کردم ای امیرالمؤمنین علیه السلام جانشینان شما چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: «حسن علیه السلام و حسین علیه السلام، سپس فرزندم علی بن حسین علیه السلام ملا سلیم گوید: در آن روز، علی بن حسین علیه السلام حالا شیر خواره ای بیش نبود و بعد از او هشت امام که یکی پس از دیگری به امامت میرسند؛ آنان کسانی هستند که خداوند به آن ها سوگند یاد نموده و فرموده و سوگند به پدر و فرزندش. (بلد/3) که مقصود از «والد» رسول خدا و مقصود از وَ ما وَلَدَ همین جانشینان ما هستند». عرض کردم: «ای امیرالمؤمنین علیه السلام آیا امکان دارد که در یک زمان دو امام امامت داشته باشند»؟ فرمود: «خیر، مگر این که یکی ساکت باشد و سخنی به عنوان امام نگوید تا اوّلی از دنیا برود. سلیم شامی گوید: «از محمد بن ابی بکر پرسیدم: آیا علی علیه السلام محدث بوده؟ گفت: «آری». گفتم: «آیا فرشتگان با غیر پیامبران نیز سخن می گویند؟ گفت مگر این آیه را نخوانده ای ﴿و مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسولِ وَ لاَ نَبِيٌّ وَ لا مُحَدَّتْ﴾؟ گفتم: پس امیرالمؤمنین محدث بوده»؟ گفت: آری! و فاطمه علیهما السلام هم محدثه بوده با این که پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده است.
11-2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: «هیچ پیامبر صلی الله علیه و آله و رسولی نبوده مگر این که مأموریت داشته است ولایت و برتری ما (اهل بیت علیهم السلام) بر دیگران را به مردم ابلاغ کند».
12-2- امام صادق علیه السلام- محمد بن عمران گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «ما دوازده امام هستیم که فرشته با ایشان سخن می گوید.
ص: 709
13-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي حَدِيثِ طَويل يَذْكُرُ فِيهِ إِثْيَانَ رَجُل مِنَ الزَّنَادِقَة أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سُؤَالَهُ عَمَّا اشْتَبَهَ عَلَيْهِ مِنْ آيَاتِ الْقُرْآنِ وَ ظَنَّ التَّنَاقْضَ فِيهَا فَأَجَابَهُ اللَّهِ وَ أَسْلَمَ فَكَانَ مِمَّا اجابه قَالَ عَلَى علیه السلام... وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَهُ مِنَ الْخِطَاب الدَّالَّ عَلَى تَهْجِينِ النَّبِي صلی الله علیه و آله الْإِزْرَاءِ بهِ وَ التَّأنيب لَهُ مَعَ مَا أَظْهَرَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ ... فَيَذْكُرُ لِنَبِيِّهِ الله مِنْ مَا يُحَدِّثُهُ عَدُوهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ بَعْدِهِ بِقَوْلِهِ وَ ما أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللهُ آيَاتِهِ يَعْنِي أَنَّهُ مَا مِنْ نَبِيٍّ تَمَنَّى مُفَارَقَةً مَا يُعَايِنُهُ مِنْ نِفَاقِ قَوْمِهِمْ وَ عُقُوقِهِمْ وَ الِانْتِقَالِ عَنْهُمْ إِلَى دَارِ الْإِقَامَةِ إِنَّا أَلْقَى الشَّيْطَانُ الْمُعْرِضُ بعَدَاوَتِهِ عِنْدَ فَقْدِهِ فِي الْكِتَابِ الَّذِي أَنْزِلَ عَلَيْهِ دَمُهُ وَ الْقَدْحَ فِيهِ وَالطَّعْنُ عَلَيْهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ذَلِكَ مِنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ فَلَا تَقْبَلُهُ وَ لَا تُصْغِي إِلَيْهِ غَيْرُ قُلُوبِ الْمُنَافِقِينَ وَ الْجَاهِلِينَ وَيُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ بِأَنْ يَحْمِيَ أَوْلِيَاءَهُ مِنَ الضَّلَال وَالْعُدْوَانِ وَ مُشَايَعَة أَهْلِ الْكُفْرِ وَالطُّغْيَانِ الَّذِينَ لَمْ يَرْضَ اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَهُمْ كَالأَنْعَام حَتَّى قَالَ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا فَافْهَمْ هذا﴾. (1)
1-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ يُحْكِمُ اللهُ آيَاتِهِ يَعْنِي يَنْصُرُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةٌ لِللَّذينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ القاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعيدٍ﴾. (53)
قوله تعالى: ﴿وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللهَ هَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (52)
ص: 710
13-2- امام علی علیه السلام- مردی زندیق (بی دین) نزد امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمد و به ایشان عرض کرد: اگر در بین آیات قرآن اختلاف و تناقض وجود نداشت من حتماً به دین شما می گرویدم حضرت به او فرمود کدام» اختلاف و تناقض؟ عرض کرد .... [یکی از موارد این است که] خداوند [از یک طرف] در برخی آیات برتری پیامبرش بر دیگر پیامبران است را بیان می کند و [از طرفی دیگر] چندین برابر آیاتی که در آن ها پیامبرش را ستوده به گونه ای او را مورد خطاب قرار می دهد که باعث سرزنش او و کاستن از منزلتش می شود و نتیجه ای جز ملامت و نکوهش او ندارد، این درحالی است که هیچ پیامبر صلی الله علیه و آله دیگری را چنین مورد خطاب قرار نداده است.... امیرالمؤمنین علیه السلام [در پاسخ به سؤالاتش] فرمود: .... اما آیاتی که گفتی دلالت بر ملامت پیامبر صلی الله علیه و آله و کاستن از منزلت او و نکوهش وی دارد با این که خداوند در قرآن او را بر دیگر پیامبران اسمیل برتری داده [پاسخش این است که...] خداوند با آیه ﴿وَ ما أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيِّ إِلا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ ي حْكِمُ اللهُ آيَاتِه﴾؛ آن چه که دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از او در قرآن به عنوان [تفسیر و تأويل] پدید می آورند را برای وی بیان می دارد؛ معنای آیه این است که هیچ پیامبری نبوده که آرزو کرده باشد از رنج و مشقتی که از نفاق و نافرمانی قومش متحمل می شود رهایی یابد و به سرای ابدیت کوچ نماید مگر این که شیطان که دشمنی خویش با آن پیامبر صلی الله علیه و آله را پیوسته ابراز می کرده بعد از رحلت آن پیامبر صلی الله علیه و آله [آیاتی دال بر] مذمت و سرزنش و بدگویی از او را در کتابی که بر آن پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است وارد می کند؛ اما خداوند آن القائات شیطانی را از دل های مؤمنان می زداید و در نتیجه، دل های مؤمنان آن القائات را نمی پذیرند و جز دل های منافقان و نادانان کسی به آن ها گوش فرانخواهد داد؛ و خداوند آیات خود را محکم و استوار می سازد به این ترتیب که دوستداران خود را در مقابل گمراهی، خصومت و همراهی با کافران و تجاوزکاران حمایت می نماید همان کافران و تجاوزکارانی که خداوند حتی راضی نشده آن ها را هم شأن چهارپایان قرار دهد و فرموده بلکه آن ها از چهارپایان نیز گمراه تر هستند (فرقان/44) پس تو این حقیقت را دریاب و بر طبق آن عمل نما».
1-3- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ثُمَّ يُحْكِمُ اللهُ آيَاتِهِ؛ یعنی خداوند امیرالمؤمنین علیه السلام را یاری خواهد کرد.
هدف این بود که خداوند القائات شیطان را آزمونی قرار دهد برای آن ها که در دل هایشان بیماری است و آن ها که سنگدلند و به یقین ستمکاران در عداوت شدید دامنه داری هستند. (53)
و [نیز] هدف این بود که آگاهان بدانند این حقی است از سوی پروردگارت و در نتیجه به آن ایمان بیاورند و دل هایشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند کسانی را که ایمان آوردند به سوی صراط مستقیم هدایت می کند (54)
ص: 711
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ، يَعْنِي إِلَى الْإِمَامِ الْمُسْتَقِيمِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أو يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ﴾ (55)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ؛ أَى فِي شَكٍّ مِنْ أمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام حتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ، قَالَ الْعَقِيمُ الَّذِي لَا مِثْلَ لَهُ فِي الْأَيَّام﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿المُلْكُ يَوْمَئِذٍ الله يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ في جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴾ (56)
1- الأئمة علیهم السلام- ﴿قَالُوا يَا رَسُولَ الله له هَؤُلَاءِ الَّذِينَ قُتِلُوا قَدْ عَلِمْنَا مَا أَعْطَاهُمُ اللَّهُ مِنَ الْخَيْرِ وَ نَحْنُ نُجَاهِدُ مَعَكَ كَمَا جَاهَدُوا، فَمَا لَنَا إِنْ مُتْنَا مَعَكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ هَاتَيْنِ الْآيَتَيْنِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنا فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾. (57)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ۖ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنا قَالَ وَ لَمْ يُؤْمِنُوا بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ الْأَئِمَّة فَأُولئِكَ هُمْ عَذابٌ مُهِينٌ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا في سَبيلِ الله ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ الله رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللهَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴾ (58)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا إِلَى قَوْلِهِ إِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ قَالَ نَزلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (5)
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿... ثُمَّ ذَكَرَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا في سبيل الله ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللهُ إلَى قَوْلِهِ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ﴾. (6)
ص: 712
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى صِرَاطٍ مُسْتَقِیم؛ یعنی [خداوند کسانی را که ایمان آوردند] به سوی امامی مستقیم و پابرجا هدایت می کند.
پیوسته کافران درباره ی قرآن در شک هستند تا آن که قیامت ناگهان فرا رسد یا عذاب روز عقیم (روزی که قادر بر جبران گذشته نیستند) به سراغشان آید (55)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ﴾؛ یعنی [پیوسته کافران] در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام تردید دارند، ﴿حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ﴾؛ «عقيم» یعنی روزی که مانندی در میان روزها ندارد به عبارت دیگر روزی است که روز دیگری به دنبال ندارد بلکه ابدی است.
حکومت در آن روز از آن خداست و میان آن ها داوری می کند؛ کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند در باغ های پرنعمت بهشتند.
1- ائمه علیهم السلام- روایت شده که اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کردند: ای رسول خدا دانستیم خداوند به کسانی که در رکاب شما به شهادت رسیدند چه خیری عنایت فرموده است؛ ما نیز همچون آنان در رکاب شما جهاد می کنیم حال اگر به مرگ طبیعی از دنیا برویم نزد خدا چه اجری خواهیم داشت؟ در پاسخ آنان خداوند این دو آیه را نازل فرمود.
و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند عذاب خوار کننده ای برای آن هاست! (57)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند و به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگر امامان نا ایمان نیاوردند ﴿فَأُولئِكَ هُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾.
و کسانی که در راه خدا هجرت کردند سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند خداوند به آن ها روزی نیکویی می دهد و به یقین خداوند، بهترین روزی دهندگان است. (58)
1- امام صادق علیه السلام- امام کاظم علیه السلام از پدر بزرگوارش امام صادق علیه السلام نقل کرده که در مورد این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبيل الله ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَا تُوا... إِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ﴾ حلیم فرمود: «این دو آیه فقط در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شده است».
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سپس خداوند امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگر اصحاب پیامبری که هجرت کردند را یاد نموده و فرمود: ﴿وَ الَّذینَ هَاجَرُوا في سَبيلِ الله ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللهُ ... لَعَليمٌ حَلِيمٌ﴾.
ص: 713
قوله تعالى: ﴿لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلا يَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٍ﴾ (59)
قوله تعالى: ﴿ذلِكَ وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ الله لَعَفُوٌّ غَفُورٌ﴾ (60)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ النَّجَارِ عَنْ مُوسَى بْن جَعْفَر عَنْ أَبِيهِ سَمِعْتُ أَبِي مُحَمَّدَ بن عَلِيٌّ كَثِيراً مَا يُرَدِّدُ هَذِهِ الْآيَةَ وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ فَقُلْتُ يَا أَبَتِ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَحْسَبُ هَذِهِ الْآيَةَ نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلامخَاصَّةٌ قَالَ نَعَمْ﴾. (1)
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ذلِكَ وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ فَهُوَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَمَّا أَخْرَجَتْهُ قُرَيْشٍ مِنْ مَكَّةَ وَ هَرَبَ مِنْهُمْ إِلَى الْغَارِ وَ طَلَبُوهُ لِيَقْتُلُوهُ فَعَاقَبَهُمُ اللَّهُ يَوْمَ بَدْرٍ وَ قُتِلَ عُتْبَةُ وَ شَيْبَةُ وَ الْوَلِيدُ وَ أَبُ جَهْل وَ حَنْظَلَةُ بْن أبي سُفْيَانَ وَ غَيْرُهُمْ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُول اللَّهِ طُلِبَ بِدِمَائِهِمْ فَقُتِلَ الْحُسَيْنُ وَ آل مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله بَغْياً وَ عُدْوَانا .. فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ مَنْ عَاقَبَ يَعْنِي رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ يَعْنِي حِينَ أَرَادُوا أَنْ يَقْتُلُوهُ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ يَعْنِي بِالْقَائِمِ علیه السلام مِنْ وُلْدِهِ﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَعَثَ عَلِيّا إِلَى الْيَمَن فَقَالَ لَهُ وَ هُوَ يُوصِيهِ يَا عَلَى علیه السلام أَنْهَاكَ عَنِ الْبَغْى فَإِنَّهُ مَنْ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿ذَالِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ الَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَ يُولِجُ النَّهَارَ فِي الَّيْلِ وَ أَنَّ سَمِيعُ بَصِيرٌ﴾. (61)
قوله تعالى: ﴿ذَالِكَ بِأَنَّ اللهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَ أَنَّ اللهَ هُوَ الْعَلِي الْكَبِيرُ﴾. (62)
قوله تعالى: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لطِيفٌ خَبِيرٌ﴾. (63)
ص: 714
مسلماً آنان را به جایگاهی که آن را می پسندند وارد می کند و بی تردید خدا دانا و بردبار است. (59)
این گونه خواهد بود و هرکس به همان اندازه که به او ستم شده مجازات کند سپس مورد تعدی قرار گیرد خدا او را یاری خواهد کرد؛ به یقین خداوند بخشنده و آمرزنده است. (60)
1- امام باقر علیه السلام- امام کاظم علیه السلام از پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود: از پدرم امام باقر علیه السلام می شنیدم که پیوسته آیه ی ﴿وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللهُ﴾ را تکرار می نمود. عرض کردم پدر جان فدایت شوم گمان می کنم این آیه فقط در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شده است»؟! پدرم فرمود: «آری».
