سرشناسه:عصام رودسری، عبدالله، 1334 -
عنوان و نام پديدآور:در جستجوی رستگاری: بررسی کلمه دوزخ برگرفته از تفاسیر لاهیجی،نمونه، المیزان...و سایر منابع / نویسنده و گردآورنده عبدالله عصام رودسری.
وضعيت ويراست:[ویراست2؟].
مشخصات نشر:ساری: انتشارات الحاوی،1402.
مشخصات ظاهری:592ص.؛5/14×5/21س م.
شابک:978-622-93307-2-2
وضعیت فهرست نویسی:فیپا
عنوان دیگر:بررسی کلمه دوزخ برگرفته از تفاسیر لاهیجی،نمونه، المیزان...و سایر منابع .
موضوع:دوزخ (اسلام) -- جنبه های قرآنی
Hell -- Islam -- Qur'anic teaching
رستگاری (اسلام) -- جنبه های قرآنی
Salvation -- Islam -- Qur'anic teaching
رده بندی کنگره:BP104
رده بندی دیویی:297/159
شماره کتابشناسی ملی:9149837
اطلاعات رکورد کتابشناسی:فیپا
ویراستار دیجیتالی:محمد منصوری
در جستجوی رستگاری
جلد سوم
پژوهش قرآنی
«بررسی کلمه دوزخ»
برگرفته از تفاسیر لاهیجی، نمونه، المیزان و ...، سایر منابع
نویسنده و گرد آورنده:
عبدالله عصام رودسری
ص: 1
بسمه تعالی
تقدیم به برترین و بالاترین خلایق هستی و
آخرین فرستاده خالق یکتا و ناجی بشریت
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم
عبدالله عصام رودسری
ص: 2
بسمه تعالی
به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها، بعد از توفیق درنگارش جلد اول و جلد دوم کتاب شریف (درجستجوی رستگاری) در ادامه آن متون، جلد سوم آن تقدیم جویندگان راه حق و حقیقت یعنی طالبان راه شناخت خداوند متعال و رسول برگزیده او و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم می گردد و ثواب معنوی نگارش آن را تقدیم برترین و بالاترین خلایق جهان یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها می نمایم و امیدوارم که خداوند عظیم الشأن شفاعت این بزرگواران را نصیب عزیزان ما که از دنیا رفته اند و در صدر آنان پدر و مادر و برادرم و دیگر حقداران ما فرماید و بواسطه عظمت وجود آنان خیر دنیا و آخرت را به ما و عزیزان ما عطا فرموده و شر دنیا و آخرت را از ما و عزیزان ما برطرف بفرماید آمین یا رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم. آمین یا رب العالمین.
با ادب و احترام و آرزوی گشایش امر ظهور ولی الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی، کلب آستان حضرت علامه امینی، عبدالله عصام رودسری
ص: 3
بسمه تعالی
سخنی با مخاطبین:
زندگی هر انسان در هر نقطه از جهان به دو عامل اصلی اختیاری و غیراختیاری او وابسته است، یعنی اینکه در کجا به دنیا می آید و در چه شرایط اجتماعی تولد می یابد و...، در اختیار اونیست،اینکه سیاه است یا سفید و یا زرد و ...، یا مرد است یا زن ولی در هر کجا و در هر اجتماع و به هر شکل و ظاهر و ...، که بوجود بیاید عامل دوم یعنی تعقل و تفکر و اندیشه و تشخیص راه خوب از راه بد و شناخت اطراف و در خلقت خود و اینکه از کجا آمده، به کجا آمد، برای چه آمد و به کجا خواهد رفت و ...، دراختیار او است. بنابراین، انسان ها بایستی در این چند صباح عمر خود، تلاش نمایند تا حقایق هستی را درک نمایند و ...، نگارنده در این راستا ذهن جستجوگر خود را معطوف تحری حقیقت جهان نمود، سپس دریافت که جوامع بشری نیازمند زندگی اجتماعی هستند و قوانین اجتماعی آنها و یا پاسخ به سوالات ذهنی آنها از دو ناحیه تأمین می شود، اول از ناحیه اندیشمندان هر جامعه که براساس تفکرات و یافته های ذهن خود سخن گفته و می گویند و گروه دوم کسانی هستند که مدعی هستند اعتقادات و یافته های آنان بر اساس پیام هایی است که خالق این جهان به واسطه پیامبران خود به آنها رسانده است و در این خصوص گروه سومی وجود ندارد، پس ما در ادامه و در طریق جستجوی خود به دنبال حقایقی بودیم که در آنها خلل و نقص و عیب وجود نداشته باشد یعنی همانگونه که از روی عقل به دنبال غذای خوب و سالم و ...، هستیم پس در این راستا تشخیص دادیم که
ص: 4
استنباط های انسانی که ناشی از تفکرات انسانی هستند، نمی توانند خالی از نقص و اشکال باشند، پس به دنبال گروه دوم تحقیق نموده و ملاحظه نمودیم که این گروه، برای اینکه اثبات نمایند که پیام آور ازناحیه خداوند هستند و خالق هستی به آنها وحی نموده و گفتار آنان ازجانب خدواند است، گفتار خود را با آیات و نشانه هایی همراه می نمایند که به آنها معجزه می گویند و به عبارتی معجزه، آیات و نشانه هایی است که خداوند برای اثبات نبوت آنان و راهنمایی بندگان خود، در اختیار پیامبران خود قرار می دهد مانند شکافتن دریا، زنده کردن مردگان و ...، و در این راستا در طول چند هزار سال پیامبران بزرگ الهی از سوی خالق جهان، برای راهنمایی بشر مبعوث شدند، و تا این زمان، مدعیان اصلی پیام آوری و نبوت از جانب خداوند، یعنی کسانی که کلام آنها متکی به معجزات بوده است، عبارتند از حضرت موسی (علیه السلام)، حضرت عیسی (علیه السلام) و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم و عجّل فرجهم)، که پیروان آنها یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، نامیده می شوند. و نیز با دقت در این نکته که در حال حاضر تمامی انبیاء الهی از جهان رفته اند و از معجزات انها نیز فقط خبر آن نقل شده است، ولی رسول خدا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم و عجّل فرجهم)، علاوه بر معجزاتی که در زمان خود داشت، کتاب آسمانی خود قرآن مجید را از سوی خداوند به عنوان معجزه باقی خود به جهانیان معرفی فرموده است و این خود در واقع معجزه دیگر و امر عظیمی است که معجزه یک پیامبر ابدی و در تمامی اعصار و قرون باقی و در درخشش و نورافشانی باشد، پس این معجزه جاوید پیامبر اسلام و کلام وحی خداوند است که بواسطه فرشته وحی حضرت جبرائیل امین بر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم و عجّل فرجهم) نازل گردیده است که تا ابد باقی است و خداوند علی اعلی در همین قرآن، وعده حفظ و حراست آن را از هر لحاظ اعلام فرموده است و نیز بررسی های نگارنده نشان داد
ص: 5
که کتب انبیاء گذشته مانند حضرت موسی و حضرت عیسی علیه السلام، دچار تحریف و تغییر و تبدیل شده ولی کلام خداوند یعنی قرآن مجید که کتاب آسمانی ما مسلمانان است از گزند هر گونه نغییر و تحریف و تبدیل مصون مانده است، پس در نهایت اسلام، دین پسندیده خداوند، مورد توجه نگارنده قرار گرفت و باز هم بررسی های او نشان داد که مسلمانان پیرو این دین، به دو دسته عمده و اصلی، اهل سنت و شیعیان اثنی عشری تقسیم شده اند، ولی همه اسلام در پیروی از کتاب خدا دارای وحدت نظر هستند، و نکته مهم دیگر در این فراز آن است که کتاب خدا در اجرا متکی به شرح و تفصیل است. همانگونه قوانین دراجرا متکی به بخشنامه و آیین نامه هستند به طور مثال خداوند در قرآن مجید امر به اقامه نماز فرموده ولی کمیت و کیفیت آن بر اساس روایات معلوم می شود که در شیعه این روایات با روش و رویه رسول خدا و امامان معصوم علیه السلام و عجل فرجهم معلوم می شود و باز هم در این راستا، نگارنده دریافت که در این روایات هر جا ین اهل اسلام وحدت نظر وجود داشت این وحدت نظر لازم الاتباع است، بطور مثال وقتی همه اهال اسلام اتفاق نظر دارند که نماز صبح دو رکعت است و یا اینکه همه آنان اتفاق نظر دارند که شخصیت حضرت علی علیه السلام در بین صحابه رسول خدا از جایگاه و منزلت والایی برخوردار است و یا ...، نظرات امت اسلام لازم الاتباع است و لذا باز هم در همین راستا، عدم وقوع هرگونه تحریف و تغییر و تبدیل در کتاب خدا و آیات نازل شده آن یعنی آیات عظیمه قرآن مجید که بر وجود پاک و مطهر رسول خدا نازل شده است، مورد تأیید همه اهل اسلام است، پس نگارنده با تکیه بر این برداشت های عقلی، بررسی خود را بر اساس این تحقیقات به سوی کتاب خدا می برد تا آگاه شود که خالق یکتا در این مجموعه کلام خود، که آن را در قالب وحی و توسط جبرئیل امین بر سینه پاک حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم عجّل فرجهم) نازل فرموده است،
ص: 6
چه مطالبی را مد نظر خود داشته ایت، و ما ار امر به توجه به چه مطالبی فرموده است، ...، آری بررسی های نگارنده در این راستا نشان داد که در یک نظر اجمالی، خداوند تبارک و تعالی در کتاب شریف خود یعنی قرآن مجید، بطور مستقیم و غیر مستقیم به ابدیت انسان ها توجه فرموده است و اهمیت عظیم جایگاه ابدی انسان ها را در بهشت و دوزخ متذکر شده است و لذا در این راستا به فرازهایی اشاره دارد که عمل به آنها، بندگان را مستوجب ورود به بهشت و یا دوزخ که جایگاه ابدی انسان ها است، می نماید، یعنی احکام و فرایض و اوامر و نواهی یعنی مواردی که بایستی انسان به آنها عمل نموده تا رستگار شده و از دوزخ نجات یابد و در این راستا به هیچ وجه بدواً به سوی روایات نمی رویم، بلکه فقط می خواهیم آگاه شویم که حضرت پروردگار جل جلاله در این کتاب شریف خود چه موضوعاتی را بیان فرموده و چه مطالبی را در نظر داشته و چه مواردی از نظر آن ذات اقدس الهی مهم بوده است و ...، پس ما با این هدف در می یابیم که اگر نهایت کار انسان به دوزخ و بهشت است، پس به حکم عقل باید در ابتدا از آنچه که متضمن ورود بندگان به دوزخ است آگاه شویم و از آن امور به ذات اقدس الهی پناه ببریم و چون از این موارد هلاکت آگاه شدیم، پس با توسل به ذات اقدس احدیت از آن پرهیز نمائیم و با این حساب، راهی دیگر جز بهشت جاوید باقی نمی ماند و لذا در این راستا، عندالزوم از آن بخش از تاریخ اسلام که مورد اتفاق همه اهل اسلام باشد بهره گیری خواهیم نمود.
و من الله التوفیق و علیه التکلان
عبدالله عصام رودسری
ص: 7
بسمه تعالی
همانطور که در پیش گفتار مذکور گردید، نگارنده در این کتاب به دنبال تحری حقیقت و دریافت مقصود حضرت حق جل جلاله در کتاب مقدس او قرآن مجید بوده است، یعنی بدون توجه به احادیث و روایات و دیگر اینکه براساس آیات الهی قرآن، چه کسانی اهل دوزخ می باشند یعنی چه کسانی در آتش غضب او تا ابدالآباد معذب خواهند بود و لذا در این راستا، و در بررسی های بعمل آمده خود، به گروه هایی برخورد نمود که از آنها با عناوین ظالمین، مجرمین، فاسقین، کافرین، تکذیب کنندگان آیات الهی و ... یاد شده است، پس الزاما می بایست مصادیق اعمال این گروه ها نیز مذکور می گردید، که حاصل پژوهش پیش روی مخاطبان محترم در واقع، تلاش نگارنده در این راستا بوده است.
و من الله التوفیق و علیه التکلان
عبدالله عصام رودسری
ص: 8
بسمه تعالی
نگارنده این بخش را در ادامه جلد سوم کتاب شریف در جستجوی رستگاری تقدیم پژوهشگران حق طلب می نماید.
و من الله التوفیق و علیه التکلان
عبدالله عصام رودسری
ص: 9
پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه شرح آیات شریفه در راستای بررسی های نگارنده، توجه نما به آیات شریفه 26 به بعد سوره مبارکه آل عمران تا آگاه شوی که چگونه گروهی احمق و نادان استناد می نمایند به ظاهر آیات و با سر به سوی دوزخ می روند تا جایی که وقتی خداوند می فرماید (یدالله فوق ایدیهم)، نزد خود می بافند که وقتی خدا دست دارد پس دست او به کتف او وصل است و کتف او به تنه او و تنه او بر دو پای اوست و نتیجه اینکه خدا هیکلی مانند هیکل انسانها دارد ولی بزرگترو مهیب تر و یا گروهی دیگر از (لا حول و لا قوه الا بالله)، این نتیجه را می گیرند که تمامی افعال یزید و معاویه و عمر و ابوبکر و شمر و...، از ناحیه خداوند صادر می شود و با اینگونه اعتقادات برای خود یاوه می بافند و اینگونه به سوی دوزخ می روند و ما در کتاب شریف برهان ذوالفقار خود به حماقت طرفداران وحدت وجود اشاره و حقارت اعتقادات سخیف انان را اثبات نموده ایم و به یادگار قرار دادیم شرح کامل دو شکل از ایده لوژی شیطانی آنها و رد آن را در یک عبارت که آوردیم (پست است پرستش خدایی که این جهان او و یا نمود او باشد)، و یا مانند این فراز ازآیات شریفه که آن را در کتاب شریف نورالانوار خود شرح دادیم که چگونه توسط تحریفگران در یهودیان و مسیحیان این افکار القاء شد که تصور نموده اند که تمامی سلطنت ها و پادشاهی های روی کره زمین از بدو پیدایش انسان متفکر و ...، توسط خداوند صورت گرفته است و حتی سلطنت پادشاهان ظالم و ستمگر مانند بخت النصر و...، تا جایی که به تقدیس او پرداخته و او را مأمور خدا معرفی نموده اند یعنی اعتقاد نموده اند که یک فرد جانی و قاتل و...، از سوی خدا حکومت یافته است و سپس اینگونه مزخرفات را جزو آموزه های دینی پیروان خود قرار داده اند و در آئین مسیح نیز که برگرفته از تعالیم پولس گمراه است نیز همین تقدیس پادشاهان ظالم و ستمگر و دستور اطاعت از آنان بطور واضح و آشکار الزامی می شود و ...، آری اینست ثمره پیروی از دشمنان آل محمد و دوری از آموزه های الهی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به آیات شریفه 26 به بعد این سوره مبارکه یعنی آل عمران و توجه نما به مفهوم آن و هرگز تسری نده حکومت های ظالمانه و جابرانه کافران را به اراده خداوند و توجه نما که مقصود خداوند از این آیه شریفه برقراری حکومت الهی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که با قیام آن حضرت حکومت عدل الهی در جهان حاکم و حکمفرما شده و زمین وفق
ص: 10
وعده خداوند به صالحین به ارثیت خواهد رسید و(قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ)، پس در ادامه به شرح آیه شریفه (27) می رسیم که در آن خداوند علی اعلی قرار گرفتن در کنار ظالمان را به گونه ای دیگر بیان فرموده و اهل ایمان را از انتقام خود ترسانیده است و استثناء فرموده است امر تقیه را و این در واقع پیامی رسا و روشن و واضح است برای اهل ایمان تا در موقع اضطراری و وجود خطرات جانی و مالی و شرافتی و.....، اعتقادات خود را پنهان نمایند تا از صدمات دشمنان اسلام و قرآن محفوظ باشند پس صدور این امریه در واقع ترجمان دیگری می تواند از آیه شریفه (و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار) باشد پس توجه نماید عاقل دانا و خردمند به این آیه شریفه (لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ)، و توجه نماید عاقل دانا و خردمند که ذات اقدس احدیت به لحاظ اهمیت موضوع بار دیگر هشدار خود را در آیه 29 (یحذرکم الله نفسه) را بیان می دارد و در آیه (30)، ذات اقدس احدیت امر می فرماید اهل ایمان را به اطاعت خود و اطاعت از رسول خود در تمامی آنچه ملزم هستند اهل ایمان تا از آن برای سعادت دنیا و آخرت خود بهره گیرند که بالاترین آن امور درواقع امر رهبری امت اسلام بعد از رسول خدا در امامت امامان معصوم علیهم السلام وعجل فرجهم است که اولی الامر و اوصیاء رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم هستند، پس تو ای عاقل دانا و خردمند ما آیات دیگر را در شرح تفسیر شریف عروه الوثقی که خلاصه تفسیر شریف علامه لاهیجی است مذکور نموده ایم و لذا از شرح مانند اینگونه آیات که در مدح و منقبت و معرفی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی ایات شریفه 30 به بعد و...، :(ان الله اصطفی آدم و نوحاً و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین و....)، صرف نظر نموده و آیات عظیمه کتاب خدا را در راستای بررسی کلمه دوزخ دنبال می نمائیم، پس در ادامه آیات شریفه، ذات اقدس احدیت شرح می فرماید زندگی بعضی از مقدسین خود یعنی حضرت مریم و زکریا ویحیی و عیسی مسیح و....، را و اینکه چگونه از علم لدنی خود پیامبر محترم خود حضرت عیسی را بهره مند فرمود :(و یعلمه الکتاب و الحکمه و التوریه و الانجیل) و او را با معجزات عظیمه به سوی بنی اسرائیل
ص: 11
مبعوث فرمود:(و رسولاًالی بنی اسرائیل) و فرمود (انی قد جئتکم بایه من ربکم) یعنی من با معجزات الهی که دلیل نبوت من از سوی خداست به سوی شما آمدم و سپس معجزات خود را که به اذن خداوند صادر می شد را به آنان عرضه نمود و از انها با عنوان (آیه) یاد فرمود ... (ان فی ذالک لایه لکم)، یعنی زنده کردن مرغی که از گل ساخته بود و شفای کوران مادرزاد و ابرصان و زنده کردن مردگان به اذن خداوند و خبردادن از غیب انسانها در آنچه می خورند و آنچه ذخیره می کنند که از تمامی آنها به عنوان آیه و نشانه الهی یاد می فرماید (... و جئتکم بایه من ربکم ....)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در آیه شریفه 45 ذات اقدس الهی به زبان حضرت عیسی خطاب به پیروان می فرماید :(ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم)، یعنی به درستی که ذات اقدس الهی پروردگار من و پروردگار شما است پس او را عبادت نمائید که این صراط مستقیم است یعنی حرکت در راه رضایت حضرت الله که البته تسری می یابد به پیروی از رسول معصوم و امام معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم پس در آیه شریفه بعد حضرت پروردگار جل جلاله از قول حضرت عیسی مسیح می فرماید :(فلما احس عیسی منهم الکفر قال من انصاری ...)، یعنی وقتی حضرت عیسی علی نبینا و اله و علیه السلام از پیروان خوداحساس کفر یعنی ناسپاسی به درگاه الهی نمود که همانا اعتقاد احمقانه آنها به خدایی بودن مسیح بود پس یاوران مخصوص خود را انتخاب کرد و تو ای عاقل دانا و خردمند نگارنده خلاصه ای را بر کتاب زیبای انجیل برنابا مرقوم نموده است و در شرح و تعلیق آن به تبیین حقایق اعتقادی پیروان آن حضرت و نحوه انحراف و علت آن و....، پرداخته و مقایسه کلی از این کتاب زیبا را با متون عهد جدید ارائه نموده است و ذات اقدس الهی در ادامه از پیروان ناسپاس حضرت عیسی مسیح به عنوان جماعت کافر یعنی ناسپاس یاد می فرماید و وعده می فرماید که در روز قیامت آن کسانی که تبعیت نمودند از عیسی مسیح را، بالاتر از کسانی قرار می دهد که کافر شدند و اما آن کسانی را که کافر شدند پس وعده می فرماید که در دنیا و آخرت آنها را به عذاب شدید معذب بفرماید و تاکید می فرماید که آنان از جمله ظالمین بوده اند پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که از این فراز آیات الهی معلوم می شود که از زمان خود حضرت عیسی مسیح اختلاف و انحراف احساس و بعد از آن حضرت بکلی ظاهر گردید و مقصود ذات اقدس الهی از گروهی که پیروی نمودند از عیسی مسیح پس وجود مقدس حضرت پطرس و
ص: 12
دیگر شاگردان مقدس او بوده است ونیز کسانی که تا زمان ظهور و بعثت رسول خدا از آنان پیروی نمودند و گروه کافرین، پس جماعت ناسپاسان یعنی پیروان پولس یهودی گمراه که به دلایلی که آن را در کتب شریف نورالانوار خود شرح داده ایم در برابر پطرس وصی عالیقدر عیسی مسیح و دیگر شاگردان مقدس او (به استثناء یهودای اسخریوطی که به دوزخ واصل شد)، ایستاده و به ستیزه گری پرداخته و امت عیسی را به حلال نمودن حرامها و سنت های اختراعی و بدعت های شیطانی ملوث نموده و بالاتر از همه اعتقاد به خدایی مسیح را نیز در راستای نابودی دین مسیح و تقدیس دین یهود، بر تعالیم شیطانی خود افزود پس به برداشت نگارنده، پولس با توجه به اینکه خود را به تقدیس دین مسیح آراسته بود پس ذات اقدس الهی عبارت (و جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا الی یوم القیامه) را مذکور فرموده و مقصود حضرت پروردگار از عذاب شدید در دنیا و آخرت، عذاب گمراه کنندگان امت عیسی مسیح در ایام رجعت و سپس در قیامت است زیرا این ستمگران گمراه کننده مانند بسیاری از ظالمان که امت های رسولان پروردگار را با القائات شیطانی خود گمراه کرده و با مقدس نشان دادن خود، امت های این پیامبران را به سوی دوزخ سوق داده اند و نیز اکثرا در نهایت سلامت و صحت و آبروی ظاهری از دنیا رفته اند در حالی که ذات اقدس الهی وعده عذاب دنیایی آنها را قبل از ورود انان به دوزخ در آیات شریفه قرآن مجید و نیز در صحف انبیاء سلف وعده داده است و این محقق نمی شود مگر در ایام وقوع معجزه رجعت یعنی زنده شدن برگزیدگان مقدسین الهی و نیز زنده شدن این رهبران کفرو الحاد تا وعده خداوند در این رابطه جامه عمل به خود بپوشد پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما که چگونه ذات اقدس الهی از شرح این فرازها به عنوان آیات خود و کلام قرآن حکیم یاد می فرماید یعنی در آیه شریفه 52 از این سوره مبارکه :(ذالک نتلوه علیک من الآیات و الذکر الحکیم ...)، پس در ادامه ذات اقدس الهی جل جلاله در خصوص نحوه خلقت حضرت عیسی مسیح و به دنبال آن ذکر آیه شریفه 54 این سوره مبارکه است که این آیه شریفه و فرازهای مانند آن در خطاب به ظاهر به رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم است ولی در واقع خطاب ذات اقدس الهی به امت آن حضرت است تا به عظمت و خطر عظیم این خطاب ها آگاه شوند که به تعبیر امام معصوم مولانا المظلوم حضرت علی بن موسی الرضا و امام صادق علیهم السلام و عجل
ص: 13
فرجهم گفته می شود(ایاک عنی و اسمعی یا جاره)، یعنی به تو می گویم اما ای همسایه تو گوش کن) و این مثل در فارسی مترادف به در می گویند تا دیوار بشنود، و آیه شریفه در این فراز کلام خداوند علی اعلی است که می فرماید :(الحق من ربک فلا تکن من الممترین)، و به دنبال این آیه شریفه آیات مشهور مباهله یعنی حضور پنج تن آل عبا یعنی حضرت محمد، حضرت علی، حضرت فاطمه، حضرت حسن و حضرت حسین علیهم السلام و عجل فرجهم است به امر ذات اقدس احدیت، بر علیه مقدسین دین مسیح در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم بوده است که متضمن معانی و نکات خارج از حد احصاء در حقانیت اسلام و قرآن و فضایل اهلبیت عصمت و طهارت و امامت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است که اگر نگارنده اراده نماید قادر است تا به حول و فضل الهی و عنایات مولانا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها چندین هزار صفحه در رابطه با آن بنگارد ولی چون قرار او در نگارش خلاصه و دور نشدن از مباحث اصلی این بررسی می باشد، فقط به ذکر آن اکتفا و تأکید می نماید که در فراز آخر ذات اقدس الهی می فرماید :(ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین)، یعنی پس ما به سوی خدا زاری نموده (یعنی پس از حضور در مقابل هم) و بگردانیم لعنت خدا را بر دروغگویان ... و در ادامه در آیه شریفه 57 از این ستیزه گران بر علیه خاندان عصمت و طهارت با عنوان مفسدین و تبهکاران یاد می فرماید :(... فان تولوا فان الله علیم بالمفسدین) یعنی اهل دوزخ و این وعده تا قیام قیامت بر همه دشمنان ایشان جاری است پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش به عظمت مقام و منزلت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم و نیز حضرت زهرا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم در نزد ذات اقدس احدیت و اینکه چگونه خداوند به دشمنان ایشان وعده دوزخ جاوید داده است و به تمامی وعده های خود در خصوص بعثت عظیم او عمل کرده است و چگونه به واسطه ظهور عظیم آخرین وصی آن حضرت که آخرین ذخیره الهی و آخرین معصوم از سلسله مقدسین عالم است یعنی حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به وعده خود در به ارثیت دادن زمین و بر پایی حکومت عدل الهی در سر تا سر جهان و نیز کیفر دنیایی رهبران کفر و الحاد تاریخ و زنده شدن ایشان و زنده شدن مقدسین درگاه ذات اقدس الهی در ایام معجزه رجعت که در زمان ظهور عظیم ایشان
ص: 14
واقع میگردد، عمل خواهد نمود و توجه نما به حدیث عظیم وجود مقدس و مطهر امام غریب و معصوم ما یعنی امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا که با این مضمون در خصوص ذاتی بودن ضرر امور حرام و منفعت احکام حلال در ضرر رسانیدن و منفعت رسانیدن به بندگان خدا و لذا ابدی و ازلی بودن این حرامها و حلالها که عقل سلیم نیز به درستی آن گواهی می دهد همانگونه که گواهی می دهد به ضرر نجاست خوردن یعنی مدفوع و طهارت خوردن خوراک پاک مانند نان و شیر و ...، و تسری می یابد به این حکم به ابطال تمامی ایده لوژی هایی که خود را منتسب به دین می نمایند ولی حکم به اباحه گری می نمایند مانند آنچه پولس گمراه در دین مسیح ایجاد کرد و یا در عصر بهائیان ملعون مانند آنان بعمل آورده اند تا خود را مترقی و متجدد و ضد ارتجاع و....، وانمود و عقول افراد خام را بربایند و....، پس توجه نما که به این واسطه یعنی آشکار نمودن احکام و فرایض غیرقابل تغییر خداوند است که موجب می شود تا برتری یابد دین و شریعت پسندیده خداوند بر تمامی ایده لوژی ها و ادیان تحریف یافته زیرا که این حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم است که تمامی مقصود ذات اقدس الهی را بدون هیچ کم و کاست به خلایق جهان رسانیده است و تبیین و حفظ و آشکار کردن معانی عالیه آن را به امر ذات اقدس الهی به اوصیاء معصوم و مظلوم خود سپرده است که اول آنان وصی عالیقدر او حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و آخرین آنها حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس آگاه باش که چرا ذات اقدس الهی از مسیحیان مخالف با رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم با عنوان مفسدین یاد می فرماید زیرا آنها پیرو دینی تحریف شده هستند که هم احکام عملی و هم احکام اعتقادی آنها تحریف شده و پرستش کنندگان امور باطل هستند و لذا اعمال آنها به فساد شخصیتی آنها و پیروان آنها منتهی شده است و موجبات خسران دنیا و آخرت آنها را فراهم می آورد زیرا که از عقل خود در راه سعادت دنیا و آخرت خود بهره گیری ننمودند و این گروه و تمامی آن کسانی که در خارج از شریعت ابدی و پسندیده آن حضرت هستند و نیز تمامی آن دیگر کسانی که در شریعت او هستند ولی عملاً و به لحاظ اعتقادات صحیح از شریعت او فاصله ای که صفر در برابر بی نهایت دارد و...، را دارند یعنی منافقین یعنی دشمنان آل محمد، ...،
ص: 15
پس نادم و پشیمان خواهندشد یعنی در آن زمان که وارد گودالی می شوند که خلایق آن را قبر می نامند پس پرده از روبروی چشمان بی شرم آنها کنار می رود پس قبور خود را حفره ای از حفرات دوزخ ملاحظه می نمایند و آن زمان آرزو می کنند که ای کاش خدا آنها را خلق نمی کرد، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند از عقل خود پیروی نما و به کشتی نجات محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم سوار شو و از مهلکه های عظیم دریاهای گمراهی و ضلالت و رجاسات امت های باطل خود را به ساحل نجات و رستگاری و حیات جاویدان و رضایت ذات اقدس الهی و بهشت جاوید برسان و خیر دنیا و آخرت را با پیروی از ایشان حاصل نما پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس توجه نما در ادامه به شرح و تفسیر ما از این آیات عظیمه ذات اقدس احدیت که ذره ای در برابر بی نهایت را بر اساس یافته های عقلی عیان می نمائیم، همان یافته ها که بدون غرض و مرض و تعصب بوده و ما را به سرچشمه های هدایت و انوار تابناک الهی یعنی به محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم می رساند پس در ادامه آیات ذات اقدس الهی به ارشاد و دعوت اهل کتاب می پردازد و در آیه شریفه 64 و 65 می فرماید:(یا اهل الکتاب لم تکفرون بایات الله و انتم تشهدون، یا اهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و انتم تعلمون)، یعنی ای اهل کتاب چرا ناسپاس و کافر می شوید به آیات الله در حالی که شاهد (بر حقیقت آن) هستید و ای اهل کتاب چرا می پوشانید حق (یعنی اسلام و قران و ظهور نبی موعود یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم را) به باطل (یعنی به توجیهات شیطانی و گمراه نمودن پیروان و...)، و حق را کتمان می کنید در حالی که (حقیقت حقانیت اسلام و قرآن و بعثت نبی موعود را) می دانید و در ادامه آیات، خداوند وعده عذاب سخت و موحش خود را به همه کسانی که عهد (خداپرستی) و سوگند های (خود در وفاداری به خداوند) را به بهای اندک (بهره گیری از مطامع دنیایی اعم از معیشتی و ریاستی) می فروشند، ابلاغ نموده و تأکید می فرماید که ادعای آنان در پیروی از خداوند برای آنها بهره ای ایجاد نمی کند زیرا خداوند به این ناسپاسان در روز قیامت نمی نگرد و آنها را پاک نمی گرداند و برای آنها است عذاب دردناک و تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به اقامه دلایل غیرقابل انکار خداوند و دعوت خلایق خصوصاً اهل کتاب به تبعیت از اسلام و قرآن و ...، بگونه ای که در آیه شریفه 80 تأکید می فرماید به اینکه هر کس
ص: 16
غیر از دین اسلام رااختیار نماید پس از او پذیرفته نشود و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود و البته از این جماعت زیانکارتر گروه منافقین احمق و پیروان ناصبی آنها هستند که آنها نیز در واقع از مصادیق دیگر در پذیرش دینی هستند که خود آن را اختراع نموده اند یعنی پیروی از هوی و هوس در لباس اسلام و قرآن و...، پس حکم خداوند در این آیه عظیمه این است :(و من یتبع غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین)، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در ادامه این آیات که در خصوص اشخاص و اقوامی است که در برابر اسلام و قرآن ایستاده و با آن ستیزه گری عملی نموده اند جماعتی را با عنوان ظالم نام می برد که از هدایت او محروم می شوند و بر آنها لعنت خود و همه ملائکه و مردم را بار نموده و آنها را به دوزخ وارد و از عذاب خود نسبت به آنها کم نمی نماید و مهلتی به آنها داده نمی شود و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که در فراز آیات بعدی خداوند بین کسانی که بعد از ایمان خود کافر می شوند (یعنی مرتدین و نیز به زعم نگارنده منافقین)، ولی ستیزه گری نمی نمایند و کسانی که ستیزه گری می نمایند تفاوتی قرار داده و آن اینکه توبه گروه اول را قبل از مرگ می پذیرد ولی گروه دوم از نیل به توبه به درگاه او محروم می شوند یعنی هرچند بی نهایت تلاش نمایند و در این امر راز عظیمی نهفته است و آن جهل و علم این کافران و آثار مترتب بر اعمال آنهاست که در گروه اول باعث هدایت و در گروه دوم منتهی به ضلالت می شود یعنی ایات شریفه و عظیمه 81 به بعد :( كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ) یعنی قومی که کافر شدند بعد از ایمان خود اهل دوزخ خواهند بود و....، مگر آن کسانی که توبه نموده و اصلاح نمودند یعنی توبه ایشان منوط به اصلاح است و این اصلاح در واقع می تواند بستن راههای گمراهی بر کسانی باشد که ممکن است مانند آنان در این گرداب مهلک بیفتند و....، و نیز جبران زشتی های عمل خود و...، و اما گروهی که بعد از ایمان خود کافر شدند و سپس (ازدادوا کفرا) یعنی ستیزه گری نمودند پس در این ستیزه گری و ازدیاد کفر آنها رمز و رازی است که راه توبه را بر ایشان سد می نماید و ظاهرا این اثراتی است که از این ازدیاد کفر ناشی می شود که جبران پذیر نیست پس در واقع کفر بعد از ایمان ورطه
ص: 17
ای مهلک و وحشت آور است که هر عاقل دانا و خردمند بایستی از آن دوری نماید زیرا ورود به آن اگر به بالاترین تلاش باشد شاید به نجات منتهی شود و اگر نه به عذاب ابدی منتهی می شود و چون قرار نگارنده به درج آیات عذاب و...، است پس ما به ذات اقدس الهی پناه می بریم و از وجود اقدس او نجات خود را می خواهیم و شفیع قرار می دهیم برای نجات خود و عزیزان خود، همه آبرومندان درگاه حضرتش را یعنی مقدسین درگاه او یعنی معصومین یعنی همه انبیاء و اوصیاء ایشان و در صدر آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را :( إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَىٰ بِهِ ۗ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در خاطر نگارنده در خلال این آیات اعمال وقفی داران و وقفی خوران تداعی گردید پس آنان چشم باز کردند و ملاحظه نمودند که اموال وقفی را در ید خود دارند پس آنان که به وقف طبق اوامر صادره صاحب وقف عمل کردند پس هم خود بهره مند شدند و هم به نیت واقف عمل کردند و هم دیگران از امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم از خیرات و برکات آن بهره مند گردیدند و اما کسانی که مدتی از روی عدم آگاهی به موقوفه خوری اقدام و ناگهان طبق وظیفه شرعی و عقلی خود به هوش آمدند پس از راه کج رفته خود که غارت موقوفات و چپاول آن و پشت پا زدن به نیت واقف و ستمگری به امت محمد بوده است و اینکه با پرداخت اندکی به ادارات اوقاف کلاهی شرعی بر سر خود بگذارند و با بی اعتنایی چهار نعل به سوی دوزخ بروند و...، برگشت نموده و به اصلاح امر خود پرداختند یعنی به سوی عمل به نیت صاحب وقف رفته و جبران نمودندهر آنچه را که تا کنون ضایع کرده بودند و جبران مافات را نمودند و طلب استغفار نمودند و....، پس اینگونه به سوی توبه خداوند رفتند و اما گروه بعدی یعنی اشقیا که علیرغم علم به این حقیقت و یا حتی جهل به آن، زیرا جهل به قانون خداوند رافع مسئولیت او نبوده و او به حکم شریعت و عقل می بایست به طعام خود بنگرد، به راه هوی و هوس و کلاه شرعی به سر خود و دیگران گذاشتن رفته و به ستیزه گری با عدم عمل به نیت صاحب وقف، مال و اموال اهل اسلام را غارت نموده و بر ستیزه گری خود با خدا و رسول و امامان معصوم ادامه دهند و در اثر عمل آنها و امثال آنها، خون شیعیان امیرالمومنین پایمال شوند و یا نوامیس آنها به فحشاء
ص: 18
گرفتار شده و زندگی های آنها در معرض هلاکت قرار گرفت و جان فرزندان و اهل و عیال آنان تباه شد پس دیگر جبران این جنایات ممکن نیست و توبه ای برای اینگونه اعمال برای کسانی که می توانستند توبه کنند و نکردند وجود ندارد پس مرگ آنان مساوی با ورود آنان به دوزخ است و فدیه دادن تمام جهان برای رهایی آنان بعد از آنکه دست های کثیف آنان به خون های پاک شیعیان علی و پیروان خاندان عصمت و طهارت آغشته شد و شریعت خداوند دچار شکست گردید و اهانت ها به ساحت قدس خداوند و مقدسین درگاه او گردید و زبان دشمنان به طعن و ناسزا بلند شد و...، گره گشا نخواهد بود و مانند این کیفر ساری و جاری است بر کسانی که می توانند ایشان را با زبان و قلم و قدم مانع شوند ولی نمی شوند و اینگونه در اعمال آنها شریک و راضی هستند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به اینکه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه شریفه 88 به بعد می فرماید:( كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَىٰ نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ ۗ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَمَنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ )، پس در این فراز ذات اقدس احدیت جل جلاله از اهل کتاب یعنی یهودیان و مسیحیان می خواهد تا تورات نازل شده بر موسی را بیاورند و بخوانند و چون به این امر قادر نیستند و در دست آنان نیست مگرکتب تحریف شده ای که عنوان تورات را یدک می کشد و اکثریت مواضع آن یعنی به غیر از آنچه منطبق است بر وحی الهی بی تحریف نازل شده بر سینه پاک و بی کینه آخرین رسول پروردگار متعال یعنی قرآن نازل شده بر وجود اقدس حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم، و آن کتب تحریف شده بر اثر تحریفات دشمنان خداوند و الهام شیطان، تبدیل به آموزه های ابلیس و القائات او شده است به شرحی که ما بطور جامع در سلسله کتب نورالانوار خود اثبات نمودیم، پس ادعای انها در خواندن تورات یعنی توراتی که بر حضرت موسی علیه السلام نازل شده است در واقع ادعایی دروغ و کذب است یعنی هر کس بگوید که آنچه آنان می خوانند توراتی است که خدا بر موسی نازل فرمود پس به حقیقت به خداوند افترا زده و در شمول ظالمان هستند که وفق شرح آیات کتاب الهی این گروه در آتش دوزخ تا ابدالآباد معذب خواهند بود پس ذات اقدس احدیت در ادامه آیات یعنی آیات شریفه 91 به بعد این سوره مبارکه
ص: 19
یعنی سوره مبارک آل عمران به نکات عظیمی اشاره می فرماید و مخاطب ارجمند به این نکته مهم توجه داشته باشد که نگارنده در شرح خود در این کتاب شریف بیشتر به شرح آیاتی در راستای شرح کلمه دوزخ می پردازد که به نظر او ارتباط بیشتری را با موضوع مورد بررسی او تداعی می نماید و لذا شرح تمامی آیات کتاب خدا امری عظیم و حاوی نکات عظیم است که علم آن در نزد صاحب قرآن یعنی محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است و ما در واقع بیانگر قطره ای از این اقیانوس بی انتها و بیکران هستیم و کلام ما در واقع به نوعی شرح فضایل و مناقب شریعت پاک و بی زوال و بی مثال اسلام و شرح گوشه هایی از کتاب عظیم خداوند یعنی معجزه باقی رسول گرامی او حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم، یعنی قرآن عظیم مجید است و نیز اثبات حق امامت و ولایت و رهبری و زعامت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بر امت اسلام تاقیام قیامت و برپایی حکومت عدل الهی در جهان به رهبری مولانا المظلوم حجه بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس اگاه باش که عدم ذکر بعضی از آیات صرفاً به دلیل رعایت اختصار و حرکت در مسیر از پیش تعیین شده است و امید است که حضرت حق جل جلاله ما را در ادامه راه موفق و منصور نماید همانگونه که تا این زمان به خدمت به درگاه خود موفق ومنصور فرموده است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و نیز توجه داشته باشد مخاطب ارجمند که نگارنده به هر آن فرازی که ذکر نمی نماید به حول و فضل الهی قادر است تا هزاران صفحه در شرح آن با عنایات مولای خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا زینب بنت امیرالمومنین بنگارد ولی قرار او به اختصار است و طی طریق در مسیری که از پیش تعیین نموده است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به عجایب آیات شریفه 91 به بعد این سوره مبارکه و نکات عظیمی که ذات اقدس احدیت در رابطه با مطالب آن می فرماید در این آیات خداوند متعال جل جلاله می فرماید :( إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ ۖ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا ۗ وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ)، پس در این آیات شریفه حضرت پروردگار جل جلاله در خصوص بیت و خانه خود یعنی خانه کعبه می فرماید که آن اولین خانه است که قرار
ص: 20
داده شد برای خلایق (خداپرست) که قرار دارد به بکه مبارک و هدایت است برای عالمیان که در آین آیات بینات الهی مقام ابراهیم قرار دارد و هر که داخل آن شد در امن و امان است و برای خداست بر مردم است که حج بیت او نمایند و هر که استطاعت دارد به سوی آن و هر کس کافر شد پس بدرستی که خدا غنی از عالمیان است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که به اعتقاد نگارنده، این آیات عظیمه نشان می دهد که حج خانه خدا و احترام به آن یک حق عظیم الهی بر اهل اسلام است و هیچ یک از فرقه های اهل اسلام حق ندارند تا تقدس آن را به بهانه اختلاف خود نا دیده بگیرند و لذا حضرت حق جل جلاله از کلمه (ناس) در این فراز بهره برده است و همه را در آن امنیت بخشیده است و واجب فرموده است تا هر کسی توانایی دارد به سوی آن برود تا جایی که هر کس به آن کافر شود یعنی ناسپاس شود خداوند غنی و بی نیاز از این عدم نیاز متکبران است زیرا اعلام واجبات حضرت حق جز برای منفعت خلایق نیست پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز توجه نما به اعمال کثیف متظاهران به اسلام و قرآن یعنی معاویه ملعون و سگ توله او یزید و نجاست اربابان و پیروان متعصب و نجس آنان پس این یزید پلید و این سگ هار دوزخی بود که فرزند رسول خدا یعنی وجود مقدس حسین بن علی را در کنار خانه خدا برای تحکیم حکومت نجس خود به ترور ترسانید و آن حضرت از روی اجبار و (خائفاً یترقب) از آن سرزمین خارج شد و دیگر عالمان دین به دنیا فروخته مانند شریح ملعون حکم نمودند به کفر و ارتداد فرزند معصوم رسول خدا یعنی سید جوانان اهل بهشت پس تعاقب نمودند تا او را در ماه حرام و او را در زمین کربلا محاصره نموده و بعد از قتل عام نمودن خاندان مطهر رسول خدا که در جهان مثل و مانند نداشتند و نیز یاران با وفای آن حضرت، به سوی وجود مقدس و مطهر خامس آل عبا تهاجم نمودند و او را ما بین دو نهر آب در حالی که از فرط تشنگی جگر مطهرش می سوخت و آسمان در نظر او مانند دود بود در نهایت قساوت سر بریدند و جگر تفتیده او را از خون گلوی او سیراب نمودند و اسبها را نعل تازه زده و بر وجود مطهرش تاخته و بدن مبارک او را ریز ریز نمودند و این همان قربانی خداوند در کنار نهر فرات بود که انبیاء سلف خبر دادند که از جمله آنان ارمیای نبی است که در آیه 11 باب 46 کتاب خود می فرماید: (یهوه صبایوت درزمین شمال در کنار نهر فرات ذبحی دارد)، آری و این همان ذبح عظیم خداوند است در کنار نهر فرات که متظاهران به اسلام در ماه حرام
ص: 21
بعمل آوردند پس در تمامی لحظات بدترین لعنت ها و بدترین عذاب ها برای این جماعت شقی و طرفداران آنها تا ابدالاباد نثار باد یعنی که حرمت خانه خدا را با بدعت های خود در هم شکستند و پیروان آنها که با منجنیق به دنبال خرابی آن اقدام نمودند و نیز پیروان آنان در طول تاریخ که هرکدام به نوعی تقدس دین و خانه خدا را نادیده گرفتند و اینگونه به حقوق واضعه الهی ناسپاس شدند پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به معانی این آیه شریفه و عجایب عظیمه آن که چگونه ذات اقدس الهی اعلام می فر ماید که خانه شریف و مقدس او یعنی خانه کعبه، اولین خانه و محلی است که از سوی ذات اقدس او در منطقه ای مبارک قرار داده شد (یعنی در بکه مبارکه) و (نماد) هدایت برای عالمیان شد (و در این فراز کلام عظیم خداوند ابلاغ می شود که)، در آن است آیات بینات یعنی خانه خدا از آیات بینات الهی است پس کفر و ناسپاسی به خانه خدا و یا تکذیب آن از مصادیق تکذیب آیات الهی خواهد بود که برای مرتکب دوزخ آور است و از این فراز محرز می شود که خانه شریف کعبه که اهل اسلام ملزم به نمازگزاردن به سوی آن در تمامی ایام شبانه روز هستند تا چه حد نزد خداوند محترم است و چگونه خداوند آن را در مکانی مبارک قرار داده است و در آن آیات بینات است تا روز قیامت و این فراز در واقع از معجزات عظیم کلام خدا قرآن مجید است و در ادامه می فرماید مقام ابراهیم و هرکس که داخل آن شد در امنیت و سلامت باشد و از سوی خداست بر مردم که حج خانه خدا بجای آورند در حالی که توانایی دارند پس لعنت خدا و رسول و ملائکه و همه لعنت کنندگان بر تمامی کسانی نثار و ایثار باد که در طول تاریخ امنیت آن مکان مقدس را که به ذات خود مبارک گردیده و از آیات بینات خداوند است و مقام ابراهیم خلیل الله معرفی شده است و ذات اقدس الهی نهی فرموده است از ناسپاسی به سوی آن و ...، را زایل نموده اند و احترام آن را حفظ نکرده اند پس به زودی خداوند که در کمین ستمکاران است به حساب تمامی ظالمان و ناسپاسان رسیدگی خواهد نمود و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که وقتی ذات اقدس الهی نیل به مکانی را اینگونه مبارک و مقدس و دارای امنیت می داند و خلایق را امر می فرماید تا به جهت کسب فیض به آن مکان روی آور شوند پس مشرف شدن به محضر ذات اقدس حق جل جلاله تا چه حد برکات و امنیت و سعادت را نصیب بنده ای می نماید که به سوی ذات اقدس او روی آور شود و در محضر او قرار بگیرد پس
ص: 22
چگونه در عطا و بخشش و غفران او بهره مند نشود و چگونه قلب هراسان و بیمناک و نگران و مضطرب او ارام نشود پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چرا مولای مظلوم ما علی علیه السلام در خصوص عدم توجه به خانه خدا به اهل اسلام هشدار با این مضمون دادند که ناسپاسی به ساحت قدس آن موجبات غضب خداوند را فراهم آورده و خداوند مهلت به ظالمان نمی دهد و ما به درگاه ذات اقدس او حربه ای جز دعا و اشک نداریم و قادر نیستیم مگر به تضرع به درگاه او که سلطنت او و قدرت او بی همتا و بی زوال است که توفیق عطا بفرماید به اهل اسلام تا همگی به سعادت زیارت خانه خدا نائل شوند و شیاطین جن و انس در بند قرار گیرند و اهل ایمان به سعادت دنیا و اخرت همانگونه که اراده ذات اقدس الهی است برسند و دعا نمایند برای ظهور یگانه منجی و رهایی بخش صالحین جهان یعنی وجود مقدس و مطهر آخرین معصوم از سلسله معصومین درگاه الهی یعنی ذخیره ذات اقدس الهی یعنی بجا آورنده وعده خداوند در ارثیت دادن زمین به صالحین یعنی انتقام گیرنده از سران کفر و نفاق در طول تاریخ در ایام رجعت یعنی همان ایام که به معجزه خداوند آن جماعت خبیث و نیز مقدسین برگزیده خداوند از دل خاک برخاسته و زنده شده و معذب می شوند آن گروه ظالم و ستمگر به دست مقدسین خداوند و سپس به سوی دوزخ روانه می شوند تا وعده خداوند به عذاب دنیا و آخرت آنها جامه عمل بپوشد، یعنی ظهور وجود پاک و مطهر و مقدس مهدی موعود حضرت حجه بن الحسن العسکری امام دوازدهم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف، پس تو ای عاقل دانا و خردمند بعد از این فراز عظیم توجه نما به گفتار خداوند به سوی اهل کتاب که در آیه شریفه 94 می فرماید :( قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا تَعْمَلُونَ)، یعنی بگو ای رسول ما به اهل کتاب چرا ناسپاسی به آیات خدا می نمائید به درستی که خداوند ناظر و شاهد است بر آنچه شما عمل می کنید یعنی به تعبیر نگارنده، ای اهل کتاب شما می دانید که صاحب این آیات عظیمه و نازل کننده آن، همان ذات اقدس است که مبعوث فرمود همه انبیاء الهی از جمله موسی و عیسی را ولی باز هم از روی لجاجت و عناد از کتب تحریف شده که تبدیل شده است به آموزه های شیطان پیروی می کنید در حالی که العیاذ بالله ذات اقدس الهی هرگز امر نمی نماید به شراب و شراب خواری و زنا و زناکاری و جادو و جادوگری و...، یعنی به شرحی که ما در کتاب شریف نورالانوار خود و مجموعه الاحتجاج خود به توفیق ذات اقدس
ص: 23
الهی و توجهات مولانا المظلوم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها آورده ایم که انکار نمی نماید آن اصول عقلی و محکم را مگر شخص متعصب و عنود که خداوند چشمان حقیقت بین او و گوشهای حقیقت شنوا و زبان حقیقت گوی او را به واسطه کفرو لجاجت و عناد او، کور و کر و لال کرده باشد پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس دعوت ها و هشدار های ذات اقدس الهی در آیات بعد به اهل کتاب و اهل ایمان ادامه می یابد و در آیه شریفه (100) این سوره مبارک یعنی آل عمران خداوند به اهل ایمان می فرماید :( كُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُون)، یعنی وجود بد شما بر کناره های آتش بودید پس خدا رهانید شما را یعنی ای اهل ایمان شما در معرض ورود به دوزخ بودید پس نجات داد ذات اقدس احدیت شما را به نبوت و بعثت و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم و اینگونه خداوند شرح و تفصیل می فرماید آیات عظیم کتاب خود را تا شاید هدایت یابید یعنی از راه حق منحرف نشده و با ستیزه گری با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به قعر و اعماق دوزخ جاوید افکنده نشوید، در ادامه ذات اقدس احدیت به منحرفین از هدایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم اینگونه هشدار می فرماید :( وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ... أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ... تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ...)، یعنی مباشید مانند آن کسانی که در امت های قبل دچار تفرقه و اختلاف شدند بعد از آنکه معجزات و نبوت انبیاء بر آنها اثبات شد مانند امت موسی و عیسی که روی گردان شدند از اوصیاء پیامبران و امت ها را دچار تفرقه و اختلاف نمودند پس برای آنها است عذاب عظیم و دوزخ الهی یعنی اهل اسلام بعد از رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم ملزم به پیروی از وصی عالیقدر او حضرت علی علیه السلام بودند و نیز بعد از آن حضرت تا روز قیام آخرین وصی عجل الله تعالی فرجه الشریف ملزم به پیروی از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بوده و هستند زیرا حضرت حق جل جلاله هرگز دین خود را بدون سرپرست و در میان مردمی که خود در حیرانی و سرگردانی هستند و دانشمندان آنها مجبورند از روی شک و شبهه و احتمال و حدس و گمان تصمیم بگیرند و یا ارشاد کنند و...، رها نمی فرماید زیرا
ص: 24
اسلام دین پسندیده او و قرآن کلام معجزه جاوید او و محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم آخرین و برترین پیامبران اوست برای تبیین آیات کتاب خود و تاویل آن و نیز حفظ آن از هر نوع گزند ظاهری و معنوی منصوب نموده است دوازده امام معصوم را وفق وعده های خود به حضرت ابراهیم و خبری که از زبان پیامبران الهی ابلاغ فرموده است که اول آنان علی علیه امیرالمومنین و اخر آنان حضرت مهدی عجل الله تعلی فرجه الشریف هستند و آنها هر زمان که لازم بود به امر خداوند قیام نموده و یا در راه حفظ شریعت او به دست طاغیان و اشقیاء امت گرفتار و در راه حفظ عمل خداوند و شریعت پاک و بی زوال حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم جان خود و عزیزان و پیروان خود را در نهایت زجر و شکنجه و ...، تقدیم ذات اقدس الهی نمودند و بدینگونه در بالاترین درجه و مراتب قرب و منزلت به درگاه ذات اقدس الهی رسیده و در آن جایگاه شفاعت قرار گرفته اند پس اینگونه است که حضرت حق جل جلاله دشمنان آنان را در بدترین وضعیت به عذاب دوزخ خود گرفتار می فرماید پس ذات احدیت در آیه شریفه (104) بعد از تذکر این موضوع عظیم به کافران یعنی به ناسپاسان ولایت امامان معصوم که بعد از ایمان خود به رسول خدا به امامت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم ناسپاس گردیده اند می فرماید :( … أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ، تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ...)، و سپس در خصوص وضعیت اهل کتاب می فرماید :(… وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ ۚ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ)، یعنی اگر ایمان می آوردند اهل کتاب پس به درستی که برای آنها خیر بود ولی در میان آنها گروهی (قلیل) اهل ایمان و اکثریت آنها فاسق هستند یعنی عمل آنها پیروی از کتب تحریف شده و تاویلات شیطانی خلاف اراده و گفتار خداوند به انبیاء عظام او علی نبینا و آله و علیهم السلام است و ...، در ادامه آیات شریفه و در آیه شریفه (109) می فرماید :( ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ )، و ان به این دلیل است که آنها ناسپاس به آیات الهی می شدند و انبیاء خداوند را از راه ظلم و ستم بقتل می رسانیدند و اینگونه نافرمانی کرده و حدود خداوند را می شکستند یعنی این پیروان نیز با پیروی از آنان و کتب تحریف شده پای خود را در جای پای آنها قرار داده و به اعمال تباه مشغول و اینگونه به اعمال آنها راضی و در جنایات آنها بواسطه پیروی از آنها شریک هستند و
