بسم الله الرحمن الرحيم
تفسیر روایی اهل بيت علیهم السلام
(2)
البقرة 189- آل عمران
زیر نظر
علیرضا برازش
https://alvahy.com
تهران، 1396
خیراندیش دیجیتالی: کانون فرهنگی اندیشه اصفهان
ویراستار کتاب: شهناز محققیان
ص: 1
ص: 2
تفسیر اهل بيت علیهم السلام
(2)
البقرة 189- آل عمران
زیر نظر
علیرضا برازش
تهران، 1396
ص: 3
ص: 4
ص: 5
سورة البقرة...8
سُورَةُ آل عِمران...452
ص: 6
سوره بقره...9
سوره آل عمران...453
ص: 7
بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قوله تعالى: ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا البيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّفَى وَ أَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِها وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ (189)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رُوِيَ أَنَّ مُعَاذَبْنَ جَبَل سَأَلَ النَّبِي عَن الْهِلَال فَقَالَ: مَا بَالُ الْهِلَالَ يَبْدُو دَقِيقاً كَالْخَيْطِ ثُمَّ يَزِيدُ حَتَّى يَسْتَوْفِي ثُمَّ لَا يَزَالُ يَنْقُصُ حَتَّى يَعُودَ كَمَا بَدَأَ فَنَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَى هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ الْآيَة﴾. (1)
2-1- العسكري علیه السلام- ﴿عَن مُحَمَّدِ بن طَاوس فِي كِتَاب الاِقبال: دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ الْعَسْكَرِى علیه السلام فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ النَّاسُ بَيْنَ مُتَيَقَّنِ وَ شَاكَ فَلَمَّا بَصُرَ بِي قَالَ لِي يَا أَبَا إِبْرَاهِيمَ فِي أَيُّ الْحِزْبَيْنَ أَنْتَ فِي يَوْمِكَ؟ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا سَيِّدِي إِنِّى فِي هَذَا قَصَدْتُ قَالَ: فَإِنِّي أَعْطِيكَ أَصْنَا إِذَا ضَبَطْنَهُ لَمْ تَشْكُ بَعْدَ هَذَا أَبَداً. قُلْتُ: يَا مَوْلَاكَ مُنَّ عَلَيَّ بِذَلِكَ. فَقَالَ: تَعْرِفُ أَيُّ يَوْمٍ يَدْخُلُ الْمُحَرَّمُ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَهُ كُفِيتَ طَلَبَ هِلَال شَهْرٍ رَمَضَانَ قُلْتُ وَكَيْفَ يُجْزَى مَعْرِفَةٌ هِلَالِ مُحَرَّم عَنْ طَلَبِ هِلَالِ شَهْرٍ رَمَضَانَ. قَالَ: وَيْحَكَ إِنَّهُ يَدلُكَ عَلَيْهِ فَتَسْتَغْنِي عَنْ ذلِكَ قُلْت بَين لِي يَا سَيِّدِي كَيْفَ ذَلِكَ؟ قَالَ: فَانْتَظِرْ أَيُّ يَوْمٍ يَدْخُلُ الْمُحَرَّمُ فَإِنْ كَانَ أَوَّلَهُ الْأَحَدَ فَخُذْ وَاحِداً وَ إِنْ كَانَ أَوَّلُهُ الْإِثْنَيْنِ فَخُذْ اثْنَيْنِ وَإِنَّ كَانَ الثَّلَاثَاءَ فَخُذْ ثَلَاثَةً وإِنْ كَانَ
ص: 8
درباره ی «هلال های ماه» از تو سؤال می کنند؛ بگو «آن ها، بیان اوقات [و تقویم طبیعی] برای [نظام زندگی] مردم و [تعیین وقت] حج است». و کار نیک، آن نیست که از پشت خانه ها وارد شوید [آن چنان که در جاهلیت در حال احرام مرسوم بود]؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید. و از در خانه ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید تا رستگار گردید. (189)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- معاذ بن جبل درباره ی هلال ماه از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال کرد: وضعیت هلال چگونه است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ابتدا همچون رشته ای به نظر می رسد؛ سپس زیاد می گردد تا این که آن گاه دائم کم می شود تا این که به صورت اولی که ظاهر شده بود باز گردد؛ پس خداوند کامل شود؛ سخنش را نازل کرده است هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ..
2-1- امام عسکری علیه السلام- محمد بن طاووس در کتاب الاقبال آورده است: در اولین روز ماه رمضان که مردم در شک و یقین به سر می بردند که آیا اوّل ماه نو شده یا نه، نزد امام حسن عسکری علیه اللسام رفتم چون نگاه حضرت به من افتاد فرمود: آیا دوست داری که قاعده ای به تو بگویم تا به وسیله ی آن فرارسیدن ماه رمضان را تشخیص دهی و در آن شک نکنی؟ عرض کردم آری ای مولای من با گفتن آن بر من منت بگذارید حضرت فرمود: «ابتدا باید اول ماه محرم را بدانی پس اگر بدانی که اولین روز ماه محرم چه روزی است دیگر در تشخیص اولین روز ماه رمضان شک نمی کنی عرض کردم: چگونه تشخیص هلال ماه محرم مرا از تشخیص هلال ماه رمضان بی نیاز می سازد؟ حضرت پاسخ داد تشخیص هلال ماه محرم تو را به تشخیص هلال ماه رمضان رهنمون می سازد و بدین وسیله دیگر نیازی به تشخیص هلال ماه رمضان ننداری عرض کردم: مولای من کیفیت این قاعده را برایم شرح دهید. حضرت فرمود: ابتدا اولین روز ماه محرم را در نظر می گیری؛ اگر اولین روز محرم یکشنبه بود، عدد یک و اگر
ص: 9
الْأَرْبعَاءَ فَخُذْ أَرْبَعَةً وَ إِنْ كَانَ الْخَمِيسَ فَخُذْ خَمْسَةً وَ إِنْ كَانَ الْجُمُعَةَ فَخُذْ سِتَةً وَإِنْ كَانَ السَّبْتَ فَخُذْ سَبْعَةً ثُمَّ احْفَظْ مَا يَكُونُ وَ زِدْ عَلَيْهِ عَدَدَ أَئِمَّتِكَ وَهِيَ اثْنَا عَشَرَ ثُمَّ اطْرَحْ مِمَّا مَعَكَ سَبْعَةَ سَبْعَةً فَمَا بَقِيَ مِمَّا لَا يُتِمُّ سَبْعَةَ فَانْظُرْ كَمْ هُوَ فَإِنْ كَانَ سَبْعَةَ فَالصَّوْمُ السَّبْتُ وَ إِنْ كَانَ السَّتَّةَ فَالصَّوْمُ الْجُمُعَةُ وَ إِنْ كَانَ خَمْسَةَ فَالصَّوْمُ الْخَمِيسِ وَ إِنْ كَانَ أَرْبَعاً فَالصَّوْمُ الْأَرْبعَاءُ وَ إِنْ كَانَ ثَلَاثَةَ فَالصَّوْمُ الثَّلَاثَاءُ وَ إِنْ كَانَ اثْنَيْنِ فَالصَّوْمُ يَوْمَ الِاثْنَيْنِ وَ إِنْ كَانَ وَاحِداً فَالصَّوْمُ يَوْمَ الْأَحَدِ وَ عَلَى هَذَا فَابْنِ حِسَابَكَ تُصِبْهُ مُوَافِقَا لِلْحَقِّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى﴾. (1)
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿جَعَلَ دَلَالَةَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ الْقَمَرَ لَا تُعْرَفُ هَاتَانِ الْفَرِيضَتَانِ إِنَّا بِالْقَمَرِ لِقَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَسْئلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ﴾. (2)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زِيَادِ بْنِ الْمُنْذِرِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرَ علیه السلام يَقُولُ: صُمْ حِينَ يَصُومُ النَّاسُ وَ أَفْطِرْ حِينَ يُفْطِرُ النَّاسُ فَإِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْأَهِلَّةَ مَوَاقِيت﴾. (3)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ قَالَ: لِصَوْمِهِمْ وَ فِطْرِهِمْ وَ حَجَهِمْ﴾. (4)
6-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّ الْمَوَاقِيتَ مِنْهَا مَعْرُوفَةٌ مَشْهُورَةٌ فِي أَوْقَاتِ مَعْرُوفَة وَمِنْهَا مُبْهَمَةٌ فَأَمَّا الْمَوَاقِيتُ الْمَعْرُوفَةُ الْمَشْهُورَةُ فَأَرْبَعَةُ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ الَّتِي ذَكَرَهَا اللَّهُ فِي قَوْلِهِ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ وَ الْإِثْنَا عَشَرَ شَهْراً الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ تُعْرَفُ بِالْهَلَال، أولُهَا الْمُحَرَّمُ وَآخِرُهَا ذُو الْحَجَّةِ، وَالْأَرْبَعَةُ الْحُرُمُ رَجَبْ مُفْرَدُ وَ ذُو الْقَعْدَةِ وَ ذُو الْحَجَّةِ وَالْمُحَرَّمُ مَتَّصِلَةُ، حَرَّمَ اللَّهُ فِيهَا الْقِتَالَ، وَ يُضَاعِفُ فِيهَا الذُّنُوبَ وَكَذَلِكَ الْحَسَنَاتِ، وَأَشْهُرُ السَّيَاحَة مَعْرُوفَةٌ وَ هِيَ عِشْرُونَ مِنْ شَهْرٍ ذِي الْحَجَّةِ وَالْمُحَرَّمُ وَصَفَرُ وَ شَهْرُ رَبَيعِ الْأَوَّلَ وَ عَشْرُ مِنْ شَهْر رَبيع الْآخِرِ، وَهِيَ الَّتِي أَحَلَّ اللَّهُ فِيهَا قِتَالَ الْمُشْرِكِينَ فِي قَوْلِهِ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَأَشْهُرُ الْحَجِّ مَعْرُوفَةٌ وَ هِيَ شَوَّالُ وَ ذُوالْقَعْدَة وَ ذُوالْحَجَّة وَ إِنَّمَا صَارَتِ أَشْهُرُ الْحَجِّ لِأَنَّهُ مَنِ اعْتَمَرَ فِي هَذِهِ الْأَشْهُرِ فِي شَوَّالٍ أَوْ فِي ذِي الْقَعْدَة أَوْ فِي ذِي الْحَجَّةِ وَ نَوَى أَنْ يُقِيمَ بِمَكَّةَ حَتَّى يَحُجَّ فَقَدْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَقِّ، وَ مَن اعْتَمَرَ فِي غَيْرِ هَذِهِ الْأَشْهُرٍ ثُمَّ نَوَى أَنْ يُقِيمَ إِلَى الْحَجِّ أَوْ لَمْ يَنْو فَلَيْسَ هُوَ مِمَّنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَجِّ لِأَنَّهُ لَمْ يَدْخُلْ مَكَّةَ فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ فَسَمَّى هَذِهِ أَشْهُرَ الْحَجِّ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْحَجُّ
ص: 10
دوشنبه بود عدد دو و اگر سه شنبه بود عدد سه و اگر چهارشنبه بود عدد چهار و اگر پنجشنبه بود، عدد پنج و اگر جمعه بود عدد شش و اگر شنبه بود عدد هفت را در نظر بگیر و به خاطر بسپار و [آن را] به عدد ائمه علیهم السلام که دوازده است بیفزا؛ سپس هر عددی که به دست آمد را هفت تا هفت تا کم کن و ببین که چه عددی باقی می ماند اگر عدد هفت به دست آمد، اوّلین روز ماه رمضان، شنبه و اگر عدد شش به دست آمد اولین روز ماه رمضان جمعه و اگر عدد پنج به دست آمد اولین روز ماه رمضان پنجشنبه و اگر عدد چهار به دست آمد اولین روز ماه رمضان چهارشنبه و اگر عدد سه به دست آمد اولین روز ماه رمضان سه شنبه و اگر عدد دو به دست آمد، اولین روز ماه رمضان دوشنبه و اگر عدد یک به دست آمد اولین روز ماه رمضان یکشنبه است. پس این گونه حساب می کنی و ان شاء الله آن صحیح خواهد بود».
3-1- امام على علیه السلام- خداوند ماه را دلیل و راهنمایی برای تعیین وقت حج و روزه ی [ماه رمضان] قرار داده و [زمان] این دو فریضه واجب جز با کمک ماه قابل شناخت نیست و دلیل این کلام، فرموده ی خداوند در قرآن مجید است: ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ اَلْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنّاسِ وَ اَلْحَجِّ﴾.
4-1- امام باقر علیه السلام- هنگامی که مردم روزه می گیرند روزه بگیر و هنگامی که مردم افطار می کنند افطار کن؛ چرا که خداوند هلال های ماه را وسیله ی تعیین [ماه ها] قرار داد.
5-1- امام صادق علیه السلام- یعنی هلال های ماه نشانگر اوقات روزه عید فطر و حج مردم است.
6-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- برخی از اوقات مشخص و مشهور و برخی دیگر نامشخص می باشند. اوقات مشخص و مشهور چهار وقت می باشند که عبارتند از ماه های حرام که خداوند در آیه ی ﴿مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ﴾ ذکر نموده است دوازده ماه وجود دارد که خداوند آن ها را آفرید و با هلال ماه مشخص می شوند که اولین ماه آن محرم و آخرین ماه آن ذی الحجه است. ماه های حرام چهار ماه است که عبارتند از: رجب به تنهایی و همچنین ذی القعده ذی الحجه و محرم به صورت پشت سر هم که خداوند، جنگ را در آن ماه ها حرام نمود و گناهان و اعمال حسنه در آن ماه ها چند برابر می شود. ماه های سیاحت مشخص است که عبارت است از بیست روز از ذی الحجه محرم، صفر ربیع الاوّل و ده روز از ربیع الثانی که خداوند، در آن ماه ها، جنگ با مشرکین را به وسیله ی نازل کردن آیه ى ﴿فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ﴾ به تأخير انداخت. ماه های حج، مشخص است که عبارتند از شوّال ذى القعده و ذى الحجه. این ماه ها، از این رو «ماه های حج نامیده شده اند که هرکس در این ماه ها یعنی در شوّال یا ذی القعده يا ذی الحجه به عمره برود و نیت کند که در مکه اقامت کند تا حج را نیز به جای آورد می تواند پس از عمره حج تمتع را نیز به جای آورد ولی هر کس که در ماه های دیگری غیر از این ماه ها به عمره برود چه نیت کند که برای حج در مکه بماند و چه نیت نکند نمی تواند حج تمتع را به جای آورد؛ زیرا او در ماه های حج وارد مکه نشده است و برای تمتع باید از مکه خارج شده و مجدداً داخل شود پس وجه تسمیه ی این ماه ها، به ماه های حج، به این دلیل می باشد. خداوند تبارک و تعالی می فرماید: ﴿الحَج أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ﴾ همچنین ماه رمضان نیز جزء اوقات مشخص است اما اوقات نامعلوم ماه هایی هستند که هرگاه امری [بر مسلمانان]
ص: 11
أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ وَ شَهْرُ رَمَضَانَ مَعْرُوفُ، وَ أَمَّا الْمَوَاقِيتُ الْمُبْهَمَةُ الَّتِي إِذَا حَدَثَ الْأَمْرُ وَجَبَ فِيهَا انْتِظَارُ تِلْكَ الْأَشْهُرِ فَعِدَّةُ النِّسَاءِ فِي الطَّلَاقِ وَالْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا، فَإِذَا طَلَّقَهَا زَوْجُهَا فَإِنْ كَانَتْ تَحِيضُ تَعْتَدُّ الْأَقْرَاَءَ الَّتِى قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، وَإِنْ كَانَتْ لَا تَحِيضُ تَعْتَدُّ بِثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ بيضَ لَا دَمَ فِيهَا، وَ عِدَّةُ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ وَعَشْراً، وَ عِدَّةُ الْمُطَلَّقَةِ الْحَبْلَى أَنْ تَضَعَ مَا فِي بَطْنِهَا وَ عِدَّةُ الْإِيلَاءِ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ ، وَ كَذَلِكَ فِي الدُّيُون إِلَى الْأَجَلِ الَّذِي يَكُونُ بَيْنَهُمْ [وَ شَهْرَيْن مُتَتَابِعَيْنِ فِي الظُّهَارِ] وَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ فِي كَفَّارَةِ قَتْلِ الْخَطَّلِ وَ عَشَرَةُ أَيَّامٍ لِلصَّوْمِ فِي الْحَجَّ لِمَنْ لَمْ يَجِدِ الْهَدْئَ، وَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِى كَفَّارَة الْيَمِين واجب، فَهَذِهِ الْمَوَاقِيتُ الْمَعْرُوفَةً وَ الْمُبْهَمَةُ الَّتِي ذَكَرَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ﴾. (1)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ زَيْدِ أَبي أَسَامَة قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَن الْأَهِلَّةِ. قَالَ: هِيَ الشُّهُورُ فَإِذَا رأَيْتَ الْهَلَالَ فَهُمْ وَإِذَا رَأَيْتَهُ فَأَفْطِر﴾. (2)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿يَعْنِي أَنْ يَأْتِيَ الْأَمْرُ مِنْ وَجْههَا مِنْ أَى الْأمور كَانَ﴾. (3)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تَأْتُوا الْأُمُورَ مِنْ غَيْرِ جَهَاتِهَا وَ يَنْبَغِي أَنْ تَأْتُوا الْأُمُورَ مِنْ جَهَاتِهَا أَى الْأُمُورِ كَانَ﴾. (4)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿أَنَّهُ كَانَ الْمُجْرِمُونَ لَا يُدْخَلُونَ بُيُوتَهُمْ مِنْ أَبْوابِهَا وَلَكِنَّهُمْ كَانُوا يَنْقُبُونَ فِي ظهور بُيُوتِهِمْ أَنَّ فِي مُؤَخَّرِهَا نَقْباً یَدْخُلُونَ وَ یَخْرُجُونَ مِنْهُ، فَنُهُوا عَنِ اَلتَّدَیُّنِ بِذَلِکَ﴾. (5)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى أَى مَا حَرَّمَ اللهُ﴾. (6)
2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ عَلَى بْن إِبْرَاهِيمَ رحمه الله علیه: نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لِقَوْل رَسُول الله صلی الله علیه و آله أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلَى علیه السلام بَابُهَا وَلَا تَأْتُوا الْمَدِينَةَ إِنَّا مِنْ بَابِهَا﴾. (7)
ص: 12
واقع شود، باید منتظر بماند تا آن ها به پایان برسند که عبارتند از عده نگهداشتن زنان مطلقه و زنانی که همسرشان از دنیا رفته باشد پس هرگاه شوهری همسرش را طلاق دهد اگر آن زن یائسه نباشد و خون حیض می بیند باید چند بار که خداوند متعال تعداد آن را مشخص نموده از خون حیض پاک شود و اگر آن زن یائسه باشد و خون حیض نمی بیند باید سه ماه عده نگهدارد و در آن سه ماه خونی نبیند؛ همچنین عده ی زنی که شوهرش از دنیا رفته چهار ماه و ده روز می باشد و عده ی زن مطلقه که باردار می باشد این است که فارغ شود همین طور عده ی زنی که به دلیل ایلاء (قسم خوردن مرد که با همسرش به قصد اذیّت او، نزدیکی نکند) بر شوهر خود، حرام شده است، چهار ماه می باشد. از جمله موارد دیگر اوقات نامعلوم مهلتی است که در قرض بین قرض دهنده و قرض گیرنده معین می شود. همچنین از جمله ی آن دو ماه روزه ی متوالی است که در کفّاره ی ظهار (زن را به خود حرام کردن) و کفاره ی قتل غیر عمد واجب می شود از موارد دیگر آن روزهای است که در حج بر کسی که قربانی پیدا نکرده واجب می شود آخرین مورد آن سه روز روزه ای است که در کفّاره ی قسم واجب می شود. بنابراین این ها موارد اوقات مشخص و اوقاتنا معلومی می باشند که خداوند آن ها را در آیه ی ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهلَّةِ قُل هي مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ﴾ ذکر نموده است.
7-1- امام صادق علیه السلام- از زید ابی اسامه نقل شده است از امام در مورد الأهلة سؤال شد. امام علیه السلام فرمود: «آن ها [تبیین کننده ی زمان] ماه های سال هستند؛ چون ماه نو را دیدی روزه بدار که اول ماه رمضان است؛ و پس از آن چون آن را دیدی هلال (ماه شوال) افطار کن.
1-2- امام باقر علیه السلام- یعنی این که هر کاری را از راه خودش انجام دهی؛ هر کاری که باشد.
2-2- امام باقر علیه السلام- این کار خوبی نیست که کارها را از غیر راه خود انجام دهید، بلکه سزاوار است هر کار را هر چه که باشد از راه خودش انجام دهید.
3-2- امام باقر علیه السلام- کسانی که احرام می بستند از درهای خانه ها وارد نمی شدند، بلکه پشت خانه ها یعنی عقب آن خانه ها را سوراخ نموده و از آن رفت وآمد می کردند و خداوند آنان را از این کار نهی فرمود.
1-3- امام صادق علیه السلام- وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى یعنی از محرمات الهی بپرهیزد.
2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه گوید: با توجه به این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله من شهر علم هستم و علی علیه السلام دروازه ی آن است و جز از طریق در نمی توان وارد شهر شد [این] آیه درباره ی امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شد.
ص: 13
3-3- الباقر علیه السلام- ﴿وَأَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها يَعْنِي الْأَئِمَّةَ الَّذِينَ هُمْ بُيُوتُ الْعِلْمِ وَمَعَادِنُهُ وَهُمْ أَبْوَابُ اللَّهِ وَ وَسِيلَتُهُ وَ الدُّعَاةُ إِلَى الْجَنَّة وَ الْأَدِلَّا ، عَلَيْهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة﴾. (1)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿الأَوْصِيَا هُمْ أَبْوَابُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الَّتِي يُؤْتَى مِنْهَا وَ لَوْلَاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ بِهِمُ احْتَجَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ﴾. (2)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿مَطَرَتِ السَّمَاءُ بِالْمَدِينَة فَلَمَّا تَقَشَّعَتِ السَّمَاءُ وَ خَرَجَتِ الشَّمْسُ خَرَجَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِى أنَاس مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ فَجَلَسَ وَ جَلَسُوا حَوْلَهُ إِذَا أَقْبَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِمَنْ حَوْلَهُ هَذَا عَلَى القَدْ أَتَاكُمْ تَقِيَّ الْقَلْبِ نَقِيَّ الْكَفَّيْنِ هَذَا عَلَى بْن أبي طالب الله لَا يَقُولُ إِلَّا صَوَاباً تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا يَزُولُ عَنْ دِينِهِ فَلَمَّا دَنَا مِنْ رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله أَجْلَسَهُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ: يَا عَلَى أَنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَة وَأَنْتَ بَابُهَا فَمَنْ أَتَى الْمَدِينَةَ مِنْ الْبَابِ وَصَلَ يَا عَلِيُّ علیه السلام: أَنْتَ بَابِيَ الَّذِي أُوتِيَ مِنْهُ وَ أَنَا بَابِ اللَّهِ فَمَنْ أَتَانِي مِنْ سِوَاكَ لَم يَصِلْ وَ مَنْ أَتَى سِوَاىَ لَمْ يَصِلُ. فَقَالَ الْقَوْمُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ مَا يَعْنِي بِهَذَا قَالَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ بِهِ قُرْآناً لَيْسَ الْبِرُّ إلَى آخِرِ الآيَة﴾. (3)
6-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلَى علیه السلام بَابُهَا وَلَا تُؤْتَى الْمَدِينَةُ إِنَّا مِنْ بَابِهَا وَيُرْوَى أَنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَة﴾. (4)
7-3- امیر المؤمنين علیه السلام- ﴿قَدْ قَطَعَ اللَّهُ عُذْرَ عِبَادِهِ بِتَيْيِينِ آيَاتِهِ وَ إِرْسَالَ رُسُلِهِ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى علیه السلام حُجَّةُ بَعْدَ الرَّسُلِ وَلَمْ يُخْلِ أَرْضَهُ مِنْ عَالَمَ بِمَا يَحْتَاجُ الْخَلِيقَةُ إِلَيْهِ وَمُتَعَلَّم عَلَى سَبِيلَ نَجَاةَ أُولَئِكَ هُمُ الْأَقْلُونَ عَدَداً وَقَدْ بَيَّنَ اللَّهُ ذَلِكَ فِى أمَمِ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلَهُمْ مَثَلَا لِمَنْ تَأَخَّرَ مِثْلَ قَوْلِهِ فِي قَوْمِ نُوحٍ وَ مَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ... وَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِلْعِلْمِ أَهْدًا وَ فَرَضَ عَلَى الْعِبَادِ طَاعَتَهُمْ بِقَوْلِهِ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرّسول صلی الله علیه و آله وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ.. وَ بِقَوْلِهِ وَأَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَالْبُيُوتُ يُوتُ الْعِلْمِ الَّذِي اسْتَوْدَعَهُ الْأَنْبِيَاءَ وَ أَبْوَابُهَا أَوْصِيَاؤُهُمْ فَكُلُّ عَمَلٍ مِنْ أَعْمَالِ الْخَيْرِ يَجْرِى عَلَى غَيْرِ أَيْدِى أَهْلِ الاصْطِفَاءِ وَ عُهُودِهِمْ وَ حُدُودِهِمْ وَ شَرائِعِهِمْ وَ سَنَتِهِمْ وَمَعَالَم دِينِهِمْ مَرْدُودُ غَيْرُ مَقْبُول وَأَهْلُهُ بِمَحَلِّ كُفْرٍ وَ إِنْ شَمِلَتْهُمْ صِفَةُ الْإِيمَانِ أَلَمْ تَسْمَعْ إِلَى قَوْلِ اللهِ تَعَالَى وَما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِالله وَبِرَسُولِهِ وَ ماتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ فَمَنْ لَمْ يَهْتَدِ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ إِلَى سَبِيلِ النَّجَاةَ لَمْ يُغْنِ عَنْهُ إِيمَانُهُ بِاللَّهِ مَعَ دَفْعِهِ حَقَّ أَوْلِيَائِهِ وَ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ
ص: 14
3-3- امام باقر علیه السلام- وَأتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أبوابها یعنی ائمّه علیهم السلام که بیوت علم خدا و گنجینه ی دانش او هستند، ابواب الله و وسیله ی رسیدن به او هستند و تا روز قیامت دعوت کنندگان به بهشت و راهنمایان به رستگاری هستند.
4-3- امام صادق علیه السلام- پیغمبر صلی الله علیه و آله، درهای توجه به سوی خدای عزوجل می باشد و اگر او نبود، مردم خدای عزوجل را نمی شناختند و خدای تبارک و تعالی به وسیله ی ایشان بر خلقش احتجاج کند.
5-3- امام صادق علیه السلام- باران در مدینه بارید پس زمانی که ابرها پراکنده شدند و خورشید بیرون آمد رسول اکرم صلی الله علیه و آله در میان گروهی از مهاجر و انصار آمده و نشست و آن ها نیز برگرد ایشان نشستند. وقتی علی بن ابی طالب پیش می آمد رسول خدا صلی الله علیه و آله به اطرافیانش فرمود: «این علی ا است که به سوی شما می آید قلبی خداترس و دستانی پاک دارد این علی بن ابی طالب علیه السلم اس--ت که جز به حق سخن نمی گوید؛ اگر کوه نابود شود او از دینش دست نمی کشد. هنگامی که [علی علیه السلام] نزدیک رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید مقابل ایشان نشست پس فرمود: «ای علی علیه السلام من شهر حکمت و تو در آن هستی». پس هر که بخواهد وارد شهر شود باید از در آن عبور کند تا به شهر برسد ای علی تو در من هستی که از آن باید بر من وارد شد و من در خدا هستم پس هرکس از طریقی غیر تو بر من وارد شود به من نمی رسد و هر که از طریق غير من به سوی خدا رود، هرگز نمی رسد. آن گاه عده ای از مردم از یکدیگر سؤال کردند معنای این چیست؟ پس خداوند این آیه ی قرآن را نازل کرد ﴿وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها﴾.
6-3- پیامبر صلی الله علیه و آله اله من شهر علم و علی در آن است و تنها از طریق در وارد شهر می شوند و در روایتی دیگر فرمود من شهر حکمت هستم و علی علیه السلام در آن است».
7-3- امام علی علیه السلام- خداوند با روشن نمودن آیات خود و فرستادن پیامبرانش راه عذر و بهانه را بر بندگانش بست چراکه پس از آمدن پیامبران برای مردم دیگر حجتی باقی نمی ماند. و [خداوند] زمین را از وجود عالمان- که به چیزهایی که مخلوقاتش محتاج آن می باشند و عالم هستند- کسانی که در راه رستگاری تعلیم دیده اند که البته تعدادشان کم است خالی نگذاشت؛ خداوند این قضیه را در بین امت های پیامبران تبیین کرد و آن ها را نمونه ای برای کسانی قرار داد که بعداً می آیند؛ مانند سخنش درباره ی قوم نوح وَ مَا ءَامَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ و خداوند برخی را اهل علم قرار داد و بر بندگان واجب کرد که از ایشان اطاعت کنند. خداوند با این کلامش از خداوند و پیامبر صلی الله علیه و آله و صاحبان امرتان اطاعت کنید. (نساء/59) و با این سخنش که وَ أَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أبوابها، بندگان را به اطاعت از اهل علم سفارش کرده است. و مراد از خانه ها خانه های علم است که به پیامبران ودیعه داده شده و منظور از در خانه ها، اوصیاء پیامبران هستند و هر عمل خیری که به غیر دستان این برگزیدگان جاری گردد و نیز پیمان ها احکام و حدود، سنت ها و روشنگریشان، باطل بوده و پذیرفته نمی باشد و اهل آن به منزله ی کافرانند؛ هرچند که مشمول صفت ایمان باشند. آیا این سخن خداوند متعال هیچ مانعی از قبول نفقات آن ها نبود جز آن که آن ها به خدا و رسول او کافر شدند و در حالی که کافر بودند از دنیا رفتند را نشنیده ای؟ پس برای هر مؤمنی که به راه رستگاری رهنمون نگشت ایمان به خدا بدون رعایت حق اولیای او کفایت نمی کند و عملش
ص: 15
في الْآخِرَةَ مِنَ الْخَاسِرِين وَ كَذَلِكَ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ مَا رَأَوْا بَأْسَنا وَ هَذَا كَثِیرٌ فِی كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ﴾. (1)
8-3- امیر المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ قَالَ جَلَّتْ عَظَمَتُهُ وَ أَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبَوابِها وَالْبُيُوتُ فِي هَذَا الْمَوْضِع اللَّاتِي عَظَمَ اللَّهُ بِنَاءَهَا بِقَوْلِهِ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ ثُمَّ بَيَّنَ مَعْنَاهَا لِكَيْنَا يَظُنَّ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّة أَنَّهَا بُيُوتُ مَبْنِيَّةُ فَقَالَ تَعَالَى رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ فَمَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ فِي هَذِهِ الْجِهَةِ أَدْرَكَهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَفِي مَوْضِعِ آخَرَ أَنَا مَدِينَةً الْحِكْمَة وَ عَلَى علیه السلام بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا وَكُلَّ هَذَا مَنْصُوصٌ فِي كِتَابِهِ تَعَالَى إِلَّا أَنَّ لَهُ أَهْلًا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ﴾. (2)
9-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ هَذِهِ الْآيَةِ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَ أَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها فَقَالَ آلَ مُحَمَّدِ لا أَبْوَابُ اللَّهِ وَ سَبيلُهُ وَالدُّعَاةُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْقَادَةُ إِلَيْهَا وَ الْأَدِيَّاءُ عَلَيْهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (3)
10-3- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ أَتَى آلَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله أَتَى عَيْناً صَافِيَةٌ تَجْرِي بِعِلْمِ اللَّهِ لَيْسَ لَهَا نَفَادُ وَلَا الكلية. انْقِطَاعُ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَوْ شَاءَ لَأَرَاهُمْ شَخْصَهُ حَتَّى يَأْتُوهُ مِنْ بَابِهِ لَكِنْ جَعَلَ اللَّهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله الْأَبْوَابَ الَّتِي يُؤْتَى مِنْهَا وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَ أَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾. (4)
11-3- امیرالمؤمنین علیه السلام- ﴿نَحْنُ الْبُيُوتُ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ أَنْ تُؤْتَى مِنْ أَبْوَابِهَا نَحْنُ بَابُ اللَّهِ وَ بُيُوتُ الَّتِي يُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ بَايَعَنَا وَأَقَرَّ بوَلَايَتِنَا فَقَدْ أَتَى الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ مَنْ خَالَفَنَا وَ فَضَّلَ عَلَيْنَا غَيْرنَا فَقَدْ أَتَى الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورهَا﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ قَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یقَاتِلُونَکمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یحِبِّ الْمُعْتَدِینَ﴾. (190)
ص: 16
باطل است و در قیامت از جمله زیان دیدگان می باشد و چنین گفت خداوند سبحان هنگامی که عذاب ما را دیدند، دیگر ایمانشان برای آن ها سودی نداشت. (غافر/ 85) و نظیر این سخنان در کتاب خداوند عزوجل فراوان است.
امام علی علیه السلام خداوند می فرماید: ﴿وَ أَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أبوابها﴾ مقصود از خانه ها در این جا آن خانه هایی است که خداوند آن ها را بزرگ دانسته و فرموده خانه هایی که خداوند اجازه داده از نظر شأن بلند گردند و یاد خدا در آن ها جریان پیدا کند (نور /36) بعد از این معنی آن را روشن کرده تا جاهلان خیال نکنند که آن ها از نوع خانه های معمولی می باشند و فرمود: مردانی که نه تجارت و نه معامله ای آنان را از یاد خدا غافل نمی کند. (نور/ 37) و هرکس در این جهت، علم را دنبال کند به آن می رسد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «من شهر علم هستم» و در جای دیگری فرمود: من شهر حکمت می باشم و علی هم در آن شهر می باشد هر کس طالب حکمت است باید از آن در وارد گردد و علم و حکمت فرا گیرد تمام این مطالبی که ذکر شد در کتاب خدا به آن تصریح شده است و کسانی هستند که تأویل آن را می دانند
9-3- امام باقر علیه السلام- سعد گوید: [تفسیر این آیه را از امام باقر علیه السلام پرسیدم: ﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَ أَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾ فرمود: «آل محمد (ائمه علیهم السلام) درهای خانه های سعادت و نیک بختی دنیا و آخرت خدا و راه نجات و رهایی از عذاب او هستند. ایشان تا روز رستاخیز دعوت کنندگان [مردم] به بهشت و جلوداران به سوی آن و راهنمایان بر آن می باشند.
10-3- امام باقر علیه السلام- هر کس نزد آل محمد بیاید وارد چشمه ی زلالی می شود که دانش الهی از آن نشأت می گیرد این چشمه پایان ناپذیر و دانش آن قطع ناشدنی است. چراکه اگر خدا می خواست خود را به افراد نشان می داد تا از در خود او و به واسطه ی خود خدا به او برسند؛ ولی خداوند، خاندان محمد را درهای رسیدن به خود قرار داد و رسیدن به او، تنها از طریق آنان میسّر است؛ زیرا خداوند می فرماید: ﴿وَلَیسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيوتَ مِن ظُهورِها وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيوتَ مِنْ أَبْوَابِها﴾
11-3- امام علی علیه السلام- ما خانه های خدا هستیم که امر شده [انسان ها از درهای آن به سوی خدا بروند ما درهای رسیدن به خدا و خانه های اوییم که [انسان ها] از این طریق به خدا می رسند. هر که با ما بیعت کرده و به ولایت ما اقرار نماید از در آن وارد خانه شده و هر که با ما مخالفت ورزد و دیگری را بر ما مقدّم دارد از پشت وارد خانه شده است. و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند نبرد کنید؛ و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد (190)
ص: 17
1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي صُلْحِ الْحُدَيْبِيَّة وَ ذَلِكَ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَمَّا خَرَجَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ فِي الْعَامِ الَّذِي أَرَادُوا فِيهِ الْعُمْرَةَ وَكَانُوا أَلْفَاً وَ أَرْبَعَمِائَةِ فَسَارُوا حَتَّى نَزَلُوا الْحُدَيْبِيَّةَ فَصَدَّهُمُ الْمُشْرِكُونَ عَنِ الْبَيْتِ الْحَرَامِ فَنَحَرُوا الْهَدَى بِالْحُدَيْبِيَّةِ ثُمَّ صَالَحَهُمُ الْمُشْرِكُونَ عَلَى أَنْ عَامِهِ وَيَعُودَ الْعَامَ الْقَابِلَ وَيُخَلُوا لَهُ مَكَةَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَيَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ فَيَرْجِعْ إِلَى الْمَدِينَةِ مِنْ فَوْرِهِ فَلَمَّا كَانَ الْعَامُ الْمُقْبِلُ تَجَهَّزَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله وَأَصْحَابُهُ لِعُمْرَةِ الْقَضَاءِ وَ خَافُوا أَنْ لَا تَفِى لَهُمْ قُرَيْشَ بِذَلِكَ وَ أَنْ يَصُدُّوهُمْ عَنِ الْبَيْتِ الْحَرَامِ وَيُقَاتِلُوهُمْ فَكَرِهَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله قِتَالَهُمْ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ فِي الْحَرَم فَأَنْزَلَ اللهُ هَذِهِ الْآيَة﴾. (1)
دَ
قوله تعالى: ﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِندَ المَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ﴾. (191)
قوله تعالى: ﴿فَإن انتهوا فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِيم﴾. (192)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَلَى علیه السلام فَأَبَاحَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ قِتَالَ الْمُشْرِكِينَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا هُمْ كُلَّ مَرْصَدِ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ فَقَتَلَهُمُ اللَّهُ عَلَى أَبْدِى رَسُول الله صلی الله علیه و آله و أحباتِهِ وَ جَعَلَ لَهُ ثَوَابَ صَبْرِهِ مَعَ مَا ادَّخَرَ لَهُ فِي الْآخِرَةِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَقاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ اللَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدوانَ إِلا عَلَى الظَّالِمِينَ﴾. (193)
1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- این آیه در زمان صلح حدیبیه نازل شد؛ آن سالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه هزار و چهارصد نفر از یارانش برای به جای آوردن حج عمره از مدینه] خارج شدند و به سوی مکه حرکت کردند تا این که در حدیبیه اقامت نمودند مشرکان مانع ورود آن ها به بیت الله الحرام شدند پس مسلمانان قربانیان خود را در ،حدیبیه قربانی.کردند مشرکان با ایشان پیمان صلح حدیبیه را منعقد کردند و قرار شد آن سال مسلمانان بازگردند و سال بعد دوباره برای حج بیایند آن ها (مشرکان) هم به مدت سه روز مکه را خالی کنند [تا] مسلمانان طواف و هرکاری می خواهند انجام داده و سپس فوراً به مدینه بازگردند سال بعد که پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش برای انجام حج عمره که [از سال قبل] قضا شده بود آماده شدند نگران بودند که قریش به عهد خود وفا نکند و مانع زیارت خانه ی خدا شوند و با ایشان بجنگند این در حالی بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله از جنگ در ماه ،حرام آن هم در حرم خدا کراهت داشت پس خداوند این آیه را نازل کرد.
و آن ها (مشرکان فتنه گر) را هر کجا یافتید به قتل برسانید؛ و از آن جا که شما را بیرون ساختند، آن ها را بیرون کنید و فتنه از کشتار نیز بدتر است و با آن ها، در نزد مسجد الحرام (در تمام حرم) جنگ نکنید؛ مگر این که در آن جا با شما بجنگند. پس اگر [در آن جا] با شما پیکار کردند آن ها را به قتل برسانید چنین است جزای کافران (191)
و اگر (از جنگ و فتنه) خودداری کردند خداوند آمرزنده و مهربان است. (192)
1- امام صادق علیه السلام- در این جا خداوند جنگ با مشرکان را برای پیامبری مباح کرد و فرمود: - مشرکان را هرجا یافتید به قتل برسانید و آن ها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه، بر سر راه آن ها بنشینید (توبه /5) و هرجا یافتید بکشید خداوند متعال به دست رسول خدا صلی الله علیه و آله و یاران و دوستان او کفار را از پا درآورد و پاداش صبر او را تا قبل از نزول حکم، که در برابر آزار مشرکین صبر کردند به همراه دیگر ثواب هایی که برای او ذخیره کرده، در آخرت به او می دهد.
با آن ها پیکار کنید؛ تا فتنه و بت پرستی و سلب آزادی از مردم باقی نماند؛ و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر [از روش نادرست خود] دست برداشتند، [مزاحم آن ها نشوید؛ زیرا] تعدی جز بر ستمکاران روا نیست. (193)
1-1- امام باقر علیه السلام- منظور از فتنه [در این جا]، شرک [و بت پرستی] است.
ص: 19
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿لَمْ يَجي تأويلُ هَذِهِ الْآيَة بَعْدُ إِنَّ رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله رَخْصَ لَهُمْ لِحَاجَتِهِ وَ حَاجَة أصْحَابِهِ فَلَوْ قَدْ جَاءَ تَأْوِيلُهَا لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُمْ وَ لَکِنْ یُقْتَلُونَ حَتَّی یُوَحَّدَ اَللَّهُ وَ حَتَّی لاَ یَکُونَ شِرْکٌ﴾. (1)
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى الْحَلَبِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام... وَاللَّهِ حَتَّى يُوَجَّدَ اللَّهُ وَلَا يُشْرَكَ بِهِ شَيْءٌ وَ حَتَّى يَخْرُجَ الْعَجُورُ الضَّعِيفَةُ مِنَ الْمَشْرِقِ تُرِيدُ الْمَغْرِبَ وَلَا يَنْهَاهَا أَحَدٌ﴾. (2)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ الْمُفَضَّلُ: يَا مَوْلَايَ فَمَا تَأْوِيلُ قَوْلِهِ تَعَالَى: لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؟ قَالَ : هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى: وَقاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ الله فَوَاللَّهِ يَا مُفَضَّلُ لَيُرْفَعُ عَنِ الْمِلَلِ وَالْأَدْيَانِ الِاخْتِلَافُ وَيَكُونُ الدِّينُ كُلُّهُ وَاحِداً كَمَا قَالَ جَلَّ ذِكَرُهُ: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الإسلامُ وَقَالَ الله وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسلام ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ. قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ: يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَاكَ وَ الدِّينُ الَّذِي فِي آبَائِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ نُوحٍ وَ مُوسَى وَ عِيسَى علیه السلاممَةِ وَ مُحَمَّدِ هُوَ الْإِسْلَامُ قَالَ: نَعَمْ يَا مُفَضَّلُ: هُوَ الْإِسْلَامُ لَا غَيْرُ قُلْتُ: يَا مَوْلَايَ أَ تَجِدُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ؟ قَالَ: نَعَمْ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ وَ مِنْهُ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَقَوْلُهُ تَعَالَى مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّةِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ إسْمَاعِيلَ علیه السلام وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةٌ مُسْلِمَةٌ لَكَ وَقَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّةِ فِرْعَوْنَ حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَفِي قِصَّة سُلَيْمَانَ علیه السلام وَ بِلْقِيسَ قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ وَ قَوْلِهَا أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ قَوْل عيسى الله مَنْ أَنْصارِي إلى الله قال الحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصار الله آمَنَّا بِالله وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ وقوله جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ قَوْلُهُ فِي قِصَّة لُوطٍ اللَّهِ فَمَا وَجَدْنَا فيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ المُسْلِمِينَ وَقَولُهُ قُولُوا آمَنَّا بِالله وَ ما أُنزِلَ إِلَيْنا إِلَى قَوْلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ
ص: 20
2-1- امام باقر علیه السلام- هنوز زمان تأویل این آیه نیامده است رسول خدا صلی الله علیه و آله به جهت نیاز خود و اصحابش [برای قدرت گرفتن اسلام] به مشرکان رخصت داد اگر زمان تأویل آیه بیاید این مهلت و رخصت از بین می رود و [کافران] کشته خواهند شد تا توحید خدا برقرار شود و شرک از میان برود. تأویل این آیه نیامد مگر پس از این که رسول خدا صلی الله علیه و آله بر آن ها به خاطر نیاز خود و یارانش آسان گرفت یا برای رفع نیاز خود و یارانشان به ایشان اجازه داد چراکه اگر تفسیرش چنین می آمد از ایشان پذیرفته نمی شد و کشته می شدند تا جایی که خدا را یکتا شمارند و شرکی وجود نداشته باشد.
3-1- امام باقر علیه السلام- عبدالاعلی حلبی گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: به خدا قسم [در هنگام ظهور امام زمان علیه السلام] چنان کافران را بکشند که همه خداپرست شوند و به خدا مشرک نشوند تا جایی که پیرزن ناتوانی از مشرق بیرون بیاید و به سوی مغرب رود و کسی مانع و مزاحم او نباشد.
1-2- امام صادق علیه السلام- مفضل گفت: ای مولای من تفسیر این کلام خداوند: ﴿وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ الله﴾ چیست؟ امام علیه السلام فرمود ای مفضل! سوگند به خداوند [با ظهور مهدی علیه السلام] اختلاف بین آیین ها و دین ها برداشته می شود و همه ی آیین ها به صورت یک دین واحد می شوند؛ همان طور که خداوند فرمود دین در نزد خدا اسلام و تسلیم بودن در برابر حق است. (آل عمران /19) و : فرمود هر که غیر دین اسلام برگزیند از او پذیرفته نمی شود و روز قیامت از زیان دیدگان می گردد (آل عمران /85) مفضّل گفت: «پس ای سیّد و مولای من شما می فرمایید که دین پدرانش، ابراهیم علیه السلام ، نوح علیه السلام موسی علیه السلام، عیسی علیه السلام و محمد صلی الله علیه و آله اسلام است؟ فرمود: «بله از اوّل تا به آخرشان و دلیل آن این که خداوند فرمود: إِنَّ الدِّينَ عِندَ الله الاسلام و قول خداوند تعالی از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید خداوند شما را «مسلمان» نامید (حج /78) و از جمله سخن خدای تعالی در قصه ی ابراهیم و اسماعیل علیه السلام ما را تسلیم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما امتی که تسلیم فرمانت باشند به وجود آور! (بقره /128) و کلام پروردگار تعالی در قصه ی فرعون؛ زمانی که در حال غرق شدن بود که فرعون گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند وجود ندارد و من از مسلمین هستم! (یونس/90) و در قصه ی سلیمان علیه السلام و بلقیس قبل از مسلمان شدنشان بلقیس گفت: اینک با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم (نمل /44) و سخن عیسی به یارانش کیست که یاور من به سوی خدا برای تبلیغ آیین او گردد؟ حواریان شاگردان مخصوص او گفت: ند: «ما یاوران خداییم به خدا ایمان آوردیم و تو [نیز] گواه باش که ما اسلام آورده ایم». (آل عمران /52) و کلام خدای عزوجل و تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر [فرمان] او تسلیم هستند. (آل عمران /83) و سخن پروردگار در قصه ی لوط ولی جز یک خانوادهی با ایمان در تمام آن ها نیافتیم. (ذاریات /36) و قول : پروردگار بگویید ما به خدا ایمان آورده ایم و به آن چه بر ما نازل شده و آن چه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید و همچنین آن چه به موسی و عیسی و پیامبران دیگر از طرف پروردگار داده شده است و در میان هیچ یک از آن ها جدایی قائل نمی شویم و
ص: 21
نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ وَقَوْلُهُ تَعَالَى أَمْ كُنتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ علیه السلام موتُ إِلَى قَوْلِهِ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ قُلْتُ: يَا سَيِّدِي كَمَ الْمِلَلُ؟ قَالَ: أَرْبَعَةُ وَ هِيَ شَرَائِع﴾. (1)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَعْتَدِى اللَّهُ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا عَلَى نَسْل وَلْدِ قَتَلَة الْحُسَيْن علیه السلام﴾. (2)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿فَلا عُدُوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ قَالَ أَوْلَادُ قَتَلَة الْحُسَيْنِ علیه السلام﴾. (3)
3-3- الرّضا علیه السلام- ﴿مَنْ قَتَلَ رَجُلًا فِي الْحِلَّ ثُمَّ دَخَلَ الْحَرَمَ لَمْ يُقْتَلْ وَلَا يُطْعَمْ وَ لَا يُسْقَى وَلَا يُؤْوَى حَتَّى يَخْرُجَ مِن الحرم فَيُقامَ عَلَيْهِ الْحَدُّ وَ مَنْ قتل فِي الْحَرمِ أَقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ فِي الْحَرَمِ لِأَنَّهُ لَمْ يَرْعَ لِلْحَرَمِ حُرْمَةٌ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَقَالَ فَلا عُدوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمينَ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿الشَّهْرُ الحَرامُ بالشَّهْرِ الحَرَام وَ الحُرُمَاتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى. عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ وَاتَّقُوا الله وَاعْلَمُوا أَنَّ الله مَعَ الْمُتَّقِینَ﴾. (194)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا هَاجَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى الْمَدِينَة بَعَثَ السَّرَايَا إِلَى الطُّرُقَاتِ الَّتِي تَدْخُلُ مَكَّةَ تَتَعَرَّضُ لِعِير قُرَيْشٍ حَتَّى بَعَثَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَحْش فِى نَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَى نَخْلَةَ وَ هِيَ بُسْتَانُ بَنِي عَامِرٍ لِيَأْخُذُوا عِيرَ قُرَيْشٍ أَقْبَلَتْ مِنَ الطَّائِفِ عَلَيْهَا النَّبِيبُ وَالْأَدْمُ وَالطَّعَامُ فَوَافَوْهَا وَ قَدْ نَزَلَتِ الْعِيرُ وَ فِيهِمْ عَمْرُو بْنُ الْحَضْرَمِي وَكَانَ حَلِيفًا لِعُتْبَةَ بْنِ رَبِيعَةَ فَلَمَّا نَظَرَ ابْنُ الْحَضْرَمِي إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنَ جَحْشَ وَ أَصْحَابِهِ فَعُوا وَ تَهَيَّنُوا لِلْحَرْبِ وَ قَالُوا هَوْنَاءِ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ فَأَمَرَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَحْشِ أَصْحَابَهُ أَنْ يَنْزِلُوا وَيَحْلَقُوا رُءُوسَهُمْ فَنَزَلُوا وَ حَلَقُوا
ص: 22
در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم و تعصبات نژادی و اغراض شخصی سبب نمی شود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم (بقره /136) و سخن خدای تعالی آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید حاضر بودید؟ در آن هنگام که به فرزندان خود گفت پس از من چه چیز را می پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق خداوند یکتا ،را و ما در برابر او تسلیم هستیم. (بقره /133) گفتم: «ای سرور من تعداد ادیان چند تا است؟ فرمود چهار شریعت می باشد».
1-3- امام صادق علیه السلام- خداوند تنها با ذریّه ی قاتلان حسین علیه السلام دشمنی می کند.
2-3- امام صادق علیه السلام- [امام درباره ی] فَلاَ عُدْوَانَ إِلا عَلَى الظَّالِمِينَ فرمود: «منظور از ظالمین، نسل قاتلان حسین علیه السلام می باشند».
3-3- امام رضا علیه السلام- کسی که در مکانی خارج از بیت الله الحرام شخصی را بکشد و سپس و سپس داخل حرم شود حکمش چنین است که به حرمت حرم در حرم خدا کشته نشود [اما] نه آب و غذایی به او دهند و نه پناهش دهند تا این که از حرم خارج شود؛ آن گاه حد الهی را بر او جاری کنند و چنان چه کسی در حرم مرتکب قتل شد به خاطر حرمت شکنی او در همان حرم حد بر او جاری شود خداوند فرمود هرکس به شما تجاوز کرد همانند آن بر او تعدی کنید و فرمود: فلا عُدُوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ.
ماه حرام در برابر ماه حرام [اگر آن ها احترام آن را شکستند، شما نیز می توانید مقابله به مثل کنید]. و تمام حرمت ها [ی شکسته شده، قابل] قصاص است. و [به طور کلی] هرکس به شما حمله کرد همانند حمله ی وی بر او حمله کنید و از [ مخالفت فرمان خدا [و بپرهیزید و زیاده روی ننمایید؛ و بدانید خدا با پرهیزگاران است. (194)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه مهاجرت کردند، تعدادی لشکر به راه های ورودی مکه فرستاد تا جلوی قافله ی قریش را گرفته و متعرض آنان شوند. تا آن که پیامبر صلی الله علیه و آله عبدالله بن جیش را همراه چند نفر از یارانش برای مقابله با قافله ی قریش که از طائف می آمدند و با خود کشمش نان خورش و غذا داشتند به سوی [سرزمین] نخله» که باغ سرسبز بنی عامر بود، فرستاد عبدالله و یارانش آن ها را غافلگیر کردند و کاروان در حالی که عمروبن حضرمی که هم پیمان عتبه بن ربیعه در آن بود فرود آمد زمانی که چشم ابن حضرمی به عبدالله و یارانش افتاد او و کاروان همراهش به شدت ترسیدند و در حالی که می گفتند: «این ها یاران محمد صلی الله علیه و آله هستند». آماده ی نبرد شدند پس عبدالله بن جحش به یارانش فرمان داد، پایین
ص: 23
رُءُوسَهُمْ فَقَالَ ابْنُ الْحَضْرَمِيَ هَؤُلَاءِ قَوْمُ عُمَّارُ لَيْسَ عَلَيْنَا مِنْهُمْ بَأْسُ فَاطْمَأَتُوا وَ وَضَعُوا السِّلَاحَ فَحَمَلَ عَلَيْهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَحْشَ فَقُتِلَ ابْنُ الْحَضْرَمِي وَ أَفْلَتَ أَصْحَابُهُ وَأَخَذُوا الْعِيرَ بِمَا فِيهَا وَ سَاقُوهَا إِلَى الْمَدِينَةِ وَ كَانَ ذَلِكَ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ فَعَزَلُوا الْعِيرَ وَ مَا كَانَ عَلَيْهَا فَلَمْ يَنَالُوا مِنْهَا شَيْئاً فَكَتَبَتْ قُرَيْشُ إِلَى رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّكَ اسْتَحْلَلْت الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ سَفَكْتَ فِيهَا الدَّمَ وَأَخَذْتَ الْمَالَ وَ كَثُرَ الْقَوْلُ فِي هَذَا وَ جَاءَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ : أَ يَحِلُّ الْقَتْلُ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتالِ فِيهِ قُلْ قِتالُ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَةٌ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ قَالَ: الْقِتَالُ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ عَظِيمُ وَلَكِنَّ الَّذِي فَعَلَتْ بِكَ قُرَيْسُ يَا مُحَمَّدٌ مِنَ الصَّدَّ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ الْكُفْرِ بِاللَّهِ وَإِخْرَاجِکَ مِنْهُ هُوَ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ يَعْنِي الْكُفْرَ بِاللَّهِ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَ الْحَرُمَاتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله شَّيخُ فِي (التهذيب): بإِسنَادِهِ عَن العَلَاءِ بن الفُضَيل، قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُشْرِكِينَ أَ يَبْتَدِتُهُمُ الْمُسْلِمُونَ بِالْقِتَالِ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ. فَقَالَ إِذَا كَانَ الْمُشْرِكُونَ يَبْتَدِ ، وَنَهُمْ بِاسْتِحْلَالِهِ ثُمَّ رَأَى الْمُسْلِمُونَ أَنَّهُمْ يَظْهَرُونَ عَلَيْهِمْ فِيهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَ الْحُرُمَاتُ قِصاصٌ وَالرُّومُ فِي هَذَا بِمَنْزِلَةِ الْمُشْرِكِينَ لِأَنَّهُمْ لَمْ يَعْرِفُوا لِلشَّهْرِ الْحَرَامِ حُرْمَةً وَلَا حَقَّا فَهُمْ يَبْدَءُونَ بِالْقِتَالِ فِيهِ وَكَانَ الْمُشْرِكُونَ يَرَوْنَ لَهُ حَقَّا وَ حُرْمَةً فَاسْتَحَلُوهُ فَاسْتُحِلَّ مِنْهُمْ وَ أهْلُ الْبَغْى يُبْتَدَءُونَ بِالْقِتَال﴾. (2)
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله إِنَّ الْحُرُمَاتِ قِصَاصُ بِالْمُرَاغَمَةِ بِدُخُولِ الْبَيْتِ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ قَالَ مُجَاهِدُ: لِأَنَّ قُرَيْشَاً فَخَرَتْ برَدَّهَا رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله عَامَ الْحُدَيبَيَّة مُحْرماً فِي ذِي الْقَعْدَةِ عَنِ الْبَلَدِ الْحَرَامَ
ص: 24
بیایند و سرهایشان را بتراشند پس اصحاب پایین آمده و سرهایشان را تراشیدند. ابن حضرمی گفت: اینان قوم جن ها و پریان ساکن در این خانه ها هستند که ما از ایشان ترس و ناراحتی نداریم (یعنی این ها ساکن این خانه ها هستند نه راهزن) پس مطمئن شده و سلاح هایشان را کنار گذاشتند». عبدالله بن حجش بر ایشان حمله کرد ابن خضر می کشته شد و یارانش گریختند. آن ها بار (مسلمانان) کاروان را برداشته و قافله را به سوی مدینه فرستادند این ماجرا در روز اوّل رجب یکی از ماه های حرام اتفاق افتاد پس قافله را در حالی که باری نداشت دور کردند و چیزی از آن برجای نگذاشتند. قریش به رسول خدا صلی الله علیه و آله نامه نوشتند که تو ماه حرام را حلال دانستی و در این ماه خون ریخته و اموال را غارت نمودی». و در این مورد حرف های بسیار دیگری گفتند اصحاب نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده و گفتند: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا قتل در ماه های حرام جایز است؟ خداوند این آیه را نازل نمود: از تو درباره ی جنگ کردن در ماه حرام سؤال می کنند بگو جنگ در آن گناهی بزرگ است ولی جلوگیری از راه خدا و گرایش مردم به آیین حق و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام و اخراج ساکنان آن نزد خداوند مهمتر از آن است و ایجاد فتنه و محیط نامساعد که مردم را به کفر تشویق و از ایمان باز می دارد حتی از قتل بالاتر است. (بقره /217) معنای این کلام خدا این است که: «جنگ در ماه حرام گناه بزرگی است، اما ای محمد کارهایی که قریش در حق تو انجام داد و کفرشان به خدا و بازداشتن مردم از مسجدالحرام و آواره کردن تو از آن نزد خداوند بزرگتر است و فتنه- یعنی کفر ورزیدن به خداوند از قتل بزرگتر است. سپس این آیه نازل شد: ﴿الشَّهْرُ الحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَ الْحَرُمَاتُ قِصاص فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْل مَا اعْتَدَى عَلَيْكُم﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- شیخ در تهذیب با سندش از علاء بن فضیل نقل کرده است از حضرت پرسیدم «آیا مسلمانان می توانند در ماه حرام با مشرکان وارد جنگ شده و آغاز کننده ی جنگ باشند؟ حضرت علیه السلام پاسخ داد اگر مشرکان حرمت آن ماه را حلال شمرده و آغازگر جنگ باشند و مسلمانان نیز بدانند که اگر وارد جنگ نشوند مشرکان بر آن ها چیره خواهند شد اشکالی ندارد که به مقابله با آنان بپردازند. و آيه ى: ﴿الشَّهرُ الحَرَامُ بِالشَّهِرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصُ﴾ به همین معنا اشاره دارد. [و جنگ مسلمانان با روم] نیز از باب همین حکم است زیرا روم نیز در این مورد به منزله ی مشرکین است؛ چرا که آنان حرمت و حقی را برای ماه حرام قائل نیستند پس مسلمانان می توانند در برابر آنان وارد جنگ شوند. مشرکان برای ماه حرام حرمت و حقی قائل بودند ولی آن را حلال شمردند؛ پس آن حرمت از آنان برداشته شد. همچنین مسلمانان می توانند در ماه حرام با ستمکاران و سرکشان وارد جنگ شوند».
3-1- امام باقر علیه السلام- منظور از «قصاص» در الْحُرُمَاتُ قِصَاصُ قصاص کردن هجران و دوری با واردشدن به بیت الله الحرام در ماه حرام می باشد مشرکین مانع حج پیامبر صلی الله علیه و آله شده و موجب هجران و دوری پیامبری خدا شدند که قصاص این جرم همان ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به مکه در سال بعد بود. مجاهد می گوید زیرا قریش به این که رسول خدا صلی الله علیه و آله را بعد از صلح حدیبیه از مکه به مدینه بازگرداندند، افتخار می کردند؛ در حالی که حضرت در ماه ذی العقده محرم شده بود پس خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را در سال پس از آن و در ماه ذی القعده وارد مکه ساخت و پیامبر صلی الله علیه و آله قضای عمره ی سال گذشته خود را به جای آورد.
ص: 25
فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَكَّةَ فِي الْعَامِ الْمُقْبِلِ فِي ذِي الْقَعْدَةِ فَقَضَى عُمْرَتَهُ وَ أَقَصَّهُ بِمَا حِيلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَة بْن عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُل قَتَلَ رَجُلًا فِي الْحِلِّ ثُمَّ دَخَلَ الْحَرَمَ. فَقَالَ: لَا يُقْتَلُ وَلَا يُطْعَمْ وَ لَا يُسْقَى وَ لَا يُبَايَعُ وَ لَا يُؤْذَى حَتَّى يَخْرُجَ مِنَ الْحَرَمِ فَيْقَامَ عَلَيْهِ الْحَدُّ قُلْتُ: فَمَا تَقُولُ فِي رَجُل قَتَلَ فِي الْحَرَمِ أَوْ سَرَقَ؟ قَالَ: يُقَامُ عَلَيْهِ الْحَدُّ فِي الْحَرَمِ صَاغِراً لِأَنَّهُ لَمْ يَرَ لِلْحَرَمِ حُرْمَةً وَقَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَقَالَ: هَذَا هُوَ فِي الْحَرَمِ وَ قَالَ: فَلَا عُدُوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿يَعنِي فِي الحَرم﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿أَنفِقُوا فِي سَبيلِ الله وَلا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾. (195)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿لَا تَعْدِلُوا عَنْ وَلَايَتِنَا فَتَهْلِكُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ﴾. (4)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَنْفَقَ مَا فِي يَدَيْهِ فِي سَبِيلِ مِنْ سُبُلِ اللَّهِ مَا كَانَ أَحْسَنَ وَ لَا وُفِّقَ أ لَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ وَلا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾. (5)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ قَالَ هَذَا فِي النَّفَقَة﴾. (6)
4-1- امير المؤمنين علیه السلام- ﴿إحْذَر كُلَّ الْحَذَرَ أَنْ يَخْدَعَكَ الشَّيْطَانُ فَيَمْتُلُ لَكَ التَّوَانِيَ فِي صُورَة التَّوَكُل وَ يُورِئُكَ الْهُوَيْنَى بِالْإِحَالَةِ عَلَى الْقَدَرِ فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِالتَّوَكَّلِ عِنْدَ انْقِطَاعِ الْحِيَلِ وَ بِالتَّسْلِيمِ
ص: 26
خداوند به وسیله ی برداشتن مانعی که نمی گذاشت پیامبر صلی الله علیه و آله وارد سرزمین مکه شود، وارد شدن به مکه را قصاصی در برابر آن هجران و دوری قرار داد.
1-2- امام صادق علیه السلام- ز معاویه بن عمّار نقل شده است به امام صادق علیه السلام گفتم: «اگر قاتلی در خارج از حرم (مسجدالحرام) مرتکب قتل شود و سپس به داخل حرم پناه ببرد، چه باید کرد؟ امام علیه السلام فرمود: در حرم خدا او را نمی کشند ولی غذا و آب به او نمی دهند همچنین در حرم او را نمی فروشند و آزار نیز نمی دهند تا خود از حرم خدا خارج شود و آن گاه حد خدا را بر او جاری می کنند گفتم اگر کسی در حرم خدا مرتکب قتل یا سرقت شود نظر شما چیست؟ امام علیه السلام فرمود: در همان حرم خدا حدّ خدا را بر او جاری می کنند تا خوار شود؛ از این رو که او خود برای حرم خدا حرمتی قائل نشده است خداوند تعالی می فرماید: ﴿فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْل مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ﴾ این حکم او در حرم است اما در غیر آن «دشمنی با کسی نیست مگر با ظالمان».
2-2- امام صادق علیه السلام- مراد داخل حرم است.
و در راه خدا انفاق کنید؛ و [با ترک انفاق]، خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید؛ و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست می دارد. (195)
1-1- امام باقر علیه السلام- از ولایت ما عدول نکنید که در دنیا و آخرت نابود می شوید.
2-1- امام صادق علیه السلام- اگر مردی تمام اموال خود را به نحوی که خود بیچاره و هلاک شود] در راه خدا انفاق کند احسان نکرده و هیچ توفیقی به دست نیاورده است؛ چرا که خداوند می فرماید: ﴿وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾
3-1- امام صادق علیه السلام- [درباره ی] وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهلُكَةِ امام صادق علیه السلام صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «این آیه، پیرامون نفقه است».
4-1- امام علی علیه السلام- به شدت بترس و به دور باش از این که شیطان تو را فریب دهد. به این شکل که ضعف و ناتوانی را به شکل توکل برایت نمایان می کند با این توجیح که همه چیز به قضا و قدر وابسته است و جبر حاکم است پوچی [و پستی و بی ارزشی] را برای تو به ارمغان می آورد. خداوند [انسان ها را] آن گاه که دیگر راه حل و چاره ای نباشد امر به توکل می کند و امر می کند که پس از تلاش فراوان و ناچار شدن و عذر داشتن در برابر قضا سر فرود آورند. پس
ص: 27
لِلْقَضَاءِ بَعْدَ الْإِعْدَارِ فَقَالَ: خُذُوا حِذْرَكُمْ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَقَالَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم اِعْقِلْ وَ تَوَکَّلْ﴾. (1)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ قَالَ: هَذَا فِي التَّقِيَّة﴾. (2)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿يَا ابْنَ النَّعْمَانِ إِذَا كَانَتْ دَولَةُ الظُّلْم فَامْشَ وَاسْتَقْبِلْ مَنْ تَتَّقِيهِ بِالتَّحِيَّة فَإِنَّ الْمُتَعَرِّضَ لِلدَّوْلَة قَاتِلُ نَفْسِهِ وَ مُوبَقَهَا إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَلا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾. (3)
7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا أَخِي أَنْتَ سَتَبْقَى بَعْدِي وَ سَتَلْقَى مِنْ قُرَيْشٍ شِدَّةٌ مِنْ تَظَاهُرِهِمْ عَلَيْكَ وَ الله ظُلْمِهِمْ لَكَ فَإِنْ وَجَدْتَ عَلَيْهِمْ أَعْوَانَا فَجَاهِدْهُمْ وَ قَاتِلْ مَنْ خَالَفَكَ بِمَنْ وَافَقَكَ وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَاصْبِرْ وَكُفَّ يَدَكَ وَ لَا تُلْقِ بِهَا إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾. (4)
8-1- الرّضا علیه السلام- ﴿لَّهُمَ إِنَّكَ قَدْ نَهَيْتَنِي عَنِ الْأَلْقَاءِ بِيَدِى إِلَى التَّهْلُكَةِ وَقَدْ أَكْرِهْتُ وَ اضْطُرِرْتُ كَمَا أَشْرَفْتُ مِنْ قِبَلِ عَبْدِ اللَّهِ الْمَأْمُونَ عَلَى الْقَتْلِ مَتَى لَمْ أَقْبَلْ وَلَايَةَ عَهْدِهِ وَقَدْ أكْرِهَتْ وَاضْطُرَرْتُ كَمَا اضْطَرَّ يُوسُفُ وَ دَانِيَالَ طَعَا إِذْ قَبلَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا الْوِلَايَةَ مِنْ طَاغِيَة زَمَانِهِ اللَّهُمَّ لَا عَهْدَ إِنَّا عَهْدَكَ وَ لَا وَلَايَةَ لِى إِنَّا مِنْ قِبَلِكَ فَوَفِّقْنِي لِإِقَامَة دِينِكَ وَإِحْيَاءِ سُنَّةَ نَبِّيْكَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله فَإِنَّكَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَأَنْتَ النَّصِيرُ وَنِعْمَ الْمَوْلى أَنتَ وَنِعْمَ النَّصِيرَ ثُمَّ قَبلَ علیه السلام ولَايَةَ الْعَهْدِ مِنَ الْمَأْمُونِ وَ هُوَ بَاكِ حَزِينُ عَلَى أَنْ لَا يُوَكَّيَ أَحَداً وَ لَا يَعْزِلَ أَحَداً وَ لَا يُغَيِّرَ رَسْماً وَلَا سُنَّةً وَ أَنْ يَكُونَ فِي الْأَمْرِ مُشيراً مِنْ بَعِيدٍ﴾. (5)
9-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿طَاعَةُ السُّلْطَان وَاجِبَهُ وَ مَنْ تَرَكَ طَاعَةَ السُّلْطَانِ فَقَدْ تَرَكَ طَاعَةَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ دَخَلَ فِي نَهْيِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ لَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾. (6)
10-1- السجّاد علیه السلام- ﴿وَ حَقُ السُّلْطَان أَنْ تَعْلَمَ أَنَّكَ جُعِلْتَ لَهُ فِتْنَةٌ وَ أَنَّهُ مُبْتَلَى فِيكَ بِمَا جَعَلَ اللَّهُ لَهُ عَلَيْكَ مِنَ السُّلْطَانِ وَ أَنَّ عَلَيْكَ أَنْ لَا تَتَعَرَّضَ لِسَخَطِهِ فَتُلْقِيَ بِيَدِكَ إِلَى التَّهْلُكَةَ وَتَكُونَ شريكاً لَهُ فِيمَا يَأْتِي إِلَيْكَ مِنْ سُوء﴾. (7)
ص: 28
فرمود: «سلاح جنگ برگیرید و خود را به دست خویش به هلاکت نیفکنید و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «شتر خود را محکم ببندید (جوانب امر را تدبیر کنید) و در همان حال توکّل کنید».
5-1- امام صادق علیه السلام- [درباره ی] ﴿ولا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾ امام صادق علیه السلام فرمود: «این آیه درباره ی [توصیه به] تقیّه است».
6-1- امام صادق علیه السلام- [در خطاب به ابن نعمان] پسر نعمان وقتی حکومت در اختیار ستمگران قرار گرفت با هرکس برخورد کردی و از او ،ترسیدی به او تحیّت بگو و سلام کن؛ زیرا کسی که با حکومت در آویزد در حالی که توان مقابله ندارد باعث قتل خود شده و خویشتن را از میان برده و خداوند می فرماید: ﴿وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة﴾.
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به امام علی علیه السلام فرمود: ای برادر تو بعد از من زنده می مانی و از قریش سختی می بینی بر علیه تو با هم همکاری می کنند و بر تو ستم می کنند، اگر یارانی یافتی با آن ها جهاد کن و با کمک موافقین خود با مخالفین بجنگ و اگر یاور نداشتی صبر کن و دست نگهدار و خود را در هلاکت نینداز.
8-1- امام رضا علیه السلام- خداوندا تو مرا از این که خود را با دست خویش به هلاکت اندازم، نهی فرموده ای تو می دانی که او (مأمون) مرا مجبور کرده است؛ به گونه ای که اگر ولایتعهدی او را نپذیرم در خطر کشته شدن قرار می گیرم من نیز همان گونه که یوسف و دانیال علیه السلام مجبور شدند تا ولایت و حکومت را از ظالم زمان خود قبول نمایند به این کار مجبور شده ام. خداوندا! حکومتی جز حکومت تو و ولایتی جز آن چه از طرف تو اعطا شود وجود ندارد [و صحیح نیست]. مرا در اقامه ی دین و احیاء سنت پیامبرت محمد موفق فرما! زیرا تویی مولا و یاور من؛ و چه خوب مولی و یاوری هستی سپس حضرت رضا علیه السلام
با گریه و حزن و اندوه ولایتعهدی را از مأمون قبول فرمود؛ مشروط بر این که کسی را عزل و نصب نکند؛ هیچ آداب و رسوم و سنتی راتغییر ندهد و فقط کارها را از دور نظارت نموده و اظهار نظر فرماید. فرمان بردن از سلطان واجب است و هر که فرمان سلطان نبرد، فرمان خدای
9-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- عزوجل را نبرده و دچار نهی او شده؛ چراکه فرموده است: ﴿لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾.
10-1- امام سجاد علیه السلام- و در باب حقوق سلطان و حاکم حکومت بدان که تو برای او مایه ی آزمایش هستی و او به سبب این که خداوند عزّوجل او را بر تو سلطنت بخشیده، از طریق تو آزمایش می شود و بر تو واجب است که خود را در معرض غضب و خشم او قرار ندهی [کاری نکنی که او بر تو غضب کند] که در آن صورت با دستان خودت به مهلکه میافتی و در آن بدی هایی که به تو می رساند با او شریک می شوی.
ص: 29
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَحْسِنُوا إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ يَعْنِي الْمُقْتَصِدِينَ﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ يَعْنِي الْمُتَصَدِّقِينَ﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ: إِذَا أَحْسَنَ الْمُؤْمِنُ عَمَلَهُ ضَاعَفَ اللَّهُ عَمَلَهُ لِكُلِّ حَسَنَة سَبْعَمَائَة وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ فَأَحْسِنُوا أَعْمَالَكُمُ الَّتِي تَعْمَلُونَهَا لِتَوَابِ اللَّهِ. فَقُلْتُ لَهُ: وَمَا الْإِحْسَانُ؟ قَالَ: فَقَالَ إِذَا صَلَّيْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَكَ وَ سُجُودَكَ وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَ كُلَّ مَا فِيهِ فَسَادُ صَوْمِكَ وَ إِذَا حَجَجْتَ فَتَوَقَ مَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ فِي حَجِّكَ وَ عُمْرَتِكَ قَالَ وَكُلُّ عَمَل تَعْمَلُهُ فَلْيَكُنْ نَقِيَّا مِنَ الدَّنَسِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾. (196)
1- 1- الصّادق علیه السلام- ﴿تَمَامُ الْحَجَ لِقَاءُ الْإِمَامِ﴾. (4)
1- 2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا حَجَ أَحَدَكُمْ فَلْيَخْتِمْ حَجَّهُ بِزِيَارَتِنَا لِأَنَّ ذَلِكَ مِنْ تَمَامِ الْحَجِ﴾. (5)
3-1- السجّاد علیه السلام- ﴿أَنَّ مَعنَى أَتِمُوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ أَقِيمُوهُمَا﴾. (6)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿يَعْنِي بِتَمَامِهمَا أَدَاءَهُمَا وَ اتَّقَاءَ مَا يَتَّقِي الْمُحْرِمُ فِيهِمَا﴾. (7)
ص: 30
1-2- امام صادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾ يعنى [خداوند] مقتصدان و میانه روان را در خرج کردن و احسان کردن دوست دارد.
2-2- امام صادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ المُحْسِنِينَ﴾ يعنى صدقه دهندگان را [دوست دارد].
3-2- امام صادق علیه السلام- عمر بن یزید گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: زمانی که مؤمن کار نیکی انجام دهد خداوند هر کار نیک او را هفتصد برابر می کند و خداوند فرمود: بر عمل هرکه بخواهیم می افزاییم پس اعمالتان را نیکو گردانید تا پاداش الهی نصیبتان شود؛ پس به امام علیه السلام عرض کردم: احسان چیست؟ فرمود: «اگر نماز می خوانی، رکوع و سجودش را به خوبی به جای آور» (ر) و چنان چه روزه می گیری از هرچه که موجب تباهی روزه ات می شود، بپرهیز و اگر حج به جای می آوری، از محرماتی که در حج و عمره وجود دارد، خودداری کن و هر عملی که برای خدا انجام می دهی باید از آلودگی، پاک باشد». و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید و اگر محصور شدید و از اتمام آن به جهت بیماری یا ممانعت دشمن بازماندید، آن چه از قربانی فراهم شود [ ذبح کنید و از احرام خارج شوید و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد و در قربانگاه ذبح شود و اگر کسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت، و ناچار بود سر خود را پیش از آن بتراشد ] باید با روزه یا صدقه یا گوسفند کفاره دهد و هنگامی که از بیماری و دشمن در امان بودید هرکس با اتمام عمره حج را آغاز کند، آن چه از قربانی برای او میسّر است [ ذبح کند]. و هر که نیافت سه روز در ایام حج و هفت روز هنگامی که باز می گردید روزه بدارد ،این ده روز کامل است [البته] این برای کسی است که خانواده ی او، نزد مسجد الحرام ساکن نباشد (اهل مکّه و اطراف آن نباشد). و از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید؛ و بدانید که خداوند سخت کیفر است. (196)
1-1- امام صادق علیه السلام- تمام کننده و کامل کننده ی حج ملاقات امام علیه السلام است. [یعنی پس از اتمام اعمال حج باید خدمت امام علیه السلام رسید].
2-1- امام صادق علیه السلام- زمانی که یکی از شما به حج مشرف شد حج خود را با زیارت ما به پایان برساند زیرا تمام و کامل بودن] حج، در آن است.
3-1- امام سجّاد علیه السلام- أَتِمُوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ به معنی برپاداشتن حج و عمره، می باشد.
4-1- امام صادق علیه السلام- منظور از اتمام حج انجام دادن اعمال آن و پرهیز از آن چیزی است که شخص محرم در حج و عمره، باید از آن پرهیز کند.
ص: 31
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِثْمَامُهَا أَنْ لَا رَفَثَ وَ لَا فُسُوقَ وَ لَا جِدَالَ فِي الحَجِّ﴾. (1)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿تَمَامُ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةَ أَنْ لَا يَرْفُتْ وَ لَا يَفْسُقَ وَ لَا يُجَادِلَ﴾. (2)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿تَمَامُهُمَا اجْتِنَابُ الرَّفَثِ وَالْفُسُوقِ وَالْجِدَالَ فِي الْحَجِّ﴾. (3)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ هُمَا مَفْرُوضَان﴾. (4)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن عُثْمَانَ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: قُلتُ لَهُ لِمَ سُمِّيَ الحَجَّ حجاً ؟ قَالَ: حَجَّ فَلَانُ أَى أَفَلَحَ فَلَانُ﴾. (5)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فِي حَدِيثِ أَبِي أُمَامَةَ الْبَاهِلِيِّ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: مَنْ لَمْ يَحْبِسْهُ حَاجَةً ظَاهِرَةُ أَوْ مَرَضٌ حَابِسُ أَوْ سُلْطَانُ جَائِرُ فَمَاتَ وَ لَمْ يَحْجَّ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيَّا وَإِنْ شَاءَ نَصْرَانِياً﴾. (6)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿يَكْفِي الرَّجُلَ إِذَا تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَجِّ مَكَانَ تِلْكَ الْعُمْرَةِ الْمُفْرَدَة قَالَ كَذَلِكَ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَصْحَابَهُ﴾. (7)
1-3- امیر المؤمنين علیه السلام- ﴿العُمْرَةُ فَريضَةُ بمنزلة الحَجِّ لِأَنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَأَتِمُوا الحَج وَ الْعُمْرَةَ لله﴾. (8)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرَ علیه السلام الَّذِي يَلِي الْحَجَّ فِي الْفَضْلِ. قَالَ: الْعُمْرَةُ الْمُفْرَدَةُ ثُمَّ يَذْهَبُ حَيْثُ شَاءَ وَقَالَ الْعُمْرَةَ وَاجِبَةٌ عَلَى الْخَلْقِ بِمَنْزِلَةِ الْحَجِّ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يقُولُ وأتموا الحج وَالْعُمْرَةَ الله وَإِنَّمَا نَزَلَتِ الْعُمْرَةُ بالمَدِينَة فَأَفْضَلُ الْعُمَرَةَ عُمْرَةً رَجَب وَقَالَ
ص: 32
5-1- امام صادق علیه السلام- درستی و اتمام صحیح حج و عمره آن است که در حال احرام به مسائل جنسی نپردازند و سخنان زشت و رکیک بر زبان نیاورند و از مشاجره و بگو و مگو نیز دست بردارند.
6-1- امام صادق علیه السلام- منظور از اتمام حج و عمره این است که از آمیزش جنسی، فسق و جدال در حج و عمره اجتناب کنند.
7-1- امام صادق علیه السلام- [تمام کردن صحیح حج به معنای] اجتناب از همبستر شدن و ارتکاب گناه و جدل کردن در حج است.
8-1- امام صادق علیه السلام- حج و عمره هر دو واجب می باشند [و باید برای رضای خدا انجام شوند].
1-2- امام باقر علیه السلام- شخصی به ابان بن عثمان خبر داد که به امام باقر علیه السلام عرض کردم چرا حج را «حج» نامیده اند؟ حضرت فرمود: به خاطر آن که وقتی می گویند فلانی حج به جا آورد یعنی فلانی رستگار شد». (یعنی حج راه رستگاری است و فقط رستگاران توفیق حجّ واقعی را درک می کنند).
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- چنان چه کسی بدون دلیل موجه و مشخصی مثلاً گرفتار مریضی گرفتار کننده یا سلطان ستمگر بودن به حج نرفته و با همان حال از دنیا ،برود به دلخواه خود یهودی و یا نصرانی می میرد (مسلمان نیست).
3-2- امام صادق علیه السلام- گر کسی به جای عمره مفرده پس از به جای آوردن عمره، در مکّه بماند و حج تمتع را نیز به جای آورد آیا حج و عمره را به اتمام رسانیده است؟ حضرت پاسخ داد: رسول خدا صلی الله علیه و آله این چنین به اصحاب خود، امر می فرمود».
1-3- امام علی علیه السلام- عمره، مانند حج واجب است؛ چراکه خداوند عزوجل فرمود: ﴿وَ أَتِمُوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لله﴾.
2-3- امام باقر علیه السلام- [زراره گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: «بعد از حج [تمتّع]، چه عملی با فضیلت تر است»؟ حضرت پاسخ داد: عمره مفرده؛ پس از حج با فضیلت ترین اعمال است. پس فرد باید اعمال عمره را به جای آورد و سپس به هر سو که می خواهد برود. عمره مانند حج بر هرسو خلق خداوند واجب است؛ زیرا خداوند می فرماید: ﴿وَأَتِتُوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ﴾ و حکم عمره در مدینه نازل شده است و بهترین عمره عمره ایست که در ماه رجب انجام شود همچنین حضرت فرمود:
ص: 33
لْمُفْرِدُ لِلْعُمْرَةِ إِنِ اعْتَمَرَ فِى رَجَب ثُمَّ أَقَامَ إِلَى الْحَجِّ بِمَكَّةَ كَانَتْ عُمْرَتُهُ تَامَّهً وَ حَجَّتُهُ نَاقِصَهً مَکِّیَّهً﴾. (1)
3-3- الباقر علیه السلام- ﴿لَا يَجُوزُ الْحَجُّ إِنَّا مُتَمَتِّعَاً﴾. (2)
4-3- الرّضا علیه السلام- ﴿مَنْ كَانَ خارجاً عَنْ هَذَا الْحَد فَلَا يَحْجُ إِنَّا مُتَمَتِّعَا بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَجِّ فَلَا يَقْبَلُ اللهُ غَيْرَهُ مِنْهُ﴾. (3)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿حَجِّ جَمِيعُ الْمَنَاسِك وَ الْعُمْرَةُ لَا يُجَاوِرُ بِهَا مَكَّةَ﴾. (4)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْن أبي نَصْرٍ قَال... فَقُلْتُ لَهُ: أَيُّمَا أَفْضَلُ الْمُتَمَتِّعُ بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَجِ أَوْ مَنْ أَفْرَدَ وَ سَاقَ الْهَدَى؛ فَقَالَ: كَانَ أَبُو جَعْفَر اليَقُولُ الْمُتَمَعُ بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَج أَفْضَلُ من الْمُفْرِدِ السَّائِقِ لِلْهَدَى وَكَانَ يَقُولُ لَيْسَ يَدْخُلُ الْحَاجُ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنَ الْمُتْعَةَ﴾. (5)
1-4- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ حِينَ صُدَّ بِالْحُدَيْنِيَة قَصَّرَ وَأَحَلَ وَ نَحَرَ ثُمَّ انْصَرَفَ مِنْهَا وَ لَمْ يَجِبْ عَلَيْهِ الْحَلْقُ حَتَّى يَقْضِيَ النُّسُكَ فَأَمَّا الْمَحْصُوَرُ فَإِنَّمَا يَكُونُ عَلَيْهِ التَّقْصِير (6)
2-4- الباقر علیه السلام- ﴿عن زراره: إذا أحْصِرَ الرَّجُلُ بَعَثَ بِهَدْيِهِ فَإِذَا أَفَاقَ وَوَجَدَ مِنْ نَفْسِهِ خِفَّةَ فَلْيَمْض إِنْ ظَنَّ أَنَّهُ يُدْرِكُ النَّاسَ فَإِنْ قَدِمَ مَكَّةَ قَبْلَ أَنْ يَنْحَرَ الْهَدْيَ فَلْيُقِمْ عَلَى إِحْرَامِهِ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ جَمِيعِ الْمَنَاسِكِ وَ ليَنْحَرْ هَدْيَهُ وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ وَ إِنْ قَدِمَ مَكَّةَ وَقَدْ نَحَرَ هَدْيَهُ فَإِنَّ عَلَيْهِ الْحَجَّ مِنْ قابل أو العُمْرة قُلْتُ فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ مُحْرُمُ قَبْلَ أَنْ يَنْتَهَى إِلَى مَكَّةَ قَالَ يُحَج عَنْهُ إن كَانَتْ حَجَّةَ الْإِسْلَام وَيُعْتَمَرُ إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ عَلَيْهِ. (7)
ص: 34
«اگر کسی در ماه رجب به عمره مفرده برود و برای به جای آوردن حج، در مکه بماند، عمره ی او کامل و حج او ناقص است چون در ماههای مخصوص حج، به مکه نرفته است).
3-3- امام باقر علیه السلام- حجّ [برای مردم دوردست] جز به صورت «تمتّع» جایز نیست.
4-3- امام رضا علیه السلام- هر که از این حد خارج باشد یعنی ساکن مگه و بیست و چهار کیلومتر اطراف آن نباشد فقط این گونه می تواند حج تمتع بکند که حج عمره را به جای آورده و تا موسم حج باقی بماند و حج عمره را به حج تمتع پیوست دهد و خداوند غیر از این روش را از او نمی پذیرد.
5-3- امام صادق علیه السلام- حج بر تمام مناسک اطلاق می شود و اعمال عمره تنها باید در مکه به جای آورده شود.
6-3- امام صادق علیه السلام- از احمد بن محمد بن أبی نصر نقل شده است پس عرض کردم «کدام یک ارج بیشتری دارد؟ آن کسی که حج عمره را به حج تمتع متصل کرده [و هر دو را به جای آورد] یا آن کسی که فقط به مراسم حج عمره می پردازد و قربانی با خود می آورد؟ فرمود: «پدرم امام باقر علیه السلام می گفت: «حج و عمره تمتّع با ارج تر از حج عمره مفرده و آوردن قربانی است» و همواره می فرمود: «زائران خانه خدا به کاری گرامیتر از حج تمتع داخل نشده اند».
1-4- امام باقر علیه السلام- زمانی که [مشرکین] در حدیبیه متعرض پیامبر صلی الله علیه و آله شدند و ایشان را از ادامه ی راه بازداشتند حضرت تقصیر کرده و از احرام خارج شده و حیوان را ذبح کردند. سپس از آن جا بازگشتند در حالی که حاجی تا مناسک را انجام نداده تراشیدن موی سر، بر او واجب نمی باشد اما بر کسی که محاصره شده و از انجام حج منع شده است تقصیر واجب می گردد.
2-4- امام باقر علیه السلام- زراره از امام باقر علیه السلام- نقل کرده است اگر حاجی [از رفتن حج] محاصره و ممنوع شد قربانی بفرستد. پس چنان چه ممنوعیت برطرف شد ولی از جانش که خوف داشت و ترسید که جانش به خطر بیفتد پس باید اگر گمان می کند که به مردم و بقیه ی حاجیان می رسد باید دنبال آن ها حرکت کند پس اگر پیش از قربانی شدن قربانی ای که فرستاده بود، به مکّه برسید، باید محرم شود تا تمام مناسک را به پایان برساند و سپس قربانی کند و دیگر چیزی برعهده ی او نیست و اگر زمانی به مکه رسید که قربانی انجام شده بود اعمالی از حج واجب یا عمره باقی مانده است بر عهدهی او می باشد گفتم: «اگر در حال احرام قبل از رسیدن به مکه از دنیا برود چه می شود؟ فرمود: اگر حج تمتع بود از طرف او حج واجب و عمره انجام شود و فقط این کار بر عهده ی اوست.
ص: 35
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ قَالَ: فِي الْمَحْصُورِ وَ لَمْ يَسْقِ الْهَدَى قَالَ يَنسُكَ وَ يَرْجِعُ فَإِنْ لَمْ يَجِدْ ثَمَنَ هَدَى صَامَ﴾. (1)
4-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ رفَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَن الرَّجُل يَشْتَرِطُ وَهُوَ يَنْوى الْمُتْعَةَ فَيُحْصَرُ هَلْ يُجْزِتُهُ أَنْ لَا يَحُجَّ مِنْ قَابل؟ قَالَ: يَحْجُ مِنْ قَابلَ وَ الْحَاجُ مِثْلُ ذَلِكَ إِذَا أَحْصِرَ. قُلْتُ: رَجُلٌ سَاقَ الْهَدَى ثُمَّ أَحْصِرَ؟ قَالَ: يَبْعَثُ بِهَدْيِهِ، قُلْتُ: هَلْ يَسْتَمْتِعُ مِنْ قَابل؟ فَقَالَ: لَا وَلَكِنْ يَدْخُلُ فِي مِثْلِ مَا خَرَجَ مِنْهُ﴾. (2)
5-4- الباقر علیه السلام- ﴿عن زراره: المَصْدُودُ يَذْبَحُ حَيْثُ صُدَّ وَ يَرْجِعُ صَاحِبُهُ فَيَأْتِي الْنِّسَاءَ وَ الْمَحْصُورُ يَبْعَثُ بِهَدْيِهِ فَيَعِدُهُمْ يَوْماً فَإِذَا بَلَغَ الْهَدْهُ أَحَلَّ هَذَا فِي مَكَانِهِ قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ إِنْ رَدُّوا عَلَيْهِ دَرَاهِمَهُ وَ لَمْ يَذْبَحُوا عَنْهُ وَ قَدْ أَحَلَّ فَأَتَى النِّسَاءِ؟ قَالَ: فَلْيُعِدْ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ وَلْيُمْسِكِ الْآنَ عَنِ النِّسَاءِ إِذَا بَعَتْ﴾. (3)
6-4- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّهُ إِذَا عَقَدَ الرَّجُلُ الْإِحْرَامَ بِالتَّمَتَّعِ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ وَأَحْرَمَ ثُمَّ أَصَابَتْهُ عِلَّةً فِي طَرِيقِهِ قَبْلَ أَنْ يَبْلُغَ إِلَى مَكَّةَ وَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَمْضِيَ فَإِنَّهُ يُقِيمُ فِي مَكَانِهِ الَّذِي حُوصِرَ فِيهِ وَيَبْعَثُ مِنْ عِنْدِهِ هَدْياً إِنْ كَانَ غَنِيّاً فَبَدَنَةً وَ إِنْ كَانَ بَيْنَ ذَلِكَ فَبَقَرَةٌ وَ إِنْ كَانَ فَقِيراً فَشَاةٌ لَا بُدَّ مِنْهَا وَ لَا يَزَالُ مُقِيماً عَلَى إِحْرَامِهِ وَ إِنْ كَانَ فِي رَأْسِهِ وَجَعُ أَوْ فُرُوحُ حَلَقَ شَعْرَهُ وَ أَحَلَّ وَ لَبِسَ ثِيَابَهُ وَيَفْدِى فَإِمَّا أَنْ يَصُومَ سِتَةَ أَيَّامٍ أَوْ يَتَصَدَّقَ عَلَى عَشَرَةَ مَسَاكِينَ أَوْ نَسَكَ وَ هُوَ الدَّمُ يَعْنِي ذَبَحَ شَاةَ، فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرة إلَى الْحَج فَعَلَيْهِ أَنْ يَشْترط عِنْدَ الْإِحْرَام فَيَقُولَ اللَّهُمَّ إِنِّي أريدُ التَّمَتَّعَ بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَجِّ عَلَى كِتَابِكَ وَ سُنَّة نَبِيِّكَ فَإِنْ عَاقَنِي عَ-ائِقُ أَوْ حَبَسَنِي حَابِسُ فَخَلَّنِي حَيْثُ حَبَسْتَنِي بِقَدَرِكَ الَّذِي قَدَّرْتَ عَلَيَّ ثُمَّ يُلَبِّي مِنَ الْمِيقَاتِ الَّذِي وَقَتَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَيُلبي فَيَقُولُ لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْکَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ بحَجَّةِ وَ عُمْرَةٍ تَمَامُهَا وَ بَلَاغُهَا عَلَيْكَ. فَإِذَا دَخَلَ وَ نَظَرَ إِلَى أَبْيَاتِ مَكَّةَ قَطَعَ التَّلْبِيَةَ وَ طَافَ بِالْبَيْتِ سَبْعَةَ أَشْوَاطِ وَصَلَّى عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ رَكْعَتَيْنِ وَ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ
ص: 36
3-4- امام صادق علیه السلام- درباره شخصی که برای قربانی کردن محدودیت داشت فرمود: مناسک حج را بجای آورد و باز گردد واگر بهایی برای قربانی ،نیافت به جای آن روزه بگیرد.
4-4- امام صادق علیه السلام- رفاعه گوید: از امام درباره ی فردی پرسیدم که شرط می کند که اگر مانع حج او شدند از احرام خارج شود در حالی که قصد تمتع دارد ولی محصور می شود «آیا اگر کسی که با آن محدودیت روبرو شد می تواند سال بعد حج نکند و آیا حج او ساقط شده است»؟ فرمود: «کسی که به این محدودیت برخورد باید اگر می تواند سال بعد حج کند و حاجی هم اگر محدودیت پیدا کرد، همان طور است». گفتم: «حکم مردی که قربانی فرستاده سپس محصور شد چیست»؟ فرمود: «قربانی اش را بفرستد گفتم آیا چنین کسی حکم کسی که تمتع کرده را دارد و نیازی به انجام تمتع در سال بعد ندارد؟ فرمود: خیر ولیکن حکمشان مانند هم است».
5-4- امام باقر علیه السلام- زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده است آن که از رفتن [برای انجام مراسم حج] بازداشته شده در همان مکانی که منع شده قربانی کند و به سوی خانواده اش برود و با همسرانش نزدیکی کند یعنی از احرام خارج شود و آن که حصر و ممنوعیت برایش پیش آمده و نمی تواند (به حج برود) قربانی را بفرستد و با ایشان (آن ها) که قربانی را می برند روزی را برای قربانی کردن قرار بگذارد. پس اگر قربانی رسید او در همان جایی که بود از احرام خارج می شود به او گفتم: «اگر درهم هایش را به او بازگردانند و از جانب او ذبح نکنند؛ در حالی که او از احرام خارج شده و بر زنان نزدیکی کرده و وارد شده است حکمش چیست؟ فرمود: پس باید بازگردد و قرار بگذارد و گناهی بر ذمه ی او نیست و از حالا تا زمانی که قربانی می فرستد از نزدیکی با زنان خودداری کند».
6-4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- چنان چه فرد عزم حج تمتع کرد و احرام بست ولی در طول راه پیش از آن که به مکه برسد دچار تشنگی جگرسوزی شد و نتوانست ادامه دهد پس او باید در همان جا که دچار محدودیت شده سکنی گزیند و از جانب خود قربانی را بفرستد و اگر ثروتمند است، شتر قربانی کند و اگر در سطح متوسط مالی است گاو و چنان چه فقیر است، گوسفند قربانی کند؛ چاره ای نیست و در همان حالت احرام باقی بماند و اگر در سرش درد یا زخمی دارد که باید مویش را بتراشد و نمی تواند تا رسیدن قربانی به قربانگاه صبر کند مویش را بتراشد و از احرام خارج شود و لباسش را بپوشد و فدیه دهد. یا شش روز به عنوان فدیه روزه بگیرد یا به ده مسکین صدقه دهد یا خونی برای خدا قربانی کند یعنی گوسفندی ذبح کند پس چنان چه کسی قصد می کند که حج عمره را به تمتع وصل کند باید هنگام احرام آن را شرط کند و بگوید: خداوندا من بر طبق کتاب تو و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله می خواهم که عمره ام را به حج تمتع برسانم. پس اگر مانعی مرا از انجام آن بازداشت و جلوگیری کرد مرا به قدرت و توانایی خود، در همان زمان که مرا حبس کرده اند از احرام خارج کن». سپس از مکانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله زمانش را مشخص کرده بدین الفاظ لبیک بگوید: «لبيك اللهم لبيك لبيك لا شريك لك لبيك إن الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك در تمام مدت عمره و رسیدنت به مکه این تلبیه را بگو و زمانی که این فرد به مکه وارد شد و چشمش به خانه های مکه افتاد دیگر لبیک را قطع کند و هفت بار بر گرد خانه ی کعبه طواف کرده و دو رکعت نماز در کنار مقام ابراهیم بخواند و هفت بار سعی صفا و مروه را به جای
ص: 37
المروة سبعة أشواط ثُمَّ يَحِلُّ وَيَتَمَتَّعُ بِالْبَابِ وَالنِّسَاءِ وَالطَّيب وَيُقِيمُ عَلَى الْحَج إِلَى يَوْم الْمَرْوَةِ سَبْعَةَ أَشْوَاطِ التروية فَإِذَا كَانَ يَوْمُ التروية أحْرَمَ عِنْدَ الزَّوال مِنْ عِنْدِ الْمَقَام بِالْحَجِّ ثُمَّ خَرَجَ مُلبياً إِلَى مِنِّى فَلَا يَزَالُ مُلبياً إِلَى يَوْمَ عَرَفَةَ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَإِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ يَوْمَ عَرَفَةَ قَطَعَ التَّلْبِيَةَ وَ يَقِفُ بعَرَفَاتِ فِي الدُّعَاءِ وَالتَّكْبِيرِ وَالتَّهْلِيلِ وَالتَّحْمِيدِ فَإِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ يَرْجِعُ إِلَى الْمُزْدَلِفَة فَبَاتَ بِهَا فَإِذَا أَصْبَحَ قَامَ عَلَى الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَ دَعَا وَهَلَّلَ اللَّهَ وَ سَبَّحَهُ وَ كَبَّرَهُ ثُمَّ ارْدَلَفَ مِنْهَا إِلَى مِنِّي وَ رَمَى الْحِمَارَ وَ ذَبَحَ وَ حَلَقَ، وَ إِنْ كَانَ غَنِيّاً فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ وَ إِنْ كَانَ بَيْنَ ذَلِكَ فَعَلَيْهِ بَقَرَةً وَ إِنْ كَانَ فَقِيرًا فَعَلَيْهِ شَاةٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ ذَلِكَ فَعَلَيْهِ أَنْ يَصُومَ بِمَكَّةَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَإِذَا رَجَعَ إِلَى مَنْزِلِهِ صَامَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ فَتَقُومُ هَذِهِ الْأَيَّامِ الْعَشَرَةُ أَيَّامٍ مَقَامَ الْهَدَى الَّذِى كَانَ عَلَيْهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ وَ ذَلِكَ لِمَنْ لَيْسَ هُوَ مُقِيمُ بِمَكَّةَ وَ لَا مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَأَمَّا أَهْلُ مَكَّةَ وَ مَنْ كَانَ حَوْلَ مَكَّةَ عَلَى ثَمَانِيَةِ وَ أَرْبَعِينَ مِينَا فَلَيْسَتْ لَهُمْ متْعَةُ إِنَّمَا يُفْرِدُونَ الْحَجَّ لِقَوْلِهِ ذَلِكَ لَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾. (1)
7-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُول الْمَحْصُورُ غَيْرُ الْمَصْدُودِ الْمَحْصُورُ الْمَرِيضِ وَ الْمَصْدُودُ الَّذِي يَصُدُّهُ الْمُشْرِكُونَ كَمَا رَدُّوا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و أَصْحَابَهُ لَيْسَ مِنْ مَرَضِ وَ الْمَصْدُودُ تَحِلُّ لَهُ النِّسَاءُ وَ الْمَحْصُورُ لَا تَحِلُّ لَهُ النِّسَاءُ قَالَ: وَسَأَلْتُهُ عَنْ رَجُل أَحْصِرَ فَبَعَتْ بِالْهَدْي؟ قَالَ: يُوَاعِدُ أَصْحَابَهُ مِيعَادَاً إِنْ كَانَ فِي الْحَجِّ فَمَحِلُّ الْهَدْيِ يَوْمُ النَّحْرِ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ النَّحْرِ فَلْيَقْصَ مِنْ رَأْسِهِ وَ لَا يَجِبُ عَلَيْهِ الْحَلْقُ حَتَّى يَقْضِيَ الْمَنَاسِكَ وَ إِنْ وَلَا كَانَ فِي عُمْرَةً فَلْيَنْظُرْ مِقْدَارَ دُخُول أَصْحَابِهِ مَكَّةَ وَالسَّاعَةَ الَّتِي يَعِدُهُمْ فِيهَا فَإِذَا كَانَ تِلْكَ السَّاعَةُ قَصَّرَ وَ أَحَلَّ وَ إِنْ كَانَ مَرِضَ فِي الطَّرِيقِ بَعْدَ مَا أَحْرَمَ فَأَرَادَ الرُّجُوعَ رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ وَ نَحَرَ بَدَنَةً أَوْ أَقَامَ مَكَانَهُ حَتَّى يَبْراً إِذَا كَانَ فِي عُمْرَةَ وَ إِذَا بَراً فَعَلَيْهِ الْعُمْرَةُ وَاحِبَةً وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ الْحَجُّ رَجَعَ أَوْ أَقَامَ فَفَاتَهُ الْحَجُّ فَإِنَّ عَلَيْهِ الْحَجَّ مِنْ قَابل فَإِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلَى علیه السلام خَرَجَ مُعْتَمِراً فَمَرْضَ فِي الطَّرِيقِ فَبَلَغَ عَلِيّا اذَلِكَ وَ هُوَ فِي الْمَدِينَة فَخَرَجَ فِي طَلَبِهِ فَأَدْرَكَهُ بِالسُّقْيَا وَ هُوَ مَرِيضُ بِهَا. فَقَالَ: يَا بُنَيَّ مَا تَشْتَكِي؟ فَقَالَ: أَشْتَكِي رَأْسِي فَدَعَا عَلَى علیه السلام بِبَدَنَةِ فَنَحَرَهَا وَ حَلَقَ
ص: 38
آورد. آن گاه از احرام خارج شده و از لباس(غیر از لباس احرام) [همخوابی با] زن و [استعمال] عطر بهره مند شود و در حج (مکه) تا روز ترویه هشتم) ذی الحجه باقی بماند. زمانی که روز ترویه فرا رسید برای انجام حج، از مقام به هنگام ظهر محرم شده سپس لبیک گویان به سوی منی خارج شود و لبیک گفتن را تا ظهر روز عرفه ادامه دهد و زمانی که خورشید در روز عرفه از وسط آسمان ،گذشت، تلبیه را ترک کرده و در عرفات به دعا و ثنا و تکبیر و تهلیل بپردازد و چون خورشید غروب کرد به مزدلفه (مشعر الحرام) برگردد و در آن جا بیتوته کند و صبح هنگام در مشعر الحرام به دعا و تسبیح و تهلیل و تکبیر خداوند مشغول شود سپس از آن جا به سوی منی حرکت کند و رمی جمره قربانی و تراشیدن سر را انجام دهد. در قربانی دادن بر ،ثروتمند شتر و بر کسی که از سطح متوسط مالی برخوردار است گاو و بر فقیر، ذبح گوسفند واجب می باشد و اگر کسی قربانی نیافت باید سه روز در مکه و هفت روز پس از بازگشت به منزلش روزه بگیرد و این ده روز به جای قربانی است که خداوند فرمود: ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الحَج وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُم تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ﴾ و امّا این حکم درباره ی کسی است که مقیم و اهل مکه نباشد و اما درباره ی کسانی که چهل و هشت مایل (تقریباً هفتاد و هفت کیلومتر) در اطراف مکه زندگی می کنند، بر ایشان حج تمتع واجب نیست و تنها حج عمره مفرده بنابراین کلام الهى: ﴿ذلِكَ لَنْ لَيَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي المَسْجِدِ الحرام﴾ بر عهده ی ایشان است.
7-4- امام صادق علیه السلام- معاویه بن عمار گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرماید: «محصور» غیر از «مصدود» است کسی که بر اثر مریضی از رفتن به حج منع شده است را محصور گویند و کسی که بدون آن که مریض ،باشد مشرکان برای او ممنوعیت ایجاد کردهاند را مصدود می گویند؛ همان طور که رسول خدا صلی الله علیه و آله و یارانش را از رفتن به حج منع کردند. نزدیکی با زنان بر آن که مصدود شده حلال و بر آن که محصور شده حرام می.باشد گفت: از ایشان سؤال کردم: [حکم] مرد محصوری که قربانی فرستد چیست؟ فرمود: با یارانش در وعده گاهی ملاقات کند. منظور این است که در این ملاقات با آن ها درباره ی زمان و نحوه ی قربانی کردن در مکه و از طرف او قرار بگذارد پس اگر در حج واجب بود قربانی را روز عید قربان ذبح کند و زمانی که روز عید قربان ،رسید باید قسمتی از موی خود را تقصیر کند. تراشیدن سر بر او واجب نیست تا آن که مناسک به پایان رسد و اگر در حج عمره بود، پس باید به اندازه ای که یارانش به مکه وارد شوند و تا ساعتی که با آن ها درباره ی قربانی قرار گذاشته، منتظر بماند. پس چون به آن زمان رسید تقصیر کرده و از احرام خارج شود و اگر در راه بعد از آن که به قصد حج از شهر خود خارج شد دچار مریضی شد و خواست که بازگردد پس به نزد خانواده اش برگشته و قربانی کند یا آن که در همانجا اقامت کند تا بهبودی یابد. چنان چه در حج عمره بود عمره پس از بهبودی بر او واجب می شود و اگر در حج تمتع بود پس در صورت بازگشت یا اقامت حج تمتع از او فوت می شود. پس حج سال بعد بر او واجب می گردد حسین بن علی به قصد عمره خارج شد و در بین راه مریض شد. این خبر به علیا که در مدینه حضور داشتند رسید پس در پی او خارج شده و حسين علیه السلام را در «سقیا» بیمار یافت و به او فرمود ای فرزندم بیماریت چیست؟ حضرت پاسخ داد: «سرم درد می کند. پس علی الشتری خواسته و آن را ذبح فرمود و سر حسین علیه السلام را تراشید و او را به مدینه بازگرداند. پس
ص: 39
رَأسَهُ وَ رَدَّهُ إِلَى الْمَدِينَة فَلَمَّا بَرَا مِنْ وَجَعِهِ اعْتَمَرَ قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ حِينَ بَراً مِنْ وَجَعِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْرُجَ إِلَى الْعُمْرَةَ حَلَّتْ لَهُ النِّسَاءِ؟ قَالَ: لَا تَحِلُّ لَهُ النِّسَاءُ حَتَّى يَطُوفَ بِالْبَيْتِ وَ بِالصَّفَا وَالْمَرْوَةِ. قُلْتُ: فَمَا بَالُ رَسُولِ اللَّهِ حِينَ رَجَعَ مِنْ الْحُدَيْنِيَةِ حَلَّتْ لَهُ النِّسَاءُ وَلَمْ يَطْفْ بِالْبَيْتِ قَالَ: لَيْسَا سَوَاءٌ كَانَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله مَصْدُوداً وَ الْحُسَيْنُ علیه السلام مَحْصُوراً﴾. (1)
8-4- الأئمة علیهم السلام- ﴿فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ أَى إِنْ مَنَعَكُمْ خَوْفُ أَوْ عَدُوٌّ أَوْ مَرَضٌ فَامْتَنَعْتُمْ لِذَلِكَ﴾. (2)
9-4- الصّادق علیه السلام- ﴿يَكُنْ كَبْشَا سَمِيناً فَإِنْ لَمْ يَجِدْ فَعِجْنَا مِنَ الْبَقَرِ وَالْكَبْشُ أَفْضَلُ فَإِنْ لَمْ يَجِدْ فَهُوَ جَذَعْ مِنَ الصَّان وَإِلَّا مَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْى﴾. (3)
10-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ قَالَ شَاءُ﴾. (4)
11-4- امیرالمؤمنين علیه السلام- ﴿وَ الْهَدَى يَكُونُ مِنْ ثَلَاثَةِ أَنْوَاعِ جَزُورُ أَوْ بَقَرَةُ أَوْ شَاهُ وَأَيْسَرُهَا شاةُ﴾. (5)
12-4- الباقر علیه السلام- ﴿هَدَى مِنَ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ وَ لَا يَجِبُ حَتَّى يُعَلِّقَ عَلَيْهِ يَعْنِي إِذَا قَلَّدَهُ فَقَدْ وَجَبَ وَ قَالَ: وَ مَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ شَاةٌ﴾. (6)
13-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ أَنْ يَذْبَحُ ذِبْحاً﴾. (7)
14-4- الصّادق علیه السلام- ﴿يُجْزِيهِ شَاةُ وَ الْبَدَنَةُ وَ الْبَقَرَةُ أَفْضَلُ﴾. (8)
15-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْيِ إِمَّا جَزُورُ وَ إِمَّا بَقَرَةً وَ إِمَّا شَاةٌ﴾. (9)
ص: 40
زمانی که بیماریش بهبودی یافت عمره به جای آورد گفتم به نظر شما آیا هنگامی که بیماری حضرت برطرف شد و پیش از آن که برای عمره خارج شود، زنان بر ایشان حلال می شوند؟ امام فرمود: تا زمانی که طواف کعبه و سعی صفا و مروه نکند زنان بر او حلال نمی شوند. گفتم: پس چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که از حدیبیه طواف نکرده بازگشتند، زنان بر ایشان حلال بودند؟ فرمود این دو یکی نیستند رسول خدا صلی الله علیه و آله مصدود و حسین علیه السلام محصور بود.
8-4- ائمه علیهم السلام فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ یعنی اگر ترس یا دشمن یا بیماری مانع شما شود و به سبب آن شما از رفتن به حج دچار ممنوعیت شوید.
9-4- امام صادق علیه السلام- ،قربانی باید قوچ فربه باشد و اگر [حاجی قوچ فربه ای نیافت، باید گوساله ای را قربانی کند؛ ولی قوچ بهتر است و اگر توانایی قربانی کردن گوساله را نیز نداشت باید یک بره قربانی کند و اگر توانایی هیچ کدام از آن ها را نداشت آن چه در توان اوست، قربانی کند.
10-4- امام صادق علیه السلام- فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ اهدي فرمود: منظور، یک گوسفند است.
11-4- امام علی علیه السلام- قربانی می تواند از سه چیز باشد شتر یا گاو یا گوسفند؛ و از همه آسان تر گوسفند می باشد.
12-4- امام باقر علیه السلام- قربانی عبارت است از شتر گاو و گوسفند؛ و تنها در صورتی که بندی را به آن قربانی گره بزند؛ یعنی قلاده ای به گردن آن بیندازد [و معیّن سازد]، قربانی کردن آن واجب می شود... منظور از قربانیی که راحت تر است گوسفند می باشد.
13-4- امام صادق علیه السلام- فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْيِ یعنی یک قربانی ذبح می کند.
14-4- امام صادق علیه السلام- قربانی کردن گوسفند یا شتر برای شخص (محصور کفایت می کند و قربانی کردن گاو بهتر است.
15-4- امام صادق علیه السلام- باید از میان یک شتر یا یک گاو یا یک گوسفند هر کدام که توانایی آن را داری قربانی کنی.
ص: 41
1-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمَّارِ السَّبَاطِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُل خَلَقَ قَبْلَ أَنْ يَذْبَحَ قَالَ يَذْبَحُ وَيُعِيدُ الْمُوسَى لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَلَا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الهَدْيُ مَحِلَّهُ﴾. (1)
2-5- الرّضا علیه السلام- ﴿:فَإِنْ قَالَ: فَلِمَ أَمِرُوا بِحِجَّةَ وَاحِدَة لَا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ؟ قِيلَ: لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَضَعَ الْفَرَائِضَ عَلَى أَدْنَى الْقَوْمِ قُوَّةَ كَمَا قَالَ عَزَّوَجَلَّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ يَعْنِي شَاةَ لِيَسَعَ لَهُ الْقَوِيُّ وَ الضَّعِيفُ وَ كَذَلِكَ سَائِرُ الْفَرَائِضِ إِنَّمَا وُضِعَتْ عَلَى أَدْنَى الْقَوْمِ قُوَّةَ وَ كَانَ مِنْ تِلْكَ الْفَرَائِضِ الْحَيُّ الْمَفْرُوضُ وَاحِداً ثُمَّ رَغَبَ بَعْدُ أَهْلَ الْقُوَّةَ بِقَدْر طَاقَتِهِمْ فَإِنْ قَالَ: فَلِمَ أُمِرُوا بِالتَّمَتَّعِ إِلَى الْحَجِّ قِيلَ: ذَلِكَ تَخْفِيفُ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةُ لِأَنْ يَسْلَمَ النَّاسُ مِنْ إِحْرَامِهِمْ وَ لَا يَطُولَ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ فَيَدْخُلَ عَلَيْهِمُ الْفَسَادُ وَ أَنْ يَكُونَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةُ وَاجبَيْنِ جَمِيعاً فَلَا تُعَطَّلَ الْعُمْرَةُ وَلَا تَبْطَلَ وَ لَا يَكُونَ الْحَجُّ مُفْرَداً مِنَ الْعُمْرَةَ وَيَكُونَ بَيْنَهُمَا فَضَلُ وَ تَمْيِيرُ وَ قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم دَخَلَتِ الْعُمْرَةُ فِي الْحَجِّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ لَا أَنَّهُ كَانَ سَاقَ الْهَدْيَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ أَنْ يَحِلَّ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ يَحِلَّهُ لَفَعَلَ كَمَا أَمَرَ النَّاسَ وَ لِذَلِكَ قَالَ لَوِ اسْتَقْبَلْتُ مِنْ أَمْرِى مَا اسْتَدْبَرْتُ لَفَعَلْتُ كَمَا أَمَرْتُكُمْ وَلَكِنِّي سُقْتُ الْهَدْيَ وَلَيْسَ لِسَائِقِ الْهَدَى أَنْ يَحِلَّ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ يَحِلَّهُ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلُ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ نَخْرُجُ حُجَّاجاً وَ رُءُوسُنَا تَقْطُرُ مِنْ مَاءِ الْجَنَابَةِ. فَقَالَ إِنَّكَ لَنْ تُؤْمِنَ بِهَذَا أبداً﴾. (2)
3-5- الرّضا علیه السلام- ﴿انَّ اللَّهَ فَرَضَ الْفَرَائِضَ عَلَى أَضْعَفِ الْقَوْمِ قُوَّةَ لِيَسْتَوِى فِيهَا الضَّعِيفُ وَ الْقَوِيُّ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ قَالَ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ فَاسْتَوَى الضَّعِيفُ الَّذِي لَا يَقْدِرُ عَلَى أَكْثَرَ مِنْ شَاءَ وَالْقَوِيُّ الَّذِي يَقْدِرُ عَلَى أَكْثَرَ مِنْ شَاءَ إِلَى أَكْثَرِ الْقُدْرَةِ فِي الْفَرَائِضِ وَذَلِكَ لِأَنْ لَا تَخْتَلِفَ الْفَرَائِضِ وَ لَا تُقَامَ عَلَى حَدَّ وَ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الضَّعِيفَ مَا فَرَضَ عَلَى الْقَويٌّ وَ لَا يُفْرَقُ عِنْدَ ذَلِكَ بَيْنَ الْقَويٌّ وَ الضَّعِيفَ فَلَمَّا أَنْ لَمْ يَجُزُ أَنْ يُفْرَضَ عَلَى الصَّعِيفِ الْمَعْلُول فَرْضُ الْقَوِی الَّذِي هُوَ غَيْرُ مَعْلُولٍ وَ لَمْ يَجْزُ أَنْ يُفْرَضَ عَلَى الْقَ-وى غَيْرُ فَرْض الضَّعِيفَ فَيَكُونُ الْفَرْضُ مَحْمُونَا ثَبَتَ الْفَرْضُ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى أَضْعَفِ الْقَوْمِ لِيَسْتَوَى
ص: 42
1-5- امام صادق علیه السلام- از عمّار ساباطی نقل شده است از امام صادق علیه السلام درباره ی فردی که پیش از قربانی کردن موهایش را تراشید سؤال کردم؟ فرمود ذبح کند و سرش را دوباره تیغ بزند؛ چراکه خداوند متعال فرمود: ﴿وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ محِلَّهُ﴾.
2-5- امام رضا علیه السلام- اگر پرسیده شود چرا مردم مأمور شدند که یک مرتبه حج، به جا آورند و به بیشتر از آن مأمور نشدند باید در جواب گفته شود برای آن که خدا واجبات را به ملاحظه ی حال ضعیف ترین مردم از نظر قوت جسمی و مالی قرار داد چنان که فرمود: فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ اهدي یعنی گوسفند، قربانی حج گزار باشد که در آن روز قربانی کند پس قرار دادن گوسفند برای آن است که ضعیف و قوی توان آن را داشته باشند و همچنین در سایر واجبات ملاحظه ی ضعیف ترین مردم در قوّت شده است و از جمله ی فرائض، حج است که یک مرتبه واجب شده است و بیشتر از آن برای کسانی که قوت دارند به قدر طاقت ،ایشان ترغیب و تحریض شده است که بیشتر حج کنند اگر پرسیده شود چرا مردم مأمور شدند برای حج تمتع، حج عمره را انجام داده و به تمتع تبدیلش کنند... باید در جواب گفته شود: «برای آن که در این فاصله میان دو احرام تخفیف و رحمتی از جانب پروردگار برای مردم می باشد و از آن جهت است که این احرام بر ایشان طول نکشد تا آفت و فسادی مثل به گناه افتادن بر ایشان داخل شود و دلیل دیگر آن است که حج و عمره هر دو واجباند پس عمره تعطیل و باطل نشود و به این خاطر بین عمره فرمود: «عمره تا روز قیامت همراه حج تمتع است». و اگر پیغمبر قربانی و تمتع فاصله نهاد و پیغمبر نیاورده بود و بر او واجب نبود که تا قربانی را به قربانگاه نرسانده و قربانی نکرده از احرام خارج نشود حتماً همان طور که به مردم امر کرده بود از احرام خارج می شد و به همین جهت که به مردم فرمود: «اگر مانند شما به حج می آمدم قطعاً خلاف اعمال شما عمل نمی کردم و مانند شما حج می کردم ولی حکم من مثل حکم شما نیست زیرا من پیش از آمدن به حج قربانی خود را به سوی قربانگاه فرستاده ام و بر کسی که قربانی اش را به قربانگاه فرستاده جایز نیست که تا قبل از رسیدن قربانی به قربانگاه از احرام خارج شود در این هنگام فردی برخاست و گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ما در حالت حج هستیم و آب غسل جنابت که به خاطر آمیزش جنسی به ما واجب شده از سر ما می چکد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «تو هیچ گاه به این کلام من و دین خدا ایمان نیاوردی».
3-5- امام رضا علیه السلام- خداوند بر اساس توانایی مردم ناتوان واجبات را واجب نمود تا قدرتمندان و ضعیفان در آن برابر باشند. خداوند تبارک و تعالی فرمود: ﴿فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْي﴾، فراهم کنید و فرمود: بنابر توان خود تقوی الهی پیشه کنید. (تغابن /16) پس ضعیفی که بیشتر از ذبح گوسفند در توان ندارد، با کسی که با توجه به توانمندیش قادر به ذبح بیشتر از گوسفند است برابر می باشد و این برای آن است که واجبات متفاوت نشود و اقامه حد نشود و خداوند تبارک و تعالی بر ضعیف همان چیزی را واجب کرد که بر توانمند واجب نمود و از این جهت بین ناتوان و توانمند تفاوتی وجود ندارد پس هنگامی که جایز ندانست بر ضعیف مشکل دار چیزی را واجب کند که بر قوی بی مشکل واجب نموده و جایز ندانست که بر قوی چیزی غیر از آن چه به ضعیف واجب شده را واجب ،نماید در این صورت واجبات وابسته به نوع افراد می شد بنابراین خداوند واجب را بر اساس قدرت ناتوان ترین مردم [یکسان] واجب گرداند تا این که در
ص: 43
فِيهَا الْقَوِيُّ وَ الضَّعِيفُ رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ لِلضَّعِيفَ لِعِلَّتِهِ فِى نَفْسِهِ وَ رَحْمَةً مِنْهُ لِلْقَوِى لِعِلَّة الضَّعِيف وَ يُسْتَتَمَّ الْفَرْضُ الْمَعْرُوفُ الْمُسْتَقِيمُ عِنْدَ الْقَوِيِّ وَالضَّعِيف﴾. (1)
4-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمَّارِ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ بِرَأْسِهِ قُرُوحُ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْحَلْقِ قَالَ إِنْ كَانَ قَدْ حَجَّ قَبْلَهَا فَلْيَجُزَّ شَعْرَهُ وَ إِنْ كَانَ لَمْ يَحْجَ فَلَا بُدَّ لَهُ مِنَ الْحَلْق وَ عَنْ رَجُلٍ حَلَقَ قَبْلَ أَنْ يَذْبَحَ قَالَ يَذْبَحُ وَ يُعِيدُ الْمُوسَى لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَلَا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ يَبْلُغَ الهَدْيُ مَحِلَّهُ﴾. (2)
5-5- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا فَرَغَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِنْ سَعْيِهِ بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ علیه السلام عِنْدَ الله فَرَاغِهِ مِنَ السَّعْيِ وَ هُوَ عَلَى الْمَرْوَةِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَأْمُرَ النَّاسَ أَنْ يُحِلُّوا إِنَّا مَنْ سَاقَ الْهَدْيَ فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَلَى النَّاس بوَجْهِهِ فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ هَذَا جَبْرَئِيلُ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى خَلْفِهِ يَأْمُرُنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْ أَمْرَ النَّاسَ أَنْ يَحِلُّوا إِلَّا مَنْ سَاقَ الْهَدْيَ فَأَمَرَهُمْ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بهِ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ نَخْرُجُ إِلَى مِنَى وَ رُءُوسُنَا تَقْطُرُ مِنَ النِّسَاءِ وَقَالَ آخَرُونَ يَأْمُرُنَا بِشَيْءٍ وَيَصْنَعُ هُوَ غَيْرَهُ فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ لَوِ اسْتَقْبَلْتُ مِنْ أَمْرِى مَا اسْتَدْبَرْتُ صَنَعْتُ كَمَا صَنَعَ النَّاسُ وَ لَكِنِّي سُقْتُ الْهَدَى فَلَا يَحِلَّ مَنْ سَاقَ الْهَدْيَ حَتَّى يَبْلُغَ الهَدْيُ يَحِلَّهُ فَقَصَّرَ النَّاسُ وَ أَحَلُوا وَجَعَلُوهَا عُمْرَةَ فَقَامَ إِلَيْهِ سُرَاقَةُ بْنُ مَالِكِ بْنِ جُعْشُمِ الْمُدْلِجِيُّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا الَّذِي أَمَرْتَنَا بِهِ لِعَامِنَا هَذَا أَمْ لِلْأَبَدِ فَقَالَ بَلْ لِلْأَبَدِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة وَ شَبَكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ فِي ذَلِكَ قُرْآناً فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَة إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْيِ﴾. (3)
6-5- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ سَاقَ الْهَدَى وَ قَرَنَ بَيْنَ الْعُمْرَةِ وَالْحَجِّ لَمْ يَحْلِلْ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَا تَحلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ﴾. (4)
7-5- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ حِينَ حَجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ خَرَجَ فِي أَرْبَعِ بَقِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ حَتَّى أَتَى الشَّجَرَةَ فَصَلَّى بِهَا ثُمَّ قَادَ رَاحِلَتَهُ حَتَّى أَتَى الْبَيْدَا فَأَحْرَمَ مِنْهَا وَأَهَلَّ بِالْحَجِّ وَسَاقَ مِائَةَ بَدَنَةٍ وَأَحْرَمَ النَّاسُ كُلُّهُمْ بِالْحَجِّ لَا يَنْوُونَ عُمْرَةَ وَ لَا يَدْرُونَ مَا الْمُتْعَةُ حَتَّى إِذَا قَدِمَ رَسُولُ
ص: 44
انجام آن بین قوی و ضعیف تفاوتی نباشد این یکسانی از آن رو انجام شد تا به خاطر ضعف افراد ضعیف، رحمتی به خود ضعیفان و به خاطر ضعف افراد ،ضعیف رحمتی بر افراد قوی باشد و به این ترتیب واجبات برای قوی و ضعیف شناخته شده و یکسان شد.
4-5- امام صادق علیه السلام- عمّار ساباطی از امام صادق علیه السلام- نقل کرده است دربارهی مردی که در سرش زخمهایی وجود داشت و نمی توانست موهایش را بتراشد از ایشان سؤال کردم فرمود: «چنان چه پیش از آن حج کرده پس موهایش را فقط کوتاه کند ولی اگر حج نکرده باشد چاره ای جز تراشیدن سرندارد». و درباره ی فردی که پیش از قربانی ،کردن حلق می کند سؤال کردم که فرمود قربانی بکند و سرش را دوباره تیغ بزند چرا که خداوند متعال فرمود: ﴿وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ﴾.
5-5- امام صادق علیه السلام- هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله سعی بین صفا و مروه را به پایان رسانید و بر روی مروه ،بود جبرئیل ا به نزد او آمد و گفت «خداوند به تو امر می فرماید که به مردم- به جز آن هایی که قربانی فرستاده اند دستور دهی تا از احرام خارج شوند پیامبر صلی الله علیه و آله رو به مردم کرد و با دست خود به پشت سرش اشاره کرد و فرمود ای مردم این جبرئیل است و به من از ناحیه ی خدا امر کرده که بگویم هرکس که قربانی فرستاده از احرام خارج «شود و مردم را به این کار امر کرد. در آن هنگام مردی به سوی حضرت رفت و عرض کرد ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا به سمت منی حرکت کنیم؛ در حالی که بعضی از ما به خاطر آمیزش با زنان غسل جنابت کردهاند و آب از سرشان می چکد دیگران نیز گفتند: محمد از ما می خواهد کاری انجام دهیم که خود نمی کند؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر در ابتدا می دانستم که با آوردن قربانی نمی توانم از احرام خارج شوم قربانی به همراه خود نمی آوردم و مانند سایر مردم از احرام خارج می شدم ولی من قربانی به همراه خود آوردم و کسی که قربانی به همراه دارد تا زمانی که قربانی به محل خود برسد نباید از احرام خارج شود پس مردم موی خود را کوتاه نمودند و از احرام خارج شده و آن اعمال را عمره قرار دادند در این هنگام سراقة بن مالک بن جعشم مدلجی به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و عرض کرد ای رسول خدا صلی الله علیه و آله این که به ما امر فرمودی تا از احرام خارج شویم تنها برای امسال بود یا برای همیشه می باشد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله پاسخ داد: خیر، بلکه برای همیشه و تا روز قیامت به همین منوال می باشد». در این هنگام پیامبر صلی الله علیه و آله انگشتانش را درهم فرو برد و خداوند آيه ى: ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ إِلَی الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ﴾ را در اين باره، نازل کرده است.
6-5- امام صادق علیه السلام- کسی که برای خداوند قربانی بفرستد و عمره و تمتع را به هم بپیوندد، [حکمش این است که قبل از رسیدن قربانی به قربانگاه از احرام خارج نشود؛ طبق كلام الهى: ﴿وَلا تَحْلِقُوا رُؤْسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهُدْيُ حَلَّهُ.
7-5- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله به قصد انجام حج تمتع در بیست و ششم ذی القعده از مدینه حرکت کرده و کنار مسجد شجره رفت و آن جا نماز گزارد سپس سوار بر شتر خود شده به «بیداء» رفته و از آن جا محرم شد و در حالی که صد قربانی را پیشاپیش خود می راند حج خود را آغاز نمود و مردم همگی در حالی محرم شدند که نه نیت عمره داشتند و نه می دانستند تمتع چیست. تا این که رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد مکه شد و طواف کرد مردم نیز به همراه ایشان طواف خانه خدا را به جای آوردند سپس پیامبر صلی الله علیه و آله، نزد مقام
ص: 45
اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَكَّةَ طَافَ بِالْبَيْتِ وَ طَافَ النَّاسُ مَعَهُ ثُمَّ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ عِنْدَ الْمَقَامِ وَاسْتَلَمَ الْحَجَرَ ثُمَّ قَالَ: أَبْدَأَ بِمَا بَدَأَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ فَأَتَى الصَّفَا فَبَدَأَ بِهَا ثُمَّ طَافَ بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِ سَبْعاً فَلَمَّا قَضَى طَوَافَهُ عِنْدَ الْمَرْوَةِ قَامَ خَطِيبًا فَأَمَرَهُمْ أَنْ يُحِلُّوا وَ يَجْعَلُوهَا عُمْرَةٌ وَ هُوَ شَيْءٌ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بهِ فَأَحَلَّ النَّاسُ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : لَوْ كُنْتُ اسْتَقْبَلْتُ مِنْ أَمْرى مَا اسْتَدْبَرْتُ لَفَعَلْتُ كَمَا أَمَرْتُكُمْ وَ لَمْ يَكُنْ يَسْتَطِيعُ أَنْ يُحِلَّ مِنْ أَجْلِ الْهَدْى الَّذِي كَانَ مَعَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَلا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ يَحِلَّهُ فَقَالَ سُرَاقَةُ بْنَ مَالِكِ بْنِ جُعْشُمِ الْكِنَانِيُّ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! عَلَّمْنَا كَأَنَّا خُلِقْنَا الْيَوْمَ أَ رَأَيْتَ هَذَا الَّذِي أَمَرْتَنَا بِهِ لِعَامِنَا هَذَا أَوْ لِكُلِّ عَامٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَا بَلْ لِلْأَبَدِ الْأَبَدِ وَ إِنَّ رَجُلًا قَامَ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ نَخْرُجُ حُجَّاجاً وَ رُءُوسُنًا تَقْطُرُ فَقَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله: إِنَّكَ لَنْ تُؤْمِنَ بِهَذَا أَبَداً﴾. (1)
الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَى مُعَاوِيَةُ بْنُ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ نَفِسَتْ بمحمد بن أبي بَكْرِ بِالْبَيْدَاءِ لِأَرْبَعِ بَقِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ فَأَمَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ فَاغْتَسَلَتْ وَاحْتَشَتَ وَأَحْرَمَتْ وَ لَبَّتْ مَعَ النَّبِيِّ وَأَصْحَابِهِ فَلَمَّا قَدِمُوا مَكَّةَ لَمْ تَطْهُرْ حَتَّى نَفَرُوا مِنْ مِنِّي وَ قَدْ شَهِدَتِ الْمَوَاقِفَ كُلَّهَا بِعَرَفَاتِ وَ جَمْعَ وَ رَمَتِ الْجِمَارَ وَلَكِنْ لَمْ تَطْفْ بِالْبَيْتِ وَلَمْ تَسْعَ بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِ فَلَمَّا نَفَرُوا مِنْ مِنِّى أَمَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَاغْتَسَلَتْ وَ طَافَتْ بِالْبَيْتِ وَ بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِ وَ كَانَ جُلُوسُهَا لِأَرْبَعِ بَقِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ وَ عَشَرَةَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ وَ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ التَّشْرِيقِ قَالَ وَ أَفْضَلُ الْبُدْنِ ذَوَاتُ الْأَرْحَامِ مِنَ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ جَمِيعاً وَ يُجْزِي مِنَ الذُكُورَة مِنَ الْبَقَرَ وَالْبُدْنِ وَ أَفْضَلُ الصَّحَايَا مِنَ الْإِبل الْفُحُولَةُ وَ مَتَى أَصَابَ الْهَدْيَ بَعْدَ إِحْرَامِهِ مَرَضٌ أَوْ فَقْ عَيْنٍ أَوْ غَيْرُهُ أَجْزَا صَاحِبَهُ أَنْ يُضَحَى بِهِ مَتَى سَاقَهُ صَحِيحاً وَ كَذَلِكَ مَنْ مَاتَتِ الْأَضْحِيَّةُ كَذَا بَعْدَ شِرَائِهَا فَقَدْ أَجْزَاتُ عَنْهُ وَ يَجُوزُ فِى الْأَصَاحِيِّ الْجَدَعُ مِنَ الضَّانِ وَلَا يَجُوزُ جَدَعُ الْمَعْرُ وَإِنْ سُرقَتْ أَضْحِيَّةُ رَجُل أَجْزَاتُهُ وَ إِن اشْتَرَى بَدَلَهَا كَانَ أَفْضَلَ وَ الْأَضْحِيَّةُ تَجُورُ فِي الْأَمْصَارِ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ وَاحِدٍ إِذَا لَمْ يَكُنْ يَجِدُوا غَيْرَهَا وَ الْبَقَرَةُ تُجْزِى عَنْ خَمْسَةِ إِذَا كَانُوا أَهْلَ خِوَانِ وَاحِدٍ يُنَتَفَعُ بِجِلْدِ الْأَضَحِيَّة وَيُشْتَرَى بِهِ الْمَتَاعُ وَإِنْ تُصَدِّقَ بِهِ فَهُوَ أَفْضَلَّ وَ يُدْبَعُ فَيُجْعَلُ مِنْهُ جَرَابُ وَ مُصَلًّى وَ لَا تَأْكُلِ الصَّيْدَ وَ أَنْتَ حَرَامٌ وَ إِنْ كَانَ أَصَابَهُ مُحِلُّ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ عَلَيْكَ فِدَاءُ
ص: 46
ابراهیم دو رکعت نماز گزارد و حجر الاسود را لمس نمود سپس فرمود: با آن چه خداوند به آن آغاز نموده آغاز کنید آن گاه به صفا رفت و با آن آغاز نمود و بین صفا و مروه هفت بار سعی کرد و چون سعی ایشان در مروه پایان پذیرفت شروع به سخنرانی کرده و به مردم امر فرمود که از احرام خارج شوند و آن اعمال را عمره قرار دهند و این دستور دستوری از جانب خداوند عزوجل بود که به پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ شد. مردم از احرام خارج شدند و رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر [پیش از نزول آیه می دانستم که با به همراه داشتن قربانی نمی توانم از احرام خارج شوم قربانی به همراه خود نمی آوردم و همان کاری را انجام می دادم که شما را به آن امر کردم و پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر قربانی ای که به همراه داشت نمی توانست از احرام خارج شود زیرا خداوند می فرماید: وَلا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الهَدْيُ يَحِلَّهُ سراقه ابن مالک جعشم کنانی گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله طوری مسائل را به ما بیاموز که انگار تازه امروز به دنیا آمده ایم و هیچ چیز نمی دانیم آیا این حکمی که امروز کردی فقط برای حج امسال بود یا برای هر سال است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود نه این حکم برای همیشه است. فرد دیگری برخواست و گفت: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ما به عنوان حاجی خارج می شویم؛ در حالی که بر اثر آمیزش با زنان و وجوب غسل [جنابت] آب غسل از سر ما می چکد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود تو هیچگاه به من و [آیات خدا] ایمان نمی آوری.
8-5- پیامبر صلی الله علیه و آله- معاویه بن عمار از امام صادق علیه السلام نقل کرده است چهار روز مانده به پایان ذی القعده در حجة الوداع اسماء دختر عمیس در «بیداء» محمد ابن ابی بکر را به دنیا آورد پس رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امر فرمود که خود را شستشو دهد و لباس بپوشد و احرام بندد و همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش لبیک بگوید. پس زمانی که به مکه رسیدند طهارت نکند تا این که از منی کوچ کنند و به مکه روند و در تمام مواقف مثل موقف عرفات و جُمَع حضور پیدا کند و رمی جمرات انجام دهد و لكن طواف خانه خدا و سعی صفا و مروه را به جای نیاورد. پس زمانی که از منی کوچ کردند و به مکه رسیدند پیامبر صلی الله علیه و آله به او امر فرمود و او خود را شستشو داد و به طواف کعبه و سعی صفا و مروه پرداخت و او چهار روز آخر ذی القعده و ده روز ذى الحجه سه روز پس از عید قربان را اقامت گزید امام فرمود برترین حیوانات برای قربانی کردن شتر و گاو ماده است؛ گرچه شتر و گاو مذکر نیز جایز است [البته] بهترین قربانی شتر تنومند مذکر است و اگر قربانی پس از محرم شدن شخص مریض شد و یا چشمش چرک کرد و سفید شد یا این که به چیزی غیر از این ها مبتلا شد برای صاحبش همین که او را سالم به قربانگاه فرستاده کفایت می کند و در مورد کسی که پس از معامله و خرید حیوان قربانیاش می میرد نیز همین مطلب صدق کرده و او را کفایت می.کند گوسفند هشت نه ماهه برای قربانی کردن مناسب است ولی بز هشت نه ماهه مناسب نیست و اگر قربانی شخصی دزدیده شد هر چند که از او پذیرفته می شود اما اگر قربانی دیگری به جای او بخرد، بهتر است و اگر اهل یک خانه حیوان کم شیری را در صورتی که به غیر آن حیوان دسترسی نداشتند، قربانی کنند اشکالی ندارد و ذبح یک گاو برای پنج نفر که اهل یک سفره باشند کفایت می کند و استفاده از پوست قربانی ای که منفعت به دست دهد و به وسیله ی ،آن کالا خریده شود اشکالی ندارد. گرچه اگر آن را صدقه دهند بهتر است و می توانند آن گاو را پس از ذبح دبّاغی کنند و از پوست آن کیسه و جانماز بسازند و صید را هرچند کسی که محرم نیست صید کرده در حالی که خود محرم هستید، نخورید
ص: 47
لِشَيْءٍ أَتَيْتَهُ وَ أَنْتَ جَاهِلُ وَ أَنْتَ مُحْرِمُ فِي حَجَّتِكَ إِلَّا الصَّيْدَ فَإِنَّ عَلَيْكَ فِيهِ الْفِدَاءَ بِجَهْل كَانَ أَوْ بِحَمْدِ وَ مَتَى أَصَبْتَهُ وَ أَنْتَ حَرَامِ فِي الْحَرَمِ فَالْفِدَا عَلَيْكَ مُضَاعَفُ وَ إِنْ أَصَبْتَهُ وَ أَنْتَ حَلَالُ الْحَرَمِ فَقِيمَةُ وَاحِدَةً وَ إِنْ أَصَبْتَهُ وَ أَنْتَ حَرَامٌ فِي الْحِلِّ فَعَلَيْكَ قِيمَةُ وَاحِدَةً وَ مَتَى اجْتَمَعَ قَوْمُ عَلَى صَيْدِ وَ هُمْ مُحْرِمُونَ فَعَلَى كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ قِيمَتُهُ وَإِذَا اضْطُرَ الْمُحْرِمُ فَوَجَدَ صَيْداً أَوْ مَيْنَةً أَكَلَ مِنَ الصَّيْدِ لِأَنَّ فِدَاءَهُ فِي مَالِهِ قَائِمُ فَإِنَّمَا يَأْكُلُ مِنْ مَالِهِ وَ إِنْ أَكَلَ الْحَلَالُ مِنْ صَيْدِ أَصَابَهُ الْحَرَامُ لَمْ يَكُنْ بِهِ بَأْسُ لِأَنَّ الْفِدَاءَ عَلَى الْمُحْرِمِ وَيَطُوفُ الْمُفْرِدُ مَا شَاءَ بَعْدَ طَوَافِ الْفَرِيضَة و يُجَدِّدُ التَّلْبِيَةَ بَعْدَ الرَّكْعَتَيْنِ وَ الْقَارِنُ بِتِلْكَ الْمَنْزِلَة مَا خَلَا مِنَ الطَّوَافِ بِالتَّلْبِيَةِ وَ مَنْ أَهْدِيَ لَهُ حَمَامُ أَهْلِيُّ فِي الْحَرَمِ فَأَصَابَ مِنْهُ شَيْئًا فَلْيَتَصَدَّقَ بِثَمَنِهِ نَحْوَ مَا كَانَ يَسْوَى فِي الْقِيمَةِ وَ مَنْ قَرَنَ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ وَ سَاقَ الْهَدَى فَأَصَابَهُ حَصْرُ لَمْ يَكُنَّ عَلَيْهِ أَنْ يَبْعَثَ هَدْيَا مَعَ هَدِيهِ وَلَا يَحِلَّ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْئُ مَحِلَّهُ فَإِذَا بَلَغَ الْهَدْئُ مَحِلَّهُ أَحَلَّ وَ عَلَيْهِ إِذَا بَرَأَ الْحَج وَالْعُمْرَةُ﴾. (1)
9-5- الصّادق علیه السلام- ﴿خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَامَ الْحُدَيْنِيَةِ وَ مَعَهُ [مِنْ] أَصْحَابِهِ أَرْيَدُ مِنْ أَلْفِ رَجُل (يُرِيدُ الْعُمْرَةَ) فَلَمَّا صَارَ بذِي الْحُلَيْفَةِ أَحْرَمَ وَ أَحْرَمُوا وَ قَلَّدَ وَ قَلَّدُوا الْهَدْيَ وَأَشْعَرُوهُ وَ ذَلِكَ قَبْلَ فَتْحِ مَكَّةَ وَ بَلَغَ قُرَيْشًا فَجَمَعُوا لَهُ جُمُوعاً فَلَمَّا كَانَ قَرِيباً مِنْ عُسْفَانَ أَتَاهُ خَبَرُهُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّا لَمْ نَأْتِ عُسْفَانَ لِقِتَالِ أَحَدٍ وَ إِنَّمَا جِئْنَا مُعْتَمِرِينَ فَإِنْ شَاءَتْ قُرَيْشُ هَادَنْتُهَا مُدَّةً وَ خَلَّت بَيْنِي وَبَيْنَ النَّاسِ فَإِنْ شَاءُ وَا أَنْ يَدْخَلُوا فِيمَا دَخَلَ فِيهِ النَّاسُ دَخَلُوا وَإِنْ أَبَوْا قَاتَلْتُهُمْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ وَ مَشَتِ الرُّسُلُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ قُرَيْشٍ فَوَادَعَهُمْ مُدَّةٌ عَلَى أَنْ يَنْصَرِفَ مِنْ عَامِهِ وَ يَعْتَمِرَ إِنْ شَاءَ مِنْ قَابل وَ قَالَتْ قُرَيْشٍ لَنْ تَرَى الْعَرَبُ أَنَّهُ دَخَلَ عَلَيْنَا قَسْراً فَأَجَابَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى ذَلِكَ وَنَحَرَ الْبُدْنَ الَّتِي سَاقَهَا [مَكَانَهُ] وَقَصَّرَ وَ انْصَرَفَ وَ انْصَرَفَ الْمُسْلِمُونَ وَهَذَا حُكْمُ مَنْ صُدَّ عَنِ الْبَيْتِ مِنْ بَعْدِ أَنْ فَرَضَ الْحَجَّ أَوِ الْعُمْرَةَ أَوْ فَرَضَهُمَا جَمِيعًا يُقَصِّرُ وَ يَنْصَرِفُ وَ لَا يَحْلِقُ إِنْ كَانَ مَعَهُ هَدْهُ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتّی یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ﴾. (2)
ص: 48
و بدان به خاطر چیزی که تو ناآگاهانه در حالت احرام مرتکب شدی فدیه بر تو واجب نمی شود مگر صید؛ که چنان چه از روی جهل و یا عمد این کار را انجام دهی باید فدیه بپردازی و زمانی که در حرم محرم هستی و صید می کنی پس باید دو برابر فدیه بپردازی و اگر در حرم محرم نباشی و یا این که در خارج از حرم محرم باشی پس پرداخت یک ،فدیه بر تو واجب می گردد اگر چنان چه، قومی در حالت ،احرام برای صید کردن اجتماع کنند پس بر هر کدام از آن ها پرداخت فدیه واجب می شود. و اگر محرم مضطر شد و صید یا حیوان مرده ای را پیدا کرد اشکال ندارد و می تواند از صید بخورد چراکه با پرداخت فدیه ی مشخص شده از مالش گویا از مال خود خورده است و اگر غیر محرم از شکاری که محرم، صید کرده است بخورد جایز است چراکه پرداخت فدیه به عهده ی محرم است و شخصی که حج مفرده به جای می آورد می تواند پس از طواف ،واجب هر طواف دیگری که خواست انجام دهد و ذکر تلبیه را پس از خواندن دو رکعت نماز دوباره بگوید و در آن جا هرچه از تلبیه در طواف کم گذاشته همراه کند و کسی که کبوتر اهلی را در حرم قربانی کند، باید بهایی هم قیمت او به عنوان صدقه بپردازد و کسی که حج و عمره را پشت سر هم انجام دهد و قربانی را فرستاده باشد اگر دچار محدودیتی در انجام اعمال حج شد فرستادن قربانی دیگری علاوه بر ،قربانیش بر او واجب نمی باشد و باید که از احرام خارج نشود تا این که قربانی به قربانگاه برسد و چون قربانی به قربانگاه رسید می تواند از احرام خارج شود و هرگاه بخواهد حج یا عمره کند این کار، بر او واجب می شود.
9-5- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله در سالی که صلح حدیبیه اتفاق افتاد با بیش از هزار نفر از یارانش به قصد حج عمره [از مدینه] خارج شدند و چون به سرزمین ذوالحلیفه رسیدند او و همراهانش محرم شده و بر گردن قربانی چیزی بستند تا مشخص شود که قربانی حرم است و این ماجرا قبل از فتح مکه اتفاق افتاد قریش مطلع شدند پس با یکدیگر اجتماع کردند و به راه افتادند؛ وقتی به نزدیکی عسفان رسیدند، خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید. حضرت فرمود: «ما برای جنگ با کسی به عسفان نیامدیم بلکه به قصد انجام عمره آمده ایم». اگر قریش بخواهد مدتی با ایشان مصالحه می کنم به شرط آن که مانعی بین من و مردم بوجود نیاورند و مرا آزاد بگذارند در این صورت می توانند آزادانه به هرجایی که باقی مردم آزادند و می روند بروند اما اگر قریش این آزادی را از ما بگیرند و ممانعت کنند با ایشان مقابله [و جنگ] می کنم تا خداوند که بهترین حکم کننده است بین ما حکم کند. بین او و قریش پیغام گزاران و رسولانی رفت و آمد کردند و پس از مدتی با ایشان مصالحه کردند و قرار شد آن سال بازگردند و سال دیگر اگر خواستند همانند قبل عمره به جای آورند قریش گفت: عرب ندیده است که کسی ما را به انجام کاری مجبور کند». پس رسول خدا صلی الله علیه و آله خواسته آنان را اجابت کرد و قربانی هایی شترهایی را که به قصد قربانی کردن آورده بود در همان جا ذبح کرده و تقصیر نمود و از آن جا به همراه مسلمانان بازگشتند و این حکم کسی است که انجام حج یا عمره و یا هر دو را بر خود واجب کرد اما از ورود به خانه ی کعبه بازداشته شده است چنین فردی [باید] تقصیر کرده و بازگردد و اگر با خود قربانی آورده باشد تراشیدن سر بر او واجب نیست زیرا خداوند فرمود: ﴿ وَ لا تَحلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ﴾.
ص: 49
10-5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الشَّيْخُ الْمُفِيدُ فِي الْإِرْشَادِ: لَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اللَّهِ التَّوَجُهَ إِلَى الْحَجِّ وَأَدَاءَ مَا فَرَضَ اللَّهُ تَعَالَى فِيهِ أَذَّنَ فِي النَّاسِ بِهِ وَ بَلَغَتْ دَعْوَتُهُ إِلَى أَقَاصِي بِلَادِ الْإِسْلَامِ فَتَجَهَّزَ النَّاسُ لِلخُرُوج مَعَهُ وَ حَضَرَ الْمَدِينَةَ وَ مِنْ نَوَاحِيهَا وَ مِنْ حَوْلِهَا وَيَقْرُبُ مِنْهَا خَلْقَ كَثِيرُ وَ تَهَيَّنُوا لِلْخُرُوجِ مَعَهُ فَخَرَجَ الله بهِمْ لِخَمْسِ بَقِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ وَكَاتَب أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الةِ بِالتَّوَجُهِ إِلَى الْحَجِّ مِنَ الْيَمَنِ وَ لَمْ يَذْكُرْ لَهُ نَوْعَ الْحَجِّ الَّذِي قَدْ عَزَمَ عَلَيْهِ وَ خَرَجَ قَارِنَا لِلْحَجِّ بِسَيَاقِ الْهَدَى وَ أَحْرَمَ مِنْ ذِي الْحُلَيْفَةِ وَأَحْرَمَ النَّاسُ مَعَهُ إِلَى أَنْ قَالَ وَ كَانَ قَدْ خَرَجَ مَعَ النَّبِيِّ كَثِيرٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ بِغَيْرِ سِيَاقِ هَدَى فَأَنْزَلَ اللهُ تَعَالَى وَأَتِمُوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : دَخَلَتِ الْعُمْرَةُ فِي الْحَجِّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ شَبَكَ إِحْدَى أَصَابِعِ يَدَيْهِ عَلَى الْأَخْرَى ثُمَّ قَالَ : ﴿لَوِ اسْتَقْبَلْتُ مِنْ أَمْرِى مَا اسْتَدَبَرْتُهُ مَا سُقْتَ الْهَدَى ثُمَّ أَمَرَ مُنَادِيَهُ أَنْ يُنَادِيَ مَنْ لَمْ يَسُقُ مِنْكُمْ هَدْيَا فَلْيُحِلَّ وَ لْيَجْعَلْهَا عُمْرَةً وَ مَنْ سَاقَ مِنْكُمْ هَدْيَا فَلْيَقُمْ عَلَى إِحْرَامِهِ فَأَطَاعَ فِي ذَلِكَ بَعْضُ النَّاسِ وَ خَالَفَ بَعْضُ وَ جَرَتْ خُطُوبُ بَيْنَهُمْ فِيهِ﴾. (1)
11-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ فُضَيْلِ بْن عِيَاضٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ اخْتِلَافِ النَّاسِ فِي الْحَجِّ فَبَعْضُهُمْ يَقُولُ خَرَجَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مُهنَّا بِالْحَجِّ وَقَالَ بَعْضُهُمْ مُهنَّا بِالْعُمْرَةِ وَقَالَ بَعْضُهُمْ خَرَجَ قَارِنا وَ قَالَ بَعْضُهُمْ خَرَجَ يَنْتَظِرُ أَمْرَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلامهِ: عَلِمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَّهَا حَجَّةً لَا يَحْجُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَعْدَهَا أَبَداً فَجَمَعَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ ذَلِكَ كُلَّهُ فِي سَفْرَة وَاحِدَةٍ لِيَكُونَ جَمِيعُ ذَلِكَ سُنَّةَ لِأُمَّتِهِ فَلَمَّا طَافَ بِالْبَيْتِ وَ بِالصَّفَا وَالْمَرْوَةِ أَمَرَهُ جَبْرَئِيلُ الله أَنْ يَجْعَلَهَا عُمْرَةً إِلَّا مَنْ كَانَ مَعَهُ هَدَى فَهُوَ مَحْبُوسَ عَلَى هَدْيَهِ لَا يَحِلُّ لِقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ يَحِلَّهُ فَجُمِعَتْ لَهُ الْعُمْرَةُ وَ الْحَجُّ وَكَانَ خَرَجَ خُرُوجَ الْعَرَبِ الْأَوَّلِ لِأَنَّ الْعَرَبِ كَانَتْ لَا تَعْرِفُ إِلَّا الْحَجَّ وَ هُوَ فِي ذَلِكَ يَنْتَظِرُ أَمْرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ يَقُولُ النَّاسَ عَلَى أَمْرِ جَاهِلِيَّتِهِمْ إِنَّا مَا غَيَّرَهُ الْإِسْلَامُ كَانُوا لَا يَرَوْنَ الْعُمْرَةَ فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ فَشَقَ عَلَى أَصْحَابِهِ حِينَ قَالَ اجْعَلُوهَا عُمْرَةً لِأَنَّهُمْ كَانُوا لَا يَعْرِفُونَ الْعُمْرَةَ فِي أَشْهُرِ الْحَجَّ وَ هَذَا الْكَلَامُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّمَا كَانَ فِي الْوَقْتِ الَّذِي أَمَرَهُمْ فِيهِ بِفَسْخِ الْحَجِّ فَقَالَ: أُدْخِلَتِ الْعُمْرَةُ فِي الْحَجِّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ شَبِّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ يَعْنِي
في أشهر الحج﴾.
ص: 50
10-5- پیامبر صلی الله علیه و آله- شیخ مفید در کتاب الإرشاد آورده است وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله برای انجام فریضه ی الهی عازم حج شد به مردم اعلام فرمود و خبر دعوت ایشان به حج به تمام نقاط کشورهای اسلامی رسید. مردم نیز برای انجام حج به همراه ایشان مجهز شده و از اطراف و اکناف بلاد اسلامی به مدینه آمدند. مردمان زیادی در مدینه جای گرفتند و برای بیرون رفتن به همراه حضرت آماده شدند. رسول خدا صلی الله علیه و آله با مردم پنج روز باقیمانده به آخر ذی القعده از شهر خارج شد و به امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه ای نوشت که از یمن به قصد حج حرکت کند ولی نوع حجی که می خواست به جای آورد را ذکر نکرد. پیامبر صلی الله علیه و آله راهی حج شده و حیوانی برای قربانی کردن با خود برد ایشان از مکان ذوالحلیفه محرم شد و مردم نیز به همراه او از ذوالحلیفه مُحرم شدند... عده ای از مسلمانان بدون همراه داشتن قربانی در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله خارج شدند و خداوند متعال آیه فرستاد که وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لله و رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که انگشتان دستش در هم گره کرده بود و می فشرد فرمود از این پس عمره تا قیامت جزئی از حج است». سپس فرمود: «اگر آن چه در آخر کار می بینم را اولش می دیدم قربانی را با خود نمی آوردم». سپس به منادیش دستور داد تا ندا دهد هرکسی از شما که قربانی نیاورده است از احرام خارج شود و حج واجبش را به صورت حج عمره قرار دهد و کسانی که قربانی پیش فرستادند در احرام باقی بمانند. برخی از مردم از آن اطاعت کرده و برخی مخالفت نمودند و گفتگو و جر و بحث درباره ی آن بین مردم زیاد شد و به طول انجامید.
11-5- امام صادق علیه السلام- فضیل بن عیاض گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم مردم در حج رسول خدا صلی الله علیه و آله لو اختلاف دارند بعضی می گویند رسول خدا صلی الله علیه و آله به احرام حج تمتع محرم شد برخی دیگر می گویند ایشان به احرام عمره محرم شد گروهی دیگر می گویند حضرت با احرام حج قرآن خارج شد. جماعتی دیگر می گویند آن جناب خارج شد و منتظر فرمان خدای عزوجل بود که چه دستوری می رسد». امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند عزوجل می دانست که آن احرام پیامبر صلی الله علیه و آله، آخرین احرامش است و بعد از آن حضرتش دیگر حجی به جای نمی آورد پس خداوند عزوجل تمام مناسک و اعمال را در همان یک سفر برای پیامبرش جمع فرمود تا تمام انواع حج برای امتش سنّت شود لذا بعد از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله طواف بیت را انجام داد و سعی بین صفا و مروه را به اتمام رساند جبرئیل امر نمود تا آن را عمره قرار دهد. بنابراین تمام کسانی که با حضرت محرم ،شدند احرامشان را به عمره تبدیل کردند؛ مگر آن کس که قربانی با خود آورده بود زیرا آن ها به خاطر قربانی و کلام خدا که فرمود: ﴿حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ﴾ نمی توانستند از احرام خارج شوند و محبوس بودند حق تعالی عمره و حج را برای پیامبر صلی الله علیه و آله جمع فرمود؛ چه جمع فرمود؛ چه آن که او بر طبق آداب عرب و شناخت آن ها که غیر از حج به چیز دیگری (عمره) آشنا نبودند ابتدا با احرام حج خارج گشت و در عین حال منتظر و مترصد فرمان خدا بود که چه دستوری می رسد امام صادق علیه السلام- ادامه داد: مردم در آن زمان به همان آیین جاهلیت عمل می کردند مگر آن چه را که اسلام تغییر داده بود بنابراین آن ها انجام عمره را در ماه های حج روا نمی دانستند و برای آن وقت دیگری قائل بودند. از این رو وقتی نبی اکرم به آن ها فرمود: «احرام حج را که در ماه های حج واقع ساخته اید به عمره مبدل نمایید» بر آن ها بسیار گران و سخت آمد زیرا اصلاً نمی دانستند که عمره را می توان در ماه های حج نیز انجام داد و
ص: 51
قُلْتُ: أَ فَيُعْتَدُّ بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِيَّةِ؟ فَقَالَ: إِنَّ أَهْلَ الْجَاهِلِيَّةِ ضَيَّعُوا كُلَّ شَيْءٍ مِنْ دِينِ إبْرَاهِيمَ علیه السلام إِلَّا الْخِتَانَ وَالتَّزْوِيجَ وَالْحَجَّ فَإِنَّهُمْ تَمَسَّكُوا بِهَا وَلَمْ يُضَيِّعُوهَا﴾. (1)
12-5- الصّادق علیه السلام- إبْرَاهِيمَ علیه السلام إن الحج مُتَّصِلُ بِالْعُمْرَةَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ فَإِذا أَمِنتُمْ فَمَنْ تَمتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَلَيْسَ يَنْبَغِي لِأَحَدٍ إِلَّا أَنْ يَتَمَتَّعَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَ ذَلِكَ فِي كِتَابِهِ وَ سَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ﴾. (2)
13-5- الصّادق علیه السلام- إبْرَاهِيمَ علیه السلام سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ بَعَثَ بِهَدَى مَعَ قَوْمٍ يُسَاقُ فَوَاعَدَهُمْ يَوْمَ يُقلِّدُونَ فِيهِ هَدْيَهُمْ وَ يُحْرِمُونَ فِيهِ قَالَ: يَحْرُمُ عَلَيْهِ مَا يَحْرُمُ عَلَى الْمُحْرِمِ فِي الْيَوْمِ اَلَّذِی وَاعَدَهُمْ حَتَّی یَبْلُغَ اَلْهَدْیُ مَحِلَّهُ﴾. (3)
1-6- امیرالمؤمنین علیه السلام- إبْرَاهِيمَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ فِي الْمُحْرم تكُونُ لَهُ عِلَّةٌ يَخَافُ أَنْ يَتَجَرَّدَ قَالَ: يُحْرِمُ فِي ثِيَابِهِ وَ يَفْتَدِى بِمَا قَالَ اللهُ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكِ﴾. (4)
2-6- امير المؤمنين علیه السلام- إبْرَاهِيمَ علیه السلام مريضُ إِذَا أَرَادَ الْإِحْرَامَ وَ هُوَ مُتَخَوِّفُ عَلَى نَفْسِهِ مِنَ الْبَرْدِ فَلْيُحْرِمْ وَ عَلَيْهِ ثِيَابُهُ مِنَ النّيَاب وَلْيُكَفِّرَ بِمَا سَمَّاهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فِي كِتَابِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَو نُسُكِ﴾. (5)
3-6- السجّاد علیه السلام- سُئِلَ عَنِ الْأَقْرَعِ وَالْأَصْلَعِ وَ مَنْ يَتَخَوَّفُ الْبَرْدَ عَلَى رَأْسِهِ إِذَا هُوَ أَحْرَمَ وَ مَنْ بهِ قُرُوحٌ فِى رَأْسِهِ فَيَتَخَوَّفُ عَلَيْهِ الْبَرْدَ قَالَ لَهُ: فَلْيُكَفِّرْ بمَا سَمَّاهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ قَوْلُهُ تَعَالَى فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَدْىَ مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكِ صِيَامٍ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ أَوْ صَدَقَةِ ثَلَاثَةِ أَصْوُعِ عَلَى سِتَّةِ مَسَاكِينَ أَوْ نُسُكِ وَ هِيَ شَاةٌ لِيَضَعَ الْقَلَنْسُوَةَ عَلَى رَأْسِهِ أو الْعِمَامَةَ﴾. (6)
ص: 52
این کلام پیامبر صلی الله علیه و آله در وقتی بود که به آن ها امر فرمود: حج را فسخ نمایید و تمتع را به عمره تبدیل کنید و همچنین فرمود از این تاریخ تا روز قیامت عمره در حج داخل گشت و در حالی که این سخن را بیان می نمود انگشتان دستش را در هم گره کرده بود و مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله ماه های حج بود محضر مبارک امام علیه السلام عرض کردم: آیا به آئینی از آیین های عصر جاهلیت می توان اعتماد کرد؟ حضرت فرمود: «اهل جاهلیت تمام شرایع و احکام دین حضرت ابراهیم علیه السلام را ضایع نمودند؛ مگر سه چیز ختنه کردن تزویج و حج آنان این سه را نگهداشته و ضایع ننمودند ولی باقی احکام را محو و نابود ساختند.
12-5- امام صادق علیه السلام- حج به عمره متصل است؛ به دلیل فرموده ی حق تبارك و تعالى ﴿فإذا أَمِنْتُمْ، فَمَنْ تَتَبَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجَّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ﴾ بنابراین برای احدی هیچ نوع حجی جایز نیست مگر آن که تمتع به جای آورد زیرا حق عزوجل آن را در کتابش نازل نموده و در سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است.
13-5- امام صادق علیه السلام- [ از امام] درباره ی [حکم] مردی سؤال شد که قربانی خود را به همراه گروهی می فرستد و با آنان در روزی که قلاده بر گردن آن قربانی می افکنند که نشان دهند آن چهارپایان برای قربانی حج (هستند و محرم می شوند قرار می گذارد). حضرت پاسخ داد: «در روزی که با آن ها قرار گذاشت اعمالی که بر ،محرم حرام می شود بر او نیز حرام می شود تا این که قربانی به محل خود (قربانگاه) برسد
1-6- امام علی علیه السلام- امام در مورد شخص محرمی که به علت بیماری، از برهنه شدن [برای] پوشیدن لباس احرام می ترسد فرمودند و با لباس تنش محرم شود و آن چه خداوند از روزه یا صدقه یا ،قربانی به عنوان فدیه بر او واجب کرده است را بپردازد».
2-6- امام علی علیه السلام- گر شخص بیمار خواست محرم شود در حالی که می ترسد به دلیل سرما بر بدنش ضرری وارد شود بر او واجب است لباس احرام را بر روی لباسش بپوشد و محرم شود و به آن چه که خداوند در کتابش از روزه یا صدقه یا قربانی به عنوان فدیه نام برده، کفاره دهد.
3-6- امام سجّاد علیه السلام- [از امام] درباره ی شخصی که کاملاً طاس و شخصی که بخشی از سرش طاس است مُحرم شود از اثر سوء سرما در سرش بترسد و کسی که در سرش زخم هایی است که در اثر محرم شدن از سرما خوف دارد سؤال شد حضرت فرمود: او باید با آن چه که خداوند متعال در کتابش نام برده کفاره دهد سخن الهی است که ﴿فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أذى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيام أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكِ﴾ سه روز روزه گرفته یا سه صاع به شش مسکین صدقه دهد و یا گوسفندی قربانی کند تا این که بتواند کلاه (عرقچین حجاج) یا عمامه بر سرش قرار دهد. (یعنی از احرام خارج شود).
ص: 53
4-6- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّهُ إِذَا عَقَدَ الرَّجُلُ الْإِحْرَامَ بِالتَّمَتَّعِ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ وَ أَحْرَمَ ثُمَّ أَصَابَتْهُ عِلَّهُ فِي طَرِيقِهِ قَبْلَ أَنْ يَبْلُغَ إِلَى مَكَّةَ وَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَمْضِيَ فَإِنَّهُ يُقِيمُ فِي مَكَانِهِ الَّذِي أحْصِرَ فِيهِ وَيَبْعَثُ مِنْ عِنْدِهِ هَدْياً إِنْ كَانَ غَنِيَا فَبَدَنَةً وَإِنْ كَانَ بَيْنَ ذَلِكَ فَبَقَرَةً وَإِنْ كَانَ فَقِيراً فَشَاةَ لَا بُدَّ مِنْهَا وَ لَا يَزَالُ مُقِيماً عَلَى إِحْرَامِهِ وَ إِنْ كَانَ فِي رَأْسِهِ وَجَعُ أوْ فُرُوح خَلَقَ شَعْرَهُ وَ أَحَلَّ وَلَبِسَ ثِيَابَهُ وَ يَقْدِى فَإِمَّا أَنْ يَصُومَ سِتَّةَ أَيَّامٍ أَوْ يَتَصَدَّقَ عَلَى عَشَرَةِ مَسَاكِينَ أَوْ نَسَكَ وَ هُوَ الدَّمُ يَعْنِي ذَبَحَ شَاةَ﴾. (1)
5-6- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَنْ عَرَضَ لَهُ أَذًى أَوْ وَجَعُ فَتَعَاطَى مَا لَا يَنْبَغِي لِلْمُحْرِم إِذَا كَانَ صَحِيحاً فَالصِّيَامُ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ وَ الصَّدَقَةُ عَلَى عَشَرَةِ مَسَاكِينَ يُشْبِعُهُمْ مِنَ الطَّعَامِ وَ النَّسْكَ شَاةٌ يَذْبَحُهَا فَيَأْكُلُ وَيُطْعِمُ وَإِنَّمَا عَلَيْهِ وَاحِدٌ مِنْ ذَلِكَ﴾. (2)
6-6- الصّادق علیه السلام- ﴿مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى كَعْب بن عُجْرَةَ الْأَنْصَارِيِّ وَ الْقَمْلُ يَتَنَاثَرُ مِنْ رَأْسِهِ فَقَالَ: أَ تُؤْذِيكَ هَوَامُّكَ؟ فَقَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَأَنْزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَدْيِّ مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيام أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكِ فَأَمَرَهُ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم بحَلْق رَأْسِهِ وَجَعَلَ عَلَيْهِ الصِّيَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامِ وَ الصَّدَقَةَ عَلَى سِتَّةِ مَسَاكِينَ لِكُلِّ مِسْكِينِ مُدَانِ وَالنُّسْكَ شَاةٌ قَالَ وَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلامهِ وَكُلٌّ شَيْءٍ فِي الْقُرْآن أَو فَصَاحِبُهُ بِالْخِيَارِ يَخْتَارُ مَا شَاءَ وَكُلُّ شَيْءٍ فِي الْقُرْآنِ فَمَنْ لَمْ يَجِدٌ فَعَلَيْهِ كَذَا فَالْأَوَّلُ بالْخِيَار﴾. (3)
7-6- السجّاد علیه السلام- ﴿صَوْمُ الْإِذْنِ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهِ وَصَوْمُ التَّأْدِيبِ وَ صَوْمُ الْإِبَاحَةِ وَ صَوْمُ السَّفَرِ وَ الْمَرَضِ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَسِّرْهُنَّ لِي. قَالَ... وَصِيَامُ أذَى حَلْقِ الرَّأْسِ وَاجِبُ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةً أَوْ نُسُكِ فَصَاحِبُهَا فِيهَا بِالْخِيَارِ فَإِنْ صَامَ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّام﴾. (4)
8-6- الرّضا علیه السلام- ﴿عن زهرى: فَإِنْ قَالَ فَلِمَ إِذَا مَرِضَ الرَّجُلُ أَوْ سَافَرَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَمْ يَخْرُجُ مِنْ سَفَرِهِ أَوْ لَمْ يُفِقٌ مِنْ مَرَضِهِ حَتَّى يَدْخُلَ عَلَيْهِ شَهْرُ رَمَضَانِ آخَرُ وَجَبَ عَلَيْهِ الْفِدَاءُ لِلْأَوَّلَ وَ
ص: 54
4-6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- گر کسی مصمّم شد که حج عمره اش را به حج تمتع وصل کند محرم شد سپس در بین راه پیش از آن که به مکه برسد دچار بیماری ای شد که نمی توانست بقیه ی راه را سپری کند، باید در همان مکانی که برایش عذر پیش آمده بماند و از جانب خود قربانی بفرستد. اگر ثروتمند است شتر و اگر در سطح متوسط مالی قرار دارد، گاو و اگر فقیر است گوسفند قربانی کند که جز این چاره ای نیست و همچنان در حالت احرام باقی بماند و اگر در سرش مرض یا زخمی وجود دارد که نمی تواند در حالت احرام باقی بماند، موهای سرش را راشد و از احرام خارج شود و لباسش را بر تن کند و فدیه بپردازد یا این که شش روز روزه بدارد یا ده مسکین را صدقه دهد یا برای رضای خدا قربانی کند یعنی خونی بریزد که همان ذبح کردن گوسفند است.
5-6- امام صادق علیه السلام- بر هر شخص محرم که به ناراحتی یا مرضی گرفتار شده و [بدان سبب مجبور می شود] به کاری دست زند که انجام آن برای محرم در هنگام سلامت، شایسته نیست، یکی از این سه کار واجب می شود سه روز روزه به ده مسکین صدقه دادن طوری که آن غذا آن ها را سیر کند و قربانی کردن گوسفند که [خود] بخورد و به دیگران نیز اطعام دهد.
6-6- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله از کنار کعب بن عجره که محرم بود می گذشت که مشاهده نمود سر او پر از شپش است. حضرت به او فرمود: آیا این حشرات سبب آزار تو هستند؟ کعب پاسخ داد: «آری»! و این آیه نازل شد: ﴿فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكِ﴾ رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امر فرمود تا موی سر خود را بتراشد و در کفاره ی خارج شدن از احرام سه روز روزه بگیرد یا به شش مسکین هر کدام دو مد طعام دهد یا یک گوسفند، قربانی نماید. هرجا در قرآن حرف «أو» آمده به معنای اختیار است و انسان می تواند یکی از دو گزینه را انتخاب کند و هرجا در قرآن چنین تعبیری آمد که سپس هرکس چنین نیافت باید چنان را برگزیند در این صورت بین دو گزینه اختیار دارد گرچه اولی بهتر است.
7-6- امام سجّاد علیه السلام- زهری از امام سجاد نقل کرده است روزه ی مجاز روزه ای که در پی اجازه ی شارع گرفته می شود بر سه صورت است روزه جهت تربیت روزه ی مباح و روزه ی مسافر و مریض عرض کردم: فدایتان شوم! آن ها را برای من بازگو کنید فرمود... و روزه ی کسی که به جهت ناراحتی در سرشنمی تواند در اعمال (حج) سر را بتراشد واجب می باشد بنابر قول خداوند عزّوجل: ﴿ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكِ﴾ پس آن فرد مختار است که یکی از این سه فدیه را بپردازد اما اگر روزه را انتخاب کرد، سه روز باید روزه بگیرد.
8-6- امام رضا علیه السلام- گر گفته شود چرا» هرگاه شخص در ماه رمضان مریض شده یا مسافرت کند و تا ماه رمضان آینده از سفرش دست نکشیده یا مرضش بهبودی نیابد، بر او فديه واجب و قضای روزه ساقط می شود اما اگر بین این دو رمضان مرضش خوب شده یا در وطن و یا جای دیگر اقامت گزید و سفرش اتمام یافت ولی با این حال] قضای روزه ی رمضان گذشته را است
ص: 55
سَقَطَ الْقَضَاءُ فَإِذَا أَفَاقَ بَيْنَهُمَا أَوْ أَقَامَ وَ لَمْ يَقْضِهِ وَجَبَ عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَالْفِدَاءُ قِيلَ لِأَنَّ ذَلِكَ الصَّوْمَ إِنَّمَا وَجَبَ عَلَيْهِ فِي تِلْكَ السَّنَةِ فِي ذَلِكَ الشَّهْرِ فَأَمَّا الَّذِي لَمْ يُفِقُ فَإِنَّهُ لَمَّا أَنْ مَرَّ عَلَيْهِ السَّنَةُ كُلُّهَا وَ قَدْ غَلَبَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ السَّبِيلَ إِلَى أَدَائِهِ سَقَطَ عَنْهُ وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَا غَلَبَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهِ مِثْلَ الْمُعْمَى الَّذِي يُعْمَى عَلَيْهِ يَوْماً وَ لَيْلَةً فَلَا يَجِبُ عَلَيْهِ قَضَاءُ الصَّلَاةِ كَمَا قَالَ الصّادق علیه السلام: كُلُّ مَا غَلَبَ اللَّهُ عَلَى الْعَبْدِ فَهُوَ أَعْذَرُ لَهُ لِأَنَّهُ دَخَلَ الشَّهْرَ وَ هُوَ مَرِيضٌ فَلَمْ يَجِبْ عَلَيْهِ الصَّوْمُ فِى شَهْرِهِ وَ لَا سَنَتِهِ لِلْمَرَضِ الَّذِي كَانَ فِيهِ وَوَجَبَ عَلَيْهِ الْفِدَاءُ لِأَنَّهُ بِمَنْزِلَة مَنْ وَجَبَ عَلَيْهِ عَلَيْهِ صَوْمُ فَلَمْ يَسْتَطِعْ أَدَاءَهُ فَوَجَبَ عَلَيْهِ الْفِدَاءُ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ... فَمَنْ لَوْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً وَ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَهُ أَوْ نُسُكِ فَأَقَامَ الصَّدَقَةَ مَقَامَ الصِّيَامِ إِذَا عَسُرَ عَلَيْه﴾. (1)
1-7- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ إِذَا أَرَدْتَ الْمُتْعَةَ فِى الْحَجِّ فَأَحْرِمْ مِنَ الْعَقِيقِ وَاجْعَلْهَا مُتْعَةً فَمَتَى مَا قَدِمْتَ طَفْتَ بِالْبَيْتِ وَ اسْتَلَمْتَ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ وَفَتَحْتَ بِهِ وَ خَتَمْتَ سَبْعَةَ أَشْوَاطِ ثُمَّ تُصَلَّى رَكْعَتَيْنِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ ثُمَّ اخْرُجْ مِنَ الْبَيْتِ فَاسْعَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ سَبْعَةَ أَشْوَاطِ تَفْتَحُ بِالصَّفَا وَ تَخْتِمُ بِالْمَرْوَةِ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ قَصَّرْتَ حَتَّى إِذَا كَانَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ صَنَعْتَ مَا صَنَعْتَ بِالْعَقِيقِ ثُمَّ أَحْرِمْ بَيْنَ الرُّكْنِ وَالْمَقَامِ بِالْحَجِّ فَلَمْ تَزَلْ مُحْرِماً حَتَّى تَقِفَ بِالْمَوْقِفِ ثُمَّ تَرْمِي الْجَمَرَاتِ وَ تَذْبَحُ وَ تَحْلِفُ وَ تُحِلُّ وَ تَغْتَسِلُ ثُمَّ تَزُورُ الْبَيْتَ فَإِذَا أَنْتَ فَعَلْتَ ذَلِكَ فَقَدْ أَحْلَلْت وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ اهْدِي أَنْ تَذْبَحَ﴾. (2)
2-7- الصّادق علیه السلام- ﴿فَحَج مُفْرَدُ وَ عُمْرَةً مُفْرَدَةً أَيُّهُمَا شَاءَ قَدَّمَ وَحَقٌّ وَ عُمْرَةً مَفْرُونَانِ لَا فَصْلَ بَيْنَهُمَا وَ ذَلِكَ لِمَنْ سَاقَ الْهَدْيَ يَدْخُلُ مَكَّةَ فَيَعْتَمِرُ وَيَبْقَى عَلَى إِحْرَامِهِ حَتَّى يَخْرُجَ إِلَى الْحَجِّ مِنْ
ص: 56
نگرفت تا ماه رمضان آینده فرا رسید بر او هم قضای روزه و هم فدیه لازم می شود؟ در جواب گفته می شود جهتش آن است که روزه ی رمضان در همان سال و در همان ماه بر آن شخص واجب بوده؛ حال وقتی او در طول سال بیمار بوده به طوری که نتوانسته روزه را ادا و قضای آن را به جا آورد، روزه از وی ساقط می شود و همچنین است حکم هر کسی که مغلوب تقدیر الهی واقع شود. نظیر کسی که به اغما رفته که در طول روز و شب مبتلا به اغما شده باشد که بر وی قضای نمازهای فوت شده لازم نیست چنان چه امام صادق علیه السلام فرمود: هرچه را که حق تعالی بر بنده اش غالب نماید و بنده مغلوب آن واقع گردد نزد خداوند متعال معذور بوده و تکالیفی را که به واسطه ی آن نتوانسته انجام دهد از عهده اش ساقط هستند؛ چه آن که ماه رمضان در حالی فرا رسیده که شخص مریض بوده و در نتیجه روزه بر وی در آن ماه واجب نبوده و چون فرض این است که بعد از ماه تا سال آینده مرضش ادامه پیدا کرده و نتوانسته قضای آن را به جای آورد لذا باید فدیه ی آن را بدهد چون او در حکم شبیه کسی است که روزه بر او واجب است ولی توان ادای آن را ندارد. پس دادن فدیه بر او واجب است چنان چه حق تعالی در قرآن فرموده: ﴿فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ...﴾ کسی که نتوانست روزه بگیرد باید شصت مسکین را طعام دهد و نیز در جای دیگر فرموده: ﴿فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيام أَوْ صَدَقَةٍ﴾ أو نُسک که حق تعالی در این آیه صدقه را در صورت سختی به جای روزه قرار داده است».
1-7- امام صادق علیه السلام- اگر خواستی حج تمتع همراه با [عمره] انجام دهی از [محل] عقیق احرام ببند و نيت تمتع کن هر وقت وارد مکه شدی خانه را طواف می کنی و استلام حجر الأسود می نمایی و با هفت دور تمام طواف می کنی پس دو رکعت نماز در مقام ابراهیم علیه السلام می گذاری و بعد، از خانه ی خدا خارج می شوی و هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه انجام می دهی به این صورت که از صفا شروع و به مروه ختم می نمایی پس از انجام این کار تقصیر می نمایی؛ تا روز هشتم آن گاه همان کاری که در عقیق انجام دادی تکرار می کنی بعد بین رکن و مقام احرام حج می بندی همین طور محرم هستی تا به موقف برسی سپس رمی جمره و قربانی می کنی و سر می تراشی آن گاه از احرام خارج شده و سپس غسل می کنی و به زیارت خانه خدا می روی وقتی چنین کردی از احرام خارج شده ای این است: آیه ی: ﴿فَمَنْ تَبَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الحَج فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْيِ﴾ هرکس تمتّع به عمره نمود به جانب حج هرچه برایش ممکن بود قربانی کند.
2-7- امام صادق علیه السلام- [حج انواعی دارد:] حج مفرده عمره ی مفرده که می تواند هر کدام را بخواهد زودتر انجام دهد نوع دیگر حج و عمره ای است که با هم و بدون فاصله انجام می شود که این برای کسی است که قربانی به مکه می آورد بعد از آن عمره به جای آورده و در همان حال احرام باقی می ماند تا این که برای انجام حج از مکه خارج شود بعد حج کرده و عمره را به
ص: 57
مَكَةَ فَيَحُجَّ وَعُمْرَةٌ يَتَمَتَّعُ بِهَا إِلَى الْحَجِّ وَ ذَلِكَ أَفْضَلُ الْوُجُوهِ وَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ إِنَّا لِمَنْ كَانَ مَعَهُ هَدَى لِقَوْلِ اللَّهِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ يَحِلَّهُ وَ الْمُتَمَعُ يَدْخُلُ مُحْرِماً فَيَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَيَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَة فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ يَحِلَّ مِنْ إِحْرَامِهِ وَ أَخَذَ شَيْئاً مِنْ شَعْرِهِ وَأَظْفَارِهِ وَ أَبْقَى مِنْ ذَلِكَ لِحَجَّهِ وَ حَلَّ ثُمَّ يُجَدِّدُ إحْرَاماً لِلْحَجِّ مِنْ مَكَّةَ ثُمَّ يُهْدِي مَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدَى كَمَا قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ﴾. (1)
3-7- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ مُتْعَة الْحَجِّ، فَقَالَ أَهَلَّ الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ وَ أَزْوَاجُ النَّبِيِّ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ وَ أَهْلَلْنَا، فَلَمَّا قَدِمْنَا مَكَّةَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ وَ اجْعَلُوا إِهْلَالَكُمْ بِالْحَجِّ عُمْرَةَ إِلَّا مَنْ قَلَّدَ الْهَدْيَ، طَفْنَا بِالْبَيْتِ وَ بِالصَّفَا وَالْمَرْوَةِ وَأَتَيْنَا النِّسَاءَ وَلَسْنَا الثَّيَابَ، وَقَالَ: مَنْ قَلَّدَ الْهَدْيَ فإنَّهُ لَا يُحِلُّ حَتَّى يَبْلُغَ الهُدى عَلهُ، ثُمَّ أَمَرَنَا عَشِيَّة التروية أن تُهلَّ بِالْحَقِّ، فَإِذَا فَرَغْنَا مِنَ الْهُهَدْيُ يَحِلَّهُ، التَّرْوِيَة الْمَنَاسِكِ جِئْنَا فَطْفْنَا بِالْبَيْتِ وَ بِالصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَقَدْ تَمَّ حَجْنَا وَ عَلَيْنَا الْهَدْنُ، كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَى أَمْصَارِكُمْ الشَّاةُ تُجْزِي، فَجَمَعُوا نُسْكَيْنِ فِي عَامٍ بَيْنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ، فَإِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَهُ فِي كِتَابِهِ وَ سُنَّة نَبِيِّهِ اللهِ وَ أَبَاحَهُ نَاسٌ غَيْرَ أَهْل مَكَّةَ، قَالَ اللَّهُ ذلِكَ لَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَأَشْهُرُ الْحَجِّ الَّذِي ذَكَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ شَوَالُ، وَ ذُو الْقَعْدَةِ، وَ ذُو الْحِجَّةِ، فَمَنْ تَمَتَّعَ فِي هَذِهِ الْأَشْهُرِ فَعَلَيْهِ دَمُ أَوْ صَوْمُ وَالرَّفَتْ الْجِمَاعُ وَ الْفُسُوقُ الْمَعَاصِي وَالْجِدَالُ الْمِرَاءُ﴾. (2)
4-7- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا عَنِ الْمُتَمَتِّعَ يَكُونُ لَهُ فُضُولُ مِنَ الْكِسْوَة بَعْدَ الَّذِي يَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَلَتَسْوَى تِلْكَ الْفُضُولُ مِائَةَ دِرْهَم يَكُونُ مِمَّنْ يَجِدُ فَقَالَ لَهُ بُدُّ مِنْ كِرَى وَ نَفَقَة فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ لَهُ كِرَى وَنَفَقَةً وَ مَا يَحْتَاجُ بَعْدُ إِلَيْهِ مِنْ هَذَا الْفُضُولِ مِنْ كِسْوَتِهِ فَقَالَ: وَأَيُّ شَيْءٍ كِسْوَةُ بِمِائَةِ دِرْهَم هَذَا مِمَّنْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الحَج وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ﴾. (3)
ص: 58
حج پیوست می دهد و این بهترین صورت حج است که با توجه به سخن خداوند ﴿وَ لا تَحْلِقُوا رُؤْسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ لُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ﴾ فقط مختص کسی است که قربانی با خود آورده باشد. [نوع دیگر]، حج کسی است که تمتع به جای می آورد و در حال احرام وارد مکه شده، خانه ی کعبه را طواف کرده و سعی صفا و مروه را انجام می دهد و پس از انجام این کارها از احرام خارج شده و قسمتی از موی و ناخن خود را کوتاه می کند و در آن جا برای انجام حج در حالی که از احرام خارج شده باقی می ماند. سپس دوباره برای انجام حج احرام می بندد آن گاه همان طور که خداوند فرموده، قربانی را به میزان توان خود برای رضای خداوند ذبح می کند.
3-7- ابن عباس رحمه الله علیه- از وی [ابن عباس رحمه الله علیه] درباره حج تمتع سؤال شد. او گفتم به همراه انصار، مهاجر و همسران پیامبر صلی الله علیه و آله که در حجة الوداع حضور داشتند در حالی که تهلیل می گفتیم، به مكه رسیدیم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود به نیت حج عمره تهلیل بگویید؛ مگر کسانی که قربانی به همراه دارند ما طواف کرده سعی صفا و مروه به جای آورده و به نزد زنانمان رفتیم و لباس خود را پوشیدیم از احرام خارج شدیم و اما پیامبر صلی الله علیه و آله به کسانی که قربانی همراه داشتند، فرمود تا قربانی به قربانگاه نرسیده از احرام خارج نشوند سپس شب ترویه به ما امر فرمود که برای حج ،واجب تهلیل بگوییم و چون مناسک را به پایان رساندیم و طواف کعبه و سعی. صفا و مروه را به جای آوردیم در آن هنگام حج ما به پایان رسیده بود و قربانی بر ما واجب شد چراکه خداوند فرمود: ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ﴾ که معنای آن این است که پس از بازگشت به شهرهایتان، ذبح گوسفند، شما را کفایت می کند. لذا در یک سال هر دو مناسک عمره و حج تمتع را با هم به جای می آوریم. خداوند در کتاب خود و سیره ی پیامبرش حکم آن را فرستاده بود و آن را برای مردمی که اهل مکه نبودند، مباح گرداند و فرمود: ذلِكَ لَنْ لَيَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي المَسْجِدِ الحَرام و ماه های حج که خداوند بیان کرده است عبارتند از: شوّال ذی القعده و ذی الحجه پس بر کسی که در این ماه ها حج تمتع به جای می آورد قربانی کردن گوسفند یا روزه گرفتن ترک نزدیکی با زنان ترک فسق و گناه و جدال نکردن با مردم بر او واجب می شود.
4-7- امام رضا علیه السلام- از بزنطی نقل شده است از امام رضا علیه السلام در مورد شخصی پرسیدم که حج تمتع می کند و لباس های گران بهای اضافه ای دارد که با خود به حج آورده؛ بعد از آن که دیگر به آن لباس ها نیازی ندارد آن ها را به قیمت صد درهم معاوضه می کند و این کل پولی است که به همراه دارد آیا می تواند با این پول برای قربانی کردن چهارپایانی بخرد یا باید به جای آن و به عنوان فدیه روزه بگیرد؟ امام علیه السلام فرمود: آیا خرجی و خورد و خوراک دارد؟ گفتم: «آری! خرجی و خورد و خوراک دارد و این پول را از فروش لباس های مازاد و گران بهای خود به دست آورده است». امام فرمود: آن چه لباسی است که صد درهم می ارزد؟! [با پول لباس تجملی نمی توان برای قربانی کردن حیوان خرید و این شخص از مصادیق این آیه است و باید روزه بگیرد: ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ﴾.
ص: 59
5-7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ رفَاعَة بْن مُوسَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ مُتَمَتِّعَ لَا يَجِدُ هَدْيَا قَالَ يَصُومُ يَوْماً قَبْلَ التَّرْوِيَةِ وَ يَوْمَ التَرُويَةِ وَ يَوْمَ عَرَفَةَ قُلْتُ: فَإِنَّهُ قَدِمَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ فَخَرَجَ إِلَى عَرَفَاتِ قَالَ يَصُومُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ بَعْدَ يَوْمِ النَّفْرِ يَوْماً بَعْدَ التَّرْوِيَةِ وَ يَوْمَ النَّفْرِ قُلْتُ: فَإِنْ جَمَّالُهُ لَمْ يُقِمْ عَلَيْهِ. قَالَ: يَصُومُ يَوْمَ الْحَصْبَةِ وَ بَعْدَهُ يَوْمَيْنِ. قُلْتُ: يَصُومُ وَ هُوَ مُسَافِرُ؟ قَالَ: نَعَمْ أَ لَيْسَ هُوَ يَوْمَ عَرَفَةَ مُسَافِراً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ قَالَ: قُلْتُ أَعَزَكَ اللَّهُ تَعَالَى يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى فِي ذِي الْحِجَّةِ. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ المَةِ نَقُولُ فِي ذِي الْحِجَّة﴾. (1)
6-7- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ لَمْ يَجِدْ هَدْياً وَ أَحَبَ أَنْ يُقَدِّمَ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ فِي أَوَّلِ الْعَشْرِ فَلَا بَأس﴾. (2)
7-7- الباقر علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ فَلَمْ يَجِدْ هَدْياً فَصَامَ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ فَلَمَّا قَضَى نُسْكَهُ بَدَا لَهُ أَنْ يُقِيمَ بِمَكَّةَ. قَالَ: يَنْتَظِرُ مَقْدَمَ أَهْل بِلَادِهِ فَإِذَا ظَنَّ أَنَّهُمْ قَدْ دَخَلُوا فَلْيَصُم السَّبْعَةَ الأَيَّام﴾. (3)
8-7- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنْ لَمْ تَقْدِرْ فَعَلَيْكَ الصِّيَامُ﴾. (4)
9-7- السجّاد علیه السلام- ﴿صَوْمُ الْمُتْعَةِ وَاجِبُ لِمَنْ لَمْ يَجِدِ الْهَدْىَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ تَمتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إلَى الحَج فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كاملة﴾. (5)
10-7- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْكَرْخِيٌّ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام الْمُتَمَعُ يَقْدَمُ وَلَيْسَ مَعَهُ هَدَى أَ يَصُومُ مَا لَمْ يَجِبْ عَلَيْهِ؟ قَالَ: يَصْبِرُ إِلَى يَوْمِ النَّحْرِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْ فَهُوَ مِمَّنْ لَا يَجِدُ﴾. (6)
11-7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُقْبَةَ بْن خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ وَلَيْسَ مَعَهُ مَا يَشْتَرى بِهِ هَدْياً فَلَمَّا أَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ أَيْسَرَا يَشْتَرى هَدْيَا فَيَنْحَرَهُ أَوْ يَدَعْ ذَلِكَ وَ
ص: 60
5-7- امام صادق علیه السلام- رفاعة بن موسی گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «حکم مردی که در حج تمتع قربانی برای ذبح نمی یابد چیست؟ حضرت پاسخ داد: باید یک روز پیش از (یوم الترویه هشتم) ذی الحجه)، خودِ یوم الترویه و روز عرفه را روزه بگیرد به حضرت عرض کردم: «اگر یوم الترویه سپری شده و آن مرد به عرفات رفته باشد حکم او چیست»؟ حضرت پاسخ داد: «باید سه روز را روزه بگیرید روز بازگشت حاجیان از منی روز پس از آن و روز بعد از یوم الترویه گفتم: اگر ساربان و کاروان در جایی نایستاد و دائماً در سفر بود- که روزه در سفر [باطل است] کند؟ فرمود: روز حصبه (سیزده) ذی الحجه و دو روز بعد از آن را روزه بگیرد به حضرت عرض کردم: «یعنی در حالی که مسافر است روزه بگیرد؟ حضرت پاسخ داد: «آری! آیا او در روز عرفه، مسافر نبوده است»؟! خداوند نیز می فرماید: ثَلاثَةِ أَيام في الحَج به حضرت عرض کردم: خداوند به عزّت شما بیفزاید! آیا خدا در كلام خود ثَلاثَةِ أَيَّامٍ في الحج، ذى الحجه را قصد کرده [و روزه را در آن جایز دانسته است؟ حضرت فرمود: «ما اهل بیت علیهم السلام معتقدیم که منظور از کلمه ی الحج، ذی الحجه است». چه کند
6-7- امام باقر علیه السلام- کسی که قربانی نیافته ولی دوست دارد که سه روز اوّل دهه (دهه ی اوّل ذی الحجه) را به حج بیاید، جایز است.
7-7- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید: از او درباره ی شخصی سؤال کردم که در حج تمتع قربانی نیافته است. آن سه روز را روزه گرفت و پس از پایان مناسکش برای او مشخص شد که در مکه اقامت خواهد کرد او هفت روز دیگر را چه زمانی باید روزه بگیرد؟ امام فرمود: «هر چند که خودش در مکه است به حرکت کاروان همشهریانش بنگرد پس اگر حدس زد که آن ها وارد شهرشان شدند پس او آن هفت روز را روزه بگیرد».
8-7- امام صادق علیه السلام- و اگر توانایی قربانی کردن را نداشتی باید روزه بگیری.
9-7- امام سجاد علیه السلام- روزه ی حج تمتع بر کسی که قربانی نیابد، واجب می باشد. خداوند عزوجل فرمود: ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ﴾.
10-7- امام رضا علیه السلام- حمد بن عبدالله کرخی گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «حج کننده ای که بدون همراه داشتن قربانی پیش می آید آیا باید به خاطر چیزی که هنوز بر او واجب نیست، روزه بگیرد؟ منظور این است که آیا لازم است از حالا به خاطر نداشتن قربانی، روزه بگیرد حضرت فرمود: تا روز قربانی صبر کند؛ اگر قربانی ای را پیدا نکرد پس از جمله کسانی است که قربانی نیافته است و باید روزه بگیرد.
11-7- امام صادق علیه السلام- [از امام] درباره ی حاجیای سؤال شد که در ابتدا بهایی برای خرید قربانی به همراه نداشت اما پس از این که سه روز در ایام حج روزه گرفت امکان خرید قربانی برایش میسر شد؛ که آیا او قربانی خریده و ذبحش کند و یا آن کار را رها کرده و پس از مراجعه
ص: 61
يَصُومُ سَبْعَةَ أَيَّامٍ إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ؟ قَالَ: يَشْتَرِى هَدْيَا فَيَنْحَرُهُ وَ يَكُونُ صِيَامُهُ الَّذِي صَامَهُ نَافِلَةٌ لَهُ ﴾. (1)
12-7- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا الهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ فَلَمْ يَجِدْ مَا يُهْدِى بهِ حَتَّى إِذَا كَانَ يَوْمُ النَّفْر وَجَدَ ثُمَن شَاءَ أَ يَذْبَحُ أَوْ يَصُومُ قَالَ بَلْ يَصُومُ فَإِنَّ أَیَّامَ الذَّبْحِ قَدْ مَضَتْ﴾. (2)
13-7- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُل يَتَمَتَّعُ بِالْعُمْرَة إِلَى الْحَج وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ هَدَى فَصَامَ ثَلَاثَةَ أيَّامٍ فِي الْحَجِّ ثُمَّ مَات بَعْدَ مَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ قَبْلَ أَنْ يَصُومَ السَّبْعَةَ الْأَيَّامِ أَ عَلَى وَلِيهِ أَنْ يَقْضِيَ عَنْهُ؟ قَالَ: مَا أَرَى عَلَيْهِ قَضَاء﴾. (3)
14-7- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ يَحْيَى الْأَزْرَقِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَنْ مُتَمَّعَ كَانَ مَعَهُ ثَمَنُ هَدَى وَ هُوَ يَجِدُ بِمِثْلِ ذَلِكَ الَّذِي مَعَهُ هَدْيَا فَلَمْ يَزَلْ يَتَوَانَى وَ يُؤَخِّرُ ذَلِكَ حَتَّى إِذَا كَانَ آخِرُ النَّهَار غَلَتِ الْغَنَمْ فَلَمْ يَقْدِرْ بِأَنْ يَشْتَرِى بِالَّذِي مَعَهُ هَدْيَا قَالَ يَصُومُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ بَعْدَ أَيَّامِ التَّشْرِيقِ﴾. (4)
15-7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَرِيزِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي مُتَمَعِ يَجِدُ الثَّمَنَ وَلَا يَجِدُ الْغَنَمَ. قَالَ: يُخَلِّفُ الثَّمَنَ عِنْدَ بَعْضٍ أَهْل مَكَّةَ وَ يَأْمُرُ مَنْ يَشْتَرى لَهُ وَيَذْبَحُ عَنْهُ وَ هُوَ يُجْزِئَ عَنْهُ فَإِنْ مَضَى ذُو الْحِجَّةِ أَخَّرَ ذَلِكَ إِلَى قَابل مِنْ ذِي الْحِجَة﴾. (5) 5
16-7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ مُتَمَتِّعِ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فِي الْحَج ثُمَّ أَصَابَ هَدْياً يَوْمَ خَرَجَ مِنْ مِنّى قَالَ أَجْزَاهُ صِيَامُه﴾. (6)
17-7- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَال... فَجَاءَ عَبَّادُ الْبَصْرِئُ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَ جَلَسَ قَالَ: يَا أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام؛ مَا تَقُولُ فِي رَجُل تَمَتَّعَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ هَدَى؟ قَالَ: يَصُومُ الْأَيَّامَ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَجَعَلْتُ سَمْعِي إِلَيْهِمَا قَالَ عَبَّادُ وَ أَيُّ أَيَّامٍ هِي؟ قَالَ: قَبْلَ التّرويَةِ وَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ وَ يَوْمُ عَرَفَةَ. قَالَ: فَإِنْ فَاتَهُ قَالَ: يَصُومُ صَبِيحَةَ الْحَصْبَة وَيَوْمَيْنِ بَعْدَهُ. قَالَ: أَ فَلَا تَقُولُ كَمَا قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ؟ قَالَ: وَأَيَّ شَيْءٍ قَالَ قَالَ: يَصُومُ أَيَّامَ التَشْرِيقِ. قَالَ: إِنَّ جَعْفَر اللَّهِ كَانَ يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ
ص: 62
به منزلش هفت روز را روزه بگیرد؟ امام فرمود: قربانی بخرد و ذبح کند و روزه هایی را که گرفته است برای او حکم نافله [و مستحبّی] دارد».
12-7- امام باقر علیه السلام- از ایشان درباره ی حاجیای که تا روز سیزدهم ذی الحجه که روز بازگشت از منی است قربانی نیافته و در آن روز بهای یک گوسفند را به دست آورده، سؤال کردم که کدام عمل بر او واجب است؛ قربانی کردن و یا روزه گرفتن؟ حضرت فرمود: «با توجه به این که ایام قربانی کردن سپری شده است پس روزه گرفتن بر او واجب می باشد».
13-7- امام صادق علیه السلام- از ایشان درباره ی حاجی ای سؤال شد که در حج تمتع قربانی نیافت؛ پس سه روز در ایام حج روزه گرفت و پس از بازگشت به خانه اش پیش از آن که آن هفت روز را روزه بگیرد از دنیا رفت که آیا قضای آن بر عهده ی ولی اوست؟ فرمود: «من قضا را بر ذمه ی ولی او نمی بینم.
14-7- امام کاظم علیه السلام- یحیی ارزق گوید: از امام کاظم علیه السلام درباره ی شخصی در حج تمتع سؤال کردم که مبلغ خرید قربانی را به همراه داشته و قربانی ای برابر با آن مبلغ می یافته اما با این وجود همچنان سستی و تعلّل کرده و کار را تا آخر روز به تأخیر افکنده تا این که گوسفندان گران شده اند و از این رو نتوانسته است با مبلغی که با خود داشته قربانی بخرد امام علیه السلام فرمود: «بعد از ایام تشریق سه روز روزه بگیرد.
15-7- امام صادق علیه السلام- حماد بن عیسی از حریز از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: «[وظیفه ی] حاجی ای که پول به دست می آورد ولی گوسفندی برای قربانی کردن نمی یابد چیست؟ فرمود: پول را به نزد برخی از اهالی مکه قرار دهد و به کسی امر کند که از جانب او گوسفندی بخرد و ذبح کند و آن از سوی او پذیرفته می شود؛ هرچند که آن ذی الحجه به پایان رسیده و ذی الحجه دیگر باشد».
16-7- امام صادق علیه السلام- حمّاد بن عثمان گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی حاجی ای که قربانی نداشته و بنابراین] و بنابراین سه روز در سه روز در مکه روزه گرفته سپس در روز بیرون آمدن از منی قربانی پیدا کرده، سؤال کردم؟ فرمود: «او» با گرفتن ،روزه پاداش داده می شود و نیازی به قربانی ندارد».
17-7- امام کاظم علیه السلام- [عبدالرحمان بن حجاج] نقل کرده است.... عبّاد بصری نزد امام کاظم علیه السلام آمد سلام کرد، نشست و عرض کرد: ای اباالحسن علیه السلام «حکم» مردی که در حج تمتع، توانایی قربانی کردن نداشته باشد چیست؟ حضرت فرمود باید در روزهایی که خداوند امر فرموده، روزه بگیرد راوی می گوید من [در حال نماز] به سخنان آن دو گوش می دادم که عباد به حضرت عرض کرد آن روزها چه هستند؟ حضرت فرمود: یک روز قبل از یوم الترویه خود یوم الترویه و روز عرفه عبّاد عرض کرد اگر آن روزها سپری شده باشد حکم چیست؟ حضرت پاسخ داد: «باید روز حصبه (سیزده) ذی الحجه و دو روز بعد از آن روزه بگیرد». عباد، عرض کرد: آیا شما قائل به آن چه عبدالله بن حسن می گوید نیستید؟ حضرت فرمود: مگر او چه می گوید؟ عباد، پاسخ داد او» می گوید در این صورت باید در ایام تشریق سه روز بعد از عید قربان روزه
ص: 63
أمر بلالا يُنَادِى أَنَّ هَذِهِ أَيَّامُ أكل وشرب فَلَا يَصُومَنْ أَحَدٍ، فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ قَالَ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الحَج وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ قَالَ كَانَ جَعْفَرَا يَقُولُ: ذو القعدة وذو الحجة الْقَعْدَةَ
كِلْتَيْن [كِلْتَان] أَشْهُرُ الْحَجِّ﴾. (1)
18-7- امیر المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ حَمَّادِ بْن عِيسَى قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ قَالَ عَلِيُّ علیه السلام في قول اللهِ عَزَّوَجَلَ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الحَج وَسَبْعَةِ قَبْلَ التَّرُويَةِ وَ يَوْمَ القُرُويَةِ وَ يَوْمَ عَرَفَةَ فَمَنْ فَاتَتْهُ هَذِهِ الْأَيَّامُ فَلْيُنْشِئُ يَوْمَ الْحَصْبَةِ وَ هِيَ لَيْلَةُ النَّفْرِ﴾. (2)
19-7- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْجَارُودِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ اللهِ جَل فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ في الحج قَالَ: قَبْلَ التَّرُويَةِ يَصُومُ وَ يَوْمَ التروية و يَوْمَ عَرَفَةَ فَمَنْ فَاتَهُ ذَلِكَ فَلْيَقْضِ ذَلِكَ فِي بَقِيَّةِ ذِي الْحِجَّةِ فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ﴾. (3)
20-7- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَنْ لم يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَهُ أَيَّام في الحج يَصُومُ يَوْماً قبل التروية و يَوْمَ التروية لَمْ الْحَجِّ قَبْلَ التَّرْوِيَةِ وَ وَ يَوْمَ عَرَفَةَ وَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ وَ لَهُ أَنْ يَصُومَ مَتَى شَاءَ إِذَا دَخَلَ فِي الْحَجِّ وَإِنْ قَدَّمَ صَوْمَ الثَّلَاثَةِ الْأَيَّام في أول العشر فَحَسَنُ وَ إِنْ لَمْ يَصُمْ فِي الْحَجِّ فَلْيَصُمْ فِي الطَّرِيقِ فَإِنْ لَمْ يَصُمْ وَ جَهِلَ ذَلِكَ فَلْيَصُمْ عَشَرَةَ أَيَّامٍ إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ﴾. (4)
21-7- الصّادق علیه السلام- ﴿سَبْعَة إِذا رَجَعْتُمْ قَالَ إِذَا رَجَعْتَ إِلَى أَهْلِكَ﴾. (5)
22-7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِيمَنْ لَمْ يَصُمِ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ فِي ذِى الحجة حَتَّى يُهِلَّ الْهَلَالُ قَالَ عَلَيْهِ دَمُ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ في الحج فِي ذِي الْحِجَّة. قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْر : وَ سَقَطَ عَنْهُ السَّبْعَةُ الْأَيَّامِ﴾. (6)
ص: 64
بگیرد. حضرت فرمود: امام صادق علیه السلام می فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله به بلال امر فرمود که ندا سر دهد که این سه روز به خوردن و آشامیدن اختصاص دارد و هیچ کسی نباید در این روزها، روزه بگیرد». عباد، عرض کرد: «یا اباالحسن ، پس معنای آیه ی فَصِيامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُم چیست؟ حضرت پاسخ داد امام صادق علیه السلام می فرمود: «تمام روزهای ذی القعده و ذی الحجه از ماه های حج، به شمار می آید.
18-7- امام علی علیه السلام- حمّاد بن عیسی گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام- می فرمود: امام علی علیه السلام در سخن خدای تبارک و تعالی فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ فرمود: آن سه روز عبارت است از روز هفتم روز هشتم و روز عرفه؛ کسی که این ایام را از دست داد باید سه روز پس از عید قربان که همان شب ایام تشریق است را روزه بگیرد.
19-7- امام کاظم علیه السلام _ عبدالله بن جارود گوید: از امام کاظم علیه السلام تفسير آيه ى فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيامٍ فِي الحَج را پرسیدم. حضرت پاسخ داد: منظور این است که باید یک روز پیش از یوم الترویه، خود یوم الترویه و روز عرفه را روزه بگیرد؛ و اگر آن روزها سپری شده باشد باید قضای آن روزه ها را در روزهایی که از ذی الحجه باقیمانده به جای آورد؛ زیرا خداوند در قرآن می فرماید: الحَج أَشهر مَّعْلُومَاتٌ.
20-7- امام صادق علیه السلام- روز هفتم و هشتم و نهم ذی الحجه که روز عرفه است و هفت روز پس از بازگشت به منزلش را روزه بگیرد و بر او واجب است هر وقت که خواست وارد حج شود روزه بگیرد و بهتر است سه روز اوّل آن را در ده روز اوّل ماه ذی الحجه روزه بگیرد و اگر در حج روزه نگرفت در راه بازگشت از حج روزه بگیرد و اگر از روی جهالت آن زمان هم روزه نگرفت پس ده روز را پس از بازگشت به منزلش روزه بگیرد.
21-7- امام صادق علیه السلام- وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُم منظور زمانی است که به سوی خانواده ی خود بازگشتید.
22-7- امام صادق علیه السلام- حفص بن بختری گوید: از امام صادق علیه السلام حکم کسی که سه روز روزه ی کفاره را در ماه ذی الحجه به جا نیاورده و ذی الحجه سپری شده است [چیست؟ حضرت پاسخ داد: «باید قربانی کند؛ زیرا خداوند می فرماید: فَصِيامُ ثَلاثَةِ أيام في الحج که منظور، ماه ذی الحجه است».
ص: 65
23-7- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ لَمْ يَصُمْ فِي ذِي الْحِجَّةِ حَتَّى يُهَلَ هِلَالُ الْمُحَرَّمِ فَعَلَيْهِ دَمُ شَاةِ وَ لَيْسَ لَهُ صَوْمُ وَ يَذْبَحُهُ وَ يَذْبَحُهُ مِنِّي﴾. (1)
24-7- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِذَا أَصْبَحَ قَامَ عَلَى الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَ دَعَا وَهَلَّلَ اللَّهَ وَ سَبَّحَهُ وَ كَبَّرَهُ ثُمَّ ارْدَلَفَ مِنْهَا إِلَى مِنِّى وَ رَمَى الْحِمَارَ وَ ذَبَحَ وَ حَلَقَ وَ إِنْ كَانَ غَنِيَّا فَعَلَيْهِ بَدَنَةً وَ إِنْ كَانَ بَيْنَ ذَلِكَ فَعَلَيْهِ بَقَرَةٌ وَ إِنْ كَانَ فَقِيرًا فَعَلَيْهِ شَاةٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ ذَلِكَ فَعَلَيْهِ أَنْ يَصُومَ بِمَكَّةَ ثَلَاثَةَ أيَّامٍ فَإِذَا رَجَعَ إِلَى مَنْزِلِهِ صَامَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ فَتَقُومُ هَذِهِ الْعَشَرَةُ أَيَّامٍ مَقَامَ الْهَدْي الَّذِي كَانَ عَلَيْهِ وَهُوَ قَوْلُهُ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ وَ ذَلِكَ لِمَنْ لَيْسَ هُوَ مُقِيمُ بمكة﴾. (2)
25-7- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْن جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ صِيَامِ الثَّلَاثَةِ أيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ السَّبْعَةِ أَ يَصُومُهَا مُتَوَالِيَةَ أَمْ يُفَرِّقُ بَيْنَهُمَا؟ قَالَ: يَصُومُ الثَّلَاثَةَ لَا يُفَرِّقُ بَيْنَهَا وَ السَّبْعَةَ لَا يُفَرِّقُ بَيْنَهَا وَ لَا يَجْمَعُ السَّبْعَةَ وَالثَّلَاثَةَ جَمِيعاً ﴾. (3)
26-7- الصّادق علیه السلام- ﴿سَّبْعَةُ الْأَيَّامِ وَالثَّلَاثَةُ الْأَيَّامِ فِي الْحَجِ لَا تُفَرِّقُ إِنَّمَا هِيَ بِمَنْزِلَةِ الثَّلَاثَةِ الْأَيَّامِ فِي الْيَمِين﴾. (4)
1-8- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ: كَمَالُهَا كَمَالُ الْأَضْحِيَّة﴾. (5)
2-8- الباقر علیه السلام- ﴿أن الْمَعْنَى كَامِلَةُ مِنَ الْهَدَى إِذَا وَقَعَتْ بَدَلًا مِنْهُ اسْتَكْمَلَتْ ثَوَابَهُ﴾. (6)
3-8- الصّادق علیه السلام- ﴿أَيَّ شَيْءٍ يَعْنِي بكَامِلَة؟ قَالَ: سَبْعَةً وَ ثَلَاثَةٌ. قَالَ: وَ يَخْتَلَّ ذَا عَلَى ذِي حِجاً إِنَّ سَبْعَةً وَ ثَلَاثَةٌ عَشَرَةً قَالَ: فَأَيُّ شَيْءٍ هُوَ أَصْلَحَكَ اللَّهُ؟ قَالَ: انْظُرْ قَالَ لَا عِلْمَ لِي فَأَيُّ شَيْءٍ هُوَ أَصْلَحَكَ اللَّهُ؟ قَالَ: الْكَامِلُ كَمَالُهَا كَمَالُ الْأَضْحِيَّة سَوَاءُ أَتَيْتَ بهَا أَوْ أَتَيْتَ بِالْأَضْحِيَّة تَمَامُهَا كَمَالُ الْأَضْحِيَّة﴾. (7)
ص: 66
23-7- امام صادق علیه السلام- کسی که در ماه ذی الحجه روزه نگرفت و ماه محرم فرا رسید، پس گوسفند قربانی کردن بر عهده ی اوست و روزه بر ذمهی او نیست و باید در منی قربانی کند.
24-7- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- لازم است حاجی در انجام اعمال حج صبح هنگام به مشعر الحرام عزیمت و دعا کند و خداوند را تهلیل و تسبیح و تکبیر نماید سپس از آن جا به سوی منی رود و رمی جمره قربانی و سر تراشیدن را به جای آورد و اگر ثروتمند ،است شتر و اگر در سطح متوسط مالی قرار دارد گاو و اگر فقیر است گوسفند قربانی کند و هر که قربانی نیافت، باید سه روز در مکه و هفت روز پس از بازگشت به منزلش روزه بگیرد و این ده روز را به جای قربانی که بر عهده ی او بوده، قرار دهد و این همان سخن خداوند است: ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ﴾ و این در مورد کسانی است که اهل مکه نباشند.
25-7- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر از برادرش امام کاظم علیه السلام نقل کرده است پرسیدم: آیا باید سه روز روزه در حج و هفت روز روزه در منزل پشت سر هم گرفته شود یا این که باید میان آن ها فاصله باشد؟ حضرت پاسخ داد: در بین خود آن سه روز و در بین خود آن هفت روز نباید هیچ فاصله ای بیفتد ولی آن سه روز و آن هفت روز را نباید پشت سر هم روزه گرفت».
26-7- امام صادق علیه السلام- هفت روز و سه روز در حج فرقی نمی کند و مانند سه روز کفاره ی شکستن قسم باید متوالی و بدون فاصله باشد.
1-8- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- کامل شدن آن ده روز به معنای کامل شدن [کفاره ی آن] قربانی است.
2-8- امام باقر علیه السلام- معنای کامله در مورد قربانی آن است که اگر انسان] به جای قربانی، ده روز روزه را بگیرد از ثواب کامل قربانی کردن برخوردار می شود.
3-8- امام صادق علیه السلام- [از امام علیه السلام] سؤال شد چه چیزی کامل می شود؟ فرمود: «[کامل شدن عدد ده روز] کامل به معنی هفت روز به علاوه ی سه روز است پرسیده شد در این صورت اگر هفت روز و سه روز پس از آن که ده روز را کامل می کند به عهده ی حاجی باشد که به اعمال حاجی خللی ایجاد می.کند فرمود: نگاه کن و ببین خداوند چه چیزی را برای تو مناسب و مفید دانست؟ گفت من نمی دانم که خداوند چه چیزی را مناسب و مفید دانسته». فرمود: مراد از الكامل کامل کردن آن ده روز است و به تعبیر ،دیگر کامل کردن قربانی است زیرا قربانی کردن یا با ذبح قربانی و یا با ده روز روزه گرفتن تکمیل می شود و [این ها] هیچ فرقی ندارد؛ کامل کردن آن ده روز تکمیل کردن قربانی می باشد».
ص: 67
1-9- الصّادق علیه السلام- ﴿لَيْسَ لِأَهْل سَرفِ وَ لَا لِأَهْلِ مَرِّ وَ لَا لِأَهْلِ مَكَةَ مُتْعَةٌ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ لَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي المَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾. (1)
2-9- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيٍّ بن جَعْفَر عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْن جَعْفَر علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَهْلِ مَكَّةَ هَلْ يَصْلُحُ لَهُمْ أَنْ يَتَمَتَّعُوا فِي الْعُمْرَة إِلَى الْحَجِّ قَالَ: لَا يَصْلُحُ لِأَهْلِ مَكَّةَ الْمُتْعَةُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ ذلِكَ لَنْ لَم يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي المَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾. (2)
3-9- الصّادق علیه السلام- ﴿يَعْنِي أَهْلَ مَكَّةَ لَيْسَ عَلَيْهِمْ مُتْعَةُ كُلُّ مَنْ كَانَ أَهْلُهُ دُونَ ثَمَانِيَةِ وَ أَرْبَعِينَ مِيعًا ذَاتَ عِرْقِ وَعُسْفَانَ كَمَا يَدُورُ حَوْلَ مَكَّةَ فَهُوَ مِمَّنْ دَخَلَ فِي هَذِهِ الْآيَةِ وَكُلٌّ مَنْ كَانَ أَهْلُهُ وَرَاءَ ذَلِكَ فَعَلَيْهِ الْمُتْعَةُ﴾. (3)
4-9- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ عَلَى ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِيلًا مِنْ بَيْن يَدَيْهَا وَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِيلًا مِنْ خَلْفِهَا وَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِيلًا عَنْ يَمِينِهَا وَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِيعًا عَنْ يَسَارِهَا فَلَا مُتْعَةَ لَهُ مِثْلَ مَرَّ وَ أَشْبَاهِهَا﴾. (4)
5-9- الصّادق علیه السلام- ﴿لَيْسَ لِأَهْلِ مَكَّةَ أَنْ يَتَمَتَّعُوا وَ لَا لِمَنْ أَقَامَ بِمَكَّةَ مُجَاوِرًا مِنْ غَيْرِ أَهْلِهَا وَ مَنْ دَخَلَ مَكَّةَ بِالْعُمْرَةِ فِي شُهُورِ الْحَجِّ ثُمَّ أَقَامَ بِهَا إِلَى أَنْ يَحُجَّ فَهُوَ مُتَمَتِّعُ وَإِنِ انْصَرَفَ فَلَا شَيْءَ عَلَيْهِ فَهيَ عُمْرَةً مُفْرَدَةٌ﴾. (5)
6-9- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي عبد الله علیه السلام في حاضِرِي المَسْجِدِ الْحَرَامِ قَالَ: دُونَ الْمَوَاقِيتِ إِلَى مَكَّةَ عَبْدِ فَهُوَ مِنْ حَاضِرِى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ لَيْسَ لَهُمْ مُتْعَةٌ﴾. (6)
7-9- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَجُوزُ الْقِرَآنُ وَالْإِفْرَادُ إِنَّا لِمَنْ كَانَ أَهْلُهُ حَاضِرِي المَسْجِدِ الْحَرَام﴾. (7)
ص: 68
1-9- امام صادق علیه السلام- ساکنین سرِف مَرّ (دو شهر در نزدیکی مکّه و) مکه حج تمتع ندارند؛ چراکه خداوند متعال می فرماید: ذَلِكَ لَن لَیكُنْ أَهلُه حَاضِرِي المَسْجِدِ الْحَرَامِ.
2-9- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر برادر امام کاظم علیه السلام گوید پرسیدم: «آیا ساکنین مگه می توانند پس از عمره به انجام اعمال حج تمتع بپردازند؟ حضرت پاسخ داد: «ساکنین مکه با چنین شرایطی شرایط انجام حج تمتع را ندارند؛ زیرا خداوند می فرماید: ﴿ذَلِكَ لَن لَّيكُنْ أَهلُه حَاضِرِي المَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾.
3-9- امام صادق علیه السلام- منظور از آیه، ساکنین مکه می باشد که حج تمتع بر آن ها واجب نیست. همچنین این حکم شامل کسانی می شود که فاصله ی منزلشان تا مسجد الحرام کمتر از چهل و هشت مایل (تقریبا هفتاد و هفت کیلومتر) است؛ مانند ساکنین ذات عرق و عسفان که حوالی مکه زندگی می کنند و حج تمتع بر آن ها واجب نیست ولی کسانی که فاصله ی منزلشان تا مسجدالحرام از این مقدار بیشتر است باید حج تمتع به جای آورند.
4-9- امام صادق علیه السلام- کسانی که در هیجده مایلی تقریباً بیست ونه کیلومتر مکه زندگی می کنند می توانند حج تمتع به جا بیاورند؛ خواه در سمت مقابل حرم باشند و یا در سمت پشت و یا دست راست و یا دست چپ؛ مانند درهی مر» که تا مکه یک روز راه فاصله دارد و امثال آن.
5-9- امام صادق علیه السلام- بر اهل مکه و کسی که اهل مکه نیست ولی در جوار مکه، اقامت کرده، حج تمتع واجب نیست اما کسی که در ماه های حج جهت به جای آوردن عمره وارد مکه شده و تا برگزاری و به جای آوردن حج در آن جا اقامت کرده است حج واجب بر عهده دارد و حاجی می باشد و چنان چه منصرف شد چیزی بر ذمه ی او نیست و حج عمره مفرده به جای آورده است.
6-9- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام پیرامون تفسیر آیه ی حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ روايت است که فرمود: منظور از حَاضِرِي المَسْجِدِ الْحَرَامِ کسانی هستند که فاصله ی منزلشان تا مکه، کمتر از حد میقات محل احرام بستن (حجاج می باشد و حجّ تمتع بر آن ها واجب نیست.
7-9- امام صادق علیه السلام- نباید حج قران مخصوص ساکنان مکه و حوالی آن است که حاجی در هنگام بستن احرام باید قربانی را همراه خود (بیاورد و افراد همان) حج قرآن است اما نیاز به همراه داشتن قربانی (نیست به جای آورد)؛ مگر کسی که اهل و عیالش در مکه باشد.
ص: 69
9-8- الرّضا علیه السلام- ﴿لَا يَجُوزُ لِأَهْلِ مَكَّةَ وَ حَاضِرِيهَا التَّمَتَّعُ بِالْعُمْرَةَ إِلَى الْحَجِّ وَلَيْسَ لَهُمَا إِلَّا الْقِرَآنُ وَ الْإِفْرَادُ لِقَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجَّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ثُمَّ قَالَ عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ لَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مَكَّةَ وَ مِنْ حَوْلَهَا عَلَی ثَمَانِیَهٍ وَ أَرْبَعِینَ مِیلاً﴾. (1)
9-9- الرّضا علیه السلام- ﴿إِذَا كَانَ الرَّجُلُ مِنْ حَاضِرِى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَفْرَدَ بِالْحَجِّ وَ إِنْ شَاءَ سَاقَ الْهَدْيَ وَ يَكُونُ عَلَى إِحْرَامِهِ حَتَّى يَقْضِيَ الْمَنَاسِكَ كُلَّهَا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿ألْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوي وَ اتَّقُونِ يا أُولِي اْلأَلْبابِ﴾. (197)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿اَلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ شَوَّالٌ وَ ذُو اَلْقَعْدَهِ وَ ذُو اَلْحِجَّهِ لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یَحُجَّ فِیمَا سِوَاهُنَّ﴾. (3)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿شَوَّالُ وَ ذُو الْقَعْدَة وَ ذُو الْحِجَة وَ شَهْرُ مُفْرَدُ لِلْعُمْرَةَ رَجَبْ﴾. (4)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿حَبُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ شَوَالُ وَ ذُو الْقَعْدَة وَ ذُو الْحِجَّةِ فَمَنْ أَرَادَ الْحَجَ وَفَرَ شَعْرَهُ إِذَا نَظَرَ إِلَى هِلَال ذِي الْقَعْدَة وَ مَنْ أَرَادَ الْعُمْرَةَ وَفَرَ شَعْرَهُ شَهْراً﴾. (5)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿من مَنْ أَحْرَمَ بِالْحَجِ فِي غَيْرِ أَشْهُرِ الْحَجِ فَلَا حَجَ لَهُ﴾. (6)
5-1- الصّادق علیه السلام- وَ لَا فَرْضَ إِلَّا فِي هَذِهِ الشَّهُورَ الَّتِي قَالَ اللهُ الحَج أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ﴾. (7)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ الْحَج أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الحَجَّ قَالَ: الْأَهِلَّةُ﴾. (8)
ص: 70
8-9- امام رضا علیه السلام- اهل مکّه و کسانی که در مکه ساکن هستند نباید پس از حج عمره به تمتع بپردازند و برای ایشان فقط حج قران و افراد جایز است، این کلام الهی است: ﴿فَمَنْ تَتَعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ سپس خدای عزوجل فرمود: ﴿ذلِكَ لَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي المَسْجِدِ الحرامِ﴾ یعنی مکه و منظور از وَ مِنْ حَوْلِها فاصله ی چهل وهشت مایلی مکه است.
9-9- امام رضا علیه السلام- گر مردی از ساکنان مسجد الحرام حج مفرده به جای آورده و بخواهد قربانی دهد باید تا پایان تمام مناسک صبر کند.
حج، در ماه های معینی است و کسانی که [با بستن احرام] در این ماه ها حج را بر خود فرض کرده اند [باید بدانند که] در حج آمیزش جنسی و گناه و جدال روا نیست و هر کار نیکی انجام دهید خدا آن را می داند و زاد و توشه تهیه کنید، و بهترین زاد و توشه پرهیزگاری است و از [مخالفت] من بپرهیزید ای خردمندان! (197)
1-1- امام باقر علیه السلام- شوّال ذى القعده و ذى الحجه ماه های حج می باشند و مردم، تنها، باید در این ماه ها به حج بروند.
2-1- امام باقر علیه السلام- ماه های حج شامل شوّال ذی القعده و ذى الحجه می باشند. ماهی که عمره مفرده در آن انجام می گیرد رجب است.
3-1- امام صادق علیه السلام- [منظور] ماه شوال، ذی القعده و ذی الحجه است هرکس عازم حج باشد، از موقعی که هلال ذی القعده رؤیت شد باید موی سر خود را انبوه کند و هرکس عازم عمره باشد، از یک ماه قبل باید موی سر خود را انبوه و از اصلاح آن خودداری نماید.
4-1- امام صادق علیه السلام- هر کس قبل از رسیدن فصل حج به نیت حج لباس احرام بپوشد، حج او باطل است.
5-1- امام صادق علیه السلام- فریضه ی حج تنها در این ماه هایی که خداوند فرموده است: الحَج أَشهر معلومات واجب می شود.
6-1- امام صادق علیه السلام- حلبی از امام صادق علیه السلام- نقل کرده است که فرمود: ﴿الْحَج أَشْهرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ﴾ منظور آن هلال ماه ها است.
ص: 71
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿فَرضُ الحَجِّ التَّنْبِيَةُ وَالْإِشْعَارُ وَالتَّقْلِيدُ فَأَيُّ ذَلِكَ فَعَلَهُ مَنْ أَرَادَ الْحَجَّ فَقَدْ فَرَضَ الْحَجَّ﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَالْفَرِيضَةُ التَّلْبِيَةُ وَالْإِشْعَارُ وَالتَّقْلِيدُ فَأَيَّ ذَلِكَ فَعَلَ فَقَدْ فَرَضَ الْحَجَّ﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَالرَّفَثُ الْجَمَاعُ وَالْفُسُوقُ : الْكَذِبُ وَ السِّبَابُ وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَّا وَاللَّهِ وَ بَلَى وَاللَّهِ وَاعْلَمْ أَنَّ الرَّجُلَ إِذَا حَلَفَ بِثَلَاثِ أَيْمَانِ وَلَاءَ فِي مَقَامِ وَاحِدٍ وَ هُوَ مُحْرِمُ فَقَدْ جَادَلَ فَعَلَيْهِ دَمُ يُهَرِيقُهُ وَ يَتَصَدَّقُ بِهِ وَ إِذَا حَلَفَ يَمِيناً وَاحِدَةً كَاذِبَةً فَقَدْ جَادَلَ وَ عَلَيْهِ دَمُ يُهَرِيقُهُ وَيَتَصَدَّقُ بهِ وَقَالَ: اتَّقِ الْمُفَاخَرَة﴾. (3)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَة بْن عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام... سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُل يَقُولُ لَا لَعَمْرِى وَ بَلَى لَعَمْرِي قَالَ: لَيْسَ هَذَا مِنَ الْجِدَالَ إِنَّمَا الْجِدَالُ لَا وَاللَّهِ وَبَلَى وَالله﴾. (4)
3-3- الكاظم علیه السلام- ﴿عَن عَلِيِّ بنِ جَعفَر قَالَ: سَأَلَتُهُ الله عَن الرَّفَتْ وَالْفُسُوقِ وَالْجِدَالَ مَا هُوَ وَمَا عَلَى مَنْ فَعَلَهُ؟ قَالَ: الرَّفَتْ جَمَاعُ النِّسَاءِ وَالْفُسُوقُ الْكَذِبُ وَ الْمُفَاخَرَةُ وَالْجِدَالَ قَوْلُ الرَّجُل لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ فَمَنْ رَفَتْ فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ يَنْحَرُهَا فَإِنْ لَمْ يَجِدْ فَشَاةُ وَ كَفَّارَةُ الْجَدَالِ وَ الْفُسُوقَ شَيْءٌ يَتَصَدَّقُ بهِ إِذَا فَعَلَهُ وَ هُوَ مُحْرم﴾. (5)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿في الجدال شَاةُ وَ فِي السِّبَاب وَ الْفُسُوقِ بَقَرَةُ وَ الرَّفَتْ فَسَادُ الْحَجِّ ﴾. (6)
ص: 72
1-2- امام باقر علیه السلام- فَرَضَ به معنای لبیک گفتن و اشعار (شکافتن کوهان شتر ،قربانی تا خون روی بدنش بریزد که علامت این باشد که این شتر برای قربانی کردن مهیا شده است) و تقلید ریسمان یا بند یا کفش به گردن گوسفند انداختن است تا نشانه ی آن باشد که این گوسفند برای قربانی کردن انتخاب شده است است پس هر کدام از آن ها را که انجام دهد، حج را بر خود واجب کرده است
2-2- امام صادق علیه السلام- واجب شدن حج عبارت است از لبیک گفتن اشعار و تقلید. پس چنان چه فردی یکی از آن کارها را انجام دهد فریضه حج بر او واجب می شود.
1-3- امام صادق علیه السلام- معاوية بن عمار گوید امام صادق علیه السلام فرمود: رفت همان آمیزش جنسی است و «فسوق» همان دروغگویی و فحاشی است و جدال این است که فرد بگوید: «آری! به خدا چنین است [یا] نه به !خدا چنین نیست یعنی بر سر حرف خود اصرار بیجا ورزد بدان که اگر حاجی سه نوبت متوالی سوگند راست بخورد جدل کرده است و باید یک قربانی تقدیم کند و گوشت آن را به مستمندان بدهد و اگر یک سوگند دروغ بخورد جدل کرده است و باید یک قربانی تقدیم کند و گوشت آن را صدقه کند. سپس امام علیه السلام افزود در حج از تفاخر بپرهیزید.
2-3- امام صادق علیه السلام- از معاوية بن عمار نقل شده : است من پرسیدم: «اگر کسی در اثنای محاوره بگوید: «نه به جان خودم آری به جان خودم چه صورتی دارد؟ امام علیه السلام فرمود: «این سوگندها در شمار جدل محسوب نمی شود جدل آن است که بگویی: «نه! به خدا سوگند! آری! به خدا سوگند!
3-3- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر گوید: از برادرم موسی بن جعفر پرسیدم: «معنای رفت العليا فسوق و جدال چیست و کفّاره ی کسی که آن ها را در حال احرام انجام دهد، چیست؟ حضرت پاسخ داد: «رفت به معنای آمیزش جنسی] و ،فسوق به معنای دروغ و فخر و مباهات است و جدال این است که مرد بگوید نه به خدا قسم» یا «آری» به خدا قسم! پس هر شخص محرم که آمیزش کند، باید شتر یا گاوی] را قربانی نماید و اگر نتوانست [باید] یک گوسفند، قربانی کند و اگر شخص محرم مرتکب فسق ،شود باید صدقه بدهد که همان قربانی کردن است».
4-3- امام صادق علیه السلام- باید در ازای بحث و جدل گوسفند و در ازای ناسزا گفتن و نافرمانی کردن گاو قربانی کرد و امّا جماع ،کردن، حج را باطل می کند.
ص: 73
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿أَمَّا الرَّفَتْ فَالْجَمَاعُ وَ أَمَّا الْفُسُوقُ فَهُوَ الْكَذِبُ أَ لَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَا فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهَالَةِ وَ الْجِدَالُ هُوَ قَوْلُ الرَّجُل لَا وَ الله وبلى والله﴾. (1)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يُرِيدُ أَنْ يَعْمَلَ الْعَمَلَ فَيَقُولُ لَهُ صَاحِبُهُ: وَاللَّهِ لَا تَعْمَلُهُ فَيَقُولُ وَاللَّهِ لَأعْمَلَنَّهُ فَيُخَالِفُهُ مِرَاراً أَ يَلْزَمُهُ مَا يَلْزَمُ صَاحِبَ الْجِدَالِ. قَالَ: لَا! إِنَّمَا أَرَادَ بِهَذَا إِكْرَامَ أَخِيهِ إِنَّمَا ذَلِكَ مَا كَانَ لِلَّهِ فِيهِ مَعْصِيَة﴾. (2)
7-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: فِي الْحَجِّ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَطَ عَلَى النَّاسِ شَرْطاً وَ شَرَطَ لَهُمْ شَرْطاً فَمَنْ وَفَى وَفَى اللَّهُ لَهُ قُلْتُ: فَمَا الَّذِي اشْتَرَطَ عَلَيْهِمْ وَمَا الَّذِي شَرَطَ لَهُمْ؟ فَقَالَ: أَمَّا الَّذِي اشْتَرَطَ عَلَيْهِمْ فَإِنَّهُ قَالَ: فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جدالَ فِي الْحَجِّ وَ أَمَّا الَّذِي شَرَطَ لَهُمْ قَالَ: فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ منِ اتَّقَى قَالَ: يَرْجِعُ وَ لَا ذَنْبَ لَهُ قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ مَن ابْتُلِيَ بِالْجَمَاع مَا عَلَيْهِ؟ قَالَ: عَلَيْهِ بَدَنَةً فَإِنْ كَانَتِ الْمَرْأَةُ أَعَانَتْ بِشَهْوَة مَعَ شَهْوَةِ الرَّجُل فَعَلَيْهِمَا بَدَنَتَانِ يَنْحَرَانِهِمَا وَ إِنْ كَانَ اسْتَكْرَهَهَا وَ لَيْسَ بِهَوَى مِنْهَا فَلَيْسَ عَلَيْهَا شَيْءٌ وَيُفَرَّقُ بَيْنَهُمَا حَتَّى يَنْفِرَ النَّاسُ وَحَتَّى يَرْجِعَا إِلَى الْمَكَانِ الَّذِي أَصَابَا فِيهِ مَا أَصَابَا. قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ إِنْ أَخَذَا فِي غَيْر ذَلِكَ الطَّرِيق إِلَى أَرْضِ أَخْرَى أَ يَجْتَمَعَانِ؟ قَالَ: نَعَمْ قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ إِنِ ابْتُلِيَ بِالْفُسُوقِ فَأَعْظَمَ ذَلِكَ وَ لَمْ يَجْعَلَ لَهُ حَدَاءٍ قَالَ: يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ يُلبي. قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ إِن ابْتَلَى بِالْجِدَال؟ قَالَ: فَإِذَا جَادَلَ فَوْقَ مَرَّتَيْنِ فَعَلَى الْمُصِيبِ دَمُ يُهَرِيقُهُ دَمُ شَاةِ وَ عَلَى الْمُخْطِئ أَيْضاً دَمُ يُهَرِيقُهُ دَمُ بَقَرَة﴾. (3)
1-4- امير المؤمنين علیه السلام- ﴿أوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّتِي هِيَ الزَّادُ وَ بِهَا الْمَعَاذُ زَادُ مُبْلِغُ وَ مَعَاذُ مُنْجِح﴾. (4)
ص: 74
5-3- امام صادق علیه السلام- ما رفت» [که به معنی هرگونه انگیزه ی شهوت جنسی است در این جا به معنی] جماع و آمیزش جنسی است و فسوق» که به معنی بیرون رفتن از حدود حق و مسئولیت آن است در این جا دروغ گویی است مگر نشنیده ای که خدا فرموده است ای کسانی که ایمان آورده اید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد درباره ی آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید... (حجرات/6) و «جدال [که به معنی درگیری و ستیزه در گفتگو برای تحمیل نظر است آن گفتاری از آدمی است که مرتب بگوید: «نه! به خدا «آری به خدا سوگند»! و «آری! به خدا سوگند»!
6-3- امام صادق علیه السلام- از ابوبصیر نقل شده است درباره ی شخص محرمی پرسیدم می خواهد کاری را انجام دهد و همراهش به او می گوید تو را به خدا آن کار را انجام مده و او می گوید به خدا قسم که آن را حتماً انجام می دهم و کارشان به قسم خوردن، می انجامد. که آیا او جدل کرده و چیزی بر عهده اش است؟ فرمود: «خیر زیرا هدف او از قسم خوردن بزرگ داشتن برادرش بوده و در آن گناهی صورت نگرفته است».
7-3- امام صادق علیه السلام- عبدالله حلبی از امام صادق علیه السلام- نقل کرده که در حج : فرمود: خداوند شرطی را بر مردم لازم شمرده و پاداش هم برای ایشان تعهد نموده است پس هر کس که به آن شرط عمل کند، خداوند هم به تعهدش وفا خواهد نمود عرض کردم شرطی که خدا بر ایشان نموده چیست؟ و چه پاداشی بر عهده گرفته است؟ فرمود: آن چه شرط کرده که بر عهده ی آنان است این است که فرموده: ﴿فَمَن فَرَضَ فِيهِنّ الحَجّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الحَجّ﴾ و اما آن چه به عنوان پاداش برای آنان است، در دنباله ی همین آیات فرموده است ﴿فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ مَنِ اتَّقى...﴾ گفتم: «شخصی که در حالت احرام] جماع نموده می فرمایید چکار باید بکند؟ فرمود: «قربانی کردن شتری بر او لازم است و اگر زن با شهوت خود به شهوت مرد کمک کرده بر هر دوی آن ها لازم است که دو شتر قربانی کنند؛ ولی اگر زن میل به جماع نداشته چیزی بر او نیست و میان زن و مرد جدایی انداخته می شود تا مردم کوچ نمایند و به مکانی برسند که در آن جا مرتکب آن عمل شده اند». گفتم: «اگر از راه دیگری رفتند نظر مبارکتان چیست؟ می توانند با هم بروند؟ فرمود: «آری» عرض کردم: «نظر شما درباره ی فسوق» چه می باشد؟ با آن که از آن بزرگتر است چرا حدی برایش قرار داده نشده است؟ فرمود: «از خدا آمرزش بخواهد و لبيك اللهم لبيك... » بگوید عرض کردم نظر شما درباره ی کسی که مبتلا به جدال شود چیست؟ فرمود: «اگر بیش از دو بار جدال کرد بر آن کسی که به حق جدل کرده (قسم خورده واجب است گوسفندی ،بکشد و بر کسی که بر خطا جدل کرده قسم دروغ خورده، واجب است گاوی بکشد».
1-4- امام علی علیه السلام- ای بندگان خدا! شما را به تقوی الهی سفارش می کنم که آن توشه ی آخرت است و در روز رستاخیز به وسیله ی آن قدر و منزلت بالا رفته و رستگاری حاصل می شود.
ص: 75
قوله تعالى: ﴿لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ المُشْعَرِ الْحَرَام وَ اذْكُرُوهُ كَما هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ لمَنَ الضَّالِّينَ﴾ (198)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ يَعْنِي الرِّزْقَ إِذَا أَحَلَّ الرَّجُلُ مِنْ إِحْرَامِهِ وَ قَضَى نُسُكَهُ فَلْيَشْتَرِ وَلْيَبِعْ فِي الْمَوْسِمِ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ أَيْ مَغْفِرَة مِنْ رَبِّكُمْ﴾. (2)
3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَقَالَ الْمَعْنَى لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَحُجُوا أَوْ تكرهوا [تَكْرُوا] اَلْجِمَالَ لِلرُّکُوبِ وَ اَلْعَمَلِ﴾. (3)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِلْحُجَّاجِ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ وَ مَضَيْتُمْ إِلَى الْمُزْدَلِفَة فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ المُشْعَرِ الْحَرَامِ بِآلَائِهِ وَنَعْمَائِهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ أَنْبِيَائِهِ وَ عَلَى عَلَى علیه السلام سَيِّدِ أَصْفِيَائِهِ وَاذْكُرُوهُ كَما هَدَاكُمْ لِدِينِهِ وَ الْإِيمَانِ بِرَسُولِهِ وَإِنْ كُنتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَنَ الضَّالِّينَ عَنْ دِينِهِ قَبْلَ أَنْ يَهْدِيَكُمْ إِلَى دِينِهِ﴾. (4)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانُوا إِذَا أَقَامُوا بِمِنِّى بَعْدَ النَّحْرِ تَفَاخَرُوا فَقَالَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ: كَانَ أَبِي يَفْعَلُ كَذَا وَكَذَا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللهَ... كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً قَالَ وَ التَّكْبِيرُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَلِلَّهِ الْحَمْدُ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ﴾. (5)
ص: 76
گناهی بر شما نیست که از فضل پروردگارتان [و از منافع اقتصادی در ایام حج] بهره گیرید [که از منافع حج پی ریزی اقتصاد صحیح اسلامی است]. و هنگامی که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعر الحرام» یاد کنید او را یاد کنید همان گونه که شما را هدایت نمود؛ و قطعاً شما پیش از این از گمراهان بودید. (198)
1-1- امام صادق علیه السلام- [در توضیح آیه] فرمود: منظور از فضل روزی است. هنگامی که مرد، از احرام خارج شد و مناسک حج را به پایان رسانید می تواند در موسم حج به تجارت مشغول شود.
2-1- امام صادق علیه السلام- از فضل پروردگارتان بهره بگیرید یعنی از پروردگارتان طلب مغفرت کنید.
3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناح یعنی برای شما مانعی نیست؛ اگر حج به جای آورید یا شتران را برای سواری دادن و کارکردن وادار کنید مانعی وجود دارد.
1-2- امام عسکری علیه السلام- [یعنی] خداوند متعال به حاجیان می فرماید پس اگر از عرفات کوچ کردید و به سوی مزدلفه ،رفتید در مشعر الحرام از بخشش و نعمت های خداوند یاد کنید و بر محمد سرور پیامبران و بر علی علیه السلام سرور اوصیاء درود فرستید و او را یاد کنید که شما را به سوی دین خود و ایمان به پیامبرش هدایت کرد محققاً شما قبلاً از گمراهان بودید و قبل از این که خداوند شما را به دین خویش هدایت کند در گمراهی از دینش به سر می بردید».
2-2- امام صادق علیه السلام- [در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله مسلمانان] هنگامی که بعد از قربانی به سوی منی آمدند، افتخارات اجدادی خود را به رخ یکدیگر می کشیدند پس یکی از آن حاجیان گفت: «پدر من چنین و چنان کرده است و خداوند عزّوجل فرمود: ﴿فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللهَ...﴾ همان طور که از پدرانتان یاد می کنید خدا را نیز یاد کنید حتی از آن هم شدیدتر؛ و آن ها تکبیر گفتند: ﴿اللَّهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ اللهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ اللهُ الْحَمْدُ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَق نَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ﴾.
ص: 77
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ جَبْرَئِيلُ لِإِبْرَاهِيم علیه السلام... هَذِهِ عَرَفَاتُ فَاعْرِفْ بِهَا مَنَاسِكَكَ وَاعْتَرِفْ بِذَنْبكَ فَسُمِّيَ عَرَفَات﴾. (1)
4-2- امیرالمؤمنين علیه السلام- ﴿سَبَبُ تَسْمِيَتِهَا بِعَرَفَاتِ فَقِيلَ لِأَنَّ إِبْرَاهِيمَ عَرَفَهَا بِمَا تَقَدَّمَ لَهُ مِن اللهِ النَّعْتِ لَهَا وَ الْوَصْفِ﴾. (2)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ عَرَفَاتِ لِمَ سُمِّيَتْ عَرَفَاتِ؟ فَقَالَ: إِنَّ جَبْرَئِيلَ خَرَجَ بِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام يَوْمَ عَرَفَةَ فَلَمَّا زَالَتِ الشَّمْسُ قَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ: يَا إِبْرَاهِيمُ اعْتَرفُ بذَنْبكَ وَ اعْرِفْ مَنَاسِكَكَ فَسُمِّيَتْ عَرَفَاتِ لِقَوْل جَبْرَئِيلَ اعْتَرِفْ فَاعْتَرَفَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ أَفيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم﴾. (199)
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ ارْجِعُوا مِنَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ مِنْ حَيْثُ رَجَعَ النَّاسُ مِنْ جَمْعِ وَ النَّاسُ هَاهُنَا فِي هَذَا الْمَوْضِعِ الْحَاجُّ غَيْرُ الْحُمْسِ فَإِنَّ الْحُمْسَ كَانُوا لَا يُفيضُونَ مِنْ جَمْع﴾. (4)
2-1- امير المؤمنين علیه السلام- ﴿ قَامَ رَجُلُ إِلَى عَلَى الفَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ: أَخْبِرْنَا عَنِ النَّاسِ وَ أَشْبَاهِ النَّاسِ َوالنَّسْنَاسِ قَالَ عَلَى : يَا حَسَنَ علیه السلام أَجِبْهُ. قَالَ: فَقَالَ لَهُ الْحَسَنِ علیه السلام: سَأَلْتَ عَنِ النَّاسِ فَرَسُولُ اللَّهِ النَّاسُ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ نَحْنُ مِنْهُ وَ سَأَلْتَ عَنْ أَشْبَاءِ النَّاسِ فَهُمْ شِيعَتُنَا وَهُمْ مِنَّا وَهُمْ أَشْبَاهُنَا وَ سَأَلْتَ عَن النَّسْنَاسِ وَهُمْ هَذَا السَّوَادُ الْأَعْظَمُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾. (5)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إن إبْرَاهِيمَ علیه السلام أَخْرَجَ إِسْمَاعِيلَ علیه السلام إِلَى الْمَوْقِفِ فَأَفَاضًا مِنْهُ ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ كَانُوا يُفِيضُونَ مِنْهُ حَتَّى إِذَا كَثُرَتْ قُرَيْشَ قَالُوا لَا نُفِيضَ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَ كَانَتْ قُرَيْشٍ
ص: 78
3-2- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام جبرئیل علیه السلام به ابراهیم علیه السلام گفت: : «این عرفات است؛ به وسیله ی آن مناسکت را بشناس و به گناهانت اعتراف کن پس از آن روی این مکان] عرفات نامیده شد.
4-2- امام علی علیه السلام- گفته می شود علت نامگذاری «عرفات» به این نام آن است که ابراهیم علیه السلام علم آن را به خاطر وصف و صفتی که از عرفات برای او نشان داده شده بود، شناخت.
5-2- امام صادق علیه السلام- از معاویه بن عمّار نقل شده است از امام صادق علیه السلام و پرسیدم: «چرا عرفات را به عرفات موسوم نموده اند؟ حضرت فرمود: روز عرفه جبرئیل ا حضرت ابراهیم علیه السلام را بیرون برد وقتی خورشید به زوال گرایید به او فرمود: ای ابراهیم به لغزش خود اعتراف کن و به مناسک خویش آگاه شو پس به سبب کلام جبرئیل ا که گفت اعتراف کن» و ابراهیم علیه السلام هم اعتراف نمود آن سرزمین را عرفه خواندند.
سپس از همان جا که مردم کوچ می کنند [به سوی سرزمین منی] کوچ کنید؛ و از خداوند طلب آمرزش کنید زیرا خدا آمرزنده مهربان است. 199)
1-1- امام عسکری علیه السلام- [یعنی] از همان جایی که مردم از مشعر بازگشتند، به سوی سرزمین منی بازگردید و مراد از النَّاسُ که در این جا ذکر شده حاجیان غیر حمسی است که خمسی ها از محل اجتماع مردم (مشعر باز نمی گردند به) قریش حمس می گفتند چون در دین خود بسیار سخت گیر بودند و می گفتند ما اهل بیت هستیم و لذا نباید از محدوده حرم خدا و از مشعر خارج گردیم.
2-1- امام علی علیه السلام- مردی به پا خاست و از علی درخواست نمود که «ناس»، «اشباه ناس» و نسناس را تفسیر کند، حضرت علی رو به امام حسن علیه السلام نموده و فرمود: «جواب او را بده». امام حسن علیه السلام فرمود: سؤال از ناس کردی؛ [بدان] رسول خدا صلی الله علیه و آله ناس است؛ بدلیل این که خداوند در این آیه می فرماید: ﴿ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ﴾ یعنی بازگردید از همان جا که مردم بازگشته اند که منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و ما از او هستیم از اشباه ناس پرسیدی؛ آن ها شیعیان ما هستند و ایشان از ما محسوب می شوند. امّا سؤال از نسناس کردی؛ آن ها این جمعیت انبوهند که افراد این آیه به شمار می روند آن ها همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر! (اعراف/ 179)
3-1- امام صادق علیه السلام- ابراهیم علیه السلام، اسماعیل علیه السلام را به سوی موقف برد و آن دو از آن جا بازگشتند. سپس همه ی مردم از آن جا همان مسیر باز می گشتند تا این که تعداد قریش افزایش یافت و گفتند: «ما از آن مکانی که مردم باز می گردند باز نمی گردیم قریش از مزدلفه بازمی گشت و مردم دیگر را از این که از مزدلفه بازگردند منع کرده و آنان را وادار می نمودند که از عرفات
ص: 79
تُفِيضُ فِي الْمُزْدَلِفَة وَ مَنَعُوا النَّاسَ أَنْ يُفِيضُوا مَعَهُمْ إِنَّا مِنْ عَرَفَاتِ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله أَمَرَهُ أَنْ يُفِيضَ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَ عَنَى بِذَلِكَ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيل علیه السلام﴾. (1)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ النَّاسَ إِبْرَاهِيمُ وَ إِسْمَاعِيلُ وَإِسْحَاق لا وَ مِنْ بَعْدَهُمْ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام، عَنْ أَبَى عَبْدِ الله علیه السلام﴾. (2)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَقَامَ بِالْمَدِينَةِ عَشْرَ سِنِينَ لَمْ يَحُجَّ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ وَ أَذَنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ... فَخَرَجَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله وَ أَصْحَابُهُ مُهلِّينَ بِالْحَجِّ حَتَّى أَتَوْا مِنِّى فَصَلَّى الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَالْفَجْرَ غَدَا وَ النَّاسُ مَعَهُ وَ كَانَتْ قُرَيْش تُفِيضُ مِنَ الْمُزْدَلِفَة وَهِيَ جَمْعُ وَ يَمْنَعُونَ النَّاسَ أَنْ يُفِيضُوا مِنْهَا فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ قُرَيْشٍ تَرْجُو أَنْ تَكُونَ إِفَاضَتُهُ مِنْ حَيْثُ كَانُوا يُفِيضُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ يَعْنِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَ إسْحَاقَ المَةِ فِي إِفَاضَتِهِمْ مِنْهَا وَ مَنْ كَانَ بَعْدَهُمْ فَلَمَّا رَأَتْ قُرَيْشٍ أَنَّ قُبَّةَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ مَضَتْ كَأَنَّهُ دَخَلَ فِي أَنْفُسِهِمْ شَيْءٌ لِلَّذِي كَانُوا يَرْجُونَ مِنَ الْإِفَاضَةِ مِنْ مَكَانِهِمْ حَتَّى انْتَهَى إِلَى نَمِرَةَ وَ هِيَ بَطْنُ عُرنَةَ بِحِيَالَ الْأَرَاكِ فَضُرَبَتْ قُبَّتُهُ وَضَرَبَ النَّاسُ أَخْبَيَتَهُمْ عِنْدَهَا﴾. (3)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ زَيْدِ الشَّحَامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ قَالَ أُولَئِكَ قُرَيْشٍ كَانُوا يَقُولُونَ: نَحْنُ أَوْلَى النَّاسِ بِالْبَيْتِ وَ لَا يُفِيضُونَ إِلَّا مِنَ الْمُزْدَلِفَة فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ أَنْ يُفيضُوا مِنْ عَرَفَة﴾. (4)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إن قُرَيْشاً كَانَتْ تُفِيضُ مِنْ جَمْع وَ مُضَرَ وَ رَبَيعَةَ مِنْ عَرَفَاتِ﴾. (5)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ رفَاعَة عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ قَالَ: إِن أَهْلَ الْحَرَم كَان يَقِفُونَ عَلَى الْمَشْعَر الحَرَامِ وَيَقِفُ النَّاسُ بِعَرَفَةَ وَ لَا
ص: 80
بازگردند. تا هنگامی که خداوند محمد صلی الله علیه و آله را به پیامبری مبعوث کرد به او امر فرمود که از همان جایی که مردم باز می گردند بازگردد و منظور خداوند از مردم ابراهیم علیه السلام و اسماعيل علیه السلام بود.
4-1- امام صادق علیه السلام- منظور از النَّاسُ ابراهیم اسماعیل اسحاق و تمام پیامبران علیهم السلام پس از آن ها می باشد.
5-1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله مدت ده سال بدون آن که حج به جای آورد در مدینه اقامت ال- کرد سپس خداوند جلیل آیه ی و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکب های لاغر از هر راه دوری به سوی تو بیایند... (حج /27) را بر ایشان نازل فرمود. پس پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش تهلیل گویان عازم حج شدند تا آن که به منی رسیدند و نماز ظهر، عصر، مغرب، عشاء و صبح را خواندند فردا رسید؛ پس پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که مردم کنارش بودند و جماعت قریش از مزدلفه کوچ می کردند و مانع کوچ کردن مردم می شدند جلو آمدند. قریش امیدوار بود که حضرت از همان جایی که آن ها رفتند روانه شود پس خدای عزوجل بر پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه ى: ﴿ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ﴾ را نازل کرد؛ یعنی از ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و کسانی که پس از آن ها بودند در کوچ کردن از منی تبعیت.کن زمانی که قریش دیدند که خیمه ی (کجاوه) رسول خدا صلی الله علیه و آله پیش می آید گویا چیزی در وجودشان وارد شد که آن ها را بر کوچ کردن از آن جا امیدوار کرد تا آن که خیمه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله به محل «نمره» رسید و آن در وسط منطقهی «عرنه در برابر منطقه ی «اراک» بود و خیمه ی ایشان برپا شد و مردم [هم] خیمه هایشان را کنار خیمه حضرت برپا کردند.
6-1- امام صادق علیه السلام- از زید شحام نقل شده است که گفت: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «خطاب آيه ى أَفِيضُوا مِنْ حَيثُ أَفَاضَ النَّاسُ كيست»؟ حضرت فرمود منظور از آیه، قریش بودند که می گفتند: «ما شایسته ترین مردم نسبت به خانه کعبه «هستیم و آن ها تنها از مزدلفه بازمی گشتند و خداوند به آن ها امر فرمود که از عرفه بازگردند.
7-1- امام صادق علیه السلام- قبیله ی قریش از جمع و قبیله ی مُضَر و ،ربیعه، از عرفات باز می گشتند.
8-1- امام صادق علیه السلام- رفاعه گوید: از امام صادق علیه السلام- تفسیر آیه ی ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيثُ أَفَاضَ النَّاسُ را پرسیدم حضرت پاسخ داد ساکنین حرم (قریش) در مشعر و مردم، در عرفه می ایستادند و قریش زمانی شروع به بازگشت می کردند که مردمی که در عرفه بودند، بر آنان نمایان بشوند. مردی که کنیهی ،او ابوستار بود و الاغ چموشی داشت و از مردمی که در عرفه بودند، پیشی
ص: 81
يُفِيضُونَ حَتَّى يَطَّلِعَ عَلَيْهِمْ أَهْلُ عَرَفَةَ وَ كَانَ رَجُلُ يُكَنَّى أَبَا سَيَّارِ وَ كَانَ لَهُ حِمَارُ فَارِهُ وَ كَانَ يَسْبِقُ أَهْلَ عَرَفَةَ فَإِذَا طَلَعَ عَلَيْهِمْ قَالُوا: هَذَا أَبُو سَيَّارٍ ثُمَّ أَفَاضُوا فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ أَنْ يَقِفُوا بِعَرَفَةَ وَ أَنْ يُفيضُوا مِنْهُ﴾. (1)
1- 9- الصّادق علیه السلام- ﴿أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ قَالَ هُمْ أَهْلُ الْيَمَنِ﴾. (2)
10-1- امير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّمَا أَرَادَ سُبْحَانَهُ بَعْضَ النَّاسِ وَ ذَلِكَ أَنَّ قُرَيْشَاً كَانَتْ فِي الْجَاهِلِيَّة تُفِيضُ مِنَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَ لَا يَخْرُجُونَ إِلَى عَرَفَاتِ كَسَائِرِ الْعَرَبِ فَأَمَرَهُمْ سُبْحَانَهُ أَنْ يُفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ وَ هُمْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ النَّاسُ عَلَی اَلْخُصُوصِ وَ رَجَعُوا عَنْ سُنَّتِهِمْ﴾. (3)
11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَاوِيَةَ بْن عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ الْمُشْرِكِينَ كَانُوا يُفِيضُونَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَغِيبَ الشَّمْسُ فَخَالَفَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَفَاضَ بَعْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: إِذَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ فَأَفِضْ مَعَ النَّاسِ وَ عَلَيْكَ السَّكِينَةَ وَ الْوَقَارَ وَ أَفَضْ بِالِاسْتِغْفَارِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ فَإِذَا انْتَهَيْتَ إِلَى الْكَثِيب الْأَحْمَر عَنْ يَمِينِ الطَّرِيقِ فَقُل: اللَّهُمَّ ارْحَمْ مَوْقِفِي وَ زِدْ فِي عِلْمِي وَسَلِّمْ لِى دِينِي وَ تَقَبَّلْ مَنَاسِكَى فَإِذَا انْتَهَيْتَ إِلَى الْكَثِيبِ الْأَحْمَر عَنْ يَمِينِ الطَّرِيقِ فَقُلْ اللَّهُمَّ ارْحَمْ مَوْقِفِي وَ زِدْ فِي عَمَلِي وَ سَلَّمْ لِي دِينِي وَ تَقَبَّلْ مَنَاسِكِى وَ إِيَّاكَ وَ الْوَجِيفَ الَّذِي يَصْنَعُهُ كَثِيرُ مِنَ النَّاسِ فَإِنَّهُ بَلَغَنَا أَنَّ الْحَجَّ لَيْسَ بِوَصْفِ الْخَيْل وَ لَا إِيضَاعِ الْإِبل وَلَكِن اتَّقُوا اللَّهَ وَسِيرُوا سَيْراً جَمِيلًا وَ لَا تُوَكِّتُوا ضَعِيفاً وَ لَا تُوَطَّئُوا مُسْلِماً وَاقْتَصِدُوا فِي السَّيْر فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَانَ يَقِفُ بِنَاقَتِهِ حَتَّى
كَانَ يُصِيبُ رَأْسُهَا مُقَدَّمَ الرَّحْلِ وَيَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ عَلَيْكُمْ بِالدَّعَةِ فَسُنَّةً رَسُولِ اللَّهِ لا تَتَّبَعُ﴾. (4)
12-1- امام باقر علیه السلام- ﴿في مَجْمَعِ الْبَيَانِ... وَ هُوَ الْمَرْوِيُّ عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام أَنَّ الْمُرَادَ بِهِ الْإِفَاضَةُ مِنْ عَرَفَاتِ وَ أَرَادَ بِالنَّاسِ سَائِرَ الْعَرَبَ وَ أَنَّهُ أَمَرَ لِقُرَيْش وَ حُلَفَائِهَا وَهُمُ الْخَمْسِ لِأَنَّهُمْ كَانُوا لَا يَقِفُونَ مَعَ النَّاسِ بِعَرَفَةَ وَ لَا يُفيضُونَ مِنْهَا وَ يَقُولُونَ نَحْنُ أَهْلُ حَرَمَ اللَّهِ فَلَا نَخْرُجُ مِنْهُ وَكَانُوا
ص: 82
می گرفت و چون قریش او را دیدند می می گشتند اما خداوند به قریش امر فرمود این کار ابوستار را ملاک حرکت نگیرند بلکه فرمود تا در عرفه بایستند و از آن جا بازگردند. گفتند این ابوسیار است و حرکت می کردند و باز
9-1- امام صادق علیه السلام- منظور از ناس [در این جا مردم یمن می باشند.
10-1- امام علی علیه السلام منظور خداوند برخی از مردم است؛ بدان سبب که قریشیان جاهل از مشعر الحرام خارج می شدند اما مانند دیگر اعراب جهت وقوف در ،عرفات، خارج نمی شدند؛ بنابراین خداوند به ایشان فرمان داد که از همان جایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و یارانش خارج می شوند، خارج شوید و النَّاسُ در این جا مختص پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش می باشد و قریش نیز از سنت و روش خود عدول کردند.
11-1- امام صادق علیه السلام- معاویه بن عمار گوید: امام صادق علیه السلام فرمود [در مشعر] مشرکین پیش از غروب خورشید کوچ می کردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله برخلاف ایشان بعد از غروب خورشید، حرکت می فرمود امام علیه السلام افزود: بعد از غروب خورشید با متانت و آرامش و استغفارگویان، به همراه مردم از مشعر خارج شو که خداوند بلندمرتبه فرمود: ﴿ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ پس زمانی که از سمت راست راه به شنزار سرخ رسیدی، بگو: «پروردگارا! در این موقف بر من رحم کن و بر علمم بیافزای و دینم را برایم سالم گردان و مناسکم را بپذیر و از خفقانی که بیشتر مردم آن را به وجود می آورند بر حذر باش به ما خبر رسیده که حج، [محلّ تفاخر و تکبّرورزی و] محل سوارکاری با اسبان یا شترسواری با سرعت نیست؛ بلکه باید از خدا بترسید و به زیبایی حرکت کنید و ضعیف و مسلمان را لگدمال نکنید و در پیمودن راه میانه رو باشید. رسول خدا صلی الله علیه و آله شترش را نگاه می داشت طوری که سر آن به جلوی پالانش می خورد و می فرمود ای) !مردم رفتارهای خود را کنار گذاشته و از سیره و روش رسول خدا صلی الله علیه و آله پیروی کنید».
12-1- امام باقر علیه السلام- در مجمع البیان دو نظریه مطرح شده که این جملات مطابق با نظر اول و به امام باقر علیه السلام نسبت داده شده است منظور از «افاضه» کوچ کردن از عرفات است و مراد از «النَّاسُ» دیگر اعراب هستند خداوند در این آیه به قریش و همپیمانانشان که پنج گروه بودند فرمان داد که از همان مسیر مردم حرکت کنند چرا که آن ها به همراه مردم در عرفه، وقوف نکرده و وارد عرفات نشدند و گفتند: «ما اهل حرم الهی هستیم؛ پس از آن خارج نمی شویم». و در
ص: 83
يَقِفُونَ بِالْمُزْدَلَفَةِ وَ يُفِيضُونَ مِنْهَا فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِالْوُقُوفِ بَعَرَفَةَ وَ الْإِفَاضَةَ مِنْهَا كَمَا يُفِيضُ النَّاسُ وَأَرَادَ بِالنَّاسِ سَائِرَ الْعَرَب﴾. (1)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ اسْتَغْفِرُوا اللهَ لِذُنُوبِكُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ لِلتَّائِبِينَ﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أفض بالاستغفار﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿ فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنا فِي الدُّنْيا وَما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ﴾. (200)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَعْنَى فَلَا قُضِيَ أَيْ فَلَمَّا فَرَغَ وَكَقَوْلِهِ فَإِذا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا الله﴾. (4)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَانُوا إِذَا أَقَامُوا بِمِنِّي بَعْدَ النَّحْرِ تَفَاخَرُوا فَقَالَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ كَانَ أَبي يَفْعَلُ كَذَا وَكَذَا فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتِ فَاذْكُرُوا اللهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً قَالَ: وَالتَّكْبِيرُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَلِلَّهِ الْحَمْدُ اللهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ﴾. (5)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ الْمُشْرِكُونَ يَفْتَخِرُونَ بِمِنّى إِذَا كَانَ أَيَّامُ التَّشْرِيقِ فَيَقُولُونَ كَانَ أَبُونَا كَذَا وَ كَانَ أَبُونَا كَذَا فَيَذْكُرُونَ فَضْلَهُمْ فَقَالَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ﴾. (6)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانَ الرَّجُلُ يَقُولُ كَانَ أَبي وَكَانَ أَبي فَنَزَلَتْ عَلَيْهِمْ فِي ذَلِكَ﴾. (7)
ص: 84
مزدلفه (مشعر) وقوف کرده و از آن جا خارج شدند پس خداوند متعال به آن ها فرمان داد که به عرفه وارد شوند و از آن جا به همان شکلی که مردم خارج می شوند خارج شوند و منظور از النَّاسُ» دیگر اعراب می باشد.
1-2- امام عسکری علیه السلام- ز خداوند به خاطر گناهانی که مرتکب شده اید طلب بخشش کنید زیرا خداوند در برابر توبه کنندگان بسیار بخش نده و مهربان است.
2-2- امام صادق علیه السلام- با طلب مغفرت کوچ کن.
و هنگامی که مناسک [حجّ] خود را انجام دادید خدا را یاد کنید، همانند یادآوری شما از پدرانتان آن گونه که رسم آن زمان بود بلکه از آن هم بیشتر [در این مراسم] مردم دو گروهند بعضی از مردم می گویند «خداوندا به ما در دنیا، [نیکی] عطا کن». در حالی که در آخرت بهره ای ندارند. (200)
1-1- امام صادق علیه السلام- فَإِذا قَضَيْتُمْ؛ به معنای زمانی که به پایان رساندند و از کار فراغت یافتند است؛ همانند کلام الهی: ﴿فَإِذا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللهَ﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- منصور حازم از امام صادق علیه السلام نقل کرده است در دوره ی جاهلیت مردم پس از قربانی کردن در منی شروع به برشمردن افتخارات قبیله و اجداد خود می کردند. مثلاً مردی از آنان برمی خاست و می گفت پدرم چنین و چنان می کرد این گونه بود که خداوند عزوجل فرمود: ﴿فَاذْكُرُوا اللهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا﴾ تکبیر این است که بگویی «الله أكبر الله أكبر لا إله إلا الله والله أكبر ولله الحمد الله أكبر علي ما هدانا الله أكبر علي ما رَزَقَنا مِن بَهيمة الأنعام».
3-1- امام صادق علیه السلام- مشرکان سه روز بعد از عید قربان در منی افتخارات اجدادی خود را به رخ یکدیگر کشیده و می گم گفتند: «پدران ما چنین و چنان بودند»! و برتری آن ها را برای یکدیگر بیان می کردند؛ پس خداوند فرمود: ﴿فَاذْكُرُوا اللهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ﴾.
4-1- امام باقر علیه السلام- در جاهلیت مرسوم بود که مرد می گفت پدرم چنین و چنان بود پس این آیه، در این باره بر ایشان نازل شد.
ص: 85
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانُوا يَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمْ يَقُولُونَ أَبي الَّذِي حَمَلَ الدِّيَاتِ وَالَّذِي قَاتَلَ كَذَا وَ كَذَا إِذَا قَامُوا بِمِنِّى بَعْدَ النَّحْرِ وَكَانُوا يَقُولُونَ أَيْضاً يَحْلِفُونَ بِآبَائِهِمْ لَا وَأَبِي لَا وَأَبِي﴾. (1)
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ أَهْلَ الْجَاهِلِيَّةِ كَانَ مِنْ قَوْلِهِمْ كَلَّا وَأَبِيكَ بَلَى وَ أَبِيكَ فَأَمِرُوا أَنْ يَقُولُوا لَا وَاللَّهِ بَلَى وَ اللَّهِ﴾. (2)
7-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَانَتِ الْعَرَبُ إِذَا وَقَفُوا بِالْمَشْعَرِ يَتَفَاخَرُونَ بِآبَائِهِمْ فَيَقُولُونَ لَا وَ أَبِيكَ لَا وَ أَبِي وَ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ يَقُولُوا لَا وَاللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ﴾. (3)
8-1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانُوا إِذَا فَرَغُوا مِنَ الْحَجِّ يَجْتَمِعُونَ هُنَاكَ وَ يَعُدُّونَ مَفَاخِرَ آبَائِهِمْ وَ مَآثِرَهُمْ وَ يَذْكُرُونَ أَيَّامَهُمُ الْقَدِيمَةَ وَ أَيَادِيَهُمُ الْجَسِيمَةَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَنْ يَذْكُرُوهُ مَكَانَ ذِكْرِهُمْ آبَاتَهُمْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً أَوْ يَزِيدُوا عَلَى ذَلِكَ بِأَنْ يَذْكُرُوا نِعَمَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَيَعُدُّوا آلَاءَهُ وَيَشْكُرُوا نَعْمَاءَهُ لِأَنَّ آبَانَهُمْ وَ إِنْ كَانَتْ لَهُمْ عَلَيْهِمْ آيَادِ وَ نِعَمْ، فَنِعَمُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ عَلَيْهِمْ أعْظَمُ وَآيَادِيهِ عِنْدَهُمْ أفْخَمُ وَلِأَنَّهُ سُبْحَانَهُ الْمُنْعِمُ بتِلْكَ الْمَاثِرِ وَالْمَفَاخِرِ عَلَى آبَائِهِمْ وَ عَلَيْهِمْ﴾. (4)
9-1- العسكرى علیه السلام- ﴿فَإِذا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ الَّتِى سُنَّتْ لَكُمْ فِي حَجَّكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ اذْكُرُوا اللَّهَ بِآلَائِهِ لَدَيْكُمْ وَ إِحْسَانِهِ إِلَيْكُمْ فِيمَا وَفَّقَكُمْ لَهُ مِنَ الْإِيمَانِ بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الأنام وَ اعْتِقَادِ وَصِيَّة أَخِيهِ عَلى دين أهْلَ الْإِسْلَام كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ بِأَفْعَالِهِمْ وَمَآثِرِهِمُ الَّتِي اللَهِ تَذْكُرُونَهَا أَوْ أَشَدَّ ذِكَرا خَيْرَهُمْ بَيْنَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُلْزِمْهُمْ أَنْ يَكُونُوا لَهُ أَشَدَّ ذِكْرًا مِنْهُمْ لِآبَائِهِمْ وَ إِنْ كَانَتْ نِعَمُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَكْثَرَ وَ أَعْظَمَ مِنْ نِعَمِ آبَائِهِمْ﴾. (5)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنا فِي الدُّنْيا أَمْوَالَهَا وَ خَيْرَاتِهَا وَ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ نَصِيب لِأَنَّهُ لَا يَعْمَلُ لَهَا عَمَلًا وَ لَا يَطْلُبُ فِيهَا خَيْراً﴾. (6)
ص: 86
5-1- امام باقر علیه السلام- هنگامی که مردم پس از قربانی به منی می رفتند افتخارات پدرانشان را بر می شمردند و می گفتند پدر من کسی بود که آن دیه ها را برعهده گرفت و کسی بود که چنین و چنان پیکار نمود همچنین به پدرانشان قسم می خوردند و می گفتند «نه به پدرم سو سوگند نه به پدرم سوگند!
6-1- امام باقر علیه السلام- از سخنان مردم در زمان جاهلیت کلا» و ابیک» و «بلی و ابیک»! (قسم به پدرت که چنین است و چنان نیست بود پس امر شدند که بگویند لا» و «الله» و «بلی و الله» (قسم) به خداوند که چنین است و چنان نیست.
7-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- عرب ها به هنگام وقوف در مشعر افتخارات اجدادی خود را به رخ یکدیگر کشیده و می گفتند به پدرم قسم چنین است یا چنان نیست به پدرانشان قسم می خوردند ولی خداوند امر کرد به خدا قسم بخورند و بگویند به خدا قسم چنین است و چنان نیست»!
8-1- امام باقر علیه السلام- آن ها پس از به پایان رساندن حجشان آن جا جمع می شدند و افتخارات و کارهای پدران و اجدادشان را برمی شمردند و از نعمت های فراوان و روزگاران قدیمشان، یاد می کردند خداوند به ایشان فرمان داد به جای آن که در این جا از پدرانتان یاد کنید خدا را یاد کنید یا این که بیشتر از آن از نعمت های خداوند یاد کنید و بخشش های او را شمرده و بر نعمت ها و عطایایش شکرگزار باشید چراکه اگر برای پدرانشان بر دیگران نعمت و نیکی افزون باشد پس خداوند در قیاس با پدرانشان از نعمت ها و نیکی هایی بس بزرگ تر و فاخرتر، برخوردار است؛ چرا که خداوند بخشنده ی تمام آن کارهای نیک و افتخارات به ایشان و پدرانشان می باشد.
9-1- امام عسکری علیه السلام- وقتی اعمال و عباداتی را که برای شما در حج گزاردن وضع شده، به انجام رساندید خداوند را آن گونه که پدرانتان را یاد می کنید یاد کنید خدا را به خاطر نعمت هایی که به شما بخشیده و نیکی هایی که در حق شما انجام داده و این که شما را توفیق داده به نبوت حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و وصایت برادرش امیرالمؤمنین علیه السلام که دین اهل اسلام است ایمان بیاورید، یاد کنید. همان گونه که کارها و آثار پدرانتان را یاد می کنید و حتی بیشتر از ذکر [اوصاف] پدرانتان، خدا را یاد کنید. خداوند در این آیه آن ها را بین آن دو حالت (خدا را مثل پدرانشان یاد کنند) یا خدا را شدیدتر از پدرانشان یاد کنند مخیر نمود و آن ها را وادار نکرد که خدا را شدیدتر از ذکر پدرانشان یاد کنند؛ هرچند نعمت های خداوند بر آن ها بیشتر از نعمت های پدرانشان بر آن هاست.
1-2- امام عسکری علیه السلام- عده ای از خداوند، ثروت و برکات دنیوی را درخواست می در حالی که از برکات اخروی محرومند؛ چرا که برای به دست آوردن آن کاری نکرده و در دنیا [نیز] چیز بهتری را از خدا درخواست ننموده اند. کنند؛
ص: 87
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنْ لَمْ يَكُنْ وَلَايَةً دَفَعَ عَنْهُ بمَا عَمِلَ مِنْ حَسَنَة فِي الدُّنْيَا وَمالَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةٌ وَ قِنا عَذابَ النَّارِ﴾. (201)
1- 1- الصّادق علیه السلام- ﴿سَأَلَ رَجُلُ أبى بَعْدَ مُنْصَرِفِهِ مِنَ الْمَوْقِفِ فَقَالَ أَ تَرَى يُخَيِّبُ اللَّهُ هَذَا الْخَلْقَ كُلَّهُ فَقَالَ أَبى علیه السلام مَا وَقَفَ بِهَذَا الْمَوْقِفِ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ مُؤْمِنُ وَ لَا كَافِرُ إِنَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ إِلَّا أَنَّهُمْ فِي مَغْفِرَتِهِمْ عَلَى ثَلَاثِ مَنَازِلَ مُؤْمِنُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ وَ أَعْتَقَهُ مِنَ النَّارِ وَذَلِكَ قَوْلُهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ وَ مُؤْمِنُ مِنْهُمْ مَنْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَقِيلَ لَهُ أَحْسِنْ فِيمَا بَقِىَ﴾. (2)
2-1- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ هُمْ بِاللَّهِ مُؤْمِنُونَ، وَ بِطَاعَتِهِ عَامِلُونَ وَ لِمَعَاصِيهِ مُجَانِبُونَ أُولئِكَ الدَّاعُونَ بِهَذَا الدُّعَاءِ عَلَى هَذَا الْوَصْفِ هُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا مِنْ ثَوَابِ مَا كَسَبُوا فِي الدُّنْيَا وَفِي الآخرة﴾. (3)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿يُسْتَحَبُّ أَنْ يَقُولَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْحَجَرَ اللَّهُمَ آتِنَا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ وَ قَالَ إِنَّ مَلَكاً يَقُولُ آمِين﴾. (4)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿بَيْنَمَا هُوَ جَالِس إِذْ سَأَلَ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّهُ قَدْ صَارَ مِنَ الْبَلَاءِ كَهَيْئَة الْفَرْخ الَّذِي لَا رِيشَ عَلَيْهِ فَأَتَاهُ فَإِذَا هُوَ كَهَيْئَةِ الْفَرْحَ مِنْ شِدَّة الْبَلَاءِ فَقَالَ لَهُ: قَدْ كُنْتَ تَدْعُو فِي صِحَتِكَ دُعَاءَ؟ قَالَ: نَعَمْ كُنْتُ أَقُولُ يَا رَبِّ أَيمَا عُقُوبَة أَنْتَ مُعَاقِبِي بِهَا فِي الْآخِرَةِ فَاجْعَلْهَا لِي فِي الدُّنْيَا فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ : أَنَّا قُلْتَ اللَّهُمَ آتِنَا فِي الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ
ص: 88
2-2- امام صادق علیه السلام- اگر [شخص اطاعت از] ولایت نداشته باشد جزای اعمال نیکش در دنیا به او داده می شود و در آخرت بهره ای از آن نصیب او نمی شود.
و بعضی می گویند پروردگارا! به ما در دنیا نیکی عطا کن؛ و در آخرت نیز «نیکی» مرحمت فرما؛ و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار» (201)
1-1- امام صادق علیه السلام- مردی پس از بازگشت از موقف (سرزمین منی) از پدرم پرسید: «به نظر شما خداوند همه ی این مردم و حجاج را ناامید می کند و دعایشان را مستجاب نمی کند»؟ پدرم پاسخ داد: «خداوند تمام کسانی که در این موقف هستند را- چه مؤمن باشند چه کافر می آمرزد؛ ولی آنان در آمرزیده شدن به سه گروه تقسیم می شوند [اول] مؤمنی که خداوند گناهان قبل و بعد او را می آمرزد و او را از آتش جهنم می رهاند و آیه ﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾ به همین معنا باشد. [دوم] کسانی که خداوند گناهان پیشین آن ها را می آمرزد و به آن ها گفته می شود در مابقی عمرت اعمال نیک انجام بده.
2-1- امام عسکری علیه السلام- این افراد به خدا ایمان داشته از فرامین او اطاعت کرده و از معصیت پروردگار اجتناب می ورزند ایشانند که این دعا را با این توصیف که در آیه آمده می خوانند و به این سبب از ثواب دستاوردشان در دنیا و آخرت بهرمند می شوند.
1-2- امام صادق علیه السلام- مستحب است که مابین رکن و سنگ حجر الأسود گفته شود: اللهم آتنا في الدنيا حسنة و في الآخرة حسنة وقنا عذاب النار که در این هنگام فرشته ی موکلی می گوید: «آمین»!
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله همین که پیامبر صلی الله علیه و آله نشست از [احوال] یکی از یاران خود جویا شد. در جواب ایشان گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله او گرفتار بلایی شده و همچون جوجه ی بی پرگشته است». پس حضرت به دیدارش رفت و دید که او از شدت بلا همانند جوجه بیپر شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله از او پرسید: «آیا برای سلامتیات دعا می کنی»؟ مرد جواب داد بله؛ می گفتم پروردگارا! هر عقوبتی که به خاطر آن می خواستی در آخرت مرا عذاب کنی در دنیا آن را بر من تعجیل فرما پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آیا نگفتی خدایا! ما را هم در دنیا و هم در آخرت نیکی عطا فرما و ما را از عذاب آتش نگاه دار»؟ پس او آن سخن را گفت و همانند شتری جوان که مهار او را باز کرده و
ص: 89
فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ فَقَالَهَا الرَّجُلُ فَكَأَنَّمَا نَشَطَ مِنْ عِقَالِ وَقَامَ صَحِيحاً وَ خَرَجَ مَعَنَا﴾. (1)
3-2- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيا حَسَنَةٌ خَيْرَاتِهَا﴾. (2)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَعَاشُ وَحُسْنُ الْخُلُقِ فِى الدُّنْيَا﴾. (3)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿سَّعَةُ فِى الرِّزْقِ وَالْمَعَايش وَحُسْنُ الْخُلُقِ فِى الدُّنْيَا﴾. (4)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿رضْوَانُ اللَّهِ وَالتَّوْسِعَةُ فِى الْمَعِيشَة وَحُسْنُ الصُّحْبَة﴾. (5)
7-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْحَسَنَةُ مَوَدَّتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَالسَّيِّئَةُ عَدَاوَتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ علیهم السلام﴾. (6)
8-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أُوتِيَ قَلْباً شَاكِراً وَ زَوْجَةً صَالِحَةَ تُعِينُهُ عَلَى أَمْرٍ دُنْيَاهُ وَ آخِرَتِهِ فَقَدْ أُوتِيَ فِي الدُّنْيا حَسَنَة﴾. (7)
1-3- العسكرى علیه السلام- ﴿مِن نِعَمَ جَنَّاتِهَا﴾. (8)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿فِی اَلْآخِرَهِ اَلْجَنَّهُ﴾. (9)
3-3- الصّادق علیه السلام ﴿رضوانُ اللهِ وَالْجَنَّةُ فِي الآخِرَة﴾. (10)
1-4- العسكرى علیه السلام- ﴿نَجِّنَا مِن عَذَابِ النَّارِ﴾. (11)
قوله تعالى: ﴿أُولئِكَ هُمْ نَصيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾. (202)
ص: 90
رها کنند] با نشاط و سرحال گشت [از بند بیماری و بستر راحت شد] و صحیح و سالم برخاست و همراه ما بیرون آمد.
3-2- امام عسکری علیه السلام- وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً [یعنی] به ما از خيرات دنیا عطا فرما.
4-2- امام صادق علیه السلام- [منظور از حسنه] وسعت روزی و حسن خلق در دنیا است.
5-2- امام صادق علیه السلام- [خدایا] وسعت روزی وسایل گذران زندگانی و اخلاق نیکو در دنیا به ما عطا فرما!
6-2- امام صادق علیه السلام- منظور رضایت الهی فراخی معیشت و خُلق نیکو در دنیا است.
7-2- امام علی علیه السلام- «حسنه» دوستی ما خانواده و سیئه»، عداوت با ما اهل بیت است.
8-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- به هرکس قلب شکرگزار زبان ذکرگو و همسری مؤمن که او را در امور دنیا و آخرت یاری دهد عطا شود پس حقیقتاً «حسنه» در دنیا به وی بخشیده شده است.
1-3- امام عسکری علیه السلام- در آخرت از نعمت های باغهای بهشت [به ما عطا فرما]!
2-3- امام صادق علیه السلام- ( منظور از «حسنه» در آخرت بهشت است.
3-3- امام صادق علیه السلام- [«حسنه» در آخرت دو چیز است؛ خوشنودی خدا و بهشت در آخرت.
1-4- امام عسکری علیه السلام- ما را از عذاب آتش نجات بده.
این گروه به سبب آن چه انجام داده اند نصیب و بهره ای [ از فضل خدا] دارند و خداوند سریع الحساب است. (202)
ص: 91
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿دَّاعُونَ بهَذَا الدُّعَاءِ عَلَى هَذَا الْوَصْفِ﴾. (1)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿مِنْ ثَوَاب مَا كَسَبُوا فِي الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةَ﴾. (2)
1-3- العسكرى علیه السلام- ﴿ لِأَنَّهُ لَا يَشْغَلُهُ شَأْنُ عَنْ شَيْن وَ لَا مُحَاسَبَةُ أَحَدٍ مِنْ مُحَاسَبَةِ آخَرَ فَإِذَا حَاسَبَ أَحَداً فَهُوَ فِي تِلْكَ الْحَالَ مُحَاسِبُ لِلْكُلِّ يُتِمُّ حِسَابَ الْكُلِّ بِتَمَام حِسَابٍ وَاحِدٍ وَهُوَ كَقَوْلِهِ مَا خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْتُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ لَا يَشْغَلُهُ خَلْقُ وَاحِدٍ عَنْ خَلْقِ آخَرَ وَ لَا بَعْثُ وَاحِدٍ عَنْ بَعْثِ آخَر﴾. (3)
2-3- امیرالمؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّهُ سُبْحَانَهُ يُحَاسِبُ الْخَلَائِقَ كُلَّهُمْ فِي مِقْدَارِ لَمْحِ الْبَصَرِ. وَ رُويَ بِقَدْرِ حَلْبٍ شَاةِ. وَ رُوِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَعْنَاهُ أَنَّهُ یُحَاسَبُ اَلْخَلْقُ دَفْعَهً، کَمَا یَرْزُقُهُمْ دَفْعَةً﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ اذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾. (203)
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿الي هِيَ أَيَّامُ التَّشْرِيق﴾. (5)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَعْلُومَاتُ وَالْمَعْدُودَاتُ وَاحِدَةُ وَ هِيَ أَيَّامُ التَّشْرِيق﴾. (6)
3-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ أَيَّامُ التَّشْرِيقِ الثَّلَاثَةُ وَ الْأَيَّامُ الْمَعْلُومَاتُ الْعَشْرُ مِنْ ذِي الحجة﴾. (7)
ص: 92
1-1- امام عسکری علیه السلام- کسانی که این دعا را که در آیه ی قبل آمد بدین صورت می خوانند.
1-2- امام عسکری علیه السلام- از ثواب دستاوردشان در دنیا و آخرت بهرمند می شوند.
1-3- امام عسکری علیه السلام- و خداوند، سریع الحساب است زیرا رسیدگی به کاری، او را از رسیدگی به دیگر امور باز نمی دارد و حسابرسی به امور یک فرد او را از محاسبه شخص دیگر غافل نمی کند و چنان چه پروردگار به حساب فردی رسیدگی کند در همان زمان به حساب همگان رسیدگی می.کند محاسبه ی همه با پایان رسیدن حساب یک نفر به پایان می رسد. و این همچون کلام خداوند است آفرینش و برانگیختن و زندگی دوباره همه ی شما در قیامت] همانند یک فرد بیش نیست (لقمان /28) آفریدن یک بنده او را از خلقت دیگری غافل نمی کند و برانگیختن فردی در قیامت او را از مبعوث کردن فرد دیگر باز نمی دارد.
2-3- امام علی علیه السلام- خداوند به امور تمام بندگان از نظر مدت به طول انجامیدن به اندازه ی یک چشم برهم زدن و روایت شده که به اندازهی زمان دوشیدن شیر یک گوسفند، رسیدگی می کند و از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت است که حضرت فرمود خداوند امور بندگان را یک باره (همزمان) محاسبه می کنند همان طور که روزیشان را به یکباره همزمان می دهد.
و خدا را در روزهای معینی یاد کنید (روز یازده و دوازده و سیزدهم ماه ذی الحجه). و هرکس شتاب کند و [ذکر خدا را] در دو روز انجام دهد، باکی بر او نمی باشد؛ و هر که تأخیر کند، و سه روز انجام دهد نیز باکی بر او نیست؛ برای کسی که تقوا پیشه کند و از [مخالفت فرمان خدا بپرهیزید؛ و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد (203)
1-1- امام عسکری علیه السلام- منظور ایام تشریق (روز یازده و دوازده و سیزدهم ذی الحجه) است.
2-1- امام صادق علیه السلام- «معلومات» و «معدودات» یکی هستند که به هر دو لفظ در چند جای قرآن به آن اشاره شده و منظور از هر دو، ایام تشریق می باشد.
3-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- مراد از ایام مَعْدُودَاتٍ ایام تشریق یعنی همان سه روز (یازده و دوازده و سیزدهم ذی الحجه) و مراد از معلومات دهه ی [اوّل] ذی الحجه است.
ص: 93
4-1- العسكرى علیه السلام- ﴿هِيَ الْأَيَّامُ الثَّلَاثَةُ الَّتِي هِيَ أَيَّامُ التَّشْرِيقِ بَعْدَ يَوْمِ النَّحْرِ وَ هَذَا الذِّكْرُ هُوَ التَّكْبِيرُ بَعْدَ الصَّلَوَاتِ الْمَكْتُوبَاتِ يُبْتَدَأَ مِنْ صَلَاةِ الظَّهْرِ يَوْمَ النَّحْرِ إِلَى صَلَاةِ الظَّهْرِ مِنْ آخِرِ أَيَّامٍ التَّشْرِيقِ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَلِلَّهِ الْحَمْدُ﴾. (1)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿تَّكْبِيرُ فِي أَيَّامِ التَّشْرِيقِ مِنْ صَلَاةِ الظُّهْرِ مِنْ يَوْمِ النَّحْرِ إِلَى صَلَاةِ الْفَجْرِ مِنْ يَوْمِ الثَّالِثِ وَ فِي الْأَمْصَارِ عَشْرَ صَلَوَاتِ فَإِذَا نَفَرَ بَعْدَ الْأُولَى أَمْسَكَ أَهْلُ الْأَمْصَارِ وَ مَنْ أَقَامَ بِمِنًی فَصَلَّی بِهَا اَلظُّهْرَ وَ اَلْعَصْرَ فَلْیُکَبِّرْ﴾. (2)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿تَّكْبِيرُ فِي أَيَّامِ التَّشْرِيق فِي دُبُرِ الصَّلَاةِ﴾. (3)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿أَيَّامُ الْمَعْدُودَاتُ وَالْمَعْلُومَاتُ لَا يَكُفُّ فِيهِنَّ رَجُلُ بَصَرَهُ وَ لَا يَكُفُّ لِسَانَهُ وَ یَدَهُ إِلاَّ کَتَبَ اَللَّهُ لَهُ مِثْلَ حَجِّ قَابِلٍ﴾. (4)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ أَى فِى أيَّام التشريق فَانْصَرَفَ مِنْ حَجِّهِ إِلَى بِلَادِهِ الَّتِي خَرَجَ مِنْهَا فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ إِلَى تَمَامِ الْيَوْمِ الثَّالِثِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ أَنْ لَا إِثْمَ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ السَّالِفَة لِأَنَّهَا قَدْ غُفِرَتْ لَهُ كُلُّهَا بِحَجَّتِهِ وَ هَذِهِ الْمُقَارَنَةُ لِنَدَمِهِ عَلَيْهَا وَ تَوَفَّيهِ مِنْهَا﴾. (5)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَرَدْت أَنْ تُقِيمَ بِمِنّي أَقَمْتَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ يَعْنِي بَعْدَ يَوْمِ النَّحْرِ وَ إِنْ أَرَدْتَ أنْ تَتَعَجَّلَ النَّفْرَ فِي يَوْمَيْنِ فَذَلِكَ لَكَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ﴾. (6)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي أيوب قال: قُلْتُ لِأبي عَبْدِ اللَّهِ إِنَّا نُرِيدُ أَنْ نَتَعَجَّلَ السَّيْرَ وَكَانَتْ لَيْلَةُ النَّفْرِ حِينَ سَأَلْتُهُ فَأَيَّ سَاعَة تَنْفِرُ فَقَالَ لِي: أَمَّا الْيَوْمَ الثَّانِي فَلَا تَنْفِرْ حَتَّى تَزُولَ الشَّمْسُ وَ كَانَتْ لَيْلَةُ النَّفْرِ وَأ مَّا الْيَوْمَ الثَّالِثَ فَإِذَا ابْيَضَتِ الشَّمْسُ فَانْفِرْ عَلَى بَرَكَةِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ
ص: 94
4-1- امام عسکری علیه السلام- [مراد از أَيَّام معدودات] همان سه روز ایام تشریق، پس از عید قربان می باشد و این ذکر همان ذکر تکبیر است که پس از نمازهای واجب از نماز ظهر روز عید قربان شروع می شود و تا نماز ظهر روز آخر ایام تشریق سیزدهم ذی الحجه ادامه دارد و بدین شرح است: ﴿اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ اللهُ الْحَمْدُ﴾.
5-1- امام صادق علیه السلام- زمان گفتن تکبیر عید قربان در ایام تشریق (سه روز بعد از عید قربان) از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز سوم می باشد آن هایی که در شهرها (مکانی غیر از سرزمین منی) هستند بعد از خواندن ده نماز تکبیر بگویند پس اگر مردم پس از بازگشت اول حجاج از منی بازگردند آن هایی که در غیر منی هستند باید بمانند و هرکس که در منی باشد باید نماز ظهر و عصر را بخواند و سپس تکبیر بگوید.
6-1- امام صادق علیه السلام- زمان تکبیر گفتن در ایام تشریق به هنگام تعقیبات نمازها است.
7-1- امام باقر علیه السلام- گر فرد در ایام معدود» و «معلوم» چشم زبان و دست هایش را مراقبت نماید و مرتکب خطا نشود خداوند برای او ثوابی همچون ثواب یک حج مقبول در نظر می گیرد.
1-2- امام عسكرى علیه السلام- فَمَنْ تَعَجَّلَ في يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ؛ يعنى [بر انسان] گناهی نیست که در ایام تشریق از حج به سوی دیارش که از آن جا عازم حج شده است باز گردد. و هرکس تا اتمام سه روز صبر کند نیز [اشکالی ندارد و] گناهی بر او نیست یعنی گناهان گذشته ی او پاک شده است زیرا خداوند تمام آن گناهان را به واسطه ی این حج پاک کرده است که البته باید این حج با ندامت از انجام گناهان پیشین و دوری از گناهان همراه باشد.
2-2- امام صادق علیه السلام- اگر خواستی در منی ساکن شوی سه روز یعنی سه روز پس از عید قربان را اقامت کن و اگر خواستی در کوچ کردن از منی تعجیل کنی که اقامت تو دو روز به طول انجامد، برای تو مجاز است. خداوند فرمود: ﴿فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيه﴾.
3-2- امام صادق علیه السلام- از أبو أيوب نقل است در شبی که حجاج بعد از آن از منی حرکت می کنند به امام صادق علیه السلام- عرض کردم: ما می خواهیم زودتر حرکت کنیم. به نظر شما چه ساعتی می توانیم بازگردیم؟ حضرت پاسخ داد: «می توانید در روز دوّم بازگردید؛ ولی صبر کنید تا خورشید از وسط آسمان مایل گردد و اگر می خواهید در روز سوم بازگردید، هنگام سفید شدن خورشید به میانه رسیدن روز به یاری خداوند بازگردید؛ چراکه خداوند عزوجل می فرماید: ﴿فَمَن
ص: 95
يَقُولُ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ فَلَوْ سَكَتَ لَمْ يَبْقَ أَحَدٌ إِنَّا تَعَجَّل و لَكِنَّهُ قَالَ: وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ﴾. (1)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ يَرْجِعُ وَ لَا ذَنْبَ لَهُ﴾. (2)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَيْسَ هُوَ عَلَى أَنَّ ذَلِكَ وَاسِعُ إِنْ شَاءَ صَنَعَ ذَا وَ إِنْ شَاءَ صَنَعَ ذَا لَكِنَّهُ يَرْجِعُ مَغْفُوراً لَهُ لَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَلَا ذَنْبَ لَهُ﴾. (3)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ يَعْنِي مَنْ مَاتَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ أَجَلُهُ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَن اتَّقَى الْكَبَائِرَ﴾. (4)
7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ أَوْ مَنْ مَاتَ فِي هَدَيْنِ فَقَدْ كُفِّرَ عَنْهُ كُلُّ ذَنْبٍ وَ مَنْ تَأَخَّرَ أَى أَنْسِيَ أَجَلُهُ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ بَعْدَهَا إِذَا اتَّقَى الْكَبَائِرِ﴾. (5)
1-3- العسكري علیه السلام- ﴿لَمَنِ اتَّقَى أَنْ يُوَاقِعَ الْمُوبِقَاتِ بَعْدَهَا فَإِنَّهُ إِنْ وَاقَعَهَا كَانَ عَلَيْهِ إِثْمُهَا وَلَمْ يُغْفَرْ لَهُ تِلْكَ الذُّنُوبُ السَّالِفَةُ بِتَوْبَة قَدْ أَبْطَلَهَا بِمُوبِقَاتِهِ بَعْدَهَا وَإِنَّمَا يَغْفِرُهَا بِتَوْبَة يُجَدِّدُهَا﴾. (6)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا إِثْمَ عَلَيْهِ مَنِ اتَّقَى إِنَّمَا هِيَ لَكُمْ وَالنَّاسُ سَوَادُ وَ أَنْتُمُ الْحَاجُّ﴾. (7)
3-3- الباقر علیه السلام- ﴿أَنْتُمْ وَاللَّهِ هُمْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ لَا يَثْبُتُ عَلَى وَكَايَة عَلَى علیه السلام إِلَّا الْمُتَّقُونَ﴾. (8)
4-3- الباقر علیه السلام- ﴿وَ فِي رواية عَلِيَّ بْن عَطِيَّةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَر اللَّهِ قَالَ: مَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَزَّوَجَلَ وَ رُويَ أَنَّهُ يَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيْئَة مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيْئَة يَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ وَ رُوىَ مَنْ وَفَى لِلَّهِ وَفَى اللَّهُ لَه﴾. (9)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ حِينَ يَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهِ حَاجَاً لَا يَخْطُو خُطْوَةً وَلَا تَخْطُو بِهِ رَاحِلَتُهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَيِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةً فَإِذَا وَقَفَ بِعَرَفَاتِ فَلَوْ
ص: 96
تَعَجَّلَ فِي يَوْمَينِ فَلَا إِثْمَ عَلَيهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْه﴾ و اگر خداوند بعد از گفتن این آیه، خاموش می ماند تمام کسانی که در آن سرزمین ،بودند، زودتر باز می گشتند؛ ولی خداوند [در ادامه ] می فرماید: ﴿وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ﴾.
4-2- امام صادق علیه السلام- گناهی بر او نیست یعنی این فرد اگر پس از دو روز یا بیشتر بازگردد، بازگشته در حالی که گناهی نیز مرتکب نشده است.
5-2- امام صادق علیه السلام- مقصود این نیست که دست شخص حاجی باز گذاشته شده است چنان که اگر خواست این صورت را انجام دهد و یا اگر خواست کار دیگر را به جا آورد؛ بلکه مقصود این است که شخص حج گزار در حالی که گناهان او پاک شده و گناه و معصیتی در پرونده ی او نیست از حج باز می گردد.
6-2- امام صادق علیه السلام- فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ يعنی کسی که [در ایام حج، در خروج از سرزمین منی عجله کند و بمیرد، گناهی بر او نیست گناهی بر او نیست و وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ علیه این حکم مخصوص کسی است که از گناهان کبیره بپرهیزد.
7-2- امام صادق علیه السلام- [کسی که در این دو روز در ایام حج] بمیرد همه گناهانشان پاک می شود و کسی که مرگش به تأخیر بیفتد اگر از ارتکاب به گناهان کبیره بپرهیزد، گناهی برای او نیست.
1-3- امام عسکری علیه السلام- [«تقوا پیشه کند» یعنی] پس از آن از انجام گناهان کبیره خودداری کند؛ که اگر او مرتکب معاصی کبیره ،شود گناه بر ذمه اوست و گناهان گذشته، که به وسیله ی توبه [قبلاً] بخشیده شده بود با انجام گناهان کبیره آن بخشش نیز ابطال شده است. و خداوند آن گناهان را فقط با توبه ای که از نو تجدید نماید، می بخشد.
2-3- امام صادق علیه السلام- این آیه تنها در شأن شما (شیعیان) است و این شما هستید که حاجی [واقعی] هستید و باقی مردم سیاه لشگری بیش نیستند.
3-3- امام باقر علیه السلام- به خدا قسم مخاطب آیه شما هستید رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «تنها متقیان بر ولایت علی ثابت قدم می مانند».
4-3- امام باقر علیه السلام- علی بن عطیه گوید امام فرمود منظور] کسی که تقوای الهی پیشه کند؛ این است که [حاجی متقی] همانند روزی که از مادر متولد شده از گناهانش پاک می شود و آن که به عهد خود با خداوند وفا کند خداوند نیز در حق او به عهد خود که پاکی از گناهان است وفا می نماید.
5-3- امام صادق علیه السلام- هنگامی که بندهی مؤمن به نیت حج از خانه خود بیرون می رود، قدم از قدم برنمی دارد و شتر ،او به اندازه یک گام او را جلو نمی برد مگر این که خداوند، عمل حسنه ای را برای او می نویسد و گناهی را از او می زداید و به این وسیله بر شأن و منزلت او می افزاید و هنگامی که در عرفات وقوف می کند اگر چه گناهانش به تعداد [ریگ های] زمین
ص: 97
كَانَتْ لَهُ ذُنُوبُ عَدَدَ الثَّرَى رَجَعَ كَمَا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَقَالَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ يَقُولُ اللَّهُ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَى﴾. (1)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿سَأَلَ رَجُلُ أَبي بَعْدَ مُنْصَرَفِهِ مِنَ الْمَوْقِفِ فَقَالَ: أَ تَرَى يُخَيِّبُ اللَّهُ هَذَا الْخَلْقَ كُلَّهُ فَقَالَ أَبي: مَا وَقَفَ بِهَذَا الْمَوْقِفِ أَحَدٌ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مُؤْمِناً كَانَ أَوْ كَافِراً إِلَّا أَنَّهُمْ فِي مَغْفِرَتِهِمْ عَلَى ثَلَاثِ مَنَازِلَ مُؤْمِنُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ وَأَعْتَقَهُ مِنَ النَّارِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ وَ مِنْهُمْ مَنْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ قِيلَ لَهُ أَحْسِنْ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِكَ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ يَعْنِي مَنْ مَاتَ قَبْلَ أَنْ يَمْضِيَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ مَنِ اتَّقَى الْكَبَائِرَ﴾. (2)
7-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الأَعْلَى: مَنْ أَمَّ هَذَا الْبَيْتَ حَاجَاً أَوْ مُعْتَمِراً مُبَرًا مِنَ الْكِبْرِ رَجَعَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيْئَةِ يَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ ثُمَّ قَرَأَ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لَنِ اتَّقى قُلْتُ: مَا الْكِبْرُ؟ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ أَعْظَمَ الْكِبْرِ غَمْصُ الْخَلْقِ وَسَفَهُ الْحَقِّ قُلْتُ: مَا غَمْصُ الْخَلْقِ وَسَفَهُ الْحَقِّ قَالَ يَجْهَلُ الْحَقَّ وَيَطْعُنُ عَلَى أَهْلِهِ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَهُ﴾. (3)
8-3- الباقر علیه السلام- ﴿مَنِ اتَّقَى مِنْهُمُ الصَّيْدَ وَ اتَّقَى الرَّفَثَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْجِدَالَ وَ مَا حُرِّمَ عَلَيْهِ فِي إحْرَامِهِ﴾. (4)
9-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَصَابَ الْمُحْرِمُ الصَّيْدَ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَنْفِرَ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلُ وَ مَنْ نَفَرَ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلَ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يُصِيبَ الصَّيْدَ حَتَّى يَنْفِرَ النَّاسُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ... لَمَنِ اتَّقَى قَالَ اتَّقَى الصَّيْدَ﴾. (5)
10-3- نور الثقلين- ﴿لَمَنِ اتَّقَى الصَّيْدَ فَإِن ابْتُلِيَ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ فَفَدَاهُ، فَلَیْسَ لَهُ أَنْ یَنْفِرَ فِی یَوْمَیْنِ﴾. (6)
ص: 98
باشد آمرزیده می شود و در حالی باز می گردد که گویی دوباره از مادر زاده شده است و به او گفته می شود اعمال خود را از نو آغاز کن خداوند می فرماید: ﴿فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَينِ فَلَا إِثْمَ عَلَيه وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ مَنِ اتَّقَى﴾.
6-3- امام صادق علیه السلام- مردی پس از بازگشت پدرم از موقف از ایشان پرسید: «آیا به نظر شما خداوند همه ی این بندگان را از بخشش محروم و ناامید می کند؟ پدرم فرمود: «هیچ مؤمن و یا کافری در این موقف توقف نمی نماید جز آن که خداوند او را می بخشد؛ اما بخشیدن ایشان به سه صورت است [گاه] خداوند گناهان گذشته و آینده ی مؤمن را می بخشد و او را از آتش دوزخ می رهاند و این کلام خداوند عزوجل : است و بعضی می گویند پروردگارا! به ما در دنیا [نیکی] عطا کن و در آخرت نیز [نیکی] مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاه دار» آن ها از کار و دعای خود نصیب و بهره ای دارند و خداوند سریع الحساب است. (بقره/202-201) و گاه خداوند در مورد برخی از ایشان تنها گناهان گذشته شان را می بخشد و به آن ها گفته می شود مابقی عمرت را نیکی کن و این سخن پروردگار است ﴿فمن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ﴾ یعنی هرکس قبل از آن که از عرفات بیرون برود بمیرد گناهی بر او نیست و [و گناهانش پاک شده است] اما اگر زنده بماند و زودتر از موعد از عرفات بیرون رود در صورتی که مرتکب گناهان کبیره نشود، گناهی بر او نیست.
7-3- امام صادق علیه السلام- عبد الأعلی از امام صادق علیه السلام- نقل کرده است که فرمود: هرکس به زیارت حج و یا عمره مشرف شود در حالی که از کبر و خودپسندی به دور باشد، گناهان او مانند روزی که از مادر متولد شده پاک می شود و سپس امام علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود: فَمَنْ تَعَجَّلَ في يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لَمَنِ اتَّقى پرسیدم: کبر و خودپسندی کدام است؟ امام صادق علیه السلام- به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بالاترین مرتبه ی خودپسندی خوار شمردن مخلوق خدا و سبک شمردن حق است. گفتم: چطور» مخلوق را خوار و سبک می کند؟ امام صادق علیه السلام فرمود: «این که در برابر حق خود را به نادانی بزند و به اهل حق طعنه بزند و هرکس چنین باشد گویی بر سر تصاحب ردای کبریای ،خدا با او نزاع کرده است.
8-3- امام باقر علیه السلام- منظور از تقوا [در این آیه پرهیز از صید آمیزش جنسی]، فسوق (دروغ گفتن) جدال و آن چیزیست که خداوند بر شخص محرم حج گزار، حرام نموده است.
9-3- امام صادق علیه السلام- اگر شخص محرم چیزی را در حال احرام صید کند، نمی تواند در بازگشت اوّل در روز دوّم از ایام تشریق یا دوازده ذی الحجه بازگردد و هرکس که در بازگشت اول، بازگردد تا زمانی که همه ی مردم بازگردند، نباید چیزی را صید کند. آیه ى ﴿فَمَن تَعَجَّلَ فِي يوْمَينِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ مَنِ اتَّقَى﴾ اشاره به همین معنا می باشد؛ یعنی گناهی بر کسی که از صید کردن پرهیز کند، نیست.
10-3- نورالثقلین- این حکم در مورد کسی است که از صید کردن در حال احرام بپرهیزد اما اگر حاجی صید کند باید کفّاره ی آن را بدهد و نباید در روز دوم [از عرفات] بازگردد.
ص: 99
11-3- الصّادق علیه السلام- ﴿يتقى الصيدَ حَتَّى يَنْفِرَ أَهْلُ مِنِّى إِلَى النَّفْر الأخير﴾. (1)
12-3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمنِ اتَّقَى الصَّيْدَ يَعْنِي فِي إِحْرَامِهِ فَإِنْ أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لَهُ أَنْ يَنْفِرَ فِي النَّفْرِ الأوّل﴾. (2)
1-4- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ اتَّقُوا اللهَ يَا أَيُّهَا الْحُجَّاجُ الْمَغْفُورُ لَهُمْ سَالِفُ ذُنُوبِهِمْ بِحَجِّهِمُ الْمَقْرُونِ بِتَوْبَتِهِمْ فَلَا تُعَاوِدُوا الْمُوبِقَاتِ فَيَعُودَ إِلَيْكُمْ أَثْقَالُهَا وَ يُتَقَلَكُمُ احْتِمَالُهَا فَلَا يُغْفَرَ لَكُمْ إِنَّا بِتَوْبَة بَعْدَهَا﴾. (3)
1-5- العسكرى علیه السلام- ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ فَيَنْظُرُ فِي أَعْمَالِكُمْ فَيُجَازِيكُمْ رَبُّكُمْ عَلَيْهَا﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهدُ اللهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ اَلْخِصامِ﴾. (202)
1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتِ الْآيَاتُ الثَّلَاثُ فِى الْمُرَائِي لِأَنَّهُ يُظْهرُ خِلَافَ مَا يُبَطِّنُ﴾. (5)
1-2- العسكرى علیه السلام- أَخْبَرَ مُحَمَّد علیه السلام أنَّ فِي النَّاسِ مَنْ يُظْهرُهَا وَيُسِرُّ خِلَافَهَا وَيَنْطَوى عَلَى مَعَاصِي اللَّهِ فَقَالَ يَا مُحَمَّد وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيا وَ بِإِظْهَارِهِ تِلْكَ [لَك] الدِّينَ وَالْإِسْلَامَ وَ تَزَيَّنِهِ فِي حَضْرَتِكَ بِالْوَرَعَ وَالْإِحْسَانِ﴾. (6)
ص: 100
11-3- امام صادق علیه السلام- منظور از تقوی در این جا آن است که از صید کردن بپرهیزد تا اهل منی در روز آخر اقامت از عرفات عزیمت کنند.
12-3- امام صادق علیه السلام- درباره ی تفسیر آیه: ... مَنِ اتَّقَى فرمود: منظور، کسی است که در حالت احرام از صید کردن پرهیز کند که اگر چیزی را در این حالت صید کند، نمی تواند در بازگشت اوّل حجاج از عرفات، بازگردد.
1-4- امام عسکری علیه السلام- واتقو الله [ای حاجیان بخشیده شده] تقوا الهی پیش گیرید! گناهان گذشته ی ایشان به سبب حجشان که با توبه همراه بوده بخشیده شده.است پس به انجام گناهان کبیره بازنگردید که سنگینی اش به شما باز می گردد و بر دوش کشیدنش بر شما سخت می گردد. پس جز با توبه ی بعد از آن مغفرت برای شما حاصل نمی شود.
1-5- امام عسکری علیه السلام- و بدانید که شما به سوی خداوند محشور می شوید و او به اعمالتان می نگرد و بر اساس آن اعمال به شما پاداش می دهد. بعضی از مردم گفتارشان در زندگی دنیا مایه ی اعجاب تو می شود؛ [در ظاهر] اظهار محبت شدید می کنند و خدا را بر آن چه در دل دارند گواه می گیرند. در حالی که آنان سرسخت ترین دشمنانند. (204)
1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- این سه آیه، در شأن انسان ریاکار نازل شده است؛ زیرا او بر خلاف آن چه که در باطنش است خود را می نمایاند (منظور این آیه و دو آیه ی بعد است).
1-2- امام عسکری علیه السلام- خداوند [در این آیه] حضرت محمد صلی الله علیه و آله را از احوال افرادی آگاه می کند که در ظاهر چیزی را نشان می دهند که در باطن خلاف آن را پنهان کرده اند و معصیت خدا می کنند و می فرماید: «ای محمد! سخن بعضی از مردم در دنیا موجب شگفت تو می شود که اظهار دین اسلام می کنند و با آب و تاب اظهار ورع و اخلاص می نمایند.
ص: 101
2-2- السجّاد علیه السلام- ﴿إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ حَسُنَ سَمْتُهُ وَ هَدْيُهُ وَ تَمَاوَتَ فِي مَنْطِقِهِ وَ تَخَاضِعَ فِي حَرَكَاتِهِ فَرُوَيْداً لَا يَغُرَنَّكُمْ فَمَا أَكْثَرَ مَنْ يُعْجِرُهُ تَنَاوُلُ الدُّنْيَا وَ رَكُوبُ الْحَرَامِ مِنْهَا لِضَعْفِ نِيَّتِهِ وَ مَهَانَتِهِ وَ جُبْنِ قَلْبِهِ فَنَصَبَ الدِّينَ فَخَا لَهَا فَهُوَ لَا يَزَالُ يَخْتِلُ النَّاسَ بِظَاهِرِهِ فَإِنْ تَمَكَّنَ مِنْ حَرَامِ اقْتَحَمَهُ وَإِذَا وَجَدْتُمُوهُ يَعِفُ عَنِ الْمَالِ الْحَرَامِ فَرُوَيْداً لَا يَغُرَنَّكُمْ فَإِنَّ شَهَوَاتِ الْخَلْقِ مُخْتَلِفَةً فَمَا أَكْثَرَ مَنْ يَنْبُو عَنِ الْمَالِ الْحَرَامِ وَ إِنْ كَثُرَ وَيَحْمِلُ نَفْسَهُ عَلَى شَوْهَاءَ قَبِيحَة فَيَأْتِي مِنْهَا مُحَرَّماً فَإِذَا وَجَدْتُمُوهُ يَعِفُ عَنْ ذَلِكَ فَرُوَيْداً لَا يَغْرَكُمْ حَتَّى تَنْظُرُوا مَا عَقَدَهُ عَقْلُهُ فَمَا أَكْثَرَ مَنْ تَرَكَ ذَلِكَ أَجْمَعَ ثُمَّ لَا يَرْجِعُ إِلَى عَقْل مَتِين فَيَكُونُ مَا يُفْسِدُهُ بِجَهْلِهِ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِحُهُ بِعَقْلِهِ فَإِذَا وَجَدتُمْ عَقْلَهُ مَتِينَا فَرُوَيْداً لَا يَغُرَكُمْ حَتَّى تَنْظُرُوا أَ مَعَ هَوَاهُ يَكُونُ عَلَى عَقْلِهِ أَوْ يَكُونَ مَعَ عَقْلِهِ عَلَى هَوَاهُ وَ كَيْفَ مَحَبَّتُهُ لِلرِّئَاسَاتِ الْبَاطِلَة وَ رُهْدُهُ فِيهَا فَإِنَّ فِى النَّاسِ مَنْ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ يَتْرُكُ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا وَيَرَى أَنَّ لَذَةَ الرِّئَاسَةِ الْبَاطِلَة أَفْضَلُ مِنْ لَذَةَ الْأَمْوَالِ وَالنِّعَمِ الْمُبَاحَةِ الْمُحَلَّلَة فَيَتْرُكُ ذَلِكَ أَجْمَعَ طَلَبَا لِلرِّئَاسَة حَتَّى إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ۚ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾. (1)
1-3- العسكري علیه السلام- ﴿يُشْهِدُ الله عَلى ما في قَلْبِهِ بأن يَحْلِف لَكَ بأَنَّهُ مُؤْمِنُ مُخْلِصُ مُصَدِّقُ لِقَوْلِهِ بِعَمَلِهِ﴾. (2)
1-4- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ الله الْخُصُومَهِ﴾. (3)
2-4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ سَعْدِ الْإِسْكَافِ عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللهَ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَهُوَ الدُّ الخصامِ بَلْ هُمْ يَخْتَصِمُونَ. قَالَ قُلْتُ: مَا أَلَدُّ؛ قَالَ: شَدِيدُ الْخُصُومَة﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللهُ لا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴾. (205)
ص: 102
2-2- امام سجّاد علیه السلام- گر فردی را با ظاهر نیکو دیدید که از پارسایی سکوت اختیار نموده و خضوع در حرکاتش هویداست، صبر کنید! آهسته! مبادا این ظاهر شما را گول بزند! زیرا بیشتر افرادی که در به دست آوردن دنیا و ارتکاب محرمات ناتوان و دارای ضعف نیت و ترس قلبی اند، [و توان انجام بعضی از محرمات را برای لذت بردن از دنیای مادی ندارند] دین را دام و تله ای برای دنیای خود ساخته اند [تا به نام دین به دنیای خود برسند] و پیوسته مردم فریب ظاهر اینان را می خورند و اگر امکان عمل حرامی را پیدا کنند حتماً مرتکب آن خواهند شد. و اگر دید او از مال حرام خودداری کن! آهسته! گول نخور که شهوات آدمیان گوناگون است زیرا تعداد افرادی که از مال حرام خودداری می کنند زیاد نیست هرچند در ظاهر زیاد باشند. ولی خود را به اعمال زشتی وا می دارند و مرتکب حرام می شوند و اگر دیدید از این کارهای زشت نیز خودداری می کنند باز هم صبر کنید! مبادا گولشان را بخورید! تا این که کاملا به عقیده ی دلشان بنگرید. زیرا همه ی افرادی که این گونه اند در آخر به اندیشه ای متین باز نمی گردند. و [تعداد] افرادی که به واسطه ی جهل به فساد می افتند بیشتر از گروهی است که با عقل اصلاح می شوند و اگر عقل او را نیز متین و استوار یافتید باز هم صبر کنید! و گول نخورید! ببینید هوای او متابع عقل است یا عقل او پیروی هوی می کند؟ و ببینید عکس العمل او در برابر ریاست های باطل چگونه است؛ مثبت یا منفی؟ زیرا گروهی از مردم در دنیا و آخرت زیان می کنند؛ این ها] دنیا را برای دنیا ترک نمودند و لذت ریاست باطل را بر خوشی اموال و نعمت های مباح و حلال، ترجیح دادند و همه ی این ها را لذات (حلال) برای ریاست باطل رها نمودند؛ تا جایی که اگر به او گویند: «از خدای بترس» زیاده خواهی او را به گناه وامی دارد عزّت ظاهری که با گناه بدست آورده او را می گیرد. دوزخ او را بس است که بستر بدی است
1-3- امام عسکری علیه السلام- [یعنی] خدا را هم گواه بر دل خویش می گیرد که من مخلص و موحد هستم و گفتارم که این کار و آن کار را می کنم راست است.
1-4- امام باقر علیه السلام- یعنی خصومت.
2-4- امام باقر علیه السلام- سعد الأسکاف از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که [آن ها سرسخت ترین دشمنان اند و] نزاع و ستم می.کنند به حضرت عرض کردم «الدّ به چه معنا است»؟ حضرت پاسخ داد: «منظور، دشمنی سرسخت است».
[نشانه ی آن ها این است که] هنگامی که روی برمی گردانند [و از نزد تو خارج می شوند] در راه فساد در زمین کوشش می کنند و زراعت ها و چهارپایان و انسان ها را نابود می سازند؛ با این که می دانند خدا فساد را دوست نمی دارد. (205)
ص: 103
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ إِذا تَوَلَّى عَنْكَ أَدْبَرَ سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَ يَعْصِيَ بِالْكُفْرِ الْمُخَالِفِ لِمَا أَظْهَرَ لَكَ وَ الظُّلْمِ الْمُبَايِنِ لِمَا وَعَدَ مِنْ نَفْسِهِ بِحَضْرَتِكَ﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَعْنِي لِيَعْمَلَ فِيهَا بِالْمَعَاصِي﴾. (2)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿يُهْلِكَ الحَرْثَ بأنْ يُحْرقَهُ أَوْ يُفْسِدَهُ وَ النَّسْلَ بِأَنْ يَقْتُلَ الْحَيَوَانَاتِ فَيَقْطَعَ نَسْلَهَا﴾. (3)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ بِظُلْمِهِ وَ سُوءِ سِيرَتِهِ﴾. (4)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿نَّسْلُ الْوَلَدُ وَالْحَرْثُ الْأَرْضَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الْحَرْثُ الذُرِّيَّةُ﴾. (5)
4-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الحَرْتُ في هَذَا المَوضع الدِّينُ وَالنَّسْلُ النَّاسُ﴾. (6)
5-2- الكاظم علیه السلام- ﴿النَّسْلَ هُمُ الذَّرِّيَّةُ وَالْحَرْثُ الزَّرْعُ﴾. (7)
1-3- العسكرى علیه السلام- ﴿لَا يَرْضَى بهِ وَ لَا يَتْرُكُ أَنْ يُعَاقِبَ عَلَيْهِ﴾. (8)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بشر بن مَرْوَانَ قَالَ: دَخَلْنَا عَلَى أَبي عَبْدِ اللهِ علیه السلام فَدَعَا بِرُطَب فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ يَرْمِي بِالنَّوَى قَالَ وَ أَمْسَكَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَدَهُ فَقَالَ: لَا تَفْعَلْ إِنَّ هَذَا مِنَ التَّبْذِيرَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَساد﴾. (9)
قوله تعالى: ﴿وَ إِذا قيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾. (206)
ص: 104
1-1- امام عسکری علیه السلام- [یعنی] همین که به تو پشت می کند شروع به گناه کفر می کند و برخلاف آن چه به تو می گفت و اظهار می داشت اظهار ستمگری می نماید؛ دقیقاً مخالف آن حرف هایی که می زد.
2-1- امام علی علیه السلام- در زمین فساد کند یعنی شروع به انجام گناهان در زمین کند.
1-2- امام عسکری علیه السلام- با به آتش کشیدن یا خراب نمودن کشتزارها باعث نابودی و از بین رفتن آن ها می شود؛ حیوانات را می کشد و نسل آن ها را از بین می برد.
2-2- امام علی علیه السلام- با ظلم و سرشت بدی که دارد کشتزارها و حیوانات را از بین می برد.
3-2- امام صادق علیه السلام- منظور از نسل ولد؛ و حَرْثَ این زمین است و امام علیه السلام در جایی دیگر فرمود: حَرْثَ همان فرزندان است.
4-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از حَرْثَ در این آیه دین و نسل، مردم است.
5-2- امام کاظم علیه السلام- منظور از نسل فرزندان و منظور از حَرْثَ کشاورزی و کشت و زرع است.
1-3- امام عسکری علیه السلام- خداوند راضی به فساد نیست و انجام دهنده ی آن را بدون مجازات رها نمی کند.
2-3- امام صادق علیه السلام- امام علیه السلام [برای پذیرایی مهمانان خود] خرمای تازه خواست یکی از حاضران هسته را دور می انداخت. امام علیه السلام از خوردن دست کشیده و فرمود این کار را مکن این تبذیر است و خدا فساد را دوست ندارد.
و هنگامی که به آن ها گفته شود: «از خدا بترسید!» لجاجت و تعصب، آن ها را به گناه می کشاند. آتش دوزخ برای آنان کافی است؛ و چه بد جایگاهی است. (206)
ص: 105
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ لِهَذَا الَّذِي يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ اتَّقِ اللَّهَ وَ دَعْ سُوءَ صَنِيعِكَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ الَّذِي هُوَ مُحْتَقِبُهُ فَيَزْدَادُ إِلَى شَرِّهِ شَرًّا وَ يُضِيفُ إِلَى ظُلْمِهِ ظُلْماً﴾. (1)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِذَا قِيلَ لَكَ اتَّقِ اللَّهَ فَلَا تَغْضَبَ فَإِنَّهُ يَقُولُ وَ إِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْم فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ﴾. (2)
3-1- السجاد علیه السلام- ﴿إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ حَسُنَ سَمْتُهُ وَ هَدْهُهُ وَ تَمَاوَتَ فِي مَنْطِقِهِ وَ تَخَاضِعَ فِي كَاتِهِ فَرُوَيْداً لَا يَغْرَنَّكُمْ فَمَا أَكْثَرَ مَنْ يُعْجِرُهُ تَنَاوُلُ الدُّنْيَا وَ رَكُوبُ الْحَرَامِ مِنْهَا لِضَعْفِ نِيَّتِهِ وَ مَهَانَتِهِ وَ جُبْنِ قَلْبِهِ فَنَصَبَ الدِّينَ فَخَا لَهَا فَهُوَ لَا يَزَالُ يَخْتِلُ النَّاسَ بِظَاهِرِهِ فَإِنْ تَمَكَّنَ مِنْ حَرَامٍ اقْتَحَمَهُ وَإِذَا وَجَدْتُمُوهُ يَعِثُ عَنِ الْمَالِ الْحَرَامِ فَرُوَيْداً لَا يَغْرَنَّكُمْ فَإِنَّ شَهَوَاتِ الْخَلْقِ مُخْتَلِفَةٌ فَمَا أَكْثَرَ مَنْ يَنْبُو عَنِ الْمَالِ الْحَرَامِ وَ إِنْ كَثُرَ وَ يَحْمِلُ نَفْسَهُ عَلَى شَوْهَاءَ قَبِيحَةٍ فَيَأْتِي مِنْهَا مُحَرَّما فَإِذَا وَجَدْتُمُوهُ يَعِفُ عَنْ ذَلِكَ فَرُوَيْداً لَا يَغُرَكُمْ حَتَّى تَنْظُرُوا مَا عَقَدَهُ عَقْلُهُ فَمَا أَكْثَرَ مَنْ تَرَكَ لِكَ أَجْمَعَ ثُمَّ لَا يَرْجِعُ إِلَى عَقْل مَتِين فَيَكُونُ مَا يُفْسِدُهُ بِجَهْلِهِ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِحُهُ بِعَقْلِهِ فَإِذَا وَجَدتُمْ عَقْلَهُ مَتِينَا فَرُوَيْداً لَا يَغُرَكُمْ حَتَّى تَنْظُرُوا أَ مَعَ هَوَاهُ يَكُونُ عَلَى عَقْلِهِ أَوْ يَكُونَ مَعَ عَقْلِهِ عَلَى هَوَاهُ وَ كَيْفَ مَحَبَّتُهُ لِلرِّئَاسَاتِ الْبَاطِلَة وَ زُهْدُهُ فِيهَا فَإِنَّ فِي النَّاسِ مَنْ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ يَتْرُكُ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا وَ يَرَى أَنَّ لَذَةَ الرِّئَاسَةِ الْبَاطِلَةِ أَفْضَلُ مِنْ لَذَّةِ الْأَمْوَالِ وَالنِّعَمِ الْمُبَاحَةِ الْمُحَلَّلَةِ فَيَتْرُكُ ذَلِكَ أَجْمَعَ طَلَبَا لِلرِّئَاسَةِ حَتَّى إِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ المهاد﴾. (3)
1-1- امام عسکری علیه السلام- وقتی به همان فرد که در آیات قبل بیان شد که از حرف هایشان تعجب می کنی م یگویی: تقوا پیشه کن و دست از این کار بد خود بردار لجاجت و تعصب او را به گناهی که خود مرتکب شده بیشتر می کشاند و بر بدی خود بدی دیگری می افزاید و به ظلم خود ظلمی دیگر می افزاید.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود هرگاه به تو گفته شود پرهیزکار باش خشمگین نشو! که خدا می فرماید: ﴿وَ إِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّم﴾.
3-1- امام سجاد علیه السلام- اگر شما فرد به ظاهر نیکی دیدید که از پارسایی سکوت اختیار نموده و خضوع در حرکاتش هویدا بود صبر کنید آهسته مبادا این ظاهر شما را گول بزند زیرا بیشتر افرادی که در به دست آوردن دنیا و ارتکاب محرمات ناتوانند و دارای نیتی ضعیف و ترس قلبی اند؛ دین را دام و تله ای برای دنیای خود ساخته اند و پیوسته مردم فریب ظاهر اینان را می خورند و اگر امکان عمل حرامی را پیدا کنند حتماً مرتکب آن خواهند شد و اگر دیدید او از مال حرام خودداری می کند، صبر کن؛ آهسته! گول نخور که شهوات آدمها گوناگون است زیرا تعداد افرادی که از مال حرام خودداری می کنند زیاد نیست هر چند در ظاهر زیاد باشند و در عوض خود را اجبار به اعمال زشتی (زنا) می کنند و در آن مرتکب حرام می شوند و اگر دیدید از این کارهای زشت نیز خودداری می کنند باز هم صبر کنید مبادا گولشان را بخورید تا این که کاملا به عقده ی دلشان بنگرید زیرا همه ی افرادی که این گونه اند در آخر به اندیشه ای متین باز نمی گردند و افرادی که به واسطه ی جهل به فساد می افتند بیشتر از گروهی است که با عقل اصلاح می شوند و اگر عقل او را نیز متین و استوار یافتید باز هم صبر کنید و گول نخورید ببینید هوای او متابع عقل است یا عقل پیروی هوی؟ و ببینید عکس العمل او در برابر ریاست های باطل چگونه است؛ مثبت یا منفی؟ زیرا گروهی از مردم در دنیا و آخرت زیان می کنند دنیا را برای دنیا ترک نمودند، و لذت ریاست باطله را بر خوشی اموال و نعمت های مباح حلال ترجیح دادند و همه ی این ها را برای ریاست باطله رها نمودند تا این که اگر به او گویند از خدای بترس بزرگ منشی او را به گناه وادارد (عزت ظاهری) که با گناه به دست آورده او را می گیرد دوزخ او را بس است و هر آینه بد بستری است.
1-2- امام عسکری علیه السلام- [یعنی] جهنم به خاطر کردار زشت و رفتار ناپسندش برای او [مناسب و] کافی است.
1-3- امام عسکری علیه السلام- جایگاهی (جهنم) که برای خود آماده کرده اند و تا ابد نیز در آن خواهند ماند، بد جایگاهی است.
ص: 107
قوله تعالى: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ اللهُ رَؤُفٌ بالعِبادِ﴾ (207)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ذَاكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (1)
2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ النَّبي أَمَرَ عَلِيّا علیه السلام أَنْ يَنَامَ عَلَى فِرَاشِهِ فَانْطَلَقَ النَّبِي برد [ببُرد] أَخْضَرَ لِرَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ بَعْضُهُمْ شُدُّوا عَلَيْهِ فَقَالُوا: الرَّجُلُ نَائِمُ، وَلَوْ كَانَ يُرِيدُ أَنْ يَهْرُبَ لَفَعَلَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَامَ عَلِيُّ : فَأَخَذُوهُ فَقَالُوا: أَيْنَ صَاحِبُكَ؟ فَقَالَ: مَا أَدْرِي فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِي على علیه السلام حِينَ نَامَ عَلَى الْفِرَاَش وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله﴾. (2)
3-1- السجّاد علیه السلام- ﴿أَوَّلُ مَنْ شَرَى نَفْسَهُ لِلَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام كَانَ الْمُشْرِكُونَ يَطْلُبُونَ رَسُولَ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَامَ مِنْ فِرَاشِهِ﴾. (3)
4-1- السجّاد علیه السلام- ﴿نَزَلَتْ فِي عَلى علیه السلام حِينَ بَات عَلَى فِرَاَش رَسُول الله صلی الله علیه و آله﴾. (4)
5-1- الهادی علیه السلام- ﴿السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَا وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّين... أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَكَ النبي صلی الله علیه و آله وَأَمَرَكَ أَنْ تَضْجَعَ فِي مَرْقَدِهِ وَاقِياً لَهُ بِنَفْسِكَ أَسْرَعْتَ إِلَى إِجَابَتِهِ مُطِيعاً وَلِنَفْسِكَ عَلَى الْقَتْلِ مُوَطَّناً فَشَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَكَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِيلٌ فِعْلِكَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله﴾. (5)
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿نزلت فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام حِينَ بَدَلَ نَفْسَهُ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَيْلَةَ اضْطَجَعَ عَلَى فِرَاش رَسُول اللَّه صلی الله علیه و آله لَمَّا طَلَبَتْهُ كَفَّارُ قُريش﴾. (6)
ص: 108
بعضی از مردم [با ایمان و فداکار همچون علی در «لیلةالمبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر] جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند؛ و خداوند نسبت به همه ی بندگان مهربان است. (207)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور امیرالمؤمنین علیه السلام است.
2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- پیامبر صلی الله علیه و آله به علی فرمان داد که در بستر ایشان بخوابد و پیامبر صلی الله علیه و آله رفت على برد سبز پیامبر صلی الله علیه و آله را بر خود کشید و خوابید. برخی از دشمنان گفتند حمله کنید. برخی دیگر گفتند: «اکنون که خوابیده است و اگر می خواست بگریزد تاکنون گریخته بود. و چون صبح شد علی برخاست او را گرفتند و گفتند همراهت کجاست؟ گفت نمی دانم و خداوند متعال در مورد خوابیدن علی علیه السلام در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه را نازل فرمود: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضاتِ الله﴾.
3-1- امام سجّاد علیه السلام- اولین کسی که جان خود را [در راه رضای خدا] فروخت (دست از جان خود شست) علیّ بن ابی طالب علیه السلام بود مشرکین [وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله را در بستر خود ندیدند] در پی قتل رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتند و علی علیه السلام از بستر پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست.
4-1- امام سجاد علیه السلام- این آیه، در شأن حضرت علی هنگامی که در بستر رسول خدا صلی الله علیه و آله خوابید، نازل شده است.
5-1- امام هادی علیه السلام- [امام عسکری علیه السلام ز پدرش که ایشان در روز غدیر أمیرالمؤمنین را این گونه زیارت می نمود:] سلام بر تو ای امیرمؤمنین و ای سرور اوصیاء.... » آن گاه که پیامبر صلی الله علیه و آله تو را امر فرمود که شب در بسترش دراز بکشی و جانت را برای محافظت از ایشان سپرگردانی، تو خواسته ی ایشان را به سرعت اجابت نمودی و خودت را برای کشته شدن آماده کردی. پس خداوند متعال با بیان این آیه وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله فرمانبری تو را قدر نهاد و زیبایی کارت را واضح و آشکار نمود.
6-1 امام باقر علیه السلام- آیه در شأن علی بن ابیطالب النازل شد؛ زمانی که جانش را در راه خدا و رسولش فدا کرد؛ همان شبی که کافران قریش به دنبال رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند و او در بستر حضرت برای حفظ جان ایشان به پهلو دراز کشید
ص: 109
7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿بات على علیه السلام له لَيْلَةَ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الْمُشْرِكِينَ عَلَى فِرَاشِهِ لِيُعْمِيَ عَلَى قُرَيْشٍ وَ فِيهِ نَزَلَتْ هَذِهِ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضاتِ الله﴾. (1)
8-1- العسكرى علیه السلام- ﴿هَؤُلَاءِ خِيَارُ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَذَبَهُمْ أَهْلُ مَكَّةَ لِيَفْتِنُوهُمْ عَنْ دِينِهِمْ مِنْهُمْ بِلَالُ وَ صُهَيْبُ وَ خَبَّابُ وَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِر وَ أَبَوَاهُ﴾. (2)
9-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ فِي رَجُل وَ هُوَ صُهَيْبُ بْنُ سِنَانِ مَوْلَى عَبْدِ اللَّهِ بْن جُدْعَانَ أَخَذَهُ الْمُشْرِكُونَ فِي رَهْطٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِيهِمْ خَيْرُ مَوْلَى الْقُرَيْشَ لِبَنِى الْحَضْرَمِي وَ خَبَّابُ بْنُ الْأَرَبِّ مَوْلَى ثَابِتِ ابْنِ أُمِّ أَنْمَارِ وَ بِلَالُ مَوْلَى أَبِي بَكْرٍ وَ عَايش [عَابِسُ] مَوْلَى حُوَيْطِب بْن عَبْدِ الْعُزَّى وَ عَمَّارُ بْنَ يَاسِر وَأَبُو عَمَّارٍ وَسُمَيَّةُ أُمُّ عَمَّارٍ فَقُتِلَ أَبُو عَمَّارٍ وَأمُّ عَمَّارٍ وَ هُمَا أَوَّلُ قَتِيلَيْنِ قُتِلَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ عَذَّبَ الْآخَرُونَ بَعْدَ مَا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مِنْ مَكَّةَ إِلَى الْمَدِينَةِ فَأَرَادُوهُمْ عَلَى الْكُفْرِ فَأَمَّا صُهَيْبُ فَكَانَ شَيْخاً كبيراً ذَا مَتَاعِ فَقَالَ لِلْمُشْرِكِينَ: هَلْ لَكُمْ إِلَى خَيْرِ؟ فَقَالُوا: مَا هُوَ؟ قَالَ: أَنَا شَيْخُ كَبِيرُ ضَعِيفُ لَا يَضُرُّكُمْ مِنْكُمْ كُنْتُ أَوْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَقَدْ تَكَلَّمْتُ بِكَلَامِ أَكْرَهُ أَنْ أَنْزِلَ عَنْهُ فَهَلْ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مَالِي وَ تَذَرُونِي وَ دِينِي؟ فَفَعَلُوا فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فَلَقِيَةً أَبُو بَكْرٍ حين دَخَلَ الْمَدِينَةَ فَقَالَ: رَبِّحَ الْبَيْعُ يَا صُهَيْبُ أَوْ قَالَ: وَبَيْعُكَ لَا يَخْسَرُ وَ قَرَأَ عَلَيْهِ هَذِهِ الْآيَةٌ فَفَرِحَ بِهَا وَ أَمَّا بِلَالُ وَ خَبَّابُ وَ عَايش [عَابِسُ] وَ عَمَّارُ وَ أَصْحَابُهُمْ فَعُذِّبُوا حَتَّى قَالُوا بَعْضَ مَا أَرَادَ الْمُشْرِكُونَ ثُمَّ أرْسِلُوا فَفِيهِمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبُوثَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴾. (3)
10-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَّ الْمُرَادَ بِالْآيَةِ الرَّجُلُ يُقْتَلُ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْي عَن الْمُنْكَر﴾. (4)
7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- علی در شبی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از دست مشرکان گریخت، در بستر ایشان خوابید تا قریش گمراه شوند و آيه وَ مِنَ النَّاسِ مَن يُشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ الله در شأن على علیه السلام نازل شده است.
8-1- امام عسکری علیه السلام- شأن نزول این آیه، یاران برگزیده ای از رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند که اهل مکه از آن جهت که آن ها را از دینشان بازگردانند آزار و اذیتشان می کردند که بلال، صهیب حباب، عمّار یاسر و پدر و مادرش جزء این افرادند.
9-1- ابن عباس رحمه الله علیه- آیه درباره ی مردی به نام صهیب بن سنان برده ی عبدالله بن جذعان نازل شده است که مشرکان او را به همراه گروهی از مسلمانان شامل خیر برده بنی الحضرمی قریشی، خباب بن الارت برده ثابت ابن ام انمار بلال برده ابی بکر عایش [عایس] برده حویطب بن عبدالعزی و عمار همراه پدرش یاسر و مادرش سمیه اسیر کردند پدر و مادر عمار کشته شدند و آن دو نفر اولین شهیدان مسلمان می باشند و بقیه شکنجه شدند پس از آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله از مکه به سوی مدینه هجرت فرمود کافران از آن مسلمین خواستند که به آیین کفار بگرایند صهیب که پیرمردی مسن و صاحب کالا و ثروت بود به ایشان گفت: آیا شما را سودی رسانم»؟ گفتند: منظورت چیست؟ گفتم من پیرمردی سالخورده و ضعیف هستم و این که از شما یا از دشمنانتان باشم شما را ضرری نمی رساند و سخنی را گفته ام که پایین آمدن (گذشتن از آن خوشایندم نیست آیا به نفع شما نیست که مال مرا بگیرید و من و دینم را رها کنید؟ آن ها چنان کردند و او را در قبال پول رها کردند و این آیه نازل شد زمانی که صهیب به مدینه وارد شد ابوبکر او را دید و به وی گفت: «ای صهیب بدان معامله ات سود داد» و یا گفت: بدان که: «در معامله ات ضرر نکردی» و این آیه را برای او قرائت نمود و او خوشحال شد. و اما بلال، خباب عايش [عایس] عمّار و یارانشان آنقدر شکنجه شدند تا آن که برخی از سخنانی را که مشرکین می خواستند گفتند و آزاد شدند و این آیه درباره ی ایشان نازل شد آن ها که پس از ستم دیدن در راه خدا، هجرت کردند در این دنیا جایگاه و مقام خوبی به آن ها می دهیم و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر می دانستند. (نحل/41)
10-1- امام علی علیه السلام- مراد از این آیه هر شخصی است که در راه امر به معروف و نهی از منکر کشته شود.
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- يشْرِي نَفْسَه یعنی جانش را فدا می کند.
ص: 111
2-2- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ يَبيعُهَا ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَيَعْمَلُ بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ يَأْمُرُ النَّاسَ بِهَا وَيَصْبِرُ عَلَى مَا يَلْحَقُهُ مِنَ الْأَذَى فِيهَا فَيَكُونُ كَمَنْ بَاعَ نَفْسَهُ وَسَلَّمَهَا بِرِضَى اللَّهِ عِوَضاً مِنْهَا فَلَا يُبَالِي مَا حَلَّ بِهَا بَعْدَ أَنْ يَحْصُلَ لَهَا رِضَى رَبِّهَا وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ كُلِّهِمْ أَمَّا الطَّالِبُونَ لِرِضَاهُ فَيُبْلِغُهُمْ أَقْصَى أَمَانِيهِمْ وَيَزِيدُهُمْ عَلَيْهَا مَا لَمْ تَبْلُغْهُ آمَالُهُمْ وَأَمَّا الْفَاجِرُونَ فِي دینه فَيَتَأَنَّاهُ [ فَيَتَأَنَّاهُمْ] وَيَرْفُقُ بِهِمْ وَيَدْعُوهُمْ إِلَى طَاعَتِهِ وَلَا يَمْنَعُ مَنْ عَلِمَ أَنَّهُ سَيَتُوبَ عَنْ ذُنُوبِهِ التَّوْبَةَ الْمُوجَبَةَ لَهُ عَظِيمَ كَرَامَتِهِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السّلْمِ كَافَّةً وَلا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾. (208)
1- العسكرى علیه السلام- ﴿لَمَّا ذَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَرِيقَيْنِ أَحَدُهُمَا وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ وَ الثَّانِي وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ وَ بَيَّنَ حَالَهُمَا وَ دَعَا النَّاسَ إِلَى حَالِ مَنْ رَضِيَ صَنِيعَهُ فَقَالَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْم كَافَّة﴾. (2)
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿يعنى فِي السِّلْمِ وَالْمَسَالَمَةِ إِلَى دِيْنِ الْإِسْلَامِ كَافَّهُ جَمَاعَةَ ادْخُلُوا فِيهِ وَ ادْخُلُوا فِي جَمِيعِ الْإِسْلَامِ فَتَقَبَّلُوهُ وَ اعْمَلُوا لِلَّهِ وَ لَا تَكُونُوا كَمَنْ يَقْبَلُ بَعْضَهُ وَيَعْمَلُ بِهِ وَ يَأْبَى بَعْضَهُ وَ يَهْجُرُهُ قَالَ: وَ مِنْهُ الدُّخُولُ فِى قَبُول وَلَايَة عَلَى الكَالدُّخُول فِي قَبُول نُبُوَّةَ رَسُول اللَّهِ. فَإِنَّهُ لَا يَكُونُ مُسْلِماً مَنْ قَالَ إِنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فَاعْتَرَفَ بِهِ وَلَمْ يَعْتَرِفَ بِأَنَّ عَلِيّا علیه السلام وَصِيُّهُ وَ خَلِيفَتُهُ وَ خَيْرُ أُمَّتِهِ﴾. (3)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ وَ حُمْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالُوا: سَأَلْنَاهُمَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا في السَّلْم كَافَّةً قَالَ: أَمِرُوا بِمَعْرِفَتِنَا﴾. (4)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿ آلُ مُحَمَّدٍ أَمَرَ اَللَّهُ بِالدُّخُولِ فِیهِ﴾. (5)
ص: 112
2-2- امام عسكرى علیه السلام- وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَه یعنی کسی که از جان خود برای کسب رضای پروردگار گذشت و مطابق فرامین الهی عمل کرد و مردم را به اطاعت از پروردگار امر نمود و در این راه هر آزار و اذیتی را تحمل کرد. او همچون کسی است که جانش را در ازای رضایت پروردگار معامله کرد و جانش را در عوض رضایت او تسلیم او نمود و دیگر برایش مهم نیست که پس از کسب رضایت خداوند چه بلایی بر سر او بیاید؟ و حال آن که خداوند بر تمام بندگانش مهربان است اما آنان که رضای پروردگار را می طلبند خداوند ایشان را به بالاترین آرزوهایشان و حتی به تمام چیزهایی که آرزویش را هم نداشتند می رساند و اما آنان که در دین الهی مرتکب فسق و فجور می شوند خداوند] به ایشان مهلت داده، با آن ها مدارا کرده و به اطاعت خود فرامی خواند و هر که بداند خداوند گناهانش را می بخشد، از توبه کردن امتناع نمی کند و توبه بزرگترین کرامت های خداوند را برایش چنین بنده ای به ارمغان می آورد.
ای کسانی که ایمان آورده اید؛ همگی [در پرتو ایمان] در صلح و آشتی درآیید! و از گام های شیطان پیروی نکنید؛ که او دشمن آشکار شماست. (208)
1- امام عسکری علیه السلام- وقتی خداوند این دو گروه از مردم کسانی هستند که گفتار آنان در زندگی دنیا مایه ی اعجاب تو می شود (بقره/204) و و بعضی از مردم با ایمان و فداکار همچون علی علیه السلام در «لیلة المبيت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند. (بقره /207) (گروه نیکان و بدان که در آیات قبل از آن ها سخن گفته شد) را یاد و حال ایشان را بیان کرد و مردم را به حال کسی که کارش مورد رضایت اوست فراخواند فرمود: ﴿ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً﴾.
1-1- امام عسکری علیه السلام- یعنی همه جمعاً برای اطاعت و انقیاد خداوند به تمام دین اسلام وارد شوید و آن را بپذیرید و برای خداوند کار کنید و همچون کسانی که بعضی از فرامین اسلام را پذیرفته و بدان عمل می کنند و از پذیرش برخی دیگر از آن ابا داشته و آن را ترک می کنند نباشید. پذیرش ولایت على علیه السلام همچون پذیرش نبوّت محمد جزء اسلام است کسی که بگوید محمد صلی الله علیه و آله رسول خداست» به نبوت او اعتراف کند ولی به این که علی علیه السلام و وصی، جانشین و برگزیده ی امتش می باشد، اعتراف نکند، مسلمان نیست.
2-1- امام باقر علیه السلام- زراره حمران و محمّد بن مسلم گفته اند از امام باقر علیه السلام- درباره ی آیه ی ﴿ یا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْم كَافَّةً﴾ از امام سؤال کردیم [امام] فرمود: «یعنی مردم مأمور به معرفت ما اهل بیت علیهم السلام هستند در این آیه، به مردم امر شده که به معرفت ما دست یابند).
3-1- امام باقر علیه السلام- السّلم آل محمّدند و خداوند مردم را مأمور کرده است که در ولایت آن ها داخل شوند.
ص: 113
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي وَلايَتِنَا﴾. (1)
5-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فِي وَلَايَة أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (2)
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿وَلَايَةُ أَمِير الْمُؤْمِنِينَ وَ وَلايَةُ أَوْلَادِهِ علیهم السلام﴾. (3)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير: قَالَ أَ تَدْرِى مَا السِّلْم؟ قَالَ قُلْتُ: أَنْتَ أَعْلَمُ. قَالَ: وَلايَةً عَلِيٌّ علیه السلام وَ الْأَئِمَّة الأَوْصِيَاءِ علیهم السلام مِنْ بَعْدِهِ﴾. (4)
8-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً فَقَالَ وَلَايَتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ علیهم السلام﴾. (5)
1- 9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ قَدْ ذَكَرَ عِتْرَةَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ وَ هُمْ بَابُ السِّلْمِ﴾. (6)
10-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ألَا إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ بِهِ آدَمُ علیه السلام وَ جَمِيعَ مَا فُصِّلْتِ بِهِ النَّبِيُّونَ إِلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ فِي عِتْرَةِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ فَأَيْنَ يُنَاهُ بِكُمْ ؟ وَ أَيْنَ تَذْهَبُونَ يَا مَعَاشِرَ مَنْ فُسِحَ مِنْ أَصْلَابِ أَصْحَابِ السَّفِينَةِ؟ فَهَذَا مِثَلُ مَا فِيكُمْ فَكَمَا نَجَا فِي هَاتِيكَ مِنْهُمْ مَنْ نَجَا فَكَذَلِكَ يَنْجُو فِي هَذِهِ مِنْكُمْ مَنْ نَجَا وَ رَهَنَ ذِمَّتِي وَوَيْلٌ لِمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ إِنَّهُمْ فِيكُمْ كَأَصْحَابِ الْكَهْفِ وَ مَثَلُهُمْ بَابُ حِطَّة وَهُمْ بَابُ السِّلْمِ﴾. (7)
11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿دْخُلُوا فِي السَّلَّم كَافَّةً قَالَ: فِي وَلَايَة أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى علیه السلام﴾. (8)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ مَا يَتَخَطَّى بِكُمْ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ مِنْ طَرِيقِ الْغَيِّ وَ الضَّلَال وَ یَأْمُرُكُمْ بِهِ مِنِ ارْتِكَابِ الْآثَامِ الْمُوبِقَاتِ﴾. (9)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطَانِ وَ لَا تَتَّبِعُوا غَيْرَهُ﴾. (10)
ص: 114
4-1- امام باقر علیه السلام- یعنی در ولایت ما [داخل شوید]
5-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- یعنی در ولایت امیرالمؤمنين علیه السلام [داخل شويد].