2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از آیه ی ﴿ذلِكَ وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ الله﴾ رسول خدا است؛ در آن هنگام که قریش او را از مکه بیرون راندند و آن حضرت از آنان به سوی غار فرار نمود و قریش به دنبال آن حضرت گشتند تا او را بکشند. خداوند نیز آنان را در جنگ بدر مجازات نمود و عتبه، شیبه، ولید، ابوجهل حنظله بن ابوسفیان و افرادی دیگر به هلاکت رسیدند. چون رسول خدا از دنیا رحلت کرد آن ها به خونخواهی کشته شدگانشان برخاستند؛ در نتیجه امام حسین علیه السلام و [افرادی دیگر از آل محمد علیهم السلام] از روی ظلم وستم به شهادت رسیدند... خداوند تبارک و تعالی فرموده: وَ مَنْ عاقب یعنی رسول خدا بمثل ما عُوقِبَ بِهِ یعنی در آن زمان که قصد کشتن رسول خدا را داشتند ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللهُ یعنی [خداوند] به وسیله ی حضرت قائم که یکی از فرزندان اوست رسول خدا را یاری خواهد ساخت. پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا و علی علیه السلام را به سوی یمن فرستاد و او را چنین سفارش فرمود: ای علی ... تو را از ستم کردن باز می دارم چراکه هر کس مورد ستم قرار گیرد، خدا او را یاری خواهد کرد».
این [وعده ی نصرت الهی] به خاطر آن است [که او بر هر چیز قادر است، خداوندی] که شب را در روز و روز را در شب داخل می کند و خداوند شنوا و بیناست (61)
این به خاطر آن است که خداوند حق است و آن چه را غیر از او می خوانند باطل است و خداوند بلندمقام و بزرگ است. (62)
آیا ندیدی خداوند از آسمان آبی فرستاد و زمین بر اثر آن سرسبز و خرم می گردد؟ و خداوند لطیف و آگاه است. (63)
ص: 715
قوله تعالى: ﴿لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ﴾ (64)
قوله تعالى: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ﴾ (65)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ وسَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَقَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَلِينَ وَ مَوَالِي الْمُؤْمِنِينَ وَ نَحْنُ أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَنَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بنَا يُمْسِكُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَى ابْنُ شَاذَانَ بإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَيْلَةَ أَسْرى بي إِلَى الْجَلِيل جَلَّ جَلَالُهُ أَوْحَى إِلَيَّ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ قُلْتُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد مَنْ خَلَّفْتَ فِي أُمَّتِكَ قُلْتُ خَيْرَهَا قَالَ عَلَى بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام قُلْتُ نَعَمْ يَا رَبِّ ... فَالْتَفَتْ إِلى يَمِين الْعَرْشِ فَإِذَا أَنَا بِعَلِيَّ وَ فَاطِمَةَ وَالْحَسَن علیه السلام وَ الْحُسَيْن علیه السلام وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن علیه السلام وَ مُحَمَّدِ بْن عَلى علیه السلام وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ مُوسَى بْن جَعْفَر وَ عَلِيٌّ بن مُوسَى علیه السلام وَ مُحَمَّدِ بْن عَلَى الي وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ اللهِ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٌّ علیه السلام وَ الْمَهْدِي فِي ضَحْضَاحِ مِنْ نُورٍ قِيَامٍ يُصَلُّونَ وَ فِي وَسْطِهِمُ الْمَهْدِيُّ يُضِى، كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ فَقَالَ يَا مُحَمَّد هَؤُلَاءِ الْحُجَجُ وَالْقَائِمُ مِنْ عِتْرَتِكَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَهُ الْحُجَّةُ الْوَاحِبَةُ لِأَوْلِيَائِي وَ هُوَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي بِهِمْ يُمْسِكُ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَدَّثَنِي جَبْرَئِيلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِى وَ أَنَّ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله عَبْدِي وَ رَسُولِى وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبِ الخَلِيفَتِي وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وَلْدِهِ حُجَجِي أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِي ... فَقَامَ جَابِرِ بْن عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ يَا الْأَئِمَّةُ مِنْ وَلْدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام قَالَ الْحَسَنُ علیه السلام وَالْحُسَيْنُ علیه السلام سَيِّدَا رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَن
ص: 716
آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است از آن اوست و خداوند بی نیاز و شایسته ی هر گونه ستایش است. (64)
آیا ندیدی که خداوند آن چه را در زمین است و نیز کشتی هایی راکه به فرمان او بر صفحه ی اقیانوس ها حرکت می کنند مسخّر شما کرد و آسمان (کرات و سنگ های آسمانی را نگه می دارد تا جز به اجازه ی او بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم رئوف و مهربان است. (65)
1- امام سجّاد علیه السلام- ما امام مسلمانان حجّت های خدا بر عالمیان سرور مؤمنان، پیشوای سفیدرویان و مولای اهل ایمانیم؛ ما باعث ایمنی اهل زمین هستیم چنان که ستارگان باعث ایمنی اهل آسمانند؛ مائیم کسانی که خداوند به واسطه ی آن ها آسمان را نگه می دارد تا جز به اجازه ی او، بر زمین فرو نیفتد؛ و مائیم کسانی که خداوند به واسطه ی آن ها زمین را نگه می دارد که اهلش را به لرزه در نیاورد...
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن شاذان با سند خود روایت می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: در شب معراج که مرا به سوی خداوند جلیل جل جلاله بردند به من وحی فرمود پیامبر صلی الله علیه و آله به آن چه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است. (بقره/285) من عرض کردم و همه ی مؤمنان؛ خدا فرمود: «راست گفتی ای محمد»؟ چه کسی را در میان امتت جانشین خود قرار دادی». عرض کردم: بهترینشان را فرمود: «علی بن ابیطالب علیه السلام»؟ گفتم آری ای پروردگار من.... خطاب به من فرمود: به سمت راست عرش توجه کن من نیز چنین کردم و به ناگاه على علیه السلام، فاطمه علیها السلام، حسن علیه السلام، حسین علیه السلام، على بن الحسين علیه السلام، محمد بن على علیه السلام، جعفر بن محمد علیه السلام، موسی بن جعفر علیه السلام، علی بن موسی علیه السلام، محمد بن على علیه السلام، علی بن محمد علیه السلام، حسن بن على علیه السلام و مهدی را در هاله ای از نور مشاهده کردم که به نماز ایستاده اند و در میانشان مهدی همچون ستاره ای فروزان می درخشید خداوند فرمود: ای محمد! اینان حجت ها[ی من] هستند و قائم از نسل و ذریه ی توست؛ به عزت و جلالم سوگند او حجتی می باشد که بر دوستدارانم لازم است از او پیروی کنند و اوست انتقام گیرنده از دشمنانم؛ خداوند به واسطه ی ایشان آسمان ها را نگه داشته تا جز به اجازه ی او بر زمین فرو نیفتند.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- جبرئیل علیه السلام از جانب پروردگار صاحب عزت و جلال به من گفت که او فرموده: «هر کس یقین کند که معبودی جز من نیست و محمد بنده و فرستاده ی من و على بن ابيطالب علیه السلام جانشین من و امامان از نسل اولا حجت های من هستند وی را به رحمت خویش وارد بهشت گردانم..... در این هنگام جابر بن عبدالله انصاری برخاست و عرض کرد: «ای رسول خدا امامان از نسل علی بن ابیطالب علیه السلام چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: «حسن علیه السلام و حسین علیه السلام که سرور جوانان اهل بهشتند سپس سرور عبادت کنندگان در زمان خویش [یعنی] علی بن الحسین علیه السلام، پس از او محمدبن علی باقر علیه السلام که به زودی تو ای جابر او را درخواهی یافت و چون او را ملاقات کردی سلام مرا به وی برسان سپس جعفر بن محمّد صادق علیه السلام، سپس موسی بن جعفر
ص: 717
شَبَاب أَهْلِ الْجَنَّةَ ثُمَّ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ فِى زَمَانِهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام ثُمَّ الْبَاقِرُ علیه السلام مُحَمَّد بْن عَلِى سَتُدْرَكُهُ يَا جَابِرَ فَإِذَا أَدْرَكْتَهُ فَأَقْرتْهُ مِنَى السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ علیه السلام جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْكَاظِمُ اله مُوسَى بْنُ جَعْفَرَ ثُمَّ الرِّضَا علیه السلام عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ التَّقِى الا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٌّ ثُمَّ الْهَادِي الي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ ثُمَّ الزَّكِيالْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِئُ أُمَّتِي الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَقِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً هَؤُلَاءِ يَا جَابِرُ رحمه الله علیه خُلَفَائِي وَأَوْصِيَائِي وَ أَوْلَادِي وَ عِتْرَتِي مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَانِي وَ مَنْ أَنْكَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَنْكَرَنَى بِهِمْ يُمْسِكُ اللهُ السَّمَاوَاتِ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِهِمْ يَحْفَظُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم ذِكْرُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ عِبَادَةٌ وَ ذِكْرى عِبَادَةً وَ ذِكْرُ عَلَى علیه السلام قَةِ عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُ الْأَئِمَّة مِنْ وَلْدِهِ عِبَادَةُ وَالَّذِي بَعَثَنِي بالنُّبُوَّة وَجَعَلَنِى خَيْرَ الْبَرِّيَّة إِنَّ وَصِنِّي لَأَفْضَلُ الْأَوْصِيَاءِ وَإِنَّهُ لَحْجَّةُ اللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِيفَتُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ مِنْ وَلْدِهِ الْأَئِمَّةُ الْهُدَاةُ بَعْدِي بِهِمْ يَحْبِسُ اللَّهُ الْعَذَابَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِهِمْ يُمْسَكُ الْجِبَالَ أَنْ تَمِيدَ بهم﴾. (2)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: لَا تَعْجَبُوا لِحِفْظِهِ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَحْفَظُ مَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ قَالُوا: وَمَا هُوَ قَالَ: أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ- ثَوَابُ طَاعَاتِ الْمُحِيِّينَ لِمُحَمَّدِ وَ آلِهِ﴾. (3)
6- الهادى علیه السلام- ﴿بكم فتح الله و بكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَبِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَفَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ﴾. (4)
7- امیر المؤمنين علیه السلام- ﴿كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَقْرَأَ إِنَّ اللهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً يَقُولُهَا عِنْدَ الزَّلْزَلَةِ وَ يَقُولُ وَيُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَفَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ هُوَ الَّذِى أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحِيِيكُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُور﴾. (66)
ص: 718
كاظم علیه السلام، سپس علی بن موسی رضا، سپس محمد بن على تقى علیه السلام سپس علی بن محمد نقى علیه السلام، سپس حسن بن علی زکی علیه السلام و پس از او فرزندش مهدی امتم که به حق، قیام خواهد نمود؛ همو که زمین را از عدل و داد پُر خواهد نمود آن چنان که از ظلم و ستم پر گشته است. ای جابر اینان جانشینان من فرزندان و اهل بیتم ،هستند هر کس از آن ها اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هرکس با آنان مخالفت کند با من مخالفت کرده است و هرکس یکی از ایشان را انکار کند مرا انکار کرده است خداوند به واسطه ی ایشان آسمان ها را نگه داشته تا جز به اجازه ی او بر زمین فرو نیفتند؛ به واسطه ی ایشان زمین را نگه می دارد که اهلش را به لرزه در نیاورد.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- یاد خدای عزوجل عبادت است و یاد من یاد علی و یاد امامان است از نسل على علیه السلام همگی] عبادت است؛ سوگند به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث نمود و مرا بهترین مردمان قرار داد جانشین من (علی علیه السلام) بهترین جانشینان است و او حجّت خدا بر بندگانش و خلیفه ی او بر خلقش می باشد و امامان راهنما پس از من از نسل او هستند؛ خداوند به واسطه ی آن ها عذاب را از اهل زمین باز می دارد و به واسطه ی آن ها ﴿يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا باذنه﴾؛ و به واسطه ی آن ها کوه ها را نگه می دارد که اهل زمین را به لرزه درنیاورند.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا خطاب به اصحابش فرمود از این که خداوند آسمان را از فروافتادن بر زمین نگه داشته تعجب نکنید چراکه خداوند عزوجل چیزی بزرگتر از آسمان را نگه می دارد» اصحاب عرض کردند بزرگتر از آسمان چیست؟ حضرت فرمود: «پاداش عبادت های دوستداران محمد و آل محمد علیهم السلام».
6- امام هادی علیه السلام- قسمتی از زیارت جامعه ی کبیره خداوند [آفرینش را] با شما آغاز کرده و به شما پایان می بخشد و به واسطه ی شما باران فرو می فرستد و به واسطه ی شما آسمان (کرات و سنگ های آسمانی) را نگه می دارد تا جز به اجازه ی ،او، برزمین فرو نیفتند!!
7- امام علی علیه السلام- در هنگام وقوع زلزله امیرالمؤمنین علیه السلام این دو آیه را قرائت می فرمود: خداوند آسمان ها و زمین را نگاه می دارد تا از نظام خود منحرف نشوند؛ و هرگاه منحرف گردند، کسی جز او نمی تواند آن ها را نگاه دارد؛ او دارای حلم و آمرزنده است. (فاطر/41) ﴿و وَيُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ﴾.