ص: 25
البته بازگشت آنان به غضب خداوند است پس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه و شریف (113) قانون محکم و استوار خود را در خصوص کافران یعنی ناسپاسان را که به غیر اهل اسلام، به منکران ولایت در اهل اسلام نیز منطبق است اعلام و تاکید می فرماید انتساب آنها به خداوند از طریق اموال و اولاد آنها به آنها نفعی نمی رساند و بلکه آنها اهل دوزخ جاوید هستند و در آن تا ابدالآباد معذب خواهند بود :( إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۖ وَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۚ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ...)، پس ذات اقدس الهی جل جلاله ، مثل انفاق آنان در حیات دنیا را مانند وزش بادی می داند که در آن سرمای سختی وجود دارد و به کشتزارهای ظالمان که بر خود ستم کردند رسیده و آن را نابود نماید و البته خداوند به آنها ظلم نمی کند ولی آنها خودشان بر خودشان ظلم می نمایند پس در ادامه خداوند متعال جل جلاله امر می فرماید به اهل ایمان تا از غیر اهل ایمان، همراز نگرفته زیرا آنان در ایجاد فساد با شما کوتاهی نکرده و رنج شما را آرزو می کنند و بغض و کینه ایشان از دهان ایشان یعنی کلام ایشان معلوم است و البته آنچه در درون سینه های خود مخفی می نمایند عظیم تر است از آنچه ظاهر می نمایند و سپس می فرماید :(قد بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ...)، پس در ادامه ذات اقدس احدیت به شناسایی اینگونه دشمنان و پرهیز از آنان تاکید می فرماید و سپس در آیه (120) از معجزه عظیم یاری سپاه اسلام به امداد ملائکه اشاره می فرماید که چگونه خداوند صاحب عجایب یاری فرمود سپاه اسلام را با نزول ملائکه خود بر علیه دشمنان :( وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در همین غزوه دهشتناک بدر بود که مولای مظلوم ما با کفار و معاندین مقاتله شدید می فرمود به گونه ای که هفتاد جراحت شدید و خطرناک به سر مبارک و صورت و شکم و هر دو دست و پاهای آن ولی خدا وارد آمد ولی علیرغم تمامی این جراحت های کشنده و خطرناک به هیچ وجه در مقام جهاد با دشمنان خدا و رسول او متزلزل نشد تا آنکه ندا از آسمان رسید ( لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار)، پس در همین غزوه بود که حرامزاده ای در کمین نشسته سنگی به سوی رسول خدا پرتاب کرد که آن حضرت را مجروح نمود و ابن وقاص ملعون سنگی را بر لب و دندان مبارک آن حضرت زد به گونه ای که لب و دندان مبارک آن حضرت به شدت مجروح شد و شیطان لعین ندا در داد که محمد کشته شد و چون خبر به مدینه رسید پس
ص: 26
مولاتنا فاطمه الزهرا سلام الله علیها سراسیمه به صحنه احد وارد شد و در آن زمان ملاحظه نمود که قهرمانان کفار قریش همگی به دست یدالله الاعظم یعنی مولاناالمظلوم علی علیه السلام به دوزخ فرستاده شدند و اجساد کوه پیکرآنان بر خاک افتاده بود و بقیه متواری شده بودند پس حضرت زهرا چون روی پدر را خون آلود دیدند به شدت به گریه افتادند پس رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم فرمود ای فاطمه گریه مکن که خداوند مرا بر کفار پیروز فرمود و نیز آگاه باش که شوهرت علی به آنچه شایسته او بود صورت عمل پوشانید و حق تعالی به دست او صنادید عرب را به قتل رسانید پس مولای مظلومان علی علیه السلام شمشیر مبارک را به حضرت زهرا دادند و فرمودند یا زهرا این شمشیر امروز با من وفاداری کرد و....، و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چرا نگارنده در این فراز و امثال آن از مولای متقیان علی علیه السلام به مظلومیت یاد می نماید زیرا امت نابکار علیرغم نصب آن حضرت به جانشینی رسول خدا به امر ذات اقدس احدیت جل جلاله و...، بر او ستمکاری نموده و اوامر شیطان را بر اوامر الهی مقدم داشته و از هوی و هوس خود پیروی نموده و همسر و فرزند او را در پیش چشمان او مضروب و مقتول نموده و حقوق الهی او را غصب نموده و آن حضرت را منزوی نمودند به گونه ای که صبر فرمود بر ستمگری های ایام غصب خلافت که از سوی غاصبان واقع شد به مانند کسی که استخوان در گلو و خار در چشم داشته باشد آری و اینگونه صبر فرمود تا نهال نوپای اسلام رشد نموده و درخت پهناور شده و شاخه و برگهای آن در سرتا سر جهان گسترانیده گردید و این ندای اسلام که اینگونه و این زمان در سرتاسر جهان طنین انداز است در واقع ثمره صبر و تحمل و شکیبایی مولانا المظلوم علی علیه السلام است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما که این نزول ملائکه در امداد اهل ایمان در حالی بوده است که اهل اسلام ذلیل تر از کافران و مشرکین بوده اند ولی خداوند این امداد را بواسطه نزول فرشتگان معمول فرمود تا اهل ایمان به نصرت الهی شاکر باشند پس در ادامه ذات اقدس الهی از دشمنان رسول خود با عناوین کافرین و ظالمین یاد می فرماید که هر دو، عنوان برای اهل دوزخ است یعنی به شرحی که در خلاصه بخش اول ذکر نمودیم پس در ادامه یعنی در آیات شریفه 125 و 126 ، ذات اقدس احدیت جل جلاله باز هم نهی می فرماید اهل ایمان را از آنکه به دنبال
ص: 27
رباخواری بروند و بر سود ربا نیز سود بگیرند یعنی آنگونه که در این زمان رایج است و سپس می فرماید بترسید از آتشی که برای کافران مهیا شده است و ما به ذات اقدس او پناه می بریم و انتظار داریم تا دست اندرکاران با دقت تمام جهت های مخرب و دوزخ آور این تشکیلات یعنی بانکها را به سمت و سوی خیر هدایت کنند همان راهها رفاهی که ما نمونه های آن را اعلام نمودیم مانند فروش اقساطی لوازم خانگی و خانه و محلهای تجاری توسط سرمایه داران و فروش اقساطی از طریق بانکها به متقاضیان با تنوع فراوانی که می توانند در نحوه عرضه آن ایجاد نمایند و اینگونه خود را به راحتی از غرقاب نجاست خارج نمایند وضعیت ظالمانه موجود را تغییر دداده و آن را از کفر و الحاد به رفاه و خدمت تبدیل نمایند (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند ذات اقدس الهی در ادامه آیات شریفه و در راستای این بررسی در آیه شریفه 145 می فرماید:( سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا ۖ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ ۚ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ)، یعنی پس به زودی در قلوب کسانی که کافر شدند ترس و رعب را به واسطه آنچه شرک به خدا آوردند که فرستاده نشد به آن دلیلی، قرار می دهیم، پس فرستاده نشد به آن دلیلی یعنی نشانه ای از پیروی عقلی در آن یعنی تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در این فراز حضرت حق جل جلاله کافران و ناسپاسان را اشخاصی اعلام می فرماید که از اصول اولیه عقلی که بدیهیات است پیروی نمی کنند و لذا رعب و ترس و هراس بواسطه این کفران و ستیزه گری در قلوب آنها وجود دارد و این کجروی آنها نیز مستند و مستدل به استدلال محکم عقلی و صحیح در رابطه با عملکرد آنها نیست و آنها کسانی هستند که جایگاه آنها دوزخ جاوید است و البته جایگاه بسیار بدی می باشد و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که ذات اقدس احدیت این فراز را حتی درباره دشمنان خود و رسول خود و اوصیاء آنان، در کمال احترام و ادب اعلام می فرماید همان فرازها که نگارنده به گونه ای دیگر در فرازهای مختلف اعلام نموده است به اینکه انسانهای شقی و کافر و...، که دشمنی با خدا و رسول و امامان معصوم و....، می نمایند قبل از آنکه شقی و بی رحم و حیوان صفت و رذل باشند، انسانهای احمق و بی شعوری هستند که اینگونه عذاب جاوید را به جان خود می خرند و...، همان فراز که ذات اقدس احدیت جل جلاله آن را اینگونه مؤدبانه بیان می فرماید و این
ص: 28
امر نشان می دهد که حضرت پروردگار جل جلاله تا چه حد بر اساس عقل و منطق عمل می فرماید، آری این سنت پروردگار است که چون باران عمل می فرماید که به قول شاعر گرانقدر ما که می فرماید (باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس)، پس این باران ذات اقدس احدیت است که بر عقول وارد می شود پس پدر گرامی ما حضرت آدم علیه السلام و پیروان او از اشتباه خود نادم و پشیمان می شوند و عرض توبه به حضرت ذات احدیت نموده و عذر خواهد هستند و این شیطان و شیطان صفتان شقی هستند که به معارضه با خداوند برخاسته و خود را به دوزخ جاویدان سوق می دهند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس توجه نما که در ادامه ذات اقدس احدیت به شرح آیاتی پرداخته که ما بعضی از فرازهای آن را در باب عملکرد گروه الذین فی قلوبهم مرض بیان نمودیم پس در آیه شریفه 157 این سوره مبارکه یعنی آل عمران خداوند علی اعلی می فرماید :( أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ كَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ )، یعنی کسی است که (در اثر اعمال مجرمانه خود) بازگشت نمود به غضبی از خدا و جایگاه او دوزخ است و البته بد جایگاهی است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند ما وفق امریه صادره امام معصوم علیه السلام و عجل فرجهم که با این مضمون فرمودند که چون به فرازهای دهشتناک کلام خدا در شرح آیات دوزخ و دوزخیان رسیدی از خدا نجات طلب کن و به او پناه ببر و از او نجات خود را از آتش دوزخ طلب نما و چون به آیات بهشت و رضوان او رسیدی پس از او بهشت طلب نما و ما در این فرازها با چشم اشکبار و دل شکسته به ذات اقدس او پناه می بریم و او را به مقدسین درگاهش یعنی به همه انبیاء و اوصیاء آنان و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم قسم می دهیم تا ما عزیزان ما را از آتش دوزخ رهایی بخشد و به فضل و کرم و عنایات خود ما وعزیزان ما را به بهشت جاویدان خود وارد نماید هرچند استحقاق آن را نداریم ولی این انتظار را از ذات مقدس و منزه او داریم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پس در ادامه ذات اقدس احدیت در آیه شریفه 159 می فرماید :( لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ)، یعنی به درستی که خدا منت گذاشت بر مؤمنین زمانی که مبعوث فرمود در میان ایشان پیامبری را از بین آنها که
ص: 29
بخواند بر آنها آیات او را و پاک نماید آنها و تعلیم فرماید کتاب و حکمت را و اگر چه بودند در قبل از آن در ضلال یعنی گمراهی آشکار، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که در نزد انسان دانا و فهیم هر یک از فرازهای آیات کلام خدا دریایی از معانی شگرف و عظیم را به دنبال دارد و البته علم آن در نزد صاحب آن است یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و لذا اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات خاص حضرت زینب سلام الله علیها، قادر است تا قطره ای از این اقیانوس بی کران این فراز را در هزاران صفحه بنگارد ولی قرار او بر رعایت اختصار است پس آگاه باش تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه ذات اقدس الهی جل جلاله منت بر اهل ایمان قرار داده است به واسطه بعثت آخرین و برترین انبیاء الهی خود و چگونه نجات داده است اهل ایمان را تا روز قیامت از ورود به دوزخ و نجات داده است از عمل به تباهکاری که بر زیان دنیا و آخرت آنها بوده است و چگونه حق تعالی نعمت آیات کتاب خود را و تفسیر آن به توسط امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم را که صاحبان قرآن یعنی آیات الهی هستند و علم و دانایی فهم کتاب خدا را نازل کننده آن یعنی ذات اقدس الهی به علم لدنی خود به آنها عطا فرموده است را به اهل ایمان افاضه فرموده است و اینگونه خلایق را از نجاسات و رجاسات و اعمال تباه و اعتقادات مشرکانه و تمامی اعمالی که نتیجه الهام شیطان و پیروی از او و اعوان و انصار جن و انس اوست، نجات عطا فرموده است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تدو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش به شرح آیات عظیمه 171 به بعد این سوره مبارکه در راستای هدف بررسی ما که در آنها ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید: (وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ ۚ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا ۗ يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ، إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ، وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به معنی این فراز از آیات شریفه که خطاب آن به دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت است و مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها آن را در برابر فرعون زمان و طاغی یاغی و سگ توله معاویه یعنی یزید بن معاویه لعنه الله علیهم و علی اتباعهم
ص: 30
تفسیر فرمود که مقصود خداونداز بیان این آیات شریفه چه گروه از اهل اسلام هستند و مخاطب ذات اقدس الهی جل جلاله در دوزخی بودن این جماعت از اهل اسلام چه کسانی هستند حقتعالی در این آیات خطاب به رسول گرامی خود می فرماید: (و لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر انهم لن یضرو الله شیئاً یرید الله الا یجعل لهم خطا فی الاخره و لهم عذاب عظیم)، یعنی ای رسول ما ترا غمگین نسازد (مهلت دادن ما به ناسپاسان و کافران در میان اهل اسلام یعنی منافقین الذین فی قلوبهم مرض و پیروان آنها که ناصبی و دشمن اهلبیت عصمت و طهارت هستند)، زیرا آنها هرگز (با اعمال تباه خود در ضدیت با اسلام و قرآن) نمی توانند کوچکترین ضرری به خدا یعنی شریعت او وارد نمایند و بلکه خداوند اراده نموده است تا قرار ندهد برای آنها بهره ای در آخرت (یعنی پاداش اعمال به ظاهر خیر آنها را تا در دنیا به آنها بدهد و در عوض) و برای آنها عذاب عظیم (دوزخ جاویدان) مهیا و مقدر شده است، (ان الذین اشتروا الکفر بالایمان لن یضرو الله شیئا و لهم عذاب الیم) یعنی ای رسول ما آگاه باش جماعتی (به ظاهر مسلمان و در باطن کافر و لا مذهب) که خریداری نموده اند (به واسطه پیروی از هوی و هوس و رها کردن اصول عقل)، کفر و ناسپاسی را به عوض ایمان (به خدا و رسول او و امامت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم)، هرگز نمی توانند به خدا (یعنی به دین و شریعت اسلام و قر آن و ولایت اهلبیت عصمت و طهارت) ضرری وارد نمایند و البته نصیب برای آنها عذاب الیم دوزخ جاویدان است (و لا تحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم، انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین)، یعنی فکر نکنند و تصور ننمایند کسانی که کافر و ناسپاس شدند (به خدا و رسول و امامت امامان معصوم) که مهلت دادن ما به آنها برای آنها خیر و نفع دارد و بلکه این مهلت دادن ما برای آن است تا بر اثم و گناه و جرم و دشمنی آنها اضافه شود و البته برای آنها عذابی خوارکننده مقدر شده است و توجه نما به تفسیر این فراز که دختر مظلوم امیرالمؤمنین و شیرزن آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم آن را در شام در برابر یزید طغیانگر که از مصادیق روشن مجرمان غیرقابل نجات و اهل دوزخ است، در خطبه اش ایراد فرمود با این مضمون که ای یزید تو امروز شادی می کنی و چنین تصور می نمائی که عرصه جهان و عرصه زمین و آسمان را بر ما بسته ای و ما را مانند اسیران از این دیار به آن دیار می بردی و این امور نشانه عزت و قدرت تو است یا اینکه در پیشگاه خدا قدرت و منزلتی
ص: 31
داری و ما را به درگاه او راهی نیست ولی اشتباه می کنی بلکه این فرصت و آزادی را خداوند به این علت به تو داده است تا از بار گناه مملو کردی و آگاه باش عذاب دردناک و عظیم در انتظار تو است ....، به خدا سوگند اگر مسیر حوادث زندگی مرا مانند این زن اسیر در پای تخت تو آورد این موجب می شود که در نظر من ارزشی برای تو محسوب شود و بلکه من تورا کوچک و پست و سزاوار هرگونه تحقیر و ملامت و توبیخ به شمار می آورم ... هرکاری که از دست تو بر می آید انجام بده ولی آگاه باش که به ذات اقدس خداوند سوگند که هرگز نمی توانی نور ما (اهلبیت عصمت و طهارت) را خاموش نمائی و وحی جاودانه و آئین حق ما را محو نمائی بلکه تو نابود می شوی و این اختر تابناک (اسلام و قرآن و امامت) همچنان خواهد درخشید)، پس چون تو ای عاقل دانا و خردمند بر شرح و تفسیر این آیات عظیمه توسط مفسر عظیم قرآن آگاه شدی پس توجه نموده و تسری بده این اصل و اساس عظیم الهی را به سلطنت پست و شوکت حقیر و اقتدار یزیدگونه تمامی دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت و همه آن کسانی که با غصب مناصبی که خدا برای آنها تعیین فرمود به فساد در زمین و نابودی حرث و نسل پرداختند و توجه به هشدارهای مولاتنا حضرت صدیقه کبری حضرت زهرا سلام الله علیها ننمودند و امت اسلام را در سراشیبی دوزخ قرار دادند ولی غافل از آنکه شریعت خداوند محفوظ بوده و خواهد بود و کشتی اسلام و قرآن به امامت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به ساحل نجات خواهد رسید و دین اسلام جهانی شده و وعده خداوند در برپایی حکومت جهانی اسلام و ارثیت دادن زمین به صالحین و انتقام خداوند از سران و نمادهای دوزخی ظالم و ستمگر در دنیا در ایام رجعت واقع خواهد شد یعنی با ظهور پر جلالت آخرین وصی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم یعنی آخرین ذخیره الهی یعنی آخرین معصوم از سلسله انبیاء و اوصیاء الهی یعنی وجود مقدس مولانا المظلوم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز یعنی تفسیر عظیم مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها که چون شمشیر ذوالفقار پدر بزرگوارش یعنی آیه الله العظمی و ایه الکبری یعنی وصی عالیقدر آخرین و برترین پیامبران و عالی مرتبه ترین خلایق عالم، یعنی علی بن ابی طالب بر سر کافران و مشرکان امت رسول عالیقدر اسلام وارد آورد و
ص: 32
اینگونه تا ابدالآباد ماهیت کثیف این جرثومه های فساد و تباهی و اربابان و پیروان آنها را آشکار نمود، پس توجه نما به ادامه شرح و تفسیر ما در خصوص بررسی کلمه دوزخ، پس ذات اقدس احدیت در ادامه شرح آیات کتاب عظیم خود یعنی قرآن مجید به سرزنش یهودیان می پردازد که با پیروی از اسلاف متعصب خود که با پیامبران الهی ستیزه گری نموده و با تحریف کتب به مخالفت و حتی قتل آنها نیز می پرداخته و از نزد خود به خدا دروغ می بستند پس در آیه شریفه 178 حکم دوزخی بودن آنها اینگونه اعلام می گردد: (ْلقد سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَنَحْنُ أَغْنِيَاءُ ۘ سَنَكْتُبُ مَا قَالُوا وَقَتْلَهُمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَنَقُولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ )، یعنی به درستی که شنید خدا کلام آن کسانی را که گفتند به درستی که خدا فقیر است و ما اغنیا هستیم پس زود باشد که آنچه را که گفتند بنویسیم و (اضافه نمائیم بر آن جرم عظیم) قتل انبیاء را که از روی غیر حق صورت دادند (یعنی چون این ظالمان و ستمگران از اسلاف قاتل خود پیروی نمودند پس به عمل آنها راضی محسوب گردیده و در ریختن خون پیامبران شریک شده و اهل دوزخ می شوند و آن زمان یعنی در روز رستاخیز) به آنها می گوئیم که بچشید عذاب سوزان (ابدی جهنم) را ....، و در ادامه در آیه شریفه 186، ذات اقدس احدیت جل جلاله در خصوص علماء ظالم و جور و ستم گر ایشان می فرمایند با این مضمون که آنها بر خلاف میثاقی که خداوند از ایشان (و همه علماء ادیان) یعنی کسانی که به آنها کتاب داده شد گرفت تا مفاهیم آن را برای مردم بیان نموده و (حقایق) آن را نپوشانند پس این عهد و پیمان را زیر پا قرار داده و به بهای اندک فروختند و البته بد است آنچه به عوض آن می گیرند (یعنی این جماعت یعنی عالم نماهای خائن)، و هرگز تصور منما آن کسانی که شاد هستند به آنچه آوردند و علاقه دارند که ستایش شوند به آن چیزی که وظیفه داشتند انجام دهند (تا ستایش شوند یعنی هدایت به راه راست یعنی شیطان جلوه داد اعمال تباه آنان را در نظر آنها و حب ریاست و ستایش شدن، آنها و پیروان آنها را فریب داد، در حالی که وظیفه داشتند به هدایت پیروانشان به راه راست پس همگی آنها لاف رستگاری می زنند) پس هرگز تصور مکن که آنها در مقام رستگاری و نجات از عذاب ابدی خدا هستند (یعنی این تقدیس های متقابل آنها و پیروان آنها همه تصورات باطل و شیطانی آنها است بلکه ذات اقدس حق جل جلاله
برای آنها دوزخ ابدی را آماده نموده است یعنی) و برای آنها است عذاب هولناک و دردناک جهنم،
ص: 33
پس ذات اقدس الهی جل جلاله در ادامه آیات عظیمه خود در آیه شریفه 188 فصلی عظیم دیگری را در خصوص مصادیق آیات خود بیان می فرماید و آن را آیاتی برای صاحبان عقل و خرد اعلام می فرمایدو آن خلقت عظیم آسمانها و زمین است و پدید آمدن شب و روز که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است که بر همین یک فراز و با این علم ناچیز و بی قدر خود هزاران صفحه در شرح آن بنگارد پس توجه نماید مخاطب ارجمند به عظمت این آیات که ذات اقدس الهی جل جلاله آن را بیان می فرماید و اگر کسی صاحب شعور باشد و بخواهد فقط به عظمت آن و موضوع لایتناهی بودن آن فکر کند باید از ترس بیهوش شده و یا سر خود را با دو دست محکم بگیرد مبادا از هم پاشیده شود پس حضرت باری تعالی و خالق سبحان در این آیه شریفه (188) می فرماید: (إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ )، یعنی به درستی که در خلقت آسمانها و زمین و پدید آمدن شب و روز آیاتی برای صاحبان خرد وجود دارد و سپس در ادامه ذات اقدس احدیت این صاحبان خرد را معرفی می فرماید و از معرفی حضرت باری تعالی معلوم می شود که در نزد حضرت او کسانی که با اندیشه و تفکر به راه راست خداوند و شناخت عظمت ذات اقدس او و حکمت این خلقت و ....، برسند و وعده های پیامبران او را حق شمر ده و به رسول اعظم او یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم ایمان آورده و از خدا نجات از دوزخ و ورود به بهشت را آرزو نمایند پس این بندگان مصداق بارز صاحبان اندیشه و خرد هستند که با تفکر در این آیات به مقصود و نجات الهی دست یافته اند و اما کسانی که به این آیات تکذیب نمایند پس انان در واقع به عقل خود پشت کرده و به سوی دوزخ روانه خواهند شد یعنی کسانی که در فکر متاع بی ارزش دنیا بوده و در نهایت ناسپاسی به امور دنیایی سخت مشغول و به هدف خلقت خداوند کافر و ناسپاس هستند کسانی که خود گمراه و عامل گمراهی دیگران شده و آنها را می فریبند و به سوی دوزخ می برند پس توجه نماید مخاطب ارجمند به ترجمه این آیه عظیمه 188 به بعد و سپس به مناجات زیبای این بندگان که خدا آن را مستجاب می فرماید توجه نمایند و البته این ذکر را همیشه بر لب زمزمه نمایند و در معنی آن دقت نمایند و اهل ایمان را دعا نمایند که دعا از زبان
ص: 34
غیرمستجاب است: (الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ، رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ ، رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ، رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ )، پس تو ای عاقل دانا خردمندتوجه نما به ترجمه این آیات و خصوصاً به فراز آخر آن تا برای تو رمزگشایی شود از این آیات عظیمه تا به گوشه هایی از اسرار عظیم آن پی ببری در این آیات عظیمه خداوند به این صاحبان خرد که در خلقت آسمانها و زمین و عظمت پدیدار شدن شب ها و روزها و نظم و دقیق بودن آن و...، تفکر می نمایند و این آیات عظیم الهی را دلیل عظمت و حکمت ذات اقدس او دانسته و او را به عظمت و منزه بودن و...، در قلب و زبان خود مذکور می نمایند و بیاد خداوند هستند در قیام و قعود و به هنگام خواب و استراحت تفکر می نمایند در عظمت لایتناهی خلقت آسمانها و زمین و می گویند که خدایا این عجایب آفرینش را باطل نیافریدی پس منزه هستی پس نگهدار مارا از عذاب دوزخ ابدی خود پس ای پروردگار ما، به درستی که هرکسی را که تو وارد آتش می کنی پس او را خوار و ذلیل نموده ای و البته برای ظالمین که در دوزخ تو وارد می شوند یار ویاری کننده ای وجود ندارد، خدایا به درستی که ما شنیدیم که منادی تو ندا فرمود برای ایمان که ایمان بیاورید به پروردگارتان پس ما ایمان آوردیم پس این منادی وجود پاک و مطهر و مقدس و معصوم برترین و بالاترین خلایق و بزرگترین انبیاء تو به جهت منزلت و قرب و رتبه و شخصیت و آخرین رسولان معصوم تو یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم بود که امر فرمود خلایق جهان را به ایمان به ذات اقدس تو، پس ما ایمان آورده (و شهادت دادیم به اینکه (لا اله الا الله) و (محمد رسول الله) و به فرموده تو و با نصب و جانشین شدن علی علیه السلام در غدیر خم به (علی ولی الله)،) پس ای پروردگار ما، گناهان ما را بیامرز و بپوشان از ما بدی ها و زشتی های ما را و آنها را از ما برطرف بفرما، پس در این فراز ذات اقدس الهی جل جلاله امر می فرماید بندگان را به این دعای عظیم یعنی وعده ای که خداوند به اهل ایمان بواسطه بشارات انبیاء خود داده بود در ارثیت دادن زمین به صالحین و برپایی حکومت عدل الهی در جهان و نابودی ظلم و مجازات ظالمین در دنیا و روانه نمودن آنها در دوزخ
ص: 35
بعد از کیفر آنها دردنیا یعنی به معجزه واقع نمودن ایام رجعت و برخاستن رهبران ظالمین جهان و نیز زنده شدن مقدسین خداوند و مجازات آن مجرمان تبهکار وفق وعده خدا در عذاب ستمگران در دنیا و سپس روانه نمودن آنها به دوزخ جاویدان قبل از حسابرسی خلایق جهان در عرصه محشر و...، یعنی با ظهور با جلالت آخرین وصی پیامبر عالیقدر خود یعنی به ظهور آخرین ذخیره الهی یعنی آخرین معصوم از سلسله پیامبران و اوصیاء معصوم الهی یعنی دوازدهمین وصی آن حضرت یعنی به ظهور منجی جهان بشریت و وعده داده شده همه پیامبران الهی به اهل ایمان یعنی وجود مقدس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تا بواسطه او جهان را از عدل و داد پر نماید پس از آنکه از ظلم و جور لبریز و مشحون شده باشد پس آن آیه شریفه که بیانگر این معانی عالیه است آیه شریفه 192 سوره مبارکه آل عمران است: (رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ)، یعنی ای پروردگار ما (و البته وفا کن و عطا کن) و ببخش آنچه را وعده نمودی به ما (اهل ایمان) از طریق پیامبرانت (در ارثیت دادن زمین به صالحین و بپذیر دعای ما را در فرج و ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان) و البته ما را خوار و ذلیل مفرما (به دشمنی با اهلبیت عصمت و طهارت خود و به تسامح و تساهل در توجه به ولی الله الاعظم خود و دعا برای ظهور آن حضرت و شکستن قلب آن حضرت و عدم یاری محبان آن حضرت و عدم استغاثه برای ظهور آن حضرت که گشایش امر همه اهل ایمان در آن است)، در روز قیامت، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت به دنبال این دعای زیبا و عظیم و پر معنی و پربار و پر برکت و پر عظمت عطای خود را به اهل ایمان عطا می فرماید (فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ ۖ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ)، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که وظیفه بنده دعا کردن است و عطا نمودن اجر دعا به درگاه الهی با ذات اقدس الهی است و مفهوم این آیه نیز همین است یعنی وظیفه ای که بندگان برای طرح دعا و مناجات دارند را بعمل بیاورند و البته خداوند اجر عاملین را از مرد و زن عطا خواهد فرمود پس دعای بندگان را درباره درخواست ظهور مولاناالمظلوم، آخرین وارث انبیاء و اوصیاء معصوم الهی یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وظیفه ای است که خدا بر عهده بندگان قرار داده است و وعده استجابت و پاداش آنان را نیز اعلام می فرماید، پس در ادامه آیه شریفه ذات اقدس الهی در خصوص
ص: 36
آن جماعت از اهل ایمان که در راه او هجرت نموده و یا از دیار خود تبعید گردیده و یا آزاد شده اند و یا قتال نموده و به شهادت رسیده اند وعده می فرماید که می آمرزد خطاهای آنان را و داخل می فرماید ایشان را در بهشت جاویدان خود که در تحت آنها نهرها جاری است و این پاداشی است از سوی خداوند و البته در نزد خداوند است بهترین ثواب ها، و این وعده در طول تاریخ سنت و قانون خداوند است برای تمامی اهل ایمان و خصوصاً اهل اسلام و خصوصاً برای اهل ولایت آل محمد که بعد از وقوع مصیبت عظمای کودتای سقیفه و شروع غصب منصب الهی امامت و زعامت امت اسلام توسط غاصبین، برای اهل ایمان حاصل شد و اهل ایمان گرفتار شرارت شیاطین جن و انس شده و در راه خدا به انواع عقوبت ها دچار گردیدند پس در ادامه ذات اقدس احدیت در خصوص دشمنان خود که متاع دنیا را بر آخرت گزیده و مستوجب دوزخ گردیده اند می فرماید:( لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئْسَ الْمِهَادُ )، یعنی نباید که فریب دهد ترا رفت و آمد (یعنی کر و فر یعنی شکوه و زرق و برق ظاهری) کسانی که (با غضب مناصب الهی امامان معصوم) به خدا کافر (و ناسپاس) شدند در سرزمین ها (اهل اسلام)، زیرا متاع قلیل (دنیا را) بر آخرت جاوید انتخاب کردند پس به واسطه این (دشمنی) جایگاه آنها دوزخ جاوید است که البته بد مکان و جایگاهی است، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما در ادامه شرح کلمه دوزخ در کتاب خدا و به میزان توانایی خود رسیدیم به آیات عظیمه ای که در آن ذات اقدس احدیت قوانین خود را بیان می فرمود که اجرای آن قوانین خارج از زمان و مکان است، یعنی مانند حقیقت احکامی که وفق کلام مولانا الامام المظلوم و المسموم و الغریب مدفون به ارض طوس یعنی امام رئوف ما حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التهیه و الثنا، مطابق خیر و خوبی صلاح بندگان و دور کننده آنان از ضرر و بدی و....، آنهاست مانند خوراک پاک و طیب مانند شیر و نان و....، یا استشمام بوی گل و رایحه های پاک و یا عمل صالح مانند ایمان به خدا و رسول و امامت امامان و عمل به عدالت و نیکی و احسان و...، و در مقابل دوری از خوردن نجاسات و مدفوع و بوی مردار و ....، یعنی مطابق عقل و فطرت و...، دوری از ظلم و ....، پس هرگاه هر انسان از فطرت خود نفرت نموده و از عمل به مطابق آن دوری نمود پس از عقل خود تبعیت نکرد و بر خلاف فطرت خود عمل نمود و بر خلاف صلاح و
ص: 37
مصلحت خود عمل کرد که این قوانین او در طول تاریخ به توسط همه انبیاء الهی بیان شد ولی در طول ادوار در کشاکش اوضاع و احوال سیاسی و جنگها و ....، دچار تحریف شد و به عوض آنکه چراغ راه هدایت بندگان خدا و نجات دهنده آنان از زشتی ها و بدی ها باشند در اثر این تحریف ها و تغییرها و تبدیل ها به آموزه های شیطان مبدل گردید و مروج شرک و شرک ورزی، شراب و شراب خواری، زنا و زناکاری، خرافه و خرافه پرستی و جادو و جادوگری و تباهی و تباه کاری و...، گردید که نگارنده به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها حدود هشت هزار صفحه را در قالب مجموعه نورالانوار و الاحتجاج و...، در شرح و تفسیر عهدین یعنی عهد قدیم و عهد جدید که به مجموعه تورات و انجیل و کتاب مقدس مشهور است را تقدیم طالبان حق و حقیقت نمود که انکار معانی آن نمی نماید مگر کسی که به عقل خود پشت کرده و تعصب و عناد ر ا چراغ راه خود قرار داده و اینگونه خداچشمان حقیقت بین او را کور و گوشهای حقیقت شنوای او را کر و دهان حقگوی او را لال فرموده است و نیزتکیه نمودیم به انذارها و هشدارهای ذات اقدس احدیت و سعی نمودیم در شناخت مخاطبین تا در بین آنها نباشیم وبه ذات اقدس احدیت جل جلاله پناه بردیم و از او مسئلت نمودیم تا به حق عزیزان درگاه خود یعنی همه انبیاء و اوصیاء معصوم درگاه خود و در صدر آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ما و عزیزان ما را از دوزخ ابدی خود رهایی بخشیده و به فضل و کرم و عنایات خود که هرچند لایق نیستیم به بهشت ابدی خود وارد نماید که تا آن زمان که خدایی می فرماید یعنی تا ابدالاباد در نعمت های او متنعم و بهره مند باشیم آمین آمین آمین یا رب العالمین. پس رسیدیم به فرازهایی که طبق بررسی های بخش اول، مخاطبان خداوند در رابطه با اصحاب نار یعنی اهل دوزخ شناسایی گردیدند و در این راستا به شرح مخاطبین خداوند در گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه که رهبران منافقین و دشمنان رسول خدا و خاندان عصمت و طهارت و گمراه کنندگان امت حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم بودند پرداختیم و در ادامه راه به مصادیق آیات الهی وفق آیات کلام خدا رسیدیم و ملاحظه نمودیم که در فرازهای مختلف، مقصود ذات اقدس الهی از آیات دارای مصادیق مختلف گردید که عبارت بودند از وجود اقدس پیامبران و اوصیاء معصوم
ص: 38
آنها و نیز معجزات آنان و تسری یافت به آیات کتاب خدا فی النفسه که معجزه باقی و ابدی ذات اقدس الهی جل جلاله برای نشان دادن عظمت خود و عظمت نبی مکرم او حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم است زیرا او آخرین پیامبر از سلسله پیامبران الهی است و بعد از او پیامبری مبعوث نمی شود و او خاتم انبیاء الهی و برترین آنها است و لذا فرامین و احکام و فرایض و اوامر او ابدی است و از مصادیق دیگر آیات خداوند، خلقت عظیم آسمانها و زمین و پدید آمدن شب و روز و ....، بوده است که تکذیب این آیات نمی نماید مگر شخص تباهکار و مجرم و عنود که با پیروی از هوی و هوس و دشمنی با عقلی که او را به سوی پاکی ها و سعادت ابدی فرا می خواند در واقع با خدای خالق هستی و ذات اقدس او جل جلاله و انبیاء او شریعت پسندیده پیامبرموعود او و امامان منصوب از طرف او و نیز صلاح و مصلحت دنیا و آخرت خود به جنگ پرداخته و اینگونه خود و پیروان خود را به سوی دوزخ جاوید سوق می دهد پس چون بر ای فرازها آگاه شدی پس با ما توجه نما به شرح و تفسیر آیات عظیمه سوره مبارکه النساء که ذات اقدس احدیت جل جلاله در ابتدای آن انذار می فرماید خلایق هستی را تا متوجه باشند و در واقع بترسند از عدم حضور در جایگاه واقعی خود یعنی تفکر و تعقل و توجه نمایند و حرکت کنند به سوی درک حقایق عالم هستی و اینکه چگونه ذات اقدس احدیت خلق فرمود از آنها مردان و زنان و....، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که هرگز در این فرازها پیرو درک ظاهری از آن مباش و به شرح و تفسیر امامان معصوم توجه نما که چگونه این فرازها با تمامی اصول و مبانی علمی پیدایش زمین و پیدایش انسانها خصوصا انسانهای متفکر و سپس هبوط حضرت آدم و حوا و...، مطابقت دارد و ما در کتاب های برهان ذوالفقار اول و دوم خود در این رابطه توضیحاتی دادیم و هرگز تصور ننماید مخاطب ارجمند در خلقت حضرت حوا در فراز (خلق منها زوجها)، به اینکه العیاذ بالله خداوند حضرت حوا را از دنده چپ حضرت آدم خلقت نمود و....، بلکه تعبیر نماید از منها یعنی (به لحاظ) و (برای) و گمراه ننماید او را روایات جعلی که با کلمات امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم مطابقت ندارد و بلکه بر ضد آنها است، در این آیات عظیمه الهی، ذات اقدس احدیت جل جلاله به رعایت حقوق یتیمان که در واقع نماد محرومان لازم التوجه هر جامعه محسوب می شوند امر می فرماید که اگر نگارنده در این فراز عظیم هم اراده نماید قادر است تا به حول و فضل الهی و عنایات
ص: 39
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران صفحه در خصوص آن بنگارد و شرح نماید آن مفاهیم را که در این رابطه استنباط می شود و انچه بر اساس کلام امامان معصوم بر معانی آن منطبق است و نیز بر چه معانی عظیم دیگری تسری می یابد و....، و تو ای عاقل دانا و خردمند در شرح و تفسیر قران به این نکته عظیم توجه نما که معانی کلمات قرآن عظیم با قرآن و کلام امام معصوم شرح می شود نه با معنی لغات و اصطلاحات عامیانه و متداول بین جوامع که هرچند سال یکبار تغییر می یابد بطور مثال کلمه شهادت در کتاب خدا به معنی گواهی و شهید به معنی گواه است ولی در بین ما در این زمان کلمه شهادت و شهید یعنی کسی که در راه خدا مقتول و کشته شده است در حالی که ذات اقدس احدیت برای اینگونه و امثال آن مثال می زند و معنی آن را ابلاغ می فرماید و یا نحوه وضو گرفتن (الی المرافق) که اهل سنت به ظاهر معنی کرده و بر خلاف عقل و منطق وضوی خود را از پائین به سمت بالا می گیرند و یا ....، پس چون بر این فراز مهم آگاه شدی پس توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت در این آیات امر می فرماید به توجه و ترحم به ضعفای جامعه که نماد مظلومیت آنها، یتیمان هستند و در ادامه بلامانع اعلام می فرماید ازدواج مردان را با زنان به دو و یا سه و یا چهار و سپس با معیار ترس از عدل، مردان جامعه را به مهربانی و عدالت در این خصوص حکم می فرماید و جماعتی این تصور را القاء می نمایندکه العیاذ بالله کتاب خدا امر می فرماید به داشتن یک زن، چون آن را قرینه عدالت نموده و چون عدالت قابلیت اجرا ندارد پس بیشتر از یک زن نبایستی تزویج شود و...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند ما کلام خود را در این خصوص بطور مشروح در کتاب تلبیس ابلیس خود مذکور نموده ایم و لذا در این فراز کاری به شروط ظاهری و باطنی زوجین، در هنگام عقد نداریم و اینکه سرور کائنات حضرت محمد مصطفی و وصی عالیقدر او تا زمان حیات حضرت خدیجه و حضرت زهرا، همسر دیگری اختیار ننمودند و ازدواجهای بعدی آنها با دیگر زنان ارجمند در راستای حفظ یکپارچگی امت و سرپرستی زنان محترم و...، بوده است و مخاطب ارجمند، صرفا بایستی به این نکته مهم توجه داشته باشد که اصولا در هر جامعه ای چه در شرایط عادی و چه در شرایط بحرانی و غیرعادی مانند جنگ و...، این مردان هستند که در معرض نابودی قرار می گیرند و نمونه آن هم جنگ ایران و عراق و یا همه جنگهای اول و دوم جهانی و سایر جنگ های منطقه ای
ص: 40
در اقصای نقاط جهان در طول تاریخ بوده است که در همه آنها این مردان بوده اند که طعمه مرگ می شدند و لذا ذات اقدس احدیت مجوز تعدد زوجات را برای مردان صادر فرموده است و نیز به هزار و یک دلیل دیگر که این شرح یک دلیل آن بوده است و البته اگر نگارنده اراده نماید در همین فراز نیز به حول و فضل ذات اقدس الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا زینب بنت امیرالمؤمنین علیها السلام قادر است تا هزاران صفحه در این باب و حکمت آن و مصالح آن و علت آن و محاسن و فواید آن بنگارد ولی چون قرار او بر رعایت اختصار است از شرح آن خودداری می نماید پس چون بر این فراز از عظمت حکم ذات اقدس الهی که بر مبنای خلقت انسانها و حکمت اصلاح اجتماعات از مفاسد و ...، وضع شده است آگاه شدی پس توجه نما که انسانها هرگز نمی توانند با تکیه بر افکار و اندیشه های محدود خود و نیز باعدم علم به تمامی جوانب خلقت انسانها برای آنها طرح و برنامه بدهند زیرا قطعاً در این راه به گمراهی مبتلا می شوند همانگونه که بعضی از قبایل کشور مکزیک به این بلا دچار می شوند و آن اینکه آن جماعت به این نتیجه رسیده اند که در هنگام زایمان زنان، مردان هم که علت اصلی این معضل هستند یعنی بچه دار شدن زنان، بایستی درد بکشند همانگونه که زنان درد می کشند تا در ناراحتی تولد بچه سهیم باشند زیرا این از عدالت نیست که زنان اینگونه ناراحتی بکشند ولی مردان خوش و خرم برای خود قدم بزنند ولذا در این گونه موارد دستور می دهند تا شوهران را نیز در کنار آن زن بخوابانند و ریسمانی به بیضه های آن مرد می بندند و سر طناب را هم به دست زن زائو می دهند تا هرزمان که درد کشید سر طناب را بکشد تا مرد هم درد بکشد و می گویند که اغلب مردان بعد از زایمان زنان به قبرستان می روند زیرا از شدت درد بیضه ها دچار شوک و ایست قلبی می شوند و...، آری البته نگارنده هرگز به دنبال محدود کردن حضور زنان در جامعه نیست و نخواهد بود بلکه اعتقاد دارد که توزیع مشاغل بایستی با توجه به وضعیت روحی و جسمی و توانایی های این دو جنس صورت گیرد و البته ذهن مخاطب هرگز در این راستا به ضعف های زنان معطوف نگردد زیرا در بسیاری از مشاغل این زنان هستند که صبر و تحمل و بردباری آنها قابل تصور نیست و از مردان بسیار تواناتر و قدرتمندتر عمل می نمایند مانند تمامی رشته های علوم پزشکی و اداری و....، تعلیم و تربیت که در راستای توانایی های
ص: 41
فیزیولوژیک آنهاست و ما البته هرگز انتظار نداریم که آنها بتوانند مانند مردان در اعماق زمین و در معادن به کار بپردازند هرچند در بین آنها استثناء هم وجود داشته باشد بلکه مقصود کلیات امور است پس چون بر این فراز تو ای مخاطب ارجمند آگاه شدی پس توجه نما به بیان احکام خداوند که این رابطه و سپس به نهی عظیم خداوند به کسانی که از ضعف یتیمان سوء استفاده مالی نموده و اموال آنان را غارت می نمایند پس ذات اقدس الهی این جرثومه های فساد و تباهی را اهل دوزخ اعلام می فرماید یعنی به شرحی که در آیه شریفه (12) این سوره مبارکه مذکور شده و این امر بیانگر آن است که تا چه حد توجه به احوال یتیمان برای ذات اقدس احدیت مهم و در خور توجه است (ِانَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا)، پس در این فراز هم تو ای عاقل دانا و خردمند به تمامی مصادیق این ایه بایستی توجه نمایی و حقیقت آن را به تمامی موارد مرتبط تسری دهی تا حق این ایه عظیم ادا شود یعنی به میزان بضاعت خود زیرا نه تنها نگارنده بلکه تمامی صاحب نظران هم، علم و توانایی و احاطه بر حقیقت آن و امثال آن را ندارند و لذا البته حق مطلب هرگز ادا نمی شود جز به سینه پاک و علم لدنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، ولیکن بعضی از مصادیق بارز آن مانند آفتاب عالمتاب در درخشش است و از جمله آن عمل به نیات واقفانی است که اموال خود را در راه حفظ و حراست و تامین آینده یتیمان وقف نموده اند و لذا کسانی که موقوفات آنان را غارت نموده و به وقف عمل نمی کنند یعنی آنگونه که باید انجام دهند پس قطعاً از جمله سگان دوزخ محسوب می گردند که در نهایت قساوت و بیرحمی اموال یتیمان بی پناه را غارت نموده اند و....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت در خصوص فرایض و واجبات ارث و میراث بندگان اوامر خود را بیان می فرماید و در آیات عظیم (18 و 19)، این اوامر را حدود خود اعلام و به اطاعت کننده بشارت بهشت و به نافرمانی کننده به خدا و رسول و حدود الهی وعده دوزخ ابلاغ فرموده است: (تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ ۚ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز هزاران هزار نکته عظیم نهفته است و این آیات شریفه عظمت حفظ حدود الهی را نشان می دهد و در واقع نشان می دهد که چگونه خلایق بایستی از فرایض و احکام ابدی و بدون تغییر خداوند که بعد از
ص: 42
بعثت و نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم فقط در شریعت او وجود دارد پیروی کنند زیرا تنها دین او و شریعت جاودانه او یعنی اسلام است که احکام و فرایض آن بدون تحریف می باشد و نیز این ایات عظیمه دلالت عظیم دارد بر الزام پیروی خلایق از آل محمد یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم زیرا آنها حافظان قرآن و احکام و حدود الهی هستند و در این فراز حکم دوزخی بودن دشمنان آنها نیز صادر شده است زیرا آنها و پیروان آنها در طول تاریخ بوده اند که مصداق تام و اتم عصیان بر خدا و رسول او بوده و تعدی از احکام خدا نمودند یعنی بر ضد خدا و فرمان او در جانشینی اوصیاء معصوم آن حضرت بر امت مخالفت و ضدیت نموده و (صد عن سبیل الله) نموده و احکام و فرایض خداوند را ضایع نموده و امت را گمراه کردند و راه دوزخ را به همراه پیروان متعصب و گمراه خود در پیش گرفتند و این مولای مظلومان حسین بن علی علیه السلام بود که تمام قد در برابر ظلم و ستم و جور فرعون و طاغی زمان خود که از حدود شریعت خارج شده و علنی نمود ضایع نمودن حدود خداوند را و قیام فرمود و خون پاک خود و عزیزان خود را که در جهان مثل و مانند نداشتند فدا نمود و این اصحاب و پیروان وفادار او بودند که مانع شدند تا دست شیطان و شیطان صفتان به خلیفه معصوم خدا بر زمین یعنی وصی سوم رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم پرسد مگر بعد از آنکه از روی پیکرهای پاک و مطهرکشته شده و غرقه به خون آنان عبور نمودند و این مولاتنا حضرت زینب بود که حافظ جان وصی چهارم حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم گردید و پیام حماسه جاویدان کربلای معلی را به اهل عالم تا قیام وصی دوازدهم حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجهم رسانید و اینگونه نام خود را در شمول مقربان ذات اقدس احدیت جاودانه نمود و این نگارنده است که اگر اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب قادر است تا هزاران صفحه در عظمت و رفعت شأن آن حضرت بنویسد ولی اشک او مانع از حرکت قلم جوشان و خروشان اوست که در این فراز بر صفحه نگارش او می غلطد پس تو ای ذات اقدس احدیت بر مظلومیت خاندان عصمت و طهارت تو را قسم می دهیم که ما و عزیزان ما را، دعاگوی ظهور و قیام منجی عالم بشریت از هر گمراهی و ضلالت و مظهر انتقام از دشمنان
ص: 43
خود یعنی در زمره استغاثه کنندگان برای ظهور منجی عالم بشریت یعنی وجود مقدس و مطهر و معصوم مولانا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار دهی و ما و عزیزان ما را به واسطه عظمت و منزلت همه مقدسان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم از دوزخ الهی نجات عطا فرمایی و به فضل و رحمت و بزرگواری خود به بهشتی که لایق و سزاوار آن نیستیم از روی کرم و محبت خود وارد نمایی و تا تا آن زمان که خدایی می فرمایی یعنی تا ابدالآباد در نعمت های بی کران تو که نه چشمی آن را دیده و نه گوشی از اوصاف آن شنیده است متنعم باشیم آمین آمین آمین یا رب العالمین پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر شرح و تفسیر این فراز از آیات عظیمه الهی واقف شدی پس آن را به تمامی فرازهای مانند آن تسری بده و یقین داشته باش که فقط در سایه پیروی از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که اوصیاء دوازده گانه حضرت رسول خدا یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم هستند به حدود واقعی خدا یعنی نماز را آنگونه بجای می آوری که رسول خدا به امر خدا به خلایق تعلیم فرمود و روزه را آنگونه بجا می آوری که خدا به رسول خود امر فرمود و حج و...، تمامی احکام از حلال و حرام حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم و رها نما طبق حکم عقل و حکم آیات قر آن و از جمله این فراز، امامت غیرایشان را زیرا که با صراحت کامل نافرمانی کنندگان از فرمان ذات اقدس الهی و رسول مکرم او وتعدی کنندگان بر حدود الهی، در زمره اهل دوزخ اعلام شده اند یعنی دشمنان آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم از مصادیق تام و اتم کسانی هستند که عصیان نموده و با پیروی از هوی و هوس بر ذات اقدس الهی و عصیان نموده اند در زمان رسول او برای پیروی از ایشان و به انحراف از حدود الهی مبتلا و عملاً تعدی کننده به احکام و فرایض ابدی شریعت پسندیده اسلام و احکام و فرایض قرآن می شوند پس اینگونه وجود نحس و نجس آنها هیزم جهنم شده و آتش را به سوی خود می کشند و اینگونه خودبخود سزاوار دوزخ جاوید می شوند پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه آیات عظیمه این سوره مبارکه ذات اقدس احدیت جل جلاله به تشریح اصول و مبانی ارشادی جامعه و نحوه سوق دادن خلایق به سوی اخلاق های پسندیده می پردازد که چگونه مسئولین جامعه بایستی جامعه را از طریق بکارگیری سیاست های سازنده از تمامی ابعاد به سوی اخلاق پسندیده هدایت نمایند به شرح آیه شریفه 21
ص: 44