6-1- امام باقر علیه السلام- [پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام او فرزندانش همان دخول در سلم است].
7-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: امام پرسید: «می دانی السّلم چیست؟ عرض کردم: «شما بهتر می دانید» فرمود: «ولایت علی و ائمه و جانشینان بعد از او است».
8-1- امام على علیه السلام- السّلم شامل ولایت ما اهل بیت علیهم السلام می باشد.
9-1- امام على علیه السلام- [حضرت علی علیه السلام] خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و رسول خاتم را نام برد و فرمود: ایشان در سلامت و سلم می باشند».
10-1- امام على علیه السلام- علمی که بر آدم داده شد و تمام فضائلی که پیامبران تا نبی و رسول خاتمه بدان برتری یافتند در خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و رسول خاتم نهفته است. پس به کدام سو گمراه شده اید؟ ای گروه فرزندان فاسد شده بازماندگان از کشتی نوح به کجا می روید؟! مثل کشتی حضرت نوح مَثَل آن چیزیست که در بین شماست؛ [یعنی اهل بیت علیهم السلام] همان طور که نجات یافته ی آن ها در آن کشتی نجات یافت نجات یافته ی شما [نیز] در این کشتی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله رهایی یافته و در عهد و پیمان من ثابت و پایدار می ماند و وای بر کسی که از ایشان تخلف کند خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله در بین شما مانند اصحاب کهف هستند و مثل ایشان، باب حطّه (دری که بنی اسرائیل با توسل به آن مورد آمرزش قرار گرفتند) است و اینان باب سلم هستند.
11-1- امام صادق علیه السلام- ادْخُلُوا فِي السّلْمِ كَافَّةً منظور [وارد شدن] در ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام است.
1-2- امام عسکری علیه السلام- وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ آن راهی که شیطان شما را به سوی آن می کشاند راه سرکشی و گمراهی است و آن چه شما را بدان امر می کند انجام گناهان کبیره می باشد.
2-2- امام صادق علیه السلام- وَلاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ یعنی از غیر علی بن ابی طالب علیه السلام، پیروی نکنید.
ص: 115
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ إِنْ حَلَفَ عَلَى شَيْءٍ وَ الَّذِي عَلَيْهِ إِثْيَانُهُ خَيْرُ مِنْ تَرْكِهِ فَلْيَأْتِ الَّذِي هُوَ خَيْرُ وَ لَا كَفَّارَةَ عَلَيْهِ إِنَّمَا ذَلِكَ مِنْ خُطُواتِ الشَّيْطان﴾. (1)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَن امْرأَة جَعَلَتْ مَالَهَا هَدْياً وَكُلَّ مَمْلُوكِ لَهَا حُراً إِنْ كَلَّمَت أخْتَهَا أَبَداً. قَالَ: تُكَلِّمُهَا وَلَيْسَ هَذَا بِشَيْءٍ إِنَّمَا هَذَا وَشِبْهُهُ مِنْ خُطُواتِ الشَّيْطَانِ﴾. (2)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يَقُولُ عَلَى أَلْفُ بَدَنَةِ وَ هُوَ مُحْرِمُ بِأَلْفِ حَجَّةِ قَالَ تِلْكَ خُطُوَاتُ الشَّيْطَان﴾. (3)
1-3- العسكرى علیه السلام- ﴿إِنَّ الشَّيْطَانَ بِعَدَاوَتِهِ يُرِيدُ اقْتِطَاعَكُمْ عَنْ مَزِيدِ الثَّوَابِ وَ إِهْلَاكَكُمْ بِشَدِيدِ الْعِقَابِ فَإِنْ زَلَلْتُمْ عَن السّلْم وَ الْإِسْلَامِ الَّذِي تَمَامُهُ بِاعْتِقَادِ وَلَايَة عَلَى لَا يَنْفَعُ الْإِقْرَارُ بِالنُّبُوَّةَ مَعَ جَحْدِ إِمَامَة عَلَى علیه السلام كَمَا لَا يَنْفَعُ الْإِقْرَارُ بِالتَّوْحِيدِ مَعَ جَحْدِ النُّبُوَّةَ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ عَزيز حكيم﴾. (209)
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿فَإِنْ زَلَلْتُمْ عَنِ السّلْمِ وَالْإِسْلَامِ الَّذِي تَمَامُهُ بِاعْتِقَادِ وَكَايَةِ عَلَى علیه السلام لَا يَنْفَعُ الْإِقْرَارُ بِالنُّبُوَّةَ مَعَ جَحْدِ إِمَامَة عَلَى علیه السلام كَمَا لَا يَنْفَعُ الْإِقْرَارُ بِالتَّوْحِيدِ مَعَ جَحْدِ النُّبُوَّةَ إِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ وَ فَضِيلَتِهِ وَآتَاكُمُ الدَّلَالَاتِ الْوَاضِحَاتِ الْبَاهِرَاتِ عَلَى أَنَّ مُحَمَّداَ صلی الله علیه و آله الدَّالَّ عَلَى إِمَامَة عَلَى علیه السلام نَبِیُّ صِدْقٍ، وَ دِینَهُ دِینُ حَقٍّ﴾. (5)
ص: 116
3-2- امام صادق علیه السلام- اگر شخص بر چیزی سوگند یاد کرد که کاری را انجام ندهد ولی آن کار از آن دسته کارها باشد که انجام آن از ترکش بهتر است کاری را که بهتر است باید انجام دهد [اگر چه منجر به شکستن قسم شود بدون آن که کفّارهای برعهده ی او باشد زیرا این گونه قسم ها از گام های شیطان است.
4-2- امام صادق علیه السلام- از امام علیه السلام پرسیدند زنی چنین نذر کرده که اگر با خواهرش کلامی سخن بگوید همه ی دارایی های مالی او هدیه و پیشکش کعبه باشد و همه ی بردگانش هم آزاد باشند. فرمود: با او سخن بگوید؛ این نذرها نذر نیست؛ این ها و امثال این ها گام های شیطان است».
5-2- امام صادق علیه السلام- در مورد قسم مردی سؤال شد که گفته است طبق یک قسم که خورده ام قربانی کردن هزار شتر در موسم حج بر من واجب است و لازمه این کار این است که هزار بار حج [واجب] بروم که [عقلاً محال است] حضرت فرمود: این گونه قسم ها و] این کارها از گامها و نقشه های شیطان است».
1-3- امام عسکری علیه السلام- شیطان به سبب دشمنی اش می خواهد شما را از افزودن ثواب بازدارد و با سخت ترین عذاب ها هلاک کند. اگر از سلم و اسلام که با اعتقاد به ولایت علی کامل می شود گمراه گشتید دیگر اقرار به نبوت توأم با کتمان امامت علی سودمند نمی باشد؛ همان طور که اقرار به توحید با وجود انکار نبوت بی فایده است. و اگر بعد از [این همه] نشانه های روشن که برای شما آمده است لغزش کردید و گمراه شدید بدانید [گریزی از مجازات الهی نخواهید داشت] زیرا خداوند، توانا و حکیم است. (209)
1-1- امام عسکری علیه السلام- گر از سلم و اسلام که با اعتقاد به ولایت علی علیه السلام کامل می شود گمراه گشتید، دیگر اقرار به نبوّت توأم با کتمان امامت علی سودمند نمی باشد؛ همان طور که اقرار به توحید با وجود انکار نبوّت مفید نیست در حالی که شما پس از آن که دلایلی محکم از سخن نبی اکرم صلی الله علیه و آله و فضیلتش برای شما آمد و برای شما دلایلی واضح و گویا بر این که محمد صلی الله علیه و آله که شما را به امامت علی علیه السلام راهنمایی کرد پیامبر صلی الله علیه و آله راستگویی است و دین او تنها دین بر حق است، گمراه شدید.
ص: 117
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ [عَزِيزٌ] قَادِرُ عَلَى مُعَاقَبَةِ الْمُخَالِفِينَ لِدِينِهِ وَ الْمُكَذِّبِينَ لِنَبِيِّهِ لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ عَلَى صَرْفِ انْتِقَامِهِ مِنْ مُخَالِفِيهِ، وَ قَادِرُ عَلَى إِثَابَةِ الْمُوَافِقِينَ لِدِينِهِ وَ الْمُصَدِّقِينَ لِنَبِيِّهِ لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ عَلَى صَرْفِ ثَوَابِهِ عَنْ مُطِيعِيهِ. حَكِيمُ فِيمَا يَفْعَلُ مِنْ ذَلِكَ، غَيْرُ مُسْرِفِ عَلَى مَنْ أَطَاعَهُ وَ إِنْ أَكْثَرَ لَهُ الْخَيْرَاتِ، وَلَا وَاضِعُ لَهَا فِى غَيْر مَوْضِعِهَا وَ إِنْ أَتَمَّ لَهُ الْكَرَامَاتِ، وَ لَا ظَالِم لِمَنْ عَصَاهُ وَ إِنْ شَدَّدَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَات﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿هَلْ يَنْظُرُونَ إِلا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَامِ وَالْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴾. (210)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَا الَّذِي قَالَ اللَّهُ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ المَلَائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى الله تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴾. (2)
1-1- العسكرى علیه السلام- ﴿لَمَّا بَهَرَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بِآيَاتِهِ وَ قَدْ رَدَّ مَعَاذِيرَهُمْ بِمُعْجِزَاتِهِ أَبَى بَعْضُهُمْ اللَّهِ وَقَدْ الْإِيمَانَ وَ اقْتَرَحَ عَلَيْهِ الِاقْتِرَاحَاتِ الْبَاطِلَةَ وَهِيَ مَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعاً أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِيرًا أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ كَما زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفاً أَوْ تَأْتِيَ بِالله وَ الْمَلائِكَةِ قَبِيلًا وَ سَائِرُ مَا ذُكِرَ فِي الْآيَةِ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: يَا مُحَمَّدٌ : هَلْ يَنْظُرُونَ أَنْ هَلْ يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ الْمُكَذِّبُونَ بَعْدَ إِيضَاحِنَا لَهُمُ الْآيَاتِ وَقَطْعِنَا مَعَاذِيرَهُمْ بِالْمُعْجِزَاتِ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَامِ وَالمَلائِكَةُ وَ يَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ كَمَا كَانُوا اقْتَرَحُوا عَلَيْكَ اقْتِرَاحَهُمُ الْمُحَالَ فِي الدُّنْيَا فِي إِثْيَانِ اللَّهِ الَّذِي لَا يَجُوزُ عَلَيْهِ وَإِثْيَانِ الْمَلَائِكَة الَّذِينَ لَا يَأْتُونَ إِلَّا مَعَ زَوَالِ هَذَا التَّعَبدِ وَ حِينَ وُقُوعِ هَلَاكِ الظَّالِمِينَ بِظُلْمِهِمْ﴾. (3)
ص: 118
1-2- امام عسکری علیه السلام- [منظور این است که بدانید که خداوند در عذاب مخالفان دینش و تکذیب کنندگان پیامبرش [ شکست ناپذیر و تواناست و هیچ کس نمی تواند انتقام او را از مخالفانش برگردانده و بر موافقان دین او و تصدیق کنندگان پیامبرش فرود آورد کسی قادر نیست پاداشی را که او به اطاعت کنندگانش می دهد بازگرداند. او در این کاری که انجام می دهد حکیم است؛ چنان چه خیراتی که به مطیعان خود می دهد فراوان هم باشد، باز در مورد آن ها اسراف نکرده است و اگر کرامت را بر ایشان تمام هم کرده باشد باز آن را بی جا و بی مورد خرج نکرده است و اگر عذاب های او بر مخالفانش شدید هم باشد بر ایشان ظلمی ننموده است [و همه ی این کارها از باب حکمت اوست].
آیا [پیروان فرمان شیطان پس از این همه نشانه ها] انتظار دارند که خداوند و فرشتگان، در سایه هایی از ابرها به سوی آنان بیایند و دلایل تازه ای در اختیارشان بگذارند؟! در حالی که آن چه لازم بوده انجام شده و همه ی امور به سوی خدا باز می گردد. (210)
1- امام على علیه السلام من آن کسی هستم که خداوند با وجود من فرمود: ﴿هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللهُ في ظُلَلٍ مِنَ الْغَامِ وَ المَلائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴾.
1-1- امام عسکری علیه السلام- وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با آیات و نشانه های الهی بر کفار و مشرکین غلبه یافت و با معجزات خود عذر و بهانه ی آن ها را رد کرد. بعضی از آن ها از ایمان آوردن امتناع ورزیده و پیشنهادهای باطلی دادند که در این آیه می فرماید و گفتند: «ما هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا این که چشمه جوشانی از این سرزمین خشک و سوزان برای ما خارج سازی؛ یا باغی از نخل و انگور از آن تو باشد و نهرها در لابه لای آن جاری کنی؛ یا قطعات سنگ های ] آسمان را آن چنان که می پنداری بر سر ما فرود آری یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بیاوری». (اسراء/93-90) و بقیه ی چیزهایی که در آیه ذکر شده.است خداوند می فرماید: «ای محمد آیا این دروغگویان انتظار دارند بعد از این همه دلائلی که آوردیم و بهانه های آن ها را که با معجزات از بین بردیم خداوند با گروهی از ملائکه در سایه هایی از ابر [پایین بیاید]؟ چنان چه از تو می خواستند که خداوند و ملائکه در این جهان برای آن ها آشکار شوند، که درخواستی محال است و جواز چنین کاری در این دنیا نیست و می گفتند باید ملائکه پیش ایشان بیایند که ملائکه نیز نخواهند آمد؛ مگر زمانی که دیگر [هنگام] پرستش نباشد و ستمکاران به واسطه ی ظلم خود نابود شوند یعنی دنیا تمام شده باشد.
ص: 119
2-1- السجّاد علیه السلام- ﴿طَلَبَ هَؤُلَاءِ الْكُفَّارُ الْآيَاتِ وَ لَمْ يَقْنَعُوا بِمَا أَتَاهُمْ بِهِ مِنْهَا بِمَا فِيهِ الْكِفَايَةُ وَ الْبَلَاغُ حَتَّى قِيلَ لَهُمْ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ أَوْ إِذَا لَمْ يَقْنَعُوا بِالْحُجَّةِ الْوَاضِحَةِ الدَّافِعَة فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ وَ ذَلِكَ مُحَالُ لِأَنَّ الْإِنْيَانَ عَلَى علیه السلام لَا يَجُوزُ وَ وَ كَذَلِكَ النَّوَاصِبُ اقْتَرَحُوا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي نَصْب أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَى الإِمَاماً وَ اقْتَرَحُوا حَتَّى اقْتَرَحُوا الْمُحال﴾. (1)
3-1- الرّضا علیه السلام- ﴿معناه هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمْ بِالْمَلَائِكَةِ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ﴾. (2)
4-1- الرّضا علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ إِذَا بَدَا لَهُ أَنْ يُبينَ خَلْقَهُ وَ يَجْمَعَهُمْ لِمَا لَا بُدَّ مِنْهُ أَمَرَ مُنَادِيا فَنَادَى فَاجْتَمَعَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ فِي أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَيْنِ ثُمَّ أَذِنَ السَّمَاءَ الدُّنْيَا فَنَزَلَ وَ كَانَ مِنْ وَرَاءِ النَّاسِ وَأَذِنَ السَّمَاءَ الثَّانِيَةَ فَنَزَلَ وَ هِيَ ضِعْفُ الَّتِي تَلِيهَا فَإِذَا رَآهَا أَهْلُ السَّمَاءِ الدُّنْيَا قَالُوا جَاءَ رَبُّنَا فَيُقَالُ لَا وَ هُوَ آتِ حَتَّى يَنْزِلَ كُلُّ سَمَاءِ يَكُونُ كُلُّ وَاحِدَة مِنْ وَرَاءِ الْأُخْرَى وَهِيَ ضِعْفَ الَّتِي تَلِيهَا ثُمَّ يَنْزِلَ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالمَلائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ثُمَّ يَأْمُرَ اللَّهُ مُنَادِياً يُنَادِى يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ﴾. (3)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ظَهَرَ إِبْلِيسَ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي جَمِيعِ أَشْيَاعِه... فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى أَصْحَابٌ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام القَدْ رَجَعُوا إِلَى خَلْفِهِمُ الْقَهْقَرَى مِائَةَ قَدَمَ وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ وَقَدْ وَقَعَتْ بَعْضُ أَرْجُلِهِمْ فِي الْفُرَاتِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَهْبِطُ الْجَبَّارُ عَزَّوَجَلَّ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَامِ وَ الْمَلَائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَمَامَهُ بِيَدِهِ حَرْبَةٌ مِنْ نُورٍ فَإِذَا نَظَرَ إِلَيْهِ إِبْلِيسَ رَجَعَ الْقَهْقَرَى نَاكِصا عَلَى عَقِبَيْهِ فَيَقُولُونَ لَهُ أَصْحَابُهُ: أَيْنَ تُرِيدُ وَ قَدْ ظَفِرْتَ؟ فَيَقُولُ: إِنِّي أَرَى ما لا تَرَوْنَ إِنِّى أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ. فَيَلْحَقُهُ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله فَيَطَعُنُهُ طَعْنَةً بَيْنَ كَتِفَيْهِ فَيَكُونُ هَلَاكُهُ وَ هَلَاكَ جَمِيعِ أَشْيَاعِهِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَ لَا يُشْرَكَ بِهِ شَيْئًا﴾. (4)
ص: 120
2-1- امام سجّاد علیه السلام- این کافران آیات و بینه خواستند و به آیات کافی و بلیغی که [خدا] به ایشان داد، قانع نشدند؛ تا آن که به ایشان گفته شد هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ یعنی آیا حال که شما با وجود این حجّت های روشن و دافع قانع نمی شوید منتظرید که خود خداوند نزد شما بیاید؟ و حال آن که آن محال است زیرا اطلاق رفت و آمد درباره خداوند جایز نیست و مخالفان ولایت نیز درباره ی امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و پیشنهاداتی دادند و چنان اشکال تراشی کردند تا منجر به طرح پیشنهادات محال شد.
3-1- امام رضا علیه السلام- معنایش این است که آیا منتظرند تا خداوند ملائکه را زیر سایه بانی از ابرها آمد بیاورد؟
4-1- امام رضا علیه السلام- هنگامی که خداوند بر آن شد تا بندگانش را بر آن چیزی جمع نماید که چاره ای جز اعلام و آشکار کردن آن ،نبود منادی را فرمان داد منادی نیز ندا کرد و انس و جن به سرعت و در یک چشم برهم زدن جمع شدند سپس [خدا] به آسمان دنیا اذن داد و آن پایین و به آسمان دوم هم اجازه داد و آن نیز پایین آمد؛ در حالی که این ،آسمان دو برابر آسمان قبلی بود. پس چون اهل آسمان دنیا آن را مشاهده کردند گفتند پروردگارمان آمد»! اما گفته شد: «نه و پس از آن که تمام آسمان ها نازل شدند او می آید و هر کدام پشت دیگری با دو برابر وسعت آسمان قبلی اش قرار گرفت. سپس خداوند به همراه ملائکه در میان ابرهای سایه دار فرود آمد و کار یکسره شد و همه ی امور به سوی خدا باز می گردد سپس خداوند منادی را امر کرد که ندا بدهد ای گروه جن و انس اگر می توانید از مرزهای آسمان ها و زمین بگذرید، پس بگذرید ولی هرگز نمی توانید مگر با نیرویی (فوق العاده)»! (الرحمن/33)
5-1- امام صادق علیه السلام- هرگاه یوم الوقت المعلوم روزی که زمان آن مشخص است فرا برسد ابلیس به همراه تمامی کسانی که با او بودند ظاهر می شود... در نزدیکی کوفه، جنگی بین شیطان و سپاهش با سپاه امیرالمؤمنین علیه السلام که رجعت کرده اند آغاز می شود، امام علیه السلام [افزود] گویی اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام را پیش روی خود می بینم که صد گام به پشت سر برگشته اند. و گویی آنان را پیش روی خود می بینم که برخی از آنان پاهایشان در فرات افتاده است. در آن ،هنگام خداوند جبار در سایه هایی از ابرها و فرشتگان بر زمین فرود می آید و کار به انجام می رسد و رسول خدا صلی الله علیه و آله در پیشگاه او ظاهر می شود؛ در حالی که در دست خود سر نیزه ای از نور دارد چون نگاه ابلیس به آنان میافتد عقب نشسته و به پشت سر برمی گردد یاران او به او می گویند تو پیروز شده ای؛ پس به کجا می روی؟ شیطان به آنان پاسخ می دهد: «من چیزهایی می بینم که شما قادر به مشاهده ی آن ها نیستید ،من از خداوند پروردگار جهانیان، بیم دارم». در این هنگام پیامبر صلی الله علیه و آله به تعقیب ابلیس رفته و زخمی را در میان دو کتف او ایجاد می کند و بدین وسیله او و تمام اصحابش بود می شوند. پس از آن همه ی مردم رو به عبادت خداوند عزوجل می آورند و هیچ کس برای او شریکی قائل نمی شود.
ص: 121
6-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ أَمِيرُ المُؤمِنِينَ علیه السلام فِى احْتِجَاجِهِ عَلَى الزَّنْدِيقِ المُدَّعِي لِلتَّنَاقُضِ فِي القُرآن... أمَّا قَوْلُهُ وَ جاءَ رَبُّكَ وَ المُلكُ صَفًّا صَفًّا وَقَوْلُهُ وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَما خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ قَوْلُهُ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَامِ وَالمَلائِكَةُ وَ قَوْلُهُ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ المَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ فَإِنَّ ذَلِكَ حَقٌّ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَلَيْسَ لَهُ جَيْئَةُ كَجَيْنَةِ الْخَلْقِ وَقَدْ أَعْلَمْتُكَ أَنَّ رَبَّ شَيْءٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَأْوِيلُهُ عَلَى غَيْرِ تَنْزِيلِهِ وَلَا يُشْبِهُ كَلَامَ الْبَشَرِ وَ سَأَنَبَتُكَ بِطَرَفِ مِنْهُ فَتَكْتَفِي إِنْ شَاءَ اللهُ مِنْ ذَلِكَ قَوْلُ إِبْرَاهِيمَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ فَذَهَابُهُ إِلَى رَبِّهِ تَوَجُهُهُ إِلَيْهِ عِبَادَةً وَ اجْتِهَاداً وَ قُرْبَةً إِلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّاً لَا تَرَى أَنَّ تَأْوِيلَهُ غَيْرُ تَنْزِيلِهِ﴾. (1)
7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿انتِظَارُ الْكُفَّارِ أَنَّهُمْ يَأْتِيهِمْ فِي الظُّلَل يُوجِبُ كَوْنَهُ جِسْماً وَ جَوْهَرا يَزُولُ وَ يَغِيبُ وَ يَجِيءُ وَيَذْهَبُ وَ يَبْعُدُ وَ يَقْرُبُ وَيَظْهَرُ وَيَخْفَى قَالَ ابْنُ عباس الله: إِتْيَانُهُ إِلَيْهِمْ بِوَعْدِهِ وَ وَعِيدِهِ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَكْشِفُ عَنْهُمْ مَا كَانَ مَسْتُوراً عَنْهُمْ وَاللَّهِ فِي كُلِّ حَالَ فَهُمْ يَرَوْنَ أَهْوَالَ الْغَمَامِ وَغَيْرَهِ مِنَ الْمَلَائِكَة﴾. (2)
1-2- العسكرى علیه السلام- ﴿وَ هَذَا وَقْتُ التَّعَبدِ لَا وَقْتُ مَجِيءِ الْأَمْلَاكِ بِالْهَلَاكِ فَهُمْ فِي اقْتِرَاحِهِمْ لِمَجِيءِ الْأَمْلَاكِ جَاهِلُونَ وَقُضِيَ الْأَمْرُ أَي هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا مَجِيءَ الْمَلَائِكَةِ فَإِذَا جَاءُوا وَ كَانَ ذَلِكَ قُضِيَ الْأَمْرُ بِهَلَاكِهِمْ﴾. (3)
باب 3: وَإِلَى الله تُرْجَعُ الْأُمُورُ
1-3- العسكرى علیه السلام- ﴿وَإِلَى اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ فَهُوَ يَتَوَلَّى الْحُكْمَ فِيمَا يَحْكُمُ بِالْعِقَابِ عَلَى مَنْ عَصَاهُ وَ يُوجِبُ كَرِيمَ الْمَآبِ لِمَنْ أَرْضَاهُ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿سَل بني اسرائيل كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَنْ يُبَدِّلُ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾. (211)
قوله تعالى: ﴿زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الحَيَاةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾. (212)
ص: 122
6-1- امام علی علیه السلام- امام علی علیه السلام در محاجه با زندیقی که ادعا می کرد تناقض در قرآن وجود دارد، فرمود: ... امّا کلام : خداوند وَ جاءَ رَبُّكَ وَ المُلَكُ صَفًّا صَفًّا و این کلامش که فرمود: ﴿وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرادِى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ و سخن او هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ الملائِكَةُ﴾ و کلامش که فرمود ﴿هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ المَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ﴾؛ این مطلب همان طور که خداوند عزوجل فرموده حق است البته آمدن خدا مانند آمدن مخلوقات نیست و به تو می گویم که چه بسا در کتاب ،خداوند آیاتی باشد که تأویلش چیزی غیر از تنزیلش باشد و شباهتی به سخن انسان نداشته باشد و من برخی از آن آیات را برای تو بیان می کنم و ان شاء الله برایت کافی باشد از باب نمونه سخن ابراهیم است که فرمود: إِنِّي ذاهب إِلى رَبِّي سَيَهْدِينِ پس رفتن به نزد پروردگارش همان توجه او به پروردگارش به وسیله ی عبادت و کوشش و تقرب به خداوند عزوجل است. پس می بینی که تأویل آن غیر از تنزیلش است.
7-1- ابن عباس رحمه الله علیه- پروردگار با وعده و وعیدش به سوی ایشان می آید (منظور از آمدن خداوند الله همان وعده و وعیدهاست) و خداوند متعال چیزهای پنهانیشان را آشکار می کند ولی خداوند در همه ی زمانها وجود دارد خداوند در آخرت پرده از حقایق برداشته می شود و آنان ابرهای ترسناک و چیزهای دیگر از جمله ملائکه را می بینند.
1-2- امام عسکری علیه السلام- فعلاً هنگام تکلیف و تعبّد است نه وقتی که ملائکه برای هلاک کردن بیایند. [آن ها] این درخواست را از روی نادانی می کنند وَ قُضِيَ الْأَمْرُ أنها منتظر آمدن ملائكه هستند حال آن که وقتی ملائکه بیایند در آن موقع محکوم به فنا و هلاک هستند.
1-3- امام عسکری علیه السلام- بازگشت به سوی خداست. او عقاب و عذاب را بر تبهکاران و جایگاه عالی را برای مردم متقی و پرهیزگار حکم خواهد کرد. از بنی اسرائیل بپرس چه اندازه نشانه های روشن [و نعمت های فراوان] به آن ها دادیم و کسی که نعمت خدا را پس از آن که به سراغش آمد تبدیل کند و در مسیر خلاف به کار گیرد، گرفتار عذاب خواهد شد که خداوند سخت کیفر است (211)
زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده است؛ [از این رو] افراد با ایمان [و تهیدست] را مسخره می کنند؛ در حالی که پرهیزگاران در روز رستاخیز، بالاتر از آنان هستند؛ و خداوند هرکس را بخواهد بدون حساب روزی می دهد. (212)
ص: 123
1- الصّادق علیه السلام- ﴿سَل بني اسرائيل كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ جَحَدَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَقرَّ وَ مِنْهُمْ مَنْ بَدَكَ وَمَنْ يُبَدِّلُ نِعْمَةَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾. (1)
2- الحسن علیه السلام- ﴿فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ قَالَ يَوْمَ غَدِير خُم: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَإِنَّ عَلِيَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَال مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَوَقَعَ فِي قُلُوبِهِمْ مَا وَقَعَ تَكَلَّمُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ سِراً حَتَّى قَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ: مَنْ يَلِى بَعْدَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله وَ مَنْ يَلِي بَعْدَكَ هَذَا الْأَمْرَ لَا نَجْعَلُهَا فِي أَهْلَ الْبَيْتِ مَا أَبَداً فَنَزَلَ وَ مَنْ يُبَدِّلُ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ ثُمَّ نَزَلَت يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَكوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُمْ مُسْلِمُونَ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا إلى قولهِ وَأُولئِكَ هُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلا الَّذينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (213)
1-1- الصّادق علیه السلام- عَنْ يَعْقُوبَ بْن شُعَيْب عَنْ أَبي عَبْدِ اللهِ علیه السلام: ﴿كانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَقَالَ: كَانَ النَّاسُ قَبْلَ نُوح علیه السلام أمَّةَ ضَلَال فَبَدَا لِلَّهِ فَبَعَثَ الْمُرْسَلِينَ علیهم السلام﴾. (3)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَبْلَ نُوح علیه السلام عَلَى مَذْهَب وَاحِد﴾. (4)
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمَّا مَا نَزَلَ بِلَفْظِ الْعُمُوم وَ لَا يُرَادُ بِهِ غَيْرُهُ فَقَولُه.. كانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً أَيْ عَلَى مَذْهَب وَاحِدٍ وَ ذَلِكَ كَانَ مِنْ قَبْلِ نُوحِ علیه السلام﴾. (5)
ص: 124
1- امام صادق علیه السلام- ﴿سَل بني اسرائیل كَمْ آتَینَاهِم مِّنْ آيَةٍ بَينَةٍ﴾ فرمود: از بنی اسرائیل افرادی بودند که ایمان آوردند و کسانی بودند که انکار نمودند و برخی به حقانیت این آیات اذعان نموده و برخی [ آن آیات را] تغییر دادند. وَ مَن يَبَدَّلْ نِعْمَةَ الله مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْه فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ.
2- امام حسن علیه السلام- زمانی که این آیه ای پیامبر صلی الله علیه و آله آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً به مردم برسان (مائده /67) نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله و روز غدیر خم فرمود: هرکس) من مولای اویم، على علیه السلام مولای اوست خدایا دوستدار او را دوست و دشمن او را دشمن بدار پس آن چیزی که اتفاق افتاد تفرقه و نفاق در قلب هایشان به وقوع پیوست و دربارهی ،آن بین خود پنهانی سخن گفتند. تا بدانجا که یکی از آن دو نفر به دوستش گفت: «چه کسی پس از نبی به ولایت می رسد؟ و چه کسی بعد از تو سرپرستی این امر را بر عهده می گیرد؟ هرگز ما این امر را به دست اهل بیت نمی سپاریم. پس این آیه نازل شد: ﴿وَ مَنْ يُبَدِّلُ نِعْمَةَ الله مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ. سپس این آیه نازل شد: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا... تا آن جا که می فرماید: وَ أُولئِكَ هُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (آل عمران /105)
مردم [در آغاز] امت واحدی بودند؛ [به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافاتی پیدا شد؛ در این حال] خداوند پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی را که به سوی حق دعوت می کرد با آن ها نازل نمود؛ تا در میان مردم درباره ی آن چه اختلاف داشتند، داوری کند. تنها [گروهی از] کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، پس از آن که نشانه های روشن به آن ها رسیده بود به سبب انحراف از حق و ستمگری در آن اختلاف کردند ولی خداوند کسانی را که ایمان آورده بودند بر حقیقت آن چه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش هدایت نمود؛ و خدا هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می کند. (213)
1-1- امام صادق علیه السلام- یعقوب بن شعیب گوید درباره ی آیه ی کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً پرسيدم. حضرت علیه السلام فرمود: مردم پیش از نوحا امتی گمراه بودند و خدا بعثت رسولان را آغاز نمود.
2-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- مردم پیش از نوح بر یک آیین واحدی بودند.
3-1- امام على علیه السلام- [امام علیه السلام در تبیین انواع الفاظ استفاده شده در قرآن به شرح و مثال برای الفاظ عام و خاص و مصادیق آن پرداخت و فرمود:] ... آن چه که خداوند به لفظ عام در قرآن ذکر کرده اما غیر از مصداق آن را مد نظر نداشته است این کلام اوست که می فرماید: كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً یعنی مردم یک آیین واحد داشتند و آن دوران پیش از نوح بود.
ص: 125
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ يَعْقُوبَ بْن شُعَيْب قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ الله العَنْ قَوْلُ اللهِ: كَانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً؟ قَالَ: كَانَ هَذَا قَبْلَ نُوحٍ لَا أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَدَا لِلَّهِ فَأَرْسَلَ الرُّسُلَ لَيْلَةَ قَبْلَ نُوح علیه السلام قُلْتُ: أَ عَلَى هُدًى كَانُوا أَمْ عَلَى ضَلَالَةِ؟ قَالَ: بَلْ كَانُوا ضَلَالًا، كَانُوا لَا مُؤْمِنِينَ وَلَا كَافِرِينَ وَلَا مُشْرِكِينَ﴾. (1)
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانُوا قَبْلَ كَانُوا قَبْلَ نُوح علیه السلام أُمَّةً وَاحِدَةً عَلَى فِطْرَةِ اللَّهِ لَا مُهْتَدِينَ وَ لَا ضُلَّالا﴾. (2)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ قَالَ: كَانُوا ضَلَالًا فَبَعَثَ اللَّهُ فِيهِمْ أنْبِيَاءَ علیهم السلام وَلَوْ سَأَلْت النَّاسِ لَقَالُوا قَدْ فُرِغَ مِنَ الْأَمْرِ﴾. (3)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْل اللَّهِ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَقَالَ: أبْيَاتِ كَانَ هَذَا قَبْلَ نُوحِ اللَّهِ كَانُوا ضَلَالًا فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ ﴾. (4)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مَسْعَدَةَ عَنْ أَبي عَبْدِ الله علیه السلام فِي قَوْل الله: كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَقَالَ: كَانَ ذَلِكَ قَبْلَ نُوح ال، قِيلَ: فَعَلَى هُدًى كَانُوا؟ قَالَ: بَلْ كَانُوا ضَلَالًا، وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَمَّا انْقَرَضَ آدَمُ علیه السلام وَ صَالِحُ ذُرِّيَّتِهِ بَقِيَ شَيْتُ اللهِ وَصِيُّهُ لَا يَقْدِرُ عَلَى إِظْهَارِ اللَّهِ الَّذِي كَانَ عَلَيْهِ آدَمُ علیه السلام وَ صَالِحُ ذُرِّيَّتِهِ، وَ ذَلِكَ أَنَّ قَابِيلَ تَوَاعَدَهُ بِالْقَتْلِ كَمَا قَتَلَ أَخَاهُ هَا بَيلَ ، فَسَارَ فِيهِمْ بِالتَّقِيَّة وَالْكِيْمَانِ، فَارْدَادُوا كُلَّ يَوْمٍ ضَلَالًا حَتَّى لَمْ يَبْقَ عَلَى الْأَرْضِ مَعَهُمْ إِلَّا مَنْ هُوَ سَلَفٌ وَ لَحِقَ الْوَصِيُّ بِجَزيرة فِي الْبَحْرِ يَعْبُدُ اللَّهَ، فَبَدَا لِلَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنَّ يَبْعَثَ الرُّسُلَ طَعَةِ وَ لَوْ سُئِلَ هَؤُلَاءِ الْجَهَّالُ لَقَالُوا قَدْ فَرَغَ مِنَ الْأَمْرِ وَكَذَبُوا إِنَّمَا [هِيَ] شَيْءٌ يَحْكُمْ بِهِ اللَّهُ فِي كُلِّ عَامٍ ، ثُمَّ قَرَأَ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ فَيَحْكُمُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا يَكُونُ فِي تِلْكَ السَّنَةِ مِنْ شِدَّةً أَوْ رَخَاءِ أَوْ مَطَرَ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ قُلْتُ: أَ فَضَلَالَا كَانُوا قَبْلَ النَّبِيِّينَ مَا أَمْ عَلَى هُدَى؛ قَالَ: لَمْ يَكُونُوا عَلَى هُدَى كَانُوا عَلَى فِطْرَةِ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَهُمْ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ، وَلَمْ يَكُونُوا لِيَهْتَدُوا حَتَّى يَهْدِيَهُمُ اللَّهُ أَ مَا تَسْمَعُ يَقُولُ إِبْرَاهِيمُ : لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ أَى نَاسِياً لِلْمِيثَاقِ﴾. (5)
ص: 126
4-1- امام صادق علیه السلام- پیش از نوح امت واحدی می زیستند اما خداوند مقدر کرد که سرنوشتی جدید برای آنان رقم بزند و آن پیامبران را پیش از نوح فرستاد. راوی می گوید به حضرت عرض کردم آیا آنان هدایت شده بودند یا در گمراهی به سر می بردند؟ حضرت پاسخ داد آنان گمراه بودند؛ به طوری که نه ،مؤمن نه کافر و نه مشرک بودند.
5-1- امام باقر علیه السلام- مردم در دوران پیش از نوحا بر اساس فطرت الهی، عمل می کردند و هدایت شدن و گمراه شدن معنایی نداشت و با توجه به این موضوع و به این اعتبار امت واحد بودند.
6-1- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام در توضیح این آیه فرمودند مردم در گمراهی بودند و خداوند، پیامبرانی را در میان آنان مبعوث داشت. اگر تو از آن مردم مردم قبل از نوح که پیامبری نداشتند و در گمراهی بودند از اوضاعشان می پرسیدی می گفتند گویا خداوند ما را فراموش کرده و او از این امر (کار مردمان)، دست کشیده است.
7-1- امام باقر علیه السلام- درباره ی این کلام خداوند: فرمود این دوران به قبل از نوحا مربوط بود که مردم گمراه بودند و خداوند پیامبران را برای بشارت و انذار به سوی ایشان فرستاد.
8-1- امام صادق علیه السلام- این آیه به دوران پیش از نوحا مربوط است گفته شد: «مردم بر طریق هدایت بودند؟ امام فرمود: چنین نیست بلکه آنان در گمراهی به سر می بردند. بدین صورت که چون آدم از دنیا رفت و فرزندان او صالح شدند شیث به عنوان وصی او باقی ماند. او اظهار دین خداوند که آیین آدما و فرزندان صالحش بود قدرت نداشت و لذا قابیل او را بر تهدید به قتل کرد؛ همان طور که برادرش هابیل را به قتل رسانده بود پس شیث در بین آن ها مجبور به تقیّه و پنهان کاری شد و این چنین هر روز برگمراهی افزودند تا بدانجا که دیگر کسی جز پیشینیان با ایمان بر روی زمین کنارشان باقی نماند و وصی به جزیره ای در دریا رفته و به عبادت خدا مشغول گشت. پس خداوند متعال شروع به فرستادن انبیاء کرد. و اگر از مردم آن زمان و جاهلان سؤال می شد که اوضاعتان چگونه است می گفتند: «خداوند ما را فراموش کرده و کاری به کار ما ندارد». در حالی که دروغ می گفتند و خداوند در هر سال به فرستادن رسول در بین آنان] حکم می کرد.... فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيم پس خداوند متعال سختی یا آسودگی یا باران و یا غیر آن را برای آن سال رقم می زند.گفتم آیا قبل از پیامبران [افراد] گمراه، یا هدایت شده بودند؟ فرمود [مردم بر طریق هدایت نبودند[؛ آن ها مطابق فطرت الهی که خداوند مردم را بر آن سرشته است عمل می کردند تغییری در آفرینش خدا نیست و ایشان هدایت نیافته بودند تا آن که خداوند آن ها را هدایت نمود آیا سخن ابراهیم را نشنیده ای که می گوید: ﴿ لَئِنْ لَمَّ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ﴾ [یعنی اگر پروردگارم مرا هدایت نکند،] عهد الهی را فراموش می کردم
ص: 127
1-2- الصّادق علیه السلام-﴿ فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ لِيَتَّخِذَ عَلَيْهِمُ الْحُجَّةَ﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿حَمْدُ لِلَّهِ الْمُحْتَجِب بِالنُّورِ دُونَ خَلْقِهِ فِي الْأُفُقِ الطَّامِحِ وَالْعِزَّ الشَّامِحَ وَ الْمُلْكِ الْبَاذِحَ فَوْقَ كُلِّ شَيْءٍ عَلَا وَ مِنْ كُلَّ شَيْءٍ دَنَا فَتَجَلَّى لِخَلْقِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونَ يُرَى وَهُوَ يَرَى وَ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى فَأَحَبَّ الِاخْتِصَاصَ بِالتَّوْحِيدِ إِذَا احْتَجَبَ بِنُورِهِ وَسَمَا فِي عُلُوهِ وَ اسْتَتَرَ عَنْ خَلْقِهِ لِتَكُونَ لَهُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ وَانْبَعَثَ [ ابْتَعَتْ فِيهِمُ النَّبِيِّينَ طَنَا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةِ وَ يَحْيِي مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة وَلِيَعْقِلَ الْعِبَادُ عَنْ رَّبِّهِمْ مَا جَهِلُوا وَ عَرَفُوهُ بربُوبِيَّتِهِ بَعْدَ مَا أَنْكَرُوا وَيُوَحِّدُوهُ بِالْإِلَهِيَّة بَعْدَ مَا أَضَدُّوهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ ما يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قبْلِكُمْ مَسَتهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرّسول وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ الله أَلا إِنَّ نَصْرَ الله قَريبٌ﴾. (212)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَا تَمُدُّونَ أَعْيُنَكُمْ فَمَا تَسْتَعْجِلُونَ أَلَسْتُمْ آمِنِينَ أَ لَيْسَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ يَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهِ فَيَقْضِي حَوَائِجَهُ ثُمَّ يَرْجِعُ لَمْ يُخْتَطَفْ إِنْ كَانَ مَنْ قَبْلَكُمْ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ لَيُؤْخَذُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فَتُقْطَعُ يَدَاهُ وَ رِجْلَاهُ وَ يُصْلَبُ عَلَى جُذُوعِ النَّخْلِ وَ يُنْشَرُ بِالْمِنْشَارِ ثُمَّ لَا يَعْدُو ذَنْبَ نَفْسِهِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرّسولِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّه أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ﴾. (3)
ص: 128
1-2- امام صادق علیه السلام- خداوند پیغمبران را برانگیخت تا حجّت خود را بر ایشان تمام کند.
2-2- امام صادق علیه السلام- حمد و ستایش سزای خداوندی است که در حجابی از نور محض که برای مخلوقاتش قابل درک نیست محجوب شده است؛ در افق رفیع و عزتی بلند و ملکی عالی که از درک و فهم] همه ،چیز بالاتر است با این حال از همه چیز به مخلوقات نزدیکتر است. به گونه ای بر مخلوقاتش تجلّی می کند که آن ها او را نمی بینند اما او آن ها را می بیند. او برای مشاهده ی مخلوقات در جایگاهی بسیار بلند قرار دارد و دوست دارد که مخلوقاتش او را به یکتا بودن اختصاص دهند و برای این که دلیلی رسا داشته باشد [برای حساب و کتاب مخلوقات] در حجاب های نورانی مستور شده و در مقامی بسیار بلند قرار گرفته و از مخلوقاتش پنهان شده است [با این حال] رسولانی جهت بشارت و انذار انسان ها بین آنان مبعوث می کند تا هرکس که هدایت یا هلاک می شود پس از آن باشد که دلائل و براهین هدایت برایش آشکار شده باشد. و به سبب همین برهان ها بندگان درباره مطالبی که در مورد خداوند جهل داشته اند، فکر کنند و خدا را بشناسند و پس از آن که از سر جهل ربوبیت خدا را انکار می کردند، ربوبیت خدا را درک کنند و پس از آن که به سبب جهل برای خداوند شریک و رقیب قائل بودند با کسب علم او و پس را در الوهیت یکتا بدانند.
آیا گمان کردید داخل بهشت می شوید بی آن که حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟ همانان که سختی ها و زیان ها به آن ها رسید و آن چنان بیقرار شدند که پیامبر صلی الله علیه و آله و افرادی که با او ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد»؟! [به آن ها گفته شد:] آگاه باشید یاری خدا نزدیک است! (214)
1-1- امام صادق علیه السلام- چرا چشم به آن دوخته اید و برای چه شتاب می کنید؟ مگر امنیت و آرامش ندارید؟ آیا این طور نیست که مردی از شما از خانه بیرون می رود و پس از انجام کارش دوباره به خانه برمی گردد بدون این که خطری به او رسیده باشد؟ اگر آن ها که پیش از شما بودند مانند شما در رفاه بودند و امنیت داشتند هر مردی از آن ها را می گرفتند و دست و پای او را قطع می کردند؛ سپس بر تنه های نخل به دار می زدند و با اره به دو نیم می کردند و او این بلاها را برای اصلاح نفس خود و کفّاره گناهش بر خویشتن هموار می نمود آن گاه این آیه ی شریفه را تلاوت فرمود: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الجَنَّةَ وَلَا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ الله أَلا إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٍ﴾.
ص: 129
1-2- السجّاد علیه السلام- ﴿قِيلَ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام صِف لَنَا خُرُوجَ الْمَهْدِي اللَّهُ وَعَرَّفْنَا دَلَائِلَهُ وَ عَلَامَاتِهِ. فَقَالَ: يَكُونُ قَبْلَ خُرُوجِهِ خُرُوجُ رَجُل يُقَالُ لَهُ عَوْفُ السُّلَمِنُ بِأَرْضِ الْجَزِيرَةِ وَ يَكُونُ مَأْوَاهُ تَكْرِيتَ وَ قَتْلُهُ بِمَسْجِدِ دِمَشْقَ ، ثُمَّ يَكُونُ خُرُوجُ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ بِسَمَرْقَندَ، ثُمَّ يَخْرُجُ السُّفْيَانِيُّ الْمَلْعُونُ بِالْوَادِى الْيَابس وَ هُوَ مِنْ وَلْدِ عُتْبَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْيَانِي أَخَذَ فِ-ي الْمَهْدِي ثُمَّ يَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِكَ. وَ قَالَ : مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوحِ الْقَائِمِ هِ ۖ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الشَّعِيرُ الْجَشِيبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَالْمَوْتُ تَحْتَ ظِلَّ السَّيْفِ فَمَا تَمُدُّونَ أَعْيُنَكُمْ أَ لَسْتُمْ آمِنِينَ لَقَدْ كَانَ مِنْ قَبْلِكُمْ مَنْ هُوَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ يُؤْخَذُ فَيُقْطَعُ يَدَهُ وَ رجُلُهُ وَ يُصْلَبُ ثُمَّ تَلَا: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُم التأساء والفراء وَزُلْزِلُوا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَين و الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى والمساكينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرِ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عليمٌ﴾. (215)
قوله تعالى: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾. (216)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ نَزَلَتْ بِالْمَدِينَة وَ نَسَخْتْ آيَةَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ الَّتِي نَزَلَتْ بِمَكَّة﴾. (2)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ الْجِهَادُ فَرْضٌ عَلَى جَمِيعِ الْمُسْلِمِينَ لِقَوْلِ اللَّهِ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ فَإِنْ قَامَتْ بِالْجِهَادِ طَائِفَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَسِعَ سَائِرَهُمُ التَّخَلَّفُ عَنْهُ مَا لَمْ يَحْتَجِ الَّذِينَ يَلُونَ الْجِهَادَ إِلَى الْمَدَدِ فَإِنِ احْتَاجُوا لَزِمَ الْجَمِيعَ أَنْ يُمِدُّوهُمْ حَتَّى يَكْتَفُوا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ
ص: 130
2-1- امام سجاد علیه السلام- به حضرت امام زین العابدین علیه السلام عرض شد آمدن و ظهور مهدی علیه السلام و نشانه ها و علائم آن را برای ما بیان فرمایید. فرمود: پیش از ظهور او مردی به نام عوف [بن] سلمی از جزیره خروج می کند. محل سکونت و استقرار او تکریت» است و در مسجد دمشق کشته می شود آن گاه شعیب بن صالح از سمرقند خروج می کند و سپس سفیانی ملعون از بیابان یابس می آید. سفیانی از اولاد عتبه بن ابی سفیان است و وقتی او خروج می کند در جستجوی «مهدی» بر می آید. پس از آن [حضرت مهدی علیه السلام] قیام می فرماید... برای ظهور قائم علیه السلام عجله نکنید سوگند به خدا لباس او درشت و خشن است و غذایش چیزی جز نان جوی سفت نیست و برنامه ی او چیزی جز شمشیر و مرگ در زیر سایه ی شمشیر نیست. پس چشم انتظار نباشید. آیا در امنیت به سر نمی برید؟ قبل از شما کسانی همانند شما بودند و زندگی می کردند که شبیه شما بودند با این فرق که آنان اسیر می شدند و دست و پایشان قطع می گردید و به دار آویخته می شدند اما شما در امان هستید. سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: ﴿ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الجَنَّةَ وَما يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا﴾.
از تو سؤال می کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: «هر خیر و نیکی [و سرمایه سودمند مادی و معنوی] که انفاق می کنید باید برای پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در سفر باشد و هرکار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است و پاداش شما محفوظ خواهد بود. (215)
جهاد در راه خدا بر شما مقرر شده؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید حال آن که خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شر شما در آن است و خدا می داند و شما نمی دانید. (216)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- آیه: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُم﴾ در مدینه نازل شد و آیه ی كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ که در مکه نازل شده بود را منسوخ کرد.
2-1- امام علی علیه السلام- جهاد بر تمام مسلمین واجب است؛ بنا بر قول خداوند: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ﴾ پس اگر گروهی از مسلمین برای جهاد برخاستند دیگر مسلمانان تا زمانی که جهادگران نیازی به کمک آن ها نداشته باشند می توانند از شرکت در جهاد سرباز زنند اما اگر احتیاج داشتند بر همه واجب است به آن ها کمک کنند تا قدرتمند شوند خداوند عزوجل فرمود: شایسته نیست مؤمنین همگی [به سوی میدان جهاد] کوچ کنند (توبه/122) و چنان چه کاری ناگهانی پیش آمد که
ص: 131
لِيَنْفِرُوا كَافَّةً وَإِنْ دَهِمَ أَمْرٌ يُحْتَاجُ فِيهِ إِلَى جَمَاعَتِهِمْ نَفَرُوا كُلُّهُمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَ جَاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ الله﴾. (1)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الجَمِيلِ الدَّرَاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْل اللَّهِ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصَّيامُ قَالَ: فَقَالَ هَذِهِ كُلُّهَا تَجْمَعُ الضَّلَالَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَكُلَّ مَنْ أَقرَّ بالدَّعْوَة الظَّاهِرَة﴾. (2)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَمَّا الرُّحْصَةُ الَّتِي ظَاهِرُهَا خِلَافُ بَاطِنِهَا وَالْمُنْقَطِعُ الْمَعْطُوفُ فِي التَّنْزِيلِ هُوَ أَنَّ الْآيَةَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ كَانَتْ تَجِيءُ بِشَيْءٍ مَا ثُمَّ تَجِيءُ مُنْقَطِعَةَ الْمَعْنَى بَعْدَ ذَلِكَ وَ تَجِيءُ بِمَعْنَى غَيْرِهِ ثُمَّ تَعْطِفُ بِالْخِطَابِ عَلَى الْأَوَّلَ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَى... أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ قَالَ تَعَالَى فِي الْأَمْرِ بِالْجِهَادِ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالِ فِيهِ قُلْ قِتَالُ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدُّ عَنْ سَبيلِ اللهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ الله وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلَ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كَافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ﴾. (217)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبيل الله أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ الله وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾. (218)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّهُ كَانَ سَبَبُ نُزُولِهَا أَنَّهُ لَمَّا هَاجَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى الْمَدِينَةِ بَعَثَ السَّرَايَا إِلَى الطُّرُقَاتِ الَّتِي تَدْخُلُ مَكَّةَ تَتَعَرَّضُ لِعِير قُرَيْش حَتَّى بَعَثَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَحْشَ فِي نَفَر مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَى نَخْلَةَ وَ هِيَ بُسْتَانُ بَنِي عَامِرٍ لِيَأْخُذُوا عِيرَ قُرَيْشَ أَقْبَلَتْ مِنَ الطَّائِفِ عَلَيْهَا الزَّبيب وَالْأَدْمُ وَالطَّعَامُ فَوَافَوْهَا وَ قَدْ نَزَلَتِ الْعِيرُ وَ فِيهِمْ عَمْرُو بْنُ الْحَضْرَمِيٌّ وَ كَانَ حَلِيفًا لِعُتْبَةَ بْنِ
ص: 132
به کمک همه ی آن ها نیاز شد پس تمامشان [باید] ترک خانه کنند؛ چرا که خداوند فرمود: همگی به سوی میدان جهاد حرکت کنید سبکبار باشید یا سنگین بار و با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد نمایید. (توبه/41)
3-1- امام صادق علیه السلام- جمیل دراج گوید: از امام صادق علیه السلام- درباره ی این دو] سخن خداوند ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ ويا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصَّيامُ﴾ سؤال کردم. پس فرمود: همه ی گمراهان، منافقان و تمام کسانی که به دعوت ظاهری اقرار می کنند منظور این خطاب آیه هستند و باید به جهاد بروند و روزه بگیرند.
4-1- امام علی علیه السلام- در قرآن گاهی در بین جملاتی که در مورد یک موضوع سخن می گویند، ناگهان حرف قطع و موضوع دیگری مطرح می شود این موارد و این فاصله ای که بین آیات رخ می دهد. و به نحوی است که کلام قبل و بعدش از لحاظ موضوع مخالف یکدیگر هستند و آیه ها از یکدیگر قطع می شوند و به ماقبل معطوف می شوند در کتاب خدا به این نحو است که گاهی آیه ای به بیان مطلبی می پردازد سپس آیه ی بعد از نظر معنایی از آن قطع می شود و در موضوع دیگری سخن می گوید بعد از آن [مجدداً] آیه به کلام سابق باز می گردد؛ مانند این کلام خداوند... ﴿أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ﴾ سپس [موضوع را عوض کرده و] درباره ی جهاد می فرماید: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهُ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ﴾.
از تو، درباره جنگ کردن در ماه حرام سؤال می کنند؛ بگو: جنگ در آن [گناهی] بزرگ است؛ ولی جلوگیری از راه خدا [و گرایش مردم به آیین حق] و کفر ورزیدن نسبت به او و [هتک احترام] مسجد الحرام و اخراج ساکنان آن نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ایجاد فتنه [و محیط نامساعد که مردم را به کفر تشویق و از ایمان باز می دارد] حتی از قتل مهمتر است و مشرکان، پیوسته با شما می جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند؛ ولی هرکس از شما که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد تمام اعمال [نیک گذشته] او در دنیا و آخرت بر باد می رود؛ و چنین کسانی اهل دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند بود. (217)
کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده اند، آن ها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است. (218)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سبب نزول آیه به این شرح است زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت فرمود، تعدادی لشکر به راه های ورودی مکه فرستاد تا جلوی قافله ی قریش را بگیرند و
ص: 133
رَبيعَةَ فَلَمَّا نَظَرَ ابْنُ الْحَضْرَمِي إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنَ جَحْشَ وَ أَصْحَابِهِ فَرْعُوا وَ تَهَيَّنُوا لِلْحَرْبِ وَ قَالُوا هَؤُلَاءِ أَصْحَابُ مُحَمَّدِ فَأَمَرَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَحْشِ أَصْحَابَهُ أَنْ يَنْزِلُوا وَ يَخْلَقُوا رُءُوسَهُمْ فَتَزَلُوا وَ حَلَقُوا رُءُوسَهُمْ فَقَالَ ابْنُ الْحَضْرَمِيٌّ هَؤُلَاءِ قَوْمُ عُمَّارُ لَيْسَ عَلَيْنَا مِنْهُمْ بَأْسُ فَاطْمَأَنُوا وَوَضَعُوا السَّلَاحَ فَحَمَلَ عَلَيْهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَحْشٍ فَقُتِلَ ابْنُ الْحَضْرَمِيٌّ وَ أَفْلَتَ أَصْحَابُهُ وَأَخَذُوا الْعِيرَ بِمَا فِيهَا وَ سَاقُوهَا إِلَى الْمَدِينَةِ وَ كَانَ ذَلِكَ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ رَجَبِ مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ فَعَزَلُوا الْعِيرَ وَ مَا كَانَ عَلَيْهَا فَلَمْ يَنَالُوا مِنْهَا شَيْئاً فَكَتَبَتْ قُرَيْشَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّكَ أَسْتَحْلَلْت الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ سَفَكْتَ فِيهَا الدَّمَ وَأَخَذْتَ الْمَالَ وَ كَثُرَ الْقَوْلُ فِي هَذَا وَ جَاءَ أَصْحَابُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ يَحِلُّ الْقَتْلُ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتالِ فِيهِ قُلْ قِتال فِيهِ كَبِيرٌ وَصَةٌ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ الله وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ قَالَ: الْقِتَالُ فِي الشَّهْرِ الْحَرَام عَظِيمٌ وَلَكِنَّ الَّذِي فَعَلَتْ بكَ قُرَيْسُ يَا مُحَمَّد مِنَ الصَّدِّ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْكُفْرِ بِاللَّهِ وَإِخْرَاجِكَ مِنْهُ هُوَ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ﴾. (1)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ الْفِتْنَةُ يَعْنِي الْكُفْرَ بِاللَّهِ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ﴾. (2)
2-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ يَعْنِي هَاهُنَا الْكُفْرَ﴾. (3)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿أَبُو عَبدالله اللْفِتْنَةُ هُنَا هُنَا الشَّرك﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ المَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِها وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُل الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم الآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾. (5) (219)
ص: 134
بر ایشان متعرض شوند. پیامبر صلی الله علیه و آله عبدالله بن جیش را همراه چند نفر از یارانش برای مقابله با قافله ی قریش که از طائف می آمدند و با خود کشمش خوراکی (نان و خورش) و غذا داشتند، به سوی نخله که باغ سرسبز بنی عامر بود فرستاد و عبدالله و یارانش آن ها را غافلگیر کردند و کاروان در حالی که عمروبن خضرمی هم پیمان عتبة بن ربیعه در آن ،بود فرود آمد. زمانی که چشم ابن حضرمی و کاروانیان همراهش به عبدالله و یارانش افتاد به شدت ترسیدند و در حالی که می گفت: ند این ها یاران محمد ا هستند آماده ی نبرد شدند پس عبدالله بن جحش به یارانش فرمان داد تا پایین بیایند و سرهایشان را بتراشند پس اصحاب پایین آمده و سرهایشان را تراشیدند پس ابن حضر می گفت اینان قوم جنها و پریان ساکن در خانه ها هستند که ما از ایشان ترس و ناراحتی نداریم پس مطمئن شده و سلاحهایشان را زمین گذاشتند. عبدالله بر ایشان حمله کرد ابن خضر می کشته شد و یارانش گریختند آن ها (مسلمانان) بار کاروان را برداشته و قافله را به سوی مدینه فرستادند و این ماجرا در روز اول رجب یکی از ماه های حرام اتفاق افتاد. پس قافله را در حالی که باری نداشت دور کردند و چیزی از آن برجای نگذاشتند. قریش به رسول خدا صلی الله علیه و آله نامه نوشتند که «تو ماه حرام را حلال دانستی و در این ماه خون ریخته و اموال را غارت نمودی». و در مورد این حادثه بسیار خبرسازی کردند. اصحاب نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا قتل در ماه های حرام جایز است؟ خداوند آیه نازل نمود يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الحَرَامِ قِتالِ فِيهِ قُلْ قِتال فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌ عَنْ سَبِيلِ الله وَكُفْرٌ بِهِ وَ المَسْجِدِ الْحَرام وَإِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ الله وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ خداوند فرمود: جنگ در این ماه، گناه بزرگی است اما ای ،محمد کارهایی که قریش در حق تو انجام داد و کفر به خدا و بازداشتن مردم از مسجدالحرام و آواره کردن تو از آن نزد خداوند بزرگتر است.
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ الْفِتْنَةُ یعنی به خداوند کفر ورزیدن که از قتل هم بزرگتر است.
2-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْل در این جا یعنی کفر ورزیدن.
3-2- امام باقر علیه السلام- در این جا منظور از الْفِتْنَةُ شرک است.
درباره ی شراب و قمار از تو سؤال می کنند بگو در آن دو گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی [از نظر مادی] برای مردم در بردارد؛ ولی گناه آن ها از نفعشان بیشتر است». و از تو می پرسند: چه چیز انفاق کنند؟ بگو از مازاد نیازمندی خود». این چنین خداوند آیات را برای شما روشن می سازد؛ شاید بیندیشید. (219)
ص: 135
1-1- الكاظم علیه السلام- ﴿ سَأَلَ الْمَهْدِيُّ أَبَا الْحَسَنِ العَنِ الْخَمْرِ، هَلْ هِيَ مُحَرَّمَةٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَإِنَّ النَّاسَ إِنَّمَا يَعْرِفُونَ النَّهْيَ عَنْهَا وَ لَا يَعْرِفُونَ التَّحْرِيمَ لَهَا؟ فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلاملَ: بَلْ هِيَ مُحَرَّمَةٌ فِي كِتَابَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ لَهُ: فِي أَيِّ مَوْضِع هِيَ مُحَرَّمَةٌ فِي كِتَابِ اللهِ جَلَّ اسْمُهُ يَا أَبَا الْحَسَن الله؟ فَقَالَ: قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ فَأَمَّا قَوْلُهُ ما ظَهَرَ مِنْها يَعْنِي الزَّنَا الْمُعْلَنَ وَ نَصْبَ الرَّايَاتِ الَّتِي كَانَتْ تَرْفَعُهَا الْفَوَاجِرُ لِلْفَوَاحِشَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَمَا بَطَنَ يَعْنِي مَا نَكَحَ مِنَ الآبَاءِ لِأَنَّ النَّاسَ كَانُوا قَبْلَ أَنْ يُبْعَثَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم إِذَا كَانَ لِلرَّجُل زَوْجَةً وَ مَاتَ عَنْهَا تَزَوَّجَهَا ابْنُهُ مِنْ بَعْدِهِ إِذَا لَمْ تَكُنْ أُمَّهُ فَحَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ذَلِكَ وَأَمَّا الْإِثْمُ فَإِنَّهَا الْخَمْرَةُ بِعَيْنِهَا وَقَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي مَوْضِعِ آخَرَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ المَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما فَإِنَّمَا عَنِّى بِالإِثْمِ حَرَاماً عَظِيماً وَ قَدْ سَمَّاهَا اللهُ تَعَالَى أَخْبَتْ الْأَسْمَاءِ رِجْسًا ثُمَّ قَالَ ال إِنَّ أَوَّلَ مَا نَزَلَ فِي تَحْرِيمِ الْخَمْرِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُل فِيهِا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُما أَكْبَرَ مِنْ نَفْعِهِما فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ أَحَسَّ الْقَوْمُ بِتَحْرِيمِهَا وَ تَحْرِيمِ الْمَيْسِرِ وَ عَلِمُوا أَنَّ الْإِثْمَ مِمَّا يَنْبَغِي اجْتِنَابُهُ وَ لَا يَحْمِلُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ طَرِيقِ لِأَنَّهُ قَالَ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آيَةَ أُخْرَى إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ المُميسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ فَكَانَتْ هَذِهِ الْآيَةُ أَشَدَّ مِنَ الْأُولَى وَأَغْلَظَ فِي التَّحْرِيمِ ثُمَّ ثَلَّتْ بِآيَةٍ أُخْرَى فَكَانَتْ أَغْلَظَ مِنَ الْآيَةِ الْأُولَى وَ الثَّانِيَةِ وَ أَشَدَّ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَ المَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ فَأَمَرَ عَزَّوَجَلَّ بِاجْتِنَابِهَا وَ فَسَّرَ عِلَهَا الَّتِي لَهَا وَ مِنْ أَجْلِهَا حَرَّمَهَا ثُمَّ بَيَّنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ تَحْرِيمَهَا وَ كَشَفَهُ فِي الْآيَةِ الرابعَة مَعَ مَا دَلَّ عَلَيْهِ فِي هَذِهِ الآى الْمَذْكُورَةِ الْمُتَقَدِّمَة بِقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ فِي الْآيَةِ الْأُولَى يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ المَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ ثُمَّ قَالَ فِي الْآيَة الرابعة قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ ما بَطَنَ وَالْإِثْمَ فَخَبَّرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَّ الْإِثْمَ فِي الْخَمْرِ وَغَيْرِهَا وَأَنَّهُ حَرَامُ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَفْتَرِضَ فَرِيضَةً أَنْزَلَهَا شَيْئًا بَعْدَ شَيْءٍ حَتَّى يُوَطِّنَ النَّاسُ أَنْفُسَهُمْ عَلَيْهَا وَيَسْكُنُوا إِلَى أَمْرِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَنَهْيهِ فِيهَا وَ كَانَ ذَلِكَ
ص: 136
1-1- امام کاظم علیه السلام- مهدی خلیفه ی (عباسی) از امام کاظم علیه السلام پرسید: «آیا شراب در کتاب خدا حرام است؟ مردم از این آیه معنای نهی از خوردن شراب را می فهمند اما حرام بودن را متوجه نمی شوند [حکم] چیست؟ امام فرمود شراب در کتاب خدا حرام اعلام شده است. گفت: ای ابالحسن علیه السلام در کجای قرآن شراب حرام اعلام شده است؟ فرمود: این کلام خدا که می: فرماید : بگو خداوند، تنها اعمال زشت را چه آشکار باشد چه پنهان حرام کرده است [و همچنین] گناه و ستم به ناحق را (اعراف/33) و منظور از ما ظهر منها زنای آشکار و نصب پرچمهای خاصی است که گناهکاران قریش در عصر جاهلیت برای انجام گناه می افراشتند. منظور از ما بطن یعنی ازدواج کردن با همسران سابق پدر؛ زیرا قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله اگر مردی که زن داشت می،مرد زن با فرزند آن مرد ازدواج می کرد؛ مگر آن که مادر خودش باشد. خداوند این مسأله را حرام کرد اما منظور از الإثم خود شراب است چنان که خداوند در جای دیگر می فرماید: ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ المَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِها﴾ پس منظور از «إثم یک عمل حرام بزرگ و گناه کبیره است و خداوند آن را به نام خبیث ترین اسم ها یعنی رجس نامید اولین چیزی که درباره ی حرمت شراب نازل شد، این آیه است ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ المَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما﴾ پس چون این آیه نازل شد مسلمانان احساس کردند که شراب و قمار حرام است و فهمیدند چیزی که شایسته است از آن اجتناب شود گناه به حساب می آید ولیکن از آن جا که خداوند فرمود و مَنافِعُ لِلنَّاسِ تحریم همه جانبه ی شراب را بر آنان تحمیل نکرد و خداوند آیه ی دیگری را نازل کرد: ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالمَيسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ در این آیه ی تحریم آن را شدیدتر و پُر رنگتر بیان می کند و خداوند در آیه ی سوم، شدت و غلظت حرمت آن را حتی از این هم بیشتر کرده و می فرماید: ﴿إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَ المَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ الله وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴾ پس خداوند عزوجل به اجتناب از آن امرنمود و علت دوری از آن و دلایل حرمتش را توضیح داد. سپس خداوند عزوجل حرمتش را بیان فرمود و در آیه چهارم آن را همراه دلایل قبلی که ذکر کرده بود، آشکار می نماید و می فرماید: ﴿قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ﴾ و در آیه ی اوّل فرمود: ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ المَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ﴾ پس [خداوند] در آیه ی چهارم فرمود: ﴿قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَ الْإِثْمَ﴾ و از گناه بودن شراب و غیر آن و این که آن حرام است خبر داد. و این گونه است که خداوند وقتی می خواهد فریضه ای را واجب ،نماید آن را مرحله به مرحله بیان می کند تا مردم خودشان را
ص: 137
مِنْ فِعْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَى وَجْهِ التَّدْبِيرِ فِيهِمْ أَصْوَبَ وَ أَقْرَبَ لَهُمْ إِلَى الْأَخْذِ بِهَا وَأَقَلَّ لِنِفَارِهِمْ مِنْهَا﴾. (1)
2-1- السجّاد علیه السلام- ﴿الْخَمْرُ مِنْ سِتّة أَشْيَاءَ التَّمْرِ وَ الزَّبيب وَالْحِنْطَة وَالشَّعِير وَالْعَسَل وَالدُّرَة﴾. (2)
3-1- الهادى علیه السلام- ﴿كُلُّ مُسْكِر حَرام﴾. (3)
1-2- الهادى علیه السلام- ﴿كتب إبْرَاهِيمُ إِلَى عَلِيِّ بنِ مُحَمَّدِ علیه السلام: فَمَا الميسِرُ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟ فَكَتَبَ كُلُّ مَا قُومِرَ بِهِ فَهُوَ الْمَيْسِرُ﴾. (4) 4
2-2- الكاظم علیه السلام- ﴿ميسِرُ هُوَ الْقِمَار﴾. (5)
3-2- الكاظم علیه السلام- ﴿ميسِرُ فَهيَ النَّرْدُ﴾. (6)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿الشِّطْرَنْجُ وَ النَّرْدُ هُمَا الْمَیْسِرُ﴾. (7)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ الْقُمَّى قَالَ: كُنتُ أَنَا وَإِدْرِيسُ أَخِي عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ إِدْرِيسُ جَعَلَنَا اللَّهُ فِدَاكَ مَا الْمَيْسِرُ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: هِيَ الشَّطْرَزْجُ قَالَ فَقُلْتُ: أَمَا إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّهَا النَّرْدُ قَالَ: وَالنَّرْدُ أَيْضا﴾. (8)
6-2- الباقر علیه السلام- ﴿قِيلَ يَا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا الْمُسِرُ؟ فَقَالَ: کُلُّ مَا تُقُومِرَ بِهِ حَتَّی الْکِعَابُ وَ الْجَوْزُ﴾. (9)
1-3- الكاظم علیه السلام- ﴿فَأَمَّا الْإِثْمُ فِي كِتَابِ اللهِ فَهيَ الْخَمْرَةُ وَالْمَيْسِرُ﴾. (10)
ص: 138
برای آن آماده کنند و امر و نهی پروردگار را در جانشان جای دهند این تدبیر خداوند در حق بندگان بود تا سریع تر و بهتر احکام را دریابند و کمتر از آن فرار کنند.
2-1- امام سجّاد علیه السلام- خمر (شراب) از شش چیز درست می شود خرما، کشمش، گندم، جو، عسل و ذرت.
3-1- امام هادی اهر مست کننده ای حرام است
1-2- امام هادی علیه السلام- [محمد بن عیسی گوید: ابراهیم در نامه ای از امام هادی علیه السلام پرسید:] جانم به فدای شما باد معنای المیسر چیست؟ حضرت پاسخ داد به هر چیزی که با آن قمار می شود، «میسر» گویند.
2-2- امام كاظم علیه السلام- مقصود از «میسر» همان قمار است.
3-2- امام كاظم علیه السلام- «میسر» همان بازی تخته نرد است.
4-2- امام صادق علیه السلام- شطرنج و بازی تخته نرد هر دو «میسر» می باشند.
5-2- امام صادق علیه السلام- عبدالملک گوید من و برادرم ادریس نزد امام صادق علیه السلام- بودیم، ادریس گفت: «فدای تو شوم میسر چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود: منظور شطرنج است. گفتم اما ایشان می گویند منظور» بازی تخته نرد است؟ فرمود شامل نرد هم می شود.
6-2- امام باقر علیه السلام- از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند «میسر» چیست؟ فرمود هر چیز که با آن قمار کنند حتی استخوان کعبه در زبان فارسی به تاس معروف است و گردوبازی
1-3- امام کاظم علیه السلام- ثم، در کتاب خداوند عزوجل به معنای شراب و قمار است.
ص: 139
1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَفْوُ الْوَسَط﴾. (1)
2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَفْوَ لَا إِقْتَارَ وَ لَا إِسْرَافِ﴾. (2)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿إن الْعَفْوَ هُوَ الْوَسَطُ مِنْ غَيْرِ إِسْرَافِ وَ لَا تَقْتِير﴾. (3)
4-4- الباقر علیه السلام- ﴿مَا فَضَلَ عَنْ قُوتِ السَّنَة قَالَ : وَنُسِخَ ذَلِكَ بِآيَة الزَّكَاةَ﴾. (4)
5-4- الرّضا علیه السلام- ﴿وَلْيَكُنْ نَفَقَتُكَ عَلَى نَفْسِكَ وَ عِيَالِكَ قَصْداً فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ﴾. (5)
6-4- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَالَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَرَيُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً وَالْقَوَامُ الْوَسَط﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿في الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَيَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلاح هُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَ اللهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصَّلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾. (220)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿قيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّا نَدْخُلُ عَلَى أَحْ لَنَا فِي بَيْتِ أَيْتَامٍ وَ مَعَهُمْ خَادِمُ لَهُمْ فَنَقْعُدُ عَلَى بِسَاطِهِمْ وَ نَشْرَبُ مِنْ مَائِهِمْ وَ يَخْدُمُنَا خَادِمُهُمْ وَ رُبَّمَا طَعِمْنَا فِيهِ الطَّعَامَ مِنْ عِنْدِ صَاحِبَنَا وَ فِيهِ مِنْ طَعَامِهِمْ فَمَا تَرَى فِي ذَلِكَ؟ فَقَالَ: إِنْ كَانَ فِي دُخُولِكُمْ عَلَيْهِمْ مَنْفَعَةً لَهُمْ فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ ضَرَرَ فَلَا وَ قَالَ الله بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ فَأَنْتُمْ لَا يَخْفَى عَلَيْكُمْ وَقَدْ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْواتُكُمْ فِي الدِّينِ وَ اللّهُ يعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ﴾. (7)
ص: 140
1-4- امام صادق علیه السلام- عفو در این جا به معنای حد میانه است.
2-4- امام صادق علیه السلام- عفو به معنای حد وسط و] چیزی مابین اسراف و بخل می باشد.
3-4- امام صادق علیه السلام- عفو، همان حد وسط بدون هیچ اسراف و بخل می باشد.
4-4- امام باقر علیه السلام- عفو، چیزی است که از هزینه سال اضافه بیاید؛ البته این آیه، به وسیله ی آیه ی زکات نسخ شد.
5-4- امام رضا علیه السلام- نفقه و خرج و مخارج زندگی تو و خانواده ات باید در حد میانه و متوسط باشد چنان که خداوند می فرماید: ﴿يَسْئَلُونَكَ ما ذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ﴾.
6-4- امام صادق علیه السلام- خداوند فرمود و کسانی که هرگاه انفاق کنند نه اسراف می نمایند و نه سخت گیری بلکه در میان این دو حد اعتدالی دارند (فرقان /67) قوام همان حد وسط است. است.
[بیندیشید] درباره ی دنیا و آخرت و از تو درباره ی یتیمان سؤال می کنند بگو اصلاح کار آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید [مانعی ندارد؛] آن ها برادر [دینی] شما هستند و همچون یک برادر با آن ها رفتار کنید. خداوند مفسدان را از مصلحان باز می شناسد و اگر خدا می خواست شما را با دستورات سختگیرانه درباره ی یتیمان به زحمت می افکند ولی چنین نکرد زیرا خداوند توانا و حکیم است. (220)
1- امام صادق علیه السلام- به امام صادق علیه السلام گفته شد ما به خانه ی برادرمان که خانه ی برادرمان می رویم سرپرست یتیمانی است و خادمی نیز برای آن یتیمان نزد آن ها است و بر سر سفره ی آنان نشسته و از آب آنان می نوشیم و خادم آنان نیز به ما خدمت می کند و گاهی آن جا نزد برادرمان مقداری غذا می خوریم که مقداری از آن مال خود او و مقداری از اموال آن یتیمان می باشد. حکم آن چیست؟ حضرت پاسخ داد: اگر شما با رفتنتان نزد ایشان سودی به آن ها می رسانید، هیچ اشکالی ندارد؛ ولی اگر با این کار ضرری به آن ها می رسانید نباید نزد آن ها بروید و خدا فرمود: انسان خودش از وضع خود آگاه است و شما از نیک و بد خویش آگاه هستید و نیز خداوند فرمود: ﴿وَإِنْ تُخَالِطُوهِمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَالله يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ المُصْلِح﴾.
ص: 141
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَمَاعَة عَنْ الصّادق علیه السلام: وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فَقَالَ يَعْنِي الْيَتَامَى إِذَا كَانَ الرَّجُلُ يَلِى لِأَيْتَامٍ فِي حَجْرِهِ فَلْيُخْرِجُ مِنْ مَالِهِ عَلَى قَدْرِ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ عَلَى قَدْرِ مَا يُخْرِجُهُ لِكُلِّ إِنْسَانِ مِنْهُمْ فَيُخَالِطُهُمْ وَيَأْكُلُونَ جَمِيعاً وَ لَا يَرْزَ أَنَّ مِنْ أَمْوَالِهِمْ شَيْئاً إِنَّمَا هِيَ النَّارُ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي الصَّبَّاحِ الكِنَانِي فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَقَالَ ذَلِكَ رَجُلُ يَحْبْسَ نَفْسَهُ عَن الْمَعِيشَة فَلَا بَأْسَ أَنْ يَأْكُلَ بِالْمَعْرُوفِ إِذَا كَانَ يُصْلِحُ لَهُمْ أَمْوَالَهُمْ فَإِنْ كَانَ الْمَالُ قَلِيلًا فَلَا يَأْكُلْ مِنْهُ شَيْئًا. قَالَ: قُلْتُ أَ رَأَيْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ؟ قَالَ: تُخْرِجُ مِنْ أَمْوَالِهِمْ بِقَدْرِ مَا يَكْفِيهِمْ وَتُخْرِجُ مِنْ مَالِكَ قَدْرَ مَا يَكْفِيكَ ثُمَّ تُنْفِقُهُ: قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ إِنْ كَانُوا يَتَامَى صِغَاراً وَ كِبَارَا وَ بَعْضُهُمْ أَعْلَى كِسْوَةٌ مِنْ بَعْضِ وَ بَعْضُهُمْ أَكَلُ مِنْ بَعْضٍ وَ مَالُهُمْ جَمِيعاً؟ فَقَالَ: أَمَّا الْكِسْوَةُ فَعَلَى كُلِّ إِنْسَانِ مِنْهُمْ ثَمَنْ كِسْوَتِهِ وَأَمَّا [أكل] الطَّعَامِ فَاجْعَلُوهُ جَمِيعاً فَإِنْ الصَّغِيرَ يُوشِكُ أَنْ يَأْكُلَ مِثْلَ الكَبِير﴾. (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَلَى قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ فِي الْيَتَامَى وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ. قَالَ: يَكُونُ لَهُمُ التَّمْرُ وَ اللَّبَنُ وَيَكُونُ لَكَ مِثْلُهُ عَلَى قَدْرِ مَا يَكْفِيكَ وَ يَكْفِيهِمْ وَ لَا يَخْفَى عَلَى علیه السلام الْمُفْسِدُ مِنَ الْمُصْلِح﴾. (3)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَ إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً أَخْرَجَ كُلَّ مَنْ كَانَ عِنْدَهُ يَتِيمُ وَ سَأَلُوا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي إِخْرَاجِهِمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلاح هُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانَكُمْ وَاللهُ يَعْلَمُ المُفْسِدَ مِنَ المُصْلِحِ وَ قَالَ الصَّادق : لَا بَأْسَ أَنْ تَخْلِطَ طَعَامَكَ بِطَعَامِ الْيَتِيمِ فَإِنَّ الصَّغِيرَ يُوشِكُ أَنْ يَأْكُلَ كَمَا يَأْكُلُ الْكَبِيرُ وَ أَمَّا الْكِسْوَةُ وَ غَيْرُهَا فَيُحْسَبُ عَلَى كُلِّ رَأْسِ صَغِيرِ وَ كَبِيرِ كَمْ يَحْتَاجُ إِلَيْهِ﴾. (4)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿عن محمد بن مُسْلم قال: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ بِيَدِهِ الْمَاشِيَةُ لِابْنِ أَحْ لَهُ يَتِيم فِي حَجْرِهِ أَ يَخْلِطُ أَمْرَهَا بِأَمْرِ مَاشِيَتِهِ؟ قَالَ: فَإِنْ كَانَ يَلِيطُ حَوْضَهَا وَيَقُومُ عَلَى هِنَائِهَا وَيَرُدُّ نَادَّتَهَا
ص: 142
2- امام صادق علیه السلام- سماعه گوید: درباره آیه ﴿وَإِنْ تُخَالِطُوهمْ فَإِخْوَانُكُمْ﴾ از امام صادق علیه السلام پرسیدم و حضرت پاسخ داد اگر مرد یتیمانی را تحت سرپرستی خود دارد باید از اموال خود به اندازه ی آن مقدار که متناسب با هر کدام از آن یتیمان است که معمولاً برای یک انسان کنار می گذارند- کنار بگذارد و آن ها را با هم درآمیزد و همه با هم از آن اموال استفاده کنند و آن مرد نباید چنین فرض کند که بخشی از مال آن ها برای اوست و حق دارد در آن تصرف کند؛ چرا که این کار [عاقبتش] آتش است.
3- امام صادق علیه السلام- از ابوصباح کنانی نقل شده است که امام صادق علیه السلام درباره ی آیه ﴿وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ﴾ فرمود: اگر شخصی که از اموال یتیم مراقبت می کند از لحاظ معیشت در مضیقه باشد می تواند به قدر متعارف در مال یتیم تصرف نماید؛ اما اگر آن مال، ناچیز باشد نمی تواند ذره ای در آن تصرف کند راوی می گوید به حضرت عرض کردم که معنای آیه ی ﴿وَإِنْ تُخَالِطُوهِمْ فَإِخْوَانُكُمْ﴾ چیست؟ حضرت پاسخ داد: «یعنی از اموال آنان به اندازه ی نیاز آنان، و از اموالت به اندازه ی نیاز خودت جدا می کنی و سپس آن را [باهم مخلوط و یکجا] مصرف می نمایی عرض کردم در این که برخی یتیمان کوچکتر و برخی دیگر بزرگتر هستند و برخی لباس های گرانبهاتر از برخی دیگر می پوشند و برخی بیشتر از برخی دیگر غذا می خورند و اموال آن ها جدا از هم نمی باشد حکم چیست؟ حضرت پاسخ داد باید برای هر یتیمی لباسی که قیمت آن در شأن اوست در نظر گرفته شود؛ ولی همه ی یتیمان را در مورد غذا، یکسان بشمارید؛ چرا که یتیم کوچکتر پس از مدت کوتاهی مانند [افراد] بزرگتر خود غذا می خورد.
4- امام صادق علیه السلام- علی گوید: در مورد کلام خدا درباره ی یتیمان ﴿وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ﴾ پرسیدم : فرمود [یعنی] برای آنان به اندازه ای که برای آنان بس باشد خرما و شیر و برای تو هم به اندازه ای که برای تو بس اشد مانند آن را داشته باشی و بر خدا مفسد از مصلح پنهان نیست.
5- امام صادق علیه السلام- هنگامی که خداوند این آیه را نازل فرمود آنان که اموال یتیمان را به ستم می خورند مانند آن است که آتش می خورند و در قیامت به جهنم خواهند رفت هرکه یتیمی نزد خود داشت او را بیرون کرد و از رسول خدا صلی الله علیه و آله اجازه این کار را خواستند؛ خدای تبارک و تعالی این آیه ی را فرستاد: ﴿وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتامى... مِنَ المُصْلِحِ﴾ و امام صادق علیه السلام- [در حدیثی دیگر] فرمود: مشکلی نیست که هم خوراک یتیم باشی با اندازه و مقدار برابر]؛ زیرا خردسال هم گاهی به اندازه ی بزرگسال می خورد ولی پوشاک برای کوچک و بزرگ به اندازه ی نیاز حساب شود نه برابر]».
6- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: از او (امام صادق علیه السلام) درباره ی مردی پرسیدم که دام برادرزاده ی یتیم تحت سرپرستی خود را در دست دارد و سؤال کردم که «آیا می تواند آن ها را همراه دام خود کند؟ حضرت فرمود: «اگر حوض آب آن ها را تعمیر می کند و به آن ها آب می دهد و آن ها را درمان می کند و گریزنده ی آن ها را [که از گله دور می شود] برمی گرداند
ص: 143
فَيَشْرَبُ مِنْ أَلْبَانِهَا غَيْرَ مُجْتَهِدِ لِلْحِلَابِ وَ لَا مُضِرٌ بِالْوَلَدِ ثُمَّ قَالَ: مَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كَانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُل بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِح﴾. (1)
7- الباقر علیه السلام- ﴿عَن أبي حمزة: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ أَخِي هَلَكَ وَ تَرَكَ أَيْتَامَاً وَ لَهُمْ مَاشِيَةٌ فَمَا يَحِلُّ لِى مِنْهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ تَلِيطُ حَوْضَهَا وَتَرُدُّ نَادَّتَهَا وَ تَقُومُ عَلَى رَعِيَّتِهَا فَاشْرَبْ مِنْ أَلْبَائِهَا غَيْرَ مُجْتَهِدِ وَ لَا ضَارٌ بِالْوَلَدِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ﴾. (2)
8- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَبدالرحمن بن الحَجاجِ قَالَ: قُلْتُ لَهُ يَكُونُ لِلْيَتِيمِ عِنْدِيَ الشَّيْءُ وَهُوَ فِي حَجْرِى أَنْفِقُ عَلَيْهِ مِنْهُ وَ رُبَّمَا أَصَبْتُ مِمَّا يَكُونُ لَهُ مِنَ الطَّعَامِ وَ مَا يَكُونُ مِنِّى إِلَيْهِ أَكْثَرَ فَقَالَ: لَا بَأسَ بذَلِكَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ المُفْسِدَ مِنَ المُصْلِحِ﴾. (3)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبدالله علیه السلام سَأَلْنِي عِيسَى بْن مُوسَى عَنِ الْقَيِّمِ لِلْأَيْتَامِ فِي الْإِبل وَ مَا يَحِلُّ لَهُ مِنْهَا؟ فَقُلْتُ لَهُ: إِذَا لَاطَ حَوْضَهَا وَ طَلَبَ ضَالَّتَهَا وَ هَنَا جَرْبَاهَا فَلَهُ أَنْ يُصِيبَ مِنْ لَيْتِهَا فِي غَيْرِ نَهْكَ لِضَرْعِ وَلَا فَسَادٍ لِنَسْلِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ لَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَهٌ مُؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لَا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُو إِلَی الْجَنَّهِ وَ الْمَغْفِرَهِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ﴾. (221)
ص: 144
می تواند از شیرشان بنوشد، اما قصد فروش شیر آن ها را نداشته باشد و به بچه ی آن ها زیان نزند. هر که توانگر است از دست بردن به مال یتیم خودداری کند و هر که ندار است به اندازه بخورد و خدا افراد مفسد و اصلاح گر را خوب می شناسد».
7- امام باقر علیه السلام- أبو حمزه گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله برادرم مرده و چند یتیم برجای نهاده که به عنوان ارث دام دارند؛ چه چیزی از آن دام برای من حلال است؟ آن حضرت فرمود: اگر حوض آبشان را تعمیر کنی و فراریشان را برگردانی و از آن ها نگهداری کنی، می توانی از شیرشان بنوشی؛ البته نه به قصد فروش شیر آن ها و به شرطی که به بچه های دام ها، زیان نرسانی که خداوند افراد مفسد و افراد اصلاح گر را خوب می شناسد.
8- امام کاظم علیه السلام- عبدالرحمن بن حجاج به امام کاظم علیه السلام گفت ،یتیمی، تحت سرپرستی من است و اموال آن یتیم نزد من است که از آن هزینه ی او را می دهم و گاهی اوقات از غذای او بهره می برم؛ اما آن مقداری که من از آن استفاده می کنم بیشتر از آن مقداری که[یتیم] از مال من استفاده می کند نیست حکم آن مقداری که استفاده می کنم چیست؟ حضرت پاسخ داد: اشکالی ندارد و خداوند مفسد را از مصلح می شناسد.
9- امام صادق علیه السلام- امام علیه السلام فرمود عیسی پسر موسی از من پرسید کسی که قیم شتر یتیمان است آیا می تواند از آن شتر بهره ببرد؟ به او پاسخ دادم: «اگر حوض آن شتران را درست و اصلاح کند و دنبال گمشده ی آن ها برود و به آن شتران جهت معالجه از بیماری قطران بمالد یعنی هنگام بیماری آن ها را معالجه کند می تواند از شیر آن ها استفاده کند؛ ولی نباید آن ها را چنان بدوشد که حتی قطره ای شیر در پستان آن شتران باقی نماند همچنین نباید [دوشیدن او باعث شود] به بچه شتران آسیب وارد شود.
و با زنان مشرک و بت پرست تا ایمان نیاورده اند ازدواج نکنید؛ اگر چه مجبور شوید با کنیزان ازدواج کنید؛ زیرا کنیز با ،ایمان از زن [آزاد] بت پرست بهتر است؛ هرچند [ زیبایی یا ثروت او] توجه شما را به خود جلب کند و زنان [قوم] خود را به ازدواج مردان بت پرست تا ایمان نیاورده اند در نیاورید؛ [زیرا غلام با ایمان از مرد آزاد] بت پرست، بهتر است؛ هرچند ثروت یا موقعیت ،او ] توجه شما با به خود جلب کند آن ها دعوت به سوی آتش می کنند؛ و خدا به فرمان خود، دعوت به بهشت و آمرزش می نماید و آیات خویش را برای مردم روشن می سازد؛ شاید متذکر شوند (221)
ص: 145
1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿أَبُو عَبدالله علیه السلام وَ المُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ فَقَدْ أَحَلَّ اللَّهُ نِكَاحَ أَهْلِ الْكِتَابِ بَعْدَ تَحْرِيمِهِ فِي قَوْلِهِ فِي سُورَة الْبَقَرَة وَلا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَإِنَّمَا يَحِلُّ نِكَاحَ أَهْلِ الْكِتَابِ الَّذِينَ يُؤَدُّونَ الْجِزْيَةَ عَلَى مَا يَجِبُ فَأَمَّا إِذَا كَانُوا فِي دَارِ الشِّرْكِ وَ لَمْ يُؤَدُّوا الْجِزْيَةَ لَمْ تَحِلَّ مُنَا كَحَتُهُمْ﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّمَا أَحَلَّ اللَّهُ نِسَاءَ أَهْلَ الْكِتَابِ لِلْمُسْلِمِينَ إِذَا كَانَ فِي نِسَاءِ الْمُسْلِمِينَ قِلَّةُ فَلَمَّا كَثُرَتِ الْمُسْلِمَاتِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَلا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ قَالَ: وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ وَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمُسْلِمُ غَيْرَ الْمُسْلِمَةِ وَ هُوَ يَجِدُ مُسْلِمَةٌ وَ لَا يَنْكِحُ مُشْرِكُ مُسْلِمَةٌ﴾. (2)
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ الْمُسْلِمِينَ كَانُوا يَنْكِحُونَ فِى أَهْلِ الْكِتَابِ مِنَ الْيَهُودِ وَالنَّصَارَى وَ يُنْكِحُونَهُمْ حَتَّى نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ نَهْيَا أَنْ يَنْكِحَ الْمُسْلِمُ مِنَ الْمُشْرِكِ أَوْ يُنْكِحُونَهُ ثُمَّ قَالَ تَعَالَى سُورَة الْمَائِدَة مَا نَسَخَ هَذِهِ الْآيَةَ فَقَالَ وَ طَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ هَمْ وَ المُحْصَنَاتُ مِنَ المُؤمِناتِ وَالمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ فَأَطْلَقَ عَزَّوَجَلَّ مُنَا كَحَتَهُنَّ بَعْدَ أَنْ كَانَ نَهَى وَ تَرَكَ قَوْلَهُ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا عَلَى حَالِهِ لَمْ يَنْسَحْهُ فَأَمَّا الرَّحْصَةُ الَّتِي هِيَ الْإِطْلَاقُ بَعْدَ النَّهى﴾. (3)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿أَبُو عَبدالله علیه السلام أَنَّهُ مَنْسُوخُ بِقَوْلِهِ تَعَالَى وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ بِقَوْلِهِ وَ لَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ﴾. (4)
5-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَبُو عَبدالله علیه السلام فَقَولُهُ: وَلا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ مَنسُوخُ بِقَولِهِ وَ الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ قَولُهُ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا عَلَى حَالَة لَم يَنسَخ﴾. (5)
6-1- الرّضا علیه السلام- ﴿أَبُو عَبدالله علیه السلام عَنْ الحَسَنِ بن الجهم قَالَ: لِى أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام رِّضا علیه السلام يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا تَقُولُ فِي رَجُل تَزَوَّجَ نَصْرَانِيَّةً عَلَى مُسْلِمَة؟ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ وَمَا قَوْلِى بَيْنَ يَدَيْكَ قَالَ: لَتَقُولَنَّ فَإِنَّ ذَلِكَ تَعْلَمُ بِهِ قَوْلِى قُلْتُ: لَا يَجُوزُ تَزْوِيجُ النَّصْرَانِيَّةِ عَلَى الْمُسْلِمَةِ وَ لَا غَيْرِ الْمُسْلِمَةِ. قَالَ: لِمَ؟
ص: 146
1-1- امام رضا علیه السلام- پس از آن که خداوند در آیه ﴿وَ لا تَنْكِحُوا المُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ﴾، ازدواج با مشرکان را حرام کرده بود در آیه ﴿وَ المُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ﴾ ازدواج با اهل کتابی که جزیه ی و اجبشان را می پردازند جایز است ولی اگر در دیار کفر به سر برند و جزیه نپردازند نکاح با ایشان جایز نیست.
2-1- امام علی علیه السلام- فقط در صورتی که تعداد زنان مسلمان کم باشد خداوند ازدواج با زنان اهل کتاب را حلال می نماید و اگر تعداد زنان مسلمان زیاد باشد، خداوند فرمود: ﴿وَ لَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ﴾ و فرمود و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید. (ممتحنه/10) و پیامبر صلی الله علیه و آله از ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان در صورتی که زن مسلمان پیدا شود، نهی فرمود و مرد مشرک نمی تواند با زن مسلمان ازدواج کند.
3-1- امام علی علیه السلام- مسلمانان با اهل کتاب از بین یهود و نصاری ازدواج می کردند تا آن که این آیه نازل شد و ازدواج مسلمان با مشرک و یا به نکاح درآوردن [زن] مسلمان با [مرد] مشرک را نهی نمود سپس در سوره ی مائده سخنی فرستاد که این آیه را نسخ کرد و همچنین] طعام اهل کتاب برای شما حلال است و طعام شما برای آن ها حلال و [نیز] آنان پاکدامن از مسلمانان و آنان پاکدامن از اهل کتاب حلالند (مائده/ پس ازدواج با زنان اهل کتاب را آزاد نمود؛ پس از آن که آن را نهی کرده بود و این کلامش ﴿ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا﴾ را به حال خود رها کرد و نسخ ننمود پس این اجازه ای است که بعد از نهی بخشی از آن آزاد می شود.
4-1- امام باقر علیه السلام- این آیه با دو آیه ی: ﴿ولا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ و وَ لَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الكَوافِر﴾ (ممتحنه/10) نسخ شده است.
5-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- آیه ى ﴿وَ لا تَنْكِحُوا المُشركاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ﴾ به وسیله ی آیه ی: ﴿والمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ﴾ نسخ شده است و این کلام خداوند: ﴿وَ لا تُنْكِحُوا المُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا﴾ نسخ نشده و به حال خود باقی می باشد.
6-1- امام رضا علیه السلام- حسن بن جهم گوید: امام رضا علیه السلام به من فرمود: ای ابا محمد! آیا مردی که همسر مسلمان دارد می تواند با زن مسیحی ازدواج کند؟ به حضرت عرض کردم: «جانم فدای شما باد جواب دادن من در محضر شما چه معنایی دارد؟ حضرت فرمود: تو نظر خود را بگو؛ چراکه از جواب تو جواب من نیز معلوم می شود عرض کردم: جایز نیست که مردی که همسر مسلمان یا غیر مسلمان دارد با زن مسیحی ازدواج نماید حضرت فرمود: «دلیل آن
ص: 147
قُلْتُ: لِقَوْل اللَّهِ تَعَالَى وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَ. قَالَ فَمَا تَقُولُ فِي هَذِهِ الْآيَة وَ المُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤمِناتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ؟ فَقُلْتُ: قَوْلُهُ وَلا تَنْكِحُوا المُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ نَسَخَتْ هَذِهِ الْآيَةَ. فَتَبَسَّمَ ثُمَّ سَكَتَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَيَسْئَلُونَكَ عَنِ المحيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الحيضِ وَلا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ المُتَطَهِّرينَ﴾. (222)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئل أبى الله عَمَّا حَرَّمَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْفُرُوحِ فِي الْقُرْآنِ وَ عَمَّا حَرَّمَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي سُنَّتِهِ فَقَالَ الَّذِي حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَرْبَعَةُ وَ ثَلَاثُونَ وَجْهَا سَبْعَةَ عَشَرَ فِي الْقُرْآنِ وَسَبْعَةَ عَشَرَ فِي السُّنَّة فَأَمَّا الَّتِي فِي الْقُرْآن فَالزِّنَا... وَالْحَائِضِ حَتَّى تَطْهُرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرُن﴾. (2)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَرْأَةُ تَحِيضُ تَحْرُمُ [يَحْرُمُ] عَلَى زَوْجِهَا أَنْ يَأْتِيَهَا فِي فَرْجِهَا لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَيَسْتَقِيمُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَأْتِيَ امْرَأَتَهُ وَ هِیَ حَائِضٌ فِیمَا دُونَ اَلْفَرْجِ﴾. (3)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿الْحَيْضُ مِنَ النِّسَاءِ نَجَاسَةُ رَمَاهُنَ اللَّهُ بِهَا قَالَ: وَقَدْ كُنَّ النِّسَاءُ فِي زَمَنِ نُوح علیه السلام إِنَّمَا تَحِيضُ الْمَرْأَةُ فِي كُلِّ سَنَة حَيْضَةً حَتَّى خَرَجْنَ نِسْوَةٌ مِنْ حِجَابِهِنَّ وَ هُنَّ سَبْعُمِائَة امْرَأَة فَانْطَلَقْنَ فَلَسْنَ الْمُعَصْفَرَاتِ مِنَ الشَّيَابِ وَ تَحَلَّيْنَ وَتَعَطَّرْنَ ثُمَّ خَرَجْنَ فَتَفَرَّقْنَ فِي الْبَلَادِ فَجَلَسْنَ مَعَ الرِّجَالِ وَ شَهِدْنَ الْأَعْيَادَ مَعَهُمْ وَ جَلَسْنَ فِي صُفُوفِهِمْ فَرَمَاهُنَّ اللَّهُ بِالْحَيْضِ عِنْدَ ذَلِكَ فِي كُلِّ شَهْرٍ أُولَئِكَ النِّسْوَةُ بِأَعْيَانِهِنَّ فَسَالَتْ دِمَاؤُهُنَّ فَخَرَجْنَ مِنْ بَيْنِ الرِّجَالَ وَكُنَّ يَحِضْنَ فِي كُلِّ شَهْر حَيْضَةً. قَالَ: فَأَشْغَلَهُنَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى بِالْحَيْضِ وَ كَسَرَ شَهْوَتَهُنَّ قَالَ: وَكَانَ غَيْرُهُنَّ
ص: 148
چیست؟ عرض کردم زیرا خداوند می فرماید: ﴿وَلاَ تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ﴾ حضرت فرمود: «نظرت پیرامون آیه ی: و آنان پاکدامن از مسلمانان و آنان پاکدامن از اهل کتاب [حلالند]. (مائده /5) چیست؟ به حضرت عرض کردم این آیه به وسیله ی آیه ی: ﴿وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ﴾ نسخ شده است حضرت لبخندی زد و ساکت شده است». و از تو درباره ی حیض و [عادت ماهانه] سؤال می کنند بگو: «مایه ی ناراحتی و آلودگی است؛ از این رو در حال حیض از زنان کناره گیری کنید. و با آن ها نزدیکی ننمایید تا پاک شوند و هنگامی که پاک شدند! آن گونه که خدا به شما فرمان داده، با آن ها آمیزش کنید چرا که خداوند هم توبه کنندگان را دوست دارد، و هم پاکان را».
1-1- امام صادق علیه السلام- از پدرم درباره ی عمل زناشوئی که خدای عزوجل در قرآن حرام فرموده و آن چه را که رسول خدا صلی الله علیه و آله در سنت خود حرامش دانسته است سؤال شد. فرمود: آن چه خدای عزوجل حرامش فرموده سی و چهار نوع است که هفده صورت آن در قرآن است و هفده صورتش در سنت اما آن چه در قرآن است. زنا نزدیکی با زن حائض است تا وقتی که از حیض پاک شود که خدای عزوجل می فرماید: ﴿وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- بر مرد حرام است که با زن حائض از طریق فرج آمیزش کند؛ زیرا خداوند می فرماید: ﴿وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ﴾؛ پس مرد تنها می تواند با زن حائض خود، از طریقی غیر از طریق فرج مقاربت کند.
3-1- امام باقر علیه السلام- حیض زنان نجاستی است که خداوند آن را بر زنان [برای همیشه] افزود. و زنان در زمان نوح علیه السلام فقط یک بار در سال حیض می شدند تا آن که تعداد هفتصد زن از حجابشان خارج شدند و حرکت کردند و لباس های رنگی خوش عطر پوشیدند و خود را با زیور آلات آراستند و عطر زدند سپس خارج شده و در شهر پخش شدند با مردان همنشین شده در جشن هایشان شرکت کرده و در صفوف ایشان نشستند پس خداوند در آن وقت ماهی یک مرتبه حیض را بر زنان اشرافی آن روز اضافه نمود پس خونشان جاری گشت و از بین مردان خارج شدند و به این ترتیب زنان در هر ماه یکبار حیض شدند. خداوند متعال آن ها را به حیض مشغول کرد و شهوتشان را خرد کرد و دیگر زنانی که مثل آن زنان عمل نکرده بودند سالی یکبار حیض
ص: 149
مِنَ النِّسَاءِ اللَّوَاتِي لَمْ يَفْعَلْنَ مِثْلَ فِعْلِهِنَّ يَحِضْنَ فِي كُلِّ سَنَة حَيْضَةً. قَالَ: فَتَزَوَّجَ بَنُو اللَّاتِي يَحِضْنَ فِي كُلِّ شَهْرٍ حَيْضَةً بَنَاتِ اللَّاتِي يَحِضْنَ فِي كُلِّ سَنَة حَيْضَةً. قَالَ: فَامْتَرَجَ الْقَوْمُ فَحِضْنَ بَنَاتُ هَوْنَاءِ فِي كُلِّ شَهْرٍ حَيْضَةً وَ قَالَ وَ كَثُرَ أَوْلَادُ اللَّاتِي يَحِضْنَ فِي كُلِّ شَهْرٍ حَيْضَةً لِاسْتِقَامَةِ الْحَيْضِ وَقَلَّ أَوْلَادُ اللَّاتِي لَا يَحِضْنَ فِي السَّنَةِ إِلَّا حَيْضَةً لِفَسَادِ الدَّمَ قَالَ فَكَثْرَ نَسِّلُ هَوْلَاءِ وَ قَلَّ نَسْلُ أُولَئِكَ﴾. (1)
4-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَبُو عَبْدِ الله علیه السلام تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ يَعْنِي النِّسَاءَ لَا تَأْتُوهُنَّ فِي الْفَرْجِ حَتَّى يَغْتَسِلْنَ﴾. (2)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللهَ... أَنَّهُ كُرَهَ لِلرَّجُل أَنْ يَغْشَى امْرَأَتَهُ وَ هِيَ حَائِضِ فَإِنْ غَشِيَهَا فَخَرَجَ الْوَلَدُ مَجْذُوماً أَوْ أَبْرَصَ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَه﴾. (3)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُذَافِرِ الصَّيْ فِي قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ الله علیه السلام: تَرَى هَوْلَاءِ الْمُشَوَّهِينَ خَلْقُهُمْ؟ قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ قَالَ: هَوْلَاءِ الَّذِينَ آبَاؤُهُمْ يَأْتُونَ نِسَاءَهُمْ فِي الطَّمْثِ﴾. (4)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا لِلرَّجُلِ مِنَ الْحَائِضِ؟ قَالَ: مَا بَيْنَ أَلْيَتَيْهَا وَ لَا يُوقِب﴾. (5)
1-8- الصّادق علیه السلام- ﴿سَأَلَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِيٍّ الْحَلَبِيُّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْحَائِضِ مَا يَحِلُّ لِزَوْجِهَا مِنْهَا؟ قَالَ: تَتَزِرُ بِإِزارِ إِلَى الرُّكْبَتَيْنِ وَ تُخْرِجُ شَرَتَهَا ثُمَّ لَهُ مَا فَوْقَ الْإِزارِ﴾. (6)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ قَالَ هَذَا فِي طَلَبِ الْوَلَدِ فَاطْلُبُوا الْوَلَدَ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ الله﴾. (7)
1-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إنَّ اللَّهَ أَعْطَى التَّائِبِينَ ثَلَاثَ خِصَالَ لَوْ أَعْطَى خَصْلَةً مِنْهَا جَمِيعَ أَهْل السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنَجَوْا بِهَا قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ فَمَنْ أَحَبَّهُ اللَّهَ
ص: 150
می شدند تا آن که پسران زنانی که ماهی یکبار حیض می شدند با دختران زنانی که سالی یکبار حیض می شدند ازدواج کردند [سپس] قوم مخلوط شدند و دختران آن ها در هر ماه یک مرتبه حيض شدند فرزندان زنانی که در هر ماه حیض می شدند به سبب مقاومت حیض، زیاد گشت و تعداد فرزندان زنانی که یک مرتبه در سال حیض می شدند به جهت آلودگی خونشان کم گشت و نسل آنان زیاد و نسل ایشان کم شد و خدای عزیز فرمود: در حالت قاعدگی، از آنان کناره گیری کنید و با آن ها نزدیکی ننماید تا پاک شوند.
4-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ یعنی تا زمانی که زنان غسل نکرده اند، در فرج ایشان دخولی انجام ندهید.
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله خداوند... برای مرد ناپسند می داند که با همسرش در حال حیض در آمیزد که اگر چنان چه زن را به انجام این کار واداشت و فرزند آنان مبتلا به جذام یا پیس به دنیا آمد، کسی جز خویش را ملامت نکند.
6-1- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام در خطاب به عذافر صیرفی فرمود: «آیا این افراد زشت و بدشکل را می بینی؟ گفت: «بله» فرمود: «این ها کسانی هستند که پدران آن ها در حیض با زنان خود درآمیختند».
7-1- امام صادق علیه السلام- عمر بن یزید پرسید آیا مرد می تواند با همسر حائض خود مقاربت کند؟ حضرت پاسخ داد می تواند میان دو ماهیچه ی باسن او مقاربت کند ولی نمی تواند در فرج او نزدیکی کند.
8-1- امام صادق علیه السلام- عبیدالله بن علی حلبی از امام صادق علیه السلام سؤال کرد: چه چیز از زن حائض بر شوهرش جایز است؟ آن حضرت فرمود لنگی را تا زانوان به خودش ببندد و نافش را بیرون بگذارد آن مقدار که بالای لنگ است از آن شوهر(حلال) است.
1-2- امام صادق علیه السلام- سخن خدای عزوجل: ﴿فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ﴾ در باب طلب فرزند است پس فرزند را از جایی که خداوند فرمان داده است از طریق مشروع در آمیزش با همسر خود درخواست نمایید.
1-3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خداوند توبه کنندگان را سه ویژگی بخشید که اگر یکی از آن ها را به اهل آسمان ها و زمین عطا می نمود یقیناً به وسیله ی آن نجات پیدا می کردند [این سه آیه ای که تلاوت خواهم کرد این سه ویژگی را بیان می کنند. آیه ی: ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ و
ص: 151
لَمْ يُعَذِّبْهُ وَ قَوْلُهُ فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ وَ ذَكَرَ الْآيَاتِ وَ قَوْلُهُ إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَناتِ الْآيَةَ﴾. (1)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿تُوبُوا إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَادْخُلُوا فِي مَحَبَّتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ وَ الْمُؤْمِنُ تَوَابُ﴾. (2)
3-3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَة عَبْدِهِ مِنْ رَجُل أَضَلَ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِي لَيْلَة ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَة عَبْدِهِ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِينَ وَجَدَهَا﴾. (3)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿قَاذِفَ إِذَا تَابَ وَكَانَ عَدَلًا جَازَتْ شَهَادَتُهُ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ المُتطَهِّرِينَ وَ لَا وَجْهَ لِرَةٌ شَهَادَة مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ كَانَ عَدْلًا وَ قَدِ اسْتَثْنَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي ذِكْرِ رَةٌ شَهَادَةِ الْقَاذِفِ مَنْ تَابَ فَقَالَ وَ لَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً ثُمَّ اسْتَثْنَى فَقَالَ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا﴾. (4)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِن اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُفَتَنَ التَّوَّابَ وَمَنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ مِنْهُ كَانَ أَفْضَلَ﴾. (5)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿خَلَقَ اللَّهُ الْقَلْبَ طَاهِراً صَافِياً وَجَعَلَ غِدَاءَهُ الذِّكْرَ وَالْفِكْرَ وَ الْهَيْبَةَ وَ التَّعْظِيمَ وَإِذَا شِيبَ الْقَلْبُ الصَّافِي بِتَغْذِيَتِهِ بِالْغَفْلَة وَالْكَدَر صُقِلَ بِمِصْقَلَة التَّوْبَةِ وَ نُطْفَ بِمَاءِ الْإِنَابَة لِيَعُودَ إِلَى حَالَتِهِ الْأَوَّلَة وَ جَوْهَرَتِهِ الْأَصْلِيَّةَ الصَّافِيَة قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ اَلتَّوّابِینَ وَ یُحِبُّ اَلْمُتَطَهِّرِینَ﴾. (6)
7-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿اللَّهُمَّ فَإِنَّا التَّائِبُونَ الْخَاشِعُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ فَهُمُ الْأَبْدَالُ الَّذِينَ وَصَفَهُمُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ المُتَطَهِّرِينَ وَالْمُطَهَّرُونَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ آل مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (7)
ص: 152
آیه پس کسانی را که توبه کرده و راه تو را پیروی می کنند بیامرز و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! (غافر/10) و آیات پس از آن را ذکر کرد و [این نیز] کلام پروردگار است: ﴿إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللهَ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ...﴾
2-3- امام صادق علیه السلام- به سوی خدای عزوجل توبه کنید و در محبت او وارد شويد كه: ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ المُتطَهِّرِينَ﴾ و مؤمن بسیار توبه می کند.
3-3- امام باقر علیه السلام- خوشحالی خداوند از توبه ی بنده اش بیشتر از خوشحالی فردی است که بار توشه و آبش را در شب تاریک گم کرده سپس آن را پیدا می نماید. خداوند از توبه ی بنده اش، بیشتر از آن شخص زمانی که توشه راهش را می یابد، خوشحال می شود.
4-3- امام صادق علیه السلام- شهادت شخص یاوه گو و بددهان چنان چه عادل بوده و توبه نماید، جایز و صحیح است و خداوند عزوجل فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾ و برای رد شهادت کسی که خداوند او را دوست دارد و عادل هم می باشد دلیلی وجود ندارد و خداوند عزوجل در بیان قبول نکردن شهادت یاوه گو کسی را که توبه کرده استثناء نموده و فرمود: «هیچ گاه شهادت دادن این افراد مقبول نخواهد بود اما بعد از آن استثنا کرده و فرمود: مگر کسانی که توبه کنند.
5-3- امام صادق علیه السلام- خداوند بندهی امتحان شده و توبه کننده را دوست می دارد و اگر کسی این مقدار هم گناه و توبه نداشته باشد بهتر است.
6-3- امام صادق علیه السلام- خدا دل را پاک و زلال آفریده و خوراکش را ذکر اندیشه هیبت و تعظیم ساخته و چون دل پاک با خوار کی ای چون غفلت و ،کدورت آلوده شود، با توبه درخشان می گردد و با آب انابه پاک می شود؛ تا به حال نخست و گوهر اصلی زلال خود برگردد. خداوند عزّوجل فرموده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾.
7-3- امام علی علیه السلام- [امام علیه السلام در وصف گروهی از یاران امام زمان علیه السلام فرمود: آنان کسانی هستند که می گویند:] «پروردگارا! ما توبه کننده خشوع کننده رکوع کننده و سجده کننده هستیم. ایشان، ابدال و مردم کم نظیری هستند که خداوند عزوجل، چنین توصیفشان نمود: ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾ و نمونه ی چنین افرادی در آل محمد هستند.
ص: 153
8-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الاسْتِنْجَاء بِالْمَاءِ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ وَ هُوَ خُلُقُ كَرِيمُ وَلَيْسَ لِأَحَدٍ تَرَكُهُ. قَالَ وَسُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ عَن امْرأَة أَتَتِ الْخَلَاءَ فَاسْتَنْجَتْ بِغَيْرِ الْمَاءِ فَقَالَ: لَا يُجْزِيهَا إِنَّا أَنْ لَا تَجِدَ الْمَاءَ﴾. (1)
9-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿اسْتِنْجَاء بِالْمَاءِ بَعْدَ الْحِجَارَة فِي كِتَابَ اللَّهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ وَ هُوَ خُلُقُ كَرِيمُ وَ إِزَالَةُ النَّجَاسَةِ وَاجِبَةً وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ تَرَكُهَا﴾. (2)
10-3- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ النَّاسُ يَسْتَنْجُونَ بِالْكُرْسِفِ وَ الْأَحْجَارِ ثُمَّ أُحْدِثَ الْوُضُوءُ وَهُوَ خُلُقُ كَرِيمٌ فَأَمَرَ بِهِ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله وَ صَنَعَهُ وَأَنْزَلَ اللهُ فِى كِتَابِهِ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِ المتطهرين﴾. (3)
قوله تعالى: نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدَّمُوا لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾. (223)
1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَمَر بْن خَلادِ قال لى أبو الْحَسَن الرّضا علیه السلام: أَيَّ شَيْءٍ يَقُولُونَ فِي إِثْيَانِ العلي النِّسَاءِ فِي أَعْجَازِهِنَّ ۚ قُلْتُ: إِنَّهُ بَلَغَنِي أَنَّ أَهْلَ الْمَدِينَة لَا يَرَوْنَ بِهِ بَأْساً. فَقَالَ: إِنَّ الْيَهُودَ كَانَتَ تَقُولُ إِذَا أَتَى الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ فِي خَلْفِهَا خَرَجَ الْوَلَدُ أَحْوَلَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ مِنْ خَلْفِ أَوْ قُدَامِ خِلَافَا لِقَوْلِ الْيَهُودِ وَ لَمْ يَعْنِ فِي أَدْبَارِهِنَّ﴾. (4)
2-1- الصّادق علیه السلام- عن أبي بصير عن أبي عبد الله علیه السلام قَالَ: ﴿سَأَلْتُهُ عَن الرَّجُلِ يَأْتِي أَهْلَهُ فِي دُبُرِهَا فكرة ذلك، وَقَالَ: إِيَّاكُمْ وَمَحَاشَ النِّسَاءِ وَقَالَ إِنَّمَا مَعْنَى نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنّی شِئْتُمْ أَیَّ سَاعَهٍ شِئْتُمْ﴾. (5)
ص: 154
8-3- امام علی علیه السلام- در کتاب خدا تطهير مخرج غائط به وسیله ی آب سفارش شده که این قول خداوند عزوجل است: ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ المُتطَهِّرِينَ﴾ و این کار، خوی نیکوییست که ترک آن بر هیچ کس جایز نیست از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ی زنی که به دستشویی رفته و خود را بدون آب از (نجاست غائط) پاک کرده سؤال شد حضرت فرمود: این کار برای او صحیح نمی باشد، مگر آن که آب نیابد».
9-3- امام علی علیه السلام- از بین بردن نجاست تطهیر مخرج (غائط به وسیله ی آب، پس از [جواز حكم تطهیر مخرج غائط با سنگ در کتاب خدا آمده و این است كلام خداوند: ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾ و این کار خوی نیکوییست از بین بردن نجاست واجب می باشد و کسی جایز به ترک آن نیست.
10-3- امام صادق علیه السلام- مردم با پنبه و سنگ [موضع غائط] خود را تمیز می کردند. سپس شستشوی با آب- که خوی پسندیده ای است- بین مسلمانان رواج یافت و] مورد استفاده قرار گرفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز به آن امر فرموده و خود نیز با آب خود را تمیز می نمود. پس خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾.
زنان شما محل بذرافشانی شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، می توانید با آن ها آمیزش کنید و با پرورش فرزندان صالح اثر نیکی برای خود از پیش بفرستید. و از [مخالفت فرمان خدا] بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنین بشارت ده. (223)
1-1- امام رضا علیه السلام- معمر بن خلاد گوید: امام رضا علیه السلام- ز من پرسید آن ها (مردم) در مورد آمیزش با زنان از نشیمنگاهشان چه حکم می کنند؟ به حضرت پاسخ دادم به من خبر رسیده که مردم مدینه، اشکالی در آن نمی بینند حضرت فرمود: «یهود قائل بودند که اگر مرد، با همسر خود از پشت، آمیزش کند، فرزند آنان لوچ می شود؛ پس خداوند آیه ی ﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُم﴾ را نازل کرد یعنی برخلاف نظر یهود می توانید چه از پشت (مقاربت از فرج اما به نحوی که مرد پشت زن باشد) و چه از جلو با زنان آمیزش کنید و معنای آن دبر (پشت) نیست.
2-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام پرسیدم مردی با زن خود از طریق پشت آمیزش می کند و از آن کراهت دارد حکم آن چیست؟ حضرت پاسخ داد: «از آمیزش با زنان از طریق پشت (دبر) بپرهیزید. منظور از آیه ﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ﴾ تنها این است که شما می توانید در هر وقت که خواستید نه از هر طریق که خواستید، با زنانتان آمیزش کنید».
ص: 155
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّى شِئْتُمْ أَى مَتَى شِئْتُمْ وَ تَأَوَّلَتِ الْعَامَّةُ قَوْلَهُ أَنَّى شِئْتُمْ أَيْ حَيْثُ شِئْتُمْ فِی اَلْقُبُلِ وَ اَلدُّبُرِ وَ قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَیْ مَتَی شِئْتُمْ فِی اَلْفَرَجِ وَ الدَّلِيلُ عَلَى قَوْلِهِ فِي الْفَرْج قوله يساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَالْحَرْتُ الزَّرْعُ وَالزَّرْعَ الْفَرْجُ فِي مَوضع الوَلَدِ﴾. (1)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ قَالَ حَيْثُ شَاءَ﴾. (2)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن عبد الله بن أبي يَعفُور قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ إِتْيَانِ النِّسَاءِ في أَعْجَازِهِنَّ قَالَ: لَا بَأْسَ بِهِ، ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ قَالَ: حَيْثُ شَاءَ﴾. (3)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ قَالَ: مِنْ قُدَامِهَا وَ مَنْ خَلْفِهَا فِی اَلْقُبُلِ﴾. (4)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿عن زرارة عَن أبي عبد الله صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئتُمْ قَالَ: مِنْ قُبُل﴾. (5)
8-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَن الْفَتْح بْن يَزِيدَ الْجُرْجَانِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الرِّضَا علیه السلام ... مِنْهُ الْجَوَابُ: سَأَلْتَ عَمَّنْ أَتَى جَارِيَتَهُ فِي دُبُرِهَا، وَالْمَرْأَةُ لُعْبَةُ لَا تُؤْذَى وَ هِيَ حَرْثُ كَمَا قَالَ اللَّهِ﴾. (6)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبي يَعْفُور قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ يَأْتِي الْمَرْأَةَ فِي دُبُرِهَا. قَالَ: لَا بَأسَ إِذَا رَضِيَت﴾. (7)
10-1- ابن عباس رحمه الله علیه: ﴿معنى قَوْلِهِ حَرْثٌ لَكُمْ مُزْدَرَعُ أَوْلَادِكُمْ كَأَنَّهُ قِيلَ مُحْتَرَتْ لَکُمْ وَ إِنَّمَا اَلْحَرْثُ اَلزَّرْعُ فِی اَلْأَصْلِ﴾. (8)
ص: 156
3-1- امام صادق علیه السلام- أَنَّى شِئْتُمْ یعنی «هروقت خواستید»؛ اما عامه ی مردم این کلام خداوند: أَنَّى شِئْتُم را، به «هر کجا خواستید» اعم از فرج و مقعد تأویل کرده اند و امام صادق علیه السلام در حدیثی دیگر می فرماید أَنَّى شِئْتُمْ یعنی هر وقت خواستید در فرج دخول کنید و دلیل این سخنشان، قول خداست که ﴿نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ که حَرْثٌ ﴾ همان کشتزار است و کشتزار زن، که محل تولد فرزند است فرج زن است.
4-1- امام باقر علیه السلام- [در بیان معنای این آیه فرمود منظور این است که مرد از هر طریقی که بخواهد می تواند با زن خود نزدیکی کند
5-1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن ابویعفور گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی دخول در مقعد زنان پرسیدم؟ فرمود: «اشکالی ندارد» سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُم﴾ فرمود: «هرجا خواست».
6-1- امام صادق علیه السلام- امام علیه السلام [درباره ی معنای آیه] فرمود یعنی می توانید از جلو یا پشت با زنانتان آمیزش کنید؛ البته باید از طریق فرج باشد.
7-1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید از امام علیه السلام در مورد آیه ی ﴿نساؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئتُم﴾ سؤال کردم حضرت پاسخ داد منظور آمیزش از طریق فرج است.
8-1- امام رضا علیه السلام- مام رضا علیه السلام به فتح بن یزید جرجانی فرمود تو از من پرسیدی که «حکم مردی که با کنیز خود از طریق دبُر (پشت) آمیزش می کند چیست؟ جواب این است که زن وسیله ی بازی مرد است؛ اما نباید آزار ببیند که این کار آزار حساب می شود و زن همان طور که خداوند فرموده محل بذرافشانی [جهت تولید نسل] می باشد.
9-1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن یعفور گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «آیا مرد می تواند از دبر (عقب) با زن خود آمیزش کند؟ حضرت پاسخ داد اگر همسر او راضی باشد، اشکالی ندارد.
10-1- ابن عباس رحمه الله علیه- معنای این که خداوند فرمود: حَرْثٌ لَّكُمْ این است که بگوید [زن] محل کشت و کشتزار شماست؛ زیرا حَرْثٌ در اصل همان کشت و زرع است.
ص: 157
قوله تعالى: ﴿وَلا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَةً لِأَيمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ (224)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ قَوْلُ الرجل لا والله وبلى والله الرَّجُلِ وَاللَّهِ﴾. (1)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿هُوَ قَوْلُ الرَّجُلِ فِى كُل حَالَة لَا وَاللَّهِ وَبَلَى وَاللَّهِ﴾. (2)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿لَا يُسْتَحْلَفَ الْعَبْدُ إِلَّا عَلَى عِلْمِهِ وَقَالَ فِي قَوْلِهِ وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِإِيمَانِكُمْ قَالَ لَا وَاللَّهِ وَ بَلَى وَاللَّهِ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ صَادِقِينَ وَ لَا كَاذِبِينَ فَإِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيائِكُمْ﴾. (4)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ حَلَفَ بِاللَّهِ فَلْيَصْدُقُ وَ مَنْ لَمْ يَصْدُقُ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْ حُلِفَ لَهُ بِاللَّهِ فَلْيَرْضَ وَ مَنْ لَمْ يَرْض فَلَيْسَ مِنَ الله﴾. (5)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ حَلَفَ بِاللَّهِ كَاذِبَاً كَفَرَ وَ مَنْ حَلَفَ بِاللَّهِ صَادِقاً أَثِمَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ لَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِإِيمَانِكُمْ﴾. (6)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيَّانِكُمْ قَالَ: يَعْنِي الرَّجُلَ يَحْلِفُ أَنْ لَا يُكَلِّمَ أَخَاهُ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ أَوْ لَا يُكَلَّمَ أُمَّهُ﴾. (7)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ الرَّجُلُ يَحْلِفُ أَلَّا يُكَلَّمَ أَخَاهُ أَوْ أَبَاهُ أَوْ أُمَّهُ أَوْ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنْ قَطِيعَة رحم أو ظلم أوْ إِثْمِ فَعَلَيْهِ أَنْ يَفْعَلَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ وَلَا جِئْتَ عَلَيْهِ إِنْ حَلَفَ أَلَّا يَفْعَلَهُ﴾. (8)
ص: 158
خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید؛ و برای این که نیکی کنید و تقوا پیشه سازید و در میان مردم اصلاح کنید با سوگند خود به خداوند مانع تراشی نکنید و بدانید خداوند شنوا و داناست. (224)
1-1- امام صادق علیه السلام- منظور آن است که فردی بگوید نه به خدا قسم و آری به خدا سوگند»!
2-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- آن است که شخص در هر حالی با جملاتی مثل «نه! به خدا قسم!» یا «آری به خدا قسم قسم بخورد.
3-1- امام باقر علیه السلام- بنده جز بر مبنای علم خویش سوگند نمی خورد و خداوند در کلامش فرمود: ﴿وَلا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَةً لِإِيمَانِكُمْ﴾ [که منظور] با کلماتی مثل «نه! به خدا قسم» یا «آری! به خدا قسم سوگند یاد کردن است.
4-1- امام صادق علیه السلام- به خدا سوگند یاد نکنید چه راستگو باشید و چه دروغگو؛ زیرا خداوند عزوجل می فرماید: ﴿وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ ﴾
5-1- امام صادق علیه السلام- هر که به خدا سوگند خورد باید راست بگوید و هر که راست نگوید از خدا نیست و هر که برای اثبات مطلبی به او ،برایش به خدا سوگند خوردند باید راضی شود و اگر نشد از خدا نیست.
6-1- امام صادق علیه السلام- هر کس به خدا به دروغ سوگند بخورد کافر گشته است و هرکس به راست به خدا سوگند بخورد گناه کرده است؛ زیرا خداوند عزوجل می فرماید: ﴿وَلا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ﴾
7-1- امام باقر علیه السلام- [درباره ی] ﴿وَلا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةٌ لأَيَمَانِكُمْ﴾ فرمود: منظور این است که مرد قسم یاد کند که با برادرش و مانند آن سخن نگوید یا سوگند یاد کند که با مادرش سخن نگوید.
8-1- امام صادق علیه السلام- اگر فرد سوگند یاد کرد که با برادر پدر مادر و یا خویشاوندانی نظیر آنان سخن نگوید که در نتیجه ی آن قطع رحم صورت گیرد و یا ظلمی یا گناهی مرتکب شود باید در این حالت امر خداوند را اطاعت کند و گناهی بر ذمه ی او نیست که به سوگندش- که سوگند خورده آن کار را انجام ندهد- عمل نکند.
ص: 159
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا دُعيتَ لِصلح بَيْنَ اثْنَيْنِ فَلَا تَقُلْ عَلَيَّ يَمِينُ أَلَّا أَفْعَلَ﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا اسْتَعَانَ رَجُلٌ بِرَجُل عَلَى صُلْحٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ رَجُل فَلَا يَقُولَنَّ إِنَّ عَلَيَّ يَمِيناً أَلَّا أَفْعَلَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِإِيمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ الرَّجُلُ يُصْلِحُ بَيْنَ الرَّجْلَيْنِ فَيَحْمِلُ مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الْإِثْمِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿ لا يُؤاخِذُكُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيمَانِكُمْ وَ لَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ﴾. (225)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿الَّغْوُ قَوْلُ الرَّجُل لَا وَاللَّهِ وَ بَلَى وَاللَّهِ وَ لَا يَعْقِدُ عَلَى شَيْءٍ﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ لَا وَاللهِ وَبَلَى وَاللهِ﴾. (5)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ مَا يَجْرِى عَلَى عَادَةِ النَّاسِ مِنْ قَوْل لَا وَاللَّهِ وَ بَلَى وَاللَّهِ مِنْ غَيْر عَقْدِ عَلَى يَمِين يَقْتَطعُ بهَا مَالُ أَوْ يَظْلِمُ بهَا أَحَدٌ ﴾. (6)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَأَمَّا مَا فَرَضَ عَلَى الْقَلْب... أَنْ يُظْهِرَ مِثْلَ مَا أَبْطَنَ إِنَّا لِلضَّرُورَةِ كَقَوْلِهِ سُبْحَانَهُ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنَّ بِالْإِيمَانِ وَقَوْلِهِ تَعَالَى لا يُؤَاخِذُكُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيائِكُمْ وَلَكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ﴾. (7)
5- الهادي علیه السلام- ﴿رسالته فِي الرَّدَّ عَلَى أهل الجبر والتفويض إنَّهُ قَالَ... إِذَا قَالَ الرَّجُلُ قَوْلًا وَاعْتَقَدَ فِي قَوْلِهِ دَعَتْهُ النِّيَّةُ إِلَى تَصْدِيقِ الْقَوْل بِإِظْهَارِ الْفِعْلِ وَ إِذَا لَمْ يَعْتَقِدِ الْقَوْلُ لَمْ تَتَبَيَّنْ
ص: 160
1-2- امام صادق علیه السلام- وقتی تو را برای آشتی دادن بین دو نفر دعوت کردند، نگو من قسم خورده ام که این کار را نکنم که در این ،شرایط شکستن آن قسم گناه نیست.
2-2- امام صادق علیه السلام- اگر مردی از مرد دیگر کمک بخواهد تا بین او و دیگری آشتی برقرار کند، آن مرد نباید بگوید که «من قسم خورده ام که این کار را انجام ندهم». و آیی: ﴿وَلَا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَينَ النَّاسِ﴾ به همین معنا است.
3-2- امام صادق علیه السلام- منظور از آیه، کسی است که بین دو نفر آشتی برقرار می کند و بار گناه مابین آن دو را بر دوش خود می گیرد.
خداوند شما را به خاطر سوگندهایی که بدون توجه یاد می کنید، مؤاخذه نخواهد کرد اما به آن چه دل های شما [با قصد و اختیار پذیرفته و] کسب کرده، مؤاخذه می کند و خداوند آمرزنده و دارای حلم است. (225)
1- امام صادق علیه السلام- لغو [در این جا به این معناست که مرد بگوید نه به خدا قسم»! یا «آری به خدا قسم! ولی این قسم او هیچ گونه اثری نداشته باشد (هیچ معامله ای با آن قسم، صورت نگیرد).
2- امام صادق علیه السلام- منظور از آن [بیهوده] گفتن: «نه به خدا قسم» و «آری به خدا قسم» است.
3- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام قسم خوردن بیهوده همان سوگندی است که مردم از روی عادت می خورند و می گویند نه به خدا قسم» یا «آری» به خدا قسم بدون آن که معامله ای با آن صورت گیرد و مالی را تلف کنند یا به کسی ستمی روا دارند.
4- امام علی علیه السلام- آن چه خداوند بر قلب واجب کرده [این است که]... [عقاید خود] را با عمل و کردار خود نشان دهد مگر آن هایی که برای اظهار آن ضرورتی نباشد. خداوند هم در قرآن فرموده است مگر کسانی که از روی اضطرار کاری می کنند ولی در دل با آن مخالف می باشند و همچنین می فرماید: ﴿لا يُؤاخِذُكُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيمَانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُم بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ﴾.
5- امام هادی علیه السلام- حضرت در نامه ای برای ردّ [نظر] اهل جبر و اختیار فرمود... اگر شخصی قائل به کلامی باشد و به این کلام خود معتقد نیز باشد [ناخداگاه] این اعتقاد او را وادار می کند که کلام خود را به صورت عملی [اجرا و] تأیید.کند اما در مورد شخصی که به گفته ی خود اعتقاد ندارد نمی تواند حقیقت (که آیه گوینده این حرف خودش را قبول دارد و یا دروغ می گوید
ص: 161
حَقِيقَتُهُ وَ قَدْ أَجَازَ اللَّهُ صِدْقَ النِّيَّةِ وَ إِنْ كَانَ الْفِعْلُ غَيْرَ مُوَافِق لَهَا لِعِلَّة مَانِعَ يَمْنَعُ إِظْهَارَ الْفِعْلِ فِى قَوْلِهِ: إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنَّ بِالْإِيمَانِ وَقَوْلِهِ لا يُؤَاخِذُكُمُ اللهُ باللَّغْوِ فِي أَيمَانِكُم﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاقُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾. (22)
قوله تعالى: ﴿إِنْ عَزَمُوا الصَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾. (227)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِيلَاءُ هُوَ أَنْ يَحْلِفَ الرَّجُلُ عَلَى امْرَأَتِهِ أَنْ لَا يُجَامِعَهَا فَإِنْ صَبَرَتْ عَلَيْهِ فَلَهَا أَنْ تَصْبرَ وَ إِنْ رَفَعَتْهُ إلَى الْإِمَامِ انْظَرَهُ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ ثُمَّ يَقُولُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ إِمَّا أَنْ تَرْجِعَ إِلَى الْمُنَاكَحَة وَإِمَّا أَنْ تُطَلِّقُ فَإِنْ أَبَى حَبَسَهُ أَبَدا﴾. (2)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ إِيلَاء أَنْ يَقُولَ الرَّجُلُ لِامْرَأَتِهِ وَاللَّهِ لَأَغِيظَنَّكِ وَاللَّهِ لَأَسَوِّأَنَّكِ ثُمَّ يَهْجُرُهَا فَلَا يُجَامِعُهَا حَتَّى يَمْضِيَ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ فَإِذَا مَضَتْ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ فَإِنَّهُ يُوقَفُ فَإِمَّا أَنْ يَفِيءَ وَ إمَّا أَنْ يُطلق الإيلاء﴾. (3)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بَصِير عَن أبي عبدالله علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَن الْإِيلَاءِ مَا هُوَ؟ فَقَالَ: هُوَ أَنْ يَقُولَ الرَّجُلُ لِامْرَأَتِهِ وَاللَّهِ لَا أَجَامِعُكَ كَذَا وَكَذَا وَيَقُولَ وَاللَّهِ لَأَغِيضَنَكِ [لَأَغِيظَنَّكِ] فَيُتَربَّص بها أربعة أشهر ثُمَ يُؤْخَذُ فَيُوقَفَ بَعْدَ الْأَرْبَعَة الأشهر... وَإِنْ لَمْ يَفِي جُبرَ عَلَى أَنْ يُطلق وَ لَا يَقَعُ طَلَاقُ فِيمَا بَيْنَهُمَا وَ لَوْ كَانَ بَعْدَ الْأَرْبَعَةِ الْأَشْهُرِ مَا لَمْ يَرْفَعُهُ إِلَى الْإِمَامِ﴾. (4)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿يَقُولُ فِي الْإِيلَاءِ إِذَا آلَى الرَّجُلُ مِنِ امْرَأَتِهِ لَا يَقْرَبُهَا وَلَا يَمَسُّهَا وَ لَا يَجْمَعُ رَأْسَهُ وَ رَأْسَهَا فَهُوَ فِي سَعَة مَا لَمْ يَمْضِ الْأَرْبَعَةُ الْأَشْهُرِ فَإِذَا مَضَى الْأَرْبَعَةُ الْأَشْهُرِ فَهُوَ فِي حِلٌّ مَا سَكَنَتْ عَنْهُ فَإِذَا طَلَبَتْ حَقَّهَا بَعْدَ الْأَرْبَعَةِ الْأَشْهُر وقِفَ فَإِمَّا أَنْ يَفِي فَيَمَسَّهَا وَإِمَّا أَنْ يَعْزِمَ عَلَى
ص: 162
یا تقیّه می کند) را دانست خداوند نیز درست بودن نیت را شرط دانسته حتی اگر عمل انسان به دلیل وجود مانعی که مانع ظهور آن (نیت حقیقی فرد) است موافق نیتش نباشد و فرموده به جز آن ها که تحت فشار واقع شده اند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است ﴿و لاَ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ﴾.
کسانی که زنان خود را «ایلاء» می نمایند (سوگند می خورند که با آن ها آمیزش نکنند) حق دارند چهار ماه انتظار بکشند؛ اگر بازگشت کنند [چیزی بر آن ها نیست]؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است. (226)
و اگر تصمیم به جدایی گرفتند [آن هم با شرایطش مانعی ندارد]؛ چرا که خداوند شنوا و داناست. (227)
1-1- امام صادق علیه السلام- ایلاء این است که مرد به زنش بگوید که با او مقاربت نمی کند. در این حال اگر آن زن به این منوال صبر کند اشکالی ندارد و اگر دادخواهی خود را به امام علیه السلام ارجاع دهد، امام علیه السلام به آن مرد چهار ماه مهلت می دهد و سپس به او می گوید یا به زندگی زناشویی خود بازگرد و یا زن خود را طلاق بده وگرنه او را تا ابد به بند می کشد (او را به زندان ابد محکوم می کند).
2-1- امام علی علیه السلام- یلاء آن است که مرد به همسرش بگوید به خدا قسم که بر تو غضبناک شده ام و به خدا قسم که حتماً به تو بدی می کنم سپس او را ترک کرده و با او نزدیکی نکند تا آن که چهار ماه سپری شود اگر چهار ماه به همین حال گذشت، مرد مكلف است کفاره سوگندش را بپردازد و به همسرش رجوع کند یا او را طلاق دهد.
3-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم ایلاء چیست؟ فرمود: ایلاء آن است که مرد به همسرش بگوید به خدا قسم با تو آمیزش نمی کنم و چنین و چنان یا این که بگوید به خدا قسم تو را خشمگین می کنم پس از آن چهار ماه با زن خود، مقاربت نکند و دست نگه دارد و پس از آن به او رجوع کند... و اگر از قسم خود برنگردد و کفاره ی سوگندش را ندهد، مجبور می شود که آن زن را طلاق دهد و طلاقی بین آن دو صورت نمی گیرد حتی اگر پس از گذشت چهار ماه باشد؛ جز در صورتی که آن ،زن دادخواهی خود را به امام علیه السلام ارجاع دهد.
4-1- امام صادق علیه السلام- در باب مسأله ی ایلاء فرمود اگر مرد با زن خود، ایلاء کند، (قسم بخورد که با او همبستر (نشود نباید با او مقاربت کند؛ به او نزدیکی نکند و با او همبستر نشود. [او] تا چهار ماه مجبور به مقاربت نیست پس از گذشت چهار ماه نیز اگر آن زن اعتراضی نکند، آن مرد مجبور به مقاربت نیست؛ ولی اگر آن ،زن حق خود را پس از چهار ماه طلب کند حکم او به امام علیه السلام ارجاع داده می شود و آن مرد مجبور است که پس از پرداخت کفاره ی قسمش به زن خود رجوع کرده و با او مقاربت نماید و یا این که آن زن را طلاق دهد و اگر می خواهد آن زن را طلاق دهد و این در حالیست که زن حیض می بیند باید صبر کند تا زن از خون حیض پاک
ص: 163
الطَّلَاقِ فَيُخَلَّى عَنْهَا حَتَّى إِذَا حَاضَتْ وَ تَطَهَّرَتْ مِنْ مَحِيضِهَا طَلَّقَهَا تَطْلِيقَةً مِنْ قَبْل أَنْ يُجَامِعَهَا بِشَهَادَةِ عَدَلَيْنِ ثُمَّ هُوَ أَحَقِّ بِرَجْعَتِهَا مَا لَمْ يَمْضِ الثَّلَاثَةُ الْأَقْرَاء﴾. (1)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إذَا آلَى الرَّجُلُ أَنْ لَا يَقَرَبَ امْرَأَتَهُ فَلَيْسَ لَهَا قَوْلُ وَ لَا حَقُّ فِي الْأَرْبَعَة أَشْهُرٍ وَ لَا إِثْمَ عَلَيْهِ فِي كَفِّهِ عَنْهَا فِي الْأَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ مَضَتِ الْأَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ قَبْلَ أَنْ يَمَسَّهَا فَسَكَنتْ وَ رَضِيَتْ فَهُوَ فِي حِلَّ وَسَعَة فَإِنْ رَفَعَتْ أَمْرَهَا قِيلَ لَهُ إِمَّا أَنْ تَفِيءَ فَتَمَسَّهَا وَإِمَّا أَنْ تُطَلَّقَ وَ عَزْمُ الطَّلَاقِ أَنْ يُخَلَّى عَنْهَا فَإِذَا حَاضَتْ وَ طَهُرَتْ طَلَّقَهَا وَ هُوَ أَحَقُّ بِرَجْعَتِهَا مَا لَمْ تَمْضِ ثَلَاثَةُ قُرُوءٍ فَهَذَا الْإِيلَاءُ الَّذِي أَنْزَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ وَ سُنَّة رَسُوله صلی الله علیه و آله﴾. (2)
6-1- الرّضا علیه السلام- ﴿أَن أَجَلَ الْإِيلَاءِ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ بَعْدَ مَا يَأْتِيَانِ السُّلْطَانَ فَإِذَا مَضَتِ الْأَرْبَعَةُ الْأَشْهُرٍ فَإِنْ شَاءَ أَمْسَكَ وَ إِنْ شَاءَ طَلَّقَ وَ الْإِمْسَاكَ الْمَسِيس﴾. (3)
7-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّهُ أوقفَ عُمَرُ بْنُ الْحَارِثِ وَقَدْ آلَى مِن امْرَأَتِهِ عِنْدَ مُضِيَّ أَرْبَعَة أَشْهُرٍ فَقَالَ: إِمَّا أَنْ تَفِيءَ وَإِمَّا أَنْ تُطَلَّقَ وَقَالَ : إِذَا أَلَى الرَّجُلُ مِن امْرَأَتِهِ فَلَا شَيْءٍ عَلَيْهِ حَتَّى تَمْضِيَ أَرْبَعَةً أَشْهُرٍ فَإِذَا مَضَتْ أَرْبَعَةُ أَشْهُر أوقفَ فَإِمَّا أَنْ يَفِي ءَ وَإِمَّا أَنْ يُطَّلقَ مَكَانَهُ وَ إِنْ لَمْ تُقِم الْمَرْأَةُ تَطْلُبُ بَحَقِّهَا فَلَيْسَ بِشَيْءٍ وَلَا يَقَعُ الطَّلَاقُ وَ إِنْ مَضَتْ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ حَتَّى يُوقَفَ إِنْ طَلَبَتْهُ الْمَرْأَةُ وَ بَعْدَ أَنْ يُخَيَّرَ فِي أَنْ يَفِي ، أَوْ أَنْ يُطَلَّقَ وَهُوَ فِي سَعَة مَا لَمْ يُوقَفٌ﴾. (4)
8-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّهُ بَنَى حَظِيرَةٌ مِنْ قَصَب وَ جَعَلَ فِيهَا رجل [رَجُلًا] آلَى مِن امْرَأَتِهِ بَعْدَ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ وَقَالَ لَهُ إِمَّا أَنْ تَرْجِعَ إلَى المُناكَحَة أَوْ أنْ تُطَلِّقَ، وَ إِلاَّ أَحْرَقْتُ عَلَیْکَ اَلْحَظِیرَهَ﴾. (5)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِى الْمُؤْلِى إِذَا أَبَى أَنْ يُطَلَّقَ قَالَ كَانَ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَجْعَلُ لَهُ حَظِيرَةٌ مِنْ قَصَبِ وَيَحْبِسُهُ فِيهَا وَ يَمْنَعُهُ مِنَ الطَّعَامِ وَالشَّرَابِ حَتَّى يُطَّلَّقَ﴾. (6)
ص: 164
شود و سپس بدون آن که با او آمیزش کند، در حضور دو شاهد عادل او را طلاق دهد. پس از آن نیز آن مرد- تا سه بار پاک شدن آن زن از خون حیض شایسته ترین فرد، به رجوع به او است.
5-1- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام- گر مرد با زن خود ایلاء کند (قسم بخورد که با همسرش نزدیکی نکند) نباید با او مقاربت کند، زن تا چهار ماه نمی تواند اعتراض کند و هیچ حقی ندارد و آن مرد نیز در این که با زن خود در آن چهار ماه مقاربت نمی کند گناهی مرتکب نشده است. اگر آن چهار ماه هم بگذرد و باز آن مرد با زن خود مقاربت نکند و زن نیز اعتراض نکرده و راضی باشد، هیچ اجباری بر مرد نیست که با زن خود مقاربت کند؛ اما اگر آن زن مشکل خود را نزد امام ارجاع دهد آن مرد مجبور می شود که یا با پرداخت کفاره ی قسمش به زن رجوع کند یا این که اگر در آن حال حائض است صبر کند تا او از خون حیض، پاک شود و بعد او را طلاق دهد و تا آن زمان که آن زن سه بار از حیض پاک شود آن مرد شایسته ترین افراد نسبت به رجوع به آن زن است ،این ایلائی است که خداوند متعال در کتاب خود نازل کرده است و خدا. سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد.
6-1- امام رضا علیه السلام- مهلت ایلاء پس از آن که زن و مرد نزد حاکم شرع بیایند، چهار ماه است. اگر آن چهار ماه سپری شود آن مرد یا باید زن خود را نگه دارد و یا او را طلاق دهد. امساک به معنای مقاربت می باشد.
7-1- امام علی علیه السلام- امام علیه السلام عمر بن حارث را که قسم خورده بود از همسرش دوری کند و از این سوگند چهار ماه گذشته بود نگه داشت و فرمود یا کفّاره ی سوگندت را بپرداز و نزد همسرت باز گردد و یا آن که او را طلاق بده حضرت فرمود: اگر مرد بر ترک نزدیکی با همسر خود سوگند یاد کند تا چهار ماه گناه و اعتراضی بر عهده ی او نیست و اگر چهار ماه گذشت، یا باید کفاره بپردازد یا آن که زن را طلاق دهد و چنان چه همسر او حقش درخواست نزدیکی کردن را مطالبه نکرد چیزی بر عهده ی مرد نیست و طلاق واقع نمی شود اما این حکم (لزوم پرداخت کفّاره) و نزدیکی با زن توسط مرد و یا طلاق دادن (او مربوط به زمانی است) که فرصت چهار ماهه تمام شود و زن حق خود را مطالبه.کند اما اگر زن برگرفتن حق خود پافشاری نکرد [مرد] در انتخاب بین پرداخت کفّاره ی قسم و بازگشت به زن یا طلاق دادن زن، مختار است.
8-1- امام علی علیه السلام- امام علیه السلام مردی را که همسرش را ایلاء کرده بود و پس از چهار ماه به سوی او بازنگشته بود، در آغلی که با چوب ،نی ساخته بود انداخته و به او فرمود: «یا به زندگی و نزد همسرت بازگرد یا او را طلاق بده و اگر هیچ کدام را انتخاب نکنی این نی ها را آتش می زنم. [تا بسوزی]».
9-1- امام صادق علیه السلام- درباره ی حکم مرد ایلاء کننده ای که از طلاق دادن زن خود ابا می ورزد فرمود: «علی علیه السلام، چنین مردی را در آغلی از نی قرار می داد و او را در آن حبس می کرد؛ به او آب و غذا نمی داد تا مجبور شود زن خود را طلاق دهد».
ص: 165
10-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي الصَّبَّاحَ الْكِنَانِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُل أَلَى مِن امْرَأَتِهِ بَعْدَ مَا دَخَلَ بِهَا. فَقَالَ: إِذَا مَضَتْ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ وقِفَ وَإِنْ كَانَ بَعْدَ حِينٍ فَإِنْ فَاءَ فَلَیْسَ بِشَیْءٍ وَ هِیَ اِمْرَأَتُهُ﴾. (1)
11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿في الرَّجُلِ إِذَا آلَى مِنِ امْرَأَتِهِ فَمَضَتْ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَفِي فَهِيَ مُطَلَّقَةً ثُمَّ يُوقَفُ فَإِنْ فَاءَ فَهِيَ عِنْدَهُ عَلَى تَطْلِيقَتَيْنِ وَ إِنْ عَزَمَ فَهِيَ بَائِنَةٌ مِنْهُ﴾. (2)
12-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَلَى مِنِ امْرَأَتِهِ حَتَّى مَضَتْ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ. قَالَ: يُوقَفُ فَإِنَّ عَزَمَ الطَّلَاقَ اعْتَدَتِ امْرَأَتُهُ كَمَا تَعْتَدُّ الْمُطَلَّقَةُ فَإِنْ فَاءَ فَأَمْسَكَ فَلَا بَأس﴾. (3)
13-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مَنْصُورٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُلٌ آلَى مِن امْرَأَتِهِ فَمَرَّتْ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ. قَالَ: يُوقَفُ فَإِنْ عَزَمَ الطَّلَاقَ بَانَتْ مِنْهُ وَ عَلَيْهَا عِدَّةُ الْمُطَلَّقَةِ وَإِنَّا كَفَرَ يَمِينَهُ وَ أَمْسَكَهَا﴾. (4)
14-1- الجواد علیه السلام- ﴿عَن مُحَمَّد بن سليمان عَن أبي عبد الله علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ صَارَتْ عِدَّةُ الْمُطَلَّقَة ثَلَاثَ حِيَضِ أَوْ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ وَ صَارَتْ عِدَّةُ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً؟ فَقَالَ: أَمَّا عِدَّةُ الْمُطَلَّقَةِ ثَلَاثَةُ قُرُوءٍ فَلِاسْتِبْرَاءِ الرَّحِمِ مِنَ الْوَلَدِ وَأَمَّا عِدَّةُ الْمُتَوَفَّى عَنْهَ-ا زَوْجُهَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ شَرَطَ لِلنِّسَاءِ شَرْطاً وَشَرَطَ عَلَيْهِنَّ شَرْطاً فَلَمْ يَجْأَ بِهِنَّ فِيمَا شَرَطَ لَهُنَّ وَ لَمْ يَجْرْ فِيمَا اشْتَرَطَ عَلَيْهِنَّ شَرَطَ لَهُنَّ فِي الْإِيلَاءِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ إِذْ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَلَمْ يُجَوِّرٌ لِأَحَدٍ أَكْثَرَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فِي الْإِيلَاءِ لِعِلْمِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنَّهُ غَايَةُ صَبْرِ الْمَرْأَة مِنَ الرَّجُل وَأَمَّا مَا شَرَطَ عَلَيْهِنَّ فَإِنَّهُ أَمَرَهَا أَنْ تَعْتَدَّ إِذَا مَاتَ عَنْهَا زَوْجُهَا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَأَخَذَ مِنْهَا لَهُ عِنْدَ مَوْتِهِ مَا أَخَذَ لَهَا مِنْهُ فِي حَيَاتِهِ عِنْدَ إِيلَائِهِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالى يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً وَ لَمْ يَذْكُرِ الْعَشَرَةَ الْأَيَّامِ فِي الْعِدَّةِ إِلَّا
ص: 166
10-1- امام صادق علیه السلام- [فردی پرسید:] حکم مردی که با زن خود پس از نزدیکی، ایلاء کند، چیست؟ حضرت پاسخ داد اگر چهار ماه بگذرد باید حکم به امام ارجاع داده شود؛ اگر چه بعد از مدتی باشد. اگر آن مرد کفّاره ی قسمش را داد و به زندگی خود بازگشت، آن زن، همسر اوست و هیچ مشکلی در رجوع او نیست.
11-1- امام صادق علیه السلام- اگر مردی با زن خود ایلاء کند و چهار ماه بگذرد و به زن خود رجوع نکند، آن زن با ارجاع حکم خود به امام از آن مرد طلاق می گیرد پس از آن اگر آن مرد بخواهد رجوع کند، باید پس از دو مرتبه طلاق رجوع کند و اگر بخواهد که او را طلاق دهد، با طلاق بائن طلاقی که دیگر حق رجوع ندارد و از هم جدا می شوند آن زن از او جدا می شود.
12-1- امام صادق علیه السلام- ز ابوبصیر نقل شده امام علیه السلام در مورد حکم مردی که با زن خود ایلاء کرده و چهار ماه از آن گذشته فرمود باید حکم او به امام علیه السلام ارجاع داده شود؛ اگر می خواهد زن خود را طلاق دهد، آن زن می بایست مانند زنان مطلقه عده نگهدارد و اگر آن مرد رجوع کند و بخواهد زن خود را نگه دارد، هیچ اشکالی ندارد.
13-1- امام صادق علیه السلام- امام علیه السلام در مورد حکم مردی که با زن خود ایلاء نموده و چهار ماه از آن گذشته فرمود باید حکم آن دو به امام ارجاع داده شود و اگر مرد بخواهد که آن زن را طلاق دهد، آن زن از او جدا می شود و باید مانند زن مطلقه عده نگهدارد؛ و اگر آن مرد او را طلاق ندهد، باید قسم خود را شکسته و کفّاره ی شکستن قسم خود را بدهد و به زن خود رجوع کند.
14-1- امام جواد علیه السلام- محمد بن سلیمان گوید: به امام علیه السلام عرض کردم فدایت شوم چطور است که عده ی زن مطلقه سه حیض یا سه ماه و عده ی زن شوهر مرده چهار ماه و ده روز است؟ فرمود: عده ی زن مطلقه سه بار پاکی از حیض است؛ برای آن که رحمش از وجود فرزند پاک باشد و [درباره ی] عده ی زن شوهر مرده نیز خداوند عزّوجل یک شرط برای زنان و شرطی علیه آنان قرار داد؛ در چیزی که برای زنان شرط نمود زنان را تحت فشار قرار نداد و در مورد چیزی که بر عهده ی آنان گذاشت آنان را نادیده نگرفت در ایلاء چهار ماه را برای زنان شرط کرد؛ هنگامی که خداوند عزوجل می فرماید: ﴿لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُر﴾ پس خداوند در ایلاء برای کسی بیشتر از چهار ماه نزدیکی نکردن را جایز نمی داند زیرا خداوند متعال از نهایت صبر زنان در دوری از مردان باخبر است و آن چیزی را که برعهده ی زنان قرار داد آن است که خداوند به زنان امر کرد که چون همسرانشان فوت کردند، چهار ماه و ده روز عده نگاه دارند پس از زن برای مرد به هنگام مرگ او آن چیزی را گرفت که از مرد در زمان حیاتش در ایلاء خود، برای زن گرفت. خداوند متعال فرمود: ﴿يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً﴾ و ده
ص: 167
مَعَ الْأَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ وَ عَلِمَ أَنَّ غَايَة صَبْرِ الْمَرْأَةِ الأَربعة أشهر فِي تَرْكِ الْجَمَاعَ فَمِنْ ثَمَّ أَوْجَبَهُ عَلَيْهَا أَشْهُرٍ وَلَهَا﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنْ فَاءَ وَ الْإِيفَاءُ أَنْ يُصَالِحَ أَهْلَهُ﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنْ فَاقُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ أَي رَجَعُوا﴾. (3)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَي رَجَعُوا مِنَ الْإِيلَاءِ إِلَى الْمُنَاكَحَة﴾. (4)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنْ فَاءَ وَ هُوَ أَنْ يُصَالِحَ أَهْلَهُ﴾. (5)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَا رَجَعَ إِلَى مَكَانِهِ مِنْ قَوْل أَوْ فِعْل فَقَدْ فَاءَ مِثْلُ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِلَّذِينَ يُولُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاذْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ أَي رَجَعُوا﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿وَ اَلْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اَللّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ اَلَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اَللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾. (228)
روز عده را بیان نکرد؛ مگر همراه چهار ماه و دانست که نهایت صبر زن در ترک جماع، چهار ماه است. پس از آن جا [عدّه ای] را برعهدهی زنان و عده ای را برای آنان واجب نمود.
1-2- امام صادق علیه السلام- یفاء یعنی مرد با همسرش آشتی کند.
2-2- امام صادق علیه السلام- فَإِنْ فَاقُ فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ یعنی اگر بازگشتند.
3-2- امام صادق علیه السلام- یعنی از سوگندی که در ترک همبستری با زنانشان یاد کرده اند بازگردند و با آن ها زندگی کنند.
4-2- امام صادق علیه السلام- چنان چه از رأی خود بازگشت یعنی با زوجهاش آشتی نمود [مطلب تمام است].
5-2- امام صادق علیه السلام- اگر مرد پس از ایلاء کلامی بگوید یا کاری بکند که نشانه ی رجوع او باشد، ایفاء (شکست این قسم و دادن کفاره ی) آن نموده است؛ خداوند می فرماید: ﴿فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ﴾ یعنی اگر رجوع کنند.
زنان مطلقه باید تا سه مرتبه عادت ماهانه دیدن [و پاک شدن] انتظار بکشند [و عده نگه دارند]؛ و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارند برای آن ها حلال نیست که آن چه را خدا در رحمهایشان ،آفریده کتمان کنند و همسرانشان برای بازگرداندن آن ها به زندگی زناشویی در این مدت از دیگران سزاوارترند؛ این در صورتی است که به راستی خواهان اصلاح باشند و برای زنان همانند وظایفی که بردوش آن هاست حقوق شایسته ای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است. (228)
1-1- امام باقر علیه السلام- به مابین دو حیض، قُرء (پاکی) گویند.
ص: 169
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿لْأَقْرَاء هِيَ الْأَطْهَار﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: عِدَّةُ الَّتِي تَحِيضُ وَ يَسْتَقِيمُ حَيْضُهَا ثَلَاثَةُ أَقْرَاءِ وَ هِيَ ثلاث حِيَض﴾. (2)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرَ علیه السلام فِي رَجُل طَلَّقَ امْرَأَتَهُ مَتَى تَبِينُ مِنْهُ؟ قَالَ: حِينَ يَطْلُعُ الدَّمُ مِنَ الْحَيْضَةَ الثَّالِثَة﴾. (3)
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ رَجُلُ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْرِ جَمَاعَ بشَهَادَة عَدَلَيْنِ؟ فَقَالَ: إِذَا دَخَلَتْ فِي الْحَيْضَة الثَّالِثَةِ فَقَدِ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا وَ حَلَّتْ لِلْأَزْوَاج. قُلْتَ لَهُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنَّ أَهْلَ الْعِرَاقِ يَرْوُونَ عَنْ عَلَى علیه السلام أَنَّهُ قَالَ هُوَ أَمْلَكُ بِرَجْعَتِهَا مَا لَمْ تَغْتَسِلْ مِنَ الْحَيْضَةِ الثَّالِثَةَ. فَقَالَ: كَذَبُوا﴾. (4)
6-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي امْرَأَةِ ادَّعَتْ أَنَّهَا حَاضَتْ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ ثَلَاثَ حِيْضِ. إِنَّهُ تُسْأَلُ نِسْوَةٌ مِنْ بِطَانَتِهَا هَلْ كَانَ حَيْضُهَا فِيمَا مَضَى عَلَى مَا ادَّعَتْ فَإِنْ شَهِدْنَ صُدِّقَتْ وَ إِنَّا فَهَيَ كَاذِبَة﴾. (5)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَمِعْتُ رَبيعَةَ الرَأَى وَهُوَ يَقُولُ: إِنَّ مِنَ رَأيى أَنَّ الْأَقْرَاَءَ الَّتِى سَمَّى اللَّهُ فِي الْقُرْآن إِنَّمَا هِيَ الطَّهْرُ فِيمَا بَيْنَ الْحَيْضَتَيْنِ وَ لَيْسَ بِالْحَيْضَ. قَالَ: فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَر ا فَحَدَّثَتُهُ بِمَا قَالَ رَبيعَةً فَقَالَ: كَذَبَ وَ لَمْ يَقُلْ بِرَأيهِ وَ إِنَّمَا بَلَغَهُ عَنْ عَلِيٍّ اللهِ فَقُلْتُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ أَ كَانَ عَلِى يَقُولُ ذَلِكَ؟ قَالَ: نَعَمْ كَانَ يَقُولُ إِنَّمَا الْقُرْءُ الطَّهْرُ فَتُقْراً فِيهِ الدَّمُ فَتَجْمَعُهُ فَإِذَا جَاءَتْ قَذَفَتْهُ. قُلْتُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ رَجُلُ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ طَاهِراً مِنْ غَيْرِ جِمَاعِ بِشَهَادَةِ عَدْلَيْنِ؟ قَالَ: إِذَا دَخَلَتْ فِي الْحَيْضَةِ الثَّالِثَةِ فَقَدِ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا وَ حَلَّتَ لِلْأَزْوَاج. قَالَ: قُلْتُ: إِنَّ أَهْلَ الْعِرَاقِ يَرْوُونَ عَنْ عَلِيٍّ اللَّهِ أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ هُوَ أَحَقُّ بِرَجْعَتِهَا مَا لَمْ تَغْتَسِلْ مِنَ الْحَيْضَةِ الثَّالِثَة ؟ فَقَالَ: كَذَبُوا، قَالَ: وَ كَانَ يَقُولُ عَلَى : إِذَا رَأَتِ الدَّمَ مِنَ الْحَيْضَةِ الثَّالِثَةِ فَقَدِ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا. وَ فِي رِوَايَةِ رَبيعَةِ الرَّأَى وَ لَا سَبِيلَ لَهُ عَلَيْهَا وَ إِنَّمَا الْقُرْءُ مَا بَيْنَ الْحَيْضَتَيْن وَلَيْسَ لَهَا أَنْ تَتَزَوَّجَ تَغْتَسِلَ مِنَ الْحَيْضَةِ الثَّالِثَةِ فَإِنَّكَ إِذَا نَظَرْت فِي ذَلِكَ لَمْ تَجِدِ الْأَقْراءَ إِنَّا ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فَإِذَا كَانَتْ لَا
ص: 170
2-1- امام باقر علیه السلام- قراء به معنای پاک شدن [از خون حیض] است.
3-1- امام صادق علیه السلام- عده ی زنی که حیض می بیند و حیضش منظم است، سه قُرء است و سه قرء به معنای سه حیض می باشد.
4-1- امام باقر علیه السلام- [فردی پرسید: «اگر مردی زن خود را طلاق دهد چه وقت طلاق آن زن به صورت بائن می شود و مرد حق رجوع ندارد؟ حضرت پاسخ داد زمانی که خون حیض سوم خارج شود.
5-1- امام باقر علیه السلام- فردی پرسید خدا» به شما خیر دهد حکم مردی که زن خود را در حالت پاکی (حیض نبودن) و بدون آن که با او مقاربت کرده باشد در حضور دو شاهد عادل طلاق دهد، چیست؟ حضرت پاسخ داد: هرگاه زن خون حیض سوم را ببیند عده ی او به پایان رسیده و می تواند ازدواج.کند به حضرت عرض کردم خدا به شما خیر !دهد مردم عراق می گویند که علی فرموده است آن مرد حق دارد پیش از آن که آن ،زن غسل حیض سوم را انجام دهد، به او رجوع.کند حضرت فرمود: «آنان دروغ می گویند».
6-1- امام علی علیه السلام- در مورد زنی که ادعا کند در یک ماه سه بار حائض شده است و عده اش یک ماهه تمام شده سؤال شد که آیا این ادعا قابل قبول است؟ فرمود: از زنانی که محرم راز او هستند و با او معاشرت باطنی دارند پرسیده شود که آیا پیش از این هم حیض او به همان ترتیب که ادعا کرده است واقع می شد؟ اگر آنان بر صحت این امر شهادت دادند مورد تصدیق قرار می گیرد و گر نه او دروغگو است.
7-1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: از ربیعة الرأی شنیدم که می گفت به نظر من قرء، در قرآن به معنای پاکی مابین دو حیض می باشد و به معنای حیض نیست نزد امام باقر علیه السلام- رفته و با حضرت پیرامون گفته ی ربیعه سخن گفتم. حضرت فرمود: ربیعه دروغ می گوید و این مطلب نظر او نیست؛ بلکه آن را از على علیه السلام شنیده است به حضرت عرض کردم خدا به شما خیر دهد! آیا علی علیه السلام به این مطلب بود؟ حضرت پاسخ داد: «آری! علی علیه السلام می فرمود: «قرء به معنای پاکی از خون حیض است. خون پیش از موعد حیض جمع شده و در زمان حیض خارج می شود به حضرت عرض کردم: «خداوند به شما خیر دهد حکم مردی که زن خود را در حالت پاکی که حیض نباشد بدون آن که با او مقاربت کند، در حضور دو شاهد عادل طلاق می دهد چیست؟ حضرت پاسخ داد: هرگاه آن زن خون حیض سوم را ببیند، عده او به پایان رسیده و بر او حلال است که ازدواج کند به حضرت عرض کردم: «مردم عراق می گویند علی علیه السلام بود به این که این زن تا زمانی که غسل حیض سوم را انجام نداده باشد، شوهر سابق او حق دارد به او رجوع کند. حضرت فرمود: آن ها دروغ می گویند و علی می فرمود: «هنگامی که زن خون حیض سوم را ببیند عده ی او به پایان می رسد». سپس در روایت ربیعه چنین نقل شده که آن مرد نمی تواند به زن مطلقه ی خود رجوع کند و قرء به معنای پاکی ما بین دو حیض است و آن زن تا غسل حیض سوم را انجام ندهد نمی تواند ازدواج کند پس اگر مبنا را بر این قرار دهی [که قُرء به معنای مابین دو حیض می باشد] اقراء (سه پاکی) مساوی با سه ماه است پس اگر آن ،زن، از جمله زنانی است
ص: 171
تَسْتَقِيمُ مِمَّا تَحِيضُ فِي الشَّهْر مِرَاراً وَ فِى الشَّهْر مَرَّةَ كَانَ عِدَّتُهَا عِدَّةَ الْمُسْتَحَاضَةِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ وَ إِنْ كَانَتْ تَحِيضُ حَيْضاً مُسْتَقِيماً فَهُوَ فِي كُلِّ شَهْرٍ حَيْضَةً بَيْنَ كُلِّ حَيْضَتَيْنَ شَهْرُ وَ ذلك الْقُرْء﴾. (1)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قُرْءُ هُوَ الْحَيْضُ وَالطَّلَاقُ يَجِبُ عِنْدَ آخِر نُقْطَة بَيْضَاءَ تَنْزِلُ بَعْدَ الصُّفْرَةَ وَ الْحُمْرَة وَ إِلَى التَّطْلِيقَة الثَّانِيَةِ وَ الثَّالِثَةِ مَا يُحْدِثُ اللَّهُ بَيْنَهُمْ مِنْ عَطْفِ أَوْ زَوَالِ مَا كَرِهَاهُ وَهُوَ قَوْلُهُ جَلَّ مِنْ قَائِلِ وَالْمُطَلَّقَاثَ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ... هَذَا يَقُولُ عَزَّوَجَلَّ فِي أَنَّ لِلْبَعُولَة مُرَاجَعَةَ النِّسَاءِ مِنْ تَطْلِيقَة إِلَى تَطْلِيقَة إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحاً وَلِلنِّسَاءِ مُرَاجَعَةَ الرِّجَالُ فِي مِثْلَ ذلك﴾. (2)
9-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الْمُطَلَّقَةُ تَعْتَدُّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ إِنْ كَانَتْ تَحِيضُ... قَالَ لَا يَحِلُّ لِلمَرأَة أَنْ تكْتُمَ حَمْلَهَا أَوْ حَيْضَهَا أَوْ طُهْرَهَا وَ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَى اَلنِّسَاءِ ثَلَثَهَ أَشْیَاءَ: اَلطُّهْرَ وَ اَلْحَیْضَ وَ اَلْحَبْلَ﴾. (3)
10-9- الصّادق علیه السلام- ﴿يَعْنِي لَا يَحِلُّ لَهَا أَنْ تَكْتُمَ الْحَمْلَ إِذَا طَلَقَتْ وَ هِيَ حُبْلَى وَالزَّوْجُ لَا يَعْلَمُ بالْحَمْلِ فَلَا يَحِلَّ لَهَا أَنْ تَكْتُمَ حَمْلَهَا وَ هُوَ أَحَقِّ بِهَا فِي ذَلِكَ الْحَمْلِ مَا لَمْ تَضَعْ﴾. (4)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿حَقَّ الرِّجَالَ عَلَى النِّسَاءِ أَفْضَلُ مِنْ حَقِّ النِّسَاءِ عَلَى الرِّجَالِ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿اَلطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلاّ أَنْ يَخافا أَلاّ يُقِيما حُدُودَ اَللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ يُقِيما حُدُودَ اَللّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا اِفْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اَللّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اَللّهِ فَأُولئِكَ هُمُ اَلظّالِمُونَ﴾. (229)
ص: 172
که حیض منظم ندارند و در یک ماه چند بار و در ماه دیگر یک بار حیض می شوند باید به مدت سه ماه، عده ی زن مستحاضه نگهدارد؛ و اگر از جمله زنانی است که حیض منظمی دارند و هر ماه یک حیض می بیند مابین دو حیض برای او یک ماه حساب می شود که همان قرء می باشد».
8-1- امام صادق علیه السلام- القُرُوءِ همان حیض است و عده ی طلاق تا آخرین مرحله حیض که خون زن از سرخی به زردی و سپس به سفیدی تبدیل می شود واجب است و در طلاق بار دوم و سوم نیز [حکم عده] همین است مگر آن که خداوند در بین آن دو قصد بازگشت به یکدیگر را ایجاد کند یا آن چه که هر دو از آن بدشان می آید تمام شود سخن خداوند گویای این است: ﴿ و المُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ﴾ خداوند این جا برای شوهر حقی مشخص نموده و آن این که چنان چه مرد قصد آشتی دارد می تواند در بین این طلاق ها به زن رجوع کند و برای زنان هم حق رجوع به مردان مثل آن مشخص شده است.
9-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- زن مطلقه چنان چه حیض می شود سه بار پاکی از حیض را به عنوان عده نگاه دارد... امام فرمود بر زن جایز نیست که فرزند درون رحمش یا حیض یا پاکی اش را از شوهر خود کتمان کند و خداوند برای زنان [اعلام] سه چیز را [به شوهر،] واجب نموده که عبارتند از پاکی حیض و جنین
10-1- امام صادق علیه السلام- یعنی زنانی که به هنگام طلاق باردار هستند؛ اگر شوهرشان از این موضوع آگاه نباشد، جایز نیستند و حق ندارند بارداری خود را کتمان کنند و طلاق بگیرند و تا زمان وضع حمل آن زن شوهر سابق او حق رجوع دارد.
1-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- حق مردان بر زنان از حق زن ها بر مردها بیشتر و برتر است.
طلاق طلاقی که رجوع و بازگشت دارد ] دو مرتبه است؛ [و پس از دو طلاق،] باید یا به طور شایسته همسر خود را نگاهداری کند و آشتی نماید یا با نیکی او را رها سازد و برای شما حلال نیست که چیزی از آن چه به آن ها داده اید، پس بگیرید؛ مگر این که [دو همسر] بترسند که حدود الهی را برپا ندارند در این حال اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند گناهی بر آن ها نیست که زن فدیه و عوضی بپردازد. [تا شوهر او را طلاق دهد] این ها حدود الهی است؛ از آن تجاوز نکنید. و هرکس از حدود الهی تجاوز کند، ستمکار است. (229)
ص: 173
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿طَلَاقُ السُّنَّة يُطَلِّقُهَا تَطْلِيقَةً يَعْنِي عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْرِ جَمَاعَ بِشَهَادَة شَاهِدَيْن ثُمَّ يَدَعُهَا حَتَّى تَمْضِيَ أَقْرَاؤُهَا فَإِذَا مَضَتْ أَقْرَاؤُهَا فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ وَهُوَ خَاطِبُ مِنَ الْخُطَّابِ إِنْ شَاءَتْ نَكَحَتْهُ وَإِنْ شَاءَتْ فَلَا وَ إِنْ أَرَادَ أَنْ يُرَاجَعَهَا أَشْهَدَ عَلَى رَجْعَتِهَا قَبْلَ أَنْ تَمْضِيَ أَقْرَاؤُهَا فتَكُونُ عِنْدَهُ عَلَى التَّطْلِيقَة الْمَاضِيَة قَالَ وَ قَالَ أَبُو بَصِير عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانِ التَّطْلِيقَةُ الثَّانِيَةُ التَّسْرِيحُ بِإِحْسَانِ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلَتُهُ عَنْ طَلَاقِ السُّنَّةِ؟ قالَ: هُوَ أَنْ يُطَلَّقَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْر جَمَاعَ بشَهَادَةِ شَاهِدَيْنِ عَدَلَيْنِ ثُمَ يَتْرُكَهَا حَتَّى تَعْتَدَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ فَإِذَا مَضَتْ ثَلَاثَهُ قُرُوءٍ فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ بِوَاحِدَةٍ، وَحَلَّتْ لِلْأَزْوَاجِ وَ كَانَ زَوْجُهَا خَاطِبَاً مِنَ الْخَطَابِ إِنْ شَاءَتْ تَزَوَّجَتُهُ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَفْعَلْ فَإِنْ تَزَوَّجَهَا بِمَهْرٍ جَدِيدِ كَانَتْ عِنْدَهُ بِثِنْتَيْنِ بَاقِيَتَيْنِ وَ مَضَتْ بوَاحِدَةٍ، فَإِنْ هُوَ طَلَّقَهَا وَاحِدَةً عَلَى طُهْرٍ بِشُهُودٍ ثُمَّ رَاجَعَهَا وَ وَاقَعَهَا ثُمَّ انْتَظَرَ بِهَا حَتَّى إِذَا حَاضَتْ وَ طَهُرَتْ- طَلَّقَهَا طَلْقَةً أُخْرَى بِشَهَادَة شَاهِدَيْنِ ثُمَّ تَرَكَهَا حَتَّى تَمْضِيَ أَفْرَاؤُهَا الثَّلَاثَةُ، فَإِذَا مَضَتْ أَقْرَاؤُهَا الثَّلَاثَةُ قَبْلَ أَنْ يُرَاجِعَهَا فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ بِثِنْتَيْنِ وَ قَدْ مَلَكَتْ أَمْرَهَا وَ حَلَّتْ لِلْأَزْوَاجِ وَ كَانَ زَوْجُهَا خَاطِبَاً مِنَ الْخُطَّابِ فَإِنْ شَاءَتْ تَزَوَّجَتُهُ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَفْعَلْ، وَ إِنْ هُوَ تَزَوَّجَهَا تَزويجاً جَدِيداً بِمَهْرٍ جَدِيدٍ كَانَتْ عِنْدَهُ بِوَاحِدَة بَاقِيَة وَ قَدْ مَضَتْ ثِنْتَانِ فَإِنْ أَرَادَ أَنْ يُطَلَّقَهَا طَلَاقَا لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَةً تَرَكَهَا حَتَّى إِذَا حَاضَتْ وَطَهُرَتْأَشْهَدَ عَلَى طَلَاقِهَا تَطْلِيقَةً وَاحِدَةً، وَ لَا تَحِلَّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ﴾. (2)
3-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَن على بن فضال عن أبيه قالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا عَنِ الْعِلَّةَ الَّتِي مِنْ أَجْلِهَا لَا عليها تَحِلُّ الْمُطَلَّقَةُ لِلْعِدَّةَ لِزَوْجِهَا حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ؟ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِنَّمَا أَذِنَ فِي الطَّلَاقِ مَرَّتَيْنِ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحُ بِإِحْسَانٍ يَعْنِي فِي التَّطْلِيقَة الثَّالِثَةِ وَلِدُخُولِهِ فِيمَا كَرِهَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ مِنَ الطَّلَاقِ الثَّالِثِ حَرَّمَهَا عَلَيْهِ فَلا
ص: 174
1-1- امام باقر علیه السلام- طلاق سنت این است که مرد زن خود را در حالت پاکی و بدون آن که با او مقاربت کرده باشد در حضور دو شاهد عادل یک بار طلاق می دهد؛ سپس او را رها می کند تا عده ی خود سه (قرء) را بگذراند پس اگر عده ی زن به پایان رسید طلاق ،او طلاق بائن می شود. طلاقی که منجر به جدایی و فسخ عقد زناشویی می گردد و مرد حق رجوع ندارد. او می تواند پس از آن مجدداً از آن زن خواستگاری کند؛ پس اگر آن زن بخواهد، می تواند با او ازدواج کند و اگر نخواهد، مجبور به این کار نیست. اما اگر مرد بخواهد به زن خود رجوع کند باید شاهد بیاورد بر این که پیش از به پایان رسیدن عده به آن زن رجوع کرده است. در این صورت آن ،زن برای این مرد فقط یک طلاق سابق را دارد و دو طلاق تا سه طلاقه شدن فاصله دارد.
2-1- امام صادق علیه السلام- [درباره ی] ﴿الطَّلاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحُ بِإِحْسانِ﴾ فرمود: [اين آيه] درباره ی طلاق سوم می باشد که طلاق سنت.است پدرم از اسماعیل بن مهران (مرار) از یونس از عبدالله بن مسکان از امام صادق علیه السلام برایم روایت کرد که از حضرت درباره ی «طلاق سنّت» سؤال کردم. فرمود: آن است که مرد زن را در زمان ،پاکی بدون آن که جماعی انجام داده باشد به شهادت دو شاهد عادل طلاق دهد؛ سپس او را ترک نماید تا زن مدت سه پاکی از حیض را عده نگاه دارد و چون سه دوره ی پاکی گذشت پس زن یک بار از مرد جدا شده و ازدواج کردن بر او حلال می شود در صورتی که همسرش از او خواستگاری کند زن مختار است چنان چه مایل باشد با او ازدواج کند یا در صورت عدم تمایل با او ازدواج نکند. پس اگر همان مرد با مهر جدید با او ازدواج کرد (از سه بار) طلاق دو بار حق طلاق برای مرد باقی است و یکبار آن منقضی شد و چنان چه او زن را پس از یکبار پاکی در حضور شهود طلاق دهد و سپس به او رجوع کرده و با او نزدیکی نماید باید منتظر بماند تا زن حیض شده و سپس پاک گردد؛ آن گاه در حضور دو شاهد او را بار دیگر طلاق دهد سپس زن را تا پاکی از سومین حیض ترک کند. اگر سه پاکی زن پیش از آن که مرد به او رجوع کند گذشت مرد زن را دوبار طلاق داده است و زن می تواند با هرکس که می خواهد ازدواج کند در این حالت همان مرد می تواند به عنوان یک خواستگار، از او خواستگاری کند و زن می تواند اگر بخواهد با او ازدواج کند و اگر نمی خواهد ازدواج نکند. اما اگر بپذیرد و ازدواج کند این ازدواج یک ازدواج جدید است با یک مهریه ی جدید و برای آن مرد [از حقّ سه طلاق] یک حق طلاق باقی مانده و دو حق طلاق منقضی شده است و اگر بعد از این نیز خواست او را برای بار سوم طلاق دهد دیگر رجوع به آن برایش حرام است مگر آن که آن زن با مردی غیر از او ازدواج کند و از او نیز طلاق گرفته [سه بار] حیض شده و پاک گردد و برای این که یکبار از این مرد طلاق گرفته شاهد بیاورد به این ترتیب ازدواج با مرد اول برای او حرام است مگر آن که با همسری غیر از او ازدواج کرده و طلاق گرفته باشد.
3-1- امام رضا علیه السلام- علی بن فضال از پدرش نقل می کند از امام رضا علیه السلام پرسیدم سر این که زن وقتی سه بار طلاق داده شد دیگر بر همسرش حلال نیست مگر شوهر دیگری نموده و از او طلاق بگیرد چیست؟ حضرت فرمود خداوند تبارک و تعالی اذن داده که مردان دوبار همسرشان را طلاق دهند چنان چه در قرآن فرموده است ﴿الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانِ﴾ [مقصود از رها کردن بعد از دو
ص: 175
تَحِلُّ لَه... حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ لِئَلَّا يُوقِعَ النَّاسَ اَلاِسْتِخْفَافُ بِالطَّلاَقِ وَ لاَ یُضَارُّوا اَلنِّسَاءَ ﴾. (1)
4-1- الصّادق علیه السلام ﴿المَرْآةُ الَّتِي لَا تَحِلُّ لِزَوْجِهَا حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ الَّتِي تُطَلَّقَ ثُمَّ تُرَاجِعُ ثُمَّ تُطلق ثُمَّ تُرَاجَعُ ثُمَّ تُطَلَّقَ الثَّالِثَةَ فَلا تَحِلُّ لَهُ.. حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ الطَّلاقُ مَرَّتَانِ﴾. (2)
5-1- الرّضا علیه السلام- ﴿كَتَبَ أبو الحَسَن الرّضا علیه السلام فِي جَوَاب مَسَائِلِهِ [ مُحَمَّدِ بن عُثمَانَ فِي الْعِلَلَ وَ عِلَّةُ الطَّلَاقِ ثَلَاثَاً لِمَا فِيهِ مِنَ الْمُهْلَة فِيمَا بَيْنَ الْوَاحِدَة إِلَى الثَّلَاثِ لِرَغْبَة تَحْدُثُ أَوْ سُكُون غَضَبِهِ إِنْ كَانَ وَ يَكُونُ ذَلِكَ تَخْفِيفاً وَ تَأْدِيبَاً لِلنِّسَاءِ وَ زَجْراً لَهُنَّ عَنْ مَعْصِیَهِ أَزْوَاجِهِنَّ﴾. (3)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُل طَلَّقَ امْرَأَتَهُ تَطْلِيقَةً وَاحِدَةً حَتَّى مَضَتْ عِدَّتُهَا ثُمَّ تَزَوَّجَهَا رَجُلُ غَيْرُهُ ثُمَ إِنَ الرَّجُلَ مَاتَ أَوْ طَلَّقَهَا فَرَاجَعَهَا زَوْجُهَا الْأَوَّلُ قَالَ: هِيَ عِنْدِي عَلَى تَطْلِيقَتَيْن بَاقِيَتَيْن﴾. (4)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزَيَارَ قَالَ: كَتَبَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام رَوَى بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي الرَّجُل يُطَلِّقُ امْرَأَتَهُ عَلَى الْكِتَابِ وَالسُّنَّة فَتَبِينُ مِنْهُ بوَاحِدَة فَتَزَوَّجُ زَوْجاً غَيْرَهُ فَيَمُوتُ عَنْهَا أَوْ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى زَوْجِهَا الْأَوَّل أَنَّهَا تَكُونُ عِنْدَهُ عَلَى تَطْلِيقَتَيْنِ وَ وَاحِدَةُ قَدْ مَضَتْ فَوَقَعَ اللهِ بِخَطَّهِ: صَدَقُوا وَ رَوَى بَعْضُهُمْ أَنَّهَا تَكُونُ عِنْدَهُ عَلَى ثَلَاثٍ مُسْتَقْبِلَاتٍ وَأَنَّ تِلْكَ الَّتِى طَلَّقَهَا لَيْسَتْ بِشَيْءٍ لِأَنَّهَا قَدْ تَزَوَّجَتْ زَوْجًا غَيْرَهُ فَوَقَعَ اللهُ بِخَطَّهِ: لَا﴾. (5)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن سَمَاعه بن مهران عَن أبي عبد الله علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَن الْمَرأَة الَّتِي لَا تَحِلَّ لِزَوْجِهَا حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ قَالَ هِيَ الَّتِي تُطَلَّقُ ثُمَّ تُرَاجِعُ ثُمَّ تُطَلَّقُ ثُمَّ تُرَاجَعُ ثُمَّ تُطَلَّقَ الثَّالِثَةَ فَهيَ الَّتِي لَا تَحِلُّ لِزَوْجِهَا حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ وَ تَذُوقَ عُسَيْلَتَهُ وَ يَذُوقَ عُسَيْلَتَهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ الطَّلاقُ مَرَّتان﴾. (6)
ص: 176
بار طلاق] طلاق سوّم است و چون مرد بعد از اقدام به طلاق سوّم مكروه حق تعالی را که سه بار طلاق باشد انجام داده از این رو خداوند زن مطلقه را بر وی حرام نموده و این زن بر او حلال نمی شود مگر آن که شوهر کرده و بعد از طلاق از شوهر ،دوم با وی ازدواج کند و این حکم به خاطر آن است که مردم طلاق را امر سبکی نشمرند و با اقدام به ،آن به زنان ضرر نرسانند.
4-1- امام صادق علیه السلام- زنی که به همسرش تنها در صورت ازدواج با مرد دیگر حلال می شود زنی است که طلاق داده شود؛ سپس به او رجوع شود؛ سپس دوباره طلاق داده شود و دوباره به او رجوع شود؛ سپس برای بار سوّم طلاق داده شود در این صورت به شرط ازدواج با دیگری بر همسرش حلال می.شود خداوند عزوجل می: فرماید الطَّلاقُ مَرَّتانِ...
5-1- امام رضا علیه السلام- امام علیه السلام در جواب مسائل محمّد بن سنان مرقوم فرمود: «سر این که سه بار طلاق مشروع شده آن است که بین طلاق اول و سوم مهلتی باشد؛ شاید در آن میان میل و رغبت در مرد پیدا شود و از جدایی منصرف گردد یا غضبش ساکن و بر طرف شود و دوباره زندگی را با همسرش ادامه دهد و سر دیگرش نیز آن است که بدین وسیله زن، ادب شده و از نافرمانی نسبت به شوهرش دوری کند.
6-1- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: درباره مردی که همسرش را یک بار طلاق داد؛ سپس او را ترک کرد تا مدت عده گذشت و زن با مرد دیگری ازدواج کرد؛ سپس آن مرد از دنیا رفت یا او را طلاق داد پرسیدم: آیا ممکن است مرد اول به او رجوع کند؟ فرمود: آن زن برای آن مرد اصلاحیت ازدواج دارد و حق دو بار طلاق دادن دیگر نیز دارد [تا سه طلاقه شود].
7-1- امام صادق علیه السلام- [در نامه ای از حضرت پرسیدند:] مردی که زن خود را مطابق کتاب و سنت طلاق دهد یک طلاق برای او حساب می.شود سپس آن زن با مرد دیگری ازدواج نموده و آن مرد مرده یا او را طلاق داده است اگر مرد اول به همسرش رجوع نماید، برای او حق دو طلاق محفوظ است و یک حق طلاق از سه حق طلاق گذشته است». پس حضرت با دست خط خود نوشتند: «درست گفتند و سپس پرسیدند برخی از آنان روایت کرده اند که در این صورت حق سه طلاق برای او محفوظ است و طلاقی که قبلاً داده بود [یک طلاق] از سه حق طلاق محسوب نشده؛ چراکه زن با مرد دیگری ازدواج کرده است پس حضرت به خط خود نوشتند: «نه [غلط است]»!
8-1- امام صادق علیه السلام- سماعه گوید: از حضرت پرسیدم کدام زن است که تا با مردی غیر از شوهر خود ازدواج [دائم] نکند بر شوهرش حلال نمی شود؟ حضرت پاسخ داد: او زنی است که شوهرش او را طلاق می دهد و سپس رجوع می کند؛ سپس طلاق می دهد و سپس رجوع می کند و سپس برای بار ،سوم او را طلاق می دهد در این صورت این زن تا با مردی غیر از شوهرش ازدواج [دائم] نکند و شیرینی آمیزش با آن مرد را نچشد و آن ،مرد نیز شیرینی همبستری با آن زن را نچشد بر شوهرش حلال نمی شود و این همان کلام خداست که فرمود: الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ.
ص: 177
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿المِيثَاقُ الْغَلِيظُ الَّذِي اشْتَرَطَهُ اللَّهُ لِلنِّسَاءِ عَلَى الرِّجَالِ فَإِمْسَاكُ بِمَعْرُوفِ أَو تَسْرِيحُ بِإِحْسَانٍ﴾. (1)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿يَقُولُ فِي الرجل إذا تزوج المرأةَ قَالَ: أقرت بالمِيثَاقِ الَّذِي أَخَذَ اللَّهُ إِمْسَاك أَقَرَّتْ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحُ بِإحْسانِ﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ قَالَ لِآخَرَ اخْطُبْ لِي فُلَانَةَ فَمَا فَعَلْتَ مِنْ شَيْءٍ مِمَّا قَاوَلْتَ مِنْ صَدَاقٍ أَوْ ضَمِنْتَ مِنْ شَيْءٍ أَوْ شَرَطْتَ فَذَلِكَ لِي رضًا وَ هُوَ لَازِمُ لِى وَ لَمْ يُشْهِدْ عَلَى ذَلِكَ فَذَهَبَ فَخَطَبَ لَهُ وَ بَدَلَ عَنْهُ الصَّدَاقَ وَ غَيْرَ ذَلِكَ مِمَّا طَالَبُوهُ وَ سَأَلُوهُ فَلَمَّا رَجَعَ إِلَيْهِ أَنْكَرَ ذَلِكَ كُلَّهُ. قَالَ: يَغْرَمُ لَهَا نِصْفَ الصَّدَاقِ عَنْهُ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ هُوَ الَّذِي ضَيّعَ حقَّهَا فَلَمَّا لَمْ يُشْهِدْ لَهَا عَلَيْهِ بِذَلِكَ الَّذِي قَالَ لَهُ حَلَّ لَهَا أَنْ تَتَزَوَّجَ وَلَا يَحِلُّ لِلأول فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا أَنْ يُطْلَّقَهَا لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَإِنَّهُ مَأثُومُ فِيمَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَكَانَ الحُكْمُ الظَّاهِرُ حُكم الْإِسْلَام وَقَدْ أَبَاحَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لَهَا أَنْ تَتزوج﴾. (3)
4-2- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ الْفَارِسِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَ مَا يَعْنِي بِذَلِكَ؟ فَقَالَ: أَمَّا الْإِمْسَاكَ بِالْمَعْرُوفِ فَكَفِّ الْأَذَى وَإِحْبَاءُ النَّفَقَة وَ أَمَّا التَّسْرِيحُ بإِحْسَان فَالطَّلَاقُ عَلَى مَا نَزَلَ بِهِ الْكِتَابُ ﴾. (4)
5-2- الباقر علیه السلام- ﴿وَ التَّسْرِيحُ بِالْإِحْسَانِ هِيَ التَّطْلِيقَةُ الثَّالِثَةُ﴾. (5)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحُ بِإِحْسَانٍ أَنْ تُسَرَّحَ بِالتَّطْلِيقَة الثَّالِثَة﴾. (6)
ص: 178
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- پیمان محکمی که خداوند شرط کرد که مردان در حق زنان رعایت کنند آن است که: ﴿فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ﴾.
2-2- امام باقر علیه السلام- هنگامی که مرد با زن ازدواج می کند به پیمانی که خداوند گرفته، اذعان می کند: ﴿فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحُ بِإِحْسَانٍ﴾.
3-2- امام صادق علیه السلام- [از امام] درباره ی حکم مردی سؤال شد که به دیگری گفت: «تو آن زن را به هر مقدار مهریه که تعیین نمودی و یا هر شرط و تضمینی که لازم است وضع نمایی برایم خواستگاری کن که من به آن راضی هستم و کسی شاهد این گفتگو نبود؛ پس او برای خواستگاری رفت و مهریه تمام شروط و درخواست های آن ها (خانواده ی زن) را پذیرفت و چون نزد مرد بازگشت او همه ی آن ها را انکار کرد امام علیه السلام فرمود نصف مهریه ی زن را به جای او می پردازد چون او کسی است که حق آن زن را ضایع کرد پس چنان چه کسی بر آن چه که آن مرد به زن گفت شهادت ندهد ازدواج برای زن جایز و این ازدواج برای مرد ،اوّل، به سبب آن چه بین او و خدای عزوجل اتفاق افتاد حرام می باشد؛ مگر آن که زن مطلقه گردد. چراکه خداوند متعال می فرمايد: ﴿ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحُ بِإِحسان﴾ و اگر چنین نکرد، او در قبال آن چه که بین او و خداوند پیش آمده گناهکار است و این حکم واضح حکم اسلام است و یقیناً خداوند به زن اجازه داده تا ازدواج کند.
4-2- امام رضا- [فردی پرسید:] خداوند در کتابش می فرماید: ﴿فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ﴾ معنای آن چیست؟ حضرت پاسخ داد منظور از إِمْسَاكَ بِمَعْرُوفٍ این است که از آزار زن خود، دست بردارد و بی منت و بدون آن که از او چیزی بخواهد به او نفقه دهد و منظور از تشریح بإِحْسَانٍ این است که او را بنابر آن چه که در قرآن آمده، طلاق دهد.
5-2- امام باقر علیه السلام- منظور از تسریح بِإِحْسَانٍ طلاق سوم است.
6-2- امام صادق علیه السلام- ﴿فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحُ بِإِحْسَانٍ﴾ یعنی با طلاق سوم زن را رها کند.
ص: 179
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿لَا يَرْجِعُ الرَّجُلُ فِيمَا يَهَبُ لِامْرَأَتِهِ وَ لَا امْرَأَةُ فِيمَا تَهَبُ لِزَوْجِهَا حَارًا أَوْ لَمْ يحازا ألَيْسَ اللهُ يَقُولُ أَنْ تَأْخُذُوا بِمَا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا وَ قَالَ فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً وَ هَذَا يَدْخُلُ فِي الصَّدَاقِ وَالْهَبَة﴾. (1)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿لَا يَنبَغِي لِمَنْ أَعْطَى اللَّهَ شَيْئاً أَنْ يَرْجِعَ فِيهِ وَمَا لَمْ يُعْطِ لِلَّهِ وَفِي اللَّهِ فَلَهُ أَنْ يرجع فِيهِ نِحْلَةً كَانَتْ أوْ هِبَةَ حِيرَتْ أَوْ لَمْ تُحَزَّ وَ لَا يَرْجِعُ الرَّجُلُ فِيمَا يَهَبُ لِامْرَأَتِهِ وَلَا الْمَرْأَةُ فِيمَا تَهَبُ لِزَوْجِهَا. حيرت أَوْ لَمْ تُحَراً لَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ: وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مَا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً وَ قَالَ: فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا﴾. (2)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَةُ مُحْدَثَةُ إِنَّمَا كَانَ النَّاسُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله يَنْحَلُونَ وَ يَهَبُونَ وَلَا يَنْبَغِي لِمَنْ أَعْطَى لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ شَيْئاً أَنْ يَرْجِعَ فِيهِ قَالَ وَ مَا لَمْ يُعْطَ لِلَّهِ وَفِي اللَّهِ فَإِنَّهُ يُرْجِعُ فِيهِ نِحْلَةً كَانَتْ أَوْ هِبَةَ حِيرَتْ أَوْ لَمْ تُخَرُ وَ لَا يَرْجِعُ الرَّجُلُ فِيمَا يَهَبُ لِامْرَأَتِهِ وَلَا الْمَرْأَةُ فِيمَا تَهَبُ لِزَوْجِهَا حِيزَ أَوْ لَمْ يُحَرِّاً لَيْسَ اللهُ تَعَالَى يَقُولُ وَلَا تَأْخُذُوا مَا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا وَقَالَ فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا وَ هَذَا يَدْخُلُ فِي الصَّدَاقِ وَالْهَبَةِ﴾. (3)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بصير عَن أبي عبد الله صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُخْتَلِعَة كَيْفَ يَكُونُ خُلْعُهَا؟ فَقَالَ: لَا يَحِلُّ خُلْعُهَا حَتَّى تَقُولَ وَاللَّهِ لَا أَبُرُّ لَكَ قَسَمَا وَ لَا أَطِيعُ لَكَ أَمْراً وَلَأُوطِئَنَّ فِراشَكَ وَ لَأُدْخِلَنَّ عَلَيْكَ بِغَيْر إِذْنِكَ فَإِذَا هِيَ قَالَتْ ذَلِكَ حَلَّ خُلْعُهَا وَحَلَّ لَهُ مَا أَخَذَ مِنْهَا مِنْ مَهْرِهَا وَ مَا زَادَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ وَ إِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ
ص: 180
1-3- امام باقر علیه السلام- مرد و زن نباید چیزی را که به میل و رغبت به یکدیگر بخشیده اند چه به تملک او درآمده یا در نیامده باز پس گیرند آیا خداوند نمی فرماید: ﴿أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً؟﴾ و در باب مهریه و بخش شفرمود اگر آن ها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف کنید. (نساء/4)
2-3- امام باقر علیه السلام- بر کسی که چیزی را به خدا می بخشد سزاوار نیست که آن را بازپس گیرد و اگر کسی چیزی را برای خدا یا در راه خدا نبخشیده ،باشد می تواند آن را چه هدیه باشد یا هبه و چه آن مال تحت تملک در آمده باشد یا نباشد بازپس گیرد [امّا] ،مرد حقی در باز پس گرفتن آن چه که به زن خود هبه کرده ندارد و زن نیز حقی در بازپس گرفتن چیزی که به شوهر خود هبه نموده ندارد؛ چه آن مال تحت تملک درآمده باشد و چه نباشد آیا خداوند نمی فرماید: ﴿وَلا يحل لَكُمْ أَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيئًا؟﴾ همچنین حضرت این آیه را قرائت فرمود: اگر آن ها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند حلال و گوارا مصرف کنید. (نساء/4)
3-3- امام صادق علیه السلام- مهریه از احکامی بود که با ظهور اسلام به وجود آمد و در قبل از آن نبوده بلکه مردم در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به عنوان هدیه و بخشش مالی به زن، پولی به زن می دادند و برای کسی که به خدای عزوجل چیزی را بخشید شایسته نبود که آن را بازپس گیرد. چیزی پس گرفته می شود که برای خدا و در راه خدا بخشیده نشود؛ مهر باشد یا هبه؛ از روی میل و رغبت باشد یا اکراه و اجبار مرد و زن نباید چیزی را که به میل و رغبت یا به اجبار و اکراه به یکدیگر بخشیده اند بازستانند آیا خداوند نمی فرماید: ﴿ولا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً؟﴾ و در باب مهریه و بخشش فرمود: ﴿فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا﴾. (نساء/4)
4-3- امام صادق علیه السلام- درباره ی زنی که طلاق خلع داده شده سؤال کردم که طلاق او چگونه است؟ امام فرمود طلاق زن صحیح نیست مگر آن که [آن زن] بگوید «به خدا سوگند به تو نیکی نمی کنم و خواسته ی تو را اجابت و اوامرت را اطاعت نمی کنم و یقیناً بستر تو را ترک می کنم و بدون اجازه ات بر تو داخل می شوم پس اگر زن آن سخنان را بیان کرد طلاقش- از نوع خلع- بر مرد حلال و گرفتن مهریه ای که به او زن داده و هر چیز دیگری مثل مهریّه] که به زن داده، بر مرد جایز است و این مضمون کلام خداست که فرمود مانعی برای آن ها نیست که زن، فدیه و عوضی بپردازد و طلاق بگیرد اگر مرد این کار و آن اموال را پس گرفت، با این طلاق از آن زن جدا شده و زن [از تملک مرد خارج شده و] خودش عهده دار خودش است و اگر
ص: 181
بِتَطْلِيقَةٍ وَ هِيَ أَمْلَكُ بِنَفْسِهَا إِنْ شَاءَتْ نَکَحَتْهُ، وَ إِنْ شَاءَتْ فَلاَ فَإِنْ نَکَحَتْهُ فَهِیَ عِنْدَهُ عَلَی ثِنْتَیْنِ﴾. (1)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا قَالَتِ الْمَرْأَةُ لِزَوْجِهَا لَا أَطِيعُ لَكَ أَمْراً وَ لَا أَبُرُّ لَكَ قَسَمَا وَلَا أَغْتَسِلُ مِنْ جَنَابَة وَلَأُوطِئَنَّ فِرَاشِكَ وَلَأُدْخِلَنَّ عَلَيْكَ بِغَيْرِ إِذْنِكَ أَوْ تَقُولَ مِنَ الْقَوْلِ مَا تَتَعَدَّى فِيهِ مِثْلَ هَذَا مُفَسَّراً أَوْ مُجْمَلًا أَوْ تَقُولَ لَا أَقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ فِيكَ جَازَ لَهُ أَنْ يَخْلَعَهَا عَلَى مَا تَرَاضَيَا عَلَيْهِ مِمَّا أَعْطَاهَا وَغَيْرِهِ يَأْخُذُ مِنْهَا مِنْ ذَلِكَ مَا اتَّفَقَا عَلَيْهِ وَيَخْلُعَهَا وَ الْخُلْعُ تَطْلِيقَةُ بَائِنَةٌ وَلَيْسَ لَهُ عَلَيْهَا رَجْعَةُ إِلَّا أَنْ يَتَّفِقَا عَلَى عَقْدِ نِكَاحَ مُسْتَقْبَل فَتَكُونُ عِنْدَهُ عَلَى مَا بَقِيَ مِنَ الطَّلَاقِ وَ ذَلِكَ لقول الله عَزَّوَجَلَّ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا بِمَا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ تَحَاهَا أَلَّا يُقِيها حُدُودَ الله فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيها حُدُودَ الله فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ﴾. (2)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿الْخُلْعُ لَا يَكُونُ إِلَّا أَنْ تَقُولَ الْمَرْأَةُ لِزَوْجِهَا لَا أَبَرُّ لَكَ قَسَماً وَ لَأَخْرُجَنَّ بِغَيْرِ إِذْنِكَ وَلَأُوطِيَنَّ فِرَاشَكَ غَيْرَكَ وَ لَا أَغْتَسِلُ لَكَ مِنْ جَنَابَة، أَوْ تَقُولَ: لَا أطِيعُ لَكَ أَمْراً أَوْ تُطَلَّقَنِي. فَإِذَا قَالَتْ ذَلِكَ فَقَدْ حَلَّ لَهُ أَنْ يَأْخُذَ مِنْهَا جَمِيعَ مَا أَعْطَاهَا وَ كُلَّ مَا قَدَرَ عَلَيْهِ مِمَّا تُعْطِيهِ مِنْ مَالِهَا فَإِذَا تَرَاضَيَا عَلَى ذَلِكَ طَلَّقَهَا عَلَى طُهْرٍ بِشُهُودِ فَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ بِوَاحِدَةٍ، وَهُوَ خَاطِبُ مِنَ الْخَطَّابِ فَإِنْ شَاءَتْ تَزَوَّجَتُهُ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَفْعَلْ فَإِنْ تَزَوَّجَهَا فَهِيَ عِنْدَهُ عَلَى اثْنَتَيْن بَاقِيَتَيْنِ، وَيَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَشْتَرِطَ عَلَيْهَا كَمَا اشْتَرَطَ صَاحِبُ الْمُبَارَاة إن ارتَجَعْتِ فِى شَيْءٍ مِمَّا أَعْطَيْتِنِي فَأَنَا أَمْلَك بِبُضْعِكِ، وَ قَالَ لَا خُلْعَ وَ لَا مُبَارَاةَ وَ لَا تَخْيِيرَ إِنَّا عَلَى طُهْرٍ مِنْ غَيْرِ جماع بشَهَادَة شَاهِدَيْنِ عَدَلَيْنِ، وَ الْمُخْتَلِعَةُ إِذَا تزوجت زَوْجاً آخَرَ ثُمَّ طَلَّقَهَا تَحِلُّ لِلْأول أن يتزوج بها، وَ قَالَ لَا رَجْعَةَ لِلزَّوْجِ عَلَى الْمُخْتَلِعَة وَلَا الْمُبَارَاةِ إِلَّا أَنْ يَبْدُوَ لِلْمَرأَة فَيَرُدُّ عَلَيْهَا مَا أَخَذَ مِنْهَا﴾. (3)
ص: 182
بخواهد می تواند دوباره با آن مرد ازدواج کند و اگر نخواهد می تواند نپذیرد اما اگر بپذیرد آن مرد [پس از ازدواج] حق دوباره ی طلاق دادن او را [از سه بار طلاق] دارد.
5-3- امام صادق علیه السلام- هنگامی که زن به همسرش بگوید امر تو را اطاعت و خواسته ات را اجابت نمی کنم؛ پس از جنابت غسل نمی کنم؛ بستر تو را ترک می کنم و بدون اجازه ی تو بر تو داخل می شوم و یا هر سخن طولانی یا مختصری بگوید که بیانگر سرکشی زن در برابر همسرش باشد؛ یا آن که زن بگوید حدود الهی را در مورد تو رعایت نمی کنم، مرد می تواند با گرفتن مهریه و هر هدیه و بخشش دیگر را که هر دو بر آن توافق دارند بگیرد و زن را طلاق دهد و این نوع از طلاق خلع طلاق بائن است و مرد نمی تواند به زن رجوع کند مگر آن که عقد نکاح دیگری با رضایت یکدیگر جاری کنند پس رجوع در دیگر اقسام طلاق برای مرد جایز است و آن است کلام خداوند عزوجل: ﴿وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَحَافًا أَلَّا يُقيمها حُدُودَ الله فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيها حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ﴾
6-3- امام صادق علیه السلام- طلاق خُلع تنها به این است که زن به شوهر خود بگوید: «به هیچ سوگندی در حق تو وفا نمی کنم و بدون اذن تو از خانه بیرون می روم و در بستر تو با مردان دیگر جماع می کنم و پس از جنابت غسل نمی کنم یا این که زن به شوهر خود بگوید: «از دستورات تو پیروی نمی کنم تا مرا طلاق دهی پس اگر زن چنین چیزی را بگوید، بر مرد حلال است که تمام اموالی که به عنوان هدیه به آن زن بخشیده و نیز اموالی که زن می باید از مال خودش به او می داد را از آن زن بگیرد و اگر هر دو به طلاق راضی شوند، مرد می تواند او را در حالت پاکی و با حضور شهود طلاق دهد و از آن مرد جدا شود و این طلاق، یک طلاق از سه بار [طلاق مجاز] حساب می شود و مرد می تواند برای ازدواج مجدد با آن زن از او خواستگاری کند و اگر آن زن خواست به ازدواج آن مرد در می آید و گرنه با او ازدواج نمی کند». پس اگر مرد با آن زن ازدواج کند تنها می تواند آن زن را دو بار دیگر طلاق دهد و سزاوار است برای مرد که برای زن خود همان شرطی را بگذارد که مرد در طلاق مبارات می گذارد. یعنی بگوید: «اگر [بخواهی] اموالی را که به من داده ای بازپس بگیری من مالک فرج تو می شوم یعنی به تو رجوع می کنم حضرت فرمود: طلاق (خلع و طلاق) مبارات و طلاق (تخییر) یعنی زن مخیّر باشد بین این که طلاق گیرد یا با قصد طلاق (بماند تنها) در حالت پاکی زن و بدون آن که مرد با او آمیزش کرده باشد و با حضور دو شاهد عادل امکان پذیر است زن که به وسیله ی طلاق خلع از شوهرش جدا شده اگر با مرد دیگری ازدواج کند و سپس آن مرد او را طلاق دهد، بر شوهر اوّل آن زن حلال است که با او ازدواج کند شوهر نمی تواند به زن خود که با طلاق خلع یا مبارات از او جدا شده رجوع کند، جز در صورتی که ابتدا خودِ زن بخواهد اموالی را که بخشیده، بازپس گیرد و مرد اموالی را که از زن گرفته را پس دهد که با این کار مرد می تواند رجوع کند.
ص: 183
7-3- الباقر علیه السلام- ﴿إِذَا قَالَتِ الْمَرْأَةُ لِزَوْجِهَا جُمْلَةَ: لَا أَطِيعُ لَكَ أَمْراً، مُفَسَّراً أَوْ غَيْرَ مُفَسَّرَ حَلَّ لَهُ مَا أَخَذَ مِنْهَا وَ لَيْسَ لَهُ عَلَيْهَا رَجْعَةُ﴾. (1)
8-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فيمَا افْتَدَتْ بِهِ قِيلَ إِنَّهُ يَجُوزُ الزِّيَادَةُ عَلَى الْمَهْرِ وَالنُّقْصَانُ وَقِيلَ الْمَهْرُ فَقَط﴾. (2)
1-4- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ غَضِبَ عَلَى الزَّانِي فَجَعَلَ لَهُ جَلْدَ مِائَة فَمَنْ غَضِبَ عَلَيْهِ فَزَادَ فَأَنَا إِلَى اللَّهِ مِنْهُ بَرى : فَذَلِكَ قَوْلُهُ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا﴾. (3)
2-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- إِنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ سَبْعِينَ سَنَةً فَيَحِيفُ فِي وَصِيَّتِهِ فَيُخْتُمْ لَهُ صلی الله علیه و آله بِعَمَل أَهْلِ النَّارِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَعْمَلُ بِعَمَل أَهْلِ النَّارِ سَبْعِينَ سَنَةً فَيَعْدِلُ فِي وَصِيَّتِهِ فَيُخْتَمُ لَهُ بِعَمَل أَهْلَ الْجَنَّةَ ثُمَّ قَراً وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ وَقَالَ تِلْكَ حُدُودُ الله﴾. (4)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ اللَّهَ حَدَّهَا بِحُدُودِهَا لِئَلَّا يَتَعَدَّى حُدُودَهُ أَحَدٌ وَ لَوْ كَانَ الْأَمْرُ كَمَا ذَكَرُوا لِعُذْرِ النَّاسِ بِجَهْلِهِمْ مَا لَمْ يَعْرِفُوا حَدَّ مَا حُدَّ لَهُمْ وَ لَكَانَ الْمُقَصِّرُ وَ الْمُتَعَدِّى حُدُودَ اللَّهِ مَعْذُوراً وَلَكِنْ جَعَلَهَا حُدُوداً مَحْدُودَةً لَا يَتَعَدَاهَا إِنَّا مُشْرِك كَافِرُ ثُمَّ قَالَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمون﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقيما حُدُودَ الله وَتِلْكَ حُدُودُ الله يُبَيِّنُها لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾. (230)
1- الباقر علیه السلام- ﴿بَيَّنَ سُبْحَانَهُ حُكْمَ التَّطْلِيقَة الثَّالِثَةِ فَقَالَ: فَإِنْ طَلَّقَهَا يَعْنِي التَّطْلِيقَةَ الثَّالِثَةَ﴾. (6)
ص: 184
7-3- امام باقر علیه السلام- گر زن به شوهر خود این جمله را بگوید : که «از دستوراتت پیروی نمی کنم چه این کلام خود را تشریح کند و چه به صورت مبهم بگوید بر مرد حلال می شود که اموالی از جمله ی مهریه یا هدایایی که به زن داده را از زن بگیرد و مرد پس از طلاق و گرفتن آن اموال حق رجوع به آن زن را ندارد».
8-3- امام علی علیه السلام- در مورد فِيمَا افْتَدَتْ بهِ فرمود: که مرد در طلاق خلع می تواند علاوه بر ،مهریه چیزهای دیگر مثل هدیه هایی که به زن داده را پس بگیرد و فرمود که کمتر از مقدار مهریه را می تواند پس بگیرد و نیز گفته شده که فقط مهریه را می تواند پس بگیرد.
1-4- امام باقر علیه السلام- خداوند بر مرد زناکار خشمگین گشته و حد او را صد ضربه شلاق قرار داده است. پس هرکس که بر مرد زناکار خشم گیرد و بیش از صد ضربه زند، من از او به سوی خداوند برائت و بیزاری می جویم آیه ى ﴿تِلْكَ حُدُودُ الله فَلاَ تَعْتَدُوها﴾ به همین معنا است.
2-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- گاه شخصی هفتاد سال اعمالی شایسته بهشتیان را انجام می دهد، ولی در نهایت در وصیتش ستم می کند و در نتیجه ی آن پرونده ی او به اعمالی نظیر جهنمیان ختم می شود و گاه شخصی که هفتاد سال اعمال اهل دوزخ را انجام داده در وصیت خود عدالت را رعایت می کند و در نتیجه پرونده ی او با کارهای اهل بهشت بسته می شود. و مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله وصیت از جمله حدود الهی است.
3-4- امام صادق علیه السلام- خداوند برای مقررات دین خود حدودی قرار داده تا کسی از آن ها تجاوز نکند. اگر سخن آن ها مخالفان (ما صحیح باشد که می گویند مردم به خاطر این که جاهلند و حد و حدود آن چیزی که برای آن ها تعیین شده را نمی دانند معذور [و بی گناه هستند] [در این صورت] کسی که تقصیر داشته و به حدود الهی تجاوز کرده نیز معذور خواهد بود [امّا چنین نیست] بلکه خداوند حدود احکام خود را معین و محدود کرده است تا هرکس به آن تجاوز نماید مشرک و کافر باشد و در این آیه می فرماید: ﴿تِلكَ حُدُودُ الله فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمون﴾.
و اگر [بعد از دو طلاق و ،رجوع بار دیگر شوهر] او را طلاق داد، بعد از آن زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر این که همسر دیگری انتخاب کند، که اگر همسر دوم] او را طلاق ،گفت گناهی ندارند که بازگشت کنند؛ و با یکدیگر ازدواج نمایند؛ اگر امید داشته باشند که حدود الهی را محترم می شمرند و این ها حدود الهی است که خدا آن را برای گروهی که آگاهند بیان می نماید. 230
1- امام باقر علیه السلام- خداوند، حکم طلاق سوم را تبیین نمود و فرمود: فَإِن طَلَّقَها و منظور از [آن] طلاق سوم می باشد.
ص: 185
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَسَن بن زياد قالَ: قُلْتُ لَهُ: امْرَأَةٌ طَلَّقَهَا رَجُلُ ثَلَاثَةٌ فَتَزَوَّجَتْ زَوْجاً بِالْمُتْعَةِ أَ تَرْجِعُ إِلَى زَوْجِهَا الْأَوَّلِ؟ قَالَ: لَا حَتَّى تَدْخُلَ فِى مِثْلِ مَا خَرَجَتْ مِنْهُ فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعَا وَ الْمُتْعَةُ لَيْسَ فِيهَا طَلَاقُ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ هَاهُنَا التَّطْلِيقَةُ الثَّالِثَةُ فَإِنْ طَلَّقَهَا الْأَخِيرُ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعا بتزويج جَدِيدِ﴾. (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِسحاق بن عَمّار قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ عَنْ رَجُلٍ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ طَلَاقَا لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَتَزَوَّجَهَا عَبْدُ ثُمَّ طَلَّقَهَا هَلْ يُهْدَمُ الطَّلَاقُ؟ قَالَ: نَعَمْ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ وَقَالَ: هُوَ أَحَدُ الْأَزْوَاجِ﴾. (3)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بصير قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الطَّلَاقِ الَّذِي لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ قَالَ: هُوَ الَّذِي يُطَلِّقُ ثُمَّ يُرَاجِعُ وَ الرَّجْعَةُ هُوَ الْجَمَاعُ ثُمَّ يُطَلِّقُ ثُمَّ يُرَاجِعُ ثُمَّ يُطَلِّقُ الثَّالِثَةَ فَلَا تَحِلُّ لَهُ... حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ وَقَالَ: الرَّجْعَةُ الْجَمَاعُ وَإِنَّا فَهيَ وَاحِدَةٌ﴾. (4)
6- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي بصير قال: سألت أبا جَعْفَر علیه السلام عَنِ اَلطَّلاَقِ اَلَّتِی لاَ تَحِلُّ لَهُ حَتّی تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ قَالَ لِی: أُخْبِرُکَ بِمَا صَنَعْتُ أَنَا بِامْرَأَهٍ کَانَتْ عِنْدِی فَأَرَدْتُ أَنْ أُطَلِّقَهَا فَتَرَکْتُهَا حَتَّی إِذَا طَمِثَتْ ثُمَّ طَهُرَتْ، طَلَّقْتُهَا مِنْ غَیْرِ جِمَاعٍ بِشَاهِدَیْنِ، ثُمَّ تَرَکْتُهَا حَتَّی إِذَا کَادَتْ أَنْ تَنْقَضِیَ عِدَّتُهَا رَاجَعْتُهَا وَ دَخَلْتُ بِهَا وَ مَسَسْتُهَا وَ تَرَکْتُهَا حَتَّی طَمِثَتْ وَ طَهُرَتْ ثُمَّ طَلَّقْتُهَا بِغَیْرِ جِمَاعٍ بِشَاهِدَیْنِ ثُمَّ تَرَکْتُهَا حَتَّی إِذَا کَادَتْ أَنْ تَنْقَضِیَ عِدَّتُهَا رَاجَعْتُهَا وَ دَخَلْتُ بِهَا وَ مَسَسْتُهَا ثُمَّ تَرَکْتُهَا حَتَّی طَمِثَتْ فَطَهُرَتْ ثُمَّ طَلَّقْتُهَا بِشُهُودٍ مِنْ غَیْرِ جِمَاعٍ وَ إِنَّمَا فَعَلْتُ ذَلِکَ بِهَا لِأَنَّهُ لَمْ یَکُنْ لِی بِهَا حَاجَهٌ﴾. (5)
ص: 186
2- امام صادق علیه السلام- حسن بن زیاد گوید: به امام صادق علیه السلام- گفتم مردی زنی را سه بار طلاق داد. سپس زن با مرد دیگر ازدواج موقت.کرد آیا آن زن می تواند به همسر اولش رجوع کند؟ فرمود نه باید به شکل همان ازدواجی که از آن خارج شده داخل شود یعنی ازدواج دائم بکند. پس خداوند می فرماید: ﴿فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجعا﴾ و حال آن که طلاق در صیغه و ازدواج موقت وجود ندارد.
3- امام صادق علیه السلام- درباره ی سخن خداوند: ﴿فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ﴾ در این جا طلاق سوّم منظور است که اگر مرد دیگری که با زن ازدواج کرده زن را این گونه طلاق دهد، اشکالی ندارد که مرد قبلی که او را سه بار طلاق داده با ازدواج جدیدی به آن زن رجوع کند.
4- امام صادق علیه السلام- از اسحاق بن عمار نقل شده که گفته است از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «مردی زن خود را (سه بار طلاق) طوری طلاق داد که زن تنها در صورت ازدواج با دیگری بر او حلال شود؛ پس او را به عقد غلامی درآورده و سپس او را طلاق داد آیا [حکم سه] طلاق باطل می شود [و مرد می تواند با او ازدواج کند]»؟ فرمود: بله با توجه به سخن خداوند در کتابش حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ ممکن است. چراکه آن غلام نیز یک مصداق از زوج در این آیه محسوب می شود.
5- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام پرسیده است کدام طلاق است که پس از آن، زن تا با مردی غیر از شوهر سابق [خود ازدواج دائم] نکند بر او حلال نمی شود؟ حضرت پاسخ داد: آن طلاق همان است که مرد زن خود را طلاق دهد و سپس به او رجوع کند و رجوع به معنای نزدیکی با همسر می باشد سپس آن زن را طلاق دهد و سپس به او رجوع کند و سپس او را برای بار سوم طلاق دهد که در این صورت تا آن زن با مردی غیر از آن مرد ازدواج دائم نکند بر او حلال نمی شود. منظور از رجوع کردن به زن نزدیکی کردن با اوست اما اگر مرد زن خود را به این شکل طلاق ندهد یعنی با او نزدیکی نکند یک طلاق محسوب می شود نه سه طلاق!
6- امام باقر علیه السلام- أبوبصیر گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم طلاقی که در آن زن تا با مرد دیگری غیر از شوهر خود ازدواج [دائم] نکند بر او حلال نمی شود چیست؟ حضرت پاسخ داد تو را از همین طلاق که همسر خود را نیز به همین شیوه طلاق دادم آگاه می کنم. همسری نزد من بود و می خواستم که او را طلاق دهم پس با او همبستر نشدم تا این که خون حیض دیده و پاک شد سپس او را بدون آن که با او آمیزش کنم در حضور دو شاهد طلاق دادم؛ سپس با او قطع رابطه کردم تا این که نزدیک به پایان رسیدن عده، نزد او رفته و مجدداً با او ازدواج کردم و با او آمیزش نمودم. سپس دیگر با او همبستر نشدم تا این که خون حیض دید و پاک شد سپس او را بدون آن که با او آمیزش کنم در حضور دو شاهد طلاق دادم؛ سپس با او قطع رابطه کردم تا این که نزدیک به پایان رسیدن عده به او رجوع کرده و مجدداً با او ازدواج کردم و با او آمیزش نمودم سپس دیگر با او همبستر نشدم تا این که خون حیض دید و پاک شد؛ سپس بدون آن که با او آمیزش کنم در حضور شهود او را طلاق دادم و دلیل این که با او این کار را انجام دادم او را سه طلاقه کردم تنها این بود که به او نیازی احساس نمی کردم».
ص: 187
7- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ طَالِقَةُ ثُمَّ رَاجَعَهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتِ طَالِقَةً ثُمَّ رَاجَعَهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتِ طَالِقَةً لَمْ تَحِلَّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا وَ لَمْ يُشْهِدْ فَهُوَ يَتَزَوَّجُهَا إِذَا شَاءَ﴾. (1)
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ أَمَةً فَطَلَّقَهَا طَلَاقَا لَا تَحِلُّ لَهُ إِنَّا بَعْدَ زَوْجِ اشْتَرَاهَا هَلْ يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَطَأَهَا بِمِلْكِ الْيَمِينِ قَالَ الله أَحَلَّتْهَا آيَةً وَحَرَّمَتْهَا آيَةً فَأَمَّا الَّتِي حَرَّمَتْهَا قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ وَأَمَّا الَّتِي أَحَلَّتْهَا قَوْلُهُ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَأَنَا أَكْرَهُ ذَلِكَ وَ أَنْهَى عَنْهُ نَفْسِي وَ وَلْدِى﴾. (2)
9- الرّضا علیه السلام- ﴿وَ إِذَا طَلَّقَتِ الْمَرْأَةُ لِلْعِدَّةَ ثَلَاثَ مَرَاتِ لَمْ تَحِلَّ لِزَوْجِهَا حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ﴾. (3)
10- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن فَضَالَةَ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ القَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ عِنْدَ قُرئهَا تَطْلِيقَةً ثُمَّ رَاجَعَهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا عِنْدَ قُرَيْهَا الثَّالِثَةَ فَبَانَتْ مِنْهُ أَ لَهُ أَنْ يُرَاجِعَهَا؟ قَالَ: نَعَمْ! قُلْتُ: قَبْلَ أَنْ تَتَزَوَّجَ زَوْجاً غَيْرَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ قُلْتُ لَهُ: فَرَجُلُ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ تَطْلِيقَةً ثُمَّ رَاجَعَهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا ثُمَّ رَاجَعَهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا؟ قَالَ: لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ﴾. (4)
11- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّد بْن مُسلِم : ... فِي رَجُل طَلَّقَ امْرَأَتَهُ ثُمَّ تَرَكَهَا حَتَّى انْقَضَتْ عِدَّتْهَا ثُمَّ تَزَوَّجَهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا حَتَّى فَعَلَ ذَلِكَ بِهَا ثَلَاثًا قَالَ لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ﴾. (5)
12- الرّضا علیه السلام- ﴿وإِنْ أَرَادَ أَنْ يُطلَّقَهَا الثَّالِثَةَ طَلَّقَهَا وَقَدْ بَانَتْ مِنْهُ سَاعَةَ طَلَّقَهَا وَلَا تَحِلُّ لِلْأَزْوَاجِ حَتَّى تَسْتَوْفِي قُرُوءَهَا وَ لَا يَحِلُّ لَهَا حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ وَ رُوِيَ أَنَّهُ لَا تَحِلُّ لَهُ أَبَداً إِذَا طَلَّقَهَا طَلَاقَ السُّنَّة عَلَى مَا وَصَفْنَاهُ ﴾. (6)
13- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الَّذِي يُطلق الطلاق الَّذِي لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ثَلَاثَ مَرَاتِ لَا يَحِلُّ لَهُ أَبَداً﴾. (7)
ص: 188
7- امام صادق علیه السلام- اگر مرد به زنش بگوید تو طلاق داده شدی و سپس به او رجوع کند و سپس بگوید تو طلاق داده شدی و سپس به او رجوع کند و سپس بگوید تو طلاق داده شدی»، در این صورت، آن زن اگر با مردی غیر از شوهر سابق خود ازدواج [دائم] کند و آن مرد او را طلاق دهد می تواند با همسر اول خود مجدداً ازدواج کند سپس اگر همسر دوم او را طلاق دهد و شاهدی برای این قضیه نیاورد همسر اول می تواند اگر بخواهد با آن زن ازدواج کند.
8- امام على علیه السلام- از امام درباره ی مردی سؤال شد که با کنیزی ازدواج کرد، سپس او را به نحوی طلاق داد (سه طلاقه کرد) که تنها پس از ازدواج آن زن با دیگری [و طلاق گرفتن از او] بر او حلال می شود. سپس [این مرد] کنیز را..خرید آیا مرد می تواند با زن به سبب آن که حالا آن زن جزء اموال و متعلقات اوست درآمیزد؟ فرمود: آیه ای او را بر مرد حلال و آیه ای حرام می داند و اما آیه ای که این زن را حرام می داند این است فَلا تَحِلَّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ و اما آیه ای که او را حلال برمی شمارد این سخن خداست یا از زنانی که مالک آن هایید [ استفاده کنید.] (نساء/3) و من این را نکوهیده دانسته و خودم و فرزندانم را از آن باز می دارم.
9- امام رضا علیه السلام- اگر مردی زنی را سه مرتبه طلاق داد دیگر به شوهرش حرام است مگر این که آن زن با مرد دیگری ازدواج نماید و از او طلاق بگیرد.
10- امام کاظم علیه السلام- درباره ی مردی که زن خود را در حالت پاکی یک بار طلاق دهد و سپس به او رجوع کند و سپس به هنگام پاکی در طلاق دوّم او را سه طلاقه کند و طلاق او طلاق بائن شود از امام پرسیده شد که «آیا مرد می تواند به آن زن رجوع کند؟ حضرت پاسخ داد: «آری»! راوی می گوید: به حضرت عرض کردم یعنی پیش از آن که با مردی غیر از شوهر سابق خود ازدواج کند؟ حضرت پاسخ داد: «آری»! راوی می گوید به حضرت عرض کردم حکم» مردی که زن خود را یک بار طلاق داده و سپس به او رجوع کرده و سپس او را طلاق داده و سپس به او رجوع کرده و سپس او را طلاق دهد چیست؟ حضرت پاسخ داد تا زمانی که آن زن با مردی دیگر ازدواج دائم] نکند و سپس از او طلاق نگیرد بر شوهر سابق خود حلال نمی شود.
11- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: مردی زن خود را طلاق داده و سپس با او متارکه کرده تا آن که عده ی آن زن به پایان رسیده سپس با او ازدواج کرده و سپس او را طلاق داده است؛ بدون آن که با او آمیزش کند و به همین ترتیب او را سه بار طلاق داده است [حکم این مرد چیست؟] حضرت پاسخ داد آن زن تا با مردی غیر از شوهر سابق ،خود ازدواج دائم ،نکند بر شوهر سابق خود حلال نمی شود.
12- امام رضا علیه السلام- اگر مرد خواست که زن را سه بار طلاق بدهد طلاق دهد و زن از آن ساعتی که مرد او را طلاق داد از او جدا می شود و برای [زن] ازدواج جایز نیست تا آن که سه ماه پاکی زن از حیض سپری شود وَ لَا يَحِلَّ لَهَا حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ و روایت است که اگر مرد زن را به طلاق سنت مطابق آن چه ما توصیف کردیم طلاق دهد، هرگز زن بر او حلال نمی شود.
13- امام صادق علیه السلام- اگر مردی زن را سه مرتبه به گونه ای طلاق دهد که زن تنها در صورت ازدواج با دیگری بر او حلال شود هرگز آن زن بر او حلال نمی شود.
ص: 189
14- الباقر علیه السلام- ﴿من طلق ثلاثاً و لَمْ يُرَاجِعْ حَتَّى تَبِينَ فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِذَا تزوج [تَزَوَّجَتْ] زَوْجاً وَ دَخَلَ بِهَا حَلَّتْ لِزَوْجِهَا الْأَوَّلُ﴾. (1)
15- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهما السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ ثَلَاثَاً ثُمَ تَمَتَّعَ فِيهَا رَجُلُ آخَرُ هَلْ تَحِلُّ لِلْأول؟ قَالَ: لَا﴾. (2)
16- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيَّ بْن جَعْفَر عَنْ أَخِيهِ مُوسَى علیه السلام: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُل يُطلقُ تَطْلِيقَةً أَوْ تَطلِيقَتَيْنِ ثُمَّ يَتْرُكُهَا حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا مَا حَالُهَا قَالَ إِذَا تَرَكَهَا عَلَى أَنَّهُ لَا يُرِيدُهَا بَانَتْ مِنْهُ فَلَمْ تَحِلَّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ وَ إِنْ تَرَكَهَا عَلَى أَنَّهُ يُرِيدُ مُرَاجَعَتَهَا وَ مَضَی لِذَلِکَ سَنَهٌ فَهُوَ أَحَقُّ بِرَجْعَتِهَا﴾. (3)
17- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بصير قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الَّذِي يُطَلِّقُ ثُمَّ يُرَاجِعُ ثُمَّ يُطَّلَقُ ثُمَّ يُرَاجِعُ ثُمَّ يُطلَّقَ قَالَ لَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ وَالَّتِى يُطْلَقُهَا الرَّجُلُ ثَلاثاً فَيَتَزوَّجْهَا رَجُلُ آخَرُ فَيُطَلِّقُهَا عَلَى السُّنَّةِ ثُمَّ تَرْجِعُ إِلَى زَوْجِهَا الْأَوَّلِ فَيُطَلِّقُهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ عَلَى السُّنَّةِ وَ تَنْكِحُ زَوْجاً غَيْرَهُ فَيُطَلِّقُهَا ثُمَّ تَرْجِعُ إِلَى زَوْجِهَا الْأَوَّلِ فَيُطَلِّقُهَا ثَلَاثَ مَرَاتِ عَلَى السُّنَّةِ ثُمَّ تَنْكِحُ فَتِلْكَ الَّتِي لَا تَحِلُّ لَهُ أَبَداً وَالْمُلَاعَنَةُ لَا تَحِلُّ لَهُ أَبَداً﴾. (4)
18- الصّادق علیه السلام- ﴿طَلَاقُ الْعِدَّةَ هُوَ أَنَّهُ إذَا أَرَادَ الرَّجُلُ أَنْ يُطَلَّقَ امْرَأَتَهُ تَربَّص بهَا حَتَّى تَحِيضَ وَ- تَطْهُرَ ثُمَّ يُطَلِّقُهَا مِنْ قَبْلِ عِدَّتِهَا بِشَاهِدَيْنِ عَدَلَيْنِ ثُمَّ يُرَاجِعُهَا ثُمَّ يُطَلِّقُهَا ثُمَّ يُرَاجِعُهَا ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَإِذَا طَلَّقَهَا الثَّالِثَةَ فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ تَزَوَّجَهَا رَجُلُ وَلَمْ يَدْخُلْ بِهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا أَوْ مَاتَ عَنْهَا لَمْ يَجْزْ لِلزَّوْجُ الْأَوَّلُ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا حَتَّى يَتَزَوَّجَهَا رَجُلُ وَ يَدْخُلَ بِهَا ثُمَّ يُطَلِّقَهَا أَوْ يَمُوتَ عَنْهَا فَحِينَئِذٍ يَجُوزُ لِلزَّوْجُ الْأَوَّل أَنْ يَتَزَوَّجَهَا بَعْدَ خُرُوجهَا مِنْ عِدَّتِهَا﴾. (5)
19- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُضَارِب قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا عَن الْخَصِي يُحَدِّلُ؟ قَالَ: لَا يُحَلَّلُ﴾. (6)
ص: 190
14- امام باقر علیه السلام- کسی که سه بار زن را طلاق دهد و رجوع نکند تا زن جدا شود، فقط در صورت ازدواج زن با فرد دیگر و طلاق گرفتن از او این زن بر مرد سابق حلال می شود پس هرگاه زن به عقد دیگری درآمد و با او هم بستر ،شد ازدواج با همسر اول برای او بلامانع می گردد.
15- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: درباره مردی سؤال کردم که سه بار زنش را طلاق داد، سپس مرد دیگری از آن زن بهره ی جنسی بهره) (نامشروع برد؛ آیا زن به مرد اول حلال است؟ فرمود: «نه»!
16- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر برادر امام کاظم علیه السلام گفته است : پرسیدم: «مردی همسر خود را یک طلاق یا دو طلاق می دهد بعد زن را رها می کند تا عدهاش تمام شود. حکم چنین زنی چگونه است؟ فرمود اگر آن زن را با این نیّت رها کند که دیگر او را نمی خواهد رجوع به آن زن برایش حلال نیست مگر آن که با مرد دیگری ازدواج کند؛ امّا اگر او را ترک کند و تصمیم به رجوع داشته باشد، حتی پس از گذشت یک سال او به رجوع و همسری با آن زن سزاوارتر از دیگران است.
17- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید در مورد کسی که طلاق می دهد سپس رجوع می کند و بعد از آن دوباره طلاق می دهد و باز رجوع می کند؛ سپس برای بار سوّم طلاق می دهد سؤال کردم؟ فرمود: زن بر او حلال نمی باشد مگر آن که با دیگری ازدواج نماید؛ پس زنی که مرد سه بار طلاقش دهد و او با مرد دیگری ازدواج می کند و بعد از ازدواج مرد او را طبق سنت طلاق می دهد سپس به همسر اولش رجوع می کند؛ پس همسرش سه بار طبق سنت او را طلاق می دهد و زن با دیگری ازدواج می کند و طلاق می گیرد سپس به همسر اولش رجوع می کند؛ پس سه بار او را طبق سنت طلاق می دهد و سپس با دیگری ازدواج می کند. در این صورت ،دیگر ازدواج با همسر اول تا ابد جایز و حلال نیست و همچنین [شخص] ملاعنه کننده تا ابد بازگشت به آن زن برایش مجاز نیست.
18- امام صادق علیه السلام- طلاق عدی این گونه است که چنان چه مرد بخواهد زنش را طلاق دهد منتظر می شود که ،زن حیض شده و پاک.گردد سپس در حضور دو شاهد قبل از عده ی زن او را طلاق می دهد سپس به زن رجوع کرده ولی دوباره طلاقش می دهد سپس به زن رجوع کرده و بعد از آن طلاقش می دهد پس اگر سه بار طلاقش داد زن تنها در صورت ازدواج با دیگری بر او حلال می.شود پس چنان چه زن با مرد دیگر ازدواج کرد اما بدون نزدیکی از مرد طلاق گرفت یا آن که مرد فوت کرد برای مرد ،اول به ازدواج در آوردن آن زن جایز نیست؛ تا آن که زن با مرد دیگری ازدواج نموده و همبستر شود؛ سپس او را طلاق دهد یا بمیرد؛ پس در این صورت مردِ اوّل می تواند پس از تمام شدن عده ی زن با او ازدواج کند.
19- امام رضا علیه السلام- صفوان گوید: از امام رضا علیه السلام پرسیدم مرد عقیم [و خواجه] می تواند سبب حلال شدن زن بر شوهر سابق پس از سه طلاقه کردن شود؟ حضرت پاسخ داد: «نه! او موجب حلال شدن نمی شود».
ص: 191
20- الصّادق علیه السلام- ﴿وإذا طلقَتِ الْمَرْأَةُ لِلْعِدَّةَ ثَلَاثَ مَرَاتِ لَمْ يَحِلَّ لِلرَّجُل حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ و قَدْ قَالَ وَاتَّقُوا تَزويج الْمُطَلَّقَاتِ ثَلاثاً فِي مَوْضع وَاحِدٍ فَإِنَّهُنَّ ذَوَاتُ أَزْوَاجِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ إذا طَلَقتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَل ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللهِ هُزُواً وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ الله عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ﴾. (231)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إذا طَلَّقَهَا لَا يَجُوزُ لَهُ أَنْ يُرَاجِعَهَا إِنْ لَمْ يَرُدُّهَا فَيُضِرَّ بِهَا وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ لَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَاراً أَنْ لَا تَحْبَسُوهُنَّ﴾. (2)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُل أَنْ يُطَلَّقَ امْرَأَتَهُ ثُمَ يُرَاجِعَهَا وَلَيْسَ لَهُ فِيهَا حَاجَةً ثُمَّ يُطَلَّقَهَا فَهَذَا الصِّرَارُ الَّذِي نَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ إِلَّا أَنْ يُطَلَّقَ ثُمَّ يُرَاجِعَ وَ هُوَ يَنْوِي الْإِمْسَاكَ﴾. (3)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَلَبِيٌّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا قَالَ الرَّجُلُ يُطَلِّقُ حَتَّى إِذَا كَادَتْ أَنْ يَخْلُوَ أَجَلُهَا رَاجَعَهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا يَفْعَلُ ذَلِكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَنَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْ ذَلِكَ﴾. (4)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عن زرارة و حمران ابن أعين و محمد بْن مُسلم عَن أبي جعفر علیه السلام و أبي عبد الله علیه السلام قالوا سَأَلْنَاهُمَا عَنْ قَوْلِهِ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا فَقَالَا هُوَ الرَّجُلُ يُطَلِّقُ الْمَرْأَةَ تَطْلِيقَةً وَاحِدَةً ثُمَّ يَدَعُهَا حَتَّى إِذَا كَانَ آخِرُ عِدَّتِهَا رَاجَعَهَا ثُمَّ يُطَلِّقُهَا أُخْرَى فَيَتْرُكُهَا مِثْلَ ذَلِكَ ريبَةُ ذَلِكَ﴾. (5)
ص: 192
20- امام صادق علیه السلام- هرگاه مرد زن را سه طلاق عدی دهد، شوهر نمی تواند با وی ازدواج کند تا دیگری با او ازدواج کند و او را طلاق بدهد... از ازدواج با زنی که در یک مجلس و یک لحظه سه طلاقه ،شده بپرهیزید زیرا این طلاق به این نحو سه طلاقه محسوب نمی شود بلکه باید سه بار مجدّداً ازدواج و سپس طلاق بگیرد نه این که بگویند تو سه طلاقه شدی و چنین زنی همسر دارد.
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به پایان عدهی خود رسیدند، یا به طور شایسته آن ها را نگاه دارید و آشتی کنید و یا به طرز پسندیدهای آن ها را رها سازید؛ و آن ها را به خاطر زیان رساندن نگاه ندارید تا به حقوقشان] تجاوز کنید و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است و [با این کارها] آیات خدا را به استهزا نگیرید و نعمت خدا را بر خود بیاد بیاورید و کتاب آسمانی و علم و دانشی را که بر شما نازل ،کرده و شما را با آن پند می دهد و از خدا پروا کنید و بدانید خداوند از هر چیزی حتی از نیت های شما آگاه است. (231)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- اگر مرد زن را طلاق داد چنان چه او را نمی خواهد جایز نیست که رجوع کند و ضرری به زن برساند و این قول خداوند است وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً یعنی او را زندانی نکند.
2-1- امام صادق علیه السلام- بر مردی که زن خود را طلاق می دهد و نیازی در او نمی بیند، سزاوار نیست که به او رجوع کند و سپس او را طلاق دهد. منظور از ضرری که خداوند عزوجل از آن نهی فرموده همین می باشد؛ جز در صورتی که مرد زن را طلاق دهد و با این قصد که می خواهد دوباره با زن زندگی را از سر بگیرد، به او رجوع کند.
3-1- امام صادق علیه السلام- درباره ی آیه ی ﴿وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا﴾ مراد آن است که مرد زوجه اش را طلاق می دهد و صبر می کند هنگامی که نزدیک تمام شدن عده ی اوست رجوع او را طلاق می دهد و این کار را سه بار تکرار می کند؛ خداوند عزوجل با این آیه از می کند؛ چنین عملی نهی فرموده است.
4-1- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام زراره و حمران و محمّد بن مسلم گویند ما از آن دو درباره ی : آیه ی وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا سؤال کردیم آن ها فرمودند: این آیه درباره ی مردی است که زن را یک بار طلاق می دهد سپس او را ترک کرده و در پایان عده اش به او رجوع می کند، سپس دوباره او را طلاق می دهد و مانند قبل رهایش می.کند این کار مشکوک و مورد سپس اتهام است که آیا قصد آزار زن یا رجوع به او را دارد؟]
ص: 193
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَا فِي قَوْل اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ هُوَ الرَّجُلُ يُرِيدُ أَنْ يُطلَقَ امْرَأَتَهُ فَيُطَلِّقُهَا وَاحِدَةً ثُمَّ يَدَعْهَا حَتَّى إِذَا كَادَ أَنْ يَخْلُوَ أَجَلُهَا رَاجَعَهَا وَ لَيْسَ لَهُ بِهَا حَاجَةً ثُمَّ يُطَلِّقُهَا كَذَلِكَ وَيُرَاجِعُهَا حَتَّى إِذَا كَادَ أَجَلُهَا يَخْلُو وَلَا حَاجَةَ لَهُ بِهَا إِنَّا لِيُطَوِّلُ الْعِدَّةَ عَلَيْهَا وَيُضِرَّ فِي ذَلِكَ بِهَا فَنَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْ ذَلِكَ﴾. (1)
1-2- الحسن علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ ثُمَ دَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هزُوا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِالله وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾. (232)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَى لَا تَحبِسُوهُنَّ﴾. (3)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ يَعْنِي إِذَا رَضِيَتْ الْمَرْأَةُ بِالتَّزويج الْحَلَالِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَ عَلَى الْمُوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالمَعْرُوفِ لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلا وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذلِكَ فَإِنْ
ص: 194
5-1- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام در مورد سخن خداوند وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا آن ها فرمودند هر که چنین کاری را انجام دهد به خویش ظلم کرده است. این آیه درباره ی مردی است که چون تصمیم گرفت زن را طلاق دهد یکبار او را طلاق دهد سپس او را ترک کند. سپس زمانی که نزدیک است که عده ی زن به پایان برسد به زن رجوع کند در حالی که هیچ نیازی به او ندارد سپس مانند دفعه ی قبل او را طلاق دهد و دوباره نزدیک انقضاء مدت عده به زن رجوع کند در حالی که احتیاج به او ندارد و [این مرد] تنها برای آن که عده ی زن را طولانی کرده و به وسیله ی آن به وی ضرر ،بزند چنین می.کند پس خداوند عزوجل انجام این عمل را نهی فرمود.
1-2- امام حسن علیه السلام- هرکس از مسلمانان و امّت اسلامی که قرآن خوانده باشد و بعد با این وجود وارد جهنم گردد چنین فردی در حقیقت با آیات خداوند بازی کرده است.
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به پایان عده خود رسیدند، مانع آن ها نشوید که با همسران [سابق] خویش ازدواج کنند؛ اگر رضایت در میان آنان به طرز پسندیده ای برقرار گردد این دستوری است که تنها افرادی از شما که ایمان به خدا و روز قیامت دارند از آن پند می گیرند این [دستور] برای رشد [خانواده های] شما و پاکیزگی [جامعه] مفیدتر است؛ و خدا می داند و شما نمی دانید. (232)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَلا تَعْضُلُوهُنَّ به معنای آن است که زنان را زندانی نکنید.
1-2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ یعنی هنگامی که زن به ازدواج حلال راضی گشت.
مادران، فرزندان خود را دوسال تمام شیر می دهند [این] برای کسی است که بخواهد دوران شیردادن را تکمیل کند و آن کس که فرزند برای او متولد شده (پدر) باید خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته در مدت شیردادن بپردازد. [البته] هیچ کس تکلیفی بیش از مقدار توانایی خود ندارد بنابراین نباید بر مادر و فرزندش به خاطر یکدیگر زیانی وارد شود؛ و نه بر پدر و فرزندش [از ناحیه ی یکدیگر ضرری وارد آید] و بر وارث [او نیز] لازم است مثل این کار را انجام دهد [و هزینه ی مادر را در
ص: 195
أَرادا فصالاً عَنْ تَراضِ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُنَاحَ عَلَيْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ (233)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَيْسَ لِلصَّبِى لَبَنُ خَيْرٌ مِنْ لَبَن أُمِّه﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَا كَانَ فِي الْحَوْلَيْنِ فَهُوَ رَضَاعُ وَ لَا رَضَاعَ بَعْدَ فِطَامٍ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ الوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ مِنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ﴾. (2)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿الحُبْلَى الْمُطَلَّقَةُ يُنْفَقُ عَلَيْهَا حَتَّى تَضَعَ حَمْلَهَا وَ هِيَ أَحَقُّ بِوَلَدِهَا إِنْ تُرْضِعْهُ بمَا تَقْبَلُهُ امْرَأَةُ أُخْرَى﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ وَهِيَ حُبْلَى أَنْفَقَ عَلَيْهَا حَتَّى تَضَعَ حَمْلَهَا فَإِذَا وَضَعَتْهُ أعْطَاهَا أَجْرَهَا وَ لَا يُضَارَهَا إِلَّا أَنْ يَجدَ مَنْ هُوَ أَرْخَصُ أَجْراً مِنْهَا فَإِنْ هِیَ رَضِیَتْ بِذَلِکَ اَلْأَجْرِ فَهِیَ أَحَقُّ﴾. (4)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ لَا رَضَاعَ بَعْدَ فِطَامٍ قَالَ: قلت: جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا الْفِطَامِ؟ قَالَ: الْحَوْلَانِ اللَّذَانِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَل﴾. (5)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ قَالَ مَا دَامَ الْوَلَدُ فِي الرَّضَاعِ فَهُوَ بَيْنَ الْأَبَوَيْنِ بِالسَّوِيَّةِ فَإِذَا فُلِمَ فَالْأَبُ أَحَقُّ بِهِ مِنَ الْأَمْ فَإِذَا مَاتَ الْأَبُ فَالْكُمُ أَحَقُّ بِهِ مِنَ الْعَصَبَةِ فَإِنْ وَجَدَ الْأَبُ مَنْ يُرْضِعُهُ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ وَقَالَتِ الْأَمُّ لَا أَرْضِعُهُ إِلَّا بِخَمْسَةِ دَرَاهِمَ فَإِنَّ لَهُ أَنَّ يَنْزَعَهُ مِنْهَا إِلَّا أَنَّ ذَلِكَ خَيْرُ لَهُ وَأَرْفَقُ بِهِ أَنْ يُتْرَكَ مَعَ أُمِّهِ﴾. (6)
ص: 196
دوران شیردادن تأمین نماید و اگر آن دو با رضایت یکدیگر و مشورت بخواهند کودک را زودتر از شیر بازگیرند گناهی بر آن ها نیست و اگر خواستید دایه ای برای فرزندان خود بگیرید گناهی بر شما نیست؛ به شرط این که حق مادران را به طور شایسته بپردازید و از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید؛ و بدانید خدا به آن چه انجام می دهید، بیناست. (233)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هیچ شیری برای کودک شیرخوار بهتر از شیر مادرش نیست.
2-1- امام علی علیه السلام- شیردادن به طفل در آن دو سال عنوان شیردهی دارد و شیردادن پس از گرفتن شیر از شیرخوار عنوان شیردهی ندارد خداوند فرمود و ﴿الوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ مِنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ﴾.
3-1- امام صادق علیه السلام- نفقه ی زن مطلقه باردار را بدهند تا فرزندش به دنیا بیاید و خود نیز سزاوارتر است به آن که فرزندش را به همان مبلغی که دیگری برای رضاع می گیرد، شیر دهد.
4-1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که مرد زن باردار را طلاق داد باید نفقه ی او را بدهد تا زن وضع حمل کند و چون فرزند را به دنیا آورد پاداش [ شیردادن نوزاد را] بدون آن که به وی ضرری رساند به او بدهد؛ مگر آن که مرد کسی را بیابد که اجر [شیردادن او از آن زن کمتر باشد. پس اگر زن به آن مقدار مزد راضی شد خود او برای شیردهی شایسته تر است.
5-1- امام صادق علیه السلام- حماد بن عثمان گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: بعد از فطام (گرفتن کودک از شیر) شیردهی نامیده نمی شود به حضرت عرض کردم «جانم به فدای شما باد! منظور از فطام چیست؟ حضرت پاسخ داد منظور همان دو سالی است که خداوند عزوجل فرموده است.
6-1- امام صادق علیه السلام- در مورد این آیه ی شریفه ی ﴿وَ الوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ﴾ تا زمانی که طفل شیرخوار است حق نگهداری او با هر دو همسر به طور مساوی است و چون او را از شیر باز ،گیرند پدر به حضانت و نگهداری او سزاوارتر از مادر است و چنان چه پدر از دنیا برود مادر از همه ی فامیل پدری به نگهداری فرزند اولیتر است و اگر پدر، کسی را پیدا کند که او با چهار درهم فرزند را شیر می دهد و در این حال] مادر طفل بگوید من او را به کمتر از پنج درهم شیر نخواهم داد پدر می تواند طفل را از مادر بستاند؛ لکن برای او بهتر است که او را نزد مادر بگذارد که اگر چنین کند به لطف نزدیکتر است.
ص: 197
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَعْنِي إِذَا مَاتَ الرَّجُلُ وَ تَرَكَ وَلَداً رَضِيعاً لَا يَنْبَغِي لِلْوَارِثِ أَنْ يُضِرَّ بنَفَقَة الْمَوْلُودِ بَلْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَحْزِيَ عَلَيْهِ بِالْمَعْرُوفِ﴾. (1)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَإِذَا انْتَهَيْنَ وَأَطَعْنَكُمْ فَعَلَيْكُمْ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أبي الصَّبَاح الكنانِي عَن أبي عبد الله علیه السلام ... لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ قَالَ الْحِمَاعُ﴾. (3)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي الصَّبَاح الكنانِي قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ فَقَالَ كَانَتِ الْمَرَاضِعُ مِمَّا تَدْفَعُ إِحْدَاهُنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَرَادَ الْجَمَاعَ تَقُولُ لَا أَدَعُكَ إِنِّي أَخَافُ أَنْ أَحْبَلَ فَأَقْتُلَ وَلَدِي هَذَا الَّذِي أَرْضِعُهُ وَكَانَ الرَّجُلُ تَدْعُوهُ الْمَرْأَةُ فَيَقُولُ إنِّي أَخَافُ أَنْ أَجَامِعَكَ فَأَقْتُلَ وَلَدِى فَيَدْفَعُهَا فَلَا يُجَامِعُهَا فَنَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْ ذَلِكَ أَنْ يُضَارَّ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ وَالْمَرْأَةُ الرَّجُلَ﴾. (4)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَتِ الْمَرْأَةُ مِنَّا تَرْفَعُ يَدَهَا إِلَى زَوْجِهَا إِذَا أَرَادَ مُجَامَعَتَهَا فَتَقُولُ لَا أَدَعُكَ لأني أَخَافُ أَنْ أَحْمِلَ عَلَى وَلَدِي وَ يَقُولُ الرَّجُلُ لَا أَجَامِعُكِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ تَعْلَقِي فَأَقْتُلَ وَلَدِي فَنَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ تُضَارَ الْمَرْأَةُ الرَّجُلَ وَ أَنْ يُضَارَّ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ﴾. (5)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُل أَنْ يَمْتَنِعَ مِنْ جَمَاعِ الْمَرْأَة فَيُضَارَّ بِهَا إِذَا كَانَ لَهَا وَلَدُ مُرْضَعُ وَيَقُولَ لَهَا لَا أَقْرَبُكِ فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْحَبْلَ فَتَغِيلَ وَلَدِي وَ كَذَلِكَ الْمَرْأَةُ لَا يَحِلُّ لَهَا أَنْ
ص: 198
1-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- اگر مرد از دنیا رود و کودک شیرخواری را برجای گذارد، وارث نباید با ندادن نفقه ی کودک شیرخوار به او ضرری وارد کند و همچنین بر ولی کودک لازم است که لوازم مورد نیاز کودک را به طور شایسته فراهم سازد.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- اگر زنان دوران شیردهی را به پایان رسانند و از شما اطاعت کنند، خوراک و پوشاک آن ها در این قدرت به طور شایسته برعهده ی شماست.
1-3- امام صادق علیه السلام- أبو الصباح کنانی گوید: لا تُضَارَ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِه را پرسیدم و حضرت پاسخ داد: «منظور آمیزش است». [این که در حال حاملگی به سبب آمیزش، جنین آسیب ببیند].
2-3- امام صادق علیه السلام- أبوالصباح کنانی گوید: تفسیر آیه ی: لا تُضَارَ وَالِدَةٌ بِوَلَدِها وَلَا مَوْلُودٌ لَّه بولده را از امام صادق علیه السلام پرسیدم و حضرت پاسخ داد یکی از زنان شیرده مرد خود را از جماع منع می کرد و می گفت: به تو اجازه ی آمیزش نمی دهم؛ زیرا می ترسم از این که حامله شوم و به خاطر مشغولیت بارداری و رهاشدن بچه ی شیرخوار این فرزندم که به او شیر می دهم را بکشم مرد زن خود را از جماع منع می کرد و می گفت می ترسم از این که با تو آمیزش کنم و با این کار موجبات کم توجهی تو به بچه ی شیرخوار را فراهم کنم و کاری کنم گویا که فرزندم را خودم بکشم از این رو از زن خود دوری و با او آمیزش نمی کرد پس خداوند نهی فرمود از این که زن و مرد به یکدیگر ضرر برسانند.
3-3- امام صادق علیه السلام- زنی از ما به هنگامی که مردش می خواست با او آمیزش کند، مانع او می شد و می گفت به تو اجازه آمیزش نمی دهم؛ زیرا می ترسم به خاطر مشغولیت بارداری و رهاشدن بچه ی شیرخوار به فرزندم آسیب برسانم و مرد هم می گفت: «با تو آمیزش نمی کنم؛ زیرا می ترسم که باردار شوی و با این کار موجبات کم توجهی تو به بچه ی شیرخوار را فراهم کنم و کاری کنم گویا فرزندم را بکشم». پس خداوند عزّوجل از این که مرد به زن و زن به مرد، ضرر برساند، نهی فرمود.
4-3- امام صادق علیه السلام- بر مرد شایسته نیست که زن خود را که بچه ی شیرخواری دارد از آمیزش منع کند و به او ضرر برساند و بگوید با تو جماع نمی کنم؛ زیرا بیم دارم که باردار شوی [در حالی که به فرزند من شیر می دهی] و فرزندم را بکشی» همچنین بر زن جایز نیست که مرد را
ص: 199
تَمْتَنِعَ عَلَى الرَّجُلِ فَتَقُولَ أَنَا أَخَافُ أَنْ أَحْبَلَ فَأَغِيلَ وَلَدِى فَهَذِهِ الْمُضَارَّةُ فِي الْجِمَاعِ عَلَى الرَّجُلِ وَ الْمَرأة﴾. (1)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿الْحُبْلَى الْمُطَلَّقَةُ يُنْفَقُ عَلَيْهَا حَتَّى تَضَعَ حَمْلَهَا وَهِيَ أَحَقُّ بِوَلَدِهَا إِنْ تُرْضِعْهُ بمَا تَقْبَلُهُ امْرَأَةُ أُخْرَى إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ: لا تُضَارُ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذلِك﴾. (2)
1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَحِلُّ لِلْوَارِثِ أَنْ يُضَارَ أُمَّ الْوَلَدِ فِي النَّفَقَةِ فَيُضَيِّقَ عَلَيْهَا﴾. (3)
2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَنْبَغِي لِلْوَارِثِ أَنْ يُضَارَّ الْمَرْأَةَ فَيَقُولَ لَا أَدَعُ وَلَدَهَا يَأْتِيهَا وَيُضَارَّ وَلَدَهَا إِنْ كَانَ لَهُمْ عِنْدَهُ شَيْءٌ وَ لَا يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَقْتُرَ عَلَيْهِ﴾. (4)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنَّهُ نَهَى أَنْ يُضَارَّ بِالصَّبِيِّ أَوْ يُضَارَ أُمُّهُ فِي رَضَاعِهِ وَلَيْسَ لَهَا أَنْ تَأْخُذَ فِي رَضَاعِهِ فَوْقَ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْن﴾. (5)
4-4- الباقر علیه السلام- ﴿هُوَ فِي النّفَقَة عَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ مَا عَلَى الْوَالِدِ﴾. (6)
5-4- أميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿عَلَى وَارِثِ [الصَّبِيِّ الَّذِي يَرِثُهُ] إِذَا مَاتَ أَبُوهُ مَا عَلَى أَبِيهِ [مِنْ] نَفَقَتِهِ وَ رَضَاعِهِ﴾. (7)
6-4- الباقر علیه السلام- ﴿وَ عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ ذلِكَ قال هو في النفقة﴾. (8)
ص: 200
از آمیزش منع کند و به او بگوید بیم دارم که باردار شوم در حالی که شیر نیز می دهم و فرزندم را به سبب ضعف یا قطع شدن شیر بکشم این مطالب معنای ضرررساندن مرد و زن به یکدیگر در آمیزش می باشد
5-3- امام صادق علیه السلام- نفقه ی زن مطلقه ی باردار را باید بدهند تا وقتی که بچه اش به دنیا بیاید. و خود نیز سزاوارتر است به این که فرزندش را به مبلغی که دیگری برای رضاع می گیرد، شیر دهد. خداوند عزوجل فرموده است: ﴿لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذلِكَ﴾
1-4- امام صادق علیه السلام- نباید وارث به زنی که شوهرش از دنیا رفته و بچه ای از او دارد ضرر برساند. پس وارث نباید با نپرداختن نفقه به مادر کودک به او ضرری برساند و زندگی و معیشت را بر او تنگ سازد.
2-4- امام صادق علیه السلام- وارث نباید به زن (مادر کودک) ضرر وارد کند و بگوید: «کودک را از ملاقات با مادرش منع می کنم و اگر به نفع آنان چیزی نزد وارث است، وارث نباید به کودک آن زن ضرری برساند و معیشت را بر او سخت نماید.
3-4- امام صادق علیه السلام- خداوند نهی فرمود از این که وارث به کودک یا مادرش در شیردادن ضرر برساند و زن نیز نباید بیش از دو سال به فرزندش شیر دهد.
4-4- امام باقر علیه السلام- در پرداختن نفقه به زن شیرده، حکم وارث، مثل حکم پدر است.
5-4- امام علی علیه السلام- پرداخت نفقه و مزد شیردهی که بر عهده ی پدر بوده، در صورت فوت پدر بر وارث او واجب می شود.
6-4- امام باقر علیه السلام- ین تعبیر درباره ی نفقه است.
ص: 201
1-5- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ قَبْلَ ذَلِكَ كَانَ حَسَناً وَ الْفِصَالُ هُوَ الْفِطَامُ﴾. (1)
2-5- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَعْنِي إِذَا إِصْطَلَحَتِ الْأُمُّ وَ الْوَارِثُ فَيَقُولُ خُذِي الْوَلَدَ وَاذْهَبَى بِهِ حَيْثُ شئت﴾. (2)
1-6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ وَلَا الْعَمْشَاءَ فَإِنَ اللَّبَنَ يُعْدِي﴾. (3)
2-6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿تَوَقَوْا عَلَى أَوْلَادِكُمْ مِنْ لَبَنِ الْبَغِي مِنَ النِّسَاءِ وَالْمَجْنُونَةِ فَإِنَّ اللَّبَنَ يُعْدِي﴾. (4)
3-6- أميرالمؤمنین علیه السلام- ﴿قضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي رَجُل تُوفِّيَ وَ تَرَكَ صَبِيَّا فَاسْتُرْضِعَ لَهُ فَقَالَ أَجْرُ رَضَاعَ الصَّبِى مِمَّا يَرِثُ مِنْ أَبِيهِ وَأُمِّهِ﴾. (5)
4-6- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي رَجُلَ مَاتَ، وَ تَرَكَ امْرَأَتَهُ وَ مَعَهَا مِنْهُ وَلَدٌ، فَأَلْقَتْهُ عَلَى خَادِمٍ لَهَا، فَأَرْضَعَتْهُ، ثُمَّ جَاءَتْ تَطْلُبُ رَضَاعَ الْغُلَامِ مِنَ الْوَصِيَّ، فَقَالَ: لَهَا أَجْرُ مِثْلِهَا وَلَيْسَ لِلْوَصِي أَنْ يُخْرِجَهُ مِنْ حَجْرهَا حَتَّى يُدْرِكَ، وَ يَدْفَعَ إِلَيْهِ مَالَهُ﴾. (6) 6
1-7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَاتَّقُوا اللهَ فِى النِّسَاءِ وَاسْتَوْصُوا بِهِنَّ﴾. (7)
قوله تعالى: ﴿وَ اَلَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴾. (234)
ص: 202
1-5- امام صادق علیه السلام- و اگر پدر و مادر با رضایت یکدیگر بخواهند که کودک را زودتر از دو سال از شیر بازگیرند عمل نیکویی می باشد؛ و فصال در آیه به معنای از شیر گرفتن کودک است.
2-5- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- یعنی اگر مادر با وارث بر سر قطع شیردهی زن به فرزند به توافق رسیدند [وارث] می گوید فرزند را بگیر و هرکجا خواستی ببر».
1-6- پیامبر صلی الله علیه و آله- دایه ی کم عقل و زنی که دچار ضعف چشم است را برای شیردادن فرزند انتخاب نکنید زیرا شیر آن امراض را سرایت می دهد.
2-6- امام علی علیه السلام- فرزندانتان را از شیر زن بدکاره و دیوانه دور نگه دارید و آنان را به عنوان دایه انتخاب نکنید زیرا ،شیر [آن ها را] سرایت می دهد.
3-6- امام علی علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی مردی که فوت کرده و پیش از مرگش دایه ای را برای شیردادن به کودک شیرخواره انتخاب کرده بوده دستور داد که مزد دایه ی کودک را از مالی که کودک از پدر و مادرش به ارث می برد، بپردازد.
4-6- امام صادق علیه السلام- درباره ی مردی که فوت کرد و همسرش را با فرزندشان تنها گذاشت. پس زن فرزند را به خدمتکارش سپرد تا کودک را شیر دهد زنی که فرزند را شیر می داد نزد وصی مرد آمد و از او بابت شیردادن کودک مزد خواست امام علیه السلام فرمود: «حق آن دایه، مزدی همانند مادر آن کودک است شایسته نیست که وصی، کودک را از آغوش مادرش جدا کند بلکه باید صبر کند تا آن فرزند توان درک کردن [مسائل] را پیدا کند و مال آن کودک [از سهم ارث پدرش] را به او برگرداند».
1-7- پیامبر صلی الله علیه و آله- درباره ی زنان از خدا بترسید و پرهیز کار باشید و به خوبی درباره ی آن ها سفارش و وصیت کنید.
و کسانی که از شما می میرند و همسرانی باقی می گذارند باید چهار ماه و ده روز، انتظار بکشند و عده نگه دارند و هنگامی که به پایان مدتشان رسیدند، گناهی بر شما نیست که هرچه می خواهند درباره ی خودشان به طور شایسته انجام دهند و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند و خدا به آن چه انجام می دهید، آگاه است. (234)
ص: 203
1- الجواد علیه السلام- ﴿عَنْ محَمّد بن سُلَيْمَان قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ صَارَتْ عِدَّةُ الْمُطَلَّقَة ثَلَاثَ حِيَضِ أَوْ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ وَ صَارَتْ عِدَّةُ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَقَالَ أَمَّا عِدَّةُ الْمُطَلَّقَةِ ثَلَاثَةُ قُرُوءٍ فَلِاسْتِبْرَاءِ الرَّحِمِ مِنَ الْوَلَدِ وَ أَمَّا عِدَّةُ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ شَرَطَ لِلنِّسَاءِ شَرْطاً وَ شَرَطَ عَلَيْهِنَّ شَرْطاً فَلَمْ يَجْأَ بِهِنَّ فِيمَا شَرَطَ لَهُنَّ وَلَمْ يَجُرْ فِيمَا اشْتَرَطَ عَلَيْهِنَّ شَرَطَ لَهُنَّ فِي الْإِيلَاءِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ إِذْ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَلَمْ يُجَوِّرٌ لِأَحَدٍ أَكْثَرَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فِى الْإِيلَاءِ لِعِلْمِهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنَّهُ غَايَةُ صَبْرِ الْمَرْأَة مِنَ الرَّجُل وَأَمَّا مَا شَرَطَ عَلَيْهِنَّ فَإِنَّهُ أَمَرَهَا أَنْ تَعْتَدَّ إِذَا مَاتَ عَنْهَا زَوْجُهَا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَأَخَذَ مِنْهَا لَهُ عِنْدَ مَوْتِهِ مَا أَخَذَ لَهَا مِنْهُ فِي حَيَاتِهِ عِنْدَ إِيلَائِهِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةً أَشْهُرٍ وَعَشْراً وَ لَمْ يَذكُرِ الْعَشَرَةَ الْأَيَّامِ فِي الْعِدَّةِ إِلَّا مَعَ الْأَرْبَعَةِ
أَشْهُرٍ وَ عَلِمَ أَنَّ غَايَةَ صَبْرِ الْمَرْأَةِ الْأَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ فِي تَرْكِ الْجِمَاعِ فَمِنْ ثَمَّ أَوْجَبَهُ عَلَيْهَا وَلَهَا﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿يا زرارَةُ كُل النكاح إذا مَاتَ الزَّوْجُ فَعَلَى الْمَرأة حُرَّةً كَانَتْ أَوْ أَمَةً وَعَلَى أَيُّ وَجْهِ كَانَ النِّكَاحُ مِنْهُ مُتْعَةَ أَوْ تَزويجاً أَوْ مِلْكَ يَمِينِ فَالْعِدَّةُ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بَصير قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّة لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إلى الحول قَالَ مَنْسُوعَةٌ نَسَخَتْهَا آيَةً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً وَ نَسَخَتْهَا آيَةُ الْمِيرَاثِ﴾. (3)
4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَانَتْ عِدَّةُ النِّسَاءِ فِي الْجَاهِلِيَّة إِذَا مَاتَ الرَّجُلُ عَنِ امْرَأَتِهِ تَعْتَدُّ امْرَأَتُهُ سَنَةً فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ رَسُولَهُ لَمْ يَنْقُلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ بَلْ تَرَكَهُمْ عَلَى عَادَاتِهِمْ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِذَلِكَ قرآناً فَقَالَ وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتَاعاً إلى الحول غَيْرَ إخراج فَكَانَتِ الْعِدَّةُ حَوْلا فَلَمَّا قوى الْإِسْلَامُ أَنْزَلَ اللَّهُ وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ
ص: 204
1- امام جواد علیه السلام- محمد بن سلیمان گوید: گفتم جانم به فدای شما باد! چگونه است که عده ی زن مطلقه، سه حیض یا سه ماه است؛ در حالی که عده ی زنی که شوهرش از دنیا رفته، چهارماه و ده روز می باشد؟ حضرت پاسخ داد: عده ی زن مطلقه، سه قرء می باشد یعنی این که سه بار از خون حیض پاک شود تا معلوم شود که در رحم او فرزندی نبوده است اما دلیل این که عده زنی که شوهرش از دنیا رفته چهارماه و ده روز می باشد این است که خداوند شرطی را به نفع زنان و شرطی را به ضرر آنان قرار داده است و در این دو شرط هیچ گناهی نسبت به آنان مرتکب نشده.است آن شرطی که به نفع زنان می باشد این است که آن ها باید در (ایلاء) این که مرد سوگند یاد کند که با زن خود آمیزش نکند، چهار ماه عده نگهدارند خداوند می فرماید کسانی که زنان خود را ایلاء می نمایند سوگند یاد می کنند که با آن ها، آمیزش جنسی ننمایند حق دارند چهار ماه انتظار بکشند و در ضمن این چهار ماه وضع خود را با همسر خویش از نظر ادامه ی زندگی یا طلاق روشن سازند. (بقره /226) پس خداوند به هیچ مردی که ایلاء نموده اجازه نداده تا مقاربت با همسر خود را بیش از چهار ماه ترک کند؛ زیرا می دانست که نهایت صبر زن در ترک مقاربت با مرد چهارماه می باشد اما آن شرطی که به ضرر زنان می باشد این است که خداوند به آنان امر فرمود که اگر شوهرانشان از دنیا رفتند باید چهارماه و ده روز عده نگهدارند. البته در هنگام مرگ مرد همان مقداری که در زمان حیاتش و در حال ایلاء نفقه می گرفتند، نفقه بگیرد. پس خداوند در ایلاء به ضرر مرد و به نفع زن عده و ترک مقاربت را بیش از چهار ماه قرار نداد ولی در این جا عده ی زنی که شوهرش از دنیا رفته به جبران ضرری که به مرد در ایلاء وارد شده بود، به ضرر زن و به نفع مرد، عده را چهارماه و ده روز قرار داد. خداوند تبارک و تعالی فرمود: يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا و خداوند این ده روز عده را فقط به همراه چهار ماه ذکر کرده است؛ چون می دانست نهایت صبر زن در ترک مقاربت چهارماه است. به همین خاطر آن مدت را از جهتی به نفع مرد و از جهتی] ضرر زن واجب کرد.
2- امام باقر علیه السلام- ای زراره در هر ازدواجی چنان چه مرد بمیرد مدت عده] برای زن آزاده یا کنیز ازدواج به هر صورتی که باشد موقت یا دائم یا به واسطه ی خرید کنیز همان چهارماه و ده روز است.
3- امام باقر علیه السلام- بوبصیر گوید تفسیر آیه ى ﴿الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةٌ لأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى الحَول﴾ (بقره /240) را پرسیدم و حضرت پاسخ داد این آیه، به وسیله ی آیه ی: ﴿يتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهِرٍ وَ عَشْرًا﴾ نسخ شده است و آیه ی میراث نیز آن را نسخ کرده است.
4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- در زمان جاهلیت عده ی زن شوهر مرده یک سال بود؛ زمانی که خداوند رسولش را برانگیخت رسم آن ها را عوض نکرد بلکه ایشان را بر عادتشان وانهاد و این سنت خداست که رسوم و عادات غلط را به مرور محو کند نه دفعتاً خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن درباره ی آن چنین نازل فرمود و کسانی که از شما در آستانه مرگ قرار می گیرند و همسرانی از خود به جا می گذارند باید برای همسران خود وصیت کنند که تا یک سال آن ها را با پرداختن هزینه ی زندگی بهره مند سازند به شرط این که آن ها از خانه ی شوهر بیرون نروند و اقدام به ازدواج مجدد نکنند (بقره /240) پس عده یک سال بود اما پس از آن که اسلام قدرت گرفت خداوند
ص: 205
بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَنَسَخَتْ قَوْلَهُ متاعاً إِلَى الحَول غَيْرَ إِخْراج﴾. (1)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي بَيَان النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخ قَالَ وَ مِنْ ذَلِكَ أَنَّ الْعِدَّةَ كَانَتْ فِي الْجَاهِلِيَّة عَلَى الْمَرْأَة سَنَةَ كَامِلَةً وَكَانَ إِذَا مَاتَ الرَّجُلُ أَلْقَتِ الْمَرْأَةُ خَلْفَ ظَهْرِهَا شَيْئاً بَعْرَةً أَوْ مَا يَجْرِى مَجْرَاهَا وَقَالَتِ الْبَعْلُ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ هَذِهِ وَ لَا أَكْتَحِلُ وَ لَا أَمْتَشِطُ وَ لَا أَتَطَيَّبُ وَلَا أَتَزَوَّجُ سَنَةً فَكَانُوا لَا يُخْرِجُونَهَا مِنْ بَيْتِهَا بَلْ يُجْرُونَ عَلَيْهَا مِنْ تَرِكَةِ زَوْجِهَا سَنَةَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِي أَوَّلِ الْإِسْلَامِ وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةٌ لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى الحَولَ غَيْرَ إِخْرَاجِ فَلَمَّا قَوِى الْإِسْلَامُ أنْزَلَ اللهُ تَعَالَى وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إلى آخر الآية﴾. (2)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً جِئْنَ النِّسَاءُ يُخَاصِمْنَ رَسُولَ اللَّهِ وَ قُلْنَ لَا نَصْبِرُ فَقَالَ لَهُنَّ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله كَانَتْ إِحْدَاكُنَّ إِذَا مَاتَ زَوْجُهَا أَخَذَتْ بَعْرَةً فَأَلْقَتْهَا خَلْفَهَا فِي دُوَيْرِهَا فِي خِدْرِهَا ثُمَّ قَعَدَتْ فَإِذَا كَانَ مِثْلُ ذَلِكَ الْيَوْمِ مِنَ الْحَوْلِ أَخَذَتْهَا فَفَتَتْهَا ثُمَّ اكْتَحَلَتْ بِهَا ثُمَّ تَزَوَّجَتْ فَوَضَعَ اللَّهُ عَنْكُنَّ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ﴾. (3)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ يُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا وَ تكُونَ فِي عِدَّتِهَا أَتَخْرُجُ فِي حَقٌّ فَقَالَ إِنَّ بَعْضَ نِسَاءِ النَّبِي سَأَلْتُهُ فَقَالَتْ إِنَّ فَلَانَةَ تُوفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا فَتَخْرُجُ فِي حَقٌّ يَنُوبُهَا فَقَالَ لَهَا رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله أن لَكُن فَقَدْ كُنتُنَ مِنْ قَبْلِ أَنْ أَبْعَثَ فِيكُن أَنَّ وَ أَنَّ الْمَرْأَةَ مِنْكُنَّ إِذَا تُوُفِّيَ عَنْهَا زَوْجُهَا أَخَذَتْ بَعْرَةً فَرَمَتْ بهَا خَلْفَ ظَهْرِهَا ثُمَّ قَالَتْ لَا أمْتَشِطُ وَ لَا أَكْتَحِلُ وَ لَا أَخْتَضِبُ حَوْلًا كَامِلًا وَ إِنَّمَا أَمَرْتُكُنَّ بِأَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ وَعَشْراً ثُمَّ لَا تَصْبِرْنَ لَا تَمْتَشِطُ وَلَا تَحْتَمِلُ وَ لَا تَخْتَضِبُ وَ لَا تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا نَهَاراً وَ لَا تَبِيتُ عَنْ بَيْتِهَا فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله فَكَيْفَ تَصْنَعُ إِنْ عَرَضَ لَهَا حَق؟ فَقَالَ: تَخْرُجُ بَعْدَ زَوال اللَّيْل وَتَرْجِعُ عِنْدَ الْمَسَاءِ فَتَكُونُ لَمْ تَبَتْ عَنْ بَيْتِهَا. قُلْتُ: لَهُ فَتَحْجُ؟ قَالَ: نَعَم﴾. (4)
ص: 206
این آیه را نازل کرد: ﴿وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً﴾ و به واسطه ی آن سخن متاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراج را نسخ نمود.
5- امام علی علیه السلام- درباره ی ناسخ و منسوخ فرمود از جمله این آیات می توان عده ی زن شوهر مرده را ذکر کرد در زمان جاهلیت عده ی زن یک سال کامل بود و چون مرد فوت می کرد، زن چیزی مثل پشکل یا شبیه آن را به پشت خود می انداخت و می گفت: «شوهر بر من از این هم بی ارزشتر است و من یک سال سرمه نمی کشم آرایش و زینت نمی کنم خود را نیکو نمی گردانم و ازدواج نمی کنم پس نه تنها زن را در این یک سال از خانه اش بیرون نمی کردند، بلکه وی را از ماترک همسرش بهرمند هم می ساختند پس خداوند در اوایل اسلام آیه ی ﴿و الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعِاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراج﴾ را فرو فرستاد و بعد از آن که اسلام قدرت گرفت این آیه را نازل کرد ﴿ و الَّذِینَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرِاً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ....﴾
6- امام علی علیه السلام- چون آیه ى: ﴿وَالَّذِينَ يَتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهِرٍ وَعَشْرًا﴾ نازل شد، زنان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمده و شروع به بحث و گلایه با رسول خدا صلی الله علیه و آله کرده و گفت: ند ما این مقدار برای عده صبر نمی کنیم». رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنان فرمود: «پیش از بعثت من اگر زنی از شما شوهر خود را از دست می داد پشکلی را به پشت خود می انداخت و در اتاقکی در خانه و پرده سرای خود گوشه گیر می شد و چون یکسال از آن روز سپری می شد، آن پشکل را بر می داشت و تکه تکه می کرد و با آن بر چشمانش سرمه می می کشید کشید و سپس ازدواج می کرد اما اکنون خداوند هشت ماه عده را از دوش شما برداشته است».
7- امام صادق علیه السلام- أبوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا زنی که شوهرش از دنیا رفته و در عده به سر می برد می تواند برای کار حق و واجبی از خانه بیرون آید؟ حضرت پاسخ داد: یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله از حضرت پرسید آیا زنی که شوهرش از دنیا رفته است می تواند به منظور کارهای حق و واجبی که برایش پیش می آید از خانه خارج شود؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله پاسخ داد: اف بر شما باد پیش از آن که من مبعوث شوم در بین شما رسم بود که اگر زنی شوهر خود را از دست می داد پشکلی را بر پشت خود می انداخت و می گفت به مدت یک سال موهایم را شانه نمی کنم بر چشمانم سرمه نمی کشم و خضاب نمی کنم من به شما فقط امر کردم که به مدت چهارماه و ده روز عده نگهدارید و شما بر این مقدار نیز صبر نمی کنید آن زن نباید موهایش را شانه کند و به چشمانش سرمه بکشد و خضاب کند و نباید در روز از خانه اش بیرون آید و نباید شب را در جایی غیر از خانه اش به سر برد همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! اگر برای آن زن کار حق و واجبی پیش آمد چه کار کند؟ پاسخ داد باید پس از ظهر از خانه آید و و به هنگام غروب آفتاب بازگردد تا به این وسیله شب را بیرون از خانه نگذرانده باشد از حضرت پرسیدم: «آیا آن زن می تواند به حج برود»؟ حضرت پاسخ داد: آری.
ص: 207
8- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمَرْأَةُ الْحُبْلَى يُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا فَتَضَعُ وَتَزَوَّجُ قَبْلَ أَنَّ تَعْتَدُّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً؟ فَقَالَ: إِنْ كَانَ الَّذِي تَزَوَّجَهَا دَخَلَ بِهَا فُرِّقَ بَيْنَهُمَا وَ لَمْ تَحِلَّ لَهُ أَبَداً وَاعْتَدَّتْ بمَا بَقِىَ عَلَيْهَا مِنْ عِدَّة الأَوَّلَ وَ اسْتَقْبَلَتْ عِدَّةَ أُخْرَى مِنَ الْآخَرِ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ دَخَلَ بِهَا فُرِّقَ بَيْنَهُمَا وَ أَتَمَّتَ مَا بَقِيَ مِنْ عِدَّتِهَا وَ هُوَ خَاطِبُ مِنَ الْخُطَّابِ﴾. (1)
9- الباقر علیه السلام- ﴿أَنَّهُ قَالَ: فِي الْغَائِبِ عَنْهَا زَوْجُهَا إِذَا تُوُفِّيَ قَالَ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا تَعْتَدُّ مِنْ يَوْمٍ يَأتِيهَا الْخَبَرُ لِأَنَّهَا تُحِدُّ عَلَيْهِ﴾. (2)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا تَنْكِحُ حَتَّى تَعْتَدَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً عِدَّةَ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكُنتُمْ في أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلا أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقدَةَ النكاح حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما في أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ﴾. (235)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا قَالَ يَقُولُ الرَّجُلُ أَواعِدَى بَيْتَ آل فُلَانَ يُعَرِّضُ لَهَا بِالرَقَ وَيَرْقُتُ يَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً وَ الْقَوْلُ الْمَعْرُوفَ التَّعْرِيضُ بِالْخِطْبَة عَلَى وَجْهَهَا وَ حِلِّهَا﴾. (4)
2- الباقر علیه السلام- ﴿تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا قَالَ هُوَ الرَّجُلُ يَقُولُ لِلْمَرْأَةَ قَبْلَ أَنْ تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا أُوعِدُكِ بَيْتَ أَبِى فَلَان أَوعِدُكَ بَيْتَ فُلَانِ لِتَرْفُتْ وَ يَرْفُتْ مَعَهَا﴾. (5)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَلَبِي قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً قَالَ هُوَ الرَّجُلُ يَقُولُ لِلْمَرْأَة قَبْلَ أَنْ تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا أُوَاعِدُكَ بَيْتَ آلِ فُلان لِيُعَرِّضَ لَهَا بِالْخِطْبَة وَ يَعْنِي بِقَوْلِهِ إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً التَّعْرِيضَ بِالْخِطْبَة﴾. (6)
ص: 208
8- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: درباره ی زن بارداری سؤال کردم که همسرش از دنیا رفت؛ سپس او وضع حمل کرد و پیش از آن که مدت چهارماه و ده روز عده اش به سر آید، ازدواج کرد امام علیه السلام فرمود چنان چه مرد با او نزدیکی کرده باشد بین آن ها جدایی افتاده و تا ابد بر یکدیگر حلال نمی شوند و زن ابتدا باید مدت زمانی را که از عده ی اوّل باقی مانده نگاه دارد سپس سه ماه عده ی دوم را رعایت کند و در صورت عدم ،نزدیکی بین آن ها جدایی واقع شود تا مدت باقیمانده ی عده اش به پایان رسد و تا زمان اتمام عده آن مرد می تواند به عنوان یکی از خواستگاران او منتظر باشد.
9- امام باقر علیه السلام- امام علیه السلام در مورد مردی که در غیاب همسرش [و دور از او] بمیرد و [بعداً] خبر مرگش به همسرش برسد فرمود آن زن باید از همان روزی که خبر مرگ همسرش را شنید، عده گرفتن را آغاز کند؛ زیرا رسیدن خبر حدّ عدّه گرفتن را تعیین می کند.
10- امام صادق علیه السلام- زنی که شوهرش مرده است نباید ازدواج کند و باید به مدت چهارماه و ده روز، عده نگه دارد.
و گناهی بر شما نیست که به طور کنایه [از زنانی که همسرانشان مرده اند] و خواستگاری کنید و یا بی آن که اظهار کنید در دل تصمیم بگیرید. خداوند می دانست شما به یاد آن ها خواهید افتاد؛ البته پنهانی با آن ها قرار [زناشویی نگذارید، مگر این که به طرز پسندیده ای [ به طور کنایه اظهار کنید؛ ولی در هر حال ] اقدام به ازدواج ننمایید تا عده ی مقرر سرآید. و بدانید خداوند آن چه را در دل دارید می داند. از مخالفت او بپرهیزید؛ و بدانید ،خداوند آمرزنده و دارای حلم است و در مجازات بندگان عجله نمی کند. (235)
1- امام كاظم علیه السلام- أبو حمزه گوید: از امام علیه السلام در مورد قول خداوند عزّوجل پرسیدم: وَلَكِن لا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا فرمود [یعنی این که مرد به زن بگوید با تو در خانه خاندان فلان وعده می گذارم و او را در معرض آمیزش جنسی قرار دهد و با او آمیزش کند خداوند عزوجل می فرماید: ﴿إِلا أَن تَقُولُوا قَوْلًا مَّعْرُوفًا﴾ و منظور از گفتار نیکو، خواستگاری کردن [و عقد کردن] به نحو صحیح و حلال است.
2- امام باقر علیه السلام- [درباره ی] لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا فرمود: منظور آن است که مرد قبل از آن که عده ی زن به پایان رسد به او بگوید با تو در خانه ی پدر فلانی یا فلان شخص پنهانی قرار می گذارم تا با یکدیگر آمیزش کنیم و آمیزش جنسی نیز بکنند.
3- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: تفسیر این آیه ﴿ وَلَكِن لا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلا أَن تَقُولُوا قَوْلًا معرُوفًا﴾ از امام علیه السلام را پرسیدم فرمود آن است که مرد پیش از تمام شدن عده ی زن به او بگوید: در خانه ی خاندان فلانی با تو و عده می گذارم و قصدش این باشد که از او خواستگاری کند. مقصود از این آیه ﴿إِلا أَن تَقُولُوا قَوْلًا مَّعْرُوفًا﴾ همان خواستگاری کردن است.
ص: 209
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْد الله بن سنان عَن أبي عَبْد الله قال السِّرُّ أَنْ يَقُولَ الرَّجُلُ مَوْعِدُكَ بَيْتُ العلي آلِ فُلَانِ ثُمَّ يَطْلُبُ إِلَيْهَا أَنْ لَا تَسْبِقَهُ بِنَفْسِهَا إِذَا انْقَضَتْ عِدَّتْهَا قُلْتُ فَقَوْلُهُ إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً هُوَ طَلَبُ الْحَلَالِ فِي غَيْرِ أَنْ يَعْزِمَ عُقْدَةَ النِّكَاحَ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ﴾. (1)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا تُصَرِّحُوا لَهُنَّ النِّكَاحَ وَالتَّزْويجَ قَالَ وَ مِنَ السِّرِّ أَنْ یَقُولَ لَهَا مَوْعِدُکِ بَیْتُ فُلاَنٍ﴾. (2)
6- الباقر علیه السلام- ﴿قَوْلًا مَعْرُوفاً قَالَ تَقُولُ خَيْراً﴾. (3)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿قَوْلًا مَعْرُوفاً قَالَ يَلْقَاهَا فَيَقُولُ إِنِّى فِيكِ لَرَاغِبُ وَ إِنِّي لِلنِّسَاءِ لَمُكْرِمُ فَلَا تَسْبِقِينِي بِنَفْسِكِ وَالسِّرُّ لَا يَخْلُو مَعَهَا حَيْثُ وَعَدَهَا﴾. (4)
8- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ الْمَرْأةُ فِي عِدَّنِهَا تَقُولُ لَهَا قَوْلًا جَمِيلًا تُرَغْبُهَا فِي نَفْسِكَ وَلَا تَقُولُ إِنِّي أَصْنَعُ كَذَا وَ أَصْنَعُ كَذَا الْقَبِيحَ مِنَ الْأَمْرِ فِي الْبُضْعِ وَكُلَّ أَمْرٍ قَبيح﴾. (5)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿يَقُولُ الرَّجُلُ لِلْمَرْأَةَ وَ هِيَ فِي عِدَّتِهَا يَا هَذِهِ مَا أَحَبَّ لِي مَا أَسَرَكِ وَلَوْقَدْ مَضَى عِدَّتْكِ لَا تَفُونِي [تَفُوتِينِي] إِنْ شَاءَ اللهُ فَلَا تَسْقِينِي بِنَفْسِكَ وَ هَذَا كُلُهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ یَعْزِمُوا عُقْدَهَ اَلنِّکَاحِ﴾. (6)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً أَوْ مَشْهُوداً وَ الْقَوْلُ الْمَعْرُوفُ هُوَ الْمُشْتَهَرُ بِالْوَلِي وَ الشُّهُودِ وَ إِنَّمَا احْتِيجَ إِلَى الْوَلِيِّ وَالشُّهُودِ فِى النِّكَاحَ لِيَثْبُتَ النَّسْلُ وَ یَصِحَّ النَّسَبُ وَ یَسْتَحِقَّ الْمِیرَاثَ﴾. (7)
11- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَهُوَ أَنْ يَقُولَ الرَّجُلُ لِلْمَرْأَة فِي الْعِدَّةَ إِذَا تُوُفِّيَ عَنْهَا زَوْجُهَا: لَا تَحْدِّثِي حدثاً وَ لَا يُصَرحَ لَهَا النِّكَاحَ وَ التزويج، فَنَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْ ذَلِكَ وَالسِّرِّ فِي النِّكَاحِ وَقَالَ لَا
ص: 210
4- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام- نقل کرده است منظور از سر آن است که مرد به زنی که در عده ی شوهر مرده اش به سر می برد بگوید در خانه ی فلانی باهم قرار بگذاریم و سپس از او بخواهد که اگر عده اش تمام شد بر او پیشی نگیرد یعنی با کسی غیر از او ازدواج نکند گفتم: پس معنای این آیه چیست ﴿إِلا أَن تَقُولُوا قَوْلًا مَّعْرُوفًا﴾؟ فرمود: آن است که طلب حلال کند (خواستگاری بی آن که قصد عقد نکاح داشته باشد؛ تا آن که مدت (عده) تمام شود.
5- امام صادق علیه السلام- با صراحت با زنان شوهر از دست داده ای که در عده هستند از نکاح و ازدواج سخن نگویید بلکه با کنایه سخن بگویید از مصادیق پنهان کاری و با کنایه گفتن این است که مرد به زن بگوید خانه ی فلانی محل قرار من با تو باشد.
6- امام باقر علیه السلام- قَوْلًا مَّعْرُوفًا ایشان فرمود: منظور این است که سخن نیکو بگویی.
7- امام صادق علیه السلام- قَوْلًا مَّعْرُوفًا ایشان فرمود: زمانی که مرد زن را می بیند، باید به وی بگوید: «من به تو علاقمند هستم و زنان را گرامی می دارم بنابراین خودت از من پیشی نگیر و با کسی غیر از من پس از پایان عده ات ازدواج نکن و منظور از سر مخفیانه این است که در جایی که با او وعده می گذارد و عده ی خلوت برای آمیزش جنسی نگذارد.
8- امام صادق علیه السلام- زمانی که زن در دوره ی عده اش به سر می برد اگر قصد ازدواج با وی را داری، به وی سخن نیکو بگو و او را به خود متمایل کن و به وی مگو: «من چنین و چنان خواهم کرد و فلان کار زشت را با ناموس انجام خواهم داد؛ و نیز هر کار دیگری که ناشایست باشد».
9- امام صادق علیه السلام- مرد، خطاب به زن که در دوره ی عده اش به سر می برد می گوید «ای بانو من بسیار دوست دارم تو را شادمان کنم و زمانی که دوره ی عده ات تمام شود، إن شاء الله از خاطر من نخواهی نرفت پس خودت از من پیشی نگیر و با کسی غیر از من پس از پایان عده ات ازدواج نکن این امر باید بدون اقدام به اجرای صیغه عقد ازدواج صورت گیرد تا عده اش تمام شود.
10- امام صادق علیه السلام- إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً یعنی شاهد داشته باشد و سخن معروف، آن سخنی است که ولی زن و شاهدان شاهد آن باشند و در ازدواج برای آن که نسل، ثبت شود، نسب، درست گردد و ارث واجب شود به وجود ولی و شاهدان نیاز است.
11- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- مرد به زنی که همسرش فوت کرده و در عده است [باکنایه] بگوید: شما کار نکن و استراحت کن کنایه آمیز به او ابراز محبت (کند و مرد با صراحت از ازدواج و نکاح با وی سخن نگوید که خداوند عزوجل از این کار و از قرار پنهانی گذاشتن نهی کرده است.
ص: 211
تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً وَقَالَ مِنَ السِّرِّ أَيْضاً أَنْ يَقُولَ الرَّجُلُ فِي عِدَّةَ الْمَرأَة لِلْمَرأَة: مَوْعِدُكَ بَيْتُ فُلَان وَقَالَ الْأَعْشَى فِي ذَلِكَ﴾. (1)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَنْبَغِي لِرَجُل أَنْ يَخْطُبَ المَرْأَةَ فِي عِدَّتِهَا وَالتَّعْرِيضُ الَّذِي أَبَاحَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يُعَرِّضَ بِكَلَامٍ خَيْرِ حَتَّى تَعْلَمَ المَرْأَةُ مُرَادَهُ وَ لَا يَخْطُبُهَا حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ قَالَ وَ قَدْ دَخَلَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ علیه السلام عَلَى سُكَيْنَةَ بِنْتِ حَنْظَلَةَ وَقَدْ مَاتَ عَنْهَا ابْنُ عَمِّ لَهَا كَانَ تَزَوَّجَهَا فَسَلَّمَ عَلَيْهَا وَ قَالَ كَيْفَ أَنْتِ يَا بِنْتَ حَنْظَلَةَ قَالَتْ بِخَيْر جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّكِ قَدْ عَلِمْتِ قَرَابَتِي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ مِنْ عَلِيٍّ علیه السلام وَ مِنْ حَتَّى فِي الْإِسْلَامِ وَ بَيْنِي فِي الْعَرَبِ قَالَتْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ يَا أَبَا جَعْفَر تَخْطُبُنِي فِي عِدَّتِي قَالَ مَا فَعَلْتُ إِنَّمَا أَخْبَرْتُكَ بِمَنْزِلَتِي وَ مَكَانِي وَ قَدْ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى أَمِّ سَلَمَةَ ابْنَة أبي أُمَيَّةَ بْنِ الْمُغِيرَةَ الْمَخْرُومِيَّةِ وَقَدْ تَأَيَّمَتْ مِنْ أَبِي سَلَمَةَ وَ هُوَ ابْنُ عَمِّهَا وَ هِيَ فِي عِدَّتِهَا فَلَمْ يَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَذَكُرُ لَهَا مَنْزِلَتَهُ وَ مَكَانَهُ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى حَتَّى أَثَرَ الْحَصِيرُ فِى كَفِّهمِنْ شِدَّةٍ مَا كَانَ يَعْتَمِدُ عَلَى يَدِهِ فَمَا كَانَتْ تِلْكَ خطة﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لاَّ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِينَ﴾ (236)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قوله لَا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ ما لا تموهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا هَنَّ فَرِيضَةً فَهُوَ أَنْ يُطَّلقَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ الَّتِي قَدْ تَزَوَّجَهَا وَ لَمْ يَدْخُلْ بِهَا وَ لَمْ يُسَمِّ لَهَا صَدَاقًا، فَعَلَيْهِ إِذَا طلقها أن يُمتعها عَلَى قَدر حَالِهِ﴾. (3)
ص: 212
و فرمود: ﴿لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً و نیز از موارد [مذموم] پنهان کاری آن است که مرد به زن در حالی که در عده است بگوید خانه فلانی محل قرار من با تو باشد».
12- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام نقل شده است شایسته نیست که مرد از زن در زمان عده اش خواستگاری کند و چیزی را که خداوند برای مرد] بلامانع دانسته آن است که به نیکویی سخن بگوید تا زن مرادش را دریابد و نباید تا پایان مهلت عده اش از وی خواستگاری کند.... اباجعفر محمد بن علی بر سکینه دختر حنظله وارد شد؛ زمانی که پسر عموی دختر حنظله که شوهرش نیز بود از دنیا رفته بود پس از آن که به او سلام کرد، [ابا جعفر علیه السلام] فرمود: ای دختر حنظله حالت چطور است؟ گفت فدایت شوم ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله! من خوبم. حضرت فرمود: تو از خویشاوندی من با رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و از حقی که در اسلام از آن من است و از جایگاهی که در میان عرب دارم مطلع هستی گفت ای اباجعفر خداوند تو را بیامرزد آیا مرا در زمان عده خواستگاری می کنی؟ فرمود: چنین نکردم بلکه تو را از مقام و جایگاه خود باخبر ساختم [پیامبر صلی الله علیه و آله] نیز چنین کرد به طوری که رسول خدا صلی الله علیه و آله بر أم سلمه دختر أبي أمية بن مغیره ی مخزومیه وارد شد و آن زن که بیوه ی ابی سلمه پسر عمویش بود در عده به سر می برد. رسول خدا صلی الله علیه و آله مقام و منزلتش نزد پروردگار را برای او یادآور شد [و آن قدر طولانی شد] تا اثر جای حصیر در دست حضرت ماند؛ به خاطر آن که دستش را بر روی حصیر گذاشته و به آن تکیه و فشار داده بود اما آن خواستگاری نبود.
اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی یا تعیین مهر [به عللی] طلاق دهید، گناهی بر شما نیست. و [در این موقع] آن ها را با هدیه ای مناسب] بهره مند سازید آن کس که توانایی دارد به اندازه ی تواناییش و آن کس که تنگدست است به اندازه ی توانش هدیه ای شایسته که مناسب حال دهنده و گیرنده باشد بدهد و این بر نیکوکاران الزامی است. (236)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور آن است که اگر مرد زنی را طلاق دهد که هرچند او را به همسری خویش درآورده ولی هنوز با او نزدیکی نکرده و مهریه ای برایش تعیین نکرده است پس بر وی واجب است که هنگام طلاق هدیه ای در حد توانش به زن بدهد.
ص: 213
1-2- الكاظم علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً قَالَ الْقَوَامُ هُوَ الْمَعْرُوفُ عَلَى الْمُوسِع قَدَرَهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ عَلَى قَدْرِ عِيَالِهِ وَ مَتُونَتِهِمُ الَّتِي هِيَ صَلَاحُ لَهُ وَلَهُمْ وَ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا مَا آتَاهَا﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلِلْمُطَلَّقاتِ مَتَاعٌ بِالمُعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ قَالَ مَتَاعُهَا بَعْدَ مَا تَنْقَضِي عِدَّتُهَا عَلَى الْمُوسِع قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِر قَدَرُهُ فَأَمَّا فِي عِدَّتِهَا فَكَيْفَ يُمَتِّعُهَا وَهِيَ تَرْجُوهُ وَ هُوَ يَرْجُوهَا وَ يَجْرِي اللَّهُ بَيْنَهُمَا مَا شَاءَ أَمَا إِنَّ الرَّجُلَ الْمُوسِرَ يُمَعُ الْمَرْأَةَ الْعَبْدَ وَ الأَمَةَ وَيُمَتِّعُ الْفَقِيرُ بِالْحِنْطَةِ وَ الرَّبِيبِ وَ التَّوْبِ وَالدَّرَاهِم فَإِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلَى علیه السلام مَتَّعَ امْرَأَةَ كَانَتْ لَهُ بِأَمَة وَ لَمْ يُطَلِّقِ امْرَأَةَ إِلَّا مَتَعَهَا قَالَ وَقَالَ الْحَلَبِيُّ مَتَاعُهَا بَعْدَ مَا تَنْقَضِي عِدَّتُهَا عَلَی اَلْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی اَلْمُقْتِرِ قَدَرُهُ ﴾. (2)
3-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَمَا قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى المُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى المُقتِرِ قَدَرُهُ فَالْمُوسِعُ يُمَتِّعُ بِالْأُمَّةِ وَالدَّرَاهِمِ وَ الثَّوْبِ عَلَى قَدْرِ سَعَتِهِ وَ الْمُقْتِرُ يُمَتِّعُ بِالْخِمَارِ وَ مَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ، وَ إِنْ تَزَوَّجَ بِهَا وَ قَدْ سَمَّى لَهَا الصَّدَاقَ وَلَمْ يَدْخُلْ بِهَا فَعَلَيْهِ نِصْفُ الْمَهْرِ﴾. (3)
4-2- الرّضا علیه السلام- ﴿كُلَّ مَنْ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا فَلَا عِدَّةَ عَلَيْهَا مِنْهُ فَإِنْ كَانَ سَمَّى لَهَا صَدَاقَاً فَلَهَا نِصْفُ الصَّدَاقِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ سَمَّى لَهَا صَدَاقَاً يُمَتَّعُهَا بِشَيْءٍ قَلَّ أَوْ كَثُرَ عَلَى قَدْرٍ يَسَارِهِ فَالْمُوسِعُ يُمَتَّعُ بِخَادِمٍ أَوْ دَابَّةٍ وَالْوَسَطُ بِثَوْبِ وَ الْفَقِيرُ بِدِرْهَم أَوْ خَاتَم كَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مَتَّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِع قَدَرَّهُ وَ عَلَى الْمُقَتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ﴾. (4)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بهَا فَلَهَا نِصْفُ مَهْرِهَا وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ سَمَّى لَهَا مَهْراً فَمَتَاعُ بِالْمَعْرُوفِ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمَقتِرِ قَدَرُهُ وَ لَيْسَ لَهَا عِدَّةٌ تَتَزَوَّجُ مَنْ شَاءَتْ مِنْ سَاعَتِهَا﴾. (5)
ص: 214
1-2- امام کاظم علیه السلام- درباره ی سخن خدای عزوجل: ﴿وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قواماً﴾ فرمود: «قوام» همان «معروف» در آیه ی ﴿عَلَى المُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى المُقتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمُعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ﴾ است [یعنی] به قدر توان خانواده و رفاه حال آن ها به زنی که طلاقش داده] هدیه دهد. که البته] آن هدیه] به صلاح او و آن ها می باشد و خداوند تنها به اندازه ای که به فردی بخشیده است، از او تکلیف می خواهد.
2-2- امام صادق علیه السلام- در سخن خداوند عزوجل ﴿وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ﴾، هدیه ای که باید مرد ثروتمند و مرد فقیر هر کدام به اندازه ی توانشان به زن بدهند، [مربوط به] پس از انقضاء مدت عده است؛ چگونه هدیه را در عده بدهند در حالی که زن و مرد به رجوع کردن و دست کشیدن از طلاق امید بسته اند؟ نباید در مدت عده این هدیه را پرداخت کرد و خداوند هرچه بخواهد مابین آن ها جاری می کند. اما هدیه ی مرد توانگر به زن بنده و کنیز باشد و مرد فقیر نیز گندم، کشمش، لباس و اندک در همی هدیه بدهد. امام حسن بن علی زنی را با بخشیدن یک کنیز به او طلاق داد و هیچ زنی را بدون هدیه طلاق نداد.
3-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- همان گونه که خداوند عزوجل فرمود: ﴿عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ﴾ قدره، پس مرد ،توانگر به زن ،کنیز درهم و لباس به قدر توانش هدیه دهد و فقیر نیز روسری و هر چیزی که در توانش است [به زن] هدیه دهد. اما اگر مرد با زن ازدواج کرده و برای او مهر تعیین نماید و قبل از نزدیکی با او طلاقش دهد پرداخت نصف مهریه ی مشخص شده بر عهده ی اوست.
4-2- امام رضا علیه السلام- هر مردی که زن خویش را قبل از نزدیکی با او طلاق دهد، دیگر عده ی آن مرد بر زن واجب نمی باشد و اگر مهر برای او تعیین کرده باشد نیمی از مهر متعلّق به زن است و چنان چه برای او مهر تعیین نکرده باشد هدیه ای کوچک یا بزرگ متناسب با توانش طوری که فراهم کردنش برای او میسر باشد به زن بدهد پس مرد ثروتمند، خدمتکار یا چهارپا و مرد متوسط، لباس و مرد فقیر در هم یا انگشتری به زن هدیه دهند؛ همان طور که خداوند تعالی فرمود: ﴿وَ مَتَّعُوهُنَّ عَلَى المُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ﴾.
5-2- امام صادق علیه السلام- در صورتی که مرد همسرش را پیش از آن که با وی همبستر شود طلاق دهد، باید نیمی از مهریه را به وی بدهد؛ و در صورتی که برای وی مهریه ای تعیین نکرده باشد باید وی را به طور پسندیده با هدیه ای بهره مند سازد؛ توانگر به اندازه توان خود و تنگدست به اندازه ی وسع خود؛ و این زن عده ای ندارد و می تواند از همان لحظه با هرکس که بخواهد ازدواج نماید.
ص: 215
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَلَبِيٌّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِى الرَّجُل يُطَلِّقُ امْرَأَتَهُ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا قَالَ عَلَيْهِ نِصْفُ الْمَهْرِ إِنْ كَانَ فَرَضَ لَهَا شَيْئاً وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فَرَضَ لَهَا شَيْئاً فَلْيُمَتِّعْهَا عَلَى نَحْو مَا يُمَتَّعُ بِهِ مِثْلُهَا مِنَ النِّسَاء﴾. (1)
7-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَن أبي حَمْزَهُ سَأَلْتُهُ عَن الرَّجُل يُريدُ أَنْ يُطَلَّقَ امْرَأَتَهُ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا قَالَ يُمتِّعُهَا قَبْلَ أَنْ يُطلَّقَهَا فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ وَمَنْعُوهُنَّ عَلَى المُوسِع قَدَرُهُ وَ عَلى المقترِ فَدَرُهُ﴾. (2)
8-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْن بُكَيْر قَال سَأَلَ أبا عبدالله علیه السلام مَا قَدَرُ الْمُوسِعِ وَ الْمُقْتِرِ قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام يُمتع بالرَّاحِلَةَ يَعْنِي حِمْلَهَا الَّذِي عَلَيْهَا﴾. (3)
9-2- الصّادق علیه السلام- ﴿و روى أنَ الْغَنِى يُمَتَّعُ بدار أوْ خَادِم وَ الوَسَطَ يُمعَ بِتَوْبِ وَ الْفَقِير بدرهم أَوْ خَاتَمِ وَ رُوِيَ أَنَّ أَدْنَاهُ الْخِمَارُ وَ شِبْهُهُ﴾. (4)
10-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّهُ كَانَ يَقْضِي لِلْمُطَلَّقَة بِالْمُتْعَةِ وَ يَقُولُ بَيَانُ ذَلِكَ فِي كِتَابِ اللَّهِ ثُم عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ﴾. (5)
11-2- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّمَا تَجِبُ الْمُتْعَةُ لِلَّتِي لَمْ يُسَمَّ لَهَا صَدَاقُ خَاصَّةً﴾. (6)
12-2- الصّادق علیه السلام- ﴿في الرَّجُلِ يُطلقُ امْرَانَهُ أيمنعُهَا قَالَ نَعَمْ أَمَا يُحِبُّ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ أَ مَا يُحِبُّ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُتَّقِينَ﴾. (7)
13-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مُنْعَةُ النِّسَاءِ فَرِيضَةُ وَلَيْسَ فِي المُتْعَة شَيْءٌ مُوَفَّتْ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى المُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى المُقتِرِ قَدَرُهُ﴾. (8)
14-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا تُمَتَّعُ الْمُخْتَلِعَة﴾. (9)
ص: 216
6-2- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: امام علیه السلام در رابطه با مردی که همسرش را طلاق می دهد؛ پیش از آن که با وی همبستر شود فرمود: در صورتی که برای وی مهریه ای تعیین کرده باشد، باید نیمی از آن را به وی بدهد و در صورتی که برای وی مهریه ای تعیین نکرده باشد، باید وی را همچون زنانی که در شأن او هستند بهره مند سازد (در شأن او هدیه ای به او بدهد).
7-2- امام باقر علیه السلام- أبو حمزه گوید در مورد مردی سؤال کردم که می خواهد همسر خویش را پیش از آن که با وی همبستر شود طلاق دهد ایشان در پاسخ فرمود مرد باید همسر خویش را پیش از طلاق با دادن هدیه ای بهره مند سازد؛ چراکه خداوند باری تعالی می فرماید: ﴿وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى علیه السلام الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ﴾.
8-2- امام صادق علیه السلام- ابن بکیر از امام صادق علیه السلام- پرسید توان فرد توانگر و فرد تنگدست به چه میزان می باشد؟ ایشان فرمود: امام سجّاد علیه السلام با مرکب خویش یعنی با باری که مرکبش حمل می کرد بهره مند می ساخت [و از این مال به زن هدیه می داد]
9-2- امام صادق علیه السلام- فرد ثروتمند خانه یا خادم هدیه دهد و آن که در سطح متوسط مالی است، لباس و شخص فقیر یک درهم یا انگشتری هدیه دهد و روایت شده که کمترین هدیه روسری و مشابه آن می باشد.
10-2- امام علی علیه السلام- برای زن مطلقه متاعی قرار داده شده است که باید به او داده شود و بیان این حکم، در کتاب خداوند ذکر شده است. آن جا که فرمود: ﴿عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَره﴾
11-2- امام باقر علیه السلام- هدیه تنها بر زنی که مهر خاصی برای او تعیین نشده باشد، واجب می شود.
12-2- امام صادق علیه السلام- شخصی پرسید این آیه، به مردی اشاره دارد که همسرش را طلاق داده است؛ آیا این مرد می تواند زن را بهره مند سازد [و هدیه ای به او بدهد]»؟ امام علیه السلام فرمود: بله می تواند آیا این مرد دوست ندارد در زمره ی نیکوکاران قرار گیرد و آیا این مرد نمی خواهد جزو پرهیزکاران باشد؟!
13-2- امام صادق علیه السلام- هدیه ی زنان مطلقه واجب است؛ گرچه میزان و مقدار آن دقیقاً تعیین نشده است همان طور که خداوند متعال فرمود: ﴿عَلَى المُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْقَتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ﴾.
14-2- امام صادق علیه السلام- مرد نمی تواند پولی که زن به شوهر داده تا راضی شود که طلاقش دهد را به عنوان هدیه به زن مطلقه بدهد.
ص: 217
15-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَهً فِی اَلْمَهْرِ قَالَ هَذِهِ اَلْمَرْأَهُ تَهَبُ نَفْسَهَا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَهً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴾. (237)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ امْرَأَةَ عَلَى بُسْتَانِ لَهُ مَعْرُوفِ وَ لَهُ غَلَّةٌ كَثِيرَةً ثُمَّ مَكَثَ سِنِينَ لَمْ يَدْخُلْ بِهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا؟ قَالَ: يَنْظُرُ إِلَى مَا صَارَ إِلَيْهِ مِنْ غَلَّةِ الْبُسْتَانِ مِنْ يَوْمَ تَزَوَّجَهَا فَيُعْطِيهَا نِصْفَهُ وَ يُعْطِيهَا نِصْفَ الْبُسْتَانِ إِلَّا أَنْ تَعْفُوَ فَتَقْبَلَ مِنْهُ وَ يَصْطَلِحَا عَلَى شَيْءٍ تَرْضَى بِهِ مِنْهُ فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى﴾. (2)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلُ تَزَوَّجَ امْرَأَةَ وَ سَمَّى لَهَا صَدَاقَاً ثُمَ مَاتَ عَنْهَا وَلَمْ يَدْخُلْ بِهَا؟ قَالَ: لَهَا الْمَهْرُ كَامِلًا وَ لَهَا الْمِيرَاتُ قُلْتُ: فَإِنَّهُمْ رَوَوْا عَنْكَ أَنَّ لَهَا نِصْفَ الْمَهْرِ. قَالَ: لَا يَحْفَظُونَ عَنِّى إِنَّمَا ذَلِكَ لِلْمُطَلَّقَة﴾. (3)
3-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عن أسامة بن حفص قَالَ قُلْتُ لَهُ سَلْهُ عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ وَ لَمْ يُسَمِّ مَهْراً قَالَ لَهَا الْمِيرَاتُ وَ عَلَيْهَا الْعِدَّةُ وَلَا مَهْرَ لَهَا وَقَالَ أَ مَا تَفْراً مَا قَالَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ عَزَّوَجَلَّ إِنْ طَلَقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ هُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ﴾. (4)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا فَقَدْ بَانَتْ (وَ تَزَوَّجُ إِنْ شَاءَتْ مِنْ سَاعَتِهَا وَ إِنْ كَانَ فَرَضَ لَهَا مَهْراً فَلَهَا نِصف الْمَهْر وَإِنْ لَمْ يَكُن فَرَضَ لَهَا مَهْراً فَلْيُمتعها﴾. (5)
ص: 218
15-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَوْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا هَنَّ فَرِيضَةً﴾ مراد از «فريضه» مهریه است. مهریه ی چنین زنی که بدون نزدیکی با او طلاق داده شده، همین است که وجودش بخشیده شده [و مهریّه دیگری ندارد].
و اگر زنان را پیش از آن که با آن ها تماس بگیرید [و آمیزش کنید] طلاق دهید در حالی که مهری برای آن ها تعیین کرده اید باید نصف آن چه را تعیین کرده اید به آن ها بدهید مگر این که آن ها گذشت کنند؛ یا در صورتی که صغیر و سفیه باشند ولی آن ها یعنی آن کس که گره ازدواج به دست اوست آن را ببخشد و گذشت کردن شما [و بخشیدن تمام مهر به آن ها به پرهیزگاری نزدیک تر است. و گذشت و نیکوکاری را در میان خود فراموش نکنید که خداوند به آن چه انجام می دهید بیناست. (237)
1-1- امام صادق علیه السلام- أبو بصیر گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم مردی با زنی ازدواج کرده و مهریه ی او را باغی از خرما که) امکان کاشت دیگر محصولات را نیز (دارد) قرار داده که درآمد بسیار دارد و چند سال گذشته و با وی همبستر نشده و بعد او را طلاق داده است. حکم مهر زن چیست؟ فرمود نیمی از درآمد بوستان در این مدت و نیمی از قیمت بوستان را به همسرش دهد مگر این که خودِ زن ببخشد و اگر نوعی صلح کنند و رضایت دهند به تقوی نزدیکتر خواهد بود.
2-1- امام صادق علیه السلام- منصور بن حازم گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد مردی پرسیدم که زنی را به همسری برمی گزیند و مهریه ای را برای وی تعیین می کند. سپس از دنیا می رود؛ در حالی که با وی همبستر نشده است. ایشان در پاسخ فرمود آن زن از مهریه ی کامل و ارث برخوردار می شود». به ایشان عرض کردم: راویان از شما نقل کرده اند که نیمی از مهریه به وی می رسد ایشان فرمود: «آن ها به درستی سخنان مرا به یاد نمی سپارند آن حکم به زن مطلقه اختصاص دارد».
3-1- امام كاظم علیه السلام- أسامة بن حفص گوید: از امام کاظم علیه السلام در مورد مردی سؤال کردم که زنی را به همسری برمی گزیند ولی مهریه ای را برای وی تعیین نمی کند. ایشان در پاسخ فرمود: این زن از حق ارث برخوردار می باشد و عده دارد؛ در حالی که مهریه ای ندارد. آیا این آیه ی [کتاب] خداوند باری تعالی را نخوانده ای؟ ﴿ وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهِنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ هَنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ﴾.
4-1- امام صادق علیه السلام- در صورتی که مرد همسرش را پیش از آن که باوی همبستر شود طلاق دهد، زن از آن مرد جدا گشته است و می تواند از همان لحظه طلاق، با هر شخص بخواهد ازدواج نماید و عده ندارد؛ و در صورتی که مرد] برای وی مهریه ای تعیین کرده باشد، باید نیمی از آن را به وی دهد و در صورتی که برای وی مهریه ای تعیین نکرده باشد، باید وی را [با دادن هدیه ای] بهره مند سازد.
ص: 219
5-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿تَتَزَوَّجَ مِنْ سَاعَتِهَا وَ لَا عِدَّهَ عَلَیْهَا﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن سَمَاعة... هُوَ الْأَبُ وَالْأَخُ وَالرَّجُلُ يُوصَى إِلَيْهِ وَالَّذِي يَجُوزُ أَمْرُهُ فِي مَالَ الْمَرْأَةَ فَيَبْتَاعُ لَهَا وَ يَشْتَرى فَأَيُّ هَؤُلَاءِ عَفَا فَقَدْ جَازَ قُلْتُ أَ رَأَيْتَ إِنْ قَالَتْ لَا أُجِيزُهَا مَا يَصْنَعُ قَالَ لَيْسَ لَهَا ذَلِكَ أَ تُجِيرُ بَيْعَهُ فِي مَالِهَا وَ لَا تُجِيزُ هَذَا﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ الْوَلَيُّ وَالَّذِينَ يَعْفُونَ عَنْهُ الصَّدَاقَ أَوْ يَحْطُونَ عَنْهُ بَعْضَهُ أَوْ كُلَّهُ﴾. (3)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الَّذِي أَنْكَحَ يَأْخُذُ بَعْضاً وَ يَدَعَ بَعْضاً وَ لَيْسَ لَهُ أَنْ يَدَعَ كُلَّهُ﴾. (4)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ الَّذِي يُزَوِّجُ يَأْخُذُ بَعْضاً وَ يَتْرُكُ بَعْضاً وَ لَيْسَ لَهُ أَنْ يَتْرُكَ كُلَّه﴾. (5)
5-2- الباقر علیه السلام- ﴿هُوَ الوَلىّ﴾. (6)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿يَعْنِي الْآبَ وَالَّذِي تُوَكَّلُهُ الْمَرْأَةُ وَ تُوَلَّيهِ أَمْرَهَا مِنْ أَخِ أَوْ قَرَابَةِ أَوْ غَيْرهِمَا﴾. (7)
7-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿هو الولى و الأب و لا يعفوان إلا بأمرها﴾. (8)
8-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عن محمد بن أبي عمَيْر قَال: فِي رَجُل قَبَضَ صَدَاقَ ابْنَتِهِ مِنْ زَوْجِهَا ثُمَّ مَاتَ هَلْ لَهَا أَنْ تُطَالِب زَوْجَهَا بِصَدَاقِهَا أَوْ قَبْضُ أبيهَا قَبْضُهَا فَقَالَا إِنْ كَانَتْ وَكَلْتُهُ بِقَبْضَ صَدَاقِهَا مِنْ زَوْجِهَا فَلَيْسَ لَهَا أَنْ تُطَالِبَهُ وَ إِنْ لَمْ تَكُنْ وَكَّلَتْهُ فَلَهَا ذَلِكَ وَ يَرْجِعُ الزَّوْجُ عَلَى وَرَثَةِ أَبِيهَا بذَلِكَ إِلَّا أَنْ تَكُونَ حِينَئِذٍ صَيَّةً فِى حَجْرِهِ فَيَجُورُ لِأَبِيهَا أَنْ يَقْبضَ صَدَاقَهَا عَنْهَا وَ مَتَى طَلَّقَهَا قَبْلَ الدُّخُول بهَا فَلِأَبِيهَا أَنْ يَعْفُو عَنْ بَعْض الصَّدَاقِ وَيَأْخُذَ بَعْضاً وَ لَيْسَ لَهُ أَنْ يَدَعَ كُلَّهُ وَ ذَلِكَ
ص: 220
5-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- [زن مطلّقه که همبستری نکرده] می تواند در همان لحظه که طلاق گرفته با مرد دیگری ازدواج کند و نیاز به نگه داشتن عده ندارد.
1-2- امام صادق علیه السلام- سماعه از امام صادق علیه السلام- نقل کرده است منظور پدر، برادر، مردی که به واسطه ی وصیت پدر آن زن وکیل زن شده و هرکسی است که قادر به دخل و تصرف در اموال زن می باشد و می تواند اموال زن را برای وی به فروش رساند و یا خرید نماید. هر کدام از این افراد مجاز هستند از مهریه گذشت نمایند. به ایشان عرض نمودم در صورتی که زن بگوید من کارهای وی را تأیی نمی نمایم، امر چگونه است؟ ایشان در پاسخ فرمود: زن نمی تواند ولی خویش را در مورد فروش اموال خویش مجاز دانسته و در مورد امور دیگری همچون این امر مجاز نداند.
2-2- امام صادق علیه السلام- منظور ولی زن است و کسانی که مجاز هستند از همه ی مهریه و یا بخشی از آن گذشت نمایند.
3-2- امام صادق علیه السلام- منظور ولی زن است که [به او] اجازه ازدواج داده که می تواند بخشی از مهریه را بگیرد یا ببخش اما نمی تواند همه ی آن را ببخشد.
4-2- امام صادق علیه السلام- همان ولی زن می باشد که دختر را به نکاح کسی در آورده و مجاز است بخشی از مهریه را دریافت نماید و بخش دیگری را رها سازد؛ ولی نمی تواند از همه ی مهریه گذشت نماید.
5-2- امام باقر علیه السلام- منظور ولیّ [زن] می باشد.
6-20- امام صادق علیه السلام- اشاره به پدر و هرکس دیگری دارد که زن وی را وکیل و ولی امر خویش می داند؛ از جمله برادر و یا نزدیکان و یا غیر آنان.
7-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور ولی و پدر آن زن هستند که تنها با اجازه ی همان زن می توانند [مهر را] ببخش ند.
8-2- امام صادق علیه السلام- محمّد بن ابی عمیر در مورد مردی که مهریه دختر خود را از شوهر وی گرفته و از دنیا رفته بود سؤال : کرد آیا آن دختر می تواند مهریه ی خود را از شوهر مطالبه نماید یا گرفتن پدر مانند گرفتن خود اوست؟ آن حضرت فرمود چنان چه در اخذ مهریه به پدر وکالت داده است حق مطالبه ی مجدد ندارد و اگر وکالت نداده حق مطالبه دارد. و شوهر پس از دادن مهریه در بار دوّم مبلغی را که به پدر دختر داده بود از ورثه ی میّت مطالبه می کند؛ مگر این که دختر نابالغ بوده و پدرش به ولایت او را به نکاح زوج درآورده است در این صورت بر پدر جایز بوده که مهریه را از جانب دختر نابالغش از مرد بستاند و هرگاه مرد قبل از دخول زن را طلاق دهد پدر می تواند مقداری از مهر را ببخشد و مقداری را هم بگیرد و حق ندارد تمام مهریه را
ص: 221
قَولُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النكاح يَعْنِى الْآبَ وَالَّذِي تُوَكَّلُهُ الْمَرْآةُ و تُولَّيهِ أَمْرَهَا مِنْ أَحْ أَوْ قَرَابَةِ أَوْ غَيْرِهِمَا﴾. (1)
9-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنْ يَعْفُوَ عَنْ بَعْضِهِ وَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَعْفُو عَنْ جَمِيعِهِ فَإِنِ امْتَنَعَتِ الْمَرْأَةُ لَمْ يَكُنْ لَهَا ذَلِكَ إِذَا اقْتَضَتِ الْمَصْلَحَةُ﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿في مَالِ الْيَتِيمِ يَعْمَلُ بِهِ الرَّجُلُ قَالَ يُنيلُهُ مِنَ الرِّبْحِ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ لَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ﴾. (3)
2-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ عَضُوضُ يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ وَلَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ لَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ تَنْهَدُ فِيهِ الْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ الْأَخْيَارُ وَ يُبَايَعْ الْمُضْطَرُّونَ وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَالصَّلوةِ الْوُسْطى وَقُومُوا لِلّهِ قانِتینَ﴾ (238)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مُحَافَظَتُهُ عَلَى وَقْتِهَا حَتَّى لَا يُلْهِيَهُ عَنْهَا وَ لَا يَشْغَلَهُ شَيْءٍ﴾. (5)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿عَن أبان بن تَغْلِبَ قَالَ: كُنْتَ صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبي عَبْدِ اللَّهِ بِالْمُزْدَلِفَة فَلَمَّا انْصَرَفَ الْتَفَتَ إِلَيَّ فَقَالَ: يَا أَبَانُ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ الْمَفْرُوضَاتُ مَنْ أَقَامَ حُدُودَهُنَ وَ حَافَظَ عَلَى مَوَاقِيتِهِنَّ لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَهُ عِنْدَهُ عَهْدُ يُدْخِلُهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَمَنْ لَمْ يُقِمْ حُدُودَهُنَّ وَلَمْ يُحَافِظَ عَلَى مَوَاقِيتِهِنَّ لَقِيَ اللَّهَ وَ لَا عَهْدَ لَهُ إِنْ شَاءَ عَذَّبَهُ وَ إِنْ شَاءَ غَفَرَ لَهُ﴾. (6)
ص: 222
ببخشد و این است کلام پروردگار عزوجل که فرموده است: ﴿إِلا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحَ﴾ یعنی پدر و یا شخص دیگری از برادران و خویشان یا هر شخص دیگری که زن به آن ها وکالت داده باشد.
9-2- امام صادق علیه السلام- [ولی زن نمی تواند همه ی آن (مهر) را ببخشد بلکه حق دارد فقط مقداری از آن را گذشت کند. اما اگر زن مانع ،شد چنان چه مصلحت اقتضاء کند آن مقدار از مهر هم به وی تعلق نمی گیرد.
1-3- امام صادق علیه السلام- [امام علیه السلام] در این که مردی با مال یتیم کار کند، فرمود: چیزی هم از سودش به آن یتیم بدهد زیرا خدا می فرماید: ﴿لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ﴾
2-3- امام على علیه السلام- روزگار سختی بر مردم خواهد گذشت که توانگر در آن روز آن چه را در دست دارد سخت نگاه می دارد؛ در حالی که چنین چیزی از او خواسته نشده است. خدای سبحان فرماید: بخشش میان خود را فراموش نکنید در آن زمان گردش روزگار، اشرار و بدان را بلند مرتبه کرده و نیکان را خوار می کند. مردم بینوا، از روی ناچاری، هستی خود را به قیمت کم معامله می کنند و ثروتمندان آن را می خرند؛ در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله از انجام چنین معامله ای نهی کرده است. در انجام به موقع [و کامل] همه ی نمازها و [به خصوص] نماز وسطی (نماز) کوشا باشید و از روی خضوع و ،اطاعت برای خدا به پاخیزید. (238)
1-1- امام صادق علیه السلام- منظور محافظت و رعایت به پاداشتن نماز در اوّل وقت است؛ به گونه ای که امری وی را از نماز غافل نساخته و به کار دیگر مشغول نکند.
2-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- کسی که نمازهای واجب پنجگانه را با رعایت شرایط و حدودشان به جای آورد و به زمان برپایی آن ها توجه نماید خداوند را در روز قیامت ملاقات می کند؛ در حالی که برایش نزد پروردگار عهدی است که او را به بهشت وارد می نماید. و آن که حدود نمازهای واجب یومیه را رعایت نکند و به زمان آن ها اهمیت ندهد خداوند را بدون آن که عهدی داشته باشد ملاقات می کند و خداوند اگر بخواهد او را عذاب می کند و چنان چه بخواهد او را می بخشد.
ص: 223
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ ذَعِراً مِنَ الْمُؤْمِن مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ تَجَراً عَلَيْهِ فَأَدْخَلَهُ فِي الْعَظَائِمِ﴾. (1)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إِنَّ الصَّلَاةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبَهَا وَ هِيَ بَيْضَاءُ مُشْرِقَةُ تَقُولُ حَفِظْتَنِي حَفِظَكَ اللَّهُ وَإِذَا ارْتَفَعَتْ فِي غَيْرِ وَقْتِهَا بغَيْر حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَی صَاحِبِهَا وَ هِیَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَهٌ تَقُولُ: ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَکَ اَللَّهُ﴾. (2)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿صلاة رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ أمير المُؤمِنينَ وَ فاطمةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ علیه السلام﴾. (3)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿صَلَاةُ الظُّهْرِ وَ فِيهَا فَرَضَ اللَّهُ الْجُمُعَةَ وَفِيهَا السَّاعَةُ الَّتِي لَا يُوَافِقُهَا عَبْدُ مُسْلِمُ فَيَسْأَلُ خَيْراً إِنَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ إِيَّاهُ﴾. (4)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿صلاه الْوُسْطَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (5)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿هِىَ صَلَاةُ الظُّهْر﴾. (6)
4-2- الباقر علیه السلام- ﴿هِيَ صَلَاةُ الظُّهْرِ وَ هِيَ أَوَّلُ صَلَاة صَلَّاهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَهِيَ وَسَطُ صَلَاتَيْنِ بالنَّهَارِ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَصَلَاةِ الْعَصْرِ﴾. (7)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿صَلَاةَ الْوُسْطَى صَلَاةُ الظُّهْر وَهِيَ أَوَّلُ صَلَاة أَنْزَلَ اللهُ عَلَى نَبيه صلی الله علیه و آله﴾. (8)
6-2- الباقر علیه السلام- ﴿هِيَ صَلَاةُ الْجُمُعَةِ وَالظَّهْرِ فِي سَائِرِ الْأَيَّامَ وَهِيَ أَوَّلُ صَلَاةِ صَلَّاهَا رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله وَ هِيَ وَسَطُ صَلَاتَيْن بالنَّهَارِ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَصَلَاة الْعَصْر﴾. (9)
ص: 224
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- شیطان پیوسته از مؤمن در هراس است؛ مادام که بر نمازهای پنجگانه پایبند باشد پس چون آن ها را ضایع گرداند بر او جرأت یافته و او را به حیطه ی انجام گناهان کبیره وارد می سازد.
4-1- امام باقر علیه السلام- اگر نماز کسی در اوّل وقت به درگاه خدا بالا رود درخشان و تابان به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید حقوق مرا نگهبان شدی خدایت نگهبان باد و اگر نماز کسی در خارج از وقت ویژه به درگاه خدا بالا رود و از حدود و مقررات لازمه برخوردار نباشد سیاه و تاریک به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید حقوق مرا پامال کردی خدایت پامال کند.
5-1- امام صادق علیه السلام- [حقیقت] نماز رسول خدا صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه السلام، فاطمه علیها السلام، حسن علیه السلام و حسين علیه السلام می باشند.
1-2- امام باقر علیه السلام- منظور نماز ظهر است که خدواند نماز جمعه را نیز در این زمان واجب گردانید؛ و [نماز ظهر] نمازی است که در آن ساعت هر بنده ی مسلمان هر آن چه از خیر و نیکی از خداوند طلب نماید به وی عطا می کند.
2-2- امام صادق علیه السلام- مراد از حقیقت نماز ظهر أمیرالمؤمنین علیه السلام می باشد.
3-2- امام باقر علیه السلام- نماز ظهر، منظور است.
4-2- امام باقر علیه السلام- نماز وسطی نماز ظهر بوده و آن اولین نمازی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله خواند [وجه تسمیه ی آن این است که] این نماز بین دو نماز در روز فاصله شده و آن دو عبارتند از نماز صبح و نماز عصر.
5-2- امام صادق علیه السلام- [منظور از آن] نماز ظهر است و آن نخستین نمازی است که خداوند بر پیغمبرش نازل فرموده است.
6-2- امام باقر علیه السلام- همان نماز جمعه و نماز ظهر در روزهای دیگر است و آن، اولین نمازی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به جای آورده و آن نمازی است که در روز و مابین دو نماز صبح و عصر خوانده می شود.
ص: 225
7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿صَلَاةُ الْوُسْطَى هِيَ الْوُسْطَى مِنْ صَلَاةِ النَّهَارِ وَ هِيَ الظُّهْرُ وَإِنَّمَا يُحَافِظُ أَصْحَابُنَا عَلَى الزَّوَالِ مِنْ أَجْلِهَا﴾. (1)
8-2- سیدالشهداء علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا صَلَاةُ الْعَصْرِ فَهِيَ السَّاعَةُ الَّتِي أَكَلَ آدَمَ مِنَ الشَّجَرَةِ وَ نُقْصَ عَلَيْهِ الْجَنَّةُ فَأَمَرَ اللَّهُ لِذُرِّيَّتِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ بِهَذِهِ الصَّلَاةِ وَاخْتَارَهَا وَافْتَرَضَهَا فَهِيَ مِنْ أَحَبِّ الصَّلَوَاتِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأَوْصَانِي رَبِّي أَنْ أَحْفَظَهَا مِنَ بَيْنِ الصَّلَوَاتِ كُلَّهَا قَالَ حَافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى فَهىَ صَلَاةُ الْعَصْرِ﴾. (2)
9-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيٌّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: الْمَوْتُورُ أَهْلَهُ وَ مَالَهُ مَنْ ضَيَّعَ صَلَاةَ الْعَصْرِ قُلْتُ: وَمَا الْمَوْتُورُ أَهْلَهُ وَ مَالَهُ؟ قَالَ: لَا يَكُونُ لَهُ فِي الْجَنَّةَ أَهْلُ وَ لَا مَالُ يُضِيعُهَا فَيَدَعُهَا مُتَعَمِّداً حَتَّى تَصْفَرَّ الشَّمْسُ وَ تَغِيبَ﴾. (3)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿الْقُنُوتُ هُوَ الدُّعَاءُ فِي الصَّلَاةِ فِي حَالِ الْقِيَامِ﴾. (4)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿قُومُوا لله قانِتِينَ قَالَ مُطِيعِينَ رَاغِبين﴾. (5)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿قُومُوا لله قانِتِينَ طَائِعِينَ لِلْأَئِمَّةَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ﴾. (6)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿قُومُوا لله قانِتِينَ إِقْبَالُ الرَّجُل عَلَى صَلَاتِهِ﴾. (7)
5-3- الباقر علیه السلام- ﴿قُومُوا لله قانِتِينَ فِى صَلَاةِ الْوُسْطَى﴾. (8)
6-3- الباقر علیه السلام- ﴿أنزلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي سَفَرِهِ فَقَنَتَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ وَ تَرَكَهَا عَلَى حَالِهَا فِي السَّفَر وَالْحَضَر﴾. (9)
ص: 226
7-2- امام صادق علیه السلام- منظور از آن نماز میانه ی روز است که همان نماز ظهر به شمار می رود؛ و یاران ما به خاطر آن برای تعیین وقت زوال دقت زیادی نشان می دهند.
8-2- امام حسین علیه السلام- هنگام نماز عصر همان زمانی است که آدما از آن درخت خورد و بهشت از او دریغ شد. پس خداوند به فرزندان او تا روز قیامت امر کرد که این نماز را به جای آورند و آن را برای ایشان برگزیده و واجب نمود پس نماز عصر از محبوب ترین نمازها نزد خداوند عزوجل است پس پروردگارم مرا سفارش کرده است که در بین تمام نمازها به نماز عصر بیشتر دقت کنم خداوند فرمود: ﴿حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسطیٰ﴾ پس منظور نماز عصر است.
9-2- امام صادق علیه السلام- حلبی از امام صادق علیه السلام روایت کرده است اگر کسی نماز عصر خود را ضایع کند [و آن را در وقت خود نخواند] [در بهشت] به تنهایی و دور از خانواده و اموالش خواهد بود». شخصی پرسید حال این فرد تنها و جدا از خانواده و اموالش چگونه است؟ فرمود: این فرد هرچند که بهشتی است اما در بهشت نه کسی را دارد و نه مالی؛ [چراکه] او نماز عصر را از دست داده و از روی عمد آن را ترک می کرده تا آن که خورشید زردرنگ شده و غروب می کرده است [و نماز عصر را نزدیک به غروب می خواند].
1-3- امام صادق علیه السلام- منظور از قنوت دعایی است که در حال قیام در نماز خوانده می شود.
2-3- امام باقر علیه السلام- یعنی باید مطیع و فرمانبر و راغب، نماز را به پا داشت.
3-3- امام صادق علیه السلام- [یعنی] در راه اطاعت ائمه به پا خیزید.
4-3- امام صادق علیه السلام- وقُومُوا لله قَانِتِينَ همان روی آوردن شخص به نماز است.
5-3- امام باقر علیه السلام- وَ قُومُوا الله قانتین درباره ی نماز میانه (نماز ظهر) است.
6-3- امام باقر علیه السلام- این آیه در روز جمعه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد؛ در حالی که ایشان در سفر به سر می برد. او خاضعانه آن نماز جمعه ی باخشوع را به جا آورد و [از آن به بعد و برای همیشه] این حالت را در نماز با همان وضعیت چه در حال سفر و چه در حال اقامت در وطن، نگاه داشت.
ص: 227
7-3- أمير المؤمنين علیه السلام- أمَّا مَا فَرَضَهُ اللهُ تَعَالَى عَلَى الرِّجْلَيْن.. فَرَضَ عَلَيْهِمَا الْقِيَامَ فِي الصَّلَاةِ فَقَالَ وَقُومُوا لله قانِتِين﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾ (239)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَالْفَرْضُ أنْ يُصَلَّى الرَّجُلُ صَلَاةَ الْفَريضَة عَلَى الْأَرْضِ بركوع و سُجُودِ تام ثُمَّ رَخَّصَ لِلْخَائِفِ فَقَالَ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْباناً﴾. (2)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْباناً فَهيَ رُحْصَةُ بَعْدَ الْعَزِيمَةِ لِلْخَائِفِ أَنْ يُصَلِّيَ رَاكِباً وَ رَاجِلًا وَصَلَاةُ الْخَوْفِ عَلَى ثَلَاثَةِ وُجُوهِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَإِذَا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ هُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ فَهَذَا وَجْهُ وَ الْوَجْهُ الثَّانِي مِنْ صَلَاةِ الْخَوْفِ فَهُوَ الَّذِي يَخَافُ اللُّصوص وَ السَّبَاعَ فِي السَّفَر فَإِنَّهُ يَتَوَجَّهُ إِلَى الْقِبْلَةِ وَيَفْتَتِحُ الصَّلَاةَ وَ يَمُرُّ عَلَى وَجْهِهِ الَّذِي هُوَ فِيهِ فَإِذَا فَرَغَ مِنَ الْقِرَاءَةَ وَأَرَادَ أَنْ يَرْكَعَ وَ يَسْجُدَ وَلَّى وَجْهَهُ إِلَى الْقِبْلَة إِنْ قَدَرَ عَلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ رَكَعَ وَ سَجَدَ حَيْثُمَا تَوَجَّهَ وَ إِنْ كَانَ رَاكِباً يُومِنُ إِيمَاءَ برأْسِهِ وَالْوَجْهُ الثَّالِثُ مِنْ صَلَاةِ الْخَوْفِ صَلَاةُ الْمُجَادَلَة وَ هِيَ الْمُصَارَبَةُ فِي الْحَرْبِ إِذَا لَمْ يَقْدِرْ أَنْ يَنْزِلَ وَ يُصَلَّى يُكَبِّرُ لِكُلِّ رَكَعَة تَكْبيرةً وَصَلَّى وَ هُوَ رَاكِبُ فَإِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اللهِ صَلَّى وَ أَصْحَابَهُ خَمْسَ صَلَوَاتِ بِصِفِّينَ عَلَى ظَهْر الدَّوَابِّ لِكُلٍّ رَكْعَة تَكْبيرةً وَ صَلَّی وَ هُوَ رَاکِبٌ حَیْثُمَا تَوَجَّهُوا﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَن قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَإِنْ خِفْتُمْ فرجالًا أَوْ رَكْباناً كَيْفَ يُصَلِّى وَ مَا يَقُولُ إِذَا خَافَ مِنْ سَبْع أَوْلِ كَيْفَ يُصَلِّي قَالَ يُكَبَرُ وَ يُؤْمِنُ إيماء برأسِهِ﴾. (4)
ص: 228
7-3- امام علی علیه السلام- [ خداوند برای اعضای بدن حکمی دارد و آن چیزی که خداوند برای پاهای [انسان] واجب کرده این است که... بر پاها واجب نموده که در نماز سر پا بایستند و فرمود: وَقُومُوا لله قانِتِين
و اگر [به خاطر جنگ یا خطر دیگری] بترسید [نماز را] در حال پیاده یا سواره انجام دهید؛ اما هنگامی که امنیت خود را باز یافتید خدا را یاد کنید( نماز را به صورت معمول بخوانید) همان گونه که خداوند چیزهایی را که نمی دانستید به شما تعلیم داد.
1- امام علی علیه السلام واجب است که ،شخص نمازهای واجب را بر روی زمین در حالی که یکجا ایستاده بخواند و رکوع و سجود آن را کامل به جای آورد سپس خداوند به کسی که بیم دارد، عمل به غیر آن را اجازه داده و فرمود: ﴿فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْباناً﴾.
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكَّباناً اين آيه بيان اجازه ای است که پس از بیان حکم قطعی ،نماز به خائف داده شد و فرموده که می تواند نماز را در حال سواری و راه رفتن به جای آورد و نماز خوف بر سه نوع است یک قسم آن است که خداوند فرمود و هنگامی که در میان آن ها باشی و [در میدان جنگ] برای آن ها نماز را برپا کنی باید دست های از آن ها با تو به نماز برخیزند و سلاح هایشان را با خود برگیرند و هنگامی که سجده کردند و نماز را به پایان رساندند، باید به پشت سر شما به میدان نبرد بروند و آن دسته دیگر که نماز نخوانده اند و مشغول پیکار بوده اند بیایند و با تو نماز بخوانند آن ها باید وسایل دفاعی و سلاح هایشان را در حال نماز با خود حمل کنند (نساء/102) و قسم دوم نماز خوف آن است که [انسان] در سفر از سارقان و درندگان بیم داشته باشد؛ پس می تواند به سوی قبله رو کرده و نماز را آغاز کند و به سمت جلو حرکت نماید منحرف به چپ و راست نشود؛ وقتی قرائت نماز تمام شد و خواست به رکوع و سجده رود چنان چه برایش مقدور است به سوی قبله روکند و اگر این امکان برایش فراهم نبود به همان جهتی که رو کرده رکوع و سجده نماید و چنان چه سواره بود، با سرش اشاره کند و قسم سوم نماز خوف نماز مجادله است که در زمان جنگ واقع می شود. آن گاه که شخص نمی تواند از اسب یا مرکب جنگی خود فرود آید و نماز بخواند باید به جای هر رکعت یک تکبیر بگوید و در حال سواره نماز بخواند امیرالمؤمنین علیه السلام و اصحابش در جنگ صفین، پنج نماز را سوار بر پشت چهارپا خواندند و برای هر رکعت تکبیری گفتند و در حالی که به هر سوی روی می کردند سواره نماز را به جای آوردند.
3- امام صادق علیه السلام- عبدالرحمن گوید: از امام علیه السلام پرسیدم: موقع ترس از دشمن که خداوند می فرماید پیاده یا سواره نماز بخوانید نماز پیاده و سواره به چه صورت است؟ و اگر کسی از درندگان و یا دزدان بترسد به چه صورت باید نماز بخواند؟ امام صادق علیه السلام فرمود: تکبیر بگوید و با اشاره سر نماز بخواند.
ص: 229
4- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي صَلَاةِ الزَّحْفِ قَالَ يُكَبِّرُ وَ يُهَلِّلُ يَقُولُ اللَّهُ أَكْبَرُ يَقُولُ اللَّهُ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَو رُكْباناً﴾. (1)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿فَاتَ النَّاسَ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَوْمَ صِفِّينَ صَلَاةُ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ وَالْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةَ فَأَمَرَهُمْ عَلِيُّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فَكَبَّرُوا وَ هَلَّلُوا وَسَبَّحُوا رَجَالًا وَرَكْبَاناً لِقَوْل اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبانًا فَأَمَرَهُمْ عَلِيٌّ فَصَنَعُوا ذَلِكَ﴾. (2)
6- امیرالمؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ عَلِيّا صَلَّى لَيْلَةَ الْهَرِيرِ خَمْسَ صَلَوَاتِ بِالْإِيمَاءِ وَ قِيلَ بِالتَّکْبِیرِ، وَ أَنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ صَلَّی یَوْمَ اَلْأَحْزَابِ إِیمَاءً﴾. (3)
7- الباقر علیه السلام- ﴿عَن زرارة قال: قُلْتُ لَهُ صَلَاةُ الْمُوَاقَفَة فَقَالَ إِذَا لَمْ تَكُنِ انْتَصَفْتَ مِنْ عَدُوِّكَ صَلَّيْتَ إِيمَاءً رَاجِلًا كُنْتَ أَوْ رَكْبَاناً فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فَإِنَّ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رَكْبَاناً تَقُولُ فِي الرُّكُوعِ لَكَ رَكَعْتُ وَ أَنْتَ رَبِّي وَ فِى السُّجُودِ لَكَ سَجَدْتُ وَ أَنْتَ رَبِّي أَيْنَمَا تَوَجَّهَتْ بِكَ دَابَّتُكَ غَیْرَ أَنَّکَ تَوَجَّهُ حِینَ تُکَبِّرُ أَوَّلَ تَکْبِیرَهٍ﴾. (4)
8- الباقر علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَن الصَّلَاةَ فِي شِدَّةِ الْخَوْفِ وَالْجَلَادِ وَ حَيْثُ لَا يُمْكِنُ الرُّكُوعُ وَ السُّجُودُ فَقَالَ يُومِنُونَ إِيمَاءً عَلَى دَوَابِهِمْ وَ وُقُوفاً عَلَى أَقْدَامِهِمْ وَ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَى فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْباناً فَإِنْ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَى الْإِيمَاءِ كَبَّرُوا مَكَانَ كُلِّ رَكْعَة تَكْبيرة﴾. (5)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنْ کُنْتَ فِی أَرْضٍ مَخُوفَهٍ فَخَشِیتَ لِصّاً أَوْ سَبُعاً فَصَلِّ اَلْفَرِیضَهَ وَ أَنْتَ عَلَی دَابَّتِکَ﴾. (6)
10- الباقر علیه السلام- ﴿اَلَّذِی یَخَافُ اَللُّصُوصَ یُصَلِّی إِیمَاءً عَلَی دَابَّتِهِ﴾. (7)
ص: 230
4- امام صادق علیه السلام- امام علیه السلام در مورد کیفیت نماز در معرکه جنگ فرمود: فرد باید تکبیر و لا إله إلا الله بگوید که خداوند می فرماید: ﴿فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا﴾.
5- امام صادق علیه السلام- در جنگ صفین نماز ظهر عصر مغرب و عشاء مردم به همراه امیرالمؤمنین علیه السلام [به دلیل معرکه جنگ در حال] قضاشدن بود پس امیرالمؤمنین علیه السلام با توجه به کلام خداوند ﴿فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْباناً﴾ به ایشان دستور داد که پیاده یا سواره، تکبیر و تهلیل و تسبیح بگویند. مردم نیز از فرمان حضرت اطاعت کرده و بدان صورت نماز خواندند.