و او کسی است که شما را زنده کرد سپس می میراند بار دیگر زنده می کند، اما این انسان بسیار ناسپاس است. (66)
ص: 719
قوله تعالى: ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكاً هُمْ نَاسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى هُدى مُسْتَقيم﴾ (67)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًاً هُمْ نَاسِكُوهُ جَمَعَهُمْ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكاً هُمْ نَاسِكُوهُ وَ الْمَنْسَك هُوَ الْإِمَامُ لِكَلَّ أُمَّةٍ بَعْدَ نَبَيْهَا حَتَّى يُدْرِكَهُ نَبِيُّ أَلَا وَإِنَّ لُزُومَ الْإِمَامِ وَطَاعَتَهُ هُوَ الدِّينُ وَ هُوَ الْمَنْسَكَ وَ هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب الإِمَامُكُمْ بَعْدِي فَإِنِّي أَدْعُوكُمْ إِلَى هَدَاهُ وَ إِنَّهُ عَلَى هُدَى مُسْتَقِيمٍ فَقَامَ الْقَوْمُ يَتَعَجَّبُونَ مِنْ ذَلِكَ وَيَقُولُونَ وَ اللَّهِ إِذا لَنُنَازِعُنَّ الْأَمْرَ وَ لَا نَرْضَى طَاعَتَهُ أَبَداً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدى مُسْتَقِيمٍ وَ إِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ اللهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ* أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّماءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّه يَسِيرٌ﴾. (1)
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلَهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ أَيْ مَذْهَبَاً يَذْهَبُونَ فِيهِ﴾. (2)
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿جَعَلْنَا مَنْسَكاً هُمْ نَاسِكُوهُ أَيْ شَرِيعَةً هُمْ عَامِلُونَ بِهَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَإِن جَدَلُوكَ فَقُلِ اللهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾. (68)
قوله تعالى: ﴿اللهُ يَحكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾. (49)
قوله تعالى: ﴿أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ مَا في السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ ذَالِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَالِكَ عَلَى اللَّه يَسِيرٌ﴾. (70)
قوله تعالى: ﴿وَ يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللهِ مَا لَم يُنزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَ مَا لَيْسَ هُم بِهِ عِلْمٌ وَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِير﴾. (71)
ص: 720
برای هر امتی عبادتی قرار دادیم تا آن عبادت را [در پیشگاه خدا] انجام دهند پس نباید در این امر با تو به نزاع برخیزند به سوی پروردگارت دعوت کن که تو بر هدایت مستقیم قرار داری [و راه راست همین است]. (67)
1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که آیه ی لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكا هم ناسكُوهُ نازل شد، رسول خدا مسلمانان را جمع نموده و فرمود: ای گروه مهاجرین و انصار! خداوند متعال می فرماید: ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًاً هُمْ ناسكُوهُ﴾؛ منسک همان امام است که رهبری هر امتی را بعد از پیامبرشان تا آمدن پیامبر صلی الله علیه و آله دیگر به عهده دارد بدانید که ضرورت وجود امام و پیروی از او همان دین است و منسک [نیز] همان است؛ و این علی بن ابی طالب علیه السلام بعد از من امام شماست و من شما را دعوت می کنم از راهنمائی او استفاده کنید که او در راه مستقیم است منافقان از شنیدن سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله در شگفت شدند و از جای حرکت کردند و گفتند: «به خدا قسم! بر سر رهبری امّت با او ستیز نموده و هرگز به پیروی از او تن در نخواهیم داد در این هنگام خداوند عزوجل این آیات را نازل فرمود: ﴿وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى هُدى مُسْتَقيم وَ إِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللهُ أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ اللهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فيما كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ* أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَ ماء وَ الْأَرْضِ إِنَّ ذلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهُ يَسِيرُ﴾
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكًاً هُمْ ناسِكُوهُ؛ یعنی [برای هر امتی] مذهب و روشی [قرار دادیم] که به آن معتقد می شوند
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿جَعَلْنَا مَنْسَکاً هُم ناسكُوهُ﴾؛ یعنی [برای هر امتی] آیینی [قرار دادیم] که بر طبق آن عمل می کنند.
و اگر آنان با تو به جدال برخیزند، بگو خدا از کارهایی که شما انجام می دهید آگاهتر است. (68)
و خداوند در روز قیامت میان شما در آن چه اختلاف می کردید، داوری می کند!» (69)
آیا نمی دانستی خداوند آن چه را در آسمان و زمین است می داند؟! همه این ها در کتابی ثبت است همان کتاب علم بی پایان پروردگار و این بر خداوند آسان است. (70)
آن ها غیر از خداوند چیزهایی را می پرستند که او هیچ گونه دلیلی بر آن نازل نکرده است و چیزهایی را که علم و آگاهی به آن ندارند و برای ستمگران یاور و راهنمایی نیست. (71)
ص: 721
قوله تعالى: ﴿وَ إِذا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنا بَيِّنَاتٍ تَعرفُ في وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا المُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنا قُل أَفَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٌ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللهُ الَّذينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ المصيرُ﴾ (72)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْنِ دَاوُدَ قَالَ حَدَّثَنَا الْإِمَامُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرِ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ كَانَ الْقَوْمُ إِذَا نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام آيَةً فِي كِتَابِ اللَّهِ فِيهَا فَرْضٌ طَاعَتِهِ أَوْ فَضِيلَةُ فِيهِ أَوْ فِي أَهْلِهِ سَخِطُوا ذَلِكَ وَ كَرِهُوا حَتَّى هَمُّوا بِهِ وَأَرَادُوا بِهِ الْعَظِيمَ وَأَرَادُوا بِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَيْضاً لَيْلَةَ الْعَقَبَةِ غَيْظاً وَغَضَباً وَحَسَداً حَتَّى نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَل فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعْفَ الطَّالِبُ وَ المَطْلُوبُ﴾ (73)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْأَشَلِّ بَيَّاعِ الْأَنْمَاطِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ كَانَتْ قُرَيْشٍ تُلَطَّخُ الْأَصْنَامَ الَّتِي كَانَتْ حَوْلَ الْكَعْبَةِ بِالْمِسْكِ وَ الْعَنْبَرِ وَكَانَ يَغُوثُ قِبَالَ الْبَابِ وَكَانَ يَعُوقُ عَنْ يَمِينِ الْكَعْبَةِ وَ كَانَ نَسْرُ عَنْ يَسَارِهَا وَكَانُوا إِذَا دَخَلُوا خَرُّوا سُجَّداً لِيَغُوثَ وَ لَا يَنْحَنُونَ ثُمَّ يَسْتَدِيرُونَ بِحِيَالِهِمْ إِلَى يَعُوق ثُمَّ يَسْتَدِيرُونَ بِحِيَالِهِمْ إِلَى نَسْرِ ثُمَّ يُلْبُونَ فَيَقُولُونَ لَبَّيْكَ اللَّهُم لَيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ إِنَّا شَريكَ هُوَ لَكَ تَمْلِكُهُ وَ مَا مَلَكَ قَالَ فَبَعَثَ اللَّهُ ذُبَاباً أَخْضَرَ لَهُ أَرْبَعَةُ أَجْنِحَة فَلَمْ يَبْقَ مِنْ ذَلِكَ الْمِسْكِ وَالْعَنْبَرِ شَيْئاً إِلَّا أَكَلَهُ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُربَ مَثَل فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً ولو اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ المَطْلُوبُ﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- تفسير الإمام علیه السلام ﴿... قَالَ البَاقِرِ فَلَمَّا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ وَ ذَكَرَ الذَّبَابِ فِي قَوْلِهِ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً الآيَةَ وَ لَمَّا قَالَ مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا
ص: 722
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده می شود در چهره های کافران آثار انکار مشاهده می کنی آن چنان که نزدیک است [برخیزند و] به کسانی که آیات ما را بر آن ها می خوانند حمله کنند بگو آیا شما را به بدتر از این خبردهم؟ که همان آتش سوزنده است که خدا به کافران وعده داده و بد سرانجامی است 72
1- امام صادق علیه السلام- عیسی بن داود گوید امام کاظم علیه السلام از پدر بزرگوارش برایمان نقل نمود که امام صادق علیه السلام پیرامون آیه ی ﴿وَ إِذا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا المُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنا...﴾ فرمود: «هرگاه آیه ای از قرآن پیرامون وجوب اطاعت از امیرالمؤمنین علیه السلام، یا در فضیلت ایشان و یا در مورد اهل بیت او نازل می شد، منافقان به شدت خشمگین می شدند و ناخشنود می گشتند تا جایی که سوءقصد به جان امیرالمؤمنین علیه السلام کردند و خواستند او را بکشند؛ همچنین در لیلة العقبه شبی که گروهی از منافقان تصمیم داشتند به هنگام بازگشت از جنگ تبوک در یکی از گردنه های میان راه شتر پیامبر صلی الله علیه و آله را رم دهند تا حضرت از بالای کوه به دره پرت شود ولی پیامبر صلی الله علیه و آله در پرتو وحی الهی از این ماجرا آگاه گشت و نقشه ی شوم آن ها را نقش بر آب کرد شدّت ،خشم کینه و حسادت خود نسبت به رسول خدا را به کار بردند؛ تا این که در نهایت این آیه نازل شد.
ای مردم! مثلی زده شده است به آن گوش فرا دهید کسانی را که غیر از خدا می خوانید [و پرستش می کنید]، هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند، هرچند برای این کار دست به دست هم دهند و هرگاه مگس چیزی از آن ها برباید نمی توانند آن را بازپس گیرند هم طلب کننده ناتوان است و هم طلب شونده [هم عابدان، هم معبودان]. (73)
1- امام صادق علیه السلام- عبدالرحمن بن اشل نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمود: قریش بت هایی که در اطراف کعبه بود را با مشک و عنبر آغشته می کردند و بت یغوث» روبروی درب کعبه، «یعوق» در سمت راست و نسر» در سمت چپ کعبه قرار داشت و هرگاه قریش وارد می شدند در مقابل يغوث به علامت سجده به خاک می افتادند و خم نمی شدند؛ بعد روی خود را به طرف یعوق نموده و بعد هم روی خود را به طرف نسر می کردند و آن گاه این شعار را سر می دادند: «لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک الا شریک هو لک تملکه و ما ملک خداوند نیز مگسی سبزرنگ که چهاربال داشت را فرستاد و آن مگس همه ی آن مشک و عنبرها را خورد و خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَاباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبُهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ والمطلوب﴾.
2- امام باقر علیه السلام- در تفسیر امام عسکری ال آمده است امام باقر علیه السلام فرمود: «وقتی خداوند فرمود: ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلُ﴾؛ و نام مگس را چنین برد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً﴾؛ و چون فرمود: ﴿مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ الله أَولِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْنَا وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴾؛ مثل کسانی که غیر از خدا را اولیای خود برگزیدند، مثل عنکبوت است.
ص: 723
مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ وَضَرَبَ الْمَثَلَ فِي هَذِهِ السُّورَة بالَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً وَ بالصَّيب مِنَ السَّمَاءِ قَالَتِ النَّوَاصِبُ وَالْكُفَّارُ وَ مَا هَذَا مِنَ الْأَمْثَالَ فَتُضْرَبَ يُريدُونَ بِهِ الطَّعْنَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ اللَّهُ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي لَا يَتْرُكُ حَيَاءَ أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا لِلْحَقِّ يُوضِحُهُ بِهِ عِنْدَ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ مَا بَعُوضَةً مَا هُوَ بَعُوضَةُ الْمَثَلِ فَا فَوْقَهَا فَمَا فَوْقَ الْبَعُوضَةِ وَ هُوَ الذُّبَابُ يَضْرِبُ بِهِ الْمَثَلَ إِذَا عَلِمَ أَنَّ فِيهِ صَلَاحَ عِبَادِهِ وَ نَفْعَهُم﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ مُعَنْعَنا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَاباً﴾. (2)
4- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ احْتَجَّ عَزَّوَجَلَّ عَلَى قُرَيْش وَ الْمُلْحِدِينَ الَّذِينَ يَعْبُدُونَ غَيْرَ اللَّهِ فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله يَعنِي الأَصْنَامَ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَاباً وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعْفَ الطَّالِبُ وَ المَطْلُوبُ يَعنِي الذُّبَابِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ (74)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ؛ أَوْ مَا عَظَمُوهُ حَقَّ تَعْظِيمِهِ أَوْ مَا عَرَفُوهُ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ حَيْثُ أَشْرَكُوا بِهِ وَ سَمَّوْا بِاسْمِهِ مَا هُوَ أَبْعَدُ الْأَشْيَاءِ عَنْهُ مُنَاسَبَةً﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿اللهُ يَصْطَفِي مِنَ المَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بصير﴾. (75)
1- اميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿فِى خَبَر الزَّنْدِيقِ الْمُدَّعِي لِلتَّناقُضِ فِى الْقُرْآن قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام في قَوْلِهِ تَعَالَى اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَقَوْلِهِ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ المُوتِ وَ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ تَتَوَفَّاهُمُ المَلائِكَةُ طَيِّبِينَ وَالَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِي أَنفُسِهِمْ فَهُوَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَجَلَّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ
ص: 724
که خانه ای برای خود انتخاب کرده در حالی که سست ترین خانه ها خانه ی عنکبوت است اگر می دانستند. (عنکبوت/41) و در سوره ی بقره (آیه ی 17) به کسی که آتش افروخته و در آیه ی (19) به باران از آسمان مثال زد ناصبی ها و کافران گفتند: این چه مثل هایی است که زده می شود؟ و منظورشان طعنه بر رسول خدا بود. خداوند نیز فرمود: «ای محمد! إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ الله مَثَلًا [یعنی] خداوند به خاطر شرم و حیا مثال زدن برای توضیح دادن حقیقت برای بندگان مؤمنش را رها نمی کند؛ ﴿ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها﴾ (بقره /26) چه مثل به پشه باشد یا بالاتر از پشه که همان مگس باشد؛ خداوند هنگامی این مثل را می زند که بداند مصلحت و نفع بندگانش در آن است.
3- امام صادق علیه السلام- علی بن محمد به ترتیب نقل می کند امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند متعال که می فرماید] ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ﴾؛ فرمود: این مثل پیرامون علی بن ابی طالب علیه السلام و دشمنان و غاصبان حق او بیان شده است ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً﴾؛ یعنی کسانی که به دنبال غیر علی بن ابی طالب علیه السلام رفته و از آن ها پیروی کنند در حقیقت از کسانی دنباله روی کرده اند که حتی توان آفریدن مگسی را ندارند؛ پس نخواهند توانست در قیامت پیروانشان را یاری کرده و از عذاب الهی رهایی بخشند.
4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خداوند در مقابل قریش و کافرانی که غیر خدا را پرستش می کنند اقامه ی دلیل کرده و فرموده: ﴿یا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ﴾ یعنی بتهایی که غیر از خدا می خوانید لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبُهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ المَطْلُوبُ که منظور از مطلوب، مگس می باشد. (74)
خدا را آن گونه که باید بشناسند نشناختند؛ خداوند توانا و شکست ناپذیر است. (74)
1- امام صادق علیه السلام- وَ ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ؛ یعنی خداوند را آن چنان که باید بزرگ بدارند، بزرگ نداشتند؛ یا آن چنان که باید او را بشناسند نشناختند؛ از این رو برای او شریک قرار دادند و چیزی که کمترین تناسب و سنخیتی با خدا ندارد یعنی بت را خدا نامیدند.