که می فرماید: (واللذان یاتیانها منکم فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان توابا رحیما)، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله قانون ابدی و ازلی و عظیم خود را برای خلایق در رابطه با (توبه) بیان می فرماید، و شرایط قبول توبه را عمل از روی جهالت اعلام می فرماید و در عین حال راه توبه را بر کسانی که تا دم مرگ به سیئات مبادرت نموده و در دم مرگ می خواهند توبه نمایند، بسته و نیز کسانی که می میرند و کافرند پس این جماعت کسانی هستند که ذات اقدس احدیت آنان را به دوزخ جاودانی خود بشارت داده است پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز و امثال آن مسئله را از ته حل نما و وفق کلام مولانا المظلوم امیرالمومنین و یعسوب الدین و امام المتقین و وصی رسول رب العالمین یعنی مولانا و مقتدانا علی علیه السلام عمل نما که فرمودند با این مضمون که (گناه نکردن راحت تر از توبه نمودن است)، همانگونه که پیروی از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم راحت تر از دشمنی و ضدیت با آنها است، همانگونه که بهره گیری از طعام پاک و پاکیزه راحت تر از بهره گیری از طعام نجس و کثیف است، همانگونه که بهره گیری از بوی خوش گلها و ریاحین و نعمت های حلال خداوند بهتر از استشمام بوی نجاسات متعفن و ورود به حرامهای خداوند است پس آیه عظیمه و شریفه که امیدواریم که ذات اقدس احدیت جل جلاله بواسطه آن همه ما و عزیزان ما را پیروان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم قرار داده و نجات عظیم مرحمت فرماید بدین شرح است: (إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَٰئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ ۚ أُولَٰئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا )، پس در ادامه آیات شریفه ذات اقدس احدیت احکام و فرایض ابدی خود را بیان می فرماید همان احکام و فرایض که ذات اقدس الهی جل جلاله موافق کلام مولانا المظلوم امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التهیه و الثنا امر به آنها را به واسطه نفع و خیر و نهی از آنها را به واسطه ضرر و بدی ذاتی آنها به بندگان خود ابلاغ فرموده است یعنی همان احکام و فرایض را که از ابتداء به تمامی انبیاء الهی خود ابلاغ فرموده بود مانند حرمت ازدواج با محارم و حرمت خوردن گوشت خوک و شراب و زنا و....، ولی بواسطه تحریفات تحریف گران شیطان صفت و به الهام شیطان لعین اساس گمراهی را در جوامع پایه ریزی نمودند و این بعثت وجود
ص: 45
اقدس آخرین و برترین انبیاء الهی بود که احکام و فرایض ابدی خداوند را به خلایق جهان ابلاغ فرمود و ذات اقدس احدیت جل جلاله نیز حفظ این احکام و فرایض را تا ابدالآباد تعهد فرمود و اینگونه مهر باطل بودن بر تمامی ادیان و شریعت های تحریف شده قبل و دین سازان بعدی کوبیده شد و اینگونه حکم دوزخی بودن بر پیروان ادیان باطل قبل و اباحه کنندگان دیگر تا قیام قیامت که به نام دین ظاهر می شوند و خرسندکنندگان شیطان و پیروان گمراه او صادر گردید پس این احکام در عین خلاصه گویی هرکدام در خود جهانی از معانی را به همراه دارد این قوانین در خصوص اعمال ناروای بین افراد اجتماع و احکام توبه و قوانین ارث و نکاح و قوانین مرتبط و احکام تجارت و نهی از اعمال زشت مانند قتل نفس که این امر چنان بر خداوند سنگین است که مرتکب را که این عمل را از روی دشمنی و ظلم صورت دهد پس خداوند وی را محکوم به دوزخ خود می فرماید ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه شریفه 34: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ ۚ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا)، یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید اموال بین خود را به باطل نخورید مگر آنکه تجارتی از روی رضایت باشد و نفس ها و وجودهای خود را مکشید به درستی که خداوند به شما رحیم است و البته هر کسی این عمل را از روی دشمنی و ظلم صورت دهد پس زود باشد که او را به داخل دوزخ اندازیم و این بر خدا آسان است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند این فراز مصادیق بسیاری از جمله انتحار و خودکشی و به هلاکت انداختن بی مورد و بالاتر از همه قتل معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم و یا رضایت به ظلم و ستم به آنان و...، را در بر می گیرد و ما در خصوص حرمت خودکشی و زشتی این عمل و...، کلام خود را به طور مشروح در کتاب شریف تلبیس ابلیس خود ذکر نموده ایم و نیز رموز و در خصوص حکمت های نهی از این عمل زشت گفتار خود را مذکور نموده ایم و نیز البته در روایات این فراز به قتل معصومین تاویل و تفسیر شده است و فراز (و من یفعل ذالک عدواناً و ظلماً) به مفهوم رضایت به اعمال آن ستمکاران این معنی را تحکیم می فرماید یعنی اینکه قتل معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم از مصادیق قتل نفس است و مرتکب به دوزخ جاوید محکوم است و تمام کسانی که در طول تاریخ به این امر راضی باشند یعنی در جمعیت ستمکاران باشند و
ص: 46
در شمول مستضعفین نباشند یعنی که عدوان و ظلم بر آنها صادق باشد، پس از جمله راضیان به جرم قتل عمد مؤمن تلقی و اهل دوزخ جاوید خواهند بود یعنی به شرح آیه عظیمه (و لا ترکنوا الی الذین ظلموا)، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما که ذات اقدس احدیت اجتناب از گناهان کبیره را تاکید می فرماید و سیاق آیه به حدی خطرناک است که قلب هر انسان اهل ایمان را به لرزه در می اورد و معنی آیه شریفه این است اگر اجتناب نمائید از گناهان کبیره ای که از آن نهی شده اید خداوند پاک می کند و می آمرزد گناهان شما را و...، یعنی مرتکب گناهان کبیره در معرض دوزخ است مگر به شفاعت رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم و امامان معصوم و عجل فرجهم و مولاتنا حضرت زهرا سلام الله علیها و مقدسین از اهلبیت رسول خدا یعنی وابستگان به اهلبیت عصمت و طهارت مانند حضرت عباس بن علی علیه السلام، حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت رقیه بنت الحسین، مادران ما یعنی همسران رسول خدا یعنی حضرت خدیجه، حضرت ام سلمه و....، و مذبوح کربلا حضرت علی اصغر و شش ماهه مقتول حضرت زهرا سلام الله علیها و....، تا برای اهل ایمان نجات حاصل آید زیرا فرمود رسول گرامی ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم که (شفاعت من برای کسانی است که از امت من که به ارتکاب به گناهان کبیره دچار شده اند و ...) که این شفاعت تسری می یابد به ذات اقدس همه مقدسین درگاه خداوند که در صدر آنها محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در ادامه آیات عظیمه کتاب خود در آیات 41 به بعد می فرماید (واعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئا ...، واعتدنا للکافرین عذابا مهینا...) و در ادامه داخل فرموده است کسانی را که انفاق اموال می نمایند برای ریای مردم و ایمان نمی آورند به خدا و روز قیامت و نیز آن کسی که شیطان برای او همنشین است و البته بد همنشینی می باشد، که ما به دلیل وسعت و عظمت معانی و شرح این آیات فقط به ذکر الفاظ آن بسنده می نمائیم زیرا که قرار ما به رعایت اختصار است پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که ذات اقدس احدیت چگونه بیانگر اوصاف با عظمت و رفعت مقام و منزلت رسول گرامی خود می گردد و او را برتر و بالاتر از تمامی انبیاء دیگر خود به خلایق جهان معرفی می فرماید که مانند این آیه شریفه در دیگر فرازهای کتاب خدا نیز وجود دارد که ما
ص: 47
قبلا اشاراتی به آن فرازها نمودیم ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه شریفه 45 این سوره مبارکه یعنی سوره مبارکه نساء می فرماید:( فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِيدًا )، یعنی پس چگونه باشد وقتی که بیاوریم از هر امتی به شاهد و گواهی (و ما در فرازهای قبل مذکور نمودیم که مقصود ذات اقدس الهی از شهید گواه و شاهد است نه کسی که در راه خدا مقتول شده است که مقصود از شهید در این فراز وفق کلام مولای مظلومان علی علیه السلام پیامبران امت ها هستند و این محمد رسول الله است که بر تمامی این امت ها گواه و شاهد هستند و این محمد رسول الله است که بر تمامی انبیاء و پیامبران معصوم الهی برتری و رفعت دارد اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم) و ترا بیاوریم بر آنها گواه و مقصود ذات اقدس الهی از زمان اشاره شده روز قیامت است، یعنی همان روز که دشمنان او و دشمنان رسول او و دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت، منزلت و رفعت مقام رسول خدا را که انتظار می بردند و می دانستند را به رای العین ملاحظه می نمایند همان گروه الذین فی قلوبهم مرض و همان منافقین و منافقات که از آن زمان به خدا و رسول او واهلبیت عصمت و طهارت ناسپاس و کافر شدند و علم عصیان و ستیزه گری بر علیه آنها بپا کردندو خون اهل اسلام را بر زمین جاری نمودند و ظلم و ستم خود را به ارث به ستمگران دیگر دادند و اساس کفر و ظلم را بر قرار نمودند و نیز کسانی که با تعصبهای لجام گسیخته بر حکم عقل خود پشت پا زدند و با پیروی از هوی و هوس به خشونت های بی حد و انتها دست زدند و مرگ و شکنجه و رعب و ناروایی را در تمامی ابعاد برای بندگان خدا فراهم آوردند پس در آن روز است که این جماعت ملعون و خبیث آرزو می کنند که ای کاش به زیر خاک دفن می شدند و....، (يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّىٰ بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا)، یعنی پس در آن روز کسانی که کفر ورزیدند و بر رسول خدا عصیان و ستیزه گری نمودند آرزو می کنند که ای کاش با زمین برابر می شدند و (البته) آنها از خدا هیچ سخنی را (که در دنیا در خصوص ضدیت با رسول خدا وشریعت پسندیده او و...، می گفتند) را نمی توانند پنهان نمایند، آری این جماعت نیستند مگر همان کسانی که حق امیرالمؤمنین علی علیه السلام را غصب نمودند و پیروان متعصب آنان در طول تاریخ و آرزو می کنند که ای کاش آن روز که بر غصب حق آن حضرت با هم همدست و هم رای می شدند زمین آنها را می بلعید و ای کاش هرگز اوامر و فرموده رسول
ص: 48
خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم را در مورد حق امیرالمؤمنین علی علیه السلام را کتمان نمی کردند و این البته مضمون حدیث عظیمی است که مولانا علی بن ابراهیم رحمه الله علیه در شرح و تفسیر این آیه عظیمه روایت نموده اند پس چون بر این فراز از عظمت منزلت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم و رفعت مقام وصی عالیقدر او حضرت علی علیه السلام و عجل فرجهم و دیگر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم در نزد ذات اقدس الهی آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به شرح آیات عظیم الهی که چگونه ذات اقدس خداوند علی اعلی جل جلاله بعد از شرح و ابلاغ احکام عظیم نماز و...، خطاب خود را به سوی بزرگان اهل کتاب می برد که مدعی داشتن علم کتاب و صحف الهی هستند ولی اقرار به تحریفی بودن این کتب نمی نمایند و درواقع با این پنهان کاری در عمل تحریف تحریف گران شریک شده و خود به عنوان نماد تحریف گری محسوب می گردند و از رحمت خدا دور می شوند همانگونه که خداوند (اصحاب السبت) را در قوم موسی لعنت فرمود، یعنی به شرحی که ذات اقدس الهی در آیات 48 به بعد این سوره مبارکه می فرماید:( أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلَالَةَ ...، مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ ... وَلَٰكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ ...، أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه این آیات شریفه، ذات اقدس احدیت قانون عظیم خود را در خصوص حد بخشایش خود برای بندگان ابلاغ می فرماید و آن حد (شرک) است که ما مصادیق آن را کم و بیش شرح و بسط دادیم و در این آیه عظیمه خداوند علی اعلی می فرماید:( إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا )، یعنی به درستی که خداوند نمی آمرزد که به او شرک آورده شود و می آمرزد (غیر آن را یعنی آنچه را که در مقام و منزلت معصیت و گناه و جرم، کمتر از آن است برای هر کسی که بخواهد و هر کسی به خداوند شرک بیاورد بدرستی که مرتکب اثم عظیم شده است، و البته توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به حماقت کسانی که شرک را صرفا تسری داده اند به پرستش و عبادت بت ها و در مغز کوچک گنجشکی که خود تصور می کنند که به غیر از آن اگر به هر عمل و فکر و اندیشه مبتلا شوند مورد آمرزش قرار می گیرند که البته این الهام شیطان است تا اینگونه این جماعت را بفریبد تا قاتلان رسول خدا و قاتلان اوصیاء آن حضرت را مشرک
ص: 49
ندانند و آنها را در صف آمرزش خدا قرار داده و یا برای آنها احتمال توبه را تصور نمایند و ما در جای خود کلمه شرک را بر اساس آیات قرآن عظیم معنی نمودیم و معنی منطبق با آن را بر اساس آیات عظیم الهی معنی نمودیم و اثبات نمودیم که چگونه قتل عمدی یک مؤمن از مصادیق بارز شرک است چه رسد به قتل معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم و بلکه بالاتر اثبات نمودیم که چگونه رنجش قلب نازنین رسول خداو آزار و اذیت آن حضرت و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم از مصادیق بارز شرک محسوب شده و حبط اعمال و دوزخ جاوید را برای مرتکبین به همراه دارد و نکته ای دیگر که در این آیه شریفه است این حقیقت عظیم است که مرتکبین اعمال غیر از شرک که در معرض بخشایش خداوند قرار می گیرند، بخشایش آنان عام نیست بلکه مشروط می شود به (لمن یشائ) و از این فراز محرز می گردد که اهل دوزخ از بین مشرکین و نیز غیر مشرکین که مرتکب اعمال مادون شرک هستند را شامل می شودو این شروط همگی برای آن است که خلایق متوجه اعمال و رفتار خود باشند و فریب شیطان لعین را نخورند و به وعده بخشایش خدا مرتکب هر عملی نشوند همانگونه که سگ هار دوزخی یعنی معاویه علیه الهاویه به این وعده به دوزخ رفت که وقتی از او بعد از شهادت مولانا علی علیه السلام سوال کردند که اگر راه علی علیه السلام حق بود پس چرا اینگونه ستیزه گری کردی پس گفت برای تصدی حکومت و چون سوال کردند پس برای این خونها که بر زمین ریخته شد چه میکنی پس پاسخ داد شما نمی دانید که رحمت خدا تا چه حد واسعه است آری او در واقع فریب داد پس اول خود را و سپس مانند خود را و به سوی دوزخ رفت و به سوی دوزخ برد همانگونه که اربابان تبهکار او چنین نمودند همانگونه که پیروان خبیث او چنین نموده و می نمایند پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به فراز آخر که چگونه ذات اقدس الهی ازشرک به خود به عنوان (اثم عظیم) نام می برد همان جنایت عظیم که به دنبال خود دوزخ را برای مرتکب به دنبال دارد پس در ادامه آیات شریفه از آیه شریفه 53 به بعد، ذات اقدس احدیت از کسانی نام می برد که به ذات اقدس او دروغ می بندند، در حالی که این افترا گناه آشکار است و سپس در ادامه ایه شریفه می فرماید:( أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا ، أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ ۖ وَمَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا ، أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ
ص: 50
مِنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لَا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًاأَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لَا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا ، أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا، فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ ۚ وَكَفَىٰ بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا ، إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا ...)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به وضوح و صراحت تام این آیات شریفه که چگونه دلالت می نماید صاحبان اندیشه و خرد را به سوی ولایت امامان معصوم علیهم السلام وعجل فرجهم و اطاعت از آنان وفق اراده خداوند جل جلاله، پس در آیات شریفه (53) به بعد ذات اقدس حق جل جلاله اشاره می فرماید به کسانی که به او شرک آورده و در عین حال خود را تقدیس می نمایند و سپس رسول اعظم اسلام را مخاطب فرموده و می فرماید که نگاه کن که چگونه این جماعت به خدا دروغ می بندند پس در آیه شریفه (55) ذات اقدس احدیت جل جلاله به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم می فرماید (آیا نگاه نکردی به سوی کسانی که به آنها داده شد بهره ای از کتاب که ایمان آوردند به جبت و طاغوت و می گویند به کسانی که کافر شدند که آنها هادی ترند از آنان که ایمان آوردند راه را پس آن گروه کسانی هستند که خداوند آنها را لعنت فرمود و هر که را که خدا لعنت فرماید پس هرگز برای او یاری کننده ای نخواهی یافت پس آیا برای ایشان بهره ای از پادشاهی و حکمرانی هست که این زمان به مردم نقیری را عطا نمی کنند و سپس آیه مشهور (ام یحسدون الناس علی ما اتیهم الله من فضله و ...) مذکور می گردد، پس دانستی که چگونه وفق تفسیر جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه این کسانی که خود را تقدیس می نمایند چه کسانی هستند و چگونه بر خداوند دروغ بسته و خود را می ستایند و خلیفه پیامبر می نامند پس معلوم است که در این آیات عظیمه مقصود خداوند از جبت و طاغوت، بت های تراشیده مشرکین نیست وگرنه چگونه کسانی که نصیب از کتاب برده اند و می توانند به آنها ایمان بیاورند و این گروه هرگز اهل کتاب نیستند زیرا آنها با جبت و طاغوت کاری ندارند بلکه مقصود از این دو، غاصبان منصب امامت و ولایت هستند که موجبات گمراهی امت را فراهم آورده اند و نیز در آیه مشهور (ام یحسدون الناس) نیز وفق روایات وارده، اهلبیت عصمت و طهارت هستند که به خاطر امامتی که خداوند به آنها عطا فرموده است مورد حسادت قرار دارند و نیز تصریح فرموده اند که مقصود خداوند از ملک عظیم در این آیه اطاعتی است که ذات اقدس احدیت جل جلاله بر جمیع خلایق واجب فرموده است، پس در ادامه
ص: 51
آیات شریفه ذات اقدس احدیت از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به عنوان آیات خود نام برده است و ناسپاسان به ولایت را اهل دوزخ جاوید اعلام می فرماید پس مقصود خداوند در این فراز از آیات وجود اقدس معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم است که ذات اقدس احدیت دشمنان آنان را به مکان سعیر در جهنم تهدید فرموده است، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت در قدم به قدم آیات عظیمه خود خلایق را به سوی پیروی از اوصیاء معصوم رسول اعظم خود فرا می خواند در آیه شریفه 63 این سوره مبارکه ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا)، پس در این فراز، ذات اقدس الهی اطاعت از اولی الامر را مترادف اطاعت از خود و رسول خود اعلام فرموده و در ادامه می فرماید اگر دچار اختلاف (در فهم این موضوع) شدید پس نظرخواهی کنید از خدا و رسول اگر ایمان به خدا و روز قیامت دارید که این (رجوع و این تدبیر)، خیر و بهترین تاویل است و البته انسان تعجب می نماید از عقل سخیف گروهی نادان که اطاعت از اولی الامر را به هر انسان پست و حیوان تسری داده تا جایی که مجبور می شوند به اینکه سگ توله معاویه یعنی یزید سگ صفت را اولی الامر خطاب نمایند و اطاعت او را مترادف اطاعت خدا و رسول بدانند در حالی که هرگز اطاعت از شیطان و شیطان صفت ها نمی تواند در ردیف اطاعت خدا و رسول او باشد بلکه اوصیائ رسولان پروردگار مانند پیامبران الهی بایستی از درجه عصمت برخوردار باشند تا اطاعت آنان واجب شود در غیر اینصورت العیاذ بالله ذات اقدس الهی جل جلاله به پیروی از نماد کفر و الحاد حکم فرموده است که این خلاف امر هدایت به سوی سعادت است ولذا در رابطه با اختلاف احتمالی امت، امر می فرماید ذات اقدس الهی به رجوع امر یعنی تاویل و فهم اولی الامر به خدا و رسول و از آنجایی که رجوع و پیروی از خدا و رسول لازمه قاطع در عصمت را نیاز دارد پس اولی الامر نیز بایستی حتما مانند رسول خدا معصوم و بی عیب و نقص باشد تا پیروی از آنها به مانند پیروی از رسول خدا به حساب آید و چون شرح این فراز در واقع بیان واضحات و روشنی آن اظهر من الشمس است در ادامه شرح آیات به آیه شریفه 62 رجوع می نمائیم که در آن ذات اقدس احدیت امر می فرماید به خلایق تا امامت ما را به اهل آنها بر سانند (إِنَّ اللَّهَ
ص: 52
يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَاإِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا ...)، و البته هرچند مقصود ذات اقدس احدیت معنی عام را در ادای امانات به صاحبان آنها مد نظر دارد ولی مقصود اصلی از این آیه شریفه آن است که اهل ایمان بایستی با اقر ار به ولایت مولای مظلومان علی علیه السلام و دیگر امامان معصوم یعنی اوصیاء دوازده گانه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم حق هدایت و زعامت و رهبری امت اسلامی را به صاحبان آنها برسانند زیرا ولایت و امامت در واقع امانت الهی است در دست اهل ایمان که بایستی آن را حفظ و حراست نموده و به اهل آن یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم تحویل نمایند زیرا آنها در واقع اهل و صاحب اختیار خلایق در رهبری و رساندن محمد و آل محمد به سرچشمه های خوشبختی و سعادت ابدی هستند اللهم صل علی محمدو ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین آمین آمین یا رب العالمین پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شو بر شرح آیات عظیمه 64 به بعد این سوره مبارکه نساء که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله ستیزه گران که فرمانروایی اولی الامر را نمی پذیرند را معرفی می فرماید یعنی جماعت منافقین که شرح و تفصیل و تاویل آن را از طاغوت امت طلب می نمودند در حالی که نهی شده بودند از اطاعت امثال آنان و لذا ذات اقدس احدیت جل جلاله به شرحی که در آیه عظیمه 55 به اهل ایمان ابلاغ فرمودند در این فراز هم اهل ایمان را نهی می نمایند از پیروی از غیر امیرالمومنین و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم زیرا پیروان جبت و طاغوت در اهل اسلام به زبان قرآن کریم کسانی هستند که تقدیس می کنند کسانی را که خدا نهی نمود از پیروی و به عبارتی پرستش آنان و آنها و پیروان آنها را لعنت فرمود زیرا آنها کسانی هستند که به آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم حسادت ورزیده و ایات خدا یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم را تکذیب نموده و به نعمت وجود آن ذات های مقدس، ناسپاس یعنی کافر شدند و به اوامر خدا و رسول او در زمانی که به شک افتاده و تنازع نمودند، رجوع ننمودند که آن اطاعت از اولی الامر است که در راستای آنها قدم بر می دارند یعنی از نعمت عظیم عصمت برخوردار هستند پس در این فراز ذات اقدس احدیت شرح می فرماید فراز اول آیه 55 را که فرموده بودند (الم تر الی الذین یزعمون نصیبا من الکتاب)، یعنی آنها کسانی نیستند جز (الم تر الی الذین یزعمون انهم آمنوا الیک و ما انزل من قبلک)، یعنی اهل اسلام متمایل به غاصبین شدند در حالی که خدا و رسول
ص: 53
اوامر فرمودند به پیروی از امیرالمومنین علی بن ابی طالب به جانشینی رسول خدا تا بعد از آن حضرت، گمراه نشوند ولی در نهایت جهل و شقاوت و گمراهی بعمل آوردند آنچه را که آوردند پس به همراه پیشوایان ستمگر خود به سوی دوزخ رفتند و در طول تاریخ نیز همه کسانی را که به ستمگری های آنها راضی شدند را با خود همراه نمودند، پس در آیه شریفه 65، ذات اقدس احدیت روش و منش این جماعت را با این کلام تحکیم می فر ماید:( وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ)، یعنی چون به آنان یعنی به جماعت فریب خوردگان گویند: [برای داوری و محاکمه] به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر آیید، می بینی ای رسول ماکه چگونه منافقین یعنی کسانی که تصور داشتن ایمان به خدا و رسول دارند، به ستیزه گری برخاسته و با امارت و ولایت و وصایت علی بن ابی طالب و زعامت او در رهبری امت اسلام که صراط مستقیم خداوند و راه هدایت بندگان به سوی رضایت الله و رضوان خداوند و بهشت جاویدان است مخالفت نموده و از ورود بندگان به راه رستگاری جاوید ممانعت به عمل می آورند، پس در ادامه ذات اقدس احدیت بعد از آنکه به توجیه بلاوجه آنان اشاره می فرماید در آیه 67 به این نکته تاکید می فرماید که خداوند از آنچه در قلوب آنها از نفاق است آگاه است پس فرمان می دهد به رسول گرامی خود که وفق وظایف نبوت خود به نصیحت به آنان بپردازد و می فرماید زیرا هیچ رسولی از سوی خداوند مبعوث نشد تا از او اطلاعت شود مگر به اذن خدا یعنی به توفیق و تفضل و نعمت خداوند به هدایت رسید پس اگر آنها زمانی که به این جنایت بزرگ یعنی انکار ولایت اقدام نموده و با خدا و رسول او ستیزه گری نمودند به سوی تو ای رسول ما می آمدند و تو برای آنها استغفار می نمودی پس البته خداوند را آمرزنده می یافتند یعنی به خاطر عظمت منزلت و مقام تو ای رسول ما از گناهان ناگذشتنی و غیرقابل آمرزش آنها گذشت می نمودیم و سپس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 69 قانون عظیم خود را در باب ولایت مولای مظلوم ما امیرالمومنین و اولاد طاهرین او بیان می فرماید (فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا )، به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن حقیقی نخواهند بود، مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع واختلاف دارند به داوری بپذیرند؛ سپس از حکمی که کرده ای دروجودشان هیچ دل تنگی و ناخشنودی احساس نکنند، وبه طور کامل تسلیم شوند، یعنی ذات اقدس احدیت در این فراز،
ص: 54
عظیم ترین قسم ممکن را بجای می آورد تا عظمت و رفعت و اهمیت امر ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که شرط نجات اهل ایمان است، آشکار گردد و البته این قسم عظیم راجع نمی گردد در امور پیش پا افتاده در قضاوت به امور بی ارزش دنیایی بلکه راجع است به امری که سعادت دنیا و آخرت بندگان به آن وابسته است یعنی ولایت اولی الامر یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و جایگاه آنان در نزد خداوند بیان می شود: یعنی ذات اقدس احدیت به رسول گرامی خود می فرماید اگر آنها یعنی این منافقین فریب خورده توبه می کردند به آنچه به آن نصیحت شدند یعنی در رابطه با پیروی از امام معصوم اولی الامر یعنی امیرالمومنین و سایر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم برای آنها خیر و اساس ثابت ماندن در ایمان فراهم می شد و آن زمان شایسته بودند تا از سوی ذات اقدس احدیت به اجر عظیم نائل شوند و در صراط مستقیم او به سوی بهشت جاوید و رضوان او قدم بردارند و سپس قانون عظیم در فوز ابدی و رستگاری جاوید را که پیروی از آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است را در این رابطه یعنی اطاعت امر خدا و رسول او در پیروی اهل ایمان از اولی الامر یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم را اینگونه در آیه شریفه 72 این سوره عظیم عنوان می فرماید:( وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا )، یعنی هرکسی که (در راه نیل به سعادت جاوید و هدایت بی ضلال) اطاعت نماید از خدا و رسول (در امر ولایت علی علیه السلام یعنی پیروی از دوزاده امام معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که اولی الامر و تعیین شده از سوی خدا و رسول برای هدایت امت تا روز قیامت هستند)، پس آنها در زمره کسانی هستند (از ابتداء تاریخ هدایت انسانها)، که ذات اقدس احدیت به آنها نعمت (هدایت) عطا فرمود از پیامبران و صدیقین و الشهداء و الصالحین (یعنی در طول تاریخ که همگی این چهار گروه در زمره معصومین درگاه الهی هستند که این فراز بیانگر عظمت جایگاه پیروان مولاناالمظلوم علی علیه السلام و دیگر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است)، که با آنها همنشین هستند (و سپس ذات اقدس الهی جل جلاله این منزلت و این نعمت هدایت و این سعادت جاوید را برای اطاعت کنندگان از خود و رسول برگزیده خود را (فضل) از ناحیه خود بیان می فرماید که البته عظیم ترین نعمت در جهان هستی می باشد)،
ص: 55
و این فضل از سوی خداوند است والبته خداوند کافی است برای علیم بودن(یعنی علیم بودن خدا به عظمت آن کافی است برای توجه هر صاحب خرد و اندیشه تا توجه نماید به عظمت پیروی از آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که سبب نجات ابدی اهل ایمان از ورطه گمراهی و ضلالت و کشتی نجات امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم هستند)، پس ذات اقدس الهی در ادامه ابلاغ آیات عظیمه خود در این سوره مبارکه یعنی سوره النساء، به قانون عظیم خود در رابطه با مقاتله در راه خود اشاره فرموده و البته به اعتقاد نگارنده این مقاتله تسری می یابد در پیروی از حق بر علیه باطل از راه اندیشه و تدبر و پیروی اعتقادی از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم در برابر دیگر فرقه های اهل اسلام که بر پایه های حدس و گمان و برداشت های شخصی خود قدم بر می دارند و این جماعت در واقع اطاعت از خدا و رسول او در پیروی از امامان تعیین شده ننموده اند یعنی از مصادیق کسانی هستند که از خدا و رسول او اطاعت نکرده اند پس قانون عظیم خداوند در آیه شریفه 79 چنین است:( الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ ۖ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا ) آنان که ایمان آورده اند، در راه خدا می جنگند؛ و کسانی که کافر شده اند، در راه طاغوت می جنگند. پس شما با یاران شیطان بجنگید، که یقیناً نیرنگ و توطئه شیطان [در برابر اراده خدا و پایداری شما] سست و بی پایه است پس (ای اهل ایمان) با دوستان شیطان مقاتله نمائید به درستی که مکر شیطان ضعیف است (یعنی استدلال نمائید به حقایق و مستندات و مدارک و اوامر خداوند و رسول او در ابلاغ پیروی از امام مظلومان علی علیه السلام و اولاد معصوم آن حضرت علیهم السلام و عجل فرجهم و حقانیت پیروی از آنان که به منزله جهاد فی سبیل الله یعنی مقاتله در راه ذات اقدس الهی است زیرا کسانی که بر ضد ولایت آن حضرت و دیگر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم هستند در واقع دوستان شیطان هستند و به درستی که مکر و کید شیطان یعنی اساس القائات شیطان و مبانی اعمال او با اندک تفکر و تعقل و استدلال در هم کوبیده می شود یعنی راه و روش باطل دشمنان ولایت، با اندک توجه و اندک تعقل از راه حق امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم تشخیص داده می شود، و....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما در ادامه به دو قانون عظیم دیگر خداوند که در آیات شریفه 82 و 83
ص: 56
بیان شده است، در این آیات ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:( مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ ۚ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا ) [ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست. و [ای پیامبر! از نیکی هایی که از سوی ماست اینکه] تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم، و گواه بودن خدا [بر پیامبریِ تو] کافی است. (یعنی نتیجه شوم عدم پیروی از امامت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم مستقیما به نفس کسانی بر می گردد که از تعقل و تفکر در اوامر خدا و رسول او بهره نمی گیرند و لذا به گمراهی و ضلالت آشکار دچار شده و فریب شیطان و دوستان او را می خورند پس مخاطب این آیه اهل اسلام و قرآن هستند یعنی در رابطه با پیروی از آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که اگر خیر پیروی از آنها نصیب آنها شود، پس این سعادت جاوید به واسطه فضل ذات اقدس الهی در هدایت شدن آنها و نتیجه تفکر صحیح نمودن وفق اوامر ذات اقدس الهی است ولی اگر بر خلاف اوامر الهی از تعقل و تفکر بهره نگرفته و فریب شیطان و یاوران او را بخورند در حالی که از کید ضعیف آنها به اندک توجه می توانند رها شده و سعادتمند شوند پس این بدبختی و این شومی و همه نتایج عظیم نکبت بار آن به عملکرد خود آنها و شیطان بر می گردد که متعاقبا در فراز دیگر نیز به آن اشاره خواهد شد یعنی آنچه از بدی به انسان راجع می گردد از ناحیه خود انسان و یا از جانب شیطان است و لذا اولیاء الهی و دوستان خداوند در طول تاریخ در هجمه این شیاطین جنی و انسی هستند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه به قانون دیگری از قوانین عظیم خداوند توجه نما که ذات اقدس احدیت آن را در آیه عظیمه 85 اینگونه بیان می فرماید:( أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا )، آیا به قرآن [عمیقاً] نمی اندیشند؟ چنانچه از سوی غیر خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونی بسیاری می یافتند. پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز توجه نما به ابلاغ عصمت قرآن مجید که ذات اقدس حق جل جلاله معصومیت آن را از ناحیه خود ابلاغ می فرماید و تاکید می فرماید که این آیات از ناحیه ذات اقدس اوست و اگر مانند سایر کتب آسمانی دچار تحریف شده و تغییر و تبدیل می یافت و یا اگر وابسته به اندیشه های بشری بود ....، البته دارای اختلافات کثیر می گردید مانند آنچه نگارنده در اثبات تحریفی بودن
ص: 57
و بشری بودن کتاب مقدس عهدین یعنی عهد قدیم و عهد جدید در حدود هشت هزار صفحه به نگارش در آورده و در آن حدود یکصد و هفتاد هزار دلیل در تحریفی بودن آن کتب و قهرا غیرقابل پیروی شدن انها ارائه نموده است که البته انکار نمی کند آن را مگر کسی که خداوند چشمان حق بین او را بواسطه تعصب و عناد او کور نموده باشد و یا گوش های جق شنوای او به واسطه این تعصب و لجاجت شیطانی کر کرده باشد پس در این فراز ذات اقدس احدیت جل جلاله به عصمت آیات قرآن مجید تاکید می فرماید و این فراز نیز البته مانند بسیاری از فرازهای دیگر که ما به آنها اشاره نمودیم به منزله مشت محکمی است که بر دهان یاوه گویان تحریف قرآن کوبیده می شود پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به معنی آیه عظیمه 86 که ما فراز (الذین یسطنبطونه منهم) را قبلا شرح داده و مکرر نمی نمائیم (وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا )، و هنگامی که خبری از ایمنی و ترس [چون پیروزی و شکست] به آنان [که مردمی سست ایمان اند] رسد، [بدون بررسی در درستی و نادرستی اش] آن را منتشر می کنند، و [در صورتی که] اگر آن خبر را به پیامبر و اولیای امورشان [که به سبب بینش و بصیرت دارای قدرت تشخیص و اهل تحقیق اند] ارجاع می دادند، درستی و نادرستی اش را در می یافتند؛ [چنانچه به مصلحت جامعه بود، انتشارش را اجازه می دادند و اگر نبود، از انتشارش منع می کردند] و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، یقیناً همه شما جز اندکی، از شیطان پیروی می کردید. پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که مقصود ذات اقدس الهی از اهل استنباط در این آیه وجود اقدس و مطهر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که در هر زمان تا قیام قیامت به امر ذات اقدس الهی یک نفر از آنان وظیفه هدایت خلایق جهان را به عهده دارد و در این زمان این وظیفه بر عهده وجود عالی و معظم آخرین ذخیره الهی یعنی آخرین معصوم از سلسله انبیاء الهی یعنی وجود مقدس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و مقصود از مقاتله به شرح آیات قبل کسانی که مخالفت و ستیزه گری نمایند با آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که به منزله کسانی هستند که بر روی آنها شمشیر کشیده اند، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز عظیم از شرح آیات عظیم خداوند آگاه شدی پس توجه نما به
ص: 58
قانون عظیم ذات اقدس الهی در آیه 96 این سوره مبارکه که در آن وعده عذاب ابدی و لعنت حضرت حق جل جلاله وارد می شود بر آن شقی بدبختی که مومنی را به عمد به قتل برساند همان کسی که خداوند علی اعلی، آن ملعون را در دوزخ ابدی خود وارد می نماید تا در آن تا ابدالآباد معذب به عذاب ذات اقدس الهی باشد و در غضب ابدی حضرت حق جل جلاله معذب باشد و لعنتی که از سوی ذات اقدس الهی مستمر بر او خواهد بود و هر لحظه آماده می شود برای او عذاب عظیم:( وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا )، پس تو ای عاقل داناو خردمند آگاه باش از مفاد این آیه به عظمت و رفعت مقام و منزلت مومن یعنی کسی که ایمان دارد به (لا اله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله)، پس از آن لعنت بفرما و تقاضای دوزخ ابدی نما برای کسانی که اهل ایمان را به هر بهانه ای در طول تاریخ به قتل رسانیده و می رسانند و خواهند رسانید و نیز برای کسانی که توجیه و تاویل می نمایند این قتلهای ددمنشانه و این اعمال شیطانی را، همان کسانی که پای خود را در جای پای کسانی نهادند که بقتل رسانیدند حسین مظلوم را به همراه اهلبیت مظلوم او در کربلا که در سراسر کره ارض مثل و مانند آنها پدیدار نمی شوند و قتل عام نمودند یاوران آنها را و از روی اجساد پاک و بی جان آنها عبور کردند تا خود را به حسین رسانیده و نماد شقاوت آنان یعنی شمر خبیث ملعون بر سینه پاک و بی کینه او نشست و سر مطهر و پاک او را در برابر اهلبیت و حرم رسول خدا با دوازده ضربه خنجر پولادین و ما بین دو نهر آب هر چه ندا فرمود که جگرم از تشنگی می سوزد و اسمان در چشمان او مانند دود تیره شده بود از قفا یعنی در حالی که زنده بود به زجر و شکنجه از پیکر مطهر او جدا کردند و جگر سوخته او را از خون گلوی او سیراب نمودند و...، پس خدایا لعنت بفرما کسانی را که دست های کثیف آنان به خون پاک و مطهر پدر و مادر و برادر و اولاد طاهرین او آغشته شد و نیز لعنت بفرما همه آن کسانی را که در طول تاریخ از ابتداء هدایت الهی تا به انتهای آن به قتل اهل ایمان دست خود را آغشته کردند و همچنان به قتل عام اهل ایمان مبادرت می نمایند...، و البته باید چشمان هر انسان شریف تا ابد اشک آلود باشد برای این مظلومان و همه مظلومان در طول تاریخ و همه ادوار وحتی کسانی که در آینده در نهایت مظلومیت به انواع و اقسام روشها و راهها از طریق ایجاد جنگهای عمدی و قحطی های عمدی و انتشار بیماری های مهلک و ....، به قتل می
ص: 59
رسند و....، همان اشقیا یعنی کسانی که پیروی نمودند از قاتلین مقدسین خداوند که آنها را در طول تاریخ به انواع و اقسام روشها به قتل رسانیدند و نیز لعنت فرما همه آن کسانی که به قتل آنان راضی بودند که در صدر تمامی این مظلومان عالم از ابتداء تا انتها، محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم قرار دارند زیرا که برترین و مظلوم ترین خلایق در نزد ذات اقدس الهی هستند پس اینگونه ذات اقدس الهی جل جلاله نهی فرمود از قرار گرفتن در کنار دشمنان اهلبیت زیرا دوستی این ظالمان از اسباب ورود به دوزخ است زیرا راضی بودن به افعال آن ظالمان نیز از اسباب ورود به دوزه است، و اینگونه خداوند محشور می فرماید در دوزخ هر کسی را که ذره ای محبت این ستمگران را در قلب خود داشته باشد و یا در تقدیس این شیاطین بکوشد و لذا ذات اقدس احدیت جل جلاله به واسطه اهمیت و عظمت این موضوع در ادامه آیات نمی پذیرد استناد اینگونه ظالمین را که ظالم و یا در جمله ظالمین بوده اند به اینکه اهل استضعاف بوده اند یعنی جرء مستضعفین در روی زمین بوده اند و لذا عظمت گناه راضیان و فاعلان اینگونه ستم ها و جنایات یعنی قتل مومنیین و حضور در جماعت ظالمین تا حدی در نزد ذات اقدس الهی عظیم است که حتی به مستضعفین یعنی مردان و زنان و فرزندان آنان که استطاعت و چاره ای برای عدم حضور و راهی برای خروج خود از جماعت ظالمان را نداشته اند وعده بخشایش عطا نمی فرماید چه رسد به غیر این جماعت یعنی به شرح آیه عظیمه 100 به بعد این سوره عظیم:( إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ ۖ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ)، پس مقصود ذات اقدس الهی از (قالوا فیم کنتم)، حضور در جماعت ظالمان و ستمگران یعنی دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است زیرا گنهکاران مشمول شفاعت رسول خدا و امامان معصوم و مقدسین درگاه خداوند جل جلاله خواهند شد و مثال آنان به مانند قطعه طلایی است که آلوده به زنگار شده است در حالی که مثال دشمنان خدا و رسول و اولی الامر یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، به قطعه ناچیزی مانند خرمهره شبیه است که به اعمال صالحه مانند نماز و روزه و ....، خود را تذهیب نموده اند و به عبارتی مانند قبور سفید شده و تزئین شده ای شباهت دارند که درون آنها پر از فساد و تعفن است (قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها فولئک ماویهم جهنم و ساءت مصیرا (پس این فراز گفتار ما را در خصوص این جماعت معلوم می نماید زیرا به
ص: 60
جماعت گنهکاران هرگز این خطاب وارد نمی شود مگر به ستیزه گران از جماعت آنان و کسانی که به دنبال اشاعه فحشاء و....، بوده اند ولی این خطاب عام و کامل و تام است و اطلاق می گردد برای تمامی دشمنان ولایت ائمه اطهار و کلیه ستیزه گران با اهلبیت عصمت و طهارت و شیعیان و پیروان مظلوم آنان در همه ادوار تاریخ یعنی تمامی آن کسانی که امر نمودند و به قتل رسانیدند مانند مسلم بن عقیل ها را بر سر داردالعماره کوفه ها و آن اشقیایی که به قتل رسانیدند پیروان و شیعیان مظلوم اهلبیت مانند حجر بن عدی ها و....، را تا تمامی آن پادشاهان ملعون و خبیث که به قتل رسانیدند خادمان به اسلام و قرآن ها را یعنی بزرگوارانی مانند جناب امیرکبیر رحمه الله علیه و....، را و نیز تمامی آن اشقیاء دیگر که پای نجس خود را بر جای پای اسلاف خبیث خود می گذارند و در هر لباس از میان اهل اسلام و یا از میان اهل کتاب و یا غیر مسلمان ظاهر می شوند که با تعصبات لجام گسیخته خود و به بهانه دفاع از عقاید پوچ و بی مقدار خود و پیروی از هوی و هوس و طلب پست و مقام و مطامع دنیایی هر جنایتی را بعمل می اورند پس ذات اقدس الهی در ادامه آیات شریفه و عظیمه آن دسته از مردم ضعیف را که در میان جماعت دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت و پیروان متعصب آنها قرار داشته که چاره و راه نجات برای خارح شدن از میان آنها را نداشته مانند مردان و زنان و کودکان آنها و....، را استثناء قرار داده و از آنها به نام مستضعفین یاد نموده و با این وجود کلمه احتمال بر بخشایش را بر آنها قرار داده است و این امر بیانگر آن است که تا چه حد دشمنی و قتل امامان معصوم و اهل ایمان در نزد ذات اقدس الهی عظیم و گران است :( إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا فَأُولَٰئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا )، مگر مردان و زنان و کودکان مستضعفی که [برای نجات خود از محیط کفر و شرک] هیچ چاره ای ندارند، و راهی [برای هجرت] نمی یابند. پس اینانند که امید است خدا از آنان درگذرد؛ و خدا همواره گذشت کننده و بسیار آمرزنده است. الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که نگارنده در ادامه شرح این کتاب از توضیح بسیاری از فرازهای آیات شریف گذر می نماید و تلاش می نماید تا در راستای آنچه از اول به دنبال آن بود برود زیرا در غیر این صورت در دریای متلاطم و عظیم معانی کتاب خدا غرق خواهد شد و از هدف باز می ماند و لذا در این فراز
ص: 61
از شرح بحث هجرت در راه خدا و تفسیر موسع آن و یا در ادامه به شرح کوتاه کردن نماز در برابر فتنه کافران و موضوع نماز و جهاد و طمع کافران در نابودی مجاهدان و....، کلام خود را نمی آورد و فقط در فراز آیه عظیمه 104 این سوره مبارکه قانون عظیم خداوند در خصوص کافران بیان می شود، در این آیه عظیمه ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:(ان الله اعد للکافرین عذابا مهینا)، پس ذات اقدس حق جل جلاله در آیه شریفه 111 قانون عظیم خود را در باب ذنوب و گناهانی که مرتکب را مستوجب دوزخ جاودانی نمی نماید به شرحی که در خلاصه بخش اول آمد را ابلاغ می فرماید، یعنی عطای عظیم استغفار به درگاه ذات اقدس الهی خود و شرح تفاوت اثم و خطیئه و...، را بیان فرموده و در نهایت اهل دوزخ را معرفی می فرماید و آنها کسانی هستند که (یشاقق الرسول) هستند یعنی بعد از ظاهر شدن حق و حقیقت هدایت و مبانی شرک که ما شرح آنان را آورده و مکرر نمی نمائیم:( وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا وَمَنْ يَكْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا يَكْسِبُهُ عَلَىٰ نَفْسِهِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا )، و سپس در آیه عظیمهه 116 و 117 قوانین عظیم خود را به بندگان ابلاغ می فرماید:( وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا)، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که بزرگان کلمه یشاقق را به زحمت دادن معنی نموده اند و ذات اقدس احدیت جل جل جلاله آن را به شرط علم و جدایی از اهل ایمان از اسباب ورود حتمی به دوزخ اعلام فرموده است و در آیه بعد خداوند متعال این عمل یعنی زحمت دادن به رسول خدا که به اعتقاد نگارنده کمترین حدستیزه گری با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که اوصیاء آن حضرت از سوی ذات اقدس احدیت جل جلاله هستند را از مصادیق بارز شرک به خود اعلام می فرماید پس ملاحظه می شود که چگونه رفعت صوت و یا آزار رسول خدا و نیز اهلبیت عصمت و طهارت همگی از مصادیق بارز شرک به ذات اقدس حق جل جلاله و از اسباب ورود حتمی به دوزخ جاودانی است پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که اگر داستان و قضیه غصب خلافت و امارت غاصبانه بر اهل ایمان و امت اسلام و غصب فدک و قتل فاطمه زهرا و کودک نارس در وجود مطهر آن حضرت یعنی حضرت
ص: 62
محسن علیه السلام و قتل وصی عالیقدر او یعنی مولاناالمظلوم علی علیه السلام و دو سید جوانان اهل بهشت یعنی امام مظلوم امام مجتبی و امام شهید و غریب و مذبوح به کربلا یعنی حضرت حسین بن علی علیه السلام و قتل عام اهلبیت مطهر رسول خدا و اسیری حرم آن حضرت و سپس قتل های ددمنشانه اوصیاء مظلوم آن حضرت تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز قتل عام محبین و پیروان ایشان و ابتلاء آنان مظلومان و پیروان آنها، به انواع شکنجه های روحی و جسمی و....، از مصادیق آزار رسول خدا محسوب شود پس همه ظالمان و ستمکاران و همه کسانی که راضی به عمل آنها بوده اند خود را در دوزخ الهی وارد شده فرض نمایند همان کسانی که خدا آنها را پیروان شیطان نامید و لعنت فرمود شیطان و همه آنها را و اهل دوزخ جاوید خود قرار داد و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که تو را گمراه ننماید این شان نزول هایی که جماعتی برای تفسیر آیات عظیم کتاب خدا عنوان می کنند به گونه ای که مخاطب تصور می نماید که این آیات در خصوص آن موضوع خاص معنونه نازل شده و محدود به همان موضوع می شود که عنوان شده و از ادراک معانی عظیم این آیات غافل می شوند در حالی که فراز به فراز ملاحظه می نمائید که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله قوانین محکم و استوار خود را بیان می فرماید تا صاحبان عقل و خرد توجه یافته و از آنچه حضرت حق جل جلاله به آنها هشدار می دهد خود را از آتشی که از غضب آن ذات عالیمقام مشتعل است و تا ابدالآباد دشمنان او را در عذاب خود معذب می دارد نجات دهند و عامل شوند به اعمالی که وفق کلام امام رئوف و معصوم ما یعنی امام هشتم شیعیان یعنی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، واجبات و اوامر آن در جهت خیر و صلاح و منفعت و سود و....، خلایق و نواهی و محرمات و....، آن در جهت جلوگیری از ضرر و زیان و بدی و زشتی و....، آن بیان شده است پس هر آنکسی که بر خلاف این اوامر و نواهی که در راستای فطرت پاک و بی آلایش و خداجوی انسانها از ابتدای خلقت آنها وضع شده است عمل نماید پس از اوامر عقل خود عدول نموده و به فریب شیطان گرفتار شده و به سوی دوزخ که جایگاه کسانی است که به عقل خود پشت کرده و تابع هوی و هوس و القائات شیطان لعین شده اند با شتاب هر چه بیشتر در حرکت است پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به معانی عالیه قرآن کریم که معجزه جاوید حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است و این خورشید آیات عظیم آن
ص: 63
است که هر روز بر درخشش و درخشندگی آن اضافه می شود، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند به نمونه این فراز استنادی توجه نما یعنی به آیات شریفه 118 به بعد این سوره مبارکه که چگونه ذات اقدس حق جل جلاله کسانی را که شیطان لعین را به دوستی خود گرفته و دوستی ذات اقدس حق را رها نمایند را به دوزخ جاودانی خودبشارت داده است و نکته ای که در این آیات عظیمه وجود دارد در رابطه با مطالب عنوان شده در این آیات عظیمه است که شرح معانی آن فراتر از زمان و مکان و معانی ظاهری آن است در این آیات عظیم، ذات اقدس احدیت می فرماید:( إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا لَعَنَهُ اللَّهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ ۚ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ ۖ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا أُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا)، مشرکان به جای خدا جز جماداتی را [که هیچ اثری ندارند، و همیشه محکوم تأثیر عوامل دیگرند] نمی پرستند، و در حقیقت جز شیطانِ سرکشِ گمراه را اطاعت نمی کنند. خدا شیطان را از رحمتش دور کرد؛ و [او] گفت: سوگند می خورم که از میان بندگانت سهمی مُعیّن [برای پیروی از فرهنگ ویرانگرم] برخواهم گرفت.و یقیناً آنان را گمراه می کنم، و دچار آرزوهای دور و دراز [و واهی و پوچ] می سازم، و آنان را وادار می کنم که گوش های چهارپایان را [به نشانه حرام بودن بهره گیری از آنان] بشکافند، و فرمانشان می دهم که آفرینش خدایی را تغییر دهند [مثلا به این صورت که جنسیت مرد را به زن و زن را به مرد برگردانند، و یا فطرت پاکشان را به شرک بیالایند، و یا زیبایی های طبیعی، روحی، جسمی خود را به زشتی ها تبدیل کنند]. و هر کس شیطان را به جای خدا سرپرست و یار خود گیرد، مسلماً به زیان آشکاری دچار شده است.شیطان به آنان وعده [دروغ] می دهد، و در آرزوها [ی سراب وار] می اندازد، و جز وعده فریبنده به آنان نمی دهد.اینان [که پیروان شیطان اند] جایگاهشان دوزخ است، و از آن هیچ راه فراری نیابند. پس تو ای عاقل دانا و خرد مند اگاه باش که هرگز معانی (الا اناثا)، (عبادک نصیبا مفروضا)، (فلیبتکن اذان الانعام)، (فلیغیرن خلق الله)، به معانی ظاهری آن که محدود شود به ایام نزول قرآن کریم نیست یعنی بطور مثال ما بایستی تغییر خلقت خدا را در این زمان به تغییرات ژنتیکی موجودات تسری دهیم و از امور ظاهری آن