6- أمير المؤمنين علیه السلام- روایت شده علی علیه السلام در شب هریر پنج نماز را با اشاره خواندند و نقل شده با تکبیر گفتن به جای آوردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در جنگ احزاب با اشاره نماز خواندند. هریر یکی از روزهای جنگ صفین است که تا شب جنگ مداوم ادامه داشت و فرصت نماز خواندن نبود و هریر صدای زوزه سگ است و وجه تسمیه ی این شب به این نام آن است که سپاهیان از فرط خستگی فقط نعره و زوزه می کشیدند
7- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: به امام علیه السلام عرض کردم: «در مورد نماز مواقفه» برایم شرح دهید؟ ایشان در پاسخ فرمود: در صورتی که دشمنت منصف نباشد و اجازه نماز خواندن را ندهد نماز را چه ایستاده و چه سواره به صورت اشاره به جای می آوری؛ چراکه خداوند می فرماید: ﴿فَإنّ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا﴾ در این حال در رکوع می گویی: «لَكَ رَكَعْتُ وَ أَنْتَ رَبِّي؛ فقط برای تو رکوع می کنم و تو پروردگار من هستی و در سجود می گویی: «لَكَ سَجَدْتُ وَ أَنْتَ رَبِّ؛ فقط برای تو سجده می کنم و تو پروردگار من هستی. حتی اگر به هر سو که مرکبت حرکت نماید باشی باید در هنگام تکبیر اول نماز رو به سوی قبله کنی.
8- امام باقر علیه السلام- از ایشان درباره خواندن نماز به هنگام ترس شدید جنگ و زمانی که امکان به جای آوردن رکوع و سجود نیست، سؤال شد؟ حضرت فرمود [باید] سوار برچهارپایان با اشاره نماز بخوانند و در صورت عدم امکان رکوع و سجود سرپا ایستاده و با اشاره نماز بخوانند و این سخن پروردگار را تلاوت کرد: ﴿فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكَّباناً﴾ حتى اگر نمی توانند با اشاره نماز بخوانند به جای هر رکعت یک تکبیر بگویند.
9- امام صادق علیه السلام- اگر در منطقه ای هراسناک بودی و از دزد یا درندگان ترس داشتی همچنان که سوار بر چهارپایت هستی نماز واجبت را بخوان
10- امام باقر علیه السلام- کسی که از خطر حمله دزدان بیمناک است بر چهارپایش با اشاره نماز بخواند یعنی قرائت را انجام دهد و به جای رکوع و سجود اشاره کند.
ص: 231
قوله تعالى: ﴿وَ اَلَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى اَلْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِي ما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اَللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ (240)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي بصير قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ مَتَاعاً إِلَى الْحَوْل غَيْرَ إِخْرَاجِ قَالَ مَنْسُوحَةُ نَسَخَتْهَا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً وَ نَسَخَتْهَا آيَةُ الْمِيرَاثِ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبى بَصِير قَالَ هِيَ مَنْسُوحَةُ قُلْتُ وَكَيْفَ كَانَتْ قَالَ كَانَ الرَّجُلُ إِذَا مَاتَ أَنْفِقَ عَلَى امْرَأَتِهِ مِنْ صُلْبِ الْمَالِ حَوْلَا ثُمَّ أُخْرِجَتْ بِلَا مِيرَاثِ ثُمَّ نَسَخَتْهَا آيَةُ الرُّبعَ وَالشُّمُنِ فَالْمَرْأَةُ يُنْفَقُ عَلَيْهَا مِنْ نَصِيبهَا﴾. (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي بَيَانِ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخ قَالَ وَ مِنْ ذَلِكَ أَنَّ الْعِدَّةَ كَانَتْ فِي الْجَاهِلِيَّة عَلَى الْمَرْأَة سَنَةٌ كَامِلَةً وَ كَانَ إِذَا مَاتَ الرَّجُلُ أَلْقَتِ الْمَرْأَةُ خَلْفَ ظَهْرِهَا شَيْئًا بَعْرَةً أَوْ مَا يَجْرِى مَجْرَاهَا وَ قَالَتِ الْبَعْلُ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ هَذِهِ وَ لَا أَكْتَحِلُ وَ لَا أَمْتَشِطُ وَ لَا أَتَطَيَّبُ وَ لَا أَتَزَوَّجُ سَنَةً فَكَانُوا لَا يُخْرِجُونَهَا مِنْ بَيْتِهَا بَلْ يُجْرُونَ عَلَيْهَا مِنْ تَرِكَةِ زَوْجِهَا سَنَةَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِي أَوَّلِ الْإِسْلَامِ وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّونَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّة لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَی اَلْحَوْلِ غَیْرَ إِخْراجٍ فَلَمَّا قَوِیَ الْإِسْلَامُ انْزَلَ اللهُ تَعَالَى وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِلَى آخِرِ الْآيَة﴾. (3)
4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَانَتْ عِدَّةُ النِّسَاءِ فِي الْجَاهِلِيَّة إِذَا مَاتَ الرَّجُلُ عَنِ امْرَأَتِهِ تَعْتَدُّ امْرَأَتُهُ سَنَةَ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ رَسُولَهُ لَمْ يَنْقُلْهُمْ عَنْ ذَلِكَ بَلْ تَرَكَهُمْ عَلَى عَادَاتِهِمْ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِذَلِكَ قرآناً فَقَالَ وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتَاعاً إِلَى الحَول غَيْرَ إخراج فَكَانَتِ الْعِدَّةُ حَوْلًا فَلَمَّا قَوِىَ الْإِسْلَامُ أَنْزَلَ اللَّهُ وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَنَسَخَتْ قَوْلَهُ متاعاً إِلَى الحَول غَيْرَ إِخْراج﴾. (4)
ص: 232
و کسانی که از شما در آستانه مرگ قرار می گیرند و همسرانی از خود به جا می گذارند باید برای همسران خود وصیت کنند که تا یک سال آن ها را با پرداختن هزینه ی زندگی بهره مند سازند؛ به شرط این که آن ها [از خانه ی شوهر] بیرون نروند و اقدام به ازدواج نکنند و اگر بیرون روند [حقّی ندارند؛ ولی] گناهی بر شما نیست نسبت به آن چه آن ها درباره ی خود به طور شایسته انجام می دهند. و خداوند توانا و حکیم است. (240)
1- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید: در مورد آیه ی ﴿مَّتَاعًا إِلَى الْحَوِّل غَيْرَ إِخْرَاج﴾ از امام باقر علیه السلام سؤال کردم و ایشان در پاسخ فرمود: این آیه منسوخ شده است و آيه ى: ﴿يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا﴾ و آیه ی میراث (نساء/11)، آن را نسخ کرده است.
2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که امام علیه السلام فرمود: این آیه منسوخ است گفتم حکم» چگونه بوده که اکنون نسخ شده است؟ فرمود: وقتی مرد فوت می کرد یک سال از اصل مالش به زن انفاق می شد. سپس بدون آن که از مرد ارثی ببرد بیرون رانده می شد و بعد از آن آیه ی یک چهارم و یک هشتم ارث (اشاره به آیه ی ارث)، این آیه را نسخ کرد. پس از آن به بعد به زن از سهم الارث خودش انفاق شد.
3- امام علی علیه السلام- [امام علیه السلام] درباره ی ناسخ و منسوخ فرمود: از جمله این آیات می توان عده ی زن شوهر مرده را ذکر کرد در زمان جاهلیت عده ی زن یک سال کامل بود و چون مرد فوت می کرد زن چیزی مثل پشکل یا شبیه آن از حیوان چهارپایی را به پشت خود می انداخت و گفت: «شوهر بر من از این هم بیارزشتر است و من یک سال سرمه نمی کشم، آرایش و زینت نمی کنم خود را نیکو نمی گردانم و ازدواج نمی کنم بنابراین نه تنها زن را در این یک سال از خانه اش بیرون نمی کردند بلکه وی را از ماترک همسر هم بهره مند می ساختند پس خداوند در اوایل اسلام آیه ی: ﴿ وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى اَلْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ﴾ را فرو فرستاد و بعد از آن که اسلام قدرت گرفت این آیه را نازل فرمود: و کسانی که از شما می میرند و همسرانی باقی می گذارند باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند و عده نگه دارند! و هنگامی که به آخر مدتشان رسیدند گناهی بر شما نیست... (بقره/234).
4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- در زمان جاهلیت عده ی زن شوهر مرده یک سال بود. پس زمانی که خداوند رسولش را برانگیخت رسم آن ها را عوض نکرد؛ بلکه ایشان را بر عادتشان وانهاد و خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن درباره ی آن چنین نازل فرمود: ﴿وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةٌ لِأَزْواجِهِمْ مَتَاعاً إِلَى الحَولِ غَيْرَ إِخْراج﴾ پس عده یک سال بود اما پس از آن که اسلام قدرت گرفت خداوند این آیه را نازل کرد: و کسانی که از شما می میرند و همسرانی باقی می گذارند، باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند و عده نگه دارند (بقره/234) و به سبب آن، متاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخراج را نسخ نمود.
ص: 233
قوله تعالى: ﴿وَلِلْمُطَلَّقاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى المُتَّقِينَ﴾ (221)
قوله تعالى: ﴿كَذَالِكَ يُبَين اللهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾ (242)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَتَاعُهَا بَعْدَ مَا تَنْقَضِي عِدَّتُهَا عَلَى الْمُوسِع قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ قَالَ كَيْفَ يُمَتِّعُهَا فِي عِدَّتِهَا وَهِيَ تَرْجُوهُ وَ يَرْجُوهَا وَيُحْدِثُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ أَمَا إِنَّ الرَّجُلَ الْمُوسِعَ يُمَّعُ الْمَرْأَةَ بِالْعَبْدِ وَالْأَمَةِ وَيُمَتِّعُ الْفَقِيرُ بِالْحِنْطَة [بِالتَّمْرِ] وَ الرَّبِيبِ وَ التَّوْبِ وَالدَّرَاهِم وَ إِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِى علیه السلام مَتَّعَ امْرَأَةَ طَلَّقَهَا بأَمَةٍ وَلَمْ يَكُنَّ يُطَلِّقُ امْرَأَةً إِلَّا مَتَعَهَا﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن حَسَن بن زياد عَنْ رَجُل طَلَّقَ امْرَأَتَهُ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا قَالَ فَقَالَ إِنْ كَانَ سَمَّى لَهَا مَهْراً فَلَهَا نِصْفُ الْمَهْرِ وَ لَا عِدَّةَ عَلَيْهَا وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ سَمَّى لَهَا مَهْراً فَلَا مَهْرَ لَهَا وَلَكِنْ يُمَتِّعُهَا فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَلِلْمُطَلَّقاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ﴾. (2)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي بصير قال: أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ مَا أَدْنَى ذَلِكَ الْمَتَاعِ إِذَا كَانَ مُعْسِراً لَا يَجِدُ قَالَ خِمَارُ أَوْ شِبْهُهُ﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- تفسير العياشي عَن أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ أَبِي الْحَسَن مُوسَى علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُ أَحَدَهُمَا عَنِ الْمُطَلَّقَة مَا لَهَا مِنَ الْمُتْعَة؟ قَالَ: عَلَى قَدْرِ مَالَ زَوْجِهَا﴾. (4)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لِلْمُطَلَّقَة نَفقَتُهَا بِالْمَعْرُوفِ مِنَ سَعَة زَوْجِهَا فِي عِدَّتِهَا فَإِذَا حَلَّ أَجَلُهَا مَتَاعُ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ وَالْمُطَلَّقَةُ لَهَا السُّكْنَى وَالنَّفَقَةَ مَا دَامَتْ فِي عِدَّتِهَا حَامِلًا أَوْ غَيْرَ حَامِلٍ مَا دَامَتْ لِلزَّوْجِ عَلَيْهَا رَجْعَةُ﴾. (5)
6- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أن مُتْعَةَ الْمُطَلَّقَة فَريضَةً﴾. (6)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي الرَّجُل يُطَلِّقُ امْرَأَتَهُ أَ يُمَتِّعُهَا؟ قَالَ: نَعَمْ أَ مَا يُحِبُّ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ أَ مَا يُحِبُّ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُتَّقِينَ﴾. (7)
ص: 234
و [بر شوهران] لازم است که به زنان مطلقه هدیه ی مناسبی بدهند. این حقی است بر عهده ی مردان پرهیزگار. (241)
این چنین خداوند آیات خود را برای شما شرح می دهد؛ شاید بیندیشید. (242)
1- امام صادق علیه السلام- زن مطلقه را باید پس از پایان عده اش به نوعی [با دادن هدیه ای] بهره مند ساخت؛ توانگر به اندازه توان خود و تنگدست به اندازه ی وسع.خود [البته] چگونه می توان زن را در حالی که در دوره ی عده اش به سر می برد بهره مند ساخت و حال آن که هر دو به رجوع و گذشتن از طلاق امیدوارند و خداوند هر آن چه بخواهد میان آن دو جاری می سازد فرد توانگر همسرش را با بخشیدن یک برده و یا کنیز به وی بهره مند می سازد و شخص تنگدست وی را از گندم کشمش جامه و درهم بهره مند می سازد امام حسن علیه السلام مجتبی زنی را طلاق داد و کنیزی را به وی عطا کرد و ایشان هرگز زنی را طلاق نمی داد مگر آن که او را به نوعی بهره مند می ساخت.
2- امام صادق علیه السلام- حسن بن زیاد درباره ی مردی که همسرش را طلاق می دهد پیش از آن که با وی همبستر شود نقل می کند در صورتی که برای وی مهریه ای تعیین کرده باشد، باید نیمی از آن را به وی بدهد؛ ولی عده ای ندارد و در صورتی که برای وی مهریه ای تعیین نکرده باشد، مهریه به وی تعلّق نمی گیرد ولی باید او را با دادن هدیه ای بهره مند سازد؛ زیرا خدواند در کتابش می فرماید: ﴿وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى المُتَّقِينَ﴾.
3- امام باقر علیه السلام- أبوبصیر گوید در مورد آیه ی ﴿وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ﴾ سؤال کردم که حداقل متاعی که مرد تنگدست می تواند تقدیم کند چیست؟ ایشان فرمود روسری و یا چیزی شبیه به آن.
4- امام صادق علیه السلام- در خصوص زن مطلقه و [میزان] بهره مندی وی (سطح هدیه ای که به او می دهند) سؤال کردم. ایشان در پاسخ فرمود به میزان اموال همسرش بستگی دارد.
5- امام علی علیه السلام- برای زن مطلقه با توجه به توان همسرش در زمان عده، پرداخت نفقه ی نیکو و پس از پایان عده دادن، هدیه ی نیکو بر همسرش که پرهیزگار [است] واجب می باشد. تأمین محل سکونت و پرداخت نفقه ی زن مطلقه چه باردار باشد چه نباشد تا زمانی که در عده است و احتمال رجوع مرد به او وجود دارد [بر مرد] واجب می باشد.
6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- بخشیدن چیزی (هدیه) به همسر مطلقه، واجب است.
7- امام صادق علیه السلام- در مورد مردی که همسرش را طلاق می دهد پرسیده شد که: «آیا این مرد می تواند زن را با دادن هدیه ای بهره مند سازد؟ ایشان می فرمایند بله می تواند آیا این مرد دوست ندارد در زمرهی نیکوکاران باشد؟ و آیا این مرد نمی خواهد از پرهیزکاران باشد؟!
ص: 235
قوله تعالى: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الموت فَقالَ هُمُ اللهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحَياهُمْ إِنَّ اللهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ﴾ (243)
قوله تعالى: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ الله وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٍ﴾ (244)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ مَدِينَةٍ مِنْ مَدَائِنِ الشَّامِ وَ كَانُوا سَبْعِينَ أَلْفَ بَيْتِ وَ كَانَ الطَّاعُونُ يَقَعُ فِيهِمْ فِي كُلِّ أَوَان فَكَانُوا إِذَا أَحَسُّوا بِهِ خَرَجَ مِنَ الْمَدِينَةِ الْأَغْنِيَا لِقُوَّتِهِمْ وَ بَقِيَ فِيهَا الْفُقَرَاء لِضَعْفِهِمْ فَكَانَ الْمَوْتُ يَكْثُرُ فِي الَّذِينَ أَقَامُوا وَيَقِلُّ فِي الَّذِينَ خَرَجُوا فَيَقُولُ الَّذِينَ خَرَجُوا لَوْ كُنَّا أَقَمْنَا لَكَثُرَ فِينَا الْمَوْتُ وَيَقُولُ الَّذِينَ أَقَامُوا لَوْ كُنَّا خَرَجْنَا لَقَلَّ فِينَا الْمَوْتُ قَالَ فَاجْتَمَعَ رَأَيْهُمْ جَمِيعاً أَنَّهُ إِذَا وَقَعَ الطَّاعُونُ فِيهِمْ وَأَحَسُّوا بِهِ خَرَجُوا كُلُّهُمْ مِنَ الْمَدِينَةِ فَلَمَّا أَحَسُّوا بِالطَّاعُونِ خَرَجُوا جَمِيعاً وَ تَنَحَوْا عَنِ الطَّاعُونِ حَذَرَ الْمَوْتِ فَسَارُوا فِي الْبِلَادِ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّهُمْ مَرُّوا بِمَدِينَة خَرِبَة قَدْ جَلَا أَهْلُهَا عَنْهَا وَ أَفْنَاهُمُ الطَّاعُونُ فَنَزَلُوا بِهَا فَلَمَّا حَطُّوا رِحَالَهُمْ وَاطْمَأَنُوا بهَا قَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُوتُوا جَمِيعاًفَمَاتُوا مِنْ سَاعَتِهِمْ وَصَارُوا رَمِيمَا يَلُوحُ وَكَانُوا عَلَى طَرِيقِ الْمَارَةِ فَكَنَسَتْهُمُ الْمَارَّةُ فَنَحَوْهُمْ وَ جَمَعُوهُمْ فِي مَوْضِعِ فَمَرَّ بِهِمْ نَبِيُّ مِنْ أَنْبِيَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ طَيْنَا يُقَالُ لَهُ حِزْقِيلُ فَلَمَّا رَأَى تِلْكَ الْعِظَامَ بَكَى وَاسْتَعْبَرَ وَقَالَ يَا رَبِّ لَوْ شِئْتَ لَأَحْيَيْتَهُمُ السَّاعَةَ كَمَا أَمَتَهُمْ فَعَمَرُوا بِلَادَكَ وَ وَلَدُوا عِبَادَكَ وَعَبَدُوكَ مَعَ مَنْ يَعْبُدُكَ مِنْ خَلْقِكَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ أَ فَتُحِبُّ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ يَا رَبِّ فَأَحْيِهِمْ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ أَنْ قُلْ كَذَا وَ كَذَا فَقَالَ الَّذِي أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يَقُولَهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ هُوَ الِاسْمُ الْأَعْظَمُ فَلَمَّا قَالَ حِزْقِيلُ ذَلِكَ الْكَلَامَ نَظَرَ إِلَى الْعِظَامِ يَطِيرُ بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ فَعَادُوا أَحْيَاءَ يَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إلَى بَعْض يُسبحون الله عَزَّ ذِكْرَهُ وَيُكَبِّرُونَهُ وَيُهَلِّلُونَهُ فَقَالَ حِزْقِيلُ اللهِ عِنْدَ ذَلِكَ
ص: 236
آیا ندیدی گروهی [از بنی اسرائیل] را که از ترس مرگ از خانه های خود فرار کردند و آنان هزاران نفر بودند» [و به بهانه ی فرار از طاعون از شرکت در میدان جهاد خودداری نمودند]. و خداوند فرمان مرگ آن ها را صادر کرد [و به همان بیماری مردند.] سپس آن ها را زنده کرد؛ زیرا خداوند نسبت به مردم دارای احسان و بخشش است؛ ولی بیشتر مردم شکر [او را] به جا نمی آورند. (243)
و در راه خدا پیکار کنید و بدانید که خداوند شنوا و داناست. (244)
1-1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام- روایت شده است اینان مردم یکی از شهرهای شام بودند که هفتاد هزار خانه ی مسکونی داشت که در هر فصلی از فصول مختلف طاعون بدیشان وارد می شد و همین که در می یافتند طاعون بدیشان وارد شده است توانگرانی که قدرتی داشتند از شهر بیرون می رفتند و کم توشه گان از سر ناچاری در آن جا باقی می ماندند لذا بیشتر کسانی که مانده بودند می مردند؛ و مرگ ومیر در میان کسانی که بیرون رفته بودند کمتر بود از این رو آن ها که بیرون می رفتند می راستی اگر ما در شهر مانده بودیم مرگ و میرمان زیاد می شد و آنان که مانده بودند می گفتند: «به راستی اگر ما نیز بیرون می رفتیم افراد کمتری از ما می مردند و از همین رو بر آن شدند تا اگر این بار نیز طاعون آمد همین که آن را احساس کردند همگی با هم از شهر خارج شوند و چنین نیز کردند. [سپس] همین که ورود طاعون را دریافتند از شهر خارج شده و از ترس مرگ از طاعون فرار کردند و تا آن گاه که خدا می خواست در شهرها گردش کردند؛ تا آن که به شهری ویران برخورد کردند که ساکنان آن، شهر را ترک کرده بودند و طاعون آن ها را از میان برده بود به آن جا که رسیدند فرود آمدند و چون بارهای خود را گشودند و آرامش یافتند خدای عزوجل بدیشان فرمود: همگی بمیرید آن ها همگی در همان لحظه مردند و به اسکلت هایی رنگ پریده تبدیل شدند اینان بر سر راه گذر کاروانیان بودند رهگذران استخوان های آنان را از کنار راه دور کرده و همه را در یک جا گرد آوردند. پس از این ماجرا یکی از پیامبران بنی اسرائیل به نام حزقیل از آن جا می گذشت و چون آن استخوان ها را دید گریست و گفت: «پروردگارا! اگر بخواهی این ها را هم اینک زنده می گردانی؛ چنان که آن ها را می راندی؛ تا شهرهایت را آباد کنند و فرزندانی بیاورند که بنده ی تو باشند و همراه دیگر آفریدگانت که پرستشت می کنند تو را بپرستند خدای متعال به او وحی فرمود: آیا دوست داری آن ها زنده شوند؟ عرض کرد: «آری! بار خدایا آن ها را زنده کن خدای عزوجل به او وحی فرمود که چنین و چنان بگو. او نیز همان را که خدای عزوجل به او دستور داده بود بر زبان جاری کرد آن اسم اعظم بود و چون حزقیل علیه السلام آن کلام را بر زبان
ص: 237
أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ قَالَ عُمَرُ بْنُ يَزِيدَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِيهِمْ اللهُ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ﴾. (1)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّهُ كَانَ وَقَعَ طَاعُونُ بِالشَّامِ فِي بَعْضِ الْمَوَاضِعِ فَخَرَجَ مِنْهُمْ خَلْقُ كَثِيرُ هَرَبَا مِنَ الطَّاعُونِ فَصَارُوا إِلَى مَفَازَة فَمَاتُوا فِي لَيْلَة وَاحِدَة كُلُّهُمْ وَكَانُوا حَتَّى إِنَّ الْمَارَّ فِي تِلْكَ الطُّرُقِ كَانَ يُنَجِّى عِظَامَهُمْ بِرِجْلِهِ عَنِ الطَّرِيقِ ثُمَّ أَحْيَاهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ رَدَّهُمْ إِلَى مَنَازِلِهِمْ وَ عَاشُوا دَهْراً طَوِيلًا ثُمَّ مَاتُوا وَ دُفِنُو﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿أَحْيَا اللَّهُ قَوْماً خَرَجُوا عَنْ أَوْطَائِهِمْ هَارِبِينَ مِنَ الطَّاعُونِ لَا يُحْصَى عَدَدُهُمْ فَأَمَاتَهُمُ اللَّهُ دَهْراً طَوِيلًا حَتَّى بُلِيَتْ عِظَامُهُمْ وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالُهُمْ وَصَارُوا تُرَاباً فَبَعَثَ اللَّهُ تَعَالَى فِي وَقْتِ أَحَبَّ أَنْ يَرَى خَلْقُهُ قُدْرَتَهُ نَبِيَا يُقَالُ لَهُ حِزْقِيلُ فَدَعَاهُمْ فَاجْتَمَعَتْ أَبْدَانُهُمْ وَ رَجَعَتْ فِيهَا أَرْوَاحُهُمْ وَ قَامُوا كَهَيْئَة يَوْمَ مَاتُوا لَا يَفْتَقِدُونَ مِنْ أَعْدَادِهِمْ رَجُلاً، فَعَاشُوا بَعْدَ ذَلِکَ دَهْراً طَوِیلاً﴾. (3)
4-1- الرّضا علیه السلام- ﴿قَالَ لِلْجَاثِلِيقِ فَإِنَّ الْيَسعَ اللهِ صَنَعَ مِثْلَ مَا صَنَعَ عِيسَى علیه السلام فَلَمْ يَتَّخِذْهُ أُمَّتُهُ رَبَاً وَ لَقَدْ صَنَعَ حِزْقِيلُ النَّبِيُّ مِثْلَ مَا صَنَعَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَأَحْيَا خَمْسَةً وَ ثَلَاثِينَ أَلْفَ رَجُل مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِمْ بِسِتّينَ سَنَةَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى رَأسِ الْجَالُوتِ فَقَالَ أَ تَجِدُ هَؤُلَاءِ فِي شَبَابِ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي التَّوْرَاةِ اخْتَارَهُمْ بُخْتُنَصَّرُ مِنْ سَبِّي بَنِي إِسْرَائِيلَ حِينَ غَزَا بَيْتَ الْمَقْدِسِ ثُمَّ انْصَرَفَ بهِمْ إِلَى بَابِلَ فَأَرْسَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِمْ فَأَحْيَاهُمْ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى النَّصْرَانِيِّ فَقَالَ يَا نَصْرَانِيُّ أَ فَهَوْلَاءِ كَانُوا قَبْلَ عِيسَى علیه السلام عِيسَى علیه السلام كَانَ قَبْلَهُمْ قَالَ بَلْ كَانُوا قَبْلَهُ فَقَالَ الرّضا علیه السلام فَمَتَى اتَّخَذْتُمْ الأَمْ عِيسَى علیه السلام رَبِّاً جَازَ لَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْيَسَعَ وَ حِزْقِيلَ النَا لِأَنَّهُمَا قَدْ صَنَعَا مِثْلَ مَا صَنَعَ عِيسَى علیه السلام قَيْهِ مِنْ إِحْيَاءِ الْمَوْتَى وَ غَيْرِهِ إِنَّ قَوْماً مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ هَرَبُوا مِنْ بِلَادِهِمْ مِنَ الطَّاعُونِ وَ هُمْ أَلُوف حَذَرَ الْمَوْتِ فَأَمَاتَهُمُ اللَّهُ فِي سَاعَة وَاحِدَةٍ فَعَمَدَ أَهْلُ تِلْكَ الْقَرْيَةِ فَحَظَرُوا عَلَيْهِمْ حَظِيرَةً فَلَمْ يَزَالُوا فِيهَا حَتَّى نَخِرَتْ عِظَامُهُمْ وَصَارُوا رَمِيمَا فَمَرَّ بِهِمْ نَبِيُّ مِنْ أَنْبِيَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ المَةِ فَتَعَجَّبَ مِنْهُمْ وَ مِن كثرة العظام البالِيَة فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ أتُحِبُّ أن أحببهُمْ لَك فَتُنذِرَهُمْ قَالَ
ص: 238
جاری کرد استخوان های پراکنده را دید که به سوی یکدیگر روانه می شوند؛ همه ی آن ها زنده شده و به یکدیگر می نگریستند و سبحان الله والله اكبر و لا اله الا می گفتند. در این هنگام حزقیل علیه السلام گفت: گواهی می دهم که خدا بر هر کاری توانا است. امام صادق علیه السلام فزود: این آیه درباره این ها نازل شد».
2-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- زمانی شام گرفتار طاعون شده بود و مردم زیادی از ترس طاعون از شهر گریخته و به بیابانی پناه بردند پس همگی در یک شب مُردند و بدان صورت [باقی ماندند تا آن که عابری از آن راه می گذشت و استخوان های آنان را با پایش از میان راه کنار زد. سپس خداوند عزوجل آن ها را زنده کرد و به خانه هایشان بازگرداند و مدتی طولانی زندگی کردند؛ آن گاه [پس از آن مدت] مردند و خاک شدند.
3-1- امام صادق علیه السلام- [این آیه اشاره به داستان] زنده کردن قومی است که از ترس طاعون از شهرهای خود فرار کردند که تعداشان بی شمار بود. خداوند آن ها را میراند و مدت ها مرده بودند تا استخوان هایشان پوسید و بندهایشان از هم گسیخت و به صورت خاک در آمدند. خداوند وقتی تصمیم گرفت قدرت خویش را نشان دهد پیامبری را به نام حزقیل علیه السلام برانگیخت؛ او این مردگان را فرا خواند؛ بدنهای آن ها گرد هم آمد و روح به پیکرهایشان برگشت؛ به همان صورتی که در آن حال مرده بودند، زنده شدند و از جا برخاستند؛ یک نفر از آن ها کم نشده بود و مدت ها پس از آن زندگی کردند.
4-1- امام رضا علیه السلام- امام علیه السلام به جاثلیق فرمود یسع همچون کاری که عیسی کرده بود انجام می داد ولی امتش او را پروردگار ندانستند و عمل حزقیل نبیل نیز چون عیسی بن مریم علیه السلام بود. که سی و پنج هزار مرد را پس از شصت سال مرگ زنده کرد. سپس به داستان جالوت اشاره کرد و گفت: آیا در تورات این عده را از جوانان بنی اسرائیل می یابی که بخت النصر ایشان را از بین فرزندان بنی اسرائیل به هنگام جنگ بیت المقدس برگزید سپس به وسیله ی آن ها به سوی باب رفت و همگی آن جا مردند؟ پس خداوند او (جالوت] را به جانب ایشان فرستاد و آن ها را زنده کرد؟ پس به نزد نصرانی پیش آمد و فرمود: ای نصرانی! آیا ایشان قبل از عیسی علیه السلام بودند یا عیسی پیش از اینان بود؟ او گفت: «البته ایشان قبل از عیسی بودند. پس فرمود: «پس همان طور که شما عیسی علیه السلام را پروردگار گرفتید بر شما روا بود که يسع علیه السلام و حزقیل علیه السلام را بدان جهت که هر دوی آن ها درباره ی زنده کردن مردگان و غیر آن همچون عيسى علیه السلام عمل می کردند به عنوان پروردگار برگزینید هزاران نفر از بنی اسرائیل از ترس طاعون و مرگ از شهرشان گریختند خداوند همه ی آن ها را در یک لحظه هلاک کرد. اهل آن رو تا رنجور شدند و تصمیم گرفتند تا برای آن ها چهار دیواری به عنوان مقبره و جایگاه بنا کنند و آن ها در آن جا بودند تا آن که استخوان هایشان پوسید و از بین رفتند یکی از انبیاء بنی اسرائیل بر ایشان گذشت و از دیدن آن ها و آن همه استخوان های پوسیده تعجب کرد. خداوند عزوجل به او وحی نمود: «آیا دوست داری آن ها را برایت زنده کنم و تو انذارشان نمایی»؟ او گفت: «بله ای پروردگار» و خداوند به او وحی کرد که آن ها را صدا کند و او گفت ای استخوان های پوسیده به
ص: 239
نَعَمْ يَا رَبِّ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ نَادِهِمْ فَقَالَ أَيَّتُهَا الْعِظَامُ الْبَالِيَةُ قُومِي بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَامُوا أَحْيَاء أَجْمَعُونَ يَنْفُضُونَ التَّرَابَ عَنْ رُءُوسِهِمْ﴾. (1)
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ شَيْءٍ لَا يَكُونُ هَاهُنَا مِثْلُهُ فَقَالَ لَا فَقُلْتُ فَحَدِّثْنِي اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الرَّتَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أَلُوفٌ حَذَرَ الموتِ فَقَالَ هُمُ اللَّهُ مُوتُوا تُم أَحْيَاهُمْ فَهَلْ أَحْيَاهُمْ حَتَّى نَظَرَ النَّاسُ إِلَيْهِمْ ثُمَّ أَمَاتَهُمْ مِنْ يَوْمِهِمْ أَوْ رَدَّهُمْ إِلَى الدُّنْيَا فَقَالَ بَلْ رَدَّهُمْ إِلَى الدُّنْيَا حَتَّى سَكَنُوا الدُّورَ وَأَكَلُوا الطَّعَامَ وَ نَكَحُوا النِّسَاءَ وَ لَبِثُوا بِذَلِكَ مَا شَاءَ اَللَّهُ، ثُمَّ مَاتُوا بِالْآجَالِ﴾. (2)
6-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ الرَّجْعَةَ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ... أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المُوتِ فَقَالَ هُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ وَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا فَرَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَى الدُّنْيَا وَ شَرِبُوا وَ نَكَحُوا وَ مِثْلُهُ خَبَرُ الْعُزَیْرِ﴾. (3)
7-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عن إبن كواء قال: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام... إِنَّ أناساً مِنْ أَصْحَابك يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ يُرَدُّونَ بَعْدَ الْمَوْتِ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الله فَمَا قُلْتَ لَهُمْ قَالَ قُلْتُ لَا أُؤْمِنُ بِشَيْءٍ مِمَّا قُلْتُمْ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ال... وَيْلَكَ أَ وَ لَيْسَ قَدْ أَخْبَرَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ حَيْثُ يَقُولُ وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ النَّ وَ السَّلْوى فَهَذَا بَعْدَ الْمَوْتِ إِذْ بَعَثَهُمْ وَأَيْضاً مِثْلُهُمْ يَا ابْنَ الْكَوَّاءِ الْمَلَأُ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ حَيْثُ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقَالَ لَهُمُ اللهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُم﴾. (4)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي جُمْلَةِ كَلَامِ لَهُ الله فِي إِثْبَاتِ الرَّجْعَةِ قَالَ علیه السلام وَ قَوْلُهُ اللَّهِ فِي الطَّوَائِفِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ هَارِبِينَ حَذَرَ الْمَوْتِ إِلَى الْبَرَارِي وَ الْمَفَاوِزِ يَحْفِرُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَحْفَاراً وَ قَالُوا قَدْ حَرَرْنَا أَنْفُسَنَا مِنَ الْمَوْتِ وَكَانُوا رُهَا ءَ ثَلَاثِينَ أَلْفَ رَجُلٌ وَامْرَأَةِ وَ
ص: 240
اذن پروردگار عزوجل از جای برخیزید و همگی زنده از جای برخاستند؛ در حالی که خاک از سرهایشان می زدودند.
5-1- امام باقر علیه السلام- حمران پرسید [آیا] در بین بنی اسرائیل چیزی بود که مانند آن در این جا در بین این امت امت اسلام نباشد؟ امام علیه السلام پاسخ داد: «نه» پس گفتم «درباره ی این کلام خداوند عزوجل: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحياهُمْ﴾ با من سخن بگو آیا خداوند آن ها را زنده کرد تا مردم به ایشان بنگرند سپس آن ها را همان روز هلاک کرد یا آن که به دنیا بازگرداند؟ فرمود: البته ایشان را به دنیا بازگرداند تا آن جا که در خانه ها سکونت کرده غذا خورده و با زنان ازدواج کردند و تا زمانی که خداوند اراده کرد به آن صورت ماندند سپس به هنگام اجلشان مردند».
6-1- امام علی علیه السلام- و امّا برای ردّ نظر آنان که منکر رجعت هستند باید قول خداوند را بیان کرد... که فرمود: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوْتِ فَقالَ هُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحياهُمْ﴾ و این سخن خدای عزوجل موسی از قوم خود هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید. (اعراف/155) [نیز در اینباره است] پس خداوند متعال آن ها را پس از مرگ به دنیا بازگرداند. [آن ها پس از آن] نوشیدند و ازدواج کردند منظور این است که دوباره زندگی عادی دنیایی را آغاز کردند و داستان حضرت عزیر هم بدین گونه است.
7-1- امام على علیه السلام- أبن کواء به امام علی علیه السلام گفت: ای امیرالمؤمنین علیه السلام ... ! عده ای از یارانتان اعتقاد دارند که پس از مرگ دوباره زنده شده و به دنیا باز می گردند امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «تو به ایشان چه گفتی؟ گفتم نه به سخنی که شما گفتید ایمان ندارم امیرالمؤمنین علیه السلام به من فرمود: «وای بر تو آیا خداوند این مسئله را در کتابش خبر نداده است؟ آن جا که می فرماید: و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم و من شیره ی مخصوص و لذیذ (درختان) و «سلوى» (مرغان مخصوص شبیه کبوتر) را بر شما فرستادیم. (بقره /57) و این قضیه مربوط به پس از مرگ ایشان است؛ زمانی که ایشان را مجدداً برانگیخت و ای پسر کوّاء قضیه ی آن گروه از بنی اسرائیل نیز مانند ایشان است؛ آن جا که خداوند عزوجل می فرماید: ﴿أَلَمتَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُم﴾.
8-1- امام صادق علیه السلام- امام علیه السلام به طور خلاصه درباره اثبات رجعت سخن گفت و درباره ی تعدادی از طوایف بنی اسرائیل فرمود: آن ها از ترس مرگ از سرزمینشان خارج شده و به سوی صحراها و بیابانها گریختند و برای خودشان گودال هایی حفر نموده و گفتند: خودمان را [به کمک این حفره ها از مرگ دور نگاه می داریم و آن ها در حدود سی هزار نفر مرد و زن و بچه بودند. خداوند به ایشان فرمود: «بمیرید»! و [همگی] همچون جان دادن یک نفر جان دادند و
ص: 241
طِفْل فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا فَمَاتُوا كَمَوْتَة نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَصَارُوا أَوْصَالًا رُفَاتاً وَعِظَاماً نَخِرَةً فَمَرَّ عَلَيْهِمْ حِزْقِيلُ بْنُ الْعَجُو الفَنَظَرَ إِلَيْهِمْ وَتَأَمَّلَ أَمْرَهُمْ وَنَاجَى رَبَّهُ فِ-ي أَمْرِهِمْ فَقَصَّ عَلَيْ-هِ قِصَّتَهُمْ قَالَ حِزْقِيلُ إِلَهَى وَ سَيِّدِى قَدْ أَرَيَّتَهُمْ قُدْرَتِكَ فِي أَزْمَانِهِمْ وَ جَعَلْتَهُمْ رُفَاتِ وَ مَرَّتْ عَلَيْهِمُ الدُّهُورُ فَأَرِهِمْ قُدْرَتَكَ فِي أَنْ تُحْيِيَهُمْ لِى حَتَّى أَدْعُوَهُمْ إِلَيْكَ وَ وَفِّقْهُمْ لِلْإِيمَانِ بِكَ وَ تَصْدِيقِي فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ يَا حِزْقِيلُ ال هَذَا يَوْمُ شَرِيفٌ عَظِيمُ قَدْرُهُ عِنْدِي وَقَدْ آلَيْتَ أَنْ لَا يَسْأَلَنِي مُؤْمِنُ فِيهِ حَاجَةً إِلَّا قَضَيْتُهَا فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ هُوَ يَوْمُ نَيْرُوزِ فَخُذِ الْمَاءَ وَ رُشَّهُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّهُمْ يَحْيَوْنَ بِإِرَادَتِي فَرَشَّ عَلَيْهِمُ الْمَاءَ فَأَحْيَاهُمُ اللَّهُ بِأَسْرِهِمْ﴾. (1)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ يَوْمَ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَخَذَ فِيهِ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم لِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلْعَهْدَ بِغَدِیرِ خُمٍّ، فَأَقَرُّوا لَهُ بِالْوَلَايَة... وَ مَا مِنْ يَوْمَ نَوْرُوز إِنَّا نَحْنُ تتوقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَتَهُ الْفُرْسُ وَضَيَّعَتُمُوهُ ثُمَّ إِنَّ نَبيَّا مِنْ أَنْبِيَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ الةِ سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ يُحْيِيَ الْقَوْمَ الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أَلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَأَمَاتَهُمُ اللَّهُ فَأَوْحَى إِلَيْهِ أَنْ صُبَّ عَلَيْهِمُ الْمَاءَ فِي مَضَاجِعِهِمْ فَصَبَّ عَلَيْهِمُ الْمَاءَ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَعَاشُوا وَهُمْ ثَلَاثُونَ أَلْفَا فَصَارَ صَبُّ الْمَاءِ فِي يَوْمٍ النَّيْرُوزِ سُنَّةً مَاضِيَةً لَا يَعْرِفُ سَبَبَهَا إِلَّا الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم﴾. (2)
1-10- الصّادق علیه السلام- ﴿يَوْمَ النَّيْرُوز هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَحْيَا اللَّهُ فِيهِ الْقَوْمَ الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المُوتِ فَقَالَ هُمُ اللهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ وَ ذَلِكَ أَنَّ نَبِيَّا مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مَا سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ يُحْيِيَ الْقَوْمَ الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوْتِ فَأَمَاتَهُمُ اللَّهُ فَأَوْحَى إِلَيْهِ أَنْ صُبَّ عَلَيْهِمُ الْمَاءَ فِي مَضَاجِعِهِمْ فَصَبَّ عَلَيْهِمُ الْمَاءَ فِى هَذَا الْيَوْمِ فَعَاشُوا وَهُمْ ثَلَاثُونَ أَلْفَا فَصَارَ صَبُّ الْمَاءِ فِي يَوْمِ النَّيْرُوزِ سُنَّةَ مَاضِيَةً لَا يَعْرِفُ سَبَهَا إِلَّا الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾. (3)
11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿روى عَن المُعَلَّى قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي صَبِيحَة يَوْمِ النَّيْرُوز فَقَالَ يَا مُعَلَّى أَ تَعْرِفُ هَذَا الْيَوْمَ قُلْتُ لَا وَلَكِنَّهُ يَوْمُ تُعَلِّمُهُ الْعَجَمُ وَ تَتَبَارَكَ فِيهِ قَالَ كَلَّا وَ الْبَيْتِ الْعَتِيقِ الَّذِي بِبَطْنِ مَكَّةَ مَا هَذَا الْيَوْمُ إِلَّا لِأَمْرِ قَدِيمِ أَفَسِّرُهُ لَكَ حَتَّى تَعْلَمَهُ ثُمَّ قَالَ يَا مُعَلَّى يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِى أَخَذَ اللَّهُ فِيهِ مِيثَاقَ الْعِبَادِ أَنْ يَعْبُدُوهُ وَ لَا يُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَ أَنْ يَدِينُوا
ص: 242
تکّه های بدنشان متلاشی شده و استخوان هایشان پوسید. حزقیل بن عجوز علیه السلام بر ایشان گذشت و به آن ها نظر افکند و در کارشان تأمّل و در مورد احوال ایشان با خداوند نجوا کرد. خداوند داستان ایشان را برای او بیان نمود حزقیل فرمود: ای پروردگار و مولای من تو قدرتت را در زمانشان به ها نشان دادی و ایشان را متلاشی نمودی و زمان بر آن ها گذشت. پس قدرتت را به آن ها بنمایان و ایشان را برای من زنده کن تا آن ها را به سوی تو بخوانم و آن ها را بر ایمان به خودت و تصدیق من موفّق گردان خداوند به او وحی نمود ای حزقیل علیه السلام ارزش و منزلت امروز، نزد من عظیم است و من سوگند خورده ام چنان چه مؤمنی در این روز از من حاجتی بخواهد خواسته اش را برآورده نمایم و امروز نوروز است پس این آب را بگیر و بر آن ها بپاش که آن ها به خواست من زنده خواهند شدحزقیل آن آب را بر آن ها پاشید. پس خداوند همه ی آن ها را زنده کرد.
9-1- امام صادق علیه السلام- نوروز همان روزی است که پیغمبر برای امیرالمؤمنین علیه السلام در غدیر خم بیعت گرفت و مردم به ولایت او اقرار کردند... هیچ نوروزی نمی آید جز آن که ما در آن توقع فرج داریم؛ زیرا آن از روزهای ماست که [قوم] فارس (ایرانیان) آن را نگهداشتند و شما آن را گُم کردید پیغمبری از بنی اسرائیل از پروردگارش خواست مردمی را که از خانه شان بیرون شده بودند که هزاران نفر بودند و از ترس مرگ گریخته بودند و خدا آن ها را می رانده بود زنده گرداند. خدا به او وحی کرد که آب بر آن ها بریزد و در این روز بر آن ها آب ریخت و زنده شدند. آن ها سی هزار نفر بودند. آب پاشیدن در این روز سنت ثابتی شد و جز پایداران در علم، کسی سبب آن را نمی داند.
10-1- امام صادق علیه السلام- در نوروز خداوند آن قوم را زنده کرد همان) قومی که در موردشان می فرماید: ﴿الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أَلُوفٌ حَذَرَ الْمُوتِ فَقالَ هُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ﴾ [ماجرا از این قرار است که] برای آن قومی که به گفته قرآن ﴿لَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَهُمْ اُلُوفٌ حَذَرَ المَوْتِ﴾، همان قومی که خداوند آن ها را ،کشت دعا کرد و از خدا خواست که آن ها را زنده کند و خداوند به او وحی کرد آب را بر روی قبرهایشان بریزد پس او در همان روز آب را بر ایشان ریخت. و آن ها که سی هزار نفر بودند زنده شده و مدت ها زندگی کردند. پس ریختن آب در نوروز سنت قدیمی گشت که سبب آن را جز راسخون در علم نمی دانند.
11-1- امام صادق علیه السلام- از معلّی نقل شده است صبحگاه نوروز نزد اباعبدالله علیه السلام آمدم. حضرت فرمود: «ای معلی آیا امروز را می شناسی؟ گفتم نه اما می دانم که عَجَم امروز را بزرگ می دانند و در این روز به یکدیگر تبریک می گویند فرمود: «نه سوگند به خانه ی کعبه که درون مکه است [عظمت] امروز به خاطر اتفاقاتی است که در زمان های بسیار قدیم رخ داد. که برایت بیان می کنم تا مطلع گردی» سپس فرمود: «ای معلی نوروز روزی است که خداوند در آن روز از بندگان عهد گرفت که او را بپرستند و برای او شریکی نگیرند و به پیامبران علیهم السلام، حجت ها و
ص: 243
لِرُسُلِهِ وَ حُجَجِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي اسْتَوَتْ فِيهِ سَفِينَةُ نُوح علیه السلام عَلَى الْجُودِي وَهُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَحْيَا اللَّهُ فِيهِ الْقَوْمَ الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أَلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقَالَ هُمُ اللهُ مُوتُوا تُم أَحْيَاهُمُ الْخَبَرَ بِطُولِهِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَ اللهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾. (245)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عن حمران قَالَ قُلْتُ له الله فَهَلْ لِلْمُؤْمِنِ فَضْلُ عَلَى الْمُسْلِمِ فِي شَيْءٍ مِنَ الْفَضَائِلِ وَالْأَحْكَامِ وَ الْحُدُودِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ فَقَالَ لَا هُمَا يَجْرِيَانِ فِي ذَلِكَ مَجْرَى وَاحِدٍ وَلَكِنْ لِلْمُؤْمِنِ فَضْلُ عَلَى الْمُسْلِمِ فِى أَعْمَالِهِمَا وَ مَا يَتَقَرَّبَانِ بهِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قُلْتُ أَ لَيْسَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِها وَ زَعَمْتَ أَنَّهُمْ مُجْتَمِعُونَ عَلَى الصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَالصَّوْمِ وَ الْحَجِّ مَعَ الْمُؤْمِنِ قَالَ أَ لَيْسَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً فَالْمُؤْمِنُونَ هُمْ الَّذِينَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُمْ حَسَنَاتِهِمْ لِكُلِّ حَسَنَة سَبْعُونَ ضِعْفاً فَهَذَا فَضْلُ الْمُؤْمِن وَ يَزِيدُهُ اللَّهُ فِي حَسَنَاتِهِ عَلَى قَدْرٍ صِحَة إِيمَانِهِ أَضْعَافاً كَثِيرَةً وَيَفْعَلُ اللَّهُ بِالْمُؤْمِنِينَ مَا يَشَاءُ مِنَ الْخَيْر﴾. (2)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِخْرَاجِ الدَّرَاهِم إِلَى الْإِمَامِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَيَجْعَلُ لَهُ الدَّرْهَمَ فِى الْجَنَّةَ مِثْلَ جَبَل أَحْدِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ فِي صِلَة الْإِمَامِ خَاصَّةٌ﴾. (3)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿ذَاکَ فِی صِلَهِ اَلرَّحِمِ وَ اَلرَّحِمُ رَحِمُ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ خَاصَّهً﴾. (4)
ص: 244
اولیاء علیهم السلام او ایمان آورند آن روزی است که در آن کشتی نوح علیه السلام بر کوه جودی آرام گرفت. آن روزی است که در آن خداوند آن قوم را زنده کرد آنان که هزاران نفر بودند و از ترس مرگ ترک دیار کردند و خداوند به ایشان دستور مرگ داد؛ آن ها مُردند سپس خداوند دوباره آن ها را زنده کرد.
کیست که به خدا قرض نیکویی دهد [و بدون منّت انفاق کند،] تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند است که [روزی بندگان را محدود یا گسترده می سازد؛ [و انفاق هرگز باعث کمبود روزی کسی نمی شود] و [سرانجام همگی] به سوی او باز می گردید. (245)
1-1- امام باقر علیه السلام- حمران گوید: گفتم آیا مؤمن بر مسلمان برتری دارد و در احکام، حدود، فضیلت ها و دیگر چیزها با هم فرق دارند؟ فرمود: «نه! آن ها در این گونه موارد با هم یکسان می باشند ولی مؤمن بر مسلمان در کارهایی که انجام می دهد برتری دارد؛ در عبادت هایی که می کند بر مسلمان فضیلت دارد گفتم مگر خداوند متعال نفرموده است: «هرکس کار خوبی بکند خداوند به او ده برابر می دهد؟ تو گمان می کنی که (آن ها) مسلمانان در نماز، زکات، روزه و حج با مؤمن برابر هستند؟ فرمود: مگر مشاهده نمی کنی که خداوند فرموده است: ﴿فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أضعافاً كَثِيرَةً﴾ خداوند در برابر حسناتی مؤمنین انجام داده اند ثواب چند برابری عطا می کند؛ برای هر حسن های هفتاد برابر آن ثواب عطا می کند و این فضیلتی برای مؤمن است و هرچه ایمان مؤمن قوی تر و درست تر باشد خداوند به او بیشتر عطا می فرماید و به مؤمنین خیر می رساند».
2-1- امام صادق علیه السلام- کاری نزد خدا محبوب تر از رسانیدن درهم (پول مربوط به خمس و زکات) به امام علیه السلام نیست. که خدا [هر] درهم فردی که چنین کند و خمسش را به امام بدهد را در بهشت مانند کوه احد قرار می دهد (یعنی ثواب آن را از اعمال خیر دیگر بزرگتر و بیشتر می دهد) خدای تعالی در کتابش می فرماید: ﴿مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً كَثيرَة﴾ٌ به خدا قسم این حکم مخصوص رساندن پول خمس و زکات به امام است.
3-1- امام صادق علیه السلام- این آیه مربوط به صله ی رحم است و مخصوصاً منظور از رحم، خویشاوندان آل محمد هستند.
ص: 245
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن أبي عبدالله قال: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها قَالَ رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُمَّ زِدْنِي فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِها فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُمَّ زِدْنِي فَأَنْزَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً فَعَلِمَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّ الْكَثِيرَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَا يُحْصَى وَلَيْسَ لَهُ منتهى﴾. (1)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَى عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَة فَلَهُ مِثْلَاهَا فِي الْجَنَّةَ فَقَالَ أَبُو الدَحْدَاحِ الْأَنْصَارِيُّ وَاسْمُهُ عَمْرُو بْنُ الدَّحْدَاحِ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ لِي حَدِيقَتَيْنِ إِنْ تَصَدَّقْتُ بِإِحْدَيَهُمَا فَإِنَّ لِي مِثْلَيْهَا فِي الْجَنَّةَ قَالَ نَعَمْ قَالَ وَأُمُّ الدَّحْدَاحِ مَعِي قَالَ نَعَمْ قَالَ الصَّيَّةُ مَعِى نَعَمْ فَتَصَدَّقَ بِأَفْضَلِ حَدِيقَتِهِ فَدَفَعَهَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَنَزَلَتِ الْآيَةُ فَضَاعَفَ اللَّهُ صَدَقَتَهُ أَلْفَيْ أَلْفِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى أَضْعَافاً كَثِيرَةً قَالَ فَرَجَعَ أَبُو الدَّحْدَاحِ فَوَجَدَ أُمَّ الدَّحْدَاحِ وَالصَّبِيَّةَ فِي الْحَدِيقَةِ الَّتِي جَعَلَهَا صَدَقَتَهُ فَقَامَ عَلَى بَابِ الْحَدِيقَةِ وَ تَحَرَّجَ أَنْ يَدْخُلَهَا فَنَادَى يَا أُمَّ الدَّحْدَاحِ فَقَالَتْ لَبَّيْكَ يَا أَبَا الدَّحْدَاحَ قَالَ إِنِّي قَدْ جَعَلْتُ حَدِيقَتِي هَذِهِ صَدَقَةً وَاشْتَرَيْتُ مِثْلَيْهَا فِي الْجَنَّةَ وَأُمُّ الدَّحْدَاحِ مَعِي وَ الصَّبِيَّةُ مَعِيَ قَالَتْ بَارَكَ اللَّهُ لَكَ فِيمَا شَرَيْتَ وَ فِيمَا اشْتَرَيْتَ فَخَرَجُوا مِنْهَا وَأَسْلَمُوا الْحَدِيقَةَ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ النَّبِيُّ كَمْ مِنْ نَخْل مُتَدَلَّ عُذُوقُهَا لِأَبِي الدَّحْدَاحَ فِي الْجَنَّة﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُلَيمان بن مهران قال سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَقَالَ يَعْنِي مِلْكَهُ لَا يَمْلِكُهَا مَعَهُ أَحَدُ وَ الْقَبْضُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى فِي مَوْضِع آخَرَ الْمَنْعُ وَالْبَسْطُ مِنْهُ الْإِعْطَاء وَ التَّوْسِيعُ كَمَا قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْصُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ يَعْنِي يُعْطِي وَيُوَسِّعُ وَيَمْنَعُ وَ يُضَيِّقُ وَ الْقَبْضُ مِنْهُ عَزَّوَجَلَّ فِي وَجْهِ آخَرَ الْأَخُذُ فِي وَجْهِ الْقَبُول مِنْهُ كَمَا قَالَ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ أَنْ يَقْبَلُهَا مِنْ أَهْلِهَا وَيُشِيبُ عَلَيْهَا قُلْتُ فَقَوْلُهُ
ص: 246
عَزَّوَجَلَّ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ قَالَ الْيَمِينُ الْيَدُ وَ الْيَدُ الْقُدْرَةُ وَالْقُوَّةُ يَقُولُ عَزَّوَجَلَّ وَ السَّمَوَاتُ مَطُويَّاتُ بِقُدْرَتِهِ وَقُوَّتِهِ سُبْحانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾. (1)
2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَضَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنَّهُ مَنْ آمَنَ بِهِ هَدَاهُ... وَمَنْ أَقْرَضَهُ أَنْمَاهُ... وَ تَصْدِيقُهَا مِنْ كِتَابِ اللهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِالله يَهْدِ قَلْبَهُ.. وَمَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ﴾. (2)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَلَى بَابِ الْجَنَّةَ مَكْتُوبُ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَرَ وَ الصَّدَقَةُ بِعَشَرَة﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى المَلا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لنبى هُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقَاتِلُ فِي سَبيل الله قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ ألا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا ألا تُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ الله وَقَدْ أَخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَاتِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوا إلا قليلاً مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ﴾. (226)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿أَنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ بَعْدَ مُوسَى عَمِلُوا بِالْمَعَاصِي وَغَيَّرُوا دِينَ اللَّهِ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرٍ رَبِّهِمْ وَ كَانَ فِيهِمْ نَبِيُّ يَأْمُرُهُمْ وَيَنْهَاهُمْ فَلَمْ يُطِيعُوهُ وَ رُوِيَ أَنَّهُ إِرْمِيَا النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم فَسَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ جَالُوتَ وَ هُوَ مِنَ الْقِبْطِ فَأَذَلَّهُمْ وَ قَتَلَ رِجَالَهُمْ وَ أَخْرَجَهُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَخَذَ أَمْوَالَهُمْ وَاسْتَعْبَدَ نِسَاءَهُمْ فَفَزِعُوا إِلَى نَبِيِّهِمْ وَقَالُوا سَلِ اللَّهَ أَنْ يَبْعَثَ لَنَا مَلِكاً نُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَكَانَتِ النُّبُوَّةُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي بَيْتِ وَالْمُلْكُ وَالسُّلْطَانُ فِي بَيْتِ آخَرَ لَمْ يَجْمَعِ اللَّهُ لَهُمُ النُّبُوَّةَ وَالْمُلْكَ فِي بَيْتِ وَاحِدٍ فَمِنْ ذَلِكَ قَالُوا ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ الله فَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ أَلَّا تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلَّا تُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ الله وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيارِنَا وَ أَبْنَائِنَا وَ كَانَ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَ قَالَ لَهُمْ نَبيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ
ص: 247
چه»؟ فرمود: «یمین دست است و دست مظهر قدرت و توانایی است خدای عزوجل می فرماید: آسمان ها در دست قدرت او [مانند طومار] پیچیده است و خداوند از آن چه به او شرک می ورزند، مبرا و منزه است.
2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند بر خود واجب نموده کسی را که به او ایمان آورد، هدایت کند و کسی را که به او قرض دهد رشد دهد... و تصدیق این سخن در کتاب خدا است ﴿وَ مَنْ يُؤْمِنُ بالله يَهْدِ قَلْبَهُ... وَ مَنْ ذَا الَّذِي يُقرضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ﴾.
3-3- امام صادق علیه السلام- بر در بهشت نوشته شده [پاداش] قرض هجده برابر و صدقه ده برابر است». آیا مشاهده نکردی جمعی از بنی اسرائیل را بعد از موسی، که به یکی از پیامبرانشان گفتند: زمامدار [و فرماندهی] برای ما برگزین تا [زیر فرمان او] در راه خدا پیکار کنیم [پیامبرآن ها] گفت: شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود سرپیچی کنید و در راه خدا جهاد و پیکار نکنید گفتند چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم در حالی که از خانه ها و فرزندانمان رانده شده ایم و شهرهای ما به وسیله ی دشمن اشغال و فرزندان ما اسیر شده اند؟ اما هنگامی که دستور پیکار به آن ها داده شد، جز عده کمی از آنان همگی سرپیچی کردند و خداوند از [اعمال و نیّات] ستمکاران، آگاه است. (246)
1-1- امام باقر علیه السلام- بنی اسرائیل بعد از موسی علیه السلام به انجام گناه مبادرت ورزیده و در دین خدا بدعت ایجاد کردند و در برابر اوامر الهی سرکشی و طغیان نمودند در آن هنگام پیامبری که گفته می شود ارمیای نبیل بوده در بین آنان بوده که آن ها را امر و نهی می نمود اما آن ها از او اطاعت نمی کردند. خداوند نیز به خاطر شقاوتشان حاکمی ظالم به نام جالوت که از قبطیان بود را بر آن ها مسلط گردانید. او بنی اسرائیل را ذلیل می کرد؛ بسیاری از مردان بنی اسرائیل را به قتل رسانده و عده ی دیگری را نیز تبعید نمود؛ اموال و دارایی آن ها را غارت کرده و زنانشان را به اسارت برد به این خاطر گلایه و شکوه خود را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله خود بردند و گفتند از خداوند بخواه سلطانی برای ما برگزیند که همراه ما [در مقابل دشمنان] در راه خدا بجنگد» چراکه در آن زمان در بین بنی اسرائیل نبوّت و سلطنت در یک خاندان جمع نمی گشت و خداوند نیز سلطنت و نبوّت را در یک خانه قرار نمی داد به همین خاطر گفتند: وَابْعَثْ لَنا مَلِكاً
ص: 248
قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ علیه السلام مَلِكاً فَغَضِبُوا مِنْ ذَلِكَ وَقَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةَ مِنَ الْمَالِ وَكَانَتِ النُّبُوَّةُ فِي وَلْدِ لَاوَى وَالْمُلْكُ فِي وَلْدِ يُوسُفَ علیه السلام وَ كَانَ طَالُوتُ مِنْ وُلْدِ ابْنِ يَامِينَ أَخِي يُوسُفَ لِأُمِّهِ لَمْ يَكُنْ مِنْ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ لَا مِنْ بَيْتِ الْمَمْلَكَةِ فَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ َزادَهُ بَسْطَةَ فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ واسِعُ عَلِيمُ وَ كَانَ أَعْظَمَهُمْ جِسْماً وَ كَانَ شُجَاعاً قَوِيّاً وَ كَانَ أَعْلَمَهُمْ إِلَّا أَنَّهُ كَانَ فَقِيرًا فَعَابُوهُ بِالْفَقْرِ فَقَالُوا لَمْ يُؤْتَ سَعَةَ مِنَ الْمَالِ فَ َقالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةُ مِنْ رَّبِّكُمْ وَ بَقِيَّةُ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ كَانَ التَّابُوتُ الَّذِي أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى مُوسَى علیه السلام فَوَضَعَتْهُ فِيهِ أُمُّهُ وَأَلْقَتْهُ فِي الْيَمِّ فَكَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ يَتَبَرَّكُونَ بِهِ فَلَمَّا حَضَرَ مُوسَى علیه السلام الْوَفَاةُ وَضَعَ فِيهِ الْأَلْوَاحَ وَ دِرْعَهُ وَ مَا كَانَ عِنْدَهُ مِنْ آيَاتِ النُّبُوَّةَ وَ أَوْدَعَهُ يُوشَعَ الوَصِيَّهُ فَلَمْ يَزَلَ التَّابُوتُ بَيْنَهُمْ حَتَّى اسْتَخَفُوا بِهِ وَ كَانَ الصِّبْيَانُ يَلْعَبُونَ بِهِ فِي الطُّرْقَاتِ فَلَمْ يَزَلْ بَنُو إِسْرَائِيلَ فِي عِزَّ وَ شَرَفِ مَا دَامَ التَّابُوتُ عِنْدَهُمْ فَلَمَّا عَمِلُوا بِالْمَعَاصِي وَ اسْتَخَفُوا بِالتَّابُوتِ رَفَعَهُ اللَّهُ عَنْهُمْ فَلَمَّا سَأَلُوا النَّبِيَّ وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِمْ طَالُوتَ علیه السلام مَلِكاً يُقَاتِلُ مَعَهُمْ رَدَّ اللَّهُ عَلَيْهِمُ التَّابُوتَ كَمَا قَالَ اللَّهُ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ قَالَ الْبَقِيَّةُ ذُرِّيَّةُ الْأَنْبِيَاءِ المَةِ وَ قَوْلُهُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَإِنَّ التَّابُوتَ كَانَ يُوضَعُ بَيْنَ يَدَى الْعَدُوِّ وَ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ فَتَخْرُجُ مِنْهُ رِيحُ طَيِّبَةً لَهَا وَجْهُ كَوَجْهِ الْإِنْسَانِ﴾. (1)
ص: 249
تقاتل في سبيل الله. ارمیا علیه السلام در پاسخ آن ها گفت: «آیا فکر نمی کنید اگر جنگیدن بر شما واجب گردد، از جدال با دشمن خودداری می ورزید؟ بنی اسرائیل در پاسخ او گفتند چگونه در راه خدا نبرد نکنیم؛ حال آن که [سپاهیان جالوت] ما را از سرزمین و فرزندانمان دور نموده اند؟!... امّا عاقبت همان طور شد که خداوند تبارک و تعالی فرمود وقتی جنگ بر آنان واجب شد جز عده ی کمی باقی از معرکه گریختند، پیامبرشان به آنان گفت خداوند طالوت را به عنوان سلطان و فرمانروای شما انتخاب کرده است. اما آنان از این انتخاب خشمگین شده و گفتند چگونه ممکن است او فرمانروای ما شود با این که ما به این سمت سزاوارتریم او ثروتمند نیست علاوه براین همواره نبوّت در بین فرزندان لاویا منتقل می گشته و سلطنت و ،فرمانروایی در بین فرزندان یوسف بوده است اما طالوت علیه السلام از فرزندان ابن یامین بنیامین ال برادر یوسف است و در مادر با یوسف الله مشترک می باشد- که با این حساب، نه از خاندان نبوت است و نه از «خاندان سلطنت» پیامبرشان به آن ها فرمود: «خداوند او را در میان شما برگزید و او را از نظر قوای بدنی و علم و دانش بر شما برتری داد و خدا سلطنت خود را به هر که بخواهد عطاء می.کند که خدا بزرگ و داناست طالوت علیه السلام در میان آنان از نظر جثه بزرگترین آنان و بسیار شجاع و قوی و از همه ی آنان داناتر بود اما به دلیل فقر به او ایراد می گرفتند و می گفتند که او توان مالی ندارد آن گاه ارمیا علیه السلام [برای اثبات شایستگی او] خطاب به بنی اسرائیل گفت: «نشانه ی سلطنت او این است که نزد او نشانه ای از پیامبران پیشین است. او صندوق موسی علیه السلام را که در آن سکینه و آرامش از سوی پروردگار به ودیعت نهاده شده است و مفقود گشته است را باز می گرداند. همچنین باقیمانده ی آثار خاندان موسی و هارون در آن صندوق می باشد و فرشتگان الهی آن را با خود حمل می نمایند به زودی آن صندوق به سوی شما باز می گردد و با خود عزت و شرف از دست رفته تان را بازخواهد گردانید] این همان صندوقی است که خداوند برای موسی فرستاد و مادرش او را به هنگام خردسالی در آن نهاد و به نیل سپرد و بنی اسرائیل به آن تبرک می جستند. اما هنگامی که وفات موسى ال فرا رسید الواح و زره خود و تمام نشانه های نبوتش را در آن نهاده و به یوشع بن نون که وصی او بود سپرد تابوت همواره در بین آنان بود چیزی نگذشت که آن ،صندوق، مورد بی مهری و تمسخر بنی اسرائیل قرار گرفت به طوری که در راه ها و کوچه ها آن را بازیچه ی کودکان خویش قرار دادند. تا زمانی که آن تابوت در میان بنی اسرائیل بود آن ها عزّت و شرف داشتند اما وقتی که بنی اسرائیل به گناهان آلوده شدند و آن تابوت را پست و خوار کردند خداوند نیز آن را به آسمان ها برد، اما وقتی از پیامبر صلی الله علیه و آله خود درخواست نموده و خداوند طالوت را به عنوان سلطان برانگیخت تا با آنان به جنگ دشمن برود، خداوند مجدداً آن صندوقچه ی گران بها را به زمین فرستاد همان طور که خداوند فرمود: ﴿ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ مِنْ قِبَلِ الله تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ﴾ و منظور از بقیه در آیات فوق همان فرزندان انبیاء صلى الله عليه وآله وسلم می باشند و این که فرمود: فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ؛ به این خاطر است که آن تابوت را در جنگ جلوی دشمن و پیش مسلمانان قرار می دادند و از آن بوی خوشی می آمد و ظاهری شبیه صورت انسان داشت.
ص: 250
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ كَانَ الْمَلِكُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ هُوَ الَّذِي يَسِيرُ بِالجُنُودِ وَ النَّبِيُّ يُقِيمُ لَهُ أَمْرَهُ وَيُنَبِّئُهُ الْخَيْرَ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ فَلَمَّا قَالُوا ذَلِكَ لِنَبِّيْهِمْ قَالَ لَهُمْ إِنَّهُ لَيْسَ عِنْدَكُمْ وَفَاءُ وَ لَا صِدْقُ وَلَا رَغْبَةٌ فِي الْجِهَادِ فَقَالُوا إِنْ كَتَبَ اللَّهُ الْجِهَادَ فَإِذَا أَخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَ أَبْنَائِنَا فَلَا بُدَّ لَنَا مِنَ الْجِهَادِ وَ نُطِيعُ رَبَّنَا فِي جِهَادِ عَدُوِّنَا قَالَ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً فَقَالَتْ عُظَمَاءُ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ مَا شَأْنُ طَالُوت علیه السلام يَمْلِكُ عَلَيْنَا وَ لَيْسَ فِي بَيْتِ النُّبُوَّةَ وَ الْمَمْلَكَةِ وَقَدْ عَرَفْتَ أَنَّ عليها النُّبُوَّةَ وَالْمَمْلَكَةَ فِي التَّاوَى وَ يَهُودَا وَطَالُوتُ علیه السلام مِنْ سِبْطِ بِنْيَامِينَ بَن يَعْقُوبَ فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ
اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةٌ فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ الْمُلْكُ بِيَدِ اللَّهِ يَجْعَلُهُ حَيْثُ يَشَاءُ لَيْسَ لَكُمْ أَنْ تَخَيَّرُوا فَإِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ مِنْ قِبَلِ الله تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةً وَ هُوَ الَّذِي كُنْتُمْ تَهْزِمُونَ بِهِ مَنْ لَقِيتُمْ فَقَالُوا إِنْ جَاءَ التَّابُوتُ رَضِينَا وَ سَلَّمْنَا﴾. (1)
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿أَخْتلِف فِي ذَلِكَ النَّبِيِّ فَقِيلَ: إِشْمُويلُ وَ هُوَ بِالْعَرَبِيَّةِ إِسْمَاعِيلُ عَنْ أَكْثَر الْمُفَسِّرِينَ وَ هُوَ الْمَرْوى عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام﴾. (2)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ كَانَ الْقَلِيلُ سِتِّينَ أَلْفاً﴾. (3)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿أَنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ بَعْدَ مُوسَى علیه السلام عَمِلُوا ِبالْمَعَاصِي وَ غَيَّرُوا دِينَ اللَّهِ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَكَانَ فِيهِمْ وَ كَانَ فِيهِمْ نَبِيُّ يَأْمُرُهُمْ وَيَنْهَاهُمْ فَلَمْ يُطِيعُوه﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ قالَ هُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ المُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَرَيُؤْتَ سَعَةً مِنَ المال قالَ إِنَّ اللهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةٌ فِي الْعِلْمِ وَ الجِسْمِ وَ اللهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَليمٌ﴾. (247)
ص: 251
2-1- امام صادق علیه السلام- در آن زمان ،پادشاه سربازان را به پیش می برد و پیامبر صلی الله علیه و آله امور را هدایت می کرد و وی را از وحی خداوند آگاه می ساخت زمانی که این امر را به پیامبرشان گفتند پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ به آن ها فرمود: «شما وفا راستی و تمایلی به جهاد کردن ندارید» آن ها گفتند: «ما از جهاد حذر می کردیم ولی اکنون که از دیار خویش خارج شده و از فرزندانمان دور گشته ایم، چاره ای جز جهاد کردن نداریم؛ و از فرمان پروردگار خویش در امر به جهاد با دشمنمان پیروی خواهیم کرد». پیامبرشان در مقابل فرمود: خداوند طالوت را به عنوان پادشاه شما فرستاد». بزرگان بنی اسرائیل عرض کردند: «چگونه طالوت بر ما سروری کند در حالی است که نه از خاندان پیامبری است و نه از خاندان پادشاهی؟ تو می دانی که پیامبری و پادشاهی در خاندان لاوی و یهود و طالوت علیه السلام از نسل بنیامین فرزند یعقوب علیه السلام است» پیامبرشان به آن ها فرمود خدا او را بر شما برگزیده و او را در علم و قدرت جسم وسعت بخشیده است (بقره /247) و ملک در دست خداوند است و در هر مکانی که اراده ،فرماید آن را قرار می دهد؛ و این گونه نیست که شما آن را انتخاب نمایید نشانه ی سلطنت او این استکه تابوت از سوی خداوند که فرشتگان آن را حمل می کنند به همرا بقیه ی آثار نبوت خاندان موسی و هارون که مایه ی آرامش شما است به سوی شما باز خواهد گشت و این همان چیزی بود که هر دشمنی را که با او روبه رو می شدید به وسیله ی آن شکست می دادید آن ها گفتند در صورتی که تابوت ،بیاید خشنود شده و تسلیم خواهیم شد».
3-1- امام باقر علیه السلام- اکثر مفسران از امام باقر علیه السلام نقل کرده اند که گفته شده مراد از آن پیامبر صلی الله علیه و آله، اشموئیل است که به عربی اسماعیل می باشد.
1-2- امام باقر علیه السلام- منظور از افراد کم در این آیه، شصت هزار نفر است.
2-2- امام باقر علیه السلام- بنی اسرائیل بعد از موسی مرتکب معاصی شدند؛ دین الهی را تغییر دادند و از امر پروردگار خود نافرمانی و سرپیچی نمودند. این در حالی بود که در میان آنان پیامبری بود که آنان را امر و نهی می کرد اما از او اطاعت نمی کردند و پیامبرشان به آن ها گفت: «خداوند طالوت را برای زمامداری شما برگزیده است» گفتند چگونه او بر ما حکومت کند، با این که ما از او شایسته تریم و او ثروت زیادی ندارد؟ گفت خدا او را بر شما برگزیده و او را در دانش و توانایی جسمانی فزونی بخشیده است خداوند ملکش را به هر کس بخواهد می بخشد؛ و احسان خداوند گسترده است؛ و [از لیاقت افراد] آگاه است». (247)
ص: 252
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿وَ كَانَ طَالُوتُ مِنْ وُلْدِ ابْنِ يَامِينَ أَخِي يُوسُفَ علیه السلام لِأُمِّهِ لَمْ يَكُنْ مِنْ بَيْتِ لنُّبُوَّةَ وَ لَا مِنْ بَيْتِ الْمَمْلَكَةِ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿طَالُوتُ علیه السلام مِنْ سِبْطِ بِنْيَامِينَ بْن يَعْقُوبَ علیه السلام﴾. (2)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿فَقالَ هَمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً فَغَضِبُوا مِنْ ذَلِكَ وَ قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَرَيُؤْتَ سَعَةً مِنَ المال﴾. (3)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ لَمْ يَكُنْ مِنْ سِبْطِ النَّبُوَّةَ وَ لَا مِنْ سِبْطِ الْمَمْلَكَة﴾. (4)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَقَالَتْ عُظَمَاء بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ مَا شَأْنُ طَالُوا يَمْلِكُ عَلَيْنَا وَلَيْسَ فِي بَيْتِ النُّبُوَّةَ وَالْمَمْلَكَة وَقَدْ عَرَفْتَ أَنَّ النُّبُوَّةَ وَالْمَمْلَكَة فِى اللَّاوَى وَيَهُودَا وَطَالُوتُ علیه السلام مِنْ سِبْطِ بِنْيَامِينَ بْن يَعْقُوبَ علیه السلام﴾. (5)
4-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ عَلِيّاً علیه السلام كَتَبَ إِلَى مُعَاوِيَةَ... طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذْ قَالُوا لِنَبِيِّ صلی الله علیه و اله لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكاً نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ لَهُمْ طَالُوتَ مَلِكاً حَسَدُوهُ وَ قالُوا أَنَّي يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَ زَعَمُوا أَنَّهُمْ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ كُلَّ ذَلِكَ نَقْصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ وَ عِنْدَنَا تَفْسِيرُهُ وَ عِنْدَنَا تَأْوِيلُهُ وَ قَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى وَنَعْرِفُ فِيكُمْ شِبْهَهُ وَ أَمْثَالَهُ وَ مَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ فَكَانَ نَبِيِّنَا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ حَسَدَا مِنَ الْقَوْمِ عَلَى تَفْضِيلِ بَعْضِنَا عَلَى بَعْض أَلَا وَنَحْنُ أَهْلُ الْبَيْتِ ة آل إِبْرَاهِيمَ علیه السلام الْمَحْسُودُونَ حُسِدْنَا كَمَا حُسِدَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلِنَا سُنَّةً وَ مَثَلًا وَ قَالَ اللَّهُ وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ لُوطٍ وَ آلَ عِمْرانَ وَ آلِ يَعْقُوبَ وَ آل مُوسى وَآلُ هارُونَ وَ آل داوُدَ فَنَحْنُ آلُ نَبِيِّنَا مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله﴾. (6)
ص: 253
1-1- امام باقر علیه السلام- [در آن زمان نبوّت در میان فرزندان لاویا و حکومت در میان فرزندان يوسف علیه السلام بود؛ در حالی که طالوت از فرزندان بنیامین برادر تنی یوسف بود؛ یعنی نه از خاندان نبوت و نه از خاندان حکومت
2-1- امام صادق علیه السلام- طالوت علیه السلام از نسل ،بنیامین فرزند یعقوب علیه السلام است.
1-2- امام باقر علیه السلام- پیامبرشان به آن ها فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا﴾ آن ها از این امر به خشم آمده و گفتند: ﴿آنی يَكُونُ لَه الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْه وَلَرَيَؤْتَ سَعَةٌ مِّنَ المال﴾
2-2- امام باقر علیه السلام- آنان از آن رو از پذیرش حکومت طالوت سرباز زدند که طالوت نه به خاندانی تعلق داشت که نبوّت در آنان بود و نه به خاندانی که پادشاهی در آنان بود.
3-2- امام صادق علیه السلام- در آن هنگام بزرگان بنی اسرائیل عرض کردند «چگونه طالوت بر ما سروری کند؟ در حالی که نه از خاندان پیامبری است و نه از خاندان پادشاهی! تو می دانی که پیامبری و پادشاهی در خاندان لاوی و یهودا است و طالوت از نسل بنیامین، فرزند یعقوب علیه السلام است».
4-2- امام علی علیه السلام- على علیه السلام به معاویه نامه نوشت... عده ای از بنی اسرائیل هنگامی که به پیامبرشان گفتند: بر ما امیری بگمار تا در راه خدا جهاد کنیم پس از انتخاب طالوت ال به عنوان امیر بر او حسد ورزیده و گفتند: چگونه ممکن است او بر ما امیری کند؟! و پنداشتند که خودشان از او برای رهبری شایسته ترند و ما تمام اخبار گذشتگان را برای تو بیان می کنیم در حالی که تفسیر و تأویل آن نزد ماست و هر که به خدا دروغ بست سخت زیانکار شد و ما شبیه و مانند آن قضایا را در بین شما می شناسیم ولی آیات و انذارها برای قومی که ایمان نمی آورند کفایت نمی کند. پس پیامبر صلی الله علیه و آله ما زمانی که آن چه را که می دانستند برایشان آورد، آن ها از روی حسادتشان آن را انکار کردند؛ و آن ها این مطلب را که خداوند از روی فضلش عده ای از ما را که بخواهد بر عده ی دیگر برتری بخشد، از روی حسد نپذیرفته و انکار می کنند. آگاه باشید که ما اهل بیت خاندان ابراهیم هستیم که همچون پدران قبل از خود- که گویا سنت و مثلی در این خاندان شده- مورد حسادت قرار گرفتیم و خداوند فرمود ﴿وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ لُوطٍ وَ آلَ عِمْرانَ وَ آلِ يَعْقُوبَ وَ آل مُوسى وَ آل هارُونَ وَ آلَ داوُدَ﴾ و ما نیز خاندان پیامبرمان، محمد هستیم.
ص: 254
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ الْمَلِكُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ هُوَ الَّذِي يَسِيرُ بِالجُنُودِ وَ النَّبِيُّ يُقِيمُ لَهُ أَمْرَهُ وَ يُنَبِّئُهُ الْخَيْرَ مِنْ عِنْدِ ربِّه﴾. (1)
1-3- علی بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ كَانَ أَعْظَمَهُمْ جِسْماً وَ كَانَ شُجاعاً قَوِيَّاً وَ كَانَ أَعْلَمَهُمْ إِنَّا أَنَّهُ كَانَ فَقِيراً فَعَابُوهُ بِالْفَقْرِ فَقَالُوا لَمْ يُؤْتَ سَعَةَ مِنَ الْمَالِ﴾. (2)
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن أبي جَعْفَر الثَّانِي عَنْ آبَائِهِ اللهِ قَالَ قَالَ عَن قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قُلْتُ أَرْبَعاً أَنْزَلَ اللَّهُ تَصْدِيقِى بهَا فِي كِتَابِهِ قُلْتُ الْمَرْءُ مَحْبُوءُ تَحْتَ لِسَانِهِ فَإِذَا تَكَلَّمَ ظَهَرَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ قُلْتُ فَمَنْ جَهِلَ شَيْئًا عَادَاهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ ما يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ وَ قُلْتُ قَدْرُ [أَوْ قِيمَةُ] كُلَّ امْرِئ مَا يُحْسِنُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِي قِصَّة طَالُوتَ ا إِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةٌ فِي الْعِلْمِ وَ الجِسْمِ قَلْتُ الْقَتْلُ يُقِلُ الْقَتْلَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ﴾. (3)
3-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن سَليم بن قيس قَال: رَأَيْتُ عَلِيّاً علیه السلام فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ جَمَاعَةٌ يَتَحَدَّثُونَ وَ يَتَذَاكَرُونَ الْعِلْمَ، فَذَكَرُوا قُرَيْشاً وَفَضْلَهَا وَ سَوَابِقَهَا وَ هِجْرَتَهَا وَ مَا قَالَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مِنَ الْفَضْل... وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب لَا يَنْطِقُ هُوَ وَلَا أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ، فَأَقْبَلَ الْقَوْمُ عَلَيْهِ، فَقَالُوا يَا أَبَا الْحَسَنِ مَا يَمْنَعُكَ أَنْ تَتَكَلَّمَ. فَقَالَ أَنْشُدُكُمْ بِاللَّهِ أَ تَعْلَمُونَ أَنِّي أَوَّلُ الْأُمَّةِ إِيمَاناً بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ فَقَالُوا كُلُّهُمْ نَشْهَدَ ذَلِكَ..... أ فَيَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ الْخَلِيفَةُ عَلَى الْأُمَّةِ إِلَّا أعْلَمُهُم بكتاب الله وسنة نبيه، وَقَدْ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهدِّي إِلَّا أَنْ يُهدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ، وَ قَالَ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ﴾. (4)
4-3- الرّضا علیه السلام- ﴿كُنَّا مَعَ الرِّضَا بِمَرْوَ فَدَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِى اللَّهِ فَأَعْلَمْتُهُ حَوْضَ النَّاسِ فِي أَمْرَ الْإِمَامَةِ فَتَبَسَّمَ اللهِ ثُمَّ قَالَ يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ جَهِلَ الْقَوْمُ وَ خُدِعُوا عَنْ آرَائِهِمْ... إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ
ص: 255
5-2- امام صادق علیه السلام- پادشاه در آن زمان کسی بود که سپاه را رهبری می کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله او را هدایت نموده و اخبار وحی را از جانب خداوند به او می رساند.
1-3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- طالوت از نظر بدنی تنومندترین افراد بنی اسرائیل بود و مردی شجاع، بسیار دانا و قدرتمند بود؛ ولی قدرت مالی نداشت و به جهت همین فقر مردم از پذیرفتن امیری او امتناع کردند و به او ایراد می گرفتند و می گفتند قدرت مالی ندارد.
2-3- امام علی علیه السلام- از امام جواد علیه السلام روایت شده است امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: چهار نکته عرض کردم که خداوند در تصدیق من چهار آیه در کتابش نازل کرد؛ گفتم «انسان پشت زبانش پنهان است؛ پس چون سخن بگوید آشکار می شود پس خداوند متعال آیه، هرچند می توانی آن ها را از طرز سخنانشان بشناسی (محمد/30) را نازل.کرد گفتم کسی که چیزی را نداند با آن دشمنی می کند. پس خداوند آیه ی ولی آن ها از روی علم و دانش قرآن را انکار نکردند بلکه چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است (یونس /39) را فرو فرستاد و گفتم : «ارزش هر انسان و قدر و قیمت آن برابر ارزش چیزی است که آن را خوب و نیکو می پندارد [شخصیت هر فرد هم ارزش چیزی است که آن را خوب می پندارد] پس خداوند در داستان طالوت علیه السلام آيه ى: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةٌ فِي الْعِلْمِ وَ الجِسْمِ﴾ را نازل کرد و گفتم: «و قتل [کشتن قاتل] در برابر یک قتل [کشته شدن مقتول] کشتار را کم می کند» و خداوند آیه ی: برای شما در قصاص کردن موجبات حیات و زندگی است، ای خردمندان را نازل کرد.
3-3- امام علی علیه السلام- سلیم بن قیس گوید: علی علیه السلام را در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله دیدم؛ در حالی که جماعتی با هم صحبت می کردند و علم را به یکدیگر متذکر می شدند و از قریش، فضائل، سوابق، هجرتشان و سخنانی که پیامبر صلی الله علیه و آله در باب فضائل آن ها بیان فرمود یاد می کردند... و علی بن ابی طالب علیه السلم هیچ کدام از اهل بیت ایشان سخن نمی گفتند مردم به نزد آن حضرت رفته و گفتند: ای ابا الحسن علیه السلام! چه چیزی تو را از سخن گفتن باز می دارد؟ پس فرمود شما را به خدا آیا می دانید که من اولین مرد برگزیده ای هستم که به خدا و رسولش ایمان آورد؟ همگی گفتند ما بر آن شهادت می دهیم... فرمود: «آیا شایسته نیست که خلیفه بر امت کسی باشد که از همه ی آن ها به کتاب خدا و سنت پیامبرش آگاه تر باشد؟ و خداوند عزوجل فرمود: آیا کسی که هدایت به سوی حق می کند برای پیروی شایسته تر است، یا آن کس که خود هدایت نمی شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می شود چگونه داوری می کنید؟! (یونس/35) و فرمود: ﴿وَ زَادَهُ بَسْطَةٌ فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْم﴾.
4-3- امام رضا علیه السلام- ما در کنار امام رضا علیه السلام در مرو بودیم. من نزد مولایم علیه السلام رفتم و او را از سخنانی که مردم درباره امامت می گفتند باخبر کردم ایشان تبسم کرده و فرمود: ای عبدالعزیز مردم ناآگاهاند و فریب نظرات را می خوردند... خداوند پیامبران و امامان را چنین توفیق داده که از خزانه ی علم و حکمتش چیزهایی به ایشان می بخشد که به دیگران عطا
ص: 256
الْأَئِمَّة علیهم السلام يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَيُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْرُونَ عِلْمِهِ وَ حِكَمِهِ مَا لَا يُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمٍ أَهْل الزَّمَان فِي قَوْلِهِ تَعَالَى أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهدِّي إِلَّا أَنْ يُهدى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ وَ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيراً وَ قَوْلِهِ فِي طَالُوتَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةٌ فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعُ عَلِيمٌ﴾. (1)
5-3- امير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لَكُمْ فِي هَذِهِ الْآيَاتِ عِبْرَةٌ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ الْخِلَافَةَ وَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِ الْأَنْبِيَاءِ فِي أَعْقَابِهِمْ وَأَنَّهُ فَضَلَ طَالُوتَ وَقَدَّمَهُ عَلَى الْجَمَاعَة باصْطِفَائِهِ إِيَّاهُ وَ زِيَادَتِهِ بَسْطَةَ فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ فَهَلْ تَجِدُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ اصْطَفَى بَنِي أُمَيَّةَ عَلَى بَنِي هَاشِمٍ وَ زَادَ مَعَاوِيَةَ عَلَيَّ بَسْطَةٌ فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ﴾. (2)
1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الْمُلْكُ بِيَدِ اللَّهِ يَجْعَلُهُ حَيْثُ يَشَاءُ لَيْسَ لَكُمْ أَنْ تَخَيَّرُوا﴾. (3)
2-4- الأئمة علیهم السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَاللَّهُ يُؤْتِ مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ أَنَّهُمَا نَزَلْنَا فِيهِمْ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ قالَ هُمْ نَبيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آل مُوسَى وَ آلَ هَارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِن كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾. (248)
ص: 257
نمی کند. پس علم آن ها برتر از علم اهل زمان می باشد و این در کلام خداوند متعال آمده است آیا کسی که هدایت به سوی حق می کند برای پیروی شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمی شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می شود چگونه داوری می کنید؟ (یونس/35) و این سخن خداوند تبارک و تعالی و به هرکس دانش داده شود خیر فراوانی داده شده است. (بقره /219) و سخن او درباره ی طالوت خدا او را بر شما برگزیده و او را در علم و قدرت] جسم، وسعت بخشیده است خداوند ملکش را به هر کس بخواهد می بخشد و احسان خداوند وسیع است و از لیاقت افراد برای منصب ها آگاه است.
5-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ای مردم در این آیات برای شما عبرتی است تا بدانید که خداوند متعال امر [ولایت و نبوّت] و خلافت را پس از انبیاء در عقبه ی (فرزندان ایشان قرار داده است و پروردگار طالوت را برتری بخشید و او را به سبب کثرت توان علمی و جسمی اش و نیز به دلیل آن که او تنها برگزیده بود بر جماعتی پیشوا گرداند آیا شما دریافتید که خداوند متعال بنی امیه را بر بنی هاشم برگزید و قدرت علمی و جسمی معاویه را بر علیا افزون گرداند؟!
1-4- امام صادق علیه السلام- ملک و فرمانروایی در دست خداوند است و در هر جایی که اراده فرماید آن را قرار می دهد و به این گونه نیست که شما آن را انتخاب نمایید.
2-4- ائمه علیهم السلام- آيه: ﴿وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ و آيه وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ﴾، درباره ی ائمه نازل شده است.
و پیامبرشان به آن ها گفت: نشانه ی حکومت او این است که «صندوق عهد» به سوی شما خواهد آمد که در آن آرامشی از پروردگار شما و یادگارهایی از خاندان موسی و هارون قرار دارد؛ در حالی که فرشتگان آن را حمل می کنند. در این موضوع، [نشانه ای روشن] برای شماست؛ اگر ایمان داشته باشید». (248)
ص: 258
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةُ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ وَ هُوَ الَّذِي كُنْتُمْ تَهْزِمُونَ بِهِ مَنْ لَقِيتُمْ فَقَالُوا إِنْ جَاءَ التَّابُوتُ رَضِينَا وَسَلَّمْنَا﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ كَانَ التَّابُوتُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ وَ قَدْ كَانَ رُفِعَ بَعْدَ مُوسَى علیه السلام إِلَى السَّمَاءِ لَمَّا عَمِلَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ بِالْمَعَاصِي فَلَمَّا غَلَبَهُمْ جَالُوتُ وَ سَأَلُوا النَّبِيَّ أَنْ يَبْعَثَ إِلَيْهِمْ مَلِكاً يُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ تَقَدَّسَ وَجَهُهُ بَعَثَ إِلَيْهِمْ طَالُوتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِمُ التَّابُوتَ وَكَانَ التَّابُوتُ إِذَا وُضِعَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ بَيْنَ أَعْدَائِهِمْ وَ رَجَعَ عَنِ التَّابُوتِ إِنْسَانُ كُفْرَ وَ قُتِلَ وَ لَا يَرْجِعُ أَحَدٌ عَنْهُ إِلَّا وَ يُقتل﴾. (2)
3-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبِي الْحَسَن علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا كَانَ تَابُوتُ مُوسَى وَ كَمْ كَانَ سَعَتُهُ؟ قَالَ: ثَلَاثُ أَذْرُعُ فِي ذِرَاعَيْنِ. قُلْتُ: مَا كَانَ فِيهِ؟ قَالَ: عَصَا مُوسَى علیه السلام وَ السَّكِينَةُ قُلْتُ: وَ مَا السَّكِينَةُ؟ قَالَ: رُوح اللَّهِ يَتَكَلَّمُ كَانُوا إِذَا اخْتَلَفُوا فِي شَيْءٍ كَلَّمَهُمْ وَأَخْبَرَهُمْ ببَيَان مَا يُريدُونَ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا مَثَلُ السِّلَاح فِينَا مَثَلُ التَّابُوتِ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ أَيُّ أَهْل بَيْتٍ وُجِدَ التَّابُوتُ عَلَى بَابِهِمْ أُوتُوا النُّبُوَّةَ فَمَنْ صَارَ إِلَيْهِ السَّلَاحُ مِنَّا أُوتِيَ الْإِمَامَة﴾. (4)
5-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا قَالَ كَانَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام يَقُولُ: إِنَّمَا مَثَلُ الظن السَّلَاحَ فِينَا مَثَلُ التَّابُوتِ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَيْثُمَا دَارَ التَّابُوتُ أُوتُوا النُّبُوَّةَ وَحَيْثُمَا دَارَ السَّلَاحُ فِينَا فَثَمَ الْأَمْرُ. قُلْتُ: فَيَكُونُ السِّلَاحُ مُزَائِنَا لِلْعِلْمِ؟ قَالَ: لا﴾. (5)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا مَثَلُ السِّلَاحَ فِينَا مَثَلُ التَّابُوتِ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَيْثُمَا دَارَ التَّابُوتُ دَارَ الْمُلْكُ فَأَيْنَمَا دَارَ فِينَا السَّلَاحُ دَارَ الْعِلْمِ﴾. (6)
ص: 259
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام- نقل شده است که فرمود هنگامی که آیه ی شریفه ی من جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بار خدایا زیادتر عطا فرما»! خداوند آیه ی دیگری نازل فرمود هرکس کار نیک انجام دهد خداوند ده برابر به او می دهد. بار دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خدایا زیادتر عطا کن خداوند متعال این آیه را نازل کرد هرکس به خداوند وام دهد چند برابر به او می دهد در این جا رسول خدا صلی الله علیه و آله دریافت که کثیر در نزد خداوند قابل احصا نیست و انتهایی ندارد.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت است که فرمود: کسی که یک صدقه دهد، در بهشت به او دو تا مثل آن را خواهند داد پس ابو دحداح انصاری که اسمش عمرو بن دحداح بود گفت: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله من دو باغ دارم اگر یکی از آن ها را صدقه دهم آیا دو باغ همانند آن در بهشت برای من خواهد بود؟ فرمود: «بله» او گفت: «آیا ام دحداح هم کنار من است»؟ فرمود: «بله»! گفت: آیا دخترم با من است؟ فرمود: «بله» پس بهترین باغش را برای صدقه به رسول خدا صلی الله علیه و آله واگذار کرد. پس این آیه نازل شد و خداوند صدقهی او را هزاران هزار برابر کرد و این سخن خداست که فرمود: ﴿فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثيرَةً﴾. سپس ابودحداح بازگشت و امدحداح و دختر را در باغی که صدقه داده بود یافت. پس کنار در باغ ایستاد و از داخل شدن در آن اجتناب کرد و فریاد زد: «ای امّ دحداح» و زن گفت: «لبّیک ای ابادحداح» مرد گفت: «من این باغ را صدقه قرار دادم و در بهشت دو باغ مثل آن را خریدم در حالی که تو و صبیه هم در کنار من باشید». زن گفت: «خداوند این معامله را بر تو مبارک گرداند پس از باغ بیرون رفتند و آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله واگذار کردند». پس پیامبر صلی الله علیه و آله الله فرمود: «در بهشت برای ابوالدحداح چقدر نخل وجود دارد که خوشه های خرمایش [از فرط رسیدگی و پرثمر بودن] آویزان شده است»!
1-3- امام صادق علیه السلام- سلیمان بن مهران گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خدای عزوجل: در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه ی اوست. (زمر/67) سؤال کردم فرمود: منظور کل ملک خداست که کسی در آن شریک نیست و تمام آن در دست قدرت خداست. قبض و بسط الهی- که در روایت دیگری منع و بسط آمده- همان اعطاء و وسعت دادن او است. چنان که خدای عزوجل فرموده است: ﴿و اللهُ يَقْبضُ وَيَبْصُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾ [و این تعبیر] به این معانی است عطاء می کند؛ و سعت می دهد؛ منع می فرماید و تنگ می گیرد. قبض از ناحیه ی خداوند عزوجل در وجه دیگر گرفتن است و گرفتن در وجهی قبول و پذیرفتن از اوست؛ چنان که فرموده است: ﴿وَ يَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ﴾ که ترجمه اش این است که و خدا صدقه ها را می گیرد یعنی آن ها را از اهل و صاحبان آن ها قبول می فرماید و به آن ها ثواب می دهد عرض کردم: «پس این سخن خدای عزوجل: آسمان ها در دست قدرت او [مانند طومار] پیچیده است. (زمر/67) یعنی
ص: 260
1-1- امام صادق علیه السلام- نشانه ی امیری او (طالوت علیه السلام) آن است که آن صندوق [عهد] از جانب خداوند به سوی شما باز می گردد و فرشتگان آن را حمل می کنند. درون آن تسکین خاطری برای شما از سوی پروردگار و یادگاری از میراث خاندان موسی و هارون نهفته است و او همان چیزی است که شما می توانید به وسیله ی ،او دشمنانی را که با شما مقابله می کنند شکست دهید. آن ها گفتند: «ما با آمدن صندوق راضی و تسلیم و اطاعت از [طالوت علیه السلام] خواهیم شد».
2-1- امام صادق علیه السلام- و صندوق در بین بنی اسرائیل بود همان طور که خدای عزوجل فرمود: ﴿فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آل مُوسى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ﴾ و پس از موسی علیه السلام زمانی که بنی اسرائیل آلوده ی گناه شدند، به آسمان برده شد و هنگامی که جالوت ایشان را شکست داد و از پیامبر صلی الله علیه و آله تقاضا کردند که امیری نیک سیرت برای جنگ در راه خدا بر ایشان بگمارد، خداوند طالوت علیه السلام را و [دوباره] صندوق را به سوی آن ها فرستاد صندوق میان بنی اسرائیل و دشمنانشان گذاشته می شد و هرکسی که به تابوت پشت می کرد [و از اعتقاد به آن برمی گشت] کافر می شد و باید کشته می شد و [دشمنان نیز که به سمت تابوت می رفتند[ احدی از سوی تابوت بازنمی گشت مگر آن که به قتل می رسید.
3-1- امام کاظم علیه السلام- از اماما پرسیده شد تابوت موسی چه بود و چقدر ظرفیت داشت؟ ایشان فرمود: سه ذرع در دو ذرع سؤال شد در آن چه بود؟ ایشان فرمود: «عصای موسی علیه السلام» و سکینه پرسیده شد سکینه چه بود؟ فرمود روح خدا که سخن می گفت و هرگاه مردم در امری به اختلاف می رسیدند با آن ها سخن می گفت و در مورد آن چه که می خواستند آن ها را آگاه می ساخت.
4-1- امام صادق علیه السلام- مَثَل شمشیر در بین ما همانند مثل صندوق در بین بنی اسرائیل است. در بین آن ها [متداول بود] چنان چه صندوق بر در خانه هر کدامشان یافت می شد نبوّت را به اهل آن خانه عطا می کردند پس شمشیر (ذوالفقار) به طرف هرکسی در بین ما بگردد به هر کدام از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله که به ارث برسد امامت به او داده می شود.
5-1- امام رضا علیه السلام- داستان سلاح در خاندان ما [مثل] داستان تابوت است در بنی اسرائیل؛ هر کجا تابوت دور می زد نبوّت عطا می شد (تابوت به هر که به ارث می رسید، او به نبوت نیز می رسید) و در میان ما هرکجا سلاح دور زند، امر امامت آن جاست عرض کردم: «سلاح از علم جدا می شود»؟ ممکن است سلاح به دست کسی افتد که علم امامت نداشته باشد؟ فرمود: نه!
6-1- امام صادق علیه السلام- مثل شمشیر (ذوالفقار) در بین ما همانند صندوق در بین بنی اسرائیل است. هرجا تابوت ،چرخید سلطنت و حکمرانی [نیز] چرخید پس شمشیر (ذوالفقار) هرجا در بین ما بگردد، دانش [نیز] خواهد گشت. (اگر شمشیر نصیب هر کسی ،شود دانش نیز به او خواهد رسید).
ص: 261
7-1- الكاظم علیه السلام- ﴿إِنَّ لِلْإِمَامِ عَلَامَاتِ إِلَى قَولِهِ والسَّلَاحُ فِينَا بِمَنْزِلَةِ التَّابُوتِ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ يَدُورُ مَعَ السِّلَاح حَيْثُ كان﴾. (1)
8-1- الباقر علیه السلام- وَكَانَ التَّابُوتُ الَّذِي أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى مُوسَى فَوَضَعَتْهُ فِيهِ أُمُّهُ وَأَلْقَتْهُ فِي الْيَمِّ فَكَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ يَتَبَرَكُونَ بِهِ فَلَمَّا حَضَرَ مُوسَى علیه السلام الْوَفَاةُ وَضَعَ فِيهِ الْأَلْوَاحَ وَ دِرْعَهُ وَ مَا كَانَ عِنْدَهُ مِنْ آيَاتِ النُّبُوَّةَ وَ أَوْدَعَهُ يُوشَعَ علیه السلام وَصِيَّهُ فَلَمْ يَزَلَ التَّابُوتُ بَيْنَهُمْ حَتَّى اسْتَخَفُوا بِهِ وَكَانَ الصَّبْيَانُ يَلْعَبُونَ بِهِ فِي الطَّرْقَاتِ فَلَمْ يَزَلْ بَنُو إِسْرَائِيلَ فِي عِزَّ وَ شَرَفِ مَا دَامَ التَّابُوتُ عِنْدَهُمْ فَلَمَّا عَمِلُوا بِالْمَعَاصِي وَ اسْتَخَفُوا بِالتَّابُوتِ رَفَعَهُ اللَّهُ عَنْهُمْ فَلَمَّا سَأَلُوا النَّبِيَّ وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِمْ طَالُوتَ علیه السلام مَلِكاً يُقَاتِلُ مَعَهُمْ رَدَّ اللَّهُ عَلَيْهِمُ التَّابُوتَ كَمَا قَالَ اللَّهُ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ قَالَ الْبَقِيَّةُ ذُرِّيَّةً الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام وَ قَوْلُهُ فِيهِ سَكِينَةُ مِنْ رَبِّكُمْ فَإِنَّ التَّابُوتَ كَانَ يُوضَعُ بَيْنَ يَدَى الْعَدُوِّ وَ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ فَتَخْرُجُ مِنْهُ ريحُ طَيِّبَةً لَهَا وَجْهُ كَوَجْهِ الْإِنْسَانَ﴾. (2)
9-1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْل اللَّهِ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوثَ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ قَالَ رَضِرَاضُ الْأَلْوَاحَ فِيهَا الْعِلْمُ وَ الْحِكْمَةُ الْعِلْمُ جَاءَ مِنَ السَّمَاءِ فَكُتِبَ فِي الألواح و جُعِلَ فِي التَّابُوتِ﴾. (3)
10-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِي بْن أَسْبَاط قال: قُلْتُ لِأبى الْحَسَن الرّضا علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَرَى أخُذُ بَراً أَوْ بَحْراً فَإِنَّ طَرِيقَنَا مَخُوفُ شَدِيدُ الْخَطَرَ فَقَالَ اخْرُجْ بَراً وَ لَا عَلَيْكَ أَنْ تَأْتِيَ مَسْجِدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ تُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ فِي غَيْرِ وَقْتِ فَرِيضَةً ثُمَّ لَتَسْتَخِيرُ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةً وَ مَرَّةً ثُمَّ تَنْظُرُ فَإِنْ عَزَمَ اللَّهُ لَكَ عَلَى الْبَحْرِ فَقُلِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَقالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللهِ تَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ فَإِنِ اضْطَرَبَ بِكَ الْبَحْرُ فَاتَّكِ عَلَى جَانِبِكَ الْأَيْمَنِ وَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ اسسْكُنْ بِسَكِينَة اللَّهِ و قِرْ بوَقَارِ اللَّهِ وَاهْدَأَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ قُلْنَا أَصْلَحَكَ اللَّهُ ما السكينة ريحُ تَخْرُجُ مِنَ الْجَنَّةِ لَهَا صُورَةُ كَصُورَة الْإِنْسَانِ وَ رَائِحَةُ طَيِّبَةُ وَهِيَ الَّتِي نَزَلَتْ عَلَى إبْرَاهِيمَ علیه السلام فَأَقْبَلَتْ تَدُورُ حَوْلَ أَرْكَانِ الْبَيْتِ وَهُوَ يَضَعَ الْأَسَاطِينَ قِيلَ لَهُ هِيَ مِنَ الَّتِي قَالَ اللَّهُ
ص: 262
7-1- امام کاظم علیه السلام- امام نشانه هایی دارد... شمشیر (ذوالفقار) در بین ما همانند صندوق در بین بنی اسرائیل است که همراه امام علیه السلام هرکجا باشد، می چرخد.
8-1- امام باقر علیه السلام- آن صندوقی که خدا به سوی موسی نازل کرد و مادرش او را درون آن گذاشت و در آب انداخت در بین بنی اسرائیل بود و آن ها از آن تبرک می جستند. پس چون زمان مرگ موسی علیه السلام فرا رسید او الواح مقدس زره و تمام نشانه های نبوتش را که نزد او بود، درون آن گذاشت و صندوق را به وصی خود یوشع علیه السلام سپرد صندوق همچنان در بین ایشان بود تا آن که آن را خفیف داشتند و کودکان در راه ها با آن بازی می کردند تا زمانی که صندوق در بین بنی اسرائیل بود آن ها دارای عزّت و شرافت بودند؛ اما زمانی که گناه کرده و صندوق را بی ارزش گرداندند خداوند صندوق را از بین ایشان به آسمان برد هنگامی که از پیامبر صلی الله علیه و آله تقاضا کردند و خداوند طالوت علیه السلام را برای امیری جنگ به سویشان فرستاد خداوند تابوت را هم به سوی آن ها باز گرداند؛ همان طور که خداوند فرمود: ﴿إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آل مُوسى وَ آل هارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ﴾ و مراد از بَقِيَّةٌ فرزندان پیامبران هستند و درباره ی سخن خداوند فيه سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ قضیه چنین بود که صندوق را روبه روی دشمن و بین آن ها و مسلمانان قرار می دادند؛ پس بوی خوشی از آن خارج می شد و ظاهری همانند صورت انسان داشت.
9-1- امام باقر علیه السلام- در مورد آيه ى ﴿أن يأْتِيكُمُ التَّابُوتُ فيه سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ بَقِيةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ﴾ فرمود در سنگریزه های الواح علم و حکمت نهفته است. علم و دانش از آسمان نازل گشت؛ سپس در لوح ها نوشته و در تابوت قرار داده شد.
10-1- امام رضا علیه السلام- علی بن أسباط گفت: به امام رضا علیه السلام- عرضه داشتم: فدایتان شوم نظر شما چیست؟ آیا من راه خشکی یا دریا را پیش بگیرم که راه ما بیم ناک و پرخطر است؟ فرمود: از راه بیابان برو و نیازی نیست که به مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله بیایی و دو رکعت نماز را خارج از وقت واجب بخوان؛ سپس صدویک مرتبه از خداوند طلب خیر کن. سپس منتظر بمان پس اگر خداوند برایت طریق دریا را برگزید آن چه را که خداوند عزوجل فرمود بگو: او گفت: «به نام خدا بر آن سوار شوید و هنگام حرکت و توقف کشتی یاد او کنید که پروردگارم آمرزنده و مهربان است (هود/41) و اگر دریا را بر تو متلاطم کرد پس به سمت راست خود نظر کن و بگو بسم الله به سکینه ی الهی آرام و به وقار الهی سنگین و موقر باش و به اذن الهی ساکن شو وَ لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بالله گفتم: «خداوند تو را نیکو بدارد منظور از سکینه چیست؟ گفته شده بادی است که از بهشت خارج می شود و از صورتی همانند صورت انسان و بوی خوشی برخوردار است و همان بادی است که نزد ابراهیم رفته و به دور کعبه در حالی که ابراهیم علیه السلام ستون هایش را بنا کرده بود، چرخید. گفته شده او همان چیزی است که خداوند عزوجل فرمود: ﴿فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَ آل هارُونَ﴾ فرمود: آن سکینه درون آن صندوق است و در آن
ص: 263
عَزَّوَجَلَّ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آل مُوسى وَ آل هارُونَ قَالَ تِلْكَ السَّكِينَةُ فِي التَّابُوتِ وَ كَانَتْ فِيهِ طَشْتُ تُغْسَلُ فِيهَا قُلُوبُ الْأَنْبِيَاءِ وَكَانَ التَّابُوتُ يَدُورُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ مَعَ الْأَنْبِيَاء الصلاة ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا فَقَالَ مَا تَابُوتُكُمْ قُلْنَا السِّلَاحُ قَالَ صَدَقْتُمْ هُوَ تَابُوتُكُمْ﴾. (1)
11-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ عَلَى بْن فَضالَ قَالَ سَمِعْتُهُ وَ هُوَ يَقُولُ لِلْحَسَنِ أَيُّ شَيْءٍ السَّكِينَةُ عِنْدَكُمْ وَ قَرَأَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَا أَدْرِي فَأَيُّ شَيْءٍ هُوَ قَالَ رِيحُ تَخْرُجُ مِنَ الْجَنَّةَ طَيِّبَةُ لَهَا صُورَةٌ كَصُورَة وَجْهِ الْإِنْسَانِ قَالَ فَيَكُونُ مَعَ الْأَنْبِيَاءِ المَةِ فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ بْنُ أَسْبَاطِ تَنْزِلُ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ وَالْأَوْصِيَاءِ طَمَا فَقَالَ تَنْزَلَ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ قَالَ وَ هِيَ الَّتِي نَزَلَتْ عَلَى إبْرَاهِيمَ علیه السلام حَيْثُ بَنَى الْكَعْبَةَ فَجَعَلَتْ تَأْخُذُ كَذَا وَكَذَا وَيَبْنِى الْأَسَاسَ عَلَيْهَا فَقَالَ لَهُ مُحَمَّد بْنُ عَلِيٍّ القَوْلُ اللَّهِ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ قَالَ هِيَ مِنْ هَذَا ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى الْحَسَنِ فَقَالَ أَيُّ شَيْءٍ التَّابُوتُ فِيكُمْ فَقَالَ السَّلَاحُ فَقَالَ نَعَمْ هُوَ تَابُوتُكُمْ فَقَالَ فَأَيُّ شَيْءٍ فِي التَّابُوتِ الَّذِي كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ قَالَ كَانَ فِيهِ أَلْوَاحُ مُوسَى الَّتِي تَكَسَّرَتْ وَالطَّشْتُ الَّتِي يُغْسَلُ فِيهَا قُلُوبُ الْأَنْبِيَاء علیهم السلام﴾. (2)
12-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ السَّكِينَةَ الَّتِي كَانَتْ فِيهِ ريحُ هَفَافَةُ مِنَ الْجَنَّةِ لَهَا وَجْهُ كَوَجْهِ الْإِنْسَان﴾. (3)
13-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّ التَّابُوتَ كَانَ يُوضَعُ بَيْنَ يَدَى الْعَدُوِّ وَ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ فَتَخْرُجُ مِنْهُ طَيِّبَةُ لَهَا وَجْهُ كَوَجْهِ الْإِنْسَانِ. وَ قِيلَ: كَانَ لَهَا جَنَاحَانِ وَ رَأْسٌ کَرَأْسِ اَلْهِرَّهِ مِنَ اَلزَّبَرْجَدِ وَ اَلزُّمُرُّدِ﴾. (4)
14-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كَانَ التَّابُوتُ فِي أَيْدِى أَعْدَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنَ الْعَمَالِقَة غَلَبُوهُمْ لَمَّا مَرَجَ أَمْرُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَيْهِمْ ﴾. (5)
ص: 264
طشتی است که قلب های انبیاء در آن شستشو می شود و صندوق به همراه انبیاء علیهم السلام در بین بنی اسرائیل می گشت سپس به نزد ما امدند. و فذمود: «صندوق شما چیست»؟ گفتیم: «شمشیر (ذوالفقار)»! گفت: «درست گفتید آن ،شمشیر، صندوق شما است»!
11-1- امام رضا علیه السلام- علی بن فضال گوید: شنیدم که امام رضا علیه السلام از حسن بن جهم پرسید: «چه چیزی به عنوان سکینه در نزد شماست؟ و حضرت آیه ی ﴿فَأَنزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِه﴾ را تلاوت نمود حسن به ایشان عرض کرد جانم به فدایت نمی دانم سکینه چیست؟ ایشان فرمود بادی با بویی خوش که از بهشت با ظاهری شبیه به چهره ی انسان خارج می شود. ایشان در ادامه فرمود: این نسیم همراه با پیامبران می باشد علی بن اسباط به ایشان عرض کرد: «آیا این باد بر پیامبران و اوصیاء علیهم السلام نازل می شود؟ ایشان در پاسخ فرمود بر پیامبران نازل می شود». و سپس فرمود این همان بادی است که بر حضرت ابراهیم پس از این که کعبه را بنا کرد، نازل گشت. آن چیز و آن چیز را برداشت و ابراهیم براساس آن کعبه را بنا کرد محمد بن علی به ایشان گفتم عنای قول خداوند فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمُ چیست؟ ایشان فرمود: آن نیز از این قسم است و سپس رو به حسن کرد و فرمود: چه چیزی به مانند تابوت در میان شماست؟ حسن در پاسخ گفت: «سلاح»! امام فرمود: «بلی! آن تابوت شماست». سپس فرمود: چه چیزی در تابوت بنی اسرائیل بود؟ ایشان در پاسخ گفت در آن لوح های موسی علیه السلام بود شکسته شده بود و طشتی که در آن قلب های پیامبران شسته می شد».
12-1- امام علی علیه السلام- آن سکینه ای که در آن تابوت بود بادی است که از بهشت می وزد و ظاهر و صورتی شبیه انسان دارد.
13-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- [بنی اسرائیل] آن صندوق را روبه روی دشمن و بین آن ها و مسلمانان قرار می دادند؛ پس بوی خوشی از آن خارج می شد و صورتی همانند صورت انسان داشت و گفته شده: که او از دو بال و یک سر همچون سر گربه از جنس زبرجد و زمرد برخوردار است.
14-1- امام علی علیه السلام- صندوق در دستان قوم عمالقه از دشمنان بنی اسرائیل بود [و در اصل] وقتی به دست آنان افتاد که در بین بنی اسرائیل فساد و هرج و مرج ایجاد شده بود.
ص: 265
15-1- الرّضا علیه السلام- ﴿السَّكِينَةُ رِيحُ مِنَ الْجَنَّةَ لَهَا وَجْهُ كَوَجْهِ الْإِنْسَانِ وَ كَانَ إِذَا وُضِعَ التَّابُوتُ بَيْنَ يَدَى الْمُسْلِمِينَ وَالْكُفَّارِ فَإِنْ تَقَدَّمَ التَّابُوتَ رَجُلُ لَا يَرْجِعُ حَتَّى يَغْلِبَ أَوْ يُقْتَلَ وَ مَنْ رَجَعَ عَن التَّابُوتِ كَفَرَ وَ قَتَلَهُ الْإِمَامُ ﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَولَ اللهِ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آل مُوسى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ فَقَالَ ذُرِّيَّةُ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام﴾. (2)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ سَليم بن قيس قال: خَرَجَ عَلَيْنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ علیه السلام وَ نَحْنُ فِي الْمَسْجِدِ فَاحْتَوَشْنَاهُ فَقَالَ سَلُونِي قَبْلَ أَنَّ تَفْقِدُونِي سَلُونِي عَن الْقُرْآن فَإِنَّ فِي الْقُرآن عِلْمَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لَمْ يَدَعْ لِقَائِلِ مَقَالًا وَ لَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَلَيْسُوا بِوَاحِدِ وَ رَسُولُ اللهِ كَانَ وَاحِداً مِنْهُمْ عَلَّمَهُ اللهُ سُبْحَانَهُ إِيَّاهُ وَ عَلَّمَنِيهِ رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُ ثُمَّ لَا يَزَالُ فِي عَقِبِهِ إِلَى يَوْمِ تَقُومُ السَّاعَةُ ثُمَّ قَرَأَ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ فَأَنَا مِنْ رَسُولَ اللَّهِ له بمَنْزِلَة هَارُونَ لَ مِنْ مُوسَى إِنَّا النُّبُوَّةَ وَالْعِلْمَ فِي عَقِينَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ ثُمَّ قراً وَ جَعَلَها كَلِمَةً بِاقِيَةً فِي عَقِبِهِ ثُمَّ قَالَ كَانَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَقِبَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَنَحْنُ أهْلَ الْبَيْتِ المَلاً عَقِبُ إِبْرَاهِيم صلی الله علیه و آله وَ عَقِبُ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (3)
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عن أصبغ بن نباتة قال: أَقْبَلَ إِلَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ قَالَ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ إِنِّي لَأَعْلَمُ بِالتَّوْرَاةِ مِنْ أَهْلِ التَّوْرَاةِ وَ إِنِّي لَأَعْلَمُ بالإنجيل مِنْ أَهْلِ الْإِنْجِيلِ وَ إِنِّى لَأَعْلَمُ بِالْقُرْآنَ مِنْ أَهْلِ الْقُرْآنَ وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَا النَّسَمَةَ مَا مِنْ فِئَةٍ تَبْلُغُ مِائَةَ رَجُل إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا وَ أَنَا عَارِفُ بِقَائِدِهَا وَسَائِقِهَا وَ سَلُونِي عَنِ الْقُرْآنِ فَإِنَّ فِي الْقُرْآنِ بَيَانَ كُلِّ شَيْءٍ فِيهِ عِلْمُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ إِنَّ الْقُرْآنَ لَمْ يَدَعْ لِقَائِلِ مَقَالًا وَمَا يَعْلَمُ تَأوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ لَيْسَ بوَاحِدٍ رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُ مِنْهُمْ أَعْلَمَهُ اللَّهُ إِيَّاهُ فَعَلَّمَنِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ لَا تَزَالُ فِي عَقِينَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ قَراً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الله بَقِيَّةٌ بِمَا تَرَكَ آلُ
ص: 266
15-1- امام رضا علیه السلام- سکینه نسیم بهشت است که ظاهری همچون چهره ی انسان دارد. هنگامی که تابوت میان مسلمانان و کافران قرار داده می شد اگر مردی از آن جلوتر می رفت، باز نمی گشت مگر این که یا کشته شود و یا شکست بخورد و اگر مردی پشت تابوت را خالی می کرد کافر می شد و امام وی را به عنوان کافر می کشت.
1-2- امام صادق علیه السلام- در مورد آیه ی ﴿وَ بَقِيةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُه المَلائِكَةُ﴾ از امام صادق علیه السلام سؤال شد فرمود منظور نسل پیامبران است».
2-2- امام علی علیه السلام- سلیم بن قیس گوید: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام وارد مسجد شد. ما اطراف آن جناب را گرفتیم فرمود از من بپرسید قبل از این که مرا نیابید؛ از قرآن بپرسید [که] در قرآن دانش پیشینیان و آیندگان هست؛ جای ایرادی برای کسی نگذاشته و تأویل آن را جز خدا و راسخون در علم نمی دانند و [مصداق] راسخین [فقط] یک نفر نیست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یکی از راسخون است که خداوند به او تعلیم داده و او به من آموخته است. پس تا روز قیامت پیوسته در اولاد او خواهد بود ﴿و بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَ آل هارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ﴾ من نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله در همه چیز مانند هارون نسبت به موسی هستم جز مقام نبوّت؛ دانش و معرفت تا قیامت در نسل و خاندان [و خون] ماست. بعد این آیه را تلاوت نمود او کلمه توحید را کلمه ی پاینده ای در نسل های بعد از خود قرار داد (زخرف /28) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ا عقب و بازماندهی ابراهیم علیه السلام است. ما اهل بیت نیز از بازماندگان ابراهیم و محمد صلی الله علیه و آله هستیم.
3-2- امام علی علیه السلام- صبغ بن نباته گوید: امیرالمؤمنین علیه السلام روی به جانب ما کرده و فرمود: از من بپرسید قبل از این که مرا.نیابید قسم به آن کس که دانه را شکافت و موجودات را آفرید که من تورات را از اهل تورات و انجیل را از اهل انجیل و قرآن را از اهل قرآن بهتر می دانم سوگند به کسی که دانه را شکافت و موجودات را آفرید که تا روز قیامت هر گروهی که تعداد آن ها به صد نفر برسد، رهبر و فرماندهی آن ها را می شناسم از من درباره ی قرآن بپرسید. در قرآن توضیح هر چیزی هست. در آن علم پیشینیان و آیندگان وجود دارد قرآن برای گوینده ای جای سخن باقی نگذاشته و تأویل آن را جز خدا و راسخین در علم نمی دانند که آن ها یک نفر نیستند؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله یکی از آن ها است خدا به او تعلیم کرده و او مرا آموخته است؛ پیوسته این علم تا روز قیامت در نسل و خاندان ماست. سپس این آیه را قرائت نمود: ﴿بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ
ص: 267
مُوسى وَآلُ هَارُونَ وَ أَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ بِمَنْزِلَة هَارُونَ اللهُ مِنْ مُوسَى علیه السلام وَ الْعِلْمُ فِي عَقِبَنَا إِلَى أن تَقُومَ السَّاعَةُ﴾. (1)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ سَائِلَا سَأَلَهُ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ الأَخْبِرْنِي عَنْ آلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و اله مَنْ هُم؟ قَالَ: هُمْ أَهْلُ بَيْتِهِ خَاصَّةً... قَالَ السَّائِلُ: أَعْطِنِي جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ حُجَّةٌ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ أَسْتَدِلُ بِهَا عَلَى أَنَّ آلَ مُحَمَّدِ هُمْ أَهْلُ بَيْتِهِ خَاصَّةً دُونَ غَيْرِهِمْ. قَالَ: نَعَم... وَ قَالَ عَزَّوَجَلَ وَبَقِيَّةً مِمَّا ترک آلُ مُوسى وَآلُ هَارُونَ علیه السلام تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قَدْ يَكُونُ مِنْ آلِ مُوسَى علیه السلام وَ آل هَارُونَ علیه السلام وَ آلَ دَاوُدَا وَ آل يَاسِينَ الله مَنْ لَا نَسَبَ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ إِلَّا بِالاتِّبَاعِ فَأَهْلُ بُيُوتَاتِ الْأَنْبِيَاءِ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام فَمَنْ تَوَلَّاهُمْ وَاتَّبَعَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ عَلَى ذَلِكَ الْمَعْنَى وَ عَلَى نَحْوَ مَا وَصَفَ اللَّهُ سُبْحَانَه﴾. (2)
5-2- امير المؤمنين علیه السلام ﴿عن الرّضا علیه السلام عَن آبَائِهِ عَن أمير المُؤمِنِينَ علیه السلام: مَا سَأَلَ عَنهُ أَمِيرِ المُؤمِنِينَ علیه السلام فِي جَامِعِ الكُوفَة وَ فِيهِ... ثُمَّ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلُ آخَرُ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنِي عَنْ يَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَ تَطَيْرِنَا مِنْهُ وَتَقْلِهِ وَ أَيُّ أَرْبَعَاءَ هُوَ قَالَ آخِرُ أَرْبِعَاءَ فِي الشَّهْرِ وَ هُوَ الْمُحَاقِ وَ فِيهِ: قَتَلَ قَابِيلُ هَابيلَ ال أَخَاهُ إِلَى قَولِهِ اللهِ وَ يَوم أربعَاءِ أَخَذَتِ العَمَالِقَةَ التَّابُوتَ﴾. (3)
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿فَجَاءَتْ بِهِ الْمَلَائِكَةُ تَحْمِلُهُ﴾. (4)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ قَالَ كَانَتْ تَحْمِلُهُ فِى صُورَة الْبَقَرَة﴾. (5)
3-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿حَمَلَتْهُ الْمَلَائِكَةُ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ حَتَّى رَآهُ بَنُو إِسْرَائِيلَ عِيَاناً﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ
ص: 268
هارُونَ من نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله همچون هارون علیه السلام هستم نسبت به موسی علیه السلام و تا روز قیامت دانش در نسل و خاندان ماست
4-2- امام صادق علیه السلام- شخصی از حضرت علیه السلام پرسید: ای» فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله ما را از خاندان محمد صلی الله علیه و آله مطلع گردان آنان چه کسانی هستند؟ امام علیه السلام فرمود: آل محمد صلی الله علیه و آله فقط اهل بیت علیهم السلام او هستند... » آن فرد گفت: فدایت شوم از کتاب خدا برایم دلیلی می آوری که نشان دهد آل محمد نه تنها شامل اهل بیت اوست و نه دیگران» فرمود: «بله... خداوند عزوجل فرمود: ﴿وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ المَلائِكَةُ﴾ و با توجه به این که اکثر افراد این اقوام رابطه ی نسبی با موسی هارون، داوود و یاسین ،نداشته بلکه فقط از ایشان پیروی کرده بودند با این حال از آل و خاندان آن ها به حساب می آیند پس با توجه به آن معنی و با در نظر داشتن توصیفی که خداوند بیان نموده اهل بیت انبیاء و ائمه هستند پس بر این اساس کسی که آن ها را دوست داشته و ولایتشان را بپذیرد، جزء آنان است.
5-2- أمير المؤمنين علیه السلام- امام رضا علیه السلام- از پدرانش از امام علی علیه السلام نقل می کند: «مردی به ایشان گفت: «درباره ی روز چهارشنبه برایم صحبت کن و ما را از آن و سنگینی اش نحسی آن خارج گردان و مشخص کن کدام چهارشنبه نحس است»؟ فرمود: آخرین چهارشنبه ماه است که در این شب ها ماه رو به نقص می گذارد و دیگر قابل رؤیت نیست و از حالت دایره در می آید. در این روز قابیل برادر شهابیل را در آن زمان کشت و در روز چهارشنبه قوم عمالقه (قبیله ای) که بسیار قوی بودند [صندوق موسی] را گرفتند».
1-3- امام باقر علیه السلام- و فرشتگان آن را حمل کرده و آوردند.
2-3- امام باقر علیه السلام- فرمود: فرشتگان آن صندوق موسی علیه السلام را به صورت گاوی، حمل می کردند.
3-3- ابن عباس رحمه الله علیه- فرشتگان آن را بین آسمان و زمین حمل می کردند تا آن که بنی اسرائیل به وضوح آن را دیدند.
و هنگامی که طالوت به فرماندهی لشکر بنی اسرائیل منصوب شد، و سپاهیان را با خود بیرون برد [به آن ها] گفت: خداوند شما را به وسیله ی یک نهر آب، آزمایش می کند؛ آن ها که از آن بنوشند از من نیستند؛ و آن ها که بیشتر از یک پیمانه با دست خود، از آن نخورند از من هستند و همگی جز عدهی کمی از آن نوشیدند. سپس هنگامی که او، و کسانی که به او ایمان آورده بودند و از بوته ی آزمایش سالم [به در آمدند،] از آن نهر گذشتند، [از کمی نفرات خود ناراحت شدند و] گفتند امروز، ما توانایی مقابله با «جالوت» و سپاهیان او را نداریم اما آن ها که می دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد [و
ص: 269
وَ جُنُودِه قالَ الَّذینَ یَظُنُّونَ اَنَّهُمْ مُلاقُوا اللّهِ کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثیرَهً بِاِذْنِ اللّهِ وَ اللّهُ مَعَ الصّابِرینَ﴾ (249)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَلَمَّا بَعَثَ طَالُوتَ إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ جَمَعَهُمْ لِحَرْبِ جَالُوتَ بَعَثَ إلى آسِى أَنْ أَحْضِرُ وَلدَكَ، فَلَمَّا حَضَرُوا دَعَا وَاحِداً وَاحِداً مِنْ وُلْدِهِ فَأَلْبَسَهُ دِرْعَ مُوسَى علیه السلام، مِنْهُمْ مَنْ طَالَتْ عَلَيْهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ قَصُرَتْ عَنْهُ فَقَالَ لِآسِي هَلْ خَلَّفْتَ مِنْ وَلْدِكَ أَحَداً؟ قَالَ: نَعَمْ أَصْغَرَهُمْ تَرَكْتُهُ فِي الْغَنَمِ يَرْعَاهَا فَبَعَثَ إِلَيْهِ ابْنَهُ فَجَاءَ بِهِ فَلَمَّا دُعِيَ أَقْبَلَ وَ مَعَهُ مِقْلَاعُ قَالَ فَنَادَتْهُ ثَلَاثُ صَخَرَاتِ فِي طَريقِهِ- فَقَالَتْ يَا دَاوُدَ خُذْنَا فَأَخَذَهَا فِي مِخْلَاتِهِ وَكَانَ شَدِيدَ الْبَطْش قَوِيّا فِي بَدَنِهِ شُجَاعَاً، فَلَمَّا جَاءَ إِلَى طَالُوتَ الْبَسَهُ دِرْعَ مُوسَى فَاسْتَوَتْ عَلَيْهِ، فَفَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ وَ قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ: يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنَّ اللهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فِي هَذِهِ الْمَقَارَةِ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنْ حِزْبَ اللهِ، وَ مَنْ لَمْ يَشْرَبْ مِنْهُ فَإِنَّهُ مِنْ حِزْبَ اللَّهِ إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرِّفَةٌ بِيَدِهِ فَلَمَّا وَرَدُوا النَّهَرَ أَطْلَقَ اللَّهُ لَهُمْ أَنْ يَغْرف كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ غُرْفَةَ بِيَدِهِ﴾ (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ أَصْحَابَ مُوسَى ابْتُلُوا بِنَهَرٍ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ وَ إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ يُبْتَلَوْنَ بِمِثْلِ ذَلِكَ﴾. (2)
3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿عن أبى صَالِحٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاس رحمه الله علیه قَالَ إِنَّ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فِي كِتَابِ اللَّهِ اسْمَا لَا يَعْرِفُهُ النَّاسِ. قُلْتُ [قُلْنَا]: وَ مَا هِي؟ قَالَ: سَمَّاهُ نَهَرَا فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ كَمَا ابْتَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذْ خَرَجُوا إِلَى [مِنَ الَّذِينَ الَّذِينَ مِنَ الدِّين] قِتَالَ جَالُوتَ فَابْتَلَاهُمْ بِنَهَرٍ فَابْتَلَاكُمْ بولاية على بن أبي طالب علیه السلام الفارق [الْعَارِف القارف القار] فِيهَا نَاجِ [ناجي] وَالْمُقْصْرُ فِيهَا مُذْنِبُ وَالنَّارِك لَهَا هَالِك﴾. (3)
ص: 270
ایمان بیشتری داشتند] گفتند چه بسیار گروه های کوچک که به خواست خدا بر گروه های بزرگ پیروز شدند و خداوند با صابران [و استقامت کنندگان] است. (249)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- زمانی که طالوت به سوی بنی اسرائیل رفت و آن ها را برای جنگ با جالوت جمع کرد، به سوی آسی رفت و گفت که پسرانت را برای جنگ آماده کن. چون آن ها حاضر شدند تک تکشان را خواند و زره موسی را بر تنشان کرد [امّا] لباس به برخی بلند و به برخی کوتاه بود. طالوت علیه السلام به آسی گفت: آیا از فرزندانت کسی را جایگزین خود قرار داده ای؟ آسی گفت: بله پسر کوچکم را نزد گوسفندان برای چوپانی گذاشتم پس پسرش را به جانب او فرستاد و او را آورد وقتی او را خواند در حالی که فلاخن در دستش بود پیش آمد. امام در جایی دیگر فرمود: سه سنگ در راهش او را صدا زدند و گفتند: «ای داوود! ما را بردار» و او آن ها را برداشت و در خورجین خود گذاشت او بسیار نیرومند قوی جثه و دلیر بود. وقتی به نزد طالوت علیه السلام آمد، لباس موسی علیه السلام را پوشید و قالب تن او بود. طالوت با سپاهیان به راه افتاد و پیامبرشان به آن ها گفت ای بنی اسرائیل خداوند شما را با این نهر آب در این بیابان می آزماید. هر کسی از این نهر بنوشد از حزب خدا نیست و آن که نخورد از حزب خدا است؛ مگر آن که یک کف دست بیاشامد چون به نهر رسیدند خداوند اجازه داد که هر کدامشان به اندازه ی یک کف دست از آب نهر بنوشند.
2-1- امام صادق علیه السلام- خداوند اصحاب موسی را به وسیله ی نهر آبی امتحان کرد؛ چنان که خدا فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ﴾. اصحاب قائم هم چنین امتحان خواهند شد.
3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- علی بن ابی طالب علیه السلام در کتاب خدا، از نام هایی برخوردار است که مردم آن ها را نمی شناسند. گفتیم (اطرافیان ابن عباس رحمه الله علیه): آن ها کدامند؟ ابن عباس رحمه الله علیه گفت: خداوند او را «نهر» خواند و فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهر﴾ همان طور که بنی اسرائیل را به هنگام خروج به قصد جنگ با جالوت به وسیله ی نهری آزمود شما را نیز با ولایت علی علیه السلام آن جدا کننده ی [حق از باطل] می آزماید؛ کسانی که در ولایت او داخل شوند نجات یابند و آنان که در مورد آن کوتاهی کنند، گناهکارند و آن کسانی که ولایت را رها کنند، نابود می شوند.
ص: 271
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿أَقْبَلَ طَاوِسُ الْيَمَانِيُّ فِي جَمَاعَة مِنْ أَصْحَابِهِ ثُمَّ قَالَ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام... فَأَخْبِرْنِي عَنْ شَيْءٍ قَلِيلُهُ حَلَالُ وَكَثِيرُهُ حَرَامُ ذَكَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ قَالَ: نَهَرُ طَالُوتٌ. قَالَ الله عَزَّوَجَلَ إِلَّا مَنِ افْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِه﴾. (1)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا ثَلَاثَمِائَة وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْهُمْ مَنِ اغْتَرَفَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يَشْرَبْ فَلَمَّا بَرَزُوا قَالَ الَّذِينَ اغْتَرَفُوا لا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ﴾. (2)
2-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَالَّذِينَ شَرَبُوا مِنْهُ كَانُوا سِتِّينَ أَلْفَا وَ هَذَا امْتِحَانُ امْتُحِنُوا بِهِ﴾. (3)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿القَلِيلُ الَّذِينَ لَمْ يَشْرَبُوا وَلَمْ يَغْتَرفُوا ثَلَاثُمِائَةِ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا﴾. (4)
4-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَإِنِّى حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِنْ أَطَعْتُمُونِي عَلَى سَبِيلِ النَّجَاةِ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ مَشَقَةٌ شَدِيدَةُ وَ مَرَارَةٌ عَدِيدَةُ وَالدُّنْيَا حُلْوَةُ الْحَلَاوَةَ لِمَن اغْتَرَّ بِهَا مِنَ الشَّقَاوَةِ وَالنَّدَامَة عَمَّا قليل ثُمَّ إِنِّى أخبركُمْ أَنَّ جيلًا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَمَرَهُمْ نَبيُّهُمْ أَنْ لَا يَشْرَبُوا مِنَ النَّهَر فَلَجُوا فِي تَرَبِّ أَمْرِهِ فَشَرَبُوا مِنْهُ إِنَّا قليل [قَلِيلًا] مِنْهُمْ فَكُونُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ مِنْ أُولَئِكَ الَّذِينَ أَطَاعُوا نَبَيَّهُمْ وَ لَمْ يَعْصُوا رَبَّهُم﴾. (5)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿فَلَمَّا جَاوَرُوا النَّهَرَ وَ نَظَرُوا إِلَى جُنُودِ جَالُوتَ قَالَ الَّذِينَ شَرِبُوا لا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بجالُوتَ وَجُنُودِهِ﴾. (6)
ص: 272
4-1- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گفت: چه چیزی است که کم آن حلال و زیادش حرام است و در قرآن نیز آمده است؟ فرمود: «نهر طالوت ا؛ خدا فرمود: ﴿إِلا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةٌ بِيَدِهِ﴾.
1-2- امام باقر علیه السلام- از آن نهر آشامیدند؛ جز سیصدوسیزده نفر که برخی از آن ها به قدر یک کف دست و برخی اصلاً آب نیاشامیدند و چون با دشمن روبه رو شدند آنان که آب نوشیده بودند، گفتند: ما امروز طاقت مقاومت در برابر جالوت نداریم.
2-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- جز افراد اندک همه از آن آب نوشیدند تعداد کسانی که از آن آب نوشیدند شصت هزار نفر بود این امتحانی برای آن ها بود.
3-2- امام صادق علیه السلام- آن عده ی کمی که آب ننوشیدند و دست به آب نبردند، سیصدوسیزده نفر بودند.
4-2- امام علی علیه السلام- امام علیه السلام در بصره در خطبه ای فرمود من- اگر خدا بخواهد شما (مردم) را به راه رستگاری هدایت می کنم؛ هرچند که در این راه سختیهای فراوان و تلخی هایی آماده باشد و دنیا شیرین است و اندکی از این شیرینی نیز که موجب [غفلت از خدا] شود موجبات شقاوت و بدبختی و پشیمانی است شما را از احوال مردانی از بنی اسرائیل مطلع می کنم که پیامبرشان آن ها را امر کرد که از آن نهر ننوشند اما آن ها بر ترک فرمان او لجاجت نمودند و مقدار اندکی از آن آب خوردند و همین مقدار اندک نیز معصیت.بود. خداوند به شما رحم کند تا عضو آن گروه اندکی باشید که از پیامبرشان اطاعت کرده و در برابر پروردگارشان سرکشی نکردند.
1-3- امام صادق علیه السلام- زمانی که از رودخانه گذشتند و به سربازان جالوت نظاره کردند کسانی که از آن آب نوشیده بودند، گفتند: لا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ
ص: 273
1-4- الباقر علیه السلام- ﴿وَ قَالَ الَّذِينَ لَمْ يَغْتَرِفُوا كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةٌ كَثِيرَةٌ بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ﴾. (1)
2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ الَّذِينَ لَمْ يَشْرَبُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾. (2)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَخْرُجُ الْقَائِمِ الله فِي أَقَلَّ مِنْ الفئه و لَا يَكُونُ الفئهِ أَقَلَّ مِنْ عُشْرَهُ آلَافٍ﴾. (3)
4-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فُضَيْل بن الْجَعْدِ قَالَ أَكَدُ الْأَسْبَاب كَانَ فِي تَقَاعُدِ الْعَرَبِ عَنْ أَمِير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَمْرَ الْمَالَ... فَقَالَ الْأَشْتَرُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّا قَاتَلْنَا أَهْلَ الْبَصْرَة بأهْل الْكُوفَة... وَ قَلَّ مَنْ لَيْسَ لِلدُّنْيَا بِصَاحِب وَأَكْثَرُهُمْ يَجْتَوَى الْحَقِّ وَيَشْتَرَى الْبَاطِلَ وَ يُؤْثِرُ الدُّنْيَا فَإِنْ تَبدل الْمَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام تَمِلُ إِلَيْكَ أَعْنَاقُ الرِّجَال وتصفو [تَصْف] نَصِيحَتُهُمْ وَيَسْتَخْلِص وُدُّهُمْ صَنَعَ اللَّهُ لَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَكَبَتَ أَعْدَاءَكَ وَ فَضَّ جَمْعَهُمْ وَأَوْهَنَ كَيْدَهُمْ وَ شَتَّتَ أُمُورَهُمْ إِنَّهُ بِما يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَقَالَ عَلَى ال أَمَّا مَا ذَكَرْت... مِنْ بَدْلِ الْأَمْوَالِ وَاصْطِنَاعِ الرِّجَالِ فَإِنَّهُ لَا يَسَعُنَا أَنْ نُوَفِّيَ أَحَداً مِنَ الْفَيْءِ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّهِ وَقَدْ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ قَوْلُهُ الْحَقُّ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةٌ كَثِيرَةٌ بِإِذْنِ اللهِ وَ اللهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَقَدْ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَحْدَهُ وَ كَثَّرَهُ بَعْدَ الْقِلَّة وَأَعَزَّ فِئَتَهُ بَعْدَ الذِّلَّةِ وَإِنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُوَلِّيَنَا هَذَا الْأَمْرَ يُذَلِّلْ لَنَا صَعْبَهُ وَيُسَهِّلْ لَنَا حَزَنَهُ وَ أَنَا قَابِلُ مِنْ رَأيِكَ مَا كَانَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ رضًا وَأَنتَ مِنْ آمَنَ النَّاسِ عِنْدِي وَأَنْصَحِهِمْ لِي و أُولَقِهِمْ فِي نَفْسِي إِنْ شَاءَ اللهُ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿ووَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ﴾. (250)
ص: 274
1-4- امام باقر علیه السلام- آنان که اصلاً آب ننوشیده بودند گفتند: ﴿مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةٌ كَثِيرَةٌ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾
2-4- امام صادق علیه السلام- کسانی که از آن آب ننوشیده بودند گفتند پروردگارا! پیمانه ی شکیبایی استقامت را بر ما بریز و قدم های ما را ثابت بدار و ما را بر جمعیت کافران، پیروز بگردان. (بقره/250)
3-4- امام صادق علیه السلام- امام مهدی با عده ی کمتر از فِئَة ظهور نخواهند کرد و تعداد فِئَة کمتر از ده هزار نفر نخواهد بود.
4-4- امام علی علیه السلام- فضیل بن جعد گفت: بیشترین سببی که باعث تشدید بی توجهی اعراب به امیرالمؤمنین علیه السلام شده بود، مسائل مالی بود [مالک اشتر] گفت: ای امیرالمؤمنین علیه السلام ما با اهل کوفه به جنگ اهل بصره رفتیم... و تعداد کسانی که اهل دنیا نباشند کم است؛ بیشتر ایشان حق را نپسندیده باطل را می جویند و دنیا را بر می گزینند ای امیرالمؤمنین علیه السلام! اگر [به آن ها] مال ببخشی، گردن مردان به سوی تو مایل شده و به تو روی می آورند و در سخن یکدل و صاف می شوند و دوستی آن ها مخصوص تو می گردد ای امیرالمومنین ال [ انشاء الله] خداوند برایت کارسازی کند و چنین اوصافی که ذکر شد را برایت ایجاد کند و دشمنانت را بازگرداند و جمعشان را متفرق و مکرشان را سست و ضعیف کند و کارهایشان را پراکنده نماید که خدا به آن چه انجام می دهند آگاه است امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آن چه که تو گفتی... درباره ی بذل مال و رفتار نیک نسبت به چنین مردانی تا شاید دلشان نرم شود و طرفدار من شوند. خداوند به ما اجازه نداد که به کسی بیشتر از حقش از مالیات بدهیم و خداوند متعال که به حق سخن می گوید چنین فرمود: ﴿كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةٌ كَثِيرَةٌ بِإِذْنِ الله وَ اللهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾ خداوند محمد صلی الله علیه و آله در حالی که تنها بود مبعوث کرد و پس از آن کمبود نفرات به او زیادی افراد بخشید و آن گروه اندکش را بعد از ذلّت عزّت بخشید و اگر خداوند بخواهد که این کارها را برای ما رهبری کند، سختی اش را برای ما خفیف می کند و ناهمواری ها را برایمان سهل و هموار می گرداند من پیشنهادهای تو را که رضای خداوند در آن باشد می پذیرم بدان سبب که تو به نظر من جزء مؤمن ترین پندپذیرترین و مطمئن ترین مردم هستی ان شاء الله».
و هنگامی که در برابر «جالوت» و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند: «پروردگارا! شکیبایی و استقامت را بر ما فرو ریز و قدم های ما را ثابت بدار؛ و ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان» (250)
را
ص: 275
1- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ الَّذِينَ شَرِبُوا لا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ وَ قَالَ الَّذِينَ لَمْ يَشْرَبُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ الله وَ قَتَلَ داود جالُوتَ وَآتَاهُ اللهُ المُلكَ وَ الحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمينَ﴾. (251)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَجَاءَ دَاوُدُ ال فَوَقَفَ بِحِذَاءِ جَالُوتَ وَ كَانَ جَالُوتُ عَلَى الْفِيلِ وَ عَلَى رَأْسِهِ التَّاجُ وَ فِي جَبْهَتِهِ يَاقُوتَةُ يَلْمَعُ نُورُهَا وَجُنُودُهُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَأَخَذَ دَاوُدَا مِنْ تِلْكَ الْأَحْجَارِ حَجَراً فَرَمَى بِهِ فِي مَيْمَنَةِ جَالُوتَ فَمَرَّ فِي الْهَوَاءِ فَوَقَعَ عَلَيْهِمْ فَانْهَزَمُوا وَ أَخَذَ حَجَراً آخَرَ فَرَمَى بِهِ فِي مَيْسَرَةَ جَالُوتَ فَوَقَعَ عَلَيْهِمْ فَانْهَزَمُوا وَ رَمَى جَالُوتَ بحَجَر فَصَكَّتِ الْيَاقُوتَةُ فِي جَبْهَتِهِ وَ وَصَلَتْ إِلَى دِمَاغِهِ وَ وَقَعَ إِلَى الْأَرْضِ مَيِّتاً وَ هُوَ قَوْلُهُ فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ﴾. (2)
1- 2- الصّادق علیه السلام- ﴿حَدِيثُ طَوِيلُ يُذكَرُ فِيهِ مَسجِدُ السَّهْلة يَقُولُ فِيهِ الله.. وَ مِنْهُ سَارَ دَاوُدُ إِلَى جَالُوت﴾. (3)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمْ يَبْعَثْ أَنْبِيَاءَ شَلاً مُلُوكاً فِي الْأَرْضِ إِنَّا أَرْبَعَةً بَعْدَ نُوح ذُو الْقَرْنَيْنِ وَ اسْمُهُ عَيَّاشُ وَدَاوُدُ وَسُلَيْمَانُ وَ يُوسُفَ علیهم السلام فَأَمَّا عَيَّاشٍ فَمَلَكَ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرب وَأَمَّا دَاوُدَا فَمَلَكَ مَا بَيْنَ الشَّامَاتِ إِلَى ِبلَادِ إِصْطَخْرَ وَكَذَلِكَ مُلْكُ سُلَيْمَانَ ال وَأَمَّا يُوسُفُ فَمَلَكَ مِصْرَ وَ بَرَارِيَهَا لَمْ يُجَاوِزْهَا إِلَى غَيْرِهَا علیه السلام﴾. (4)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ أَرْبَعَةَ اخْتَارَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ لِلسَّيْفِ إِبْرَاهِيمَ وَ دَاوُدَ وَ مُوسَى علیه السلام وَ أَنَا﴾ (5)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عاش دَاوُدُ علیه السلام مِائَةَ سَنَة مِنْهَا أَرْبَعُونَ سَنَةً مُلْكُه﴾. (6)
ص: 276
1- امام باقر علیه السلام- کسانی که آب نوشیدند گفتند: ﴿لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بجالُوتَ وَ جُنُودِه﴾ و آنان که از نوشیدن آن آب خودداری کردند، گفتند: ﴿رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصِرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾.
آن گاه به خواست خدا آن ها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند؛ و «داوود» [نوجوان شجاعی که در لشکر طالوت بود] جالوت را کشت و خداوند حکومت و دانش را به او بخشید؛ و از آن چه می خواست به او تعلیم داد و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله ی بعضی دیگر دفع نمی کرد زمین را فساد فرا می گرفت ولی خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد (251)
1-1- امام صادق علیه السلام- داوودا در برابر جالوت به مبارزه برخاست در حالی که جالوت سوار بر فیل بود و تاجی بر سر داشت که در جلوی پیشانی او یاقوتی درخشان وجود داشت و سپاهیانش در جلوی او ایستاده بودند داوود از آن سنگ ها که همراه خود برده بود یکی برداشت و با آن به جانب راست سپاه جالوت زد و آن ها فرار کردند سنگ دیگر را به جانب چپ سپاه جالوت پرتاب کرد که باز هم گریختند و سنگ سوم را به جانب جالوت پرتاب کرد و در اثر ضربه ی آن سنگ یاقوتِ کلاهِ جالوت شکست و به پیشانی او فرو رفت و به مغز او اصابت نمود و او بیجان بر روی زمین افتاد این چنین بود که فرمود ﴿فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- أبان از امام صادق علیه السلام نقل می کند در حدیث طولانی که حضرت در بیان فضیلت مسجد سهله ذکر می کند می فرماید مسجد سهله جایی است که داوود علیه السلام از آن جا برای حمله به جالوت حرکت کرد.
1-2- امام باقر علیه السلام- خدای تعالی پیغمبری نفرستاده است که پادشاهی کند مگر چهار نفر که همه پس از نوح المبعوث شده اند: ذوالقرنین که نامش عیاش بود ،داوودا سلیمان و یوسف. عیاش، پادشاه میان مشرق تا مغرب بود و داوود پادشاه میان شامات تا شهرهای اصطخر گردید و کشور (سرزمین تحت حکومت) سلیمان نیز همین اندازه بود و سرزمین تحت قلمرو حکمرانی یوسف علیه السلام، شهر مصر و بیابان های اطراف آن بود و [محدوه ی] حکومت آنان بیشتر از این سرزمین ها نبود. و اگر کسی در غیر این سرزمین ها حاکم بود، پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده است.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند تبارک و تعالی از هر چیزی چهار عدد را برگزید و از میان انبیاء علیهم السلام چهار نفر ابراهیم داوود موسی و مرا برای داشتن شمشیر قدرت و اجازه ی جنگیدن برگزید.
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- داوود صد سال در این جهان زیست که چهل سال آن به پادشاهی سپری شد.
ص: 277
4-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ابن إبراهيم وَ كَانَ بَيْنَ مُوسَى وَ بَيْنَ دَاوُدَ علیهم السلام خَمْسُمِائَةِ سَنَةٍ وَ بَيْنَ دَاوُدَ وَ عِيسَى علیه السلام حَاةِ أَلْفُ سَنَة وَ مِائَةً سَنَة﴾. (1)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ بمَنْ يُصَلِّى مِنْ شِيعَتِنَا عَمَّنْ لَا يُصَلَّى مِنْ شِيعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا على تَرَى الصَّلَاةِ لَهَلَكُوا وَ إِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ بمَنْ يَصُومُ مِنْهُمْ عَمَّنْ لَا يَصُومُ مِنْ شِيعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْكِ الصِّيَامِ لَهَلَكُوا وَ إِنَّ اللَّهَ يَدْفَعْ بِمَنْ يُرَكَّى مِنْ شِيعَتِنَا عَمَّنْ لَا يُرَكَّى مِنْهُمْ وَلَوِ اجْتَمَعُوا عَلَى تَرْكِ الزَّكَاةَ لَهَلَكُوا وَ إِنَّ اللَّهَ لَيَدْفَعُ بمَنْ يَحُجُّ مِنْ شِيعَتِنَا عَمَّنْ لَا يَحْجُ مِنْهُمْ وَ لَوِ اجْتَمَعُوا عَلَى تَرْكِ الْحَجِّ لَهَلَكُوا وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَلَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلكِنَّ اللهَ ذُو فَضْل عَلَى الْعَالَمِينَ فَوَ اللَّهِ مَا أَنزَلَتْ إِنَّا فِيكُمْ وَلَا عُنِى بِهَا غَيْرُكُمْ﴾. (2)
2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله يَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ لَيَدْفَعُ بِالْمُسْلِم الصَّالِحِ نَحْوَ مِائَةِ أَلْفِ بَيْتِ مِنْ جِيرَانِهِ الْبَلَا» ثُمَّ قَرَأَ وَ لَولَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ الْآيَةَ﴾. (3)
3-3- الباقر علیه السلام- ﴿عن حمران قال: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضِ الْآيَةَ فَقَالَ كَانَ قَوْمُ صَالِحُونَ هُمْ مُهَاجِرُونَ قَوْمَ سُوءٍ خَوْفًا أَنْ يُفْسِدُوهُمْ فَيَدْفَعُ اللَّهُ بِهِمْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَ لَمْ يَأْجُرُ أُولَئِكَ بِمَا يَدْفَعْ بِهِمْ وَ فِينَا مِثْلُهُمْ﴾. (4)
4-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَدْفَعُ اللَّهُ بِالْبِرِّ عَنِ الْفَاجِرِ الْهَلَاكِ﴾. (5)
5-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَوْ لَا عِبَادُ لِلَّهِ رَكَعَ وَصِبْيَانُ رَضِعُ وَ بَهَائِمُ رَبُّعُ لَصْبَ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبَا﴾. (6)
6-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللهَ يُصْلِحُ بِصَلَاح الرَّجُلِ الْمُسْلِم وَلَدَهُ وَوَلَدَ وَلَدِهِ وَ أَهْلَ دُويرَتِهِ وَ دُويْرَاتِ حَوْلَهُ وَ لَا يَزالُونَ فِي حِفْظِ اللَّهِ مَا دَامَ فِيهِمْ﴾. (7)
ص: 278
4-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- پانصد سال بین موسی علیه السلام و داوود علیه السلام و هزاروصد سال بین داود علیه السلام و عیسی علیه السلام فاصله زمانی بود.
1-3- امام صادق علیه السلام- خداوند به خاطر شیعیان نمازگزار ما از شیعیانی که نماز نمی گذارند بلاها را دفع می کند. که اگر همه نماز را ترک کنند هلاک خواهند شد و هم از کسانی که روزه نمی گیرند به وسیله ی آن هایی که روزه می گیرند گرفتاری ها را دور می سازد و اگر همه روزه نگیرند نابود می گردند و به خاطر کسانی که زکات می دهند از آن هایی که زکات نمی دهند عذاب را دور می کند که اگر همه زکات ندهند هلاک می شوند و خداوند به خاطر کسانی که حج می گزارند بلا را از آن هایی که حج نمی گزارند رفع می کند که اگر همه حج گزاردن را ترک می کردند هلاک می شدند و این است معنی آیه ی شریفه ی ﴿وَ لَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْل عَلَى الْعالَمينَ﴾ به خدا قسم این آیه فقط درباره ی شما (شیعیان) نازل شده و مخاطبی غیر از شما ندارد
2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله خداوند به وجود یک مسلمان نیکوکار بلا را از صدهزار خانه ای که در همسایگی او هستند، دور می کند. سپس تلاوت کردند: وَلَوْ لا دَفْعُ الله النَّاسَ...
3-3- امام باقر علیه السلام- حمران گوید: «از امام باقر علیه السلام درباره ی آیه: ﴿وَلَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ﴾ ببعض سؤال کردم فرمود گروهی از افراد صالح از اشخاص بد کناره گیری می کردند تا مبادا موجب فساد و تباهی دین ایشان شوند خداوند به وسیله ی همان مردم شرور، از صالحین دفاع می کند و ندانسته رفتارشان موجب دفاع از صالحین می شود اما آن بدکاران که موجب حفظ صالحین می شوند پاداشی نخواهند داشت. امروز در بین ما نیز چنین افرادی هستند.
4-3- امام علی علیه السلام- به سبب وجود افراد نیکوکار [در یک جامعه] خداوند [عذاب و] هلاکت را از همه و از ستمکاران [آن جامعه دور می کند.
5-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- اگر بندگانی که برای خدا رکوع می کنند و کودکان شیرخوار و چهارپایان چرنده نبودند یقیناً [خداوند] عذاب سختی بر شما وارد می کرد.
6-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند فرزند و فرزند فرزند مرد مسلمان را و نیز اهل بیت او و خانه های اطرافش را به سبب صلاحیت و نیکی آن انسان مسلمان اصلاح می کند و پیوسته آن ها را تا زمانی که این فرد در بینشان باشد، حفظ می نماید.
ص: 279
قوله تعالى: ﴿تِلْكَ آيَاتُ الله نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾ (252)
قوله تعالى: ﴿تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّنْ كَلَّمَ اللّه وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ البَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَ مِنْهُم مَّن کَفَرَ وَ لَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَ لَکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ﴾ (253)
1- 1- الصّادق علیه السلام- ﴿بالزَّيَادَة فِي الْإِيمَان تَفَاضِلَ الْمُؤْمِنُونَ بِالدَّرَجَاتِ عِنْدَ اللَّهِ قُلْتُ وَ إِنَّ لِلْإِيمَانِ دَرَجَاتٍ وَ مَنَازِلَ يَتَفَاضَلُ بِهَا الْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ اللَّهِ فَقَالَ نَعَمْ قَلْتُ صِفْ لِي ذَلِكَ رَحِمَكَ اللَّهُ حَتَّى أَفْهَمَهُ قَالَ مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ أَوْلِيَاءَهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْض فَقَالَ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْض دَرَجَاتِ الْآيَةَ وَ قَالَ وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ قَالَ انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَ قَالَ هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ فَهَذَا ذِكْرُ دَرَجَاتِ الْإِيمَان وَ مَنَازِلِهِ عِنْدَ اللَّهِ﴾ (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي العُمَر زُبَيْرى قال قُلْتُ لَهُ أَيُّهَا الْعَالِمُ قَدْ فَهَمْتُ نُقْصَانَ الْإِيمَانِ وَ تَمَامَهُ فَمِنْ أَيْنَ جَاءَتْ زِيَادَتُهُ فَقَالَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِذا ما أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هَذِهِ إِيمَاناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيمَاناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُم رِجْسا إلى رِجْسِهِمْ وَ قَالَ نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةُ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَاهُمْ هُدَى وَ لَوْ كَانَ كُلُّهُ وَاحِداً لَا زِيَادَةَ فِيهِ وَ لَا نُقْصَانَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنْهُمْ فَضْلُ عَلَى الْآخَرِ وَلَاسْتَوَتِ النِّعَمُ فِيهِ وَ لَاسْتَوَى النَّاسُ وَ بَطَلَ التَّفْضِيلُ وَلَكِنْ بِتَمَامِ الْإِيمَانِ دَخَلَ الْمُؤْمِنُونَ الْجَنَّةَ وَ بِالزِّيَادَةِ فِي الْإِيمَان تَفَاضَلَ الْمُؤْمِنُونَ بِالدَّرَجَاتِ عِنْدَ اللَّهِ وَبِالْنَّقَصَانَ دَخَلَ الْمُفَرِّطُونَ النَّارَ قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّ لِلْإِيمَانِ دَرَجَاتٍ وَ مَنَازِلَ وَيَتَفَاضَلُ الْمُؤْمِنُونَ فِيهَا عِنْدَ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ صِفْهُ لِي رَحِمَكَ اللَّهُ حَتَّى أَفَهَمَهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ سَبَّقَ بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ كَمَا يُسَبَّقُ بَيْنَ الْخَيْل يَوْمَ الرِّهَانِ ثُمَّ فَضَّلَهُمْ عَلَى دَرَجَاتِهِمْ فِي السَّبْقِ إِلَيْهِ فَجَعَلَ كُلَّ امْرِى مِنْهُمْ عَلَى دَرَجَة سَبْقِهِ لَا يَنْقُصُهُ فِيهَا مِنْ حَقِّهِ وَلَا
ص: 280
این ها آیات خداست که به حق بر تو می خوانیم؛ و به یقین تو از پیامبران [ما] هستی. (252)
ما بعضی از آن پیامبران را بر بعضی دیگر برتری بخشیدیم؛ برخی از آن ها خدا با او سخن می گفت؛ و بعضی را درجاتی برتر داد؛ و به عیسی بن مریم، نشانه های روشن دادیم؛ و او را با روح القدس تأیید نمودیم؛ ولی فضیلت و مقام آن پیامبران، مانع اختلاف امت ها نشد و اگر خدا می خواست کسانی که بعد از آن ها بودند، پس از آن همه نشانه های روشن که برای آن ها ،آمد جنگ و ستیز نمی کردند؛ ولی خداوند آن ها را آزاد گذارده و آن ها با هم اختلاف کردند؛ بعضی ایمان آوردند و بعضی کافر شدند؛ و [جنگ و خونریزی بروز کرد و باز] اگر خدا می خواست با هم پیکار نمی کردند؛ ولی خداوند، آن چه را می خواهد انجام می دهد [و هیچ کس را به قبول چیزی مجبور نمی سازد]. (253)
1-1- امام صادق علیه السلام- مؤمنین با زیاد شدن ایمان بر یکدیگر تفاضل پیدا می کنند و درجات آن ها بر حسب ایمان آن ها می باشد عرض کردم مگر ایمانها با هم فرق می کنند و برای آن ها درجات و مراتب هست که مؤمنین بر حسب آن تفاضل پیدا می کنند؟ امام فرمود: «آری»! عرض کردم: «آن ها را برای من بیان فرمایید تا نیک دریابم» فرمود: «خداوند دوستان خود را به هم فضیلت داده و در قرآن مجید فرموده ما پیامبران را بر یک دیگر فضیلت دادیم با بعضی از آن ها سخن گفتیم و بعضی را بر بعضی دیگر رتبه بالا دادیم در جای دیگر فرمود ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر فضیلت دادیم و گفت: ای رسول ما بنگر چگونه ما پاره ای از آن ها را بر دست های دیگر امتیاز بخشیدیم و در آخرت درجات بزرگتری خواهند داشت و در جای دیگر فرمود آن ها در نزد خداوند درجات متفاوتی دارند، و این آیات در مقام بیان درجات و منازل در نزد خداست.
2-1- امام صادق علیه السلام- أبوعمر زبیری گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم ای عالم من ایمان ناقص و کامل را فهمیدم پس افزایش آن از کجا حاصل می شود؟ پس [امام علیه السلام] سخن خدای عزوجل را خواند و هنگامی که سوره ای نازل می شود بعضی از آنان به دیگران می گویند این سوره، ایمان کدام یک از شما را افزون ساخت؟!» به آن ها بگو اما کسانی که ایمان آورده اند بر ایمانشان افزوده و آن ها به فضل و رحمت الهی خوشحالند و اما آن ها که در دلهایشان بیماری است پلیدی بر پلیدیشان افزوده است. (توبه/125-124) ما به حق تو را از ایشان خبر می دهیم ایشان گروهی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم و اگر همه یک چیز بودند و افزایش و کاهشی در آن نبود، پس کسی بر دیگری رجحانی نداشت و همه ی نعمت ها و همه ی انسان ها برابر بودند و برتری از بین می رفت. ولی قاعده این است که با تکمیل ایمان مؤمنین به بهشت وارد می شوند و مؤمنین به نسبت فزونی ایمانشان نزد پروردگار مرتبه و درجه می گیرند و آنان که افراط کردند به سبب ایمان کم به آتش دوزخ وارد
ص: 281
يَتَقَدَّمُ مَسْبُوقُ سَابِقاً وَ لَا مَفْضُولُ فَاضِلَا تَفَاضِلَ بِذَلِكَ أَوَائِلُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ أَوَاخِرُهَا وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ لِلسَّابق إِلَى الْإِيمَانِ فَضْلُ عَلَى الْمَسْبُوقِ إِذَنْ لَلَحِقَ آخِرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَوَّلَهَا نَعَمْ وَ لَتَقَدَّمُوهُمْ إِذَا لَمْ يَكُنْ لِمَنْ سَبَقَ إِلَى الْإِيمَانِ الْفَضْلُ عَلَى مَنْ أَبْطَأَ عَنْهُ وَلَكِنْ بِدَرَجَاتِ الْإِيمَانِ قَدَّمَ اللَّهُ السَّابِقِينَ وَ بِالْإِبْطَاءِ عَنِ الْإِيمَانِ أَخَرَ اللَّهُ الْمُقَصِّرِينَ لِأَنَّا نَجِدُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْآخِرِينَ مَنْ هُوَ أَكْثَرُ عَمَلًا مِنَ الْأَوَّلِينَ وَأَكْثَرُهُمْ صَلَاةَ وَ صَوْماً وَ حَجّاً وَ زَكَاةً وَ جَهَاداً وَ إِنْفَاقَا وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ سَوَائِقُ يَفْضُلُ بِهَا الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً عِنْدَ اللَّهِ لَكَانَ الْآخِرُونَ بكَثْرَة الْعَمَل مُقَدَّمِينَ عَلَى الْأَوَّلِينَ وَلَكِنْ أَبَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يُدْرِكَ آخِرَ دَرَجَاتِ الْإِيمَانِ أَولُهَا وَيُقَدَّمَ فِيهَا مَنْ أَخَّرَ اللَّهُ أَوْ يُؤَخَّرَ فِيهَا مَنْ قَدَّمَ اللهُ قُلْتُ أَخْبِرْنِي عَمَّا نَدَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْمُؤْمِنِينَ إِلَيْهِ إِلَى الاسْتِبَاقِ قَالَ قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ وَقَالَ وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ فَبَدَأَ بِالْمُهَاجِرِينَ الْأَوَّلِينَ عَلَى دَرَجَة سَبْقِهِمْ ثُمَّ ثَنَّى بِالْأَنْصَارِ ثُمَّ ثَلَّثَ بِالتَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانِ فَوَضَعَ كُلَّ قَوْمٍ عَلَى قَدْرِ دَرَجَاتِهِمْ وَ مَنَازِلِهِمْ عِنْدَهُ ثُمَّ ذَكَرَ مَا فَضَّلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ أَوْلِيَاءَهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ﴾. (1)
1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن على علیه السلام له قال سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ وَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِ كِتَابُ اللَّهِ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ النَّاسَ عَلَى ثَلَاثِ طَبَقَاتِ وَ أَنْزَلَهُمْ ثَلَاثَ مَنَازِلَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِي الْكِتَابِ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ وَ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ وَالسَّابِقُونَ فَأَمَّا مَا ذَكَرَ مِنْ
ص: 282
می شوند. گفت عرض کردم آیا ایمان از مراتب و درجات مختلفی برخوردار است که مؤمنین به واسطه ی آن نزد پروردگار بر یکدیگر برتری می یابند؟ فرمود: «بله» گفتم رحمت خداوند بر شما آن را برای من توصیف کن تا بفهمم امام فرمود: خداوند بین مؤمنین مسابقه گذاشته است؛ همان طور که روز مسابقه بر سر برد اسبهای تیزرو شرط می بندند و برای هر کدام آن ها با توجه به جلو افتادنش، درجه و رتبه ای قرار می دهند سپس خداوند مؤمنین را بر حسب درجه یشان در این مسابقه به سمت خود برتری می دهد پس هر یک از مؤمنین در این پیشی گرفتن به سمت خدا به حق خود می رسد و چیزی از حق و حقوقشان کم گذاشته نمی شود و هیچ سبقت گیرنده ای بر پیشی گیرنده ی دیگر و هیچ فردی که فضیلتی به او داده شده بر فرد دیگری که به او فضیلتی دیگر داده شده مقدّم نمی شود. این است اوضاع ایمان آورندگان اولین و آخرین های این امت منظور این است که اگر کسی به دلیل تأخر زمانی در دوره ای متأخرتر ایمان آورده نسبت به کسی که در صدر اسلام زندگی می کرده و زودتر ایمان آورده در درجه ای پایین تر قرار نمی گیرد با یکدیگر رقابت می کنند و اگر سبقت گرفته بر کسی که از او سبقت گرفته برتری نمی داشت در این صورت یقیناً افراد آخر این امت که از لحاظ ایمانی درجه پائینی داشتند به افراد پیشقدم که از لحاظ ایمان بالاترند ملحق می شوند؛ بله و چنان چه سبقت گیرندگان در ایمان بر مؤخّرین برتری نداشتند اگر آن ها که زودتر ایمان آوردند از آن ها که دیرتر ایمان آوردند، برتری نداشتند، خداوند آن ها را بر ایشان مقدم می داشت اما خداوند به سبب مراتب ،ایمان سبقت گیرندگان را مقدم دانست و به جهت کاهلی در ایمان مقصرین را به تأخیر انداخت و به خاطر آن کسانی از مؤمنین مؤخّر را می بینیم که عملشان نسبت به اوّلی ها، نماز، روزه، حج، زکات، جهاد و انفاقشان بیشتر است و اگر نبود سابقه ای که برخی از مؤمنین به سبب آن نزد خداوند بر دیگر مؤمنین برتری می یافتند یقیناً آخری ها به جهت فزونی اعمالشان بر اولی ها (پیشکسوتان) در ایمان به (خدا) مقدم می شدند ولی خداوند چنین نمی پسندد که کسی که آخر است و [دیر ایمان آورده] درجه ی افرادی که اولند و زود ایمان آورده اند را درک کند و خداوند از پیشی گرفتن کسی که او را عقب نگاه داشته یا به تأخیر واداشتن آن که او را پیشی بخشیده است، ابا کرده». گفتم: «مرا از آن چه که خداوند عزّوجل در آن مؤمنین را به پیشی گرفتن از یکدیگر فرا خواند ، باخبر کنید». سخن خداوند عزوجل را فرمود: ﴿السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ المُقَرَّبُونَ﴾ و فرمود: «السَّابِقُونَ همان اولی ها از مهاجر انصار و کسانی هستند که به خوبی از آنان تبعیت کردند و خداوند از ایشان و آنان از او راضی می باشد. پس با مهاجرین به سبب درجه ی سبقتشان آغاز کرد سپس دومین گروه را انصار و سومین را پیروان خوبشان ذکر کرد پس هر قومی را به اندازه مراتب و مدارج آن ها نزد خود قرار داد. سپس آن چیزی را که خداوند به سبب آن برخی از اولیائش را بر برخی دیگر برتری داده ذکر کرد و فرمود: ﴿تلك الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ﴾.
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام علی علیه السلام فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود و دلیلش (دلیل برتری برخی از مردم بر برخی دیگر در درجات ایمان) هم کتاب خداست که خداوند مردم را سه طبقه آفرید و در سه درجه جایگزینشان فرمود و این همان قول خدای عزوجل است در قرآن اصحاب میمنه، اصحاب
ص: 283
أَمْرِ السَّابِقِينَ فَإِنَّهُمْ أَنْبِيَاء علیهم السلام مُرْسَلُونَ وَ غَيْرُ مُرْسَلِينَ جَعَلَ اللَّهُ فِيهِمْ خَمْسَةَ أَرْوَاحِ رُوحَ الْقُدُسِ وَ رُوحَ الْإِيمَانِ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ وَ رُوحَ الْبَدَنِ فَبِرُوحِ الْقُدُسِ بُعِثُوا أَنْبِيَاءَ طَمَةِ مُرْسَلِينَ وَ غَيْرَ مُرْسَلِينَ وَ بِهَا عَلِمُوا الْأَشْيَاءَ وَ بِرُوحِ الْإِيمَانِ عَبدُوا اللَّهَ وَلَمْ يُشْرَكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِرُوحِ الْقُوَّةَ جَاهَدُوا عَدُوَّهُمْ وَ عَالَجُوا مَعَاشَهُمْ وَ بِرُوحِ الشَّهْوَةِ أَصَابُوا لَذِيدَ الطَّعَامِ وَ نَكَحُوا الْحَلَالَ مِنْ شَبَابِ النِّسَاءِ وَ بِرُوحِ الْبَدَنِ ذُبُوا وَ دَرَجُوا فَهَؤُلَاءِ مَغْفُورُ لَهُمْ مَصْفُوحُ عَنْ ذُنُوبِهِمْ ثُمَّ قَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ثُمَّ قَالَ فِي جَمَاعَتِهِمْ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ يَقُولُ أكْرَمَهُمْ بِهَا فَفَضَّلَهُمْ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ فَهَوْنَاءِ مَغْفُورُ لَهُمْ مَصْفُوحُ عَنْ ذُنُوبِهِم﴾. (1)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَلَوْ كَانَ الْإِيمَانُ كُلُّهُ وَاحِداً لَا زِيَادَةَ فِيهِ وَلَا نُقْصَانَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فَضْلُ عَلَى أَحَدٍ وَ لَتَسَاوَى النَّاسُ فَبَتَمَامِ الْإِيمَانِ وَ كَمَالِهِ دَخَلَ الْمُؤْمِنُونَ الْجَنَّةَ وَ نَالُوا الدَّرَجَاتِ فِيهَا وَ بِذَهَابِهِ وَ نُقْصَانِهِ دَخَلَ الْآخَرُونَ النَّارَ وَ كَذَلِكَ السَّبْقُ إِلَى الْإِيمَانِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ وَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَثُلَتْ بِالتَّابِعِينَ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ البَيِّنَاتِ وَأَيَّدْناهُ برُوحِ الْقُدُس﴾. (2)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً أَفْضَلَ مِنِّى وَ لَا أَكْرَمَ عَلَيْهِ مِنِّي قَالَ على علیه السلام: فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَنْتَ أَفْضَلُ أَمْ جَبْرَئِيلُ؟ فَقَالَ: يَا عَلَى علیه السلام إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبَيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ المَةِ عَلَى مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَفَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النبيين و الْمُرْسَلِينَ الةِ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَلِلْأَئِمَّة السَلاَ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ اَلْمَلاَئِکَهَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّینَا﴾. (3)
ص: 284
مشئمه سابقون. امّا سابقون که قرآن آن ها را ذکر کرده است پیغمبرانی هستند مرسل و غیر مرسل که خدا در آن ها پنج روح قرار داده است روح قدس روح ایمان روح قوت روح شهوت روح بدن که به وسیله ی روح قدس، آن ها به پیغمبری چه مرسل و چه غیر مرسل برانگیخته شدند. و نیز به وسیله ی آن همه چیز را آموختند با روح ،ایمان خدا را عبادت کردند و چیزی را شریک او نساختند و با روح قوت با دشمن خود جنگیدند و به امر معاش خود پرداختند و با روح شهوت از طعام لذیذ و نزدیکی حلال با زنان جوان برخوردار گشتند و با روح بدن جنبیدند و راه رفتند این دسته آمرزیده اند و از خطاهای آنان (ترک اولای آن ها چشم پوشی شده است خداوند فرمود: ﴿تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُس﴾ سپس خداوند درباره ی تمام انبیاء فرمود: همه ی آنان را با روح خود تأیید کرد و به این واسطه به آن ها اکرام کرد و بر دیگران برتری بخشید. این افراد مورد آمرزش قرار گرفته اند و خطاها (ترک اولی) آنان بخشیده شده است.
4-1- امام علی علیه السلام- اگر مردم در ایمان با هم مساوی بودند و زیاده و کمی نبود کسی را بر کسی فضیلت و برتری نبود و مردم با هم برابر بودند مؤمنین با ایمان کامل وارد بهشت می گردند و به درجات بهشت نائل می شوند. اگر کسی ایمانش ناقص باشد و یا ایمان خود را از دست بدهد وارد دوزخ می.شود کسانی که در ایمان سابقه دارند بر دیگران برتری پیدا می کنند. خداوند در قرآنش فرموده است: آن ها که سبقت گرفتند و زودتر از همه ایمان آوردند مقرب می باشند. در آیه ای دیگر می فرماید کسانی از مهاجران و انصار که سابقه ی ایمان دارند بر دیگران فضیلت دارند و بعد در مقام سوم آن هایی که از آن ها پیروی کردند دارای فضیلت هستند، در آیه ی دیگری فرموده است: ﴿تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ﴾.
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله در خطاب به امام علی علیه السلام فرمود: خداوند متعال موجودی بهتر از والی من و گرامی تر از من نیافریده است علی فرمود: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! تو افضل هستی یا جبرئیل ؟ [پیامبر صلی الله علیه و آله] فرمود: ای علی علیه السلام خداوند متعال پیامبران مرسل خود را بر فرشتگان مقربش برتری داده و مرا بر همه ی پیغمبران و مرسلین فضیلت داده است. ای علی ا فضیلت بعد از من مخصوص تو می باشد و بعد از تو نیز مخصوص امامان بعد از تو خواهد بود و فرشتگان، خدمتگزاران ما و خدمتگزاران دوستان ما هستند».
ص: 285
1-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن الْأَصْبَغ بن نُبَاتَةَ قَالَ كُنتُ وَاقِفاً مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَوْمَ الْجَمَلِ فَجَاءَ رَجُلُ حَتَّى وَقَفَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام كَبَّرَ الْقَوْمُ وَكَبَّرْنَا وَهَلَّلَ الْقَوْمُ وَ هَلَّلْنَا وَ صَلَّى الْقَوْمُ وَصَلَّيْنَا فَعَلَى مَا نُقَاتِلُهُمْ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَيْسَ كُلَّ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ أَعْلَمُهُ فَعَلِّمْنِيهِ فَقَالَ اللَّهِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِي سُورَة الْبَقَرَة فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَيْسَ كُلَّ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِي سُورَة الْبَقَرَة أَعْلَمُهُ فَعَلَّمْنِيهِ فَقَالَ الله هَذِهِ الْآيَةُ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللهُ مَا اقْتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ فَنَحْنُ الَّذِي آمَنَّا وَ هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَقَالَ الرَّجُلُ كَفَرَ الْقَوْمُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ ثُمَّ حَمَلَ فَقَاتَلَ حَتَّى قُتِلَ رَحِمَهُ اللَّهُ﴾. (1)
2-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لَوْ شَاءَ اللهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَ لكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ فَلَمَّا وَقَعَ الِاخْتِلَافُ كُنَّا نَحْنُ أَوْلَى بِاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ بدِينِهِ وَ بِالنَّبِيِّ وَ بِالْكِتَابِ وَ بِالْحَقِّ فَنَحْنُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ شَاءَ اللَّهُ مِنَّا قِتَالَهُمْ فَقَاتَلْنَاهُمْ بِمَشِيَّتِهِ وَإرَادَتِهِ﴾. (2)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿عن عمرو بن أبي المقدام قال: قُلْتُ لأبي جَعْفَر علیه السلام إِنَّ الْعَامَّةَ يَزْعُمُونَ أَنَّ بَيْعَةَ أَبِي بَكْرٍ حَيْثُ اجْتَمَعَ النَّاسُ كَانَتْ رِضًا لِلَّهِ جَلَّ ذِكْرَهُ وَ مَا كَانَ اللَّهَ لِيَفْتِنَ أُمَّةَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله مِنْ بَعْدِهِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام وَ مَا يَقْرَءُونَ كِتَابَ اللهِ... وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا افْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ وَ فِى هَذَا مَا يُسْتَدَلُّ بِهِ عَلَى أَنَّ أَصْحَابَ مُحَمَّدِ قَدِ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ﴾. (3)
ص: 286
1-2- امام علی علیه السلام- صبغ بن نباته می گوید من در روز جمل نزد أمیرالمؤمنین علیه السلام ایستاده بودم که مردی نزد آن حضرت آمده و گفت ای امیرمؤمنین علیه السلام! این مردم با ما در گفتن تکبیر (الله اكبر) و تهليل (لا إله إلا الله) و اقامه ی نماز شبیه اند پس از چه روی با آنان می جنگیم»؟ حضرت فرمود: «بنابر آیه ای که در قرآن است گفت: ای امیرمؤمنین علیه السلام!! ما تمام آیات قرآن را نمی دانیم به ما بیاموز فرمود: آیه ای که در سوره ی بقره.است گفت: «ای أمیرالمؤمنين علیه السلام تمام آیات سوره ی بقره را نمی دانیم آن را به ما بیاموز» فرمود: آيه ى ﴿تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شَاءَ اللهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلكِنَّ اللهَ يَفْعَلُ ما يُريدُ﴾ مراد از اهل ایمان در آیه ما هستیم و کافران دشمنان و مخالفین ما را شامل می شوند آن مرد گفت «به خدای کعبه که این مردم کافر شدند که با تو که معدن علم هستی می جنگند سپس بر آنان یورش برده و با آنان جنگید تا به شهادت رسید.
2-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- وقتی اختلاف میان مردم افتاد ما پیروان ائمه اطهار به خدا و دین او و پیامبر صلی الله علیه و آله و کتاب و حق سزاوارتریم؛ ما مؤمنینیم و آنان کافران هستند! خداوند جنگ با کافران را از ما خواسته است و ما هم به خواست و فرمان و اراده ی خدا با ایشان به جنگ برخاستیم.
3-2- امام باقر علیه السلام- عمروبن ابی مقدام از پدرش نقل کرده است که گفت: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: اهل سنت می پندارند که چون همه مردم زیر بار بیعت ابوبکر رفتند، این کار مورد رضایت خدای عزوجل نیز بود و خداوند چنان نیست که امت محمدی را پس از او به فتنه اندازد و گمراه کند. امام باقر علیه السلام فرمود: آیا کتاب خدا (قرآن) را نخوانده اند... ﴿وَلَوْ شَاءَ اللهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَ لَكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شَاءَ اللهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَكِنَّ اللهَ يَفْعَلُ ما يُريدُ﴾ و همین آیه دلیل است بر این که اصحاب محمد نیز پس از او اختلاف کردند؛ برخی ایمان داشتند و برخی کافر شدند».
ص: 287
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمُ لا بَيْعٌ فيهِ وَلا خُلَّةٌ وَلا شَفاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ (253)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ قَالَ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ عَلَى مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فِيمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ فِي الضَّعِيفَيْن يَعْنِي النِّسَاء وَالْيَتِيمَ فَإِنَّمَا هُمْ عَوْرَةٌ﴾. (1)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ أَي صداقة﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿فَأَيْنَ يَا مُفَضَّلُ الْآيَاتِ مِنَ الْقُرْآنِ فِى أَنَّ الْكَافِرَ ظَالِمُ قَالَ نَعَمْ يَا مَوْلَايَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَالْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِونَ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَ مَنْ كَفَرَ وَ فَسَقَ وَ ظَلَمَ لَا يَجْعَلُهُ اللَّهُ لِلنَّاس إمَاماً قَالَ الصّادق علیه السلام أَحْسَنْتَ يَا مُفَضَّلُ﴾. (3)
2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْمُخَالِفُ لِعَلِى بَعْدِي كَافِرُ وَ الشَّاكُ بِهِ مُشْرك﴾. (4)
3-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ نَاصَبَ عَلِيّا علیه السلام حَارَبَ اللَّهَ وَ مَنْ شَكٍّ فِي عَلَى علیه السلام فَهُوَ كَافِرُ ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿ اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِى السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِاِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ اَيديهِم وَ مَا خَلْفَهُمْ وَلا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْاَرْضَ وَلاَ يَؤُدُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيم﴾. (255)
ص: 288
ای کسانی که ایمان آورده اید از آن چه به شما روزی داده ایم، انفاق کنید؛ پیش از آن که روزی فرار رسد که در آن نه خرید و فروشی هست تا بتوانید نجات را خریداری کنید، و نه دوستی سودی دارد و نه شفاعتی شامل حالتان می شود و کافران خود ستمکارند. (254)
1-1- امام باقر علیه السلام- مام باقر علیه السلام- درباره ی سخن خداوند أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ فرمود: «از کنیزانی که خداوند توانایی تملکشان را به شما بخشیده است انفاق کنید و در حق ضعیفان که همان زنان و کودکان می باشند پرهیزکار باشید زیرا آن ها گرفتار عیب و نقص (کمبود مالی) هستند.
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- يَوْمُ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ یعنی در آن روز، صدقه به کار نمی آید.
1-3- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام- در خطاب به مفضّل فرمود: ای مفضل! آیا می دانی کدام آیات قرآن است که کافر را ظالم دانسته است؟ عرض کرد آری ای مولای من! این آیه است: الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالُونَ و کافران همان فاسقانند؛ کسی که کافر فاسق و ظالم باشد، خدا او را پیشوای مردم قرار نمی دهد حضرت فرمود: «احسنت ای مفضل».
2-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- کسی که پس از من با علی مخالفت کند کافر و آن که درباره ی او شک کند، مشرک می باشد.
3-3- پیامبر صلی الله علیه و آله هرکس با علی دشمنی کند، با خدا نبرد کرده است و آن که درباره ی [حقانیت او شک کند، کافر است.
هیچ معبودی جز خداوند یگانه زنده و پاینده نیست [خداوندی که قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر قائم به او]. هیچ گاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمی گیرد؛ و لحظه ای از تدبیر جهان ،هستی غافل نمی ماند؛ آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است از آن اوست کیست که در نزد او جز به فرمانش شفاعت کند؟ آینده و گذشته ی بندگان را می داند؛ و کسی از علم او آگاه نمی گردد؛ جز به مقداری که او بخواهد. [اوست که به همه چیز آگاه است؛ و علم و دانش محدود دیگران پرتوی از علم بی پایان و نامحدود اوست] تخت حکومت او آسمان ها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهداری آن دو آسمان و زمین او را خسته نمی کند. و اوست بلند مرتبه و با عظمت. (255)
ص: 289
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَا أرَى رَجُلًا أَدْرَكَ عَقْلُهُ الْإِسْلَامَ وَ وُلِدَ فِي الْإِسْلَامِ يَبِيتُ لَيْلَةً سَوَادَهَا قُلْتُ مَا سَوَادُهَا يَا أَبَا أَمَامَةَ قَالَ جَمِيعُهَا حَتَّى يَقْراً هَذِهِ الْآيَةَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ثُمَّ قَالَ فَلَوْ تَعْلَمُونَ مَا هِيَ أَوْ قَالَ مَا فِيهَا لَمَا تَرَكْتُمُوهَا عَلَى حَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَخْبَرَنِي قَالَ أَعْطِيتُ آيَةَ الْكُرْسِيِّ مِنْ كَيْر تَحْتِ الْعَرْشِ وَلَمْ يُؤْتَهَا نَبِيُّ كَانَ قَبْلَى قَالَ عَلَى فَمَا بِتْ لَيْلَةَ قَطُّ مُنْذُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَتَّى أَقْرَأَهَا ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا أُمَامَةَ إِنِّي أَقْرَؤُهَا ثَلَاثَ مَرَّاتِ فِي ثَلَاثَة أحَايِينَ كُلَّ لَيْلَة. قُلْتُ: وَ كَيْفَ تَصْنَعُ فِي قِرَاءَتِكَ يَا ابْنَ عَمْ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله، قَالَ: أَقْرَؤُهَا قَبْلَ الرَّكْعَتَيْنِ بَعْدَ صَلاةِ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ... فَوَ اللَّهِ مَا تَرَكْتُهَا مُنْذُ سَمِعْتُ هَذَا الْخَبَرَ مِنْ نَبِيِّكُمْ حَتَّى أَخْبَرْتُكَ بِهِ. قَالَ أَبُو أُمَامَةَ: فَوَ اللَّهِ مَا تَرَكْتُهَا مُنْذُ سَمِعْتُ هَذَا الْخَبَرَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿سَمِعَ بَعْضُ آبَائِي علیهم السلام رَجُلًا يَقْراً أُمَّ الْقُرْآن فَقَالَ شَكَرَ وَ أَجْرَ ثُمَّ سَمِعَهُ يَقْراً الصلاة قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَقَالَ: آمَنَ وَأَمِنَ ثُمَّ سَمِعَهُ يَقْراً إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فَقَالَ: صَدَّقَ وَ غُفِرَ لَهُ ثُمَّ سَمِعَهُ يَقْرًا آيَةً الْكُرْسِى فَقَالَ بَخ بخ نَزَلَتْ بَرَاءَهُ هَذَا مِنَ النَّار﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُنْزِلَ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ شَهِدَ اللهُ وقُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ إِلَى قَوْلِهِ بِغَيْرِ حِسَابٍ تَعَلَّقْنَ بِالْعَرْشِ وَ لَيْسَ بَيْنَهُنَّ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابُ وَ قُلْنَ يَا رَبِّ تُهْبِطْنَا إِلَى دَارِ الذُّنُوبِ وَ إِلَى مَنْ يَعْصِيكَ وَنَحْنُ مُعَلَّقَاتُ بالطَّهُورِ وَ بِالْقُدْسِ فَقَالَ: وَعِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا مِنْ عَبْدِ قَرَأَكُنَّ فِي دُبُر كُل صَلَاة مَكْتُوبَة إِلَّا أَسْكَنَتُهُ حَظِيرَةَ الْقُدْسِ عَلَى مَا كَانَ فِيهِ وَ إِنَّا نَظَرْتُ إِلَيْهِ بِعَيْنِيَ الْمَكْنُونَةِ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ نَظَرَةٌ وَإِنَّا قَضَيْتُ لَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ حَاجَةً أَدْنَاهَا الْمَغْفِرَةُ وَ إِلَّا أَعَذْتُهُ مِنْ كُلِّ عَدُوٌّ وَ نَصَرْتُهُ عَلَيْهِ وَلَا يَمْنَعُهُ دُخُولَ الْجَنَّةِ إِلَّا أَنْ يَمُوت﴾. (3)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ آيَةَ الْكُرْسِي مِائَةَ مَرَّةَ كَانَ كَمَنْ عَبَدَ اللَّهَ طُولَ حَيَاتِه﴾. (4)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ أَرْبَعَ آيَاتٍ مِنْ أَوَّلَ الْبَقَرَة وَ آيَةَ الْكُرْسِی وَ آيَتَيْنِ بَعْدَهَا وَ ثَلَاثَ آيَاتِ مِنْ آخِرِهَا لَمْ يَرَ فِي نَفْسِهِ وَ مَالِهِ شَيْئاً يَكْرَهُهُ وَ لَا يَقْرَبُهُ شَيْطَانُ وَ لَا يَنْسَى الْقُرْآن﴾. (5)
ص: 290
1- امام علی علیه السلام- از أبا امامه نقل شده است که شنیدم علی علیه السلام می فرمود: «انسانی را نمی شناسم که عقل او اسلام را درک کرده باشد و در اسلام (جامعه اسلامی) متولّد شده باشد، ولی شبی را در «سواد» آن سپری.کند گفتم: «سواد آن چیست»؟ فرمود: ای ابا امامه یعنی تمام شب [را سپری کند] تا آن که این آیه را بخواند: ﴿الله لا إِلَه إِلا هُوَ الحَي الْقَيومُ... وَهُوَ الْعَلِي الْعَظِيمُ﴾ اگر می دانستید که این آیه چیست- یا چه چیزی در آن است- آن را به حال خود رها نمی کردید (به آن بی اعتنایی نمی کردید) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آیةالکرسی از گنجی که زیر عرش بود به من داده شد و به هیچ پیامبری پیش از من داده نشده بود». امام علی علیه السلام افزود: از زمانی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله این را شنیدم هیچ شبی نیست که آن را نخوانم» سپس فرمود: ای ابا امامه من آن را سه مرتبه در سه نوبت از هر شب می خوانم. گفتم: «ای پسر عموی محمد چه هنگام آن را می خوانی»؟ فرمود: آن را بعد از نماز عشاء آخر، پیش از دو رکعت می خوانم به خدا سوگند از زمانی که این خبر را از پیامبر صلی الله علیه و آله شما شنیدم تا الان که تو را از آن مطلع ساختم، آن را رها نکردم ابوامامه گفت: به خدا سوگند از زمانی که آن خبر را از علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم خواندن آن را رها نکردم».
2- امام صادق علیه السلام- یکی از پدرانم شنید مردی سوره ی حمد را می خواند فرمود: «این سوره] شکر است و اجر» سپس شنید ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ را می خواند؛ فرمود: «امن است و امان» سپس شنید که إِنَّا اَنْزَلْنَاهُ را می خواند؛ فرمود: «راست گفت و آمرزیده شد سپس شنید که آیةالکرسی می خواند؛ فرمود به به بیزاری از دوزخ برای او نازل شد.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- زمانی که خداوند عزوجل تصمیم گرفت که «فاتحة الکتاب»، «آیةالکرسی»، «آیه: شَهِدَ الله» و آيه: ﴿قُلِ اللهُمَّ مَالِكَ المُلكِ... وَتَرْزُقُ مَن تَشَاءُ بِغَيْرُ حِسَابِ﴾؛ بگو: «بارالها! مالک [حکومت ها] تویی... بدون حساب [روزی] می بخشی. (آل عمران /27-26) را فرو فرستد، [این آیات] در حالی که به عرش آویخته شده بودند و بین آن ها و خداوند حائلی وجود نداشت، گفتند: «پروردگارا ما را به سرزمین معاصی و به سوی گناهکاران هبوط می دهی در حالی که ما به قداست و پاکی تعلق داریم؟ خداوند فرمود: به عزت و جلالم سوگند هر بنده ای را که پس از پایان تمام نمازها شما آیات را بخواند در بهشت ساکن می کنم و با چشمان پنهانم روزی هفت بار به او نظر می کنم و هر روز هفتاد حاجت او را برآورده می نمایم که مغفرت و بخشش کمترین آن است و او را از شر همه ی دشمنان پناه می دهم و در مقابل دشمنانش او را یاری می کنم و فقط مرگ مانع ورود او به بهشت می شود به محض این که بمیرد وارد بهشت می شود
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس صد مرتبه آیةالکرسی را تلاوت کند مثل کسی خواهد بود که در تمام زمان حیات خود خدا را عبادت کرده باشد.
پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس چهار آیه ی نخست سوره ی بقره و آیةالکرسی و دو آیه ی پس از آن و آیه ی پایانی آن سوره را تلاوت کند، در جان و داراییاش هیچگونه ناخوشایندی نبیند و شیطان به او نزدیک نشود و قرآن را از یاد نبرد.
سه
ص: 291
6- الصّادق علیه السلام- ﴿إِن لِكُلِّ شَيْءٍ ذِرْوَةَ وَ ذِرْوَةُ الْقُرْآن آيَةُ الْكُرْسِي مَنْ قَرَأَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ مَرَّةً صَرَفَ اللَّهُ عَنْهُ أَلْفَ مَكْرُوهِ مِنْ مَكَارِهِ الدُّنْيَا وَأَلْفَ مَكْرُوهِ مِنْ مَكَارِهِ الْآخِرَةَ أَيْسَرُ مَكْرُوهِ الدُّنْيَا الْفَقْرُ وَ أَيْسَرُ مَكْرُوهِ الْآخِرَةِ عَذَابُ الْقَبْرِ وَ إِنِّي لَأَسْتَعِينُ بِهَا عَلَى صُعُودِ الدَّرَجَة﴾ (1)
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمُ الْحَاجَةَ فَلْيُبَاكِرْ فِي طَلَبِهَا يَوْمَ الْخَمِيسِ وَلِيَقْراً إِذَا خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ آخِرَ سُورَة آلِ عِمْرَانَ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَإِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ أُمَّ الْكِتَابِ فَإِنَّ فِيهَا قَضَاءَ حَوَائِجِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة﴾ (2)
8- الرّضا علیه السلام- ﴿مَنْ قَراً آيَةَ الْكُرْسِي عِنْدَ مَنَامِهِ لَمْ يَخَفِ الْفَالِجَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ مَنْ قَرَأَهَا فِي دُبُرِ كُلِّ فَريضَة لَمْ يَضُرُّهُ ذُوحُمَة﴾ (3)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: شَكَا إِلَيْهِ رَجُلٌ عَبَتْ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَهْلِ بَيْتِهِ وَ بِعِيَالِهِ فَقَالَ: كَمْ سَقْفُ بَيْتِكَ؟ فَقَالَ: عَشَرَةُ أَذْرُعٍ. فَقَالَ: اذْرَعْ ثَمَانِيَةَ أَذْرُعِ ثُمَّ اكْتُبْ آيَةَ الْكُرْسِيِّ فِيمَا بَيْنَ الثَّمَانِيَةِ إِلَى الْعَشَرَةِ كَمَا تَدُورُ فَإِنَّ كُلَّ بَيْتِ سَمْكُهُ أَكْثَرُ مِنْ ثَمَانِيَةِ أَذْرُعِ فَهُوَ مُحْتَضَرُ تَحْضُرُهُ الْجِنَّ تَكُونُ فِيهِ تَسْكُنُه﴾ (4)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي سَمْكَ الْبَيْتِ إِذَا رُفِعَ ثَمَانِيَةَ أَذْرُعٍ كَانَ مَسْكُونَا فَإِذَا زَادَ عَلَى ثَمَانِيَة فَلْيُكتب عَلَى رَأس الثَّمَانِ آيَةُ الْكُرْسِى﴾ (5)
11- الصّادق علیه السلام- إذَا كَانَ الْبَيْتُ فَوْقَ ثَمَانِيَة أَذْرُعٍ فَاكْتُبْ فِي أَعْلَاهُ آيَةَ الْكُرْسِيِّ﴾ (6)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: أَلَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ إِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ؟ قُلْتُ: بَلَى قَالَ: كَانَ يَقْرأ آيَةَ الْكُرْسِي وَيَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ آمَنْتُ بِاللهِ وَ كَفَرْتُ بِالطَّاغُوتِ اللَّهُمَ احْفَظْنِي فِي مَنَامِي وَ فِي يَقَظَتِي﴾ (7)
13- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَامَ إِلَيْهِ رَجُل فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِنَّ فِي بَطْنِي مَاءَ أَصْفَرَ فَهَلْ مِنْ شِفَاءِ؟ فَقَالَ: نَعَمْ بِلَا دِرْهَمٍ وَ لَا دِينَارٍ وَلَكِنِ اكْتُبْ عَلَى بَطْنِكَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ تَغْسِلُهَا وَ تَشْرَبُهَا وَ تَجْعَلُهَا ذَخِيرَةٌ فِي بَطْنِكَ فَتَبْراً بإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَفَعَلَ الرَّجُلُ فَبَراً بإذن الله﴾ (8)
ص: 292
6- امام صادق علیه السلام- هر چیز دارای قله ای است و قله ی قرآن آیه الکرسی است؛ هرکس که آن را یکبار ،بخواند خداوند هزار بدی را از بدی های دنیا و هزار بدی را از بدی های آخرت، از او دور می سازد؛ کوچک ترین بدی دنیا فقر و کوچکترین بدی آخرت عذاب قبر می باشد. و من از آن برای بالارفتن درجه مراتب (معنوی)، یاری می جویم.
7- امام على علیه السلام- هرگاه یکی از شما حاجتی داشته باشد در صبح روز پنجشنبه [آن خواسته را] طلب کند و هنگامی که در همان روز از منزل بیرون می رود آیات آخر سوره ی آل عمران آية الکرسی، سوره ی قدر و سوره ی حمد را بخواند؛ که در این آیات و دستورالعمل برآورده شدن حوائج دنیا و آخرت وجود دارد.
8- امام رضا علیه السلام- هر کس آیة الکرسی را هنگام خواب تلاوت کند- اگر خدا بخواهد از فلج شدن ترسی نخواهد داشت و هرکس آن را پس از هر نماز تلاوت کند، هیچ گزنده ای به او آسیب نخواهد رساند.
9- امام صادق علیه السلام- مردی که تمام مردم با اهل خانه و همسرش بد شده بودند و آن ها را تحقیر می کردند به نزد حضرت شکایت کرد حضرت به او فرمود: ارتفاع سقف خانه ی تو چقدر است؟ گفت ده. زرع حضرت فرمود: «باید سقف منزلت هشت زرع باشد (سقف) خانه ات بلند است پس آیة الکرسی را در فاصله ی بین هشت تا ده زرع به صورت دایره ای (دور تا دور دیوار) بنویس؛ زیرا هر خانه ای که بلندتر از هشت زرع بنا شود محل حضور جن می شود تا در آن جا منزل کند.
10- امام صادق علیه السلام- خانه ای که بلندای [سقف] آن هشت زرع بنا شود، مسکونی می باشد اما اگر بیشتر از هشت زرع شد آیةالکرسی را سر هشت زرع بنویس تا جن به آن خانه نیاید.
11- امام صادق علیه السلام- چنان چه ارتفاع خانه بیش از هشت زرع بود بر بالای آن، آیة الکرسی را بنویس.
12- امام صادق علیه السلام- محمد بن مروان گوید: امام صادق علیه السلام- به من فرمود: «آیا به شما خبر ندهم که رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتی به بستر خواب می رفت چه می گفت؟ من گفتم: «بله [بفرمایید]». فرمود: «ابتدا رسول خدا صلی الله علیه و آله آیة الکرسی می خواند و سپس می گفت: ﴿بِسْمِ اللهِ آمَنْتُ بِاللهِ وَكَفَرْتُ بِالطَّاغُوتِ اللهُمَّ احْفَظْنِي فِي مَنَامِي وَ فِي يَقَظَتِي﴾؛ به نام خدا [به بستر می روم]. به خدا ایمان آورده ام و به طاغوت سرکش کافر شده ام. بار خدایا در خواب و بیداری حافظ من باش».
13- امام علی علیه السلام فردی پرسید: ای امیرالمؤمنین علیه السلام! در شکم من آب زردی است (نوعی بیماری بوده است) آیا راه شفایی دارد؟ فرمود: آری بدون نیاز به خرج کردن درهم و دینار آية الکرسی را بر شکم خود بنویس و آن را بشوی و بنوش تا آن در شکمت جای گیرد؛ به اذن خدای عزوجل بهبود می یابی و آن مرد چنین کرد و به اذن خدا بهبود یافت.
ص: 293
14- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِذَا اشْتَكَى أَحَدُكُمْ عَيْنَهُ فَلْيَقْراً آيَةَ الْكُرْسِي وَلْيُضْمِرْ فِي نَفْسِهِ أَنَّهَا تَبْراً فَإِنَّهُ يُعَافَى إِنْ شَاءَ الله﴾. (1)
15- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى الْكَاهِلِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا لَقِيتَ السَّبُعَ مَا ذَا تَقُولُ لَهُ؟ قُلْتُ: لَا أَدْرِى قَالَ: إِذَا لَقِيتَهُ فَاقْرَاْ فِي وَجْهِهِ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَقُلْ عَزَمْتُ عَلَيْكَ بِعَزِيمَة اللَّهِ وَ عَزِيمَة رَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ عَزِيمَة سُلَيْمَان بن دَاوُدَ وَ عَزيمَة عَلِيٍّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ الْأَئِمَّة لا مِنْ بَعْدِهِ إِلَّا تَنَجَّيْتَ عَنْ طَرِيقِنَا وَ لَمْ تُؤْذِنَا فَإِنَّا لَا نُؤْذِيكَ﴾. (2)
16- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ فِى هَاتَيْنِ الْآيَتَيْنِ اللهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ إِهْكُمْ إِلهُ واحد﴾. (3)
17- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَيْسَ فِيمَا خَلَقَ اللَّهُ شَيْءٌ أَعْظَمَ مِنْ آيَة فِي سُورَة الْبَقَرَة اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ ولا نومٌ﴾. (4)
18- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبيِّ بْنِ كَعْب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : يَا بَا الْمُنْذِرِ أَيُّ آيَةً فِي كِتَابِ اللَّهِ أَعْظَمُ قُلْتُ: اللهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ. قَالَ: فَضَرَبَ فِي صَدْرِي ثُمَّ قَالَ: لِيَهْنِئُكَ الْعِلْمُ وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ إِنَّ لِهَذِهِ الْآيَةِ لِسَاناً و شَفَتَيْنِ يُقَدِّسُ الْمُلْكَ [ لِلَّهِ] عِنْدَ سَاقِ الْعَرْشِ﴾. (5)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿لَمْ يَزَلْ حَيّاً بِلَا حَيَاة... كَانَ حَيّاً بِلَا حَيَاةِ حَادِثَة﴾. (6)
2-1- الكاظم علیه السلام- ﴿كَانَ حَيَّا بِلَا كَيْفِ وَ لَا أَيْن حَيّاً بلَا حَيَاةِ حَادَثَة بَلْ حَقٌّ لِنَفْسِهِ﴾. (7)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ نُورُ لَا ظُلْمَةَ فِيهِ وَ عِلْمُ لَا جَهْلَ فِيهِ وَحَيَاةُ لَا مَوْتَ فِيه﴾. (8)
ص: 294
14- امام علی علیه السلام- وقتی یکی از شما از چشم درد خود شکایتی ناراحتی داشت، آیةالکرسی را بخواند و در دل بداند که خدا او را شفا می دهد؛ که انشاءالله خدا او را شفا می بخشد.
15- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن یحیی کاهلی گفت: امام علیه السلام به من : فرمود: «هنگامی که با یک حیوان درنده روبه رو شدی چه می گویی؟ گفتم نمی دانم» فرمود: چون با او روبرو شدی، آخر آیةالکرسی را به صورت او بخوان و بگو: ﴿قُلْ عَزَمْتُ عَلَيْكَ بِعَزِيمَةِ اللَّهِ وَ عَزِيمَةِ رَسُولِهِ وَ عَزِيمَةِ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ وَ عَزِيمَةِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ إِلَّا تَنَجَّيْتَ عَنْ طَرِيقِنَا وَلَمْ تُؤْذِنَا فَإِنَّا لَا نُؤذيك﴾؛ به عزم و اراده ی خدا و رسولش و سلیمان بن داوودا، عزم و اراده ی امیرالمؤمنین علیه السلام و امامان پس از او تو را سوگند می دهم از سر راه ما کنار برو و ما را اذیت نکن که ما نیز به تو آزار نمی رسانیم».
16- پیامبر صلی الله علیه و آله- اسم اعظم خدا در این دو آیه است آیه ی 256 سوره ی بقره و آیه ی 163 سوره ی بقره.
17- پیامبر صلی الله علیه و آله- از چیزهایی که خداوند آفریده است هیچ چیز بزرگتر از [مفهوم] این آیه ی سوره ی بقره نیست: ﴿اللهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ...﴾.
18- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابامنذر گوید: که روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: «ای ابامنذر! کدام آیه در پس برسینه ی قرآن از عظمت بیشتری برخوردار است؟ گفتم: ﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ﴾ من زد و فرمود: یقیناً علم تو را فراگرفته است قسم به آن که جان محمد در دستان اوست. این آیه زبان و لبانی دارد که خداوند را در عرش، تقدیس می کند».
1-1- امام باقر علیه السلام- خداوند همواره بدون نیاز به حیات و زندگانی حدوثی این که مرده بوده و زنده شود همیشه زنده بوده و هست.
2-1- امام کاظم علیه السلام- خداوند برای زنده بودن به کیفیت و کجایی و زندگانی حدوثی نیازمند نیست؛ بلکه به وجود خودش زنده است.
3-1- امام باقر علیه السلام- خداوند نوری است که تاریکی در آن یافت نمی شود و علمی است که جهل در آن راهی ندارد و زنده ای است که مرگ در او نفوذ نمی کند.
ص: 295
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَن الْمَلَائِكَةِ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ وَ يَنْكِحُونَ فَقَالَ لَا إِنَّهُمْ يَعِيشُونَ بِنَسِيمِ الْعَرْشِ فَقِيلَ لَهُ مَا الْعِلَّةُ فِي نَوْمِهِمْ فَقَالَ فَرْقاً بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِأَنَّ الَّذِي لَا تَأْخُذَهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمُ هُوَ اللَّهُ﴾. (1)
2-2- الرّضا علیه السلام- ﴿أَي نُعَاسُ﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿نَحْنُ أُولَئِكَ الشَّافِعُون﴾. (3)
1-4- الرّضا علیه السلام- ﴿ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ فَأمُورُ الْأَنْبِيَاءِ لا وَ مَا كَانَ وَ مَا خَلْفَهُمْ أَيْ مَا لَمْ يَكُنْ بَعْدُ﴾. (4)
1-5- الرّضا علیه السلام- ﴿الا بما شاءَ أَي بمَا يُوحِي إِلَيْهِمْ﴾. (5)
1-6- الصّادق علیه السلام- ﴿شَّمْسُ جُزْء مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُور الْكُرْسِي وَ الْكُرْسِيُّ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُور الْعَرْش﴾. (6)
2-6- الصّادق علیه السلام- ﴿كُلَّ شَيْءٍ فِي الْكُرْسِيِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكُلُّ شَيْءٍ فِي الْكُرْسِيِّ﴾. (7)
3-6- الصّادق علیه السلام- ﴿عن زرارة بن أعين قال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى وَسِعَ كرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَسِعْنَ الكُرْسِي أم الكُرْسِي وَسِعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَالَ بَلِ الْكُرْسِي وَسِعَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ الْعَرْشِ وَكُلَّ شَيْءٍ خَلَقَ اللهُ فِي الْكُرْسِي﴾. (8)
ص: 296
1-2- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام- سؤال شد که آیا فرشتگان نیز می خورند و می آشامند و ازدواج می کنند؟ امام علیه السلام فرمود: «خیر آن ها به واسطه ی نسیمی که در عرش می وزد، زندگی می کنند و زنده می مانند از امام پرسیده شد چرا ملائکه می خوابند»؟ فرمود: «تا بین آن ها و بین خداوند عزوجل تفاوتی باشد؛ چراکه صفت لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ، مخصوص خداست».
2-2- امام رضا علیه السلام- سِنَةٌ به معنای چرت زدن است.
1-3- امام صادق علیه السلام- آن شفاعت کنندگان ما هستیم.
1-4- امام رضا علیه السلام- منظور از ما بَيْنَ أَیدیهم مسائل مربوط به پیامبران و آن چیزی می باشد که رخ داده است؛ و «وَ ما خَلْفَهُمْ»، یعنی آن چه پس از آن پیامبران هنوز به وقوع نپیوسته است.
1-5- امام رضا علیه السلام- إلا بما شاء يعنى فقط آن چه را که خداوند به آنان (پیامبران) وحی می کند. [می دانند[.
1-6- امام صادق علیه السلام- خورشید یک هفتادم از نور کرسی است و کرسی یک هفتادم از نور عرش.
2-6-امام صادق علیه السلام- همه چیز در کرسی است آسمان ها زمین و همه چیز در کرسی است.
3-6- امام صادق علیه السلام- زراره گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی این قول خدای تعالی پرسیدم وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ [که] «آیا آسمان ها و زمین کرسی را در خود جا دادند یا کرسی، آسمان ها و زمین را در خود جا داده است؟ فرمود: کرسی است که آسمان ها و زمین را در خود جا داده و عرش و هرچه خدا آفریده در کرسی است».
ص: 297
4-6- الصّادق علیه السلام- ﴿في دُعَاءِ يَوْمِ عَرَفَةَ وَ أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ وَكُلِّ مَسْأَلَة حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى اسْمِكَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَكْبَرِ الْأَكْبَرِ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى الَّذِي اسْتَوَيْتَ بِهِ عَلَى عَرْشِكَ وَ اسْتَقْلَلْتَ بِهِ عَلَى كُرْسِيّكَ﴾. (1)
5-6- الصّادق علیه السلام- ﴿خَلَقَ سَبْعَ سَماواتِ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ وَ السَّبْعُ الْأَرَضِينَ بِمَنْ فِيهِنَّ وَ مَنْ عَلَيْهِنَّ... وَ هَذِهِ السَّبْعُ وَالْبَحْرُ الْمَكْفُوفُ وَ جِبَالُ الْبَرَدِ وَ الْهَوَاءُ عِنْدَ حُجُب النُّورِ كَحَلْقَةٍ فِي فَلَاةٍ فِيٌّ وَ هَذِهِ السَّبْعُ وَالْبَحْرُ الْمَكْفُوفُ وَ جِبَالُ الْبَرَدِ وَ الْهَوَاءُ وَ حُجُبُ النُّورِ عِنْدَ الْكُرْسِيِّ كَحَلْقَة فِي فَلَاةٍ فِيٌّ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ وَهَذِهِ السَّبْعُ وَالْبَحْرُ الْمَكْفُوفُ وَ جِبَالُ الْبَرَدِ وَ الْهَوَاءُ وَ حُجُبُ النُّورِ وَالْكُرْسِيُّ عِنْدَ الْعَرْشِ كَحَلْقَة فِي فَلَاةٍ فِيٌّ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾. (2)
6-6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فِي حَدِيثِ أَبِي ذَرِّ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: يَا بَاذَرِّ مَا السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ فِي الْكُرْسِي إِلَّا كَحَلْقَة مُلْقَاةٍ فِي أَرْضِ فَلَاة وَ فَضْلُ الْعَرْشِ عَلَى الْكُرْسِيِّ كَفَضْلُ الْفَلَاةِ عَلَى تِلْكَ الْحَلْقَة﴾. (3)
7-6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْعَرْشِ وَالْكُرْسِي مَا هُمَا؟ فَقَالَ: الْعَرْشُ فِي وَجْهِ هُوَ جُمْلَةُ الْخَلْقِ وَالْكُرْسِيُّ وعَاؤُهُ وَ فِي وَجْهِ آخِرَ الْعَرْشُ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي أَطْلَعَ اللَّهُ عَلَيْهِ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ علیهم السلام. وَ الْكُرْسِيُّ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي لَمْ يُطْلِعِ اللَّهُ عَلَيْهِ أَحَداً مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ رَسُولِهِ وَ حُجَجَهِ علیهم السلام﴾. (4)
8-6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ: سَأَلَ الزَّنْدِيقُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْكُرْسِيِّ أَ هُوَ أَعْظَمُ أَمِ الْعَرْشِ؟ فَقَالَ : كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَ اللَّهُ فِي جَوْفِ الْكُرْسِيِّ خَلَا عَرْشِهِ فَإِنَّهُ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يُحِيطَ بِهِ الْكُرْسِي﴾. (5)
9-6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَالْكُرْسِيُّ مُحِيطٌ بالسَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَى وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْل فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَى وَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ﴾. (6)
ص: 298
4-6- امام صادق علیه السلام- در دعای روز عرفه می فرماید خداوند من به حق تمام نام هایی که از آن توست و به حق تمام مسائلی که به اسم اعظم تو ختم می شود از تو درخواست می نمایم به عظیم ترین بزرگترین و والامرتبه ترین نامی که بدان بر عرشت تکیه زده و به موجب آن بر کرسیت بالا رفته ای... .
5-6- امام صادق علیه السلام- کسی که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن ها را. (طلاق/12) و آن هفت زمین را آفرید با همه ی آنان که درونشان و همه ی کسانی که روی آن ها هستند... این هفت [زمین] دریای پوشیده کوه های سرد و مرده و هوا در مقایسه با حجاب های نور همچون حلقه ای رها شده در صحرایی صاف است؛ و این هفت [زمین] و دریای پنهان کوه های سرد هوا حجابهای نور، در مقایسه با کرسی همچون حلقه ای رها شده در صحرایی هموار است. ﴿وَسِعَ كرسيه السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِي الْعَظِيمُ﴾ و این هفت [زمین] دریای پوشیده شده کوه های سرد و مرده هوا حجاب های نور و کرسی نزد عرش همچون حلقه ای رها شده در فلات هموارند؛ خدای رحمان که بر عرش استیلا یافته است. (طه/5)
6-6- پیامبر صلی الله علیه و آله- در خطاب به ابوذر ای اباذر آسمان های هفتگانه در برابر کرسی مانند حلقه ای افتاده در بیابان بی آبادی است و برتری عرش بر کرسی مانند برتری همین حلقه بر بیابان بی آب و علف است.
7-6- امام صادق علیه السلام- مفضل گفت: از حضرت صادق پرسیدم: «عرش و کرسی چه هستند»؟ فرمود: عرش از یک جهت تمام جهان خلقت و سراسر هستی است. و کرسی، ظرف آن مجموعه است که همه کرات و موجودات در آن قرار دارند از جهت دیگر عرش همان دانشی است که خدا به پیامبران و فرستادگان و حجّت های خود عطا فرموده است و کرسی همان دانشی می باشد که اختصاص به ذات مقدس خودش داشته و هیچ کس از پیامبران و حجّتهای خود را از آن آگاه نساخته است.
8-6- امام صادق علیه السلام- زندیقی (کافر) از امام صادق علیه السلام سؤال کرد: «کرسی بزرگتر است یا عرش»؟ حضرت فرمود: خداوند هر چیزی را جز عرشش درون کرسیاش آفرید. خداوند بزرگتر از آن است که کرسی او را محدود کند».
9-6- امام علی علیه السلام- کرسی به آسمان ها و زمین احاطه دارد و آن چه میان آن هاست و آن چه در زیر زمین است و اگر سخن بلندگویی او به راز نهان و نهان تر آگاه است. (طه/7-6) و این است کلام خداى تعالى: ﴿وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ﴾.
ص: 299
10-6- الصّادق علیه السلام- ﴿نَقُولُ مِنْ ذَلِكَ مَا قَالَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ فَتَبَّتْنَا مِنَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِي مَا ثَيْنَهُ وَنَفَيْنَا أَنْ يَكُونَ الْعَرْشِ أو الكُرْسِيُّ حاوياً لَهُ وَ أَنْ يَكُونَ عَزَّوَجَلَّ مُحْتَاجاً إِلَى مَكَان أَوْ إِلَى شَيْءٍ مِمَّا خَلَقَ بَلْ خَلْقَهُ مُحْتَاجُونَ إِلَيْهِ﴾. (1)
11-6- الصّادق علیه السلام- ﴿سَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي الْكُرْسِيِّ وَالْعَرْشِ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي لَا يَقْدِرُ أَحَدُ قَدْرَهُ ﴾. (2)
12-6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ عَلِيّا علیه السلام سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ قَالَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضُ وَ مَا فِيهِمَا مِنْ مَخْلُوقِ فِي جَوْفِ الْكُرْسِيُّ وَ لَهُ أَرْبَعَةُ أَهْلَاكِ يَحْمِلُونَهُ بِإِذْنِ اللَّهِ فَأَمَّا مَلَكُ مِنْهُمْ فِى صُورَةِ الْآدَمِيِّينَ وَ هِيَ أَكْرَمُ الصُّوَرَ عَلَى علیه السلام وَهُوَ يَدْعُو اللَّهَ وَيَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ وَ يَطْلُبُ الشَّفَاعَةَ وَ الرِّزْقَ لِبَنِي آدَمَ وَ الْمَلَكُ الثَّانِي فِي صُورَةِ التَّوْرِ وَ هُوَ سَيِّدُ الْبَهَائِمِ وَ هُوَ يَطْلُبُ إِلَى اللَّهِ وَيَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ وَ يَطْلُبُ الشَّفَاعَةَ وَ الرِّزْقَ لِلْبَهَائِمِ وَ الْمَلَكُ الثَّالِثُ فِي صُورَة النَّسْرِ وَهُوَ سَيِّدُ الطَّيْرِ وَهُوَ يَطْلُبُ إِلَى اللَّهِ وَيَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ وَ يَطْلُبُ الشَّفَاعَةَ وَالرِّزْقَ لِجَمِيعِ الطَّيْرِ وَالْمَلَكُ الرَّابِعُ فِى صُورَةِ الْأَسَدِ وَ هُوَ سَيِّدُ السَّبَاعِ وَ هُوَ يَرْغَبُ إِلَى اللَّهِ وَيَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ وَ يَطْلُبُ الشَّفَاعَةَ وَ الرِّزْقَ لِجَمِيعِ السَّبَاعِ وَ لَمْ يَكُنْ فِي هَذِهِ الصُّوَرَ أَحْسَنُ مِنَ التَّوْرِ وَ لَا أَشَدُّ انتصاباً مِنْهُ حَتَّى اتَّخَذَ الْمَلَأُ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ الْعِجْلَ فَلَمَّا عَكَفُوا عَلَيْهِ وَعَبَدُوهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ خَفَضَ الْمَلَكُ الَّذِي فِى صُورَة الثَّوْر رَأْسَهُ اسْتِحْيَاء مِنَ اللَّهِ أَنْ عُبدَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شَيْءٌ يُشْبِهُهُ وَ تَخَوَّفَ أَنْ يَنْزِلَ بِهِ الْعَذَابُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الشَّجَرَ لَمْ يَزَلْ حَصِيداً كُلُهُ حَتَّى ذَعِى لِلرَّحْمَنِ وَلَهُ عَزَّ الرَّحْمَنُ وَ جَلَّ أَنَّ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ فَكَادَتِ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُ الْأَرْضِ وَ تَخِرُّ الْجِبَالُ هَذَا فَعِنْدَ ذَلِكَ اقْشَعَرَ الشَّجَرُ وَ صَارَ لَهُ شَوْكَ حذارًا [حَذَرا] أَنْ يَنْزِلَ بِهِ الْعَذَابُ فَمَا بَالُ قَوْمٍ غَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ وَ عَدَلُوا عَنْ وَصِيَّهِ لَا يَخَافُونَ أَنْ يَنْزِلَ بِهِمُ الْعَذَابُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ الله كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ ثُمَّ قَالَ نَحْنُ وَاللَّهِ نِعْمَةُ اللَّهِ الَّتِي أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَى عِبَادِهِ بِنَا فَازَ مَنْ فَازَ﴾. (3)
ص: 300
10-6- امام صادق علیه السلام- ما می گوییم که این آیه کریمه وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ [در مقام بیان آن است که خداوند بر عرش سیطره و احاطه دارد بدون آن که عرش، حامل و حاوی و شامل خدا باشد] پس هر چه را خداوند داخل در عرش و کرسی می داند، ما نیز آن را قبول می کنیم و این را نفی می کنیم که عرش و کرسی در بردارنده ی او باشند یا خداوند عزوجل نیازمند مکانی یا چیزی از مخلوقاتش باشد. بلکه تمام آفریدگان خدا هستند که محتاج و نیازمند او می باشند.
11-6- امام صادق علیه السلام- آسمان ها زمین و آن چه میان آن ها است در کرسی است. و عرش همان دانشی است که کسی اندازه ی آن را نمی داند.
12-6- امام علی علیه السلام- از امام علی علیه السلام در مورد آیه ی وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ سؤال شد ایشان فرمود آسمان و زمین و آن چه در آن هاست بخشی از مخلوقاتی هستند که در درون کرسی قرار دارند و کرسی به فرمان خدا توسط چهار فرشته حمل می شود یکی از آن فرشته ها در صورت و ظاهر انسان ها است که این صورت نزد خداوند گرامی ترین چهره است. این فرشته با تضرع و زاری خدا را می خواند و برای انسان ها طلب شفاعت و روزی می کند. فرشته ی دوّم به شکل یک گاو است که همان بزرگ [و نماینده ی] حیوانات چهارپاست و کار او نیز این است که با تضرع و زاری به درگاه خدا، طلب شفاعت و روزی برای چهارپایان می کند. فرشته ی سوم به شکل عقاب است که همان بزرگ و نماینده ی پرندگان است و کار او نیز این است که با تضرع و زاری به درگاه خداوند طلب شفاعت و روزی برای پرندگان می کند. فرشته ی چهارم به شکل شیر است و کار او نیز این است که او با تضرع و زاری به درگاه خداوند طلب شفاعت و روزی برای حیوانات درنده می کند. در ابتدا زیباترین چهره و پایدارترین آنان در بین (فرشتگان) متعلق به گاو بود تا آن که عده ای از بنی اسرائیل، گوساله ای را برگزیدند و وقتی به گرد او جمع شدند و آن را به عنوان خدایی غیر از الله پرستیدند آن فرشته ای که به شکل گاو بود از شرم و حیا نسبت به خداوند که موجودی شبیه او را به عنوان خداوند و در برابر او پرستیدند سرش را پایین انداخت و می ترسید که عذاب به او نازل شود همه ی درختان همواره، میوه ده بودند، تا آن زمان که گروهی از نصاری برای خدا قائل به پسر شدند؛ حال آن که خداوند رحمان، عزیزتر و گرامی تر از آن است که فرزندی داشته باشد و در این هنگام نزدیک بود آسمان ها از این سخن فرزند داشتن خدا از هم بپاشند و زمین شکافته شود و کوه ها زیر و زبر گشته و بریزد در همین هنگام بود که درختان لرزیدند و برای این که جلوی عذاب خداوند را بگیرند خار در آوردند با این [اوصاف] وضعیت افرادی که سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله را تغییر دادند و از انجام وصیتش سرباز زدند و نمی ترسند که عذاب بر آنان نازل شود، چگونه است؟ آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نیستی و نابودی کشاندند؟ سرای نیستی و نابودی همان جهنّم است که آن ها در آتش آن وارد می شوند و بد قرارگاهی است (ابراهیم/28-29) به خدا قسم نعمت خدا که بر بندگانش عطا کرده ما هستیم و هر که رستگار شد به واسطه ی ما رستگار شد.
ص: 301
13-6- الرّضا علیه السلام- ﴿أنْ لَا يَنْقُلُ عَلَيْهِ حِفْظُ مَا فِى السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾. (1)
1-7- الرّضا علیه السلام- ﴿فَلَيْسَ يَحْتَاجُ أَنْ يُسَمِّيَ نَفْسَهُ وَلَكِنَّهُ اخْتَارَ لِنَفْسِهِ أَسْمَاءَ لِغَيْرِهِ يَدْعُوهُ بِهَا لِأَنَّهُ إِذَا لَمْ يُدْعَ بِاسْمِهِ لَمْ يُعْرَف فَأَوَّلُ مَا اخْتَارَ لِنَفْسِهِ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ لِأَنَّهُ أَعْلَى الْأَشْيَاءِ كُلَّهَا فَمَعْنَاهُ اللَّهُ وَ اسْمُهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ هُوَ أَوَّلُ أَسْمَائِهِ عَلَا عَلَى كُلِّ شَيْء﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرُ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِالله فقد اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عليمٌ﴾. (256)
1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿قَولُهُ لا إكراه في الدِّينِ أَنْ لَا يَكْرَهُ أَحَدٌ عَلَى دِينِهِ إِلَّا بَعْدَ أَنْ تَبَيَّنَ لَهُ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ﴾. (3)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الأمُورُ ثَلَاثَهُ أَمْرُ تَبَيَّنَ لَكَ رَشْدُهُ فَاتَّبِعْهُ وَ أمْرُ تَبَيَّنَ لَكَ غَيهُ فَاجْتَنِبُهُ وَ أَمْرُ اخْتُلِفَ فِيهِ فَرُدَّهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (4)
1-2- الرّضا علیه السلام- طَّاغُوت... هُمُ الَّذِينَ عَصَبُوا آلَ مُحَمَّدِ لا حَقَّهُمْ﴾. (5)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ قِيلَ إِنَّهُ الشَّيْطَانُ﴾. (6)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿يُؤْمِنْ بِاللَّهِ بِالتَّوْحِيدِ وَ تَصْدِيقِ الرَّسُلِ﴾. (7)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ هِيَ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ﴾. (8)
ص: 302
13-6- امام رضا علیه السلام- یعنی حفظ آن چه که در آسمان ها و زمین ،است برایش سنگین نمی آید.
1-7- امام رضا علیه السلام- خداوند نیاز ندارد که خود را با نام هایی بنامد ولی برای خود نام هایی را برگزید تا دیگران او را با آن ها بخوانند؛ چراکه اگر با نام خود نامی که بر خود گذارده خوانده نشود، شناخته نمی شود. پس اولین نامی که برای خود برگزید الْعَلِيُّ الْعَظیم است؛ چراکه این نام از همه چیز بالاتر است معنای این نام الله است و اسم ،این الْعَلِيُّ الْعَظیم می باشد. و این اولین نام خدا بود؛ چراکه بر همه چیز تواناست.
اکراهی در قبول دین نیست زیرا] راه درست از راه انحرافی روشن شده است. بنابراین کسی که به طاغوت بت و شیطان و هر موجود (طغیانگر) کافر شود و به خدا ایمان آورد به محکم ترین دستگیره چنگ زده است که گسستن برای آن نیست و ،خداوند شنوا و داناست. (256)
1-1- امام رضا علیه السلام- این سخن خداوند لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ بدان معنی است که خداوند، احدی را در انتخاب دینش مجبور نمی کند مگر بعد از آن که راه و بیراهه را برایش مشخص کرده باشد و این در حالی است که خداوند راه و بیراهه را مشخص کرده است.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- کارها بر سه گونه است کاری که رستگاری در آن برای تو روشن است، آن کار را دنبال کن و انجام بده و کاری که گمراهی در آن برای تو روشن است، از آن دوری بجوی و کاری که در آن اختلاف شده است و روشن نیست آن را به خدای عزوجل رجوع بده.
1-2- امام رضا علیه السلام- طَّاغُوتِ همان کسانی هستند که حق خاندان محمد را غصب کردند.
2-2- امام صادق علیه السلام- [منظور از طَاغُوتِ] گفته شده، که او شیطان است.
3-2- امام صادق علیه السلام- يُؤْمِنُ بِالله یعنی به توحید و حقانیت انبیاء صلى الله عليه وآله وسلم ایمان می آورد.
1-3- امام صادق علیه السلام- یعنی به خدای یکتا ایمان بیاورد و اعتقاد داشته باشد که شریکی ندارد.
ص: 303
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿هي الإِيمَانُ بِاللَّهِ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَحْدَهُ﴾. (1)
3-3- الباقر علیه السلام- ﴿عُرْوَةُ اللَّهِ الْوَثْقَى التَّوْحِيدُ﴾. (2)
4-3- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى علیه السلام رَّازِيِّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: ذَكَرَ الرِّضَاةِ يَوْمَا الْقُرْآنَ فَعَظَمَ الْحُجَّةَ فِيهِ وَ الْآيَةَ الْمُعْجِزَةَ فِى نَظْمِهِ فَقَالَ: هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَ عُرْوَتُهُ الْوُثْقَى﴾. (3)
5-3- الرّضا علیه السلام- ﴿قَوْلُهُ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى يَعْنِي الْوَلَايَةَ لَا انْفِصَامَ لَهَا أَيْ حَبْلُ لَا انْقِطَاعَ لَهُ يعنى أمير المؤمنين و الأئمة بعده علیهم السلام ﴾. (4)
6-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَحْنُ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ سَبيلُ الْهُدَى وَالْمَثَلُ الْأَعْلَى وَالْحُجَّةُ الْعُظْمَى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقَى﴾. (5)
7-3- الرّضا علیه السلام- ﴿نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ نَحْنُ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقَى﴾. (6)
8-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْأَئِمَّةُ مِنْ وَلْدِ الْحُسَيْنِ علیه السلام مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عصى الله هم العروة الوثقى وَ هُمُ الْوَسِيلَةُ إلَى اللهِ تَعَالَى﴾. (7)
9-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الأَئِمَّةُ النِّسْعَةُ مِنْ عَقِبَ الْحُسَيْنِ الْهُدَاةُ الْمُهْتَدُونَ هُمْ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَهُمْ لَا يُفَارِقُونَهُ وَ لَا يُفَارِقُهُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ رَبُّ الْأَرْضِ الَّذِينَ تَسْكُنُ إِلَيْهِمُ الْأَرْضِ وَ هُمْ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَ هُمْ عُرَوَةُ اللَّهِ الْوُثْقَى الَّتِى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَهُمْ حُجَجُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ﴾. (8)
10-3- الصّادق علیه السلام- ﴿[عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام فِى وَصفِ الاَئِمَّة علیهم السلام] وَ هُمُ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ أَئِمَّةُ الْهُدَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا﴾. (9)
11-3- الرّضا علیه السلام- ﴿مَا كَتَبَهُ الرِّضَاةِ لِلمَأْمُونِ مِن مَحضِ الإِسْلَامِ وَ شَرَائِعِ الدِّينِ: ... وَ أَنَّ الْأَرْضِ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ فِي كُلِ عَصْرِ وَ أَوَانِ وَأَنَّهُمُ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى﴾. (10)
ص: 304
2-3- امام باقر علیه السلام- منظور این است که به خدا ایمان بیاورد؛ ایمان بیاورد که خدا یکتاست.
3-3- امام باقر علیه السلام- عُرْوَةِ الْوُثْقَى همان توحید است.
4-3- امام رضا علیه السلام- محمد بن موسی از پدرش نقل می کند امام رضا علیه السلام روزی از اوصاف قرآن یاد کرد و استوار و بزرگ بودن حجت ها و دلایل آن را بیان نمود و از معجزه آمیز بودن نظم آن سخن می گفت و فرمود: «قرآن ریسمان استوار و دستاویز محکم ( عُرْوَةِ الْوُثْقی) پروردگار است».
5-3- امام رضا- این سخن خدا: فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى يعنى ولايت. [ولايت] ریسمانی است که قطع نمی شود و مراد از آن امیرالمؤمنین علیه السلام و امامان پس از او هستند.
6-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ما کلمه ی ،تقوی راه هدایت مثل اعلی بهترین نمونه دلیل عظمی و عروة الوثقی هستیم.
7-3- امام رضا علیه السلام- ما حجّت های خدا بر روی زمین کلمه ی تقوی و ریسمان مورد اعتماد و مستحکم هستیم.
8-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس امامانی را که از ذریه ی حسین هستند، اطاعت کند، یقیناً خداوند را اطاعت نموده و آن که در برابر ایشان نافرمانی کند از خداوند نافرمانی کرده است. زیرا ایشان همان عُرْوَةِ الْوُثْقَى و وسیله ی رسیدن به خداوند هستند.
9-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- امامان نه گانه پس از امام حسین، رهبران هدایت شده هستند. ایشان همراه حق و حق با ایشان است و تا روز قیامت از یکدیگر جدا نمی شوند اینان قوام زمین اند که به سبب آن ها زمین آرام و قرار می گیرد ایشان حبل المتین پروردگار و دستاویز محکم او هستند که هرگز نخواهد گسست و ایشان حجّت های خداوند بر روی زمین می باشند.
10-3- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام در توصیف ائمه فرمود: ایشان همان عُرْوَةِ الْوُثْقَى، امامان هدایت یافته و حجّت او بر اهل دنیا می باشند.
11-3- امام رضا علیه السلام- امام رضا علیه السلام برای مأمون نام های نوشت؛ شامل مطالبی از اسلام ناب احکام دین و این که زمین در هیچ دوره و زمانی از حجت خداوند بر مخلوقاتش خالی نمی باشد، که این حجت ها همان عُرْوَةِ الْوُثْقَى هستند.
ص: 305
12-3- الكاظم علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى قَالَ مَوَدَّتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ علیهم السلام﴾. (1)
13-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِيمُ وَ عُرْوَتُهُ الْوُثْقَى الَّتِي لَا انفِصَامَ لَهَا﴾. (2)
14-3- الصّادق علیه السلام- ﴿مَضَى رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَخَلَّفَ فِي أُمَّتِهِ كِتَابَ اللَّهِ وَوَصِيَّهُ على بن أبي طالب علیه السلام أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِمَامَ الْمُتَّقِينَ وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتِينَ وَ عُرْوَتَهُ الْوُثْقَى الَّتِي لَا انفِصَامَ لَهَا﴾. (3)
15-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا حُذَيْفَةُ إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بَعْدِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام... لأَنَّهُ أَخُو رَسُول اللَّهِ وَ وَصِيهُ وَ إِمَامُ أُمَّتِهِ وَ مَوْلَاهُمْ وَ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقَى الَّتِي لَا انفِصَامَ لها﴾. (4)
16-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَسْتَمْسِكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى الَّتِي لَا انفِصَامَ لَهَا فَلْيَسْتَمْسِكَ بولايَة أَخِي وَ وَصِنِّى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (5)
17-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَحَبَ أَنْ يَرْكَبَ سَفِينَةَ النَّجَاةِ وَ يَسْتَمْسِكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَ يَعْتَصِمَ بحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ فَلْيُوَال عَلِيّا علیه السلام بَعْدِی وَلْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَلْیَأْتَمَّ بِالْهُدَاهِ مِنْ وُلْدِهِ علیهم السلام﴾. (6)
18-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَحَبَ أَنْ يَسْتَمْسِكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى فَلْيَسْتَمْسِكَ بِحُبِّ عَلَى علیه السلام وَأَهْل بیته علیهم السلام﴾. (7)
19-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن الرّضا علیه السلام عَنْ آبَائِهِ المَةِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم سَتَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ مُظْلِمَةُ النَّاجِي مِنْهَا مَنْ تَمَسَّكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى فَقِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَا الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى؛ قَالَ: وَلَايَةُ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ قِيلَ: وَ مَنْ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ؟ قَالَ: أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَمَنْ الله امِيرُ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ: مَوْلَى الْمُسْلِمِينَ وَ إِمَامُهُمْ بَعْدِي قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ مَوْلَى الْمُسْلِمِينَ وَ إمَامُهُمْ بَعْدَكَ؟ قَالَ: أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (8)
ص: 306
12-3- امام کاظم علیه السلام- امام علیه السلام درباره ی سخن خدای عزوجل: ﴿فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى﴾ فرمود: «منظور دوستی و ولایت ما اهل بیت است».
13-3- امام علی علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود من راه مستقیم خداوند و ریسمان محکم الهی هستم که هرگز گسسته نخواهد شد.
14-3- امام صادق علیه السلام- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دنیا رفت و در میان امت خود کتاب خدا و وصی خویش علی بن ابی طالب را گذارد که او امیرالمؤمنین علیه السلام، پیشوای متقین، حبل الله المتین و دستاویز محکم غیرقابل گسستن است.
15-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای حذیفه بعد از من حجت خدا بر شما علی بن ابی طالب علیه السلام است. ایمان به او ایمان به خداست زیرا او برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله وصی او، امام امت او و مولای ایشان است و اوست ریسمان و دستاویز محکم الهی که هیچ گاه گسسته نمی شود.
16-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس دوست دارد به ریسمانی چنگ زند که گسیختن در آن نیست، به ولایت برادر و جانشینم علی بن ابی طالب علیه السلام تمسک بجوید.
17-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس می خواهد بر کشتی نجات سوار شود و به حلقه ای محکم بچسبد و به رشته ی خدا درآویزد باید پس از من دوستدار علی علیه السلام باشد؛ با دشمن او دشمن باشد و به امامان راهنما از فرزندانش اقتدا کند.
18-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس دوست دارد به ریسمان محکم الهی چنگ زند، پس به عشق علی و اهل بیت او تمسک جوید.
19-3-پیامبر صلی الله علیه و آله- امام رضا علیه السلام از پدرانش نقل می کند رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بعد از من فتنه ای تاریک خواهد بود؛ کسی از آن نجات می یابد که به ریسمان بسیار محکم چنگ زند». گفته شد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ریسمان بسیار محکم چیست؟ فرمود: «ولایت» سید و سرور اوصیا». گفته شد:
ای رسول خدا صلی الله علیه و آله سید و سرور اوصیا کیست؟ فرمود: «امیرمؤمنین» گفته شد: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله امیر مؤمنین کیست؟ فرمود مولای مسلمانان و امام ایشان بعد از من. گفته شد: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله مولای مسلمانان و امام ایشان بعد از شما کیست؟ فرمود: «برادرم علی بن ابی طالب علیه السلام».
ص: 307
20-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم لِعَلِيِّ اللَّهِ أَنْتَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى﴾. (1)
21-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ سَليم بن قيس قَالَ قُلْتُ لِأَبِي ذَرٍّ حَدِّثْنِي رَحِمَكَ اللَّهُ بِأَعْجَبَ مَا سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُهُ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ... عَلَى الدَيَّانُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَالشَّاهِدُ عَلَيْهَا وَ الْمُتَوَلَّى لِحِسَابِهَا وَ هُوَ صَاحِبُ السَّنَامِ الْأَعْظَمِ وَ طَرِيقُ الْحَقِّ الْأَبْهَجِ وَ السَّبِيلُ وَ صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِيمُ بِهِ يُهْتَدَى بَعْدِى مِنَ الضَّلَالَةِ وَ يُبْصَرُ بِهِ مِنَ الْعَمَى بِهِ يَنْجُو النَّاجُونَ وَيُجَارُ مِنَ الْمَوْتِ وَ يُؤْمَنُ مِنَ الْخَوْفِ وَ يُمْحَى بِهِ السَّيِّئَاتِ وَ يُدْفَعُ الضَّيْمُ وَيُنْزَلُ الرَّحْمَةُ وَ هُوَ عَيْنُ اللَّهِ النَّاظِرَةُ وَ أَذْنُهُ السَّامِعَةُ وَلِسَانُهُ النَّاطِقُ فِى خَلْقِهِ وَيَدَهُ الْمَبْسُوطَةُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ وَجْهُهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ جَنْبُهُ الظَّاهِرُ الْيَمِينُ وَ حَبْلُهُ الْقَوِيُّ الْمَتِينُ وَ عُرُوتُةَ الْوُثْقَى الَّتِي لَا انْفِصَامَ لَهَا وَبَابُهُ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿اللهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾. (257)
1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿اللهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ الْأَئِمَّةَ علیهم السلام﴾. (3)
1-2- الرّضا علیه السلام- ﴿وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُمُ الَّذِينَ اتَّبَعُوا آلَ مُحَمَّد علیه السلام﴾. (4)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَالنُّورُ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ علیهم السلام وَالظُّلُمَاتُ عَدُوُّهُمْ﴾. (5)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَعْنِي مِنْ ظُلْمَة الْكُفْر إلَى نُور الإيمَان فَسُمِّيَ الْإِيمَانُ هَاهُنَا نُوراً وَ مِثْلُهُ فِي سُورَة إِبْرَاهِيمَ علیه السلام لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ فِي سُورَة بَرَاءَةَ يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ یَعْنِی نُورَ الْإِسْلَامِ بِكُفْرِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ﴾. (6)
ص: 308
20-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به علی فرمود تو ریسمان محکم الهی هستی.
21-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- سلیم بن قیس گوید: به ابوذر گفتم عجیب ترین سخنی را که از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی علی بن ابی طالب علیه السلم شنیده ای برایم بازگو کن که خداوند تو را مشمول رحمتش گرداند». گفت: شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: «... علی علیه السلام حاکم این امت ناظر و گواه برایشان و مسئول حساب هایشان است و او دارای بالاترین شوکت و عظمت است او راه روشن حق و جاده و مسیر مستقیم خداوند است؛ پس از من به وسیله ی ،او هدایت از گمراهی و دیدن از نابینایی مشخص می شود و به وسیله ی او نجات یافتگان نجات یافته و از مرگ و ترس در امان می باشند و گناهانشان به وجود او پاک می گردد و ظلم و ستم به وسیله ی او از بین رفته و رحمت نازل می شود. علی چشم بینا گوش شنوا و زبان گویای خداوند در بین بندگانش است. علی علیه السلام دستان به رحمت گشوده شده ی پروردگار نسبت به مخلوقاتش صورت او در آسمان ها و زمین، جنب الله آشکار و پربرکت الهی حبل المتین و عروة الوثقای خداوند است که هرگز گسسته نخواهد شد و او درگاه رسیدن به خداست که از آن به سوی خدا رفته می شود». خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند؛ آن ها را از ظلمت ها خارج ساخته به سوی نور می برد ولی کسانی که کافر شدند اولیای آن ها طاغوت ها هستند؛ که آن ها را از نور خارج ساخته به سوی ظلمت ها می برند؛ آن ها اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود 257
1-1- امام رضا علیه السلام- وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا یعنی خداوند، ولی امیرالمؤمنين علیه السلام و امامان علیهم السلام می باشد.
2-1- امام رضا علیه السلام- وَلِيُّ الَّذِینَ آمَنُوا [یعنی] ایشان (کسانی که ایمان می آورند) کسانی هستند که از خاندان محمد صلی الله علیه و آله تبعیت کردند.
1-2- امام صادق علیه السلام- نُور، آل محمد صلی الله علیه و آله است و ظُلُماتِ، دشمنان ایشان می باشد.
2-2- امام علی علیه السلام- یعنی [خداوند آن ها را] از تاریکی کفر به سوی روشنایی ایمان [خارج می کند] در این جا ایمان، نور نامیده شده است و نظیر آن در سوره ی ابراهيم علیه السلام: ﴿ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ﴾ و سوره ی توبه ﴿يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ﴾ بیان شده است.
ص: 309
2-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْمُؤْمِنُ يَتَقَلَّبُ فِى خَمْسَة مِنَ النُّور مَدْخَلهُ نُورُ وَ مَخ خْرَجُهُ نُورُ وَ عِلْمُهُ نُورُ وَ كَلَامُهُ نُورُ وَ مَنْظَرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَى النُّور﴾. (1)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بَيْنَا أَبي اليَطُوفُ بالكَعْبَة إِذَا رَجُلُ مُعْتَجِرُ قَدْ قُيِّضَ لَهُ فَقَطَعَ عَلَيْهِ أَسْبُوعَهُ حَتَّى أَدْخَلَهُ إِلَى دَارِ جَنْبَ الصَّفَا فَأَرْسَلَ إِلَيَّ فَكُنَّا ثَلَاثَةٌ فَقَال الأَبى أخْبِرْنِي عَنْ عِلْمِ الَّذِي لَيْسَ فِيهِ اخْتِلَافُ مَنْ يَعْلَمُهُ قَالَ أَبِى أَمَّا جُمْلَةُ الْعِلْمِ فَعِنْدَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرَهُ وَأَمَّا مَا لَا بُدَّ لِلْعِبَادِ مِنْهُ فَعِنْدَ الْأَوْصِيَاءِ... فقَالَ الرَجُلُ أَنَا إِلْيَاسُ مَا سَأَلْتُكَ عَنْ أَمْرِكَ وَ بی مِنْهُ جَهَالَةٌ غَيْرَ أَنِّي أَحْبَبْتُ أَنْ يَكُونَ هَذَا الْحَدِيثُ قُوَّةَ لِأَصْحَابِكَ وَ سَأَخْبرُكَ بِآيَةً أَنْتَ تَعْرِفُهَا إِنْ خَاصَمُوا بِهَا فَلَجُوا قَالَ فَقَالَ لَهُ أبى إِنْ شِئْتَ أَخْبَرْتُكَ بِهَا قَالَ قَدْ شِئَتْ قَالَ إِنَّ شِيعَتَنَا إنْ قَالُوا لِأَهْلِ الْخِلَافِ لَنَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ لِرَسُولِهِ الله إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِى لَيْلَة الْقَدْرِ إِلَى آخِرِهَ- فَهَلْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَعْلَمُ مِنَ الْعِلْمِ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ أَوْ يَأْتِيهِ بِهِ جَبْرَئِيلُ اللهُ فِي غَيْرِهَا فَإِنَّهُمْ سَيَقُولُونَ لَا فَقُلْ لَهُمْ فَهَلْ كَانَ لِمَا عَلِمَ بُدُّ مِنْ أَنْ يُظْهِرَ فَيَقُولُونَ لَا فَقُلْ لَهُمْ فَهَلْ كَانَ فيما أظهَرَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله مِنْ عِلْمِ اللهِ عَزَّ ذِكْرَهُ اخْتِلَافُ فَإِنْ قَالُوا لَا فَقُلْ لَهُمْ فَمَنْ حَکَمَ بِحُکْمِ اللَّهِ فِیهِ اخْتِلَافُ فَهَلْ خَالَفَ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَيَقُولُونَ نَعَمْ فَإِنْ قَالُوا لَا فَقَدْ نَقَضُوا أَوَّلَ كَلَامِهِمْ فَقُلْ لَهُمْ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ فَإِنْ قَالُوا مَنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ فَقُلْ مَنْ لَا يَخْتَلِفُ فِي عِلْمِهِ فَإِنْ قَالُوا فَمَنْ هُوَ ذَاكَ فَقُلْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ لا صَاحِبَ ذَلِكَ فَهَلْ بَلَغَ أَوْ لَا فَإِنْ قَالُوا قَدْ بَلَغَ فَقُلْ فَهَلْ مَات وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُ عِلْماً لَيْسَ فِيهِ اخْتِلَافُ فَإِنْ قَالُوا لَا فَقُلْ إِنَّ خَلِيفَةَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مُؤَيَّدُ وَ لَا يَسْتَخْلِفُ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّا مَنْ يَحْكُمُ بِحُكْمِهِ وَإِنَّا مَنْ يَكُونَ مِثْلَهُ إِلَّا النُّبُوَّةَ وَ إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَمْ يَسْتَخْلِف فِي عِلْمِهِ أَحَداً فَقَدْ ضَيَّعَ مَنْ فِي أصْلَابِ الرِّجَالِ مِمَّنْ يَكُونُ بَعْدَهُ فَإِنْ قَالُوا لَكَ فَإِنَّ عِلْمَ رَسُولِ اللَّهِ لا كَانَ مِنَ الْقُرْآن فَقُلْ حم. وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ. إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ فِيهَا إلَى قَوْلِهِ إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ فَإِنْ قَالُوا لَكَ لَا يُرْسِلُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّا إِلَى نَبِي فَقُلْ هَذَا الْأَمْرُ الْحَكِيمُ الَّذِي يُفْرَقُ فِيهِ هُوَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَالرُّوحِ التى تنزلُ مِنْ سَمَاءٍ إِلَى سَمَاءٍ أَوْ مِنْ سَمَاءِ إِلَى أَرْضِ فَإِنْ قَالُوا مِنْ سَمَاءٍ إِلَى سَمَاءٍ فَلَيْسَ فِي
ص: 310
3-2- امام علی علیه السلام- مؤمن در پنج نور می چرخد: ورودش نور، خروجش نور، دانشش نور سخنش نور و دیدگاهش در روز رستاخیز به سوی نور است.
4-2- امام صادق علیه السلام- در حالی که پدرم به گرد کعبه طواف می کرد ناگاه مردی که با گوشه ی دستار چهره اش را پوشانده بود برای او راه باز کرد تا هفت بار طوافش را تمام کند سپس او را به خانه ی کنار کوه صفا برد و به دنبال من فرستاد و در آن خانه فقط ما سه نفر بودیم صحبت هایی بین ما رد و بدل شد، در میان کلام رو به پدرم کرده و گفتم... از علمی که هر کس آن را بداند اختلاف در آن نیابد مرا مطلع کنید. پدرم فرمود تمام علم نزد خداوند جلیل است و آن چه بندگان بدان نیازمند هستند، نزد اوصیاء است... آن مرد گفتم الیاس هستم از تو درباره ی امر ولایت از روی ناآگاهی ام سؤال نمی کنم بلکه از آن جهت می پرسم که دوست دارم این سخن برای یارانت تقویتی باشد و به تو از نشانه ای که می شناسیش- اگر مردم بدان مخاصمه کرده و اصرار ورزیدند خبر خواهم داد. پدرم به او فرمود: «اگر بخواهی تو را مطلع می کنم گفت می خواهم فرمود اگر شیعه ی ما به مخالفین ما بگویند که خداوند به رسولش می گوید إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ... آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله به چیزی از علم، در آن شب آگاهی یافت که قبل از آن نمی دانست یا جبرئیل آن علم را در وقتی غیر از آن شب نیز به ایشان داده بود؟ پس آنان خواهند گفت: «خیر» به ایشان (مخالفان شیعیان) بگو: «آیا نسبت به آن چه می دانست، چاره ای جز نمایان کردن نداشت؟ می گویند: «خیر» پس به ایشان بگو: «آیا در بیان آن چه که رسول خدا صلی الله علیه و آله از علم الهی آشکار نمود اختلاف است»؟ اگر گفتند «خیر» به ایشان بگو: «پس با این حال آیا هرکس که به وجود اختلاف در حکم خدا حکم کند، با رسول خدا صلی الله علیه و آله مخالفت کرده است؟ می گویند: «بله». و اگر گفتند: «خیر»، حرف اولشان را نقض کرده اند پس به ایشان بگو تأویل آن را جز راسخان در علم نمی دانند. پس اگر پرسیدند راسخان چه کسانی هستند؟ بگو: «کسی که در علمش اختلاف نمی کند». اگر گفتند: «او چه کسی است؟ بگو رسول خدا صلی الله علیه و آله صاحب آن است پس آیا ابلاغ نمود یا خیر؟ اگر گفتند: «ابلاغ کرده است» بگو آیا او از دنیا رفت در حالی که جانشینش از علمی که در آن اختلاف نیست اطلاع دارد؟ اگر گفتند «خیر» بگو: جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله تأیید شده ی الهی است و رسول خدا صلی الله علیه و آله تنها کسی را که به حکم او حکم کند و آن که در همه چیز جز نبوّت شبیه خودش باشد، به جانشینی خود بر می گزیند و اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله در علمش کسی را جانشین نکند به نسلی که پس از ایشان می آید ظلم می کند». اگر به تو گفتند: «علم رسول خدا صلی الله علیه و آله از قرآن بود» بگو: ﴿حم وَ الْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ﴾. پس اگر گفتند: «خداوند عزوجل جز به سوی نبی [حکمش را] ارسال نمی کند بگو این امر خداوند حکیم است که ملائک و روحی که از آسمانی به سوی آسمان آید یا از آسمان به سوی زمین فرود می آید را [بین آسمان ها] تقسیم می کند و هر کدام را به کاری می گمارد. اگر گفتند از آسمان به سوی آسمان بوده؛ پس احدی در آسمان نیست که از اطاعت به سوی معصیت باز گردد یا اگر گفتند از آسمان به سوی زمین بوده و حال آن که اهل زمین محتاج ترین مخلوقات به آن هستند پس بگو پس آیا راهی برایشان باقی است جز آن که به آقا و بزرگی که در اختلافشان داوری کند، رجوع نمایند؟ اگر گفتند خلیفه همان کسی است که
ص: 311
السَّمَاءِ أَحَدُ يَرْجِعُ مِنْ طَاعَة إِلَى مَعْصِيَة فَإِنْ قَالُوا مِنْ سَمَاءِ إِلَى أَرْضِ وَأَهْلُ الْأَرْضِ أَحْوَجُ الْخَلْقِ إِلَى ذَلِكَ فَقُلْ فَهَلْ لَهُمْ بُدُّ مِنْ سَيِّدِ يَتَحَاكَمُونَ إِلَيْهِ فَإِنْ قَالُوا فَإِنَّ الْخَلِيفَةَ هُوَ حَكَمُهُمْ فَقُلْ اللهُ وَلَيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ إِلَى قَوْلِهِ خَالِدُونَ لَعَمْرِي مَا فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلِيُّ لِلَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ إِلَّا وَ هُوَ مُؤَيَّدُ وَ مَنْ أَيْدَ لَمْ يُخْطِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ عَدُوٌّ لِلَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ إِلَّا وَ هُوَ مَخْدُولُ وَ مَنْ خُذِلَ لَمْ يُصِبْ كَمَا أَنَّ الْأَمْرَ لَا بُدَّ مِنْ تَنْزِيلِهِ مِنَ السَّمَاءِ يَحْكُمُ بِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ كَذَلِكَ لَا بُدَّ مِنْ وَال...﴾ (1)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أ لَا تَسْمَعُ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ يَعْنِي مِنْ ظُلُمَاتِ الذُّنُوبِ إِلَى نُورِ التَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ لِوَلَايَتِهِمْ كُلَّ إِمَامٍ عَادِلِ مِنَ الله﴾ (2)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَ وَ مَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ فَكَانَ مَوْثَهُ اخْتِلَاطَ طِيئَتِهِ مَعَ طِيِّئَةِ الْكَافِرٍ وَكَانَ حَيَاتُهُ حِينَ فَرَّقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بَيْنَهُمَا بِكَلِمَتِهِ كَذَلِكَ يُخْرِجُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْمُؤْمِنَ فِي الْمِيلَادِ مِنَ الظُّلْمَة بَعْدَ دُخُولِهِ فِيهَا إِلَى النُّورِ وَ يُخْرِجُ الْكَافِرَ مِنَ النَّورَ إِلَى الظُّلْمَة بَعْدَ دُخُولِهِ إِلَى النُّور﴾ (3)
1-3- الرّضا علیه السلام- ﴿وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ هُمُ الظَّالِمُونَ آلَ مُحَمَّدِ ةِ أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ وَ هُمُ الَّذِينَ تَبَعُوا مَن غصبهم﴾ (4)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا عَنَى بِهَذَا أَنَّهُمْ كَانُوا عَلَى نُورِ الْإِسْلَامِ فَلَمَّا أَنْ تَوَلَّوْا كُلَّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ خَرَجُوا بِوَلَايَتِهِمْ إِيَّاهُ مِنْ نُورِ الْإِسْلَامِ إِلَى ظُلُمَاتِ الْكُفْرِ﴾ (5)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن إِبْن أبي يَعْفُور قَالَ قُلْتَ أَ لَيْسَ اللَّهُ عَنَى بِهَا الْكُفَّارَ حِينَ قَالَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا قَالَ فَقَالَ وَ أَيُّ نُور لِلْكَافِر وَ هُوَ كَافِرُ فَأُخْرِجَ مِنْهُ إِلَى الظُّلُمَاتِ إِنَّمَا عَنَى اللَّهُ بهَذا أنَّ أَنَّهُمْ كَانُوا عَلَى نُورِ الْإِسْلَامِ فَلَمَّا أَنْ تَوَلَّوْا كُلَّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ خَرَجُوا بِوَلَايَتِهِمْ إِيَّاهُمْ مِنْ نُورِ الْإِسْلَامِ إِلَى ظُلُمَاتِ الْكُفْرِ﴾ (6)
ص: 312
برایشان حکم می کند پس کلام خدا را بخوان: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾ سوگند به جانم در زمین و آسمان برای خداوند عزوجل جانشینی نیست مگر آن که تأیید شده ی الهی باشد و آن که تأیید شده مرتکب خطا و گناه نمی شود و در زمین برای خداوند عزوجل دشمنی وجود ندارد مگر آن که خوار شده باشد و آن که خوار شد هیچ گاه درست عمل نمی کند؛ همان طور که خداوند امر کرد که چاره ای جز فرستادن آن آقا و سیّد از آسمان نیست که اهل زمین به او دادخواست برند و راهی و چاره ای جز وجود ولی نیست.
5-2- امام صادق علیه السلام- یعنی آن ها را از تاریکی های گناه بیرون می آورد و به نور و توبه و مغفرت موفق می دارد زیرا آن ها به امام عادلی که از طرف خداوند معین شده اعتقاد پیدا کرده اند.
6-2- امام صادق علیه السلام- در آیه آیا کسی که مرده بود سپس او را زنده کردیم. (انعام/122) منظور از مرگ آمیزش سرشت او با سرشت کافران است و زنده شدنش آن گاه است که خدای عزوجل به فرمان خود آن ها را از هم جدا سازد همچنین خدای عزوجل مؤمن را در هنگام به دنیا آمدنش از تاریکی ای که در آن است به روشنایی هدایت می کند و کافر را از نوری که در آن است به تاریکی می برد.
1-3- امام رضا علیه السلام- وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ایشان کسانی هستند که به خاندان محمد ا ظلم کردند و أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ شامل کسانی می شود که از غاصبان حق ائمه علیهم السلام پیروی کردند.
2-3- امام صادق علیه السلام- مقصود آیه این است که آن ها نور اسلام دارند ولی هرگاه از یک پیشوای ستمکار که خداوند او را تعیین نکرده تبعیت کنند به واسطه ی این پیروی از نور اسلام به [سوی] تاریکی کفر خارج می شوند
3-3- امام صادق علیه السلام- ابن أبي يعفور گوید: از امام علیه السلام سؤال کردم مگر منظور خداوند در آن جا که می فرماید: وَ الَّذِینَ كَفَرُوا، کافران نیست؟ امام فرمود: کافر در زمانی که کفر می ورزد چه نوری دارد که خداوند آن ها را از نور خارج کند و به تاریکی ها ببرد؟ مقصود آیه ی شریفه این است که آن ها در نور اسلام بودند و بعد از این که دنبال پیشوای ستمکاری که از طرف خداوند معین نشده رفتند [خدا] آن ها را از نور اسلام بیرون کرده و به ظلمات کفر می کشاند.
ص: 313
4-3- الباقر علیه السلام- ﴿وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِوَلَايَة عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ نَزَلَتْ فِي أَعْدَائِهِ وَمَنْ تَبِعَهُمْ أَخْرَجُوا النَّاسَ مِنَ النُّورِ وَالنُّورُ وَلَايَةٌ عَلَى علیه السلام فَصَارُوا إِلَی ظُلْمَهِ وَلاَیَهِ أَعْدَائِهِ﴾. (1)
5-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿هُمُ الظَّالِمُونَ آلَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ وَ هُمُ الَّذِينَ تَبِعُوا مَنْ غَصَبَهُمْ يُخْرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ قِيلَ مِنْ نُورِ الْفِطْرَةِ إِلَى فَسَادِ الِاسْتِعْدَادِ﴾. (2)
1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فَأَوْجَبَ اللَّهُ لَهُمُ النَّارَ مَعَ الْكُفَّارِ فَأُولئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾. (3)
2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فَأَعْدَاءُ عَلَى الةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام هُمُ الْخَالِدُونَ فِي النَّارِ وَ إِنْ كَانُوا فِي أَدْيَانِهِمْ عَلَى غَايَةِ الْوَرَعِ وَالزَّهْدِ وَ الْعِبَادَةِ﴾. (4)
3-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلى علیه السلام عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله: أَنَّهُ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ فَأُولئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَنْ أَصْحَابُ النَّارِ؟ قَالَ: مَنْ قَاتَلَ عَلِيّا بَعْدِي، أُولَئِكَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ مَعَ الْكُفَّارِ فَقَدْ كَفَرُوا بِالحَقِّ مَّا جَاءَهُم﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْراهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللهُ الْمُلْكَ إِذْ قالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللهَ يَأْتي بِالشَّمْسِ مِنَ المُشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَ اللهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾. (258)
ص: 314
4-3- امام باقر علیه السلام- کافران کسانی هستند که ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را انکار کرده اند. سرپرست و پیشوای این افراد طاغوت است این آیه دربارهی دشمنان علی اله و پیروانشان می باشد که مردم را از نور یعنی همان ولایت علی علیه السلام بیرون برده و به سوی ظلمت کشاندند که همان ولایت دشمنان علی علیه السلام است.
5-3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از کافران در این آیه، ستمکاران بر آل محمّد و کسانی هستند و أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ کسانی هستند که از غاصبان حق [امامت] يا آن [أئمه]، پیروى کردند، در معنای يُخْرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ، گفته شده یعنی از نور فطرت به از بین رفتن استعدادها و توانایی ها خارج می شوند.
1-4- امام صادق علیه السلام- خدا همراه بودن با کفار را در دوزخ برای ایشان واجب ساخت آن ها دوزخیانند و در آن جاودان خواهند بود.
2-4- امام صادق علیه السلام- دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام در آتش جاودان هستند؛ حتی اگر در دین خود در نهایت ورع و تقوی و زهد و عبادت باشند.
3-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام علی علیه السلام نقل شده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله آيه ى فَأُولئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ را تلاوت فرمود به ایشان گفته شد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! اصحاب جهنم چه کسانی هستند؟ فرمود: «کسانی که پس از من علی را به شهادت می رسانند. اینان در کنار کافران از اصحاب آتش هستند زیرا به حق بعد از آن که به ایشان آمد و آشکار شد کافر شدند. آیا ندیدی و آگاهی نداری از کسی نمرود که بر اثر غرور ناشی از حکومتی که خدا به او داده بود با ابراهیم دربارهی پروردگارش محاجه و گفتگو کرد؟ و هنگامی که ابراهیم گفت: خدای من آن کسی است که زنده می کند و می میراند. گفت: «من نیز زنده می کنم و می میرانم». [و دستور داد دو زندانی را حاضر کردند، فرمان آزادی یکی و قتل دیگری را داد]. ابراهیم گفت «خداوند، خورشید را از مشرق می آورد؛ [اگر راست می گویی] تو آن را از مغرب بیاور به این صورت آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی کند. (258)
ص: 315
1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَمَعْنَى مَا رُوِيَ فِى الْحَدِيثِ أَنَّهُ عَزَّوَجَلَّ يُرَى أَنْ يُعْلَمُ عِلْمًا يَقِينِيَا كَقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ أَلَمْ تَرَ إِلى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظَّلَّ وَ قَوْلِهِ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ وَ قَوْلِهِ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ وَقَوْلِهِ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ وَ أَشْبَاهِ ذَلِكَ مِنْ رُؤْيَة الْقَلْب وَ لَيْسَتْ مِنْ رُؤْيَة الْعَيْن﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إن أشدا النَّاسِ عَذَاباً يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَسَبْعَةُ نَفَر... وَ نُمْرُودُ الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي رَبِّهِ﴾. (2)
1-- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْحَاق بْن عَمَّار عن أبي الحَسَن الله إنَّ فِي النَّارِ لَوَادِياً يُقَالُ لَهُ سَقَرُ... وَ إِنَّ فِي ذَلِكَ الْوَادِي لَجَبَلًا... وَ إِنَّ فِي ذَلِكَ الْقَلِيبِ لَحَيَّةٌ... وَ إِنَّ فِي جَوْفِ تِلْكَ الْحَيَّةِ لَسَبْعَةَ صَنَادِيقَ فِيهَا خَمْسَةُ مِنَ الْأُمَمِ السَّالِفَةِ، وَ اثْنَانِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ. قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ، وَ مَنِ الْخَمْسَةُ وَ مَن الِاثْنَانُ. قَالَ... وَ نُمْرُودُ الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ، فَقَالَ أَنَا أَحْيِي وَ أَمِيتُ﴾. (3)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿خَالَفَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام قَوْمَهُ وَ عَادَى آلِهَتَهُمْ حَتَّى أُدْخِلَ عَلَى نُمْرُودَ فَخَاصَمَهُ اللَّهِ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ الْآيَةَ وَ كَانَ فِي عِيدِ لَهُمْ دَخَلَ عَلَى آلِهَتِهِمْ قَالُوا مَا اجْتَرَا عَلَيْهَا إِلَّا الْفَتَى الَّذِي يَعِيبُهَا وَ يَبْراً مِنْهَا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُ مُثْلَةَ أَعْظَمَ مِنَ النَّارِ فَأَخْبَرُوا نُمْرُودَ فَجَمَعَ لَهُ الْحَطَبَ وَ أَوْقَدَ عَلَيْهِ ثُمَّ وَضَعَهُ فِي الْمَنْجَنِيقِ لِيَرْمِيَ بِهِ فِى النَّارِ وَ إِنَّ إِبْلِيسَ دَلَّ عَلَى عَمَل الْمَنْجَنِيقِ لِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام﴾. (4)
2-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّهُ لَمَّا أَلْقَى نُمْرُودُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فِى النَّارِ وَ جَعَلَهَا اللَّهُ عَلَيْهِ بَرْداً وَ سَلَاماً قَالَ نُمْرُودُ يَا إِبْرَاهِيمُ مَنْ رَبُّكَ قَالَ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ لَهُ نُمْرُودُ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ فَقَالَ لَهُ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام كَيْفَ تُحْيِي وَ تُمِيتُ قَالَ أَعْمِدُ إِلَى رَجُلَيْنِ مِمَّنْ قَدْ وَجَبَ عَلَيْهِمَا الْقَتْلُ فَأَطْلِقُ عَنْ وَاحِدٍ وَ أَقْتُلُ وَاحِداً فَأَكُونُ قَدْ أَمَتُ وَأَحْيَيْتُ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ مال إن كُنتَ صَادقاً
ص: 316
1-1- ابن عباس رحمه الله علیه- معنای آن چه در حدیث و کلمات أئمه آمده که خداوند عزوجل رؤیت می شود، یعنی به علم یقین شناخته می شود. مانند این سخنان خداوند عزوجل: ﴿أَلَمَ تَرَ إِلى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظَّلَّ﴾ (فرقان /45) ﴿و أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ﴾ (بقره (258) ﴿و أَلَرْتَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ﴾ (بقره /233) ﴿و أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الفیل﴾ (فیل/1) است و آیات و کلماتی مشابه این آیات، اشاره به دیدن با قلب است نه دیدن با چشم.
2-1- امام صادق علیه السلام- در روز قیامت کسانی که از همه سخت تر عذاب خواهند شد، هفت نفر هستند... از آن جمله نمرود است که با ابراهیم علیه السلام در مورد ،خدایش، جدل و محاجه می کرد.
3-1- امام کاظم علیه السلام اسحاق بن عمار از امام کاظم علیه السلام نقل کرده است در دوزخ سرزمینی است که «سقر» خوانده می شود... و در این وادی ،سقر کوهی قرار دارد که در آن چاهی است... و در آن ،چاه ماری وجود دارد... که در بدنش هفت صندوق (تابوت) پنج عدد متعلق به امت های گذشته و دو عدد متعلق به این امت است. گفت: عرضه داشتم: «فدایت شوم آن پنج نفر و آن دو نفر چه کسانی هستند؟ فرمود.... آن دو نفر، دو عرب صحرانشین هستند و آن پنج نفر قابیل و یهود کسی که دین یهود انحرافی را بنا کرد و بولس کسی که دین مسیحی انحرافی را بنا کرد و فرعون و نمرود است که با ابراهیم در مورد خدایش محاجه و جدل می کرد و می گفت: «من زنده می کنم و می میرانم».
1-2- امام صادق علیه السلام- ابراهیم با قومش مخالفت کرد و با خدایان آنان مبارزه کرد تا آن که به نزد نمرود برده شد و با او مخاصمه کرد. ابراهیم علیه السلام گفت: «رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ... » [ ابراهيم ] در روز عید بر خدایان آن ها وارد شد و آن ها را شکست آن ها گفتند کسی بر خدایان جسارت نکرده است جز آن جوانی که بر پرستش آن ها خرده می گرفت و از آن ها بیزاری می جست پس برای شکنجه ی او تنبیهی بزرگ تر از سوزاندن نیافتند پس به نمرود خبر دادند و برای سوزاندن او هیزم جمع کرده و آتش افروختند و سپس او را در منجنیق گذاشتند تا درون آتش پرتابش کنند و شیطان بود که آن ها را برای گذاردن ابراهیم در منجنیق راهنمایی کرد.
2-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- هنگامی که نمرود ابراهیم علیه السلام را در آتش افکند و خداوند آن را برای ابراهیم سرد و امن قرار داد نمرود گفت: «ای ابراهیم پروردگار تو کیست؟ گفت: «رَبِّيٌّ الَّذِي يُحْيِي و يميت». نمرود به او گفت: «أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ» ابراهيم علیه السلام به او گفت: «چگونه زنده می گردانی و می میرانی؟ [نمرود] گفت دو مردی را که محکوم به مرگ شده اند را می آورم؛ یکی را آزاد می کنم و دیگری را می کشم و اینگونه است که زنده و مرده گردانیده ام. ابراهیم گفت: «اگر راست می گویی، کسی را که کشتی زنده گردان سپس گفت این را رها کن پروردگار من خورشید را از مشرق بیرون
ص: 317
فَأَحْى الَّذِي قَتَلْتَهُ ثُمَّ قَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام دَعْ هَذَا فَإنَّ رَبِّي يَأْتِي بالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِب فَكَانَ كَمَا قَالَ اللهُ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ أَي انْقَطَعَ وَذَلِكَ أَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ الشَّمْسَ أَقْدَمُ مِنْهُ﴾. (1)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنْ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام قَالَ لَهُ أَحْى مَنْ قَتَلْتَهُ إِنْ كُنْتَ صَادِقًا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ حَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى طَعَامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهُ وَانْظُرْ إِلى حِمارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (259)
1- الباقر علیه السلام- ﴿وَ قِیلَ هُوَ أَرْمِیَا وَ هُوَ اَلْمَرْوِیُّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ قِیلَ هُوَ اَلْخَضِرُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ نَبِيّاً يُقَالُ لَهُ أَرْمِيَا فَقَالَ قُلْ لَهُمْ مَا بَلَدُ تَنَقَّيْتُهُ مِنْ كَرَائِمِ الْبُلْدَانِ وَ غَرَسْتُ فِيهِ مِنْ كَرَائِمِ الْغَرْسِ وَنَقَيْتُهُ مِنْ كُلِّ غَرِيبَةٍ فَأَخْلَفَ فَأَنْبَتَ خُرْنُوبا قَالَ فَضَحِكُوا وَاسْتَهْرَ وا بِهِ فَشَكَاهُمْ إِلَى اللَّهِ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ قُلْ لَهُمْ إِنَّ الْبَلَدَ بَيْتُ الْمَقْدِسِ وَ الْغَرْسَ بَنُو إِسْرَائِيلَ تَنَقَّيْتُهُ مِنْ كُلِّ غَرِيبَةِ وَ نَجَّيْتُ عَنْهُمْ كُلَّ جَبَّارٍ فَأَخْلَفُوا فَعَمِلُوا بِمَعَاصِي اللَّهِ فَلَا سَلَّطَنَّ عَلَيْهِمْ فِي بَلَدِهِمْ مَنْ يَسْفِكُ دِمَاءَهُمْ وَيَأْخُذُ أَمْوَالَهُمْ فَإِنْ بَكَوْا إِلَيَّ فَلَمْ أَرْحَمَ بُكَاءَهُمْ وَ إِنْ دَعَوْا لَمْ أَسْتَجِبْ دُعَاءَهُمْ ثُمَّ لَأَخْرَبَتْهَا مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ لَأَعْمُرنَّهَا فَلَمَّا حَدَّتَهُمْ جَزَعَتِ الْعُلَمَا : فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و اله مَا ذَنْبُنَا نَحْنُ وَ لَمْ نَكُنْ نَعْمَلُ بِعَمَلِهِمْ فَعَاوِدُ لَنَا رَبَّكَ
ص: 318
می آورد؛ پس اگر تو می توانی آن را از مغرب بیرون بیاور و همان گونه که خداوند عزوجل فرمود: فَبُهِتَ الَّذِي به عبارت دیگر [آن کافر] ناامید گشت و آن بدین خاطر بود که دانست [وجود و گردش] خورشید از او قدیمی تر است.
3-2- امام صادق علیه السلام- ابراهيم علیه السلام به نمرود گفت اگر راست می گویی آن کس را که کشتی زنده گردان.
یا همانند کسی که از کنار یک آبادی [ویران شده عبور کرد در حالی که دیوارهای آن، به روی سقف هایش فرو ریخته بود و اهل آن همگی مرده بودند او با خود گفت: «چگونه خدا این ها را پس از مرگ زنده می کند؟!» [در این هنگام ] خدا او را یکصد سال میراند؛ سپس زنده کرد؛ و به او گفت چه قدر درنگ کردی؟ گفت یک روز؛ یا بخشی از یک روز» فرمود: «بلکه یکصد سال درنگ کردی نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود که هیچ گونه تغییری نیافته است پس بدان خدا بر همه چیز قادر است ولی به دراز گوش خود نگاه کن که چگونه از هم متلاشی شده آن چه می بینی هم برای اطمینان خاطر ،توست و هم برای این که تو را نشانه ای برای مردم در مورد معاد قرار دهیم [اکنون به استخوان های] مرکب سواری خود نگاه کن که چگونه آن ها را برپا ساخته، به هم پیوند می دهیم، سپس گوشت بر آن ها می پوشانیم»! هنگامی که [این حقایق] بر او آشکار شد، گفت: «می دانم خدا بر هر چیزی تواناست». 259)
1- امام صادق علیه السلام- از قول امام صادق علیه السلام روایت شده است که آن فرد، ارمیا علیه السلام بود. و نیز گفته شده که آن فرد خضر ا بود.
2- امام صادق علیه السلام- خداوند برای بنی اسرائیل پیامبری فرستاد که به او ارمیا گفته می شد. خداوند [به او] فرمود به آنان بگو کدام سرزمین بود که از بین بهترین سرزمین ها آن را برگزیدم و از بهترین محصولات در آن کاشتم و آن را] از هر غریبه ای پاک نمودم ولی او نافرمانی کرد و خرنوب (نوعی گیاه درختی که میوه ای شبیه لوبیا دارد و مصرف خوراکی دارد و در ایران نیز به همین نام است) به بار آورد؟ آن پیامبر صلی الله علیه و آله این مطالب را به آن ها گفت؛ ولی آنان خندیدند و او را به سخره گرفتند. او از آنان نزد خدا شکایت کرد. خداوند به او وحی کرد که به آنان بگو: «آن سرزمین همان بیت المقدس است و منظور از محصول همان بنی اسرائیل است که از هر غریبه ای پاک گردانیدم و هر ستمگری را از آنان دور کردم ولی آنان خلف وعده کردند و مرتکب معاصی و گناه شدند. بنابراین در سرزمینشان کسی را بر آنان مسلط می گردانم که خونشان را بریزد و اموالشان را بگیرد و اگر برایم گریه کنند حتی به خاطر گریه شان به آنان رحم نخواهم کرد و اگر به سوی من دعا کنند دعایشان را مستجاب نخواهم کرد سرزمینشان را صد سال از هم گسیخته و ویران می سازم و سپس آن را آباد خواهم ساخت و هنگامی که ارمیا خطاب به آنان چنین گفت، اندیشمندان آن ها عجز و لابه کرده و گفتند ای رسول خدا! ما چه گناهی مرتکب شده ایم؟ در حالی که ما کاری را که آنان کردند نکردیم. دوباره برای طلب رحمت برای ما به پروردگارت رجوع کن بنابراین آن [پیامبر صلی الله علیه و آله] هفت روز روزه گرفت ولی وحی به او نرسید؛ پس غذایی خورد و دوباره هفت روز روزه گرفت ولی هیچ وحیی به او نشد. سپس غذایی خورد و دوباره هفت روز روزه
ص: 319
فَصَامَ سَبْعاً فَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ فَأَكل أكلة ثُمَّ صَامَ سَبْعاً فَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ فَأَكَلَ أكْلَةً ثُمَّ صَامَ سَبْعاً فَلَمَّا أَنْ كَانَ يَوْمُ الْوَاحِدِ وَالْعِشْرِينَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ لَتَرْجِعَنَّ عَمَّا تَصْنَعُ أَ تُرَاجِعُنِي فِي أَمْرِ قَضَيْتُهُ أَوْ لَأَرُدَّنَّ وَجْهَكَ عَلَى دُبُرِكَ ثُمَّ أَوْحَى إِلَيْهِ قُلْ لَهُمْ لِأَنَّكُمْ رَأَيْتُمُ الْمُنْكَرَ فَلَمْ تُنْكِرُوهُ فَسَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ بُخْتَنَصَّرَ فَصَنَعَ بِهِمْ مَا قَدْ بَلَغَكَ ثُمَّ بَعَثَ بُخْتَنَصَّرُ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ إِنَّكَ قَدْ نُبَثْت عَنْ رَبِّكَ وَ حَدَّثْتَهُمْ بِمَا أَصْنَعُ بِهِمْ فَإِنْ شِئْتَ فَأَقِمْ عِنْدِي فِيمَنْ شِئْتَ وَ إِنْ شِئْتَ فَاخْرُجْ فَقَالَ لَا بَلْ أَخْرُجُ فَتَزَوَّدَ عَصِيراً وَتِينَا وَ خَرَجَ فَلَمَّا أَنْ كَانَ مَدَّ الْبَصَرِ الْتَفَتَ إِلَيْهَا فَقَالَ أَنَّى يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ أَمَاتَهُ غُدْوَةً وَ بَعَثَهُ عَشِيَّةٌ قَبْلَ أَنْ تَغِيبَ الشَّمْسُ وَ كَانَ أَوَّلَ شَيْءٍ خُلِقَ مِنْهُ عَيْنَاهُ فِي مِثْلِ عِرْقِي الْبَيْضِ ثُمَّ قِيلَ لَهُ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا فَلَمَّا نَظَرَ إِلَى الشَّمْسِ لَمْ تَغِبْ قَالَ أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَ شَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهُ وَ انْظُرُ إِلى حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِرُها ثُمَّ نَكْسُوها لحما قَالَ فَجَعَلَ يَنْظُرُ إِلَى عِظَامِهِ كَيْفَ يَصِلُ بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ وَ يَرَى الْعُرُوقَ كَيْفَ يَجْرى فَلَمَّا اسْتَوَى قَائِماً قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا عَمِلَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ الْمَعَاصِيَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُسَلِّطَ عَلَيْهِمْ مَنْ يُذِلُّهُمْ وَيَقْتُلُهُمْ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى أَرْمِيَا يَا أَرْمِيا للهِ مَا بَلَدُ انْتَخَبْتُهُ مِنْ بَيْنِ الْبُلْدَانِ وَ غَرَسْتُ فِيهِ مِنْ كَرَائِمِ الشَّجَرِ فَأَخْلَفَ فَأَنْبَتَ خُرْنُوباً فَأَخْبَرَ أَرْمِيَا علیه السلام أَخْيَارَ عُلَمَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالُوا لَهُ رَاجِعْ رَبَّكَ لِيُخْبَرَنَا مَا مَعْنَى هَذَا الْمَثَل) فَصَامَ أَرْمِيَا سَبْعًا، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ يَا أَرْمِيَا أَمَّا الْبَلَدُ فَبَيْتُ الْمَقْدِسِ وَأَمَّا مَا أَنْبَتَ فِيهَا فَبَنُو إِسْرَائِيلَ الَّذِينَ أَسْكَنْتُهُمْ فِيهَا فَعَمِلُوا بِالْمَعَاصِي وَ غَيَّرُوا دِينِي وَبَدَّلُوا نِعْمَتِي كُفْراً، فَبِى حَلَفْتُ لَأَمْتَحِنَنَّهُمْ بِفِتْنَةِ يَظَلَّ الْحَكِيمُ فِيهَا حَيْرَانَ وَ لَأَسَلَّطَنَّ عَلَيْهِمْ شَرْ عِبَادِى وَلَادَةً وَشَرَهُمْ ص طَعَامًا فَلَيُسَلَّطَنَّ عَلَيْهِمْ بِالْجَبْرِيَّة فَيَقْتُلُ مُقَاتِلِيهِمْ وَيَسْبِى حَرِيمَهُمْ وَ يُخَرِّبُ دِيَارَهُمُ الَّتِى يَغْتَرُونَ بِهَا وَيُلْقِي حَجَرَهُمُ الَّذِي يَفْتَخِرُونَ بِهِ عَلَى النَّاسِ فِي الْمَزابل مِائَةَ سَنَةً، فَأَخْبَرَ أَرْمِيَا أَحْبَارَ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالُوا لَهُ: رَاجِعْ رَبَّكَ فَقُلْ لَهُ مَا ذَنْبُ الْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالضَّعَفَاءِ؟ فَصَامَ أَرْمِيَا اللَّهُ سَبْعًا ثُمَّ أَكَلَ أَكْلَةً
ص: 320
گرفت. هنگامی که روز بیست و یکم فرا رسید خداوند به او وحی کرد باید از این کاری که می کنی دست برداری یا کاری که آن را مقدر کرده ام می پذیری و یا این که چهره ات را به پشت سرت باز می گردانم [و هلاکت می کنم] سپس به او وحی کرد که به ایشان بگو: شما منکر او عمل زشت آنان را دیدید ولی آن را زشت ندانستید بنابراین خداوند بر آنان قوم بنی اسرائیل در عصر ارمیا علیه السلام بخت النصر را چیره ساخت و با آنان بر اساس آن چه که اخبارش گفته شده رفتار کرد؛ سپس بخت النصر را به نزد پیامبرشان ارمیا الله فرستاد بخت النصر به ارمیا گفت تو از جانب پروردگارت به آنان خبر دادی و برایشان از آن چه که با آنان انجام می دهم سخن گفتی پس اگر می خواهی نزد من بمان و اگر می خواهی بیرون برو» [آن پیامبر صلی الله علیه و آله] گفت: نه بیرون می روم بنابراین با خود توشه ای از انجیر و آبمیوه برداشت و بیرون رفت. هنگامی که چشمش به آن سرزمین و اجساد باقیمانده از قوم خود بنی اسرائیل که بر اثر حمله ی بخت النصر ویران و هلاک شده بود افتاد به آن روی کرد و گفت چگونه خدا این ها را پس از مرگ زنده می کند؟! [در این هنگام] خدا او را یکصد سال میراند خداوند هنگام صبح او را میراند و [صد سال بعد و هنگام بعد از ظهر پیش از غروب خورشید دوباره زنده گردانید و از میان اعضای بدنش اولین چیزی که دوباره زنده کرد چشمانش بود؛ همچون پوست تخم مرغ سپس به او گفته شد: «چه مقدار را در خواب سپری کردی؟ گفت یک روز و وقتی به خورشید نگاه کرد که هنوز غروب نکرده، گفت: ..... یا بخشی از یک روز» فرمود: نه، بلکه یکصد سال درنگ کردی نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود که همراه داشتی با گذشت سال ها هیچ گونه تغییر نیافته است خدایی که یک چنین مواد فاسد شدنی را در طول این مدت حفظ ،کرده بر همه چیز قادر است ولی به الاغ خود نگاه کن که چگونه از هم متلاشی شده این زنده شدن تو پس از مرگ هم برای اطمینان خاطر ،توست و هم برای این که تو را نشانه ای برای مردم در مورد معاد قرار دهیم [اکنون به استخوان های مرکب سواری خود نگاه کن که چگونه آن ها را برداشته به هم پیوند می دهیم و گوشت بر آن می پوشانیم] و به استخوان های الاغ خود نگریست که چگونه به یکدیگر می پیوندند و چگونه رگ ها جاری می گردند؟ پس هنگامی که [آن الاغ] کامل شد و ایستاد گفت: ﴿أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كَلٌّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾.
3- امام صادق علیه السلام- هنگامی که بنی اسرائیل مرتکب معاصی شده و از فرمان پروردگار خود روی گردان شدند خداوند خواست تا کسی را بر آنان مسلط گرداند که آنان را خوار سازد و بکشد. بنابراین خداوند متعال ارميا علیه السلام بر وحی کرد: «ای ارمیا ال کدام سرزمین است که از میان سرزمینها آن را برگزیدم و از بهترین درختان در آن کاشتم، اما روی گردان شد و به جای آن «خُرنوب» به بار آورد؟ ارمیا دانشمندان بنی اسرائیل را از این مسئله مطلع گردانید آن ها به او گفتند به پروردگار خود رجوع کن تا ما را از این مثال آگاه سازد». پس ارمیا هفت روز، روزه گرفت و خداوند به وی وحی کرد ای ارمیا علیه السلام اما [منظور از سرزمین همان بیت المقدس است]. و اما آن چه که در آن به بار نشست همان بنی اسرائیل است که در آن جا ساکنشان کردم و مرتکب گناه شدند و دین مرا تغییر دادند و نعمتم را به کفر تبدیل کردند به خودم سوگند یاد کردم که آنان را امتحانی کنم که در آن مردم بردبار نیز سرگردان و حیران شوند و بر آنان شرورترین و بدترین بندگانم از جهت ولادت و بدترین بندگانم از جهت خوراک را مسلّط گردانم. این ستمگر را بر آنان مسلّط می کنم کشته های آنان به دست او کشته شوند و ناموسشان
ص: 321
فَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ، ثُمَّ صَامَ سَبْعاً وَأَكَلَ أكْلَة وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ، ثُمَّ صَامَ سَبْعاً فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ: يَا أَرْمِيَا الله لَتَكُفَّنَّ عَنْ هَذَا أَوْ لَأَرُدَّنَّ وَجْهَكَ فِي قَفَاكَ، قَالَ ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ: قُلْ لَهُمْ أنَّكُمْ رَأَيْتُمُ الْمُنكَرَ فَلَمْ تُنكِرُوهُ، فَقَالَ أَرْمِيَا رَبِّ أَعْلِمُنِي مَنْ هُوَ حَتَّى آتِيَهُ وَأَخَذَ لِنَفْسِي وَ أَهْلَ بَيْتِي مِنْهُ أَمَانَا؟ قَالَ: اثْتِ مَوْضِعَ كَذَا وَكَذَا فَانْظُرْ إِلَى غُلَامٍ أَشَدِّهِمْ زَمَاناً وَأَخْبَيْهِمْ وَلَادَةٌ وَأَضْعَفِهِمْ جِسْماً وَ شَرِّهِمْ غِدَاءً فَهُوَ ذَلِكَ فَأَتَى أَرْمِيَا الله ذَلِكَ الْبَلَدَ فَإِذَا هُوَ غُلَامُ فِي خَان زَمِن مُلْقَى عَلَى مَرْبَلَة وَسْطَ الْخَانِ وَ إِذَا لَهُ أُمُّ تزنى [تُرَبِّي] بِالْكِسَرِ وَتَفَتْ الْكِسَرَ فِي الْقَصْعَة وَ تَحْلُبُ عَلَيْهِ خِنْزِيرَةَ لَهَا ثُمَّ تُدْنِيهِ مِنْ ذَاكَ الْغُلَامِ فَيَأْكُلُهُ، فَقَالَ أَرْمِيَا علیه السلام إِنْ كَانَ فِي الدُّنْيَا الَّذِي وَضَعَهُ اللَّهُ فَهُوَ هَذَا، فَدَنَى مِنْهُ فَقَالَ لَهُ: مَا اسْمُكَ؟ فَقَالَ: بُخْتَنَصَّرُ. فَعَرَفَهُ أَنَّهُ هُوَ فَعَالَجَهُ حَتَّى بَرأَ ثُمَّ قَالَ لَهُ: تَعْرِفُنِي؟ قَالَ: لَا أَنْتَ رَجُلُ صَالِحُ قَالَ: أَنَا أَرْمِيَا الله نَبِيٌّ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَخْبَرَنِي اللَّهُ أَنَّهُ سَيُسَلِّطْكَ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فَتَقْتُلُ رِجَالَهُمْ وَ تَفْعَلُ بِهِمْ كَذَا وَكَذَا قَالَ فَتَاهَ فِي نَفْسِهِ فِي ذَاكَ الْوَقْتِ ثُمَّ قَالَ أَرْمِيَا اكْتُبْ لِي كِتاباً بِأَمَان مِنْكَ فَكَتَبَ لَهُ كِتَابَاً وَ كَانَ يَخْرُجُ فِي الْجَبَلِ وَ يَحْتَطِبُ وَ يُدْخِلُهُ الْمَدِينَةَ وَ يَبيعُهُ. فَدَعَا إِلَى حَرْب بَنِي إِسْرَائِيلَ فَأَجَابُوهُ وَ كَانَ مَسْكَنُهُمْ فِي بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ أَقْبَلَ بُخْتَنَصَّرُ نَحْوَ بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ اجْتَمَعَ إِلَيْهِ بَشَرُ كَثِيرُ، فَلَمَّا بَلَغَ أَرْمِيَا علیه السلام إِقْبَالُهُ نَحْوَ بَيْتِ الْمَقْدِسِ اسْتَقْبَلَهُ عَلَى حِمَارِ لَهُ وَ مَعَهُ الْأَمَانُ الَّذِي كَتَبَ لَهُ بُخْتَنَصَّرُ فَلَمْ يَصِلَ إِلَيْهِ أَرْمِيَا الله مِنْ كَثْرَةَ جُنُودِهِ وَأَصْحَابِهِ، فَصَيَّرَ الْأَمَانَ عَلَى قَصَبَة وَ رَفَعَهَا، فَقَالَ: مَنْ أَنْتَ؟ فَقَالَ أَنَا أَرْمِيَا النَّبِيُّ الَّذِي بَشَرْتُكَ بِأَنَّكَ سَيُسَلِّطْكَ اللَّهُ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ هَذَا أَمَانُكَ لِي قَالَ: أَمَّا أَنْتَ فَقَدَ أَمَّنْتُكَ وَ أَمَّا أَهْلُ بَيْتِكَ فَإِنِّى أَرْمِي مِنْ هَاهُنَا إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَإِنْ وَصَلَتْ رَمْيَتِي إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَلَا أَمَانَ لَهُمْ عِنْدِي، وَإِنْ لَمْ تَصِلُ فَهُمْ آمِنُونَ وَ انْتَزَعَ قَوْسَهُ وَ رَمَى نَحْوَ بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَحَمَلَتِ الرِّيحُ النَّشَابَةَ حَتَّى عَلَقَتْهَا فِي بَيْتِ الْمَقْدِسِ، فَقَالَ لَا أَمَانَ لَهُمْ عِنْدِي، فَلَمَّا وَافَى نَظَرَ إِلَى جَبَل مِنْ تُرَاب وَسَط الْمَدِينَةِ وَ إِذَا دَمُ يَغْلِى وَسْطَهُ كُلَّمَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ التَّرَابُ خَرَجَ وَ هُوَ يَغْلِي فَقَالَ: مَا هَذَا؟ فَقَالُوا: هَذَا دَمُ نَبِيَّ كَانَ لِلَّهِ فَقَتَلَهُ مُلُوک بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ دَمُهُ يَغْلِي وَكُلَّمَا الْقَيْنَا عَلَيْهِ الْتُرابَ خَرَجَ يَغْلِي، فَقَالَ بُخْتَنَصَّرُ: لَأَقْتُلَنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَبَداً حَتَّى يَسْكُنَ هَذَا الدَّمُ وَ
ص: 322
را به اسارت ببرد و خانه هایشان را که به آن می نازند ویران کند و سنگ هایشان را (بت ها) که با آن بر مردم فخر می فروشند صد سال در زباله بیاندازد». ارمیا به دانشمندان بنی اسرائیل [این ماجرا را] خبر داد. آنان به او گفتند به پروردگارت رجوع کن و به او بگو تهیدستان بینوایان و ضعیفان چه گناهی دارند؟ بنابراین ارمیا هفت روز دیگر روزه گرفت سپس چیزی خورد و به او هیچ وحی نرسید. سپس روز روزه گرفت و خداوند به وی وحی کرد: ای ارمیا از این کار دست بردار و گرنه چهره ات را به پشت سرت برمی گردانم و هلاکت می کنم» فرمود: سپس باری تعالی به وی وحی نمود: به آنان بگو گناه شما این بود که شما زشتی را دیدید ولی آن را زشت شمردید ارمیا گفت: «پروردگارا! به من بگو او که این قوم را می کشد و خوار می کند کیست تا به نزد او بروم و برای خود و خانواده ام از او امان بطلبم؟ [خدا] فرمود به فلان جا برو و به دنبال پسر بچه ای باش که نقص و عیب بدنی اش از همه بیشتر باشد و از همه زایمان شومتری داشته باشد و ضعیف ترین آنان از نظر بنیه ی جسمی، و بدترین آن ها در غذا خوردن باشد و او همان خواهد بود. ارمیا علیه السلام به آن سرزمین رفت. ناگاه جوانی را در کاروانسرایی دید که مبتلا به نقص و عیب بدنی بود و بر روی زباله هایی در وسط آن کاروانسرا رها شده بود و مادری داشت که برایش نان خشک می آورد و آن را برایش در کاسه ترید می کرد و بر آن شیر ماده خوکی را می ریخت. سپس نزدیک آن جوان می برد و او آن را می خورد ارمیا گفت: «اگر آن کس که خدا توصیف کرد در دنیا باشد این همان پسر است پس نزدیک او شده و به او گفت: «نامت چیست؟ گفت «بخت النصر» پس دانست که او خودش است او را درمان کرد تا این که از آن بیماری رهایی یافت. سپس به او گفت مرا می شناسی؟ گفت: «نه تو مردی نیکوکار هستی». گفت: «من ارمیا علیه السلام پیامبر صلی الله علیه و آله بنی اسرائیل هستم خداوند به من خبر داد که تو را بر بنی اسرائیل مسلّط خواهد کرد. مردان آنان را خواهی کشت و با آنان چنین و چنان خواهی کرد گفت پسر بچه در آن هنگام لبریز از غرور و حیرت شد. سپس ارمیا علیه السلام گفت برایم امان نامه ای بنویس و او برایش دست نوشته ای نوشت. او شبانه به کوه می رفت و هیزم جمع می کرد و به شهر می آورد و می فروخت و مردم را برای جنگ با بنی اسرائیل فراخواند و آنان پذیرفتند محل سکونت بنی اسرائیل در بیت المقدس بود. بخت النصر و کسانی با او همراه شده بود به بیت المقدس رفتند و مردمان بسیاری کنار او جمع شدند هنگامی که ارمیا علیه السلام از آمدن بخت النصر به سمت بیت المقدس با خبر شد سوار بر الاغش به استقبال او رفت؛ در حالی که امان نامه بخت النصر را به همراه داشت ارمیا از بسیاری سربازان و یاران نمی توانست خود را به او برساند. بنابراین برگه را بر روی نی و یا چوبی گذاشت و بالا گرفت [بخت النصر] گفت: «تو کیستی؟ گفتم من ارمیا همان پیامبری هستم که به تو این نوید را دادم که خداوند تو را بر بنی اسرائیل مسلّط خواهد گردانید و این همان برگهی امان است که به من دادی گفتم من تنها تو را امان دادم؛ ولی در مورد خانواده ات من از این جا تا بیت المقدس تیری را پرتاب خواهم کرد اگر تیر من به بیت المقدس برسد آنان نزد من امان نخواهند داشت؛ ولی اگر ،نرسد آنان در امان خواهند بود. پس کمان خود را برداشت و تیری را به سمت بیت المقدس پرتاب کرد باد تیر را با خود برد تا این که آن را در بیت المقدس نشانه کرد گفت آنان از من در امان نخواهند بود هنگامی که به کوهی از خاک در وسط شهر نگریست که وسط آن خونی می جوشید و هر قدر روی آن خاک می ریخت باز از آن خون بیرون می زد و می جوشید، گفت این چیست؟ [ارمیا] گفت: این خون پیامبری از جانب خدا بود که پادشاهان بنی
ص: 323
كَانَ ذَلِكَ الدَّمُ دَمَ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا وَ كَانَ فِي زَمَانِهِ مَلِكُ جَبَّارُ يَزْنِي بِنِسَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَانَ يَمُرُّ بِيَحْيَى بْن زَكَرِيَّا الله فَقَالَ لَهُ يَحْيَى ال: اتَّقِ اللَّهَ أَيُّهَا الْمَلِكُ، لَا يَحِلُّ لَكَ هَذَا فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَةُ مِنَ اللَّوَاتِى كَانَ يَزْنِى بِهِنَّ حِينَ سَكِرَ: «أَيُّهَا الْمَلِكُ اقْتُلْ هَذَا» فَأَمَرَ أَنْ يُؤْتَى بِرَأْسِهِ فَأَتَوْا برأس يَحْيَى الله فِي طَشْتِ وَكَانَ الرَّأْسُ يُكَلِّمُهُ وَيَقُولُ لَهُ: يَا هَذَا اتَّقِ اللَّهَ لَا يَحِلُّ لَكَ هَذَا ثُمَّ
عَلَى الدَّمُ فِي طَشْتِ حَتَّى فَاضَ إِلَى الْأَرْضِ فَخَرَجَ يَغْلِي وَ لَا يَسْكُنُ. وَكَانَ بَيْنَ قَتْلَ يَحْيَى علیه السلام وَ بَيْنَ خُرُوجِ بُخْتَنَصَّرَ مِائَةً سَنَةٍ، وَلَمْ يَزَلْ بُخْتَنَصَّرُ يَقْتُلُهُمْ وَكَانَ يَدْخُلُ قَرْيَةً قَرْيَةً فَيَقْتُلُ الرِّجَالَ وَالنِّسَاءَ وَالصِّبْيَانَ وَ كُلَّ حَيَوَان وَالدَّمُ يَغْلِي وَلَا يَسْكُنُ حَتَّى أَفْنَاهُمْ فَقَالَ: أَ بَقِيَ أَحَدُ فِي هَذِهِ الْبَلَادِ؟ قَالُوا عَجُورُ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَكَذَا فَبَعَثَ إِلَيْهَا فَضَرَبَ عُنُقَهَا عَلَى الدَّمِ فَسَكَنَ وَ كَانَتْ آخَرَ مَنْ بَقِيَ. ثُمَّ أَتَى بَابِلَ فَبَنَى بِهَا مَدِينَةً وَأَقَامَ وَ حَفَرَ بِتْراً فَأَلْقَى فِيهَا دَانِيَالَ علیه السلام وَ أَلْقَى مَعَهُ اللَّبْوَةَ فَجَعَلَتِ اللَّبْوَةُ تَأكُلُ مِنْ طِين البتْر وَ يَشْرَبُ دَانِيَالُ لَبَنَهَا فَلَبَتْ بِذَلِكَ زَمَاناً، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى النَّبِيِّ الَّذِي كَانَ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ أَنِ اذْهَبْ بِهَذَا الطَّعَامِ وَالشَّرَابِ إِلَى دَانِيَالَ وَأَقْرِتْهُ مِنِّى السَّلَامَ، قَالَ: وَ أَيْنَ دَانِيَالُ يَا رَبِّ؟ قَالَ: فِي بِثْر بِبَابِلَ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَكَذَا قَالَ: فَأَتَاهُ فَاطَّلَعَ فِي الْبثْرِ فَقَالَ: يَا دَانِيَالُ اللَّهِ فَقَالَ: لَبَّيْكَ صَوْتُ غَرِيبٌ قَالَ: إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَقَدْ بَعَثَ إِلَيْكَ بِالطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ فَأَدْلَاهُ إِلَيْهِ فَقَالَ دَانِيَالُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يُخَيِّبُ مَنْ دَعَاهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْهِ كَفَاهُ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَنْسَى مَنْ ذَكَرَهُ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يُخَيِّبُ مَنْ دَعَاهُ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنْ وَثِقَ بِهِ لَمْ يَكِلْهُ إِلَى غَيْرِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَجْزِي بِالْإِحْسَانِ إِحْسَانَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَجْزِى بالصَّبْرِ نَجَاةَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَكْشِفُ حُزْنَنَا [ضُرَّنَا] عِنْدَ كُرْبَتِنَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هُوَ ثِقَتُنَا حِينَ تَنْقَطِعُ الْحِيَلُ مِنَّا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هُوَ رَجَاؤُنَا حِينَ سَاءَ ظَنَّنَا بِأَعْمَالِنَا». قَالَ فَأُورى [ فَأَرى] بُخْتَنَصَّرُ فِي نَوْمِهِ كَأَنَّ رَأْسَهُ مِنْ حَدِيدٍ وَ رِجْلَيْهِ مِنْ نُحَاسَ وَ صَدْرَهُ مِنْ ذَهَبٍ. قَالَ: فَدَعَا الْمُنَجِّمِينَ. فَقَالَ لَهُمْ مَا رَأَيْتُ قَالُوا: مَا نَدْرِى وَلَكِنْ قُصَّ عَلَيْنَا مَا رَأَيْتَ فَقَالَ: وَ أَنَا أَجْرى عَلَيْكُمُ الْأَرْزَاقَ مُنْذُ كَذَا وَكَذَا وَ لَا تَدْرُونَ مَا رَأَيْتُ فِي الْمَنَامِ؟ فَأَمَرَ بِهِمْ فَقُتِلُوا، قَالَ: فَقَالَ لَهُ بَعْضُ مَنْ كَانَ عِنْدَهُ: إِنْ كَانَ عِنْدَ أَحَدٍ شَيْءٌ فَعِنْدَ صَاحِبِ الْجَبِّ فَإِنَّ اللَّبْوَةَ لَمْ تَعْرِضْ لَهُ وَهِيَ تأكُلُ الطِّينَ وَ تُرْضِعُهُ فَبَعَثَ إِلَى دَانِيَالَ الله فَقَالَ: مَا رَأَيْتُ فِي الْمَنَامِ؟ قَالَ: رَأَيْتَ كَأَنَّ رَأْسَكَ
ص: 324
اسرائیل او را کشتند و حال خونش می جوشد و هر قدر روی آن خاک ریختیم، باز هم از آن خون بیرون می زند و همچنان می جوشد بخت النصر گفت: تمام بنی اسرائیل را خواهم کشت تا این خون آرام گیرد آن خون خون یحیی پسر زکریا علیه السلام بود در زمان او پادشاه ستمگری وجود داشت که با زنان بنی اسرائیل زنا می کرد آن [پادشاه] روزی از مقابل یحیی پسر زکریا علیه السلام می گذشت یحیی الله به او گفت: ای پادشاه به درگاه خدا تقوا پیشه کن که این کار حرام است یکی از زنانی که با آنان زنا می کرد هنگامی که [پادشاه] مست کرده بود به او گفت ای پادشاه یحیی را بکش». پس پادشاه دستور داد تا سر یحیی علیه السلام را برایش بیاورند. سر یحیی علیه السلام را در طشتی آوردند و سر با او سخن می گفت و به او می گفت: «ای تو از خدا بترس که این کار حرام است سپس خون در طشت جوشید تا این که از آن سرریز شد و بر زمین ریخت و شروع به جوشیدن کرد و آرام نگرفت و بین کشتن یحیی علیه السلام و خروج بخت النصر صد سال فاصله وجود داشت بخت النصر آنان را می کُشت به روستاها یکی یکی وارد می شد و مردان و زنان و نوجوانان و کودکان و تمام حیوانات آنان را می کشت و خون همچنان می جوشید، تا این که همه ی آنان را از بین برد. سرانجام گفت: «آیا کسی در این سرزمین باقی مانده است؟ گفتند: «پیرزنی در فلان جا هنوز زنده است پس کسی را به آن جا فرستاد و گردن او را روی آن خون زدند و خون آرام شد و آن پیرزن آخرین کسی بود که باقی مانده بود سپس بخت النصر به بابل آمد و در آن جا شهری بنا و چاهی حفر کرد و دانیال علیه السلام را به همراه یک ماده شیر درون آن فرستاد ماده شیر شروع کرد به خوردن گل چاه و دانیال هم از شیر او می خورد و مدتی در این وضعیت به سر برد تا این که خداوند به پیامبری که در بیت المقدس بود وحی کرد که این غذا و نوشیدنی را به نزد دانیال ببر و سلام مرا به او برسان. گفت: «پروردگارا! دانیال در کجاست؟ فرمود در چاهی در بابل در فلان «مکان». پس به نزد او رفت و در چاه نگریست و گفت: ای دانیال گفت: «بله، ای صدای ناآشنا» گفت «پروردگارت بر تو سلام کرده و برایت غذا و نوشیدنی فرستاده است و آن ها را برایش به درون چاه فرستاد. دانیال علیه السلام گفت: حمد و سپاس خدای را که آن کس که او را فراخواند ناامید نمی گرداند حمد و سپاس خدای را که هرکس که بر او توکل کند خدا برایش کافی است حمد و سپاس خدای را که آن کس که او را یاد می کند از یاد نمی برد حمد و سپاس خدای را که آن که او را می خواند از درگاه خود ناامید برنمی گرداند. حمد و سپاس خدای را که هر کسی که به او اعتماد کند، او را به دیگری واگذار نمی کند. حمد و سپاس خدای را که پاداش احسان را با احسان می دهد حمد و سپاس خدای را که پاداش صبر را با نجات بخشیدن می دهد حمد و سپاس خدای را که هنگام بدبختیمان سختی ها را از بین می برد. حمد و سپاس خدای را که هنگامی که امیدمان از همه جا قطع می شود [او] تکیه گاه ماست. حمد و سپاس خدای را که هنگامی که از اعمال خود ناامید می شویم [او] امید ماست [در همان زمان] بخت النصر در خواب دید که سرش از آهن پاهایش از مس و سینه اش از طلا بود خوابگزاران را فراخواند و به آنان گفت: در خواب چه دیدم؟ گفتند نمی دانیم ولی آن چه را که دیدی برایمان تعریف کن گفت: «من از فلان زمان، به شما دستمزد و مستمری می دهم و حال آن که شما نمی دانید که در خواب چه دیدم»؟! پس دستور قتل آن ها را صادر کرد و [سپس] آنان را کشتند برخی از کسانی که نزد او بودند به او گفتند: «اگر کسی علمی در این زمینه داشته باشد کسی است که در چاه عمیق است؛ چراکه ماده شیر، به او حمله
ص: 325
مِنْ حَدِيدٍ وَ رِجْلَيْكَ مِنْ نُحَاسِ وَ صَدْرَكَ مِنْ ذَهَبٍ. قَالَ: هَكَذَا رَأَيْتُ فَمَا ذَاكَ قَالَ قَدْ ذَهَبَ مُلْكُكَ وَ أَنْتَ مَقْتُولُ إِلَى ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ يَقْتُلُكَ رَجُلُ مِنْ وَلْدِ فَارِسَ قَالَ: فَقَالَ لَهُ إِنَّ عَلَيَّ سَبْعَ مَدَائِنَ، عَلَى بَابٍ كُلِّ مَدِينَة حَرَسُ وَ مَا رَضِيتُ بذَلِكَ حَتَّى وَضَعْتُ بَطَّةٌ مِنْ نُحَاسَ عَلَى بَابِ كُلِّ مَدِينَة لَا يَدْخُلُ غَرِيبٌ إِلَّا صَاحَتْ عَلَيْهِ حَتَّى يُؤْخَذَ قَالَ: فَقَالَ لَهُ: إِنَّ الْأَمْرَ كَمَا قُلْتُ لَكَ قَالَ: فَبَتْ الْخَيْلَ وَ قَالَ لَا تَلْقَوْنَ أَحَداً مِنَ الْخَلْقِ إِلَّا قَتَلْتُمُوهُ كَائِناً مَنْ كَانَ وَ كَانَ دَانِيَالُ اللَّهِ جَالِسًا عِنْدَهُ، وَ قَالَ: لَا تُفَارِقُنِي هَذِهِ الثَّلَاثَةَ أَيَّامٍ فَإِنْ مَضَتْ قَتَلْتُكَ. فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّالِثُ مُمْسِياً أَخَذَهُ الْغَمُ فَخَرَجَ فَتَلَقَّاهُ غُلَامُ كَانَ يَخْدُمُ ابْنَا لَهُ مِنْ أَهْل فَارسَ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ فَارِسَ، فَدَفَعَ إِلَيْهِ سَيْفَهُ وَ قَالَ لَهُ: يَا غُلَامُ لَا تَلْقَى أَحَداً مِنَ الْخَلْقِ إِلَّا وَقَتَلْتَهُ وَ إِنْ لَقِيتَنِي أَنَا فَاقْتُلَنِي فَأَخَذَ الْغُلَامُ سَيْفَهُ فَضَرَبَ بِهِ بُخْتَنَصَّرَ ضَرْبَةً فَقَتَلَهُ. فَخَرَجَ أَرْمِيَا عَلَى حِمَارِهِ وَ مَعَهُ تِينُ قَدْ تَزَوَّدَهُ وَ شَيْءٌ مِنْ عَصِيرٍ فَنَظَرَ إِلَى سِبَاعِ الْبَرِّ وَسِبَاعِ الْبَحْرِ وَسِبَاعِ الْجَوِّ تَأْكُلُ تِلْكَ الْجِيَفَ فَفَكَّرَ فِي نَفْسِهِ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ: أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا وَقَدْ أَكَلَتَهُمُ السِّبَاعُ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مَكَانَهُ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَ هِيَ حَاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَمَاتَهُ اللهُ مِائَةَ عام ثُمَّ بَعَثَهُ أَنْ أَحْيَاهُ فَلَمَّا رَحِمَ اللَّهُ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ أَهْلَكَ بُخْتَنَصَّرَ رَدَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَى الدُّنْيَا وَ كَانَ عُزَيْرُ لَمَّا سَلَّطَ اللَّهُ بُخْتَنَصَّرَ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ هَرَبَ وَ دَخَلَ فِي عَيْنٍ وَ غَابَ فِيهَا وَ بَقِيَ أَرْمِيَا علیه السلام ميتاً مِائَةَ سَنَةٍ ثُمَّ أَحْيَاهُ اللَّهُ تَعَالَى فَأَوَّلُ مَا أَحْيَا مِنْهُ عَيْنَيْهِ فِي مِثْلَ عِرْقِي الْبَيْضِ فَنَظَرَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ: كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً ثُمَّ نَظرَ إِلَى الشَّمْسِ وَقَدِ ارْتَفَعَتْ فَقَالَ: أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَقَالَ اللهُ تَعَالَى بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامِ فَانْظُرْ إِلى طَعَامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّةٌ أَي لَمْ يَتَغَيَّرُ وَ انْظُرْ إِلى حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِرُها ثُمَّ نَكْسُوها لحما فَجَعَلَ يَنْظُرُ إِلَى الْعِظَامِ الْبَالِيَةِ الْمُتَفَطَّرَةِ تُجْمَعُ إِلَيْهِ وَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي قَدْ أَكَلَتْهُ السِّبَاعُ يَتَأَلَّفُ إِلَى الْعِظَامِ مِنْ هَاهُنَا وَ هَاهُنَا وَ يَلْتَزِقُ بِهَا حَتَّى قَامَ وَقَامَ حِمَارُهُ فَقَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اَللّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴾ (1)
ص: 326
نکرده است و گل می خورد و به او شیر می دهد او گروهی را به دنبال دانیال فرستاد و گفت: «در خواب چه دیدم»؟ گفت دیدی که سرت از آهن است؛ پاهایت از مس و سینه ات از طلا می باشد». گفت: این چنین دیدم؛ تعبیر آن چیست؟ گفت مُلک تو از بین خواهد رفت و تو تا سه روز آینده کشته خواهی شد؛ مردی از فارس تو را خواهد کشت بخت النصر گفت: «دورتادور من هفت شهر است. بر در هر شهری نگهبانی وجود دارد و به آن اکتفا نکردم و یک مرغابی از مس(نوعی زنگ و هشدار)، بر در هر شهر گذاردم و هیچ غریبه ای وارد نمی شود مگر این که آن زنگ هشدار بر او فریاد برآورده و همه را آگاه می کند تا او را دستگیر کنند دانیال به او گفت: «مسئله همان گونه است که به تو گفتم». پس سوارکاران را به راه انداخت و گفت: «هرکس را که دیدید بکشید و هیچ کسی را زنده نگذارید». دانیال نزد او (بخت النصر) نشسته بود. او به دانیال گفت: «در این سه روز از پیش من نمی روی؛ اگر این سه روز بگذرد و من سالم باشم تو را خواهم کشت هنگامی که [بخت النصر] در روز سوم، شب را بیدار بود، اندوه او را فرا گرفت پس خارج شد و با غلامی از فارس روبرو شد که به فرزندش خدمت می کرد و این در حالی بود که او نمی دانست که این ،غلام اهل فارس است پس شمشیرش را به او داد و گفت: «ای غلام هر کس را دیدی بکش و حتی اگر مرا یافتی مرا [نیز] بکش بنابراین غلام شمشیرش را گرفت و با آن ضربه ای به بخت النصر وارد آورد و او را کشت [پس از این ماجرا] ارمیا علیه السلام سوار بر الاغش بیرون رفت. در حالی که توشه ای از انجیر و مقداری شربت آبمیوه به همراه داشت به درندگان خشکی و درندگان دریا و درندگان آسمان که لاشه ها را می خوردند نگاه کر ساعتی با خود فکر کرد و سپس گفت: أَنَّى يُحيي هذه الله بَعْدَ مَوْتِها خداوند چگونه این مردگان را زنده می کند در حالی که درندگان اجساد آن ها را نیز خورده اند، سپس خداوند او را در همانجا که بود میراند و این همان سخن خداوند تبارک و تعالی می باشد که می فرماید: ﴿او كالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِي خَاوِيةٌ عَلَى عُرُوشِها قَالَ أَنَّى يُحْيِي هذه اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ﴾ يعنى او را زنده گردانید. هنگامی که خداوند به بنی اسرائیل رحم نمود و بخت النصر را نابود کرد، بنی اسرائیل را دوباره به دنیا بازگرداند؛ [به این صورت که] هنگامی که خداوند بخت النصر را بر بنی اسرائیل چیره ساخته بود و او همه را می کشت عزیر گریخت و وارد چشم های شده و در آن ناپدید گشت [و به این ترتیب زنده ماند و پس از مرگ بخت النصر به میان بنی اسرائیل بازگشت و موجب حیات مجدد بنی اسرائیل شد]. [اما ماجرای ارمیا چنین بود که] و ارمیا علیه السلام صد سال مرده بود؛ سپس خداوند متعال او را زنده گردانید و اولین چیزی که در او زنده گردانید چشمانش بود؛ همچون پوست تخم مرغ پس نگریست و خداوند به او وحی کرد که چه مدت گذشته است؟ گفت: «یک روز» سپس به خورشید نگاه کرد که بالا رفته بود و گفت: «و شاید بخشی از روز». خداوند فرمود: ﴿بَل لَبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّه﴾ يعنى تغییر نکرده است: ﴿وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً﴾ و به استخوان های پوسیده ی ترک خورده نگریست که چگونه به سوی او می آیند و چگونه گوشتی که درندگان خورده اند از این جا و آن جا جمع می گردد و به استخوان پیوسته و به آن می.چسبد. تا این که برخاست و الاغش نیز ایستاد؛ سپس ارمیا گفت: أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
ص: 327
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَلَک بُخْتَنَصَّرُ مِائَةَ سَنَة وَ سَبْعاً وَ ثَمَانِينَ سَنَةً وَ قَتَلَ مِنَ الْيَهُودِ سَبْعِينَ أَلْفَ مُقَاتِل عَلَى دَم يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا وَ خَرَّبَ بَيْتَ الْمَقْدِسِ وَ تَفَرَّقَتِ الْيَهُودُ فِي الْبُلْدَانِ وَ فِي سَبْعِ وَ هي.
أَرْبَعِينَ سَنَةً مِنْ مُلْكِهِ بَعَثَ اللَّهُ الْعُزَيْرَا نَبيّاً إِلَى أَهْلَ الْقُرَى الَّتِي أَمَاتَ اللَّهُ أَهْلَهَا ثُمَّ بَعَثَهُمْ لَهُ وَ كَانَ [كَانُوا] مِنْ قُرَى شَتَّى فَهَرَبُوا فَرَقَا مِنَ الْمَوْتِ فَنَزَلُوا فِى جوار عُزَيْرِ علیه السلام وَكَانُوا مُؤْمِنِينَ وَ كَانَ عُزَيْر يَخْتَلِفُ إِلَيْهِمْ وَيَسْمَعُ كَلَامَهُمْ وَ إِيمَانَهُمْ وَ أَحَبَّهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَأَخَاهُمْ عَلَيْهِ فَغَابَ
الله عَنْهُمْ يَوْماً وَاحِداً ثُمَّ أَتَاهُمْ فَوَجَدَهُمْ مَوْتَى صَرْعَى فَحَزِنَ عَلَيْهِمْ وَ قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا تَعَجُّباً مِنْهُ حَيْثُ أَصَابَهُمْ وَقَدْ مَاتُوا أَجْمَعِينَ فِي يَوْمِ وَاحِدٍ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ عِنْدَ ذَلِكَ مِائَةَ عَامٍ وَ مِائَةً سَنَة ثُمَّ بَعَثَهُ اللَّهُ وَإِيَّاهُمْ وَكَانُوا مِائَةَ أَلْفَ مُقَاتِل ثُمَّ قَتَلَهُمُ اللَّهُ أَجْمَعِينَ لَمْ يَفْلِتْ مِنْهُمْ وَاحِدٌ عَلَى يَدَى بُخْتَنَصَّرَ ثُمَّ مَلَكَ مَهْرَوَيْهِ بْنُ بُخْتَنَصَّرَ سِتَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ عِشْرِينَ يَوْمًا فَأَخَذَ عِنْدَ ذَلِكَ دَانِيَالَ علیه السلام وَخَدَّ لَهُ حَداً فِي الْأَرْضِ وَ طَرَحَ فِيهِ دَانِيَالَ علیه السلام وَ أَصْحَابَهُ وَ شِيعَتَهُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَلْقَى عَلَيْهِمُ النِّيرَانَ فَلَمَّا رَأَى أَنَّ النَّارَ لَا تَقْرَبُهُمْ وَلَا تُحْرِقُهُمْ اسْتَوْدَعَهُمُ الْجُبَّ وَفِيهِ الْأَسُدُ وَ السِّبَاعُ وَ عَذَبَهُمْ بِكُلِّ نَوْعِ مِنَ الْعَذَابِ حَتَّى خَلَّصَهُمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ هُمُ الَّذِينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَقْبَضَ دَانِيَالَ علیه السلام أَمَرَهُ أَنْ يَسْتَوْدِعَ نُورَ اللَّهِ وَحِكْمَتَهُ مكيخا بْنَ دَانِيَالَ علیه السلام فَفَعَلَ﴾ (1)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ الْآيَةَ فِي عُزير علیه السلام وَ عَزْرَةَ علیه السلام... ﴾ (2)
- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَّ إبن الكوا، قَالَ لِعَلِى علیه السلام يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَا وَلَهُ أَكْبَرُ مِنْ أَبِيهِ مِنْ أَهْلِ الدُّنْيَا قَالَ نَعَمْ أُولَئِكَ وَلْدُ عُزَيْر ا حَيْثُ مَرَّ عَلَى قَرْيَةِ خَرِبَةٍ وَ قَدْ جَاءَ مِنْ ضَيْعَة لَهُ تَحْتَهُ حِمَارُ وَ مَعَهُ شَنَّةٌ فِيهَا فَتَرُ وَ كُورُ فِيهِ عَصِيرُ فَمَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ خَرَبَةً فَقَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عام فَتَوَالَدَ وُلْدُهُ وَ تَنَاسَلُوا ثُمَّ بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَأَحْيَاهُ فِي اَلْمَوْلِدِ اَلَّذِی أَمَاتَهُ فِیهِ، فَأُولَئِکَ وُلْدُهُ أَکْبَرُ مِنْ أَبِیهِمْ﴾ (3)
ص: 328
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- بخت النصر صدوهشتاد و هفت سال پادشاهی کرد و هفتاد هزار نفر از یهودیان را به خونخواهی یحیی پسر زکریا کشته و بیت المقدس را تخریب کرد و یهودیان در شهرها پراکنده شدند و خداوند در چهل و هفتمین سال حکومت ،او عزیر را به سوی قریه ای که خدا اهل آن را میرانده بود به عنوان پیامبر صلی الله علیه و آله فرستاد اهل آن ،روستا از اقوام گوناگونی بودند که از ترسمرگ از شهر خود فرار کرده بودند و در کنار عزیر علیه السلام فرود آمده بودند و آن ها مؤمن بودند. عزیر علیه السلام با آن ها رفت و آمد می کرد؛ سخن و ایمانشان را می شنید و آن ها را به دلیل آن که مؤمن بودند دوست داشته و با ایشان برادری و اخوّت می نمود تا آن که یک روز از میان آن ها رفت و چون بازگشت همه را مرده و بیهوش بر روی زمین یافت و بر ایشان محزون شد و گفت: آنی يُحْيِي هذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِها و از این که می دید همه در یک روز مردند تعجب کرد. پس خداوند او را برای صد سال می راند. پس از صد سال خداوند عزیر و اهل روستا را که صدهزار رزمجو بودند برانگیخت که خداوند همه ی آن ها را کشته بود و حتی یک نفر آنان نیز به دست بخت النصر کشته نشده بودند. سپس مرویه پسر بخت النصر به مدت شانزده سال و بیست روز پادشاهی کرد و در آن زمان دانیال را گرفت و حفره ای برای او در زمین حفر کرده و او و یاران و پیروان مؤمنش درون آن انداخت و بر روی آن ها آتش افروخت. پس زمانی که دید آتش به آن ها نزدیک نشده و آن ها را نمی سوزاند آن ها را به چاهی انداخت که درون آن شیر و حیوانات درنده بود و با عذاب های گوناگونی آن ها را شکنجه داد تا آن که خداوند آن ها را از دست او نجات داد و از آنان در کتاب خود یاد فرمود: قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ پس زمانی که خداوند اراده کرد جان دانیال ا را ،بستاند به او فرمان داد تا نور خداوندی و حکمت الهی را به پسرش مکیخا علیه السلام بسپارد؛ پس [او] چنین کرد.
5- امام علی علیه السلام- این آیه درباره ی عزیر و عزیره علیه السلام می باشد.
6- امام علی علیه السلام- بن کوّا از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: «آیا فرزندی از اهل دنیا هست که از پدرش بزرگتر باشد»؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود بلی آن ها فرزندان عزیر علیه السلام هستند و داستان این گونه است که عزیر علیه السلام از سرزمین ویران عبور می کرد و همراه خود الاغی داشت که بر آن سوار بود و مشکی قدیمی که در آن غذایی اندک بود و کوزه ای که در آن آب میوه بود. [عزیر در این حالت از آن ویرانه می گذشت در این حال] گفت: خداوند چگونه این ها را مجدداً زنده می کند؟ پس خداوند او را صد سال می راند. در این مدت فرزندان او زادوولد کردند. سپس خداوند او را در همان جایی که مرده بود زنده کرد و به سوی آنان فرستاد به این صورت آنان فرزندانی بودند که از پدرشان بزرگ تر بودند.
ص: 329
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ عُزيراً علیه السلام خَرَجَ مِنْ أَهْلِهِ وَ امْرَأَتُهُ حَامِلُ وَ لَهُ خَمْسُونَ سَنَةٌ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ سَنَة ثُمَّ بَعَثَهُ فَرَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ ابْنُ خَمْسِينَ سَنَةً وَ لَهُ ابْنُ لَهُ مِائَةٌ سَنَةٍ فَكَانَ ابْنُهُ أَكْبَرَ مِنْهُ فَذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ﴾ (1)
8- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ النَّصْرَانِيُّ لأَبِي أَخْبِرْنِي عَنْ مَوْلُودَيْنِ وَلِدًا فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ وَ مَاتَا فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ عُمُرُ أَحَدِهِمَا خَمْسُونَ سَنَةً وَ عُمُرُ الْآخَرِ مِائَةُ وَ خَمْسُونَ سَنَةً فِي دَارِ الدُّنْيَا فَقَالَ لَهُ أَبِي ذَلِكَ عُزير علیه السلام وَ عُزَيْرَةُ علیه السلام ولدا فِي يَوْم وَاحِدٍ فَلَمَّا بَلَغَا مَبْلَغَ الرِّجَال خَمْسَةَ وَ عِشْرِينَ عَاماً مَرَّ عُزَيرِ الله عَلَى حِمَارِهِ رَاكِباً عَلَى قَرْيَة بِأَنْطَاكِيَةَ وَهِيَ حَاوِيَةُ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها وَ قَدْ كَانَ اصْطَفَاهُ وَ هَدَاهُ فَلَمَّا قَالَ ذَلِكَ الْقَوْلَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَام سَخَطَاً عَلَيْهِ بِمَا قَالَ ثُمَّ بَعَثَهُ عَلَى حِمَارِهِ بِعَيْنِهِ وَ طَعَامِهِ وَ شَرَابِهِ وَ عَادَ إِلَى دَارِهِ وَ عُزَيْرَةُ ال أَخُوهُ لَا يَعْرِفُهُ فَاسْتَضَافَهُ فَأَصَافَهُ وَ بَعَثَ إِلَيْهِ وَلَدَ عُزَيْرَةَ وَ وَلَدَ وَلَدِهِ وَ قَدْ شَاخُوا وَ عُزَيْرُ علیه السلام شَابٌ فِي سِنَّ خَمْسٍ وَ عِشْرِينَ سَنَةً فَلَمْ يَزَلْ عُزَيْرُ يُذِكْرُ أَخَاهُ وَ وَلدَهُ وَقَدْ شَاخُوا وَهُمْ يَذْكُرُونَ مَا يُذَكِّرُهُمْ وَيَقُولُونَ مَا أَعْلَمَكَ بِأَمْرِ قَدْ مَضَتْ عَلَيْهِ السِّنُونَ وَالشُّهُورُ وَ يَقُولُ لَهُ عُزَيْرَهُ علیه السلام وَ هُوَ شَيْخُ كَبِيرُ ابْنُ مِائَة وَخَمْسَ وَ عِشْرِينَ سَنَةً مَا رَأَيْتُ شَابّا فِي سِنِّ خَمْسٍ وَ عِشْرِينَ سَنَةً أَعْلَمَ بِمَا كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَخِي غَزَيْر أَيَّامَ شَبَابِي مِنْكَ فَمِنْ أَهْلِ السَّمَاءِ أَنْتَ أَمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ فَقَالَ يَا عُزَيْرَةُ الأَنَا عُزَيْر سَخِطَ اللَّهُ عَلَيَّ بِقَوْلَ قُلْتُهُ بَعْدَ أَنِ اصْطَفَانِي وَ هَدَانِي فَأَمَاتَنِي مِائَةَ سَنَةٍ ثُمَّ بَعَثَنِي لِتَزْدَادُوا بِذَلِكَ يَقِيناً إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ هَا هُوَ هَذَا حِمَارِي وَ طَعَامِي وَ شَرَابِي الَّذِي خَرَجْتُ بِهِ مِنْ عِنْدِكُمْ أَعَادَهُ اللَّهُ تَعَالَى كَمَا كَانَ فَعِنْدَهَا أَيْقَنُوا فَأَعَاشَهُ اللَّهُ بَيْنَهُمْ خَمْساً وَ عِشْرِينَ سَنَةً ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ وَأَخَاهُ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ﴾. (2)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَان عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام... مِنْ سُؤَالِ الزَّنْدِيقِ الَّذِي سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ مَسَائِلَ كَثِيرَةِ إِلى أَنْ قَالَ فَلَوْ أَنَّ اللَّهَ رَدَّ إِلَيْنَا مِنَ الْأَمْوَاتِ فِي كُلِّ مِائَةِ عَامِ لِنَسْأَلَهُ عَمَّنْ مَضَى مِنَّا إِلَى مَا صَارُوا وَكَيْفَ حَالَهُمْ وَ مَا ذَا لَقُوا بَعْدَ الْمَوْتِ وَأَيُّ شَيْءٍ صُنِعَ بِهِمْ لِيَعْمَلَ النَّاسُ عَلَى الْيَقِينَ اضْمَحَلَّ الشَّكُ وَذَهَبَ الْغِلُّ عَن الْقُلُوبِ قَالَ إِنَّ هَذِهِ مَقَالَةَ مَنْ أنْكَرَ الرُّسُلَ وَكَذَّبُهُمْ وَلَمْ يُصَدِّقَ بِمَا بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِذَا أَخَبَرُوا وَقَالُوا إِنَّ اللَّهَ أَخْبَرَ فِي كِتَابِهِ
ص: 330
امام على علیه السلام- عُزیر در حالی که پنجاه سال داشت و همسرش باردار بود، از خانواده ی خود جدا شد و خداوند او را صد سال می راند و سپس دوباره او را زنده گردانید و [به صورت] مردی پنجاه ساله به نزد خانواده خود بازگشت؛ در حالی که فرزندی صدساله داشت [یعنی] پسرش بزرگتر از او بود و این از نشانه ها و آیات خداوند است.
8- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام نقل شده است عالم نصرانی به پدرم گفت: «کدام دو نفر در این دنیا بودند که در یک روز متولد شدند یک روز متولد شدند و در یک روز از دنیا رفتند؛ یکی پنجاه سال عمر کرد و دیگری صد و پنجاه سال»؟ امام باقر علیه السلام فرمود: «عزیر و عزیره بودند که یک روز متولد شدند. همین که به سن بیست و پنج سالگی رسیدند عزیر علیه السلام سوار الاغ خود، از کنار روستایی در انطاکیه گذشت که آن روستا ویران شده بود گفت در شگفتم که چگونه خداوند این مرده ها را زنده می کند با این که خداوند او را هدایت کرده بود و او هدایت یافته بود چنین گفت. هنگامی که عزیر این سخن را ،گفت خداوند بر او خشم گرفت و صدسال او را میراند؛ به سبب کیفر سخنی که گفته بود سپس او را با الاغ و غذا و آبی که همراه داشت دوباره مانند اوّل زنده کرد و [او] به خانه ی خود بازگشت عزیره برادرش او را نشناخت عزیر درخواست کرد او را به عنوان مهمان بپذیرد؛ پس پذیرفت پسران عزیره و پسر پسرش آمدند؛ با این که پیرمرد بودند ولی عزیر جوانی بیست و پنج ساله بود عزیر خاطراتی از برادر و برادرزادگان خود نقل می کرد با این که آن ها دیگر پیر شده بودند [امّا] آن ها نیز گفتار عزیر را تصدیق می نمودند به او گفتند: تو از کجا خاطرات سال های بسیار دور را می دانی؟ عزیره که پیرمردی صد و بیست و پنج ساله بود گفتم جوانی را ندیده ام که از تو بیشتر نسبت به ایام جوانی من و برادرم آگاه باشد. تو از اهل آسمانی یا اهل زمین؟ گفت من عزیر برادر تو هستم که خداوند به سبب حرفی که زدم بر من خشم گرفت و با این که پیامبر صلی الله علیه و آله بودم صد سال مرا میراند؛ سپس زنده ام کرد تا یقین شما افزون گردد که خداوند هر کاری را می تواند انجام دهد این همان الاغ و غذا و آبی است که از پیش شما بردم. خداوند آن ها را به صورت اول برگردانیده است او را شناختند و [مسأله ی قیامت] و زنده شدن برای آن ها چیز ساده ای شد سپس این [دو برادر] بیست و پنج سال دیگر با هم زندگی کردند و در نهایت] در یک روز هر دو از دنیا رفتند.
9- امام صادق علیه السلام- عبد الله بن سنان حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل می کند و می گوید ملحدی از ایشان سؤال کرد و گفت «اگر خداوند هر صد سال یکی از مردگان را به ما باز می گرداند، از او درباره ی گذشتگان خود و این که چگونه شدند و حالشان چگونه است و بعد از مرگ چه دیدند و با آنان چه شد سؤال می کردیم و به این ترتیب بر یقین مردم افزوده می شد، شک از بین می رفت و زنجیرها از قلب ها برداشته می شد امام فرمود: این سخن کسی است که پیامبران را انکار می کند و آنان را تکذیب می نماید و به آن چه که از جانب خداوند آورده اند باور ندارد. آنان (پیامبران) خبر دادند و گفتند: خداوند عزوجل در کتاب خود با زبان پیامبران صاحب کتاب، از احوال مردگان به ما خبر داد آیا کسی از خداوند و فرستادگانش راستگوتر است؟! و بسیاری از کسانی
ص: 331
عَزَّوَجَلَّ عَلَى لِسَانِ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام حَالَ مَنْ مَاتَ مِنَّا أَ فَيَكُونُ أَحَدٌ أَصْدَقَ مِنَ اللَّهِ قَوْلًا وَ مِنْ رُسُلِهِ وَ قَدْ رَجَعَ إِلَى الدُّنْيَا مِمَّنْ مَاتَ خَلْقُ كَثِيرُ مِنْهُمْ أَصْحَابُ الْكَهْفِ أَمَاتَهُمُ اللَّهُ ثَلَاثَمِائَةِ عَامٍ وَ تِسْعَةَ ثُمَّ بَعَثَهُمْ فِي زَمَانِ قَوْمٍ أَنْكَرُوا الْبَعْثَ لِيَقْطَعَ حُجَّتَهُمْ وَلِيُرِيَهُمْ قُدْرَتَهُ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّ الْبَعْتَ حَقٌّ وَأَمَاتَ اللَّهُ إِرْمِيَا النَّبِ اللهِ الَّذِي نَظَرَ إِلَى خَرَابِ بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَمَا حَوْلَهُ حِينَ غَزَاهُمْ بُخْتَنَصَّرُ فَقَالَ أَنَّى يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عام ثُمَّ أَحْيَاهُ وَ نَظَرَ إِلَى أَعْضَائِهِ كَيْفَ تَلْتَيَّمُ وَكَيْفَ تَلْبَسُ اللَّحْمَ وَ إِلَى مَفَاصِلِهِ وَ عُرُوقِهِ كَيْفَ تُوصَلُ فَلَمَّا اسْتَوَى قَاعِداً قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (1)
10- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَصْبَغ بن نباته أن إبن كواء قام ألى أمير المُؤمِنينَ علیه السلام... أَنَّ عزيراً خَرَجَ مِنْ أَهْلِهِ وَ امْرَأَتِهِ فِى شَهْرهَا وَلَهُ يَوْمَئِذٍ خَمْسُونَ سَنَةً فَلَمَّا ابْتَلَاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِذَنْبِهِ أَمَاتَهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ فَرَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ وَ هُوَ ابْنُ خَمْسِينَ سَنَةً فَاسْتَقْبَلَهُ ابْنُهُ وَ هُوَ ابْنُ مِائَةِ سَنَةَ وَ رَدَّ اللَّهُ عُزَيْر إِلَى الَّذِي كَانَ بِهِ فَقَالَ مَا تَزيدُ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ قَالَ إِنَّ أَنَاساً مِنْ أَصْحَابِكَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ يُرَدُّونَ بَعْدَ الْمَوْتِ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَمَا قُلْتَ لَهُمْ قَالَ قُلْتُ لَا أَؤْمِنُ بِشَيْءٍ مِمَّا قُلْتُمْ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَيْلَكَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ابْتَلَى قَوْماً بِمَا كَانَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ فَأَمَاتَهُمْ قَبْلَ آجَالِهِمُ الَّتِى سُمِّيَتْ لَهُمْ ثُمَّ رَدَّهُمْ إِلَى الدُّنْيَا لِيَسْتَوْفُوا أَرْزَاقَهُمْ مْ ثُمَّ أَمَاتَهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ قَالَ فَكَبُرَ عَلَى ابْنِ الْكَوَاءِ وَ لَمْ يَهْتَدِ لَهُ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام ويْلَكَ تَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ فِي كِتابه... فِي عُزير علیه السلام حَيْثُ أَخْبَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَ هِيَ حَاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ وَأَخَذَهُ بذَلِكَ الذَنْبِ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ وَ رَدَّهُ إِلَى الدُّنْيَا فَقالَ كَمْ لَبِثْتَ فَقَالَ لَبِثْتُ يَوْمَا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامَ فَلَا تَشْكُنَّ يَا ابْنَ الْكَوَاءِ فِي قُدْرَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (2)
11- الباقر علیه السلام- ﴿مَثَلُ أَمْرِنَا فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى مَثَلُ صَاحِبِ الْحِمَارِ أَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ﴾. (3)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُؤَذِّن مَسْجِدِ الْأَحْمَر قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام هَلْ فِي كِتَابِ اللَّهِ مَثَلُ لِلْقَائِمِ فَقَالَ نَعَمْ آيَةُ صَاحِبِ الْحِمَارِ أَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ﴾. (4)
ص: 332
که مردند به این دنیا بازگشتند؛ از جمله اصحاب کهف که خداوند ایشان را سیصدونه سال مرده نگه داشت و سپس در دوره قومی که منکر زنده شدن دوباره بودند زنده گردانید تا حجت را بر آنان تمام کرده و قدرت خود را به ایشان نشان دهد و این که بدانند ،رستاخیز، حق است. همچنین خداوند ارمیای نبی علیه السلام را میراند. وی وقتی بر ویرانی بیت المقدس و اطراف آن هنگامی که بخت النصر بر آنان حمله برد، نگریست گفت: أَنَّى يُحْيِي هذه اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِئَةَ عَام سپس [خدا] او را زنده کرد و او به اعضای خود نگریست که چگونه جمع می شوند و به هم می چسبند و گوشت بر تن می کند و به مفاصل و رگ های خود نگاه کرد که چگونه متصل می گردد؛ هنگامی که کامل شد ایستاد و گفت: ﴿أَعْلَمُ أَنَّ اللهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾.
10- امام علی علیه السلام- از اصبغ بن نباته نقل شده است که ابن کواء نزد امیرالمؤمنين آمد... [امام على علیه السلام] به ابن کواء فرمود: عزیر در حالی که همسرش پا به ماه بود خانواده را ترک گفته و از شهر خود خارج شد. او در این هنگام پنجاه ساله بود پس زمانی که خداوند او را به سبب خطایش به بلا مبتلا کرد صد سال او را میراند سپس او را برانگیخت پس او به نزد خانواده اش بازگشت در حالی که پنجاه ساله بود و فرزندش در حالی که صد سال داشت به استقبال او آمد. آمد. خداوند عزیر علیه السلام را به صورت و ظاهر همان عزیر قبل از آن که بمیرد برگرداند [در حالی که] چیزی [به او] اضافه نشده بود». عمر... پس امیرالمومنین علیه السلام به آن مرد (ابن کواء) گفت: از مسئله ای که برایت پیش آمده سؤال کن گفت برخی از یاران تو می پندارند که پس از مرگ بازمی گردند». امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: تو به ایشان چه گفتی؟ گفت من به چیزی که شما می گویید، ایمان ندارم پس حضرت فرمود: وای برتو خداوند عزوجل قومی را به خاطر گناهانشان به بلا گرفتار کرد و جان آن ها را پیش از فرارسیدن اجلی که برایشان تعیین شده گرفت. سپس آنان را به دنیا بازگرداند تا تمام ارزاق خود را بگیرند و پس از آن آن ها را می راند پس بر ابن کواء گران آمد و با آن هدایت نشد امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود: «وای بر تو می دانی که خداوند در کتابش... درباره ی عزیر آن جا که خبر داد و فرمود:﴿كَالَّذِي مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِيَ حَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَمَاتَهُ الله﴾ و به سبب آن گناه صد سال او را میراند؛ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ﴾ سپس به دنیا بازگرداند؛ ﴿فَقالَ كَمْ لَبِثْتَ فَقَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ﴾ عام ای پسر کواء در قدرت خدا شک مکن»!
11- امام باقر علیه السلام- مثل امر ما مانند آن کسی است که خداوند او را صد سال میراند آن گاه دوباره برانگیخت (اشاره به ظهور امام زمان علیه السلام)
12- امام صادق علیه السلام- شخصی از امام صادق علیه السلام سؤال کرد آیا در کتاب خداوند نمونه ای شبیه ماجرای قائم وجود دارد؟ فرمود: «بله آیه ای که درباره ی صاحب الاغ است که خداوند او را صد سال میراند سپس او را برانگیخت.
ص: 333
13- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿هِىَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا أَنْ خَالِيَةٌ وَقِيلَ: خَرَابُ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَ إِذْ قالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحي الموتى قالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنُ قالَ بَلِي وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلِ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴾.
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عن صفوان عن الرّضا علیه السلام قال: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ لِإِبْرَاهِيمَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي أَ كَانَ فِي قَلْبِهِ شَكٍّ قَالَ لَا كَانَ عَلَى يَقِينِ وَلَكِنَّهُ أَرَادَ مِنْ الله الزيَادَةَ فِي يَقِينِهِ﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ أَخَذَ الْهُدْهُدَ وَالصُّرَدَ وَ الطَّاوُسَ وَالْغُرَابَ فَذَبَحَهُنَّ وَ عَزَلَ رُءُوسَهُنَّ ثُمَّ نَحَزَ أَبْدَانَهُنَّ فِي الْمِنْحَاز بريشهنَّ وَ لُحُومِهِنَّ وَ عِظَامِهِنَّ حَتَّى اخْتَلَطَتْ ثُمَّ جَزَاهُنَّ عَشَرَةَ أَجْزَاءِ عَلَى عَشَرَةِ أَجْبُل ثُمَّ وَضَعَ عِنْدَهُ حَبّاً وَ مَاءَ ثُمَّ جَعَلَ مَنَاقِيرَ هُنَّ بَيْنَ أَصَابِعِهِ ثُمَّ قَالَ ايتِينَ سَعْيَا بِإِذْنِ عَزَّوَجَلَّ فَتَطَّايَرَ بَعْضُهَا إِلَى بَعْضِ اللُّحُومِ وَالرِّيشِ وَالْعِظَامِ حَتَّى اسْتَوَتِ الْأَبْدَانُ كَمَا كَانَتَ وَ جَاءَ كُلُّ بَدَن حَتَّى الْتَرَقَ بِرَقَيْتِهِ الَّتِي فِيهَا رَأْسُهُ وَ الْمِنْقَارُ فَخَلَّى إِبْرَاهِيمُ عَنْ مَنَاقِيرِهِنَّ فَوَقَعْنَ وَ شَرِبْنَ مِنْ ذَلِكَ الْمَاءِ وَ الْتَقَطَّنَ مِنْ ذَلِكَ الْحَبِّ ثُمَّ قُلْنَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ أَحْيَيْتَنَا أَحْيَاكَ اللَّهُ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام بَلِ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ فَهَذَا تَفْسِيرُ الظَّاهِرِ قَالَ الله وَ تَفْسِيرُهُ فِي الْبَاطِن خُذْ أَرْبَعَةً مِمَّنْ يَحْتَمِلُ الْكَلَامَ فَاسْتَوْدِعُهُمْ عِلْمَكَ ثُمَّ ابْعَثْهُمْ فِي أَطْرَافِ الْأَرَضِينَ حُجَجَا لَكَ عَلَى النَّاسِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يَأْتُوكَ دَعَوْتَهُمْ بِالِاسْمِ الْأَكْبَرِ يَأْتُوكَ سَعْياً بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ﴾. (3)
3- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ لَمَّا أَوْحَى إِلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام أَنْ خُذَ أَرْبَعَةَ مِنَ الطَّيْرِ عَمَدَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام فَأَخَذَ النَّعَامَةَ وَالطَّاوُسَ وَالْوَزَّةَ وَالدِّيكَ فَتَتَكَ رِيشَهُنَّ بَعْدَ الذَّبْحِ ثُمَّ جَعَلَهُنَّ فِي مِهْرَاسَةِ فَهَرَسَهُنَّ ثُمَّ فَرَّقَهُنَّ عَلَى جِبَالِ الْأَرْدُنٌ وَكَانَتْ يَوْمَئِذٍ عَشَرَةَ أَجْبَالِ فَوَضَعَ عَلَى كُلِ جَبَل مِنْهُنَّ
ص: 334
13- ابن عباس رحمه الله علیه- هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها یعنی زیر و رو شده بود و گفته شده به معنای ویران شده نیز است.
[و به خاطر بیاور] هنگامی را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمایان چگونه مردگان را زنده می کنی؟ فرمود: «مگر ایمان نیاورده ای؟ گفت: «آری [ایمان آورده ام]، ولی می خواهم قلبم آرامش یابد فرمود در این صورت چهار پرنده از گونه های مختلف را انتخاب کن؛ و آن ها را پس از ذبح کردن ] قطعه قطعه کن [و درهم بیامیز]؛ سپس بر هر کوهی، قسمتی از آن را قرار بده؛ بعد آن ها را صدا بزن به سرعت به سوی تو می آیند و بدان که خداوند توانا و حکیم است. (260)
1- امام رضا علیه السلام- صفوان گوید: از امام رضا علیه السلام پرسیدم تفسیر این کلام خداوند به ابراهیم علیه السلام که فرمود: أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلَى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي چيست؟ آیا در دل ابراهیم شکی وجود داشت؟ خیر او بر یقین خود بود ولی از خداوند خواست تا بر یقینش افزوده شود.