خداوند از فرشتگان رسولانی برمی گزیند و همچنین از انسان ها؛ به یقین خداوند شنواو بیناست (75)
1- امام علی علیه السلام- در ضمن داستان آن زندیق (بی دین) که ادعا می کرد در قرآن تناقض وجود دارد، آمده: امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد آیات خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند. (زمر/42) فرشته ی مرگ [روح] شما را می گیرد. (سجده /11) فرستادگان ما جان او را می گیرند (انعام/61) فرشتگان [مرگ] روحشان را می گیرند در حالی که پاک و پاکیزه اند. (نحل/32) همان ها که فرشتگان [مرگ] روحشان را می گیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند. (نحل /28) فرمود: خداوند تبارک و تعالی والاتر و بزرگتر از آن است که بخواهد خودش، گرفتن جان بندگان را بر عهده بگیرد؛ این در حالی است که کار فرستادگان
ص: 725
يَتَوَلَّى ذَلِكَ بِنَفْسِهِ وَ فِعْلُ رُسُلِهِ وَ مَلَائِكَتِهِ فِعْلُهُ لِأَنَّهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ فَاصْطَفَى جَلَّ ذِكْرَهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَ سَفَرَةٌ بَيْنَهُ وَبَيْنَ خَلْقِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِيهِمْ اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبِي أَوْفَى قَال: خَرَجَ النَّبِيُّ وَ نَحْنُ فِي مَسْجِدِ الْمَدِينَةِ فَقَامَ وَ حَمِدَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أَثْنَى عَلَيْهِ فَقَالَ إِنِّي مُحَدِّثُكُمْ حَدِيثًا فَاحْفَظُوهُ وَعُوهُ وَلْيُحَدَّتْ مَنْ بَعْدَكُمْ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لِرَسَالَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ أَسْكَنَهُمُ الْجَنَّةَ وَ إِنِّي مُصْطَفِي مِنْكُمْ مَنْ أحِبُّ أَنْ أَصْطَفِيَهُ وَ أَوَاخِي بَيْنَكُمْ كَمَا آخَى اللَّهُ بَيْنَ الْمَلَائِكَةِ فَذَكَرَ كَلَاماً فِيهِ طُولُ فَقَالَ عَلِيٌّ بن أبي طَالِب علیه السلام لَقَدِ انْقَطَعَ ظَهْرِى وَ ذَهَبَ رُوحِي عِنْدَ مَا صَنَعْتَ بِأَصْحَابِكَ فَإِنْ كَانَ مِنْ سَخْطَة بِكَ عَلَى فَلَكَ الْعُتْبَى فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَالَّذِي بَعَثَنِي بالْحَقِّ مَا أَنتَ مِنِّى إِنَّا بِمَنْزِلَة هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِنَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَ مَا أَخَرْتُكَ إِنَّا لِنَفْسِي فَأَنَا رَسُولُ اَللَّهِ وَ أَنْتَ أَخِی وَ وَارِثِی﴾. (2)
3- الجواد علیه السلام- ﴿فَقَالَ يَحْيَى بْنُ أَكْثَمَ وَ قَدْ رُوِيَ أَنَّ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ مَا احْتَبَسَ الْوَحْيُ عَنِّي قَطُّ إِنَّا ظَنَنْتُهُ قَدْ نَزَلَ عَلَى آلِ الْخَطَّابِ فَقَالَ اللَّهِ وَ هَذَا مُحَالُ أَيْضاً لِأَنَّهُ لَا يَجُورُ أَنْ يَشْكَ النَّبِيُّ ۖ فِي نُبُوَّتِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ المَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ فَكَيْفَ يُمْكِنُ أَنْ تَنْتَقِلَ النُّبُوَّةُ مِمَّن اصْطَفَاهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَى مَنْ أَشْرَكَ بِهِ﴾. (3)
4- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ اللهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا أَنْ يُخْتَارُ وَ هُوَ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ إسْرَافِيلُ وَ مَلَكُ المَوتِ وَ مِنَ النَّاسِ الأَنْبِيَاء وَالأَوْصِيَاءُ فَمِنَ الأَنْبِيَاءُ نُوحٌ وَإِبْرَاهِيمُ وَمُوسَى عِيسَى وَ مُحَمَّد وَ مِنْ هَؤُلَاءِ الخَمْسَةِ رَسُولُ وَ مِنَ الأَوْصِيَاءِ أَمِير المُؤْمِنِينَ علیه السلام الأَئِمَّةَ وَ فِيهِ تَأْوِيلُ غَيْرِ هَذَا﴾. (4)
5- امیر المؤمنين علیه السلام- ﴿السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه ... بكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَكْشِفُ الْكَرْبَ وَ يُغْنِي الْمُعْدِمَ وَيَشْفِي السَّقِيمَ لَتَيْكُمْ وَسَعْدِيْكُمْ يَا مَنِ اصْطَفَاهُمُ اللَّهُ
ص: 726
و فرشتگانش در حقیقت کار خود او به حساب آید چراکه آن ها به فرمان الهی انجام وظیفه می کنند؛ از این رو خداوند از میان فرشتگان رسولان و سفیرانی برمیگزیند که واسطه ی میان او و خلقش باشند؛ آنان همان کسانی هستند که خداوند در موردشان فرموده: ﴿اللهُ يَصْطَفِي مِنَ المَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ﴾.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- عبدالله بن ابی اوفی گوید: ما در مسجد مدینه بودیم که پیامبر صلی الله علیه و آله از خانه خارج شد و [در مسجد] ایستاده و حمد و ثنای خداوند را بجای آورد و فرمود: من امروز حدیثی را برایتان بیان می کنم شما آن را حفظ کرده و به ذهن خود بسپارید و به بعد از خودتان نیز منتقل کنید؛ خداوند از میان خلقش افرادی را برای رسالت خویش برگزیده است چنان که فرمود: ﴿اللهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ﴾؛ و آن ها را در بهشت سکونت بخشیده است؛ و من امروز از میان شما کسی را که دوست می دارم برای خودم به عنوان برادر بر می گزینم و آن چنان که خداوند میان فرشتگان، برادری برقرار فرمود من نیز میان شما مسلمانان برادری برقرار خواهم نمود؛ آن گاه سخنان فراوانی را بیان فرمود.
بعد از این که پیامبر صلی الله علیه و آله میان همه ی مسلمانان برادری برقرار ساخت علی بن ابی طالب علیه السلام عرض کرد: هنگامی که میان همه ی اصحابت به جز من برادری برقرار ساختی کمرم [از شدت ناراحتی] دو تا شد و جانم درآمد اگر این کار به خاطر این است که نسبت به من خشمناکی، می توانی مرا بازخواست کنی تا از من راضی شوی؟! رسول خدا فرمود: «سوگند به خدایی که مرا به حق مبعوث !نمود تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی علیه السلام هستی جز این که بعد از من پیامبری نخواهد بود و من برادری تو را برای خودم به تأخیر انداختم؛ من رسول خدا هستم و تو برادر و وارث من هستی.
3- امام جواد علیه السلام- یحیی بن اکثم در ضمن مناظره ای که در حضور مأمون با امام جواد علیه السلام داشت گفت: «نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده: هرگاه وحی بر من نازل نمی شد [در پیامبری خویش شک کرده و گمان می کردم که وحی بر آل خطاب نازل می شود! امام جواد علیه السلام فرمود: «این نیز محال است چراکه امکان ندارد پیامبر صلی الله علیه و آله در نبوت خویش شک کند، خداوند فرموده: ﴿اللهُ يَصْطَفِي مِنَ المَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ﴾؛ چگونه ممکن است نبوت از کسی که خداوند او را برگزیده به کسی منتقل شود که [در گذشته] مشرک بوده است»؟!
4- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- اللهُ يَصْطَفِي مِنَ المَلائِكَةِ رُسُلًا؛ یعنی خداوند [از میان فرشتگان، رسولانی] انتخاب می کند که همان جبرئیل علیه السلام، میکائیل علیه السلام، اسرافيل علیه السلام و عزرائيل علیه السلام هستند؛ وَ مِنَ النَّاسِ؛ یعنی از میان پیامبران علیهم السلام و اوصیاء [کسانی را برمی گزیند]، پس از میان پیامبران علیهم السلام، نوح علیه السلام، ابراهيم علیه السلام، موسی علیه السلام، عیسی علیه السلام و محمد صلی الله علیه و آله و از میان این پنج تن عیسی رسول خدا را برگزیده است؛ و از میان اوصیاء امیرالمؤمنین علیه السلام و امامان را برگزیده است. و در این آیه، تأویل دیگری نیز وجود دارد.
5- امام علی علیه السلام- کنار درب حرم مطهر ایستاده و می گویی خداوند به واسطه ی شما اهل بیت باران را نازل اندوه را برطرف فقیر را بی نیاز و مریض را شفا عنایت می کند؛ من از شما اطاعت می کنم و فرمانتان را به جا می آورم ای کسانی که خداوند آنان را برگزید و فرمود: الله يَصْطَفِي مِنَ المَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ؛ شمایید سفیران بزرگوار و نیکوکار خداوند؛ شمایید بندگان
ص: 727
فَقَالَ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ فَأَنْتُمُ السَّفَرَةُ الْكِرَامُ الْبَرَرَةُ أَنْتُمْ الْعِبَادُ الْمُكَرَّمُونَ الَّذِينَ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ وَأَنْتُمُ الصَّفْوَةُ الَّتِي اصْطَفَاهَا اللَّهُ وَ صَفَاهَا وَ وَصَفَهَا فِي كِتَابِهِ فَقَالَ إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى الله تُرْجَعُ الْأُمُور﴾ (76)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الخيرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ (77)
1-1- امام صادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَمْرو الزِّبَيْرِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: قَال الْإِيمَانُ حَالَاتٌ وَ دَرَجَاتٌ وَ طَبَقَاتُ وَ مَنَازِلُ فَمِنْهُ النَّامُ الْمُنْتَهَى تَمَامُهُ وَ مِنْهُ النَّاقِصُ الْبَيِّنُ نُقْصَانُهُ وَ مِنْهُ الرَّاجِحُ الزَّائِدُ رُجْحَانُهُ قُلْتُ إِنَّ الْإِيمَانَ لَيَتِمُّ وَيَنْقُصُ وَ يَزِيدُ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى جَوَارِحِ ابْنِ آدَمَ وَ قَسَّمَهُ عَلَيْهَا وَ فَرَّقَهُ فِيهَا فَلَيْسَ مِنْ جَوَارِحِهِ جَارِحَةُ إِلَّا وَ قَدْ وَكَلَتْ مِنَ الْإِيمَان بِغَيْر مَا وَكَّلَتْ بِهِ أَخْتُهَا ... فَأَمَّا مَا فَرَضَ عَلَى الْوَجْهِ السُّجُودَ لَهُ بِاللَّيْلَ وَالنَّهَارِ فِي مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ فَقَالَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ فَهَذِهِ فَرِيضَةً جَامِعَةً عَلَى الْوَجْهِ وَالْيَدَيْنِ وَالرِّجْلَيْنِ وَ قَالَ فِي مَوْضِع آخَرَ وَ أَنَّ ا مَساجِدَ الله فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّه أَحَدا﴾. (2)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي وَصِيَّتِهِ لِابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِيَّة لهُ ۖ يَا بُنَيَّ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى قَدْ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلَّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَسْأَلُكَ عَنْهَا وَذَكَرَهَا وَ وَعَظَهَا وَحَذَرَهَا وَأَدَبَهَا وَلَمْ
ص: 728
گرامی داشته شده توسط خداوند همانانی که هرگز در سخن بر او پیشی نمی گیرند و [پیوسته] به فرمان او عمل می کنند (انبیاء/27) شمایید بندگان برگزیده که خداوند آنان را برگزید و پاک و خالص نمود و در کتابش آنان را چنین توصیف فرمود: خداوند، آدم علیه السلام و نوح علیه السلام، آل ابراهيم علیه السلام و آل عمران را بر جهانیان برتری داد آن ها فرزندان و [دودمانی] بودند که از نظر پاکی و تقوا و فضیلت بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند و خداوند، شنوا و داناست [و از کوشش های آن ها در مسیر رسالت خود آگاه می باشد]. (آل عمران/34-33)
آن چه را در پیش روی آن ها و پشت سر آن هاست می داند و همه امور بسوی خدا باز می گردد. (76)
ای کسانی که ایمان آورده اید رکوع کنید و سجود به جا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید تا رستگار شوید (77)
1-1- امام صادق علیه السلام- قاسم بن برید گوید: أبو عمرو زُبیری برایمان نقل کرد که به امام صادق علیه السلام عرض کردم ... فدایت شوم ایمان را به گونه ای برایم توصیف نما که به طور کامل آن را بشناسم. حضرت فرمود: «ایمان حالت ها درجات طبقه ها و مرتبه هایی دارد؛ گونه ای از آن تمام و در حد کمال است؛ گونه ای دیگر، ناقص که نقص آن آشکار است و گونه ای برجسته که برجستگی اش رو به زیادی است». عرض کردم: «آیا ایمان هم تمام و ناقص و زیاد می شود؟ فرمود: «آری». عرض کردم:«چگونه چنین است»؟ فرمود: برای آن که خداوند تبارک و تعالی ایمان را بر تمامی اعضای بدن بنی آدم واجب ساخت و آن ایمان را بر اعضا تقسیم نموده و برای هر یک بخشی قرار داد؛ بدین گونه هیچ اندام و عضوی نیست جز این که ایمانی مخصوص به خود دارد غیر از ایمان اعضای دیگر... اما آن چه بر چهره ی انسان واجب فرموده همان سجده کردن برای خدا در شب و روز در هنگام نمازهای پنجگانه است که [در این رابطه] فرمود: ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾؛ و این (رکوع، سجود و...) واجبی جامع بر صورت و دو دست و دو پا است. و در جایی دیگر فرمود: و این که مساجد از آن خداست پس هیچ کس را با خدا نخوانید. (جن/ 18)
2-1- امام علی علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام در وصیت به فرزندش محمد بن حنفیه به فرمود: «فرزندم! آن چه را نمی دانی مگوی؛ بلکه همه ی آن چه را که می دانی مگوی؛ زیرا خداوند تبارک و تعالی بر تمامی اعضای تو وظائفی را واجب ساخته است که در روز قیامت به وسیله ی آن ها بر ضد تو اقامه ی دلیل می کند و از آن ها سؤال می نماید؛ و خداوند آن اعضاء را تذکر داده موعظه کرده، برحذر داشته و تأدیب نموده است و آن ها را بیهوده رها نکرده و فرموده از آن چه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل همه مسئولند. (اسراء/36)... سپس آن اعضا را به انجام عبادت واداشته و فرموده یا
ص: 729
يَتْرُكْهَا سُدًى فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ... يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ فَهَذِهِ فَرِيضَةُ جَامِعَةً وَاجِبَةً عَلَى الْجَوَارِحِ﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّكُوعِ وَالسُّجُودِ هَلْ نَزَلَ فِي الْقُرْآن فَقَالَ نَعَمْ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اَسْجُدُوا فَقُلْتُ كَيْفَ حَدُّ الرُّكُوعِ وَالسُّجُودِ فَقَالَ أَمَّا مَا يُجْزِيكَ مِنَ الرَّكُوعِ فَثَلَاثُ تَسْبِيحَاتِ تَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ ثَلَاثًا وَ مَنْ كَانَ يَقْوَى عَلَى أَنْ يُطَوِّلَ الرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ فَلْيُطَوِّلُ مَا اسْتَطَاعَ يَكُونُ ذَلِكَ فِي تَسْبِيحِ اللَّهِ وَ تَحْمِيدِهِ وَتَمْجِيدِهِ وَالدُّعَاءِ وَالتَضَرُّع فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى رَبِّهِ وَهُوَ سَاجِد﴾. (2)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْنِ دَاوُدَ قَالَ حَدَّثَنَا الْإِمَامُ مُوسَى بْنُ جَعْفَر علیه السلام عَنْ أَبِيهِ قَالَ فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا الْآيَةَ أَمَرَهُمْ بِالرَّكُوعِ وَالسُّجُودِ وَ عِبَادَةِ اللَّهِ وَ قَدِ افْتَرَضَهَا اللَّهُ عَلَيْهِمْ﴾. (3)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عُقْبَةَ بْن عَامِرٍ قَالَ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم فِي سُورَةِ الْحَجِّ سَجْدَتَانِ؟ قَالَ: نَعَمْ إِنْ لَمْ تَسْجُدْهُمَا فَلَا تَقْرَأَهُمَا﴾. (4)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن دَاوُدَ قَالَ حَدَّثَنَا الْإِمَامُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرِ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ علیه السلام وَأَمَّا فِعْلُ الْخَيْرِ فَهُوَ طَاعَةُ الْإِمَامِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام بَعْدَ رَسُولَ اللَّهِ﴾. (5)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿جُعِلَ الْخَيْرُ كُلَّهُ فِي بَيْتِ وَجُعِلَ مِفْتَاحُهُ الزَّهْدَ فِي الدُّنْيَا﴾. (6)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ هَمَ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَلْيُعَجِّلْهُ فَإِنَّ كُلَّ شَيْءٍ فِيهِ تَأْخِيرُ فَإِنَّ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نظرة﴾. (7)
4-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اصْطَنِعِ الْخَيْرَ إِلَى مَنْ هُوَ أَهْلُهُ وَ إِلَى مَنْ هُوَ غَيْرُ أَهْلِهِ فَإِنْ لَمْ تُصِبْ مَنْ هُوَ أَهْلُهُ فَأَنْتَ أَهْلُهُ﴾. (8)
ص: 730
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾؛ پس این (رکوع، سجود و....) فریضه ای جامع و واجب بر همه اعضای بدن می باشد».