ص: 64
دست برداریم تا عظمت قرآن آشکار شود و محدود نمودن کلام خدا به ظواهر یعنی عدم توجه به عظمت کتاب خدا و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که البته دانشمندان آینده به هشدارهای ذات اقدس احدیت و تهدید حضرت حق جل جلاله به محکومیت به دوزخ جاوید برای کسانی که اساس خلقت را با دستکاری های ژنتیک برهم بزنند توجه خواهند نمود و از تغییرات مخرب دست خواهند کشید و البته در آینده بین حرکت در بهینه سازی و اصلاح و....، تخریب فرق خواهند گذاشت همانگونه که بین عمل جراحی بینی و تخریب ژنتیک موجودات فرق خواهند گذاشت و البته دانشمندان آینده جهان از نهی خداوند خواهند ترسید و راه شیطانی علم و راه الهی علم را تمیز داده و از رفتن به راه شیطانی اجتناب خواهند نمود زیرا در غیر اینصورت از شیطان تبعیت نموده و به دوزخ ابدی وارد خواهند گردید، پس ما در این فراز از این شرح عظیم که در حد ما نیست عدول کرده و محدود می نمائیم کلام خود را به این دو فراز از کتاب خدا و به ذات اقدس الهی از شر شیطان رجیم، پناه می بریم و آن فرازها اینکه (من یتخذ الشیطان ولیا من دون الله ....، اولئک ماویهم جهنم و....)، و البته جهان پر آشوب نجات نخواهد یافت مگر با ظهور پر جلالت ولی اعظم ذات اقدس الهی یعنی حضرت بقیه الله حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همان وجود عالیقدر که هنوز گروهی تصور می کنند که آن حضرت سوار بر اسب و با شمشیر کشیده ظهور می فرماید در حالی که آورده اند که آن حضرت سوار بر مرکبی آهنین می شود که از انتهای آن دود و آتش خارج می شود و صاحب تمامی درجات علم و دانش است و ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در ادامه ذات اقدس احدیت در خصوص صفات اهل بهشت و اوامر ابدی در رابطه با تعالی صفات انسانی و اخلاق کریمه و....، آیات عظیم خود را تبیین می فرمایدو در راستای بررسی مورد نظر نگارنده یعنی شرح کلمه دوزخ، در آیات عظیمه 136 به بعد این سوره مبارکه می فرماید:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ ۚ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند به عظمت این آیات عظیمه
ص: 65
توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله امر می فرماید به اهل ایمان که ایمان بیاورید به خدا و رسول او و قرآن که نازل فرمود بر رسول خود و کتابی که نازل شد در قبل (یعنی مجموعه واحد با یک معنی که بر همه انبیاء الهی یعنی وفق مضمون کلام مولاناالمظلوم و المسموم و الغریب و المدفون بارض طوس یعنی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام یعنی تمامی اوامر و نواهی خداوند که بر اساس فطرت و خلقت انسانها ومنطبق بر خیر و مصلحت آنها و برای حفظ آنها از بدی ها از سوی ذات اقدس الهی از ابتدای بعثت انبیاء الهی برای هدایت و رستگاری انسانها ابلاغ شده بود و سپس در ادامه با ذکر رسولان که از معنی واحد خارج است کتب آنان مذکور می گردد) و هر کسی که کافر شود به خدا و ملائکه او و کتبی که بر انبیاء او نازل شده بود و روز جزا پس به درستی که گمراه شد در گمراهی بسیار دور، پس به درستی که که آن کسانی که ایمان آورده و سپس کافر شدند و باز ایمان آورده و سپس مجددا کافر شدند پس اضافه نمودند کفر را پس (لم یکن الله لیغفر لهم)، یعنی قانون خدا نیست که آنها را بیامرزد و نه اینکه هدایت نماید آنها را به راه رستگاری پس ای رسول ما بشارت بده به منافقین به اینکه برای آنها در دوزخ جاویدان عذابی دردناک خواهد بود، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به این فراز عظیم از کلام عظیم خداوند که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله اوصاف منافقین اهل دوزخ را بیان می فرماید در این آیات عظیمه حضرت حق جل جلاله یکی دیگر ازقوانین عظیم خود را در خصوص این اشقیاء بیان می فرماید و ما قبلا در خصوص هدایت الهی و گمراه نمودن الهی، وفق کلام امام معصوم علیه السلام توضیح دادیم و توجیهات شیطانی اهل ضلال یعنی جبریون و گمراهان وحدت وجود را شرح دادیم که مقصود ذات اقدس الهی از گمراه نمودن خلایق، واگذار نمودن آنان به حال خود است که مساوی است با گمراهی نه اینکه یزید را به ذات خود یزید و شمر به ذات خود شمر خلق فرموده باشد بلکه مقصود آن است که حربن یزید ریاحی به واسطه طلب هدایت از ذات اقدس الهی و تعقل بر هوی نفس غالب شد و ذات اقدس الهی او را به هدایت خود مفتخر و از اصحاب حضرت سیدالشهدا قرار داده و رستگار نموده و منزلتی برای او مقرر نمود که تا ابدالآباد محل توسل و محل توبه و محل زیارت اهل ایمان باشد پس در این فراز توجه نمایند اهل ایمان تا با پیروی از ایشان به خدعه شیطان و پیروان او دچار نشده و سر از دوزخ بواسطه اعتقادات مشرکانه در نیاورند
ص: 66
پس توصیه می نماید نگارنده به اهل تحقیق تا به کتاب شریف برهان ذوالفقار اول او در باب رد اعتقادات مشرکانه وحدت وجود مراجعه نمایند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله تقدیس می نماید تمامی انبیاء مقدس و معصوم خود را و ارج می نهد برکتب بی تحریف خود که بر آنها نازل فرموده و امر می فرماید به ایمان به ملائکه خود و امر می فرماید به ایمان به روز جزا و روز قیامت و روز محاسبه و روز عظیم حساب و کتاب خلایق هستی و مشخص نمودن راه بهشت و دوزخ خلایق پس کجا هستند اهل ایمان تا در آن روز هولناک فریاد استغاثه بر آورند و محمد رسول الله را طلب نمایند و ذخیره وجود خود را شفیع به درگاه او ودرگاه ذات اقدس احدیت بیاورند یعنی محبت خود به اهلبیت مظلوم آن حضرت را و توسل نمایند به حضرت زهرای اطهر درآن روز هولناک و او را صدا کنند و طلب نمایند مولاناالمظلوم علی علیه السلام را و یادآوری نمایند محبت خود را در خصوص حسن و حسین او و اشکهای خود را که در راه مظلومیت هایی که بر آنها و دیگر امامان معصوم و همه خاندان پاک او روا داشته شده بود را شفیع قرار دهند و اینگونه دریای رحمت ذات اقدس احدیت را به خروش درآورند و خود و عزیزان خود را از آن مهلکه هولناک و رعب آور نجات بخشند، پس تو ای خداوند خالق هستی که ما را خلق فرمودی پس بر ما ترحم فرما به حق همه مقدسین درگاهت از انبیاء و اوصیاء و اولیاء و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و ما و عزیزان ما و اهل ایمان را از دوزخ ابدی خود نجات مرحمت فرما و هرچند لایق و سزوارنیستیم ولی ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان را به فضل خود به بهشت ابدی خود وارد فرما و تا ابدالآباد یعنی تا آن زمان که خدایی می فرمایی در رحمت بی انتهای خود متنعم بدار و هر چند لایق نیستیم ولی چشم به فضل و رحمت تو داریم و به حق آن منزلتی که مقربین تو به درگاه تو دارند پس بر ما ترحم فرما و دعای ما را مستجاب فرما که تو ارحم الراحمین هستی و بهترین کسی هستی که بایستی به درگاه عظمت او خواسته ای را طلب نمود پس ما را محروم مفرما که پناهی جز ذات اقدس تو نداریم آمین آمین آمین یا رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله اوصاف منافقین پلید را بیان می فرماید و ما قبلا
ص: 67
در بخش منافقین شرح بیشتری را از این اشقیا مذکور نمودیم و در این فراز حضرت حق جل جلاله در خصوص آنها می فرماید: کسانی که ایمان آورده و سپس کافر شدند پس ایمان آورده و سپس کافر شدند پس زیاد نمودند کفرورزی را پس (قانون خدا نیست یعنی) نیست برای خدا (به اینکه) آنها را بیامرزد و نه اینکه راهی به آنها برای نجات) نشان دهد (زیرا آنها اهل دوزخ جاوید هستند پس تو ای رسول ما به آنها ابلاغ نما) که مژده برای منافقین است که برای آنها عذاب الیم در دوزخ جاودانی (تا ابدالآباد) خواهد بود، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله کلام عظیم خود را در باب آیات خود که مقصود از آن ولایت عظیم مولای مظلوم ما علی علیه السلام است را بیان می فرماید و ما در جای خود قبلا آن را شرح داده و در این فراز تنها اشاره خواهیم نمود حضرت حق در این آیات یعنی آیات شریفه 140 به بعد به دشمنان ناصبی آن حضرت اشاره و وعده دوزخ خود را به این منافقین اعلام می فرماید که این ابلاغ از حد زمان و مکان خارج است و بر تمامی دشمنان ناصبی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم تعلق می گیرد خداوند در این آیات عظیمه می فرماید:( وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا ... ، (و در آیه شریفه 145 تاکید مجددا بعد از شرح پاره ای دیگر از صفات این منافقین) ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار و لن تجدلهم نصیرا)، پس در این فراز ذات اقدس الهی قانون عظیم خود را در خصوص لزوم احترام اهل ایمان به جایگاه ولایت مولای مظلوم ما و وصی عالیقدر رسول برگزیده او و هادی امت او بعد از نبی مکرم او را اینگونه اعلام می دارد (و قد نزل علیکم فی الکتاب)، و مقصود کفران آیات الله و استهزاء به آن، موضوع ناسپاسی و مسخره نمودن گروه و باند الذین فی قلوبهم مرض و گروه مرجفه از رهبران منافقین است که در راستای ترور شخصیتی مولانا المظلوم علی علیه السلام طراحی شده بود و از این طریق منافقین عادی را به خود جذب می کردند و لذا ذات اقدس الهی به اهل ایمان هشدار می دهد تا از این گروه جدا شوند وگرنه مانند آنها محسوب شده و به دوزخ وارد می شوند یعنی چون آنها اهل دوزخ هستند پس اگر کسی با آنها همراه شود در شمول آنها محسوب و با آنها وارد دوزخ خواهد شد زیرا آنها در گروه منافقین و همراهی کنندگان کافرین یعنی ناسپاسان به نعمت عظیم
ص: 68
ولایت و وصایت خورشید عالم اسلام یعنی وجود پاک و مقدس و معظم مولانالامظلوم علی علیه السلام وارد شده اند پس معلوم می شود از این فراز که منافقین امام هستند بر کافرین به سوی دوزخ جاوید پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه در ادامه نهی می فرماید ذات اقدس احدیت اهل ایمان را از نزدیک شدن به این منافقین یعنی دشمنان ناصبی ولایت مولای مظلوم ما علی علیه السلام یعنی رهبران منافقین یعنی باند الذین فی قلوبهم مرض و گروه مرجفه و پرده از روی بعضی از رفتارهای آنان بر می دارد و چگونه از دوستی با آنها نهی می فرماید و در این فراز یعنی آیه عظیمه 154 قانون عظیم خود را در خصوص این جماعت شقی و پیروان آنها بیان می فرماید و خبر از دوزخی بودن آنها می دهد و نیز خبر می فرماید از نجات کسانی که خود را از جرگه آنها بیرون بیاورد:( إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًاإِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ ...)، بی تردید منافقان در پایین ترین طبقه از آتش اند، و هرگز برای آنان یاوری نخواهی یافت مگر کسانی که [از گناه بزرگ نفاق] توبه کردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و به خدا تمسّک جستند، وعبادتشان را برای خدا خالص ساختند؛ و سپس به اهل ایمان توصیه می فرماید یعنی ذات اقدس احدیت به جدا شدن از این گروه دوزخی یعنی با اعلام این فراز آیه شریفه: مگر انانی که توبه نمایند (از پیروی از این اشقیا) و اصلاح نمایند (آنچه را معمول نموده بودند) و توسل بجویند به خدا و دین خود را برای خدا خالص نمایند یعنی پای خود را در راه مقدس و مطهر و نجات دهنده یعنی صراط مستقیم وصی و جانشین به حق رسول خدا یعنی مولاناالمظلوم علی علیه السلام قرار دهند پس در ادامه ذات اقدس احدیت انکار ولایت و امامت حضرت مرتضی علی را در جماعت کافران محسوب می فرماید و قانون عظیم خود را در این خصوص بیان می فرماید که اهل ایمان نمی توانند معتقد شوند و ایمان بیاورند به بعضی از قسمت کتاب خدا و کافر و منکر شوند به بعضی دیگر بواسطه بغضی که نسبت به علی علیه السلام از سوی منافقین طرح ریزی شده است و یا اهل اسلام قائل شوند که رسول خدا معصوم نیست و العیاذ بالله بعضی از تصمیمات او جنبه شخصی و غیر الهی دارد و از جمله این دستور او به پیروی از علی علیه السلام است و هر جماعت ناسپاس که پیرو این منافقین باشند یعنی بخواهند بین نبی و علی تفرقه ایجاد نمایند پس مانند آن است که بخواهند بین خدا و پیامبراناو جدایی اندازند در حالی که پیامبران او از روی هوی و هوس امر و نهی نمی نموده اند تا مجوزی باشد برای ایمان به بعض کتاب و انکار بعض دیگر از کتاب یعنی انکار ولایت مولاناالمظلوم علی علیه السلام که به حکم خداوند وصی و جانشین به حق رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم است در واقع به منزله ایمان به بعض کتاب و انکار بعض دیگر کتاب است یعنی مدعی می شوند به نبوت نبی و انکار نمودن ولی که به حکم ذات اقدس احدیت هر دو منصوب هستند برای هدایت امت که در واقع ناسپاسی و انکار کتاب خدا و انکار کسانی است که خدا آنها را معصوم قرار داده و به نبوت و امامت منصوب فرموده است و عمل اینگونه اشخاص مانند کسانی است که می خواهند بین خدا و پیامبران
ص: 69
او جدایی بیندازند و مدعی شوند که خدا بی عیب و نقص است ولی پیامبران او معصوم نیستند و....، یعنی به شرح آیات عظیمه 150 به بعد این سوره مبارکه یعنی سوره النساء:( إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًاأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا )، بی تردید کسانی که به خدا و پیامبرانش کافر می شوند و می خواهند میان خدا و پیامبرانش [با ایمان آوردن به خدا و کفرورزی به پیامبران] جدایی اندازند، و می گویند: به بعضی ایمان می آوریم و به برخی کافر می شویم و می خواهند میان کفر و ایمان راهی [خاص] برگزینند، [سبک مغز و بی شعورند.] اینان در حقیقت کافرند؛ و ما برای کافران عذابی خوار کننده آماده کرده ایم. پس در ادامه ذات اقدس الهی جل جلاله به موضوع عصمت ذاتی انبیا خود وابستگی غیرقابل اجتناب آن اشاره و تاکید می فرماید که اسباب نجات اهل ایمان داشتن ایمان به خدا و (عصمت) برگزیدگان اوست که شامل می شوند برنبوت انبیاء و وصایت اوصیاء آنان که از درجه عصمت برخوردار هستند و اینکه فرقی بین آنها به لحاظ موضوع عصمت وجود ندارد یعنی همه آنها معصوم و منصوب من عندالله هستند و آنچه را پیامبران او آورده اند وحی الهی و از جانب اوست و کسی حق ندارد به بعضی از آنچه نازل شد ایمان بیاورد و به بعضی دیگر کافر شود یعنی این انکار به معنی فاصله انداختن بین خدا و رسولان اوست پس منکر ولایت به حق از کافران است زیرا ایمان می آورد به کلام رسول در آنچه می خواهد و انکار و ناسپاسی می نماید در فرازهای دیگر و آن را میل و اراده شخصی رسول خدا می داند و معتقد نیست به عصمت انبیاء الهی یعنی کسانی که
ص: 70
انبیاء الهی را معصوم نمی دانند پس در واقع از مصادیق بارز و اصلی کافران محسوب می شوند که اهل دوزخند یعنی کسی که معتقد به عصمت انبیاء و اوصیاء الهی نیست و اعتقاد خود را بدینگونه عنوان می کند پس به بعضی از کتاب ایمان می آورد و به بعضی دیگر کافر می شود یعنی به بعضی کلام رسول ایمان می آورد و به بعض دیگر که در باب ولایت علی علیه السلام است ایمان نمی آورد یعنی که می خواهد بین خدا و رسولان او جدایی بیندازد در حالی که رسولان الهی هر آنچه می گویند وحی الهی و کلام ذات اقدس الهی است و آنها به واسطه عصمت ذاتی خود از هرگونه خطا و گناه معصوم هستند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس در ادامه ذات اقدس احدیت مژده آمرزش خود را به اهل ایمان که به او و پیامبران او ایمان آورده و بین پیامبران او جدایی قرار نمی دهند عطا فرموده و وعده اعطای پاداش را به آنها می دهد و.....، در ادامه ذات اقدس احدیت ابتداء خطاب سخن خود را به سوی قوم برگزیده خود یعنی بنی اسرائیل می برد، همان قوم که حضرت پروردگار آنها را به واسطه سرکشی های لجام گسیخته رها فرموده و جلال و شکوه خود را از میان اعراب که قومی نادان و جاهل بودند به بعثت برگزیده خلقت و برترین و آخرین پیامبران خود از بنی اسماعیل درخشان نموده وبه وعده های خود که آنها را در قالب بشارات به انبیاء خود داده بود تا به خلایق اعلام نمایند، وفا نمود که نگارنده در کتاب شریف نورالانوار خود به این بشارات انبیاء الهی اشاره و آنها را مذکور ساخته است، پس ذات اقدس احدیت به عطایای عظیم خود اشاره و در نهایت به کفران این نعمت ها و طغیان آنها در آیه شریفه 155 اینگونه می فرماید:( فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِمْ بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَىٰ مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا ….وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا )، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در این آیات عظیمه تصریح می فرماید به نقض عهدها ئ پیمان شکنی ها و کفر آنها به آیات الهی یعنی ناسپاسی آنها به آیات الهی که همانا معجزات حضرت موسی و ....، بوده است و به کارنامه کثیف این قوم سرکش عصیانگر، قتل انبیاء الهی را اضافه می فرماید و در ادامه در آیه شریفه 160 به کافرین این قوم وعده دوزخ خود را عطا می فرماید و از این فراز معلوم می شود که در طول تاریخ اهل ایمان واقعی نیز که پیروی از این سرکشی های عظیم نمی کرده اند وجود داشته اند ولی در
ص: 71
نهایت پیروزی با این سرکشان و طغیان گران بوده و حاصل این پیروزی آنها همین کتب تحریف شده گردید که تحریفی بودن آنها را در کتاب شریف نورالانوار خود و در قالب حدود یکصد و هفتاد هزار دلیل اثبات نموده ایم، این مجموعه ها که در حال حاضر به عهد عتیق معروف می باشد در واقع چیزی جز آموزه های شیطانی، زنا و زناکاری، شراب و شراب خواری، جادو و جادوگری و....، چیز دیگری نمی باشد و فقط آن فرازها که با وحی الهی قرآن مجید مطابقت دارد درواقع میراث انبیاء الهی است که همان بخش بشارات آن است، پس ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 162 به بعد، به نعمت های عظیم خود در خصوص وحی به انبیاء خود یعنی حضرت نوح و پیامبران بعد از ایشان یعنی ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و....، اشاره فرموده و آنها را مبشرین به بهشت و منذرین از دوزخ خود به سوی خلایق اعلام می فرماید تا خلایق بر ذات اقدس او حجت و دلیلی برای عدم هدایت خود نداشته باشند ....و آنگاه در آیه عظیمه 167 باز هم قانون عظیم و رعب آور خود را ابلاغ می فرماید (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ذات اقدس الهی مانند این قانون را دقیقا در آیه شریفه 137 به بعد در خصوص رهبران منافقین و پیروان ناصبی در طول تاریخ بیان فرموده است (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ)، که مقصود ذات اقدس احدیت از کافرین در این آیات شریفه دشمنان ناصبی مولاناالمظلوم علی علیه السلام و اولاد طاهرین آن حضرت یعنی دشمنان ناصبی خاندان عصمت و طهارت می باشد که منافقین عادی آنها را به جای اهل ایمان از پیروان آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، به دوستی می گیرند پس آنها در این زمان به همراه امامان کفر و الحاد خود به دوزخ سرازیر می شوند، پس در آیات عظیمه 167 و 168، ذات اقدس احدیت دقیقا به همین قانون عظیم خود که قبلا آن را در خصوص منافقین یعنی دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت و پیروان ناصبی آنان بیان فرموده به همان روش و شیوه یعنی (لم یکن الله لیغفر لهم لا لیهدیهم طریقا الا طریق جهنم خالدین فیها ابدا)، برای کسانی که کافر شده و صد عن سبیل الله می نمایند، یعنی ناسپاسی به ولایت و ظالم به اهلبیت و پیروان آنان می باشد را بیان می فرماید، پس برای این جماعت نیز قانون خداوند
ص: 72
جاری است که شامل بخشایش خدا نبوده و هدایتی برای آنها نخواهد بود جز دوزخ الهی، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه آیات شریفه این سوره مبارکه تا واقف شوی که کفر و ناسپاسی در قالب اعتقاد به خدایی عیسی مسیح تا چه حد در نزد ذات اقدس احدیت، مذموم و مطرود است و چگونه ذات اقدس الهی کسانی را که درباره عیسی مسیح غلو نموده و اعتقاد داشته باشند که او خدا یا پسر خداست به دوزخ خود وارد خواهد نمود یعنی بواسطه این اعتقاد مشرکانه و توجه نماید مخاطب ارجمند به رمزگشایی هایی که نگارنده در اثر شریف خود در نورالانوار از عهد جدید که به انجیل مشهور است را به عنوان اثری گرانبها از خود به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها، به یادگار گذاشته است و چگونه اثبات نموده است که چرا و به چه دلیل این اعتقاد مشرکانه در میان مسیحیان و توسط پولس یا شاول یهودی که بعدا خود را جزء شاگردان عیسی مسیح جا زد در میان مسیحیان شیوع یافت و چگونه اعتقاد یافتند مردم بی فکر و بی عقل که خدا در بالا سه قسمت شد و یک قسمت خود را از خدایی خالی کرد و پایین آمد و به صورت کودکی متولد شد و مردم این خدا را ختنه کردند و سپس مادرش این خدا را تر و خشک کرد تا بزرگ شد و این خدا در صورت انسان سی و سه سال خورد و خوابید و به دسشویی رفت و سپس یهودیان او را دستگیر کرده و صلیب کشیدند و....، آری ما از بیان این فراز ها قصد جسارت به عیسی مسیح را نداریم ولی هرگز نمی پذیریم که با اعتقاد زشت خدایی مسیح به ذات اقدس احدیت جل جلاله جسارت شود زیرا همه جهان و همه خلایق و از جمله تمامی انبیاء الهی و....، همگی مخلوقات ذات اقدس الهی هستند که حضرت حق جل جلاله آنها را خلقت فرموده است، پس پیامبران را بر گزیده و مقام عصمت داد تا خلایق او را هدایت نمایند و چنانچه حرامی را مرتکب می شدند پس به عذاب خداوند گرفتار می گردیدند و اگر ترک اولی می نمودند در معرض کیفر او قرار می گرفتند و لذا آنها بیشتر از هر انسان دیگر ملزم و موظف به اطاعت و عبادت ذات اقدس احدیت بوده اند زیرا علم و معرفت آنها و عقل آنها از سایر خلایق بیشتر و بالاتر بوده است، پس ذات اقدس الهی به شرح آیات عظیمه 170 به بعد در همین رابطه به سرزنش این اعتقاد مشرکانه پرداخته و قانون عظیم خود را اینگونه ابلاغ می فرماید:(....و اما الذین استنکفوا و استکبروا فیعذبهم عذابا الیما و لا
ص: 73
یجدون لهم من دون الله ولیا و لا نصیرا)، و حضرت حق جل جلاله این استنکاف و استکبار را در آیه قبل از این آیه عظیمه، یعنی آیه 172 شرح فرموده است:( وَمَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا )، و کسانی که از بندگی او امتناع کنند و تکبّر ورزند، به زودی همه آنان را [برای حسابرسی] به سوی خود گردآوری خواهد کرد و البته دلیل آن هم واضح و روشن است زیرا این جماعت از عقل خود پیروی ننموده و تابع حقیقت عظیم عالم نشده اند یعنی تابع ذات اقدس الهی جل جلاله نشده اند یعنی به جای انتخاب زیبایی ها و خوبی ها، به دنبال تباهی ها و زشتی ها رفته اند و آنها مانند کسانی هستند که به جای طعام پاک و منزه وسالم، از مردار متعفن و پلیدی ها تغذیه نمایند پس سزا و کیفر چنین کسانی ابتلاء به بیماری های مهلک و مرگ خواهد بود و در همین راستا نیز کیفر و سزای کسانی که استنکاف و تکبر نمایند از تصدیق و تعظیم ذات اقدس الهی، پس بایستی در دوزخ ابدی او تا ابدالآباد معذب شوند همانگونه که شخصی که به جای انتخاب طعام پاک و مطهر به سوی خوردن نجاسات و مردار متعفن می رود پس به بیماری مهلک و مرگ محکوم می شود الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون پس تو ای عاقل دانا و خردمند ذات اقدس احدیت در آیه عظیم 175 این سوره مبارکه، پیام عظیم و رسای خود را به زبان رسول مکرم خود در خصوص عظمت قرآن کریم و هدایت خلایق بواسطه آن ابلاغ می فرماید در این آیه شریفه حضرت حق جل جلاله قانون عظیم خود را در هدایت انسانها اینگونه بیان می فرماید:( و کسانی که از بندگی او امتناع کنند و تکبّر ورزند، به زودی همه آنان را [برای حسابرسی] به سوی خود گردآوری خواهد کرد)يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا )، ای مردم! یقیناً از سوی پروردگارتان برای شما برهان [و دلیلی چون پیامبر و معجزاتش] آمد؛ و نور روشنگری [مانند قرآن] به سوی شما نازل کردیم. اما کسانی که به خدا ایمان آوردند و به او تمسّک جستند، به زودی آنان را در رحمت و فضلی از سوی خود درآورد، و به راهی راست به سوی خود راهنمایی می کند. و این در واقع شرح و تفسیر حدیث عظیم ثقلین است که فرمود رسول عالی مقام که من در میان شما دو چیز به یادگار می گذارم کتاب خدا و عترت (معصوم) خود را مادامی که به این دو چنگ بزنید (در صراط مستقیم بوده) و هرگز گمراه نمی شوید و این
ص: 74
دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند و توجه و دقت نما که چگونه نور تفسیر می شود به قرآن به همراه ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که همان صراط مستقیم هستند زیرا قرآن بدون مفسر و شرح دهنده امکان ندارد و ما قبلا در این خصوص شرح خود را آوردیم به اینکه ذات اقدس الهی در کتاب عظیم خود امر به نماز فرمود ولی کیفیت و کمیت آن را رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بیان می فرمایند و آنها هستند که به ناسخ و منسوخ کتاب و به محکم و مشابهات آن و....، آگاه هستند و مقصود ذات اقدس الهی از قرآن در هر جایی از کتاب خدا، قرآنی است که شرح داده می شود بواسطه کسی که ذات اقدس الهی جل جلاله، علم قرآن را در سینه های بی کینه آنها قرار داده یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و مقصود از برهان من ربکم ظهور آیات عظیم الهی یعنی وجود اقدس حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و بعثت عظیم و آشکار و وعده داده شده او به اهل ایمان جهان و منتظران ظهور آن حضرت که همه پیامبران قبل به ظهور پر جلالت او اخبار نمودند و مقصود از نور (نور قرآن) و (نور ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است) که صراط مستقیم خداوند هستند و ما در طول این پژوهش شریف اثبات نمودیم که چگونه تمامی فرازهای آیات قرآن کریم دلالت نموده است به مفسران معصوم خود و امر فرموده است به پیروی از آنان پس وقتی کتاب خدا کلام بی تحریف ذات اقدس احدیت جل جلاله باشد که معجزه جاوید حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است پس ولایت امامان معصوم نیز اصل لاینفک کتاب خدا می باشد یعنی همان صراط مستقیم یعنی همان رستگاری جاوید یعنی همان هدایت بی تردید و.....، زیرا مولاناالمظلوم علی علیه السلام امیرالمومنین و یازده امام معصوم از نسل آن حضرت و حضرت زهرای مرضیه علیهم السلام و عجل فرجهم همگی مفسران و شرح دهندگان کتاب خدا از ناحیه ذات اقدس الهی برای اهل ایمان و اسباب رستگاری آنها و نجات آنان از دوزخ جاودانی هستند پس راه آنها راه رسول خدا و راه رسول خدا راه نجات و صراط مستقیم است و لذا ذات اقدس احدیت جل جلاله در ادامه ایمان به خدا و چنگ زدن به قران و ولایت را از موجبات ورود اهل ایمان در رحمت و فضل خود هدایت آنها به صراط مستقیم اعلام می فرماید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب
ص: 75
العالمین پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در آیات پایانی این سوره مبارکه آیات مربوط حکم کلاله ابلاغ شده است که مربوط است به مجموعه احکام و فرایض ابدی دین مبین اسلام که شرح کامل نموده اند این احکام و فرایض را امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به حکمی که مولانا حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التهیه و الثنا اعلام فرموده اند که در راستای رستگاری انسانها و حفظ و انتظام امور اجتماعی و اقتصادی و معیشتی جوامع بشری است که ما قبلا در خصوص لزوم آن و فواید آن و....، گفتار خود را آورده و تکرار نمی نمائیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین. پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند به بررسی های نگارنده در راستای شرح کلمه دوزخ در این اثر که امیدوار است نگارنده که مورد قبول ذات اقدس الهی و حضرات جمیع معصومین و در صدر آنها محمد و آل محمد علیهم السلام عجل فرجهم قرار گیرد پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به مفاد آیه عظیمه پنجم و ششم که ذات اقدس احدیت در آن به اهل ایمان و اهل اسلام ابلاغ می فرماید که (الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا ....)، که در خصوص ابلاغ ولایت و وصایت و امر جانشینی مولاناالمظلوم علی علیه السلام است و در روز عظیم غدیر خم بر رسول مکرم اسلام نازل گردید و مولانا حضرت علامه امینی رحمه الله و رضوانه تعالی علیه کتاب عظیم الغدیر خود در خصوص این واقعه عظیم برای اهل اسلام را، با عنایت خاص ذات اقدس الهی و توجهات حضرت مولاناالمظلوم علی علیه السلام و....، به نگارش در آورده و توفیق داد حضرت حق جل جلاله و عنایت فرمود مولای مظلوم ما حضرت مهدی و توجه فرمود مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها بر کلب و سگ آستان او یعنی نگارنده که بیست و دو جلد ترجمه فارسی آن را در قالب یک جلد کتاب خلاصه نمود یعنی در حدود 1700 صفحه و با عنوان (حیات جاویدان)، و شرح کامل داده شده برای فرازهای مرتبط بر آن که این آیه شریفه از آن جمله است و نیاز ندارد درک این موضوع برای صاحبان اندیشه و تفکر که قرار گرفتن این آیه در میان آیات مربوط به تحریم گوشت خوک و....، با توجه به حواشی آن هرگز منطبق بر این القاء نیست و بلکه با اهدافی که همه اهل اسلام می دانند از سوی طبقه غاصب بدینگونه چینش شده است ولی اینگونه جابجایی ها هرگز به
ص: 76
حقایق قرآن عظیم که مانند خورشید درخشان پرتو افشانی می کند، خدشه ای وارد نمی نماید زیرا قدرت استدلال و تفکر و تدبر دانشمندان اهل اسلام بگونه ای است که به راحتی علت این عمل و حقارت افکار دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم را از این ترفند در می یابند و می دانند که روز اکمال دین و ناامید شدن کافران از صدمه زدن به اسلام و قرآن هرگز با ابلاغ احکام تحریم گوشت خوک و مانند آن نیست زیرا که این احکام در واقع هرگز آخرین احکام اسلام و قرآن نبوده است بلکه مقصود از این آیات عظیمه موضوع امامت و جانشینی مولانالامظلوم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بوده است که تمامی حقایق نعمت هدایت خلایق است و ما به دلیل وضوح و روشنی آن، بیش از این اشاره کلام خود را طولانی نمی نمائیم و فقط به این نکته تاکید می نمائیم که ذات اقدس احدیت جل جلاله در خلال آیت چهارم و هشتم و چهاردهم قوانین عظیم خود را به خلابق جهان ابلاغ می فرماید که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در خصوص آن بنگارد همانگونه که تا این فراز در خصوص شرح یک کلمه دوزخ در کتاب خدا تا این حد موفق بوده است و آن فرازها (و تعاونوا علی البر والتقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شدید العقاب)، (و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله و هو فی الاخره من الخاسرین)، (و الذین کفروا و کذبوا بایاتنا اولئک الصحاب الجحیم)، می باشد این آیات عظیمه الهی بیانگر نمونه های دیگر قوانین عظیم الهی است که ذات اقدس احدیت آن را بواسطه نبی اعظم خود حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم برای خلایق تا ابدالآباد نازل فرمود تا آنها را از دوزخ نجات داده و به بهشت جاوید رهنمون شود و لذا این آیات عظیمه در هر کجای از قرآن که قرار بگیرد در واقع مصدق تمامی معانی مرتبط با خود هستند بطور نمونه تکذیب آیات الهی برای مرتکب دوزخ جاوید را به دنبال خواهد داشت و مفاهیم آیات را تا این فراز معنی نموده ایم که (آیات کتاب خدا)، (وجود اقدس رسولان الهی و اوصیاء ایشان و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم)، (خلقت آسمان ها و زمین و....)، (معجزات انبیاء الهی)و....، همگی از مصادیق آیات الهی تلقی شده و تکذیب آنان به حکم این آیات شریفه و مانند آن از اسباب محکوم شدن تکذیب کنندگان به دوزخ جاوید به حکم ذات اقدس الهی خواهد
ص: 77
بود، و یا حبط عمل کسانی که با ناسپاسی به ایمان کافر شوند پس آنها نیز در آخرت از زیانکاران خواهند بود و....، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای عاقل داناو خردمند در ادامه شرح آیات عظیمه الهی توجه نما به آیه شریفه 20 این سوره مبارکه و توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله بعد از ابلاغ نعمت رسالت به رسول گرامی خود به آن گروه از مسیحیان که اعتقاد به خدایی عیسی دارند عظمت خود را به آنان اینگونه متذکر می شود:( لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۚ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ۗ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۚ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به قانون عظیم خداوند که در این فراز چگونه خداوند متعال، کافر و ناسپاس به نعمت هدایت خود و ناسپاس به ذات اقدس خود می خواند آن مسیحیان گمراهی را که مخلوق او عیسی مسیح را خدا و خالق جهان هستی می دانند و سپس می فرماید چه چیز مانع است از آنکه اگر ذات اقدس او اراده نماید که هلاک نماید مسیح و مادر او مریم مقدس را و تمامی کسانی را که در زمین هستند را بطور کامل پس عاقل و دانا و خردمند اگاه باشد به این فراز که مخلوق بودن غیر ذات اقدس او در این فراز اثبات شده و مشت محکمی بر دهان تمامی یاوه گویانی است که این جهان را خدا و یا نمود او می دانند و سپس ذ ات اقدس احدیت تاکید می فرماید که برای خداست فرمانروایی آسمانها و زمین و انچه در بین آنها است و اوست که می آفریند و خلق می فرماید هرچه را بخواهد به درستی که او بر همه چیز قادر و توانا است، پس مخلوق بودن بر غیر ذات اقدس الهی در واقع حقیقتی غیر قابل انکار است و هر کسی جز این تفکر نماید پس به امر خلقت شک نموده و از جمله ناسپاسان و کافران و مشرکان و اهل دوزخ است، پس در ادامه ذات اقدس حق جل جلاله اخبار سرکشان قوم بنی اسرائیل را متذکر شده و از کسانی که بر پیامبر عظیم الشان خود یعنی حضرت موسی عصیان نموده بودند به عنوان ناسپاسان نام می برد یعنی به شرح آیات 29 و 30 این سوره مبارکه که قطعا این معنی به عنوان یک قانون تسری می یابد در احکام تمامی شرایع و از جمله در شریعت پاک و پسندیده اسلام یعنی در دین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و شامل می شود بر همه کسانی که بر علیه او و بر علیه فرمان او که فرمان ذات اقدس الهی بوده است و در مهمترین این اوامر یعنی
ص: 78
جانشینی آن حضرت سر به طغیان و عصیان برداشتند:( قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ )، پس در ادامه ذات اقدس احدیت خبر مظلومیت حضرت هابیل را از زبان رسول گرامی خود اعلام می فرماید که چگونه به برادرش قابیل گفت با این مضمون که اگر دست خود را به سوی من بگشایی تا مرا به قتل برسانی یعنی قصد نمایی تا مرا مقتول سازی من هرگز چنین نمی کنم تا ترا به قتل برسانم زیرا از پروردگار جهانیان می ترسم و سپس خبر می دهد به او که اگر به چنین عملی مبادرت نماید پس از اصحاب دوزخ خواهد بود و این کیفر ظالمین است و به دنبال آن قانون عظیم خداوند در این خصوص اعلام می شود که هر کسی به قتل برساند نفسی را بدون آنکه کسی را کشته باشد یا فسادی در زمین آورده باشد پس مانند کسی است که خلایق را به قتل رسانیده است و بالعکس هر کسی نفسی را زنده نامید پس مانند آن است که خلایق را زنده نموده است، یعنی به شرحی که در آیات عظیمه 31 به بعد این سوره مبارکه یعنی المائده از سوی ذات اقدس احدیت بر رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم نازل گردیده است:( وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ ۖ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ...، مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر نگارنده اراده نماید در خصوص همین فراز قادر است به حول و فضل الهی و عنایات خاصه مولاناالمظلوم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها، هزاران صفحه بنگارد پس توجه نماید مخاطب ارجمند که این فراز تنها به قتل غیر حاکم نیست بلکه قاتل نفس نیز در همین راستا ظالم و محکوم است زیرا به نسلهایی که از او به وجود می آمده اند ظلم کرده و یا عمل او الگویی برای جماعتی ترسو و بزدل و لاابالی و.....، بوجود می آورد پس گناه آنان را نیز به گردن می گیرد پس ما کلام خود را در این رابطه یعنی خودکشی که
ص: 79
خداوند شر آن را از اهل اسلام و قرآن بردارد در کتاب شریف تلبیس ابلیس خود شرح داده ایم و مکرر نمی نمائیم پس اگاه باشد مخاطب ارجمند که چگونه ذات اقدس احدیت به معجزه کلام عظیم خود شرح و بسط داده است مقصود خود را در کوتاه ترین عبارات، پس چون بر این قانون خداوند عظیم الشان جل جلاله در این فراز اگاه شدی پس توجه نما در ادامه که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله خبر از دوزخی بودن کسانی می دهدکه به محاربه با رسول گرامی او مبادرت نموده اند که البته این حقیقت تسری می یابد به حرمت این ستیزه گری ها با امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی به شرح آیات عظیمه 38 این سوره مبارکه :( إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ )، پس توجه نما در این فراز به کلام ذات اقدس احدیت که چگونه فرمان می دهد به جستجو و راه یابی به حقیقت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم در فراز (و ابتغوا الیه الوسیله)، یعنی بجوئید به سوی او وسیله، پس این وسیله در واقع چیزی جز ولایت و محبت و دوستی اهلبیت معصوم پیامبر علیهم السلام و عجل فرجهم نیست، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما هرگز در راستای بررسی خود تفسیر موسع نمی نمائیم بلکه مقصود و غرض اصلی را بیان می نمائیم بطور مثال در همین فراز مقصود ذات اقدس احدیت از جستجو برای دست یافتن به وسیله ای که به سوی او رهنمون شود به تحقیق ولایت و پذیرفتن رهبری و زعامت و راهنمایی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است یعنی همان اولی الامر یعنی همان وسیله ای که با تمسک به آن یعنی به حبل الله، دین کامل شده و رضایت حضرت الله حاصل می شود و یا در فراز مانند تغییر دادن در آفریده خدا به شرح آیه عظیمه 119 سوره مبارکه نسا، که نگارنده از مصادیق عظیم آن را ایجاد تغییرات ژنتیک در حیوانات و انسانها و....، و یا تصویب قوانینی که بر ضد اراده ذات اقدس احدیت است می داند مانند قانون تزویج مردها با هم که آن مشروعیت دادن به عمل لواط بوده است و آن عمل همان قوم مغضوب ذات اقدس الهی بوده و به سوی دوزخ رفتند پس به دنبال آنها خواهند رفت همه آن کسانی که از عمل آنها به هر نحو و شکل پیروی نمایند یا به
ص: 80
اعمال شیطانی آنها راضی باشند و به اعتقاد نگارنده تغییرات ظاهری مانند آرایش کردن و یا تغییرات در شکل ظاهری مانند عمل بینی و....، از مصادیق تغییر خلقت نیست زیرا به ذات انسانها بر نمی گردد (هرچند توصیه نمی شود) ولی اگر شخصی جنسیت خود را عوض نماید در حالی که دو جنسی نیست پس او در خلقت تغییر داده است و البته نگارنده به دانشمندان آینده و کنترل کنندگان جهان توصیه اکید دارد در پیروی از کتاب خدا و راهنمایی های امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و دور شدن از آنچه غضب ذات اقدس الهی را به حرکت در می آورد و اسباب عذاب دنیایی و آخرتی را فراهم می آورد مانند قتل انسانها و تغییرات در خلقت و....، پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به فراز آخر آیه عظیمه 40 که ذات اقدس احدیت می فرماید:(.... و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون)، یعنی بجوئید به سوی او وسیله را و جهاد نمائید در راه او تا شاید رستگار شوید، پس از این فراز معلوم می شود که همه متظاهران به ولایت و همه جهادگران اهل نجات نیستند بلکه اعمال آنها بر می گردد به نیت های آنان که بایستی وفق رضای حضرت الله جل جلاله باشد پس تظاهر به دوستی اهلبیت عصمت و طهارت از سوی امثال مامون ملعون و دیگر پادشاهان فاسد مانند پادشاهان نجس و تبهکار قاجار که دست آنها به خون پاک امامان معصوم و پیروان ایشان و رادمردان شیعه اثنی عشری مانند حضرت امیرکبیر رحمه الله و رضوانه تعالی علیه آغشته است و ....، هرگز ناجی آنها نخواهند بود بلکه به عکس اسباب عذاب بییتر آنها را فراهم خواهد کرد زیرا عذاب منافق البته از کسانی که در لباس اهل اسلام نیستند ولی در محاربه با اهل اسلام هستند، بیشتر خواهد بود زیرا از اطمینان و اعتماد اهل اسلام بر ضد اسلام و قرآن سوء استفاده می کنند پس کیفر و سزای اینگونه تبهکاران آن است که ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 41 و 42 این سوره مبارکه یعنی مائده بیان می فرماید که مصداق بارز و کامل آن دشمنان ولایت و ستیزه گران با امامان معصوم و شیعیان مظلوم آنان در طول تاریخ هستند:( إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنْهَا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ )، قطعاً کسانی که کافر شدند اگر همه آنچه در زمین است و همانند آن را نیز با آن همراه خود داشته باشند، تا آن را برای نجاتشان از عذاب روز قیامت فدیه و عوض دهند، از آنان
ص: 81
پذیرفته نخواهد شد؛ و برای آنان عذابی دردناک است. همواره می خواهند از آتش بیرون آیند، ولی از آن بیرون شدنی نیستند؛ و برای آنان عذابی دائم و پایدار است. الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، یعنی دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت و ستیزه گران با امامان معصوم و قاتلان ایشان و قاتلان شیعیان ایشان در طول تاریخ و در هر لباسی که هستند هرگز به عملی از اعمال خود دلخوش نباشند زیرا تمامی اعمال آنها حبط و نابود شده و به دوزخ جاوید افکنده خواهند شد و این در واقع کیفر و سزای اعمال تباه آنان است که به آنها باز می گردد، پس چون بر این فراز از این آیه عظیمه ذات اقدس احدیت واقف شدی پس توجه نما به مفاد آیه عظیمه 45 به بعد این سوره مبارکه در راستای بررسی های نگارنده است و البته گذر می نماید نگارنده از آیه 43 و امثال آن که در خصوص قطع ید سارق و سارقه است زیرا از مقصود خود باز می ماند اما به جهت اهمیت آن در این برهه از زمان آگاه باش که قصد ذات اقدس احدیت از این حکم و امثال آن هدایت و صیانت جوامع است از تعدی و ظلم و لذا تمام کسانی که این احکام و مانند آن را بطور صحیح و بر اساس شرایط آن اجرا نمی کنند پس در واقع به جنگ و ستیزه با خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم برخاسته و در زمره مشرکان محشور خواهند شد زیرا بدون دلیل اسباب طعن و سرزنش بر اهل اسلام را فراهم آورده اند بطور مثال اگر شرع مقدس حد نمی اورد بر کسی که تکه ای نان برای سیر کردن شکم خود و رفع اضطرار سرقت نموده باشد و هر عقل سلیم نیزاین عمل را تایید نمی کند پس قطع دست زن و مرد گرسنه در واقع ستم بر امت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است و هر کسی که در اثر این ستم کاری و یا هر نوع ستم کاری دیگر به اسلام و قرآن بدبین شده و راه هدایت بر او بسته شود پس این ظالمان شریک در گمراهی آنها خواهند بود ولذا این ستمکاران که اینگونه استنباط های شیطانی از احکام الهی دارند باید خود را برای بازخواست خداوند آماده نمایند و مانند این تلقی برای تمامی احکام و فرایض خداوند ساری و جاری است پس توجه نماید مخاطب ارجمند که عاقل را اشاره ای کافی بود یعنی به شرح آیات عظیمه 45 به بعد کتاب خدا و معجزه جاوید حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم، که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله پیامبر عظیم الشان خود را خطاب نموده و می فرماید:( يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ
ص: 82
فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ۛ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا ۛ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ ۖ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا ۚ وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌيَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ۛ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا ۛ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ ۖ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا ۚ وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز به استنباط ما که ذات اقدس احدیت در این آیات به چهار دسته از خلایق در دو گروه اهل اسلام و یهود به عنوان نماد اهل کتاب اشاره می فرماید(یهود در این فراز زیرا صحف آنان در واقع مبنای عهد عتیق و شرح حال تمامی انبیاء الهی بوده و عیسی مسیح آخرین پیامبران بنی اسرائیل بوده است بنابراین فرع بر این اصل به حساب می آید یعنی وقتی ذات اقدس احدیت از تحریف گران یهود سخن به میان می آورد، تحریف گران مسیحی نیز در شمول آنها هستند و البته ما در کتاب شریف نور الانوار خود ثابت نمودیم که تحریف های بنیادین و اصلی در دین عیسی مسیح توسط پولس که یک یهودی متعصب بود ایجاد شده است)، پس ذات اقدس احدیت در این آیات به سران این دو گروه اشاره و در پایان آیات، به آنها وعده خواری در دنیا و عذاب آخرت می دهد و این خواری برای تحریف گران و فتنه گران یهودی و رهبران منافقین در اهل اسلام مقدور نمی شود مگر در ایام رجعت زیرا آنها در زمان خود در نهایت عزت و جلالت زندگی کرده اند پس این خواری بر آنها در زمان آنها مصداق نمی یابد بلکه مقصود ذات اقدس احدیت در عذاب خوار کننده آنها در دنیا در زمان وقوع معجزه رجعت و گشایش امر مولاناالمظلوم حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در آن ایام مقدسین درگاه خداوند و رهبران کفر به امر ذات اقدس احدیت از خاک برخاسته و حضرت مسیح نیز از آسمان نازل شده و عذاب خوارکننده دنیایی را به آن اشقیا چشانیده و سپس به سوی دوزخ روانه می فرمایند و این آیات بطور قاطع و واضح و اشکار دلالت بر امر رجعت دارد که هیچ شک و شبهه ای در آن نیست، ذات اقدس احدیت در فراز اول این آیات به رهبران منافقین ملعون که در جمعیت منافقین قرار دارند و سرعت گیرندگان در کفر یعنی ناسپاسی به حضرت رسول خدا حضرت محد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم هستند اشاره می فرماید (یسارعون فی الکفر من الذین قالوا) و گروه دوم نیز با حرف (و) معرفی می شوند (و من الذین هادوا سماعون للکذب سماعون لقوم آخرین لم یاتوک یحرفون الکلم من بعد
ص: 83
مواضعه)، ذات اقدس احدیت جل جلاله در ادامه آیات شریفه در خصوص عظمت کتاب تورات و انبیاء خوداز بنی اسرائیل سخن به میان می آورد و از ناسپاسی کسانی که پیروی از آن را ننمودند با عنوان کافران و ظالمان و فاسقان یاد می فرماید که هر گروه طبق شهادت آیات کتاب خدا اهل دوزخ جاوید هستند یعنی به شرح آیات 49 به بعد:(..... وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ …. وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ….. وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (، و در مقدمه آیه 49 ذات اقدس الهی از کسانی نام می برد که آیات او را به بهای اندک واگذار نموده اند یعنی به مطامع دنیایی و سپس حضرت حق جل جلاله این کفر و ناسپاسی و ظلم و فسق را در امت اسلام به گروه الذین فی قلوبهم مرض که رهبران منافقین هستند تسری داده است و از آنها با عناوین فاسق و ظالم یاد نموده که صفات اهل دوزخ است:(....و لا تتبع اهوائهم .... ان کثیرا من الناس لفاسقون افحکم الجاهلیه یبغون)، پس از این فراز معلوم می شود که رهبران منافقین یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه از متعصبین قوم عرب بوده که تمایل و تعصب به سنت های جاهلیت داشته اند، پس در آیه شریفه 57 ذات اقدس احدیت اهل ایمان را از آنها بر حذر می دارد و از دوستی آنها نهی می فرماید و از گروه ظالمان می ترساند و تاکید می فرماید که ظالمان از هدایت ذات اقدس او محروم هستند (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ )، و سپس ذات اقدس احدیت این گروه معاند و خبیث رهبران منافقین را با عنوان الذین فی قلوبهم مرض معرفی می فرماید:(فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم ....)، در ادامه آیات ذات اقدس احدیت از حبط اعمال و نابودی آن که قهرا دوزخی شدن گروه مشمول را به دنبال دارد سخن به میان می آورد و هشدار داده و می ترساند غوغای جمعیت منافقین را از ارتداد و اینکه به جای این قوم مرتد، ذات اقدس الهی قوم دیگری را می اورد که در حزب او باشند و آورده اند که مقصود ذات اقدس احدیت از این قوم جایگزین، قوم ایرانی هستند که یاری می نمایند حضرت رسول خدا و وصی عالقدر او حضرت علی علیه السلام و اولاد طاهرین او از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم را و سپس تاکید و تصریح می فرماید در معرفی وجود مبارک علی علیه السلام به شرح آیه 61 این سوره مبارکه:(.... فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ ..... وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا ....