2- امام صادق علیه السلام- ابراهيم علیه السلام هدهد و صرد پرنده ای بزرگتر از گنجشک با شکمی سفید، پشتی سبز و سر و منقاری بزرگ که حشرات و گنجشک را شکار می کند و در فارسی به آن ورکاک می گویند و طاووس و کلاغ را گرفت و سر برید و سرشان را به یک سو نهاد. سپس پیکرشان را با پرها و گوشت و استخوان در هاون کوبید تا به هم در آمیخت. سپس آن ها را ده قسمت کرد و بر ده کوه گذاشت. سپس آب و دانه ای در کنار خود نهاد و نوک پرنده ها را به میان انگشتان خود گرفت. سپس گفت: به اذن خدای عزوجل هرچه زودتر نزد من آیید»! گوشت ها و پرها و استخوان ها به سوی یکدیگر به پرش درآمدند تا پیکرها به صورت اولیه درست شد و هر پیکری آمد و به گردنی که سر و منقارش در آن بود چسبید ابراهیم نوک های پرنده ها را رها کرد. پرنده ها بر کنار آب فرود آمدند آب آشامیدند و دانه برچیدند. سپس گفتند: «ای پیغمبر خدا! هم چنان که ما را زنده ،کردی خدا زنده ات نگهدارد» ابراهیم فرمود: این خداوند است که زنده می کند و می میراند. امام علیه السلام افزود: این تفسیر ظاهر آیه است و تفسیر آیه از نظر باطن این است که چهار نفر از سخن سنجان را انتخاب کن و دانش خود را به آنان بیاموز و سپس آنان را به نمایندگی از طرف خود به اطراف زمین بفرست و هرگاه خواستی که نزدت آیند به اسم اعظم خدا، آنان را بخوان که به اذن خدا شتابان نزد تو خواهند آمد.
3- امام باقر علیه السلام- هنگامی که خداوند به ابراهیم علیه السلام وحی کرد که چهار پرنده را بردار، ابراهیم علیه السلام اطاعت کرد و کبوتر و طاووس و غاز و خروس را برداشت و پس از این که آنان را سر برید، پر آنان را کند. سپس آن ها را در هاون قرار داد و کوبید و بعد از آن بر روی کوههای اردن، پخش کرد و در آن زمان ده کوه وجود داشت. بر هر ده کوه وجود داشت بر هر کوه، بخشی را قرار داد. سپس آن ها را با نام
ص: 335
جُزْءاً ثُمَّ دَعَاهُنَ بِأَسْمَائِهِنَ فَأَقْبَلْنَ إِلَيْهِ سَعْياً يَعْنِي مُسْرِعَاتِ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام عِنْدَ ذَلِكَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير﴾. (1)
4- الرّضا علیه السلام- ﴿فَقَالَ الْمَأْمُونُ أَلَيْسَ مِنْ قَوْلِكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ علیهم السلام مَعْصُومُونَ قَالَ بَلَى... قَالَ فَأَخْبِرْنِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَنْ قَوْلِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام عَلا رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتِى قَالَ أَ وَ لَتُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ الرِّضَا إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى كَانَ أَوْحَى إِلَى إِبْرَاهِيمَ أَنِّي مُتَّخِذُ مِنْ عِبَادِى خَلِيلًا إِنْ سَأَلَنِي إِحْيَاءَ الْمَوْتَى أَجَبْتُهُ فَوَقَعَ فِي نَفْسٍ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام أَنَّهُ ذَلِكَ الْخَلِيلُ فَقَالَ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْي الموتى قالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي عَلَى الْخَلَّة قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيا وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ فَأَخَذَ إِبْرَاهِيمُ نَسْراً وَ بَطَاً وَ طَاوُساً وَ دِيكاً فَقَطَّعَهُنَّ وَ خَلَطَهُنَ ثُمَّ جَعَلَ عَلَى كُلِّ جَبَل مِنَ الْجِبَالِ الَّتِي حَوْلَهُ وَ كَانَتْ عَشَرَةَ مِنْهُنَّ جُزْءاً وَ جَعَلَ مَنَاقِيرَهُنَّ بَيْنَ أَصَابِعِهِ ثُمَّ دَعَاهُنَّ بأَسْمَائِهِنَّ وَوَضَعَ عِنْدَهُ حَبَاً وَ مَاءً فَتَطَايَرَتْ تِلْكَ الْأَجْزَاء بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ حَتَّى اسْتَوَتِ الْأَبْدَانُ وَ جَاءَ كُلَّ بَدَن حَتَّى انْضَمَّ إِلَى رَقَبَتِهِ وَ رَأْسِهِ فَخَلَّى إِبْرَاهِيمُ عَنْ مَنَاقِيرِهِنَّ فَطِرْنَ ثُمَّ وَقَعْنَ فَشَرِبْنَ مِنْ ذَلِكَ الْمَاءِ وَالْتَقَطْنَ مِنْ ذَلِكَ الْحَبِّ وَ قَلْنَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ أَحْيَيْتَنَا أَحْيَاكَ اللَّهُ فَقَالَ بَل الله يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرُ قَالَ الْمَأْمُونُ بَارَكَ اللَّهُ فِيكَ يَا أَبَا إبراهيم الْحَسَن﴾. (2)
5- الرّضا علیه السلام- ﴿لَمَّا قَدِمَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى علیه السلام رِّضَا عَلَى الْمَأْمُونِ أَمَرَ الْفَضْلَ بْنَ سَهْل أَنْ يَجْمَعَ لَهُ أَصْحَابَ الْمَقَالَاتِ مِثْلَ الْجَاثَلِيقِ وَ رَأْسِ الْجَالُوتِ... فَقَالَ الْمَأْمُونُ لهم أَحْبَبْتُ أَنْ تُنَاظِرُوا ابْنَ عَمِّى فَقَالُوا السَّمْعَ وَالطَّاعَةِ فَلَمَّا دَخَلَ الرِّضَا قَامَ الْمَأْمُونِ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى الْجَاثِلِيقِ فَقَالَ هَذَا ابْنُ عَمِّى فَأُحِبُّ أَنْ تُكَلَّمَهُ وَ تُحَاجَّهُ وَ تُنْصِفَه فَقَالَ لَهُ الرِّضَا علیه السلام... يَا نَصْرَانِيُّ أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَة قَالَ سَلْ فَإِنْ كَانَ عِنْدِى عِلْمُهَا أَجَبْتُكَ قَالَ الرِّضَا مَا أَنْكَرْتَ أَنَّ عِيسَى علیه السلام كَانَ يُحْيِي الْمَوْتَى بإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قَالَ الْجَاثِلِيقُ أَنْكَرْتُ ذَلِكَ مِنْ قِبَل أَنَّ مَنْ أَحْيَا الْمَوْتَى وَأَبْرَأَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ رَصَ فَهُوَ رَبُّ مُسْتَحِقُّ لِأَنْ يُعْبَدَ قَالَ الرِّضَا علیه السلام فَإِنَّ الْيَسَعَ اللهُ قَدْ صَنَعَ مِثْلَ مَا صَنَعَ عِيسَى علیه السلام وإِبْرَاهِيمُ الخَلِيلُ الرَّحْمَن حِينَ أَخَذَ الطَّيْرَ فَقَطَعَهُنَّ قِطَعاً ثُمَّ وَضَعَ عَلَى كُلِّ جَبَل مِنْهُنَّ جُزْءاً
ص: 336
خود فراخواند و آنان به سمت او شتافتند؛ یعنی با سرعت به سمت او رفتند و ابراهیم علیه السلام در آن هنگام گفتم یدانم که خداوند بر هر کاری تواناست».
4- امام رضا علیه السلام- مأمون به امام رضا علیه السلام گفت ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله! مگر نمی گویی پیامبران معصوم هستند؟ فرمود: «آری»!... [ مأمون گفت دربارهی این سخن باری تعالی ﴿رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي﴾ برايم سخن بگو». امام رضا ال فرمود: خداوند تبارک و تعالی به ابراهیم وحی کرد از میان بندگانم خلیلی برای خود برگزیده ام؛ اگر از من درباره ی زنده کردن مردگان سؤال کند، به او پاسخ می دهم. پس در دل ابراهیم این حس به وجود آمد که او همان خلیل است بنابراین گفت رَبِّ أَرِنِي كيف تُحيي الموتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكن ليطْمَئِنَّ قَلْبِي، تا مطمئن شوم دوست و خلیل خدا هستم؛ ﴿قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيرِ فَصُرْ هِنَّ إِلَيكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهِنَّ يَأْتِينَك سَعْيا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ پس ابراهيم علیه السلام عقاب و مرغابی و طاووس و خروسی را برداشت؛ آن ها را تکه تکه کرده و با هم مخلوط ،نمود سپس آن تکه ها را روی هر کوهی که در آن اطراف بود قرار داد؛ که ده قسمت بودند و منقارهایشان را در بین انگشتانش گذاشت و هرکدام را با نامشان فراخواند و در کنارش دانه و آب قرار داد پس هر کدام از تکه ها به سمت یکدیگر به پرواز درآمد تا این که بدن هایشان کامل شد و هر کدام از بدنها آمد تا این که به گردن و سر خود پیوست. ابراهیم منقارهای آنان را رها کرد و آنان پرواز کردند سپس پایین آمدند، از آن آب نوشیده و از آن دانه ها خوردند و گفتند ای نبی خدا ما را زنده کردی؛ خداوند تو را زنده گرداند. و ابراهیم گفت: این خداوند است که زنده می کند و می میراند و بر هر کاری تواناست». مأمون است گفت: خدا» به تو خیر و برکت عطا کند ای ابا الحسن (آفرین بر تو)».
5- امام رضا علیه السلام- زمانی که علی بن موسی علیه السلام رّضا علیه السلام به نزد مأمون رفت مأمون به فضل بن سهل دستور داد که تمام سخنرانان برگزیده مثل جاثلیق رأس الجالوت.... را برایش جمع کنند. او به آن ها گفت: «دوست دارم شما با پسرعموی من مناظره کنید. گفتند اطاعت»! پس زمانی که امام رضا علیه السلام- وارد شد مأمون ایستاد و به جاثلیق رو کرد و گفت: «این پسر عموی من دوست دارم که با او سخن بگویی محاجه کنی و با او منصفانه رفتار کنی پس امام رضا علیه السلام به او فرمود: «... ای نصرانی مسأله ای از تو می پرسم» گفت «بگو؛ اگر به آن علم داشته باشم، پاسخ تو را می دهم امام رضا علیه السلام فرمود: ندانستی که عیسی به اذن خداوند عزوجل مردگان را زنده می کند و می گویی خودش و بدون اذن خدا چنین.کرد جاثلیق گفت: از این بابت که کسی که مردگان را زنده کرده و کوری و پیسی را از بین ببرد شایسته پرستش است. امام رضا علیه السلام فرمود: «يسع ا هم کاری شبیه کار عیسی علیه السلام انجام می داد... و نیز ابراهیم ا آن زمان که پرندگان را گرفت و سر برید و قطعه قطعه کرد و هر قطعه ای را بر کوهی نهاد؛ سپس
ص: 337
ثُمَّ نَادَاهُنَّ فَأَقْبَلْنَ سَعْياً إِلَيْهِ.. وَكُلُّ شَيْءٍ ذَكَرْتُهُ لَكَ مِنْ هَذَا لَا تَقْدِرُ عَلَى دَفْعِهِ لِأَنَّ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَالزَّبُورَ وَالْفُرَّقَانَ قَدْ نَطَقَتْ بِهِ فَإِنْ كَانَ كُلُّ مَنْ أَحْيَا الْمَوْتَى وَأَبْرَأَ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَالْمَجَانِينَ يُتَّخَذَ رَبَّاً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاتَّخِذْ هَوْنَا كُلَّهُمْ أَرْبَاباً مَا تَقُولُ يَا يَهُودِيُّ قَالَ الْجَاثِلِيقُ الْقَوْلُ قولك وَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله﴾. (1)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿سْتِجَابَةُ اللَّهِ دَعْوَتَهُ إِبْرَاهِيمُ حِينَ قَالَ: رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتَى وَ هَذِهِ آيَةً مُتَشَابِهَةُ مَعْنَاهَا أَنَّهُ سَأَلَ عَن الْكَيْفِيَّة وَالْكَيْفِيَّةُ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَتَى لَمْ يَعْلَمْهَا الْعَالِمُ لَمْ يَلْحَقِّهُ عَيْبُ وَ لَا عَرَضَ فِى تَوْحِيدِهِ نَقْصُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ أَوَلَرْتُؤْمِنْ قَالَ بَلَى هَذَا شَرْطُ عَامَّة مَنْ آمَنَ بِهِ مَتَى سُئِلَ وَاحِدٌ مِنْهُمْ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ وَجَبَ أَنْ يَقُولَ بَلَى كَمَا قَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام وَ لَمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِجَمِيعِ أَرْوَاحِ بَنِي آدَمَ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ: أَوَّلُ مَنْ قَالَ بَلَى مُحَمَّد فَصَارَ بِسَبْقِهِ إِلَى بَلَى سَيِّدَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ أَفْضَلَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ فَمَنْ لَمْ يُجِبْ عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَة بِجَوَاب إِبْرَاهِيمَ فَقَدْ رَغِبَ عَنْ مِلَّتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَوَجَلَ وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ ثُمَّ اصْطِفَاءُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِيَّاهُ فِي الدُّنْيَا﴾. (2)
الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا رَأَى إِبْرَاهِيمُ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْتَفَتَ فَرَأَى رَجُلًا يَزْنِي فَدَعَا عَلَيْهِ فَمَاتَ ثُمَّ رَأَى آخَرَ فَدَعَا عَلَيْهِ فَمَاتَ حَتَّى رَأَى ثَلَاثَةَ فَدَعَا عَلَيْهِمْ فَمَاتُوا فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ يَا إِبْرَاهِيمُ دَعْوَتُكَ مُجَابَةُ فَلَا تَدْعُو عَلَى عِبَادِي فَإِنِّي لَوْ شِئْتُ لَمْ أَخْلُقُهُمْ إِنِّي خَلَقْتُ خَلْقِي عَلَى ثَلَاثَةِ أَصْنَافِ عَبْداً يَعْبُدُنِي لَا يُشْرِك بي شَيْئاً فَأَثِيبُهُ وَ عَبْداً يَعْبُدُ غَيْرَى فَلَنْ يَفُوتَنِي وَ عَبْداً يَعْبُدُ غَيْرِى فَأَخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ مَنْ يَعْبُدُنِى ثُمَّ الْتَفَتَ فَرَأَى جِيفَةَ عَلَى سَاحِلِ الْبَحْرِ بَعْضُهَا فِي الْمَاءِ وَ بَعْضُهَا فِي الْبرِّ تَجِي سَبَاعُ الْبَحْرِ فَتَأكُلُ مَا فِي الْمَاءِ ثُمَّ تَرْجِعُ فَيَشْتَمِلُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ فَيَأْكُلُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ تَجِيءُ سِبَاعُ الْبَرِّ فَتَأْكُلُ مِنْهَا فَيَشْتَمِلُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ فَيَأْكُلُ بَعْضُهَا بَعْضاً فَعِنْدَ ذَلِكَ تَعَجَبَ إِبْرَاهِيمُ مِمَّا رَأَى وَ قَالَ يَا رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمُوْتَى هَذِهِ أُمَمُ يَأْكُلُ بَعْضُهَا بَعْضاً قالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنُ قَالَ بَلَى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي يَعْنِي حَتَّى أَرَى هَذَا كَمَا رَأَيْتُ الأَشْيَاءَ كُلَّهَا قَالَ خُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَقَطَّعْهُنَّ وَاخْلِطْهُنَّ كَمَا اختَلَطَتْ هَذِهِ الْجِيفَةُ فِي هَذِهِ السباع الَّتِى أكل بَعْضُهَا بَعْضاً فَخُلِط ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَل مِنْهُنَّ جُزءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً فَلَمَّا
ص: 338
همه را فراخواند؛ پس همه آهنگ او کرده و به سویش آمدند... و هر چیزی را که در این خصوص برایت گفتم نمی توانی انکار کنی؛ زیرا ،تورات ،انجیل زبور و فرقان از آن سخن گفتند و اگر قرار باشد همه کسانی که مرده زنده کرده و کوری و پیسی را از بین بردند به عنوان پروردگاری غیر از الله پرستیده شوند تو باید همه ی آنان را ربّ خود قرار بدهی ای یهودی! نظرت چیست؟ جاثلیق گفت: «سخن [حق]، سخن توست».
6- امام صادق علیه السلام- خداوند دعای ابراهیم علیه السلام را زمانی که گفت رَبِّ أَرِنِي كيفَ تُحيي الموتى اجابت کرد. این آیه از آیات متشابه است و بدان معناست که او از کیفیت و چگونگی فعل خداوند سؤال کرد. تا زمانی که عالم به آن ناآگاه باشد ایرادی بر او وارد نیست و در توحید او کاستی وارد نمی شود پس خداوند عزوجل فرمود: أَوَلَم تُؤْمِن قَالَ بَلَی این یک شرط عام است برای کسی که بدان ایمان آورد تا زمانی که از آن ها بپرسند: أَوَلَ تُؤْمِن؟ واجب است که بگوید «بله» همان طور که ابراهیم گفت و همان طور که تمام ارواح بنی آدم زمانی که خداوند پرسید أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى و محمد اولین کسی بود که «بله» گفت و به سبب این پیش دستی خداوند او را بر اوّلین و آخرین سرور و بر انبیاء و رسولان افضل گرداند و هر که پاسخی همانند پاسخ ابراهیم ندهد از دین او خارج شده است. خداوند فرمود: فقط آنان که خود را به سفاهت زده و به نابودی می کشانند از دین او خارج می شوند (بقره/130) سپس خداوند او را در دنیا برگزید.
7- امام صادق علیه السلام- زمانی که ابراهیم ملکوت آسمان ها و زمین را دید متوجه مردی شد که زنا می کند و بر نابودی او دعا کرد. پس آن مرد مُرد. نفر دوم را که دید او را نفرین کرد و او هم از دنیا رفت. درباره ی نفر سوم هم همین طور شد که خداوند عزوجل به ابراهیم وحی کرد: «ای ابراهیم ا! خواسته ی تو برآورده می شود؛ بر بندگان من نفرین مکن اگر من می خواستم آن ها را خلق نمی کردم من بندگانم را در سه گروه خلق : کردم بنده ای که مرا می پرستد و چیزی را برای من شریک قرار نمی دهد؛ پس من به او ثواب و پاداش می دهم بنده ای که غیر مرا می پرستد اما مرا نیز از دست نمی دهد و بنده ای که غیر مرا می پرستد و از صلب او فرزندی به دنیا می آورم که مرا بپرستد سپس ابراهیم علیه السلام لاشه ی مرداری را دید که کنار ساحل افتاده بود قسمتی از بدنش در آب و قسمتی در خاک ساحل افتاده بود. درندگان دریا می آمدند و آن قسمت هایی را که در آب ،بود می خوردند و سپس باز می گشتند. بخشی از بدن او که در بدن آن درندگان می رفت درندگان دیگر آن درندگان را نیز می خوردند. و درندگان خشکی می آمدند و از آن بخش بدن او که در خشکی بود می خوردند و بخشی از بدن او که در بدن درندگان می رفت خوراک درندگان دیگر می شد [و به این ترتیب گوشت بدن آن ها از گوشت یکدیگر ساخته می شد]. ابراهیم از آن چه دیده بود، تعجب کرد و گفت: يَا رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحي الموتى ايشان امت هایی هستند که برخی برخی دیگر را می خورد. خداوند فرمود: ﴿أَ وَ لَتُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَ لَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي﴾ یعنی تا آن که همان طور که اشیاء دیگر را می بینم آن را ببینم خداوند فرمود چهار» پرنده را انتخاب کن و سپس تکه تکه کن و آن ها را با هم مخلوط نما؛ همان طور که این لاشه با بدن این درندگانی که آن را خوردند، مخلوط شده است. ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعياً سپس بر سر هر کوه
ص: 339
دَعَاهُنَّ أَجَبْنَهُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ عَشَرَةَ قَالَ وَكَانَتِ الطُّيُورُ الدِّيكَ وَالْحَمَامَةَ وَالطَّاوُسَ وَ الْغُرَابَ﴾. (1)
الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ إِبْرَاهِيمَ نَظَرَ إِلَى جيفَة عَلَى سَاحِل الْبَحْرِ تَأْكُلُهَا سِبَاعُ الْبَرِّ وَ سِبَاعُ الْبَحْرِ ثُمَّ يَثِبُ السَّبَاعُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ فَيَأْكُلُ بَعْضُهَا بَعْضاً فَتَعَجَّبَ إِبْرَاهِيمُ اللهِ فَقَالَ رَبِّ أَرِنِي الموتى فَقَالَ اللَّهُ لَهُ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلَى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْ هُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ فَأَخَذَ إِبْرَاهِيمُ الطَّاوُسَ وَ الدِّيكَ وَ الْحَمَامَ وَ الْغُرَابَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ أَيْ قَطَّعْهُنَّ ثُمَّ اخْلِطُ لَحْمَاتِهِنَّ وَفَرِّقْهَا عَلَى عَشَرَةِ جِبَالِ ثُمَّ خُذْ مَنَاقِيرَهُنَّ وَادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً فَفَعَلَ إِبْرَاهِيمُ * ذَلِكَ وَ فَرَقَهُنَّ عَلَى عَشَرَةِ جِبَالَ ثُمَّ دَعَاهُنَّ فَقَالَ أَجِيبِينِي بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى فَكَانَتْ يَجْتَمِعُ وَ يَتَأَلَّفُ لَحْمُ كُلِّ وَاحِدٍ وَ عَظْمُهُ إِلَى رَأْسِهِ وَطَارَتْ إِلَى إِبْرَاهِيمَ. فَعِنْدَ ذَلِكَ قَالَ إبْرَاهِيمُ علیه السلام أَنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾. (2)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَتِ الْجِبَالُ عَشَرَةَ وَكَانَتِ الطُّيُورُ الدِّيكَ وَ الْحَمَامَةَ وَالطَّاوُسَ وَالْغُرَابَ وَ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ فَقَطَّعْهُنَّ بِلَحْمِهِنَّ وَعِظَامِهِنَّ وَ رِيشِهِنَّ ثُمَّ أَمْسِكَ رُءُوسَهُنَّ فَرِّقْهُنَّ عَلَى عَشَرَة جَبَل مِنْهُنَّ جُزْءاً فَجَعَلَ مَا كَانَ فِي هَذَا الْجَبَل يَذْهَبُ إِلَى هَذَا الْجَبَلِ برأْسِهِ وَلَحْمِهِ وَ دَمِهِ ثُمَّ يَأْتِيهِ حَتَّى يَضَعَ رَأْسَهُ فِي عُنُقِهِ حَتَّى فَرَغَ مِنْ أَرْبَعَتِهِنَّ﴾. (3)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ مَعْنَاهُ فَرِّقْهُنَّ عَلَى كُلِّ جَبَل وَ كَانَتْ عَشْرَةَ أَجْبُل ثُمَّ خُذْ بِمَنَاقِيرِهِنَّ وَ ادْعُهُنَّ بِاسْمِيَ الْأَكْبَرِ وَأَحْلِفْهُنَّ بِالْجَبَرُوتِ وَ الْعَظَمَةِ يَأْتِينَكَ سَعْياً فَفَعَلَ إِبْرَاهِيمَ ذَلِكَ وَ فَرَّقَهُنَّ عَلَى عَشَرَة أَجْبُل ثُمَّ دَعَاهُنَّ فَقَالَ أَجِبْنَ بِإِذْنِ اللَّهِ فَكَانَتْ تَجْتَمِعُ وَ تَأَلَّفَ لَحْمُ كُلِّ وَاحِدٍ وَ عَظْمُهُ إِلَى رَأْسِهِ وَطَارَتْ إِلَى إِبْرَاهِيمَ علیه السلام﴾. (4)
11- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ حُسَين بن حَكَم قال: كَتَبْتُ إِلَى الْعَبْدِ الصَّالِحِ الةِ أَخْبِرُهُ أَنِّي شَاكَ وَقَدْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الموتى و أنى أحِبُّ أَنْ تُرِيَنِي شَيْئاً فَكَتَبَ اللهِ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام كَانَ مُؤْمِناً وَ أَحَبَّ أَنْ يَزْدَادَ إِيمَاناً وَ أَنْتَ شَاكُ وَ الشَّاكُ لَا خَيْرَ فِيهِ وَكَتَبَ إِنَّمَا الشَّكُ
ص: 340
تکه ای از لاشه ی آن ها را قرار بده تا به سمت تو آیند پس چون آن ها را فراخواند، جواب دادند. تعداد کوه ها ده عدد بود و آن پرندگان عبارت بودند از خروس کبوتر، طاووس و کلاغ.
8- امام صادق علیه السلام- ابراهیم علیه السلام لاشه ای را روی ساحل کنار دریا دید که درندگان خشکی و درندگان دریا آن را می خوردند سپس درندگان بر یکدیگر حمله آورده و یکدیگر را خوردند. ابراهیم تعجب کرد و گفت: پروردگارا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده گردانی خداوند متعال فرمود: ﴿ أَوَلَمْ تُؤْمِن گفت: بَلَى وَلَكن ليطْمَئِنَّ قَلْبِي فرمود: فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيرِ فَصُرْ هِنَّ إِلَيكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهِنَّ یَأتِینَکَ سَعْیاً وَاعْلَمْ أنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ﴾ بنابراین ابراهیم طاووس و خروس و کبوتر و کلاغ را برداشت. خداوند عزوجل فرمود: فَصُرْ هِنَّ إِليك يعنی آن ها را تکه تکه کن سپس گوشت آنان را با یکدیگر مخلوط نموده و بر ده کوه تقسیم کن. سپس منقارهای آنان را بردار و ایشان را فراخوان. خواهی دید که به سرعت به سوی تو می آیند. ابراهیم علیه السلام آن را انجام داد و آن ها را بر ده کوه تقسیم کرد. سپس آنان را فراخواند و گفت: به اذن خداوند پاسخ مرا بدهید بنابراین تکه ها جمع می شدند و گوشت و استخوان هر یک به سرش می پیوست؛ سپس به سوی ابراهیم پرواز کردند. در این هنگام ابراهیم علیه السلام گفت: به راستی که خداوند عزیز و حکیم است».
9- امام صادق علیه السلام- کوه ها ده عدد و پرندگان خروس، کبوتر، طاووس و کلاغ بودند. [خداوند] فرمود: چهار پرنده بردار و آن ها را ریزریز کن [آن ها را با گوشت و استخوان و پرهایشان تکه تکه نما سپس سرهایشان را در دست گرفته بقیه ی اعضای بدن آن ها را به تعداد کوه ها به ده قسمت تقسیم کرده و بر هر کوه بخشی از آن ها را قرار بده پس آن چه بر روی این کوه بود با پر و گوشت و خون خود به نزد آن چیزی رفت که بر روی کوه دیگری قرار داشت. سپس نزد ابراهيم علیه السلام آمد تا سرش را بر گردنش قرار دهد؛ تا این که هر چهارتا کامل شدند.
10- امام صادق علیه السلام- معنای آیه آن است : که گوشت های آن ها را بر سر کوه ها پراکنده کن و پرندگان را بر ده کوه بپراکن سپس منقارهایشان را بگیر و آن ها به واسطه ی اسم اعظم من را بخوان و به جبروت و عظمت من سوگند بده که به سرعت نزد تو بیایند. پس ابراهیم علیه السلام همان طور عمل کرد و آن ها را بر ده کوه پراکند سپس آن ها را فراخواند و گفت: «به اذن خداوند جواب مرا بدهید. پس جمع شدند و گوشت و استخوان هر پرنده به سرش متصل شده و به سوی ابراهیم علیه السلام پرواز کرد.
11- امام كاظم علیه السلام- حسین بن حکم گوید: به بنده صالح خدا حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نوشتم و او را از حال خود آگاه کردم که من در شک افتاده ام و حضرت ابراهیم علیه السلام به خدا عرض کرد: «پروردگارا به من بنما چگونه مرده ها را زنده می کنی و من دوست دارم که شما نیز برای رفع شک من چیزی از معجزه و دلیل امامت به من نشان دهی آن حضرت به من نوشت: «ابراهیم به راستی مؤمن بود و عقیده داشت و می خواست که ایمانش را افزون کند؛ ولی تو در شکی و در هیچ خیری در شک کننده
ص: 341
مَا لَمْ يَأْتِ الْيَقِينُ فَإِذَا جَاءَ الْيَقِينُ لَمْ يَجْرُ الشَّكُ وَكَتَبَ إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ مَا وَجَدْنَا لأكثَرِهِمْ مِنْ عَهْدِ وَ إِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ قَالَ نَزَلَتْ فِي الشَّاكِ﴾. (1)
12- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فِي الْجَمْعِ بَيْنَ الصَّحِيحَيْنِ: أَنَّ النَّبي صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: نَحْنُ أَحَقُّ بِالشَّكَ مِنْ إبْرَاهِيمَ علیه اللسام إِذْ قَال رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحي المونى قالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَل وَلكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلبي﴾. (2)
13- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَحْبَبْتَ أَحَداً مِنْ إِخْوَانِكَ فَأَعْلِمْهُ ذَلِكَ فَإِنَّ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام قَالَ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحي الموتى قال أَو لم تُؤْمِنْ قالَ بَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي﴾. (3)
14- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ أَوْصَى بِجُزْءٍ مِنْ مَالِهِ فَقَالَ هَذَا فِي كِتَابِ اللَّهِ بَيِّنُ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَل مِنْهُنَّ جُزْءاً وَكَانَتِ الطَّيْرُ أَرْبَعَةَ وَالْجِبَالُ عَشَرَةَ يُخْرِجُ الرَّجُلُ مِنْ كُلِّ عَشَرَة أَجْزَاء جُزْءاً وَاحِداً﴾. (4)
15- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي رَجُل أَوْصَى بِجُزْءِ مِنْ مَالِهِ فَقَالَ جُزْءٌ مِنْ عَشَرَةَ كَانَتِ الْجِبَالُ عَشَرَةَ وَكَانَتِ الطَّيْرُ طاوس [الطَّاوُسَ] وَ الْحَمَامَةَ وَالدِّيكَ وَ الْهُدْهُدَ فَأَمَرَهُ اللَّهُ أَنْ يَقْطَعَهُنَّ وَيَخْلِطَهُنَّ وَ أَنْ يَضَعَ عَلَى كُلِّ جَبَل مِنْهُنَّ جُزْءاً وَ أَنْ يَأْخُذَ رَأْسَ كُلِّ طَيْرِ مِنْهَا بِيَدِهِ قَالَ: فَكَانَ إِذَا أَخَذَ رَأْسَ الطَّيْرِ مِنْهَا بِيَدِهِ تَطَايَرَ إِلَيْهِ مَا كَانَ مِنْهُ حَتَّى يَعُودَ كَمَا كَان﴾. (5)
16- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي جَعْفَرِ بْن سَلَيْمَان عَن أَبي عَبْد الله علیه السلام: مَاتَ لَنَا أَخٌ بِمَرْوَ وَ أَوْصَى إِلَيَّ بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ أَمَرَنِى أَنْ أَعْطِيَ أَبَا حَنِيفَةَ مِنْهَا جُزْءاً وَ لَمْ أَعْرِفِ الْجُزْءَ كَمْ هُوَ مِمَّا تَرَكَ فَلَمَّا قَدِمْتُ الْكُوفَة أَتَيْتُ أَبَا حَنِيفَةَ فَسَأَلْتُهُ عَنِ الْجُزْءِ فَقَالَ لِيَ الرُّبُعُ فَأَبَى قَلْبِي ذَلِكَ فَقُلْتُ لَا أَفْعَلُ حَتَّى أَحْجَ وَ أَسْتَقْصِيَ الْمَسْأَلَةَ فَلَمَّا رَأَيْتَ أَهْلَ الْكُوفَة قَدْ أَجْمَعُوا عَلَى الرُّبُعِ قُلْتُ لِأَبِي حَنِيفَةَ لَا سَوْأَةَ بِذَلِكَ لَكَ أَوْصَى بِهَا يَا أَبَا حَنِيفَةَ وَلَكِنْ أَحْجَّ وَ أَسْتَقْصِيَ الْمَسْأَلَةَ فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ وَ أَنَا أُرِيدُ الْحَجَّ فَلَمَّا أَتَيْنَا مَكَّةَ وَكُنَّا فِي الطَّوَافِ فَإِذَا نَحْنُ بِرَجُل شَيْحَ قَاعِدِ وَ قَدْ فَرَغَ مِنْ طَوَافِهِ وَهُوَ يَدْعُو وَ يُسَبِّحُ إِذِ الْتَفَتَ أَبُو حَنِيفَةَ فَلَمَّا رَآهُ قَالَ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَسْأَلَ غَايَةَ النَّاسِ فَاسْأَلْ هَذَا فَلَا أَحَدَ بَعْدَهُ قُلْتُ وَ مَنْ هَذَا قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ فَلَمَّا فَعَدْتُ وَ اسْتَمْكَنْتُ إِذِ
ص: 342
نیست. جز این نیست که شک تا جاییست که یقین نیامده و چون یقین آمد شک روا نباشد، خدای عزوجل می فرماید و برای بیشترشان عهدی نیافتیم و بیشترشان را نافرمانان دریافتیم و امام فرمود: این آیه درباره ی شک کننده نازل شده است.
12- پیامبر صلی الله علیه و آله- ما بر شک کردن از ابراهیم سزاوارتر هستیم. (ابراهیم علیه السلام) با آن که آن همه موارد دیده بود اگر شک کند، پس ما مستحق تر از او هستیم که شک کنیم. اما چون ما شک نمی کنیم، پس به طریق اولی او هم شک نکرده بود آن گاه که گفت: ﴿رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ الموتى قالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي
13- امام صادق علیه السلام- اگر کسی را دوست می داری به او اعلام کن که «دوستت دارم»؛ تا موجب آگاهی و اطمینان خاطر او شود ابراهیم خلیل ال گفت: «پروردگارا! به من نشان بده تا بدانم چگونه مردگان را زنده می سازی؟ پروردگارش گفت: «مگر باور نداری»؟ ابراهیم علیه السلام گفت: «بله» باور دارم؛ اما می خواهم با چشم خود ببینم و آرامش دل یابم.
14- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام درباره ی مردی سؤال کردند که درباره جزئی از مالش وصیت کرده بود. فرمود: این مقدار در کتاب خداوند روشن است خداوند می فرماید: ﴿ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلِ مِنْهُنَّ جُزءاً﴾ در حالی که چهار پرنده و ده کوه وجود داشت که هر پرنده را ده قسمت می کرد و از هر پرنده یک قسمت از ده قسمتش را روی هر کوه می گذاشت پس فرد از هر ده جزء یک قسم را خارج کند.
15- امام صادق علیه السلام- [مردی در مورد جزئی از مال خود وصیت کرد امام صادق علیه السلام فرمود:] [یعنی] جزئی از ده تا کوه ها ده عدد بودند؛ و پرندگان، طاووس، کبوتر، خروس و هدهد بودند. پس خداوند به او (ابراهیم) دستور داد تا آنان را تکه تکه کرده و با هم مخلوط گرداند و بر هر کوه، جزئی از آن را قرار دهد و سر هر یک از آن پرندگان را در دست بگیرد فرمود: وقتی سر هر یک از پرندگان را در دست می گرفت هر آن چه که به آن سر متعلّق بود به سمت آن به پرواز در می آمد تا این که به شکل اول خود بازمی گرشت.
16- امام صادق علیه السلام- أبو جعفر بن سلیمان گوید: یکی از برادرانمان در مرو در گذشت و صدهزار درهم را نزد من به امانت گذاشت و وصیت کرد تا یک جزء از آن را به ابوحنیفه بدهم ولی نمی دانستم که یک جزء چه مقدار از ماترک او می باشد؟ هنگامی که به کوفه رفتم نزد ابوحنیفه رسیده و از او درباره ی جزء، سؤال کردم وی به من گفت یک جزء یک چهارم است؛ ولی نتوانستم آن را بپذیرم، بنابراین گفتم هیچ کاری نمی کنم تا این که به حج بروم و جواب مسئله را جویا شوم هنگامی که دیدم مردم کوفه بر یک چهارم اتفاق نظر دارند به ابوحنیفه گفتم ای ابوحنیفه هیچ اشکالی در آن چه که برای تو وصیت کرده وجود ندارد و من آن را به تو می دهم ولی به حج می روم و درباره مسئله بحث و جستجو می کنم. ابوحنیفه گفت: «من نیز می خواهم به حج بروم. هنگامی که به مکه آمدیم و در طواف بودیم ناگهان مرد سالخورده ای را دیدیم که طواف خود را تمام کرده و نشسته و مشغول دعا و تسبیح می باشد. ناگهان ابوحنیفه به او روی کرد و هنگامی که او را دید [به من] گفت: «اگر می خواهی از برترین مردمان سؤال کنی از این مرد سؤال کن؛ چراکه بالاتر از او کسی نیست گفتم این شخص کیست؟ گفت:
ص: 343
اسْتَدَارَ أَبُو حَنِيفَةَ ظَهْرَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ فَقَعَدَ قَرِيباً مِنِّى فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَعَظَمَهُ وَجَاءَ غَيْرُ وَاحِدٍ مُزْدَلِفِينَ مُسَلِّمِينَ عَلَيْهِ وَقَعَدُوا فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ مِنْ تَعْظِيمِهِمْ لَهُ اشْتَدَّ ظَهْرِي فَغَمَزَنِي أَبُو حَنِيفَةَ أَنْ تَكَلَّمْ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي رَجُلُ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ وَ إِنَّ رَجُلًا مَاتَ وَ أَوْصَى إِلَيَّ بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ أَمَرَنِى أَنْ أَعْطِيَ مِنْهَا جُزْءاً وَ سَمَّى لِيَ الرَّجُلَ فَكَمِ الْجُزْءُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ لا يَا أَبَا حَنِيفَةَ إِنَّ لَكَ أَوْصَى قُلْ فِيهَا فَقَالَ الرَّبُعُ فَقَالَ لِابْنِ أَبِي لَيْلَى قُلْ فِيهَا فَقَالَ الرُّبُعُ فَقَالَ جَعْفَرَا وَ مِنْ أَيْنَ قُلْتُمُ الرُّبعَ قَالُوا لِقَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلِ مِنْهُنَّ جُزْءاً فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَهُمْ وَأَنَا أَسْمَعُ هَذَا قَدْ عَلِمْتَ الطَّيْرَ أَرْبَعَةَ فَكَمْ كَانَتِ الْجِبَالُ إِنَّمَا الْأَجْزَاء لِلْجِبَالُ لَيْسَ لِلطَّيْرِ فَقَالُوا ظَنَنَّا أَنَّهَا أَرْبَعَةُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلاموَلَكِنَّ الْجِبَالَ عَشَرَةٌ﴾ (1)
قوله تعالى: ﴿مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ في سَبيل الله كَمَثَل حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضَاعِفُ لَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ﴾ (261)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لْآيَةُ عَامَّةُ فِي النَّفَقَةِ فِي جَمِيعِ ذَلِكَ وَ هُوَ الْمَرْوقُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام﴾ (2)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله: رَبِّ زِدْ أُمَّتِي فَنَزَلَ قَوْلُهُ: مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أضعافاً كَثِيرَةٌ﴾ (3)
1-2- السجّاد علیه السلام- ﴿في وَدَاعِ شَهْرِ رَمَضَانَ اللَّهُم... أنتَ الَّذِي زِدْتَ فِي السَّوْمِ عَلَى نَفْسِكَ لِعِبَادِكَ تُرِيدُ رِبْحَهُمْ فِي مُتَاجَرَتِكَ وَ فَوْزَهُمْ بِزِيَادَتِكَ فَقُلْتَ مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِها وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا ثُمَّ قُلتَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْواهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ مَا أَنْزَلْتَ مِنْ نَظَائِرِهِنَّ فِي الْقُرآن﴾ (4)
ص: 344
«امام صادق علیه السلام- هنگامی که نشستم ابوحنیفه پشت سر امام صادق علیه السلام رفت و نزدیک من نشست و بر او سلام و درود فرستاد و او را گرامی داشت چندین نفر از مردم [نیز] نزدیک آمده سلام کرده و می نشستند. هنگامی که دیدم چگونه او را گرامی می دارند ،دل قوی داشته و اطمینان یافتم. ابوحنیفه به من چشمک زد و اشاره کرد که صحبت کن پس گفتم جانم به فدایت مردی هستم از اهل خراسان؛ مردی وفات یافت و صدهزار درهم نزد من گذاشت و وصیت کرد تا جزئی از آن را بدهم و نام مردی را که باید به او بپردازم را به من گفت جانم به فدایت یک جزء چه مقدار می باشد؟ امام صادق علیه السلام فرمود: ای ابوحنیفه برای تو وصیت کرده است. بگو چه مقدار می شود؟ [ابوحنیفه] گفت: : «یک چهارم». به ابن ابی لیلی : فرمود [تو] بگو چه مقدار می شود؟ گفت: یک چهارم». امام فرمود: «از کجا می گویید یک چهارم می شود»؟ گفتند: «به خاطر این سخن خداوند: فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيرِ فَصُرْ هِنَّ إِلَيكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كل جَبَل مَنْهنَّ جُزْءً امام علیه السلام به آنان فرمود: من نیز این را شنیده ام؛ دانسته اید که پرندگان چهار عدد بودند اما کوه ها چه تعداد بودند؟ اجزاء از آن کوه ها بودند نه پرندگان». گفتند: «گمان کردیم که چهار عدد بوده اند». امام فرمود: «ولی کوه ها ده عدد بودند».
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه یکصد دانه باشد؛ و خداوند آن را برای هرکس بخواهد و شایسته باشد دو یا چند برابر می کند؛ و لطف خدا گسترده و او [به همه چیز] داناست. (261)
1-1- امام صادق علیه السلام- همان طور که از امام صادق علیه السلام روایت شده این آیه در مورد تمام انواع نفقه و صدقه صدقه و قرض نازل گشته و عمومیت دارد.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از ابن عمر نقل شده است هنگامی که این آیه نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پروردگارا! بر امتم بیافزا! پس این آیه نازل شد: ﴿مَن ذَا الَّذِي يقرِضُ اللهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيضَاعِفَه لَه أَضْعَافًا كَثِيرَةً﴾
1-2- امام سجّاد علیه السلام- [در وداع با ماه رمضان] خدایا... تو کسی هستی که به خاطر بندگانت خواستار قیمت بالا شدی و اعمال سبک آنان را به قیمت بالا خریدار شدی زیرا می خواستی تا سود آن ها در معامله با تو بیشتر گردد و با فزونیت آن ها را رستگار گردانی و فرمودی: هرکس کار نیکی به جا آورد ده برابر آن پاداش دارد و هرکس کار بدی انجام دهد، جز به مانند آن کیفر نخواهد دید. (انعام/160) سپس فرمودى: ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَل حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ﴾ و سخنانی نظیر آن که در قرآن نازل فرمودی.
ص: 345
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُفَضَّل بن مُحَمَّدِ الْجُعْفِى عَنْ أَبي عَبْدِ الله علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ الله عَنْ قَوْل اللَّهِ: كَمَثَل حَبَّةِ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ قَالَ: الْحَبَّةُ فَاطِمَةُ وَالسَّبْعُ السَّنَابِلُ سَبْعَةُ مِنْ وَلْدِهَا سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ، قُلْتُ: الْحَسَنِ ؟ قَالَ: إِنَّ الْحَسَنَ الإِمَامُ مِنَ اللَّهِ مُفْتَرَضَ طَاعَتُهُ وَلَكِنْ لَيْسَ مِنْ السَّنَابِلِ السَّبْعَةِ أَولُهُمْ الْحُسَيْنُ ال وَ آخِرُهُمْ الْقَائِمُ ، فَقُلْتُ: قَوْلُهُ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ»؟ قَالَ: يُولد الرَّجُلُ مِنْهُمْ فِي الْكُوفَة مِائَةَ مِنْ صُلْبِهِ وَ لَيْسَ ذَاكَ إِلَّا هَوْنَاءِ السَّبْعَةَ﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ اللهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ لِمَنْ أَنْفَقَ مَالَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ﴾. (2)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿أ لَيْسَ اللَّهُ قَدْ قَالَ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لَنْ يَشَاءُ أَضْعَافًا كَثِيرَةَ فَالْمُؤْمِنُونَ هُمُ الَّذِينَ يُضَاعِفُ اللَّهُ لَهُمُ الْحَسَنَاتِ لِكُلِّ حَسَنَة سَبْعِينَ ضِعْفاً فَهَذَا مِنْ فَضْلِهِمْ وَيَزِيدُ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ فِي حَسَنَاتِهِ عَلَى قَدْرٍ صِحَة إِيمَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً كَثِيرَةً وَيَفْعَلُ اللَّهُ بِالْمُؤْمِنِينَ مَا يَشَاءُ﴾. (3)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَحْسَنَ الْمُؤْمِنُ عَمَلَهُ ضَاعَفَ اللَّهُ عَمَلَهُ لِكُلِّ حَسَنَة سَبْعَمَائَةٍ وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لَمَنْ يَشَاءُ فَأَحْسِنُوا أَعْمَالَكُمُ الَّتِي تَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِ اللَّهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا الْإِحْسَانُ قَالَ فَقَالَ إِذَا صَلَّيْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَكَ وَ سُجُودَكَ وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَ كُلَّ مَا فِيهِ فَسَادُ صَوْمِكَ وَ إِذَا حَجَجْتَ فَتَوَفَّ مَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ فِي حَجِّكَ وَ عُمْرَتِكَ قَالَ وَكُلُّ عَمَل تَعْمَلُهُ فَلْيَكُنْ نَقِيّاً مِنَ الدَّنَس﴾. (4) 4
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَحْسَنَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ ضَاعَفَ اللَّهُ لَهُ عَمَلَهُ بِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعَمَائَةِ ضِعْفِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ اللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ﴾. (5)
5-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ صَامَ رَمَضَانَ ثُمَّ حَدَّثَ نَفْسَهُ أَنْ يَصُومَ إِنْ عَاشَ فَإِنْ مَاتَ بَيْنَ ذَلِكَ دَخَلَ الْجَنَّةَ... وَ مَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي رَمَضَانَ يُحْسَبُ لَهُ ذَاكَ بِسَبْعِمِائَةِ أَلْفِ رَكْعَة فِي غَيْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّ الْعَمَلَ يُضَاعَفُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَمْ يُضَاعَفْ قَالَ أَخْبَرَنِي
ص: 346
2-2- امام صادق علیه السلام- مفضل بن محمد جحفی گوید: از حضرت اباعبدالله علیه السلام درباره ی سخن خداوند: ﴿كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ﴾ سؤال کردم فرمود: «مراد از حَبَّة، حضرت فاطمه و منظور از سَبْعَ سَنابِلَ، هفت فرزند حضرت و هفتمین آن ها قائمشان است گفتم اولین نفرشان حسن علیه السلام است؟ فرمود: «همانا حسن علیه السلام امامی است که از جانب خداوند اطاعت از او واجب شده است و لیکن جزء آن سنبل های هفتگانه نیست اولین آن ها حسین و آخرینشان قائم است پس این آیه: في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ را گفتم و درباره ی این قسمت آیه سؤال کردم فرمود: در کوفه صد نفر از صلب ایشان متولد می شود و آن ها تنها از این هفت نفر پدید می آیند».
1-3- امام صادق علیه السلام- خدا برای هرکس که بخواهد چندین برابر می گرداند؛ برای هر آن کس که مال خود را در راه رضای خدا انفاق می کند.
2-3- امام باقر علیه السلام- مگر خداوند نمی فرماید: ﴿وَ اللهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ﴾ و چندین برابر می کند؛ پس مؤمنین آن ها هستند که خداوند کار خیر آن ها را هفتاد برابر می کند و این فضیلت آن هاست. خداوند حسنات مؤمن را به میزان درستی ایمانش به چندین برابر می افزاید و با مؤمنین هرچه می خواهد انجام می دهد.
3-3- امام صادق علیه السلام- هرگاه مؤمن کار نیک انجام دهد خداوند برای هر عملی هفتصد حسنه به او می دهد و همین است معنی آیه شریفه: ﴿وَ اللهُ يُضاعِفُ لَنْ يَشاءُ﴾ پس اکنون کارهای نیک انجام دهید تا به پاداش خداوند برسید. راوی گوید: عرض کردم مقصود از کار نیک چیست؟ امام علیه السلام فرمود: «هرگاه نماز گزاردی رکوع و سجود آن را نیکو به جا آور و هرگاه روزه گرفتی از هر چه روزه را تباه می کند دوری کن و هرگاه حج به جای آوردی هر چه برای حج و عمره ات زیان دارد انجام نده و بعد : فرمود: هرکاری که می کنی باید پاک و خالی از عیب و نقص باشد. [تا مصداق کار نیک باشد».
4-3- امام صادق علیه السلام- هرگاه بنده مؤمن کار نیکی انجام دهد خداوند پاداش او را زیاد می کند- تا جایی که هفتصد برابر به او می دهد و این است معنی آیه ی شریفه که فرمود: ﴿وَ اللهُ يُضَاعِفُ مَنْ يَشَاءُ﴾.
5-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن مسعود گوید شنیدم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که ماه رمضان را روزه گرفته و با خود بگوید چنان چه عمری باقی باشد باز هم روزه می گیرم اگر در بین آن ماه فوت کرد، به بهشت داخل می شود... هرکس دو رکعت نماز در ماه رمضان به جای آورد، آن دو رکعت برابر هفتصد هزار رکعت در غیر از ماه رمضان برای او محسوب می.شود زیرا که عمل در ماه رمضان چند برابر حساب می شود از ایشان سؤال شد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله چند برابر می شود؟ حضرت
ص: 347
جبْرَئِيلُ علیه السلام قَالَ تُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ بِأَلْفِ أَلْفِ كُلُّ حَسَنَة مِنْهَا أَفْضَلُ مِنْ جَبَل أَحَدٍ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ اللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ في سَبيلِ الله ثُمَّ لَا يُتَّبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنَّا وَ لا أذى هُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾. (262)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ فِي عَلى الثُمَّ لا يُتْبعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنَّا وَ لا أَذَى﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله - ﴿مَنْ أَسْدَى إِلَى مُؤْمِنِ مَعْرُوفًا ثُمَّ آذَاهُ بِالْكَلَامِ أَوْ مَنَّ عَلَيْهِ فَقَدْ أَبْطَلَ اللَّهُ صَدَقَتُهُ ثُمَّ ضَرَبَ مَثَلَا فَقَالَ كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ وَ قَالَ مَنْ كَثُرَ امْتِنَانُهُ وَأَذَاهُ لِمَنْ تَصَدَّقَ عَلَيْهِ بَطَلَتْ صَدَقَتُهُ كَمَا يَبْطُلُ التُّرَابُ الَّذِي يَكُونُ عَلَى الصَّفْوَان وَالصَّفْوَانُ الصَّخْرَةُ الْكَبِيرَةُ الَّتِي تَكُونُ فِي الْمَقَارَة فَيَجِيءُ الْمَطَرُ فَيَغْسِلُ التَّرَابَ مِنْهَا وَ يَذْهَبُ بِهِ فَضَرَبَ اللَّهُ هَذَا الْمَثَلَ لِمَنِ اصْطَنَعَ مَعْرُوفاً ثُمَّ أَتْبَعَهُ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى﴾. (3)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : إِنَّ اللَّهَ كَرِهَ لَكُمْ أَيَّتُهَا الْأُمَّةُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِينَ خَصْلَةً وَ نَهَاكُمْ عَنْهَا وَعَدَّ مِنْهَا الْمَنَّ بَعْدَ الصَّدَقَةَ﴾. (4)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَةُ لَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ الْمَنَّانُ الَّذِي لَا يُعْطِي شَيْئًا إِلَّا بِمِنَّةِ وَالْمُسْبِلُ إِزَارَهُ وَ الْمُنَفِّقَ سِلْعَتَهُ بِالْحَلْفِ الْفَاجِر﴾. (5)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ كَرِهَ لِى سِتَ خِصَالِ وَ كَرِهَهُنَ لِلْأَوْصِيَاءِ المَلَاةِ مِنْ وُلْدِى وَأَتْبَاعِهِمْ مِنْ بَعْدِي الْعَبَثَ فِي الصَّلَاةِ وَ الرَّفَثَ فِي الصَّوْمِ وَ الْمَنَّ بَعْدَ الصَّدَقَةِ وَإِثْيَانَ الْمَسَاجِدِ جُنُباً وَالتَّطْعَ في الدور وَالضَّحِكَ بَيْنَ الْقُبُور﴾. (6)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ اللهُ يُضَاعِفُ مَنْ يَشَاءُ لِمَنْ أَنْفَقَ مَالَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ، قَالَ فَمَنْ أَنْفَقَ مَالَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ ثُمَ امْتَنَ عَلَى مَنْ تَصَدَّقَ عَلَيْهِ كَانَ كَمَا قَالَ اللَّهُ أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ
ص: 348
فرمود: «جبرئیل علیه السلام به من خبر داد و فرمود حسنات هزار هزار برابر می شوند و هر حسنه ی آن، از کوه احد برتر می شود و آن سخن خداوند است: ﴿وَ اللَّهُ يُضَاعِفُ لَنْ يَشاءُ﴾.
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند سپس به دنبال انفاقی که کرده اند منت نمی گذارند و آزاری نمی رسانند پاداش آن ها نزد پروردگارشان [محفوظ] است؛ نه ترسی دارند و نه اندوهگین می شوند. (262)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنَّا وَ لا أَذىً درباره ی علی علیه السلام نازل شده است.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس که به مؤمنی نیکی کند سپس او را با زبان خود آزار دهد و یا بر او منت گذارد صدقه اش باطل می گردد سپس برایش مثال زد و فرمود همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کند و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمی آورد [کار او] همچون قطعه سنگی است که بر آن قشر نازکی از خاک باشد و بذرهایی در آن افشانده شود و رگبار باران به آن برسد و همه ی خاک ها و بذرها را بشوید و آن را صاف و خالی از خاک و بذر رها کند آن ها از کاری که انجام داده اند چیزی به دست نمی آورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند (بقره/264) و فرمود هر کس که منت گذاشتن و آزار دادنش بیشتر باشد صدقه اش باطل می گردد؛ همان گونه که خاکی که روی صفوان» است از بین می رود «صفوان» همان صخرهی بزرگی است که در صحرا می باشد؛ باران می آید و خاکی که روی آن است را می شوید و با خود می برد خداوند این مثال را برای کسانی زد که کار نیکی را انجام می دهند؛ ولی بعد از آن منت می گذارند و آزار می دهند.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای امت خداوند بیست و چهار خصلت را برای شما ناپسند دانسته و شما را از آن نهی نموده- تا آن جا که حضرت فرمود- خداوند منّت گذاشتن در صدقه را ناپسند می داند.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند با سه گروه [در قیامت] سخن نمی گوید آن کسی که هر چیزی عطا می کند منت می گذارد؛ آن که با تکبّر و غرور دامن کشان راه برود؛ و آن که فروش و کسب وکار خود را با دروغ گفتن، رواج دهد.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند] شش خصلت را بر من روا ندانسته و همان ها را برای جانشینان من از فرزندانم و برای پیروانشان روا نمی شمرد بازی در حال نماز سبک شمردن نماز جماع در حال روزه؛ منت نهادن پس از صدقه دادن؛ در حالت جنب به مسجد رفتن؛ ایجاد تجمل در زندگی و خندیدن در بین قبرها (قبرستان).
6- امام صادق علیه السلام- خداوند برای هرکس که بخواهد برای هر آن کس که مال خود را در راه رضای خدا انفاق می کند [ ثوابش را چندین برابر می گرداند. هر آن کس که مال خود را در راه رضای خدا انفاق کند، سپس بر کسی که به او صدقه داده منت نهد مصداق این سخن خداوند خواهد بود آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن نهرها بگذرد و برای او در آن (باغ) از هرگونه میوه ای وجود داشته باشد، در حالی
ص: 349
تخيل وَ أَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصابَهَا إِعْصارُ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ قَالَ الْإِعْصَارُ الرِّيَاحُ، فَمَنِ امْتَنَّ عَلَى مَنْ تَصَدَّقَ عَلَيْهِ كَمَنْ كَانَ لَهُ جَنَّةَ كَثِيرَةُ الثَّمَارِ وَهُوَ شَيْخُ ضَعِيفَ لَهُ أَوْلَادُ صِغَارُ ضُعَفَا ، فتجيء ريح أَوْ نَارُ فَتُحْرِقُ مَالَهُ كُلَّه﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذِى وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حليمٌ﴾ (262)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَسْدَى إِلَى مُؤْمِنِ مَعْرُوفاً ثُمَّ آذَاهُ بِالْكَلَامِ أَوْ مَنَّ عَلَیْهِ فَقَدْ أَبْطَلَ اَللَّهُ صَدَقَتَهُ.﴾. (2)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿مَنْ كَثُرَ امْتِنَانُهُ وَأَذَاهُ لِمَنْ تَصَدَّقَ عَلَيْهِ بَطَلَتْ صَدَقَتُهُ كَمَا يَبْطُلُ الْتُرَابُ الَّذِي يَكُونُ عَلَى الصَّفْوَانِ وَ الصَّفْوَانُ الصَّخْرَةُ الْكَبِيرَةُ الَّتِي تَكُونُ فِي الْمَفَارَةِ فَيَجِيءُ الْمَطَرُ فَيَغْسِلُ الترابَ مِنْهَا وَ يَذْهَبُ بِهِ فَضَرَبَ اللَّهُ هَذَا الْمَثَلَ لِمَنِ اصْطَنَعَ مَعْرُوفاً ثُمَ أَتْبَعَهُ بِالْمَن وَ الْأَذَى﴾. (3)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِذَا سَأَلَ السَّائِلُ فَلَا تَقْطَعُوا عَلَيْهِ مَسْتَلَتَهُ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْهَا ثُمَّ رُدُّوا عَلَيْهِ بِوَقَارٍ وَ لين إِمَّا بِبَذل يَسِيرٍ أَوْ رَدَّ جَمِيلٍ فَإِنَّهُ قَدْ يَأْتِيكُمْ مَنْ لَيْسَ بِإِنْسِ وَ لَا جَانَّ يَنْظُرُونَ كَيْفَ صَنِيعُكُمْ فِيمَا خَوَلَكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ عَنْ صَدَقَاتِكُمْ وَ عَنْ جَمِيعِ طَاعَاتِكُمْ لَمْ يَأْمُرُكُمْ بِهَا وَلَا بِشَيْءٍ مِنْهَا لِحَاجَةٍ مِنْهُ إِلَيْهَا وَإِنَّمَا أَمَرَكُمْ بِهَا وَدَعَاكُمْ إِلَيْهَا لِحَاجَتِكُمْ إِلَى ثَوَابِهَا حَلِيمُ لَا يُعَاجِلُكُمْ بالْعُقُوبَة وَقِيلَ: لَا يَعْجَلُ بِالْعُقُوبَةَ عَلَى مَنْ يَمُنُّ وَ يُؤْذِي بِصَدَقَتِهِ وَ لَوْ وَقَعَ هِيَهُنَا مَوْقِعَ حَلِيمٍ حَمِيدٍ أَوْ عَلِيمٍ لَمْ يَحْسُن﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالكُنَّ وَ الْأَذِى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلا يُؤْمِنُ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصابَهُ وابل فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ﴾. (264)
ص: 350
که به سن پیری رسیده و فرزندانی کوچک و ضعیف دارد [در این هنگام] گردبادی [کوبنده] که در آن آتش [سوزانی] است به آن برخورد کند و شعله ور گردد و بسوزد؟! [همین طور است] حال کسانی که انفاق های خود را با ریا و منت و آزار باطل می کنند (بقره /266)، فرمود: منظور از اعصار» همان بادهاست؛ بنابراین هرکس بر کسی که به او صدقه داده منت نهد همچون فردی خواهد بود که باغ پرثمری داشته باشد؛ در حالی که خود مردی سالخورده و ناتوان است و فرزندانی ناتوان دارد و ناگهان باد و یا آتشی می آید و تمام مال او را می سوزاند.
گفتار پسندیده [در برابر نیازمندان] و عفو [و گذشت از تندخویی آن ها]، از صدقه ای که آزاری به دنبال آن باشد بهتر است؛ و خداوند بی نیاز و دارای حلم است. (263)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- کسی که به مؤمنی نیکی کند سپس با سخن او را بیازارد یا بر او منت نهد، یقیناً خداوند صدقه ی او را باطل می کند.
2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- اگر شخصی بر کسی که صدقه داده منت و اذیت فراوان رساند، صدقه اش باطل می شود همانند از بین رفتن خاکی که بر روی «صفوان» است و صفوان، سنگ صاف بزرگی در بیابان می باشد باران می بارد آن خاک را می شوید و از بین می برد. خداوند این مثال را برای کسی زده است که نیکی می کند سپس با منت و اذیتی که در پی آن انجام می دهد، آن را نابود می سازد.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- چنان چه نیازمندی درخواستی کرد سخن او را درباره ی نیازش قطع نکنید تا آن را به پایان رساند سپس نیاز او را یا با آرامش و نرمی و احترام برطرف نمایید و یا به زیبایی بدون رفتار و کلام بد رد.کنید خداوند گاهی کسانی را که نه بشر و نه جن هستند، به سوی شما می فرستد تا ببیند رفتار شما در قبال چیزی که به شما بخشیده چگونه است؟ او از صدقات و تمام عباداتتان بی نیاز است. خداوند شما را به جهت نیازش به دادن صدقه و انجام طاعات، به انجام آن امر نمی کند بلکه او به سبب نیاز شما به ثواب آن ،اعمال چنان فرمانی به شما می دهد و به انجام آن دعوتتان می کند. خداوند حلیمی است که در عقوبت شما عجله نمی کند و گفته می شود در عذاب کسی که با صدقه اش منت گذاشته و آزار می دهد تعجیل نمی نماید و اگر خداوند حلیم حمید و علیم نبود احسان نمی کرد.
ای کسانی که ایمان آورده اید! صدقات خود را با منت و آزار باطل نسازید؛ همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کند؛ و به خدا و روز واپسین ایمان نمی آورد؛ [عمل] او همچون قطعه سنگی است که بر آن قشر نازکی از] خاک باشد؛ [و بذرهایی در آن افشانده شود]؛ و رگباری بر آن ببارد و همه ی خاک ها و بذرها را بشوید و آن را صاف و خالی از خاک و بذر رها کند آن ها از کاری که انجام داده اند چیزی به دست نمی آورند؛ و خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند. (264)
ص: 351
1- الجواد علیه السلام- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم اتَّقُوا اللَّهَ مَعَاشِرَ الشَّيعَة فَإِنَّ الْجَنَّةَ لَنْ تَفُوتِكُمْ وَ إِنْ أَبْطَات بِهَا عَنْكُمْ قَبَائِحُ أَعْمَالِكُمْ فَتَنَافَسُوا فِي دَرَجَاتِهَا... قَالَ علیه السلام وَ دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى محمد بْن عَلِيٌّ الرّضا علیه السلام وَ هُوَ مَسْرُورُ فَقَالَ مَا لِى أَرَاكَ مَسْرُوراً قَالَ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ سَمِعْتُ أَبَاكَ يَقُولُ أَحَقُّ يَوْمٍ بِأَنْ يُسَرَ الْعَبْدُ فِيهِ يَوْمُ يَرْزُقُهُ اللَّهُ صَدَقَاتِ وَ مَبَرَاتِ وَ مَدْخَلَاتٍ مِنْ إِخْوَانِ لَهُ مُؤْمِنِينَ فَإِنَّهُ قَصَدَنِيَ الْيَوْمَ عَشَرَةٌ مِنْ إِخْوَانِيَ الْفُقَرَاءِ لَهُمْ عِيَالَاتُ فَقَصَدُونِي مِنْ بَلَدِ كَذَا وَكَذَا فَأَعْطَيْتُ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ فَلِهَذَا سُرُورِى فَقَالَ مُحَمَّد علیه السلام بْنُ عَلِيٍّ علیه السلام لَعَمْرِي إِنَّكَ حَقِيقُ بِأَنْ تُسَرَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ أَحْبَطْتَهُ أَوْ لَمْ تُحْبِطْهُ فِيمَا بَعْدُ فَقَالَ الرَّجُلُ فَكَيْفَ أَحْبَطْتُهُ وَ أَنَا مِنْ شِيعَتِكُمُ الْخَلَّص قَالَ هَاهُ قَدْ أَبْطَلْتَ برَكَ بِإِخْوَانِكَ وَ صَدَقَاتِكَ قَالَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلَى الاقْرَأَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذِى قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا مَنَنْتُ عَلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ تَصَدَّقْتُ عَلَيْهِمْ وَلَا آذَيْتُهُمْ قَالَ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ اللهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِنَّمَا قَالَ لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذَى وَ لَمْ يَقُلْ بِالْمَنِّ عَلَى مَنْ تَتَصَدَّقُونَ عَلَيْهِ وَ بِالْأَذَى لِمَنْ تَتَصَدَّقُونَ عَلَيْهِ وَ هُوَ كُلُّ أَذًى أَ فَتَرَى أَذَاكَ الْقَوْمَ الَّذِينَ تَصَدَّقْتَ عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ أَمْ أَذَاكَ لِحَفَظَتِكَ وَ مَلَائِكَةِ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ حَوَالَيْكَ أَمْ أَذَاكَ لَنَا فَقَالَ الرَّجُلُ بَلْ هَذَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ لَقَدْ آذَيْتَنِي وَ آذَيْتَهُمْ وَ أَبْطَلْتَ صَدَقَتَكَ قَالَ لِمَا ذَا قَالَ لِقَوْلِكَ وَ كَيْفَ أَحْبَطْتُهُ وَ أَنَا مِنْ شِيعَتِكُمُ الْخُلَّص ثُمَّ قَالَ وَيْحَكَ أَ تَدْرِى مَنْ شِيعَتُنَا الْخُلَّص قَالَ لَا قَالَ فَإِنَّ شِيعَتَنَا الْخُلَّصَ حزبيلُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ وَ صَاحِبُ ُيس الَّذِي قَالَ اللهُ تَعَالَى وَجَاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَة رَجُلٌ يَسْعى وَسَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرِّ وَالْمِقْدَادُ وَ عَمَّارُ سَوَّيْتَ نَفْسَكَ بِهَؤُلَاءِ أَ مَا آذَيْتَ بِهَذَا الْمَلَائِكَةَ وَ آذَيْتَنَا فَقَالَ الرَّجُلُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَأتُوبُ إِلَيْهِ فَكَيْفَ أَقُولُ قَالَ قُلَ أَنَا مِنْ مُوَالِيكَ وَ مُحِيكَ وَ مُعَادِي أَعْدَائِكَ وَ مُوَالِى أَوْلِيَائِكَ قَالَ فَكَذَلِكَ أَقُولُ وَ كَذَلِكَ أَنَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَقَدْ تُبْتُ مِنَ الْقَوْلِ الَّذِي أَنْكَرْتَهُ وَ أَنْكَرَتْهُ الْمَلَائِكَةُ فَمَا أَنْكَرْتُمْ ذَلِكَ إِنَّا لِإِنْكَارِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلَى الْآنَ قَدْ عَادَتْ إِلَيْكَ مَشُوبَاتُ صَدَقَاتِكَ وَ زَالَ عَنْهَا الْإِحْبَاطُ﴾ (1)
2- الرّضا علیه السلام- ﴿صِلْ رَحِمَكَ وَلَوْ بِشَرْبَة مِنْ مَاءٍ وَ أَفْضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمَ كَفُّ الْأَذَى عَنْهَا وَ قَالَ فِي كِتَابِ اللهِ لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالكُنَّ وَ الْأَذى﴾ (2)
ص: 352
1- امام جواد علیه السلام- مردی خدمت امام محمد تقی وارد شد در حالی که شاد و مسرور بود. حضرت فرمود: چه شده است که تو را شاد می بینم؟ عرض کرد ای پسر پیامبر صلی الله علیه و آله از پدر بزرگوارت شنیدم که می فرمود: بهترین روزی که سزاوار است بنده خدا در آن روز شاد باشد روزی است که توفیق خدمت و کمک و دستگیری از برادران مؤمن نصیب او گردد». امروز ده نفر از برادران فقیر و عائله مندم از فلان شهر و فلان شهر به قصد من آمدند و من به هر کدام از آن ها بخششی کردم. از آن جهت خوشحالم. حضرت فرمود: «به جان خودم سوگند! تو شایسته ی این شادی هستی اگر آن انفاقت را نابود نکرده باشی یا بعد از این در آینده او را از بین نبری». آن مرد عرض کرد: «چگونه آن را از بین ببرم و حال آن که من از شیعیان خالص شما هستم؟ حضرت فرمود: احسانی که در حق برادران مؤمنت روا داشتی باطل ساختی عرض کرد: «چگونه باطل شد»؟ فرمود: «آیه قرآن را بخوان ای اهل ایمان صدقات خود را به سبب منت و آزار تباه نسازید عرض کرد: ای پسر پیامبر صلی الله علیه و آله من که بدان ها خدمت و نیکی کردم، نه منت گذاشتم و نه آزار دادم. حضرت فرمود: «خداوند عزوجل می فرماید صدقات خود را به سبب منت و آزار تباه نسازید و نفرموده است با منت گزاردن بر آن ها که در حقشان خوبی کردید یا آزردن همان ها؛ بلکه هرگونه آزردنی باعث تباه شدن آن احسان است تو فکر می کنی آن جمعیتی که به آن ها خوبی کردی آزارشان مهمتر است یا آزردن فرشتگان محافظ تو و فرشتگان مقربی که دور و بر تو هستند یا آزردن ما؟ آن مرد عرض کرد: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله این آزار بزرگتر و مهمتر است. حضرت فرمود: «اما تو هم مرا آزردی و هم فرشتگان را و صدقه ی خود را تباه ساختی». عرض کرد: «چرا»؟ فرمود: به خاطر گفته ات که گفتی من از شیعیان خالص شما هستم وای بر تو! می دانی شیعه ی خالص ما کیست؟ عرض کرد «نه» فرمود: «شیعه ی خالص ما حزبيل مؤمن همان مؤمن آل فرعون و صاحب پس است که خداوند متعال می فرماید مردی شتابان از دورترین نقاط شهر (انطاکیه) فرا رسید و همچنین سلمان ابوذر مقداد و عمّار از شیعیان ما هستند و تو خود را با این افراد برابر دانستی در این صورت آیا ما و فرشتگان را آزار ندادی؟ آن مرد عرض کرد: از خدا طلب آمرزش و توبه می کنم. حالا چه بگویم؟ فرمود: بگو من از مریدان و دوستان شما، دشمن دشمنانتان و دوست دوستانتان هستم آن مرد عرض کرد پس چنین می گویم و چنین نیز هستم و از سخنی که شما و فرشتگان نپذیرفتند توبه کردم چون می دانم نپذیرفتن شما بدان جهت است که خداوند عزوجل نپذیرفته است. امام فرمود: چون [توبه کردی] ثواب صدقات و احسانی که به برادرانت نمودی بازگشت و نابودی آن ها رفت».
2- امام رضا علیه السلام- با خویشاوندانت رفت و آمد داشته باش؛ هرچند به اندازه ی نوشیدن آب باشد. و بهترین صله ی رحم آن است که از آزار آنان خودداری کنی و در قرآن می فرماید: ﴿لا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالمَنَّ وَ الْأَذى﴾.
ص: 353
قوله تعالى: ﴿وَمَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَتَثْبيتاً مِنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَهَا وَابِلٌ فَاتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَرَيُصِبُها وابل فَظَلَّ وَ اللهُ بمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ (265)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ : نَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَى مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضاتِ اللهِ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ قَالَ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ لك أَفْضَلُهُمْ وَهُوَ مِمَّنْ يُنْفِقُ مَالَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿ضَرَبَ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَ تَثْبِينَا مِنْ أَنْفُسِهِمْ عَنِ الْمَنِّ وَ الْأَذَى قَالَ وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَهَا وَابِلٌ فَاتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَرْيُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ قَالَ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ جَنَّةٌ بِرَبِّوَةٍ أَى بُسْتَانِ فِي مَوْضِعِ مُرْتَفِعِ أَصابَهَا وَابِلٌ أَي مَطَرُ فَاتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ وَ يَتَضَاعَفُ ثَمَرُهَا كَمَا يَتَضَاعَفُ أَجْرُ مَنْ أَنْفَقَ مَالَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَالطَّلُّ مَا یَقَعُ بِاللَّیْلِ عَلَی اَلشَّجَرِ وَ اَلنَّبَاتِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخيل وَ أَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إعصار فيه نارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾. (266)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَنْ أَنْفَقَ مَالَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ ثُمَّ امْتَنَّ عَلَى مَنْ تَصَدَّقَ عَلَيْهِ كَانَ كَمَنْ قَالَ الله أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابِ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ و أصابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصابها إعصارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ قَالَ الْإِعْصَارُ الرِّيَاحُ فَمَنِ امْتَنَّ عَلَى
ص: 354
و [عمل] کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا و پایدار ساختن [فضایل انسانی در روح خود انفاق می کنند همچون باغی است که در نقطه ی بلندی باشد، و باران های درشت به آن برسد و میوه ی خود را دوچندان دهد و اگر باران درشت به آن نرسد، بارانی نرم به آن می رسد و در هر حال شاداب و با طراوت است و خداوند به آن چه انجام می دهید بیناست. (265)
1- امام صادق علیه السلام- کلام خداوند که فرمود: ﴿مَثَلُ الَّذینَ يُنفِقُونَ أَمْواهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضاتِ الله﴾ درباره ی علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است.
2- امام صادق علیه السلام- ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله﴾ على [منظور این آیه است]؛ امیرالمؤمنین علیه السلام او برترین مصداق] این افراد است و او کسی است که قرآن می فرماید: اموالش را برای کسب رضای خداوند انفاق می کرد.
3- امام صادق علیه السلام- خداوند برای مؤمنینی که اموالشان را برای رضای خدا و تثبیت ایمان خویش، به دور از منت و اذیت انفاق می کنند این چنین مثال زد و فرمود: ﴿وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَهَا وَابِلٌ فَاتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لرَّيُصِبْها وابل فَطَلْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ امام علیه السلام فرمود: این کلام] مَثَلُهُمْ كَمَثَل جَنَّةٍ بِرَبِّوَةٍ يعنى مانند باغی بر جایی بلند است؛ أَصابَها وابل يعنى باران؛ فَاتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ و میوه ی آن باغ را دو چندان می کند همان گونه که پاداش انفاق کننده در راه کسب رضای خداوند را دو برابر می کند؛ و طَلٌ شبنمی است که شب هنگام بر روی درختان و گیاهان می نشیند.
آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از پای درختان آن نهرها بگذرد و برای او در آن (باغ از هرگونه میوه ای وجود داشته باشد و در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی ناتوان دارد؛ گردبادی [شدید که در آن آتش سوزانی است به آن برخورد کند و [شعله ور گردد] و بسوزد؟! [همین طور است حال کسانی که انفاق های خود را با ریا و منت و آزار باطل می کنند]. این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می سازد؛ شاید بیندیشید و راه حق را بیابید] ! (266)
1- امام صادق علیه السلام- هر کس مالش را برای کسب رضای پروردگار ببخشد سپس بر کسی که به او صدقه داده منت گذارد همان گونه باشد که خداوند فرمود: ﴿أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلِ وَ أَعْنابِ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصابَهَا إِعصارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ﴾ [منظور از] اعصارٌ باد است هر کس که بر صدقه گیرنده اش منت
ص: 355
مَنْ تَصَدَّقَ عَلَيْهِ كَانَتْ كَمَنْ كَانَ لَهُ جَنَّةُ كَثِيرُ الشِّمَارِ وَ هُوَ شَيْخُ ضَعِيفٌ لَهُ أَوْلَادُ ضُعَفَاءُ فَيَجِي رِيحُ وَ نَارُ فَتُحْرِقُ مَالَهُ كُلَّه﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ جُنُوداً مِنْ ريَاحٍ يُعَذِّبُ بهَا مَنْ يَشَاءُ مِمَّنْ عَصَاهُ وَلِكُلِّ رِيحٍ مِنْهَا مَلَكُ مُوَكَّلُ بِهَا فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يُعَذِّبَ قَوْماً بِنَوْع مِنَ الْعَذَابِ أَوْحَى إِلَى الْمَلكِ الْمُوَكَّلْ بِذَلِكَ النَّوْعِ مِنَ الرِّيحِ الَّتِي يُرِيدُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا قَالَ فَيَأْمُرُهَا الْمَلَكَ فَيَهِيجُ كَمَا يَهِيجُ الْأَسَدُ الْمُغْضَبُ قَالَ وَلِكُلِّ ريح مِنْهُنَّ اسْمُ أَ مَا تَسْمَعْ قَوْلَهُ تَعَالَى كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْ صَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٌ وَ قَالَ الرِّيحَ الْعَقِيمَ وَ قَالَ رِيحُ فِيهَا عَذَابُ أَلِيمٌ وَ قَالَ فَأَصابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَت ﴾. (2)
3- الباقر علیه السلام- ﴿إعصار فيه نارُ قَالَ ريح﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ ما كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلا تَيَمَّمُوا الخَبيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَميدٌ﴾. (267)
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى مَا فَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى جَارِحَة وَاحِدَةٍ وَ مَا مِنْ جَارِحَة مِنْ جَوَارِحِ الْإِنْسَانِ إِلَّا وَقَدْ وَكِلَتْ بِغَيْر مَا وَكِلَتْ بِهِ الْأُخْرَى... فَرَضَ عَلَى الْيَدَيْنِ الْإِنْفَاقَ فِي سبيل اللهِ تَعَالَى فَقَالَ أَنفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ﴾. (4)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ الْقَوْمُ قَدْ كَسَبُوا مَكَاسِبَ سَوْءٍ فِى الْجَاهِلِيَّة فَلَمَّا أَسْلَمُوا أَرَادُوا أَنْ يُخرجُوهَا مِنْ أَمْوَالِهِمْ لِيَتَصَدَّقُوا بهَا فَأنِي اللهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِلَّا أَنْ يُخْرِجُوا مِنْ أَطيب ما كَسَبُوا﴾. (5)
ص: 356
گذارد همچون شخصی است که باغی پر از خرما دارد و در حالی که خودش پیرمردی ضعیف و دارای فرزندان صغیر و ناتوان است بادی یا آتشی می آید و تمام مالش را می سوزاند.
2- امام باقر علیه السلام- خداوند عزوجل سپاهی از بادها دارد که به وسیله ی آن ها هر کدام از گناهکارانش را بخواهد عذاب می کند و بر هر کدام از آن بادها فرشته ای گمارده شده است. اگر پروردگار بخواهد که قومی را با یک نوع عذاب معذب کند، به فرشته ای که موکل آن نوع باد است وحی می کند که می خواهد با ،آن قوم را عذاب کند پس فرشته به آن باد فرمان وزیدن می دهد و باد همانند شیر خشمگین برانگیخته می شود. هر کدام از آن بادها نام خاصی دارند آیا سخن خداوند را نشنیده ای: ﴿كَذَّبَتْ عادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَ نُذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْ صَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٌ﴾ (قمر /19) ﴿ و الرِّيحَ الْعَقِيمَ﴾ (ذاريات (41) ﴿ و رِيحٌ فِيها عَذابٌ أَلِيمٌ﴾ (احقاف (34) ﴿و فَأَصابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ﴾
3- امام باقر علیه السلام- در مورد إعصار فيه نَارٌ فرمود: منظور، باد است.
ای کسانی که ایمان آورده اید از اموال پاکیزه ای که به دست آورده اید، و از آن چه از زمین برای شما خارج ساخته ایم از منابع و معادن و درختان و گیاهان، انفاق کنید؛ و برای انفاق به سراغ بی ارزش آن نروید در حالی که خود شما به هنگام پذیرش اموال ] حاضر نیستید آن ها را بپذیرید؛ مگر از روی اغماض و کراهت و بدانید خداوند، بی نیاز و ستوده است. (267)
1-1- امام علی علیه السلام- خداوند بر تک تک جوارح، تکلیف دینی خاصی را واجب نموده است عضوی از بدن انسان را نمی یابی که مکلّف به انجام تکلیفی باشد که عضو دیگری به آن مکلّف شده باشد... بر دو دست ،انفاق در راه خدا را واجب نمود و فرمود ﴿ أَنفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- در زمان جاهلیت مردمان به کسب و کارهای بد می پرداختند. هنگامی که اسلام آوردند بر آن شدند تا اینگونه اموال را از خود دور کنند و آن ها را به عنوان صدقه به دیگران ببخشند خداوند متعال چنین کاری را نپسندید و خواست تا از مال های پاکیزه ی خویش انفاق کنند.
ص: 357
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَتْ عِنْدَ النَّاسِ حِينَ أَسْلَمُوا مَكَاسِبُ مِنَ الرِّبَا وَ مِنْ أَمْوَالِ خَبِيثَة كَانَ الرَّجُلُ يَتَعَمَّدْهَا مِنْ بَيْنِ مَالِهِ فَيَتَصَدَّقُ بِهَا فَنَهَاهُمُ اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ وَإِنَّ الصَّدَقَةَ لَا تَصْلَحُ إِنَّا مِنْ كَسْب طَيّب﴾. (1)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿هُمْ قَوْمُ كَسَبُوا مَكَاسِبَ خَبِيثَةٌ قَبْلَ أَنْ يُسْلِمُوا فَلَمَّا أَنْ حَسُنَ إِسْلَامُهُمْ أبْغَضُوا ذَلِكَ الْكَسْبَ الْخَبيثَ وَ جَعَلُوا يُرِيدُونَ أَنْ يُخْرِجُوهُ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَأَبَى اللَّهُ أَنْ يَتَقَرَّبوا إِلَيْهِ إِلَّا بِأَطْيَبَ مَا كَسَبُوا﴾. (2)
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿كَانَتْ بَقَايَا فِي أَمْوَالِ النَّاسِ أَصَابُوهَا مِنَ الرِّبَا وَ مِنَ الْمَكَاسِبَ الْخَبِيثَةِ قَبْلَ ذَلِكَ فَكَانَ أَحَدُهُمْ يَتَيَمَّمُهَا فَيُنْفِقُهَا وَ يَتَصَدَّقُ بِهَا فَنَهَاهُمُ اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ﴾. (3)
6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إن اللهَ يَقْبَلُ الصَّدَقَاتِ وَلَا يَقْبَلُ مِنْهَا إِلَّا الطَّيب﴾. (4)
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ لَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَقِيلَ: هُوَ الزَّكَاةُ الْوَاحِبَةُ وَ مَا فَرَضَهُ اللَّهُ فِي الْأَمْوَال﴾. (5)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ اللهُ تَعَالَى يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ إِنَّ أَحَدَهُمْ يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ وَيَقُولُ يَا رَبِّ يَا رَبِّ وَ مَطْعَمُهُ مِنْ حَرَامٍ وَ مَكْسَبُهُ مِنْ حَرَامٍ وَ غُذَّى مِنْ حَرَامٍ فَأَنَّى يُسْتَجَابُ لِهَذَا وَ أَيُّ عَمَلِ يُقْبَلُ لِهَذَا وَ هُوَ يُنْفِقُ فِيهِ مِنْ غَيْرِ حِل﴾. (6)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا أَمَرَ بِالنَّخْلِ أَنْ يُزَكِّي يَجِيءُ قَوْمُ بِأَلْوَانِ مِنَ التَّمْرِ هُوَ مِنْ أَرْدَ التَّمْرِ يُؤَدُّونَهُ عَنْ زَكَاتِهِمْ يُقَالُ لَهُ الْجُعْرُورُ وَ الْمِعَى فَارَة قَلِيلَةُ الحَاءِ عَظِيمَةُ النَّوَى فَكَانَ بَعْضُهُمْ يَجِيءُ بِهَا عَنِ التَّمْرِ الْجَيْدِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَا تَخْرُصُوا هَاتَيْنِ وَ لَا تَجِيثُوا مِنْهَا بِشَيْءٍ وَ
ص: 358
3-1- امام صادق علیه السلام- مردم هنگامی که اسلام آوردند درآمدهایی داشتند که از ربا و راه های ناصواب به دست آورده بودند [این] افراد قصدِ آن کردند تا آن ها را از بین اموال خود خارج کرده و صدقه بدهند که خداوند آنان را از این کار بازداشت زیرا صدقه تنها باید از روزی پاک داده شود.
4-1- امام صادق علیه السلام- این قوم پیش از آن که اسلام بیاورند از راه های نادرست، کسب مال کرده اند. پس زمانی که به خوبی اسلام را پذیرفتند از آن اموال ناپاک بیزاری جسته و مصمّم شدند که آن ها را از اموالشان جدا کنند خداوند از این که آن ها از آن اموال ناپاک برای تقرب به خداوند انفاق کنند ابا.کرد زیرا خداوند تنها تقرب را با انفاق از پاک ترین اموال به دست آمده، می پسندد.
5-1- امام باقر علیه السلام- بقایایی در اموال مردم وجود داشت که پیش از اسلام از ربا و راه های نادرستی به دست آورده بودند و عده ای از آنان به قصد انفاق آن اموال را برمی داشتند و صدقه می دادند ولی خداوند آنان را از این کار نهی فرمود.
6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند صدقه ها را می پذیرد و فقط پاکیزه های آن را قبول می کند
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- در مورد وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ گفته اند: مقصود، پرداخت زکات واجب و پرداختی های واجب مالی [مثل خمس و... ] است که خداوند در اموال مقرر کرده است.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای تعالی فرمود: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنا لَكُم﴾ اگر کسی از بندگان خدا دستانش را [برای دعاکردن] به سوی آسمان بالا برد و در حالی که ،اموال درآمد و غذایش از حرام باشد دعا کند و ای خدایا ای خدایا بگوید چگونه امکان دارد که دعایش مستجاب شود؟ و کدام کار از او پذیرفته خواهد بود؟ [انفاق نیز از او پذیرفته نیست زیرا] انفاق او نیز انفاق از مال غیر حلال است.
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرموده اند وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور داد که زکات خرما را بپردازند گروهی با خرماهای مختلف که از پست ترین نوع خرما بود و به «جعرور» و «معافاره» معروف بود که گوشت کم و هسته درشت دارد خرمای نامرغوب برای پرداخت زکاتشان به نزد حضرت آمدند و گروه دیگری بهترین خرمایشان را نزد ایشان آوردند. حضرت فرمود: این دو نوع خرمای بی کیفیت را به عنوان فریبکاری و فرار از زکات با دیگر خرماها مخلوط نکنید و از آن خرماهای بی کیفیت به عنوان زکات یاورید. در آن وقت خداوند
ص: 359
فِي ذَلِكَ أَنْزَلَ اللَّهُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ ما كَسَبْتُمْ إِلَى قَوْلِهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ الْإِغْمَاضُ أَنْ يَأْخُذَ هَاتَيْنِ التَّمْرَتَيْنِ مِنَ التَّمْرِ وَ قَالَ لَا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ صَدَقَةٌ مِنْ كَسْبٍ حَرَامِ﴾. (1)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ قَوْلُهُ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَقَالَ هِيَ تَمْرَةُ يُقَالُ لَهَا الْجُعْرُورُ عَظِيمَةُ النَّوَى قَلِيلَةُ الحَاءِ وَ تَمْرَةُ أخْرَى يُقَالُ لَهَا مِعَى فَارَة وَهُمَا أَرْدَى التَّمْرِ فَكَانُوا إِذَا أَخَذُوا يُزَكُونَ النَّخْلَ جَاءُوا مِنْ ذَلِكَ اللَّوْنَيْنِ مِنَ التَّمْرِ فَأَبَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهِمْ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لَا تَخْرُصُوا هَاتَيْنِ النَّخْلَتَيْنِ وَ لَا تُؤَدُّوا عَنْهُمَا شَيْئًا أَرَادَ أَنْ يَنْزَعَ عِلَّةَ مَنِ اعْتَلَّ وَ كَانَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُؤَدِّيهِمَا عَن التَّمْرِ الْجَيدِ وَ فِى ذَلِكَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لا تَيَمَّمُوا الخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيه فَالْإِغْمَاضٍ أَنْ يَكْسِرَ الشَّيْءَ فَيَأْخُذَهُ بِرُخُص﴾. (2)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿بَعَثَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ رَوَاحَةَ فَقَالَ لَا تَخْرُصُوا جُعْرُوراً وَ لَا مِعَى فَارَة وَكَانَ أَنَاسُ يَجِيتُونَ بِتَمْرِ سَوْءٍ فَأَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ ذَكَرَ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ خَرَصَ عَلَيْهِمْ تَمْرَ سَوْءٍ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَخْرُصُ جُعْرُوراً وَ لَا مِعَى فَارَةِ﴾. (3)
6-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّهُ كَانَ سَبَبُ نُزُولِهَا أَنَّ قَوْماً كَانُوا إِذَا صَرَمُوا النَّخْلَ عَمَدُوا إِلَى أَرْذَلِ تُمُورِهِمْ فَيَتَصَدَّقُونَ بهَا فَنَهَاهُمُ اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ أَى أَنتُمْ لَوْ دُفِعَ ذَلِكَ إِلَيْكُمْ لَمْ تَأْخُذُوهُ﴾. (4)
7-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّهَا نَزَلَتْ فِي قَوْمٍ كَانُوا يَأْتُونَ بالْحَشَفَ فَيَدْخُلُونَهُ فِي تَمْرِ الصِّدْقِ﴾. (5)
8-2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ أَهْلُ الْمَدِينَة يَأْتُونَ بصَدَقَة الْفِطْرِ إِلَى مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ فِيهِ عِذْقُ يُسَمَّى الْجُعْرُورَ وَ عِدْقُ يُسَمَّى مِعَى فَارَة كَانَا عَظِيماً نَوَاهُمَا رَقِيقاً لِحَاهُمَا فِي طَعْمِهِمَا مَرَارَةً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِلْخَارِصِ لَا تَخْرُصُ عَلَيْهِمْ هَذَيْنِ اللَّوْنَيْنِ لَعَلَّهُمْ يَسْتَحْيُونَ لَا يَأْتُونَ بِهِمَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ إِلَى قَوْلِهِ تُنْفِقُونَ﴾. (6)
ص: 360
این آیه را فرو فرستاد: ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ ما كَسَبْتُمْ... إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ﴾ و از گرفتن آن دو نوع خرمای بی کیفیت اغماض نموده و فرمود صدقه ای که از مال حرام پرداخت شود به خداوند نمی رسد.
4-2- امام صادق علیه السلام- امام درباره ی کلام خداوند و مِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَرمود: «آن شامل دو نوع خرمای نامرغوب است که یک نوع آن به «جعرور» معروف است که خرمایی با هسته ی درشت و گوشت کم می باشد و نوع دیگر آن «معافاره» خوانده می شود. زمان پرداخت زکات آن ها این دو نوع را آوردند و خداوند از پذیرش خرمای آن ها ابا نمود و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آن دو نوع خرما را با خرماهای خوب مخلوط نکنید تا به عنوان زکات بدهید و از آن چیزی نپردازید و خواست که عذر هر بهانه گیری را از بین ببرد برخی مردم هم از خرماهای خوب آن نخلها آورده بودند و در آن وقت خداوند فرمود: ﴿وَ لا تَيَمَّمُوا الخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ و اصطلاحاً﴾ زمانی می گویند چشم پوشی و اغماض صورت گرفته که حکم سنگینی را [نقض کرده] بشکنند و سپس آن حکم را ساده تر و سبک تر کنند.
5-2- امام صادق علیه السلام- [پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام زکات گرفتن] عبدالله بن رواحه را فرستاد و فرمود «جعرور و معافاره دو» نوع خرمای نامرغوب را در شمار زکات خرما به حساب نیاورید و [در آن هنگام عده ای خرمای بد برای زکات می آوردند]. بنابراین خداوند باری تعالی آیه ی ﴿وَلَسْتُم بِآخِذِيه إِلا أَن تُغْمِضُوا فِيه﴾ را نازل فرمود و با این آیه، متذکر شد که عبدالله، خرمای بد را با آنان حساب کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود ای عبدالله جعرور» و «معافاره را [جزو زکات[ حساب نکنید.
6-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- شأن نزول آیه آن است که گروهی چون بار نخل را چیدند پست ترین خرما را برای صدقه دادن انتخاب کردند و خداوند آن ها را از این کار بازداشت و فرمود: ﴿وَلا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ﴾ به این معنی که اگر آن را به شما نیز بدهند، نمی گیرید.
7-2- امام علی علیه السلام- آیه درباره ی قومی نازل شد که خرمای خشک و چروکیده می آوردند و آن را با خرمای سالم مخلوط می کردند
8-2- امام صادق علیه السلام- مردم مدینه فطریه را به مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله می آوردند که در میان آن ها دو نوع خرما وجود داشت که به آن ها «جعرور» و «معافاره می گفتند. که هسته آن ها بزرگ و خود خرما کم گوشت بود و در مزه اش تلخی احساس می شد (نامرغوب بودند). رسول خدا صلی الله علیه و آله به مسئول حسابرسی زکات فرمود: این دو نوع خرما را برایشان محاسبه نکن شاید که شرمسار شوند و آن را نیاورند خداوند [این آیه را] نازل فرمود: ﴿يَا أيّها الّذين آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَ ممّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ﴾.
ص: 361
9-2- الصّادق علیه السلام- ﴿كُنَّا فِي أَنَاس عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَتَصَدَّقُونَ بِأَشَرِّ مَا عِنْدَهُمْ مِنَ النَّمْرِ الرَّقِيقِ الْقِشْرِ الْكَبيرِ النَّوَى يُقَالُ لَهُ الْمِعَى فَارَة فَفِي ذَلِكَ أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ﴾. (1)
10-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن دَاوُد قال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام عَنْ قَوْل رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِذَا زَنَى الرَّجُلُ فَارَقَهُ رُوحُ الْإِيمَان قَالَ فَقَالَ هُوَ مِثْلُ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلا تَيَمَّمُوا الخَبيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ ثُمَّ قَالَ غَيْرُ هَذَا أَبينُ مِنْهُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ هُوَ الَّذِي فَارَقَهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللهُ واسِعٌ عَلِيمٌ﴾. (268)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْد الرحمن عن أبي عبدالله علیه السلام قال: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِنِّى رَبِّ حزنْتُ فَلَا أَعْرِفُ فِي أَهْلِ وَ لَا مَال وَ لَا وَلَدٍ وَ رُبَّمَا فَرَحْتُ فَلَا أَعْرفُ فِي أَهْلِ وَ لَا مَالَ وَ لَا وَلَدِ فَقَالَ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَكُ وَ شَيْطَانَ فَإِذَا كَانَ فَرَحْهُ كَانَ دُنُو مِنْ دُنُو الْمَلَكِ مِنْهُ وَ إِذَا كَانَ حَزَنُهُ كَانَ دُنُو [ مِنْ دُنُوّ] الشَّيْطَانِ مِنْهُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الشَّيْطَانُ يعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَ اللهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا وَالله وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾. (3)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هَارُون بن خارجه عَن أَبي عَبْد الله علیه السلام قال قُلْتُ لَهُ إِنِّي أَفْرَحُ مِنْ غَيْرِ فَرَحِ أَرَاهُ فِي نَفْسِي وَ لَا فِي مَالِي وَ لَا فِي صَدِيقِي وَ أَحْزَنُ مِنْ غَيْرِ حَزَنِ أَرَاهُ فِي نَفْسِي وَلَا فِي مَالِي وَ لَا فِي صَدِيقِي قَالَ نَعَمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ يُلِمُّ بِالْقَلْبِ فَيَقُولُ لَوْ كَانَ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ خَيْرُ مَا أَدَالَ عَلَيْكَ عَدُوكَ وَ لَا جَعَلَ بكَ إِلَيْهِ حَاجَةً هَلْ تَنْتَظِرُ إِلَّا مِثْلَ الَّذِي انْتَظَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ فَهَلْ قَالُوا شَيْئاً فَذَاكَ الَّذِي يَحْزَنُ مِنْ غَيْرِ حَزَنِ وَ أَمَّا الْفَرَحْ فَإِنَّ الْمَلَكَ يُلِمُّ بِالْقَلْبِ فَيَقُولُ إِنْ كَانَ
ص: 362
9-2- امام صادق علیه السلام- مردمی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند که از بدترین چیزی که نزد خود داشتند از خرمای پوست نازک و هسته درشت که به آن معافاره گفته می شود صدقه می دادند. خداوند در این باره آیه ی ﴿وَلَا تَيَمَّمُوا الخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ﴾ را نازل فرمود.
10-2- امام صادق علیه السلام- داوود گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی این قول رسول خدا صلی الله علیه و آله: «چون مرد زنا کند روح ایمان از او جدا شود پرسیدم [حضرت] فرمود: «آن مانند قول خدای عزوجل ﴿لا تَيَمَّمُوا الخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ﴾ است». سپس فرمود: «آیه ی دیگر روشن تر از این است و آن قول خدای عزوجل است: أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ مِنْهُ این روح است که از او جدا می شود».
شیطان شما را [هنگام انفاق] و عده ی فقر و تهیدستی می دهد؛ و به زشتی ها امر می کند؛ ولی خداوند و عده ی «آمرزش» و «فزونی» به شما می دهد؛ و خداوند، رحمت و قدرتش گسترده و [به هر چیز] داناست و به وعده ی خود وفا می کند. (268)
1-1- امام صادق علیه السلام- أبو عبدالرحمن گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم گاهی غمگین می شوم در حالی که در خاندان و مال و فرزندم آسیبی و کمبودی نیست و گاهی نیز شاد می شوم با این که سبب آن شادی را خاندان و مال و فرزندانم نمی دانم فرمود کسی نیست جز این که با او فرشته ای و شیطانی است؛ شادی او نزدیکی فرشته به اوست و غمش نزدیکی شیطان. و این است قول خداوند تبارک و تعالی: ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا وَاللهُ واسِعٌ عَلِيمٌ﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- از هارون بن خارجه نقل شده است سؤال کردم: من گاهی خوشحال می گردم بدون این که چیزی را در خود و یا مال و دوستانم به عنوان علت آن احساس کنم و گاهی هم محزون میشوم بدون این که در خود و یا مال و یا دوستانم [علت] احساس ناراحتی داشته باشم امام فرمود: «آری! شیطان به قلب آدمی می اندازد که اگر تو در نزد خداوند ارج و اعتباری داشتی، دشمن را بر تو مسلّط نمی کرد و تو را به او محتاج نمی ساخت. آیا می خواهی همان گونه که گذشتگان در انتظار ماندند در انتظار بمانی؟ آیا آن ها چیزی گفتند و از ثمرات انتظارشان حرفی زدند؟ آیا صبرشان فایده ای داشت؟ در این جا محزون می گردی بدون این که بدانی حزن از کجا آمد. اما خوشحالی برای این است که فرشته ای به دل القاء می کند و می گوید: اگر خداوند دشمن را بر تو مسلّط کرده و تو را به او نیازمند ساخته است این ها چند روز بیش
ص: 363
اللَّهُ أَدَالَ عَلَيْكَ عَدُوكَ وَ جَعَلَ بكَ إِلَيْهِ حَاجَةً فَإِنَّمَا هِيَ أَيَّامُ قَلَائِلُ أَبْشِرْ بِمَغْفِرَة مِنَ اللَّهِ وَ فَضْل وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقَرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا﴾. (1)
3-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ فإن اَلشَّیْطَانُ یَقُولُ لا لاَ تُنْفِقْ فَإِنَّکَ تَفْتَقِرُ﴾. (2)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لِلْقَلْبِ لَمَّتَانِ لَمَّةُ مِنَ الْمَلَكِ إِيعَادُ بِالْخَيْرِ وَ تَصْدِيقُ بِالْحَقِّ فَمَنْ وَجَدَ ذَلِكَ فَلْيَعْلَمْ أَنَّهُ مِنَ اللَّهِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ وَ لَمَّةُ مِنَ الْعَدُوِّ إِيعَادُ بالشَّرِّ وَ تَكْذِيبُ بِالْحَقِّ وَ نَهى عَنِ الْخَيْرِ فَمَنْ وَجَدَ ذَلِكَ فَلْيَتَعَوَّذْ مِنَ الشَّيْطَانِ ثُمَّ تَلَا الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ الْآيَةَ﴾. (3)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا أَنْ يَغْفِرُ لَكُمْ إِنْ أَنْفَقْتُمْ لِلَّهِ وَفَضْلَا قَالَ يُخَلِّفُ عَلَيْكُمْ﴾. (4)
2-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عن البزنطى قال: قُلْتُ لِأبى الْحَسَن علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي قَدْ سَأَلْتُ اللَّهَ حَاجَةً مُنْذُ كَذَا وَكَذَا سَنَةً وَ قَدْ دَخَلَ قَلْبِي مِنْ إِبْطَائِهَا شَيْءٍ فَقَالَ يَا أَحْمَدُ إِيَّاكَ وَ الشَّيْطَانَ أَنْ يَكُونَ لَهُ عَلَيْكَ سَبِيلُ حَتَّى يُقَنِّطَكَ... أَخْبِرْنِي عَنْكَ لَوْ أَنَّى قُلْتُ لَكَ قَوْلًا أَ كُنْتَ تَتِقُ بِهِ مِنِّي فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِذَا لَمْ أَثِقُ بِقَوْلِكَ فَبِمَنْ أَثِقُ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالَ فَكُنْ بِاللَّهِ أَوْثَقِ فَإِنَّكَ عَلَى مَوْعِدِ مِنَ اللَّهِ أَ لَيْسَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَإِذا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبُ أجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ وَ قَالَ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ قَالَ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا فكن بالله عزوجل أوثق مِنكَ بِغَيْرِهِ وَ لَا تَجْعَلُوا فِي أَنفُسِكُمْ إِنَّا خَيْراً فَإِنَّهُ مَغْفُورُ لَكُمْ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبَابِ﴾. (269)
ص: 364
نیست و خداوند در آینده به تو احسان می کند و مورد آمرزش قرار می دهد و این است سخن خداوند متعال: ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا﴾.
3-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ﴾ شیطان می گوید: «انفاق نکن زیرا خودت فقیر می شوی».
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله در قلب دو نجوا و وسوسه وجود دارد یکی ندای فرشته ای است که به خیر وعده داده و حق را تصدیق می.کند هر که آن را دریابد باید بداند که آن از جانب خداست و خدا را شکر کند و ندای دیگر ندای دشمن (شیطان) است که به شر و عده داده حق را تکذیب کرده و از خیر نهی می کند. هر که آن را دریابد، باید از شر شیطان به خدا پناه برد. ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ...﴾
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- والله يعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْه یعنی اگر برای خدا انفاق کنید، خداوند شما را خواهد آمرزید. وَفَضْلًا این به آن معناست که به جای آن چه انفاق کرده و از دست دادید مال دیگری جایگزین می کند.
2-2- امام کاظم علیه السلام- از بزنطی نقل شده است به ابالحسن گفتم: «قربانت شوم سال هاست که از خداوند حاجتی خواسته ام که به آن نرسیده ام و از دیرشدن اجابت آن در قلبم چیزی (شک) احساس می کنم ابالحسن علیه السلام فرمود: ای احمد مبادا شیطان در دلت رخنه کند و مأیوست سازد... از تو سؤالی دارم اگر من به تو قول بدهم که نعمتی به تو خواهم بخشید، آیا به قول من اطمینان می کنی؟ من گفتم جانم به فدایت !باد اگر به قول شما اعتماد و اطمینان نکنم به قول چه کسی اطمینان و اعتماد کنم با آن که تو حجت خدایی»؟! ابالحسن الرّضا علیه السلام فرمود: پس به وعده خدا بیشتر اعتماد و اطمینان کن که وعده ی اجابت داده است. آیا این خدا نیست که در قرآن مجید می گوید و هرگاه که بندگانم از موقعیت من جویا شوند، بگو که من به آنان نزدیکم و به فریاد آنان پاسخ می دهم و نیز می گوید از رحمت خدا نومید نشوید و گفته است: «... و خداوند نوید مغفرت و نعمت می دهد». پس اعتمادت به خداوند بیش از من و دیگران باشد و جز اندیشه نیک در دل نپروران که شما شیعیان در پوششی از مغفرت و آمرزش حق قرار دارید.
دانش و حکمت را به هرکس بخواهد [و شایسته باشد] می دهد؛ و به هرکس دانش داده شود خیر فراوانی داده شده است و جز خردمندان [این حقایق را درک نمی کنند و متذکر نمی گردند. (269)
ص: 365
1-1- الكاظم علیه السلام- ﴿يَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَشِّرَ أَهْلَ الْعَقْلِ وَالْفَهْمِ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللهُ وَأُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبَابِ... يَا هِشَامُ ثُمَّ ذَكَرَ أُولِي الْأَلْبَابِ بِأَحْسَنِ الذِّكْرِ وَ حَقَّاهُمْ بِأَحْسَنِ الْحِلْيَةِ فَقَالَ يُؤْتِي الحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الحِكْمَةَ فَقَدْ أُونِ خَيْراً كَثِيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ يَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرِى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبُ يَعْنِي الْعَقْلَ وَ قَالَ وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمانَ اَلْحِکْمَهَ قَالَ: اَلْفَهْمَ وَ اَلْعَقْلَ﴾. (1)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الخَيْرُ الكَثِيرُ مَعْرِفَةُ أمير المُؤْمِنِينَ علیه السلام وَالأَئِمَّة علیهم السلام﴾. (2)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً فَقَالَ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً قَالَ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ اجْتِنَابَ الْكَبَائِرِ الَّتِي أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَيْهَا النَّارَ﴾. (4)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الْحِكْمَةَ الْمَعْرِفَةُ وَالتَّفَقَّهُ فِي الدِّينِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْكُمْ فَهُوَ حَكِيمُ وَ مَا أَحَدٌ يَمُوتُ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَحَبَّ إِلَی إِبْلِیسَ مِنْ فَقِیهٍ﴾. (5)
6-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿الحِكْمَةُ الْقُرْآنُ وَ عَنْهُ فِي تَفْسِيرِ الْآيَة قَالَ الْحِكْمَةُ الْمَعْرِفَةُ بِالْقُرآن نَاسِخِهِ وَ مَنْسُوخِهِ وَ مُحْكَمِهِ وَ مُتَشَابِهِهِ وَ مُقَدَّمِهِ وَ مُؤَخَّرِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ وَ أَمْثَالِهِ﴾. (6)
7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ قَدْ ذَكَرَ الْقُرْآنَ لَا تُحْصَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تُبْلَى غَرَائِبُهُ مَصَابِیحُ اَلْهُدَی وَ مَنَارُ اَلْحِکْمَهِ﴾. (7)
ص: 366
1-1- امام کاظم علیه السلام- ای هشام خداوند به اهل عقل و فهم در کتاب خود بشارت داده و فرموده است: «مژده بده به کسانی که سخنان را می شنوند و از آن چه خوب و پسندیده است پیروی می کنند. اینان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و اینان صاحبان عقل و درایت هستند... ای هشام! خداوند خردمندان را به بهترین وجه ستوده و آن ها را با زیباترین صفت ها آراسته و فرموده است: ﴿ يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الأَلباب﴾ اى هشام خداوند می فرماید در این تذکری است برای آن کس که عقل دارد. (ق/37) در این مایه ی تذکر است برای کسی که دارای قلب است یعنی کسی که دارای عقل است و فرموده است به لقمان حکمت ارزانی داشتیم که منظور، فهم و عقل است».
2-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- شناخت امیرالمؤمنین علیه السلام و امامان علیهم السلام خَيْراً كَثِيراً است.
3-1- امام صادق علیه السلام- مراد [از خیر کثیر در أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً] اطاعت خدا و معرفت امام علیه السلام است.
4-1- امام صادق علیه السلام- خیر و نیکی بسیار در دنیا و آخرت به او داده شده است. آن حضرت فرمود: منظور از خیر زیادی که به او داده شده شناختن امام علیه السلام و دوری گزیدن از گناهان بزرگی است که خدا آتش دوزخ را بر انجام دهنده ی آن ها واجب و لازم گردانیده است».
5-1- امام صادق علیه السلام- حکمت عبارت است از شناخت و پژوهش در دین پس هر کدام از شما که در دین کاوش کند، حکیم است و مرگ هیچ کدام از مؤمنین به اندازه ی مرگ یک فقیه برای شیطان دوست داشتنی نیست.
6-1- ابن عباس رحمه الله علیه- حکمت همان قرآن است و در تفسیر این آیه حکمت همان شناخت ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه مقدّم و مؤخّر حلال و حرام و مانند آن [در قرآن] است.
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- [در این آیه] درباره ی [این که قرآن حکمت است از] خصوصیات قرآن، ذکر شده که عجائب آن به شماره نیاید و غرائب آن از بین نرود چراغ هدایت و علامت روشن حکمت است.
ص: 367
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿حِكْمَةُ ضِيَاءُ الْمَعْرِفَة وَ مِيرَاثُ التَّقْوَى وَ ثَمَرَةُ الصِّدْقِ وَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدِ مِنْ عِبَادِهِ نِعْمَةَ أَنْعَمَ وَأَعْظَمَ وَأَرْفَعَ وَ أَجْزَلَ وَ أَبْهَى مِنَ الْحِكْمَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يُؤْتِي الحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ أَيْ لَا يَعْلَمُ مَا أَوْدَعْتُ وَ هَيَّأْتُ فِي الْحِكْمَة إِلَّا مَنِ اسْتَخْلَصْتُهُ لِنَفْسِي وَ خَصَصْتُهُ بِهَا وَالْحِكْمَةُ هِيَ الثَّبَاتِ وَ صِفَةُ الْحَكِيمِ الثَّبَاتُ عِنْدَ أَوَائِلِ الْأُمُورِ وَ الْوُقُوفُ عِنْدَ عَوَاقِبهَا وَهُوَ هَادِي خَلْقِ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى قَالَ رَسُولُ اللهِ صل الله علیه و آله لِعَلِى علیه السلام لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَى مَغَارِبَهَا﴾. (1)
9-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ الْيَهُودَ سَأَلُوا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَنِ الرُّوحِ فَقَالَ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا قَالُوا نَحْنُ خَاصَّةً قَالَ بَلِ النَّاسُ عَامَّةً قَالُوا فَكَيْفَ يَجْتَمِعُ هَذَا يَا مُحَمَّد تَزْعُمُ أَنَّكَ لَمْ تُؤْتَ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا وَقَدْ أُوتِيتَ الْقُرْآنَ وَ أُوتِينَا التَّوْرَاةَ وَ قَدْ قَرَأْتَ وَ مَنْ يُؤْتَ الحِكْمَةَ وَهِيَ التَّوْرَاةُ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَلَوْ أَنَّ مَا فِي الْأَرْضِ الْآيَةَ يَقُولُ عِلْمُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ ذَلِكَ وَ مَا أُوتِيتُمْ كَثِيرُ عِنْدَكُمْ قَلِيلُ عِنْدَ اللَّهِ﴾. (2)
10-1- الرّضا علیه السلام- ﴿كُنَّا مَعَ الرِّضَا علیه السلام بِمَرْوَ فَدَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي فَأَعْلَمْتُهُ حَوْضَ النَّاسِ فِي العلي أَمْرَ الْإِمَامَة فَتَبَسَّمَ اللهِ ثُمَّ قَالَ يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ جَهِلَ الْقَوْمُ وَ خُدِعُوا عَنْ آرَائِهِم... إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ علیهم السلام يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَيُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْرُون عِلْمِهِ وَ حِكَمِهِ مَا لَا يُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمٍ أَهْلِ الزَّمَانِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أُمَّنْ لا يَهدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ وَ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً﴾. (3)
11-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَأْسُ الْحِكْمَة مَخَافَةُ اللَّه﴾. (4)
12-1- الكاظم علیه السلام- ﴿إن إِن الصَّمْتَ بَابُ مِنْ أَبْوَابِ الْحِكْمَةِ﴾. (5)
ص: 368
8-1- امام صادق علیه السلام- حکمت نور معرفت و میراث تقوی و میوه ی راستی است. خداوند به بنده ای از بندگانش نعمتی بزرگتر، والاتر، استوارتر، زیباتر و گران بهاتر از حکمت عطا نکرده است. خداوند عزوجل فرمود: ﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ﴾ یعنی کسی آن چه را که من وعده داده و در حکمت فراهم نموده ام را نمی داند؛ جز آن که او را برای خود خالص و حکمت را برای او مختص کرده باشم حکمت، ثبات و استواری است و ویژگی حکیم ثبات در ابتدا و پایداری در انتهای کارهاست و او بندگان خدا را به سوی خداوند متعال راهنمایی می.کند رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی اله فرمود: چنان چه خداوند بنده ای از بندگانش را به واسطه ی دستان تو هدایت کند، یقیناً برای تو با برکتتر از تمام چیزهایی است که خورشید از زمان طلوع تا به هنگام غروبش بر آن ها می تابد یعنی از تمام زمین بهتر است».
9-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- یهودیان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره ی روح سؤال کردند [حضرت] فرمود: روح از جانب خداست به شما مقدار کمی از علم داده اند (اسراء/85) گفتند به ما یهودیان علم کمی داده شده یا به تمام مردم فرمود نه به تمام مردم گفتند این چطور درست می شود؟ ای محمد صلی الله علیه و آله تو مدعی هستی که از علم کمی به شما داده اند با این که به شما قرآن و به ما تورات داده شده و در قرآن می خوانی هر که به او حکمت دهند- یعنی تورات نعمت زیادی به او ارزانی شده است خداوند این آیه را نازل نمود و اگر همهی درختان روی زمین قلم شود، و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریاچه به آن افزوده شود، این ها همه تمام می شود ولی کلمات خدا پایان نمی گیرد خداوند عزیز و حکیم است (لقمان /27) که این آیه می گوید علم خدا بزرگتر از این هاست آن چه به شما داده شده در نظر شما زیاد است ولی نزد خدا کم است».
10-1- امام رضا علیه السلام- از عبدالعزیز بن مسلم نقل شده است ما همراه امام رضا علیه السلام در مرو بودیم. من به خدمت ایشان رسیدم و ایشان را مطلع کردم که مردم در موضوع امامت مشغول بحث و گفتگو و اختلاف هستند حضرت تبسمی نموده و فرمود ای عبدالعزیز این مردم از روی نادانیشان فریب نظرات را خوردند... خداوند انبیاء و امامان را توفیق داده تا از خزانه ی علم و حکمتش چیزهایی را که به دیگران نبخشیده به ایشان عطا کند. علم آن ها برتر از علم اهل زمان است؛ مطابق سخن خدای متعال آیا کسی که هدایت به سوی حق می کند برای پیروی شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمی شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می شود چگونه داوری می کنید؟ (یونس /35) و این کلام الهی و به هرکس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است.
11-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- بالاترین حکمت و دانش، ترس از خداست.
12-1- امام کاظم علیه السلام- سکوت دری از درهای حکمت است.
ص: 369
13-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ آتَانِيَ الْقُرْآنَ وَ آتَانِى مِنَ الْحِكْمَة مِثْلَ الْقُرْآنِ وَ مَا مِنْ بَيْتِ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ إِلَّا كَانَ خَرَاباً أَلَا فَتَفَقَّهُوا وَتَعَلَّمُوا وَ لَا تَمُوتُوا جُهَالًا﴾. (1)
14-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْن عُذَافِر عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي بَعْضٍ أَسْفَارِهِ إِذْ لَقِيَهُ رَكْبُ فَقَالُوا السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: مَا أَنْتُمْ؟ فَقَالُوا: نَحْنُ مُؤْمِنُونَ يَا رَسُولَ اللَّهِ. فَقَالَ: فَمَا حَقِيقَةُ إِيمَانِكُمْ؟ قَالُوا: الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ وَالتَّفْوِيضُ إِلَى اللَّهِ وَالتَّسْلِيمُ لِأَمْرِ اللَّهِ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهُ عَلَمَاءُ حُكَمَا كَادُوا أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْحِكْمَةَ أَنْبِيَاءَ فَإِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ فَلَا تَبْنُوا مَا لَا تَسْكُنُونَ وَلَا تَجْمَعُوا مَا لَا تَأْكُلُونَ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُرْجَعُون﴾. (2)
15-1- الصّادق علیه السلام- ﴿بالإِسْنَادِ إِلَى يُونُسَ بْن ظَبْيَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ لَهُ: يَا يُونُسُ إِذَا أَرَدْتَ الْعِلْمَ الصَّحِيحَ فَخُذْ عَنْ أَهْلِ الْبَيْتِ المَةِ فَإِنَّا رَوَيْنَاهُ وَ أُوتِينَا شَرْحَ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَانَا وَآتَانَا مَا لَرَيُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِين﴾. (3)
16-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيُحِبَ أَهْلَ بَيْتِي﴾. (4)
17-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿الْحَكِيمُ الَّذِي كَمُلَ فِي حِكْمَتِهِ وَ الْعَلِيمُ الَّذِي كَمُلَ فِي عِلْمِهِ﴾. (5)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِفْطَارُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ صَوْمِ الْجَاهِلِ وَإِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلَ مِنْ شُخُوص الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا وَلَا نَبِيَّاً حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْلَ وَيَكُونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ عُقُولِ جَمِيعِ أُمَّتِهِ وَمَا يُضْمِرُ النَّبِيُّ في نَفْسِهِ أَفْضَلُ مِن اجْتِهَادِ الْمُجْتَهدِينَ وَ مَا أَدَّى الْعَاقِلُ فَرَائِضَ اللَّهِ حَتَّى عَقَلَ مِنْهُ وَ لَا بَلَغَ جَمِيعُ الْعَابِدِينَ فِي فَضْلِ عِبَادَتِهِمْ مَا بَلَغَ الْعَاقِلُ إِنَّ الْعُقَلَاءَ هُمْ أولُو الْأَلْبَابِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب﴾. (6)
ص: 370
13-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند قرآن را به من عطا کرد و از حکمت نیز چیزی هموزن و مثل قرآن، به من بخشید هر خانه ای که در آن حکمت نباشد در واقع ویران است. عمیق در پی فهم باشید؛ تفقه نموده و بیاموزید و در جهالت نمی رید.
14-1- امام باقر علیه السلام- روزی در یکی از سفرهای پیامبر صلی الله علیه و آله عده ای سواره با آن حضرت ملاقات کردند. به حضرت سلام نموده و گفتند سلام بر تو ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! پیامبر صلی الله علیه و آله رو به ایشان کرده و پرسید: «شما کیستید»؟ آن ها پاسخ دادند از مؤمنین هستیم. حضرت فرمود: «حقیقت ایمانتان چیست»؟ گفتند راضی به قضای الهی و تسلیم امر پروردگار هستیم و امور را به خداوند واگذار می نماییم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عالمان حکیم چنان مقامی دارند که نزدیک است به خاطر حکمتشان پیامبر صلی الله علیه و آله شوند اگر در گفته خود صادق هستید خانه ای را که در آن ساکن نیستید (دنیا) بیش از حد نیاز آباد نکرده و آذوقه ای را که نمی خورید (اموال دنیا)، جمع ننمایید و تقوای خداوندی که بازگشتتان به سوی اوست را پیش بگیرید.
15-1- امام صادق علیه السلام- هرگاه علم صحیح خواستی آن را از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله بگیر. علم را به ما داده اند و حکمت و فصل الخطاب را برای ما تشریح کرده.اند خداوند ما را برگزیده و چیزی که به احدی در جهان نداده به ما داده است.
16-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- آن که جویای حکمت است باید اهل بیت مرا دوست بدارد.
17-1- ابن عباس رحمه الله علیه- خداوند حکیمی است که حکمتش کامل و دانایی است که علمش تکمیل و دوستی است که بندگانش را دوست دارد.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند میان بندگانش چیزی برتر از عقل تقسیم نکرد. خواب انسان عاقل، برتر از بیداری شب زنده داری انسان جاهل است و خوردن شخص عاقل از روزه داری فرد جاهل با فضیلت تر است خداوند هیچ پیامبری را فرو نفرستاد مگر آن زمان که عقلش کامل گشت و عقل او از تمام عقول امتش برتر شد و آن چه که پیامبر صلی الله علیه و آله در درون خود پنهان می کند، برتر از اجتهاد و تلاش همه ی تلاشگران است و بنده ی واقعی به ادای واجبات نمی پردازد؛ مگر زمانی که نسبت به آن عقل و درک پیدا کرده باشد و انسان های عابد و زاهد با تمام عبادات خود به آن چه که عاقل با عقل خود از آن بهرهمند شده است بهره مند نگشتند. اینان اولوا الألباب اند که خداوند تبارک و تعالی فرمود: ﴿وَمَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبَابِ﴾.
ص: 371
قوله تعالى: ﴿وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرِ فَإِنَّ اللهَ يَعْلَمُهُ وَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ﴾ (270)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ يُونس بن ظبيان قال: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ قَالَ مَا لَهُمْ مِنْ أَئِمَّةِ يُسَمُونَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوها وَتُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾ (271)
قوله تعالى: ﴿لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَتْهُمْ وَلَا كِنَّ اللهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٌ فَلِأَنفُسِكُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللهِ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٌ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ﴾ (272)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير عَن أبي عبد الله علیه السلام إِنَّ الزَّكَاةَ لَيْسَ يُحْمَدُ بهَا صَاحِبُهَا وَ إِنَّمَا هُوَ شَيْءٍ ظَاهِرُ إِنَّمَا حَقَنَ بِهَا دَمَهُ وَ سُمِّيَ بِهَا مُسْلِماً وَ لَوْ لَمْ يُؤَدِّهَا لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةُ وَإِنَّ عَلَيْكُمْ فِي أمْوَالِكُمْ غَيْرَ الزَّكَاةِ فَقَلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ وَ مَا عَلَيْنَا فِي أَمْوَالِنَا غَيْرُ الزَّكَاةِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ الَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ قَالَ قُلْتُ مَا ذَا الْحَقِّ الْمَعْلُومُ الَّذِي عَلَيْنَا قَالَ هُوَ الشَّيْءُ يَعْمَلُهُ الرَّجُلُ فِي مَالِهِ يُعْطِيهِ فِي الْيَوْمِ أَوْ فِي الْجُمْعَةِ أَوْ فِي الشَّهْرِ قَلَّ أَوْ كَثُرَ غَيْرَ أَنَّهُ يَدُومُ عَلَيْهِ وَ قَوْلَهُ عَزَّوَجَلَّ وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ قَالَ هُوَ الْقَرْضُ يُقْرِضُهُ وَالْمَعْرُوفُ يَصْطَنِعُهُ وَ مَتَاعُ الْبَيْتِ يُعِيرُهُ وَ مِنْهُ الزَّكَاهُ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ لَنَا جِيرَانَ-ا إِذَا أَعَرَنَاهُمْ مَتَاعاً كَسَرُوهُ وَ أَفْسَدُوهُ فَعَلَيْنَا جُنَاحٌ إِنْ نَمْنَعْهُمْ فَقَالَ لَا لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ إِنْ تَمْنَعُوهُمْ إِذَا كَانُوا كَذَلِكَ قَالَ قُلْتُ لَهُ وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَأَسِيراً قَالَ لَيْسَ مِنَ الزَّكَاةِ قُلْتُ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً قَالَ لَيْسَ مِنَ الزَّكَاةِ
ص: 372
و هر چیز را که انفاق می کنید یا نذر می کنید که در راه خدا انفاق نمایید خداوند از آن آگاه است و ستمکاران ریاکار و منت گذار هیچ یاوری ندارند. (270)
1-1- امام باقر علیه السلام- از یونس بن ظبیان نقل شده است از امام باقر علیه السلام- تفسير آيه ى: ﴿وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصار﴾ را پرسید امام علیه السلامه فرمود: آن ها (ظالمان) امامان و و پیشوایانی ندارند که نام آن ها را بخوانند و با تمسک به آنان هدایت یافته و نجات یابند.
اگر صدقات و انفاق های خود را آشکار کنید خوب است؛ و اگر آن ها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است؛ و از گناهان شما می کاهد؛ و خداوند به آن چه انجام می دهید، آگاه است. (271)
هدایت آن ها به طور اجبار] بر تو نیست؛ بنابراین ترک انفاق به غیر مسلمانان برای اجبار به اسلام صحیح نیست؛ ولی خداوند هر که را بخواهد [و شایسته باشد] هدایت می کند و آن چه را از اموال نیکو انفاق می کنید به سود خودتان است؛ و خدا به آن نیازی ندارد ولی جز برای رضای خدا انفاق نکنید و آن چه از اموال نیکو انفاق می کنید پاداش آن به طور کامل به شما بازگردانده می شود؛ و به شما ستم نخواهد شد. (272)
1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است زکات امری [مشخص و واجب] است که پرداخت کننده ی آن به سبب دادن زکات ستوده نمی شود؛ زیرا پرداخت آن وظیفه اش بوده و به این واسطه خونش را حفظ کرده و با پرداخت آن مسلمان خوانده شده که اگر پرداخت نمی کرد مسلمان نبود و مهدورالدم بود و اگر آن را نپردازد نماز او پذیرفته نمی شود. همچنین غیر از زکات پرداخت چیز دیگری از مالتان نیز بر عهده ی شماست.گفتم فدایتان شوم ما غیر از زکات، مكلّف به پرداخت چه چیز دیگری هستیم؟ فرمود: «سبحان الله آیا نشنیده ای که خداوند عزوجل در کتابش فرمود: و آن ها که در اموالشان حق معلومی است، برای تقاضاکننده و محروم». (معارج /25-24) گفتم: طبق این آیه حق معلومی که برعهده ی ماست، چیست؟ فرمود: «آن چیزی است که فرد در مالش مشخص می کند می کند و آن را چه کم چه زیاد در هر روز یا هر هفته یا هر ماه می پردازد و بر آن مداومت می کند و درباره ی سخن خدای عزوجل: و دیگران را از وسایل ضروری زندگی منع می نمایند. (ماعون /7) فرمود: آن همان قرضی که [انسان] می دهد عمل نیکی که انجام می دهد لوازم منزلی که به دیگران امانت می دهد و زکاتی که می پردازد را در برمی گیرد». گفتم: «ما همسایگانی داریم که اگر به آن ها کالایی بدهیم آن را می شکنند و از بین می برند امانت دار نیستند آیا اگر ما به آن ها کمک نکنیم معصیت کرده ایم»؟ فرمود: «اگر
ص: 373
قَالَ فَقُلْتُ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَتُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ قَالَ لَيْسَ مِنَ الزَّكَاةِ وَ صِلَتُكَ قَرَابَتِكَ لَيْسَ مِنَ الزَّكَاةِ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿الحَقِّ الْمَعْلُومُ لَيْسَ مِنَ الزَّكَاةِ هُوَ الشَّيْءُ تُخْرِجُهُ مِنْ مَالِكَ إِنْ شِئْتَ كُلَّ جُمْعَة وَ إِنْ شِئْتَ كُلَّ شَهْرٍ وَلِكُلِّ ذِي فَضْلٍ فَضْلُهُ وَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ فَلَيْسَ مِنَ الزَّكَاةَ وَالْمَاعُونُ لَيْسَ مِنَ الزَّكَاةِ هُوَ الْمَعْرُوفُ تَصْنَعُهُ وَ الْقَرْضُ تُقْرِضُهُ وَ مَتَاعُ الْبَيْتِ تُعِيرُهُ وَ صِلَةُ قَرَابَتِكَ لَيْسَ مِنَ الزَّكَاةِ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ فَالْحَقِّ الْمَعْلُومُ غَيْرُ الزَّكَاةِ وَ هُوَ شَيْءٌ يَفْرِضُهُ الرَّجُلُ عَلَى نَفْسِهِ أَنَّهُ فِي مَالِهِ وَ نَفْسِهِ وَ يَجِبُ لَهُ أَنْ يَفْرِضَهُ عَلَى قَدْر طَاقَتِهِ وَ سَعَتِهِ﴾. (2)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَن ابْنِ بُكَيْر عَنْ رَجُل عَنْ أَبِي جَعْفَر ال إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ قَالَ يَعْنِي الزَّكَاةَ الْمَفْرُوضَةَ قَالَ قَلَتْ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ قَالَ يَعْنِي النَّافِلَةَ إِنَّهُمْ كَانُوا يَسْتَحِبُّونَ إظْهَارَ الْفَرَائِضِ وَكِتْمَانَ النَّوَافِل﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَإِنْ تُخْفُوها وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ فَقَالَ هِیَ سِوَی اَلزَّکَاهِ إِنَّ اَلزَّکَاهَ عَلاَنِیَهٌ غَیْرُ سِرٍّ﴾. (4)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الحَلَبي: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ قَالَ لَيْسَ تِلْكَ الزَّكَاةَ وَ لَكِنَّهُ الرَّجُلُ یَتَصَدَّقُ بِنَفْسِهِ اَلزَّکَاهَ عَلاَنِیَهً لَیْسَ بِسِرٍّ ﴾. (5)
6- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ قَالَ: الزَّكَاةُ الْمَفْرُوضَةُ تُخْرَجُ عَلَانِيَةً وَ تُدْفَعُ عَلَانِيَةً وَ غَيْرُ الزَّكَاة إِنْ دَفَعَهَا سِراً فَهُوَ أَفْضَلُ﴾. (6)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿كُلِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكَ فَإِعْلَانُهُ أَفْضَلُ مِنْ إِسْرَارِهِ، وَكُلُّ مَا كَانَ تَطَوُّعاً فَإِسْرَارُهُ أَفْضَلُ مِنْ إِعْلَانِهِ، وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا حَمَلَ زَكَاةَ مَالِهِ عَلَى عَاتِقِهِ فَقَسَمَهَا عَلاَنِیَهً کَانَ ذَلِکَ حَسَناً جَمِیلاً﴾. (7)
ص: 374
[قضیّه] به این صورت است شما به سبب ممانعتتان مؤاخذه نمی شوید به ایشان گفتم: «و غذای [خود] را با این که به آن علاقه [و نیاز دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» می دهند». (انسان /8) فرمود: این آیه زکات را شامل نمی شود سخن خداوند عزوجل را گفتم: آن ها که اموال خود را، شب و روز پنهان و آشکار انفاق می کنند (بقره/274) فرمود: شامل زکات نیست». سخن خداوند عزوجل را گفتم: «اگر انفاق ها را آشکار کنید خوب است و اگر آن ها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است فرمود این هم زکات نیست و هدیه ای که تو به نزدیکانت می پردازی نیز زکات محسوب نمی شود.
2- امام صادق علیه السلام- حق معلوم از زکات نیست زکات به شمار نمی آید و آن چیزی است که از مال خود اگر خواسته باشی هر هفته جمعه یا در هر ماه جدا می کنی و می بخشی و برای هر بخشش و عطایی فضیلتی است و این آیه و اگر آن ها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است نیز از مصادیق زکات نیست و سوره ماعون نیز شامل موارد زکات نیست؛ بلکه کار نیکی است که شخص انجام می دهد یا وام دادن به دیگری است یا کالایی از خانه را به همسایگان و دیگران امانت دادن است و هدیه ای که به نزدیکانت می دهی نیز از موارد زکات نیست. خداوند بزرگ فرموده است و آن ها که در اموالشان حق معلومی است (معارج /34) حق معلوم غیر از زکات است و آن مال یا کمکی است که خود شخص بر خود لازم می دارد که برای فرد یا جامعه انجام دهد و واجب است که اندازه ی آن را درخور توانایی و گشایش زندگی خویش تعیین کند.
3- امام باقر علیه السلام- أبو بکیر از شخصی نقل کرده است که امام باقر علیه السلام فرمود: «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ یعنی زکات واجب». پرسیدم [مراد از] وَإِنْ تُخْفُوها وَتُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ چیست؟ فرمود: «یعنی امور مستحب. چنین پسندیده است که واجبات را آشکار کنند و مستحبّات را پنهان انجام دهند».
4- امام صادق علیه السلام- [صدقه را باید پنهان پرداخت که خداوند عزوجل می فرماید:] ... وَإِن تُخْفُوها وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهوَ خَيْرٌ لَّكُمْ؛ امّا در این قسمت از آیه زکات واجب منظور نیست. زیرا زکات واجب را باید آشکارا پرداخت کنند نه مخفیانه.
5- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: «از امام درباره ی سخن خداوند: ﴿ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهوَ خَيْرٌ لَّكُمْ﴾ پرسیدم» فرمود: منظور از این آیه زکات نیست و بهتر است خود انسان به دست خود زکاتش را آشکارا و نه مخفیانه، بپردازد».
6- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ زکات واجب را به صورت علنی پرداخت کن و غیر آن را چنان چه پنهانی بپردازی، بهتر است.
7- امام صادق علیه السلام- هر فریضه ای که خداوند واجب می کند [اجرای] آشکار آن بهتر از پنهان است و هر طاعتی که با اختیار [و مستحب] باشد [اجرای] پنهان آن بهتر از آشکار است. زکات هم جزء فرائض است اگر کسی زکات خود را بر دوش بگذارد و آشکارا [میان حاجتمندان] تقسیم کند، کار بسیار شایسته و خوبی کرده است.
ص: 375
8- امام صادق علیه السلام- ای عمّار! سوگند به خدا صدقه ی پنهانی از صدقه ی علنی و عبادت پنهانی خداوند از عبادت علنی او برتر و با فضیلت تر است.
[بهتر است انفاق شما] برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته اند؛ و نمی توانند برای تأمین هزینه ی زندگی مسافرتی کنند و سرمایه ای به دست آورند؛ و افراد ناآگاه آن ها را از شدت خویشتن داری بی نیاز می پندارند؛ اما آن ها را از چهره هایشان می شناسی؛ و هرگز با اصرار از مردم درخواست نمی کنند. این است مشخصات آن ها! [و هر چیز خوبی در راه خدا] انفاق کنید خداوند از آن آگاه است.
1- امام باقر علیه السلام- این آیه درباره ی اصحاب صفه عده ای از مهاجران که به دلیل فقر در پله ای سنگی در مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله سکونت می کردند نازل شده است.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- آنان نزدیک چهارصد نفر مرد بودند که نه خانه ای در شهر مدینه داشتند و نه خانواده و وابستگانی که به آن پناه ،برند بنابراین در مسجد اقامت کردند و گفتند: با هر ارتشی که پیامبر صلی الله علیه و آله می فرستد می رویم و از مسجد خارج می شویم؛ خداوند مردم را برای کمک به آنان تشویق کرد تا هر کسی که از غذا می خورد و از آن زیاد می،آمد، شب برای ایشان می برد.
3- امام هادی علیه السلام- نظر [ما که نظری] بین جبر و تفویض [است] عبارت است از: آزمایش و آزمون امتحان سخت؛ به اندازه ی قدرت و توانی که به بنده داده شده است و بیان و شرح این موارد در همان پنج مثالی است که حضرت صادق ال یادآور شده اند تندرستی آزادی راه مهلت کافی توشه ی راه و وسیله ی (تحریک) که آن پنج نمونه تمامی فضل را گرد آورده و من به خواست خدا آن ها را با بیان و شواهدی از قرآن تفسیر خواهم کرد... و اما در مورد توشه یعنی تمکن مالی و مخارجی که بنده بتواند از آن برای انجام وظایف الهی کمک گیرد چنان که در قرآن فرموده است بر نیکوکاران راه تعرضی نیست ... [ملامت بر آن هاست که با توانگری اجازه تخلف می خواهند] آیا نمی بینی که خداوند عذر کسی را که مالی ندارد تا انفاق کند، پذیرفته و آن ها را که برای حج و جهاد و نظائر آن توشه و مرکب دارند معذور ندانسته و همچنین بینوایان را درباره ی زکات معاف داشته و حقی برایشان در اموال توانگران قرار داده است؟ خداوند فرموده صدقات مال بینوایانی است که در راه خدا درمانده و بیچاره اند... دستور داده بینوایان را از واجبات مالی معافشان دارند و آمادگی برای انجام وظایفی که قدرت مالی انجام آن را ندارند، از ایشان نخواسته است.
ص: 376
4- علىّ بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَهُمُ الَّذِينَ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافاً مِنَ الرَّاضِينَ وَالْمُتَجَوِّلِينَ فِي الدِّين. الَّذِينَ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافَا وَ لَا يَقْدِرُونَ أَنْ يَضْرِبُوا فِي الْأَرْضِ فَيَحْسَبُهُمْ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفْفِ عَن السُّؤَال﴾. (1)
5- الكاظم علیه السلام- ﴿فُقَرَاء هُمُ الَّذِينَ لَا يَسْأَلُونَ لِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيل الله لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لا يَسْتَلُونَ النَّاسَ الحافاً﴾. (2)
6- علىّ بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الفُقَرَاءُ هُمُ الَّذِينَ لَا يَسْأَلُونَ وَ عَلَيْهِمْ مَتُونَاتٌ مِنْ عِيَالِهِمْ وَ الدَّلِيلُ عَلَى أَنَّهُمْ هُمُ الَّذِينَ لَا يَسْأَلُونَ﴾. (3)
7- الباقر علیه السلام- ﴿أيْدِي ثَلَاثَةُ فَيَدُ اللَّهِ الْعُلْيَا وَ يَدُ الْمُعْطِى الَّتِي تَلِيهَا وَ يَدُ السَّائِلِ السُّفْلَى إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة وَ مَنْ سَأَلَ وَ لَهُ مَا يُغْنِيهِ جَاءَتْ مَسْأَلَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَة كُدُوحاً أَوْ خُمُوشاً أَوْ خُدُوشا فِي وَجْهِهِ قِيلَ: وَ مَا غَنَاهُ؟ قَالَ خَمْسُونَ دِرْهَماً أَوْ عِدْلُهَا مِنَ الذَّهَب﴾. (4)
8- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الْآيَةَ بَعَثَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفِ بدَنَانِيرَ كَثِيرَة إِلَى أَصْحَابِ الصُّفَة حَتَّى أَغْنَاهُمْ وَ بَعَثَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فِي جَوْفِ اللَّيْلِ بوَسْقَ مِنْ تَمْرِ فَكَانَ أَحَبَّ الصَّدَقَتَيْنِ إِلَى اللَّهِ صَدَقَةُ عَلَى علیه السلام﴾. (5)
9- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ كَرِهَ لَكُمْ ثَلَاثَاً قِيلَ وَ قَالَ وَ كَثْرَةَ السُّوَالِ وَإِضَاعَةَ الْمَالِ وَ نَهَى عَنْ عُقُوقِ الْأُمَّهَاتِ وَ وَادِ الْبَنَات﴾. (6)
10- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿شَّيْءُ شَيْئَانٍ شَيْءٍ قُصِرَ عَنِّى لَمْ أَرْزَقْهُ فِيمَا مَضَى وَ لَا أَرْجُوهُ فِيمَا بَقِيَ لَا أَنَالُهُ دُونَ وَقْتِهِ وَ لَوِ اسْتَعَنْتُ عَلَيْهِ بِقُوَّةَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَمَا أَعْجَبَ أَمْرَ هَذَا شی الْإِنْسَانِ يَسُرُّهُ دَرْكُ مَا لَمْ يَكُنْ لِيُدْرَكَهُ وَلَوْ أَنَّهُ فَكَرَ لِأَبْصَرَ وَ لَعَلِمَ أَنَّهُ مُدَبَّرُ وَ اقْتَصَرَ عَلَى مَا تَيَسَّرَ وَلَمْ يَتَعَرَّضُ لِمَا تَعَسَّرَ وَاسْتَرَاحَ قَلْبَهُ مِمَّا اسْتَوْعَرَ فَبِأَيِّ هَدَيْنِ أَغْنِي عُمُرِي فَكُونُوا أَقَلَّ مَا
ص: 377
4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- ایشان کسانی هستند که با اصرار چیزی از مردم طلب نمی کنند و. راضی هستند و ظاهر خود را حفظ می کنند صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته صبر پیشه می کنند با اصرار چیزی از مردم طلب نمی کنند و نمی توانند برای تأمین هزینه ی زندگی در زمین سفر کنند و از شدت خویشتن داری فرد بی اطلاع، آنان را توانگر می پندارد.
5- امام کاظم علیه السلام- با در نظر گرفتن سخن خدای تعالى: ﴿لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيل الله لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْتَلُونَ النَّاسَ الحافاً﴾؛ فقرا آن کسانی هستند که درخواست و گدایی نمی کنند.
6- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- فقرا [در این آیه] آن کسانی هستند که از کسی گدایی و درخواست نمی کنند و برای روزی دادن خانواده شان متحمّل خستگی ها و ملامت ها می شوند و نشانه و مشخص کننده ی آن ها آن است که افرادی هستند که درخواست کمک و تکدی نمی کنند.
7- امام باقر علیه السلام- سه نوع دست تا روز قیامت وجود دارد: دست والای خداوند، دست انسان بخشنده که از او درخواست می شود و دست [فرد] دون مرتبه ی خواهش کننده چنان چه کسی با وجود آن که از چیزی بی نیاز است آن را درخواست و گدایی نماید خواسته ی او در روز قیامت به صورت حشره هایی مثل پشه مگس شته در برابر چهره اش آشکار می شود. از امام علیه السلام سؤال شد: بی نیازی چیست؟ فرمود: داشتن پنجاه درهم یا برابر آن طلا».
8- ابن عباس رحمه الله علیه- زمانی که خداوند آیه ی: ﴿لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ الله﴾ را نازل کرد، عبدالرحمن بن عوف مقدار زیادی دینار برای اصحاب صفه فرستاد تا بی نیازشان کند و علی بن ابی طالب علیه السلام در نیمه شب یک بار شتر خرما فرستاد پس صدقه ی علی علیه السلام از میان آن دو صدقه، نزد پروردگار محبوب تر بود چون صدقه ی در شب و مخفیانه با ارزش تر از صدقه ی روز و آشکار است و آیه ی ﴿الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَاهُم بِالَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ نازل شد.
9- امام باقر علیه السلام- خداوند برای شما سه چیز را ناپسند دانسته است گفته شد: «آن ها چه چیزهایی هستند»؟ فرمود زیاد تقاضا و گدایی کردن و از بین بردن مال نافرمانی مادران و زنده به گور کردن دختران».
10- امام علی علیه السلام- اشیاء دو نوع اند: بعضی چیزهاست که رزق من نبوده است؛ قبلاً به من داده نشده و در آینده نیز امید دریافت آن برایم نیست و بعضی چیزهاست که تا وقتش فرا نرسد به آن نخواهم رسید؛ گرچه از تمام نیروی آسمان ها و زمین برای رسیدن به آن کمک بگیرم. شگفت از کار انسان است که برای به دست آوردن چیزی که قبلاً به دست نیاورده بود خوشحال می شود. اگر درست بیاندیشد خواهد فهمید که این امر در اختیار و تدبیر خداست به همین جهت حرکت خود را به مقداری که برایش ممکن است منحصر می کند و در تکاپوی چیز مشکل و غیر مقدور برنمی آید. در نتیجه در برابر مشکلات آرامش دل پیدا می کند. در راه کدام یک از این دو چیز،
ص: 378
يَكُونُونَ فِي الْبَاطِن أَمْوَانًا أَحْسَنَ مَا يَكُونُونَ فِى الظَّاهِرِ أَحْوَالَا فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَدَّبَ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِينَ الْعَارِفِينَ أَدَبَاً حَسَناً فَقَالَ جَلَّ مِن قَائِل تَحْسَبُهُمُ الجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بسِيماهُمْ لا يَسْتَلُونَ النَّاسَ إِلحافاً﴾. (1)
11- الباقر علیه السلام- ﴿إن اللهَ يُبْغِضُ الْمُلْحِف﴾. (2)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ مَا اعْتَذَرَ إِلَى مَلَكِ مُقَرَّب وَ لَا إِلَى نَبِيٌّ مُرْسَلِ إِنَّا إِلَى فُقَرَاءِ شِيعَتِنَا قِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يَعْتَذِرُ إِلَيْهِمْ قَالَ يُنَادِي مُنَادٍ أَيْنَ فُقَرَاءُ الْمُؤْمِنِينَ فَيَقُومُ عُنُقُ مِنَ النَّاسِ فَيَتَجَلَّى لَهُمْ الرَّبُّ فَيَقُولُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عُلُوّى وَ آلَائِي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي مَا حَبَسْتُ عَنْكُمْ شَهَوَاتِكُمْ فِي دَارِ الدُّنْيَا هَوَاناً بِكُمْ عَلَيَّ وَلَكِنْ ذَخَرْتُهُ لَكُمْ لِهَذَا الْيَوْمِ أمَا تَرَى قَوْلَهُ مَا حَبَسْتُ عَنْكُمْ شَهَوَاتِكُمْ فِي دَارَ الدُّنْيَا اعْتِدَاراً قُومُوا الْيَوْمَ فَتَصَفَّحُوا وُجُوهَ خَلَائِقِي فَمَنْ وَجَدْتُمْ لَهُ عَلَيْكُمْ مِنَّةً بشَرْبَة مِنْ مَاءٍ فَكَافُوهُ عَنِّى بِالْجَنَّةِ﴾. (3)
13- الصّادق علیه السلام- ﴿إن اللَّهَ لَيَتَعَذَرُ إِلَى عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ الْمُحْتَاج كَانَ فِي الدُّنْيَا كَمَا يَتَعَذَرُ الْأَخْ إِلَى أَخِيهِ فَيَقُولُ لَا وَ عِزَّتِى مَا أَفْقَرْتُكَ لِهَوَان بكَ عَلَيَّ فَارْفَعْ هَذَا الْغِطَاءَ فَانْظُرْ مَا عَوَّضْتُكَ مِنَ الدُّنْيَا فَيُكْشَفَ الْغِطَاءُ فَيَنْظُرُ إِلَى مَا عَوَّضَهُ اللَّهُ مِنَ الدُّنْيَا فَيَقُولُ مَا يَضُرُّنِي مَا مَنَعْتَنِي عَمَّا [مَعَ مَا] عَوَّضْتَنِی﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُم بِاللَّيْل وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾. (274)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بصير قال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً قَالَ لَيْسَ مِنَ الزَّكَاةِ﴾. (5)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلَى علیه السلام النَّفَقَةُ عَلَى الْخَيْلِ الْمُرْتَبَطَة فِي سَبيلِ اللَّهِ هِيَ النَّفَقَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْواهُم بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً﴾. (6)
ص: 379
عمر خود را تمام کنم؟! از آن دسته باشید که با این که در باطن در اوج فقر و تنگدستی اند، در ظاهر بهترین افرادند فقر و تنگدستی خوشحال ترین چهره را دانسته باشید خداوند بزرگ بندگان مؤمن عارف خود را به بهترین وجه، ادب می آموزد فرموده است ﴿يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ، تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لا يَسْتَلُونَ النَّاسَ إِلحافا﴾.
11- امام باقر علیه السلام- خداوند بر کسی که برای گرفتن مال از مردم به آنان بسیار اصرار می کند، خشم می گیرد.
12- امام صادق علیه السلام- محمد بن خالد برقی از امام صادق علیه السلام روایت می کند خداوند از هیچ ملک مقرب و پیامبر صلی الله علیه و آله مرسلی عذرخواهی نکرد مگر از نیازمندان شیعیان ما از امام علیه السلام پرسیده شد: چگونه از آن ها عذرخواهی می شود؟ [فرمود:] منادی ندا می دهد فقرا مؤمن کجا هستند؟ پس سرهایی از میان مردم بلند می شود و پروردگار برای آن ها متجلی می گردد که می گوید: «به عزت، جلال و بزرگی ام و به نعمت ها و مرتبه ی والایم سوگند، لذات دنیویتان را در دار دنیا به این جهت که شما را نزد خود خوار می دانستم از شما دریغ نکردم بلکه آن ها را برای چنین روزی برایتان ذخیره کردم امام علیه السلام افزود: «آیا در این سخن او نعمت های خود را در دنیا از شما دریغ نکردم مگر... حالت عذرخواهی نمی بینی»؟ گویا خداوند می فرماید: «امروز برخیزید و به تک تک صورت بندگانم نگاه کنید و هر کسی که ولو به قدر آب نوشاندنی به شما کمک کرده را برای به بهشت رفتن کفایت کنید».
13- امام صادق علیه السلام- خداوند در قیامت از بندهی مؤمن محتاج خود عذرخواهی می کند همان گونه که برادری از برادرش عذر می.خواهد خداوند می فرماید سوگند به عزت و جلال خودم تو را برای این که در نزدم خوار هستی فقیر نکردم اینک دیده باز کن و بنگر در عوض دنیا برای تو چه چیزهایی ذخیره کرده ام او دیده باز می کند و آن چه را که خداوند در عوض دنیا به او داده مشاهده می کند و می گوید با وجود این چیزهایی که در عوض دنیا به من داده ای، آن چه مرا از آن محروم کردی به من ضرری نزده است».
کسانی که اموال خود را شب یا روز پنهان یا آشکار انفاق می کنند، مزدشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است؛ نه ترسی بر آن هاست و نه اندوهگین می شوند. (274)
1-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: «از امام صادق علیه السلام- درباره ی این سخن باری تعالی: ﴿الَّذِينَ ينفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً﴾ پرسیدم. ایشان فرمود: این آیه درباره ی زکات نمی باشد».
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- [در خطاب به امام علی علیه السلام] ای علی! مواجبی که به لشکر خدا تعلق می گیرد، همان نفقه ای است که خداوند عزوجل فرمود: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً
ص: 380
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَّ النبي سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَاهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ سِرا و عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ مَنْ هُمْ فَقَالَ صلی الله علیه و آله أَصْحَابُ الْخَيْلِ ثُمَّ قَالَ الْمُنْفِقُ عَلَى الْخَيْلِ كَالْبَاسِطِ يَدَيْهِ بِالصَّدَقَة لَا يَقْبِضُهَا وَ أَبْوَالُهَا وَأَرْوَاتُهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَكِيُّ الْمِسْكِ﴾. (1)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَعَثَ مَعَ عَلَى الةِ ثَلَاثِينَ فَرَسَا فِي غَزْوَةِ ذَاتِ السَّلَاسِل و قَالَ يَا عَلِيُّ اتْلُو عَلَيْكَ آيَةً فِي نفقَة الْخَيْلِ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْواهُمْ بِالليل والنَّهارِ سِرا و عَلانِيَةً فَهيَ النَّفَقَةُ عَلَى الْخَيْلِ سِراً وَ عَلَانِيَةً﴾. (2)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿نَزَلَتْ فِى النَّفَقَة عَلَى الْخَيْل﴾. (3)
6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا عَلَى مَا عَمِلْتَ فِي لَيْلَتِكَ قَالَ وَلِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ نَزَلَتْ فِيكَ أَرْبَعَةُ مَعَالِيَ قَالَ بأَبي أَنْتَ وَ أُمِّى كَانَتْ مَعِي أَرْبَعَةُ دَرَاهِمَ فَتَصَدَّقْتُ بِدِرْهَم لَيْلًا وَبِدِرْهَم نَهَاراً وَ بِدِرْهَم سِراً وَ بِدِرْهَم عَلَانِيَةً قَالَ فَإِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ فِيكَ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُون﴾. (4)
7-1- الرّسول صلى الله عليه وآله وسلم- ﴿قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم نَزَلَتْ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فِي على علیه السلام علي علیه السلام﴾. (5)
8-1- الباقر علیه السلام- ﴿نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي عَلَى علیه السلام كَانَتْ مَعَهُ أَرْبَعَةُ دَرَاهِمَ فَتَصَدَّقَ بِوَاحِدٍ لَيْلًا وَ بوَاحِدٍ نَهَاراً وَ بوَاحِدٍ سِراً وَ بوَاحِدٍ عَلَانِيَة﴾. (6)
9-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَت فِي عَلِيِّ بن أبي طالب علیه السلام وَ ذَلِكَ أَنَّهُ أَنْفَقَ أَرْبَعَ دَرَاهِمَ أَنْفَقَ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ دِرْهَماً وَ فِي وُضُوحِ النَّهَارِ دِرْهَمَا وَ سِرًّا دِرْهَمَا وَ عَلَانِيَةً دِرْهَمَا فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ قَالَ
ص: 381
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیغمبران در مورد آیه ی: ﴿الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ سؤال شد که «این افراد چه کسانی می باشند؟ فرمود صاحبان اسب های جنگی سپس فرمود آن که برای اسب های جنگی و تجهیز جبهه هزینه می دهد چون کسی است که با دو دست صدقه می دهد و بول و سرگین آن اسب ها در قیامت چون مشک پاک [برای صدقه دهنده ی او] است».
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- از امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل شده است رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه علی علیه السلام در غزوه ی ذات السلاسل سی اسب [جنگی] فرستاد و فرمود برای تو آیه ای در مورد هزینه کردن برای [تهیه و تجهیز] اسب های [جنگی] می خوانم ﴿الذينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً﴾ که منظور همین هزینه کردن آشکار و پنهان برای [تجهیز] اسب های جنگی است».
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله [این آیه در مورد تجهیز اسب های [جنگی نازل شده است. پولی که در جهت تجهیز اسب های جنگی انفاق می شود
6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی در شب گذشته چه کردی؟ فرمود: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله چرا می پرسید؟ [ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «[چون] چهار جایگاه رفیع درباره ی تو نازل شد». [علی] گفت پدر و مادرم فدایت چهار درهم با خود داشتم که یکی را در شب و یکی را در روز و یکی را مخفیانه و یکی را آشکارا بخشیدم. [پیامبر صلی الله علیه و آله] فرمود: خداوند درباره ی تو نازل فرمود: ﴿الَّذِينَ يَنفِقُونَ أَمْوَاهُم بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ سِرًّا وَعَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾.
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- آیه ی: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْواهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً﴾ در شأن على علیه السلام نازل شده است.
8-1- امام باقر علیه السلام- این آیه در مورد علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شد او چهار درهم با خود داشت که یک درهم شب یک درهم ،روز یک درهم پنهانی و در همی از آن را هم آشکارا صدقه دادند.
9-1- ابن عباس رحمه الله علیه- آیه در مورد علی بن ابی طالب نازل شد زیرا ایشان چهار درهم انفاق کرد؛ در تاریکی شب یک درهم در روشنایی روز یک ،در هم یک درهم پنهانی و درهمی هم آشکارا انفاق فرمود [و از این رو] این آیه نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود کدام یک از شما این گونه انفاق کرده است؟ قوم [از پاسخ دادن] خودداری کردند پس حضرت سؤال را تکرار نمود و این بار
ص: 382
النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله أَيُّكُمْ صَاحِبُ هَذِهِ النَّفَقَةِ فَأَمْسَكَ الْقَوْمُ فَعَادَهَا النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَامَ عَلِيُّ بْن أَبِي طَالِب علیه السلام وَ قَالَ أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ فَتَلَا النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله، فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ﴾. (1)
10-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿صَدَقَةُ السِّرِّ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ﴾. (2)
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَعْنِي ثَوَابَهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ﴾. (3)
1-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ مِنْ قِبل الْعَذَابِ وَ مِنْ قِبَلَ الْمَوْتِ يَعْنِي في الآخرة﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلا كَما يَقُومُ الَّذي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ المُس ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرَّبَا وَ أَحَلَّ اللهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾. (275)
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمَّا الَّذِي تَأْوِيلُهُ فِي تَنْزِيلِهِ فَهُوَ كُلُّ آيَةٍ مُحْكَمَةِ نَزَلَتْ فِي تَحْرِيمِ شَيْءٍ مِنَ الْأُمُورِ الْمُتَعَارَفَةِ الَّتِي كَانَتْ فِي أَيَّامِ الْعَرَبِ تَأْوِيلُهَا فِي تَنْزِيلِهَا فَلَيْسَ يُحْتَاجُ فِيهَا إِلَى تفسير أَكْثَرَ مِنْ تَأويلها وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبا إلى قَوْلِهِ وَ أَحَلَّ اللهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبا وَ مِثْلُ ذَلِكَ فِي الْقُرْآن كَثِيرُ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لَا يَحْتَاجُ الْمُسْتَمِعُ إِلَى مَسْأَلَة عَنْه﴾. (5)
ص: 383
علی بن ابی طالب علیه السلام برخاست و فرمود: «من ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! پس پیامبر صلی الله علیه و آله آیه ی: ﴿فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِم﴾ را تلاوت فرمود».
10-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- صدقه ی پنهانی خشم خدا را فرو می نشاند.
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ﴾ یعنی ثواب ایشان، نزد پروردگارشان است.
1-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ [یعنی] از عذاب و مرگ نمی هراسند و محزون نمی شوند؛ یعنی در آخرت چنین هستند.
کسانی که ربا می خورند [در قیامت] مانند کسی که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده و تعادل خود را از دست داده بر می خیزند این به خاطر آن است که گفتند: «بیع و داد و ستد مانند ربا است در حالی که خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام. زیرا فرق میان این دو بسیار است و اگر کسی اندرزی از جانب پروردگارش به او رسد، و [از رباخواری] خودداری کند سودهای پیشین [و قبل از تحریم] از آن اوست؛ و کار او به [عفو] خدا واگذار می شود؛ اما کسانی که [به ربا خواری] بازگردند اهل دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند بود. (275)
1-1- امام علی علیه السلام- آن دسته از آیات که تأویلشان در تنزیلشان نهفته است، شامل تمام آیات محکمی می شود که برای تحریم برخی از چیزهای متعارف که در میان اعراب آن روز بوده، نازل شده است. تأویل آنان در تنزیلشان است لذا آن آیات به تفسیری بیش از تأویلشان نیازمند نمی باشند و از این جمله آیات سخن خداوند است ﴿ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبا﴾ (بقره /278) ﴿و أَحَلَّ اللهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبا﴾ و نظیر این آیه که خداوند سبحان [چیزی را] تحریم نموده و شنونده در مورد آن شبهه و سؤالی ندارد در قرآن به وفور دیده می شود.
ص: 384
2-1- الكاظم علیه السلام- ﴿أحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ نَعَمْ يَا عَمْرُو أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ الْإِشْرَاكَ بالله... وَأَكُلُ الرِّبَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ﴾. (1)
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا أَسْرى بى إِلَى السَّمَاءِ رَأَيْتُ قَوْماً يُرِيدُ أَحَدُهُمْ أَنْ يَقُومَ فَلَا يَقْدِرُ أَنْ يَقُومَ مِنْ عِظَم بَطْنِهِ فَقُلْتُ مَنْ هَوْلَاءِ يَا جَبْرَئِيلُ قَالَ هَوْلاءِ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الربا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ المَسَ وَإِذَا هُمْ بِسَبيل آل فِرْعَوْنَ يُعْرَضُونَ عَلَى النَّارِ غُدُوًّا وَعَشِيًّا يَقُولُونَ رَبَّنَا مَتَى تَقُومُ السَّاعَةُ وَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ السَّاعَةَ أَدْهَى وَ أَمَرُّ﴾. (2)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿آكِلُ الرِّبَا لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَتَخَبَّطَهُ الشَّيْطَان﴾. (3)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿دِرْهُمْ مِنْ رِبَا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ سَبْعِينَ زَنْيَةٌ بِذَاتِ مَحْرَمٍ فِي بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ، قَالَ إِن لِلرِّبَا سَبْعِين جزءاً أَيْسَرَهُ أَن يَنكِحَ الرَّجُلُ أُمَّهُ فِي بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ﴾. (4)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ النَّاسَ يَزْعُمُونَ أن الربح عَلَى الْمُضْطَرَ حَرَام وَهُوَ مِنَ الرِّبَاءِ قَالَ: وَهَلْ رَأَيْتَ أحَداً يَشْتَرى غَنِيّاً أَوْ فَقِيراً إِلَّا مِنْ ضَرُورَة يَا عُمَرُ قَدْ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَارْبَحْ وَ لَا تُرْبهُ قُلْتُ: وَمَا الرِّبَاءِ قَالَ دَرَاهِمَ بِدَرَاهِمَ مِثْلَيْنِ بِمِثْل﴾. (5)
7-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عِلَّةً تَحْريم الرِّبَا إِنَّمَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ لِمَا فِيهِ مِنْ فَسَادِ الْأَمْوَالِ لِأَنَّ الْإِنْسَانَ إِذَا اشْتَرَى الدَّرْهَمَ بِالدِّرْهَمَيْنِ كَانَ ثَمَنُ الدَّرْهَم دِرْهَمَا وَ ثَمَنُ الْآخَرِ بَاطِنَا فَبَيْعُ الرِّبَا وَكُسَ عَلَى كُلِّ حَالَ عَلَى الْمُشْتَرَى وَ عَلَى الْبَائِعِ فَحَرَّمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الرِّبَا لِعِلَّة فَسَادِ الْأَمْوَالِ كَمَا حَظَرَ عَلَى السَّفِيهِ أَنْ يُدْفَعَ مَالُهُ إِلَيْهِ لِمَا يُتَخَوَّفُ عَلَيْهِ مِنْ إِفْسَادِهِ حَتَّى يُؤْنَسَ مِنْهُ رُشْدُهُ فَلِهَذِهِ الْعِلَّة اللَّهُ الرِّبَا وَبَيْعَ الدَّرْهَم بِالدَّرْهَمَيْنِ يَدَأَ بِيَدِ وَ عِلَّةً تَحْرِيمِ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ لِمَا فِيهِ مِنَ الِاسْتِخْفَافِ بِالْحَرَامِ الْمُحَرَّمِ وَهِيَ كَبِيرَةُ بَعْدَ الْبَيَانِ وَ تَحْرِيمِ اللَّهِ تَعَالَى لَهَا وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ مِنْهُ إِلَّا اسْتِخْفَافَ بِالتَّحْرِيمِ لِلْحَرَامِ وَالِاسْتِخْفَافُ بِذَلِكَ دُخُولُ فِي الْكُفْرِ وَعِلَّةً تَحْرِيمِ الرِّبَا بِالنَّسْيَةِ
ص: 385
2-1- امام کاظم علیه السلام- [عمرو به امام کاظم علیه السلام گفت:] «دوست دارم گناهان بزرگ را از کتاب خدای عزوجل [و با استناد به آیات آن[ بشناسم. حضرت فرمود: «بله! ای عمرو! بزرگترین گناهان، شرک به خدای عزوجل است و... و مورد دیگر خوردن رباست که خداوند درباره ی رباخواران می فرماید: ﴿ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ المُس﴾
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- زمانی که مرا به آسمان (معراج) بردند گروهی را دیدم که یکی از آن ها تلاش می کرد که بایستد اما به سبب شکم بزرگی که داشت نمی توانست بایستد. گفتم «ای جبرئیل ایشان چه کسانی هستند؟ پاسخ داد: «این ها رباخوارانند: ﴿ لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ المُسِّ﴾ اینان همانند [عذاب] آل فرعون روز و شب در آتش افکنده می شوند و در آن حال می گویند پروردگارا قیامت چه وقت فرا می رسد تا از این وضع خلاص شویم؟ در حالی که نمی دانند عذاب قیامت سخت تر و تلخ تر است.
4-1- امام صادق علیه السلام- خورنده ی ربا از دنیا نمی رود مگر آن که شیطان به او آسیب می رساند. (ایمان او به خطر می افتد)
5-1- امام صادق علیه السلام- یک درهم ربا نزد خداوند از هفتاد بار زنا با محارم در خانه ی خدا عظیم تر و زشت تر است فرمود ربا [در تشبیه] هفتاد جزء [و معادل] دارد که ازدواج [و نزدیکی] مرد با مادرش در خانه ی خدا، خفیف ترین آن است.
6-1- امام صادق علیه السلام- عمیر بن یزید گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «قربانت گردم مردم فکر می کنند که سود گرفتن از شخص بیچاره در معاملات حرام و در حکم ریاست». امام علیه السلام فرمود: آیا کسی را دیده ای چه فقیر چه ثروتمند چیزی بخرد مگر به خاطر ضرورت و این که چاره ای جز خرید آن نداشته باشد؟ ای عمر خداوند داد و ستد را مباح دانسته و ربا را حرام کرده است. در معاملات سود بگیر اما ربا مگیر. پرسیدم ربا کدام است؟ فرمود: «درهم ها در مقابل درهم ها و دو جنس مشابه را در مقابل یکی دادوستد کردن».
7-1- امام رضا علیه السلام- علت تحریم ربا که خداوند آن را نهی کرده فسادی است که نسبت به اموال در آن وجود دارد زیرا انسان چنان چه یک درهم را به دو درهم بخرد چون قیمت یک درهم یک درهم است درهم دیگر تباه شده است لذا خرید و فروش و معاملات ربوی در هر حال برای خریدار و فروشنده، همه خسارت و ضرر است پس از این رو خداوند تبارک و تعالی ربا را به خاطر فساد و تباهی اموال و ثروت ها، حرام کرده است همچنان که منع فرموده اموال سفیه (کم عقل و دیوانه و کودکان) را در اختیار او قرار دهند چرا که بیم آن است که همه را تلف و نابود کند؛ تا زمانی که از او رشد عقلی دیده شود که در آن وقت منع برداشته می شود به این سبب خداوند عزوجل معامله کردن یک درهم به دو درهم در یک معامله را حرام فرموده و سر تحریم ربا بعد از دانستن حکم خدا درباره ی ،آن این است که در آن کوچک شمردن حرامی است که خداوند آن را حرام فرموده است و شرعاً حرمتش معلوم گشته و این بی اعتنایی به محرمات الهی و نادیده گرفتن آن خود داخل شدن در کفر است [نه تنها معصیت] و سر تحریم ربای قرضی آن است که [با این کار] کار خیر از میان می رود و اموال تلف می شود و مردم به
ص: 386
لِعِلَّةِ ذَهَابِ الْمَعْرُوفِ وَ تَلَفِ الْأَمْوَالِ وَ رَغْبَةِ النَّاسِ فِي الرِّبْحِ وَ تَرْكِهِمُ الْقَرْضَ وَ الْفَرْضَ وَ صَنَائِعَ الْمَعْرُوفِ وَلِمَا فِي ذَلِكَ مِنَ الْفَسَادِ وَالظُّلْمَ وَ فَنَاءِ الْأَمْوَال﴾. (1)
1-8- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِنِّى رَأَيْتُ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ ذَكَرَ الرِّبَا فِي آيَة وَكَرَّرَهُ فَقَالَ: أَ وَ تَدْرِى لِمَ ذَاكَ؟ قُلْتُ: لَا. قَالَ: لِئَلَّا يَمْتَنِعَ النَّاسُ مِنِ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ﴾. (2)
1-2- الباقر علیه السلام- فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ قَالَ: الْمَوْعِظَةُ التَّوْبَةُ﴾. (3)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبي جَعْفَرَ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ قَدْ عَمِلَ بِالرِّبَا حَتَّى كَثُرَ مَالُهُ ثُمَّ إِنَّهُ سَأَلَ الْفُقَهَاءَ فَقَالُوا: لَيْسَ يُقْبَلُ مِنْكَ شَيْءٌ إِلَّا أَنْ تَرُدَّهُ إِلَى أَصْحَابِهِ، فَجَاءَ إِلَى أَبي فَقَصَّ عَلَيْهِ قِصَّتَهُ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَر علیه السلام: مَخْرَجُكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ الْمَوْعِظَةُ التَّوْبَةُ﴾. (4)
3-2- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ رَجُلًا أَرْبَى دَهْراً مِنَ الدَّهْرِ فَخَرَجَ قَاصِداً أَبَا جَعْفَر علیه السلام فَسَأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ مَخْرَجُكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ يَقُولُ اللَّهُ فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ الْمَوْعِظَةُ هِيَ التَّوْبَةُ فَجَهْلُهُ بِتَحْرِيمِهِ ثُمَّ مَعْرِفَتُهُ بِهِ فَمَا مَضَى فَحَلَالُ وَ مَا بَقِيَ فَلْيَحْفَظُ﴾. (5)
4-2- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ أَدْرَكَ الْإِسْلَامَ وَ تَابَ مِمَّا كَانَ عَمِلَهُ فِي الْجَاهِلِيَّة وَضَعَ اللَّهُ عَنْهُ مَا سَلَف﴾. (6)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿كُلُ ربّا أَكَلَهُ النَّاسُ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا فَإِنَّهُ يُقْبَلُ مِنْهُمْ إِذَا عُرفَ مِنْهُمُ التَّوْبَةُ. وَأَيُّمَا رَجُلٍ أَفَادَ مَالًا كَثِيراً قَدْ أَكْثَرَ فِيهِ مِنَ الرِّبَا فَجَهِلَ ذَلِكَ ثُمَّ عَرَفَهُ بَعْدُ فَأَرَادَ أَنْ يَنْزِعَهُ فِيمَا مَضَى فَلَهُ وَ يَدَعُهُ فِيمَا يَسْتَأْنِفَ﴾. (7)
ص: 387
کسب منفعت بی،تلاش مایل می شوند و [نیز] دادن قرض الحسنه و دادن خمس و زکات و کارهای خوب از میان می رود و [این حرمت] به سبب فساد و ستمی است که به قرض گیرنده می شود و نیز به علت] نابودی و به باد رفتن ثروت ها است.
8-1- امام صادق علیه السلام- سماعه گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود دیدم که خداوند متعال بیشتر از یک آیه از ربا سخن گفته و آن را تکرار کرده است آیا می دانی چرا چنین کرده است؟ گفتم: «خیر» فرمود: «به سبب آن که [ربا] مردم را از انجام کار نیک باز ندارد.
1-2- امام باقر علیه السلام- [ امام علیه السلام درباره ی ] ﴿فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ﴾ ما سَلَفَ فرمود: منظور از موعظه توبه است.
2-2- امام باقر علیه السلام- مردی از اهالی خراسان بر امام باقر علیه السلام- وارد شد او آنقدر ربا خورده بود که ثروتمند گشته بود از فقها سؤال کرده بود و آنان پاسخ داده بودند هیچ چیز (هیچ عبادتی) از تو پذیرفته نمی شود مگر این که آن بهره را به صاحبانش بازگردانی» بنابراین به نزد امام باقر علیه السلام آمد و ماجرای خود را برای او تعریف کرد امام باقر علیه السلام به او فرمود: راه حل تو به دست قرآن است ﴿فَمَن جَاءه مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهىَ فَلَه مَا سَلَفَ وَأَمْرُه إِلَى الله﴾ منظور از موعظه همان توبه است».
3-2- امام باقر علیه السلام- شخصی روزگاری را به رباخواری می پرداخت پس به قصد دیدار و سؤال درباره ی آن اموال به نزد ابا جعفر آمد پس حضرت به او فرمود: راه رهایی تو در کتاب خداست. خداوند می فرماید: ﴿فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ﴾ و موعظه همان توبه است و بدان جهت که از حرمت ربا مطلع نبوده سپس آگاه شده است [اموال] گذشته بر او حلال می باشد و از آن چه که باقی مانده است، باید خودداری نماید.
4-2- امام باقر علیه السلام- هر کسی که اسلام را بپذیرد و از اعمالی که در گذشته مرتکب شده، توبه نماید خداوند گذشته ی او را برایش محو می کند.
5-2- امام صادق علیه السلام- هر ربایی را که مردم از روی جهالت بخورند سپس توبه نمایند، خداوند چنان چه توبه ی آن ها را حقیقی بداند از ایشان می پذیرد و هرکسی که مال زیادی در اختیار دارد بدون آن که بداند بیشتر آن از ربا ،است سپس از ماجرا مطلع شده و بخواهد ربا را [از مال] بیرون کند اموالی که در گذشته کسب کرده برای خودش می باشد و [باید] ربا را در مالی که از نو به دست می آورد خارج کند.
ص: 388
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي الربيع الشَّامِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ رَجُل أَربِّي بِجَهَالَة ثم أَرَادَ أَنْ يَتْرُكَهُ فَقَالَ: أَمَّا مَا مَضَى فَلَهُ وَلْيَتْرُكْهُ فِيمَا يَسْتَقْبل﴾. (1)
7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ وَضَعَ مَا مَضَى مِنَ الرِّبَا وَحَرَّمَ عَلَيْهِمْ مَا بَقِيَ فَمَنْ جَهَلَهُ وَسِعَ لَهُ جَهْلُهُ حَتَّى يَعْرِفَهُ فَإِذَا عَرَفَ تَحْرِيمَهُ حَرُمَ عَلَيْهِ وَ وَجَبَتْ عَلَيْهِ فِيهِ الْعُقُوبَةُ إِذَا رَكِبَهُ كَمَا يَجِبُ عَلَى مَنْ يَأْكُلُ الرِّبَا﴾. (2)
8-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُل يَأْكُلُ الرِّبَا وَهُوَ يَرَى أَنَّهُ لَهُ حَلَالُ. قَالَ: لَا يَضُرُّهُ حَتَّى يُصِيبَهُ مُتَعَمِّداً فَإِذَا أَصَابَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ بِالْمَنْزِلِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَل﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يَمْحَقُ الله الرّبا وَيُرْيِي الصَّدَقَاتِ وَاللهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارِ أثيم﴾. (276)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿سَأَلَ رَجُلُ الصّادق علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَ قَدْ أرَى مَنْ يَأكُلُ الرِّبَا يَرْبُو مَالُهُ فَقَالَ: فَأَى مَحْق أَمْحَقُ مِنْ دِرْهَم رَبَّا يَمْحَقُ الدِّينَ فَإِنْ تَابَ مِنْهُ ذَهَبَ مَالُهُ وَ افْتَقَرَ﴾. (4)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قِيلَ لِلصَّادِقِ قَدْ نَرَى الرَّجُلَ يُرْبى وَ مَالُهُ يَكْثُرُ فَقَالَ: يَمْحَقُ اللَّهُ دِينَهُ وَ إِنْ كَانَ مَالُهُ يَكْثُرُ﴾. (5)
ص: 389
6-2- امام صادق علیه السلام- ابو ربیع شامی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی مردی که از روی جهالت رباخوری کرده سپس تصمیم گرفته است که آن را ترک نماید سؤال کردم، حضرت فرمود: اما [اموال] گذشته برای او می باشد و ربا را در آن چه که در آینده به دست می آورد، باید ترک نماید.
7-2- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله [استفاده ی] اموالی را که در گذشته از ربا به دست آمده جایز و مابقی را حرام دانست. بنابراین اگر کسی به این مسأله جاهل باشد، این جهل، به او رخصت می دهد و حرام محسوب نمی شود تا آن که از حرمت آن مطلع گردد. پس آن زمان ربادادن بر او حرام می شود و چنان چه ربا داد عذاب الهی بر او واجب می شود همان طور که بر رباخوار واجب می گردد.
8-2- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید: درباره ی شخصی سؤال کردم که مال ربا می خورد در حالی که فکر می کند آن مال حلال است. حضرت فرمود: تا زمانی که عمداً این کار را انجام نداده، برای او اشکالی ندارد پس چنان چه عمداً رباخوری کند مصداق همان کسی است که خداوند عزوجل [درباره ی آنان این آیه را فرموده است. ﴿فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ﴾.
خداوند، ربا را نابود می کند؛ و صدقات را افزایش می دهد و خداوند، هیچ ناسپاس گنهکاری را دوست نمی دارد. (276)
1-1- امام صادق علیه السلام- مردی از امام صادق علیه السلام ز معنای فرموده ی خداوند ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ﴾ پرسید و گفت: «من [در جامعه] کسی را که ربا می خورد [اما در این حال] مالش افزون می شود را می بینم [و می شناسم] چگونه است؟ فرمود: «کدام نابودی بالاتر است از آن [یک درهم ربا] که دین را تباه کند که اگر شخص رباخوار توبه هم بکند، در هر صورت، هم مال را از دست داده و هم خود تنگدست شده است».
2-1- امام صادق علیه السلام- به امام صادق علیه السلام گفتند: می بینیم که مردی ربا می خورد و مالش افزون می شود آیا با آیه در تعارض نیست؟ فرمود: «خداوند [به خاطر رباخواری او] دینش را نابود می کند؛ هرچند مالش افزایش یابد
ص: 390
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ يَقْبَلُ الصَّدَقَاتِ وَ لَا يَقْبَلُ مِنْهَا إِلَّا الطَّيِّبَ وَ يَأْخُذْهَا بِيَمِينِهِ ثُمَّ يُرَبِّيهَا لِصَاحِبِهَا كَمَا يُرَبِّي أَحَدَكُمْ مُهْرَهُ وَ فَصِيلَهُ حَتَّى تَصِيرَ اللقْمَةَ مِثْلَ جَبَل أَحْدِ وَ تَصْدِيقُ ذَلِكَ فِي كِتَابِ اللهِ يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَ إِنَّ اللهَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ: مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَكَلْتُ بِهِ مَنْ يَقْبَضَهُ غَيْرِي إِلَّا الصَّدَقَةَ فَإِنِّي أَتَلَقَّفُهَا بِيَدِي تَلَقْفاً حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَيَتَصَدَّقُ بِالتَّمْرَة أَوْ بِشِقِّ تَمْرَةَ فَأَرَبِّيهَا لَهُ كَمَا يُرَبِّي الرَّجُلُ فَلَوَّهُ وَ فَصِيلَهُ فَيَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ مِثْلُ أَحْدِ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَحَدٍ. عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: أَنَا خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَكَلْتُ بِالْأَشْيَاءِ غَيْرِى إِلَّا الصَّدَقَةَ وَذَكَرَ نَحْوَ مَا سَبَقَ﴾. (2)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٍ إِلَّا وَ قَدْ وَكُلَ بِهِ مَلَكَ غَيْرُ الصَّدَقَةِ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْخُذُ بِيَدِهِ وَ يُربِّيهِ كَمَا يُرَبِّي أَحَدُكُمْ وَلَدَهُ حَتَّى يَلْقَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَهِيَ مِثْلُ أَحْدِ﴾. (3)
4-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَة فِي شَعْبَانَ رَبَّاهَا اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ لَهُ كَمَا يُرَبِّي أَحَدُكُمْ فَصِيلَهُ حَتَّى تُوَافِيَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قَدْ صَارَتْ لَهُ مِثْلَ جَبَلٍ أَحَدٍ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ هُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾. (277)
1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قَالَ: الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَ بِأُولِي الْأَمْرِ وَأَطَاعُوهُمْ بِمَا أَمَرُوهُمْ بِهِ فَذَلِكَ هُوَ الْإِيمَانُ وَ الْعَمَلُ الصَّالح﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُم مُؤْمِنِينَ﴾. (278)
ص: 391
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله خداوند تنها صدقه های پاک و طاهر را می پذیرد و با دست راستش که نماد یمن و برکت است می گیرد آن را چند برابر کرده و همان طور که یکی از شما کره اسب و بچه شتر تازه متولد شده ی خود را پرورش می دهد آن صدقه را پرورش می دهد تا آن که حتی اگر یک لقمه غذا [صدقه] داده باشد آن را به اندازه ی کوه احد بزرگ [و چند برابر] می کند و این آیات در کتاب خداوند ﴿يَمْحَقُ اللهُ الرِّبا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ و أَنَّ اللهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ﴾ (توبه/104) تصدیق کننده ی آن هستند.
2-2- امام صادق علیه السلام- خداوند می فرماید من برای گرفتن هر چیزی کسی غیر از خود را موکل قرار داده ام جز صدقه من با دستان خودم آن را به سرعت می گیرم. حتی اگر مرد و زنی یک دانه خرما یا نصف آن را صدقه دهند من آن را برای آنان پرورش می دهم. همان طور که شخصی کره اسب و بچه شتر شیرخوارش را پرورش داده و بزرگ می.کند. شخص صدقه دهنده آن صدقه را در روز قیامت همچون کوه] أحد و بزرگتر از آن می بیند». حمزه از امام باقر علیه السلام نیز همین حدیث را روایت کرد.
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله برای دریافت همه چیز فرشته ای وکیل است جز صدقه که خداوند به دست خویش آن را می گیرد همان طور که یکی از شما فرزندش را تربیت می کند [خداوند] آن صدقه را می پروراند تا آن که [صاحبش] در روز قیامت آن [صدقه] را که به مانند کوه أحد [چند برابر و بزرگ شده است ملاقات کند].
4-2- امام صادق علیه السلام- کسی که در ماه شعبان صدقه بپردازد خداوند عزوجل صدقه ی او را همان طور که یکی از شما بچه شتر تازه متولد شده ی شیرخوارش را پرورش می دهد، پرورش خواهد داد تا آن که صدقه دهنده در روز قیامت صدقه را که از بزرگی همچون کوه احد شده است به صورت کامل دریافت کند.
کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زکات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان [محفوظ است؛ نه ترسی بر آن هاست، و نه اندوهگین می شوند (277)
1- امام باقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ﴾؛ فرمود کسانی که به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و اولى الأمر علیهم السلام ایمان آورده اند و از دستور ایشان اطاعت می کنند [مصداق] این ایمان و عمل صالح هستند.
ای کسانی که ایمان آورده اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و آن چه را از [سود] ربا باقی مانده رها کنید؛ اگر ایمان دارید. (278)
ص: 392
الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمَّارِ السَّابَاطِيِّ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ وَاللَّهِ فِي السِّرِّ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَة فِي الْعَلَانِيَة وَكَذَلِكَ وَ اللَّهِ الْعِبَادَةُ فِى السِّرِّ أَفْضَلُ مِنْهَا فِى الْعَلَانِيَة﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبيل الله لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسيَاهُمْ لا يَسْتَلُونَ النَّاسَ الحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾. (273)
1- الباقر علیه السلام- ﴿نَزَلَتْ الْآيَةُ فِى أَصْحَاب الصُّفَة﴾. (2)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ هُمْ نَحْوُ مِنْ أَرْبَعِ مِائَهِ رَجُلٍ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مَسَاكِنُ بِالْمَدِينَةِ وَ لَا عَشَائِرُ يَأْوُونَ إِلَيْهِمْ فَجَعَلُوا أَنْفُسَهُمْ فِي الْمَسْجِدِ وَقَالُوا نَخْرُجْ فِي كُلِّ سَريَّة يَبْعَثُهَا رَسُولُ الله صلی الله علیه و آلهفَحَتْ اللَّهُ النَّاسَ عَلَيْهِمْ فَكَانَ الرَّجُلُ إِذَا أَكَلَ وَ عِنْدَهُ فَضْلُ أَتَاهُمْ بِهِ إِذَا أَمْسَى﴾. (3)
3- الهادي علیه السلام- ﴿الْقَوْلُ بَيْنَ الْجَبْرِ وَالتَّفويض هُوَ الِاخْتِبَارُ وَ الِامْتِحَانُ وَ الْبَلْوَى بِالاسْتِطَاعَةِ الَّتِي مَلَكَ الْعَبْدَ وَشَرْحُهَا فِي الْخَمْسَةِ الْأَمْثَالَ الَّتِي ذَكَرَهَا الصَّادِقُ أَنَّهَا جَمَعَتْ جَوَامِعَ الْفَضْلِ وَ أَنَا مُفَسِّرُهَا بِشَوَاهِدَ مِنَ الْقُرْآنِ وَ الْبَيَانِ إِنْ شَاءَ الله... وَأَمَّا قَوْلُهُ الزَّادُ فَمَعْنَاهُ الْجِدَةُ وَالْبُلْغَةُ الَّتِي يَسْتَعِينُ بهَا الْعَبْدُ عَلَى مَا أَمَرَهُ اللَّهُ بِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلِ الْآيَةَ أَلَا تَرَى أَنَّهُ قَبلَ عُذْرَ مَنْ لَمْ يَجِدْ مَا يُنْفِقُ وَأَلْزَمَ الْحُجَّةَ كُلَّ مَنْ أَمْكَنَتْهُ الْبُلْغَةُ وَالرَّاحِلَةُ لِلْحَجِّ وَالْجِهَادِ وَ أَشْبَاءِ ذَلِكَ وَ كَذَلِكَ قَبْلَ عُدْرَ الْفُقَرَاءِ وَأَوْجَبَ لَهُمْ حَقًّا فِي مَالِ الْأَغْنِيَاءِ بِقَوْلِهِ لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ الله الْآيَةَ فَأَمَرَ بِإِعْفَائِهِمْ وَلَمْ يُكَلِّفْهُمُ الْإِعْدَادَ لِمَا لَا يَسْتَطِيعُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ﴾. (4)
ص: 393
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُبَيْدِ بن زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أخْبِرْنِي عَنِ الْكَبَائِرِ. فَقَالَ: هُنَّ خَمْسُ وَ هُنَّ مِمَّا أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَيْهِنَّ النَّارَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى.... يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِلَى آخِرِ الْآيَةِ وَ...﴾. (1)
2- الرّضا علیه السلام- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا الْآيَةَ عَلَى بِذَلِكَ أَنْ يَرُدَّ الْفَضْلَ الَّذِي أَخَذَهُ عَلَى رَأْس مَالِهِ حَتَّى اللَّحْمَ الَّذِي عَلَى بَدَنِهِ مِمَّا حَمَلَهُ مِنَ الرِّبَا إِذَا تَابَ أَنْ يَضَعَ عَنْهُ ذَلِكَ اللَّحْمَ عَنْ بَدَنِهِ بِالدُّخُولِ إِلَى الْحَمَّامِ كُلَّ يَوْمِ عَلَى الرِّيقِ هَذَا إِذَا تَابَ عَنْ أَكْلِ الرِّبَا وَ أَخْذِهِ وَ مُعَامَلَتِه﴾. (2)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّهُ كَانَ سَبَبُ نُزُولِهَا أَنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا الْآيَةَ فَقَامَ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ : رَبَا أَبي فِي ثَقِيفِ وَ قَدْ أَوْصَانِي عِنْدَ مَوْتِهِ بِأَخْذِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾. (3)
4- الباقر علیه السلام- ﴿إنْ كُنْتَ تَعْرِفُ أَن فِيهِ مَالًا مَعْرُوفاً ربّا وَ تَعْرِفُ أَهْلَهُ فَخُذْ رَأْسَ مَالِكَ وَ رُدَّ مَا سِوَى ذَلِكَ﴾. (4)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿لَوْ أَنَّ رَجُلًا وَرَثَ مِنْ أَبِيهِ مَالًا وَ قَدْ عَرَفَ أَنَّ فِي ذَلِكَ الْمَالَ رِبًا وَلَكِنْ قَدِ اخْتَلَطَ فِى التِّجَارَةِ بِغَيْرِهِ فَإِنَّهُ لَهُ حَلَالُ طَيِّبُ فَيَا كُلُهُ فَإِنْ عَرَفَ مِنْهُ شَيْئًا مَعْرُولًا أَنَّهُ رَبَا فَلْيَأْخُذْ رَأسَ مَالِهِ وَلْيَرُدَّ الزَيَادَة﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأَذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ الله وَ رَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ﴾. (276)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿مَنْ أَخَذُ الرِّبَا وَجَبَ عَلَيْهِ الْقَتْلُ وَكُلُّ مَنْ أَرْبَى وَجَبَ عَلَيْهِ الْقَتْلُ ﴾. (6)
ص: 394
1- امام صادق علیه السلام- عبید بن زراره گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم گناهان کبیره را برای من بیان کنید. حضرت فرمود گناهان بزرگ پنج عدد هستند که موجب داخل شدن به آتش می شوند... [یکی از آن ها رباست] خداوند می فرماید: ﴿یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا﴾.
2- امام رضا علیه السلام- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الربا...﴾ بدان معنی است که سودی که از اصل مال [به عنوان ربا] کسب کرده را واگذار نماید حتی گوشت تنش را که از رباخواری به وجود آمده پس از توبه باید بریزد؛ به این ترتیب که [مثلاً] هر روز ناشتا به حمام برود تا گوشت تنش آب شود این حکم مربوط به زمانی است که از رباخوری و گرفتن ربا و معامله ی آن توبه نماید.
3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سبب نزول این آیه آن است که زمانی که خداوند آیه ی: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا...﴾ را نازل فرمود خالد بن ولید نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت و گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله پدرم نزد ثقیف نام قبیله ای است مالی را دارد که از راه ربا به دست آورده و به هنگام مرگش به من وصیت کرد که آن را بگیرم به این خاطر خداوند تبارک و تعالی آیه: ﴿يا أيها الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا الله وَذَرُوا مَا بَقِي مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾ را نازل کرد.
4- امام باقر علیه السلام- اگر مالی را که مربوط به معامله ی ربوی است می شناسی، پس سرمایه ی اصلی ات را از آن جدا کن و بقیه را به صاحبش بازگردان.
5- امام صادق علیه السلام- اگر کسی مالی را از پدر خود به ارث برد و متوجه شود که در آن مال ربا وجود دارد و در حین تجارت با اموال دیگر مخلوط شده بر او حلال و گوارا خواهد بود. پس می تواند آن را بخورد و از آن پول استفاده کند؛ و اگر متوجه شود که بخشی جدای از دیگر اموال که معین و مشخص است از طریق ربا می باشد باید سرمایه ی اولیه را از آن بردارد و باقی را به صاحبانش بازگرداند.
اگر چنین نمی کنید بدانید خدا و رسولش به شما اعلان جنگ می کنند. و اگر توبه کنید، سرمایه هایتان [بدون سود] از آن شماست [و به این صورت]؛ نه ستم می کنید و نه بر شما ستم می شود (279)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- هرکس ربا بگیرد کشتنش واجب است و تمامی ربادهندگان نیز باید کشته شوند.
ص: 395
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ التَّوْبَةَ مُطَهَّرَةٌ مِنْ دَنَس الْخَطِيئَة قَالَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ إِلَى قَوْلِهِ تَظْلِمُونَ فَهَذَا مَا دَعَا اللَّهُ إِلَيْهِ عِبَادَهُ مِنَ التَّوْبَةِ وَ وَعَدَ عَلَيْهَا مِنْ ثَوَابِهِ فَمَنْ خَالَفَ مَا أَمَرَهُ اللَّهُ بِهِ مِنَ التَّوْبَة سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَكَانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ وَ أَحَقَّ﴾. (1)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿فِي الرَّجُل يَكُونُ عَلَيْهِ الدَيْنُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَيَأْتِيهِ غَرِيمُهُ فَيَقُولُ انْقُدْنِي مِنَ الَّذِي لِي كَذَا وَكَذَا وَأَضَعَ لَكَ بَقِيَّتَهُ أَوْ يَقُولُ انْقُدْ لِى بَعْضاً وَأَمِدَّ لَكَ فِي الْأَجَ-لِ فِيمَا بَقِيَ عَلَيْكَ قَالَ: لَا أَرَى بِهِ بَأْساً مَا لَمْ يَزْدَدْ عَلَى رَأس مَالِهِ شَيْئاً يَقُولُ الله فَلَكُمْ رُؤُسٌ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَوْ أَنَ رَجُلًا وَرَثَ مِنْ أَبِيهِ مَالًا وَقَدْ عَرَفَ أَنَّ فِي ذَلِكَ الْمَالَ رَبِّا وَلَكِنْ قَدِ اخْتَلَطَ فِي التِّجَارَةِ بِغَيْرِهِ حَلَالُ كَانَ حَلَالًا طَيِّباً فَلْيَا كُلْهُ وَ إِنْ عَرَفَ مِنْهُ شَيْئًا أَنَّهُ رَبَا فَلْيَأْخُذْ رَأْسَ مَالِهِ وَلْيَرُدَّ الرِّبَا﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾. (280)
1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَن أَبَا مُحَمَّدٍ قَالَ: سَأَلَ الرِّضَا رَجُلٌ وَ أَنَا أَسْمَعُ فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ أَخْبِرْنِى عَنْ هَذِهِ النَّظِرَةَ الَّتِي ذَكَرَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِي كِتَابِهِ لَهَا حَدُّ يُعْرَفَ إِذَا صَارَ هَذَا الْمُعْسِرُ إِلَيْهِ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ أَنْ يُنْتَظَرَ وَ قَدْ أَخَذَ مَالَ هَذَا الرَّجُل وَ أَنْفَقَهُ عَلَى عِيَالِهِ وَ لَيْسَ لَهُ غَلَّهُ يُنْتَظَرُ إِدْرَاكَهَا وَلَا دَيْنُ يُنْتَظَرُ مَحِلُّهُ وَ لَا مَالُ غَائِبُ يُنتَظَرُ قُدُومَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ يُنْتَظَرُ بِقَدْرِ مَا يَنْتَهِي خَبَرُهُ إِلَى الْإِمَامِ فَيَقْضِي عَنْهُ مَا عَلَيْهِ مِنْ سَهْمِ الْغَارِمِينَ إِذَا كَانَ أَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَإِنْ كَانَ قَدْ أَنْفَقَهُ فِى مَعْصِيَةِ اللَّهِ فَلَا شَيْءَ لَهُ عَلَى
ص: 396
1-2- امام صادق علیه السلام- توبه پاک کننده ی ناپاکی گناه است خداوند فرمود: ﴿يا أيها الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِي مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأَذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَ لَا تُظْلَمُونَ﴾ و این همان توبه ای است که خداوند بندگانش را به آن دعوت نمود و نوید ثواب آن را داد. بنابراین هرکس که با توبه ای که خداوند به آن امر فرمود مخالفت کند خداوند بر او خشم خواهد گرفت و آتش بر او سزاوارتر خواهد بود.
2-2- امام باقر علیه السلام- [فردی پرسید درباره ی مردی که امانتی برای مدت معینی بر گردن خود دارد و فرد طلبکار نزدش می آید و می گوید از مقداری که نزد تو دارم فلان مقدار را به من بده و باقی را از تو نمی خواهم و یا این که می گوید مقداری از آن را به من پس بده و برای باقی آن به تو مهلت خواهم داد چه می فرمایید؟ آیا ربا است؟ فرمود: تا زمانی که بر سرمایه ی خود چیزی نیفزاید اشکالی در آن نمی بینم خداوند می فرماید: ﴿فَلَکمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ﴾.
3-2- امام صادق علیه السلام- اگر فردی مالی را از پدرش ارث ببرد در حالی که می داند در آن، ربا است (یعنی مال مخلوط با مال ربوی است) ولیکن در تجارت مالی که حلال و پاک بود با غیر حلال مخلوط شده پس حکم حلال دارد و می تواند آن را بخورد و اگر مشخصاً مقدار مال ربوی را در آن مال ارثی می شناسد باید اصل مال را بردارد و مال ربوی را [به صاحبانش] برگرداند.
و اگر [بدهکار] قدرت پرداخت نداشته باشد او را تا هنگام توانایی، مهلت دهید؛ و هرگاه برای خدا به او ببخشید بهتر است؛ اگر آگاه باشید. (280)
1-1- امام رضا علیه السلام- أبو محمد گوید مردی از امام رضا علیه السلام: پرسید خدای عزوجل می فرماید: ﴿و إن كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ﴾ مرا از مفهوم این مهلتی که خداوند در کتابش می فرماید، آگاه کنید آیا زمان مشخصی دارد تا اگر در چنین تنگنایی قرار گرفت باید به او مهلت داده شود و حال این که او مال این مرد را گرفته و خرج خانواده خود کرده است و هیچ محصولی ندارد تا منتظر بهره برداری از آن باشد و هیچ قرضی در دست کسی ندارد تا منتظر پس گرفتن آن باشد هیچ مال و پولی در دست کسی ندارد تا منتظر آوردنش باشد تا قرضش را پس دهد؟ فرمود: «بله. منتظر می ماند به این اندازه که خبرش به امام برسد و امام علیه السلام به جای او مقداری را که طلبکاران از وی طلب دارند از سهم ضرر دیدگان از خمس و بیت المال به آنان بپردازد». البته چنان چه او این پول [قرض گرفته شده] را در راه اطاعت از خداوند عزوجل مصرف کرده باشد [امام چنین می کند]؛ ولی اگر در راه معصیت پروردگار مصرف کرده باشد هیچ دینی بر گردن امام علیه السلام ندارد» گفتم پس تکلیف کسی که به نزد آن مرد امانتی قرار داده و نمی داند که آیا او این را در
ص: 397
الْإِمَامِ قُلْتُ: فَمَا لِهَذَا الرَّجُلِ الَّذِي اثْتَمَنَهُ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ فِيمَا أَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ أَمْ فِي مَعْصِيَتِهِ؟ قَالَ: يَسْعَى لَهُ فِى مَالِهِ فَيَرُدُّهُ عَلَيْهِ وَهُوَ صَاغِرُ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ إِنْطَارَ الْمُعْسِر وَ مَنْ كَانَ غَرِيمُهُ مُعْسِراً فَعَلَيْهِ أَنْ يُنْظِرَهُ إِلَى مَيْسَرَة إِنْ كَانَ أَنْفَقَ مَا أَخَذَ فِي طَاعَةِ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَ أَنْفَقَ ذَلِكَ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ فَلَيْسَ عَلَيْهِ أَنْ يُنْظِرَهُ إِلَى مَيْسَرَة وَ لَيْسَ هُوَ مِنْ أَهْلِ الْآيَة الَّتِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ﴾. (2)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿أيُّهَا النَّاسُ لِيُبلغ الشَّاهِدَ مِنْكُمُ الْغَائِبَ أَلَا وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً كَانَ لَهُ عَلَى علیه السلام عَزَّوَجَلَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ صَدَقَةً بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّى يَسْتَوْفِيَهُ﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن داود بن حصين قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ: أَقِيمُوا الشَّهَادَةَ عَلَى الْوَالِدَيْنِ وَ الْوَلَدِ وَ لَا تُقِيمُوهَا عَلَى الْأَخِ فِي الدَّيْنِ الصَّيْرَ قُلْتُ: وَمَا الضَّيْرُ؟ قَالَ: إِذَا تَعَدَّى فِيهِ صَاحِبَ الْحَقِّ الَّذِي يَدَّعِيهِ قِبَلَهُ خِلَافَ مَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ رَسُولُهُ وَ مَثَلُ ذَلِكَ أَنْ يَكُونَ لِرَجُل عَلَى آخَرَ دَيْنُ وَ هُوَ مُعْسِرُ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِإِنْظَارِهِ حَتَّى يُيَسَّرَ فَقَالَ: فَنَظِرَهُ إِلَى مَيْسَرَهُ وَيَسْأَلُكَ أَنْ تُقِيمَ الشَّهَادَةَ وَ أَنْتَ تَعْرِفُهُ بِالْعُسْرِ فَلَا يَحِلَّ لَكَ أَنْ تُقِيمَ الشَّهَادَةَ فِي حَالَ الْعُسْرِ﴾. (4)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ: مَا مِنْ غَرِيمٍ ذَهَبَ بغَرِيمِهِ إِلَى وَال مِنْ وَلَاةِ الْمُسْلِمِينَ وَ اسْتَبَانَ لِلْوَالِى عُسْرَتُهُ إِلَّا بَرِئَ هَذَا الْمُعْسِرُ مِنْ دَيْنِهِ وَصَارَ دَيْنَهُ عَلَى وَإِلِى الْمُسْلِمِينَ فِيمَا فِي يَدَيْهِ مِنْ أَمْوَالِ الْمُسْلِمِينَ، قَالَ [أى الصَّادِقِ علیه السلام]: وَ مَنْ كَانَ لَهُ عَلَى رَجُل مَالُ أَخَذَهُ وَلَمْ يُنْفِقُهُ فِي إِسْرَافِ أَوْ فِي مَعْصِيَة فَعَسَرَ عَلَيْهِ أَنْ يَقْضِيَهُ فَعَلَى مَنْ لَهُ الْمَالُ أَنْ يُنْظِرَهُ حَتَّى يَرْزُقَهُ اللَّهُ فَيَقْضَيَهُ لِقَوْل رَسُول اللَّهِ لِلَّهِ مَنْ تَرَكَ مَالًا فَلِوَرَبَّتِهِ وَ مَنْ تَرَكَ دَيْناً أَوْ ضِيَاعاً فَعَلَى الْإِمَامِ مَا ضَمِنَهُ الرَّسُول﴾. (5)
6-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَا حَبْسَ عَلَى مُفْلِسُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَهُ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ وَالْمُعْسِرُ إِذَا ثَبَتَ عَدَمُهُ لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ حَبْسٌ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ دَيْنُ مِنْ شَيْءٍ وَصَلَ إِلَيْهِ
ص: 398
راه اطاعت خدا خرج کرده یا معصیت خدا چیست؟ فرمود: باید با مال او به کار بپردازد و با سرافکندگی پول را به او پس دهد».
2-1- امام صادق علیه السلام- خداوند مهلت دادن به مقروض تنگدست را دوست دارد و کسی که به فرد تنگدستی قرضی داده و او آن مال را در راه طاعت خداوند خرج کرده باید تا زمان توانگری بدهکار به او فرصت دهد و چنان چه بدهکار آن مال را در راه معصیت خداوند صرف کرده است دیگر مهلت دادن به او- تا آن که پس دادن قرض برایش آسان شود بر عهده ی طلبکار نیست و آن بدهکار مشمول این آیه که خداوند عزوجل فرمود: ﴿فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ﴾ نمی باشد.
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای مردم حاضرین شما به غائبین برسانند که خداوند عزوجل برای کسی که جهت دریافت طلبش به شخص تنگدستی فرصت داده در هر روز صدقه ای برابر مالش می نویسد تا زمانی که طلبش را کامل دریافت کند.
4-1- امام صادق علیه السلام- داود بن حصین گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: «در مورد پدر و مادر و فرزند شهادت دهید؛ ولی درباره ی برادر علیه برادر هنگامی که یکی از آن دو در بدهی «خیر» است شهادت ندهید» «پرسیدم ضیّر» چیست؟ فرمود: هرگاه طلبکار صاحب حق و مال بر بدهکار بر خلاف دستور خداوند و رسولش تجاوز و تعدی کند و طلبش را بخواهد مثل این که شخصی از دیگری طلبکار باشد اما بدهکار تنگدست باشد در این صورت خداوند فرموده باید طلبکار صبر کند تا بدهکار توانایی پرداخت مال را پیدا کند و فرمود: ﴿وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إلى مَيْسَرَةٍ﴾، اما طلبکار [بر خلاف امر خدا از تو می خواهد که برای شهادت طلبش نزد قاضی روی در حالی که تو می دانی که مرد بدهکار بینوا و دست خالی است پس بر تو جایز نیست که در چنین حالی علیه بدهکار برای شهادت حاضر شوی.
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هیچ بدهکاری نیست که با طلبکار خود به نزد یکی از والیان مسلمان برود و از تنگدستی خود برایش بگوید؛ مگر این که این بدهکار از دین خود مبرا شود و دین او بر گردن والی مسلمانان بیافتد تا از اموال مسلمانان که در دست اوست [قرض او را بدهد]. هر کس که پولی را بگیرد و آن را در راه اسراف و یا معصیت مصرف نکند و برای پس دادن آن در تنگنا قرار بگیرد و نتواند آن را پس دهد باید صاحب مال به او مهلت دهد تا هر وقت که خداوند به این مرد روزی عطا نماید دین خود را ادا کند اگر امام عادل حضور داشت باید امام دین این مرد را ادا کند؛ هر کس که مالی را از خود بر جای گذاشت این ،مال سهم ورثهی او خواهد بود و هرکس که بعد از مرگش از خود دین و یا بدهی بر جای گذاشت بر گردن امام علیه السلام خواهد بود که پیامبر صلی الله علیه و آله پرداخت آن را ضمانت کرده است.
6-1- امام علی علیه السلام- شخص بدهکار مفلس را که [توان پرداخت بدهکاریش را ندارد به زندان محکوم نمی کنند چنان که خداوند عزوجل فرمود: ﴿وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ﴾ و همين طور در مورد شخص تهیدستی که تهیدستی او ثابت شود او را محکوم به زندان نمی کنند و اگر مدیون چیزی باشد که به او مرتبط می شود باید دلیل روشن بر اثبات فقرش بیاورد تا
ص: 399
فَالْبَيِّنَةُ عَلَيْهِ فِي دَعْوَى الْعَدَمِ إِنْ دَفَعَ ذَلِكَ خَصْمَهُ وَ إِنْ كَانَ فِي شَيْءٍ لَمْ يَصِلْ إِلَيْهِ كَدَيْنِ لَزِمَهُ مِنْ جِنَايَة أَوْ كَفَالَة أَوْ حَوَالَةَ أَوْ صَدَاقِ امْرَأَةِ أَوْ مَا أَشَبَهَ ذَلِكَ فَالْقَوْلُ قَوْلُهُ مَعَ يَمِينِهِ مَا لَمْ يَظْهَرْ لَهُ مَالُ أو تَقُومُ عَلَيْهِ بَينَه﴾. (1)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام فِى حَدَّ هَذَا الْإِعْسَارِ: وَهُوَ إِنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى مَا يَفْضُلُ عَنْ قُوتِهِ وَقُوتِ عِيَالِهِ عَلَى الاقْتِصَاد﴾. (2)
8-1- الباقر علیه السلام- ﴿إنْظَارُ الْمُعْسِر... إِنَّهُ وَاجِبٌ فِي كُلِّ دَيْنُ وَهُوَ الْمَرْوقُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ الله علیه السلام﴾. (3)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَامِر بْن جُدَاعَةَ قَالَ: جَاءَ رَجُلُ إِلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ لَهُ: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَرْضُ إِلَى مَيْسَرَةَ. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِلَى غَلَّة تُدْرَكَ؟ فَقَالَ الرَّجُلُ: لَا وَ اللَّهِ. قَالَ: فَإِلَى تِجَارَة تُؤَب؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ. قَالَ: فَإِلَى عُقْدَة تُبَاعَ فَقَالَ: لَا وَاللَّهِ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَأَنْتَ مِمَّنْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ فِي أَمْوَالِنَا حَقَّاً ثُمَ دَعَا بِكِيس فِيهِ دَرَاهِمُ فَأَدْخَلَ يَدَهُ فِيهِ فَنَاوَلَهُ مِنْهُ قبضة﴾. (4)
10-1- الصّادق علیه السلام- ﴿خلوا سَبِيلَ الْمُعْسِر كَمَا خَلَّاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ﴾. (5)
11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْحَاق بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: مَا لِلرَّجُل أَنْ يَبْلُغَ مِنْ غَرِيمِهِ؟ قَالَ: لَا يَبْلُغُ بِهِ شَيْئًا اللَّهُ أَنْظَرَه﴾. (6)
12-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَن بْن أَبي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ فِي يَوْمٍ حَارٌ وَ حَتَّى كَفَّهُ مَنْ أَحَبَ أَنْ يَسْتَطِلَ مِنْ فَوْرِ جَهَنَّمَ قَالَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ النَّاسُ فِي كُلِّ مَرَّةً: نَحْنُ يَا رَسُولَ اللَّهِ : فَقَالَ: مَنْ أَنْظَرَ غَرِيماً أَوْ تَرَكَ الْمُعْسِرَ ثُمَّ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لِي عَبْدُ اللَّهِ بْن كَعْبِ بْنِ مَالِكِ إِنَّ أَبِي أَخْبَرَنِي أَنَّهُ لَزِمَ غَرِيماً لَهُ فِي الْمَسْجِدِ فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَدَخَلَ بَيْنَهُ وَنَحْنُ جَالِسَانِ ثُمَّ خَرَجَ فِي الْهَاجِرَةِ فَكَشَفَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم سِتْرَهُ وَ قَالَ: يَا
ص: 400
طلبکارش راضی شده و از او دست بردارد و اگر او مدیون چیزی بود که به او مربوط نمی شود مثل دینی که در اثر جنایت یا کفالت یا حواله یا مهریه ی زن یا چیزهای شبیه آن بر عهده ی اوست حرف او مبنی بر فقیر بودن خودش حجت و دلیل است به شرط آن که قسم بخورد و مالی به دست نیاورد که بتواند آن را ادا کند یا دلیلی بر توانایی [پرداخت او] پیدا نشود.
7-1- امام صادق علیه السلام- در حد و حدود تنگدستی اختلاف پیش آمد از امام صادق علیه السلام روایت است که حضرت فرمود: «اگر شخص نتواند برای خود و خانواده اش غذای معمولی فراهم کند، تنگدست است.
8-1- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است که مهلت دادن به تنگدست... در هر قرضی واجب است.
9-1- امام صادق علیه السلام- مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت: ای امام صادق علیه السلام وامی به من بده تا تنگدستی من برطرف شود آن حضرت فرمود: می خواهی در امر زراعت داری سرمایه کنی؟ گفت نه به خدا [توان این کار را ندارم] فرمود: می خواهی در ایجاد تجارتی مصرف کنی؟ گفت نه به خدا توان این کار را ندارم فرمود می خواهی قرارداد فروش کالایی داشته باشی؟ گفت نه به خدا [توان این کار را ندارم] فرمود: پس تو از کسانی هستی که در اموال ما حقی داری و کیسه ای پول نقره خواست و دست در آن کرد و مشتی به او داد».
10-1- امام صادق علیه السلام- بدهکار تنگدست را به حال خود واگذارید و از او قرض خود را طلب نکنید؛ همان گونه که خدای بزرگ او را به حال خود واگذارده است.
11-1- امام صادق علیه السلام- اسحاق بن عمار گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم «شخص [طلبکار] تا چه اندازه می تواند بر بدهکار تنگدست خود سختگیری کند؟ فرمود هیچ اندازه خدا به او مهلت داده است».
12-1- امام صادق علیه السلام- عثمان بن عبدالرحمن از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله در یک روز داغ تابستانی دست خود را مانند سایبان خم کرد و به پیشانی گرفت و گفت: کیست که بخواهد از تابش دوزخ در سایه بماند؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله این جمله را سه نوبت تکرار کرد و حاضران مجلس در هر سه نوبت گفتند ما ای رسول خدا صلی الله علیه و آله رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکس بدهکار خود را مهلت دهد و یا از بدهکار مفلس خود بگذرد از تابش دوزخ در امان می ماند. امام صادق علیه السلام- بعد از بیان این حدیث به من گفت: عبدالله بن کعب بن مالک از زبان پدرم نقل کرد که روزی بدهکار خود را در مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله دیدم و رهایش نکردم رسول خدا صلی الله علیه و آله از کنار ما گذشت و به منزل رفت و ما در مسجد ماندیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله ساعتی بعد در شدت گرمای نیمروز بیرون آمد و سایبانی که بر سر خود انداخته بود برداشت و گفت ای کعب هنوز که شما نشسته اید؟ من گفتم آری» پدرم و مادرم فدایت باد رسول خدا صلی الله علیه و آله با دست خود اشاره کرد که
ص: 401
كَعْبُ مَا زِلْتُمَا جَالِسَيْنِ؟ قَالَ: نَعَمْ بأَبي وَأُمِّي قَالَ: فَأَشَارَ رَسُولُ اللَّهِ بِكَفِّهِ خُذِ النَّصْفَ قَالَ: فَقُلْتُ بأبي وَ أُمِّى ثُمَّ قَالَ: أَتْبعُهُ بِبَقِيَّة حَقَّكَ قَالَ: فَأَخَذْتُ اَلنِّصْفَ وَ وَضَعْتُ لَهُ اَلنِّصْفَ﴾. (1)
13-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ فِي يَوْمِ حَارٌ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُظِلَّهُ اللَّهُ فِي ظِلِ عَرْشِهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلَّهُ فَلْيُنْظِرْ غَرِيماً أَوْ لِيَدَعْ لِمُعْسِر﴾. (2)
14-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَقِيَهُ اللَّهُ مِنْ نَفَحَاتِ جَهَنَّمَ فَلْيُنْظِرْ مُعْسِراً أَوْ لِیَدَعْ لَهُ مِنْ حَقِّهِ﴾. (3)
15-1- الباقر علیه السلام- ﴿يَبْعَثُ اللَّهُ قَوْماً مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَلِبَاسُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ رِيَاشُهُمْ مِنْ نُورٍ جُلُوسٌ عَلَى كَرَاسِيَّ مِنْ نُورٍ قَالَ: فَيُشْرِفُ اللَّهُ لَهُمُ الْخَلْقَ فَيَقُولُونَ: هَؤُلَاءِ الْأَنْبِيَاءُ طَمَةِ؟ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ هَوْلَاءِ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ، قَالَ: فَيَقُولُونَ: هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ؟ قَالَ: فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ لَيْسَ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءَ وَلَكِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمُ يُيَسِّرُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ يُنْظِرُونَ الْمُعْسِرَ حَتَّى يُبْسِر﴾. (4) 4
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُعْسِرُ فَتَصَدَّقُوا عَلَيْهِ بِمَالِكُمْ فَهُوَ خَيْرُ لَكُمْ﴾. (5)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ يَعْنِي أَنْ تَصَدَّقُوا بِمَالِكُمْ عَلَيْهِ فَهُوَ خَيْرُ لَكُمْ فَلْيَدَعْ مُغسِراً أَوْ لِيَدَعْ لَهُ مِنْ حَقِّهِ نَظَراً﴾. (6)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ إِنْ كَانَ صَاحِبُ الْمَالَ مُوسِراً تَصَدَّقَ بِمَالِهِ عَلَيْهِ أَوْ تَرَكَهُ فَهُوَ خَيْرُ لَهُ لقَوْله وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُون﴾. (7)
قوله تعالى: ﴿وَاتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهُ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾. (281)
ص: 402
نصف مبلغ را بگیر». من گفتم: «باشد پدر و مادرم فدایت باد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «و بقیه را بعداً دنبال کن و من نصف مبلغ را گرفتم و نصف دیگر را رها کردم». (بخشیدم)
13-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا صلی الله علیه و آله در روزی گرم فرمود هرکس که می خواهد در روزی که هیچ سایه ای جز سایه ی او وجود ندارد خداوند او را در سایه عرش خود قرار دهد، به بدهکارش که مستمند [و تنگدست] است مهلت دهد و یا از حق خود بگذرد.
14-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس که دوست دارد خداوند او را از غلیان آتش جهنّم در امان دارد، به بدهکارش که مستمند [و تنگدست] است مهلت دهد و یا از حق خود در گذرد.
15-1- امام باقر علیه السلام- خداوند در روز قیامت اقوامی را از زیر عرش مبعوث می کند که چهره هایشان از نور و لباسشان از نور و زینت هایشان از نور است و بر صندلی هایی از نور نشسته اند فرمود خداوند آنان را به مردم نشان می دهد و مردم می گویند: «اینان همان پیامبرانند؟ در آن هنگام یک منادی از زیر عرش ندا سر می دهد اینان پیامبر صلی الله علیه و آله نیستند. فرمود: مردم می گویند اینان شهیدانند؟ حضرت فرمود در آن لحظه یک منادی از زیر عرش ندا می دهد اینان) شهید نیست، ند اینان مردمی هستند که بر مؤمنین آسان می گیرند و به بدهکارشان که مستمند و تنگدست است مهلت می دهند تا به گشایشی برسد».
1-2- امام صادق علیه السلام- اگر می دانید که او تهیدست است از مال خود به او ببخشید و این برای شما بهتر است. است.
2-2- امام باقر علیه السلام- وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَّكُمْ یعنی آن چه را که نزد او (بدهکار) دارید، بر او ببخشایید. چراکه این برای شما بسیار بهتر است پس از مال خود که در نزد مستمند دارید درگذرید و یا این که برای پس دادن آن به او مهلت دهید.
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- چنان چه صاحب مال ثروتمند و متمکن بود و این دین را بر او (بدهکار) ببخشد و یا از مال خود درگذرد، برایش بهتر خواهد بود: ﴿وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾.
و از روزی بپرهیزید [و بترسید] که در آن روز به سوی خدا بازگردانده می شوید؛ سپس به هرکس [پاداش] آن چه را انجام داده به طور کامل بازپس داده می شود؛ و به آن ها ستم نخواهد شد. (281)
ص: 403
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿هِيَ آخِرُ آيَة نَزَلَتْ مِنَ السَّمَاءِ فَعَاشَ بَعْدَهَا أَحَداً وَ عِشْرِينَ يَوْماً﴾. (1)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمَّا التَرْهِيبُ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَقَوْلُهُ سُبْحَانَه وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ بِلَالِ بْنِ سَعْدِ رَفَعَهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَرْبَعُ خِصَالَ جَارِيَاتٌ عَلَيْكُمْ مِنَ الرَّحْمَنِ حْمَنِ مَعَ ظُلْمِكُمْ أَنْفُسَكُمْ وَخَطَايَاكُمْ أَمَّا رِزْقُهُ فَدَارُ عَلَيْكُمْ وَأَمَّا رَحْمَتُهُ فَغَيْرُ مَحْجُوبَة عَنكُمْ وَأمَّا سَرهُ فَشَائِعُ عَلَيْكُمْ وَأَمَّا عِقَابُهُ فَلَمْ يُعَجِّلْ عَلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ مَعَ ذَلِكَ تَجْتَرُونَ عَلَی إِلَهِکُمْ أَنْتُمُ اَلْیَوْمَ تَتَکَلَّمُونَ وَ اَللَّهُ سَاکِتٌ عَنْكُمْ فَيُوشك أن يتكلم وتَسْكُنُونَ ثُمَّ يَفُورٌ مِنْ أَعْمَالِكُمْ دُخَانُ تَسْوَدُّ مِنْهُ الْوُجُوهُ ثُمَّ تَلَا وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنتُم بِدَيْنِ إِلَى أَجَلٍ مُسَمَّى فَاكْتُبُوهُ وَ ليَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبُ بِالْعَدْلِ وَ لا عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلا تَكْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَ لَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَ شَهِيدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللهُ وَ اللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عليمٌ﴾ (282)
فِي هَذِهِ الْآيَةِ عمسَةَ عَشَرَ حُكْماً
ص: 404
1- ابن عباس رحمه الله علیه- این آخرین آیه ای بود که از آسمان نازل شد و بعد از آن، پیامبر صلی الله علیه و آله بیست و یک روز در قید حیات بود.
2- امام علی علیه السلام- و اما این سخن خداوند سبحان ﴿اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللهُ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾ مصداق ترساندن [از قیامت] در کتاب خداست.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند رحمان با وجود ظلم هایی که به خودتان می کنید و گناهانی که مرتکب می شوید چهار ویژگی را از سوی خود برای شما جاری کرده است رزقش را پیرامون شما قرار داد؛ رحمتش از شما پنهان نیست؛ رازداری اش در حق شما شایع است و در إعمال عذابش برشما عجله نمی کند و اما شما با وجود ،این برخدای خود گستاخ می شوید. شما امروز سخن می گویید و خداوند درباره ی شما سکوت می کند و اجازه می دهد هر کاری حتی خطا بکنید آن روز نزدیک است که او شروع به صحبت بکند و شما ساکت شوید؛ آن هنگام از اعمالتان دودی بلند می شود که صورتتان را سیاه می کند. آیه ی: ﴿وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ سپس إِلَى اللهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُون﴾ را تلاوت نمود.
ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که بدهی مدت داری [به خاطر وام یا داد و ستد] به یکدیگر پیدا کنید آن را بنویسید و باید نویسنده ای از روی عدالت [سند را] در میان شما بنویسد و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد نباید از نوشتن- همان طور که خدا به او تعلیم داده- خودداری !کند پس باید بنویسد و آن کس که حق بر عهده ی اوست، باید املا کند؛ و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد؛ و چیزی را از آن فروگذار ننماید. و اگر کسی که حق بر عهده ی اوست سفیه یا ضعیف [و دیوانه] است، یا [به خاطر لال بودن] توانایی بر املاکردن ندارد باید ولی او به جای او با رعایت عدالت املا کند و دو نفر از مردان عادل] خود را [بر این حق] شاهد بگیرید؛ و اگر دو مرد نبودند یک مرد و دو زن از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند انتخاب کنید تا اگر یکی از آن دو انحرافی یافت دیگری به او یادآوری کند. و هنگامی که شهود را [برای ادای شهادت] دعوت می کنند نباید خودداری نمایند و از نوشتن بدهی مدت دار چه کوچک باشد یا بزرگ ملول نشوید هرچه باشد بنویسید. این کار در نزد خدا به عدالت نزدیک تر و برای شهادت مطمئن تر و برای جلوگیری از تردید [و نزاع] بهتر می باشد؛ مگر این که داد و ستد نقدی باشد که بین خود، دست به دست می کنید در این صورت باکی بر شما نیست که آن را ننویسید ولی هنگامی که خرید و فروش [نقد] می کنید شاهد بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد [به خاطر حق گویی] زیانی برسد و اگر چنین ،کنید از فرمان پروردگار خارج شده.اید از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید. و خداوند به شما تعلیم می دهد؛ خداوند به همه چیز داناست. (282)
در این آیه 15 حکم وجود دارد
ص: 405
1- علىّ بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أنَّ فِي [سُورَةِ الْبَقَرَةِ خَمْسَمِائَةِ آيَة حُكْمِ وَ فِي هَذِهِ الْآيَةِ خَمْسَةَ عَشَرَ حُكْماً وَ هُوَ قَوْلُهُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدايَنتُمْ بِدَيْنِ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللهُ ثَلَاثَةُ أَحْكَامِ فَلْيَكْتُبُ أَرْبَعَةُ أَحْكَامٍ) وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الحَقُّ خَمْسَةُ أحْكَامِ وَ هُوَ إِقْرَارُهُ إِذَا أَمْلَاهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لَا يَبْخَسُ مِنْهُ شَيْئًا وَ لَا يَخُونُهُ سِتَّةُ أَحْكَامٍ فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الحَقُّ سَفِيها أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ أَنْ لَا يَحْسُنُ أَنْ يُمِل فَلْيُمْلِلٌ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ يَعْنِي وَلِيَّ الْمَالِ سَبْعَةُ أَحْكَامِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ ثَمَانِيَةً أَحْكَامٍ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَي يَعْنِي إِنْ تَنْسَى إِحْدَاهُمَا فَتُذَكَّرَ الْأُخْرَى تِسْعَةُ أَحْكَامٍ وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا عَشَرَةُ أحْكَام وَ لَا تَسْتَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيراً أَوْ كَبيراً إلى أجَلِهِ أَنْ لَا تَضْجُرُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرَ السِّنِّ أَوْ كَبِيراً أَحَدَ عَشَرَ حُكْما ذلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ الله وَ أَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَ أَدْنَى إِلَّا تَرْتَابُوا أَنْ لَا تَشْكُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةٌ حاضِرَةً تُدِيرُونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا اثْنَا عَشَرَ حُكْماً وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ ثَلَاثَةَ عَشَرَ حُكْماً وَلا يُضَارٌ كَاتِبٌ وَ لا شَهِيدٌ أَرْبَعَةَ عَشَرَ حُكْماً وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ خَمْسَةَ عَشَرَ حُكْماً وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللهُ وَ اللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾. (1)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الَ: سَمِعْتُ رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم يَقُولُ: ثَلَاثَهُ لَا يَسْتَجِيبُ اللَّهُ دُعَاءَهُمْ بَلْ يَعْدِلُهُمْ وَ يُوبِّخُهُمْ أمَّا أَحَدُهُمْ فَرَجُلُ أَوْصَاهُ اللَّهُ تَعَالِى بِأَنْ يَحْتَاطَ لِدَيْنِهِ بِشُهُودٍ وَ كِتَابِ فَلَمْ يَفْعَلْ وَ دَفَعَ مَالَهُ إِلَى غَيْرِ ثِقَة بِغَيْرِ وَثِيقَة فَجَحَدَهُ أَوْ بَخَسَهُ فَهُوَ يَقُولُ: اللَّهُم رُدَّ عَلَيَّ مَالِى يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: يَا عَبْدِى قَدْ عَلَّمْتُكَ كَيْفَ تَسْتَوْثِقُ لِمَالِكَ فَيَكُونَ مَحْفُوظًا لِئَلَّا يَتَعَرَّضَ لِلتَّلَفِ فَأَبَيْتَ فَأَنْتَ الْآنَ تَدْعُونِي وَقَدْ ضَيَّعْت مَالَكَ وَ أَتْلَفْتَهُ وَ غَيَّرْتَ وَصِيَّتِي فَلَا أَسْتَجِيبُ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله: أَلَا فَاسْتَعْمَلُوا وَصِيَّةَ اللَّهِ تُفْلِحُوا وَ تَنْجَحُوا وَلَا تُخَالِفُوهَا فَتَنْدَمُوا﴾. (2)
ص: 406
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- در سوره ی بقره پانصد حکم وجود دارد و در این آیه پانزده حکم و در این سخن خداوند: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنتُم بِدَينِ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوه وَلْيَكتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بالْعَدْلِ وَلا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يكتُبَ كَمَا عَلَّمَه الله، سه حكم وجود دارد فَلْيَكتُبُ، چهار حكم وَلْيمْلِلِ الَّذِي عَلَيه الحَقُّ، پنج ،حکم که املاء کردن آن اقرار به [صحت آن است. وَلْيَتَّقِ اللهَ رَبَّه وَلاَ يبْخَسُ مِنْه شَيْئًا، و این که خیانت نکند، شش حكم فَإن كانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيها أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يسْتَطِيعُ أَن يمل هوَ و یا این که صلاحیت املاکردن آن را ندارد. فَلْيملِلْ وَلِيه بِالْعَدل يعني نماینده ی مالی او املا کند، هفت حكم وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَين من رِّجَالِكُمْ، هشت حكم، فَإِن لَّمْ يكونَا رَجُلَينِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلُّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى یعنی این که اگر یکی از آن دو فراموش کند دیگری به او یادآوری کند، نه حكم وَلا يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُوا ، ده حكم. وَلاَ تَسْأَمُوا أَن تَكتُبُوه صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِه، یعنی نگران نباشید و کراهت نداشته باشید که آن را فردی خردسال یا بزرگسال بنویسد، یازده حکم ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهَ وَأَقُومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلا تَرْتَابُوا، یعنی شک نکنید. إلا أن تكونَ تِجَارَةٌ حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلا تكتبوها، دوازده حكم. وَأَشْهدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ، سيزده حكم. وَلَا يَضَارٌ كاتِبٌ وَلا شَهِيدٌ، چهارده حكم. وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّه فُسُوقٌ بِكُمْ، پانزده حكم. وَاتَّقُوا اللهَ وَيُعَلِّمُكُمُ الله وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ.
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- سه گروه هستند که خداوند دعایشان را اجابت نمی کند، بلکه آنان را ملامت و توبیخ خواهد کرد اولین آن ها مردی است که خداوند به او توصیه کرد که دین و مال و امانت] خود را با شاهد و کتابت مراقبت کند، ولی او چنین نمی کند و مال خود را بدون این که اطمینان حاصل کند، به آدم غیر قابل اعتمادی داده است و حالا این فرد منکر این امر شده است و یا از حق او کاسته و او می گوید: «پروردگارا! خداوندا! مالم را به من بازگردان». خداوند عزوجل به او می فرماید ای بنده ی من! من به تو آموختم که چگونه اطمینان حاصل کنی و از این طریق از مال خود نگهداری کنی تا از بین نرود؛ ولی تو ابا کردی و اکنون مرا می خوانی؛ در حالی که مال خود را تباه ساخته ای و از بین بردهای و توصیهی مرا تغییر دادی پس تو را اجابت نخواهم کرد بنابراین به توصیه ی خداوند عمل کنید تا رستگار و موفق شوید و بر خلاف آن عمل مکنید که پشیمان خواهید شد.
ص: 407
1- 2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَرْبَعَةُ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ فَذَكَرَ الرَّابِعُ رَجُلُ كَانَ لَهُ مَالُ فَأَدَانَهُ بِغَيْرِ بَيِّنَةٍ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَ لَمْ آمُرُكَ بِالشَّهَادَة؟﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ ذَهَبَ حَقَّهُ عَلَى غَيْرِ بَيْنَة لَمْ يُؤْجَرٍ﴾. (2)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي حَمْزَةَ الثَّمَالِي عَنْ أَبِي جَعْفَرَ الْبَاقِرِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَرَضَ عَلَى آدَمَ الأَسْمَاءَ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَعْمَارَهُمْ قَالَ: فَمَرَّ بِآدَمَا اسْمُ دَاوُدَ النَّبِيِّ اللَّهِ فَإِذَا عُمُرُهُ فِي الْعَالَمِ أَرْبَعُونَ سَنَةً. فَقَالَ آدَمَ ال: يَا رَبِّ مَا أَقَلَّ عُمُرَ دَاوُدَا وَ مَا أَكْثَرَ عُمُرِي! يَا رَبِّ إِنْ أَنَا زِدْتُ دَاوُدَ مِنْ عُمُرِى ثَلَاثِينَ سَنَةَ أَ تُثبتُ ذَلِكَ لَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ يَا آدَمُ ! قَالَ: فَإِنِّي قَدْ رَدْتُهُ مِنْ عُمُرِى ثَلَاثِينَ سَنَةً فَأَنْفِذْ ذَلِكَ لَهُ وَ أَثْبِتْهَا لَهُ عِنْدَكَ وَاطْرَحْهَا مِنْ عُمُرى. قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام فَأَثْبَتَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لِدَاوُدَا فِي عُمُرِهِ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَكَانَتْ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مُثْبَتَةٌ فَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ! عَزَّوَجَلَ: يَمْحُوا اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ. قَالَ: فَمَحَا اللَّهُ مَا كَانَ عِنْدَهُ مُثْبَتَا لِآدَمَ ا وَأَثْبَتَ لِدَاوُدَا مَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ مُثْبَتَا، قَالَ: فَمَضَى عُمُرُ آدَمَ فَهَبَطَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ رُوحِهِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ : يَا مَلَكَ الْمَوْتِ إِنَّهُ قَدْ بَقِيَ مِنْ عُمُرِى ثَلَاثُونَ سَنَةً. فَقَالَ لَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ: يَا آدَمُ أَلَمْ تَجْعَلُهَا لِابْنِكَ دَاوُدَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله وَ طَرَحْتَهَا مِنْ عُمُرِكَ حِينَ عُرِضَ عَلَيْكَ أَسْمَاءُ الْأَنْبِيَاءِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ وَ قَدْ عُرِضَتْ عَلَيْكَ أَعْمَارُهُمْ وَ أَنْتَ يَوْمَئِذٍ بِوَادِي الدَّحْيَاءِ؟ قَالَ: فَقَالَ لَهُ آدَمُ علیه السلام مَا أَذْكُرُ هَذَا قَالَ: فَقَالَ لَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ: يَا آدَمُ لَا تَجْحَدُ أَ لَمْ تَسْأَلِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يُثْبَتَهَا لِدَاوُدَا وَيَمْحُوهَا مِنْ عُمُرِكَ فَأَثْبَتَهَا لِدَاوُدَا فِي الزَّبُور وَ مَحَاهَا مِنْ عُمُرِكَ فِي الذِّكْرِ. قَالَ آدَمُ : حَتَّى أَعْلَمَ ذَلِكَ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام: وَكَانَ آدَمَ علیه السلام صَادِقاً لَمْ يَذْكُرْ وَ لَمْ يَجْحَدُ فَمِنْ ذَلِكَ الْيَوْمِ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى الْعِبَادَ أَنْ يَكْتُبُوا بَيْنَهُمْ إِذَا تَدَايَنُوا وَ تَعَامَلُوا إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لِنِسْيَانِ آدَمَ وَ جُحُودِهِ مَا جَعَلَ عَلَى نَفْسِهِ﴾. (3)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَمَّا عُرِضَ عَلَى آدَمَ علیه السلام ولْدُهُ نَظَرَ إِلَى دَاوُدَا فَأَعْجَبَهُ فَزَادَهُ خَمْسِينَ سَنَةٌ مِنْ عُمُرِهِ. قَالَ: وَ نَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ فَكَتَبَ عَلَيْهِ مَلَكُ الْمَوْتِ صَكَا بِالْخَمْسِينَ سَنَةً فَلَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ أَنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكُ الْمَوْتِ فَقَالَ
ص: 408
2-1- امام صادق علیه السلام- دعای چهار نفر مستجاب نمی شود... چهارمین نفر شخصی است که مالی داشته و بدون بیّنه (نوشته ای یا شاهدی) آن را قرض داده است [و حالا که نمی تواند مالش را پس بگیرد دعا می کند و از خدا می خواهد که مالش را به او برگرداند] خداوند عزوجل به او می گوید: «آیا به تو فرمان ندادم که بر قرض دادنت شاهد بگیر»؟
3-1- امام صادق علیه السلام- کسی که حقش به سبب شاهد نگرفتن از دست برود، مأجور نیست [و حرفش پذیرفته نیست].
4-1- امام باقر علیه السلام- خداوند عزوجل نامها و مدت عمر انبیا را به آدم عرضه کرد. آدم علیه السلام به اسم داوود نبی رسید و دید که او تنها چهل سال در این جهان عمر می کند. گفت: «ای پروردگار چقدر عمر داوود علیه السلام کوتاه و عمر من طولانی است پروردگارا اگر من از تو تقاضا کنم که سی سال از عمر مرا برای داوود ثبت ،کنی آیا چنین خواهی کرد؟ خداوند فرمود: «بله»! پس آدما گفت من سی سال از عمرم را به داوود می افزایم تو این را اجرا کن و سی سال را از عمر من کم کن و برای داوود ثبت نما خداوند برای داوود سی سال ثبت کرد در حالی که آن [سی سال] نزد پروردگار برای آدم ثبت شده بود و این سخن پروردگار متعال است خداوند هرچه را بخواهد محو و هرچه را بخواهد اثبات می کند و «امّ الکتاب» (لوح محفوظ) نزد اوست (رعد/ 39) خداوند آن سی سال را که برای آدم ثبت شده بود، پاک کرده و برای داوود علیه السلام ثبت نمود در حالی که قبلاً برای او ثبت نشده بود پس عمر آدم علیه السلام به پایان رسید و ملک الموت برای قبض روح او به نزدش هبوط کرد آدم به او گفت ای ملک الموت هنوز سی سال از عمر من باقی است ملک الموت گفت: ای آدم آیا آن زمان که در وادی دخیا بودی و نام ها و طول عمر انبیاء را به تو نشان دادند تو نبودی که سی سال از عمرت را کم کرده و به فرزندت داوود نبی بخشیدی؟ آدم علیه السلام گفت: چنین چیزی را به یاد نمی آورم». ملک الموت به او گفت ای آدم علیه السلام انکار نکن آیا تو از خداوند درخواست نکردی که آن را از عمر تو برداشته و برای داوود ثبت نماید؟ پس خداوند آن [سی سال] را در «ذکر» (کتاب آسمانی) از عمر تو محو کرد و به عمر داوود علیه السلام در زبور افزود آدم گفت: «آن را دانستم». آدم علیه السلام در گفته ی خود صادق بود؛ به یاد نمی آورد و انکار نمی کرد و از آن روز به بعد خداوند به جهت نسیان انسان و انکار چیزهایی که بر عهده اش می باشد به بندگانش امر کرد تا اگر بین هم قرارداد دینی دارند یا بر سر کار معینی در زمان معین توافق کرده اند، یادداشتی بنویسند.
5-1- امام صادق علیه السلام- زمانی که فرزندان آدم به او عرضه شد او به داوودا نگاهی انداخت و [کوتاهی عمر او باعث تعجب وی شد. پس پنجاه سال از عمرش را به او افزود. جبرئیل و میکائیل نزد او آمدند و ملک الموت وثیقه ای متضمّن پنجاه سال برای او نوشت. زمانی که مرگ آدم فرا رسید ملک الموت بر او فرود آمد آدم گفت: «هنوز پنجاه سال از عمر من باقی است. او جواب داد: پس پنجاه سالی که برای فرزندت داوود علیه السلام قرار دادی کجا رفت»؟ [امام علیه السلام افزود: و آدم علیه السلام در این حال،] یا حرفخود را فراموش کرده بود و یا انکار
ص: 409
آدَمَ : قَدْ بَقِيَ مِنْ عُمُرِى خَمْسُونَ سَنَةً. قَالَ: فَأَيْنَ الْخَمْسُونَ الَّتِي جَعَلْتَهَا لِابْنِكَ دَاوُدَ علیه السلام. قَالَ: فَإِمَّا أَنْ يَكُونَ نَسِيَهَا أَوْ أَنْكَرَهَا فَنَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ وَمِيكَائِيلُ فَشَهِدَا عَلَيْهِ وَقَبَضَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: كَانَ أَوَّلَ صَكَ كُتِبَ فِي الدُّنْيَا﴾. (1)
1-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ قَالَ: ضَعِيفاً فِي بَدَنِهِ لَا يَقْدِرُ أَنْ يُمِلَّ أَوْ ضَعِيفاً فِي فَهْمِهِ وَ عِلْمِهِ لَا يَقْدِرُ أَنْ يُمِلَّ وَ يُمَيِّزَ أَلْفَاظَهُ الَّتِي هِيَ عَدْلُ عَلَيْهِ وَ لَهُ مِنَ الْأَلْفَاظِ الَّتِي هِيَ جَوْرُ عَلَيْهِ أَوْ عَلَى حَمِيمِهِ أَوْ لا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ يَعْنِي بِأَنْ يَكُونَ مَشْغُونَا فِي مَرَمَة لِمَعَاشَ أَوْ تَزَوُّدِ لِمَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمِ فَإِنَّ تِلْكَ هِيَ الْأَشْغَالُ الَّتِي لَا يَنْبَغِي لِعَاقِلِ أَنْ يَشْرَعَ فِي غَيْرِهَا قَالَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلَ يَعْنِي النَّائِبَ عَنْهُ وَ الْقَيِّمَ بِأَمْرِهِ بِالْعَدْلِ بأَنْ لَا يَحِيفَ عَلَى الْمَكْتُوبَ لَهُ وَ لَا عَلَى الْمَكْتُوبِ عَلَيْهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : مَنْ أَعَانَ ضَعِيفاً فِي بَدَنِهِ عَلَى أَمْرِهِ أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى أَمْرِهِ وَ نَصَبَ لَهُ فِي الْقِيَامَة مَلَائِكَةَ يُعِينُونَهُ عَلَى قَطْعِ تِلْكَ الْأَهْوَالِ وَ عُبُورِ تِلْكَ الْخَنَادِقِ مِنَ النَّارِ حَتَّى لَا يُصِيبَهُ مِنْ دُخَانِهَا وَ لَا سُمُومِهَا وَ عَلَى عُبُورَ الصِّرَاطِ إِلَى الْجَنَّةِ سَالِماً آمِناً وَ مَنْ أَعَانَ مَشْعُولًا بِمَصَالِحٍ دُنْيَاهُ أَوْ دِينِهِ عَلَى أَمْرِهِ حَتَّى لَا يَنْتَشِرَ عَلَيْهِ أَعَانَهُ اللَّهُ أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى تَزَاحُمِ الْأَشْغَالِ وَ انْتِشَارِ الْأَحْوَالِ يَوْمَ قِيَامِهِ بَيْنَ يَدَيِ الْجَبَّارِ فَمَيَّزَهُ مِنَ الْأَشْرَار وَ جَعَلَهُ مِنَ الْأَخْيَارِ﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْنِ سِنَانِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَتَى يُدْفَعُ إِلَى الْغُلَامِ مَالُهُ؟ قَالَ: إِذَا بَلَغَ وَ أُونِسَ مِنْهُ رُشْدُ وَلَمْ يَكُنَّ سَفِيهَا أَوْ ضَعِيفاً، قَالَ قُلْتُ: فَإِنَّ مِنْهُمْ مَنْ يَبْلُغُ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةَ وَ سِتّ عَشْرَةَ سَنَةً وَ لَمْ يَبْلُغْ قَالَ: إِذَا بَلَغَ تَلَ وَلَمْ يَبْلُغْ قَالَ: إِذَا بَلَغَ ثَلَاثَ عَشْرَةَ سَنَةً جَازَ أَمْرُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ سَفِيهَا أَوْ ضَعِيفاً. قَالَ قُلْتُ: وَ مَا السَّفِيهُ وَ الضَّعِيفَ؟ قَالَ: السَّفِيهُ شَارِبُ الْخَمْرِ وَالضَّعِيفُ الَّذِي يَأْخُذُ وَاحِداً باثنينِ﴾. (3)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلَهُ أَبِي وَأَنَا حَاضِر... فَقَالَ: وَ مَا السَّفِيهِ؟ فَقَالَ: الَّذِي يَشْتَرِي الدَّرْهَم بِأَضْعَافِهِ. قَالَ: وَمَا الضَّعِيف؟ قَالَ: الْأَبْلَهُِ﴾. (4)
ص: 410
می نمود. پس جبرئیل علیه السلام و میکائیل علیه السلام فرود آمده و شهادت دادند و ملک الموت او را قبض روح کرد. این اولین سندی بود که در دنیا نوشته شد و در حدیث طولانی دیگر مثل این آمده فقط در آن حديث مدت عمر داوودا چهل سال بوده که آدم شصت سال بر عمر او افزود تا صدسال کامل شود.
1-2- امام علی علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد این کلام خداوند که می فرماید: ﴿أَو ضعيفاً أَو لا يَسْتَطيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدل﴾ فرمود: منظور فردی است که از لحاظ بدنی یا فهم و عقل، ضعیف باشد و توانایی املاء و بیان کردن منظور خود و تشخیص الفاظی را که به نفع یا ضرر او یا دوست اوست، ندارد.
2-2- امام صادق علیه السلام- عبدالله ابن سنان گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم چه هنگام مال پسربچه به او داده می شود؟ فرمود: اگر به سن بلوغ رسید و رشد کند و نادان و یا جاهل و ضعیف نباشد. گفت: گفتم برخی به سن پانزده و شانزده سالگی می رسند ولی بالغ نمی شوند فرمود «اگر سیزده ساله شود به سن قانونی رسیده مگر آن که جاهل و یا نادان و ضعیف باشد». گفت: گفتم: «جاهل و نادان و ضعیف به چه کسی می گویند»؟ فرمود: جاهل کسی است که شراب خوار باشد و نادان و ضعیف کسی است که در معامله نادان است و یکی را در عوض دو تا می گیرد».
3-2- امام صادق علیه السلام- جاهل کیست؟ فرمود کسی که یک درهم را چندین برابر بخرد. گفت: چه کسی را نادان و ضعیف می نامند؟ فرمود: کسی که ابله است.
ص: 411
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الأَى مِنْ أَحْرَارَكُمْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ الْعُدُولِ. قَالَ ال اسْتَشْهِدُوهُمْ لِتَحُوطُوا بِهِمْ أَدْيَانَكُمْ وَأَمْوَالَكُمْ وَلِتَسْتَعْمِلُوا أَدَبَ اللَّهِ وَ وَصِيَّتَهُ فَإِنَّ فِيهِمَا النَّفْعَ وَالْبَرَكَةَ وَلَا تُخَالِفُوهُمَا فَيَلْحَقُكُمُ النَّدَمُ... فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلُ وَ امْرَأَتَانِ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الَ: فَإِنْ لَ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ قَالَ: عَدَلَتِ امْرَأَتَانَ فِي الشَّهَادَة رَجُلًا وَاللَّهِ فَإِذَا كَانَ رَجُلَانِ أَوْ رَجُلُ وَ امْرَأَتَانِ أَقَامُوا الشَّهَادَةَ قَضَى بِشَهَادَتِهِمْ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الله وَ بَيْنَمَا نَحْنُ مَعَ رَسُول اللَّهِ الله وَهُوَ يُذَاكِرنا بقوله وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ قَالَ: أَحْرَارَكُمْ دُونَ عَبِيدِكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ شَغَلَ الْعَبِيدَ بخِدْمَة مَوَالِيهِمْ عَنْ تَحَمُّل الشَّهَادَاتِ وَ عَنْ أَدَائِهَا وَلِيَكُونُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِنْكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِنَّمَا شَرَفَ الْمُسْلِمِينَ الْعُدُولَ بِقَبُولِ شَهَادَاتِهِمْ وَ جَعَلَ ذَلِكَ مِنَ الشَّرَفِ الْعَاجِلِ لَهُمْ وَ مِنْ ثَوَابِ دنْيَاهُمْ قَبْلَ أَنْ يَصِلُوا إِلَى الْآخِرَة إِذْ جَاءَتِ امْرَأَةُ فَوقَفَتْ قُبَالَةَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ قَالَتْ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أَمِّى يَا رَسُولَ اللَّهِ : أَنَا وَافِدَةُ النِّسَاءِ إِلَيْكَ فَمَا مِن امْرَأَة يَبْلُغُهَا مَسِيرِى هَذَا إِلَيْكَ إِنَّا سَرَّهَا ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ رَبُّ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَ خَالِقُ وَ رَازِقُ لِلرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَ إِنَّ آدَمَ أَبُو الرِّجَالِ وَالنَّسَاءِ وَإِنَّ حَواءَ أَمَّ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَإِنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الرِّجَالِ وَ اَلنِّسَاءِ مَا بَالُ الْمَرْأَتَيْن برَجُل فِى الشَّهَادَةِ وَ فِى الْمِيرَاثَ فَقَالَ رَسُولَ اللَّهِ : يَا أَيَّتُهَا الْمَرْأَةُ إِنَّ ذَلِكَ قَضَاءُ مِنْ مَلِكِ عَدْلٍ حَكِيمٍ لَا يَجُورُ وَ لَا يَحِيفُ وَ لَا يَتَحَامَلُ لَا يَنْفَعُهُ مَا مَنَعَكُنَّ يُدَّبَّرُ الْأَمْرَ بِعِلْمِهِ، يَا أَيَّتُهَا الْمَرْأَةَ لِأَنَّكُنَّ نَاقِصَاتُ الدِّين وَ الْعَقْلِ. قَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا نُقْصَانُ دِينِنَا؟ قَالَ: إِنَّ إِحْدَاكُنَّ تَقْعُدُ نِصْفَ دَهْرِهَا لَا تُصَلَّى بِحَيْضَة عَن الصَّلَاةِ لِلَّهِ وَإِنَّكُنَّ تُكْثِرْنَ اللَّعْنَ وَ تُكَفِّرْنَ الْعَشِيرَةَ تَمْكُثُ إِحْدَاكُنَّ عِنْدَ الرَّجُلِ عَشْرَ سِنِينَ فَصَاعِداً يُحْسِنُ إِلَيْهَا وَيُنْعِمُ عَلَيْهَا فَإِذَا ضَاقَتْ يَدُهُ يَوْماً أَوْ خَاصَمَهَا. قَالَتْ لَهُ مَا رَأَيْتُ فِيكَ خَيْراً قَطُّ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ مِنَ النِّسَاءِ هَذَا خُلُقَهَا فَالَّذِي يُصِيبُهَا مِنْ هَذَا النُّقْصَانِ مِحْنَةٌ عَلَيْهَا النَّصْرُ فَيُعْظِمُ اللَّهُ ثَوَابَهَا فَأَبْشِرِي ثُمَّ قَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ : مَا مِنْ رَجُل رَدِيٌّ إِنَّا وَ الْمَرْأَةُ الرَّدِيَّةُ أَرْدَى مِنْهُ وَ لَا مِن امْرَأَةِ صَالِحَة إِلَّا وَالرَّجُلُ أَفْضَلُ مِنْهَا وَ مَا سَاوَى اللَّهُ قَطُّ امْرَأَةٌ برَجُلٍ إِلَّا مَا كَانَ مِنْ تَسْوِيَة اللَّهِ فَاطِمَةَ بِعَلِى اللَّهِ وَإِلْحَاقِهَا وَ هِيَ امْرَأَةُ بِأَفْضَل رجال الْعَالَمِينَ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكَّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرى. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ: أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكَّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخرى قَالَ إِذَا ضَلَّتْ إِحْدَاهُمَا عَنِ الشَّهَادَةِ وَنَسِيَتْهَا ذَكَرَتْهَا إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى فَاسْتَقَامَتَا عَلَى أَدَاءِ الشَّهَادَةِ عَدَلَ اللَّهُ شَهَادَةَ امْرَأَتَيْنِ بِشَهَادَةِ رَجُل
ص: 412
1-3- امام علی علیه السلام- امام در مورد این کلام خداوند وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ، فرمود: یعنی شاهدان باید از مسلمانان عادل و آزاد (غیر برده باشند. امام ادامه داد: باید برای دفاع از امانت هایشان و اموالشان شهادت دهند و در این شهادت دادن باید طبق آداب الهی و توصیه ی خداوند عمل کنند که در این صورت در این دو نفر (شاهد) نفع و برکت موجود است و با نظر آن دو شاهد مخالفت نکنید که پشیمانی نصیبتان می شود... و در مورد آیه ی ﴿فَإِنْ لَيَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ﴾ فرمود: درباره ی این کلام خداوند که می فرماید اگر دو مرد برای شهادت یافت نشد، یک مرد و دو زن کافی است دو زن در مقام شهادت جایگزین یک مرد هستند و به خدا قسم اگر دو مرد برای شهادت حاضر شوند و یا یک مرد و دو زن حاضر شوند و شهادت بدهند شهادت آنان پذیرفته می شود. وقتی ما على علیه السلام و اصحاب همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم و ایشان آیه ی وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ را برای ما یادآوری می کرد فرمود منظور افراد آزاد است نه افراد بنده که خداوند بندگان را به وسیله ی مشغول کردنشان به خدمت کردن به ارباب انشان از این که شهادت دهند یا برای شهادت دادن حاضر شوند معاف کرده است. همچنین از شرایط فرد شهادت دهنده آن است که مسلمان باشد. خداوند مسلمانان عادل را با این حکم که شهادتشان مورد قبول واقع می شود مورد کرامت و شرافت قرارداده است و این شرافت در دنیا همراه آن هاست تا به قیامت برسند در این هنگام زنی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله خدا آمد و در مقابل ایشان ایستاد و گفت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله پدر و مادرم به فدای شما من به نمایندگی از زنان خدمت شما رسیدم و تمام زنانی که سؤال مرا از شما دارند از شنیدن جواب (آن مسرور) خواهند شد. ای رسول خدا صلی الله علیه و آله خداوند عزوجل پروردگار خالق و روزی دهنده ی همه ی مردان و همه ی زنان است و آدم پدر همه ی مردان و زنان و حوای مادر همه ی مردان و زنان است و شما رسول خدا صلی الله علیه و آله برای همه ی مردان و زنان هستی؛ با این تساوی چرا در حکم شهادت دادن و در حکم ارث دو زن برابر یک مرد است»؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای زن این حکم خداوند عادل و حکیم است که نه به کسی ستم می کند و نه حق کسی را ضایع می کند و نه ظلم می کند؛ خداوند از این که شما را از این حق منع کرده سودی نمی برد. او کارهای خود را بر اساس علم خود تدبیر می کند. ای زن دلیل این حکم آن است که شما در دین و عقل، ناقص هستید زن پرسید: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله نقصان دین ما چیست؟ فرمود: هر زنی از شما، نصف عمر خود را به دلیل حائض بودن از عبادت دست بر می دارد و برای خداوند نماز نمی خواند شما زنان بسیار لعن و نفرین می کنید و نسبت های خانوادگی را منکر می شوید یک زن از گروه شما بیش از ده سال یا بیشتر با یک مرد زندگی می کند و آن مرد با او به خوبی رفتار می کند و به او روزی می دهد اما اگر یک روز دستش تنگ شود یا به هر دلیلی با آن زن دعوایی بکند زن می گوید من اصلاً از تو خیری ندیده ام». اگر زنی نیز باشد که اخلاقش این چنین نباشد در برابر سختی هایی که به خاطر این نقصان به او می رسد و او نیز صبر می کند در درگاه خداوند ثوابش زیاد می شود و من این بشارت را به او می دهم. هیچ مرد بدی نیست مگر آن که زن ،بد از او بدتر است و هیچ زن خوب و صالحی نیست مگر آن که مردی از او برتر است و قطعاً هیچ زن و مردی مساوی نیستند مگر آن که خداوند آن ها را مساوی قرار داده باشد که فقط شامل تساوی فاطمه با علی است و خداوند فاطمه را در رتبه به علی ملحق کرده است
ص: 413
لِنُقْصَانِ عُقُولِهِنَّ وَ دِينِهِنَّ ثُمَّ قَالَ علیه السلام: مَعَاشِرَ الْنِّسَاءِ خَلِقْتُنَّ نَاقِصَاتِ الْعُقُولِ فَاحْتَرِزْنَ فِي الشَّهَادَاتِ من الْغَلَطِ فَإِنَّ اللَّهَ يُعَلِّمُ ثَوَابَ الْمُتَحَفِّظِينَ وَالْمُحَتَفْظَاتِ وَلَقَدْ سَمِعْتُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَقُولُ: مَا مِن امْرَأَتَيْنِ احْتَرَزَنَا فِي الشَّهَادَةِ فَذَكَرَتْ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى حَتَّى تُقِيمَا الْحَقَّ وَتَتَّقِيَا الْبَاطِلَ إِنَّا وَإِذَا بَعَثَهُمَا اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَظَمَ ثَوَابَهُمَا وَلَا يَزَالُ يَصُبُّ عَلَيْهِمَا النَّعِيمَ وَيُذَكِّرُهُمَا الْمَلَائِكَةَ مَا كَانَ مِنْ طَاعَتِهِمَا فِي الدُّنْيَا وَ مَا كَانَتَا فِيهِ مِنْ أَنْوَاعِ الْهُمُومِ فِيهَا وَ مَا أَزَالَهُ اللَّهُ عَنْهُمَا حَتَّى خَلَّدَهُمَا فِي الْجِنَانِ وَ إِنَّ فِيهِنَّ لَمَنْ تُبْعَثُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيُؤْتَى بِهَا قَبْلَ أَنْ تُعْطَى كِتَابُهَا فَتَرَى السَّيِّئَاتِ بهَا مُحِيطَةً وَتَرَى حَسَنَاتِهَا قَلِيلَةٌ فَيُقَالُ لَهَا: يَا َأمَةَ اللَّهِ هَذِهِ سَيِّئَاتُكِ فَأَيْنَ حَسَنَاتُكِ؟ فَتَقُولُ: لَا أَذْكُرُ حَسَنَاتِي فَيَقُولُ اللَّهُ: لِحَفَظَتِهَا يَا مَلَائِكَتِي تَذَاكَرُوا حَسَنَاتِهَا وَذَكِّرُوا خَيْرَاتِهَا فَيَتَذَا كَرُونَ حَسَنَاتِهَا يَقُولُ الْمَلَكُ الَّذِي عَلَى الْيَمِينِ لِلْمَلَكِ الَّذِي عَلَى الشَّمَالِ: مَا تَذْكُرُ مِنْ حَسَنَاتِهَا كَذَا وَكَذَا، فَيَقُولُ: بَلَى وَلَكِنِّي أَذْكُرُ مِنْ سَيِّئَاتِهَا كَذَا وَكَذَا فَيُعَدِّدُ وَيَقُولُ الْمَلَك الَّذِي عَلَى الْيَمِين لَهُ أَ فَمَا تَذْكُرُ تَوْبَتَهَا مِنْهَا قَالَ: لَا أَذْكُرُ. قَالَ: أَ مَا تَذْكُرُ أَنَّهَا وَ صَاحِبَتَهَا تَذَاكَرتَا الشَّهَادَةَ الَّتِي كَانَتْ عِنْدَهُمَا حَتَّى اتَّقَيَتَا وَ شَهِدَنَاهَا وَلَمْ تَأْخُذْهُمَا فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ فَيَقُولُ: بَلَى فَيَقُولُ الْمَلَكُ الَّذِي عَلَى الْيَمِين لِلَّذِى عَلَى الشَّمَالِ أَمَا تِلْكَ الشَّهَادَةُ مِنْهُمَا تَوْبَةُ مَاحِيَةُ لِسَالِفِ ذُنُوبِهِمَا ثُمَّ تُعْطَيَانِ كِتَابَهُمَا بِأَيْمَانِهِمَا فَتُوجَدُ حَسَنَاتُهُمَا كُلُّهَا مَكْتُوبَةً وَسَيِّئَاتُهُمَا كُلُّهَا ثُمَّ تَجِدَانِ فِي آخِرِهَا يَا أَمَتِي أَقَمْتِ الشَّهَادَةَ بِالْحَقِّ لِلضُّعَفَاءِ عَلَى الْمُبْطِلِينَ وَ لَمْ يَأْخُذْكِ فِيهَا لَوْمَةُ اللَّائِمِينَ فَصَيَّرْتُ لَكِ ذَلِكِ كَفَّارَةٌ لِذُنُوبِكِ الْمَاضِيَة وَ مَحْواً لِخَطِيئَاتِكِ السَّالِفَة﴾. (1)
2-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿شَهَادَةُ الْعَبْدِ لِغَيْرِ مَوَالِيهِ جَائِزَةُ إِذَا كَانَ عَدْلًا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَالْعَبْدُ مِنَ الرِّجَال﴾. (2)
ص: 414
او، زنی است که از همه مردان عالم برتر است». [امام علیه السلام در ادامه ی تفسیر آیه فرمودند]: ﴿أَنْ تَضِلَّ إحداهُما فَتُذَكَّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخرى﴾. اميرالمؤمنین علیه السلام درباره ی این کلام خداوند که می فرماید اگر یکی از آن دو به خطا ،رفت شاهد دیگر آن را یادآوری کند، فرمود وقتی یکی از دو شاهد به خطا رفت و شهادت را فراموش کرد دیگری آن را یادآوری کند و هر دو بر ادای شهادت [صحیح] پایداری کنند و کنار نکشند خداوند شهادت دو زن را به این خاطر برابر شهادت یک مرد قرار داده که عقل و دین زنان ناقص است». سپس فرمود: ای گروه زنان شما از لحاظ عقلی ناقص خلق شده اید. پس به خاطر این که در شهادت دادن به غلط و اشتباه نیفتید از شهادت دادن دوری کنید خداوند ثواب زنان و مردانی را که با کمال دقت سعی می کنند تا حقیقت را بدون خطا بیان کنند بسیار بزرگ داشته است. من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: «هیچ دو زنی نیستند که از شهادت دادن ابا کنند اما یکی از آن دو به دیگری یادآوری کند و موجب شود که حق را برپا دارند و از باطل جلوگیری کنند مگر آن که خداوند [در ثواب] این کار آنان، آن دو را روز قیامت در حالی که ثوابشان را بزرگ داشته محشور کند و دائماً نعمت ها را بر آنان ببارد و فرشتگان را از اطاعت های آن دو در دنیا مطلع می کند تا آن که در بهشت جاودانه شوند و از این گروه زنان بعضی هستند که در روز قیامت وارد صحرای محشر می شوند و قبل از آن که نامه ی اعمالشان به آنان داده شود می بینند که گناهانشان آن ها را احاطه کرده و می بینند که کارهای نیکشان اندک است به این زن گفته می شود ای بنده خدا! این ها گناهان توست؛ پس کارهای خوب تو کجاست؟ زن می گوید: «کارهای خوبم را به یاد نمی آورم در این هنگام خداوند به [همان] ملائکه ای که اعمال او را ثبت کرده اند می فرماید: «کارهای خوب» و نیکوی او را به او یادآور شوید و آن ها نیز کارهای خوبش را به او یادآور می شوند فرشته ای که در سمت راست اوست به فرشته ای که در سمت چپ اوست می گوید: «آیا فلان کار خیر او را به یاد نمی آوری»؟ او می گوید «آری به یاد می آورم اما فلان کارهای بد او را نیز به یاد می آورم و یک به یک آن ها را بر می شمارد فرشته ای که در سمت راست زن است می گوید: «نه به خاطر نمی آورم او دوباره می گوید آیا به یاد نمی آوری که او و همراهش برای شهادتی حاضر شدند تا جلوی یک بدی را بگیرند و آن دو حاضر شدند و شهادت دادند و در این کار، از سرزنش هیچ سرزنش گری به خاطر انجام فرمان خدا نترسیدند؟ او جواب می دهد: «آری به یاد دارم». پس فرشته ی سمت راست به فرشته ی سمت چپ می گوید این شهادت آن دو نفر، در حکم توبه ایست که تمام گناهان گذشته ی آن دو را پاک می کند سپس نامه اعمال آن دو زن را از سمت راست به آن دو می دهند. مشاهده کنند که تمام خوبی ها و بدی هایشان در آن مکتوب است و در آخر نامه اعمالشان نوشته شده که ای بنده ی من تو برای احقاق حق ضعیفی در برابر افرادی که برحق نبودند، شهادت دادی و در این کار از سرزنش کنندگان نترسیدی این کار تو کفّاره ای برای گناهان گذشته است و محو کننده ای برای خطاهایت محسوب می شود».
2-3- امام علی علیه السلام- شهادت برده چنان چه عادلانه باشد جز برای صاحبش- صحیح است. [زیرا] خداوند فرمود: وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ پس بنده و برده هم از جمله ی مردان هستند.
ص: 415
3-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن أمير المؤمنين علیه السلام قال: كُنَّا عِنْدَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله وَ هُوَ يُذَا كِرْنَا بِقَوْلِهِ تَعَالَى وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ قَالَ: أَحْرَارَكُمْ دُونَ عَبدِكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ شَغَلَ الْعَبِيدَ بِخِدْمَة مَوَالِيهِمْ عَنْ تَحَمُّلِ الشَّهَادَاتِ وَ عَنْ أَدَائِهَا﴾. (1)
4-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ المِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ دِينَهُ وَ أَمَانَتَهُ وَ صَلَاحَهُ وَ عِفَّتَهُ وَ تَيَقُطَهُ فِيمَا يَشْهَدُ بِهِ وَ تَحْصِيلَهُ وَ تَمْيِيزَهُ فَمَا كُلُّ صَالِحٍ مُمَيِّزاً وَلَا مُحَصِّنَا وَ لَا كُلُّ مُحَصِّل مُمَيِّز صَالِحُ ، وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لَمَنْ هُوَ أَهْلُ [الْجَنَّةَ] لِصَلَاحِهِ وَ عِفَّتِهِ لَوْ لَهِدَ لَمْ تُقْبَلْ شَهَادَتُهُ لِقِلَّة تَمْيِيزِهِ. فَإِذَا كَانَ صَالِحاً عَفِيفاً، مُميّزاً مُحَصّلًا، مُجَانِبَاً لِلْمَعْصِيَةِ وَالْهَوَى وَ الْمَيْلِ وَ التَّحَامُلِ فَذَلِكُمُ الرَّجُلُ الْفَاضِلُ ، فَبِهِ فَتَمَسَّكُوا ، و بهدَاهُ فَاقْتَدُوا، وَإِنِ انْقَطَعَ عَنْكُمْ الْمَطَرُ فَاسْتَمْطِرُوا بِهِ، وَ إِن امْتَنَعَ عَلَيْكُمُ النَّبَاتُ فَاسْتَخْرِجُوا بِهِ النَّبَاتِ، وَإِنْ تَعَذَرَ عَلَيْكُمُ الرِّزْقَ
فَاسْتَدِرُوا بِهِ الرِّزْقَ، فَإِنَّ ذَلِكَ مِمَّنْ لَا يَخِيبُ طَلَبُهُ، وَلَا تُرَدُّ مَسْأَلْتُهُ وَ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَ النَّاسِ بِالْبَيِّنَاتِ وَالْأَيْمَانِ فِي الدَّعَاوِى، فَكَثْرَتِ الْمُطَالَبَاتِ وَالْمَظَالِمُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : يَا أَيُّهَا النَّاسِ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ وَأَنْتُمْ تَخْتَصِمُونَ، وَلَعَلَّ بَعْضَكُمْ يَكُونُ الْحَنَ بِحُجَّتِهِ [مِنْ بَعْضٍ وَ إِنَّمَا أَقْضِي عَلَى نَحْو مَا أَسْمَعَ مِنْهُ، فَمَنْ قَضَيْتُ لَهُ مِنْ حَق أَخِيهِ بِشَيْءٍ فَلَا يَأْخُذَنَّهُ فَإِنَّمَا أَقْطَعُ لَهُ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ﴾. (2)
5-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَمَعْنَى الضَّلَالَة عَلَى وُجُوهِ فَمِنْهُ مَا هُوَ مَحْمُودُ وَ مِنْهُ مَا هُوَ مَذْمُومُ وَ مِنْهُ مَا لَيْسَ بِمَحْمُودِ وَ لَا مَدْمُومِ وَ مِنْهُ ضَلَالُ النِّسْيَانِ... وَ أَمَّا الضَّلَالُ الَّذِي هُوَ النِّسْيَانُ فَهُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَيَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُما فَتُذَكَّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرى﴾. (3)
6-3- الرّضا علیه السلام- ﴿لَا تَجُورُ شَهَادَةُ عَلَى شَهَادَةِ فِي الْحُدُودِ وَ لَا يَجُوزُ شَهَادَةُ الرَّجُلِ لِشَرِيكِهِ إِلَّا فِيمَا لَا يَعُودُ نَفْعُهُ عَلَيْهِ فَإِذَا شَهِدَ رَجُلُ عَلَى شَهَادَة رَجُل فَإِنَّ شَهَادَتَهُ تُقْبَلُ وَ هِيَ نِصْفُ شَهَادَةَ وَ إِذَا شَهِدَ رَجُلَانِ عَلَى شَهَادَة رَجُل فَقَدْ ثَبَتَ شَهَادَةً رَجُلٌ وَاحِدٍ فَإِنْ كَانَ الَّذِي شَهِدَ عَلَيْهِ مَعَهُ فِي
ص: 416
3-3- پیامبر صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم و ایشان سخن خداوند و اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ را برای ما یادآوری می کردند رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «منظور، افراد آزاده ی میان شما هستند نه بردگانتان خداوند بردگان را به خدمت صاحبانشان مشغول نموده است نه برای شاهد شدن و شهادت دادن
4-3- امام على علیه السلام- آيه ى: ﴿مِنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ یعنی شاهدی که از دینش، امانت داری اش درستکاری اش صالح بودنش عفیف و پاک بودنش و به هوش بودن و آگاه بودن نسبت به چیزی که می خواهد در آن مورد شهادت بدهد و قدرت عقل او و قدرت تمیزدادن او اطلاع داشتید چنین شاهدی جزء افرادی است که به شهادت او راضی هستید ولو به ضرر شما باشد. زیرا هر انسان درستکاری لزوماً قدرت تمیز و قدرت عقل ندارد و هر فرد عاقلی لزوماً قدرت عقل ندارد و هر فرد عاقلی لزوماً قدرت تمیز و صلاحیت ندارد چه بسا بنده ای از بندگان خدا باشد که به خاطر درستکاری، صالح بودن و عفتش اهل بهشت باشد اما به خاطر کم بودن قدرت تمیزش، شهادتش پذیرفته نمی شود پس اگر شاهد شما صالح عفیف ممیز عاقل و کناره گیر از گناه و تبعیت هوای نفس و خواهش های درونی و ظلم و ستم باشد این مرد فاضل را حتماً دریابید و از دست ندهید؛ او را رهبر کنید و به هدایت او اقتدا کنید؛ اگر خشکسالی شد و باران قطع شده بود، از او بخواهید طلب باران کند؛ اگر گیاهانتان رشد نمی کنند از او بخواهید دعا کند تا گیاهانتان رشد کنند؛ اگر رزق و روزیتان سخت شده از او بخواهید که دعا کند [تا] روزیتان برقرار شود که این فرد کسی است که از خواسته و دعایش به درگاه خدا] مأیوس نخواهد شد و خواسته اش بی جواب نخواهد ماند پیامبر خدا همواره براساس دلایل شواهد و قسم های [دو طرف دعوی] بین مردم قضاوت می کرد تا آن که دعاوی و درخواست رسیدگی به ظلمها زیاد شد. پس پیامبر خدا فرمود: ای مردم من یک انسان هستم و شما نیز با یکدیگر دعوا دارید و برای رفع آن پیش من می آیید چه بسا که بعضی از شما در بیان دلیل و شاهد خود در هنگام قضاوت چرب زبان تر از طرف مقابلش باشد و من نیز براساس آن چه می شنوم حکم می کنم اما در هر صورت باید در برابر حکم های صادر شده مطیع باشید و اگر کسی حکمی که من به نفع او و به ضرر برادر دینیاش حتی بر علیه برادرش صادر کرده ام را نپذیرد و حقش را از او نگیرد، من قطعه ای از جهنم را برای او آماده می بینم».
5-3- امام علی علیه السلام- گمراهی بر چند قسم است گمراهی پسندیده، گمراهی ناپسند و گمراهی ای که نه نیکو و نه ناپسند است و آن گمراهی فراموشی است... و اما گمراهی ای که در اثر فراموشی به وجود می آید در این سخن خداوند است ﴿وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَم يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكَّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى﴾.
6-3- امام رضا علیه السلام- شهادت بر علیه شهادتی که در حدود [احکام حدّ شرعی] داده شده، جایز نیست. و شهادت فردی برای شریکش به نفع او تنها در صورتی صحیح است که از آن منتفع نشود. چنان چه مردی به نفع شریکی گواهی دهد و خودش نفعی نمی برد شهادت او در حالی که نیمی از شهادت
ص: 417
مِصْرِهِ وَ لَوْ أَنَّهُمَا حَضَرًا فَشَهِدَ أَحَدُهُمَا عَلَى شَهَادَةِ الْآخَرِ وَأَنْكَرَ صَاحِبُهُ أَنْ يَكُونَ أَشْهَدَهُ عَلَى شَهَادَتِهِ فَإِنَّهُ يُقْبَلُ قَوْلُ أَعْدَلِهِمَا﴾. (1)
7-3- الرّضا علیه السلام- ﴿وَ إِذَا أُتِيَ الرَّجُلَ بِكِتَابِ فِيهِ خَطْهُ وَ عَلَامَتُهُ وَ لَمْ يَذْكُرِ الشَّهَادَةَ فَلَا يَشْهَدْ لِأَنَّ الْخَطَّ يَتَشَابَهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ صَاحِبُهُ ثِقَةً وَ مَعَهُ شَاهِدُ آخَرُ ثِقَةٌ فَيَشْهَدُ لَهُ حِينَئِذٍ وَإِذَا ادَّعَى رَجُلُ عَلَى رَجُلٍ عَقَاراً أَوْ حَيَوَاناً أَوْ غَيْرَهُ وَ أَقَامَ بِذَلِكَ بَيْنَةً وَ أَقَامَ الَّذِي فِي يَدِهِ شَاهِدَيْنِ فَإِنَّ الْحُكْمَ فِيهِ أَنْ يَخْرُجَ الشَّيْءُ مِنْ يَدِ مَالِكِهِ إِلَى الْمُدَّعِى لِأَنَّ الْبَيِّنَةَ عَلَيْهِ فَإِنْ لَمْ يَكُن الْمِلْكُ فِي يَدِ أَحَدٍ وَ ادَّعَى فِيهِ الْخَصْمَانِ جَمِيعاً فَكُلُّ مَنْ أَقَامَ عَلَيْهِ شَاهِدَيْنِ فَهُوَ أَحَقُّ بِهِ فَإِنْ أَقَامَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا شَاهِدَيْن فَإِنَّ أَحَقَّ الْمُدَّعِيَيْن مَنْ عُدّلَ شَاهِدَاهُ فَإِن اسْتَوَى الشُّهُودُ فِي الْعَدَالَةِ فَأَكْثَرُهُمْ شُهُوداً يَحْلِفُ بِاللَّهِ وَ يُدْفَعُ إِلَيْهِ الشَّيْءُ وَكُلَّمَا لَا يَتَهَيَّأَ فِيهِ الْإِشْهَادُ عَلَيْهِ فَإِنَّ الْحَقِّ فِيهِ أَنْ يُسْتَعْمَلَ فِيهِ الْقُرْعَةُ﴾. (2)
8-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن دَاوُد بن حصين عَن أبي عبدالله علیه السلام قال: كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ اليُجيرُ شَهَادَةَ امْرَأَتَيْن فِى النِّكَاحَ عِنْدَ الْإِنْكَار وَ لَا يُجيرُ فِي الطَّلَاقِ إِلَّا شَاهِدَيْنِ عَدَلَيْنِ قُلْتُ: فَأَنَّى ذِكْرُ اللَّهِ تَعَالَى وَقَوْلُهُ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ؟ فَقَالَ: ذَلِكَ فِي الدَّيْنِ إِذَا لَمْ يَكُنْ رَجُلَانِ فَرَجُلُ وَ امْرَأَتَانِ وَ رَجُلُ وَاحِدٌ وَ يَمِينُ الْمُدَّعِي إِذَا لَمْ تَكُن امْرَأَتَانِ قَضَى بِذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بَعْدَهُ عِنْدَكُمْ﴾. (3)
9-2- الصّادق علیه السلام- ﴿سَأَلَ جَعَفَرَ بن مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عَنْ شَاهِدِ وَاحِدٍ وَ الْيَمِينِ. فَقَالَ: تُقْبَلُ شَهَادَةُ وَاحِدِ وَ يُخْلَفُ مَعَ ذَلِكَ صَاحِبُ الدَيْنِ وَ يُقْضَى لَهُ بِهِ. فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ كَلَامُ اللَّهِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ وَفَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ فَقَالَ ال وَ هَلْ فِيهِ أَنَّهُ لَا يَجُوزُ الْيَمِينُ مَعَ شَاهِدٍ وَاحِدٍ فَانْقَطَعَ ثُمَّ قال وأَنتَ تُحِيرُ الْحُكْمَ فِيمَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ برَجُل وَاحِدٍ فَقط إِذَا عَرَفَ مَنْ يُشْهِدُ شُهُوداً عَلَى نَفْسِهِ وَهُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ فَلَمْ يُحِرِ جَوَابا﴾. (4)
ص: 418
محسوب می شود (یک شهادت کامل به حساب نمی آید). پذیرفته است و اگر دو مرد به نفع یک مرد گواه شدند، شهادت آن مرد ثبت و کامل می شود و چنان چه کسی که برایش گواهی داد همراه او در شهرش (همشهری او باشد) باشد هر چند که آن دو حاضر باشند (در سفر نباشند) و یکی از آن دو نفر خلاف شهادت دیگری گواهی دهد و شهادت همراه خود را که بر خلاف شهادت خود باشد انکار کند، در این صورت گفته کسی که عادل تر است پذیرفته است.
7-3- امام رضا علیه السلام- گر مردی نوشته ای بیاورد که در آن خط و امضاء او باشد ولی شهادت دادن را ذکر نکرده باشد گواه [و سند] محسوب نمی شود چراکه خط شبیه سازی می شود مگر آن که صاحب آن مورد اطمینان بوده و همراه او شاهد مطمئن دیگری باشد که در آن موقع برای او شهادت دهد و اگر مردی در برابر مرد دیگری مدعی ملک یا حیوان یا غیر آن شد و بر ادعای خود دلیل آورد و آن کسی که آن مال را در دست دارد برای اثبات [مالکيتش] دو شاهد آورد، حکم در این جا آن است که آن چیز را از دست مالک گرفته و به جهت وجود دلیل مکتوب به مدعی بدهند و اگر مال در دست کسی نبود و دو نفر باهم بر مالکیت آن ادعا کردند حق با آن کسی که دو شاهد بیاورد و چنان چه هر دو مدعی دو شاهد آوردند حق با کسی است که شاهدش عادل تر باشد. اگر عدالت شهود به یک اندازه است پس شهودی که به خداوند سوگند خورد بر شهادتش افزون کرده و آن چیز را به او می دهند و حق در مورد چیزهایی که شاهد بر آن ها مهیا نشود آن است که از قرعه استفاده شود.
8-3- امام صادق علیه السلام- داود بن حصین گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام در زمان انکار نکاح این که شهادت دهند این دو زن و شوهر نیستند شهادت دو زن را و در طلاق تنها شهادت دو مرد عادل را صحیح می دانست.گفتم پس سخن خداوند فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ چه می شود؟ امام علیه السلام: افزود آن درباره ی معاملاتی است که در آن دو مرد شاهد نباشند، یک مرد و دو زن و در صورت نبودن دو زن شهادت یک مرد و قسم خوردن شخص مدعی کافی است. رسول خدا صلی الله علیه و آله اللہ و پس از ایشان امیرالمؤمنین علیه السلام نزد شما آن گونه قضاوت کردند.
9-3- امام صادق علیه السلام- أبوحنیفه از امام صادق علیه السلام درباره ی یک شاهد و قسم خوردن یک نفر در دادگاه سؤال کرد. حضرت فرمود: شهادت یک شاهد به همراه سوگندی که صاحب دین و امانت یاد می کند پذیرفته شده و به نفع او حکم می شود پس ابوحنفیه کلام خداوند و اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ وفَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ را بیان کرد حضرت فرمود: «آیا از این آیه فهمیده می شود که خداوند سوگند را به همراه یک شاهد صحیح نمی داند؟ پس [ابوحنیفه] ساکت شد. سپس حضرت فرمود: آیا تو از حکمی تعجب می کنی که چه بسا از سوگند یک مرد عظیم تر است؟ آن هم در حالی که او [خدایی] را که بر خود گواه می گیرد بشناسد، در حالی که آن ها دو طرف دعوا (در دادگاه) او را نمی شناسند (یعنی) به عظمت خدایی که به او قسم می خورد واقف باشد؟ پس او جوابی نداد.
ص: 419
10-3- الصّادق علیه السلام- ﴿جَعَلَ الطَّلَاقَ فِى النِّسَاءِ الْمُزَوَّجَاتِ لِعِلَّة النِّسَاءِ غَيْرَ جَائِزِ إِنَّا بِشَاهِدَيْنِ ذَوَىٰ عَدْلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ قَالَ فِي سَائِرِ الشَّهَادَاتِ عَلَى الدِّمَاءِ وَالْفُرُوجِ وَالْأَمْوَالِ وَالْأَمْلَاكِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ﴾. (1)
11-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إحداهما فتذكر إحداهُمَا الْأُخرى يَعْنِي إِن تَنسَى إِحْدَاهُمَا فَتُذَكَّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى﴾. (2)
1-4- الرّضا علیه السلام- ﴿وَ إِذَا دُعِيَ رَجُلُ لِيَشْهَدَ عَلَى رَجُلٍ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَمْتَنِعَ مِنَ الشَّهَادَةِ عَلَيْهِ مِنْ قولهِ وَلا يَأْبَ الشُّهَداءُ إذا ما دُعُوا فَإِذَا أَرَادَ صَاحِبُهُ أَنْ يَشْهَدَ لَهُ بِمَا أَشْهَدَ فَلَا يَمْتَنِعُ لِقَوْلِهِ وَمَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ﴾. (3)
2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا قَالَ: نَزَلَتْ فِيمَنْ إِذَا دُعِيَ لِسَمَاعِ الشَّهَادَةِ أَبَى وَ نَزَلَتْ فِيمَنِ امْتَنَعَ عَنْ أَدَاءِ الشَّهَادَةِ إِذَا كَانَتْ عِنْدَهُ وَلا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ يَعْنِي كَافِرُ قَلْبُهُ﴾. (4)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذَا مَا دُعُوا فَقَالَ: لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ إِذَا دُعِيَ إِلَى شَهَادَةِ يَشْهَدُ عَلَيْهَا أَنْ يَقُولَ لَا أَشْهَدُ لَكُمْ وَذَلِكَ قَبْلَ الْكِتَابِ﴾. (5)
4-4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا قَالَ: قَبْلَ الشَّهَادَةِ﴾. (6)
5-4- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ قَالَ: قَبْلَ الشَّهَادَةِ وَ قَوْلِهِ وَمَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ قَالَ: بَعْدَ الشَّهَادَة﴾. (7)
ص: 420
103- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام طلاق زنان را به سبب بیماری زنان صحیح نمی دانست مگر آن که دو مسلمان عادل بر آن شاهد باشند و در مورد دیگر شهادت هایی که بر خون، فرج مال و ملک داده می شود، فرمود: ﴿وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ﴾.
11-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُما فَتُذَكَّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرى﴾؛ یعنی چنان چه یکی از آن ها (شاهدان) فراموش کرد، دیگری او را متذکر شود.
1-4- امام رضا علیه السلام- گر کسی برای شهادت در مورد شخصی فراخوانده شد، نمی تواند از شهادت دادن درباره ی او خودداری کند. خداوند متعال فرمود: ﴿وَ لَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذا ما دُعُوا﴾ پس اگر دوستش از وی خواست در مورد چیزی که شاهد آن بوده شهادت بدهد، نباید امتناع کند؛ به خاطر این کلام خداوند: ﴿وَ مَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ﴾.
2-4- امام صادق علیه السلام- وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا درباره ی کسی نازل شده است که هنگامی که از او برای شنیدن شهادت دیگران دعوت می شود از حاضر شدن خودداری می ورزد و همچنین درباره ی کسی نازل شد که شاهد چیزی بوده است از شهادت دادن خودداری می کند ﴿و لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ﴾؛ یعنی قلبش کفر می ورزد.
3-4- امام صادق علیه السلام- وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُوا [يعنى] شایسته نیست کسی که برای شهادت دادن از او درخواست می شود بگوید برای شما شهادت نمی دهم. و این شهادت خواستن [پیش از نوشتن و وجود سند مکتوب] است.
4-4- امام صادق علیه السلام- وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا مراد، قبل از شهادت دادن است.
5-4- امام صادق علیه السلام- [درباره ی این سخن خداوند] وَ لا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذا ما دُعُوا مراد، قبل از شهادت دادن است و در این کلام خداوند وَ مَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ مراد، بعد از شهادت دادن است.
ص: 421
6-4- الکاظم علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إذا ما دُعُوا فَقَالَ: إِذَا دَعَاكَ الرَّجُلُ لِتَشْهَدَ لَهُ عَلَى دَيْنِ أَوْ حَقٌّ لَمْ يَنْبَغِ لَكَ أَنْ تَقَاعَسَ عَنْهُ﴾. (1)
7-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أي مَنْ كَانَ فِي عُنُقِهِ شَهَادَةُ فَلَا يَأْبَ إِذَا دُعِيَ لِإِقَامَتِهَا وَلْيُقِمْهَا وَ لْيَنْصَحْ فِيهَا وَ لَا يَأْخُذْهُ فِيهَا لَوْمَةُ لَائِم وَلْيَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَلَيَنْهَ عَن الْمُنْكَر﴾. (2)
8-4- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا يَأْبَ الشَّاهِدُ أَنْ يُجيبَ حِينَ يُدْعَى قَبْلَ الْكِتَاب﴾. (3)
9-4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ لا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذا ما دُعُوا فِي قَوْل اللَّهِ تَعَالَى وَ لا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذا ما دُعُوا قَالَ: حِينَ يُدْعَوْنَ قَبْلَ الْكِتَابِ لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يَقُولَ إِذَا دُعِيَ إِلَى شَهَادَةِ لَا أَشْهَدُ لَكُمْ وَ قَالَ: إِذَا دُعِيتَ إِلَى الشَّهَادَةِ فَأَجِبْ فَأَمَّا إِذَا أَشْهِدَ فَدَعِيتَ إِلَى أَدَاءِ الشَّهَادَةِ فَلَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تَتَخَلَّفَ عَنْ ذَلِكَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَل وَ لَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَ إِنْ كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كَاتِبَاً فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُوَدُّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللهَ رَبَّهُ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ﴾. (283)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قوله وَ إِنْ كُنتُمْ عَلى سَفَرٍ وَلَوْ تَجِدُوا كاتباً فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَي يَأخُذُ مِنْهُ رَهْنا فَإِنْ آمِنَهُ وَلَمْ يَأخُذ مِنْهُ رَهْنَا فَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ الَّذِي يَأْخُذُ الْمَالَ﴾. (5)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿لَا رَهْنَ إِلَّا مَقْبُوض﴾. (6)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ لْيَتَّقِ اللهَ رَبَّهُ الَّذِى أَخَذَ المَالَ﴾. (7)
ص: 422
6-4- امام كاظم علیه السلام- وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ [یعنی] اگر فردی از تو بخواهد تا برای دین و حقی برایش شهادت دهی، نباید سستی کنی.
7-4- امام علی علیه السلام- یعنی کسی که شهادت برعهده ی اوست زمانی که برای گواهی دادن فراخوانده شد ابا نکند و شهادت دهد و در آن اخلاص داشته باشد و در شهادت به سرزنش سرزنش کنندگان توجه ننماید و امر به معروف و نهی از منکر نماید.
8-4- امام صادق علیه السلام- گواهان قبل از وجود نوشته [و سند مکتوب] دعوت به شهادت دادن را بی پاسخ نگذارند.
9-4- امام صادق علیه السلام- وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا [یعنی] برای کسی پسندیده نیست هنگامی که قبل از نوشتن و وجود سند مکتوب برای ادای شهادت دعوت می شود، بگوید: «به نفع شما شهادت نمی دهم و چون برای ادای شهادت خوانده شدی اجابت کن. و چنان چه شاهد چیزی بودی و برای ادای آن شهادت دعوت شدی، روی گرداندن از آن بر تو حلال نیست و این سخن خداوند [در این باره] است: ﴿وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ.
اگر در سفر بودید و نویسنده ای نیافتید [طلبکار چیزی را] گروگان بگیرد و اگر به یکدیگر اطمینان [کامل] داشته باشید [گروگان لازم نیست و باید کسی که [بدون گروگان] امین شمرده شده امانت [و بدهی خود را به موقع] بپردازد؛ و از خدایی که پروردگار اوست بپرهیزد و شهادت را کتمان نکنید و هرکس آن را کتمان کند قلبش گناهکار است و خداوند به آن چه انجام می دهید، داناست. (283)
1-1- امام صادق علیه السلام- ﴿وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا﴾، روایت می کند که فرمود یعنی از او وثیقه بگیرد و چنان چه او را امین دانست و از او وثیقه نگرفت باید کسی که مال را می گیرد تقوا پیشه کند.
2-1- امام باقر علیه السلام- هیچ وثیقه ای [مطمئن و مقبول] نیست مگر آن که [توسط امانت دهنده از امانت گیرنده گرفته شود.
1-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- صلى الله عليه وآله وسلم- کسی که مال را [بدون دادن وثیقه] می گیرد، باید تقوا پیشه کند.
ص: 423
1-3- امام باقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَرَ اللهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ كَتَمَ الشَّهَادَةَ أَوْ شَهِدَ بِهَا لِيُهْدِرَ بِهَا دَمَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَوْ لِيَتُوىَ مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لِوَجْهِهِ ظُلْمَةُ مَدَّ الْبَصَرِ وَ فِي وَجْهِهِ كُدُوحَ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِّهِ وَ مَنْ شَهِدَ شَهَادَةَ حَقٌّ لِيُحْيِيَ بِهَا مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لِوَجْهِهِ نُورُ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَر ال: أَلَا تَرَى أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ: وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لله﴾. (1)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ قَالَ: كَافِرُ قَلْبُهُ﴾. (2)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عن موسى بن جعفر علیه السلام يَقُول: دَخَلَ عَمرو بن عُبيد البصرى على أبي عبد الله علیه السلام ... أحِبُّ أَنْ أَعْرفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللهِ عز وجل. فَقَالَ: نَعَمْ يَا عَمْرُوا أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ الشرك بالله... وَ شَهَادَةُ الزور و كِيْمَانُ الشَّهَادَةَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَمَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آئمٌ قلبه﴾. (3)
4-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿نَهَى النَّبي عَنْ كِتْمَانِ الشَّهَادَةِ وَ قَالَ: مَنْ كَتَمَهَا أَطْعَمَهُ اللَّهُ لَحْمَهُ الله وَقَالَ: عَلَى رُءُوسِ الْخَلَائِقِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿الله ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تخفُوهُ يُحاسِبكُمْ بِهِ اللهُ فَيَغْفِرُ لَنْ يَشاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَ اللهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قديرٌ﴾. (284)
ص: 424
1-3- امام باقر علیه السلام- پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود هرکس که شهادت خود را کتمان کند و یا شهادتی دهد تا از طریق آن خون مسلمانی را بریزد و یا مال مسلمانی را ضایع گرداند، در روز قیامت چهره اش را ظلمتی تا بی نهایت می پوشاند که تا چشم کار می کند ظلمت می بیند و در چهره اش علامات و جای زخم دیده می شود و مردم او را به نام و نسب می شناسند و هرکس که شهادت حقی دهد تا مال مسلمانی را با آن زنده کند، در روز قیامت حاضر می شود در حالی که چهره اش را نوری پوشانده که تا چشم کار می کند نور است و تمام مردم نام و نسب او را می دانند. امام علیه السلام افزود: خداوند عزوجل می فرماید شهادت را برای [رضای] خدا بدهید.
2-3- امام صادق علیه السلام- وَ مَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ معنایش این است که هرکس کتمان شهادت کند قلبش کافر است.
3-3- امام صادق علیه السلام- مام کاظم علیه السلام فرمود: [عمرو خطاب به امام صادق علیه السلام گفت:]... دوست دارم گناهان بزرگ را طبق آیات کتاب خدای عزوجل بشناسم. حضرت فرمود: «بلی ای عمرو! بزرگترین گناهان شرک به خدای عزوجل است... دیگر از کبائر شهادت دروغ و کتمان شهادت می باشد زیرا خدای عزوجل می فرماید: ﴿وَ مَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ﴾.
4-3- امام علی علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله از پنهان کردن شهادت نهی کرده و فرمود: «هر کس آن را کتمان کند خداوند در حضور مردم گوشت خودش را به خوردش می دهد زبان خود را که با آن شهادتش را کتمان کرده می جود و این گفتار خداوند عزوجل است که فرموده است: ﴿و لا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمُها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٍ﴾.
آن چه در آسمان ها و زمین است از آن خداست و اگر آن چه را در دل هایتان دارید، آشکار سازید یا پنهان خداوند شما را مطابق آن محاسبه می کند. سپس هر کس را بخواهد و شایسته باشد می بخشد؛ و هرکس را بخواهد [و استحقاق داشته باشد]،
مجازات می کند و خداوند بر هر چیزی تواناست (284
ص: 425
1-1- السجّاد علیه السلام- ﴿أَنَّ يَهُودِيًا مِنْ يَهُودِ الشَّامِ جَاءَ إِلَى مَجْلِس فِيهِ أَصْحَابُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: يَا أُمَّةَ مُحَمَّدِ : مَا تَرَكْتُمْ لِنَبِيٍّ دَرَجَةً وَ لَا لِمُرْسَل فَضِيلَةٌ إِنَّا نُحَلْتُمُوهَا نَبِيِّكُمْ فَهَلَ تُجِيبُونِّى عَمَّا أَسْأَلُكُمْ عَنْهُ فَكَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ فَقَالَ عَلِيٌّ بن أبي طَالِبِ اللهِ: نَعَمْ هَاتِ. قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ... فَإِنَّ هَذَا
سُلَيْمَانَ القَدْ سُخَّرَتْ لَهُ الرِّيَاحُ فَسَارَتْ فِي بِلَادِهِ غُدُوها شَهْرُ وَ رَوَاحُهَا شَهْرُ فَقَالَ لَهُ عَلَى علیه السلام لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّد أَعْطِيَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّهُ أَسْرِيَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى مَسِيرَةَ شَهْرٍ وَ عُرِجَ بِهِ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ مَسِيرَةَ خَمْسِينَ أَلْفَ عَامٍ فِي أَقَلَّ مِنْ ثُلُثِ لَيْلَة حَتَّى انْتَهَى إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَدَنَا بِالْعِلْمِ فَتَدَلَّى فَذَلِّيَ لَهُ مِنَ الْجَنَّةِ رَفْرَفٌ أَخْضَرُ وَ غَشَى النُّورُ بَصَرَهُ فَرَأَى عَظَمَةَ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ بِفُؤَادِهِ وَ لَمْ يَرَهَا بِعَيْنِهِ فَكَانَ كَقَابِ قَوْسَيْنِ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَوْ أَدْنى فَأَوْحَى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحَى فَكَانَ فِيمَا أَوْحَى إِلَيْهِ الْآيَةُ الَّتِي فِي سُورَة الْبَقَرَة قَوْلُهُ تَعَالَى الله ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبُكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لَنْ يَشاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَكَانَتِ الْآيَةُ قَدْ عُرِضَتْ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ اسْمُهُ مُحَمَّداً وَ عُرِضَتْ عَلَى الْأُمَمِ فَأَبَوْا أَنْ يَقْبَلُوهَا مِنْ ثِقْلِهَا وَ قَبلَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ عَرَضَهَا عَلَى أُمَّتِهِ فَقَبلُوهَا فَلَمَّا رأى اللهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مِنْهُمُ الْقَبُولَ عَلِمَ أَنَّهُمْ لَا يُطِيقُونَهَا فَلَمَّا أَنْ صَارَ إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ كَرَّرَ عَلَيْهِ الْكَلَامَ لِيُفْهِمَهُ﴾ (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿فَأَمَّا مَا فَرَضَ عَلَى الْقَلْبِ مِنَ الْإِيمَانِ فَالْإِقْرَارُ وَالْمَعْرِفَةُ وَالْعَقْدُ وَالرِّضَا وَ التَّسْلِيمُ بِأَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ إِلَهَا وَاحِداً لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً وَأَنَّ مُحَمَّدَا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مِنْ نَبِيٍّ أَوْ كِتَابٍ فَذَلِكَ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى الْقَلْبِ مِنَ الْإِقْرَارِ وَالْمَعْرِفَةِ وَهُوَ عَمَلُهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌ بِالْإِيمَانِ وَ لَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً وَ قَالَ أَلا بِذِكْرِ الله تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا بأَفْوَاهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَقَالَ إِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبُكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لَنْ يَشَاءُ
ص: 426
1-1- امام سجّاد علیه السلام- [روزی] یکی از یهودیان شام وارد مجلسی شد که یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن بودند یهودی رو به آنان کرد و گفت ای امت محمّد صلی الله علیه و آله! شما هیج فضیلتی برای رسولان و درجه ای برای پیامبران نیافتید مگر آن که اعطا این صفت را به پیامبر صلی الله علیه و آلهتان ترک نکردید (هر فضیلتی که برای پیامبران دیگر وجود دارد شما به پیامبر صلی الله علیه و آلهتان نسبت می دهید). آیا جواب سؤال مرا می دهید؟ همهی حاضران [ از پاسخگویی در ماندند. علی بن ابی طالب فرمود: «بله من پاسخگو هستم پیش بیا یهودی به او گفت در مورد حضرت سلیمان خداوند] باد را به تسخیر او درآورده بود که در صبح به اندازه ی یک ماه [مسیر] را حرکت می کرد و در هنگام عصر نیز به اندازه ی یک ماه مسیر را طی می کرد علی به او فرمود: آری چنین است و البته به بهتر از این عطا شده است پیامبر صلی الله علیه و آله در مدت زمانی معادل یک سوم شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی حرکت داده شد که معادل حرکت در طول یک ماه بود و از آن جا به ملکوت آسمان ها عروج داده شد که مسیری برابر پنجاه هزار سال می شد؛ تا آن که به ساق عرش رسید و به علم [مطلق] نزدیک شد و نزدیک تر رفت و پارچه ای سبز بر او افکنده شد و نور شدید برق از چشمانش رفت و عظمت خداوند عزّوجلّش را نه با چشم سر بلکه با چشم دل، مشاهده کرد. فاصله ی بین آن دو به اندازه ی دو کمان یا کمتر از آن بود و خداوند چیزهایی را به ایشان وحی کرد و از جمله مواردی که به ایشان وحی فرمود این آیه از سوره ی بقره است که می فرماید: ﴿الله ما في السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا ما في أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبُكُمْ بِهِ اللهُ فَيَغْفِرُ لَنْ يَشَاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَ اللهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدیرٌ﴾ این آیه بر تمام پیامبران از زمان آدم تا زمانی که خداوند تبارک و تعالی، محمد را مبعوث کرد عرضه شد و به واسطه ی آنان بر امت ها نیز عرضه گشت اما آن ها به خاطر سختی و سنگینی آن از پذیرش آن سرباز زدند اما رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را پذیرفت و بر امت خود عرضه کرد و آنان نیز پذیرفتند خداوند تبارک و تعالی که این پذیرش را از سوی آنان مشاهده کرد و میدانست که این کار از طاقت آنان خارج است، وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله به ساق عرش رسید، مجدداً این مطلب را به او گوشزد کرد تا خوب [مضمون] آن را بفهمد».
2-1- امام صادق علیه السلام- [خداوند بر هر عضو از اعضای بدن درجه ای از ایمان را واجب کرده] اما آن چه بر «قلب» واجب کرده تا به آن ایمان بیاورد شناخت، اقرار، اعتقاد، خوشنودی و تسلیم است به این که گواهی دهد که خداوند یکی است و شریک و همتایی ندارد؛ خدایی یکتاست و زنی و فرزندی برای او نیست و گواهی دهد محمد رسول و فرستاده خداوند می باشد و اعتراف کند که کتاب های آسمانی و پیامبران الهی از جانب خدا آمدهاند این آن چیزی است که خداوند بر قلب واجب گردانیده و لازم است قلب نسبت به آن ها اقرار کرده و شناخت داشته باشد و این امور را انجام دهد و همین است معنی آیه ی شریفه که فرمود به جز آن ها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است آری آن ها که سینه ی خود را برای پذیرش کفر گشوده اند (نحل/ 106) در جای دیگر : فرموده: آگاه باشید که با یاد خدا دلها اطمینان پیدا می کنند (رعد /28) و نیز فرمود کسانی که به زبان ایمان آوردهاند ولی دلشان هنوز ایمان پیدا نکرده است در جای دیگر فرمود هر چه ظاهر کنید و یا در باطن خود مخفی بدارید خداوند
ص: 427
وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ فَذَلِكَ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى الْقَلْبِ مِنَ الْإِقْرَارِ وَالْمَعْرِفَةِ وَهُوَ عَمَلُهُ وَ هُوَ رَأْسُ الْإِيمَان﴾. (1)
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يَا بُنَيَّ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلَّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَسْأَلُكَ عَنْهَا... وَ فَرَضَ عَلَى الْقَلْبِ وَ هُوَ أَمِيرُ الْجَوَارِحِ الَّذِي بِهِ تَعْقِلُ وَ تَنْهَمْ وَ تَصْدُرُ عَنْ أَمْرِهِ وَ رَأيهِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنَّ بِالْإِيمَانِ الْآيَةَ وَ قَالَ تَعَالَى حِينَ أَخْبَرَ عَنْ قَوْمٍ أَعْطُوا الْإِيمَانَ بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ فَقَالَ تَعَالَى: الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَوْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَقَالَ عَزَّوَجَلَّ أَلا بِذِكْرِ الله تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَإِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبُكُمْ بِهِ اللهُ فَيَغْفِرُ لَنْ يَشاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ﴾. (2)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ نِعْمَةَ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ عَلِمَ أَنَّ الْمُنْعِمَ عَلَيْهِ اللَّهُ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا وَإِنْ لَمْ يُحَرِّكَ لِسَانَهُ وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ الْمُعَاقِبَ عَلَى الذُّنُوبِ اللهِ فَقَدِ اسْتَغْفَرَ وَإِنْ لَمْ يُحَرِّكَ بِهِ لِسَانَهُ وَ قَرَأَ إِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ الْآيَةِ﴾. (3)
5-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ بِمَا فِي الصُّدُورِ يُجَازِي الْعِبَادَ﴾. (4)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الِاسْتِطَاعَةِ فَلَمْ يُجِبْنِي فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ دَخْلَةٍ أُخْرَى فَقُلْتُ: أَصْلَحَكَ اللهُ إِنَّهُ قَدْ وَقَعَ فِي قَلْبِي مِنْهَا شَيْءٌ لَا يُخْرِجُهُ إِنَّا شَيْءٌ أَسْمَعُهُ مِنْكَ قَالَ: فَإِنَّهُ لَا يَضُرُّكَ مَا كَانَ فِي قَلبك﴾. (5)
ص: 428
شما را به خاطر آن ها محاسبه می کند .گروهی از شما را مورد رحمت و مغفرت قرار می دهد و دسته ای را عذاب می کند. (بقره/284) این ها بود آن چه خداوند بر قلب واجب گردانیده که لازم است قلب به آن ها اقرار کرده و شناخت داشته باشد عمل قلب انجام این گونه کارها می باشد و اساس و هستی ایمان این است.
3-1- امام على علیه السلام- [امام علیه السلام در توصیه ای به فرزندش فرمود:] ای فرزند عزیزم! آن چه نمی دانی نگو؛ بلکه هرچه می دانی نیز نگو خداوند تبارک و تعالی برای هر یک از اعضا و جوارح بدنت کارهایی را واجب نموده که در قیامت بر سر آنان با تو محاجه و از تو سؤال خواهد کرد.... . بر قلب اموری را واجب کرده است همان قلبی که امیر جوارح بدن است که به واسطه ی آن تعقل فهم صورت پذیرفته و کارها و نظرهای شخص از آن جا منشأ می گیرد خداوند عزوجل [درباره ی و آن فرموده است: ﴿إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنِ بِالْإِيمَانِ...﴾ و خداوند وقتی از احوال گروهی که ایمان زبانی آورده اند اما قلب ایشان ایمان نیاورده خبر می دهد می فرماید کسانی که با زبان می گویند ایمان آوردیم اما قلب ایشان ایمان نیاورده است و همچنین خداوند عزوجل می فرماید: بدانید که دل ها فقط با یاد خدا آرام می گیرد و همچنین فرموده است: ﴿وَإنْ تُبْدُوا مَا فِی أنفُسِکُمْ أوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ ﴾.
4-1- امام صادق علیه السلام- هرکس خدا به او نعمتی ارزانی داشته و او با دل و جان آن نعمت را بشناسد و بداند که از جانب خداست در واقع شکر آن نعمت را به جای آورده گرچه با زبان چیزی نگوید و هر که بداند کیفردهنده ی گناهان خداست، در واقع استغفار کرده گرچه با زبان چیزی نگوید. ﴿إِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبُكُمْ بِهِ اللهُ فَيَغْفِرُ مَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾.
5-1- امام على علیه السلام- [خداوند] بندگان را بر اساس آن چه در سینه هایشان است نیت قلبی)، پاداش می دهد.
1-2- امام صادق علیه السلام- ابن حمران گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد استطاعت سؤال کردم. آن حضرت جواب مرا نفرمود بعد از آن در نوبت دیگری نزد ایشان رفتم و عرض کردم: «خدا تو را اصلاح و حفظ کند در دلم در مورد بحث استطاعت چیزی واقع شده که از دلم بیرون نمی رود مگر چیزی که آن را از شما بشنوم». حضرت فرمود: «آن چه در دل توست تو را ضرر نمی رساند».
ص: 429
قوله تعالى: ﴿آمَنَ الرّسول صلی الله علیه و آله بما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ﴾ (285)
قوله تعالى: ﴿لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إلا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنا إِنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾ (280)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ أَعْطَيْتُ لَكَ وَ لِأُمَّتِكَ كَنْزَاً مِنْ كُنُوز عَرْشِي فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ خَاتِمَةَ سُورَة الْبَقَرَة﴾. (1)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمَّا الرُّحْصَةَ الَّتِي ظَاهِرُهَا خِلَافُ بَاطِنِهَا وَالْمُنْقَطِعُ الْمَعْطُوفُ فِي التَّنْزِيلَ هُوَ أَنَّ الْآيَةَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ كَانَتْ تَجِيءُ بِشَيْءٍ مَا ثُمَّ تَجِيءُ مُنْقَطِعَةَ الْمَعْنَى بَعْدَ ذَلِكَ وَ تَجِي، بِمَعْنَى غَيْرِهِ ثُمَّ تَعْطِفُ بِالْخِطَابِ عَلَى الْأَوَّلِ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَى آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ثُمَّ اسْتَأنَفَ الْكَلَامَ فَقَالَ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ثُمَّ رَجَعَ وَ عَطَفَ تَمَامَ الْقَوْلِ الْأَوَّلَ فَقَالَ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنا إِلَى آخِرِ السُّورَة وَ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ كَثِيرُ فِي الْقُرآن﴾. (2)
ص: 430
پیامبر صلی الله علیه و آله- به آن چه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است؛ و همه ی مؤمنین [نیز] به خدا و فرشتگانش و کتاب های او و فرستادگانش، ایمان آورده اند؛ [و گفتند: «ما در میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمی گذاریم و به همه ایمان داریم و گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! به آمرزش تو امیدواریم؛ و بازگشت [ما] به سوی توست». (285
خداوند هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمی کند انسان] هر کار نیکی را انجام دهد به سود خود انجام داده و هر کار [بدی] کند، به زیان خود کرده است. [مؤمنین می گویند پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده آن چنان که [به خاطر گناه و طغیان،] بر کسانی که پیش از ما بودند قرار دادی پروردگارا! آن چه طاقت تحمل آن را نداریم بر ما مقرر مدار و ما را عفو کن و بیامرز و مورد رحمت خود قرار ده. تو مولا و سرپرست مایی پس ما را بر جمعیت ،کافران پیروز گردان». (286)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند تعالی به من فرمود من به تو و به امّت تو گنجینه ای از گنجینه های عرشم دادم که سوره ی فاتحة الکتاب و آیات آخر سوره ی بقره می باشد.
2- امام علی علیه السلام- [امام على علیه السلام به بیان اقسام آیات قرآن پرداخته و برای هر یک مثالی ذکر کرده اند، از آن جمله فرموده اند در قرآن گاهی فاصله ای بین آیات می افتد که آیات میانی با آیات اطراف آن با یکدیگر [از لحاظ موضوع] مخالف اند] آن فاصله ای که بین آیات افتاده و مضمون آیات میانی با آیات اطراف آن مخالف است و در کلام خدا از جملات قبل قطع معنایی شده و سپس مجدداً معنا به آن عطف می شود مربوط به آن جایی است که آیه ای در کتاب خدای عزوجل می آید. سپس بعد از آن معنی را قطع کرده و معنای دیگری را می آورد سپس دوباره به همان خطاب اول باز می گردد. مانند این سخن خداوند متعال: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعنا وَ أَطَعنا غُفرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیکَ المَصیرُ﴾ سپس کلام را از نو آغاز کرد و فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ﴾ سپس به سخن اول بازگشت و به آن متمایل شد و فرمود: ﴿رَبَّنَا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنا...﴾ اين و مشابه آن در قرآن زیاد است.
ص: 431
وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلا تُحملنا ما لا طاقة لنا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله: لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاء... سِرْنَا فَلَمْ نَزَلْ نَدْفَعُ مِنْ نُورٍ إِلَى ظُلْمَة وَ مِنْ ظُلْمَة إِلَى نُور حَتَّى وَقَفْتُ عَلَى سِدْرَة الْمُنْتَهَى... فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ يَا أَحْمَدُ قِفْ فَوَقَفْتُ مُنْتَفِضّاً مَرْعُوباً فَنُودِيتُ مِنَ الْمَلَكُوتِ يَا أَحْمَدُ فَأَلْهَمَنِي رَبِّي فَقُلْتُ: لَبَّيْكَ رَبِّي وَسَعْدَيْكَ هَا أَنَا ذَا عَبْدُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ فَنُودِيتُ: يَا أَحْمَدُ الْعَزِيزُ يَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلَامَ. قَالَ: فَقُلْتُ هُوَ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ يَعُودُ السَّلَامُ ثُمَّ نُودِيتُ ثَانِيَةَ: يَا أَحْمَدُ فَقُلْتُ: لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ قَالَ: يَا أَحْمَدُ آمَنَ الرّسول بِما أُنزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ فَأَلْهَمَنِي رَبِّي فَقُلْتُ: آمَنَ الرّسول صلی الله علیه و آله بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ فَقُلْتُ: قَدْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ فَقُلْتُ: رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قَدْ فَعَلْتُ فَقُلْتُ: رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا. فَقَالَ: قَدْ فَعَلْتُ فَقُلْتُ: رَبَّنَا وَلا تُحملنا ما لا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ. فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قَدْ فَعَلْتُ. فَجَرَى الْقَلَمُ بِمَا جَرَى فَلَمَّا قَضَيْتُ وَطَرِى مِنْ مُنَاجَاةِ رَبِّي نُودِيتُ أَنَّ الْعَزِيزَ يَقُولُ لَكَ مَنْ خَلَّفْتَ فِي الْأَرْضِ فَقُلْتُ: خَيْرَهَا خَلَّفْتُ فِيهِمْ ابْنَ عَمِّى فَنُودِيتُ: يَا أَحْمَدُ مَنِ ابْنُ عَمَّكَ؟ قُلْتُ: أَنْتَ أَعْلَمُ عَلَى بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام. فَنُودِيتُ مِنَ الْمَلَكُوتِ سَبْعًا مُتَوَالِياً: يَا أَحْمَدَا اسْتَوْص بِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب ابْنِ عَمَّكَ خَيْراً. ثُمَّ قَالَ: الْتَفِتْ فَالْتَفَتْ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ فَوَجَدْتُ عَلَى سَاق الْعَرْشِ الْأَيْمَن مَكْتُوباً لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِى لَا شَريكَ لِى محمد رَسُولِى أَيَّدتُهُ بِعَلِيٍّ، يَا أَحْمَدُ! شَقَقَتْ اسْمَكَ مِنَ اسْمِي أَنَا اللَّهُ الْمَحْمُودُ الْحَمِيدُ وَأَنَا اللَّهُ الْعَلِيُّ وَ شَقَقْتُ اسْمَ ابْنِ عَمِّكَ عَلِيٌّ مِن اسْمِي. يَا أَبَا الْقَاسِمِ امْضِ هَادِيَا مَهْدِيَّا نِعْمَ الْمَجِي، جِئْتَ وَنِعْمَ الْمُنْصَرَفَ انْصَرَفْتَ وَ طُوبَاكَ وَ طُوبَى لِمَنْ آمَنَ بِكَ وَ صَدَّقَكَ ثُمَّ قُذِفْتُ فِي بِحَارِ النُّورِ. فَلَمْ تَزَلِ الْأَمْوَاجُ تَقْذِفُنِي حَتَّى تَلْقَانِي جَبْرَئِيلُ فِى سِدْرَة الْمُنْتَهَى﴾. (1)
ص: 432
بدی کند، به زیان خود کرده است [مؤمنین می گویند:] پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده آن چنان که [به خاطر گناه و طغیان،] بر کسانی که پیش از ما بودند قرار دادی پروردگارا! آن چه طاقت تحمل آن را نداریم بر ما مقرر مدار و ما را عفو کن و بیامرز و مورد رحمت خود قرار ده تو مولا و سرپرست مایی را بر جمعیت کافران پیروز گردان».
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- زمانی که مرا به آسمان برای معراج بالا بردند... با جبرئیل علیه السلام حرکت می کردیم و پیوسته از محیطی نورانی به محیطی تاریک و از محیطی تاریک به سوی محیطی نورانی حرکت می کردیم تا آن که در سدرة المنتهی ایستادم... پس خدای عزوجل فرمود: ای احمد بایست! من ترسان و لرزان ایستادم از ملکوت به من خطاب آمد ای احمد سپس پروردگارم به من الهام نمود و من گفتم: لبیک ای خدای من! من بسیار خوشبختم من بنده تو هستم که در برابرت ایستادهام». پس بر من ندا آمد ای احمد آن [خدای عزیز بر تو سلام می رساند گفتم او سلام است و سلام به او باز می گردد». سپس دوباره ندا آمد: ای احمد پس گفتم «لبیک و سعدیک سرور و مولایم فرمود: «ای احمد ! ﴿امَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ﴾ پس پروردگارم این آیه را بر من الهام نمود و من نیز آن را تکرار کردم و گفتم ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ﴾ پس گفتم: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنَا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ المَصِيرُ» خدای عزوجل فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ گفتم رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا﴾ خداوند عزوجل فرمود: چنان کردم گفتم: «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا» پس خدای عزوجل فرمود: چنان کردم گفتم: ﴿رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ﴾ خدای عزوجل فرمود: چنان کردم. پس قلم بر آن چه جاری شد، جاری.گشت وقتی در این گفت وگو با پروردگارم به آن چه می خواستم دست یافتم به من ندا آمد: «آن عزیز می فرماید چه کسی را پس از خود در زمین به خلافت برمی گزینی؟ گفتم: «برترین آن ها، پسرعمویم را جانشین خود می کنم پس ندا آمد ای احمد پسر عمویت چه کسی است؟ گفتم: علی بن ابی طالب پس هفت مرتبه از ملکوت به من ندا رسید ای احمد به پسر عمویت، علی بن ابی طالب به نیکی سفارش.کن سپس فرمود روی برگردان پس به سمت راست عرش توجه کردم و دیدم بر پایه راست عرش نوشته شده است جز من خدایی نیست؛ یکتا و بدون شریک هستم. محمد رسول من است که به وسیله ی عالی او را مدد می رسانم» و فرمود: «ای احمد علیه السلام! نام تو را از نام خودم گرفته ام که من خدای محمود و حمید.هستم و نام پسر عمویت علی علیه السلام را [نیز] از نام خودم گرفته ام که من خدای علی و بلند مرتبه.هستم ای ابا القاسم هدایت کننده و هدایت شده باش. آن جا که می آیی چه خوب جایی است و از آن چه روی می گردانی چه خوب روی گردان میشوی. انتخاب تو چه در روی کردن و چه در روی برگرداندن بهترین انتخابهاست خوش به حال تو و هرکه به تو ایمان آورد و تصدیقت نماید... » در دریاهای نورانی پرتاب شدم و امواج پیوسته و مدام مرا پرتاب می کردند تا آن که جبرئیل در سدرة المنتهی با من ملاقات نمود.
ص: 433
2-1- الكاظم علیه السلام- ﴿فإِنَّ النَّبِي لَمَّا أَسْرِيَ بِهِ إِلَى رَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ قَالَ: وَقَفَ بِي جَبْرَئِيلُ علیه السلام عِنْدَ شَجَرَة عَظِيمَة لَمْ أَرَ مِثْلَهَا عَلَى كُلِّ غُصْنٍ مِنْهَا وَعَلَى كُلِّ وَرَقَة مِنْهَا مَلَكُ وَ عَلَى كُلِّ ثَمَرَةٍ مِنْهَا مَلَكَ وَ قَدْ تَجَلَّلَهَا نُورُ مِنْ نُورٍ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ: هَذِهِ سِدْرَةُ الْمُنْتَهَى كَانَ يَنْتَهى الْأَنْبِيَاءُ قَبْلَكَ إِلَيْهَا ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَهَا وَ أَنْتَ تَجُورُهَا... فَنَادَانِي رَبِّي جَلَّ وَ عَزَّ فَقَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: يَا مُحَمَّد : قُلْتُ: لَبَّيْكَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَإِلَهَى لَبَّيْكَ قَالَ: هَلْ عَرَفْتَ قَدْرَكَ عِنْدِي وَ مَنْزِلَتَكَ وَ مَوْضِعَكَ؟ قُلْتُ: نَعَمْ يَا سَيِّدِي قَالَ: يَا مُحَمَّدُ : هَلْ عَرَفْتَ مَوْقِفَكَ مِنِّي وَ مَوْضِعَ ذُرِّيَّتِكَ قُلْتُ: نَعَمْ يَا سَيِّدِي قَالَ: فَهَلْ تَعْلَمُ يَا. يَا مُحَمَّد صلى الله عليه وآله وسلم فِيمَا اخْتَصَمَ الْمَلَأُ الْأَعْلَى؟ فَقُلْتُ: يَا رَبِّ! أَنْتَ أَعْلَمُ وَ أَحْكَمُ وَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ. قَالَ: اخْتَصَمُوا فِي الدَّرَجَاتِ وَالْحَسَنَاتِ فَهَلْ تَدْرِي مَا الدَّرَجَاتُ وَالْحَسَنَاتِ؟ قُلْتُ: أَنْتَ أَعْلَمُ يَا سَيِّدِى وَأَحْكَمْ. قَالَ: إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِي الْمَكْرُوهَاتِ وَ الْمَشْئُ عَلَى الْأَقْدَامِ إِلَى الْجُمُعَاتِ مَعَكَ وَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وَلْدِكَ وَ انْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ وَ إِفْشَاءُ السَّلَامِ وَإِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ التَّهَجُدُ بِاللَّيْلِ وَ النَّاسُ نِيَامُ قَالَ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ قُلْتُ: نَعَمْ يَا رَبَّ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ قَالَ: صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ وَ أَغْفِرُ لَهُمْ وَقُلْتُ: رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا إِلَى آخر السُّورَة قَالَ: ذَلِكَ لَكَ وَلِذُرِّيَّتِكَ يَا مُحَمَّد علیه السلام قُلْتُ: رَبِّي وَسَيِّدِي وَإِلَهَى قَالَ: أَسْأَلُكَ عَمَّا أَنَا أَعْلَمُ بِهِ مِنْكَ مَنْ خَلَّفْتَ فِي الْأَرْضِ بَعْدَكَ قُلْتُ: خَيْرَ أَهْلِهَا لَهَا أَخِي وَ ابْنُ عَمِّى وَ نَاصِرُ دِينِكَ يَا رَبِّ وَ الْغَاضِبُ لِمَحَارِمِكَ إِذَا اسْتَحَلَّتْ وَلِنَيْكَ غَضِيبُ النَّمِرِ إِذَا جَدَلَ علي بن أبي طالب علیه اللسام قَالَ: صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ بِالنُّبُوَّةِ وَ بَعَثْكَ بِالرِّسَالَةِ وَ امْتَحَنْتَ عَلِيّا اللَّهِ بِالْبَلَاغَ وَالشَّهَادَةِ إِلَى أُمَّتِكَ وَ جَعَلْتُهُ حُجَّةَ فِي الْأَرْضِ مَعَكَ وَ بَعْدَكَ وَ هُوَ نُورُ أَوْلِيَائِي وَ وَلِيُّ مَنْ أَطَاعَنِي وَهُوَ الْكَلِمَةُ الَّتِي أَلْزَمْتُهَا الْمُتَّقِينَ يَا مُحَمَّدُلله وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَةً وَ إِنَّهُ وَصِيكَ وَ وَارتُكَ وَ وَزِيرُكَ وَ غَاسِلُ عَوْرَتِكَ وَ نَاصِرُ دِينِكَ وَ الْمَقْتُولُ عَلَى سُنَّتِي وَ سُنّتِكَ يَقْتُلُهُ شَقِيُّ هَذِهِ الْأُمَّة قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : ثُمَّ أَمَرَنِى رَبِّي بِأمُورِ وَ أَشْيَاءَ أَمَرَنِي أَنْ أَكْتُمَهَا وَلَمْ يُؤْذَنْ لِي فِي إِخْبَارِ أَصْحَابِي بِهَا ثُمَّ هَوَى بيَ الرَّقْرَفُ فَإِذَا أَنَا بِجَبْرَئِيلَ فَتَنَاقَلَنِي مِنْهُ حَتَّى صِرْتُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى فَوَقَفَ بَى تَحْتَهَا﴾. (1)
ص: 434
2-1- امام کاظم علیه السلام- پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد آن زمان که شبانه به نزد پروردگارش عزوجل [به معراج] رفت فرمود: جبرئیل ا مرا کنار درخت بزرگی که نظیر آن را ندیده بودم ایستاند بر روی تمام شاخه ها، برگ ها و میوه های آن فرشته ای قرار داشت و نوری از نورهای خداوند عزوجل آن درخت را آراسته بود. جبرئیل علیه السلام گفت: این سدرة المنتهی است که همه ی پیامبران پیش از تو به نزدش رسیدند [ولیکن] نتوانستند آن را پشت سر بگذارند در حالی که تو آن را پیمودی و گذر خواهی کرد... پس پروردگارم مرا ندا داد: «ای محمد ! گفتم: «بله» ای پروردگار مولا و خدای من فرمود: آیا از ارزش منزلت و مرتبه ی خودت نزد من آگاه هستی؟ گفتم بله ای «سرورم فرمود: ای محمد آیا جایگاه خود و موقعیت نسلت را نزد مرا می شناسی؟ گفتم بله ای «سرورم» فرمود: «ای محمد ! آیا می دانی «ملاً اعلی(مکان تجمع ملائکه و ارواح (پاک با چه چیزی دشمنی کردند؟ گفتم پروردگارا تو داناتر فرزانه تر و آگاه به غیب «هستی» فرمود: آن ها در مراتب و حسنات مخاصمه کردند آیا می دانی آن مراتب و حسنات چه هستند؟ گفتم ای سرور من تو داناتر و فرزانه تر هستی فرمود کاملاً از مکروهات دست شستن؛ به همراه تو و امامانی که از فرزندان تو هستند به سوی نماز جمعه حرکت کردن؛ انتظار کشیدن برای نماز دیگر بعد از هر نماز؛ بلند سلام کردن؛ غذادادن به دیگران] و شب زنده داری کردن در حالی که مردم درخوابند». خداوند فرمود: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ» گفتم: «بله» پروردگارا»! [و خدا ادامه داد:] وَ المؤمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ [خداوند] فرمود: ای محمد راست گفتی که تو و مؤمنین به خدا و ملائک و کتاب ها و رسولان من ایمان دارند! لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ و آن ها «مؤمنین را آمرزیدم» گفتم: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أو أخطأنا... » فرمود: ای محمد! آن، برای تو أَوْ أَخْطَأْنَا و نسلت می باشد.گفتم پروردگارا سیّد و خدای من فرمود: از تو درباره چیزی سؤال می کنم که من نسبت به تو از آن آگاهتر هستم چه کسی را پس از خود در زمین به خلافت برمی گزینی؟ گفتم: برترین اهل زمین برادر و پسر عمویم یاور دینت ای پروردگار آن که برای حمایت از حرام های تو آن گاه که حلال شود و برای حمایت از پیامبر صلی الله علیه و آله تو آن گاه که جدال کند همچون پلنگ خشمگین شود، علی بن ابی طالب را در زمین به جانشینی خود بر می گزینم» فرمود: ای محمد راست گفتی من تو را به نبوت برگزیدم و به رسالت مبعوث کردم و علی را برای تبلیغ و گواهی دادن به سوی امت تو در سختی انداختم و او را در کنار تو و پس از تو حجّت بر روی زمین قرار دادم او نور اولیاء من و سرپرست کسی است که از من اطاعت کند و او آن کلمه ای است که متقین را بدان ملزم کردم. ای محمدی همسر اوست او وصی، جانشین، وزیر، غسل دهنده بدن تو، یاری دهنده ی دینت و کشته شده برسنت من و سنت توست او را شقی ترین فرد این امّت خواهد کشت رسول خدا صلی الله علیه و آلهل فرمود: «سپس پروردگارم مرا به کارها و چیزهایی فرمان داد و امر کرد که آن ها را پنهان نمایم و به من اجازه نداد که آن ها را برای یارانم بازگو نمایم پس پارچه ای شبیه حریر بر من انداخت پس آن هنگام جبرئیل علیه السلام مرا از آن جا منتقل کرد تا به سدرة المنتهی رسیدم و مرا زیر آن [درخت] متوقف کرد».
ص: 435
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله - ﴿قَالَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله : مَضَيْتُ مَعَ جَبْرَئِيلَ حتى انْتَهَيْتُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى فَإِذَا الْوَرَقَهُ مِنْهَا تَظَلُّ أُمَّةً من الأمم فكنتُ مِنْهَا كَمَا قَالَ اللهُ تَعَالَى قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى فَنَادَانِي آمَنَ الرّسول صلی الله علیه و آله بما أُنزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ فَقُلتُ: أنا مُجيباً عَلَى وَ عَنْ أُمَّتِي وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ فَقُلْتُ: سَمِعْنا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ فَقَالَ اللهُ: لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ فَقُلْتُ: رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أخْطَأْنَا فَقَالَ اللَّهُ لَا أَوَاخِذْكَ فَقُلْتُ: رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا فَقَالَ اللَّهُ: لَا أَحْمِلُكَ فَقُلْتُ: رَبَّنا وَ لا تُحملنا ما لا طاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: قَدْ أَعْطَيْتُكَ ذَلِكَ لَكَ وَلِأُمَّتِكَ فَقَالَ الصّادق علیه السلام ﴿مَا وَفَدَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى أَحَدٌ أَكْرَمُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ اللهُ حَيْثُ سَأَلَ لِأُمَّتِهِ هَذِهِ الْخِصَالَ﴾. (1)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿صَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ بِهِ حَتَّى انْتَهَى إِلَى أَبْوَابِ السَّمَاءِ وَ انْتَهَى إِلَى سِدْرَةِ- الْمُنْتَهَى قَالَ: فَقَالَتِ السِّدْرَةُ: مَا جَاوَزَنِي مَخْلُوقُ قَبْلَكَ. قَالَ: ثُمَّ مَضَى فَتَدَانَى فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى* فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى قَالَ فَدَفَعَ إِلَيْهِ كِتَابَيْنِ كِتَابَ أَصْحَابِ الْيَمِينِ وَكِتَابَ أَصْحَاب الشِّمَالِ فَأَخَذَ كِتَابَ أَصْحَاب الْيَمِينِ بِيَمِينِهِ وَفَتَحَهُ فَنَظَرَ فِيهِ فَإِذَا فِيهِ أَسْمَاءُ أَهْلِ الْجَنَّة وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَقَبَائِلِهِمْ قَالَ: فَقَالَ اللَّهُ آمَنَ الرّسول صلی الله علیه و آله بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ فَقَالَ اللَّهُ: وَ قالُوا سَمِعْنا وَأَطَعْنا فَقَالَ النَّبِيُّ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ قَالَ اللهُ: لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ قَالَ النَّبِيُّ : لا تُؤَاخِذْنا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا قَالَ: فَقَالَ اللهُ: قَدْ فَعَلْتُ فَقَالَ الله وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا قَالَ: قَدْ فَعَلْتُ. فَقَالَ النَّبِيُّ : رَبَّنَا وَلَا تُحملنا ما لا طاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ كُلَّ ذَلِكَ يَقُولُ اللَّهُ: قَدْ فَعَلْتُ ثُمَّ طَوَى الصَّحِيفَةَ فَأَمْسَكَهَا بِيَمِينِهِ وَفَتَحَ الْأُخْرَى صَحِيفَةَ أَصْحَابِ الشِّمَالِ فَإِذَا فِيهَا أَسْمَاءُ أَهْلِ النَّارِ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَقَبَائِلِهِمْ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: إِنَّ هَؤُلاءِ
ص: 436
3-1- امام صادق علیه السلام- پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود [در شب معراج] با جبرئیل می رفتیم تا آن که به سدرة المنتهی رسیدم آن درخت چنان بزرگ بود که یک برگ از آن برای سایه انداختن روی امتی از امت ها کافی بود من از آن درخت همان طور که خداوند می فرماید به اندازه ی دوکمان تیر یا کمتر از آن فاصله داشتم. [در این هنگام خداوند مرا فراخواند: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّه» گفتم: «من از جانب خود و امّت خود پاسخ می دهم ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهُ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِه وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ و گفتم «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ﴾. خداوند فرمود: ﴿لا يكلّفُ اللهُ نَفْسًا إِلا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» من گفتم: «رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا﴾ و خداوند فرمود: تو را بازخواست نخواهم کرد. گفتم: ﴿رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا﴾ خداوند فرمود بر دوش تو قرار نمی دهم به عهده ات نمی گذارم. من گفتم: رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» خداوند فرمود: «آن را به تو و امّت تو عطا کردم». امام صادق علیه السلام افزود: هیچ کسی کریمتر و بزرگوارتر از پیامبر صلی الله علیه و آله به نزد خدا فرستاده نشد تا چنین خصلتی را برای امت خود بخواهد
4-1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله همراه او جبرئیل بالا می رفت تا آن که به درهای آسمان و کنار سدرة المنتهی.رسید سدرة المنتهى [خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: «پیش از تو هیچ مخلوقی از محدوده ی من بالاتر نرفته بود [امّا] رسول خدا صلی الله علیه و آله از آن جا عبور کرد و نزدیک و نزدیکتر رفت تا آن که فاصله اش به اندازه طول دو کمان یا کمتر از آن شد و خداوند به او چیزهایی را وحی کرد سپس به او دو کتاب داده شد کتاب [اعمال] اصحاب یمین (نیکوکاران) و کتاب [اعمال] اصحاب شمال.(بدکاران) کتاب اصحاب یمین را با دست راست خود گرفت و گشود و به آن چه در آن بود نگاهی انداخت. در آن نام افراد بهشتی و نام پدران و قبیله هایشان نوشته شده بود. خداوند فرمود: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ﴾ سپس پیامبر صلی الله علیه و آله اله فرمود: ﴿وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلِّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ﴾ خداوند فرمود: ﴿وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا﴾ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ﴿غُفْرَانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ﴾ خداوند فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ﴾ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ﴿رَبَّنا بلا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أو أخطأنا خداوند فرمود: چنین کردم و شما را به سبب فراموشی یا خطا مؤاخذه نمی کنم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ﴿لَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا﴾ خداوند فرمود: چنین کردم پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه داد: ﴿رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنَا مَا لا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾ خداوند در جواب تمام این درخواست ها فرمود: چنین کردم و آن ها را پذیرفت. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله کتاب اصحاب یمین را بست و در دست خود نگه داشت و کتاب دیگر را که کتاب اصحاب شمال بود، گشود که در آن نام اهل جهنم و نام پدران و قبایلشان نوشته شده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این ها افرادی هستند که ایمان نیاورده اند خداوند فرمود: بگو» سلام» و از بررسی کار آن ها
ص: 437
قَوْمُ لا يُؤْمِنُونَ فَقَالَ اللَّهُ: يَا مُحَمَّد فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلامُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ. قَالَ: فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ مناجات [ مُناجاة ] رَبِّهِ رُدَّ إِلَى الْبَيْتِ الْمَعْمُور وَ هُوَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَة﴾. (1)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أتَى جَبْرَئِيلُ رَسُولَ اللَّهِ بِالْبُرَاقِ أَصْغَرَ مِنَ الْبَغْلِ وَأَكْبَرَ مِنَ الْحِمَارِ ثُمَّ رَفَ بِهِ مِنْ بَيْتِ الْمَقْدِسِ إِلَى السَّمَاءِ... ثُمَّ مَضَى بِهِ جَبْرَئِيلُ حَتَّى انْتَهَى بِهِ إِلَى مَوْضِعِ فَوَضَعَ إِصْبَعَهُ عَلَى مَنْكِيهِ ثُمَّ رَفَعَهُ فَقَالَ لَهُ: امْضِ يَا مُحَمَّد فَقَالَ لَهُ: يَا جَبْرَئِيلُ تَدَعْنِي فِي هَذَا الْمَوْضِع. قَالَ: فَقَالَ لَهُ: يَا مُحَمَّد لَيْسَ لِى أَنْ أَجُورَ هَذَا الْمَقَامَ وَ لَقَدْ وَطِثْتَ مَوْضِعاً مَا وَطِئَهُ أَحَدٌ قَبْلَكَ وَ لَا يَطَؤُهُ أَحَدُ بَعْدَكَ قَالَ: فَفَتَحَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْعَظِيمِ مَا شَاءَ اللَّهُ. قَالَ: فَكَلَّمَهُ اللَّهُ آمَنَ الرّسول صلی الله علیه و آله بما أُنزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ قَالَ: نَعَمْ يَا رَبِّ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ قَالَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ قَالَ محمد. رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ قَالَ: قَالَ اللَّهُ: يَا مُحَمَّدٌ : مَنْ لِأُمَّتِكَ بَعْدَكَ؟ فَقَالَ: اللَّهُ أَعْلَمُ قَالَ: عَلِيُّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَاللَّ-هِ مَا كَانَتْ وَكَايَتُهُ إِلَّا مِنَ اللَّهِ مُشَافَهَةٌ لِمُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (2)
6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَمِعْتُ لَيْلَةَ أَسْرى بى إِلَى السَّمَاءِ قَالَ الْعَزِيزُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ آمَنَ الرّسول صلی الله علیه و آله بما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ قُلْتُ: وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ: صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ : مَنْ خَلَّفْتَ لِأُمَّتِكَ قُلْتُ: خَيْرَهَا. قَالَ: على بن أبي طالب. قُلْتُ: نَعَمْ يَا رَبِّ قَالَ: يَا مُحَمَّدُ إِنِّى اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ اطَّلَاعَةً فَاخْتَرْتُكَ مِنْهَا فَشَقَقْتُ لَكَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِي فَلَا أُذْكَرُ فِي مَوْضِعِ إِلَّا وَذُكِرْتَ مَعِي فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ محمد صلی الله علیه و آله ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِيَةَ فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِيّا وَشَقَقْتُ لَهُ اسْمَا مِنْ أَسْمَائِي فَأَنَا الْأَعْلَى وَهُوَ عَلى علیه السلام﴾. (3)
ص: 438
در گذر آن ها به زودی نتیجه کار خود را خواهند دید. وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله صحبتی اش با خداوند تمام شد به بیت المعمور که در آسمان چهارم است برگردانده شد.
5-1- امام صادق علیه السلام- جبرئیل ا برای رسول خدا صلی الله علیه و آله براق را آورد که کوچکتر از استر و بزرگتر از الاغ است [پیامبر صلی الله علیه و آله] به وسیله ی آن از بیت المقدس به سوی آسمان حرکت کرد... همراه با جبرئیل علیه السلام می رفت تا به جایگاهی رسیدند. جبرئیل انگشتش را بر دوش او گذاشت. سپس او را بالا برد و به او گفت: ای محمد حرکت کن و پیش برو] حضرت به او فرمود: «ای جبرئيل علیه السلام مرا در این جایگاه رها می کنی؟ جبرئیل گفت: «ای محمد صلی الله علیه و آله من اجازه ندارم به این جایگاه وارد شوم تو در موضعی وارد شدی که احدی قبل از تو به آن جا وارد نشده و کسی بعد از تو در آن جای نخواهد گرفت پس از آن خداوند آن چه از عظمت خواست، بر او گشود و خداوند با او سخن گفت: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بله پروردگارا! وَ المُؤمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ» خداوند تبارک و تعالی فرمود: « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» محمد صلی الله علیه و آله فرمود: ﴿رَبَّنا بلا تُؤاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِل عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾ خداوند فرمود: «ای محمدی پس از خودت چه کسی [خلیفه] است؟ حضرت جواب داد: خداوند آگاه تر است خداوند فرمود: «علی علیه السلام امیرالمؤمنین علیه السلام است. امام صادق علیه السلام افزود به خدا سوگند جز این نیست که ابلاغ ولایت او از جانب خداوند به صورت شفاهی بر محمد صلی الله علیه و آله رسید.
6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- شبی که به آسمان رفتم شنیدم که خداوند عزیز به من فرمود: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ﴾ گفتم: «و مؤمنین [نیز ایمان آوردند]». [خدا] فرمود: «راست گفتی! ای محمد بعد از خودت چه کسی را در میان امّتت به خلافت برمی گزینی؟ گفتم بهترین فرد امتم را؛ خداوند فرمود: «علی بن ابی طالب علیه السلام؟ گفتم بله پروردگارا» او فرمود: «ای محمد به درستی که من با دقت در افراد روی زمین جستجو کردم و تو را برگزیدم. پس برای تو، نامی از نام های خودم انتخاب کردم از من در جایی یاد نشود مگر آن که تو نیز کنار من ذكر شوى. من محمود و تو محمّد هستی. سپس دوباره به اهل زمین توجه کردم و علی علیه السلام را برگزیدم. و اسمی از اسم های خودم را برای او انتخاب کردم و من اعلی هستم و او علی علیه السلام است.
ص: 439
7-1- الكاظم علیه السلام- ﴿لَمَّا عُرجَ بِالنَّبِيِّ صلی الله علیه و آله إِلَى السَّمَاءِ قَالَ الْعَزِيزُ عَزَّوَجَلَّ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ قَالَ: قُلْتُ: وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ: صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد مَنْ خَلَفْتَ لِأُمَّتِكَ، وَهُوَ أَعْلَمُ قُلْتُ: خَيْرَهَا لِأَهْلِهَا. قَالَ: صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدَ إِنِّى اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ اطَّلَاعَةَ فَاخْتَرْتُكَ مِنْهَا ثُمَّ شَقَقْتْ لَكَ اسْمَا مِنْ أَسْمَائِي فَلَا أَذْكَرُ فِي مَوْضِعِ إِلَّا ذَكِرْتَ مَعِي وَأَنَا الْمَحْمُودُ أَنْتَ محمد ثُمَّ اطَّلَعْتُ إِلَيْهَا اطَّلَاعَةً أُخْرَى فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلَيَّا فَجَعَلْتُهُ وَصِيْكَ فَأَنْتَ سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَلِي علیه السلام سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ إِنِّى خَلَقْتُكَ وَ خَلَقْتُ عَلِيّا علیه السلام وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ الهِمَا مِنْ شَيْحٍ نُورِ ثُمَّ عَرَضْتُ وَلَايَتَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ وَ سَائِرَ خَلْقِي وَ هُمْ أَرْوَاحُ فَمَنْ قَبِلَهَا كَانَ عِنْدِي مِنَ الْمُقَرَّبِينَ وَ مَنْ جَحَدَهَا كَانَ عِنْدِي مِنَ الْكَافِرِينَ يَا مُحَمَّد وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَنِي حَتَّى يَنْقَطِعَ أَوْ يَصِيرَ كَالشَّنَّ الْبَالِى ثُمَّ أَتَانِي جَاحِداً لِوَلَايَتِهِمْ لَمْ أَدْخِلْهُ جَنَّتِي وَلَا أَظْلَلْتُهُ تَحْتَ عَرْشِي﴾. (1)
8-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ذكر مناقب رسول الله صلی الله علیه و آله فَدَنَا بِالْعِلْمِ فَتَدَلَّى فَذَلِّيَ لَهُ مِنَ الْجَنَّةِ رَفْرَفُ أخْضَرُ وَ غَشَى النورُ بَصَرَهُ فَرَأَى عَظَمَةَ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ بِفُؤَادِهِ وَ لَمْ يَرَهَا بِعَيْنِهِ فَكَانَ كَقَابِ قَوْسَيْنِ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَوْ أَدْنَى فَأَوْحَى إِلى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى فَكَانَ فِيمَا أَوْحَى إِلَيْهِ الْآيَةُ الَّتِي فِي سُورَةِ الْبَقَرَةِ قَوْلُهُ تَعَالَى اللهِ مَا فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَكَانَتِ الْآيَةُ قَدْ عُرِضَتْ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ اسْمُهُ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله وَ عُرِضَتْ عَلَى الْأُمَمِ فَأَبَوْا أَنْ يَقْبَلُوهَا مِنْ ثِقْلِهَا وَ قَبْلَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ عَرَضَهَا عَلَى أُمَّتِهِ فَقَبلُوهَا فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مِنْهُمُ الْقَبُولَ عَلِمَ أَنَّهُمْ لَا يُطِيقُونَهَا فَلَمَّا أَنْ صَارَ إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ كَرَّرَ عَلَيْهِ الْكَلَامَ لِيُفْهِمَهُ فَقَالَ: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ فَأَجَابَ مُجِيبَاً عَنْهُ وَ عَنْ أُمَّتِهِ فَقَالَ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ فَقَالَ جَلَّ ذِكْرُهُ لَهُمُ الْجَنَّةُ وَالْمَغْفِرَةُ عَلَى أَنْ فَعَلُوا ذَلِكَ فَقَالَ النَّبِيُّ له أمَّا إِذَا فَعَلْتَ بِنَا ذَلِكَ فَغُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ يَعْنِي الْمَرْجِعَ فِي الْآخِرَة قَالَ: فَأَجَابَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ قَدْ فَعَلْتُ ذَلِكَ بكَ وَ بِأُمَّتِكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّوَجَلَّ أَمَّا إِذَا قبلت الآيَةَ بِتَشْدِيدِهَا وَعِظَم مَا فِيهَا وَقَدْ عَرَضْتُهَا عَلَى الْأمم فَابُوا أَنْ يَقْبُلُوهَا وَقَبَلَتْهَا أُمَّتِكَ
ص: 440
7-1- امام کاظم علیه السلام- وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله را برای معراج به آسمان بردند خداوند فرمود: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ﴾ من گفتم «وَ الْمُؤْمِنُونَ» فرمود: راست گفتی ای محمد! چه کسی را برای امت خود به عنوان جانشین قرار داده ای؟ با این که او خود بهتر می دانست. گفتم بهترین آن ها برای مردم فرمود: راست گفتی ای محمد صلی الله علیه و آله من به اهل زمین توجه نمودم و تو را از میان آن ها انتخاب نمودم و برایت یک اسم از اسم های خود جدا نمودم. از من در جایی یاد نمی کنند مگر این که تو را نیز با من یاد می کنند من محمودم و تو محمد بعد برای مرتبه ی دیگر متوجه زمین شدم و علی را انتخاب کردم و او را وصی تو قرار دادم تو سرور انبیائی و علی سرور اوصیاء است. تو علی فاطمه حسن و حسین را از شبحی نوری آفریدم سپس ولایت شما را بر ملائکه و سایر خلق در حالی که روح بودید عرضه داشتم. هرکه پذیرفت در نزد من از مقربین شد و هر که منکر شد از کافرین گردید ای محمد صلی الله علیه و آله به عزت و جلالم سوگند اگر بنده ای مرا بپرستد و به اندازهای مرا عبادت کند که بمیرد یا همچون مشکی خشک [لاغر] گردد و با چنین عبادتی پیش من آید اما منکر ولایت ایشان باشد او را داخل بهشت نمی کنم و او را در سایه عرش قرار نمی دهم».