3-1- امام صادق علیه السلام- سماعه گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی رکوع و سجود پرسیدم که آیا در قرآن آمده است؟ حضرت فرمود: «آری [در] این سخن خداوند عزوجل [که فرموده]: ﴿يا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا﴾ پرسیدم: «کیفیت» رکوع و سجود چگونه است»؟ فرمود: «سه بار تسبیح گفتن در رکوع کفایت می کند یعنی این که سه مرتبه سبحان الله بگویی؛ ولی هرکس توانایی دارد رکوع و سجودش را طولانی کند بهتر است هر قدر می تواند چنین کند چراکه این کار تسبیح سپاسگزاری و بزرگ شمردن خداوند، دعا و زاری نمودن در [درگاه او] به حساب آید زیرا نزدیک ترین حالت بنده به پروردگارش زمانی است که در سجده باشد».
4-1- امام صادق علیه السلام- عیسی بن داود گوید: امام کاظم علیه السلام از پدر بزرگوارش برایمان نقل کرد که درباره ی آیه ی ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا ...﴾ فرمود: «خداوند به انسان های با ایمان، ای رسول خدا د فرمان رکوع، سجده و عبادت خویش را داده و [انجام] این اعمال را بر آنان واجب نموده است».
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- عقبہ بن عامر گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و آله در سوره ی حج دو آیه ی سجده دار وجود دارد؟ حضرت فرمود: «آری؛ اگر نمی خواهی برای هریک از آن ها سجده ای بجای آوری آن دو آیه را قرائت نکن.
1-2- امام صادق علیه السلام- عیسی بن داود گوید امام کاظم علیه السلام از پدر بزرگوارش برایمان نقل کرد که فرمود: «منظور از انجام کار نیک پیروی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام بعد از رسول خدا ای می باشد».
2-2- امام صادق علیه السلام- همه ی نیکی ها در یک خانه نهاده و کلید آن، زهد در دنیا قرار داده شده است.
3-2- امام باقر علیه السلام- هرکس تصمیم به کار خیری گرفت در انجام آن شتاب کند، زیرا هرکاری که در آن تأخیر باشد شیطان در آن اندیشه ای [برای منصرف کردن او] خواهد داشت.
4-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- به کسی که شایسته نیکی است و کسی که سزاوار نیکی نیست، نیکی کن؛ پس اگر نیکی تو به کسی که سزاوار است نرسید تو خود اهل نیکی هستی.
ص: 731
5-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَأْسُ الْعَقْل بَعْدَ الْإِيمَانِ التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ وَاصْطِنَاعُ الْخَيْر إِلَى كُلِّ بَر وَفاجرٍ﴾. (1)
6-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا السَّبَبُ الَّذِي بِهِ بَقَاءُ الْخَلْقِ فَقَدْ بَيَّنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ أَنَّ بَقَاءَ الْخَلْقِ مِنْ أَرْبَع وُجُوهِ الطَّعَامِ وَالشَّرَابِ وَالبَاسِ وَ الْكَنِّ وَالْمَنَاكِحِ لِلتَّنَاسُلِ مَعَ الْحَاجَةِ فِي ذَلِكَ كُلِّهِ إِلَى الْأَمْرَ وَالنَّهْي ... وَالْأَمْرُ وَالنَّهْرُ وَجْهُ وَاحِدٌ لَا يَكُونُ مَعْنَى مِنْ مَعَانِي الْأَمْرِ إِنَّا وَ يَكُونُ بَعْدَ ذَلِكَ نَهْيَا وَ لَا يَكُونُ وَجْهُ مِنْ وُجُوهِ النَّهْى إِلَّا وَ مُقِرُونَ بِهِ الْأَمْرَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا الله وَلِلرَّسُول إِذا دَعاكُمْ لا يُحْيِيكُمْ إِلَى آخِرِ الْآيَةَ فَأَخْبَرَ سُبْحَانَهُ أَنَّ الْعِبَادَ لَا يَحْيَوْنَ إِلَّا بِالْأَمْرِ وَالنَّهْي كَقَوْلِهِ تَعَالَى وَ لَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ وَ مِثْلُهُ قَوْلُهُ تَعَالَى ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ فَالْخَيْرُ هُوَ سَبَبُ الْبَقَاءِ وَ الْحَيَاةِ وَ فِي هَذَا أَوْضَحُ دَلِيلِ عَلَى أَنَّهُ لَا بُدَّ لِلْأُمَّةِ مِنْ إِمَامٍ يَقُولُ بِأَمْرِهِمْ فَيَأْمُرُهُمْ وَ يَنْهَاهُمْ وَ يُقِيمُ فِيهِمُ الْحُدُودَ وَ يُجَاهِدُ الْعَدوَّ وَ يَقْسِمُ الْغَنَائِمَ وَيَفْرِضُ الْفَرَائِضَ وَ يُعَرِّفُهُمْ أَبْوَابَ مَا فِيهِ صَلَاحُهُمْ وَيُحَذِّرُهُمْ مَا فِيهِ مَضَارُّهُمْ إِذْ كَانَ الْأَمْرُ وَ النَّهْرُ أَحَدَ أَسْبَاب بَقَاءِ الْخَلْقِ﴾. (2)
7-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ قَالَ ابْنَ عَبَّاسِ لا يُرِيدُ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ جَاهِدُوا فِي الله حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ في هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِالله هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ المولى وَ نِعْمَ النَّصَيرُ﴾. (78)
1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿فَقَالَ الرِّضا علیه السلام إِنَّ زَيْدَ بْنَ عَلِيٌّ لَمْ يَدَّع مَا لَيْسَ لَهُ بِحَقِّ وَ إِنَّهُ كَانَ أَتْقَى لِلَّهِ مِنْ ذَاكَ إِنَّهُ قَالَ أَدْعُوكُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدِ وَإِنَّمَا جَاءَ مَا جَاءَ فِيمَنْ يَدَّعِي أَنَّ اللَّهَ نَصَّ
ص: 732
5-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- سرآمد خردمندی پس از ایمان به خدا مهربانی کردن با مردم و نیکی کردن به هر انسان خوب یا بد است.
6-2- امام علی علیه السلام- اما [پیرامون] سبب و علتی که بقای مخلوقات وابسته به آن است خداوند عزوجل در کتابش بیان فرموده که بقای مخلوقات وابسته به چهار چیز است: خوراک، نوشیدنی، لباس و پوشش و زناشویی برای زاد و ولد کردن؛ که در مورد تمام این چهار چیز نیاز به امر و نهی از جانب خداوند وجود دارد... و امر و نهی در یک جهت هستند [چون] هیچ معنایی از معانی امر نیست مگر این که بعدش نهیی می آید و گونه ای از نهی نیست مگر این که همراهش امری می آورند، خداوند متعال فرموده ای کسانی که ایمان آورده اید دعوت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می خواند که شما را حیات می بخشد ... (انفال /24) خداوند در این آیه خبر داده که بندگان جز به امر و نهی از طرف خداوند حیات نمی یابند مانند این سخن خداوند و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است ای صاحبان خرد (بقره /179) و همچنین است این سخن خداوند ﴿ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الخَيْرَ﴾؛ و خیر مایه ی بقا و حیات است؛ و در این حقیقت که بندگان نیاز به امرونهی الهی دارند روشن ترین دلیل براین است که امت اسلامی نیاز به امامی دارد که سرپرستی آنان را به عهده گرفته و از جانب خداوند امر و نهیشان کند، حدود الهی را میانشان برپا دارد با دشمن پیکار کند، غنیمت ها را تقسیم نماید واجبات را معین کند آنان را با آن چه صلاحشان در آن است آشنا سازد و از آن چه زیانشان در آن است باز بدارد.
7-2- ابن عباس رحمه الله علیه- منظور از وَ افْعَلُوا الخَيْرَ؛ صله رحم کردن و اخلاق نیکو و پسندیده است.
و در راه خدا آن گونه که سزاوار اوست جهاد کنید او شما را برگزید و در دین [اسلام] کار سنگین و سختی بر شما قرار نداد از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید خداوند شما را در کتاب های پیشین و در این کتاب آسمانی مسلمان نامید، تا پیامبر صلی الله علیه و آله گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم پس نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و به خدا تمسّک جویید که او سرپرست [و یاور] شماست چه سرپرست خوبی و چه یاور شایسته ای (78)
1-1- امام رضا علیه السلام- هنگامی که زید فرزند امام کاظم علیه السلام که در بصره قیام کرده و خانه های بنی عباس را به آتش کشیده بود نزد مأمون ،آوردند مأمون خطای او را به خاطر برادرش امام رضا علیه السلام علي بخشید و به حضرت عرض کرد: «اگر [امروز] برادر شما قیام کرده و اشتباهاتی مرتکب می شود قبل از او نیز (زید بن علی فرزند) امام سجّاد علیه السلام چنین قیامی کرده بود... امام رضا علیه السلام فرمود: «برادر من زید را با زیدبن علی علیه السلام مقایسه مکن که او از دانشمندان آل محمد علیهم السلام بود... زید بن علی ادعای چیزی که شایسته ی آن نباشد یعنی (امامت را نمی کرد و او با تقواتر از این بود که چنین ادعایی کند؛ او می گفت: شما را به شخصی پسندیده از آل محمد علیهم السلام دعوت می کنم؛ و روایاتی که مدعیان امامت
ص: 733
عَلَيْهِ ثُمَّ يَدْعُو إِلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ وَ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَكَانَ زَيْدُ وَاللَّهِ مِمَّنْ خُود خُوطِبَ بِهَذِهِ الْآيَة وَجَاهِدُوا فِي اللَّه حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ﴾. (1)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِى عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله... يَا سَيِّدِى أ لَيْسَ هَذَا الْأَمْرُ لَكُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَلِمَ فَعَدْتُمْ عَنْ حَقِّكُمْ وَدَعْوَاكُمْ وَقَدْ قَالَ اللهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ جَاهِدُوا فِي اللَّه حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ قَالَ فَمَا بَالُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَعَدَ عَنْ حَقًّهِ حَيْثُ لَمْ يَجِدْ نَاصِراً﴾. (2)
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيف، جهَادُ الْمُرْةَ حُسْنُ التَّبَعَل لَا يَخْرُجُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الْجِهَادِ وَ هُوَ مَعَ مَنْ لَا يُؤْمِنُ فِي الْحُكْمِ وَلَا يُنْفِذُ فِي الْفَيْءِ أَمْرَ اللَّهِ تَعَالَى مَنْ مَاتَ فِي ذَلِكَ كَانَ مُعِيناً لِعَدُوِّنَا فِي حَبْس حُقُوقِنَا وَ الْإِشَاطَة بدِمَائِنَا وَ مِيتَتُهُ مِيتَةً جَاهِلِيَّةٌ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ فُضَيْلِ بْنِ عِيَاضٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجِهَادِ أَ سُنَّةُ هُوَ أَمْ فَرِيضَةً فَقَالَ الْجِهَادُ عَلَى أَرْبَعَةَ أَوْجُهِ فَجِهَادَانَ فَرْضُ وَ جِهَادُ سُنَّةٌ لَا يُقَامُ إِنَّا مَعَ فَرْضِ وَ جِهَادُ سُنَّةً فَأَمَّا أَحَدُ الْفَرْضَيْنِ فَمُجَاهَدَةُ الرَّجُلَ نَفْسَهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهَادِ وَ مُجَاهَدَةُ الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ فَرْضَ وَ أَمَّا الْجِهَادُ الَّذِي هُوَ سُنَّةً لَا يُقَامُ إِنَّا مَعَ فَرضَ فَإِنَّ مُجَاهَدَةَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلَى جَمِيعِ الْأُمَّةِ وَ لَوْ تَرَكُوا الْجِهَادَ لَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ وَهَذَا هُوَ مِنْ عَذَابِ الْأَمَّةِ وَهُوَ سُنَّةً عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يَأْتِيَ الْعَدُوَّ مَعَ الْأُمَّةِ فَيُجَاهِدَهُمْ وَأَمَّا الْجِهَادُ الَّذِي هُوَ سُنَّةً فَكُلُّ سُنَّة أَقَامَهَا الرَّجُلُ وَ جَاهَدَ فِي إِقَامَتِهَا وَ بُلُوغِهَا وَإِحْيَائِهَا فَالْعَمَلُ وَ السَّعْنُ فِيهَا مِنْ أَفْضَل الْأَعْمَالَ لِأَنَّهُ إِحْيَاءُ سُنَّة قَالَ النَّبِيُّ مَنْ سَنَّ سُنَّةَ حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَأَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَيْرِ أن ينتقص من أجورهم شي﴾. (4)
5-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْجِهَادُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَب عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْي عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظَهْرَ الْمُؤْمِنِ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أَنْفَ الْمُنَافِقِ وَ أَمِنَ كَيْدَهُ وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى الَّذِي عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ غَضِبَ لِلَّهِ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ﴾. (5)
ص: 734
بدون داشتن شایستگی را مذمت می کند در مورد کسانی است که ادعا می کنند خداوند آنان را به امامت تعیین کرده است و بعد از گرایش مردم به آن ها به غیر دین خدا دعوت می کنند و بدون داشتن علم و آگاهی دیگران را از راه خدا منحرف می سازند به خدا سوگند زید از مخاطبان این آیه بود ﴿و جاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُم﴾.