ص: 84
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ... إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ وَمَنْ يَتَوَلّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنْ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ( که مقصود ذات اقدس احدیت از حزب الله گروه اهل ایمان جمعیت خداوند هستند که رهبری آنان با امام متقین امیرالمومنین علی بن ابی طالب است و در مقابل آن حضرت و اهل ایمان گروه الذين في قلوبهم مرض و پیروان آنها هستند که اهل دوزخ خواهند بود اللهم صل على محمد و آل عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین پس در ابتدای آیه شریفه 70 این سوره مبارکه یعنی سوره المائده، ذات اقدس احدیت می فرماید: وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدَ اللهِ مَغْلُولَةٌ غُلَتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا ه ...... پس توجه نما به شرحی که ما در تفسیر صحف آسمانی تورات و انجیل در کتاب شریف نورالانوار خود ذکر نمودیم از اندیشه جبری تحریف گران یهود که چگونه تمام ظلمها و ستمها و زشتیها و ناروایی ها از سوی ستمگران عالم و تبهکاران و.... را به خدا نسبت داده و باب اختیار را در ذات اقدس او بعد از خلقت و نیز اعطاء اختیار به بندگان را در انتخاب راه خوب و بد نفی کرده و القائات شیطانی خود در قالب الهامات الهی به پیروان بدبخت خود تحمیل می نمودند خبر دادیم و اثبات نمودیم که در این عصر و زمان نیز جماعتی که خود را به لباس عرفان ملبس نموده و برداشتهای شخصی خود را از اسرائیلیات وارده در احادیث و بر داشتهای ضد آیات کریم قرآن را به فکر نارس و کوتاه خود به مکاتب الحادی و مشرکانه بدل نمودند که از جمله این مکاتب مشرکانه و اعتقادات جبری در تفکر و فلسفه وحدت وجود و..... شکل گرفته است که ما شرح کامل آن را در کتاب شریف برهان ذوالفقار خود ذکر نموده و مبانی و ارکان این تفکرات مشرکانه را شرح و تفسیر نمودیم پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه شریفه 72 این سوره مبارکه اوامر موکد خود به رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم در ابلاغ ولایت و وصایت و رهبری مولانا المظلوم على علیه السلام بر امت اسلام را در روز غدیر خم بیان می فرماید (يَا أَيّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که در این فراز ذات اقدس الهی ابلاغ ولایت امبرالمومنين على عليه السلام را به گونه ای تاکید فرمود که در صورت عدم انجام آن رسول خدا ابلاغ
ص: 85
رسالت ننموده است پس ایمان به رسالت و عدم ایمان به ولایت به منزله ایمان به ولایت به منزله انکار نبوت و انکار وحدانیت الهی است یعنی وفق این آیه شریفه و اینکه خداوند بر اساس این آیه شریفه تاکید می فرماید به امت اسلام که چگونه رسول خدا و وصی عالیقدر او در خطر ترور و قتل بوده اند و چگونه خداوند وعده حفظ رسول خود و ولایت وصی عالیقدر او را داده است و چگونه از دشمنان آنان با عنوان کافر یاد فرموده که افراد مشمول در این گروه از اهل دوزخ جاوید هستند و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که در اسلام اصلی بالاتر و والاتر به لحاظ روایی و تاریخی وجود ندارد و مولای ما حضرت علامه امینی رحمه الله علیه در کتاب عظیم خود به نام الغدیر، این حقیقت عظیم اسلامی را شرح و بسط داده و نگارنده یعنی کلب آستان آن حضرت نیز خلاصه 22 جلد ترجمه عربی آن به فارسی را با عنوان حیات جاویدان در 1700 صفحه مذکور نموده که این خدمت را که ازافتخارات زندگی با برکت خود می داند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس نگارنده بیش از این کلام خود را در این فراز شرح نمی کند و مخاطبان ارجمند را به کسب فیض عظیم از این منبع برکات الهی یعنی الغدیر دلالت می نماید، پس در ادامه ذات اقدس الهی جل جلاله در آیه 77 هشدار عظیم خود را به کسانی که اعتقاد مشرکانه به خدایی مسیح داشته و یا آنکه او را قطعه سوم از خدا می دانند اعلام و از معتقدین به این اعتقادات مشرکانه با عناوین (لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم ...) و سپس حقیقت عظیم حرام بودن ورود به بهشت بر مشرکان و دوزخی بودن مشرکان بر مشرکین را از زبان حضرت عیسی مسیح اینگونه بیان می فرماید:(و قال المسیح یا بنی اسرائیل اعبدوالله ربی و ربکم انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنه و ماویه النار و ما لظالمین من انصار)، و سپس باز هم در ادامه ذات اقدس الهی جل جلاله می فرماید:( لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ ۘ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۚ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ... (و در پایان آیه 84 می فرماید) .... أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَفِي الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ ، .... (باز هم در تاکید بر این حقایق عظیم در فراز پایانی آیه شریفه 89 می فرماید)، .... وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيم)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش و توجه نما که چگونه ذات اقدس الهی در این آیات شریفه دیگر آیات کلام عظیم خود، مصادیق مختلف شرک را بیان می فرماید که چگونه ورود مشرکان را در بهشت حرام و وجود نحس و نجس
ص: 86
آنان را مستحق دوزخ جاویدان اعلام می فرماید پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس آگاه باش که چگونه ذات اقدس الهی جل جلاله دشمنان و ستیزه گران با رسول گرامی خود و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم را در زمره مشرکان به دوزخ جاوید وعده داده است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، پس در این فراز لعنت نما بر دشمنان و قاتلان امامان معصوم علیهم السلام وعجل فرجهم و شیعیان و محبین ایشان و لعنت نما بر همه کسانی که این مشرکین را در زمره اهل اسلام دانسته و احتمال نجات برای آنها می دهند در حالی که ذات اقدس الهی وجود نحس و نجس آنان را بر بهشت حرام فرموده و جایگاه ابدی آنها را در دوزخ به آنها بشارت داده است پس نفع نمی رساند به معاویه و یزید و امثال آنها از اربابان و پیروان آنها اعتقاد ظاهری آنها به اسلام و تظاهر آنها به ایمان زیرا که درخت ایمان و صالح بودن از میوه آن شناخته می شود و میوه درخت زندگی این تبهکاران شرک به خداو ستیزه گری آنها با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بوده است الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون پس در ادامه ذات اقدس احدیت در آیه شریفه 96 به بیان حکمی از احکام و فرایض ابدی خود اشاره و علت و فلسفه آن را نیز بیان می فرماید پس امعان نظر بر معنی آیات محرز می نماید که ذات اقدس او شکستن حکم را در نظر ندارد بلکه حکم می فرماید بر شکننده حکم که در آزمون و آزمایش اوست یعنی بواسطه این حکم و مانند آن پس اگر تسری داده شود این حقیقت بر تمامی احکام پس تفاوت بین گناه و ارتداد معلوم می شود به این معنی که تمامی آن کسانی که احکام را بواسطه ضدیت با خدا می شکنند پس به سوی دوزخ روانه هستند ولی کسانی که قصد ضدیت با خدا را ندارند بلکه از روی جهل و نادانی و غرور جوانی و.....، مرتکب خلاف می شوند در زمره گناهکاران هستند پس گروه اول معاند با خدا و اهل دوزخ هستند و گروه دوم گناهکاران امت هستند که از شفاعت رسول خدا و امامان معصوم و مقدسین درگاه ذات اقدس الهی و اهل ایمان بهره مند می شوند همان گونه که رسول خدا فرمود با این مضمون که شفاعت من برای مرتکبین و اهل انجام گناهان کبیره از امت من می باشد و البته آنان در زمره ناسپاسان و کافران به هدایت الهی نیستند زیرا مشخصه ناسپاسی ستیزه گری با رسول خدا و امام معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است و شاخصه ستیزه گری دشمنی با اهلبیت عصمت و طهارت است نه گناه کردن و اگر
ص: 87
شاخصه گناه کردن بود اهل کبائر امت مشم.ل شفاعت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم نمی شدند پس مقصود از ناسپاسی ضدیت و دشمنی با امیرالمومنین علی بن ابی طالب و ولایت آن حضرت و امامان معصوم تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و لذا نماز و روزه و ترک معاصی دشمن علی بن ابی طالب او را از افتادن در قعر اعماق دوزخ مصون نمی دارد زیرا اساس ولایت وفق آیات کتاب خدا ریشه در قبول رسالت و ایمان به ذات اقدس الهی دارد و اینگونه دشمنان و معاندین مولانا المظلوم علی بن ابی طالب و امامان معصوم و حضرت زهرا و اولاد طاهرین او در شمول این آیع شریفه هستند:(و الذین کفروا و کذبوا بایاتنا اولئک اصحاب الجحیم)، یعنی ناسپاس به هدایت الهی و تکذیب آیات الهی که رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم از مصادیق آن هستند اهل دوزخ هستند یعنی همانگونه که اثبات نمودیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در فراز بعد به آیات عظیمه 92 به بعد این سوره عظیم می رسیم که در آن ذات اقدس احدیت اعلام می فرمایدکه مواخذه نمی فرماید بندگان خود را در قسم های خود که از روی لغو بجا می آورند و در آیات قبل از آن، خطاب آن ذات اقدس جل جلاله با اهل ایمان است و این کلام در ادامه آن آمده است و سپس در انتهای آیه شریفه 92 می فرماید که خداوند اینگونه آیات خود را برای شما بیان می نماید پس آنچه در این آیات بیان شده است از آیات الهی تلقی شده است و معنی آن این است که خداوند در خصوص اهل ایمان با رحمت واسعه خود عمل می نماید و لذا در خصوص کسانی که قسم آنها از روی لغو نیست خداوند مواخذه می نماید ولی برای آن کفاره قرار داده است واز سیاق آیه معلوم است که این قسم نوع دوم ضایع کننده حقوق ثالث نیست زیرا اصلاح تضییع حق الناس به رد آن است و یا آن قسم تایید کننده شهادت ناحقی بر علیه حیثیت و آبر و و خون مومن دیگر نیست زیرا خدا برای آن کفاره قرار نداده است پس بحث در این فراز، مجال جامعتر می طلبد ولی ازآیات چنین بر می آید که حسابرسی ذات اقدس الهی صورت می گیرد و برای اهل ایمان به واسطه درجاتی که دارند غربالگری صورت می گید و راه انکار کننده و راه اشتباه کننده و راه ستیره گر جدا می شود و این آیات در واقع روند حسابرسی را بر اهل ایمان نشان داده و در ضمن متضمن هشدارهای موکد است یعنی آیه شریفه دلالت دارد بر هدایت انسانها به
ص: 88
سوی کرامت های اخلاقی و دوری از تقدس های مخرب و لذا امام معصوم از رسول اعظم ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله و شلم و عجل فرجهم روایت نموده اند که آن حضرت فرمودند: اگر چیزی بهتر از سوگند خود دیدی سوگند را رها کن و یا در روایت دیگر هر کس برای کاری سوگند یاد کند و سپس کاری بهتر از آن را بیابد و انجام دهد انجام آن کار کفاره سوگند او خواهد بود، یعنی قسم هایی که دارای اثری نباشد و ستمی ایجاد نکند و حقی را ضایع ننماید، داستان قسم عثمان بن مظعون شرح و تفسیر دیگری بر این فراز از آیه شریفه است و یا کسی که برای دفع ظلم از خود از روی تقیه قسم یاد نماید پس توجه نما تو ای عاقل دانا وخردمند بر شاخصه ای که امام معصوم ما حضرت صادق یعنی صادق آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم بیان فرموده که هادی و هدایت گر انسانهای سرگشته و حیران ازوادی ضلالت و گمراهی هستند پس امام مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام در پاسخ جناب زراره که سوال کرد چه سوگندی کفاره دارد حضرت علیه السلام پاسخ داد، سوگند بر کار نیک که در صورت عدم وفای به آن، برای آن کفاره است و سوگند برای معصیت که در صورت بازگشت از آن کفاره ای بر عهده تو نیست و غیر از آن یعنی آنچه نه نیک است و نه معصیت سوگند اثری ندارد، (یعنی قسم اثری ایجاد نمی کند)، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت آیات عظیمه خود را در راستای تربیت انسانها به سوی سعادت ابدی و کرامت های انسانی شرح و بیان می فرماید و این روش در تمامی آیات الهی و از جمله خطاب ذات باری تعالی جل جلاله با منافقین و اهل ایمان است و در جمعیت منافقین هشدار می دهد به الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و منافقین عادی و بیرون می آورد و از تاریکی های نفاق گروه فریب خورده را و وعده عذاب می دهد به شرح آیه (کل یعمل علی شاکله) به ستیزه گران با رسول خدا و وصی عالیقدر او از جمعیت منافقین یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و تابعین متعصب آنها را و خطاب مشرکین و کافرین را بر آنها اطلاق می فرماید و نیز اهل ایمان را بر اساس درجاتی که دارند و اینگونه نهی می فرماید آنان را از ارتکاب به اعمالی که موجبات غضب او را فراهم نموده و مرتکبین را وارد آتش دوزخ می نماید یعنی به حکم آیه (فلینظر الانسان الی طعامه)، و وعده می فرماید به خطاکاران ار اهل ایمان به گذشت اگر بخواهد و امید شفاعت قرار می دهد برای صاحبان گناهان کبیره و کبائر تا بندگان لجام گسیخته به سوی
ص: 89
دوزخ نروند و یا چون معاویه احمق و مانند او به فریب خود نپردازند و وارد در آتشی نشوند که آرزو نمایند که ای کاش خدا آنها را خلق نمی نمود و توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که ما قصد نداریم که در راستای بررسی آیات عظیمه قرآن وارد اقیانوس بی انتهای کلام الهی شویم زیرا نه در حد توان و نه در حد علم و نه در حد عقل ما است بلکه قطره ای را در نظر آورده و آن را بررسی می نمائیم و یافته های خود را بر اساس تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت بر آن مذکور می نمائیم و لذا در این فراز و امثال آن به مصادیق شرک و کفر و ظلم و نفاق و تکذیب آیات و فسق و....، می پردازیم تا اهل ایمان آگاه شوند و به جایگاه و عظمت مقام و منزلت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم در پیشگاه ذات اقدس الهی جل جلاله پی ببرند و به شکرانه هدایت از این رهبران معصوم علیهم السلام و عجل فرمهم سر را به سجده شکر الهی قرار دهند و تا خدا خدایی می فرماید سر خود را از این سجده شکر او بر ندارند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه شرح و بیان آیات عظیمه کتاب خدا به شرح آیات 93 به بعد سوره مبارکه مائده می رسیم که تا آیات عظیمه 96 همین سیاق و روش را بیان می فرماید یعنی هشدار به اهل ایمان در احتراز از اعمال شیطانی و حفظ خود از غضب ذات اقدس الهی به شرح آنچه تا کنون بیان نمودیم یعنی حفظ نمودن از مواردی که مستحق می نماید مرتکب را به دوزخی بودن مانند قتل اهل ایمان و ستیزه گری با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و....، و یا دوستی اهل دوزخ یعنی دوستی با دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، خطاب آیه شریفه با (یا ایها الذین آمنوا) شروع شده و در انتهای آیه شریفه 96 (فله عذاب الیم)، و باز بر همین سیاق و روش آیه 96 شروع می شود و در انتهای آیه 96 به (و الله عزیز ذو انتقام) پایان می یابد و باز در همین راستا ..... و آیه 99 می فرماید:( اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ)، و همانگونه که ذکر شد ذات اقدس احدیت در راستای تربیت انسانها و سوق داددن آنها به سوی کرامت های انسانی و شایسته شدن در ورود به بهشت جاودانی و نجات آنان از ورطه دوزخ جاودانی آیات عظیمه خود را بیان می فرماید و اوامر و نواهی او همگی در این راستا شرح و بیان می شود به عنوان نمونه در آیه شریفه 93 می فرماید:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ
ص: 90
الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ )، ای اهل ایمان! جز این نیست که همه مایعات مست کننده و قمار و بت هایی که [برای پرستش] نصب شده وپاره چوب هایی که به آن تفأل زده می شود، پلید و از کارهای شیطان است؛ پس از آنها دوری کنید تا رستگار شوید. و توجه نماید مخاطب ارجمند به فراز آخر این آیه شریفه و مانند این آیات در اینکه ذات اقدس احدیت می فرماید (لعلکم تفلحون)، یعنی تا کسانی که اجتناب می نمایند خود را تقدیس ننمایند و رستگار ندانند به صرف انجام این دستورات و تقدیس فروشی به خلایق ننمایند خود را بهشتی و دیگران را دوزخی ندانند بلکه آگاه باشند که این دوری از رجس ها آنها را در جهت رحمت خداوند سوق می دهد نه اینکه در رحمت الهی وارد نماید و نجات محسوب شوند و اگر نهی فرموده به لحاظ آن است که ممکن است در وادی نابودی و غضب الهی وارد شوند و راه بازگشت نداشته باشند به طور مثال در اثر شرابخواری که در اختیار آنان است که بخورند و یا نخورند، به شرابخواری اقدام نموده و عقل خود را زایل نموده و دست به قتل و فحشاء و....، زده و خود را مستوجب دوزخ الهی نمایند و ....، بقیه آیات الهی نیز در همین بستر یعنی نشانه دار نمودن اهل ایمان و ازمایش نمودن آنان برای اثبات بندگی و یا طغیان آنان در خلوت و جلوت است تا اطاعت و یا تعدی و جسارت آنها به سوی ذات اقدس احدیت آشکار شود و نیز درجه اطاعت آنان نیز معلوم گرد و....، یعنی رعایت اوامر و احتراز از نواهی در واقع، بستر آشکار عبودیت و بندگی خداوند است که منتهی می شود به بهشت جاویدان و مستحق می نماید بنده را به شایسته بودن در ورود به بهشت جاویدان الهی و جدا می نماید تعدی کنندگان و خدعه گران و ستیزه گران و پیروان شیطان را ازبندگان او واینگونه راه بهشت و دوزخ بر خلایق تعیین می گردد، و ما در مکان خود در رابطه با شرح آیات عظیمه الهی نسبت به شناسایی منافقین و اهل ایمان و...، ملاحظه نمودیم که چگونه در برابر حکم جهاد و مقاتله با دشمنان خدا و رسول، ماهیت جمعیت خداوند و ماهیت جمعیت منافقین و دشمنان ستیزه گر و...، آشکار می شود و چگونه خداوند تلاش می فرماید تا منافقین عادی فریب خورده را از میان منافقین حرفه ای که ظاهر مقدس مآبانه دارند خارج نماید و آنها را از ورطه هلاکت ابدی نجات بخشد و چگونه اصرار و ابرام رهبران ستیزه گر یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض حکم دوزخی بودن آنها در دنیا صادر می شود و وعده عذاب آنها در دنیا در ایام وقوع معجزه رجعت بدست مولاناالمظلوم حضرت مهدی
ص: 91
عجل الله تعالی فرجه الشریف و نزول مسیح ورجعت مقدسین مخصوص خداوند که از خاک برخاسته و زنده می شوند و این معاندین خاص نیز که آنها هم از قبور خود زنده می شوند، در دنیا صورت گرفته و بعد از تحقق وعده خداوند به عذاب آنها در دنیا قبل از آخرت به دست مقدسین خداوند، در نهایت خواری و مذلت به سوی دوزخ جاوید روانه می شوند و مانند این احکام است در نماز و در روزه و در حج در .....، و تمامی احکام و فرایض تا بواسطه آنها اهل ایمان از اهل کفر و نفاق آشکار شده و برای حسابرسی به صحرای قیامت محشور شوند و این اهل ایمان گنهکار هستند که از روی جهل و نادانی گرفتار معاصی وگناهان می شوند بدون آنکه قصد ستیزه گری با خدا و رسول او و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم را داشته باشند پس نشانه های ایمان قلبی آنان نیز در پیشگاه ذات اقدس الهی با شرکت در مجالس اهلبیت عصمت و طهارت از روی صدق و تشرف به آستان مقدس آنان و عزاداری ها و اعلام دشمنی و نفرت از ظالمان به آنها و شیعیان آنها، و ترحم نسبت به بندگان خدا و.....، آشکار و مشمول شفاعت رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و...، می شوند و ذات اقدس احدیت جل جلاله در این فراز نیز جدا می فرماید ریاکارانی را که می خواهند از این طریق در حالی که دست آنها تا مرفق در خون اهل ایمان و شیعیان آنها فرو رفته و ظلم به امت رسول خدا اسباب نابودی حرث و نسل آنها را فراهم آورده است مانند شاهان کثیف و لجن قاجار و سپس ایشان را از گناهکاران امت از هم جدا فرموده و با حکم عقل و حسابرسی خود آن ریاکاران را محکوم و به جایگاه ابدی آنان وارد می فرماید و در ان زمان است که ستمکاران ملاحظه می نمایند که چگونه در بد منزلگاهی وارد شده اند و چگونه ستم و مکر آنان به خود آنها بازگشت نموده است و چگونه ذات اقدس احدیت انتقام بندگان خود را از ایشان به شدیدترین وضع خواهد گرفت الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون آگاه شدی بر شمه ای از حکمت و فلسفه احکام الهی و دانستی حکمت بعضی از فرازهای کتاب خدا را در رابطه با اراده خداوند مانند آنچه در آیه شریفه 96 می فرماید:(....، لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ...) و یا آنچه در آیه 97 می فرماید (....،عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ ۚ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ) و یا در مقدمه آیه شریفه 96:(.... يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ ...)،و یا آنچه در آیه 84 از قرار
ص: 92
گرفتن دشمنان خود در کنار کسانی که دوستی می نمایند با کافران یعنی ستیزه گران ناسپاس به شرحی دیگر یعنی ایه شریفه:( تَرَىٰ كَثِيرًا مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَفِي الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ)، پس در ادامه چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نماا تو ای عاقل دانا و خردمند به پژوهش در بیان معانی دیگری از کتاب عظیم خدا که در واقع شرح قطره ای در برابر اقیانوس لایتناهی مفاهیم آن است یعنی شرح کلمه دوزخ، پس مخاطب ارجمند توجه نماید به شرح آیه 99 که دقیقا در همین رابطه و با همین سیاق بیان شده است یعنی در رابطه با شرح نمونه دیگر احکام و فرایض ابدی دین و شریعت بی تحریف و بی زوال حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است که شاخصه پیروی از آن حضرت در برابر تمامی مدعیان پیروی از دیگر پیامبران است زیرا به شرحی که که در سلسله کتب شریف نورالانوار و االحتجاج خود آورده ایم کتب و صحف انبیاء پیشین که در مجموعه عهدین یعنی عهد عتیق که به تورات مشهور و عهد جدید که انجیل های چهارگانه و رسالات پیروان عیسی مسیح، جمع آوری شده است (به استثنای بخش بشارات و آن بخش ها که با وحی الهی قران منطبق است)، همگی تحریف شده و بر ضد تعالیم خداوند خالق هستی و اعزام کننده تمامی پیامبران است پس ذات اقدس الهی در این فراز یعنی ایه عظیمه 98 این سوره مبارکه یعنی مائده می فرماید:( جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ ۚ ذَٰلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ )، و آیه شریفه بعد یعنی آیه عظیمه 99 :( اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به این نکته بسیار مهم و عظیم که ما آن را بطور خلاصه در کتابهای شریف برهان های ذوالفقار اول و دوم خود شرح دادیم به اینکه انسان موجودی است که محدود است به حواس پنجگانه و هر آنچه او درک می کند در واقع درک تمامی حقایق هستی و انچه می تواند درک شود نیست زیرا حواس او مقدار بسیار ناچیزی از آنچه وجود دارد را درک می کند و مثال او مثال مورچه ای ناتوان است که تمامی درک او خلاصه می شود در محیط یک متری اطراف او، یعنی او درکی از خانه ای که در آن زندگی می کند ندارد او هرگز درکی از شهری که لانه او در یکی از خانه های آن است ندارد که او هرگز درکی از آسیا ندارد او هرگز درکی از کره زمین ندارد او هرگز درکی از منظومه شمسی
ص: 93
ندارد و او هرگز درکی از کهکشان راه شیری ندارد او هرگز درکی از میلیارد ها میلیارد کهکشان و....، ندارد و هر انسان نیز دقیقا اینگونه است و برداشت های او از اطراف او محدود است به تصورات او یعنی بطور مثال حداکثر تصور او از گردش یک شی به دور شی دیگر یک بار و یا صد بار و یا ...، است مثلا اگر ازاو سوال شود به نظر او الکترون در هر ثانبه چند دور به دور هسته خود می گردد تصور او اگر مبالغه آمیز هم باشد صد و یا هزار و یا صد هزار بار خواهد بود ولی ابزارهای محاسبه نشان می دهد که هر الکترونی به دور هسته خود سه کا تریلیون مرتبه در ثانیه می گردد پس تسری می یابد درک اینگونه حقایق در تمامی ابعاد به طور مثال انسان هرگز نمی تواند تصور نماید که بیش از چندگونه قانون در جهان حاکم است زیرا ابزار شناخت آنها را ندارد مانند جهان ضد ماده که نوعی هستی تلقی می شود و یا انتهای جهان در کجا قرار دارد و در انتهای آن چیست آیا نیستی هست و ایا نیستی چیست پس چرا انسان نباید احتمال دهد که سه کا تریلیون قانون در جهان هستی حاکم است که قوانین نیوتنی و ضد ماده و...، نمونه هایی از آنها هستند پس حقارت انسانها در برابر عظمت خلقت بایستی او را به سوی عظمت خالق هستی که غیر قابل درک است هدایت نماید و خلقت جهان هستی و زیبایی های آن او را دلالت نماید به خالق و صانعی که حکیم و رحیم و مهربان و....، است و از این طریق به کلام کسانی که مدعی هستند از سوی ذات اقدس او پیام برای بندگان و مخلوقات او آورده اند توجه نماید و این اشخاص محترم در واقع همان پیامبران خداوند هستند که ذات اقدس احدیت آنها را با نشانه های و علائم که همان معجزات آنها است به سوی خلایق خود فرستاده است که آخرین آنها و برترین آنها حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم است و معجزه باقی و ابدی او قرآن کریم است و پیروی از آن حضرت و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که نگهبانان دین و مفسرین و شرح دهندگان و راهنمایان امت او و اوصیاء آن حضرت هستند موجبات رستگاری دنیا و آخرت را فراهم می آورد یعنی آنها از سوی خداوند علی اعلی ما را بر وفق احکام و فرایض بدون تحریف و بدون تغییر امر می فرمایند به اموری که مطابق عقل ما و در راستای خیر و صلاح و منفعت دنیا و آخرت ما است که در دنیا و پس از مرگ به آن می رسیم، یعنی طبق کلام مولاناالمظلوم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام خداوند متعال نهی می فرمایند از عمل به اعمالی که بر ضد صلاح و مصلحت و سلامت و خوبی
ص: 94
دنیا و آخرت ما است پس تمامی احکام و فرایض و دستورات و نهی های ذات اقدس الهی دارای حکمت و فلسفه است که بسیاری از آنها بدیهیات است و بسیار نیاز به مطالعه و شرح دارد که برای خلایق توجه به آگاهی از همه آنها لزومی ندارد هر چند آگاهی به آنها به معرفت و دانش دینی آنهامی افزاید و بار اعمال عبادی آنها در درگاه ذات اقدس الهی را با ارزش تر و گرانقدر تر می نماید بطور مثال هر انسان عاقل در می یابد که امر ذات اقدس الهی به اینکه مخلوقات او بایستی از نجاسات مانند مدفوع و طعام های متفعن و...، دوری نمایند و....، به نفع اوست و اینکه امر می فرماید تا طعام طیب و پاک را بخورید به نفع سلامت آنها است ولی در خصوص خوردن شراب و سایر نجاسات دیگر شیطان به توجیه و تاویل می پردازد پس بندگان خدا که پیرو پیامبر او حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و دین بی تحریف او هستند دوری می نمایند از خوردن این مایع شیطانی ولی گروهی به دنبال توجیه و تاویل آن هستند و همانگونه که ما مذکور نمودیم تمامی احکام و فرایض ذات اقدس الهی دارای محکم ترین و قوی ترین استدلال ها در ایجاد خیر برای آنها و دفع شر برای آنها است پس دانش و تحقیقات و علوم در تمامی ابعاد خود به راحتی به این حقایق می رسند مانند اینکه شرب خمر عقل را زایل و فردی که مست شد و عقل او زایل گردید مرتکب اموری می شود که عقل او در آن زمان که مست نیست هرگز به او اجازه انجام آن را نمی دهد مانند قتل و زنا و...، یعنی ظلم و تعدی به انسانهای دیگر و یا ....، پس برای کسانی که می خواهندبه فلسفه و حکمت این احکام آشنا شوند پس به دنبال تحقیق و پژوهش بروند و کسانی که فرصت آن را ندارند تعبد نمایند به اجرای فرامین ذات اقدس الهی مانند فرد مریض که به پزشک متخصص و آگاهی برای بیماری خود مراجعه می نماید پس تعقل در هر حال، بندگان را به سوی معرفت پروردگار و انتخاب و پیروی از پیامبران و اوصیاء آنها و اجرای اوامر و دوری از نواهی ذات اقدس الهی رهبری می نماید که بخش شناخت حقایق آن بر اساس تعقل و بخش اجرایی آن بر اساس تعبد است یعنی در قسمت اجرایی و غیر اعتقادی نیاز به تعقل نیست ولی آگاهی به فلسفه و حکمت آن بر ارزش اعمال بندگان می افزاید و عبادت آنها را در رابطه با اجرای اوامر و نواهی پروردگار وزین و گرانقدر می نماید یعنی در مثال مانند کسی است که بیمار می شود پس عقل او به او حکم می نماید که برای درمان بیماری خود به پزشک مراجعه نماید و چون پزشک برای او تجویز دارو
ص: 95
نمود می تواند حکمت اثرات هر دارو را سوال کند و علت تجویز آن را بپرسد و آگاه شود ولی وظیفه عقلی او تا مرحله مراجعه به او تمام می شودو بعد از آن تعبدات یعنی اجرای دستورات پزشک ولی اگر سوال کرد و به حکمت این تجویز و و اثر گذاری این داروها و.....، در واقع به نفس خود خدمت کرده و راه ناشایستی را دنبال نکرده است و ذات اقدس احدیت در کتاب عظیم خود و در جای جای آن به این حقایق اشاره و خلایق خود را به سوی سعادت ابدی رهنمون گردیده است که آیه عظیمه 101 این سوره مبارکه یعنی مائده دقیقا در این راستا است خداوند علی اعلی و قادر متعال در این آیه می فرماید:( قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ....)، پس این قانون ذات اقدس احدیت تسری دارد در تمامی احکام و فرایض او در شریعت جاودانه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم، در امور شخصی و جسمانی مانند نظافت فردی و بهداشتی و خوردن طعام ها و نوشیدن نوشیدنی های پاک و حلال و نیز امور اجتماعی و رفتارهای روحانی مانند دوری از زنا و انجام عبادات و....، و حکمت آن را نیز مولای مظلوم ما حضرت رضا در روایات خود بیان فرمودند که ما مضمون آن را قبلا مذکور نمودیم پس ذات اقدس الهی امر می فرماید به خیر دنیا و آخرت و شیطان ملعون و مطرود امر می نماید به شر دنیا و آخرت همانگونه که عقل بر ضد آن حکم می نماید و لذا در روایات در تعریف عقل آمده است:(العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین پس چون بر این فراز آگاه شدی پس آگاه باش تو ای عاقل دانا و خردمند بر عظمت جرم و سنگینی ستمکاری انسانهای ستمکار بر ظلم بر امت حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم و بر حرث و نسل آنها و این ستمگران آگاه باشند که در هر لباس و منزلت که باشند خداوند حسابرس و حاکم است و انتقام خواهد گرفت به شدیدترین عقابها یعنی به دوزخ جاوید پس در آن زمان آرزو می نمایند که ای کاش خدا آنها را خلق نمی کرد تا به امت او ظلم و ستم نمایند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون. پس تو ای عاقل داناو خردمند اگاه باش یکی از اهداف و مقاصدی که ذات اقدس احدیت با ابلاغ احکام و فرایض خود و از جمله آنچه که در آیات 106 به بعد این سوره مبارکه یعنی سوره مائده نازل فرموده است، برقراری حق و عدالت و راستی در جوامع بشری بوده است و لذا در این آیات که در خصوص ارث و
ص: 96
میراث و شهادت ها و قسم خوردن ها و.....، است به واژه هایی چون (الاثمین) در فراز پایانی آیه شریفه 106 و (الظالمین) در پایان آیه 107 و (الفاسقین)، در پایان آیه شریفه 108 مواجه می شویم که بر اساس بررسی های بعمل آمده، از اوصاف اهل دوزخ است، پس بایستی توجه نمایند نگهبانان نظم و انضباط در جامعه یعنی قضات و مسئولین اداری و....، در جوامع اسلامی در رعایت دادخواهی مظلومان و رسیدگی به حقوق آحاد جامعه و به تظلمات وارده به دل های سوخته رسیدگی نمایند و وفق کلام مولانا المظلوم علی علیه السلام بترسند از آنکه رسیدگی ننمایند به احوال کسانی که جز خدای متعال دادخواهی ندارند، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به شرح آیات بعد که نقل کلام ذات اقدس الهی به حضرت عیسی مسیح است و اینکه چگونه نعمت های عظیم خود را به حضرت عیسی و مریم مقدس عطا فرمود و یاری فرمود آن حضرت را به روح القدس به گونه ای که در گهواره با خلایق سخن می فرمود و علم لدنی که عطا فرمود به آن حضرت در حکمت و علوم تورات و انجیل و آنچه خلق فرمود از گل به شکل مرغی به اذن ذات اقدس الهی در آن دمید و زنده گردانید و معجزات دیگر از جمله بینا نمودن کوران مادرزاد و شفای ابرصان به اذن ذات اقدس الهی و جلوگیری از صدماتی که یهود متعصب عنود می خواستند به آن حضرت وارده نمایند یعنی در آن زمان که این معجزات را بهم رسانید و این یهود عنود پلید بنی اسرائیل به جای ایمان به آن حضرت گفتند که این معجزات عظیم الهی او جادوگری آشکار است، پس در رابطه با بحث و تحقیق ما این موارد از معجزات خداوند و در شمول آیات الهی است و تکذیب آن آیات فرد منکر را وارد حیطه کفر یعنی ناسپاسی و دوزخ جاوید می نماید پس تکذیب کتاب خدا که آیات عظیم جاوید حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است، از مصادیق بارز معجزات الهی و آیات عظیم خداوند است که انکار آن از موجبات ورود شخص منکر به دوزخ جاوید است و یا سایر معجزات رسول خدا چون شق القمر و حرکت درخت و نصف شدن آن و شهادت سوسمار و ....، که ما در خصوص افراد مشمول دوزخ، در خصوص تکذیب کنندگان الهی کلام خود را آوردیم و در آیات کتاب خدا به جستجوی مصادیق آیات بودیم که ایمان به معجزات پیامبران از مصادیق بارز آن است و انکار آن وارد می نماید شخص منکر را در دوزخ الهی و اگر کسی بگوید که چگونه باید ایمان آورد به معجزه شکافته شدن دریا توسط حضرت موسی و غرق شدن
ص: 97
فرعون و تمامی معجزات دیگر پیامبران در حالی که اکنون آنهارا نمی بینیم پس شهادت و گواهی معجزه جاوید خداوند یعنی قرآن کریم بر آن معجزات برای فرد عاقل کافی است و دیگر اینکه به اعتقاد نگارنده این وقایع در باطن انسانها حضور عینی دارد و انسانها با قلب خود آنها را حس می فرمایند و آنچه در عهدین مذکور است اگر مطابق با قرآن است صحیح است و اگر مخالف با آن است پس تحریفات یهودیان متعصب است و جای شک و تردید نیست و ما مشروح آن را در کتب شریف الاحتجاج و نورالانوار خود ثابت نموده ایم بنابراین معجزه جاوید حضرت حق جل جلاله شهادت می دهد بر حقانیت وقوع معجزات تمامی انبیاء الهی و از جمله موسی و عیسی و....، مانند آنکه همه در نزد عاقل دانا و خردمند حاضر است، گویا زمانی وجود ندارد و مکانی وجود ندارد بلکه به گوش هوش صدای شکافته شدن دریا و ایستادن امواج را روی هم می شنود و صدای ضجه و ناله و فریاد فرعون و سپاهیان او را در حالی که در میان تلاطم دریای عظیم غرق می شوند و یا عذاب هایی که بر اقوام قبل از طوفان ها و سیلاب ها و صیحه های آسمانی و....، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما که چگونه در ادامه آیات، ذات اقدس احدیت از نزول طعام آسمانی مخصوص برای حواریون عیسی مسیح به عنوان معجزه مخصوص به آنها تاکید و سپس می فرماید چنانکه بعد از ظهور این معجزه اختصاصی کافر شوند پس عذابی به آنها خواهد رسانید که برای احدی از عالمیان آن عذاب را نرسانیده باشد و البته این امر در قانون خداوند است همانگونه که تخصیص داده است پیامبران خود را به درجه عصمت و علوم لدنی و صدور گناه را از آنان نمی پذیرد و بر آن توبه ای قرار نمی دهد بلکه اگر ترک اولی نماید اجازه استغاثه دارند همانگونه که افراد عادی غیر معصوم در حالت گناه اجازه استغفار به امید آمرزش دارند و در خصوص آنها هرگز ترک اولی انبیاء الهی برای ایشان گناه نخواهد بود و لذا اگر ندانسته و از روی جهل و نادانی مرتکب معصیت و از جمله مثلا زناکاری شوند اجازه دارند برای استغفار خود تا شاید خود را به شفاعت رسول اعظم و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و مقدسین درگاه الهی و اهل ایمان از آتش دوزخ رهایی دهند ولی همین زنا برای معصومین العیاذبالله راه توبه و بازگشت قرار نمی دهد و مواجه با عذاب قطعی خداوند می شوند زیرا خداوند درجه ای از ایمان را برای آنها قرار داده است که اجازه ندارند برای گناه و اگر مرتکب ترک اولی شدند پس استغفار خواهند نمود و در مثال مانند اعمال
ص: 98
مستحبی و مکروه است که برای آنها واجب و حرام است و ...، و همان مستحب و مکروه که برای غیر معصوم معصیتی و امر واجبی را موجب نمی شود و بلکه انجام آنها برای آنها رتبه ای و فضیلتی خواهد بود یعنی در راستای قرب به ذات اقدس احدیت جل جلاله و لذا ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه 115 و 116 از نزول طعام آسمانی به عنوان آیه و نزول عذاب خود بر آنان در صورت ناسپاسی اینگونه یاد می فرماید:( قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ ۖ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ)، پس این فراز را نگارنده مذکور نمود برای آن عده از افراد نادان که به تفسیر امامان معصوم ما توجه ندارند و به عنان مثال در خصوص حضرت یوسف (برهان) را عامل جلوگیری یوسف از زنا العیاذ بالله می دانند و نمی دانند آنچه خداوند از یوسف دفع نمود، قصد زلیخا از سوی یوسف بوده است نه العیاذ بالله قصد زنا و اگر اینگونه بود که این جاهلان تصور نموده اند پس تقوی عموی نگارنده از یوسف پیامبر بالاتر بوده است زیرا واقعه ای که برای او واقع شد در رودسر مشهور گردیده بود و آن مربوط به ایام جوانی عموی نگارنده که عذب بوده و تنها در نفار خانه خود استراحت می کرد که شبانگاه زنی از زنان اطراف به سوی او می رود و او به محض دیدن او فریاد زنان خدا را به استغاثه می گیرد و احوال قیامت و دوزخ را به یاد می آورد و فریاد می نماید به گونه ای که آن زن فرار را بر قرار ترجیح می دهد و یا گفتار بعضی از جاهلان که به خلایق متذکر می شوند که اگر به کسی بگویند بعد از خدا امیدشان به فلانی است مشرک شده اند و یا اکر به کسی سفارش نمایند برای امری و ان را از خدا نخواهند پس به درجه ای از شرک مبتلا شده اند و توجه ندارند به تفاسیراهلبیت عصمت و طهارت و توجه نمی نمایند به مفاهیم آیات کتاب خدا که چگونه ذات اقدس احدیت مانند این اعمال را برای معصومین خود نمی پذیرد ولی آن را ترک اولی آنها قرار می دهد و مواخذه می نماید و تادیب می فرماید آنان را ولی مانند آن هرگز برای غیر معصوم اسباب مواخذه را فراهم نمی آورد زیرا درجه ایمان متفاوت است و انتظار خدا از انسانها یکسان نیست مانند تصور آن سفارشی که حضرت یوسف به زندانی هم بند خود نمود پس خداوند او را هفت سال دیگر مبتلا نمود به زندان در حالی که مقدر بود بر وی رهایی زودتر پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه ذات
ص: 99
اقدس احدیت، جهانی از معانی را در آیات خود بیان می فرماید ولی لعنت خداوند بر کسانی که غصب نمودند جایگاهی را که تصدی آن نه تنها بر آنها که معلوم الحال بودند حرام بود بلکه بر هر مقدسی به غیر معصوم علیه السلام حرام بوده است و آن جایگاه وصایت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم بوده است که مقام و منزلت رهبری امت اسلام و هدایت آنان به سوی سعادت دنیا و آخرت بوده است، آری این است عمل شیطان که جایگاه رسول خدا را تصاحب نمایند و صاحب جایگاه رهبری امت اسلام به باغ یهودی رفته و زراعت نماید و یا فتنه ها بر پا کنند و اشرار و اوباش را مانند سگان هار به سوی آنان روانه نمایند و در محراب عبادت فرق نازنین آنها را بشکافند و یا مانند حسن به تابوت آنان تیرهای کینه و عداوت را رها کنند و یا مانند حسین در بیابان او را احاطه نموده ما بین دو نهر آب هرچه فریاد کند که جگرم از تشنگی می سوزد پس نه تنها بر او ترحم نکنند بلکه با لب تشنه و با دوازده ضربه خنجر پولادین سر مبارکشان را از قفا از تن جدا کنند یعنی در نهایت زجر یعنی در حالی که زنده اند و یا مانند موسی بن جعفر در زندانهای مخوف به زهر جگر خراش به شهادت برسانند و یا مانند رضا در غربت های کشنده و دردناک به دور از خانه و خانواده به زهر به قتل برسانند و یا مانند امام عسکری آنها را در محاصره اشقیا قرار داده و خود روزها و شبهای خود را به عیش و عشرت به سر ببرند و.....، آری اینست ثمره ظلم و ستم و اینست ثمکره عداوت با ذات اقدس الهی و اینست ثمره پیروی از شیطان الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس این سوره مبارکه در آیات 120 به پایان می رسد که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:( قَالَ اللَّهُ هَٰذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ۚ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ )، صدق الله العلی العظیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین.
«شرح آیات عظیمه سوره مبارکه انعام»
ص: 100
پس تو ای عاقل داناو خردمند اگاه باش که ما در راستای بررسی یک کلمه دوزخ گفتار خود را می آوریم ونیز توجه داشته باش بر اعمال دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که قدم جهل و انکار و کینه توزی خود را در ساحت مقدس کلام خدا قرار داده و با توجیه و تاویلات شیطانی خود به سوی دوزخ رفته و خلایق را نیز به دنبال خود به سوی دوزخ می برند همان کسانی که بین واژه های جرم و خطا در کتاب خدا فرقی قرار نداده و از روی کمال بی فهمی برای امثال معاویه و یزید احتمال توبه تصور نموده اند و برای اینگونه جنایات خود راه نجات تصور نموده اند و بدتر آنکه در اوهام خود در صورت خطا یک ثواب و در صورت صحت نظراتشان دو ثواب در کیسه خود می اندازند تا آن زمان که سرهای پر کینه و عداوت آنها به طاق قبور آنها اصابت نماید و عذاب جهنم را از حفره های قبور خود ملاحظه نموده و آرزو نمایند که ای کاش خدا آنها را خلق نمی کرد تا ستیزه گری نمایند یا اوصیاء مظلوم و معصوم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و دور نمایند خلایق را از سرچشمه های وحی الهی و نام خود را مفسر و تبیین کننده کتاب خدا قرار دهند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما که چگونه نگارنده بر اساس یافته های عقل سلیم به آموزه های الهی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم رسید و چگونه به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب توفیق یافته است بر خدمت به اهلبیت عصمت و طهارت پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در آیه دوم این سوره مبارکه و در راستای پژوهش های انجام شده که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله کسانی را که برای ذات بی همتای شریک قرار می دهند کافر یعنی ناسپاس یعنی اهل دوزخ معرفی می فرماید:( ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ)، پس درآیه عظیمه بعد ذات اقدس احدیت در خصوص خلقت
ص: 101
انسان از خاک و گل می فرماید:( هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ...)، پس گروهی جاهل تصور می نمایند که خلقت انسان و جهان هستی و ستارگان و....، بصورت ناگهانی بوده و مشمول زمان نبوده است و خلقت و آفرینش الهی را مغایر با دریافت های علمی و بر داشت های دانشمندان می دانند و حال آنکه ما درکتاب های شریف برهان ذوالفقار خود این مطالب را بررسی و برداشت های خود را آورده ایم و شک نیست که جهان در مسیر تکاملی خود و با پیشرفت روزافزون خود بیشتر از هر زمانی به کلام معصومین و کتاب آسمانی قرآن توجه خواهد کرد زیرا با پیشرفت برق آسای جهان، کنترل کنندکان جهان و دانشمندان بایستی به راهنمایی های آنان توجه نمایند و البته توجه خواهند کرد زیرا در غیر اینصورت متضرر خواهند شد و از محتوی روایات ما معلوم می شودکه دانشمندان آینده از توصیه های امامان معصوم ما پیروی خواهند نمود و البته شاید به عنوان یک مسلمان از کلام آنها پیروی ننمایند ولی قطعا به عنوان رهبرانی که باید به کلام عقلایی و منطقی انان توجه و از آن پیروی نمایند بذل توجه نشان خواهند داد مانند آن روایت که دانشمندان استراسبورگ فرانسه در کتاب جعفربن محمد مغز متفکر شیعه از امام معصوم و مظلوم ما در توصیه آن حضرت به دانشمندان آینده در خصوص موضوع مرگ نقل نموده اند، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما در راستای آنچه در نظر گرفته ایم یعنی بررسی کلمه دوزخ در کتاب خدا در ان توجه می نمائیم و از سایر گنجینه های آن رد می شویم زیرا همانگونه که قبلا مذکور نموده ایم در حد بضاعت ناچیز خود در این راستا قدم بر می داریم و به قطره ای از اقیانوس لایتناهی کلام خدا نگاه می کنیم و برداشت های خود را در راستای تعالیم و آموزه های محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم به دانش پژوهان تقدیم می داریم تا به منزله داغی بر پیشانی کسانی باشدکه مدعی توجیه و تفسیرکتاب خدا
ص: 102
هستند ولی عملا در راستای خطوات شیطان قدم بر می دارند و با شتاب سوی دوزخ می روند یعنی به راه بی بازگشت یعنی به راهی که وقتی به آن وارد شدند آرزو می کنند که ای کاش خدا آنان را خلق نمی کرد تا گمراه و گمراه کننده باشند و اینگونه به واسطه عدم پیروی از عقل و کتاب خدا با توجیهات شیطانی وسیله ای شوند برای ستمکاری بر امت حضرت محمد و ستیزه گری با امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما که چگونه ذات اقدس الهی جل جلاله در آیه عظیمه پنجم این سوره مبارکه اعراض از آیات کتاب خود را از سوی اعراض کنندگان به منزله تکذیب آن اعلام و عذاب اقوام قبل را به واسطه این تکذیب از ذنوب غیر قابل بازگشت آنها معرفی می نماید:( وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ )، و در ادامه می فرماید (فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ ) و باز در آیه یعدی :( أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ .... فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ )، پس توجه نماید عاقل دانا و خردمند به این فراز از ابتدای آیه عظیمه هفتم به واژه ها و عبارت (الم یروا کم اهلکنا من قبلهم)، که سیاق آیه به نظر نمودن عبرت آموز خلایق و صاحبان تفکر و اندیشه به آثار اقوام قبل که در اثر کفران و ستیزه گری و تکذیب آیات نابود شدند ولی همانطور که در فرازهای قبل ناظر می شود اشاره نمودیم این تداعی معانی می تواند راجع باشد به حضور علمی باطن انسانها که ذات اقدس احدیت در نهاد آنها قرار داده است به گونه ای که به محض ملاحظه مانند آن وقایع، اصل آنها که همان عذاب واقعی خداوند است در ضمیر و ذهن و باطن آنها تداعی می شود و این در واقع از نهایت مرحمت و لطف ذات اقدس الهی است که به بندگان خود دارد تا زمینه را برای سعادتمند نمودن آنها فراهم نماید به گونه ای که هرگاه بنده ای از بندگان خدا ملاحظه می نماید طوفانهای عظیم در دریاها و موجهای بلند را و....، در قلب او تداعی می شود
ص: 103
عذاب معجزه موسی بر فرعون و فرعونیان ستمگر و یا طوفان نوح و یا زمانی که طوفانهای مهیب و صاعقه های دهشتناک را ملاحظه می نماید برای او تداعی می شود عذاب عاد و ثمود و دیگر اقوام سرکش و طغیانگر را و....، آری تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در ضمیر و باطن انسانها نشانه هایی را خداوند قرارداده است که نگارنده به نمونه ای از آنها اشاره و تسری می دهد آن را به نمونه های دیگر خارج از حد احصاء دیگر و آن اینکه تا قبل از تشرف به آستان مبارک حضرت سیدالشهداء در کربلا که در کبر سن برای نگارنده واقع شد، بطور دائم و مستمر آشوبی غیرقابل کنترل و تشویشی غیرقابل کنترل که در اختیار نگارنده نبود برای او وجود داشت و این تشویش و این آشوب دقیقا بعد از زیارت مولای مظلومان بکلی از وجود نگارنده رخت بر بست به گونه ای که گویا هرگز وجود نداشت آری به نظر نگارنده ذات اقدس احدیت در ضمیر انسانها ودیعه هایی قرار داده است که در کتاب خود به بعضی از انها اشاره فرموده و نشانه هایی از انها اعلام می فرماید در حالی که انسانها تصور می کنند در انها وجود نداشته اند و از جمله آنها سوال ذات اقدس الهی ازبندگان خود در روز (الست)، است و پاسخی که همه به آن لبیک گفتند ولی در زمان آزمایش و ابتلا به آن کافر شده و راه دوزخ را در پیش گرفتند و این همان مرحله وجودی است که نگارنده از آن با عنوان (شهادت بر غیب) انسانها تلقی می نماید همان شهادت که برای او حاضر می شود در هر زمان که با واقعه ای از وقایع برای او تداعی می شود که از جمله آنها تداعی عذاب اقوام سرکش و طغیان گر گذشته و نابودی آنها بوده است و یا فرازهایی که بندگان خود را در برابر ذات اقدس الهی یکه و تنها می بینند که در آن وقت از زمان و مکان خارج می شوند و حضور قلبی می یابند و.....، و مانند این مراحل در روضه های حضرت سیدالشهداء و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است که با شکنجه شدن قلب محبین و شیعیان
ص: 104
رحمت خدا بر عزاداران فرود می آید و اینگونه است که شایسته رحمت الهی می شود یعنی به واسطه این حضور زیرا این عمل وارد می نماید آنها را در حصن حصین الهی از هر شرایطی که در آن هستند و....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما که چگونه ذات اقدس الهی به تکذیب کنندگان آیات الهی خود و استهزاء به رسولان خود به این جماعت هشدار می دهد یعنی به شرح آیات عظیمه 11 و 12 :( وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ)، و.... در آیه عظیمه 16 می فرماید: قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ )،و در ادامه ذات اقدس احدیت به بیان حقیقتی می پردازد که از آن حقیقت عظیم تر در جهان هستی وجود ندارد و آن این حقیقت است که کسی که از او عذاب روز جزا برگردانیده می شود پس در واقع مورد رحمت قرار گرفته و این همان رستگاری آشکار است:( مَنْ يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ ۚ وَذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ )،.... پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله از کسانی که با افترا و تکذیب آیات خدا در شمول ظالمان شده و گوهر رستگاری را از دست داده یعنی و به سوی دوزخ روانه شده اند را شرح می فرماید و این آیات راجع است به اهل کتاب و مانع نیست به غیر آنان در تکذیب ذات اقدس رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت به عنوان آیات الهی و ایراد تهمت بر آنان به منظور جلوگیری از ورود خلایق به راه حق و سعادت و رستگاری یعنی به شرحی که در آیه عظیمه 22 این سوره مبارکه مذکور گردیده است:( وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ )، پس ملاحظه می گردد که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله ظالم ترین اشخاص را کسانی می داند که از روی دروغ به خدا افترا زده و یا آیات او را تکذیب می نمایند و سپس حکم می فرماید به دوزخی بودن آنان با قول لا یفلح الظالمون، پس ذات اقدس احدیت جل
ص: 105
جلاله در خصوص اهل دوزخ به این فراز عظیم اشاره می فرمایدکه تحکیم می نماید (کل یعمل علی شاکله) را در آیات عظیمه 28 و 29 این سوره مبارکه که می فرماید:( وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ )، اگر هنگامی که آنان را بر آتش [دوزخ] نگه داشته اند ببینی [حالتی ذلت بار و وضعی هول انگیز می بینی] می گویند: ای کاش به دنیا بازگردانده می شدیم، و در آنجا آیات پروردگارمان را تکذیب نمی کردیم، و از مؤمنان می شدیم[ولی آرزوی آنان از روی صدق و راستی نیست] بلکه آنچه [از حقّانیّت توحید و نبوّت و معاد] پیش از این پنهان می داشتند برای آنان آشکار شده [که این گونه آرزو می کنند]، و اگر به دنیا بازگردانده شوند، یقیناً به کفر و شرکی که از آن نهی شده اند بازمی گردند؛ و مسلماً آنان دروغگویند پس این جنایتکاران به حکم این آیه و به واسطه آن شاکله به دوزخ وارد می شوند یعنی معاویه و یزید و....، اربابان خبیث و پیروان ناصبی آنها اگر به دنیا برگشت نمایند دقیقا همین راه رفته را به حکم کل یعمل علی شاکله طی خواهند کرد یعنی انتخاب خود را که در دوزخی و بهشتی بودن قبلا گزینش کرده اند انتخاب نموده و همان جنایات را بعمل می آورند پس به حکم این آیه برای این ستیزه گران و اشقیاء ظالم راه توبه و راه بازگشت در دنیا بسته شده و سزاوار دوزخ جاوید گردیده اند پس این خبر ذات اقدس الهی از انتخاب راه شقاوت توسط آنها است و اینکه چگونه با انتخاب خود در مدار شقاوت قرار گرفته اند وچگونه به واسطه این انتخاب دوزخی شده اند یعنی به جرم ظلم بر افترا به خداوند و تکذیب آیات او یعنی ستیزه گری با محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی به شرح فراز عظیم (و لو ردو لعادوا لما نهوا عنه و انهم لکاذبون)، پس این حکمی است که خود انها به حقانیت آن شهادت می دهند یعنی به شرح آیه عظیمه
ص: 106
31که ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:( وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ ۚ قَالَ أَلَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَرَبِّنَا ۚ قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ )، پس در ادامه آیات عظیمه این سوره مبارکه یعنی سوره انعام، ذات اقدس احدیت جل جلاله رسول مکرم خود حضرت محمد صلی اله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم را مخاطب قرار داده و درآیه 34 و 35 می فرماید:( قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَىٰ مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّىٰ أَتَاهُمْ نَصْرُنَا ۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت از کسانی که در صدد تکذیب و آزار انبیاء الهی خصوصا رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم بر آمده اند با عنوان ظالمینی که ستیزه گری با آیات خداوند می نمایند یاد نموده است همان افرا مشمول که وفق آیات عظیمه کتاب خدا اهل دوزخ جاوید هستند و در فراز پایانی آن ابلاغ می فرماید که در برابر این ستیزه گری آنان در نهایت امداد خداوند فرا می رسد و این قانون ذات اقدس الهی در تمامی ادوار بوده است و البته این وعده در امت پیامبر آخرالزمان به ظهور آخرین بازمانده از سلسله معصومین الهی یعنی وصی دوازدهم برترین و بالاترین انبیاء الهی یعنی جانشین دوازدهم رسول خدا یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع خواهد شد همان وعده که در ایام معجزه رجعت مقدسین عملی و واقع خواهد شد همان وعده که ذات اقدس الهی به حضرت ابراهیم و به همه مقدسین وعده فرمود که زمین را به ارثیت صالحین خواهد داد و معذب خواهد فرمود اشقیا عالم را که به عذاب دنیایی او معذب نشده اند به عذاب دنیایی قبل از ورود آنها به دوزخ جاودانی، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر
ص: 107
این فراز اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر انچه که خداوند متعال جل جلاله در آیه چهلم این سوره مبارکه می فرماید و نیز توجه نما بر تفسیری زیبا که امام معصوم حضرت صادق علیه السلام و دیگر معصومین ما از این فراز و فرازهای مانند آن در رابطه با هدایت و گمراهی از سوی خداوند ابلاغ فرموده اند همان ابلاغ که بی توجهی به آن وارد نموده است خلق کثیری را در گمراهی های آشکار همان کسانی که دور بودند که ارشاد امامان معصوم و وارد شده اند به تفاسیر و تعابیر شخصی و به رای خود و سر از دوزخ بر آورده اند همان کسانی که در تحت تسلط فلسفه مشرکانه وحدت وجود، فاعل تمامی افعال را خدا دانسته اند مقصود ذات اقدس الهی از هدایت و اضلال انسانها، موضوع هدایت و اضلال در ذات آنها است پس توجه نماید مخاطب ارجمند به این آیه عظیمه یعنی آیه (40) این سوره مبارکه:(و الذین کذبوا بایاتنا صم و بکم فی الظلمات من یشا الله یضلله و من یشا یجعله علی صراط مستقیم)، پس ذات اقدس احدیت به شرح مضمونی که امام معصوم علیه السلام فرموده است در این فراز مقصود به ذات اعمال این هدایت و اضلال راجع نیست بلکه مقصود این است که آن کسانی که از خداوند هدایت نمی طلبند و به دنبال شقاوت و ستیزه گری هستند از ذات اقدس الهی آنها را به حال خود رها می فرماید و این رها نمودن خداوند اسباب ضلالت و گمراهی و دوزخی شدن آنها را فراهم می نماید و بلعکس بندگان صالح او از او هدایت می طلبند و خداوند آنها را یاری فرموده و بر صراط مستقیم موفق می فرماید پس اینگونه آنها اهل دوزخ و این جماعت اهل نجات می شوند نه اینکه العیاذبالله خداوند گروهی را به اراده ذاتی و خورد اهل دوزخ نموده باشد و گروهی را به اراده ذاتی خود اهل بهشت فرموده باشد و اختیار انتخاب راه خوب و بد را به آنان عطا نکرده باشد از چون بر این فراز آگاه شدی پس واقف باش که مانند این تعابیر در عهد عتیق و عهد جدید، در بین
ص: 108