8-1- امام على علیه السلام- على علیه السلام در بیان مقامات و صفات پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله به علم نزدیک شد و به مقام قرب رسید و به بهشت نزدیک شد برایش از بهشت فرشی سبز گستردند و نور چشمش را خیره کرد. عظمت خدا را با دیدهی دل و نه با چشم مشاهده کرد و به فاصله ی دو کمان یا کمتر از آن از خداوند قرار گرفت خدا آن چه خواست به او وحی کرد و از جمله چیزهایی که به او وحی نمود آن آیه ی سوره ی بقره بود آن چه در آسمان ها و زمین است از آن خداست و [از این رو] اگر آن چه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان خداوند شما را بر طبق آن محاسبه می کند سپس هر کس را بخواهد [و شایستگی داشته باشد می بخشد] و هرکس را بخواهد و مستحق باشد مجازات می کند و خداوند به همه چیز قدرت دارد (بقره/284) این آیه بر سایر پیغمبران از زمان آدم تا خاتم ال عرضه شده بود و بر امت های ایشان نیز عرضه شده بود اما از قبول آن امتناع ورزیده بودند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را پذیرفت و به امت خویش نیز عرضه داشت و پذیرفتند خداوند وقتی پذیرش آن ها را ،دید دانست که مردم طاقت این را ندارند. لذا وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله در معراج به ساق عرش رسید خداوند این آیه را تکرار نمود تا [ پیامبر صلی الله علیه و آله آن را خوب بفهمد و فرمود: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ﴾ در جواب این خطاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از قول خود و به نمایندگی از امت خود فرمود: ﴿وَ المُؤْمِنُونَ كُلِّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ﴾ خداوند فرمود: «اگر این کار را بکنند بهشت و مغفرت بهره آن هاست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد: اگر نتوانستیم این کار را انجام دهیم بخشایش خود را به ما ارزانی بدار که بازگشت به سوی تو را در آخرت آرزو داریم خداوند پاسخ داد برای تو و امّتت این عمل را اجرا می کنم سپس خداوند ادامه داد: «این که که این آیه را با دشواری تمامی که دارد و سختی ای که در اجرای آن است پذیرفتی در حالی که به سایر امتها عرضه شد و نپذیرفتند و امّت تو قبول ،کردند شایسته است که من این حکم را از آن ها بردارم و فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ﴾ هر کار خیر یا شرّی که
ص: 441
فَحَقَّ عَلَيَّ أَنْ أَرْفَعَهَا عَنْ أُمَّتِكَ فَقَالَ: لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ مِنْ خَيْرٍ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ مِنْ شَرِّ فَقَالَ النَّبِيُّ : لَمَّا سَمِعَ ذَلِكَ أَمَّا إِذْ فَعَلْتَ ذَلِكَ بِي وَ بِأُمَّتِي فَزِدْنِي قَالَ: سَلْ قَالَ: رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَسْتُ أَوَاخِذَ أَمَتَكَ بِالنِّشَيَانِ وَالْخَطَا لِكَرَامَتِكَ عَلَيَّ وَ كَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ إِذَا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْتُ عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ الْعَذَابِ وَ قَدَ رَفَعْتُ ذَلِكَ عَنْ أُمَّتِكَ وَ كَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ إِذَا أَخْطَئُوا أخِذُوا بِالْخَطَا وَعُوقِبُوا عَلَيْهِ وَقَدْ رَفَعْتُ ذَلِكَ عَنْ أُمَّتِكَ لِكَرَامَتِكَ عَلَيَّ فَقَالَ النَّبِيُّ : اللَّهُمَّ إِذْ أَعْطَيْتَنِي ذَلِكَ فَزِدْنِي فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ سَلْ قَالَ رَبَّنَا وَلا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا يَعْنِي بِالْإِصْرِ الشَّدَائِدَ الَّتِي كَانَتْ عَلَى مَنْ كَانَ قَبْلَنَا فَأَجَابَهُ اللَّهُ إِلَى ذَلِكَ فَقَالَ تَبَارَكَ اسْمُهُ قَدْ رَفَعْتُ عَنْ أُمَّتِكَ الْآصَارَ الَّتِي كَانَتْ عَلَى الْأُمَمِ السَّالِفَةِ كُنْتُ لَا أَقْبَلُ صَلَاتَهُمْ إِلَّا فِى بِقَاعِ مِنَ الْأَرْضِ مَعْلُومَةِ اخْتَرْتُهَا لَهُمْ وَ إنْ بَعْدَتْ وَ قَدْ جَعَلْتُ الْأَرْضَ كُلَّهَا لِأُمَّتِكَ مَسْجِداً وَ طَهُوراً فَهَذِهِ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَى الْأُمَمِ قَبْلَكَ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِكَ وَكَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ إِذَا أَصَابَهُمْ أَذًى مِنْ نَجَاسَةِ قَرَضُوهَا مِنْ أَجْسَادِهِمْ وَقَدْ جَعَلْتُ الْمَاءَ لِأُمَّتِكَ طَهُوراً فَهَذِهِ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِكَ وَكَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ تَحْمِلُ قَرَابِينَهَا عَلَى أَعْنَاقِهَا إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَمَنْ قَبَلْتُ ذَلِكَ مِنْهُ أَرْسَلْتُ عَلَيْهِ نَاراً فَأَكَلَتْهُ فَرَجَعَ مَسْرُوراً وَ مَنْ لَمْ أَقْبَلْ ذَلِكَ مِنْهُ رَجَعَ مَثْبُورًا وَ قَدْ جَعَلْتُ قُرْبَانَ أُمَّتِكَ فِي بُطُون فُقَرَائِهَا وَ مَسَاكِينِهَا فَمَنْ قَبَلْتُ ذَلِكَ مِنْهُ أَضْعَفْتُ ذَلِكَ لَهُ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً وَ مَنْ لَمْ أَقْبَلْ ذَلِكَ مِنْهُ رَفَعْتُ عَنْهُ عُقُوبَاتِ الدُّنْيَا وَ قَدْ رَفَعْتُ ذَلِكَ عَنْ أُمَّتِكَ وَ هِيَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَى مَنْ كَانَ قَبْلَكَ وَ كَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ صَلَاتُهَا مَفْرُوضَةٌ عَلَيْهَا فِي ظُلَمِ اللَّيْلِ وَ أَنْصَافِ النَّهَارِ وَ هِيَ مِنَ الشَّدَائِدِ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِكَ وَ فَرَضْتُ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتِهِمْ فِي أَطْرَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَ فِي أَوْقَاتِ نَشَاطِهِمْ وَكَانَتِ الْأَمَمُ السَّالِفَةُ قَدْ فَرَضْتُ عَلَيْهِمْ خَمْسِينَ صَلَاةٌ فِي خَمْسِينَ وَقْتَا وَ هِيَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِكَ وَ جَعَلْتُهَا خَمْساً فِي خَمْسَةِ أَوْقَاتِ وَ هِيَ إِحْدَى وَ خَمْسُونَ رَكْعَةً وَجَعَلْتُ لَهُمْ أَجْرَ خَمْسِينَ صَلَاةَ وَكَانَتِ الْأَمَمُ السَّالِفَةُ حَسَنَتُهُمْ بِحَسَنَة وَ سَيِّئَتُهُمْ بِيِّئَة وَهِيَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِكَ وَ جَعَلْتُ الْحَسَنَةَ بِعَشَرَةَ وَالسَّيِّئَةَ بِوَاحِدَة وَكَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ إِذَا نَوَى أَحَدُهُمْ حَسَنَةً ثُمَّ لَمْ
ص: 442
انجام دهند برای خود کسب کرده اند وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این آیه را شنید عرض کرد: «خدایا اینک که چنین لطفی فرمودی و صفت را اضافه فرما». [خدا] فرمود: «از من بخواه» عرض کرد: «رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينا أو أخطأنا» فرمود: به سبب مقام تو در نزد خودم امّت تو را در مقابل فراموشی و خطا و اشتباه مؤاخذه نخواهم کرد اگر امت های پیشین دستوری که به آن ها داده بودم را فراموش می کردند، درهای غذاب به روی آنان گشوده می شد که این را از امت تو برداشتم و امّت های پیشین در مقابل اشتباهشان، مسئول بودند و کیفر می شدند که این هم از امت تو به واسطه ی مقام تو در نزد من برداشته شد». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد خدایا حالا که این لطف را نمودی لطفت را اضافه فرما». فرمود: «از من بخواه». [پیامبر صلی الله علیه و آله] گفت: «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا و منظورش از «إِصْر»، شدائد و گرفتاری هایی بود که بر امت های پیشین ما تحمیل شده بود که خداوند آن گرفتاری ها را از امت پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام مرتفع کرده و فرمود: دشواری هایی که بر امت های پیشین بود از امت تو برداشتم». [در مورد امت های پیشین] نماز آن ها را مگر در محل های معینی که برای ایشان انتخاب کرده بودم هرچند دور بود قبول نمی کردم اما تمام زمین را برای امت تو مسجد و مکان پاک قرار دادم این ها از گرفتاری های امت های سابق بود که از امّت تو برداشتم امت های قبل اگر نجاستی به بدنشان وارد می شد باید آن را از بدن می تراشیدند و جدا می کردند ولی آب را برای امت تو پاک کننده قرار دادم. این هم از گرفتاری های امت های پیشین بود که از امّت تو برطرف نمودم امت های پیشین باید قربانی خود را بر دوش گرفته و به بیت المقدس می آوردند؛ هر کدام را قبول می کردم آتشی می فرستادم تا آن قربانی را فراگیرد و صاحب آن با شادی برمی گشت و هر کدام را قبول نمی کردم ناامید بر می گشت. اما قربانی امت تو را در دل فقیران و مستمندان امتت قرار دادم از هرکس بپذیرم آن را چندین برابر می کنم و از هرکس نپذیرم عقوبت دنیا را از او برطرف می نمایم این از گرفتاری های امت های پیشین بود از امت تو برداشتم. امت های پیش نماز در دل تاریکی شب و نیمه ی روز واجب بود که این هم برای آن ها یک گرفتاری بود که از امّت تو برطرف نمودم و نمازهای آن ها را در اوایل و اواخر شب و روز گذاشتم که در آن هنگام، سرحال و خوش هستند. برای پیشینیان پنجاه نماز در پنجاه وقت واجب کرده بودم که این هم از گرفتاری های آن ها بود و از امّت تو برداشتم و برای آن ها پنج نماز در پنج وقت قرار دادم که پنجاه و یک رکعت می شود ولی اجر پنجاه نماز به ایشان دادم امت های قبل [اگر] یک کار ثواب و نیکی انجام می دادند، معادل همان ثواب می بردند و [اگر] گناه انجام می دادند معادل همان گناه [نصیبشان می شد] و این برای آن ها گرفتاری بود که آن را از امت تو برداشتم به این صورت که یک حسنه را ده برابر نمودم و گناه را معادل همان در نظر گرفتم پیشینیان اگر تصمیم ثوابی داشتند، تا زمانی که عمل نمی کردند برای آن ها نوشته نمی شد و اگر انجام می دادند یک ثواب محسوب می شد. اما امت تو اگر تصمیم بر انجام کار خوبی بگیرد، حتی اگر عمل هم نکند یک حسنه به او می دهم و اگر عمل کند اجر او ده برابر می شود. این نیز از گرفتاری های امت های پیشین بود که از امت تو برداشتم. پیشینیان اگر تصمیم بر انجام گناهی می گرفتند حتی اگر عمل هم نمی کردند برای آن ها نوشته نمی شد و اگر انجام می دادند یک گناه نوشته می شود. اما امت تو اگر تصمیم بر انجام گناهی داشته باشند ولی آن را انجام
ص: 443
يَعْمَلُهَا لَمْ تُكْتَبْ لَهُ وَإِنْ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ إِنَّ أَمَتَكَ إِذَا هَمَّ أَحَدُهُمْ بِحَسَنَةٍ وَ لَمْ يَعْمَلُهَا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةً وَ إِنْ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْراً وَ هِيَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِكَ وَ كَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ إِذَا هَمَّ أَحَدُهُمْ بِسَّيِّئَةِ ثُمَّ لَمْ يَعْمَلُهَا لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ وَ إِنْ عَمِلَهَا كُتِبَتْ عَلَيْهِ سَيِّئَةُ وَ إِنَّ أَمَتَكَ إِذَا هَمَّ أَحَدُهُمْ بِسَّيِّئَةِ ثُمَّ لَمْ يَعْمَلُهَا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةً وَ هَذِهِ مِنْ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَرَفَعْتُ ذَلِكَ عَنْ أُمَّتِكَ وَ كَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ إِذَا أَذْنَبُوا كَتَبْتُ ذُنُوبَهُمْ عَلَى أَبْوَابِهِمْ وَ جَعَلْتُ تَوْبَتَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ أَنْ حَرَّمْتُ عَلَيْهِمْ بَعْدَ التَّوْبَةِ أَحَبَّ الطَّعَامِ إِلَيْهِمْ وَ قَدْ رَفَعْتُ ذَلِكَ عَنْ أُمَّتِكَ وَ جَعَلْتُ ذُنُوبَهُمْ فِيمَا بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ وَ جَعَلْتُ عَلَيْهِمْ سُورًا كَثِيفَةَ وَ قَبلْتُ تَوْبَتَهُمْ بِلَا عُقُوبَةٍ وَلَا أَعَاقِبُهُمْ بِأَنْ أَحَرِّمَ عَلَيْهِمْ أَحَبَّ الطَّعَامِ إِلَيْهِمْ وَكَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ يَتُوبُ أَحَدُهُمْ مِنَ الذَّنّب الْوَاحِدِ مِائَةَ سَنَةِ أَوْ ثَمَانِينَ سَنَةً أَوْ خَمْسِينَ سَنَةَ ثُمَّ لَا أَقْبَلُ تَوْبَتَهُ دُونَ أَنْ أَعَاقِبَهُ فِي الدُّنْيَا بِعُقُوبَة وَهِيَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِكَ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِكَ لَيُذْنِبُ عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ ثَلَاثِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةَ أَوْ مِائَةَ سَنَةٍ ثُمَّ يَتُوبُ وَ يَنْدَمُ طَرْفَةَ الْعَيْنِ فَأَغْفِرُ لَهُ ذَلِكَ كُلَّهُ فَقَالَ النَّبِيُّ اللَّهُمَّ إِذْ أَعْطَيْتَنِي ذَلِكَ كُلَّهُ فَزِدْنِي قَالَ: سَلْ قَالَ: رَبَّنَا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنَا بِهِ فَقَالَ تَبَارَكَ اسْمُهُ قَدْ فَعَلْتُ ذَلِكَ بِأَمَّتِكَ وَقَدْ رَفَعْتُ عَنْهُمْ عِظَمَ بَلَايَا الْأُمَمِ وَ ذَلِكَ حُكْمِي فِي جَمِيعِ الْأُمَمِ أَنْ لَا أَكَلَّفَ خَلْقاً فَوْقَ طَاقَتِهِمْ فَقَالَ النَّبِيُّ : وَاعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلانا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قَدْ فَعَلْتُ ذَلِكَ بِنَائِبِي أُمَّتِكَ ثُمَّ قَالَ فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ اسْمُهُ إِنَّ أُمَّتَكَ فِي الْأَرْضِ كَالشَّامَةِ الْبَيْضَاءِ فِي الثَّوْرِ الْأَسْوَدِ هُمُ الْقَادِرُونَ وَ هُمُ الْقَاهِرُونَ يَسْتَخْدِمُونَ وَلَا يُسْتَخْدَمُونَ لِكَرَامَتِكَ عَلَيَّ وَ حَقٌّ عَلَيَّ أَنْ أَظْهَرَ دِينَكَ عَلَى الْأَدْيَانِ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبهَا دِيْنُ إِلَّا دِينُكَ أَوْ يُؤَدُّونَ إِلَى أَهْل دِينِكَ الْجزْيَةَ﴾. (1)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿جَاءَ جَبرَئيلُ ميكائيل علیه السلام و إسرافيل علیه السلام بالبراق إِلَى رَسُول الله صلی الله علیه و آله .. قَالَ فَرَقَتْ بهِ وَ رَفَعَتْهُ ارْتِفَاعاً لَيْسَ بِالْكَثِيرِ وَ مَعَهُ جَبْرَئِيلُ يُرِيهِ الْآيَاتِ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ... وَ انْتَهَيْتُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى فَإِذَا الْوَرَقَةُ مِنْهَا تَظَلُ بِهِ أُمَّةٌ مِنَ الْأُمَمِ فَكُنْتُ مِنْهَا كَمَا قَالَ اللَّهُ
ص: 444
ندهند برای آن ها یک حسنه نوشته می شود. این هم از گرفتاری های پیشینیان بود که از امت تو برطرف کردم امت های قبل اگر گناهی می کردند گناهشان بر در منزلشان نوشته می شد و توبه ایشان چنین بود که محبوب ترین غذایی که دوست داشتند بر آن ها حرام می.گردید این را از امّت تو برطرف نمودم و
گناهان ایشان را بین خودم و آن ها قرار دادم و پرده های ضخیمی بر روی گناه آن ها نهادم توبه ی ایشان را بدون عذاب پذیرفتم و با حرام کردن محبوبترین غذا بر آن ها کیفرشان نکردم. گذشتگان، در صورت ارتکاب یک گناه صد سال یا هشتاد سال و یا پنجاه سال توبه می کردند با این حال توبه شان را نمی پذیرفتم تا آن ها را در دنیا عقاب نمایم. این هم از گرفتاری های آن ها بود که از امت تو برطرف نمودم. یک نفر از امّت تو بیست یا سی یا چهل و یا صد سال گناه می کند سپس در یک لحظه توبه نموده و پشیمان می شود و من همه ی آن گناهان را می بخشم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ها و فرمود: «اینک که به من این همه عنایت فرمودی باز اضافه بفرما. خداوند به او خطاب کرد درخواست کن». [پیامبر صلی الله علیه و آله] فرمود: ﴿رَبَّنا وَ لا تُحملنا ما لا طاقَةَ لَنا﴾ خداوند فرمود این کار را برای امت تو کردم و بلاهای بزرگ امت ها را از آن ها برداشتم و این حکم من در تمام امت هاست که به آن ها تکلیفی فراتر از طاقتشان نمی نمایم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ﴿وَ اعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانا﴾ [خدا] فرمود: «این را هم برای توبه کنندگان امت تو انجام می دهم». بعد [پیامبر صلی الله علیه و آله] عرض کرد: «فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» خداوند فرمود: امّت تو در زمین مانند خال سفیدی بر روی گاوی سیاه هستند آن ها به واسطه ی مقام تو در نزد
من پیروز و غالبند؛ به خدمت می گیرند و خدمتکار نمی شوند بر من لازم است که دین تو را بر ادیان دیگر پیروز نمایم به طوری که در شرق و غرب دینی دیگر جز دین تو باقی نماند یا اگر انسان هایی با دین دیگر هستند باید به دولت تو جزیه و مالیات بپردازند.
9-1- امام صادق علیه السلام- جبرئيل، ميكائيل و إسرافيل با براق به سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند... و پیامبر صلی الله علیه و آله را بالا برد و او را در حالی که جبرئیل در کنارش بود و آیاتی از آسمان و زمین را به او نشان می داد تا ارتفاع نه چندان زیادی بالا برد تا آن که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به سدرة المنتهی که یک برگ از آن درخت از شدت بزرگی بر امتی از امت ها سایه می انداخت و فاصله ی من تا آن درخت- همان طور که خداوند فرمود به قدر دو کمان یا کمتر بود پس [خداوند] مرا ندا داد: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ» پس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «پروردگارا به پیامبرانت فضایلی رسیدم
ص: 445
تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى فَنَادَانِي آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ قَدْ كَتَبْنَا ذَلِكَ فِي سُورَة الْبَقَرَة فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : يَا رَبِّ أَعْطَيْتَ أَنْبِيَاءَكَ فَضَائِلَ فَأَعْطِنِي، فَقَالَ اللَّهُ: قَدْ أَعْطَيْتُكَ فِيمَا أَعْطَيْتُكَ كَلِمَتَيْنِ مِنْ تَحْتِ عَرْشِي لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِنَّا بِاللَّهِ وَ لَا مَنْجَى مِنْكَ إِلَّا إِلَيْكَ قَالَ: وَ عَلَّمَتْنِي الْمَلَائِكَةُ قَوْلًا أَقُولُهُ إِذَا أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَيْتُ اللَّهُمَّ إِنَّ ظُلْمِي أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بعَفْوكَ وَ ذَنْبي أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِمَغْفِرَتِكَ وَ ذَلِى أَصْبَحَ مُسْتَجيراً بِعِزِّكَ وَ فَقْرِى أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِغِنَاكَ وَ وَجْهِيَ الْفَانِيَ الْبَالِي أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِوَجْهِكَ الدَّائِمِ الْبَاقِي الَّذِي لَا يَفْنَى﴾. (1)
10-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قال رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي اليَومِ الغَدِيرِ... مَعَاشِرَ النَّاسِ! قُولُوا الَّذِي قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلَّمُوا عَلَى عَلَى ال بإمْرَة الْمُؤْمِنِينَ وَ قُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ وَقُولُوا الْحَمْدُ للهِ الَّذِي هَدانا لهذا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ﴾. (2)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قَالَ فِي آخِرِ الْبَقَرَةِ لَمَّا دَعَوْا أَجِيبُوا لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها قَالَ: مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهَا لَها مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ﴾. (3)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن عبد الأعلى قال: قُلْتُ لِأبي عَبْدِ اللَّهِ : أَصْلَحَكَ اللَّهُ هَلْ جُعِلَ فِي النَّاس أداةُ يَنَالُونَ بهَا الْمَعْرِفَةَ؛ قَالَ فَقَالَ: لَا قُلْتُ: فَهَلْ كَلِّفُوا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ: لَا عَلَى علیه السلام الْبَيَانُ لَا يُكَلِّفَ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها﴾. (4)
3-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَأَمَّا الرَّدُّ عَلَى الْمُجَبِّرَةَ الَّذِينَ قَالُوا لَيْسَ لَنَا صُنْعُ وَنَحْنُ مُجْبَرُونَ يُحْدِثُ اللَّهُ لَنَا الْفِعْلَ عِنْدَ الْفِعْل وَ إِنَّمَا الْأَفْعَالُ هِيَ مَنْسُوبَةُ إِلَى النَّاسِ عَلَى الْمَجَازِ لَا عَلَى الْحَقِيقَة وَ تَأوَّلُوا فِي ذَلِكَ آيَاتٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَعْرِفُوا مَعْنَاهَا مِثْلَ قَوْلِهِ وَمَا تَشَاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَ قَوْلِهِ فَمَنْ يُرِدِ اللهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيَّقاً حَرَجًا وَ غَيْرِ ذَلِكَ مِنَ الْآيَاتِ الَّتِي تَأْوِيلُهَا عَلَى خِلَافِ مَعَانِيهَا وَفِيمَا قَالُوهُ إِبْطَالُ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ وَإِذَا قَالُوا ذَلِكَ ثُمَّ أَقَرُّوا بِالثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ نَسَبُوا اللَّهَ إِلَى الْجَوْرِ وَ أَنَّهُ يُعَذِّبُ عَلَى غَيْرِ
ص: 446
عطا نمودی؛ پس بر من هم عطا نما خداوند فرمود دو کلمه را از زیر عرشم لا حول و لا قوة إلا بالله و لا منجى منك إلا إليك؛ هیچ توان و قدرتی جز از ناحیه خدا نیست و هیچ نجات بخشی جز تو نیست به تو بخشیدم فرمود ملائک به من سخنی را آموختند که هر صبح و شب، آن را بگویم و آن سخن این است: ﴿اللهُمَّ إِن ظُلْمِي أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِعَفْوِكَ وَ ذَنْبِي أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِمَغْفِرَتِكَ وَ ذُنِّي أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِعِزِّكَ وَفَقْرِي أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِغِنَاكَ وَ وَجْهِيَ الْفَانِيَ الْبَالِي أَصْبَحَ مُسْتَجِيراً بِوَجْهِكَ الدَّائِمِ الْبَاقِي الَّذِي لَا يَفْنَی﴾؛ پروردگارا صبح را آغاز می کنم در حالی که از ظلمم به عفو تو از گناهانم به بخشش تو از خواری ام به عزت تو از فقرم به بی نیازی تو و از وجه فناپذیر و نابود شدنی ام به صورت باقی و جاودان تو که فناناپذیر است، پناه می آورم».
10-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر فرمود ای مردمان آن چه شما را به گفتن آن امر کردم، به زبان آورید و به امیرالمؤمنین علیه السلام بودن علی ایمان آورده و تسلیم شوید و بگویید: ما شنیدیم و اطاعت کردیم پروردگارا! [انتظار آمرزش تو را داریم] و بازگشت [ما] به سوی توست و بگویید ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این [همه ی نعمت ها] رهنمون شد و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود ما به این ها راه نمی یافتیم. (اعراف/43)
1-2- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم درباره ی آخر سوره ی بقره نقل می کند که امام باقر علیه السلام فرمود: هنگامی که شما را دعوت کردند اجابت کنید. لا يكلّفُ اللهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَها [و] خداوند بر هیچ کس [بیش از طاقتش را واجب نکرده است لا يكلّفُ اللهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ.
2-2- امام صادق علیه السلام- عبد الأعلی گوید به حضرت صادق عرض کردم: «خدا تو را اصلاح و [حفظ] کند و کارهایت را درست گرداند آیا برای مردمان وسیله ای هست که به سبب آن، معرفت بیابند؟ فرمود: «نه» عرض کردم: آیا تکلیف شده اند که معرفت را تحصیل کنند؟ حضرت فرمود: نه؛ بر خدا لازم است که معرفت و شناخت را برای مردم [به صورت آشکار] بیان کند. طبق آن چه در این آیه آمده است: ﴿لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا﴾.
3-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه در پاسخ به نظر جبریون است که می گویند «عملی برای خود ما [که مستقیماً آن را] انجام داده باشیم وجود ندارد و ما مجبور به انجام اعمال هستیم؛ خداوند عمل را هنگام انجام آن برای ما به وجود می آورد و اعمال تنها به صورت مجازی و نه حقیقی، به مردم منسوب می شود ایشان آیاتی از کتاب خدای عزوجل را که از معنایش بی اطلاع هستند، به [قصد احقاق] منظور خود تفسیر می کنند مثل این سخن خداوند آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای پذیرش اسلام گشاده می سازد و آن کس را که به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه اش را آن چنان تنگ می کند (انعام/125) و دیگر آیاتی از این قبیل که تأویل آن ها از آن [آیات] برخلاف معنایشان می باشد قبول حرف این گروه موجب بطلان پاداش و عقاب است. اما اگر با وجود این
ص: 447
اكْتِسَاب وَ فِعْل تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ عُلُوا كَبيراً أَنْ يُعَاقِبَ أَحَداً عَلَى غَيْر فِعْل وَ بِغَيْر حُجَّة وَاضِحَة عَلَيْهِ وَالْقُرْآنُ كُلُّهُ رَدُّ عَلَيْهِمْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ فَقَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ لَهَا وَ عَلَيْهَا هُوَ عَلَى الْحَقِيقَةِ لِفِعْلِهَا﴾. (1)
4-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَى الْمُجَبِّرَة وَ هُمُ الَّذِينَ زَعَمُوا أَنَّ الْأَفْعَالَ إِنَّمَا هِيَ مَنْسُوبَةُ إِلَى الْعِبَادِ مَجَازَاً لَا حَقِيقَةً وَإِنَّمَا حَقِيقَتُهَا لِلَّهِ لَا لِلْعِبَادِ وَ تَأوَّلُوا فِي ذَلِكَ آيَاتٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى لَمْ يَعْرِفُوا مَعْنَاهَا كَمَا فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا فَرَدَّ عَلَيْهِمْ أَهْلُ الْحَقِّ فَقَالُوا لَهُمْ إِنَّ فِي قَوْلِكُمْ ذَلِكَ بُطْلَانَ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ إِذَا نَسَبْتُمْ أَفْعَالَكُمْ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ وَكَيْفَ يُعَاقِبُ مَخْلُوقاً عَلَى غَيْرِ فِعْلِ مِنْهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ لَا يَجُورُ أَنَّ يَكُونَ إِلَّا عَلَى الْحَقِيقَةِ لِفِعْلِهَا﴾. (2)
5-2- الهادي علیه السلام- ﴿رسالته علیه السلام فِي الرَّدَّ عَلَى أَهْل الجَبْر و التفويض و إِثْبَاتِ العَدْلِ وَالمَنْزَلَة بَيْنِ المَنْزِلَتَين... فَأَوَّلُ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَى الْإِنْسَانِ صِحَةُ عَقْلِهِ وَ تَفْضِيلُهُ عَلَى كَثِيرٍ مِنْ خَلْقِهِ بِكَمَال الْعَقْلَ وَ تَمْيِيزِ الْبَيَانِ وَ ذَلِكَ أَنَّ كُلَّ ذِى حَرَكَةِ عَلَى بَسِيطُ الْأَرْضِ هُوَ قَائِمُ بِنَفْسِهِ بِحَوَاسَهِ مُسْتَكْمِلَ فِي ذَاتِهِ فَفَضَّلَ بَنِي آدَمَ بِالنُّطْقِ الَّذِي لَيْسَ فِي غَيْرِهِ مِنَ الْخَلْقِ الْمُدْرِكَ بِالْحَوَاسَ فَمِنْ أَجْلِ النُّطْقِ مَلَكَ اللَّهُ ابْنَ آدَمَ غَيْرَهُ مِنَ الْخَلْقِ حَتَّى صَارَ آمِرَا نَاهِياً وَ غَيْرُهُ مُسَخَّرَ لَهُ... فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ دَعَا اللَّهُ الْإِنْسَانَ إِلَى اتَّبَاعَ أَمْرِهِ وَ إِلَى طَاعَتِهِ بِتَفْضِيلِهِ إِيَّاهُ بِاسْتِوَاءِ الْخَلْقِ وَ كَمَالَ النُّطْقِ وَالْمَعْرِفَة بَعْدَ أَنْ مَلَكَهُمْ اسْتِطَاعَةَ مَا كَانَ تَعَبَّدَهُمْ بِهِ بِقَوْلِهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَقَوْلِهِ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَ قَوْلِهِ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها وَ فِي آيَاتٍ كَثِيرَةَ فَإِذَا سَلَبَ مِنَ الْعَبْدِ حَاسَةَ مِنْ حَوَاسِّهِ رَفَعَ الْعَمَلَ عَنْهُ بِحَاسَتِهِ كَقَوْلِهِ لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَىٰ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجُ الْآيَة﴾. (3)
6-2- الرّضا علیه السلام- ﴿مَنْ قَالَ بِالْجَبْرِ فَلَا تُعْطُوهُ مِنَ الزَّكَاةِ وَ لَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَلَا يُحَمِّلُهَا فَوْقَ طَاقَتِهَا وَلا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخرى﴾. (4)
ص: 448
اعتقادات خود به وجود نظام پاداش و عقاب اعتقاد داشته باشند در واقع ظالم بودن را به خداوند نسبت داده اند؛ زیرا در این صورت ،او بدون انجام عمل و اکتساب کردن آن به اراده ی خود بندگان آنان را عذاب کرده است. خداوند والاتر از آن است که کسی را بدون آن که عملی انجام دهد یا دلیل روشنی بر آن وجود داشته باشد عذاب نماید و تمام قرآن در ردّ عقیده ی ایشان.است خداوند متعال فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ پس این کلام خدای عزوجل که می گوید به نفع خودش یا به ضرر ،خودش در حقیقت اشاره به عمل ارادی] خود شخص است.
4-2- امام علی علیه السلام- این آیه در جواب نظر و عقائد جبرگرایان است که اعمال «مجازاً و نه حقیقتاً» به بندگان منسوب است و در واقع اعمال به خداوند انتساب پیدا می کند نه به بندگان؛ [که البته] آیاتی از کتاب خدای عزوجل را هم که از معنایش بی اطلاع هستند بر آن منظور تفسیر می کنند مثل این سخن خداوند اگر خداوند اراده می کرد آن ها مشرک نمی شدند اهل حق سخن آنان را رد کردند و به ایشان گفت: ند: «آن سخن شما یعنی انتساب اعمالتان به ،خداوند بطلان پاداش و عقاب را در پی دارد خداوند از آن چه شما توصیف می کنید والاتر است چگونه ممکن است [خدا] بندهای را بدون آن که عملی از او سر زده باشد، عقوبت کند؟ خداوند متعال فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ﴾ [پاداش و عقاب] تنها در ازای اعمالی که حقیقتا از نفس انسان سر می زند، جایز است».
5-2- امام هادی علیه السلام- در نامه ای که امام علیه السلام در [ ردّ نظر اهل جبر و تفویض و اثبات نظر صحیح وجود امری بین جبر و تفویض نوشته آمده است... نخستین نعمتی که خداوند به انسان داد، درستی خرد است و علت برتری او بر بسیاری از آفریدگان او به خاطر کمال خرد و [قدرت] تمیز بیان است. و این از آن روست که هر جنبنده ای در پهنه ی ،زمین به حواس خود برپا و زنده است] و اما [خدا] آدمیزاده را به خاطر دارابودن صفت «نطق» که در دیگر آفریده ها که به وسیله ی حواس خود ادراک می کنند وجود ندارد برتری داده است به خاطر نطق است که خدا آدمیزاد را بر دیگر آفریدگان، چیرگی داده؛ تا بدان جا که انسان بر دیگر مخلوقات حکمرانی کرد و دیگران در تسخیر اویند... و از این رو انسان را به پیروی از فرمان و طاعت خود دعوت فرمود [زیرا] که او را با درستی خلقت تندرستی و کمال نطق و خردورزی و شناخت بر دیگران برتری داد و به او توان و استطاعتی بخشید که بدانچه فرموده بندگی کند و این گفته ی خداست که تا می توانید خدا ترس و پرهیزگار باشید و سخن حق بشنوید و اطاعت کنید و فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها﴾ و فرمود: خداوند هر کس را به اندازه ای که به او عطا شده، مكلف می کند و بسیاری آیات دیگر و اگر خداوند یکی از حواس بنده را بگیرد [مثلاً کور شود] کار آن اندام حسی را از وی نخواهد و از او در این خصوص بازخواست نمی کند. بنابراین فرموده است بر نابینا و لنگ گناهی نیست. (فتح/17)
6-2- امام رضا علیه السلام- به کسی که به جبر اعتقاد دارد زکات نداده و شهادتش را نپذیرید خداوند متعال فرمود: ﴿لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها﴾ و خداوند بیشتر از تحمّل شخص بر او تکلیف نمی کند. و هرکس هرچه بدست آورد برای خودش یا به ضرر خودش است.
ص: 449
7-3- الصّادق علیه السلام- ﴿ما أمِرَ الْعِبَادُ إِنَّا بدون سَعَتِهِمْ فَكُلُّ شَيْءٍ أَمِرَ النَّاسُ بِأَخْذِهِ فَهُمْ مُتَّبِعُونَ لَهُ وَ مَا لَا يَتَّسِعُونَ لَهُ فَهُوَ مَوْضُوع عَنْهُمْ وَلَكِنَ النَّاسَ لَا خَيْرَ فِيهِم﴾. (1)
8-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يُكَلِّفِ الْعِبَادَ إِلَّا مَا يَسْتَطِيعُونَ وَإِنَّا مَا يُطِيقُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يَصْنَعُونَ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ إِلَّا بِإِرَادَةِ اللَّهِ وَ مَشِيَّتِهِ وَ قَضَائِهِ وَ قَدَرهِ قَالَ: هَذَا دِينُ اللَّهِ الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ و آبَائِی﴾. (2)
1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي قَوْل اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ رَبَّنَا لا تُؤاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا قَالَ: اسْتُجِيبَ لَهُمْ ذَلِكَ فِي الَّذِي يَنْسَى فَيُفْطِرُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : رَفَعَ اللَّهُ عَنْ أُمَّتِي خَطَأَهَا وَنِسْيَانَهَا وَ مَا أَكْرهَتْ عَلَيْهِ فَمَنْ أَكَلَ نَاسِياً فِي شَهْرٍ رَمَضَانَ فَلْيَمْضِ عَلَى صَوْمِهِ وَ لَا شَيْءَ عَلَيْهِ وَاللَّهُ أَطْعَمَهُ﴾. (3)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿فِي آخِرِ الْبَقَرَة لَمَّا دَعَوْا أَجِيبُوا... وَكَذَا قَوْلُهُ لَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا﴾. (4)
3-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رُفِعَ عَنْ أُمَّتِي أَرْبَعُ خِصَالٍ خَطَأهَا وَ نِسْيَانُهَا وَ مَا أَكْرِهُوا عَلَيْهِ وَمَا لَمْ يُطِيقُوا وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلا تُحملنا ما لا طاقة لنا بِهِ وَقَوْلُهُ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌ بِالْإِيمان﴾. (5)
ص: 450
7-2- امام صادق علیه السلام- بندگان به چیزی که کمتر از توانایی ایشان است مأمور شده اند. و هر چیزی که مردم به انجام آن مأمور شده اند توانایی انجام آن را دارند و آن چه توانایی آن را ندارند از عهده ی ایشان برداشته شده است ولیکن در این مردم که سرکشی می کنند هیچ خوبی ای نیست.
8-2- امام صادق علیه السلام- همانا خداوند متعال به بندگان به قدر توان و تحملشان تکلیف می کند. با این حال آن ها فقط به خواست خداوند و مشیت و قضا و قدر او کارهایشان را انجام می دهند، این دین خداوند است که من و پدرانم بر آن هستیم».
1-3- امام علی علیه السلام- درباره ی کلام خداوند عزوجل: ﴿رَبَّنا لا تُؤاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأنا﴾ فرمود: این دعا در مورد کسی که از روی فراموشی روزه ی خود را در ماه رمضان باز می کند، مستجاب می شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند درباره ی امّت من خطاها فراموش کاری ها و امور ناپسند مثل مسخ شدن را رفع نمود پس هر که در ماه رمضان از روی فراموشی چیزی بخورد، باید بر روزه اش باقی بماند و چیزی (گناه یا کفّارهای) بر عهدهی او نیست و [در واقع] خداوند او را اطعام کرده است».
2-3- امام باقر علیه السلام- از امام علیه السلام درباره ی آخر سوره ی بقره سؤال شد امام علیه السلام فرمود: هرگاه مؤمنین دعا کنند اجابت می شود... مثل این جا که خداوند می فرماید [مؤمنین دعا کردند]: لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قبلنا [و خداوند نیز پذیرفت].
3-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- چهار خصلت از امّت من برداشته شده است [و به خاطر آن مجازات نمی شوند]: خطاهایشان فراموشیشان آن چه به اکراه مجبور به آن شوند و آن چه که تاب و توان انجام آن را ندارند. و این طبق کلام خداوند عزوجل است که فرمود: ﴿رَبَّنا لا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَهَ لَنا بِهِ﴾ و آن جا که فرمود: مگر آن کسی که با اکراه [ کاری را] انجام دهد اما قلبش به ایمان، مطمئن باشد.
ص: 451
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَرَأَ الْبَقَرَةَ وَ آلَ عِمْرَانَ جَاءَنَا يَوْمَ الْقِيَامَة تُظِلَّانِهِ عَلَى رَأْسِهِ مِثْلَ الْغَمَامَتَيْنِ أوْ مِثْلَ الْعَبَا، تَيْن﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله - ﴿مَنْ قَرَأَ السُّورَةَ الَّتِي يُذْكَرُ فِيهَا أَلُ عِمْرَانَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ حَتَّى تَغِيبَ الشَّمْس﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قرا هَذِهِ السورة أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ حَرْفِ أَمَاناً مِنْ حر جهنم﴾. (3)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَةَ وَإِن كَتَبَت بِزَعْفَرَانِ وَ عَلَّقَتْ عَلَى أَمرأَة لَمْ تَحْمِل حَمَلَتْ بإِذنِ اللَّهِ تَعَالِي وَإِن عَلَقَها عَلَى نَحْل أَوْ شَجَر يَرْمِي ثَمَرُه أَوْ وَرَقُهُ أَمْسَكَ باذن الله تَعَالى﴾. (4)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿تَعَلَّمُوا سُورَةَ الْبَقَرَةِ وَ آلَ عِمْرَانَ فَإِن أَخْذَهُمَا بَرَكَةً وَ تَرَكَهُمَا حَسْرَةً وَلَا يَسْتَطِيعُهُمَا الْبَطَلَةُ يَعْنِي السَّحَرَةَ وَإِنَّهُمَا لَتَجِيثَانِ يَوْمَ الْقِيَامَة كَأَنَّهُمَا غَمَامَتَانِ أَوْ عَبَايَتَانِ أَوْ فِرْقَانِ مِنْ طَيْرِ صَوَافَ يُحَاجَانِ عَنْ صَاحِبهِمَا وَيُحَاجُهُمَا رَبُّ الْعِزَّةَ وَيَقُولَانِ: يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ إِنَّ
ص: 452
بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
1- امام صادق علیه السلام- هر کس سوره بقره و آل عمران را بخواند این دو سوره در روز قیامت مانند قطعه ابر و یا دو عبا بر سر او سایه می افکنند.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس در روز جمعه سوره آل عمران را بخواند خداوند و فرشتگانش تا غروب خورشید بر او درود می فرستند.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر کس این سوره را بخواند خداوند با خواندن هر یک از حروف آن یک امان و پناه در مقابل آتش جهنم به او می دهد.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس این سوره را بخواند و اگر این سوره با زعفران نوشته شود و بر را گردن زنی که باردار نمی شود آویخته شود آن زن با اذن و اجازه ی خداوند تبارک و تعالی باردار می شود و اگر بر درخت خرما و یا درخت دیگری که میوه و یا برگ آن می ریزد آویخته شود دیگر آن درخت با اذن و اجازه ی خداوند متعال برگ و بار خود را نخواهد ریخت.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- سوره ی بقره و آل عمران را یاد بگیرید؛ زیرا یادگرفتن آن دو، برکت و ترکشان حسرت است و ساحران نمی توانند آن دو سوره را یاد بگیرند سوره ی بقره و آل عمران در روز قیامت مانند دو قطعه ابر یا دو عبا یا دو گروه از پرندگانی که بال های خود را گسترده اند، می آیند و از دوست و همنشین خود دفاع می کنند و پروردگار عزّت با آن دو سوره گفتگو می کند. عرض می کنند ای پروردگار پروردگاران این بنده تو ما را خواند و ما باعث شدیم روزها تشنه شود و شب ها بیدار بماند و بدنش خسته شود خدای عزوجل می فرماید: ای قرآن! فرمانبرداری او در آن چه در تو به او دستور داده بودم که علی بن ابی طالب برادر محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله را برتر بداند- چگونه بود؟ عرض می کنند ای پروردگار پروردگاران و خدای خداوندگاران او را دوست
ص: 453
عَبْدَكَ هَذَا قَرَأَنَا وَ أَطْمَأَنَا نَهَارَهُ وَ أَسْهَرْنَا لَيْلَهُ وَ أَنْصَبْنَا بَدَنَهُ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَا أَيُّهَا الْقُرْآنُ فَكَيْفَ كَانَ تَسْلِيمُهُ لِمَا أَمَرْتُهُ [أَنْزَلْتُهُ] فِيكَ مِنْ تَفْضِيل عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب الله أَخِي مُحَمَّدٍ رَسُول اللهِ ؟ فَيَقُولَانِ: يَا رَبَّ الْأَرْبَاب وَ إلَهَ الْآلِهَةِ وَالاهُ وَ وَإِلَى وَلِيَّة [أَوْلِيَاءَهُ وَ عَادَى أَعْدَاءَهُ إِذَا قَدَرَ جَهَرَ وَ إِذَا عَجَزَ اتَّقَى وَ اسْتَرَ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ عَمِلَ إِذَا بِكُمَا كَمَا أَمَرْتُهُ وَعَظَمَ مِنْ خَطْبَكُمَا مَا أَعْظَمْتُهُ يَا عَلَى َأ مَا تَسْمَعُ شَهَادَةَ الْقُرْآن لِوَلِيْكَ هَذَا؟ فَيَقُولُ عَلَى علیه السلام: بَلَى يَا رَبِّ! فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: فَاقْتَرِحْ لَهُ مَا يَزِيدُ [ فَيَقْتَرِحُ لَهُ مَا يَزِيدُ عَلَى أَمَانِيِّ هَذَا الْقَارِئ مِنَ الْأَضْعَافِ الْمُضَاعَفَاتِ مَا لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَيُقَالُ: قَدْ أَعْطَيْتُهُ مَا اقْتَرَحْت يَا عَلَى الةِ فَقَالَ رَسُولُ
وَ إِنْ وَالِدَى الْقَارِئ لَيُتَوَّجَان بتاج الْكَرَامَة يُضِيءُ نُورُهُ مِنْ مَسِيرَةَ عَشَرَةِ آلَافِ سَنَةٍ وَ يُكْسَيَان خَلَةَ لَا يَقُومُ لِأَقَلِّ سِلْكِ مِنْهَا مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفِ مَا فِي الدُّنْيَا بِمَا يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ مِنْ خَيْرَاتِهَا ثُمَّ يُعْطَى هَذَا الْقَارِئُ الْمُلْكَ بَيَمِينِهِ وَ الْخُلْدَ بِشِمَالِه﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿الم﴾ (1)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿و أما الم فِى أول آل عِمْرَانَ فَمَعْنَاهُ أَنَا اللَّهُ الْمَجِيدُ﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ الَّذِي إِذَا دُعِيَ بِهِ أَجَابَ فِي سُوَر ثَلَاثٍ فِي الْبَقَرَةِ وَ آلِ عِمْرَانَ طه قَالَ أَبُو أَمَامَةَ فِي الْبَقَرَةِ آيَةُ الْكُرْسِيِّ وَ فِي آلِ عِمْرَانَ، الم* اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ في طه وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿الم هُوَ حَرْفُ مِنْ حُرُوفِ اسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ الْمُقَطَّعِ فِي الْقُرْآنِ الَّذِي یُؤَلِّفُهُ اَلنَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَوِ اَلْإِمَامُ﴾. (4)
4- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ حُيَى بْنِ أَخْطَبَ وَ أَبَايَا سِرِ بْن أَخْطَبَ وَ نَفَراً مِنَ الْيَهُودِ مِنْ أَهْل نَجْرانَ أَتَوْا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالُوا لَهُ أَلَيْسَ فِيمَا تَذْكُرُ فِيمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ الرَّ؟ قَالَ: بَلَى قَالُوا: أَتَاكَ بهَا جَبْرَئِيلُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ؟ قَالَ: نَعَمْ قَالُوا: لَقَدْ بُعِثَ أَنْبِيَا: قَبْلَكَ مَا نَعْلَمُ نَيَا مِنْهُمْ أَخْبَرَ مَا مُدَّةٌ مُلْكِهِ وَمَا نَبِيَّاً
ص: 454
داشت و دوستان او را دوست داشت و با دشمنانش دشمن بود؛ هر وقت قدرت داشت دوستی خود را ظاهر می کرد و هر وقت ناتوان بود تقیّه می کرد و مخفی می نمود خدای عزوجل می فرماید: بنابراین، آن گونه که به او دستور داده بودم به شما عمل کرده و شما را بزرگ داشته و آن دستورات شما که بزرگش کردم مقدّم شده است. ای علی آیا گواهی قرآن را در مورد این دوستت نمی شنوی؟ علی عرض می کند ای پرودگار من بله می شنوم. خدای متعال می فرماید پس برای این قاری قرآن چیزی پیشنهاد بده که بر آرزوهایش چندین برابر که غیر از خدای عزوجل کسی نمی داند- بیفزاید. علی الله چندین برابر آن چه قاری قرآن آرزو دارد پیشنهاد می کند؛ گفته می شود ای علی! آن چه که پیشنهاد کردی به او دادم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بر سر پدر و مادر قاری قرآن تاج کرامت نهاده می شود که نور آن راهشان را تا ده هزار سال روشن می کند و جامه ای بر تن ایشان پوشانده می شود که اگر تمام خوبیهایی را که در دنیا است صدهزار برابر کنند باز هم با اولین نخ این جامه برابری نمی کند. سپس پادشاهی به دست راست این قاری قرآن و جاودانگی به دست چپش داده می شود».
الم (1)
1- امام صادق علیه السلام- و اما الم؛ در ابتدای سوره ی آل عمران یعنی این که من آن خداوندی هستم که مجید است.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- در روایت ابوامامه آمده است پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اسم اعظم که هرگاه خدای تعالی به آن اسم خوانده شود حاجت بنده ی خود را بر می آورد در سه سوره است: «در سوره ی بقره و آل عمران و طه ابوامامه گفت: «و اما آن که در سوره ی بقره است آیة الکرسی است و آن که در سوره ی آل عمران است پس آن این است: الم. الله لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ و امّا آن که در سوره ی ط-ه است این است و در آن روز همه ی چهره ها در برابر خداوند حی ،قیوم خاضع می شود. (طه/111)
3- امام صادق علیه السلام- الم یک حرف از حروف اسم اعظم خداست که هر جزئی از آن در جایی از قرآن مجید آمده است و پیغمبر و امام معصوم به مکان آن ها آگاهی دارند.
4- امام باقر علیه السلام- محمد بن قیس گوید: «شنیدم امام باقر علیه السلام می فرمود: «دو پسر اخطب به نام حُییّ و ابویاسر و گروهی از یهود اهل نجران نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و به او گفتند: «آیا در آن چیزی که می گویی خدا بر تو نازل کرده است الم نیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آری» هست. گفتند: آن را جبرئیل از نزد خدا برای تو آورده است؟ فرمود: «آری» گفتند پیامبرانی قبل از تو مبعوث شده اند ولی ما پیامبری جز تو نمی شناسیم که از مدت حکومت خود و مقدار عمر امتش به ما خبر داده باشد حیی بن اخطب رو به اصحاب خود کرد و گفت «الف؛ یک لام؛ سی و میم؛ چهل است پس الم هفتاد و یک سال می شود؛ پس شگفت آور است آن کسی که وارد دینی شود که
ص: 455
أكَلَ أُمَّتُهُ غَيْرَكَ. قَالَ: فَأَقْبَلَ حَيَىُّ بْنِ أَخْطَبَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ لَهُمْ: الْأَلِفُ وَاحِدٌ وَاللَّامُ ثَلَاثُونَ وَ الْمِيمُ أَرْبَعُونَ فَهَذِهِ إِحْدَى وَسَبْعُونَ سَنَةً فَعَجَبُ مِمَّنْ يَدْخُلُ فِي دِين مُدَّةٌ مُلْكِهِ وَأَكُل أُمَّتِهِ إِحْدَى وَ سَبْعُونَ سَنَةً. قَالَ: ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ لَهُ: يَا مُحَمَّدُ هَلْ مَعَ هَذَا غَيْرُهُ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: فَهَاتِهِ. قَالَ: المص. قَالَ: هَذَا أَثْقَلُ وَ أَطْوَلُ الْأَلِفُ وَاحِدُ وَالنَّامُ ثَلَاثُونَ وَالْمِيمُ أَرْبَعُونَ وَالصَّادُ تِسْعُونَ وَ هَذِهِ مِائَةٌ وَ إِحْدَى وَسِتُونَ سَنَةً ثُمَّ قَالَ لِرَسُولِ اللَّهِ : هَلْ مَعَ هَذَا غَيْرُهُ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: هَاتِ. قَالَ: الر. قَالَ: هَذَا أَثْقَلُ وَأَطْوَلُ الْأَلِفُ وَاحِدُ وَاللَّامُ ثَلَاثُونَ وَ الرَّاءُ مِائَتَانِ ثُمَّ قَالَ لِرَسُولِ اللَّهِ : فَهَلْ مَعَ هَذَا غَيْرُهُ؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: هَاتِ. قَالَ: المَرِ. قَالَ: هَذَا أَثْقَلُ وَ أَطْوَلُ الْأَلِفُ وَاحِدُ وَاللَّامُ ثَلَاثُونَ وَالْمِيمُ أَرْبَعُونَ وَ الرَّاءُ مِائَتَانِ ثُمَّ قَالَ: فَهَلْ مَعَ هَذَا غَيْرُهُ؟ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: لَقَدِ الْتَبَسَ عَلَيْنَا أَمْرُكَ فَمَا نَدْرِى مَا أَعْطِيتَ ثُمَّ قَامُوا عَنْهُ ثُمَّ قَالَ أَبُو يَاسِر لِحْيَيٍّ أَخِيهِ: وَ مَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ مُحَمَّد قَدْ جَمَعَ هَذَا كُلَّهُ وَ أَكْثَرَ مِنْهُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام: إِنَّ هَذِهِ الْآيَاتِ أَنْزِلَتْ فِيهِمْ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَأَخَرُ مُتَشابهات وَ هِيَ تَجْرِي فِي وُجُوهِ أُخَرَ عَلَى غَيْرِ مَا تَأَوَّلَ بِهِ حُيَى بْنُ أَخْطَبَ وَأَخُوهُ أَبُو يَاسِرٍ وَأَصْحَابُهُ﴾. (1)
5- الباقر علیه السلام- ﴿أَبُو لَبِيدِ الْمَخْزُومِيُّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام يَا بَا لَبيد! إِنَّهُ يَمْلِكُ مِنْ وُلْدِ الْعَبَّاسِ اثْنَا عَشَرَ تُقْتَلُ بَعْدَ النَّامِنِ مِنْهُمْ أَرْبَعَةُ تُصِيبُ أَحَدَهُمُ الذُّبَحَةُ فَيَذْبَحْهُ هُمْ فِئَةً قَصِيرَةُ أَعْمَارُهُمْ قَلِيلَةٌ مُدَّتُهُمْ خَبِيثَةٌ سِيرتَهُمْ مِنْهُمُ الْفُوَيْسِقُ الْمُلَقَّبُ بِالْهَادِى وَ النَّاطِقِ وَ الْغَاوِي يَا بَا لَبِيدِ! إِنَّ فِي حُرُوفِ الْقُرْآنِ الْمُقَطَّعَة لَعِلْماً جَمَّا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْزَلَ ذلِكَ الْكِتَابُ فَقَامَ مُحَمَّد حَتَّى ظَهَرَ نُورُهُ وَ ثَبَتَتْ كَلِمَتَهُ وَ وَلِدَ يَوْمَ وُلِدَ وَ قَدْ مَضَى مِنَ الْأَلْفِ السَّابِعِ مِائَةُ سَنَة وَ ثَلَاثُ سِنِينَ ثُمَّ قَالَ: وَ تِبْيَانُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ فِى الْحُرُوفِ الْمُقَطَّعَة إِذَا عَدَدْتَهَا مِنْ غَيْرَ تَكْرَار وَلَيْسَ مِنْ حُرُوفِ مُقَطَّعَةٍ حَرْفُ يَنْقَضِي إِلَّا وَقِيَامُ قَائِمٍ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ عِنْدَ انْقِضَائِهِ ثُمَّ قَالَ: الْأَلِفُ وَاحِدُ وَالنَّامُ ثَلَاثُونَ وَالْمِيمُ أَرْبَعُونَ وَالصَّادُ تِسْعُونَ فَذَلِكَ مِائَةً وَ إِحْدَى وَسِتُونَ ثُمَّ كَانَ بَدْرُ خُرُوجِ الْحُسَيْن بن على علیه السلام الى اللَّهُ فَلَمَّا بَلَغَتْ مُدَّتُهُ قَامَ قَائِمُ وَلْدِ الْعَبَّاسِ عِنْدَ المص وَ يَقُومُ قَائِمُنَا عِنْدَ انْقِضَائِهَا ب الر فَافْهَمْ ذَلِكَ وَ عِهِ وَاكْتُمْهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿اللهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ﴾. (2)
ص: 456
مدت حکومتش و عمر امتش هفتاد و یک سال است». سپس رو به رسول اکرم صلی الله علیه و آله کرد و گفت: ای محمّد! آیا با الم چیز دیگری هست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آری» گفت: «پس آن را بیاور». پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «المص» (اعراف /1)» گفت: این سنگینتر و طولانی تر است. الف؛ یک لام؛ سی الا الله میم؛ چهل و صاد؛ نود است؛ پس المص می شود یکصدو شصت و یک سال. سپس به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: آیا با این المص چیز دیگری هست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بله» گفت «بیاور». فرمود: الر. گفت: «این سنگین تر و طولانی تر است الف؛ یک لام، سی و راء دویست است که جمعاً دویست و سی و یک می.شود سپس به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: آیا با الر چیز دیگری هست؟ فرمود: «بله» گفت آن را بیاور». فرمود: «المر (رعد/1)». گفت: «این طولانی تر و سنگین تر است الف؛ یک لام؛ سی میم؛ چهل و راء؛ دویست است. سپس به او گفت: آیا با این المر چیز دیگری هست؟ فرمود: «بله» گفتند کار تو بر ما مشتبه شده و نمی دانیم چه چیزی به تو عطا شده است». سپس برخاستند و رفتند ابویاسر به برادرش حُیی گفت: چه می دانی شاید همه این ها و یا بیشتر از آن برای محمد جمع شده باشد. امام باقر علیه السلام فرمود: این آیات در مورد آن ها نازل شده است برخی از آن آیه های محکم اند که آن ها مادر و اصل کتاب اند و برخی دیگر متشابه اند» و فرمود: این آیات در یک حالت دیگری بر وجهی غیر از آن چه حیی و ابویاسر و اصحابشان تأویل کردند، جاری است».
5- امام باقر علیه السلام- ابولبید مخزومی گوید: امام باقر علیه السلام: فرمود ای ابالبید دوازده تن از اولاد عباس به سلطنت می رسند چهار نفر آن ها بعد از هشتمین آنان به قتل می رسند. یکی از آن ها با گلودرد جان می دهد عمر آن ها کوتاه مدت دولتشان قلیل و سیرتشان پلید می باشد. یکی از آن ها فاسق کوچکی ملقب به هادی و ناطق و غاوی است ای !ابالبید در حروف مقطعه ی قرآن علم سرشاری است وقتی خداوند المذلِكَ الْكِتاب را نازل فرمود محمد صلى الله عليه وآله وسلم قیام کرد تا آن جا که نور وجود اقدسش آشکار گشت و سخنانی در دلهای مردم جای گرفت هنگام ولادت او هفت هزار و صدوسه سال از آغاز خلقت می گذشت. سپس فرمود بیان این در حروف مقطعه ی قرآن؛ وقتی بدون تکرار آن را شمارش کنی.هست هیچ یک از این حروف نمی گذرد جز این که یکی از بنی هاشم در موقع گذشتن آن قیام می کند. آن گاه فرمود: «الف؛ یک لام؛ سی میم؛ چهل و صاد؛ در المص نود است که جمعاً صدوشصت و یک می باشد بعد از آن ابتدای قیام امام حسین علیه السلام المر الله لا إله بود. وقتی مدت او به سر رسید قائم بنی عباس قیام می کند و چون آن بگذرد قائم علیه السلام در الر قیام می کند. پس آن را بفهم و در خاطر بسپار و از دشمنان پوشیده دار».
معبودی جز خداوند یگانه زنده و پاینده نیست. (2)
ص: 457
ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿لحَيُّ الْقَيُّومُ اِسْم الله الأعظم﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿نَزَّلَ عَلَيْكَ الكِتابَ بالحَقِّ مُصَدِّقاً لما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الإنجيل﴾. (3)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الْكِتَابُ هُوَ جُمْلَةُ الْقُرآن الَّذِي يُصَدِّقُهُ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿الْقُرْآنُ جُمْلَةُ الْكِتَابِ وَ الْفُرْقَانُ الْمُحْكَمُ الْوَاجِبُ الْعَمَل به﴾. (3)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ يَزِيدَ بْنِ سَلَّامٍ أَنَّهُ سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: لِمَ سُمِّيَ الْفُرْقَانُ فُرْقَانَا؟ قَالَ: لِأَنَّهُ مُتَفَرِّقُ الْآيَاتِ وَالسُّورَ أَنْزِلَتْ فِي غَيْرِ الْأَلْوَاحَ وَ غَيْرُهُ مِنَ الصُّحُفِ وَالتَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالزَّبُور أَنْزَلَتْ كُلُّهَا جُمْلَةً فِي الْأَلْوَاحَ وَ الْوَرَقِ﴾. (4)
4- السجّاد علیه السلام- ﴿في الصَّحِيفَةِ السَّجَادِيَّةِ وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عِنْدَ حَتْمِ الْقُرْآنِ... وَ فُرْقَانَا فَرَقْتَ بهِ بَيْنَ حَلَالِكَ وَ حَرَامِكَ وَ قُرْآنَا أَعْرَبْتَ [عَرَبْتَ] بِهِ عَنْ شَرَائِعِ أَحْكَامِكَ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿مِنْ قَبْلُ هُدى للنّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ هُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ﴾. (4)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فُرْقَانُ هُوَ كُلُّ أَمْرٍ مُحْكَم﴾. (6)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْنِ سِنَانِ أَوْ عَنْ غَيْرِهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْقُرآن وَ الْفُرْقَانِ أَ هُمَا شَيْئَانٍ أَوْ شَيْءٌ وَاحِدٌ؟ فَقَالَ علیه السلام: الْقُرْآنُ جُمْلَةُ الْكِتَابِ وَالْفُرْقَانُ الْمُحْكَمُ الْوَاجِبُ الْعَمَل به﴾. (7)
ص: 458
1- ابن عباس رحمه الله علیه- لحَيُّ الْقَيُّومُ؛ اسم اعظم خداوند است.
[همان کسی که] کتاب را به حق بر تو نازل کرد که با نشانه های کتب پیشین هماهنگ است و «تورات» و «انجیل» را نیز آفرید. (3)
1- امام صادق علیه السلام- کتاب تمامی قرآن است که همه ی پیامبران قبلی در آن مورد تأیید قرار گرفته اند.
2- امام صادق علیه السلام- قرآن به تمام کتاب گفته می شود و فرقان به آیات محکمی که عمل به آن واجب است.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- یزید بن سلام از پیامبر صلی الله علیه و آله : پرسید چرا قرآن را فرقان نامیده اند؟ فرمود: «زیرا آیات و سوره های آن متفرق است و به صورت الواح نازل نشده ولی سایر کتب از قبیل صحف و تورات و انجیل و زبور تمام آن ها در الواح و اوراق نازل شده است».
4- امام سجّاد علیه السلام- دعای امام سجادا در صحیفه سجادیه هنگام ختم قرآن «فرقانی است که به وسیله ی آن حلال و حرامت را از هم جدا کرده ای قرآنی است که به وسیله ی آن شرایع و احکام خویش را آشکار ساخته ای پیش از آن برای هدایت مردم فرستاد و همچنین قرآن کتاب جدا کننده ی حق از باطل را نازل کرد؛ کسانی که به آیات خدا کافر شدند کیفر شدیدی دارند و خداوند بر کیفر آن ها توانا و دارای مجازات است. (4)
1-1- امام صادق علیه السلام- فرقان هر امر محکمی است.
2-1- امام صادق علیه السلام- بن سنان گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم قرآن و فرقان دو معنی دارند یا یک معنی؟ فرمود: «قرآن نام همه ی کتاب خداست و فرقان همان بخشی است که محکم است و دستور واجب در آن بیان شده است».
ص: 459
قوله تعالى: ﴿إِنَّ اللهَ لا يخفى عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّماءِ﴾ (5)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ اللَّهَ أَجَلُ مِنْ أَنْ يَحْتَجِبَ عَنْ شَيْءٍ أَوْ يَحْتَجِبَ عَنْهُ شَيْءٌ سُبْحَانَ. الَّذِي لَا يَحْويهِ مَكَانُ وَ لا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّماءِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحامِ كَيْفَ يَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الحكيمِ﴾. (6)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ قَالَ: يَعْنِي ذَكَرَا وَ أَنْثَى أَسْوَدَ وَ أَبْيَضَ وَ أَحْمَرَ صَحِيحاً وَ سَقِيماًِ﴾. (2)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿تَعْتَلِجُ النُّطْفَتَانِ فِي الرَّحِمِ فَأَيَّتُهُمَا كَانَتْ أَكْثَرَ جَاءَتْ تُشْبِهُهَا فَإِنْ كَانَتْ نُطْفَةُ الْمَرْأَة أَكْثَرَ جَاءَتْ تُشْبِهُ أَخْوَالَهُ وَ إِنْ كَانَتْ نُطْفَةُ الرَّجُل أَكْثَرَ جَاءَتْ تُشَبهُ أَعْمَامَهُ وَ قَالَ: تَحَوَّلَ النُّطْفَةُ فِي الرَّحِمِ أَرْبَعِينَ يَوْمًا فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَفِي تِلْكَ الْأَرْبَعِينَ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ ثُمَّ يَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَلَكَ الْأَرْحَامِ فَيَأْخُذْهَا فَيَصْعَدُ بِهَا إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَيَقِفُ مِنْهُ مَا شَاءَ اللَّهُ فَيَقُولُ: يَا إِلَهِي أَ ذَكَرُ أَمْ أَنْثَى... فَيُوحِى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَلِكَ مَا يَشَاءُ وَ يَكْتُبُ الْمَلَكِ﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ لِلرَّحِم أَرْبَعَةَ سُبُل فِي أَيِّ سَبيل سَلَكَ فِيهِ الْمَاءُ، كَانَ مِنْهُ الْوَلَدُ: وَاحِدٌ، وَ اثْنَانِ، وَثَلَاثَةٌ، وَأَربَعَةُ، وَلَا يَكُونُ إِلى سَبِيل أَكْثَرُ مِنْ وَاحِدٍِ﴾. (4)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ لِلرَّحِمِ أَرْبَعَةَ أَوْعِيَة فَمَا كَانَ فِي الْأَوَّلِ فَلِلْأَبِ وَ مَا كَانَ في الثاني فيلامُ وَ مَا كَانَ فِي الثَّالِثِ فَلِلْعُمُومَة وَمَا كَانَ فِي الرابع فَلِلْخُنُولَةِ﴾. (5)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِذَا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقاً جَمَعَ كُلِّ صُورَة بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أبِيهِ إِلَى آدَمَ ثُمَّ خَلَقَهُ عَلَى صُورَةِ أَحَدِهِمْ فَلَا يَقُولَنَّ أَحَدٌ هَذَا لَا يُشْبِهُنِي وَلَا يُشْبِهُ شَيْئًا مِنْ آبائیِ﴾. (6)
ص: 460
هیچ چیز، نه در آسمان و نه در زمین بر خدا مخفی نمی ماند. [بنابراین]، تدبیر آن ها بر او مشکل نیست (5)
1- امام علی علیه السلام- خداوند برتر و بالاتر از آن است که به واسطه ی چیزی محتجب و مستور گشته و یا چیزی از او محتجب و پوشیده شود منزه و متعال است آن خدایی که مکان او را نتواند در بر گیرد؛ لا يخفى عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّماءِ
او کسی است که شما را در رحم مادران آن چنان که می خواهد تصویر می کند. معبودی جز خداوند توانا و حکیم نیست (6)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشاءُ؛ منظور، مذکر و مؤنث سياه و سفید و قرمز و سالم و بیمار بودن است
2- امام علی علیه السلام- دو نطفه در رحم می جنگند و هرکدام بیشتر باشند مانندی آرد، اگر از زن بیشتر باشد مانندی به دایی ها آرد و اگر از مرد بیشتر باشد مانندی به عموها آرد. فرمود: «منی چهل روز در رحم می چرخد هر که خواهد به درگاه خدای عزوجل دعا کند در این چهل روز باید پیش از آفریدن بچه دعا کند سپس خدا فرشته ارحام را می فرستد و آن را می گیرد و به درگاه خدا بالا می آورد و تا خدا خواهد می ایستد و می گوید خدایا پسر باشد یا دختر، خدا هرچه را خواهد به او وحی می کند و فرشته نیز ثبت می کند.
3- امام صادق علیه السلام- رحم چهار راه دارد و از هر کدام نطفه در آید یک فرزند آید و اگر از دو درآید دوقلو باشند و از سه سه قلو و از چهار چهار قلو باشند و از یک راه بیش از یک نباشد.
4- امام صادق علیه السلام- رحم چهار خانه دارد نوزاد خانه یکم به پدر ماند و خانه ی دوم به مادر و از سوم به عموها و از چهارم به دایی ها کند».
5- امام صادق علیه السلام- هنگامی که خدا بخواهد کسی را بیافریند صورت پدرش را تا آدم اگرد می آورد و او را به صورت یکی از آن ها می آفریند و کسی نخواهد گفت او به من شبیه نیست و به پدرانم [نیز] شبیه نیست.
ص: 461
6- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ النُّطْفَةَ الَّتِي مِمَّا أَخَذَ عَلَيْهَا الْمِيثَاقَ فِي صُلْب آدَمَ أَوْ مَا يَبْدُو لَهُ فِيهِ وَيَجْعَلَهَا فِي الرَّحِمِ حَرَكَ الرَّجُلَ لِلْجِمَاعِ وَ أَوْحَى إِلَى الرَّحِمِ أَنِ بَابَكِ حَتَّى يَلِجَ فِيكِ خَلْقِي وَقَضَائِيَ النَّافِذُ وَقَدَرى فَتَفْتَحُ الرَّحِمُ بَابَهَا فَتَصِلُ النُّطْفَةُ إِلَى الرَّحِمِ فَتَرَدَّدُ فِيهِ أَرْبَعِينَ يَوْمًا ثُمَّ تَصِيرُ عَلَقَةً أَرْبَعِينَ يَوْمًا ثُمَّ تَصِيرُ مُضْغَةً أَرْبَعِينَ يَوْمًا ثُمَّ تَصِيرُ لَحْماً تَجْرِي فِيهِ عُرُوقُ مُشْتَبَكَةً ثُمَّ يَبْعَثُ اللَّهُ مَلَكَيْنِ خَلَّاقَيْنِ يَخْلُقَانِ فِي الْأَرْحَامِ مَا يَشَاءُ اللَّهُ فَيَقْتَحِمَانِ فِي بَطْنِ الْمَرْأَةِ مِنْ فَمِ الْمَرْأَةِ فَيَصِلَانِ إِلَى الرَّحِمِ وَفِيهَا الرُّوحُ الْقَدِيمَةُ الْمَنْقُولَةُ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ فَيَنْفُخَانِ فِيهَا رُوحَ الْحَيَاةِ وَ الْبَقَاءِ وَيَشْقَانِ لَهُ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَ جَمِيعَ الْجَوَارِحِ وَ جَمِيعَ مَا فِي الْبَطْنِ بإِذْنِ اللَّهِ ثُمَّ يُوحِى اللَّهُ إِلَى الْمَلَكَيْنِ أَكْتُبَا عَلَيْهِ قَضَائِي وَ قَدَرِى وَ نَافِذَ أَمْرِى وَ اشْتَرِطَا لِيَ الْبَدَاءَ فِيمَا تَكْتُبَانِ فَيَقُولَان يَا رَبِّ مَا نَكْتُبُ فَيُوحِى اللَّهُ إِلَيْهِمَا أَن أَرْفَعَا رَءُوسَكَمَا إِلَى رَأْسِ أُمِّهِ فَيَرْفَعَانِ رُءُوسَهُمَا فَإِذَا اللَّوْحُ يَقْرَعُ جَبْهَةَ أُمِّهِ فَيَنْظُرَ أَن فِيهِ فَيَجدَانِ فِي اللَّوْحِ صُورَتَهُ وَ زِينَتَهُ وَ أَجَلَهُ وَ مِيثَاقَهُ شَقِيَّا أَوْ سَعِيداً وَ جَمِيعَ شَأْنِهِ﴾ (1)
الباقر علیه السلام- ﴿عن عبدالله بن سنان عن بعض أصحابهِ عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: أَتَى رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: هَذِهِ ابْنَةُ عَمَّى وَ امْرَأَتِي لَا أَعْلَمُ مِنْهَا إِنَّا خَيْراً وَ قَدْ أَتَتْنِي بِوَلَدِ شَدِيدِ السَّوَادِ مُنتَشِرِ الْمَنْخِرِ جَعْدِ قَطَطِ أَفْطَس الْأَنْفِ لَا أَعْرِفُ شِبْهَهُ فِي أَخْوَالِي وَلَا أَجْدَادِى فَقَالَ لِامْرَأَتِهِ: مَا تَقُولِينَ؟ قَالَتْ: لَا وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيَّاً مَا أَقْعَدْتُ مَقْعَدَهُ مِنِّي أَحَداً غَيْرَهُ. قَالَ: فَنَكَسَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم رَأْسَهُ مَلِيّا ثُمَّ رَفَعَ بَصَرَةَ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى الرَّجُلِ فَقَالَ: يَا هَذَا! إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ آدَمَ تِسْعَةُ وَتِسْعُونَ عِرْقاً تَضْرِبُ فِي النَّسَب فَإِذَا وَقَعَتِ النُّطْفَةُ في الرحم اضْطَرَبَتْ تِلْكَ الْعُرُوقُ تَسْأَلُ اللهَ الشَّبَهَ لَهَا فَهَذَا مِنْ تِلك العروق التي لَمْ يُدركها أَجْدَادُكَ وَلَا أَجْدَادُ أَجْدَادِكَ خُذْ إِلَيْكَ ابْنَكَ فَقَالَتِ الْمَرْأَةُ: فَرَجْتَ عَنِّى يَا رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله﴾ (2)
قوله تعالى: ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلِّ مِنْ عِنْدِ رَبَّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ﴾ (7)
ص: 462
6- امام باقر علیه السلام- هنگامی که خدا بخواهد نطفه ای را که از او در پشت آدم علیه السلام پیمان گرفته بیافریند و او را در رحم قراردهد مرد را به جماع وامی دارد و به رحم الهام می دهد گشوده شو تا آفریده و فرمان و تقدیرم در تو فرو شود، رحم در می گشاید و نطفه بدان می رسد و چهل روز در آن می گردد سپس چهل روز علقه باشد چهل روز مُضغه گردد و آن گاه گوشتی با رگ های پیچیده شود و در آن هنگام خدا دو فرشته ی آفریننده میفرستد که هرچه خواهد در ارحام می سازند و از دهان زن به شکمش فرو می روند و به رحم می رسند که در آن روح دیرین است و از پشت مردان و رحم زنان منتقل شده و در آن جان زندگی و ماندن می دمند و گوش و چشم و همه ی اندام او را می سازند و هر چه در شکم است به فرمان خداوند متعال، سپس وحی می کند به آن فرشته که بر او قضا و قدر و امر نافذم را بنویسید و برایم بداء را در آن چه می نویسید شرط کنید. گویند پروردگارا چه بنویسیم خدای عزوجل به آن ها وحی می کند سر برآرید به سر مادرش سر بر می آورند و ناگاه لوحی به پیشانی مادرش می زند تا در آن بنگرند و صورت او را ببینند و عمرش و پیمانش و این که شقی است یا سعید و همه ی وصفش را فرمود».
7- امام باقر علیه السلام- عبدالله بن سنان از یکی از شیعیان از امام باقر علیه السلام روایت کند: مردی از انصار با همسر خود شرفیاب محضر رسول اکرم شد. عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله این زن دختر عمو و همسر من زنی پاک و با عفت است. برای من فرزندی آورده است که چهره اش سیاه، لوله های بینی گشاد، موهایش پیچیده، بینیاش پهن است خلاصه طفلی با تمام ممیزات نژادی یک حبشی متولد شده است. نظیر چنین فرزندی در خانواده و اجداد پدری و مادری ام نیست رسول اکرم از زن سؤال کرد: «چه می گویی؟ [آن زن] قسم یاد کرد از موقعی که من به همسری این مرد درآمده ام با هیچ کس نیامیخته ام. حضرت علیه السلام مانند کسی که به فکر فرورود سر به زیر انداخت و سپس سرش را بلند کرد و دیده به آسمان گشود بعد رو به شوهر کرد و فرمود: بین هر انسان تا آدم نودونه عروق وجود دارد که در ساختمان فرزند همه فعالیت می کنند وقتی نطفه ای در رحم قرار گیرد عروق به جنبش افتاده و همه از خدا درخواست می دارند که فرزندی شبیه آن ها ساخته شود این بچه غیر مشابه شما از همان عرق های دور دست است که در اجداد و اجداد اجدادت سابقه ندارد کودک را بگیر او فرزند توست زن عرض کرد: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله گرهکار مرا گشودی و از غصه خلاصم کردی».
او کسی است که این کتاب آسمانی را بر تو نازل کرد که بخشی از آن، آیات محکم صریح و روشن است که اساس این کتاب می باشد؛ و پیچیدگی آیات دیگر را برطرف می کند و بخشی دیگر متشابه» [و پیچیده] است. اما آن ها که در قلوبشان انحراف است به دنبال آیات متشابه اند تا فتنه انگیزی کنند و مردم را گمراه سازند] و تفسیر [نادرستی] برای آن می طلبند؛ در حالی که تفسیر آن ها را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند. [آن ها که به دنبال درک اسرار آیات قرآنند] می گویند: «ما به آن ایمان آوردیم؛ تمامی آن از جانب پروردگار ماست» و جز خردمندان متذکر نمی شوند [و این حقیقت را درک نمی کنند] (7)
ص: 463
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ سُئِلَ ال عَنِ الْمُحْكَمِ وَالْمُتَشَابِهِ؟ فَقَالَ: الْمُحْكَمُ مَا يُعْمَلُ بِهِ وَالْمُتَشَابِهُ مَا اشْتَبَهَ عَلَى جَاهِلِهِ﴾. (1)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ عَمِلَ بِالْمَقَايِيسِ فَقَدْ هَلَكَ وَ أَهْلَكَ وَ مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَهُوَ لَا يَعْلَمُ النَّاسِ مِنَ الْمَنْسُوخ وَ الْمُحْكَمَ مِنَ الْمُتَشَابِهِ فَقَدْ هَلَكَ وَ أَهْلَكَ﴾. (2)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ الْقُرْآنَ رَاجِرُ وَ آمِرُ يَأْمُرُ بِالْجَنَّةِ وَ يَزْجُرُ عَنِ النَّارِ وَفِيهِ مُحْكَمُ وَ مُتَشَابِهُ فَأَمَّا الْمُحْكَمُ فَيُؤْمِنُ بِهِ وَيَعْمَلُ بِهِ وَ يَدِينُ به وأَما المُتَشَابِه فَيُؤمن به ولَا يَعْمَلُ به﴾. (3)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿سَأَلُوا عَنْ الصَّادِقِ علیه السلام عَنْ تَفْسِيرِ الْمُحْكَمِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ. فَقَالَ: أَمَا الْمُحْكَمُ الَّذِي لَمْ يَنْسَحْهُ شَيْءٌ فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ الآيَةَ وَإِنَّمَا هَلَكَ النَّاسُ فِى الْمُتَشَابِهِ لِأَنَّهُمْ لَمْ يَقِفُوا عَلَى مَعْنَاهُ وَلَمْ يَعْرِفُوا حَقِيقَتَهُ فَوَضَعُوا لَهُ تَأْوِيلًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ بِآرَائِهِمْ وَ اسْتَغْنَوْا بِذَلِكَ عَنْ مَسْأَلَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ تَبَذُوا قَوْلَ رسول الله صلی الله علیه و آله وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ﴾. (4)
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿إن أناساً تَكَلَّمُوا فِى هَذَا الْقُرْآنِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ هُوَ الَّذِي... الْآيَةَ فَالْمَنْسُوخَاتِ مِنَ الْمُتَشَابِهَاتِ وَالْمُحْكَمَاتُ مِنَ النَّاسِخَاتِ﴾. (5)
6-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَأَمَّا الْمُحْكَمُ مِنَ الْقُرْآن فَهُوَ مَا تَأْوِيلُهُ فِي تَنْزِيلِهِ وَ أَمَّا الْمُتَشَابِهُ فَمَا كَانَ فِي الْقُرْآنِ مِمَّا لَفْظُهُ وَاحِدٌ وَمَعَانِيهِ مُخْتَلِفَةٌ ﴾. (6)
ص: 464
1-1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام درباره ی محکم و متشابه سؤال شد. ایشان در جواب فرمود: «محکم آن است که به آن عمل شود و متشابه آن است که امر آن بر کسی که آن را نمی داند مشتبه می شود.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس عمل به قیاس کند هلاک است و هلاک کرده است و هرکس به مردم فتوی دهد و ناسخ از منسوخ و محکم از متشابه را نشناسد هلاک است و هلاک کرده است.
3-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «قرآن، بازدارنده و امرکننده است؛ به رفتن به بهشت امر می کند از آتش جهنّم باز می دارد و در آن آیات محکم و متشابه وجود دارد؛ محکمات آیاتی است که بدان ایمان آورده و عمل می شود و از آن ها پند و عبرت گرفته می شود و آیات متشابه آیاتی است که به آن ها ایمان آورده می شود ولی به آن ها عمل نمی شود.
4-1- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام درباره ی تفسیر آیات محکم کتاب خدا سؤال کردند. فرمود: «آیه ی محکمی که چیزی آن را نسخ نکرده سخن خدای عزوجل است: ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهات...﴾ و مردم درباره ی متشابه هلاک شدند؛ چون آن ها معنای آن را نفهمیدند و حقیقت آن را ندانستند و در نتیجه از پیش خودشان و با نظر خودشان برای آن معنایی قرار دادند و با این کار خود را از سؤال کردن از جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله بی نیاز دانستند و سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله را پشت سر انداختند و به آن عمل نکردند».
5-1- امام باقر علیه السلام- بعضی از مردم درباره ی قرآن بدون هیچ علم و دانشی سخن می گویند و این درحالی است که خداوند تبارک و تعالی می فرماید ﴿هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ ﴾ با توجه به این آیه آیات منسوخ، جزء متشابهات و آيات ناسخ، جزء محکمات هستند.
6-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- آیات محکم قرآن آیاتی است که معنایش در آیات نازل شده، آمده ولی آیات متشابه آیاتی در قرآن است که لفظش یکی و معانیش مختلف است.
ص: 465
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿كِتَابُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَى أَرْبَعَة أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَالْإِشَارَةِ وَاللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَالْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَا﴾. (1)
8-1- العسكرى علیه السلام- ﴿لَيْسَ كُلُّ آيَةٍ مُشْتَبَهَةً فِي الْقُرْآنِ كَانَتِ الْآيَةُ حُجَّةً عَلَى حُكْمِ الْآيَاتِ اللَّاتِي أُمِرَ بِالْأَخْذِ بِهَا وَ تَقْلِيدِهَا﴾. (2)
9-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي حَيُّون مَوْلَى الرِّضَا قَالَ مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ إِلَى مُحْكَمِهِ هُدِيَ إِلى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ثُمَّ قَالَ: إِنَّ فِي أَخْبَارِنَا مُتَشَابِهَا كَمْتَشَابِهِ الْقُرْآنِ وَ مُحْكَمَا كَمُحْكَمِ الْقُرْآنِ فَرُدُّوا مُتَشَابِهَهَا إِلَى مُحْكَمِهَا وَلَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دُونَ مُحْكَمِهَا فَتَضِلُّوا﴾. (3)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿زَيْغٌ أى شكٌّ﴾. (4)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ فِى مَوْضِعِ أَنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَةِ وَعَلَى علیه السلام بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا وَكُلُّ هَذَا مَنْصُوصُ فِي كِتَابِهِ تَعَالَى إِلَّا أَنَّ لَهُ أَهْلًا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْهُمْ إِلَى الَّذِينَ يَنْتَحِلُونَ مَا لَيْسَ لَهُمْ وَيَتَّبِعُونَ مَا تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَهُوَ تَأْوِيلُهُ بِلَا بُرْهَانَ وَ لَا دَلِيل وَلَا هُدًى هَلَكَ وَ أَهْلَكَ وَ خَسِرَتْ صَفْقَتُهُ وَ ضَلَّ سَعْيُهُ﴾. (5)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ اللهِ قَالَ اللهُ جَلَّ جَلَالُهُ مَا آمَنَ بِي مَنْ فَسَّرَ برأيهِ كَلَامِي﴾. (6)
1-3- الباقر علیه السلام- ﴿[قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي يَومِ الغَدِير مَعَاشِرَ النَّاسِ تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَافْهَمُوا آيَاتِهِ وَ انْظُرُوا إِلَى مُحْكَمَاتِهِ وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهُ فَوَ اللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَوَاجِرَهُ وَ لَا يُوَفِّحُ لَكُمْ تَفْسِيرَهُ إِلَّا الَّذِي أَنَا آخِذُ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ إِلَيَّ وَشَائِلُ بِعَضُدِهِ وَ مُعْلِمُكُمْ أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلَى علیه السلام مَوْلَاهُ الا مَوْلَاهُ وَ هُوَ عَلِيُّ بْنَ أَبِي طَالِب علیه السلام أَخِي وَ وَصِي وَ مُوَالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَهَا عَلَى﴾. (7)
ص: 466
7-1- امام صادق علیه السلام- کتاب خدا (قرآن) به چهار صورت است. عبارت و اشاره و لطیفه ها و حقایق؛ عبارت مخصوص عوام است و اشاره مربوط به خواص است و لطایف مخصوص اولیا و حقایق مخصوص انبیاء صلى الله عليه وآله وسلم است.
8-1- امام عسکری علیه السلام- و این طور نیست که هر آیه ی متشابه و مبهمی بتواند بر آیاتی محکم که مأمور به تحصیل و تقلید آن ها هستیم حجت و دلیل باشد.
9-1- امام رضا علیه السلام- ابوحیّون گوید: امام رضا علیه السلام می فرماید این بهتر است هر که متشابهات قرآن را به محکمات آن ارجاع دهد به راه راست هدایت شده است. سپس فرمود: «در اخبار ما نیز همانند قرآن محکم و متشابه وجود دارد لذا متشابهات آن را به محکمات آن ارجاع دهید و صرفاً به دنبال متشابهات آن نروید که گمراه می شوید».
1-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- منظور از زیغٌ شک است.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- من شهر علم هستم و در جای دیگری گفتم من شهر حکمت می باشم و علی هم در آن شهر می باشد اکنون هرکس طالب حکمت و یا علم هست باید از آن در وارد گردد و علم و حکمت فراگیرد تمام این مطالبی که ذکر شد در کتاب خدا به آن تصریح شده است و کسانی هستند که تأویل آن را می دانند اکنون هرکس از آن ها عدول کند و به طرف کسانی که خود را عالم می دانند بروند و از آن ها که قلوبشان منحرف است، به دنبال آیات متشابه اند تا فتنه انگیزی کنند و تفسیر [نادرست] برای آن می طلبند پیروی کنند گرفتار شبهه می شوند و بدون برهان و دلیل خود را هلاک می کنند و دیگران را هم به هلاکت می رسانند. آن ها زیان می کنند و از کوشش خود استفاده ای نمی برند.
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند عزوجل فرموده است هر که کلام مرا با رأی و نظر خود تفسیر کند به من ایمان نیاورده است»!
1-3- امام باقر علیه السلام- ای گروه مردم درباره ی قرآن تدبّر کنید و آیات محکم آن را نیکو بفهمید و از آیات متشابه پیروی مکنید و به خدا سوگند هرگز کسی دشواری ها و تفسیر آن را برای شما روشن نمی کند جز همین کس که من دست او را می گیرم و به سوی خود برمی آورم و بازویش را برمی افرازم و به شما اعلام می کنم که هرکس من مولای اویم این علی مولای اوست، یعنی علی بن ابی طالب علیه السلام که برادر و وصی من است و ولایت او از سوی خداوند متعال بر من نازل شده است.
ص: 467
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَآنِيهَا وَأَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بخَطَّى وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوحَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا﴾ (1)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ آلُ مُحَمَّد علیه السلام﴾ (2)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام﴾ (3)
5-3- الباقر علیه السلام- ﴿نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾ (4)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ﴾ (5)
7-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَيْنَ الَّذِينَ زَعَمُوا أَنَّهُمُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ دُونَنَا كَذِباً وَ بَغْيَا عَلَيْنَا وَ حَسَداً لنا﴾ (6)
8-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَيْسَ مِنَ الْقُرآن آيَةُ إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرُ وَ بَطْنُ وَ مَا مِنْ حَرْفِ إِلَّا وَلَهُ تَأْوِيلُ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ فِي رِوَايَة أُخْرَى وَ مَا مِنْهُ حَرْفَ إِنَّا وَ لَهُ حَدُّ مُطَّلِعُ عَلَى ظَهْرِ الْقُرْآن وَبَطْنِهِ وَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ الرَّاسِحُونَ فِى الْعِلْمِ نَحْنُ أَلَ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (7)
9-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿النورُ فِي مَوَاضِعَ مِنَ التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ حُجَّةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى عِبَادِهِ وَ هُوَ الْمَعْصُومُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلِّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ جَمِيعَ الْأَوْصِيَاءِ الْمَعْصُومِينَ حَمَلَةَ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَزَنَتَهُ وَ تَرَاجِمَتَهُ الَّذِينَ نَعَتَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلِّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ هُمُ المَنْعُوتُونَ الَّذِينَ آنَارَ بهِمُ الْبَلَادَ وَهَدَى بهِمُ الْعِبَادَ﴾. (8)
10-3- أمير المؤمنين علیه السلام ﴿عَنْ سُلَيْمَ بْنِ قَيْس قَالَ: ... ثُمَّ أَقْبَلَ إِلَيْنَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ قَالَ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمَ لَيْسَ بوَاحِدٍ رسول الله صلی الله علیه و آله مِنْهُمْ أَعْلَمَهُ اللهُ إِيَّاهُ فَعَلَّمَنِيهِ رَسولِ اللَّهَ صلی الله علیه و آله ثُمَّ لَا
ص: 468
2-3- امام علی علیه السلام- آیه ای بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل نشد جز این که برای من خواند و املاء فرمود و من به خط خود نوشتم و تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و خاص و عام آن ر به من آموخت.
3-3- امام صادق علیه السلام- وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ، همان خاندان محمد صلی الله علیه و آله می باشند.
4-3- امام صادق علیه السلام- وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم منظور، علی ا و دیگر ائمه علیهم السلام می باشند.
5-3- امام باقر علیه السلام- ما وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ هستیم.
6-3- امام صادق علیه السلام- ما وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم هستیم و ما تأویل آن را می دانیم.
7-3- امام علی علیه السلام- کجا هستند کسانی که خیال می کنند وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ غير از ما هستند به خاطر دروغ و ستمگری و حسادتی که به ما دارند.
8-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- در قرآن آیه ای وجود ندارد مگر این که دارای ظاهر و باطنی است و هیچ حرفی از قرآن نیست که دارای حد و حدود نباشد و هر حدی سرآغازی در ظاهر و باطن قرآن و تأویل آن دارد وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ ما آل محمد هستیم.
9-3- امام على علیه السلام- نور در جاهایی از تورات، انجیل و قرآن به معنای حجت خدای عزوجل بر بندگانش آمده است و حجت خدا همان معصوم است و الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا همه ی امامان معصوم حامل کتاب خدای عزّوجلّ حافظ و مفسران آن می باشند. کسانی که خداوند آن ها را در کتابش توصیف کرده و فرموده: ﴿وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا﴾ و آن ها توصیف شدگانی هستند که خداوند به وسیله ی آن ها سرزمین ها را روشن کرد و به وسیله ی آن ها بندگان را هدایت فرمود.
10-3- امام علی علیه السلام- سلیم بن قیس گوید: امام علی علیه السلام به سوی ما آمد و فرمود: وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ آن ها یک نفر نیستند رسول خدا صلی الله علیه و آله یکی از آن هاست خدا به او تعلیم داده و او مرا آموخته است پیوسته این اطلاعات در نژاد ماست تا روز قیامت؛ سپس این آیه را قرائت نمود و
ص: 469
تَزَالُ فِي عَقِينَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ قَرَأَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بَقِيَّةُ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَ آلُ هَارُونَ وَ أنَا مِنْ رسولَ اللهُ بِمَنْزِلَة هَارُونَ مِنْ مُوسَى وَ الْعِلْمُ فِي عَقِبَنَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ﴾. (1)
11-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَرَضَ عَلَى الْأُمَّةِ طَاعَةَ وَلَاةِ أَمْرِهِ الْقُوَّامِ بِدِينِهِ كَمَا فَرَضَ عَلَيْهِمْ طَاعَةَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ: أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ثُمَّ بَيَّنَ مَحَلَّ وَلَاةِ أَمْرِهِ مِنْ أَهْلِ الْعِلْم بتأويل كِتَابِهِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُول وَإِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَعَجَزَ وَعَجَزَ كُلُّ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ عَنْ مَعْرِفَة تَأْوِيل كِتَابِهِ غَيْرَهُمْ لِأَنَّهُمْ هُمُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ الْمَأْمُونُونَ عَلَى تَأْوِيلِ التَّنْزِيلَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ طَلَبُ الْعِلْمِ أَفْضَلُ مِنَ الْعِبَادَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ وَ بِالْعِلْمِ اسْتَحَقَّوا عِنْدَ اللَّهِ اسْمَ الصِّدْقِ وَ سَمَّاهُمْ بِهِ صَادِقِينَ وَ فَرَضَ طَاعَتَهُمْ عَلَى جَمِيعِ الْعِبَادِ﴾. (2)
12-3- الجواد علیه السلام- ﴿عَن الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْن الْحَريش عَنْ أَبِي جَعْفَر الثَّانِي علیه السلام قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ... فَإِنْ قَالُوا مَنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ؟ فَقُلْ: مَنْ لَا يُخْتَلَفَ فِي عِلْمِهِ فَإِنْ قَالُوا: فَمَنْ هُوَ ذَاكَ؟ فَقُلْ: كَانَ رسول الله صلی الله علیه و آله صَاحِبَ ذَلِكَ﴾. (3)
13-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلُ اللَّهِ الرَّ غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ قَالَ: يَا بَا عُبَيْدَةَ إِنَّ لِهَذَا تَأْوِينَا لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنَ الأئمة علیهم السلام﴾. (4)
14-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ الرَّاسِخَ مَنِ اسْتَقَامَ قَلْبُهُ وَ صَدَقَ لِسَانُهُ وَ بُرَتْ يَمِينُهُ وَعَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ ﴾. (5)
15-3- أميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿قال علیه السلام فِي بَعْض خُطبه: وَاعْلَمْ أَنَّ الرَّأْسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الَّذِينَ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ عَنِ الِاقْتِحَامِ فِي السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُيُوبِ فَلَزِمُوا الْإِقْرَارَ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِيرَهُ مِنَ الْغَيْبِ الْمَحْجُوبِ فَقَالُوا آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبَّنَا فَمَدَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ
ص: 470
یادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد. (بقره /248) من نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله هارون علیه السلام نسبت به موسی هستم دانش در نژاد ما تا روز قیامت است.
11-3- امام علی علیه السلام- بعد از آن طاعت والیان امر که نگهبانان دین او هستند را بر مردم واجب کرد همان گونه که طاعت رسول را واجب کرده بود و فرمود اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر صلی الله علیه و آله خدا و اولوالأمر [اوصیای پیامبر صلی الله علیه و آله] را. (نساء/59) بعد از این ولاه امر که از اهل علم هستند را بیان کرد و مقام آن ها را روشن ساخت و در کتاب خود فرمود در حالی که اگر آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله و پیشوایان- که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند از ریشه های مسائل آگاه خواهند شد. (نساء/83) از این جا معلوم است که مردم از تأویل کتاب عاجز می باشند و فقط صاحبان امر می توانند آن را استنباط کنند زیرا آن ها راسخ در علم هستند و محل اطمینان در تأویل قرآن می باشند و در قرآن فرمود: وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم و در جای دیگر فرمود: ولی این آیات روشنی است که در سینه دانشوران جای دارد (عنکبوت (49) طلب علم و فضیلت از عبادت بهتر است و خداوند می فرماید [آری] حقیقت چنین است از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می ترسند. (فاطر /28) و به وسیله ی علم در نزد خداوند شایسته ی اسم صدیق می باشند خدا آن ها را راستگو نامیده و اطاعت آن ها را بر همه بندگان واجب کرده است.
12-3- امام جواد علیه السلام- حسن بن عبّاس بن حریش از امام جواد نقل می کند که فرمود: امام صادق علیه السلام فرموده است: «اگر بگویند: الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ چه کسانی ند؟ بگو: «کسی که در علمش اختلاف نیست اگر بگویند او کیست؟ بگو پیغمبر دارای این علم بود.
13-3- امام باقر علیه السلام- ابوعبیده گوید از امام باقر علیه السلام درباره ی این آیه الم رومیان مغلوب شدند در سرزمین نزدیکی رخ داد (روم/13) پرسیدم امام علیه السلام فرمود: ای ابا عبیده این سخن تأویلی دارد که جز خدا و الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم از خاندان محمد آن را ندارند».
14-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- راسخ در علم کسی است که قلبش استقامت کند و زبانش راست گوید و سوگندش راست و محکم و عورتش عفیف باشد.
15-3- امام علی علیه السلام- [در خطبه ای فرمود:] بدانکه راسخان در علم آنانند که خدا ایشان را از در رفتن به زور در درها و پیشگاه ها که در نزد غیب ها زده شد بی نیاز گردانیده است. پس ملازم اقرار و اعتراف به جمله ی آن چه تفسیر و بیانش را ندانستند از غیب و نهانی که محجوب است گردیدند و گفتند که: آمَنَّا بِهِ كُلِّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا؛ پس خدای عزوجل اعتراف ایشان را به عجز و درماندگی از فراگرفتن آن چه به آن احاطه نکرده اند از روی دانش مدح و ثنا کرده و ترک ایشان تعمق را در
ص: 471
تَنَاوُل مَا لَمْ يُحِيطُوا بِهِ عِلْماً وَ سَمَّى تَرَكَهُمُ التَّعَمُّقَ فِيمَا لَمْ يُكَلِّفُهُمُ الْبَحْتَ عَنْهُ مِنْهُمْ رُسُوخاً فَاقْتَصِرْ عَلَى ذَلِكَ وَ لَا تُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ عَلَى قَدْر عَقْلِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ﴾. (1)
16-3- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي الصَّلْتِ الْهَرَوِيٌّ قَالَ: لَمَّا جَمَعَ الْمَأْمُونُ لِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى علیه السلام رِّضَا علیه السلام أَهْلَ الْمَقَالَاتِ مِنْ أَهْلِ الْإِسْلَام وَ الدِّيَانَاتِ مِنَ الْيَهُودِ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسِ وَالصَّابِئِينَ وَسَائِرِ أَهْلِ الْمَقَالَاتِ فَلَمْ يَقُمْ أَحَدٌ إِلَّا وَقَدْ الْزِمَ حُجَّتَهُ كَأَنَّهُ قَدْ أَلْقِمَ حَجَراً فَقَامَ إِلَيْهِ عَلَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنَ الْجَهْمِ فَقَالَ لَهُ: يَا ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله: تَقُولُ بِعِصْمَة الْأَنْبِيَاءِ؟ قَالَ: بَلَى قَالَ: فَمَا تَعْمَلُ فِي قَوْلِ اللَّ-هِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى وَقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ وَ قَوْلِهِ فِى يُوسُفَ وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها وَ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي دَاوُدَ وَ ظَنَّ دَاوُدُ أَنَّا فَتَنَّاهُ وَ قَوْلِهِ فِي نَبيهِ مُحَمَّد وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللهُ مُبْدِيهِ وَ الخشَى النَّاسَ وَالله أَحَقُّ أن تخشاه فَقَالَ أَنْ تَخْشَاهُ مَوْلَانَا الرِّضَا ا: وَيْحَكَ يَا عَلِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تَنْسُبْ إِلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ الْفَوَاحِشَ وَ لَا تَتَأَوَّلْ كِتَابَ اللهِ بر یک فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم﴾. (2)
17-3- الباقر علیه السلام- ﴿وَالْقُرْآنُ خَاصٌ وَعَامُّ وَ مُحْكَمْ وَ مُتَشَابِهُ و نَاسِخُ وَ مَنْسُوخُ فَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَعْلَمُونَهُ﴾. (3)
18-3- الباقر علیه السلام- ﴿فرسول الله صلی الله علیه و آله أَفْضَلُ الرَّأْسِخِينَ فِي الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّهُ﴾. (4)
19-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِى احْتِجَاجِهِ عَلَى زِنْدِيقٍ سَأَلَهُ عَنْ آيَاتِ مُتَشَابِهَة مِنَ الْقُرآن فَأَجَابَهُ إِلَى أَنْ قَالَ ال وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِلْعِلْمِ أَهْلَا وَ فَرَضَ عَلَى الْعِبَادِ طَاعَتَهُمْ بِقَوْلِهِ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ
ص: 472
آن چه بحث و کاوش از آن را تکلیف نکرده از ایشان رسوخ نامیده و رسوخ به معنی استوار و ثابت و پابرجای بودن است پس بر این اقتصار کن و عظمت خدا را بر اندازه ی عقلت اندازه مکن که از جمله هلاک شوندگان خواهی بود
16-3- امام رضا علیه السلام- باصلت هروی گوید: وقتی مأمون صاحب نظران اهل اسلام و دین مداران یهود و نصاری و مجوس و صابئین و دیگران را جمع کرد تا با علی بن موسی علیه السلام رّضا علیه السلام مباحثه کنند هر کس قیام کرد او را محکوم ساخت و گویا سنگ در دهانش نهادند. علی بن محمد بن جهم پیش آمد و عرض کرد ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله شما معتقد به عصمت انبیایید»؟! فرمود: «آری» گفت چه می کنی با گفته ی خدای عزوجل: [آری] آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و از پاداش او محروم شد! (طه/121) و گفته ی: خدا و ذا النون [یونس] را به یاد آور در آن هنگام که خشمگین از میان قوم خود رفت و چنین می پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (انبیاء /87) و قول خداوند درباره ی یوسف علیه السلام آن زن به وی همت گماشت و یوسف هم بدو همت گماشت (یوسف /24) و گفته اش درباره ی داود ما او را [با این ماجرا] آزموده ایم الله الى (ص/24) گفتارش درباره ی پیغمبر ا در دل چیزی را پنهان می داشتی که خداوند آن را آشکار می کند و از مردم می ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی. (احزاب/37) مولای ما امام رضا علیه السلام: فرمود: وای بر تو ای علی از خدا بپرهیز و پیغمبران خدا را به هرزگی نسبت مده و کتاب خدای عزوجل را به رأی خود دریافت مکن خدای عزوجل فرموده: ﴿وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾.
17-3- امام باقر علیه السلام- قرآن خاص و عام و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ دارد و راسخان در علم آن را می دانند.
18-3- امام باقر علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله از بهترین راسخان در علم می باشد. خداوند عزوجل، تمامی تنزیل و تأویلی را که بر او فرستاد به او آموخته است. چیزی نیست که خداوند بر او فرستاده باشد ولی تأویل آن را به او نیاموخته.باشد جانشینان او نیز پس از او همه ی آن ها را می دانند.
19-3- امام على علیه السلام- در استدلالش بر کافری که از او درباره ی آیات متشابه قرآن پرسید آمده است [امام علی علیه السلام] به او پاسخ داد... خداوند برای علم شایستگانی قرار داده و با این سخنش اطاعت از آن ها را بر بندگان واجب نموده است اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر (اوصیای پیامبر صلی الله علیه و آله) را (نساء/59) و با این سخنش در حالی که اگر آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله و پیشوایان- که قدرت تشخیص کافی دارند بازگردانند از ریشه زهای مسائل آگاه خواهند شد. (نساء/83) و با این : سخنش از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و با صادقان باشید! (توبه/119) و با این
ص: 473
أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ وَ بِقَوْلِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُول وَ إلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَبِقَوْلِهِ اتَّقُوا اللهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ وَبِقَوْلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ بِقَوْلِهِ وَأَتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ الْبُيُوتُ هِيَ بُيُوتُ الْعِلْمِ الَّتِي اسْتَوْدَعَهَا الْأَنْبِيَاءُ وَ أَبْوَابُهَا أَوْصِيَاؤُهُمْ فَكُلُّ عَمَل مِنْ أَعْمَالِ الْخَيْرِ يَجْرِى عَلَى غَيْرِ أَيْدِي الْأَوْصِيَاءِ وَ عُهُودِهِمْ وَ حُدُودِهِمْ وَ شَرَائِعِهِمْ وَ سُنَيْهِمْ وَ مَعَالِمَ دِينِهِمْ مَرْدُودُ غَيْرُ مَقْبُول وَأَهْلُهُ بِمَحَلَّ كُفْر وَ إِنْ شَمِلَهُمْ صِفَةُ الْإِيمَانِ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ قَسَمَ كَلَامَهُ ثَلَاثَةَ أَقَسَامِ فَجَعَلَ قِسْماً مِنْهُ يَعْرِفُهُ الْعَالِم وَ اَلْجَاهِلُ وَ قِسْما لَا يَعْرِفُهُ إِلَّا مَنْ صَفَا ذِهْنُهُ وَ لَطْفَ حِسُّهُ وَ صَحَ تَمْيِيرُهُ مِمَّنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلَامِ وَ قِسْماً لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ وَ مَلَائِكَتُهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَإِنَّمَا فَعَلَ ذَلِكَ لِئَلَّا يَدَّعِيَ أَهْلُ الْبَاطِلِ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَى مِيرَاثِ رسول الله صلی الله علیه و آله مِنْ عِلْمِ الْكِتَابِ مَا لَمْ يَجْعَلْهُ اللَّهُ لَهُمْ وَلِيَقُودَهُمُ الِاضْطِرَارُ إِلَى الِانْتِمَام بِمَنْ وَلَّى أَمْرَهُمْ فَاسْتَكْبَرُوا عَنْ طَاعَتِهِ﴾. (1)
20-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَن الْفُضَيْلِ بْن يَسَار قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ هَذِهِ الرَّوَايَةِ مَا فِي الْقُرْآن آيَةً إِلَّا وَلَهَا ظَهْرُ وَ بَطْنُ وَ مَا فِيهِ حَرْفَ إِلَّا وَلَهُ حَدُّ وَلِكُلِّ حَدٌ مَطْلَعُ مَا يَعْنِي بِقَوْلِهِ لَهَا ظَهْرُ وَ بَطْنُ؟ قَالَ: ظَهْرُهُ وَبَطْنُهُ تَأْوِيلُهُ مِنْهُ مَا مَضَى وَ مِنْهُ مَا لَمْ يَكُنْ بَعْدُ يَجْرِى كَمَا تَجْرِي الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ كُلَّمَا جَاءَ مِنْهُ شَيْءٌ وَقَعَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ نَحْنُ نَعْلَمُهُ﴾. (2)
21-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿بَيْنَمَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَارُّ بِفِنَاءِ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ إِذْ نَظَرَ إِلَى رَجُل يُصَلِّى فَاسْتَحْسَنَ صَلَاتَهُ فَقَالَ: يَا هَذَا الرَّجُلُ تَعْرِفُ تَأْوِيلَ صَلَاتِكَ؟ قَالَ الرَّجُلُ: يَا ابْنَ عَمِّ خَيْرٌ خَلْقِ اللَّهِ وَ هَلْ لِلصَّلَاةِ تَأْوِيلُ غَيْرُ التَعَبدِ؟ قَالَ عَلَى : أَعْلَمْ يَا هَذَا الرَّجُلُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا بَعَثَ نَبِيَّهِ بِأَمْرِ مِنَ الْأُمُور إِلَّا وَ لَهُ مُتَشَابَهُ وَ تَأْوِيلُ وَ تَنْزِيلُ وَكُلٌّ ذَلِكَ عَلَى التَّعَبدِ فَمَنْ لَمْ يَعْرِفُ تَأْوِيلَ صَلَاتِهِ فَصَلَاتُهُ كُلُهَا خِدَاعٌ نَاقِصَةُ غَيْرُ تَامَّةٍ﴾. (3)
ص: 474
سخنش: وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا الله وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ و با این سخنش: و از در خانه ها وارد شوید. (بقره/189) و این خانه ها خانه های علمی است که پیامبران آن را به ودیعه گذاردند و درهای آن جانشینان ایشان هستند؛ پس هر عملی از اعمال خیر که به دست غیر اوصیاء اجرا شود و بر اساس پیمان ها حدود شریعت ها روش ها و نشانه های دین آن ها انجام نگیرد مردود و غیر قابل قبول است و اهل آن- هرچند مشخصات ایمان شامل آن ها بشود- در جایگاه کفر هستند. سپس خداوند سخنش را به سه قسمت تقسیم کرده است. قسمتی از آن را به صورتی قرار داده است که عالم و جاهل آن را می دانند و قسمتی را نمی داند جز کسی که ذهنش صاف و پاک، حس و درکش دقیق و قدرت تشخیصش درست باشد و این ها از کسانی هستند که خداوند قلبش را برای اسلام گشاده ساخته است و قسمتی را جز خدا فرشتگانش و راسخان در علم نمی دانند و خداوند قسمتی از علم کتاب را مخصوص این گروه قرار داده است تا اهل باطلی که بر میراث رسول خدا صلی الله علیه و آله- که علم کتاب خداست- چنگ انداخته اند نتوانند چیزی را که خداوند برایشان قرار نداده ادعا کنند و مجبور شوند به کسی که ولی امرشان است اقتدا کنند ولی آن ها از روی تکبّر از او اطاعت نکردند.
20-3- امام باقر علیه السلام- فضیل بن یسار گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی این روایت در قرآن آیه ای نیست مگر این که ظاهری دارد و باطنی و در آن حرفی نیست مگر این که تعریفی دارد و هر ،تعریفی مدخلی دارد پرسیدم منظورش از این سخن که آیات قرآن ظاهری و باطنی دارد چیست؟ امام فرمود: منظور از ظاهر و باطن آن تأویل آن است بعضی از آن ها اتفاق افتاده و بعضی از آن ها هنوز اتفاق نیفتاده است قرآن جریان پیدا می کند همان گونه که خورشید و ماه جریان دارند. زمان هر مقداری از آن برسد اتفاق میافتد. خدای تعالی فرمود: ﴿وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾؛ ما آن را می دانیم و از راسخان در علم هستیم.
21-3- امام علی علیه السلام- علی بن حاتم از ابراهیم بن علی از احمد بن محمد انصاری، از حسن بن علی علوی از ابوحکیم زاهد در مصر از احمد بن عبدالله نقل می کند امیرالمؤمنین علیه السلام به آستانه ی بیت الله الحرام عبور کرد در این هنگام مردی را دید که نمازش را نیکو می خواند، حضرت ال : فرمود: ای فلان تأویل نمازت را می دانی؟ آن مرد گفت: ای پسر عموی بهترین خلق خدا! آیا برای نماز غیر از تعبّد تأویلی هست؟ علی فرمود ای مرد بدان که خداوند تبارک و تعالی نبی اکرم را به امری از امور نفرستاده مگر آن که آن امر متشابه و تأویل و تنزیل دارد و تمام تعبّدی است پس کسی که تأویل نمازش را نداند نمازش خدعه و نیرنگ بوده و علاوه بر آن ناقص و غیر تام می باشد».
ص: 475
22-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ انْقَطَعَ دُونَ الرَّسُوحَ فِي عِلْمِهِ جَوَامِعُ التَّفْسِير﴾. (1)
1-4- الباقر علیه السلام- ﴿وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِذَا قَالَ الْعَالِمُ فِيهِمْ بِعِلْمٍ فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ بِقَوْلِهِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا﴾ (2)
1-5- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ: قَالَ لِى أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَر علیه السلام: يَا هِشَامُ إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى بَشِّرَ أَهْلَ الْعَقْل وَالْقَهم في كتابه... وذكر أولى الْأَلْبَابِ بِأَحْسَنِ الذِّكْرَ وَ حَلَّاهُمْ بِأَحْسَنِ الْحِلْيَةِ فَقَالَ: يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ وَقَالَ: وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلِّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الألباب﴾ (3)
قوله تعالى: ﴿رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهّابُ﴾ (8)
قوله تعالى: ﴿رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادِ﴾ (9)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا أَي لَا نَشْكُ﴾ (4)
2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ: قَالَ لِى أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَر علیه السلام: يَا هِشَاءُ ۚ إِنَّ اللَّهَ حكى عَنْ قَوْمٍ صَالِحِينَ أَنَّهُمْ قَالُوا رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ حِينَ عَلِمُوا أَنَّ الْقُلُوبَ تَزِيعُ وَ تَعُودُ إِلَى عَمَاهَا وَ رَدَاهَا إِنَّهُ لَمْ يَخَفِ اللَّهَ مَنْ لَمْ يَعْقِلْ عَنِ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ يَعْقِلْ عَنِ اللَّهِ لَمْ يَعْقِدْ قَلْبَهُ عَلَى مَعْرِفَةِ ثَابِتَةِ يُبْصِرُهَا وَ يَجِدُ حَقِيقَتَهَا فِي
ص: 476
22-3- امام على علیه السلام جوامع تفسیر و بیان که مجمع و جامع آنند بدون آن که در علم او که عین ذات است رسوخ به هم رسانند و در آن فرو روند منقطع گردیده اند.
1-4- امام باقر علیه السلام- وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ اگر در میان آن ها کسی ادعای عالم بودن بکند خداوند در جواب آن ها فرموده است: ي﴿َقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا.
1-5- امام کاظم علیه السلام- ای هشام همانا خداوند تبارک و تعالی صاحبان عقل و فهم را در کتابش بشارت داده است صاحبان عقل را با بهترین بیان یاد فرموده و آن ها را به بهترین زینت آراسته و فرموده است خدا دانش و حکمت را به هر کس بخواهد و شایسته بداند، می دهد و به هرکس دانش داده شود خیر فراوانی داده شده است و جز خردمندان این حقایق را درک نمی کنند و متذکر نمی گردند. (بقره /269) و فرمود: ﴿وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ﴾.
[راسخان در علم، می گویند]: «پروردگارا! دل هایمان را بعد از آن که ما را هدایت کردی از راه حق منحرف مگردان؛ و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش ، زیرا تویی بخشنده! (8)
پروردگارا! تو مردم را برای روزی که تردیدی در آن نیست، جمع خواهی کرد؛ زیرا خداوند از وعده ی خود تخلف نمی کند. ما به تو و رحمت بی پایانت، و به وعده ی رستاخیز و قیامت ایمان داریم (9)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا؛ یعنی شک نمی کنیم.
2- امام کاظم علیه السلام- از هشام بن حکم روایت است که می گوید امام کاظم علیه السلام به من فرمود: «ای هشام خداوند تبارک و تعالی حکایت از مردمان صالح می کند که می گویند: ﴿رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ﴾ زیرا می دانند که دل ها منحرف می شوند و به همان کوردلی و نابودی خود بر می گردند ای هشام بدان که از خدا نمی ترسد کسی که بینش خدایی نداشته باشد و هر که بینش نسبت به خدا نداشته باشد ایمان استواری نخواهد داشت که واقعیت آن را در خود ببیند و کسی چنین نخواهد بود مگر این که گفته اش را کردارش گواهی کند
ص: 477
قَلْبِهِ وَ لَا يَكُونُ أَحَدٌ كَذَلِكَ إِلَّا مَنْ كَانَ قَوْلُهُ لِفِعْلِهِ مُصَدِّقاً وَسِرُّهُ لِعَلَانِهِ مُوَافِقاً لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ اسْمُهُ لَمْ يَدلُّ عَلَى الْبَاطِنِ الْخَفِى مِنَ الْعَقْل إِلَّا بِظَاهِرٍ مِنْهُ وَنَاطِقِ عَنْه﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿الي أكثرُوا مِنْ أَنْ تَقُولُوا رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ لاَ تَأْمَنُوا اَلزَّیْغَ﴾. (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿في الدُّعَاءِ بَعدَ صَلَاةِ الغَدِيرِ المُسنَدَ إِلَى الصَّادِقِ علیه السلام: ... رَبَّنَا إِنَّكَ أَمَرْتَنَا بِطَاعَة وَلَاة أَمْرِكَ وَأَمَرْتَنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ الصَّادِقِينَ فَقُلْت أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ وَقُلْتَ: اتَّقُوا اللهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ فَسَمِعْنَا وَأَطَعْنَا رَبَّنَا فَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ تَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ مُصَدِّقِينَ لِأَوْلِيَائِكَ وَ لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْواهُمْ وَلا أَوْلادُهُمْ مِنَ الله شَيْئاً وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ﴾. (10)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّار؛ يَعنِي حَطَبُ النَّار﴾. (4)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَظْهَرُ الدِّينُ حَتَّى يُجَاوِرَ الْبِحَارَ وَ يُخَاصُ الْبِحَارُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِكُمْ أَقْوامُ يَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ يَقُولُونَ قرآنَا الْقُرْآنَ مَنْ أَقْرَأْ مِنَّا وَ مَنْ أَفْقَهُ مِنَّا وَ مَنْ أَعْلَمُ مِنَّا ثُمَّ التفت إلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: هَلْ فِي أُولَئِكَ مِنْ خَيْر؟ قَالُوا: لَا قَالَ: أُولَئِكَ مِنْكُمْ مِنْ هَذِهِ الْآيَةِ وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّار﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿كَدَابِ آل فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾. (11)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ أَىٰ فِعْل آل فِرْعَوْنَ ﴾. (6)
ص: 478
و آشکار و پنهانش برابر باشد زیرا خداوند نمی پذیرد باطن پنهان عقل و بینش را مگر به وسیله ی ظاهری که حکایت از آن می کند.
3- امام صادق علیه السلام- ﴿رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا﴾ را زیاد تکرار کنید و فکر نکنید که از زیغ لغزش در امان هستید.
4- امام صادق علیه السلام- در دعای بعد نماز غدیر که سندش به امام صادق علیه السلام می رسد، آمده است: «پروردگارا! تو ما را به اطاعت حاکمانی که از طرف تو هستند فرمان دادی و ما را امر فرمودی که همراه راستگویان باشیم و فرمودی اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر صلی الله علیه و آله خدا و اولوالأمر اوصیای پیامبر صلی الله علیه و آله را (نساء/59) و فرمودی از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و با صادقان باشید. (توبه/119) پس ما شنیدیم و اطاعت کردیم پروردگارا! پس قدم های ما را ثابت بگردان و ما را مسلمان و تصدیق کننده ی دوستانت بمیران؛ ﴿لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ﴾.
اموال و فرزندان کسانی که کافر شدند هرگز نمی تواند چیزی از [عذاب] خداوند را از آنان بکاهد و از کیفر رهایی بخشد و آنان خود آتشگیره ی دوزخند (10)
1- علیّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ؛ یعنی [آن ها] هیزم آتش هستند».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- دین ظاهر می شود تا این که از دریاها می گذرد و در راه خدا در دریاها وارد می شوند. سپس بعد از شما اقوامی می آیند که قرآن را می خوانند و می گویند: «قرآن خواندیم؛ چه کسی قرائتش از ما بیشتر و صحیح تر و چه کسی فهمش از ما بیشتر است و چه کسی از ما عالم تر است؟ سپس به سوی اصحابش توجه کرد و فرمود: آیا در آن ها خیری هست؟ گفتند: «نه»! فرمود: «آن ها از میان شما مسلمانان و از افراد این آیه هستند: ﴿وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّار﴾.
[آنان در انکار و تحریف حقایق] همچون روش فرعونیان و کسانی است که پیش از آن ها بودند؛ آیات ما را تکذیب کردند و خداوند آن ها را به [کیفر] گناهانشان گرفت و خداوند سخت کیفر است. (11)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- كَدَأْبِ ال فِرْعَوْنَ؛ یعنی عمل خاندان فرعون.
ص: 479
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿كَعَادَة آل فِرْعَوْنَ فِي التَّكْذِيب بِرَسُولِهِمْ وَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إلى جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ﴾. (12)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ؛ فَإِنَّهَا نَزَلَتْ بَعْدَ بَدْرٍ لَمَّا رَجَعَ رَسول الله صلی الله علیه و آله مِنْ بَدْرٍ أَتَى بَنِي قَيْتُقَاعَ وَهُمْ بِنَادِيهِمْ وَكَانَ بهَا سُوقُ يُسَمَّى سُوق النَّبَطِ فَأَتَاهُمْ رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ: يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ قَدْ عَلِمْتُمْ مَا نَزَلَ بِقُرَيْشٍ وَ هُمْ أَكْثَرُ عَدَداً وَسِلَاحاً وَ كُرَاعاً مِنْكُمْ فَادْخُلُوا فِي الْإِسْلَامِ فَقَالُوا: يَا مُحَمَّدٌ إِنَّكَ تَحْسِبُ حَرْبَنَا مِثْلَ حَرْب قَوْمِكَ وَ اللَّهِ لَوْ قَدْ لَقِيتَنَا لَلَقِيتَ رجَالًا فَنَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ: يَا مُحَمَّد قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا......﴾. (2)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ بِئْسَ الْمِهَادُ أَى بِئْسَ مَا مَهَدَ لَكُمْ وَبِئْسَ مَا مَهَدْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ﴾. (3)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ عَصَمَنَا اللَّهُ مِنْ أَنْ نَكُونَ مَفْتُونِينَ أَوْ فَاتِنِينَ أَوْ مُفْتَنِينَ أَوْ كَذَّابينَ أَوْ كَاهِنِينَ أَوْ سَاحِرينَ أَوْ عَائِفِينَ أَوْ خَائِنِينَ أَوْ زَاجرينَ أَوْ مُبْتَدِعِينَ أَوْ مُرْتَابِينَ أَوْ صَادِفِينَ عَنِ الْحَقِّ مُنَافِقِينَ فَمَنْ كَانَ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَا نَحْنُ مِنْهُ وَ اللَّهُ مِنْهُ بَرِىءُ وَنَحْنُ مِنْهُ بُرَاءُ وَ مَنْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ أَدْخَلَهُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتافِئَةٌ تُقاتِلُ في سَبيل الله وَ أُخْرَى كافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَ اللهُ يُؤَيَّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَالِكَ لَعِبْرَةً أُولِي الْأَبصارِ﴾. (13)
ص: 480
2- ابن عباس رحمه الله علیه- مانند عادت خاندان فرعون در تکذیب پیامبرشان و آن چه بر او نازل شده است.
به کسانی که کافر شدند بگو [از پیروزی موقت خود در جنگ اُحد، شاد نباشید. به زودی مغلوب خواهید شد و سپس در رستاخیز به سوی ،جهنّم محشور خواهید شد. و چه بد جایگاهی است» (12)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- قُل لَّلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جهنم وَبِئْسَ الْمِهَادُ؛ فرموده است که: «این آیه بعد از جنگ بدر نازل شده است هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از جنگ بدر برمی گشت نزد قبیله ی بنی قینقاع رفت و در آن جا بازاری بود که بازار نبط» نامیده می شد پیامبر صلی الله علیه و آله به نزد آن ها رفت و به آن ها گفت: ای قوم یهود حتماً باخبر شدید که چه بر سر قبیله قریش آمده است در حالی که آن ها از نظر تعداد و اسلحه و مال و منال از شما بیشتر هستند؛ پس اسلام بیاورید آن ها گفتند: «ای محمد تو جنگیدن با ما را مانند جنگیدن با قوم خودت می دانی؟ به خدا قسم اگر به جنگ ما بیایی خواهی دید که به نبرد مردانی شجاع رفته ای در همان زمان جیرئیل ال بر او نازل شد و گفت: «ای محمّد! ﴿قل للَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَبِئْسَ الْمِهَادُ؛ یعنی بد است آن چه برایتان آماده شده و بد چیزی برای خودتان آماده کردید.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای مردم ذات مقدس پروردگار ما اهل بیت را از این که مفتون دیگری قرار بگیریم و یا این که دیگری را مفتون سازیم و یا این که فتنه ای در جامعه ایجاد کنیم حفظ فرموده است و نیز از دروغگویی و کهانت و جادوگری و از این که در اجرای اوامر کوتاهی ورزیم و یا خیانتکاری را پیشه ی خود قرار دهیم و یا انسان ها را از طریق صحیح و صلاح منع کنیم و بدعتی در دین مقدس اسلام بیفکنیم خداوند منان ما را معصوم داشته است و از این که در معتقدات قلبی ما شکی ایجاد گردد و یا از حق و حقیقت اعراض کنیم و دورویی را پیش گیریم به حفظ خدا محفوظیم و هرکس دارای یکی از این رذایل باشد از ما اهل بیت نیست و به ساحت ما تعلّقی ندارد خداوند از چنین شخصی بیزار است و ما هم از وی بیزاریم و هرکس مورد نفرت خدایی قرار گیرد بدون چون و چرا داخل دوزخ می شود که جایگاه شومی است.
در دو گروهی که [در میدان جنگ بدر] با هم روبه رو شدند، نشانه [و عبرتی] برای شما بود یک گروه در راه خدا نبرد می کردند؛ و جمع دیگری کافر بودند و در راه شیطان و بت می جنگیدند در حالی که کافران مؤمنان را با چشم خود دو برابر آن چه بودند می دیدند و این خود عاملی برای وحشت و شکست آن ها شد و خداوند هرکس را بخواهد و شایسته باشد با یاری خود تأیید می کند. در این عبرتی است برای صاحبان بصیرت. (13)
ص: 481
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿المَنَاقِبَ لِابْن شَهْر آشوب... كَانَتْ غَزْوَةُ بَنِي قَيْنُقَاعَ يَوْمَ السَّبْتِ لِلنِّصْفِ مِنْ شَوَال عَلَى رَأْسِ عِشْرِينَ شَهْراً مِنَ الْهَجْرَة وَ ذَلِكَ أَنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله جَمَعَهُمْ وَ إِيَّاهُ سُوقَ بَنِي قَيْنُقَاعَ فَقَالَ لِلْيَهُودِ: احْذَرُوا مِنَ اللَّهِ مِثْلَ مَا نَزَلَ بِقُرَيْشٍ مِنْ قَوَارِعِ اللَّهِ فَأَسْلِمُوا فَإِنَّكُمْ قَدْ عَرَفْتُمْ نَعْتِي وَ صِفَتِي فِي كِتَابِكُمْ فَقَالُوا: يَا مُحَمَّد لَا يَغُرَنَّكَ أَنَّكَ لَقِيتَ قَوْمَكَ فَأَصَبْتَ مِنْهُمْ فَإِنَّا وَاللَّهِ لَوْ حَارَبَّنَاكَ لَعَلِمْتَ أَنَّا خِلَافُهُمْ فَكَادَتْ تَقَعُ بَيْنَهُمُ الْمُنَاجَرَةُ وَنَزَلَتْ فِيهِمْ قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةً فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتا إِلَى قَوْلِهِ لِأُولِي الْأَبْصَارِ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةُ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا يَعْنِى فِئَةَ الْمُسْلِمِينَ وَ فِئَةَ الْكُفَّارِ إِنَّهَا عِبْرَةُ لَكُمْ وَ إِنَّهُ تَهْدِيدُ لِلْيَهُودِ فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ الله وَ أُخْرى كافِرَةُ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ أَوْ كَانُوا مِثْلَى الْمُسْلِمِينَ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ يَعْنِي رسول الله صلی الله علیه و آله يَوْمَ بَدْرٍ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ﴾. (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿في فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا؛ نَزَلَتِ الْآيَةُ فِي قِصَّة بَدْرٍ وَكَانَتِ الْمُسْلِمُونَ ثَلَاثَمِائَة وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عَلَى عِدَّةَ أَصْحَاب طَالُوتَ الَّذِينَ جَاوَرُوا مَعَهُ النَّهَرَ، سَبْعَةُ وَ سَبْعُونَ رَجُلًا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ مِائَتَان وَ سِتَّةُ وَ ثَلَاثُونَ مِنَ الْأَنْصَارِ وَاخْتُلِفَ فِى عَدَّةَ الْمُشْرِكِينَ فَرُوِيَ عَنْ عَلَى الةِ وَ ابْنِ مَسْعُودٍ: أَنَّهُمْ كَانُوا أَلْفاً﴾. (3)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله - ﴿هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ يَعْنِي عَلَى بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (4)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا أَسْرى بى إِلَى السَّمَاءِ رَأَيْتُ عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدُ رَسُولِى وَ الله صَفِيِّي مِنْ خَلْقِي أَيَّدْتُهُ بعَلِيٍّ وَ نَصَرْتُهُ بهِ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّساءِ وَالْبَنينَ وَ القَناطير المُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ المُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعَامِ وَالحَرْثِ ذالِكَ مَتَاعُ الحَيَاةِ الدُّنْيا وَ اللهُ عِنْدَهُ حُسْنُ المَآبِ﴾. (14)
ص: 482
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- [این غزوه روز شنبه نیمه ی شوال پس از گذشتن بیست ماه از هجرت اتفاق افتاد جریان این واقعه از این قرار است حضرت رسول اصحاب خود را جمع کرد و در بازار بنی قینقاع حاضر گردید و به یهودیان : فرمود از خداوند بترسید که مانند قریش گرفتار عذاب پروردگار نشوید اکنون اسلام را اختیار کنید زیرا شما اوصاف مرا در کتاب خود می بینید یهودیان گفتند ای محمد! این پیروزی ها شما را گول نزند و از موفقیتی که در برابر خویشاوندانت پیدا کردی فریب نخوری به خداوند سوگند اگر ما با تو جنگ کنیم آن وقت می شوی که ما بر خلاف آن ها هستیم در این هنگام نزدیک بود که مشاجره و نزاع بین مسلمین و یهودیان درگیرد و این آیه ی شریفه در این مورد نازل شد ﴿قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ في سَبيل الله وَ أُخْرَى كافِرَةٌ يَرَوْتَهُمْ مِثْلَيهِمْ رَأيَ الْعَيْنِ وَاللهُ يُؤَيَّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَالِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ﴾.
2- امام صادق علیه السلام- ﴿قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَىٰ كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ﴾؛ یعنی اگر تعداد آن ها دو برابر این هم بود. وَاللهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَن يَشَاء؛ مقصود آیه ی شریفه، رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز بدر است إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لَّأُولِي الأَبْصَارِ.
3- امام علی علیه السلام- این آیه درباره ی داستان بدر است و مسلمانان سیصدوسیزده نفر به تعداد یاران طالوت بودند که با او از رودخانه گذشتند هفتاد و هفت نفر از مهاجران و دویست و سی وشش نفر از انصار است و در تعداد مشرکان اختلاف.است از علی علیه السلام و ابن مسعود روایت شده است که آن ها هزار نفر بودند.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- او همان کسی است که تو را با یاری خود و مؤمنان تقویت کرد. (انفال/62) یعنی به وسیله ی علی بن ابی طالب علیه السلم.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که شبانه مرا به سوی آسمان سیر دادند بر ساق عرش این عبارت را دیدم هیچ معبودی جز خداوند نیست محمد صلی الله علیه و آله فرستاده ی من و برگزیده ی من از میان خلقم می باشد. او را به وسیله ی علیل تأیید و به وسیله ی او یاری کردم».
محبت امور مادی از [قبیل] زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسب های ممتاز و چهارپایان و زراعت در نظر مردم جلوه داده شده است تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند ولی این ها وسایل گذران زندگی دنیا است و هدف نهایی نمی باشد؛ و سرانجام نیک و زندگی والا و جاویدان، نزد خداست. (14)
ص: 483
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن مَسْعُودٍ، قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ خَمْسَةُ رَهْطِ مِنْ أَصْحَابَنَا يَوْماً عَلَى رَسُول اللَّهِ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّه : يَا ابْنَ مَسْعُودٍ احْذَر الدُّنْيَا وَ لَذَّاتِهَا وَ شَهَوَاتِهَا وَ زِينَتَهَا وَ أَكْلَ الْحَرَامِ وَالذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَالْمَرَاكِبَ وَ النِّسَاءَ وَ الْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرَ المُقَنْطَرَةَ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ... وَ الْأَنْعَامَ وَ الْحَرْثَ ذلِكَ مَتاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيا وَ اللهُ عِنْدَهُ حُسْنُ المَابِ قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرِ مِنْ ذلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ سِتُ حُبُ الدُّنْيَا وَحُبُّ الرِّئَاسَةِ وَحُبُّ الطَّعَامِ وَ حب النساءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الراحة﴾. (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْفِتَنُ ثَلَاثُ حُبَ النِّسَاءِ وَ هُوَ سَيْفُ الشَّيْطَانِ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَهُوَ فَخُ الشَّيْطَان وَحُبُّ الدِّينَارِ وَالدَّرْهَم وَ هُوَ سَهُمُ الشَّيْطَانِ فَمَنْ أَحَبَّ النِّسَاءَ لَمْ يَنْتَفِعْ بِعَيْشِهِ وَمَنْ أَحَبَّ الْأَشْرِبَةَ حَرُمَتْ عَلَيْهِ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَحَبَّ الدِّينَارَ وَالدِّرْهَمَ فَهُوَ عَبْدُ الدُّنْيَا﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا تَلَذَّذَ النَّاسُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَة بلَذَّةَ أَكْثَرَ لَهُمْ مِنْ لَذَّةَ النِّسَاءِ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ ثُمَّ قَالَ: وَإِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ مَا يَتَلَذَّذُونَ بِشَيْءٍ مِنَ الْجَنَّةِ أَشْهَى عِنْدَهُمْ مِنَ النِّكَاحِ لَا طَعَامٍ وَ لَا شَرَابٍ﴾. (4)
5- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الْقَناطِيرُ جُلُودُ التّيران مَمْلُوءَةَ ذَهَباً وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ يَعْنِي الرَّاعِيَةَ وَ الْأَنْعَامِ وَ الْحَرْثِ يَعْنِي الزَّرْعَ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَابِ أَنْ حُسْنُ الْمَرْجِعِ إِلَيْهِ﴾. (5)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ذهَّبُ وَالْفِضَّةُ حَجَرَاَن مَمْسُوحَانِ فَمَنْ أَحَبَّهُمَا كَانَ مَعَهُمَا﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿قُل أ أنبئُكُمْ بِخَيْرِ مِنْ ذالِكُم لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي أَ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيها وَ أَزْواجُ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ الله وَ اللهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ (15)
ص: 484
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود دوری کن از دنیا و لذت ها زینت ها و شهوت هایش، خوردن حرامش طلا و نقره مرکب ها (زنان) و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره... و چهارپایان و زراعت [که] در نظر مردم جلوه داده شده است، این ها وسایل گذران زندگی دنیاست و سرانجام نیک نزد خداست بگو آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این [سرمایه های مادی[ بهتر است؟ برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کرده اند و از این سرمایه ها، در راه مشروع و حق و عدالت استفاده می کنند در نزد پروردگارشان در جهان دیگر، باغ هایی است که نهرها از پای درختانش می گذرد همیشه در آن خواهند بود و همسرانی پاکیزه، و خشنودی خداوند نصیب آن هاست و خدا به [امور] ،بندگان بیناست. (آل عمران/15)
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- نخستین باری که خداوند معصیت شد به خاطر شش چیز بود: محبت دنیا، حب ریاست حب غذا و طعام و حبّ خواب و حبّ آسایش و حب زنان.
3- امام علی علیه السلام- فتنه بر سه گونه است محبّت زن که آن شمشیر شیطان است، آشامیدن شراب که آن دام شیطان می باشد و محبت دینار و درهم که آن تیر شیطان است هرکس زنان را از روی شهوت دوست بدارد از زندگی خود سودی نخواهد برد و هر کس شراب را دوست داشته باشد بهشت بر وی حرام خواهد شد و هر کس درهم و دینار را دوست بدارد بنده ی دنیا خواهد بود.
4- امام صادق علیه السلام- جمیل بن دراج گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «هیچ لذتی در دنیا و آخرت برای مردم خوشایندتر از لذت بردن از زنان نیست؛ و این همان گفتهی خداوند عزوجل است که می فرماید: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ.... سپس فرمود: «اهل بهشت نیز در آن جا از هیچ لذتی بیش از لذت نکاح بهره نمی برند حتی لذت خوردن و نوشیدن به اندازه ی لذت نکاح نیست.
5- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- قناطیر؛ پوست گاوهای نر است که پر از طلا باشد. وَالْخَيْل المُسَوَّمَةِ؛ یعنی اسبانی که می چرند، وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ؛ یعنی محصول کشاورزی، وَاللهُ عِنْدَه حُسْنَ الْمُتَابِ؛ يعنى بازگشت نیکو به نزد او.
6- امام علی علیه السلام- طلا و نقره مسخ شده اند پس هر کس دوستشان بدارد با آن ها است
بگو: «آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این [سرمایه های مادی]، بهتر است؟ برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کرده اند و از این سرمایه ها در راه مشروع استفاده می کنند در نزد پروردگارشان باغ هایی بهشتی است که نهرها از پای درختانش می گذرد؛ جاودانه در آن خواهند بود؛ و همسرانی پاکیزه و خشنودی خداوند [نصیب آن هاست] و خدا به [اعمال] بندگان [با ایمان]، بیناست. (15)
ص: 485
ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قل أ أنبكُمْ بِخَيْرِ مِنْ ذالِكُم الْآيَاتِ نَزَلَتْ فِي عَلَى علیه السلام وَ حَمْزَةَ وَ عُبَيْدَةَ بْنِ الحارث﴾. (1)
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَسَنِ بْن مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِيِّ قَالَ: ... لَمَّا حَضَرَ الرِّضَا علیه السلام مَجْلِسَ المَأْمُونِ جَرَى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سُلَيْمَانَ الْمَرْوْزِيَّ كَلَامُ فِي... قَالَ الرِّضَا علیه السلام: يَا سُلَيْمَانُ هَلْ يَعْلَمُ اللَّهُ جَمِيعَ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ النَّارِ؟ قَالَ سُلَيْمَانُ: نَعَمْ قَالَ: فَيَكُونُ مَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَّهُ يَكُونُ مِنْ ذَلِكَ؟ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَإِذَا كَانَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْهُ شَيْءٍ إِلَّا كَانَ أَ يَزِيدُهُمْ أَوْ يَطْوِيهِ عَنْهُمْ؟ قَالَ سُلَيْمَانُ: بَلْ يَزِيدُهُمْ قَالَ: فَأَرَاهُ فِي قَوْلِكَ قَدْ زَادَهُمْ مَا لَمْ يَكُنْ فِي عِلْمِهِ أَنَّهُ يَكُونُ. قَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَالْمَزِيدُ لَا غَايَةَ لَهُ قَالَ: فَلَيْسَ يُحِيطُ عِلْمُهُ عِنْدَكُمْ بِمَا يَكُونُ فِيهِمَا إِذَا لَمْ يَعْرِفُ غَايَةَ ذَلِكَ وَ إِذَا لَمْ يُحِط عِلْمُهُ بِمَا يَكُونُ فِيهِمَا لَمْ يَعْلَمْ مَا يَكُونُ فِيهِمَا أَنْ يَكُونَ تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ عُلُوا كَبِيراً. قَالَ سُلَيْمَانُ: إِنَّمَا قُلْتُ لَا يَعْلَمُهُ لِأَنَّهُ لَا غَايَةَ لِهَذَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَصَفَهُمَا بِالْخُلُودِ وَ كَرِهْنَا أَنْ نَجْعَلَ لَهُمَا انْقِطَاعاً. قَالَ الرِّضَا لَيْسَ عِلْمُهُ بذَلِكَ بِمُوجب لِانْقِطَاعِهِ عَنْهُمْ لِأَنَّهُ قَدْ يَعْلَمُ ذَلِكَ ثُمَّ يَزِيدُهُمْ ثُمَّ لَا يَقْطَعُهُ عَنْهُمْ وَ كَذَلِكَ قَالَ عَزَّوَجَلَ فِي كِتَابِهِ كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ وَقَالَ لِأَهْلِ الْجَنَّةِ عَطَاءً غَيْرَ يَجُذُوذٍ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَ: وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ لا مَقْطُوعَةٍ وَلا تَمنُوعَة فَهُوَ جَلَّ وَ عَزَّ يَعْلَمُ ذَلِكَ وَ لَا يَقْطَعُ عَنْهُمُ جَلَّ وَ عَزَّ يَعْلَمُ ذَلِكَ وَ لَا يَقْطَعُ عَنْهُمُ الزِّيَادَةَ أَ رَأَيْتَ مَا أَكَلَ أَهْلُ الْجَنَّة وَ مَا شَرِبُوا أَ لَيْسَ يُخْلِفُ مَكَانَهُ؟ قَالَ: بَلَى. قَالَ: أَ فَيَكُونُ يَقْطَعُ ذَلِكَ عَنْهُمْ وَ قَدْ أَخْلَفَ مَكَانَهُ؟ قَالَ سُلَيْمَانُ: لَا. قَالَ: فَكَذَلِكَ كُلَّمَا يَكُونُ فِيهَا إِذَا أَخْلَفَ مَكَانَهُ فَلَيْسَ بِمَقْطُوعَ عَنْهُمْ. قَالَ سُلَيْمَانُ: بَلْ يَقْطَعُهُ عَنْهُمْ وَ لَا يَزِيدُهُمْ قَالَ الرِّضَا علیه السلام: إذا يَبيدُ مَا فِيهِمَا وَهَذَا يَا سُلَيْمَانُ إِبْطَالُ الْخُلُودِ وَ خِلَافِ الْكِتَابِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ: هُمْ مَا يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنَا مَزِيدٌ وَ يَقُولُ عَزَّوَجَلَ عَطَاءٌ غَيْرَ يَجُذُوذٍ وَ يَقُولُ عَزَّوَجَلَ: وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ. وَيَقُولُ عَزَّوَجَلَ: خَالِدِينَ فِيها أَبَداً وَيَقُولُ
ص: 486
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قُل أَو نَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ؛ این آیات درباره ی علی علیه السلام و حمزه و عبیدہ بن حارث نازل شده است.
1- امام رضا علیه السلام- حسن بن محمد نوفلی می گوید وقتی امام رضا علیه السلام در مجلس مأمون حاضر شد میان او و سلیمان در مورد بداء گفتگو شد.... امام رضا علیه السلام فرمود: آیا خداوند تمام آن چه را که در بهشت و دوزخ است می داند؟ سلیمان گفت: «بله». امام فرمود: آیا آن چه را که خداوند می داند که در آینده ایجاد خواهد شد از علم خداوند است؟ گفت: «بله» امام فرمود: «اگر آن چه در بهشت و جهنم است مصرف شود و چیزی از آن نماند جز آن که گفته شود بود آیا چیزی برایشان می افزاید یا آن را درهم می پیچد و جمعش می کند. سلیمان گفت: برایشان اضافه می کند. فرمود می بینم که بنابر سخن تو چیزی که در علمش نبوده و نمی دانسته که بعداً ایجاد می شود برایشان اضافه فرموده است». سلیمان گفت: «فدایت شوم آن چه اضافه می شود نهایتی ندارد». امام علیه السلام فرمود: بنابراین به اعتقاد شما علم خداوند به چیزهایی که در بهشت و جهنم می باشد- در صورتی که نهایت آن ها را نداند- احاطه ندارد و اگر علمش به آن چه در بهشت و جهنم ایجاد می شود احاطه نداشته باشد چیزهایی را که در آن ها ایجاد می شود قبل از آن که ایجاد شود نمی داند خداوند برتر است از آن چه می گویی برتری بزرگ» سلیمان گفت: به این دلیل گفتم که خدا آن را نمی داند چون نهایت و پایانی ندارد؛ برای این که خدای عزوجل بهشت و جهنم را به جاودانگی توصیف کرده است و برای ما ناپسند بود که برای بهشت و جهنم پایانی قرار دهیم». امام رضا علیه السلام فرمود: علم خدا به آن باعث تمام شدنش نمی شود؛ چون خداوند آن را می داند و سپس برایشان اضافه می کند و افزودهها را از آن ها قطع نمی نماید و به همین خاطر خدای عزوجل در کتابش فرمود: هرگاه پوست های تنشان در آن [بریان گردد و بسوزد] پوست های دیگری به جای آن قرار می دهیم تا کیفر [الهی] را بچشند. (نساء/56) و به اهل بهشت فرمود بخششی است قطع نشدنی. (هود/108) و خداوند عزوجل فرمود و میوه های فراوان که هرگز قطع و ممنوع نمی شود. (واقعه/32-33) پس خدای عزوجل آن را می داند و زیادی را از آن ها دریغ نمی نماید به من بگو آیا آن چه اهل بهشت بخورد بیاشامد خداوند چیزی جایگزین نمی کند؟ سلیمان گفت: «بله جایگزین می کند». فرمود: «آیا آن را از آن ها دریغ می کند در حالی که جایگزین نموده است؟ سلیمان گفت: «نه» فرمود: «پس اینگونه است که هرآن چه در بهشت باشد وقتی چیز دیگری جای آن قرار دهد نعمت های بهشتی از بهشتیان قطع نشده است». سلیمان گفت: «بله، نعمت ها را از آن ها قطع می کند و برایشان نمی افزاید»! امام رضا علیه السلام فرمود: «در این صورت آن چه در بهشت است تمام می شود و ای سلیمان این سخن ردّ جاودانگی بهشت و خلاف کتاب خداست؛ چون خدای عزوجل می فرماید هرچه بخواهند در آن جا برای آن ها هست و نزد ما نعمت های بیشتری است که به فکر هیچ کس نمی رسد (35) و خدای عزوجل می فرماید: بخششی
ص: 487
عَزَّوَجَلَ وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ لا مَقْطُوعَةٍ وَلا تَمنُوعَةٍ فَلَمْ يُحِرٌ جَوَابا﴾. (1)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَأَمَّا قَوْلُهُ وَ أَزْواجُ مُطَهَّرَةٌ، قَالَ: فِي الْجَنَّةَ لَا يَحِضْنَ وَ لَا يُحْدِثُنَ﴾. (2)
قوله تعالى: أَلَّذِينَ ﴿يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنا عَذابَ النَّارِِ﴾. (16)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَلَبِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ أَمَّا قَوْلُهُ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ أَيْ إِنَّ الْمُتَيَقَّنَ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي وَكَايَة عَدُوٌّ آلِ مُحَمَّدِ وَ وَلَايَةُ عَدُوٌّ آلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله هِيَ النَّارُ مَنَ دَخَلَهَا فَقَدْ دَخَلَ النَّارِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَالْقانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴾. (17)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ فَقَالَ: اسْتَغْفَرَ رسول الله صلی الله علیه و آله فِي وَتْرِهِ سَبْعِينَ مَرَّةٌ ﴾. (4)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿سُئِلَ أَبُو جَعْفَرَ الْبَاقِرِ عَنْ وَقْتِ صَلَاةِ اللَّيْلِ فَقَالَ: الْوَقْتُ الَّذِي جَاءَ عَنْ جَدِّى رسول الله صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ فِيهِ يُنَادِي مُنَادِى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَلْ مِنْ دَاعِ فَأَجِيبَهُ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ؟ قَالَ السَّائِلُ: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: الْوَقْتُ الَّذِى وَعَدَ يَعْقُوبُ فِيهِ بَنِيهِ بِقَوْلِهِ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي
ص: 488
است قطع نشدنی (هود/108) و می فرماید: و هیچ گاه از آن اخراج نمی گردند (حجر /48) و می فرماید: خالِدِینَ فيها و می فرماید و میوه های فراوان که هرگز قطع و ممنوع نمی شود (واقعه /33-34) سلیمان نتوانست جواب بدهد.
1-2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ ؛ یعنی زنانی که نه حیض می بینند و نه حدث (هر آن چه وضو را باطل می کند) دارند.
[همان] کسانی که می گویند «پروردگارا ما ایمان آورده ایم؛ پس گناهان ما را بر ما ببخش و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار» (16)
1- امام صادق علیه السلام- حلبی گفت: امام صادق علیه السلام این آیه را خواند... اما سخن خداوند: كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ یعنی آیا پرهیزگاران مانند کسانی هستند که پیوسته در ولایت دشمن آل محمدند که همان آتشی است که هر کس داخل شد داخل در جهنم شده است.
آن ها که [در مسیر اطاعت و ترک گناه] استقامت می ورزند؛ راستگو هستند؛ [در برابر خدا] خضوع و [در راه او] انفاق می کنند؛ و در سحرگاهان از خداوند آمرزش می طلبند. (17)
1-1- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: «الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ چه کسانی هستند؟ در جواب گفت: «رسول خدا صلی الله علیه و آله در نماز وتر خود هفتاد بار استغفار می کرد».
2-1- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام درباره ی وقت نماز شب سؤال شد فرمود: «همان وقتی است که از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیده که فرمود در آن وقت منادی خدای عزوجل ندا می دهد: آیا دعا کننده ای هست تا اجابتش کنم؟ آیا استغفار کننده ای هست تا او را بیامرزم؟ سؤال کننده گفت: آن چه وقتی است؟ فرمود: وقتی است که یعقوب در آن وقت، با این سخنش به فرزندانش وعده داد به زودی برایتان از پروردگارم طلب آمرزش می کنم. (یوسف /98) سؤال کننده
ص: 489
قَالَ: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: الْوَقْتُ الَّذِي قَالَ اللَّهُ فِيهِ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ إِنَّ صَلَاةَ اللَّيْلِ فِي أَفْضَلُ مِنْهَا قَبْلَ ذَلِكَ وَ هُوَ وَقْتُ الْإِجَابَة﴾. (1)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُفَضَّل بْن عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: جُعِلْتُ فِدَاكَ تَفُوتُنِي صَلَاةُ اللَّيْل فَأَصَلَّى الْفَجْرَ فَلِي أَنْ أَصَلِّيَ بَعْدَ صَلَاةِ الْفَجْرِ مَا فَاتَنِي مِنْ صَلَاةِ وَأَنَا فِي مُصَلَّى قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسَ فَقَالَ: نَعَمْ وَلَكِنْ لَا تُعْلِمُ بِهِ أَهْلَكَ فَتَخِذَهُ سُنَّةَ فَيَبْطُلُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وجَلَّ وَالمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴾. (2)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلَى الصَلِّ مِنَ اللَّيْلِ وَلَوْ قَدْرَ حَلْب شَاةِ وَ بِالْأَسْحَارِ فَادْعُ فَإِنَّ عِنْدَ ذَلِكَ لَا تُرَدُّ دَعْوَةٌ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ﴾. (3)
5-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ فِي السَّحَرِ سَبْعِينَ مَرَّةً كَانَ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِيهِمْ: وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ وَ قَالَ: مَنْ قَرَأَ فِي لَيْلِهِ سَبْعِينَ آيَةً لَمْ يَكُنْ مِنَ الْغَافِلِين﴾. (4)
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ دَاوَمَ عَلَى صَلَاةِ اللَّيْلِ وَالْوَتْرِ وَاسْتَغْفَرَ اللَّهَ فِي كُلِّ وَتْر سَبْعِينَ مَرَّةً ثُمَّ وَاظَبَ عَلَى ذَلِكَ سَنَةَ كُتِبَ مِنَ المُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴾. (5)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَالَ فِي آخِرِ الْوَتْرِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَأَتُوبُ إِلَيْهِ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ دَاوَمَ عَلَى علیه اللام ذَلِكَ سَنَةٌ كُتِبَ مِنَ المُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ وَ فِي رَوَايَة أُخْرَى عَنْها وَجَبَتْ لَهُ المَغْفِرَةٌ ﴾. (6)
8-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَحَرُوا وَ لَوْ عَلَى شَرْبَة مَا، وَأَفْطِرُوا وَ لَوْ عَلَى شِقَ تَمْرَةَ يَعْنِي إِذَا حَلَّ الْفِطْرُ وَ قَالَ: السَّحُورُ بَرَكَةُ وَلِلَّهِ مَلَائِكَةُ يُصَلُّونَ عَلَى الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ وَ عَلَی اَلْمُتَسَحِّرِینَ وَ أَکْلَهُ اَلسَّحُورِ﴾. (7)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا رَأَى أَهْلَ قَرْيَة قَدْ أَسْرَفُوا فِي الْمَعَاصِي وَفِيهَا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ نَادَاهُمْ جَلَّ جَلَالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ يَا أَهْلَ مَعْصِيَتِي لَوْ لَا مَنْ فِيكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الْمُتَحَايِّينَ بِجَلَالِي الْعَامِرِينَ بِصَلَاتِهِمْ أَرْضِي وَ مَسَاجِدِى وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ خَوْفاً مِنِّي لَأَنْزَلْتُ بِكُمْ عَذَابِي ثُمَّ لَا أَبَالَى﴾. (8)
ص: 490
گفت: «آن چه وقت است»؟ فرمود: «وقتی است که خداوند درباره اش فرمود: وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بالأسحار. نماز شب در آخر شب، از قبل از آن برتر است و آن هنگام اجابت است».
3-1- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایتان شوم نماز شب را نمی خوانم و نماز صبح را می خوانم آیا می توانم بعد از نماز صبح نمازهای قضای خود را بخوانم در حالی که قبل از طلوع خورشید در حال خواندن نماز هستم فرمود: «بلی، ولی خانواده ات را از این کار باخبر نساز تا آن را سنت نسازی و گفته ی خداوند عزوجل که فرموده است: والمُسْتَغْفِرِينَ بالأَسْحَارِ را باطل نکنی.
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علیا در دل شب نماز بخوان گرچه چند دقیقه به اندازه ی دوشیدن بزی باشد. که خداوند متعال می فرماید: الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ
5-1- امام علی علیه السلام- هر کس هنگام سحر هفتاد بار بگوید استغفر الله جزء کسانی خواهد بود که خدا فرموده است: الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ و هرکس در شب هفتاد آیه از قرآن تلاوت کند جزء غافلین محسوب نخواهد شد.
6-1- امام باقر علیه السلام- کسی که دائماً نماز شب و نماز وتر بخواند و در هر نماز وتر هفتاد بار استغفر الله بگوید و این کار را یک سال ادامه دهد در زمره ی الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ قرار می گیرد.
7-1- امام صادق علیه السلام- هرکس در نماز وتر خود در پایان سحر هفتاد بار بگوید: استغفر الله و اتوب إليه و یک سال این کار را ادامه دهد، حتماً بخشیده خواهد شد.
8-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- سحری بخورید هرچند با یک جرعه آب و هنگامی که زمان افطار رسید هرچند با نصف خرما هم که باشد افطار کنید سحری برکت است و خداوند فرشتگانی دارد که بر استغفار کنندگان در سحرگاهان و سحرخیزان و سحری خورندگان درود می فرستند.
9-1- امام صادق علیه السلام- همانا خدای تبارک و تعالی چون ببیند مردم یک آبادی و گناهان از اندازه بیرون شدند و در آن آبادی سه نفر مؤمن.هستند خداوند باعظمت به آن ها ندا می دهد: «ای گناه پیشه ها اگر در میان شما از مؤمنانی که همدیگر را دوست دارند و به خاطر بزرگی من، آنان که زمین مرا و مسجدهایم را با نماز خود آباد سازند و آنان که از خوف من در سحرها آمرزش خواهند نبود عذابم را به شما فرود می آوردم و باکی نداشتم».
ص: 491
10-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَى أَنَس عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ: إِنِّي لَأَهُمُ بأَهْل الْأَرْضِ عَذَاباً فَإِذَا نَظَرْتُ إِلَى عُمَّار بُيُوتِى وَإِلَى الْمُتَهَجِّدِينَ وَإِلَى الْمُتَحَانِينَ فِي اللَّهِ وَإِلَى المُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ صَرَفْتُهُ عَنْهُم﴾. (1)
11-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ الْمُصَلِّينَ وَقْت السَّحَر﴾. (2)
12-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَةُ أَصْوَاتِ يُحِبُّهَا اللَّهُ تَعَالَى صَوْتُ الدِّيكَ وَ صَوْتُ قَارِئ الْقُرْآن وَ صَوْتُ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴾. (3)
13-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ كُمَيْل بن زيَادٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام الْعَبْدُ يُصِيبُ الذَّنْبَ فَيَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْهُ فَمَا حَدُّ الِاسْتِغْفَارِ؟ قَالَ: يَا ابْنَ زَيَادِ التَّوْبَةُ قُلْتُ: بَس؟ قَالَ: لَا. قُلْتُ: فَكَيْفَ قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَصَابَ ذَنْباً يَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللهَ بالتَّحْرِيكِ قُلْتُ: وَمَا التَّحْرِيكَ؟ قَالَ: الشَّفَتَانِ وَالنِّسَانُ يُريدُ أَنْ يَتْبَعَ ذَلِكَ بِالْحَقِيقَة. قُلْتُ: وَمَا الْحَقِيقَةُ؟ قَالَ: تَصْدِيقُ فِي الْقَلْبِ وَ إضْمَارُ أَنْ لَا يَعُودَ إِلَى الذَّنْبِ الَّذِي اسْتَغْفَرَ مِنْهُ قَالَ كَمَيْلُ: فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَإِنَّهُ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ؟ قَالَ: لَا قَالَ كُمَيْلُ: فَكَيْفَ ذَاكَ؟ قَالَ: لِأَنَّكَ لَمْ تَبْلُغْ إِلَى الْأَصْلِ بَعْدُ. قَالَ كُمَيْلُ: فَأَصْلُ الاسْتِغْفَارِ مَا هُوَ؟ قَالَ: الرُّجُوعُ إِلَى التَّوْبَة مِنَ الذَنْبِ الَّذِي اسْتَغْفَرْتَ مِنْهُ وَ هِيَ أَوَّلُ دَرَجَةِ الْعَابِدِينَ وَ تَرَكَ الذَّنْب وَالِاسْتِغْفَارُ اسْمُ وَاقِعُ لَمَعَان سِتّ أَولُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ أَبَداً وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ حُقُوقِ الْمَخْلُوقِينَ الَّتِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُمْ وَ الرَّابِعُ أَنْ تُؤَدِّى حَقَّ اللَّهِ فِي كُلِّ فَرْضِ وَ الْخَامِسُ أَنْ تُذِيبَ اللَّحْمَ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ وَ الْحَرَامِ حَتَّى يَرْجِعَ الْجِلْدُ إِلَى عَظْمِهِ ثُمَ تُنْشِئَ فِيمَا بَيْنَهُمَا لَحْماً جَدِيداً وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْبَدَنَ أَلَمَ الطَّاعَاتِ كَمَا أَذَقَتَهُ لَذَّاتِ الْمَعَاصِي﴾. (4)
14-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ وَ هُمُ الدَّعَاءُونَ﴾. (5)
15-1- الصّادق علیه السلام- ﴿الا صَلَوَاتُ اللهِ عَلَى الْمُتَسَحْرِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴾. (6)
ص: 492
10-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- من اراده می کنم که اهل زمین را عذاب کنم ولی هنگامی که به آباد کنندگان خانه هایم نگاه می کنم و به کسانی که در شب بیدارند و عبادت می کنند و به کسانی که در راه من یکدیگر را دوست دارند و به کسانی که در سحرگاهان طلب آمرزش می کنند، عذاب را از آن ها برمی گردانم.
11-1- امام صادق علیه السلام- المُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ؛ نمازگزاران به هنگام سحر هستند.
12-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند سه صدا را دوست دارد صدای خروس و صدای قاری قرآن و صدای استغفار کننده در سحرگاهان
13-1- امام علی علیه السلام- کمیل بن زیاد گوید: به امام علی علیه السلام عرض کردم «ای امیرالمؤمنین علیه السلام! بنده ی خدا گناه می کند و آن گاه از خدا آمرزش می خواهد حد استغفار و میزان آمرزش خواستن چیست؟ فرمود: ای پسر زیاد توبه گفتم همین؟! فرمود: «نه» عرض کردم پس چگونه باشد؟ فرمود: «بنده ی خدا چون گناه کند می گوید استغفرالله با تکان دادن» گفتم: تکان دادن چه چیز؟ فرمود لب ها و زبان که می خواهد دنبال حقیقت باشد. عرض کردم: «حقیقت چیست؟ فرمود (باور کردن) دل و تصمیم بر بازنگشتن به گناهی که از آن آمرزش جسته است. اگر چنین کنم از مستغفران باشم؟ فرمود: «نه» پس چطور؟ فرمود چون تو هنوز به اصل استغفار نرسیدی». اصل استغفار چیست؟ فرمود: «بازگشت به توبه از گناهی که آمرزش آن را خواسته ای و آن اولین درجه و رتبه ی عابدان و ترک گناه است و استغفار نامی است که معنایش شش جزء دارد: اوّل پشیمانی بر گذشته و دوّم تصمیم جدی که برای همیشه به آن گناه بازنگردد و سوم ادای حقوق بین تو و سایر آفریده ها و چهارم پرداخت حق خداوند در واجبات و پنجم این که گوشتی که از حرام بر بدنت روییده آب کنی تا پوست به استخوان بچسبد و سپس گوشت تازه بروید و ششم این که به بدنت رنج عبادت را بچشانی چنان چه لذت گناه چشانیده ای».
14-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- رحمه الله علیه وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ؛ آن ها همان دعاکنندگان اند.
15-1- امام صادق علیه السلام- هان درود خدا بر سحرخیزان و استغفار کنندگان در سحرها
ص: 493
قوله تعالى: ﴿شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ المَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قائماً بِالْقِسْطِ لا إلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾ (18)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿فَإِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يَشْهَدُ بهَا لِنَفْسِهِ وَ هُوَ كَمَا قَالَ فَأَمَّا قَوْلُهُ وَ الْمَلائِكَةُ؛ فَإِنَّهُ أَكْرَمَ الْمَلَائِكَةَ بِالتَّسْلِيمِ لِرَبِّهِمْ وَصَدَقُوا وَ شَهِدُوا كَمَا شَهِدَ لِنَفْسِهِ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ وَهَبُ بْنُ وَهْبِ الْقُرَشِيُّ سَمِعْتُ الصَّادِقِ علیه السلاملَّهِ يَقُولُ: قَدِمَ وَفْدُ مِنْ فِلَسْطِينَ عَلَى الْبَاقِرِ فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَهُمْ ثُمَّ سَأَلُوهُ عَنِ الصَّمَدِ فَقَالَ: تَفْسِيرُهُ فِيهِ الصَّمَدُ خَمْسَةُ أَحْرُفِ فَالْأَلِفُ دَلِيلُ عَلَى إِنِّيَّتِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ ذَلِكَ تَنْبِيهُ وَ إِشَارَةُ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْحَوَاسِ﴾. (2)
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذِهِ الْآيَاتِ أَنْ يَهْبِطْنَ إِلَى الْأَرْضِ تَعَلَّقْنَ بِالْعَرْشِ وَ قُلْنَ أَي رَبِّ إِلَى أَيْنَ تُهْبِطْنَا إِلَى أَهْلِ الْخَطَايَا وَالذُّنُوبِ فَأَوْحَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِنَّ أَن اهْبِطَنَ فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا يَتْلُوكُنَّ أَحَدٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ شِيعَتِهِمْ فِي دُبُرِ مَا افْتَرَضَتْ عَلَيْهِ مِنَ الْمَكْتُوبَةِ فِي كُلِّ يَوْمٍ إِنَّا نَظَرْتُ إِلَيْهِ بِعَيْنِيَ الْمَكْنُونَةِ فِي كُلٌّ يَوْمٍ سَبْعِينَ نَظْرَةَ أَقْضِي لَهُ فِي كُلِّ نَظْرَة سَبْعِينَ حَاجَةً وَ قَبَلْتُهُ عَلَى مَا فِيهِ مِنَ الْمَعَاصِي وَ هِيَ أُمُّ الْكِتَابِ وَ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ وَ آیَهُ الْکُرْسِیِّ وَ آیَهُ الْمُلْکِ﴾. (3)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَآيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ الْآيَتَيْنِ مِنْ آلِ عِمْرَانَ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إلَّا هُوَ وَ قُل اللهم مالك الملكِ إِلَى آخِرِهَا مُعَلَّقَاتُ مَا بَيْنَهُنَّ وَبَيْنَ الله تَعَالَى حِجَابُ يَقلَن يَا رَبِّ تُهْبِطُنَا إِلَى أَرْضِكَ وَ إِلَى مَنْ يَعْصِيكَ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: لَا يَقْرَؤُكُنَّ أَحَدٌ مِنْ عِبَادِي دُبُرَ كُلِّ صَلَاة إِلَّا جَعَلَتْ الْجَنَّةَ مَثْوَاهُ عَلَى مَا كَانَ فِيهِ وَ لَأَسْكَنْتُهُ حَظِيرَةَ الْقُدْسِ وَلَأَنْظُرَنَّ إِلَيْهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ نَظْرَةٌ﴾. (4)
ص: 494
خداوند [با ایجاد نظام هماهنگ جهان هستی] گواهی می دهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش [نیز بر این مطلب] گواهی می دهند؛ در حالی که [خداوند] قیام به عدالت دارد؛ معبودی جز او نیست اوست توانا و حکیم 18
1-1- امام باقر علیه السلام- خداوند گواهی می دهد که خدایی جز ذات یکتایش نیست و همین طور هم هست. ملائکه نیز همین گواهی را می دهند خداوند به آن ها احترام گزارده که تسلیم به پروردگارند و گواهی دارند».
2-1- امام صادق علیه السلام- گروهی از اهل فلسطین بر حضرت باقر علیه السلام وارد شدند و از او مسائلی چند سؤال کردند و ایشان جواب داد بعد از آن از او از معنی صمد سؤال کردند. امام علیه السلام فرمود: «تفسیرش در خود آن است و الصَّمَدِ پنج حرف است پس الف دلیل است بر اِنّیّت و تحقق آن و قول خداوند عزّوجلّ است: شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ؛ و آن تنبيه و اشاره به سوی غایب از درک حواس است».
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- چون خدای عزوجل به این آیات فرمان داد که به زمین فرود آیند آن ها به عرش در آویختند و گفتند پروردگارا به کجا ما را فرومی فرستی؟ به سوی خطاکاران و گنه کاران»؟! پس خدای عزوجل به آن ها فرمود: فرود آیید که به عزت و جلال خودم سوگند که هیچ کس از آل محمد و شیعیان آن ها شما را در هر روز دنبال نماز واجبش نخواند جز این که به نظر مخصوصی در هر روز هفتاد بار به او نظر کنم و در هر نظر هفتاد حاجت او را برآورم و او را با آن چه گناه دارد بپذیرم و آن آیات عبارت است از ام الکتاب سوره ی مبارکه ی حمد و آیه ی ﴿شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ المَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ﴾ و آیة الکرسی و آیه ی ملک (ال عمران /26)».
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- سوره ی حمد و آیة الکرسی و این دو آیه از سوره ی آل عمران: شَهِدَ الله أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ.... و آيه ى قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ المُلكِ... میان آن ها و خدای تعالی پرده ای آویخته است. می گویند: «پروردگارا آیا ما را به سوی زمینت و به سوی کسی که تو را نافرمانی می کند فرو می فرستی»؟! پس خدای تعالی فرمود: هیچ یک از بندگان من شما را بعد از هر نماز نمی خواند مگر این که بهشت را با آن چه در آن است اقامتگاه او قرار می دهم و او را در بهشت حظيرة القدس مسکن می دهم و هر روز هفتاد بار نگاه مهربانانه به او می نمایم».
ص: 495
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله - ﴿القطب الراوندِي فِي لُبِّ اللُّبَاب عَن النَّبي الله قَالَ: مَنْ قَرَأَ شَهِدَ اللَّهُ مَرَةً وَاحِدَةً حَرَّمَ اللَّهُ ثُلُثَ جَسَدِهِ عَلَى النَّارِ وَ مَن قَرَأَهَا مَرَّتَيْنِ حَرَّمَ اللَّهُ ثُلُثَىٰ جَسَدِهِ عَلَى النَّارِ وَ مَنْ قرآهَا ثَلَاثَ مَرَاتِ حَرَّمَ اللَّهُ جَمِيعَ جَسَدِهِ عَلَى النَّارِ وَ رَأَى لَيْلَةَ أَسْرَى بِهِ بَابَ الْجَنَّةِ مُعْلَقاً عَلَى عَبْدِ ثُمَّ رَآهُ مَفْتُوحاً فَسَأَلَ عَنْ ذَلِكَ فَقِيلَ لِأَنَّهُ قَرأَ شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ﴾. (1)
6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَرأَ شَهِدَ اللهُ الْآيَةَ عِنْدَ مَنَامِهِ خَلَقَ اللَّهُ مِنْهَا سَبْعِينَ أَلْفَ خَلْقَ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة﴾. (2)
7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن ابْنِ عَبَّاس قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ بَشِيراً لَا يُعَذِّبُ اللهُ بالنَّارِ مُوَجِّداً أَبَداً وَ إِنَّ أَهْلَ التَّوْحِيدِ لَيَشْفَعُونَ فَيُشَفَعُونَ ثُمَّ قَالَ لَيْلَ: إِنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِقَوْمٍ سَاءَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي دَارِ الدُّنْيَا إِلَى النَّارِ فَيَقُولُونَ: يَا رَبَّنَا كَيْفَ تُدْخِلُنَا النَّارَ وَقَدْ كُنَّا نُوَحْدَكَ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَكَيْفَ تَحْرِقُ بِالنَّارِ الْسِنَتَنَا وَقَدْ نَطَقَ-تْ بتَوْحِيدِكَ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَكَيْفَ تُحْرِقُ قُلُوبَنَا وَ قَدْ عَقَدَتْ عَلَى أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَمْ كَيْفَ تُحْرِقُ وُجُوهَنَا وَ قَدْ عَفَّرْنَاهَا لَكَ فِي الْتُرَابِ أَمْ كَيْفَ تُحْرِقُ أَيْدِيَنَا وَقَدْ رَفَعْنَاهَا بِالدُّعَاءِ إِلَيْكَ فَيَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ: عِبَادِي سَاءَتْ أَعْمَالُكُمْ فِي دَارَ الدُّنْيَا فَجَزَاؤُكُمْ نَارُ جَهَنَّمَ فَيَقُولُونَ يَا رَبَّنَا! عَفْوَكَ أَعْظَمُ أَمْ خَطِيئَتُنَا؟ فَيَقُولُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: بَلْ عَفْوِى. فَيَقُولُونَ: رَحْمَتُكَ أَوْسَعُ أَمْ ذُنُوبُنَا؟ فَيَقُولُ عَزَّوَجَلَّ: بَلْ رَحْمَتِي. فَيَقُولُونَ: إِقْرَارُنَا بِتَوْحِيدِكَ أَعْظَمُ أَمْ ذُنُوبُنَا فَيَقُولُ تَعَالَى: بَلْ إِقْرَارُكُمْ بِتَوْحِيدِى أَعْظَمُ. فَيَقُولُونَ: يَا رَبَّنَا فَلْيَسَعْنَا عَفْوَكَ وَ رَحْمَتُكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ. فَيَقُولُ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ: مَلَائِكَنِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِى مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحَبَّ إِلَيَّ مِنَ الْمُقِرِّينَ بِتَوْحِيدِي وَ أَنْ لَا إِلَهَ غَيْرى وَ حَقٌّ عَلَى أَنْ لَا أَصْلِيَ أَهْلَ تَوْحِيدِي أَدْخِلُوا عِبَادِيَ الْجَنَّةِ﴾. (3)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿و أما قَوْلُهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قائماً بِالْقِسْطِ فَإِنَّ أُولِى الْعِلْمِ الْأَنْبِيَاءُ وَالْأَوْصِيَاءُ وَ هُمْ قِيَامُ بِالْقِسْطِ وَالْقِسْطِ هُوَ الْعَدْلُ فِى الظَّاهِرِ وَ الْعَدْلُ فِي الْبَاطِنِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (4)
ص: 496
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس آیه ی شَهِدَ الله را یک مرتبه بخواند خداوند یک سوم بدنش را بر آتش حرام می کند و هرکس آن را دو مرتبه بخواند خداوند دوسوم بدنش را بر آتش حرام می کند و هر کس آن را سه مرتبه بخواند خداوند همه ی بدنش را بر آتش حرام می کند و پیامبر صلی الله علیه و آله در شبی که او را به آسمان بردند در بهشت را به روی بندهای بسته دید؛ سپس دید که در باز شده است علت آن را پرسید؛ گفته شد: برای این که او آیه ی شَهِدَ الله أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ را خواند.
6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس آیه: ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ المَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَکیمُ﴾ را هنگام خوابش بخواند خداوند از آن هفتاد هزار مخلوق می آفریند که تا روز قیامت برایش طلب آمرزش می نمایند
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابن عباس رحمه الله علیه گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «قسم به کسی که مرا به حق بشارت دهنده و بیم دهنده مبعوث کرد؛ خداوند هرگز موحدی را با آتش عذاب نمی کند و اهل بهشت شفاعت می کنند و شفاعتشان مورد قبول واقع می شود سپس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود «هنگامی که روز قیامت می شود خدای تبارک و تعالی گروهی را که اعمالش در دنیا بد بوده به سوی آتش فرمان می دهد پس عرض می کنند پروردگارا چگونه ما را داخل آتش می کنی در حالی که در دنیا تو را یگانه می دانستیم و چگونه قلب هایمان را می سوزانی در حالی که اعتقاد دارد که خدایی جز تو نیست و یا چگونه صورت هایمان را می سوزانی در حالی که آن را برای تو بر خاک گذاشتیم و یا چگونه دست هایمان را می سوزانی در حالی که آن را به دعا به سوی تو بلند می کردیم»؟! پس خداوند جل جلاله می فرماید: «بندگان من اعمال شما در دنیا بد بود؛ پس جزای شما آتش جهنم است» می گویند ای پروردگار ما بخشش تو بزرگتر است یا خطای ما؟ می فرماید: «البته عفو من بزرگتر است عرض می کنند رحمت تو وسیع تر است یا گناهان ما»؟ می فرماید: «رحمت من وسیع تر است عرض می کنند اقرار» ما به یگانگی تو بزرگ تر است یا گناهان ما»؟ خدای عزوجل می فرماید گناهان شما بزرگتر نیست بلکه اقرار شما به یگانگی من بزرگتر است عرض می کنند پروردگارا عفو و رحمتت که همه چیز را فراگرفته شامل ما هم بشود». خداوند جل جلاله می فرماید: ای ملائکه ی من سوگند به عزت و جلالم خلقی نیافریده ام که از اقرار کنندگان به یگانگی من و به این که خدایی غیر از من نیست، برایم محبوب تر باشد و سزاوار است بر من که اهل توحیدم را وارد آتش نکنم. بندگانم را وارد بهشت کنید.
1-2- امام باقر علیه السلام- ما قول خداوند متعال أُولُوا الْعِلْمِ قائماً بِالْقِسْطِ؛ صاحبان علم، انبياء و اوصیاء هستند و آن ها بپادارنده ی عدل و دادگری در ظاهر هستند و عدل در باطن امیرالمؤمنین علیه السلام است.
ص: 497
2-2- الكاظم علیه السلام- ﴿أُولُوا الْعِلْمِ قَائِاً بِالْقِسْطِ، قَالَ هُوَ الْإِمَامُ ﴾. (1)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الأمَالِي لِلشَّيخِ الطُّوسِي قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا خَرَجَ فِي طَلَبِ الْعِلْمِ نَادَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ فَوْقِ الْعَرْشَ مَرْحَباً بِكَ يَا عَبْدِي أَتَدْرِكَ أَيَّ مَنْزَلَة تَطْلُبُ وَ أَيَّ دَرَجَةً تَرُومُ تُضَاهِي مَلَائِكَتِي الْمُقَرِّبِينَ لِتَكُونَ لَهُمْ قَرِينَا لَا بَلْعَنَّكَ مُرَادَكَ وَ لَأَ وَصِلَنَّكَ بِحَاجَتِكَ، فَقِيلُ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ : مَا مَعْنَى مُضَاهَاةٍ مَلَائِكَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْمُقَرَّبِينَ لِيَكُونَ لَهُمْ قَرِينَا. قَالَ: أَما سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِاً بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ فَبَدَأَ بِنَفْسِهِ وَ ثَنَّى بِمَلَائِكَتِهِ وَ ثَلَّثَ بِأُولِى الْعِلْمِ الَّذِينَ هُمْ قُرَنَاءُ مَلَائِكَتِهِ وَ سَيَدُهُمْ مُحَمَّد وَ ثَانِيهِمْ عَلَى وَ ثَالِتُهُمْ أَهْلُهُ وَأَحقَّهُمْ بِمَرْتَبَتِهِ بَعْدَهُ قَالَ عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام
وا ثُمَّ أَنْتُمْ مَعَاشِرَ الشَّيعَة الْعَلَمَاءُ بِعِلْمِنَا تأولون [تَالُونَ لَنَا] مَقْرُونُونَ بِنَا وَ بِمَلَائِكَةِ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ شُهَدَاءُ لِلَّهِ بِتَوْحِيدِهِ وَ عَدِلِهِ وَ كَرَمِهِ وَ جُودِهِ قَاطِعُونَ لِمَعَاذِيرِ الْمُعَانِدِينَ مِنْ إِمَائِهِ وَ عَبِيدِهِ فَنِعْمَ الرأى لِأَنْفُسِكُمْ رَأَيْتُمْ وَنِعْمَ الْحَقُّ الْجَزِيلُ اخْتَرْتُمْ وَ بِأَشْرَفِ السَّعَادَةِ سَعِدْتُمْ حِينَ بِمُحَمَّدِ وَ آلِهِ الطَّيبِينَ اللهِ قُرَفْتُمْ وَ عُدُولُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ شَاهِرِينَ بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ جُعِلْتُمْ وَ هَنِيئاً لَكُمْ إِنَّ مُحَمَّد علیه السلام لَسَيْدُ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ وَإِنَّ أَصْحَابَ مُحَمَّد علیه السلام الْمُوَالِينَ أَوْلِيَاءَ مُحَمَّد علیه السلام وَ عَلَى علیه السلام وَالْمُتَبَرِّينَ مِنْ أَعْدَائِهِمَا أَفْضَلُ أُمَمِ الْمُرْسَلِينَ وَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ عَمَلًا إِنَّا بِهَذَا الِاعْتِقَادِ وَ لَا يَغْفِرُ لَهُ ذَنْباً وَ لَا يَقْبَلُ لَهُ حَسَنَةً وَ لَا يَرْفَعُ لَهُ دَرَجَةً إِلَّا بِهِ﴾. (2)
4-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَى أَنَسِ بْنُ مَالِكِ فِي فَضْلِ قِرَاءَةَ شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ بِمَا تَضَمَّنَتْ مِنْ فَضِيلَةِ الْعِلْمِ وَالْعُلَمَاءِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَإِن تَعْلِيمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ وَ مُدَارَسَتَهُ تَسْبِيحَ وَالْبَحْتَ عَنْهُ جَهَادُ وَ تَعْلِيمَهُ مَنْ لَا يَعْلَمُهُ صَدَقَةً وَ تَذَكَّرَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةُ لِأَنَّهُ مَعَالِمُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مَنَارُ سَبِيلِ الْجَنَّةِ وَ الْأَنِيسُ فِي الْوَحْشَةِ وَالصَّاحِبُ فِي الْغُرْبَةِ وَالْمُحَدِّثُ فِي الْخَلْوَةَ وَ الدَّلِيلُ عَلَى السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالسَّلَاحُ عَلَى الْأَعْدَاءِ وَالْقُرْبَةُ عِنْدَ الْغُرَبَاءِ فَيَرْفَعُ اللَّهُ بِهِ أَقْوَامَا فَيَجْعَلُهُمْ يُقْتَدَى بِهِمْ وَيُقْتَصُّ بِآثَارِهِمْ وَيُنْتَهَى إِلَى رَأيهِمْ وَتَرْغَبُ الْمَلَائِكَةُ فِي خَلَّتِهِمْ وَ بِأَجْنِحَتِهَا تَمْسَحُهُمْ وَ فِي صَلَاتِهِمْ تَسْتَغْفِرُ لَهُمْ كُلَّ رَطب وَ يَابِسٍ يَسْتَغْفِرُ لَهُمْ حَتَّى حِيتَانُ الْبِحَارِ وَ هَوَامُّهَا وَسِبَاعُ الْأَرْضِ وَأَن عَامُهَا وَالسَّمَاءُ وَنُّجُومُهَا أَنَا وَإِنَّ الْعِلْمَ
ص: 498
2-2- امام كاظم علیه السلام- ﴿أُولُوا الْعِلْمِ قَائِاً بِالْقِسْطِ﴾؛ يعنى امام.
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که بنده ی خدا برای طلب علم از منزلش خارج می شود خدای عزوجل از بالای عرش او را ندا می دهد ای بنده ی من خوش آمدی آیا می دانی چه جایگاه و مقامی را طلب می کنی و چه رتبه ای را هدف قرار داده ای؟ به ملائکه ی مقربم شبیه شده ای تا با آن ها همنشین شوی قطعاً تو را به مراد و خواسته ات می رسانم به علی بن حسین علیه السلام گفته شد: «معنی شباهت به ملائکه ی مقرب خدای عزوجل تا با آن ها همنشین شود چیست؟ فرمود: «آیا سخن خدای عزوجل را نشنیدی که می فرماید: شَهِدَ الله أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ المَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قائماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ پس در مقام شهادت به توحید خدای متعال با نام خودش آغاز کرد و ملائکه اش را در مرحله دوم قرارداد و صاحبان علم را- که همنشین فرشتگان او- در مرحله ی سوم قرار داد؛ محمد صلی الله علیه و آله سرور صاحبان علم و علی دومین آن هاست و سومینشان خاندان او هستند که سزاوارترینشان به منزلت او بعد از او هستند سپس شما گروه شیعه ک-ه ب-ه علم ما آگاهید بعد از ما هستید همنشین ما و فرشتگان مقرب خداوند هستید به یگانگی خداوند، عدل و بخشندگی او و سخاوتش شهادت می دهید عذر و بهانه ی دشمنان را- حتی از کنیزان و بردگانش از بین می برید پس چه عقیده ی خوبی را برای خودتان در نظر گرفتید و چه نصیب و سعادت بزرگی را برگزیدید و هنگامی که با محمّد و خاندان پاکش همنشین شدید، با بزرگ ترین خوشبختی سعادتمند شدید بندگان عادل خداوند در زمینش و آشکار کننده ی یگانگی و عظمت خداوند قرار داده شدید گوارایتان باد. محمد سرور اولین و آخرین است و یاران محمد- که دوستان محمد و علی را دوست می دارند و از دشمنان آن ها بیزاری می جویند- برترین امت های پیامبران هستند و خداوند از هیچ کس عملی را قبول نمی کند مگر با این اعتقاد و گناهی از او نمی بخشد و کار نیکی را از او قبول نمی کند و او را درجه ای بالا نمی برد مگر با این اعتقاد.
4-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- علم بیاموزید؛ چون فراگیری آن به خاطر خدا کار نیک و تمرین آن تسبیح و جستجوی آن جهاد و یاددادن آن به کسی که نمی داند صدقه و یادآوری آن به اهل علم نزدیکی به خداوند است؛ زیرا علم نشان دهنده ی حلال و حرام و روشنایی بخش راه بهشت و مایه ی آرامش در ترس و وحشت و رفیق در غربت و هم صحبت در تنهایی و راهنما در شادمانی و سختی و اسلحه در برابر دشمنان و مایه ی نزدیکی در نزد غریبه هاست خداوند به واسطه ی علم گروهی را بالا می برد و آن ها را چنان قرار می دهد که به آن ها اقتدا کنند و از آن ها تبعیت کنند و به رأی و نظر آن ها واقف شوند و فرشتگان به دوستی با آن ها رغبت می نمایند و بال هایشان را بر آن ها می کشند و در نمازهایشان برای آن ها طلب بخشش می نمایند هر تر و خشکی- حتی ماهیان و جانوران دریا و حیوانات درنده و چهارپایان اهلی زمین و آسمان و ستارگانش- برای آن ها طلب مغفرت می کنند. آگاه باشید که علم مایه حیات قلبها و روشنایی دیدگان و قوت
ص: 499
حَيَاةُ الْقُلُوبِ وَ نُورُ الْأَبْصَارِ وَقُوَّةُ الْأَبْدَانِ يَبْلُغُ بِالْعَبْدِ مَنَازِلَ الْأَحْرَارِ وَ مَجَالِسَ الْمُلُوكِ وَالذِّكْرُ فِيهِ يَعْدِلُ بِالصِّيَامِ وَ مُدَارَسَتْهُ بِالْقِيَامِ وَ بِهِ يُعْرَفَ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ وَ بِهِ تُوصَلُ الْأَرْحَامُ وَهُوَ إِمَامُ الْعَمَلِ يُلْهِمَّهُ اللهُ السُّعَدَاءَ وَ يَحْرِمُهُ الْأَشَقِيَاء﴾. (1)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ نُطْفَةَ الْإِمَام إِذَا سَكَنَت فِي الرَّحِمِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَأُنْشِئَ فِيهَا الرُّوحُ بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مَلَكاً يُقَالُ لَهُ حَيَوَانُ فَكَتَبَ عَلَى عَضُدِهِ الْأَيْمَن وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ وَإِذَا وَقَعَ مِنْ بَطْن أمِّهِ وَقَعَ وَاضِعاً يَدَيْهِ عَلَى الْأَرْضِ رافِعاً رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَمَّا وَضَعُهُ يَدَيْهِ عَلَى الْأَرْضِ فَإِنَّهُ يَقْبِضُ كُلَّ عِلْمٍ لِلَّهِ أَنْزَلَهُ مِنَ السَّمَاءِ إلَى الْأَرْضِ وَأَما رَفْعُهُ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَإِنَّ مُنَادِياً يُنَادِى بِهِ مِنْ يُطْنَانِ الْعَرْشِ مِنْ قِبَل رَبِّ الْعِزَّةَ مِنَ الْأُفُقِ الْأَعْلَى بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ يَقُولُ: يَا فَلَانَ بْنَ فُلَانِ اثْبُتْ تُثْبَتْ فَلِعَظِيمٍ مَا خَلَقْنَكَ أَنْتَ صفْوَتِي مِنْ خَلْقِي وَ مَوْضِعُ سِرَى وَ عَيْبَةُ عِلْمِي وَ أَمِينِي عَلَى وَحْيِي وَ خَلِيفَتِي فِي أَرْضِي لَكَ وَ لِمَنْ تَوَلَّاكَ أَوْجَبْتُ رَحْمَتِي وَ مَنَحْتُ جَنَانِي وَ أَحْلَلْتُ ُجوَارى ثُمَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأَصْلِيَنَّ مَنْ عَادَاكَ أَشَدَّ عَذَابِي وَ إِنْ وَسَعْتُ عَلَيْهِ فِى دُنْيَايَ مِنْ سَعَة رزقِى فَإِذَا انْقَضَى الصَّوْتُ صَوْتُ الْمُنَادِى أَجَابَهُ هُوَ وَاضِعاً يَدَيْهِ رَافِعًا رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ يَقُولُ شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائماً بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ قَالَ: فَإِذَا قَالَ ذَلِكَ أَعْطَاهُ اللَّهُ الْعِلْمَ الْأَوَّلَ وَ الْعِلْمَ الْآخِرَ وَاسْتَحَقَّ زِيَارَةَ الرِّوحِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾. (2)
6-2- المهدى علیه السلام- ﴿عَنْ غِيَاثِ بْن أَسَدِ قَالَ: سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِيَّ يَقُولُ: لَمَّا وُلِدَ الْخَلَفُ الْمَهْدِيُّ لا سَطَعَ نُورُ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ إِلَى عَنَانِ السَّمَاءِ ثُمَّ سَقَطَ لِوَجْهِهِ سَاجِداً لِرَبِّهِ تَعَالَى ذِكْرَهُ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ هُوَ يَقُولُ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ المَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِاً بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ قَالَ وَكَانَ مَوْلِدُهُ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾. (19)
ص: 500
بدن هاست. بنده را به مقام و منزلت آزادگان و جایگاه فرمانروایان می رساند و سخن گفتن درباره ی علم با روزه و تمرین آن با نماز و عبادت برابری می.کند به وسیله ی علم حلال و حرام شناخته می شود و به وسیله ی آن صله ی رحم می شود و علم پیشوای عمل است؛ خداوند آن را به سعادتمندان الهام می کند و اشقیا را از آن محروم می نماید
5-2- امام صادق علیه السلام- وقتی نطفه ی امام چهار ماه در رحم ماند و روح در آن آفریده شد خدای تبارک و تعالی ملکی را که حَيَوان (زندگی) نام دارد، میفرستد؛ این ملک بر بازوی راست امام می نویسد و کلام پروردگار تو با صدق و عدل به حد تمام رسید هیچ کس نمی تواند کلمات او را دگرگون سازد و او شنوندهی داناست و وقتی از رحم مادرش بیفتد با دو دست بر روی زمین آید و سرش را به سوی آسمان بلند.کند و سر این که دو دست بر زمین قرار می دهد این است که او هر دانشی را که خدا از آسمان به زمین نازل کرده قبضه می کند و این که سرش را به آسمان بلند می کند برای این است که یک نداکننده او را از درون عرش و از طرف پروردگار عزت و از افق اعلی به نام او و نام پدرش صدا می کند می گوید ای فلان پسر فلان ثابت باش که ثابت قدم می شوی تو را برای امر عظ می آفریده ام؛ تو برگزیده ی من از میان خلقم و رازدار و گنجینه ی دانش من هستی تو امانتدار من بر وحی من و جانشین من در زمین من هستی رحمتم را بر تو و کسانی که ولایت تو را دارند واجب کردم و بهشت خود را بخشیدم و در جوار خود جای دادم. به عزت و جلالم سوگند هرکس با تو دشمنی ورزد او را در سخت ترین عذاب خود وارد می کنم اگرچه در دنیایم به او وسعت رزق.دهم وقتی ندای منادی به پایان رسید آن امام نوزاد در حالی که دو دست بر زمین نهاده و سر به آسمان برداشته می گوید ﴿شَهِدَ الله أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ المَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائماً بِالْقِسْطِ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾. وقتی این سخن را گفت، خداوند علم اولین و آخرین را به او عطا می کند و در شب قدر مستحق دیدار روح می شود.
6-2- امام مهدی علیه السلام- از غیاث بن اسد روایت است که می گوید از محمد بن عثمان شنیدم چون امام زمان متولد گردید نوری از بالای سر مبارکش به آسمان تابید. سپس صورت به خاک نهاد و خدا را سجده کرد. آن گاه سر برداشت و فرمود: ﴿اشْهَدُ ان لا الهَ الّا اللهُ وَ المَلائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قائماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ﴾ و نیز محمّد بن عثمان گفت که ولادت امام اشب جمعه بود.
دین در نزد خدا اسلام است و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد با یکدیگر اختلاف نکردند مگر بعد از آگاهی و از روی ستم و حسد ورزی؛ و هرکس به آیات خدا کفر ورزد بداند که خداوند سریع الحساب است. (19)
ص: 501
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ قَالَ: التَّسْلِيمُ لِعلي بن ابي طالب علیه السلام بِالْوَلَايَةِ﴾. (1)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ فَقَالَ: يَعْنِي الدِّينُ فِيهِ الْإِيمَانُ﴾. (2)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الْإِسْلَامَ قَبْلَ الْإِيمَانِ وَ عَلَيْهِ يَتَوَارَثُونَ وَيَتَنَا كَحُونَ وَالْإِيمَانُ عَلَيْهِ يُثَابُون﴾. (3)
4-1- الباقر علیه السلام- ﴿الْإِسْلَامُ لَا يَشْرَكَ الْإِيمَانَ وَ الْإِيمَانُ يَشْرَكَ الْإِسْلَامَ وَ هُمَا فِي الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ يَجْتَمِعَانِ كَمَا صَارَتِ الْكَعْبَةُ فِى الْمَسْجِدِ وَ الْمَسْجِدُ لَيْسَ فِى الْكَعْبَةِ وَكَذَلِكَ الْإِيمَانُ يَشْرَكَ الْإِسْلَامَ وَالْإِسْلَامُ لَا يَشْرَكَ الْإِيمَانَ وَقَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: قالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَ لَا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَصْدَقُ الْقَوْلُ﴾. (4)
5-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنْسُبَنَ الْإِسْلَامَ نِسْبَةَ لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدُ قَبْلِي وَلَا يَنْسُبُهَا أَحَدٌ بَعْدِي الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَالْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءِ وَالْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ الْمُؤْمِنُ أَخَذَ دِينَهُ عَنْ رَبِّهِ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يُعْرَفُ إِيمَانُهُ فِي عَمَلِهِ وَإِنَّ الْكَافِرَ يُعْرَفُ كُفْرُهُ بِإِنْكَارِهِ أَيُّهَا النَّاسُ دِينَكُمْ فَإِنَّ الْحَسَنَةَ فِيهِ خَيْرُ مِنَ الْحَسَنَةِ فِي غَيْرِهِ وَإِنَّ السَّيِّئَةَ فِيهِ تُغْفَرُ وَ إِنَّ الْحَسَنَةَ فِي غَيْرِهِ لَا تُقْبَلُ﴾. (5)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ رَبَّكُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ فَإِنَّ اللَّهَ رَبُّكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ الْإِسْلَامَ هُوَ التسلِيمُ والتَّسْلِيمَ هُوَ الْإِسْلَامُ فَمَنْ سَلَّمَ فَقَدْ أَسْلَمَ وَ مَنْ لَمْ يُسَلَّمْ فَلَا إِسْلَامَ لَهُ﴾. (6)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ قَالَ: التَسْلِيمُ لِلَّهِ وَلِأَوْلِيَائِهِ وَهُوَ التَّصْدِيقُ وَقَدْ سَمَّى اللَّهُ الْإِيمَانَ تَصْدِيقاً﴾. (7)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بْن عُمَرَ، قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِقِ علیه السلام... كَيْفَ بَدْءُ ظُهُور الْمَهْدِي علیه السلام، قَالَ : يَا مُفَضَّلُ: يَظْهَرُ فِي شُبْهَة لِيَسْتَبِينَ فَيَعْلُو ذِكْرُهُ وَ يَظْهَرُ أَمْرُهُ وَ يُنَادَى بِاسْمِهِ
ص: 502
1-1- امام باقر علیه السلام- إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ ،اسلام تسلیم ولایت علی بن ابی طالب بودن است.
2-1- امام باقر علیه السلام- إنَّ الدِّينَ عِندَ الله الإِسْلامُ یعنی دینی که در آن ایمان وجود دارد.
3-1- امام صادق علیه السلام- مسلمانی رتبه پیش از ایمان است به رابطه ی اسلام از یکدیگر ارث می برند و با هم زناشویی می کنند و به وسیله ی ایمان ثواب می برند.
4-1- امام باقر علیه السلام- اسلام شریک ایمان نیست ولی ایمان با اسلام شریک است و در گفتار [شهادتین] و کردار [عمل به مقررات دین هر دو باهم هستند؛ (یعنی چنین کسی هم مؤمن و هم مسلمان است) چنان که کعبه در مسجدالحرام است ولی مسجدالحرام در کعبه نیست همچنین ایمان شریک اسلام است ولی اسلام شریک ایمان نیست و خدای عزوجل فرماید: اعراب گفتند: ایمان آوردیم بگو ایمان نیاوردید بلکه بگویید اسلام آوردیم در صورتی که هنوز ایمان در دل هایتان نفوذ نکرده است (حجرات /14) و سخن خدای عزوجل راست ترین سخن است.
5-1- امام علی علیه السلام- سلام را به گونه ای توصیف خواهم کرد که قبل از من کسی آن گونه آن را وصف نکرده باشد و کسی پس از من نیز آن گونه توصیف نخواهد کرد اسلام همان تسلیم است و تسلیم همان یقین و یقین همان تصدیق و تصدیق همان اقرار است و اقرار اداکردن است و ادا کردن همان عمل کردن است مؤمن کسی است که دینش را از پروردگارش گرفته باشد. مؤمن ایمانش را در عملش می شناسد و کافر کفر خود را در انکارش ای مردم دینتان را دینتان را دریابید؛ اگر دیندار باشید و گناه کنید بهتر از آن است که بیدین باشید و کار نیک انجام بدهید زیرا گناه در دین آمرزیده می شود و کار نیک در غیر دین پذیرفته نمی شود.
6-1- امام صادق علیه السلام- تا می توانید به طاعت پروردگار خود پایبند باشید زیرا خدا پروردگار شماست و بدانید که اسلام تسلیم است و تسلیم اسلام است هر که تسلیم شد محققاً مسلمان است و هرکه تسلیم نشود مسلمانی ندارد.
7-1- امام باقر علیه السلام- إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ اسلام تسلیم خداوند و اولیای او شدن است و تسلیم شدن همان تصدیق کردن است و خداوند ایمان را تصدیق کردن نامیده است».
8-1- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: از مولایم امام صادق علیه السلام پرسیدم... حضرت مهدی در وقت ظهورش چگونه است؟ فرمود: ای مفضّل او در وضع شبهه ناکی آشکار می شود تا این که امرش روشن شود و نامش بالا رود و کارش آشکار گردد و نام و کنیه و نسبش برده شود و آوازه ی او در زبان پیروان حق و باطل و موافقین و مخالفین زیاد شود.....». عرض
ص: 503
كُنْيَتِهِ وَ نَسَبِهِ وَ يَكْثُرُ ذَلِكَ عَلَى أَفْوَاهِ الْمُحِقِّينَ وَالْمُبْطِلِينَ وَالْمُوَافِقِينَ وَالْمُخَالِفِينَ... قلت: يَا مَوْلَايَ فَمَا تَأْوِيلُ قَوْلِهِ تَعَالَى لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؟ قَالَ : هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَقاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لله فَوَاللَّهِ يَا مُفَضَّلُ لَيُرْفَعُ عَنِ الْمِلَلِ وَ الْأَدْيَانِ الِاخْتِلَافُ وَيَكُونُ الدِّينُ كُلُهُ وَاحِداً كَمَا قَالَ جَلَّ ذِكْرُهُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَقَالَ اللَّهُ: وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ. قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ: يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَالدِّينُ الَّذِي فِي آبَائِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ نُوح علیه السلام وَ مُوسَى علیه السلام وَ عِيسَى علیه السلام وَ مُحَمَّدِ هُوَ الْإِسْلَامِ؟ قَالَ: نَعَمْ يَا مُفَضَّلُ: هُوَ الْإِسْلَامُ لَا غَيْرُ قُلْتُ: يَا مَوْلَاى أَ تَجِدُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ. قَالَ: نَعَمْ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ وَ مِنْهُ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ﴾ (1)
9-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اللهم إنَّكَ... قُلتَ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ وَقُلتَ وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الخَاسِرِين اللهمَّ إنِّي أشهدكَ أَنِّي قَدْ بَلَغَتْ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّهُ قد أكمل الله دِينَكُمْ إمَامَتِهِ﴾ (2)
10-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ عَرَضُوا كُل نَاصِبٍ عَلَيْهِ فَإِنْ أَقَرَّ بِالْإِسْلَامِ وَ هِيَ الْوَلَايَةُ وَإِلَّا ضُربَتْ عُنُقُهُ أَوْ أَقَرَّ بِالْجِزْيَة فَأَدَاهَا كَمَا يُؤَدِّى أَهْلُ الذَّمَّة﴾ (3)
قوله تعالى: ﴿فَإِنْ حَاجُوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ الله وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّا عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَالله بَصِيرٌ بِالْعِبادِ﴾ (20)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٌّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾ (21)
قوله تعالى: ﴿أُولئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْماهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمَا هُمْ مِنْ ناصرين﴾ (22)
ص: 504
کردم «مولای من! تأویل: تا آن را بر همه ی آیین ها غالب گرداند هرچند مشرکان کراهت داشته باشند ! (توبه/33) چیست؟ حضرت فرمود: «تأویل آن این آیه است و با آن ها پیکار کنید، تا فتنه شرک و سلب آزادی برچیده شود و دین و پرستش همه مخصوص خدا باشد! (انفال/39) ای مفصل به خدا قسم اختلاف را از میان ملل و ادیان بر می دارد و همه ی دین ها یکی می شود چنان که خدا فرموده است: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الإِسْلامُ و هم فرموده هرکس دینی جز دین اسلام را بپذیرد هرگز از وی پذیرفته نمی شود و او در عالم آخرت از زیانکاران خواهد بود. (آل عمران /85) عرض کردم: مولای من آیا دینی که پدران او ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد صلی الله علیه و آله داشتند همان دین اسلام بود؟ فرمود: آری همین دین اسلام بود نه غیر آن عرض کردم دلیلی از قرآن بر این مطلب دارید؟ فرمود: آری از اوّل تا آخر قرآن پر از دلیل است. از جمله أيه ى إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ می باشد و دیگری این آیه است از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید خداوند شما را در کتاب های پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید. (حج /78)
9-1- پیامبر صلی الله علیه و آله خدایا! تو... فرمودی: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الإِسْلامُ و فرمودی: هرکس دینی جز دین اسلام را بپذیرد هرگز از وی پذیرفته نمی شود و او در عالم آخرت از زیانکاران خواهد بود. (آل عمران /85) خداوندا من تو را گواه می گیرم که من به مردم ابلاغ کردم که خداوند دین شما را با امامت علی علیه السلام کامل کرد».
10-1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که قائم قیام می کند همه ی دشمنان اهل بیت را پیش امام می آورند؛ پس اگر با پذیرش ولایت مسلمان شد از او می پذیرند و اگر نپذیرفت یا گردنش زده می شود یا این که به دادن جزیه مالی است که از غیر مسلمانان که در پناه حکومت اسلامی قرار می گیرند گرفته می شود راضی می شود و مانند اهل ذمه یهودیان و مسیحیان که در سرزمین اسلام سکونت دارند جزیه می پردازد.
اگر با تو به گفتگو و ستیز برخیزند با آن ها مجادله نکن و بگو من و پیروانم، با تمام وجود در برابر خداوند و فرمان او تسلیم شده ایم و به آن ها که اهل کتابند (یهود و نصاری) و عوامان (مشرکان (بگو آیا شما هم تسلیم شده اید؟ اگر [در برابر فرمان و منطق حق] تسلیم شوند هدایت می یابند؛ و اگر سرپیچی کنند نگران مباش؛ زیرا وظیفه ی تو تنها ابلاغ [رسالت] است؛ و خدا نسبت به [اعمال و عقاید] بندگان بیناست (20)
کسانی که نسبت به آیات خدا کفر می ورزند و پیامبران را به ناحق می کشند، و [نیز] مردمی را که امر به عدالت می کنند به قتل می رسانند به کیفری دردناک بشارت ده (21)
آن ها کسانی هستند که اعمال نیک آن ها [به خاطر این گناهان بزرگ] در دنیا و آخرت تباه شده و یاوری و شفاعت کننده ای ندارند. (22)
ص: 505
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿سليم بن قيس الهِلَالِي فِي (كِتَابِهِ): فِي حَدِيثِ لأمير المُؤْمِنِينَ علیه السلام مَعَ مُعَاوِيَةَ، قالَ لَهُ... قَدْ سَمِعْتُ رَسُولُ اللَّهِ لَلَه أَنْتَ وَ وَزِيرُكَ وَ صُوَيْحِبُكَ يَقُولُ إِذَا بَلَغَ بَنُو أَبِي الْعَاصِ ثَلَاثِينَ رَجُلًا اتَّخَذُوا كِتَابَ اللَّهِ دَخَلَا وَ عِبَادَ اللَّهِ خَوَلًا وَ مَالَ اللَّهِ دُوَلا يَا مُعَاوِيَةُ إِنَّ نَبِيَّ اللَّهِ زَكَرِيَّا نُشِرَ بِالْمِنْشَارِ وَيَحْيَى ذُبِحَ وَ قَتَلَهُ قَوْمُهُ وَ هُوَ يَدْعُوهُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَذَلِكَ لِهَوَان الدُّنْيَا عَلَى علیه السلام إِنَّ أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ قَدْ حَارَبُوا أَوْلِيَاءَ الرَّحْمَن قَالَ اللَّهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهَ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٌّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ يَا مُعَاوِيَةً إِنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله قَدْ أَخْبَرَنِي أَنَّ أُمَّتَهُ سَيَخْضِبُونَ لِحْيَتِي مِنْ دَمَ رَأْسِي وَأَنِّي مُسْتَشْهَدُ وَ سَتَلِي الْأُمَّةَ مِنْ بَعْدِي وَ أَنَّكَ سَتَقْتُلُ ابْنِيَ الْحَسَنَ غَدْراً بِالسَّمِّ وَ أَنَّ ابْنَكَ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ سَيَقْتُلُ ابْنِي الْحُسَيْنَ البَلَى ذَلِكَ مِنْهُ ابْنُ زَانِيَة﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَنْ يَعْمَلَ ابْنُ آدَمَ العَمَلًا أَعْظَمَ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ رَجُل قَتَلَ نَبِيَا أَوْ إِمَاماً أَوْ هَدَمَ الْكَعْبَةَ الَّتِي جَعَلَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قِبْلَةَ لِعِبَادِهِ أَوْ أَفْرَغَ مَاءَهُ فِي امْرَأَةَ حَرَاماً﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ قَتَلَ نَبيّاً أَوْ وَصِيّاً فَلَيْسَتْ لَهُ تَوْبَةُ لِأَنَّهُ لَا يُقَادُ أَحَدُ بِالْأَنْبِيَاءِ وَبِالْأَوْصِيَاءِ إِلَّا الْأَوْصِيَاءُ وَالْأَنْبِيَاءُ وَالْأَنْبِيَاءُ وَالْأَوْصِيَاءُ لَا يَقْتُلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ غَيْرُ النَّبِيِّ وَ الْوَصِيِّ لَا يَكُونُ مِثْلَ النَّبِيِّ وَ الْوَصِيِّ فَيُقَادَ بِهِ وَقَاتِلُهُمَا لَا يُوَفَّفُ بالتَّوْبَة﴾. (3)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ: وَيْلٌ لِلَّذِينَ يَخْتِلُونَ الدُّنْيَا بِالدِّين وَ وَيْلٌ لِلَّذِينَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ وَ وَيْلٌ لِلَّذِينَ يَسِيرُ الْمُؤْمِنُ فِيهِمْ بِالتَّقِيَّة أيَغْتَرُونَ أَمْ عَلَيَّ يَجْتَرِ ونَ فَبِي حَلَفْتُ لَأتِيحَنَ لَهُمْ فِتْنَةً تَتْرُكُ الْحَلِيمَ مِنْهُمْ حَيْرَانَ [حَيْرَانَا] ﴾. (4)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿اخَذَرُوا السَّفِلَةَ فَإِنَ السَّفِلَةَ مَنْ لَا يَخَافُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَ فِيهِمْ قَتَلَهُ الْأَنْبِيَاءِ وَفِيهِمْ أَعْدَاؤُنَا﴾. (5)
ص: 506
1- امام علی علیه السلام سلیم بن قیس هلالی گوید: امام علی علیه السلام به معاویه نوشت: «... تو و وزیرت و همنشین حقیرت از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده اید که می فرماید هنگامی که پسران ابی العاص به سی نفر برسند کتاب خدا را دستاویز فریب و خیانت و بندگان خدا را برده خود قرار می دهند و مال خدا را دست به دست می گردانند ای معاویه پیامبر صلی الله علیه و آله خدا زکریا با اره بریده شد و یحیی علیه السلام ذبح شد و قومش او را کشتند در حالی که او آن ها را به سوی خدای عزوجل فرا می خواند و آن کشته شدن پیامبران به خاطر حقیر بودن دنیا نزد خداست دوستان شیطان با دوستان رحمان جنگیده اند؛ خداوند در این مورد فرمود: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٌّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾. اى معاویه! رسول خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داده است که به زودی امتش محاسنم را با خون سرم رنگین خواهند کرد و من به شهادت خواهم رسید و به زودی بعد از من بر امّت چیره خواهی شد و پسرم حسن را خائنانه و فریبکارانه به وسیله ی سم خواهی کشت و پسرت یزید که خدا لعنتش کند، پسرم حسین علیه السلام را خواهد کشت؛ پسر زن زناکاری عبید الله بن زیاد به نمایندگی از او چنین خواهد کرد.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- فرزند آدم کاری سخت تر و سنگین تر و بزرگتر در نزد خداوند عزوجل از این که یا شخص پیغمبری را بکشد یا خانه کعبه که خداوند آن را قبله گاه بندگانش قرار داده است خراب کند و یا نطفه ی خود را در رحم زنی که به او حرام است بریزد، نکند.
3- امام صادق علیه السلام- هر کس پیامبری یا جانشین پیامبری را بکشد برای او توبه نیست؛ زیرا هیچ کس به جز انبیاء به جای انبیاء له و به جز اوصیاء به جای اوصیاء قصاص نمی شود و انبیاء و اوصیاء له هیچگاه یکدیگر را نمیکشند و غیر پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله ، مثل پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله نمی باشد تا به جای او قصاص شوند و قاتل پیامبر صلی الله علیه و آله و وصی موفق به توبه نمی شود.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند می فرماید وای به حال کسانی که دین را به خاطر دنیا به دام می اندازند و نادیده می گیرند وای به حال کسانی که برپاکنندگان عدالت را می کشند وای به حال کسانی که مردان مؤمن از ترس ایشان در تقیّه زندگی می کنند آیا به فریب من و به مغرور شدن به من این کار را می کنند یا به من جری و گستاخ می شوند به خودم سوگند فتنه ای برایشان پیش آورم که بردبار و حلیم را به حیرانی و سرگردانی بکشاند (با این که حلیم در مقابل حوادث ساکن و آرام باشد ولی از شدت این فتنه و آشوب به اضطراب و دلهره و سرگردانی دچار شود).
5- امام علی علیه السلام- از سفله و بی بندوباران بپرهیزید آن ها کسانی هستند که از خدا نمی ترسند در میان ایشان قاتلان انبیاء و دشمنان ما هستند.
ص: 507
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَى أَبُو عُبَيْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ، قَالَ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهُ : أَيُّ النَّاسِ أَشَدُّ عَذَاباً يوم الْقِيَامَةِ؟ قَالَ: رَجُلُ قَتَلَ نَبِيَّاً أَوْ رَجُلًا أَمَرَ بِمَعْرُوفِ أَوْ نَهَى عَنْ مُنْكَرٍ ثُمَّ قَرَا وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ ثُمَّ قَالَ : يَا أَبَا عُبَيْدَةَ قَتَلَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ ثَلَاثَةَ وَ أَرْبَعِينَ نَبِيّاً مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ فِي سَاعَةِ وَاحِدَة فَقَامَ مِائَةً رَجُلٍ وَاثْنَا عَشَرَ رَجُلًا مِنَ عِبَادِ بَنِي إسْرَائِيلَ فَأَمَرُوا مَنْ قَتَلَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْهُمْ عَنِ الْمُنكَر فَقتلُوا جَمِيعاً فِي آخِرِ النَّهَارِ فِي ذَلِكَ الْيَوْم وَهُوَ الَّذِي ذكره الله﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿أَلَمْتَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ الله لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ﴾ (23)
قوله تعالى: ﴿ذالِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامَاً مَعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِي دينهم ما كانُوا يَفْتَرُونَ﴾ (22)
1- العسكرى علیه السلام- ﴿إِيَّاكُمْ وَ أَنْ تَكُونُوا مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى [فِيهِمْ] أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُدْعَونَ إلى كِتابِ الله لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ أَتَرْضَوْنَ بِكِتَابِ اللَّهِ حَكَمَا؟ قَالُوا: بَلَى﴾. (2)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ أَنَّهُ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبي مُوسَى عَلَى شَاطِئِ الْفُرَاتِ فَقَالَ: سَمِعْتُ رسول الله صلی الله علیه و آله يَقُولُ: إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ اخْتَلَفُوا فَلَمْ يَزَلْ الِاخْتِلَافُ بَيْنَهُمْ حَتَّى بَعَثُوا حَكَمَيْنِ ضَالَّيْنِ ضَالُّ مَن اتَّبَعَهُمَا وَلَا تَنْفَكَ أَمُورَكُمْ تَخْتَلِفُ حَتَّى تَبْعَثُوا حَكَمَيْنِ يَضِلَّانِ وَيَضِلُّ مَنْ تَبِعَهُمَا قَالَ سُوَيْدُ: فَقُلْتُ أَعِيدُكَ بِاللَّهِ أَنْ تَكُونَ أَحَدَهُمَا. قَالَ: فَخَلَعَ قَمِيصَهُ وَ قَالَ بَرَأَنِي اللَّهُ مِنْ ذَلِكَ كَمَا بَرَانِي مِنْ قَمِيصِي وَ لَمَّا جَرَى لَيْلَةُ الْهَرِيرِ صَاحُوا يَا مُعَاوِيَةُ هَلَكَتِ الْعَرَبُ فَقَالَ: يَا عَمْرُوا أَ نَفِرّ
ص: 508
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوعبیده گوید: از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدم ای رسول خدا صلی الله علیه و آله عذاب چه کسی در روز قیامت از همه بیشتر است؟ فرمود: مردمی که پیامبری را بکشند یا فردی را که امر به معروف و یا نهی از منکر می کند به قتل برسانند سپس آن حضرت این آیه را قرائت کردند ﴿وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٌّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ﴾. پس از آن فرمود: «ای اباعبیده! بنی اسرائیل چهل و سه پیامبر صلی الله علیه و آله را در ابتدای روز و در یک ساعت کشتند. سپس یک صدودوازده نفر از عابدان بنی اسرائیل به پا خاستند و آن هایی را که پیامبران را کشته ،بودند، دعوت به کار نیک و دست برداشتن از کار زشت کردند اما آن ها همه ی این افراد را در پایان همان روز کشتند. این همان است که خداوند در این آیه ذکر کرده است».
آیا ندیدی کسانی را که بهره ای از کتاب آسمانی داشتند و به سوی کتاب الهی دعوت شدند تا در میان آن ها داوری کند، ولی گروهی از آنان با علم و آگاهی] روی گردان می شوند در حالی که از قبول حق ابا دارند؟ (23)
این، به خاطر آن است که می گفتند: «[به سبب امتیازی که به دیگران داریم] آتش [دوزخ]، جز چند روزی به ما نمی رسد». این افترا و دروغی که به خدا بسته بودند آن ها را در دینشان مغرور ساخت [ و گرفتار انواع گناهان شدند]. (24)
1- امام عسکری علیه السلام- ای یاران زنهار از این که مثل کسانی باشید که خداوند تبارک و تعالی در حق ایشان می فرماید: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ اللَّهُ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ﴾؛ آیا شما راضی به قول خدای عزوجل و حکم لم يزل او هستید یا نه»؟ گفتند: «بلی».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- سوید گوید با ابوموسی کنار نهر فرات بودیم که گفت از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرماید: «بنی اسرائیل دچار اختلاف شدند و همچنان میانشان اختلاف بود تا این که دو حکم گمراه را فرستادند؛ هرکس از آن دو پیروی کرد گمراه است و پیوسته امور شما دچار اختلاف است تا این که دو حکم می فرستید که گمراه می شوند و هرکس از آن ها پیروی کند گمراه می شود. گفتم خداوند تو ابوموسی را نگه دارد که یکی از آن دو باشی پس جامه اش را برکند گفت: همچنان که خدا مرا از پیراهنم جدا کرد از این که یکی از آنان باشم دور کرده است». و هنگامی که شب هریر (شبی که در آن شب جنگ میان حضرت علی و معاویه بسیار شدت یافت و کشتههای زیادی برجای گذاشت واقع شد فریاد زدند ای معاویه عرب نابود شد»! معاویه گفت: «ای عمرو فرار کنیم یا طلب امان کنیم تسلیم شویم گفت: «قرآن ها را بر روی
ص: 509
أَوْ نَسْتَأْمِنُ قَالَ: لَنَرْفَعُ الْمَصَاحِفَ عَلَى الرِّمَاحِ وَ نَقْرَأَ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ الله لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ﴾. (1)
ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يُدْعَونَ إِلى كِتابِ الله؛ اِختَلَفَ فِيهِ فَقِيلَ مَعْنَاهُ التَّوْرَاةِ﴾. (2)
4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿روى عَن ابْن عَبَّاس رحمه الله علیه أَن رَجُلًا وَ امْرَأَةَ مِنْ أَهْل خَيْبَرَ زَنَيَا وَ كَانَا مِنْ ذَوِى شَرَفِ فِيهِمْ وَكَانَ فِي كِتَابِهِمُ الرَّجْمُ فَكَرِهُوا رَجْمَهُمَا لِشَرَفِهِمَا وَ رَجَوْا أَنْ يَكُونَ عِنْدَ رَسُول اللَّهِ رَحْصَةُ فِي أَمْرِهِمَا فَرَفَعُوا أَمْرَهُمَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَحَكَمَ عَلَيْهِمَا بِالرَّجْمِ فَقَالَ لَهُ النَّعْمَانُ بْنُ أَوْفَى وَ بَحْرِيَّ بنُ عَمْرُو [ نَجْرُ بْنُ عَمْرُو ]: جُرْتَ عَلَيْهِمَا يَا مُحَمَّدُهُ لَيْسَ عَلَيْهِمَا الرَّجْمُ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: بَيْنِي وَ بَيْنَكُمَا التَّوْرَاةُ. قَالُوا: قَدْ أَنْصَفْتَنَا. قَالَ: فَمَنْ أَعْلَمُكُمْ بِالتَّوْرَاةِ؟ قَالَ: رَجُلُ أَعْوَرُ يَسْكُنُ فَدَكَ، يُقَالُ لَهُ ابْنُ صُورِيَا فَأَرْسَلُوا إِلَيْهِ فَقَدِمَ الْمَدِينَةَ وَكَانَ جَبْرَئِيلُ قَدْ وَصَفَهُ لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ : أَنْتَ ابْنُ صُوريًا؟ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: أَنْتَ أَعْلَمُ الْيَهُودِ؟ قَالَ: كَذَلِكَ يَزْعُمُونَ قَالَ فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ ل بشَيْءٍ مِنَ التَّوْرَاةِ فِيهَا الرَّجْمُ مَكْتُوبُ فَقَالَ لَهُ اقْرَا فَلَمَّا أَتَى عَلَى آيَةِ الرَّجْمِ وَضَعَ كَفَّهُ عَلَيْهَا وَ قَرَأَ مَا بَعْدَهَا فَقَالَ ابْنُ سَلَامٍ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ جَاوَزَهَا وَ قَامَ إِلَى ابْنِ صُورِيَا وَ رَفَعَ كَفَّهُ عَنْهَا وَ قَرَأَ عَلَى رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَعَلَى الْيَهُودِ بِأَنَّ الْمُحْسِنَ وَالْمُحْصِنَةَ إِذَا زَنَيَا وَقَامَتْ عَلَيْهِمَا الْبَيِّنَةُ رُحِمَا وَإِنْ كَانَتِ الْمَرْأَةُ حُبْلَى انْتُظِرَ بِهَا حَتَّى تَضَعَ مَا فِي بَطْنِهَا فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بِالْيَهُودِيَّيْن فَرحِمَا فَغَضِبَ الْيَهُودُ لِذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى هَذِهِ الْآيَة﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾. (25)
ص: 510
نیزه ها بلند می کنیم و می خوانیم: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ الله لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾.
3- ابن عباس رحمه الله علیه- در معناى يُدْعَونَ إِلى كِتابِ الله اختلاف است؛ پس گفته شده: «معنای آن تورات است».
4- ابن عباس رحمه الله علیه- مرد و زنی از اهالی خیبر زنا کردند و آن دو از شخصیت های برجسته بودند و در کتاب خود آن ها (تورات) سنگسار کردن وجود داشت ولی به خاطر بزرگی آن دو نمی خواستند آن ها را سنگسار کنند و امیدوار بودند که در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله در کار آن دو تخفیفی باشد؛ به همین جهت کار این دو را پیش رسول خدا صلی الله علیه و آله بردند. پیامبر صلی الله علیه و آله آن زن را محکوم به سنگسار نمود. نعمان بن اوفی و بحربن عمرو گفتند: «ای محمد صلی الله علیه و آله بر ما ستم کردی. حکم آن زن سنگسار نیست». رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بین من و شما تورات داور است گفتند: «به عدالت میان ما حکم کردی فرمود چه کسی آگاهترین شما به تورات است؟ گفتند مردی نابینا به نام ابن صوریا که ساکن فدک است پی او فرستادند؛ پس به مدینه آمد و جبرئیل قبل از آمدنش ابن صوریا را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله توصیف کرده بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: «تو ابن صوریا هستی»؟ گفت «بله» فرمود: تو داناترین یهودی هستی؟ گفت چنین گمان می کنند. رسول خدا صلی الله علیه و آله قسمتی از تورات را که در آن سنگسار کردن نوشته شده بود، خواست و به او فرمود: «بخوان» شروع کرد به خواندن تا به آیه ی سنگسار کردن رسید؛ دست خود را بر روی آن نهاد و آن چه بعد از آن آیه بود خواند ابن سلام عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله از آیه ی سنگسار کردن رد شد و به سوی ابن صوریا رفت و دستش را از روی آیه سنگسار کردن برداشت و سپس آیه را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و یهودیان خواند که وقتی مرد زن دار و زن شوهردار زنا کنند و این مطلب به وسیله ی گواهان ثابت شود باید سنگسار شوند و اگر زن آبستن باشد باید منتظر شد تا فرزند خود را زایمان کند رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد این دو یهودی دستور سنگسار داد پس آن دو یهودی را سنگسار شدند. به همین جهت یهودی ها خشمگین شدند و خداوند این آیه را نازل نمود: ثُمَّ يَتَوَلّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ؛ یعنی گروهی از آن ها از دعوت کننده ی الهی روی می گردانند و آن ها از پیروی کردن از حق روی گردان هستند.
پس چگونه خواهند بود هنگامی که آن ها را برای آن روز (رستاخیز) که شگی در آن نیست جمع کنیم و به هرکس [پاداش] آن چه انجام داده به طور کامل داده شود؟ و به آن ها ستمی نخواهد شد [زیرا محصول اعمال خود را می چینند]. (25)
ص: 511
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تَغْتَرَنَّ بِاللَّهِ وَلَا تَغْتَرَنَّ بِصَلَاتِكَ وَ عَمَلِكَ وَ بَرَكَ وَ عِبَادَتِكَ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ! إِذَا تَلَوْتَ كِتَابَ اللَّهِ تَعَالَى فَأَتَيْتَ عَلَى آيَةٍ فِيهَا أَمْرُ وَ نَهْيُّ فَرَدَّدْهَا نَظَرا وَ اعْتِبَاراً فِيهَا وَلَا تَسْهُ عَنْ ذَلِكَ فَإِنَّ نَهْيَهُ يَدُلُّ عَلَى تَرْكِ الْمَعَاصِي وَ أَمْرَهُ يَدُلُّ عَلَى عَمَلَ الْبرِّ وَ الصَّلَاح فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُون﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿قُلِ اللّهُمَّ مَالِكَ المُلْكِ تُؤْتِي المَلكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ المُلكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (26)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اسْمُ اللهِ الْأَعْظَمُ الَّذِي إِذَا دُعِیَ بِهِ أَجَابَ قُلِ اَللّهُمَّ مالِکَ اَلْمُلْکِ إِلَی بِغَیْرِ حِسابٍ﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُنَزِّلَ هَذِهِ الْآيَاتِ تَعَلَّقْنَ بِالْعَرْشِ وَقُلْنَ: يَا رَبِّ! تُنَزِّلْنَا عَلَى أَهْلِ الْخَطَايَا وَالذُّنُوبِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِنَّ: أَنِ انْزِلْنَ فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا يَتْلُوكُنَّ أَحَدٌ مِنْ شِيعَةِ آل مُحَمَّد علیه السلام دَبْرَ كُلِّ صَلَاةِ إِلَّا أَسْكَنْتُهُ حَظِيرَةَ الْقُدْسِ عَلَى مَا كَانَ فِيهِ وَ نَظَرْتُ إِلَيْهِ بِعَيْن الْمَكْنُونَةِ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ نَظْرَةَ أَقْضِي لَهُ مَعَ كُلُّ نَظَرَة سَبْعِينَ حَاجَةً أَدْنَاهَا الْمَغْفِرَةُ وَالْآيَاتُ هِيَ أُمُّ الْكِتَابِ وَ آيَةُ الْكُرْسِيِّ و شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وقُلِ اللهُمَّ مَالِكَ المُلكِ.
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ الطَّبْرِسِيُّ قِيلَ: لَمَّا فَتَحَ رسول الله صلی الله علیه و آله مَكَّةَ وَ وَعَدَ أُمَّتَهُ مُلْكَ فَارِسَ وَ الرُّومِ قَالَتِ الْمُنَافِقُونَ وَ الْيَهُودُ: هَيْهَاتَ مِنْ أَيْنَ لِمُحَمَّدِ مُلْک فَارِسَ وَالرُّومِ أَلَمْ تَكْفِهِ الْمَدِينَةُ وَ مَكَةُ حَتَّى طَمَعَ فِي الرُّومِ وَ فَارِسَ؛ فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَنِ ابْن عَباسِ رحمه الله علیه وَأَنَسِ وَ قِيلَ إِنَّ النَّبِيِّ خَطَ الْخَنْدَقَ عَامَ الْأَحْزَابَ وَقَطَعَ لِكُلِّ عَشَرَة أَرْبَعِينَ ذِرَاعًا فَاحْتَجَ الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ فِي سَلْمَانَ علیه السلام وَكَانَ رَجُلًا قَوِيّاً فَقَالَ الْمُهَاجِرُونَ سَلْمَانُ مِنَّا وَ قَالَتِ الْأَنْصَارُ سَلْمَانُ لهُ
مِنَّا فَقَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله سَلْمَانُ علیه السلام مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَقَالَ عَمْرُو بْنُ عَوْفِ كُنْتُ أَنَا وَسَلْمَانُ وَحُذَيْفَةً وَالنَّعْمَانُ بْنُ مُقَرَّنِ الْمُزَنَى وَسِيَّةٌ مِنَ الْأَنْصَارِ فِي أَرْبَعِينَ ذِرَاعًا فَحَفَرْنَا حَتَّى إِذَا كُنَّا بِجُبِّ ذِي بَاب أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْ بَاطِنِ الْخَنْدَقِ صَخْرَةً مَرْوَةٌ كَسَرَتْ حَدِيدَنَا وَشَقَّتْ عَلَيْنَا فَقُلْنَا: يَا سَلْمَانُ
ص: 512
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود به خدا مغرور مشو و به ،نماز عبادت خویش فریب مخور ای پسر مسعود هرگاه کتاب خدا را می خوانی هرگاه برسی به آیه ای که در آن امر و نهی است پس از جهت عبرت در آن آیه سرگردان بمانی فراموش نکنی که نهی آیه دلالت بر ترک گناهان است و امرش دلالت بر کردار نیک و شایسته می.کند چراکه خداوند تعالی می فرماید: ﴿فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾.
بگو: «بار الها ای مالک حکومت ها به هرکس بخواهی حکومت می بخشی؛ و از هرکس بخواهی حکومت را می گیری؛ هرکس را بخواهی عزّت می دهی؛ و هر که را بخواهی خوار می کنی تمام خوبی ها به دست توست؛ تو بر هرچیزی توانایی». (26)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله این اسم خدا اعظم است که هرگاه او به این اسم خوانده شود، حاجت آن بنده را بر می آورد و آن این است: قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ المُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ... بِغَيْرِ حِساب.
2- امام صادق علیه السلام- هنگامی که خداوند این سه آیه را فرمان داد که به زمین فرود آیند به عرش در آویختند و گفتند پروردگارا ما را به سوی خطاکاران و گنهکاران فرو می فرستی؟ خداوند متعال به آن ها وحی فرمود که فرود آیید به عزت و جلالم سوگند کسی از خاندان محمدی به دنبال هر نماز شما را تلاوت نکند مگر این که او را در بهشت به همراه آن چه در آن است ساکن گردانم و به او نظر می کنم به دیده ی رحمت هر روزی هفتاد نظر مهرورزی و در هر نظری هفتاد حاجت از او برآورم که کمترین آن آمرزش گناهانش باشد و آن آیات عبارتند از: سوره ی حمد، آية الكرسى ﴿و شَهِدَ الله أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَقُل اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ﴾.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- طبرسی گوید: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله مکه را فتح نمود و حکومت فارس و روم را به امتش وعده داد منافقان و یهودیان گفتند بعید است محمد کجا و ملک فارس و روم کجا؟! آیا مدینه و مکه برای او کافی نیست که به روم و فارس طمع کرده است؟ پس این آیه ی قُلِ اللَّهُمَّ... نازل شد. این سخن از ابن عبّاس و انس نقل شده است و گفته شده پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ احزاب محدوده ی خندق را معین کرد و به هر ده نفر چهل ذراع تقریبا بیست متر اختصاص داد؛ در نتیجه مهاجرین و انصار در مورد سلمان به جدال پرداختند و او مردی قوی بود؛ مهاجرین گفتند: «سلمان از ماست» و انصار گفتند «سلمان علیه السلام از ماست؛ پس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «سلمان از ما اهل بیت است». عمرو بن عوف گفت: «من و سلمان رحمه الله علیه و حذیفه و نعمان بن مقرن مزنی و شش نفر از انصار در چهل ذراع بودیم؛ پس کندیم تا این که وقتی در گودالی که دریچه ای داشت- بودیم خداوند از دل خندق سنگ سختی را بیرون آورد که کلنگ و تیشه مان را شکست و کار بر ما سخت شد.گفتیم: «ای سلمان ! نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله اول برو و او را از موضوع این سنگ سخت آگاه کن یا از برداشتن آن منصرف شویم که عدول از این سنگ به واقعیت نزدیک است و یا درباره ی آن دستور خود را به ما بفرماید که ما دوست نداریم
ص: 513
ارق إلى رسول الله صلی الله علیه و آله و أخبرهُ خَبَرَ هَذِهِ الصَّخْرَة فَإِمَّا أَنْ نَعْدِلَ عَنْهَا فَإِنَّ الْمَعْدِلَ قَرِيبُ وَ أَمَا أَنْ يَأْمُرَنَا فِيهِ بِأَمْرِهِ فَإِنَّا لَا نُحِبُّ أَنْ نُجَاوِرَ خَطَهُ قَالَ فَرَقِيَ سَلْمَانُ إِلَى رَسول الله ال ۖ وَهُوَ صَارِبُ عَلَيْهِ قُبَّةٌ تُرَكِيَّةَ فَقَالَ: يَا رسول الله صلی الله علیه و آله الله خَرَجَتْ عَلَيْنَا صَخْرَةُ بَيْضَاءُ مَرْوَةُ مِنْ بَطْنِ الْخَنْدَقِ فَكَسَرَتْ حَدِيدَنَا وَ شَقَّتْ عَلَيْنَا حَتَّى مَا يَحْتَكُ مِنْهَا قَلِيلُ وَ لَا كَثِيرُ فَمُرْنَا فِيهَا بِأَمْرِكَ فَإِنَّا لَا نُحِبُّ أَنْ نَتَجَاوَزَ خَطَكَ قَالَ فَهَبَطَ رسول الله صلی الله علیه و آله مَعَ سَلْمَانَ ۖ الْخَنْدَقَ وَالنِّسْعَةُ عَلَى شَفَة الْخَنْدَقِ فَأَخَذَ رسول الله صلی الله علیه و آله الْمِعْوَلَ مِنْ يَدِ سَلْمَانَ الله فَضَرَبَهَا بِهِ ضَرْبَةً صَدَعَهَا وَ بَرَقَ مِنْهَا بَرْقَ أَضَاءَ مَا بَيْنَ لَابَنَيْهَا حَتَّى لَكَأَنَّ مِصْبَاحاً فِي جَوْفِ بَيْتِ مُظْلِم فَكَبَّرَ رسول الله صلی الله علیه و آله تكبيرة فَتَح وَ كَبَّرَ الْمُسْلِمُونَ ثُمَّ ضَرَبَهَا رَسول الله صلی الله علیه و آله ثَانِيَةَ فَبَرَقَ مِنْهَا بَرْقُ أَضَاءَ مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا حَتَّى لَكَأَنَّ مِصْبَاحاً فِي جَوْفِ بَيْتِ مُظْلِم فَكَبَّرَ رسول الله صلی الله علیه و آله تكبيرة فَتَحِ وَكَبَّرَ الْمُسْلِمُونَ ثُمَّ ضَرَبَهَا رسول الله صلی الله علیه و آله ثَالِثَةَ فَكَسَرَهَا وَ بَرَقَ مِنْهَا بَرْقُ أَضَاءَ مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا حَتَّى لَكَأَنَّ مِصْبَاحاً فِي جَوْفِ بَيْتِ مُظْلِم فَكَبَّرَ رسول الله صلی الله علیه و آله تكبيرة فَتَح وَكَبَّرَ الْمُسْلِمُونَ وَأَخَذَ بِيَدِ سَلْمَانَ صلى الله عليه وآله وسلم فرقا [ فَرَقِي] فَقَالَ سَلْمَانَ اللهُ بأَبي أَنْتَ وَ أمّى يَا رسول الله صلی الله علیه و آله : لَقَدْ رَأَيْتُ مِنْكَ شَيْئاً مَا رَأَيْتُهُ مِنْكَ قَطُّ فَالْتَفَتَ رسول الله صلی الله علیه و آله إِلَى الْقَوْمِ وَقَالَ: رَأَيْتُمْ مَا يَقُولُ سَلْمَانُ لیه السلام، فَقَالُوا: نَعَمْ فَقَالَ: ضَرَبَتْ ضَرْبَتِي الأول [الْأُولَى] فَبَرَقَ الَّذِى رَأَيْتُمْ أَضَاءَتْ لِى مِنْهُ قُصُورُ الْحِيرَة وَ مَدَائِنُ كِسْرَى كَأَنَّهَا أَنْيَابُ الْكِتَابِ فَأَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ أَنَّ أُمَّتِي ظَاهِرَةُ عَلَيْهَا ثُمَّ ضَرَبَتْ ضَرْبَتِي الثَّانِيَةَ فَبَرَقَ الَّذِي رَأَيْتُمْ أَضَاءَتَ لِي مِنْهُ قُصُورُ الْحُمْرِ مِنْ أَرْضِ الرُّومِ فَكَأَنَّهَا أَنْيَابُ الْكِتَابِ فَأَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ أَنَّ أُمَّتِي ظَاهِرَةُ عَلَيْهَا ثُمَّ ضَرَبْتُ ضَرْبَتِيَ الثَّالِثَةَ فَبَرَقَ لِى مَا رَأَيْتُمْ أَضَاءَتْ لِي مِنْهُ قُصُورُ صَنْعَاءَ كَأَنَّهَا أَنْيَابُ الْكِتَابِ فَأَخْبَرَنِى جَبْرَئِيلُ أَنَّ أُمَّتِى ظَاهِرَةُ عَلَيْهَا فَأَبْشِرُوا فَاسْتَبْشَرَ الْمُسْلِمُونَ وَقَالُوا: الْحَمْدُ لِلَّهِ مَوْعِدُ صِدْقٍ وَعَدَنَا النَّصْرَ بَعْدَ الْحَصْرِ. فَقَالَ الْمُنَافِقُونَ: أَ لَا تَعْجَبُونَ يُمَنِّيكُمْ وَيَعِدُكُمُ الْبَاطِلَ وَيُعَلِّمُكُمْ أَنَّهُ يُبْصِرُ مِنْ يَشْرِبَ قُصُورَ الْحِيرَةِ وَ مَدَائِنَ كِسْرَى وَأَنَّهَا تُفْتَحُ لَكُمْ وَأَنْتُمْ إِنَّمَا تَحْفِرُونَ الْخَنْدَقَ مِنَ الْفَرَقِ وَ لَا تَسْتَطِيعُونَ أَنْ تَبْرَزُوا فَنَزَلَ الْقُرْآنُ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً وَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِي هَذِهِ الْقِصَّةَ قُلِ اللهُمَّ مَالِكَ المُلْكِ الْآيَةَ﴾. (1)
ص: 514
از حدود تعیین شده پیامبر صلی الله علیه و آله تخطی کنیم عمروبن عوف گوید: «سلمان رحمه الله علیه در حالی که قبای ترکی پوشیده بود از گودال بالا رفت و خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله از دل خندق سنگ سخت سفیدی بیرون آمده که کلنگمان را شکست و کار بر ما سخت شد به گونه ای که هیچ نه کم نه زیاد از آن کنده نمی شود؛ پس درباره ی آن دستورتان را به ما بفرمایید که ما دوست نداریم از محدوده ای که شما مشخص کرده اید تجاوز کنیم رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه سلمان داخل خندق آمد و نُه نفر بر لبه ی خندق بودند رسول خدا صلی الله علیه و آله کلنگ را از سلمان گرفت و با آن ضربه ای به سنگ زد که آن را شکافت و نوری از آن درخشید و فاصله ی بین دو لبه ی خندق را روشن کرد تا جایی که گویا چراغی در دل خانه ای تاریک روشن شده است؛ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله به علامت پیروزی و گشایش تکبیر گفت و مسلمانان تکبیر گفتند. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله دوباره ضربه ای به آن زد و نوری از آن درخشید و فاصله ی بین دو لبه ی خندق را روشن کرد تا جایی که گویا چراغی در دل خانه ای تاریک روشن شده است؛ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله به علامت پیروزی و گشایش تکبیر گفت و مسلمانان تکبیر گفتند. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله سومین ضربه را به آن زد و آن را شکست و نوری از آن درخشید و فاصله ی بین دو لبه ی خندق را روشن کرد تا جایی که گویا چراغی در دل خانه ای تاریک روشن شده است؛ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله به علامت پیروزی و گشایش تکبیر گفت و مسلمانان تکبیر گفتند و دست سلمان را گرفت و بالا آمدند. سلمان عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله چیزی از شما دیدم که هرگز از شما ندیده بودم. رسول خدا صلی الله علیه و آله به مردم رو کرد و فرمود دیدید سلمان له چه می گوید؟ گفتند: «بله» فرمود: «اولین ضربه ام را زدم و نوری که دیدید درخشید؛ به وسیله ی آن نور قصرهای حیره و مداین کسری برایم روشن شد؛ آن ها همچون دندان های سگان بودند؛ پس جبرئیل به من خبر داد که امتم بر آن ها پیروز می شوند. سپس ضربهی دوّم خود را زدم و نوری که دیدید درخشید؛ به وسیله ی آن نور قصرهای سرخ در سرزمین روم برایم روشن شد و گویا دندان های سگان بودند؛ پس جبرئیل ا به من خبر داد که امتم بر آن پیروز می شوند و ضربه ی سوم خود را زدم و نوری که دیدید برایم درخشید؛ به وسیله ی آن نور قصرهای صنعاء برایم روشن شد و گویا دندان های سگان بودند؛ پس جبرئیل ا به من خبر داد که امتم آن پیروز می شوند؛ پس بشارت باد شما را مسلمانان شادمان شدند و گفتند خدا را سپاس وعده ی راستی است؛ پیروزی را بعد از سختی به ما وعده داد» منافقان گفتند: «آیا تعجب نمی کنید؟ شما را به آرزوها سرگرم می سازد و به شما وعده ی باطل می دهد و اطلاع می دهد که او از مدینه قصرهای حیره و مداین کسری را می بیند و آن ها به دست شما فتح می شود در حالی که از ترس خندق می کنید و قدرت رویارویی و مبارزه ندارید پس این آیه قرآن نازل شد و [نیز] به خاطر آورید زمانی را که منافقان و بیماردلان می گفتند: خدا و پیامبرش جز وعده های دروغین به ما نداده اند (احزاب/12) و خدای تعالی درباره ی این ماجرا : آیه قُل اللَّهُمَّ مَالِكَ المُلكِ... را نازل فرمود.
ص: 515
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ المُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ المُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ أَلَيْسَ قَدْ آتَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَنِي أُمَيَّةَ الْمُلْكَ قَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ آتَانَا الْمُلْكَ وَأَخَذَتْهُ بَنُو أُمَيَّةَ بِمَنْزِلَة الرَّجُل يَكُونُ لَهُ الثَّوْبُ فَيَأْخُذُهُ الْآخَرُ فَلَيْسَ هُوَ لِلَّذِي أَخَذَهُ﴾. (1)
قوله تعالي: ﴿تُولِجُ الَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهَارَ فِي الَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَتُخْرِجُ المَيِّتَ مِنَ الحَيَّ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾. (27)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَ الْمُؤْمِنَ إِذَا مَاتَ لَمْ يَكُنْ مَيِّتاً فَإِنَ الْمَيِّتَ هُوَ الْكَافِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ: يُخْرِجُ الحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَيُخْرِجُ المَيَّتَ مِنَ الْحَيِ يَعْنِي الْمُؤْمِنَ مِنَ الْكَافِرِ وَالْكَافِرَ مِنَ الْمُؤْمِن﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي مَجْمَعِ الْبَيَان تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَتُخْرِجُ المَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ؛ قِيلَ: إِنَّ مَعْنَاهُ تُخْرِجُ الْمُؤْمِنَ مِنَ الْكَافِرِ وَ الْكَافِرَ مِنَ الْمُؤْمِنِ، وَ رُوىَ ذَلِكَ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام وَأَبَى عَبْدِ الله علیه السلام﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ الصَّادِقِ بَعْدَ أَنْ ذَكَرَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ يَلِجُ أَحَدُهُمَا فِي الْآخَرِ: يَنْتَهَى كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَى غَايَة مَعْرُوفَة مَحْدُودَة فِي الطُّولِ وَ الْعَرْضَ عَلَى مَرْتَبَة وَ مَجْرَى وَاحِدِ﴾. (4)
4- العسكرى علیه السلام- ﴿سُئِلَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عَنِ الْمَوْتِ مَا هُوَ؟ فَقَالَ: هُوَ التَّصْدِيقُ بِمَا لَا يَكُون﴾. (5)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ بِقُوَّتِهِ... يُولِجُ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِي صَاحِبِهِ وَ يُولِجُ صَاحِبَهُ فِيهِ بِتَقْدِيرِ مِنْهُ لِلْعِبَادِ فِيمَا يَغْدُوهُمْ بِهِ وَ يُنْشِتُهُمْ عَلَيْهِ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذالِكَ فَلَيْسَ مِنَ الله في شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ یُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ﴾. (28)
ص: 516
4- امام صادق علیه السلام- ﴿قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَ تَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء﴾؛ آیا خداوند عزوجل به بنی امیه پادشاهی نداده است؟ فرمود: این گونه نیست که تو می گویی! خداوند عزوجل پادشاهی را به ما داد و بنیامیه آن را گرفت؛ مانند این است که فردی لباسی داشته باشد و شخص دیگری آن را بگیرد پس در این صورت لباس مال کسی نیست که آن را گرفته است».
شب را در روز داخل می کنی و روز را در شب؛ زنده را از مرده بیرون می آوری و مرده را از زنده و به هرکس بخواهی بدون حساب روزی می بخشی. (27)
1- امام صادق علیه السلام- مؤمن هرگاه از دنیا ،رود در حقیقت نمرده است بلکه این کافر است که در حقیقت می میرد. خداوند می فرماید او زنده را از مرده بیرون می آورد و مرده را از زنده. (روم/19) یعنی مؤمن از کافر و کافر از مؤمن بیرون می گردند.
2- امام صادق علیه السلام- تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَتُخْرِجُ المَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ گفته شده است: «معنای آن این است که مؤمن را از کافر و کافر را از مؤمن بیرون می آوری.
3- امام صادق علیه السلام- بعد از این که از شب و روز یاد شد امام صادق علیه السلام فرمود: «بر اساس یک موقعیت و مسیر یکی در دیگری داخل می شود تا هر یک از آن ها به اندازه ی معین و معروف خود در درازی و کوتاهی برسد
4- امام عسکری علیه السلام- تُخرِجُ الْحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَتُخْرِجُ المَيِّتَ مِنَ الحَيِّ؛ یعنی مؤمن را از کافر و کافر را از مؤمن پدید می آورد.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- سپاس خدای را که شب و روز را با قدرت خویش بیافرید... چنان که هر یک از دو به جای یکدیگر می آیند و می روند و این چگونگی تقدیری است از جانب خداوند برای بندگان که بدین گونه به آنان خوراک می رساند و آنان را می پروراند.
افراد با ایمان نباید به جای مؤمنان کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛ و هرکس چنین کند هیچ رابطه ای با خدا ندارد و پیوند او به کلی از خدا گسسته می شود؛ مگر این که از آن ها تقیّه کنید و به خاطر هدف های مهمتری کتمان نمایید. خداوند شما را از نافرمانی خود برحذر می دارد؛ و بازگشت [شما] به سوی خداست.
ص: 517
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ وَ يَقُولُ قَالَ اللَّهُ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةٌ﴾. (1)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿يَا ابْنَ النَّعْمَانِ إِنِّي لَأَحَدَّثُ الرَّجُلَ مِنْكُمْ بِحَدِيثِ فَيَتَحَدَّثُ بِهِ عَنِّى فَأَسْتَحِلُ بذَلِكَ لَعَنْتَهُ وَ الْبَرَاءَةَ مِنْهُ فَإِنَّ أَبي كَانَ يَقُولُ: وَأَيُّ شَيْءٍ أَقَر لِلْعَيْنِ مِنَ التَّقِيَّة إِنَّ التَّقِيَّةَ جُنَّةُ الْمُؤْمِن وَلَوْلَا التَّقِيَّةُ مَا عُبدَ الله وَقَالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ المؤمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ الله في شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاة ﴾. (2)
3-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي احْتِجَاجِهِ عَلَى بَعْضِ الْيُونَانِ قَالَ و آمُرُكَ أَنْ تَسْتَعْمِلَ التَّقِيَّةَ فِي دِينِكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَل ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ قَدْ أَذِنْتُ لَكَ فِي تَفْضِيل أَعْدَائِنَا عَلَيْنَا إِنْ أَلْجَاكَ الْخَوْفُ إِلَيْهِ وَ فِى إِظْهَارِ الْبَرَاءَة مِنَّا إِنْ حَمَلَكَ الْوَجَلُ إِلَيْهِ﴾. (3)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و أما الرُّحْصَةُ الَّتِى ظَاهِرُهَا خِلَافَ بَاطِنِهَا فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَهَى الْمُؤْمِنَ أَنْ يَتَّخِذَ الْكَافِرَ وَلِيّاً ثُمَّ مَنَّ عَلَيْهِ بإِطْلَاق الرّحْصَة لَهُ عِنْدَ التَّقِيَّة فِى الظَّاهِرِ أَنْ يَصُومَ بِصِيَامِهِ وَ يُفْطِرَ بِإِفْطَارِهِ وَيُصَلِّيَ بِصَلَاتِهِ وَيَعْمَلَ بِعَمَلِهِ وَ يُظْهِرَ لَهُ اسْتِعْمَالَهُ ذَلِكَ مُوَسِّعاً عَلَيْهِ فِيهِ وَ عَلَيْهِ أن يَدِينَ اللَّهَ تَعَالَى فِى الْبَاطِن بِخِلَافِ مَا يُظْهِرُ لِمَنْ يَخَافُهُ مِنَ الْمُخَالِفِينَ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَى الْأُمَّةَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ فَهَذِهِ رُحْصَةً تَفَضَّلَ اللَّهُ بِهَا عَلَى الْمُؤْمِنِينَ رَحْمَةً لَهُمْ لِيَسْتَعْمِلُوهَا عِنْدَ التَّقِيَّة فِى الظَّاهِرِ وَ قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِرُخَصِهِ كَمَا يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِعَزَائِمِه﴾. (4)
ص: 518
1-1- امام صادق علیه السلام- کسی که تقیّه نمی کند اصلاً ایمان ندارد خداوند گفته است: ﴿إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ ثقَاةً﴾.
2-1- امام صادق علیه السلام- پسر نعمان من برای یکی از شماها حدیثی نقل می کنم و او آن حدیث را از قول من نقل می.کند با همین کار سزاوار لعنت من و بیزار شدنم از او می گردد.(تقیّه پدرم می فرمود چه چیز بیشتر از تقیّه موجب خوشحالی است تقیّه سپر بلای مؤمن است اگر تقیّه نبود خدا پرستش نمی شد و در این آیه خداوند می فرماید: ﴿لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ الله فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً».
3-1- امام على علیه السلام- احتجاج امام علی علیه السلام بر بعضی از یونانی ها امر نمایم تو را به آن که کافران و منافقان را به دوستی.نگیری و به آن طوایف اگر اظهار موالات و اتحاد نمایند به سمع رضا و قبول نپذیری زیرا که کافران هرگز اولیاء مؤمنان نگردند و مؤمنان نیز آن طایفه را به دوستی نگیرند الا آن که از روی تقیّه و ضرورت باشد چه تقیّه در دین سیدالمرسلین واقع و جایز است. چنان چه در کلام رب العالمین اشارت بر آن است که: ﴿لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَل ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاة الآيه﴾؛ از این آیه ى وافی هدایت ظاهر گردد.
4-1- امام علی علیه السلام- جازه ای که ظاهر آن بر خلاف باطن آن است خدای تعالی مؤمن را از دوست و سرپرست انتخاب کردن کافر نهی فرمود و سپس با اجازه دادن ظاهری به او در زمان تقیّه بر او منت نهاد که مانند کافر روزه بگیرد و مانند او افطار کند و مانند او نماز بخواند و عمل او را انجام دهد و انجام دادن آن را به کافر نشان بدهد و در این اعمال ظاهری به او اجازه گسترده ای داده شده ولی در باطن- بر خلاف آن چه در ظاهر از روی ترس به مخالفان مسلّط بر امت نشان می دهد باید تابع دین خدا باشد. خدای تعالی فرمود: ﴿لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَل ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ الله فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ﴾ این اجازه ای است که خداوند از روی مهر با آن به مؤمنین نیکی کرده است تا در زمان تقیه پس در ظاهر آن را به کار ببرند و رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند دوست دارد که به اجازه های او عمل شود همچنان که دوست دارد به واجباتش عمل شود».
ص: 519
5-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّ هَذِهِ الْآيَةَ رُخَصَةٌ ظَاهِرُهَا خِلَافُ بَاطِنِهَا يُدَانُ بِظَاهِرِهَا وَ لَا يُدَانُ ببَاطِنِهَا إِلَّا عِنْدَ التَّقِيَّة ، إِنَّ التَّقَيَّةَ رُخَصَةُ لِلْمُؤْمِن أَنْ يَرَاهُ [ أَنْ يَدِينَ بِدِين ] الْكَافِرِ فَيُصَلِّي بِصَلَاتِهِ وَ يَصُومُ بِصِيَامِهِ إِذَا اتَّقَاهُ فِى الظَّاهِرِ وَ فِي الْبَاطِن يَدِينُ اللَّهَ بِخِلَافِ ذَلِكَ﴾. (1)
6-1- العسكرى علیه السلام- ﴿آمُرُكَ أَنْ تَسْتَعْمِلَ التَّقِيَّةَ فِي دِينِكَ فَإِنَّ اللَّهَ يَقُول : لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ المُؤمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةٌ﴾. (2)
7-1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ الصَّادِقِ لَوْ قُلْتُ إِنَّ تَارک التَّقِيَّةَ كَتَارِكِ الصَّلَاةَ لَكُنْتُ صَادِقاً وَ التَّقِيَّةُ فِي كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى يَبْلُغَ الدَّمَ فَإِذَا بَلَغَ الدَّمَ فَلَا تَقِيَّةَ وَقَدْ أَطْلَقَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ إِظْهَارَ مُوَالَاةِ الْكَافِرِينَ فِي حَالِ التَّقِيَّةِ فَقَالَ جَلَّ مِنْ قَائِل لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُفَاةً﴾. (3)
8-1- الباقر علیه السلام- ﴿تَّقِيَّةُ فِي كُلِ شَيْءٍ يُضْطَرَّ إِلَيْهِ ابْنُ آدَمَ فَقَدْ أَحَلَّهُ اللَّهُ لَهُ﴾. (4)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿تَّقِيَّةُ تُرْسُ اللَّهِ بَيْنَهُ وَبَيْنَ خَلْقِهِ﴾. (5)
1-2- الرّضا علیه السلام- ﴿يُحذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ قَالَ الرِّضَا علیه السلام عَلَى علیه السلام خَوَّفَهُمْ به﴾. (6)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كَتَبَ عَلَى إِلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ مِصْرَ أَمَا بَعْدُ فَإِنِّي أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَالْعَمَلِ بِمَا أَنْتُمْ عَنْهُ مَسْئُولُونَ فَأَنْتُمْ بِهِ رَهْنُ وَ أَنْتُمْ إِلَيْهِ صَائِرُونَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ وَ قَالَ وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّه المَصِيرُ﴾. (7)
قوله تعالى: ﴿قُل إِنْ تُخْفُوا ما في صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمُهُ اللهُ وَيَعْلَمُ ما في السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (29)
ص: 520
5-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه نوعی مجوز و رخصت است و ظاهر آن برخلاف باطن آن است ظاهر آن مورد پذیرش قرار می گیرد ولی به باطن آن جز هنگام تقیّه اقرار نمی شود. زیرا تقیه اجازه ای است که براساس آن مؤمن ظاهراً به دین کافر گرایش پیدا می کند و نماز او را می خواند و روزهی او را می گیرد؛ زیرا در ظاهر از او می ترسد و تقیّه می کند ولی در باطن برخلاف ظاهر به دین خداوند متدین است.
6-1- امام عسکری علیه السلام- به تو دستور می دهم که در دینت به تقیّه عمل کنی؛ چون خدای عزّوجل می فرماید: ﴿لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ الله فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاة﴾
7-1- امام صادق علیه السلام- اگر بگویم کسی که به تقیّه عمل نمی کند مانند کسی است که نماز نمی خواند قطعاً راست گفته ام و تقیه در همه چیز می باشد تا به حد خون (جان دیگران) برسد؛ پس وقتی به ریختن خون رسید تقیه جایز نیست خداوند متعال اظهار دوستی با کافران را در حال تقیّه اجازه داد و فرمود: ﴿لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةٌ﴾.
8-1- امام باقر علیه السلام- تقیه در هر چیزی است که آدمیزاده بدان ناچار است و خدا آن را بر او حلال کرده است.
9-1- امام صادق علیه السلام- تقیّه سپری از خدا، میان او و خلق است.
1-2- امام رضا علیه السلام- يُحذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ على علیه السلام، آن ها را به وی ترسانید.
2-2- امام علی علیه السلام- على علیه السلام به محمد بن ابوبکر و اهل مصر نام های نوشت اما بعد شما را به تقوای الهی سفارش می کنم در آن چه که نسبت به آن مسئولید و در گرو آن هستید و بسوی آن بازمی گردید که خدای متعال می فرماید: كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَة؛ (آری) هر کس در گرو اعمال خویش است (مدثر /38) و می فرماید ﴿و يُحذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهُ المَصِيرُ﴾.
بگو: «اگر آن چه را در سینه های شماست پنهان دارید یا آشکار کنید، خداوند آن را می داند؛ و [نیز] از آن چه در آسمان ها و زمین است آگاه می باشد؛ و خداوند بر هر چیزی تواناست». (29)
ص: 521
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الحَارِثِ بنِ المُغَيرَة سَمِعَ أَبَا عَبدِ الله علیه السلام يَقُولُ: إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْجَنَّةَ وَأَعْلَمُ مَا فِي النَّارِ وَأَعْلَمُ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً فَرَأَى أَنَّ ذَلِكَ كَبُرَ عَلَى مَنْ سَمِعَهُ مِنْهُ فَقَالَ: عَلِمْتُ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿كَانَ اللَّهُ وَ لَا شَيْءٍ غَيْرُهُ وَ لَمْ يَزَلْ عَالِماً فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ كَوْنِهِ كَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ﴾. (2)
3- الكاظم علیه السلام- ﴿أ كَانَ يَعْلَمُ الْأَشْيَاءَ قَبْلَ أَنْ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَكَوْنَهَا أَوْ لَمْ يَعْلَمْ ذَلِكَ حَتَّى خَلَقَهَا وَأَرَادَ خَلْقَهَا وَ تَكْوِينَهَا فَعَلِمَ مَا خَلَقَ عِنْدَ مَا خَلَقَ وَ مَا كَوَّنَ عِنْدَ مَا كَوَّنَ فَوَقَعَ بِخَطْهِ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَالِماً بالْأَشْيَاءِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْأَشْيَاءَ كَعِلْمِهِ بِالْأَشْيَاءِ بَعْدَ مَا خَلَقَ الْأَشْيَاءَ﴾. (3)
4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ فُضَيْلِ بْن سُكَرَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ رَأَيْتَ أَنْ تُعَلِّمَنِي هَلْ كَانَ اللَّهُ جَلَّ وَجَهُهُ يَعْلَمُ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ أَنَّهُ وَحْدَهُ فَقَدِ اخْتَلَفَ مَوَالِيكَ. فَقَالَ بَعْضُهُمْ قَدْ كَانَ يَعْلَمُ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ شَيْئًا مِنْ خَلْقِهِ وَ قَالَ بَعْضُهُمْ إِنَّمَا مَعْنَى يَعْلَمُ يَفْعَلُ فَهُوَ الْيَوْمَ يَعْلَمُ أَنَّهُ لَا غَيْرُهُ قَبْلَ فِعْلِ الْأَشْيَاءِ فَقَالُوا إِنْ أَثْبَتْنَا أَنَّهُ لَمْ يَزَلْ عَالِمَا بِأَنَّهُ لَا غَيْرُهُ فَقَدْ أَثْبَتْنَا مَعَهُ غَيْرَهُ فِي أَزَلِيَّتِهِ فَإِنْ رَأَيْتَ يَا سَيِّدِى أَنْ تَعَلَّمَنِي مَا لَا أَعْدُوهُ إِلَى غَيْرِهِ، فَكَتَبَ اللهِ: مَا زَالَ اللَّهُ عَالِماً تَبَارَكَ وَتَعَالَى ذِكْرُهُ﴾. (4)
5- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْفَضْلِ قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا عَلَى بْنَ مُوسَى يَقُولُ فِي دُعَائِهِ: سُبْحَانَ مَنْ خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ أَتْقَنَ مَا خَلَقَ بحِكْمَتِهِ وَوَضَعَ كُلَّ شَيْءٍ مِنْهُ مَوْضِعَهُ بِعِلْمِهِ سُبْحَانَ مَنْ يَعْلَمُ حَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ وَلَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِير﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ مَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ﴾. (30)
ص: 522
1- امام صادق علیه السلام- من آن چه در آسمان ها و زمین است می دانم و آن چه در بهشت است می دانم و آن چه در جهنم است می دانم و آن چه بوده و آن چه خواهد بود را می دانم. سپس لحظه ای کوتاه سکوت کرد؛ پس دید که این مطلب بر شنونده ها سنگین آمد؛ در نتیجه فرمود: «آن را از کتاب خدای عزوجل دانستم که می فرماید در آن بیان همه چیز هست».
2- امام باقر علیه السلام- خدای عزوجل بود و جز او هیچ نبود همواره به آن چه بودنی است، دانا بود. دانش او به بودنی ها قبل از وجود همانند دانش او به بودنی ها بعد از وجود است.
3- امام کاظم علیه السلام- یوب بن نوح از امام رضا علیه السلام پرسید آیا خدای عزوجل همه چیز را می دانست پیش از آن که همه چیز را بیافریند و به وجود آورد یا نمی دانست آن را تا این که آن ها را خلق کرد و خواست آن ها را بیافریند و به وجود بیاورد و علم پیدا کرد به آن چه آفرید هنگامی که آفرید و آن چه را به وجود آورد هنگامی که به وجود آورد. پس امام علیه السلام به خط خود نگاشت همیشه خدا دانا بود به همه چیز پیش از آن که اشیاء را بیافریند، مانند علم او به آن ها پس از آن که همه چیز را آفرید.
4- امام باقر علیه السلام- فضیل گوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم فدایت شوم اگر خواهی به من بیاموز آیا خداوند متعال پیش از آن که خلق را بیافریند می دانست که یگانه است؟ [چون] دوستانت اختلاف دارند برخی گفته اند البته پیش از آن که خلق را آفریند می دانست و برخی گویند: «یعنی این که میدانست و عمل می کرد و او امروز می داند که او بود و جز او نبود. نه پیش از آفریدن اشیاء و گفته اند که اگر ثابت کنیم که او همیشه دانا بوده اوست و جز او نیست در ازل چیزی را با او ثابت داشتیم پس اگر خواهی ای آقایم به من بیاموز آن را که از آن به چیز دیگر تجاوز نکنم پس نوشت همیشه خدا تبارک و تعالی ذکره دانا بوده است».
5- امام رضا علیه السلام- پاک و منزه است کسی که خلق را با قدرتش آفرید و آن چه را آفرید با حکمتش محکم کرد و هر چیزی را با علمش در جای خود قرارداد پاک و منزه است کسی که چشم هایی را که به خیانت می گردد و آن چه را سینه ها پنهان می دارند می داند. (غافر/19) و و هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست. (شوری/11)
روزی که هرکس هر کار نیکی که انجام داده حاضر می بیند؛ و آرزو می کند میان او و هرکار بدی که انجام داده فاصله زمانی زیادی باشد. خداوند شما را از [نافرمانی] خودش برحذر می دارد؛ و [با این حال] خدا نسبت به همه ی بندگان، مهربان است. (30)
ص: 523
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تُحَقِّرَنَّ ذَنْباً وَ لَا تُصَفِّرنَّهُ وَاجْتَنِبِ الْكَبَائِرَ فَإِنَّ الْعَبْدَ إِذَا نَظَرَ يَوْمَ الْقِيَامَة إِلَى ذُنُوبِهِ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ قَيْحاً و دَما يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً﴾. (1)
2- الهادی علیه السلام- ﴿رسالتها في الرَّدُّ عَلَى أهل الجبر و التفويض... إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ جَازَى الْعِبَادَ عَلَى أَعْمَالِهِمْ وَيُعَاقِبُهُمْ عَلَى أَفْعَالِهِمْ بِالاسْتِطَاعَةِ الَّتِي مَلَكَهُمْ إِيَّاهَا فَأَمَرَهُمْ وَ نَهَاهُمْ بِذَلِكَ وَ نَطَقَ كِتَابُهُ: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِها وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ وَ قَالَ جَلَّ ذِكْرَهُ: يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ مَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَبَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَقَالَ: الْيَوْمَ تُجزى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ فَهَذِهِ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ تَنْفِى الْجَبْرَ وَ مَنْ دَانَ بِهِ وَمِثْلُهَا فِي الْقُرْآن كَثِير﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّلَ بْن عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِقِ علیه السلام مَا ذَا يَصْنَعُ الْمَهْدِيُّ قَالَ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُورُ سَرَايَا عَلَى السُّفْيَانِيِّ إِلَى دِمَشْقَ فَيَأْخُذُونَهُ وَيَذْبَحُونَهُ ثُمَّ يَظْهَرُ الْحُسَيْنُ اللهِ فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّيقَ وَ اثْنَيْنِ وَسَبْعِينَ رَجُلًا أَصْحَابِهِ يَوْمَ كَرْبَنَاءَ فَيَا لَكَ عِنْدَهَا مِنْ كَرَّةَ زَهْرَاءَ بَيْضَاءَ ثُمَّ يَخْرُجُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ على بن ابي طالب علیه السلام... و يَخْرُجُ السَّيِّدُ الأَكْبَرُ مُحَمَّدٌ رسول الله صلی الله علیه و آله .. ثُمَّ لَكَأنّى أَنْظُرُ يَا مُفَضَّلُ إِلَيْنَا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّة بَيْنَ يَدَى رسول الله صلی الله علیه و آله نَشْكُو إِلَيْهِ مَا نَزَلَ بِنَا مِنَ الْأُمَّة بَعْدَهُ فَيَبْكِي رسول الله صلی الله علیه و آله وَ يَقُولُ يَا بَنِيَّ مَا نَزَلَ بِكُمْ إِلَّا مَا نَزَلَ بِجِدَكُمْ قَبْلَكُمْ فَتَبْتَدِئُ فَاطِمَةً.. ثُمَّ يَقُومُ الْحُسَيْنُ المُخَصّاً بِدَمِهِ هُوَ وَ جَمِيعُ مَنْ قُتِلَ مَعَهُ فَإِذَا رَآهُ رسول الله صلی الله علیه و آله بَكَى وَ بَكَى أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لِبُكَائِهِ وَ تَصْرُخُ فَاطِمَةُ فَتُزَلْزَلَ الْأَرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا وَيَقِفُ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ الْحَسَنَ علیه السلام عَنْ يَمِينِهِ وَ فَاطِمَةٌ عَنْ شِمَالِهِ وَيُقْبلُ الْحُسَيْنُ علیه السلام فَيَضُمُّهُ رسول الله صلی الله علیه و آله إِلَى صَدْرِهِ وَيَقُولُ يَا حُسَيْنُ الفَدَيْتُكَ قَرَتْ عَيْنَاكَ وَ عَيْنَايَ فِيكَ وَ عَنْ يَمِينِ الْحُسَيْنِ حَمْزَةَ أَسَدُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبِ الطَّيَّارُ رحمه الله علیه وَ يَأْتِي مُحَسنُ علیه السلام تَحْمِلُهُ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِهِ وَ فَاطِمَةُ بنتُ أَسَدِ أُمُّ امير المؤمنين علیه السلام وَ هُنَّ صَارِخَاتٌ وَ أُمُّهُ فَاطِمَةً تَقُولُ هَذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ الْيَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً﴾. (3)
ص: 524
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای فرزند مسعود هیچ گناهی را خوار و کوچک مشمار و از گناهان کبیره دوری کن؛ چون بنده ی خدا وقتی در روز قیامت به گناهانش نگاه کند چشمانش چرک و خون بگرید. خدای تعالی می فرماید: ﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً.
2- امام هادی علیه السلام- نامه ی آن حضرت در انکار و ردّ مذهب جبر و تفويض... خداوند عزوجل بندگان را بر پایه ی کردار خودشان کیفر می دهد و آن ها را به سبب کارهای بدشان به علت توانایی او اختیاری که به آن ها داده و به آن ها امر و نهی فرموده بازخواست می کند و قرآنش بدین گویاست: کسی که کار نیکی پیش آورد ده چندان آن پاداش دارد و هر که کار بدی پیش آورد جز همانند آن کیفر نیابد و بر ایشان ستم نرود. (انعام/160) و خدای جل ذكره فرموده است يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ الله نَفْسَهُ و فرمود: امروز هر کس در برابر کاری که انجام داده است پاداش داده می شود امروز هیچ ظلمی نیست (غافر /17) این ها آیات استواری است که جبر و هرکس را که بدان معتقد است نفی می کند و مانند آن در قرآن بسیار است.
3- امام صادق علیه السلام- مفضل گفت: ... بعداً مفضل گفت: ... بعداً مهدی چه می کند؟ فرمود: «لشکری برای دستگیری سفیانی به دمشق می فرستد؛ او را گرفته و روی سنگی سر می برند آن گاه حسین علیه السلام با دوازده هزار صدیق و هفتاد و دو نفری که در کربلا از یاران او بودند و با وی شهید شدند آشکار می شود. ای خوش آن رجعت سپس صدیق اکبر امیرالمؤمنین علیه السلام علی بن ابی طالب ظهور می کند... آن گاه آقای بزرگ محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله ظهور می کند... ای مفضّل! گویا می بینم که ما ائمه آن موقع جلو پیغمبر جمع شده و به آن حضرت شکایت می کنیم که امّت بعد از وی چه به روز ما آوردند و می گوییم امت ما را تکذیب کردند و بی اعتنایی و نفرین و لعنت و تهدید به قتل نمودند والیان ستمگر آن ها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعی از ما را با سم و حبس کشتند. در این وقت پیغمبر سخت گریه می کند و می فرماید ای فرزندان من هرچه به شما رسید بیشتر به جد شما رسید... آن گاه امام حسین بدنی آغشته به خون خود و یارانش که با وی کشته شدند در جلو پیغمبر می ایستد. چون پیغمبر او را می نگرد زارزار می گرید. از گریه ی او اهل آسمان و زمین نیز گریه می کنند. فاطمه زهراء علیها السلام هم ناله جانکاه از دل پر الم در می آورد از ناله و شیون و گریه وزاری آن حضرت زمین و اهل زمین متزلزل می گردند سپس امیرالمؤمنین علیه السلام و امام حسن علیه السلام در سمت راست پیغمبر و فاطمه زهرا در سمت چپ آن حضرت قرار می گیرند پیغمبر او را در آغوش می گیرد و می گوید: «ای حسین علیه السلام فدایت گردم دیدگانت روشن باد و دیدگان من هم روشن باشد سپس حمزه سیدالشهداء علیه السلام عموی پیغمبر صلی الله علیه و آله در سمت راست آن حضرت می ایستد و در سمت چپ جعفر بن ابی طالب (طیار) قرار می گیرد. ناگاه خدیجه کبری و فاطمه دختر اسد مادر (امیرالمؤمنین علیه السلام ) محسن سقط شده فاطمه ی زهراء را به دست گرفته ناله کنان به نزد پیغمبر می آیند و مادرش فاطمه این آیه ی قرآن را می خواند: این همان روزی است که به شما وعده داده می شد! يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ مَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً.
ص: 525
قوله تعالى: ﴿قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ (31)
قوله تعالى: ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾ (32)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ يُحِبُّهُ فَلْيَعْمَلْ بِطَاعَة اللَّهِ وَلْيَتَّبِعْنَا أَ لَمْ يَسْمَعْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَيِّهِ الله قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهِ لَا يُطِيعُ اللَّهَ عَبْدُ أَبَداً إِلَّا أَدْخَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ فِي طَاعَتِهِ اتَّبَاعَنَا وَلَا وَاللَّهِ لَا يَتَّبِعُنَا عَبْدُ أَبَداً إِلَّا أَحَبَّهُ اللَّهُ وَلَا وَ اللَّهِ لَا يَدَعْ أَحَدُ اتِّبَاعَنَا أَبَداً إِلَّا أَبْغَضَنَا وَلَا وَاللَّهِ لَا يُبْغِضُنَا أَحَدٌ أَبَداً إِلَّا عَصَى اللَّهَ وَمَنْ مَاتَ عَاصِياً لِلَّهِ أَخْزَاهُ اللَّهُ وَأَكَبَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِي النَّار﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فِي التَّحْرِيض عَلَى اتَّبَاع رسول الله صلی الله علیه و آله وَالتَّرْغِيبَ فِي تَصْدِيقِهِ وَ الْقَبُول بدَعْوَتِهِ قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ فَاتَّبَاعُهُ مَحَبَّةً اللَّهِ وَ رِضَاهُ غُفْرَانُ الذُّنُوبِ وَ كَمَالُ الْفَوْز وَ وُجُوبُ الْجَنَّةِ وَ فِي التَّوَلَّى عَنْهُ وَ الْإِعْرَاضِ مُحَادَةٌ اللَّهِ وَ غَضَبُهُ وَسَخَطُهُ وَالْبَعْدُ مِنْهُ مُسْكِنَ النَّارِ﴾ (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنْ مَنِ ادَّعَى حُبَّنَا وَ هُوَ لَا يَعْمَلُ بِقَوْلِنَا فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَا نَحْنُ مِنْهُ أَ مَا سَمِعُوا قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى يَقُولُ مُخَبِراً عَنْ نَبِيَّهِ قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ ﴾ (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ مَنْ عَصَاهُ ثُمَ تَمَثَّلَ فَقَالَ
تَعْصِى الْإِلَهَ وَأَنْتَ تُظْهرُ حُبَّهُ هَذَا مُحَالُ فِي الْفِعَال بَدِيعُ
لَوْ كَانَ خَبُكَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ يُحِبُّ مُطِيع﴾ (4)
5- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فحب الله للعباد رحمة منه لهم و العباد الله طاعتهم له﴾ (5)
ص: 526
بگو: «اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید؛ تا خدا [نیز] شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است». (31)
بگو: «از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کنید؛ و اگر سرپیچی کنید خداوند کافران را دوست نمی آرد». (32)
1- امام صادق علیه السلام- هر کس بخواهد بداند که خداوند او را دوست دارد باید به طاعت خدا عمل کند و از ما پیروی کند آیا گفتار خداوند عزوجل را درباره ی پیامبرش نشنیده اید که می فرماید: به خدا قسم هیچ بنده ای هرگز از خداوند اطاعت نمی کند مگر این که خداوند با اطاعت از ما او را در اطاعت خود داخل گرداند به خدا قسم هرگز بنده ای از ما پیروی نخواهد کرد مگر این که خداوند او را دوست بدارد و به خدا قسم هیچ بنده ای دست از اطاعت ما برنمی دارد مگر این که با ما دشمن باشد و به خدا قسم که هیچ بنده ای با ما دشمنی نمی کند مگر این که از خداوند سرپیچی کند و هرکس در حالت نافرمانی از خدا بمیرد خداوند او را خوار می سازد و او را سرنگون خواهد کرد.
2- امام باقر علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی فرموده است در مقام تشویق بر پیروی او و ترغیب به تصدیق و قبول دعوتش بگو: قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ الله فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ الله وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ بنابراین پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و آله دوستی خداست و خشنودی او آمرزش گناهان و کمال کامیابی و بایستی بهشت است و در رو گردانیدن از او و اعراض کردن کشمکش با خدا و خشم و قهر خدا و دوری از اوست که به دوزخ نشیمن دهد.
3- امام علی علیه السلام- به درستی که کسی که دوستی ما را ادعا کند و به گفتار ما عمل نکند پس از ما نیست و ما از او نیستیم آیا گفته ی حق تعالی را نشنیده اند که می فرماید در حالی که از پیغمبرش ا خبر می دهد: قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ الله فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ الله وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ.
4- امام صادق علیه السلام- خدا را دوست نمی دارد آن که نافرمانیش می کند سپس حضرت این شعر را سرود خدا را معصیت می کنی در حالی که محبت او را اظهار می کنی این در کردار او محال و شگفت آور است- اگر دوستیت راست بود او را اطاعت می کردی زیرا هر کس آن که را دوست می دارد اطاعتش می کند.
5- علیّ بن ابراهیم رحمه الله علیه- دوستی خدا برای بندگان رحمتی از جانب او برای آن هاست و دوستی بندگان برای خدا اطاعت آن ها از اوست.
ص: 527
6- الصّادق علیه السلام- ﴿بُنِيَ الدِّينُ عَلَى اتِّبَاعِ النَّبِيِّ قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي وَ اتَّبَاعِ الْكِتَابِ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ وَ اتَّبَاعِ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام مِنْ أَوْلَادِهِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ فَاتَّبَاعُ النَّبِيِّ يُورِثُ الْمَحَبَّةَ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ اتَّبَاعُ الْكِتَابِ يُورِثُ السَّعَادَةَ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى وَ اتِّبَاعُ الْأَئِمَّةِ يُورِثُ الْجَنَّةَ﴾. (1)
7- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَفْصِ بْن غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ قَال إِنِّي لَأَرْجُو النَّجَاةَ لِمَنْ عَرَفَ حَقَّنَا مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِلَّا لِأَحَدِ ثَلَاثَة صَاحِب سُلْطَان جَائِرٍ وَصَاحِب هَوَى وَالْفَاسِقِ الْمُعْلِنِ ثُمَّ تَلَا قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ ثُمَّ قَالَ يَا حَفْصَ الْحُبُّ أَفْضَلُ مِنَ الْخَوْفِ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ مَا أَحَبَّ اللَّهَ مَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ وَإِلَى غَيْرَنَا وَ مَنْ عَرَفَ حَقَّنَا وَأَحَبَّنَا فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى﴾. (2)
8- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ النَّاسَ يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى ثَلَاثَة أَوْجُهِ فَطَبَقَةُ يَعْبُدُونَهُ رَغْبَةً فِي ثَوَابِهِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْحُرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ وَآخَرُونَ يَعْبُدُونَهُ خَوْفًا مِنَ النَّارِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ هِيَ رَهْبَةً وَلَكِنِّي أَعْبُدُهُ حُبّا لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْكِرَامِ وَ هُوَ الْأَمْنُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمْ مِنْ فَزَعِ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ وَ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ فَمَنْ أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَعَالَى كَانَ مِنَ الْآمِنِينَ﴾. (3)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَانِ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ عَرَفْتُمْ فِي مُنْكِرِينَ كَثِيرٍ وَ أَحْبَبْتُمْ فِي مُبْغِضِينَ كَثِيرٍ وَ قَدْ يَكُونُ حُبّاً لِلَّهِ فِي اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَ حُبّاً فِي الدُّنْيَا فَمَا كَانَ فِي اللهِ وَ رَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَتَوَابُهُ عَلَى علیه السلام وَ مَا كَانَ فِي الدُّنْيَا لَيْسَ بِشَيْءٍ ثُمَّ نَفَضَ يَدَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ هَذِهِ الْمُرْجِيَّةَ وَ هَذِهِ الْقَدَرِيَّةَ وَ هَذِهِ الْخَوَارِجَ لَيْسَ مِنْهُمْ أَحَدٌ إِلَّا يَرَى أَنَّهُ عَلَى الْحَقِّ وَإِنَّكُمْ إِنَّمَا أَحْبَبْتُمُونَا فِي
ص: 528
6- امام صادق علیه السلام- دین بر پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله بنا شده است: ﴿قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي﴾ و پیروی از کتاب خدا به دلیل این آیه است و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند. (اعراف/157) و پیروی از ائمه از اولاد پیامبر صلی الله علیه و آله به دلیل و کسانی که به نیکی از آن ها پیروی کردند.
(توبه/ 100) می باشد. پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله موجب محبّت می شود يُحبكُمُ الله و پیروی از قرآن موجب سعادت؛ هرکس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می شود و نه در رنج خواهد بود! (طه/123) پیروی از ائمه علیهم السلام سبب بهشت می شود.
7- امام صادق علیه السلام- حفص بن غیاث از امام صادق علیه السلام نقل می کند امام صادق علیه السلام فرمود: به راستی من برای هر یک از افراد این امت که حق ما را نشناخته اند امید نجات دارم جز برای سه کس همنشین سلطان ستمگر صاحب هوای نفس و فاسق ،آشکار دوستی برتر از ترس است به خدا سوگند کسی که دنیا را دوست بدارد و دوستدار غیر از ما باشد خدا را دوست ندارد و هر که حق ما را بشناسد و ما را دوست بدارد در واقع خدا را دوست می دارد.
8- امام صادق علیه السلام- مردم خدای عزوجل را به سه روش می پرستند یک طبقه برای رغبت در ثواب این پرستش حریصان است و براساس طمع است و دیگری از ترس دوزخ این عبادت بنده هاست و از ترس است ولی من به خاطر دوستی او را می پرستم و آنان از وحشت آن روز در امانند (نمل/89) قول خدای عزوجل: ﴿قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ﴾ و هر که خدا را دوست دارد خدایش او را دوست دارد و هر که را خدا دوست دارد از آسودگان است.
9- امام صادق علیه السلام- بشیر دهان از امام صادق علیه السلام سؤال می کند امام فرمود: «شما بسیاری را می شناسید که مرا انکار می کنند و بسیاری را دوست می دارید که نسبت به من کینه دارند. گاهی این دوست داشتن به خاطر خدا و پیامبرش است و گاهی به خاطر دنیاست. آن چه که به خاطر خدا و رسولش باشد پاداش آن به عهده ی خداوند تعالی است و آن چه که به خاطر دنیا باشد به چیزی نمی ارزد آن گاه دستش را تكان داد و گفت تمامی افراد مرجئه و قدریه و خوارج خودشان را بر حق می دانند اما شما در راه خدا ما را دوست می دارید سپس آیات: اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر صلی الله علیه و آله خدا و اولو الأمر [اوصیای پیامبر صلی الله علیه و آله] را! (نساء/59) آن چه را رسول خدا صلی الله علیه و آله برای شما آورده بگیرید [و اجرا کنید] و از آن چه نهی کرده خودداری نمایید. (حشر /7) کسی که از
ص: 529
الله ثم تَلا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما تَهاكُم عَنْهُ فَانْتَهُوا مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾. (1)
10- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ وَ إِبْرَاهِيمَ الْأَحْمَرِيٌّ قَالَا دَخَلْنَا عَلَى أَبِي جَعْفَرَ علیه السلام وَ عِنْدَهُ زِيَادُ الْأَحْلَامِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام يَا زِيَادُ مَا لِي أَرَى رِجْلَيْكَ مُتَفَلِّقَيْنِ قَالَ جَعِلْتُ لَكَ الْفِدَاءَ جَئْتُ عَلَى نِضُو لِى أَعَاتِبُهُ الطَّريقَ وَمَا حَمَلَنِي عَلَى ذَلِكَ إِنَّا حُبُّ لَكُمْ وَ شَوْقُ إِلَيْكُمْ ثُمَّ أطْرَقَ زِيَادُ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ جُعِلْتُ لَكَ الْفِدَاءَ إِنِّي رُبَّمَا خَلَوْتُ فَأَتَانِيَ الشَّيْطَانُ فَيُذَكِّرْنِي مَا قَدْ سَلَفَ الذُّنُوب وَ الْمَعَاصِي فَكَأَنَّى آيس ثُمَّ أَذْكُرُ حَبى لَكُمْ وَ انْقِطَاعِي إِلَيْكُمْ قَالَ يَا زِيَادُ وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ وَالْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الثَّلَاثَ آيَاتِ كَأَنَّهَا فِي كَفِّهِ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّة إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ فَضْلًا مِنَ اللهِ وَ نِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ وَ قَالَ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَقَالَ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيم﴾. (2)
11- الصّادق علیه السلام- ﴿قيل لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّا نُسَمِّى بِأَسْمَائِكُمْ وَأَسْمَاءِ آبَائِكُمْ فَيَنْفَعُنَا ذَلِكَ؟ فَقَالَ: إِى وَاللَّهِ وَهَلَ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ قَالَ اللهُ: إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُم﴾. (3)
12- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عُبَيْدَةَ زِيَادِ الْحَذَاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي حَدِيث أَنَّهُ قَالَ لَه يَا زِيَادُ وَيْحَكَ وَ هَلَ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ أَلَا تَرَى إِلَى قَوْلِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ أَ وَ لَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ لِمُحَمَّدِ ل حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ قَالَ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَالْحُبُّ هُوَ الدِّينُ﴾. (4)
ص: 530
پیامبر صلی الله علیه و آله- اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده. (نساء/80) ﴿و إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ﴾ [را تلاوت فرمود].
10- امام باقر علیه السلام- از معاویه عجلی و ابراهیم احمری روایت است خدمت حضرت باقر علیه السلام رسیدیم در حالی که زیاد احلام هم در نزد آن جناب بود ،ابو جعفر علیه السلام فرمود: «ای زیاد چرا پاهایت از هم جدا شده و شکاف برداشته اند؟ زیاد گفت: قربانت گردم! شتر لاغر مرا به این روز انداخته و شوق دیدار شما مرا چنین کرده است در این جا زیاد اندکی مکث کرد و گفت: «قربانت شوم! گاهی در خلوت قرار می گیرم و شیطان می آید و مرا به یاد گناهان گذشته می اندازد و در این هنگام یأس برای من پیش می آید ولی متذکر دوستی و علاقه ی خود به شما می شوم و انقطاع من به شما موجب دلگرمی می گردد امام فرمود: ای زیاد مگر دین جز حب و بغض چیزی هست و بعد این آیات شریفه را قرائت کرد که خداوند می فرماید ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هایتان زینت بخشیده و به عکس کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است کسانی که دارای این صفاتند هدایت یافتگانند و این برای شما به عنوان] فضل و نعمتی از سوی خداست و خداوند دانا و حکیم است (حجرات /78) و نیز فرمود: کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست می دارند. (حشر /9) و فرمود: ﴿إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيم﴾.
11- امام صادق علیه السلام- به امام صادق علیه السلام گفته شد ما به نام های شما و نام های اجداد شما نام گذاری شده ایم. آیا نفعی برای ما دارد؟ جواب داد «آری» به خدا! آیا دین، چیزی جز محبت است؟! خداوند فرموده است: ﴿قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهَ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ﴾.
12- امام باقر علیه السلام- زیاد حذّا از امام باقر علیه السلام در حدیثی نقل می کند که امام فرمود: «ای زیاد! کجا هستی مگر دین جز محبّت چیز دیگری هم می باشد مگر متوجه نیستی که خداوند فرمود: ﴿إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ﴾ مگر متوجه نیستی که خداوند به محمد صلی الله علیه و آله فرمود: ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده است. (حجرات/7) و در جای دیگر فرموده است آن ها دوست می دارند کسانی را که به طرف شما مهاجرت می کنند (حشر/ 9) دین محبت است و محبت هم دین می باشد.
ص: 531
13- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبي جَعْفَر علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ قَادِمُ مِنْ خُرَاسَانَ مَاشِيَا فَأَخْرَجَ رِجْلَيْهِ وَقَدْ تَعَلَّفَتَا وَ قَالَ: أَمَا وَاللَّهِ مَا جَاءَ بِي مِنْ حَيْثُ جِئْتُ إِلَّا حبكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام وَ اللَّهِ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرٌ حَشَرَةَ اللَّهُ مَعَنَا وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا له الْحُبُّ؟ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ: قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَ قَالَ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَهَل الدِّينُ إِلَّا الْحَب﴾. (1)
14- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَمَن اتَّقَى اللَّهَ فَهُوَ الشَّرِيفُ الْمُكَرَّمُ الْمُحِبُّ وَكَذَلِكَ أَهْلُ طَاعَتِهِ وَ طَاعَة رسول الله صلی الله علیه و آله يَقُولُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَ قَالَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾. (2)
15- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَب﴾. (3)
16- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا كُتِبَتْ لَهُ بَرَاءَ تَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ بَرَاءَةٌ مِنَ النّفَاق﴾. (4)
17- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ دِينَ اللهِ فَاتَّبِعُوا دِينِي يَزْدَدْ لَكُمْ حُباً﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى العالمينَ﴾. (33)
1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ قَالَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَنَحْنُ بَقِيَّةُ تِلْكَ الْعِتْرَةَ﴾. (6)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ خَيْثَمَةَ الْجُعْفِيِّ قَالَ قُلْتَ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنْ آدَمَ وَ نُوحٍ عَلَيْنَا كَانَا عَلَى مَا نَحْنُ عَلَيْهِ؟ قَالَ: يَا خَيْثَمَةُ لَيْسَ أَحَدُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَالرُّسُلِ إِنَّا وَ قَدْ كَانُوا عَلَى مَا نَحْنُ عَلَيْهِ. يَا خَيْثَمَةُ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ فِي السَّمَاءِ هُمْ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ إِنَّمَا هُمُ الصَّفْوَةُ الَّذِينَ ارْتَضَاهُمْ لِنَفْسِه﴾. (7)
ص: 532
13- امام باقر علیه السلام- یزید بن معاویه عجلی گوید: نزد امام باقر علیه السلام بودم که مردی وارد شد. او پیاده از خراسان آمده بود دو پایش را نشان داد که پینه بسته بود و گفت: «بدانید که به خدا قسم! فقط محبّت شما اهل بیت مرا از جایی که آمده ام به این جا کشانده است». امام باقر علیه السلام در جواب فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست بدارد خداوند او را با ما محشور می گرداند و آیا دین، چیزی جز دوست داشتن است؟ خداوند می فرماید: ﴿قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ الله﴾ و فرمود: «هر کس را که به سوی آنان کوچ کرده است دوست می دارند و آیا دین، چیزی جز محبت است؟
14- امام علی علیه السلام- هر کس از خدا بپرهیزد و با تقوی باشد با شخصیت و محترم و دوستدار و پیرو خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله او است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: ﴿إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهُ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ الله وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ الله غَفُورٌ رَحِيمٌ و فرمود: قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكافِرِين﴾.
15- پیامبر صلی الله علیه و آله- شخص در حقیقت انیس و مونس کسی است که دوستش می دارد.
16- پیامبر صلی الله علیه و آله- هر آن کس که یاد خداوند را افزون سازد خداوند دوستش می دارد و هرکس که خداوند را بسیار یاد کند دو برائت برایش مقرر می دارد یکی برائت از آتش جهنم و دیگری برائت از نفاق.
17- ابن عبّاس رحمه الله علیه- اگر دین خدا را دوست دارید از آئین من تبعیت کنید که سبب زیادشدن دوستی شما می شود.
خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد. (33)
1- امام باقر علیه السلام- ما از آن ها هستیم و ما باقیمانده ی آن خاندان می باشیم.
2- امام باقر علیه السلام- خيثمه جعفی گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: «فدایت شوم! مرا از آدم علیه السلام و نوح علیه السلام خبر ده که آیا بر همین عقیده ای که ما هستیم بودند؟ فرمود: «ای خیثمه هیچ نبی و رسولی نبوده مگر این که بر عقیده ای که ما هستیم بوده اند ای خیثمه فرشتگان در آسمان بر عقیده ای که شما برآنید هستند و آن سخن خدای متعال است: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ﴾ آن ها برگزیدگانی هستند که خدا آن ها را برای خود پسندیده است.
ص: 533
3- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَوَجَلَّ لَمَّا أَصَابَ آدَمُ وَ زَوْجَتُهُ الْحِنْطَةَ أَخْرَجَهُمَا مِنَ الْجَنَّةِ وَ أَهْبَطَهُمَا إِلَى الْأَرْضِ فَأَهْبِطَ آدَمُ عَلَى الصَّفَا وَ أهْبِطَتْ حَوَا عَلَى الْمَرْوَةِ وَإِنَّمَا سُمّى صَفَا لِأَنَّهُ شُقَ لَهُ مِن اسم آدَمَ الْمُصْطَفَى علیه السلام وَ ذَلِكَ لِقَولَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً و سُمِّيت الْمَرْوَةُ مَرْوَةَ لِأَنَّهُ شُقَّ لَهَا مِن اسْمِ الْمَرْأَة﴾. (1)
4- السجّاد علیه السلام- ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ أَي عَالَمِي زَمَانِهِمْ فَأَخْبَرَ أَنَّ الْآلَ بِالتَّنَاسُلِ لِقَوْلِهِ تَعَالَى ذُرِّيَّةٌ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ﴾. (2)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ ذُرِّيَّةَ كُلِّ نَبِيٍّ مِنْ صُلْبِهِ وَ جَعَلَ ذُرِّيَّتِي مِنْ صُلْبِ علی بن ابی طالب علیه السلم مَعَ فَاطِمَةَ ابْنَتِي وَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى اصْطَفَاهُمْ كَمَا اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ فَاتَّبِعُوهُمْ يَهْدُوكُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ وَ قَدَّمُوهُمْ وَلَا تَتَقَدَّمُوا عَلَيْهِمْ فَإِنَّهُمْ أَحْلَمُكُمْ صِغَاراً وأَعْلَمُكُمْ كِبَاراً فَاتَّبِعُوهُمْ فَإِنَّهُمْ لَا يُدْخِلُونَكُمْ فِي ضَلَال وَلَا يُخْرِجُونَكُمْ مِنْ هُدَى﴾. (3)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿الَّذِينَ اصْطَفَاهُمُ اللَّهُ بَعْضَهُمْ مِنْ نَسْل بَعْض﴾. (4)
7- الباقر علیه السلام- ﴿فَلَمَّا قَضَى مُحَمَّد نُبُوَّتَهُ وَ اسْتُكْمِلَتْ أَيَّامُهُ أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ يَا والا الله مُحَمَّد علیه السلام قَدْ قَضَيْتَ نُبُوَّتَكَ وَ اسْتَكْمَلْت أَيَّامَكَ فَاجْعَلِ الْعِلْمَ الَّذِي عِنْدَكَ وَالْإِيمَانَ وَالِاسْمَ الْأَكْبَرَ وَ مِيرَاثَ الْعِلْمِ وَ آثَارَ عِلْمِ النُّبُوَّةَ فِي أَهْلِ بَيْتِكَ عِنْدَ على بن ابي طالب علیه السلام فَإِنِّي لَمْ أَقْطَع الْعِلْمَ وَالْإِيمَانَ وَالِاسْمَ الْأَكْبَرَ وَ مِيرَاثَ الْعِلْمِ وَآثَارَ عِلْمِ النُّبُوَّةِ مِنَ الْعَقِبِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ كَمَا لَمْ أَقْطَعْهَا مِنْ بُيُوتَاتِ الْأَنْبِيَاءِ الَّذِينَ كَانُوا بَيْنَكَ وَبَيْنَ أَبيكَ آدَمَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾. (5)
ص: 534
امام صادق علیه السلام- هنگامی که آدم و همسرش به گندم رسیدند از آن خوردند، خدای عزوجل آن ها را از بهشت بیرون کرد و به سوی زمین پایین برد؛ پس آدم علیه السلام بر کوه صفا و حوا علیها السلام بر کوه مروه فرود آمد- و صفا نامیده شد زیرا از نام آدم مصطفی (برگزیده) گرفته شد و این اسم به خاطر سخن خدای عزوجل است: إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً و مروه، مروه نامیده شد؛ زیرا از نام مرأه (زن) گرفته شد.
4- امام سجّاد علیه السلام- إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ منظور جهانیان زمان خودشان هست در این آیه بیان می کند که آل به وسیله ی تولید و تناسل است چون می فرماید آن ها فرزندان و [دودمانی] بودند که از نظر پاکی و تقوا و فضیلت، بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند. (آل عمران/34).
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای تعالی نسل هر پیامبری را از نسل او قرار داد و فرزندان مرا از نسل علی بن ابی طالب به همراه دخترم فاطمه قرار داد و خدای تعالی آن ها را برگزید اصطفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمینَ؛ بنابراین از آن ها پیروی کنید که شما را به راه راست هدایت می.کنند آن ها را جلودار قرار دهید و بر آن ها پیشی نگیرید؛ چون آن ها در خردسالی بردبارترین شمایند و در بزرگسالی داناترین شمایند؛ پس از آن ها چون آن ها شما را پیروی کنید در گمراهی وارد نمی کنند و از هدایت خارجتان نمی کنند
6- امام صادق علیه السلام- کسانی که خداوند آن ها را برگزیده است؛ بعضی از نسل بعضی دیگر هستند.
7- امام باقر علیه السلام- هنگامی که پیامبری محمد به پایان رسید و روزهای پیامبری او کامل شد، خداوند به او وحی کرد: ای محمد پیامبری تو به پایان رسیده و روزهای تو تکمیل شده است. پس علم و دانشی که نزد توست و شامل ایمان و اسم اکبر و میراث علم و آثار علم نبوت می شود همه را در ذرّیّه ی خود قرار بده من آن علم و ایمان و اسم اکبر و میراث علم را از ذریه ی تو قطع نمی کنم همچنان که آن را از خاندان پیامبرانی که بین تو و پدرت آدم بود قطع نکردم و در اینباره می فرماید: ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحًا وَآلَ ابراهيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعالَمينَ ذُرِّيَّةٌ بَعضُهَا مِن بَعضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾.
ص: 535
8- الرّضا علیه السلام ﴿عَن الرَّيَّان بن الصَّلْت قَالَ حَضَرَ الرِّضَا علیه السلام له مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ بِمَرُو... قَالَ الْمَأْمُونُ هَلْ فَضَّلَ اللَّهُ الْعِشْرَةَ عَلَى سَائِرَ النَّاسِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَن ال إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَانَ فَضْلَ الْعِتْرَةَ عَلَى سَائِرِ النَّاسِ فِي مُحْكَم كِتَابِهِ فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ أَيْنَ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ قَالَ لَهُ الرِّضَاةِ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ﴾. (1)
9- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْهَرَوِيٌّ قَالَ: لَمَّا جَمَعَ الْمَأْمُونُ لِعَلِيِّ بْن مُوسَى علیه السلام رِّضَا علیه السلام أَهْلَ الْمَقَالَاتِ مِنْ أَهْلِ الْإِسْلَامِ و... فَقَامَ إِلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ فَقَالَ لَهُ: يَا ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله أَتَقُولُ بِعِصْمَة الْأَنْبِيَاءِ قَالَ بَلَى قَالَ فَمَا تَعْمَلُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى... فَقَالَ مَوْلَانَا الرِّضَا أَمَا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي آدَمَ اللهِ وَ عَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ آدَمَ علیه السلام حُجَّةً فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتَهُ فِي بِلَادِهِ لَمْ يَخْلُقُهُ لِلْجَنَّةِ وَكَانَتِ الْمَعْصِيَةُ مِنْ آدَمَ علیه السلام فِي الْجَنَّةَ لَا فِي الْأَرْضِ لِتَتِمَّ مَقَادِيرُ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمَّا أَهْبَطَ إِلَى الْأَرْضِ وَ جُعِلَ حُجَّةً وَ خَلِيفَةً عُصِمَ بِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمين﴾. (2)
10- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ أَرْبَعَةَ اخْتَارَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ لِلسَّيْفِ إِبْرَاهِيمَ وَ دَاوُدَ وَ مُوسَى وَأَنَا وَ اَخْتَارَ مِنَ الْبُيُوتَاتِ أَرْبَعَةً فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إبْراهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ﴾. (3)
11- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام... و الْقَائِمُ يَوْمَئِذٍ بِمَكَّةَ وَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْبَيْتِ الْحَرَامِ مُسْتَجِيرَاً بِهِ يُنَادِي يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ وَ مَنْ أَجَابَنَا مِنَ النَّاسِ وَإِنَّا أَهْلُ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ مُحَمَّدٍ وَ نَحْنُ أَولَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدِ فَمَنْ حَاجَنِي فِي آدَمَ اللَّهِ فَأَنَا أولَى النَّاسِ بِآدَمَ وَ مَنْ حَاجَنِي فِي نُوح علیه السلام فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِنُوحِ الهِ وَ مَنْ حَاجَنِي فِ-ي ا فَأَنَا أَولَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ حَاجَنِي فِي مُحَمَّدٍ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِمُحَمَّدِ. وَ مَنْ حَاجَنِي فِي النَّبِيِّينَ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّبِيِّينَ ألَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ إِنَّ اللَّهَ إبراهيم علیه السلام
ص: 536
امام رضا علیه السلام- ریّان بن صلت گوید: امام رضا علیه السلام در مجلس مأمون در مرو حاضر شد... مأمون گفت: «آیا خداوند عترت را بر سایر افراد امت برتری داده است؟ آن گاه امام رضا علیه السلام جواب داد: خداوند عزوجل در کتاب خود برتری عترت را بر سایر مردم بیان داشته است. مأمون گفت: «در کجای کتاب خدا آمده است؟ امام رضا فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ ابراهيم وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُهَا مِن بَعْضِ﴾.
9- امام رضا علیه السلام- اباصلت هروی گوید زمانی که مأمون صاحب نظران از اهل اسلام را در حضور امام رضا علیه السلام جمع کرد علی بن جهم بلند شد و گفت ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله! آیا معتقد به عصمت پیامبران هستید؟ امام رضا علیه السلام فرمود: «بله» گفت: پس در مورد سخن خدای عزوجل: آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و از پاداش او محروم شد (طه/121) چه می گویی؟... سرور ما امام رضا علیه السلام فرمود: اما سخن خدای عزوجل در مورد آدم آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و از پاداش او محروم شد (طه/121) پس خدای عزوجل آدم را حجت در روی زمین و جانشین خود در سرزمینش آفرید؛ او را برای بهشت نیافرید و معصیت آدم در بهشت بود نه در زمین تا با آمدن آدم علیه السلام بر روی زمین تقدیرات امر خدای عزوجل کامل شود؛ پس وقتی به زمین فرود آمد و حجت و خلیفه قرار داده شد معصوم شد؛ به سبب قول خدای عزوجل: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمين﴾.
10- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای تبارک وتعالی از هر چیز چهار شماره برگزید از فرشتگان جبرئیل علیه السلام و میکائیل و اسرافیل و فرشته ی مرگ عزرائیل را و از پیامبران چهار نفر برای مبارزه به وسیله ی شمشیر ابراهیم و داود و موسی و من و از خاندان ها چهار خاندان که خداوند فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾.
11- امام باقر علیه السلام- در آن روز قائم علیه السلام در مکه است. او در آن جا به خانه ی خدا تکیه می دهد و در حالی که پناه به آن برده است می فرماید: «ای مردم ما از خداوند و هرکس که دعوت ما را بپذیرد استمداد می.کنیم من از خانواده ی محمد پیغمبرتان هستم. ما از هرکس به خداوند و محمد نزدیک تریم. هرکس می خواهد درباره آدم علیه السلام با من گفتگو کند، بداند که من از هرکس به آدم نزدیکترم و هرکس می خواهد در خصوص نوح با من سخن بگوید، بداند که من از هرکس به نوحا نزدیکترم و هرکس می خواهد با من درباره ی ابراهیم علیه السلام گفتگو نماید بداند که من نزدیکترین مردم به ابراهیم هستم و هرکس می خواهد با من درباره ی محمد صلی الله علیه و آله گفتگو کند بداند که من از هر کس به محمّد نزدیکترم و هرکس می خواهد با من درباره ی پیغمبران گفتگو کند بداند که من از هر کس به پیامبران نزدیکترم. مگر خداوند در
ص: 537
اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ فَأَنَا بَقِيَّةُ مِنْ آدَمَال وَ ذَخِيرَةٌ مِنْ نُوح علیه السلام وَ مُصْطَفَى مِنْ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَصَفْوَةٌ مِنْ مُحَمَّدِ لا أَلَا وَ مَنْ حَاجَنِي فِي كِتَابِ اللَّهِ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِكِتَابِ اللَّهِ أَلَا وَ مَنْ حَاجَنِي فِي سُنَّة رسول الله صلی الله علیه و آله فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِسُنَّة رسول الله صلی الله علیه و آله فَأَنْشُدُ اللَّهَ مَنْ سَمِعَ كَلَامِي الْيَوْمَ لَمَّا بَلَّغَ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغَائِبَ وَأَسْأَلُكُمْ بِحَقِّ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ بِحَقِّى فَإِنَّ لِى عَلَيْكُمْ حَقَّ الْقُرْبَى مِنْ رسول الله صلی الله علیه و آله إِنَّا أَعْتَتُمُونَا وَ مَنَعْتُمُونَا مِمَّنْ يَظْلِمُنَا﴾. (1)
12- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ مِنْ كِتَابِ اللهِ تَعَالَى آيَاتِ لَفْظُهَا الْخُصُوصُ وَ الْعُمُومُ وَ مِنْهُ آيَاتُ لَفْظُهَا لَفْظُ الْخَاصٌ وَ مَعْنَاهُ عَامٌ وَ مِنْ ذَلِكَ لَفْظُ عَامُّ يُرِيدُ بِهِ اللَّهُ تَعَالَى الْعُمُومَ وَ كَذَلِكَ الْخَاصُّ أَيْضاً فَأَمَّا مَا ظَاهِرُهُ الْعُمُومُ وَ مَعْنَاهُ الْخُصُوصُ فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى أَنَّهُ فَضَّلَهُمْ عَلَى عَالَمِي زَمَانِهِم﴾. (2)
13- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ أَنَّ سَائِلًا سَأَلَهُ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ مَنْ هُمْ؟ قَالَ: هُمْ أَهْلُ بَيْتِهِ خَاصَّة... قَالَ السَّائِلُ أَعْطِنِي جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ حُجَّةٌ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ أَسْتَدِلُ بهَا عَلَى أَنْ آلَ مُحَمَّدِ هُمْ أَهْلُ بَيْتِهِ خَاصَّةً دُونَ غَيْرِهِمْ. قَالَ: نَعَمْ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِينَ: إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ثُمَّ بَيَّنَ مَنْ أُولَئِكَ الَّذِينَ اصْطَفَاهُمْ فَقَالَ: ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ وَ لَا تَكُونُ ذُرِّيَّةُ الْقَوْمِ إِلَّا نَسْلَهُمْ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ اعْمَلُوا آلَ دَاوُدَ شُكْراً﴾. (3)
14- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّلَ بْنِ عُمَرَ قَال... قلت يَا مَوْلَايَ نَحْنُ نَعْلَمُ أَنَّكُمْ اخْتِيَارُ اللَّهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ قَالَ الصَّادِقُل يَا مُفَضَّلُ فَأَيْنَ نَحْنُ فِي هَذِهِ الْآيَةِ قَالَ الْمُفَضَّلُ فَوَ اللَّهِ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَوْلِهِ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ وَقَوْلِهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ وَ اجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ وَقَدْ عَلِمْنَا أَنَّ
ص: 538
کتاب محکم خود نفرموده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ بدانید که من بازمانده ی آدم ا و ذخیره ی نوح ا و برگزیده ابراهیم و منتخب محمد صلی الله علیه و آله .هستم آگاه باشید هرکس بخواهد درباره ی کتاب خدا (قرآن) با من سخن بگوید بداند که من از هرکس به کتاب خدا.آشناترم. آگاه باشید هرکس بخواهد درباره ی سنت پیامبر صلی الله علیه و آله با من گفتگو کند من از هرکس به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله آشناترم. شما را به خدا سوگند می دهم که هر کس سخن مرا شنید حاضران به غایبان برسانند من شما را به و خودم که از دودمان رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشم قسم می دهم که ما را یاری حق خدا و رسول نمایید و ستمگران را از ما دور کنید.
12- امام علی علیه السلام- لفظ برخی از آیات کتاب خدای تعالی هم در خاص و هم در عام به کار می رود و بعضی آیات لفظشان خاص و معنایشان عام است و از کتاب خدا لفظی عام اس-ت ک-ه خدای تعالی به وسیله ی آن عموم را اراده می کند و همچنین لفظ خاص همین طور است که از آن معنای خاص اراده می کند و از جمله ی آیاتی که ظاهرش (لفظش افاده ی عموم می کند اما معنای آن خاص است، سخن خدای عزوجل است: ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالمين﴾؛ خداى تعالى اراده فرموده که آن ها را بر مردمان زمان خودشان برتری داده است.
13- امام صادق علیه السلام- سؤال کننده ای از او پرسید و گفت: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ی آل محمد و مرا خبر بده که آن ها چه کسانی هستند؟ فرمود: آن ها فقط اهل بیت او هستند»... سؤال کننده گفت: فدایت شوم دلیلی از کتاب خدا به من عطا کن که به وسیله ی آن استدلال کنم بر این که آل محمد و فقط اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آلهند نه غیر از آن ها». فرمود: «بله، خدای عزوجل فرمود در حالی که او راستگوترین گویندگان است ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمين﴾؛ سپس بیان فرمود آن هایی را که برگزیده است چه کسانی هستند؛ پس فرمود: ﴿ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾؛ و ذریه قوم نیست بلکه نسل آن هاست و خدای عزوجل فرمود: ای آل داوود شکر [ این همه نعمت را به جا آورید. (سبا/13).
14- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گفت: «آقا ما می دانیم که شما برگزیده ی خدا هستید به دلیل این که خداوند می فرماید درجات هرکس را بخواهیم و شایسته بدانیم بالا می بریم. (انعام/83). و این آیه: خداوند آگاه تر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد. (انعام/124). و این آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾؛ ترجمه ی آیات به ترتیب این است، مقام هر کس را بخواهیم بالا می بریم خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کجا قرار دهد خداوند آدم و نوح و اولاد ابراهیم و فرزندان عمران را بر جهانیان برگزید آن ها از یک نسل هستند، بعضی از بعضی دیگر و خداوند شنوا و داناست. حضرت فرمود ای مفضّل ما در این آیه کجا ذکر شده ایم»؟ عرض کرد: به خدا قسم این که خدا می فرماید: ﴿إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ المُؤْمِنِینَ﴾؛ یعنی نزدیک ترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از وی پیروی کردند و این پیغمبر (محمد) و آن ها که به وی ایمان آوردند و خدا ولی مؤمنین است و دین پدرتان ابراهیم
ص: 539
رسول الله صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنين علیه السلام مَا عَبَدَا صَنَمَا وَ لَا وَثَنَا وَ لَا أَشْرَكَا بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَيْن... قَالَ الصَّادِقِ علیه السلام صَدَقْتَ يَا مُفَضَّلُ وَ لَوْلَا اعْتِرَافُكَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ عَلَيْكَ فِي ذَلِكَ لَمَا كُنْتَ هَكَذَا﴾. (1)
15- أميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿في زيارة أمير المؤمنين علیه السلام... أنتُمُ الصَّفْوَةُ الَّتِي اصْطَفَاهَا اللَّهُ وَصَفَاهَا وَ وَصَفَهَا فِي كِتَابِهِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِين﴾. (2)
16- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أن علياً الكَتَبَ إِلَى مُعَاوِيَةَ... نَحْنُ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْمَحْسُودُونَ وَ أَنْتَ الْحَاسِدُ لَنَا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ بِيَدِهِ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ فَحَسَدَهُ الشَّيْطَانِ وَ نُوحا حَسَدَهُ قَوْمُه وَ مِنْ قَبْلِ ذَلِکَ ابْنُ آدَمَ قَابِیلُ قَتَلَ هَابِیلَ حَسَداً فَکَانَ مِنَ الْخَاسِرِينَ... فَكَانَ نَسِينَا فَلَمَّا جَاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ حَسَداً مِنَ الْقَوْمِ عَلَى تَفْضِيلِ بَعْضِنَا عَلَى بَعْضٍ أَلَا وَنَحْنُ أَهْلُ الْبَيْتِ آلُ إبْرَاهِيمَ علیه السلام الْمَحْسُودُونَ حُسِدْنَا كَمَا حُسِدَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلِنَا سُنَّةً وَ مَثَلًا وَ قَالَ اللَّهُ وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ لُوطٍ وَ آلَ عِمْرانَ وَ آلِ يَعْقُوبَ وَ آل مُوسى وَآلُ هَارُونَ وَ آلَ دَاوُدَ فَنَحْنُ آلُ نَبِيِّنَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (3)
17- الحسين علیه السلام- ﴿رُوى أَنَّ الْحُسَيْنِ علیه السلام دَعَا وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ نَبِّيْكَ وَ ذُرِّيَّتُهُ وَ قَرَابَتُهُ فَاقْصِمْ مَنْ ظَلَمَنَا وَ غَصَبَنَا حَقَنَا إِنَّكَ سَمِيعُ قَرِيبُ فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْأَشْعَثَ وَأَيُّ قَرَابَة بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مُحَمَّدٍ فَقَرَأَ الْحُسَيْنُ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ﴾. (4)
18- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ النَّبي... يَا عَلَى علیه السلام أَنْتَ مِنْ أَئِمَّة الْهُدَى وَأَوْلَادُكَ مِنْكَ فَأَنْتُمْ قَادَةُ الْهُدَى وَالْتَّقَى وَالشَّجَرَةُ الَّتِي أَنَا أَصْلُهَا وَأَنْتُمْ فَرْعُهَا فَمَنْ تَمَسَّكَ بِهَا فَقَدْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا فَقَدْ هَلَكَ وَ هَوَى وَ أَنْتُمُ الَّذِينَ أَوْجَبَ اللَّهُ تَعَالَى مَوَدَّتَكُمْ وَ وَلَايَتَكُمْ وَ الَّذِينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ وَصَفَهُمْ لِعِبَادِهِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَائِل إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ فَأَنْتُمْ صَفْوَةُ اللَّهِ مِنْ آدَمَ وَنُوح علیه السلام وَ آل إِبْرَاهِيمَ وَآلِ عِمْرَانَ ا وَأَنْتُمُ الْأَسْرَةُ مِنْ إِسْمَاعِيلَ وَالْعِتْرَةُ الْهَادِيَةُ مِنْ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله﴾. (5)
ص: 540
است خداوند شما را مسلمان نامید (حج) و وَ اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام؛ ابراهیم گفت: «خدایا مرا و فرزندانم را از پرستش بت ها برحذر بدار شما هستید. (ابراهیم/35) ای مفصل راست گفتی اگر اعتراف به نعمت خداوند که به تو روزی نموده نمی کردی چنین نبودی و می دانیم که پیغمبر و امیرالمؤمنین علیه السلام نه بت و نه صنمی را پرستش نکردند و به اندازه ی یک چشم بهم زدن به خدا شرک نیاوردند.
15- امام علی علیه السلام- ای امیرالمؤمنین علیه السلام!... شما برگزیدگانی هستید که خداوند آنان را برگزید و پاک و خالصشان کرد و در کتابش توصیفشان نمود و فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمين﴾.
16- امام على علیه السلام- على علیه السلام به معاویه نوشت: ... ما آل ابراهیم هستیم که مورد حسادت واقع شده ایم و تو حسود نسبت به ما هستی خداوند آدم را با دست خودش خلق کرد و از روح خودش در او دمید؛ پس شیطان به او حسادت ورزید و قوم نوح نیز به نوح علیه السلام حسادت کردند و پیش از آن قابیل پسر آدم هابیل را به خاطر حسادت کشت و از زیانکاران بود... و هنگامی که پیامبری که از قبل شناخته بودند نزد آن ها آمد از روی حسد- که در وجود آن ها ریشه دوانده بود- به او کافر شدند و متعرض بودند چرا خداوند به فضل خویش بر هرکس از بندگانش بخواهد آیات خود را نازل می کند؟ به خاطر حسادت آن قوم بر برتری بعضی از ما بر بعضی دیگر آگاه باشید ما اهل بیت علیهم السلام، آل ابراهیم هستیم که مورد حسادت قرار گرفتیم. به همان راه و روش و به همان شکلی مورد حسادت قرار گرفتیم که پیش از ما پدرانمان مورد حسادت قرار گرفتند و خداوند فرمود و ﴿آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ لُوطٍ وَ آلَ عِمْرانَ وَ آلِ يَعْقُوبَ وَ آل مُوسى وَ آل هارُونَ وَ آلَ داوُدَ﴾ پس ما آل پیامبرمان محمد صلی الله علیه و آله هستیم.
17- امام حسین علیه السلام- ادعا کرد و فرمود: «پروردگارا! ما اهل بیت پیغمبر تو و ذریه و خویشاوندان آن بزرگوار می باشیم نابود کن آن کسی را که در حق ما ظلم می کند و حق ما را غصب می نماید زیرا تو شنونده و نزدیک هستی محمّد بن اشعث به آن حضرت الله گفت: چه قرابتی بین تو و حضرت محمد است»؟ امام حسین علیه السلام این آیه را خواند که می فرماید: ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً﴾
18- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی بنابراین تو از امامان هدایتگر هستی و فرزندانت از تو هستند پس شما رهبران هدایت و تقوی هستید و شما آن درختی هستید که ریشه اش من هستم و شاخه ی آن شما هستید هرکس به آن چنگ بزند نجات یافته است و هرکس از آن کند، سرپیچی نابود شده است. شما آن هایی هستید که خداوند دوستی و ولایت آن ها را واجب گردانیده است. کسانی هستید که خداوند از آن ها در کتاب خود یاد کرده است و برای بندگان خود وصف نموده است. خداوند عزوجل در این آیه ی شریفه فرموده است: ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ ابراهيم وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعضُهَا مِن بَعضٍ وَاللهُ سَمِيع عليمٌ﴾؛ شما برگزیدگان خداوند از آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران هستید و شما از خانواده ی اسماعیل هستید و از خاندان محمد صلی الله علیه و آله که همگی راهنما و هدایتگر هستند.
ص: 541
19- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَقَالَ النَّبِيُّ يَا عَائِشَةُ أَ وَ مَا عَلِمْتِ أَنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ الةِ وَ نُوحا علیه السلام وَ آل إبراهيم علیه السلام وَ آلَ عِمْرانَ علیه السلام وَ عَلِيّاً وَ الْحَسَن وَ الْحُسَيْنَ الوَحَمْزَةَ الله وَ جَعْفَر علیه السلام وَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ عَلَى الْعالَمِينَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾. (34)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿نَّاسُ أَغْفَلُوا قَوْلَ رسول الله صلی الله علیه و آله فِي عَلى علیه السلام يَوْمَ غَدِيرٍ خُمٌ كَمَا أَغْفَلُوا قَوْلَهُ يَوْمَ مَشْرَبَةِ أُمِّ إِبْرَاهِيمَ أَتَى النَّاسُ يَعُودُونَهُ فَجَاءَ عَلَى علیه السلام لِيَدْنُو مِنْ رَسُولِ اللَّهُ صلی الله علیه و آله فَلَمْ يَجِدْ مَكَانًا فَلَمَّا رأى رسول الله صلی الله علیه و آله أَنَّهُمْ لَا يُفْرِجُونَ لِعَلِيٌّ علیه السلام قَالَ يَا مَعْشَرَ النَّاسِ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي تَسْتَخِفُونَ بِهِمْ وَ القَالَ أَنَا حَقٌّ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ أَمَا وَاللَّهِ لَئِنْ غِبْتُ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَغِيبُ عَنْكُمْ إِنَّ الرَّوْحَ وَالرَّاحَةَ وَ الرِّضْوَانَ وَالْبُشْرَى وَالْحُبَّ وَ الْمَحَبَّةَ لِمَنِ اثْتَمَّ بِعَلِيَّا وَتَوَكَّاهُ وَ سَلَّمَ لَهُ وَلِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِ حَقٌّ عَلَيَّ أَنْ أَدْخِلَهُمْ فِي شَفَاعَتِي لِأَنَّهُمْ أَتْبَاعِي فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّى مَثَلُ جَرَى فِي إِبْرَاهِيمَ لِأَنِّي مِنْ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام مِنِّى وَدِينِي دِينَةَ وَ سُنّتِى سُنَّتُهُ وَ فَضْلُهُ فَضْلِي وَأَنَا أَفْضَلُ مِنْهُ وَ فَضْلِي لَهُ فَضْلُ تَصْدِيقُ قَوْل رَبِّي ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ قَدْ فَرَغَ مِنَ الْأَمْرِ فَقَدْ كَذَبَ لِأَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْمَشِيَّةَ فِي خَلْقِهِ يُحْدِثُ مَا يَشَاءُ وَيَفْعَلُ مَا يُرِيدُ وَقَالَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضِ فَآخِرُهَا مِنْ أَوَّلِهَا وَ أَوَّلُهَا مِنْ آخِرِهَا فَإِذَا خَبَّرَ عَنْهَا بِشَيْءٍ مِنْهَا بِعَيْنِهِ أَنَّهُ كَائِنُ فَكَانَ فِي غَيْرِهِ مِنْهُ فَقَدْ وَقَعَ الْخَبَرُ عَلَى مَا أخْبَرُوا أَلَيْسَ فِي أَيْدِيهِمْ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِذَا قِيلَ فِي الْمَرْءِ شَيْءٌ فَلَمْ يَكُنْ فِيهِ ثُمَّ كَانَ فِي ولْدِهِ مِنْ بَعْدِهِ فَقَدْ كَانَ فِيه﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَال قَالَ كُنَّا بِمَكَّةَ فَجَرَى الْحَدِيثُ فِي قَوْلِ اللَّهِ وَإِذِ ابْتَى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَعَهُنَّ قَالَ أَتَمَّهُنَّ بِمُحَمَّدِ وَ عَلَى علیه السلام وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ عَلَى علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾. (4)
ص: 542
19- پیامبر صلی الله علیه و آله- فرمود: «ای عایشه! آیا ندانستی که خداوند آدم علیه السلام و نوح علیه السلام و آل ابراهیم و آل عمران علیهم السلام و علی علیه السلام و حسن و حسین علیهما السلام و حمزه رحمه الله علیه و جعفر رحمه الله علیه و فاطمه علیها السلام و خدیجه علیها السلام را بر عالمیان برگزید»؟
آن ها فرزندان [و دودمانی] بودند که [از نظر پاکی و تقوا و فضیلت]، همانند یکدیگر بودند؛ و خداوند شنوا و داناست. (34)
1- امام صادق علیه السلام- مردم از گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر درباره ی علی علیه السلام غافل شدند. همچنان که در روز مشربه ام ابراهیم غافل شد آن روز مردم برای عیادت پیامبر صلی الله علیه و آله به نزد او آمده بودند. سپس علی آمد و خواست که نزدیک رسول خدا صلی الله علیه و آله بنشیند ولی جایی را پیدا نکرد. وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله متوجه شد که آن ها برای علی جا باز نمی کنند فریاد زد: «ای مردم! برای علی علیه السلام جا باز کنید سپس دست او را گرفت و او را نزد خود نشاند و فرمود: «ای گروه مردم این ها خاندان من هستند و شما نسبت به آن ها بی توجهی می کنید در حالی که من زنده هستم و در میان شما به خدا قسم اگر من از شما بگذرم خداوند از شما نمی گذرد زیرا آسایش و راحتی و بهشت و شادی و بشارت و محبّت نصیب کسی خواهد شد که به دنبال علی علیه السلام و ولایتش بوده و تسلیم او و جانشینان او باشد در این صورت من شفیع آن ها خواهم بود زیرا آن ها پیروان من هستند و هرکس از من پیروی کند از من است مانند همان چیزی که در میان پیروان ابراهیم علیه السلام اتفاق افتاد زیرا من از ابراهیم هستم و او از من است دین او، دین من و دین من، دین او سنت او سنّت من و فضل او جزئی از فضل من است و من از او برتر هستم و فضل من جزئی از فضل اوست و گفتار ،خداوند حرف من را تأیید می کند؛ آن جا که می فرماید: «ذُرِّيَّةً بَعضُهَا مِن بَعضٍ وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ».
2- امام باقر علیه السلام- هرکس خیال کند که کار تمام شده دروغ گفته زیرا خداوند دارای اراده است درباره ی مخلوقات خود هرچه بخواهد و هرچه مایل باشد انجام می دهد و فرموده است ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضِ پس آخرین ما از اولی است و اولی از آخری است وقتی خبر دادند که جریانی در مورد فلان شخص ما است آن جریان در یکی دیگر از ما به وقوع پیوست آن خبری که داده اند درست مطابق واقع پیش آمده است مگر خودشان این روایت را از حضرت صادق النقل نمی کنند که فرمود اگر درباره ی شخصی چیزی گفته شد ولی در او نبود بعد در فرزندش پیدا شد در خود او بوده است».
3- امام صادق علیه السلام- صفوان جمّال: در مکّه بودیم صحبت از این آیه به میان آمد [به خاطر آورید] هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهده ی این آزمایش ها برآمد. (بقره/124) امام علیه السلام فرمود: «معنی این اتمام کلمات برای ابراهیم علیه السلام یعنی آن ها را به وسیله ی محمد و علی علیه السلام و ائمه از فرزندان علیا در تفسیر این آیه: ﴿ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ تکمیل کرد».
ص: 543
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي هُرَيْرَةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله إِذ دَخَلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ علیه السلام فَأَخَذَهُ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّى أَحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ وَأَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُ يَا حُسَيْنُ اللهِ أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ أَبُو الْأَئِمَّة تِسْعَةُ مِنْ وَلْدِكَ أَئِمَّةُ أَبْرَارُ فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ مَا هَوْلَاءِ الْأَئِمَّةَ الَّذِينَ ذَكَرَتَهُمْ فِي صُلْبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَأَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ يَا عَبْدَاللَّهِ سَأَلْتَ عَظِيماً وَ لَكِنِّي أُخْبرُكَ أَنَّ ابْنِي هَذَا وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى كَتِفِ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ وَلَدْ مُبَارَكَ سَمِيٌّ جَدِّهِ عَلِيٍّ علیه السلام يُسَمَّى الْعَابِدَ وَ نُورَ الزُّهَادِ وَ يُخْرِجُ اللَّهَ مِنْ صُلْب عَلِيٍّ وَلَداً اسْمُهُ اسْمِي وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صلْبِهِ كَلِمَةَ الْحَقِّ وَلِسَانَ الصِّدْقِ يُقَالُ لَهُ جَعْفَرُ صَادِقِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْب جَعْفَر علیه السلام مَوْلُوداً نَقِيّاً طَاهِراً أَسْمَرَ رَبْعَةً سَمِيَّ مُوسَى بْن عِمْرَانَ يَخْرُجُ مِنْ صَلْب مُوسَى علیه السلام عَلَى علیه السلام ابْنُهُ العلمين يُدْعَى بالرّضا علیه السلام مَوْضِعُ الْعِلْمِ وَ مَعْدِنُ الْحِلْمِ وَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ عَلَى علیه السلام ابْنُهُ مُحَمَّدُ الْمَحْمُودُ أَطْهَرُ النَّاسِ خَلْقاً وَأَحْسَنُهُمْ خُلْقاً وَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْب مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عَلَى علیه السلام ابْنُهُ طَاهِرُ الْحَسَبِ صَادِقُ اللَّهْجَة وَيَخْرُجُ مِنْ صُلْب عَلَى علیه السلام الْحَسَنُ الْمَيْمُونُ النَّقِيُّ الطَّاهِرُ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ وَأَبُو حُجَّةِ اللَّهِ وَي ُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبَ الْحَسَنِ علیه السلام قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَعَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً لَهُ هَيْبَةُ مُوسَى علیه السلام وَ حُكْمُ دَاوُدَا وَبَهَا، عِيسَى علیه السلام ثُمَّ تَلَا ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ فَقَالَ لَهُ على بن ابى طالب علیه السلام بأبي أنت و أمى يا رسول الله صلی الله علیه و آله مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ ذَكَرْتَهُمْ قَالَ يَا عَلِيُّ أَسَامِي الْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِكَ وَالْعِتْرَةُ الطَّاهِرَةُ وَالذُرِّيَّةُ الْمُبَارَكَةُ ثُمَّ قَالَ وَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدِ له بِيَدِهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ مَا بَيْنَ الرُّكْنِ وَالْمَقَامِ ثُمَّ أَتَانِي جَاحِداً لِوَلَايَتِهِمْ لَأَكَبَّهُ اللَّهُ فِي النَّارِ كَائِنَا مَنْ كَانَ﴾. (1)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ كُمَيْلَ بْنَ زَيَادٍ فَقَالَ علیه السلام لِي يَا كُمَيْلَ: إنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله أَدبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ ادَّبَنِي وَ أَنَا أَؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَوَرِّثُ الْأَدَبَ الْمُكَرَمِينَ يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَأَنَا أَفْتَحُهُ وَ مَا مِنْ سِرِّ إِلَّا وَ الْقَائِمُ الله يَخْتِمُهُ يَا كُمَيْلُ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ يَا كمَيْلُ لَا تَأْخُذْ إِنَّا عَنَّا تَكُنْ مِنا﴾. (2)
ص: 544
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوهریره گوید: نزد پیغمبر بودم در این هنگام حسین بن علی علیه السلام وارد شد؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله او را بغل گرفت و فرمود پروردگارا دوست بدار او را و دوست دار هر که او را دوست دارد ای حسین تو امام فرزند امام و پدر ،امامانی نه تن از فرزندانت امامان نیکوکارند». عبدالله بن مسعود گفت: این امامانی که یادآور شدید که در صلب حسین اند چه کسانی هستند؟ حضرت ا لختی سر به زیر افکند سپس سر بلند کرده و فرمود: «ای عبدالله سؤال بزرگی کردی لکن من تو را آگاه کنم که این فرزندم- و دست بر كتف حسین علیه السلام نهاد از صلب او فرزند مبارکی بیرون آید که همنام جدش (علی) است؛ و او آقای عبادت کنندگان و روشنی زاهدان است؛ و از صلب علی خداوند فرزندی بیرون آورد که نامش نام من و شبیه ترین مردمان به من است علم را بشکافد و به حق تکلّم کند و به صواب دستور دهد و از صلب او کلمه ی حق و لسان صدق را بیرون آورد ابن مسعود گفت: «ای پیغمبر خدا نامش چیست؟ فرمود به او جعفر گویند و در گفتار و کردار صادق و راستگو است و به او جعفر صادق گفته می.شود خداوند از صلب جعفر فرزندی پاکیزه و طاهر که همنام موسی بن عمران علیه السلام است بیرون آورد از صلب موسی علیه السلام فرزندش علی را بیرون آورد که به رضا خوانده شود و او موضع علم و معدن حلم است و از صلب علی فرزندش محمد صلی الله علیه و آله محمود (پسندیده) خارج شود که در آفرینش از همه ی مردم پاکیزه تر و اخلاقش از همه نیکوتر است و از صلب محمد صلی الله علیه و آله فرزندش علیا که قلبش پاک و زبانش راستگو است بیرون آید و از صلب علی [فرزندش] حسن الله که میمون و پرهیزکار و پاکیزه است خارج شود؛ و اوست گویای از جانب خداوند و اوست پدر حجت خدا و از صلب حسن قائما ما اهل بیت بیرون آید که زمین را پر از عدل و داد کند چنان چه از ظلم و بیدادگری پر شده است برای او است هیبت موسی علیه السلام و حكم داود علیه السلام و زیبایی عیسی علیه السلام، سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ﴾ پس علی بن ابی طالب به وی عرض کرد پدر و مادرم فدای شما ای رسول خدا صلی الله علیه و آله این ها که فرمودی چه کسانی هستند؟ فرمود: ای علی نام اوصیاء بعد از تو و عترت پاکیزه و نژاد مبارک است. سپس فرمود: «قسم» به آن که جان محمد به دست اوست اگر بنده ای خدای را هزار سال سپس هزار سال دیگر ما بین کن و مقام عبادت کند و پس از آن با انکار ولایت ایشان در صحرای محشر بیاید هر که باشد خداوند او را به روی در آتش افکند».
5- امام علی علیه السلام- ای کمیل! همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله را خداوند عزوجل تربیت کرد و او مرا تربیت نمود و من مؤمنان را تربیت می کنم و مردمان گرامی را ادب ارث می دهم ای کمیل ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ای کمیل! جز از ما مگیر تا از ما باشی.
ص: 545
6- الكاظم علیه السلام- ﴿وَ رَوَى أَنَّهُ بَكَتْ أُمُّ أَيْمَنَ وَ قَالَتْ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله فَاطِمَةً زَوَّجْتَهَا وَلَمْ تَنْتُرْ عَلَيْهَا شَيْئاً فَقَالَ يَا أُمَّ أَيْمَنَ لِمَ تَكْذِبِينَ فَإِنَّ اللهَ تَعَالَى لَمَّا زَوَّجَ فَاطِمَةَ عَلِيّ اللَّهِ أَمَرَ أَشْجَارَ الْجَنَّةِ أَنْ تَنْشُرَ عَلَيْهِمْ مِنْ حُلِّيهَا وَ حَلَلِهَا وَ يَاقُوتِهَا وَ دُرِّهَا وَزُمُردِهَا وَإِسْتَبْرَقِهَا فَأَخَذُوا مِنْهَا مَا لَا يَعْلَمُونَ وَ تَكَلَّمَتِ الْمَلَائِكَةُ مَعَ مَرْيَمَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِساءِ الْعالَمينَ أَرَادَ نِسَاءَ عَالَم أَهْلِ زَمَانِهَا كَقَوْلِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ لَيْسُوا بِأَفْضَلَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ قَوْلُهُ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ ثُمَّ إِنَّ الصِّفَاتِ فِي هَذِهِ الْآيَةِ يُشَارِكُهَا غَيْرُهَا قَوْلُهُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ إِلَى قَوْلِهِ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ فَاطِمَةً وَذُرِّيَّتُهَا مِنْ جُمْلَتِهِم﴾. (1)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ تَنقَصَ عَلِيّا علیه السلام فَقَدْ تَنقَّصَنِي وَ مَنْ فَارَقَ عَلِيّا علیه السلام فَقَدْ فَارَقَنِي إِنَّ عَليا علیه السلام مِنِّى وَأَنَا مِنْهُ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ طِينَتِي وَ خُلِقْتُ مِنْ طِينَة إِبْرَاهِيمَ وَ أَنَا أَفْضَلُ مِنْ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ فَضْلُ إِبْرَاهِيمَ الِى فَضْلُ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ﴾. (2)
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إمامُ كَلِمَةُ اللَّهِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ... وَ خُلَفَاءُ النَّبِيِّ الْكَرِيمِ وَأَبْنَاءُ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ وَ أَمَنَاءُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمِ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ وَالطَّرِيقُ الْأَقْوَمُ مَنْ عَرَفَهُمْ وَأَخَذَ عَنْهُمْ فَهُوَ مِنْهُم﴾. (3)
9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَنَحْنُ أَهْلُ هَذِهِ الدَّعْوَةَ وَ رسول الله صلی الله علیه و آله مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُ بَعْضُنَا مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُنَا أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي الْوَلَايَةِ وَالْمِيرَاثِ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ وَ عَلَيْنَا نَزَلَ الْكِتَابُ وَ فِينَا بُعِثَ الرَّسُولِ صلی الله علیه و آله وَ عَلَيْنَا تُلِيَتِ الْآيَاتِ وَ نَحْنُ الْمُنتَحِلُونَ لِلْكِتَابِ وَالشُّهَدَاء عَلَيْهِ﴾. (4)
10- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أيُّهَا النَّاسُ اعْقِلُوا عَنْ رَبِّكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ فَنَحْنُ الذُرِّيَّةُ مِنْ آدَمَ اللَهِ وَ الْأَسْرَةُ مِنْ نُوح علیه السلام وَ الصَّفْوَةُ مِنْ إِبْرَاهِيمَ وَ السَّلَالَةُ مِنْ إِسْمَاعِيلَ علیه السلام وَآلُ مِنْ مُحَمَّدِ ل نَحْنُ فِيكُمْ كَالسَّمَاءِ الْمَرْفُوعَة وَالْأَرْضِ المَدْحُوةَ وَالشَّمْسِ الصّاحِيَة﴾. (5)
ص: 546
6- امام کاظم علیه السلام- امّ ایمن گریان شد و به حضرت محمّد صلی الله علیه و آله گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! تو فاطمه را شوهر دادی و چیزی نثار او ننمودی» پیامبر صلی الله علیه و آله خدا فرمود: ای ام ایمن چرا تکذیب می نمایی زیرا موقعی که خدای حکیم فاطمه زهرا را برای علی علیه السلام تزویج نمود به درختان بهشت دستور داد تا از زر و زیور یاقوت در زمرد و استبرق خود فرو ریختند و آنان به قدری از آن ها برگرفتند که اندازه ی آن را نمی دانند ملائکه چنان که در سوره ی می فرماید: با حضرت مریم تکلم کردند و گفتند: «خدا تو را برگزید و پاکیزه نمود و تو را از میان زنان عالم انتخاب کرد. (آل عمران /42) منظور از زنان عالم که قرآن فرموده فقط زنان زمان آن حضرت بوده است. همان طور که خدای سبحان در درباره بنی اسرائیل می فرماید من شما را بر اهل عالم برتری دادم در صورتی که بنی اسرائیل از مسلمانان افضل و برتر نیستند (بقره/44) زیرا خدای رئوف در سوره ی درباره ی مسلمانان می فرماید شما بهترین امت می باشی (آل عمران/110). صفاتی که در این آیه است با آیه ی دیگر مشارکت دارند چنان که می فرماید: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ تا ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض فاطمه و ذریه ی وی از همین ذریه اند که قرآن فرموده است».
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس از علی علیه السلام نکوهش کند، از من نکوهش کرده است و کسی که از او دوری کند، از من دوری کرده است. به راستی که من از علی هستم و علی علیه السلام از من است. علی از سرشت من آفریده شده است و من از سرشت ابراهیم هستم و من از ابراهیم علی السلام با فضیلت ترم. سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ﴾.
8- امام علی علیه السلام- امام کلمه الله و حجت الله است و... جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و فرزندان رئوف و حمید و امنای علی عظیم ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ. مقامی والا و در راهی استوارند هر که آن ها را بشناسد و از ایشان اقتباس کند از آن هاست.
9- امام على علیه السلام- ما صاحبان این دعوت هستیم و رسول خدا صلی الله علیه و آله از ماست و ما از اوییم. بعضی از ما از بعضی دیگرند و بعضی از ما نسبت به بعضی دیگر در ولایت و سرپرستی و ارث سزاوارتريم ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ كتاب بر ما نازل شده و پیامبر صلی الله علیه و آله در میان ما مبعوث شده و آیات قرآن بر ما تلاوت شده و منسوب به کتاب و گواهان بر آن ما هستیم.
10- امام علی علیه السلام- ای مردم درباره ی خداوند [متعال] تعقل کنید که خداوند می فرماید: ﴿اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾؛ ما خاندان از فرزندان حضرت آدم می باشیم ما از اهل بیت نوح هستیم، ما از برگزیدگان حضرت ابراهیم علیه السلام می باشیم ما سلاله ی حضرت اسماعیل هستیم ما آل محمد صلی الله علیه و آله هستیم ما در میان شما نظیر آسمان بر افراشته زمین گسترده آفتاب درخشنده هستیم.
ص: 547
11- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن هِشَامِ بنِ الحَكَم فِي حَدِيثِ بُرَيْهِ أَنَّهُ لَمَّا جَاءَ مَعَهُ إِلَى أَبي عَبْدِ اللهِ علیه السلام فَلَقِيَ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَر علیه السلام فَحَكَى لَهُ هِشَامُ الْحِكَايَةَ فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام لِبُرَيْهِ يَا بُرَيْهُ كَيْفَ عِلْمُكَ بِكِتَابِكَ قَالَ أَنَا بِهِ عَالِمُ ثُمَّ قَالَ كَيْفَ ثِقَتُكَ بِتَأْوِيلِهِ قَالَ مَا أَوْثَقَنِي بِعِلْمِي فِيهِ قَالَ فَابْتَدَأَ أَبُو الْحَسَنَ علیه السلام يَقْرَأ الْإِنْجِيلَ فَقَالَ بُرَيْهُ إِيَّاكَ كُنتُ أَطْلَبُ مُنْذُ خَمْسِينَ سَنَةً أَوْ مِثْلَكَ قَالَ فَآمَنَ بُرَيْهُ وَ حَسُنَ إِيمَانَهُ وَ آمَنَتِ الْمَرْأَةُ الَّتِي كَانَتْ مَعَهُ فَدَخَلَ هِشَامُ وَ بُرَيْهُ وَ الْمَرْأَةُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فَحَكَى لَهُ هِشَامُ الْكَلَامَ الَّذِي جَرَى بَيْنَ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام وَبَيْنَ بُرَيْهِ فَقَالَ ابو عبدالله علیه السلام ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ فَقَالَ بُرَيْهُ أَنَّى لَكُمُ التَّوْرَاةُ وَ الْإِنْجِيلُ وَكُتُبُ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ هِيَ عِنْدَنَا وِراثَةَ مِنْ عِنْدِهِمْ نَقْرَؤُهَا كَمَا قَرَءُوهَا وَ نَقُولُهَا كَمَا قَالُوا إنَّ اللَّهَ لَا يَجْعَلُ حُجَّةَ فِي أَرْضِهِ يُسْأَلُ عَنْ شَيْءٍ فَيَقُولُ لَا أَدْرِى﴾. (1)
12- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْن جَعْفَر علیه السلام وَ عَلِيُّ ابْنُهُ فِي حَجْرِهِ وَ هُوَ يُقَبِّلُهُ وَ يَمَصُّ لِسَانَهُ وَيَضَعُهُ عَلَى عَاتِقِهِ وَيَضُمُّهُ إِلَيْهِ وَ يَقُولُ بِأَبِي أَنْتَ مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَأَظْهَرَ خَلْقَكَ وَ أَبْيَنَ فَضْلَكَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَقَدْ وَقَعَ فِي قَلْبِي لِهَذَا الْغُلَامِ مِنَ الْمَوَدَّةِ مَا لَمْ يَقَعْ لِأَحَدٍ إِلَّا لَكَ فَقَالَ لِي يَا مُفَضَّلُ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَتِي مِنْ أَبِي اللَّيْهِ ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ قَالَ قُلْتُ هُوَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِكَ قَالَ نَعَمْ مَنْ أَطَاعَهُ رَشَدَ وَ مَنْ عَصَاهُ كَفَرَ﴾. (2) 2
قوله تعالى: ﴿إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً فَتَقَبَّلُ مِنِّي إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمَُ﴾. (35)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَلَّ جَلَالُهُ أَوْحَى إِلَى عِمْرَانَ أَنِّي وَاهِبُ لَكَ ذَكَراً مُبَارَكَاً يُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأَنِّي جَاعِلُهُ رَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ قَالَ فَحَدَّثَ عِمْرَانَ ا امْرَأَتَهُ حَنَّةَ بِذَلِكَ وَهِيَ أُمُّ مَرْيَمَ فَلَمَّا حَمَلَتْ كَانَ حَمْلُهَا عِنْدَ نَفْسِهَا غُلَاماً فَقَالَتْ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَوَضَعَتْ أُنْثَى فَقَالَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَى إِنَّ
ص: 548
11- امام صادق علیه السلام- هشام بن حکم با بریه خدمت امام صادق علیه السلام آمد به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برخوردند، هشام داستان بریه را برای آن حضرت الله نقل کرد چون پایان یافت، امام كاظم علیه السلام به بریه فرمود: ای بریه علمت به کتاب دینت تا چه حد است؟ گفت: «آن را می دانم فرمود تا چه حد اطمینان داری که معنیش را بدانی؟ گفت آن را خوب می دانم و بسیار اطمینان دارم سپس امام به خواندن انجیل شروع فرمود بریه گفت: «پنجاه سال است که من تو را یا مانند تو را می جستم پس او به خدا ایمان آورد و خوب هم ایمان آورد و زنی هم که با او بود ایمان آورد. سپس هشام و بریه و آن ،زن خدمت امام صادق علیه السلام- آمدند هشام گفتگوی میان حضرت ابوالحسن و بریه را نقل کرد، امام صادق علیه السلام آیه ى ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ را خواند. بریه گفت: تورات و انجیل و کتب پیغمبران از کجا به شما رسیده است؟ : فرمود این ها از خودشان به ما به ارث رسیده و چنان که آن ها می خواندند ما هم می خوانیم و چنان که آن ها بیان می کردند ما هم بیان می کنیم خدا حجتی در زمینش نمی گذارد که چیزی از او بپرسند و او بگوید نمی دانم
12- امام کاظم علیه السلام- مفضل گوید: بر موسی بن جعفر ال که فرزندش علی علیه السلام در کنارش بود وارد شدم او را می بوسید و زبان او را می مکید و بر شانه ی خود می گذاشت و به خود می چسباند و می فرمود پدر و مادرم به فدای تو باد چقدر خوشبو و پاکیزه است بوی تو و چقدر پاک و طاهر است خلقت تو و چقدر فضل تو ظاهر.است من عرض کردم فدای وجودت از این طفل محبتی در قلب من قرار گرفت که برای هیچ کسی جز برای تو واقع نشده بود». فرمود «ای مفضل! این نسبت به من به منزله ی من نسبت به پدرم است ذُرِّيَّةٌ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِیمٌ عرض کردم ایشان صاحب امر بعد از شماست؟ فرمود: «بلی هرکس او را اطاعت کند نجات یابد و هر که از او تخلف ورزد کافر شود».
[به یاد آورید] هنگامی را که همسر «عمران» گفت: «پروردگارا! آن چه را در رحم دارم برای تو نذر کردم که مُحَرَّر» باشد و آزاد برای خدمت خانه ی تو از من بپذیر، که تو شنوا و دانایی» (35)
13- امام صادق علیه السلام- خداوند به عمران وحی کرد: من به تو پسری مبارک می دهم که نابینا و مریض مبتلا به برص را شفا می دهد و مرده را به اجازه ی من زنده می کند و مرده را به اجازه ی من زنده می کند. او را پیامبر صلی الله علیه و آله در میان بنی اسرائیل می کنم عمران به همسر خود به نام حنه این جریان را گفت او مادر مریم وقتی حامله شد خیال می کرد فرزندش پسر است و گفت: إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً وقتى متولد شد دید دختر است گفت خدایا من دختر زاییدم و دختر مانند پسر نیست که پیامبر صلی الله علیه و آله بود
ص: 549
البنت لَا تَكُونُ رَسُولًا فَلَمَّا أَنْ وَهَبَ اللهُ لِمَرْيَمَ عِيسَى علیه السلام بَعْدَ ذَلِكَ كَانَ هُوَ الَّذِي بَشِّرَ اللَّهُ بِهِ عمران علیه السلام﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿حَفْصُ بْنُ الْبَخْتَرى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً الْمُحَرَّرُ يَكُونُ فِي الْكَنِيسَة لَا يَخْرُجُ مِنْهَا فَلَمَّا وَضَعَتْهَا أُنْثَى قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنثَى وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثى إن الأنْثَى تَحِيضُ فَتَخْرُجُ مِنَ الْمَسْجِدِ وَ الْمُحَرَّرُ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْمَسْجِدِ﴾. (2)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْجُعْفِيِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام... إِنَّ الْمُغِيرَةَ يَزْعُمُ أَنَّ الْحَائِضَ تقْضِي الصَّلَاةَ كَمَا تَقْضَى الصَّوْمَ فَقَالَ مَا لَهُ لَا وَقَقَهُ اللَّهُ إِنَّ امْرَأَةَ عِمْرَانَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي نَدَرتُ لك ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً وَ الْمُحَرَّرُ لِلْمَسْجِدِ لَا يَخْرُجُ مِنْهُ أَبَداً فَلَمَّا وَضَعَتْ مَرْيَمَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنثى... وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثى فَلَمَّا وَضَعَتْهَا أَدْخَلَتْهَا الْمَسْجِدَ فَلَمَّا بَلَغَتْ مَبْلَغَ النِّسَاءِ أُخْرِجَتْ مِنَ الْمَسْجِدِ أَنَّى كَانَتْ تَجِدُ أَيَّاماً تَقْضِيهَا وَهِيَ عَلَيْهَا أَنْ تَكُونَ الدَّهْرَ فِي الْمَسْجِدِ﴾. (3)
4- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: إِنَّ امْرَأَةَ عِمْرَانَ ما نَذَرَتْ مَا فِي بَطْنِهَا مُحَرَّراً قَالَ وَالْمُحَرَّرُ لِلْمَسْجِدِ إِذَا وَضَعَتْهُ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَلَمْ يَخْرُجُ مِنَ الْمَسْجِدِ أَبَداً فَلَمَّا وَلَدَتْ مَرْيَمَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتَهَا أُنثى وَ اللهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثى وَإِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيدُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّحِيمِ فَسَاهَمَ عَلَيْهَا النَّبِيُّونَ فَأَصَابَ الْقُرْعَةُ زَكَرِيَّا علیه السلام وَ هُوَ زَوْجُ أُخْتِهَا وَكَفَلَهَا وَ أَدْخَلَهَا الْمَسْجِدَ فَلَمَّا بَلَغَتْ مَا تَبْلُغُ النِّسَاءُ مِنَ الطَّمْثِ وَ كَانَتْ أَجْمَلَ النِّسَاءِ وَكَانَتْ تُصَلَّى فَتُضِي الْمِحْرَابَ لِنُورهَا فَدَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا فَإِذَا عِنْدَهَا فَاكِهَةُ الشَّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَ فَاكِهَةُ الصَّيْفِ فِى الشَّتَاءِ﴾. (4)
5- الباقر علیه السلام- ﴿فِي رَوَايَة حَريز عَن أَحَدِهِمَا قَالَ: نَذَرَتْ مَا فِي بَطْنِهَا لِلْكَنِيسَة أَنْ تَخْدُمَ الْعُبَّادَ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثى فِي الْخِدْمَةِ قَالَ فَشَبَّتْ وَكَانَتْ تَخْدُمُهُمْ وَتُنَاوَلُهُمْ حَتَّى بَلَغَتْ فَأمِرَ
ص: 550
بشود». خداوند فرمود: وقتی خداوند عیسی را به مریم داد این همان کسی بود که به عمران بشارت داده بود.
2- امام صادق علیه السلام- حفص بن بختری از امام صادق علیه السلام درباره ی آيه: ﴿إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحرَّراً﴾ نقل می کند خدمتگزار باید در معبد باشد و از آن خارج نشود اما وقتی دختر به دنیا آورد، قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعتُهَا أُنثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَی ولی دختر حیض می شود و از مسجد خارج می شود و این در حالی است که محرر نباید از مسجد خارج شود.
3- امام باقر علیه السلام- اسماعیل جعفی گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم... مغیره می پندارد که زن حائض باید نماز قضا را به جا بیاورد همچنان که روزه ی قضا به جا می آورد. امام علیه السلام فرمود: «نه! این گونه نیست. خدا خیرش بدهد زن عمران نذر کرد فرزندی را که در رحم دارد خدمتکار معبد بگرداند ولی خادم مسجد به هیچ وجه نباید از مسجد خارج شود وقتی مریم را به دنیا آورد گفت: رَبِّ إِنِّي وَضَعتُهَا أُنثَى وَاللهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَی؛ وقتی او را به دنیا آورد او را به مسجد برد اما وقتی مریم به بلوغ زنانه رسید از مسجد خارج شد پس چگونه می توانست فرایض ایام گذشته به جا بیاورد و بر او واجب بود که تمام طول عمرش در مسجد بماند».
4- امام باقر علیه السلام- اسماعیل جعفی از امام باقر علیه السلام نقل می کند زن عمران نذر کرد آن چه را که در شکم خود دارد، محرر و خادم قرار دهد و گفت محرر مسجد وقتی به دنیا می آید وارد مسجد می شود و دیگر از آن خارج نمی شود وقتی که مریم را به دنیا آورد گفت: ﴿رَبِّ إِنِّي وَضَعتُهَا أُنثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وِإِنِّي أُعِيدُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِیمِ﴾؛ پیامبران در قرعه کشی شرکت کردند و قرعه به نام زکریا افتاد که شوهر خواهرش بود و نگهداری او را بر عهده گرفت و او را وارد مسجد کرد. وقتی به بلوغ زنانگی و حیض رسید زکریا علیه السلام به دیدار او رفت او بسیار زیبا بود و چون نماز می خواند نور او محراب را روشن می کرد در این حال زکریا علیه السلام به دیدار او رفت و دید که میوه های زمستانی در فصل تابستان و میوه های تابستانی در فصل زمستان نزد او یافت می شود.