2-1- امام باقر علیه السلام- جابر بن یزید جعفی گوید: ....به امام باقر علیه السلام عرض کردم: «آقای من! مگر امامت، حق شما نیست؟ حضرت فرمود چرا عرض کردم پس چرا از حق خودتان صرف نظر کردید، درصورتی که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: ﴿و جاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباكُمْ﴾؟ فرمود: «امیرالمؤمنین علیه السلام از حق خود صرف نظر کرد، چون یاوری نیافت».
3-1- امام على علیه السلام- حج، جهاد هر ناتوان است؛ جهاد ،زن خوب شوهرداری کردن است. مسلمان نباید در رکاب کسی که به فرمان خدا ایمان ندارد و در مورد غنیمت، دستور خدا را اجرا نمی کند به جهاد برود که اگر در چنین جنگی کشته شود دشمن ما را در منع حقوق ما و ریختن خون ما یاری کرده و به مرگ جاهلیت مرده است.
4-1- امام صادق علیه السلام- فضیل بن عیاض گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «جهاد مستحب است یا واجب»؟ حضرت فرمود: جهاد بر چهار قسم است که دو قسم آن واجب است، یک قسم مستحبّی است که با جهادی واجب تحقق یابد و چهارمی جهاد مستحب است. یکی از آن دو جهاد واجب این است که شخص برای ترک گناهان با خود مبارزه نماید که بزرگترین جهاد است و دیگری مبارزه با کافرانی است که همجوار شما هستند اما جهادی که مستحب است ولی جز با جهاد واجب صورت نمی گیرد جهاد کردن با دشمن است که بر همه ی امّت واجب است و اگر جهاد را ترک کنند گرفتار عذاب می شوند و همه را فراخواهد گرفت و بر امام مستحب است که همراه با مسلمانان به جهاد با دشمن بپردازد و امّا جهادی که مستحب است هر کار خیری است که شخص آن را برپا دارد و در راه برپاداشتن تکمیل و زنده کردن آن کوشش کند که کار و تلاش او از بهترین اعمال است چون او سنتی را احیا کرده است و پیامبر خدا فرموده: هرکس سنت و روش نیکویی را بر جای گذارد پاداش آن و پاداش هر کسی که به آن عمل کرده به او می رسد بدون آن که چیزی از پاداش آن ها کاسته شود».
5-1- امام علی علیه السلام- ... جهاد نیز چهار شعبه دارد امر به معروف نهی از منکر، راستگویی در هر حال و دشمنی با بدکاران پس هر کس امر به معروف ،کند مؤمن را یاری کرده است؛ و هرکس نهی از منکر کند بینی منافق را به خاک مالیده و از نیرنگش ایمن گشته است؛ و هرکس همه جا راست ،گوید وظیفه ای که بر عهده اش بوده را انجام داده است؛ و هرکس با بدکاران دشمنی کند برای خدا خشم نموده و هر که برای خدا خشم نماید خدا هم به خاطر او خشم نماید.
ص: 735
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا سُئِلَ الصَّادِقِ علیه السلام عَن الصَّدْقِ فَقَالَ مَا مَعْنَاهُ هُوَ أَنْ لَا تَخْتَارَ عَلَى علیه السلام غَيْرَهُ فَإِنَّهُ تَعَالَى قَالَ هُوَ اجْتَباكُمْ فَإِذَا كَانَ اجْتَبَاكَ فَاجْتَبهِ أَنْتَ وَ لَا تَخْتَرْ عَلَيْهِ هَوَاكَ وَ لَا دُنْيَاكَ﴾. (1)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿وَ جاهِدُوا فِي اللَّه حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ؛ قَالَ إِيَّانَا عَلَى وَ نَحْنُ الْمُجْتَبَوْنَ﴾. (2)
3-2- الأئمة علیهم السلام- ﴿هُوَ اجْتَباكُمْ، يَا شِيعَةَ آل مُحَمَّدِ صلی الله علیه وآله﴾. (3)
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل ... وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج؛ فَقَالَ فِي الصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَالصِّيَامِ وَالْخَيْرِ أَنْ تَفْعَلُوهُ﴾. (4)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجِ فَالْحَرَجُ أَشَدُّ مِنَ الضِّيقِ﴾. (5)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ، قَالَ مِنْ ضِيقٍ﴾. (6)
4-3- الباقر علیه السلام- ﴿وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ فِي الصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَالصَّوْمِ وَ الْخَيْرِ إِذَا تَوَلَّوْا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ قَبلَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ﴾. (7)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَثَرْتُ فَانْقَطَعَ ظُفُرِي فَجَعَلْتُ عَلَى إِصْبَعِي مَرَارَةً فَكَيْفَ أَصْنَعُ بِالْوَضُوءِ قَالَ يُعْرَفَ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجِ امْسَحُ عَلَيْهِ﴾. (8)
ص: 736
1-2- امام صادق علیه السلام- چون از امام صادق علیه السلام از معنای راستی و درستی پرسیدند حضرت فرمود: راستی و درستی آن است که چیز دیگری را با خداوند برنگزینی چرا که خداوند متعال می فرماید: ﴿هُوَ اجْتَباكُم﴾؛ پس وقتی او تو را برگزیده تو نیز او را برگزین و خواهش نفس و دنیایت را بر او مقدم مدار».
2-2- امام باقر علیه السلام- بُرید عجلی گوید: ... به امام باقر علیه السلام- عرض کردم: «منظور خداوند از ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَ جَاهِدُوا فِي اللَّه حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ﴾؛ چیست؟ حضرت فرمود: «منظور خداوند ما هستیم و مائیم برگزیدگان».
3-2- امام صادق علیه السلام- هُوَ اجْتَباكُمْ؛ ای شیعیان آل محمد علیهم السلام ! [خداوند شما را برگزید].
1-3- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید از امام باقر علیه السلام پیرامون این سخن خداوند عزوجل که می فرماید: ﴿... وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج﴾؛ پرسیدم. حضرت فرمود: «خداوند در مورد ،نماز ،زکات روزه و کارهای نیک برای شما سختی قرار نداده تا آن ها را انجام دهید.
2-3- امام باقر علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی در دستورات دین حرج (رنج و مشقت) قرار نداده و حرج، از دشواری سخت تر است به عبارت دیگر دستورات دین ممکن است در بعضی موارد دشواری داشته باشد ولی رنج و مشقتی که قابل تحمل نباشد، ندارد.
3-3- امام صادق علیه السلام- ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج؛ یعنی [خداوند در دین] دشواری قرار نداده است.
4-3- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر از امام باقر علیه السلام- نقل کرده که در مورد این سخن خداوند عزوجل [که می فرماید:] ﴿... وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج﴾؛ فرمود: «خداوند در مورد نماز، زکات، روزه و کارهای نیک، سختی قرار نداده است؛ و اگر بندگان به ولایت خداوند، رسول اول و صاحبان امر از ما اهل بیت علیهم السلام پایبند باشند، خداوند اعمالشان را مورد قبول قرار خواهد داد».
5-3- امام صادق علیه السلام- عبد الأعلی گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم زمین خوردم و ناخنم جدا شد و پارچه ای بر روی انگشتم بستم؛ حال چگونه وضو بگیرم؟ حضرت فرمود: حکم این مسأله و امثال آن، از کتاب خداوند عزوجل روشن می شود [خدا فرموده:] ﴿ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج﴾؛ بر روی همان پارچه مسح کن».
ص: 737
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْجُنُبِ يَحْمِلُ الرَّكْوَةَ أو التَّوْرَ فَيُدْخِلُ إِصْبَعَهُ فِيهِ قَالَ إِنْ كَانَتْ يَدُهُ قَذِرَةٌ فَأَهْرَقَهُ وَ إِنْ كَانَتْ لَمْ يُصِبْهَا قَذِرُ فَلْيَغْتَسِلْ مِنْهُ هَذَا مِمَّا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾. (1)
7-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْنِ مُسْكَانَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْمُيَسِّر قَال سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَن الرَّجُلِ الْجُنُبِ يَنْتَهَى إِلَى الْمَاءِ الْقَلِيل فِى الطَّرِيقِ وَيُريدُ أَنْ يَغْتَسِلَ مِنْهُ وَلَيْسَ مَعَهُ إِنَاءُ يَغْرِفَ بهِ وَ يَدَاهُ قَذِرَتَانِ قَالَ يَضَعُ يَدَهُ وَيَتَوَضَّأَ ثُمَّ يَغْتَسِلُ هَذَا مِمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَغْتَسِلُ هَذَا مِمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج﴾. (2)
8-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ فِي الرَّجُلِ الْجُنُبِ يَغْتَسِلُ فَيَنْتَضِحُ منَ الْمَاءِ فِي الْإِنَاءِ فَقَالَ لَا بَأسَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾. (3)
9-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِير قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِنَّا نُسَافِرُ فَرُبَّمَا يُلِينَا بِالْغَدِيرِ مِنَ الْمَطَرِ يَكُونُ إِلَى جَانِبِ الْقَرْيَة فَيَكُونُ فِيهِ الْعَذِرَةُ وَ يَبُولُ فِيهِ الصَّبِيُّ وَ تَبُولُ فِيهِ الدَّابَّةُ وَتَرُوتُ فَقَالَ إِنْ عَرَضَ فِي قَلْبكَ مِنْهُ شَيْءٌ فَقُلْ هَكَذَا يَعْنِي أَفْرِجِ الْمَاءَ بِيَدِكَ ثُمَّ تَوَضَّأَ فَإِنَّ الدِّينَ لَيْسَ بمُضَيَّقَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾. (4)
10-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ عُرْوَةَ التَّمِيمِيِّ قَالَ: سَأَلَ رَجُلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَنِ الْمُحْرِمِ يُرِيدُ إِسْبَاغَ الْوُضُوءِ فَيَسْقُطُ مِنَ لِحْيَتِهِ الشَّعْرَةُ وَالشَّعْرَتَانِ فَقَالَ لَيْسَ بِشَيْءٍ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حرج﴾. (5)
1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ ... يَا مَوْلَايَ نَحْنُ نَعْلَمُ أَنَّكُمْ اخْتِيَارُ اللَّهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَ قَوْلِهِ اللهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ وَ قَوْلِهِ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً
ص: 738
6-3- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی شخص جنبی سؤال کردم که مشک یا ظرف آبی را حمل می کند و انگشتش را در آن فرو می برد حکم آن چیست؟ حضرت فرمود: «اگر دستش نجس است باید آن آب را دور بریزد و اگر دستش نجس نشده می تواند با آن غسل نماید؛ این مسأله از مواردی است که خداوند فرموده: ﴿ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾.
7-3- امام صادق علیه السلام- ابن مسکان گوید: محمد بن میسر برایم نقل کرد: «از امام صادق علیه السلام درباره ی وظیفه ی شخص جُنُبی پرسیدم که در راه به آبی قلیل آبی که کمتر از گر شرعی یعنی حدود 350 لیتر باشد دست پیدا می کند و می خواهد با آن غسل نماید ولی ظرفی ندارد که با آن، آب بردارد و دست هایش نیز نجس است وظیفه اش چیست؟ حضرت فرمود: «دستش را نگهداشته و می شوید، سپس غسل می کند؛ این مسأله از مواردی است که خداوند عزّوجل فرموده: ﴿ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾.
8-3- امام صادق علیه السلام- فضیل بن یسار [از امام صادق علیه السلام پرسید]: [اگر] آب غسل، از سر و بدن انسان جنب که در حال غسل کردن است به داخل ظرف آب بپاشد [حکمش چیست]؟ حضرت فرمود: اشکالی ندارد [چون خداوند فرموده:] ﴿مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾.
9-3- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «گاهی اوقات در مسافرت به برکه ای از آب باران برمی خوریم که در نزدیکی یک روستاست و به همین خاطر] در آن نجاستی وجود دارد کودکی در آن ادرار می کند و [یا] حیوانات در آن ادرار و سرگین می کنند وظیفه چیست؟ حضرت فرمود اگر نسبت به آن آب دل چرکین هستی چنین کن: [روی] آب را با دستت کنار بزن و وضو بگیر چراکه دین دارای سختی و فشار نیست به دلیل این که خداوند عزوجل می فرماید: ﴿ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾.