یهودیان آن و مسیحیان متداول است و ما آن را در کتاب شریف خود یعنی مجموعه ال احتجاج و نورالانوار خود به گونه ای کامل شرح داده و علت و انگیزه های این افکار انحرافی و ملحدانه را نیز بیان نموده ایم از چون بر این فرازها آگاه شدی پس توی عاقل دانا و خردمند بر معانی آیات عظیمه 43 به بعد این سوره مبارکه توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت در رابطه با منزلت عظیم ربوبیت خود و تلاش در راه نجات خلایق از عاقبت بد قوانین خود را بیان می فرماید پس در این آیات شریفه ذات اقدس احدیت می فرماید:( وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز به مقام ابتلا اهل ایمان توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت آنان را متنبه می فرماید به جهت بازگشت و چگونه اشقیا بر می گزینند شقاوت را و چگونه شیطان لعین اعمال زشت انان را در نظر آنان زینت داده و فراموش می کنند پند خداوند و نهی او را پس خداوند آنان را به عذاب استدراج معذب می فرماید یعنی باز می فرماید ابواب کل شی را تا شاد شوند پس به ناگاه شلاق عذاب بر آنان وارد می شود در حالی که راه به جایی ندارند و این است عاقبت کار ستمکاران و به انجام می رساند ذات اقدس احدیت عذاب دنیوی آنان را به عذاب زمان معجزه رجعت پس قطع می فرماید در آن زمان دنباله قوم ستمگر را و ارثیت می دهد جهان را به صالحین و مصداق می یابد کلمه و ذکر (الحمد لله رب العالمین) بر دهان صالحین و اهل ایمان اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا وخردمند آگاه شو بر آنچه ذات اقدس احدیت وعده
ص: 109
داده است به اهل ایمان و صالحان و آنچه مقدر می فرماید به ظالمان و فاسقان و آنچه در انتظار آنها است از عذاب ابدی خداوند، یعنی به واسطه آنچه بعمل آورده اند از فسق و شرارت و ظلم به شرح آیات عظیمه 48 به بعد این سوره مبارکه انعام:( قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ ۗ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَوَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ )، [به آنان که برای خدا به خیال باطلشان شریکانی قرار داده اند] بگو: به من خبر دهید اگر خدا گوش ها و چشم هایتان را بگیرد، و بر دل هایتان مُهر [تیره بختی] نِهد، کدام معبودی جز خداست که آنها را به شما دهد؟! با تأمل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون [برای هدایت اینان] بیان می کنیم، سپس آنان روی می گردانند.بگو: به من خبر دهید اگر عذاب خدا ناگهان [مانند صاعقه و صیحه آسمانی] یا آشکار [مانند بیماری های مهلک] به سوی شما آید، آیا جز گروه ستمکار هلاک می شوند؟ و پیامبران را جز مژده دهنده و بیم رسان نمی فرستیم؛ پس کسانی که ایمان بیاورند و [مفاسد خود را] اصلاح کنند نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند. و آنان که آیات ما را تکذیب کردند، به سزای نافرمانی هایشان عذاب به آنان خواهد رسید. یعنی ذات اقدس احدیت در این فراز باز هم به اصل حقیقی بودن عذاب و نعمت های خود تاکید می فرماید و وعده می فرماید که در عذاب نازله او فقط ظالمان هلاک می شوند زیرا به سوی دوزخ جاوید می روند و این اهل ایمان و صالحین هستند که در هرصورت به واسطه ایمان و عمل صالح خود نجات می یابند و تا ابدالآباد در جوار رحمت او قرار می گیرند و در واقع نجات ابدی و سعادت جاودانه همین است و این است آن واقعیت
ص: 110
عظیم و این است آن حقیقت عظیم و این است آن مهمی که از آن مهمتر وجود ندارد و این است آن هشدارهای پی در پی ذات اقدس احدیت که از آنها پیروی نمی کند مگر عاقل و به آنها ناسپاس نمی شود مگر شقی و پیروی کننده از هوی و هوس و الهامات شیطان رانده شده، پس تو ای عاقل دانا و خرددمند اگاه باش بر خطاب هایی که در فراز پایانی آیه عظیمه 53 به سوی رسول خدا مذکور است و مانند این فرازها و نیز آنچه در این راستا از سایر پیامبران معصوم نقل شده است مانند خطاب ذات اقدس احدیت نسبت به حضرت نوح در باب فرزندش و یا حضرت یوسف که جماعتی احمق تصور نموده اند که خداوند آن حضرت را از عمل زنا نجات داد و نفهمیدند که تصور زنا برای آن حضرت گناه نابخشودنی بوده است به جهت منزلت او و اینکه ترک اولی در خطر عذاب خدا قرار می دهد معصومین را و از جمله آن حضرت را و مقصود خداند از آن عمل رفع خطر قصد قتل یوسف نسبت به زلیخا بوده است و یا امثال این فراز ها که ذات اقدس احدیت هشدار ظلم می دهد به پیامبر عظیم الشان خود پس در اینگونه خطاب ها این هشدارها همانگونه که امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم فرمودند از باب (تکلم با آنها و توجه دادن دیگران است) و یا از باب هشدار ترک اولی است پس این هشدارها در مانند آنچه برای یوسف واقع شد در ترک اولی او یعنی در توصیه ای که برای رهایی از زندان به دوست زندانی خود نمود تا در نزد پادشاه مذکور نماید و در زندان ماندگار شد به مدت چندسال دیگر) و یا در ابراز کلام نوح نسبت به نجات فرزندش و هشدار خداوند همانگونه که قبلا مذکور گردید ولذا این ترک اولی ها برای آن ذوات مقدسه خطرآفرین است ولی برای اهل ایمان غیرمعصوم گناه محسوب نمی شود و آنها را در خطر دوزخ قرار نمی دهد و به عبارتی بطور مثال انجام آنچه که در شریعت از آنها به مستحب و مکروه یاد می شود برای اهل ایمان غیر معصوم واجب نیست و ذات
ص: 111
اقدس احدیت بر انجام و یا عدم انجام آنها خلایق را مواخذه نمی فرماید ولی معصومین را مواخذه می فرماید همانگونه که اهل ایمان را در برابر حرام و واجبات مواخذه خواهد فرمود مانند نماز شب که بر معصومین واجب است و بر اهل ایمان مستحب و....، پس در این فرازها و و امثال آن بایستی که توجه نماید هر عاقل دانا و خردمند و پای تفکر و عمل خود را در جای پای امثال مامون ملعون و سایر شیاطین ناصبی قرار ندهد و در سایه هدایت های الهی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به سوی بهشت جاوید حرکت نماید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پس در آیه شریفه 53 به این ترک اولی و این آموزش اشاره شده است (وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ)، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس توجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 55 این سوره مبارکه مذکور فرموده است (وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که مقصود ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه و امثال آن در باب توبه و امکان بازگشت است که معانی آن راجع می شود به اهل ایمان یعنی اهل ولایت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و مشمول نمی شود هرگز به دشمنان ناصبی ایشان که دست های کثیف خود را به همراه پیروان ناصبی خود تا مرفق در خون پاک معصومین و شیعیان و محبین آنها و انسانهای بی گناه فرو برده اند و هرگز در طول تاریخ بر کسانی که به اعمال ظالمانه آنها راضی بوده و در عمل آنها شریک محسوب شده اند بلکه راجع است به اهل ایمان و دوستان اهلبیت عصمت و طهارت یعنی یومنون به آیات الله و مصداق بارز تفسیر این فراز عمل شیطانی یزید
ص: 112
پلید و عمل جناب حربن یزید ریاحی بوده است پس آنچه از یزید پلید صادر گردید وارد نمود او را شاکله ظلم و نیز صادر شد بر او حکم دوزخی بودن او در دنیا به واسطه قتل سید جوانان اهل بهشت و بر اعوان و انصار او و مصداق توبه صادر گردید بر عمل جناب حر بن یزید ریاحی که ایمان به آیات الهی یعنی به مقام و منزلت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و مقام و منزلت مولاتنا حضرت زهرا سلام الله علیها داشت پس عمل نمود به بدی از روی جهالت به بدترین اعمال یعنی به ورطه بلا کشانیدن آل محمد و سید جوانان اهل بهشت و حرم مطهر رسول خدا در کربلای پربلا ولی توبه نمود و به درگاه حضرتش روی اور شد و عرضکرد به مولانا حسین بن علی که آیا توبه برای من متصور است پس ندای لبیک مولای مظلومان عالم به او اینگونه بود که سرت را بالا بیاور و (اصلح) یعنی اینکه به جبران گناه عظیم خود پشت پا بر عالم و تمامی نعمت های دنیایی زد و به سوی رضایت الله و خشنودی قلب نازنین مولای خود حسین بن علی سینه خود را در برابر آماج تیرها و نیزه ها و شمشیرها قرار داد و صبور بود در برابر آمد و شد نیزه ها همانگونه که مظلوم عالم حسین بن علی در مرثیه او سرود (لنعم الحر حر بنی ریاح، صبور عند مختلف الرماح...)، پس اینگونه مصداق دارد امر توبه برای پیروان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم تا اگاه باشند که چگونه ذات اقدس احدیت برای انان کلمه رحمت را بر نفس خود مکتوب فرموده است تا هرکسی از آنان که عمل بدی از روی جهالت صورت داد و توبه نمود و امر خود را اصلاح کرد پس به دستی که خداوند بخشنده و مهربان است، و اینگونه ذات اقدس احدیت به این امر مهم و حیاتی اشاره و تاکید می فرماید یعنی به شرح مصادیق تفصیل آیات تا راه مجرمان بیان شود یعنی به شرح آیه عظیمه 56:( وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ )، پس به ذات اقدس احدیت پناه می بریم و از او عاقبت خیر را
ص: 113
طلب می نمائیم پس خدایا ما و پدران و مادران ما و همه اهل ایمان را ببخش و رحمت بفرما و به فضل و کرامت خود در بهشت جاویدان ساکن بفرما هرچند لیاقت و استحقاق آن را نداریم ولی تو به حق ذات اقدس خودت و به مقام و منزلت همه مقدسین درگاهت و در صدر آنان به محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و خصوصا به مقام و منزلت مهدی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که جهان در انتظار عدالت و عدالت در انتظار ظهور اوست قسم می دهیم که اول امر ظهور آن حضرت ر ا هر چه زودتر اصلاح بفرمایی و نیز همه ما را عاقبت به خیر و اهل بهشت بفرمایی آمین آمین آمین یا رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین، پس تو ای عاقل دانا وخردمند در ادامه بررسی های ما در راستای شرح کلمه دوزخ توجه نما به معانی آیات عظیمه (68 تا 70) این سوره مبارکه یعنی انعام و با توجه به آنچه در قبل در شرح مصادیق خطاب در آیات عظیمه الهی از قول معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم بیان نمودیم در این فراز ها ذات اقدس احدیت رسول عظیم الشان خود را خطاب فرموده ولی مقصود آن ذات مقدس جل جلاله، امت آن حضرت در طول تاریخ است و نیز بیان عظمت مقام و منزلت مولای مظلومان علی علیه السلام ، پس به شرحی که ما در خلاصه تفسیر شریف لاهیجی با عنوان عروه الوثقی مذکور نمودیم مقصود از آیات در این فراز و مانند آن، اشاره ذات اقدس احدیت جل جلاله به وجود مطهر و منزه حضرت امیرالمومنین و اوصیاء گرانقدر آن حضرت تا مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و به دنبال آن نهی شده اند اهل ایمان از مجالست کسانی که گفتگو می نمودند بر ضد امام معصوم و وصی عالقدر پیامبر آخرالزمان یعنی وصی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم یعنی حضرت علی علیه السلام و از دشمنان آن حضرت با عنوان ظالمین یاد فرموده است و آموزش داده است به زبان رسول خود و به شرحی
ص: 114
که در قبل آورده ایم به اهل ایمان، تا با دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت مجالست ننمایند زیرا مجلسی که در ان ذکر عداوت و دشمنی و استهزاء اهلبیت عصمت و طهارت باشد پس آن مجلس شیطان لعین است یعنی همان مجلسی که ذات اقدس احدیت در پایان و فراز آخر آیه شریفه 70 می فرماید:( أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا ۖ لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به عظمت این آیه شریفه که ذات اقدس احدیت جل جلاله آن را در بیان عظمت رفعت مقام و والایی منزلت وصی عالیقدر پیامبر خود و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم بیان فرموده است یعنی به شرحی که اوصاف دشمنان آنان را در فراز پایانی آیه عظیمه 70 بیان فرمود و از آنان با عناوین ظالم و کافر و کسانی که دین خود را لعب و لهو گرفته و حیات دنیا آنها را فریب داده است ....، یاد فرموده است (وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَىٰ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ)، پس چون بر این فراز از عظمت مقام و رفعت منزلت اهلبیت عصمت و طهارت در نزد ذات اقدس احدیت اگاه شدی پس توجه نما به شرح آیات عظیمه 75 به بعد این سوره مبارکه که در شرح احوال حضرت ابراهیم علیه السلام است که خداوند متعال جل جلاله در این آیات مصادیق اطلاق به واژه های کفر و شرک و ضلالت و....، را بیان می فرماید و در آیات 75 و 78 قوم بت پرست آزر عموی آن حضرت را با عنوان ضلالت شرح می فرماید:(... إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ..... قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ)، و سپس علت این ضلالت شرح داده می شود در آیه عظیمه 79 به واسطه شرک در بت پرستی اصنام و پرستش اجرام آسمانی :( قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِين)،....، پس
ص: 115
ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 83 اشاره به این حقیقت عظیم دارد که اهل ایمان نبایستی ایمان خود را به ظلم بپوشانند و اگر به چنین نهی نمایند پس در واقع در جایگاه امن الهی قرار گرفته و هدایت یافته هستند که مصادیق عدم توجه به این نهی بسیار است از جمله اینکه خلایق مشرک شده اند به پرستش جلوه های او در اشیاء و مخلوقات در تمامی ادوار تاریخی و در قالب انواع تفکرات و ایده لوژی های شیطانی و مشرکانه از پرستش حیوانات و نباتات و اجرام آسمانی تا خدایان زمینی و لشکرهای خداوند در آسمان و یا اینکه جهان را خداوند و یا نمود او بدانند یعنی به شرحی که ما در کتاب شریف برهان ذوالفقار خود در رد اعتقادات مشرکانه و خطرناک اصحاب وحدت وجود و....، بیان نمودیم و یا ایمان صاحبان اعتقاد به لا اله الا الله و محمد رسول الله و عدم ایمان به ولایت و عصمت ذاتی ذوالقربی و اوصیاء آن حضرت یعنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم درحالی که عدم اعتقاد به عصمت امامان معصوم که در واقع نوعی عدم ایمان به عصمت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و عصمت تمامی انبیاء الهی علیهم السلام تلقی می شود که در واقع عدم ایمان به خداوند است و یا در واقع ایمانی است که به ظلم پوشانیده شده و آن را محو و نابود نموده است و یا شرکی است که در نزد ذات اقدس الهی محکوم به عذاب دوزخ است و لذا حرب و دشمنی و عداوت و ستیزه گری با امامان معصوم و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم به منزله شرک به ذات اقدس الهی تلقی شده و به استناد این آیه و آیات مانند آن از مصادیق بارز شرک تلقی می شود:( الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ )،...، پس ذات اقدس احدیت درآیه عظیمه 89، مهمترین اثر شرک را در بندگان خود حبط عمل بیان فرموده و این معنی در تمامی مصادیق آن البته ساری و جاری است: و این شرک عظیم البته از مصادیق
ص: 116
ناسپاسی و کفر محسوب می گردد پس همگی این موارد مطروحه یعنی شرک، ظلم، حبط اعمال، کفر و....، در واقع (ورد واحد) و جلوه های یک شخصیت است یعنی یزید پلید و خبیث به همان اندازه که ظالم و ستمگر است به همان اندازه در حبط اعمال گرفتار است ولذا به همان اندازه یعنی بی نهایت کافر و ناسپاس و به همان اندازه مشرک و....، است و این معنی در تمامی دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت ساری وجاری است یعنی :( ذَٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ )، ....، پس ذات اقدس احدیت در این فرازبه بزرگی مجرمیت شرک و اینکه چگونه شرک تمامی اعمال را حبط و نابود نموده و شخص مشرک را در وادی کفر و ظلم و سپس به دوزخ وارد می نماید را بیان می فرماید پس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه بعد یعنی آیه 91 این سوره مبارکه یعنی انعام به عظمت و فلسفه ولایت اشاره و به آن تاکید می فرماید و اجر رسالت را که همانا دوستی ولایت اهلبیت و ولایت اهلبیت عصمت و طهارت است را اعلام و نیز در این آیه فلسفه و حکمت آن را بیان می فرماید و آن هدایت خلایق امت به سوی رضایت ذات اقدس احدیت جل جلاله و نجات بندگان و رستگاری جاوید آنان است که ذات اقدس احدیت در این فراز آن را (ذکر) برای عالمیان معرفی و امر به پیروی می فرماید:( أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۖ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ ۗ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْعَالَمِينَ )، آنان [که در آیات گذشته به عنوان پیامبران از ایشان یاد شد] کسانی هستند که خدا هدایتشان کرد، پس به هدایت آنان اقتدا کن، [و به قوم خود] بگو: در برابر رسالتم پاداشی از شما نمی خواهم، این [قرآن] جز تذکّر و پندی برای جهانیان نیست. پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 93 قرآن کریم، معرفی و مدح می فرماید
ص: 117
کسانی را که به آن ایمان آورده و بر نماز خود محافظت می نمایند و البته با توجه به شرح آیات قبل مقصود از این ایمان، ایمان به قرآن به همراه ولایت اهلبیت عصمت و طهارت است و مقصود خداوند از ایمان به آن یعنی ایمان به خداوند و به رسالت محمد و امامت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و مقصود از نماز، نماز با ولایت ایشان است و لذا در آیات بعدی برای رفع این شبهه، کسانی را که منصب آنان را غصب می نمایند یعنی آنچه که خدا قرار داد برای آنها را مدعی می شوند پس انان را اینگونه معرفی می نماید:( وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا ۚ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَهُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ )، و سپس شرح می فرماید ظلم ظالمانی را که به دروغ خود را منتسب به خدا می نمایند در حالی که هیچ حقی برای آنها متصور نشده و نیز کسانی که به دنبال آن غاصبین اول مدعی شدند که (سانزل مثل ما انزل الله)، در حالی که پس از مرگ و ورود به قبر خود و ملاحظه عذاب عظیم خداوند آرزو می نمایند که ای کاش خدا انها را خلق نمی کرد:( وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ ۗ وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ )، چه کسی ستمکارتر از کسی است که به خدا دروغ می بندد، یا می گوید: به من وحی شده؛ در حالی که چیزی به او وحی نشده است، و نیز کسی که بگوید: من به زودی مانند آنچه خدا نازل کرده نازل می کنم؟! ای کاش ستمکاران را هنگامی که در سختی ها و شداید مرگ اند ببینی در حالی که فرشتگان دست های خود را [به سوی آنان] گشوده [و فریاد می زنند] جانتان را بیرون کنید، امروز [که روز وارد شدن به جهان دیگر است] به سبب سخنانی که به ناحق درباره خدا می
ص: 118
گفتید و از پذیرفتن آیات او تکبّر می کردید، به عذاب خوارکننده ای مجازات می شوید و....، پس این گروه کسانی هستند که به جعل روایت پرداخته و آنها را به رسول خدا و وحی الهی منتسب نمودند در حالی که این روایات دروغ بوده است و افتری به خداوند از روی دروغ زدند و نیز اهل بدعت از این جماعت غاصبین که از نزد خود نازل کرده و می کنند مانند آنچه خدا نازل فرمود در احکام و فرایض و آنها را تغییر می دهند، یعنی همان کسانی که (عن آیاته تستکبرون) یعنی دشمنی و تکبر نمودند به ولایت امامان معصوم که آیات الهی بودند و معصوم از جانب حق تعالی برای هدایت خلایق ولی با الحاد و کفر خود ایشان را منزوی نموده و خلایق را فریب داده و به عقل خود پشت کرده و سپس همگی به سوی دوزخ روانه شدند پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه بعد یعنی آیات 98 به بعد به شرح مصادیق آیات خود می پردازد همان آیات که تکذیب به آن برای خلایق به منزله کفر و ناسپاسی و ظلم و....، بوده و آنها را مستوجب دوزخ می نماید:( وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در این فراز به غیر از معنی ظاهر آیه بر اینکه خلقت ستارگان آسمان از آیات الهی است که موجبات هدایت را در تاریکی های خشکی و دریا فراهم می نماید ولی مقصود اصلی ذات اقدس احدیت از این نجوم که هادی خلایق در بر و بحر هستند در واقع ستارگان آسمان هدایت یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که به واسطه آنها خلایق حیران به سر منزل مقصود رسیده و از ظلمات گمراهی ها و ضلالت ها که در جهان حاکم می شود نجات می یابند و آنها هستند که در واقع از مصادیق اعظم آیات الهی هستند و البته ما در راستای بررسی های خود مجبوریم اشاره ای کوتاه داشته باشیم و از این مباحث عظیم گذر نمائیم و فقط به معانی ظاهر آن در رابطه با هدف بررسی خود
ص: 119
یعنی شرح کلمه دوزخ بسنده نمائیم زیرا برای شرح تمامی آن هزاران سال عمر لازم است و علمی که در نزد ما و امثال ما و....، نیست بلکه در نزد کسانی است که ذات اقدس احدیت وجود مبارک آنان را با علم لدنی خود مزین فرموده است یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به مصادیق معرفی شده ذات اقدس احدیت در آیات خود که تفکر در ظاهر آنان فرو می برد هر عاقل اندیشمند را در هراسی عظیم یعنی به واسطه وسعت معنی ظاهری آنها یعنی عظمت خلقت که ما توضیحات مختصری را در کتابهای شریف برهان های ذوالفقار اول و دوم خود اورده ایم و اثبات نموده ایم حقارت انسانها را و اینکه چگونه ذات اقدس احدیت با محدود نمودن درک انسانها به حواس پنجگانه مهر حقارت را بر پیشانی آنها کوبیده است و چگونه خداوند متعال اراده فرموده است که انسانها با همین ادراکات محدود به عظمت خلقت خدا تفکر نموده و به حکم عقل دوری نمایند از تفکر به سوی ذات اقدس احدیت جل جلاله و پناه ببرند به هدایت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که نمایندگان معصوم او هستند در رسالت و امامت بر خلایق و پیروی نمایند از احکام و فرایض ابدی آنان و در رحمت کلام او یعنی قر آن عظیم و مجید خود را مستغرق نمایند و به سوی آمرزش و رحمت الهی و سعادت ابدی و رضایت ذات اقدس احدیت حرکت نمایند و پای خود را به اندازه گلیم ادراکات محدود خود دراز کنند و بیشتر از هر چیزی از حماقت و ابلهی و شقاوت خود بترسند و از خدا مدد بخواهند تا در راه راست پایدار بمانند و قدم در راه کسانی که مورد غضب خدا واقع شده و یا گمراهان مشرک نگذارند یعنی همانگونه که در نمازهای واجب ذکر ان امر شده است، پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله در ظاهر این آیات به مصادیق آیات خود اشاره فرموده که البته بندگان
ص: 120
خدا حتی راه به درک عظمت مبانی ظاهری آن ندارند چه رسد به معانی باطنی آن یعنی همانگونه که شناخت عظمت و کبریایی خلقت به واسطه محدودیت درک انسانها ممکن نیست پس همانگونه، با رفعتی بیشتر هرگز درک ذات اقدس احدیت متصور نیست و نیز به همان دلیل که شناخت عظمت آیات ظاهری خدا متصور نیست پس شناخت و درک آیات خداوند در هدایت یعنی مقام و منزلت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هم متصور نیست بلکه بندگان بایستی از روی آثار و شواهد و علائم به عظمت آیات الهی در ظاهر کلام خداوند و باطن آن پی ببرند، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 98 به بعد به این آیات ظاهر اشاره می فرماید و ما در این فراز فقط به بیان این آیات به لحاظ ظاهر کلام خداوند اشاره و از توضیح بیشتر آن به شرحی که آوردیم اجتناب می نمائیم پس ذات اقدس احدیت در این آیات عظیمه خلقت نجوم یعنی ستارگان را از آیات خود اعلام فرموده است و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در این خصوص بنگارد پس وقتی از مانند او چنین امکانی وجود دارد پس از علماء و دانشمندان که مزین به علم الهی هستند تا چه میزان این حقایق می تواند شرح داده شود پس مقصود نگارنده آن است که مخاطب ارجمند توجه نماید که ما صرفا به معرفی این الفاظ می پردازیم و در راستای بررسی های محدود خود از معانی عظیمه کتاب خدا تبرک می جوئیم و.....، پس خداوند متعال جل جلاله در آیه 98 قرار دادن ستارگان را از آیات خود بر می شمارد و نحوه خلقت خلایق را و نیز نزول باران و رویش نباتات و گیاهان و اشجار مختلف و میوه ها و ....، همگی را از جمله آیات خود بیان می فرماید، خلقت آسمانها و زمین و.....، و آنچه در آنها است، پس امر می
ص: 121
فرماید به پرستش ذات اقدس خود جل جلاله و تصریح می فرماید که حقیقت او به چشم نمی آید و در تصورات نمی گنجد و....، و سپس در آیه عظیمه 106 می فرماید (و کذالک نصرف الآیات) و در آیه عظیمه 107 در قالب دستور خود به نبی معظم خود یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم امر به اطاعت از وحی خود می فرماید و ستیزه گران با آن را از جمله مشرکین معرفی می فرماید:( اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ )،...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر آنچه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 119 به بعد این سوره شریفه یعنی سوره انعام در خصوص بهره گیری از ذبیحه ای که نام خدا بر آن برده شد و نهی موکد از بهره گیری از ذبیحه ای که نام خدا بر آن برده نشده است و...، و از این فرازها معلوم می شود که عدم رعایت احکام و فرایض در این خصوص دارای آثار مخرب غیرقابل تصور است و به این جهت
این موضوع در تاکید خداوند قرار گرفته است و ما قبلا در سلسله کتابهای شریف الاحتجاج و نورالانوار خود اهمیت غیر تحریفی بودن آیات کتاب خدا و ابدی بودن احکام و فرایض شریعت جاودانی حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم را بیان نمودیم و لزوم ترک اباطیل و الهامات شیطانی یعنی احکام و فرایضی که به دروغ به خدا منسوب نموده اند که نه تنها احکام الهی نیست، بلکه برعکس تماما اعمال و رفتارهای آنان تبدیل شده است به آموزه های شیطانی زنا و زناکاری، شراب و شرابخواری، جادو و جادوگری، قتل و آدمکشی و.....، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 119 به بعد و توجه نما به تاکیدات خداوند متعال جل جلاله:( اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ
ص: 122
اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَوَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُونَ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ ۗ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ ۖ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر عظمت این آیات که اگر اراده نماید نگارنده قادر است تا به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران صفحه در خصوص آن بنگارد پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چگونه اینگونه لقمه ها مسموم می سازد وجود انسان را و به منزله سم مهلک است که مسموم می نماید روح را و می میراند بصیرت و آگاهی را همانگونه که شراب بر عقل حاکم می شود و همانگونه که سم مهلک جسم را به زیر خاک می کشد پس ذات اقدس الهی جل جلاله در این فرازها امر می فرماید به اهل ایمان که طعام خود را قرار دهند از خوراک پاک و پاکیزه ای که نام مبارک و مطهر او بر آن برده می شود که هم ظاهر و هم باطن آن را پاک می فرماید پس ظاهر آن را زیرا مومن ذبیحه قرار نمی دهد حیوانات نجس و حرام گوشت مانند سگ و خوک را تا بر آن نام خداوند قرار دهد پس ظاهر ذبیحه پاک می شود و نیز پاک می شود باطن ذبیحه را به لحاظ آنکه تمامی ذرات عالم به نام مقدس او مقدس می شوند و به نام دشمنان او نجس می گردند یعنی همانگونه که آمیزش با فرد نامحرم، العیاذ بالله ملکوت خداوند را به نجاست و تعفن می کشد و آمیزش با همسر حلال از از اجر و پاداش برخوردار می شود پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه خداوند حدود و فاصله ها و وضعیت های خاص را برای بندگان در نظر گرفته و نهی می فرماید از تعدی و....، تا جایی که به صراحت امر می
ص: 123
فرماید از نخوردن طعامی که نام خداوند بر آن ذکر نگردیده و اعلام می فرماید که این عمل یعنی خوردن آن عمل فسق است و ما می دانیم که فاسق از جمله افراد مشمول و مستحق ورود به دوزخ است و این امر دلالت می نماید به اهمیت این فراز از احکام و فرایض کتاب خدا تا جایی که در ادامه می فرماید که شیاطین به دوستان خود القاء می نمایند تا درا ین امر یعنی خوردن طعامی که از ذبیحه حرام است یعنی که نام خداوند عظیم الشان بر آن برده نشده است با اهل ایمان مجادله نمایند و در این زمان ذات اقدس احدیت با این عبارت هشدار عظیم خود را بیان می فرماید (و ان اطعتموهم انکم لمشرکون) و ما می دانیم که گروه فاسق و مشرک از افراد مشمول ورود در دوزخ جاوید هستند پس مهم است که اهل ایمان به طعام خود بنگرند و از نهی عظیم خداوند پیروی نمایند و وجود پاک خود را به شکم پروری از این نجاسات ملوث و مستحق دوزخ ننمایند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در آیه عظیمه بعد که در خصوص عظمت مقام و منزلت حضرت حمزه سیدالشهداء نازل گردیده و مقصود خداوند از (فاحییناه) وجود مبارک اوست و مقصود از (کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها) و کافرین وجود نحس و نجس ابوجهل است که ستیزه گری می نمود با وجود پاک و منزه و مقدس خاتم الانبیاء حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم، پس در ادامه در آیه عظیمه 125، ذات اقدس احدیت در خصوص کسانی سخن به میان می آورد که چون آیه ای بر ایشان ظاهرمی شود می گویند ایمان نمی آوریم مگر آنکه داده شود به آنها مثل آنچه به پیامبران قبل داده شده است در حالی که خداوند آگاهتر است که کجا رسالت خود را برقرار سازد و سپس تهدید می فرماید که بزودی می رسد به آنانی که جرم مرتکب گردیدند که به خواری مبتلا شده و به عذاب شدید دچار شوند و ما در خصوص مقوله جرم و خطا گفتار خود را آورده و جهل جاهلان را آشکار
ص: 124
نمودیم و اثبات نمودیم گمراهی و ضلالت پیروان هوی و هوس را در توجیه اعمال مجرمانه دشمنان خدا و دشمنان رسول و دشمنان امامان معصوم و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم را و....، آری ذات اقدس احدیت در این بستر و در این راستا کتاب عظیم جاوید خود قرآن کریم را معجزه جاوید رسول مکرم خود حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم قرار داد و نیز وجود اقدس امامان معصوم را تا از آن محافظت نمایند و نگهبان و مفسر و معلم آن باشند که در این زمان و تا انقراض عالم وجود مقدس ایشان و آخرین معصوم الهی به مثابه خورشیدهای جهان آرا در پهنه گیتی نورافشانی می نمایند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، پس در ادامه آیات از آیه عظیمه 126 به بعد، ذات اقدس الهی در خصوص اراده خود در هدایت و در گمراه نمودن خلایق کلام عظیم خود را مذکور فرموده و ما در خصوص مفهوم هدایت و ضلالت کلام خود را به نقل از امام معصوم علیه السلام و عجل فرجهم آورده و آن را تکرار نمی نمائیم، پس در فراز پایانی آیه شریفه 126، ذات اقدس احدیت جل جلاله ایجاد اینگونه ضلالت را نوعی عذاب و رجس برای کسانی می داند که ایمان نمی آورند یعنی اگر ایمان می آوردند البته از نعمت های الهی در هدایت خود بهره مند می شدند بلکه با کفر و ناسپاسی خود موجبات رها شدن و ساقط شدن از نظر خداوند را فراهم آورده و به سوی دوزخ روانه می شوند پس در آیه 127 خداوند متعال می فرماید که اینست صراط مستقیم خداوند و خداوند اینگونه آیات خود را برای کسانی که پندپذیر هستند بیان می فرماید، پس در آیه عظیمه 129، ذات اقدس احدیت جایگاه ابدی کافران را در دوزخ ابدی بیان می فرماید (قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ )، و ما در خصوص الاماشاءالله نیز کلام خود را آورده و تکرار نمی کنیم پس ذات اقدس احدیت از اهل عذاب با عناوین ظالمین و کافرین یاد می فرماید تا جایی که
ص: 125
درآیه عظیمه 127 می فرماید (انه لا یفلح الظالمون) و ما به ذات اقدس او پناه می بریم و واسطه قرار می دهیم همه مقدسین درگاه او را و در صدر این مقدسین محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را تا عطا بفرماید به ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان خیر دنیا و آخرت و دور بگرداند از ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان شرور دنیا و آخرت را و حفظ فرماید ما را از دوزخ و وارد فرماید ما را به فضل خود در بهشت جاویدان خود هرچند لیاقت آن را نداریم آمین آمین آمین یا رب العالمین،....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله به آموزه های شیطانی مشرکین اشاره فرموده و از آداب و سنت هایی مانند قتل اولاد و حرام و حلال نمودن ارزاق خداوندی بر جمعیت های مصرف کننده و ...، سخن به میان آورده و مهر خسران و ضرر را بر پیشانی آنها کوبیده است و در ادامه نهی می فرماید اهل ایمان را از پیروی خطوات شیطان و هشدار به اهل ایمان می فرماید تا از گمراهی دوری نمایند پس در عبارت پایانی آیه عظیمه 146 فرازی را ذکر می نماید که دلالت می فرماید به الزام پیروی از رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم دوری از کسانی که مردم را از روی بی دانشی گمراه و در زمره ظالمین یعنی اهل دوزخ داخل می نمایند:(..... فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ)، یعنی هدایت انسانها بایستی از روی علم و آگاهی بدون خطا و اشتباه باشد یعنی هدایتی به مانند هدایت رسول خدا یعنی از روی عصمت و این شرط عصمت وجود ندارد مگر در امامان معصوم از علیهم السلام وعجل فرجهم زیرا کلام خدا قانون است و در اجرا وابسته به بخشنامه و آئین نامه است و این ممکن نیست مگر با امر امامان معصوم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم زیرا در غیر این صورت هدف باطل می شود بطور مثال اگر خداوند امر نماید به اقامه نماز و خلایق بر خلاف امر خداوند نماز خود را به گونه ای دیگر به
ص: 126
لحاظ ظاهری و باطنی بخوانند پس از هدف خداوند دور شده اند مانند آنچه خلیفه ثانی از نزد خود بهم بافت و نماز را به گونه ای امر کرد که رسول خدا بجا نمی آورد و...، در حالی که نماز آن است که خدا امر بفرماید و رسول خدا با عمل خود آن را تفسیر بفرماید و امام معصوم علیه السلام و عجل فرجهم آن را شرح دهد یعنی در راستای اراده خدا و رسول و اوامر آنان و البته اگر مخاطب ارجمند تصور نماید که امر نماز و یا سایر احکام و فرایض کوچک و بی مقدار است پس تغییرات در آنها نیز مهم نیست پس به بیراهه رفته زیرا این احکام و فرایض عظیم در نظر او کوچک نیست مگر آنکه العیاذ بالله خدا در نظر او کوچک است پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به تهدید خداوند نسبت به کسانی که تکذیب رسول و آیات او نمایند یعنی ستیزه گری نمایند یا رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و توجه نما که چگونه خداوند از این جماعت ستیزه گر و تکذیب کننده با عنوان مجرمین یاد فرموده و وعده عذاب خودرا به آنان میدهد یعنی به شرح آیه عظیمه 149:( فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ )، پس توجه نماید مخاطب ارجمند در این فراز به کلام ذات اقدس احدیت که چگونه خداوند متعال جل جلاله در عین حال که نسبت به بندگان خود دارای رحمت و محبت است ولی هرگز عذاب او از قوم مجرم و تبهکار برداشته نخواهد شد و البته نمونه بارز و مصداقی از مصادیق این آیه عملکرد مجرمانه معاویه بن ابی سفیان شقی و خبیث بوده است که وقتی خبر شهادت مولاناالمظلوم علی علیه السلام را به او دادند اظهار تاسف نموده یعنی در ظاهر و چون از او سوال کردند اقرار کرد که برای نیل به ریاست و دنیا طلبی چنین جنایاتی را برپا نموده و این خونها را ریخته است پس سوال کردند با این مضمون که آیا از خدا و روز قیامت واهمه ای نداشتی پس این احمق جواب می دهد شما نمی دانید که رحمت خداوند تا چه حد
ص: 127
واسعه است، آری اینگونه شیطان او را فریب داد و قتل اهل ایمان را در نظر او کوچک جلوه داد و زینت داد اعمال مجرمانه او را در نظر او تا وارد شود به اربابان خود در بعد از عذاب رجعت به دوزخ ابدی یعنی همانجایی که اهل آن آرزو کنند که ای کاش خدا آنان را خلق نمی گرد، پس تو ای عاقل دانا وخردمند در ادامه بررسی آیات عظیمه الهی به آیه 150 این سوره مبارکه می رسیم که در آن ذات اقدس احدیت قول جبری مشرکین را بکه رای توجیه اعمال مجرمانه خود عنوان می کنند شرح می فرماید، همان اقوال که در قالب تفکرات قدیم و جدید و در جلوه های مختلف مذاهب و مسالک و ایده لوژی ها در طول تاریخ از سوی شیاطین جن و انس برای گمراهی خلایق ارائه شده است که مشروح آن را در کتاب شریف یرهان ذوالفقار اول و دوم خود در رد نظریات مشرکانه وحدت وجود مذکور نموده ایم و عبارتی را از خود به یادگار گذاشته ایم در رابطه با این تفکر مشرکانه که در یک عبارت هم این ایده لوژی را در دو شکل خود شرح دادیم، یعنی هم انواع آن را بیان کردیم و هم آن را در هم کوبیدیم وآن عبارت این است:(که پست است پرستش خدایی که این جهان هستی (او) و یا (نمود) او باشد)، پس تو ای عاقل داناو خردمند به آنچه ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه بیان می فرماید توجه نما و نیز توجه نما که چگونه امثال این جماعت جبریون برای توجیه اعمال جنایت کارانه خود تصاحب اموال خلایق را حق مسلم خود می دانند و اعتقاد دارند که خدا انها را اینگونه بر اموال خلایق مسلط کرده و اوست که فقیران را فقیر و ثروتمندان را ثروتمند و قدرتمندان را قدرتمند و.....، نموده است و اگر می خواست آنها را ثروتمند و توانمند و...، می نمود و لذا فقر حق آنهاست و سرکوب شدن حق آنها است و بایستی با آنها همان رفتاری را نمود که خدا با آنها نمود یعنی آنها را در فقر و نکبت و محرومیت و....، نگهداشت پس چون بر این فراز از توجیهات شیطانی این حیوانات انسان نما آگاه
ص: 128
شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در این فراز یعنی ایه عظیمه 150 این سوره مبارکه یعنی سوره انعام:( سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّىٰ ذَاقُوا بَأْسَنَا ۗ قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا ۖ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ )، و در فراز پایانی آیه عظیمه 152 می فرماید:(..... وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ )، پس ذات اقدس احدیت در ادامه آیات عظیمه قرآن کریم یعنی ایات 153 به بعد، از قرآن مجید به عظمت و مبارکی یاد فرموده و امر می فرماید تا از آن تبعیت شده و پیروان و اهل ایمان مورد مرحمت واقع شوند و از آن به صراط مستقیم یاد فرموده و مصادیق آن معرفی گردیده است یعنی به شرح آیات 153 الی 157:( قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۖ وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ ۖ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ۖ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّىٰ يَبْلُغَ أَشُدَّهُ ۖ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۖ وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ .... وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ)، پس تو ای عاقل دانا وخردمند توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله به زبان نبی معظم خود با بندگان و خلایق سخن می گوید و امر می فرماید آنان را به اینکه در اطراف آنچه ذات اقدس او بر آنها حرام فرمود گردش نکنند و ما بر زبان امام معصوم و مظلوم و شهید و غریب خود مولانا حضرت رضا علیه السلام فلسفه و حکمت عمل به واجبات و دوری از محرمات را مذکور نمودیم که آن
ص: 129
واجبات بواسطه خیر و خوبی و آن محرمات بواسطه شر و بدی آنها بوده است مانند خوردن مدفوع و یا شراب که ظاهر و باطن انسان را نحس و نجس و هستی انسان را تباه می کند و در عوض روی آوردن به طعام پاک و منزه و کسب حلال که ظاهر و باطن بندگان را پاک و منزه می فرماید و....، و اینکه بر ذات اقدس او شرک آورده نشود و دیگر اینکه به والدین احسان شود و دیگر اینکه اولاد از ترس فقر به قتل رسانیده نشوند در حالی که رازق همه خلایق ذات اقدس اوست و نزدیک اعمال زشت چه ظاهر و چه باطن نروند و به قتل نرسانند آن نفوسی را که ذات اقدس او حرام گردانیده است مانند قتل اهل ایمان و یا انسانهای بی گناه و.....، و....، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که نگارنده قادر است به حول و فضل الهی و عنایات مولای خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب علیها السلام بر شرح این فراز هزاران صفحه بنگارد ولی از هدف خود که بررسی کلمه دوزخ در کتاب مبارک خداوند است باز می ماند، پس ما از ذات اقدس او تمنا داریم تا به حق عظمت و کبریایی ذات اقدس خود و رفعت مقامی که مقدسین او در درگاه او دارند یعنی پیامبران و اوصیاء و مقربین آنها و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و بزرگان از اهلبیت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و شیعیان و محبین آنها که به ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان خیر دنیا و آخرت عطا فرموده و شر دنیا و آخرت را از ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان دور بفرماید و ما و عزیزان و همه اهل ایمان را از دوزخ خود نجات عطا فرموده و به فضل و رحمت خود در بهشت جاویدان تا ابدالآباد یعنی تا آن زمان که خدایی می فرماید ساکن و متنعم فرماید آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فرازهای عظیم در دعوت خداوند به ایمان و انجام عمل صالح آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در
ص: 130
آیات عظیمه 159 و 160 به اینکه چگونه ذات اقدس احدیت هشدار می دهد به تکذیب کنندگان آیات خود یعنی کسانی که از آنها اعراض می کنند و ما مصادیق آیات را که همانا دشمنی با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است را در فرازهای مختلف عنوان نمودیم پس در آیه عظیمه بعدی ذات اقدس احدیت نمونه آن مواضعی را که ایمان ایمان آورندگان به آنها نفعی نمی رساند را بیان می فرماید که آن مصادیق به زمان آمدن ملائکه (عذاب یا موت) و یا وقوع روز قیامت و بعضی از آیات یعنی وقوع ایام معجزه رجعت و بازگشت مقدسین از دل خاک و نزول عیسی مسیح و معذب نمودن آن گروه خاص از کفار مانند غاصبین و منحرف کنندگان امت محمد و زمان ظهور پر جلالت بازوی خداوند یعنی ظهور پرجلالت مهدی آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف است همان کسی که جهان در انتظار عدالت و عدالت در انتظار ظهور اوست:( .... فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ ۗ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا ....)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 165 بیان می فرماید (....و لا تزر وازره وزر اخری ....)، یعنی اینکه کسی بر نمی دارد بارگناه دیگری را و ما در این فراز عظیم کلام خود را در شرح کتب آسمانی تورات و انجیل یعنی در مجموعه شریف نورالانوار مذکور نمودیم و نیز در سایر آثار خود اثبات نمودیم که خلایق نمی توانند با توجه به اختیار عقلی خود از باطل پیروی نموده و گناه اعمال خود را به آن اشخاص منتسب نمایند مانند جماعت شقی و دور از رحمت حاضران در کربلا که به فتوی شریح کافر به سوی قتل سید جوانان اهل بهشت هجوم آورده و اهلبیت رسول خدا را قتل عام نموده و حرم رسول خدا را اسیر نموده مانند اسیران روم و زنگبار به سوی
ص: 131
شیطان طاغی یعنی یزید خبیث بردند، پس نه آن شیطان فتوی دهنده نجات می یابد و نه تابعین آنها زیرا از عقل خود که پیامبر باطن آنها بوده است به سوی پیامبر ظاهر یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم نرفتند پس امام خود قرار دادند هوی و هوس و شیطان انسی را و به همراه او وارد شدند در آتشی که از غضب ذات اقدس احدیت تا ابدالآباد شعله ور است، و نیز اثبات نمودیم که ذات اقدس احدیت به واسطه این تعقل حکم می فرماید در بین بندگان و هرکسی را به اقتضای عمل او پاداش داده و یا کیفر می فرماید پس اگر از دل و صلب کافری که عقل خود پشت کرده، فرزندی بوجود آید که آن فرزند به عقل خود رجوع و تبعیت از حق و عدالت نماید البته رستگار شده و لذا کسی حق ندارد به سوی اولاد ظالمان تهاجم نماید مگر آنکه در ظلم ظالمان معاونت نموده باشند و این جناب محمد بن ابی بکر فرزندخلیفه غاصب است که با پیروی از عقل خود به آن منزلت عظیم رسید تا جایی که مولاناالمظلوم در حق مقام و منزلت او فرمودند که او فرزند من از صلب ابابکر است، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه سوره بعدی یعنی اعراف، پس در رابطه با موضوع بررسی ما یعنی شرح کلمه دوزخ، ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 4 و 5 این سوره شریف می فرماید:( وَكَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلَّا أَنْ قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ )، چه بسیار شهرهایی که اهلش را [به سبب گناهانشان] هلاک کردیم و عذاب ما در حالی که شب یا نیم روز در استراحت و آرامش بودند، به آنان رسید!!زمانی که عذاب ما به سویشان آمد، اعترافشان جز این نبود که گفتند: قطعاً ما ستمکار بوده ایم. پس در ادامه ذات اقدس احدیت برای حساب روز معاد به گروه رستگاران و خاسران اشاره فرموده و در آیات عظیمه 8 و 9 این سوره مبارکه می فرماید:( وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ
ص: 132
الْحَقُّ ۚ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَوَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ۚ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به این مصداق اعظم از همه مصادیق آیات خداوند که منطبق است بر وجود مقدس محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که ذات اقدس احدیت جل جلاله ظلم به آنها را از موجبات خسران ظالم می داند و این مصداق بطور اتم و اکمل بر آنها منطبق است یعنی بر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم زیرا که از اعظم آیات الهی هستند و بدیهی است که در این فراز اگر آسمانها و زمین و خلقت از آیات الهی باشند ظلم به آنها مصداق نمی یابد ولی وجود مطهر ومقدس محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که رسول و امامان معصوم برگزیده برای هدایت خلق هستند در این فراز، ظلم بر آنها منطبق بر معنی واقعی است و اینگونه است که محبت آنان اسباب سنگینی کفه ترازوی اعمال را در روز جزا فراهم می آورد همانگونه که دشمنی با آنها اسباب حبط اعمال و نابودی خیرات را در روز جزا فراهم می آورد و اینگونه است که در روایات وارد شده است که سنگینترین عمل که در روز قیامت موجبات ثقل در کفه اعمال را فراهم می آورد همانا صلوات بر محمد و آل محمد است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پس از این آیه عظیمه مستفاد می شود که دشمنی با محمد و آل محمد اسباب خسران و دوزخی بودن را فراهم آورده و دوستی و محبت آنان باعث سنگین شدن موازین و قبولی اعمال و نجات و رستگاری جاوید را فراهم می آورد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و توجه نما تو ای عاقل دانا وخردمند که این آیه و ایات بسیار دیگر بیانگر منزلت والا و رفعت مقام آنان در پیشگاه حضرت حق جل جلاله است که در این باب هم اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب
ص: 133
سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در خصوص آن بنگارد ولی قصد او بر اختصار و تحدید و تدقیق موضوع است پس از این فراز گذر می نماید زیرا که وضوح و روشنی حقیقت آن اظهر من الشمس است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس در ادامه توجه نما به آیات عظیمه 10 به بعد این سوره مبارکه در خصوص عناد و دشمنی شیطان خبیث با حضرت حق جل جلاله و سرکشی و تکبر او از سجده بر آدم و اخراج آن ملعون و مهلتی که از ذات اقدس احدیت برای گمراهی خلایق می گیرد تا اینکه فریب دهد بنی آدم را تا شاکر به درگاه ذات اقدس احدیت نباشند پس از این فراز معلوم می شود که دهان اهل ایمان بعد از توکل به خدا و توجه به حقیقت دین، بایستی دائم به ذکر (الحمد لله رب العالمین) مطهر و معطر باشد و نیز به صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و نیز با سجده شکر به ذات اقدس احدیت تا اینگونه خاک مذلت را بر صورت و روی شیاطین لعین بپاشند و در ادامه توجه نما در آیه عظیمه 18 که چگونه ذات اقدس احدیت وعده دوزخ جاوید خود را به شیطان و پیروان او می دهد:( قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا ۖ لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ)، پس در ادامه ذات اقدس احدیت به ترک اولی حضرت آدم اشاره فرموده و به دنبال آن اقرار و طلب مغفرت او را بیان می فرماید و در ادامه ذات اقدس احدیت از باب هشدار در آیه عظیمه 27 بنی آدم را از فریب شیطان بر حذر می دارد و در این فراز به نکته ای عظیم توجه نماید مخاطب ارجمند و آن اینکه چون سخن از فریب و نیرنگ و....، شیطان به میان می آید در ذهن ممکن است تصور انجام گناهانی چون زنا و شرابخواری و ....، نقش ببندد و حال آنکه این گناهان فقط برای اهل عصمت که نباید جر ترک اولی مرتکب شوند الزام آور به عذاب الهی شود ولی برای خلایق عادی تنها گناهانی مستوجب عذاب است که
ص: 134
خداوند به مرتکب آن وعده دوزخ ابدی داده است مانند قتل عمدی مومن و یا شرک و یا ستیزه گری با محمد و آل محمد و یا تکذیب آیات الهی و...، به شرحی که تا کنون مذکور نموده ایم و لذا گناهانی مانند زنا و شراب و ....، مانند آن که از روی غفلت و جهل واقع شده و از جمله گناهان کبیره است و در زمره مواردی است که انشالله شفاعت محمد و آل محمد در آنها نافع است به شرحی که ما تا کنون مذکور نمودیم همانگونه که در روایت است که فخر کائنات حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم فرمودند که شفاعت من برای دارندگان گناهان کبیره از امت من است، پس توجه نما که چگونه مشرک و ستیزه گر با محمد و آل محمد و قاتلان اهل ایمان و....، مانند معاویه و سک توله او یزید و اربابان و پیروان ناصبی آنان صرف نظر از آن گروه که در شاکله دوزخ قرار می گیرند، بقیه در شمول کسانی هستند که لعنت شده و از رحمت خدا دور و هرگز مشمول شفاعت رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت و اهل ایمان قرار نمی گیرند زیرا این جماعت به نص صریح کلام خدا در شمول مجرمین هستند، پس ذات اقدس احدیت حکم قاطع خود را در فرازهای مختلف واز جمله آیات عظیمه 35 به بعد این سوره مبارکه اینگونه بیان می فرماید:( وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ.....، إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ )، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند به اوصاف اهل دوزخ یعنی کسانی که تکذیب آیات الهی را می نمایند و ما مصادیق آن و خصوصا در رابطه با دشمنی با محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که برترین مظاهر آیات الهی هستند، کلام خود را آوردیم و...، یعنی
ص: 135
همان کسانی که تکبر می ورزند به آیات الهی که وفق آیات کتاب خدا به صراحت اهل دوزخ جاوید هستند و نیز می فرماید پس کیست ظالمتر از کسی که به خداوند ازروی دروغ افترا می زند و یا تکذیب آیات او را می نماید و سپس از این جماعت با عنوان مجرمین و ظالمین یاد می فرماید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس در ادامه ذات اقدس احدیت ذکر زیبای (الحمد لله الذی هدینا لهذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدینا الله) را به زبان اهل بهشت درآیات عظیمه 42 به بعد بیان فرموده و گفتگوی اهل بهشت با اهل دوزخ را بیان فرموده پس ندا کننده ندا می نماید در بین آنان (ان لعنه الله علی الظالمین) که این ندا کننده نیست جز مولای مظلوم ما شمس تابناک ولایت و امامت مولاناالمظلوم علی علیه السلام و سپس اوصاف ظالمین را ذات اقدس احدیت در آیه 44 شرح می فرماید:( الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ )، که البته این صفت موجود نیست مگر در دشمنان محمد و آل محمد و ستیزه گران ناصبی که از آن زمان و در طول تاریخ دست های ناپاک خود را تا مرفق در خون پاک اهلبیت عصمت و طهارت و شیعیان و محبین آنها فرو برده اند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این منزلت عظیم مولاناالمظلوم علی بن ابی طالب وصی و خلیفه بلافصل رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم آگاه شدی پس اگاه باش که او و فرزندان معصومش یعنی اوصیاء دوازده گانه برترین و بالاترین خلایق جهان و محترم ترین و مقدس ترین انبیاء الهی و معصومین درگاه حضرت حق جل جلاله یعنی اوصیاء معصوم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم وفق آیات عظیمه 45 به بعد این سوره مبارکه بر بلندی های مشرف به دوزخ و بهشت که شفاعت می فرمایند یاران و یاوران خود را و به بهشت جاوید به
ص: 136
شفاعت خود وارد می فرمایند پس توجه نماید مخاطب محترم به معانی عالیه این آیات عظیمه و آگاه شود به رفعت مقام و منزلت کسانی که قادر نیست به شناخت آنها مگر ذات اقدس احدیت جل جلاله :( فاذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ )، پس مقصود از یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا و هم بالآخره کافرون، دشمنان و قاتلان اهلبیت عصمت و طهارت هستند و طرفداران و پیروان ناصبی ایشان که وصایت رسول خدا یعنی رهبری امت به توسط امامان معصوم را ضایع نمودند و صراط مستقیم شریعت جاویدان را بواسطه بی اعتقادی و ناسپاسی به روز معاد، به گمراهی و کج روی بدل نمودند و اساس زشتی ها، مرگ ها، تباهی ها و گناهان نابخشودنی و....، را فراهم آوردند و خود و پیروان خبیث خود را مستحق دوزخ جاوید نمودند و مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از رجالی که شفاعت نموده به بهشت رهنمون می شوند همانا امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم هستند و این امام زمان ما حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در آن روز ما را به شفاعت عظیم خود در بهشت جاویدان الهی وارد می فرماید:( وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ....... وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ)، پس در این فراز دشمنی با عقل و دوستی با هوی و هوس وجود ظالمین را هیزم جهنم می نماید و حرام می شود بر آنها آب و طعام اهل بهشت زیرا به ذات اقدس الهی کافر و ناسپاس بودند همان کسانی که دین خدا را لهو
ص: 137
ولعب گرفته و حیات دنیا آنها را فریب داد همان کسانی که به روز معاد و بازخواست خداوند، ایمان و عقیده نداشتند و نیز آن ددمشنی و ستیزه گری ها و آن جنایات که نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت و خاندان و پیروان ایشان روا داشتند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 53 به بعد این سوره مبارکه در نحوه خلقت جهان هستی در مراتب شش گانه و خورشید و ماه و ستارگان و....، بیان شده است و از کلام ذات اقدس احدیت در فراز پایانی یعنی (أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ)، آشکار می شود عظمت و لا یتناهی بودن خلقت یعنی همان عظمت که تصور آن موجب می شود تا هر انسان به مرز جنون و بیهوشی قرار گیرد و توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل ذات اقدس احدیت و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در این خصوص بنگارد یعنی با این بضاعت اندک خود پس چگونه است توصیف آنها از زبان مطهر کسانی که ذات اقدس احدیت سینه پاک و منزه آنان را از علوم لدنی خود مالامال فرموده است، پس ذات اقدس احدیت در نعمت های عظیم خود در خلقت باد و باران و ابرها و....، و حیات بخشی به زمین مرده و ....، را در قالب مثال بیان می فرماید و البته تسری می بابد حقایق آن به هدایت های الهی در احیاء جان ها و هستی های اهل ایمان به رستگاری جاوید به شرحی که در آیات عظیمه 53 به بعد این سوره مبارکه بیان و سپس در آیه شریفه 57 می فرماید:( وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا ۚ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که چگونه ذات اقدس احدیت پیامبران را مبعوث می فرماید تا باران ابرهای هدایت خود را بر خلایق ببارند پس
ص: 138
آن گروه که به عقل خود رو کنند از همه میوه های خوب بهره مند می شوند و آنانی که به هوی و هوس روی اورده و به عقل خود پشت می کنند پس به زمینی خبیث تبدیل می شوند که از آن جز ثمره بی فایده خارج نمی شود و اینگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله آیات خود را قرار می دهد برای قومی که شکرگزار هستند بیان می فرماید و به دنبال این آیه عظیمه، ذات اقدس احدیت جل جلاله از مبعوث نمودن حضرت نوح خبر داده که به قوم خود هشدار می دهد که خداوند را پرستش نموده و از شرک دوری نمایند و سپس آنها را از عذاب عظیم روز قیامت می ترساند یعنی به شرحی که آیه عظیمه 63 مذکور می شود:( فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ)، پس او را تکذیب کردند، ما هم او و کسانی که در کشتی همراهش بودند، نجات دادیم و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم؛ زیرا آنان گروهی کوردل بودن. و در این فراز ذات اقدس احدیت از این جماعت با عنوان کوران یاد می فرماید و.... و نیز در خصوص قوم عاد و پیامبر ایشان یعنی حضرت هود نبی به شرح آیه عظیمه 71 می فرماید:( فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ )، و نیز در خصوص قوم ثمود و پیامبر عظیم الشان ایشان یعنی حضرت صالح از معجزه آن حضرت با عنوان (آیه) نام می برد پس یکی از مصادیق دیگر آیه، اطلاق ذات اقدس احدیت به معجزات ابرازی این پیامبران بزرگ می باشد:( وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ )، پس ظهور بینه و ایه یعنی حجت و دلیل و معجزه از سوی ذات اقدس احدیت منضم بود با عذاب یعنی در صورت تکذیب آیه یعنی (تمسوها بسوء) .... ولی آن قوم ناسپاس از امر پروردگار سرباز زدند و معجزه پیامبر