5- امام باقر علیه السلام- و امام صادق علیه السلام حریز از یکی از آن دو روایت می کند زن عمران نذر کرد- فرزندی را که در شکم دارد در معبد در خدمت مومنان باشد [در حالی که پسر همانند دختر ] در خدمت نیست به سن جوانی رسید و همچنان به مؤمنان خدمت می کرد تا این که بالغ شد. زکریا ا به او دستور داد که حجاب برگزیند و از چشم مردم پنهان باشد و هرگاه خودش به دیدار او می رفت، می دید که در فصل تابستان میوه های زمستانی در نزد اوست و در فصل
ص: 551
زكريا أنْ يَتَّخِذَ لَهَا حِجَاباً دُونَ الْعِبَادِ فَكَانَ يَدْخُلُ عَلَيْهَا فَيَرَى عِنْدَهَا ثَمَرَةَ الشَّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّيْفِ فِى الشَّتَاءِ فَهُنَالِكَ دَعَا وَ سَأَلَ رَبَّهُ زَكَرِيَّا الفَوَهَبَ لَهُ يَحْيَى علیه السلام﴾. (1)
6- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَسَنِ بْن مُحَمَّدِ بْن أبي طَلْحَةَ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا أَ يَأْتِي الرُّسُلُ عَنِ اللَّهِ بِشَيْءٍ ثُمَّ تَأْتِي بِخِلَافِهِ قَالَ نَعَمْ إِنْ شِئْتَ حَدَّثْتُكَ وَ إِنْ شِئْتَ أَتَيْتُكَ بِهِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ اللَّهُ تَعَالَى جَلَّتَ عَظَمَتُهُ ادْخُلُوا الْأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللهُ لَكُمُ الْآيَةَ فَمَا دَخَلُوهَا وَ دَخَلَ أَبْنَاءُ أَبْنَائِهِمْ وَ قَالَ عِمْرَانُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَنِى أَنْ يَهَبَ لِى غُلَاماً نَبِيّاً فِي سَنَتِي هَذِهِ وَ شَهْرِى هَذَا ثُمَّ غَابَ وَ وَلَدَتِ امْرَأَتُهُ مَرْيَمَ وَ كَفَلَها زَكَرِيَّا الله فَقَالَتْ طَائِفَةٌ صَدَقَ نَبِيُّ اللَّهِ وَ قَالَتِ الْآخَرُونَ اللَّهِ كَذَبَ فَلَمَّا وَلَدَتْ مَرْيَمُ عِيسَى علیه السلام قَالَتِ الطَّائِفَةُ الَّتِى أَقَامَتْ عَلَى صِدْقٍ عِمْرَانَ علیه السلام هَذَا الَّذِي وَعَدَنَا اللَّهُ ﴾. (2)
7- الكاظم علیه السلام- ﴿أَمَّا أُمُّ مَرْيَمَ فَاسْمُهَا مَرْنَا وَ هِيَ وَهِيبَةُ بِالْعَرَبيَّة﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿فَلَمّا وَضَعَتها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثَى وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثى وَ إِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَ إِنِّي أُعِيدُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطانِ الرَّحِيمِ﴾. (36)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثى أَنْ لَا يَكُونُ الْبَنْتُ رَسُولًا﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَقِي إِبْلِيسُ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ فَقَالَ هَلْ نَالَنِي مِنْ حَبائِلِكَ شَيْءٌ قَالَ جَدَّتُكَ الَّتِي قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنثى إِلَى قَوْلِهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّحِيمِ﴾. (5)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿حَسْبُكَ مِنْ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ أَرْبَعُ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ وَ آسِيَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ وَ خديجة بنت خويلد وَ فَاطِمة بنت محمد صلی الله علیه و آله﴾. (6)
ص: 552
زمستان میوه های تابستانی آن گاه به درگاه خدا دعا کرد و از او خواست که یک فرزند پسر به او عطا کند و خداوند یحیی علیه السلام را به او بخشید.
6- امام رضا علیه السلام- حسن بن محمد بن ابی طلحه گفت: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «ممکن است چیزی از جانب خدا به پیامبری گفته شود بعد بر خلاف آن انجام گردد؟ فرمود: «آری! اگر می خواهی حدیثی برایت نقل کنم و اگر مایلی از قرآن شاهد بیاورم خداوند عزیز در قرآن می فرماید به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته وارد شوید. (مائده/21). پس هنگامی که آن ها و فرزند فرزندان آن ها داخل شدند عمران گفت: خداوند به من وعده داده پسری که پیامبر صلی الله علیه و آله است امسال به من عنایت کند او خود رفت همسرش مریم را زایید و عهده دار کارهای ،او زکریا شد بعضی گفتهاند پیامبر صلی الله علیه و آله خدا راست گفته و بعضی نسبت دروغ به او دادند». وقتی عیسی از مریم متولد شد آن هایی که عمران را تصدیق کرده بودند. گفتند: این همان کسی است که خدا به ما وعده داده بود».
7- امام كاظم علیه السلام- نام مادر مریم مرثا بود که به عربی وهیبه می شود.
ولی هنگامی که او را به دنیا آورد [و او را دختر یافت گفت]، «پروردگارا! من او را دختر آوردم- و خدا از آن چه او به دنیا آورده بود آگاهتر بود- و پسر همانند دختر نیست. [دختر نمی تواند وظیفه خدمتگزاری خانه خدا را همانند پسر انجام دهد]. من او را مریم نام گذاردم؛ و او و فرزندانش را از [وسوسه های] شیطان رانده شده در پناه تو قرار می دهم». (36)
1- امام صادق علیه السلام: ﴿لَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى﴾؛ یعنی دختر نمی تواند پیغمبر بشود.
2- امام صادق علیه السلام- ابلیس عیسی بن مریم را دید عیسی علیه السلام از او پرسید: «آیا از دام های تو چیزی به من هم رسید»؟ ابلیس گفت: «مادربزرگ تو کسی است که گفت: رَبِّ إِنِّي وَضَعتُهَا أُنثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وِ إِنِّي أُعِيدُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- از همه ی زنان عالم چهارتن برگزیده ترند و آنان مریم دختر عمران علیه السلام، آسیه بنت مزاحم همسر ،فرعون خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد هستند.
ص: 553
4- الهادى علیه السلام- ﴿مَعْنَى الرَّحِيمِ أَنَّهُ مَرْجُومُ بِاللَّعْنِ مَطْرُودُ مِنْ مَوَاضِعِ الْخَيْرِ لَا يَذْكُرُهُ مُؤْمِنُ إِنَّا لَعَنَهُ وَ إِنَّ فِي عِلْمِ اللَّهِ السَّابِقِ أَنَّهُ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَا يَبْقَى مُؤْمِنُ فِي زَمَانِهِ إِلَّا رَجَمَهُ بِالْحِجَارَةِ كَمَا كَانَ قَبْلَ ذَلِكَ مَرْجُومَا بِاللَّعْنِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُول حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمَحْرابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قال يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالت هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾. (37)
1- العسكرى علیه السلام- ﴿لَمَّا رَأَى زَكَرِيَّا الله عِنْدَ مَرْيَمَ فَاكِهَةَ الشَّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَفَاكِهَةَ الصَّيْفِ فِي الشَّتَاءِ وَقَالَ لَهَا يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ الله إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ أَيْقَنَ زَكَرِيَّا أَنَّهُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِذْ كَانَ لَا يَدْخُلُ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرُهُ﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ فَاطِمَة ضَمِنَتْ لِعَلِيَّ العَمَلَ الْبَيْتِ وَ الْعَجِينَ وَالْخُبْزَ وَ قَمَ الْبَيْتِ وَ ضَمِنَ لَهَا عَلَى مَا كَانَ خَلْفَ الْبَابِ نَقْلَ الْحَطَبِ وَ أَنْ يَجِيءَ بِالطَّعَامِ فَقَالَ لَهَا يَوْمَا يَا فَاطِمَةٌ هَلْ عِنْدَكِ شَيْءٌ قَالَتْ وَ الَّذِي عَظَمَ حَقَّكَ مَا كَانَ عِنْدَنَا مُنْذُ ثَلَاثٍ إِنَّا شَيْءٍ آثَرْتُكَ بِهِ قَالَ أَفَلَا أَخْبَرَتِنِي قَالَتْ كَانَ رسول الله صلی الله علیه و آله نَهَانِي أَنْ أَسْأَلَكَ شَيْئاً فَقَالَ لَا تَسْأَلِي ابْنَ عَمْكِ شَيْئاً إِنْ جَاءَكِ بِشَيْءٍ عَفْواً وَ إِلَّا فَلَا تَسْأَلِيهِ قَالَ فَخَرَجَ الله فَلَقِيَ رَجُلًا فَاسْتَقْرَضَ مِنْهُ دِينَاراً ثُمَّ أَقْبَلَ بِهِ وَ قَدْ أَمْسَى فَلَقِيَ الْمِقْدَادَ بْنَ الْأَسْوَدِ فَقَالَ لِلْمِقْدَادِ مَا أَخْرَجَكَ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ قَالَ الْجُوعُ وَالَّذِي عَظَمَ حَقَّكَ يَا امیر المؤمنين علیه السلام قَالَ فَهُوَ أَخْرَجَنِي وَ قَدِ اسْتَقْرَضَتْ دِينَاراً وَ سَأَؤُثِرُكَ بِهِ فَدَفَعَهُ إِلَيْهِ فَأَقْبَلَ فَوَجَدَ رسول الله صلی الله علیه و آله جَالِساً وَ فَاطِمَةَ تُصَلِّي وَبَيْنَهُمَا شَيْءٌ مُعَطَّى فَلَمَّا فَرَغَتْ أَحْضَرَتْ ذَلِكَ الشَّيْءَ فَإِذَا جَفْنَةٌ مِنْ خُبْرِ وَ لَحْمٍ قَالَ يَا فَاطِمَةً أَنَّي لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ فَقَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله أَلَا أَحَدِّثُكَ بِمَثَلِكَ وَ مَثَلِهَا قَالَ بَلَى قَالَ مَثَلُ زَكَرِيَّا إِذْ دَخَلَ عَلَى مَرْيَمَ الْمِحْرَابَ فَوَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً
ص: 554
4- امام هادی علیه السلام- معنای رجیم؛ یعنی رانده شده با لعن و نفرین یعنی از کارهای خیر طرد شده مؤمن از آن یاد نمی کند مگر همراه با لعن و نفرین در علم اوّلی خداوند آمده است که وقتی امام قائم علیه السلام ظهور می کند همه ی مؤمنان با پرتاب سنگ شیطان را می رانند؛ همچنان که قبل از ظهور با لعن و نفرین او را طرد می کردند.
خداوند او (مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت و به طرز شایسته ای، [نهال وجود] او را رویانید و پرورش داد و سرپرستی او را به زکریا سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او می شد غذای مخصوصی در کنار او می دید پس از او پرسید: «ای مریم این روزی از کجا نصیب تو شده»؟ گفت این از سوی خداست خداوند به هرکس بخواهد بی حساب روزی می دهد». (37)
1- امام عسکری علیه السلام- هنگامی که زکریا علیه السلام نزد مریم میوه ی زمستانی را در تابستان و میوه ی تابستانی را در زمستان دید و به او گفت یا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهَ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِساب و زکریا یقین پیدا کرد که آن میوه ها از نزد خدا است؛ چون غیر از او هیچ کس پیش مریم نمی آمد.
2- امام باقر علیه السلام- فاطمه ی کارهای خانه ی علی علیه السلام را انجام می داد؛ آرد می کرد، نان می پخت، جارو می کرد و علی علیه السلام هم کارهای بیرون را برای فاطمه انجام می داد هیزم می آورد تا غذا بپزد. روزی به او گفت: ای فاطمه! آیا چیزی داری؟ گفت نه به خدا قسم سه روز است که چیزی نداریم تا از تو پذیرایی کنم امام فرمود پس چرا به من نگفتی؟ فاطمه عرض کرد: رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا منع کرد که از تو چیزی بخواهم و فرمود: از پسر عمویت چیزی نخواه اگر خودش چیزی آورد، آورد و گرنه تو از او چیزی نخواه علی از منزل خارج شد و مردی را دید و از او یک دینار قرض کرد. شب هنگام بود که مقداد بن اسود را دید و به او فرمود چه باعث شده است که این موقع بیرون بیایی؟ گفت: «به خدا قسم گرسنگی باعث شده است نجم می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم در آن موقع پیامبر صلی الله علیه و آله زنده بود؟ گفتند: بلی زنده بود در ادامه علی علیه السلام به مقداد فرمود: یک دینار قرض کرده ام و آن را به تو می دهم آن را به مقداد داد و خودش به منزل رفت مشاهده کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته و فاطمه ای در حال خواندن نماز است و بین آن دو چیزی قرار دارد که پوشیده است. وقتی فاطمه نماز را تمام کرد، آن چیز را حاضر کرد. ناگهان دید که دیگ بزرگی است از نان و گوشت پرسید: «ای فاطمه! این را از کجا آوردی؟ جواب داد: هُوَ مِنْ عندِ الله إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَاب. آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آیا دوست داری ماجرایی را که شبیه این ماجراست برایت تعریف کنم گفتند: «بلی»! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آن گاه که زکریا علیه السلام وارد محراب شد و در نزد مریم طعام فراوان دید از او پرسید: قَالَ يَا مَرْيَمُ
ص: 555
قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ الله إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ فَأَكَلُوا مِنْهَا شَهْراً وَ هِيَ الْجَفْنَةُ الَّتِي يَأْكُلُ مِنْهَا الْقَائِمُ وَهُوَ عِنْدَهُ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ﴾. (38)
1- العسكرى علیه السلام- ﴿لَمَّا... أَيْقَنَ زَكَرِيَّا أَنَّهُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِذْ كَانَ لَا يَدْخُلُ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرُهُ قَالَ عِنْدَ ذَلِكَ فِي نَفْسِهِ إِنَّ الَّذِي يَقْدِرُ أَنْ يَأْتِيَ مَرْيَمَ بفَاكِهَةِ الشَّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَفَاكِهَةِ الصَّيْفِ فِي الشَّتَاءِ لَقَادِرُ أَنْ يَهَبَ لِي وَلَداً وَ إِنْ كُنْتُ شَيْخاً وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ﴾. (2)
2- الرّضا علیه السلام- ﴿عن الريَّانِ بْنِ شَبِيبٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا فِي أَوَّلِ يَوْمِ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ لِي يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَصَائِمُ أَنْتَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا الله رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةٌ طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زكريا علیه السلام﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿فَنَادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَهُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ الله وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيَّا مِنَ الصَّالِحِينَ﴾. (39)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ طَاعَةَ اللَّهِ خِدْمَتُهُ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ شَيْءٌ مِنْ خِدْمَتِهِ تَعْدِلُ الصَّلَاةَ فَمِنْ ثَمَّ نَادَتِ الْمَلَائِكَةُ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ﴾. (4)
ص: 556
أَنَّى لَكِ مَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ الله إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابِ آن ها یک ماه تمام از آن غذا خوردند و آن همان ظرفی است که امام قائم از آن می خورد و آن ظرف نزد ماست».
آن جا بود که زکریا [با مشاهده ی آن همه شایستگی در مریم] پروردگار خویش را خواند و گفت: «پروردگارا! از سوی خود فرزند پاکیزهای [نیز] به من عطا فرما، که تو دعا را می شنوی (38)
1- امام عسکری علیه السلام- وقتی که... زکریا علیه السلام یقین پیدا کرد که آن میوه ها از نزد خداست؛- چون غیر از او هیچ کس نزد مریم نمی آمد- در این هنگام پیش خود گفت: «کسی که می تواند میوه ی زمستانی را در تابستان و میوه ی تابستانی را در زمستان برای مریم بیاورد، قادر است فرزندی به من عنایت کند هرچند پیر هستم و همسرم نازاست در نتیجه: هُنالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ و قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ.
2- امام رضا علیه السلام- ریان بن شبیب گوید: روز اوّل محرم بر امام رضا علیه السلام وارد شدم از من پرسید: ای ابن شبیب آیا روزه هستی؟ گفتم «نه» جواب داد این روزی است که زکریا در آن روز از پروردگارش درخواست کرد و گفت: رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيع الدعاء خداوند درخواست او را اجابت کرد و به فرشتگان دستور داد و آن ها زکریا علیه السلام را صدا زدند.
و در حالی که او در محراب ایستاده مشغول نیایش بود فرشتگان او را صدا زدند «خدا تو را به «یحیی» بشارت می دهد؛ [کسی] که کلمه ی خدا (مسیح) را تصدیق می کند و رهبر خواهد بود و از هوس های سرکش برکنار و پیامبری از صالحان است.
1-1- امام صادق علیه السلام- پیروی از خداوند همان خدمت او در روی زمین است و هیچ خدمتی با خواندن نماز برابری نمی کند. به این خاطر بود که فرشتگان زکریا علیه السلام را در حال خواندن نماز در محراب مورد خطاب قرار دادند.
ص: 557
1-2- ابن عبّاس الله رحمه الله علیه- ﴿و اختلف فيه اخْتُلِفَ فِيهِ لِمَ سُمِّيَ بِيَحْيِي فَقِيلَ لِأَنَّ اللَّهَ أَحْيَا بِهِ عَقْرَ أُمِّهِ عَنْ ابْنِ عَبَّاسِ رحمه الله علیه﴾. (1)
1-3- العسكرى علیه السلام- ﴿مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللهِ؛ قَالَ مُصَدِّقاً بِعِيسَى علیه السلام يُصَدِّقُ یحی علیه السلام بعيسى علیه السلام... وَكَانَ أَوَّلُ تَصْدِيقِ يَحْيَى بِعِيسَى علیه السلامأَنَّ زَكَرِيَّا كَانَ لَا يَصْعَدُ إِلَى مَرْيَمَ فِي تِلْكَ الصَّوْمَعَةِ غَيْرُهُ يَصْعَدُ إِلَيْهَا بَسلَّم فَإِذَا نَزَلَ أَقْفَلَ عَلَيْهَا ثُمَّ فَتَحَ لَهَا مِنْ فَوْقَ الْبَابِ كُوَّةَ صَغِيرَةً يَدْخُلُ عَلَيْهَا مِنْهَا الرِّيحُ فَلَمَّا وَجَدَ مَرْيَمَ وَ قَدْ حَبَلَتْ سَاءَهُ ذَلِكَ وَ قَالَ فِي نَفْسِهِ مَا كَانَ يَصْعَدُ إِلَى هَذِهِ أَحَدٌ غَيْرِى وَقَدْ حَبَلَتْ وَ الْآنَ أَفْتَضِحُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا يَشْكُونَ أَنِّي أَحْبَلْتُهَا فَجَاءَ إِلَى امْرَأَتِهِ فَقَالَ لَهَا ذَلِكَ فَقَالَتْ يَا زَكَرِيَّا لَا تَخَفْ فَإِنَّ اللَّهَ لَنْ يَصْنَعَ بكَ إِنَّا خَيْراً وَاثْتَنِي بِمَرْيَمَ أنْظُرْ إِلَيْهَا وَأَسْأَلُهَا عَنْ حَالِهَا فَجَاءَ بِهَا زَكَرِيَّا إِلَى امْرَأَتِهِ فَكَفَى اللَّهُ مَرْيَمَ مَتُونَةَ الْجَوَاب عَن السُّوَال فَلَمَّا دَخَلَتْ إِلَى أَخْتِهَا وَهِيَ الْكُبْرَى وَ مَرْيَمُ الصُّغْرَى لَمْ تَقُمْ إِلَيْهَا امْرَأَةُ زَكَرِيَّا الفَأَذِنَ اللَّهُ لِيَحْيَى وَهُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ فَنَخَسَ فِي بَطْنِهَا وَأَزْعَجَهَا وَنَادَى أُمَّهُ تَدْخُلُ إِلَيْكَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مُشْتَمِلَةٌ عَلَى سَيّدِ رِجَالِ الْعَالَمِينَ فَلَا تَقُومِينَ إِلَيْهَا فَانْزَعَجَتْ وَ قَامَتْ إِلَيْهَا وَسَجَدَ يَحْيَى الله وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ لِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ اللهِ فَذَلِكَ أَوَّلُ تَصْدِيقِهِ فَكَذَلِكَ قَوْلُ رَسولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ علیهما السلام إِنَّهُمَا سَيِّدَا شَبَاب أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلَّا مَا كَانَ مِنَ ابْنَى الْخَالَة يَحْيَى وَعِيسَى علیه السلام﴾. (2)
1-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- اختلاف شده که چرا یحیی علیه السلام نامیده شد. گفته شده: «به خاطر این که خداوند نازایی مادرش را به واسطه ی وجود او از بین برده و او را احیاء نمود. این سخن از ابن عباس رحمه الله علیه نقل شده است.
1-3- امام عسكرى علیه السلام- مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ الله؛ فرمود: تصدیق کننده عیسی علیه السلام است»؛ يحيى علیه السلام، عیسی را تصدیق می کند... و اولین تصدیق یحیی در مورد عیسی این بود که غیر از زکریا کسی در آن صومعه نزد مریم بالا نمی رفت؛ به وسیله ی نردبانی نزد او می رفت و هنگام که پایین می آمد در را بر او قفل می کرد سپس از بالای در برایش دریچه ای کوچک باز می کرد که از آن جا نسیم بر او وارد شود پس هنگامی که فهمید مریم باردار شده این مسئله او را ناراحت کرد و با خودش گفت هیچ کس غیر از من پیش مریم نمی رفت و حالا او باردار شده و اکنون در میان بنی اسرائیل مفتضح می شوم. شک نمی کنند که من او را باردار کرده ام پس نزد همسرش آمد و آن را به او گفت همسرش گفت: «ای زکریا ا نترس زیرا خداوند به جز خیر با تو رفتار نمی کند. مریم را نزد من بیاور تا او را ببینم و از او از حالش بپرسم. زکریا علیه السلام او را نزد همسرش آورد خداوند مریم علیها السلام را از سختی جواب دادن به سؤال بی نیاز کرد و هنگامی که پیش خواهرش آمد- در حالی که خواهرش بزرگتر و مریم کوچکتر بود همسر زکریا به احترام او بر نخاست؛ پس خداوند به یحیی علیه السلام- که در شکم مادرش بود- اجازه داد؛ در نتیجه در شکم او ضربه ای زد و او را ناآرام کرد و از جای خود حرکت داد و مادرش را ندا داد: سرور زنان عالم که سرور مردان عالم را با خود دارد نزد تو می آید و تو به احترام او بلند نمی شوی؟ پس از جا کنده شد و به سوی او رفت و یحیی علیه السلام در حالی که در شکم مادرش بود به عیسی بن مریم علیه السلام سجده کرد و آن اولین تصدیق او بود و سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ی حسن و حسین اخه این چنین است. آن دو دو سرور جوانان اهل بهشت هستند به جز آن چه از دو پسر خاله- یحیی و عیسی- باشد.
1-4- امام عسکری علیه السلام- سَيِّداً؛ یعنی در اطاعت خداوند پیشوا و رئیس بر کسانی است که از او اطاعت می کنند.
1-5- امام باقر علیه السلام- الحَصُورُ کسی است که بر زنان وارد نمی شود.
ص: 559
2-5- الباقر علیه السلام- ﴿وَ الْحَصُورُ الَّذِي يَأْبَى النِّسَاءَ﴾ (1)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّ أَنِّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَ امْرَأَتِي عَاقِرٌ قالَ كَذالِكَ اللهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴾ (40)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ الْعَاقِرُ الَّتِي قَدْ يَئِسَتْ مِنَ الْمَحِيضِ﴾ (2)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿كان [زَكَرِيَّا يَوْمَ بُشِّرَ بِالْوَلَدِ] يَوْمَئِذٍ ابْنَ عِشْرِينَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ وَكَانَتِ امْراتُهُ بِنْتَ ثَمَانِ وَ تِسْعِينَ سَنَةٌ.﴾ (3)
3- الرّضا علیه السلام- ﴿مَا بَعَثَ الله نبياً إِلَّا أن يُقر لَهُ بِأَنَّ اللهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴾ (4)
قوله تعالى: ﴿قالَ رَبِّ اجْعَلْ لي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِي و الإبكار﴾ (5) (41)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أَنَّ زَكَرِيَّا علیه السلام ظَنَّ أَنَّ الَّذِينَ بَشَرُوهُ هُمُ الشَّيَاطِينُ وَ قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ ابتُكَ أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً فَخَرسَ ثَلَاثَةَ أَيَّام﴾ (6)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ فَقَالَ فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آل يعقوب فَبَشِّرَهُ اللهُ تَعَالَى بِيَحْيَى علیه السلام فَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ ذَلِكَ الْكَلَامَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَى جَلَّ ذِكْرَهُ وَ خَافَ أَن يَكُونَ مِنَ الشَّيْطَانِ فَقَالَ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدُ وَ قَالَ رَبِّ اجْعَل فِي آيَةً فَأَسْكَتَ فَعَلِمَ أَنَّهُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى﴾ (7)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ زَكَرِيَّا الَمَّا دَعَا رَبَّهُ أَنْ يَهَبَ لَهُ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ بِمَا نَادَتْهُ بِهِ فَأَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ الصَّوْتَ مِنَ اللَّهِ أُوحِيَ إِلَيْهِ أَنَّ آيَةَ ذَلِكَ أَنْ يُمْسَكَ لِسَانُهُ عَنِ الْكَلَامِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ قَالَ لَمَّا أُمْسِكَ لِسَانُهُ وَ لَمْ يَتَكَلَّمْ عَلِمَ أَنَّهُ لَا يَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ إِلَّا اللَّهُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ رَبِّ اجْعَلْ لي آيةً قال ابتُكَ أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً﴾ (8)
ص: 560
2-5- امام باقر علیه السلام- الحَصُورُ کسی است که از زنان دوری می جوید.
او گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است پسری برای من باشد، در حالی که پیری و همسرم نازا است؟ فرمود: بدین گونه خداوند هر کاری را به سراغ من آمده، بخواهد انجام می دهد» (40)
1- علیّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- العاقِرُ؛ زنی است که حیض نبیند (یائسه شده باشد).
2- ابن عباس رحمه الله علیه- روزی که زکریا ا به فرزند بشارت داده شد صدوبیست سال و همسرش نودوهشت سال داشت.
3- امام رضا علیه السلام- خداوند هیچ پیامبری را برنیانگیخت مگر... این که برای او اقرار کند که خداوند هر کاری را بخواهد انجام می دهد.
[زکریّا] گفت: «پروردگارا! نشانه ای برای من قرار ده فرمود: «نشانه ی تو آن است که سه روز جز به اشاره و رمز با مردم سخن نخواهی گفت و زبان تو از کار می افتد و پروردگار خود را به شکرانه ی این نعمت بزرگ بسیار یاد کن و به هنگام صبح و شام او را تسبیح بگو» (41)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- زکریا اس گمان کرد کسانی که او را بشارت دادند شیاطین هستند و گفت: رَبِّ اجْعَل لي آيَةً قَالَ ايْتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً؛ پس سه روز زبان او از سخن گفتن بند آمد.
2- امام صادق علیه السلام- زكريّا علیه السلام پروردگارش را خواند؛ پس گفت: از نزد خود جانشینی به من ببخش که وارث من و دودمان یعقوب باشد در نتیجه خدای تعالی او را به یحیی ال بشارت داد. زکریا ا متوجه نشد که آن کلام از جانب خدای متعال است و ترسید که آن از شیاطین باشد؛ پس گفت: چگونه برای من فرزندی خواهد بود؟ و گفت: پروردگارا نشانه ای برای من قرار ده پس از سخن بازماند و دانست که آن از خداوند متعال است.
3- امام صادق علیه السلام- وقتی زکریّا از خداوند خواست که پسری به او ببخشد فرشتگان او را صدا زدند و آن سخنان را به او گفتند زکریا دوست داشت بداند که آیا آن صدا از جانب خداوند می باشد یا نه؛ پس به او وحی شد که سه روز سخن نگوید و وقتی که زبان فروبست و سخن نگفت فهمید که این کار فقط در قدرت خداوند می باشد و این گفتار خداوند است که می فرماید: ﴿رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمزًا﴾.
ص: 561
4- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ يَهَبَ لَهُ ذَكَرا فَوَهَبَ اللَّهُ لَهُ يَحْيَى علیه السلام فَدَخَلَهُ مِنْ ذَلِكَ فَقَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً فَكَانَ يُومِنُ بِرَأْسِهِ وَ هُوَ الرَّمْزُ﴾. (1)
5- أمير المؤمنين علیه السلام ﴿قال أمير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام حِينَ سَألُوهُ عَنْ مَعْنَى الْوَحْى فَقَالَ مِنْهُ وَحْنُ النُّبُوَّةَ و مِنْهُ وَحْى الإلهام و مِنْهُ وَحْى الْإِشَارَة وَسَاقَهُ إِلَى أَنْ قَالَ وَأما وَحْنُ الْإِشَارَةِ فَقَولُهُ عَزَّ وَجَلَّ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا أَنْ أَشَارَ إِلَيْهِمْ لِقَوْلِهِ تَعَالَى أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَإِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِساءِ الْعالَمينَ﴾ (42)
قوله تعالى: ﴿يا مَرْيَمُ اقْنتي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرّاكِعِينَ﴾ (43)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿تحف العقول مِنْ كَلَامِ مُوسَى بْنِ جَعْفَر مَعَ الرَّشِيدِ فِي خَبَر طَويل... فَقَالَ هَارُونَ مَا لَكُمْ لَا تَنْسُبُونَ إِلَى عَلِيٌّ وَهُوَ أَبُوكُمْ وَتَنْسُبُونَ إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله وَهُوَ جَدُكُمْ فَقَالَ مُوسَى علیه السلام إِنَّ اللَّهَ نَسَبَ الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ إِلَى خَلِيلِهِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام بِأُمِّهِ مَرْيَمَ الْبَكْرِ الْبَتُول الَّتِي لَمْ يَمَسَّهَا بَشَرُ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هَارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَ زَكَرِيَّا وَيَحْيى وَ عِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلِّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَنَسَبَهُ بِأُمِّهِ وَحْدَهَا إِلَى خَلِيلِهِ إِبْرَاهِيمَ كَمَا نَسَبَ دَاوُدَ وَسُلَيْمَانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُو وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسَى وَهَارُونَ بآبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ فَضِيلَةٌ لِعِيسَى علیه السلام وَمَنْزِلَةً رَفِيعَةً بِأُمِّهِ وَحْدَهَا وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّة مَرْيَمَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعالَمينَ بِالْمَسِيحِ مِنْ غَيْرِ بَشَرٍ وَ كَذَلِكَ اصْطَفَى رَبُّنَا فَاطِمَةَ علیها السلام وَ طَهَّرَهَا وَ فَضَّلَهَا عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ علیه السلام سَيِّدَى شَبَاب أَهْل الْجَنَّة﴾. (3)
ص: 562
4- امام صادق علیه السلام- هنگامی که از پروردگارش خواست که پسری به او ببخشد خداوند یحیی علیه السلام را به او بخشید از آن بشارت برایش شک ایجاد شد لذا گفت: پروردگارا نشانه ای برای من قرار ده فرمود: «نشانه ی تو آن است که سه روز جز با اشاره و رمز با مردم سخن نخواهی گفت. پس برای حرف زدن با سرش اشاره می کرد و منظور از رمز همین است.
5- امام علی علیه السلام- هنگامی که از امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی معنی وحی پرسیدند، فرمود: «از جمله ی آن وحی نبوّت است و از جمله ی آن وحی الهام است و از جمله ی آن وحی، اشاره است و ادامه داد تا این که فرمود و امّا وحی اشاره؛ پس سخن خدای عزوجل است: او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آن ها گفت [به شکرانه ی این موهبت صبح و شام خدا را تسبیح گویید» (مریم/11) یعنی به سوی آن ها اشاره کرد به دلیل سخن خدای تعالی: أَلَّا تُكَلَّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً.
و [به یاد آورید] هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری بخشیده است. (42)
ای مریم! [به شکرانه ی این نعمت] برای پروردگار خود خضوع کن و سجده به جا آور؛ و با رکوع کنندگان، رکوع کن». (43)
1- امام کاظم علیه السلام- از سخنان امام کاظم علیه السلام با هارون الرشید در حدیث طولانی هارون گفت چرا شما را به علی نسبت نمی دهند با این که علی پدر شماست و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نسبت می دهند با این که ایشان جد شما هستند؟ فرمود: «خداوند عیسی مسیح پسر مریم را به ابراهیم خلیل از طرف مادرش مریم بتول نسبت داده که هیچ انسانی با او نیامیخت در این آیه: و از فرزندان او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم] این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم و [همچنین] زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را همه از صالحان بودند. (انعام/85-84) این انتساب فقط از طرف پدر و مادر به ابراهیم داده شده همان طوری که داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را از طرف پدر و مادر به ابراهيم ال نسبت می دهد که این خود فضیلتی برای عیسی است که تنها از جهت مادر دارای این مقام می شود و این آیه اشاره به همان است در داستان مریم إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِساءِ الْعالَمینَ؛ که عیسی علیه السلام را به او بدون تماس بشری با مریم عنایت نمود. همین طور خداوند فاطمه را برگزید و پاک و پاکیزه نمود و به او به واسطه ی حسن و حسین علیهما السلام که دو سرور جوانان اهل بهشت اند فضیلت بخشید.
ص: 563
2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ تَكَلَّمَتِ الْمَلَائِكَةُ مَعَ مَرْيَمَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعالَمينَ أَرَادَ نِسَاءَ عَالَم أَهْلِ زَمَانِهَا كَقَوْلِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ وَلَيْسُوا بأَفْضَلَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ قَوْلُهُ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ﴾. (1)
3- الباقر علیه السلام- ﴿وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِساءِ الْعالَمينَ، قَالَ: نِسَاءِ عَالَمِيهَا. قَالَ: وَكَانَتْ فَاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ﴾ (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ إِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمينَ، قَالَ اصْطَفَاهَا مَرَّتَيْن أما الأولَى فَاصْطَفَاهَا أَى اخْتَارَهَا وَأما الثَّانِيَةُ فَإِنَّهَا حَمَلَتْ مِنْ غَيْرِ فَحْل فَاصْطَفَاهَا بِذَلِكَ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ﴾. (3)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُيَيْنَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ فِي الْكِتَابِ إِذْ قَالَتِ الملائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ اصْطَفَاهَا مَرَّتَيْنِ وَالِاصْطِفَاءُ إِنَّمَا هُوَ مَرَّةُ وَاحِدَةُ قَالَ فَقَالَ لِي يَا حَكَمُ إِنَّ لِهَذَا تَأْوِيلًا وَ تَفْسِيراً فَقُلْتُ لَهُ فَفَسِّرْهُ لَنَا أَبْقَاكَ اللَّهُ قَالَ يَعْنِي اصْطَفَاهَا أَولَا مِنْ ذُرِّيَّةِ الْأَنْبِيَاءِ الْمُصْطَفَيْنَ الْمُرْسَلِينَ وَطَهَّرَهَا مِنْ أَنْ يَكُونَ فِي وَلَادَتِهَا مِنْ آبَائِهَا وَ أُمَّهَاتِهَا سِفَاحُ وَ اصْطَفَاهَا بِهَذَا فِي الْقُرآن يا مَرْيَمُ اقْتُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي شُكراً لِلَّهِ ثُمَّ قَالَ لِنَبِيِّهِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله يُخْبِرُهُ بِمَا غَابَ عَنْهُ مِنْ خَبَرِ مَرْيَمَ وَ عِيسَى علیه السلام يَا مُحَمَّدٌ. ذلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ فِي مَرْيَمَ وَابْنِهَا وَ بِمَا خَصَّهُمَا اللَّهُ بِهِ وَفَضَّلَهُمَا وَأَكْرَمَهُمَا حَيْثُ قَالَ وَ مَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ يَا مُحَمَّدَ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ حِينَ إِيتِمَتْ مِنْ أبِيهَا وَ فِي رِوَايَةِ ابْنِ خُرَزَادَ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ حِينَ إِيتِمَتْ مِنْ أَبَوَيْهَا وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ يَا مُحَمَّدٌ إِذْ يَخْتَصِمُونَ فِي مَرْيَمَ عِنْدَ وَلَادَتِهَا بِعِيسَى علیه السلام أَيُّهُمْ يَكْفُلُهَا وَيَكْفُلُ وَلَدَهَا قَالَ فَقُلْتُ لَهُ أَبْقَاكَ اللَّهُ فَمَنْ كَفَلَهَا فَقَالَ أَ مَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا الْآيَةَ وَ زَادَ عَلِيُّ بْنُ مَهْزِيَارَ فِي حَدِيثِهِ فَلَمَّا وَضَعَتْها قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنثى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثى وَإِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيدُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ قَالَ قُلْتُ أَكَانَ يُصِيبُ
ص: 564
2- امام صادق علیه السلام- ملائکه به مریم گفتند: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِساءِ الْعَالَمِينَ منظور از زنان عالم که قرآن فرموده فقط زنان زمان آن حضرت بوده است همان طور که خدای سبحان درباره ی بنی اسرائیل می فرماید من شما را بر اهل عالم برتری دادم در صورتی که بنی اسرائیل از مسلمانان افضل و برتر نیستند. (بقره/44) زیرا خداوند درباره مسلمانان می فرماید شما بهترین امت می باشید. (آل عمران/110).
3- امام باقر علیه السلام- وَاصْطَفَاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمينَ زنان جهان در دوران خودش منظور است فاطمه علیها السلام سرور زنان جهانیان در همه ی دوران ها است.
4- امام صادق علیه السلام- ﴿وَإِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلى نِسَاءِ الْعالَمينَ کلمه ی اصطفا دوبار در این آیه آمده است اوّلی؛ یعنی این که او را برگزید و دومی؛ یعنی این که بدون داشتن شوهر باردار شد به این خاطر است که او را بر زنان عالم برتری داده است.
5- امام صادق علیه السلام- حکم بن عیفه گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی قول خداوند متعال: ﴿وَإِذْ قَالَتِ المَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعالَمینَ﴾؛ پرسیدم و گفتم: «چرا اصطفاها دوبار آمده است در حالی که انتخاب فقط یکبار است امام در جواب فرمود: ای حَكَم این امر تأویل و تفسیری دارد». عرض کردم خداوند شما را حفظ فرماید آن را برای ما تفسیر کن فرمود: «یعنی اول او را از ذریه ی پیامبران برگزیده شده و فرستاده شده انتخاب کرد سپس او را پاک گردانید به نحوی که در تولید او از پدران و مادرانش ناپاکی نباشد و سپس با این آیه او را برگزید که فرمود: ای مریم به شکرانه ی این نعمت برای پروردگار خود خضوع کن و سجده بجا آور (آل عمران /43) که برای سپاسگزاری از خداوند است. سپس درباره ی مریم و عیسی علیه السلام چیزهایی را که پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله
نمی دانست به او آموخت و گفت: «اى محمد صلی الله علیه و آله ذَلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيكَ؛ یعنی درباره ی مریم فرزندش و آن چیزهایی که به آن ها اختصاص داده است و آن ها را برتری داده و گرامی داشته است تا و آن جا که فرمود: وَ مَا كُنتَ لَدَيْهِمْ یعنی ای محمد تو در نزد آن ها.نبودی در آن هنگام که قلم های خود را [برای قرعه کشی به آب می افکندند تا کدامیک کفالت و سرپرستی مریم را عهده دار شود. (آل عمران/44). آن هنگام که از جانب پدر یتیم شده بود. در روایت ابن خرزاد آمده است ای محمد! چه کسی کفالت مریم را به عهده گرفت وقتی از پدر و مادر یتیم شد در حالی که تو هرگز نزد آن ها نبودی. (آل عمران /44) و درباره ی مریم هنگامی که عیسی را به دنیا ،آورد چه کسی سرپرستی مریم را و چه کسی سرپرستی پسرش را به عهده می گیرد؟ به امام صادق علیه السلام گفتم خدا شما را حفظ کند واقعاً چه کسی سرپرستی او را بر عهده گرفت؟ فرمود: آیا گفتار خداوند را نشنیده ای که می گوید کفالت او را به زکریا سپرد. (آل عمران /37) و علی بن مهزیار به حدیث خود چیزی هم افزوده : است وقتی مریم را به دنیا آورد، گفت: «خداوندا! من او را دختر آوردم- ولی خدا از آن چه او به دنیا آورده بود، آگاهتر بود- و پسر، همانند دختر نیست [دختر نمی تواند وظیفه خدمتگزاری معبد را همانند پسر انجام دهد. من او را مریم نام گذاردم و او و فرزندانش را از [وسوسه های] شیطان رانده شده در پناه تو قرار می دهم». (آل عمران /36) گفتم: «آیا مریم علیها السلام مانند دیگر زنان دچار حیض می شد؟ امام علیه السلام گفت: «بلی! او هم زنی مانند
ص: 565
مَرْيَمَ مَا يُصِيبُ النِّسَاءَ مِنَ الطَّمْثِ قَالَ نَعَمْ مَا كَانَتْ إِلَّا امْرَأَةٌ مِنَ النِّسَاءِ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ قَالَ قَالَ اسْتَهَمُوا عَلَيْهَا فَخَرَجَ سَهُمُ زَكَرِيَّا فَكَفَلَ بِهَا وَقَالَ زيدُ بْنُ رُكَانَةَ اخْتَصَمُوا فِى بَنْتِ حَمْزَةَ كَمَا اخْتَصَمُوا فِي مَرْيَمَ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ حَمْرَةُ اسْتَنَّ السُّنَنَ وَ الْأَمْثَالَ كَمَا اخْتَصَمُوا فِي مَرْيَمَ اخْتَصَمُوا فِى بنْتِ حَمْزَةَ قَالَ نَعَمْ وَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِساءِ الْعالَمينَ قَالَ نِسَاءُ عَالَمِيهَا قَالَ وَكَانَتْ فَاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ﴾. (1)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْحَاق بْن جَعْفَر قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ: إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام مُحَدَّثَةٌ لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتَنَادِيهَا كَمَا تُنَادِي مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ يَا فَاطِمَةً إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلى نِساءِ الْعَالَمِينَ يَا فَاطِمَةُ اقْتُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ فَتُحَدِّثُهُمْ وَيُحَدِّثُونَهَا فَقَالَتْ لَهُمْ ذَاتَ لَيْلَة أَ لَيْسَتِ الْمُفَضَّلَةُ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مريم بنت عمران فَقَالُوا إِنَّ مَرْيَمَ كَانَتْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِهَا وَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ صلى الله عليه وآله وسلم جَلَّ جَعَلَكِ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِكِ وَ عَالَمِهَا وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرينَ﴾. (2)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن ابْن عَبَّاس رحمه الله علیه قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللهِ كَانَ جَالِسًا ذَاتَ يَوْمٍ إِذْ أَقْبَلَ الْحَسَنُ علیه السلام فَلَمَّا رَآهُ بَكَى ثُمَّ قَال... و أما ابْنَتِي فَاطِمَةً فَإِنَّهَا سَيِّدَهُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَهِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي... وَ إِنِّى لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَقَدْ دَخَلَ الذُّلَّ بَيْتَهَا وَانْتُهكَتْ حُرْمَتُهَا وَغُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثُهَا وَكُسِرَ جَنْبُهَا وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهُ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ فَلَا تَزَالُ بَعْدِي مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً بَاكِيَةً تَتَذَكَّرُ انْقِطَاعَ الْوَحْيِ عَنْ بَيْتِهَا مَرَّةً وَ تَتَذَكَّرُ فِرَاقِي أُخْرَى وَ تَسْتَوْحِشُ إِذَا جَنَّهَا اللَّيْلُ لِفَقْدِ صَوْتِيَ الَّذِي كَانَتْ تَسْتَمِعُ إِلَيْهِ إِذَا تَهَجَّدَتْ بِالْقُرْآنِ ثُمَّ تَرَى نَفْسَهَا دَلِيلَةٌ بَعْدَ أَنْ كَانَتْ فِي أَيَّامٍ أَبِيهَا عَزيزَةً فَعِنْدَ ذَلِكَ يُؤْنِسُهَا اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ بِالْمَلَائِكَة فَنَادَتْهَا بمَا نَادَت به مریم بنت عمران فَتَقُولُ يَا فَاطِمَةً إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكَ وَاصْطَفَاكِ عَلى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ يَا فَاطِمَةُ اقْتُنِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ ثُمَّ يَبْتَدِئُ بِهَا الْوَجَعُ فَتَمْرَضُ فَيَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهَا
ص: 566
دیگر زنان بود در روایت دیگر درباره ی تو در آن هنگام که قلم های خود را [برای قرعه کشی] به آب می افکندند تا کدامیک کفالت و سرپرستی مریم را عهده دار شود (آل عمران /44) آمده است: برای نگهداری مریم قرعه انداختند که قرعه به نام زکریا علیه السلام افتاد و سرپرستی او را به عهده گرفت. زید بن رکانه نقل کرده است درباره ی دختر حمزه با هم به جنگ و جدال پرداختند چنان که درباره ی مریم کردند. به امام گفتم: جانم فدایت باد آیا حمزه نیز سنت و رسمی را پایه گذاری کرد و همان طور که درباره ی مریم علیها السلام به دشمنی پرداختند درباره ی دختر حمزه نیز چنین کردند؟ فرمود: «بلی» دربارهی اصْطَفَاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ فرمود: «یعنی زنان روزگار خودش و اما سرور همه زنان عالم، فاطمه می باشد».
6- امام صادق علیه السلام- فاطمه از آن جهت محدّثه نامیده شد که فرشتگان بر او فرود می آمدند و با او گفتگو می کردند همان گونه که با مریم بنت عمران گفتگو می کردند، آن ها به فاطمه این می گفتند پس ای فاطمه همانا خداوند تو را برگزیده و از پلیدی ها تطهیر نموده و تو را بر زنان دو عالم برتری داده است ای فاطمه خدایت را سپاسگزار بوده و او را عبادت نما آن ها با یکدیگر گفتگو می کردند شبی فاطمه به آن ها گفت آیا آن که در این آیه نسبت به زنان دو عالم فضیلت و برتری داده شده مریم دختر عمران نبوده است؟ فرشتگان گفتند: مریم علیها السلام بزرگ و برگزیده ی زنان زمان خود بوده ولی خداوند تو را بر تمامی زنان دو عالم از اولین تا آخرین ایشان برتری بخشیده است.
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- اما دخترم فاطمه همانا او بزرگ زنان جهانیان است از اولین و آخرین و او پاره ی تن من است... هرگاه زهرا را مشاهده می کنم به یاد آن ستمهایی میافتم که بعد از من در حق او خواهد شد. گویا می بینم که ذلّت داخل خانه وی شده باشد احترامش از دست داده شده باشد. حقش را غصب نموده باشند. از دریافت ارث خود ممنوع شده باشد پهلوی او شکسته شده باشد جنین وی سقط شده باشد و او فریاد می زند یا محمد صلی الله علیه و آله ولی کسی به فریادش نمی رسد استغاثه می کند ولی کسی به فریادش نخواهد رسید. لذا بعد از دائماً من محزون غصه دار گریان گاهی یادآور می شود که وحی از خانه اش قطع شده گاهی مفارقت مرا به خاطر خواهد ،آورد هرگاه شب شود برای این که صدای تلاوت قرآن مرا در نماز شب نمی شنود دچار وحشت خواهد شد. سپس خویشتن را بعد از آن که در ایام پدر عزیزترین افراد بود ذلیل خواهد دید. در همین موقع است که خدای رئوف ملائکه ال را مونس فاطمه عا قرار می دهد ملائکه علیهم السلام فاطمه را به همان ندایی ندا می کنند که حضرت مریم را ندا کردند و به وی می گویند ای فاطمه خدا تو را از میان زنان جهانیان انتخاب کرده است. ای فاطمه فرمانبردار پروردگار خود باش و با افراد سجده کننده و رکوع کننده ساجد و راکع باش». سپس درد و مرض بر او غلبه خواهد کرد آن گاه خدای سبحان حضرت مریم را می فرستد تا پرستار و مونس فاطمه ی اطهر باشد در همین موقع است که زهرا می گوید پروردگارا! من از زندگی سیر شده و از مردم دنیا بیزارم مرا به پدرم ملحق نما خدای توانا او را به من ملحق می نماید. زهرا اولین کسی از
ص: 567
مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ علیها السلام تُمَرِّضُهَا وَ تُؤْنِسُهَا فِي عِلَّتِهَا فَتَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ يَا رَبِّ إِنِّي قَدْ سَمْتُ الْحَيَاةَ وَ تَبَرَّمْتُ بأَهْلِ الدُّنْيَا فَالْحِقْنِي بأبي فَيُلْحِقُهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بي فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقْنِي مِنْ أَهْل بَيْنِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَعْمُومَةً مَعْصُوبَةً مَقْتُولَةً فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلَّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلَّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَيْهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِينَ﴾. (1)
8- الرّسول صلی الله علیه و آله- عَنِ ابْنِ عَبَّاسِ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم كَانَ جَالِسًا ذَاتَ يَوْمٍ وَ عِنْدَهُ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ فَقَالَ: ... كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى ابْنَتِي فَاطِمَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى نَجيب مِنْ نُورٍ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكِ وَ عَنْ يَسَارِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكِ وَ بَيْنَ يَدَيْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكِ وَ خَلْفَهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكِ تَقُودُ مُؤْمِنَاتِ أُمَّتِي إِلَى الْجَنَّةِ فَأَيُّمَا امْرَأَةَ صَلَّتْ فِي الْيَوْمِ وَاللَّيْلَةِ خَمْسَ صَلَوَاتِ وَ صَامَتْ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ حَجَّتْ بَيْتَ اللَّهِ الْحَرَامَ وَ زَكَّتْ مَالَهَا وَأَطَاعَتْ زَوْجَهَا وَ وَالَتْ عَلِيّا ا بَعْدِي دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بِشَفَاعَة ابْنَتِي فَاطِمَةَ وَإِنَّهَا لَسَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ فَقِيلَ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله أ هِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ عَالَمِهَا فَقَالَ ذاك لمريم بنت عمران: فَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَهيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ وَإِنَّهَا لَتَقُومُ فِي مِحْرَابِهَا فَيُسَلِّمُ عَلَيْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ يُنَادُونَهَا بِمَا نَادَتْ بِهِ الْمَلَائِكَةُ مَرْيَمَ لا فَيَقُولُونَ يَا فَاطِمَةً إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ﴾. (2)
9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله قَرَأَ إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ الْآيَةَ فَقَالَ لِي يَا عَلَى علیه السلام خَيْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ أَرْبَعُ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدِ وَ فاطمة بنت محمد و آسية بنت مزاحم﴾. (3)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْل رَسُول صلی الله علیه و آله فِي فَاطِمَةَ أَنَّهَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ أَ هِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ عَالَمِها فَقَالَ ذَاكَ لِمَرْيَمَ لالا كَانَتْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِهَا وَ فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرين﴾. (4)
ص: 568
اهل بیت علیهم السلام است من که به من ملحق خواهد شد فاطمه زهرا در حالی که محزون، غصه دار، مغموم، با حق غصب شده و شهید شده باشد بر من وارد خواهد شد من در آن موقع می گویم: «بار خدایا! هرکسی را که به فاطمه ظلم کرده باشد لعن کن آن کسی را که حق زهرا را غصب نموده باشد عقاب و عذاب کن آن کسی را که فاطمه را ذلیل کرده باشد، ذلیل کن آن کسی را که ضربه به پهلوی فاطمه ای زد تا بچه ی خود را سقط نمود او را در دوزخ جاودانی کن ملائکه می گویند: «آمین»!
8- پیامبر صلی الله علیه و آله- گویا من می نگرم دخترم فاطمه را که روز قیامت بر اسبی از نور سوار است و از طرف راستش هفتاد هزار فرشته و از چپش هفتاد هزار و جلو رو و دنبالش هر کدام هفتاد هزار فرشته باشد و زنان امتم را به بهشت رهبری کند. هر زنی در شبانه روز پنج نماز بخواند و ماه رمضان را روزه دارد و حج خانه خدا کند و زکات مالش را بپردازد و شوهرش را اطاعت کند و پس از من پیرو علی باشد به شفاعت دخترم فاطمه به بهشت رود و او سیده ی زنان عالمیان است. عرض شد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله او سیده ی زنان عالم خود است؟ فرمود: «او مریم دختر عمران علیه السلام بود اما دخترم فاطمه بانوی زنان عالم است از اولین و آخرین و او است که چون در محرابش بایستد هفتاد هزار فرشته مقرب بر او سلام دهند و ندایی که به مریم کردند به او کنند و گویند: «ای فاطمه علیها السلام: ﴿إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ﴾.
9- امام على علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله آيه: إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ را قرائت نمود و به من فرمود: «ای علی بهترین زنان دو عالم چهار نفر می باشند: 1- مریم دختر عمران 2- خدیجه دختر خویلد 3- فاطمه دختر محمد 4- آسیه دختر مزاحم.
10- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «درباره ی این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد فاطمه که او سید فاطمه که او سید و سرور زنان جهانیان است ما را باخبر کن. آیا او سرور زنان روزگار خودش می باشد؟ فرمود: آن در مورد مریم است. او سیده و سرور زنان دنیای خودش بود ولی فاطمه سید و سرور زنان تمام دوران؛ از اوّل تا آخر می باشد».
ص: 569
قوله تعالى: ﴿ذالِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَ ما كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ﴾ (22)
1- الباقر علیه السلام- ﴿أَوَّلُ مَنْ سُوهِمَ عَلَيْهِ مريم بنت عمران وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَمَا كُنْتَ لدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَفَلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَالسَّهَامُ سِتْهُ ثُمَّ اسْتَهَمُوا فِى يُونُسَ علیه السلام لَمَّا رَكِبَ مَعَ الْقَوْمِ فَوَقَعَتِ السَّفِينَةُ فِي اللَّجَة فَاسْتَهَمُوا فَوَقَعَ السَّهُمُ عَلَى يُونُسَ الةِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قَالَ فَمَضَى يُونُسُ علیه السلام إِلَى صَدْرِ السَّفِينَة فَإِذَا الْحُوتُ فَاتِحُ فَاهُ فَرَمَى نَفْسَهُ ثُمَّ كَانَ عِنْدَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ علیه السلام تِسْعَةُ بَنِينَ فَنَذَرَ فِي الْعَاشِرِ إِنْ رَزَقَهُ اللَّهُ غُلَامًا أَنْ يَذْبَحَهُ فَلَمَّا وَلِدَ عَبْدُ اللَّهِ هِ ۖ لَمْ يَكُنْ يَقْدِرُ أَنْ يَذْبَحَهُ و رسول الله صلی الله علیه و آله فِي صُلْبِهِ فَجَاءَ بِعَشْر مِنَ الْإِبل فَسَاهَمَ عَلَيْهَا وَ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَخَرَجَتِ السِّهَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَزَادَ عَشْراً فَلَمْ تَزَلِ السِّهَامُ تَخْرُجُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ يَزِيدُ عَشْراً فَلَمَّا أَنْ خَرَجَتْ مِائَةً خَرَجَ السِّهَامُ عَلَى الْإِبل فَقَالَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ مَا أَنْصَفْتُ رَبِّي فَأَعَادَ السِّهَامَ ثَلَاثَاً فَخَرَجَتْ عَلَى الْإِبل فَقَالَ الْآنَ عَلِمْتُ أَنَّ رَبِّي قَدْ رَضِيَ فَنَحَرَهَا﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِيِّهِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله يُخْبِرُهُ بِمَا غَابَ عَنْهُ مِنْ خَبَرٍ مَرْيَمَ وَ عِيسَى علیه السلام يَا مُحَمَّد صلی الله علیه و آله ذلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ فِى مَرْيَمَ وَ ابْنِهَا وَ بِمَا خَصَّهُمَا اللَّهُ بِهِ وَ فَضَّلَهُمَا وَ أَكْرَمَهُمَا حَيْثُ قَالَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ يَا مُحَمَّدَ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ حِينَ إِيتِمَتْ مِنْ أبِيهَا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ المَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴾. (45)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿قَوْلُهُ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ أَنْ ذُو وَجْهِ وَ جَاهِ﴾. (3)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عِيسَى بْن عَبْدِ اللَّهِ الْعَلَوِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ علیه السلام قَالَ جَاءَ رسول الله صلی الله علیه و آله يَطْلُبُنِي فَقَالَ أَيْنَ أَخِي يَا أَمَّ أَيْمَنَ قَالَتْ وَ مَنْ أَخُوكَ قَالَ عَلَى هِ قَالَتْ يَا
ص: 570
[ای پیامبر]! این از خبرهای غیبی است که به تو وحی می کنیم؛ و تو در آن هنگام که قلم های خود را [برای قرعه کشی به آب] می افکندند تا کدام یک کفالت و سرپرستی مریم را عهده دار شود و [نیز] به هنگامی که علمای بنی اسرائیل برای کسب افتخار سرپرستی او با هم کشمکش داشتند حضور نداشتی (44)
1- امام باقر علیه السلام- نخستین کسی که قرعه به نامش زده شد مریم دختر عمران علیه السلام بود همان که خدای عزوجل فرماید: ای پیغمبر تو نزد آنان نبودی هنگامی که قلم های خود را در آب می افکندند که کدام یک سرپرست مریم شوند و تیرهای قرعه شش عدد بود سپس درباره ی یونس قرعه زدند هنگامی که با گروهی سوار کشتی بود کشتی در گرداب ایستاد آنان قرعه زدند قرعه سه بار به نام یونس علیه السلام افتاد یونس علیه السلام به طرف سینه ی کشتی آمد دید نهنگ دریا دهان خود را باز کرده او خود را به دهان ماهی افکند سپس عبدالمطلب علیه السلام بود که نه فرزند برای او متولد شد پس نذر کرد اگر فرزند دهمین پسر باشد قربانیاش کند چون عبدالله متولد شد با بودن رسول خدا صلی الله علیه و آله در صلب عبدالله می توانست او را قربانی کند به همین جهت ده شتر آورد و قرعه به نام آن ده شتر و عبدالله زد قرعه به نام عبدالله درآمد پس ده شتر دیگر افزود و همین طور قرعه ها به نام عبدالله در می آمد و عبدالمطلب هر نوبت ده شتر می افزود چ-ون ع-دد شتران به صد رسید قرعه به نام شتران درآمد عبدالمطلب گفت: پروردگارا! خودم به انصاف رفتار نکردم قرعه ها را تا سه بار تکرار کرد و هر سه نوبت قرعه به نام شتر بیرون می آمد پس عبدالمطلب گفت: «الان دانستم که پروردگارم راضی شد و شتران را نحر کرد».
2- امام باقر علیه السلام- سپس درباره ی مریم و عیسی چیزهایی را که پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله نمی دانست به او آموخت و گفت: ای محمد! ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيكَ؛ یعنی درباره ی مریم و فرزندش و آن چیزهایی که به آن ها اختصاص داده است و آن ها را برتری داده و گرامی داشته است. تا آن جا که فرمود: اى محمد صلی الله علیه و آله ما كُنتَ لَدَيْهِمْ؛ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ؛ آن هنگام که از جانب پدر یتیم شده بود.
به یاد آورید هنگامی را که فرشتگان گفتند ای مریم خداوند تو را به کلمه ای وجود) با عظمتی از سوی خود بشارت می دهد که نامش «مسیح عیسی پسر مریم است؛ در حالی که در دنیا و آخرت ،آبرومند؛ و از مقربان [الهی] خواهد بود. (45)
1- امام صادق علیه السلام- وَجِيهَا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ المُقَرَّبِينَ یعنی دارای وجهه و مقام است.
2- امام علی علیه السلام- روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به دنبال من می گشت، پس گفت: «ای ام ایمن آیا می دانی برادرم کجاست؟ ام ایمن گفت: برادرت چه کسی است؟ فرمود: «علی علیه السلام». گفت: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! آیا دخترت را به ازدواج برادرت درآوردی؟ فرمود: «بله، اما به خداوند سوگند ای
ص: 571
رسول الله صلی الله علیه و آله- ﴿تُزَوِّجُهُ ابْنَتَكَ وَ هُوَ أَخُوكَ قَالَ نَعَمْ أمَا وَاللَّهِ يَا أَمَّ أَيْمَنَ لَقَدْ زَوَّجْتُهَا كُفُوا شَرِيفاً وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَيُكَلِّمُ النّاسَ فِي المَهْدِ وَ كَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾. (46)
قوله تعالى: ﴿قالَتْ رَبِّ أَنِّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَم يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذالِكِ اللهُ يَخْلُقُ مَا يَشاءُ إذا قضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾. (37)
1- الرّضا علیه السلام- ﴿أَمَّا الْقَاهِرُ فَإِنَّهُ لَيْسَ عَلَى مَعْنَى عِلَاجِ وَنَصْبٍ وَاحْتِيَالِ وَ مُدَارَاة وَ مَكْر كَمَا يقهرُ الْعِبَادُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَالْمَقْهُورُ مِنْهُمْ يَعُودُ قَاهِراً وَ الْقَاهِرُ يَعُودُ مقهوراً ولكن ذلك من الله تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى أَنَّ جَمِيعَ مَا خَلَقَ مُلْتَبِسُ بِهِ الذُّلُّ لِفَاعِلِهِ وَ قِلَّةُ الِامْتِنَاعِ لِمَا أَرَادَ بِهِ لَمْ يَخْرُجُ مِنْهُ طَرْفَةَ عَيْنٍ غَيْرَ أَنَّهُ يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ وَالْقَاهِرُ مِنَّا عَلَى مَا ذَكَرْتُهُ وَوَصَفْتُ فَقَدْ جَمَعَنَا الاسم واخْتَلَفَ الْمَعْنَى﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَيُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾. (48)
قوله تعالى: ﴿وَ رَسُولاً إِلى بَنِي إِسْرائيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْي الموتى بِإِذْنِ الله وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إن في ذالِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾. (49)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَرْسَلَ عِيسَى بْن مَرْيَمَ إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ خَاصَّةً فَكَانَتْ نُبُوَّتُهُ بَيْتِ الْمَقْدِسِ﴾. (3)
ص: 572
امّ ایمن! او را به همسری مردی درآوردم که کفوی شریف و آبرومند در دنیا و آخرت؛ و از مقربان [الهی] خواهد بود.
و با مردم، در گاهواره و در حال میانسالی سخن خواهد گفت و از صالحان است». (46)
[مریم] گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد، در حالی که انسانی با من تماس نداشته است؟ فرمود: «خداوند این گونه هرچه را بخواهد می آفریند. هنگامی که فرمان وجود چیزی را صادر کند، تنها به آن می گوید: «موجود باش آن [چیز نیز بی درنگ] موجود می شود. (47)
1- امام رضا علیه السلام- ما قاهر در باب خدا نه به این معنی است که به چاره و حیله و زحمت و آمیزش و خلطت و مکر بر کسی غالب شود چنان که بعضی از بندگان بر بعضی به این اسباب و آلت غالب می شوند و مغلوب از ایشان غالب می شود و غالب مغلوب می گردد. ولیکن این وصف نسبت به خدای تبارک و تعالی به این معنی است که فاعل و خالق همه چیز است و تمام آن چه آفریده جامه ی خواری و فروتنی از برای او بر خود پوشیده؛ همه مقهور و مغلوب قدرت اویند و نمی توانند که امتناع کنند و قبول ننمایند آن چه را که نسبت به ایشان اراده فرموده و یک چشم برهم زدن از او بیرون نمی رود آن سلطنتی که دارد به وضعی که به هرچه می گوید که باش می باشد و قاهر نسبت به ما به آن معنی است که ذکر کردم و وصف نمودم پس اسم را جمع نمودیم و معنی مختلف است.
و به او کتاب و دانش و تورات و انجیل، خواهد آموخت. (48)
و به سوی بنی اسرائیل فرستاده خواهد شد تا به آن ها بگوید من نشانه ای از طرف پروردگار شما برایتان آورده ام؛ من از گل چیزی به شکل پرنده می سازم؛ سپس در آن می دمم و به اذن خدا پرنده ای می گردد و به اذن خدا کور مادر زاد و مبتلا به بیماری پیسی را بهبودی می بخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم؛ و به شما خبر می دهم از آن چه می خورید و آن چه را در خانه های خود ذخیره می کنید، به یقین در این [معجزات] نشانه ای برای شماست اگر ایمان داشته باشید. (49)
1-1- امام باقر علیه السلام- خدای تعالی عیسی را به خصوص بر بنی اسرائیل فرستاد و نبوت او در بیت المقدس بود.
ص: 573
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ؛ أَى أَقَدِّرُ وَهُوَ خَلْقُ تَقْدِير﴾. (1)
2-2- الحسين علیه السلام- ﴿عَن مُوسَى بن جَعفَرَ علیه السلام، عَن أَبيهِ، عَن آبَائِهِ ، عَنِ الحُسَينِ علیه السلام قَالَ: أَنَّ يَهُودِيَا مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِس فِيهِ أَصْحَابُ رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ يَا أُمَّةَ مُحَمَّدِ مَا تَرَكْتُمْ لِنَبِيَّ دَرَجَةً وَلَا لِمُرْسَلِ فَضِيلَةٌ إِنَّا نَعَلْتُمُوهَا نَبَيْكُمْ فَهَلْ تُجِيبُونَى عَمَّا أَسْأَلُكُمْ عَنْهُ فَكَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ فَقَالَ على بن ابى طالب علیه السلام نَعَمْ فَقَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فَأَعِدَّ لَهُ جَوَاباً فَقَالَ لَهُ عَلَى الهَاتِ قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ... فَإِنَّ عِيسَى يَزْعُمُونَ أَنَّهُ خَلَقَ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَيَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ لَهُ عَلَى علیه السلام لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّد قَدْ فَعَلَ مَا هُوَ شَبِيهُ بِهَذَا أَخَذَ يَوْمَ حُنَيْنٍ حَجَراً فَسَمِعْنَا لِلْحَجَرِ تَسْبيحاً وَ تَقْدِيساً ثُمَّ قَالَ لِلْحَجَرِ انْفَلِقْ فَانْفَلَقَ ثَلَاثَ فَلَقَ نَسْمَعُ لِكُلِّ فِلْقَة مِنْهَا تَسْبيحاً لَا يُسْمَعُ لِلْأَخْرَى وَ لَقَدْ بَعَثَ إِلَى شَجَرَةٍ يَوْمَ الْبَطْحَاءِ فَأَجَابَتْهُ وَلِكُلِّ غُصْنٍ مِنْهَا تَسْبِيحَ وَ تَهْلِيلُ وَ تَقْدِيسُ ثُمَّ قَالَ لَهَا انْشَقَّى فَانْشَقَّتْ نِصْفَيْنِ ثُمَّ قَالَ لَهَا الْتَزِقِي فَالْتَزَقَتْ ثُمَّ قَالَ لَهَا اشْهَدِى لِى بِالنُّبُوَّةِ فَشَهِدَتْ ثُمَّ قَالَ لَهَا ارْجِعِي إِلَى مَكَانِكِ بِالتَّسْبِيحِ وَ التَّهْلِيلِ وَ التَّقْدِيسِ فَفَعَلَتْ وَ كَانَ مَوْضِعُهَا بِجَنْبِ الْجَزَارِينَ بِمَكَّةَ﴾. (2)
1-3- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي يَعْقُوبَ الْبَغْدَادِي قَالَ: قَالَ ابْنِ السَّكِّيتِ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام ةِ لِمَا ذَا بَعَثَ اللَّهُ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ اللهِ بِيَدِهِ الْبَيْضَاءِ وَالْعَصَا وَآلَة السِّحْرِ وَ بَعَثَ عِيسَى علیه السلام بِالطَّبَ وَ بَعَثَ
ص: 574
1-2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ يعنى: من تقدیر می کنم و او آفریده ی تقدیر است.
2-2- امام حسین علیه السلام- موسی بن جعفر از پدرش و پدرش نیز از پدرانش امام حسین می فرماید: مردی یهودی از شام که تورات و انجیل و زبور و صحف انبیاء را خوانده بود و اطلاعاتی از استدلالهای آن ها را داشت وارد مجلسی شد که اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در آن حضور داشتند علی بن ابی طالب علیه السلم نیز بود و ابن عباس رحمه الله علیه- و ابو معبد.جهنی گفت: «ای امت محمد صلی الله علیه و آله هیچ مقام و منزلتی را برای پیامبری و انگذاشتید جز این که تمام آن ها را برای پیامبر صلی الله علیه و آله خود ادعا کردید آیا پاسخ سؤال های مرا می دهید؟ مردم از او روی برگردانیدند امام علی علیه السلام فرمود: «آری! خداوند هیچ درجه ای به پیامبر صلی الله علیه و آله و فضیلتی برای رسولی نداده مگر این که تمام آن ها را در پیامبر صلی الله علیه و آله ما جمع کرده و به آن جناب چند برابر افزون تر بخشیده است. یهودی گفت: تو جواب مرا می دهی؟ فرمود «آری امروز از فضایل پیامبر صلی الله علیه و آله به مقداری نقل می کنم که موجب روشنی چشم مؤمنین شود و تردید کسانی که در فضایل آن جناب مشکوک بودند برطرف گردد وقتی فضیلتی از خود نقل می کرد می فرمود افتخار نمی کنم من اکنون فضایل آن جناب را تذکر می دهم بدون این که خرده گیری به انبیاء داشته باشم، ولی سپاسگزارم خداوند را به واسطه ی آن چه به او عنایت فرموده مانند تمام فضایلی که به انبیاء داده و مقامات دیگری به ایشان اختصاص داده است و آن جناب را بر انبیاء له فضیلت بخشیده است یهودی گفت: «من اینک سؤال می کنم خود را آماده ی جواب کن فرمود: «بگو» عالم یهودی گفت: درباره ی حضرت عیسی ام می پندارند که او از گل شبیه پرندهای ساخته و در آن می دمید و به فرمان خداوند پرنده ای زنده می شد. حضرت علی فرمود: همین طور است و حضرت محمد شبیه این کار را انجام داده، آن حضرت در روز حنین سنگی را در دست گرفته بود که ما صدای تسبیح و تقدیس را از آن می شنیدیم، سپس به سنگ گفت: شکافته شو بیدرنگ سه قطعه شد و ما از هر قطعه تسبیحی غیر از تسبیح دیگری می شنیدیم و نیز در روز بطحاء در پی درختی فرستاد و آن اجابت ،نمود و هر کدام از شاخه های آن به طریق مختلف تسبیح و تهلیل و تقدیس می کرد سپس به آن فرمود دو نیم شو. بیدرنگ دو نیم شد، سپس فرمود: به هم متصل شو» فوراً به هم وصل شد سپس به آن فرمود: به نبوت من شهادت بده»! شهادت داد سپس فرمود با تسبیح و تهلیل و تقدیس به مکان خودباز گرد پس بازگشت و مکانش در محل قصاب های مکه است.
1-3- امام رضا علیه السلام- ابن سکیت به امام رضا علیه السلام گفت چرا خداوند متعال موسی بن عمران را با دست سفید و درخشنده اش و عصا و آلات و ادوات سحر مبعوث فرمود و عیسی را با طب و محمد صلی الله علیه و آله را با
ص: 575
مُحَمَّداً ص بِالْكَلَامِ وَ الْخُطَب؟ فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام... وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى بَعَثَ عِيسَى علیه السلام فِي وَقْتِ ظَهَرَتْ فِيهِ الزَّمَانَاتُ وَاحْتَاجَ النَّاسُ إِلَى الطَّبْ فَأَتَاهُمْ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بمَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ مِثْلُهُ وَ بِمَا أَحْيَا لَهُمُ الْمَوْتَى وَ أَبْرَأَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أَثْبَتَ بِهِ الْحُجَّةَ عَلَيْهِمْ﴾. (1)
2-3- الباقر علیه السلام- ﴿أَكْمَهُ هُوَ الْأَعْمَى﴾. (2)
3-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿لأَكْمَهُ؛ أى الَّذِي وُلِدَ أعمى﴾. (3)
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ الْحَلَبِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ وَ مَكَثَ عِيسَى علیه السلام حَتَّى بَلَغَ سَبْعَ سنين أَوْ ثَمَانِيَاً فَجَعَلَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا يَأْكُلُونَ وَمَا يَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِهِمْ فَأَقَامَ بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ يُحْيِي الْمَوْتَى وَ يُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَيُعَلِّمُهُمُ التَّوْرَاةَ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْإِنْجِيلَ لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَتَّخِذَ عَلَيْهِمْ حُجَّةً وَ كَانَ يَبْعَثُ إِلَى الرُّومِ رَجُلًا لَا يُدَاوِى أَحَداً إِنَّا بَراً مِنْ مَرَضِهِ وَيُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ حَتَّى ذُكِرَ ذَلِكَ لِمَلِكِهِمْ فَأُدْخِلَ عَلَيْهِ فَقَالَ أَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: أُتِيَ بِغُلَامٍ مُنْخَسِفِ الْحَدَقَة لَمْ يَرَ شَيْئًا قَطُّ فَأَخَذَ بُندَ قَتَيْنِ فَبَنْدَقَهُمَا ثُمَّ جَعَلَهُمَا فِي عَيْنَيْهِ وَ دَعَا فَإِذَا هُوَ بصير فَأَقْعَدَهُ الْمَلِكُ مَعَهُ وَ قَالَ كُنْ مَعِي وَ لَا تَخْرُجْ مِنْ مِصْرِى فَأَنْزَلَهُ مَعَهُ بِأَفْضَلِ الْمَنَازَلَ ثُمَّ إِنَّ الْمَسِيحَ علیه اللسام بَعَثَ آخَرَ وَ قَالَ أَنَا أَعْلَمُ مِنْ طَبيب الْمَلِكِ فَقَالُوا لِلْمَلِكِ ذَلِكَ قَالَ اقْتُلُوهُ فَقَالَ الطَّبيبُ لَا تَفْعَلْهُ أَدْخِلْهُ فَإِنْ عَرَفْتَ خَطَأَهُ قَتَلْتَهُ وَ لَكَ الْحُجَّةُ فَأُدْخِلَ عَلَيْهِ فَقَالَ أَنَا أُحْيى الْمَوْتَى فَرَكِبَ الْمَلِكُ وَ النَّاسُ إِلَى قَبْرِ ابْنِ الْمَلِكِ وَ كَانَ قَدْ مَاتَ فِي تِلْكَ الْأَيَّامِ فَدَعَا رَسُولُ الْمَسِيحِ وَ أَمَّنَ طَبِيبُ الْمَلِكِ الَّذِي هُوَ رَسُولُ الْمَسِيحِ أَيْضاً الْأَوَّلُ فَانْشَقَّ الْقَبْرِ فَخَرَجَ ابْنُ الْمَلِكِ ثُمَّ جَاءَ يَمْشِي حَتَّى جَلَسَ فِي حِجْرٍ أَبِيهِ فَقَالَ: يَا بُنَيَّ مَنْ أَحْيَاكَ؟ قَالَ: فَنَظَرَ فَقَالَ هَذَا وَهَذَا فَقَامَا فَقَالا: إِنَّا رَسُولُ الْمَسِيحِ الإِلَيْكَ وَ إِنَّكَ كُنتَ لَا تَسْمَعُ مِنْ رُسُلِهِ إِنَّمَا تَأْمُرُ بِقَتْلِهِمْ إِذَا أَتَوْكَ فَتَابَعَ وَأَعْظَمُوا أَمْرَ الْمَسِيحَ علیه السلام حَتَّى قَالَ فِيهِ أَعْدَاءُ اللهِ مَا قَالُوا وَالْيَهُودُ يُكَذِّبُونَهُ وَ يُريدُونَ قَتْلَهُ﴾ (4)
ص: 576
کلام و سخنرانی ها مبعوث کرد»؟ حضرت رضا علیه السلام فرمود... و خدای تعالی عیسی را در زمانی مبعوث کرد که در آن بیماری های زمین گیر کننده آشکار شده بود و مردم به معالجه و درمان محتاج شدند؛ پس از نزد خدای تعالی چیزی آورد که مانند آن نزدشان نبود و چیزی که مردگان را برایشان زنده می کرد و کور مادرزاد و شخص مبتلا به پیسی را به اذن خدای تعالی شفا می داد و به وسیله ی آن حجت (دلیل و برهان) را بر آن ها ثابت کرد.
2-3- امام باقر علیه السلام- الْأَكْمَهُ؛ یعنی همان نابینا است.
3-3- ابن عباس رحمه الله علیه- الْأَكْمَهُ؛ یعنی کسی که نابینا متولد شده است.
4-3- امام صادق علیه السلام- عیسی درنگ نمود تا این که به هفت یا هشت سالگی رسید؛ پس شروع کرد به خبردادن آن ها به آن چه می خورند و آن چه در خانه هایشان ذخیره می کنند و پشتیبانشان بود تا جایی که مردگان را زنده می کرد و کور مادرزاد و مبتلا به پیسی را شفا می داد و تورات را به آن ها تعلیم می داد و هنگامی که خداوند خواست برای عیسی علیه السلام بر آن ها دلیل و برهان قرار دهد انجیل را بر او نازل کرد و مردی را به سوی روم می فرستاد که هیچ کس را مداوا نمی کرد مگر این که از بیماریش شفا می یافت و کور مادرزاد و شخص و مبتلا به پیسی را شفا می داد تا این که این مطلب برای پادشاه آن ها بیان شد و پیش او آورده شد پادشاه گفت: «آیا کور مادرزاد و مبتلا به پیسی را شفا می دهی»؟ گفت «بله» پسری آورده شد که حدقهی چشمش فرورفته بود و هرگز چیزی را ندیده بود پس دو تا فندق برداشت و سپس آن ها را در چشمان او قرار داد و دعا کرد؛ پس ناگهان بینا شد پادشاه او را پیش خود نشاند و گفت با من باش و از شهر من بیرون
نرو و نزد خودش جایگاه ویژه ای برای او اختصاص داد. سپس مسیح علیه السلام فرد دیگری را فرستاد به او آن چه را که به وسیله ی آن مردگان را زنده می کند تعلیم داد؛ پس به روم وارد شد و گفتم من از طبیب پادشاه دانشمندتر هستم موضوع را به پادشاه گفتند؛ گفت: «او را بکشید. طبیب گفت: او را نکش او را بیاور؛ اگر او را خطاکار شناختی می کشی و در این صورت بر قتل او دلیل و برهان داری پس او را پیش پادشاه آوردند و گفت من مردگان را زنده می کنم پادشاه و مردم سوار شدند و به سوی قبر شکافت و سر پادشاه که در همان روزها مرده بود حرکت کردند. فرستاده ی مسیح علیه اللسام دعا کرد و طبیب پادشاه که او نیز فرستاده ی اول مسیح علیه السلام بود آمین گفت؛ پس قبر و پسر پادشاه خارج شد سپس در حالی که راه می رفت آمد تا در آغوش پدرش نشست. پادشاه گفت: پسرم چه کسی تو را زنده کرد؟ پس نگاه کرد و گفت: «این شخص و این شخص». آن دو بلند شدند و گفتند ما فرستادگان مسیح الله به سوی تو هستیم و تو سخنان فرستادگان او را گوش نمی کردی هنگامی که نزد تو می آمدند به قتلشان دستور می دادی». این جا بود که پادشاه روم تبعیت کرد. کار مسیح را بزرگ شمردند تا این که دشمنان خدا در مورد او گفتند آن چه گفتند (او را خدا خواندند) و یهودی ها مسیح علیه السلام را انکار می کنند و می خواهند او را بکشند.
ص: 577
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي عَبدِ اللَّهِ علیه السلام نَّهُ سُئِلَ هَلْ كَانَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ علیه السلام أَحْيَا أَحَداً بَعْدَ مَوْتِهِ حَتَّى كَانَ لَهُ أَكُلُ وَ رِزْقُ وَ مُدَّةً وَ وَلَدٌ؟ فَقَالَ: نَعَمْ إِنَّهُ كَانَ لَهُ صَدِيقُ مُوَاخِ لَهُ فِي اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ كَانَ عِيسَى علیه السلام يَمُرُّ بِهِ وَ يَنْزِلُ عَلَيْهِ وَإِنَّ عِيسَى علیه السلام غَابَ عَنْهُ حِينًا ثُمَّ مَرَّ بِهِ لِيُسَلَّمَ عَلَيْهِ فَخَرَجَتْ إِلَيْهِ أُمُّهُ فَسَأَلَهَا عَنْهُ فَقَالَتْ: مَاتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ. فَقَالَ: أَ فَتُحِينَ أَنْ تَرَاهُ؟ قَالَتْ: نَعَمْ فَقَالَ لَهَا: فَإِذَا كَانَ غَداً فَآتِيكِ حَتَّى أَحْيِيَهُ لَكِ بِإِذْنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ أَتَاهَا فَقَالَ لَهَا: انْطَلِقِي مَعِي إِلَى قَبْرِهِ فَانْطَلَقَا حَتَّى أَتَيَا قَبْرَهُ فَوَقَفَ عَلَيْهِ عِيسَى علیه السلام ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَانْفَرَجَ الْقَبْرُ وَ خَرَجَ ابْنُهَا حَيَا فَلَمَّا رَأَتْهُ أُمُّهُ وَ رَآهَا بَكَيَا فَرَحِمَهُمَا عِيسَى علیه السلام فَقَالَ لَهُ عِيسَى ا أ تُحِبُّ أَنْ تَبْقَى مَعَ أَمَكَ فِي الدُّنْيَاء فَقَالَ: يَا نَبِيَّ اللَّهِ بِأَكُل وَرِزْقٌ وَ مُدَّةٍ أَمْ بِغَيْرِ أَكُل وَ لَا رِزْقِ وَ لَا مُدَّةً؟ فَقَالَ لَهُ عِيسَى علیه السلام: بأكل وَ رِزْقَ وَ مُدَّةٍ وَ تُعَمَّرُ عِشْرِينَ سَنَةً وَ تَزَوَّجُ وَ يُولَدٌ لَكَ. قَالَ: نَعَمْ: إِذا قَالَ: فَدَفَعَهُ عِيسَى علیه السلام إِلَى أُمِّهِ فَعَاشَ عِشْرِينَ سَنَةً وَ تَزَوَّجَ وَ وُلِدَ لَهُ ﴾. (1)
6-3- الباقر علیه السلام- ﴿عن أبي بَصِيرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَر فَقُلْتُ لَهُ أَنْتُمْ وَرَثَةُ رَسُولِ الله صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ نَعَمْ قُلتَ رَسُولُ اللهِ وَارثَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَمَ كُلَّ مَا عَلِمُوا قَالَ لِي نَعَمْ قُلْتُ فَانتُم تَقْدِرُونَ عَلَى أَنْ تُحْبُوا الْمَوْتَى وَ تُبْرِ، وَا الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ قَالَ نَعَمْ بِإِذْنِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ لِيَ ادْنُ مِنِّي يَا أَبَا مُحَمَّدٍ فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَمَسَحَ عَلَى وَجْهِي وَ عَلَى عَيْنَيَّ فَأَبْصَرْتُ الشَّمْسَ وَالسَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَ الْبُيُوتَ وَ كُلَّ شَيْءٍ فِي الْبَلَدِ ثُمَّ قَالَ لِي أَ تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ هَكَذَا وَ لَكَ مَا لِلنَّاسِ وَ عَلَيْكَ مَا عَلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَوْ تَعُودَ كَمَا كُنتَ وَ لَكَ الْجَنَّةُ خَالِصاً قُلْتُ أَعُودُ كَمَا كُنْتُ فَمَسَحَ عَلَى عَيْنَيَّ فَعُدَّتْ كَمَا كُنتُ قَالَ فَحَدَّثْتُ ابْنَ أَبِي عُمَيْر بِهَذَا فَقَالَ أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا حَقٌّ كَمَا أَنَّ النَّهَارَ حَق﴾. (2)
7-3- السجّاد علیه السلام- ﴿قَالَ لَهُ [رَجُلُ مِن أَهل الشَّامِ لِعَلِيٍّ بن أبي طَالِب علیه السلام] أخبرني عَنْ سِتَّةِ لَمْ يَرْكُضُوا فِي رَحِمِ. فَقَالَ: آدَمَ وَحَوَاهُ وَكَبْشُ إِبْرَاهِيمَ وَعَصَا مُوسَى وَ نَاقَةُ صَالِحٍ وَ الْخُفَّاسُ الَّذِي عَمِلَهُ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ لا فَطَارَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَل﴾. (3)
ص: 578
5-3- امام صادق علیه السلام- سؤال شد: آیا عیسی بن مریم علیه السلام کسی را بعد از مرگش زنده کرده است آن گونه که پس از آن خورد و خوراک داشته باشد و مدتی زندگی کند و فرزند داشته باشد؟ گفت: «بلی! او دوستی داشت که در راه خدا با هم برادر بودند و هرگاه عیسی علیه السلام از جلوی منزل او رد می شد پیش او می رفت» مدتی عیسی از او غافل شد. سپس روزی به نزد او رفت تا به او سلام کند و مادر آن فرد جلو آمد تا به عیسی علیه اسلام سلام کند، از مادرش سراغ او را گرفت. مادرش گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله او درگذشت به مادرش گفت: آیا دوست داری او را ببینی؟ گفت: «بلی»! عیسی به او گفت «فردا» نزد تو می آیم تا به اذن خداوند او را برای تو زنده کنم». همین که فردا آمد نزد او رفت و به او گفت بیا بر سر قبرش برویم با هم رفتند تا به سر قبرش رسیدند عیسی بر سر قبر ایستاد و خدا را خواند. قبر شکافته شد و پسر آن زن از قبر زنده خارج شد. وقتی مادرش او را دید؛ او و مادرش گریه کردند و عیسی علیه السلام به حال آن دو رحمت آورد و گفت: «آیا دوست داری با مادرت در دنیا بمانی»؟ گفت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله با خورد و خوراک و مدت زمان یا بدون مدت و بدون رزق و روزی»؟ عیسی به او گفت بلی به همراه رزق و روزی و خورد و خوراک به مدت بیست سال و ازدواج کنی و صاحب بچه شوی. گفت: «بلی». به این صورت عیسی علیه السلام او را به مادرش برگرداند و او بیست سال زندگی کرد و صاحب فرزند گردید.
6-3- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید پیش امام باقر علیه السلام آمدم و به ایشان عرض کردم: «آیا شما وارثان رسول خدا صلی الله علیه و آله هستید؟ فرمود: «بله» گفتم «رسول خدا صلی الله علیه و آله وارث همه ی انبیاء صلى الله عليه و سلم است و به همه ی آن چه آن ها علم داشتند علم داشت؟ فرمود: «بله» گفتم پس شما قادرید که مردگان را زنده کنید و کور مادرزاد و مبتلا به پیسی را شفا دهید؟ فرمود: «بله» به اذن خداوند سپس به من فرمود: ای ابا محمد نزدیک من بیا به او نزدیک شدم بر صورت و چشمم دست کشید؛ پس خورشید، آسمان، زمین، خانه ها و هر چیزی را که در شهر بود. دیدم سپس به من فرمود: «آیا دوست داری این گونه باشی و در قیامت آن چه به نفع مردم است برای تو نیز باشد و آن چه به ضرر آن ها است برای تو هم باشد یا مایل هستی به همان حالتی که بودی برگردی و فقط بهشت برایت باشد؟ عرض کردم به همان حالتی که بودم برمی گردم؛ پس بر چشمم دست کشید و به حالتی که بودم بازگشتم این جریان را به ابن ابی عمیر گفتم. گفت: گواهی می دهم که این حق است همان گونه که روز حق است.
7-3- امام سجّاد علیه السلام- مرا از شش چیز که در هیچ رحمی لگد نزده است، خبر ده؟ فرمود: «آدم علیه السلام، حواء علیها السلام، قوچ اسماعيل علیه السلام، عصای موسی علیه السلام ناقه صالح علیه السلام و خفاشی که عیسی بن مریم علیه السلام ساخت و به اذن خدای تعالی پرواز کرد.
ص: 579
8-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ الْقَصْرَانِي قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام صَعِدَ عِيسَى علیه السلام عَلَى جَبَل بِالشَّامِ يُقَالُ لَهُ أَرِيحَا فَأَتَاهُ إِبْلِيسُ فِي صُورَةٍ مَلِكِ فَلَسْطِينَ فَقَالَ لَهُ يَا رُوحَ اللَّهِ أَحْيَيْتَ الْمَوْتَى وَ أبْرَات الأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ فَاطْرَحْ نَفْسَكَ عَن الْجَبَل فَقَالَ إِنَّ ذَلِكَ أُذِنَ لِي فِيهِ وَ إِنَّ هَذَا لَمْ يُؤْذَنْ لِي فِيه و منه مسندا عن هشام بن سالم عن الصّادق علیه السلام قال جَاءَ إِبْلِيسُ إِلَى عِيسَى علیه السلام فَقَالَ أ لَيْسَ تَزْعُمُ أَنَّكَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ عِيسَى علیه السلام بَلَى قَالَ إِبْلِيسُ فَاطْرَحْ نَفْسَكَ مِنْ فَوْقِ الْحَائِطِ فَقَالَ عِيسَى علیه السلام وَيْلَكَ إِنَّ الْعَبْدَ لَا يُجَرِّبُ رَبَّهُ وَ قَالَ إِبْلِيسُ يَا عِيسَى علیه السلام هَلْ يَقْدِرُ رَبُّكَ عَلَى أَنْ يُدْخِلَ الْأَرْضِ فِي بَيْضَةَ وَالْبَيْضَةُ كَهَيْتَتِهَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يُوصَفُ بِعَجْزِ وَالَّذِي قُلْتَ لَا يَكُونُ يَعْنِي هُوَ مُسْتَحِيلُ فِى نَفْسِهِ كَجَمْعِ الضَّدَّيْن﴾. (1)
1-4- الباقر علیه السلام- ﴿فَإِنَّ عِيسَى كَانَ يَقُولُ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رسول الله صلی الله علیه و آله إِلَيْكُمْ وَ إِنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ الله وأُبرئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ الأَكْمَهُ هُوَ الْأَعْمَى قَالُوا مَا نَرَى الَّذِي تَصْنَعُ إِلَّا سِحْراً فَأَرنَا آيَةً تَعْلَمُ أَنَّكَ صَادِقُ قَالَ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخْبَرْتُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ يَقُولُ مَا أكَلْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجُوا وَ مَا أَدْخَرْتُمْ إِلَى اللَّيْل تَعْلَمُونَ أَنَّى صَادِقُ قَالُوا نَعَمْ فَكَانَ يَقُولُ لِلرَّجُل أَكَلْتَ كَذَا وَكَذَا وَ شَرِبْتَ كَذَا وَكَذَا وَ رَفَعْتَ كَذَا وَكَذَا فَمِنْهُمْ مَنْ يَقْبَلُ مِنْهُ فَيُؤْمِنُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَكْفُرُ وَ كَانَ لَهُمْ فِي ذَلِكَ آيَةً إِنْ كَانُوا مُؤْمِنِينَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَمُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾. (50)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ؛ هُوَ السَّبْتُ وَالشُّحُومُ وَالطَّيْرُ الَّذِي حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ﴾. (3)
ص: 580
8-3- امام صادق علیه السلام- برید قصرانی گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: عیسی علیه السلام در کوهی از شام به نام اریحا برآمد و ابلیس به شکل پادشاه فلسطین نزدش آمد و گفت: «ای روح الله مرده ها را زنده کردی، کور مادرزاد و پیس را درمان کردی پس خود را از کوه پرت کن». فرمود: «آن کارها به فرمان خدای عزوجل بود و در این فرمانی ندارم از هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام: ابلیس نزد عیسی آمد و گفت تو نیستی که می پنداری مرده زنده می کنی؟ فرمود: «چرا» گفتش: «پس خود را از بالای دیوار به پایین انداز» عیسی علیه السلام: فرمود: «وای بر تو بنده پروردگارش را آزمایش نمی کند ابلیس گفت: ای عیسی پروردگارت می تواند زمین را درون تخم مرغی جا دهد به همان اندازه که هست؟ فرمود: راستش خدا تعالی را نتوان درمانده خواند و این که تو گویی، شدنی نیست».
1-4- امام باقر علیه السلام- عیسی به بنی اسرائیل می گفت من پیامبر خدا هستم که به سوی شما فرستاده شده ام و می گفت: أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبرِىءُ الأَكْمَة والأَبْرَصَ؛ الأَكْمَهَ أعمى، یعنی نابینا مردم گفتند: «ما چیزی جز سحر و جادو از تو ندیدیم پس آیه و نشانه ای به ما نشان بده که بدانیم تو راست می گویی». عیسی علیه السلام فرمود: «اگر به شما خبر بدهم که چه می خورید و چه چیزی در خانه هایتان ذخیره می کنید، آن گاه چه می گویید؟ یعنی اگر به شما بگویم قبل از این که از خانه هایتان خارج بشوید، چه خوردید و چه چیزی برای شب ذخیره کرده اید می فهمید که من راستگو هستم؟ گفتند «بلی» بنابراین به مردم می گفت این چیزها را خوردی و این چیزها را هم نوشیدی و این ها را هم نگهداشتی بعضی از آن ها قبول می کردند و ایمان می آوردند و بعضی از آن ها هم انکار می کردند و کافر می شدند و در این موضوع برای آن هایی که ایمان آورده بودند، نشانه هایی نهفته بود. و آن چه را پیش از من از تورات بوده تصدیق می کنم؛ و [آمده ام] تا پاره ای از چیزهایی را که بر اثر ظلم و گناه] بر شما حرام شده، مانند گوشت بعضی از حیوانات حلال کنم؛ و نشانه ای از طرف پروردگار شما برایتان آورده ام؛ از [نافرمانی] خدا بپرهیزید و مرا اطاعت کنید. (50)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ لِأُحِلَّ لَكُم بَعضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ منظور روز شنبه است و چربی حیوان و پرنده که خداوند آن ها را بر بنی اسرائیل، حرام گردانیده است.
ص: 581
2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ بَيْنَ دَاوُدَ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ لا أَرْبَعُمِائَة سَنَةٍ وَ كَانَ شَرِيعَةُ عِيسَى علیه السلام أَنَّهُ بُعِثَ بِالتَّوْحِيدِ وَ الْإِخْلَاصِ وَ بِمَا أُوصِيَ بِهِ نُوحٌ وَإِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الْإِنْجِيلُ وَ أخِذَ عَلَيْهِ الْمِيثَاقُ الَّذِي أَخَذَ عَلَى النَّبِيِّينَ وَ شُرِّعَ لَهُ فِي الْكِتَابِ إِقَامُ الصَّلَاةَ مَعَ الدِّينَ وَالْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَحْرِيمُ الْحَرَامِ وَ تَحْلِيلُ الْحَلَالِ وَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ فِي الْإِنْجِيلِ مَوَاعِظُ وَ أَمْثَالُ وَ لَيْسَ فِيهَا قِصَاصُ وَلَا أَحْكَامُ حُدُودِ وَ لَا فَرْضُ مَوَارِيتَ وَأُنْزِلَ عَلَيْهِ تَخْفِيفَ مَا كَانَ نَزَلَ عَلَى مُوسَى علیه السلام فِي التَّوْرَاةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ فِي الَّذِي قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَأَمَرَ عِيسَى علیه السلام مَنْ مَعَهُ مِمَّنِ اتَّبَعَهُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يُؤْمِنُوا بشَرِيعَة التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيل﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ اللهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ﴾ (51)
قوله تعالي: ﴿فَلَا أَحَسَّ عيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصارِي إِلَى الله قال الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ الله آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَا مُسْلِمُونَ﴾ (52)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ فَلَمَّا أَحَسٌ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ أَى لَمَّا سَمِعَ وَ رَأَى أَنَّهُمْ يَكْفُرُونَ وَ الْحَوَاسُ الْخَمْسُ الَّتِي قَدَّرَهَا اللَّهُ فِي النَّاسِ السَّمْعُ لِلصَّوْتِ وَ الْبَصَرُ لِلأَلْوَانِ وَتَمَيْزِهَا وَالسَّمُ لِمَعْرِفَةِ الرَّوَائِحِ الطَّيِّبَةِ وَالْمُنْتِنَةِ وَالدَّوْقُ لِلطُّعُومِ وَ تَمَرُّزِهَا وَاللَّمْسُ لِمَعْرِفَةِ الْحَارِّ وَالْبَارِدِ وَ الدِّين وَ الْخَشِن﴾. (2)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَدْ قَطَعَ اللَّهُ عُذْرَ عِبَادِهِ بِتَيْيِين آيَاتِهِ وَ إِرْسَالَ رُسُلِهِ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى علیه السلام حُجَّةُ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ لَمْ يُخْلِ أَرْضَهُ مِنْ عَالِمٍ بِمَا يَحْتَاجُ الْخَلِيقَةُ إِلَيْهِ وَ مُتَعَلَّمٍ عَلَى سَبِيلِ نَجَ-اةِ أولَئِكَ هُمُ الْأَقْلُونَ عَدَداً وَ قَدْ بَيَّنَ اللَّهُ ذَلِكَ فِي أُمَمِ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلَهُمْ مَثَلًا لِمَنْ تَأَخَّرَ مِثْلَ قَوْلِهِ فِيمَنْ آمَنَ مِنْ قَوْمٍ مُوسَى علیه السلام وَ مِنْ قَوْمٍ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ وَقَوْلِهِ فِي حَوَارِي عيسى علیه السلام حَيْثُ قَالَ لِسَائِر بَنِي إِسْرَائِيلَ مَنْ أَنصاري إلى الله قال الحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللهَ آمَنَّا بِالله
ص: 582
2- امام صادق علیه السلام- بین داود علیه السلام و عیسی بن مریم چهارصد سال فاصله است دین عیسی این بود که او با توحید و اخلاص و آن چیزهایی که نوح و ابراهیم و موسی وصیت کرده بودند مبعوث شد انجیل بر او نازل شد و از او عهد و پیمان گرفته شد؛ همان عهد و پیمانی که از پیامبران گرفته شده بود در این کتاب اقامه نماز به همراه دین و امر به معروف و نهی از منکر و حرام دانستن حرام و حلال دانستن ،حلال برای او بیان شده بود در انجیل بر او مواعظ و امثال و حدود نازل کرد و قصاص و احکام حدود و واجبات ارث در این احکام نبود. همچنین بر او چیزهایی نازل کرد که در مقایسه با آن چه که در تورات بر موسی نازل شده بود به او تخفیف داده شده بود و این همان گفته ی خداوند متعال است درباره ی آن عیسی بن مریم به بنی اسرائیل گفت: وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ و چیزی عیسی علیه السلام به کسانی از پیروانش که با او بودند دستور داد که به شریعت تورات و انجیل ایمان بیاورند.
خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ او را بپرستید نه من و [نه چیز دیگر را]. این است راه مستقیم (51)
هنگامی که عیسی از آنان احساس کفر [و مخالفت] کرد گفت: «کیست که یاور من به سوی خدا [برای تبلیغ آیین او] گردد؟ حواریون شاگردان مخصوص او گفتند ما یاوران خداییم؛ به خدا ایمان آوردیم؛ و تو [نیز] گواه باش که ما اسلام آورده ایم. (52)
1- امام صادق علیه السلام- فَلَما أَحَسَّ عِيسَی مِنْهُمُ الْكُفْرَ؛ یعنی هنگامی که شنید و دید که آن ها کفر می ورزند حواس پنجگانه ای که خداوند در مردم مقدّر کرده است شنوایی برای صدا و بینایی برای رنگ ها و تشخیص آن ها و بویایی برای درک بوهای خوب و بد و چشایی برای مزه ها و تشخیص آن ها و لامسه برای تشخیص گرما و سرما و نرمی و زبری است.
2- امام علی علیه السلام- خداوند عذر بندگان را با آیات روشن کرده و با فرستادن پیامبران آن ها را ارشاد نموده است بندگان نمی توانند بعد از این آیات و حجج و ادله و براهین بهانه ای بتراشند و عذری بیاورند و همواره در روی زمین علمی هست که مردم را هدایت کند و راه حق را نشان دهد و طریق نجات را به آنان ارائه دهد و این جماعت بسیار اندک می.باشند خداوند این مطالب و راهها را برای امتهای پیامبران گذشته بیان کرده و آن ها را عبرت و موعظه برای آیندگان نموده و درباره ی قوم نوح می فرماید و از قوم موسی گروهی هستند که به سوی حق هدایت می کنند و به حق و عدالت حکم می نمایند. (اعراف/159) و سخن خداوند درباره ی حواریون عیسی در آن جایی که به سایر افراد بنی اسرائیل گفت: مَنْ أَنصاري إِلَى الله قالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أنصار اللهَ آمَنَّا بِالله وَ اشْهَدُ بِأَنَا مُسْلِمُونَ. آن ها در برابر اهل فضل از فضل خود دست برداشتند و
ص: 583
وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ يَعْنِي أَنَّهُمْ يُسَلِّمُونَ لِأَهْلِ الْفَضْل فَضْلَهُمْ وَلَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَمَا أَجَابَهُ مِنْهُمْ إِلَّا الْحَوَارِيُّونَ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِلْعِلْمِ أَهْلًا وَ فَرَضَ عَلَى الْعِبَادِ طَاعَتَهُم﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ حَوَاريَّ عِيسَى علیه السلام كَانُوا شِيعَتَهُ وَ إِنَّ شِيعَتَنَا حَوَارِيُّونَا وَ مَا كَانَ حَوَارِيُّ عِيسَى علیه السلام بِأَطْوَعَ لَهُ مِنْ حَوَارِينَا لَنَا وَإِنَّمَا قَالَ عِيسَى علیه السلام لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ الله فَلَا وَ اللَّهِ مَا نَصَرُوهُ مِنَ الْيَهُودِ وَ لَا قَاتَلُوهُمْ دُونَهُ وَ شِيعَتُنَا وَاللَّهِ لَمْ يَزَالُوا مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ ذَكَرَهُ رَسُولَهُ يَنصُرُونَا وَيُقَاتِلُونَ دُونَنَا وَيُحْرَقُونَ وَيُعَذِّبُونَ وَ يُشَرِّدُونَ فِي الْبُلْدَانِ جَزَاهُمُ اللَّهُ عَنَّا خَيْراً﴾. (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِقِ لِمَ سُمِّيَ قَوْمُ مُوسَى الْيَهُودَ قَالَ اللهِ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ أَى اهْتَدَيْنَا إِلَيْكَ قَالَ فَالنَّصَارَى قَالَ اللَّهِ لِقَوْل عِيسَى علیه السلام مَنْ مَن أنصارى إِلَى اللَّهِ وَ تَلَا الْآيَةَ إِلَى آخِرِهَا فَسُمُّوا النَّصَارَى لِنُصْرَةَ دِينِ اللَّهِ﴾. (3)
5- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّال عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام لِمَ سُمِّيَ الْحَوَارِيُّونَ الْحَوَارِيِّينَ قَالَ أَمَّا عِنْدَ النَّاسِ فَإِنَّهُمْ سُمُّوا حَوَارِيِّينَ لِأَنَّهُمْ كَانُوا قَصَّارِينَ يُخَلَّصُونَ الثَّيَابَ مِنَ الْوَسَخِ بِالْغَسْلِ وَ هُوَاسْمُ مُشْتَقَ مِنَ الْخُبْزِ الْحُوَارَى وَأَمَّا عِنْدَنَا فَسُمِّيَ الْحَوَارِيُّونَ حَوَارِيِّينَ لِأَنَّهُمْ كَانُوا مُخْلَصِينَ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ مُخْلِصِينَ لِغَيْرِهِمْ مِنْ أَوْسَاحَ الذُّنُوبِ بِالْوَعْظِ وَالتَّذْكِيرِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ فَلِمَ سُمِّيَ النَّصَارَى نَصَارَى قَالَ لِأَنَّهُمْ مِنْ قَرَيَةِ اسْمُهَا نَاصِرَةُ مِنْ بِلَادِ الشَّامِ نَزَلَتْهَا مَرْيَمُ وَ عِيسَى بَعْدَ رُجُوعِهِمَا مِنْ مِصْر﴾. (4)
6- الرّضا علیه السلام- ﴿إحتجاج عَن الْحَسَن بْن مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِيٌّ فِى خَبَر طَوِيل يَذْكُرُ فِيهِ احْتِجَاجَ الرّضا علیه السلام عَلَى أَرْبَاب الْمِلَل قَالَ: قَالَ الْجَاثَلِيقُ لِلرِّضَا ال َأخْبِرْنِي عَنْ حَوَارِيِّ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ال كَمْ كَانَ عِدَّتُهُمْ وَ عَنْ عُلَمَاءِ الْإِنْجِيلِ كَمْ كَانُوا قَالَ الرِّضَا علیه السلام له عَلَى الْخَبِيرِ سَقَطتَ أَمَّا الْحَوَارِيُّونَ فَكَانُوا اثْنَيْ عَشَرَ رَجُلًا وَكَانَ أَفْضَلُهُمْ وَأَعْلَمُهُمْ أَلْوقَا وَأَمَّا عُلَمَاءُ النَّصَارَى فَكَانُوا ثَلَاثَةَ رَجَال يُوحَنَّا الْأَكْبَرُ بأَجِ وَ يُوحَنَّا بِقِرْقِيسِيَاءَ وَ يُوحَنَّا الدَيْلَمِيُّ بزجار [برجان] وَعِنْدَهُ كَانَ ذِكْرُ النبي وَ ذِكَرُ أَهْلِ بَيْتِهِ وَأُمَّتِهِ وَهُوَ الَّذِي بَشَرَ أُمَّةَ عِيسَى وَ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِهِ﴾. (5)
ص: 584
در برابر اوامر خداوند تکبّر ندارند. فقط حواریون به او جواب دادند و حاضر شدند از وی یاری کنند خداوند برای علم کسانی را اهلیت داده و علم را به آن ها آموخته است و بر بندگان خود واجب کرده که از آن ها اطاعت نمایند.
3- امام صادق علیه السلام- حواریون عیسی حواریون عیسی علیه السلام، شیعیان او بودند و شیعیان ما حواریون ماهستند حواریون عیسی نسبت به او مطیع تر از حواریون ما نسبت به ما ،نبودند، چرا که عیسی علیه السلام به حواریون گفت چه کسی به خاطر خدا از یاران من است؟ حواریون گفتند «ماییم یاران خدا». اما نه به خدا سوگند او را در برابر یهود یاری نکردند و در راه او نجنگیدند ولی شیعیان ما به خدا سوگند پیوسته از زمانی که خدای عزوجل پیامبرش را قبض روح نمود ما را یاری کردند و در راه ما جنگیدند و سوزانده شدند و شکنجه شدند و در شهرها آواره گشتند خداوند از طرف ما به آنان جزای خیر دهد.
4- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: از مولایم امام صادق علیه السلام پرسیدم: «چرا قوم موسی را یهود می گویند؟ فرمود: برای این که خداوند از زبان آن ها نقل کرده که گفتند: ما به سوی تو بازگشت کرده ایم (اعراف/ 156) عرض کردم چرا نصاری را نصرانی می گویند»؟ فرمود: «به خاطر این آیه است که به عیسی گفتند نَحْنُ أَنصار الله و دین خدا را نصرت می دهیم».
5- امام رضا علیه السلام- علی بن حسن بن فضال از پدرش نقل می کند به امام رضا علیه السلام عرض کردم: چرا» حواریون را حواریون نامیدند؟ فرمود اما در نزد مردم یعنی عامه از این جهت آن ها را حواریون نامیدند که آن ها قصار یعنی گازر بودند که جامه ها را به شستن از چرک پاک و خالص می کردند و این حواریون اسمی است که از الخبز الحوار برداشتند. و حواریین گویند به این جهت که ایشان خود را خالص و پاکیزه و پاک گردانیدند و غیر خود را از چرک های گناهان به موعظه و تذکر پاک می ساختند عرض کردم چرا نصاری را نصاری می گویند؟ امام فرمود: «از این که نصاری از قریه ای بودند از بلاد شام که اسم آن ناصره بود مریم و عیسی علیه السلام بعد از آن که از مصر مراجعت کردند در آن جا فرود آمدند».
6- امام رضا علیه السلام- در احتجاج امام رضا علیه السلام بر بزرگان کشورها: جاثلیق به امام رضا گفتم را از حواریون خبر ده که چند نفر بودند و دانایان انجیل چند نفر می باشند؟ امام رضا علیه السلام فرمود: على علیه السلام خبير سقطت حواریون؛ عیسی دوازده نفر بودند که افضل و اعلم آن ها لوقا بود اما علمای نصاری سه نفر بودند یوحنا اکبر در آج یوحنا در قرقیسا و یوحنا دیلمی در زجار [رجان] و نام حضرت رسول و اهل بیت او و امتش در نزد او بوده است و او امت عیسی علیه السلام را به ظهور آن حضرت مژده داد.
ص: 585
قوله تعالي: ﴿رَبَّنَا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ﴾ (53)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿نَحْنُ هُمْ نَشْهَدُ لِلرُّسُل عَلَى أُمَمِهَا﴾. (1)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿مَعْنَاهُ وَاجْعَلْنَا مَعَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وأُمَّتِهِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَمَكَرُوا وَ مَكَرَ اللهُ وَ اللهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾. (54)
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيٍّ بن الحَسَن بن فَضَّال عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلت الرّضا علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ عَنْ قَوْلَ اللَّهِ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى وَمَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ عَنْ قَوْل اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يُخَادِعُونَ اللهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَا يَسْخَرُ وَلَا يَسْتَهْزِئُ وَلَا يَمْكُرُ وَ لَا يُخَادِعُ وَلَكِنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يُجَازِيهِمْ جَزَاءَ السُّخْرِيَّة وَ جَزَاءَ الِاسْتِهْزَاءِ وَ جَزَاءَ الْمَكْرِ وَ الْخَدِيعَة تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوا كَبِيراً﴾. (3)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يا ابن عباس رحمه الله علیه وَيْلٌ لِمَنْ ظَلَمَنِي، وَ دَفَعَ حَتَّى، وَأَذْهَبَ عَظِيمَ مَنْزِلَتِي، أَيْنَ كَانُوا أُولَئِكَ وَ أَنَا أَصَلَّى مَعَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله صَغِيراً لَمْ يُكْتَبْ عَلَيَّ صَلَاةُ وَ هُمْ عَبَدَهُ الْأَوْثَانِ، وَ عُصَاةُ الرَّحْمَنِ، وَ بِهِمْ تُوقَدُ النِّيرَانُ فَلَمَّا قَرَبَ إِصْعَارُ الْخُدُودِ، وَ إِنْعَاسُ الْجُدُودِ، أَسْلَمُوا كَرْهَا، وَ أبْطَنُوا غَيْرَ مَا أَظْهَرُوا، طَمَعاً فِي أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ وَ تَرَبَّصُوا انْقِضَاءَ أَمْرِ الرَّسُول وَ فَنَاءَ مُدَّتِهِ، لِمَا أَطْمَعُوا أَنْفُسَهُمْ فِي قَتْلِهِ، وَ مَشُورَتِهِمْ فِي دَارِ نَدْوَتِهِمْ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللهُ وَ الله خَيْرُ المَاكِرِينَ، وَ قَالَ يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفَوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ المُشْرِكُونَ﴾. (4)
قوله تعالي: ﴿إِذْ قالَ اللهُ يا عيسى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رَافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهَّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فيما كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾. (55)
ص: 586
پروردگارا! به آن چه نازل کردهای ایمان آوردیم و از فرستاده ی [تو] پیروی نمودیم؛ ما را در زمرهی گواهان قرار ده» 53)
1- امام کاظم علیه السلام- ما آن گواهانیم؛ گواهی برای پیامبران بر امت آن ها می دهیم.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ؛ و ما را با محمد صلی الله علیه و آله و امت او قرار بده، می باشد.
و [یهود و دشمنان ،مسیح برای نابودی او و [آیینش] توطئه کردند؛ و خداوند [برای حفظ او و آیینش] تدبیر نمود؛ و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است (54)
1- امام رضا علیه السلام- علی بن حسن بن فضال از پدرش نقل می کند از امام رضا علیه السلام درباره ی قول خداوند متعال خدا آن ها را مسخره می کند و کیفر استهزا کنندگان را به آن ها می دهد]. (توبه/79). و خداوند آنان را استهزا می کند. (بقره/15) و خدا را فریب دهند در حالی که او آن ها را فریب می دهد (نساء/142) فرمود: خدای تبارک و تعالی استهزاء و ریشخند و مکر نمی کند و فریب نمی دهد و لیکن ایشان را جزاء می دهد به جزاء سخريه و جزاء استهزاء و جزاء مکر و فریب و خدا برتر است از آن چه ستمکاران می گویند برتری بزرگ».
2- امام علی علیه السلام- ای ابن عباس رحمه الله علیه وای بر کسی که به من ظلم کرد و حقم را از من دور کرد و جایگاه رفیعم را از بین برد آن ها کجا بودند زمانی که من با سن اندک همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز می خواندم و نماز بر من واجب نشده بود در حالی که آن ها پرستنندگان بت ها و نافرمانی کنندگان خدای رحمان هستند و به وسیله ی آن ها آتش ها برافروخته می شود و هنگامی که زمان بی اعتنایی به آن ها و نابودیشان فرارسید با اکراه مسلمان شدند و غیر آن چیزی که ظاهر می کردند در دل هایشان مخفی نمودند؛ به امید آن که نور خدا را خاموش کنند و منتظر پایان کار رسول خدا صلی الله علیه و آله و تمام شدن عمرش بودند؛ به دلیل طمعی که برای کشتن رسول خدا صلی الله علیه و آله داشتند و در مجلس اجتماعشان برای این امر با هم مشورت می کردند خدای عزّوجل فرمود: وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللهُ وَ اللهُ خَيْرُ الماکرین و فرمود: آن ها می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولی خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند هرچند مشرکان کراهت داشته باشند. (توبه/32).
[به یاد آورید] هنگامی را که خدا فرمود: ای عیسی من تو را برمی گیرم و به سوی خود بالا می برم و تو را از کسانی که کافر شدند پاک و دور] میسازم؛ و کسانی را که از تو پیروی ،کردند تا روز رستاخیز برتر از کسانی که کافر شدند قرار می دهم؛ سپس بازگشت شما به سوی من است و [ آن گاه] در میان شما، در آن چه اختلاف داشتید، داوری می کنم (55)
ص: 587
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْن أَبي رَافِعِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : لَمَّا مَلَكَ أَشْبَحُ بْنُ أَشْجَانَ وَ كَانَ يُسَمَّى الْكَيْسَ وَ مَلَكَ مِائَتَى سَنَة وَسِتّاً وَسِتِّينَ سَنَةً فَفِي سَنَة إِحْدَى وَ خَمْسِينَ مِنْ مُلْكِهِ بَعَثَ اللَّهُ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ علیه السلام وَ اسْتَوْدَعَهُ النُّورَ وَالْعِلْمَ وَالْحِكْمَةَ وَ جَمِيعَ عُلُومِ الْأَنْبِيَاءِ قَبْلَهُ وَ زَادَهُ الْإِنْجِيلَ وَ بَعَثَهُ إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِهِ وَ حِكْمَتِهِ وَ إِلَى الْإِيمَان بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ فَأَبَى أَكْثَرُهُمْ إِنَّا طُغْيَاناً وَكُفْراً فَلَمَّا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ دَعَا رَبَّهُ وَ عَزَمَ عَلَيْهِمْ فَمُسِحَ مِنْهُمْ شَيَاطِينُ لِيُرِيَهُمْ آيَةً فَيَعْتَبِرُوا فَلَمْ يَزِدْهُمْ إِنَّا طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَأَتَى بَيْتَ الْمَقْدِسِ يَدْعُوهُمْ وَيُرَغَبُهُمْ فِيمَا عِنْدَ اللهِ ثَلَاثًا وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً حَتَّى طَلَبَتْهُ الْيَهُودُ وَادَّعَتْ أَنَّهَا عَذَّبَتْهُ وَ دَفَنَتْهُ فِي الْأَرْضِ حَيَا وَ ادَّعَى بَعْضُهُمْ أَنَّهُمْ قَتَلُوهُ وَصَلَبُوهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَجْعَلَ لَهُمْ عَلَيْهِ سُلْطَانًا وَ إِنَّمَا شُبِّهَ لَهُمْ وَ مَا قَدَرُوا عَلَى عَذَابِهِ وَ دَفْنِهِ وَ لَا عَلَى قَتْلِهِ وَ صَلْبِهِ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمْ يَقْتَدِرُوا عَلَى قَتْلِهِ وَ صَلْبِهِ لِأَنَّهُمْ لَوْ قَدَرُوا عَلَى ذَلِكَ كَانَ تَكْذِيبَاً لِقَوْلِهِ وَلَكِنْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ بَعْدَ أَنْ تَوَفَّاهُ فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَرْفَعَهُ أَوْحَى إِلَيْهِ أَنْ يَسْتَوْدِعَ نُورَ اللَّهِ وَ حِكْمَتَهُ وَ عِلْمَ كِتَابِهِ شَمْعُونَ بْنَ حَمُونَ الصَّفَا خَلِيفَتَهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ فَفَعَلَ ذَلِكَ فَلَمْ يَزَلْ شَمْعُونُ يَقُومُ بِأَمْرِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَهْتَدِى بِجَمِيعِ مَقَالَ عِيسَى علیه السلام فِي قَوْمِهِ مِنْ بَنِي إسْرَائِيلَ وَ يُجَاهِدُ الْكُفَّارَ فَمَنْ أَطَاعَهُ وَ آمَنَ بِهِ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ جَحَدَهُ وَعَصَاهُ كَانَ كَافِراً حَتَّى اسْتَخْلَصَهُ رَبُّنَا عَزَّ وَجَلَّ وَ بَعَثَ فِي عِبَادِهِ نَبِيّاً مِنَ الصَّالِحِينَ وَهُوَ يَحْيَى بْنُ زكَرِيَّا علیه السلام فَمَضَى شَمْعُونُ وَ مَلَكَ عِنْدَ ذَلِكَ أَرْدَشِيرُ ﴾. (1)
2- الرّضا علیه السلام- ﴿مَا شُبِّهَ أَمْرُ أَحَدٍ مِنْ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ حُجَجَهِ لِلنَّاسِ إِنَّا أَمْرُ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ علیه السلام وَحْدَهُ لِأَنَّهُ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ حَيّاً وَ قُبِضَ رُوحُهُ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ رُفِعَ إِلَى السَّمَاءِ وَرُدَّ عَلَيْهِ رُوحُهُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِذْ قالَ اللهُ يا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رَافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهَّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ حِكَايَةً لِقَوْل عِيسَى علیه السلام وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أنتَ الرَّقِيب عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴾ (2)
ص: 588
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- اسماعیل بن ابی رافع از پدرش نقل می کند که گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی که اشیخ بن اشجان- که کیس زیرک نامیده می شد- به پادشاهی رسید و دویست و شصت و شش سال پادشاه شد در پنجاه و یکمین سال از پادشاهی اش خداوند عیسی بن مریم علیه السلام را مبعوث کرد و نور، علم حکمت و همه ی علوم انبیای قبل از او را نزدش به ودیعه گذاشت و انجیل را برایش اضافه کرد و او را به بیت المقدس به سوی بنی اسرائیل فرستاد که آن ها را به کتاب و حکمتش و به سوی ایمان به خدا و رسولش دعوت می کرد ولی اکثر آن ها در برابر آن از هر کاری جز طغیان و کفر ابا داشتند وقتی به او ایمان نیاوردند پروردگارش را خواند و آن ها را قصد نمود بر آن ها نفرین کرد؛ پس شیطان های آن ها مسخ شدند تا معجزه ای به آن ها نشان دهد و عبرت بگیرند ولی جز طغیان و کفر بر آن ها نیفزود به بیت المقدس آمد و سیوسه سال آن ها را دعوت ی کرد و به آن چه نزد خداست تشویق می نمود تا این که یهود او را جستجو کرد و ادعا نمود که او را نجه کرده و زنده در زمین دفن نموده است و بعضی از آن ها ادعا کردند که او را کشته و به صلیب کشیده اند و خداوند برای آن ها هیچ تسلطی بر عیسی قرار نداده بود و امر بر آن ها مشتبه شد و نتوانستند او را نجه و دفن کنند و نتوانستند او را بکشند و به صلیب بکشند؛ به دلیل سخن خداى عزوجل إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا؛ پس نتوانستند او را بکشند و به صلیب بکشند؛ چون اگر می توانستند این کار را انجام بدهند این عمل تکذیب سخن خدا بود ولکن خدا او را به سوی خود بالا برد بعد از آن که او را از میان مردم برگرفت و هنگامی که خدا خواست او را بالا ببرد به او وحی کرد که نور خدا و حکمتش و علم کتابش را به شمعون صفا فرزند حمّون- جانشینش بر مؤمنین- بسپارد؛ و عیسی علیه السلام این کار را انجام داد. شمعون همواره امر خدای عزوجل را برپا می داشت و در میان قوم خودش بنی اسرائیل به همه سخنان عیسی هدایت می کرد و با کافران جهاد می کرد؛ پس هر کس از او اطاعت کرد و به او و به آن چه او آورده بود ایمان آورد مؤمن بود و هرکس او را انکار نمود و از فرمان او سرپیچی کرد، کافر بود تا این که پروردگارمان عزّوجل او را برگزید [پیش خود برد] و در میان بندگانش پیامبری از صالحان- یحیی بن زکریا علیه السلام- را مبعوث کرد و شمعون از دنیا رفت و در آن زمان اردشیر پادشاه شد.
2- امام رضا علیه السلام- برای مردم چنین نشان داده شد دروغ می گویند خدا بر آن ها خشم می گیرد امر هیچ یک از انبیاء بر مردم جز عیسی بن مریم مشتبه نشده زیرا او را زنده از زمین بلند کردند و در بین آسمان و زمین قبض روح نمودند سپس به آسمان بردند و در آن جا روحش را برگرداندند. و سخن خداوند که می فرماید: إِذْ قالَ اللهُ يا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهَّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا و خدا از گفته ی عیسی در قیامت حکایت می کند که می گوید: و تا زمانی که در میان آن ها بودم مراقب و گواهشان بودم ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی تو خود مراقب آن ها بودی و تو بر هرچیز، گواهی!. (مائده/117)
ص: 589
3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا غَيْبَةُ عِيسَى فَإِنَّ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى اتَّفَقَتْ عَلَى أَنَّهُ قُتِلَ فَكَذَّبَهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِقَوْلِهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَلكِنْ شُبِّهَ لهُم﴾. (1)
4- الباقر علیه السلام- ﴿إنَّ عيسى علیه السلام وَعَدَ أَصْحَابَهُ لَيْلَةً رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ، فَاجْتَمَعُوا إِلَيْهِ عِنْدَ الْمَسَاءِ وَهُمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا فَأَدْخَلَهُمْ بَيْنَاً ثُمَّ خَرَجَ عَلَيْهِمْ مِنْ عَيْن فِي زَاوِيَة الْبَيْتِ وَهُوَ يَنْفُضُ رَأْسَهُ مِنَ الْمَاءِ، فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ أَوْحَى إِلَيَّ أَنَّهُ رَافِعِي إِلَيْهِ السَّاعَةَ وَ مُطَهَّرى مِنَ الْيَهُودِ فَأَيُّكُمْ يُلْقَى عَلَيْهِ شَبَحِي فَيُقْتَلُ وَ يُصْلَبُ وَ يَكُونُ مَعِي فِي دَرَجَتِي، فَقَالَ شَابٌ مِنْهُمْ: أَنَا يَا رُوحَ اللَّهِ قَالَ: فَأَنْتَ هُوَ ذَا. فَقَالَ لَهُمْ عِيسَى : أَمَا إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ يَكْفُرُ بِى قَبْلَ أَنْ يُصْبحَ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ كَفْرَةٌ، فَقَالَ لَهُ رَجُلُ مِنْهُمْ: أَنَا هُوَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ. فَقَالَ اللَّهِ. فَقَالَ عِيسَى علیه السلام: إِنْ تُحِسَّ بِذَلِكَ فِي نَفْسِكَ فَلْتَكُنْ هُوَ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ عِيسَى : أَمَا إِنَّكُمْ سَتَفْتَرقُونَ بَعْدِى عَلَى ثَلَاثِ فِرَقَ فِرْقَتَيْنِ مُفْتَرِيَتَيْنِ عَلَى علیه السلام فِي النَّارِ وَ فِرْقَة تَتْبَعُ شَمْعُونَ صَادِقَةً عَلَى علیه السلام فِي الْجَنَّةِ ثُمَّ رَفَعَ اللَّهُ عِيسَى علیه السلام إِلَيْهِ مِنْ زَاوِيَةِ الْبَيْتِ وَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ، ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام إِنَّ الْيَهُودَ جَاءَتْ فِي طَلَب عِيسَى علیه السلام مِنْ لَيْلَتِهِمْ فَأَخَذُوا الرَّجُلَ الَّذِي قَالَ لَهُ عِيسَى علیه السلام إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ يَكْفُرُ بِي مِنْ قَبْلِ أَنْ يُصْبحَ اثْنَتَى عَشْرَةَ كَفْرَةٌ وَأَخَذُوا الشَّابَ الَّذِي الْقِي عَلَيْهِ شَبَحُ عِيسَى علیه السلام فَقُتِلَ وَصلِبَ وَكَفَرَ الَّذِي قَالَ لَهُ عِيسَى علیه السلام تَكْفُرُ قَبْلَ أَنْ تُصْبِحَ
اثْنَتَيْ عَشْرَةَ كَفْرَة﴾. (2)
5- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا أَرَادَ مَلِكُ بَنَى إِسْرَائِيلَ قَتْلَ عِيسَى دَخَلَ خَوْحَةً وَ فِيهَا كُوَّةً فَرَفَعَهُ جبرئيل من الكوة إلى السَّمَاءِ ﴾. (3)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مِنْ ذُرِّيَّتِيَ الْمَهْدِيُّ الله إِذَا خَرَجَ نَزَلَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ اللَّهِ لِنُصْرَتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صَلَّى خَلْفَه﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبْهُمْ عَذاباً شديداً فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَ ما هُمْ مِنْ ناصِرِينَ﴾ (56)
ص: 590
3- امام صادق علیه السلام- داستان غیبت عیسی این است که یهود و نصاری هم قول شدند که کشته شده ی خدای عزوجل به گفته ی خود در حالی که نه او را کشتند و نه بردار کردند؛ بلکه امر بر آن ها مشتبه شد (نساء/157) آن ها را تکذیب کرد و فرمود او را نکشتند و به دار نزنند.
4- امام باقر علیه السلام- عیسی علیه السلام در شبی که خداوند او را به آسمان بالا برد با اصحاب خود قرار ملاقات گذاشت؛ پس آن ها- که دوازده مرد بودند- در اوّل شب نزد او جمع شدند. عیسی علیه السلام آن ها را در خانه ای وارد کرد سپس از میان چشم های در گوشه ی آن خانه بر آن ها ظاهر شد در حالی که سرش را تکان می داد تا آبش بریزد؛ به آن ها گفت: خداوند به من وحی فرمود که در همین لحظه مرا به سوی خود می برد و از آزار و تهمت های یهود پاک می سازد پس کدام یک از شما می خواهد به صورت من در بیاید و کشته شود و به صلیب کشیده شود تا در بهشت با من و در درجه من باشد؟ جوانی از میان آن جمع گفت: ای روح الله من حاضرم»! عیسی علیه السلام فرمود: پس تو به صورت من درخواهی آمد سپس فرمود در میان شما کسی است که قبل از آن که کافران دوازده تا بشوند به من کافر می شود مردی از آن ها گفت: ای پیامبر خدا! من همان کافرم»؟ عیسی فرمود: آیا آن را در نفس خود احساس می کنی؟ اگر چنین احساسی داری پس همان باش». سپس عیسی به آن ها فرمود: «شما بعد از من به سه فرقه تقسیم خواهید شد، دو فرقه به خداوند افترا می زنند و در آتش هستند و یک فرقه که از شمعون پیروی می کنند به خدا سخن راست نسبت می دهند و در بهشت هستند. سپس در حالی که آن ها به عیسی علیه السلام نگاه می کردند خداوند او را از همان گوشه خانه به سوی خود بالا برد امام فرمود: «یهود در همان شب برای جستجوی عیسی علیه السلام آمدند و مردی را دستگیر کردند که عیسی علیه السلام به او گفت: در میان شما کسی است که قبل از آن که کافران دوازده تا بشوند به من کافر می شود و جوانی را که به صورت عیسی در آمده بود گرفتند و در نتیجه کشته شد و به صلیب کشیده شد و کافر شد.
5- ابن عبّاس رحمه الله علیه- هنگامی که پادشاه بنی اسرائیل تصمیم به کشتن عیسی می کند عیسی علیه السلام وارد شهر خوخه می شود که در شهر خوخه کوهی وجود داشت که جبرئیل علیه السلام او را از آن کوه به سوی آسمان بالا برد.
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- مهدی از نسل من است هنگامی که او خروج کند، عیسی بن مری یاری و کمکش نازل می شود و پشت سر او نماز می خواند.
اما کسانی که کافر شدند و با شناخت حق آن را انکار کردند، آنان را در دنیا و آخرت با عذاب دردناکی مجازات خواهم کرد؛ و برای آن ها هیچ یاوری نیست. (56)
ص: 591
قوله تعالى: ﴿وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ﴾ (57)
قوله تعالى: ﴿ذالِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَ الذِّكْرِ الحكيم﴾ (58)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾ (59)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قال السَلْ يَا نَصْرَانِي... قال فَخَبِّرْنِي عَمَّا قَالَهُ نَبِيُّكُمْ فِي الْمَسِيحِ علیه السلام وَ أَنَّهُ مَخْلُوقُ مِنْ أَيْنَ أَثْبَتَ لَهُ الْخَلْقَ وَ نَفَى عَنْهُ الْإِلَهَيَّةَ وَ أَوْجَبَ فِيهِ النَّقْصَ وَ قَدْ عَرَفْتَ مَا يَعْتَقِدُ فِيهِ كَثِيرٌ مِنَ الْمُتَدَّيْنِينَ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَثْبَتَ لَهُ الْخَلْقَ بالتَّقْدِيرِ الَّذِي لَزِمَهُ وَالتَّصْوير و التَّغَيرِ مِنْ حَالَ إِلَى حَالِ وَ زِيَادَةِ الَّتِي لَمْ يَنْفَكَ مِنْهَا وَالنُّقْصَانِ وَلَمْ أَنْفِ عَنْهُ النُّبُوَّةَ وَلَا أَخْرَجَتُهُ مِنَ الْعِصْمَة وَالْكَمَال وَالتَّأييدِ وَقَدْ جَاءَنَا عَنِ اللَّهِ تَعَالَى بِأَنَّهُ مِثْلُ آدَمَ الله خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّ نَصَارَى نَجْرَانَ لَمَّا وَقَدُوا عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله... قَالُوا لَه إِلَى مَا تَدْعُو فَقَالَ إِلَى شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنِّى رسول الله صلی الله علیه و آله الله وَ أَنَّ عِيسَى علیه السلامعَبْدُ مَخْلُوقُ يَأْكُلُ وَيَشْرَبُ وَيُحْدِثُ قَالُوا فَمَنْ أَبُوهُ فَنَزَلَ الْوَحْنُ عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ قُلْ لَهُمْ مَا يَقُولُونَ فِي آدَمَ أَ كَانَ عَبْداً مَخْلُوقا يَأْكُلُ وَ يَشْرَبُ وَ يُحْدِثُ وَ يَنْكِحُ فَسَأَلَهُمُ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله فَقَالُوا نَعَمْ فَقَالَ فَمَنْ أَبُوهُ فَبَقُوا سَاكِتِينَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَل آدَمَ﴾. (2)
3- أمير الومنين علیه السلام- ﴿أَنَّ وَقْدَ نَجْرَانَ كَانُوا أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ فِيهِمُ السَّيِّدُ وَالْعَاقِبُ وَقَيْسُ وَ الْحَارِثُ وَ عَبْدُ الْمَسِيحِ بْنُ يُونَانَ أَسْقُفُ نَجْرَانَ فَقَالَ الْأَسْقُفُ يَا أَبَا الْقَاسِمِم ل مُوسَى علیه السلام مَنْ أَبُوهُ قَالَ عِمْرَأَنا قَالَ فَيُوسُفَ المَنْ أَبُوهُ قَالَ يَعْقُوبُ علیه السلام قَالَ فَأَنْتَ مَنْ أَبُوكَ قَالَ أَبِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ قَالَ فَعِيسَى مَنْ أَبُوهُ فَأَعْرَضَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله عَنْهُمْ فَنَزَلَ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله﴾. (3)
ص: 592
اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، خداوند پاداش آنان را به طور کامل خواهد داد؛ و خداوند ستمکاران را دوست نمی دارد» (57)
این ها را که بر تو می خوانیم از نشانه های [حقانیت تو] و یادآوری حکیمانه است. (58)
مَثَل [خلقت] عیسی در نزد خدا همچون آدم است؛ که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود موجود باش و بی درنگ موجود شد بنابراین ولادت عیسی بدون پدر هرگز دلیل بر الوهیت او نیست. (59)
1- امام على علیه السلام- «سؤال کن ای نصرانی... » گفت: «اینک بگو آن چه پیامبر صلی الله علیه و آله شما درباره ی مسیح علیه السلام فرموده که مخلوق خداست به چه دلیل ثابت می کند که عیسی ى الله مخلوق است و اولوهیت را از او نفی نموده و نقص به او نسبت داده است می دانی که گروهی در دنیا این اعتقاد را دارند امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ گفت مخلوق بودن را به این ثابت می نماید که عیسی علیه السلام محدود است و وجود او را طول و عرض و وزن و مقدار احاطه نموده و دارای شکل است و از حالی به حال دیگر تغییر می یابد و قابل افزایش و نقصان است اما او را از مقام پیامبری نفی نمی کنم و نه مقام عصمت را از او می گیرم دارای کمال و تأیید پروردگار بوده و از جانب خداوند به ما اطلاع داده شد که [عیسی علیه السلام در نزد خدا] همچون آدم است که او را از خاک آفرید، و پس به او فرمود موجود باش و بی درنگ موجود شد.
2- امام صادق علیه السلام- هنگامی که مسیحیان نجران نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند... به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: به سوی چه چیز دعوت می کنی؟ فرمود به گواهی دادن به این که خدایی جز خدای یگانه نیست و من فرستاده خدا هستم و عیسی بنده و مخلوق است که می خورد و می آشامد و قضاء حاجت می کند گفتند: پس پدرش کیست؟ در نتیجه وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و فرمود: به آن ها بگو درباره ی آدم چه می گویند؟ آیا بنده و مخلوقی بود که می خورد و می آشامید و سخن می گفت و ازدواج می کرد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله این سؤال ها را از آن ها پرسید؛ گفتند: «بله». فرمود: «پس پدرش کیست»؟ ساکت ماندند و خداوند نازل کرد إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهَ كَمَثَلِ آدَمَ.
3- امام علی علیه السلام- هیئت نجران چهل مرد بودند و در میان آن ها سید عاقب، قیس، حارث و عبدالمسیح بن یونان اسقف نجران بودند. اسقف گفت: ای ابا القاسم پدر موسی علیه السلام کیست؟ فرمود: «عمران» گفت پدر یوسف کیست؟ فرمود: «یعقوب» گفت: «پدر شما چه کسی است؟ فرمود: «پدر من عبد الله بن عبدالمطلب علیه السلام است» گفت پدر» عیسی علیه السلام کیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله از آنان روی گرداند و این آیه نازل شد: إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله.
ص: 593
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن الشَّعْبِيِّ قَالَ: جَاءَ الْعَاقِبُ وَ السَّيِّدُ النَّجْرَانِيَّانِ إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله فَدَعَاهُمْ إِلَى الْإِسْلَامِ فَقَالَا إِنَّنَا مُسْلِمَانِ فَقَالَ إِنَّهُ يَمْنَعُكُمَا مِنَ الْإِسْلَامِ ثَلَاثُ أَكُلُ الْخِنْزِيرِ وَ تَعْلِيقُ الصَّلِيبِ وَ قَوْلُكُمْ فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ فَقَالَا وَ مِنْ أَيْنَ عِيسَى علیه السلام فَسَكَتَ فَنَزَلَ الْقُرْآنَ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ﴾. (1)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَقَالَ لَهُ الْأَسْقُفُ يَا أَبَا الْقَاسِم علیه السلام فَدَاكَ مُوسَى علیه السلام مَنْ أَبُوهُ قَالَ عِمْرَ أَن قَالَ فَيُوسُفُ علیه السلام مَنْ أَبُوهُ قَالَ يَعْقُوبُ القَالَ فَأَنْتَ فِدَاكَ أَبِي وَأُمِّي مَنْ أَبُوكَ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ علیه السلام قَالَ فَعِيسَى علیه السلام مَنْ أَبُوهُ قَالَ فَسَكَتَ النَّبِي وَكَانَ رسول الله صلی الله علیه و آله وَ مَا احْتَاجَ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الْمَنْطِقِ فَيَنْقَصُّ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ مِنَ السَّمَاءِ السَّابِعَة فَيَصِلُ لَهُ مَنْطِقُهُ فِي أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَيْنِ فَذَاكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَمَا أَمْرُنا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحِ بِالْبَصَرِ قَالَ فَجَاءَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ هُوَ رُوحُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ فَقَالَ لَهُ الْأَسْقُفُ يَكُونُ رُوحُ بِلَا جَسَدِ قَالَ فَسَكَتَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ فَأُوحِيَ إِلَيْهِ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾. (2)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَفَدَ وَقْدْ نَجْرَانَ عَلَى نَبِيِّ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ فِيهِمُ السَّيِّدُ وَ الْعَاقِبُ وَ أَبُو الْحَارِثِ وَ هُوَ عَبْدُ الْمَسِيحِ بْنُ يَوْمَانَ أَسْقُفُ نَجْرَانَ سَادَةُ أَهْلِ نَجْرَانَ فَقَالُوا لِمَ تَذْكُرُ صَاحِبَنَا قَالَ وَ مَنْ صَاحِبُكُمْ قَالُوا عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ تَزْعُمُ أَنَّهُ عَبْدُ اللَّهِ قَالَ أَجَلْ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ قَالُوا فَأَرنَا فِيمَنْ خَلَقَ اللَّهُ عَبْداً مِثْلَهُ فَأَعْرَضَ النَّبِيُّ عَنْهُمْ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ بِقَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾. (3)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ شَهْرِ بْنِ حَوْشَب قَالَ: قَدِمَ عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله عَبْدُ الْمَسِيحِ بْنُ أَبْقَى وَ مَعَهُ الْعَاقِبُ وَقَيْسُ أَخُوهُ وَ مَعَهُ حَارِثِ بْنُ عَبْدِ الْمَسِيحَ وَ هُوَ غُلَامُ وَ مَعَهُ أَرْبَعُونَ حِبْراً فَقَالَ يَا مُحَمَّدٌ لا كَيْفَ تَقُولُ فِي الْمَسِيحَ علیه السلام فَوَ اللَّهِ إِنَّا لَنَنْكِرُ مَا تَقُولُ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾. (4)
8- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سَلَمَةَ بْن عَبْدِ يَشُوعَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ أَنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله كتب إلى أهل نجران... أما بَعْدُ فَإِنِّي أَدْعُوكُمْ إِلَى عِبَادَةَ اللهِ مِنْ عِبَادَة الْعِبَادِ وَأَدْعُوكُمْ إِلَى وَلَايَةِ اللَّهِ مِنْ وَلَايَةَ الْعِبَادِ فَإِنْ
ص: 594
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- شعبی گوید: عاقب و سیّد از اهالی نجران نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و رسول خدا صلی الله علیه و آله آن ها را به اسلام دعوت فرمود گفتند ما مسلمان هستیم فرمود سه چیز شما را از اسلام باز می دارد خوردن گوشت خوک، آویزان کردن صلیب و سخنتان در مورد عیسی بن مریم. گفتند: «عیسی از کجا است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله ساکت شد؛ پس قرآن نازل شد: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَل آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ﴾
5- امام علی علیه السلام- حمد بن جعفر معنعنا از امام علی علیه السلام روایت می کند: اسقف به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: ای ابا کیست؟ فرمود: «عمران » اسقف گفت: «پدر یوسف علیه السلام پدر موسی علیه السلامه کیست؟ فرمود: «یعقوب» گفت: پدر و مادرم به فدایت پدر تو کیست؟ فرمود: «عبد الله بن عبدالمطلب» گفت: «پس پدر عیسی علیه السلام کیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت کرد و رسول خدا صلی الله علیه و آله آن چه از منطق و استدلال احتیاج پیدا می کرد جبرئیل علیه السلام از آسمان هفتم بر او فرود می آمد و منطقش سریع تر از یک چشم به هم زدن به او می رسید و این مطلب همان سخن خدای تعالی است که فرمود و فرمان ما یک امر بیش نیست همچون یک چشم بر هم زدن (قمر/50) امام علیه السلامفرمود: جبرئیل آمد و گفت «عیسی علیه السلام» روح خدا و کلمه ی اوست. اسقف به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: روح بدون جسم می باشد»؟ امام فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت کرد. تا این که به او وحى شد ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللهَ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾.
6- امام على علیه السلام- نمایندگان مسیحیان نجران به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و سید و عاقب و ابوالحارث که همان عبدالمسیح بن یومان است همراه ایشان بودند و این شخص اسقف نجران بود که همراه سران مردم نجران به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمده بودند و به ایشان گفتند: «چرا از پیامبر صلی الله علیه و آله ما چنین یاد کرده ای؟ فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله شما کیست؟ گفتند عیسی بن مریم! و تو چنان پنداشته ای که او بنده خداست فرمود: آری او بنده خداست» گفتند میان آفریده های خداوند بنده ی دیگری چون او به ما نشان بده یعنی بدون پدر متولد شده باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت فرمود و پاسخی نداد تا آن که این آیات بر وی نازل شد: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾.
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- شهر بن حوشب گوید: عبدالمسیح فرزند ابقی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و با او عاقب و برادرش قیس بود و با او حارث فرزند عبدالمسیح آمد که جوان بود و همراهش چهل حبر عالم مسیحی بودند. عبدالمسیح گفت ای محمد در مورد مسیح علیه السلام چه می گویی؟ به گویی؟ به خدا سوگند که ما آن چه می گویی انکار می کنیم خدای تعالی به پیامبر صلی الله علیه و آله وحی کرد: ﴿إِنْ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾.
8- پیامبر صلی الله علیه و آله سلم- از پدرش و پدرش نیز از جدش نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله به اهل نجران نوشت.... من شما را از پرستش بندگان به پرستش خداوند فرامی خوانم و از ولایت بندگان به ولایت خداوند دعوت می کنم؛ پس اگر از پذیرش دعوت امتناع کردید، باید جزیه (مالیات بدهید و اگر از دادن جزیه سر باز زنید به شما اعلام جنگ می شود و السلام». هنگامی که
ص: 595
أبَيْتُمْ فَالْجِزْيَة وإن أبيتُمْ فَقَدْ أو ذِنْتُمْ بحَرب وَالسَّلَامُ فَلَمَّا قَرَأ الْكِتَابَ.. اجْتَمَعَ رَأَيُّهُمْ عَلَى أَنْ يَبْعَثُوا شُرَحْيِيلَ بْنَ وَادِعَةَ وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ شُرَحْبِيلَ وَ جَبَّارَ بْنَ فَيْض فَيَأْتُونَهُمْ بِخَبَرِ رسول الله صلی الله علیه و آله فَانْطَلَقَ الْوَفْدَ حَتَّى أَتَوْا رسول الله صلی الله علیه و آله فَسَأَلَهُمْ وَ سَأَلُوهُ فَلَمْ تَنْزِلْ بِهِ وَ بِهِمُ الْمَسْأَلَةُ حَتَّى قَالُوا لَهُ مَا تَقُولُ فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَا فَقَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله له مَا عِنْدِي فِيهِ شَيْءٌ يَوْمِي هَذَا فَأَقِيمُوا حَتَّى أَخْبرَكُمْ بمَا يُقَالُ لِي فِي عِيسَى صُبْحَ الْغَدَاةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ إِلَى قَوْلِهِ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾. (1)
9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَإنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله احْتَجَّ عَلَى نَصَارَى نَجْرَانَ لَمَّا قَدِمُوا عَلَيْهِ لِيُنَاظِرُوهُ فَقَالُوا يَا مُحَمَّد مَا تَقُولُ فِي الْمَسِيح علیه السلام قَالَ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ يَأْكُلُ وَ يَشْرَبُ قَالَ فَمَنْ أَبُوهُ فَأَوْحَى اللهُ إِلَيْهِ يَا مُحَمَّد سَلْهُمْ عَنْ آدَمَ الله هَلْ هُوَ إِلَّا بَشَرُ مَخْلُوفُ يَأكُلُ وَيَشْرَبُ وَأَنزَلَ اللهُ عَلَيْهِ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسَأَلَهُمْ عَنْ آدَمَ اللَّهِ ۖ فَقَالُوا نَعَمْ قَالَ فَأَخْبِرُونِي مَنْ أَبُوهُ فَلَمْ يُجِيبُوهُ بِشَيْءٍ وَ لَزِمَتْهُمُ الْحُجَّةُ فَلَمْ يُقِرُّوا بَلْ لَزِمُوا السكوت﴾. (2)
10- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم لِنَصَارَى نجران... قَدْ كَانَ عِيسَى علیه السلام أَخِي كَمَا قُلْتُمْ يُحْيِي الْمَوْتَى وَيُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يُخْبرُ قَوْمَهُ بِمَا فِي نُفُوسِهِمْ وَ بِمَا يَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِهِمْ وَ ذَلِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَهُوَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَبْدُ وَ ذَلِكَ عَلَيْهِ غَيْرُ عَارِ وَ هُوَ مِنْهُ غَيْرُ مُسْتَنْكِفِ فَقَدْ كَانَ لَحْماً وَ دَماً وَ شَعْراً وَ عَظْماً وَ عَصَبَاً وَ أَمْشَاجاً يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَظْمَأُ وَيَنْصَبُ وَاللَّهِ بِأَرْبهِ وَ رَبُّهُ الْأَحَدُ الْحَقُّ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَلَيْسَ لَهُ نِدُّ قَالُوا فَأَرنَا مِثْلَهُ جَاءَ مِنْ غَيْرِ فَحْل وَ لَا أَب قَالَ هَذَا آدَمُ علیه السلام أَعْجَبُ مِنْهُ خَلْقاً جَاءَ مِنْ غَيْرِ أَب وَ لَا أُمِّ وَ لَيْسَ شَيْءٌ مِنَ الْخَلْقِ بِأَهْوَنَ علَى علیه السلام عَزَّوَجَلَّ فِي قُدْرَتِهِ مِنْ شَيْءٍ وَ لَا أَصْعَبَ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ وَ تلا عَلَيهِم إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾. (3)
11- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قَالُوا لِرَسُول الله صلی الله علیه و آله هَلْ رَأَيْتَ وَلَداً مِنْ غَيْر ذَكَرٍ فَنَزَلَ: إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ فقرآها عَلَيْهِمْ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿أَلحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴾. (60)
ص: 596
اسقف نامه را خواند... اتفاق نظر پیدا کردند که شرحبیل بن وادعه، عبدالله بن شرحبيل و جبار بن فیض را بفرستند تا برای آن ها از رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر بیاورند؛ پس آن هیئت حرکت کردند تا این که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند. پیامبر صلی الله علیه و آله از آن ها سؤال کرد و آن ها از ایشان سؤال نمودند و سؤال کردن هیچ یک از طرفین را از سخن و عقیده ی خود منصرف نکرد تا این که به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: «درباره ی عیسی بن مریم چه می گویی؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «امروز در مورد او چیزی نزد من نیست؛ پس بروید تا آن چه درباره ی عیسی به من گفته می شود صبح فردا به شما خبر دهم؛ پس خداوند این آیات را نازل کرد إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ... فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ.
9- امام علی علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که مسیحیان نجران نزد ایشان آمدند تا با او مناظره کنند برایشان دلیل و برهان اقامه کرد گفتند ای محمد سخن تو درباره ی مسیح ال چیست؟ فرمود: «او بنده ی خداست؛ می خورد و می آشامد» گفتند پدر او کیست؟ خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله اولیه وحی کرد: «ای محمد صلی الله علیه و آله از آن ها درباره ی آدم بپرس آیا او جز بشری آفریده شده است که می خورد و می آشامد؟ و خداوند این آیه را بر او نازل کرد: إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی آدما از آن ها پرسید گفتند «بله» بشری آفریده شده است که می خورد و می آشامد». فرمود: «به من خبر دهید پدرش کیست؟ پس چیزی در پاسخش نگفتند و برهان و دلیل بر آن ها لازم و واجب شد و اعتراف نکردند؛ بلکه سکوت کردند.
10- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله به مسیحیان نجران فرمود: «... برادرم عیسی علیه السلام چنان بود که گفتید؛ مرده ها را زنده می کرد و کور مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را بهبودی می بخشید و به قومش از آن چه در قلبشان هست و از آن چه در خانه هایشان ذخیره می کنند خبر می داد و همه ی این ها به اذن خدای عزوجل است و او بنده ی خداست و این برای او عار نیست و او از آن ابا ندارد. گوشت خون مو، استخوان اعصاب و طبیعت او غذا می خورد و تشنه می شد و اعضایش خسته می شد در حالی که پروردگارش یگانه و بر حق است که هیچ چیز همانند او نیست و همتایی ندارد» گفتند مانند او کسی را به ما نشان بده که بدون مرد و بدون پدر به دنیا بیاید» فرمود: «آدم در آفرینش از او شگفت آورتر است؛ بدون پدر و بدون مادر به دنیا آمده است و در قدرت خدای عزوجل چیزی از خلق آسانتر و یا سخت تر از چیز دیگر برای او نیست. فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند تنها به آن می گوید موجود باش»، آن نیز بی درنگ موجود می شود و برای آن ها این آیه را تلاوت فرمود: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾.
11- ابن عباس رحمه الله علیه- به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفتند: «آیا فرزندی را دیده ای که بدون مردی به وجود آمده باشد»؟ پس آیه: إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله نازل شد و آن را برایشان قرائت نمود. این ها حقیقتی است از جانب پروردگار تو؛ بنابراین از تردید کنندگان مباش.
ص: 597
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ اللَّيْنِى قَالَ: أَخْبِرْنِي يَا إِبْرَاهِيمُ عَنِ الشَّمْسِ إِذَا طَلَعَتْ وَ بَدَا شُعَاعُهَا فِي الْبُلْدَانِ أَ هُوَ بَائِنُ مِنَ الْقُرْص قُلْتُ فِي حَالَ طُلُوعِهِ بَائِنُ قَالَ أَ لَيْسَ إِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ اتَّصَلَ ذَلِكَ الشُّعَاعُ بِالْقُرْضِ حَتَّى يَعُودَ إِلَيْهِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ كَذَلِكَ يَعُودُ كُلُّ شَيْءٍ إِلَى سِنْخِهِ وَ جَوْهَرِهِ وَأَصْلِهِ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَزَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِنْحَ النَّاصِب وَطِينَتَهُ مَعَ أَثْقَالِهِ وَ أَوْزَارِهِ مِنَ الْمُؤْمِن فَيُلْحِقُهَا كُلَّهَا بِالنَّاصِب وَيَنْزِعُ سِنْحَ الْمُؤْمِن وَطِينَتَهُ مَعَ حَسَنَاتِهِ وَ أَبْوَابِ برِّهِ وَ اجْتِهَادِهِ مِنَ النَّاصِب فَيُلْحِقُهَا كُلَّهَا بِالْمُؤْمِن أَ فَتَرَى هَاهُنَا ظُلْماً وَ عُدْوَانَا قُلْتُ لَا يَا ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله قَالَ هَذَا وَ اللَّهِ الْقَضَاءُ الْفَاصِلُ وَالْحُكْمُ الْقَاطِعُ وَالْعَدْلُ الْبَيِّنُ لَا يُسْتَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْتَلُونَ هَذَا يَا إِبْرَاهِيمُ الْحَقِّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ هَذَا مِنْ حُكْمِ الْمَلَكُوتِ قُلْتُ يَا ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله وَ مَا حُكْمُ الْمَلَكُوتِ قَالَ حُكْمُ اللهِ وَحُكْمُ أَنْبِيَائِهِ وَ قِصَّةُ الْخَضِرِ وَ موسَى علیهما السلام اسْتَصْحَبَهُ فَقَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً افْهَمْ يَا إِبْرَاهِيمُ وَاعْقِلْ أَنْكَرَ مُوسَى علیه السلام عَلَى الْخَضِرِ علیه السلام وَاسْتَفْطَعَ أَفْعَالَهُ حَتَّى قَالَ لَهُ الْخَضِرِ علیه السلام يَا مُوسَى مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِى إِنَّمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ هَذَا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾ (61)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿رَوَى الْوَاحِدِيُّ فِي أَسْبَاب نُزُولِ الْقُرْآن بإسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَل... أَنَّ وَقْدَ نَجْرَانَ كَانُوا أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ فِيهِمُ السَّيِّدُ وَ الْعَاقِبُ وَ قَيْسُ وَ الْحَارِثُ وَعَبْدُ الْمَسِيحِ بْنُ يُونَانَ أَسْقُفُ نَجْرَانَ فَقَالَ الْأَسْقُفُ يَا أَبَا الْقَاسِمِ مُوسَى مَنْ أَبُوهُ قَالَ عِمْرَانُ قَالَ فَيُوسُفُ مَنْ أَبُوهُ قَالَ يَعْقُوبُ قَالَ فَأَنْتَ مَنْ أَبُوكَ قَالَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ قَالَ فَعِيسَى علیه السلام مَنْ أَبُوهُ فَأَعْرَضَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله عَنْهُمْ فَنَزَلَ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللهُ الْآيَةَ فَتَلَاهَا رسول الله صلی الله علیه و آله فَغَشِيَ عَلَيْهِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أتَزْعُمُ أَنَّ اللهَ أَوْحَى إِلَيْكَ أَنَّ عِيسَى علیه السلام خُلِقَ مِنْ تُرَاب مَا نَجِدُ هَذَا فِيمَا أُوحِيَ إِلَيْكَ وَلَا نَجِدْهُ فِيمَا أُوحِيَ إِلَيْنَا وَلَا يَجِدُهُ هَؤُلَاءِ الْيَهُودُ فِيمَا أُوحِيَ إِلَيْهِمْ فَنَزَلَ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا
ص: 598
1- امام باقر علیه السلام- از ابی اسحاق لیثی روایت است که گفت: ای ابراهیم به من بگو: «خورشید وقتی طلوع می کند و شعاع نورش در شهرها و بلاد ظاهر می گردد آیا این شعاع از قرص آفتاب جداست یا متصل به آن می باشد؟ عرض کردم در حال طلوع و بروزش جدا از آن می باشد». حضرت فرمود: «آیا وقتی غروب می کند و از انظار مخفی می گردد مگر نه این است که شعاع متصل به قرص نمی باشد تا به آن عود و بازگشت کند؟ عرض کردم: «آری» فرمود هر چیزی به نسخ و اصل خودش بازمی گردد، لذا وقتی قیامت به پا شود خداوند عزوجل نسخ ناصب و طینت او را با وزر وبال هایش از من می کند و تمام را به ناصب ملحق می سازد و نسخ مؤمن و طینت او را با ابواب خیر و اجتهادش از ناصب می کند و تمام را به مؤمن ملحق می سازد حال تو در این جا ظلم و ستم می بینی؟ عرض کردم: «خیر ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله. حضرت فرمود: به خدا سوگند این حکمی است که فاصل بین حق و باطل و قاطع و حتمی بوده و حکمی است عادلانه و آشکار او از آن چه انجام می دهد سؤال نشده ولی بندگان سؤال می شوند ای ابراهیم این حکم به حق و صواب از ناحیهی پروردگارت بوده و تو از شک کنندگان در آن مباش این حکم از سلطانی عظیم و بزرگ می باشد. عرض کردم ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله، حکم ملک عظیم و سلطان بزرگ چیست؟ فرمود: «حکم الله و حکم انبیائش و قصه ی خضر و موسی زمانی که موسی خواست با آن حضرت همراه باشد لذا خضر علیه السلام به آن حضرت علیه السلام گفت: تو هرگز نمی توانی که با من صبر پیشه کنی و چگونه صبر توانی کرد بر چیزی که اصلا از آن آگهی نیافته ای (کهف /67) ای ابراهیم بفهم و تعقل کن موسی بر خضر علیه السلام انکار کرد و افعال او را شنیع و منکر دانست تا این که خضرا به او گفت: ای موسی از پیش خود این افعال را انجام نداده بلکه به دستور حق تعالی بوده است».
هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده [باز] کسانی درباره ی مسیح با تو به ستیز برخیزند، بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما نیز فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم شما نیز زنان خود را؛ ما از نفوس خود و کسی که همچون جان ماست دعوت کنیم شما نیز از نفوس خود؛ آن گاه مباهله و نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم». (61)
1- امام على علیه السلام [واحدی در کتاب اسباب نزول القرآن با سندی که نقل می کند از عبدالله بن احمد بن حنبل از پدرش روایت کرده که هیئت نجرانی چهل مرد بودند و در میان آن ها ،سید، عاقب، قیس، حارث و عبدالمسیح بن یونان اسقف نجران.بودند اسقف گفت: ای ابا القاسم پدر موسی علیه السلام ال چه کسی است؟ فرمود: «عمران ال» گفت پدر یوسف علیه السلام چه کسی است؟ فرمود: «یعقوب». گفت: «پدر شما کیست»؟ فرمود: «پدر» من عبد الله بن عبدالمطلب است». گفت پدر» عیسی کیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله از آنان روی برگرداند؛ پس وحی نازل شد: إِنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را تلاوت کرد؛ پس بیهوش شد. هنگامی که به هوش آمد، گفت: «آیا گمان می کنی خداوند به تو وحی کرده که عیسی از خاک آفریده شده است؟ ما این را در آن چه به تو وحی
ص: 599
جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ الْآيَةَ قَالُوا أَنْصَفْتَنَا يَا أَبَا الْقَاسِمِ علیه السلام فَمَتَى نُبَاهِلكَ فَقَالَ بِالْغَدَاةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ انْصَرَفَ النَّصَارَى فَقَالَ السَّيِّدُ لِأَبِي الْحَارِثِ مَا تَصْنَعُونَ بِمُبَاهَلَتِهِ إِنْ كَانَ كَاذِبَاً مَا نَصْنَعُ بِمُبَاهَلَتِهِ شَيْئاً وَ إِنْ كَانَ صَادِقًا لَنَهْلِكَنَّ فَقَالَ الْأَسْقُفُ إِنْ غَدَا فَجَاءَ بولدِهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ فَاحْذَرُوا مُبَاهَلَتَهُ وَ إِنْ غَدَا بِأَصْحَابِهِ فَلَيْسَ بِشَيْءٍ فَغَدَا رسول الله صلی الله علیه و آله مُحْتَضِنَا الْحُسَيْنَ آخِذَا بَيَدِ الْحَسَنِ علیه السلام وَ فَاطِمَةٌ تَمْشِي خَلْفَهُ وَ عَلَى خَلْفَهَا وَ فِي رواية آخِذَا بِيَدِ عَلَى علیه السلام وَالْحَسَنُ علیه السلام و الْحُسَيْنُ علیه السلام بَيْنَ يَدَيْهِ وَ فَاطِمَةً تَتْبَعُهُ ثُمَّ جَنَا بِرَكَبَتَيْهِ وَجَعَلَ عَلِيّا أَمَامَهُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ فَاطِمَةَ بَيْنَ كَتِفَيْهِ وَ الْحَسَنَ علیه السلام عَنْ يَمِينِهِ وَ الْحُسَيْنَا عَنْ يَسَارِهِ وَ هُوَ يَقُولُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْتُ فَأَمَنُوا فَقَالَ الْأَسْقُفُ جَثَا وَاللَّهِ مُحَمَّد كَمَا يَجْذُو الْأَنْبِيَاءُ لِلْمُبَاهَلَة وَخَافُوا فَقَالُوا يَا أَبَا الْقَاسِمِ أَقِلْنَا أَقَالَ اللَّهُ عَشْرَتَكَ فَقَالَ نَعَمْ قَدْ أَقَلْتُكُمْ فَصَالَحُوهُ عَلَى الْفَىٰ حُلَّةِ وَ ثَلَاثِينَ دِرْعاً وَ ثَلَاثِينَ فَرَسًا وَ ثَلَاثِينَ جَمَلًا وَ لَمْ يَلْبَثِ السَّيِّدُ وَ الْعَاقِبُ إِلَّا يَسِيراً حَتَّى رَجَعَا إِلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله وَأَسْلَمَا وَ أَهْدَى الْعَاقِبُ لَهُ حُلَّةً وَعَصا وَ قَدَحاً وَنَعْلَيْن﴾. (1)
2- السجّاد علیه السلام- ﴿لَمَّا أَجْمَعَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٌّ علیه السلام عَلَى صُلْحِ مُعَاوِيَهِ قَامَ فَخَطَبَ فَقَالَ... وَ لَهُ الْحَمْدُ فِيمَا أَدْخَلَ فِيهِ نَبِيَّهُ وَ أَخْرَجَنَا وَ نَزَّهَنَا مِمَّا أَخْرَجَهُ مِنْهُ وَ نَزَّهَهُ عَنْهُ كَرَامَةً أَكْرَمَنَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا وَفَضِيلَةٌ فَضَّلَنَا بِهَا عَلَى سَائِرِ الْعِبَادِ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِمُحَمَّدِ له حِينَ جَحَدَهُ كَفَرَةُ أَهْل الْكِتَابَ وَ حَاجُوهُ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلَ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَأَخْرَجَ رسول الله صلی الله علیه و آله مِنَ الْأَنْفُسِ مَعَهُ أَبِي وَ مِنَ الْبَنِينَ أَنَا وَأَخِي وَ مِنَ النِّسَاءِ أُمِّى فَاطِمَةَ مِنَ النَّاسِ جَمِيعاً فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ وَ نَفْسُهُ وَنَحْنُ مِنْهُ وَهُوَ منا﴾. (2)
3- الرّضا علیه السلام- ﴿قَالَ الشَّيْخُ الْمُفِيدُ رَحِمَهُ اللَّهُ فِي كِتَاب الْفُصُول: قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْمَا لِلرِّضَا علیه السلام أخبرني بأكبر فضيلة الامير المؤمنين علیه السلام يَدلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَ اللَّهِ فَضِيلَةٌ فِي
ص: 600
شده نمی یابیم و در آن چه بر ما نازل شده نمی یابیم و این یهودی ها آن را در آن چه بر آن ها وحی شده نمی یابند. پس این آیه نازل شد: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ... گفتند: «ای ابا القاسم! با ما به انصاف رفتار کردی؛ پس کی با تو مباهله کنیم؟ فرمود: فردا اگر خدا بخواهد. مسیحیان بازگشتند. سید به ابوحارث گفت: در مورد مباهله با او چه می کنید؟ اگر دروغگو باشد با مباهله با او کاری انجام نمی دهیم [مباهله با او] برای ما فایده ای ندارد و اگر راستگو باشد قطعاً نابود می شویم. اسقف گفت: «اگر فردا همراه فرزندان و اهل بیتش آمد، از مباهله با او بپرهیزید و اگر با یارانش آمد، چیز مهمی نیست فردا صبح رسول خدا صلی الله علیه و آله بیرون رفت در حالی که حسین را در آغوش گرفته بود و دست حسن علیه السلام را گرفته بود و فاطمه پشت سرش و علی پشت سر فاطمه راه می رفت و در روایتی دیگر آمده دست علی را گرفته بود و حسن و حسین طلا پیشاپیش او بودند و فاطمه پشت سرش می آمد سپس دو زانو نشست و علی را روبرو در مقابلش و فاطمه را پشت سرش در راستای بین دو کتف و حسن را سمت راستش و حسین را سمت چپش قرار داد در حالی که به آن ها می گوید هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید اسقف گفت: به خدا سوگند محمد دو زانو نشست همچنان که پیامبران برای مباهله دو زانو می نشینند و ترسیدند و گفتند ای ابا القاسم علیه السلام از ما در گذر خداوند از لغزش تو درگذرد» فرمود: «بله» از شما درگذشتم پس با او بر دوهزار جامه ی نو، سی زره، سی اسب و سی شتر مصالحه کردند و سیّد و عاقب درنگ نکردند مگر اندکی تا این که به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند و اسلام آوردند و عاقب یک جامه یک عصا یک کاسه ی آبخوری و یک جفت نعلین به پیامبر صلی الله علیه و آله اهداء کرد».
2- امام سجّاد علیه السلام- وقتی که امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد معاویه به پا خاست و به منبر رفت و به امام حسن علیه السلام گفت... به حمدالله خداوند ما را در امتیازات پیامبر صلی الله علیه و آله شریک نموده و از هرچه پیامبر صلی الله علیه و آله را منزه نمود و خارج ،کرد ما را نیز منزّه نموده و خارج کرد. این امتیاز لطفی است که خداوند به ما داده و فضیلتی است بر سایر مردم که به ما بخشیده است. خداوند موقعی که اهل کتاب نبوت او (پیامبر صلی الله علیه و آله) را انکار کردند، فرمود: فَقُل تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنا وَنِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكاذِبِینَ؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای مباهله با خود مصداق انفس پدرم را و مصداق ابناء من و برادرم را و زنان مادرم را برد؛ از میان تمام مردم پس ما خانواده ی او و گوشت و خون و نفس اوییم؛ ما از او و او از ماست.
3- امام رضا علیه السلام- روزی مأمون به امام رضا علیه السلام گفت: بزرگترین امتیاز امیرالمؤمنین علیه السلام را که شاهدی از قرآن بر آن دلالت کند، برایم توضیح ده» امام رضا علیه السلام فرمود: «امتیاز مباهله که خداوند در قرآن می فرماید: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنَا وَ
ص: 601
الْمُبَاهَلَة قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ فَمَنْ حَاجَكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَدَعَا رسول الله صلی الله علیه و آله الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ علیهما السلام فَكَانَا ابْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِع نِسَاءَهُ وَ دَعَا امير المؤمنين علیه السلام فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ تَعَالَى أَجَلَّ مِنْ رسول الله صلی الله علیه و آله وَأَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لَا يَكُونَ أَحَدُ أَفْضَلَ مِنْ نَفْس رسول الله صلی الله علیه و آله بِحُكْمِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ أَلَيْسَ قَدْ ذَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى الْأَبْنَاءَ بِلَفْظِ الْجَمْعِ وَإِنَّمَا دَعَا رسول الله صلی الله علیه و آله ابْنَيْهِ خَاصَّةً وَذَكَرَ النِّسَاءَ بِلَفْظِ الْجَمْعِ وَ إِنَّمَا دَعَا رَسولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ابْنَتَهُ وَحْدَهَا فَأَلَّا جَازَ أَنْ يُذْكَرَ الدُّعَاءُ لِمَنْ هُوَ نَفْسُهُ وَ يَكُونَ الْمُرَادُ نَفْسَهُ فِي الْحَقِيقَةِ دُونَ غَيْرِهِ فَلَا يَكُونُ لامير المؤمنين علیه السلام مَا ذَكَرْتَ مِنَ الْفَضْلِ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا لَيْسَ يَصِحُ مَا ذَكَرْتَ يَا امير المؤمنين ا وَ ذَلِكَ أَنَّ الدَّاعِيَ إِنَّمَا يَكُونُ دَاعِياً لِغَيْرِهِ كَمَا أَنَّ الْآمِرَ آمِرُ لِغَيْرِهِ وَ لَا يَصِحُ أَنْ يَكُونَ دَاعِياً لِنَفْسِهِ فِي الْحَقِيقَة كَمَا لَا يَكُونُ آمِراً لَهَا فِي الْحَقِيقَة وَ إِذَا لَمْ يَدْعُ رسول الله صلی الله علیه و آله رَجُلًا فِي الْمُبَاهَلَة إِلَّا امیرالمؤمنين اللهِ فَقَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ نَفْسُهُ الَّتِي عَنَاهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ وَ جَعَلَ حُكْمَهُ ذَلِكَ فِي تَنْزِيلِهِ قَالَ فَقَالَ الْمَأْمُونُ إِذَا وَرَدَ الْجَوَابُ سَقَطَ السُّوَالُ﴾. (1)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ مَكْحُول قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ على بن ابي طالب علیه السلام لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفِظُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّبيِّ مُحَمَّدِ لله أَنَّهُ لَيْسَ فِيهِمْ رَجُلُ لَهُ مَنْقَبَةُ إِلَّا وَقَدْ شَرَكْتُهُ فِيهَا وَ فَضَلْتُهُ، وَلِى سَبْعُونَ مَنْقَبَةً لَمْ يَشْرَكْنِي فِيهَا أَحَدٌ مِنْهُمْ قُلْتُ يَا اميرالمؤمنين علیه السلام فَأَخبرني بهنَّ فقال العلم... و أما الرابعَةُ وَالثَّلَاثُونَ فَإِنَّ النَّصَارَى ادَّعَوْا أَمْراً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبناءنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ فَكَانَتْ نَفْسِي نَفْسَ رَسُولِ ، وَالنِّسَاءُ فَاطِمَةَ ، وَ الْأَبْنَاءِ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ طَاهِ، ثُمَّ نَدِمَ الْقَوْمُ فَسَأَلُوا رسول الله صلی الله علیه و آله الإِعْفَاءَ فَأَعْفَاهُمْ، وَ الَّذِي أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ عَلَى مُوسَى علیه السلام وَالْفُرْقَانَ عَلَى مُحَمَّدِ لَوْ بَاهَلُونَا لَمُسِخُوا قِرَدَةً وَخَنَازِيرَ﴾. (2)
5- الكاظم علیه السلام- ﴿عيون أخبار الرّضا علیه السلام: أَبُو أَحْمَدَ هَانِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْن مَحْمُودِ الْعَبْدِيُّ عَنْ أَبِيهِ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إِلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَر علیه السلام قَالَ دَخَلْتُ عَلَى الرَّشِيد... فَقَالَ لِي لِمَ جَوَّرْتُمْ لِلْعَامَّةِ وَ
ص: 602
أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ را بیان کرد. پیامبر اکرم برای مباهله امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام که فرزندانش بودند را و فاطمه زهرا را آورد که در این جا تعبیر زنانمان در آیه شده و امیرالمؤمنین علیه السلام را نیز آورد که او نفس پیامبر صلی الله علیه و آله به شمار می رفت؛ طبق آیه ی قرآن در نتیجه ثابت شد که احدی از جهانیان با ارزش تر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وجود نداشت در نتیجه احدی از جهانیان نیز با ارزشتر از نفس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله طبق آیه ی قرآن نیست. مأمون گفت: «مگر در این آیه خداوند ابناء را به تلفظ جمع ذکر نکرده اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اللہ دو فرزندش را فقط آورد و نساء را نیز به لفظ جمع فرموده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فقط فاطمه را تنها آورد چرا نمی توان مدعی شد که منظور از أَنفُسَنا؛ واقعاً نفس خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یه باشد نه دیگری در نتیجه ی فضیلتی که شما از آیه استفاده کردید برای امیرالمؤمنین علیه السلام ثابت نخواهد شد. امام رضا فرمود: ای امیرالمؤمنین علیه السلام این ادعای تو صحیح نیست زیرا شخص دیگری را می خواند و صدا می زند نه خود را چنان چه امر کننده به دیگری امر می کند نه به خود و این صحیح نیست که واقعاً خود را صدا زده باشد چنان چه نمی شود امر به خود بکند! وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مباهله مردی جز امیرالمؤمنین علیه السلام را شرکت نداد می فهمیم که نفس پیامبر صلی الله علیه و آله در این آیه امیرالمؤمنین علیه السلام است و این امتیاز را در قرآن به او بخشید. مأمون گفت: «وقتی جواب آمد سؤال از بین می رود».
4- امام علی علیه السلام- مکحول گوید: امام علی علیه السلام فرمود: از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله آنان که مطالب را نیکو به خاطر می سپارند می دانند که در میان آنان کسی نیست که دارای منقبتی باشد مگر این که من شریک او بوده ام و بر او برتری داشتم ولی هفتاد منقبت مرا هست که هیچ یک از آنان را در آن شرکتی نیست. عرض کردم ای أمیرالمؤمنین علیه السلام مرا از آن منقبت ها آگاه گردان» فرمود: نصاری مدعی شدند که با پیغمبر مباهله کنند خدا [این آیه را] فرو فرستاد: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ در این جا نفس من نفس رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و منظور از زنان فاطمه زهرا و از پسران حسن و حسین است سپس جمعیت نصاری پشیمان شدند و از رسول خدا صلی الله علیه و آله استعفاء کردند، و پذیرفت به حق آن که تورات را بر موسی علیه السلام و قرآن را به محمد فرستاد اگر با ما مباهله کرده بودند همه به صورت میمون ها و خوک ها مسخ می شدند».
5- امام کاظم علیه السلام- ابواحمد هانی از پدرش در حدیث مرفوعی از امام موسی کاظم علیه السلام نقل می کند بر» هارون وارد شدم.... گفت: به چه سبب برای خاصه و عامه ی تجویز کرده اید که شما را به رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت بدهند و به شما ائمه بگویند پسران رسول خدا صلی الله علیه و آله! و حال آن که شما
ص: 603
الْخَاصَّة أَنْ يَنْسِبُوكُمْ إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله وَ يَقُولُونَ لَكُمْ يَا بَنِي رسول الله صلی الله علیه و آله وَأَنْتُمْ بَنُو عَلَى علیه السلام وَ إِنَّمَا يُنْسَبُ الْمَرْءُ إِلَى أَبِيهِ وَ فَاطِمَةُ إِنَّمَا هِيَ َوعَاءُ وَالنَّبِيُّ جَدُّكُمْ مِنْ قِبَل أُمِّكُمْ... فَقُلْت قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ وَ لَمْ يَدَّعِ أَحَدُ أَنَّهُ أَدْخَلَ النبي صلی الله علیه و آله تَحْتَ الْكِسَاءِ عِنْدَ مُبَاهَلَة النَّصَارَى إِلَّا على بن ابى طالب علیه السلام وَفَاطِمَةَ وَالْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ علیهم السلام فَكَانَ تَأْوِيلُ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَبْنَاءَنَا الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ علیهما السلام وَ نِسَاءَنَا فَاطِمَةَ علیها السلام وَ أَنْفُسَنا على بن ابى طالب علیه السلام﴾. (1)
6- الرّضا علیه السلام- ﴿حَضَرَ الرِّضَا مَجْلِسَ الْمَأْمُون بِمَرْوَ وَقَدِ اجْتَمَعَ فِي مَجْلِسِهِ جَمَاعَةٌ مِنْ عُلَمَاءِ... فَقَالَ الْمَأْمُون هَلْ فَضَّلَ اللَّهُ الْعِتْرَةَ عَلَى سَائِرِ النَّاسِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَانَ فَضْلَ الْعِتْرَة عَلَى سَائِرِ النَّاسِ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ... قَالَتِ الْعُلَمَاءُ فَأَخْبِرْنَا هَلْ فَسَّرَ اللَّهُ تَعَالَى الِاصْطِفَاءَ فِي الْكِتَابِ فَقَالَ الرِّضَا فَسَّرَ الِاصْطِفَاءَ فِى الظَّاهِرِ سِوَى الْبَاطِن فِي اثْنَيْ عَشَرَ مَوْطِنَا وَ مَوْضِعاً و أما الثَّالِثَةُ فَحِينَ مَيَّزَ اللَّهُ الطَّاهِرِينَ مِنْ خَلْقِهِ فَأَمَرَ نَبِيَّهُ بِالْمُبَاهَلَة بِهِمْ فِي آيَةَ الِابْتِهَالَ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ يَا مُحَمَّد فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبناءَكُمْ وَ نِساءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَأَبْرَزَ النَّبِيُّ عَلِيّا وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ جَاءَ وَ فَاطِمَةَ وَ قَرَنَ أَنْفُسَهُمْ بِنَفْسِهِ فَهَلْ تَدْرُونَ مَا مَعْنَى قَوْلِهِ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ قَالَتِ الْعُلَمَاءُ عَلَى بِهِ نَفْسَهُ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام إِنَّمَا عَنَى بِهَا علی ابي طالب علیه السلام وَ مِمَّا يَدلُّ عَلَى ذَلِكَ قَوْلُ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم لَيَنْتَهِيَنَّ بَنُو وَلِيعَةَ أَوْ لَأَبْعَثَنَّ إِلَيْهِمْ رَجَنَا كَنَفْسِى يَعْنِي على بن ابى طالب علیه السلام وَ عَنَى بالْأَبْنَاءِ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَا وَعَلَى بِالنِّسَاءِ فَاطِمَةَ عالي فَهَذِهِ خُصُوصِيَّةٌ لَا يَتَقَدَّمُهُمْ فِيهَا أَحَدٌ وَ فَضْلُ لَا يَلْحَقُهُمْ فِيهِ بَشَرُ وَ شَرَفُ لَا يَسْبَقُهُمْ إِلَيْهِ خَلْقُ إِذْ جَعَل نفس عَلَى علیه السلام كَنَفْسِهِ فَهَذِهِ الثَّالِثَة﴾. (2)
ص: 604
فرزندان علی علیه السلام هستید و مرد را نسبت به پدرش می دهند و اصل نطفه از پدر است و فاطمه علیها السلام دختر رسول طرف آن است و پیغمبر جد شما از جانب مادر شما است..... اجد گفتم این آیه ی شریفه: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكاذِبِينَ؛ هیچ کس ادعا نکرده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هنگام مباهله با نصاری کسی را به جز علی بن ابی طالب علیه السلم و فاطمه علیها السلام و حسن و حسین خالد را به همراه خود و در زیر عبای خود قرار داده است پس مراد از ابناءنا؛ همان حسن و حسین علیهم السلام می باشد و مراد از نِساءَنا؛ فاطمه و مراد از آنفُسَنا على بن أبى طالب علیه السلام است.
6- امام رضا علیه السلام- امام رضا علیه السلام در مرو وارد مجلس مأمون حاضر شد در مجلس او جمعی از دانشمندان جمع بودند... مأمون گفت: «آیا عترت را بر دیگران فضلی است»؟ امام فرمود: خدا فضل عترت را بر دیگران در کتاب محکمش آشکار ساخته است». مأمون گفت: «در کجای قرآن آمده است؟ امام رضا علیه السلام: فرمود خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. آن ها فرزندان و [دودمانی] بودند که [ از نظر پاکی و تقوا و فضیلت، بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند (آل عمران /33-34) علما گفتند آیا خداوند در قرآن اصطفاء و برگزیدن را تفسیر نموده است؟ فرمود: خداوند» اصطفاء را در دوازده مورد از قرآن آشکارا تفسیر نموده غیر از آن چه در باطن قرآن است و امّا سوّم آن جا که خداوند شخصیت های پاک و طاهر را معین می فرماید به پیامبر صلی الله علیه و آله در آیه مباهله دستور نیایش و ابتهال می دهد در این آیه فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكاذِبِينَ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای مباهله؛ علی علیه السلام و حسن و حسین علیه السلام و فاطمه را ابراز و نفس آن ها را قرین نفس او قرار می دهد. می دانید معنی أَنفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ؛ «چیست؟ علما گفتند منظور نفس خود پیامبر صلی الله علیه و آله است. فرمود: «منظور از نفس پیامبر صلی الله علیه و آله علی بن ابی طالب است. از مطالبی که دلیل این مطلب است فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله است باید بنی ولیعه از این کار خود دست بردارند و گرنه شخصی به سرکوبی آن ها می فرستم که مانند نفس من است منظور علی بن ابی طالب است و منظور از آبناء؛ در آیه، حسن و حسین است و مراد از زنان فاطمه این امتیازی است که هیچ کس به آن ها نمی رسد و مقامی است که هیچ کس را یارای رسیدن به آن نیست زیرا نفس علی را مانند نفس پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داده است.
ص: 605
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن الشَّعْبِيِّ قَال: جَاءَ الْعَاقِبُ وَالسَّيِّدُ النَّجْرَانِيَّانِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَدَعَاهُمْ إِلَى الْإِسْلَامِ فَقَالَا إِنَّنَا مُسْلِمَانِ فَقَالَ إِنَّهُ يَمْنَعُكُمَا مِنَ الْإِسْلَامِ ثَلَاثُ أَكُلُ الْخِنْزِيرِ وَتَعْلِيقُ الصَّلِيبِ وَ قَوْلُكُمْ فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ الفَقَالَا وَ مِنْ أَيْنَ عِيسَى علیه السلام فَسَكَتَ فَنَزَلَ الْقُرْآنُ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ إِلَى آخِرِ الْقِصَّةِ فَنَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَقَالَا فَنُبَاهِلُكَ فَتَوَاعَدُوا لِغَدٍ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ لَا تُنَاعِنْهُ فَوَ اللَّهِ لَئِنْ كَانَ نَبِيَّاً لَا تَرْجِعُ إِلَى أَهْلِكَ وَلَكَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَهْلُ وَ لَا مَالُ فَلَمَّا أَصْبَحَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم أَخَذَ بِيَدِ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ يَا وَ قَدَّمَهُمْ وَ جَعَلَ فَاطِمَةَ وَرَاءَهُمْ ثُمَّ قَالَ لَهُمَا تَعَالَيَا فَهَذَا أَبْنَاؤُنَا الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ علیهما السلام وَهَذَا نِسَاؤُنَا فَاطِمَةً وَأَنْفُسُنَا عَلَى الفَقَالَا لَا نُلَاعِنُك﴾. (1)
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ ابْنُ طَلْحَة عَسْكَرُوا الْخَوَارِجِ بِالنَّهْرَوَانِ و خَرَجَ إِلَيْهِمْ عَلَى علیه السلام فَسَارَ حَتَّى بَقِيَ عَلَى فَرْسَخَيْنِ مِنْهُمْ وَكَاتَبَهُمْ وَ رَاسَلَهُمْ فَلَمْ يَرْتَدِعُوا فَأَرْكَبَ إِلَيْهِمْ إِبن عباس فَلَمَّا جَاءَهُم قَالَ مَا الَّذِي نَقَمْتُمْ مِنْ امیر المؤمنين علیه السلام قَالُوا نَقَمْنَا أَشْيَاءَ لَوْ كَانَ حَاضِراً لَكَفَّرْنَاهُ بِهَا وَ علَى علیه السلام وَرَاءَهُ يَسْمَعُ ذَلِكَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا على بن ابى طالب علیه السلام فَتَكَلَّمُوا بِمَا نَقَمْتُمْ عَلَى... قَالُوا فَإِنَّا نَقَمْنَا عَلَيْكَ أَنَّكَ قُلْتَ لِلْحَكَمَيْنِ انْظُرَا كِتَابَ اللَّهِ فَإِنْ كُنْتُ افْضَلَ مِنْ مُعَاوِيَةَ فَأَثْبَتَانِي فِي الْخِلَافَة فَإِذَا كُنْتَ شَاكاً فِي نَفْسِكَ فَنَحْنُ فِيكَ أَشَدُّ وَ أَعْظَمُ شَكَا فَقَالَ إِنَّمَا أَرَدْتَ بِذَلِكَ النَّصَفَةَ فَإِنِّي لَوْ قُلْتُ احْكُمَا لِي وَ ذَرَا مُعَاوِيَةَ لَمْ يُرْضَ وَ لَمْ يُقْبَلْ وَلَوْ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله لَنَصَارَى نَجْرَانَ لَمَّا قَدِمُوا عَلَيْهِ تَعَالَوْا حَتَّى نَبْتَهِلَ وَ أَجْعَلَ لَعْنَةَ اللَّهِ عَليْكُمْ لَمْ يَرْضَوْا وَلَكِنْ أَنْصَفَهُمْ مِنْ نَفْسِهِ كَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى فَقَالَ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَأَنْصَفَهُمْ عَنْ نَفْسِهِ فَكَذَلِكَ فَعَلْتُ أنا﴾. (2)
9- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَدِمَ عَلَى النَّبِيِّ الْعَاقِبُ وَالسَّيِّدُ، فَدَعَاهُمَا إِلَى الْإِسْلَامِ فَتَلَاحَيَا وَرَدَا عَلَيْهِ فَدَعَاهُمَا إِلَى الْمُلَاعَنَةِ، فَوَاعَدَاهُ عَلَى أَنْ يُغَادِيَاهِ بِالْغَدَاةِ فَغَدَا رَسُولُ
ص: 606
پیامبر صلی الله علیه و آله- خدا آن ها را به اسلام دعوت فرمود گفت: ند ما مسلمان هستیم فرمود: «سه چیز شما را از اسلام باز می دارد خوردن گوشت ،خوک، آویزان کردن صلیب و سخنتان در مورد عیسی بن مریم. گفتند: «عیسی علیه السلام از کجاست پدرش کیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله ساکت شد؛ پس قرآن نازل شد: إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ... فَنَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهَ عَلَى الكاذِبِینَ. گفتند: «با تو مباهله می کنیم؛ پس برای فردا با یکدیگر وعده گذاشتند. یکی از آن دو به رفیقش گفت با او ملاعنه !نکن به خدا سوگند اگر پیامبر صلی الله علیه و آله باشد به سوی خانواده ات برنمی گردی و برای تو در روی زمین نه خانواده ای و نه مال و نه ثروتی هست. وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله صبح کرد دست علی و حسن و حسین را گرفت و آن ها را جلو انداخت و فاطمه ای
شعبی گوید عاقب و سید از اهالی نجران نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و رسول را پشت سر آن ها قرار داد سپس به آن دو فرمود بیایید؛ این فرزندانمان حسن و حسین علیهما السلام و این زنان ما فاطمه و خودمان کسی که به منزله ی خودمان است علی علیه السلام است». گفتند: «با تو ملاعنه نمی کنیم.
8- امام علی علیه السلام- بن طلحه گوید: خوارج در نهروان اردو زدند و علی به سوی آن ها بیرون رفت؛ پس حرکت کرد تا این که در دو فرسخی آن ها ماند و با آن ها نامه نگاری کرد و پیک هایی به سوی هم فرستادند ولی از جنگ خوداری نکردند. ابن عباس رحمه الله علیه را سوار مرکب نمود و به سویشان فرستاد؛ هنگامی که نزد آن ها رسید، گفت: «چه کینه ای از امیرالمؤمنین علیه السلام ا دارید». گفتند: «کینه ی چیزهایی را داریم که اگر این جا حاضر بود تکفیرش می کردیم». علی ا پشت سر ابن عباس رحمه الله علیه بود و آن را می شنید. فرمود ای مردم من علی بن ابی طالب علیه السلم هستم؛ بگویید برای چه کینه ی مرا در دل دارید...؟ گفتند: «ما به این علت کینه ی تو را در دل داریم که به دو حکم گفتی به کتاب خدا بنگرید؛ اگر من از معاویه برتر بودم مرا در خلافت تثبیت کنید. پس هرگاه تو به خودت شک داشته باشی شک ما درباره ی تو شدیدتر و بزرگتر است». فرمود: «منظور من از این کار رعایت انصاف بود. اگر می گفتم به نفع من حکم کنید و معاویه را رها کنید، رضایت بخش نبود و مورد قبول واقع نمی شد و اگر پیامبر صلی الله علیه و آله به مسیحیان نجران هنگامی که نزد او آمدند می فرمود: بیایید تا مباهله کنیم و لعنت خدا بر شما باشد راضی نمی شدند ولیکن همان طور که خدای تعالی فرمانش داده بود نسبت به آن ها از خودش انصاف به خرج داد و فرمود: فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكَاذِبِينَ پس از خودش نسبت به آن ها انصاف به خرج داد و من هم همانگونه عمل کردم».
9- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر بن عبدالله انصاری گوید: عاقب و سید نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را به سوی اسلام دعوت کرد آنان سخنان ناشایستی گفتند و این دعوت را رد کردند پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را به ملاعنه دعوت کرد آنان وعده دادند که فردا چنین خواهند کرد فردای آن روز پیامبر صلی الله علیه و آله
ص: 607
اللهِ وَأَخَذَ بِيَدِ عَلَى علیه السلام وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ علیهم السلام ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَيْهِمَا فَأَبَيَا أَنْ يَجِينَا وَ أَقَرأَ لَهُ بِالْخَرَاجِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ لَوْ فَعَلَا لَأَمْطَرَ عَلَيْهِمَا الْوَادِي نَارًا﴾. (1)
10- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ دَعَا رَسول الله علي علیه السلام وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَحُسَيْناً يَا فَقَالَ اللَّهُمَّ هَوْنَاءِ أَهْلُ بَيْتِي﴾. (2)
11- الصّادق علیه السلام- ﴿أَتَاهُ حِبْرَانِ مِنْ أَحْبَارِ النَّصَارَى مِنْ أَهْل نَجْرَانَ فَتَكَلَّمَا فِي أَمْرِ عِيسَى علیه السلام فَأَنْزَلَ اللَّهُ هَذِهِ الْآيَةَ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ فَدَخَلَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَأَخَذَ بِيَدِ عَلَى وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ شَيَاء وَ فَاطِمَةَ ثُمَّ خَرَجَ وَرَفَعَ كَفَّهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ فَرَّجَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ وَدَعَاهُمْ إِلَى الْمُبَاهَلَةِ﴾. (3)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام أَحْوَل قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مَا تَقُولُ قُرَيْسُ فِي الْخُمُسِ؟ قَالَ: قُلْتُ: تَزْعُمُ أَنَّهُ لَهَا. قَالَ: مَا أَنْصَفُونَا وَاللَّهِ لَوْ كَانَ مُبَاهَلَةً لَتُبَاهِلَنَّ بِنَا وَلَئِنْ كَانَ مُبَارَزَةٌ لَتُبَارِزَنَّ بِنَا ثُمَّ يَكُونُونَ هُمْ وَ عَلَى علیه السلام سَوَاء﴾. (4)
13- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنِ الشَّعْبِيِّ قَالَ لَمَّا نَزَلَتِ الْآيَةُ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ أَخَذَ رسول الله صلی الله علیه و آله بيدِ الْحَسَن وَ الْحُسَيْنِ علیهما السلام وَ تَبعَتْهُمْ فَاطِمَةً قَالَ فَقَالَ هَذِهِ أَبْنَاؤُنَا وَ هَذِهِ نِسَاؤُنَا وَ هَذِهِ أَنْفُسَنَا فَقَالَ رَجُلُ لِشَرِيكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَ الْهُدى قَالَ يَلْعَنُهُمْ كُلُّ شَيْءٍ حَتَّى الْخَنَافِسِ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ غَضِبَ شَرِیک وَ اسْتَشَاطَ فَقَالَ يَا مُعَافَا فَقَالَ لَهُ رَجُلُ يُقَالُ لَهُ ابْنُ الْمُقْعَدِ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنَّهُ لَمْ يُعِنْكَ فَقَالَ أَنْتَ لَهُ أَنْفَعُ إِنَّمَا أَرَادَنِي تَرَكْتَ ذِكْرَ على بن ابى طالب علیه السلام﴾. (5)
14- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ما أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ فَقَالُوا أَنْصَفْتَنَا يَا أَبَا الْقَاسِمِ علیه السلام فَمَتَى مَوْعِدُكَ قَالَ بِالْغَدَاةِ إِنْ شَاءَ اللَّ-هُ قَالَ فَانْصَرَفَ وَهُمْ يَقُولُونَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مَا نُبَالِى أَيُّهُمَا أَهْلَكَ اللَّهُ النَّصْرَانِيَّةَ وَالْحَنِيفِيَّةَ إِذَا هَلَكُوا
ص: 608
دست علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و حسن و حسین علیهما السلام را گرفت و نزد آنان کسی را فرستاد که بیایند ولی آنان امتناع کردند و به دادن خراج راضی شدند پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود سوگند به کسی که مرا به حق مبعوث کرده اگر ملاعنه می کردند بیابان برای آنان پر از آتش می شد».
10- پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که آیه: نَدْعُ أَبْناءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُم نازل شد، پیامبر صلی الله علیه و آله على علیه السلام، فاطمه حسن و حسین علیه السلام را خواند و فرمود: خدایا اینان خاندان من هستند.
11- امام صادق علیه السلام- دو نفر از احبار (علمای) مسیحی اهل نجران نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و درباره ی عیسی با یکدیگر صحبت کردند؛ پس خداوند این آیه را نازل کرد: إِنَّ مَثَلَ عیسیٰ عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ الحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ * فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكاذِبين رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد و دست علی، حسن، حسین و فاطمه را گرفت سپس خارج شد و دستش را به سوی آسمان بلند کرد و میان انگشتانش را گشود و آن ها را به مباهله دعوت کرد.
12- امام صادق علیه السلام- ابوجعفر احول گوید: امام صادق علیه السلام فرمود قریش درباره ی خمس چه می گویند؟ گفتم گمان می کنند که خمس به همهی قریش می رسد» فرمود: به خدا سوگند! درباره ی ما به انصاف رفتار نکردند؛ اگر مباهله باشد به وسیله ی ما مباهله کنند و اگر جنگ باشد به وسیله ی ما مبارزه می کنند سپس ما و آن ها در خمس مساوی هستیم»!
13- پیامبر صلی الله علیه و آله- شعبی گوید: هنگامی که این آیه فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُم نازل شد؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله دست حسن و حسین طاه را گرفت و فاطمه به دنبال ایشان روان شد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این فرزندان ما و این زنان ما و این هم جانهای ما مردی به شریک که کنیه اش اباعبدالله بود گفت: «ای ابا عبدالله در آیه کسانی که دلایل ،روشن و وسیله ی هدایتی را که نازل کرده ایم کتمان کنند (بقره /159). در آخر این آیه منظور از عبارت همه ی لعن کنندگان نیز آن ها را لعن می کنند چیست؟ گفت: «همه چیز حتی سوسک ها در سوراخشان لعنتشان می کنند سپس شریک خشمگین شد و برافروخت و گفت: ای عافیت یافته مردی که به او ابن مقعد گفته می شد به او گفت ای ابا عبدالله منظورش تو نبودی گفت تو بیشتر به دردش می خوری منظورش فقط من بودم؛ چون ذکر علی بن ابی طالب علیه السلم را ترک کرده ام و فضایل او را که در قرآن آمده بیان نمی کنم؛ به همین خاطر آیه را بر من تطبیق داد».
14- امام علی علیه السلام- احمد بن جعفر معنعنا از امام علی علیه السلام روایت می کند؛ هنگامی که خداوند به پیامبری وحی کرد فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُم.گفتند: «ای ابا القاسم با انصاف با ما رفتار کردی؛ پس قرارت چه موقع «باشد؟ فرمود: اگر خدا بخواهد فردا» پیامبر صلی الله علیه و آله رفت در حالی که یهودی ها می گفتند «لا اله الا الله هنگامی که فردا هلاک شوند باکی نیست که کدام یک از آن دو- مسیحی و مسلمانان- را خداوند هلاک کند. علی بن ابی طالب ! فرمود: «هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله
ص: 609
غداً قال على بن ابى طالب علیه السلام فلما صلى النبي صلی الله علیه و آله الصُّبْحَ أَخَذَ بِيَدِي فَجَعَلَنِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَخَذَ فَاطِمَةَ فَجَعَلَهَا خَلْفَ ظَهْرِهِ وَ أَخَذَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ طَبَا عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ ثُمَّ بَرَكَ لَهُمْ بَارَكاً فَلَمَّا رَأَوْهُ قَدْ فَعَلَ ذَلِكَ نَدِمُوا وَ تَآمَرُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَنَبِيُّ وَلَئِنْ بَاهَلَنَا لَيَسْتَجِيبَنَّ اللَّهُ لَهُ عَلَيْنَا فَيُهْلِكَنَا وَ لَا يُنْجِينَا شَيْءٌ مِنْهُ إِلَّا أَنْ نَسْتَقِيلَهُ قَالَ فَأَقْبَلُوا حَتَّى جَلَسُوا بَيْنَ يَدَيْهِ ثُمَّ قَالُوا يَا أَبَا الْقَاسِمِ أَقِلْنَا قَالَ نَعَمْ قَدْ أَقَلْتُكُمْ أما وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ لَوْ بَاهَلْتُكُمْ مَا تَرَكَ اللهُ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضَ نَصْرَانِيَّةً إِلَّا أَهْلَكَهُ﴾. (1)
15- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى أَبناءنا وَ أَبْناءَكُمُ الْحَسَنُ ال وَ الْحُسَيْنُ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ الةِ رسول الله صلی الله علیه و آله و علی بن ابی طالب علیه السلم وَ نِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاَ علیها السلام﴾. (2)
16- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أمير الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ بن أبى طالب علیه السلام قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله خَطَبَنَا ذَاتَ يَوْمِ... ثُمَّ قَالَ يَا عَلَى علیه السلام مَنْ قَتَلَكَ فَقَدْ قَتَلَنِي وَ مَنْ أَبْغَضَكَ فَقَدْ أَبْغَضَنِي وَ مَنْ سَبِّكَ فَقَدْ سَيِّنِي لِأَنَّكَ مِنَى كَنَفْسِي رُوحُكَ مِنْ رُوحِي وَطِينَتُكَ مِنْ طِينَتِي﴾. (3)
17- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مُعْجَمُ الطَّبَرَانِيِّ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاس وَ أَرْبَعِينُ الْمُؤَذِّنِ وَ تَارِيخُ الْخَطِيب بِأَسَانِيدِهِمْ إِلَى جَابِرٍ قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم إِنَّ كُل بَنِي بِنْتِ يُنْسَبُونَ إِلَى أَبِيهِمْ إِنَّا أَوْلَادَ فَاطِمَةَ فَإِنِّي أَنَا أبُوهُم﴾. (4)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿في احتجاج على علیه السلام عَلَى أَبي بكر قَالَ: فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَبي بَرَزَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ بِأَهْلِ بَيْنِي وَ وُلْدِي فِي مُبَاهَلَةِ الْمُشْرِكِينَ مِنَ النَّصَارَى، أَمْ بِكَ وَ بِأَهْلِكَ وَ وَلْدِكَ؟ قَالَ: بكُم﴾. (5)
19- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن عِلْبَاءِ بْنِ أَحْمَرَ الْيَشْكُرِى قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنا وَ أَبْناءَكُمْ الْآيَةَ أَرْسَلَ رسول الله صلی الله علیه و آله إِلَى عَلِيٌّ علیه السلام وَ فَاطِمَةَ وَ ابْنَيْهَا الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ علیهما السلام وَ دَعَا الْيَهُودَ لِيُنَاعِنَهُمْ فَقَالَ شَابٌ مِنَ الْيَهُودِ وَيْحَكُمْ ألَيْسَ عَهْدَكُمْ بالأَمْسِ إِخْوَانُكُمُ الَّذِينَ مَسِحُوا قِرَدَةً وَخَنَازِيرَ لَا تُلَاعِنُوا فَانْتَهَوْا﴾. (6)
ص: 610
نماز صبح را خواند دست مرا گرفت و مرا پیش رویش قرار داد و فاطمه را گرفت و او را پشت سرش قرار داد و حسن و حسین را سمت راست و چپش قرارداد سپس این ها را در محل مشخصی برای مباهله جای داد هنگامی که او را دیدند که چنین کرد پشیمان شدند و با یکدیگر مشورت کردند و گفتند: به خدا سوگند او پیامبر صلی الله علیه و آله است و اگر با ما مباهله کند، قطعاً خداوند نفرین او را علیه ما اجابت می کند و ما را نابود می کند و هیچ چیز ما را از آن نجات نمی دهد مگر این که از او درخواست کنیم که از قرار مباهله درگذرد» فرمود آمدند تا این که روبروی او نشستند سپس گفتند ای ابا القاسم ! از قرارمان در گذر». فرمود: «از مباهله با شما در گذشتم؛ سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت اگر با شما مباهله می کردم خداوند هیچ مسیحی را بر روی زمین وا نمی گذاشت مگر این که نابودش می کرد».
15- امام باقر علیه السلام- أبناءنا وَ أَبْناءَكُمْ حسن و حسين علیهما السلام لهَا وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی بن ابی طالب علیه السلمله وَ نِساءَنَا وَنِسَاءَكُمْ فاطمه زهرا است.
16- امام علی علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن روز مرا خطاب قرار داد و فرمود: ای علی! هر که تو را بکشد مرا کشته و هر که تو را به خشم آرد مرا به خشم آورده و هرکه تو را دشنام دهد مرا دشنام داده؛ زیرا تو جان منی روحت از روح من و گلت از گل من است».
17- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر گوید کلیه ی پسران هر دختری به پدرشان منسوب می شوند، غیر از فرزندان فاطمه که من پدر ایشان می باشم.
18- امام صادق علیه السلام- علی علیه السلام در استدلال بر ابوبکر فرمود: تو را به خدا سوگند می دهم آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله با من و خانواده و فرزندان من در مباهله با مشرکان مسیحی ظاهر شد یا باتوو خانواده و فرزندانت؟ گفت با شما برای مباهله ظاهر شد».
19- پیامبر صلی الله علیه و آله- علباء گوید: هنگامی که این آیه نازل شد فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الكاذبين رسول خدا صلی الله علیه و آله به دنبال علی و فاطمه او دو پسرش حسن و حسین فرستاد و یهود را دعوت کرد که با آن ها ملاعنه کند. جوانی از یهود گفت: وای بر شما آیا برادران شما که به صورت میمون و خوک مسخ شدند به شما وصیّت نکردند که ملاعنه نکنید؛ پس از ملاعنه خودداری کنید.
ص: 611
20- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَجَّاجِ الْخَشَابِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَقُول: ... فَأَقُولُ خَبِرُونِي عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم إِذَا نَزَلَتْ بِهِ شَدِيدَةٌ مَنْ خَصَّ بِهَا أَ لَيْسَ إِيَّانَا خَصَّ بهَا حِينَ أَرَادَ أَنْ يُنَاعِنَ أَهْلَ نَجْرَانَ أَخَذَ بِيَدِ عَلَى علیه السلام وَ فَاطِمَةَ وَالْحَسَن وَالْحُسَيْنِ علیهم السلام﴾. (1)
21- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ أَبي رافع قَالَ قَالَ: مَرَّ صُهَيْبُ مَعَ أَهْل نَجْرَانَ فَذكِرَ لِرَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم مَا خَاصَمُوهُ بِهِ مِنْ أَمْرِ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ال وَ أَنَّهُمْ دَعَوْهُ وَلَدَ اللَّهِ فَدَعَاهُمْ رَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَخَاصَمَهُمْ وَ خَاصَمُوهُ فَقَالَ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ إِلَى آخِرِ الْآيَة فَدَعَا رسول الله صلی الله علیه و آله عَليّا الله فَأَخَذَ بِيَدِهِ فَتَوَكَّاً عَلَيْهِ وَ مَعَهُ ابْنَاهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ الشَيَا وَ فَاطِمَةُ الله خَلْفَهُمْ فَلَمَّا رَأَى النَّصَارَى أَشَارَ عَلَيْهِمْ رَجُلُ مِنْهُمْ فَقَالَ مَا أَرَى لَكُمْ تُنَاعِنُوهُ فَإِنْ كَانَ نَبِيَّاً هَلَكْتُمْ وَ لَكِنْ صَالِحُوهُ قَالَ فَصَالَحُوهُ قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله لَوْ لَاعَنُونِي مَا وُجِدَ لَهُمْ أَهْلُ وَلَا وُلْدُ وَ لَا مَال﴾. (2)
22- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ شَهْرِ بْنِ حَوْشَبٍ قَالَ: قَدِمَ عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله عَبْدُ الْمَسِيحِ بْنُ أَبْقَى وَ مَعَهُ الْعَاقِبُ وَ قَيْسُ أَخُوهُ وَ مَعَهُ حَارِثُ بْنُ عَبْدِ الْمَسِيحِ وَ هُوَ غُلَامُ وَ مَعَهُ أَرْبَعُونَ حِبْراً فَقَالَ يَا مُحَمَّد كَيْفَ تَقُولُ فِي الْمَسِيحَ فَوَ اللَّهِ إِنَّا لَنُنْكِرُ مَا تَقُولُ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَقَالَ إِجْلَانَا لَهُ مِمَّا يَقُولُ بَلْ هُوَ وَ اللَّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهَ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمُ وَ نِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهَل فَنَجْعَل لَّعْنَتَ الله عَلَى الْكَذِبِينَ؛ فَلَمَّا سَمِعَ ذِكْرَ الْأَبْنَاءِ غَضِبَ غَضَبًا شَدِيداً وَدَعَا الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ لا وَ عَلِيّا الوَفَاطِمَةَ فَأَقَامَ الْحَسَنَا عَنْ يَمِينِهِ وَ الْحُسَيْن العَنْ يَسَارِهِ وَ عَلَى إِلَى صَدْرِهِ وَ فَاطِمَةً إِلَى وَرَائِهِ فَقَالَ هَوْلَاءِ أَبْنَاؤُنَا وَنِسَاؤُنَا وَ أَنْفُسُنَا فَأْتِيَا لَهُمْ بِأَكْفَاءِ قَالَ فَوَثَبَ الْعَاقِبُ فَقَالَ أَذَكِّرُكَ اللَّهَ أَنْ تُلَاعِنَ هَذَا الرَّجُلَ فَوَ اللَّهِ إِنْ كَانَ كَاذِبَاً مَا لَكَ فِي مُلَاعَتَتِهِ خَيْرُ وَ إِنْ كَانَ صَادِقاً لَا يَحُولُ الْحَوْلُ وَ مِنْكُمْ نَافِخُ ضَرَمَة قَالَ فَصَالَحوهُ كُل الصلح﴾. (3)
23- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و أما الرَّدُّ عَلَى النَّصَارَى فَإِنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله احْتَجَّ عَلَى نَصَارَى نَجْرَانَ... قَالَ فَأَخْبِرُونِي مَنْ أَبُوهُ آدم فَلَمْ يُجيبُوهُ بِشَيْءٍ وَلَزِمَتْهُمُ الْحُجَّةُ فَلَمْ يُقِرُّوا بَلْ لَزِمُوا السُّكُوت فَأَنْزَلَ اللهُ تَعَالَى عَلَيْهِ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ
ص: 612
20- امام صادق علیه السلام- حجاح خشّاب گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: «از پیامبر صلی الله علیه و آله به من خبر دهید که وقتی برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش آمدی می کرد چه کسی را انتخاب می نمود؛ مگر ما را انتخاب نمی نمود مگر در جریان نفرین بر یهود نجران ما را نبرد؛ دست علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و حسن و حسین علیهم السلام را گرفت و برد.
21- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابورافع گوید صهیب با مسیحیان نجران عبور کرد و آمد و آن چه را که مسیحیان با آن درباره ی عیسی بن مریم ال با او مجادله کردند برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان کرد و از جمله این که آن ها عیسی علیه السلام را فرزند خدا قرار داده اند رسول خدا صلی الله علیه و آله آن ها را فراخواند و با آن ها مجادله کرد و آن ها با او مجادله کردند؛ پس فرمود: فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الكاذبين رسول خدال على علیه السلام له را فراخواند و دست او را گرفت و بر او تکیه کرد و دو فرزندش حسن و حسین الخاله نیز با او بودند و فاطمه پشت سرشان بود. هنگامی که مسیحیان این ها را ،دیدند مردی از آن ها، پندشان داد و نصیحت نمود و گفت: به نفعتان نمی بینم که با او ملاعنه کنید؛ اگر پیامبر صلی الله علیه و آله باشد هلاک شوید ولیکن با او مصالحه کنید. پس با پیامبر صلی الله علیه و آله مصالحه کردند رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر با من ملاعنه می کردند، نه مالی برای آن ها نه فرزندی و نه خاندانی باقی می ماند».
22- پیامبر صلی الله علیه و آله- شهر بن حوشب گوید: «عبدالمسیح فرزند ابقی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و همراه او عاقب و برادرش قیس بود و او نیز همراه او حارث فرزند عبدالمسیح آمد که جوان بود و همراهش چهل حبر (عالم مسیحی) بودند عبدالمسیح گفت ای محمد در مورد مسیح علیه السلام چه می گویی؟ به خدا سوگند که ما آن چه می گویی انکار می کنیم خدای تعالی به پیامبر صلی الله علیه و آله وحی کرد: إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ عبدالمسیح برای بزرگ داشتن عیسی از آن چه پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید، گفت: «سوگند به خدا بلکه او خدا است پس خداوند نازل کرد فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الکاذبین هنگامی که پیامبری کلمه ی فرزندان را شنید بسیار غضبناک شد و حسن حسین علی و فاطمه را خواند و حسن را سمت راستش حسین را سمت چپش علی را روبروی خودش و فاطمه را پشت سرش قرارداد و فرمود این ها فرزندان ما و زنان ما و جانهای ما هستند؛ پس همسان آن ها را بیاورید عاقب از جا پرید و گفت تو را به خدا سوگند با این مرد ملاعنه نکن به خدا سوگند اگر دروغگو باشد در ملاعنه با او برایت خیری نیست و اگر راستگو باشد سال تحویل نمی شود که است از شما کسی در هیزم بدمد هیچ کدامتان زنده نمی ماند با او کاملترین مصالحه را انجام دادند.
23- امام علی علیه السلام- و اما ردّ مسیحیان که حضرت عیسی را به خاطر نداشتن پدر خدا می دانستند، این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله بر مسیحیان نجران استدلال کرد... فرمود: «به من بگویید پدر آدم کیست؟ هیچ پاسخی به او ندادند و برهان و دلیل بر آن ها لازم و واجب شد و اعتراف نکردند؛ بلکه سکوت کردند خدای تعالی بر پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه را نازل کرد فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَ
ص: 613
وَ نِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَلَمَّا دَعَاهُمْ إِلَى الْمُبَاهَلَةِ قَالَ عُلَمَاؤُهُمْ لَوْ بَاهَلَنَا بِأَصْحَابِهِ بَاهَلْنَاهُ وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَنَا صَادِقُ فِي قَوْلِهِ فَأَمَّا إِنْ يُبَاهِلْنَا بأهْلِ بَيْتِهِ خَاصَّةً فَلَا تُبَاهِلُهُ وَأَعْطَوْهُ الرِّضَا وَشَرَطَ عَلَيْهِمُ الجِزْيَةَ وَالسَّلَاحَ حِقْنَا لِدِمَائِهِمْ وَ انْصَرَفُوا﴾. (1)
24- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَفَدَ وَفْدُ نَجْرَانَ عَلَى نَبِيِّ اللَّهِ وَ فِيهِمُ السَّيِّدُ وَالْعَاقِبُ وَ أَبُو الْحَارِثِ وَهُوَ عَبْد الْمَسِيحِ بْنُ يَوْمَانَ أَسْقُفُ نَجْرَانَ سَادَةُ أَهْلِ نَجْرَانَ فَقَالُوا لِمَ تَذْكُرُ صَاحِبَنَا قَالَ وَ مَنْ صَاحِبُكُمْ قَالُوا عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَا تَزْعُمُ أَنَّهُ عَبْدُ اللَّهِ قَالَ أَجَلْ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ قَالُوا فَأَرِنَا فِيمَنْ خَلَقَ اللَّهُ عَبْداً مِثْلَهُ فَأَعْرَضَ النَّبِيُّ عَنْهُمْ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ بِقَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ إِلَى قَوْلِهِ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَقَالَ لَهُمْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ قَالُوا نَعَمْ نُطَاعِنُكَ فَخَرَجَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَأَخَذَ بِيَدِ عَلَى علیه السلام وَ مَعَهُ فَاطِمَةٌ وَالْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ علیهم السلام فَقَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله هَؤُلَاءِ أَبْنَاؤُنَا وَ نِسَاؤُنَا وَأَنْفُسُنَا فَهَمُّوا أَنْ يُلَاعِنُوهُ ثُمَّ إِنَّ السَّيِّدَ قَالَ لِأَبِي الْحَارِثِ وَ الْعَاقِب مَا تَصْنَعُونَ بِمُلَاعَنَة هَذَا إِنْ كَانَ كَاذِبَاً مَا تَصْنَعُ بِمُلَاعَنَتِهِ شَيْئًا وَ إِنْ كَانَ صَادِقًا لَنَهْلِكَنَّ فَصَالَحُوهُ عَلَى الْجِزْيَة فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم يَوْمَئِذٍ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ لَاعَنُونِي مَا حَالَ الْحَوْلُ وَ بِحَضْرَتِهِمْ مِنْهُمْ أَحَدٌ﴾. (2)
25- الصّادق علیه السلام- ﴿ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ الْآيَةَ إِلَى قَوْلِهِ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَقَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله له فَبَاهِلُونِي إِنْ كُنْتُ صَادِقاً أَنْزِلَتِ اللَّعْنَةُ عَلَيْكُمْ وَإِنْ كُنْتُ كَاذِبَا أَنْزَلَتْ عَلَيَّ فَقَالُوا أَنْصَفْتَ فَتَوَاعَدُوا لِلْمُبَاهَلَة فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى مَنَازِلِهِمْ قَالَ رُؤَسَاؤُهُمْ السَّيِّدُ وَ الْعَاقِبُ وَ الْأَهْتَمُ إِنْ بَاهَلَنَا بِقَوْمِهِ بَاهَلْنَاهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ بِنَبِيٍّ وَإِنْ بَاهَلَنَا بِأَهْلِ بَيْتِهِ خَاصَّةً فَلَا نُبَاهِلُهُ فَإِنَّهُ لَا يُقْدِمُ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ إِلَّا وَ هُوَ صَادِقُ فَلَمَّا أَصْبَحُوا جَاءُوا إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله وَ مَعَهُ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الله وَفَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ علیهم السلام فَقَالَ النَّصَارَى مَنْ هَؤُلَاءِ فَقِيلَ لَهُمْ هَذَا ابْنُ عَمِّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ خَتَنُهُ على بن ابى طالب الله وَ هَذِهِ ابْنَتُهُ فَاطِمَةً وَهَذَانِ ابْنَاهُ الْحَسَنُ وَ
ص: 614
أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكاذِبین. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله آن ها را به مباهله دعوت نمود دانشمندانشان گفتند اگر با یارانش با ما مباهله کرد با او مباهله می کنیم و به نظر ما در سخنش راستگو نیست و اما اگر فقط با خانواده اش با ما مباهله کند، با او مباهله نمی کنیم و رضایتمندی را به او سپردند کاری کردند تا رضایتش جلب شود و پیامبر صلی الله علیه و آله با آن ها شرط کرد که جزیه و سلاح بدهند تا خونشان حفظ شود و آن ها بعد از قبول این شرایط برگشتند.
24- ابن عباس رحمه الله علیه- هیئت نجران نزد پیامبر صلی الله علیه و آله خدا آمدند و در میان آن ها سید، عاقب و ابوحارث که همان عبدالمسیح بن یومان اسقف نجران و بزرگ اهل نجران است- بودند. گفتند: «چرا صاحب (پیامبر صلی الله علیه و آله ما را به بدی یاد می کنی؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: صاحب شما کیست؟ گفتند: عیسی بن مریم تو چنین می پنداری که او بنده خداست؟ فرمود بله او بنده ی خداست. گفت: ند پس در میان خلق خداوند بندهای مثل او به ما نشان بده که بدون پدر به دنیا آمده باشد». پیامبر صلی الله علیه و آله از آنان روی گرداند؛ پس جبرئیل ا با این سخن خدای تعالی نازل شد: إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون... فنجعل لعنت الله على علیه السلام كاذبين؛ پس از نزول این آیه پیامبر صلی الله علیه و آله به آن ها فرمود تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكاذِبِین گفتند: «بله» با تو ملاعنه می کنیم؛ در نتیجه رسول خدا صلی الله علیه و آله بیرون آمد و دست علی را گرفت و همراهش فاطمه، حسن و حسين علیهم السلام بودند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «این ها فرزندان زنان و جان های ما هستند». تصمیم گرفتند که با پیامبر صلی الله علیه و آله ملاعنه کنند. سپس سید به ابی حارث و عاقب گفت: با ملاعنه با او چه کار می خواهید بکنید؟ این کار فایده ای برای شما ندارد اگر دروغگو باشد با ملاعنه با او هیچ کاری انجام نمی دهی و اگر راستگو باشد قطعاً هلاک خواهیم شد در نتیجه با پیامبر صلی الله علیه و آله بر دادن جزیه مصالحه کردند در آن روز پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «قسم» به کسی که جانم به دست اوست اگر با من ملاعنه می کردند سال تحویل نمی شد در حالی که در حضور آن ها از آن ها کسی باشد. قبل از تحویل سال همه می مردند.
25- امام صادق علیه السلام- هنگامی که خداوند این آیه را نازل کرد إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ... فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «با من مباهله کنید؛ اگر راستگو باشم لعنت (عذاب) بر شما نازل می شود و اگر دروغگو باشم بر من نازل می شود گفتند: «انصاف به خرج دادی و برای مباهله قرار گذاشتند هنگامی که به خانه هایشان بازگشتند، بزرگانشان- سیّد، عاقب و اهتم- گفت: ند اگر با قومش با ما مباهله ،کرد با او مباهله می کنیم؛ چون او پیامبر صلی الله علیه و آله نیست ولی اگر فقط با خانواده اش با ما مباهله ،کرد با او مباهله نمی کنیم؛ چرا که او خانواده اش را پیشقدم نمی کند مگر این که راستگو باشد هنگامی که صبح کردند به سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و همراه او امیرالمؤمنین علیه السلام، فاطمه علیها السلام، حسن و حسین علیهما السلام بودند مسیحیان گفتند: «این ها چه کسانی هستند؟ به آن ها گفته شد این شخص پسر عمو جانشین او و دامادش علی بن ابی طالب علیه السلام است و این دخترش فاطمه است و این دو فرزندانش حسن و حسین علیه السلام
ص: 615
الْحُسَيْنُ علیه السلام فَفَرقُوا وَ قَالُوا لِرسول الله صلی الله علیه و آله نُعْطِيكَ الرّضَا فَأَعْفِنَا عَنِ الْمُبَاهَلَةِ فَصَالَحَهُمْ رسول الله صلی الله علیه و آله عَلَى الْجِزْيَةِ وَ انْصَرَفُوا﴾. (1)
26- الباقر علیه السلام- ﴿يَا أَبَا الْجَارُودِ مَا يَقُولُونَ لَكُمْ فِي الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ مَا قُلْتُ يُنْكِرُونَ عَلَيْنَا أَنَّهُمَا ابْنَا رسول الله صلی الله علیه و آله قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ قُلْتَ احْتَجَجْنَا عَلَيْهِمْ بِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ علیه السلام وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيمانَ وَ أَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَ مُوسَى وَهَارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَعِيسَى فَجَعَلَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الله مِنْ ذُرِّيَّة نُوحٍ اللَّهِ قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ قَالُوا لَكُمْ قُلْتُ قَالُوا قَدْ يَكُونُ وَلَدُ الِابْنَةِ مِنَ الْوَلَدِ وَ لَا يَكُونُ مِنَ الصُّلْبِ قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ قُلْتُ احْتَجَجْنَا عَلَيْهِمْ بِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى لِرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ قَالُوا قُلْتُ قَالُوا قَدْ يَكُونُ فِي كَلَامِ الْعَرَبِ أَبْنَاءُ رَجُلٍ وَ آخَرُ يَقُولُ أَبْنَاؤُنَا قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرَ اللهِ يَا أَبَا الْجَارُودِ لَأَعْطِيَنَّكَهَا مِنْ كِتَابَ اللهِ جَلَّ وَتَعَالَى أَنَّهُمَا مِنْ صُلْب رسول الله صلی الله علیه و آله لَا يَرُدُّهَا إِلَّا الْكَافِرُ قُلْتُ وَ أَيْنَ ذَلِكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ مِنْ حَيْثُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ الْآيَةَ إِلَى أَنِ انْتَهَى إِلَى قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَحَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ فَسَلْهُمْ يَا أَبَا الْجَارُودِ هَلْ كَانَ يَحِلُّ لِرَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نِكَاحُ حَلِيلَتَيْهِمَا فَإِنْ قَالُوا نَعَمْ كَذَبُوا وَ فَجَرُوا وَ إِنْ قَالُوا لَا فَهُمَا ابْنَاهُ لِصُلْبِهِ﴾. (2)
27- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿صَّعْقَبُ بْنُ زُهَيْرَ: إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ اللَّهِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا الْآيَةَ قَالَ جَبْرَئِيلُ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله مَا مِنْ نَبِيَّ إِلَّا وَأَنَا بَشِيرُهُ وَنَذِيرَهُ فَمَا افْتَخَرْتُ بِأَحَدٍ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ إِلَّا بِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَقَالَ النَّبِيُّ يَا جَبْرَئِيلُ أَنْتَ مِنَّا فَقَالَ جَبْرَئِيلُ أَنَا مِنْكُمْ فَقَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله أَنْتَ مِنَّا فَقَالَ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله بين لِي لِيَكُونَ لِى فَرَجَ لِأُمَّتِكَ فَأَخَذَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله خَاتَمَهُ بِشِمَالِهِ فَقَالَ أَنَا رسول الله صلی الله علیه و آله أَوَّلُكُمْ وَثَانِيكُمْ عَلَى علیه السلام وَ ثَالِتُكُمْ فَاطِمَةً وَ رَابِعُكُمُ الْحَسَنُ الةِ وَ خَامِسَكُمُ الْحُسَيْنُ علیهم السلام وَسَادِسُكُمْ جَبْرَئِيلُ وَ جَعَلَ خَاتَمَهُ فِي إِصْبَعِهِ الْيُمْنَى فَقَالَ أَنْتَ سَادِسُنَا يَا جَبْرَئِيلُ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله الله مَا مِنْ أَحَدٍ تَخَتَمَ فِي يَمِينِهِ وَ أَرَادَ بِذَلِكَ سُنَتَكَ وَ رَأَيْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُتَحَيْراً إِلَّا أَخَذْتُ بِيَدِهِ وَ أَوْصَلْتُهُ إِلَيْكَ وَ إِلَى اميرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام﴾. (3)
ص: 616
هستند. پس ترسیدند و به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: «ما رضایت شما را جلب می کنیم؛ پس ما را از مباهله معاف کن در نتیجه رسول خدا صلی الله علیه و آله به شرط دادن جزیه با آن ها مصالحه کرد و آن ها بر گشتند.
26- امام باقر علیه السلام- ابوالجارود از امام باقر علیه السلام روایت می کند [امام باقر علیه السلام به من فرمود:] «ای اباالجارود! اینان (سنیان) درباره ی حسن و حسین به شما چه می گویند؟ عرض کردم: «آن ها سخن ما را که این دو فرزند پیامبرند انکار می کنند امام فرمود شما با چه دلایلی با ایشان احتجاج می کنید؟ عرض کردم: «دلیل ما بر ایشان همان سخن پروردگار است در مورد عیسی بن مريم علیه السلام... وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَ مُوسى وَهَارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَ زَكَرِيَّا وَ يحيى وَعِيسى... که عیسی بن مریم علیه السلام را از ذریه نوحه قرار داد فرمود: آن ها به شما چه می گویند؟ عرض کردم گویند ممکن است فرزند دختر را فرزند به شمار آورند در حالی که آن فرزند صلبی نیست». امام فرمود: «شما در برابر با چه دلیلی احتجاج می کنید؟ عرض کردم احتجاج ما بر آن ها با این سخن پروردگار است فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ». امام الله فرمود: آن ها چه می گویند؟ عرض کردم می گویند چه بسا که در سخن عرب فرزندان مردی را به خود آن مرد نسبت دهند و شخص دیگری آن ها را به خود نسبت دهد و بگوید فرزندان ما». امام فرمود: «ای ابا الجارود اینک از کتاب خدا آیه ای به تو می دهم که دلالت دارد بر آن که حسن و حسین شاه از پشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند و این دلیل را جز شخص کافر رد نکند. عرض کردم قربانت گردم این آیه در کجاست»؟ فرمود: «آن جا که خداوند می فرماید: وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ پس ای اباالجارود! از آن ها بپرس آیا برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حلال بود که با زن های حسن و حسین علیهما السلام ازدواج کند؟ اگر در پاسخ بگویند آری که مسلماً دروغ و بیهوده سخن گفته اند و اگر بگویند نه پس آن دو پسران صلبی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می باشند».
27- امام علی علیه السلام- هنگامی که خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آلهش نازل : کرد فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الكاذبين جبرئيل علیه السلام فرمود: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ پیامبری نبوده مگر این که من بشارت دهنده و بیم دهنده اش بودم و به وسیله ی هیچ یک از پیامبران مباهات نکردم مگر به وسیله ی شما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای جبرئیل تو از ما هستی جبرئیل فرمود: من از شما هستم»؟! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: تو از ما هستی جبرئیل علیه السلام فرمود: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله برایم توضیح بده تا از طرف من فرجی برای امت تو باشد پیامبر صلی الله علیه و آله انگشترش را به دست چپش گرفت و فرمود من رسول خدا صلی الله علیه و آله اولین شما هستم، دومین شما على علیه السلام، سومین شما فاطمه علیها السلام، چهارمین شما حسن علیه السلام پنجمین شما حسین علیه السلام و ششمین شما جبرئیل است و انگشترش را در انگشت دست راستش قرار داد و فرمود: «ای جبرئیل علیه السلام! تو ششمین ما هستی جبرئیل گفت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ کس نیست که انگشتر به دست راستش کند و به وسیله ی آن سنت تو را اراده کند و من او را روز قیامت سرگردان ببینم مگر این که دستش را می گیرم و او را به تو و امیرالمؤمنین علیه السلام علی بن ابی طالب علیه السلام می رسانم».
ص: 617
28- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ في تفسير الإمام علیه السلام قال رسول الله صلی الله علیه و آله مَا سَوَّى اللَّهُ قَطُّ امْرَأَةٌ بِرَجُل إِلَّا مَا كَانَ مِنْ تَسْوِيَة اللَّهِ فَاطِمَةَ على علیه السلام وَ إِلْحَاقِهَا وَهِيَ امْرَأَةُ بِأَفْضَلَ رِجَالِ الْعَالَمِينَ وَكَذَلِكَ مَا كَانَ مِنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ نا وَ إِلْحَاقِ اللَّهِ إِيَّاهُمَا بِالْأَفْضَلَيْنِ الْأَكْرَمَيْنِ لَمَّا أَدْخَلَهُمْ فِي الْمُبَاهَلَة قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَأَلْحَقَ اللهُ فَاطِمَةَ بِمُحَمَّدِ وَ عَلَى علیه السلام فِي الشَّهَادَةِ وَالْحَقِّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ط بِهِمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَكَانَ الْأَبْنَاءُ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ الةِ جَاءَ بهما رسول الله صلی الله علیه و آله فَأَقْعَدَهُمَا بَيْنَ يَدَيْهِ كَجَرْوَى الْأَسَدِ وَ أما النِّسَاءُ فَكَانَتْ فَاطِمَةَ جَاءَ بهَا رسول الله صلی الله علیه و آله وَأَقْعَدَهَا خَلْفَهُ كَلَبْوَة الْأَسَدِ وَ أَمَا الْأَنْفُسُ فكان علی بن ابی طالب علیه السلام جَاءَ به رسول الله صلی الله علیه و آله فَأَقْعَدَهُ عَلَى يَمِينِهِ كَالْأَسَدِ وَ رَبَضَ هُوَ كَالْأَسَدِ وَ قَالَ اللهُ لِأَهْلِ نَجْرَانَ هَلُمُوا الْآنَ نَتَبَاهَلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَقَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله اللَّهُم هَذَا نَفْسِي وَهُوَ عِنْدِي عِدْلُ نَفْسِى اللَّهُمَّ هَذِهِ نِسَائِي أَفْضَلُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ قَالَ اللَّهُمَّ هَذَانِ وَلَدَايَ وَ سِبْطَايَ فَأَنَا حَرْبُ لِمَنْ حَارَبُوا وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمُوا مَيَّزَ اللَّهُ تَعَالَى عِنْدَ ذَلِكَ الصَّادِقِينَ مِنَ الْكَاذِبِينَ فَجَعَلَ مُحَمَّد علیه السلام وَ عَلِيّا الله وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ النَا أَصْدَقَ الصَّادِقِينَ وَ أَفْضَلَ الْمُؤْمِنِينَ فَأَمَّا مُحَمَّدُ فَهُوَ أَفْضَلُ رِجَالُ الْعَالَمِينَ وَأَما عَلَى علیه السلام فَهُوَ نَفْسُ مُحَمَّدِ الله أَفْضَلُ رِجَالِ الْعَالَمِينَ بَعْدَهُ وَ أَما فَاطِمَةٌ فَأَفْضَلُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ أَمَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ علیهما السلام فَسَيِّدا شَبَابَ أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلَّا مَا كَانَ مِن ابْنَى الْخَالَة عِيسَى وَ يَحْيَى علیهما السلام فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى مَا الْحَقَ صِبْيَاناً برجَال كَامِلِي الْعُقُولُ إِلَّا هَوْلَاءِ الْأَرْبَعَةَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ وَيَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا شَاهِ ۖ وَالْحَسَنَ وَ
الْحُسَيْن علیه السلام﴾. (1)
29- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ النَّبي النصارى نجران... قد كان عيسى علیه السلام أَخِي كَمَا قُلْتُمْ يُحْيِي الْمَوْتَى قَدْ وَ يُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يُخْبرُ قَوْمَهِ بِمَا فِي نُفُوسِهِمْ وَمِمَّا [ عَمَّا ] يَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِهِمْ وَ ذَلِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَهُوَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْدُ وَ ذَلِكَ عَلَيْهِ غَيْرُ عَارِ وَهُوَ مِنَهُ غَيْرُ مُسْتَنْكِفَ فَقَدْ كَانَ لَحْماً وَ دَماً وَ شَعْراً وَ عَظُماً وَعَصَبَاً وَ أَمْشَاجِاً يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَظْمَأُ وَيَنْصَبُ و اللهِ بِأَرْبِهِ وَ رَبُّهُ الْأَحَدُ الْحَقِّ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَلَيْسَ لَهُ يَد قَالُوا فَأَرنَا مِثْلَهُ جَاءَ مِنْ غَيْر
نِدُّ فَحْل وَ لَا أَب قَالَ هَذَا آدَمُ الأَعْجَبُ مِنْهُ خَلْقاً جَاءَ مِنْ غَيْرِ أَبِ وَ لَا أُمِّ وَلَيْسَ شَيْءٌ مِنَ الْخَلْقِ
ص: 618
28- پیامبر صلی الله علیه و آله- در تفسیر امام علیه السلام آمده است رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند هرگز هیچ زنی را با مردی برابر قرار نداد مگر برابری فاطمه با علی علیه السلام و ملحق کردن فاطمه به او و او زنی است که از همه ی مردان عالم برتر است و همچنین است مقام حسن و حسین علیهما السلام و الحاقشان به دو انسان با فضیلت و صاحب کرامت علی و فاطمه آن جا که ایشان را در جمع مباهله کنندگان وارد کرد». پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند فاطمه را در گواهی دادن به محمد و علی ملحق کرد و حسن و حسین نه را به آن ها ملحق کرد خدای تعالی فرمود: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِين. فرزندان حسن و حسین خالد بودند که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن دو را آورد و مانند دو بچه شیر پیش رویش نشاند. و منظور از زنان فاطمه بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را آورد و مانند شیرزن پشت سرش نشاند و جانها در
ای آیه مباهله علی بن ابی طالب بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را آورد و مانند شیرمرد سمت راستش نشاند و خود نیز مانند شیر بر زمین نشست و به اهل نجران فرمود: اکنون بیایید مباهله کنیم فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكاذِبِينَ». رسول خدا صلی الله علیه و آله به محضر خدا عرض کرد: «خداوندا! این جان من است و او نزد من با جان من برابر است خداوندا این زنان من و برترین زنان عالمیان است و فرمود: خداوندا! این دو، فرزندان من و نوه های دختری من هستند و من با کسانی که با آنان بجنگند می جنگم و با کسانی که با آنان صلح و آشتی کنند در صلحم در این هنگام خدای تعالی راستگویان را از دروغگویان مشخص کرد و محمد على علیه السلام، فاطمه علیها السلام، حسن و حسین علیهما السلام را راستگوترین راستگویان و برترین مؤمنان قرار داد. محمد صلی الله علیه و آله برترین مردان عالم است و علی علیه السلام جان محمد صلی الله علیه و آله و بعد از او برترین مردان عالم است و فاطمه برترین زنان عالم و حسن و حسین علیهما السلام سرور جوانان اهل بهشتند به استثناء دو پسر خاله به دو پسر- عيسى علیه السلام و یحیی علیه السلام که خداوند هیچ کودکی را به مردان دارای عقل کامل ملحق نکرده مگر این چهار نفر عیسی بن مریم (علیه السلام)، یحیی بن زکریا، حسن و حسین.
29- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله به مسیحیان نجران فرمود.... برادرم عیسی چنان بود که گفتید؛ مرده ها را زنده می کرد و کور مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را بهبودی می بخشید و به قومش از آن چه در قلبشان هست و از آن چه در خانه هایشان ذخیره می کنند خبر می داد و همه ی این ها به اذن خدای عزوجل است و او بنده خدای عزوجل است و این برای او عار نیست و او از آن ابا ندارد. گوشت، خون، مو، استخوان اعصاب و طبیعت او غذا می خورد و تشنه می شد و اعضایش خسته می شد در حالی که پروردگارش یگانه و بر حق است که هیچ چیز همانند او نیست و همتایی ندارد. گفتند: «مانند او کسی را به ما نشان بده که بدون مرد و بدون پدر به دنیا بیاید فرمود آدم در آفرینش از او شگفت آورتر است بدون پدر و بدون مادر به دنیا آمده است و در قدرت خدای عزوجل چیزی از خلق آسان تر و یا سخت تر از چیز دیگر برای او نیست فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند تنها به آن می گوید: «موجود باش» آن نیز بیدرنگ موجود می شود و برای آن ها این آیه را تلاوت فرمود: ﴿إِنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ. آن دو گفتند: «درباره ی صاحب ما؛ پیامبر صلی الله علیه و آله ما فقط جدایی ما از تو بیشتر می شود و این امری است که ما به نفع تو اعتراف نمی کنیم؛ پس بیا تا با تو
ص: 619
بِأَهْوَنَ عَلَى علیه السلام عَزَّ وَ جَلَّ فِي قُدْرَتِهِ مِنْ شَيْءٍ وَ لَا أَصْعَبَ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ وَ تَلَا عَلَيْهِم إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ قَالَا فَمَا نَزْدَادُ مِنْكَ فِي أَمْرِ صَاحِبِنَا إِلَّا تَبَايُنَا وَ هَذَا الْأَمْرُ الَّذِي لَا نُقِرُّ لَكَ فَهَلُمَّ فَلْنُنَا عِنْكَ أَيُّنَا أَوْلَى بِالْحَقِّ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ مِثْلَهَا فَإِنَّهَا مَثَلَهُ وَ آيَةً مُعَجَّلَةٌ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آيَةَ الْمُبَاهَلَة عَلَى رَسُول الله صلی الله علیه و آله فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَتَلَا عَلَيْهِمْ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم مَا نَزَلَ عَلَيْهِ فِي ذَلِكَ مِنَ الْقُرْآنِ فَقَالَ : إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنِى أَصِيرُ إِلَى مُلْتَمَسِكُمْ وَ أَمَرَنِي بِمُبَاهَلَتِكُمْ إِنْ أَقَمْتُمْ وَأَصْرَرتُمْ عَلَى قَوْلِكُمْ. قَالَا وَ ذَلِكَ آيَةً مَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ إِذَا كَانَ غَداً بَاهَلْنَاكَ﴾. (1)
30- الكاظم علیه السلام- ﴿الَّهُمَّ صَلَّ عَلَى مُحَمَّدِ وَ عَلَى أَخِيهِ وَ صِنُوهِ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ قِبْلَة الْعَارِفِينَ وَ عَلَمِ الْمُهْتَدِينَ وَ ثَانِي الْخَمْسَةِ الْمَيَامِينِ الَّذِينَ فَخَرَ بِهِمُ الرُّوحُ الْأَمِينُ وَ بَاهَلَ اللَّهُ بِهِمْ الْمُبَاهِلِينَ فَقَالَ وَ هُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِينَ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾. (2)
31- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي مَسْرُوق عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: قُلْتُ إِنَّا نُكَلِّمُ النَّاسَ فَنَحْتَجُ عَلَيْهِمْ بقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَيَقُولُونَ نَزَلَتْ فِي أُمَرَاءِ السَّرَايَا فَنَحْتَجُ عَلَيْهِمْ بِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ فَيَقُولُونَ نَزَلَتْ فِي الْمُؤْمِنِينَ وَ نَحْتَجُ عَلَيْهِمْ بِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ لا أَسْتَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمُوَدَّةَ فِي الْقُرْبى فَيَقُولُونَ نَزَلَتْ فِي قُرْبَى الْمُسْلِمِينَ قَالَ فَلَمْ أَدَعْ شَيْئاً مِمَّا حَضَرَنِي ذِكْرُهُ مِنْ هَذِهِ وَ شِبْهِهِ إِلَّا ذَكَرْتُهُ فَقَالَ لِي إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَادْعُهُمْ إِلَى الْمُبَاهَلَةِ قُلْتُ وَ كَيْفَ أَصْنَعْ قَالَ أَصْلِحْ نَفْسَكَ ثَلَاثًا وَأَظُنُّهُ قَالَ وَ ضَمْ وَ اغْتَسِلُ وَابْرُرُ أَنْتَ وَهُوَ إِلَى الْجَبَّانِ فَشَبِّكَ أَصَابِعَكَ مِنْ يَدِكَ الْيُمْنَى فِى أَصَابِعِهِ ثُمَّ أَنْصِفْهُ وَابْدَأَ بِنَفْسِكَ وَ قُلَ اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ الرَّحْمَنَ الرَّحِيمَ إِنْ كَانَ أَبُو مَسْرُوقٍ جَحَدَ حَقًّا وَادَّعَى بَاطِلًا فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ خَسْبَانَا مِنَ السَّمَاءِ أَوْ عَذَابًا أَلِيمًا ثُمَّ رُدَّ الدَّعْوَةَ عَلَيْهِ فَقُلْ وَ
ص: 620
ملاعنه کنیم و هر کدام از ما به حق سزاوارتر است دیگری را لعنت کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم؛ که آن مصیبت تلخ عبرت انگیز و نشانه ی سریع برای مشخص شدن حق از باطل است». پس خدای عزوجل آیه ی مباهله را بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل کرد: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ. رسول خدا صلی الله علیه و آله آن چه را که در این مورد از آیات قرآن بر او نازل شد بر آن ها تلاوت کرد و فرمود: «همانا خداوند مرا فرمان داده که به خواسته ی شما (مباهله برگردم و درصورتی که بر سخنتان پایبندید و بر آن اصرار دارید مرا به مباهله با شما امر کرده است گفتند مباهله نشانه ی حقانیت میان ما و توست. فردا با تو مباهله می کنیم».
30- امام کاظم علیه السلام- خدایا درود فرست بر محمد و بر علی برادرش و هم ریشه اش امیرالمؤمنین علیه السلام و قبله ی عارفان و نشانه و راهنمای هدایت شدگان و به دوّم پنج تن سعادتمندی که روح الامین به آن ها افتخار کرد و خداوند به وسیله ی آن ها با مباهله کنندگان مباهله کرد و او که راستگوترین گویندگان است فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهُ عَلَى الْكَاذِبِينَ
31- امام صادق علیه السلام- ابو مسروق گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم ما با مردم درباره ی مذهب و امامت شما گفتگو می کنیم و با آنان احتجاج می کنیم و به گفتار خدای عزوجل دلیل می آوریم که می فرماید خدا و رسول را و اولیاء امر را فرمانبرید. (نساء/ 59) مردم می گویند این آیه درباره ی فرماندهان قشون ها نازل گشته پس برای آنان به گفتار دیگر خدای عزوجل حجت می آوریم که می فرماید: سرپرست و ولی ،شما تنها خداست و پیامبر صلی الله علیه و آله او و آن ها که ایمان آوردهاند همان ها که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند (مائده/55) پس [باز] مردم می گویند این آیه درباره ی مؤمنین نازل شده و برای آن ها به گفتار خدای عزوجل دلیل می آوریم بگو ای محمد من از شما مزدی نخواهم جز دوستی درباره ی نزدیکان [و خویشان] (شوری/23) گویند این آیه درباره ی نزدیکان و خویشان اسلامی نازل شده گوید «من آن چه در خاطر داشتم از این آیات و مانند آن و جواب هایی که مردم از آن ها دهند ذکر کردم»؟ حضرت به من فرمود اگر این طور است آن ها را به مباهله دعوت کن. عرض کردم: «چگونه مباهله کنم؟ فرمود: سه روز خود را اصلاح کن- و گمانم که فرمود: «روزه بگیر یعنی در آن سه روز که درصدد اصلاح خود به توبه و استغفار و دعا و امثال این ها برآیی روزه هم بگیر و غسل کن و با طرف خود به صحرا بروید و انگشتان دست راست خود را در انگشتان او شبکه وار بینداز و او را انصاف ده یعنی ابتداء به خود لعن و نفرین کن و بگو بار خدایا! ای پروردگار هفت آسمان و هفت زمین و ای دانای نهان و عیان و ای بخشاینده ی مهربان اگر ابومسروق حقی را انکار کرده و ادعای باطلی کرده پس بر او از آسمان عذابی دردناک نازل فرما» سپس نفرین را به او برگردان و بگو: «و اگر فلان کس حقی را انکار کرده و باطلی را ادعا کرده پس عذابی دردناک از آسمان بر او فروآور». سپس
ص: 621
إنْ كَانَ فَلَانُ جَحَدَ حَقًّا وَادَّعَى بَاطِلًا فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ حُسْبَاناً مِنَ السَّمَاءِ أَوْ عَذَاباً أَلِيمًا ثُمَّ قَالَ لِي فَإِنَّكَ لَا تَلْبَتُ أَنْ تَرَى ذَلِكَ فِيهِ فَوَ اللَّهِ مَا وَجَدْتُ خَلْقاً يُجيبُنِي إِلَيْهِ﴾. (1)
32- الباقر علیه السلام- ﴿سَّاعَةُ الَّتِي تُبَاهِلُ فِيهَا مَا بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طَلُوعِ الشَّمْسِ﴾. (2)
33- الكاظم علیه السلام- ﴿التَّبَتْلُ أَنْ تُقَلَّبَ كَفَّيْكَ فِي الدُّعَاءِ إِذَا دَعَوْتَ وَالِابْتِهَالُ أَنْ تَبْسُطَهُمَا وَ تُقَدِّمَهُمَا﴾. (3)
34- الحسین علیه السلام- ﴿وَ الِابْتِهَالُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ تَمُدُّهُمَا وَذَلِكَ عِنْدَ الدَّمْعَة﴾. (4)
35- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَبْتَهِلْ أَنْ نَتَضَرَّعْ فِي الدُّعَاءِ ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿إنَّ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ الحَقُّ وَ ما مِنْ إِله إِلَّا اللَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾. (62)
قوله تعالى: ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ﴾. (63)
قوله تعالى: ﴿قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعَالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرباب اً مِنْ دُونِ الله فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَا مُسْلِمُونَ﴾. (64)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثُمَّ دَعَا بِكِتَابِ رسول الله صلی الله علیه و آله الَّذِي بَعَثَ بِهِ دِحْيَةَ إِلَى عَظِيمٍ بُصْرَى فَدَفَعَهُ إِلَى هِر قُل فَقَرَأَهُ فَإِذَا فِيهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مِنْ مُحَمَّدِ رَسُولِ اللَّهُ لَهُ عَبْدِهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى هِرَقْلَ عَظِيمِ الرُّومِ وَ سَلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى أَمَا بَعْدُ فَإِنِّي أَدْعُوكَ بِدِعَايَةِ الْإِسْلَامِ أَسْلِمْ تَسْلَمْ أَسْلِمْ يُؤْتِكَ اللَّهُ أَجْرَكَ مَرَّتَيْنِ فَإِنْ تَوَلَّيْتَ فَإِنَّ عَلَيْكَ إِثْمَ الْيَرِيسِينَ وَ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْباب اً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾. (6)
ص: 622
فرمود: «پس از آن درنگ نکنی که اثر آن را در آن شخص به چشم خود خواهی دید. پس به خدا سوگند هیچ کس را ندیدم که مرا در این کار اجابت کند و به مباهله حاضر شود.
32- امام باقر علیه السلام- زمان مباهله بین طلوع فجر و طلوع آفتاب است.
33- امام کاظم علیه السلام- تبتل گردانیدن کف دستها در دعا در وقت خواندن دعا است. و ابتهال (زاری کردن و اخلاص ورزیدن در دعا) آن است که دست ها را بگشایی و جلو آوری.
34- امام حسین علیه السلام- الْإِبْتِهَالُ بالابردن هر دو دست است و این که آن ها را بکشی و این موقع اشک ریختن است.
35- ابن عباس رحمه الله علیه- نبتهل یعنی در دعا ناله و زاری می کنیم.
این همان سرگذشت واقعی [عیسی] است. [و ادعاهایی همچون الوهیت او، یا فرزند خدا بودنش بی اساس است] و هیچ معبودی جز خداوند یگانه نیست و به یقین تنها خداوند توانا و حکیم است (62)
اگر [با این همه شواهد روشن باز هم از پذیرش حق] روی گردانند، [بدان که طالب حق نیستند و] خداوند از [اعمال] مفسدان آگاه است. (63)
بگو: «ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما بعض دیگر را - غیر از خدای یگانه- به ربوبیت نپذیرد هرگاه [از این دعوت] سرباز زنند، بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم». (64)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- [نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به هرقل سپس هرقل (پادشاه روم) نامه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله را- که دحیه را به همراه آن نامه به سوی بزرگ بصری اسم) محلی در شام و از توابع سوریه است فرستاد و بزرگ بصری آن را به هرقل داد- خواست و آن را خواند. ناگهان دیدم که در آن نوشته است به نام خداوند بخشاینده ی مهربان از محمّد رسول خدا صلی الله علیه و آله بنده ی خدا و رسول او، به هرقل (هراکلیوس) بزرگ روم سلام و درود بر آن کس باد که از هدایت پیروی می کند همانا من تو را به تبلیغ اسلام فرا می خوانم اسلام آور تا در امان باشی و اسلام آور تا خداوند پاداشت را دو چندان دهد و اگر روی برتابی، گناه رؤساء و أمرا بر تو خواهد بود. و يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْباب اً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ».
ص: 623
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ قَالَ عَدِيُّ بْنُ حَاتِمٍ: مَا كُنَّا نَعْبُدُهُمْ يَا رَسُول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ: أمَا كَانُوا يَحِلُّونَ لَكُمْ وَيُحَرِّمُونَ فَتَأخُذُونَ بِقَوْلِهِمْ؟ فَقَالَ: نَعَمْ، فَقَالَ النَّبِيُّ لا هُوَ ذَاكَ﴾. (1)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا عِبَادَ اللَّهِ اتَّبَعُوا أَخِي وَ وَصِيِّي عَلَى بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام بأمر اللَّهِ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ اتَّخَذُوا أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ تَقْلِيداً لِجُهَالَ آبَائِهِمُ الْكَافِرِينَ بِاللَّه﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿يا أَهْلَ الْكِتاب لم تُحَاجُّونَ في إبراهيمَ وَ ما أُنزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الإنجيل إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾. (65)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ أَحْبَارَ الْيَهُودِ وَ نَصَارَى نَجْرَانَ اجْتَمَعُوا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهُ صلی الله علیه و آله فَتَنَازَعُوا فِي إبراهيم علیه السلام فَقَالَتِ الْيَهُودُ: مَا كَانَ إِلَّا يَهُودِيًا وَقالَتِ النَّصَارَى مَا كَانَ إِنَّا نَصْرَانِيَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ هَذِهِ الْآيَةَ الْمَعْنَى يَا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلَا تَعْقِلُونَ (3)
قوله تعالى: ﴿ها أنتُم هؤلاء حاجَجْتُم فيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾. (66)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ها أَنتُمْ هؤلاء؛ أَى أَنتُمْ يَا هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ يَعْنِي بِمَا فِي التَّوْرَاة وَالْإِنْجِيلِ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ يَعْنِي بِمَا فِي صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام﴾. (4)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانِ قَالَ: كُنتُ عِنْدَ أَبي جَعْفَر علیه السلام فَذَكَرْتَ اخْتِلَافِ الشَّيعَة فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَزَلْ فَرْداً مُتَفَرِّداً فِي الْوَحْدَانِيَّةِ ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله وَ عَلِيّا علیه السلام وَ فَاطِمَةَ فَمَكَثُوا أَلْفَ دَهْرٍ ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَأَشْهَدَهُمْ خَلْقَهَا وَ أَجْرَى عَلَيْهَا طَاعَتَهُمْ وَ جَعَلَ فِيهِمْ مَا شَاءَ وَ فَوَّضَ أَمْرَ الْأَشْيَاءِ إِلَيْهِمْ فِى الْحُكْمِ وَ التَّصَرْفِ وَ الْإِرْشَادِ وَ الْأَمْرِ وَ النَّهْيِ فِي الْخَلْقِ لِأَنَّهُمُ الْوَلَاةُ فَلَهُمُ الْأَمْرُ وَ الْوَلَايَةُ وَالْهَدَايَةُ فَهُمْ أَبْوَابُهُ وَ نُوَابُهُ وَ حَجَابُهُ يُحَلِّلُونَ مَا شَاءَ وَيُحَرِّمُونَ مَا شَاءَ وَلَا يَفْعَلُونَ إِلَّا مَا شَاءَ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ فَهَذِهِ الدِّيَانَةُ الَّتِي مَنْ تَقَدَّمَهَا غَرِقَ فِي بَحْرِ الْإِفْرَاطِ وَ مَنْ نَقَصَهُمْ عَنْ هَذِهِ الْمَرَاتِبِ الَّتِى رَتَّبَهُمُ اللَّهُ فِيهَا زَهَقَ فِي بَرِّ التَّفْرِيطِ وَ لَمْ يُوَفِّ
ص: 624
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که این آیه نازل شد عدی بن حاتم گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! ما آن ها علمای مسیحی را نمی پرستیدیم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آیا برایتان حلال و حرام تعیین نمی کردند و شما از سخنانشان پیروی نمی کردید؟ گفت: «بله» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «این قبول حکم آن ها همان پرستیدن آن ها است».
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای مردم! پیرو برادر و وصی من علی بن ابی طالب علیه السلام باشید طبق دستور خدا و مانند آن ها که جز خدا دیگران را ارباب خویش دانستند نباشید که تقلید از پدران نادان و کافر خود کردند.
ای اهل کتاب چرا دربارهی ،ابراهیم گفتگو و نزاع می کنید [و هر کدام او را پیرو آیین خودتان معرفی می نمایید]؟ در حالی که تورات و انجیل بعد از او نازل شده است. آیا نمی اندیشید؟! (65)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- دانشمندان یهود و مسیحیان نجران نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله جمع شدند و درباره ی ابراهيم علیه اللسام با یکدیگر اختلاف پیدا کردند یهودیان گفتند او فقط یهودی بود و مسیحیان گفتند: «او فقط مسیحی بود، در نتیجه خداوند این آیه را نازل کرد ﴿يا أَهْلَ الْكِتابِ لمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَ ما أُنزِلَتِ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾.
شما کسانی هستید که درباره ی آن چه نسبت به آن آگاه بودید، گفتگو و ستیز کردید؛ چرا درباره ی آن چه آگاه نیستید گفتگو می کنید؟ در حالی که خدا می داند، و شما نمی دانید. (66)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ما أَنتُمْ هؤلاء يعنى شما حاجَجْتُمْ فِيها لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ؛ در مورد چیزی که اطلاع دارید یعنی تورات و انجیل به بحث می پردازید فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ؛ چرا در مورد چیزی که اطلاع ندارید بحث می کنید منظور صحف ابراهیم علیه السلام است.
2- امام باقر علیه السلام- محمد بن سنان گوید: نزد امام باقر علیه السلام بودم که اختلاف شیعه را مطرح کردم. فرمود: «خداوند همیشه در یگانگی تک و تنهاست. سپس محمد على علیه السلام ي و فاطمه را آفرید و هزار دهر درنگ نمودند سپس اشیاء را آفرید و آن ها را گواه و شاهد آفرینش اشیاء قرار داد و بر اشیاء اطاعت از آن ها را لازم و جاری ساخت و هرچه می خواست در وجود آن ها قرار داد و امور اشیاء را در حکم، تصرف و راهنمایی به آن ها سپرد و همچنین امر و نهی در میان خلق را به آن ها سپرد؛ چون آن ها فرمانروایان هستند؛ پس دستور ولایت و هدایت برای آن هاست و آن ها درهای خدا جانشینان او و دربان او هستند که هرچه خدا خواست حلال و هرچه خدا خواست حرام می کنند و جز آن چه خدا بخواهد انجام نمی دهند. آن ها بندگان شایسته او هستند هرگز در سخن بر او پیشی نمی گیرند و پیوسته به فرمان او عمل می کنند و این همان دینداری است که هرکس بر آن پیشی گیرد در دریای افراط غرق شود و هرکس آن ها را از این مراتبی که خداوند برایشان ترتیب داده پایین بیاورد در دریای تفریط و کوتاهی نابود شود
ص: 625
آلَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله حَقَّهُمْ فِيمَا يَجِبُ عَلَى الْمُؤْمِنِ مِنْ مَعْرِفَتِهِمْ ثُمَّ قَالَ خُذْهَا يَا مُحَمَّد فَإِنَّهَا مِنْ مَخْرُونِ الْعِلْمِ وَ مَكْنُونِهِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ما كانَ إبْراهِيمُ يَهُودِيًا وَ لا نَصْرانِيّاً وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ المُشركينَ﴾. (67)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَنِيفاً مُسْلِماً قَالَ خَالِصاً مُخْلِصاً لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ عِبَادَة الأوثان﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ حَنِيفاً مُسْلِماً قَالَ خَالِصاً مُخْلِصاً لَا يَشُوبُهُ شَيْء﴾. (3)
3- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَقُولُ لَسْتُمْ بِيَهُودِ فَتُصَلُّوا قِبَلَ الْمَغْرب وَ لَا نَصَارَى فَتُصَلُّوا قِبَلَ الْمَشْرِق وَأَنتُمْ عَلَى مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مَا كَانَ إبْرَاهِيمُ يَهُودِيًا وَ لا نَصْرَانِيًّا وَلکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ المُشْرِکینَ﴾. (4)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ما كانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًا وَ لا نَصْرَانِيًّا لَا يَهُودِيًا يُصَلِّى إِلَى الْمَغْرِبِ وَلَا نَصْرَانِيَّاً يُصَلِّى إِلَى الْمَشْرِقِ وَ لَكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً يَقُولُ كَانَ حَنِيفاً مُسْلِماً عَلَى دِينِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله﴾. (5)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مَنْصُور بن بُزُرج قَالَ: قُلْتُ لِأَبِى عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام صَّادِقِ علیه السلام مَا أَكْثَرَ مِنْكَ سَيِّدِي ذِكْرَ سَلْمَانَ الْفَارِسِي... قالَ: إِنَّ سَلْمَانَ علیه السلام كَانَ عَبْداً صَالِحاً حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ المُشْرِكِين﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ أولَى النّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَليُّ المُؤمِنينَ﴾. (68)
1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام وَ مَنِ اتَّبَعَهُمْ﴾. (7)
ص: 626
و در چیزهایی که شناخت آل محمد صلی الله علیه و آله بر مؤمن واجب است به حق آن ها وفا نکرده است. سپس فرمود: ای محمد! این مطلب را بگیر که آن از چیزهایی است که در خزینه ی علم و گنجینه ی آن است».
ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه موحدی خالص و مسلمان بود؛ و هرگز از مشرکان نبود. (67)
1- امام صادق علیه السلام- ابن مسکان گوید امام صادق علیه السلام درباره ی قول خدای عزوجل: حَنِيفاً مُسْلِماً فرمود: «خاصل و مخلص چیزی از پرستش بت ها در آن نباشد».
2- امام صادق علیه السلام- ابن مسکان گوید امام صادق علیه السلام درباره ی حَنِيفاً مُسْلِماً فرمود: «یعنی خالص که چیزی آن را از حقیقت بیرون نکند و به غرضی آلوده نسازد و فقط برای خداوند باشد».
3- امام باقر علیه السلام- جابر گوید: «امام باقر علیه السلام درباره ی [قول خدای عزوجل]: نه شرقی است و نه غربی. (نور/35)؛ می فرماید شما نه یهودی هستید که به جانب مغرب نماز بخوانید و نه نصرانی که به جانب مشرق بخوانید شما بر ملت ابراهیم هستید خداوند در این آیه می فرماید: ﴿ما کان إِبْراهِيمُ يَهُودِيًا وَ لا نَصْرَانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مَا كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾.
4- امام علی علیه السلام- ما كانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًا وَ لا نَصْرانِيَّا؛ ابراهيم علیه السلام نه یهودی بود که نماز به طرف مغرب بخواند و نه نصرانی که به جانب مشرق نماز بخواند و لكِنْ کانَ حَنِيفاً مُسْلِماً؛ ولى متمايل به حق و مسلم بر دین محمدی بود.
5- امام صادق علیه السلام- منصور بن بزرج گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «چقدر زیاد سلمان فارسی را یاد می کنید»؟ فرمود: «همانا سلمان بنده ی شایسته گرونده به حق و مسلمان کامل بوده و از مشرکین نبوده است.
سزاوارترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کردند و این پیامبر صلی الله علیه و آله و کسانی که به او] ایمان آوردهاند [ از همه سزاوارترند؛ و خداوند، ولی و سرپرست مؤمنان است. (68)
1- امام باقر علیه السلام- ابن عجلان از امام باقر علیه السلام روایت می کند: «امام علیه السلام [درباره ی آیه: ] إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فرمود: «مقصود ائمه هستند و کسانی که پیرو آن ها هستند»».
ص: 627
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سُلَيْمَانَ الصَّيْر فِى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرَ علیه السلام يَقُولُ: عَلَى علیه السلام وَاللَّهِ عَلَى دِينِ إِبْرَاهِيمَ وَ مِنْهَاجِهِ وَأَنْتُمْ أَوْلَى النَّاسِ بِهِ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قَالَ لِي ابو عبد الله علیه السلام أَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله قُلْتُ مِنْ أَنْفُسِهِمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ نَعَمْ وَ اللَّهِ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالَهَا ثَلَاثَاً ثُمَّ نَظَرَ إِلَيَّ وَ نَظَرْتُ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا عُمَرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلى المؤمِنِينَ﴾. (2)
4- الرّضا علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ فَأَبْطَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِمَامَةَ كُلِّ ظَالِمِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ صَارَتْ فِي الصَّفْوَةِ ثُمَّ أَكْرَمَهُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام تَعَالَى بِأَنْ جَعَلَهَا فِي ذُرِّيَّتِهِ أَهْلَ الصَّفْوَة وَ الطَّهَارَة فَقَالَ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نافِلَةٌ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الخَيْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ فَلَمْ تَزَلْ فِي ذُرِّيَّتِهِ يَرِثُهَا بَعْضُ عَنْ بَعْضٍ قَرْنا فَقَرْنا حَتَّى وَرَثَهَا اللَّهُ تَعَالَى النَّبِي فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هَذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ فَكَانَتْ لَهُ خَاصَّةً فَقَلَّدَهَا عَليا بأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى رَسْمِ مَا فَرَضَ اللَّهُ فَصَارَتْ فِي ذُرِّيَّتِهِ الْأَصْفِيَاءِ الَّذِينَ آتَاهُمُ اللَّهُ الْعِلْمَ وَ الْإِيمَانَ بِقَوْلِهِ تَعَالَى وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِيمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِلَى يَوْمِ الْبَعْثِ فَهِيَ فِي وَلْدِ عَلَى الةِ خَاصَّةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (3)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ قَوْلُهُ تَعَالَى إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هَذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ فَنَحْنُ مَرَةَ أولى بالقرابة وتارة أولى بالطَّاعَةِ وَلَمَّا احْتَجَّ الْمُهَاجِرُونَ عَلَى الْأَنْصَارِ يَوْمَ السَّقِيفَة برسول الله صلی الله علیه و آله فَلَجُوا عَلَيْهِمْ فَإِنْ يَكُنِ الْفَلَجُ بِهِ فَالْحَقُّ لَنَا دُونَكُمْ وَإِنْ يَكُنْ بِغَيْرِهِ فَالْأَنْصَارُ عَلَى دَعْوَاهُمْ﴾. (4)
ص: 628
2- امام باقر علیه السلام- عبدالله بن سلیمان صیرفی گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: علی علیه السلام بر دین ابراهیم علیه السلام و طریقه ی او بود و شما از همگان به او شایسته تر می باشید».
3- امام صادق علیه السلام- عمر بن یزید گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «شما به خدا قسم از آل محمّدید»؟ عرض کردم آقا از خود آن ها هستیم فرمود «آری» به خدا قسم از خود آن ها محسوب می شوید سه مرتبه تکرار نمود سپس نگاهی به من نمود و من به آن جناب نگاه کردم فرمود: «عمر! خداوند در این آیه می فرماید: ﴿إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ﴾.
4- امام رضا علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی می فرماید پیمان من به ستمکاران نمی رسد! [و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند شایسته ی این مقامند] (بقره/124) متعهد مقام امامت ستمگران نمی شوند با این آیه امامت و رهبری هر ستمگری تا روز قیامت باطل می شود و باید از جانب خدا تعیین شود سپس خداوند او را گرامی داشت و امامت را در ذریه و فرزندان گروهی که انتخاب کرده بود و پاک بودند قرار داد و فرمود: ﴿وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نافِلَةً وَ كُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدِینَ﴾ پیوسته از نژاد او بود یکی پس از دیگری به ارث می برد قرن ها گذشت تا به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید خداوند فرمود: إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هَذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ این مقام اختصاص به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یافت و او به امیرالمؤمنین علیه السلام سپرد به امر خدا و قراردادی که با او بسته و به فرزندان علی آن ها که برگزیده و دارای علم و ایمان بودند رسید؛ بنابراین آیه ولی کسانی که علم و ایمان به آنان داده شده می گویند: «شما به فرمان خدا تا روز قیامت [در عالم برزخ درنگ کردید (روم/56) آیه در جواب کفار است که در آیه ی قبل قسم می خورند ما بیش از یک ساعت درنگ نکرده ایم در جواب آن ها کسانی که دارای علم و ایمان هستند و مصداق اصلی این دو صفت پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه ی هستند می گویند: «شما تا روز قیامت درنگ کردید پس امامت در فرزندان علی بن ابی طالب علیه السلام تا روز قیامت خواهد بود. امام على علیه السلام خداوند متعال إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هَذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الله وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ پس ما یکبار به خاطر خویشاوندی پیامبر صلی الله علیه و آله ما یکبار به خاطر خویشاوندی پیامبر صلی الله علیه و آله به خلافت سزاوارتریم و بار دیگر به خاطر طاعت و چون مهاجران در سقیفه بر انصار به نزدیکی با رسول خدا صلی الله علیه و آله حجت گذرانیدند آنان پیروز گردیدند. پس اگر موجب پیروزی خویشاوندی با رسول خدا صلی الله علیه و آله است حق با ما نه با شماست و اگر جز بدان است انصار را دعوی همان است.
ص: 629
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فنحن أولى الناس بإبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ نَحْنُ وَرَثْنَاهُ وَ نَحْنُ أُولُو الْأَرْحَامِ الَّذِينَ فَنَحْنُ وَرَثْنَا الْكَعْبَةَ وَ نَحْنُ آلَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام أَ فَتَرْغَبُونَ عَنْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام﴾. (1)
7- الباقر علیه السلام- ﴿أَنْتُمْ وَ اللَّهِ عَلَى دِينِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ مِنْهَاجِهِ وَ أَنْتُمْ أَوْلَى النَّاسِ بِهِ﴾. (2)
8- الباقر علیه السلام- ﴿يَكُونُ لِصَاحِب هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةُ... ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرَ علیه السلام وَاللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْحَجَرِ فَيَنْشُدُ اللَّهَ حَقَّهُ ثُمَّ يَقُولُ يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ يُحَاجُّنِي فِي اللَّهِ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِاللَّهِ أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ يُحَاجُنِي فِي آدَمَ اللهِ فَأَنَا أَولَى النَّاسِ بِآدَمَ اللهِ أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ يُحَاجُّنِي فِي نُوحٍ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِنُوح علیه السلام أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ يُحَاجُنِي فِي إِبْرَاهِيمَ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بإبراهيم علیه السلام أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ يُحَاجِّنِي فِى مُوسَى فَأَنَا أَوْلَى النَّاسَ بِمُوسَى علیه السلام أَيُّهَا النَّاسُ مَنَ يُحَاجُّنِي فِي عِيسَى علیه السلام فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِعِيسَى علیه السلام أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ يُحَاجُّنِي فِي مُحَمَّدِ ۖ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِمُحَمَّدِ أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ يُحَاجِنِي فِي كِتَابِ اللَّهِ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِكِتَابِ اللَّهِ...
9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿روى الشيخ الطبرسي، قال: قال على إِنَّ أَولَى النَّاسَ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ ثُمَّ تَلَا إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الْآيَةَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدِ الله مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعْدَتْ لُحْمَتُهُ وَ إِنَّ عَدُوٌّ مُحَمَّدِ لا مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ﴾. (3)
10- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لما صَعِد إلَى السَّمَاءِ... وَإِذَا فِيهَا رَجُلُ أَشْمَطُ الرَّأْسِ وَاللَّحْيَةِ جَالِسٌ عَلَى كُرْسِيِّ فَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ مَنْ هَذَا الَّذِي فِي السَّمَاءِ السَّابِعَة عَلَى بَاب الْبَيْتِ الْمَعْمُور فِي جَوَارِ اللَّهِ فَقَالَ هَذَا يَا مُحَمَّدَ أَبُوكَ إِبْرَاهِيمُ وَ هَذَا مَحَلَّكَ وَ مَحَلٌّ مَنِ اتَّقَى مِنْ أُمَّتِكَ ثُمَّ قَرا رسول الله صلی الله علیه و آله إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَيَّ وَ قَالَ مَرْحَباً بِالنَّبِيِّ الصَّالِحِ وَ الِابْنِ الصَّالِحِ وَ الْمَبْعُوثِ فِى الزَّمَنِ الصَّالِحِ﴾ (4)
ص: 630
6- امام علی علیه السلام- ما اهل بیت اولی از جمیع مردمان به حضرت ابراهیم علیه السلام و وارث ایشانیم و ما اولوالارحام آن جماعتیم که وارث کعبه مکرمه اند زیرا که آل ابراهیم علیه السلام ماییم آیا شما از ملت حضرت ابراهیم علیه السلام برمی گردید.
7- امام باقر علیه السلام- به خدا سوگند شما بر دین ابراهیم هستید و راه او را ادامه می دهید و از همه به او شایسته تر می باشید
8- امام باقر علیه السلام- اسماعیل بن جابر از امام باقر علیه السلام روایت می کند برای صاحب این امر (امام عصر علیه السلام) غیبتی است... قسم به خدا گویا او را می بینم که پشت خود را به حجر الاسود تکیه داده و خداوند را به خداوندیش سوگند می دهد که حق او را مطالبه کند سپس می فرماید: «ای مردم هرکس درباره خدا با من گفتگو و نزاع کند، [بداند که] من سزاوارترین مردم به خدا هستم. ای مردم هر کس درباره ی آدم با من گفتگو و نزاع کند بداند که من سزاوارترین مردم به آدم هستم ای مردم هر کس درباره ی نوحال با من گفتگو و نزاع کند، [بداند که] من سزاوارترین مردم به نوح هستم ای مردم! هر کس درباره ی ابراهیم علیه السلام با من گفتگو و نزاع کند بداند که من سزاوارترین مردم به ابراهیم هستم. ای مردم هر کس درباره ی موسی علیه السلام با من گفتگو و نزاع کند، بداند که من سزاوارترین مردم به موسی علیه السلام هستم. ای مردم هر کس درباره عیسی با من گفتگو و نزاع کند، بداند که من سزاوارترین مردم به عیسی هستم ای مردم هر کس درباره ی محمد با من گفتگو و نزاع کند [بداند که] من سزاوارترین مردم به محمد هستم. ای مردم هر کس درباره ی کتاب خدا با من گفتگو و نزاع کند بداند که من سزاوارترین مردم به کتاب خدا هستم...».
9- امام علی علیه السلام- شیخ طبرسی [چنین] روایت کرده است شایسته ترین مردم به پیامبران علیهم السلام کسانی هستند که به گفته های آن ها داناتر باشند و بعد این آیه ی شریفه را تلاوت کردند إِنَّ أَولَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا سپس فرمود: «دوست کسی است که از خداوند اطاعت کند اگرچه از او دور باشد و دشمن محمد کسی را گویند که خداوند را معصیت کند اگرچه با محمد خویشاوند باشد.
10- پیامبر صلی الله علیه و آله- از سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که به سوی آسمان بالا رفت: «... ناگهان در آسمان هفتم مردی را دیدم که موهای سر و ریشش جو گندمی بود و بر تختی نشسته بود». گفتم: «ای جبرئیل این شخص که در آسمان هفتم بر در بیت المعمور در جوار خداوند است کیست؟ گفت: «ای محمد ! این پدرت ابراهیم است و این جایگاه تو و جایگاه هرکسی است که از امت تو تقوا پیشه کند». سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را قرائت کرد إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِين؛ و در ادامه فرمود: «پس به او سلام کردم و بر من سلام کرد و گفت: خوش آمدی ای پیامبر صلی الله علیه و آله شایسته و فرزند شایسته و در زمانی شایسته برانگیخته شده است.
ص: 631
11- الصّادق علیه السلام- ﴿قال المفضل: قُلْتُ... يَا مَوْلَايَ نَحْنُ نَعْلَمُ أَنَّكُمْ اخْتِيَارُ اللَّهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى إِن اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ قَالَ الصَّادِقُ يَا مُفَضَّلُ فَأَيْنَ نَحْنُ فِي هَذِهِ الْآيَةِ قَالَ الْمُفَضَّلُ فَوَ اللَّهِ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام صَدَقْتَ يَا مُفَضَّلُ﴾. (1)
12- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿آل إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ آلَ عِمْرَانَ الله الْمُؤْمِنُونَ مِنْ آلِ إِبْرَاهِيمَ وَآل عِمْرَانَ علیه السلام وَ آل يس علیهم السلام وَ آل مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله بِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هُمُ الْمُؤْمِنُون وَهذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ المُؤْمِنِينَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ﴾. (69)
قوله تعالى: ﴿يا أَهْلَ الْكِتابِ لم تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ﴾. (70)
قوله تعالى: ﴿يا أَهْلَ الْكِتابِ لتَلْبِسُونَ الحَقَّ بِالْباطِلِ وَتَكْتُمُونَ الحَقَّ وَأَنتُم تَعْلَمُونَ﴾. (71)
1- الباقر علیه السلام- ﴿يا أَهْلَ الْكِتابِ لتَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ مَنْ عَادَى امير المؤمنين علیه السلام وَ تَكْتُمُونَ الْحَقِّ الَّذِي أَمَرَهُمْ بِهِ رسول الله صلی الله علیه و آله فِي عَلِيٌّ علیه السلام﴾. (3)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَدْ بَيَّنَ اللَّهُ تَعَالَى قِصَصَ الْمُغَيِّرِينَ بِقَوْلِهِ يُرِيدُونَ لِيُطْفِوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ يَعْنِي أَنَّهُمْ أثبتوا في الكتب مَا لَمْ يَقُلهُ اللَّهُ لِيَلْبِسُوا عَلَى الْخَلِيقَةِ فَأَعْمَى اللهُ قُلُوبَهُمْ حَتَّى تَرَكُوا فِيهِ مَا دَلَّ عَلَى مَا أَحْدَثُوهُ فِيهِ وَحَرَّفُوا مِنْهُ وَ بَيْنَ عَنْ إِفْكِهِمْ وَتَلْبِيسِهِمْ وَ كِتْمَانِ مَا عَلِمُوهُ مِنْهُ وَلِذَلِكَ قَالَ لَهُمْ لَم تَلْبِسُونَ الْحَقِّ بِالْبَاطِلِ﴾. (4)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَتَكْتُمُونَ الحَقِّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ أَي تَعْلَمُونَ مَا فِي التَّوْرَاةِ مِنْ صِفَة رسول الله صلی الله علیه و آله وَ تَكْتُمُونَه﴾. (5)
ص: 632
11- امام صادق علیه السلام- [مفضل] گفتم ولای من ما می دانیم که شما برگزیده ی خدا هستید به دلیل این که خداوند می فرماید درجات هر کس را بخواهیم و شایسته بدانیم، بالا می بریم. (انعام /83) و این آیه خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد!. (انعام/124). و این آیه: خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. آن ها فرزندان و دودمانی بودند که از نظر پاکی و تقوا و فضیلت بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند و خداوند شنوا و داناست و از کوششهای آن ها در مسیر رسالت ،خود آگاه می باشد. (آل عمران 33-34) امام فرمود: ای مفصل ما در این آیه کجا ذکر شده ایم؟ عرض کرد: «به خدا قسم! این که خدا می فرماید: إِنَّ أَولَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هَذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ المؤمِنِينَ. حضرت فرمود: «ای مفضل! راست گفتی.
12- ابن عباس رحمه الله علیه- منظور از آل ابراهیم و آل عمران، مؤمنان از آل ابراهیم، آل عمران آلیس و آل محمد هستند؛ به سبب سخن خدای عزوجل: إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ و آن ها همان مؤمنان هستند.
جمعی از اهل کتاب از یهود] دوست داشتند [و آرزو می کردند] شما را گمراه کنند؛ در حالی که گمراه نمی کنند مگر خودشان را، و نمی فهمند! (69)
ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر می شوید در حالی که [به درستی آن] گواهی می دهید؟! (70)
ای اهل کتاب چرا [برای گمراه کردن مردم] حق را با باطل [می آمیزید و] مشتبه می کنید و حقیقت را کتمان می کنید در حالی که می دانید؟ (71)
1- امام باقر علیه السلام- يا أَهْلَ الْكِتابِ وَ تَلْبِسُونَ الْحَقِّ بِالْباطِلِ کسانی هستند که با امیرالمؤمنین علیه السلام دشمنی کردند و حقی که رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ی علی الله به آن امرشان کرده بود، کتمان می کنند.
2- امام على علیه السلام- خداوند قصه ی تغییر دهندگان کتاب های آسمانی را با این سخنش بیان فرمود: آن ها می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولی خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند. (توبه/32) منظور این است که آن ها در کتاب های آسمانی چیزهایی که خدا نگفته بود، نگاشتند تا کار را بر خلق مشتبه کنند؛ در نتیجه خداوند دل هایشان را کور کرد تا این که در کتاب خدا چیزهایی باقی گذاشتند که بر آن چه در آن ایجاد کردند و از آن تحریف نمودند دلالت می کند و خداوند از دروغشان مشتبه کردن امور و مخفی کردن آن چه از کتاب می دانستند، پرده برداشت و به همین خاطر به آن ها فرمود: وَتَلْبِسُونَ الْحَقِّ بِالْبَاطِلِ.
3- على بن ابراهيم علیه السلام- وَ تَكْتُمُونَ الحَقِّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ یعنی با این که می دانید در تورات صفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ذکر شده، پنهان می کنید.
ص: 633
قوله تعالى: ﴿وَ قالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾ (72)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ فِي قَوْمِ مِنَ الْيَهُودِ قَالُوا آمَنَّا بِالَّذِي جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ بِالْغَدَاةِ وَ كَفَرُوا بِهِ بِالْعَشِيِّ﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبى الْجَارُودْ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْل الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ فَإِنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله لَمَّا قَدِمَ الْمَدِينَةَ وَ هُوَ يُصَلَّى نَحْوَ بَيْتِ الْمَقْدِسِ أَعْجَبَ ذَلِكَ الْيَهُودَ فَلَمَّا صَرَفَهُ اللَّهُ عَنْ بَيْتِ الْمَقْدِسِ إِلَى الْبَيْتِ الْحَرَامِ وَجَدَتِ الْيَهُودُ مِنْ ذَلِكَ وَ كَانَ صَرْفُ الْقِبْلَة فِي صَلَاةِ الظُّهْرِ فَقَالُوا صَلَّى مُحَمَّد لله الْغَدَاةَ وَاسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا فَآمِنُوا بِالَّذِي أنْزلَ عَلَى مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَجْهَ النَّهَارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ يَعْنُونَ الْقِبْلَةَ حِينَ اسْتَقْبَلَ رسول الله صلی الله علیه و آله الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ إِلَى قِبْلَتِنَا﴾. (2)
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ عن دينهم الاسلام﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَلا تُؤْمِنُوا إِلَّا لَمَنْ تَبعَ دينَكُمْ قُلْ إِنَّ اهْدَى هُدَى الله أَنْ يُؤْتى أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ الله واسِعٌ عَلِيمٌ﴾. (73)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّبِعُوا هُدَى اللَّهِ تَهْتَدُوا وَ تُرْشَدُوا وَهُوَ هُدَايَ وَ هُدَايَ وَ هُدَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب فَمَن اتَّبَعَ هُدَاهُ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدْ اتَّبَعَ هُدَايَ وَ مَن اتَّبَعَ هُدَايَ فَقَدْ َاتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ وَ مَن اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ فَلَا يَضِلُ وَ لَا يَشْقَى﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَاللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم﴾. (74)
ص: 634
و جمعی از اهل کتاب [از یهود] گفت: ند به آن چه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز به ظاهر ایمان بیاورید؛ و در پایان روز کافر شوید و به این وسیله مؤمنان را در
ایمانشان متزلزل سازید. شاید آن ها [از آیین خود] بازگردند. (72)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه درباره ی گروهی از یهودیان نازل شد صبحگاه گفتند: به آن چه محمد آورده، ایمان آورده ایم و شب کافر شدند.
2- امام باقر علیه السلام- در روایت ابوالجارود از امام باقر علیه السلام درباره ی قول خداوند متعال و قالت طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ آمده است: «وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مدینه آمد و به جانب بیت المقدس به طرف کعبه روی برگرداند ناراحت شدند این تغییر قبله در نماز ظهر بود گفتند محمد نماز صبح را به جانب قبله ی ما خواند پس به آن چه بر او نازل شده در روز ایمان بیاورید ولی شامگاه کافر شوید منظورشان قبله بود که بعد از ظهر به جانب کعبه روی برگردانده شاید آن ها باز به طرف قبله ی ما روی آورند».
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ از دینشان اسلام برگردند.
و [ گفتند]: جز به کسی که از آیین شما پیروی می کند [واقعاً] ایمان نیاورید». بگو: «هدایت [واقعی] هدایت الهی است و توطئه ی آن ها] بی اثر است». و گفتند: «تصوّر نکنید به کسی همانند کتاب آسمانی شما داده می شود یا این که می توانند در پیشگاه پروردگارتان با شما بحث و گفتگو کنند بگو: «فضل به دست خداست و به هرکس بخواهد و شایسته باشد می دهد و خداوند دارای مواهب گسترده و آگاه از موارد شایسته ی آن است. 73)
1- امام کاظم علیه السلام- پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود ای مردم پیرو هدایت خدا باشید تا رستگار شوید؛ راه یابید و آن راه من و راه این شخص علی بن ابی طالب است هر که پیرو علی علیه السلام در حیات من باشد و بعد از مرگم پیرو من بوده است و پیرو من پیرو خداست و هرکس پیرو خدا باشد گمراه و بدبخت نمی شود.
هرکس را بخواهد ویژه ی رحمت خود می کند؛ و خداوند دارای مواهب عظیم است. (74)
ص: 635
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ قَالَ: الْمُخْتَصُ بالرَّحْمَة نَبِيُّ اللَّهِ وَصِيُّهُ الله إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مِائَةَ رَحْمَة تِسْعُ وَتِسْعُونَ رَحْمَةً عِنْدَهُ مَدْخُورَةٌ لِمُحَمَّدِ وَ عَلَى الوَ عِتْرَتِهِمَا وَرَحْمَةُ وَاحِدَةً مَبْسُوطَةٌ عَلَى سَائِرِ الْمَوْجُودِينِ﴾. (1)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَّ عَلِيّاً كَتَبَ إِلَى مُعَاوِيَةَ أما بعد... وَ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ الحَسَدُوا هُوداً إِذْ يَقُولُ قَوْمُهُ ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مَا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذا الخَاسِرُونَ قَالُوا ذَلِكَ حَسَداً أَنْ يُفَضَّلَ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَ مِنْ قَبْلِ ذَلِكَ ابْنُ آدَمَ علیه السلام قابيل قتل هابيلَ الحَسَداً فَكَانَ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَمِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بدينار لا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً ذالِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّه الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾. (75)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَإِنَّ الْيَهُودَ قَالُوا يَحِلُّ لَنَا أَنْ نَأْخُذَ مَالَ الْأُمِّيِّينَ وَالْأَمَيُّونَ الَّذِينَ لَيْسَ مَعَهُمْ كِتَابُ فَرَدَّ اللهُ عَلَيْهِمْ فَقَالَ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّه الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾. (3)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رُويَ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله لَمَّا قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ قَالَ: كَذَبَ أَعْدَاءُ اللَّهِ، مَا مِنْ شَيْءٍ كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّة إِلَّا وَهُوَ تَحْتَ قَدَمَيَّ إِلَّا الْأَمَانَةَ فَإِنَّهَا مُؤَدَاةُ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِر﴾. (4)
3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَائِماً؛ أَي مِلْحاً﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقى فَإِنَّ اللهَ يُحِبُّ المُتَّقِينَ﴾. (76)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أَيانِهِمْ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ الله وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ هُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾. (77)
ص: 636
1- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام درباره ی [قول خدای عزوجل]: اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ؛ اختصاص می دهد رحمت خود را به هرکس : فرمود کسانی که رحمت خدا به آن ها اختصاص دارد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و وصی اوست خداوند هزار رحمت آفریده است؛ نودونه قسمت آن برای حضرت محمد و علی الله و عترت آن ها یه ذخیره است و یک رحمت را برای سایر مردم گشوده است.
2- امام علی علیه السلام- امام علی علیه السلام به معاویه نوشت: «... و بعد از نوح به هود علیه السلام حسادت ورزیدند هنگامی که قومش می گفت: ند این بشری است مثل شما از آن چه می خورید می خورد و از آن چه می نوشید می نوشد پس چگونه می تواند پیامبر صلی الله علیه و آله باشد؟ و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید، مسلماً زیانکارید (مومنون/34-33) این سخنان را از روی حسادت- به این که خداوند هر کس را بخواهد برتری می دهد و رحمت خود را به هر کس بخواهد اختصاص می دهد- گفتند و قبل از آن فرزند آدم علیه السلام قابیل هابیل را به خاطر حسادت کشت و از زیانکاران بود.
و در میان اهل کتاب کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آن ها بسپاری آن را به تو باز می گردانند و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو باز نمی گردانند؛ مگر تا زمانی که بالای سر آن ها ایستاده و بر آن ها مسلط باشی. این به خاطر آن است که گفتند ما در برابر امتین (غیر یهود)، مسؤول نیستیم و بر خدا دروغ می بندند؛ در حالی که [دروغ بودن آن را می دانند] (75)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- یهود می گفت: ند برای ما حلال است که مال امیین را بخوریم یعنی کسانی که دارای کتاب نیستند خداوند آن ها را با این آیه رد کرد و يَقُولُونَ عَلَى علیه السلام الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ».
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که این آیه را قرائت نمود فرمود: دشمنان خدا دروغ گفتند؛ هیچ چیز در جاهلیت نبود مگر این که زیر پاهایم هستند ارزشی ندارند مگر امانت که آن به نیکوکار و بدکار برگردانده می شود».
3- ابن عباس رحمه الله علیه- قائماً؛ یعنی پافشاری کننده.
آری، کسی که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری پیشه نماید [خدا او را دوست می دارد؛ زیرا] خداوند پرهیزگاران را دوست دارد (76)
کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود را [به نام مقدس او] به بهای ناچیزی می فروشند بهره ای در آخرت نخواهند داشت؛ و خداوند با آن ها سخن نمی گوید و به آنان در قیامت نگاه رحمت نمی کند و آن ها را پاک نمی سازد؛ و عذاب دردناکی برای آن هاست. (77)
ص: 637
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿دَخَلَ عَمْرُو بْنَ عُبَيْدِ عَلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ نَعَمْ يَا عَمْرُو أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ الْإِشْرَاكَ بِاللَّه... وَالْيَمِينُ الْغَمُوسُ الْفَاجِرَةُ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أَيمَانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا أُولئِكَ لا خَلاقَ هُم فِي الآخِرَة﴾. (1)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا قَالَ يَتَقَرَّبُونَ إِلَى النَّاس بأنَّهُمْ مُسْلِمُونَ فَيَأْخُذُونَ مِنْهُمْ وَيَخُونُونَهُمْ وَمَا هُم بِمُسْلِمِينَ عَلَى الحقيقة﴾. (2)
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن عبد الله، عن النبي صلی الله علیه و آله قال: مَنْ حَلَفَ عَلَى يَمِين يَقْتَطِعُ بِهَا مَالَ أَخِيهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَصْدِيقَ ذَلِكَ فِي كِتَابِهِ إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا قَالَ فَبَرَزَ الْأَشْعَثُ بْنُ قَيْسِ فَقَالَ فِي نَزَلَتْ خَاصَمْتُ إِلَى رَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَقَضَى عَلَيَّ بِالْيَمِينِ﴾. (3)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿وَ الْخَلَاقُ النَّصِيبُ فَمَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ نَصِيبُ فِي الْآخِرَةِ فَبِأَيِّ شَيْءٍ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ﴾. (4)
2-2- الحسن علیه السلام- ﴿النَّاسُ أَرْبَعَةُ فَمِنْهُمْ مَنْ لَهُ خُلُقُ وَلَا خَلَاقَ لَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ خَلَاقُ وَ لَا خُلُقَ لَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَا خُلُقَ وَ لَا خَلَاقَ لَهُ وَ ذَلِكَ مِنْ شَرِّ النَّاسِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ خُلُقُ وَ خَلَاقُ فَذَلِكَ خَيْرُ النَّاسِ﴾. (5)
3-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أدنَى الْكُفْر أَنْ يَسْمَعَ الرَّجُلُ مِنْ أَخِيهِ الْكَلِمَةَ فَيَحْفَظَهَا عَلَيْهِ يُرِيدُ أَنْ الله يَفْضَحَهُ بِهَا أُولئِكَ لا خَلاقَ لهُم﴾. (6)
ص: 638
1-1- امام صادق علیه السلام- عمرو بن عبید خدمت امام صادق علیه السلام رسید گفتم می خواهم گناهان کبیره را از روی قرآن خدای عزوجل بشناسم امام علیه السلام فرمود: «آری ای عمرو بزرگترین گناهان کبیره شرک به خداست... و سوگند دروغ در راه نابکاری و تبهکاری. زیرا خدای عزوجل می فرماید: ﴿الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا أُولئِكَ لَا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ﴾.
2-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمَانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا؛ منظور کسانی هستند که به مسلمانان خود را نزدیک می کنند و از آن ها استفاده می نمایند ولی به ایشان خیانت می کنند در حقیقت مسلمان نیستند.
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- عبدالله از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت می کند هرکس سوگند بخورد و با آن سوگند دروغ مال برادرش را برای خود بردارد خدای عزوجل را در حالی که خدا بر او خشمگین است ملاقات می کند. سپس خداوند تصدیق این سخن را در کتابش نازل کرد: إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أَيانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا پس از نزول آیه اشعث بن قیس ظاهر شد و گفت: «این آیه درباره ی من نازل شد. من آیتی را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بردم تا در مورد ما حکم کند و پیامبر صلی الله علیه و آله به سبب سوگند طرف مقابل عليه من حكم كرد»
1-2- امام باقر علیه السلام- و الْخَلاقُ همان نصیب است و کسی که در آخرت نصیبی ندارد، به چه وسیله داخل بهشت می شود؟!
2-2- امام حسن علیه السلام- مردم چهار دسته هستند بعضی از آن ها دارای خلق می باشند ولی بهره و نصیبی ندارند؛ جماعتی بهره و نصیب دارند ولی اخلاق ندارند؛ گروهی نه اخلاق دارند و نه حظی و بهره ای؛ این ها بدترین مردم می باشند و دست های هم اخلاق دارند و هم بهره و نصیب دارند؛ این جماعت از بهترین مردم هستند.
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- کمترین کفر این است که مرد سخنی از برادرش بشنود آن سخن را بر زیان او نگهداری کند و اراده کند که با آن سخن او را رسوا کند. أُولئِكَ لا خَلاقَ لهم.
ص: 639
4-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَا يَقُومُ الْقَائِمُ علیه السلام حَتَّى تُفْقَاً عَيْنُ الدُّنْيَا وَتَظهَرَ الْحُمْرَةُ فِي السَّمَاءِ و تِلْكَ دُمُوعُ حَمَلَة الْعَرْشِ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ وَ حَتَّى يَظْهَرَ فِيهِمْ قَوْمُ لَا خَلَاقَ لَهُمْ يَدْعُونَ لِوَلَدِي وَ هُمْ بِرَاء مِنْ وَلَدِي﴾. (1)
1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَعْنِي لَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ بِخَيْرِ لِمَنْ لَا يَرْحَمُهُمْ وَ قَدْ يَقُولُ الْعَرَبُ لِلرَّجُلِ السَّيْدِ أَوْ لِلْمَلِكِ لَا تَنْظُرُ إِلَيْنَا يَعْنِي أَنَّكَ لَا تُصِيبُنَا بِخَيْرٍ وَ ذَلِكَ النَّظَرُ مِنَ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ﴾. (2)
1-4- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ إِسْحَاقَ بْن عَمَّارِ الصَّيْرَفِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي اللَّهِ قَالَ: ثَلَاثَةُ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ وَ لَا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَمَنْ هُمْ قَالَ رَجُلُ ادَّعَى إِمَامًا مِنْ غَيْرَ اللَّهِ، وَ آخَرُ طَعَنَ فِي إِمَامٍ مِنَ اللَّهِ، وَآخَرُ زَعَمَ أَنَّ لَهُمَا فِي الْإِسْلَامِ نَصِيباً﴾. (3)
2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿ثَلَاثَهُ لا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ مَن ادَّعَى إِمَامَةً مِنَ اللَّهِ لَيْسَتْ لَهُ وَ مَنْ جَحَدَ إِمَامَا مِنَ اللَّهِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ لَهُمَا فِي الْإِسْلَامِ نَصِيباً﴾. (4)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْن أَبي يَعْفُور قَالَ كُنْتُ عِنْدَ الصَّادِقِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ مُوسَى علیه السلام فَجَلَسَ فَقَالَ ابو عبد الله علیه السلام يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُور هَذَا خَيْرُ وَلْدِى وَ أَحَبُّهُمْ إِلَى غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ يُضِلُّ قَوْمًا مِنْ شِيعَتِنَا فَاعْلَمْ أَنَّهُمْ قَوْمُ لا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ... يَوْمَ الْقِيامَةِ وَلا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ أَزَغْتَ قَلْبِي عَنْ هَوْنَاءِ قَالَ يَضِلُّ بِهِ قَوْمُ مِنْ شِيعَتِنَا بَعْدَ مَوْتِهِ جَزَعاً عَلَيْهِ فَيَقُولُونَ لَمْ يَمُتْ وَ يُنْكِرُونَ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وَ يَدْعُونَ الشَّيعَةَ إِلَى ضَلَالَتِهِمْ وَ فِي ذَلِكَ إِبْطَالُ حُقوقِنَا وَ هَدَمُ دِيْنِ اللهِ يَا ابْن أَبي يَعْفُور فَاللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْهُمْ بَرَى، وَ نَحْنُ مِنْهُمْ براء﴾. (5)
ص: 640
4-2- امام علی علیه السلام- قائم قیام نمی کند تا این که چشم دنیا شکافته شود و سرخی در آسمان پدید آید و آن اشک های حاملان عرش است که بر مردم روی زمین می گریند. تا وقتی که مردمی پیدا شوند که از مواهب الهی بهره ای نبرند آن ها مردم را دعوت به پیروی از فرزند من می کنند ولی خودشان از فرزند من بیزارند.
1-3- امام على علیه السلام وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ یعنی نگاه خیر به آن ها ندارد یعنی به آن ها رحم نمی کند. و عرب گاهی به شخص بزرگ یا پادشاهی می گوید به ما نگاه نمی کنی یعنی خیری به ما نمی رسانی و این معنی نگاه خداوند به خلقش است.
1-4- امام کاظم علیه السلام- اسحاق بن عمار صیرفی از امام کاظم علیه السلام نقل می کند: سه گروه هستند که خدا به آنان نظر رحمت نمی افکند و آنان را پاک نمی گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت. گفتم فدایت شوم آن ها چه کسانی هستند؟ فرمود: کسی که ادعای امامت کند و از جانب خدا نباشد و کسی که بر امامی که از جانب خدا تعیین شده است طعنه زند و کسی که گمان کند آن دو تن از اسلام بهره ای داشته اند.
2-4- امام صادق علیه السلام- در روز رستاخیز خداوند عزّت با سه فرقه سخن نگوید و از آلودگی تطهیرشان نمی کند و آنان گرفتار شکنجه ای پر درد باشند اوّل هرکس به ناحق ادعای امامت کند. دوّم هر کس امام برحق را انکار کند سوم هر کس که تصور کند دو فرقه ی اول از اسلام محمدی نصیب و بهره ای دارند.
3-4- امام صادق علیه السلام- از ابن ابی یعفور نقل است که گوید خدمت امام صادق علیه السلام بودم که موسی بن جعفر علیه السلام وارد شده و نشست امام صادق علیه السلام فرمود: این بهترین فرزندان و محبوب ترین آن ها نزد من است جز این که گروهی از شیعیان ما را خدا گمراه می کند؛ کسانی هستند که بهره ای در آخرت ندارند و نه خدا در قیامت با آن ها سخن خواهد گفت و نه آن ها را پاک می نماید دچار عذابی دردناک می شوند عرض کردم فدایت شوم دلم از آن ها بیزار شد! فرمود: گروهی از شیعیان به واسطه ی او گمراه می شوند پس از مرگش به واسطه ی شدت ناراحتی که بر او دارند می گویند نمرده به همین جهت امامان بعد از او را منکر می شوند و دیگران را دعوت به گمراهی خود می کنند که موجب از بین رفتن حق ما و دین خدا می.شود. پسر ابی یعفور! خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و ما از آن ها بیزاریم.
ص: 641
4-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿حُرِّمَتِ الْجَنَّةُ عَلَى مَنْ ظَلَمَ أهْلَ بَيْنِي وَقَاتَلَهُمْ وَعَلَى الْمُتَعَرْض عَلَيْهِمْ وَ السَّابِّ لَهُمْ أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لَا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾. (1)
5-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَةُ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ... وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَ هُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ رَجُلُ بَايَعَ إِمَاماً لَا يُبَايِعُهُ إِنَّا لِلدُّنْيَا إِنْ أَعْطَاهُ مِنْهَا مَا يُرِيدُ وَقَى لَهُ وَإِلَّا كَفَّ وَ رَجُلُ بَايَعَ رَجُلًا بِسِلْعَتِهِ بَعْدَ الْعَصْرِ فَحَلَفَ بِاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَقَدْ أَعْطِيَ بِهَا كَذَا وَكَذَا فَصَدَّقَهُ فَأَخَذَهَا وَلَمْ يُعْطِ فِيهَا مَا قَالَ وَ رَجُلُ عَلَى فَضْلِ مَاءِ بِالْفَلَاةِ يَمْنَعُهُ ابْنَ السَّبِيلِ﴾. (2)
6-4- الصّادق علیه السلام- ﴿ثَلَاثَةُ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَة وَلا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمُ الدَّيُّوتُ مِنَ الرِّجَالِ وَالْفَاحِشِ الْمُتَفَحِّشُرُ وَ الَّذِي يَسْأَلُ النَّاسَ وَ فِى يَدِهِ ظَهْرُ غِنّى﴾. (3)
7-4- الصّادق علیه السلام- ﴿ثَلَاثَةُ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَلا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمُ الشَّيْخُ الزَّانِي وَالدَّيُّوثُ وَالْمَرْأَةُ تُوطِئُ فِرَاشَ زَوْجِهَا﴾. (4)
8-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَلَا أَخْبرُكُمْ بأَكْبَر الزَّنَاءِ قَالَ هِيَ امْرَأَةُ تُوطِى فِرَاشَ زَوْجِهَا فَتَأتِي بولَدٍ مِنْ غَيْرِهِ فتلزمُهُ زَوْجَهَا فَتِلْكَ الَّتِي لَا يُكَلِّمُهَا اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهَا وَلَهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾. (5)
9-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَةُ لا يُكَلِّمُهُمُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ وَلا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ شَيْخُ زَان وَ مَلِكُ جَبَّارُ وَ مُقِلٌ مُخْتَال﴾. (6)
10-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَرْبَعَةُ لا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَاقُ وَ مَنَّانُ وَ مُكَذِّبُ بِالْقَدَرِ وَ مُدَّ مِنْ خَمْرٍ﴾. (7)
11-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿شرارُ النَّاسِ مَنْ يُبْغِضُ الْمُؤْمِنِينَ وَ تُبْغِضُهُ قُلُوبُهُمُ المَشَاءُونَ بالنَّمِيمَة و الْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ الأحِيَّة البَاغُونَ لِلْبرَاءِ الْعَيْبَ أُولَئِكَ لا يَنظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ﴾. (8)
ص: 642
4-4- پیامبر صلی الله علیه و آله - بهشت بر کسی که به اهل بیت علیهم السلام من ظلم کند و با آن ها بجنگد و بر کسی که به حریم آن ها تجاوز کند و بر دشنام دهنده ی به آن ها حرام شده است. أُولئِكَ لا خَلاقَ هُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللهُ... يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ.
5-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خدای عزوجل روز قیامت با سه کس سخن نمی گوید و نگاهشان نمی کند و لیاقتشان نبخشد و به شکنجه ای دردناک گرفتار خواهند بود مردی که بیعت با امامی کند که به جز برای دنیا نظری نداشته باشد که اگر خواسته اش را از دنیا به او داد به بیعتش وفادار است وگرنه دست از بیعت برمی دارد؛ مردی که پس از عصر متاعی بفروشد و به خدا سوگند یاد کند که این جنس را فلان مبلغ خریدهام و مشتری نیز تصدیقش نموده و آن متاع را بخرد ولی در حقیقت فروشنده ی آن متاع را به آن مبلغ نخریده باشد و مردی که در بیابان آب زیادتر از مصرف خود داشته باشد و از رهگذر دریغ نماید.
6-4- امام صادق علیه السلام- سه گروه هستند که در قیامت خداوند به آنان نمی نگرد وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ هُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ مردانی که دیگران را برای زنا با زن خود می آورند و بد زبان یا بدکردار بیهوده گو و کسی که از مردم گدایی می کند در حالی که توانگر است.
7-4- امام صادق علیه السلام- سه گروه هستند که خداوند روز قیامت با آن ها سخن نمی گوید و آنان را پاکیزه نمی کند و برای آن ها عذاب است (بقره/174) پیرمرد زناکار؛ مردی که دیگران را برای زنا با زنش می آورد و زنی که مرد اجنبی را به بستر شوهر خویش می آورد (زنا می کند).
8-4- امام علی علیه السلام- از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود: امام علی علیه السلام فرمود: «آیا بزرگترین زناها را به شما خبر ندهم؟ زنای آن زنی است که مرد دیگری را به بستر شوهرش می آورد و از غیر شوهرش فرزندی می آورد و آن فرزند را بر شوهر خود لازم می گرداند (فرزند شوهرش قرار می دهد). این همان زنی است که خداوند با او سخن نمی گوید و در روز قیامت به او نظر رحمت نمی کند و او را از گناه پاک نمی سازد و عذاب دردناکی برای اوست».
9-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند روز قیامت به سه نفر توجه ندارد و آن ها را پاک نمی سازد و گرفتار عذاب می کند پیرمرد زناکار؛ پادشاه ستمگر و فقیر متکبّر.
10-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- چهار گروه هستند که خدا به آن ها در روز قیامت نظر ندارد عاق؛ منت گذار؛ منکر قدر و دائم الخمر.
11-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- بدترین مردم آن کسی است که مردم مؤمن را دشمن می دارد و قلب های آنان (مردم) او را دشمن می دارند؛ سخن چینی بسیار می کنند و جداکننده ی مابین دوستان اند و عیب جوی پاکان هستند که خداوند در روز قیامت به آن ها توجه نمی کند و پاکشان نمی شمارند.
ص: 643
12-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَةُ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَة وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ الْمُرْخِي ذَيْلَهُ مِنَ الْعَظَمَةِ وَالْمُزَكَّى سِلْعَتَهُ بِالْكَذِبِ وَ رَجُلُ اسْتَقْبَلَك بوُدٌ صَدْرِهِ فَيُوَارِي وَ قَلْبُهُ مُمْتَلِئُ غِشا﴾. (1)
13-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثَةُ لَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ الْمَنَّانُ الَّذِي لَا يُعْطِي شَيْئًا إِلَّا بِمِنَّةَ وَالْمُسْبِلُ إِزَارَهُ وَ الْمُنَفِّقَ سِلْعَتَهُ بِالْحَلْفِ الْفَاجر﴾. (2)
14-4- الصّادق علیه السلام- ﴿ثَلَاثَةَ لَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَلا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ... وَلا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذابٌ أَلِيمُ النَّاتِفُ شَيْبَهُ وَ النَّاكِحُ نَفْسَهُ وَ الْمَنْكُوحُ فِي دُبُرِهِ﴾. (3)
15-4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَيْلٌ لِلسَّاهِينَ عَن الصَّلَوَاتِ النَّائِمِينَ فِى الْخَلَوَاتِ الْمُسْتَهْزِ عِينَ بِاللَّهِ وَآيَاتِهِ فى الفتراتِ أُولَئِكَ الَّذِينَ لا خَلاقَ هُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾. (4)
16-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن عَلْقَمَةَ بْنِ وَائِلٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: اخْتَصَمَ رَجُلُ مِنْ أَهْلِ حَضْرَمَوْتَ وَ إِمْرَقُ الْقَيْسِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي أَرْضِ فَقَالَ: إِنَّ هَذَا ابْتَزَّ عَلَيَّ أَرْضِي فِي الْجَاهِلِيَّةِ. فَقَالَ رَسُولُ الله أَلَكَ بَيْنَةُ فَقَالَ: لَا. قَالَ: فَيَمِينُهُ قَالَ: يَذْهَبُ وَاللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَرْضِي فَقَالَ: إِنْ ذَهَبَ بِأَرْضِكَ كَانَ مِمَّنْ لَا يَنظُرُ اللهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَة، وَ لَا يُزَكِّيهِ، وَلَهُ عَذَابٌ أَلِيم﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الكِتاب وَ ما هُوَ مِنَ الكِتاب وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى علیه السلام الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ﴾. (78)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَوْلُهُ تَعَالَى وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْرُونَ الْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ الْآيَةَ قَالَ كَانَ الْيَهُودُ يَقْرَءُونَ شَيْئاً لَيْسَ فِي التَّوْرَاةِ وَ يَقُولُونَ هُوَ فِي التَّوْرَاةِ فَكَذَّبَهُمُ الله﴾. (6)
ص: 644
12-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند در روز قیامت به سه کس نظر لطفی ندارد و آن ها را پاکیزه نمی سازد و عذاب دردناکی دارند آن کسی که از بزرگ بینی دامنش را بکشد و کسی که به دروغ متاعش را به خوبی وصف کند و آن که با تو دوستانه برخورد کند و چون از چشم ناپدید شود دلش پر از دغلی باشد.
13-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- سه نفرند که خداوند در قیامت با آن ها سخن نمی گوید و به آن ها نمی نگرد و آن ها را پاک نمی گرداند و برایشان عذابی دردناک است منت گذارنده ای که چیزی نمی دهد مگر آن که منت می گذارد و کسی که با سوگند دروغ کالای خود را رواج می دهد و کسی که با تکبّر دامن کشان راه می رود.
14-4- امام صادق علیه السلام- سه نفر هستند که خدا روز قیامت با آن ها سخن نمی گوید و تبرئه اش نمی کند و عذاب دردناک دارند آن کسی که موی سپیدش را بکند و آن که با خود جماع کند و آن که در پشت او جماع کنند.
15-4- امام صادق علیه السلام- وای بر کسانی که نمازها را به دست سهو (نسیان) می سپارند. آن ها که در خلوت بخواب می روند و در ضعف و سستی ها خدا و آیاتش را به مسخره می گیرند، أُولَئِكَ الَّذِينَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ.
16-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- علقمه بن وائل از پدرش نقل می کند که می گوید مردی از حضرموت از إمرؤلقيس درباره ی زمینی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت کرد و گفت این مرد در زمان جاهلیت با نیرنگ بر زمین من مسلط شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آیا شاهد داری»؟ گفت: «نه»! فرمود: «پس او خدا را سوگند بده گفت به خدا سوگند با قسم دروغ زمین مرا می برد». فرمود: «اگر زمینت را ببرد از کسانی می شود که خداوند روز قیامت به او نمی نگرد و پاکش نمی سازد و برایش عذاب دردناکی است». در میان آن ها (یهود) کسانی هستند که به هنگام تحریف کتاب خدا، زبان خود را چنان می گردانند که گمان کنید آن چیزی را که می خوانند، از کتاب خداست؛ در حالی که از کتاب خدا نیست و [با صراحت] می گویند آن از سوی خداست». با این که از سوی خدا نیست و بر خدا دروغ می بندند در حالی که می دانند. (78)
17-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلوُونَ ألْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ... یهودیان مطالبی را می خواندند و می گفتند [که] در تورات است با این که در تورات نبود [و] خداوند آن ها را تکذیب نمود.
ص: 645
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَدْ بَيَّنَ اللَّهُ تَعَالَى قِصَصَ الْمُغَيِّرينَ بقَوْلِهِ... وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ما كانَ لِبَشَرِ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنّاسِ كُونُوا عِباداً لي مِنْ دُونِ الله وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلَّمُونَ الْكِتَابَ وَ بِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ﴾. (79)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله لَا تَرْفَعُونِي فَوْقَ حَتَّى فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى اتَّخَذَنِي عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَنِي نَبِيَّاً قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مَا كَانَ لِبَشَرِ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللهُ الْكِتَابَ وَالحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لي مِنْ دُونِ الله وَلَكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنتُمْ تَدْرُسُونَ وَلا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباب اً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُمْ مُسْلِمُونَ﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿شَّيعَةُ وَ هُمْ أَهْلُ الْكِتَابِ وَ هُمُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ﴾. (3)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قِيلَ إِنَّ رَجُلًا قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم نُسَلِّمُ عَلَيْكَ كَمَا يُسَلِّمُ بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ أ فَلَا نَسْجُدُ لَكَ؟ قَالَ: لَا يَنْبَغِي أَنْ يُسْجَدَ لِأَحَدٍ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَكْرَمُوا نَبيَّكُمْ وَاعْرِفُوا الْحَقَّ لِأَهْلِه﴾. (4)
4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قوله ما كانَ لِبَشَرِ الآيَةَ أَى إِنَّ عِيسَى لَمْ يَقُلْ لِلنَّاسِ إِنِّي خَلَقْتُكُمْ فَكُونُوا عِبَاداً لي مِنْ دُونِ الله وَلَكِنْ قَالَ لَهُمْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ أَي عَلَمَا﴾. (5)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا مِنْ مُؤْمِن ذكر أو أنثى حُرِّ أَوْ مَمْلُوكِ إِنَّا وَلِلَّهِ عَلَيْهِ حَقٌّ وَاجِبٌ أَنْ يَتَعَلَّمَ أَوْ أُنْثَى مِنَ الْقُرْآن وَيَتَفَقَّهُ فِيهِ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ﴾. (6)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿روى عَنْهُ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ قَالَ حَقَّاً علَى مَنْ يَقْرَأ الْقُرْآنَ أَنْ يَكُونَ فَفِيها﴾. (7)
ص: 646
2- امام علی علیه السلام- خداوند به خوبی قصه ی تغییردهندگان را در آیاتی بیان فرموده است: وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ الْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ.
برای هیچ بشری سزاوار نیست که خداوند کتاب آسمانی و حکم و نبوت به او دهد سپس او به مردم بگوید غیر از خدا مرا پرستش کنید بلکه سزاوار مقام او این است که بگوید ای مردم به سبب تعلیم دادن کتاب خدا و فراگرفتن آن خدا پرست باشید. (79)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- مرا بالاتر از مقامی که دارم نبرید خداوند تبارک و تعالی مرا بنده ی خود برگزیده قبل از این که پیامبر صلی الله علیه و آلهم قرار دهد». خداوند متعال می فرماید: و ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللهُ الْكِتابَ وَ الحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنتُمْ تَدْرُسُونَ وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا المَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ.
2- امام باقر علیه السلام- یعنی شیعیان اهل کتاب هستند و آن ها هستند که به ایشان کتاب و نبوت و حکمت ارزانی شده است.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- گفته شده است مردی گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ما به شما سلام می دهیم همان طور که به یکدیگر سلام می کنیم آیا جایز نیست تو را سجده کنیم. فرمود: برای احدی جز خدا سجده کردن جایز نیست ولی پیامبرتان را گرامی بدارید و حق هر کسی را بشناسید.
4- على بن ابراهيم ا ما كانَ لِبَشَرٍ- یعنی عیسی علیه السلام به مردم نگفت من شما را آفریده ام و بندگان من باشید نه بنده ی خدا ولی به آن ها گفت: كُونُوا رَبَّانِيِّينَ؛ مردمانی دانشمند باشید.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- هیچ زن و مرد مؤمنی- آزاد باشد یا ملک دیگری- نیست مگر این که خداوند بر او حق واجبی دارد که بخش هایی از قرآن را بیاموزد و به آن آگاهی پیدا کند. سپس این آیه را قرائت فرمود: ﴿ما كانَ لِبَشَرِ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ الله وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنتُمْ تُعَلَّمُونَ الْكِتابَ وَ بِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ﴾.
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنتُمْ تُعَلَّمُونَ الْكِتابَ واجب است بر کسی که قرآن را می خواند، به آن آگاهی داشته باشد.
ص: 647
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿ان معناه كونوا فقهاء علماء﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا المَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباب اً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾. (80)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿كَانَ قَوْمُ يَعْبُدُونَ الْمَلَائِكَةَ وَ قَوْمُ مِنَ النَّصَارَى زَعَمُوا أَنَّ عِيسَى رَبُّ وَ الْيَهُودُ قَالُوا عُزَيْرُ ابْنُ اللَّهِ فَقَالَ اللَّهُ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدَّقُ مَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلى ذالِكُم إصري قالُوا أَقْرَرْنا قَالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾. (81)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَأَوَّلُ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْمِيثَاقَ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ بِالرُّبُوبيَّة وَهُوَ قَوْلُهُ وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ فَذَكَرَ جُمْلَةَ الْأَنْبِيَاءِ ثُمَّ أَبْرَزَ أَفْضَلَهُمْ بِالْأَسَامِي فَقَالَ وَ مِنْكَ يَا محمد فقدم رسول الله صلی الله علیه و آله لِأَنَّهُ أَفْضَلُهُمْ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ فَهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةُ أَفْضَلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ رسول الله صلی الله علیه و آله أَفْضَلُهُمْ ثُمَّ أَخَذَ بَعْدَ ذَلِكَ مِيثَاقَ رسول الله صلی الله علیه و آله عَلَى الْأَنْبِيَاءِ له بِالْإِيمَان بِهِ وَ عَلَى أَنْ يَنْصُرُوا امير المؤمنين علیه السلام فَقَالَ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِا مَعَكُمْ يَعْنِي رسول الله صلی الله علیه و آله لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَا تُخْبِرُوا أَمَمَكُمْ بِخَبَرِهِ وَ خَبَرِ وَلِيْهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ﴾. (3)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَنَحْنُ رُوحُ اللَّهِ وَ كَلِمَاتُهُ وَ بِنَا احْتَجَبَ عَنْ خَلْقِهِ فَمَا زِلْنَا فِي ظُلَّة خَضْرَاءَ حَيْثُ لَا شَمْسَ وَلَا قَمَرَ وَ لَا لَيْلَ وَ لَا نَهَارَ وَ لَا عَيْنَ تَطْرِفُ نَعْبُدُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُسَبِّحُهُ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقَهُ وَ أَخَذَ مِيثَاقَ الْأَنْبِيَاءِ بِالْإِيمَانِ وَالنُّصْرَة لَنَا وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتاب وَ حِكْمَةِ... إِنَّ اللهَ أَخَذَ مِيثَاقِي مَعَ مِيثَاق مُحَمَّد علیه السلام بالنصرة بَعْضُنَا
ص: 648
7- امام علی علیه السلام- معنای آن این است که فقیه و دانشمند باشید.
و به شما دستور نمی دهد که فرشتگان و پیامبران را [به عنوان] پروردگار انتخاب کنید آیا شما را پس از آن که مسلمان شدید به کفر فرمان می دهد؟! (80)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- گروهی ملائکه را می پرستیدند و بعضی از نصرانیان خیال می کردند عیسی علیه السلام خداست و یهودیان مدعی بودند عزیر پسر خداست خداوند فرمود: لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا المَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً.
و [به خاطر بیاورید] هنگامی را که خداوند از پیامبران و پیروان آن ها پیمان مؤکد گرفت که هرگاه کتاب و دانش به شما دادم سپس پیامبری به سوی شما آمد که با نشانه هایی که نزد شماست هماهنگ بود، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید. و فرمود: آیا پدیرفتند؟ و بر آن با من پیمان مؤكّد بستید؟ گفتند: «[آری] پذیرفتیم» خداوند به آن ها فرمود پس گواه باشید و من [نیز] با شما از گواهانم» (81)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- اولین پیمانی که خداوند درباره ی ربوبیت گرفت از انبیاء صلى الله عليه وآله وسلم بود این آیه همان مطلب است [به خاطر آور] هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم. (احزاب/7) ابتدا گروهی از انبیاء را گوشزد کرده آن گاه شخصیت های برجسته تر را به نام یاد کرده و منک از تو ای محمدی او را بر دیگران مقدّم داشته چون او از همه انبیاء له برتر است؛ [همچنین] از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم (احزاب /7) این پنج نفر بهترین انبیاء هستند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برترین آن ها است. پس از این میثاق درباره ی ایمان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از انبیاء علیهم السلام و پیمان گرفت و این که علی بن ابی طالب را یاری کنند و فرمود: وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابِ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ؛ که منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ؛ به او ایمان آورید و او را یاری نمایید یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام را به امت های شما خبر او و خبر ولی اش از امامان را داده است.
2-1- امام علی علیه السلام- پس ما روح و کلمات خداییم. خداوند به وسیله ی ما از خلق خود پنهان شد یعنی ما را حجاب بین خود و خلق قرار داد ما وسیله و واسطه ی بین مخلوق و خداییم همان طور که پرده واسطه ی بین محجوب و کسی که پشت پرده است می باشد و پیوسته ما در زیر سایبانی سبز قرار داشتیم؛ جایی که خورشید و ماه و شب و روزی وجود نداشت و نه چشمی به هم می خورد ما او را می پرستیدیم و تسبیح می گفتیم پیش از آفرینش مخلوقات از انبیاء صلى الله عليه وآله وسلم پیمان گرفت که به ما ایمان داشته باشند و ما را یاری کنند. این آیه اشاره به همین مطلب است وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ؛ یعنی ایمان به محمد بیاورید و جانشینش را یاری کنید ایمان
ص: 649
لِبَعْض فَقَدْ نَصَرْتُ مُحَمَّد علیه السلام وَ جَاهَدْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ قَتَلْتُ عَدُوَّهُ وَ وَفَيْتُ اللَّهَ بِمَا أَخَذَ عَلَيَّ مِنَ الْمِيثَاقِ وَالْعَهْدِ وَالنُّصْرَةِ لِمُحَمَّدِ وَ لَمْ يَنْصُرْنِي أَحَدُ مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَرُسُلِهِ لِمَا قَبَضَهُمُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ سَوْفَ يَنْصُرُونَنِي﴾. (1)
1-3- الحسين علیه السلام- ﴿بَيْنَمَا أَصْحَابُ رَسُول الله صلی الله علیه و آله جُلُوسٌ فِي مَسْجِدِهِ بَعْدَ وَفَاتِهِ يَتَذَاكَرُونَ فَضْلَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِذْ دَخَلَ عَلَيْنَا حِبْرُ مِنْ أَحْبَارٍ يَهُودِ أَهْل الشَّام... فَقَالَ الْيَهُودِيُّ إِنَّ آدَمَ أَسْجَدَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُ مَلَائِكَتَهُ فَهَلْ فَضَّلَ لِمُحَمَّد صلی الله علیه و آله مِثْلَ ذَلِكَ فَقَالَ ال قَدْ كَانَ ذَلِكَ وَلَئِنْ أَسْجَدَ اللَّهُ لَآدَمَ المَلَائِكَتَهُ فَإِنَّ ذَلِكَ لِمَا أَوْدَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صُلْبَهُ مِنَ الْأَنْوَارِ وَالشَّرَفِ إِذْ كَانَ هُوَ الوعاء... وَ قَدْ أَعْطَى اللَّهُ مُحَمَّد الأَفْضَلَ مِنْ ذَلِكَ وَ هُوَ أَنَّ اللَّهَ صَلَّى عَلَيْهِ وَ أَمَرَ مَلَائِكَتَهُ أَنْ يُصَلُّوا عَلَيْهِ... وَ زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ تَكْرِمَةَ بِأَخْذِ مِيثَاقِهِ قَبْلَ النَّبِيِّينَ وَ أَخْدِ مِيثَاقِ النَّبِيِّينَ بِالتَسْلِيم وَ الرِّضَا وَ التَّصْدِيقِ لَهُ فَقَالَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ إِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنا قَالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾. (2)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿بحَذْفِ الْإِسْنَادِ مَرْفُوعاً إِلَى سَلْمَانَ الْفَارِسِي علیه السلام عَنْهُ قَالَ: ... إِنَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اخْتَصَّ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وَ اصْطَفَاهُ وَ هَدَاهُ، وَ انْتَجَبَهُ لِرِسَالَتِهِ إِلَى النَّاسِ كَافَّةً بِرَحْمَتِهِ، وَ إِلَى الثَّقَلَيْنِ بِرَافَتِهِ، وَ فَرَضَ طَاعَتَهُ عَلَى أَهْلِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضَ، وَ جَعَلَهُ إِمَامَا لِمَنْ قَبْلَهُ مِنَ الرُّسُلَ، وَ خَاتَمَا لِمَنْ بَعْدَهُ مِنَ الْخَلْقِ، وَ وَرَثَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ، وَ أَعْطَاهُ مَقَالِيدَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ، وَاتَّخَذَهُ نَبِيّاً وَ رَسُولًا وَحَبيباً وَ إِمَاماً، وَ دَفَعَهُ إِلَيْهِ، وَ قَرَّبَهُ يَمِينَ عَرْشِهِ بِحَيْثُ لَا يَبْلُغُهُ مَلَكُ مُقَرَّبُ وَلَا نَبِيُّ مُرْسَلُ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ فِي وَحْيِهِ مَا أَوْحَى ما كَذَبَ الْفُوَّادَ مَا رَأَى، وَ أَنْزَلَ عَلَامَاتِهِ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ، وَأَخَذَ مِيثَاقَهُمْ لَتَؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ. قَالَ ثُمَّ قَالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾. (3)
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿عن بكير قَالَ: قَالَ أَبو جَعفَر: إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِيثَاقَ شِيعَتِنَا بِالْوَلَايَةِ لَنَا وَهُمْ ذَرُّ يَوْمَ أَخَذَ الْمِيثَاقَ عَلَى الدَّرِّ بِالْإِقْرَار لَهُ بِالرُّبُوبيَّة وَلِمُحَمَّدِ الله بالنُّبُوَّةَ وَ عَرَضَ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ عَلَى
ص: 650
به محمّد صلی الله علیه و آله آوردند ولی وصی او را یاری نکردند به زودی همه او را یاری خواهند کرد و خداوند پیمان مرا با پیمان محمد گرفت که یک دیگر را یاری کنیم من آن جناب را یاری کردم و در مقابل او پیکار نمودم و دشمنش را کشتم و به پیمانی که خدا از من گرفته بود درباره ی یاری محمد وفا نمودم ولی هیچ یک از انبیاء و پیامبران خدا مرا یاری نکردند، چون وفات نموده بودند ولی به زودی یاری خواهند کرد.
3-1- امام حسین علیه السلام- در حدیث مرفوعی از امام حسین آمده است: زمانی که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از وفاتش در مسجد نشسته بودند و فضل رسول خدا صلی الله علیه و آله را می گفتند دانشمندی از دانشمندان یهودی اهل شام وارد شد یهودی گفت: خدای عزوجل ملائکه اش را به سجده بر آدما واداشت؛ آیا برای محمد این چنین فضیلتی قرار داده است؟ امام فرمود: چنین فضیلتی بوده و اگر خداوند ملائکه اش را به سجده بر آدم واداشت این سجده ملائکه علیهم السلام به خاطر نورها و شرفی بود که خداوند در صلب آدم علیه السلام ودیعه نهاده بود؛ چون آدم علیه السلام ظرف این نورها بود... خداوند به محمد برتر از آن را عطا کرده است و آن این که خداوند بر او درود فرستاد و به ملائکه دستور داد که بر او درود فرستند... و خدای متعال شرافتی برای او زیاد کرد و از او قبل از پیامبران پیمان گرفت و از پیامبران ال برای فرمانبرداری از او و راضی بودن و تصدیق نسبت به او پیمان گرفت و خداوند متعال : فرمود به خاطر آور] هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم و [همچنین] از تو و از نوح و ابراهیم (احزاب/7) و نیز خدای عزوجل فرمود: وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابِ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرَنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذلِكُمْ إِصْرِي قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ.
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند تبارک و تعالی محمد را ویژه ی خود قرار داده و انتخابش کرده است از روی رحمت پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر رسالتش به سوی مردم انتخاب نموده است و برای جن و انس او را به مهربانی و رأفتش برگزیده است اطاعت او را بر اهل آسمان و زمین واجب کرده و او را پیشوای پیامبران پیش از او و خاتم پیامبران بعد از او قرار داده است. میراث پیامبران را به او بخشیده کلیدهای دنیا و آخرت را به او داده او را نبی و رسول و امام گرفته، او را به سوی خویش بلند کرده و از طرف راست عرش به خودش نزدیک نموده آن چنان که هیچ فرشته ی مقرب و پیامبر صلی الله علیه و آله مرسلی به پایه ی او نرسیده است خداوند به او وحی فرستاد. دل آن چه را که دیده تکذیب نمی کند و نشانه اش را بر پیامبران فرو فرستاده است: و ﴿وَأَخَذَ مِيثَاقَهُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ. قَالَ ثُمَّ قَالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾.
5-1- امام باقر علیه السلام- ابن بکیر گوید امام باقر علیه السلام فرمود: «خداوند از شیعیان ما عهد و پیمانی گرفته است که ولایت ما را بپذیرند آن ها در عالم ذر بودند آن روزی که از آن ها در قالب عالم ذر میثاق گرفت و آنان را به خداوندی خدا و پیامبری محمد اقرار کردند. و نیز خداوند، امامان
ص: 651
مُحَمَّدِ أُمَّتَهُ فِي الطِّينِ وَ هُمْ أَظلَّةُ وَخَلَقَهُمْ مِنَ الطَّيئَةِ الَّتِى خُلِقَ مِنْهَا آدَمَ وَخَلَقَ اللَّهُ أرواحَ شِيعَتِنَا قَبْلَ أَبْدَانِهِمْ بِأَلْقَى عَام وَ عَرَضَهُمْ عَلَيْهِ وَ عَرَفَهُمْ رسول الله صلی الله علیه و آله وَ عَرَفَهُمْ عَلِي علیه السلام وَ نَحْنُ نَعْرِفُهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْل﴾. (1)
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأبي جَعْفَر علیه السلام أَ رَأَيْتَ حِينَ أَخَذَ اللَّهُ الْمِيثَاقِ عَلَى الذَرّ فِي صُلْبِ آدَمَ فَعَرَضَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ كَانَتْ مُعَايَنَةٌ مِنْهُمْ لَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ يَا زَرَارَةُ وَ هُمْ ذَرُّ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَخَذَ عَلَيْهِمْ بِذَلِكَ الْمِيثَاقَ بِالرُّبُوبِيَّة لَهُ وَلِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله بالنُّبُوَّةَ ثُمَّ كَفَلَ لَهُمْ بِالْأَرْزَاقِ وَ أَنْسَاهُمْ رُؤْيَتَهُ وَ أَثْبَتَ فِي قُلُوبِهِمْ مَعْرِفَتَهُ فَلَا بُدَّ مِنْ أَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ إِلَى الدُّنْيَا كُلَّ مَنْ أَخَذَ عَلَيْهِ الْمِيثَاقَ فَمَنْ جَحَدَ مَا أَخَذَ عَلَيْهِ الْمِيثَاقَ لِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله لَمْ يَنْفَعُهُ إِقْرَارُهُ لِرَبِّهِ بِالْمِيثَاقِ وَ مَنْ لَمْ يَجْحَدْ مِيثَاقَ مُحَمَّد علیه السلام نَفَعَهُ الْمِيثَاقُ لِرَبِّه﴾. (2)
7-1- العسكرى علیه السلام- ﴿إِنَّ وَلَايَةَ مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله هِيَ الْغَرَضِ الْأَقْصَى وَالْمُرَادُ الْأَفْضَلُ، مَا خَلَقَ اللَّهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ وَ لَا بَعَثَ أَحَداً مِنْ رُسُلِهِ إِلَّا لِيَدْعُوَهُمْ إِلَى وَلَايَة مُحَمَّدِ وَ عَلِى علیه السلام وَ خُلَفَائِهِ وَيَأْخُذَ بِهِ عَلَيْهِمُ الْعَهْدَ لِيُقِيمُوا عَلَيْهِ وَلِيَعْمَلَ بِهِ سَائِرُ عَوَامُ الْأُمَمِ. فَلِهَذَا اسْتَكْبَرْتُمْ كَمَا اسْتَكْبَرَ أَوَائِلُكُمْ حَتَّى قَتَلُوا زَكَرِيَّا وَ يَحْيَى علیه السلام وَاسْتَكْبَرْتُمْ أَنْتُمْ حَتَّى رَمْتُمْ قَتْلَ مُحَمَّدِ وَ عَلَى الفَخَيَّبَ اللَّهُ تَعَالَى سَعْيَكُمْ وَرَدَّ فِي نُحُورِكُمْ كَيْدَكُمْ﴾. (3)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿ثُمَّ أَخَذَ بَعْدَ ذَلِكَ مِيثَاقَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم عَلَى الْأَنْبِيَاءِ لَهُ بِالْإِيمَانِ بِهِ وَ عَلَى يَنْصُرُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ﴾. (4)
9-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَخَذَ الْمِيثَاقَ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ قَبْلَ نَبِيِّنَا أَن يُخْبِرُوا أَمَمَهُمْ بِمَبْعَتِهِ وَنَعْتِهِ وَ يُبَشِّرُونَهُمْ بِهِ وَ يَأْمُرُوهُمْ بِتَصْدِيقِهِ﴾. (5)
10-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ أُمَمِ النَّبِيِّينَ بِتَصْدِيقِ نَبِيِّهَا وَالْعَمَلِ بِمَا جَاءَهُمْ بِهِ وَ أَنَّهُمْ خَالَفُوهُ بَعْدِ﴾. (6)
ص: 652
پاکش را در حالی که با آن حضرت آدم را خلق کرده بود و نیز فرمود: خداوند روح شیعیان ما را دوهزار سال پیش از بدن هایشان خلق کرده است و [ولایت] را بر آن ها عرضه کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به آن ها معرفی کرد و ما آن ها را از لحن گفتارشان می شناسیم.
6-1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم: «به من خبر بده هنگامی که خداوند از بندگان در عالم ذر که در صلب آدم بودند پیمان گرفت و آن ها را بر خودش عرضه نمود آیا این عرضه به صورت دیدن از طرف آن ها نسبت به خداوند بود؟ فرمود: «بله ای زراره و آن ها به صورت موجودات بسیار ریزی در برابر او بودند و خداوند با این عرضه بر خود و دیدار خدا از آن ها بر ربوبیت خویش و نبوت محمد پیمان گرفت. سپس روزیشان را ضمانت کرد و دیدارش را از یادشان برد ولی معرفتش را در قلب هایشان استوار ساخت؛ پس همه ی کسانی که خداوند از آن ها پیمان گرفته ناگزیر آن ها را از آن عالم خارج کرده به دنیا میفرستد؛ پس هرکس پیمانی را که بر نبوت محمد صلی الله علیه و آله از او گرفته شده انکار کند اقرارش به پیمان پروردگار برای او فایده ای نخواهد داشت و هرکس پیمان محمد را انکار نکند پیمان پروردگارش برایش مفید واقع می شود».
7-1- امام عسکری علیه السلام- ولایت محمد و آل محمد هدف اصلی و منظور عالی است، هیچ آفریده ای را نیافرید و هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر برای این که آن ها را به ولایت محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و جانشینان آن دو نماید و از آن ها عهد بگیرد که پایدار باشند تا به آن عوام سایر ملت ها عمل نمایند. در همین باره تکبّر ورزیدید چنان چه پیشینیان شما تکبّر کردند تا آن جا که زکریا و یحیی علیه السلام را کشتند شما نیز تکبّر کردید تا جایی که تصمیم کشتن محمد و على علیه السلام عن را گرفتید ولی خدا شما را ناامید کرد و حیله ی شما به خودتان برگشت.
8-1- امام صادق علیه السلام- بعد از آن (پیمان به ربوبیت خداوند) از پیامبران برای رسول خدا صلی الله علیه و آله پیمان گرفت که به او ایمان بیاورند و امیرالمؤمنین علیه السلام را یاری کنند؛ پس خداوند فرمود: ﴿وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَ حِكْمَة﴾.
9-1- امام علی علیه السلام- خداوند متعال پیش از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله ما از پیامبران پیمان گرفت که امت هایشان را از مبعوث شدن او و اوصاف او آگاه کنند و آن ها را به او بشارت دهند و به تصدیق او آن ها امر کنند.
10-1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که خداوند از امت های پیامبران نسبت به تصدیق پیامبرشان و عمل به آن چه برایشان آورده پیمان گرفت و آن ها بعد از آن پیمان با پیامبرانشان مخالفت کردند.
ص: 653
11-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَمْ يَبْعَثُ اللَّهُ نَبِيَا آدَمَ وَ مِنْ بَعْدِهِ إِلَّا أَخَذَ عَلَيْهِ الْعَهْدَ لَئِنْ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّد علیه السلام وَهُوَ حَقٌّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ وَ لَيَنْصُرَنَّهُ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَأْخُذَ الْعَهْدَ بِذَلِكَ عَلَى قَوْمِهِ﴾. (1)
12-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا قَبَضَ اللَّهُ نَبيّاً حَتَّى أَمَرَهُ أَنْ يُوصِيَ إِلَى عَشِيرَتِهِ مِنْ عَصَتِهِ وَ أَمَرَنِي أَنْ أوصِيَ فَقُلْتُ: إِلَى مَنْ يَا رَبِّ؟ فَقَالَ: أَوْصِ يَا مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله إِلَى ابْن عَمِّكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام فَإِنِّي قَدْ أَثْبَتُهُ فِي الْكُتُبِ السَّالِفَة وَكَتَبْتُ فِيهَا أَنَّهُ وَصِيكَ وَ عَلَى ذَلِكَ أَخَذْتَ مِيثَاقَ الْخَلَائِقَ وَ مَوَاثِيقَ أَنْبِيَائِي وَ رُسُلِي أَخَذْتُ مَوَاثِيقَهُمْ لِى بِالرُّبُوبِيَّةِ وَلَكَ يَا مُحَمَّدَ بِالنُّبُوَّةَ وَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام بالْوَلَايَة﴾. (2)
13-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا تَكَامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبِي فِي الْأَظلَّة حَتَّى عُرِضَتْ عَلَيْهِ وَلَايَتِي وَ وَلَايَةُ أَهْل بَيْتِي وَمَثْلُوا لَهُ فَأَقَرُّوا بِطَاعَتِهِمْ وَ وَلَايَتِهِمْ﴾. (3)
14-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أَخَذَ مِيثَاقَ الْأَنْبِيَاءِ بِالْإِيمَانِ وَالنُّصْرَةَ لَنَا﴾. (4)
15-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ الْمِيثَاقَ أُخِذَ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ لَيَأْخُذُوهُ عَلَى أَمَمِهِمْ بِتَصْدِيقِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله إِذَا بُعِثَ وَيَأْمُرُوهُمْ بِنُصْرَتِهِ عَلَى أَعْدَائِهِ إِنْ أَدْرَكُوهُ﴾. (5)
16-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَخَذَ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ عَلَى وَكَايَة عَلَى علیه السلام وَأَخَذَ عَهْدَ النَّبيّين بولاية على علیه السلام﴾. (6)
17-1- الباقر علیه السلام- ﴿وَلَايَتُنَا وَلَايَةُ اللَّهِ الَّتِي لَمْ يَبْعَثْ نَبِيَّاً قَطُّ إِلَّا بِهَا﴾. (7)
18-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا تَنَبَّاً نَبِيُّ قَطُّ إِلَّا بِمَعْرفَة حَقَّنَا وَ تَفْضِيلِنَا عَلَى مَنْ سِوَانَا﴾. (8)
19-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا مِنْ نَبِيٍّ نَبِيَّ وَ لَا مِنْ رَسُول أُرْسِلَ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا وَ تَفْضِيلِنَا عَلَى مَنْ سِوَانًا﴾. (9)
20-1- الكاظم علیه السلام- ﴿وَلَايَةُ عَلى المَكْتُوبَةُ فِي جَمِيعِ صُحُفِ الْأَنْبِيَاءِ وَلَنْ یَبْعَثَ اَللَّهُ نَبِیّاً إِلاَّ بِنُبُوَّهِ مُحَمَّدٍ وَ وَصِیِّهِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ ﴾. (10)
ص: 654
11-1- امام على علیه السلام- خداوند هیچ پیامبری- آدم و هر که پس از او است- را برنیانگیخت مگر این که از او پیمان گرفت که اگر خداوند محمد را مبعوث کرد و او در آن زمان زنده بود به او ایمان بیاورد و یاریش کند و به او امر کرد که آن پیمان را از قومش نیز بگیرد.
12-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- طلحة بن زید از امام صادق علیه السلام ز پدرش و ایشان نیز از جد بزرگوارش روایت می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند جان هیچ پیامبری را نگرفت جز پس از آن که به او امر کرد تا در خاندان خود از میان ارحام به کسی وصیّت کند، او به من نیز امر کرد که وصیت کنم عرض کردم « پروردگارا به چه کسی وصیّت کنم فرمود: به پسر عمویت علی بن ابی طالب علیه السلام زیرا من در کتب پیشینیان نام او را ثبت کرده ام و در آن ها نوشته ام که او وصی توست و بر این مطلب از آفریدگان و پیامبران و رسولانم پیمان گرفته ام از آنان برای ربوبیت خود و برای نبوت تو ای محمد و برای ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام پیمان گرفتم.
13-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در عالم اظلّه (عالم سایه ها که مربوط به قبل از خلقت بدن انسان ها است) نبوت هیچ پیامبری کامل نشد مگر این که ولایت من و ولایت اهل بیتم بر او عرضه شد و در برابر آن پیامبر صلی الله علیه و آله ایستادند پس پیامبران به اطاعت و ولایت آن ها اقرار نمودند.
14-1- امام علی علیه السلام- از انبیاء پیمان گرفت که به ما ایمان داشته باشند و ما را یاری کنند.
15-1- امام علی علیه السلام- از پیامبران پیمان گرفته شد که از امت هایشان برای تصدیق محمد صلی الله علیه و آله وقتی که مبعوث شد- پیمان بگیرند و به آن ها امر کنند که اگر او را درک کردند در مقابل دشمنانش او را یاری کنند.
16-1- امام باقر علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی میثاق پیامبران را بر ولایت و پیمان پیامبران را به ولایت علی گرفت.
17-1 امام باقر علیه السلام- ولایت ما ولایت خداست که پیامبری را هرگز مبعوث نکرد مگر با ولایت ما.
18-1- امام صادق علیه السلام- هیچ پیامبری به مقام نبوت نرسید مگر به معرفت حق ما و برتری دادن ما بر سایرین.
19-1- امام صادق علیه السلام- هرگز پیامبری به مقام پیامبری نرسید و رسولی ارسال نشد مگر با اقرار به ولایت ما و فضل ما بر دیگران
20-1- امام کاظم علیه السلام- ولایت علی در کتاب های انبیاء نوشته شده است و خداوند هرگز پیامبری را مبعوث نکرد مگر با اقرار به نبوت محمد و وصى او على.
ص: 655
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ يَعْنِي رسول الله صلی الله علیه و آله وَلَتَنْصُرُنَّهُ يَعْنِي وَصِيَّهُ امير المؤمنين علیه السلام وَ لَمْ يَبْعَثِ اللَّهُ نَبيّاً وَ لَا رَسُولًا إِلَّا وَأَخَذَ عَلَيْهِ الْمِيثَاقَ لِمُحَمَّدِ بالنُّبُوَّةَ وَلِعَلِي البِالْإِمَامَة﴾. (1)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ حَبيب السِّجِسْتَانِى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابِ وَ حِكَمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ فَكَيْفَ يُؤْمِنُ مُوسَى علیه السلام بِعِيسَى علیه السلام وَيَنْصُرُهُ وَ لَمْ يُدْرِكْهُ وَكَيْفَ يُؤْمِنُ عِيسَى علیه السلام بِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و اله وَ يَنْصُرُهُ وَلَمْ يُدْرِكْهُ فَقَالَ يَا حَبِيبُ إِنَّ الْقُرْآنَ قَدْ طُرِحَ مِنْهُ أَى كَثِيرَةُ وَ لَمْ يُزَدْ فِيهِ إِلَّا حُرُوفُ أخْطَأَتْ بهَا الْكَتَبَةُ وَتَوَهَّمَتْهَا الرِّجَالُ وَهَذَا وَهَمْ فَاقْرَاهَا وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ أُمَمِ النَّبِيِّينَ لَّا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ مَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ هَكَذَا أَنْزَلَهَا اللَّهُ يَا حَبِيبُ فَوَ اللَّهِ مَا وَفَتْ أُمَّةُ مِنَ الْأُمَمِ الَّتِي كَانَتْ قَبْلَ مُوسَى بِمَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَيْهَا مِنَ الْمِيثَاقِ لِكُلِّ نَبِيٍّ بَعَثَهُ اللَّهُ بَعْدَ نَبَيهَا وَلَقَدْ كَذَّبَتِ الْأَمَّةُ الَّتِى جَاءَهَا مُوسَى علیه السلام لَمَّا جَاءَهَا مُوسَى علیه السلام يُؤْمِنُوا بِهِ وَ لَا نَصَرُوهُ لِمَا جَاءَهَا إِلَّا الْقَلِيلُ مِنْهُمْ وَ لَقَدْ كَذَّبَتْ أُمَّةُ عِيسَى علیه السلام بِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَلَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ وَ لَا نَصَرُوهُ لَمَّا جَاءَهُمْ إِلَّا الْقَلِيلُ مِنْهُمْ وَلَقَدْ جَحَدَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِمَا أَخَذَ عَلَيْهَا رسول الله صلی الله علیه و آله مِنَ الْمِيثَاقِ لِعلى بن ابى طالب علیه السلام يَوْمَ أَقَامَهُ لِلنَّاسِ وَ نَصَبَهُ لَهُمْ وَ دَعَاهُمْ إِلَى وَلَايَتِهِ وَ طَاعَتِهِ فِي حَيَاتِهِ وَ أَشْهَدَهُمْ بِذَلِكَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ فَأَيُّ مِيثَاقَ أَوْكَدُ مِنْ قَول رسول الله صلی الله علیه و آله فِي علی بن ابی طالب علیه السلام فَوَ اللَّهِ مَا وَفَوْا بِهِ بَلْ جَحَدُوا وَكَذَّبُوا﴾. (2)
3-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ يَعْنِي بِمُحَمَّدِ وَ لَتَنْصُرُنَّ وَصِيَّهُ فَقَدْ آمَنُوا بِمُحَمَّدِ وَ لَمْ يَنْصُرُوا وَصِيَّهُ وَ سَيَنْصُرُونَهُ جَمِيعاً﴾. (3)
ص: 656
1-2- امام صادق علیه السلام- ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ؛ یعنی ایمان به پیامبر اکرم بیاورید و لَتَنْصُرُنَّهُ، یعنی وصی و جانشینش امیرالمؤمنین علیه السلام را یاری کنید. فرمود: خداوند هیچ پیامبر صلی الله علیه و آله و رسولی را مبعوث نکرد مگر این که از او به رسالت حضرت محمد و امامت حضرت علی علیه السلام پیمان گرفت.
2-2- امام صادق علیه السلام- حبیب سجستانی گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی این آیه وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّه سؤال کردم که چگونه موسی به عیسی ایمان می آورد و او را یاری می کند در حالی که او را درک نکرده است؟ و چگونه عیسی علیه السلام به محمد ایمان می آورد و پاریش می کند در حالی که او را درک نکرده است؟ فرمود: ای حبیب آیات زیادی از قرآن دور انداخته شده و در آن اضافه نشده بی اعتنایی به تفسیر واقعی قرآن و ننوشتن تأویل الهی آن و بسنده کردن به ظواهر آن و یا تفسیر به رأی قرآن است مگر حروفی که در آن حروف [هم] نویسندگان دچار خطا شدند مردان نیز دچار اشتباه شدند و این یکی از موارد اشتباه است؛ پس آن را این گونه بخوان: وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابِ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّه. خداوند این آیه را این گونه نازل کرد ای حبیب به خدا سوگند هیچ امتی از امت هایی که قبل از موسی بودند به آن پیمانی که خداوند از آن ها برای هر پیامبری که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله آن امت برانگیخته- گرفت وفا نکردند و امتی که موسی به سویشان آمد زمانی که موسی علیه السلام نزدشان آمد او را تکذیب کردند و به او ایمان نیاوردند و برای آن چه که آمده بود یاریش نکردند مگر تعداد اندکی از آن ها و امت عیسی علیه السلام محمد را تکذیب کردند و به او ایمان نیاوردند و هنگامی که به سویشان آمد یاریش نکردند مگر تعداد اندکی از آن ها و این امت انکار کرد میثاق روزی را که رسول خدا صلی الله علیه و آله از آن امت برای علی بن ابی طالب علیه السلام گرفت و در آن روز او را روبروی مردم بلند کرد و به امامت آن ها نصب نمود و در زمان حیاتش آن ها را به سوی ولایت و اطاعت علی افراخواند و با این کار آن ها را بر خودشان گواه قرار داد؛ پس کدام پیمان محکم تر از سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ی علی بن ابی طالب است قسم به خدا به آن وفا نکردند بلکه انکار کردند و تکذیب کردند.
3-2- امام علی علیه السلام- لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ یعنی به محمد ایمان بیاورید و جانشین او را یاری کنید؛ [ولی] به محمد ایمان آوردند ولی جانشین او را یاری نکردند و به زودی همگان او را یاری خواهند کرد.