10-3- امام صادق علیه السلام- هیثم بن عروه تمیمی گوید: مردی از امام صادق علیه السلام درباره [حكم] شخص محرمی سؤال کرد که چون می خواهد وضوی کامل و شادابی بگیرد [چندین بار] دست بر صورتش می کشد و یکی دو تار مو از ریشش فرو می افتد یکی از محرمات احرام کندن مو از بدن است. حضرت فرمود: «اشکالی ندارد» [چون خداوند فرموده:] ﴿مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾.
1-4- امام صادق علیه السلام- [... مفضل بن عمر] عرض کرد: آقای من ما می دانیم که شما برگزیده ی خداوند هستید به دلیل آیه مقام هرکس را بخواهیم بالا می بریم (انعام/83) و آیه خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کجا قرار دهد. (انعام/124) و آیه خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد آن ها فرزندان و [دودمانی] بودند که [ از نظر پاکی و تقوا و فضیلت، بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند و خداوند شنوا و داناست. (آل عمران/34-33)
ص: 739
وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ قَالَ الصَّادِقِ علیه السلام يَا مُفَضَّلُ فَأَيْنَ نَحْنُ فِي هَذِهِ الْآيَةِ قَالَ الْمُفَضَّلُ فَوَ اللَّهِ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ وَقَوْلِهِ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ ... قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام صَدَقْتَ يَا مُفَضَّل﴾. (1)
2-4- الکاظم علیه السلام- ﴿شِيعَتُنَا لَيْسَ عَلَى مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ غَيْرُنَا وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْهَا بِرَاءُ﴾. (2)
3-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿نَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بِمَكَّةَ بِالْبَطْحَاءِ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ وَلَمْ يَنْزِلَ الدُّورَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ يَغْتَسِلُوا وَيُهلوا بالْحَجِّ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى نَبِيِّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ فَخَرَجَ النَّبِيُّ لا وَأَصْحَابُهُ مُهلِّينَ بِالْحَجِّ حَتَّى أَتَى مِنِّي فَصَلَّى الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَ الْفَجْرَ ثُمَّ غَدَا وَ النَّاسُ مَعَهُ وَكَانَتْ قُرَيْشٍ تُفِيضُ مِنَ الْمُزْدَلِفَة وَهِيَ جَمْعُ وَيَمْنَعُونَ النَّاسَ أَنْ يُفِيضُوا مِنْهَا فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ اللهِ وَ قُرَيْشٍ تَرْجُوا أَنْ تَكُونَ إِفَاضَتْهُ مِنْ حَيْثُ كَانُوا يُفيضُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهِ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ يَعْنِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ فِي إِفَاضَتِهِمْ مِنْهَا وَ مَنْ كَانَ بَعْدَهُمْ فَلَمَّا رَأَتْ قُرَيْشٍ أَنَّ قُبَّةَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ مَضَتْ كَأَنَّهُ دَخَلَ فِي أَنْفُسِهِمْ شَيْءٍ لِلَّذِي كَانُوا يَرْجُونَ مِنَ الْإِفَاضَة مِنْ مَكَانِهِمْ حَتَّى انْتَهَى إِلَى نَمِرَةَ وَ هِيَ بَطْنُ عُرَنَةَ بِحِيَالَ الْأَرَاكِ فَضُرِبَتْ قبْتُهُ وَ ضَرَبَ النَّاسُ أَخْبَيَّتَهُمْ عِنْدَهَا﴾. (3)
1-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِقِ علیه السلام ... قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ الدِّينُ الَّذِي فِي آبَائِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ نُوحٍ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدِ هُوَ الْإِسْلَامُ قَالَ نَعَمْ يَا مُفَضَّلُ هُوَ الْإِسْلَامُ لَا غَيْرُ قُلْتُ يَا مَوْلَايَ أَ تَجِدُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ وَ مِنْهُ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهُ الْإِسْلامُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّة إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَإِسْمَاعِيلَ علیه السلام وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةٌ مُسْلِمَةٌ لَكَ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّةِ فِرْعَوْنَ حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ يَنُوا
ص: 740
امام صادق علیه السلام فرمود: «ای مفضّل ما در کجای این آیه ذکر شده ایم؟ مفضل عرض کرد: «به خدا گند [خداوند فرموده] سزاوارترین مردم به ابراهیم آن هایی هستند که از او پیروی کردند و سو در زمان و عصر او به مکتب او وفادار بودند همچنین این پیامبر صلی الله علیه و آله و کسانی که به او [ایمان آورده اند] از همه سزاوارترند و خداوند ولی و سرپرست مؤمنان است (آل عمران /68) و فرموده: ﴿مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ﴾
2-4- امام کاظم علیه السلام- غیر از ما (امامان و شیعیان) کسی دیگر بر آیین ابراهیم علیه السلام نیست و دیگر مردمان از آن آیین برکنارند.
3-4- امام صادق علیه السلام- رسول خدا و یارانش در مکه در «بطحاء» فرود آمدند و به خانه ها اهل مکه نرفتند چون روز ترویه (روز هشتم ذی الحجه) فرا رسید در هنگام ظهر به مردم دستور داد که غسل کنند و برای حج احرام بسته و لبیک بگویند؛ و این سخن خداوند عزوجل است که بر پیامبرش نازل فرمود: «پیروی کنید از مِلَّةَ ابیکم إِبراهیم؛ پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه یارانش لبیک گویان به راه افتادند تا به سرزمین منا رسیدند نماز ظهر و عصر مغرب و عشاء و نیز نماز صبح را [در آن جا] به جا آورد. سپس بامدادان به همراه مسلمانان از منا به سمت عرفات روانه شد. عادت قریش این بود که به صورت دسته جمعی از مزدلفه به سمت عرفات روانه می شدند و از این که دیگران نیز از مزدلفه روانه شوند جلوگیری می کردند و از مساوات با دیگران ننگ داشتند؛ چون رسول خدا به راه افتاد، قریش امیدوار بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله نیز از همان جایی روانه شود که آن ها روانه می شدند؛ در این هنگام خداوند این آیه را نازل فرمود پس از همان جا که مردم روانه شدند شما نیز روانه شوید و از خداوند آمرزش خواهید. (بقره /199) منظور از النّاس ابراهیم علیه السلام، اسماعیل علیه السلام، اسحاق علیه السلام و کسانی که بعد از ایشان بودند می باشد که از منا روانه می شدند.
1-5- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید... [به امام صادق علیه السلام عرض کردم:] «ای آقا و مولای من آیا دینی که نیاکان حضرت مهدی علیه السلام [یعنی] ابراهيم علیه السلام، موسی علیه السلامريال عيسى علیه السلام و نوح علیه السلام، محمد صل الله علیه و آله داشتند، همان دین اسلام بوده است؟ حضرت فرمود: آری ای مفضّل همین دین اسلام بوده نه غیر آن عرض کردم مولای من دلیلی از قرآن بر این مطلب دارید؟ فرمود: «آری! سراسر قرآن بر این مطلب دلالت دارد؛ از جمله آیه: هر آینه دین در نزد خدا دین اسلام است (آل عمران/19)؛ و آيه ى ﴿مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِینَ﴾؛ دیگر آیه ای که خداوند در داستان ابراهیم علیه السلام اسماعيل [از زبان آن ها] نقل می کند که گفتند] پروردگارا، ما را دو مسلمان برای خود قرار ده و از دودمان ما نیز امتی مسلمان برای خودت قرار ده (بقره/128) و دیگر این آیه در داستان فرعون که می فرماید: هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند وجود ندارد و من از مسلمین هستم»! (یونس/90) و در داستان
ص: 741
إِسْرَائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ فِي قِصَّة سُلَيْمَانَ علیه السلام و بلْقِيسَ قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ وَ قَوْلِهَا أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ علیه السلام رَبِّ الْعالَمينَ﴾. (1)
1-6- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ الْعِجْلِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام قَوْلَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ... مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ إِيَّانَا عَلَى خَاصَّةً وَ سَمَّاكُمُ المُسْلِمِينَ اللَّهُ سَمَّانَا الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ فِي الْكُتُبِ الَّتِي مَضَتْ وَ فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَرَسُولِ اللَّهِ الشَّهِيدُ عَلَيْنَا بِمَا بَلَّغَنَا عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ نَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ فَمَنْ صَدَّقَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ صَدَقْنَاهُ وَ مَنْ كَذَّبَ كَذَّبْنَاهُ﴾. (2)
2-6- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ فَهَذِهِ خَاصَّةً لآل مُحَمَّدِ وَ قَوْلُهُ لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ يَقُولُ عَلَى آلِ مُحَمَّدِ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ أَنْ آلُ مُحَمَّدِ يَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ اللَّهِ وَ كُنْتُ الله عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ الرَّقِيبُ الشَّهِيدُ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ وَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ بَعْدَ النَّبِيِّ شَهيداً مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ عِتْرَتِهِ مَا كَانَ الدُّنْيَا مِنْهُمْ أَحَدٌ فَإِذَا فَنُوا هَلَكَ أَهْلُ الْأَرْضِ قَالَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم جَعَلَ اللَّهُ النُّجُومَ أَمَانَا لِأَهْل السَّمَاءِ وَجَعَلَ أَهْلَ بَيْتِى أَمَانَا لِأَهْلِ الْأَرْضِ﴾. (3)
3-6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْنِ دَاوُدَ قَالَ حَدَّثَنَا الْإِمَامُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرَ علیه السلام عَنْ أَبِيهِ اللَّهِ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ المُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ يَا آلَ مُحَمَّدِ ۖ يَا مَنْ قَدِ اسْتَوْدَعَكُمُ الْمُسْلِمِينَ وَ افْتَرَضَ طَاعَتَكُمْ عَلَيْهِمْ وَتَكُونُوا أَنْتُمْ شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ بِمَا قَطَعُوا مِنْ رَحِمِكُمْ وَضَيَّعُوا مِنْ حَقِّكُمْ وَ مَزَقُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَعَدَلُوا حُكْمَ غَيْرِكُمْ بِكُمْ﴾. (4)
ص: 742
سليمان علیه السلام و بلقیس (ملکه ی سبا) می فرماید: پیش از آن که به صورت مسلمان، نزد من آیند. (نمل/38) و سخن بلقیس که چون نزد سلیمان علیه السلام آمد چنین گفت] و [اینک] با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است، اسلام آوردم. (نمل/44).
1-6- امام باقر علیه السلام- بُرید عجلی گوید.... امام باقر علیه السلام فرمود: ﴿... مِلَّةَ أَبيكُمْ إِبْراهيمَ﴾؛ خداوند از این جمله فقط ما را اراده فرموده است؛ ﴿سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمینَ﴾؛ خداوند ما را مسلمان نامیده است من قبل؛ [یعنی] در کتب پیشینیان وَ فِي هَذَا [یعنی در قرآن ﴿لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاس﴾؛ طبق این آیه رسول خدا در مقابل آن چه از طرف خداوند تبارک وتعالی به ما امامان علیهم السلام سلسلة ابلاغ نموده گواه بر ماست و ما [نیز] گواهان بر مردم هستیم؛ پس هرکس [ما را] تصدیق کند روز قیامت او را تصدیق می کنیم و هر که تکذیب کند او را تکذیب خواهیم کرد.
2-6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این سخن خداوند [که می فرماید:] ﴿يا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَ جَاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبل﴾؛ مخصوص آل محمد علیهم السلام است؛ و این که فرموده: ﴿لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ؛ یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله [گواه] بر آل محمد علیهم السلام است؛ ﴿وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاس﴾؛ یعنی آل محمد علیهم السلام بعد از پیامبر اکرم گواهان بر مردمان هستند عیسی بن مریم علیه السلام خطاب به خداوند عرض کرد و تا زمانی که در میان آن ها بودم مراقب و گواهشان بودم؛ ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی تو خود مراقب آن ها بودی و تو بر هر چیز گواهی! (مائده/117) و رقیب به معنای «گواه» است. خداوند بعد از پیامبر اکرم امت اسلامی گواهی از میان اهل بیت و عترت او قرار داده که پیوسته یکی از ایشان در دنیا بوده است و هرگاه تمامی ایشان از دنیا بروند تمامی اهل مین نابود خواهند شد؛ رسول خدا فرمود: «خداوند ستارگان را امان اهل آسمان و اهل بیت من الله را امان اهل زمین قرار داد».
3-6- امام صادق علیه السلام- عیسی بن داود گوید: امام کاظم علیه السلام از پدر بزرگوارش امام صادق علیه السلام نقل نمود که در مورد این سخن خداوند عزّوجل [که می فرماید ﴿... مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُم﴾؛ فرمود: خداوند شما را در کتاب های پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید تا پیامبر صلی الله علیه و آله گواه بر شما باشد، یعنی شما ای آل محمد علیهم السلام! ای کسانی که خداوند مسلمانان را به شما سپرده و اطاعت شما را بر آن ها واجب نموده است! ﴿وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ﴾؛ [یعنی تا] شما آل محمد علیهم السلام در مورد قطع رابطه ای که مردم با شما نمودند حقی که از شما تباه ساختند قرآن را بخش بخش کردند بخشی را پذیرفته و از پذیرفتن بخشی دیگر روی گرداندند و فرمان دیگران را با فرمان شما برابر دانستند گواهان بر آن ها باشید؛ پس در زمین پابرجا بمانيد؛ ﴿فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِالله﴾ ای آل محمد علیهم السلام و اهل بیت او! [به خدا تمسک جوييد] هُوَ مَوْلاكُمْ؛ او مولای شما و شیعیان شماست، فَنِعْمَ المولى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾.