ص: 139
خدا رابه قتل رسانیدند پس ذات اقدس احدیت نیز عذاب خود را بر آن اشقیا نازل فرمود:( فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ )، و به دنبال ان ذات اقدس احدیت از عذاب قوم لوط سخن به میان می آورد یعنی به شرح آیات عظیمه 78 به بعد این سوره مبارکه و از آن تبهکاران با عنوان مجرمین یاد می فرماید:( وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ)، و سپس آیات عظیمه 84 به بعد از اقوام مجرمین قبل با عنوان مفسدین یاد فرموده و شرح قوم سرکش شعیب را مذکور می فرماید همان کسانی که در کیل و میزان فساد می کردند و بر سر راهها نشسته و اهل ایمان را ترسانیده و از راه خدا جلوگیری می نمودند و راه ضلالت را بر غیر اهل ایمان جلوه می دادند پس ذات اقدس احدیت عذاب آنان را در آیه عظیمه 90 اینگونه بیان می فرماید:( فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ )، پس درآیات عظیمه 91 و 92 از این قوم با عناوین خاسر و کافر و فاسق یاد می شود:( وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ ۖ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ)، پس در ادامه در در آیه عظیمه 100 این سوره مبارکه ذات اقدس احدیت جل جلاله به رسول گرامی خود می فرماید:( تِلْكَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْكَافِرِينَوَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ ۖ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 101 به بعد این سوره شریفه به وقایع و عجایب ظاهر شده به دست حضرت موسی و فساد و ظلم فرعون و پیروان تبهکار او اشاره می فرماید و هشدار می فرماید تا سرنوشت آنان مایه عبرت سرکشان و طاغیان شود:( ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ)، پس حضرت موسی به امر ذات اقدس احدیت به سوی فرعون رفته و به او اعلام می نماید که من رسول پروردگار
ص: 140
جهان هستم و می خواهم تا بنی اسرائیل را با من روانه کنی پس فرعون گفت اگر از سوی خداوند رسالت داری پس آیه و معجزه ای ابراز نما پس حضرت موسی عصای خود را به زمین انداخت که به اژدهایی بزرگ مبدل شد و نیز دست خود را (از گریبان خود)، بیرون آورد پس درخشنده شده و نورافشانی نمود پس فرعون خبیث به جای ایمان به خدای موسی و نبوت موسی، از اطرافیان خود پیروی نمود که اعلام نمودند که موسی ساحری دانا و عالم است و...، پس به دنبال این مقاومت فرعون ساحران مصر را برای معارضه جمع آوری می نماید و در محلی آنان را جمع می نماید پس حضرت موسی به امر خداوند عصای خود را می اندازد و عصای آن حضرت تبدیل به اژدهای بزرگ شده و تمامی آلات و ابزار جادوگران را می بلعد پس ساحران به خدای موسی و هارون ایمان می آورند و در برابر تهدید به قتل از سوی فرعون در آیه عظیمه 124 می گویند:( وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا ۚ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ )، پس با شدت گرفتن مقاومت فرعون حضرت موسی قانون عظیم خداوند و وعده او در ارثیت دادن زمین به بندگان که وعده تام و مخصوص آن در زمان ظهور آخرین معصوم از سلسله مقدسین الهی یعنی وصی معصوم دوازدهم پیامبر عظیم الشان از نسل حضرت ابراهیم که برترین و آخرین انبیاء الهی است یعنی وصی دوازدهم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم یعنی حضرت حجه ابن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به بنی اسرائیل ابلاغ و تاکید می فرماید که ذات اقدس احدیت فرموده است (و العاقبه للمتقین)، یعنی این وعده خداوند است که عاقبت نیکو و خیر برای متقین ثبت شده و قانون ذات اقدس خداوند متعال جل جلاله است، پس ذات اقدس الهی جل جلاله آل فرعون را به قحطی در میوه ها در چند سال مبتلا فرمود تا پند گرفته و قوم موسی را رها سازند ولی آنها اعمال موسی را حمل بر سحر و جادو
ص: 141
نمودند پس ذات اقدس الهی آنان را به عذاب طوفان، ملخ ها و کنه و قورباغه ها و خون که از معجزات مفصل موسی بود مبتلا فرمود ولی انکار نمودند پس ذات اقدس الهی درآیه عظیمه 131 در برابر این تکبر و سرکشی و انکار این معجزات با عنوان مجرمین یاد می فرماید که صفت های اهل دوزخ است:( فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ)،....، پس انتقام ذات اقدس الهی بر آنها نازل شده و فرعون و پیروان او در دریا غرق شدند زیرا تکذیب آیات الهی نموده و از عظمت و حقیقت آن غافل بودند یعنی به شرحی که ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 133 مذکور می فرماید:( فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ )، ...، و پس از این معجزه عظیم یعنی پیروزی بنی اسرائیل و نابودی فرعون و پیروان شقی او به عذاب غرق شدن در دریا، ذات اقدس احدیت عبور داد بنی اسرائیل را از دریا و آنها عبور نمودند بر قومی که پرستش بت می نمودند پس بقول مولاناالمظلوم علی علیه السلام که به اقرار همه اهل اسلام هرگز ساحت مقدس او به پرستش بت آلوده نبود با این تعبیر می فرماید که هنوز آب کف پای ایشان یعنی بنی اسرائیل از معجزه عظیم خداوند در شکافتن دریای عظیم و....، خشک نشده بود که به بت پرستی و شرک روی آور شدند در حالی که ذات اقدس الهی اینگونه آنان را بر جهانیان فضیلت داده واز بلای عظیم فرعون رهایی بخشیده بود و....، پس درآیه عظیمه 139 حضرت موسی به وعده الهی به کوه طور می رود و وقت ملاقات او از سوی ذات اقدس الهی به چهل روز کامل می شود و در غیاب او قوم به گوساله پرستی روی آور شده ووصی او را تنها می گذارند و این مصیبت امت موسی تکرار می شود در آخرالزمان در امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و سلم و عجل فرجهم که امت او فریفته می شوند به اغوای سامری امت و وصیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله
ص: 142
و سلم و عجلفرجهم را رها نموده و تا مرحله قتل وصی عالیقدر او یعنی مولاناالمظلوم علی علیه السلام پیش می روند پس تو ای عاقل داناو خردمند توجه نما که نگارنده در صدد شرح اوضاع و احوال این مصائب نیست زیرا اگر اراده می نمود قادر بود تا به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران ورق در خصوص آن بنگارد ولی قرار او بر اختصار و تحدید و تدقیق بررسی او در اطراف کلمه دوزخ است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس آگاه باش که چگونه ذات اقدس احدیت در سراسر کتاب شریف قرآن مجید، قانون عظیم خود را در رابطه با کسانی که آیات او و لقاء آخرت را تکذیب نمایند اعلام می فرماید همان کسانی که به حبط اعمال گرفتار شده و به سوی دوزخ روانه می شوند و ذات اقدس احدیت جل جلاله در جای جای کتاب عظیم خود آن را بطور مکرر بیان می فرماید از جمله در آیات عظیمه 146:( وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ ۚ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ )، پس در ادامه آیات عظیمه قرآن، ذات اقدس احدیت از بازگشت موسی به سوی قوم خود خبر می دهد و مواخذه برادر خود هارون را که حضرت هارون پاسخی را می دهد که مولاناالمظلوم علی علیه السلام در آن زمان که اشقیاء امت طناب در گردن او قرار داده و او را به سوی غاصب حق الهی او می کشیدند همان را عنوان می فرماید یعنی آیه عظیمه 151:( وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ ۖ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ ۚ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ )، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که چگونه مولاناالمظلوم در کلام خود توجیه اوضاع و فتنه انگیزی سامری قوم خود را بیان می فرماید و چگونه دشمنان خود را در صف ظالمان اعلام می فرماید
ص: 143
که صفت اهل دوزخ است و چگونه صبر نموده است تا پای جان خود برای حفظ شریعت تا نهال نوپای اسلام از بیخ و بن کنده نشود و صبر عظیم خود را اینگونه شرح می فرماید که صبر کردم مانند کسی که استخوان در گلو و خار در چشم داشت الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما از شرح آیات زیبا و پر معنی بسیاری گذر می نمائیم زیرا همانگونه که عرض شد تحدید و تدقیق آیات مرتبط با بررسی در رابطه واژه دوزخ مطمح نظر ما است پس توجه نماید مخاطب ارجمند به آنچه ذات اقدس احدیت جل جلاله در رابطه با افتری در آیه عظیمه 152 بیان می فرماید که با توجه به آن می توان مصادیق دیگر افتری را نیز در تمامی مذاهب مشرکانه و اعتقادات باطل و....، تشخیص داد:( إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ )، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت اهل دوزخ معرفی می نماید کسانی را که گوساله را به خدایی گرفتند و توجه نما که آنها معتقد نبودند که گوساله خدا است بلکه آن را مظهر خدا می دانستند یعنی همان اعتقادات مشرکانه که در این زمان در قالب ظاهری دیگر در پرستش مردم هند متجلی است همان اعتقاد مشرکانه که در پرستش عیسی مسیح در قالب خدایی و یا قسمتی از خدا بودن او ساری وجاری است همان اعتقاد مشرکانه که در آن ععلی را خدا می داند همان اعتقاد مشرکانه که در مشرکین وحدت وجودی حاکم و مسلط است که جهان را خدا و یا نمود او می دانند و....، پس فرق نمی کند در پیشگاه ذات اقدس احدیت که افترا زنندگان را به دوزخ تهدید نماید چه اینکه در ظاهر و یا باطن مظاهری بتراشند یعنی ازچوب و یا غیر چوب و یا ....، دنیا و نمود آن را خدا بدانند، پس به استناد این آیه عظیمه تمامی این گمراهان مشرک در زمره افتری زنندگان به ذات اقدس احدیت هستند
ص: 144
پس در این فراز بهمضمون کلام سلاله پاک و معصوم شاه ولایت امیرالمومنین یعنی آن امام معصوم و مظلوم یعنی امام باقر علیه السلام اشاره می نمائیم تا تمامی خلایق عالم بایستی به دنبال محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و در تابعیت آنان به پرستش ذات اقدس الهی بروند و از هرگونه شرک و شرک ورزی دوری نمایند و با پرستش ذات اقدس احدیت که از حد و حدود تصورات محدود حواس پنجگانه ما خارج است خود را مستحق ورود به بهشت جاوید نمایند آری این امام معصوم فرزند پاک و معصوم امام متقین حضرت امیرالمومنین، یعنی حضرت باقر علیه السلام است که با این مضمون می فرماید تمامی آنچه به اوهام خود بهم می بافید پس مخلوق و مصنوع شماست و به خود شما بر می گردد یعنی ارتباطی به ذات اقدس الهی ندارد، (کلما میزتموه باوهامکم فی ادق معانیه مخلوق مصنوع مثلکم مردود الیکم)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون براین فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به شرح فسق همانگونه که توجه نمودی به معنی افتری به شرح آیه عظیمه 166 که در آن ذات اقدس احدیت در معنی فسق می فرماید:( فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ )، پس عمل ظالم فسق است و فسق عمل ظالم است همان ظالم که مستحق دوزخ است همان فاسق که ظلم او وی را مستحق دوزخ می فرماید، همان کسانی که بر آنها اتمام حجت گردید در نهی از آنچه ذات اقدس احدیت بر انجام آن وعده دوزخ داده بود، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توای عاقل داناو خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 172 و به ظاهر آن اکتفا کن و وارد شرح و تفسیر آن مشو که دریای بی انتها است و فقط آگاه باش که راه نجات به بندگان خدا بسیار نزدیک تر از راه ورود آنها به دوزخ است ولی این بنده ناسپاس و کافر است که رها کند
ص: 145
خیر و خوبی راو انتخاب می کند زشتی و بدی را و به عقل خود پشت کرده و تابع هوی و هوس می شود:( وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ ۗ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ ۖ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَمًا ۖ مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ )، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما ای مخاطب ارجمند به آیه بعد که ذات اقدس احدیت دقیقا در همین رابطه یعنی اختیار در اعمال را برای انسانها بیان می فرماید و خبر آن کسی را بیان می فرماید که آیات الهی به او عطا شده بود پس او پیروی از عقل ننموده و پیرو شیطان و هوی و هوس گردیده و روانه دوزخ گردید شرح حال این شخص در عهد عتیق که او را بلعام بن بعور می نامند فصول بسیاری را به خود اختصاص داده است و ما در کتاب شریف نورالانوار خود موضوع تحریفی بودن آن فرازها را که در تقدیس او بیان شده است را اثبات نمودیم و نیز اثبات نمودیم که چگونه تحریف گران در راستای اشاعه آداب جادو و جادوگری و....، به تقدیس او پرداخته و مکتب او را ترویج کرده اند، در حالی که او درواقع کسی بوده است که ذات اقدس احدیت آیات خود را به او عطا فرمود ولی او از مدار پرستش خدا بیرون آمد تا جایی که شیطان به دنبال او رفت و سپس از گمراهان یعنی اهل دوزخ گردید:( وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ)، و در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:( وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَسَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنْفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي ۖ وَمَنْ يُضْلِلْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَوَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا
ص: 146
يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ )، پس به روایت مولای مظلوم و غریب ما حضرت رضا علیه السلام این شخص شقی و تبهکار بلعام بن باعور بود که خداوند متعال به او اسم اعظم را عطا فرموده و بواسطه آن دعاهای وی مستجاب می گردید پس به سوی فرعون مایل شد و چون فرعون به دنبال موسی و بنی اسرائیل حرکت نمود، فرعون به بلعام گفت تا بر علیه موسی دعا کند پس بلعام سوار حمار خود شد تا به سوی موسی رود ولی حمار از رفتن امتناع کرد پس بلعام او را با تازیانه مورد ضرب قرار داد پس آن حمار به امر ذات اقدس الهی به زبان آمد و او را نهی نمود تا بر ضد نبی خداوند اقدام ننماید پس بلعام خشمگین شده آنقدر بر او ضربه زد تا آن حمار کشته شد پس در این زمان اسم اعظم از او گر فته شد و شیطان به دنبال او روانه شد تا آنکه از گمراهان گردید، پس در این فراز کاملا معلوم است که ذات اقدس احدیت بر مدار اختیار عمل می فرماید و لذا می فرماید اگر می خواستیم ولی او به پستی گرائید (اخلد فی الارض)، یعنی به اختیار خود به سوی دوزخ رفت پس با توجه به اینکه معجزه خدا در خصوص به زبان آمدن حمار را ملاحظه نمود ولی باز دست از شقاوت خود نکشید ولذا خداوند او را به سگ هار تشبیه فرمود که اگر به او حمله کنی دهانش باز و زبانش بیرون است و اگر او را به حال خود نیز رها کنی باز هم همین کار را می کند یعنی این مثل کسانی است که آیات ذات اقدس احدیت را تکذیب نموده و علیرغم داشتن منزلت والا که می توانست آنها را به رفعت عظیم نزد خداوند برساند با پیروی از هوی و هوس در دوزخ جاوید قرار گرفتند، پس چون بر این فراز از کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله آگاه شدی پس توجه نما به آیات عظیمه 180 به بعد این سوره مبارکه که در انها ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:( وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ
ص: 147
يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَوَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَوَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند وفق روایات وارده، مقصود ذات اقدس احدیت از اسما حسنی، محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که خداوند متعال عمل کسی از بندگان را نمی پذیرد مگر با معرفت و شفاعت ایشان و آنها اسم مخزون و مکنون ذات اقدس الهی هستند و آنها اسماء حسنی هستند که وقتی بندگان به آن اسماء خدا را بخوانند خداوند متعال به آنها جواب خواهد داد و به همین استناد است که مولای مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام می فرمایند هرگاه بلایی برشما نازل شد برای گرفتن حاجت از خدای عزوجل، از ما کمک بگیرید و این همان سخن خدای متعال است که می فرماید: ولله الاسماء الحسنی فادعوا بها، و لذا در ادامه ذات اقدس احدیت امر می فرماید که واگذاریدکسانی را که (یلحدون فی اسمائه) یعنی ستیزه گری می نمایند با محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که به زودی به سزای اعمالشان می رسند و نیز مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از آیه (وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ)، همانا آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند و به دنبال این آیات عظیمه ذات اقدس احدیت در خصوص دشمنان ایشان یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم می فرماید (والذین کذبوا بایاتنا سنستدرجهم) که مقصود ذات اقدس الهی از این فراز همانا نازل نمودن عذاب استدراج است بر دشمنان محمد و آل محمد و اینکه این قانون ذات اقدس الهی است که مهلت می دهد بر این اشقیا مانند آنچه معمول فرمود در خصوص معاویه و یزید و این کلام مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها بود در خصوص یزید پلید که فرمود در تفسیر این فراز و به استناد این آیه (و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیرا لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین)، آری این یزید پلید و این
ص: 148
معاویه ملعون و ایناربابان و این پیروان ناصبی آنها هستند که به عذاب استدراج گرفتار و به کید خداوند گرفتار و به دوزخ ابدی معذب خواهند بود اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل داناو خردمند چون بر این فراز اگاه شدی پس توجه نما در ادامه به شرح آیه عظیمه187 و 188 در خصوص علم وقوع ساعت قیامت که علم آن اختصاص دارد به ذات اقدس احدیت و ما در کتاب شریف نورالانورا خود در بخش شرح انجیل های چهارگانه استناد نمودیم به کلام عیسی مسیح که در پاسخ سائلی فرمود که زمان وقوع ساعت قیامت فقط در نزد پدر یعنی خداوند است و ما از آن فراز استناد نمودیم به بطلان اعتقاد خدایی مسیح زیرا اگر عیسی العیاذ بالله خدا بود پس می بایست علم وقوع ساعت در نزد او هم می بود پس این فرازها در واقع از دست تحریف گران بی مغز در رفته است و اینگونه اسباب رسوایی آنان را فراهم آورده است و...، آری پنهان بودن آینده و نیز وقوع ساعت قیامت و .....، و امثال این موارد، درواقع مهر حقارت است که ذات اقدس احدیت بر پیشانی تمامی بندگان خود بلااستثناء کوبیده است تا همگی اگاه باشند که احدی در تمامی هستی، همتای ذات اقدس احدیت نیست و این مظهر اسماء حسنی الهی یعنی وجود مطهر و معصوم مولای مظلومان علی علیه السلام است که در تکذیب پیشگویی کذاب با این مضمون فرمود که اگر یک آیه در قرآن نبود من خبر وقوع تمامی حوادث تا قیامت را بیان می نمودم پس فرمود و آن آیه (یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده علم الکتاب)، است و شاعر گرانقدر ما می فرماید (نداند بجز ذات پروردگار . که فردا چه بازی کند روزگار)، و در تاریخ ثبت شده است که به استالین خبر دادند که پیشگویی آمده است و می خواهد اخبار آینده را به تو بدهد او بلافاصله دستور داد تا پیشگو را اعدام کردند و سپس گفت این احمق اگر پیشگو بود قتل خود را پیشگویی می کرد و...، آری و
ص: 149
اینگونه رسوا می شوند کذابانودروغگویان، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به این ایات عظیمه که در آن ذات اقدس احدیت می فرماید:( يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ۖ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي ۖ لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ۚ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً ۗ يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا ۖ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ )، پس تو ای عاقل دانا وخردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به شرح آیات عظیمه سوره مبارکه انفال در راستای بررسی کلمه دوزخ در کتاب خدا، پس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 3 می فرماید:( إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ )، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که مقصود ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه از آیات خداوند، به شرح کلمه ماقبل آن یعنی تلاوت راجع است به آیات عظیمه قرآن مجید، پس در ادامه به شرح آیات 7 به این سوره مبارکه می رسیم که اوصاف منافقین و شرح حال رهبران آنها یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض بوده و ما آن را مکرر نمی نمائیم و فقط به واژه هایی که دلالت بر دوزخی بودن افراد مشمول دارد اشاره می نمائیم که (کافرین) در آیه عظیمه(8) و (المجرمون) در آیه عظیمه (9) می باشد پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 14 و 15 می فرماید:( إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ذَٰلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابَ النَّارِ )، و در آیه عظیمه 17 در رابطه با فراز قتال با دشمنان خدا و رسول او می فرماید:( وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ)، پس ما در بخشهای قبل در خصوص گروه مجرم شاقو الله و رسوله که ذات اقدس احدیت آنها را اهل دوزخ معرفی
ص: 150
فرموده و نیز فراریان از جهاد بهشرحی که مذکور گردید کلام خود را آورده و آن را مکرر نمی نمائیم و اثبات اینکه چگونه گروه الذین فی قلوبهم مرض در واقع مصداق تام و اتم این فراز هستند، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدت جل جلاله در آیه عظیمه 26 این سوره مبارکه یعنی انفال که می فرماید:( وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ )، پس این آیه عظیمه دلالت دارد که هرگونه شراکت و تمایل و رضایت و بی تفاوتی و...، نسبت به فتنه هایی که ظالمان بر علیه خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم برپا می نمایند قطعاً دامنگیر کسانی می شود که به نوعی داخل در این فتنه شده و یا در کمترین حد نسبت به آن بی تفاوت بوده اند که از جمله این فتنه های عظیم، فتنه غصب خلافت، فتنه عایشه و جنگ جمل، فتنه معاویه و جنگ صفین، فتنه نهروان، فتنه کربلا و ....، و تمامی فتنه های دیگر در طول تاریخ است که بایستی اهل ایمان آگاه باشند که در هر برهه ای که از زمان و مکان باشند با رضایت و یا دفاع از اعمال دیگران در اعمال آنها شریک می شوند پس این آیه عظیمه (و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار)، است پس اهل ایمان در هر زمان و در هر مکان بایستی در کنار رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم باشند و طلب رفعت مقام و منزلت و رحمت واسعه نمایند برای همه کسانی که در راه یاری محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم جانثاری و فداکاری نموده و می نمایند و خواهند نمود و لعن ها و نفرین های بی نهایت خود را به ظالمین و ستمگران بر محمد و آل محمد نثار نمایند و برای ظهور مولانا المظلوم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا نمایند که فرج و گشایش امر همه اهل ایمان در ظهور ایشان است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا
ص: 151
بهم آمین یا رب العالمین، پس در ادامه توجه نماتو ای عاقل داناو خردمند به گوشه ای دیگر از عظمت برترین خلایق عالم و برترین پیامبران ذات اقدس احدیت و آخرین فرستادگان الهی، و آن وعده داده شده تمامی انبیاء الهی که شریعت او شریعت جاودانه حق تعالی است، یعنی عظمت مقام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم در نزد خداوند متعال، در آیه عظیمه ای که ذات اقدس احدیت جل جلاله در معجزه باقی آن حضرت یعنی در آیه عظیمه 34 از این سوره مبارکه می فرماید:( وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ) و توجه داشته باش تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر نگارزنده اراده نماید قادر است بر این فراز هم به حول و قوه الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران صفحه بنگارد پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که تا چه حد و پایه ای است منزلت حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم در نزد خداوند متعال، پس در این آیه عظیمه ذات اقدس الهی می فرماید که (نباشد برای خدا که عذاب کند آنها را و تو در میان ایشان باشی و نباشد برای خدا که آنها را عذاب نماید و آنها استغفار نمایند)، یعنی این قانون خداوند است که خدا عذاب نمی فرماید امت آن حضرت را در حال حیات او ودر حالی که در دنیا نباشد و حال آنکه در امت های قبل، خداوند متعال عذاب می فرمود امت ها را به واسطه گناهان و خطاهای ایشان و مهلتی برای آنها مقرر نبود ولی در امت آن حضرت این مهلت داده شده است، و لذا در روایتی آن حضرت می فرمایند (مرگ و زندگی من برای شما خیر است، در زمان حیاتم خداوند عذاب را از شما بر می دارد و بعد از مرگم نیز با عرضه اعمال شما بر من، با استغفار و طلب بخشش من مشمول خیر می شوید) و دیگر کلام مولای مظلوم ما علی علیه السلام است که بعد از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و
ص: 152
اله و سلم و عجل فرجهم فرمودند:(یکی از دو امان از بین مارفت پس امانی دیگر را که استغفار است حفظ کنید)، و نیز با عنایت به روایت مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام دو قلعه و دو حصار محکم در برابر عذاب الهی وجود داشت پس بزرگترین از این دو حصار از بین امت رفت پس زیاد استغفار نمائید و توجه نما در ارتباط با این آیه کلام یحیی بن اکثم نادان و خبیث را که به امام مظلوم و شهید ما امام جواد علیه السلام عرض نمود که روایت شده است که رسول خدا فرمود اگر عذاب نازل شود جز عمر کسی نجات نمی یابد پس حضرت امام جواد این روایت او را مانند جده بزرگوارش حضرت زهرا که روایت ابابکر را با قرآن مطابقت و آن را باطل فرمود، ایشان نیز این روایت جعلی را با قرآن و به استناد این آیه باطل نموده و فرمودند (این محال است زیرا خداوند فرموده تا پیامبر در میان امت باشد عذاب نازل نشده و نیز تا زمانی که استغفار می کنند که در آن صورت نیز ایشان را عذاب نخواهد کرد)، و البته برای نگارنده تردیدی وجود ندارد که این فراز از آیه شریفه دلالت تام دارد بر وجود امام معصوم تا انقضای عالم در بین امت یعنی در جای رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و آن امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که امان هستند برای امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم بعد از آن حضرت که امان است حضور آنان برای اهل زمین در سکون زمین که در غیر اینصورت زمین اهل آن را در خود فرو می برد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما در شرح آیه عظیمه بعد یعنی آیه شریفه 35 به بعد که استناد می فرماید مولانا المظلوم علی علیه السلام در آن به وقوع بداء با توجه به آیات قبل که دلالت دارد بر توجه ذات اقدس احدیت به مسجدالحرام و خانه کعبه و اینکه چگونه خداوند عذاب می فرماید کسانی را که
ص: 153
مانع شوند و با آداب و آموزه های شیطانی به آن ناسپاس وکافر شوند:( وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُوا أَوْلِيَاءَهُ ۚ إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَوَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً ۚ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ)، پس از این آیات همانگونه که مولانالالمظلوم علی علیه السلام تاکید فرموده اند، معلوم می شود که متروک ماندن زیارت خانه کعبه مواخذه و عذاب الهی را به دنبال دارد، و نیز توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که اگر اولیاء مسجدالحرام را محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم بدانیم پس زیارت و عبادت دشمنان آنان در خانه کعبه به منزله (مکاء و تصدیه) یعنی صوت زدن و کف زدن خواهد بود و به دوزخ نمی روند مگر دشمنان معصومین و پیروان ناصبی ایشان یعنی عذاب به واسطه ناسپاسی به ولایت ذوات مقدس معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم و همچنین انفاق آنان بر ضد تعالیم محمد و ال محمد یعنی در راستای (صد عن سبیل الله) تلقی و موجبات حسرت آنان را در روز جزا فراهم می آورد پس تمامی آن کسامی که کافر شدند یعنی چه آن کسانی که در زمان رسول خدا مانع از زیارت بیت می شدند و چه کسانی که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم بر ضد وصی او و دیگر امامان معصوم اقدام و تبلیغ و....، نمودند پس مشمول آیه عظیمه 38 این سوره مبارکه خواهند بود و اینگونه در روز جزا جدا می سازد خداوند متعال جل جلاله انسانهای خبیث را از طیب یعنی صاحبان ولایت را از دشمنان ولایت و سپس جمع می فرماید تمامی دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت را و چون انباشته گردیدند همگی را در
ص: 154
دوزخ ابدی خود قرار می دهد و آنگاه در می یابند مفهوم و معنی خسرانرا یعنی که آرزو می نمایند که ای کاش خدا انان را خلق نمی کرد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند بر انچه ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 52 به بعد در خصوص عناد کینه توزانه گروه الذین فی قلوبهم مرض و پیروان آنها بیان می فرماید و چگونه از دوزخی بودن آنها خبر می دهد:( إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هَٰؤُلَاءِ دِينُهُمْ ۗ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ )، و سپس ذات اقدس الهی این تبهکاران را با آل فرعون و کسانی مانند آنان، در عمل تکذیب به آیات خداوند و عذاب الهی بواسطه اعمال و گناهان مجرمانه آنها تشبیه می فرماید و اینکه چگونه همه آنها را هلاک شده اعمال ظالمانه از روی اختیار آنها اعلام و ابلاغ می فرماید و این تشبیه باند و گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه با آل فرعون قابل توجه است:)( كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ۙ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَىٰ قَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۙ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌكَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ۙ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَذَّبُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ ۚ وَكُلٌّ كَانُوا ظَالِمِينَ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ )، و نیز توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس الهی جل جلاله به اینکه در این فرازها موضوع تکذیب آیات او و کفرورزی دشمنان انبیاء او، به آینده معطوف نمی گردد و در کلام خود به عذاب دشمنان انبیاء گذشته راجع است و....، آری دلیل این هم کاملا روشن است زیرا حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم آخرین پیامبر از سلسله انبیاء عظام الهی اوست و بعد از او
ص: 155
پیامبری مبعوث نمی گردد ولذا اینگونه خطاب و مانند آنها تنها از کلاموحی شایسته و سزاوار است، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما در بستر بررسی های خود از شرح آیات عظیمه ای که در شان و منقبت مولای مظلومان علی علیه السلام و دیگر امامان معصوم است خودداری می نمائیم و تنها درمسیر بستر خود حرکت می کنیم زیرا نگارنده قادر است که به حول و فضل الهی وعنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها در این راستا نیز هزاران صفحه بنگارد پس توجه نما به نمونه این فرازها که فقط و فقط منطبق است بر وجود مبارک امام معصوم علی بن ابی طالب و امامان معصوم از نسل آن حضرت و حضرت زهرا سلام الله علیها یعنی آیه عظیمه 67 سوره مبارکه انفال:(یا ایها النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ)، و توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که این خطاب ذات اقدس احدیت تنها شایسته پیامبر عالیقدر و امام معصوم است زیرا ابلاغ رسالت و شریعت تنها وابسته به این ذوات مقدسه است و نمونه اثبات این ادعا، شهادت مظلومانه حضرت صدیقه طاهره و صبر بی مثال مولاناالمظلوم علی علیه السلام و جانفشانی های امام حسن و شهادت مظلومانه حسین بن علی و...، انتظار مظلومانه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که همگی در راستای بقای اسلام و قرآن و کلمه توحید در سراسر جهان بوده است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل داناو خردمند چون بر این فراز ها اگاه شدی پس توجه نما به آیه عظیمه 75 که در آن ذات اقدس احدیت سخن از (فتنه در زمین و فساد کبیر) می فرماید و در تفاسیر مذکور است که این کلام حضرت حق در خصوص جوانان و ازدواج آنها است و اگر خواستگاری برای دختران اهل ایمان
ص: 156
آمد توجه نمایند به اخلاق و دینداری آنها و...، پس در ادامه توجه نمابه کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در سوره مبارکه (توبه)، که فضیلت ابلاغ آن به توسط وصی عالیقدر او که به منزله وجود رسول خدا بوده است بر مشرکین و به امر ذات اقدس احدیت تا ابدالآباد مانند دیگر فضایل بی همتای آن حضرت در درخشش و پرتوافشانی است همان فضیلت که جمیع اهل اسلام به آن اقرار دارند، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 4 این سوره مبارکه می فرماید:(و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله بری من المشرکین و رسوله فان تبتم فهو خیر لکم و ان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله و بشرالذین کفروا بعذاب الیم)،پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 18، قانون ابدی خود را در خصوص دوزخی بودن مشرکین بعد از پناه دادن به آنها و ارشاد و مقاومت در برابر دشمنی های بیمارگونه آنها و....، به میان می آورد و نیز بعد از آنکه رسول او مجبور به مقاتله با آنها می گردد، در آیه عظیمه 18 می فرماید:( مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ ۚ أُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ )، پس ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 20 از کسانی که با تفاخر به خدمت خود به خانه کعبه در صدد مقام آفرینی و خودنمایی در برابر شاه ولایت حضرت علی علیه السلام بودند را ظالم خطاب می فرماید که داستان آن مشهور است و در آیه عظیمه 24 نیز نهی می فرماید از دوستی با کفارو مشرکین، هرچند از نزدیکان آنها باشند و سپس تاکید می فرماید زیرا که آنها ظالمان هستند:( أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ )، و .... يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ)،و آیه عظیمه بعد معلوم می شود که دوستی
ص: 157
ظالمان فسق تلقی می شود (قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَقُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ )، پس از سیاق کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله معلوم می شود که تا چه حد شرک و ظلم در منظر باری تعالی خسارت بار و ضرر آور است و البته این فراز در اثبات کفرورزی و نفاق و شرک کسانی به حضرت ابوطالب جسارت می نمایند کافی است زیرا با این اتمام در واقع رسول عالی مقام را العیاذ بالله به ظلم و کفر و فسق متهم می نمایند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون و در ادامه ذات اقدس احدیت از یاری سپاه اسلام با لشکریان غیبی از فرشتگان و.....، سخن به میان آورده و تعذیب کافران را متذکر و از قبولی توبه گروهی از توبه کنندگان که فریب منافقین و گروه الذین فی قلوبهم مرض را خورده بودند خبر می دهند و در طلیعه آیه عظیمه 29 می فرماید:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَٰذَا.....)، یعنی ذات اقدس احدیت ورود آنان به مکان پاک خود را حرام فرمود، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله کسانی را که در دین یهود و نصاری، عزیر و عیسی را به خدایی گرفته اند مورد سرزنش قرار داده و از اینکه بدون تفکر از رهبران خود پیروی می کنند انتقاد می فرماید یعنی به شرح آیه عظیمه 34:( هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ )، و از کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در (علی الدین کله) معلوم می شود این دو امر حیاتی اول اینکه دین آن حضرت ابدی و زوال ناپذیر است و دیگر اینکه پیروز می شود بر تمامی ادیان و تمامی عقاید مشرکانه در عالم که این وعده بعد از شهادت رسول خدا هرگز نمی تواند واقع شود مگر در زمان ظهور آخرین معصوم از سلسله معصومان الهی
ص: 158
یعنی وجود مطهر و اقدس حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس در آیه عظیمه 35 به فرازی می رسیم که حضرت اباذر غفاری آن مظلوم و آن شهید راه حق و عدالت و آن صحابه گرانقدر رسول خدا و آن شیعه خالص مولای مظلوم ما علی علیه السلام که خدا ما را از شفاعت آن مظلوم بهره مند فرماید به آن استناد نموده و معاویه و خلیفه غاصب عثمان را با مظلومیت خود تا ابدالآباد رسوا فرمودو هرچند در نهایت مظلومیت و محرومیت در بیابان ربذه به شهادت رسید ولی خداوند پاداش او را به احسن وجه از رحمت و فضل خود عطا خواهد فرمود و ما در رابطه با این آیه در کتاب شریف عروه الوثقی و در بخش رد روایات جعلی در تحریف قرآن و....، به آن استناد نمودیم که چگونه معاویه ملعون تلاش بسیاری نمود تا یک حرف (و) را از میان این آیه بردارد تا شرح جمع آوری طلا و نقره و عذاب غاصبان حقوق اهل اسلام به قوم یهود که در ابتدای آیه مذکور شده است راجع گردد ولی با مقاومت اهل اسلام روبرو شد پس این موضوع و این اتفاق تاریخی که مورد تایید تمامی اهل اسلام است به خوبی نشان می دهد که چگونه تمامی قرآن با تمامی جرئیات آن در نزد بزرگان اسلام و خصوصا وصی عالیقدر رسول خدا یعنی حضرت علی علیه السلام محفوظ بوده و چگونه کاتبان بسیار این آیات را مکتوب می نمودند و....، پس در این آیه عظیمه یعنی ایه شریفه 35، ذات اقدس احدیت جل جلاله از غاصبان حقوق اهل اسلام که مصداق تام و اتم آن معاویه بن ابی سفیان بوده است اینگونه خبر داده و جایگاه انان را اینگونه شرح داده است:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت
ص: 159
معاویه و خلیفه سوم را در مصداق این آیه عظیمه خود به احبار و رهبانان دینیهود و نصاری تشبیه فرموده است که اموال خلایق را به باطل خورده و آن را صرف ستیزه گری با دین خدا یعنی استقرار ولایت نموده وبا امر خدای تعالی ستیزه گری می نمایند و سپس با قرار گرفتن حرف (و) در پیش روی الذین، مصداق آن جماعت منطبق با این شرایط را در امت اسلام معرفی می فرماید یعنی و آن کسان دیگر یعنی گروه سومی که گنجینه های طلا و نقره را ایجاد نموده و آن را در راه خدا انفاق نمی نمایند و به تبع سیاق ابتدای آیه آن را به باطل خورده و از راه خدا جلوگیری می نمایند یعنی بر ضد اوامر خدا در واگذاری امر رهبری امت اسلام به فرد معصوم که به آن امر شده یعنی به امیرالمومنین علی علیه السلام عمل کرده اند پس ذات اقدس احدیت در این فراز به افراد مشمول این آیه در امت اسلام بشارت دوزخ داده است ولی ملاحظه می شود که چگونه معاویه ملعون و عثمان بن عفان دست ناپاک خود را در خون پاک کسی فرو بردند که رسول خدا در حق او فرمود:(که زمین در بر نگرفت و آسمان سایه نینداخت بر کسی که راستگوتر از اباذر باشد) و آنگونه او را در بدترین و غیرانسانی ترین شرایط شکنجه و شهید نمودند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در ادامه آیه از عذاب انان در دوزخ الهی خبر می دهد پس در آیه عظیمه 37، ذات اقدس احدیت جل جلاله از حرمت و عظمت محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم خبر داده و از دین قیم خود خبر می دهد:( إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ ۚ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ )، پس تو ای عاقل داناو خردمند آگاه باش بر تاویل این فراز از مضمون کلام معصوم علیه السلام به جناب جابر که مقصود ذات
ص: 160
اقدس احدیت جل جلاله از (سنه) وجود اقدس رسول خدا است و از ماههای دوازده گانه پس آانها وجود اقدس و مطهر و معصوم دوازده امام یعنی امیرالمومنین علی علیه السلام تا ....، فرزند امام حسن عسکری یعنی حضرت مهدی (علیهم السلام و عجل فرجهم) هستند که حجت های خدا در میان خلق او و امنای او بر وحی و علم او هستند و آن چهار ماه حرام که دین قیم هستند چهار نفرند که با یک اسم پا به عرصه وجود می گذارند یعنی حضرت علی علیه السلام و حضرت علی بن الحسین و حضرت علی بن موسی و حضرت علی بن محمد است که دین قیم به رسمیت شناختن این امامان است و مقصود از (فلاتظلموا فیهم انفسکم) که خداوند فرموده است اینست که به همه آنها ایمان بیاورید تا هدایت شوید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در فراز پایانی آیه عظیمه 38 این سوره مبارکه که چگونه حکم می فرماید حضرت حق جل جلاله به کسانی که در حرام و حلال وی دخالت نموده و حلال می نمایند آنچه را ذات اقدس بی همتا و حکیم او را حرام فرموده است و آنها از کسانی هستند که ذات اقدس او از کافرین محسوب نموده و از هدایت خود آنها را محروم فرموده یعنی کسانی که به سوی دوزخ جاوید روانه هستند و مصداق تام و اتم این گروه ستمگر همانا دشمنان و ستیزه گران با آل محمد هستند همان کسانی که حلال نمودند به انواع توجیهات شیطانی، قتل و شکنجه و عذاب آل محمد و شیعیان و پیروان آنها را در طول تاریخ:( إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ ۖ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ ۚ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ)، آری و ایشان کسانی هستند که در طول تاریخ اراده نموده بودند تا نور خداوند را به دهن های خود یعنی به اعمال حقارت بار و ناچیز خودخاموش نمایند
ص: 161
و حال آنکه ذات اقدس احدیت جل جلاله به شرح آیه عظیمه 33 این سوره مبارکه، بهاراده خود تابش نور شریعت جادوانی خود را به پهنه گیتی درخشان خواهد فرمود و آن زمان نخواهد رسید مگر در وقت ظهور پر جلالت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یعنی در زمان ظهور آخرین معصوم و آخرین وعده داده شده انبیاء و اوصیاء در ارثیت دادن زمین به صالحین و برکنده شدن نهال شرک و کفر و ظلم از جهان یعنی پرشدن جهان از عدل و عدالت الهی بعد از آنکه از ظلم و جور و عدوان لبریز شده باشد پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به این آیه عظیمه:( يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ )، پس در بر می گیرد دو واژه (کافرون) و (مشرکون)، بر ناسپاسان امت و اهل کتاب و نیز در بر می گیرد این دو واژه بر ستیزه گران از امت و اهل کتاب به شرحی که بر معانی کفر و شرک آورده ایم، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در آیات عظیمه 39 به بعد این آیه شریفه، خطاب ذات اقدس احدیت جل جلاله بر کافران و منافقین است که در صدد شکست رسول خدا و آزار آن حضرت و در راستای ترور شخصیت آن حضرت عمل می نمودند تا جایی که ذات اقدس احدیت وعده دوزخ الهی را به آنها داد یعنی به گروه معاند الذین فی قلوبهم مرض و شفاعت رسول خدا را نیز در خصوص آنها رد فرمود یعنی آن گروه خاص و محدود در دنیا در شاکله دوزخ و در مدار جهنم افتاده و مثال آنان مانند تمامی خلایق نشده و اینگونه در حسابرسی اعمال از خلایق جهان مستثنی شدند، (لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّىٰ جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَارِهُونَ وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَلَا تَفْتِنِّي ۚ أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا ۗ
ص: 162
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ ...، قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ ۖ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا ۖ فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَقُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ ۖ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا ۖ فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ ۖ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ )، پس در این فراز علت عدم قبولی اعمال آنها از جمله انفاق و نماز و....، بیان می شود یعنی بواسطه دشمنی آنان با خدا و رسول:( وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَىٰ وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ )، پس در این فراز بعدی عذاب استدراج بر آنها یادآوری می شود:( فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ )،....، پس برای شناسایی این کافران ناسپاس عنود یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه می فرماید:( وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ ) ....، (وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ۚ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ)، و در خصوص اندیشه های اصلی این اهانت ها و توهین ها در اطراف رسول خدا یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه می فرماید:( وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ) پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که این خطاب ذات اقدس احدیت در خصوص وعده دوزخ الهی به کسانی است که آزار نمودند وجود اقدس و مطهر رسول خدا را یعنی این ستمگری آنها هرگز محدود به زمان حیات آن حضرت نیست زیرا رسول خدا بعد از ممات جسم خود نیز از حیات دنیوی آگاه است و اعمال امت بر او عرضه می شود و لعن و یا دعا می فرماید و البته بدیهی است که حتی اگر رسول خدا لعن و دعا نیز نفرماید، ذات اقدس احدیت در برابر آزار آن حضرت ورود به دوزخ را حکم می فرماید یعنی بر کسانی که بر آن حضرت آزار و اذیت و ستم نمایند دوزخ ابدی حتمی خواهد بود پس چگونه گروهی شقی فکر می کنند که
ص: 163
شاید نجات یابند قاتلان اهلبیت عصمت و طهارت و از شفاعت رسول خدا بهره مند شوند و نیز کسانی که باطرفداری و دوستی از آن ظالمان و ستم گران در خون آل محمد شریکند و در طول تاریخ نیز دوستان و محبان آل الله را قتل عام و شکنجه و نابود کرده اند، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه بعدی یعنی آیه شریفه 65:( أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ۚ ذَٰلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام ذات اقدس احدیت در واژه (یحادد الله و رسوله)، که شخص مشمول را سزاوار دوزخ جاویدان می نماید و با توجه به سیاق آیات قبل که ذات اقدس احدیت در سرزنش کسانی کلام خود را مذکور نموده که اعمال آنها در راستای دشمنی با رسول خدا بوده است آنها کسانی هستند که ذات اقدس در کتاب خود آنها را گروه الذین فی قلوبهم مرض معرفی فرموده که با اعانت گروه مرجفه یعنی دلقکان به آزار و اذیت و ترور شخصیت رسول خدا و علی مرتضی می پرداختند و نحوه عمل آنها در گونه ها مختلف تجلی می یافت یعنی از طریق وارونه نمودن حلال و حرام، یا فرار از جهاد، با فتنه جویی بر علیه رسول خدا، با مجادله با رسول خدا، با انفاق فاسقانه و ریاکاری، با عیب جویی در توزیع صدقات رسول خدا، تلاش در استهزاء و تحقیر رسول خدا و......، و در این راستا مردم عادی را فریب داده و با خود همراه می نمودند پس ذات اقدس احدیت جل جلاله هشدارهای خود را به زبان رسول گرامی خود ابلاغ فرمود تا بین فریب خوردگان و منافقین حرفه ای و رهبران آنها یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه فاصله برقرار شده و نجات یابند پس این روند و این حکم در طول تاریخ نیز برای کسانی که به اعمال ستمگران راضی هستند نافذ و جاری است، پس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 67 در رابطه با پاسخ این اشقیاء در برابر مواخذه خداوند و اهل ایمان می
ص: 164
فرماید:( وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ ۚ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ ) و سپسذات اقدس احدیت بزرگی جنایت آنان را یادآوری و آنها را مخاطب ساخته و می فرماید:( لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ ۚ إِنْ نَعْفُ عَنْ طَائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ)، پس با این مضمون یعنی عذرخواهی ثمر ندارد زیرا شما دشمنی کنندگان، کافر و ناسپاس شدید بعد از ایمان خود بنابراین اگر بخواهیم (فریب خوردگان شما را) عفو نمائیم یعنی گروهی از شما را پس قطعا عذاب خواهیم کرد آن گروه اصلی یعنی رهبران منافقین و مرجفه و منافقین حرفه ای را زیرا آنها عالمانه و آگاهانه و با سوء نیت، دشمنی و ستیزه گری با خدا و رسول او و بر ضد وصی او علی بن ابی طالب عمل نمودند و این فراز آخر یعنی دشمنی با حضرت علی علیه السلام اصلی ترین هدف و مقصود آنها بوده و تمامی دشمنی های دیگر با این نیت صورت می گرفت زیرا تمامی قصد و هدف ومنظور آنها کسب ریاست و قدرت در رهبری امت اسلام بعد از رسول خدا بوده است، پس خداوند فریب خوردگان را وعده احتمال آمرزش ولی مجرمین از ستیزه گران را به دوزخ ابدی بشارت می فرماید، پس ذات اقدس احدیت در ادامه موضوع حضور زنان منافق را در این گروه اعلام می فرماید که رهبری آنها در طول تاریخ با کسانی است که برای ریاست پدران خود در تلاش و تکاپو بوده و امت اسلام را در فتنه های خود در دریای خون شناور نموده اند،....، پس ذات اقدس احدیت در این فراز آنان را نیز به همراه دیگر منافقین به دوزخ ابدی بشارت می دهد و این موضوع بیانگر آن است که گروهی تصور ننمایند که زنان ناقص العقل و ضعیف و نادان و....، هستند بلکه آگاه باشند که در طول تاریخ این جمعیت کسانی بودند که با فتنه انگیزی های خود بشریت را به نابودی کشیده و حتی اسلام و قرآن و شریعت را تا مرز نابودی پیش برده و از خون مقدسین اهل ایمان دریاهای مواج پدید آورده و آثار
ص: 165
این فتنه ها در طول تاریخ مانند کابوسی دهشتناک علی الدوام بر امت ها و خصوصا بر امت اسلام سایه افکنگردید:( الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ ۚ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ ۗ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ هِيَ حَسْبُهُمْ ۚ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چگونه ذات اقدس احدیت در برابر شرارت و شقاوت و تبهکاری و مجرمیت این جرثومه های فساد که جهانی را با دشمنی خود با رسول خدا به فساد و تباهی کشیده اند آنها را از رحمت خود دور فرموده و عذاب ابدی دوزخ خود را بر آنها واقع می فرماید و در آیه عظیمه بعدی یعنی آیه شریفه 71 بعد از آنکه ذات اقدس احدیت موضوع تمتع انان از این شرارت و بهره گیری از این شقاوت های انان را متذکر می شوند با صراحت اعلام می دارند که آنها نیز مانند فتنه گران امت های پیامبران قبل به حبط اعمال در دنیا و عذاب آخرت مبتلا و آنان در واقع از خاسران عالم هستند:( كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ....، أُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ)، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات بعد ضمن تشویق اهل ایمان به انجام عمل صالح و دوری از اعمال بد و....، به آنان وعده بهشت جاوید را عطا می فرماید و به رسول گرامی خود امر می فرماید تا با کافران و منافقین جهاد فرماید و از این فراز معلوم می شود که آنان تصمیم گرفته بودند تا در حیات رسول خدا برای تصاحب قدرت امت اسلام پیشدستی نمایند که از جمله اعمال آنان ترور های فیزیکی رسول خدا مانند جریان عقبه و ترورهای شخصیتی در فرازهای مختلف دیگر بود تا مانع از نصب مولاناالمظلوم علی علیه السلام به عنوان جانشین پیامبر بر امت اسلامی شوند پس ذات اقدس الهی امر می فرماید به جهاد با آنان تا به سرجای خود بنشینند و تا امر ذات اقدس الهی در ابلاغ ولایت مولاناالمظلوم علی
ص: 166
علیه السلام در رهبری امت اسلام که برابر بوده است با انجام رسالت رسول گرامی صورت پذیرد همان واقعهکه اگر انجام نمی شد مانند آن بود که رسالت صورت نمی پذیرفت یعنی واقعه عظیم غدیر خم که شرح کامل آن را قهرمان اسلام یعنی حضرت علامه امینی رحمه الله علیه در 11 جلد عربی به رشته تحریر در اورد و این کلب آستان او، به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها به نگارش خلاصه 22 جلد ترجمه فارسی آن در یک جلد، با عنوان (حیات جاویدان)، موفق گردید پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه این اشقیاء اهل دوزخ با امر خدای تعالی به غلاف دیگری در اعماق فرو رفتند یعنی به توجیه و تاویل اعمال شیطانی خود پرداختند مانند آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 67 مذکور فرمود (وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ ۚ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ)، و یا این فراز از آیه عظیمه 76:( يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ ...)، و توجه نماید مخاطب ارجمند که قانون ذات اقدس الهی در دعوت انبیاء معظم او و از جمله حضرت خاتم الانبیاء حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم در جدا شدن از روی اختیار اهل ایمان و اهل کفر است و نیز جداسازی منافقین فریب خورده از منافقین شقی و حرفه ای تا هر کدام بر اساس اختیار خود شایسته بهشت و جهنم شوند و لذا منافقین حرفه ای و از جمله گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه که قصد نابودی اسلام و قرآن را داشتند در برابر دستور ذات اقدس احدیت جل جلاله مجبور به تعویض غلاف خود از حالت تهاجمی به ریاکاری شدند و از در دلقک بازی و قسم و سوگند برای توجیه اعمال خود بر آمدند و اینگونه حکم الهی در تعیین جانشینی و نصب خلافت بلافصل مولانا امیر المومنین علی بی ابی طالب جاری گردید و اینگونه توطئه آنان در پیشدستی کردن در تصاحب قدرت بعد از
ص: 167
رسول خدا با شکست مواجه گردید ولی با این وجود به راههای مختلف دیگر بیش از پیش در لاک نفاق خودفرو رفتند و با برملا شدن ماهیت آنان، جمعیت فریب خورده قادر بودند تا با انتخاب راه صحیح مسیر خود را از آنان جدا نمایند و لذا ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 67 و 76 این حقیقت را اینگونه بیان می فرماید:(و اگر از آنها سوال کنی می گویند که ما شوخی و بازی می کردیم پس بگو آیا به خدا و آیات او و رسول او استهزاء می کنید) و یا در آیه عظیمه 76:(سوگند می خورند به خدا که ما نگفتیم و در حالی که قطعا گفتند کلمه کفر را و کافر شدند بعد اسلام خودو تلاش کردند به آنچه نرسیدند و کینه نورزیدند مگر آنکه بی نیاز نمود ایشان را خدا و رسول او از فضل خود پس اگر توبه کنند برای انها بهتر است و اگر برگردند (به شرارت خود)، پس عذاب خواهد نمود آنها را عذابی دردناک در دنیا و آخرت و ما لهم فی الارض من ولی ولا نصیر و مقصود ذات اقدس احدیت از عذاب دردناک در دنیا برای این رهبران کفر و عناد یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و....، عذاب و کیفر ایام معجزه رجعت است که به امر ذات اقدس احدیت این جرثومه های فساد و تباهی زنده شده و به دست و بازوی توانای خداوند یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف معذب به عذاب دنیایی گردیده و سپس به سوی دوزخ روانه خواهند شد و این کلام از اعظم معجزات کتاب خداست و ما شرح آن را در مجموعه شریف نورالانوار خود از کتب عهدین اثبات نموده و یقینی بودن آن را بر اساس کلام انبیاء عظام اثبات نموده ایم، و تو ای عاقل دانا و خردمند بر مفاد آیه عظیمه ای که ذات اقدس احدیت در خصوص افراد خاص گروه الذین فی قلوبهم مرض و رهبران مرجفه بیان فرموده و دوزخ را جایگاه ایشان قرار داده یعنی به شرح (کل یعمل علی شاکله) توجه نما و اینکه وفق کلام مولای مظلوم ما علی علیه السلام مقصود ذات اقدس احدیت از لقاء در این فراز از آیه شریفه، دیدن نیست
ص: 168