ص: 657
4-2- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيا عَنْ آدَمَ [مِنْ لَدُنْ آدَمَ علیه السلام] فَهَلُمَّ جَراً إِلَّا وَ يَرْجِعُ إِلَى الدُّنْيَا فَيُقَاتِلُ وَ يَنْصُرُ رسول الله صلی الله علیه و آله و امير المؤمنين علیه السلام ثُمَّ أَخَذَ أَيْضاً مِيثَاقَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله﴾. (1)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً مِنْ لَدُنْ آدَمَ فَهَلُمَّ جَرًا إِلَّا وَيَرْجِعُ إِلَى الدُّنْيَا وَ يَنْصُرُ امير المؤمنين علیه السلام وَ هُوَ قَوْلُهُ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ يَعْنِي برسول الله صلی الله علیه و آله وَ لَتَنْصُرُنَّ امير المؤمنين علیه السلام﴾. (2)
6-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فإن الله أخذ مِيثَاقَ نَبِيِّهِ أى محمد عَلَى الْأَنْبِيَاءِ أَنْ يیُؤْمِنُوا بِهِ وَ یَنْصُرُوهُ وَ یُخْبِرُوا أُمَمَهُمْ بِخَبَرِهِ، و هو قوله لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله وَلَتَنْصُرُنَّهُ يعنى امير المؤمنين علیه السلام﴾. (3)
7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: لَقَدْ تَسَمَّوْا بِاسْمِ مَا سَمَّى اللَّهُ بهِ أَحَداً إِلَّا على بن ابى طالب علیه السلام وَ مَا جَاءَ تَأْوِيلُهُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَتَى يَجِيءُ تَأْوِيلُهُ قَالَ إِذَا جَاءَتْ جَمَعَ اللَّهُ أَمَامَهُ النَّبِيِّينَ وَالْمُؤْمِنِينَ حَتَّى يَنْصُرُوهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَ حِكْمَةِ إِلَى قَوْلِهِ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ فَيَوْمَئِذٍ يَدْفَعُ رَسولِ اللَّهِ اللَّواءَ إِلَى علی بن ابی طالب علیه السلام فَيَكُونُ أَمِيرَ الْخَلَائِقِ كَلِّهِمْ أَجْمَعِينَ يَكُونُ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ تَحْتَ لِوَائِهِ وَيَكُونُ وَ أَمِيرَهُمْ فَهَذَا تَأْوِيلُهُ﴾. (4)
8-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ أَما الرَّدُّ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ الرَّجْعَةَ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل... وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابِ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ وَهَذَا لَا يَكُونُ إِنَّا فِي الرَّجْعَة﴾. (5)
9-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلَى مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبيّاً إِلَّا وَقَدْ دَعَاهُ إِلَى وَكَايَتِكَ طَائِعاً أَوْ كَارِها﴾. (6)
10-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ يَعْنِي لَتُؤْمِنُنَ بِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ لَتَنْصُرُنَّ وَصِيَّهُ وَ سَيَنْصُرُونَهُ جَمِيعًا﴾. (7)
ص: 658
4-2- امام باقر علیه السلام- لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ خداوند هیچ پیامبری- از آدم تا [آخرین پیامبر صلی الله علیه و آله]- مبعوث نکرد مگر این که به دنیا برمی گردد و می جنگد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام را یاری می کند. سپس از پیامبران برای رسول خدا صلی الله علیه و آله هم پیمان گرفت.
5-2- امام صادق علیه السلام- خداوند هیچ پیامبری را از صلب آدم علیه السلام مبعوث نکرده جز آن که به دنیا باز می گردد و امیرالمؤمنین علیه السلام را یاری می نماید و پیمان انبیاء در آیه ی فوق همین است که همه ی انبیاء له به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان بیاورند و امیرالمؤمنین علیه السلام را یاری نمایند.
6-2- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- خداوند برای پیامبرش یعنی محمد از پیامبران پیمان گرفت که به او ایمان بیاورند و یاریش کنند و امّت هایشان را به خبر او آگاه کنند و این است سخن خداوند لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ؛ یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله وَ لَتَنْصُرُنَّهُ؛ یعنی امیرالمؤمنين علیه السلام
7-2- امام صادق علیه السلام- سلّام بن مستنیر از امام صادق علیه السلام- نقل می کند که فرمود: «آن ها (خلفای غاصب) خود را به نامی که خدا جز علی بن ابی طالب را بدان موسوم نگردانید خواندند [مقصود لقب امیرالمؤمنین علیه السلام است] و تأویل (امیرالمؤمنین علیه السلام) هنوز نیامده است. عرض کردم: «قربانت گردم تأویل آن کی خواهد آمد؟ فرمود: موقعی که تأویل آن نزدیک شد خداوند پیغمبران و مؤمنین را در پیش روی آن حضرت جمع می کند تا وی را یاری نمایند و این است معنی آیه ی شريفه: ﴿وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ تا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾ در آن روز خداوند پرچم خود را به علی بن ابی طالب می دهد و آن حضرت امیر جهانیان است و جهانیان نیز در زیر پرچم او خواهند بود و او امیر و سرکرده آن هاست و این تأویل کلمه ی امیرالمؤمنین علیه السلام است».
8-2- امام صادق علیه السلام- و اما رد کسی که رجعت را انکار کند سخن خدای عزوجل است: وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابِ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ يَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ و این مطلب اتفاق نمی افتد مگر در رجعت.
9-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی علیه السلام خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر این که او را به ولایت تو- خواه رغبت داشته باشد یا اکراه- فرا خواند
10-2- امام على علیه السلام- لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ یعنی به محمد صلی الله علیه و آله ایمان بیاورید و جانشین او را یاری کنید و به زودی همگی او را یاری می کنند.
ص: 659
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿ثُمَّ قَالَ لَهُمْ فِي الدَّرِّ أَ أَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلى ذلِكُمْ إِصْرِي أَي عَهْدِى قَالُوا أَقْرَرْنا﴾. (1)
1-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ علیه السلام: فَاشْهَدُوا بِذَلِكَ عَلَى أُمَمِكُمْ وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أميكُمْ﴾. (2)
2-4- الصّادق علیه السلام- ﴿قالَ علیه السلام لِلْمَلَائِكَة فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾. (3)
3-4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَاشْهَدُوا أَنْ فَاعْلَمُوا ذَلِكَ وَ أَنَا مَعَكُمْ أَعْلَمُ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذَالِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾. (82)
قوله تعالى: ﴿أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾. (83)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿أفَغَيْرَ دِينِ الله يَبْغُونَ قَالَ أَغَيْرَ هَذَا الذي قلت لكم أن تُفِرُوا بِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ وَصِيِّهِ﴾. (5)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرِهَا قَالَ هُوَ تَوْحِيدُهُمْ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلٌ﴾. (6)
ص: 660
1-3- امام صادق علیه السلام- سپس در عالم ذر به آن ها گفت: أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِكُمْ إِصْرِي؛ یعنی پیمان مرا بر آن گرفتید؛ گفتند: «بله گرفتیم».
1-4- امام علی علیه السلام- خداوند فرمود: پس گواه و شاهد آن پیمان بر امت هایتان باشید و من نیز با شما از گواهان بر شما و بر امت هایتان هستم.
2-4- امام صادق علیه السلام- خداوند به ملائکه فرمود: فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ.
3-4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- فَاشْهَدُوا یعنی پس آن را بدانید و من نیز همراه شما می دانم.
و کسی که بعد از این [ پیمان محکم روی گرداند، فاسق است. (82)
آیا آن ها [آیینی] غیر از آیین خدا می طلبند؟ [آیین او همین اسلام است]؛ و تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر [فرمان] او تسلیمند؛ و به سوی او بازگردانده می شوند (83)
1-1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- أَفَغَيْرَ دِينِ الله يَبْغُونَ؛ یعنی آیا غیر آن چه برایتان گفتم که اقرار به محمد صلی الله علیه و آله و وصى او ال بیاورید می جویید.
1-2- امام صادق علیه السلام- بن بکیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که ایشان درباره ی آیه وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً؛ منظور از این آیه پذیرش توحید و وحدانیت خدای عزوجل است.
ص: 661
2-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿أَسْلَمَتِ الْمَلَائِكَةُ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْمُؤْمِنُونَ فِي الْأَرْضِ طَوْعاً أَوَّلُهُمْ وَ سَابِقُهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ على بن ابى طالب علیه السلام وَلِكُلِّ أُمَّة سَابِقُ وَأَسْلَمَ الْمُنَافِقُونَ كَرْهَا وَكَانَ علی بن ابی طالب علیه السلم أَوَّلَ الْأُمَّةِ إِسْلَاماً وَ أَوَّلَهُمْ مِنْ رسول الله صلی الله علیه و آله لِلْمُشْرِكِينَ قِتَالًا وَ قَاتَلَ مِنْ بَعْدِهِ الْمُنَافِقِينَ وَ مَنْ أَسْلَمَ كَرْهاً﴾. (1)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمَّا خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ خَلَقَ بَحْرَيْن بَحْراً عَذْباً وَ بَحْراً أَجَاجاً فَخَلَقَ تُرْبَةَ آدَمَ اللهِ مِنَ الْبَحْرِ الْعَذْب وَ شَنَّ عَلَيْهَا مِنَ الْبَحْرِ الْأَجَاجِ ثُمَّ جَبَّلَ آدَمَ الله فَعَرَكَ عَرَكَ الْأَدِیمِ فَتَرَكَهُ مَا شَاءَ اللَّهُ فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ یَنْفُخَ فِیهِ الرُّوحَ أَقَامَهُ شَبَحاً فَقَبَضَ قَبْضَةً مِنْ كَتِفِهِ الْأَیْمَنِ فَخَرَجُوا كَالذَّرِّ فَقَالَ هَؤُلَاءِ إِلَى الْجَنَّةِ وَقَبَضَ قَبْضَةٌ مِنْ كَتِفِهِ الْأَيْسَرِ وَ قَالَ هَؤُلَاءِ إِلَى النَّارِ فَأَنْطَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْحَابَ الْيَمِين وَ أَصْحَابَ الْيَسَارِ فَقَالَ أَهْلُ الْيَسَارِ يَا رَبِّ لِمَا خَلَقْتَ لَنَا النَّارَ وَ لَمْ تُبَيِّنَ لَنَا وَ لَمْ تَبْعَثْ إِلَيْنَا رَسُولًا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ ذَلِكَ لِعِلْمِي بِمَا أَنْتُمْ صَائِرُونَ إِلَيْهِ وَ إِنِّى سَأَبْتَلِيكُمْ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ فَأَسْعِرَتْ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ تَقَدَّمُوا جَمِيعاً فِي النَّارِ فَإِنِّي أَجْعَلُهَا عَلَيْكُمْ بَرْداً وَ سَلَامًا فَقَالُوا يَا رَبِّ إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ لِأَيِّ شَيْءٍ جَعَلْتَهَا لَنَا هَرَبَا مِنْهَا وَلَوْ أَمَرْتَ أَصْحَابِ الْيَمِينِ مَا دَخَلُوا فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ فَأَسْعِرَتْ ثُمَّ قَالَ لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ تَقَدَّمُوا جَمِيعاً فِي النَّارِ فَتَقَحَمُوا جَمِيعاً فَكَانَتْ عَلَيْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً فَقَالَ لَهُمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالَ أَصْحَابُ الْيَمِينِ بَلَى طَوْعاً وَ قَالَ أَصْحَابُ الشِّمَالِ بَلَى كَرْهاً فَأَخَذَ مِنْهُمْ جَمِيعاً مِيثَاقَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ قَالَ وَكَانَ الْحَجَرُ فِي الْجَنَّةِ فَأَخْرَجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَالْتَقَمَ الْمِيثَاقَ مِنَ الْخَلْقِ كُلُّهُمْ فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهَا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ فَلَمَّا أَسْكَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ الْجَنَّةَ وَعَصَى أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَجَرَ وَ جَعَلَهُ فِي ركن بَيْتِهِ وَ أَهْبَطَ آدَمَ لا عَلَى الصَّفَا فَمَكَثَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ رَآهُ فِي الْبَيْتِ فَعَرَفَهُ وَ عَرَفَ مِيثَاقَهُ وَ ذَكَرَهُ فَجَاءَ إِلَيْهِ مُسْرِعاً فَأَكَبَّ عَلَيْهِ وَ بَكَى عَلَيْهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً تَائِباً مِنْ خَطِيئَتِهِ وَ نَادِمَا عَلَى
ص: 662
2-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ملائکه علیهم السلام در آسمان ها و مؤمنان در زمین از روی اختیار تسلیم شدند. اولین و سبقت گیرنده ی آن ها از این ،امت علی بن ابی طالب است و هر امتی سبقت گیرنده ای دارد و منافقان از روی اجبار اسلام آوردند و علی بن ابی طالب علیه السلام اولین امت در اسلام آوردن و اولین آن ها همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله در جنگ با مشرکان بود و بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله با منافقان و کسانی که به اجبار اسلام آوردند جنگید.
3-2- امام صادق علیه السلام- وقتی حق تعالی آسمان ها و زمین را آفرید دو دریا ایجاد نمود، یکی شیرین و دیگری ،تلخ تربت آدم را از دریای شیرین آفرید سپس از دریای تلخ بر آن پاشید بعد آدم را از آن آفرید آن گاه آن را همچون پوست مالید سپس رهایش نمود و وقتی خواست در آن روح بدمد او را به صورت شبح و تمثالی قرار داد بعد یک مشت از کتف راستش برداشت، بلافاصله اجزاء ریزی همچون مورچه از آن خارج شدند پس فرمود: این ها اهل بهشت هستند و یک مشت هم از کتف چپش برداشت و فرمود: این ها اهل جهنم هستند، بعد حق تعالی اصحاب یمین و ذراتی که از کتف راست بیرون آمده بودند و اصحاب یسار یعنی ذراتی که از کتف چپ خارج گشتند را به سخن درآورد اصحاب یسار عرضه داشتند: «پروردگارا! چرا آتش را برای ما آفریدی و حق را برای ما روشن نکردی؟ به سوی ما رسولی مبعوث نداشتی؟ خداوند عزوجل به آن ها می فرماید: «به خاطر آن که می دانم شما به طرف جهنّم می روید اگرچه بعد از بعث رسل و تبیین و روشن نمودن واقع باشد و من شما را به زودی می آزمایم، پس حق تعالی به آتش امر فرمود گرم شود، آتش گرم شد و افروخته گردید سپس به آن ها فرمود جمیعاً داخل آتش شويد من آن را برای شما سرد و سالم می گردانم آن ها عرضه داشتند: پروردگارا! ما از تو پرسیدیم چرا برای ما آتش آفریدی و مقصودمان از این سؤال فرار و گریز از آن بود حال ما را امر می کنی که در آن داخل شویم اگر به اصحاب یمین نیز این فرمان را بدهی داخل آن نمی شوند، حق عزوجل به آتش امر فرمود گرم شود و افروخته گردد پس از آن به اصحاب یمین فرمان داد که در آتش گداخته داخل شوند و آتش برایشان سرد و سالم می گردد بعد به تمام آن ها فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم»؟ اصحاب یمین از روی میل گفتند چرا و اصحاب یسار از روی کراهت جواب دادند و گفتند چرا پس باری تعالی از جملگی آن ها پیمان گرفت و ایشان را بر خودشان شاهد قرار داد حجر الاسود آن وقت در بهشت بود پس خداوند عزوجل بیرونش آورد و آن میثاق و پیمان خلایق را در خود فروبرد و فرموده ی حق تعالی به همین معنا اشاره دارد: وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ في السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ؛ تمام موجودات در آسمان و زمین خواه و ناخواه مطیع او بوده و رجوعشان به سوی اوست و زمانی که حق تبارک و تعالی حضرت آدم علیه السلام را در بهشت ساکن نمود و وی مرتکب لغزش گردید حق تعالی حجر را از بهشت فروفرستاد و آن را در رکنی از ارکان بیت خود قرار داد و جناب آدم را از بهشت به زمین روی کوه صفا هبوط داد آدما برای مدت مدیدی آن جا درنگ نمود سپس حجر را در بیت دید آن را شناخت و یاد میثاق و عهدش افتاد از این رو نزد حجر آمد و به سرعت خود را به آن جا رسانید و سپس خویش را روی
ص: 663
نَقْضِهِ مِيثَاقَهُ قَالَ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ أُمِرْتُمْ أَنْ تَقُولُوا إِذَا اسْتَلَمْتُمُ الْحَجَرَ أَمَانَتِي أَدَيْتُهَا وَمِيثَاقِي تَعَاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِى بِالْمُوَافَاة يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (1)
4-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ مَعْنَاهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاواتِ وَالْأَرْضِ بِحَالِهِ النَّاطِقَةِ عَنْهُ الدَّالَّة عَلَيْهِ عِنْدَ أَخْذِ الْمِيثَاقِ عَلَيْهِ﴾. (2)
5-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ صَالِحِ بْنِ مِيثَمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ في السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً قَالَ ذَلِكَ حِينَ يَقُولُ عَلَى علیه السلام أَنَا أَولَى النَّاسِ بِهَذِهِ الْآيَةِ وَ أَقْسَمُوا بِالله جَهْدَ أَيانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ إلَى قَوْلِهِ كَاذِبِينَ﴾. (3)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِق علیه السلام... يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ الدِّينُ الَّذِي فِي آبَائِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ نُوحٍ وَ مُوسَى وَعِيسَى وَ مُحَمَّدِ هُوَ الْإِسْلَامُ قَالَ نَعَمْ يَا الله مُفَضَّلُ هُوَ الْإِسْلَامُ لَا غَيْرُ قُلْتُ يَا مَوْلَايَ أَتَجِدُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ وَ مِنْهُ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً﴾. (4)
7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿رَوَى عَلِيُّ بْنُ عُقْبَةَ عَن أبيه عن جعفر علیه السلام عن أبيه قال: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ : حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا وَ رَدَّ كُلَّ حَقٌّ إِلَى أَهْلِهِ وَلَمْ يَبْقَ أَهْلُ دِيْنِ حَتَّى يُظْهِرُوا الْإِسْلَامَ وَيَعْتَرِفُوا بِالْإِيمَانِ أَما سَمِعْتَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهَا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾. (5)
8-2- الكاظم علیه السلام- ﴿عَن ابْن بُكَيْر قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنَ علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً قَالَ انْزَلَتْ فِي الْقَائِم له إذا خرج بالْيَهُودِ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ وَ الزَّنَادِقَة وَأَهْل الرِّدَّةِ وَالْكُفَّارِ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرَبهَا فَعَرَضَ عَلَيْهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أمَرَهُ بالصَّلاة والزَّكَاة وَ مَا يُؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ يَجِبُ لِلَّهِ عَلَيْهِ وَ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّى لَا
ص: 664
آن افکند و مدت چهل بامداد گریست و از خطایش توبه نمود و از این که عهد را نقض کرده اظهار پشیمانی کرد سپس امام فرمود و به همین خاطر امر شده اید هرگاه حجر را استلام کردید بگوييد: أَمَانَتِي أَدَّيْتُهَا وَ مِيثَاقِي تَعَاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوَافَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَهُ.
4-2- ابن عباس رحمه الله علیه- هر آن چه در آسمان ها و زمین است با حالتی که گویای تسلیم و دلالت کننده بر آن است، تسلیم او شدند.
5-2- امام علی علیه السلام- صالح بن میثم گوید: از امام باقر علیه السلام «درباره ی آيه ى: وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً پرسیدم». فرمود: «این هنگامی است که علی می گوید: من سزاوارترین مردم به این آیه هستم وَ أَقْسَمُوا بِالله جَهْدَ أَيمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ... کاذِبِينَ؛ آن ها سوگندهای شدید به خدا یاد کردند: هرگز خداوند کسی را که می میرد بر نمی انگیزد آری این وعده ی قطعی خداست که همه ی مردگان را برای جزا باز می گرداند ولی بیشتر مردم نمی دانند!... دروغ می گفتند».
6-2- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم...... ای ای سرور و مولایم دینی که در میان پدرانش ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد می باشد همان اسلام است؟ فرمود: «بله ای مفضّل همان اسلام است نه غیر آن» گفتم: «سرورم! آیا آن را در کتاب خدا می یابی؟ فرمود: «بله» از اوّل تا آخرش و از آن جمله این آیه است دین در نزد خدا، اسلام و تسلیم بودن در برابر حق] است. (آل عمران /19) و سخن خدای تعالی وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً».
7-2- امام صادق علیه السلام- علی بن عقبه گوید: هرگاه قائم علیه السلام ظهور کند عدل را در میان مردم برقرار می سازد و جور و ستم در زمان او برطرف می شود و راه ها امن می گردد در زمان او زمین برکات خود را بیرون می کند و قائم هر حق را به اصحابش برمی گرداند در ظهور او تمام مردم روی زمین دین اسلام را خواهند پذیرفت و این آیه ی شریفه وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ مصداق پیدا خواهد کرد.
8-2- امام کاظم علیه السلام- ابن بکیر گوید: «از امام صادق علیه السلام تفسیر این آیه: وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ را پرسیدم». امام فرمود: «این آیه درباره ی قائم نازل شده هنگامی که علیه یهود و نصارا و صابئین و مادی ها و برگشتگان از اسلام و کفّار در شرق و غرب کره ی زمین قیام می کند و اسلام را پیشنهاد می نماید هرکس از روی میل پذیرفت دستور می دهد که نماز بخواند و زکات بدهد و آن چه هر مسلمانی مأمور به انجام آن است بر وی نیز واجب می کند هر کس مسلمان نشد گردنش را می زند تا آن که در شرق و غرب عالم یک نفر خدانشناس باقی
ص: 665
يَبْقَى فِي الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ أَحَدُ إِلَّا وَحَدَ اللَّهَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ الْخَلْقَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ أَمْراً قَلَّلَ الْكَثِيرَ وَ كَثَرَ الْقَلِيلَ﴾. (1)
9-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى الْحَلَبِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام: يَكُونُ لِصَاحِب هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةٌ فِي بَعْضٍ هَذِهِ الشِّعَابِ ثُمَّ أَوْمَاً بِيَدِهِ إِلَى نَاحِيَةِ ذِي طُوًى حَتَّى إِذَا كَانَ قَبْلَ خُرُوجِهِ بِلَيْلَتَيْنِ أَنْتَهَى الْمَوْلَى الَّذِي يَكُونُ بَيْنَ يَدَيْهِ حَتَّى يَلْقَى بَعْضَ أَصْحَابِهِ... قَالَ أَبُو جَعْفَرَ علیه السلام لَكَأَنَّى أَنْظُرَ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَة ثَلَاثَمِائَة وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ... فَيَبْعَثهم الله إِلَى الْآفَاقِ كُلَّهَا فَيَمْسَحُ بَيْنَ أَكْنَافِهِمْ وَعَلَى صُدُورِهِمْ فَلَا يَتَعَايَوْنَ فِي قَضَاءِ وَ لَا تَبْقَى أَرْضِ إِلَّا نَودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهَ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّد علیه السلام رسول اللَّهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ وَلَا يَقْبَلُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الْجِزْيَةَ كَمَا قَبلَهَا رسول الله صلی الله علیه و آله﴾. (2)
10-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لَا يَبْقَى أَرْضُ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّد علیه السلام رسول الله صلی الله علیه و آله﴾. (3)
11-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿يُنَادِى مُنَادٍ فِي شَهْرٍ رَمَضَانَ مِنْ نَاحِيَة الْمَشْرِقِ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ يَا أَهْلَ الْهُدَى اجْتَمِعُوا وَيُنَادِى مِنْ نَاحِيَةِ الْمَغْرِبِ بَعْدَ مَا تَغِيبُ الشَّمْسُ يَا أَهْلَ الْهُدَى اَجْتَمِعُوا وَ مِنَ الْغَدِ عِنْدَ الظُّهْرِ بَعْدَ تَكَوُّر الشَّمْسِ فَتَكُونَ سَوْدَاءَ مُظْلِمَةَ وَالْيَوْمِ الثَّالِثَ يُفَرِّقُ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِل بخُرُوج دَابَّةَ الْأَرْضِ وَ تُقْبلُ الرُّومُ إِلَى قَرْيَة بِسَاحِلِ الْبَحْرِ عِنْدَ كَهْفِ الْفِتْيَةِ وَيَبْعَثُ اللَّهُ الْفِتْيَةَ مِنْ كَهْفِهِمْ إِلَيْهِمْ مِنْهُمْ رَجَلُ يُقَالُ لَهُ مَلِيخَا وَ الْآخَرَ كَمَسلَمينَا وَ هُمَا الشَّاهِدَانِ الْمُسْلِمَانِ لِلْقَائِم فَيَبْعَثُ أَحَدَ الْفِتْيَةِ إِلَى الرُّومِ فَيَرْجِعُ بِغَيْرِ حَاجَةِ وَيَبْعَثُ بِالْآخَرِ فَيَرْجِعُ بِالْفَتْحِ فَيَوْمَئِذٍ تأويلُ هَذِهِ الْآيَةِ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ طَوْعاً وَ كَرْها﴾. (4)
12-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَنْ عَبَايَةَ الْأَسَدِى أَنَّهُ سَمِعَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَقُولُ: وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ أكَانَ ذَلِكَ بَعْدَ؟ قلت: نَعَمْ يَا
ص: 666
نماند عرض کردم قربانت گردم در روی زمین مردم بسیار هستند؛ چطور قائم علیه السلام می تواند همه ی آن ها را مسلمان کند و یا گردن بزند؟ حضرت فرمود: هنگامی که خداوند چیزی را اراده کند چیز اندک را زیاد و زیاد را کم می گرداند.
9-2- امام باقر علیه السلام- برای صاحب این امر امام مهدی غیبتی در بعضی از این دره ها است. سپس با دستش به سمت ذی طوی اشاره کرد- تا این که دو شب قبل از ظهور او دوستی که در حضور و خدمت اوست بیاید و با بعضی از اصحابش دیدار کند... امام باقر علیه السلام فرمود: «گویا به آن ها می نگرم که سیصدوده مرد و چندتای دیگرند که از نجف در نزدیکی کوفه بالا می روند و قلب هایشان مانند تکه های آهن محکم و استوار است... حضرت مهدی آن ها را به تمام کرانه های دوردست میفرستد و میان کتف و سینه هایشان را دست می کشد؛ پس در هیچ قضاوتی درمانده و ناتوان نمی شوند و هیچ زمینی باقی نمی ماند مگر این که در آن ندا داده می شود: «خدایی جز خدای یگانه نیست؛ تنهاست و شریکی ندارد و محمد فرستاده ی خدا است و این مطلب همان سخن خداوند است: وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ و صاحب این امر آن گونه که رسول خدا صلی الله علیه و آله جزیه قبول می کرد، جزیه قبول نمی کند».
10-2- امام صادق علیه السلام- هنگامی که قائم اما قیام کرد جایی در روی زمین باقی نمی ماند مگر این که در آن جا صدای أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رسول الله صلی الله علیه و آله بلند می شود.
11-2- امام علی علیه السلام- منادی در ماه رمضان از سمت مشرق هنگام طلوع خورشید ندا می دهد ای اهل هدایت جمع شوید و از سمت مغرب پس از غروب خورشید ندا می دهد: «ای اهل هدایت جمع شوید و فردا هنگام ظهر پس از گرفتن خورشید که سیاه و تاریک می شود این ندا را تکرار می کند و در روز سوم با خروج جنبنده ی زمین بین حق و باطل فرق نهاده شود و روم به سوی شهری که کنار دریا ،است نزد غار جوانان اصحاب کهف رو می آورد و خداوند آن جوانان را از غارشان به سوی آن ها بر می انگیزد از جمله جوانان مردی است که به او ملیخا گفته می شود و دیگری کمسلمینا است و این دو شاهد و تسلیم قائم هستند. یکی از آن دو جوان را به سمت روم می فرستد و او نمی تواند کاری بکند و دیگری را می فرستد که فاتحانه برمی گردند و روز تأویل این آیه است وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْها.
12-2- امام علی علیه السلام- از عبایه اسدی نقل شده است که از علی علیه السلام شنیده است که می فرماید: «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُون، آیا این امر اتفاق افتاده است؟ گفتم بلی ای امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود نه چنین نیست قسم به کسی که جانم در دست
ص: 667
أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام، قالَ: كَلاً وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى يَدْخُلَ الْمَرأَةُ بِمَنْ عَذَبَ آمِنِينَ لَا يَخَافُ حَيَّةٌ وَ لَا عَقْرَبَاً فَمَا سِوَى ذَلِكَ﴾. (1)
13-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَن صَالِح بن ميثم قَالَ سَأَلْتُ أَبا جَعْفَر عن قَوْل اللَّه تَعَالَى: وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهَا قَالَ ذَلِكَ بِهَذِهِ الآيَةِ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَى وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ لِيُبَيِّنَ هُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ﴾. (2)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ مَعْنَاهُ إِكْرَاهُ أَقْوَامٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ جَاءَ أَقْوَامٌ طَائِعِینَ ﴾. (3)
2-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَالطَّوْعُ لِأَهْلِ السَّمَاوَاتِ خَاصَّةً وَأَمَّا أَهْلُ الْأَرْضِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً وَ مِنْهُمْ مَنِ اسْتَسْلَمَ كَرْهاً أَي فَرَقاً مِنَ السَّيْفِ﴾. (4)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿كَرْهاً أَي فَرَقاً مِنَ السَّيْفِ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿قُلْ آمَنَا بِالله وَ ما أُنزِلَ عَلَيْنَا وَ مَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى وعيسى وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾. (84)
على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ أَخَذَ أَيْضاً مِيثَاقَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ قُلْ يَا مُحَمَّدُ آمَنَّا بِالله وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ ما أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَ عِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ اَلْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی اَلْآخِرَهِ مِنَ اَلْخاسِرِینَ﴾. (85)
ص: 668
اوست، تا آن گاه که زن با مرد مجردی همراه می شود در حالی که هر دو در امان هستند و از مار و عقرب و مانند آن نیز دیگر ترسی وجود نداشته باشد».
13-2- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام درباره ی این آیه: «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً سؤال کردم امام علیه السلام فرمود: «واقع شدن آن با این آیه است: آن ها سوگندهای شدید به خدا یاد کردند که هرگز خداوند کسی را که می میرد برنمی انگیزد آری این وعده ی قطعی خداست که همه ی مردگان را برای جزا باز می گرداند ولی بیشتر مردم نمی دانند هدف این است که آن چه را در آن اختلاف داشتند برای آن ها روشن سازد و کسانی که منکر شدند بدانند دروغ می گفتند. (نحل/393)
1-3- امام صادق علیه السلام- معنای تسلیم شدن از روی اختیار یا از روی اجبار این است که بعضی گروه ها برای مسلمان شدن مجبور می شوند و بعضی گروه ها از روی اختیار مسلمان می شوند.
2-3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- از روی اختیار تسلیم شدن اختصاص به اهل آسمان دارد ولی گروهی از اهل زمین از روی اختیار مسلمان شدند و گروهی از آن ها از روی اجبار و اکراه- یعنی از ترس شمشیر- تسلیم شدند.
3-3- امام صادق علیه السلام- کَرهاً؛ یعنی دسته ای از ترس شمشیر مسلمان شدند.
بگو به خدا ایمان آوردیم و [همچنین] به آن چه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (پیامبران از فرزندان یعقوب) نازل گردیده؛ و آن چه به موسی و عیسی و سایر پیامبران از طرف پروردگارشان داده شده است؛ در میان هیچ یک از آنان فرقی نمی گذاریم؛ و تنها در برابر [فرمان] او تسلیم هستیم». (84)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- سپس از پیامبران هم برای رسول خدا صلی الله علیه و آله پیمان گرفت و فرمود: ای محمد! ﴿قُلُ آمَنَّا بِالله وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى وَعِيسَى وَ مَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾.
و هرکس جز اسلام [و تسلیم در برابر فرمان حقّ] آیینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت از زیانکاران است. (85)
ص: 669
1- الصّادق علیه السلام- ﴿هُوَ الْإِسْلَامُ الَّذِي فِيهِ الْإِيمَانُ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ فَقَالَ غَيْرَ التَّسْلِيمِ لِوَلَايَتِنَا﴾. (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كُلِّ عَمَل مِنْ أَعْمَال الْخَيْر يَجْرى عَلَى غَيْر أَيْدِي أَهْلَ الِاصْطِفَاءِ وَ عُهُودُهُمْ وَ حُدُودُهُم وَ شَرَائِعُهُمْ وَ سُنَتُهُمْ وَمَعَالِمُ دِينِهِمْ مَرْدُودُ غَيْرُ مَقْبُول وَأَهْلُهُ بِمَحَلِّ كُفْر وَ إِنْ شَمِلَتْهُمْ صِفَةُ الْإِيمَانِ... فَمَنْ لَمْ يَهْتَدِ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ إِلَى سَبِيلِ النَّجَاةِ لَمْ يُغْنِ عَنْهُ إِيمَانُهُ بِاللَّهِ مَعَ دَفْعِهِ حَقَّ أَوْلِيَائِهِ وَ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةَ مِنَ الْخَاسِرِينَ وَ كَذَلِكَ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ ما رَأَوْا بَأْسَنا وَ هَذَا كَثِيرُ فِي كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْهَدَايَةُ هِيَ الْوَلَايَةِ﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّلَ بْن عُمَرَ، قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِقِ علیه السلام... كَيْفَ بَدْءُ ظُهُور الْمَهْدِي علیه السلام وَ إِلَيْهِ التَسْلِيمُ قَالَ علیه السلام فَوَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ لَيُرْفَعُ عَن الْمِلَلِ وَالْأَدْيَانِ الِاخْتِلَافُ وَ يَكُونُ الدِّينُ كله واحِداً كَمَا قَالَ جَلَّ ذِكْرُهُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ وَقَالَ الله وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾. (4)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿في خطبة الغدير... اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ عَلَيَّ أَنَّ الْإِمَامَةَ لِعَلِى علیه السلام وَلَيكَ عِنْدَ تِبْيَانِي ذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ نَصْبِي إِيَّاهُ بِمَا أَكْمَلْتَ لِعِبَادِكَ مِنْ دِينِهِمْ وَأَتْمَمْتَ عَلَيْهِمْ نِعْمَتَكَ وَ رَضِيتَ لَهُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً فَقُلْتَ وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ اللَّهُمَّ إِنِّى أَشْهِدُكَ أَنَّى قَدْ بَلَّغْتَ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّمَا أَكْمَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دِينَكُمْ بِإِمَامَتِهِ فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقَامَهُ مِنْ وَلْدِى مِنْ صُلْبِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَى علیه السلام عَزَّ وَ جَلَّ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْماهُمْ وَ فِى النَّارِ هُمْ خَالِدُون﴾. (5)
6- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُحكَمْ﴾. (6)
ص: 670
1- امام صادق علیه السلام- مقصود از اسلام در آیه ی اسلامی است که در او ایمان باشد.
2- امام صادق علیه السلام- منظور از وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الخاسرين؛ یعنی هرکس تسلیم به ولایت ما نباشد.
3- امام علی علیه السلام- پس هر کار خیری که زیر نظر غیر افراد برگزیده و طبق پیمان و حدود و شرایع و سنن و معالم آن ها نباشد مردود است و پذیرفته نیست و صاحبش در کفر است، اگرچه وصف ایمان دارد... هر مؤمنی که به راه نجات هدایت نشده ایمانش به خدا سودی عایدش نسازد با این که حق اولیای او را دفع و عملشان را نابود کرده و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود و همچنین است قول خداوند اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند ایمانشان برای آن ها سودی نداشت. (غافر/85) و از این موارد در قرآن بسیار است و هدایت همان ولایت است.
4- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: از مولایم امام صادق علیه السلام پرسیدم: «... شروع ظهور مهدی و تسلیم در برابر او چگونه است؟ فرمود: ... ای مفضّل سوگند به خدا اختلاف از ملت ها و دین ها برداشته می شود و همه ی ادیان یک دین واحد می شود همان طور که خدای متعال فرمود: دین در نزد خدا اسلام و تسلیم بودن در برابر حق است. (آل عمران /19) و خداوند فرمود: وَ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِين».
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- در خطبه ی غدیر... بار الها تو بر من فرو فرستادی که رهبری به علی تو اختصاص دارد و من هم این موضوع را بیان کردم و علیا را به این مقام نصب نمودم و به همین مطلب دینت را برای بندگانت کامل ساختی و نعمتت را با اعلام رهبری علی بر آن ها تمام نمودی و در صورتی که علی رهبر ملّت باشد خوشنود شدی که اسلام دین اختصاصی تو باشد و فرمودی وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ بار خدايا! تو را گواه می گیرم که حق و واقع را به مردم رساندم ای مردم خدا دین شما را به سبب رهبری على علیه السلام تکمیل فرمود هر کس از علی و جانشینان وی که از صلب او و از فرزندان من هستند پیروی نکند عموم کردار نیک او تباه شده و در آتش عذاب پروردگار برای همیشه گرفتار خواهد بود».
6- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ از آیات محکم است.
ص: 671
قوله تعالى: ﴿كَيْفَ يَهْدِي اللهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ (86)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ ذَكَرَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ كَفَرُوا بَعْدَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ: كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ... فَهَذِهِ كُلُهَا فِي أَعْدَاءِ آل محمد صلی الله علیه و آله﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿كَيْفَ يَهْدِي اللهُ قَوْماً كَفَرُوا إِلَى قَوْلِهِ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ قِيلَ نَزَلَتِ الْآيَاتِ فِي رَجُل مِنَ الْأَنْصَارِ يُقَالُ لَهُ الْحَارِثُ بْنُ سُوَيْدِ بْنِ الصَّامِتِ وَكَانَ قَتَلَ الْمُحَذَرَ بْنَ زِيَادِ الْبَلَوِيِّ غَدْراً وَ هَرَبَ وَ ارْتَدَّ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ لَحِقَ بِمَكَّةَ ثُمَّ نَدَمَ فَأَرْسَلَ إِلَى قَوْمِهِ أَنْ يَسْأَلُوا رَسُولَ اللَّهُ صلی الله علیه و آله هَلْ لِي مِنْ تَوْبَةِ؟ فَسَأَلُوهُ فَنَزَلَتِ الْآيَاتُ إِلَى قَوْلِهِ: إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا فَحَمَلَهَا إِلَيْهِ رَجُلُ مِنْ قَوْمِهِ فَقَالَ: إِنِّي أَعْلَمُ أَنَّكَ لَصَدُوقُ وَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله أَصْدَقُ مِنكَ وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَصْدَقُ الثَّلَاثَةِ؟ وَ رَجَعَ إِلَى الْمَدِينَة وَ تَابَ وَحَسُنَ إِسْلَامُهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ الله وَالمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ﴾. (87)
قوله تعالى: ﴿خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلا هُمْ يُنظَرُونَ﴾. (88)
قوله تعالى: ﴿إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذالِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾. (89)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَوْلُهُ تَعَالَى إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَأَصْلَحُوا تَوْبَتُهُ إِكْذَابُهُ نَفْسَهُ فَإِذَا تَابَ قُبَلَتْ شَهَادَتُه﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الصّالُونَ﴾. (90)
ص: 672
چگونه خداوند گروهی را هدایت می کند که بعد از ایمان و گواهی به حقانیت پیامبر صلی الله علیه و آله و رسیدن نشانه های روشن به آن ها کافر شدند و خدا گروه ستمکاران را هدایت نخواهد کرد (عد)
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سپس خدای عزوجل کسانی را که پیمان خدا را درباره ی امیرالمؤمنین علیه السلام علی النقض کردند و بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله کافر شدند بیان نمود و فرمود: كَيْفَ يَهْدِي اللهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِم... پس همه ی این آیات كَيْفَ يَهْدِي اللهُ قَوْماً... وَ ما هُمْ مِنْ ناصِرِينَ درباره ی دشمنان آل محمد صلی الله علیه و آله است.
2- امام صادق علیه السلام- كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً... فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ این آیات در مورد مردی از انصار- که به او حارث بن سوید بن صامت گفته می شود- نازل شد و محذربن زیاد بلوی را از روی خیانت کشته و فرار کرده از اسلام برگشته و به مکه ملحق شده بود سپس پشیمان شد و فردی را به سوی قوم خود فرستاد تا از رسول خدا صلی الله علیه و آله بپرسند که آیا من راه توبه دارم. از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند؛ پس این آیات تا إِلَّا الَّذینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ نازل شد و مردی از قبیله خودش این آیات را به سوی او برد. حارث بن سوید گفت من می دانم که تو قطعاً راست می گویی و رسول خدا صلی الله علیه و آله از تو راستگوتر است و خدای تعالی راستگوترین سه تاست به مدینه برگشت و توبه کرد و اسلامش نیکو شد.
کیفر آن ها این است که لعن و طرد خداوند و فرشتگان و مردم همگی بر آن هاست. (87)
همواره در این لعن و دوری از رحمت خداوند می مانند؛ نه از مجازاتشان کاسته می شود و نه به آن ها مهلت داده خواهد شد. (88)
مگر کسانی که پس از آن توبه کنند و اصلاح نمایند و گذشته را جبران کنند] زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است. (89)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در این آیه إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَأَصْلَحُوا توبه ی فاسق تکذیب خود و دروغگوخواندن خویش است پس اگر توبه کند شهادتش پذیرفته می شود.
کسانی که پس از ایمان آوردن کافر شدند و سپس بر کفر [خود] افزودند هیچ گاه توبه آنان که از روی ناچاری یا در آستانه مرگ صورت می گیرد، پذیرفته نمی شود؛ و آن ها گمراهان [واقعی] اند (90)
ص: 673
1- السجّاد علیه السلام- ﴿تقدَّمَ الحُسَينَ علیه السلام حَتَّى وَقَفَ بِإِزَاءِ القَومِ فَجَعَلَ يَنظُرُ إِلَى صُفُوفِهِم كَأَنَّهُمْ السيل... فَنِعْمَ الرَّبُّ رَبُّنَا وَبِئْسَ العبيد أنتُمْ أَقْرَرْتُمْ بِالطَّاعَةِ وَ آمَنتُمْ بِالرَّسُولِ مُحَمَّدِ الله ثُمَّ إِنَّكُمْ خفْتُمْ إِلَى ذَريَّتِهِ وَ عِشْرَتِهِ تُريدون قتلهُمْ لَقَدِ استحوذ عليْكُمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاكُمْ ذِكْرَ اللَّهِ الْعَظِيمِ فَتَبَّاً لَكُمْ وَ لِمَا تُرِيدُونَ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ هَؤُلَاءِ قَوْمُ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿نَزَلَتْ فِي أَهْلِ الْكِتَابِ الَّذِينَ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِالنَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قَبْلَ مَبْعَتِهِ ثُمَّ كَفَرُوا بِهِ بَعْدَ الْبَعْثَة حَسَداً وَ بَعْياً﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِّلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى بهِ أُولئِكَ هُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ وَ ما هُمْ مِنْ ناصِرِينَ﴾. (91)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدَى بِهِ أُولئِكَ هُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَ مَا هُمْ مِنْ نَاصِرِينَ فَهَذِهِ كُلُّهَا فِي أَعدَاءِ آلِ مُحَمَّدِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿أَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مَا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ الله بهِ عَليمٌ﴾. (92)
1- الصّادق علیه السلام- عَنْ أَبي وَكَادِ الْحَنَّاطِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَ بالوالِدَيْنِ إِحْسَاناً مَا هَذَا الْإِحْسَانُ فَقَالَ الْإِحْسَانُ أَن تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَأَنْ لَا تُكَلِّفَهُمَا أَنْ يَسْأَلَاكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجَانِ إِلَيْهِ وَ إِنْ كَانَا مُسْتَغْنِيَيْنِ أَ لَيْسَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُفَضَّل بْن عُمَرَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَوْمًا... قَالَ سَمِعتُ أَبي يَقُولُ: مَنْ مَضَتْ لَهُ سَنَهُ لَمْ يَصِلَنَا مِنْ مَالِهِ قَلَّ أَوْ كَثرَ لَمْ يَنْظُر اللهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا أَنْ يَعْفُو
ص: 674
1- امام سجّاد علیه السلام- سپس امام حسین علیه السلام جلو آمد تا در مقابل آن لشکر از خدا بی خبر قرار گرفت... خدای ما بهترین پروردگار است ولی شما به مردمی هستید زیرا به گمان خود اقرار به اطاعت کردید و به حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آوردید سپس پشت به ذریّه و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله خود نمودید و می خواهید آنان را شهید نمایید حقا که شیطان بر شما مسلّط شده و شما را از یاد خدای بزرگ برده است شما و این اراده ای که دارید نابود شوید ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم» (بقره /156) شما قومی هستید که از بعد از ایمان کفر ورزیدید پس نابود باد قوم کافران.
2- امام صادق علیه السلام- [این آیه] دربارهی اهل کتاب که قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آورده بودند ولی پس از بعثت از روی حسد و طغیان و ستم کفر ورزیدند نازل شد.
کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند اگر صفحه ی زمین پر از طلا باشد و آن را به عنوان فدیه و کفاره اعمال بد خویش بپردازند، هرگز از هیچ یک آن ها پذیرفته نخواهد شد؛ و برای آنان مجازات دردناکی است و هیچ یاوری ندارند. (91)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدَى بِهِ أُولئِكَ هُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَ ما هُمْ مِنْ ناصِرِينَ تمام این آیه درباره ی دشمنان آل محمد است.
هرگز به [حقیقت] نیکوکاری نمی رسید مگر این که از آن چه دوست می دارید [در راه خدا] انفاق کنید؛ و آن چه انفاق می کنید خداوند از آن آگاه است (92)
1- امام صادق علیه السلام- ابوالولاد حناط گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «کلام خداوند عزوجل که می فرماید و باید که با پدر و مادر احسان کنید (بقره /83) این احسان به چه معنی است؟ امام علیه السلام فرمود: «یعنی در معاشرت با آنان حق ادب را به جا آورید و در رفع نیازمندی های آنان بکوشید پیش از آن که دست طلب به سوی شما دراز کنند و گرچه خود دولتمند باشند. [مگر] نه این است که خدا می گوید لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ.
2- امام صادق علیه السلام- مفضل بن عمر گوید: روزی بر امام صادق علیه السلام- وارد شدم... [فرمود:] از پدرم شنیدم که می فرمود: «هرکس سالی بر او بگذرد و مالی از او- کم یا زیاد- به ما نرسد، خداوند روز قیامت به او نظر نمی کند مگر این که خداوند از او بگذرد» سپس فرمود: «ای مفصل این
ص: 675
اللَّهُ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ يَا مُفَضَّلُ إِنَّهَا فَرِيضَةً فَرَضَهَا اللَّهُ عَلَى شِيعَتِنَا فِي كِتَابِهِ إِذْ يَقُولُ لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تنفِقُوا بما تحبونَ فَنَحْنُ اَلْبِرَّ﴾. (1)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿اشْتَرَى عَلَى علیه السلام ثَوْباً فَأَعْجَبَهُ فَتَصَدَّقَ بِهِ وَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَقُولُ مَنْ آثَرَ عَلَى نَفْسِهِ آثَرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِالْجَنَّةِ وَ مَنْ أَحَبَّ شَيْئًا فَجَعَلَهُ لِلَّهِ قَالَ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَدْ كَانَ الْعِبَادُ يُكَافِئُونَ فِيمَا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنَا أَكَافِتُكَ الْيَوْمَ بِالْجَنَّةِ﴾. (2)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿[عَن ابْنِ عُمَرَ] أَنَّ النَّبِيَّ سُئِلَ عَنْ هَذِهِ الْآيَة فَقَالَ: هُوَ أَنَّ يُنْفِقَ الْعَبْدُ الْمَالَ وَهُوَ شَحِيحُ يَأْمُلُ الدُّنْيَا وَيَخَافُ الْفَقْرَ﴾. (3)
5- الحسن علیه السلام- ﴿نُقِلَ عَن الْحَسَن علیه السلام أَنَّهُ كَانَ يَتَصَدَّقُ بالسُّكَر فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ: إِنِّى أَحِبُّ وَ قَدْ قَالَ تَعَالَى لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ﴾. (4)
6- السجّاد علیه السلام- ﴿أَنَّهُ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَتَصَدَّقُ بالسُّكَر وَاللَّوْزِ فَسُئِلَ عَنْ ذَلِكَ فَقَرَا قَوْلَهُ تَعَالَى: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَكَانَ لا يُحِبُّه﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبل أن تُنَزَّلَ التَّوراة قُل فَأْتُوا بالتَّوراةِ فَاتْلُوها إن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾. (93)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قال: كَتَبْتُ إِلَى أبى الْحَسَن علیه السلام أَسْأَلُهُ عَنْ رَجُل دَبَّرَ مَمْلُوكَهُ هَلْ لَهُ أَنْ يَسِيعَ عُنُقَهُ قَالَ كَتَبَ كُلُّ الطَّعام كانَ حِلَّا لَبَنِي إِسْرائيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ﴾. (6)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبي يَعْفُور قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ: مَا كَانَ اللَّهُ لِيُحِلَّ شَيْئاً فِي كِتَابِهِ ثُمَّ يُحَرِّمَهُ بَعْدَ مَا أَحَلَّهُ وَ لَا يُحَرِّمَ شَيْئًا ثُمَّ يُحِلَّهُ بَعْدَ مَا حَرَّمَهُ قُلْتُ وَ كَذَلِكَ أيْضاً وَ مِنَ الْبَقَر والغنم حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَقَولُهُ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى
ص: 676
واجبی است که خداوند آن را در کتابش بر شیعیان ما واجب کرده است هنگامی که می گوید: لَن تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ الْبِرِّ ما هستیم».
3- امام علی علیه السلام- علی علیه السلام جامه ای خرید و از آن خوشش آمد همان دم آن را به کسی داد و فرمود: «از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: هر کس ایثار کند و دیگری را بر خود مقدم دارد و چیزی را که خود دوست می دارد و برای خود می خواهد به دیگری بدهد خدا در روز قیامت او را در رفتن به بهشت مقدّم دارد و هرکس چیزی را دوست دارد و آن را در راه خدا بدهد خداوند متعال در روز قیامت خواهد گفت بندگان در دنیا به نیکی های یک دیگر پاداش می دادند و من امروز بهشت را به پاداش به تو می دهم».
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی این آیه سؤال شد فرمود: منظور این است که بنده مالش را انفاق کند در حالی که حریص و آزمند است و دنیا را آرزو می کند و از فقر می ترسد».
5- امام حسن علیه السلام- در مورد امام حسن علیه السلام نقل شده شکر صدقه می داد». به امام در مورد آن گفته شد چرا این کار را انجام می دهد و علت آن را جویا شدند فرمود: «من آن را دوست دارم و خدای تعالی فرموده است لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ».
6- امام سجّاد علیه السلام- امام سجاد شکر و بادام صدقه می داد عرض کردند: «چرا چنین صدقه ای می دهی»؟ این آیه را قرائت نمود: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ امام علیه السلام خودش این دو را دوست می داشت».
همه ی خوردنی ها بر بنی اسرائیل حلال بود جز آن چه اسرائیل (یعقوب)، پیش از نزول تورات بر خود تحریم کرده بود؛ بگو اگر راست می گویید تورات را بیاورید و بخوانید تا معلوم شود این نسبت هایی که به پیامبران پیشین می دهید حتی در تورات تحریف شده شما نیست». (93)
1- امام کاظم علیه السلام- عمر بن یزید گوید: به امام کاظم علیه السلام [نامه] نوشتم و از او درباره ی مردی پرسیدم: «با برده اش قرار گذاشته بعد از مرگش آزاد باشد؛ آیا این مرد می تواند برده اش را بفروشد»؟ امام در پاسخ چنین نوشت: كُلُّ الطَّعامِ كَانَ حِلَّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ.
2- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن ابی یعفور گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «خداوند چیزی را در کتاب خود حلال نمی کند که بعد حرام نماید و چیزی را حرام نمی کند که بعد حلال نماید گفتم همین طور است». از شتر و گاو و گوسفند پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم؟ (انعام/146) فرمود: «بلی همین طور است». عرض کردم: «این آیه چگونه است إِلَّا ما حَرَّمَ
ص: 677
نَفْسِهِ قَالَ إِنَّ إِسْرَائِيلَ كَانَ إِذَا أَكَلَ مِنْ لَحْمِ الْإِبِلِ يُهِيجُ عَلَيْهِ وَجَعَ الْخَاصِرَةِ فَحَرَّمَ عَلَى نَفْسِهِ لَحْمَ الإبل وذلك مِنْ قَبْل أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ فَلَمَّا نُزَّلَتِ التَّوْرَاة لَمْ يُحرمه و لَمْ يَأكله يُحَرِّمْهُ وَلَمْ يَأْكُلْهُ﴾. (1)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ يَعْقُوبَ علیه السلام كَانَ يُصِيبُهُ عِرْقُ النَّسَا فَحَرَّمَ عَلَى نَفْسِهِ لَحْمَ الْجَمَلِ فَقَالَتِ الْيَهُودُ إِنَّ لَحْمَ الْجَمَلِ مُحَرَّمُ فِي التَّوْرَاةِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ إِنَّمَا حَرَّمَ هَذَا إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ وَلَمْ يُحَرِّمْهُ عَلَى النَّاسِ﴾. (2)
4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ يَعْقُوبَ علیه السلام أَخَذَهُ وَجَعُ الْعِرْقِ الَّذِي يُقَالُ لَهُ عِرْقُ النَّسَا فَنَذَرَ إِنْ شَفَاهُ اللَّهُ أنْ يُحَرِّمَ الْعُرُوق وَلَحْمَ الإِبل وَهُوَ أَحَبُّ الطَّعَامِ إِلَيْهِ﴾. (3)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ أما مَا جَاءَ فِي الْقُرْآن عَلَى لَفْظِ الْخَبَر وَ مَعْنَاهُ الْحِكَايَةُ فَمِنْ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَل... كُلُّ الطَّعامِ كَانَ حِلَّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ وَإِنَّمَا خَرَجَ هَذَا عَلَى لَفْظِ الْخَبَرِ وَ هُوَ حِكَايَةٌ عَنْ قَوْمٍ مِنَ الْيَهُودِ ادَّعَوْا ذَلِكَ فَرَدَّ اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهِمْ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنتُمْ صادِقِينَ أَي انْظُرُوا فِي التَّوْرَاةِ هَلْ تَجِدُونَ فِيهَا تَصْدِيقَ مَا ادَّعَيْتُمُوهِ﴾. (4)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَانَ سَبَبُ نُزُولِ هَذِهِ الْآيَةِ أَنَّ الْيَهُودَ أَنْكَرُوا تَحْلِيلَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم لُحُومَ الْإِبِلِ فَبَيَّنَ اللَّهُ أَنَّهَا كَانَتْ مُحَلَّلَةً لِإِبْرَاهِيمَ وَ وَلْدِهِ إِلَى أَنْ حَرَّمَهَا إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ وَ هُوَ يَعْقُوبُ علیه السلام نَذَرَ إِنْ بُرأَ مِنَ النَّسَا أَنْ يُحَرِّمَ أَحَبَّ الطَّعَامِ وَالشَّرَابِ إِلَيْهِ وَهِيَ لُحُومُ الْإِبِلِ وَأَلْبَانُهَا فَلَمَّا بُراً وَفَى بِنَدْرِهِ فَحَاجَهُمْ النَّبِيِّ بِالتَّوْرَاةِ فَلَمْ يَجْسُرُوا أَنْ يُحْضِرُوهَا لِعِلْمِهِمْ بِصِدْقٍ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (5)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنْكَرَ الْيَهُودُ تَحْلِيلَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله لُحُومَ الإِبل فَقَالَ كُلٌّ ذِلِكَ كَانَ حِلَّا لِإِبْرَاهِيمَ فَقَالَتِ الْيَهُودُ كُلُّ شَيْءٍ نُحَرِّمُهُ فَإِنَّهُ كَانَ مُحَرِّماً عَلَى نُوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ وَهَلُمَّ جَرًا حَتَّى انْتَهَى إِلَيْنَا فَنَزَلَت﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿فَمَنِ افْتَرَى عَلَى علیه السلام الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذالِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾. (94)
ص: 678
إسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ»؟ فرمود: «اسرائیل وقتی گوشت شتر می خورد مبتلا به درد پهلو می شد بعد گوشت شتر را بر خود حرام نمود این مطلب قبل از نزول تورات بود وقتی تورات نازل شد حرام ننمود و نخورد.
3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- یعقوب دچار بیماری عرق النساء بود به همین جهت گوشت شتر را بر خود حرام کرد یهودیان گفتند: «گوشت شتر در تورات حرام است خداوند می فرماید: فَأْتُوا بِالتَّوراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنتُمْ صادِقِينَ. شتر را اسرائیل یعنی یعقوب ا بر خود حرام کرده بود ولی برای مردم حرام نبود».
4- ابن عباس رحمه الله علیه- یعقوب گرفتار بیماری عرق النساء شد و نذر کرد که اگر خدایش شفا دهد عروق و گوشت شتر را که از همهی خوردنیها دوست تر داشت بر خود حرام کند.
5- امام علی علیه السلام- آن چه در قرآن به صورت لفظ خبری آمده است ولی معنای آن حکایت سخن دیگران است، از آن جمله سخن خدای عزوجل است.... كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلَّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ؛ که آن به صورت لفظ خبر ظاهر شده در حالی که حکایت (سخن)، از قومی از یهود است که چنین ادعایی کردند و خدای تعالی سخن آن ها را با این آیه رد کرد قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنتُمْ صادِقِينَ؛ یعنی به تورات بنگرید؛ آیا در آن تصدیق آن چه را که ادعا می کنید می یابید؟
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- سبب نزول این آیه این بود که یهود پیامبر صلی الله علیه و آله را در حلال شمردن گوشت شتر انکار کردند و سخن او را نپذیرفتند؛ پس خداوند بیان فرمود: آن بر ابراهیم علیه السلام و فرزندش حلال بود تا این که اسرائیل- که همان یعقوب است آن را بر خودش حرام کرد. نذر کرد اگر از بیماری سیاتیک شفا یابد دوست داشتنی ترین غذا و نوشیدنی در نزد خود را- که گوشت شتر و شیر آن است- بر خود حرام کند و زمانی که شفا یافت نذرش را ادا کرد پیامبر صلی الله علیه و آله با تورات با آن ها گفتگو کرد ولی چون می دانستند پیامبر صلی الله علیه و آله راست می گوید جرأت نکردند تورات را بیاورند.
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- یهودیان از این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گوشت شتر را حلال دانسته ناراحت شدند. پیغمبر اکرم در جواب آن ها : فرمود تمام این گوشت ها برای ابراهیم خلیل الحلال بوده اما آن ها مدعی شدند هر چه را ما حرام بدانیم در زمان نوح و ابراهیم احلا حرام بوده و همینطور تا به ما رسیده است این آیه در جواب آن ها نازل شد. بنابراین آن ها که بعد از این علم و آگاهی بر خدا دروغ می بندند، ستمکارند.
ص: 679
قوله تعالى: ﴿قُلْ صَدَقَ اللهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ مَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ (95)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿أن رسول الله صلی الله علیه و آله أَقَامَ بِالْمَدِينَة عَشْرَ سِنِينَ لَمْ يَحْيُّ ثُمَّ انْزَلَ اللهُ عَلَيْهِ وَأَذَنْ فِي صلى الله عليه وآله وسلم النَّاسِ بِالحج الاية فَأمَرَ الْمُؤكِّنِينَ أنْ يُؤذِّنُوا بِأعْلَى أَصْوَاتِهِمْ أَنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله يَحْجُ مِنْ عَامِهِ هَذَا... فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ التَّرِّويَةِ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْس أَمَرَ النَّاسَ أَنْ يَغْتَسِلُوا وَيُهَلُّوا بِالْحَجِّ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ الَّذِي أَنْزَلَهُ عَلَى نَبِيِّهِ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ فَخَرَجَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله وَأَصْحَابُهُ مُهدِّينَ بِالْحَجِ﴾. (1)
2- الحسين علیه السلام- ﴿مَا أَعْلَمُ أَحَداً عَلَى مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ إِنَّا نَحْنُ وَ شِيعَتُنَا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدَى لِلْعالَمينَ﴾. (96)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا إِنَّ فِيهِ أَقْوَالًا مِنْهَا أَنْ يَكُونَ الْمُرَادُ بِذَلِكَ أَنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِعِبَادَةِ الْمُكَلَّفِينَ قِبْلَةٌ لِصَلَاتِهِمْ وَ غَايَةً لِحَجِّهِمْ وَ مُؤَدَّى لِمَنَاسِكِهِمْ هَذَا الْبَيْتُ الَّذِي بِبَكَةَ وَ إِنْ كَانَ مِنْ قَبْلِهِ بُيُوتُ لَيْسَتْ هَذِهِ صِفَتَهَا﴾. (3)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إبْنُ شَهْر آشوب: عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ لَهُ رَجُلُ: هُوَ أَوَّلُ بَيْتِ؟ قَالَ عَلَى علیه السلام: لَا قَدْ كَانَ قَبْلَهُ بُيُوتُ وَلَكِنَّهُ أَوَّلُ بَيْتِ وَضِعَ لِلنَّاسِ مُبَارَكَا فِيهِ الْهُدَى وَ الرَّحْمَةُ وَ الْبَرَكَةُ وَ أَوَّلُ مَنْ بَنَاهُ إِبْرَاهِيمُ ثُمَّ بَنَاهُ قَوْمُ مِنَ الْعَرَبِ مِنْ جُرْهُمَ ثُمَّ هُدِمَ ثُمَّ هُدِمَ فَبَنَتْهُ اَلْعَمَالِقَهُ، ثُمَّ هُدِمَ فَبَنَتْهُ قُرَیْشٌ﴾. (4)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلْعِبَادَةَ وَ لَمْ يَكُن قَبْلَهُ بَيْتُ يُحَجُّ إِلَيْهِ الْبَيْتُ الْحَرَامُ وَ قَدْ كَانَتْ بُيُوتُ كَثِيرَةٌ وَلَكِنَّهُ أَوَّلُ بَيْتِ مُبَارَك وَ هُدى لِلنَّاسِ عَنْ عَلَى علیه السلام﴾. (5)
4- الكاظم علیه السلام- ﴿فِي خَمْسَة وَ عِشْرِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَة وُضِعَ الْبَيْتُ وَ هُوَ أَوَّلُ رَحْمَةٍ وُضِعَتْ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ فَجَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ مَتَابَةٌ لِلنَّاسِ وَأَمْنا﴾. (6)
ص: 680
بگو: خدا راست گفته و این ها در آیین پاک ابراهیم نبوده است. بنابراین از آیین ابراهیم پیروی کنید که به حق گرایش داشت و از مشرکان نبود» (95)
1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله ده سال در مدینه اقامت نمود و حج به جا نیاورد. سپس خداوند این آیه را بر او نازل کرد و مردم را دعوت عمومی به حج کن. (حج/ 27) پس به اعلام کننده ها دستور داد که با صدای بلند اعلام کنند که رسول خدا صلی الله علیه و آله امسال حج به جا می آورد.... در روز ترویه هنگام ظهر به مردم دستور داد که غسل کنند و برای به جا آوردن حج صدایشان را به گفتن: لبيك بلند کنند و آن سخن خداست که بر پیامبرش نازل نمود: فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ؛ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحاب ایشان در حالی که برای و اصحاب ایشان در حالی که برای حج لبیک می گفتند خارج شدند.
2- امام حسین علیه السلام- کسی را نمی شناسم که بر دین ابراهیم به جز ما و شیعیان ما باشد.
نخستین خانه ای که برای مردم و نیایش خداوند بنا نهاده شد، همان است که در سرزمین مگه است؛ که پربرکت و مایه ی هدایت جهانیان است. (96)
1- امام علی علیه السلام- درباره ی این سخن خدای تعالی: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَةَ مُبارَكاً؛ نظراتی است؛ از آن جمله این که منظور از آن این است که اولین خانه ای که قبله برای عبادت و نماز افراد مکلف و مقصد حجشان و محل ادای مناسک حج قرار داده شد، این خانه ای است که در مکه است؛ هرچند قبل از آن خانه هایی که این ویژگی ها را نداشتند وجود داشت.
2- امام علی علیه السلام- مردی از او پرسید آیا آن اولین خانه است؟ فرمود: «نه، قبل از آن نیز خانه هایی بوده است؛ ولی آن اولین خانه ای است که برای مردم ساخته شده است و مبارک است. در آن هدایت و رحمت و برکت است اولین کسی که آن را ساخت ابراهیم است. پس از او قومی از عرب از قبیله جُرهُم آن را ساختند سپس ویران شد و عمالقه آن را ساختند بار دیگر ویران شد و قریش آن را بنا کردند.
3- امام على علیه السلام- إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَةَ مُبارَكاً و پیش از آن خانه ای نبود که به سوی آن برای حج بروند بیت الحرام است و قبل از آن خانه های زیادی بوده ولیکن آن اولین خانه ی مبارک و مایه ی هدایت مردم است این سخن از امام علی علیه السلام نقل شده است.
4- امام کاظم علیه السلام- در بیست و پنجم ذیقعده خانه ی خدا بنا نهاده شد و آن اولین رحمتی است که بر روی زمین قرار داده شد و خداوند آن را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار داد.
ص: 681
5- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّهُ وَجَدَ فِي حَجَرٍ مِنْ حَجَرَاتِ الْبَيْتِ مَكْتُوباً إِنِّي أَنَا اللَّهُ ذُو بَكَّةَ خَلَقْتُهَا يَوْمَ خَلَقْتُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ يَوْمَ خَلَقْتُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَخَلَقْتَ الجَبَلَيْنِ وَ حَفَفْتُهُمَا بِسَبْعَة أَمْلاكِ حَفِيفاً وَ فِي حَجَرٍ آخَرَ هَذَا بَيْتُ اللَّهِ الْحَرَامُ بِبَكَةَ تَكَفَّلَ اللَّهُ بِرِزْقٍ أَهْلِهِ مِنْ ثَلَاثَةَ سُبُلَ مُبَارَكِ لَهُمْ فِي اللَّحْمِ وَالْمَاءِ أَوَّلُ مَنْ نَحَلَهُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام﴾. (1)
6- الرّضا علیه السلام- ﴿عِلَّةً وَضع الْبَيْتِ وَسَط الْأَرْضَ أَنَّهُ الْمَوْضِعُ الَّذِي مِنْ تَحْتِهِ دُحِيَتِ الْأَرْضِ وَكُلُّ ريح تَهُبُّ فِي الدُّنْيَا فَإِنَّهَا تَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ الرُّكْنِ الشَّامِيٌّ وَ هِيَ أَوَّلُ بُقْعَةِ وُضِعَتْ فِي الْأَرْضِ لِأَنَّهَا الْوَسَطُ لِيَكُونَ الْفَرْضُ لِأَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ فِي ذَلِكَ سَوَاء﴾. (2)
7- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قال عَبْدَ اللَّهِ بْن سَلَامَ صَدَقَت يَا مُحَمَّد فَأَخْبِرْنِي عَنْ أَوَّلِ رَكُن وَضَعَ اللَّهُ تَعَالَى فِي الْأَرْضِ قَال صلی الله علیه و آله الرُّكْنَ الَّذِي بِمَكَّةَ وَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي القُرآن إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا﴾. (3)
8- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿سئل صلی الله علیه و آله عَنْ أَوَّلَ مَسْجِدٍ وُضِعَ فَقَالَ: الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ ثُمَ بَيْتُ الْمَقْدِسِ﴾. (4)
9- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿سُمِّيَتْ مَكَةُ أُمَّ الْقُرَى لِأَنَّهَا أَوَّلُ بُقْعَة خَلَقَهَا اللَّهُ مِنَ الْأَرْضِ لِقَوْلِهِ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا﴾. (5)
10- الباقر علیه السلام- ﴿لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَخْلُقَ الْأَرْضِ أَمَرَ الرِّيَاحَ فَضَرَبْنَ وَجْهَ الْمَاءِ حَتَّى صَارَ مَوْجاً ثُمَّ أَرْبَدَ فَصَارَ زَبَداً وَاحِداً فَجَمَعَهُ فِي مَوْضِعِ الْبَيْتِ ثُمَّ جَعَلَهُ جَبَنَا مِنْ زَبَدِ ثُمَّ دَحَا الْأَرْضِ مِنْ تَحْتِهِ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي يبكةَ مُبَارَكاً﴾. (6)
11- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ ابو عبدالله علیه السلام عَن الْبَيْتِ أَ كَانَ يُحَجِّ قَبْلَ أَنْ يُبْعَثَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ نَعَمْ وَ تَصْدِيقُهُ فِي الْقُرْآن قَوْلُ شُعَيْبِ علیه السلام حِينَ قَالَ لِمُوسَى علیه السلام حَيْثُ تَزَوَّجَ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ وَ لَمْ يَقُلْ ثَمَانِيَ سِنِينَ وَ إِنَّ آدَم علیه السلام وَ نُوحا حَجَّا وَسُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَانِهِقَدْ حَجَّ الْبَيْتَ
ص: 682
5- امام صادق علیه السلام- در سنگی از سنگ های خانه کعبه نوشته ای یافته شده است با این مضمون: من همان خدا هستم صاحب مکه و در همان روزی آن را آفریدم که آسمان ها و زمین و خورشید و ماه و آن دو کوه را خلق کردم و آن ها را با هفت فرشته در برگرفتم. در سنگ دیگری نیز نوشته شده بود این بیت الله الحرام است که در مکه قرار دارد. خداوند رزق و روزی مردمان آن جا را از سه طریق بر عهده گرفته است؛ گوشت و آب را مبارک آنان گردانیده است. ابراهیم علیه السلام اولین کسی بود که آن را هدیه کرد و بخشید.
6- امام رضا علیه السلام- علت نهادن خانه ی خدا در میان زمین این است که همان جاست که زمین از زیر آن کشیده شده و هر بادی در جهان وزد راستش از زیر رکن شامی بجهد آن نخستین بقعه است که در زمین نهاده شده زیرا در میان است و فریضه اهل مشرق و مغرب درباره ی آن یکسان است.
7- ابن عباس رحمه الله علیه- عبدالله بن سلام گوید: ای محمد بگو اولین رکن که خدا در زمین قرارداد چه بود؟ فرمود: «رکنی که در مکه است و این آیه اشاره به آن است إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ للَّذِي ببكة مباركاه.
8- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی اولین مسجدی که برای مردم قرار داده شد سؤال شد، فرمود: «مسجدالحرام و سپس بیت المقدس»
9- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- مکه را ام القری نامیدند چون نخست بقعه ی زمین بود که خدا آفرید به دليل قول خداوند متعال إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً.
10- امام باقر علیه السلام- چون خدا خواست زمین را آفریند بادها را فرمود تا بر آب وزیدند و موج شد، سپس کف کرد و یک پارچه کف شد و آن را در جای خانه کعبه گردآورد و کوه هایی از کف ساخت و زمین را از زیر آن کشید و این است معنی قول خدا عزوجل: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبَارَکًا.
11- امام صادق علیه السلام- سؤال شد آیا قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله حج انجام می شد؟ فرمود: «بله و تصدیق آن در قرآن سخن شعیب است هنگامی که به موسی در زمان ازدواج گفت: به این شرط که هشت سال برای من کار کنی قصص/27) و نگفت: ثَمَانِيَ سِنِینَ؛ (هشت سال) و تعداد سال ها را با حج بیان کرد و از تعبیر سنة (سال) استفاده نکرد و آدم و نوح علیه السلام حج به جا آوردند و
ص: 683
بِالْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ وَ اَلطَّیْرِ وَ اَلرِّیحِ، وَ حَجَّ مُوسَی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَلَی جَمَلٍ أَحْمَرَ، یَقُولُ لَبَّيْكَ لَيْكَ وَإِنَّهُ كَمَا قَالَ اللَّهُ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي ببكةَ مُبَارَكاً وَ هُدى لِلْعالَمينَ﴾. (1)
12- الباقر علیه السلام- ﴿كَانَ مَوْضِعُ الْكَعْبَةِ رَبِّوَةً مِنَ الْأَرْضِ بَيْضَاءَ تُضِيءُ كَضَوْءِ الشَّمْس وَالْقَمَر﴾. (2)
13- الصّادق علیه السلام- ﴿أَسْمَاءُ مَكَةَ خَمْسَةٌ أَمُ الْقُرَى وَمَكَةُ وَبَكَةُ وَالْبَسَاسَةُ كَانُوا إِذَا ظَلَمُوا بِهَ بَسَتْهُمْ أَوْ أَخْرَجَتْهُمْ وَأَهْلَكَتْهُمْ وَ أُمُّ رُحْمٍ كَانُوا إِذَا لَزِمُوهَا رُحِمُوا﴾. (3)
14- الصّادق علیه السلام- ﴿مَكَةُ جُمْلَةُ الْقَرْيَةِ وَ بَكَةُ مَوْضِعُ الْحَجَرَ الَّذِي يَبُكُ النَّاسُ بَعْضُهُمْ بَعْضا﴾. (4)
15- الصّادق علیه السلام- ﴿مَوْضِعُ الْبَيْتِ بَكَةً وَالْقَرْيَةُ مَكَة﴾. (5)
16- الباقر علیه السلام- ﴿إن بَكَّةَ مَوْضِعُ الْبَيْتِ وَ إِنْ مَكَّةَ الْحَرَمُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا﴾. (6)
17- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ الْحَرَمَ كُلَّهُ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَ مَقَامَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام: كَانَ آمِناً﴾. (7)
18- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَولُهُ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ قَالَ مَعْنَى بكة إِنَّ النَّاسَ يَبكُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فِي لزِّحَامِ﴾. (8)
19- الكاظم علیه السلام- ﴿على بْنَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَر علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَكَّةَ لِمَ سُمِّيَتْ بَكَّةَ؟ قَالَ: لِأَنَّ النَّاسَ يَبْكَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِالْأَيْدِى وَلَا يَكُونُ إِنَّا فِي الْمَسْجِدِ حَوْلَ الْكَعْبَة﴾. (9)
20- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا سُمِّيَتْ مَكَةُ بَكَةَ لِأنَ النَّاسَ يَتَبَاكُونَ فِيهَا﴾. (10)
21- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَتِ الْكَعْبَةُ بَكَةً؟ فَقَالَ: لِبُكَاءِ النَّاسِ حَوْلَهَا وَ فِيهَا﴾. (11)
ص: 684
سلیمان بن داود علیه السلام با جن و انس و پرنده و باد حج خانه را به جا آورد و موسی علیه السلام سوار بر شتر سرخ حج به جا آورد و لَبَّيْكَ لَبّیک می گفت و خانه ی خدا همان گونه است که خداوند فرمود: أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَ هُدَى لِلْعالَمين.
12- امام باقر علیه السلام- محل کعبه تپه ای سفید از زمین بود که مانند نور خورشید و ماه می درخشید.
13- امام صادق علیه السلام- مکه را پنج نام است ام القری و مکه و بگه و بساسه و [بسّاسه می گفتند] برای این که هرگاه آن جا ستم می کردند ستمگران را از خود بیرون می کرد و نابودشان می نمود و نام دیگرشام رحم است چون هرگاه پایبند به این شهر می شدند مورد رحمت الهی می شدند.
14- امام صادق علیه السلام- مکه تمامی آن شهر می باشد و بکه محل آن سنگی است که مردم در آن جا ازدحام می کنند.
15- امام صادق علیه السلام- مکان خانه ی خدا بکه نام دارد و مکه نام آن شهر است.
16- امام باقر علیه السلام- بکه مکان خانه ی کعبه است و مکه حرم می باشد و همان است که خداوند فرموده: وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا.
17- ابن عباس رحمه الله علیه- همه ی حرم مقام ابراهیم است و هرکس داخل مقام ابراهیم علیه السلام یعنی حرم شود در امنیت است.
18- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَةَ معنی بکه این است که مردم در ازدحام جمعیت یکدیگر را کنار می زنند.
19- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم نقل می کند و می گوید از او پرسیدم چرا مکه بکه نامیده شده است؟ فرمود: زیرا مردم در آن جا با دست به همدیگر فشار وارد می کنند؛ یعنی در آن مسجد در اطراف کعبه مردم با دست همدیگر را کنار می زنند».
20- امام صادق علیه السلام- مکه بکه نامیده شده است چون مردم در آن مکان دور هم جمع می شوند.
21- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «چرا به کعبه بکه گفته اند»؟ جواب داد: به خاطر گریه ی مردم در اطراف و در داخل آن».
ص: 685
22- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّمَا سُمِّيَتْ مَكَةُ بَكَّةَ لِأَنَّهَا تَبُكَ بِهَا الرِّجَالُ وَالنِّسَاءُ وَالْمَرْأَةُ تُصَلَّى بَيْنَ يَدَيْكَ وَ عَنْ يَمِينِكَ وَ عَنْ شِمَالِكَ وَ مَعَكَ وَ لَا بِاس بِذَلِكَ إِنَّمَا يُكْرَهُ ذَلِكَ فِي سَائِرِ الْبُلْدَانِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فيهِ آيَاتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهُ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمينَ﴾. (97)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿نَحْنُ الْآيَاتُ وَنَحْنُ الْبَيِّنَاتِ﴾. (2)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿مَقامُ إِبْراهِيمَ يَعْنِي نِدَاءَ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام عَلَى الْمَقَامِ بِالْحَجِّ﴾. (3)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ بُرَيْدِ الْعِجْلِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام كَيْفَ صَارَ النَّاسُ يَسْتَلِمُونَ الْحَجَرَ وَ الرُّكْنَ الْيَمَانِيَّ وَلَا يَسْتَلِمُونَ الرُّكْنَيْنِ الْآخَرَيْنِ؟ قَالَ: إِنَّ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ وَالرُّكْنَ الْيَمَانِيَّ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ وَإِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يُسْتَلَمَ مَا عَنْ يَمِينِ عَرْشِهِ. قُلْتُ: فَكَيْفَ صَارَ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام عَنْ يَسَارِهِ؟ قَالَ: لِأَنَّ لِإِبْرَاهِيمَ علیه السلام مَقَاماً فِي الْقِيَامَة وَلِمُحَمَّدِ مَقَاماً فَمَقَامُ حَمَّدَ عَنْ يَمِينِ عَرْشِ رَبَّنَا عَزَّوَجَلَّ وَ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام عَنْ شِمَالِ عَرْشِهِ فَمَقَامُ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام فِي مَقَامِهِ يَوْمَ الْقِيَامَة وَ عَرْشُ رَبَّنَا مُقْبلُ غَيْرُ مُدْبر﴾. (4)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الْخَالِقِ الصَّيْقَلَ قَال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً فَقَالَ لَقَدْ سَألتنِي عَنْ شَيْءٍ مَا سَأَلَنِي أَحَدٌ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ قَالَ مَنْ أَمْ هَذَا الْبَيْت وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ الْبَيْتُ الَّذِي أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ وَ عَرَفْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ حَقَّ مَعْرِفَتِنَا كَانَ آمِنَا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَة﴾. (5)
ص: 686
22- امام باقر علیه السلام- مکه به این خاطر بکّه نامیده شده است که مردان و زنان در آن ازدحام می کنند و زنان در آن جا در مقابل تو و در سمت راست و چپ تو و به همراه تو نماز می خوانند و اشکالی ندارد؛ اما در دیگر شهرها این امر مکروه می باشد.
در آن نشانه های روشن [از جمله] مقام ابراهیم است؛ و هر کس داخل آن [حرم] شود در امان خواهد بود و برای خدا بر مردم [واجب] است که آهنگ خانه ی [او] کنند آن ها که توانایی رفتن به سوی آن دارند و هرکس کفر ورزد [و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده] و خداوند از همه ی جهانیان بی نیاز است. (97)
1-1- امام صادق علیه السلام- آیات ما هستیم و بینات؛ [نیز] ما هستیم.
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- مَقامُ إِبْراهِيمَ منظور ندا ندادن ابراهیم علیه السلام برای حج روی مقام است.
2-2- امام صادق علیه السلام- برید عجلی گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم چگونه مردم حجر الأسود و رکن یمانی را می بوسند و دو رکن دیگر را نمی بوسند؟ فرمود: «چون حجر الأسود و رکن یمانی در سمت راست عرش هستند و همانا خداوند تبارک و تعالی فرموده است تا آن چه در راست عرش است «بوسیده شود» گفتم چگونه مقام ابراهیم در سمت چپش افتاده است؟ : فرمود: چون ابراهیم در قیامت مقامی دارد و محمد صلی الله علیه و آله هم مقامی و مقام محمد صلی الله علیه و آله در راست عرش است و مقام ابراهیم علیه السلام در چپ آن و مقام ابراهیم مقام او در قیامت است و عرش پروردگار رو به پیش نه رو به پس است».
1-3- امام صادق علیه السلام- از عبدالخالق صیقل گوید: امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خدای عزّوجلّ: وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً سؤال کردم. فرمود: «درباره چیزی از من سؤال کردی که کسی از من نپرسیده مگر کسی که خدا خواسته باشد کسی که این خانه را قصد کند- در حالی که می داند این خانه ای است که خدای عزوجل به آن امر کرده است- و ما اهل بیت را آن گونه که حق شناخت ماست بشناسد در دنیا و آخرت در امان است».
ص: 687
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ قَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ قَوْلُ اللَّهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتُ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ قَدْ يَدْخُلُهُ الْمُرْجِئُ وَ الْقَدَرِيُّ وَ الْحَرُورِيُّ وَالزَّنْدِيقُ الَّذِي لَا يُؤْمِنُ باللهِ قَالَ لَا وَ لَا كَرَامَةَ قُلْتُ فَمَهْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ مَنْ دَخَلَهُ وَ هُوَ عَارِفُ كَمَا هُوَ عَارِفُ لَهُ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ وَكُفِى هَمَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ﴾. (1)
3-3- الباقر علیه السلام- ﴿أَنَّ مَعْنَاهُ مَنْ دَخَلَهُ عَارِفاً بِجَمِيعِ مَا أَوْجَبَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ كَانَ آمِنَا فِي الْآخِرَةِ مِنَ العقاب الدائم﴾. (2)
4-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَثَلُكُمْ يَا عَلَى المَثَلُ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً فَمَنْ أَحَبَّكُمْ وَ وَالاكُمْ كَانَ آمِناً مِنْ عَذَابِ النَّارِ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ أَلْقِيَ فِي النَّارِ﴾. (3)
5-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ شُعَيْب بن أَنَس عَنْ بَعْض أَصْحَاب أبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَبو عَبْدِ الله علیه السلام لأبي حنيفة: يَا أَبَاحَنِيفَةَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً أَيْنَ ذَلِكَ مِنَ الْأَرْضِ قَالَ الْكَعْبَةُ قَالَ أَ فَتَعْلَمُ أَنَّ الْحَجَّاج بْنَ يُوسُفَ حِينَ وَضَعَ الْمَنْجَنِيقَ عَلَى ابْنِ الزَّبَيْرِ فِي الْكَعْبَةَ فَقَتَلَهُ كَانَ آمِناً فِيهَا قَالَ فَسَكَتَ... و قَنَّعَ رَأْسَهُ وَ خَرَجَ وَ هُوَ يَقُولُ أَعْلَمُ النَّاسِ وَ لَمْ نَرَهُ عِنْدَ عَالِمٍ فَقَالَ أَبُو بَكْرِ الْحَضْرَمِيُّ جُعِلْتُ فِدَاكَ الْجَوَابُ فِي الْمَسْأَلَتَيْنِ الْأَوَلَتَيْنِ فَقَالَ يَا أَبَا بَكْرِ سِيرُوا فِيهَا لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ فَقَالَ مَعَ قَائِمِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ أَما قَوْلُهُ وَمَنْ دَخَلَ-هُ كَانَ آمِناً فَمَنَّ بَايَعَهُ وَ دَخَلَ مَعَهُ وَ مَسَحَ عَلَى يَدِهِ وَ دَخَلَ فِي عَقْدِ أَصْحَابِهِ كَانَ آمِناً﴾. (4)
6-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَقُولُ فِي حَقِّ عَلَى علیه السلام وَجَعَلْتُهُ الْعَلَمَ الْهَادِيَ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ بَابِيَ الَّذِي أُوتَى مِنْهُ وَ بَيْتِيَ الَّذِي مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنَا مِنْ نَارِى﴾. (5)
7-3- الباقر علیه السلام- ﴿إن أمير المؤمنين علیه السلام فِي بَاب وَ مَنْزِل مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهُ كَانَ كَافِراً﴾. (6)
ص: 688
2-3- امام صادق علیه السلام- علی بن عبدالعزیز گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم «جانم به فدایت! سخن خداوند متعال آیات بیناتٌ مَقامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً؛ در حالی که گاهی مرجئه و قدری و حروری و زندیق که به خدا ایمان ندارند در آن [ها] داخل می شود آیا این ها هم دارای کرامت ورود در خانه خدا و در امان خواهند بود؟ فرمود: نه این داخل شدن در خانه ی خدا کرامت برای آن ها نیست عرض کردم فدایتان شوم پس چه کسی دارای این کرامت است؟ فرمود: «کسی که داخل خانه ی خدا شود و همچنان که آن را می شناسد حق ما را بشناسد، از گناهانش خارج شود و غم و اندوه دنیا و آخرت از او برطرف شود».
3-3- امام باقر علیه السلام- این است که هر کس در خانه ی خدا داخل شود در حالی که به همه ی آن چه که خداوند بر او واجب نموده عارف است در آخرت از عقاب دایمی در امان باشد.
4-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی علیه السلام مثل شما در میان مردم مثل بیت الله الحرام است که هر کس در آن داخل شود در امان باشد؛ پس هر کس شما را دوست بدارد و ولایت شما را بپذیرد از عذاب آتش ایمن باشد و هر که با شما دشمنی کند،، در آتش انداخته شود.
5-3- امام صادق علیه السلام- شعیب بن انس از بعضی از اصحاب امام صادق علیه السلام روایت می کند که [گفته اند]: امام صادق علیه السلام به ابوحنیفه فرمود: ای ابا حنیفه از سخن خدای عزوجل مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمنا به من خبر بده که آن کجای زمین است؟ گفت کعبه»! فرمود: «می دانی که حجاج بن یوسف منجنیق را در کعبه بر ابن زبیر بست و او را کشت؛ آیا ابن زبیر در کعبه در امان بود؟ پس [ابوحنیفه] ساکت شد... و سرش را پوشاند و بیرون رفت می گفت: «داناترین مردم است در حالی که او را نزد عالمی ندیده ایم ابوبکر حضرمی عرض : کرد فدایت شوم پاسخ دو مسأله ی اول چیست؟ فرمود: ای اباب کر شب ها و روزها در این آبادی ها با ایمنی [کامل] سفر کنید یعنی همراه قائم ما اهل بیت با ایمنی سفر کنید و امّا سخن خدا وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً؛ پس هر کس با او بیعت کند و همراه او داخل خانه ی خدا شود و دست او را بفشارد و در زمره ی یاران او درآید، در امان است».
6-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- درباره ی علی می فرماید او را علامت و نشانه هدایت از گمراهی به حق قرار دادم و او در رحمت من است که به وسیله ی او از آن عطا می کنم و او خانه ی من است که هر کس وارد آن شود از آتش من در امان است».
7-3- امام باقر علیه السلام- حضرت امیر علیه السلام در یک درب و یک منزلی است که هرکس داخل آن شود در امان خواهد بود و کسی که از آن خارج شود، کافر است.
ص: 689
8-3- الصّادق علیه السلام- ﴿نَحْنُ الْبَيْتُ الْمَعْمُورُ الَّذِي مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً﴾. (1)
9-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْن سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً الْبَيْتَ عَلَى أَمِ الْحَرَمَ قَالَ مَنْ دَخَلَ الْحَرَمَ مِنَ النَّاسِ مُسْتَجِيراً بِهِ فَهُوَ آمِنُ مِنْ سَخَطِ اللَّهِ وَ مَنْ دَخَلَهُ مِنَ الْوَحْشَ وَ الطَّيْرِ كَانَ آمِناً مِنْ أَنْ يُهَاجَ أَوْ يُؤْذَى حَتَّى يَخْرُجَ مِنَ الْحَرَمِ﴾. (2)
10-9- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً قَالَ يَأْمَنُ فِيهِ كُلُّ خَائِفِ مَا لَمْ يَكُنَّ عَلَيْهِ حَدُّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ يَنْبَغِي أَنْ يُؤْخَذَ بِهِ قُلْتُ فَيَأْمَنُ فِيهِ مَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَسَعَى فِي الْأَرْضِ فَسَاداً قَالَ هُوَ مِثْلُ مَنْ يَكُرُّ فِي الطَّرِيقِ فَيَأْخُذُ الشَّاةَ وَالشَّي فَيَصْنَعُ بِهِ الْإِمَامُ مَا شَاءَ﴾. (3)
11-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيٌّ بن أبي حَمْزَةَ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا قَالَ إِنْ سَرقَ سَارِقُ بِغَيْر مَكَّةَ أَوْ جَنَى جِنايَةً عَلَى نَفْسِهِ فَقَرَّ إِلَى مَكَّةَ لَمْ يُؤْخَذْ مَا دَامَ فِي الْحَرَمِ حَتَّى يَخْرُجُ مِنْهُ وَلَكِنْ يُمْنَعُ مِنَ السُّوقِ وَلَا يُبَايَعُ وَ لَا يُجَالَسُ حَتَّى يَخْرُجَ مِنْهُ فَيُؤْخَذَ وَ إِنْ أَحْدَثَ فِي الْحَرَمَ ذَلِكَ الْحَدَثَ أُخِذَ فِيهِ﴾. (4)
12-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْمُثَنَّى عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً قَالَ إِذَا أَحْدَثَ السَّارِقُ فِى غَيْر الْحَرَمَ ثُمَّ دَخَلَ الْحَرَمَ لَمْ يَنبَغِ لِأحَدٍ أَنْ يَأْخُذَهُ وَلَكِنْ يُمْنَعُ مِنَ السُّوقِ وَ لَا يُبَاعُ وَ لَا يُكَلَّمُ فَإِنَّهُ إِذَا فَعِلَ ذَلِكَ بِهِ أَوْشَكَ أَنْ يَخْرُجَ فَيُؤْخَذَ وَإِذَا أُخِذَ أَقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ فَإِنْ أَحْدَثَ فِي الْحَرَمَ أُخِذَ وَأَقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ فِي الْحَرَمِ لِأَنَّهُ مَنْ جَنَى فِي الْحَرَمِ أَقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ فِي الْحَرَم﴾. (5)
13-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً قَالَ إِذَا أَحْدَثَ الْعَبْدُ فِي غَيْر الْحَرَم جنايَة ثُمَّ فَرُ إلَى الْحَرَم لَمْ يَسَعُ لِأَحَدِ أَنْ
ص: 690
امام صادق علیه السلام- ماییم بیت المعمور که هر که در آن درآمد آسود.
9-3- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «هرکس وارد آن جا شود از هرگونه تعرضی در امان خواهد بود خداوند عزوجل از این آیه ی قرآن خانه ی کعبه را یا حرم مکه را منظور کرده است؟ ابو عبدالله گفت: هر بشری به حرم خدا درآید و در آن جا پناه بگیرد از خشم خدا در امان خواهد بود و هر حیوان وحشی و یا پرنده ی آسمانی به حرم خدا درآید در امان خواهد بود که او را رم ندهند و آزار نکنند تا آن هنگام که از حرم خدا بیرون شود».
10-3- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گفت: از امام باقر علیه السلام درباره ی آيه ى وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً پرسیدم؟ فرمود: هرکس که می ترسد در آن در امان است تا زمانی که حدی از حدود الهی که به وسیله ی آن باید کیفر داده شود بر او نباشد عرض کردم پس کسی که با خدا و رسولش بجنگد و برای فساد در زمین بکوشد در آن در امان است؟ فرمود: او مانند کسی است که در جاده های بیرون از آبادی تاخت و تاز می کند و گوسفندان و چیزهای دیگر را از مردم می گیرد؛ پس امام با او آن چه بخواهد می کند.
11-3- امام صادق علیه السلام- علی بن حمزه گوید: امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خدای عزوجل وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ از پرسیدم فرمود: اگر دزدی در غیر مکه دزدی کرد یا نسبت به خودش جنایتی مرتکب شد و به سوی مکه فرار کرد تا زمانی که در حرم است دستگیر نمی شود تا از آن خارج شود ولی از بازار منع می شود و با او خرید و فروش نمی شود و با او نشست و برخاست نمی شود تا از حرم خارج و دستگیر شود و اگر آن گناه را در حرم انجام دهد در همان جا دستگیر شود.
12-3- امام صادق علیه السلام- مثنی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خدای عزوجل وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً؛ سؤال کردم فرمود اگر دزد در غیر حرم دزدی کرد و سپس وارد حرم شد برای هیچ کس سزاوار نیست که او را دستگیر کند ولیکن از بازار منع می شود و با او معامله نمی شود و با او سخن گفته نمی شود؛ چون هنگامی که این برخورد با او انجام شود به زودی از حرم بیرون می رود و دستگیر می شود و هنگامی که دستگیر شد حد بر او جاری می شود و اگر آن عمل را در حرم انجام داد در حرم دستگیر می شود و حد بر او جاری می گردد؛ زیرا کسی که در حرم مرتکب جنایت شود حد در حرم بر او جاری می گردد».
13-3- امام صادق علیه السلام- حلبی گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خدای عزوجل وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ پرسیدم فرمود: هنگامی که بنده در غیر حرم مرتکب جنایتی شد سپس به سوی حرم گریخت کسی نمی تواند او را در حرم دستگیر کند ولیکن از بازار منع می شود و با او معامله
ص: 691
يَأخُذَهُ فِي الْحَرَم وَلَكِنْ يُمْنَعُ مِنَ السُّوقِ وَلَا يُبَايَعُ وَلَا يُطْعَمُ وَ لَا يُسْقَى وَلَا يُكَلَّمُ فَإِنَّهُ إِذَا فُعِلَ ذَلِكَ بِهِ يُوشِكُ أَنْ يَخْرُجَ فَيُؤْخَذَ وَإِذَا جَنَى فِي الْحَرَم جَنايَةَ أَقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ فِي الْحَرَمِ لِأَنَّهُ لَمْ يَدَعْ لِلْحَرَمِ حُرْمَتَهُ﴾. (1)
14-3- الباقر علیه السلام- ﴿مَنْ وَجَبَ عَلَيْهِ الْحَدُّ فَلَاذَ بِالْحَرَمِ لَا يُبَايَعُ وَ لَا يُشَارَى وَ لَا يُعَامَلُ حَتَّى يَخْرُجُ مِنَ الْحَرَمِ فَيُقَامَ عَلَيْهِ الْحَدُّ﴾. (2)
15-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ خَائِن يَدْخُلُ الْحَرَمَ قَالَ لَا يُؤْخَذُ وَ لَا يُمَسُّ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا﴾. (3)
16-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سَمَاعَةَ بْن مِهْرَانَ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُل لِى عَلَيْهِ مَالُ فَغَابَ عَنِّى زَمَاناً فَرَأَيْتُهُ يَطُوفُ حول الكعبة أفأتقاضاه مالي قَالَ لَا لَا تُسَلِّمْ عَلَيْهِ وَ لَا تُرَوِّعَهُ حَتَّى يَخْرُجَ مِنَ الْحَرَمِ﴾. (4)
17-3- الصّادق علیه السلام- ﴿سَأَلَ مُعَاوِيَةُ بْنُ عَمَّارٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ طَيْرِ أَهْلِيٌّ أَقْبَلَ فَدَخَلَ الْحَرَمَ فَقَالَ لَا يُؤْخَذُ وَلَا يُمَسُّ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً﴾. (5)
18-3- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانِ سَمِعْتُهُ يَقُولُ فِيمَا أُدْخِلَ الْحَرَمَ مِمَّا صِيدَ فِي الْحِل قَالَ إِذَا دَخَلَ الْحَرَمَ فَلَا يُنْبِعُ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُول وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً﴾. (6)
19-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ ظَبْي دَخَلَ الْحَرَمَ قَالَ لَا يُؤْخَذُ وَ لَا يُمَسُّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً ﴾. (7)
20-3- الباقر علیه السلام- ﴿إن بكة موضعُ الْبَيْتِ وَإِنَّ مَكَّةَ الْحَرَمُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً﴾. (8)
ص: 692
نمی شود و به او غذا و آب داده نمی شود و با او سخن گفته نمی شود؛ چون هنگامی که این گونه با او برخورد شود به زودی از حرم خارج و دستگیر می شود و هنگامی که در حرم مرتکب جنایتی شود در حرم حد بر او جاری می گردد؛ چراکه او خودش برای حرم حرمت نگذاشته است».
14-3- امام باقر علیه السلام- کسی که حد بر او واجب شود و به حرم پناهنده شود با او خرید و فروش نمی شود و با او معامله نمی شود تا از حرم خارج و حد بر او جاری شود.
15-3- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: از امام باقر علیه السلام درباره ی خیانتکاری که وارد حرم شود سؤال کردم فرمود: کیفر نمی شود و عذاب نمی شود؛ زیرا خداوند می فرماید: وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمناً.
16-3- امام صادق علیه السلام- سماعه بن مهران گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «من از مردی طلبکارم و مدتی است که او را ندیده ام. امسال او را دیدم که دور خانه کعبه طواف می کند؛ آیا می توانم حق خود را از او مطالبه کنم؟ امام صادق علیه السلام فرمود: نه حتی بر او سلام مکن او را به هراس میفکن صبر کن تا موقعی که از حرم خارج شود».
17-3- امام صادق علیه السلام- معاوية بن عمار از امام صادق علیه السلام درباره ی پرنده ای اهلی که به آن سو روی آورد تا به حرم داخل شود سؤال کرد و امام فرمود: چنین پرنده ای دستگیر نمی شود و دست بر آن آسوده نمی گردد چراکه خدای عزوجل می گوید: ﴿وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً﴾.
18-3- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان گوید: از امام صادق علیه السلام درباره چیزی که در غیر حرم صید و به حرم آورده شده بود شنیدم که فرمود: هنگامی که داخل حرم ،شد، ذبح نمی شود؛ چون خداوند می فرماید: ﴿وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً﴾.
19-3- امام صادق علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: از امام درباره ی آهویی که داخل حرم شده پرسیدم. فرمود: «گرفته نمی شود و آزار و اذیت نمی شود؛ چون خداوند می فرماید: وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ امينا».
20-3- امام باقر علیه السلام- به جایگاه خانه ی خدا و مکه حرم است و آن است سخن خداوند ﴿وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً﴾.
ص: 693
21-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ: مَنْ دُفِنَ فِي الْحَرَمِ أمِن مِن الفزع الْأَكْبَرِ فَقُلْتُ لَهُ مِنْ بَرُ النَّاسِ وَفَاجِرهِمْ ۚ قَالَ مِنْ بَرَ النَّاسِ وَفَاجْرِهِم﴾. (1)
1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ اعْلَمْ بأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَفْترض الْحَجَّ وَ لَمْ يَخُصَّهُ مِنْ جَمِيعِ الطَّاعات بالْإِضَافَة إِلَى نَفْسِهِ بِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾. (2)
2-4- الكاظم علیه السلام- ﴿فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ ا أن اصْعَدْ أَبَا قُبَيْس فَنَادِ فِي النَّاسِ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ بِحَجِّ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي بِمَكَّةَ مُحَرَّماً مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا فَرِيضَةً مِنَ قَالَ فَصَعِدَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام أَبَا قُبَيْس فَنَادَى فِي النَّاسِ بِأَعْلَى صَوْتِهِ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ بِحَجِّ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي بِمَكَّةَ مُحَرَّمَا مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ قَالَ فَمَدَّ اللَّهُ لإبراهيم علیه السلام في صَوْتِهِ حَتَّى أَسْمَعَ بِهِ أَهْلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا مِنْ جَمِيعِ مَا قَدَّرَ اللَّهُ وَ قَضَى فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ مِنَ النُّطَفِ وَ جَمِيعِ مَا قَدَّرَ اللَّهُ وَقَضَى فِي أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة فَهُنَاكَ يَا فَضْلُ وَجَبَ الْحَجِّ عَلَى جَمِيعِ الْخَلَائِقِ فَالتَّلْبِيَةُ مِنَ الْحَاجِّ فِي أَيَّامِ الْحَجِّ هِيَ إِجَابَةُ لِنِدَاءِ إِبْرَاهِيمَ يَوْمَئِذٍ بِالْحَجِّ عَنِ اللَّهِ﴾. (3)
3-4- أميرالمؤمنين- ﴿وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَ بَيْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةَ لِلْأَنَامِ يَرِدُونَهُ وُرُودَ الْأَنْعَامِ وَ يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وَلُوهَ الْحَمَامِ وَ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلَامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَإِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ وَ صَدَّقُوا كَلِمَتَهُ وَ وَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ وَ تَشَبَّهُوا بمَلَائِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ يُحْرِزَونَ الْأَرْبَاحَ فِي مَتْجَر عِبَادَتِهِ وَيَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لِلْإِسْلَامِ عَلَمَا وَ لِلْعَائِذِينَ حَرَمَا فَرَضَ حَقَّهُ وَ أَوْجَبَ حَجَّهُ وَ كَتَبَ عَلَيْكُمْ وفَادَتَهُ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَاللَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ﴾. (4)
ص: 694
21-3- امام صادق علیه السلام- هر که در حرم مدفون شود از وحشت بزرگ قیامت در امان است. به ایشان عرض کردم: «مردم نیکوکار و بدکار هر دو در امان است؟ فرمود: «مردم نیکوکار و بدکار»!
1-4- امام صادق علیه السلام- بدانکه خداوند عالم وجوب حج را اضافه به نفس خود کرد و در میان سایر عمل ها این عمل شریف را به ذات شریف خود نسبت داد و فرمود: وَ الله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ، مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا.
2-4- امام کاظم علیه السلام- [خطاب امام کاظم علیه السلام به فضل خداوند به ابراهیم وحی کرد که از کوه ابوقبیس بالا برو و در میان مردم ندا بده ای مردم خداوند شما را فرمان می دهد که در این خانه که در مکه قرار دارد و سرزمینی حرام است حج بگذارید و آن ها که توانایی رفتن به این حج دارند باید حج به جا بیاورند و این واجبی از جانب خداوند است امام کاظم علیه السلام- در ادامه فرمود: «ابراهیم از کوه ابوقبیس بالا رفت و در میان مردم با صدای بلند ندا داد: «ای مردم! خداوند شما را فرمان می دهد که در این خانه که در مکه قرار دارد و سرزمینی حرام است حج بگذارید و آن ها که توانایی رفتن به این حج دارند باید حج به جا بیاورند و این واجبی از جانب خداوند است». امام فرمود: خداوند صدای ابراهیم علیه السلام را یاری نمود و بلند کرد تا آن را به گوش اهل مشرق و مغرب و مابین آن دو- به گوش همه ی نطفه هایی که خداوند در پشت مردان مقدر و حتمی نموده و همه ی چیزهایی که در رحم زنان تا روز قیامت مقدر و حتمی کرده است- رساند؛- ای فضل- از آن زمان بود که حج بر همه ی خلایق واجب شد و لبیک گفتن حاجیان در موسم حج نوعی پاسخ دادن به ندای ابراهیم در آن روز است که از جانب خداوند مردم را به حج بیت الله الحرام فراخواند.
3-4- امام علی علیه السلام- خداوند حجّ خانه ی خویش را بر شما واجب نموده است، خانه ای که آن را قبله ای برای مردم قرار داده است؛ حج گزاران به سان ورود چهارپایان در آن داخل می شوند، و مانند سرکشتگی و روی آوردن کبوتران به آشیانه ی خود به سمت آن شتاب می ورزند. خداوند متعال کعبه را نشان تواضع و فروتنی بندگان در برابر عظمت خدای خود و نشانه ی پذیرش آنان به شکوه و عزّت خود قرار داده است و از میان بندگان خود شنوایانی را برگزیده که دعوتش را اجابت کردند و سخنش را باور داشته و در جایگاه پیام آوران و انبیای او ایستاده و خود را به سان فرشتگان طواف کننده گرداگرد عرش او کرده اند در تجارت خانه ی عبادت خداوند، سودهای بسیاری کسب می کنند و به سرعت به سوی میعادگاه بهشش و آمرزش وی می شتابند، خداوند متعال کعبه را برای اسلام پرچم و برای پناه آورندگان حرم امن قرار داد حج آن را فریضه قرار داد و حق آن را واجب کرد و ورود به آن را برشما واجب کرد چنان که می فرماید: وَ الله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ.
ص: 695
4-4- الباقر علیه السلام- ﴿بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَة أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَالْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ. قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ العالمينَ﴾. (1)
5-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ عَلِيٌّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام * قَالَ سَمِعْتُ رسول الله صلی الله علیه و آله يَقُولُ بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْس خِصَالَ عَلَى الشَّهَادَتَيْنِ وَ الْقَرينَتَيْنِ قِيلَ لَهُ أَما الشَّهَادَتَانِ فَقَدْ عَرَفْنَاهُمَا فَمَا الْقَرِينَتَانِ قَالَ الصَّلَاةَ وَالزَّكَّاةُ فَإِنَّهُ لَا يُقْبَلُ أَحَدُهُمَا إِلَّا بِالْأُخْرَى وَالصِّيَامِ وَحِجٌ بَيْتِ اللَّهِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ خُتِمَ ذَلِكَ بِالْوَثَايَة فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَنِي و رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً﴾. (2)
6-4- الباقر علیه السلام- ﴿تَمَامُ اَلْحَجِّ لِقَاءُ اَلْإِمَامِ﴾. (3)
7-4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عُمَرَ بْنِ أَذَيْنَةَ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بِمَسَائِل... سَأَلْتَ عَنْ قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا يَعْنِي بِهِ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ جَمِيعاً بأَنَّهُمَا مَفْرُوضَان﴾. (4)
8-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَوْ أَنَّ عَلَاماً حَجَّ عَشَرَةَ حِجَجٍ ثُمَّ احْتَلَمَ كَانَتْ عَلَيْهِ فَرِيضَةُ الْإِسْلَامِ إِذَا اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾. (5)
9-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ الْآيَةَ فَقَالَ هُوَ أَنْ يَكُونَ الْمَأْمُورُ بِفِعْل الْحَجِّ إِنْ حَجَّ لَا يَرْجُو ثَوَابَهُ وَ إِنْ جَلَسَ لَا يَخَافُ عِقَابَهُ﴾. (6)
10-3- الرّضا علیه السلام- ﴿عِلَّهُ اَلْحَجِّ اَلْوِفَادَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَ وَ طَلَبُ الزَّيَادَةِ وَالْخُرُوجُ مِنْ كُلِّ مَا اقْتَرَفَ وَلِيَكُونَ تَائِباً مِمَّا مَضَى مُسْتَأْنِفَا لِمَا يَسْتَقْبِلُ وَ مَا فِيهِ مِن اسْتِخْرَاجِ الْأَمْوَالِ وَ تَعَبِ الْأَبْدَانِ وَحَظْرهَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَاللَّذَّاتِ وَ التَّقَرُّبُ فِي الْعِبَادَة إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْخُضُوعُ وَالِاسْتِكَانَةَ
ص: 696
4-4- امام باقر علیه السلام- اسلام بر پنج چیز بنا شده است نماز، زکات، حج، روزه و ولایت... خدای عزوجل می فرماید: وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ العالمينَ.
5-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- امام علی علیه السلام فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود: «اسلام بر پنج خصلت بناشده بر دو شهادت و دو قرین همراه) گفته شد دو شهادت را دانیم اما دو قرین چیست؟ فرمود: نماز و زکات این هر دو همراه یک دیگرند هر کدام از این دو پذیرفته نگردد مگر به دیگری و روزه و زیارت خانه ی خدا برای آن کس که توانایی داشته باشد؛ و پایان آن ولایت است که خداوند درباره ی آن می فرماید امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین [جاودان] شما پذیرفتم. (مائده/3).
6-4- امام باقر علیه السلام- تمام و کامل بودن حج به این است که بعد از آن، امام علیه السلام زیارت و ملاقات گردد.
7-4- امام صادق علیه السلام- وَ الله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا بدان که منظور از آن حج و عمره هر دو است؛ زیرا هر دوی آن ها واجب می باشند.
8-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- اگر نوجوانی ده حج به جا آورد و بعد از آن بالغ شود بعد از بلوغ هرگاه که استطاعت پیدا کرد حج واجب اسلام بر او لازم است.
9-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- و لله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ العالمین منظور؛ این است کسی که مأمور به انجام حج است چنان باشد که اگر حج به جا آورد امید ثواب ندارد و به خاطر ثوابش حج انجام نمی دهد و اگر بنشیند و حجّ به جا نیاورد از عذاب خدا نمی ترسد بلکه هدف او از انجام حج و ترک آن خود خدای متعال نه ثواب و عقاب اوست».
10-4- امام رضا علیه السلام- محمد بن سنان گوید: امام رضا علیه السلام در جواب سؤال کننده نوشت: ... علت حج به جا آوردن به خاطر وارد شدن بر خدای عزوجل و طلب فزونی و بیرون آمدن از گناهانی که بنده مرتکب شده و توبه نمودن از اعمال زشت گذشته و از نو آغاز کردن اعمال در آینده مضافاً به صرف اموال و به رنج انداختن ابدان و منصرف شدن از اهل و فرزند و بازداشتن نفس را از لذات و مسافرت نمودن در گرما و سرما و باقیماندن بر آن مدت طولانی زاید بر عبادات و طاعات دیگر با خضوع و خشوع و خاکساری و علاوه بر این مصالح و حکم منافعی که در این عبادت بوده برای
ص: 697
وَالدَّلَّ شَاخِصاً فِي الْحَرِّ وَالْبَرْدِ وَ الْأَمْنِ وَ الْخَوْفِ ثَابِتاً فِي ذَلِكَ دَائِماً وَ مَا فِي ذَلِكَ لِجَمِيعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ وَ الرَّغْبَةِ وَالرَّهْبَة إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنْهُ تَرْكُ قَسَاوَةِ الْقَلْبِ وَخَسَاسَةَ الْأَنْفُسَ وَنِسْيَانِ الذِّكْرِ وَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ وَالْأَمَل وَ تَجْدِيدُ الْحُقُوقِ وَ حَظْرُ الْأَنْفُسِ عَنِ الْفَسَادِ وَ مَنْفَعَةً مَنْ فِي الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبَ وَ مَنْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ مِمَّنْ يَحْجُ وَمِمَّنْ لَا يَحْجَ مِنْ تَاجِرٍ وَ جَالِب وَ بَائِعِ وَ مُشْتَرِ وَ كَاتِبِ وَ مِسْكِينِ وَ قَضَاءُ حَوَائِجِ أَهْلِ الْأَطْرَافِ وَالْمَوَاضِعِ الْمُمْكِنِ لَهُمُ الاجْتِمَاعِ فِيهَا كَذَلِكَ لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ﴾. (1)
11-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَت وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ الْآيَةَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ: يَا رَسُولَ الله أ في كل عام؛ فَسَكَتَ فَأَعَادُوا عَلَيْهِ مَرَّتَيْنِ فَقَالَ لَا، وَلَوْ قَالَ نَعَمْ لَوَجَبَتْ فَأَنْزَلَ الله يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْتَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ﴾. (2)
1-5- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بن مُسلِم قَالَ قُلْتُ لِأبي جَعْفَر قَوْلُهُ تَعَالَى وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ يَكُونُ لَهُ مَا يَحْجُ بِهِ﴾. (3)
2-5- الصّادق علیه السلام- ﴿سُئِلَ ابو عبد الله عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا فَقَالَ مَا يَقُولُ النَّاسُ قَالَ فَقِيلَ لَهُ الزَّادُ وَالرَّاحِلَةُ قَالَ فَقَالَ ابو عبدالله ال قَدْ سُئِلَ أَبُو جَعْفَرَ علیه السلام عَنْ هَذَا فَقَالَ هَلَكَ النَّاسُ إِذا لَئِنْ كَانَ مَنْ كَانَ لَهُ زَادُ وَ رَاحِلَةُ قَدْرَ مَا يَقُوتُ عِيَالَهُ وَيَسْتَغْنِي بِهِ عَن النَّاسِ يَنْطَلِقُ إِلَيْهِ فَيَسْلُبُهُمْ إِيَّاهُ لَقَدْ هَلَكُوا فَقِيلَ لَهُ فَمَا السَّبِيلُ قَالَ فَقَالَ السَّعَةُ فِي الْمَالِ إِذَا كَانَ يَحْ بَعْض وَ يُبْقَى بَعْضاً يَقُوتُ بهِ عِمَالَهُ أَلَيْسَ قَدْ فَرَضَ اللهُ الزَّكَاةَ فَلَمْ يَجْعَلُهَا إِنَّا عَلَى مَنْ يَمْلِكُ مِائَتَىٰ دِرْهَمٍ﴾. (4)
ص: 698
جمیع مردم می باشد. آن چه گفته شد به خاطر آن است که در بندگان رغبت و میل به باری تعالی پیدا شده و در عین حال خشیت و ترس نیز از جناب اقدس الهی در دل داشته و نیز قساوت از قلبشان برطرف شده و خساست و دنائت از نفسشان زایل گشته و نسیان ذکر و انقطاع رجاء و آرزو از او دور گشته و حقوق تجدید شده و نفوس از فساد ممنوع واقع شوند از این ها گذشته منافع در این عبادت برای جمیع بندگان می باشد اهل مشرق و اهل مغرب ساکنین در خشکی و انسانهای در دریا حاجیها و غیر حاجی ها تجار و غیر تجار فروشنده و مشتری، کاسب و مسکین مکاری و فقیر دیگر از منافع این عبادت اداشدن نیازمندی های اهل نواحی و اطراف در اماکنی که ممکن است برای حج اجتماع نمایند می باشد.
11-4- امام علی علیه السلام- هنگامی که این آیه نازل شد: وَ الله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا، مؤمنان گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا هر سال حج واجب است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت کرد. این سؤال را دو بار دیگر تکرار کردند فرمود: نه اگر بگویم بله قطعاً واجب می شود»؛ در نتیجه خداوند متعال این آیه را نازل کرد ای کسانی که ایمان آورده اید از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد شما را ناراحت می کند. (مائده/101).
1-5- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: به امام باقر علیه السلام- عرض کردم سخن خداوند متعال و لله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِیلا به چه معناست؟ فرمود: «داشتن چیزی که با آن حج کند».
2-5- امام صادق علیه السلام- درباره ی سخن خداوند عزّوجلّ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا از امام صادق علیه السلام سؤال شد فرمود مردم چه می گویند؟ راوی گوید: به امام علیه السلام عرض شد: «توشه راه و وسیله ی سوارشدن را توانایی رفتن به حج می دانند راوی گوید: «اباعبدالله امام صادق علیه السلام- فرمود: «از ابا جعفر امام باقر علیه السلام در این مورد سؤال شد؛ پس فرمود: در این صورت مردم هلاک می شوند. اگر کسی به حج برود که توشه و وسیله ی سوار شدن برای سفر حج او به اندازه ای است که با آن هزینه ی خانواده اش را می دهد و از مردم بی نیاز می شود و این توشه و مرکب را از خانواده اش بگیرد و با آن به حج برود در این صورت هلاک می شوند به امام عرض شد: «پس راه توانایی رفتن به حج چیست؟ راوی گوید: : «امام علیه السلام» فرمود: وسعت در مال و ثروت در حدی که وقتی با بخشی از ثروتش حج انجام می دهد و بخشی را باقی می گذارد با آن هزینه خانواده اش را تأمین کند آیا خداوند زکات را واجب نکرده و آن را جز برای کسی که مالک دویست درهم است قرار نداده است؟
ص: 699
3-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن السَّكُونِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلُ مِنْ أَهْلِ الْقَدَرِ فَقَالَ: يَا ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله الله أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا أ لَيْسَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُمُ الاسْتِطَاعَةَ فَقَالَ وَيْحَكَ إِنَّمَا يَعْنِي بِالِاسْتِطَاعَةِ الزَّادَ وَ الرَّاحِلَةَ لَيْسَ اسْتِطَاعَةَ الْبَدَنِ فَقَالَ الرَّجُلُ أَ فَلَيْسَ إِذَا كَانَ الزَّادُ وَالرَّاحِلَةُ فَهُوَ مُسْتَطِيعُ لِلْحَجِّ فَقَالَ وَيْحَكَ لَيْسَ كَمَا تَظُنُّ قَدْ تَرَى الرَّجُلَ عِنْدَهُ الْمَالَ الْكَثِيرُ أَكْثَرَ مِنَ الزَّادِ وَ الرَّاحِلَةِ فَهُوَ لَا يَحُجُّ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ تَعَالَى فِي ذَلِكَ﴾. (1)
4-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ الْقَصِيرِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ سَأَلَهُ حَفْصُ الْأَعْوَرُ وَ أَنَا أَسْمَعُ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ قَوْلُ اللَّهِ وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ ذَلِكَ الْقُوَّةُ فِي الْمَالِ أَوِ الْيَسَارُ قَالَ فَإِنْ كَانُوا مُوسِرِينَ فَهُمْ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ إِلَيْهِ السَّبِيلَ قَالَ نَعَمْ﴾. (2)
5-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَشْعَمِيٌّ قَالَ: سَأَلَ حَفْصَ الْكَنَاسِيُّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَأَنَا عِنْدَهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا مَا يَعْنِي بِذَلِكَ قَالَ مَنْ كَانَ صَحِيحاً فِي بَدَنِهِ مُخَلَّى سَرْبُهُ لَهُ زَادُ وَ رَاحِلَةٌ فَهُوَ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ الْحَجَّ أَوْ قَالَ مِمَّنْ كَانَ لَهُ مَالُ فَقَالَ لَهُ حَفْصُ الْكُنَاسِيُّ فَإِذَا كَانَ صَحِيحاً فِي بَدَنِهِ مُخَلَّى سَرْبُهُ لَهُ زَادُ وَ رَاحِلَةً فَلَمْ يَحُجَّ فَهُوَ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ الْحَجَّ قَالَ نَعَمْ﴾. (3)
6-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ هِشَامِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْمَشْرِقِيِّ قَالَ: سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَاللَّهِ عَلَى النَّاسِ حِبُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا مَا اسْتِطَاعَتُهُ قَالَ فَقَالَ ابو عبد الله علیه السلام صِحَتُهُ وَ مَالُهُ ﴾. (4)
7-5- الرّضا علیه السلام- ﴿وَ السَّبِيلُ زَادُ وَ رَاحِلَةً وَ لَا يَجُوزُ الْحَجُّ إِنَّا مُتَمَتِّعا﴾. (5)
8-5- الرّضا علیه السلام- ﴿وَ السَّبِيلُ الزَّادُ وَالرَّاحِلَةُ مَعَ الصَّحة﴾. (6)
ص: 700
3-5- امام صادق علیه السلام- ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ی این سخن خدای عزوجل به من خبر بده: وَاللهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا که آیا خداوند برای آن ها توانایی بدنی قرار نداده است؟ فرمود: وای بر تو منظور از استطاعت توشه و وسیله سوارشدن است نه توانایی بدنی آن مرد گفت آیا هر وقت توشه و وسیله ی سوار شدن سفر مهیا باشد شخص مستطیع نیست؟ فرمود: «وای بر تو این گونه که گمان می کنی نیست گاهی مردی را می بینی که مال زیادی- بیش از میزان توشه و وسیله ی سوار شدن- نزد اوست ولی او حج به جا نمی آورد تا این که خدا به او اجازه دهد».
4-5- امام صادق علیه السلام- عبدالرحیم قصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که گفت: حفض بن اعور از امام علیه السلام: پرسید و من شنیدم که گفت: خداوند مرا فدایی شما قرار دهد، منظور از سخن خداوند: وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا؛ چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود: «استطاعت داشتن قدرت مالی یا توانگری است حفص گفت: بنابراین اگر اشخاص ثروتمند بودند از کسانی هستند که توانایی رفتن به سوی خانه خدا را دارند؟ فرمود: «بله»!
5-5- امام صادق علیه السلام- محمد بن یحیی خثعمی گوید: من نزد حفص کناسی بودم که از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خدای عزوجل: وَالله عَلَى النَّاسِ حِبُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا پرسید که منظور از آن چیست؟ امام فرمود: «کسی که بدنش سالم باشد در مسیرش مانعی نباشد و توشه و وسیله سوار شدن داشته باشد؛ از کسانی است که برای حج توانایی دارد یا فرمود: «از کسانی است که ثروت دارد» حفص کناسی به ایشان گفت: «هرگاه بدنش سالم باشد و در مسیرش مانعی نباشد و توشه و وسیله سوار شدن داشته باشد و حج به جا نیاورد؛ آیا او از کسانی است که برای حج مستطیع است»؟ فرمود: «بله»!
6-5- امام صادق علیه السلام- هشام بن ابراهیم مشرقی گوید درباره ی سخن خداوند عزوجل: وَالله عَلَى الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا سؤال شد که: «استطاعت او چیست؟ امام صادق علیه السلام النَّاسِ حِج : فرمود سلامتی و ثروت او استطاعت اوست».
7-5- امام رضا علیه السلام- راه توشه و مرکب است و حج برای مردم دور دست جز به صورت تمتع جایز نیست.
8-5- امام رضا علیه السلام- سَّبِیل؛ عبارت از زاد و وسیله ی سواری و صحت بدن است.
ص: 701
9-5- الصّادق علیه السلام- ﴿حج الْبَيْتِ وَاجِبٌ لِمَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَهُوَ الزَّادُ وَالرَّاحِلَةُ مَعَ صِحة الْبَدَن وَ أَنْ يَكُونَ لِلْإِنْسَانِ مَا يُخَلَّفُهُ عَلَى عِمَالِهِ وَ مَا يَرْجِعُ إِلَيْهِ مِنْ بَعْدِ حَجَّهِ﴾. (1)
10-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ وَاللَّهِ عَلَى النَّاسِ حِج البيتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ الصحة فِي بَدَنِهِ وَالْقُدْرَةُ فِي مَالِهِ﴾. (2)
11-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ قُلْتُ لَهُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَالله عَلَى النَّاسِ حِج البيتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ يَخْرُجُ يَمْشِي إِنْ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ شَيْءٌ قُلْتُ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْمَشْى قَالَ يَمْشِي وَيَرْكَبُ قُلْتُ لَا يَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ قَالَ يَخْدُمُ الْقَوْمَ ويَخْرُجُ مَعَهُم﴾. (3)
12-5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَلَبِيٌّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِهِ وَاللهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ مَا السَّبِيلُ قَالَ أَنْ يَكُونَ لَهُ مَا يَحْجُ بِهِ قَالَ قُلْتُ مَنْ عُرِضَ عَلَيْهِ مَا يَحُجُّ فَاسْتَحْيَا مِنْ ذَلِكَ أَ هُوَ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ نَعَمْ مَا شَأْنُهُ أَنْ يَسْتَحْيِيَ وَلَوْ يَحْجُ حِمارٍ أَجْدَعَ أَبْتَرَ فَإِنْ كَانَ يُطِيقُ أَنْ يَمْشِيَ بَعْضاً وَ يَرْكَبَ بَعْضاً فَلْيَحُج﴾. (4)
13-5- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام قَوْلُهُ تَعَالَى وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ يَكُونُ لَهُ مَا يَحُجُ بِهِ قُلْتُ فَإِنْ عُرِضَ عَلَيْهِ الْحَيُّ فَاسْتَحْيَا قَالَ هُوَ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ وَ لِمَ يَسْتَحِي وَ لَوْ عَلَى حِمَارٍ أَجْدَعَ أَبْتَرَ قَالَ فَإِنْ كَانَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يَمْشِيَ بَعْضاً وَ يَرْكَبَ بَعْضاً فَلْيَفْعَلْ﴾. (5)
14-5- الصّادق علیه السلام- ﴿أبو أسَامَةَ زَيْدُ الشَّحَامُ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ سَأَلْتُهُ مَا السَّبِيلُ قَالَ يَكُونُ لَهُ مَا يَحُجُّ بِهِ قُلْتُ أَرَأَيْتَ إِنْ عُرِضَ عَلَيْهِ مَالُ يَحْجُ بِهِ فَاسْتَحْيَا مِنْ ذَلِكَ قَالَ هُوَ مِمَّنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ وَ إِنْ كَانَ يُطِيقُ الْمَشْيَ بَعْضاً والركوب بَعْضاً فَلْيَفْعَلْ﴾. (6)
ص: 702
9-5- امام صادق علیه السلام- مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا؛ توشه سفر و وسیله ی سوارشدن به همراه سلامت بدن است و این که انسان چیزی داشته باشد که برای خانواده اش بگذارد و پس از حج به سوی آن برگردد تا بعد از حج محتاج دیگران نشود.
10-5- امام صادق علیه السلام- از اباعبدالله امام صادق علیه السلام درباره ی این سخن خداوند وَ لله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا؛ پرسیدم فرمود: «استطاعت سلامتی در بدن و توانایی در ثروت او است».
11-5- امام صادق علیه السلام- وَ الله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا؛ درباره ی این آیه سؤال کردم امام علیه السلام فرمود: «اگر مرکبی نداشته باشد پیاده به راه می افتد». گفتم: «اگر قادر بر پیاده رفتن نباشد؟ فرمود: «پیاده و سواره برود گفتم اگر بر این کار هم قدرت نداشته باشد». فرمود: «مسافرین» را خدمت کند و با ایشان برود.
12-5- امام صادق علیه السلام- [راوی] پرسید: سبیل چیست؟ فرمود: «چیزی داشته باشد که با آن حج کند». راوی گوید: به امام علیه السلامعرض کردم: کسی که چیزی به او داده شود که با آن حج به جا آورد ولی از پذیرش آن شرم داشته باشد آیا چنین شخصی از کسانی محسوب می شود که مستطیع هستند؟ فرمود: بله سزاوار نیست که شرم کند هر چند با الاغی که بینی و دمش بریده شده باشد حج به جا آورد و اگر تحمّل دارد بخشی از راه را پیاده و بخشی را سواره برود، باید حج به جا آورد».
13-5- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم «سخن خدای تعالی و لله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا؛ به چه معنی است»؟ فرمود: «چیزی داشته باشد که به وسیله ی آن حج انجام دهد. عرض کردم: «اگر امکانات رفتن به حج بر او عرضه شود و او شرم کند باز هم مستطیع است؟ فرمود: «او از کسانی است که استطاعت دارند. برای چه شرم کند هرچند بر الاغی که بینی و دمش بریده شده باشد سوار گردد» فرمود: «پس اگر توانایی دارد بخشی از مسیر را پیاده و بخشی را سواره برود باید انجام دهد».
14-5- امام صادق علیه السلام- ابواسامه زیدالشحام گوید: از ایشان پرسیدم «سبیل چیست؟ فرمود: چیزی که به وسیله ی آن حج انجام دهد داشته باشد عرض کردم به من خبر بده اگر مالی به او داده شود که به وسیله ی آن حج به جا آورد و او از پذیرش آن شرم کند باز هم مستطیع است؟ فرمود: او از کسانی است که توانایی رفتن به سوی خانه خدا را دارند فرمود: «اگر می تواند بخشی از راه را پیاده و بخشی را سواره برود باید چنین کند».
ص: 703
15-5- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ هَذِهِ لِمَنْ كَانَ عِنْدَهُ مَالُ وَ صِحَةُ وَ إِنْ كَانَ سَوَّفَهُ لِلتِّجَارَة فَلَا يَسَعُهُ فَإِنْ مَاتَ عَلَى ذَلِكَ فَقَدْ تَرَكَ شَرِيعَةً مِنْ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ إِذَا هُوَ يَجِدُ مَا يَحْجُ بِهِ وَإِنْ كَانَ دَعَاهُ قَوْمُ أَنْ يُحِجُوهُ فَاسْتَحْيَا فَلَمْ يَفْعَلْ فَإِنَّهُ لَا يَسَعُهُ إِلَّا الْخُرُوجُ وَ لَوْ عَلَى حِمَارِ أَجْدَعَ أَبْتَرَ وَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ كَفَرَ قَالَ يَعْنِي مَنْ ترک﴾. (1)
16-5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلى وَالله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَانَ لَهُ عُدْرُ فَلَهُ عُدْرُهُ وَ مَنْ كَانَ فَقِيراً فَلَهُ عُدْرُهُ وَ مَنْ كَانَ مَريضاً فَلَهُ عُذْرُهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُعْذِرُ غَنِيّاً وَلَا فَقِيراً وَ لَا مَريضاً وَ لَا صَحِيحاً وَ لَا أَعْمَى وَ لَا بَصِيراً فِي تَفْريطِهِ فِي مُوالاتِكُمْ وَ مَحَبَّتِكُم﴾. (2)
17-5- الصّادق علیه السلام- ﴿فَمَنْ وَجَدَ السَّبِيلَ فَقَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ الْحَجِّ﴾. (3)
18-5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ هَذِهِ لِمَنْ كَانَ عِنْدَهُ مَالُ﴾. (4)
19-5- الهادى علیه السلام- ﴿وَ فِي آيَاتٍ كَثِيرَة فَإِذَا سَلَبَ مِنَ الْعَبْدِ حَاسَّةٌ مِنْ حَوَاسِهِ رَفَعَ الْعَمَلَ عَنْهُ بِحَاسَتِهِ كَقَوْلِهِ لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجُ الْآيَةَ فَقَدْ رَفَعَ عَنْ كُلِّ مَنْ كَانَ بِهَذِهِ الصِّفَةِ الْجِهَادَ وَ جَمِيعَ الْأَعْمَالِ الَّتِي لَا يَقُومُ بِهَا وَ كَذَلِكَ أَوْجَبَ عَلَى ذِي الْيَسَارِ الْحَجَّ وَ الزَّكَاةَ لِمَا مَلَكَهُ مِن اسْتِطَاعَة ذَلِكَ وَلَمْ يُوجِبْ عَلَى الْفَقِيرِ الزَّكَاةَ وَ الْحَجَّ قَوْلُه وَاللَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾. (5)
1-6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَلَوْ تَرَكَ النَّاسُ الْحَجَّ لَمْ يَكُن البَيْتُ لِيَكْفُرَ بتَركِهِمْ إِيَّاهُ وَلَكِنَّ النَّاسَ كَانُوا يَكْفُرُونَ بَتَركِهِمُ الْبَيْتَ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَهُ لَهُمْ عَلَماً وَكَذَلِكَ نَصَبَنِي عَلَمَا حَيْثُ قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله يا على علیه السلام أنتَ مِنِّي بِمَنْزِلَة هَارُونَ مِنْ مُوسَى وَأَنتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ الْكَعْبَة تُؤْتَى وَلَا تَأْتِي﴾. (6)
ص: 704
15-5- امام صادق علیه السلام- ﴿وَ الله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا. امام علیه السلام فرمود: «این برای کسی است که ثروت و سلامتی دارد و اگر آن را به خاطر تجارت به تأخیر انداخته بود رها کردن آن برای او جایز نیست و اگر بر آن حال بمیرد- وقتی که چیزی که با آن حج به جا آورد داشته باشد- واجبی از واجبات اسلام را ترک کرده است و اگر گروهی او را دعوت کنند که او را به حج ببرند و او شرم کند و حج به جا نیاورد برای او جایز نیست جز خارج شدن برای حج هرچند سوار بر الاغی که بینی و دمش بریده شده است درباره ی سخن خدای عزوجل وَ مَنْ كَفَرَ؛ فرمود: «منظور کسی است که حج را ترک کند».
16-5- پیامبر صلی الله علیه و آله- ﴿ای علی وَ الله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا؛ و هركس عذر داشته باشد معذور است و هرکس فقیر باشد معذور است و هرکس مریض باشد معذور است و خداوند نه از غنی نه از فقیر نه از مریض، نه از سالم، نه از نابینا و نه از بینا به خاطر کوتاهی در پیروی از شما و محبّت شما عذرش را نمی پذیرد.
17-5- امام صادق علیه السلام- هر کس راه توانایی پیدا کرد حج بر او واجب می شود.
18-5- پیامبر صلی الله علیه و آله- مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا این برای کسی است که ثروت دارد.
19-5- امام هادی علیه السلام- و بسیاری آیات دیگر و چون یکی از حواس بنده را بگیرد کار آن اندام حسی را از وی نخواهد بنابر فرمودهی او : که بر نابینا ایرادی نیست و بر لنگ ایرادی نیست (نور/61) پس از هرکس که بر این اوصاف باشد جهاد و هر کاری را که جز بدان اندام انجام نیابد برداشته و همچنین حج و زکات را بر توانگر واجب فرموده چون استطاعت و توان آن ها را به او داده و بر درویش حج و زکاتی واجب نکرده است، این گفته ی اوست وَاللهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا.
1-6- امام على علیه السلام- اگر مردم حج را ترک کنند خانه ی خدا به خاطر این که آن ها ترکش کرده اند کافر نمی شود ولیکن مردم به خاطر ترک خانه ی خدا کافر می شوند؛ زیرا خداوند متعال آن را برای مردم نشانه و علامت قرار داد و همین طور مرا نشانه و علامت قرار داد آن جا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسی هستی و تو نسبت به من به منزله ی کعبه هستی که به سوی کعبه می آیند و کعبه نزد کسی نمی آید»
ص: 705
2-6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿هذا فيمن ترك الحَج وَهُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ﴾. (1)
3-6- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مِنْهُ كُفْرُ التَّرْكِ لِمَا أَمَرَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ اللَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ أَي تَرَكَ الْحَجَّ وَهُوَ مُسْتَطِيعُ فَقَدْ كَفَر﴾. (2)
4-6- الرّضا علیه السلام- ﴿أن الحَجَّ فَرِيضَةً مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ اللَّازِمَةِ الْوَاجِبَةِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ قَدْ وَجَبَ فِي طُولِ الْعُمُر مَرَّةً وَاحِدَةً وَ وُعِدَ عَلَيْهَا مِنَ الثَّوَابِ الْجَنَّةُ وَالْعَفْوُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ سُمِّيَ تَارَكُهُ كَافِراً﴾. (3)
5-6- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ كَفَرَ يَعْنِي مَنْ تَرَكَ﴾. (4)
6-6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي أسَامَةَ زَيْدٍ عَنْ أَبي عَبْدِ الله علیه السلام... قلت أ رَأَيْتَ قَوْلَ اللَّهِ وَمَنْ كَفَرَا هُوَ فِي الْحَجِ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: هُوَ كُفْرُ النَّعَم﴾. (5)
7-6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلَى الكَفَرَ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَشَرَةُ... وَ مَنْ وَجَدَ سَعَةً فَمَاتَ وَلَمْ يَحُجَّ يَا عَلَى علیه السلام تَارِ الْحَجِّ وَ هُوَ مُسْتَطِيعُ كَافِرُ يَقُولُ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَاللَّهِ عَلَى النَّاسِ حِبُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ يَا عَلِى علیه السلام مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ يَمُوتَ بَعَثَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَهُودِيًا أَوْ نَصْرَانِيًا﴾. (6)
8-6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ لَمْ يَحْبِسْهُ حَاجَةً ظَاهِرَةٌ أَوْ مَرَضٌ حَابِسُ أَوْ سُلْطَانُ جَائِرُ فَمَاتَ وَ لَمْ يَحْجَ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيًا أَوْ نَصْرَانِيَاً﴾. (7)
9-6- الكاظم علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَر عَنْ أَخِيهِ مُوسَى علیه السلام قَالَ قُلْتُ فَمَنْ لَمْ يَحْجَّ مِنَّا فَقَدْ كَفَرَ قَالَ لَا وَلَكِنْ مَنْ قَالَ لَيْسَ هَذَا هَكَذَا فَقَدْ كَفَرَ﴾. (8)
ص: 706
2-6- امام علی علیه السلام- ین درباره ی کسی است که حج را ترک کند در حالی که بر آن توانایی دارد.
3-6- امام صادق علیه السلام- یکی از کفرها ترک اوامر خداوند است و خداوند می فرماید: ﴿وَ الله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ﴾؛ یعنی کسی که حج را ترک کند در حالی که مستطیع باشد، کافر است.
4-6- امام رضا علیه السلام- حج واجبی از واجبات خدای عزوجل است که بر آن ها که توانایی رفتن به سوی آن دارند لازم و واجب است. خداوند فرموده است مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا در طول عمر یک بار واجب شده بر آن پاداش بهشت و بخشش گناهان وعده داده شده و ترک کننده ی آن کافر نامیده شده است.
5-6- امام صادق علیه السلام- مَنْ كَفَرَ یعنی کسی که حج را ترک کند.
6-6- امام صادق علیه السلام- زید گوید... به امام علیه السلام عرض کردم: به من خبر بده! آیا سخن خداوند: وَ مَنْ كَفَرَ درباره ی حج است؟ فرمود: «بله کفران نعمت هاست».
7-6- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی از این امّت ده گروه به خدای بزرگ کفر ورزیدند... و کسی که توانگری یابد و بمیرد و حج به جا نیاورد ای علیا ترک کننده ی حج که مستطیع است کافر است. خدای تبارک وتعالی می فرماید: ﴿وَ اللهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ﴾. اى على علیه السلام! هرکس حج را تأخیر بیندازد تا بمیرد، خداوند او را در روز قیامت یهودی یا مسیحی برمی انگیزد.
8-6- پیامبر صلی الله علیه و آله- کسی که او را نیازی یا بیماری زمین گیر کننده یا پادشاهی ستمگر باز ندارد و حج به جا نیاورد؛ پس اگر خواست یهودی و اگر خواست مسیحی بمیرد؛ چون در هر حال او مسلمان نیست و کافر است.
9-6- امام کاظم علیه السلام- علی بن جعفر گوید: به امام کاظم علیه السلام گفتم هر کس از ما حج به جا نیاورد کافر شده است؟ فرمود: نه و لیکن کسی که بگوید این این گونه نیست و وجوب حج را انکار کند کافر شده است.
ص: 707
قوله تعالى: ﴿قُل يا أَهْلَ الْكِتاب لم تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ اللهُ شَهِيدٌ عَلى ما تَعْمَلُونَ﴾ (98)
قوله تعالى: ﴿قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلِ عَمّا تَعْمَلُونَ﴾ (99)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ﴾ (100)
قوله تعالى: ﴿وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتلى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمُ بِاللهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ (101)
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ، فَلَا يَزَالُ الرَّسُولُ بَاقِياً مَا نَفِدَتْ [ مَا نَفَذَتْ] أَحْكَامُهُ، وَ عُمِلَ بِسُنَّتِهِ، وَ دَارُوا حَوْلَ أَمْرِهِ وَ نَهْيهِ﴾. (1)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَتَانِي جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّد سَيَكُونُ فِي أُمَّتِكَ فِتْنَةٌ قُلْتُ فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا فَقَالَ كِتَابُ اللَّه... مَنْ قَالَ بِهِ صُدَّقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ أَجِرَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿بإسنَادِهِ إِلَى حُسَينِ علیه السلام أشقر قال قُلْتُ لِهِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ مَا مَعْنَى قَوْلِكُمْ إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِنَّا مَعْصُوماً قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ جَمِيعِ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ قَدْ قَالَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَمَنْ يَعْتَصِمُ بِاللهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (3)
ص: 708
بگو: «ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کفر می ورزید؟! و در حالی که خدا بر اعمالی که انجام می دهید گواه است» (98)
بگو: «ای اهل کتاب! چرا افرادی را که ایمان آورده اند از راه خدا باز میدارید، و می خواهید این راه را منحرف کنید؟ در حالی که شما به درستی این راه] گواه هستید؛ و خداوند از آن چه انجام می دهید غافل نیست». (99)
ای کسانی که ایمان آورده اید اگر از گروهی از اهل کتاب [که کارشان نفاق افکنی است] اطاعت کنید شما را پس از ایمان به کفر باز می گردانند. (100)
و چگونه کفر می ورزید با این که [در دامان وحی قرار گرفته اید و] آیات خدا بر شما خوانده می شود و پیامبر صلی الله علیه و آله او در میان شماست؟ [بنابراین به خدا تمسک جویید] و هرکس به خدا تمسک جوید به راهی راست هدایت شده است. (101)
1-1- امام علی علیه السلام- خداوند متعال می فرماید و كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيات الله و فِيكُمْ رَسُولُه؛ بنابراین رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره در میان امت باقی است تا هنگامی که احکام او جاری است و به سنتش عمل می شود و بر محور امر و نهی او حرکت می کنند.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- جبرئیل نزد من آمد و گفت ای محمد به زودی در میان امت تو فتنه ای خواهد بود گفتم راه خروج از آن چیست؟ گفت: کتاب خدا !... هر که بر مبنای آن سخن بگوید تصدیق می شود و هر که به آن عمل کند پاداش داده می شود و هر که به آن تمسک جوید به راه مستقیم هدایت می شود
2-2- امام صادق علیه السلام- اسناد داده شده به حسین اشقر که گوید: از هشام بن حکم پرسیدم که معنای این گفته ی شما چیست که مسلما به جز معصوم امام نمی گردد پاسخ داد: «آن را از امام صادق علیه السلام، پرسیدم فرمود او به یاری و توفیق خدا از انجام هر عملی که خداوند منع کرده است خودداری می کند و خداوند تبارک و تعالی فرموده است ﴿وَ مَنْ يَعْتَصِمُ بِالله فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾.
ص: 709
3-2- الكاظم علیه السلام- ﴿قَالَ هِشَامُ فَأَيُّ الْأَعْدَاءِ أَوْجَبُهُمْ مُجَاهَدَةَ قَالَ أَقْرَبُهُمْ إِلَيْكَ وَ أَعْدَاهُمْ لَكَ وَ أَضَرَّهُمْ بِكَ وَ أَعْظَمُهُمْ لَكَ عَدَاوَةَ وَ أَخْفَاهُمْ لَكَ شَخْصاً مَعَ دُنُوِّهِ مِنْكَ وَ مَنْ يُحَرِّضُ أَعْدَاءَ كَ عَلَيْكَ وَ هُوَ إِبْلِيسُ الْمُوَكَّلُ بِوَسْوَاسِ الْقُلُوبِ فَلَهُ فَلْتَشَدَّ عَدَاوَتَكَ وَلَا يَكُونَنَّ أَصْبَرَ عَلَى مُجَاهَدَتِكَ لِهَلَكَتِكَ مِنْكَ عَلَى صَبْرَكَ لِمُجَاهَدَتِهِ فَإِنَّهُ أَضْعَفُ مِنْكَ رَكْنَا فِي قُوَّتِهِ وَأَقَلُّ
مِنْكَ ضَرَرَاً فِي كَثْرَة شَرِّهِ إِذَا أَنْتَ اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (1)
4-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَضَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنَّهُ مَنْ آمَنَ بِهِ هَدَاهُ... وَ مَنْ يَعْتَصِمٌ بِالله فَقَدْ هُدِي﴾. (2)
5-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِيثَارِ طَاعَتِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ فَإِنَّهُ مَنِ اعْتَصَمَ بحَبْلِ اللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (3)
6-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا أَبَا الْحَسَنَ علیه السلام فَأَنْتَ وَارثُ عِلْمِي وَ الْمُيِّنُ لِأُمَّتِي مَا اخْتَلَفَتْ فِيهِ مِنْ بَعْدِي مَنْ أَحَبَّكَ لِدِينِكَ وَ أَخَذَ بِسَبيلِكَ فَهُوَ مِمَّنْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (4)
7-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَهُو على علیه السلام سَيِّدُ الْأَوْصِيَاء وَ ابْنَاهُ سَيِّدَا شَبَاب أَهْلِ الْجَنَّةِ ابْنَايَ وَهُوَ وَ هُمَا وَ الْأَئِمَّةُ بَعْدَهُمْ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بَعْدَ النَّبِيِّينَ وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي مَنْ تَبِعَهُمْ نَجَا مِنَ النَّارِ وَ مَن اقْتَدَى بِهِمْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (5)
8-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ الَّذِي مَنِ اعْتَصَمَ بِهِ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (6)
2- 9- الرّضا علیه السلام- ﴿مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ إِلَى مُحْكَمِهِ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾. (7)
10-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِكِتَابِ فَصَّلَهُ وَأَحْكَمَهُ... وَ مَنْ قَامَ بِهِ هُدِي إِلى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴾. (8)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾. (102)
ص: 710
3-2- امام کاظم علیه السلام- هشام گفت: بنابراین جهاد با کدام دشمن واجب تر است؟ فرمود: «جهاد با هوای نفس که نزدیکترین آن ها به تو و دشمن ترین آن ها و زیان آورترین آن ها نسبت به توست و در عین نزدیک بودن به تو صاحب بزرگترین دشمنی برای تو و مخفی ترین آن ها از توست و در مرحله ی دوم جهاد با دشمنی واجب است که دشمنانت را علیه تو می شوراند و او ابلیس است که وسوسه در قلب ها را بر عهده گرفته است به شدت با او دشمنی کن و صبر او در جنگ برای کشتن تو از صبر تو برای مجاهده با او بیشتر نیست؛ چون وقتی که تو به خدا تمسک بجویی او با این که قدرت دارد توانایی اش از تو کمتر است و با داشتن شر زیاد، ضررش به تو کمتر است و وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِالله فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ.
4-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند بر خودش واجب کرده که هر که به او ایمان آورد هدایتش کند... و مَنْ يَعْتَصِمُ بِالله فَقَدْ هُدِيَ.
5-2- امام صادق علیه السلام- من تو را وصیت می کنم به تقوای خدا و اطاعتش و چنگ زدن به ریسمانش چراکه هر کس به یسمان خدا چنگ زند به سوی راه راست راهنمایی شده است.
6-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- [خطاب پیامبر صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام]: ای ابوالحسن علیه السلام! تو وارث علم من هستی و اختلافات را بعد از من برای امّت من بیان می کنی هرکسی از تو متابعت کند و راهت را ادامه دهد، هدایت می شود.
7-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- او علی علیه السلام سید اوصیاست و دو پسرش علیهما السلام دو آقای اهل بهشت و دو پسر من هستند و او و آن ها و امامان پس از آن ها حجّت های خداوند بر خلقش پس از پیغمبران و آنان دریای علم اند در میان امتم هر که پیروی آن ها را کند نجات یافته از دوزخ و به صراط مستقیم هدایت یافته است.
8-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ما ریسمان محکم خداوند هستیم که هرکس به آن تمسک جوید به صراط مستقیم هدایت یافته است.
9-2- امام رضا علیه السلام- هر که متشابهات قرآن را به محکمات آن ارجاع دهد به راه راست هدایت شده است.
10-2- امام علی علیه السلام- شهادت می دهیم که خدایی جز الله نیست یگانه است و شریکی ندارد و محمد بنده و فرستاده ی اوست؛ او را با کتابی که بیانش نمود و محکم و استوارش کرد فرستاد و هرکه آن را به پا دارد به راه راست هدایت می شود.
ای کسانی که ایمان آورده اید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزگاری است، از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید؛ و جز بر آیین اسلام از دنیا نروید. (102)
ص: 711
1- الباقر علیه السلام- ﴿لَمَّا أَقْبَلَ رسول الله صلی الله علیه و آله مِنْ حَجِّةِ الْوَدَاعِ جَاءَ حَتَّى نَزَلَ بِغَدِيرِ خُم... فَأَمَرَ رسول الله صلی الله علیه و آله له أَنْ يُقَمَّ مَا تَحْتَهُنَّ وَ يُنْصَبَ لَهُ أَحْجَارُ كَهَيْئَةِ الْمِنْبَر لِيُشْرِفَ عَلَى النَّاسِ فَتَرَاجَعَ النَّاسُ وَاحْتُبِسَ أَوَاخِرُهُمْ فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ لَا يَزَالُونَ فَقَامَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَوْقَ تِلْكَ الْأَحْجَارِ ثُمَّ حَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ فَقَالَ... فَأَعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَ أَسْوَدَ أَنَّ على بن ابي طالب علیه السلام أَخِي وَوَصِيَّي وَ خَلِيفَتِي وَ الْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي... مَعَاشِرَ النَّاسِ قَدْ أَشْهَدْتُ اللَّهَ وَ بَلَغَتْكُمْ رِسَالَتِي وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا البلاغ المبينُ مَعَاشِرَ النَّاسِ اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُمْ مُسْلِمُونَ﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى قَدْ أَمَرَنِي بِسَدٌ أَبْوَابَكُمُ الْمَفْتُوحَة إِلَى الْمَسْجِدِ بَعْدَ يَوْمِي، وَ أَنْ لَا يَدْخُلَهُ جُنُبُ وَ لَا نَجَسُ بِذَلِكَ أَمَرَنِي رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ، فَلَا يَكُونُ فِي نَفْسٍ أَحَدٍ مِنْكُمْ أَمْرُ، وَلَا تَقُولُوا لِمَ وَكَيْفَ وَأَنَّى ذَلِكَ فَتَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَتَكُونُوا مِنَ الْخَاسِرِينَ، وَإِيَّاكُمْ وَ الْمُخَالَفَةَ وَ الشَّقَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَيَّ أَنْ أَجَاهِدَ مَنْ عَصَانِي، وَ أَنَّهُ لَا ذِمَّةَ لَهُ فِي الْإِسْلَامِ، وَقَدْ جَعَلْتُ مَسْجِدِى طَاهِراً مِنْ كُلِّ دَنَسِ، مُحَرَّماً عَلَى كُلِّ مَنْ يَدْخُلُ إِلَيْهِ مَعَ هَذِهِ الصِّفَة الَّتِي ذَكَرْتُهَا غَيْرى وَ أَخِي على بن ابى طالب علیه السلام وَ ابْنَتِي فَاطِمَةَ وَوَلَدَيَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ علیه السلام كَمَا كَانَ مَسْجِدُ هَارُونَ وَمُوسَى علیه السلام، فَإِنَّ اللَّهَ أَوْحَى إِلَيْهِمَا أَن اجْعَلَا بُيُوتَكُمَا قِبْلَةً لِقَوْمِكُمَا، وَإِنِّي قَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أَمَرَنِي بِه رَبِّي وَ أَمَرْتُكُمْ بِذَلِكَ، أَنَا فَاحْذَرُوا الْحَسَدَ وَالنِّفَاقَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ يُوَافِقُ بَيْنَكُمْ سَرُّكُمْ عَلَانِيَتَكُمْ، فَاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي بصير قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ قَالَ يُطَاعُ فَلَا يُعْصَى وَيُذْكَرُ فَلَا يُنْسَى وَيُشْكَرُ فَلَا يُكْفَر﴾. (3)
4- الزهراء علیها السلام- ﴿فَاتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُمْ مُسْلِمُونَ، وَأَطِيعُوا اللَّهَ فِيمَا أَمَرَكُمْ بِهِ وَنَهَاكُمْ عَنْه﴾. (4)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ فِي سَرَائِرِكُمْ وَ عَلَانِيَتِكُمْ وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾. (5)
ص: 712
1- امام باقر علیه السلام- هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از حجة الوداع برگشت آمد تا در غدیرخم فرود آمد رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور داد که زیر درخت ها جارو شود و سنگ هایی به منبر برای ایشان نصب شود تا بر مردم اشراف داشته باشد مردمی که پیش رفته بودند بازگشتند و همه ی کسانی هم که عقب مانده بودند در آن مکان متوقف شدند رسول خدا صلی الله علیه و آله روی آن سنگ ها ایستاد و حمد و ثنای خدا را به جا آورد. سپس فرمود: «... از طرف خدای متعال مأمورم به هر سیاه و سفیدی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر من و جانشین و خلیفه ام و امام پس از من است... ای گروه مردم خدا را گواه گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ : کردم بر پیامبر صلی الله علیه و آله چیزی جز رساندن آشکار نیست. (نور/54) ای گروه مردم ﴿اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- سپس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای مردم خداوند سبحان از امروز مرا به بستن در خانه هایتان که به مسجد گشوده می شود فرمان داده و این که جنب و نجس به مسجد داخل نشود. پروردگارم مرا به آن فرمان داده؛ پس در نفس هیچ یک از شما تردید نباشد و چون و چرا نکنید و نگویید این سخنان از کجاست؛ در نتیجه اعمالتان نابود شود و از زیانکاران باشید و از مخالفت و دشمنی بپرهیزید؛ چون خدای تعالی به من وحی کرده که با کسی که مرا نافرمانی کند جهاد کنم و این که چنین فردی هیچ پیمانی در اسلام ندارد تا جانش به وسیله ی آن حفظ شود و مسجدم را از هر آلودگی پاک قرار دادم و داخل شدن در آن با این صفتی که بیان کردم بر هرکسی- به جز من و برادرم علی بن ابی طالب او دخترم فاطمه و دو فرزندم حسن و حسین علیهما السلام حرام است همان گونه که مسجد هارون و موسی علیه السلام از هرگونه آلودگی پاک بود؛ پس خداوند به آن دو وحی فرمود: خانه هایتان را قبله قومتان قرار دهید و من آن چه را که پروردگارم مرا به آن امر نموده به شما ابلاغ کردم و شما را به آن فرمان دادم از حسادت و نفاق بپرهیزید و از خداوند اطاعت کنید تا در میان شما باطنتان را مثل ظاهرتان قرار دهد؛ بنابراین ﴿اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾.
3- امام صادق علیه السلام- از ابوبصیر نقل است که گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی قول خداوند متعال: ﴿اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ﴾ هرگز گناه نکند همواره در یاد خدا باشد هرگز حق را فراموش ننماید، تمام نعمت های الهی را شاکر باشد هرگز کفران نعمت نکند.
4- حضرت زهراء علیها السلام- ﴿فَاتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾ و خدا را در آن چه به شما فرمان داده و در آن چه شما را از آن بازداشته اطاعت کنید.
5- امام علی علیه السلام- در باطن و ظاهرتان تقوی الهی پیشه کنید ﴿وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُون﴾.
ص: 713
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ اللَّهِ مَا عَمِلَ بِهَذَا غَيْرُ أَهْلِ بَيْتِ رسول الله صلی الله علیه و آله ... فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ قَالَتِ الصَّحَابَةُ لَا نُطِيقُ ذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُم﴾. (1)
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿نَسَخَ قَوْلُهُ تَعَالَى يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ قَوْلَهُ تَعَالَى فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ﴾. (2)
8- الباقر علیه السلام- ﴿فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ بوَلَايَة عَلَى علیه السلام﴾. (3)
9- الحسن علیه السلام- ﴿عَن الشَّعْبِيِّ قَالَ: سُئِلَ الْحَسَنُ بْنُ عَلَى علیه السلام عَنْ هَذِهِ الْآيَةِ: اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ أَ خَاصَّةً هِيَ أَمْ عَامَّةُ؟ قَالَ: نَزَلَتْ فِي قَوْمٍ خَاصَّةٌ فَتَعْقِيبِ عَامَّةٍ ثُمَ جَاءَ التَّخْفِيفُ بَعْدَ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ فَقِيلَ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِيمَنْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ؟ فَنَكَتَ الْأَرْضِ سَاعَةَ ثُمَّ رَفَعَ بَصَرَهُ ثُمَّ نَكَسَ رَأسَهُ ثُمَّ رَفَعَ فَقَالَ... فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الآية: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلَّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ قَالَ: يَوْمَ غَدِيرِ خُمَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَإِنَّ عَلِيًّا اللَّهِ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَوَقَعَ فِي قُلُوبهمْ مَا وَقَعَ تَكَلَّمُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ سِراً حَتَّى قَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ مَنْ يَلِي بَعْدَ النَّبِ وَ مَنْ يَلِى بَعْدَكَ هَذَا الْأَمْرَ لَا نَجْعَلُهَا فِي أَهْلِ الْبَيْتِ أَبَداً فَنَزَلَ وَ مَنْ يُبَدَّلُ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ثُمَّ نَزَلَت يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لَا تموتُنَّ إِلَّا وَأَنتُمْ مُسْلِمُونَ﴾. (4)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿عْلَمُوا أَنَّ الْإِسْلَامَ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمَ هُوَ الْإِسْلَامُ فَمَنْ سَلَّمَ فَقَدْ أَسْلَمَ وَ مَنْ لَمْ يُسَلَّمْ فَلَا إِسْلَامَ لَه﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل الله جميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ الله عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانَا وَ كُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذالِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾. (103)
ص: 714
6- امام علی علیه السلام- به خدا سوگند به این آیه جز اهل بیت هیچ کس عمل نکرد... هنگامی که این آیه نازل شد صحابه گفت: ند توان عمل کردن به آن را نداریم در نتیجه خدا این آیه را نازل کرد: ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم﴾.
7- امام على علیه السلام- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ را آیه: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ؛ پس تا می توانید تقوای الهی پیشه کنید (تغابن/16) نسخ کرده است.
8- امام باقر علیه السلام- فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛ یعنی به ولایت علی علیه السلام.
9- امام حسن علیه السلام- از شعبی نقل است که گوید از امام حسن علیه السلام در مورد این آیه ﴿اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُون﴾ سؤال شد که «آیا مخصوص افراد خاصی است یا عام است؟ فرمود: «بعد از این که عمومیت داشت درباره ی قوم خاصی نازل شد و بعد از نازل شدن آیه پس تا می توانید تقوای الهی پیشه کنید. (تغابن /16) تخفیف آمد» گفته شد: «ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه درباره ی چه کسی نازل شده است؟ امام لحظه ای به زمین نگریست سپس بالا را نگاه کرد سپس سر به زیر انداخت آن گاه سرش را بلند کرد و فرمود: «... هنگامی که این آیه نازل شد ای پیامبر صلی الله علیه و آله آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملا به مردم] برسان. (مائده /67) پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیرخم فرمود: «هرکس من سرپرست و صاحب اختیار اویم على علیه السلام علنية سرپرست و صاحب اختیار اوست خداوندا یاری کن هر که او را یاری کند و دشمن باش با هرکه با او دشمنی کند پس در دل آن ها واقع شد آن چه واقع شد مخفیانه با یکدیگر صحبت کردند تا این که یکی از آن دو به رفیقش گفت: چه کسی پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و چه کسی پس از تو عهده دار این امر می شود؟ هرگز آن را در اهل بیت قرار نمی دهیم پس این آیه نازل شد و کسی که نعمت خدا را پس از آن که به سراغش آمد تبدیل کند و در مسیر خلاف به کار گیرد گرفتار عذاب شدید الهی خواهد شد که خداوند شدید العقاب است. سپس این آیه نازل شد ﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُون﴾.
10- امام صادق علیه السلام- بدانید که همانا اسلام تسلیم شدن است و تسلیم شدن همان اسلام است؛ پس هر که تسلیم شود اسلام آورده و هر که تسلیم نباشد اسلام نیاورده است.
و همگی به ریسمان خدا قرآن و هرگونه وسیله ی وحدت الهی)، چنگ زنید، و پراکنده نشوید؛ و نعمت [بزرگ] خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت برقرار ساخت و به برکت نعمت او، برادر شدید و شما بر لب حفره ای از آتش بودید خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می سازد؛ شاید هدایت شوید. 103
ص: 715
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و أما عِصْمَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ علیهم السلام فَقَدْ قِيلَ فِي ذَلِكَ أَقَاوِيلُ تَخْتَلِفُ قَالَ بَعْضُ النَّاسِ هُوَ مَانِعُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى يَمْنَعُهُمْ عَنِ الْمَعَاصِي فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ التَّبْلِيغِ عَنْهُ إِلَى خَلْقِهِ وَ هُوَ فِعْلُ اللَّهِ دُونَهُمْ وَ قَالَ آخَرُونَ الْعِصْمَةُ مِنْ فِعْلِهِمْ لِأَنَّهُمْ يُحْمَدُونَ عَلَيْهَا وَ قَالَ آخَرُونَ يَجُوزُ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ مَا يَجُوزُ عَلَى غَيْرِهِمْ مِنَ الذُّنُوبِ كُلَّهَا وَ الْأَوَّلُ بَاطِلُ لِقَوْلِهِ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ قَوْلِهِ تَعَالَى وَ لَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ أَي امْتَنَعَ لِأَنَّ الْعَصْمَ هُوَ الْمَنْعُ﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ لَوْ فَقَدْتُمُونِي لَرَأَيْتُمْ مِنْ بَعْدِى أمُوراً يَتَمَنَّى أَحَدُكُمُ الْمَوْتَ مِمَّا يَرَى مِنْ أَهْلِ الْجُحُودِ وَالْعُدْوَانِ مِنَ الْأَثَرَة وَالِاسْتِخْفَافِ بِحَقِّ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ الْخَوْفِ عَلَى نَفْسِهِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَالتَّقِيَّة﴾. (2)
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عن جابر بن عبد الله انصاری قال وَ فَدَ عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله أَهْلُ الْيَمَنِ فَقَالُوا يَا رسول الله صلی الله علیه و آله وَ مَنْ وَصِيكَ فَقَالَ هُوَ الَّذِي أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِالِاعْتِصَامِ بِهِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا فَقَالُوا يَا رسول الله صلی الله علیه و آله بين لَنَا مَا هَذَا الْحَبْلُ فَقَالَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ إِنَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْل مِنَ النَّاسِ فَالْحَبْلُ مِنَ اللَّهِ كِتَابُهُ وَالْحَبْلُ مِنَ النَّاسِ وَصِي﴾. (3)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ خَلِيفَتَيْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ كِتَابَ اللهِ حَبْلُ مَمْدُودُ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَوْ قَالَ إِلَى الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِى أَلَا وَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَردَا عَلَى الْحَوْضِ﴾. (4)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً قَالَ نَحْنُ الْحَبْلُ﴾. (5)
6-1- الباقر علیه السلام- ﴿مُحَمَّدِ هُمْ حَبْلُ اللَّهِ الَّذِي أَمِرَ بِالِاعْتِصَامِ بِهِ﴾. (6)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿ولايَةُ على بن ابي طالب علیه السلام الْحَبْلُ الَّذِي قَالَ اللهُ تَعَالَى وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا فَمَنْ تَمَسَّكَ بِهِ كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ تَرَكَهُ خَرَجَ مِنَ الْإِيمَانِ﴾. (7)
ص: 716
1-1- امام علی علیه السلام- و اما درباره ی عصمت پیامبران و مرسلین و جانشینان پیامبران سخنان مختلفی گفته شده است. بعضی از مردم گفته اند عصمت عامل بازدارنده ای از سوی خدای تعالی است که آن ها را از نافرمانی در آن چه که خداوند بر آن ها واجب نموده است- که از سوی او به خلقش پیام رسانی کنند- باز می دارد و این بازدارندگی کار خداست نه عمل آن ها و بعضی دیگر می گویند عصمت کار خود آن هاست؛ زیرا به خاطر آن مورد ستایش قرار می گیرند و بعضی دیگر گفته اند: برای انبیاء و مرسلین و جانشینان آن ها جایز است همه گناهانی که برای غیر آن ها جایز است. سخن گروه اول به دلیل سخن خداوند وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا و این سخن خدای تعالی [آری] من او را به خویشتن دعوت کردم و او خودداری کرد!. (یوسف/32) یعنی خودداری کرد باطل است چون عصمت؛ به معنی بازداشتن است.
2-1- امام علی علیه السلام- چون مرا از دست بدهید پس از من چیزهایی خواهید دید که از دست ملحدان و دشمنان آرزوی مرگ می.کنید از دست افراد خودخواه که حق خدا را سبک شمارند و از جان خود بترسید چون چنین شد به رشته محکم حق بچسبید و دسته دسته نشوید و صبر و نماز و تقیه را از دست ندهید.
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر بن عبدالله انصاری عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! وصی شما کیست؟ فرمود: همان کسی که خداوند به شما دستور داده است که دست از او بر ندارید و فرموده است؛ و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا. عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله برای ما بیان فرمایید که این ریسمان چیست؟ فرمود: «همان است که خدا فرموده است إِلَّا بِحَبْلِ مِنَ اللهِ وَحَبْلِ مِنَ النَّاسِ؛ مگر به ریسمانی از خدا و ریسمانی از مردم ریسمانی که از طرف خداست کتاب اوست و ریسمانی که از مردم است وصی من است».
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- مردم من میان شما دو چیز گران نهادم که جانشین منند اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید بعد از من یکی از دیگری بزرگتر است کتاب خدا که ریسمان آویخته از آسمان به زمین است یا فرمود تا زمین و عترت و اهل بیتم این دو از هم جدا نمی شوند تا در حوض بر من وارد شوند.
5-1- امام صادق علیه السلام- وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً؛ ما حبل و ریسمان پیوسته به خداییم.
6-1- امام باقر علیه السلام- آل محمد صلى الله عليه وآله وسلم ریسمان خدا هستند که به چنگ زدن به آن فرمان داده شده است.
7-1- امام باقر علیه السلام- ولایت علی بن ابی طالب ریسمانی است که خدای تعالی فرمود و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ پس هرکس به آن چنگ بزند مؤمن است و هرکه آن را واگذارد از ایمان خارج است.
ص: 717
8-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل الله جَمِيعاً قَالَ التَّوْحِيدُ وَ الْوَلَايَةُ﴾. (1)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿خَطَبَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ يَا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ مَنْ حَضَرَ فِي يَوْمِي هَذَا وَ سَاعَتِي هَذِهِ مِنَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ لِيُبَلِّغْ شَاهِدُكُمْ غَائِبَكُمْ أَلَا إِنِّي خَلَّفْتُ فِيكُمْ كِتَابَ اللَّهِ فِيهِ النُّورُ وَالْهُدَى وَالْبَيَانُ لِمَا فَرَضَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مِنْ شَيْءٍ حَجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَحُجَّتِي وَ حُجَّةً وَلِنِّى وَ خَلَّفْتُ فِيكُمُ الْعِلْمَ الْأَكْبَرَ عِلْمَ الدِّينِ وَنُورَ الْهُدَى وَضِيَاءَهُ وَهُوَ علی بن ابی طالب علیه السلم وَ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾. (2)
10-1- الكاظم علیه السلام- ﴿عن ابن يزيد قال: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنَ علیه السلام عَنْ قَوْلِهِ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً قال علی بن ابی طالب علیه السلمحَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ﴾. (3)
11-1- السجّاد علیه السلام- ﴿جَاء أَعْرَابِي إِلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله فقالَ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله إِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ يَقُولُ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا فَمَا هَذَا الْحَبْلُ الَّذِي أَمَرَنَا اللَّهُ بِالِاعْتِصَامِ بِهِ وَ وَأَنْ لَا نَتَفَرَّقَ عَنْهُ قَالَ فَأَطْرَقَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم سَاعَةَ ثُم أَشَارَ إِلَى على بن ابى طالب علیه السلام وَ قَالَ هَذَا حَبْلُ اللَّهِ الَّذِي مَنْ تَمَسَّكَ بِهِ عُصِمَ فِي دُنْيَاهُ وَ لَمْ يَضِلَّ فِي آخِرَتِهِ﴾. (4)
12-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فُرَاتُ قَالَ حَدَّثَنِى جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِيُّ مُعَنْعَنَا عَنْ جَعْفَرِ بْن مُحَمَّد قَالَ بَيْنَا رسول الله صلی الله علیه و آله جَالِسٌ فِي جَمَاعَة مِنْ أَصْحَابِهِ إِذْ وَرَدَ عَلَيْهِ أَعْرَابِيُّ فَبَرَكَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله إِنِّى سَمِعْتُ اللَّهَ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا فَهَذَا الْحَبْلُ الَّذِي أَمَرَنَا بِالِاعْتِصَامِ بِهِ مَا هُوَ قَالَ فَضَرَبَ النَّبِيُّ يَدَهُ عَلَى كَتِفِ على بن ابى فَقَالَ وَلَايَةُ هَذَا﴾. (5)
13-1- الباقر علیه السلام- ﴿جَاء أعرابي إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله مَا مَعْنَى وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله أَنَا نبي الله صلی الله علیه و علی بن ابی طالب علیه السلام حَبْلُه﴾. (6)
1- 14- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قال على علیه السلام ... أنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ الَّذِي أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى خَلْقَهُ أَنْ يَعْصِمُوا بِهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً﴾. (7)
ص: 718
8-1- على بن ابراهيم علیه السلام- وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله توحید و ولایت است.
9-1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله سخنرانی کرد و فرمود: ای گروه مهاجر و انصار و هر انس و جنی که در این روز و ساعتم حاضر است باید حاضران شما به غایبانتان این پیام را برسانند آگاه باشید که من کتاب خدا را در میان شما به جا گذاشتم که در آن نور و هدایت و بیان هر چیزی است که خداوند واجب نموده است؛ حجّت و دلیل خدا بر شما و حجت من و حجت ولی من است و علم بزرگتر علم دین و نور هدایت و روشنایی آن را در میان شما به جا گذاشتم و او علی بن ابی طالب علیه السلام است و او ریسمان خداست و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ.
10-1- امام کاظم علیه السلام- عمر بن یزید گوید: از امام کاظم علیه السلام درباره ی قول خدای عزوجل وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعا؛ پرسیدم فرمود: «علی بن ابی طالب ریسمان محکم الهی است».
11-1- امام سجّاد علیه السلام- شخصی بادیه نشین نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! من شنیده ام که خداوند می فرماید: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ این ریسمانی که خداوند ما را به چنگ زدن به آن و پراکنده نشدن از آن فرمان داده چیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله لحظه ای سر به زیر انداخت سپس به علی بن ابی طالب علیه السلم اشاره کرد و فرمود: این ریسمان الهی است که هرکه به آن چنگ زند در دنیا حفظ شده و در آخرتش گمراه نمی شود».
12-1- امام صادق علیه السلام- زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان جماعتی از اصحاب خود نشسته بود، در آن هنگام عرب بادیه نشینی نزد ایشان آمد و روبه روی ایشان زانو زد و گفت: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! من شنیده ام که خداوند در کتابش می فرماید: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا؛ این ریسمانی که ما به چنگ زدن به آن امر شده ایم چیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله دستش را بر کتف على بن ابى طالب علیه السلام زد و فرمود: «ولایت این شخص».
13-1- امام باقر علیه السلام- شخصی بیابانی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله معنی و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ چیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «من پیامبر صلی الله علیه و آله خدا هستم و علی بن ابی طالب ریسمان اوست».
14-1- امام علی علیه السلام- على علیه السلام فرمود: «... من ریسمان محکم الهی هستم که خدای تعالی در سخنش: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا خلقش را به چنگ زدن به آن امر نموده است.
ص: 719
15-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- عَنْ أَبِي ذَرِّ الله عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فِى خَبَرِ الْمِعْرَاجِ قَالَ: ثُمَّ عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ السَّادِسَة فَتَلَقَّتْنِي الْمَلَائِكَةُ وَسَلَّمُوا عَلَيَّ وَقَالُوا لِى مِثْلَ مَقَالَةِ أَصْحَابِهِمْ فَقُلْتُ: يَا مَلَائِكَتِي تَعْرِفُونَنَا حَقَّ مَعْرِفَتِنَاء فَقَالُوا: بَلَى يَا نَبِيَّ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم لِمَ لَا نَعْرِفُكُمْ وَ قَدْ خَلَقَ اللَّهُ جَنَّةَ الْفِرْدَوْسِ وَ عَلَى بَابِهَا شَجَرَةُ لَيْسَ فِيهَا وَرَقَةُ إِلَّا عَلَيْهَا مَكْتُوبُ حَرْفَان بالنور لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام عُرْوَةُ اللَّهِ الْوَثِيقَةُ وَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِين﴾. (1)
16-1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ وَلَا تَفَرَّقُوا قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلِمَ أَنَّهُمْ سَيَتَفَرَّقُونَ بَعْدَ نَبِيِّهِمْ وَيَخْتَلِفُونَ فَنَهَاهُمْ عَنِ التَّفَرْقِ كَمَا نَهَى مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ فَأَمَرَهُمْ أَنْ يَجْتَمِعُوا عَلَى وَلَايَة آل مُحَمَّدِ وَ لَا يَتَفَرَّقُوا﴾. (2)
1-2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهُ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَإِنَّهَا نَزَلَتْ فِي الْأَوْسِ وَالْخَزْرَجِ كَانَ الْحَرْبُ بَيْنَهُمْ مِائَةَ سَنَةَ لَا يَضَعُونَ السَّلَاحَ بِاللَّيْلِ وَ لَا بِالنَّهَارِ حَتَّى وُلِدَ عَلَيْهِ الْأَوْلَادُ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيِّه أَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَدَخَلُوا فِي الْإِسْلَامِ وَذَهَبَتِ الْعَدَاوَةُ مِنْ قُلُوبِهِمْ برَسُولِ اللهُ وَصَارُوا إِخْوَاناً﴾. (3)
2-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ قَدْ خَصَّ اللهُ قُرَيْشاً بِثَلَاثِ آيَاتِ وَ عَمَّ الْعَرَبَ بِآيَة... و أما الْآيَةُ الَّتِي عَمَّ بِهَا الْعَرَبَ فَهُوَ قَوْلُهُ وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ فِيَا لَهَا نِعْمَةً مَا أَعْظَمَهَا إِنْ لَمْ تَخْرُجُوا مِنْهَا إِلَى غَيْرِهَا، وَ يَا لَهَا مُصِيبَةٌ مَا أَعْظَمَهَا إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا بِهَا وَ تَرْغَبُوا عَنْهَا﴾. (4)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿أَبشِروا بِأَعظَمِ المِنَنِ عَلَیکُم؛ قَولِ اللّهِ وَکُنتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا فَالْإِنْقَاذُ مِنَ اللَّهِ هِبَةُ وَاللَّهُ لَا يَرْجِعُ مِنْ هِيَتِهِ﴾. (5)
ص: 720
15-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابوذر رحمه الله علیه از پیامبر صلی الله علیه و آله در سفر معراج نقل می کند که در خبر معراج پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: سپس مرا به سوی آسمان ششم بالا بردند. ملائکه به استقبالم آمدند و بر من سلام کردند و مانند سخن گفتن با دوستان نزدیکشان با من سخن گفتند؛ پسمن گفتم ای فرشتگان من آیا ما را آن گونه که شایسته ی ماست می شناسید؟ گفتند: «بله ای پیامبر صلی الله علیه و آله خدا چرا شما را نشناسیم در حالی که خداوند بهشت فردوس را آفرید و بر در آن درختی است که برگی از آن نیست مگر این که با نور بر آن نوشته شده است خدایی جز الله نیست و محمد صلی الله علیه و آله پیامبر صلی الله علیه و آله خداست و علی بن ابی طالب دستاویز مورد اعتماد الهی و ریسمان محکم خداوند است».
16-1- امام باقر علیه السلام- درباره ی وَلا تَفَرَّقُوا که فرمود: چون خداوند می دانست امت پس از پیامبر صلی الله علیه و آله اختلاف خواهند کرد و متفرق می شوند به همین جهت از تفرقه نهی کرد چنان چه امت های پیش را نیز نهی نموده دستور داد به آن ها که اجماع در ولایت آل محمد کنند و متفرق نشوند».
1-2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهَ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُم؛ این آیه درباره ی اوس و خزرج نازل شد که میانشان صدسال جنگ بود شب و روز اسلحه بر زمین نمی گذاشتند تا این که فرزندان زیادی در دوران جنگ برایشان به دنیا آمدند. هنگامی که خداوند پیامبرش را فرستاد میانشان صلح و آشتی برقرار کرد؛ در نتیجه اسلام آوردند و به وسیله ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و دشمنی از دل هایشان رفت و با یکدیگر برادر شدند.
2-2- امام علی علیه السلام- خداوند قریش را به سه آیه اختصاص داد و یک آیه را به همه عرب عمومیت داد... و اما آیه ای که شامل همه ی عرب شد این سخن خداوند است وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ الله عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُم مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُون؛ پس اگر از این نعمت به سوی غیر آن بیرون نروند چه نیکو نعمتی است و چه نعمت با عظمتی است ولی اگر به آن ایمان نیاورند و از آن روی برگردانند چه بد مصیبتی است و چه مصیبت بزرگی است.
1-3- امام صادق علیه السلام- مژده باد شما را به بزرگترین نعمت خدا این آیه: وَكُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها این نجات بخشی از آتش لطفی است از جانب خدا و هرگز خداوند همه و بخشش خود را باز پس نمی گیرد.
ص: 721
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَكُنتُمْ عَلى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها بِمُحَمَّدِ هَكَذَا وَاللَّهِ نَزَلَ بِهَا جَبْرَئِيلُ عَلَى مُحَمَّد صلی الله علیه و آله﴾. (1)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿كان ابو عبد الله علیه السلام إذا ذكر رسول الله صلی الله علیه و آله قَالَ بِأَبِي وَأُمِّي عَجَبُ لِلْعَرَبِ كَيْفَ لَا تَحْمِلُنَا عَلَى رُءُوسِهَا وَاللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَكُنْتُمْ عَلى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا فَبرسول الله صلی الله علیه و آله أَنْقِذُوا﴾. (2)
4-3- الزهراء علیه السلام- ﴿لَمَّا أَجْمَعَ أَبُو بَكْر عَلَى مَنْع فَاطِمَةَ فَدَكَ، وَ بَلَغَهَا ذَلِكَ فَافْتَتَحَتِ الْكَلَامَ بِحَمْدِ اللَّهِ فَقَالَتْ... وَكُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ مُدْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قَبْسَةَ الْعَجْلَانِ، وَ مَوْطِئَ الْأَقْدَامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَفْتَاتُونَ الْوَرَقَ، أَذِلَّةً خَاسِئِينَ، تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِكُمْ، فَأَنْقَذَكُمُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى بِمُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾. (104)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ فَهَذِهِ لِآل مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَمَنْ تَابَعَهُمْ يَدْعُونَ إِلَى الخير وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ﴾. (4)
2- الباقر علیه السلام- ﴿وَلْتَكُن مِنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إلى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولئِكَ المُفْلِحُونَ نَحنُ هُم﴾. (5)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَسُئِلَ عَن الْأَمْر بالْمَعْرُوفِ وَ النَّهى عَنِ الْمُنْكَراً وَاجِبٌ هُوَ عَلَى الْأُمَّة جَمِيعاً فَقَالَ لَا فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عَلَى الْقَوِيُّ الْمُطَاعِ الْعَالِمَ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْكَرِ لَا عَلَى الضَّعِيف الَّذِي لَا يَهْتَدِى سَبِيلًا إِلَى أَى مِنْ أَيِّ يَقُولُ مِنَ الْحَقِّ إِلَى الْبَاطِل وَالدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَولُهُ وَلْتَكُنْ مِنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إلى الخيرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ المُنكَرِ فَهَذَا خَاصٌ غیرُ عَام﴾. (6)
ص: 722
2-3- امام صادق علیه السلام- گفتار خداى تعالى وَكُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها به همین نحو به خدا سوگند جبرئیل آن را بر محمد نازل کرد.
3-3- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله را یاد می کرد فرمود: «پدر و مادرم به فدایش از عرب تعجب است که چگونه ما را بر روی سرشان حمل نمی کنند در حالی که خدای عزوجل در کتابش می فرماید: وَ كُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها؛ پس به وسيله ی رسول خدا صلی الله علیه و آله نجات پیدا کردند».
4-3- حضرت زهراء علیها السلام- هنگامی که ابوبکر تصمیم به منع فاطمه از فدک گرفت و این خبر به او رسید، سخن را با ستایش خداوند آغاز نمود و فرمود: «... و شما بر لب حفره ای از آتش بودید از کمی نفرات چنان خوار بودید که همچون جرعه ای برای شخص تشنه و لقمه ای برای گرسنه و آتشگیره ای که بردارنده ی آن زیاد توقف نمی کند بودید و زیر قدم ها قرارداشتید از آبی که چارپایان در آن می رفتند می نوشیدید و از برگ درختان می خوردید ذلیل و خوار و سرافکنده بودید می ترسیدید مردم شما را از اطرافتان بربایند خداوند تبارک و تعالی به وسیله ی محمد صلی الله علیه و آله شما را نجات داد.
و [برای رسیدن به وحدت] باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و رستگاران آن ها هستند (104)
1- امام على علیه السلام- وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الخَيْرِ اين امتياز متعلق به آل محمد و پیروان آن هاست که دعوت به نیکی می کنند؛ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ.
2- امام باقر علیه السلام- وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ ما همانها هستیم.
3- امام صادق علیه السلام- از امر به معروف و نهی از منکر سؤال شد که «آیا بر همه ی امت واجب است؟ فرمود: «نه» به او عرض : شد برای چه؟ فرمود: امر به معروف و نهی از منکر بر شخص نیرومند اطاعت شده و آگاه به معروف و منکر واجب است نه بر شخص ضعیفی که راه را از بیراهه تشخیص نمی دهد و از حق به باطل سخن می گوید معروف را از منکر تشخیص نمی دهد و دلیل این سخن کتاب خدای عزوجل و این سخن اوست وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ؛ که این آیه خاص است نه عام چون فرموده است: مِنكُمْ؛ [از میان شما] و نفرموده همه ی شما باید امر به معروف کنید».
ص: 723
4- الصّادق علیه السلام- ﴿في قَوْلِهِ وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ قَالَ فِي هَذِهِ الْآيَةِ تَكْفِيرُ أَهْلِ الْقِبْلَةِ بِالْمَعَاصِي لِأَنَّهُ مَنْ لَمْ يَكُنْ يَدْعُو إِلَى الْخَيْرَاتِ وَيَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنَ الْأُمَّةِ الَّتِي وَصَفَهَا اللَّهُ لِأَنَّكُمْ تَزْعُمُونَ أَنَّ جَمِيعَ الْمُسْلِمِينَ مِنْ أُمَّة مُحَمَّدِ لا قَدْ بَدَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَقَدْ وَصَفَتْ أُمَّةَ مُحَمَّدِ بِالدُّعَاءِ إِلَى الْخَيْرِ وَالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْي عَنِ الْمُنْكَرِ وَ مَنْ لَمْ يُوجَدْ فِيهِ الصَّفَةُ الَّتِي وَصَفَتْ بِهَا فَكَيْفَ يَكُونَ مِنَ الْأُمَّةَ وَ هُوَ عَلَى خِلَافِ مَا شَرَطَهُ اللَّهُ عَلَى الْأُمَّةِ وَ وَصَفَهَا بِهِ﴾. (1)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ فَهُوَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَةً رَسُولِهِ وَ خَلِيفَةٌ كِتَابِهِ﴾ (2)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿جَاءَ رَجُلُ إِلَى النَّبِيِّ وَهُوَ عَلَى الْمِنْبَر فَقَالَ: يَا رَسُولَ الله مَنْ خَيْرُ النَّاسِ؟ قَالَ آمَرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنهَاهُم عَنِ الْمُنْكَرِ وَأَتْقَاهُمْ لِلَّهِ وَأَرْضَاهُمِْ﴾ (3)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا يَزَالُ النَّاسُ بِخَيْرِ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ نُزِعَتْ عَنْهُمُ الْبَرَكَاتُ وَ سَلَّطَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ نَاصِرُ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ﴾ (4)
8- لباقر علیه السلام- ﴿أَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهى عَنِ الْمُنْكَر خُلُقَان مِنْ خُلُقِ اللَّهِ فَمَنْ نَصَرَهُمَا أَعَزَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللَّهُِ﴾ (5)
9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ فَإِنَّمَا أُمِرْتُمْ بِالنَّهْي بَعْدَ التَنَاهِيِ﴾ (6)
10- الباقر علیه السلام- ﴿أَوْحَى اللَّهُ عَزَوَجَلَّ إِلَى شُعَيْبِ النَّبِيِّ صلی الله علیه السلام أَنِّى مُعَذِّبُ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفِ أَرْبَعِينَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَسِينَ أَلفاً مِنْ خِيَارِهِمْ فَقَالَ : يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْيَارِ؟ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي وَلَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِىِ﴾ (7)
ص: 724
4- امام صادق علیه السلام- در این آیه اهل قبله را به وسیله گناهان تکفیر نموده است. زیرا هر مسلمانی که مردم را به خیر و صلاح دعوت نکند و به نیکوکاری امر و از بدکاری نهی ننماید، از امتی که خداوند آن را ستوده نیست زیرا شما می پندارید همه ی مسلمان ها از امت محمدی می باشند ولی این آیه نمودار شده می فرماید امت محمد دعوت به خیر و امر به نیکوکاری و نهی از بدکاری دارند و هر کس این صفت امّت را نداشته باشد چگونه از امت می شود در صورتی که بر خلاف قانون امت رفتار می کند.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس امر به معروف و نهی از منکر کند او جانشین در زمین خداوند و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله او و جانشین کتاب خداست.
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و در حالی که ایشان بالای منبر بودند گفت: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله بهترین مردم کیست»؟ فرمود: آن که بیش از همه امر به معروف و نهی از منکر کند و بیش از همه تقوای الهی پیشه کند و راضیترین آن ها به مقدرات الهی باشد.
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- مادامی که مردم امر به معروف و نهی از منکر نمایند و بر اعمال نیک همکاری نمایند در خیر و خوشی به سر می برند؛ و هرگاه این کار را نکنند برکت ها از آن ها گرفته می شود و بعضی از آن ها بر بعضی دیگر مسلّط می شوند و یاوری برایشان در آسمان و زمین نخواهد بود.
8- امام باقر علیه السلام- امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از اوصاف خداوند است؛ پس هرکس آن دو را یاری کند خداوند او را عزیز گرداند و هر کس آن دو را خوار سازد خداوند هم او را خوار کند.
9- امام علی علیه السلام- از منکر نهی کنید و از آن دوری کنید زیرا بعد از دوری از منکر به نهی از آن دستور داده شده اید و همچنین در نهج البلاغه آمده است خداوند امرکنندگان به نیکی را که خود آن را ترک کنند و نهی کنندگان از بدی را که خود آن را مرتکب شوند لعنت کرده است.
10- امام باقر علیه السلام- خداوند عزوجل به شعیب ا وحی : کرد من از قوم تو چهارصدهزار نفر از بدان آن ها و شصت هزار نفر از نیکان آن را عذاب خواهم داد شعیب عرض کرد: «خداوندا! بدان را عذاب می دهی مانعی ندارد اشرار مستحق کیفرند ولی اخیار را چرا معذب می سازی؟ وحی آمد: «چون آن ها از اهل معصیت تملّق می گویند و از اعمال آن ها اظهار خشم نمی کنند».
ص: 725
11- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن ابْنِ صَدَقَةَ قَالَ: سُئِلَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عَن الْحَدِيثِ الَّذِي جَاءَ عَن النَّبِيِّ أن أفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرِ مَا مَعْنَاهُ؟ قَالَ: هَذَا عَلَى أَنْ يَأْمُرَهُ بِقَدْرِ مَعْرِفَتِهِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ يَقْبَلُ مِنْهُ وَإِنَّا فَلاَ﴾. (1)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا يُؤْمَرُ بِالْمَعْرُوفِ وَيُنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مُؤْمِنُ فَيَتَّعِظُ أَوْ جَاهِلُ فَيَتَعَلَّمُ وَأَمَّا صَاحِبُ سَوْطٍ أَوْ سَيْفَ فَلَا﴾. (2)
13- الباقر علیه السلام- ﴿يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمُ يُتَّبَعُ فِيهِمْ قَوْمُ مُرَاءُونَ يَتَقَرَّءُونَ وَيَتَنَسَّكُونَ حُدَثَاءُ سُفَهَاءُ لَا يُوجِبُونَ أَمْراً بِمَعْرُوفِ وَ لَا نَهْيَا عَنْ مُنْكَر إِنَّا إِذَا أَمِنُوا الضَّرَرَ يَطْلُبُونَ لِأَنْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعَاذِيرَ يَتَّبِعُونَ زَكَّاتِ الْعُلَمَاءِ وَ فَسَادَ عَمَلِهِمْ يُقْبِلُونَ عَلَى الصَّلَاةِ وَالصِّيَامِ وَ مَا لَا يَكْلِمُهُمْ فِي نَفْسٍ وَ لَا مَالَ وَلَوْ أَضَرَّتِ الصَّلَاةُ بِسَائِرِ مَا يَعْمَلُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَبْدَانِهِمْ لَرَفَضُوهَا كَمَا رَفَضُوا أَسْمَى الْفَرَائِضَ وَ أَشْرَفَهَا إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهَى عَنِ الْمُنْكَرِ فَرِيضَةً عَظِيمَةُ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ هُنَالِكَ يَتِمُّ غَضَبُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ فَيَعُمُّهُمْ بِعِقَابِهِ فَيُهْلَكَ الْأَبْرَارُ فِي دَارِ الْفُجَّارِ وَالصِّغَارُ في دَارِ الْكِبَارِ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبيلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصَّلَحَاءِ فَرِيضَةً عَظِيمَةُ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضَ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضِ وَ يُنتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَيَسْتَقِيمُ الْأَمْرُ فَأَنْكِرُوا بِقُلُوبِكُمْ وَالْفِظُوا بِأَلْسِنَتِكُمْ وَصُكُوا بِهَا جَبَاهَهُمْ وَ لَا تَخَافُوا فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ فَإِنِ اتَّعَظُوا وَ إِلَى الْحَقِّ رَجَعُوا فَلَا سَبِيلَ عَلَيْهِمْ- إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ هُنَالِكَ فَجَاهِدُوهُمْ بِأَبْدَائِكُمْ وَ أَبْغِضُوهُمْ بِقُلُوبِكُمْ غَيْرَ طَالِبِينَ سُلْطَانَا وَ لَا بَاغِينَ مَالًا وَ لَا مُرِيدِينَ بِظُلْمٍ ظَفَرَا حَتَّى يَفِيئُوا إِلَى أَمْرِ اللَّهِ وَيَمْضُوا عَلَى طَاعَتِهِ...﴾. (3)
14- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَمْرو الزَّبَيْرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنِ الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ وَ الْجِهَادِ فِي سَبِيلِهِ... فَقَالَ ذَلِكَ لِقَوْمٍ لَا يَحِلُّ إِنَّا لَهُمْ وَ لَا يَقُومُ بِذَلِكَ إِنَّا مَنْ كَانَ مِنْهُمْ قُلْتُ مَنْ أُولَئِكَ قَالَ مَنْ قَامَ بِشَرَائِطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْقِتَالَ وَالْجِهَادِ عَلَى الْمُجَاهِدِينَ فَهُوَ الْمَأْذُونُ لَهُ فِي الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَل... فذكر (الله عَزَّ وَ جَلَّ) مَنْ أَذِنَ لَهُ فِي الدُّعَاءِ إِلَيْهِ بَعْدَهُ وَ بَعْدَ رَسُولِهِ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ
ص: 726
11- امام صادق علیه السلام- از ابن صدقه نقل است که گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی حدیثی که از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است سؤال شد بهترین ،جهاد کلمه ی عادلانه ایست در برابر پیشوای ستمکار، این چه معنی دارد؟ فرمود: مقصود این است که در صورتی که از او بپذیرد به اندازه ی فهمش به او دستور دهد وگرنه تکلیفی ندارد.
12- امام صادق علیه السلام- باید مؤمن را امر به معروف و نهی از منکر نمود تا پند بگیرد یا جاهل را تا متوجه شود اما کسی که شلاق به دست دارد و شمشیر در اختیار نباید او را امر به معروف و نهی از منکر نمود منظور این است که او واکنش عکس انجام می دهد.
13- امام باقر علیه السلام- در آخرالزمان گروهی می باشند که از آن ها پیروی می شود؛ گروهی ریاکار که زهد می ورزند و عبادت می کنند ولی نوظهوران و ابلهانند امر به معروفی و نهی از منکری را واجب نمی کنند مگر هنگامی که از ضرر و زیان ایمن باشند برای خودشان آسانی، عذر و بهانه طلب می کنند، از لغزش های علماء و بدی عملشان پیروی می کنند به نماز و روزه و چیزهایی که به جان و مالشان ضرر نمی زند روی می آورند و اگر نماز به همراه کارهای دیگری که انجام می دهند به اموال و بدن هایشان ضرر بزند رهایش می کنند همان طور که بالاترین واجبات و شریف ترینشان را رها کردند- امر به معروف و نهی از منکر واجب بزرگی است که واجبات دیگر به وسیله ی آن برپا می شود- در آن هنگام خشم خدای عزوجل بر آنان به نهایت می رسد؛ کیفرش را شامل همه ی افراد می کند؛ پس نیکان در خانه بدکاران و کودکان در خانه ی بزرگسالان هلاک می.شوند امر به معروف و نهی از منکر راه پیامبران و روشن صالحان و واجب بزرگی است که به وسیله ی آن واجبات دیگر برپا می شود و راه های دین و دنیا امنیت پیدا می کند و کسب مال حلال می شود و حقوق مردم به آن ها برگردانده می شود و زمین آباد می شود و از دشمنان انتقام گرفته می شود و امر دین و دنیا استوار می شود؛ پس بدی ها را با قلب هایتان انکار کنید و با زبان هایتان سخن بگویید و با گفتارتان کارهای زشتشان را بر پیشانی و صورتشان بکوبید و در راه خدا از سرزنش سرزنش کننده نترسید؛ پس اگر موعظه را پذیرفتند و به سوی حق برگشتند ایرادی بر آن ها نیست؛ ایراد و مجازات بر کسانی است که به مردم ستم می کنند و در زمین به ناحق ظلم روامی دارند برای آنان عذاب دردناکی است در آن هنگام که موعظه نپذیرفتند و به سوی حق برنگشتند با بدن هایتان با آن ها جهاد کنید و با قلب هایتان از آن ها منزجر باشید بدون این که طالب سلطه و فرمانروایی باشید و نه مالی بخواهید و نه خواستار پیروزی با ظلم کردن باشید تا این که به سوی فرمان خدا بازگردند و اطاعت او را به جا آورند.
14- امام صادق علیه السلام- ز ابو عمر و زبیری روایت است که گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «درباره ی دعوت به سوی خدا و جهاد در راه او مرا آگاه کن...... فرمود: آن مواردی که گفتی برای گروهی خاص می باشد و برای غیر آن ها حلال نیست و جز کسی که از آن هاست به آن مبادرت نمی ورزد». گفتم: «آن ها چه کسانی هستند؟ فرمود: «کسی که به شرایطی که خدای عزوجل در جنگ و جهاد برای مجاهدین قرار داده قیام کند؛ پس به او اجازه داده شده است که به سوی خدای عزوجل دعوت نماید.... خدای عزوجل
ص: 727
المُنكَرِ وَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ثُمَّ أَخْبَرَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَمِمَّنْ هِيَ وَ أَنَّهَا مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ علیه السلام وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِسْمَاعِيلَ مِنْ سُكَانِ الْحَرَمِ مِمَّنْ لَمْ يَعْبُدُوا غَيْرَ اللَّهِ قَطُّ الَّذِينَ وَجَبَتْ لَهُمُ الدَّعْوَةُ دَعْوَةُ إبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ لَنَا مِنْ أَهْلِ الْمَسْجِدِ الَّذِينَ أَخْبَرَ عَنْهُمْ فِي كِتَابِهِ أَنَّهُ أَذْهَبَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً الَّذِينَ وَصَفْنَاهُمْ قَبْلَ هَذَا فِي صِفَة أُمَّة إِبْرَاهِيمَ علیه السلام﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ : البَيِّنَاتُ وَأُولئِكَ هُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾. (105)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿قَدِ انْتَحَلَتْ طَوَائِفُ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّة بَعْدَ مُفَارَقَتِهَا أَئِمَّةَ الدِّينِ وَالشَّجَرَةَ النَّبَوِيَّةَ إِخْلَاصِ الدِّيَانَة وَأَخَذُوا أَنْفُسَهُمْ فِي مَخَائِلِ الرَّهْبَانِيَّة... وَذَهَبَ الْآخَرُونَ إِلَى التَّقْصِيرِ فِي أَمْرِنَا وَاحْتَجُوا بِمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ فَتَأوَّلُوا بِآرَائِهِمْ وَاتَّهَمُوا مَأْثُورَ الْخَبَرِ مِمَّا اسْتَحْسَنُوا يَفْتَحِمُونَ فِي أَغْمَارِ الشُّبُهَاتِ وَ دَيَاجير الظُّلُمَاتِ بِغَيْرِ قَبَس نُور مِنَ الْكِتَابِ وَلَا أَثَرَةِ عِلْمٍ مِنْ مَظَانُ الْعِلْمِ بِتَحْذِيرٍ مُثْبِّطِينَ زَعَمُوا أَنَّهُمْ عَلَى الرُّشْدِ مِنْ غَيْهِمْ وَ إِلَى مَنْ يَفْزَعُ خَلَفُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ قَدْ دَرَسَتْ أَعْلَامُ الْمِلَّةِ وَ دَانَتِ الْأُمَّةُ بِالْفُرْقَةِ وَالِاخْتِلَافِ يُكَفِّرَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَاللَّهُ تَعَالَى يَقُولُ وَ لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَمَن الْمَوْتُوقُ بِهِ عَلَى إِبْلَاغِ الْحُجَّةِ وَ تَأْوِيل الْحِكْمَة إِلَّا أَهْلُ الْكِتَابِ وَأَبْنَاءُ أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحَ الدُّجَى الَّذِينَ احْتَجَّ اللَّهُ بِهِمْ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَمْ يَدَعِ الْخَلْقَ سُدًى مِنْ غَيْرِ حُجَّةِ هَلْ تَعْرِفُونَهُمْ أَوْ تَجِدُونَهُمْ إِنَّا مِنْ فُرُوعِ الشَّجَرَةِ الْمُبَارَكَةِ وَ بَقَايَا الصَّفْوَةِ الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً وَ بَرَاهُمْ مِنَ الْآفَاتِ وَ افْتَرَضَ مَوَدَّتَهُمْ فِي الْكِتَابِ﴾. (2)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كَتَبَ إِلَى مُعَاوِيَة... أَدْعُوكَ يَا مُعَاوِيَةُ إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَكِتَابِهِ وَ وَلِيٌّ أَمْرِهِ الْحَكِيمِ مِنْ آل إِبْرَاهِيمَ وَ إِلَى الَّذِي أَقْرَرْتَ بِهِ زَعَمْتَ إِلَى اللَّهِ وَالْوَفَاءِ بِعَهْدِهِ وَ مِيثَاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنا وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَانَاً تَتَّخِذُونَ أَيَّانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَربي مِنْ أُمَّةٍ فَنَحْنُ الْأُمَّةُ الْأَرْبَی﴾. (3)
ص: 728
کسی را که بعد از خودش و بعد از پیامبرش به او اجازه دعوت به سوی خود داده است، در کتابش ذکر کرد و فرمود: وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ المُنكَرِ وَأُولئِكَ هُمُ المُفْلِحُون؛ سپس از این گروه و از چه کسانی هستند خبر داد و این که آن ها از نسل ساکنان حرم، ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام و از کسانی هستند که هرگز غیر خدا را نپرستیدند؛ کسانی که دعای اهل مسجد ابراهیم و اسماعیل شاهد در حق آن ها واجب مستجاب شد؛ کسانی که خداوند در کتابش از آن ها خبر داده که پلیدی گناه را از آن ها دور کرده و آن ها را کاملا پاک ساخته است؛ کسانی که پیش از این در وصف امت و ابراهیم علیه السلام توصیفشان نمودیم».
و مانند کسانی نباشید که پس از آن که نشانه های روشن [پروردگار] به آنان رسید پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ و آن ها عذاب عظیمی دارند (105)
1- امام سجّاد علیه السلام- گروه هایی از این امت پس از جداشدن از پیشوایان دین و درخت نبوت خود را به اخلاص در دینداری نسبت دادند و خود را در آثار و نشانه های رهبانیت قرار دادند... و گروهی دیگر در امر ما کوتاهی کردند و به آیات متشابه قرآن احتجاج کردند و با نظر و رأی خودشان آن را تأویل کردند و اخبار رسیده از معصومین را به خاطر برداشت هایی که خود پسندیدند متهم کردند. خود را در نادانی های شبهات و سرگردانی های تاریکی ها انداختند بدون آن که شعله ای از نور قرآن و نه برداشت علمی از جایگاه های علم برای پرهیز داشته باشند بازدارندگانی هستند که گمان می کنند از گمراهیشان هدایت یافته اند فرزندان این امّت به چه کسی پناه برند در حالی که نشانه های دین پاک و محو شده و امت به سبب تفرقه و اختلاف خوار شده اند؛ بعضی افراد بعضی دیگر را تکفیر می کنند حال آن که خدای تعالی می فرماید: وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ؛ پس چه کسی در رساندن دلیل و برهان و تأویل حکمت مورد اعتماد است به جز کسانی که اهل قرآن و فرزندان امامان هدایت و چراغ های تاریکی ها هستند؛ کسانی که خداوند به وسیله ی آن ها بر بندگانش احتجاج فرمود و خلقش را بی هدف و بدون دلیل و حجت رها نکرد آیا آن ها را از غیر شاخه های درخت مبارک می شناسید و می یابید همان باقیمانده برگزیدگانی که خداوند پلیدی و گناه را از آن ها دور کرده و آن ها را کاملاً پاک کرده و از آسیب ها دورشان ساخته و دوستیشان را در قرآن واجب نموده است.
2- امام علی علیه السلام- به معاویه نوشت: ... ای معاویه تو را به سوی خدا و رسولش و کتابش و ولی امرش که صاحب حکمت و از خاندان ابراهیم علیه السلام است فرامی خوانم به سوی کسی که گمان کردی به او اعتراف کرده ای به سوی خدا و وفای به عهدش و پیمانی که با تأکید از شما گرفت، آن زمان که گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُم و همانند آن زن سبک مغز نباشید که پشم های تابیده خود را پس از استحکام و امی تابید در حالی که سوگند و پیمان خود را وسیله ی خیانت و فساد قرار می دهید به خاطر این که گروهی جمعیتشان از گروه دیگر بیشتر است و امت بیشتر ما هستیم.
ص: 729
قوله تعالى: ﴿يَوْمَ تَبْيَضُ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِما كُنتُمْ تَكْفُرُونَ﴾ (106)
قوله تعالى: ﴿و أما الَّذينَ ابْيَضَتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَتِ الله هُم فيها خالِدُونَ﴾ (107)
قوله تعالى: ﴿تِلْكَ آيات الله نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلماً لِلعالَمينَ﴾ (108)
قوله تعالى: ﴿وَاللهِ مَا فِي السَّماواتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِلَى اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴾ (109)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿يُحْشَر يَوْمَ الْقِيَامَة شِيعَةُ عَلَى الروَاءَ مَرْوِيِّينَ مُبْيَضَةً وُجُوهُهُمْ وَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ عَلَى لَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ ظَامِنِينَ ثُمَّ قَرآ يَوْمَ تَبْيَضُ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَوْمَ تَبْيَضُ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ هُمُ الْخَوَارِجُ﴾. (2)
3- الباقر علیه السلام- ﴿كشف اليقين بإسْنَادِهِ إِلَى أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ قَالَ النَّبى. تُحْشَرُ أُمَّتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَرِدُوا عَلَى الْحَوْضَ فَتَرِدُ رَايَةُ إِمَامِ الْمُتَّقِينَ وَ سَيِّدُ الْمُسْلِمِينَ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَخَيْرُ الْوَصِيِّينَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ هُوَ على بن ابي طالب علیه السلام فَأَقُولُ مَا فَعَلْتُمْ بالثَّقَلَيْنِ بَعْدِى فَيَقُولُونَ أما الْأَكْبَرَ فَاتَّبَعْنَا وَصَدَّقْنَا وَأَطَعْنَا وَ أما الْأَصْغَرَ فَأَحْبَيْنَا وَ وَالَيْنَا حَتَّى هُرِقَتْ دِمَاؤُنَا فَأَقُولُ رَدُّوا رِوَاءَ مَرْوِيِّينَ مُبْيَضَةً وُجُوهَكُمُ الْحَوْضَ وَهُوَ تَفْسِيرُ الْآيَةِ﴾. (3)
4- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ يَوْمَ تَبْيَضُ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ قَالَ رَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يَرِدُ عَلَى أُمَّتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى خَمْسِ رَايَاتِ فَرَآيَةٌ مَعَ عِجْلِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَأَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بالثَّقَلَيْنِ مِنْ بَعْدِى فَيَقُولُونَ أما الْأَكْبَرُ فَحَرَفْنَاهُ وَ نَبَذْنَاهُ وَرَاءَ ظُهُورِنَا وَ الْأَصْغَرُ فَعَادَيْنَاهُ وَ أَبْغَضْنَاهُ وَ ظَلَمْنَاهُ فَأَقُولُ ردُوا إِلَى النَّارِ ظِمَاء مُطْمَئِينَ مُسْوَدَّةَ وُجُوهُكُمْ ثُمَّ تَرِدُ عَلَيَّ
ص: 730
[آن عذاب عظیم] روزی خواهد بود که چهره هایی سفید و چهره هایی سیاه می گردد؛ اما آن ها که صورت هایشان سیاه است به آن ها گفته می شود آیا بعد از ایمان و برادری در سایه ی آن کافر شدید؟ پس بچشید عذاب را به سبب آن چه انکار می کردید (106)
و اما آن ها که چهره هایشان سفید است در رحمتِ خداوند جاودانه خواهند بود. (107)
این ها آیات خداست؛ که آن را به حق بر تو می خوانیم و خداوند [هیچ گاه] ستمی بر احدی از] جهانیان روا نمی دارد (108)
و [چگونه ممکن است خدا ستم کند؟ در حالی که] آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است از آن خداست و همه ی امور به سوی خدا باز می گردد. (109)
1- امام صادق علیه السلام- شیعه علی علیه السلام در روز قیامت سیراب و سفید رو محشور می شوند و دشمنان علی با چهره ی سیاه و تشنه محشور می شوند سپس این آیه را قرائت فرمود: ﴿يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ﴾
2- پيامبر صلی الله علیه و آله- ﴿يَوْمَ تَبيَة وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ﴾؛ آن ها خارج هستند.
3- امام باقر علیه السلام- روز قیامت امّت من محشور می شوند تا این که کنار حوض بر من وارد می شوند و پرچم امام پرهیزکاران سرور مسلمانان امیرمؤمنان، بهترین اوصیاء و رهبر روسفیدان وارد می شود و او علی بن ابی طالب است پس به امتم می گویم بعد از من با ثقلین (قرآن و عترت علیهم السلام) چه کردید؟ می گویند از ثقل اکبر (قرآن) تبعیت کردیم و تصدیق نمودیم و اطاعت کردیم و ثقل اصغر (عترت علیهم السلام) را دوست داشتیم و یاری کردیم تا جایی که خون هایمان ریخته شد. پس می گویم با روی سفید از حوض کوثر سیراب سیراب شوید و این مطلب تفسیر آیه است.
4- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- هنگامی که این آیه نازل شد يَوْمَ تَبْيَضُ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «امّت من روز قیامت با پنج پرچم نزد من می آیند؛ پرچمی به همراه گوساله این امّت است از آن ها می پرسم پس از من با ثقلین قرآن و عترت چه کردید؟ می گویند «ثقل اکبر (قرآن) را تحریف کردیم و آن را پشت سر انداختیم و با ثقل اصغر (عترت) دشمنی کردیم و کینه ورزیدیم و به آن ظلم کردیم پس به آن ها می گویم: «عطشان و لب تشنه و
ص: 731
رَايَةُ مَعَ فِرْعَوْنِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَأَقُولُ مَا فَعَلْتُمْ بِالثَّقَلَيْنِ مِنْ بَعْدِى فَيَقُولُونَ أَمَا الْأَكْبَرُ فَحَرَفْنَاهُ وَ مَزَقْنَاهُ وَ خَالَفْنَاهُ وَ أما الْأَصْغَرُ فَعَادَيْنَاهُ وَقَاتَلْنَا فَأَقُولُ ردُوا إِلَى النَّارِ ظِمَاءٌ مُطْمَئِينَ مُسْوَدَّةً وُجُوهُكُمْ ثُمَّ تَرِدُ عَلَيَّ رَايَةً مَعَ سَامِرِيٌّ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَأَقُولُ لَهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِالثَّقَلَيْنِ مِنْ بَعْدِي فَيَقُولُنَّ أما الْأَكْبَرُ فَعَصَيْنَاهُ وَ تَرَكْنَاهُ وَ أما الْأَصْغَرُ فَخَذَلْنَاهُ وَ ضَيَّعْنَاهُ فَأَقُولُ رَدُوا إِلَى النَّارِ ظِمَاءٌ مُطْمَئِينَ مُسْوَدَّةَ وُجُوهُكُمْ ثُمَّ تَرَدُّ عَلَيَّ رَآيَةً ذِي اللُّدَيَّةِ مَعَ أَوَّلَ الْخَوَارِجِ وَ آخِرِهِمْ فَأَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بالثَّقَلَيْنِ مِنْ بَعْدِى فَيَقُولُونَ أما الْأَكْبَرُ فَمَزَقْنَاهُ وَ بَرتْنَا مِنْهُ وَ أما الْأَصْغَرُ فَقَاتَلْنَاهُ وَقَتَلْنَاهُ فَأَقُولُ ردُوا إِلَى النَّار ظماء مُطْمَئِينَ مُسْوَدَةٌ وُجُوهَكُمْ ثُمَّ تَردُّ عَلَى رَايَةً مَعَ إمَامِ الْمُتَّقِينَ وَ سَيدِ الْوَصِيِّينَ وَ قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ وَصِيٍّ رَسُول رَبِّ الْعَالَمِينَ فَأَقُولُ لَهُمْ مَا ذَا فَعَلْتُمْ بِالثَّقَلَيْنِ مِنْ بَعْدِي فَيَقُولُونَ أما الْأَكْبَرُ فَاتَّبَعْنَاهُ وَ أَطَعْنَاهُ وَ أما الْأَصْغَرُ فَأَحْبَيْنَاهُ وَ وَالَيْنَا وَ وَازَرْنَا وَ نَصَرْنَا حَتَّى أُهْرِيقَت فِيهِمْ دِمَاؤُنَا فَأَقُولُ رِدُوا الْجَنَّةَ رِوَاءَ مَرْوِيِّينَ مُبْيَضَةً وُجُوهُكُمْ ثُمَّ تَلَا رسول الله صلی الله علیه و آله يَوْمَ تبيَضَّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهُ إِلَى قَوْلِهِ فَفِي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾. (1)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿يَوْمَ تَبْيَضُ وُجُوهُ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهُ فَأَمَّا مَنْ آمَنَ بِالنَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَصَارَ وَجْهُهُ كَالشَّمْسِ فِي إِشْرَاقِهَا وَ كَالْقَمَرِ فِي نُورهُ وَ أَمَّا مَنْ كَفَرَ مِنَ الْمُنَافِقِينَ وَ انْقَلَبَ فِي النِّفَاقِ وَالشَّقَاقِ فَصَارَ وَجْهُهُ كَاللَّيْلِ فِي ظَلَامِهُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ المُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِالله وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ﴾. (110)
1- الباقر علیه السلام- ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ قَالَ نَحْنُ هُم﴾. (3)
2- الباقر علیه السلام- ﴿خَيْرَ أُمَّةٍ يَعْنِي أَهْلَ بَيْتِ النَّبي صلی الله علیه و آله﴾. (4)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ قَالَ هُمْ آلُ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله﴾. (5)
ص: 732
روسیاه وارد آتش شوید. سپس پرچمی همراه فرعون این امّت نزد من می آید. می گویم: «بعد از من با ثقلین چه کردید؟ می گویند «ثقل اکبر را تحریف کردیم و تکه تکه نمودیم و با آن مخالفت کردیم و با ثقل اصغر دشمنی کردیم و جنگیدیم پس می گویم «عطشان و لب تشنه و روسیاه وارد آتش شوید». سپس پرچمی همراه با سامری این امت نزد من می آید به آن ها می گویم بعد از من با ثقلین چه کردید؟ می گویند «ثقل اکبر را نافرمانی کردیم و آن را واگذاشتیم و ثقل اصغر را یاری نکردیم و آن را نابود کردیم پس می گویم: «عطشان و لب تشنه و روسیاه وارد آتش شوید سپس پرچم ذی الثدیه همراه با اوّلین و آخرین خوارج نزد من می آید. از آن ها می پرسم بعد از من با ثقلین چه کردید؟ می گویند «ثقل اکبر را تکه تکه کردیم و از آن بیزاری جستیم و با ثقل اصغر جنگیدیم و آن را کشتیم پس می گویم عطشان و لب تشنه و روسیاه وارد آتش شوید سپس پرچمی همراه با پیشوای پرهیز کاران سرور اوصیاء، رهبر سفیدرویان و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله پروردگار جهانیان نزد من می آید. به آن ها می گویم: «بعد از من با ثقلین چه کردید»؟ می گویند از ثقل اکبر پیروی و اطاعت کردیم و با ثقل اصغر دوستی کردیم و یاری و کمک و تقویت کردیم تا جایی که در راه آن ها خون هایمان ریخته شد. پس می گویم سیراب سیراب و روسفید وارد بهشت شوید. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را تلاوت فرمود: يَوْمَ تَبْيَضَّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ... فَفِي رَحْمَتِ اللهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ.
5- امام صادق علیه السلام- يَوْمَ تَبْيَضُ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ پس هرکس به پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان بیاورد، رویش مانند خورشید روز روشن و مانند ماه نورانی می شود و هرکس از منافقین کفر ورزد و به دورویی و دشمنی بازگردد رویش مانند شب تاریک سیاه می شود.
شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شده اید؛ [چه این که] امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید و اگر اهل کتاب به چنین برنامه و آیین درخشانی ایمان می آوردند برای آن ها بهتر بود؛ ولی تنها کمی از آن ها با ایمانند؛ و بیشتر آن ها فاسقند و خارج از اطاعت پروردگار]. (110)
1- امام باقر علیه السلام- كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ مَا آن ها هستیم.
2- امام باقر علیه السلام- خَيْرَ أُمَّةٍ؛ یعنی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله.
3- امام صادق علیه السلام- كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ شما بهترین پیشوایان هستید که برای مردم قرار داده شده اید.
ص: 733
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ عَن جَابِرٍ فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ قَالَ قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِى ابْتَدَعَهُ مِنْ نُورِهِ وَاشْتَقَهُ مِنْ جَلَالِ عَظَمَتِهِ فَأَقْبَلَ يَطُوفُ بِالْقُدْرَةِ حَتَّى وَصَلَ إِلَى جَلَالِ الْعَظَمَة فِي ثَمَانِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ثُمَّ سَجَدَ لِلَّهِ تَعْظِيمًا فَتَقَ مِنْهُ نُورَ عَلَى علیه السلام فَكَانَ نُورِى مُحِيطَاً بِالْعَظَمَةِ وَ نُورُ عَلِيٍّ مُحِيطَاً بِالْقُدْرَةِ ثُمَّ خَلَقَ الْعَرْشَ وَ اللَّوْحَ وَالشَّمْسَ وَضَوْءَ النَّهَارِ وَنُورَ الْأَبْصَارَ وَالْعَقَلَ وَالْمَعْرِفَةَ وَ أَبْصَارَ الْعِبَادِ وَأَسْمَاعَهُمْ وَقُلُوبَهُمْ مِنْ نُورِى وَ نُورى مُشْتَقَ مِنْ نُورِهِ فَنَحْنُ الْأَوَّلُونَ وَنَحْنُ الْآخِرُونَ وَنَحْنُ السَّابِقُونَ وَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ وَنَحْنُ الشَّافِعُونَ وَنَحْنُ كَلِمَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خَاصَّةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَحِبَّاءُ اللَّهِ وَنَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ وَ نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ يَمِينُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَمَنَاءُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خَزَنَةُ وَحْيِ اللَّهِ وَ سَدَنَةً غَيْبٍ اللَّهِ وَنَحْنُ مَعْدِنُ التَّنْزِيلِ وَ مَعْنَى التَّأْوِيلِ وَ فِي أَبْيَاتِنَا هَبَطَ جَبْرَئِيلُ وَ نَحْنُ مَحَالُ قُدْسِ اللَّهِ وَ نَحْنُ مَصَابِيحُ الحِكْمَةَ وَ نَحْنُ مَفَاتِيحُ الرَّحْمَةِ وَ نَحْنُ يَنَابِيعُ النِّعْمَة وَنَحْنُ شَرَفُ الْأُمَّةَ وَنَحْنُ سَادَةُ الْأَئِمَّةِ وَ نَحْنُ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ أَحْبَارُ الدَّهْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ نَحْنُ سَاسَةُ الْبَلَادِ وَ نَحْنُ الْكُفَاةُ وَالْوَلَاةُ وَالْحْمَاةُ وَالسُّقَاةُ وَالرُّعَاةُ وَ طَرِيقَ النَّجَاةَ وَنَحْنُ السَّبِيلُ وَ السَّلْسَبِيلُ وَنَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَالطَّرِيقُ الْمُسْتَقِيمُ مَنْ آمَنَ بِنَا آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَنْ رَدَّ عَلَيْنَا رَدَّ عَلَى علیه السلام وَمَنْ شَكَ فِينَا شَكَ فِي اللَّهِ وَ مَنْ عَرَفَنَا عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى عَنَّا تَوَلَّى عَنِ اللَّهِ وَمَنْ أَطَاعَنَا أَطَاعَ اللَّهَ وَنَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ وَالْوُصْلَةُ إِلَى رِضْوَان الله﴾. (1)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿عَدُونَا فِي كِتَابِ اللهِ الْفَحْشَاءُ وَالْمُنْكَرُ وَالْبَغْى﴾. (2)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَوَ اللَّهِ مَا أَعْطَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيّاً وَ لَا مُرْسَلًا دَرَجَةً وَلَا فَضِيلَةٌ إِلَّا وَ قَدْ جَمَعَهَا لِمُحَمَّدِ وَ زَادَهُ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ وَالْمُرْسَلِينَ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةٌ... وَلَقَدْ فَضَّلَهُ اللَّهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ فَضَّلَ أُمَّتَهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَمَمِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بالمعرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَن المنكر﴾. (3)
7- أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام- ﴿إِرْشَادُ الْقُلُوبِ بِالْإِسْنَادِ يَرْفَعُهُ إِلَى الْإِمَامِ مُوسَى بْنِ جَعْفَر علیه السلام قَالَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ بن أبي طَالِبِ علیه السلام قَالَ: ... دَخَلَ عَلَيْنَا حِبْرُ مِنْ أَحْبَارٍ يَهُودِ أَهْل الشَّام فقال لعلى علیه السلام ... فَأَخْبِرْنِي عَمَّا فَضَّلَ
ص: 734
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابربن عبدالله انصاری درباره ی تفسیر آیه ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ﴾؛ گفت: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اول چیزی که خداوند آفرید نور من بود که از نور خود به وجودآورد و جلال و عظمت خویش جدا کرد شروع به طواف قدرت نمود تا در هشتادهزار سال به جلال عظمت رسید در این موقع برای تعظیم خدا به سجده شد از آن نور، نور على علیه السلام جدا گردید نور من محیط بر عظمت بود و نور علی علیه السلام محیط بر قدرت آن گاه خدا عرش و لوح و خورشید و نور روز و نور چشم ها و عقل و معرفت و دیده های مردم و گوش ها و دل های آن ها را از نور من آفرید و نور من از نور او جدا شده بود ماییم اوّلین و آخرین و سابقین و مسیحین و ماییم شافعین ما حکمت خدا و برگزیدگان او و دوستان پروردگاریم وجه الله و جنب الله و عین الله و امناء الله و نگهبانان وصی خدا و غیب خدا و معدن تنزیل و معنی تأویل ما هستیم. جبرئیل در خانه های ما فرود می آید و ما جایگاه قدس خدا و چراغ های حکمت و کلیدهای رحمت و سرچشمه های همت و باعث شرافت امّت و پیشوایان برجسته و نوامیس عصر و فرمانروایان عالم و رهبر مردم و زمامدار جهان و فرمانبردار و ولایتمدار و پشت و پناه آن ها و ساقی و حافظ و راه نجات برای آن هاییم ما راه و سلسبیل راه پایدار و طریق مستقیم هستیم. هر که به ما ایمان آورد به خدا ایمان آورده و هر که ما را انکار کند خدا را انکار کرده و کسی که درباره ی ما شک کند به خدا شک کرده کسی که عارف به ما باشد عرفان به خدا دارد و هرکه به ما پشت کند به خدا پشت کرده و مطیع ما مطیع خداست ما وسیله به سوی خداییم و رساننده به رضوان اوییم.
5- امام صادق علیه السلام- دشمن ما در تعبیر کتاب خدای عزوجل فحشا منکر و بغی (ستم) است.
6- امام علی علیه السلام- به خدا سوگند خدای عزوجل به هیچ نبی و پیامبر صلی الله علیه و آله مرسلی، درجه و فضیلتی عطا نکرد مگر این که همه ی آن ها را برای محمد جمع نمود و چندین برابر درجه و فضیلت پیامبران و مرسلین بر او افزود... و خدای عزوجل او را بر همه ی پیامبران برتری داد و امت او را بر همه ی امت ها برتری داد و فرمود: ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ﴾.
7- امام علی علیه السلام- عالمی از عالمان یهود اهل شام نزد ما آمد و به علی علیه السلام گفت: «... مرا از آن چه خداوند به وسیله ی آن امت پیامبر اسلام را بر سایر امت ها برتری داده آگاه کن. امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود: «خداوند امّت او را با چیزهای زیادی بر سایر امت ها برتری داد؛ من اندکی از آن بسیار را برای تو می گویم. از آن جمله این سخن خدای عزوجل است: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ
ص: 735
اللَّهُ بِهِ أُمَّتَهُ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ قَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَ لَقَدْ فَضَّلَ اللَّهُ أُمَّتَهُ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ بأَشْيَاءَ كَثِيرَة أَنَا أَذْكُرُ لَكَ مِنْهَا قَلِيلًا مِنْ كَثِيرٍ مِنْ ذَلِكَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةً أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ وَ مِنْ ذَلِكَ أَنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَ جَمَعَ اللَّهُ الْخَلْقَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ سَأَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّبِيِّينَ هَلْ بَلَّغْتُمْ فَيَقُولُونَ نَعَمْ فَيَسْأَلُ الْأُمَمَ فَيَقُولُونَ ما جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَيَقُولُ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِذَلِكَ لِلنَّبِيِّينَ مَنْ شُهَدَاؤُكُمُ الْيَوْمَ فَيَقُولُونَ مُحَمَّدٌ وَأُمَّتُهُ فَتَشْهَدُ لَهُمْ أُمَّةً مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله بالتبليغ وَ تُصَدَّقُ شَهَادَتُهُمْ وَ شَهَادَةُ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله فَيُؤْمِنُونَ عِنْدَ ذَلِكَ﴾. (1)
8- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن أبي عَمْر و الزُّبَيْرِيِّ عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ اللَّهُ وَكَذلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً فَإِنْ ظَنَنْتَ أَنَّ اللَّهَ عَلَى بِهَذِهِ الْآيَةِ جَمِيعَ أَهْلِ الْقِبْلَة مِنَ الْمُوَحَدِينَ أَ فَتَرَى أَنَّ مَنْ لَا يَجُوزُ شَهَادَتُهُ فِي الدُّنْيَا عَلَى صَاعَ مِنْ تَمْرَ يَطْلُبُ اللَّهَ شَهَادَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَقْبَلُهَا مِنْهُ بِحَضْرَةِ جَمِيعِ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ كَلَّا لَمْ يَعْنِ اللَّهُ مِثْلِّ هَذَا مِنْ خَلْقِهِ يَعْنِي الْأُمَّةَ الَّتِي وَجَبَتْ لَهَا دَعْوَةُ إِبْرَاهِيمَ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ وَ هُمُ الْأُمَّهُ الْوُسْطَى وَ هُمْ خَيْرُ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ﴾. (2)
9- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ قَالَ يَعْنِي الْأُمَّةَ الَّتِي وَجَبَتْ لَهَا دَعْوَةُ الأمَّةُ الَّتِي بَعَثَ اللَّهُ فِيهَا وَ مِنْهَا وَإِلَيْهَا وَهُمُ الْأُمَّةُ الْوُسْطَى وَ هُمْ خَيْرُ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاس﴾. (3)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿قَدْ رُوِّينَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ علیه السلام أَنَّ سَائِلًا سَأَلَهُ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ آلِ مُحَمَّدِ مَنْ هُمْ قَالَ علیه السلام... قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فِي مَوْضِعَ آخَرَ يَعْنِي تِلْكَ الْأُمَّةَ الَّتِي عَنتْهَا دَعْوَةُ إِبْرَاهِيمَا كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ فَلَوْ كَانَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى جَمِيعَ الْمُسْلِمِينَ أَنَّهُمْ خَيْرُ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ لَمْ يُعَرِّفِ النَّاسَ الَّذِينَ أَخْرَجَ إِلَيْهِمْ جَمِيعَ الْمُسْلِمِينَ مَنْ هُمْ كَلَّا لَنْ يَعْنِيَ اللَّهُ الَّذِينَ تَظُنُّونَ مِنْ هَمَجٍ هَذَا الْخَلْقِ وَلَكِنْ عَنَى اللَّهَ الْأُمَّةَ الَّتِي بُعِثَ فِيهَا
قَالَ السَّائِلُ: فَإِنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ إِلَّا عَلَى وَحْدَهُ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ مَعَ عَلَى علیه السلام
ص: 736
أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ و از آن جمله این که وقتی روز قیامت شود و خداوند خلق را در یک جا جمع کند، خدای عزوجل از پیامبران بپرسد: «آیا پیام مرا ابلاغ کردید؟ می گویند: «بله». از امتها سؤال می کند؛ پس می گویند نه بشارت دهنده ای به سراغ ما آمد و نه بیم دهنده ای». خداوند متعال در حالی که او بر آن امر داناتر است به پیامبران می گوید امروز گواهان شما چه کسانی هستند»؟ می گویند: «محمد و امتش در نتیجه امت محمدی برای تأیید پیامبران در تبلیغ دین خدا گواهی می دهند و گواهی آن ها و گواهی محمد مورد تأیید قرار می گیرد و در آن هنگام ایمان می آورند.
8- امام صادق علیه السلام- ابو عمر و زبیری از امام صادق علیه السلام روایت می کند و می گوید: امام صادق علیه السلام درباره ی آیه ی وَكَذلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شهیداً پرسیدم فرمود: «اگر خیال کنی خداوند در این آیه تمام اهل قبیله از موحدین را به شهادت می خواهد آیا چنین تفسیری صحیح است در صورتی که بعضی از آن ها شهادتشان در دنیا برای یک من خرما پذیرفته نمی شود آن وقت خداوند در روز قیامت در مقابل تمام امت های گذشته شهادت او را بپذیرد هرگز چنین چیزی را از امّت نخواسته آن امتی که دعای ابراهیم علیه السلام را برای ایشان مقرر داشته كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ؛ که آن ها معتدل ترین امت اند و بهترین امت از میان مردم.
9- امام صادق علیه السلام- كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ؛ فرمود: «یعنی همان امتی که دعای ابراهیم ایشان را شامل می شود آن ها همان امتی هستند که خداوند در میان ایشان برانگیخت از ایشان پیامبر صلی الله علیه و آله را انتخاب نمود و به سوی ایشان کتاب آسمانی را فرستاد و امت وسطی بهترین امت و به سود انسان ها آفریده شده اند.
10- امام صادق علیه السلام- از امام صادق علیه السلام برای ما روایت شده است که سؤال کننده ای از امام علیه السلام سؤال : پرسید: «ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله از آل محمّد به من خبر بده که آن ها چه کسانی هستند»؟ فرمود: «... خدای عزوجل در جایی دیگر فرمود: كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ و منظورش آن امتی است که مقصود دعای ابراهیم علیه السلام است و اگر منظور خداوند همه ی مسلمانان بود- كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ- در این صورت مردمی را که همه ی مسلمانان را به سوی آن ها فرستاده معرفی نکرده که آن مردم چه کسانی هستند هرگز افراد بی ارزش از این خلق که گمان می کنید منظور خداوند نیست و لکن منظور خداوند امّتی است که محمد صلی الله علیه و آله ابتدای بعثت در میان آن ها مبعوث شده است سؤال کننده گفت: بنابراین غیر از علی کسی با پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده است». امام صادق علیه السلام فرمود: با علی علیه السلام، فاطمه علیها السلام، حسن و حسین علیهما السلام بودند و آن ها کسانی
ص: 737
هستند که خداوند پلیدی و گناه را از آن ها دور کرده و آن ها را کاملاً پاک کرده است و اصحاب کساء (آل عبا) کسانی هستند که قرآن به پاکی آن ها شهادت داده است».
11- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام روایت می کند و می گوید: بر امام صادق علیه السلام كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ را خواندم. پس فرمود: «بهترین امت بودید که امیرالمؤمنین علیه السلام امام حسن علیه السلام امام حسین علیه السلام را کشتید گفتم فدایت شوم چگونه نازل شده است؟ فرمود: «كُنْتُمْ خَيْرَ حسن و أُمَّةٍ؛ مگر ملاحظه نمی کنی که خداوند آن ها را با این امتیازها می ستاید: تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِالله».
12- امام صادق علیه السلام- امام صادق علیه السلام به قرائت کننده این آیه فرمود: «وای بر تو! آیا بهترین امت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله را می کشند؟ قاری گفت: فدایت شوم پس آیه چگونه است؟ فرمود: «خداوند در تأویل آیه چنین نازل فرموده است كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ آيا مدح خداوند درباره ی آن ها را در این سخنش نمی بینی: تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِالله؛ پس مدح خداوند نسبت به آن ها دلیل بر این است که منظور همه ی امّت.نیستند آیا نمیدانی که در میان امت افراد زناکار لواط کار ،دزد ،راه زن ظالم و فاسق هستند؟ آیا عقیده داری که خداوند این ها را مدح کرده و چنین افرادی را امرکننده به معروف و نهی کننده از منکر نامیده است؟ هرگز، خداوند این ها را مدح نکرده و آن ها را بهترین امّت نام نهاده است؛ بلکه آن ها در سوره ی نحل اشرار می باشند و آن قرائت کسی که چنین قرائت کرد: سوگند و پیمان خود را وسیله ی خیانت و فساد قرار می دهید به خاطر این که گروهی جمعیتشان از گروه دیگر بیشتر است. (نحل/92) امام صادق علیه السلام به کسی که این آیه را نزد ایشان قرائت کرد فرمود: وای برتو اربی چیست؟ گفت: فدایت شوم پس آن چیست؟ فرمود: «خدای عزوجل تأویل و تفسیر آیه را چنین نازل فرمود: به خاطر این که ائمّه ای از پیشوایان شما پاکیزه تر است خدا فقط شما را با این وسیله آزمایش می کند. (نحل/92).
آن ها (اهل کتاب مخصوصاً یهود) هرگز نمی توانند به شما زیان برسانند، جز آزارهای مختصر؛ و اگر با شما پیکار کنند به شما پشت خواهند کرد و شکست می خورند؛ سپس یاری نخواهند شد. (111)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذى؛ مقاتل گفت: سران یهود از قبیل کعب بن اشرف و ابورافع و ابویاسر و کنانه و ابن صوریا شروع کردند به سرزنش کردن یهودان که مسلمان شده بودند این آیه در مورد همین جریان نازل شد که هرگز آن ها نمی توانند به شما آسیبی جز آزار برسانند.
ص: 738
فَاطِمَةُ علیها السلام وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ علیهم السلام وَ هُمُ الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً وَ أَصْحَابُ الْكِسَاءِ هُمُ الَّذِينَ شَهِدَ لَهُمُ الکِتابُ بِالتَّطهیرِ﴾. (1)
11- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ ابْنِ سِنَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَرَأْتُ عَلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ فَقَالَ ابو عبد الله علیه السلام خَيْرَ أُمَّةٍ تَقْتُلُونَ امير المؤمنين علیه السلام وَ الْحَسَنَ وَالْخَسَيْنَ بْنَ عَلِيِّ علیه السلام فَقَالَ الْقَارِي جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ نَزَلَتْ فَقَالَ نَزَلَتْ أَنْتُمْ خَيْرُ أَئِمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ أَلَا تَرَى مَدْحَ اللَّهِ لَهُمْ تأمرُونَ بالمعرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَن المُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بالله﴾. (2)
12- الصّادق علیه السلام- ﴿عَن الْعُلَمَاءِ مِنْ آلِ مُحَمَّد علیه السلام... فَقَالَ ابو عبدالله علیه السلام لِقَارِئ هَذِهِ الْآيَةِ وَيْحَكَ خَيْرُ أُمَّةٍ يَقْتُلُونَ ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَكَيْفَ هِيَ فَقَالَ أَنْزَلَ اللَّهُ كُنْتُمْ خَيْرَ أَئِمَّةٍ أَ مَا تَرَى إِلَى مَدْحِ اللَّهِ لَهُمْ فِي قَوْلِهِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ فَمَدْحُهُ لَهُمْ دَلِيلُ عَلَى أَنَّهُ لَمْ يَعْن الأمة بأشرهَا أَلَا تَعْلَمُ أَنَّ فِي الْأُمَّةِ الزَّنَاةَ وَالنَّاطَةَ وَالسُّرَّاقَ وَفَطَّاعَ الطَّرِيقِ وَ الظَّالِمِينَ وَ الْفَاسِقِينَ أَ فَتَرَى أَنَّ اللَّهَ مَدَحَ هَوْلَاءِ وَ سَمَّاهُمُ الْآمِرِينَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهِينَ عَنَ الْمُنْكَرِ كَلَّا مَا مَدَحَ اللَّهُ هَؤُلَاءِ وَ لَا سَمَّاهُمْ أَخْيَاراً بَلْ هُمُ الْأَشْرَارُ فِي سُورَةِ النَّحْلِ وَ هِيَ قِرَاءَةُ مَنْ قَرَأَ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى مِنْ أُمَّةٍ فَقَالَ ابو عبد الله علیه السلام لِمَنْ قَرَأَ هَذِهِ عِنْدَهُ وَيْحَكَ مَا أَرْبَي فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا ه وَ فَقَالَ إِنَّمَا أَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ أَنْ تَكُونَ أَئِمَّةُ هُمْ أَزْكَى مِنْ أَئِمَّتِكُمْ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لا يُنصَرُونَ﴾. (111)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلا أَذًى قَالَ مُقَاتِلُ: إِنَّ رُءُوسَ الْيَهُودِ مِثْلُ كَعْبٍ بن الْأَشْرَفِ وَ أبي رافع و أبي يَاسِر وَكِنَانَةَ وَ ابْنِ صُوريًا عَمَدُوا إِلَى مُؤْمِنِيهِمْ كَعَبْدِ اللَّهِ بْن سَلَامٍ وَأَصْحَابِهِ فَأَنْبُوهُمْ عَلَى إِسْلَامِهِمْ فَنَزَلَتْ﴾. (4)
ص: 739
2- الكاظم علیه السلام- ﴿فِي مُهَجِ الدَّعَوَاتِ عُوذَةُ مَوْلَانَا الْكَاظِمِ اللهِ لَمَّا أُلْقِيَ فِي بركة السباع... غُلِبَتْ أَعْدَاءُ اللهِ بكَلِمَة اللَّهِ فَلَجَتْ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَاءِ اللَّهِ الْفَاسِقِينَ وَجُنُودِ إِبْلِيسَ أَجْمَعِينَ لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَدْىَ وَإِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ * ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا تُقِفُوا. أَخِذُوا وَ قُتْلُوا تَقْتِيلا. لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدْرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذُّلَّةُ أَينَ ما تُقِفُوا إِلَّا بِحَبْل مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلَ مِنَ النَّاسِ وَ بائوُا بِغَضَبٍ مِنَ الله وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمُسْكَنَةُ ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بآياتِ الله وَيَقْتَلُونَ الأنبياء بغَيْرِ حَقٌّ ذالِكَ بمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ﴾. (112)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿إِنَّهَا نَزَلَتْ فِي الَّذِينَ غَصَبُوا حُقُوق آلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله﴾. (2)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله ﴿وقَفَ عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله أهْلُ الْيَمَن يَبَشُونَ بَشِيشاً فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله .. قالُوا يَا رسول الله صلی الله علیه و آله وَ مَنْ وَصِيكَ فَقَالَ هُوَ الَّذِي أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِالِاعْتِصَامِ بِهِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا فَقَالُوا يَا رسول اللهُ صلی الله علیه و آله بَين لَنَا مَا هَذَا الْحَبْلُ فَقَالَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْل مِنَ النَّاسِ فَالْحَبْلُ مِنَ اللَّهِ كِتَابُهُ وَالْحَبْلُ مِنَ النَّاسِ وَصِيِّى﴾. (3)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن تَغْلِبَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذُّلَّةُ أَيْنَ مَا تُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلِ مِنَ الله وَ حَبْلِ مِنَ النَّاسِ قَالَ مَا يَقُولُ النَّاسُ فِيهَا قَالَ قُلْتُ يَقُولُونَ حَبْلُ مِنَ اللَّهِ كِتَابُهُ وَ حَبْلُ مِنَ النَّاسِ عَهْدُهُ الَّذِي عَهِدَ إِلَيْهِمْ قَالَ كَذَبُوا قَالَ قُلْتُ مَا تَقُولُ فِيهَا قَالَ فَقَالَ حَبْلُ مِنَ اللَّهِ كِتَابُهُ وَ حَبْلُ مِنَ النَّاس على بن ابى طالب صلی الله علیه و آله﴾. (4)
ص: 740
2- امام كاظم علیه السلام- [در کتاب محجع الدعوات] حرز مولایمان امام کاظم علیه السلام: «... دشمنان خدا به وسیله ی سخن خداوند مغلوب شدند حجت خدا بر دشمنان فاسق خدا و بر همه ی سپاهیان شیطان غلبه کرد. لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذى وَإِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ اَلذِّلَّةُ، هرجا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید! آن ها هرگز با شما به صورت گروهی نمی جنگند جز در دژهای محکم یا از پشت دیوارها پیکارشان در میان خودشان شدید است اما در برابر شما ضعیف آن ها را متحد می پنداری در حالی که دل هایشان پراکنده است این به خاطر آن است که آن ها قومی هستند که تعقل نمی کنند».
هرجا یافت شوند مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا [و تجدید نظر در روش ناپسند خود] یا با ارتباط به مردم و وابستگی به این و آن]؛ و به خشم خدا، گرفتار شده اند؛ و مُهر بیچارگی بر آن ها زده شده؛ چرا که آن ها به آیات خدا، کفر می ورزیدند و پیامبران را به ناحق می کشتند. این به خاطر آن بود که نافرمانی کردند؛ و به حقوق دیگران تجاوز می نمودند. (112)
1-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه درباره ی کسانی که حقوق خاندان محمد را غصب نمودند، نازل شد.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- اهل یمن بر رسول خدا صلی الله علیه و آله آگاهی پیدا کردند و بسیار شاد شدند و هنگامی که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند... گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله جانشین شما کیست»؟ فرمود: «او کسی است که خدای عزوجل شما را به تمسک جستن به او فرمان داد و فرمود و همگی به ریسمان خدا قرآن و اسلام و هرگونه وسیله ی وحدت چنگ زنید و پراکنده نشوید (آل عمران/103) گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله برای ما روشن کن که این ریسمان چیست؟ فرمود: «بیان ریسمان الهی، سخن خداوند است إِلّا بِحَبْلِ مِنَ الله وَ حَبْلَ مِنَ النَّاسِ؛ پس ریسمانی که از جانب خداست کتاب خدا (قرآن) و ریسمانی که از جانب مردم است، جانشین من است».
2-2- امام باقر علیه السلام- از ابان بن تغلب گوید: امام باقر علیه السلام درباره ی سخن خدای تعالی ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَينَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلِ مِنَ الله وَ حَبْلِ مِنَ النَّاسِ پرسیدم: فرمود: «مردم درباره ی آن چه می گویند؟ عرض کردم می گویند ریسمانی از جانب خدا کتاب او و ریسمانی از جانب مردم عهد و پیمان خدا است که از آن ها گرفته است» فرمود: «دروغ گفتند» عرض کردم: «درباره ی آن چه می فرمایی»؟ فرمود: ریسمانی از جانب خدا کتاب او و ریسمانی از جانب مردم، علی بن ابی طالب علیه السلام است».
ص: 741
2-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فِي وَصفِ الأَئِمَّةِ الإِثْنى عَشَرَ وَ هُمْ حَبْلُ اللهِ الْمَتِين﴾. (1)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿أما وَ اللَّهِ مَا قَتَلُوهُمْ بِأَسْيَافِهِمْ وَلَكِنْ أَذَاعُوا سِرَّهُمْ وَأَفْشَوْا عَلَيْهِمْ فَقُتِلُوا﴾. (2)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿أما وَ اللَّهِ مَا ضَرَبُوهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَلَا قَتَلُوهُمْ بِأَسْيَافِهِمْ وَلَكِنْ سَمِعُوا أَحَادِيثَهُمْ فَأَذَاعُوهَا عَلَيْهِمْ فَأخِذُوا وَقُتِلُوا فَصَارَ اعْتِدَاءً وَ مَعْصِيَةً﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿لَيْسُوا سَواءٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ﴾. (113)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا أَسْلَمَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلَام وَ جَمَاعَةُ مَعَهُ قَالَتْ أَخْبَارُ الْيَهُودِ مَا آمَنَ بِمُحَمَّدٍ إِنَّا أَشْرَارْنَا فَأَنْزَلَ اللهُ تَعَالَى: لَیْسُوا سَوَاءً﴾. (4)
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿أُمَّةٌ قَائِمَةٌ... جَمَاعَةُ ثَابِتَهُ عَلَى أَمَرَ اللَّهِ تَعَالَى﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ المُنكَرِ وَيُسارِعُونَ فِي الخَيْرَاتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾. (114)
1- الباقر علیه السلام- ﴿مَهْدِي علیه السلام وَ أَصْحَابِهِ يَمْلِكُهُمُ اللَّهُ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ يُظْهرُ بِهِ الدِّينَ وَيُمِيتُ اللَّهُ بِهِ وَ بِأَصْحَابِهِ الْبَدَعَ وَالْبَاطِلَ كَمَا أَمَاتَ السُّفَهَاءُ الْحَقِّ حَتَّى لَا يُرَى أَيْنَ الظُّلْمُ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿وَمَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ﴾. (115)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ أَنْ لَنْ تَجْحَدُوهُ﴾. (7)
ص: 742
3-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- در توصیف دوازده امام آمده است که آن ها ریسمان محکم الهی هستند.
1-3- امام صادق علیه السلام- آگاه باشید به خدا آنان را با شمشیر خود نکشتند ولی رازشان را فاش کردند و [پیامبران] بر سر آن کشته شدند.
2-3- امام صادق علیه السلام- آگاه باشید که به خدا قسم دست به آن ها نزدند و تیغ به آن ها نکشیدند ولی سخنشان را شنیدند و از آن ها فاش کردند و دستگیر شدند و کشته شدند و این کار تجاوز و گناه گردید.
آن ها یکسان نیستند؛ [زیرا] گروهی از اهل کتاب [به حق و ایمان] قیام می کنند و پیوسته در اوقات شب آیات خدا را می خوانند؛ در حالی که سجده می نمایند. (113)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- عالمان یهود گفتند جز افراد شرور ما کسی به محمد ایمان نیاورد. در نتیجه خدای تعالی نازل فرمود: لَيْسُوا سَواءً.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- أُمَّةٌ قائِمَةٌ... گروهی هستند که بر فرمان خدای تعالی ثابت قدم هستند.
به خدا و روز واپسین ایمان می آورند؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنند؛ و در انجام کارهای نیک بر یکدیگر پیشی می گیرند؛ و آن ها از صالحانند. (114)
1- امام باقر علیه السلام- خداوند مهدی و یارانش را مالک مشرق ها و مغرب های زمین می کند و دین را به وسیله ی او ظاهر می کند و همان گونه که نادان ها حق را از بین بردند. بدعت ها و باطل را به وسیله ی او و یارانش از بین می برد تا جایی که ظلم در هیچ جا به چشم نمی خورد و به نیکی امر می کردند و از منکر باز می داشتند.
و آن چه از اعمال نیک انجام دهند هرگز بدون پاداش نخواهد ماند و خدا از پرهیزگاران آگاه است. (115)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ؛ یعنی هرگز اعمال نیکتان انکار نمی شود.
ص: 743
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْواهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ الله شَيْئاً وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ﴾ (116)
قوله تعالى: ﴿مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ في هذِهِ الحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَل ريح فيها صِرِّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾ (117)
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- و أما مَا فِي كِتَابِ اللهِ تَعَالَى مِنْ ضَرْب الْأَمْثَالَ فَمِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَى مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الحَيَاةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيها صَرِّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمُ الْآيَةَ وَإِنَّمَا ضَرَبَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ هَذِهِ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ فِي كِتَابِهِ لِيَعْتَبِرُوا بِهَا وَ يَسْتَبْدِلُوا بِهَا مَا أَرَادَهُ مِنْهُمْ مِنَ الطَّاعَة وَهُوَ كَثِيرُ فِي كِتَابِهِ تَعَالَى﴾. (1)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ ضَرَبَ لِلْكُفَّارِ مَنْ أَنْفَقَ مَالَهُ فِى غَيْر طَاعَةِ اللَّهِ مَثَلًا فَقَالَ: مَثَلُ ما يُنفِقُونَ في هذِهِ الحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صَرٌ أَي بَرْدُ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتُهُ أَى زَرْعَهُمْ وَ مَا ظَلَمَهُمُ اللهُ وَ لَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾. (2)
1-2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ بَيْنَهُمُ الْفَضَائِلَ بِعِلْمِهِ، وَجَعَلَ مِنْهُ عِبَاداً اخْتَارَهُمْ لِنَفْسِهِ لِيَحْتَجَّ بِهِمْ عَلَى خَلْقِهِ، فَجَعَلَ عَلَامَةَ مَنْ أَكْرَمَ مِنْهُمْ طَاعَتَهُ، وَ عَلَامَةَ مَنْ أَهَانَ مِنْهُمْ مَعْصِيَتَهُ، وَجَعَلَ ثَوَابَ أَهْل طَاعَتِهِ النَّضِرَةَ فِي وَجْهِهِ فِي دَارِ الْأَمْنِ وَ الْخُلْدِ الَّذِي لَا يُرَوِّعُ أَهْلَهُ، وَ جَعَلَ عُقُوبَةَ مَعْصِيَتِهِ نَاراً تَأَجَجُ لِغَضَبِهِ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون﴾. (3)
ص: 744
کسانی که کافر شدند هرگز اموال و فرزندانشان نمی تواند چیزی از مجازات خدا را از آنان بکاهد آن ها اصحاب دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند. (116)
آن چه آن ها در این زندگی دنیا انفاق می کنند همانند باد سوزانی است که به زراعت قومی که بر خود ستم کرده و در جایگاه نامناسب کشت نموده اند، بوزد و آن را نابود سازد خدا به آن ها ستم نکرده؛ بلکه آن ها خودشان به خویشتن ستم می کنند. (117)
1-1- امام علی علیه السلام- و امّا مثال هایی که در کتاب خدای تعالی وجود دارد مانند این سخن خدای تعالى است: مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فيها صِرٌ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم. خداوند سبحان این ها را برای مردم در کتابش مثل زده تا از آن عبرت بگیرند و آن مثل ها را به طاعتی که از آن ها خواسته تبدیل کنند و آن مثل ها در کتاب خدای تعالی زیاد است.
2-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- سپس برای کفار درباره ی کسی که مالش را در غیر طاعت خداوند انفاق کند این مثال را زد. مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ ريح فيها صِر یعنی باد [سوزان] و سرد، أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ یعنی کشت هایشان- وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون.
1-2- امام علی علیه السلام- همانا که خداوند به قدرت خویش خلق را پدید آورد و به دانش خویش فضایل را میان آنان نهاد و از میان خلق بندگانی برآورد و برای خویش برگزید تا با آنان بر خلق خویش احتجاج کند. نشانه کسانی را که گرامی داشت اطاعت خویش قرار داد و نشانه ی کسانی را که خوار کرد معصیت خویش قرارداد پاداش اهل طاعتش را رو سفیدی سرای جاوید قرار داد و کیفر اهل معصیتش را آتشی قرار داد که از شدت خشم او زبانه کشد: وَ ما ظَلَمَهُمُ اللهُ وَ لكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
ص: 745
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خبالاً وَدُّوا ما عَنِتُمْ قَدْ بَدَتِ الْبَعْضاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ ما تَخفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾ (118)
1- الباقر علیه السلام- ﴿[عَنْهُ الله فِي قَوْلِهِ تَعَالَى] يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً: وَأَعْلَمَهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ وَ هُمْ أَصْحَابُ الصَّحِيفَة﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿هُمُ الْخَوَارِج﴾. (2)
3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه نَزَلَتْ فِي اليَهُودِ﴾. (3)
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا نَزَلَتْ فِي رِجَال مِنَ الْمُسْلِمِينَ كَانُوا يُوَاصِلُونَ رِجَالًا مِنَ الْيَهُودِ لِمَا كَانَ بَيْنَهُمْ مِنَ الصَّدَاقَة وَالْقَرَابَة وَالْجَوَارِ وَالْحَلْفِ وَالرِّضَا، عَنْ ابن عباس رحمه الله علیه. وقيلَ نَزَلَتْ فِي قَوْمِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ كَانُوا يُصَادِقُونَ الْمُنَافِقِينَ وَ يُخَالِطُونَهُمْ﴾. (4)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُنَا مَعَ رسول الله صلی الله علیه و آله نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَأَبْنَاءَنَا وَأَخْوَالَنَا وَ أَعْمَامَنَا وَ أَهْلَ بُيُوتِنَا ثُمَّ لَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِنَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ جداً فِي طَاعَة اللَّهِ، وَاسْتِقْلَالًا بمُبَارَزَةِ الْأَقْرَآنِ، وَ إِنْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَالرَّجُلُ مِنْ عَدُوِّنَا لَيَتَصَاَوَلَان تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ يَتَخَالَسَان أَنْفُسَهُمَا أَيُّهُمَا يَسْقِى صَاحِبَهُ كَأسَ الْمَوْتِ، فَمَرَّةَ لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا، وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا، فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ مِنَّا صِدقاً وَ صَبْراً أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِحُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْنَا وَالرِّضَا عَنَّا، وَأَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ، وَلَسْتُ أَقُولُ إِنَّ كُلَّ مَنْ كَانَ مَعَ رسول الله صلی الله علیه و آله، وَلَقَدْ كَانَتْ مَعَنَا بِطَانَةً لَا يَأْلُونَا خَبَالًا، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿ها أنتم أولاءِ تُحبونَهُمْ وَلا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُل مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾. (119)
ص: 746
ای کسانی که ایمان آورده اید! محرم اسراری از غیر خود انتخاب نکنید. آن ها از هرگونه شر و فسادی درباره ی شما کوتاهی نمی کنند آن ها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. [نشانه های] دشمنی از سخنانشان آشکار شده؛ و آن چه در دل هایشان پنهان می دارند از آن مهمتر است ما آیات و راه های پیشگیری از شر آن ها را برای شما بیان کردیم اگر بیندیشید. (118)
1- امام باقر علیه السلام- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَة و مؤمنین را نسبت به آن چه غیر مؤمنین در دل دارند آگاه کرد و منظور از غیر مؤمنین اصحاب صحیفه پنج نفری هستند که برای مخالفت با امام علی علیه السلام با هم عهد و پیمان بستند است.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- آن ها خوارج هستند.
3- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- این آیه راجع به یهود نازل شده است.
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا؛ درباره ی مردانی از مسلمانان نازل شد که با مردانی از یهود- به خاطر رفاقت خویشاوندی همسایگی عهد و پیمان و محرمیت رضاعی که در بین آن ها بود- رابطه داشتند و گفته شده آیه درباره ی گروهی از مؤمنان نازل شده که با منافقین دوستی و معاشرت می کردند».
5- امام علی علیه السلام- به خدا قسم ما را همراه پیامبر صلی الله علیه و آله می دیدی که پدران و پسران و دایی ها و عموها و فامیل های خود را می کشتیم و این مطلب ایمان و تسلیم و جدیت ما را در اطاعت خدا و قدرت بیشتر برای مبارزه با همتاهای خود افزون می کرد. مردی از ما و مردی از دشمنمان مانند دو فحل (نر) با یکدیگر در می آویختند و هریک در فکر رهایی خود بود و این که کدام به رفیقش کاسه مرگ را بچشاند گاهی از طرف دشمن به نفع ما می شد و گاهی از طرف ما به نفع دشمن می گشت وقتی خداوند ما را صادق و صابر دید آیه قرآن را در ذکر خیر ما و رضایت از ما فرستاد و پیروزی را بر ما نازل کرد من نمی گویم هر کس با پیامبر صلی الله علیه و آله بود چنین بود ولی قسمت اعظم و اکثریت و عموم آن ها چنین بودند. در عین حال همراه ما گروهی بودند که از فساد در کارها دریغی نداشتند». خداوند عزوجل می فرماید: ﴿قَد بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ﴾.
شما کسانی هستید که آن ها را دوست دارید؛ اما آن ها شما را دوست ندارند و [ شما] به همه ی کتاب های آسمانی ایمان دارید ولی [آن ها] هنگامی که شما را ملاقات می کنند به دروغ می گویند ایمان آورده ایم اما هنگامی که تنها می شوند، از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان می گزند بگو با همین خشم بمیرید خدا از [ اسرار] درون سینه ها آگاه است». (119)
ص: 747
قوله تعالى: ﴿إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بها وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحيطٌ﴾ (120)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ قَولُهُ عَضُوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قَالَ أَطْرَافَ الأَصَابِعَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّعُ المُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلقِتالِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ (121)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿سَبَبُ نُزُول هَذِهِ الْآيَةِ أَنَّ قُرَيْشَاً خَرَجَتْ مِنْ مَكَّةَ تُرِيدُ حَرْبَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَخَرَجَ رسول الله صلی الله علیه و آله يَبْتَغِي مَوْضِعاً لِلْقِتال﴾. (2)
2- الباقر علیه السلام- ﴿وَ فِي شَوَال غَزْوَةُ أَحَدٍ وَ هُوَ يَوْمُ الْمِهْرَاسِ نَزَلَ فِيهِ قَوْلُهُ وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَكَانَ سَبَبُ غَزْوَةِ أَحْدِ أَنَّ قُرَيْشَاً لَمَّا رَجَعَتْ مِنْ بَدْرٍ إِلَى مَكَّةَ وَ قَدْ أَصَابَهُمْ مَا أَصَابَهُمْ مِنَ الْقَتْلِ وَ الْأَسْرِ لِأَنَّهُ قُتِلَ مِنْهُمْ سَبْعُونَ وَأَسِرَ مِنْهُمْ سَبْعُونَ فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى مَكَّةَ قَالَ أَبُو سُفْيَانَ يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ لَا تَدَعُوا نِسَاءَكُمْ يَبْكِينَ عَلَى قَتْلَاكُمْ فَإِن الْبُكَاءَ وَالدَّمْعَةَ إِذَا خَرَجَتْ أَذْهَبَتِ الْحُزْنَ وَالْحُرْقَةُ وَالْعَدَاوَةَ لِمُحَمَّدِ وَ يَشْمَتْ بنَا مُحَمَّد وَأَصْحَابُهُ فَلَمَّا غَزَوْا رسول الله صلی الله علیه و آله يَوْمَ أَحْدٍ أَذِنُوا لِنِسَائِهِمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْبُكَاءِ وَالنَّوْحِ فَلَمَّا أَرَادُوا أَنْ يَغْرُوا رسول الله صلی الله علیه و آله إِلَى أَحْدِ سَارُوا فِي حُلَفَائِهِمْ مِنْ كِنَانَةَ وَغَيْرِهَا فَجَمَعُوا الْجُمُوعَ وَالسَّلَاحَ وَ خَرَجُوا مِنْ مَكَّةَ فِي ثَلَاثَةِ آلَافِ فَارس وَأَلْفَى رَاجِل وَأَخْرَجُوا مَعَهُمُ النِّسَاءَ يُذَكِّرْنَهُمْ وَيُحَقِّتْنَهُمْ عَلَى حَرْب رسول الله صلی الله علیه و آله وَ أَخْرَجَ أَبُو سُفْيَانَ هِنْدَ بِنتَ عُتْبَةَ وَ خَرَجَتْ مَعَهُمْ عَمْرَةٌ بِنْتُ عَلْقَمَةَ الْحَارِثِيَّةُ فَلَمَّا بَلَغَ رسول الله صلی الله علیه و آله ذَلِكَ جَمَعَ أَصْحَابَهُ وَأَخْبَرَهُمْ أَنَّ قُرَيْشَاً قَدْ تَجَمَّعَتْ تُرِيدُ الْمَدِينَةَ وَ حَتْ أَصْحَابَهُ عَلَى الْجِهَادِ وَ الْخُرُوجِ فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبَيٍّ وَقَوْمُ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله لَا تَخْرُجُ مِنَ الْمَدِينَة حَتَّى نُقَاتِلَ فِى أزقَتِهَا فَيُقَاتِلَ الرَّجُلُ الضَّعِيفُ وَالْمَرْآةُ وَالْعَبْدُ وَالْأَمَةُ عَلَى أَفْوَاهِ السِّكَكِ وَعَلَى السُّطُوحٍ فَمَا أَرَادَنَا قَوْمُ قَطُّ فَظَفَرُوا بِنَا وَنَحْنُ فِي حُصُونِنَا وَ دُورِنَا وَ مَا خَرَجْنَا إِلَى أَعْدَائِنَا قَطُّ إِلَّا كَانَ الظَّفَرُ لَهُمْ عَلَيْنَا فَقَامَ سَعْدُ بْنُ مُعَادٍ وَ غَيْرُهُ مِنَ الْأَوْسِ فَقَالُوا يَا
ص: 748
اگر نیکی به شما برسد آن ها را ناراحت می کند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می شوند. ولی اگر [در برابرشان] استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، توطئه های آنان به شما زیانی نمی رساند؛ زیرا خداوند بر آن چه انجام می دهند، احاطه دارد. (120)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- رحمه الله علیه عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ منظور سرانگشتان است.
و [به یاد آور] زمانی را که [در آستانه ی جنگ احد صبحگاهان از میان خانواده ی خود جهت انتخاب اردوگاه جنگ برای مؤمنان بیرون رفتی و خداوند شنوا و داناست. (121)
1- امام صادق علیه السلام- سبب نزول این آیه آن است که قریش به قصد جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله از مکه خارج شدند؛ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله به خاطر جستجوی محل مناسبی برای نبرد از مدینه بیرون آمد.
2- امام باقر علیه السلام- غزوه احد در ماه شوال و در روز مهراس (روز نبرد سنگین) رخ داد. سخن خداوند: وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِک درباره ی آن نازل شد.
3- امام صادق علیه السلام- علت غزوه احد این بود که وقتی قریش از جنگ بدر به مکه مکه برگشتند و و بسیاری از آن ها کشته و اسیر شدند زیرا از آن ها هفتاد نفر کشته شد و هفتاد نفر اسیر گشت وقتی به مکه برگشتند ابوسفیان گفت ای گروه قریش نگذارید زنانتان بر کشتگانتان بگریند؛ زیرا گریه و عزاداری غم و سوز کینه و دشمنی را نسبت به محمد از بین می برد و محمد و یارانش از بلایی که به ما رسیده خوشحال می شوند پس هنگامی که روز احد با پیامبر خدا جنگیدند پس از آن به زنانشان برای گریه و شیون اجازه دادند. هنگامی که می خواستند برای جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله به سوی احد بروند به سوی هم پیمانانشان از کنانه و غیر آن رفتند و نیروی زیاد و سلاح جمع کردند و با سه هزار اسب سوار و دوهزار پیاده از مکه خارج شدند و زنان را هم به همراه خود بیرون بردند تا به آن ها کشته های بدر و خسارت های آن را یادآوری کنند و آن ها را به جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله تشویق کنند ابوسفیان هند دختر عتبه را آورد و عمره دختر علقمه حارثیه همراه آن ها خارج شد هنگامی که این خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، یارانش را جمع کرد و آن ها را آگاه نمود که قریش جمع شده و قصد مدینه را کرده اند پیامبر صلی الله علیه و آله یاران خود را به جهاد و بیرون رفتن از مدینه تشویق کرد عبدالله بن ابی و گروهی گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله از مدینه بیرون نرو تا در کوچه های مدینه با آن ها بجنگیم و مردان ضعیف، زنان، بردگان و کنیزان برسر کوچه ها و پشت بام ها با آن ها بجنگند در صورتی که ما در قلعه ها و خانه هایمان باشیم هرگز قومی برای جنگ ما را اراده نکرده که بر ما پیروز شود و هرگز به سوی دشمنانمان بیرون نرفتیم مگر این که بر ما پیروز شدند». سعد بن معاذ و غیر او از قبیله اوس برخاستند و گفتند ای رسول خدا صلی الله علیه و آله زمانی که ما مشرک بودیم و بت ها را م یپرستیدیم هیچ عربی در ما طمع نکرد؛ پس چگونه در ما طمع می کنند در حالی که شما در
ص: 749
3- رسول الله صلی الله علیه و آله- مَا طَمَعَ فِينَا أَحَدٌ مِنَ الْعَرَب وَنَحْنُ مُشْرِكُونَ نَعْبُدُ الْأَصْنَامَ فَكَيْفَ يَطْمَعُونَ فِينَا وَ أَنْتَ فِينَا لَا حَتَّى نَخْرُجَ إِلَيْهِمْ فَنُقَاتِلَهُمْ فَمَنْ قُتِلَ مِنَّا كَانَ شَهِيداً وَ مَنْ نَجَا مِنَّا كَانَ قَدْ جَاهَدَ فِي سَبيلِ اللَّهِ فَقَبلَ رسول الله صلی الله علیه و آله قَوْلَهُ وَ خَرَجَ مَعَ نَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِهِ يَبْتَغُونَ مَوْضِعاً لِلْقِتَالَ كَمَا قَالَ اللَّهُ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى قَوْلِهِ إِذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلَا يَعْنِي عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أبَيٍّ وَأَصْحَابَه﴾. (1)
4- أميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿غزوة أحد كَانَتْ فِي شَوَّال... وَ سَبَبُهَا أَنَّ قُرَيْشَاً لَمَّا كُسِرُوا يَوْمَ بَدْرٍ وَ قُتِلَ بَعْضُهُمْ وَأَسِرَ بَعْضُهُمْ حَزِنُوا لِقَتْلِ رُؤَسَائِهِمْ فَتَجَمَّعُوا وَ بَدَلُوا أَمْوَالَا وَاسْتَمَالُوا جَمْعاً مِّنَ الْأَحَابيش وَغَيْرِهِمْ لِيَقْصِدُوا النَّبِي بِالْمَدِينَة... وَ قَصَدَ الْمَدِينَةَ فَخَرَجَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم بِالْمُسْلِمِينَ فَكَانَتْ غَزْوَةُ أَحَدٍ وَنَفَقَ النِّفَاقَ بَيْنَ جَمَاعَة مِنَ الَّذِينَ خَرَجُوا مَعَ النَّبِيِّ فَتَعَامَلُوا بِهِ وَأَنْسَاهُمُ الْقَضَاءَ الْمُبْرَمَ سُوءُ الْعَاقِبَةِ وَ الْمَآلِ فَرَجَعَ قَرِيبُ مِنْ تُلْتِهِمْ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ بَقِي صلى الله عليه وآله وسلم فِي سَبْعِمِائَةِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ هَذِهِ الْقِصَّةُ قَدَ ذَكَرَهَا اللَّهُ تَعَالَى فِي سُورَة آلَ عِمْرَانَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبوّى المؤمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتال وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلَا وَاللَّهُ وَلِيُّهُما وَ عَلَى علیه السلام فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾. (122)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنْ تَفْشَلَا أَنْ تَجْبُنَا وَ هُمَا بَنُو سَلِمَةَ وَ بَنُو حَارثَةَ حَيَّان مِنَ الأنصار﴾. (3)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ قَولُهُ إِذ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلَا نَزَلَتْ فِي عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَى وَقَوْمٍ مِنْ أَصْحَابِهِ اتَّبَعُوا رَأيَهُ فِي تَركِ الْخُرُوج وَالْقُعُودِ عَنْ نُصْرَةَ رَسُولِ اللَّهُ لا فِي غَزْوَةَ أَحْدِ﴾. (4)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿في قول اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَعَلَى علیه السلام فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ الزَّارِعُونَ﴾. (5)
ص: 750
میان ما هستید؟! نه در مدینه نمی مانیم تا به سوی آن ها برویم و با آن ها بجنگیم؛ پس هرکس از ما کشته شد شهید است و هرکس نجات یافت در راه خدا جهاد نموده است رسول خدا صلی الله علیه و آله سخن او را پذیرفت؛ سخن خداوند و با گروهی از اصحاب خود به خاطر جستجوی محلی برای جنگ خارج شد همان گونه که خداوند فرمود: وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّى المُؤْمِنِينَ... إذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلا، منظور عبدالله بن ابی و یاران او است.
4- امام على علیه السلام- غزوه احد در ماه شوال اتفاق افتاد... و علت آن این بود که وقتی قریش در روز بدر ست خوردند و بعضی از آن ها کشته و بعضی اسیر شدند به خاطر کشته شدن سرانشان بی تابی کردند؛ پس جمع شدند و ثروت فراوانی بخشیدند و دل گروهی از حبشیان و دیگران را به دست آوردند و ابوسفیان این کار را به عهده گرفت تا با پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام در مدینه را بجنگند پیامبر صلی الله علیه و آله با مسلمانان به قصد جنگ خارج شدند و نفاق و و تردید در میان گروهی از آنان وارد شد و نزدیک به یک سوم آن ها به مدینه بازگشتند و پیامبر صلی الله علیه و آله با هفتصد نفر از مسلمانان باقی ماندند همان گونه که خدای تعالی این مطلب را در این سخنش حکایت فرمود: وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتال وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيم...
[و به یاد آور] زمانی را که دو طایفه از شما تصمیم گرفتند سستی نشان دهند [و از وسط راه باز گردند]؛ و خداوند یاور آن ها بود که از این فکر بازگردند؛ و افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند. (122)
1-1- امام صادق علیه السلام- أَنْ تَفْشَلا؛ یعنی بترسید و آن ها بنوسلمه و بنوحارثه دو محله از انصار هستند.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- إِذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلا؛ درباره ی عبدالله بن أبی و گروهی از یارانش که در غزوه ی احد در خارج نشدن از مدینه و یاری نکردن پیامبر خدا از نظر او تبعیت کردند، نازل شد.
1-2- امام صادق علیه السلام- وَ عَلَى علیه السلام فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ، کشاورزان مؤمن باید بر خدا توکل کنند.
ص: 751
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾
1- الصّادق علیه السلام- ﴿نَزَلَت فِي عَلى ال وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا كَانُوا أَذِلَّةَ وَفِيهِمْ رسول الله صلی الله علیه و آله وَإِنَّمَا نَزَلَ وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ ضُعفَاء﴾. (2)
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿وَ لَقَدْ عَاتَبَ اللَّهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدِ فِي غَيْر آى مِنَ الْقُرْآنِ وَ مَا ذَكَرَ عَلِيّا علیه السلام إِلَّا بِخَيْرٍ وَ ذَلِكَ نَحْوُ قَوْلِهِ وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّة﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُنزلينَ﴾ (124)
قوله تعالى: ﴿بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾ (125)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله فِي الْعَرِيشِ اللَّهُمَّ إِنَّكَ إِنْ تُهْلِكَ هَذِهِ الْعِصَابَةَ الْيَوْمَ لَا تُعْبَدُ بَعْدَ الْيَوْمِ فَنَزَلَ إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَخَرَجَ يَقُولُ سَيُهْرَمُ الْجَمْعَ وَ يُولُونَ الدُّبُرَ الْآيَةَ فَأَيَّدَهُ اللَّهُ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَكَثَرَهُمْ فِي أَعْيُنِ الْمُشْرِكِينَ وَ قَلَّلَ الْمُشْرِكِينَ فِي أَعْيُنِهِمْ﴾. (4)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿أَنَّ الْوَعْدَ كَانَ يَوْمَ أَحْدِ لِأَنَّ الْمُسْلِمِينَ كَانُوا يَقْتُلُونَ الْمُشْرِكِينَ حَتَّى أَخَلَّ الرُّمَاةُ لِمَكَانِهِمُ الَّذِي أَمَرَهُمُ الرَّسُولُ بِالْقِيَامِ عِنْدَهُ فَأَتَاهُمْ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ قَتَلَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جُبَيْرٍ وَ مَنْ مَعَهُ وَ تُرَاجِعُ الْمُشْرِكُونَ وَ قُتِلَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ سَبْعُونَ رَجُلًا وَ نَادَى مُنَادِ: قُتِلَ محمد صلی الله علیه وآله ثُمَّ مَنَّ اللَّهِ عَلَى الْمُسْلِمِينَ فَرَجَعُوا وَ فِي ذَلِكَ نَزَلَتْ الْآيَةُ﴾. (5)
ص: 752
خداوند شما را در بدر یاری کرد [و پیروز شدید]؛ در حالی که شما نسبت به آن ها ناتوان بودید پس از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید (123)
1- امام صادق علیه السلام- وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ؛ درباره ی علی اله نازل شد.
2- امام صادق علیه السلام- با وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله در میانشان خوار و ذلیل نبودند. تأویل آیه ی وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ ضُعَفَاءُ؛ نازل شده است.
3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- خداوند اصحاب محمد را در آیات متعددی از قرآن مورد عتاب و سرزنش قرار داده ولی علی را جز به نیکی یاد نکرده است و یاد او به نیکی مثل این سخن خداوند است: وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّة.
در آن هنگام که به مؤمنان می گفتی آیا کافی نیست که پروردگارتان شما را به سه هزار نفر از فرشتگان که از آسمان فرود می آیند یاری کند؟! (124)
آری [امروز هم] اگر استقامت و تقوا پیشه کنید و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید پروردگارتان شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان نشان دار مدد خواهد داد.
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- پیامبر صلی الله علیه و آله در زیرسایه ی خانه عرض کرد: خدایا اگر امروز این گروه اندک را از بین ببری بعد از این پرستیده نمی شوی پس این آیه نازل شد به خاطر بیاورید زمانی را [که از شدت ناراحتی در میدان بدر] از پروردگارتان کمک می خواستید. (انفال/9) در نتیجه پیامبر صلی الله علیه و آله خارج شد در حالی که می گفت به زودی آن جمع شکست می خورند و پشت کرده می گریزند... ». پس خداوند او را با پنج هزار فرشته نشاندار یاری کرد و آن ها را در چشم مشرکان زیاد نشان داد و پس مشرکان را در چشم آن ها کم نشان داد.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- این وعده در روز اُحد بود؛ زیرا مسلمانان مشرکان را می کشتند تا این که تیراندازان جایگاهی را که پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داده بود که در آن جا بایستند خالی کردند؛ پس خالدبن ولید از پشت سرشان آمد و عبدالله بن جبیر و کسانی را که با او بودند کشت و مشرکان برگشتند و هفتادنفر از مسلمانان را کشتند و فریاد کنندهای فریاد زد محمد کشته شد». در نتیجه اکثر مسلمانان فرار کردند سپس خداوند بر مسلمانان منّت نهاد و برگشتند و این آیه در این مورد نازل شد.
ص: 753
3- الكاظم علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مُسَوِّمِينَ قَالَ الْعَمَائِمُ اعْتَمَ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَسَدَلَهَا مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَاعْتَمَّ جَبْرَئِيلُ فَسَدَلَهَا مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ﴾. (1)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ مُسَوِّمِينَ كَانَ عَلَيْهِمْ عَمَائِمُ بِيضُ أَرْسَلُوهَا بَيْنَ أَكْتَافِهِمْ﴾. (2)
5- الباقر علیه السلام- ﴿يَكُونُ لِصَاحِب هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةُ فِي بَعْض هَذِهِ الشَّعَابِ... أَمَدَّهُ اللَّهُ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾. (3)
6- المهدى علیه السلام- ﴿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ عَلَى وَلِيِّ الْحَسَنِ علیه السلام وَ وَصِيِّهِ وَ وَارِثِهِ الْقَائِمِ بِأَمْرِكَ وَ الْغَائِبِ فِي خَلْقِكَ... وَ أَقِمْ بِهِ الْحَرْبَ وَأَيَّدَهُ بِجُنْدِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾. (4)
7- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَقَالَ عَلى لَقَدْ أَنْبَأَنِي رَسُولُ اللهِ بنَيَا فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُمِدُّكَ يَا عَلَى علیه السلام يَوْمَ الْجَمَل بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمِين﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَمَا جَعَلَهُ اللهُ إِلَّا بُشْرى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُإِلَّا مِنْ عِنْدِ اللهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ﴾. (136)
قوله تعالى: ﴿لِيَقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنْقَلِبُوا خَائِبِينَ﴾. (127)
قوله تعالى: ﴿لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذَّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ﴾. (128)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَمَّا رَأَى رَسُولُ اللَّهِ وَالْمُسْلِمُونَ مَا فَعَلَ بِأَصْحَابِهِ وَ بِعَمِّهِ حَمْزَةَ مِنَ الْمُثْلَة مِنْ جَدْعِ الْأَنُوفِ وَالأذن وقطع المَذاكِير قالُوا لَئِنْ أدَالَنَا اللَّهُ مِنْهُمْ لَتَفْعَلَنَّ بِهِمْ مِثْلَ مَا فَعَلُوا وَ لَنُمَثْلَنَّ بِهِمْ مُثْلَةَ لَمْ يُمَثْلُهُمْ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبَ بِأَحَدٍ قَطُّ فَنَزَلَتِ الْآيَةُ﴾. (6)
ص: 754
3- امام كاظم علیه السلام- مُسَوِّمِینَ؛ منظور از نشاندار بودن عمّامه ها است. رسول خدا صلی الله علیه و آله عمامه گذاشت و دو طرف آن را از جلو و عقب آویزان کرد و جبرئیل علیه السلام عمامه گذاشت و دو طرف آن را از جلو و عقب آویزان کرد.
4- امام على علیه السلام- مُسَوِّمِینَ؛ برسرشان عمامه های سفید بود که قسمتی از پارچه آن را بین شانه هایشان آویزان کرده بودند.
5- امام باقر علیه السلام- برای صاحب این امر (امام مهدی علیه السلام) غیبتی است در میان بعضی از این لميقات بما کوه ها... خداوند او را یاری کرده است بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ.
6- امام مهدی علیه السلام- خداوندا! بر محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیتش علیهم السلام درود بفرست و بر جایگزین حسن عسکری او جانشین و وارث او که قیام کننده به امر تو و غایب در میان خلق توست، درود فرست.... و به وسیله ی او جنگ را برپا دارد و او را با سپاهی از فرشتگان نشاندار یاری کن.
7- امام علی علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا به خبری آگاه نمود و فرمود: ای علی علیه السلام خداوند در روز جمل تو را به پنج هزار نفر از فرشتگان که نشانه هایی با خود دارند یاری خواهد کرد.
ولی این [یاری فرشتگان] را خداوند فقط برای بشارت و اطمینان خاطر شما قرار داده؛ وگرنه پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است. (126)
[این وعده را که خدا به شما داده] برای این است که قسمتی از [پیکر لشکر] کافران را قطع کند؛ یا آن ها را با ذلت برگرداند؛ تا مأیوس و ناامید [به وطن خود] بازگردند. (127)
هیچ گونه اختیاری [درباره ی عفو کافران یا مؤمنان فراری از جنگ]، برای تو نیست؛ مگر این که [خدا] بخواهد آن ها را ببخشد یا مجازات کند؛ زیرا آن ها ستمکارند.
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمانان مثله شدن یاران و عمویش حمزه و بریده شدن بینیها و گوشها و آلتهای تناسلی را دیدند گفتند اگر خداوند ما را بر آن ها پیروز گرداند، قطعاً مانند آن چه نسبت به ما انجام دادند در موردشان انجام می دهیم و آن چنان آن ها را مثله کنیم که هرگز هیچ یک از عرب کسی را این چنین مثله نکرده باشد». پس این آیه نازل شد.
ص: 755
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابر الْجُعْفِيِّ قَالَ: قَرَأَتُ عِنْدَ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنَّ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَيْئاً وَ شَيْئاً وَ شَيْئاً وَلَيْسَ حَيْثُ ذَهَبْتَ وَلَكِنِّي أخبرُكَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمَّا أَمَرَ نَبيَّهُ صلی الله علیه و آله أَنْ يُظهر وَكَايَةَ عَلى الةِ فَكَرَ فِي عَدَاوَةَ قَوْمِهِ لَهُ وَ مَعْرِفَتِهِ بِهِمْ وَ ذَلِكَ لِلَّذِي فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ عَلَيْهِمْ فِي جَمِيعِ خِصَالِهِ كَانَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ برسول الله صلی الله علیه و آله وَ بِمَنْ أَرْسَلَهُ وَ كَانَ أَنْصَرَ النَّاسِ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَأَقْتَلَهُمْ لِعَدُوِّهِمَا وَأَشَدَّهُمْ بُغْضَاً لِمَنْ خَالَفَهُمَا وَفَضَّلَ عِلْمَهُ الَّذِي لَمْ يُسَاوِهِ أَحَدٌ وَمَنَاقِبَهُ الَّتِي لَا تُحْصَى شَرَفَا فَلَمَّا فَكَّرَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم فِي عَدَاوَةَ قَوْمِهِ لَهُ فِي هَذِهِ الْخِصَالِ وَ حَسَدِهِمْ لَهُ عَلَيْهَا ضَاقَ عَنْ ذَلِكَ فَأَخْبَرَ اللَّهُ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ شَيْءٌ إِنَّمَا الْأَمْرُ فِيهِ إِلَى اللَّهِ أَنْ يُصَيِّرَ عَلِيّا وَصِيَّهُ وَ وَلِيَّ الْأَمْرِ بَعْدَهُ فَهَذَا عَلَى اللَّهُ وَ كَيْفَ لَا يَكُونُ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ وَ قَدْ فَوَّضَ اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ جَعَلَ مَا أَحَلَّ فَهُوَ حَلَالُ وَ مَا حَرَّمَ فَهُوَ حَرَامُ قَالَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. (1)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَر علیه السلام قَوْلَهُ لِنَبِيهِ لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ فَسِّرْهُ لِي قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام لِشَيْءٍ قَالَهُ اللَّهُ وَ لِشَيْءٍ أَرَادَهُ اللَّهُ يَا جَابِرُ إِنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله كَانَ حَريصاً عَلَى أَنْ يَكُونَ عَلَى علیه السلام مِنْ بَعْدِهِ عَلَى النَّاسِ وَكَانَ عِنْدَ اللهِ خِلَافَ مَا أَرَادَ رسول الله صلی الله علیه و آله قَالَ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ عَلَى بِذَلِكَ قَوْلَ اللَّهِ لِرَسُولِهِ لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ يَا مُحَمَّدُ لا الْأَمْرُ [إِلَى فِى عَلَى ا أَوْ فِي غَيْرِهِ أَلَمْ أَتْلُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ فِيمَا أَنْزَلْتُ مِنْ كِتَابِي إِلَيْكَ الم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ إلَى قَوْلِهِ فَلَيَعْلَمَنَّ قَالَ فَوَّضَ رسول الله صلی الله علیه و آله ا الْأَمْرَ إِلَيْهِ﴾. (2)
4- الباقر علیه السلام- ﴿إن رسول الله صلی الله علیه و آله حَرَصَ أَنْ يَكُونَ عَلَى علیه السلام ولِيَّ الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِهِ فَذَلِكَ الَّذِي عَلَى علیه السلام لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ وَكَيْفَ لَا يَكُونُ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ وَ قَدْ فَوَّضَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَقَالَ مَا أَحَلَّ النَّبِيُّ فَهُوَ حَلَالُ وَ مَا حَرَّمَ النَّبى الله فَهُوَ حَرام ﴾. (3)
5- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثَّمَالِيِّ قَالَ: قَرَأْتُ هَذِهِ الْآيَةَ عَلَى أَبي جَعْفَر علیه السلام لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ قَوْلَ اللَّهِ لِنَبِيِّ صلی الله علیه و آله وأنا أريدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنْهَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرَ الله بَلَى وَ شَيْءٌ وَ شَيْ
ص: 756
2- امام باقر علیه السلام- جعفی گوید: نزد امام باقر علیه السلام سخن خدای عزوجل: لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ را قرائت کردم فرمود بله به خدا سوگند به دست او از امر مقداری و مقداری و مقداری است؛ آن طور که تو گمان کرده ای نیست ولی من برای تو توضیح می دهم که خداوند تبارک و تعالی وقتی به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که خلافت و ولایت علی را اظهار نماید، پیامبر صلی الله علیه و آله در دشمنی قوم خود با علی و شناختی که به آنان داشت اندیشید و دشمنی آن ها به خاطر آن بود که خداوند علی علیه السلام را در همه ی خصوصیاتش بر آن ها برتری داد اول کسی بود که به پیامبر خدا و به کسی که او را فرستاد ایمان آورد بیشتر از همه مردم خدا و پیامبرش را یاری نمود و بیشتر از همه با دشمنانشان جنگید و بیشتر از همه با دشمنان خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله دشمن بود و خداوند علمش را- که هیچ کس با او برابری نداشت- و افتخاراتش را- که در شرافت قابل شمارش نیست- بر دیگران برتری داد وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله در دشمنی قومش با او در این صفات و حسادتشان به او فکر کرد از آن دلتنگ شد خداوند به او اطلاع داد که از این امر برای او چیزی نیست؛ اختیار آن با خدا است که علی را جانشین و ولی امر بعد از او قرار دهد. این معنی مقصود خداوند.است چگونه ممکن است پیامبر صلی الله علیه و آله اختیاری نداشته باشد با این که خداوند به او اسی واگذار کرده که هر چه را حلال کند حلال است و هرچه را حرام کند حرام است؛ خداوند فرمود آن چه را رسول خدا صلی الله علیه و آله برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید و از آن چه نهی کرده خودداری نمایید. (حشر /7)
3- امام باقر علیه السلام- جابر گوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم: این آیه را که خدا به پیامبری می فرماید: لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ برایم تفسیر فرمایید. فرمود: جابر! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خیلی میل داشت که علی پس از او فرمانروای مردم شود ولی خدا می دانست چنین نخواهد شد. عرض کردم پس معنی آیه چیست؟ فرمود: بلی منظور این است که می فرماید: «ای محمد! این کار بسته به میل تو نیست در مورد علی زمام و اختیار دست من است در مورد او و دیگران مگر در آیات قرآن بر تو نازل نکردم آیه، الم آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟!... و کسانی که دروغ می گویند تحقق یابد. (عنکبوت/1-3) فرمود: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کار را به خدا واگذاشت».
4- امام باقر علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله اصرار کرد که علی بعد از ایشان ولی امر باشد و این همان چیزی است که خداوند قصد فرمود: «لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ و چگونه او اختیاری ندارد در حالی که خداوند به او واگذار کرده و فرموده: «آن چه پیامبر صلی الله علیه و آله حلال کرد، حلال و آن چه پیامبری حرام کرد، حرام است».
5- امام باقر علیه السلام- لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ را- که سخن خداوند به پیامبرش صلی الله علیه و آله است- برای امام باقر علیه السلام قرائت کردم و من می خواستم درباره ی آن از او سؤال کنم. ابوجعفر علیه السلام فرمود: «بله، مقداری و مقداری اختیار امور با اوست- دو بار تکرار فرمود- و چگونه هیچ اختیاری برای
ص: 757
مَرَّتَيْنِ وَكَيْفَ لَا يَكُونُ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ وَ قَدْ فَوَّضَ اللَّهُ إِلَيْهِ دِينَهُ فَقَالَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَمَا أَحَلَّ رسول الله صلی الله علیه و آله فَهُوَ حَلَالُ وَ مَا حَرَّمَ فَهُوَ حَرَامُ﴾. (1)
6- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالُونَ لِآلِ محمد صلی الله علیه و اله﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَالله ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ يَغْفِرُ مَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾. (129)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَة مِائَةَ أَلْفِ لَحْظَة إِلَى الْأَرْضِ يَغْفِرُ لَنْ يَشاءُ مِنْهُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ مِنْهُ وَيَغْفِرُ لِزَائِرِى قَبْر الْحُسَيْنِ بْنِ عَلَى علیه السلام خَاصَّةَ وَلِأَهْلَ بَيْتِهِمْ وَلِمَنْ يَشْفَعُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَائِنَا مَنْ كَانَ قُلْتَ وَ إِنَّ كَانَ رَجُلًا قَدِ اسْتَوْجَبَ النَّارَ قَالَ وَ إِنْ كَانَ مَا لَمْ يَكُنْ نَاصِيَّا ﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَوْ وُزَنَ رَجَاءُ الْمُؤْمِن وَخَوْفُهُ لَاعْتَدَلا﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافاً مُضاعَفَةٌ وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾. (130)
قوله تعالى: ﴿وَاتَّقُوا النّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ﴾. (131)
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و أما الزَّجْرُ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَهُوَ مَا نَهَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَوَعَدَ الْعِقَابَ لِمَنْ خَالَفَهُ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَى لا تَأْكُلُوا الرّبوا أَضْعَافاً مُضاعَفَة﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَأَطِيعُوا اللهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾. (132)
قوله تعالى: ﴿وَسارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ﴾. (133)
ص: 758
پیامبر صلی الله علیه و آله نیست با این که خداوند دینش را به او واگذار نموده و فرموده است: آن چه را رسول خدا صلی الله علیه و آله برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید و از آن چه نهی کرده خودداری نمایید. (حشر/7) پس آن چه رسول خدا صلی الله علیه و آله حلال کرد حلال است و آن چه حرام کرد، حرام است».
6- امام على علیه السلام- لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِون؛ نسبت به خاندان محمد ظالماند.
و آن چه در آسمان ها و زمین است از آن خداست هر کس را بخواهد و شایسته بداند می آمرزد؛ و هرکس را بخواهد مجازات می کند؛ و خداوند آمرزنده ی مهربان است. (129)
1- امام صادق علیه السلام- سلیمان بن خالد از امام صادق علیه السلام روایت می کند می گوید از ایشان شنیدم که می فرمود: خداوند عزوجل در هر روز و هر شب صدهزار بار نظر به سکنه ی زمین می فرماید و در هر نظر هر کس را که بخواهد آمرزیده و هر کس را که بخواهد عذاب نموده و زائرین قبر امام حسین علیه السلام را خصوصاً و نیز اهل بیت ایشان و کسانی را که زائرین در روز قیامت شفاعت آن ها را می کنند، خواهد آمرزید ناگفته نماند اشخاص شفاعت شده هر کس و هر شخصی که باشد مشمول آمرزش حق تعالی قرار خواهد گرفت اگرچه کسی بوده که مستوجب آتش دوزخ باشد. عرض کردم: اگرچه کسی بوده که مستحق آتش دوزخ «باشد؟ امام فرمود: «اگر چه این طور باشد مشروط به این که ناصبی محسوب نگردد.
2- امام صادق علیه السلام- اگر امید مؤمن و بیم او وزن شود، مساوی هم باشد.
ای کسانی که ایمان آورده اید ربا [و سود پول] را چند برابر نخورید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید تا رستگار شوید (130)
و از آتشی بپرهیزید که برای کافران آماده شده است! (131)
1- امام علی علیه السلام- و اما منع کردن در کتاب خدای عزوجل آن چیزی است که خداوند سبحان از آن نهی کرده و به کسی که با آن مخالفت کند و عده ی عقاب داده است؛ مانند سخن خدای تعالی: ﴿لا تَأْكُلُوا الرّبوا أَضْعافاً مُضاعَفَة﴾.
و خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید. (132)
و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن آسمان ها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است. (133)
ص: 759
1- 1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿سَارِعُوا إِلَى الإِسْلَامِ﴾. (1)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و أما قَوْلُهُ حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ أَوْ هَلُمُوا إِلَى خَيْرِ أَعْمَالِكُمْ وَدَعْوَةِ رَبِّكُمْ وَسَارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِطْفَاءِ نَارِكُمُ الَّتِى أَوقَدْتُمُوهَا عَلَى ظُهُورِكُمْ وَفَكَ-اكِ رقابكُمُ الَّتِي رَهَنْتُمُوهَا بِذُنُوبِكُمْ لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرَ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُبَدِّلَ سَيِّئَاتِكُمْ حَسَنَاتٍ فَإِنَّهُ مَلِكُ كَرِيمُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾. (2)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّ رَسُولَ هِرقُلَ سَأَلَ النَّبِي فَقَالَ إِنَّكَ تَدْعُو إِلَى جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ فَأَيْنَ النَّارُ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم سُبْحَانَ اللَّهِ فَأَيْنَ اللَّيْلُ إِذَا جَاءَ النَّهَارُ﴾. (3)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿و سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ قَالَ إِذَا وَضَعُوهَا كَذَا وَ بَسَطَ يَدَيْهِ إِحْدَاهُمَا مَعَ الْأُخْرَى﴾. (4)
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿سابِقُوا إلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ فَإِنَّكُمْ لَنْ تَنَالُوهَا إِلَّا بِالتَّقْوَى﴾. (5)
2-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَنَالُوهَا إِلَّا بِالتَّقْوَى﴾. (6)
3-3- الرّضا علیه السلام- ﴿وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يُحَاسِبَهُ حِساباً يَسِيراً وَ يُدْخِلَهُ جَنَّاتِ عَدْنٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ فَلْيَتَوَالَ عَلِى بن مُحَمَّدِ الْهَادِى علیه السلام﴾. (7)
ص: 760
1-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- و سارِعُوا به سوی اسلام بشتابید.
2-1- امام علی علیه السلام- ما قول مؤذن حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ یعنی بیایید به سوی بهترین اعمال خویش و دعوت پروردگار خویش و سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فرونشانیدن آتش خویش که آن را به دستهای خویش افروخته اید و رها کردن گردن های خویش که آن ها را به گناهان خویش گرو گرفته اید تا خدا بدی های شما را از شما بپوشاند و گناهان شما را از برای شما بیامرزد و بدی های شما را به خوبی ها بدل کند زیرا که او پادشاهی صاحب کرم و خداوند فضل بزرگ است».
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- فرستاده ی هرقل از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: إِنَّكَ تَدْعُو إِلَى جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ؛ پس آتش کجاست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «خدا پاک و منزه است؛ هنگامی که روز آمد، شب کجاست؟ (کنایه از این که درک این امور از فهم یک انسان معمولی فراتر است)».
2-2- امام صادق علیه السلام- وسارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضِ؛ فرمود: «هنگامی که آسمان و زمین را این چنین قرار دهند». و امام هر دو دست خود را کنار هم باز کرد.
1-3- امام صادق علیه السلام- سابِقُوا إلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ به آن بهشت نمی رسید مگر به وسیله ی تقوا.
2-3- امام علی علیه السلام- بدانید که جز با تقوی و نیکوکاری به آن بهشت نخواهید رسید.
3-3- امام رضا علیه السلام- هر که دوست دارد که خدای عزوجل را ملاقات کند و خداوند حساب او را آسان انجام دهد و جَنَّاتِ عَدْنٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ، پس باید ولایت علی بن محمدهادی را بپذیرد.
ص: 761
4-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿لَّهُمَّ فَمَنْ حَفِظَ فِيهِمْ وَصِيَّتِى فَاحْشُرُهُ فِي زُمْرَتِي وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ مُرَافَقَتِي نَصِيباً يُدْرِكَ بِهِ فَوْزَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ وَ مَنْ أَسَاءَ خِلَافَتِي فِي أَهْلِ بَيْتِي فَاحْرِمْهُ الْجَنَّةَ الَّتِي عَرْضُهَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿أَلَّذينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَاءِ وَالضَّرّاءِ وَالْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ العافينَ عَنِ النّاس وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾. (134)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا مِنْ عَبْدِ كَظَمَ غَيْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِرَا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ وَقَدْ قَالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ وَأَثَابَهُ اللهُ مَكَانَ غَيْظه ذلك﴾. (2)
2-1- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَر وَ غَيْرِهِ قَالُوا: وَقَفَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام رَجُلٌ مِنْ أَهْل بَيْتِهِ فَأَسْمَعَهُ وَشَتَمَهُ فَلَمْ يُكَلِّمْهُ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لِجْلَسَائِهِ: لَقَدْ سَمِعْتُمْ مَا قَالَ هَذَا الرَّجُلُ وَ أَنَا أحِبُّ أَنْ تَبْلُغُوا مَعِى إِلَيْهِ حَتَّى تَسْمَعُوا مِنِّى رَدّى عَلَيْهِ. قَالَ: فَقَالُوا لَهُ: نَفْعَلُ وَ لَقَدْ كُنَّا نُحِبُّ أَنْ يَقُولَ لَهُ وَ يَقُولَ فَأَخَذَ نَعْلَيْهِ وَ مَشَى وَهُوَ يَقُولُ: وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ فَعَلِمْنَا أَنَّهُ لَا يَقُولُ لَهُ شَيْئًا. قَالَ: فَخَرَجَ حَتَّى أَتَى مَنْزِلَ الرَّجُلِ فَصَرَخَ بِهِ فَقَالَ: قُولُوا لَهُ هَذَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ فَخَرَجَ إِلَيْنَا مُتَوَتِّباً لِلشَّرِّ وَ هُوَ لَا يَشْكُ أَنَّهُ إِنَّمَا جَاءَ فَكَافِئَاً لَهُ عَلَى بَعْضٍ مَا كَانَ مِنْهُ فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام: يَا أَخِي إِنَّكَ كُنتَ قَدْ وَقَفْتَ عَلَى آنِفَا فَقُلْتَ وَ قُلْتَ فَإِنْ كُنْتَ قُلْتَ مَا فِيَّ فَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْهُ وَإِنْ كُنتَ قُلْتَ مَا لَيْسَ فِيَّ فَغَفَرَ اللَّهُ لَكَ﴾. (3)
1-3- السجّاد علیه السلام- ﴿عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ قَالَ سَمِعْتُ عَبْدَ الرَّزَّاقِ يَقُول: جَعَلَتْ جَارِيَةً لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام تَسْكُبُ الْمَاءَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَتَوَضَّأُ لِلصَّلَاة فَسَقَطَ الْإِبْرِيقَ مِنْ يَدِ الْجَارِيَة عَلَى وَجْهِهِ فَشَجَّهُ فَرَفَعَ عَلَى بْن الْحُسَيْن علیه السلام رَأْسَهُ إِلَيْهَا فَقَالَتِ الْجَارِيَة إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ
ص: 762
4-3- امام علی علیه السلام- خداوندا! پس هرکس وصیت مرا درباره ی اهل بیتم مراعات نمود او را در گروه من محشور کن و برای او از دوستی با من بهره ای قرار بده که با آن رستگاری آخرت را دریابد. خداوندا و هر کس جانشینی مرا در اهل بیتم تباه سازد او را از بهشتی که وسعت آن، آسمان ها و زمین است محروم گردان.
[همان] کسانی که در توانگری و تنگدستی انفاق می کنند؛ و خشم خود را فرو می برند؛ و از خطای مردم در می گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد. (134)
1-1- امام صادق علیه السلام- هیچ بنده ای خشمی ،فرونخورد جز آن که خدای عزوجل عزت او را در دنیا و آخرت بیفزاید و همانا خدای عزوجل فرماید: ﴿وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ المُحْسِنِینَ﴾ و خدا او را به جای فروخوردن خشمش این پاداش دهد (یعنی او را دوست دارد).
2-1- امام سجاد علیه السلام- از محمدبن جعفر و غیر او گفت: ند یکی از بستگان علی بن الحسين علیه السلام خدمت ایشان آمد به طوری که می شنید شروع به ناسزا گفتن به آن جناب کرد و سخنی با او نگفت همین که رفت امام به حاضرین گفت: شنیدید چه گفت؟ «من مایلم با هم برویم ببینید من چگونه پاسخ او را می دهم» گفتند حاضریم ما مایل بودیم که پاسخ او را بدهی. امام کفش پوشیده به راه افتاد زیر زبان این آیه را تلاوت می کرد و الکاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ. فهمیدم که چیزی به او نخواهد گفت؛ رسید درب منزل آن مرد او را صدا زده فرمود بگویید: «علی بن الحسین با تو کار دارد. آن مرد بیرون آمد آماده بود که با هر ناراحتی مقابله کند یقین داشت که مولا برای کیفر عمل زشتی که او کرده بود آمده، امام علیه السلام: فرمود: «برادر» تو هم اکنون پیش من آمدی و چنین و چنان گفتی اگر راست گفتی از خدا طلب آمرزش می کنم در صورتی دروغ گفته باشی خدا تو را بیامرزد».
3-1- امام سجّاد علیه السلام- عبدالله بن محمد گوید: شنیدم از عبدالرزاق که می گوید: کنیز علی بن الحسين علیه السلام بر روی دست آقا در حال وضو آب می ریخت آفتابه از دستش افتاد و بر صورت امام اصابت کرد صورتش را مجروح کرد سر را به جانب او بلند کرد کنیز گفت: وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ.
ص: 763
وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ فَقَالَ لَهَا قَدْ كَظَمْتُ غَيْظِي قَالَتْ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ قَالَ لَهَا قَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْكِ قَالَتْ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ قَالَ اذْهَبِى فَأَنْتِ حُرَّةً﴾. (1)
4-1- الهادی علیه السلام- ﴿السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا امیر المؤمنين علیه السلام وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ أَوَّلَ الْعَابِدِينَ وَأَزْهَدَ الزَّاهِدِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ وَصَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى خَبِهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً لِوَجْهِ اللَّهِ لَا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُوراً وَ أَنْتَ الْكَاظِمُ لِلْغَيْظِ وَالْعَافِي عَنِ النَّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ المُحْسِنِينَ﴾. (2)
5-1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ قَالَ: قُلْتُ مَا حَدُّ التَّوَاضُعِ الَّذِي إِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ كَانَ مُتَوَاضِعاً فقَال الرّضا علیه السلام التَّوَاضُعُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ يَعْرِفَ الْمَرْءُ قَدْرَ نَفْسِهِ فَيُنْزِلَهَا مَنْزِلَتَهَا بِقَلْبٍ سَلِيمٍ لَا يُحِبُّ أَنْ يَأْتِيَ إِلَى أَحَدٍ إِلَّا مِثْلَ مَا يُؤْتَى إِلَيْهِ إِنْ أَتَى إِلَيْهِ سَيِّئَةً وَارَاهَا بِالْحَسَنَةِ كَاظِمُ الْغَيْظِ عَافِ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾. (3)
6-1- الحسين علیه السلام- ﴿إن أعْفَى النَّاسِ مَنْ عَفَا عَنْ قُدْرَة﴾. (4)
7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ كَظَمَ غَيْظَهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى إِنْفَاذِهِ مَلَاهُ اللَّهُ يَوْمَ القِيامِهِ رِضًا وَ قَالَ: لَيْسَ الشَّدِيدُ بِالصُّرَعَة وَلَكِنَّ الشَّدِيدَ الَّذِي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَب ثُمَّ ذَكَرَ سُبْحَانَهُ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ رُويَ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: إِنَّ هؤلَاءِ فِي أُمَّتِي قَلِيلُ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ وَقَدْ كَانُوا كَثِيراً فِي الْأَمَمِ الَّتِي مَضَتْ وَ فِي هَذَا دَلِيلُ وَاضِحُ عَلَى أَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الْمَعَاصِي مُرَغَبُ فِيهِ مَنْدُوبُ إِلَيْهِ وَإِنْ لَمْ يَكُن واجباً وَ قَالَ النَّبِي مَا عَلَى رَجُلُ مِنْ مَظْلَمَة قَط إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ بِهَا عِزَا ثُمَّ ذَكَرَ سُبْحَانَهُ إِنَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾. (5)
فرمود: «خشم خود را فرو بردم». باز کنیز گفت: وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاس. فرمود: «خدا از تو گذشت». عرض کرد: وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ. فرمود: «برو تو را آزاد کردم».
4-1- امام هادی علیه السلام- سلام و رحمت خداوند و برکات او و درود او و تحیات او بر توای امیر مؤمنان و سرور جانشینان و اولین عبادت کنندگان و زاهدترین زاهدان تو غذای خود را با این که به آن علاقه و نیاز داری به خاطر خدا به مسکین و یتیم و اسیر می دهی و هیچ پاداش و سپاسی از آن ها نمی خواهی و تو فروبرنده خشم خود و در گذرنده از خطای مردم هستی وَ اللهُ يُحِبُّ المُحْسِنِينَ.
5-1- امام رضا علیه السلام- حسن بن جهم از امام رضا علیه السلام مقل می کند که گوید گفتم: «حد تواضعی که چون بنده آن را به جا آورد متواضع است چیست؟ فرمود: تواضع درجاتی دارد برخی از آن ها این است که انسان قدر خود را بشناسد و با دلی سالم خود را به جایگاه خویش نشاند و دوست نداشته باشد که به سوی کسی رود مگر چنان چه به سویش آیند با مردم چنان که با او رفتار کنند، رفتار کنند اگر بدی بیند آن را با نیکی بپوشاند فروخورنده خشم است و از مردم می گذرد و الله يُحِبُّ المُحْسِنِينَ».
6-1- امام حسین علیه السلام- باگذشت ترین مردم کسی است که گذشت با قدرت کند.
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس خشمش را فرو برد در حالی که می تواند به آن ترتیب اثر دهد و انتقام گیرد خداوند روز قیامت او را کاملا راضی می کند و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود توانمندی، به زمین افکندن نیست؛ بلکه توانمند کسی است که هنگام خشم خویشتندار باشد سپس خداوند سبحان العافين عن الناس را بیان فرمود و روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عفو کنندگان، در امت من کم هستند مگر کسی که خداوند او را نگه دارد در حالی که در امت های گذشته زیاد بودند. در این روایت دلیل است بر این که گذشت و عفونمودن خطاها مطلوب و مستحب است هر چند واجب نیست و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هرگز مردی از ستمی گذشت نکرد مگر این که خداوند به وسیله ی آن، عزت او را زیاد نمود سپس خداوند سبحان بیان فرمود که او نیکوکاران را دوست دارد.
1-2- امام حسین علیه السلام- هرکس به کسی نیکی نماید خدا به او نیکی کند ﴿وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾.
2-2- امام على علیه السلام- ﴿وَإِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾؛ من آن محسن هستم.
ص: 765
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَكَانَتْ أُمِّى مِمَّنْ آمَنَتْ وَ اتَّقَتْ وَأَحْسَنَتْ وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَالَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَرَيُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾. (135)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً يَعْنِي الزِّنَى﴾. (2)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ یَعْنِی بِارْتِکَابِ ذَنْبٍ أَعْظَمَ مِنَ اَلزِّنَا وَ نَبْشِ اَلْقُبُورِ وَ أَخْذِ اَلْأَکْفَانِ﴾. (3)
1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ يَقُولُ خَافُوا اللَّهَ فَعَجَّلُوا التَّوْبَةَ﴾. (4)
2-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَا كَانَ اللَّهُ... لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدِ بَابَ التَّوْبَةِ وَ يُعْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةَ﴾. (5)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَ الْعَبْدَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَلَ مِنْ عُدْوَة إِلَى اللَّيْلِ، فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ و قَالَ: الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذَنَبَ ذَنْباً أَجَلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتِ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ وَ إِنْ مَضَتِ السَّاعَاتُ وَ لَمْ يَسْتَغْفِرْ كُتِبَتْ عَلَيْهِ سَيِّئَةُ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيُذَكَّرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِينَ سَنَةً حَتَّى يَسْتَغْفِرَ رَبَّهُ فَيَغْفِرَ لَهُ وَإِنَّ الْكَافِرَ لَيَنْسَاهُ مِنْ سَاعَتِه﴾. (6)
ص: 766
3-2- امام صادق علیه السلام- مادر من از کسانی بود که با ایمان و تقوی و نیکوکار بود و وَ اللهُ يُحِبُّ المُحْسِنِينَ.
و کسانی که هرگاه مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند، خدا را یاد کرده و برای گناهان خود طلب آمرزش می کنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و اصرار بر گناه نمی ورزند در حالی که آگاهند. (135)
1-1- پيامبر صلی الله علیه و آله- إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً؛ يعنى زنا.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم؛ یعنی گناه بزرگتر از زنا که نبش قبر و بردن کفن ها است.
1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ یعنی از خدا ترسیدند و زود توبه کردند.
2-3- امام علی علیه السلام- هرگاه خداوند... در توبه را باز کرد در مغفرت را هم باز می کند
3-3- امام صادق علیه السلام- بنده ی مؤمن که مرتکب گناه شود از بام تا شام مهلت می یابد، اگر از خداوند طلب بخشایش کند گناه او ثبت نمی شود امام صادق علیه السلام فرمود: چون بنده ی مؤمن گناهی کند خدا هفت ساعت به او مهلت دهد و اگر از خدا آمرزش خواست، چیزی بر او نوشته نشود و اگر این ساعت ها گذشت و آمرزش نخواست یک گناه بر او نوشته شود. راستی که مؤمن تا پس از بیست سال هم گناه خود را یادآور شد تا از آن به درگاه پروردگارش آمرزش جوید و او را بیامرزد و کافر همان ساعت آن را فراموش کند.
ص: 767
1-4- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ صَعِدَ إِبْلِيسُ جَبَلًا بِمَكَّةَ يُقَالُ لَهُ ثَوْرُ فَصَرَخَ بِأَعْلَى صَوْتِهِ بِعَفَارِيتِهِ فَاجْتَمَعُوا إِلَيْهِ فَقَالُوا يَا سَيِّدَنَا لِمَ دَعَوْتَنَا قَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فَمَنْ لَهَا فَقَامَ عِفْرِيتُ مِنَ الشَّيَاطِينِ فَقَالَ أَنَا لَهَا بكَذَا وَ كَذَا قَالَ لَسْتَ لَهَا فَقَامَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَقَالَ لَسْتَ لَهَا فَقَالَ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسُ أَنَا لَهَا قَالَ بِمَا ذَا قَالَ أَعِدُهُمْ وَ أَمَنِّيهِمْ حَتَّى يُوَاقِعُوا الْخَطِيئَةَ فَإِذَا وَاقَعُوا الْخَطِيئَةَ أَنْسَيْتُهُمُ الاسْتِغْفَارَ فَقَالَ أَنْتَ لَهَا فَوَكَّلَهُ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (1)
2-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ صَلَّى آخِرَ لَيْلَة مِنْ شَهْرٍ رَمَضَانَ عَشْرَ رَكَعَات... إنَّهُ لا یَرفَعُ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ حَتّی یَغفِرَ اللّهُ له وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ إِنَّهُ مَنْ صَلَّى هَذِهِ الصَّلَاةَ وَاسْتَغْفَرَ هَذَا الِاسْتِغْفَارَ يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنْهُ صَلَاتَهُ وَصِيَامَهُ وَ قِيَامَهُ وَ يَغْفِرُ لَهُ وَيَسْتَجِيبُ لَهُ دُعَاءَهُ لَدَيْهِ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن يَغْفِرُ الذُّنوب إلا الله﴾. (2)
3-4- الصّادق علیه السلام- ﴿رَحِمَ اللهُ عَبْداً لَمْ يَرْضَ مِنْ نَفْسِهِ أَنْ يَكُونَ إِبْلِيسُ نَظِيراً لَهُ فِي دِينِهِ وَ فِي كِتَابِ اللَّهِ نَجَاةُ مِنَ الرَّدَى وَ بَصِيرَةُ مِنَ الْعَمَى وَ دَلِيلُ إِلَى الْهُدَى وَشِفَاءُ لِمَا فِي الصُّدُورِ فِيمَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ الِاسْتِغْفَار مَعَ التَّوْبَةِ قَالَ اللَّهُ وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللهُ وَلَمَّ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ وَقَالَ وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً فَهَذَا مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ وَ اشْتَرَطَ مَعَهُ بِالتَّوْبَةِ وَالْإِقْلَاعَ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ فَإِنَّهُ يَقُولُ إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحَ يَرْفَعُهُ وَ هَذِهِ الْآيَةُ تَدَلُّ عَلَى أَنَّ الِاسْتِغْفَارَ لَا يَرْفَعُهُ إِلَى اللَّهِ إِلَّا الْعَمَلُ الصَّالِحُ وَالتَّوْبَةُ﴾. (3)
4-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللهُ يَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ أَتَاكَ عَبْدِي يَا مُحَمَّدٌ تَائِباً فَطَرَدْتَهُ فَأَيْنَ يَذْهَبُ وَ إِلَى مَنْ يَقْصِدُ وَ مَنْ يَسْأَلُ أَنْ يَغْفِرَ لَهُ ذَنْباً غَيْرى﴾. (4)
ص: 768
1-4- امام صادق علیه السلام- چون این آیه نازل شد: ﴿وَالَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ﴾. ابلیس در مکه بالای کوهی به نام ثور رفت و به فریاد بلند سربازان خود را خواست و به گردش آمدند و گفتند ای سیّد ما برای چه ما را دعوت کردی؟ گفت: «این آیه نازل شده چه کسی در برابر آن قیام می کند؟ یکی گفت من به چنین وسیله»؟ گفت: «تو اهلش نیستی دیگری چنان و چنین گفت، گفت: تو هم اهلش نیستی. وسواس خنّاس گفت: «من اهل آنم». گفت: «به چه وسیله؟ گفت به آن ها وعده دهم و آرزومندشان کنم تا گناه کنند و چون در گناه افتادند آمرزش را از یادشان ببرم گفت: «تو اهل آنی و او را تا قیامت بر این وظیفه گمارد.
2-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس در آخرین شب از ماه رمضان ده رکعت نماز بخواند... سرش را از سجده برنمی دارد تا این که خداوند او را می آمرزد سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت هرکس این نماز را بخواند و این چنین استغفار کند خداوند ،نماز روزه و شب زنده داریش را قبول می کند و او را می آمرزد و دعایش را مستجاب می کند؛ زیرا خدای تبارک و تعالی در کتابش مي فرمايد: ﴿وَ الَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ﴾
3-4- امام صادق علیه السلام- خداوند رحمت کند بنده ای را که راضی نمی شود تا ابلیس در دینش همانند و همتا برای او باشد و در کتاب خدا- یعنی در استغفار به همراه توبه که کتاب خدا شما را بدان امر کرده- نجات از پستی بصیرت از کوری راهنمایی به سوی هدایت و درمانی برای آن چه در سینه ها است می باشد خداوند فرمود: ﴿وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللهُ وَلَرَيُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُون﴾ و فرمود: کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت (نساء/110) و این استغفاری است که خداوند به آن امر نموده و بازگشت به سوی خدا و جداشدن از محرمات را به همراه آن شرط نموده است؛ چون خداوند می فرماید سخنان پاکیزه به سوی او صعود می کند و عمل صالح را بالا می برد. (فاطر/10)» و این آیه دلالت می کند بر این که استغفار را جز عمل صالح و توبه به سوی خداوند بالا نمی برد.
4-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- کیست که گناه را بیامرزد جز خدا خدای عزوجل می فرماید: «ای محمد! بنده ام پیش تو آمد و او را راندی کجا برود و چه کسی را بخواهد و جز من از که خواهش آمرزش گناه خود کند».
ص: 769
5-4- الباقر علیه السلام- ﴿يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ أَ تَرَى الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ يَنْدَمُ عَلَى ذَنْبِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ تَعَالَى مِنْهُ وَ يَتُوبُ ثُمَّ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ تَوْبَتَهُ؟ قُلْتُ: فَإِنَّهُ فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً يُذْنِبُ ثُمَّ يَتُوبُ وَ يَسْتَغْفِرُ فَقَالَ: كُلَّمَا عَادَ الْمُؤْمِنُ بِالاسْتِغْفَارِ وَالتَّوْبَة عَادَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَغْفِرَة وَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ.. وَيَعْفُوا عَنِ السَّيِّئَاتِ فَإِيَّاكَ أَنْ تُقَنَّطَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ رَحْمَة الله﴾. (1)
6-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ قَائِلًا قَالَ بِحَضْرَتِهِ: أَسْتَغْفِرُ اللهَ فَقَالَ: ثَكِلَتُكَ أَمُّكَ أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمُ وَاقِعُ عَلَى سِتَّةِ مَعَانِ أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبَعَةُ وَالرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلَّ فَرِيضَةِ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى يَلْصَقَ الْجِلْدُ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمُ جَدِيدُ وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَة كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَة فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللهَ﴾. (2)
7-4- الباقر علیه السلام- ﴿إنَّ عليا أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ فَقَالَ أَيَّةُ آيَة فِي كِتَابِ اللَّهِ أَرْجَى عِنْدَكُمْ فَقَالَ بَعْضُهُم وَالَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ قَالَ حَسَنَةً وَ لَيْسَتْ إِيَّاهَا﴾. (3)
1-5- الصّادق علیه السلام- ﴿الْمُقِيمُ عَلَى الذَّنْب وَ هُوَ مِنْهُ مُسْتَغْفِرُ كَالْمُسْتَهْزِي﴾. (4)
2-5- الباقر علیه السلام- ﴿إصْرَارُ هُوَ أَنْ يُذْنِبَ الذَّنْبَ فَلَا يَسْتَغْفِرَ اللَّهَ وَلَا يُحَدِّثَ نَفْسَهُ بِتَوْبَة فَذَلِكَ الإضرار﴾. (5)
3-5- الصّادق علیه السلام- ﴿إِيَّاكُمْ وَ الْإِصْرَارَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ فِي ظَهْرِ الْقُرْآنِ وَ بَطْنِهِ وَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَلَيُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ إِلَى هَاهُنَا رِوَايَةُ الْقَاسِمِ بْنِ رَبِيعِ يَعْنِي الْمُؤْمِنِينَ
ص: 770
5-4- امام باقر علیه السلام- ای محمّد بن مسلم مؤمن هر بار که توبه و استغفار کند خداوند نیز توبه او را در هر بار قبول می کند همانا خداوند آمرزنده و بخشنده است توبه را قبول می کند و از بدی ها در می گذرد، پس بپرهیز از این که مؤمنین را از رحمت خدا ناامید کنی.
6-4- امام علی علیه السلام- به شخصی که در حضور ایشان استغفرالله گفت، فرمود: «مادرت بر تو بگرید آیا می دانی استغفار درجه افراد بسیار بلند مرتبه است و شش چیز لازمه ی آن است نخست پشیمانی بر گناه گذشته دوّم تصمیم بر باز نگشتن به آن گناه برای همیشه. سوم پرداخت حقوق خلق خدا به ایشان تا آن که خدا را سبکبار و بدون آن که تعهدی بر تو باشد ملاقات کنی چهارم آن که همهی امور واجبی را که بر عهده ی تو بوده و ترک کرده ای انجام دهی. پنجم آن که کوشش کنی گوشت هایی را که از حرام بر تو روییده است با اندوه ها آب کنی تا آن جا که پوست بدنت به استخوانت بچسبد ششم آن که سختی فرمانبرداری و اطاعت را به پیکر خود بچشانی همچنان که شیرینی گناه را به آن چشانده ای و در این هنگام می توان استغفر الله بر زبان آورد.
7-4- امام باقر علیه السلام- على علیه السلام رو به مردم کرد و فرمود به نظر شما کدام آیه در کتاب خدا امیدوار کننده تر است؟ بعضی گفتند: وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِم. فرمود: «آیه ی نیکویی است ولی امیدوار کننده ترین آیه نیست».
1-5- امام صادق علیه السلام- کسی که بر ارتکاب گناه ادامه می دهد و در همان حال استغفار می کند همچون کسی است که کار مسخره ای را انجام دهد.
2-5- امام باقر علیه السلام- اصرار بر گناه این است که کسی گناهی کند و از خدا آمرزش نخواهد و در فکر توبه نباشد اصرار بر گناه این است.
3-5- امام صادق علیه السلام- بپرهیزید از این که در انجام محرمات ظاهر و باطن الهی که در قرآن بیان شده پافشاری کنید چراکه خداوند می فرماید: ﴿وَلَمَّيُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾؛ تا این جا روایت قاسم بن ربیع است یعنی مؤمنان پیشین هنگامی که از روی فراموشی گناهی مرتکب
ص: 771
قَبْلَكُمْ إِذَا نَسُوا شَيْئاً مِمَّا اشْتَرَطَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ عَرَفُوا أَنَّهُمْ قَدْ عَصَوا اللَّهَ فِي تَركِهِمْ ذَلِكَ الشَّيْ فَاسْتَغْفَرُوا وَ لَمْ يَعُودُوا إِلَى تَرْكِهِ فَذَلِكَ مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ وَلَرَيُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾. (1)
4-5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا صَغِيرَةَ مَعَ الْإِصْرَارِ وَلَا كَبِيرَةَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيها وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ﴾. (136)
قوله تعالى: ﴿قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عَاقِبَةُ المُكَذِّبِينَ﴾. (137)
قوله تعالى: ﴿هذا بيان للنّاس وَ هُدى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ﴾. (138)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ الصَّابِرُونَ فَيَقُومُ عُنُقُ مِنَ النَّاسِ فَيُقَالُ لَهُمُ اذْهَبُوا إِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَابٍ قَالَ فَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ فَيَقُولُونَ لَهُمْ أَيَّ شَيْءٍ كَانَتْ أَعْمَالُكُمْ فَيَقُولُونَ كُنَّا نَصْبَرُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ نَصْرُ عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ فَيَقُولُونَ نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَلا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾. (139)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿قِيلَ لَمَّا انْهَزَمَ الْمُسْلِمُونَ فِى الشِّعْب وَ أَقْبَلَ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ بِخَيْلِ الْمُشْرِكِينَ يُرِيدُ أَنْ يَعْلُو عَلَيْهِمُ الْجَبَلَ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم لَا يَعْلُنَّ عَلَيْنَا اللَّهُمَّ لَا قُوَّةَ لَنَا إِلَّا بِكَ اللَّهُمَّ لَا يَعْبُدُكَ بهَذِهِ البَلْدَة إِلَّا هَوْلَاءِ النَّفَرُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ الْآيَةَ وَثَابَ نَفَرُ رُمَاةُ وَ صَعِدُوا الْجَبَلَ وَ رَمَوْا خَيْلَ الْمُشْرِكِينَ حَتَّى هَزَمُوهُمْ وَ عَلَا الْمُسْلِمُونَ الْجَبَلَ فَذَلِكَ قَوْلُهُ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ عَن ابن عباس رحمه الله علیه﴾. (4)
ص: 772
می شدند در می یافتند که در فروگذاشتن دستور الهی خدا را عصیان کرده اند و از همین رو از او طلب آمرزش می نمودند و دیگر بدان بازنمی گشتند و مقصود خداوند تبارک از آیه ی مذکور این است.
4-5- پیامبر صلی الله علیه و آله- با اصرار بر گناه صغیره ای نمی ماند و با استغفار کبیره ای نمی ماند (یعنی گناه کوچک با اصرار بر آن کبیره خواهد شد و کبیره با استغفار آمرزیده خواهد شد).
چنین کسانی پاداششان آمرزش پروردگار است و باغ هایی بهشتی که از پای درختان آن نهرها جاری است؛ جاودانه در آن می مانند؛ و چه نیکو است پاداش عمل کنندگان (136)
پیش از شما سنت ها [و مجازات های الهی بر طبق اعمال امت ها] وجود داشت پس در روی زمین گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان [آیات خدا] چگونه بوده است؟! (137)
این، بیان و هشداری است برای عموم مردم و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران (138)
1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که روز قیامت برپا شود منادی ندا می کند صابران کجا هستند، در این جا گروهی از مردم بر می خیزند به آن ها گفته می شود بروید و بدون حساب وارد بهشت گردید. فرشتگان از آن ها استقبال می کنند و سؤال می کنند اعمال شما چه بود؟ می گویند: «ما در طاعت و معصیت خدا صبر می کردیم». می گویند: «نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ».
هرگز سست نشوید! و غمگین نگردید؛ و شما برترید اگر ایمان داشته باشید. (139)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وقتی مسلمانان در دره کنار کوه احد شکست خوردند و خالدبن ولید با لشگری از مشرکان آمد تا از کوه بالا رود و بر مسلمانان مسلط شود پیامبر اسلام دست به دعا برداشت و عرض کرد پرودگارا! مشرکان بر ما برتری نیابند خدایا ما جز به یاری تو نیرویی نداریم خدایا در این سرزمین جز این افراد تو را نمی پرستند در نتیجه خداوند این آیه را نازل کرد و گروهی تیرانداز بازگشتند و از کوه بالا رفتند و به طرف لشگر مشرکان تیر پرتاب کردند تا آن ها را ست دادند و مسلمانان بالای کوه رفتند و این مطلب معنای سخن خداست: وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ است».
ص: 773
قوله تعالى: ﴿إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الأَيَّامُ نداولها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَ اللهُ لا يُحِبُّ الظالمينَ﴾ (140)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَلَمَّا دَخَلَ رسول الله صلی الله علیه و آله الْمَدِينَةَ نَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَخْرُجَ فِي أثر الْقَوْمِ وَ لَا يَخْرُجُ مَعَكَ إِلَّا مَنْ به جراحَةُ فَأَمَرَ رسول الله صلی الله علیه و آله مُنَادِياً يُنَادِي يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرين والأنصار مَنْ كَانَتْ به جراحَةُ فَلْيَخْرُجُ وَمَنْ لَمْ يَكُن بِهِ جراحَةُ فَلْيُقِمْ فَأَقْبَلُوا يُضَمَّدُونَ جِراحَاتِهِمْ وَيُدَاوُونَهَا وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى نَيْهِ وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلُونَ الْآيَةَ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ الْآيَةَ فَخَرَجُوا عَلَی مَا بِهِمْ مِنَ اَلْأَلَمِ وَ اَلْجِرَاحِ﴾. (1)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِن يَمْسَسْكُمْ فَرح أى جراح فَقَدْ أَصَابَ الْقَوْمَ جراح مِثْلُهُ﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُها بَيْنَ النَّاسِ قَالَ مَا زَالَ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ علیه السلام دَولَةٌ لِلَّهِ وَ دَولَةً لِإِبْلِيسَ فَأَيْنَ دَولَةُ اللهِ أما هُوَ قَائِم وَاحِدٌ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَلِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ﴾. (141)
1- الباقر علیه السلام- ﴿فَلَعَمْرِى لَرُبَّ حَريص عَلَى أَمْر قَدْ شَقِيَ بِهِ حِينَ أَتَاهُ وَ لَرُبَّ كَارِهِ لِأَمْرِ قَدْ سَعِدَ بِهِ حِينَ أَتَاهُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَلِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَق الْكافِرِينَ﴾. (4)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قامَ إِلَيْهِ صلی الله علیه و اله جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله وَلِلْقَائِمِ مِنْ ولْدِكَ غَيْبَةُ قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله إلى وَ رَبِّي وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الجَنَّةَ وَ لَما يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصّابِرِينَ﴾. (142)
ص: 774
اگر در جنگ احد به شما جراحتی رسید و ضربه ای وارد شد، به آن جمعیت نیز در جنگ بدر جراحتی همانند آن وارد گردید و ما این روزها [ی پیروزی و شکست] را در میان مردم می گردانیم؛ [و این خاصیت زندگی دنیاست] تا خدا، افرادی را که ایمان آورده اند مشخص سازد؛ و [خداوند] از میان خودتان شاهدانی بگیرد و خدا ستمکاران را دوست نمی دارد (140)
1- امام صادق علیه السلام- بعد از جنگ احد زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد مدینه شد جبرئیل ا بر ایشان نازل شد و گفت ای محمد خداوند به تو دستور می دهد که در جستجوی گروه مشرکان بیرون بروی و تنها کسانی که مجروحاند با تو بیرون می روند در نتیجه رسول خدا صلی الله علیه و آله به منادی دستور داد تا فریاد بزند ای جماعت مهاجرین و انصار هرکس مجروح است باید با من از مدینه بیرون برود و هرکس جراحتی ندارد باید بماند پس به مرهم نمودن و مداوای زخم هایشان روی آوردند و خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل کرد: ﴿وَ لَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلُونَ﴾؛ و خدای عزوجل فرمود: ﴿إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ....﴾ پس با این که درد و زخم داشتند برای تعقیب مشرکان از مدینه خارج شدند».
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ؛ یعنی اگر در جنگ احد به شما زخم هایی رسید به آن جمعیت نیز در جنگ بدر زخم هایی همانند آن وارد گردید.
3- امام صادق علیه السلام- وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ یعنی این روزها را میان مردم می گردانیم. از زمان خلقت آدم همیشه دولتی از خدا و دولتی از شیطان بوده پس در این زمان دولت خدا کجاست؟ آگاه باشید که صاحب دولت خدا قائم آل محمد است.
و تا خداوند افراد با ایمان را خالص گرداند [و ورزیده شوند]؛ و کافران را [به تدریج] نابود سازد. (141)
1- امام باقر علیه السلام- به جان خودم که بسا شخصی که به چیزی حریص است و چون به دستش آید به سبب آن بدبخت شود و بسا شخصی که چیزی را ناخوش دارد و چون به آن رسد مایه ی سعادتش گردد، این است که خدای عزوجل فرماید: ﴿وَلِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقِ الْكَافِرِينَ﴾.
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ای رسول خدا صلی الله علیه و آله قائم که از فرزندان شما خواهد بود غیبت خواهد کرد؟ فرمود: «آری به خداوند سوگند وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَق الْكَافِرِينَ».
آیا چنین پنداشتید که تنها با ادعای ایمان وارد بهشت خواهید شد، در حالی که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخص نساخته است؟! (142)
ص: 775
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿رَجَعَ المُنهَرْمُونَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الجَنَّةَ وَ لَّا يَعْلَمِ اللَّهَ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ﴾. (1)
2- الكاظم علیه السلام- ﴿أما وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحْصُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ ثُمَّ تَلَا أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَكُوا وَلَا يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ﴾. (2)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَاللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أعْنَاقَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُونَ وَ تُمَحْصُونَ، ثُمَّ يَذْهَبَ مِنْ كُلِّ عَشْرَةَ شَيْءٌ وَ لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ دَاوُدَ الرَّقْيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ قَالَ إِنَّ اللَّهَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَا هُوَ مُكَوِّنُهُ قَبْلَ أَنْ يُكَوِّنَهُ وَهُمْ ذَرٌّ وَ عَلِمَ مَنْ يُجَاهِدُ مِمَّنْ لَا يُجَاهِدُ كَمَا عَلِمَ أَنَّهُ يُمِيتُ خَلْقَهُ قَبْلَ أَنْ يُمِيتَهُمْ وَلَمْ يُرِهِمْ [يَرَهُمْ] موتى وهُمْ أَحْيَاء﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمتَونَ المَوتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ﴾. (143)
1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَتَّونَ المَوتَ الْآيَةَ إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ لَمَّا أَخْبَرَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَنَازِلِ شُهَدَائِهِمْ يَوْمَ بَدْرٍ مِنَ الْجَنَّةِ رَغِبُوا فِي ذَلِكَ وَقَالُوا اللَّهُمَّ أَرِنَا قِتَالَا نَسْتَشْهِدُ فِيهِ فَأَرَاهُمُ اللَّهُ إِيَّاهُ يَوْمَ أَحْدِ فَلَمْ يَثْبُتُوا إِنَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ مِنْهُمْ ﴾. (5)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ حُذَيْفَةَ [ بْنِ] الْيَمَانِي إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى هَزَمَ جَمْعَ الْمُشْرِكِينَ وَ تَشَتَّتَ أَمْرُهُمْ فَمَضَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب علیه السلام بَيْنَ يَدَيْهِ وَ مَعَهُ اللَّوَاءُ قَدْ خَضَبَهُ بِالدَّمِ وَ أَبُو دُجَانَةَ خَلْفَهُ فَلَمَّا أَشْرَفَ عَلَى الْمَدِينَة فَإِذَا نِسَاء الْأَنْصَارِ يَبْكِينَ رَسُولَ اللَّهِ فَلَمَّا نَظَرُوا إِلَى رَسُول اللَّهِ اسْتَقْبَلَهُ أَهْلُ الْمَدِينَةِ بِأَجْمَعِهِمْ وَمَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِلَى الْمَسْجِدِ وَ نَظَرَ إِلَى النَّاسِ
ص: 776
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- شکست خوردگان از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند؛ پس خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آلهش نازل فرمود: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُم.
2- امام کاظم علیه السلام- به خدا قسم آن چه شما چشم به سوی آن دوخته اید واقع نمی شود مگر بعد از این که تمیز داده شوید و امتحان بدهید و تا هنگامی که جز دس تهای اندک کسی از شما(شیعیان) نمی ماند سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الجَنَّةَ وَ لَا يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِين﴾.
3- امام صادق علیه السلام- به خدا سوگند آن چه آرزویش را دارید واقع نمی شود تا خالص از ناخالص شما شناخته شود و آزمایش شوید سپس در این آزمایش از هر ده نفر به اندازه ای مردود می شود که جز بسیار اندک از شما باقی نمی ماند. سپس امام علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ﴾.
4- امام صادق علیه السلام- داوود رقی گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی آیه: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لما يَعْلَمُ اللهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُم﴾ سؤال کردم فرمود: «خدا به آفریده های خود قبل از آن که بیافریند در همان زمانی که موجودات ریزی در عالم ذر هستند و هنوز آفریده نشده اند- داناتر است و می داند که چه کسی جهاد می کند و چه کسی جهاد نمی کند همان گونه که از زمان مردن خلقش قبل از آن که آن ها را بمیراند خبر دارد و در حالی که ایشان زنده اند مرگشان را به آن ها نشان نداده است.
و شما مرگ [و شهادت در راه خدا] را پیش از آن که با آن روبه رو شوید، آرزو می کردید؛ سپس آن را [با چشم خود] دیدید در حالی که به آن نگاه می کردید و حاضر نبودید به آن تن در دهید. (143)
1- امام باقر علیه السلام- وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ وَلَقَدْ كُنتُمْ تَتَّونَ الموتَ... آمده است: «هنگامی که خدای عزوجل در روز بدر مؤمنان را به جایگاه شهدایشان در بهشت آگاه کرد نسبت به آن مقام و منزلت علاقه مند شدند و گفتند: «خداوند ما را به نبردی رهنمون شو که در آن شهید شویم پس خداوند آن نبرد را در روز اُحد به آن ها نشان داد ولی در جنگ احد همه فرار کردند و جز افرادی که خداوند خواست پایداری نکردند.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- در روز احد بعد از فرار مسلمانان خدای تعالی به وسیله ی فرشتگان و امام علی علیه السلام گروه مشرکان را شکست داد و کارشان دچار پراکندگی و بینظمی شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله به سمت مدينه حرکت کرد در حالی که علی بن ابی طالب پیشاپیش ایشان بود و همراهش پرچمی خون آلود بود و ابودجانه- که خدا از او راضی باشد- پشت سر پیامبری بود. وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله مدینه را دید ناگهان زنان انصار را دیدند که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله گریه می کنند و هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدند همهی اهل مدینه از او استقبال کردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله به طرف مسجد رفت
ص: 777
فَتَضَرَّعُوا إِلَى اللهِ وَ إلَى رَسُولِهِ وأقروا بالذنب و طَلَبُوا التوبة فَأَنْزَلَ اللهُ فِيهِمْ قُرآنَا يَعِينُهُمْ بالبَغْى الَّذِى كَانَ مِنْهُمْ وَ ذَلِكَ قَوْله تَعَالَى: وَلَقَدْ كُنتُمْ تَحنون الموتَ مِنْ قَبل أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وأَنتُمْ تَنظُرُونَ يَقُولُ قَدْ عَايَتُمُ الْمَوْتَ وَالْعَدُوَّ فَلِمَ نقضتُمُ الْعَهْدَ وَ جَزِعْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَقَدْ عَاهَدتُمُ اللَّهَ أَنْ لَا تَنْهَزِمُوا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقَابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَ سَيَجْزِي الله الشَّاكِرِينَ﴾. (144)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: كَرِهْتُ أَنْ أَسْأَلَ أَبَا جَعْفَرَ علیه السلام فِى الرَّجْعَة فَاحْتَلْتُ مَسْأَلَة لَطِيفَةَ لِأَبْلُغَ بِهَا حَاجَتِي مِنْهَا فَقُلْتُ أَخْبِرْنِي عَمَّنْ قُتِلَ مَاتَ قَالَ لَا الْمَوْتُ مَوْتُ وَ الْقَتْلُ قَتْلُ فَقُلْتُ مَا أَحَدٌ يُقْتَلُ إِلَّا مَاتَ قَالَ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ قَوْلُ اللَّهِ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِكَ قَدْ فَرَّقَ بَيْنَ الْقَتْلِ وَ الْمَوْتِ فِي الْقُرْآن فَقَالَ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ فَلَيْسَ كَمَا قُلْتَ يَا زَرَارَةُ الْمَوْتُ مَوْتُ وَ الْقَتْلُ قَتْلُ... قَالَ فَقُلْتُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ أَفَرَأَيْتَ مَنْ قُتِلَ لَمْ يَدْقِ الْمَوْتَ فَقَالَ لَيْسَ مَنْ قُتِلَ بِالسَّيْفِ كَمَنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ إِنَّ مَنْ قُتِلَ لَا بُدَّ أَنْ يَرْجِعَ إِلَى الدُّنْيَا حَتَّى يَذُوقَ الْمَوْتَ﴾. (2)
1- 2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ يَقُولُ فِي الْآيَةِ الْأُولَى إِنَّ مُحَمَّد علیه السلام حِينَ يَمُوتُ يَقُولُ أَهْلُ الْخِلَافِ لِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَضَتْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ مَعَ رسول الله صلی الله علیه و آله فَهَذِهِ فِتْنَةٌ أَصَابَتْهُمْ خَاصَّةً وَ بِهَا ارْتَدُّوا عَلَى أَعْقَابِهِمْ لِأَنَّهُمْ إِنْ قَالُوا لَمْ تَذْهَبْ فَلَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا أَمْرُ وَ إِذَا أَقَرُوا بِالْأَمْرِ لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ صَاحِب بُد﴾. (3)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿[عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْن مَخَلَدِ السَّرَّاج عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ خَرَجَتْ هَذِهِ الرِّسَالَةُ من أَبي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِلَى أَصْحَابه أَنَّهُ كَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ
ص: 778
و مردم به او نگاه کردند و به درگاه خداوند و نزد پیامبرش گریه و زاری نمودند و به گناه خود اعتراف کردند و طلب توبه نمودند؛ پس خداوند آیاتی از قرآن درباره ی آن ها نازل فرمود و به خاطر زیاده روی آن ها در آرزوی مرگ قبل از جنگ احد آن ها را سرزنش کرد و آن آیات این سخن خداوند است ﴿وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ المَوتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ﴾؛ خداوند در این آیه می فرماید شما مرگ و دشمن را با چشم خود دیدید پس چرا عهد و پیمان خود را شکستید و از مرگ نالیدید در حالی که با خداوند عهد و پیمان بسته بودید که از میدان جنگ فرار نکنید.
محمد فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد یا کشته شود شما به گذشته و دوران جاهلیت باز برمی گردید؟! و هرکس به گذشته بازگردد، هرگز به خدا ضرری نمی رساند؛ و خداوند به زودی شاکران [و ثابت قدمان را پاداش خواهد داد. (144)
1-1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: مطلبی داشتم که نمی خواستم ابتدای آن را از حضرت باقر علیه السلام بپرسم. سؤال لطیفی را پیش کشیدم تا در خلال آن به مسئله ی مورد نظرم برسم. آن مسأله لطیف این بود که از آن حضرت پرسیدم آیا کسی که کشته می شود مرده است؟ فرمود: «نه! مرگ مرگ و کشته شدن کشته شدن است یعنی هر کدام حساب جداگانه دارند... عرض کردم: «خداوند در آیه دیگر می فرماید کُلَّ نَفْس ذائِقَةُ الموتِ؛ یعنی هرکس مرگ را می چشد. آیا می فرمایید کسی که کشته می شود مرگ را نمی شد؟ فرمود کسی» که با شمشیر در راه خدا کشته می شود با آن کس که در بسترش جان می دهد یکسان نیستند کسی که کشته می شود ناچار می باید به دنیا برگردد و مجدداً زندگی کند و بعد بمیرد تا مزه ی مرگ را بچشد».
2-1- امام صادق علیه السلام- وَ ما محمّد إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقَابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَ اللهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ؛ در آیه ی اوّل می فرماید: حضرت محمد وقتی از دنیا رفت مخالفین می گویند دیگر لیلة القدر با پیغمبر از میان رفت این فتنه و آشوبی است که دامن آن ها را خصوصاً می گیرد و موجب بازگشت به کفر اوّل می شود زیرا اگر بگویند: لَيْلَةُ الْقَدْرِ از بین نرفته باید خداوند در شب قدر امری نازل و اگر اقرار به امر خدا در شب قدر نمایند باید معتقد به ولی امری شوند.
3-1- امام صادق علیه السلام- این نامه را حضرت صادق علیه السلام به اصحاب نوشت و دستور داد که آن را پیوسته مطالعه نمایند و به یکدیگر تعلیم دهند و عمل به آن نمایند اصحاب نامه را در نمازخانه ی منزل خود می گذاشتند هر وقت نماز را تمام می کردند آن نامه را مطالعه می کردند....
ص: 779
مَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَر فِيهَا وَتَعَاهْدِهَا وَ الْعَمَلَ بهَا فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا... قَدْ عَهِدَ إِلَيْهِمْ رسول الله صلی الله علیه و آله قَبْلَ مَوْتِهِ فَقَالُوا نَحْنُ بَعْدَ مَا قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ يَسَعُنَا أَنْ نَأْخُذَ بمَا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ رَأَى النَّاسِ بَعْدَ مَا قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ رَسُولَهُ وَ بَعْدَ عَهْدِهِ الَّذِي عَهِدَهُ إِلَيْنَا وَ أَمَرَنَا بِهِ مُخَالِفاً لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَمَا أَحَدٌ أَجْراً عَلَى علیه السلام وَ لَا أَبْينَ صَلَالَةَ مِمَّنْ أَخَذَ بِذَلِكَ وَ زَعَمَ أَنَّ ذَلِكَ يَسَعُهُ وَاللَّهِ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَنْ يُطِيعُوهُ و يَتَّبِعُوا أَمْرَهُ في حياة مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله وَ بَعْدَ مَوْتِهِ هَلْ يَسْتَطِيعُ أُولَئِكَ أَعْدَاءُ اللَّهِ أَنْ يَزْعُمُوا أَنَّ أَحَداً مِمَّنْ أَسْلَمَ مَعَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله أَخَذَ بِقَوْلِهِ وَ رَأيهِ وَ مَقَايِيسِهِ فَإِنْ قَالَ نَعَمْ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى علیه السلام و ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيداً وَ إِنْ قَالَ لَا لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ أَنْ يَأْخُذَ بِرَأيهِ وَ هَوَاهُ وَ مَقَايِيسِهِ فَقَدْ أَقَرَّ بِالْحُجَّةِ عَلَى نَفْسِهِ وَهُوَ مِمَّنْ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ يُطَاعُ وَيُتَّبَعُ أَمْرَهُ بَعْدَ قَبْض رسول الله صلی الله علیه و آله وَقَدْ قَالَ اللهُ وَ قَوله وَقَوْلُهُ الْحَقِّ وَما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقَابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ وَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُطَاعُ وَيُتَّبَعُ أَمْرُهُ فِي حَيَاةِ مُحَمَّدِ وَ بَعْدَ قَبْض اللَّهِ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله وَ كَمَا لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مَعَ مُحَمَّدِ لله أَنْ يَأْخُذَ بِهَوَاهُ وَ لَا رَأيهِ وَ لَا مَقاييسِهِ خِلَافاً لِأَمْرِ مُحَمَّدِ فَكَذَلِكَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ بَعْدَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله أَنْ يَأْخُذَ بهَوَاهُ وَ لَا رَأيهِ وَ لَا مَقَاييسهِ﴾. (1)
4-1- الزهراء علیها السلام - ﴿لَمَّا أَجْمَعَ أَبُو بَكْر عَلَى مَنْعِ فَاطِمَةَ فَدَكَ، وَ بَلَغَهَا ذَلِكَ... فَقَالَتْ يَا مَعَاشِرَ الْفِتْيَةِ وَأَعْضَادَ الْمِلَّةِ، وَ أَنْصَارَ الْإِسْلَامِ، مَا هَذِهِ الْعَمِيرَةُ فِي حَتَّى، وَالسِّنَةُ عَنْ ظُلَامَتِي، أَ مَا كَانَ رسول الله صلی الله علیه و آله أَبي يَقُولُ الْمَرْءُ يُحْفَظَ فِي وَلْدِهِ، سَرْعَانَ مَا أَحْدَثْتُمْ، وَ عَجْلَانَ ذَا إِهَالَةٍ، وَلَكُمْ طَاقَةُ بِمَا أَحَاوِلُ، وَ قُوَّةً عَلَى مَا أَطْلُبُ وَ أَزَاولُ، أَ تَقُولُونَ مَاتَ مُحَمَّدٌ.. حُكْمُ فَصْلُ وَقَضَاءُ حتُمْ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ﴾. (2)
ص: 780
با این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از آن ها هنگام مرگ تعهد گرفته اما ایشان مدعی هستند که ما بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله می توانیم برای اجتماع مردم عمل نماییم با عهد و پیمان و دستور اکیدی که خداوند در این مورد به ما داده ایشان فقط منظورشان مخالفت با خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است. کسی که جری بر خداست و گمراه تر از چنین اشخاصی نیست که مدعی هستند به آن ها چنین اجازه ای داده اند. به خدا قسم باید مطیع خدا باشید و پیرو دستور او در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و بعد از مرگش آیا ایشان می توانند اثبات کنند شخصی که اسلام آورده می تواند برای خود و نظر خویش و قیاس در دین عمل کند. اگر بگویند «آری» بر خدا دروغ بسته اند و سخت گمراهاند و اگر بگویند: «نه». برای هیچ کس جایز نیست به هوای نفس و قیاس عمل کند و بر ضرر خویش اقرار نموده و او نیز اعتقاد دارد که پس از پیامبر صلی الله علیه و آله باید پیرو و مطیع او بود خداوند در قرآن کریم می فرماید: و ما محمّد إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ. این فرموده ی خدا در قرآن به واسطه ی آن است که بدانید باید دستور خدا را اطاعت و پیروی کنید در حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و بعد از درگذشت آن جناب همان طوری که هیچ کس در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله نمی توانست به نظر و رأی شخصی خود و قیاس عمل کند.
4-1- حضرت زهراء علیها السلام- هنگامی که ابوبکر عزم خود را بر گرفتن فدک از فاطمه زهرا جزم کرد و خبر به حضرت علیه السلام رسید فاطمه گروه انصار را مخاطب قرار داده فرمود: «ای گروه جوانان ای بازوان توانمند ملت و یاران اسلام این چه سهل انگاری است در ستاندن حق من و چه خوابی است که درباره ی ظلم به من شما را فراگرفته است؟ آیا پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله نمی فرمود: حق مرد درباره ی فرزندانش پاس داشته می شود؟ چه زود در دین بدعت به وجود آوردید و چه سریع در مقابله با دین چاق و فربه شدید و شما بر آن چه من برای آن تلاش می کنم توانایی دارید و بر پس گرفتن آن چه من می طلبم و می خواهم نیرومندید. آیا می گویید که محمد از دنیا رفت و با رفتن او همه چیز تمام شد؟!... مرگ فرمان حق و قضای حتمی خداوند است و ما محمّد إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرُ اللهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ».