ص: 743
4-6- أمير المؤمنين علیه السلام- سليم بن قيس الهلالِي فِي كِتَابِهِ: ﴿عَن أَمِيرِ المُؤمِنِينَ علیه السلام ... فَقَامَ سَلْمَانُ، فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَنْتَ عَلَيْهِمْ شَهِيدٌ وَ هُمْ شُهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ، الَّذِينَ اجْتَبَاهُمُ اللَّهُ وَ لَمْ يَجْعَلْ عَلَيْهِمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيهِمْ إِبْرَاهِيمَ الةِ. قَالَ عَلَى بِذَلِكَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا خَاصَّةً دُونَ هَذِهِ الْأُمَّةِ، فَقَالَ سَلْمَانُ اللَّه بَيْنَهُمْ لَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالَ أَنَا وَأَخِي عَلى وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي. قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ﴾. (1)
5-6- الرسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن النَّبيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ مِمَّا أَعْطَى اللَّهُ أُمَّتِي وَفَضَّلَهُمْ بِهِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ أَعْطَاهُمْ الله ثَلَاثَ خِصَالَ لَمْ يُعْطِهَا إِنَّا أُمَّتِي وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى كَانَ إِذَا بَعَثَ نَبَيَا قَالَ لَهُ اجْتَهِمْ فِي دِينِكَ وَ لَا حَرَجَ عَلَيْكَ وَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَعْطَى ذَلِكَ أُمَّتِي حَيْثُ يَقُولُ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ يَقُولُ مِنْ ضِيقٍ وَ كَانَ إِذَا بَعَثَ نَبيّاً قَالَ لَهُ إِذَا أَحْزَنَكَ أَمْرُ تَكْرَهُهُ فَادْعُنِي أَسْتَجِبْ لَكَ وَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْطَى أُمَّتِي ذَلِكَ حَيْثُ يَقُولُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ وَ كَانَ إذَا بَعَثَ نَبيّاً جَعَلَهُ شَهيداً عَلَى قَوْمِهِ وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ أُمَّتِي شُهَدَاءَ عَلَى الْخَلْقِ حَيْثُ يَقُولُ لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ﴾. (2)
6-6- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ خَاطَبَ اللهُ الأَئِمَّةِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ إِلَى قَوْلِهِ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُم يَا مَعْشَرَ الاَئِمَّة وَتَكُونُوا أَنْتُمْ شُهَداءَ عَلَى المؤمنين و النَّاسِ﴾. (3)
7-6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ وَ مِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ عَلَى عُهْدَة الْأُمَّةِ شُهَدَاءَ قَالَ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ وَقَالَ فِي النَّبِي لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ فِي عَلَى اللَّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ وَفِي الْأَئِمَّة وَتَكُونُوا شُهَداءَ آلَ مُحَمَّدٍ يَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ النَّبي صلی الله علیه و آله﴾. (4)
8-6- السجاد علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ قَالَ نَحْنُ هُمْ﴾. (5)
ص: 744
4-6- امام علی علیه السلام- از سلیم بن قیس هلالی نقل شده که [در کتابش] چنین آورده است... امیرالمؤمنین علیه السلام [در زمان خلافت عثمان در ضمن گفتگویی طولانی با عده ای از مسلمانان در مسجد النبی فرمود شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید و گواهی می دهید که خداوند عزوجل در سوره حج آیه ی ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الخَيْرَ﴾؛ تا آخر این سوره را نازل فرمود و در آن هنگام سلمان علیه السلام برخواست و عرض کرد: «ای رسول خدا ایشان که تو بر آنان گواه هستی و آنان گواهان بر مردم هستند و خداوند آنان را برگزیده و در دین، سختی بر ایشان قرار نداده است و پیروان آیین پدرشان ابراهیم علیه السلام هستند چه کسانی اند»؟ رسول خدا فرمود:
منظور خداوند، فقط سیزده نفر هستند نه کسی دیگر» سلمان عرض کرد: ای رسول خدا ایشان را برایمان آشکارا معرفی فرما» رسول خدا فرمود: «من و برادرم علی علیه السلام فرمود: «من و برادرم علی علیه السلام و یازده نفر «از فرزندان من»؟ جملگی [در جواب امیرالمؤمنین علیه السلام] گفتند: «آری! چنین است»... .
5-6- پیامبر صلی الله علیه و آله- از جمله چیزهایی که خداوند به امّت من عطا کرده و به وسیله ی آن، امت مرا بر دیگر امّت ها برتری داده سه ویژگی است که جز به پیامبر صلی الله علیه و آله عنایت نشده است؛ [اوّل] آن که خداوند تبارک و تعالی چون پیامبر صلی الله علیه و آله-ی را به رسالت مبعوث می کرد به او می فرمود: «در دینت تلاش بسیار نما و برای تو مشقت و سختی وجود ندارد؛ و خداوند تبارک و تعالی این ویژگی را به امت من [نیز] داده است، آن جا که می فرماید: ﴿وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج﴾؛ یعنی [در دین برای شما] تنگنائی قرار نداده [دوم] آن که خداوند تبارک و تعالی چون پیامبری را به رسالت مبعوث می کرد به او می فرمود: «اگر چیزی تو را اندوهگین ساخت که آن را نمی پسندی مرا بخوان که تو را اجابت خواهم کرد؛ و خداوند این ویژگی را به امّت من [نیز] داده است آن جا که می فرماید: مرا بخوانید تا [دعای] شما را اجابت کنم (غافر/ 60) و [سوم] آن که خداوند چون پیامبری را [به رسالت] مبعوث می کرد او را گواه بر قومش قرار می داد و خداوند تبارک و تعالی امّت مرا گواه بر دیگر امت ها قرار داده،آن جا که می فرماید: ﴿لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ﴾.
6-6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- آن گاه خداوند امامان علیهم السلام را مورد خطاب قرار داده [و فرموده]: ﴿يا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ... و في هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ﴾؛ ای جماعت امامان علیهم السلام [پیامبر صلی الله علیه و آله گواه بر شماست] وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ؛ [یعنی] شما امامان علیهم السلام [نیز] گواهان بر مؤمنان و دیگر مردمان هستید.
7-6- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «... خداوند متعال گواهانی بر مردمان قرار داده است چنان که فرموده و تا زمانی که در میان آن ها بودم مراقب و گواهشان بودم (مائده /117) و درباره ی پیامبر اسلام فرموده: ﴿لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ﴾؛ و درباره علی علیه السلام فرموده و به دنبال آن شاهدی می باشد (هود/17) و درباره ی امامان علیهم السلام فرموده: ﴿وَتَكُونُوا شُهَداء﴾ [یعنی] آل محمد علیهم السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله الهی گواهان بر مردم هستند».
8-6- امام سجّاد علیه السلام- عبدالله بن حسین از امام سجّاد علیه السلام علی نقل کرده که در مورد این سخن خداوند متعال که می فرماید تا بر مردم گواه باشید. (بقره /143) فرمود: «ما امامان علیهم السلام این گواهان هستیم». (بقره/143)
ص: 745
9-6- الرضا علیه السلام- ﴿نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ وَ خُلَفَاؤُهُ فِي عِبَادِهِ وَ أَمَنَاؤُهُ عَلَى سِرِّهِ وَ نَحْنُ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ وَأَعْلَامُهُ فِي بَريَّتِه﴾. (1)
10-6- الصّادق علیه السلام- ﴿نَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَى شِيعَتِنَا وَ شِيعَتُنَا شُهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ وَ بِشَهَادَة شِيعَتِنَا يُجْزَوْنَ وَ يُعَاقَبُونَ﴾. (2)
11-6- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ النَّهَارَ إِذَا جَاءَ قَالَ يَا ابْنَ آدَمَ علیه السلام اعْمَلْ فِي يَوْمِكَ هَذَا خَيْراً أَشْهَدْ لک بِهِ عِنْدَ رَبِّكَ يَوْمَ الْقِيَامَة فَإِنِّى لَمْ آتِكَ فِيمَا مَضَى وَ لَا آتِيكَ فِيمَا بَقِيَ وَ إِذَا جَاءَ اللَّيْلُ قَالَ مِثْلَ ذَلِكَ﴾. (3)
12-6- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا مِنْ يَوْمَ يَأْتِي عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا الةِ يَوْمُ جَدِيدُ وَ أَنَا عَلَيْكَ شَهِيدُ فَقُلْ فِيَّ خَيْراً وَ أَعْمَلْ فِيَّ خَيْراً أَشْهَدْ لَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَإِنَّكَ لَنْ ترانِى بَعْدَهَا أَبَدا﴾. (4)
13-6- الصّادق علیه السلام- ﴿الَّيْلُ إِذَا أَقْبَلَ نَادَى مُنَادٍ بِصَوْتِ يَسْمَعُهُ الْخَلَائِقُ إِنَّا الثَّقَلَيْنِ يَا ابْنَ آدَمَ علیه السلام إِنِّي خَلْقُ جَدِيدُ إِنِّي عَلَى مَا فَيَّ شَهِيدٌ فَخُذْ مِنِّي فَإِنِّي لَوْ طَلَعَتِ الشَّمْسُ لَمْ أَرْجِعْ إِلَى الدُّنْيَا وَ لَمْ تَزْدَدْ فِي مِنْ حَسَنَة وَلَمْ تَسْتَعْتِبْ فِي مِنْ سَيِّئَة وَكَذَلِكَ يَقُولُ النَّهَارُ إِذَا أَدْبَرَ اللَّيْلُ﴾. (5)
1-7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا تُقْبَلُ الصَّلَاةُ إِلَّا بِالزَّكَاة﴾. (6)
1-1- الأئمة علیهم السلام- ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِالله يَا آلَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ أَهْلَ بَيْتِهِ﴾. (7)
1-9- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ مَوْلاكُمْ أَنْتُمْ وَ شِيعَتُكُمْ فَنِعْمَ المولى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾. (8)
ص: 746
9-6- امام رضا علیه السلام- علي ما حجّت های خداوند در میان آفریدگان، جانشینان او در میان بندگان و امینان او بر اسرارش هستیم و مائیم حقیقت تقوا و دستگیره ی محکم الهی و مائیم گواهان خداوند و نشانه های او در میان آفریدگانش.
10-6- امام صادق علیه السلام- ما گواه بر شیعیان خود هستیم و شیعیان ما گواه بر دیگران؛ و به گواهی شیعیان ما آن ها در روز قیامت پاداش و عذاب خواهند دید.
11-6- امام صادق علیه السلام- چون روزی جدید فرا رسد [خطاب به مردمان] گوید: «ای فرزند آدم! در این روز کاری نیک به جای آور تا من روز قیامت نزد پروردگارت برای تو به انجام این کار نیک گواهی دهم؛ زیرا من نه پیش از این در اختیارت بوده ام و نه در آینده در اختیارت خواهم بود»؛ و چون شب نیز فرا رسد همین سخن را تکرار کند.
12-6- امام صادق علیه السلام- هر روزی که برای انسان فرا رسد چنین گوید: «ای فرزند آدم! من روزی جدید هستم و من گواهی بر توأم به کمک من و در من کاری نیک انجام بده تا روز قیامت برایت به انجام این کار گواهی دهم که دیگر هیچگاه مرا نخواهی دید.
13-6- امام صادق علیه السلام- چون شب فرا رسد نداکننده ای با صدایی که همه مخلوقات به غیر از جنّیان و انسان ها آن را می شنوند ندا دهد ای فرزند آدم نسبت به هرچه در من اتفاق افتد گواه هستم؛ بنابراین از من توش های برگیر که اگر خورشید طلوع کند نمی توانی در من کار نیکی بیفزایی و نمی توانی از گناهی در من عذرخواهی کنی؛ و چون شب به پایان رسد روز نیز این جملات را تکرار کند
1-7- پیامبر صلی الله علیه و آله- نماز جز با پرداخت زکات مورد قبول واقع نمی شود.
1-8- امام صادق علیه السلام- وَ اعْتَصِمُوا بالله ای آل محمد علیهم السلام و اهل بیت او! [به خدا تمسک جویید].
1-9- امام صادق علیه السلام- هُوَ مَوْلاكُمْ [او سرپرست] شما آل محمد علیهم السلام و شیعیان شما [است] ﴿فَنِعْمَ المولى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾.
ص: 747
2-9- الكاظم علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو ا قَالَ أَبُو مُحَمَّد قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَر علیه السلام مَنْ أَعَانَ مُحِبّاً لَنَا عَلَى عَدُوٌّ لَنَا فَقَوَّاهُ وَ شَجَعَهُ حَتَّى يَخْرُجَ الْحَقِّ الدَّالُ عَلَى فَضْلِنَا بِأَحْسَنِ صُورَتِهِ وَ يَخْرُجَ الْبَاطِلُ الَّذِي يَرُومُ بِهِ أعْدَاؤُنَا ودَفْعَ حَقَّنَا فِي أَقْبَح صُورَهُ حَتَّى يُنَبِّهَ الْغَافِلِينَ وَيَسْتَبْصِرَ الْمُتَعَلِّمُونَ وَيَزْدَادَ فِي بَصَائِرِهِم الْعَالِمُونَ بَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةَ فِي أَعْلَى مَنَازِلَ الْجِنَانِ وَ يَقُولُ يَا عَبْدِيَ الْكَاسِرَ لِأَعْدَائِي النَّاصِرَ لِأَوْلِيَائِى الْمُصَرِّحَ بِتَفْضِيل مُحَمَّدِ خَيْر أَنْبِيَائِي وَ بِتَشْرِيفِ عَلَى علیه السلام أَفْضَلَ أَوْلِيَائِي وَ يُنَاوِي مَنْ نَاوَاهُمَا وَ يُسَمَّى بِأَسْمَائِهِمَا وَأَسْمَاءِ خَلَفَائِهِمَا وَ يُلَقَّبَ بِالْقَابِهِمْ فَيَقُولُ ذَلِكَ وَيُبَلِّغُ اللَّهُ جَمِيعَ أَهْلِ الْعَرَصَاتِ فَلَا يَبْقَى كَافِرُ وَ لَا جَبَّارُ وَ لَا شَيْطَانُ إِلَّا صَلَّى عَلَى هَذَا الْكَاسِر لِأَعْدَاءِ مُحَمَّد وَ لَعَنَ الَّذِينَ كَانُوا يُنَاصِبُونَهُ فِي الدُّنْيَا مِنَ النَّوَاصِبَ لِمُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَ عَلَى علیه السلام﴾.
ص: 748
2-9- امام کاظم علیه السلام- کسی که یک نفر از دوستداران ما را در مقابل دشمن ما یاری کرده و نیرومندش سازد و به او جرأت بخشد تا در نهایت حقیقتی که دلالت بر برتری ما می کند به بهترین شکل جلوه کند و باطلی که دشمنان ما در جلوگیری از حق ما دنباله روی آن کنند به بدترین شکل نمایان شود به طوری که بی خبران آگاه گردند و فراگیران حقیقت، بینش یابند و دانشمندان بصیرت بیشتری پیدا کنند خداوند چنین کسی را روز قیامت در بالاترین جایگاه های بهشت برمی انگیزد و خطاب به او فرماید ای بنده ی من که در هم شکننده ی دشمنان من و یاری کننده ی اولیای من بودی.... و خداوند این جملات را به [گوش] تمامی اهل محشر م یرساند و هیچ کافر سرکش و شیطانی باقی نمی ماند مگر این که بر چنین کسی درود فرستد و بر کسانی که در دنیا با او دشمنی می کردند که در حقیقت دشمنان محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام بوده اند نفرین کند.
ص: 749