ص: 781
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْمُفَضَّل بن عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِئَ الصَّادِقَ الهَلْ لِلْمَأْمُورِ الْمُنْتَظَر الْمَهْدِ مِنْ وَقْتِ مُوَقَتِ يَعْلَمُهُ النَّاسُ فقال الله... ثُمَّ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ يَا مُفَضَّلُ إِلَيْنَا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةَ بَيْنَ يَدَى رسول الله صلی الله علیه و آله نَشْكُو إِلَيْهِ مَا نَزَلَ بِنَا مِنَ الْأُمَّة بَعْدَه... يَشْكُو إِلَيْهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَيَقُولُ... كَانَ اللَّهُ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ فِي نَقْضِهِمْ بَيْعَنِى وَخُرُوجِ طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرِ بِعَائِشَةَ إِلَى مَكَّةَ يُظْهِرَانِ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ وَسَيْرِهِمْ بِهَا إِلَى الْبَصْرَة وَ خُرُوجى إِلَيْهِمْ وَتَذْكِيرِى لَهُمُ اللَّهَ وَإِيَّاكَ وَمَا جئْتَ بِهِ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله فَلَمْ يَرْجِعَا حَتَّى نَصَرَنيَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا حَتَّى أَهْرقَتْ دِمَاءُ عِشْرِينَ أَلَف [الفا] مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ قُطِعَتْ سَبْعُونَ كَفَا عَلَى زِمَامِ الْجَمَلِ فَمَا لَقِيتُ فِي غَزَوَاتِكَ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله وَ بَعْدَكَ أَصْعَبَ يَوْماً مِنْهُ أَبَداً لَقَدْ كَانَ مِنْ أَصْعَب الْحُرُوبِ الَّتِي لَقِيتُهَا وَأَهْوَلِهَا وَ أَعْظَمِهَا فَصَبَرْتُ كَمَا أَدَبَنِيَ اللَّهُ بِمَا أَدْبَكَ بِهِ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ قَوْلِهِ وَاصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلَّا بِالله وَ حَقٌّ وَاللَّهِ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله تَأْوِيلُ الْآيَةِ الَّتِي أَنْزَلَهَا اللهُ فِي الْأُمَّة مِنْ بَعْدِكَ فِي قَوْلِهِ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنَّ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقَابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِين﴾. (1)
6-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ لَيْسَ كُلُّ مَنْ أَقَرَّ أَيْضاً مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَة بِالشَّهَادَتَيْنِ كَانَ مُؤْمِناً إِنَّ الْمُنَافِقِينَ كَانُوا يَشْهَدُونَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً رسول الله صلی الله علیه و آله وَ يَدْفَعُونَ عَهْدَ رسول الله صلی الله علیه و آله بمَا عَهِدَ بِهِ مِنْ دِينِ اللَّهِ وَ عَزَائِمِهِ وَ بَرَاهِين نُبُوَّتِهِ إِلَى وَصِيِّهِ وَ يُضْمِرُونَ مِنَ الْكَرَاهَة لِذَلِكَ وَ النَّقْضَ لِمَا أَبْرَمَهُ مِنْهُ عِنْدَ إِمْكَانِ الْأَمْرُ لَهُمْ فِيمَا قَدْ بَيَّنَهُ اللَّهُ بِقَوْلِهِ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُم﴾. (2)
7-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَبَلَّغَ رسول الله صلی الله علیه و آله مَا قَدْ سَمِعَ وَ عَلِمَ أَنَّ الشَّيَاطِينَ اجْتَمَعُوا إِلَى إِبْلِيسَ فَقَالُوا لَهُ أَ لَمْ تَكُنْ أَخْبَرْتَنَا أَنَّ مُحَمَّداً إِذَا مَضَى نَكَتَتْ أُمَّتُهُ عَهْدَهُ وَ نَقَضَتْ سُنَّتَهُ وَ أَنَّ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ يَشْهَدُ بِذَلِكَ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقابِكُمْ فَكَيْفَ يَتِمُّ هَذَا وَ قَدْ نَصَبَ لِأُمَّتِهِ عَلَماً وَ أَقَامَ لَهُمْ إِمَامًا فَقَالَ لَهُمْ إِبْلِيسُ لَا تَجْزَعُوا مِنْ هَذَا فَإِنَّ أُمَّتَهُ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُ وَيَغْدِرُونَ بِوَصِيَّهِ مِنْ بَعْدِهِ وَيَظْلِمُونَ أَهْلَ بَيْتِهِ وَ
ص: 782
5-1- امام صادق علیه السلام- مفضّل گوید: از آقایم حضرت صادق علیه السلام پرسیدم: «آیا مأموریت [حضرت] مهدی علیه السلام وقت معینی دارد که باید مردم بدانند کی خواهد بود»؟... «ای مفضّل! گویا می بینم که ما ائمه ی آن موقع جلو پیغمبر شده جمع به آن حضرت یه شکایت می کنیم که و امت بعد از وی چه به روز ما آوردند... سپس امیرالمؤمنین علیه السلام به آن حضرت شکایت می کند. می گوید... و خداوند شاهد به چگونگی نقض بیعت من.است طلحه و زبیر عایشه را به بهانه ی ادای مراسم حج و عمره به مکه بردند ولی او را گردش داده به بصره آوردند. من هم ناچار برای جلوگیری از بلوای آن ها بسیج کردم و خدا و شما را به یاد آن ها آوردم ولی آن ها برنگشتند تا این که خداوند مرا بر آن ها پیروز گردانید و خون بیست هزار نفر از مسلمانان ریخته و هفتاد دست که می خواست مهار شتر عایشه را نگه دارد بریده شد ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! «آن چه در جنگ های شما و جنگ های بعد از شما دیدم از جنگ جمل بر من دشوارتر نبود زیرا آن جنگ از سخت ترین و هول انگیزترین و بزرگترین جنگ هایی بود که من دیدم. همان طور که مرا بار آوردی و به این آیه پس صبر کن آن گونه که پیامبران اولو العزم صبر کردند. (احقاف/ 35) و آیه صبر کن و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد (نحل/ 127) من نیز صبر کردم ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! به خدا قسم تأویل این آیه: وَ ما محمّد إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ».
6-1- امام علی علیه السلام- چنین نیست که هر کس از اهل قبله به شهادتین اقرار کند، مؤمن است؛ چرا که منافقان گواهی دادند هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد رسول خداست اما رأی پیامبر صلی الله علیه و آله را درباره سپردن دین خدا و تصمیم ها و برهان های پیامبری خود به وصی اش کنار گذاشتند و ناخشنودی خود را از او در دل پنهان کردند و چون برایشان موقعیتی دست داد، آن چه را حضرت استوار کرده بود شکستند؛ همان چیزی که خداوند برای پیامبرش آشکار کرد و فرمود: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا و وَمَا محمّدٌ إِلا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أعقابكُمْ﴾.
7-1- امام علی علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله امر خداوند را به مردم ابلاغ کردند. در این هنگام شیاطین نزد ابلیس جمع شدند و گفتند: «شما به ما گفتید بعد از این که محمد درگذشت امت او از هم پراکنده خواهند شد و سنّتش در هم خواهد شکست و کتاب او هم به این موضوع اشاره می کند و می گوید: و ما محمّد إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ؛ اکنون چگونه پیامبری او تمام خواهد شد و یا امتش پراکنده می گردند در حالی که برای خود جانشین معین کرده و امامی نصب کرده.است شیطان گفت: شما ترسی نداشته باشید امت او فرمان او را نقض خواهند کرد و با وصی او مکر خواهند نمود و به اهل بیت او ظلم خواهند کرد.
ص: 783
يُهْمِلُونَ ذَلِكَ لِغَلَبَةِ حُبِّ الدُّنْيَا عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ تَمَكُنِ الْحَمِيَّةِ وَالصَّغَائِنِ فِي نُفُوسِهِمْ وَ اسْتِكْبَارِهِمْ وَ عِزْهِم﴾. (1)
8-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ عَلِيّاً كَانَ يَقُولُ فِي حَيَاة رسول الله صلی الله علیه و آله إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَاللَّهِ لَا نَنْقَلِبُ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ وَاللَّهِ لَئِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ لَأَقَاتِلَنَّ عَلَى مَا قَاتَلَ عَلَيْهِ حَتَّى أَمُوتَ وَاللَّهِ إِنِّي لَأَخُوهُ وَ ابْنُ عَمِّهِ وَ وَارتُهُ فَمَنْ أَحَقُّ بِهِ مِنِّى﴾. (2)
9-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ عَلِيّاً كَتَبَ إِلَى مُعَاوِيَة... وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقابِكُمْ فَأَنْتَ وَ شُرَكَاؤُكَ يَا مُعَاوِيَةُ الْقَوْمُ الَّذِينَ انْقَلَبُوا عَلَى أَعْقَابِهِمْ وَارْتَدُّوا وَ نَقَضُوا الْأَمْرَ وَالْعَهْدَ فِيمَا عَاهَدُوا اللَّهَ وَ نَكَثُوا الْبَيْعَةَ وَ لَمْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً أَ لَمْ تَعْلَمْ يَا مُعَاوِيَةُ أنَّ الْأَئِمَّةَ مِنَّا لَيْسَتْ مِنكُمْ﴾. (3)
10-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا مَعْشَرَ النَّاسِ إِنَّهُ بَلَغَنِي مَقَالَتْكُمْ وَإِنِّي مُحَدِّثُكُمْ حَدِيثًا فَعُوهُ وَاحْفَظُوا مِنِّى وَاسْمَعُوهُ فَإِنِّي مُخْبرُكُمْ بِمَا خَصَّ اللَّهُ بِهِ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ بِمَا خَصَّ بِهِ عَلِيّاً مِنَ الْفَضْلِ وَ الْكَرَامَةِ وَفَضَّلَهُ عَلَيْكُمْ فَلَا تُخَالِفُوهُ فَتَنْقَلِبُوا عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ قَدِ اخْتَارَنِي مِنْ خَلْقِهِ فَبَعَثَنِي إِلَيْكُمْ رَسُولًا وَ اخْتَارَ لِى عَلِيّا علیه السلام خَلِيفَةً وَ وَصِيّا﴾. (4)
11-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿[عَنِ الْأَصْبَعِ بْنِ نُبَاتِةَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ * يَقُولُ فِي كَلَامِ لَهُ يَوْمَ الْجَمَل: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ- تَبَارَكَ اسْمُهُ وَ عَزَّ جُنْدُهُ- لَمْ يَقْبِضُ نَبِيّاً قَطُّ حَتَّى يَكُونُ لَهُ فِي أَمَتِهُ مَنْ يَهْدِي بِهْدَاهُ وَ يَقْصِدُ سِيرَتَهُ ، وَ يَدلُّ عَلَى مَعَالِم سَبِيلِ الْحَقِّ الَّذِي فَرَضَ اللَّهُ عَلَى عِبَادِهِ ، ثُمَّ قَراً: وَ ما مُحَمَّدُ إِلَّا رَسُولُ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أعقابكم﴾. (5)
ص: 784
حبّ دنیا بر آن ها چیره خواهد شد و آن ها وصیت محمد را بی اثر خواهند نمود تعصب ها و کینه ها در دل آن ها پیدا خواهد شد و از روی نخوت و تکبر حق را از حق دار خواهند گرفت.
8-1- ابن عباس رحمه الله علیه- حضرت علی علیه السلام در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: «خداوند در این آیه می فرماید و ما محمّد إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أعقابِكُمْ به خدا قسم که ما پس از آن که خداوند هدایتمان فرمود به قهقری بر نخواهیم گشت! به خدا قسم اگر پیامبر صلی الله علیه و آله اله کشته شود یا وفات نماید هر آینه چون او مقاتله نموده و در همان راه من نیز با مخالفین مجاهده خواهم کرد تا وقتی که جان سپارم زیرا من برادر و پسر عمو و وارث او هستم و کیست که نزدیکتر و اولی به آن حضرت از من باشد».
9-1- امام علی علیه السلام- على علیه السلام به معاویه نوشت: «... و خدای عزوجل فرمود: ﴿أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقابِكُمْ﴾؛ پس ای معاویه تو و شریک های تو گروهی هستید که به عقب بازگشتند و مرتد شدند و امر و پیمان را در موردی که با خداوند پیمان بسته بودند نقض کردند و بیعت را ستاندند و هرگز به خداوند زیانی نرساندند ای معاویه آیا نمی دانی که امامان و پیشوایان از ما هستند و از شما نیستند.
10-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای مردم سخنان شما در مورد علیا به من رسید و من حدیثی به شما می گویم پس آن را درک کنید و از من به خاطر بسپارید و آن را بشنوید چون من از آن چه خداوند اهل بیت را به آن اختصاص داد و از فضیلت و شرافتی که علی را به آن اختصاص داد و او را بر شما برتری داد به شما خبر می دهم پس با او مخالفت نکنید که در اثر مخالفت با او به عقب (به دوران جاهلیت و کفر) برگردید و مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ- اللهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللهُ الشَّاكِرِین ای مردم خداوند مرا از میان خلقش برگزید و به سوی شما فرستاد و علی علیه السلام را به عنوان خلیفه و جانشین من برگزید.
11-1- امام علی علیه السلام- در سخنی از ایشان در روز جمل آمده است: «ای مردم! خداوند تبارک تعالی هرگز هیچ پیامبری را از دنیا نبرد تا برای او در امتش کسی باشد که به هدایت او هدایت می کند و راه و روش او را در پیش می گیرد و به نشانه های راه حقی که خداوند بر بندگانش واجب نمود راهنمایی می کند». سپس این آیه را قرائت فرمود: و ما محمّد إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ.....
ص: 785
12-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِذَا دَعَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيَّهُ وَ رَفَعَهُ إِلَيْهِ لَمْ يَكُ ذَلِكَ بَعْدَهُ إِلَّا كَلَمْحَة مِنْ خَفْقَة أَوْ وَمِيضِ مِنْ بَرْقَة إِلَى أَنْ رَجَعُوا عَلَى الْأَعْقَابِ وَ انْتَكَصُوا عَلَى الْأَدْبَارَ وَ طَلَبُوا بِالْأَوْتَارِ وَأَظْهَرُوا الْكَتَائِبَ وَرَدَمُوا الْبَابَ وَفَلُوا الدِّيَارَ وَغَيَّرُوا آثَارَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَ رَغِبُوا عَنْ أَحْكَامِهِ وَ بَعْدُوا مِنْ أَنْوَارِهِ وَاسْتَبْدَلُوا بِمُسْتَخْلَفِهِ بَدِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ وَ زَعَمُوا أَنَّ مَنِ اخْتَارُوا مِنْ آلِ أَبِي قُحَافَةَ أَوْلَى بِمَقَامِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم مِمَّنِ اخْتَارَ رَسُولُ اللَّهِ لِمَقَامِهِ وَ أَنَّ مُهَاجِرَ آل أبي قُحَافَةَ خَيْرُ مِنَ الْمُهَاجِرَى الْأَنْصَارِى﴾. (1)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿فقال رسول الله صلی الله علیه و آله في يوم الغدير... مَعَاشِرَ النَّاسِ أَنْذِرُكُمْ أَنِّي رسول الله صلی الله علیه و آله قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِيَ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مِتُ أَوْ قُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقَابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُر الله شَيْئًا وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ أَلَا وَإِنَّ عَلِيّا علیه السلام هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّكْرِ ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ﴾. (2)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ أَنَسُ بْنُ مَالِک: إِنَّهُ أُتِيَ رسول الله صلی الله علیه و آله بِعَلِيِّ علیه السلام وَ عَلَيْهِ نَيفُ وَسِتُونَ جراحة قَالَ أَبَانُ أَمَرَ النَّبي صلی الله علیه و آله أم سُلَيْمٍ وَأَمَّ عَطِيَّة أن تُداويَاهُ فَقَالَنَا قَدْ خِفْنَا عَلَيْهِ فَدَخَلَ النَّبِي وَالْمُسْلِمُونَ يَعُودُونَهُ وَ هُوَ قَرْحَةُ وَاحِدَةُ فَجَعَلَ النَّبِيُّ يَمْسَحْهُ بِيَدِهِ وَ يَقُولُ إِنَّ رَجُلًا لَقِيَ هَذَا فِي اللَّهِ لَقَدْ أَبْلَى وَ أَعْذَرَ فَكَانَ يَلْتَئِمُ فَقَالَ عَلَى علیه السلام َالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنِي لَمْ أَفِرَّ وَ لَمْ أولى [أول] الدُّبُرَ فَشَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ ذَلِكَ فِي مَوْضِعَيْنِ مِنَ الْقُرْآن وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ﴾. (3)
3-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يَعْنِي بِالشَّاكِرِينَ صَاحِبَک علی بن ابی طالب علیه السلم وَ اَلْمُرْتَدِّینَ عَلَی أَعْقَابِهِمْ اَلَّذِینَ اِرْتَدُّوا عَنْهُ﴾. (4)
4-2- الرّضا علیه السلام- ﴿إن أمير المؤمنين علیه السلام عَضَدَهُ اللهُ بالسَّدَادِ َو وَقْقَهُ لِلرَّشَادِ عَرَفَ مِنْ حَقْنَا مَا جَهَلَهُ غَيْرُهُ فَوَصَلَ أَرْحَامَا قُطِعَتْ وَ آمَنَ أَنْفُسا فُرعَت بَلْ أَحْيَاهَا وَ قَدْ تَلِفَتْ وَ أَغْنَاهَا إِذَا
ص: 786
12-1- امام علی علیه السلام- تا این که خدای عزوجل پیامبرش را نزد خود خواند و او را به سوی خویش بالا برد. بعد از او آن آثار صالحان در آن ها نبود مگر به اندازه ی چشم به هم زدن--ی ی-ا درخشش ،برقی تا این که دوباره به عقب برگشتند و به پشت سر بازگشتند و به ظلم حق اهل بیت را از آن ها طلب نمودند و گردان های جنگی را ظاهر کردند و در خانه ی اهل بیت را بستند و خانه را ویران نمودند و آثار رسول خدا صلی الله علیه و آله را تغییر دادند و از احکامش روی برتافتند و از انوارش دورشدند و به جای جانشین او دیگری را انتخاب.کردند آن را انتخاب کردند و ظالم بودند و گمان کردند کسی که از خاندان ابوقحافه انتخاب نمودند برای مقام رسول خدا صلی الله علیه و آله شایسته تر از آن کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای مقامش برگزید و پنداشتند مهاجر آل ابی قحافه بهتر از مهاجر و یاری کننده پیامبر صلی الله علیه و آله است.
1-2- امام باقر علیه السلام- ای گروه مردم شما را انذار می کنم که من فقط پیامبر و رسول خدا صلی الله علیه و آله هستم که پیش از او پیامبران و فرستادگان گذشتند اگر من بمیرم یا کشته شوم آیا شما به دوران جاهلیّت- پیش از اسلام- برخواهید گشت و هرکس که عقب گرد کند هرگز به خدا گزند و زیانی نرساند و به زودی که خدا سپاسگزاران را پاداش.دهد بدانید در این سوره علی موصوف به صبر و شکر شده و پس از او فرزندانش که از صلب من هستند.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- انس بن مالک گوید: بعد از جنگ احد علی علیه السلام نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آورده شد در حالی که شصت و چند زخم بر او بود ابان گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله به أم سُلَيْم و أم عطيه دستور داد که علی را مداوا کنند آن دو گفتند بر او می ترسیم که در اثر شدت جراحات از دنیا برود. پس رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد و مسلمانان به عیادت علی علیه السلام می آیند در حالی که سرتاسر بدن ایشان پر از زخم است. رسول خدا صلی الله علیه و آله دست خود را بر علیل می کشید و می فرمود: هر مردی به خاطر خدا به ملاقات این شخص بیاید در واقع از فراری که در جنگ احد داشته معذرت خواهی کرده و سرزنشی بر او نیست علی علیه السلام در آن هنگامی که رفته رفته حالش بهتر می شد فرمود: «حمد و سپاس خدا را که مرا چنین قرار داد که فرار نکنم و پشت به دشمن نکنم. خدای متعال نیز از آن مجاهدت و حمد علی علیه السلام در دو جای قرآن قدردانی نمود و آن این دو سخن خدای تعالی است ﴿سَيَجْزِي اللهُ الشَّاكِرِينَ و سَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ﴾.
3-2- ابن عباس رحمه الله علیه- الشَّاكِرِينَ؛ دوست و رفیق تو علی بن ابی طالب است و منظور از کسانی که به عقب جاهلیت بر می گردند همان هایی هستند که از او روی برگرداندند.
4-2- امام رضا علیه السلام- امیرالمؤمنین علیه السلام حقّ ما را آن مقدار شناخت که نزد دیگران مجهول بود پس ارحامی که قطع شده بود صله کرد و نفس هایی که به جزع و فزع درآمده بود ایمن گردانید بلکه زنده گردانید آن ها را و حال آن که تلف شده بودند و بی نیاز گردانید آن ها را که از روی ظلم
ص: 787
افْتَقَرَتْ مُبْتَغِياً رضا رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا يُرِيدُ جَزَاءً مِنْ غَيْرِهِ وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ وَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ الله كِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ لُّوابَ الْآخِرَةِ نُوَتِهِ مِنْهَا وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ﴾. (145)
قوله تعالى: ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِمَا أَصابَهُمْ فِي سَبيلِ الله وَما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكَانُوا وَ اللهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴾. (146)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿الرَّبَّيُّونَ الْجُمُوع الكَثِيرَةُ وَالرُّيَّةُ الْوَاحِدَةُ عَشَرَةُ آلَافٍ فَمَا وَهَنُوا لِما أصابَهُمْ فِي سَبيلِ اللَّهِ مِنْ قَتْلِ نَبِيهِمْ﴾. (2)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِسْحَاقَ بْن عَمَّار الصَّيْرَفِى قَالَ إِنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام كَتَبَ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْن الْحَسَن علیه السلام... فَلَئِنْ كُنْتَ قَدْ تَفَرَّدْتَ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَيْتِكَ مِمَّنْ حُمِلَ مَعَكَ بِمَا أَصَابَكُمْ مَا انْفَرَدْتَ بالْحُزْنِ وَالْغَيْظِ وَالْكَابَةِ وَ أَلِيمٍ وَجَعِ الْقَلْبِ دُونِى وَ لَقَدْ نَالَنِي مِنْ ذَلِكَ مِنَ الْجَزَعِ وَالْقَلَقِ وَ حَرِّ الْمُصِيبَة مِثْلُ مَا نَالَكَ وَلَكِنْ رَجَعْتُ إِلَى مَا أَمَرَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ بِهِ الْمُتَّقِينَ مِنَ الصَّبْرَ وَ حُسْنِ الْعَزَاءِ حِينَ يَقُول... وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبَّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ الله وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللهُ يُحِبُّ الصَّابِرِين أَمْثَالُ ذَلِكَ مِنَ الْقُرْآنِ كَثِيرُ وَ اعْلَمْ أَيْ عَمِّ وَ ابْنَ عَم أَنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَمْ يُبَالِ بِضُرٍّ الدُّنْيَا لِوَلِيهِ سَاعَةً قَطُّ وَ لَا شَيْءَ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الضُّرُّ وَالْجَهْدِ وَ الْبَلَاءِ مَعَ الصَّبْرِ وَ أَنه لَمْ يُبَالِ بِنَعِيمِ ا دُّنْيَا لِعَدُوِّهِ سَاعَةً قَطَّ﴾. (3)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَتَيْتَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ... ثم تَقِفُ بِحِدَاءِ قُبُورِ الشُّهَدَاءِ وَتُومِي إِلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّون أنتُمْ لَنَا فَرَطُ وَنَحْنُ لَكُمْ تَبَعُ وَنَحْنُ لَكُمْ خَلَفَ وَ أَنْصَارُ أَشْهَدُ أَنَّكُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ وَ سَادَةُ الشُّهَدَاءِ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَإِنَّكُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ كَمَا قَالَ اللَّهُ
ص: 788
محتاج شده بودند و پروردگار عالمیان به این امر خشنود است و غیر از خدا پاداش نمی خواهد و سَيَجْزِي الله الشَّاكِرِينَ وَلا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ.
هیچ کس جز به فرمان خدا نمی میرد؛ سرنوشتی است تعیین شده؛ و هر کس پاداش دنیا را بخواهد و در زندگی خود در این راه گام بردارد سهمی از آن را به او خواهیم داد؛ و هرکس پاداش آخرت را بخواهد سهمی از آن به او می دهیم؛ و به زودی شکرگزاران را پاداش خواهیم داد. (145)
چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند. آن ها [هیچ گاه] در برابر آن چه در راه خدا به آنان می رسید سستی نکردند و ناتوان نشدند تن به تسلیم ندادند؛ و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد (146)
1- علیّ بن ابراهیم رحمه الله علیه- لرِّبيُّونَ؛ گروه های زیاد از مردم است و یک ربَّة ده هزار است. فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ الله؛ به خاطر کشته شدن پیامبرشان سست و ناتوان نشدند.
2- امام صادق علیه السلام- اگر تنها تو و افرادی از خانواده ات که با تو به زندان برده شدند- مبتلا به این گرفتاری شده اید در حزن، خشم، غم، اندوه و ناراحتی شدید قلبی تنها- و بدون ما- نیستی به خاطر آن گرفتاری شما همان مقدار بی تابی ناراحتی و اندوه به من رسیده که به شما رسیده است و لکن به صبر و یبایی نیکویی که خدای عزوجل پرهیزگاران را به آن فرمان داده مراجعه کردم آن گاه که می فرماید: ﴿... وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبْتُونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴾ و امثال آن در قرآن زیاد است و ای عموجان و پسر عمو! بدانید که هرگز خداوند به زیان و سختی دنیا برای دوست خود اهمیت نداده و نزد او چیزی محبوب تر از ناراحتی و کوشش و گرفتاری به همراه صبر نیست و هرگز به نعمت های دنیا برای دشمن خود اهمیت نداده است.
3- امام صادق علیه السلام- هنگامی که نزد قبر امام حسین علیه السلام آمدی... سپس روبه روی قبرهای شهداء می ایستی و به همه ی آن ها اشاره می کنی و می گویی سلام بر شما ای مردان الهی! شما بر ما سبقت گرفتید و ما پیرو شما هستیم و ما به دنبال شما و یاوران شما می باشیم. شهادت می دهم که شما یاوران خداوند و سرور شهیدان در دنیا و آخرت هستید و شما یاوران خداوند می باشید همان گونه که خدای عزوجل فرمود: ﴿وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَا وَهَنُوا لِا
ص: 789
عَزَّ وَ جَلَّ وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبْيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكانُوا وَ مَا ضَعُفْتُمْ وَ مَا اسْتَكَنْتُمْ حَتَّى لَقِيتُمُ اللَّهَ عَلَى سَبيلِ الْحَقِّ وَنُصْرَةَ كَلِمَةِ اللَّهِ التَّامَّةِ﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَتَيْتَ قَبْرَ الْحُسَيْن علیه السلام تَقُولُ... يَا ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله أَشْهَدُ أَنَّ لَكَ مِنَ اللَّهِ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ الْفَتْحِ وَ أَنَّ لَكَ مِنَ اللَّهِ الْوَعْدَ الْحَقَّ فِي هَلَاكِ عَدُوِّكَ وَ تَمَامَ مَوْعِدِهِ إِيَّاكَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَاتَلَ مَعَكَ رَبِّيُّونَ كَثِيرُ كَمَا قَالَ اللهُ وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رَبَّيُّونَكَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِما أَصابَهُم﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَما كانَ قَوْهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾. (147)
قوله تعالى: ﴿فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَحُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَاللهُ يُحِبُّ المُحْسِنِينَ﴾. (148)
1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿إشرافَنَا فِي أَمْرِنَا يَعْنُونَ خَطَايَاهُم﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أعقابكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ﴾. (149)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿يَعْنِي عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبَيٍّ حَيْثُ عَبْدِ اللَّهِ بْن أَبَيٍّ حَيْثُ خَرَجَ مَعَ رَسُول اللَّهِ مَعَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله ثُمَّ رَجَعَ يُجَبّر أَصْحَابَهُ قَالَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمُ أَحَدٍ يَوْمُ الْهَزِيمَة: ارْجِعُوا إِلَى دِينِكُمْ عَنْ عَلَى علیه السلام﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ إِيَّاكُمْ وَالتَّجَبُّرَ عَلَى علیه السلام وَاعْلَمُوا أَنَّ عَبْداً لَمْ يُبْتَلَ بِالتَّجَبُّرِ عَلَى علیه السلام إِلَّا تَجَبَّرَ عَلَى دِينِ اللَّهِ فَاسْتَقِيمُوا لِلَّهِ وَ لَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ أَجَارَنَا اللَّهُ وَإِيَّاكُمْ مِنَ التَجَبرٍ عَلَى علیه السلام ولا قُوَّةَ لنَا ولكُمْ إِلا بِالله﴾. (5)
ص: 790
أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ الله وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا و شما سست و ناتوان نشدید و در مقابل دشمن سر تسلیم فرود نیاوردید تا خدا را با راه و روش حق و یاری کلمه ی کامل خدا (امام حسین علیه السلام) ملاقات کردید».
4- امام صادق علیه السلام- هنگامی که نزد قبر امام حسین علیه السلام آمدی می گویی: «... ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله شهادت می دهم که تو صاحب و عده ی یاری و پیروزی از طرف خداوند هستی و وعده حق خداوند به تو آن است که دشمنانت را نابود کند و وعده ای را که به تو داده کامل کند. شهادت می دهم که همراه تو مردان الهی فراوانی جنگ کردند چنان چه خداوند فرمود: ﴿وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِمَا أَصابَهُمْ﴾.
سخنشان تنها این بود که پروردگارا! گناهان و تندروی های ما در کارها را بر ما ببخش. قدم های ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان» (147)
از این رو خداوند پاداش دنیا و پاداش نیک آخرت را به آن ها داد؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد. (148)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- إسرافَنا فِي أَمْرِنا؛ منظورشان خطاهایشان است.
ای کسانی که ایمان آورده اید اگر از کسانی که کافر شده اند اطاعت کنید شما را به گذشته هایتان باز می گردانند؛ و سرانجام زیانکار خواهید شد. (149)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- منظور عبدالله بن ابی هست از آن جایی که با رسول خدا صلی الله علیه و آله خارج شد. سپس وقتی برگشت اصحابش را ترساند و به مؤمنان گفت: روز احد روز شکست است. برگردید و به سوی دینتان و از علی روی برگردانید.
2- امام صادق علیه السلام- مبادا بر خدا تکبّر ورزید بدانید هر بنده ای که مبتلا به بزرگ منشی بر خدا شود تکبّر بر دین خدا می ورزد استوار باشید و برگشت به عقب نکنید که زیانکار خواهید شد. خداوند ما و شما را از خودبینی در رابطه با خدا نگه دارد. لَا قُوَّة لَنَا وَ لَكُمْ إِلَّا بِالله.
ص: 791
قوله تعالى: بَل الله مَوْلاكُمْ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرين﴾ (150)
قوله تعالى: ﴿سَنُلْقي في قُلُوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِالله مَا لَم يُنزل بِهِ سُلْطَاناً وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ﴾ (151)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ لِي جَلَّ جَلَالُهُ: وَ نَصَرْتُكَ بالرُّعْبِ الَّذِي لَمْ أَنْصُرْ بِهِ أَحَداً قَبْلَكَ﴾. (1)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أم أيْمَنَ أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالَ يَا أَمَّ أَيْمَن... سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ لَمَّا ارْتَحَلَ أَبُو سُفْيَانَ وَالْمُشْرِكِينَ يَوْمَ أَحْدِ مُتَوَجِّهِينَ إِلَى مَكَّةَ قَالُوا مَا صَنَعْنَا قَتَلْنَاهُمْ حَتَّى لَمْ يَبْقَ مِنْهُمْ إِلَّا الشَّرِيدُ وَ تَرَكْنَاهُمْ إِذْ هَمُّوا وَقَالُوا ارْجِعُوا فَاسْتَأْصِلُوهُمْ فَلَمَّا عَزَمُوا عَلَى ذَلِكَ أَلْقَى اللَّهُ فِي قُلُوبِهِمْ الرُّعْبَ حَتَّى رَجَعُوا عَمَّا هَمُوا وَ رُويَ أَنَّ الْكُفَّارَ دَخَلُوا مَكَّةَ كَالْمُنْهَزِمِينَ مَخَافَةَ أَنْ يَكُونَ لَهُ الْكَرَةُ عَلَيْهِم﴾. (2)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ يَعِنِي قُرَيشَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّه﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحْشُونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَرَاكُمْ ما تُحِبُّونَ مِنكُمْ مَنْ يُريدُ الدُّنْيا وَ مِنكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْل عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾. (152)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿فَسَاعَدَهُمْ إِبْلِيسُ عَلَى صُورَة سُرَاقَةَ فَلَمَّا أَدْرَكَ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ مَعَ الْمَلَائِكَةِ نَكَصَ إِبْلِيسُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَ قَالَ إِنِّي بَرِىءُ مِنْكُمْ فَكَانَتِ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَ فَوْقَ الْبَنَانِ بِعَمَدِهِمْ وَ رَمَى النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم بِقَبْضَةِ مِنَ الْحَصَى فِي وُجُوهِهِمْ وَ قَالَ شَاهَتِ الْوُجُوهُ فَأَصَابَ عَيْنُ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ فَانْهَزَمُوا فَنَزَلَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَخَشُونَهُمْ وَوَجَدَ ابْنُ مَسْعُودٍ أَبَا جَهْل مَصْرُوعاً مِنْ ضَرْبَة مُعَاذِ بْن عَمْرُو بْن عَفْرَاءَ فَكَانَ يَجُزُّ رَأْسَهُ﴾. (4)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿و أمَّا آيَاتُ الْبَلْوَى بِمَعْنَى الِاخْتِبَارِ قَوْلُهُ: لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ وَ قَوْلُهُ: ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيكُمْ.. وَكُلُّ مَا فِي الْقُرْآنَ مِنْ بَلْوَى هَذِهِ الْآيَاتِ الَّتِي شَرَحَ أَولَهَا فَهِيَ اخْتِبَارُ وَ
ص: 792
(آن ها تکیه گاه شما نیستند،) بلکه ولی و سرپرست شما خداست؛ و او بهترین یاوران است. (150)
به زودی در دل های کافران به سبب این که چیزهایی را برای خدا همتا قرار دادند که [خداوند] هیچ گونه دلیلی درباره ی آن نازل نکرده بود رعب و وحشت می افکنیم؛ و جایگاه آن ها آتش است؛ و چه بد است جایگاه ستمکاران (151)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- خداوند عزوجل به من فرمود: تو را به وسیله ی رعب و وحشتی یاری کردم که هیچ کس را قبل از تو به وسیله ی آن یاری نکردم
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ام ایمن پیش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و فرمود: ای ام ايمن!... سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ وقتی ابوسفیان و مشرکان در روز احد به طرف مکه رفتند، گفتند: «چه کردیم»؟! آن ها را کشتیم تا جز آواره های آن ها باقی نماند و آن ها را رها کردیم وقتی تصمیم گرفتند و گفت: ند: «بازگردید و آن ها را ریشه کن کنید وقتی تصمیم گرفتند آن کار را انجام بدهند، خداوند در دل هایشان رعب و وحشت انداخت و از قصدشان بازگشتند و روایت شده که کفار از ترس این که پیامبر صلی الله علیه و آله بر آن ها چیره شود مانند شکست خوردگان وارد مکه شدند.
3- امام على علیه السلام- سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ؛ منظور از کافران، قریش هستند به خاطر شرکی که به خداوند ورزیدند.
خداوند، وعده ی خود را به شما درباره ی پیروزی بر دشمن در اُحد تحقق بخشید؛ در آن هنگام که دشمنان را به فرمان او به قتل می رساندید؛ تا این که سست شدید؛ و در کار [حفظ سنگرها] به نزاع پرداختید؛ و بعد از آن که خداوند آن چه را دوست می داشتید از غلبه بر دشمن به شما نشان داد نافرمانی کردید. بعضی از شما خواهان دنیا بودند؛ و بعضی خواهان آخرت سپس خداوند شما را از غلبه بر آنان بازگرداند؛ و پیروزی شما به شکست انجامید تا شما را بیازماید و او شما را بخشید؛ و خداوند نسبت به مؤمنان دارای احسان و بخشش است. (152)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- بلیس آن ها را به شکل سراقه یاری کرد و هنگامی که جبرائیل، میکائیل و اسرافیل را با ملائکه دید ابلیس به عقب برگشت و گفت من از شما دوستان و پیروانم بیزارم فرشتگان با میله های آهنیشان ضربه ها را بر بالاتر از گردن (بر سرهای دشمنان) فرود می آوردند و بالاتر از انگشتان دست ها را قطع می کردند رسول خدا صلی الله علیه و آله مشتی سنگریزه به طرف صورت هایشان پرتاب کرد و فرمود: «این چهره ها زشت باد سنگریزه ها به چشم هر یک از آن ها برخورد کرد و شکست خوردند. پس این آیه نازل شد ﴿لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحْشُونَهم﴾ و ابن مسعود، اباجهل را پیدا کرد که از ضربه معاذ بن عمروبن عفراء بر زمین افتاده و او سرش را می برید.
2- امام علی علیه السلام- ما آیاتی که بلوی؛ به معنی آزمون در آن ها آمده عبارتند از: سخن خداوند متعال: ﴿لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ؛ و ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُم﴾؛ و هر چه در قرآن به لفظ بلوی آمده که
ص: 793
أَمْثَالُهَا فِي الْقُرْآنِ كَثِيرَةُ فَهِيَ إِثْبَاتُ الِاخْتِبَارِ وَالْبَلْوَى إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثًا وَ لَا أَهْمَلَهُمْ سُدَى وَ لَا أَظْهَرَ حِكْمَتَهُ لَعِبا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخراكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَماً بغَمُ لِكَيْلا تَحْزَنُوا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا ما أَصابَكُمْ وَ اللهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ﴾. (153)
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فِي قَوْلِهِ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ قَالَ فَلَمْ يَبْقَ مَعَهُ مِنَ النَّاسِ يَوْمَ أَحْدِ غَيْرُ على بن ابى طالب علیه السلام وَ رَجُلُ مِنَ الْأَنْصَارِ﴾. (2)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿فَلَمَّا أَجَابَهُمْ رسول الله صلی الله علیه و آله إِلَى الصُّلْحُ أَنْكَرَ عَلَيْهِ عَامَّةُ أَصْحَابِهِ وَأَشَدُّ مَا كَانَ إنكاراً عُمَرُ.. فَلَمَّا أَكثرُوا عَلَيْهِ قَالَ لَهُمْ إِنْ لَمْ تَقْبَلُوا الصَّلحَ فَحَارِبُوهُمْ فَمَرُّوا نَحْوَ قُرَيْش و هُمْ مُسْتَعِدُّونَ لِلْحَرْبِ وَحَمَلُوا عَلَيْهِمْ فَانْهَزَمَ أَصْحَابُ رسول الله صلی الله علیه و آله هَزِيمَةٌ قَبِيحَةً وَ مَرُّوا برسول الله صلی الله علیه و آله فتبسم رسول الله صلی الله علیه و آله ثُمَّ قَالَ يَا عَلى الخُذِ السَّيْفَ وَاسْتَقْبِلُ قُرَيْشَا فَأَخَذَ امیر المؤمنين علیه السلام سَيْفَهُ وَ حَمَلَ عَلَى قُرَيْشٍ فَلَمَّا نَظَرُوا إِلَى امير المؤمنين علیه السلام تَرَاجَعُوا وَ قَالُوا يَا عَلِيُّ بَدَا لِمُحَمَّدٍ فِيمَا أَعْطَانَا قَالَ لَا فَرَجَعَ أَصْحَابُ رسول الله صلی الله علیه و آله مُسْتَحْيِينَ وَ أَقْبَلُوا يَعْتَذِرُونَ إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ لَهُمْ رسول الله صلی الله علیه و آله .. أ لَسْتُمْ أَصْحَابِي يَوْمَ أَحْدِ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ أحدِ والرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أَخْرَاكُمْ ألَسْتُمْ أَصْحَابِي يَوْمَ كَذَا لَسْتُمْ أَصْحَابِي يَوْمَ كَذَا فَاعْتَذَرُوا إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله وَنَدِمُوا عَلَى مَا كَانَ مِنْهُمْ وَقَالُوا اللَّهُ أَعْلَمُ وَ رَسُولُهُ فَاصْنَعْ مَا بَدَا لَكَ﴾. (3)
1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَوَاهُ الْوَاقِدِيُّ فِي قِصَّةِ الْحُدَيْبِيَّة قَالَ: قَالَ عُمَرُ يَوْمَئِذٍ: يَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَلَمَ تَكُنْ حَدَّثَنَا أَنَّكَ سَتَدْخُلُ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَتَأخُذُ مِفْتَاحَ الكَعْبَة وَتُعَرِّفُ مَعَ الْمُعَرِّفِينَ وَ هَدَيْنَا لَمْ يَصِلْ إِلَى الْبَيْتِ، وَلَا نَحْرُ فَقَالَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله: أ قُلْتُ لَكُمْ فِي سَفَرِكُمْ هَذَا؟ قَالَ عُمَرُ: لَا قَالَ:
ص: 794
شرحش در آغاز داده شد همه به معنی آزمایش و امثال آن در قرآن بسیار است و این ها اثبات آزمایش و بلوی است. در واقع خدای عزوجل مردم را بیهوده نیافریده و آن ها را سر خود رها نکرده و حکمت خود را بازیچه نشان نداده است.
[به خاطر بیاورید] هنگامی را که از کوه بالا می رفتید؛ و یا در بیابان پراکنده می شدید؛ و از وحشت به هیچ کس [از عقب ماندگان] نگاه نمی کردید؛ در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله از پشت سر شما را صدا می زد. سپس اندوه ها را یکی پس از دیگری به شما جزا داد؛ این به خاطر آن بود که دیگر نه برای از دست رفتن چیزی [مانند غنایم جنگی] غمگین شوید و نه به خاطر مصیبت هایی که نه به خاطر مصیبت هایی که بر شما وارد می گردد. و خداوند از آن چه انجام می دهید، آگاه است. (153)
1-1- علىّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُم؛ در روز احد از مردم جز علی بن ابی طالب او مردی از انصار همراه پیامبر صلی الله علیه و آله باقی نماند.
2-1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله درخواست صلح مشرکان را در حدیبیه پذیرفت عموم اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله بر ایشان ایراد گرفتند و از همه بیشتر عمر ایراد گرفت... زمانی که اعتراضشان را بر پیامبر صلی الله علیه و آله بیشتر کردند به آن ها فرمود اگر صلح را نمی پذیرید با آن ها.بجنگید». پس در حالی که آماده ی جنگ بودند، به سوی قریش رفتند و بر آن ها حمله کردند و اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله شکست فاحشی خوردند و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتند. رسول خدا صلی الله علیه و آله تبستم کرد سپس فرمود: ای علی این شمشیر را بگیر و با قریش روبرو شو امیرالمؤمنین علیه السلام شمشیرش را گرفت و به قریش حمله کرد؛ هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام را دیدند، برگشتند و گفتند: «ای علی علیه السلام آیا نظر محمد و در صلح نامه ای که به ما داده عوض شده است»؟ علی علیه السلام فرمود: «نه»! اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله شرمگین بازگشتند و به عذرخواهی از رسول خدا صلی الله علیه و آله اللہ روی آوردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن ها فرمود: .... آیا شما یاران من در روز اُحد نيستيد، إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أَخْراكُمْ. آيا شما اصحاب من در فلان روز نیستید؟ آیا شما یاران من در فلان روز نیستید؟ از رسول خدا صلی الله علیه و آله پوزش خواستند و از آن چه کرده بودند پشیمان شدند و گفتند: «خدا و رسولش یه داناترند؛ پس آن چه صلاح می دانی انجام بده!
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- واقدی در داستان حدیبیه روایت کرده آن روز عمر گفت: یا رسول خدا صلی الله علیه و آله! آیا به ما نگفتی که به زودی وارد مسجدالحرام می شوی و کلید کعبه را می گیری و همراه حاجیان در عرفات وقوف می کنی در حالی که قربانی های ما به خانه کعبه نرسید و ذبح نشد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آیا به شما گفتم در این سفرتان است؟ عمر گفت: «نه» فرمود به زودی وارد مسجد الحرام می شوید و کلید کعبه را می گیرم و در دل مکه سرم را می تراشم و سرتان را می تراشید و همراه حاجیان در عرفات وقوف می کنم».
ص: 795
أَمَا إِنَّكُمْ سَتَدْخُلُونَهُ وَآخُذُ مِفْتَاحَ الْكَعْبَةِ، وَ أَحْلِقُ رَأْسِي وَ رُءُوسَكُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ وَأَعَرِّفُ مَعَ الْمُعَرِّفِينَ. ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عُمَرَ وَ قَالَ أَنَسِيتُمَ يَوْمَ أَحْدِ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ فِي أَخْرَاكُمْ أَنَسِيتُمْ يَوْمَ الْأَحْزَابِ إِذْ جَاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ أَنَسِيتُمْ يَوْمَ كَذَا وَجَعَلَ يُذكِّرُهُمْ أُمُوراً أنَسِيتُمْ يَوْمَ كَذَا فَقَالَ المُسْلِمُونَ: صَدَقَ اللهُ وَرَسُولُهُ، أَنتَ يَا رَسُول الله صلی الله علیه و آله أعْلَمُ بِاللهِ مِنَّا فَلَمَّا دَخَلَ عَامَ القَضِيَّة قَالَ: هَذَا الَّذِي كُنْتُ وَعَدتُكُمْ بِهِ﴾. (1)
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿فَأَمَّا الْغَمُ الْأَوَّلُ فَالْهَزِيمَةُ وَالْقَتْلُ وَ الْغَمُ الْآخِرُ فَإِشْرَافُ خَالِدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَلَيْهِمْ يَقُولُ لِكَيْلا تَحْزَنُوا عَلى ما فاتَكُمْ مِنَ الْغَنِيمَة ولا ما أصابَكُمْ يَعْنِي قَبل إِخْوَانِهِمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشَى طَائِفَةٌ مِنْكُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِالله غَيْرَ الحَقِّ ظَنَّ الجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ اللَّهَ يُخْفُونَ في أَنفُسِهِمْ ما لا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنا هاهنا قُل لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إلى مَضاجِعِهِمْ وَلِيَتَيَ الله ما في صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ ما في قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾. (154)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشَى طَائِفَةٌ مِنْكُمْ وَ طَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ نَزَلَتْ فِي عَلَى علیه السلام غَشِيَهُ النَّعَاسُ يَوْمَ أَحْدِ وَ الْخَوْفُ مُسْهَرُ وَ الْأَمْنُ مُنِيمٌ﴾. (3)
2- ألباقر علیه السلام- ﴿في رواية أبي الْجَارُودِ عَنْ أَبي جَعْفَرَ علیه السلام فِي قَوْلِهِ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ قَالَ يَعْنِي الْهَزِيمَةَ وَ تَرَاجَعَ أَصْحَابُ رسول الله صلی الله علیه و آله الْمَجْرُوحُونَ وَ غَيْرُهُمْ فَأَقْبَلُوا يَعْتَذِرُونَ إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله فَأَحَبَّ اللَّهُ أَنْ يُعَرِّفَ رَسُولَهُ مَن الصَّادِقُ مِنْهُمْ وَ مَنِ الْكَاذِبُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ
ص: 796
سپس رو به عمر کرد و فرمود آیا روز احد یادتان رفته هنگامی که از کوه بالا می رفتید و جمعی در وسط بیابان پراکنده شدند و از شدت وحشت به عقب ماندگان نگاه نمی کردید و من از پشت سر شما را صدا می زدم؟ آیا روز احزاب را فراموش کردید زمانی که آن ها از طرف بالا و پایین شهر بر شما وارد شدند و مدینه را محاصره کردند و زمانی که چشمها از شدت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود؟ آیا فلان روز را فراموش کردید و اموری را به آن ها یادآوری کرد که آیا فلان روز را فراموش کردید؟ مسلمانان گفتند خدا و رسولش راست.گفتند ای رسول خدا صلی الله علیه و آله تو نسبت به خواست خداوند از ما آگاهتری» هنگامی که سال جریان فتح مکه ،فرارسید فرمود: این همان چیزی است که به شما وعده داده بودم
1-2- امام باقر علیه السلام- ما غم و اندوه اوّل شکست و کشته شدن و غم دیگر؛ تسلّط خالد بن ولید بر آن ها بود می فرماید: ﴿لِكَيْلا تَحْزَنُوا عَلى ما فاتَكُمْ﴾؛ بر غنیمتی که از دستتان رفت غمگین نشوید و لا ما أَصابَكُمْ ؛ منظور کشته شدن برادرانشان است وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ.
سپس به دنبال این غم و اندوه آرامشی بر شما فرستاد این آرامش به صورت خواب سبکی بود که در شب بعد از حادثه احد گروهی از شما را فرا گرفت اما گروه دیگری در فکر جان خویش بودند و خواب به چشمانشان نرفت آن ها گمان های نادرستی همچون گمان های دوران جاهلیت درباره ی خدا داشتند و می گفتند آیا چیزی از پیروزی نصیب ما می شود»؟! بگو: «همه ی کارها [و پیروزی ها] به دست خداست آن ها در دل خود چیزی را پنهان می دارند که برای تو آشکار نمی سازند می گویند اگر ما سهمی از پیروزی داشتیم، در این جا کشته نمی شدیم بگو اگر هم در خانه های خود بودید آن هایی که کشته شدن بر آن ها مقرر شده قطعاً بود، به سوی آرامگاه های خود بیرون می آمدند و آن ها را به قتل می رساندند و این ها برای این است که خداوند آن چه در سینه هایتان پنهان دارید بیازماید و آن چه را در دل های شما [از ایمان] است خالص گرداند و خداوند از آن چه در درون سینه هاست با خبر است. (154)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةٌ نُعاساً يَغْشى طائِفَةٌ مِنْكُمْ وَ طَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُم﴾؛ این آیه درباره ی علی نازل شد؛ روز اُحد خواب سبکی او را فراگرفت حال آن که ترس باعث بیدارماندن در شب و آرامش مایه ی خواب راحت است.
2- امام باقر علیه السلام- یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله از مجروحین گرفته تا غیر مجروح برگشته و به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفته و از او عذرخواهی کردند خداوند دوست داشت که راستگو و دروغگو را به پیامبرش بشناساند. در
ص: 797
النَّعَاسِ فِي تِلْكَ الْحَالَة حَتَّى كَانُوا يَسْقُطُونَ إِلَى الْأَرْضِ وَكَانَ الْمُنَافِقُونَ الَّذِينَ يَكْذِبُونَ لَا يَسْتَقِرُّونَ قَدْ طَارَتْ عُقُولُهُمْ وَ هُمْ يَتَكَلَّمُونَ بِكَلَامِ لَا يُفْهَمُ عَنْهُمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَغْشَى طَائِفَةٌ مِنْكُمْ يَعْنِي الْمُؤْمِنِينَ وَ طَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِالله غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قَالَ اللَّهُ لِمُحَمَّدِ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لله يخفُونَ فِي أَنفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنا يَقُولُونَ لَوْ كُنَّا فِي بُيُوتِنَا مَا أَصَابَنَا الْقَتْلُ قَالَ اللَّهُ لَوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللهُ ما فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ فَأَخْبَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ مَا فِي قُلُوبِ الْقَوْمِ وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ مُؤْمِناً وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ مُنَافِقَا كَاذِبَا بِالنُّعَاسِ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿الحسين بن أبي علیه السلام عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: وَ ذَكَرَ يَوْمَ أَحْدِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ كُسِرَتْ رَبَاعِيَتُهُ إِنَّ النَّاسَ وَلَّوْا مُصْعِدِينَ فِى الْوَادِي وَ الرَّسُولُ يَدْعُوهُمْ فِي أَخْرَاهُمْ فَأَثَابَهُمْ غَماً بِغَمٍ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِمُ النَّعَاسَ فَقُلْتُ: الْنَّعَاسُ مَا هُوَ؟ قَالَ : الْهَمُّ فَلَمَّا اسْتَيْقَضُوا قَالُوا كَفَرْنَا وَ جَاءَ أَبُوسُفْيَانَ فَعَلَا فَوْقَ الْجَبَل بِإِلَهِهِ هُبَلَ فَقَالَ: اعْلُ هُبَلُ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَوْمَئِذٍ: اللَّهُ أَعْلَى وَأَجَلُّ فكسِرَتْ رَبَاعِيَةُ رَسُول اللَّهِ وَ اشْتَكَتْ لِئَتُهُ وَ قَالَ: نَنْشُدُكَ يَا رَبِّ مَا وَعَدْتَنِي فَإِنَّكَ إِنْ شِئْتَ لَمْ تُعْبَدُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : يَا عَلَى علیه السلام أَيْنَ كُنتَ؟ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ : لَزِقْتُ الْأَرْضَ فَقَالَ: ذَاكَ الظَّنُّ بِكَ فَقَالَ: يَا عَلَى اثْتِنِي بِمَاءٍ أَغْسِلْ عَنِّى فَأَتَاهُ فِي صَحْفَة فَإِذَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ عَافَهُ وَ قَالَ اثْتِنِي فِي يَدِكَ فَأَتَاهُ بِمَاء فِي كَفِّهِ فَغَسَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله، عَنْ لِحْيَتِهِ﴾. (2)
4- الحسن علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَنْهِ وَ رَحْمَتِهِ لَمَّا فَرَضَ عَلَيْكُمُ الْفَرَائِضَ لَمْ يَفْرِضُ ذَلِكَ عَلَيْكُمْ لِحَاجَة مِنْهُ إِلَيْهِ بَلْ رَحْمَةً مِنْهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لِيَمِيرَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَلِيَبْتَلِيَ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَلِتَتَسَابَقُوا إِلَى رَحْمَتِهِ وَ لِتَفَاضَلَ مَنَازِلُكُمْ فِي جَنَّتِهِ﴾. (3)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مِنْ مُعْجِزَاتِهِ: وَلَمَّا انْكَشَفَتِ الْحَرْبُ يَوْمَ أَحْدِ سَارَ أَوْلِيَاءُ الْمَقْتُولِينَ لِيَحْمِلُوا قَتْلَاهُمْ إِلَى الْمَدِينَةِ فَشَدُّوهُمْ عَلَى الْحِمَالِ وَكَانُوا إِذَا تَوَجَّهُوا بِهِمْ نَحْوَ الْمَدِينَةِ بَرَكَتِ الْجِمَالُ وَ إِذَا تَوَجَّهُوا بِهِمْ نَحْوَ الْمَعْرَكَةِ أَسْرَعَتْ فَشَكَوُا الْحَالَ إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ أَ لَمْ تَسْمَعُوا قَوْلَ اللَّهِ
ص: 798
آن حالت خواب را بر آن ها غالب گردانید تا آن جا که بر زمین افتادند منافقان آن هایی که دروغ می گفتند آرام و قرار نداشتند و عقل هایشان را از دست داده بودند و چیزهایی می گفتند که مفهوم نبود. آن گاه خداوند فرمود ﴿يَغْشَى طَائِفَةٌ مِّنكُمْ﴾؛ که منظور مؤمنان بود ﴿وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهُ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ﴾؛ خداوند به محمد فرمود: ﴿قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لله يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَيَهُنَا﴾ آن ها می گفتند: «اگر در خانه هایمان بودیم کشته نمی شدیم. خداوند فرمود: ﴿لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾. آن گاه خداوند به وسیله ی خواب به پیامبر صلی الله علیه و آله خود خبر داد که در قلب آن قوم چه می گذرد کدامیک از آن ها مؤمن و کدامیک منافق و دروغگوست.
3- امام صادق علیه السلام- حسین بن علاء از امام صادق علیه السلام روایت می کند سخن از روز اُحد به میان آمد که دندان رباعی پیامبر صلی الله علیه و آله شکست و مردم از دره ی میان کوه بالا رفته، گریختند و پیامبر صلی الله علیه و آله از پشت سر آن ها را صدا می زد؛ پس خداوند اندوه ها را یکی پس از دیگری به آن ها جزا داد سپس خواب سبکی بر آن ها فرستاد عرض کردم نعاس چیست؟ امام فرمود: «غم و اندوه- که گویا مانند خواب سبکی فکر آن ها را مشغول کرده بود و هنگامی که بیدار شدند گفتند کافر شدیم و ابوسفیان آمد و بت خود، هبل را بالای کوه برد و گفت بلندمرتبه باد هبل» رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن روز فرمود: «خداوند برتر و با جلالت تر است پس دندان رباعی رسول خدا صلی الله علیه و آله شکسته شد و لثه ی ایشان زخمی شد و عرض کرد: «پروردگارا! آن چه را که به من وعده دادی از تو درخواست می کنم و اگر تو بخواهی ما شکست می خوریم و پرستیده نمی شوی رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی! کجایی؟ عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله به زمین چسبیده ام و از فراری ها نیستم فرمود گمان) به تو همین است سپس فرمود: «ای علی علیه السلام آبی برایم بیاور تا خون ها را از روی خود بشویم. علی کاسه ای آب برای ایشان آورد. رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را نپسندید و فرمود با دستت برایم آب بیاور پس در دستش برای ایشان آب آورد و رسول خدا صلی الله علیه و آله خون را از محاسنش شست».
4- امام حسن علیه السلام- خداوند تبارک و تعالی منت نهاد و رحمتش اقتضا نمود که بر شما واجبات را لازم کند. البته واجب نمودن آن ها نه به خاطر این است که به شما محتاج باشد بلکه رحمت واسعه اش شما را شامل شد باری این الزام و ایجاب به خاطر آن صورت گرفت که خبیث از طیّب تمییز یابد و آن چه در سینه های شماست مورد ابتلا و آزمایش قرار گرفته و نیت های قلبی شما را خالص نموده و هر کدام نسبت به رحمتش از دیگری پیشی گزیده و بالأخره منازل و جایگاهتان در بهشت متفاصل گشته و مراتب هر کدام معلوم گردد.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که جنگ اُحد تمام شد نزدیکان کشته ها آمدند تا شهدای خود را به مدینه ببرند آنان را بر پشت شترها بستند. وقتی که می خواستند به طرف مدینه بروند، شترها حرکت نمی کردند. اما هنگامی که به طرف میدان جنگ متوجه می شدند با سرعت می آمدند. قضیه را به عرض رسول خدا صلی الله علیه و آله رساندند. حضرت علیه السلام فرمود: کلام خدا را نشنیدید که فرمود: قُل لَو
ص: 799
قُل لَوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ فَدْفِنَ كُلُّ رَجُلَيْنِ فِي قَبْرٍ إِلَّا حَمْزَةَ فَإِنَّهُ دُفِنَ وَحْدَهُ﴾. (1)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا سَارَ ابو عبد الله علیه السلام مِنَ الْمَدِينَة... أَتَتْهُ أَزْوَاجُ مُسْلِمِي الْجِنِّ فَقَالُوا يَا سَيِّدَنَا نَحْنُ شِيعَتُكَ وَ أَنْصَارُكَ فَمُرْنَا بِأَمْرِكَ وَمَا تَشَاءُ فَلَوْ أَمَرْتَنَا بِقَتْلَ كُلَّعَدُو لَكَ وَأَنْتَ بِمَكَانِک لَكَفَيْنَاک ذَلِكَ فَجَزَاهُمُ الْحُسَيْنُ خَيْراً وَ قَالَ لَهُمْ أَ وَ مَا قَرَأْتُمْ كِتَابَ اللَّهِ الْمُنْزَلَ عَلَى جدى رسول الله صلی الله علیه و آله أينما تَكُونُوا يُدْرِكُكُمُ الموتُ وَ لَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ لَبَرَزَ الَّذِينَ أَيْنَمَا. كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ وَإِذَا أَقَمْتُ بِمَكَانِي فَبِمَا ذَا يُبْتَلَى هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا يُخْتَبَرُونَ وَ مَنْ ذَا يَكُونُ سَاكِنَ حُفْرَتِي بِكَرْبَنَاءَ وَقَدِ اخْتَارَهَا اللَّهُ يَوْمَ دَحَا الْأَرْضَ وَجَعَلَهَا مَعْقِلًا لِشِيعَتِنَا وَ يَكُونُ لَهُمْ أَمَانَا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَكِنْ تَحْضُرُونَ يَوْمَ السَّبْتِ وَهُوَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ الَّذِي فِي آخِرِهِ أَقْتَلُ وَ لَا يَبْقَى بَعْدِي مَطْلُوبُ مِنْ أَهْلِي وَنَسَبِي وَإِخْوَتِي وَأَهْلِ بَيْتِي وَ يُسَارُ بِرَأْسِي إِلَى يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ﴾. (2)
7- الرّضا علیه السلام- ﴿فَأَصْبَح اله ميتاً فَكَانَ آخِرُ مَا تَكَلَّمَ بِهِ قُلْ لَوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرَا مَقْدُوراً﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَكَّمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضٍ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴾. (155)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْن إِسْمَاعِيلَ بْن صَبيح مُعَنْعَنَاً عَن ابْنِ عَبَّاسِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ: وَلَقَدْ عَاتَبَ اللَّهُ جَمِيعَ أَصْحَابِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله وَ مَا ذَكَرَ عَلِيّا علیه السلام إِلَّا بِخَيْر قَالَ قُلَتْ وَ أَيْنَ عَاتَبَهُمْ قَالَ قَوْلُهُ إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ لَمْ يَبْقَ أَحَدٌ مَعَهُ غَيْرُ علی بن ابی طالب علیه السلام وَ جَبْرَئِيلَ﴾. (4)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَلَقَدْ رَأَيْتُنِي وَ انْفَرَدَتْ يَوْمَئِذٍ مِنْهُمْ فِرْقَةً خَشْنَاءُ فِيهَا عِكْرِمَةُ بْنُ أَبِي جَهْلِ فَدَخَلْتُ وَسْطَهُمْ بِالسَّيْفِ فَضَرَبْتُ بِهِ وَاشْتَمَلُوا عَلَى حَتَّى أَفْضَيْتُ إِلَى آخِرِهِمْ ثُمَّ كَرَرْتُ
ص: 800
كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ؛ پس هر دو نفر در یک قبر دفن شدند مگر حمزه ای که در یک قبر دفن شد.
6- امام صادق علیه السلام- هنگامی که امام حسین از مدینه حرکت نمود... سپس گروه هایی از جن که مسلمان بودند به حضور امام حسین مشرف شدند و گفتند: ای مولای ما! ما شیعه و انصار تو هستیم هر امری که داری و هر چه که می خواهی به ما بفرما اگر تو ما را به قتل کلیه ی دشمنانت مأمور فرمایی و در همین مکان باشی ما برای تو کافی خواهیم بود». امام حسین علیه السلام به آنان جزای خیر داد و فرمود: آیا قرآنی را که خدا بر جدّم نازل کرده قرائت نکرده اید که می فرماید در هرجا که باشید مرگ شما را می رباید و لو این که در برج و باروهای مرتفع و محکم باشید نیز می فرماید: حتماً آن افرادی که قتل برای آنان نوشته شده به سوی محل شهادت خود خواهند رفت اگر من در مکان خود بمانم پس این مردم چگونه آزمایش خواهند شد؟ و چه کسی در بقعه ی من که در کربلاست ساکن خواهد شد؟ در صورتی که خدا در موقع گسترش زمین آن بقعه را برای من انتخاب نموده و آن را پناگاهی برای شیعیان ما قرار داده و در دنیا و آخرت برای ایشان محل امن و امان خواهد بود شما روز شنبه که روز عاشور است و من در آخر آن روز شهید خواهم شد نزد من بیایید در آن روز احدی از مردان اهل بیت و برادران من باقی نخواهد ماند. آن روز سر من برای یزید فرستاده خواهد شد.
7- امام رضا علیه السلام- [امام علیه السلام] صبح از دنیا رفت آخرین سخنی که بر زبان آورد این آیه بود ﴿قل لَوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ وَ كَانَ أَمْرُ اللَّهُ قَدَراً مَقْدُوراً﴾.
کسانی از شما که در روز روبه رو شدن دو جمعیت با یکدیگر [در جنگ اُحد]، فرار کردند، شیطان آن ها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ ولی خداوند آن ها را بخشید زیرا خداوند آمرزنده و دارای حلم است. (155)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- معنعنا از ابن عباس رحمه الله علیه- نقل می کند خداوند تمام یاران پیامبر صلی الله علیه و آله را سرزنش کرد و علی علیه السلام را جز به نیکی یاد نکرد گفتم آن ها را کجا سرزنش نمود؟ فرمود: «سخن خداوند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الجَمْعَانِ﴾ ور [نه] جز على بن ابی طالب و جبرئيل علیه السلام کسی همراه پیامبر صلی الله علیه و آله باقی نماند.
2- امام علی علیه السلام- در جنگ اُحد خودم را تنها دیدم و آن روز گروهی از دشمن با ابزار جنگی فراوان از آن ها جدا شدند که در میانشان عکرمة بن ابی جهل بود با شمشیر میان آن ها وارد شدم و شمشیر زدم و آن ها مرا احاطه کردند تا این که راه را باز کردم و به آخرین نفر آن ها رسیدم. سپس دوباره برای نبرد به میان آن ها بازگشتم تا این که از جایی که آمدم بازگشتم و لیکن کشته نشدم و
ص: 801
فِيهِمُ الثَّانِيَةَ حَتَّى رَجَعْتُ مِنْ حَيْثُ جِئْتُ وَلَكِنَّ الْأَجَلَ اسْتَأْخَرَ وَ يَقْضِي اللَّهُ أَمْراً كَانَ مَفْعُولًا قَالَ وَ كَانَ عُثْمَانُ مِنَ الَّذِينَ تَوَلَّى يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا اسْتَزَهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا قَالَ هُمْ أَصْحَابُ الْعَقَبَة﴾. (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا اسْتَزَهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا فَهُوَ عُقْبَةُ بْنُ عُثْمَانَ وَ عُثْمَانُ بْنُ سَعْدِ﴾. (3)
5- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّمَا اسْتَزَكَّهُمُ الشَّيْطَانُ أَي خَدَعَهُمْ حَتَّى طَلَبُوا الْغَنِيمَةَ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا قَالَ بِذُنُوبِهِمْ وَلَقَدْ عَفَا اللهُ عَنْهُم﴾. (4)
قوله تعالي: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ الله ذالِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾. (156)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا يَعْنِي عَبْدِاللَّهِ بْنَ أَبَيٍّ وَأَصْحَابَهُ الَّذِينَ فَعَدُوا عَن الْحَرْب﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ في سَبيل الله أَو مُتُّم لَمَغْفِرَةٌ مِنَ الله وَرَحْمَةٌ خَيْرٌيما يَجْمَعُونَ﴾. (157)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿عن جابر عن أَبي جَعفَر علیه السلام قَالَ: أَتَدْرِى مَا سَبِيلُ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ لَا وَاللَّهِ إِلَّا أَنْ أَسْمَعَهُ مِنْكَ قَالَ سَبِيلُ اللَّهِ هُوَ عَلَى ال وَ ذُرِّيَّتُهُ وَسَبيلُ اللَّهِ مَنْ قُتِلَ فِي وَلَايَتِهِ قُتِلَ فِي سَبِيل اللَّهِ وَ مَنْ مَاتَ فِى وَلَايَتِهِ مَاتَ فِي سَبيل الله﴾. (6)
ص: 802
مرگ به تأخیر افتاد و خداوند کاری را که می بایست انجام شود تحقق می بخشد. فرمود: «و عثمان از کسانی بود که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر [در جنگ اُحد] قرار کرد».
3- امام صادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا اسْتَزَهَّمُ الشَّيْطَانُ بِبَعضٍ مَا كَسَبُوا﴾ درباره ی یاران پیامبر صلی الله علیه و آله است که در گردنه ی اُحد بودند.
4- امام صادق علیه السلام- ﴿إِنَّمَا اسْتَزَهَّمُ الشَّيْطَانُ بِبَعضٍ مَا كَسَبُوا﴾ «درباره ی عقبة بن عثمان و عثمان بن سعد می باشد.
5- امام باقر علیه السلام- ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَهُمُ الشَّيْطَانُ﴾ یعنی آن ها را فریب داد و به دنبال غنیمت رفتند. بِبَعض مَا كَسَبُوا؛ یعنی به دلیل گناهانشان. ولی خداوند آن ها را بخشید.
ای کسانی که ایمان آورده اید همانند کافران نباشید که چون برادرانشان به مسافرتی می روند [و می میرند یا در جنگ شرکت می کنند و کشته می شوند] می گویند اگر آن ها نزد ما بودند نمی مردند و کشته نمی شدند! [شما از این گونه سخنان نگویید] تا خدا این حسرت را بر دل آن ها بگذارد خداوند زنده می کند و می میراند؛ و زندگی و مرگ به دست اوست؛ و خدا به آن چه انجام می دهید، بیناست. (156)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا﴾ عبدالله بن ابی و یارانش که از جنگ دست کشیدند.
و اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید [زیان نکرده اید؛ زیرا آمرزش و رحمت خدا، از آن چه [آن ها در طول عمر خود] جمع آوری می کنند، بهتر است.(157)
1-1- امام باقر علیه السلام- جابر از امام باقر علیه السلام نقل می کند امام فرمود: «می دانی راه خدا چیست»؟ عرض کردم نه به خدا مگر از شما بشنوم فرمود: راه علی علیه السلام و فرزندان اوست هر که در راه ولایت او کشته شود در راه خدا کشته شده و هر که در ولایت علی علیه السلام بمیرد در راه خدا مرده است».
ص: 803
1-2- الباقر علیه السلام- ﴿وَأَمَّا قَوْلُهُ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ فَإِنَّهَا وَكَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام﴾. (1)
2-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿رَحْمَتُهُ وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب فَبِذلِكَ قَالَ بِالنُّبُوَّةِ وَالْوَلَايَةِ فَلْيَفْرَحُوا يَعْنِي الشَّيعَةَ هُوَ خَيْرٌ مَّا يَجْمَعُونَ يَعْنِي مُخَالِفِيهِمْ مِنَ الْمَالِ وَالْأَهْلِ وَالْوَلَدِ فِي دَارِ الدُّنْيَا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَلَئِنْ مُتُمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى الله تُحْشَرُونَ﴾. (158)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ كَرِهْتُ أَنْ أَسْأَلَ أَبَا جَعْفَرَ علیه السلام فِى الرَّجْعَة فَاحْتَلْتُ مَسْأَلَة لَطِيفَةً لِأَبْلُغَ بِهَا حَاجَتِي مِنْهَا فَقُلْتُ أَخْبرنى عَمَّنْ قُتِلَ مَاتَ قَالَ لَا الْمَوْتُ مَوْتُ وَ الْقَتْلُ قَتْلُ فَقُلْتُ مَا أَحَدٌ يُقْتَلُ إِلَّا مَاتَ قَالَ فَقَالَ يَا زَرَارَةُ قَوْلُ اللَّهِ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِكَ قَدْ فَرَّقَ بَيْنَ الْقَتْلِ وَ الْمَوْتِ فِي الْقُرْآن فَقَالَ ال أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ وَ قَالَ لَئِنْ مُتُمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهُ تُحْشَرُونَ فَلَيْسَ كَمَا قُلْتَ يَا زرَارَةَ الْمَوْتُ مَوْتُ وَ الْقَتْلُ قَبْلُ وَ قَدْ قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أمْواهُمْ بأَنَّ هُمُ الجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبيل الله فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا قَالَ فَقُلْتُ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ أَفَرَأَيْتَ مَنْ قُتِلَ لَمْ يَذْقِ الْمَوْتَ فَقَالَ لَيْسَ مَنْ قُتِلَ بِالسَّيْفِ كَمَنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ إِنَّ مَنْ قُتِلَ لَا بُدَّ أَنْ يَرْجِعَ إِلَى الدُّنْيَا حَتَّى يَذُوقَ الْمَوْتَ﴾. (3)
2- الباقر علیه السلام- ﴿عَن زرارة عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلَ اللَّهِ وَلَئِنْ مُتُمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى الله تُحْشَرُونَ وَ قَدْ قَالَ اللهُ: كُلَّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام: قَدْ فَرَّقَ اللَّهُ بَيْنَهُمَا ثُمَّ قَالَ: أَكُنْتَ قَاتِلا رَجُلًا لَوْ قَتَلَ أَخَاكَ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: فَلَوْ مَاتَ مَوْتاً أكُنْتَ قَاتِنَا أَحَداً؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: أَلَا تَرَى كَيْفَ فَرقَ اللهُ بَيْنَهُمَا﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَبِما رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ﴾. (159)
ص: 804
1-2- امام باقر علیه السلام- وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ منظور ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است.
2-2- پیامبر صلی الله علیه و آله رحمتش ولایت علی بن ابی طالب است به نبوت و ولایت باید شاد باشند یعنی شیعه ی آن بهتر است از آن چه جمع کنند؛ یعنی مخالفین از اهل و مال و فرزند در دار دنیا جمع کنند».
و اگر بمیرید یا کشته شوید به سوی خدا محشور می شوید. [و در جوار رحمت او خواهید بود]. (158)
1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: مطلبی داشتم که نمی خواستم ابتدا آن را از امام باقر علیه السلام بپرسم. سؤال لطیفی را پیش کشیدم تا در خلال آن به مسئله ی مورد نظرم برسم آن مسأله ی لطیف این بود که از آن حضرت پرسیدم: «آیا کسی که کشته می شود مرده است؟ فرمود: نه مرگ مرگ و کشته شدن کشته شدن است یعنی هرکدام حساب جداگانه دارند)». عرض کردم جایی را در قرآن نمی یابم که خداوند میان کشته شدن و مردن فرق گذاشته باشد حضرت : این دو آیه آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود. (آل عمران /134) و وَ لَئِنْ مُتُمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى الله تُحْشَرُونَ را که خداوند مرگ و کشته شدن را از هم جدا ساخته است خواندند و سپس فرمود: ای زراره بنابراین مرگ و کشته شدن کشته شدن است، با این فرق که خداوند می فرماید خداوند از مؤمنان جان ها و اموالشان را خریداری کرده که [در برابرش] بهشت برای آنان باشد به این گونه که در راه خدا پیکار می کنند می کشند و کشته می شوند این وعده ی حقی است بر او (توبه/111) عرض کردم خداوند در آیه ی دیگر می فرماید كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ آیا می فرمایید: کسی که کشته می شود مرگ را نمی چشد؟ فرمود: «کسی که با شمشیر در راه خدا کشته می شود با آن کس که در بسترش جان می دهد یکسان نیستند کسی که کشته می شود ناچار می باید به دنیا برگردد و مجدداً زندگی کند و بعد بمیرد تا مزه ی مرگ را بچشد.
2- امام باقر علیه السلام- زراره از امام باقر علیه السلام درباره ی سخن خدای عزوجل: وَلَئِن مُّتُمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لإِلَى الله تُحْشَرُونَ و درباره ی آیه ی كُلُّ نَفْس ذَائِقَةُ الموتِ؛ نقل می کند که می فرماید: «خداوند، بین آن دو فرق گذاشته است. سپس فرمود: آیا مردی که برادرت را بکشد تو او را خواهی کشت؟ گفتم: «بلی» گفت: «اما اگر به صورت طبیعی مرد آیا او را به خاطر وی می کشی؟ گفتم: «نه». فرمود: حال دیدی که خداوند چگونه بین آن دو فرق گذاشته است؟
به سبب رحمت الهی در برابر مؤمنان نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می شدند پس آن ها را ببخش و برای آن ها آمرزش بطلب و در کارها با آنان مشورت کن اما هنگامی که تصمیم گرفتی قاطع باش و بر خدا توکل کن؛ زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد. (159)
ص: 805
1-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ أَي انْهَزَمُوا وَ لَمْ يُقِيمُوا مَعَكَ﴾. (1)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿جَاءَ أَعْرَابِيُّ أَحَدَ بَنِي عَامِرٍ فَسَأَلَ عَنِ النَّبِي صلی الله علیه و آله.. فَقَالَ بَعَثَنِي قَوْمِي إِلَيْكَ رائِداً أَبْغِي أَنْ أَسْتَحْلِفَكَ وَ أَخْشَى أَنْ تَغْضَبَ قَالَ لَا أَغْضَبُ إِنِّى أَنَا الَّذِي سَمَّانِيَ اللَّهُ فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنجيل محمد صلی الله علیه و آله [مُحَمَّداً] رسول الله صلی الله علیه و آله الْمُجْتَبَى الْمُصْطَفَى لَيْسَ بِفَخَاشِ وَ لَا سَخَابِ فِي الْأَسْوَاقِ وَ لَا يُتْبِعُ السَّيِّئَةَ السَّيِّئَةَ وَلَكِنْ يُتْبِعُ السَّيِّئَةَ الْحَسَنَةَ فَسَلْنِي عَمَّا شِئْتَ وَأَنَا الَّذِي سَمَّانِيَ اللَّهُ فِي الْقُرْآنِ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَسَلْ عَمَّا شِئت﴾. (2).
1-2- الرّضا علیه السلام- ﴿عَن صَفْوَانَ قَالَ اسْتَأْذَنْتُ لِمُحَمَّدِ بْن خَالِدٍ عَلَى الرِّضَا أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام وَ أخْبَرْتُهُ أَنَّهُ لَيْسَ يَقُولُ بِهَذَا الْقَوْل وَ أَنَّهُ قَالَ وَ اللَّهِ لَا أُريدُ بِلِقَائِهِ إِنَّا لِأَنْتَهَى إِلَى قَوْلِهِ فَقَالَ أَدْخِلْهُ فَدَخَلَ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّهُ كَانَ فَرَطَ مِنِّى شَيْءٍ وَ أَسْرَفْتُ عَلَى نَفْسِي وَ كَانَ فِيمَا يَزْعُمُونَ أَنَّهُ كَانَ يَعِيبُهُ فَقَالَ وَأَنَا أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِمَّا كَانَ مِنِّى فَأَحِبُّ أَنْ تَقْبَلَ عُدْرِي وَ تَغْفِرَ لِي مَا كَانَ مِنِّى فَقَالَ نَعَمْ أَقْبَلُ إِنْ لَمْ أَقْبَلْ كَانَ إِبْطَالَ مَا يَقُولُ هَذَا وَ أَصْحَابُهُ وَ أَشَارَ إِلَيَّ بِيَدِهِ وَ مِصْدَاقَ مَا يَقُولُ الْآخَرُونَ يَعْنِي الْمُخَالِفِينَ قَالَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ الله فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ هُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ثُمَّ سَأَلَهُ عَنْ أَبِيهِ فَأَخْبَرَهُ أَنَّهُ قَدْ مَضَى وَ اسْتَغْفَرَ لَهُ﴾. (3)
1-3- الجواد علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيٍّ بن مَهْزِيَارَ قَالَ: كَتَبَ إِلَى أَبُو جَعْفَر أَنْ سَلْ فُلاناً يُشِيرُ عَلَيَّ وَ يَتَخَيَّرُ لِنَفْسِهِ فَهُوَ يَعْلَمُ مَا يَجُوزُ فِي بَلَدِهِ وَ كَيْفَ يُعَامِلُ السَّلَاطِينَ فَإِنَّ الْمَشُورَةَ مُبَارَكَةُ قَالَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام إِنَّ اللهَ يُحِبُّ المُتَوَكَّلِينَ فَإِنْ كَانَ مَا يَقُولُ مِمَّا يَجُوزُ كُنْتُ أَصَوِّبُ رَأْيَهُ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ رَجَوْتُ أَنْ أَضَعَهُ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ قَالَ عَنِى الِاسْتِخَارَةَ﴾. (4)
ص: 806
1-1- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- لانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ یعنی پراکنده می شدند و با تو نمی ماندند.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- یک اعرابی به نزد فردی از بنی عامر آمد و از پیامبر صلی الله علیه و آله سراغ گرفت... [به پیامبر صلی الله علیه و آله نوشت:] قوم من مرا به عنوان پیشگام به سوی تو فرستادند می خواهم که تو را قسم دهم ولی می ترسم که عصبانی شوی فرمود من خشمگین نمی شوم من کسی هستم که خداوند در تورات و انجیل مرا محمّد رسول مجتبی و مصطفی نامیده است؛ کسی که فحاش نیست و در بازار عربده نمی کشد جواب بدی را به بدی نمی دهد بلکه جواب بدی را با خوبی می دهد پس هرچه می خواهی از من بپرس من کسی هستم که خدا در قرآن در شأن او گفته است: وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ پس هرچه می خواهی بپرس».
1-2- امام رضا علیه السلام- صفوان گوید: از امام رضا علیه السلام برای محمّد بن خالد اجازه خواستم و عرض کردم معتقد به امامت نیست ولی می گوید به خدا قسم منظورم از این ملاقات آن است که عقیده ی آن جناب را نپذیرم» امام رضا علیه السلام فرمود: بگو.بیاید وارد شد و گفت: «فدایت شوم من موقعیتی را از دست داده ام و بر خود ستم کرده ام گمان می کردند از این سخن منظورش عیب جویی بر امام رضاست اینک توبه می کنم و از شما تقاضا دارم عذرم را بپذیرید و مرا نسبت به وضع گذشته ام ببخشید فرمود بسیار خوب عذرت را می پذیرم اگر نپذیرم بر خلاف عقیده ی این دسته می شود. اشاره به من کرد یعنی بر خلاف عقیده به امامت می شود و مطابق نظر مخالفین امامت است. خداوند به پیامبرش می فرماید: فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ هُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ بعد درباره ى موسی بن جعفر علیه السلام پرسید: فرمود از دنیا رفته است برایش طلب مغفرت نمود.
1-3- امام جواد علیه السلام- از علی بن مهزیار نقل است که گوید: امام جواد علیه السلام به من نوشت از فلانی بخواه که نظری به من بدهد و پیش خود خیرخواهی کند چون [او] می داند در شهرش چه انجام داد و با سلاطین چه معامله ای می شود کرد زیرا مشورت مبارک است و خدا به پیغمبرش در قرآن مجید فرمود: «آمرزش خواه براشان و در کار با آن ها مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن که خدا دوست دارد اهل توكّل را فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ هُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى علیه السلام إِنَّ اللهَ يُحِبُّ المُتَوَكِّلین و اگر آن چه او نظر دهد جایز است من نظر او را تصویب می کنم و اگر نه امید دارم او را به راه روشنى وادارم ان شاء الله و شاوِرْهُمْ فِي الْأَمر يعنى خيرخواهى كن».
ص: 807
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا شَاوَرْت مَنْ يُصَدِّقُهُ قَلْبُكَ فَلَا تُخَالِفُهُ فِيمَا يُشِيرُ بِهِ عَلَيْكَ وَإِنْ كَانَ بخِلَافِ مُرَادِكَ فَإِنَّ النَّفْسَ تَجْمَعُ عَنْ قَبُول الْحَقِّ وَ خِلَافُهَا عِنْدَ قَبول الْحَقَائِقِ أَبْيَنُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ وَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: وَأَمَّرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ أَنْ مُتَشَاوِرُونَ فِيهِ﴾. (1)
3-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَة﴾. (2)
4-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا عَلِيُّ علیه السلام لَا تُشَاوِرَنَّ جَبَانًا فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ الْمَخْرَجَ وَ لَا تُشَاوِرَنَّ بَخِيلًا فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِكَ وَ لَا تُشَاوِرَنَّ حَريصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَهَا﴾. (3)
5-3- السجّاد علیه السلام- ﴿حَقُّ الْمُسْتَشِيرِ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ رَأَيَا أَشَرَتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْلَمْ أَرْشَدَتَهُ إِلَى مَنْ يَعْلَمُ وَ حَقُّ الْمُشِير عَلَيْكَ أَنْ لَا تَتَهُمَهُ فِيمَا لَا يُوَافِقُكَ مِنْ رَأيهِ فَإِنْ وَافَقَكَ حَمِدْتَ اللَّهَ عَزَّوَجَل﴾. (4)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ شَاوِرْ فِي أَمْرِكَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ﴾. (5)
7-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قَالَ علیه السلام مَن اسْتَبَدَّ برايهِ هَلَكَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا. الِاسْتِشَارَةُ عَيْنُ الْهَدَايَة. (خَاطَرَ بنَفْسِهِ) مَنِ اِسْتَغْنَی بِرَأْیِهِ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ فَلا غَالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُم فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَى علیه السلام فَلْيَتَوَكَّل المؤمِنُونَ﴾. (160)
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيٌّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل... إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ فَلا غَالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ فَقَالَ إِذَا فَعَلَ الْعَبْدُ مَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مِنَ الطَّاعَة كَانَ فِعْلُهُ وفقاً لِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَ سُمِّيَ الْعَبْدُ بِهِ مُوَفَّقاً وَ إِذَا أَرَادَ الْعَبْدُ أَنْ يَدْخُلَ فِي شَيْءٍ مِنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَحَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ
ص: 808
2-3- امام صادق علیه السلام- هر وقت با کسی که عقل و قلبت او را تصدیق می کند مشورت کردی در چیزی که تو را با آن نصیحت می کند با او مخالفت نکن هرچند بر خلاف خواسته ات باشد زیرا که نفس انسان از قبول حق خودداری می.کند و حاضر نیست حقیقت را بپذیرد، و از همین جهت مخالفت کردن با نفس در مقابل حقایق بهتر است. خدای تعالی می فرماید: وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ و فرمود: وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَيْنَهُمْ؛ یعنی در کارهایشان مشورت می کنند.
3-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هیچ هم نشینی مطمئن تر از مشورت کردن [با عاقلان] نیست.
4-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی با ترسوها مشورت نکن زیرا آن ها راه خروج را برایت تنگ خواهند کرد و با بخیل هم مشورت نکن چون بخیل نیز تو را از مقصود باز می دارد و با حریص هم مشورت نکن که او تو را به حرص وامی دارد.
5-3- امام سجّاد علیه السلام- حق کسی که با تو مشورت می کند این است که اگر نظری برای او داری به آن اشاره کنی و اگر چیزی به نظرت نمی رسد او را به کسی که می داند راهنمایی کنی و حق کسی که تو با او مشورت می کنی این است که در مواردی که رأی او مخالف رأی توست متهمش نسازی و اگر رأیش با رأی تو موافق شد خدای را سپاس گویی.
6-3- امام صادق علیه السلام- در کار خود با کسانی مشورت کن که از خدای عزوجل می ترسند.
7-3- امام علی علیه السلام- هرکس خود رأی باشد نابود است و هرکس با مردان مشورت کند شریک عقل آن ها گردد نظر خواستن عین هدایت است و هرکس خود را از نظر دیگران بی نیاز ببیند به مخاطره می افتد.
اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد؛ و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او شما را یاری کند؟ و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند. (160)
1-1- امام صادق علیه السلام- عبدالله بن فضل هاشمی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی سخن خدای عزوجل: إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلُكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ پرسیدم ایشان فرمود که هر وقت بنده ای اوامر و فرامین الهی را انجام داده و اطاعت نماید، آن کار او مطابق فرمان خداوند متعال است و در این صورت است که چنین بندهای موفق» (توفیق یافته) نامیده می شود و هر زمانی که چنین بنده ای بخواهد معصیت و گناهی مرتکب شود، پروردگار متعال میان او و آن معصیت ها مانعی ایجاد کرده و آن بنده نیز مرتکب گناه نمی شود و آن را ترک می کند و بنده با توفیق الهی موفق به ترک گناه می گردد و هر وقتی که خداوند میان بنده و انجام
ص: 809
تَعَالَى بَيْنَهُ وَبَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَة فَتَرَكَهَا كَانَ تَركُهُ لَهَا بِتَوْفِيقِ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَتَى خُلَّى بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْمَعْصِيَةِ فَلَمْ يَحُلْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا حَتَّى يَرْتَكِبَهَا فَقَدْ خَذَلَهُ وَلَمْ يَنْصُرْهُ وَ لَمْ يُوَفِّقْهُ﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ الْغِنَى وَالْعِزَّ يَجُولَان فَإِذَا ظَفِرًا بِمَوْضع التَّوَكُل أَوْطَنَا﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾. (161)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وما كانَ لِنَبِيُّ أَنْ يَغُل وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ نَزَلَتْ فِي حَرْب بَدْرٍ وَ كَانَ سَبَبُ نُزُولِهَا أَنَّهُ كَانَ فِي الْغَنِيمَةِ الَّتِي أَصَابُوهَا يَوْمَ بَدْرٍ قَطِيفَةً حَمْرَاءَ فَفُقِدَتْ فَقَالَ رَجلُ مِنْ أَصْحَاب رسول الله صلی الله علیه و آله مَا لَنَا لَا نَرَى الْقَطِيفَةَ مَا أَظُنُّ إِنَّا رَسُولِ اللَّهُ أَخَذَهَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِي ذَلِكَ وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ فَجَاءَ رَجُلُ إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ إِنَّ فُلَانَا قَدْ غَلَّ قَطِيفَةً فَاحْتَفَرَهَا هُنَالِكَ فَأَمَرَ رسول الله صلی الله علیه و آله بحفْر ذَلِكَ الْمَوْضِعِ فَأَخْرَجَ الْقَطِيفَةَ﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ عَلْقَمَةُ فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ الله يَا ابْنَ رسول الله صلی الله علیه و آله إِنَّ النَّاسِ يَنْسُبُونَنَا إِلَى عَظَائِمٍ الْأُمُورِ وَقَدْ ضَاقَتْ بذَلِكَ صُدُورُنَا فَقَالَ ال يَا عَلْقَمَةُ إِنَّ رضا النَّاسَ لَا يُمْلَكُ وَأَلْسِنَتَهُمْ لَا تُصْبَطَ وَكَيْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ يَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِيَاءُ اللَّهِ وَرَسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ علیه السلام... لَمْ يَنْسُبُوهُ يَوْمَ بَدْرٍ إِلَى أَنَّهُ أَخَذَ لِنَفْسِهِ مِنَ الْمَغْنَمِ قَطِيفَةَ حَمْرَاءَ حَتَّى أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَطِيفَةِ وَ بَرا نَبِيَّهُ الله مِنَ الْخِيَانَةِ وَ أَنْزَلَ بِذَلِكَ فِي كِتَابِهِ وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَ وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ القيامة﴾. (4)
ص: 810
معاصی مانعی ایجاد نکند و بنده را به حال خود واگذار کند تا آن را مرتکب گردد، در این صورت خداوند وی را یاری نکرده و او را نصرت نداده و توفیق را نیز نصیب او نگردانیده است.
1-2- امام صادق علیه السلام- بی نیازی از مردم و عزّت دو صفت نیکو هستند که برای یافتن محل اقامت می گردند و وقتی به جایگاه توکل رسیدند در همان جا اقامت می کنند.
ممکن نیست هیچ پیامبری خیانت کند و هرکس خیانت کند، روز رستاخیز، آن چه را در آن خیانت کرده با خود به صحنه محشر می آورد؛ سپس [نتیجه] اعمال هر کس به طور کامل به او داده می شود؛ و به آن ها ستم نخواهد شد. (161)
1- علىّ بن ابراهيم رحمه الله علیه- وما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ این آیه در جنگ بدر نازل شد و سبب نزول آن این بود که در میان غنایمی که در روز بدر به دست آوردند لباس مخمل قرمز رنگی بود که مفقود شد مردی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت چرا آن لباس را نمی بینیم؟ من گمان می کنم کسی جز رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را برنداشته است»؛ پس خداوند در این رابطه نازل فرمود: و ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ... وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ. سپس مردی به سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله وَ آمد و گفت فلان شخص لباس مخملی را پنهانی برداشت و آن را در آن محل زیر خاک پنهان کرد». رسول خدا صلی الله علیه و آله ای دستور داد آن محل را بکنند؛ پس لباس مخمل را از آن جا بیرون آورد.
2- امام صادق علیه السلام- علقمه گوید به امام صادق علیه السلام گفتم ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله مردم ما را به کارهای زشت نسبت می دهند به طوری که سینه ما تنگ شده و شدیداً ناراحت می شویم فرمود: ای علقمه انسان نمی تواند خشنودی مردم را جلب نموده و جلو زبان آن ها را بگیرد چگونه سالم می مانید از چیزی که انبیاء و پیامبران و اوصیاء از او سالم نماندند مگر در روز جنگ بدر نگفتند که پیامبر صلی الله علیه و آله از غنیمت برای خود یک قطیفه ی سرخ برداشته است تا آن گاه که خداوند آن قطیفه را ظاهر کرد و رسول صلى الله عليه وآله وسلم خود را تبرئه ساخت و در قرآن مجيد فرمود: ﴿وَ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ ومَنْ يَغْلل يَأْتِ بما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ﴾.
ص: 811
3- الكاظم علیه السلام- ﴿دَخَلَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدِ عَلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ أَحِبُّ أَنْ أَعْرَفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ الله... ومنها الْمُلُولُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَمَنْ يَعْلَلُ يَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ اَلْقِیامَهِ﴾. (1)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَأَخَذَ الْعَدَوةُ مِنْ بَيْتِ الْمَالِ أَلْفَ دِينَارٍ فَجَاءَ سَلْمَانُ علیه السلام عَلَى لِسَانِ امير المؤمنين علیه السلام فَقَالَ رُدَّ الْمَالَ إِلَى بَيْتِ الْمَالِ فَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَمَنْ يَعْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ اَلْقِیامَهِ﴾. (2)
5- الباقر علیه السلام- ﴿ام يكن الله ليجعل نبيا غالا وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ اَلْقِیامَهِ وَ مَنْ غَلَّ شَیْئاً رَآهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ فِی اَلنَّارِ ثُمَّ یُکَلَّفُ أَنْ یَدْخُلَ إِلَیْهِ فَیُخْرِجَهُ مِنَ اَلنَّارِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ﴾. (3)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿الْغُلُولُ كُلِّ شَيْءٍ غُلَ مِنَ الْإِمَامِ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللهِ كَمَنْ بِاءَ بِسَخَطِ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ المصيرُ﴾. (162)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمَّارِ السَّابَاطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوان الله.. فَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللهِ هُمُ الأَئِمَّةُ وَ هُمْ وَاللَّهِ يَا عَمَّارُ دَرَجَاتٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ بوَلَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ إِيَّانَا يُضَاعِفَ اللَّهُ لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ لَهُمُ الدَّرَجَاتِ الْعُلَى﴾. (5)
2- الرسولَ صلی الله علیه و آله- ﴿ثَلَاثُ مَنْ كُنَّ فِيهِ أَوْ وَاحِدَةُ مِنْهَا كَانَ فِي ظِلٍّ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِنَّا ظِلَّهُ رَجُلُ أعْطَى النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ مَا هُوَ سَائِلُهُمْ لَهَا وَ رَجُلُ لَمْ يُقَدِّمُ رَجُلًا وَ لَمْ يُؤَخِّرُ أُخْرَى حَتَّی یَعْلَمَ أَنَّ ذَلِکَ لِلَّهِ فِیهِ رِضًی أَوْ سَخَطٌ﴾. (6)
ص: 812
3- امام کاظم علیه السلام- عمرو بن عبید نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت: دوست دارم گناهان کبیره را از طریق کتاب خدای عزوجل بشناسم امام فرمود... و از جمله گناهان کبیره خیانت است زیرا خدای عزوجل می فرماید: وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ».
4- امام علی علیه السلام- عدوی از بیت المال هزار دینار گرفت؛ پس سلمان با پیام امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و گفت: «مال را به بیت المال بازگردان خدای عزوجل فرموده است: وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ القِيامَة».
5- امام باقر علیه السلام- و هیچ پیامبری را خیانتکار قرار نمی دهد و مَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ اگر کسی در چیزی خیانت کند روز قیامت آن را در آتش می بیند و او را مجبور می کنند که وارد آتش شود و آن را بیرون آورد: ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ.
6- امام صادق علیه السلام- علول یعنی هر چیزی که به طور خیانت آمیز از امام استانده شود.
آیا کسی که به دنبال رضای خدا بوده همانند کسی است که به خشم الهی گرفتار شده و جایگاه او جهنم و پایان کار او بسیار بد است؟! (162)
1- امام صادق علیه السلام- عمار ساباطی گوید از امام صادق علیه السلام درباره ی قول خداوند متعال: أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ الله كَمَن بَاءِ بِسَخْطٍ مِّنَ الله وَمَأْوَاهُ جهنّم وَبِئْسَ المَصِيرُ هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ الله سؤال کردم ایشان فرمود منظور از کسانی که از رضوان الله تبعیت کرده اند ائمه هستند. ای عمار! به خدا سو وگند که آن ها درجاتی برای مؤمنین هستند و خداوند به خاطر معرفتشان و قبول ولایت ما اعمالشان را چند برابر می کند و به جایگاه و مراتب والایشان رفعت می بخشد.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس سه صفت یا یکی از آن سه صفت را دارا باشد؛ در قیامت که هیچ سایه ای جز سایه ی الهی نیست، زیر سایه عرش خدا خواهد بود مردی که رفتارش با دیگران چنان باشد که همان رفتار را نسبت به خود از دیگران انتظار دارد؛ مردی که تا رضا و خشم الهی را در کاری احراز نکرده، قدمی پس و پیش ننهد.
ص: 813
3- الصّادق علیه السلام- ﴿و مَن اتَّبَعَ أَمْرَهُ اسْتَوْجَبَ جَنَّتَهُ وَ مَرْضَانَهُ وَ مَنْ لَمْ يَتَّبِعْ رِضْوَانَ اللَّهِ فَقَدْ مَانَ سَخَطَهُ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سَخَطِ اللَّهِ﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَمَّار بن مَرْوَانَ قَالَ: وَأَما قَوْلُهُ يَا عَمَّارُ كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ إِلَى قَوْلِهِ المَصِيرُ فَهُمْ وَاللَّهِ الَّذِينَ جَحَدُوا حَقَّ على بن ابى طالب علیه السلام وَ حَقَّ الْأَئِمَّةِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَبَاءُ وا لِذَلِكَ بِسَخَطِ مِنَ اللَّهِ﴾. (2)
5- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنْهُ فِي الْعَمَلَ بِمَعْصِيَتِهِ﴾. (3)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ آذَى جَارَهُ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾. (4)
7- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ صَافَحَ امْرَأَةٌ تَحْرُمُ عَلَيْهِ فَقَدْ بِاءَ بِسَخَطٍ مِنَ الله﴾. (5)
8- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ قَاوَدَ بَيْنَ رَجُل وَ امْرَأَة حَرَاماً حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِيراً وَ لَمْ يَزَلْ فِي سَخَطِ اللَّهِ حَتَّى يَمُوت﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ الله وَ اللهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴾. (163)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَمْر و الزُّبَيْرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ لِلْإِيمَانِ دَرَجَاتٍ وَ مَنَازِلَ يَتَفَاضَلُ الْمُؤْمِنُونَ فِيهَا قال الله نعم... فَوَضَعَ كُلَّ قَوْمٍ عَلَى قَدْرِ دَرَجَاتِهِمْ وَ مَنَازِلِهِمْ عِنْدَهُ ثُمَّ ذَكَرَ مَا فَضَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَوْلِيَاءَهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ قَالَ عَزْ وجَلَّ هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهَ﴾. (7)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَلَوْ كَانَ الْإِيمَانُ كُلُهُ وَاحِداً لَا زِيَادَةَ فِيهِ وَ لَا نُقْصَانَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فَضْلُ عَلَى أَحَدٍ وَ لَتَسَاوَى النَّاسُ فَبَتَمَامِ الْإِيمَانِ وَ كَمَالِهِ دَخَلَ الْمُؤْمِنُونَ الْجَنَّةَ وَنَالُوا الدَّرَجَاتِ فِيهَا وَ بذَهَابِهِ وَ نُقْصَانِهِ دَخَلَ الْآخَرُونَ النَّارَ وَ كَذَلِكَ السَّبْقُ إِلَى الْإِيمَان قَالَ اللَّهُ تَعَالَى هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴾. (8)
ص: 814
3- امام صادق علیه السلام- هر کس از فرمان خداوند پیروی کند شایسته ی بهشت و خشنودی اوست و هر کس از رضای خدا پیروی نکند به آسانی مورد خشم و غضب خداوند قرار می گیرد. به خدا از خشم و غضب خدا پناه می بریم.
4- امام صادق علیه السلام- عمار بن مروان گوید: و امّا سخن امام صادق علیه السلام که گفت: ای عمار! سخن خداوند: كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ الله تا المُصِير درباره کسانی است که حق على علیه السلام و امامان از اهل بیت را انکار کردند و حق آن ها را نشناختند و برای همین جهت مورد خشم و غضب خداوند متعال قرار گرفتند.
5- ابن عباس رحمه الله علیه- كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ همانند کسی است که به خاطر عمل به معصیت خداوند به خشم و غضب او بازگشته است.
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس که همسایه اش را آزار دهد خدا بوی بهشت را بر او حرام نماید و جایگاه او جهنم و پایان کار او بسیار بد است.
7- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس با زنی که بر او حرام است دست بدهد به خشمی از جانب خداوند دچار می گردد.
8- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس زن و مردی را از راه حرام به هم رساند و قوادی کند، پروردگار سبحان بهشت را بر او حرام گرداند و جایگاهش در دوزخ خواهد بود و این برای او سرنوشت بدی است و در این دنیا مورد خشم پروردگار است تا زمانی که جانش را تسلیم کند.
هر یک از آنان درجه و مقامی در پیشگاه خدا دارند؛ و خداوند به آن چه انجام می دهند، بیناست. (163)
1- امام صادق علیه السلام- ابو عمروز بیری از امام صادق علیه السلام- نقل می کند که می گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا برای ایمان درجات و مراتبی است که مؤمنین نسبت به آن ها نزد خدا بر یکدیگر برتری دارند؟ فرمود: آری.... هر گروهی را به اندازه ی درجات و مراتبشان نزد خود جایگزین فرمود» سپس آن چه را خدای عزوجل به سبب آن بعضی از اولیایش را بر بعض دیگر ترجیح داده بیان فرمود: ﴿هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ الله﴾.
2- امام علی علیه السلام- اگر همه در ایمان با هم مساوی بودند کسی را بر کسی فضیلت و برتری نبود با ایمان کامل مؤمنان وارد بهشت می گردند و به درجات آن نایل می شوند. اگر کسانی ایمان آن ها ناقص باشد و یا ایمان خود را از دست بدهند وارد دوزخ می شوند کسانی که در ایمان سابقه دارند بر دیگران برتری پیدا می کنند خداوند در قرآنش فرموده است: ﴿هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ الله وَ اللهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴾.
ص: 815
3- الرّضا علیه السلام- ﴿أَنَّهُ ذَكَرَ قَوْلَ اللَّهِ هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ الله قَالَ الدَّرَجَةُ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ﴾. (1)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿في تفسير الإمام علیه السلام... قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم يَا عِبَادَ الله أَلَا أَنبِئُكُمْ بِمَثَلِ مُحَمَّد علیه السلام وَ آلِهِ قَالُوا بَلَى يَا رسول الله صلی الله علیه و آله قَالَ مُحَمَّد صلى الله عليه وآله وسلم فِي عِبَادِ اللهِ كَشَهْرٍ رَمَضَانَ فِي الشَّهُورِ وَ آل مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله فِي عِبَادِ اللَّهِ كَشَهْرٍ شَعْبَانَ فِى الشُّهُور و على بن ابى طالب علیه السلام فِي آل مُحَمَّد علیه السلام كَأَفْضَلِ أَيَّامٍ شَعْبَانَ وَ لَيَالِيهِ وَ هُوَ لَيْلَةُ نِصْفِهِ وَ يَوْمُهُ وَ سَائِرُ الْمُؤْمِنِينَ فِي آلِ مُحَمَّدِ كَشَهْرٍ رَجَبٍ فِي شَهْرِ شَعْبَانَ هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ طَبَقَاتُ فَأَجَدُّهُمْ فِى طَاعَةِ اللَّهِ أَقْرَبُهُمْ شَبَهَا بِآل محمد صلی الله علیه و آله﴾. (2)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿هُمْ وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ دَرَجَاتٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ بوَلَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ إِيَّانَا يُضَاعِفُ اللَّهُ لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ لَهُمُ الدَّرَجَاتِ الْعُلَى﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾. (164)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَهَذِهِ اَلْآیَهُ لِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ﴾. (4)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَمَن اللَّه عَزَّ وجَلَّ عَلَيْكُم بِمُحَمَّد علیه السلام فَبَعَثَهُ إِلَيْكُم رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ قال مَا أَنْزَلَ مِنْ كِتابه لقد مَنَّ الله عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنفُسِهِم فَكَانَ الرسول صلی الله علیه و آله إِلَيْكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ بِلِسَانِكُمْ فَعَلَّمَكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالْفَرَائِضَ وَالسُّنَّةَ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿أَوَلَما أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيها قُلْتُمْ أنّى هذا قُل هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (165)
ص: 816
3- امام رضا علیه السلام- هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ الله؛ درجاتی است که فاصله ی آن ها به اندازه ی فاصله ی آسمان و زمین می باشد.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- در تفسیر امام عسکری علیه السلام آمده است ای بندگان خدا! آیا شما را به مثل محمد و خاندان او آگاه نکنم؟ اصحاب گفتند: بله آگاه کن ای رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: محمّد در میان بندگان خدا مانند ماه رمضان در میان ماه ها است و آل محمد و در میان بندگان خدا مانند ماه شعبان در میان ماه ها هستند و علی بن ابی طالب در میان آل محمد مانند برترین روزها و شب های شعبان است و آن شب نیمه شعبان و روزش می باشد و سایر مؤمنان در خاندان محمدی مانند ماه رجب در مقایسه با ماه شعبان هستند، هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ الله و مرتبه ای دارند و کوشاترین آن ها در اطاعت خداوند شبیه ترین آن ها به خاندان محمد صلی الله علیه و آله علی بن ابی طالب است».
5- امام صادق علیه السلام- [خطاب به عمّار]: ای عمار به خدا که ایشان درجات اهل ایمانند که به وسیله ی ولایت و معرفت ایشان نسبت به ما خدا اعمال نیکشان را چند برابر کند و درجات عالی آن ها را افراشته سازد.
خداوند بر مؤمنان نعمت بزرگی بخشید هنگامی که در میان آن ها پیامبری از خودشان برانگیخت؛ تا آیات او را بر آن ها بخواند و آن ها را پاکیزه سازد و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. (164)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾؛ اين آيه اختصاص به آل محمد دارد.
2- امام علی علیه السلام- پس خدای عزوجل به وسیله ی محمد صلی الله علیه و آله بر شما منت نهاد و او را که پیامبری از خود شما است- به سوی شما فرستاد و در آن چه از کتابش نازل کرده فرمود: ﴿لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ پس پیامبری به سوی شما و از خودتان و به زبان شما بود و کتاب حکمت واجبات و مستحبّات به شما یاد داد.
آیا هنگامی که مصیبتی [در اُحُد] به شما رسید در حالی که دو برابر آن را [در بدر بر دشمن] وارد ساخته بودید گفتید این مصیبت از کجاست؟ بگو از ناحیه ی خود شماست که در جنگ احد با دستور پیامبر صلی الله علیه و آله مخالفت کردید! خداوند بر هر چیزی توانا است. (165)
ص: 817
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَلَمَّا قَتَلَ رسول الله صلی الله علیه و آله النَّضْرَ وَ عُقْبَةَ خَافَتِ الْأَنْصَارُ أَنْ يُقْتَلَ الْأَسَارَى كُلُّهُمْ فَقَامُوا إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله الله فَقَالُوا يَا رسول الله صلی الله علیه و آله قَدْ قَتَلْنَا سَبْعِينَ وَ أَسَرْنَا سَبْعِينَ وَ هُمْ قَوْمُكَ وَ أَسَارَاكَ هَبْهُمْ لَنَا يَا رسول الله صلی الله علیه و آله وَ خُذْ مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَأَطْلِقْهُم.... قَالَ فَأَطْلَقَ لَهُمْ أَنْ يَأْخُذُوا الْفِدَاءَ وَيُطْلِقُوهُمْ وَ شَرَطَ أَنَّهُ يُقْتَلُ مِنْهُمْ فِي عَامٍ قَابِل بِعَدَدِ مَنْ يَأْخُذُوا مِنْهُمُ الْفِدَاءَ فَرَضُوا مِنْهُ بِذَلِكَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحدِ قُتِلَ مِنْ أَصْحَاب رسول الله صلی الله علیه و آله سَبْعُونَ رَجُلًا فَقَالَ مَنْ بَقِيَ مِنْ أَصْحَابِهِ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله مَا هَذَا الَّذِي أَصَابَنَا وَ قَدْ كُنْتَ تَعِدْنَا بِالنَّصْرِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِمْ أَوَ لَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها بِبَدْرٍ قَتَلْتُمْ سَبْعِينَ وَ أَسَرْتُمْ سَبْعِينَ قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ بِمَا اشْتَرَطْتُمْ﴾. (1)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿بعد غزوة أحد، فَلَمَّا دَخَلُوا الْمَدِينَةَ قَالَ أَصْحَابُ رسول الله صلی الله علیه و آله مَا هَذَا الَّذِي أَصَابَنَا وَ قَدْ كُنْتَ تَعِدْنَا النَّصْرَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى أَوَ ما أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ الْآيَةَ وَ ذَلِكَ أَنَّ يَوْمَ بَدْرٍ قُتِلَ مِنْ قُرَيْشَ سَبْعُونَ وَ أَسِرَ مِنْهُمْ سَبْعُونَ وَكَانَ الْحُكْمُ فِي الْأَسَارَى الْقَتْلَ فَقَامَتِ الْأَنْصَارِ فَقَالُوا يَا رسول الله صلی الله علیه و آله هَبْهُمْ لَنَا وَ لَا تَقْتُلُهُمْ حَتَّى نُفَادِيَهُمْ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبَاحَ لَهُمُ الْفِدَاءَ أَنْ يَأْخُذُوا مِنْ هَوْلَاءِ وَيُطْلِقُوهُمْ عَلَى أَنْ يُسْتَشْهَدَ مِنْهُمْ فِي عَامٍ قَابِل بِقَدْرِ مَا يَأْخُذُونَ مِنْهُ الْفِدَاءَ فَأَخْبَرَهُمْ رسول الله صلی الله علیه و آله بهَذا الشَّرْطِ فَقَالُوا قَدْ رَضِينَا بِهِ نَأْخُذَ الْعَامَ الْفِدَاءَ مِنْ هَوْلَاءِ وَ نَتَقَوَّى بِهِ وَ يُقْتَلُ مِنَّا فِي عَامٍ قَابِل بِعَدَدِ مَنْ نَأْخُذُ مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَ نَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَأَخَذُوا مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَأَطْل قُوهُمْ فَلَمَّا كَانَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ هُوَ يَوْمُ أَحْدِ قُتِلَ مِنْ أَصْحَابِ رسول الله صلی الله علیه و آله سَبْعُونَ فَقَالُوا يَا رسول الله صلی الله علیه و آله مَا هَذَا الَّذِي أَصَابَنَا وَقَدْ كُنْتَ تَعِدْنَا النَّصْرَ فَأَنْزَلَ اللهُ أَوَ لَا أَصابَتْكُمْ إِلَى قَوْلِهِ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ بِمَا اشْتَرَطْتُمْ يَوْمَ بَدْرٍ﴾. (2)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَنَّهُ لَمَّا كَانَتْ وَقْعَةُ بَدْر قَتَلَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ قُرَيْشٍ سَبْعِينَ رَجُلًا وَ أَسَرُوا مِنْهُمْ سَبْعِينَ فَحَكَمَ رسول الله صلی الله علیه و آله بقتلِ الْأَسَارَى وَ حَرْقِ الْغَنَائِمِ فَقَالَ جَمَاعَةُ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ إِنَّ الْأَسَارَى هُمْ قَوْمُكَ وَ قَدْ قَتَلْنَا مِنْهُمْ سَبْعِينَ فَأَطْلِقُ لَنَا أَنْ نَأْخُذَ الْفِدَاءَ مِنَ الْأَسَارَى وَ الْغَنَائِمَ فَتَقْوَى بِهَا عَلَى جِهَادِنَا فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ إِنْ لَمْ تَقْتُلُوا يُقْتَلْ مِنْكُمْ فِى الْعَامِ الْمُقْبِلِ فِي مِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ عَدَدَ الْأَسَارَى فَأَنْزَلَ اللهُ ما كانَ لِنَى أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُشْخِنَ فِي الْأَرْضَ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا فَلَمَّا
ص: 818
1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- بعد از جنگ بدر هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله نضر و عقبه را کشت، انصار ترسیدند که همه اسیران کشته شوند؛ پس نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله هفتاد نفر را کشتیم و هفتاد نفر را اسیر کردیم و آن ها قوم تو و اسیران تو هستند. ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آن ها را به ما ببخش و از آن ها فدیه مالی در برابر آزادی بگیر و آزادشان کن.... به خاطر آن ها آزاد کرد و دستور داد که فدیه بگیرند و آزادشان کنند و شرط کرد که از آنان در سال آینده مقداری کشته می شوند که برابر با مقدار کسانی که مبلغ فدیه را از آنان می گیرند، است و آنان پذیرفتند. هنگامی که جنگ احد در گرفت هفتاد نفر از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله کشته شدند و کسانی از اصحابش که باقی مانده بودند گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! این چه مصیبتی بود که به ما رسید در حالی که وعده ی پیروزی به ما داده بودی؟! خدای عزوجل درباره ی آن ها این آیه را نازل کرد: أَوَ لما أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها- هفتاد نفر را کشته و هفتاد نفر را اسیر کرده بودید- گفتید: «این مصیبت از کجاست؟! بگو قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ».
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- بعد از غزوه احد هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش وارد مدینه شدند اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند این چه مصیبتی بود که به ما رسید در حالی که به ما وعده ی پیروزی می دادی»؟! پس خدای تعالى نازل فرمود: أَوَ ما أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ... و آن مصیبت این بود که در روز بدر هفتاد نفر از قریش کشته شدند و هفتاد نفر از آن ها اسیر شدند و حکم اسیران این که کشته شوند. انصار برخاستند و گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آن ها را به ما ببخش و نکش تا به جایشان فدیه بگیریم جبرئیل علیه السلام نازل شد و گفت: خداوند اجازه داد که از آن ها فدیه بگیرند و آزادشان کنند به شرط این که سال آینده به تعداد کسانی که از آن ها فدیه می گیرند از آن ها شهید شوند». رسول خدا صلی الله علیه و آله آن ها را از این شرط آگاه کرد و گفتند به این شرط راضی شدیم امسال از آن ها فدیه می گیریم و به وسیله ی آن قدرتمند می شویم و سال آینده به تعداد کسانی که از آن ها فدیه می گیریم از ما بود کشته می شوند و وارد بهشت می شویم؛ پس از آن ها فدیه گرفتند و آزادشان کردند و هنگامی که این روز- که روز احد است- فرا رسید هفتاد نفر از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله کشته شدند اصحاب گفتند ای رسول خدا صلی الله علیه و آله این چه مصیبتی بود که به ما رسید در حالی که به ما وعده پیروزی می دادی»؟! پس خداوند نازل فرمود: أَوَ ما أَصابَتْكُمْ... هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ؛ به خاطر آن چه که در روز بدر شرط کردید».
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- هنگامی که جنگ بدر واقع شد مسلمانان هفتاد نفر از قریش را کشتند و هفتاد نفر از آن ها را اسیر کردند؛ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور داد اسیران را بکشند و غنیمت ها را بسوزانند. گروهی از مهاجرین گفتند اسیران قوم شما هستند و هفتاد نفر از آن ها را کشته ایم پس به خاطر ما آزاد کن تا از اسیران فدیه و غنیمت بگیریم که به وسیله ی آن در جهاد تقویت میشویم پس خداوند به او وحی فرمود: «اگر نکشید سال آینده در چنین روزی به تعداد اسیران از شما کشته می شود و خداوند این آیه را نازل فرمود هیچ پیامبری حق ندارد اسیرانی [از دشمن] بگیرد تا کاملا بر آن ها پیروز گردد و جای پای خود را در زمین محکم کند شما متاع ناپایدار دنیا را می خواهید و مایلید اسیران بیشتری بگیرید، و در
ص: 819
كَانَ فِي الْعَامِ الْمُقْبِلِ وَ قُتِلَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ سَبْعُونَ بِعَدَدِ الْأَسَارَى قَالُوا يَا رَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قَدْ وَعَدْتَنَا النَّصْرَ فَمَا هَذَا الَّذِي وَقَعَ بنَا وَ نَسُوا الشَّرْطَ بِبَدْر فَأَنْزَلَ اللَّهُ أَوَ ما أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْهَا يَعْنِي مَا كَانُوا أَصَابُوا مِنْ قُرَيْش ببَدْر وَ قَبلُوا الْفِدَاءَ مِنَ الْأَسْرَى قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ يَعْنِي بِالشَّرْطِ الَّذِي شَرَطُوهُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنْ يُقْتَلَ مِنْهُمْ بِعَدَدِ الْأَسَارَى إِذَا هُوَ أَطْلَقَ لَهُمْ الْفِدَاءَ مِنْهُمْ وَ الْغَنَائِمَ فَكَانَ الْحَالُ فِي ذَلِكَ عَلَى حُكْمِ الشَّرْط﴾. (1)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَ الْمُسْلِمُونَ قَدْ أَصَابُوا بَبَدْرٍ مِائَةً وَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَأَسَرُوا سَبْعِينَ فَلَمَّا كَانَ أَحَدٍ أَصِيبَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ سَبْعُونَ رَجُلًا قَالَ فَاغْتَمُوا بِذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوَ ما أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها﴾. (2)
5- الباقر علیه السلام- ﴿هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ يَقُولُ بِمَعْصِيَتِكُمْ أَصَابَكُمْ مَا أَصَابَكُمْ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ الله وَلِيَعْلَمَ المُؤْمِنِينَ﴾. (199)
قوله تعالى: ﴿وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَقِيلَ هُمْ تَعَالَوْا قاتِلُوا فِي سَبيلِ الله أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لا تَبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ ما لَيْسَ في قُلُوبِهِمْ وَ اللهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ﴾. (167)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ فَهُمْ ثَلَاتُ مِائَةِ مُنَافِقِ رَجَعُوا مَعَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي سَلُولِ فَقَالَ لَهُمْ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ أَنْشُدُكُمُ اللَّهَ فِي نَبِيِّكُمْ وَ دِينِكُمْ وَ دِيَارِكُمْ فَقَالُوا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ قِتَالُ الْيَوْمَ وَ لَوْ نَعْلَمُ أَنَّهُ يَكُونُ قِتَالُ اتَّبَعْنَاكُمْ يَقُولُ اللَّهُ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ مَنْ ضَعُفَ يَقِينُهُ تَعَلَّقَ بِالْأَسْبَابِ وَ رَخَّصَ لِنَفْسِهِ بِذَلِكَ وَ اتَّبَعَ الْعَادَاتِ وَ أَقَاوِيلَ النَّاسِ بِغَيْر حَقِيقَة وَسَعَى فِي أُمُورَ الدُّنْيَا وَجَمْعِهَا وَإِمْسَاكِهَا مُقِرُّ بِالنِّسَانِ أَنَّهُ لَا مَانِعَ وَ
ص: 820
برابر گرفتن فدیه آزاد کنید (انفال /67) وقتی سال آینده فرارسید و هفتاد نفر از مسلمانان- به تعداد اسیران بدر- کشته شد گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله به ما وعده پیروزی داده ای؛ پس این چه مصیبتی است که بر ما وارد شد؟ و شرط روز بدر را فراموش کردند خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿اَوَ لَمّا اَصابَتْکُمْ مُصیبَهٌ قَدْ اَصَبْتُمْ مِثْلَیْها﴾؛ منظور چیزی که در بدر به قریش وارد ساخته بودند و فدیه را به جای کشتن اسیران قبول کرده بودند. قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنْفُسِكُم؛ منظور شرطی است که با خود بسته بودند که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله فدیه گرفتن از اسیران و غنیمت ها را به آن ها اجازه دهد به تعداد اسرای بدر از آن ها کشته شود. پس وضعیت در جنگ اُحد براساس حکم شرط بود که با خود بسته بودند.
4- امام صادق علیه السلام- مسلمانان در جنگ بدر با یک صد و چهل نفر مواجه شدند هفتاد نفر از آن ها را کشتند و هفتاد نفر را هم به اسارت گرفتند در جنگ احد هفتاد نفر از مسلمانان کشته شدند و مسلمانان از این موضوع غمگین شدند و خداوند این آیه را نازل کرد ﴿اَوَ لَمّا اَصابَتْکُمْ مُصیبَهٌ قَدْ اَصَبْتُمْ مِثْلَیْها﴾.
5- امام باقر علیه السلام- هُوَ مِنْ عِندِ أَنْفُسِكُمْ؛ منظور آیه این است که: هرچه به شما می رسد به خاطر معصیت شماست».
و آن چه [در احد] روزی که دو گروه [مؤمنان و کافران با هم نبرد کردند به شما رسید به فرمان خدا و طبق سنت الهی بود؛ و برای این بود که مؤمنان را مشخص کند. (166)
و [نیز] برای این بود که منافقان شناخته شوند؛ آن هایی که به ایشان گفته شد: بیایید در راه خدا نبرد کنید؛ یا [از حریم خود] دفاع نمایید گفتند: «اگر می دانستیم جنگی روی خواهد داد از شما پیروی می کردیم. [اما می دانیم جنگی نمی شود].» آن ها در آن روز به کفر نزدیک تر بودند تا به ایمان؛ به زبان خود چیزی می گویند که در دل هایشان نیست و خداوند به آن چه کتمان می کنند آگاه تر است. (167)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ وَلْيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا وَقِيلَ هُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾؛ منظور آن سیصد منافقی هستند که با عبدالله بن ابی سلول بازگشتند و جابر بن عبدالله علیه السلام به آن ها گفت: «از شما می خواهم به پیامبر صلی الله علیه و آله و دین و دیارتان یاری رسانید گفتند: «به خدا سوگند که امروز جنگ نیست و اگر می دانستیم و مطمئن می شدیم که جنگ هست حتماً با شما می آمدیم». این جاست که خدا می فرماید: ﴿هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ﴾.
2- امام صادق علیه السلام- هر کس در یقین ضعیف شده به اسباب و وسایل توسّل پیدا می کند و خود را آزاد می سازد و از عادت ها و عرفیات پیروی می نماید او از گفته های مردمان پیروی می کند که در آن گفته ها حقیقتی نیست او در اسباب و وسایل دنیایی خود را مشغول می سازد و به جمع آوری و
ص: 821
لَا مُعْطِيَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ الْعَبْدَ لَا يُصِيبُ إِلَّا مَا رُزْقَ وَقُسِمَ لَهُ وَ الْجَهْدُ لَا يَزِيدُ الرِّزْقَ وَيُنْكِرُ ذَلِكَ بِفِعْلِهِ وَقَلْبِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ﴾. (1)
3- الهادى علیه السلام- ﴿وَ أَمَّا قَوْلُهُ فِي السَّبَبِ الْمُهَيّج فَهُوَ النِّيَّةُ الَّتِي هِيَ دَاعِيَةُ الْإِنْسَانِ إِلَى جَمِيعِ الْأَفْعَالِ وَ حَاسَتُهَا الْقَلْبُ فَمَنْ فَعَلَ فِعْلًا وَكَانَ بدِين لَمْ يُعْقَدْ قَلْبُهُ عَلَى ذَلِكَ لَمْ يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ عَمَلاً إِلَّا بِصِدْقِ النِّيَّةِ، وَلِذلِكَ أَخْبَرَ عَن الْمُنافِقِينَ بقَولِه يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بما يَكْتُمُونَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿أَلَّذِينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَوا عَنْ أَنفُسِكُمُ المَوتَ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾ (168)
قوله تعالى: ﴿وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيل الله أَمواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾ (169)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِخْوَانُكُمْ لِمَا أُصِيبُوا بِأَحَدٍ جُعِلَتْ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْوَافِ طَيْرِ خُضْرٍ تَرِدُ أَنْهَارَ الْجَنَّةِ فَتَأكُلُ مِنْ ثِمَارِهَا وَ تَأْوِى إِلَى قَنَادِيلَ مِنْ ذَهَب فِي ظِلَّ الْعَرْشِ فَلَمَّا وَجَدُوا طِيبَ مَطْعَمِهِمْ وَ مَشَرَبِهِمْ وَ رَأَوْا حُسْنَ مُنْقَلَبِهِمْ قَالُوا: لَيْتَ إِخْوَانَنَا يَعْلَمُونَ بِمَا أَكْرَمَنَا اللَّهُ وَ بِمَا نَحْنُ فِيهِ لِتَكَا يَزْهَدُوا فِي الْجِهَادِ وَ يَكِلُوا عِنْدَ الْحَرْب فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ تَعَالَى: أَنَا أَبَلِّغُهُمْ عَنْكُمْ، فَأَنْزَلَ: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمواتاً بَلْ أَحْيَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾. (3)
2- امیرالمؤمنین علیه السلام - ﴿ثُمَّ ذَكَرَ السَّيِّدُ رحمه الله علیه زيَارَةَ الْوَدَاع... ثُمَّ قَالَ زِيَارَةُ ثَانِيَةُ يُزَارُ بِهَا الله السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا امير المؤمنين علیه السلام... إِنَّكَ تَسْمَعُ كَلَامِي وَ تَرُدُّ سَلَامِي لِقَوْلِهِ تَعَالَى وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمْواتَا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾. (4)
3- السجّاد علیه السلام- ﴿رَوَى شَيْخُ صَدُوقٌ مِنْ مَشَايِخِ بَنِي هَاشِمٍ وَ غَيْرُهُ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ لَمَّا دَخَلَ عَلِيُّ علیه السلام عَلَى بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَ حَرَمُهُ عَلَى يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ فَقَامَتْ زَيْنَبُ بنتُ علی بن ابی طالب علیه السلام و قالت...
ص: 822
نگهداری مال اشتغال پیدا می.کند در زبان خود اقرار می نمایند که هرچه بخواهد همان می شود و مانع و معطی خداوند است روزی را خداوند بین مردمان تقسیم می کند و با جهد و کوشش روزی را می تواند به دست آورد ولی در عمل و قلب با آن مخالفت می کند خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: ﴿يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُون﴾.
3- امام هادی علیه السلام- اما سبب محرک؛ یعنی نیتی که انسان را به هر کار وامی دارد، سه عضو مربوط به آن قلب است پس هر که عملی انجام دهد و از صمیم دل با آن موافق نباشد خدا آن را نپذیرد جز این که صدق نیت و اخلاص پیش آرد از این رو خدا درباره ی منافقان فرموده است ﴿يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُون﴾.
همان کسانی [از منافقان] که به برادران [مؤمن] خود- در حالی که از حمایت آن ها دست کشیده بودند- گفتند اگر آن ها از ما پیروی می کردند کشته نمی شدند» بگو [اگر می توانید مرگ افراد را پیش بینی کنید] پس مرگ را از خودتان دور سازید اگر راست می گویید» (168)
[ای پیامبر صلی الله علیه و آله] هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند (169)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- برادران شما وقتی در اُحد کشته شدند روحشان درون پرنده های سبزی قرار داده شد که به رودهای بهشت وارد می شود و از میوه های آن می خورد و در چراغ هایی از طلا در سایه ی عرش مسکن می گزیند و هنگامی که خوردنی ها و نوشیدنی هایشان را دلپذیر یافتند و نیکویی محل بازگشتشان را دیدند گفتند ای کاش برادرانمان اکرامی را که خداوند از ما نمود و آن چه را که ما در آن هستیم بدانند تا نسبت به جهاد بی میلی نشان ندهند و جنگ را کنار نگذارند پس خدای تعالی به آن ها فرمود من از طرف شما به آن ها ابلاغ می کنم. در نتیجه این آیه را نازل فرمود: ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمْواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾.
2- امام علی علیه السلام- دومین زیادتی که امام علی علیه السلام با آن زیارت می شود: سلام بر تو ای امیرالمؤمنان ! تو سخن مرا می شنوی و جواب سلام مرا می دهی؛ چون خداوند متعال [می فرماید]: ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمْوانَا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾.
3- امام سجاد علیه السلام- هنگامی که علی بن الحسین علیه السلام و حرم او نزد یزید که لعنت خدا بر او باد آمدند... پس زینب دختر علی بن ابی طالب علیه السلام برخاست و فرمود: «... خدایا! حق ما را بگیر و از ظلم کنندگان بر ما انتقام بگیر و غضب خود را وارد کن بر کسی که خون ما را ریخت و حق ما را
ص: 823
اللَّهُمَّ خُذْ بِحَقِّنَا وَ انْتَقِمْ مِنْ ظَالِمِنَا وَ أَحْلِلْ غَضَبَكَ بِمَنْ سَفَكَ دِمَاءَنَا وَ نَقَصَ دِمَامَنَا وَ قَتَلَ حُمَاتَنَا وَهَتَكَ عَنَّا سُدُولَنَا وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَ مَا فَرَيْتَ إِلَّا جِلْدَكَ وَ مَا جَزَرْتَ إِلَّا لَحْمَكَ وَسَتَردُ عَلَى رسول الله صلی الله علیه و آله له بمَا تَحَمَلْتَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ وَانْتَهَكْتَ مِنْ خَرْمَتِهِ وَسَفَكْتَ مِنْ دِمَاءِ عِتْرَتِهِ وَلُحْمَتِهِ حَيْثُ يَجْمَعُ بِهِ شَمْلَهُمْ وَيَكُم بِهِ شَعَتَهُمْ وَيَنْتَقِمُ مِنْ ظَالِمِهِمْ وَيَأْخُذُ لَهُمْ بِحَقِّهِمْ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ لَا يَسْتَفِرَنَّكَ الْفَرَحْ بِقَتْلِهِ وَ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهُ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه﴾. (1)
4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ الْجِهَادَ أَشْرَفُ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الْإِسْلَامِ وَ هُوَ قِوَامُ الدِّينِ وَ الْأَجْرُ فِيهِ عَظِيمُ مَعَ الْعِزَّةَ وَ الْمَنَعَة وَهُوَ الْكَرَةُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَالْبُشْرَى بِالْجَنَّةِ بَعْدَ الشَّهَادَةَ وَ بِالرِّزْقِ غَداً عِنْدَ الرَّبِّ وَالْكَرَامَةِ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾. (2)
5- الباقر علیه السلام- ﴿أتَى رَجُلٌ رسول الله صلی الله علیه و آله فَقَالَ إِنِّى رَاغِبُ نَشِيطُ فِي الْجِهَادِ قَالَ فَجَاهِدْ فِي سَبِيل اللَّهِ فَإِنَّكَ إِنْ تُقْتَل كُنتَ حَيَا عِنْدَ اللَّهِ تُرْزَقُ وَ إِنْ مِتَ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرَكَ عَلَى علیه السلام وَإِنْ رَجَعَتَ خَرَجْتَ مِنَ الذُّنُوبِ إِلَى اللَّهِ هَذَا تَفْسِيرُ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهُ أَمْواتاً﴾. (3)
6- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنِ النَّبِيِّ أَنَّهُ قَالَ لِجَابِرٍ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يُكَلِّمْ أَحَداً إِلَّا مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ وَ كَلَّمَ أَبَاكَ مُوَاجِهَا فَقَالَ لَهُ سَلْنِي أَعْطِكَ قَالَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَرُدَّنِي إِلَى الدُّنْيَا حَتَّى أَجَاهِدَ مَرَّةً أُخْرَى فَأَقْتَلَ فَقَالَ أَنَا لَا أَرُدُّ أَحَداً إِلَى الدُّنْيَا سَلْنِي غَيْرَهَا قَالَ أَخبر الْأَحْيَاءَ بِمَا نَحْنُ فِيهِ مِنَ الثَّوَابِ حَتَّى يَجْتَهِدُوا فِي الْجِهَادِ لَعَلَّهُمْ يُقْتَلُونَ فَيَجِيئُونَ إِلَيْنَا فَقَالَ تَعَالَى أَنَا رَسُولُكَ إِلَى الْمُؤْمِنِينَ فَأَنْزَلَ وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً﴾. (4)
7- أمير المؤمنين علیه السلا- ﴿و أما الرَّدُّ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ الثَّوَابَ وَالْعِقَابَ فِي الدُّنْيَا بَعْدَ الْمَوْتِ قَبْلَ الْقِيَامَة فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ الْآيَةَ﴾. (5)
ص: 824
کم کرد و حمایت کننده های ما را کشت و پرده ی عفت ما را پاره کرد ای یزید و سرانجام آن کارت را که نمی بایست انجام دهی انجام دادی و جز پوست خود را نتافتی و جز گوشت خود را نبریدی و به زودی به خاطر آن چه از ذریه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله به عهده گرفتی و حرمت او را شکستی و خون فرزندان و خویشان او را ریختی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می آیی؛ زمانی که خداوند به وسیله ی او آن ها را دور هم جمع می کند و به وسیله ی او امور آن ها را سامان می بخشد و از ظلم کنندگان بر آن ها انتقام می گیرد و حق آن ها را از دشمنانشان می گیرد و شادی به خاطر کشتن او تو را از حد خود بیرون نبرد و سرمست و مغرور نكند ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيل الله أَمواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾.
4- امام على علیه السلام جهاد برترین اعمال بعد از مسلمان شدن است و آن برپادارنده ی دین و پاداش آن بزرگ و همراه با عزّت و بلندمرتبگی است و آن حمله کردن به دشمن است. در آن همه ی نیکی ها است و فردا بعد از شهادت نزد پروردگار بشارت به بهشت و به روزی و شرافت است. خدای عزوجل می فرماید: ﴿و لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبيل الله﴾
5- امام باقر علیه السلام- مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت من بسیار مایل به جهاد در راه خدا هستم» رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پس در راه خدا جهاد کن که اگر کشته شوی، زنده هستی و در نزد خدا روزی می خوری و اگر بمیری اجر تو بر عهده ی خداست و اگر زنده بازگردی از گناهان خود پاک شده ای این سخن همان تفسیر این آیه است ﴿وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهُ أَمْوَاتًا﴾.
6- پیامبر صلی الله علیه و آله- از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که به جابر رحمه الله علیه فرمود: «خداوند با هیچ کس سخن نگفته مگر از پشت حجاب ولی با پدر تو رو در رو سخن گفت و به او فرمود: «از من بخواه تا به تو عطا کنم گفت از تو می خواهم که مرا به دنیا برگردانی تا بار دیگر جهاد کنم و کشته شوم». خداوند فرمود: «من هیچکس را به دنیا برنمی گردانم چیز دیگری غیر از آن از من بخواه». گفت: «زنده ها را از پاداشی که ما در آن هستیم آگاه کن تا در جهاد کوشش کنند شاید آن ها کشته شوند و به سوی ما بیایند خدای تعالی فرمود من فرستاده ی تو به سوی مؤمنین هستم. در نتیجه این آیه را نازل فرمود: ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمواتاً﴾.
7- امام علی علیه السلام- در ردّ نظر کسی که ثواب و عقاب را در دنیا بعد از مرگ و قبل از قیامت- انکار کند؛ آن است که خدای تعالی می فرماید: ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾.
ص: 825
8- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَا سَيِّدُ الْوَصِيِّين... و أنا أحْيى أحْيى سُنَّةَ رسول الله صلی الله علیه و آله وَأَنَا أَمِيتُ أمِيتُ الْبِدْعَةَ وَ أَنَا حَى لَا أُمُوتُ لِقَوْلِهِ تَعَالَى وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبيل الله أمواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾. (1)
9- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي بَصِير قَالَ: قَالَ لِي الصَّادِقِ علیه السلامةِ يَا أَبَا مُحَمَّدِ إنَ الْمَيِّتَ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ شَهِيدٌ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ إِنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ قَالَ وَ إِنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ فَإِنَّهُ حَيٌ يُرْزَق﴾. (2)
10- الصّادق علیه السلام- ﴿فَلَا يَبْقَى أَحَدٌ مِمَّنْ قَاتَلَنَا وَ ظَلَمَنَا وَ رَضِيَ بمَا جَرَى عَلَيْنَا إِنَّا قُتِلَ فِي ذَلِكَ الْيَوْم (رجعة) أَلْفَ قَتْلَة دُونَ مَنْ قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنَّهُ لَا يَذُوقُ الْمَوْتَ وَ هُوَ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمْوَاتَا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِاللَّذِينَ لَوْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾. (3)
11- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أنَّ امير المؤمنين علیه السلام قَالَ لِأَبِي بَكْر يَوْماً لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أمواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رسول الله صلی الله علیه و آله مَاتَ شَهِيداً وَ اللَّهِ لَيَأْتِيَنَّكَ فَأَيْقِنْ إِذَا جَاءَكَ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ غَيْرُ مُتَخَيِّلَ بِهِ فَأَخَذَ عَلِيُّ بِيَدِ أَبي بَكْرِ فَأَرَاهُ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ لَهُ يَا أبا بكر آمن بعلى علیه السلام﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾. (170)
قوله تعالى: ﴿يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللهِ وَفَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ المؤمِنينَ﴾. (171)
1-1- السجّاد علیه السلام- ﴿ذِكْرُ زِيَارَة عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام... صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ الْمُكَرَّمُ وَالسَّيِّدُ الْمُقَدَّمُ الَّذِي عَاشَ سَعِيداً وَ مَاتَ شَهِيداً وَ ذَهَبَ فَقِيداً فَلَمْ تَتَمَتَّعْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا بالعمل الصَّالِح وَ لَمْ تَتَشَاغَلْ إِنَّا بالمتجر الرابع أشْهَدُ أَنَّكَ مِنَ الْفَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ
ص: 826
8- امام على علیه السلام- من سیّد اوصیاء هستم... من سنت پیامبر صلی الله علیه و آله را زنده می کند را زنده می کنم و می میرانم. یعنی بدعت را می میرانم و من حي لا يموت هستم برای این که خدا می فرماید: ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبيل الله أمواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾.
9- امام باقر علیه السلام- ابوبصیر گوید امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای ابو محمد کسانی که به ولایت و امامت ما در می گذرند شهید می باشند گفتم اگرچه در بسترش هم بمیرد». فرمود: «آری اگرچه در بستر خود در گذرد او زنده است و نزد خداوند روزی می خورد».
10- امام صادق علیه السلام- در آن روز تمام قاتلان و ظالمان به ما و آن ها که از آن چه بر سر ما آمده بود، راضی بودند، هزار بار به قتل می رسند نه مثل کشته شدن آن ها که در راه خدا شهید می شوند زیرا شهیدان در حقیقت نمی میرند چنان که خدا فرمود: ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيل الله أَمواتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بهم مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾.
11- امام علی علیه السلام- روزی امیرالمؤمنین علیه السلام به ابوبکر فرمود: ﴿وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴾. گواهی می دهم که محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله، شهید از دنیا رفت. به خدا سوگند که او به نزد تو خواهد آمد و چون بیاید به آن یقین پیدا کن چون شیطان نمی تواند به او متشبه شود. سپس علی دست ابوبکر را گرفت و پیامبر صلی الله علیه و آله را به او نشان داد و پیامبر صلی الله علیه و آله به او گفت ای ابوبکر به علی علیه السلام ایمان بیاور».
آن ها به خاطر نعمت هایی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است خوشحالند؛ و به خاطر کسانی که هنوز به آن ها ملحق نشده اند (مجاهدان و شهیدان آینده) شادمانند؛ که نه ترسی بر آن هاست و نه اندوهی خواهند داشت. (170)
و از نعمت خدا و فضل او [نسبت به خودشان نیز] مسرورند؛ و [می بینند که] خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمی کند. (171)
1-1- امام سجّاد علیه السلام- بیان زیارت علی بن حسین علیه السلام... درود خدا بر تو ای بسیار راستگو شهید تکریم شده و آقای بزرگی که سعادتمند زندگی کرد و شهید شد و پس از دنیا جز به عمل صالح بهره مند نشدی و جز به تجارتی سودمند مشغول نگشتی گواهی می دهم که تو از کسانی
ص: 827
يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ وَتِلْكَ مَنْزِلَهُ كُلَّ شَهِيدِ فَكَيْفَ مَنْزِلَةُ الْحَبيب إلَى اللَّهِ الْقَريب إلى رسول الله صلی الله علیه و آله زَادَكَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾. (1)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿يَسْتبْشِرُونَ وَاللَّهِ فِى الْجَنَّةِ بِمَنْ لَمْ يَلْحَقِّ بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الدنيا﴾. (2)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿هُمْ وَاللَّهِ شِيعَتُنَا حِينَ صَارَتْ أَرْوَاحُهُمْ فِى الْجَنَّةِ وَاسْتَقْبَلُوا الْكَرَامَةَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ عَلِمُوا وَاسْتَيْقَنُوا أَنَّهُمْ كَانُوا عَلَى الْحَقِّ وَ عَلَى دِينِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ وَاسْتَبْشَرُوا بِمَنْ لَم يَلْحَقُ بهِمْ مِنْ إِخْوَانِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿أَلَّذِينَ اسْتَجابُوا الله وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ﴾. (172)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿إنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله بَعَثَ عَلِيّا علیه السلام فِى عَشَرَةَ اسْتَجابُوا الله وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ إِلَى أَجْرٌ عَظِيمٌ إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي اميرالمؤمنين علیه السلام﴾. (4)
2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ: لَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ مِنْ يَوْمِ أَحْدِ نَادَى رسول الله صلی الله علیه و آله فِي الْمُسْلِمِينَ فَأَجَابُوهُ فَخَرَجُوا عَلَى عِلَتِهِمْ وَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ مِنَ الْقَرْحِ وَ قَدَّمَ عَلِيّا بَيْنَ يَدَيْهِ بِرَايَةِ الْمُهَاجِرِينَ حَتَّى انْتَهَى إِلَى حَمْرَاءِ الْأَسَدِ ثُمَّ رَجَعَ إِلَى الْمَدِينَةِ فَهُمُ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا اللَّهِ وَالرَّسُول مِنْ بَعْدِ مَا أَصابَهُمُ الْقَرْحُ﴾. (5)
ص: 828
هستی که به خاطر نعمت هایی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است خوشحالند به خاطر کسانی که هنوز به آن ها ملحق نشده اند شادمانند و آن مقام و منزلت هر شهیدی است پس مقام و منزلت دوست خداوند و کسی که به رسول خدا صلی الله علیه و آله نزدیک است چگونه می باشد خداوند از فضلش برای تو افزود...».
1-2- امام صادق علیه السلام- به خدا سوگند در بهشت به خاطر کسانی از مؤمنین که در دنیا هستند و هنوز به آن ها ملحق نشده اند، شادمانند.
2-2- امام باقر علیه السلام- ایشان به خدا سوگند همان شیعیان ما هستند آن هنگام که روحشان به بهشت رود و از سوی خداوند عزوجل پذیرایی شوند خواهند دانست و یقین می کنند که بر حق و بر دین الهی بوده اند و مژده ی شادی به برادران پسین خود دهند که هنوز به آن ها نپیوسته اند خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُون.
کسانی که دعوت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله را پس از [آن همه] جراحاتی که به ایشان رسید اجابت کردند؛ [و به سوی میدان دیگری شتافتند]؛ برای کسانی از آن ها، که نیکی کردند و تقوا پیشه نمودند پاداش بزرگی است (172)
1- امام صادق علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه السلام را به همراه ده نفر فرستاد و آیه ی اسْتَجَابُوا لله وَالرَّسُولِ مِن بَعدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ تا أَجْرٌ عظیم در شأن حضرت علی الله نازل شده است.
2- پیامبر صلی الله علیه و آله- ابان بن عثمان گوید: روز بعد از واقعه ی احد حضرت رسول مسلمین را جمع کرد و آنان هم وی را اجابت نمودند و آنان با این که هنوز زخمهای زیادی داشتند و فشار سختی و محنت بر آن ها سنگینی می کرد با پیغمبر بیرون شدند امیرالمؤمنین علیه السلام در حالی که پرچم مهاجرین را در دست داشت مقابل خاتم النبیین صلى الله عليه وآله وسلم حرکت می کرد پیغمبر به اتفاق یاران خود تا حمراء الاسد پیش رفتند و از آن جا به طرف مدینه برگشتند درباره ی این واقعه آیه ی شریفه ی ﴿الَّذِينَ اسْتَجَابُوا الله وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ﴾ نازل شد.
ص: 829
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَلَمَّا بَلَغ القريش خُرُوجُ رسول الله صلی الله علیه و آله فِي طَلَبِهِمْ خَافُوا فَاسْتَقْبَلَهُمْ رَجُلُ مِنْ أَشْجَعَ يُقَالُ لَهُ نُعَيْمُ بْنُ مَسْعُودٍ يُرِيدُ الْمَدِينَةَ فَقَالَ لَهُ أَبُو سُفْيَانَ صَخْرُ بْنُ حَرْب يَا نُعَيْمُ هَلْ لك أَنْ أَضْمَنَ لَكَ عَشْرَ قَلَائِصَ وَ تَجْعَلَ طَريقَكَ عَلَى حَمْرَاءِ الْأَسَدِ فَتُخْبرَ مُحَمَّد علیه السلام أَنَّهُ قَدْ جَاءَ مَدَدْ كَثِيرُ مِنْ حُلَفَائِنَا مِنَ الْعَرَبِ كِنَانَةَ وَعَشِيرَتِهِمْ وَ الْأَحَابِيشِ وَ تُهَوَّلَ عَلَيْهِمْ مَا اسْتَطَعْتَ فَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ عَنَّا فَأَجَابَهُ إِلَى ذَلِكَ وَ قَصَدَ حَمْرَاءَ الْأَسَدِ فَأَخْبَرَ رَسولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَذَلِكَ وَ قَالَ إِنَّ قُرَيْشاً يُصْبِحُونَ بِجَمْعِهِمُ الَّذِي لَا قِوَامَ لَكُمْ بِهِ فَاقْبَلُوا نَصِيحَتِي وَ ارْجِعُوا فَقَالَ أَصْحَابُ رسول الله صلی الله علیه و آله حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ اعْلَمْ أَنَّا لَا تُبَالِى بِهِمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَلَى رَسُولِهِ الَّذِينَ اسْتَجابُوا الله وَالرَّسُولِ إِلَى قَوْلِهِ وَ نِعْمَ الْوَكِيل﴾. (1)
4- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ قَوْلُهُ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لله وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ يَعْنِي الجَرَاحَةُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرُ عَظِيمُ [ قَالَ] نَزَلَتْ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام] وَتِسْعَة نَفَر [مَعَهُ] بَعَثَهُمْ رَسُولُ الله له فِي أَثَر أَبي سُفْيَانَ حِينَ ارْتَحَلَ فَاسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ﴾. (2)
5- الباقر علیه السلام- ﴿الْمَعْنَى الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُول أَى أَطَاعُوا اللَّهَ فِي أَوَامِرِهِ وَ أَطَاعُوا رَسُولَهِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿الذينَ قالَ هُمُ النَّاسُ إِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ﴾. (173)
1-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ سُبْحَانَهُ الَّذِينَ قالَ هُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي نُعيم بن مَسْعُودٍ الْأَشْجَعِيٌّ وَ ذَلِكَ أَنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله رَجَعَ مِنْ غَرَاة أَحَدٍ وَ قَدْ قُتِلَ عَمُّهُ حَمْرَةٌ وَ قُتِلَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ مَنْ قُتِلَ وَ جُرحَ مَنْ جُرحَ وَ انْهَزَمَ مَنِ انْهَزَمَ وَ لَمْ يَنلَهُ الْقَتْلُ وَالْجَرْحُ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى رسول الله صلی الله علیه و آله له أَنِ اخْرُج فِي وَقْتِكَ هَذَا لِطَلَبِ قُرَيْشٍ وَ لَا تُخْرِجْ مَعَكَ مِنْ أَصْحَابِكَ إِلَّا مَنْ كَانَتْ بِهِ جَرَاحَةً فَأَعْلَمَهُمْ بِذَلِكَ فَخَرَجُوا مَعَهُ عَلَى مَا كَانَ بهِمْ مِنَ الْجَرَاحَ حَتَّى نَزَلُوا مَنْزَلا
ص: 830
3- امام علی علیه السلام- بعد از جنگ اُحد وقتی که قریش از بیرون آمدن رسول خدا صلی الله علیه و آله برای جستجوی آن ها آگاه شدند ترسیدند سپس مردی از قبیله ی اشجع که نعیم بن مسعود نام داشت با آن ها روبرو شد و می خواست به سوی مدینه برود ابوسفیان صخر بن حرب به او گفت: «ای نعیم آیا می خواهی ده شتر جوان برای تو ضمانت کنم و تو مسیرت را از حمراء الاسد قرار بدهی و به محمد صلی الله علیه و آله خبر بدهی که از طرف هم پیمان های عرب ما- کنانه و خویشاوندانشان و قبیله های مختلف- کمک زیادی آمده و تا میتوانی آن ها را بترسانی تا شاید برگردند». پس نعیم به او برای انجام آن کار پاسخ مثبت داد و به سوی حمراء الاسد رفت و رسول خدا صلی الله علیه و آله را از آن آگاه کرد و گفت: «قریش با گروهی که شما توان پایداری در مقابل آن را ندارید؛ پس نصیحت مرا بپذیرید و برگردید صبح می کنند؛ اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ. بدان که ما به آن ها اهمیتی نمی دهیم» پس خداوند سبحان بر پیامبرش این آیه را نازل فرمود: ﴿الَّذِينَ اسْتَجابُوا الله وَ الرَّسُول... وَنِعْمَ الْوَكِيل﴾.
4- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿الَّذِينَ اسْتَجَابُوا الله وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْح﴾؛ منظور جراحت است. لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ درباره ی علی بن ابی طالب او نه نفر همراهش نازل شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله آن ها را در پی ابوسفیان- هنگامی که از احد رفت- فرستاد؛ على علیه السلام و همراهانش دعوت خدا و رسولش را اجابت کردند.
5- امام باقر علیه السلام- الَّذِينَ اسْتَجابُوا الله وَ الرَّسُول؛ یعنی از دستورات خدا و از پیامبرش اطاعت کردند.
[همان] کسانی که [بعضی از] مردم به آنان گفتند دشمنان برای [حمله به] شما گرد آمده اند؛ از آن ها بترسید اما این سخن بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را بس است؛ و او بهترین حامی ماست». (173)
1-1- امام على علیه السلام- ﴿الَّذِينَ قَالَ هُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيل﴾، این آیه درباره ی نعیم بن مسعود اشجعی نازل شد و جریان آن چنین است که رسول خدا صلی الله علیه و آله از غزوه احد برگشت در حالی که عموی ایشان حمزه کشته شده و از مسلمانان کشته شده آن که کشته شده و زخمی شده آن که زخمی شده و فرار کرده آن که فرار کرده و قتل و جراحتی به او وارد نشده است خدای تعالی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و وحی فرمود: هم اکنون برای جستجو قریش بیرون برو و از اصحابت جز کسانی که مجروح شده اند همراه خود بیرون نبر. پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحابش را از این قضیه باخبر کرد و با وجود زخم هایی که داشتند با پیامبر صلی الله علیه و آله خارج شدند تا در منزلی فرود آمدند که به آن حمراء الاسد گفته می شود و قریش از ترس راه را به سرعت پیموده بودند و هنگامی که خبر بیرون آمدن پیامبر صلی الله علیه و آله در جستجوی قریش به آن ها رسید ترسیدند سپس مردی از قبیله ی اشجع که نعیم بن مسعود نام داشت با
ص: 831
يُقَالُ لَهُ حَمْرَاءُ الْأَسَدِ وَ كَانَتْ قُرَيْسُ قَدْ جَدَّتِ السَّيْرَ فَرَقاً فَلَمَّا بَلَغَهُمْ خُرُوجُ رسول الله صلی الله علیه و آله فِي طَلَبِهِمْ خَافُوا فَاسْتَقْبَلَهُمْ رَجُلُ مِنْ أَشْجَعَ يُقَالُ لَهُ نُعَيْمُ بْنُ مَسْعُودٍ يُرِيدُ الْمَدِينَةَ فَقَالَ لَهُ أَبُو سُفْيَانَ صَخْرُ بْنُ حَرْب يَا نُعَيْمُ هَلْ لَكَ أَنْ أَضْمَنَ لَكَ عَشْرَ قَلَائِصَ وَ تَجْعَلَ طَرِيقَكَ عَلَى حَمْرَاءِ الْأَسَدِ فَتُخْبرَ مُحَمَّد ل أَنَّهُ قَدْ جَاءَ مَدَدْ كَثِيرُ مِنْ حُلَفَائِنَا مِنَ الْعَرَبِ كِنَانَةَ وَ عَشِيرَتِهِمْ وَ الْأَحَابِيشِ وَ تُهَوِّلَ عَلَيْهِمْ مَا اسْتَطَعْتَ فَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ عَنَّا فَأَجَابَهُ إِلَى ذَلِكَ وَ قَصَدَ حَمْرَاءَ الْأَسَدِ فَأَخَبَرَ رسول الله صلی الله علیه و آله بذَلِكَ وَ قَالَ إِنَّ قُرَيْشَاً يُصْبِحُونَ بِجَمْعِهِمُ الَّذِي لَا قِوَامَ لَكُمْ بِهِ فَاقْبَلُوا نَصِيحَتِي وَ ارْجِعُوا فَقَالَ أَصْحَابُ رسول الله صلی الله علیه و آله حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ اعْلَمْ أَنَّا لَا نَبَالِي بِهِمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَلَى رَسُولِهِ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِلَى قَوْلِهِ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَإِنَّمَا كَانَ الْقَائِلُ نُعَيْمُ بْنُ مَسْعُودٍ فَسَمَّاهُ اللَّهُ بِاسْمِ جَمِيعِ النَّاسِ وَ هَكَذَا كُلُّ مَا جَاءَ تَنْزِيلُهُ بِلَفَظِ الْعُمُومُ وَ مَعْنَاهُ الْخُصُوصُ﴾. (1)
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابِرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْن عَلِى علیه السلام قَالَ: لَمَّا وَجَّهَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم امير المؤمنين علیه السلام وَ عَمَّارَ بْنَ يَاسِرٍ إِلَى أَهْل مَكَةً قَالُوا بَعَثَ هَذَا الصَّبِيَّ وَ لَوْ بَعَثَ غَيْرَهُ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ وَ فِي مَكَّةَ صَنَادِيدُ قُرَيْشَ وَ رِجَالَهَا وَ اللَّهِ الْكُفْرُ أَوْلَى بِنَا مِمَّا نَحْنُ فِيهِ فَسَارُوا وَقَالُوا لَهُمَا وَخَوَّفُوهُمَا بِأَهْلِ مَكَّةَ وَغَلَّظُوا عَلَيْهِمَا الْأَمْرَ فَقَالَ عَلَى علیه السلام حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ فَمَضَيَا وَ لَمَّا دَخَلَا مَكَّةَ أَخْبَرَ اللَّهُ نَبيَّهُ بِقَوْلِهِمْ لِعَلِيٍّ ال وَ بِقَوْل عَلَى علیه السلام لَهُمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ فِي كِتَابِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى الَّذِينَ قالَ هُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَأَنْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ الله وَفَضْلِ لَوَيَمْسَسْهُمْ سُوءُ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلِ عَظِيمٍ وَ إِنَّمَا نَزَلَتْ أَلَمْ تَرَ إِلَى فُلَانِ وَ فَلَان لَقُوا عَلِيّا وَ عَمَّاراً فَقَالَا إِنَّ أَبَا سُفْيَانَ وَ عَبْدَ اللَّهِ بن عامر وأهل مكة قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ﴾. (2)
3-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ: إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ الْآيَةَ فَخَرَجُوا عَلَى مَا بِهِمْ مِنَ الأَلَمِ وَالْجِرَاحِ فَلَمَّا بَلَغَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم حَمْرَاءَ الْأَسَدِ وَ قُرَيْشٍ قَدْ نَزَلَتِ الرَّوْحَاءَ قَالَ عِكْرِمَةُ بْن أَبِي جَهْل وَ الْحَارِثِ بْنُ هِشَامٍ وَ عَمْرُو بْنُ الْعَاصِ وَ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ: نَرْجِعُ فَنُغِيرُ عَلَى الْمَدِينَةِ فَقَدْ قَتَلْنَا سَرَاتَهُمْ وَكَيْشَهُمْ يَعْنُونَ حَمْرَة فَوَافَاهُمْ رَجُلُ خَرجَ مِنَ الْمَدِينَةَ فَسَأَلُوهُ الْخَبَرَ فَقَالَ
ص: 832
آن ها روبرو شد و می خواست به سوی مدینه برود ابوسفیان صخر بن حرب به او گفت: «ای نعیم آیا می خواهی ده شتر جوان برای تو ضمانت کنم و تو مسیرت را از حمراء الاسد قرار بدهی و به محمد خبر بدهی که از طرف هم پیمان های عرب ما- کنانه و خویشاوندانشان و قبیله های مختلف- کمک زیادی آمده و تا می توانی آن ها را بترسانی تا شاید برگردند. پس نعیم به او برای انجام آن کار پاسخ مثبت داد و به سوی حمراء الاسد رفت و رسول خدا صلی الله علیه و آله را از آن آگاه کرد و گفت قریش با گروهی که شما توان پایداری در مقابل آن را ندارید صبح می کنند پس نصیحت مرا بپذیرید و برگردید. اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: «حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيل بدان که ما به آن ها اهمیتی نمی دهیم». پس خداوند سبحان بر پیامبرش نازل فرمود: ﴿الَّذِينَ اسْتَجابُوا الله وَالرَّسُول... وَنِعْمَ الْوَكِيل. گوینده نعیم بن مسعود بود ولی خداوند او را به نام همه مردم نامید و این چنین است هر چه که نزولش با لفظ عام آمده و معنای آن خاص است.
2-1- امام باقر علیه السلام- جابر گوید: وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه السلام و عمار بن یاسر را به مکه فرستاد گفتند این جوان را به سراغ اهل مکه فرستاد و اگر افراد دیگری را به سمت اهل مکه که در آن ها مبارزان و مردان فراوانی هستند می فرستاد بهتر بود به خدا سوگند که کفر از وضعیتی که اکنون داریم برای ما بهتر است پس رفتند و با آن دو (حضرت علی علیه السلام و عمّار) صحبت کردند و آنان را از اهل مکه ترساندند و قدرت اهل مکه را بر ایشان بزرگ جلوه دادند. پس حضرت على علیه السلام فرمود: «حَسْبُنَا اللهُ وَنِعمَ الْوَكِيلُ» و رفتند و هنگامی که وارد مکه شدند خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را از آن چه که آن ها به علی گفتند و آن چه که علی به آن ها گفت باخبر ساخت و خداوند نام آن ها را در کتاب خود آورد آیه ی مربوط به این مسئله، این آیه است: ﴿الَّذِينَ قَالَ هُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴾. آيه ى فوق این گونه نازل شده است.
3-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحابش بعد از جنگ اُحد با وجود درد و زخم هایی که داشتند از مدینه خارج شدند هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به حمراء الأسد رسید و قریش در روحا فرود آمدند عکرمة بن ابی جهل حارث بن هشام عمروبن عاص و خالدبن ولید گفتند: «برمی گردیم و به مدینه حمله می کنیم؛ چراکه ما اشراف و بزرگان آن ها یعنی حمزه را کشته ایم. سپس مردی که از مدینه بیرون آمده بود نزد آن ها آمد و از او خبرهای مدینه را پرسیدند. او گفت: «محمد صلی الله علیه و آله و یارانش را در حمراء الأسد ترک کردم که با جدیت تمام شما را جستجو می کنند». ابوسفیان گفت: «اگر به مدینه حمله کنیم این مشقت و ستم است ما بر این قوم پیروز شدیم و ستم کردیم به خدا سوگند قومی که ستم کند، هرگز رستگار نمی شود سپس نعیم بن مسعود اشجعی نزد آن ها
ص: 833
تَرَكْتُ مُحَمَّدًا وَ أَصْحَابَهُ بِحَمْرَاءِ الْأَسَدِ يَطْلُبُونَكُمْ أَحَدَّ الطَّلَبِ. فَقَالَ أَبُوسُفْيَانَ: هَذَا النَّكَدُ وَ الْبَغْنُ قَدْ ظَفِرْنَا بِالْقَوْمِ وَ بَعَيْنَا وَاللَّهِ مَا أَفْلَحَ قَوْمُ قَطَّ بَغَوْا فَوَافَاهُمْ نُعَيْمُ بْنُ مَسْعُودِ الْأَشْجَعِيُّ فَقَالَ أبُوسُفْيَانَ: أَيْنَ تُرِيدُ؟ قَالَ: الْمَدِينَةَ لِأَمْتَارَ لِأَهْلِى طَعَاماً. قَالَ: هَلْ لَكَ أَنْ تَمُرَّ بِحَمْرَاءِ الْأَسَدِ وَ تَلْقَى أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ وَ تُعْلِمَهُمْ أَنَّ خُلَفَاءَنَا وَ مَوَالِيَنَا قَدْ وَافَوْنَا مِنَ الْأَحَابِيشَ حَتَّى يَرْجِعُوا عَنَّا وَ لَكَ عِنْدِي عَشَرَةُ قَلَائِصَ أَمْلَؤُهَا تَمْراً وَ زَبِيباً. قَالَ: نَعَمْ فَوَافَى مِنْ غَدِ ذَلِكَ الْيَوْمِ حَمْرَاءَ الْأَسَدِ فَقَالَ لِأَصْحَابِ رَسُول اللَّهِ : أَيْنَ تُريدُونَ قَالُوا: قُرَيْشاً قَالَ: ارْجِعُوا فَإِنَّ قُرَيْشَا قَدِ اجْتَمَعَتْ إِلَيْهِمْ حُلَفَاؤُهُمْ وَ مَنْ كَانَ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ وَ مَا أَظُنُّ إِلَّا وَأَوَائِلُ خَيْلِهِمْ يَطَّلِعُونَ عَلَيْكُمُ السَّاعَةَ فَقَالُوا: حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ مَا تُبَالِي وَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: ارْجِعْ يَا مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ أَرْعَبَ قُرَيْشَاً وَ مَرُّوا لَا يَلْوُونَ عَلَى شَيْءٍ فَرَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إِلَى الْمَدِينَةِ وَأَنْزَلَ اللَّهُ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا الله وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمُ الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ يَعْنِي نُعَيْمَ بْنَ مَسْعُودٍ فَهَذَا اللَّفْظُ عَامُ وَ مَعْنَاهُ خَاصِ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ * فَأَنْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءُ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ الله وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴾. (1)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿في كِتَابِ تَأْوِيلِ الآيَاتِ الظَّاهِرَةِ: كَانَ أَبُو سُفْيَانَ وَالْمُشْرِكُونَ قَدْ كَرُّوا وَ انْصَرَفُوا فَلَمَّا بَلَغُوا الرَّوْحَاءَ نَدِمُوا عَلَى انْصِرَافِهِمْ وَنَزَلُوا بِهَا وَ عَزَمُوا عَلَى الرُّجُوعِ فَأَخْبِرَ النَّبِيُّ ذَلِكَ فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ هَلْ مِنْ رَجُلٍ يَأْتِينَا بِخَبَرِ الْقَوْمِ فَلَمْ يُجِبُهُ أَحَدٌ مِنْهُمْ فَقَامَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الله وَ قَالَ: أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ ال لَهُ: اذْهَبْ فَإِنْ كَانُوا قَدْ رَكِبُوا الْخَيْلَ وَ جَنَبُوا الْإِبِلَ فَإِنَّهُمْ يُرِيدُونَ الْمَدِينَةَ وَ إِنْ كَانُوا رَكِبُوا الْإِبِلَ وَ جَنَبُوا الْخَيْلَ فَإِنَّهُمْ يُرِيدُونَ مَكَّةَ. فَمَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا بِهِ مِنَ الْأَلم وَ الْجِرَاحِ حَتَّى كَانَ قَرِيباً مِنَ الْقَوْمِ فَرَاهُمْ قَدْ رَكِبُوا الْإِبلَ وَ جَنَبُوا الْخَيْلَ فَرَجَعَ وَ أَخَبرَ رَسُولُ اللَّهِ بِذَلِكَ فَقَالَ: أَرَادُوا مَكَّةَ﴾. (2)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فِى مَجْمَعَ الْبَيَان وَ قَالَ مُجَاهِدُ وَ عَكْرَمَةُ: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَاتُ فِي غَزْوَة بَدْرٍ الصُّغْرَى وَ ذَلِكَ أَنَّ أَبَا سُفْيَانَ قَالَ يَوْمَ أَحَدٍ حِينَ أَرَادَ أَنْ يَنْصَرِفُ: يَا مُحَمَّد علیه السلام مَوْعِدُ مَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ مَوْسِمُ بَدْرِ الصُّغْرَى لِقَابِل إِنْ شِئْتَ فَقَالَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله له ذَلِكَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ. فَلَمَّا كَانَ الْعَامُ
ص: 834
آمد ابوسفیان گفتم قصدت کجاست؟ گفت مدینه تا برای خانواده ام غذا ببرم گفت: «آیا مایلی از حمراء الاسد عبور کنی و یاران محمد را ملاقات کنی و به آن ها بگویی که جانشینان ما و دوستان ما از قبیله های مختلف به ما پیوسته اند تا از تعقیب ما روی برگردانند و اگر چنین کنی نزد من ده شتر داری که از خرما و کشمش پر می کنم؟ نعیم گفت: بله این کار را انجام می دهم. سپس فردای آن روز به حمراء الأسد آمد و به یاران محمد و گفت: «کجا می خواهید بروید»؟ گفتند قریش را جستجو می کنیم گفت بازگردید چون جانشینان قریش و کسانی از آن ها که عقب مانده بودند به سوی آن ها آمده اند و گمان می کنم و گمان می کنم که اوایل قوم هم اکنون بر شما
نمایان شوند. پس اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ و جبرئيل علیه السلام بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: «ای محمد بازگرد چون خداوند قریش را دچار ترس و وحشت کرده است و رفتند در حالی که به هیچ چیز توجه نمی کنند رسول خدا صلی الله علیه و آله به سوی مدینه بازگشت و خداوند آیه نازل فرمود: ﴿الَّذِينَ اسْتَجابُوا الله وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ الَّذِينَ قالَ هُمُ النَّاسِ﴾؛ یعنی نعیم بن مسعود؛ این لفظ عام است ولی معنای آن خاص است. ﴿إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ الله وَفَضْلِ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءُ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ.
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- در جنگ احد ابوسفیان و مشرکان دوباره حمله نمودند و عقب نشینی کردند و هنگامی که به روحاء رسیدند از عقب نشینی پشیمان شدند و در آن جا فرود آمدند و تصمیم گرفتند که دوباره به جنگ برگردند. پس این موضوع به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داده شد و به یارانش فرمود: «آیا مردی هست که از این قوم برای ما خبر بیاورد؟ هیچ یک از آن ها پاسخ ایشان را نداد؛ پس امیرالمؤمنین علیه السلام ابرخاست و گفت من ای رسول خدا صلی الله علیه و آله پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «برو پس اگر بر اسب ها سوار شده و شتران را از خود دور کرده بودند قصد مدینه را دارند و اگر بر شتران سوارشده اسبها را از خود دور کرده بودند قصد مکه را دارند امیرالمؤمنین علیه السلام با وجود درد و جراحت و رفت تا به نزدیکی آن ها رسید دید که بر شتران سوار شده و اسب ها را از خود دور کرده اند؛ پس بازگشت و رسول خدا صلی الله علیه و آله را از آن آگاه نمود رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «قصد مکه را دارند».
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- این آیات در مورد جنگ بدر صغری نازل شد و توضیح آن چنین است که اباسفیان روز احد هنگامی که می خواست بازگردد گفت: ای محمد صلى الله عليه وآله وسلم اگر خواستی وعده ی ما و تو سال آینده در موسم بدر صغری است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آن موعد بین ما و تو است». وقتی سال آینده شد اباسفیان با اهل مکه خارج شد تا این که در مجنّه در نواحی مرالظهران فرود سپس رعب و وحشت در دل آن ها افتاد پس تصمیم گرفت که برگردند. نعیم بن مسعود اشجعی را ملاقات کرد که از عمره می.آمد ابوسفیان به او گفت من با محمد و یارانش وعده نهاده ام که در موسم بدر صغری با یکدیگر روبرو شویم و امسال خشکسالی است و جنگ بر ما صلاح نیست مگر سالی که در آن درختان بروید و شیر فراوان داشته باشیم و تصمیم گرفته ام که آمد.
ص: 835
الْمُقْبِلُ خَرَجَ أَبُو سُفْيَانَ فِي أَهْلِ مَكَّةَ حَتَّى نَزَلَ مَجَنَّةَ مِنْ نَاحِيَةِ مَرِّ الظَّهْرَانِ ثُمَّ أَلْقِيَ عَلَيْهِمْ الرُّعْبُ فَبَدَا لَهُ مِن الرُّجُوعِ فَلَقِيَ نُعَيْمُ بْنُ مَسْعُودِ الْأَشْجَعِيُّ وَ قَدْ قَدِمَ مُعْتَمِراً فَقَالَ لَهُ أَبُو سُفْيَانَ إِنِّي وَاعَدْتُ مُحَمَّدَ صلی الله علیه و آله وَأَصْحَابَهُ أَنْ نَلْتَقِى بِمُوسِم بَدْر الصُّغْرَى وَأَنَّ هَذِهِ عَامُ جَدْبُ وَلَا يُصْلِحْنَا إِنَّا عَامُ يُرْعِي فِيهِ الشَّجَرُ وَ نَشْرَبُ فِيهِ اللَّبَنَ وَقَدْ بَدَا لِى أَنْ لَا أَخْرُجَ إِلَيْهَا وَأَكْرَهُ أَنْ يَخْرُجَ مُحَمَّد وَ لَا أَخْرُجَ أَنَا فَيَزِيدُهُمْ ذَلِكَ جُرْأَةَ فَالْحَقِّ بِالْمَدِينَةِ فَتَبِطْهُمْ وَ لَكَ عِنْدِي عَشَرَةٌ من الْإِبل أَضَعُهَا عَلَى يَدَى سُهَيْلِ بْنَ عَمْرُو فَأَتَى نُعَيْمُ الْمَدِينَةَ فَوَجَدَ النَّاسَ يَتَجَهَّزُونَ لِمِيعَادِ أَبِي سُفْيَانَ فَقَالَ لَهُمْ: بِئْسَ الرَّيُّ رَأَيْكُمْ أَتَوْكُمْ فِي دِيَارِكُمْ وَ قَرَارِكُمْ فَلَمْ يُفْلِتْ مِنْكُمْ إِنَّا شَرِيدُ فَتُرِيدُونَ أَنْ تَخْرُجُوا وَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ عِنْدَ الْمَوْسِمِ فَوَ اللَّهِ لَا يُفْلِتُ مِنْكُمْ أَحَدُ فَكَرِهَ أَصْحَابُ رسول الله صلی الله علیه و آله الخروج فَقَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله: وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَأَخْرُجَنَّ وَ لَوْ وَحْدِي. فَأَمَّا الْجَبَانُ فَإِنَّهُ رَجَعَ وَ أَمَا الشُّجَاعُ فَإِنَّهُ تَأَهَبَ لِلْقِتَالَ وَ قَالَ: حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهُ أَوْلَ فِي أَصْحَابِهِ حَتَّى وَافَى بَدْرَ الصُّغْرَى وَهُوَ مَاءُ لِبَنِي كِنَانَةَ وَكَانَتْ مَوْضِعَ سُوقٍ لَهُمْ فِي الْجَاهِلِيَّة يَجْتَمِعُونَ إِلَيْهَا فِي كُلِّ عَامٍ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ فَأَقَامَ بِبَدْرٍ يَنْتَظِرُ أَبَا سُفْيَانَ وَ قَدِ انْصَرَفَ أَبُو سُفْيَانَ مِنَ مَجَنَّةَ إِلَى مَكَّةَ فَسَمَّاهُمْ أَهْلُ مَكَّةَ جَيْشَ السَّوِيقُ وَيَقُولُونَ إِنَّمَا خَرَجْتُمْ تَشْرَبُونَ السَّوِيقَ وَلَمْ يَلْقَ رَسُولَ الله وَ أَصْحَابُهُ أَحَداً مِنَ الْمُشْرِكِينَ بِبَدْرٍ وَ وَافَقُوا السُّوقَ وَكَانَتْ لَهُمْ تِجَارَاتُ فَبَاعُوا وَ أَصَابُوا الدَّرْهَمَ دِرْهَمَيْنِ وَ انْصَرَفُوا إِلَى الْمَدِينَةِ سَالِمِينَ وَ غَانِمِينَ﴾. (1)
6-1- امیرالمؤمنين علیه السلام- ﴿وَ كَانَ سَبَبُ نُزُولَ هَذِهِ الْآيَةِ أَنَّ رَجُلًا قَالَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَبْلَ وَقْعَة أَحْدِ: إِنَّ أَبَا سُفْيَانَ قَدْ جَمَعَ لَكُمْ الْجُمُوعَ فَقَالَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيل﴾. (2)
7-1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ الَّذِينَ قالَ هُمُ النَّاسُ هُوَ نُعَيْم بْن مَسْعُودِ الْأَشْجَعِى﴾. (3)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿إِنَّ النَّاسَ هُوَ أَبُو سُفْيَان بنُ حَرْب﴾. (4)
ص: 836
به آن جا نروم و دوست ندارم که محمد صلی الله علیه و آله خارج شود و من خارج نشوم که این جرأت آن ها را زیاد می کند. به مدینه برو و آن ها را از جنگ بازدار اگر چنین کنی ده شتر نزد من داری که آن ها را به دست سهیل بن عمرو می سپارم نعیم به مدینه آمد و مردم را دید که برای وعده ابی سفیان آماده می شوند؛ پس به آن ها گفت نظر شما نظر بدی است در دیار و خانه هایتان به سراغ شما آمده اند در نتیجه از شما کسی نجات نمی یابد مگر این که آواره می شود پس می خواهید به سوی جنگ خارج شوید در حالی که قریش همه ی قدرت خود را برای جنگ با شما در وعده گاه، بسیج کرده است. سوگند به خدا هیچ یک از شما نجات نمی یابد یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله خروج را ناخوشایند شمردند در نتیجه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «سوگند» به کسی که جانم به دست اوست، خارج میشوم هر چند تنها باشم هر که ترسو بود برگشت و هرکه شجاع بود برای جنگ آماده شد و گفت: حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ. رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان یارانش خارج شد تا به بدر صغری رسید و آن چاه آبی برای بنی کنانه است و محل بازارشان در زمان جاهلیت بود که هر سال هشت روز در آن جا جمع می شدند پیامبر صلی الله علیه و آله در بدر اقامت گزید و منتظر ابوسفیان شد و ابوسفیان از مجنّه به سوی مكه برگشت و اهل مکه آن ها را سپاه شراب نامیدند و می گفتند شما خارج شدید تا شراب بنوشید و رسول خدا صلی الله علیه و آله و یاران ایشان در بدر با هیچ یک از مشرکان روبرو نشدند و مسلمانان با بازار خرید و فروش برخورد کردند و معامله هایی داشتند؛ پس دادوستد کردند و در برابر یک درهم دو درهم به دست آوردند و سالم و سودمند به مدینه بازگشتند.
6-1- امام علی علیه السلام- سبب نزول این آیه آن بود که مردی پیش از جنگ احد به امیرالمؤمنین علی علیه السلام گفت: «ابوسفیان گروههای مردم را برای نبرد با شما فراهم کرده است. و آن حضرت فرمود: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ».
7-1- امام باقر علیه السلام- الَّذِينَ قالَ هُمُ النَّاسُ ؛ منظور از النّاس؛ نعیم بن مسعود اشجعی است.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- إِنَّ النَّاسَ؛ یعنی ابوسفیان و همراهانش هستند.
ص: 837
1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مُنْقِدُ بْنُ الْأَبْقَعِ الْأَسَدِيُّ أَحَدُ خَوَاصٌ عَلَى علیه السلام قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَمِير الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي النَّصْفِ مِنْ شَعْبَان... فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ : مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا أَحَبَّنَا رَجُلَ فَدَخَلَ النَّارَ وَ مَا أَبْغَضَنَا رَجُلُ فَدَخَلَ الْجَنَّةَ وَأَنَا قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ أَقْسِمُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ هَذِهِ إِلَى الْجَنَّةِ يَمِيناً وَ هَذِهِ إِلَى النَّارِ شِمَالًا أَقُولُ لِجَهَنَّمَ يَوْمَ الْقِيَامَة هَذَا لِي وَهَذَا لَكَ حَتَّى تَجُوزَ شِيعَتِي عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ وَالرَّاعِدِ الْعَاصِفِ وَ كَالطَّيْرِ الْمُسْرِعِ وَ كَالْجَوَادِ السَّابِقِ فَقَامَ النَّاسُ إِلَيْهِ بِأَجْمَعِهِمْ عُنُقاً وَاحِداً وَ هُمْ يَقُولُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَكَ عَلَى كَثِيرٍ مِنْ خَلْقِهِ قَالَ ثُمَّ تَلَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام هَذِهِ الْآيَةَ الَّذِينَ قالَ هُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَأَخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ ال وَكِيلُ فَأَنْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَرَ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴾. (1)
1-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أنَّ النَّبِيِّ وَجَّهَ عَلِيّا فِي نَفَر مَعَهُ فِي طَلَبِ أَبِي سُفْيَانَ فَلَقِيَهُمْ أَعْرَابِيُّ الله مِنْ خُزَاعَةَ فَقَالَ إِنَّ الْقَوْمَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ فَنَزَلْنَا﴾. (2)
2-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿كَيْفَ أَنْعَمُ وَ قَدِ الْتَقَمَ صَاحِبُ الْقَرْنِ الْقَرْنَ وَ حَنَى جَبْهَتَهُ وَ أَصْغَى سَمْعَهُ يَنتَظِرُ أَنْ يُؤْمَرَ أَنْ يَنْفُخَ فَيَنْفُخَ قَالَ الْمُسْلِمُونَ فَكَيْفَ نَقُولُ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله قَالَ قُولُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ عَلَى علیه السلام تَوَكَّلْنا ﴾. (3)
3-4- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْن علیه السلام مَرَضتُ مَرَضاً شَدِيداً فَقَالَ لِي أَبِي اللَّهِ مَا تَشْتَهى فَقُلْتُ أَشْتَهى أَنْ أَكُونَ مِمَّنْ لَا أَقْتَرِحُ عَلَى علیه السلام رَبِّي مَا يُدَبِّرُهُ لِى فَقَالَ لِي أَحْسَنْتَ ضَاهَيْتَ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ علیه السلام حَيْثُ قَالَ جَبْرَئِيلُ هَلْ مِنْ حَاجَةٍ فَقَالَ لَا أَقْتَرِحُ عَلَى رَبِّي بَلْ حَسْبِيَ اَللّهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ﴾. (4)
ص: 838
1-3- امام على علیه السلام- منقذ بن ابقع اسدی یکی از خواص امام علی علیه السلام گوید: در نیمه شعبان نزد امیرالمؤمنین علیه السلام بودم... امام علی علیه السلام فرمود: ای مردم کسی که ما را دوست داشته وارد آتش نشده و کسی که ما را دشمن داشته وارد بهشت نشده است و من تقسیم کننده ی بهشت و آتش هستم. بین بهشت و جهنّم تقسیم می کنم این ها را از سمت راست روانه ی بهشت و آنان را از سمت چپ روانه جهنّم می کنم روز قیامت به جهنم می گویم این برای من و این برای تو تا این که شیعیانم مانند برق پر سرعت رعد سریع و مانند پرنده با سرعت و اسب تیزروی سبقت گیرنده از صراط می گذرند. سپس مردم همگی یک پارچه به سوی او رفتند در حالی که گفتند: حمد و سپاس خدایی را که تو را بر بسیاری از خلقش برتری داد». سپس امیرالمؤمنین علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود: ﴿الَّذِينَ قالَ هُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ فَأَنْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَرَ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضُوانَ الله وَ اللهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴾.
1-4- پیامبر صلی الله علیه و آله - پیغمبر امیرالمؤمنین علیه السلام را با بعضی در جستجوی أبوسفيان فرستاد، أعرابي از خزاعه به ایشان رسید و گفت : که قوم» در فلان جا به خاطر شما جمع شده اند. ایشان گفتند حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ و این آیه نازل شد.
2-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- چگونه خوشم وقتی که صاحب صور صور را به دهان گرفته و پیشانی خم کرده و گوش فرا دارد و منتظر فرمان دمیدن است تا بدمد مسلمانان گفتند: «چه گوییم ای رسول خدا صلی الله علیه و آله» فرمود: «بگویید: حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ عَلَى علیه السلام تَوَكَّلْنا».
3-4- امام باقر علیه السلام- امام سجّاد علیه السلام فرمود: سخت مریض شدم پدرم به من فرمود: «چه میل داری»؟ گفتم مایلم آن چه خدا برایم خواسته بر خلاف آن درخواستی نداشته باشم. فرمود: آفرین شبیه ابراهیم خلیل شده ای چنان چه جبرئیل به او گفت حاجتی داری؟ گفت: «در مقابل خدا اظهار نظری ندارم او کافی است و خوب نگهبانی است».
ص: 839
4-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عجبتُ لِمَنْ فَرعَ مِنْ أربع كَيْفَ لَا يَفْرَع إلى أربع عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعَ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّى سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِيهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ الله وَفَضْلِ يَمْسَسْهُمْ سُوء﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ الله وَ فَضْل أَوْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ الله وَ اللهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴾ (174)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قَالَ لِى أَبُو جَعْفَرِ علیه السلام هَلْ تَأْتِي قَبْرَ الْحُسَيْنِ علیه السلام قُلْتُ نَعَمْ عَلَى خَوْفِ وَ وَجَل فَقَالَ مَا كَانَ فِي هَذَا أَشَدَّ فَالثَّوَابُ فِيهِ عَلَى قَدْرِ الْخَوْفِ فَمَنْ خَافَ فِي إِثْيَانِهِ آمَنَ اللَّهُ رَوْعَتَهُ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ وَانْصَرَفَ بِالْمَغْفِرَةَ وَسَلَّمَتْ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ وَزَارَهُ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله وَ مَا يَصْنَعُ وَدَعَا لَهُ وَ انْقَلَبَ بِنِعْمَة مِنَ اللَّهِ وَفَضْل لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءُ وَاتَّبَعَ رِضْوَانَ الله﴾. (2)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿حَدَّثَنِي السَّيِّدُ الْأَجَلُ الْأَوْحَدُ الْعَالِمُ مُؤَيِّدُ الدِّينِ شَرَفَ الْقُضَاةِ عَبْدُ الْمَلِكِ أَدَامَ اللَّهُ عُلُوهُ أَنَّهُ كَانَ مَريضاً فَجَاءَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ كَأَنَّهُ قَدْ نَزَلَ مِنَ الْهَوَاءِ فَأَرَادَ أَنْ يَسْأَلَهُ الدُّعَاءَ لِكَوْنِهِ مَريضاً فَلَمْ يَسْأَلُهُ وَ قَالَ لَهُ الشَّفَاءَ وَأَمَرَّ يَدَهُ عَلَى ذِرَاعِهِ الْأَيْمَنِ ثُمَّ قَالَ إذَا قُلْتَ الَّذِينَ الْآيَةَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ الله وَفَضْلِ لَم يَمْسَسْهُمْ سُوء﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخَافُوهُمْ وَ خَافُونِ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ (175)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿هَلْ رَأَيْتَ أَحَداً خَافَ اللَّهَ فَلَمْ يُنْجِه؟﴾ (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ كُلِّ شَيْءٍ وَ مَنْ لَمْ يَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ شیء﴾ (5)
ص: 840
4-4- امام صادق علیه السلام- در شگفتم از کسی که از چهار چیز هراس کند که چگونه به آن ها گرایش پیدا نکند [و] شگفتم از آن که بترسد چرا گرایش پیدا نکند به گفته حَسْبُنَا اللهُ وَنِعمَ الْوَكِيلُ. که شنیدم خدا دنبالش فرمود: ﴿فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ الله وَفَضْلِ لَم يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ﴾.
به همین جهت آن ها از این میدان با نعمت و فضل پروردگار، بازگشتند؛ در حالی که هیچ بدی به آنان نرسید؛ و خشنودی خدا را بدست آوردند؛ و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگی است. (174)
1- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: آیا به زیارت قبر حسین علیه السلام می روی؟ عرض کردم: «بلی منتهی با خوف و هراس حضرت فرمود: «هرچه در این زیارت شدت و سختی ببینی و خوف و هراس تو بیشتر باشد ثواب و اجرت به همان قدر افزون می گردد و کسی که در زیارت آن حضرت خوف داشته و با این حال آن جناب را زیارت کند حق تعالی او را از وحشت روزی که مردم برای حساب در مقابل پروردگار عالمیان می ایستند (یعنی روز قیامت) در امان نگه می دارد و این شخص از زیارت بر می گردد در حالی که حق تعالی گناهانش را آمرزیده و فرشتگان بر او درود و سلام می دهند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او و آن چه را به جا آورده دیده و برایش دعاءمی فرماید: آیه ﴿انْقَلَبَ بِنِعْمَةٌ مِنَ الله وَفَضْلِ لَيَمْسَسْهُمْ سُوءُ وَ اتَّبَعَ رِضْوَانَ الله﴾.
2- امام علی علیه السلام- و بیمار بود در آن هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و گویا از هوا فرود آمد. به خاطر مریض بودنش خواست از ایشان درخواست دعا کند ولی درخواست نکرد و امیرالمؤمنین علیه السلام شفا را برای او بیان فرمود و دست خود را بر بازوی راستش کشید سپس به او فرمود: «این آیه ها را بخوان.... هنگامی که بگویی ﴿الَّذينَ قالَ هُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَکیل﴾ خدای تعالی می فرماید: ﴿فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ﴾.
این فقط شیطان است که پیروان خود را [با سخنان و شایعات بی اساس] می ترساند از آن ها نترسید و تنها از [مخالفت] من بترسید اگر ایمان دارید (175)
1- امام سجّاد علیه السلام- آیا دیده ای یک نفر بر خدا توکل کند و خدا او را نگه ندارد؟
2- امام صادق علیه السلام- هرکس خدا را شناخت از او بترسد و هر که از خدا بترسد دل از دنیا برکند.
ص: 841
3- الصّادق علیه السلام- ﴿مَنْ عَرَفَ اللَّهَ خَافَ اللَّهَ وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْيَا﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿وَلا يَحْزُنكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْنايُريدُ اللهُ أَلا يَجْعَلَ هُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَ هُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾. (176)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾. (17)
قوله تعالى: ﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّا نُمْلِي هُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي هُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ هُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾. (178)
1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عُرضَ عَلَى أُمَّتِي وَأَعْلِمْتُ مَنْ يُؤْمِنُ وَمَنْ يَكْفُرُ فَقَالَ الْمُنَافِقُونَ إِنَّهُ يَزْعُمُ أَنَّهُ يَعْرِفُ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرُ وَنَحْنُ مَعَهُ وَ لَا يَعْرِفُنَا فَنَزَلَت﴾. (2)
2- أمير المؤمنين علیه السلام ﴿كُمْ مِنْ مُسْتَدْرَج بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَكَمْ مِنْ مَغْرُورِ بِالسِّتْرِ عَلَيْهِ وَكَمْ مِنْ مَفْتُون بِحُسْنِ الْقَوْل فِيهِ وَمَا ابْتَلَى اللهُ عَبْداً بمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا نُمْلِي هُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً﴾. (3)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَبي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنِ الْكَافِرِ الْمَوْتُ خَيْرُ لَهُ أم الْحَيَاةُ فَقَالَ الْمَوْتُ خَيْرُ لِلْمُؤْمِن وَ الْكَافِرِ قُلْتُ وَلِمَ قَالَ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَمَا عِندَ الله خَيْرٌ لِلأبرارو يَقُولُ وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنفُسِهِمْ إِنَّا نُمْلِي هُمْ لِيَزْدَادُوا إِنَّمَا وَ هُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾. (4)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ الله علیه السلام إِنَّ الْحُسَيْنَ اللَّهِ لَمَّا قُتِلَ أَتَاهُمْ آتِ وَهُمْ في الْمُعَسْكَرِ فَصَرَحَ فَزيرَ فَقَالَ لَهُمْ وَكَيْفَ لَا أَصْرُخُ و رسول الله صلی الله علیه و آله ال قائِمُ يَنْظُرُ إلَى الْأَرْضِ مَرَةً و يَنظُرُ إِلَى حَرْبكُمْ مَرَةٌ وَأَنَا أَخَافُ أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَهْلِكَ فِيهِمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ
ص: 842
3- امام صادق علیه السلام- هر کس خداوند را شناخت از وی می ترسد و هرکس از خداوند ترسید نفسش از دنیا خواهد گذشت.
کسانی که در راه کفر شتاب می کنند تو را غمگین نسازند! به یقین، آن ها هرگز زیانی به خداوند نمی رسانند و خدا می خواهد آن ها را به حال خودشان واگذارد؛ و در نتیجه بهره ای برای آن ها در آخرت قرار ندهد و برای آن ها مجازات بزرگی است (176)
[آری] کسانی که ایمان را دادند و کفر را خریداری کردند هرگز به خدا زیانی نمی رسانند؛ و برای آن ها مجازات دردناکی است (177)
آن ها که کافر شدند و راه طغیان پیش گرفتند گمان نکنند مهلتی که به آنان می دهیم به سودشان است ما به آنان مهلت می دهیم فقط برای این که بر گناهان خود بیفزایند و برای آن ها عذاب خوار کننده ای [آماده شده] است. (178)
1- پیامبر صلی الله علیه و آله- امتم بر من عرضه شد و شناختم که چه کسی ایمان می آورد و چه کسی کفر می ورزد منافقان گفتند او گمان می کند کسی را که به او ایمان می آورد و کسی را که کفر می ورزد می شناسد در حالی که ما با او هستیم و ما را نمی شناسد در نتیجه این آیه نازل شد.
2- امام علی علیه السلام- چقدر از اشخاصی که به واسطه ی نعمت هایی که خدا به آن ها داده محکوم می شوند و چقدر از اشخاص به واسطه ی سرپوشی که خدا بر عمل آن ها نهاده فریب می خورند و چقدر فریفته شده به دنیا هستند که حسن ظن و خوش گمانی مردم موجب دلبستگی آن ها شده خداوند بنده ای را مانند مهلت دادن به او گرفتار نکرده است در قرآن مي فرمايد: ﴿إِنَّمَا نُمْلِي هُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً﴾.
3- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام روایت می کند به امام باقر علیه السلام گفتم به من بگویید: «مرگ برای کافر بهتر است یا زندگی؟ ایشان جواب داد مرگ برای مؤمن و کافر خیر است» گفتم «چرا»؟ فرمود چون خداوند می فرماید و آن چه در نزد خداست، برای نیکان بهتر است. (آل عمران /198) و می فرماید: ﴿وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي هُمْ خَيْرٌ لِّأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي هُمْ لِيَزْدَادُوا إِنَّمَا وَهُمُ عذَابٌ مُّهِينٌ﴾.
4- امام صادق علیه السلام- هنگامی که امام حسین شهید شد شخصی در لشکرگاه آن گروه آمد و فریاد زد وقتی از فریادزدن او جلوگیری شد به آنان گفت: چگونه فریاد نزنم در صورتی که پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام ایستاده و گاهی به زمین نگاه می کند و گاهی به جنگیدن شما نظر می نماید. من می ترسم از این که پیغمبر خدا بر اهل زمین نفرین کند و آنان هلاک شوند. بعضی از آن گروه به دیگری می گفت این شخص انسانی مجنون است» گروه توابین می گفتند: «به خدا قسم ما عمل نیکویی با خویشتن انجام ندادیم زیرا ما بزرگ جوانان اهل بهشت را برای خاطر پسر سمیه
ص: 843
لِبَعْض هَذَا إِنْسَانُ مَجْنُونُ فَقَالَ التَّوَّابُونَ تَاللَّهِ مَا صَنَعْنَا بِأَنْفُسِنَا قَتَلْنَا لِابْنِ سُمَيَّةَ سَيِّدَ شَبَابٍ أَهْل الْجَنَّةَ فَخَرَجُوا عَلَى عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَادٍ فَكَانَ مِنْ أَمْرِهِمْ الَّذِي كَانَ قَالَ قُلْتَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنَ هَذَا الصَّارِخُ قَالَ مَا نَرَاهُ إِلَّا جَبْرَئِيلَ أَمَا إِنَّهُ لَوْ أَذِنَ لَهُ فِيهِمْ لَصَاحَ بِهِمْ صَيْحَةً يَخْطَفُ مِنْهَا أَرْوَاحَهُمْ مِنْ أَبْدَانِهِمْ إِلَى النَّارِ وَلَكِنْ أَمْهِلَ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَهُمْ عَذابٌ أَلِيم﴾. (1)
5- السجّاد علیه السلام- ﴿روَايَة الْمُفِيدِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْن علیه السلام: مرت بنا خيل لابن سعد تحرسنا و إن حسين ال ليقرأ وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي هُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّا نُمْلِي هُمْ لِيَزْدادُوا إِنَّمَا وَ هُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ما كانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّب﴾. (2)
قوله تعالى ما كانَ اللهُ لِيَذَرَ المُؤمِنينَ عَلى ما أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّب و ما كانَ اللهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِالله وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ﴾. (179)
1-1- السجّاد علیه السلام- ﴿أَنَّهُ اجْتَمَعَتْ قُرَيْشُ إِلَى أَبي طَالِب وَ رسول الله صلی الله علیه و آله عِنْدَهُ فَقَالُوا... إِنْ كَانَ صَادِقاً فَلْيُخْبِرْنَا مَنْ يُؤْمِنُ مِنَّا وَ مَنْ يَكْفُرُ فَإِنْ وَجَدْنَاهُ صَادِقاً آمَنَّا بِهِ فَنَزَلَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ المؤمنين﴾. (3)
2-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَأَخْبَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ مَا فِي قُلُوبِ الْقَوْمِ وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ مُؤْمِنَا وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ مُنَافِقاً كَاذِبَاً بِالنَّعَاسِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ: ما كانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ يَعْنِي الْمُنَافِقَ الْكَاذِبَ مِنَ الْمُؤْمِنَ الصَّادِقِ بِالنَّعَاسِ الَّذِي مَيَّزَ بَيْنَهُم﴾. (4)
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ جَبْرَائِيلُ: يَا مُحَمَّدُ صلی الله علیه و آله أمَرَكَ اللهُ تَعَالَى أَنْ تُؤَاخِيَ بَيْنَ أَصْحَابِكَ فِي الْأَرْضِ كَمَا وَاخَى اللَّهُ بَيْنَهُمْ فِي السَّمَاءِ فَقُلْتُ: إِنِّى لَا أَعْرِفُهُمْ قَالَ: أَنَا قَائِمُ بِإِزَائِكَ كُلَّمَا أَقَمْتَ مُؤْمِناً قُلْتُ لَكَ أَقِمْ فُلَانَا فَإِنَّهُ مُؤْمِنُ وَكُلَّمَا أَقَمْتَ كَافِراً قُلْتُ لَكَ: أَقِمْ فَلَانَا فَإِنَّهُ كَافِرُ فَوَاخِ
ص: 844
(یعنی ابن زیاد) شهید کردیم». لذا بر ابن زیاد خروج کردند و کار آنان آن طور شد که شد. به امام صادق علیه السلام گفتم: فدایت شوم آن شخصی که فریاد زد که بود؟ فرمود: «ما او را غیر از جبرئیل ا نمی بینیم آیا نه چنین است که اگر به او اجازه داده می شد صیحه ای بر آنان می زد که روح ایشان از بدن هاشان گرفته و داخل جهنّم می شد ولی بدین جهت به ایشان مهلت داده شد که لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ».
امام سجاد علیه السلام- روایت شیخ مفید: امام سجاد فرموده است گروهی از لشکر ابن سعد مراقب ما بودند و از نزد ما عبور و مرور می کردند و امام حسین این آیه را تلاوت می کرد ﴿وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي هُمْ خَيْرٌ لأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي هُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾.
ممکن نبود که خداوند مؤمنان را به همین گونه که شما هستید واگذارد؛ مگر آن که ناپاک را از پاک جدا سازد و ممکن نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه کند [تا مؤمنان و منافقان را از این راه بشناسید ولی خداوند از میان پیامبران خود هرکس را بخواهد برمی گزیند و برای رهبری مردم از غیب آگاهش می کند پس به خدا و پیامبران او ایمان بیاورید و اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه نید پاداش بزرگی برای شماست. (179)
1-1- امام سجاد علیه السلام- قریش نزد ابوطالب جمع شدند و در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد او بود گفتند... اگر راستگو است به ما بگوید چه کسی از ما ایمان می آورد و چه کسی کفر می ورزد پس اگر او را راستگو بیابیم به او ایمان می آوریم در نتیجه نازل شد ما كانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِين.
2-1- علی بن ابرهیم رحمه الله علیه- خداوند به وسیله ی خواب سبک پیامبرش را از آن چه در قلب های قومش بود و بر کسی از آن ها که مؤمن بود و بر کسی از آن ها که منافق دروغگو بود آگاه کرد. پس خداوند بر او نازل فرمود: ﴿ ما كانَ اللّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾؛ یعنی با خواب سبکی که منافق دروغگو را از مؤمن راستگو مشخص کرد.
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- جبرائیل گفت: «ای محمد خدای تعالی به تو امر نموده که میان اصحابت در زمین پیمان برادری ببندی همان گونه که خداوند در آسمان میانشان پیمان برادری بست» گفتم: «من آن ها را نمی شناسم گفتم من در مقابل تو ایستاده ام هرگاه مؤمنی را برپا داشتی به تو می گویم فلانی را بلند کن که او مؤمن است و هرگاه کافری را برپا داشتی به تو گویم فلانی را بلند کن که او کافر است پس میان آن ها پیمان برادری ببند». وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله
ص: 845
بَيْنَهُمَا فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ ضَجَ الْمُنَافِقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾. (1)
4-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبَان بن تَغْلِبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله يَقُول : لَا تَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا أَهْلَ الْحَقِّ اجْتَمِعُوا فَيَصِيرُونَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ ثُمَّ يُنَادِيَ مَرَّةً أُخْرَى يَا أَهْلَ الْبَاطِلَ اجْتَمِعُوا فَيَصِيرُونَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ قُلْتُ فَيَسْتَطِيعُ هَؤُلَاءِ أَنْ يَدْخُلُوا فِي هَؤُلَاءِ قَالَ لَا وَ اللَّهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا كَانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾. (2)
5-1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ لَا تَمْضِي الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا أَهْلَ الْحَقِّ اعْتَزِلُوا يَا أَهْلَ الْبَاطِلَ اعْتَزِلُوا فَيَعْزِلُ هَؤُلَاءِ مِنْ هَؤُلَاءِ وَيَعْزِلُ هَؤُلَاءِ مِنْ هَوْلَاءِ قَالَ قُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ يُخَالِطُ هَوْلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ بَعْدَ ذَلِكَ النَّدَاءِ قَالَ كَلَّا إِنَّهُ يَقُولُ فِي الْكِتَابِ مَا كانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّب﴾. (3)
6-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قالَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله... بعد ابلاغ ولَايَةَ آمِير المُومِنِينَ : مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ وَ جَلَّ لَمْ يَكُنْ يَذَرُكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كانَ اللهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ﴾. (4)
7-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنْ جَابر بن عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ رسول الله صلی الله علیه و آله إِذْ أَقْبَلَ عَلَى الفَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُ قَالَ قُلْنَا صَدَقْتَ يَا رسول الله صلی الله علیه و آله الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُ قَدْ ظَنَنَّا أَنَّكَ لَمْ تَقُلْهَا إِلَّا تَعَجُّباً مِنْ شَيْءٍ رَأَيْتَهُ قَالَ نَعَمْ لَمَّا رَأَيْتُ عَلِيّا الله مُقْبلًا ذَكَرْتُ حَدِيثاً حَدَّثَنِي حَبيبي جَبْرَئِيلُ قَالَ قَالَ إِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ تَجْتَمَعَ الْأُمَّهُ عَلَيْهِ فَأَبَى عَلَيْهِ إِلَّا أَنْ يَبْلُوَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ حَتَّىٰ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾. (5)
ص: 846
چنین کرد، داد و فریاد منافقان بلند شد پس خدای تعالی نازل فرمود ﴿ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى ما أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّب﴾.
4-1- امام صادق علیه السلام- ابان بن تغلب گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: «جهان از میان نمی رود تا آن گاه که قناری از آسمان آواز برآورد ای اهل حق گردهم آیید». پس همگی در یک قطعه زمین فراهم آیند باز مرتبه ای دیگر آواز دهد ای اهل باطل گردهم آیید» پس آنان نیز بر قطعه زمینی جمع شوند» عرض کردم آیا اینان می توانند به میان آنان در آیند؟ فرمود: «نه به خدا قسم و این همان فرمایش خدای عزوجل است که ﴿ما كانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾.
5-1- امام صادق علیه السلام- عجلان گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «روزها و شب ها نمی گذرند مگر این که یک مُنادی از آسمان ندا می دهد ای اهل حق جدا شوید ای اهل باطل جدا شوید و بدین گونه اینان از آن ها و آن ها از اینان جدا می شوند.گفتم: «خداوند امورت را اصلاح کند بعد از این ندا این ها با یکدیگر معاشرت می کنند؟ جواب داد: «هرگز، خداوند در قرآن می فرماید: ﴿ما كانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾.
6-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «ای مردم! خدای ای- عزوجل بر آن نیست که شما را همان گونه که هستید واگذارد حَتَّی يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ﴾.
7-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- جابر گوید: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که ناگاه علی علیه السلام آمد. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به او نگاه کرد فرمود: «ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. همتایی برای او نیست گفتیم راست گفتی ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است همتایی برای او نیست. گمان ما بر این بود که شما این سخن را نمی گویی مگر این که از چیزی که دیدهای تعجب کنی فرمود: «بله. هنگامی که علی را دیدم که می آید به یاد سخنی که دوستم جبرئیل برایم گفت افتادم. در ادامه فرمود: «جبرئیل گفتم من از خداوند درخواست کردم که ،امّت اطراف على علیه السلام جمع شوند [از او حمایت کنند و دچار تفرقه نشوند] پس خداوند از آن امتناع فرمود مگر آن که بعضی از آن ها را به وسیله ی بعضی دیگر بیازماید حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ.
ص: 847
8-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ مِنَ الْإِيمَان مَا قَدْ ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي الْقُرْآن خَبيثُ وَ طَيِّبُ فَقَالَ مَا كَانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾. (1)
1-2- الرّضا علیه السلام- ﴿نَحْنُ وَرَثَةُ ذَلِكَ الرَّسُول الله الَّذِي أَطْلَعَهُ اللهُ عَلَى مَا شَاءَ مِنْ غَيْبِهِ فَعَلِمْنَا مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً هُمْ بَل هُوَ شَرٌّ هُمْ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَالله ميراثُ السَّماواتِ و الْأَرْضِ وَالله بما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾. (180)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿مَا مِنْ عَبْدِ مَنَعَ مِنْ زَكَاة مَالِهِ شَيْئاً إِنَّا جَعَلَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ يَوْمَ الْقِيَامَة تُعْبَاناً مِنْ نَارٍ يُطَوَّقُ فِي عُنُقِهِ يَنْهَسُ مِنْ لَحْمِهِ حَتَّى يَفْرُغَ مِنَ الْحِسَابِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَيُطَوَّقُونَ ما يَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ قَالَ مَا بَخِلُوا بِهِ مِنَ الزَّكَاة﴾. (3)
2-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَانِعُ الزَّكَاةِ يُطَوَّقُ بِحَيَّة قَرْعَاءَ وَتَأْكُلُ مِنْ دِمَاغِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَيُطوقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (4)
3-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا مِنْ ذِي مَالَ ذَهَب أَوْ فِضَّةٍ يَمْنَعُ زَكَاةَ مَالِهِ إِلَّا حَبَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَة بقاع فَرْقَر وَسَلَّطَ عَلَيْهِ شُجاعاً أَفَرَعَ يُريدُهُ وَ هُوَ يَجِيدُ عَنْهُ فَإذا رأى أَنَّهُ لَا مَخْلَص لَهُ مِنْهُ أَمْكَنَهُ مِنْ يَدِهِ فَقَضِمَهَا كَمَا يُقْضَمُ الْفُجْلُ ثُمَّ يَصِيرُ طَوْقاً فِي عُنُقِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَا مِنْ ذِى مَال إِبل أَوْ غَنَمٍ أَوْ بَقَرِ يَمْنَعُ زَكَاةَ مَالِهِ إِلَّا حَبَسَهُ
ص: 848
1- علیّ بن ابراهیم رحمه الله علیه- و پاره ای از معانی ایمان هست که در قرآن آن را خبیث و همچنین پاک نامیده است آن جا که می فرماید: ﴿ما كانَ اللّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾.
1-2- امام رضا علیه السلام- ما وارثان آن رسول که خدا هر چه از غیب خود خواسته آگاهش کرده و دانستیم آن چه بوده و آن چه تا روز رستاخیز می باشد.
کسانی که نسبت به آن چه خدا از فضل خویش به آنان داده، بخل می ورزند [و انفاق نمی کنند] گمان نکنند این کار به سود آن هاست؛ بلکه برای آن ها شر است؛ به زودی در روز قیامت آن چه نسبت به آن بخل ورزیدند همانند طوقی به گردنشان افکنده.شود و میراث آسمان ها و زمین از آن خداست؛ و خداوند از آن چه انجام می دهید، آگاه است. (180)
1-1- امام باقر علیه السلام- هر کس اندکی از زکات مالش را نپردازد خداوند در روز قیامت آن مال را تبدیل به ماری از جنس آتش می کند که به دور گردنش حلقه می زند و گوشتش را با دندان می کند تا به حساب او رسیدگی شود و این معنای آیه ی سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ است؛ یعنی آن چه از زکات که در پرداختش بخل ورزیدند.
2-1- امام صادق علیه السلام- منع کننده از زکات طوقی از یک مار ماده ی سمی به گردن دارد که مغزش را می خورد. خداوند در این باره می فرماید: ﴿سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾.
3-1- امام صادق علیه السلام- هیچ صاحب طلا و نقره ای که زکاتش را نمی پردازد نیست مگر آن که خدای عزوجل روز قیامت او را در مکان بی آب و علفی زندانی کند و بر او ماری که از شدت سمش موی بر سر ندارد مسلّط گرداند که قصد او کند و او دوری کند اما وقتی دید که راه گریزی از او ندارد او را همچون ترب درهم می شکند و می خورد آن گاه همچون طوقی در گردنش میافتد و این گفته ی خدای عزوجل است ﴿سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾ و هیچ دارنده ی گوسفند و شتر و گاوی که زکاتش را نمی پردازد نیست مگر آن که خداوند روز قیامت او را در
ص: 849
اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَة بقاع قَرْقَر يَطَؤُهُ كُلُّ ذَاتِ ظِلْفِ بِظُلْفِهَا وَيَنْهَشُهُ كُلُّ ذَاتِ نَابِ بِنَابِهَا وَ مَا مِنْ ذِي مَالِ نَخْلِ أَوْ كَرَمِ أَوْ زَرْعٍ يَمْنَعُ زَكَاتَهَا إِلَّا طَوَّقَهُ اللَّهُ رَيْعَةَ أَرْضِهِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة﴾. (1)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَا مِنْ ذِي زَكَاة مَال إِبل وَ لَا بَقَرِ وَ لَا غَنَمِ يَمْنَعُ زَكَاةَ مَالِهِ إِلَّا أَقِيمَ يَوْمَ الْقِيَامَة بقاع قَفْر يَنْطَحْهُ كُلُّ ذَاتِ قَرْن بِقَرْنَهَا وَيَنْهَشَهُ كُلُّ ذَاتِ نَابِ بِأَنْيَابَهَا وَيَطَوْهُ كُلُّ ذَاتِ ظِلْفِ بِظُلْفِهَا حَتَّى يَفْرُغَ اللَّهُ مِنْ حِسَابِ خَلْقِهِ وَ مَا مِنْ ذِي زَكَاةِ مَالَ نَخْلِ وَ لَا زَرْعٍ وَ لَا كَرْمِ يَمْنَعُ زَكَاةَ مَالِهِ إِلَّا قُلْدَتْ أَرْضُهُ فِي سَبْعَةِ أَرَضِينَ يُطَوَّقُ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةً﴾. (2)
5-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ يُوسُفَ الطَّاطَرِى أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا جَعْفَر علیه السلام يَقُول: الَّذِي يَمْنَعُ الزَّكَاةَ يُحَوِّلُ اللَّهُ مَالَهُ يَوْمَ الْقِيَامَة شُجَاعَاً مِنْ نَارٍ لَهُ ريمتان [زَبَيبَتَان] فَيُطَوِّقُهُ إِيَّاهُ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ الْزَمْهُ كَمَا لَزِمَك فِي الدُّنْيَا وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ سَيُطَوْقُونَ ما يَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَالله ميراثُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبير﴾. (3)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مانع الزكاة يُطوقُ بِشُجَاعَ أَقْرَعَ يَأْكُلُ مِنْ لَحْمِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ سَيُطَرقُونَ ما يَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ ولله ميراثُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاللهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِير﴾. (4)
7-1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿من بخل و لم ينفق ماله في طاعة الله صار ذلک يوم القيامة طوقا من نار في عنقه و هو قوله سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَة﴾. (5)
8-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا مِنْ عَبْدِ يَمْنَعُ دِرْهَمَا فِى حَقَّهِ إِلَّا أَنْفَقَ اثْنَيْنِ فِي غَيْرِ حَقَّهِ وَ مَا رَجُلُ يَمْنَعُ حقاً مِنْ مَالِهِ إِلَّا طَوَّقَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ حَيَّةَ مِنْ نَارٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾. (6)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿مَا مِنْ ذِي زَكَاة مَالِ نَخْلِ أَوْ زَرْعٍ أَوْ كَرْمٍ يَمْنَعُ زَكَاةَ مَالِهِ إِنَّا قَلَّدَهُ اللَّهُ تُرْبَةَ أَرْضِهِ يُطَوَّقُ بِهَا مِنْ سَبْعِ أَرَضِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾. (7)
ص: 850
زمینی خشک زندانی کند که هر سم داری با سمّش او را لگدمال کند و هر صاحب دندانی با دندانش او را بگزد و هیچ صاحب نخل یا تاک یا زراعتی که زکاتش را نمی پردازد نیست مگر آن که خداوند قطعه ی زمینش را تا هفت زمین دیگر تا روز قیامت به گردنش بیاویزد.
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس که صاحب شتر و گاو گوسفند باشد و در دادن زکات آن بخل ورزد در روز قیامت در صحرایی خشک و دورافتاده قرار می گیرد و آن حیوانی که شاخ دارد با شاخش به او می زند و آن حیوانی که دندان دارد او را با دندانش گاز می گیرد و آن حیوانی که شم دارد او را زیر سم خود له می کند و این ادامه پیدا می کند تا خداوند از حسابرسی خلایق فارغ شود و هرکس که صاحب نخل و کشاورزی و درخت انگور باشد و در دادن زکات آن بخل ورزد در روز قیامت زمین او تا زمین هفتم (هفت لایه زیر زمین) تا روز قیامت به گردن او آویخته می شود.
5-1- امام باقر علیه السلام- کسی که از دادن زکات امتناع ورزد خداوند در روز قیامت مالش را به ماری بزرگ از آتش که در زیر گلویش دو تکه گوشت آویزان شده است تبدیل می کند و آن مار به دور گردنش می پیچد پس به او (مار) گفته می شود او را نگهدار همان طور که او تو را در دنیا نگه داشت و مراقبت کرد. این موضوع در این آیه آمده است ﴿سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاله ميراثُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاللهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِير﴾.
6-1- امام صادق علیه السلام- کسی که در دادن زکات بخل میورزد ماری بزرگ و سمی به گردن او می آویزد که گوشتش را می خورد و این همان فرموده خداوند تعالی است در آیه ی ﴿سَيُطَوَّقُونَ مَا يَخِلُوا بِهِ﴾.
7-1- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- هر که بخل ورزد و مالش را در راه اطاعت خداوند انفاق نکند آن مال روز قیامت گردنبندی از آتش بر گردنش می شود و آن است سخن خداوند: ﴿سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَة﴾.
8-1- امام صادق علیه السلام- هر کس یک درهم از حق زکات را نپردازد دو درهم در راه ناحق تلف خواهد کرد. کسی که زکات فریضه را نپردازد خداوند عزّوجل به روز قیامت حلقه ی آتشینی چون مار بر گردن او می پیچد.
9-1- امام صادق علیه السلام- هیچ کس نیست که از دادن درهمی در راه حق امتناع ورزد مگر آن که دو برابر آن را به ناحق خرج می کند و هیچکس نیست که حقی را در مال خود منع کند مگر آن که خداوند آن را روز قیامت به ماری آتشین تبدیل می کند و به گردنش می افکند.
ص: 851
1-2- الصّادق علیه السلام- رَفَعَ هِشَامُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ مَرْوَانَ رَأْسَه فَقَالَ لِأَبِي الأَلَسْنَا بَنُو عَبْدِ مَنَافِ نَسَبُنَا وَ نَسَبُكُمْ وَاحِدٌ فَقَالَ أَبِي نَحْنُ كَذَلِكَ وَ لَكِنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ اخْتَصَّنَا مِنْ مَكْنُون سِرِّهِ وَ خَالِص عِلْمِهِ بِمَا لَمْ يَخُصَّ أَحَداً بِهِ غَيْرَنَا فَقَالَ أَلَيْسَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ بَعَثَ مُحَمَّد علیه السلام مِنْ شَجَرَةَ عَبْدِ مَنَافِ إِلَى النَّاسِ كَافَّةً أَبْيَضِهَا وَأَسْوَدِهَا وَ أَحْمَرِهَا مِنْ أَيْنَ وَرِثْتُمْ مَا لَيْسَ لِغَيْرِكُمْ وَ رسول الله صلی الله علیه و آله مَبْعُوثُ إِلَى النَّاسِ كَافَّةً وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَاللهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَى آخِرِ الْآيَة فَمِنْ أَيْنَ وَرَثْتُمْ هَذَا الْعِلْمَ وَ لَيْسَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ نَبِي وَلَا أَنْتُمْ أَنْبِيَاءُ فَقَالَ مِنْ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِنَبِيِّهِ لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ الَّذِي لَمْ يُحَرِّكَ بِهِ لِسَانَهُ لِغَيْرِنَا أَمَرَهُ اللَّهُ أَنْ يَخُصَّنَا بِهِ مِنْ دُون غَيْرِنَا ف لِذَلِكَ كَانَ نَاجَى أَخَاهُ عَلِيّا علیه السلام مِنْ دُونِ أَصْحَابِهِ﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿لَقَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللهَ فَقِيرٌ وَنَحْنُ أَغْنِيَاءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَقَتْلَهُمُ الأنبياءَ بِغَيْرِ حَقٌّ وَنَقُولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ﴾. (181).
1- الكاظم علیه السلام- ﴿هُمْ يَزْعُمُونَ أَنَّ الْإِمَامَ يَحْتَاجُ مِنْهُمْ إِلَى مَا يَحْمِلُونَ إِلَيْهِ﴾. (2)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿وَ اللَّهِ مَا رَأَوْا اللَّهَ فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ فَقِيرُ وَ لَكِنَّهُمْ رَأَوْا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فُقَرَاءَ فَقَالُوا لَوْ كَانَ اللَّهُ غَنِيّاً لَأَغْنَى أَوْلِيَاءَهُ فَافْتَخَرُوا عَلَى علیه السلام بِالْغِنَى﴾. (3)
3- الباقر علیه السلام- ﴿عَيْن آنِيَة هُوَ عَيْنُ يَنْتَهِي حَرَّهَا وَطَبْخُهَا وَأُوقِدَ عَلَيْهَا مُنْ خَلَقَ اللَّهُ جَهَنَّمَ كُلُّ أَوْدِيَة النَّارِ تَنَامُ وَ تِلْكَ الْعَيْنُ لَا تَنَامُ مِنْ حَرِّهَا وَ يَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا مَعْشَرَ الْأَشْقِيَاءِ ادْنُوا فَاشْرَبُوا مِنْهَا فَإِذَا أَعْرَضُوا عَنْهَا ضَرَبَتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ بِالْمَقَامِعِ وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أيدِيكُمْ وَ أَنَّ اللهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿ذالِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾. (182)
ص: 852
1-2- امام صادق علیه السلام- هشام بن عبد الملک بن مروان سرش را بلند کرد و با پدرم چنین گفت: «آیا نسب ما و شما که همگی فرزندان عبد منافیم- یکی نیست؟ پدرم فرمود: «آری، چنین است ولی خداوند حق تعالی ما را از مکنون سر خود و خالص علم خویش به فضیلت و شرافت ویژه ای اختصاص داد که به دیگری عطا نفرمود» هشام گفت: آیا چنین نیست که پروردگار محمد ا را از شجره ی عبد مناف به سوی همگی مردم از سپید و سیاه و سرخ فرستاد؟ پس این میراث که شما می گویید از کجا مخصوص شما گردانیده شده است که جز شما دیگری حقی از آن ندارد؟ حال آن که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر همه ی خلق مبعوث شده است و این همان فرموده ی خداست و الله مِيراثُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ... پس از کجا و به چه سبب فقط شما این علم را ارث برده اید و حال آن که بعد از محمد پیغمبری مبعوث نگشته است و شما هم پیغمبر نیستید؟ پدرم فرمود: «از آن جا خدا ما را مخصوص گردانیده است که به پیغمبر خود وحی فرمود: لا تُحرّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ از طرفی هم به پیامبر صلی الله علیه و آله خود فرمان داد که ما را به علم خود مخصوص گرداند و بدین سبب پیغمبر اکرم برادر خود علی را جهت آموختن اسراری برگزید که از سایر صحابه مخفی می داشت.
خداوند، سخن آن ها (گروهی از یهود) را که گفتند: «خدا فقیر است و ما بی نیازیم» شنید! به زودی آن چه را گفتند و [نیز] کشتن پیامبران را به ناحق خواهیم نوشت؛ و به آن ها خواهیم گفت: «بچشید عذاب سوزان را» (181)
1- امام کاظم علیه السلام- آن ها خیال می کردند که امام علیه السلاممحتاج به اموالی است که ایشان می آورند.
2- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- به خدا سوگند آن ها خدا را ندیدند که فقیر است یا نه ولی آن ها دیدند که اولیای خدا فقیرند؛ پس گفتند اگر خدا غنی بود اولیای خود را بی نیاز می کرد. سپس به خاطر ثروتمندی ،خودشان بر خدا فخر فروختند.
3- امام باقر علیه السلام- عَيْنٍ آنِيَةٍ؛ آن چشمه ای است که حرارت و جوشش آن به نهایت می رسد و از زمانی که خداوند جهنّم را آفریده برافروخته شده است همه ی دره های آتش استراحت و آرامش دارند ولی آن چشمه از شدت حرارتش آرام نمی گیرد و فرشتگان می گویند: «ای گروه بدبخت ها! نزدیک بیایید و از آن بنوشید پس هنگامی که از آن روی گردانند فرشتگان با گرزها آن ها را بزنند و به آن ها گفته شود: ﴿ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾.
این به خاطر کارهایی است که با دست خود از پیش فرستاده اید و این که خداوند نسبت به بندگان [خود] هرگز ستم روا نمی دارد (182)
ص: 853
1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ ايْمُ اللَّهِ مَا كَانَ قَوْمُ قَطُّ فِي غَضٌ نِعْمَةٍ مِنْ عَيْشِ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلَّا بِذُنُوبٍ اِجْتَرَحُوهَا لِأَنَّ اَللّهَ لَیْسَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبِیدِ ﴾. (1)
2- الباقر علیه السلام- ﴿حَمْدُ لِلَّهِ عَلَى نِعَمِهِ الْفَاضِلَة عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ مِنَ الْبَرِّ وَالْفَاجِرَ وَعَلَى حُجَجِهِ الْبَالِغَةِ عَلَى خَلْقِهِ مَنْ أَطَاعَهُ مِنْهُمْ وَمَنْ عَصَاهُ إِنْ يَرْحَمْ فَبِفَضْلِهِ وَمَنْهِ وَ إِنْ عَذَّبَ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾. (2)
3- الباقر علیه السلام- ﴿فَبَعَث الله الأَنْبِيَاءَ إِلَى قَوْمِهِمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَالْإِقْرَارِ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَنْ آمَنَ مُخْلِصاً وَ مَاتَ عَلَى ذَلِكَ أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِذَلِكَ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿أَلَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبانِ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾. (183)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ مَرْوَكِ بْن عُبَيْدِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَعَنَ اللَّهُ الْقَدَرِيَّةَ لَعَنَ اللَّهُ الْخَوَارِجَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ لَعَنَ اللهُ الْمُرْجِنَّةَ قَالَ قَلْتُ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّةً مَرَّةً وَ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّتَيْن قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ إِنَّ قَتَلَتَنَا مُؤْمِنُونَ فَدِمَاؤُنَا مُتَلَطَّخَةُ بِثِيَابِهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ حَكَى عَنْ قَوْمٍ فِي كِتَابِهِ أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُول حَتَّى يَأْتِينَا بِقُرْبانِ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُل قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلَ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالَ كَانَ بَيْنَ الْقَائِلِينَ وَ الْقَائِلِينَ خَمْسُمِائَة عَامِ فَأَلْزَمَهُمُ اللَّهُ الْقَتْلَ بِرِضَاهُمْ مَا فَعَلُوا﴾. (4)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿مُحَمَّدُ بْنُ الْأَرْقَطِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لِي تَنْزِلُ الْكُوفَةَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ صلى الله عليه وآله وسلم فَتَرَوْنَ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ قَالَ قُلْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا بَقِيَ مِنْهُمْ أَحَدٌ قَالَ فَإِذَا أَنْتَ لَا تَرَى الْقَاتِلَ إِنَّا مَنْ قَتَلَ أَوْ مَنْ وَلِى القَتْلَ ألَمْ تَسْمَعْ إِلَى قَوْلِ اللهِ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ
ص: 854
1- امام على علیه السلام- آن ها خیال می کنند که همیشه در دنیا خواهند بود. او به کسانی که به آن علاقه دارند علاقه ندارد و سرانجام بر همه پیروز می گردد و همه ی مردم را از پا در می آورد به خداوند سوگند هر قومی و ملتی از نعمت ها بیرون نمی گردند مگر این که به خاطر گناه سلب نعمت می گردند و لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ.
2- امام باقر علیه السلام- حمد خدا را بر نعمت های خویش بر همه ی خلقش از نیک و بد و بر حجت های رسایش بر همه ی خلقش از نافرمان و فرمانبر گر بگذرد از فضل او است و گر عذاب کند به سبب کار خود آن ها است و أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ.
3- امام باقر علیه السلام- پیغمبران را به سوی قومشان مبعوث فرمود به گواهی دادن به یگانگی خدا و اقرار به آن چه از جانب خدا آمده است پس هر که از روی اخلاص ایمان آورد و بر آن روش بمیرد خدا بدان جهت او را به بهشت داخل كند، أَنَّ اللهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ.
[این ها همان] کسانی هستند که گفتند: «خداوند از ما پیمان گرفته که به هیچ پیامبری ایمان نیاوریم تا [به عنوان معجزه] یک قربانی بیاورد که آتش [صاعقه] آن را بسوزاند»! بگو: «پیامبرانی پیش از من برای شما آمدند؛ و دلایل روشن، و آن چه را گفتید آوردند؛ اگر راست می گویید چرا آن ها را به قتل رساندید»؟! (183)
1- امام صادق علیه السلام- خداوند قدریه را لعنت کند، خدا خوارج را لعنت کند، خدا مرجئه را لعنت کند؛ هر کدام را یک بار ولی مرجئه را دو بار لعنت کردید؟ این ها می گویند: «قاتلان ما مؤمن هستند، پس دامانشان تا قیامت به خون ما آغشته خواهد بود خداوند در مورد قومی در کتابش این گونه حکایت می کند: أَلا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانِ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ بين قائلین (گویندگان این سخن) و قاتلین پانصد سال فاصله است. خدا به آن ها نسبت قتل می دهد؛ چون به این کار راضی اند.
2- امام صادق علیه السلام- محمد بن ارقط گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود ساکن کوفه هستی»؟ عرض کردم: «بله» فرمود: آیا قاتلان حسین را در میان خود می بینید»؟ عرض کردم: «جانم به فدایت من کسی از آن ها را ندیدم فرمود: «بنابراین در نظر تو قاتل فقط کسی است که بکشد یا انجام قتل را بر عهده بگیرد. آیا این سخن خدا را نشینده ای که می فرماید: قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ
ص: 855
بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صادِقِينَ فَأَيَّ رسول الله صلی الله علیه و آله قَتَلَ الَّذِينَ كَانَ مُحَمَّد بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ وَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَهُ وَبَيْنَ عِيسَى علیه السلاملَ رَسُولُ إِنَّمَا رَضُوا قَتْلَ أُولَئِكَ فَسُمُّوا قَاتِلِينَ﴾. (1)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ هَوْلَاءِ لَمْ تَقْتُلُوا وَلَكِنْ لَقَدْ كَانَ هَوَاهُمْ مَعَ الَّذِينَ قَتَلُوا فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ قَاتِلِينَ لِمُتَابَعَة هَوَاهُمْ وَ رِضَاهُمْ بِذَلِكَ الْفِعْل﴾. (2)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَاتِ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ وَ قَدْ عَلِمَ أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ مَا قَتَلْنَا وَ لَا شَهِدْنَا قَالَ وَ إِنَّمَا قِيلَ لَهُمُ ابْرَءُوا ممَّن قتلهم فأبوا﴾. (3)
5- الصّادق علیه السلام- ﴿قَالَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ يَحْكِي قَوْلَ الْيَهُودِ إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبانِ الْآيَةَ فَقَالَ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللهُ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ وَإِنَّمَا نَزَلَ هَذَا فِي قَوْمٍ يَهُودَ وَكَانُوا عَلَى عَهْدِ مُحَمَّدِ لَمْ يَقْتُلُوا الْأَنْبِيَاءَ بِأَيْدِيهِمْ وَلَا كَانُوا فِي زَمَانِهِمْ وَإِنَّمَا قَتَلَ أَوَائِلُهُمْ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ فَنُزَلُوا بِهِمْ أُولَئِكَ الْقَتَلَةَ فَجَعَلَهُمُ اللَّهُ مِنْهُمْ وَأَضَافَ إِلَيْهِمْ فِعْلَ أَوَائِلِهِمْ بِمَا تَبِعُوهُمْ وَ تَوَلَّوْهُمْ﴾. (4)
6- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَر بْن مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله أَنَّ سَائِلًا سَأَلَهُ فَقَالَ يَا ابنَ رَسُول الله صلی الله علیه و آله... أَخْبِرْنِى مَا تِلْكَ الشَّرَائِدُ الَّتِى مَنْ حَفِظَهَا وَقَامَ بهَا كَانَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَقَالَ الْقِيَامُ بِشَرَائِطِ الْقُرْآنِ وَالاتِّبَاعُ لِآلِ مُحَمَّدِ : فَمَنْ تَوَلَّاهُمْ وَ قَدَّمَهُمْ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ كَمَا قَدَّمَهُمْ اللَّهُ مِنْ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَهُوَ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ صلی الله علیه و آله عَلَى هَذَا الْمَعْنَى وَكَذَلِكَ حُكْمُ اللَّهِ فِي كِتَابِهِ وَقَالَ فِي الْيَهُودِ يَحْكِي قَوْلَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبانِ تَأْكُلُهُ النَّارُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِيِّهِ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ وَ قَالَ فِي مَوْضِع آخَرَ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ الله مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ وَ إِنَ مَا نَزَلَ هَذَا فِي قَوْمِ مِنَ الْيَهُودِ كَانُوا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم فَلَمْ يَقْتُلُوا هُمُ الْأَنْبِيَاءَ بِأَيْدِيهِمْ وَلَا كَانُوا فِي زَمَانِهِمْ
ص: 856
مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ کدام پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از کسانی بود که محمّد صلی الله علیه و آله در صلب آن ها بود؟ در حالی که بین محمد صلی الله علیه و آله و عیسی هیچ پیامبری نبود آن ها به قتل پیامبران راضی شدند و از همین روی قاتل نام گرفتند.
3- امام صادق علیه السلام- ﴿قُل قَدْ جَاءكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ﴾ خدا می داند که آن ها مرتکب قتل نشده اند اما گرایش آن ها به سمت کسانی است که مرتکب قتل شده اند پس به خاطر این که به چنین فعلی گرایش داشته و بدان راضی بوده اند خدا آن ها را قاتلین خوانده است.
4- امام صادق علیه السلام- زمانی که این آیات ﴿قُلْ قَدْ جَاءكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾ نازل شد و خدا می دانست که آن ها گفتند: «به خدا سوگند که نه کسی را کشتیم و نه شاهد بودیم این به خاطر آن است که به آن ها گفته شد از کسانی که پیامبران را کشتند بیزار باشید ولی آن ها ابا کردند.
5- امام صادق علیه السلام- خداوند در کتابش درحال حکایت سخن یهود فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُربان....﴾ پس در جوابشان فرمود: پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل می رساندید»؟ و این آیه دربارهی قوم یهود که در زمان محمد بودند نازل شد و این ها پیامبران را با دست خودشان نکشته بودند و در زمان آن ها نبودند؛ بلکه پیشینیانشان که قبل از آن ها بودند کشتند و این ها به جای آن قاتل ها قرار داده شدند و خداوند این ها را جزء آن ها قرار داد و کار پیشینیانشان را به این ها نسبت داد به خاطر آن که از آن ها پیروی کردند و آن ها را دوست داشتند.
6- امام صادق علیه السلام- سؤال کننده ای از امام صادق علیه السلام پرسید: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله... به من بگو آن شرایط کدام است که هر کس آن ها را حفظ کند و آن ها را به پا دارد جزء آل محمد می شود؟ امام فرمود: قیام» به شرایط قرآن و پیروی از آل محمد است پس هر کس از آن ها پیروی کرد و ولایت آن ها را پذیرفت و آن ها را بر همه خلق مقدّم داشت همان گونه که خداوند آن ها را برای خویشاوندی با رسول خدا صلی الله علیه و آله مقدم داشت پس او به این معنی از آل محمد است و حکم خداوند در کتابش همین طور است و درباره ی یهود- درحال حکایت سخن کسانی که گفتند: ﴿الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ خداوند به پیامبرش فرمود: ﴿قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِین و در جایی دیگر فرمود: بگو اگر راست می گویید و به آیاتی که بر خودتان نازل شده] ایمان دارید، پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل می رساندید؟!. (بقره/91) و این آیه درباره ی قومی از یهود نازل شد که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند و آن ها پیامبران را به دست خودشان نکشتند و در زمان آن ها هم نبودند ولیکن پیشینیانشان آن ها را کشتند و این ها به کار
ص: 857
وَلَكِنْ قَتَلَهُمْ أَسْلَافُهُمْ وَرَضُوا هُمْ بِفِعْلِهِمْ وَ تَوَلَّوْهُمْ عَلَى ذَلِكَ فَأَضَافَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِمْ فِعْلَهُمْ وَ جَعَلَهُمْ مِنْهُمْ لِأَتْبَاعِهِمْ إِيَّاهُمْ﴾. (1)
7- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿و أما قَوْلُهُ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبانِ تَأْكُلُهُ النَّارُ فَكَانَ عِنْدَ بَنِي إِسْرَائِيلَ طَسْتُ كَانُوا يُقَرِّبُونَ فِيهِ الْقُرْبَانَ فَيَضَعُونَهُ فِي الطَّسْتِ فَتَجِي نَارُ فَتَقَعُ فِيهِ فَتُحْرِقُهُ فَقَالُوا لِرسول الله صلی الله علیه و آله لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ كَمَا كَانَ لِبَنِي إسْرَائِيلَ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُمْ يَا مُحَمَّدُ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِين﴾. (2)
8- الصّادق علیه السلام- ﴿كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ إِذَا قَرَبَتِ الْقُرْبَانَ تَخْرُجُ نَارُ تَأكُلُ قُرْبَانَ مَنْ قُبِلَ مِنْهُ وَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْإِحْرَامَ مَكَانَ الْقُرْبَانِ﴾. (3)
9- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿كَانَتِ الْأَمَمُ السَّالِفَةُ تَحْمِلُ قَرَابِينَهَا عَلَى أَعْنَاقِهَا إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَمَنْ قَبَلْتُ ذَلِكَ مِنْهُ أَرْسَلْتُ عَلَيْهِ نَاراً فَأَكَلَتْهُ فَرَجَعَ مَسْرُورًا وَ مَنْ لَمْ أَقْبَلْ ذَلِكَ مِنْهُ رَجَعَ مَثْبُوراً وَ قَدْ جَعَلْتُ قُرْبَانَ أُمَّتِكَ فِي بُطُونِ فُقَرَائِهَا وَ مَسَاكِينِهَا فَمَنْ قَبلْتُ ذَلِكَ مِنْهُ أَضْعَفْتُ ذَلِكَ لَهُ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً وَ مَنْ لَمْ أَقْبَلْ ذَلِكَ مِنْهُ رَفَعْتُ عَنْهُ عُقُوبَاتِ الدُّنْيَا وَ قَدْ رَفَعْتُ ذَلِكَ عَنْ أُمَّتِكَ وَ هِيَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَى مَنْ كَانَ قَبْلَكَ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذَّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاؤُ بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَ الكتاب المنير﴾. (184)
1- الباقر علیه السلام- ﴿فِي قَوْلِهِ فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذَّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاقُ بِالْبَيِّنَاتِ الْآيَاتِ وَ الزُّبُرِ هُوَ كُتُبُ الْأَنْبِيَاءِ بِالنُّبُوَّةَ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ﴾. (185)
ص: 858
آن ها راضی شدند و آن ها را به خاطر آن کار دوست داشتند پس خدای عزوجل کار آن ها را به این ها نسبت داد و این ها را به خاطر تبعیتشان از آن ها در زمره ی آن ها قرار داد».
7- علی بن ابراهیم رحمه الله علیه- درباره ی قول خداوند متعال ﴿الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبانِ تَأْكُلُهُ النَّارُ﴾؛ بنی اسرائیل طشتی داشتند که در آن قربانی می کردند و قربانی را داخل طشت می نهادند آتشی می آمد و قربانی را می سوزاند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفتند: «ما به تو ایمان نمی آوریم تا برای ما یک قربانی بیاوری و آتش آن را فراگیرد چنان چه بنی اسرائیل می کردند». خداوند فرمود: «ای محمد بگو به آن ها ﴿قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾.
8- امام صادق علیه السلام- هرگاه بنی اسرائیل قربانی به درگاه خداوند می آوردند آتشی بیرون می آمد و قربانی کسی را که از او پذیرفته شده بود می خورد و خداوند احرام را به جای قربانی قرار داد.
9- امام علی علیه السلام- امّت های پیشین باید قربانی خود را بر دوش بگیرد و به بیت المقدس بیاورد هر کدام را قبول می کردم آتشی می فرستادم تا آن قربانی را فراگیرد با شادی برمی گشت هر کدام را قبول نمی کردم ناامید برمی گشت قربانی امّت تو را در دل فقیران و مستمندان امتت قرار دادم از هرکس بپذیرم آن را چندین برابر می کنم و از هر کس نپذیرم عقوبت دنیا را از او برطرف می نمایم از امت تو برداشتم و این از گرفتاری های امت های پیشین بود.
پس اگر [این بهانه جویان] تو را تکذیب کنند [چیز تازه ای نیست] پیامبران پیش از تو [نیز] تکذیب شدند؛ [پیامبرانی] که دلایل آشکار و نوشته های متین و محکم و کتاب روشنی بخش آورده بودند. (184)
1- امام باقر علیه السلام- فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ جَاؤُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْكِتَابِ المُنيرِ منظور از بینات آیات است و منظور از الزُّبُرِ کتاب های پیامبران اولوا العزم است و منظور از الكِتابِ المنير حلال و حرام است.
هر انسانی مرگ را می چشد؛ و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت خواهید گرفت؛ و هرکس از آتش [دوزخ] دور شده و به بهشت وارد شود، نجات یافته و رستگار شده است و زندگی دنیا چیزی جز مایه ی فریب نیست. (185)
ص: 859
1-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَعَى إِلَى نَبيه الله نَفْسَهُ فَقَالَ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ وَ قَالَ كُل نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ ثُمَّ أَنْشَأَ يُحَدِّثُ فَقَالَ إِنَّهُ يَمُوتُ أَهْلُ الْأَرْضِ حَتَّى لَا يَبْقَى أَحَدُ ثُمَّ يَمُوتُ أَهْلُ السَّمَاءِ حَتَّى لَا يَبْقَى أَحَدُ إِلَّا مَلَكُ الْمَوْتِ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ وَ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ قَالَ فَيَجِيءُ مَلَك الْمَوْتِ حَتَّى يَقُومَ بَيْنَ يَدَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُقَالُ لَهُ مَنْ بَقِيَ وَ هُوَ أَعْلَمُ فَيَقُولُ يَا رَبِّ لَمْ يَبْقَ إِنَّا مَلَكُ الْمَوْتِ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ وَ جَبْرَئِيلُ وَمِيكَائِيلُ فَيُقَالُ لَهُ قُلْ لِجَبْرَئِيلَ وَمِيكَائِيلَ فَلْيَمُونَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ يَا رَبِّ رَسُولَيْكَ وَ أَمِينَيْكَ فَيَقُولُ إِنِّى قَدْ قَضَيْتُ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ فِيهَا الرُّوحُ الْمَوْتَ ثُمَّ يَجِيءُ مَلَكُ الْمَوْتِ حَتَّى يَقِفَ بَيْنَ يَدَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُقَالُ لَهُ مَنْ بَقِيَ وَ هُوَ أعْلَمُ فَيَقُولُ يَا رَبِّ لَمْ يَبْقَ إِلَّا مَلَكُ الْمَوْتِ وَحَمَلَةُ الْعَرْشِ فَيَقُولُ قُلْ لِحَمَلَة الْعَرْشِ فَلْيَمُوتُوا قَالَ ثُمَّ يَجِي، كَثِيباً حَزِيناً لَا يَرْفَعُ طَرْفَهُ فَيُقَالُ مَنْ بَقِيَ فَيَقُولُ يَا رَبِّ لَمْ يَبْقَ إِنَّا مَلَكُ الْمَوْتِ فَيُقَالُ لَهُ مُتَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ فَيَمُوت﴾. (1)
2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿قَالَ إدريس علیه السلام مَلَكُ اَلْمَوْتِ لِى إِلَيْكَ حَاجَةُ فَقَالَ وَ مَا هِيَ قَالَ تَصْعَدُ بي إلَى السَّمَاءِ فَاسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ رَبَّهُ فِي ذَلِكَ فَأَذِنَ لَهُ فَحَمَلَهُ عَلَى جَنَاحِهِ فَصَعِدَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ لَهُ إِدْرِيسُ علیه السلام إِنَّ لِي إِلَيْكَ حَاجَةً أُخْرَى قَالَ وَ مَا هِيَ قَالَ بَلَغَنِي مِنَ الْمَوْتِ شِدَّةُ فَأُحِبُّ أَنْ تُذِيقَنِي مِنْهُ طَرَفَا فَأَنْظُرَ هُوَ كَمَا بَلَغَنِي فَاسْتَأْذَنَ رَبَّهُ لَهُ فَأَذِنَ فَأَخَذَ بِنَفْسِهِ سَاعَةً ثُمَّ خَلَّى عَنْهُ فَقَالَ لَهُ كَيْفَ رَأَيْتَ قَالَ بَلَغَنِي عَنْهُ شِدَّةُ وَ إِنَّهُ لَأَشَدُّ مِمَّا بَلَغَنِي وَلِى إِلَيْكَ حَاجَةُ أُخْرَى تُرِينِيَ النَّارَ فَاسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ صَاحِبَ النَّارِ فَفَتَحَ لَهُ فَلَمَّا رَآهَا إِدْرِيسُ سَقَطَ مَغْشِيّاً عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لِى إِلَيْكَ حَاجَةُ أُخْرَى تُرِينِيَ الْجَنَّةَ فَاسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ خَازِنَ الْجَنَّة فَدَخَلَهَا فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا قَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ مَا كُنْتُ لِأَخْرُجَ مِنْهَا. إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الموتِ وَقَدْ ذَقْتُهُ وَيَقُولُ وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا واردُها وَقَدْ وَرَدتُهَا وَيَقُولُ فِي الْجَنَّةِ وَمَا هُمْ بخارجين منها﴾. (2)
ص: 860
1-1- امام صادق علیه السلام- ابی المغراء گوید: یعقوب احمر به من گفت: بر امام صادق علیه السلام وارد شدیم... [امام علیه السلام فرمود]: خدای عزوجل خودش خبر مرگ را به پیامبر صلی الله علیه و آلهش داد و فرمود: تو می میری و آن ها نیز خواهند مرد (زمر/30) و فرمود: ﴿كُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الموتِ﴾ سپس شروع نمود به سخن گفتن و فرمود: اهل زمین می میرند تا این که هیچ کس باقی نمی ماند سپس اهل آسمان می میرند تا این که احدی به جز ملک الموت حاملان عرش جبرئیل و میکائیل باقی نمی ماند. ملک الموت علیه السلام می آید تا این که در مقابل خدای عزوجل می ایستد و با این که خداوند داناتر است که چه کسی باقی مانده است به او گفته می شود چه کسی باقی ماند؟ می گوید پروردگارا! به جز ملک الموت حاملان عرش جبرئیل و میکائیل کسی باقی نمانده است به او گفته می شود: «به جبرئیل و میکائیل نام بگو بمیرند در این هنگام فرشتگان می گویند پروردگارا! آن دو رسولان تو و امینان تو هستند خداوند می فرماید من بر هر نفسی که در آن روح باشد مرگ را مقدر کرده ام. سپس ملک الموت می آید تا در مقابل خدای عزوجل می ایستد و با این که خداوند داناتر است که چه کسی باقیمانده است به او گفته می شود چه کسی باقی ماند؟ می گوید پروردگارا به جز ملک الموت و حاملان عرش کسی باقی نماند می فرماید: «به حاملان عرش بگو بمیرند فرمود: سپس در حالی که اندوهگین و غصه دار است می آید و چشم بلند نمی کند گفته می شود چه کسی باقی مانده است؟ می گوید پروردگارا به جز ملک الموت کسی پس باقی نمانده است به او گفته می شود «ای ملک الموت بمیر» پس می میرد.
2-1- ابن عباس رحمه الله علیه- دریس ال به ملک الملک گفت: از تو درخواستی دارم». ملک الملک گفت: چه حاجتی؟ «گفت مرا به آسمان ببری»! پس ملک الملک از پروردگارش اجازه خواست و خواسته ی او به هدف اجابت رسید و ادریس خود را در میان آسمان دید او از ملک الموت حاجتی دیگر طلب کرده و گفت شنیده ام که مرگ بسیار سخت است بهتر است لمحه ای از آن را بر من همان طور که شایسته است بچشانی؟ به امر خداوند ادریس ساعتی قبض روح شد و بعد از حیات مجدداً به ملک الموت گفت: «آن چه حس کردم بسیار سخت تر از چیزی بود که شنیده بودم». ادریس حاجتی مکرر را خواستار شد او از ملک الموت خواست تا آتش جهنّم را به او نشان دهد. لحظه ای پرده ها بر کنار رفت و وقتی چشم ادریس ا بر زبانه های آتش افتاد بیهوش نقش بر زمین گشت در مرحله ی بعد ادریس تقاضای شهود بهشت را نمود و آن گاه که دربان جنت در باغ سبز را بر روی او گشود به ملک الموت گفت من دیگر حاضر نیستم از بهشت بیرون روم زیرا که خداوند خود فرموده: كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ و من نیز آن را لحظه ای پیش چشیدم و نیز حق تعالی فرمود و همه ی شما [بدون استثنا] وارد جهنم می شوید (مریم/71) من اکنون داخل آن گشته ام و پیرامون بهشت نیز می فرماید هرگز از آتش [دوزخ] خارج نخواهند شد. (بقره/167)
ص: 861
3-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا أَنْزَلَ اللهُ كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ قَالَتْ الْمَلَائِكَةُ: هَلَكَ أَهْلُ الْأَرْضِ فَلَمَّا نَزَلَ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ أَيْقَنَتِ الْمَلَائِكَةُ بِالْهَلَاكِ مَعَهُمْ﴾. (1)
4-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿جَاءَنِي جَبْرَئِيلُ فِي أَحْسَن صُورَة ضَاحِكاً مُسْتَبْشِراً فَقَالَ يَا مُحَمَّد علیه السلام الْعَلِيُّ الْأَعْلَى يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ نَسَبَاً وَنِسْبَتِي قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَمَنْ أَتَانِي مِنْ أُمَّتِكَ قارئاً لِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ أَلْفَ مَرَّةً مِنْ دَهْرِهِ أَلْزِمُهُ دَارِى وَإِقَامَةَ عَرْشِي وَ شَفَعْتُهُ فِي سَبْعِينَ مِمَّنْ وَجَبَتْ عُقُوبَتُهُ وَ لَوْ لَا أَنَّى أَلَيْتَ عَلَى نَفْسِي كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ المُوتِ لَمَا قَبَضْتُ رُوحَهُ﴾. (2)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم بَعْدَ مُنْصَرَفَهِ مِنْ حَجَّةِ الْوَدَاعِ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ الرَّوحَ الْأَمِينَ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ وَ قَالَ: يَا مُحَمَّد إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ إِنِّي قَدِ اسْتَقْتُ إِلَى لِقَائِكَ فَأَوْصِ بِخَيْرِ وَ تَقَدَّمْ إِلَى أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلِي وَ كَأَنَّنِي بِكُمْ قَدْ فَارَقْتُمُونِي بِأَبْدَانِكُمْ وَ لَا تُفَارِقُونِي بِقُلُوبِكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ لِلَّهِ نَبِيُّ خُلْدَ فِي الدُّنْيَا فَأَخَلَّدَ أَ فَإِنْ مِتَ فَهُمُ الْخَالِدُونَ * كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الموتِ﴾. (3)
6-1- الصّادق علیه السلام- ﴿لَمَّا قُبض رسول الله صلی الله علیه و آله جَاءَهُمْ جَبْرَئِيلُ وَالنَّبِيُّ مُسَجِّى وَ فِي الْبَيْتِ عَلَى علیه السلام وَ فَاطِمَةً وَ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ الفَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ... قَالُوا فَسَمِعْنَا الصَّوْتَ وَلَمْ نَرَ الشَّخْصَ﴾. (4)
7-1- الرّضا علیه السلام- ﴿ لَمَّا قُبض رسول الله صلی الله علیه و آله جَاءَ الْخَضِرُ فَوَقَفَ عَلَى بَابِ الْبَيْتِ وَفِيهِ عَلَى علیه السلام وَ فَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ الوَالْحُسَيْنُ علیهم السلام و رسول الله صلی الله علیه و آله قَدْ سُجِّيَ بِثَوْبِ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ فِي اللَّهِ خَلَفَاً مِنْ كُلِّ هَالِكِ وَ عَزَاءً مِنْ كُلِّ مُصِيبَة وَ دَرَكَاً مِنْ كُلِّ فَائِتِ فَتَوَكَّلُوا عَلَيْهِ وَ ثِقُوا بِهِ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِي وَ لَکُمْ فَقَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ هَذَا أَخِی اَلْخَضِرُ جَاءَ یُعَزِّیکُمْ بِنَبِیِّکُمْ ﴾. (5)
ص: 862
3-1- ابن عباس رحمه الله علیه- هنگامی که خداوند : آیه همه ی کسانی که روی آن [زمین] هستند فانی می شوند. (رحمن /26) را نازل فرمود فرشتگان گفتند: اهل زمین نابود شدند و هنگامی که آیه كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ نازل شد فرشتگان یقین پیدا کردند که همراه آن ها نابود می شوند».
4-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- جبرئيل علیه السلام در زیباترین صورت خندان و شادمان نزد من آمد و گفت: «ای محمد صلی الله علیه و آله خدای علی علیه السلام به تو سلام می رساند و می گوید هرچیزی نسبتی دارد که او را معرفی می کند و نسبت من سورهی بگو خداوند یکتا و یگانه است (اخلاص/1) است؛ پس هرکس از امت تو نزد من بیاید در حالی که در طول حیاتش هزار مرتبه سوره ی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را خوانده باشد او را ملازم خانه ام و مقیم عرشم می گردانم و درباره ی هفتاد نفر از کسانی که عذابشان قطعی شده شفیع می گردانم و به خدا سوگند یاد کرده ام، اگر نبود كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ روحش را نمی گرفتم.
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از بازگشتش از حجة الوداع فرمود: «ای مردم! جبرئیل علیه السلام روح الامین از جانب پروردگارم جل جلاله نازل شد و گفت: ای محمد! خدای تعالی می فرماید: من مشتاق دیدار تو هستم پس به خیر و نیکی وصیت کن و به سوی من بیا ای مردم! مرگ من نزدیک شده است و گویا شما با بدنهایتان از من جدا شده اید ولی با دلهایتان از من جدا نشوید. ای مردم خداوند در دنیا پیامبری نداشته که جاودانه باشد تا من جاودانه شوم آیا اگر تو بمیری آنان جاوید خواهند بود؟ هر انسانی طعم مرگ را می چشد. (انبیاء/3534).
6-1- امام صادق علیه السلام- وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله جان سپرد، علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و حسن و حسین علیهما السلام در خانه بودند در حالی که جنازه پیامبر صلی الله علیه و آله بر روی زمین بود جبرئیل ا بر آن ها وارد شد و گفت: «سلام بر شما ای اهل بیت رحمت؛ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلا مَتَاعِ الْغُرُورِ آن ها گفتند: «صدایی را شنیدیم اما کسی را ندیدیم».
7-1- امام رضا علیه السلام- خضر علیه السلام به هنگام رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله بر درب خانه ی ایشان ایستاده و خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا و حسنین علیهما السلام گفت: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ خداوند را از پس هر رحلتی جانشینی خواهد بود بر او توکل نمایید و برای خود و این حقیر طلب مغفرت کنید در این جا امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به حاضرین فرمود: این برادرم خضرعلیه السلام است که برای تسلیت گویی نزد شما آمده است».
ص: 863
8-1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿لَمَّا كَانَ قَبْلَ وَفَاة رسول الله صلی الله علیه و آله... فَنَزَلَ مَلَكُ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ احْفَظْ وَصِيَّةَ اللَّهِ فِي رُوح مُحَمَّدِ وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَمِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ وَ مَلَكُ الْمَوْتِ آخِذُ بِرُوحِهِ اللهِ فَلَمَّا كَشَفَ الثَّوْبَ عَنْ وَجْهِ رَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نَظَرَ إِلَى جَبْرَئِيلَ فَقَالَ لَهُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ تَخْذُلْنِي فَقَالَ يَا مُحَمَّدٌ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ. کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ﴾. (1)
9-1- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا رَأَيْتَ الْجَنَازَةَ فَقُل اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ هَذَا سَبيلُ لَا بُدَّ مِنْهُ إِنَّا للهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ تَسْلِيماً لِأمْرِهِ وَ رِضًا بِقَضَائِهِ وَ احْتِسَاباً لِحُكْمِه﴾. (2)
10-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ جَابر بن يَزِيدَ، عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام قَالَ: لَيْسَ مِنْ مُؤْمِن إِلَّا وَ لَهُ قَتْلَةً وَ مَوْتَةً إِنَّهُ مَنْ قُتِلَ نُشِرَ حَتَّى يَمُوتَ وَ مَنْ مَاتَ نُشِرَ حَتَّى يُقْتَلَ ثُمَّ تَلَوْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرِ اللهِ هَذِهِ الآية كُل نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ﴾. (3)
11-1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْت لأبي جَعْفَر علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموت أ فَرَأَيْتَ مَنْ قُتِلَ لَمْ يَذْقِ الْمَوْتَ فَقَالَ لَيْسَ مَنْ قُتِلَ بالسَّيْفِ كَمَنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ إِنَّ مَنْ قُتِلَ لَا بُدَّ أَنْ يَرْجِعَ إلَى الدُّنْيَا حَتَّى يَذُوقَ المَوْت﴾. (4)
12-1- الباقر علیه السلام- ﴿عن زرارة عَنْ أَبِي جَعْفَر علیه السلام فِي قَوْلَ اللَّهِ وَلَئِنْ مُتُمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهُ تُحْشَرُونَ و قَدْ قَالَ اللهُ كُلِّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَر علیه السلام: قَدْ فَرقَ اللهُ بَيْنَهُمَا ثُمَّ قَالَ أَكُنتَ قَاتِنَا رَجُلًا لَوْ قَتَلَ أَخَاكَ؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: فَلَوْ مَاتَ مَوْتاً أَ كُنْتَ قَاتِنَا أَحَداً؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: أَلَا تَرَى كَيْفَ فَرَّقَ اللَّهُ بَيْنَهُمَا﴾. (5)
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَعْنِي جَزَاء أَعْمَالِكُمْ فِي الدُّنْيَا﴾. (6)
ص: 864
8-1- ابن عباس رحمه الله علیه- پیش از مرگ پیغمبر صلی الله علیه و آله ... ملک الموت آمد جبرئیل علیه السلام گفت: «وصیت خدا را درباره ی روح محمد صلی الله علیه و آله مراعات کن جبرئیل علیه السلام سمت راست و میکائیل ال سمت چپ او بود و ملک الموت جان او را گرفت چون روی رسول خدا صلی الله علیه و آله را باز کرد آن حضرت به جبرئیل علیه السلام نگاه کرد و به او فرمود در این سختی دست از من برداشتی عرض کرد: ای محمد تو می میری و آن ها نیز خواهند مرد و همه نفوس مرگ را می چشند. (زمر/30-31)
9-1- امام صادق علیه السلام- هنگامی که جنازه را دیدی بگو: «اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ؛ این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داد و خدا و رسولش راست گفتند: كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموت. این راهی است که گریزی از آن نیست ما از آن خداییم و به سوی او بازمی گردیم. (بقره /156) در حالی که تسلیم امر او و راضی به قضاء او هستیم و حکم او را می طلبیم».
10-1- امام باقر علیه السلام- هر مؤمنی یک بار می میرد و یکبار کشته می شود. هرکس که کشته شود دوباره محشور می شود تا بمیرد و هرکس که بمیرد محشور می شود تا کشته شود. پس این آیه را برای امام باقر علیه السلام تلاوت کردم: كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ.
11-1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم خداوند در آیه ی دیگر می فرماید: كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموتِ؛ یعنی آیا کسی که کشته می شود مرگ را نمی چشد؟ فرمود: کسی که با شمشیر در راه خدا کشته می شود با آن کس که در بسترش جان می دهد یکسان نیستند. کسی که کشته می شود ناچار می باید به دنیا برگردد (و مجدداً زندگی کند و بعد بمیرد) تا مزه ی مرگ را بچشد.
12-1- امام باقر علیه السلام- زراره گوید: امام باقر علیه السلام درباره ی قول خداوند عزوجل: و اگر بمیرید یا کشته شوید به سوی خدا محشور می شوید (آل عمران /158) و كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الموت فرمود: «خداوند میان این دو مردن) و کشته شدن فرق گذاشته است سپس رو به من : فرمود: «اگر مردی برادرت را بکشد آیا او را می کشی؟ گفتم «بله» فرمود: «اگر به مرگ طبیعی بمیرد آیا کسی را می کشی»؟ گفتم «نه» فرمود: آیا نمی بینی چگونه خداوند میان این دو فرق نهاده است؟ بنابراین مردن غیر از کشته شدن است و کسی که کشته شده است نمرده است و چون هرکسی مرگ را می چشد.
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ؛ یعنی جزای اعمالتان که در دنیا انجام می دهید.
ص: 865
1-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ دُعِيَ مُحَمَّد... أَلَا إِنَّ مُحَمَّد علیه السلام وَ وَصِيَّهُ وَ سِبْطَيْهِ وَ الْأَئِمَّةَ علیهم السلام مِنْ ذُرِّيَّتِهِ هُمُ الْفَائِزُونَ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أدخل الجنة فقد فاز﴾. (1)
2-3- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ َفازَ أَيْ نَجَا مِنَ النَّارِ﴾. (2)
3-3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ بِعَمَلِهِ الصَّالِحِ فَقَدْ فَازَ يَعْنِي نَجَا مِنَ النَّارِ وَسَعِدَ فِي الْجَنَّة﴾. (3)
4-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَوْضِعُ سَوْطٍ فِي الْجَنَّةِ خَيْرُ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا اقْرَءُوا إِنْ شِئْتُم فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ﴾. (4)
5-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فَاعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْعَبْدَ يُبْعَثُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى مَا مَاتَ وَ قَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ فَمَنِ اخْتَارَ النَّارَ عَلَى الْجَنَّةِ انْقَلَبَ بِالْخَيْبَة وَ مَنِ اخْتَارَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَ انقَلَبَ بِالْقَوْرُ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فاز﴾. (5)
6-3- الصّادق علیه السلام- ﴿إِن الْبَار بِالْإِخْوَان لَيُحِبُّهُ الرَّحْمَنُ وَ فِي ذَلِكَ مَرْغَمَةٌ لِلشَّيْطَانِ وَتَزَحْزُحٌ عَنِ اَلنِّیرَانِ وَ دُخُولُ اَلْجِنَانِ﴾. (6)
7-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَنِ النَّبِيِّ عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنْ مِيكَائِيلَ عَنْ إِسْرَافِيلَ عَنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ الله قال: فَبِعِزَّتِى حَلَفْتُ وَ بِجَلَالَى أَقْسَمْتُ أَنَّهُ لَا يَتَوَلَّى عَلِيّا العَبْدُ مِنْ عِبَادِي إِنَّا زَحْزَحْتُهُ عَنِ النَّارِ وَأَدْخَلْتُهُ الْجَنَّة﴾. (7)
8-3- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُعَتِّب مَوْلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: جَاءَ أَعْرَابِي إِلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله فَقَال يا رسول الله صلی الله علیه و آله هَلْ لِلْجَنَّةِ مِنْ ثَمَن قَالَ نَعَمْ قَالَ مَا ثَمَنْهَا قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَقُولُهَا الْعَبْدُ مُخْلِصاً بِهَا قَالَ وَ مَا إِخْلَاصُهَا قَالَ الْعَمَلُ بِمَا بُعِثْتُ بِهِ فِي حَقِّهِ وَ حُبُّ أَهْلَ بَيْنِي قَالَ فِدَاكَ أَبِي وَأُمِّى وَإِنَّ حُبَّ أَهْلَ الْبَيْتِ لَمِنْ حَقًّهَا قَالَ إِنَّ حُبَّهُمْ لَأَعْظَمُ حَقَّهَا﴾. (8)
ص: 866
1-3- امام صادق علیه السلام- هنگامی که روز قیامت شود محمد فراخوانده می شود... و منادی از اوی باطن عرش ندا می دهد آگاه باشید که محمد صلی الله علیه و آله «آگاه باشید که محمد و جانشین او و دو نوه او و امامان از نسل او همان ها رستگارانند». سپس دستور رفتن به سوی بهشت به آن ها داده می شود و این است معنای سخن خداوند: ﴿فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَاز﴾.
2-3- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَد فاز یعنی از آتش نجات پیدا کرد.
3-3- ابن عبّاس رحمه الله علیه- فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ فَقَدْ فَازَ؛ به وسیله ی عمل صالحش یعنی از آتش دور شد و نجات پیدا کرد و در بهشت سعادتمند شد.
4-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- و جای تازیانه ای در بهشت بهتر از دنیاست و هر آن چه در دنیاست بخوانید اگر خواستید: فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ.
5-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- پس بدانید ای بنده های خدا که بنده روز قیامت بر آن چه مرده (از عقیده و روش) مبعوث شود و البته که خدای عزوجل بهشت و دوزخ؛ هر دو را آفریده و هر که دوزخ را بر بهشت برگزیند به نومیدی می افتد و هر که بهشت را برگزیند البته که رستگار است و با پیروزی بازگردد فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَاز.
6-3- امام صادق علیه السلام- قطعاً خدای رحمان نیکی کردن به برادران را دوست دارد و شیطان آن را نمی پسندد و نیکی کردن به برادران سبب دور شدن از آتش و ورود به بهشت است.
7-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- به عزّت خود سوگند خوردم و به جلالم قسم خوردم که هیچ کدام از بندگانم علی علیه السلام را دوست ندارند جز آن که آن ها را از دوزخ برکنار دارم و به بهشت وارد کنم.
8-3- امام باقر علیه السلام- از امام باقر علیه السلام روایت است که فرمود مردی اعرابی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا بهشت بهایی دارد؟ فرمود: «بله» گفت «بهای آن چیست»؟ فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا الله که بنده آن را با اخلاص بگوید گفت: «خالص کردن آن چیست؟ فرمود: «عمل کردن به آن چه که به خاطر آن در حق او مبعوث شده ام و دوست داشتن اهل بیتم». گفت: پدر و مادرم به فدایت دوست داشتن اهل بیت از جمله حق آن است»؟ فرمود: «دوست داشتن آن ها بزرگترین حق آن است».
ص: 867
1-4- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَإِنَّ عِزَّ الدُّنْيَا وَفَخْرَهَا إِلَى انْقِطَاعِ وَ إِنَّ زِينَتَهَا وَ نَعِيمَهَا إِلَى زَوَالِ وَ إِنَّ ضَرَّاءَهَا وَبُؤْسَهَا إِلَى نَفَادٍ وَكُلُّ مُدَّةٍ مِنْهَا إِلَى مُنَتَهَى وَكُلٌّ حَيٍّ مِنْهَا إِلَى فَنَاءِ وَ بَلَاءٍ أَ وَلَيْسَ لَكُمْ فِي آثَارِ الْأَوَّلِينَ وَ فِي آبَائِكُمُ الْمَاضِينَ مُعْتَبَرُ وَ تَبْصِرَةُ إِنْ كُنتُمْ تَعْقِلُونَ أَ لَمْ تَرَوْا إِلَى الْمَاضِينَ مِنْكُمْ لَا يَرْجِعُونَ وَ إِلَى الْخَلَفِ الْبَاقِينَ مِنْكُمْ لَا يَقِفُونَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَ حَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ وَ قَالَ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمُوْتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَن النَّارِ وَأُدْخِلَ الجنَّة فقد فاز و ما الحياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُوراً وَلَمْ تَرَوْنَ إلى أهل الدُّنْيَا وَ يُصْبِحُونَ وَيُمْسُونَ عَلَى أَحْوَال شَتَّى فَمَيَّتُ يُبْكَى وَآخَرُ يُعَنِّى وَصَرِيعُ يَتَلَوَّى وَ عَائِدُ وَ مَعُودُ وَ آخَرَ بنَفْسِهِ يَجُودُ وَطَالِبُ الدُّنْيَا وَالْمَوْتُ يَطْلُبُهُ وَ غَافِلُ وَلَيْسَ بِمَغْفُولُ عَنْهُ وَ عَلَى أَثَر الْمَاضِينَ يَمْضِي الْبَاقُون﴾. (1)
2-4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عِبَادَ اللَّهِ إِنَّكُمْ فِي دَارٍ أَمَل وَ عَدَّ وَ أَجَلٍ وَصِحَة وَ عِلَلَ دَارٍ زَوَالِ وَ تَقَلُّب أحوال جُعِلَتْ سَبَباً للارتحال... و ما الحياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لَتُبْلَونَ فِي أَمْوالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذَالِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴾. (186)
1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿أَنَّ عِلَّةَ الزَّكَاة مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ وَ تَحْصِينِ أَمْوَالَ الْأَغْنِيَاءِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَلَّفَ أَهْلَ الصِّحَّةِ الْقِيَامَ بِشَأْنِ أَهْلِ الزَّمَانَةِ وَ الْبَلْوَى كَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَتُبْلُوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي أَمْوَالِكُمْ إِخْرَاجُ الزَّكَاةِ وَ فِي أَنْفُسِكُمْ تَوْطِينُ الْأَنْفُسِ عَلَى الصَّبْرِ مَعَ مَا فِي ذَلِكَ مِنْ أَدَاءِ شُكْرِ نِعَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل﴾. (3)
ص: 868
1-4- امام علی علیه السلام- عزت و فخر دنیا رو به پایان است و زینت و نعمتش زایل شدنی است و سختی و ناسازگاریش به مرور رو به نابود شدن و هر مدتی از آن رو به انتهاست و هر زنده ای از آن رهسپار دیار بلا و فناست آیا اگر اهل تعقل و اندیشیدن باشید شما را در آثار پیشینیان و در سرگذشت پدران در گذشته تان عبرتی و مایه بصیرتی نیست؟ آیا به گذشتگانتان نمی اندیشید که باز نمی گردند؟ و به نسل های باقیمانده خودتان نمی نگرید که بر یک حال توقف نمی کنند؟ خداوند تبارک و تعالی فرموده است و حرام است بر شهرها و آبادیهایی که [بر گناه] نابودشان کردیم که به دنیا بازگردند آن ها هرگز باز نخواهند گشت. (انبیاء/95) ﴿وَ قَالَ كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ﴾ آيا به اهل دنیا نمی نگرید که بر حالات مختلفی شب را صبح می کنند و روز را به شب می رسانند یکی مرده ای است که بر او می گریند و دیگری بازمانده ای است که به تسلیتش می روند و دیگری بر زمین افتاده ای است که دست و پا می زند و عیادت کننده ای است که به دیدار بیماری می رود و بیماری که از او عیادت می کنند و محتضری است که درحال جان کندن است و دنیاطلبی که مرگ او را همی طلبد و غافلی که از او غفلت نمی شود. کاروان زندگی و زندگان همچنان روان است و بازماندگان از پی درگذشتگان رهسپارند.
2-4- پیامبر صلی الله علیه و آله- بندگان خدا شما هم اکنون در خانه ی آرزو و دوران محدود روزگار آمیخته با صحت و مرض قرار دارید... آن خانه ای که فرجامش زوال است و حالات افراد در آن گوناگون می باشد و همین زوال و دگرگونی سبب شده که انسان از این خانه کوچ کند... وَ مَا الحَياةُ الدُّنْيا إلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ. به یقین همه ی شما در اموال و جان های خود آزمایش می شوید و از کسانی که پیش از شما به آن ها کتاب آسمانی داده شده و از مشرکان سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید [شایسته تر است؛ زیرا] این استقامت و تقوا] از کارهای مهم است. (186)
1-1- امام رضا علیه السلام- علت وجوب زکات و سر آن این است که زکات قوّت و روزی فقراء بوده و اموال اغنیاء را حفظ و نگهداری می کند زیرا حق تعالی افراد صحیح و سالم را مکلف نموده که به افراد زمین گیر و افتاده رسیدگی کرده و به امور آن ها قیام کنند چنان چه خدای عزوجل فرموده است: ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَأَنْفُسِكُم﴾؛ حق تعالی شما را در اموال و نفوستان آزمایش می کند مقصود این است که در اموالتان زکات را باید خارج کنید و در نفوستان آزمایش این است که «نفس را بر صبر نمودن آماده کنید و شکر نعمت های الهی را اداء کنید.
ص: 869
2-1- الباقر علیه السلام- ﴿إِنَّ مَلَكَيْنِ هَبَطَا مِنَ السَّمَاءِ فَالْتَقَيَا فِي الْهَوَاءِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ: فِيمَ هَبَطْت؟ قَالَ: بَعَثْنِيَ اللَّهُ إِلَى بَحْرٍ أَيْلَةَ أَحْشُ سَمَكَةً إِلَى جَبَّارٍ مِنَ الْجَبَابِرَة تَشَهَى عَلَيْهِ سَمَكَةً فِي ذَلِكَ الْبَحْرِ فَأَمَرَنِي أَحْشُ إِلَى الصَّيَّادِ سَمَكَ ذَلِكَ الْبَحْرِ حَتَّى يَأْخُذَهَا لَهُ لِيَبْلُغَ اللَّهُ بِالْكَافِرِ غَايَةَ مُنَاهُ فِي كُفْرِهِ وَ قَالَ الْآخَرُ: فَقِيمَ بُعِثْتَ أَنْتَ؟ فَقَالَ: بَعَثَنِيَ اللَّهُ فِي أَعْجَبَ مِنَ الَّذِي بَعَثَكَ فِيهِ بَعَثَنِي إِلَى عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْمُجْتَهِدِ الْمَعْرُوفِ دُعَاؤُهُ وَ صَلَاتُهُ فِي السَّمَاءِ لِأَكْفِيَ قِدْرَهُ الَّتِي طَبَخَهَا لِإِفْطَارِهِ لِيَبْلُغَ اللَّهُ بِالْمُؤْمِنَ الْغَايَةَ فِي اخْتِبَارِ إِيمَانِهِ﴾. (1)
1-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذِى كَثِيراً أَنْزلَتْ فِي رسول الله صلی الله علیه و آله لا وَأَهْلِ بَيْتِهِ خَاصَّة﴾. (2)
2-2- الصّادق علیه السلام- ﴿لَوْ أَنَّ مُؤْمِناً تَنَاوَلَ شَجَرَةَ مِنَ الْأَرْضِ أَوْ كَفَاً مِنْ تُرَابِ لَبَعَثَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ مَنْ يُنَازِعُهُ فِيهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَجْعَلْ لِلْمُؤْمِنِ فِي دَولَةِ الْبَاطِلِ نَصِيباً وَ قَالَ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الْمُؤْمِن عَلَى أَنْ لَا يُقْبَلَ قَوْلُهُ وَ لَا يُصَدَّقَ حَدِيثُهُ وَ لَا يَنْتَصِفَ مِنْ عَدُوِّهِ وَ لَا يَشْفِيَ غَيْظَهُ إِلَّا بفَضِيحَة نَفْسِهِ﴾. (3)
1-3- السجّاد علیه السلام- ﴿عَنْ أَبي خَالِدِ الْكَائِلِيِّ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام لَوَدِدْتُ أَنَّهُ أَذِنَ لِي فَكَلَّمْتُ النَّاسَ ثَلَاثَاً ثُمَّ صَنَعَ اللَّهُ بِى مَا أَحَبَّ قَالَ بِيَدِهِ عَلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ وَلَكِنَّهَا عَزْمَةُ مِنَ اللَّهِ أَنْ نَصْبرَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ وَ أَقْبَلَ يَرْفَعُ يَدَهُ وَيَضَعُهَا عَلَى صَدْرِهِ﴾. (4)
2-3-السجّاد علیه السلام- ﴿ما أصِيبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ بِمُصِيبَة إِلَّا صَلَّى فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ أَلْفَ رَكْعَة وَ تَصَدَّقَ عَلَى سِتِّينَ مِسْكِيناً وَ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ قَالَ لِأَوْلَادِهِ إِذَا أَصِبْتُمْ بِمُصِيبَة فَافْعَلُوا بِمِثْلِ مَا أَفْعَلُ
ص: 870
2-1- امام باقر علیه السلام- دو فرشته از آسمان پایین می آمدند و در هوا با هم برخورد کردند یکی از آن ها گفت برای چه به طرف زمین می روی؟ گفت خداوند به من امر کرده است تا به کنار دریای ایله بروم و یک ماهی را برای یکی از جبّاران به طرف ساحل سوق دهم یکی از جباران می خواهد یک ماهی بخورد و صیادی را فرستاده تا برای او ماهی صید کند من مأمور هستم که ماهی مورد نظر او را به دام صیاد هدایت کنم تا آن را صید کند و برای آن جبّار ببرد و آن جبّار سرکش به این آرزوی خود هم برسد و از آن ماهی بخورد آن فرشته دیگر از رفیقش پرسید: شما برای چه به طرف زمین می روید؟ گفت داستان من از این شگفت انگیزتر است یکی از مؤمنان که همیشه روزه می گیرد و نماز می گذارد و با صدای خوشی که معروف همه هست دعا می خواند مرا فرستاده تا دیگ غذای او را که اکنون در حال پختن است و می خواهد با آن افطار کند بر زمین بریزم تا مؤمن بهتر از آزمایش درآید.
1-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيراً فقط درباره ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت او نازل شد.
2-2- امام صادق علیه السلام- اگر مؤمن درختی را از من بگیرد یا مشتی از خاک بردارد خداوند متعال کسی را نزد او میفرستد که با او در این کاری که کرده منازعه نماید و این به خاطر آن است که مؤمن در دولت باطل نصیبی ندارد. خداوند متعال از مؤمن پیمان گرفته که قولش پذیرفته نشود و حدیثش تصدیق نگردد و حقش از دشمنش گرفته نشود و غیظش فروننشیند مگر به رسواشدن آن شخص».
1-3- امام سجّاد علیه السلام- کابلی گوید: امام سجّاد علیه السلام فرمود: دوست داشتم که به من اجازه داده می شد سه بار با مردم سخن می گفتم بعد از این هر چه خدا می خواست پیش می آمد و در این هنگام با دست خود به سینه اش اشاره کردند و بعد فرمود: «خیر بهتر است در این جا صبر کنیم». سپس این آیه ی شریفه را تلاوت فرمود: ﴿وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذِى كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور﴾ و بعد از این دست خود را بلند کرد و روی سینه اش گذاشت.
2-3- امام سجّاد علیه السلام- امیرمؤمنان به مصیبتی دچار نشد جز آن که در آن روز هزار رکعت نماز می گذاشت و بر شصت مسکین صدقه می داد و سه روز هم روزه می گرفت و به فرزندان خود فرمود: هرگاه به مصیبتی دچار شدید همین گونه که من عمل کردم عمل کنید زیرا
ص: 871
فَإِنِّي رَأَيْتُ رسول الله صلی الله علیه و آله هَكَذَا يَفْعَلُ فَاتَّبِعُوا أَثَرَ نَبِيِّكُمْ وَلَا تُخَالِفُوهُ فَيُخَالِفَ اللَّهُ بِكُمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور﴾. (1)
3-3- السجّاد علیه السلام- ﴿أما حَقُّ السَّائِلِ فَإِعْطَاؤُهُ إِذَا تَيَقَنْت صِدْقَهُ وَ قَدَرْتَ عَلَى سَدِّ حَاجَتِهِ وَ الدُّعَاءُ لَهُ فِيمَا نَزَلَ بِهِ وَالْمُعَاوَنَةُ لَهُ عَلَى طَلِيَتِهِ وَإِنْ شَكَكْتَ فِي صِدْقِهِ وَ سَبَقَتْ إِلَيْهِ الثَّهَمَةُ لَهُ وَ لَمْ تَعْزِمْ عَلَى ذَلِكَ لَمْ تَأْمَنْ أَنْ يَكُونَ مِنْ كَيْدِ الشَّيْطَانِ أَرَادَ أَنْ يَصُدَّكَ عَنْ حَظِّكَ وَ يَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ التَّقَرَبِ إِلَى رَبِّكَ فَتَرَكْتَهُ بِسَتْرِهِ وَ رَدَدْتَهُ رَدَاً جَمِيلًا وَ إِنْ غَلَبْتَ نَفْسَكَ فِي أَمْرِهِ وَ أَعْطَيْتَهُ عَلَى مَا عَرَضَ فِي نَفْسِكَ مِنْهُ- فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنَّهُ لِلنَّاسِ وَلا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَليلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ﴾. (187)
1- السجّاد علیه السلام- ﴿كتَابُهُ الله إِلَى مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمِ الزُّهْرِى يَعِظُهُ: فَانْظُرْ أَيُّ رَجُلٍ تَكُونُ غَداً إِذَا وقَفْتَ بَيْنَ يَدَى اللَّهِ فَسَأَلَكَ عَنْ نِعَمِهِ عَلَيْكَ كَيْفَ رَعَيْتَهَا وَ عَنْ حُجَجِهِ عَلَيْكَ قَضَیْتَهَا وَ لَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ قَابِلًا مِنْکَ بِالتَّعْذِیرِ وَ لَا رَاضِیاً مِنْکَ بالتَّقْصِير هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَيْسَ كَذَلِكَ أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ فِي كِتَابِهِ إِذْ قَالَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَدْنَى مَا كَتَمْتَ وَأَخَفَّ مَ-ا احْتَمَلْت أَنْ آنَسْتَ وَحْشَةَ الظَّالِمِ وَ سَهَلْت لَهُ طَرِيقَ الْغَيِّ بِذُنُوكَ مِنْهُ حِينَ دَنَوْتَ وَ إِجَابَتِكَ لَهُ حِينَ دُعِيت﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿وَالْكِتَابُ الْإِمَامُ فَمَنْ نَبَدَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ كَانَ كَمَا قَالَ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ مَنْ أَنْكَرَهُ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الشَّمَالِ﴾. (4)
3- الباقر علیه السلام- ﴿أنَّ اللهَ أخَذَ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ فِي مُحَمَّد صلی الله علیه و آله لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ إِذَا خَرَجَ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَتَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ يَقُولُ تَبَدُوا عَهْدَ اللهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ﴾. (5)
ص: 872
رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که چنین می کرد. پس از میراث پیامبرتان پیروی کنید و مخالفت نورزید که خدا هم با شما مخالفت خواهد کرد خدای متعال فرموده است اما کسانی که شکیبایی و عفو کنند، این از کارهای پرارزش است. (شوری/43)
3-3- امام سجّاد علیه السلام- حق سائل درخواست کننده آن است که هرگاه به راستگویی او یقین کردی و توانستی نیازش را برآوری به او عطا کنی و در مورد گرفتاری او دعا کنی و او را بر خواسته اش یاری کنی و اگر در راست بودن گفتارش شک کردی و به دروغ گویی متهم بود و نخواستی به او عطا کنی و ایمن نیستی که از مکر و حیله شیطان باشد که می خواهد تو را از بهره ات منع کند و بین تو و بین تقرب به پروردگارت جدایی افکند؛ پس با مخفی کردن آن اتهام او را ترک می کنی و به زیبایی ردّش می کنی و اگر در مورد کار او بر نفست غلبه کردی و بر خلاف آن چه درباره ی او در نفست عارض شده به او عطا کردی زیرا این از کارهای مهم است.
و [به خاطر بیاورید] هنگامی را که خدا از کسانی که کتاب آسمانی به آن ها داده شده پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید ولی آن ها آن را پشت سر افکندند؛ و به بهای ناچیزی فروختند؛ و چه بد متاعی می خرند؟
1- امام سجّاد علیه السلام- نامه ی امام سجّاد علیه السلام به محمد بن مسلم زهری ای مرد متوجه باش وقتی فردا در مقابل پروردگار خود می ایستی و از تو سؤال می کند که چگونه نعمت هایش را پاس داشته ای و دستورهایش را بر خود چطور انجام داده ای چه پاسخ خواهی داد؛ بدان هرگز خداوند بهانه ات را نمی پذیرد و از تو تقصیر و کوتاهی را قبول نخواهد کرد هرگز هرگز چنین نیست از دانشمندان در کتاب خود پیمان گرفته و فرموده است که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید بدان کوچکترین چیزی که پنهان کرده ای و سبکترین گناهی را که به دوش گرفته ای همین است که انس و الفت با ستمگران گرفته ای (زهری از طرفداران بنی امیه بود که هشام بن عبدالملک او را معلّم فرزندان خود قرارداده بود) و راه ستمگری و طغیان را بر او ساده و آسان نموده ای با نزدیک شدن به آن ها و درخواست ایشان پذیرفتن.
2- امام صادق علیه السلام- الْكِتَابُ امام است پس هرکس او (امام) را پشت سرش بیندازد چنان است که خداوند فرمود: ﴿فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾؛ و هرکس او را انکار کند از اصحاب شمال است.
3- امام باقر علیه السلام- آن پیمان این است که خداوند در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله از پیمان گرفت که بعد از ظهور او را به مردم معرفی کنند و وَ لَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ؛ یعنی آن ها بعد از ظهور عهد خدا را شکستند و اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ.
ص: 873
4- الصّادق علیه السلام- ﴿أَنَّهُ حَمَلَهُ وَ وَلَّى رَاجِعاً نَحْوَ حُجْرَتِهِ وَهُوَ يَقُولُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ﴾. (1)
5- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُشْرِكِينَ كَمَا قَالَ فِي كِتَابِهِ وَ بِحَسَب جَلَالَةِ مَنْزِلَة نَبِيِّنَا عِنْدَ رَبِّهِ كَذَلِكَ عَظُمَ مِحْنَتُهُ لِعَدُوِّهِ وَالَّذِي عَادَ مِنْهُ فِي حَالِ شِقَاقِهِ وَنِفَاقِهِ وَ كُلُّ أَذًى وَ مَشَقَة لِدَفْعِ نُبُوَّتِهِ وَ تَكْذِيبِهِ إِيَّاهُ... وَ لَقَدْ أَحْضَرُوا الْكِتَابَ كَمَلَا مُشْتَمِلًا عَلَى التَّأْوِيلِ وَالتَنْزِيلِ وَالْمُحْكَم وَالْمُتَشَابِهِ وَالنَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ لَمْ يَسْقُطُ مِنْهُ حَرْفُ ألِفِ وَ لَا لَام فَلَمَّا وَقَفُوا عَلَى مَا بَيَّنَهُ اللَّهُ مِنْ أَسْمَاءِ أَهْلِ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ أَنَّ ذَلِكَ إِنْ ظَهَرَ نَقَضَ مَا عَقَدُوهُ قَالُوا لَا حَاجَةَ لَنَا فِيهِ وَ نَحْنُ مُسْتَغْنُونَ عَنْهُ بِمَا عِنْدَنَا وَلِذَلِكَ قَالَ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ ثُمَّ دَفَعَهُمُ الِاضْطِرَارُ بِوُرُودِ الْمَسَائِلِ عَلَيْهِمْ عَمَّا لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِلَى جَمْعِهِ وَ تَألِيفِهِ وَ تَضْمِينِهِ مِنْ تِلْقَائِهِمْ مَا يُقِيمُونَ بِهِ دَعَائِمَ كُفْرِهِمْ فَصَرَخَ مُنَادِيهِمْ مَنْ كَانَ عِنْدَهُ شَيْءٍ مِنَ الْقُرْآنِ فَلْيَأْتِنَا بِهِ وَ وَكَلُوا تَألِيفَهُ وَ نَظْمَهُ إِلَى بَعْضٍ مَنْ وَافَقَهُمْ عَلَى مُعَادَاةِ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ فَأَلَّفَهُ عَلَى اخْتِيَارِهِمْ وَمَا يَدُلُّ لِلْمُتَأَمِّلِ لَهُ عَلَى اخْتِلَالِ تَمْيِيزِهِمْ وَ وَ تَرَكُوا مِنْهُ مَا قَدَّرُوا أَنَّهُ لَهُمْ وَهُوَ عَلَيْهِمْ وَ زَادُوا تَنَاكُرَهُ وَ تَنَافُرَه﴾. (2)
أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا﴾. (3)
7- الرّضا علیه السلام- ﴿إن الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُور عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَأَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَأَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ الْجَوَابَ وَلَا يَحِيرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ وَهُوَ مَعْصُومُ مُؤيَّدُ مُوَفَّقُ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَالزَّكَلَ وَالْعِثَارَ فَخَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ ذلِكَ فَضْلُ الله يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ فَهَلْ يَقْدِرُونَ عَلَى مِثْلِ هَذَا فَيَخْتَارُوهُ أَوْ يَكُونُ مُخْتَارُهُمْ بِهَذِهِ الصَّفَةِ فَيُقَدِّمُوهُ تَعَدَّوْا وَ بَيْتِ اللَّهِ الْحَقَّ وَ نَبَدُوا كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ وَ فِي كِتَابِ اللهِ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ فَذَمَّهُمُ اللهُ وَ مُ اللَّهُ وَمَقَتَهُمْ أَنْفُسَهُم فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ﴾. (4)
ص: 874
4- امام صادق علیه السلام- آن قرآنی که علی نوشته بود را برداشت و به سوی اتاقش برگشت در حالی که می گفت: فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ.
5- امام علی علیه السلام- همان طور که خدای عزوجل در کتابش فرمود برای هر پیامبری دشمنی از مشرکان قرار داد و مطابق بزرگی منزلت پیامبر صلی الله علیه و آله ما نزد پروردگارش همین طور بلا و مصیبت او به خاطر دشمنی که در حال مخالفت و نفاق با او دشمنی کرد بزرگتر شد؛ [دشمنی که] به وسیله ی هر اذیت و مشقتی نبوّت او را انکار و تکذیب کرد و دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از ایشان همه ی کتاب را آوردند که مشتمل بر تأویل و تنزیل محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ بود؛ حرف الفی و لامی از آن حذف نشده بود؛ پس وقتی بر اسم های اهل حق و باطل که خداوند بیان کرده آگاه شدند و این که اگر آن اسم ها ظاهر شود آن چه گره زده اند گسسته می شود» گفتند: «ما به آن نیاز نداریم و به خاطر آن چه نزد ما است از آن بی نیازیم و به همین خاطر خداوند فرمود: ﴿فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ﴾. سپس به خاطر ورود سؤال هایی درباره ی چیزهایی که تأویلش را نمی دانستند به جمع تألیف و تضمین آن از پیش خودشان مضطر شدند؛ چیزی که به وسیله ی آن ستون های کفرشان را برپا دارند در نتیجه منادی آن ها فریاد زد: «هر کس چیزی از قرآن نزد اوست آن را برای ما بیاورد و تألیف و تنظیم آن را به بعض کسانی که در دشمنی با اولیاء الهی ا با آن ها موافق بودند واگذار کردند در نتیجه آن را تألیف نمود براساس انتخاب آن ها و براساس آن چه متفکر در آن را بر فساد تشخیص آن ها و افترایشان دلالت می کند و از آن قرآن آن چه را که به نفع خود در تقدیر گرفته بودند باقی گذاشتند در حالی که آن بر ضد آن ها بود و در آن چیزی که جاهلانه و دور بودن آن از قرآن ظاهر بود اضافه کردند.
6- امام علی علیه السلام- خدا از نادانان نخواست تا علم بیاموزند مگر پس از آن که از دانشمندان خواست تا علم خود را به دیگران بیاموزند.
7- امام رضا علیه السلام- بی تردید هر بندهای که خداوند وی را برای امور بندگانش انتخاب فرماید به جهت این امر مهم سینه اش را وسعت بخشد و به او شرح صدر عطا کند و چشمه ی حکمت را بر دلش روان ساخته و دانش را به او الهام فرماید. دیگر پس از آن در پاسخ هیچ پرسشی در نماند و در راه صوابی حیران نماند پس او همواره معصوم مؤید موفق مسدّد است از هر خطا و لغزشی در امان است و این خصوصیت را خداوند به او ارزانی داشته تا وی حجت بر خلق و گواه بر بندگانش باشد این فضل خداست که به هرکس بخواهد [و شایسته بداند] می بخشد و خداوند صاحب فضل عظیم است (جمعه/4) پس آیا بشر بر چنین چیزی قادر است تا او را انتخاب کرده یا برگزیند؟ و آیا فرد منتخب ایشان چنین اوصافی را دارد تا او را مقدم بدارند؟ به بیت الله سوگند که با حق دشمنی نمودند و کتاب خدا را به پشت انداختند گویا نمی دانند و در کتاب خدا هدایت و شفا است آن را به کناری انداختند و از هوی و هوس تبعیت نمودند و خدا ایشان را سرزنش کرد و دشمن داشت و بدبخت کرد
ص: 875
8- الباقر علیه السلام- ﴿أما أحْبَارُهُمْ وَرُهْبَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ أَطَاعُوا وَأَخَذُوا بِقَوْلِهِمْ وَ اتَّبَعُوا مَا أَمَرُوهُمْ بِهِ وَ دَانُوا بِمَا دَعَوْهُمْ إِلَيْهِ فَاتَّخَذُوهُمْ أَرْبَاباً بِطَاعَتِهِمْ لَهُمْ وَ تَرَكِهِمْ أَمْرَ اللَّهِ وَ كُتُبَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ مَا أَمَرَهُمْ بِهِ الْأَحْبَارُ وَالرُّهْبَانَ اتَّبَعُوهُمْ وَأَطَاعُوهُمْ وَ عَصَوْا اللَّهَ﴾. (1)
9- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿ضَيَّعُوهُ وَ تَرَكُوهُ فَلَمْ يَعْمَلُوا بِهِ وَ إِنْ كَانُوا مُقِرِّينَ بِهِ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِالم يَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ (188)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا نَزَلَتْ فِي الْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا عَلَى غَيْر فِعْل﴾. (3)
2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿يفرحون باجلال الناس لهم و نسبهم اياهم الى العلم﴾. (4)
3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِذَا مَدَحَكَ النَّاسُ فَقَالُوا إِنَّكَ تَصُومُ النَّهَارَ وَ تَقُومُ اللَّيْلَ وَ أَنْتَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ فَلَا تَفْرَحْ بِذَلِكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَيَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾. (5)
4- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قَولُهُ فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةِ مِنَ الْعَذَابِ يَقُولُ بِبَعِيدِ مِنَ الْعَذَابِ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾. (6)
قوله تعالى: ﴿وَاللهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾. (119)
1- الرّضا علیه السلام- ﴿عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْن عَلِيّ بْن فَضَّالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أبي الحسن الرّضا علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُول اللَّهِ لِمَ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّولَ الْخَلَقَ عَلَى انْوَاعِ شَتَّى وَلَمْ يَخْلُقَهُ نَوْعاً وَاحِداً؟ فَقَالَ لِتَنَا يَقَعَ فِي الْأَوْهَامِ أَنَّهُ عَاجِرُ فَلَا تَقَعُ صُورَةٌ فِي وَهُم مُلْحِدٍ إِلَّا وَقَدْ خَلَقَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهَا خَلْقاً وَ
ص: 876
8- امام باقر علیه السلام- امّا احبار و رهبان آن ها اطاعت ایشان را نموده و فرمانشان را پذیرفتند و پیرو دستورات آن ها شدند و آن چه ایشان می گفتند به عنوان دین می پذیرفتند با این پیروی آن ها را ارباب خویش گرفتند و دستور خدا را در کتاب ها و پیامبرانش را پشت سر گذاشتند هرچه احبار و رهبان می گفتند قبول می کردند و عصیان خدا را از پیش می گرفتند.
9- ابن عبّاس رحمه الله علیه- آن را تباه کردند و واگذاشتند هر چند به آن اقرار می کردند ولی به آن عمل نکردند.
گمان مبر آن ها که از اعمال زشت خود خوشحال می شوند و دوست دارند در برابر کار [نیکی] که انجام نداده اند مورد ستایش قرار گیرند از عذاب [الهی] برکنارند. بلکه برای آن ها عذاب دردناکی است. (188)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- ﴿لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمَّ يَفْعَلُوا﴾؛ درباره ی منافقینی نازل شده که دوست دارند به خاطر کار نکرده مورد ستایش قرار گیرند.
2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- به خاطر بزرگداشت آن ها از طرف مردم و نسبت دادنشان به علم خوشحال می شوند.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای پسر مسعود هرگاه مردم تو را ستایش کنند و بگویند: «همانا تو روزه داشتی، شب زنده داری کردی و تو این اعمال را انجام نداده ای به این حرف ها شادمان مباش زیرا که خدای تعالی می فرماید: ﴿لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَيَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله- ﴿فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ؛ منظور از مَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ﴾؛ دوری از عذاب است [بلکه] برای آن ها عذابی دردناک است.
و حکومت و مالکیت آسمان ها و زمین از آن خداست؛ و خدا بر هر چیزی تواناست. (189)
1- امام رضا علی بن خصال از پدرش از امام رضا علیه السلام نقل می کند که می گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرضه داشتم ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله چرا خداوند مخلوقات خود را یک نوع نیافرید و آن ها را از نظر صورت گوناگون خلق فرمود؟ امام در پاسخ من فرمود: «برای این که فکر نکنند خداوند عاجز است و صورتی به ذهن ملحدی خطور نکند و صورتی به ذهن ملحدی خطور نکند جز آن که خداوند مانند آن صورت
ص: 877
لَا يَقُولُ قَائِلُ هَلْ يَقْدِرُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ عَلَى صُورَة كَذَا وَكَذَا إِلَّا وَجَدَ ذَلِكَ فِي خَلْقِهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فَيَعْلَمُ بالنَّظَر إِلَى أَنْوَاعِ خَلْقِهِ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿عن أبي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لِأَى عِلَّة خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آدَمَ علیه السلام مِنْ غَيْرِ أَب وَأُمِّ وَخَلَقَ عِيسَى علیه السلام مِنْ غَيْرِ أَب وَ خَلَقَ سَائِرَ النَّاسِ مِنَ الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ فَقَالَ لِيَعْلَمَ النَّاسُ تَمَامَ قُدْرَتِهِ وَ كَمَالَهَا وَ يَعْلَمُوا أَنَّهُ قَادِرُ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ خَلَقاً مِنْ أُنْثَى مِنْ غَيْرِ ذَكَرٍ كَمَا هُوَ قَادِرُ عَلَى أَنْ يَخْلُقَهُ مِنْ غَيْرِ ذَكَرٍ وَلَا أَنْثَى وَأَنَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَعَلَ ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قدير﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلافِ الَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ﴾. (190)
1- الكاظم علیه السلام- ﴿ذكر أولى الألْبَاب بأحْسَن الذِّكْر وَخَلَّاهُمْ بأَحْسَنِ الْحِلْيَةِ فَقَالَ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْل وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولي الألباب﴾. (3)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿يَا زَيْدُ إِذَا أَنْتَ نَظَرْت إِلَى السَّمَاءِ فَقُلْ (اللهم )... وَ اجْعَلْ فِكْرِى فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْغَافِلِينَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ بَرَكَاتِ مِنَ السَّمَاءِ وَافْتَحْ لِيَ الْبَابَ الَّذِي إِلَيْكَ يَصْعَدُ مِنْهُ صَالِحُ عَمَلِي حَتَّى يَكُونَ ذَلِكَ إِلَيْكَ وَاصِلًّا وَ قَبِيحَ عَمَلِي فَاغْفِرْهُ وَاجْعَلْهُ هَبَاءَ مَنْشُوراً مُتَلَاشِياً وَ افْتَحْ لِي بَابَ الرَّوْحِ وَالْفَرَجَ وَالرَّحْمَةِ وَانْشُرْ عَلَيَّ بَرَكَاتِكَ وَ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِكَ فَأْتِنِي وَأَغْلِقُ عَنِّى الْبَابَ الَّذِي تُنْزِلُ مِنْهُ نِقْمَتَكَ وَ سَخَطَكَ وَ عَذَابَكَ الْأَدْنَى وَ عَذَابَكَ الْأَكْبَرَ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهار إلى آخر﴾. (4)
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿إِنَّ رَسُولُ اللهُ صلی الله علیه و آله كَانَ إِذَا قَامَ مِنَ اللَّيْلِ يَسُوكَ ثُمَّ يَنْظُرُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ يَقُولُ: إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَى قَوْلِهِ فَقِنا عَذابَ النَّارِ﴾. (5)
ص: 878
مخلوقاتی دارد و نیز کسی نگوید: آیا خدا می تواند به فلان صورت و شکل موجودی بیافریند، مگر این که مثل آن را در آفریدگان خداوند تبارک و تعالی بیابد و با توجه به انواع گوناگون خلقش دانسته شود که برهرچیزی قادر است».
2- امام صادق علیه السلام- ابوبصیر گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: چرا آدم و حوا بدون پدر و مادر و حضرت عیسی علیه السلام بدون پدر خلق شدند و سایر مردم خلق نشدند و مگر از پدر و مادر نمی شوند؟ فرمود: برای آن که مردم تمامیت و کمال قدرت خدای قادر را بدانند که می تواند و قادر است بدون پدر و مادر و بدون پدر خلق کند همچنان که قادر است و مردم را با پدر و مادر خلق نموده و می نماید که خداوند بر همه چیز قادر است.
به یقین در آفرینش آسمان ها و زمین و آمدوشد شب و روز، نشانه های [روشنی] برای خردمندان است. (190)
1- امام کاظم علیه السلام- خداوند خردمندان را به بهترین وجه ستوده و آن ها را با عالیترین صفت ها آراسته است: يُرنِي الحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الحِكْمَةَ فَقَدْ أُونِ خَيْراً كَثِيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الألباب.
2- امام صادق علیه السلام- ای زید زمانی که به آسمان نگاه می کنی بگو خدایا... تفکرم را در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و شد شب و روز قرار ده و مرا از غافلان قرار نده و بر من برکات را از آسمان نازل کن و دری را برایم باز کن که اعمال صالحم به سوی تو بالا رود تا این که به تو برسد و اعمال قبیح و زشتم را بیامرز و آن را همچون ذرّات و غبار پراکنده و متلاشی قرار ده! و در روح و فرح و رحمت را برایم بازکن و برکات و دو سهم از رحمتت را برمن بگستر و زیاد کن و دری را که از آن بدبختی و خشم و عذاب کوچک و بزرگت می بارد، ببند! إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْباب.
3- امام على علیه السلام- رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که شب برمی خاست مسواک می زد؛ سپس به آسمان نگاه می کرد و می فرمود: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ... فَقِنا عَذابَ النَّارِ﴾.
ص: 879
4- الباقر علیه السلام- ﴿قَالَ مَنْ لَمْ يَدَلَّهُ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَ دَوَرَانُ الْفَلَكِ وَالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ وَالْآيَاتُ الْعَجِيبَاتُ عَلَى أَنَّ وَرَاءَ ذَلِكَ أَمْراً أَعْظَمَ مِنْهُ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا قَالَ: فَهُوَ عَمَّا لَمْ يُعَايَنْ أَعْمَى وَأَضَل﴾. (1)
قوله تعالى: ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قياماً وَقُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ﴾. (191)
1-1- الباقر علیه السلام- ﴿صَّحِيحُ يُصَلِّى قَائِماً وَقُعُوداً الْمَرِيضُ يُصَلِّى جَالِسًا وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ الَّذِي يَكُونُ أَضْعَفَ مِنَ الْمَريض الَّذِي يُصَلِّى جَالِساً﴾. (2)
2-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿صَّحِيحُ يُصَلِّى قَائِماً وَ الْمَرِيضُ يُصَلِّى جَالِسًا فَمَنْ لَمْ يَقْدِرْ فَمُضْطَجِعا يُومِنُ إيماء﴾. (3)
3-1- الباقر علیه السلام- ﴿لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ فِى صَلَاة مَا كَانَ فِي ذِكْرِ اللَّهِ قَائِمَا كَانَ أَوْ جَالِسًا أَوْ مُضْطَجِعاً إنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَقُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ﴾. (4)
4-1- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿قال أمير الْمُؤْمِنِينَ أَنَا الذَّاكِرُ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَقُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ﴾. (5)
5-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَ لَحِق بِهِ نَفَرُ مِنَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَفِيهِمْ أُمُّ أَيْمَنَ مَوْلَاةُ الله رسول الله صلی الله علیه و آله فَصَلَّى لَيْلَتَهُ تِلْكَ هُوَ وَالْفَوَاطِمُ أُمُّهُ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدِ اللهِ وَ فَاطِمَةً بِنْتُ رسول الله صلی الله علیه و آله وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ الزَّبَيْرِ يُصَلُّونَ لِلَّهِ لَيْلَتَهُمْ وَيَذْكُرُونَهُ قِيَامًا وَقُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ فَلَنْ يَزَالُوا كَذَلِكَ حَتَّى طَلَعَ الْفَجْرُ فَصَلَّى عَلَى علیه السلام بهمْ صَلَاةَ الْفَجْرِ ثُمَّ سَارَ لِوَجْهِهِ فَجَعَل وَهُمْ
ص: 880
4- امام باقر علیه السلام- کسی که آفرینش آسمان و زمین درپی هم آمدن شب و روز، گردش فلک و خورشید و ماه و نشانه های بسیار عجیب در نزد او دلالت بر این ندارد که در پشت تمام این ها حقیقتی بزرگتر از این ها نهفته است در آخرت کور و گمراه تر خواهد بود و او در مقابل آن چیزهایی که ندیده است کورتر و گمراه تر خواهد بود.
[همان] کسانی که خدا را ایستاده و نشسته و در حالی که بر پهلو خوابیده اند، یاد می کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند؛ و می گویند پروردگارا! این ها را بیهوده نیافریده ای؛ منزّهی تو ما را از عذاب دوزخ، نگاهدار. (191)
1-1- امام باقر علیه السلام- انسان سالم با نشست و برخاست نماز می خواند و مریض نشسته نمازش را می خواند و عَلى جُنُوبِهِم؛ و منظور کسی است که از مریض ضعیف تر است و نمازش را نشسته می خواند.
2-1- امام علی علیه السلام- انسان سالم به حالت ایستاده نماز می خواند و انسان بیمار در حالت نشسته نماز می خواند؛ پس هر کس نتوانست در حالت خوابیده اشاره می کند و نماز می خواند.
3-1- امام باقر علیه السلام- مؤمن پیوسته در نماز خدا را به یاد دارد؛ چه ایستاده نماز بخواند و چه نشسته و چه خوابیده و خداوند متعال می فرماید: ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ﴾.
4-1- امام علی علیه السلام- امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب درباره ی آیه: ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ﴾ فرمود: منظور از ذاکر من هستم.
5-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- و گروهی از مؤمنین مستضعف که در میان آن ها ام ایمن آزاد شده ی رسول خدا بود به او ملحق شدند پس او و فاطمه ها- مادرش فاطمه بنت اسد که خدا از او راضی باشد و فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و فاطمه دختر زبیر- آن شب را نماز خواندند. شب را برای خدا نماز می خواندند و در حال ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده او را یاد می کردند و پیوسته در آن حال بودند تا این که فجر طلوع کرد علی نماز صبح را با آن ها خواند و برای رضای خدا به راه افتاد و در هر منزلی پس از منزل دیگر چنین می کردند. خدای عزوجل را عبادت می نمودند و
ص: 881
يَصْنَعُونَ ذَلِكَ مَنْزِلًا بَعْدَ مَنْزِل يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَرْغَبُونَ إِلَيْهِ كَذَلِكَ حَتَّى قَدِمَ الْمَدِينَةَ وَ قَدْ نَزَلَ الْوَحْنُ بِمَا كَانَ مِنْ شَأْنِهِمْ قَبْلَ قُدُومِهِمْ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَقُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ﴾. (1)
1-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ كَانَ لَهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى حَاجَةُ فَلْيَقُلْ خَمْسَ مَرَاتِ رَبَّنَا يُعْطَ حَاجَتَهُ وَ الله مِصْدَاقُ ذَلِكَ فِي كَلَامِ اللَّهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذا باطِلًا إِلَى آخِرِ الْآيَاتِ فِيهَا رَبَّنَا خَمْس مَرَأتِ ثُمَّ قَالَ تَعَالَى فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ﴾. (2)
1-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿فَأَمَّا مَا فَرَضَ عَلَى الْقَلْبِ مِنَ الْإِيمَان فَالْإِقْرَارُ وَالْمَعْرِفَةُ وَالْعَقْدُ عَلَيْهِ والرّضا علیه السلام بِمَا فَرَضَهُ عَلَيْهِ وَالتَّسْلِيمُ لِأمْرِهِ وَالذِّكْرُ والتفكر والانْقِيَادُ إِلَى كُلِّ مَا جَاءَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ مَعَ حُصُولِ الْمُعْجِزِ فَيَجِبُ عَلَيْهِ اعْتِقَادُهُ وَ أَنْ يُظْهِرَ مِثْلَ مَا أَبْطَنَ إِنَّا لِلضَّرُورَة كَقَوْلِهِ سُبْحَانَكَ... وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذا باطِلا﴾. (3)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنِ الْحَسَنِ الصَّيْقَلَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَمَّا يَرْوى النَّاسُ أَن تَفَكَّرَ سَاعَة خَيْرٌ مِنْ قِيَام لَيْلَة، قُلْتُ کَیْفَ یَتَفَکَّرُ؟ قَالَ یَمُرُّ بِالْخَرِبَهِ أَوْ بِالدَّارِ فَيَقُولُ أَيْنَ سَاكِنُوكِ أَيْنَ بَانُوكَ مَا بَالُكِ لَا تَتَكَلَّمِينَ﴾. (4)
3-3- الصّادق علیه السلام- ﴿نَبهُ بالتَّفَكُر قَلْبَكَ وَ جَافِ عَن اللَّيْلِ جَنْبَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ رَبَّكَ﴾. (5)
4-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أفضلَكُمْ مَنْزِلَةَ عِنْدَ اللهِ تَعَالَى أطولُكُمْ جُوعاً وتفكرا﴾. (6)
5-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿إِنَّ قَوْماً تَفَكَّرُوا فِي اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلم تَفَكَّرُوا فِي خَلْقِ اللَّهِ وَلَا تَفَكَّرُوا فِي اللهِ فَإِنَّكُمْ لَن تَقْدِرُوا قَدْرَه﴾. (7)
ص: 882
همچنین رضای او را می طلبیدند تا این که به مدینه رسید و قبل از رسیدن آن ها به خاطر آن کارشان وحی نازل شد: ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَقُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِم﴾.
1-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس از خدای تعالی درخواستی داشته باشد پنج مرتبه بگوید: «رَبَّنَا». که خواست هاش برآورده می شود و مصداق آن در کلام خداوند در این سخن خداوند متعال است رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا... تا آخر آیات که در آن پنج مرتبه رَبَّنَا آمده است. سپس خدای تعالی فرمود: ﴿فَاسْتَجابَ هُمْ رَبُّهُم﴾.
1-3- امام علی علیه السلام- ما آن چه بر قلب واجب کرده است آن ایمان و شناخت و اعتقاد و خوشنودی از آن چه واجب کرده است و تسلیم در برابر امر خداوند و اندیشه و تفکر و یاد خدا و اطاعت از آن چه نازل کرده و در قرآن آن را بیان فرموده است و باید تا حد توانایی آن دستورات را به کار گیرند. واجب است که همه ی مسایل و موضوعات دینی را در قلب خود معتقد باشد و آن ها را با عمل و کردار خود نشان دهد مگر آن هایی که برای اظهار آن ضرورتی نباشد. خداوند هم در قرآن فرموده است: ﴿وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذا باطِلًا﴾
2-3- امام صادق علیه السلام- حسن صیقل گوید: از امام صادق علیه السلام- درباره ی آن چه روایت می کنند مردم این که امام صادق علیه السلام- یک ساعت تفکر از ایستادن یک شب برای عبادت بهتر است پرسیدم و گفتم چگونه فکر کند؟ فرمود: از خرابه ها و خانه ها عبور می کند و می گوید: «ساکنان تو کجا هستند؟ آن هایی که تو را بنا نهادند کجا هستند؟ تو را چه شده که سخن نمی گویی»؟
3-3- امام صادق علیه السلام- با اندیشه دلتان را بیدار کنید و شب ها از خواب بیدار شوید و از خداوند خود پروا کنید.
4-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- بالاترین فرد شما در پیشگاه خدای تعالی آن است که پیش از همه گرسنگی را تحمل کند و بیشتر بیاندیشد.
5-3- ابن عباس رحمه الله علیه- قومی به تفکر در ذات خدا می پرداختند پیامبر صلی الله علیه و آله به آن ها فرمود: «در خلق خدا تفکر کنید نه در ذات او چراکه شما نمی توانید به او فکر کنید و او را مورد بررسی قرار دهید».
ص: 883
6-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿أَعْطُوا أَعْيُنَكُمْ حَظَهَا مِنَ الْعِبَادَةِ. فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَمَا حَظْهَا مِنَ الْعِبَادَةِ؟ قَالَ: النَّظَرُ فِى الْمُصْحَفِ وَالتَّفَكُرُ فِيهِ وَالِاعْتِبَارُ عِنْدَ عَجَائِبه﴾. (1)
7-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿وَيْلٌ لِمَنْ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ ثُمَّ مَسَحَ بِهَا سَبَلَتَهُ أَى تَجَاوَزَ عَنْهَا مِنْ غَيْر فِكْر﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِل النّارَ فَقَدْ أَخْزَيْنَهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ﴾. (197)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَن ابْنِ ظَبْيَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرَ العَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ قَالَ مَا لَهُمْ مِنْ أَئِمَّةِ يُسَمُّونَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ﴾. (3)
2- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿قولهُ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ فَهُوَ مُحكَمُ ﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ﴾. (193)
1- على بن إبراهيم رحمه الله علیه- ﴿رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله يُنادِي إلی لِلْإِيمانِ﴾. (5)
2- الباقر علیه السلام- ﴿مَا لَهُمْ مِنْ أَئِمَّهٍ یُسَمُّونَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً هو الرّسول صلی الله علیه و آله﴾. (6)
3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَلْيَكُنْ مِنْ دُعَائِكَ فِي دُبُرِ هَاتَيْن الرَّكْعَتَيْنِ أَنْ تَقُولُ: رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِياً يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا إِلَى قَولِهِ إِنَّكَ لا تُخَلِفُ الْمِيعَادَ إِلَى أَن قَالَ رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا بِالنَّدَاءِ وَ صَدَّقْنَا الْمُنَادِيَ رَسُولَ اللَّهِ إِذَا نَادَى بِنِدَاءٍ عَنْكَ بِالَّذِي أَمَرْتَهُ بِهِ أَنْ يُبَلِّغَ مَا أَنْزَلْتَ إِلَيْهِ مِنْ ولَايَة ولِيٍّ أَمْرك﴾. (7)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿مِنَ الدَّعَوَاتِ فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ... رَبَّنَا ثَبِّتْ أَقدامَنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ مُسْلِمِينَ مَسَلَّمِينَ مُصَدِّقِينَ لِأَوْلِيَائِكَ﴾. (8)
ص: 884
6-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- به چشمانتان سهمشان از عبادت را بدهید گفتند سهم چشم از عبادت چیست، ای رسول خدا صلی الله علیه و آله!؟ فرمود: «نگاه به قرآن و تفکر در آن و عبرت گرفتن از عجایبش».
7-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- وای بر کسی که این آیه را بخواند و سپس با آن دست بر ریشش کشد! کنایه از این که آن را به جایی حساب نکند؛ یعنی بدون فکر از آن بگذرد.
پروردگارا! هر که را تو [به خاطر اعمالش] به آتش افکنی او را خوار و رسوا ساخته ای؛ و برای ستمکاران هیچ یاوری نیست. (192)
1- امام باقر علیه السلام- ابن ظبیان گوید: از امام باقر علیه السلام در مورد این آیه: و ما للظالمينَ مِنْ أَنصار سؤال کردم در جواب فرمود آن ها ائمه ای ندارند تا آن ها را با نام هایشان بخوانند.
2- على بن ابراهيم رحمه الله علیه- ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصار از آیات محکم است.
پروردگارا! ما صدای منادی [تو] را شنیدیم که به ایمان دعوت می کرد که «به پروردگار خود ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم پروردگارا گناهان ما را ببخش؛ و بدی های ما را بپوشان؛ و ما را با نیکان [و در مسیر آن ها] بمیران (193)
1- علی بن ابراهيم رحمه الله علیه- یا رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ؛ یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله به ایمان فرا می خواند.
2- امام باقر علیه السلام- ستمکاران امامانی ندارند که آن ها را به اسمشان صدا بزنند. رَبَّنَا إِنَّنا سَمِعْنا منادِیاً؛ منادی پیامبر صلی الله علیه و آله است.
3- امام صادق علیه السلام- و از دعاهایت بعد از این دو رکعت نماز عید غدیر این باشد که بگویی: رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا... إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الميعاد؛ «پروردگارا! ما ندا را شنیدیم و ندادهنده رسول خدا صلی الله علیه و آله را تصدیق نمودیم هنگامی که از جانب تو ندا داد و ابلاغ کرد آن چه را که در مورد ولایت ولی امرت به او نازل کردی و فرمانش دادی که به مردم برساند».
4- امام صادق علیه السلام- از دعاهای روز غدیر... پروردگارا قدم های ما را ثابت بدار و ما را با نیکان و در مسیر آن ها بمیران در حالی که مسلمان و تسلیم و تصدیق کننده ی اولیاء تو هستیم.
ص: 885
قوله تعالى: ﴿رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلَى رُسُلِكَ وَ لَا تُخْزِنَا یَوْمَ اَلْقِیامَهِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ اَلْمِیعادَ﴾ (194)
1- الصّادق علیه السلام- ﴿عَنْ صَفْوَانَ أَنَّهُ لَمَّا طَلَبَ الْمَنْصُورُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام تَوَضَّأَ وَصَلَّى... وَ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّكَ وَعَدْتَنَا عَلَى لِسَان نَبِيِّكَ مُحَمَّدِ الله وَ وَعْدَكَ الْحَقُّ أَنَّكَ تُبَدِّلْنَا مِنْ بَعْدِ خَوْفِنَا أَمْنَا اللَّهُمَّ فَأَنْجِرْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ قَالَ قُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِى فَأَيْنَ وَعْدُ اللَّهِ لَكُمْ فَقَالَ اللهُ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ هُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى هُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون﴾. (1)
2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُوَدِّعَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلَى علیه السلام فَقُل... اللَّهُمَّ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً تَنْصُرُ بهِ دِينَكَ وَ تَقْتُلُ بِهِ عَدُوكَ وَ تُبيرُ بِهِ مَنْ نَصَبَ حَرْباً لِآلِ مُحَمَّد فَإِنَّكَ وَعَدْتَهُ ذَلِكَ وَ أَنتَ لا تُخلف الميعاد﴾. (2)
3- العسكرى علیه السلام- ﴿قُنُوتُ الْإِمَامِ مَوْلَانَا الزَّكِيٌّ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلى الرِّضَا... اللَّهُمَّ اقْصِمِ الجبارين وأبر المُفترين و أيد أبد الآفاكِينَ الَّذِينَ إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتِ الرَّحْمَن قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ وَأَنْجَزَ لِى وَعْدَكَ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴾. (3)
4- الصّادق علیه السلام- ﴿لهُمَّ إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنا وَ تَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لا تُخلِفُ الْمِيعَادَ فَإِنَّا يَا رَبَّنَا بِمَنّكَ وَ لُطْفِكَ أَجَبْنَا دَاعِيَكَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَقْنَاهُ وَصَدَقْنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ كَفَرْنَا بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ فَوَكَّنَا مَا تَوَلَّيْنَا وَاحْشُرْنَا مَعَ أَئِمَّتِنَا فَإِنَّا بِهِمْ مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ وَ لَهُمْ مُسَلِّمُونَ أَمَنَّا بِسِرِّهِمْ وَ عَلَانِيَتِهِمْ وَ شَاهِدِهِمْ وَ غَائِبِهِمْ وَ حَيْهِمْ وَمِّيِّتِهِمْ وَ رَضِينَا بِهِمْ أَئِمَّةً وَقَادَةً وَسَادَةً وَ حَسْبُنَا بِهِمْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ اللَّهِ دُونَ خَلْقِهِ لَا نَبْتَغِي بِهِمْ بَدَنَا وَ لَا نَتَّخِذُ مِنْ دونهمْ وَلِيجةً و بَرثْتُ إِلَى اللهِ مِنْ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنَ الأولين و
ص: 886
پروردگارا! آن چه را به وسیله ی پیامبرانت به ما وعده فرمودی، به ما عطا کن؛ و ما را در روز رستاخیز رسوا مگردان؛ زیرا تو هیچ گاه از وعده ی خود، تخلف نمی کنی. (194)
1- امام صادق علیه السلام- صفوان گوید هنگامی که منصور امام صادق علیه السلام را خواست وضو گرفت و درود فرستاد... و : فرمود پروردگارا به وسیله ی پیغمبرت محمد و به ما اهل بیت الله وعده ی پیروزی دادی که ما را از هرگونه هراسی ایمنی بخشی پروردگارا! آن چه به ما وعده کرده ای به ما موهبت
کن که هیچ گاه از وعده ی خود تخلف نمی کنی عرض کردم «آقا! وعده ی خداوند کدام است که به شما داده است؟ فرمود: این آیه خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همانگونه که به پیشینیان آن ها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می کند آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر شوند، آن ها فاسقانند. (نور/55).
2- امام صادق علیه السلام- هرگاه خواستی با امام حسین وداع کنی بگو.... خدایا او را به مقام پسندیده گسیل دار و به واسطه اش دین خود را یاری فرما و به سبب او دشمنت را نابود نما و به سببش کسانی را که طرح جنگ با آل محمد را طراحی کردند هلاک فرما زیرا خودت چنین و عده ای داده ای أَنْتَ لا تُخْلِفُ الميعاد».
3- امام عسکری علیه السلام- قنوت امام عسکری علیه السلام: بار خدایا! پشت متکبّران را بشکن و افترا کنندگان را هلاک گردان و بهتان زنندگان را برطرف نمای آن چنان جماعتی که هرگاه بر ایشان آیه های قرآن خوانده می شد می گفتند: «افسانه های پیشینیان است و وعده ی خود را برآور که هیچ گاه از وعده ی خود تخلف نمی کنی.
4- امام صادق علیه السلام- خداوندا! ﴿إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الميعاد﴾. پروردگارا! ما به نعمت بزرگ تو و لطف تو دعوت کننده ات را پاسخ دادیم و از پیامبر صلی الله علیه و آله پیروی کردیم و او را تصدیق کردیم و آقای مؤمنان را تصدیق نمودیم و به بت و طغیانگران کافر شدیم. پس آن چه را که بر عهده گرفته ایم به ما واگذار کن و ما را با امامانمان محشور فرما که به آن ها ایمان و یقین داریم و تسلیم آن ها هستیم و به نهان و آشکارشان حاضر و غایبشان و زنده و مرده آن ها ایمان آوردیم و به امامت و رهبری و سروری آن ها راضی شدیم و میان ما و خداوند آن ها- بدون خلق خدا- برای ما کافی هستند؛ جایگزینی به جای آن ها نمی طلبیم و غیر آن ها را محرم اسرار خویش انتخاب نمی کنیم و به سوی خداوند از هرکسی
ص: 887
الْآخِرِينَ وَ كَفَرْنَا بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الْأَوْثَانِ الْأَرْبَعَةِ وَأَشْيَاعِهِمْ وَأَتْبَاعِهِمْ وَكُلٌّ مَنْ وَالَاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْس مِنْ أَوَّل الدَّهْرِ إِلَى آخِره﴾. (1)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿فنظر رسول الله صلی الله علیه و آله إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ... اللَّهُمَّ وَعْدَكَ وَعْدَكَ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الميعادَ وَعَدتَنِي أَنْ تُظهر دِينَكَ عَلَى الدين كله وَلَوْ كَرِهَ المُشْرِكُونَ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضِ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَ أَخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا فِي سَبيلي وَقاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ الله وَ اللهُ عِنْدَهُ حُسَنُ الثَّوابِ﴾. (195)
1-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿مَنْ كَانَ لَهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى حَاجَةٌ فَلْيَقُلْ خَمْسَ مَرَاتِ رَبَّنَا يُعْطَ حَاجَتَهُ وَ مِصْدَاقُ ذَلِكَ فِي كَلَامِ اللَّهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذا باطِلًا إِلَى آخِرِ الْآيَاتِ فِيهَا رَبَّنَا خَمْسَ مَرَاتِ ثُمَّ قَالَ تَعَالَى فَاسْتَجَابَ هُمْ رَبُّهُمْ﴾. (3)
2-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا عَلَى النَزَلَ فِيكَ فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنثى فَالذَّكَرُ أَنْتَ وَالْإِنَاتُ بَنَاتُ رسول الله صلی الله علیه و آله﴾. (4)
3-1- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ: أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا خَلَقْتُ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِي فَاخْتَرْتُ مِنْهُمْ مَنْ شِئْتَ مِنْ أَنْبِيَائِي وَ اخْتَرْتُ مِنْ جَمِيعِهِمْ مُحَمَّداً حَبِيبَاً وَ خَلِيلًا وَصَفِيَّا فَبَعَثْتُهُ رَسُولًا إِلَى خَلْقِي وَ اصْطَفَيْتُ لَهُ عَلِيّاً فَجَعَلْتُهُ لَهُ أَحَاً وَ وَصِيّاً وَ وَزِيراً وَ مُؤَدِّيَا عَنْهُ بَعْدَهُ إِلَى خَلْقِي وَ خَلِيفَتِي عَلَى عِبَادِي... وَ حُجَّتِي فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِينَ عَلَى جَمِيعِ مَنْ فِيهِنَّ مِنْ خَلْقِي لَا أَقْبَلُ عَمَلَ عَامِل مِنْهُمْ إِلَّا بِالْإِقْرَارِ بِوَلَايَتِهِ مَعَ نُبُوَّةَ أَحْمَدَ رَسُولِى﴾. (5)
ص: 888
از جن و انس از اولین و آخرین- که با آن ها جنگید بیزاری جستیم و به بت و طغیانگران و بت های چهارگانه و پیروان آن ها و تبعیت کنندگان از آن ها و به هر کس- از جن و انس از اوّل عمر جهان تا آخر آن- که آن ها را دوست داشته باشد، کافر شدیم.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول خدا صلی الله علیه و آله به سوی آسمان نگاه کرد و فرمود: - الله به سوی آسمان نگاه کرد و فرمود: ... خداوندا! وعده ات را عملی كن إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الميعاد به من وعده داده ای که دینت را بر هر دینی غالب گردانی هرچند مشرکان کراهت داشته باشند».
پروردگارشان درخواست آن ها را پذیرفت و فرمود من عمل هیچ کسی از شما را زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد؛ شما از جنس یکدیگر [و پیرو یک آیین]. لذا کسانی که در راه خدا هجرت کردند و از خانه های خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند به یقین گناهانشان را می بخشم؛ و آن ها را در باغ های بهشتی که از پای درختانش نهرها جاری ،است وارد می کنم این پاداشی است از طرف خداوند؛ و بهترین پاداشها نزد خدا است. (195)
1-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- هرکس از خداوند متعال درخواستی داشته باشد پنج مرتبه بگوید: «رَبَّنَا» که خواسته اش برآورده می شود و مصداق آن در کلام خداوند در این سخنش است رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذا باطلا... تا آخر آیات که در آن پنج مرتبه رَبَّنَا آمده است. سپس خدای تعالی فرمود: ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبَّهُمْ﴾.
2-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- ای علی ا در شأن تو این آیه نازل شد ﴿فاستَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيع عمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى﴾ و در این آیه منظور از مردان تو هستی و منظور از زنان دختران پیامبرخدا هستند.
3-1- پیامبر صلی الله علیه و آله- من خداوند یگانه هستم که مردم را با قدرت خود خلق کردم و از میان آن ها پیامبران خود را انتخاب نمودم و از میان همه ی انبیاء محمد را حبیب و خلیل خود انتخاب کردم و بعد از او هم وصی بر خلقم از امامان تعیین نمودم تا آن ها کتاب مرا در میان مردم تشریح کنند و با حکم من رفتار نمایند و من امامان را علامت هدایت کننده از گمراهی قرار دادم و من توحید را اعتقاد بر امامان قرار دادم و اطاعت از آن ها را خانه خود قرار دادم که اگر کسی داخل آن خانه بشود از آتش در امان است و اطاعت از آن ها را حصاری قرار دادم که هر کس به آن حصار پناه ببرد از بدی های دنیا و آخرت در امان است و آن ها آن رویی هستند که هر کس به آن توجه کند من از او روگردان نمی شوم و آن ها حجت من به همه ی کسانی که در آسمان ها و زمین هستند می باشند و من عمل هیچ عمل کننده ای را قبول نمی کنم مگر این که اعمال او توأم با اقرار به ولایت آنان باشد و همچنین با اقرار به نبوت رسول ا من توأم باشد.
ص: 889
1-2- أمير المؤمنين علیه السلام ﴿فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَ أَخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام و سَلْمَانَ رحمه الله علیه وَ أَبَادَر رحمه الله علیه حين أخرج﴾. (1)
1-3- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قال رسول الله صلی الله علیه و آله علیه السلام أنتَ الثَّوَابُ وَ أَصْحَابُكَ الْأَبْرَارُ﴾. (2)
قوله تعالى: ﴿لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ﴾. (196)
قوله تعالى: ﴿مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾. (197)
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَبِئْسَ الْهَادُ أى بئْسَ مَا مُهدَ لَكُمْ وَبِئْسَ مَا مَهَدتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ﴾. (3)
قوله تعالى: ﴿لكن الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ هُمْ جَنَّاتٌ تَجري مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالدين فيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ الله وَ ما عِنْدَ الله خَيْرٌ لِلْأبرار﴾. (198)
1- الباقر علیه السلام- ﴿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَبي جَعْفَر قَالَ قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنِ الْكَافِرِ الْمَوْتُ خيْرٌ لَهُ أم الْحَيَاةُ فَقَالَ الْمَوْتُ خَيْرُ لِلْمُؤْمِن وَالْكَافِر قلتُ وَلِمَ قَالَ لِأَنَّ اللهَ يَقُولُ وَ ما عِنْدَ اللهِ أَمِ خَيْرُ لِلْأَبْرَار وَيَقُولُ وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُعِي هُمْ خَيْرٌ لأَنفُسِهِمْ إِنَّا نُملي هم ليزدادُوا إِثّمَا وَ هُمْ عَذابٌ مُهِينٌ﴾. (4)
2- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿الْمَوْتُ خَيْرُ لِلْمُؤْمِنِ وَالْكَافِرِ أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَتَعَجَّلُ لَهُ النَّعِيمُ وَ أَمَّا الْكَافِرُ فَيَقِلْ عَذَابُهِ وَ آيَةً ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى: وَمَا عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ. وَ لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ ما نُملي همْ خَيْرٌ لأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثَّمَا﴾. (5)
ص: 890
1-2- امام على علیه السلام- فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ؛ یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام و سلمان و اباذر هنگامی که اخراج شد.
1-3- پیامبر صلی الله علیه و آله- [خطاب به امام علی علیه السلام]: ای علی علیه السلام! تو ثوابی و اصحاب تو ابرارند.
آمد و شد [پیروزمندانه] کافران در شهرها تو را نفریبد (196)
این متاع ناچیزی است؛ و سپس جایگاهشان دوزخ است، و چه بدجایگاهی است! (197)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- وَ بِئْسَ الْمِهَادُ یعنی آن مهد و جایگاه برای شما چه بد است و چه بدچیزی برای خود آماده کرده اید.
ولی کسانی که [ایمان دارند و] از [نافرمانی] پرودگارشان می پرهیزند، برای آن ها باغ هایی بهشتی است که از پای درختانش نهرها جاری است؛ جاودانه در آن خواهند بود ،این نخستین] پذیرایی است که از سوی خداوند به آن ها می رسد؛ و آن چه در نزد خداست برای نیکان بهتر است (198)
1- امام باقر علیه السلام- محمد بن مسلم گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم درباره ی کافر به من خبر بده که مرگ برای او بهتر است یا زندگی؟ فرمود مرگ برای مؤمن و کافر بهتر است». عرض کردم: «برای چه؟ فرمود: زیرا خداوند می فرماید: ﴿وَ ما عِنْدَ الله خَيْرٌ لِلأبرار﴾ و می فرماید: آن ها که کافر شدند، [و راه طغیان پیش گرفتند] تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، به سودشان است ما به آنان مهلت می دهیم فقط برای این که بر گناهان خود بیفزایند و برای آن ها، عذاب خوار کنندهای [آماده شده] است. (آل عمران/178)
2- امام علی علیه السلام- مرگ برای مؤمن و کافر بهتر است؛ امّا مؤمن پس نعمت ها زودتر به او می رسد و کافر عذابش کم می شود و آیه آن در کتاب خدای تعالی است: وَ ما عِنْدَ الله خَيْرٌ لِلأبرار آیه آن ها که کافر شدند و راه طغیان پیش گرفتند تصور نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، و به سودشان است ما به آنان مهلت می دهیم فقط برای این که بر گناهان خود بیفزایند و برای آن ها عذاب خوار کنندهای آماده شده است. (آل عمران /178).
ص: 891
3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿عَن الْأَصْبَغ بن نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ: أَلَا وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى أَفْضَلَ الثَّوَابِ وَأَحْسَنَ الْجَزَاءِ وَالْمَآبِ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الدُّنْيَا لِلْمُتَّقِينَ ثَوَاباً وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خير للأبرار﴾. (1)
4- أميرالمؤمنين علیه السلام- ﴿لما ضربه ابن ملجم لعنه الله... وَ اللَّهِ مَا فَجَأَنِي مِنَ الْمَوْتِ وَارِدُ كَرِهْتُهُ وَلَا طَالِعُ أَنْكَرْتُهُ وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِب وَرَدَ وَ طَالِب وَجَدَ وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرَارِ﴾. (2)
5- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿عَن على علیه السلام له قَالَ رسول الله صلی الله علیه و آله أنتَ الثَّوَابُ وَأَصْحَابُكَ الْأَبْرَارِ﴾. (3)
6- الباقر علیه السلام- ﴿أمَّا الْجِنَانُ الْمَذْكُورَةُ فِي الْكِتَابِ فَإِنَّهُنَ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ وَ جَنَّةً نَعِيمٍ وَ جَنَّةُ الْمَأْوَى قَالَ وَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ جناناً مَحْفُوفَةً بِهَذِهِ الْجِنَانِ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَكُونُ لَهُ مِنْ الْجِنَانِ مَا أَحَبَّ وَاشْتَهَى يَتَنَعَمُ فِيهِنَّ كَيْفَ يَشَاء﴾. (4)
قوله تعالى: ﴿وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِالله وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ اللهُ لا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللهَ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ هُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾. (199)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ فِي النَّجَاشِيِّ مَلِكِ الْحَبَشَة وَاسْمُهُ أَصْحَمَةٌ وَهُوَ بِالْعَرَبِيٌّ عَطِيَّةً وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَمَّا مَاتَ نَعَاهُ جَبْرَئِيلُ لِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وسلم فِي الْيَوْمِ الَّذِي مَاتَ فِيهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم أَخْرُجُوا فَصَلُّوا عَلَى أخ لَكُمْ مَاتَ بِغَيْرِ أَرْضِكُمْ قَالُوا: وَ مَنْ؟ قَالَ: النَّجَاشِيُّ. فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ لَهُ ۖ إِلَى الْبَقِيعِ وَ كُشِفَ لَهُ مِنَ الْمَدِينَة إِلَى أَرْضِ الْحَبَشَةِ فَأَبْصَرَ سَرِيرَ النَّجَاشِيِّ فَقَالَ الْمُنَافِقُونَ: أَنْظُرُوا إِلَى هَذَا يُصَلِّى عَلَى عِلْمٍ نَصْرَانِي حَبَشِيٌّ لَمْ يَرَهُ قَطُّ وَلَيْسَ عَلَى دِينِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ هَذِهِ الْآيَةَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ ابْن عَبَّاسِ رحمه الله علیه﴾. (5)
قوله تعالى: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾. (200)
ص: 892
3- امام علی علیه السلام- صبغ بن نباته گوید: امام علی علیه السلام فرمود: آگاه باشید برای پرهیزکاران نزد خداوند متعال بهترین ثواب و نیکوترین پاداش و سرانجام است خداوند تبارک وتعالی دنیا را ثواب پرهیزکاران مقرر نکرده است وَمَا عِنْدَ الله خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ.
4- امام علی علیه السلام- پس از آن که ابن ملجم- که لعنت خدا بر او باد- او را ضربت زده بود: «امام علیه السلام فرمود: ... به خدا که با مردن چیزی به سر وقت من نیامد که آن را نپسندم و نه چیزی پدید گردید که آن را نشناسم بلکه چون جویندهی آب به شب هنگام بودم که ناگهان به آب رسد یا خواهانی که آن چه را خواهان است بیابد وَ ما عِنْدَ الله خَيْرٌ لِلأبرار.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله- در خطاب به امام علی علیه السلام]: ای علی تو ثوابی و اصحاب تو ابرارند.
6- امام باقر علیه السلام- ما بهشت هایی که در قرآن ذکر شده عبارت است از بهشت عدن بهشت فردوس بهشت ،نعیم بهشت مأوی خدای عزوجل بهشت های دیگری دارد که این بهشت ها را در برگرفته و هر مؤمنی به هر اندازه که بخواهد بهشت دارد.
و از اهل کتاب کسانی هستند که به خدا و آن چه بر شما نازل شده و آن چه بر خودشان نازل گردیده ایمان دارند؛ در برابر [فرمان] خدا خاضعند و آیات خدا را به بهای ناچیزی نمی فروشند پاداش آن ها نزد پروردگارشان است. خداوند سریع الحساب است. تمام اعمال نیک آن ها را به سرعت حساب می کند و پاداش می دهد. (199)
1- ابن عبّاس رحمه الله علیه- این آیه درباره ی نجاشی پادشاه حبشه نازل شد و نام او اصحمه است و آن به عربی عطیه می باشد هنگامی که او از دنیا رفت جبرئیل در روزی که او از دنیا رفت خبر مرگش را به پیامبر صلی الله علیه و آله داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بیرون روید و بر برادرتان که در غیر سرزمین شما از دنیا رفته است نماز گزارید گفتند چه کسی؟ فرمود: نجاشی». رسول خدا صلی الله علیه و آله به سوی بقیع رفت و از مدینه تا سرزمین حبشه برای ایشان نمایان شد و تابوت نجاشی را دید و بر او نماز خواند منافقان گفتند به این مرد نگاه کنید بر کافر مسیحی حبشی که هرگز او را ندیده و بر دین او نیست نماز می خواند خداوند این آیه را نازل فرمود.
ای کسانی که ایمان آورده اید! [در برابر مشکلات و هوس ها]، استقامت کنید؛ و در برابر دشمنان پایدار باشید و از مرزهای خود مراقبت کنید و از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید (200)
ص: 893
1- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿نَزَلَتْ فِي رَسُول الله صلی الله علیه و آله وَ عَلَى علیه السلام وَ حَمْزَةَ بْن عَبْدِ الْمُطَّلِب علیه السلام﴾. (1)
1-1- الرّضا علیه السلام- ﴿إِذَا أَرَادَ أَحَدَكُمُ الْحَاجَةَ فَلْيُبَكِّرْ فِي طَلَبِهَا يَوْمَ الْخَمِيسِ وَ لْيَقْرَأَ إِذَا خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ آخِرَ سُورَةِ آلَ عِمْرَانَ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَأُمَّ الْكِتَابِ فَإِنَّ فِيهَا قَضَاءَ حوائج الدُّنْيَا وَالْآخِرَة﴾. (2)
1-2- الصّادق علیه السلام- ﴿صْبِرُوا عَلَى الْفَرَائِضِ وَ صَابِرُوا عَلَى الْمَصَائِب وَ رَابِطُوا عَلَى الْأَئِمَّة علیهم السلام﴾. (3)
2-2- الباقر علیه السلام- ﴿إصْبَرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَصَابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رَابِطُوا إِمَامَكُمْ الْمُنْتَظَر علیه السلام﴾. (4)
3-2- الصّادق علیه السلام- ﴿اصْبِرُوا عَلَى الْأَذَى فِينَا قُلْتُ: وَصابِرُوا؟ قَالَ: عَدُوَّكُمْ مَعَ وَلِيِّكُمْ قُلْتُ؟ وَ رابطوا؟ قَالَ: الْمُقَامَ مَعَ إمَامِكُمْ﴾. (5)
4-2- ابن عبّاس- ﴿اصْبِرُوا وَصَابِرُوا عَلَى مَحَبَّةَ عَلَى بْن أَبِي طَالِب علیه السلام﴾. (6)
5-2- الباقر علیه السلام- ﴿اصْبِرُوا عَلَى الْمَصَائِب وَ صابِرُوا عَلَى عَدُوِّكُمْ وَ رابِطُوا عَدُوكُمْ﴾. (7)
6-2- الصّادق علیه السلام- ﴿اصْبِرُوا عَلَى الْمَصَائِبِ وَ صَابِرُوهُمْ عَلَى التَّقِيَّةِ وَ رَابِطُوا عَلَى مَنْ تَقْتَدُونَ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾. (8)
ص: 894
1- ابن عباس رحمه الله علیه- این آیه در شأن رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و حمزه علیه السلام، نازل شد است.
1-1- امام رضا علیه السلام- چون یکی از شما نیازی داشته باشد بامداد روز پنجشنبه آن را طلب کن و هنگامی که از منزلش به دنبال آن بیرون برود؛ آخر سوره ی آل عمران و آیةالکرسی و سوره ى إِنَّا أَنْزَلْناهُ و سوره ی حمد که در آن ها بر آورده شدن حاجت های دنیا و آخرت است، را بخواند.
1-2- امام صادق علیه السلام- بر واجبات صبر کنید و در برابر مشکلات پایدار باشید و از حدود پیامبران دفاع کنید.
2-2- امام باقر علیه السلام- بر انجام واجبات صبر انجام واجبات صبر کنید و در مقابل دشمنانتان پایدار باشید و از امام منتظر ا دفاع کنید.
3-2- امام صادق علیه السلام- یعقوب سراج گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: اصبروا بر اذیت در راه ما صبر و مقاومت کنید. از او در مورد فصابِرُوا سؤال کردم در جواب فرمود: «با ولی امرتان در برابر دشمنانتان پایدار باشید. و در مورد رابِطُوا پرسیدم. فرمود: «از امامتان دفاع کنید».
4-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- اصْبِرُوا وَصابِرُوا بر محبّت علی بن ابی طالب علیه السلم شکیبایی کنید.
5-2- امام باقر علیه السلام- اصْبِرُوا در برابر مصائب صبر و مقاومت داشته باشید و صابروا در برابر حملات دشمن پایداری نمایید و رابطوا مراقب دشمنان باشید.
6-2- امام صادق علیه السلام- بر مصیبت ها صبور باشید و با تقیّه در برابر آن ها صبر کنید و از حدود کسانی که به آن ها اقتدا می کنید دفاع کنید. و اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.
ص: 895
7-2- الصّادق علیه السلام- ﴿اصْبِرُوا عَن الْمَعَاصِي وَ صابِرُوا عَلَى الْفَرَائِضِ... وَ رَابِطُوا يَقُولُ فِي سَبيل الله وَنَحْنُ السَّبِيلِ فِيمَا بَيْنَ اللَّهِ وَ خَلْقِهِ وَ نَحْنُ الرِّبَاطُ الْأَدْنَى فَمَنْ جَاهَدَ عَنَّا جَاهَدَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وآله وسلم وَ مَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ﴾. (1)
8-2- الباقر علیه السلام- ﴿اصْبِرُوا يَعْنِي بِذَلِكَ عَنِ الْمَعَاصِي وَصابِرُوا يَعْنِي التَّقِيَّةَ وَ رَابِطُوا يَعْنِي عَلَى الأئمة﴾. (2)
9-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿اصْبِرُوا عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ امْتِحَانِهِ وَصابِرُوا قَالَ الْزَمُوا طَاعَةَ الرَّسُولِ وَ مَنْ يَقُومُ مَقَامَهُ وَ رَابِطُوا قَالَ لَا تُفَارِقُوا ذَلِكَ يَعْنِي الْأَمْرَيْن﴾. (3)
10-2- الصّادق علیه السلام- ﴿اصْبِرُوا وَصَابِرُوا عَدُوَّكُمْ مِمَّنْ يُخَالِفُكُمْ وَ رَابِطُوا إِمَامَكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ فِيمَا يَأمُرُكُمْ وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ﴾. (4)
11-2- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿اصْبِرُوا [في] أنفسكم وصابِرُوا عدوكم وَ رابِطُوا في سبيل الله﴾. (5)
12-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿قال رسول الله صلی الله علیه و آله .. يَا أَبَاذَر علیه السلام أ تَعْلَمُ فِي أَيِّ شَيْءٍ أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَ َرابِطُوا وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ قُلْتُ لَا أَدْرِى فِدَاكَ أَبي وَأُمِّي قَالَ فِي انتظار الصَّلَاة خَلْفَ الصَّلَاة﴾. (6)
13-2- الرّضا علیه السلام- ﴿عَن الْحَسَن [الْحُسَيْنِ] بْن خَالِدٍ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُنَادِي مُنَادٍ أَيْنَ الصَّابِرُونَ؛ فَيَقُومُ فِتَامُ مِنَ النَّاسِ ثُمَّ يُنَادِى أَيْنَ الْمُتَصَبِرُونَ؟ فَيَقُومُ فِتَامُ مِنَ النَّاسِ، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا الصَّابِرُونَ؟ قَالَ: عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ الْمُتَصَرُونَ عَلَى اجْتِنَابِ الْمَحَارِمِ﴾. (7)
14-2- الرّسول صلی الله علیه و آله- ﴿يَا جَبْرَئِيلُ فَمَا تَفْسِيرُ الصَّبْرِ؟ قَالَ: يَصْبِرُ فِى الصّراءِ كَمَا يَصْبِرُ فِي السَّرَاءِ وَ فی الْفَاقَة كَمَا يَصْبِرُ فِى الْغِنَاءِ وَ فِى الْبَلَاءِ كَمَا يَصْبُرُ فِى الْعَافِيَة فَلَا يَشْكُو حَالَهُ عِنْدَ الْمَخْلُوقِ بِمَا يُصِيبُهُ مِنَ الْبَلَاء﴾. (8)
ص: 896
7-2- امام صادق علیه السلام- اصْبِرُوا در برابر گناهان صبر و استقامت داشته باشید. و صابروا بر واجبات پایداری کنید... رابطوا در راه خدا مرزبانی کنید، مرز بین مردم و خدا ما هستیم و ما مرزهای نزدیکیم هر کس از ما دفاع کند از پیامبر صلی الله علیه و آله و شریعت او دفاع نموده است.
8-2- امام باقر علیه السلام- اصْبِرُوا یعنی صبر از انجام گناهان کنید و صابِرُوا يعنى تقيه وَرابِطُوا یعنی ارتباط با ائمه.
9-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- اصبِرُوا در برابر اطاعت و امتحان خداوند صبر و مقاومت داشته باشید. و صابروا در برابر فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشین او مطیع و سربه فرمان باشید. و رابِطُوا مراقب این دو برنامه بوده و مفارقت و سرپیچی از این دو نکنید.
10-2- امام صادق علیه السلام- اصْبِرُوا وَ صابِرُوا؛ یعنی با دشمنان خود از [میان] مخالفین تحمل به خرج دهید و رابطوا؛ آماده باشید و فرمان ببرید یعنی از امام خود وَ اتَّقُوا الله؛ یعنی در آن چه بر شما واجب کرده و فرمان داده از خدا بترسید.
11-2- ابن عبّاس رحمه الله علیه- در برابر خودتان صبر داشته باشید و استقامت کنید و در برابر حملات دشمن مقاومت و پایداری کنید و در راه خداوند متعال مراقب باشید.
12-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- اباذر علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند ای اباذر علیه السلام: «می دانی که این آیه: ﴿اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَ َرابِطُوا وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ درباره ی چه چیزی آمده است»؟ گفتم: «نه ای رسول خدا صلی الله علیه و آله پدر و مادرم فدایت فرمود: پس از نمازی به انتظار نماز دیگر نشستن
13-2- امام رضا علیه السلام- بن خالد از امام رضا علیه السلام نقل می کند هنگامی که روز قیامت فرا رسد ندادهنده ندا می دهد که صابران کجا هستند؟ پس گروهی از مردم به پا می خیزند. سپس ندا داده می شود که کجا هستند متصبّرین و گروهی از مردم بر می خیزند گفت: «جانم به فدایت صابران کیستند»؟ گفت: «آنان که بر انجام واجبات صابر هستند و متصبرین کسانی هستند که از محرمات دوری می کنند.
14-2- پیامبر صلی الله علیه و آله- رسول اکرم صلی الله علیه و آله از جبرئیل علیه السلام سؤال کرد: «تفسیر صبر چیست»؟ عرضه داشت یعنی انسان در موقع گرفتاری روحیه اش همانند زمان آسایش قوی و شاداب باشد و در زمان فقر و تهیدستی همانند زمان غنا و بی نیازی و در موقع بلا و مصیبت همانند زمان عافیت باشد و مصایب و ناراحتی های خود را نزد مردم بازگو ننماید و شکایت نکند.
ص: 897
15-2- الصّادق علیه السلام- ﴿إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ نَبَيَّهُ وَ وَصِيَّهُ وَابْنَتَهُ وَابْنَيْهِ وَ جَمِيعَ الْأَئِمَّةِ وَخَلَقَ شِيعَتَهُمْ أَخَذَ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ وَ أَنْ يَصْبِرُوا وَ يُصَابِرُوا وَيُرَابِطُوا وَ أَنْ يَتَّقُوا اللَّه﴾. (1)
1-3- ابن عباس رحمه الله علیه- ﴿وَ اتَّقُوا اللهَ فِي مَحَبَّة عَلَى بْنِ أَبِي طَالِب علیه السلام وَ أَوْلَادِهِ﴾. (2)
2-3- الصّادق علیه السلام- ﴿وَ اتَّقُوا اللهَ يَقُولُ مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ثُمَّ قَالَ وَأَيُّ مُنْكَر أنكَرُ مِنْ ظلم الأمَّة لَنَا وَ قَبْلِهِمْ إِيَّانَا... لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ يَقُولُ لَعَلَّ الجَنَّةَ تُوجَبْ لَكُمْ إِن فَعَلْتُمْ ذلك﴾. (3)
3-3- الباقر علیه السلام- ﴿أ تدرى مَا مَعْنَى الْبُدُوا مَا لَبَدْنَا فَإِذَا تَحَرَّكْنَا فَتَحَرَّكُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ مَا لَبَدْنَا ربَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾. (4)
4-3- أمير المؤمنين علیه السلام- ﴿وَ لَعَلَّ فِي كِتَاب اللَّهِ مُوجَبَةٌ وَ مَعْنَاهَا أَنَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾. (5)
ص: 898
15-2- امام صادق علیه السلام- وقتی خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله و وصیّ و دختر و دو فرزندش و جمیع ائمه علیهم السلام را آفرید و شیعیان آن ها را از ایشان پیمان گرفت که شکیبا باشند و مدارا کنند و ارتباط خود را با ائمه قطع نکنند و از خدا پروا کنند.
1-3- ابن عباس رحمه الله علیه- وَ اتَّقُوا الله؛ یعنی در محبت علی بن ابی طالب علیه السلم و فرزندان او از خدا پروا کنید.
2-3- امام صادق علیه السلام- وَ اتَّقُوا الله؛ این است که به کارهای نیک امر کنید و از کارهای زشت و ناپسند بازدارید. کدام گناه زشت تر از این است که امتی در حق ما ظلم کنند و ما را بکشند؟ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ شاید بهشت بر شما واجب شود اگر این کارها و نظایر آن را انجام دهید.
3-3- امام باقر علیه السلام- آیا می دانی الْبُدُوا مَا لَبَدِّنَا یعنی چه؟ یعنی هر وقت ما حرکت کردیم شما هم حرکت کنید و اتَّقُوا اللهَ مَا لَبَدِّنَا رَبَّكُم؛ یعنی خود را به پروردگار نزدیک کنید. شاید رستگار شوید!
4-3- امام علی علیه السلام- این لفظ در هر جایی از قرآن به معنای ایجاب است؛ یعنی اگر چنین کنید حتماً رستگار خواهید شد.
ص: 899