بلکه بعثت است پس توجه نماید مخاطب ارجمند به شرح آیه عظیمه 79 این سوره مبارکه یعنی توبه:(فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ )، یعنی به شرحی که مضمون آن اینست و امام معصوم می فرماید(پس هنگامی که با رسول خدا مخالفت شد و سخن او کنار گذاشته شد و دستور او در مورد آنان (یعنی اهلبیت عصمت و طهارت) مورد نافرمانی قرار گرفت (یعنی عداوت خود را ظاهر نمودند) و در کار خود تکروی کردند و حق آنان را انکار کردند و میراث آنها را دریغ نمودند و از روی نابکاری و حسادت و ستمگری و دشمنی علیه آنها همدست شدند (و گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه از مرحله شکل گیری در این زمان به صورت هیولایی وحشتناک درآمد)، در نتیجه آنچه خداوند گرفتاری و عذاب دردناک را که به آنان وعده فرموده بود محقق ساخت و نیز ابتلای آنان را به کوری در شناخت راه راست پیش انداخت و نیز اختلاف در احکام و خواسته ها و پراکندگی نظرات و کورکورانه قدم برداشتن در بیراهه را در دین برای انها جلو انداخت و برای آنها عذاب دردناک را برای قیامت را آماده فرمود و ما دیده ایم که خداوند عزوجل در کتاب محکم
خود از آنچه که گروهی از بندگان را به وسیله آن کیفر داده یاد کرده است آنجا می فرماید (فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ )، فجعل النفاق الذی اعقبهموه عقوبه و مجازاه علی اخلافهم الوعد و سما هم منافقین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به ادامه آیات عظیمه این سوره مبارکه در خصوص صدور حکم دوزخی بودن این جماعت خاص یعنی گروه خاص الذین فی قلوبهم مرض و رهبران مرجفه در آیات 80 به بعد این سوره مبارکه:( أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ )،و سپس ایشان یعنی این توطئه گران نجواگر بر ضد مولای ما امیرالمومنین را که به مدار شاکله عناد و
ص: 169
ستمگری بر علیه آن حضرت وارد و حکم دوزخی بودن آنها در دنیا صادر گردیده است را به رسول معظم خود اینگونه معرفی می فرماید:( الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ۙ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ)، پس در ادامه ذات اقدس احدیت از حکم دوزخی بودن این گروه خاص در دنیا خبر داده و نیز خبر داده است که به هیچ وجه شفاعت عظیم رسول خدا در خصوص این گروه خاص مورد توجه خداوند متعال قرار نگرفته و آنها اهل دوزخ هستند و هرگز از بخشایش خداوند بهره مند نمی گردند:( اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ )، پس توجه نما که چگونه بعد از این امر خداوند به رسول خدا، آن حضرت طلب استغفار نمی نماید برای این اشقیا زیرا در این صورت مرتکب ترک اولی شده و مورد مواخذه خداوند قرار می گرفت همانگونه که حضرت نوح در خصوص شناخت فرزندش مورد مواخذه قرار گرفت، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله کلام عظیم خود را به سوی فریب خوردگان از پیروان این جرثومه های فساد و تباهی می برد و به انها هشدار می دهد و سپس امر می فرماید به رسول معظم خود و در ادامه حکم صادره برای آن اشقیا در آیه عظیمه 86 و 87 :( وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِهِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ )،و در ادامه ذات اقدس احدیت به عذاب آنها در دنیا قبل از عذاب انها در آخرت یعنی به ایام رجعت اشاره فرموده بدینگونه محرز می گردد که کثرت اموال و اولاد و....، انها در واقع مرحله ای از عذاب استدراج بوده است:( وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ)، و توجه نماید مخاطب ارجمند که چگونه بعضی شرح این آیات را به سوی عبدالله بن ابی سلول می برند و در حالی که
ص: 170
روایات اهل اسلام شهادت می دهد که منافقین مخاطب این آیه، بعد از رسول خدا در بین امت حاضر بودهاند و جناب حذیفه را (صاحب سر) این راز پنهان می دانسته اند، و این نیز خبر غیبی این فراز از آیات قرآن عظیم است که به نوعی در واقع خبر از شهادت وجود مطهر رسول خدا قبل از دوزخ رفتن این گروه خاص است زیرا اگر انها قبل از رسول خدا از دنیا می رفتند رسول خدا حق نداشت به امر ذات اقدس احدیت بر آنها نماز بخواند و طلب مغفرت نماید پس انها زنده بودند بعد از شهادت رسول خدا و عمل نموددن آنچه را که به آن عمل نمودند و ظاهر شد حکمت ذات اقدس الهی در اعلام علت دوزخی بودن آنها ....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله به تعریف و اظهار خشنودی از اهل ایمان پرداخته و در آیات عظیمه 92 به بعد هشدار خود را به پیروان فریب خورده این گروه خاص که طالب شکست اسلام و قرآن بودند و در واقع هم پیمانان این گروه خاص . در انتظار صدمه خوردن اهل اسلام و تصاحب قدرت بودند ابلاغ می فرماید:( وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ )، پس در ادامه ذات اقدس احدیت با بیان صفات اهل ایمان و تشویق فریب خوردگان به رهایی کانون های نفاق ....، از طریق اجرای اوامر خدا و رسول، پی در پی آیات خود را در حکم دوزخی بودن این اشقیا اعلام و به طرفداران فریب خورده هشدار داده می شود به گونه ای که در آیات 97 و فراز پایانی 95 می فرماید:( يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ ۚ قُلْ لَا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ ۚ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ )، پس در این فراز اسراری از اسرار عظیم الهی آشکار می شود و آن احاطه و دیدار باطن عالم توسط رسول خدا است و البته این علم تسری می یابد به همه معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم به جهت ارث در رهبری امت اسلام و قرآن
ص: 171
چنانچه در آیات دیگر متناظر ثابت می گردد یعنی آیه عظیمه 107 همین سوره مبارکه که ذات اقدس احدیت می فرماید:( وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند از این دو فراز اثبات می گردد مقام علم لدنی رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و مقام عصمت آنها که مقدمه اعطای این علم است یعنی همان علم که داشتن آن اثبات کننده هزاران اوصاف مخصوص معصومین و برگزیدگان حضرت حق جل جلاله است یعنی پیامبران و اوصیاء معصوم آنان و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما در آیه عظیمه 97 که چگونه ذات اقدس احدیت از دشمنان رسول خدا به عنوان پلیدی و رجس نام می برد و وعده دوزخ ابدی خود را به آنان می دهد و آنها در دو قالب جلوه گری نمودند اول مخالفان در ظاهر و دوم مخالفان موافق نما که در سفر و حضر حاضر بوده و بر ضد آن حضرت و بر ضد وصی عالیقدر او عمل و توطئه می نمودند تا در نهایت انجام دادند آنچه را انجام دادند، (سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ ۖ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ ۖ إِنَّهُمْ رِجْسٌ ۖ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ ۖ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ )، پس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 103 پرده و نقاب را از روی چهره کثیف مخالفان و ستیزه گران گروه مقابل و گروه پنهان در میان اهل ایمان یعنی در برابر رسول خدا را بر می دارد یعنی از روی گروه الذین فی قلوبهم مرض و رهبران مرجفه که در داخل و خارج مدینه بر علیه آن حضرت توطئه نموده و به عمل آوردند آنچه را به عمل اوردند ولی ذات اقدس احدیت وعده عذاب دنیایی
ص: 172
و اخروی آنها ار بازهم در این آیه عظیمه اعلام می فرماید و مقصود حضرت حق جل جلاله از عذاب دنیوی همانا کیفر این اشقیا در زمان و ایام معجزه رجعت است که بایستی زنده شده و کیفر خوار کننده حضرت حق جل جلاله را چشیده و اینگونه وعده خداوند عملی شده و سپس به سوی دوزخ روانه شوند:( وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ ۖ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ۖ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ ۖ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ۚ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ )، پس این اشقیا نسیتند مگر گروه الذین فی قلوبهم مرض و رهبران مرجفه و پیروان آنها در طول تاریخ مانند معاویه و سگ توله او یزید و همه کسانی که در طول تاریخ مانند آنان با پیامبران و اوصیاء آنها به ستیزه گری پرداختند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 115 این سوره مبارکه یعنی سوره توبه می فرماید:( مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ذات اقدس احدیت جل جلاله در این آیه عظیمه به این نکته اشاره فرموده است که رسول خدا و کسانی که ایمان آورده اند حق ندارند طلب استغفار نمایند برای مشرکین هرچند از نزدیکان آنها باشند و شرط آن را قرار داده است (من بعد ما تبین لهم انهم اصحاب الجحیم)، پس معلوم می شود که ذات اقدس احدیت گروهی از اهل دوزخ را که مشرک بودند یعنی ستیزه گر با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بوده اند را به رسول خدا و امامان معصوم معرفی فرموده یعنی همین گروه الذین فی قلوبهم مرض و رهبران مرجفه و باز معلوم می شود که این جماعت از نزدیکان رسول خدا هم بوده اند پس این علم اختصاص ندارد مگر به معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا
ص: 173
بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر مفاد آیه عظیمه 121 و مانند آن درقرآن کریم که در آنها ذات اقدس احدیت امر نمی فرماید اهل ایمان را به پیروی و تبعیت از غیر معصوم و غیر از رسول و غیر از وصی که معصوم هستند زیرا خداوند عالم است که چه کسی را صاحب رسالت خود فرماید یعنی که ذات اقدس او، ذوات معصومین را هادی و رهبر آنان قرار می دهد و لذا ترک اولی که خدشه ای در هدایت خلایق پدید نمی آورد را وسیله عذاب آنها قرار می دهد و نور آنها را خلق فرموده و سپس در اصلاب و ارحام مطهره قرار می دهد و آنها را حفظ فرموده و در میان حوادث و دگرگونی ها حفظ فرموده و به جهان متولد می فرماید و حافظ و نگهبان آنان است تا ادای رسالت و وصایت نمایند و لذا اینگونه است که ظهور موسی و عیسی و حضرت محمد به توسط انبیاء سلف بشارت داده می شود و ایمان به آنها شرط ورود به بهشت جاویدان است پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 121 که گواه عصمت و گواه علم و گواه عظمت رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ )، پس آگاه باش که این اوامر و امثال آن مانند (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم)و یا (ان الله و ملائکه یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلو علیه و سلموا تسلیما) و یا (قل لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی) و ....، اوامر ابدی هستند و به همین دلیل همگی آنها شهادت های خداوند بر عصمت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است زیرا ذات اقدس احدیت امر نمی فرماید به پیروی و داشتن محبت به دشمنان خود مانند مشرکین، ظالمین، فاسقین و....، پس این دستورات ابدی است و به همین دلیل تا ابدالآباد معصوم هستند از هر عیب و نقص که منافی باشد با شئون انسانی و الهی آنان و مبرا هستند از هر زشتی و گژی و پستی، اللهم صل علی
ص: 174
محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا وخردمند توجهنما در آیات عظیمه 126 به بعد سوره مبارکه توبه به آنچه ذات اقدس احدیت در خصوص فتنه انگیزی گروه شقی و معاند (الذین فی قلویهم مرض)، بیان می فرماید همان گروه که به تعبیر معصوم در آیه عظیمه 103 همین سوره مبارکه، اهل ایمان بایستی آنها را شناخته و از آنها برائت و بیزاری بجویند، ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات مذکور بیان می فرماید که چگونه این گروه تبهکار و مجرم در طول سال یک یا دوبار آزموده می شوند ولی نه توبه کرده و نه پند می گیرند و این امر بیانگر آن است که چگونه در طول سال تمامی هم و غم و تلاشهای جنون آمیز آنها معطوف فتنه گری و نجوی و برنامه ریزی بر علیه رسول خدا و وصی عالیقدر او و خاندان عصمت و طهارت بوده است تا راهها تصاحب قدرت بر امت را بر خود هموار نمایند و البته در نهایت به این امر موفق شدند ولی بهای عظیمی برای آن پرداخت نمودند، یعنی در ازای ورود خود به دوزخ جاودانی:( وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَٰذِهِ إِيمَانًا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَىٰ رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ)، پس در این فراز کلمه ماتوا شرح مدار شاکله است در حالی که آنها زنده هستند اطلاق موت و مرگ بر آنها داده می شود یعنی تا زنده باشند همین مسیر را می روند یعنی بر این ضدیت مرده اند در حالی که در قبل و بعد آیات عظیمه در خصوص این جماعت کلام ذات حق جل جلاله به زمان حال بر می گردد و این از اعظم عجایب و معجزات قرآن کریم در خصوص این گروه خاص یعنی واردین به مدار شاکله دوزخ است (أَوَلَا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَلَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز از شرح آیات عظیمه سوره مبارکه توبه آگاه شدی پس به سوره مبارکه بعدی یعنی یونس می رسیم
ص: 175
که ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 3 آن می فرماید:( أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۗ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌأَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۗ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ )، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از کافرون ناسپاسان است که هم اطلاق به غیرمسلمان مشرک می شود مانند ابوسفیان و ابوجهل و....، و هم از مسلمانان ظاهرا مسلمان یعنی منافقین خصوصا از اعضاء و رهبران گروه الذین فی قلوبهم مرض و قول اولی در غار و دومی در ظاهر شدن رسول خدا به اولی و نهی ثانی به او در دوری از سحر بنی هاشم و....، که همگی اعتقاد غیر قابل شک در ساحر بودن العیاذ بالله رسول خدا داشته اند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به وعده خداوند به خلایق عالم به دادن پاداش و کیفر به اهل ایمان و اهل کفر که در دنیا که مزرعه عمر انها بوده است با اسباب زراعت عقل خود چه کاشته اند پس اگر ایمان و عمل صالح داشته باشند پس بهشت درو می کنند و اگر ستیزه گری و کفر و ظلم کاشته باشند پس نصیبی جر دوزخ جاوید ندارند یعنی به شرحی که ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 5 و مانند آن فرموده است:( إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ ۚ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ )، پس در ادامه توجه نماید مخاطب ارجمند به کلام عظیم ذات اقدس الهی جل جلاله در آیات عظیمه 6 به بعد این سوره مبارکه و توجه نماید که چگونه حضرت باری تعالی خلقت خورشید و ماه و مدار گردش آنان و حساب و سال و رفت و آمد شبانه روز و تمامی آنچه در پهنه هستی لایتناهی وجود دارد را از آیات خود معرفی فرموده و کسانی که از این آیات غافلند و راضی به حیات دنیا شده و ان را هدف قرار داده و بدینگونه فهم آیات الهی را در راستای معرفت الله
ص: 176
تکذیب می نمایند را به دوزخ جاودانی بشارت داده است و نیز توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که مقصودذات اقدس الهی جل جلاله از این آیات عظیمه و مانند ان، از خورشید نور جمال حضرت محمد است و از ماه مقصود جمال بی همتای وصی عالیقدر او حضرت علی علیه السلام است و این کلام مولای مظلوم ما در پاسخ سوال کننده در میان اقسام نور در کتاب خداست که می فرماید:(یک قسم از نور، قرآن است، نوع دیگر نور روشنی مومن است ....، نور در مواردی از تورات و انجیل و قرآن است و نور در موارد دیگر حجت الهی بر بندگان است که همان رهبر معصوم است یعنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم) و همگی این موارد خصوصا وجود مقدس و مطهر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم از اعظم آیات الهی است که کفر و ناسپاسی و ستیزه گری و تکذیب این آیات الهی شخص تکذیب کننده و ستیزه کننده را سزاوار غضب و دوزخ ابدی خداوند می فرماید همان دوزخ که آتش آن از غضب خداوند جبار شعله ور است همان دوزخ که ستمگر با دیدن آن آرزو می نماید که ای کاش خدا او را خلق نمی کرد:(
هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَإِنَّ فِي اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَأُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ )،پس در ادامه ذات اقدس احدیت در آیه 14 و 18 ، از این ناسپاسان و کافران به آیات الهی یعنی انبیاء الهی و معجزات ایشان و ...، به عنوان مجرمین یاد فرموده و به ایشان وعده عذاب دوزخ را بشارت داده است و این سنت و قانون و حکم ذات اقدس الهی برای تمامی خلایق است یعنی همان کسانی که نیکی را ترک کرده و بدی را امام خود قرار می دهند:( وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا ۙ
ص: 177
وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ) و در پاسخ به منکران قرآنکریم یعنی به شرح آیه 16:( وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ ۙ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ ۚ )، و مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از این فراز پاسخ است به دشمنان وصی رسول خدا یعنی به دشمنان مولاناالمظلوم علی علیه السلام زیرا نزول آیات الهی پی در پی بیان کننده عظمت و رفعت مقام و منزلت مولاناالمظلوم علی علیه السلام بوده و این حقیقت با اراده این اشقیا در تصاحب قدرت بعد از رسول خدا و ریاست بر امت اسلام منافات داشته است و لذا از رسول خدا قرآنی را طلب نمودند که متضمن فضایل مولاناالمظلوم علی علیه السلام نباشد در حالی که ذات اقدس احدیت آیتی عظیم تر از وجود شریف و اقدس او خلق نفرموده است و لذا هرجای قرآن کذبوا به آیات الله وارد شده است مقصود ذات اقدس احدیت تکذیب اوصیاء معصوم انبیاء عظام بوده است که در عصر رسول خدا راجع است به آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و در این فراز یعنی آیه عظیمه 8:(عن آیاتنا غافلون)، مراد از آیات وجود پاک و مطهر و منزه و معصوم امیرالمومنین و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است، همانگونه که انطباق دارد مفهوم و شرح آیه عظیمه (سیریکم آیاته فتعرفونها) در سوره نمل آیه 93، که مراد از آن نمایاندن این آیات و شناخت دشمنان یعنی شناخت عظمت آنان، که راجع است به ایام معجزه رجعت که برای تعذیب دنیایی این اعداء الله و این دشمنان کینه توز آنان، ایشان را می شناسند و مانند آن در خضوع اعناق در آیه عظیمه 4 در سوره مبارکه شعرا و نیز در آیه عظیمه (و ما یجحد بایاتنا الا الکافرون) در سوره مبارکه عنکبوت آیه شریفه 47، که انکار و ستیزه گری با امیرالمومنین و امامان معصوم نمی نمایند مگر کافران یعنی ناسپاسان به هدایت حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم و رد این فراز در تبدیل کتاب خدا مقصود
ص: 178
کلام خدا دشمنان علی علیه السلام به رسول خدا یعنی بدل کن علی علیه السلام را یعنی قرآنی را بیاور که در آن فضایل علی علیه السلام نباشد مانند قول ذات اقدس احدیت جل جلاله در بزرگداشت مولانالاالمظلوم علی علیه السلام در ام الکتاب یعنی سوره حمد که مقصود راه روشن و امن، راه وصی رسول خدا است یعنی صراط مستقیم که راجع است به (و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم) یعنی آیه 4 سوره مبارکه زخرف، پس چون بر این فراز ها آگاه شدی پس توجه نما به پاسخ ذات اقدس احدیت بر این شیاطین انسی و دشمنان ولی الله یعنی دشمنان حضرت علی علیه السلام که چگونه حضرت حق جل جلاله از آنان با عنوان مجرم یاد فرموده و اتهام آنان را تکذیب آیات او عنوان می فرماید همان جرم که از آن بالاتر متصور نیست:( فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۚ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ )، پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 21 به بعد این سوره مبارکه می فرماید:(و یقولون لو لا انزل علیه آیه من ربه ...، اذا لهم مکر فی ایاتنا....)، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 25 به بعد حیات دنیا و نابودی آن را مثال زده و اینگونه شرح می فرماید آیات خود را برای کسانی که تفکر نمایند:( إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ ۚ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ )، پس مقصود ذات اقدس احدیت از حیات دنیا توجه مخاطبان به اشکال ظاهری و باطنی آن است یعنی توان های بالقوه موجود در آن و چون خلقت جاری شود جماعت متفکران گمان می نمایند که آنها قادرند بر هدایت انسانها و رسانیدن آنها به سوی سعادت ابدی و در زمانی که عمل انها موجب بروز قانون خداوند و برگشت اعمال انها به آنها می شود،
ص: 179
و نابود می شوند مانند آنکه وجود نداشته اند و از سیاق آیه بعد یعنی ایه عظیمه 26 معلوم می شود کهمقصود حضرت حق جل جلاله از آیه شریفه قبل هدایت انسانها و دعوت مدعیان خیر و صلاح برای بشریت است که به باطل حکم می نمایند و لذا ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه بعد یعنی آیه شریفه 26 این سوره مبارکه یعنی یونس می فرماید:( وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ )، پس مقصود ذات اقدس احدیت از دارالسلام بهشت جاویدان و سعادت ابدی و رستگاری جاوید است که نیارمند صراط مستقیم است و آن تابعیت اسلام و قرآن و دین تحریف نشدنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است که آخرین شریعت جهانی و پسندیده خداوند است که انحصار دارد در پیروی از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و به عبارتی بهشت در گرو شریعت اسلام و پیروان قرآن و تابعیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است و تابعیت از رسول خدا معنی ندارد مگر با پیروی از اوصیاء معصوم آن حضرت یعنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، پس در این راستا ذات اقدس احدیت پیروان محمد و آل محمد را رستگاران و دشمنان و ستیزه گران آنها را اهل دوزخ جاوید معرفی می فرماید یعنی به شرح آیات عظیمه 26 و 27 این سوره مبارکه:( لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَىٰ وَزِيَادَةٌ ۖ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ ۚ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ ۖ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا ۚ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ )، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند در آنچه ذات اقدس احدیت در این آیات عظیمه می فرماید و توجه نما که چگونه پیروی از حق موجبات پاکی و طهارت انسان را فراهم می آورد همانگونه که اگر شخص از عقل خود تابعیت نموده و دوری نماید از نجاسات ظاهر و باطن
ص: 180
پس وجود او از صحت و سلامت بهره مند می شود و بالعکس کسی که به سوی نجاسات ظاهر و باطن میرود پس وجود او مستحق آتش و جسم او مستحق مرض و بیماری می گردد، یعنی این عقل است که حق انتخاب می دهد تا شخص ظرف وجودی خود را از طیبات پر نماید و وفق مضمون کلام مولای مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام به خیر و سلامت و سعادت برسد و یا ظرف وجود خود را از زشتی و نجاست و...، پر نماید و به بدبختی و بیچارگی برسد پس چون بر این فراز ها اگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که اینگونه اهل دوزخ خود هیزم جهنم می شوند و خود اتش دوزخ را به سوی خود می کشند و اینگونه است که وجود اهل ایمان به واسطه ایمان و اعمال صالح بر دوزخ حرام و مستحق بهشت جاوید می گردند، پس خدایا ترا قسم می دهیم به عزت و جلال و عظمت و کبریایی خودت و همه عزیزان و مقدسان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان را از دوزخ ابدی خود نجات مرحمت فرما و در بهشت جاودانی خود هرچند لیاقت آن را نداریم ساکن بفرمایی تا در آن تا آن زمان که خدایی می فرمایی یعنی تا ابدالآباد به انواع نعمت های بی پایان تو متنعم باشیم آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما در بستر بررسی خود، آن گروه از آیات عظیم الهی را که صراحتا به آنچه ما در نظر داریم یعنی دوزخ جاوید دلالت می نماید را ذکر می نمائیم و به جهت رعایت اختصار از بقیه فرازها گذر می نمادیم زیرا اولا مدار ما بر رعایت اختصار است و ثانیا نه عمر ما کفاف آن را دارد و نه بضاعت قلیل ما و بضاعت ما همین قطره است در برابر اقیانوس بی انتها و بی کرانه علوم عظیم لدنی محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که این قطره هم البته همه از وجود اقدس و نازنین این ذوات مقدسه است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، پس چون بر این
ص: 181
فرازها آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در فرازپایانی آیه عظیمه 36 سوره مبارکه یونس که شهادت می دهد به عصمت رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و اینکه چگونه آنها هدایت می نمایند خلایق را همانگونه که خدا هدایت می نماید یعنی بدون هیچ خطا و اشتباه و....، (قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ ۚ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ ۗ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَىٰ ۖ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ )، پس در این آیه عظیمه ذات اقدس احدیت به مقام عظیم الهی خود در خلقت و معاد اشاره فرموده و در ادامه مشرکین را مورد خطاب قرار داده و می فرماید آیا از آن کسانی که شریک گرفته اید کیست که هدایت می نماید به سوی حق و بگو که خداست که هدایت می نماید به سوی حق یعنی خالق جهان است که هستی را خلق فرموده و پیامبران را برای هدایت خلق مبعوث می فرماید و البته این هدایت از سوی آن ذات باری تعالی از طریق مبعوث نمودن انبیاء معصوم و اوصیاء معصوم آنها صورت می گیرد که در واقع بواسطه مقام عصمت خود پیام خداوند متعال را بدون کم و کاست به بندگان می رسانند زیرا آنان بواسطه هدایت مستقیم ذات اقدس احدیت هادی و رهبر خلایق هستند و هدایت از جانب انان به منزله هدایت از جانب ذات اقدس الهی است که البته این رهبران معصوم شایسته پیروی هستند نه کسانی که هدایت نمی شوند مگر آنکه آنها را هدایت کنند یعنی افراد غیر معصوم حق ندارند برای رهبری امت از سوی خداوند اظهار وجود نمایند، پس مقصود از مشرکین دشمنان رسول خدا و امام معصوم علی بن ابی طالب هستند که ادعای آنها در واقع ادعای رهبری امت اسلام از سوی غیر خدای جهان آفرین است همان خدا که آنها ادعای پرستش او را می نمایند و به همین دلیل استحقاق پیروی از آنها زایل می شود زیرا آنها خالق هستی نیستند و آنها مبعوث
ص: 182
کننده حضرت محمد نیستند بلکه خالق هستی احق است برای پیروی و قهرا رسول خدا و امام معصوم او کههدایت شده از سوی خالق هستی با دارا بودن امتیاز عصمت هستند احق هستند برای پیروی زیرا معصوم و هدایت شده هستند و نیازی به هدایت کسی ندارند زیرا ذات اقدس الهی هدایت گر ایشان است با علم لدنی و عصمت ذاتی و....، زیرا آنها آیات ظاهره الهی هستند و تکذیب و ستیزه گری با آنها موجبات ورود به دوزخ را برای دشمنان آنان فراهم می نماید:( قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ ۚ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ ۗ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَىٰ ۖ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ)، و در ادامه ذات اقدس احدیت از بی بنیانی و سستی نهاد فکری و عقیدتی دشمنان قرآن و ولایت کلام خود را مذکور می فرماید و اثبات می فرماید که آنها از ظن و گمان و احتمال پیروی می کنند در حالی که ظن و گمان هرگر الزام آور و تعیین کننده و راهگشای پیروی نیستند:( وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ )، پس تو ای عاقل دانا وخردمند آگاه باش بر این فراز از این آیه عظیم که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله بندگان خود را از پیروی بر اساس حدس و گمان باز می دارد و امر می فرماید تا از مبانی یقینی به تشخیص صحیح یعنی بدیهیات برسند و ما در کتاب شریف برهان ذوالفقاراول و دوم خود به تشریح حقارت انسان ها در درک حقایق عالم پرداخته و اثبات نموده ایم که چگونه درک و شناخت انسانها متکی بر اساس حواس پنجگانه می باشد و لذا آنچه را که بواسطه این حواس در می یابند هرگز و در واقع تمامی آنچه در جهان هستی وجود دارد نیست بلکه قطره ای در برابر اقیانوس لایتناهی است زیرا چشم فاصله معینی می بیند و گوش فرکانس مشخصی می شنود و ....، پس ذات اقدس الهی جل جلاله اینگونه مهر حقارت را بر پیشانی تمامی بندگان خودکوبیده است تا مغرور نشوند و تکبر نکنند و بلکه
ص: 183
حقارت های خود را و محدودیت های خود را در درک و شناخت اطراف خود بیایند و به عبارتی هر چه رانیافتند مدعی نشوند که وجود ندارد بلکه اقرار نمایند که آنها با این حواس محدود پنجگانه آن را نیافتند پس ذات اقدس احدیت در راستای خلقت حکمت آمیز خود، بندگان خود را به این حواس پنجگانه آراسته نمود تا بر اساس آن به عظمت خلقت و اقرار به وجود صانع و خالق پی ببرند و آگاه باشند که محدودیت حواس پنجگانه آنها موجب است نتواند به تمامی به رمز و راز خلقت پی ببرند پس هرگز به دنبال شناخت شناخت خالق نباشند و همچنین پیروی نمایند از کسانی که او برای هدایت آنها و رستگاری ابدی آنها به سوی آنها مبعوث فرموده است و از زشتی ها بپرهیزند و به نیکویی ها متمایل شوند و از ظلم و ستم بپرهیزند و بذر محبت را در جهان پراکنده کنند، آری دکارت می گوید می اندیشم پس هستم، من دارای حواس محدود پنجگانه هستم تمامی حقایق جهان اطراف خود را نمی توانم با این حواس محدود درک نمایم، من از آثار خلقت و آفرینش انسانها و پرندگان و موجودات و گیاهان و....، پی می برم که خالق حکیم آنها را پدید آورده و از خلقت آنها مقصودی دارد پس به دنبال این معرفت ها به سوی کسانی که مدعی هستند از سوی ذات اقدس احدیت برای مخلوقات او پیام آورده اند توجه می نمایم و این تشخیص صحیح بودن ادعا را بر مبنای معجزه ای از آنها قرار می دهم پس از این فراز پیروی حق و باطل آغاز می شود پس انسان به کسانی که دعوت آنها ریشه در هدایت الهی ندارد نبایستی توجه نماید و به عکس باید توجه خود را به هدایت کسانی معطوف نماید که دعوت آنها ریشه در عنایات و توجهات الهی دارد یعنی به انبیاء الهی و اوصیاء آنان، و لذا ذات اقدس احدیت جل جلاله در این فراز تاکید می نماید که بندگان بایستی از رهبری کسانی بهره مند شوند که هدایت آنها ریشه در هدایت الهی دارد یعنی آب را از سرچشمه فیاض آن به کالبد
ص: 184
خود بریزند و دوری نمایند از کسانی که دعوت آنها ریشه ای در هدایت الهی ندارد بلکه بر اساس ظن وگمان است و هدایت مطروحه آن ریشه در هدایت الهی ندارد پس بنده باید از خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم پیروی نماید نه از کسانی که فکر می کنند رهبری آنها برای هدایت خلایق ارجح است در حالی که هدایت یافته نیستند و بلکه بدون هدایت نه تنها قادر به طی طریق نبوده، بلکه نیازمند ارشاد و راهنمایی دیگران می باشند ولذا در برابر خدا ونمایندگان و فرستادگان او ایستاده و ستیزه گری می نمایند و در ادامه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 38 و 39 به عظمت لایتناهی قرآن اشاره فرموده و معجزه بودن آن را به رخ جهانیان می کشد و این کتاب خداست که هزار و پانصد سال است که نور عظمت آن در جهان پرتو افکن است:( أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ) و در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله حکم محکومیت عقلی آنها را ابلاغ می فرماید یعنی تکذیب حق، در حالی که به حکم عقل نمی بایست اظهار نظر می نمودند در امری که احاطه علمی به آن ندارند و به کنه حقایق آن نرسیده اند و تاویل آن برای آنها آشکار نشده است و و نیز اینگونه عمل نموده اند تکذیب کنندگان پیامبران در امت های قبل یعنی همان کسانی که خداوند انان را در زمره ظالمین مورد خطاب خود قرار داده است:( بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ )، پس مولای ما حضرت صادق علیه السلام در این خصوص می فرمایند خداوند متعال دو آیه از قرآن را به بندگانش اختصاص داده تا آنچه را نمی دانند نگویند و آنچه را که به آن علم ندارند تکذیب نکنند، و توجه نما که از مصادیق این آیه هستند کسانی که معجزات عظیمه ای که واقع نشده است ولی واقع خواهد شد را از روی جهل تکذیب ننمایند مانند وقوع واقعه عظیم
ص: 185
رجعت مقدسین و نزول عیسی مسیح و تعذیب رئوس کفار و معاندین به دست بازوی خداوند و دست اولیاءخاص خداوند متعال و سپس روانه نمودن این اشقیا به سوی دوزخ جاوید و یا تکذیب منزلت مولای ما امیرالمومنین علی بن ابی طالب را از روی عناد و دشمنی نمایند در حالی که به آن حضرت شناخت ندارند پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 43 ، 44 و 45، به رسول معظم خود خطاب می فرماید در خصوص کسانی که تعقل و تفکر ننموده و در امر حقیقت بابی و پیروی از حق تعقل و تفکر نکرده و گوش حقیقت شنو و چشم حقیقت بین خود را بکار نمی گیرند و می فرماید اگر این گروه از راه تعقل و بصیرت خواهی نمی خواهند به سوی شناخت و پیروی از حق بیایند تو قادر نیستی بر اینکه حق را به آنها بشنوانی و یا آنها را به سوی هدایت و رستگاری فرا بخوانی یعنی آنها از عقل خود پیروی نمی کنند بلکه از هوی و هوس پیروی می کنند پس هدایت نمی شوند و لذا ذات اقدس احدیت جل جلاله در ادامه می فرماید به درستی که خداوند کوچکترین ظلمی به مردم نمی کند ولیکن این مردم هستند که به وجود خود ظلم می کنند و در آیه 46، ذات اقدس احدیت جل جلاله به یوم محشر اشاره می فرماید که مانند آن است که درنگ نکردند مگر لحظه ای از روز و...، و سپس می فرماید بدرستی که خاسر و زیانکار شدند تمامی آن کسانی که به لقاء و دیدار خداوند تکذیب کردند و هدایت را از پیامبران نپذیرفتند:( وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ .... قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 47 سوره مبارکه یونس که دلالت دارد به امر بداء و معجزه رجعت و اینکه زمان وقوع آن فقط و فقط در اختیار ذات اقدس الهی است و موثر است در تقدم و تاخر وقوع آن، اعمال بندگان و از جمله استغاثه و دعای شیعیان و اهل ایمان پیرو آل محمد علیهم
ص: 186
السلام و عجل فرجهم که در طول قرون و سالها در معرض بلا و مصایب و قتل عام ها و تجاوزات و تبعیدها وشکنجه ها و قطع نسل ها و حرث ها و....، واقع می شوند و پی در پی ذات اقدس احدیت را به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف استغاثه می نمایند آری خدایا جهان پر از ظلم و جور و عدوان و تبه کاری و....، شده و در انتظار قسط و عدل و دادپروری و کلمه قسط و عدل و دادپروری تو است در انتظار ظهور حضرت مهدی است پس امر ظهور وی را اصلاح و در ظهور وی شتاب فرما آمین آمین آمین یا رب العالمین پس آن آیه عظیمه:( وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا يَفْعَلُونَ)، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله در احوال این ظالمان و ستیزه گران و مشرکین و کافرین معاند یعنی منافقین ستیزه گر یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و پیروان ناصبی آنها در طول تاریخ مانند یزید و معاویه و ....، که همان شجره ملعونه بنی امیه هستند هرچند از نسل امیه نیستند یعنی به اعتقاد نگارنده بنی امیه یا شجره ملعونه در کتاب خدا تمامی آن ستمگرانی هستند که در حق محمد و ال محمد شیعیان و پیروان آنها در طول تاریخ ستم کردند و هر ناصبی در واقع فردی ملعون در شجره بنی امیه است یعنی هارون، مامون، متوکل و....، و تا این زمان همه کسانی به نوعی به راه و روش قاتلان امامان معصوم و ناصبیان کینه توز رفتند بنی امیه هستند و آنها همگی همان کسانی هستند که خداوند به آنها وعده دوزخ جاوید داده است یعنی ظالمان، مشرکین و فاسقین در واقع همگی همین ستم کاران و بدکردارها در طول تاریخ بوده اند پس توجه تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس الهی جل جلاله در آیات عظیمه 52 تا 55:( قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُهُ بَيَاتًا أَوْ نَهَارًا مَاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ .... ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ ... وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ ۖ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ ۚ وَهُمْ لَا
ص: 187
يُظْلَمُونَ )، پس توجه نما که چگونه ذات اقدس الهی از این معاندین ناصبی و این قاتلان و این ستیزه گرانمشرک و ...، با عنوان مجرم و ظالم یاد فرموده و به آنها وعده عذاب خلد می دهد و چگونه در زمانی که عذاب دوزخ را ملاحظه می نمایند آرزو می کنند که ای کاش خدا آنها را خلق نمی کرد ولی این کیفر در واقع سزای اعمال آنها است و بازگشت اعمال آنها است و هرگز به آنها ظلمی نشده است، پس ما در این فراز از ذات اقدس احدیت مسئلت داریم و استدعا داریم تا به حق ذات اقدس خود و به آبروی همه آبرومندان درگاهش و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان را از دوزخ دهشتناک و خوارکننده و ....، رهایی بخشیده و به فضل و کرامت و محبت خود، هرچند لایق نیستیم تا ابدالآبادیعنی تا آن زمان که خدایی می فرماید با آبرومندان درگاهش یعنی انبیاء و اوصیاء و اولیاء خود و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم در بهشت جاوید به نعمت هایی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است متنعم دارد، آمین آمین آمین یا رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که ذات اقدس احدیت به اعمال و رفتار بندگان خود رسیدگی می نماید و کسانی که فکر می کنند که دارای اعمال صالح هستند ولی کاخ پوشالی اعمال خود را بر ستمگری استوار می نمایند را حساب کشی خواهد فرمود و انتقام بندگان مظلوم خود را از آنان خواهد کشید پس تصور ننمایند آن کسانی که دست های کثیف آنان تا مرفق در خون خلایق فرو رفته است که نجات می دهد آنها را نمازها و روزه ها و ریاکاری های ظاهری آنها زیرا آن اعمال به منزله دلقک کاری است و به شرح آنچه ما تا کنون آورده ایم یکی از مصادیق شرک ستیزه گری با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است و ظلم و قتل مستقیم و
ص: 188
یا غیرمستقیم امت حضرت محمد و پیروان امامان معصوم از مصادیق بارز این شرک تلقی می شود پستصور ننمایند موقوفه خوران و یاوران ایشان در حالی که محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم از طریق موقوفات خود ریشه تمامی محرومیت ها و فقرها و....، را از ریشه بر آورده و امت اسلام را از صدقات مردم و دولت ها و....، بی نیاز نموده اند، رستگار می شوند همان کسانی که چنگال کثیف خود را در این موقوفات فرو برده و شیره و جان این موقوفات را غارت می کنند و شیعیان و محبان اهلبیت عصمت و طهارت را در دریای فساد و فحشاء و رنج و تعب غرق می نمایند، و نیز کسانی که با قلم و قدم و درم از انها حمایت نموده و مانع هستند از عمل به موقوفات و متمسک می شوند به احادیث شیطانی مانند (الزرع للزارع و لو کان غاصبا)، و شریک می شوند در ظلم ظالمان و ستمگران موقوفه خوار ...، و تصور میکنند که اعمال ریاکارانه آنها در عمل به واجبات و مستحبات و دوری آنها از گناهان ناجی آنها خواهد بود از عذاب دوزخ جاوید بلکه بالعکس خداوند از دشمنان خود و دشمنان محمد و آل محمد در هر لباسی انتقام خواهد گرفت و آن روز دیر نیست پس در انتظار باشند همه آن کسانی که به اهلبیت عصمت و طهارت و پیروان آنها ستم کردند و خود را فریب ندهند و تا فرصت دارند جبران مافات نموده و رجوع کنند شاید نجات یابند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس توجه نما تو ای عاقل دانا وخردمند که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 68 این سوره مبارکه، خلقت شب و حکمت آن و روز و فلسفه آن را بعنوان آیه ای از آیات خود برای جستجوگران حق و حقیقت بیان می فرماید:( هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ)، و در ادامه در آیه عظیمه 70 از عدم رستگاری یعنی دوزخی بودن کسانی سخن به میان می آید که به ذات اقدس احدیت از روی دروغ،
ص: 189
افترا وارد می نمایند:( قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ )، و در آیه عظیمه 71 این انتخاب کافران مورد مذمت ذات اقدس حق جل جلاله قرار می گیرد و البته کلامی حق تر از این کلام در عالم هرگز وجود ندارد یعنی چگونه می توان تصور نمود که بهره گیری از متاع دنیا در برابر عذاب ابدی می تواند برابری نماید:( مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ )، پس در ادامه ذات اقدس احدیت امر می فرماید به رسول گرامی خود حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم تا بر اهل ایمان خبر نوح پیامبر را تلاوت نماید در آن زمانی که به قوم خود فرمود ای قوم اگر عظیم آمده است بر شما منزلت من و پند دادن من به شما در رابطه با آیات الله بزرگ آمده است پس بر خدا توکل کردم و ....، ولی او را تکذیب نمودند معذب فرمود پس خداوند متعال همه کسانی را که آیات او را تکذیب نمودند و این بود سرانجام بیم داده شدگان:( وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ ....، فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ )، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله از بعثت انبیاء دیگر و ابلاغ رسالت های انان به سوی قومهای آنان به همراه (بینات) یعنی معجزات اشاره نموده و می فرماید:( ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ نَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ)، یعنی ذات اقدس احدیت از تکذیب کنندگان با عنوان معتدین نام می برد که قابل هدایت نبوده اند یعنی نطبع علی قلوب المعتدین، پس در ادامه خداوند متعال جل جلاله از بعثت موسی و اعزام او به همراه هارون نبی به سوی فرعون و فرعونیان به همراه آیات خود یعنی معجزات روشن خبر می دهد و سپس می فرماید:(فاستکبروا و کانوا قوما مجرمین)، و در پاسخ آن اشقیا حضرت
ص: 190
موسی می فرماید آیا به این آیات عظیم که از سوی خداوند به سوی شما آمد سحر و جادو اطلاق می کنید،در حالی که جادوگران رستگار نمی شوند و این فراز آخر در واقع هشدارهای عظیم است برای کسانی که دنبال جادو و جادوگری و سحر و ساحری می روند و این هشدار ابدی ذات اقدس الهی به سوی آنان است و اینکه بدانند که جادوگر و ساحر اهل دوزخ است زیرا می فرماید روی فلاح و رستگاری را ساحران و جادوگران نخواهند دید پس حالا وارثان تبهکار شیاطین جن و انس به انواع و اقسام اعمال شیطانی بپردازند پس سزای خود را خواهند دید همان کسانی که از راه ریاضت های شیطانی به اعمال و رفتارهای خلاف شریعت های خداوند دست می زنند و عمر و زندگی و آینده خود و خلایق را بر باد می دهند:( ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَىٰ وَهَارُونَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ.... قَالَ مُوسَىٰ أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ ۖ أَسِحْرٌ هَٰذَا وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ )، پس در ادامه در جنگی که ساحران بر علیه حضرت موسی به پا نمودند حضرت موسی قانون خداوند را به آنان متذکر شد یعنی به شرح آیه عظیمه 82:( فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ ۖ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ )، یعنی ذات اقدس احدیت عمل آنان را در این آیه به مفسدین و در آیه بعد به مجرمین منتسب می فرماید:( وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت اصلاح نمی فرماید عمل مفسدین را و چگونه اراده او حاکم می گردد اگر چه مجرمان اکراه داشته باشند، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله از زبان موسی خبر می فرماید که موسی به قوم خود بنی اسرائیل فرمان که اگر ایمان به خداوند متعال دارید بر او توکل نمائید پس آنان پاسخ دادند:( فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ )، پس از امامان معصوم ما
ص: 191
حضرت صادق و حضرت باقر علیهم السلام و عجل فرجهم روایت شده است که ای خدای بزرگ آنان یعنیفرعونیان را بر ما مسلط مفرما تا آنها را توسط ما آزمایش کنی و عنوان ذات اقدس احدیت بر عمل فرعون و فرعونیان ظالمین و کافرین بوده است که هر دو عنوان، اطلاق بر اهل دوزخ دارد، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما در آیه عظیمه 93 این سوره مبارکه که ذات اقدس احدیت جل جلاله بعد از عذاب فرعون و فرعونیان و غرق نمودن آنها در دریای عظیم، خطاب به فرعون می فرماید:( فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً ۚ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ )، آری اگر انسان چشم بصیرت خود را باز کنمد وجود نحس و نجس فرعون را که غرق در لباس متکبرانه خود است بیرون از آب به عنوان درس عبرت ستیزه گران می بیند و اگر چشم بصیرت خود را باز نماید با وقوع حوادث غیر عادی، وقوع عذاب های مختلف خداوند بر اقوام سرکش و طاغی و تکذیب کنندگان آیات خدا و رسولان پرورگار برای او تداعی می شود مانند آنکه خداوند آنها را در قلب او برای تنبیه و تذکر قرار داده وعهدی را از او برای عدم سرکشی در برابر خودگرفته است و اینگونه است که می فرماید ذات اقدس الهی و ان کثیرا من الناس عن آیاتنا لغافلون، پس چون بر این فراز از عجایب کتاب خدا آشنا شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به آیه عظیمه 69 به بعد ذات اقدس احدیت جل جلاله در راستای آموزش و هشدار به اهل ایمان، رسول گرامی خود را مخاطب ساخته و می فرماید:( وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَإِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَوَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ )، پس ذات اقدس احدیت در این فراز به مدار شاکله دوزخی گروهی خاص اشاره می فرماید که گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه از مصادیق بارز آن هستند و نیز درشمول آنان هستند و نیز رهبران شقی از نواصب مانند معاویه و یزید و
ص: 192
عمروعاص و عمربن سعد و شمر و خولی و ابن زیاد و....، این جماعت از کسانی هستند که ( حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَحَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَوَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ )، یعنی کل یعمل علی شالکه یعنی آنها در مدار تکذیب آیات و ستیزه گری با آیات خدا به نقطه اطلاق رسیده اند یعنی در مدار شقاوت قرار گرفته و حکم دوزخی بودن در دنیا برای این گروه خاص که در ایام رجعت زنده شده و به عذاب دنیایی معذب و سپس به سوی دوزخ روانه می شوند، صادر شده است یعنی (حقت علیهم کلمه ربک)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به آیه عظیمه بعد یعنی آیه شریفه 99 که نفع داد به آنها هشدارهای خداوند و قبل از آنکه وارد شاکله شوند و یا کلمه خداوند بر آنها ثابت گردد و ایمان آورده و خود را از عذاب دنیا و آخرت نجات دادند و ما در این فراز از ترک اولی حضرت یونس و وقوع بداء به امر الهی کلام خود را مکرر نمی نمائیم زیرا در خصوص آنها قبلا کلام خود را مذکور نمودیم پس توجه نما آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 99 در این سوره مبارکه مذکور می نماید:( فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ )، و در ادامه ذات اقدس احدیت عدم ایمان ناسپاسان و ابتلاء آنان به عذاب را عدم بکارگیری عقل بیان می فرماید یعنی همان کار که موجب می شود که رجس از سوی خداوند در ظاهر و باطن بر کسانی که به عقل خود پشت کرده و تابع هوی و هوس شده اند واقع گردد:( َمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ)، یعنی درخواست هدایت و تحری حقیقت با تعقل و توفیق الهی منتهی به سعادت ابدی و رستگاری می شود و اتکا صرف به غیرفضل و رحمت الهی موجبات رستگای را فراهم نمی آورد بلکه طالب سعادت بایستی بر پایه تعقل از ذات اقدس الهی و رستگاری و هدایت را طلب نماید پس به اذن او و به فضل او به رستگاری جاوید
ص: 193
نایل می شود یعنی خداوند خیر دنیا و آخرت را بر او نازل می فرماید یعنی حب و محبت امیرالمومنین واولاد طاهرین او را در قلب و جان بنده خود قرار می دهد و اینگونه موجبات رستگاری او فراهم می آید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 102 به این نکته مهم اشاره می فرماید که چگونه کفایت نمی نماید آیات الهی و هشدارهای پیامبران بر کسانی که ایمان نمی آورند یعنی تابع هوی و هوس خود شده و اینگونه از فضل و رحمت الهی بی بهره و در سراشیبی دوزخ قرار می گیرند:( قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ )، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به آیات مرتبط بررسی کلمه عظیم دوزخ در سوره شریفه هود، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه دوم این سوره مبارکه در خصوص آیات کتاب خود یعنی قرآن مجید می فرماید و دلالت دارد بر اینکه حافظ و نگهبان و محکم کننده آیات آن، ذات اقدس الهی است و نیز توجه نما به آنچه گروهی جاهل و نادان در نحوه جمع آوری کتاب خدا آورده اند به اینکه فلانی دستور داد تا قرآن را جمع آوری نمایند و آنکس که آنها مامور کرده بود همه را جمع کردند و یک فراز از آیات نبود مگر در نزد فلان کس یعنی اگر آن شخص نبود قرآن ناقص می شد و نمی گوید راوی احمق که مگر کل قرآن نزد تو جمع بود که نقص آن را از روی یافتن بعضی آیات نرد فلان کس جبران کردی و یا اگر کل آن نزد تو بود چه نیاز به جستجوی آن در نزد صحابه داشتی و اگر کامل آن نزد تو نبود از کجا مدعی هستی که با آنچه فلان کس در نزد او بود قرآن کامل شد و چگونه نفی نمی نمایی این ادعا را که از کجا معلوم که بسیاری از آیات با دارنده آن نابود شده باشد آری آیا این معاندین و مشرکین نمی دانستند که کتاب خدا صاحب دارد و تا مولانا امیرالمومنین
ص: 194
زنده بود کافرمحسوب می شد کسی که بگوید قرآن کامل در بین امت نبوده است، آری این حافظ ونگهدارنده آیات کتاب خدا بود که می دانست این آیات شب نازل شده است یا روز، در شهر نازل شده است یا در صحرا و....، ناسخ است یا منسوخ، محکم است یا متشابه و....، و ما در خصوص این فراز اشاراتی را در کتاب شریف عروه الوثقی خود مذکور نمودیم و یاوه سرایی های معاندین را در خصوص موضوع نحوه ایجاد شبهه برای تحریفی بودن قرآن در ضمایر ناخودآگاه و خودآگاه مخاطبین اثبات نمودیم، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام ذات اقدس احدیت در خصوص قرآن مجید:( الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِير)، پس ذات اقدس الهی جل جلاله مقصود و منظور خود را در آیات بعدی بطور اشاره بیان می فرماید:( أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ ۖ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ )، پس کلمه لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله، از روی قلب و راستی متضمن خیر دنیا و آخرت و برخورداری از فضل و رحمت خداوند است و در غیر اینصورت خطرات عذاب یوم کبیر یعنی روز جزا در انتظار ناسپاسان خواهد بود، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که (یوت کل ذی فضل فضله)، یعنی خداوند بر هر صاحب فضلی فضلش را داده است یعنی (فهو علی بن ابی طالب علیه السلام) و این متفق اهل اسلام است و عالم بزرگ حاکم مسکانی نیز در تفسیر همین فراز تصریح نموده است (ای ذی فضل هو علی بن ابی طالب علیه السلام)، پس معنی و مفهوم کتاب خدا و مقصود ذات اقدس الهی و صراط مستقیم خدا به سوی رستگاری در این آیه عظیمه به توحید، نبوت و امامت پایه ریزی شده است و در برابر آن، متکبرین به عذاب دوزخ ترس داده شده اند، اللهم صل علی محمد و آل محمد و
ص: 195
عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ایمخاطب ارجمند به کلام حضرت حق جل جلاله در آیه عظیمه 10 به بعد این سوره مبارکه که خداوند علی اعلی خبر وقوع قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تعذیب دنیایی اصحاب عناد و رئوس شیاطین را به دست بازوی توانای خود و دیگر مقدسین از خاک برخاسته می دهد و به امر ذات اقدس او این شیاطین انسی هم سر از خاک برداشته طبق وعده خداوند متعال قبل از ورود به دوزخ به عذاب دنیایی معذب و سپس به سوی دوزخ روانه می شوند، در این آیه عظیمه و آیات بعد از آن خداوند متعال می فرماید:( وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَىٰ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ ۗ أَلَا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این فراز از کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله به صراحت اشاره دارد به ایام رجعت مقدسین به جهان که آن را از زبان پیامبران سلف نیز بیان فرموده است و ما در کتاب شریف نورالانوار خود به این فرازها اشاره و از کتاب مقدس رمزگشایی نموده ایم و حضرت حق جل جلاله در این فراز هم علی علیه السلام از (امه معدوده)، است یعنی یاور اصحاب مولاناالمظلوم حجه بن الحسن المهدی می باشد که تعداد آنها به تعداد اصحاب بدر 313 نفر است و این کلام حضرت صادق علیه السلام است که فرمود ذات اقدس احدیت از این عذاب، عذاب قیام امام زمان و مقصود از (امه معدوده)، یاران آن حضرت هستند که عدد آنان به تعداد سپاه بدر است، پس چون بر این فراز عظیم از وعده خداوند به انبیاء و مقدسین در رابطه با تعذیب دنیایی شیاطین انسی قبل از عذاب ابدی آنها در آخرت آگاه شدی پس توجه نما در ادامه که چگونه ذات اقدس احدیت در آیات 16 به بعد این کتاب عظیم قرآن و در این سوره
ص: 196
مبارکه در رابطه با عظمت قرآن و آیات آن، کلام خود را به تکذیب کنندگان متذکر شده و آنان را که ارادهدنیا و زینت آن را داشته و با پیروی از هوی و هوس به دشمنی با قرآن می پردازند به دوزخ جاودانی بشارت داده است:( أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ ۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ)، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 20 به بعد این سوره مبارکه یعنی سوره هود می فرماید:( أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ ۚ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَوَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۚ أُولَٰئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ ۚ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَالَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ أُولَٰئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ۘ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ ۚ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُوا يُبْصِرُونَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَلَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر این فراز عظیم از آیات کتاب خدا که دلیل قاطع است بر معصومیت امام مظلوم علی بن ابی طالب و اینکه آیه عظیم خداوند و منتخب او برای رسول برگزیده او است یعنی وفق کلام معصومین علیهم اسلام و عجل فرجهم، مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از (افمن کان علی بینه)، وجود مطهر حضرت رسول خدا ومقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از (یتلوه شاهد منه)، وجود مبارک و
ص: 197
مطهر وصی عالیقدر او علی بن ابی طالب است همان که در پیش او رحمت عنوان شده است یعنی رسولخدا دلیل آشکاری از پروردگار برای نبوت یعنی معجزات عظیمه یعنی بینه دارد و علی علیه السلام شاهد و گواه آن حضرت از جانب خدای تبارک و تعالی جل جلاله است، و این همان آیه عظیمه است که خداوند متعال سبحانه و تعالی احدی را در آن شریک بر مولای مظلوم ما علی بن ابی طالب علیه السلام قرار نداده است یعنی علی علیه السلام شاهد صدق ادعای آن حضرت است، و این امر یعنی انتصاب از سوی ذات اقدس احدیت به عنوان امام معصوم و منتخب و ایه خداوندی، به عنوان شاهد تسری می یابد به ذوات مقدسه دیگر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، یعنی آنها کسانی هستند که آیات خداوند را تلاوت می نمایند بعد از آن حضرت، یعنی از جایگاه و منزلت عصمت برخوردارند و آنها وجود مقدس و مطهر دوازده امام پاک و مطهر هستند و وفق مضمون کلام مولای مظلوم ما علی علیه السلام این آیه عظیمه دلالت تام و قاطع دارد بر اینکه احدی حق ندارد بعد از رسول خدا جانشین آن حضرت باشد مگر کسی که مثل او قائم مقام رسالت باشد یعنی معصوم و برگزیده از سوی خدا برای هدایت امت باشد مگر آنکه از لحاظ طهارت نفس و عصمت ذاتی در رتبه او باشد یعنی به منزله نفس شخص شریف او باشند یعنی پس از او هر فردی که حتی یک زمان خاص از طول عمر خود را در رجاسات و نجاسات کفر به سر برده باشد استحقاق جانشینی را ندارد و اینگونه عذر کسانی که بر اثم و ظلم آلوده شده اند برای یاری رسول خدا خواسته شده است زیرا ذات اقدس احدیت جل جلاله منع فرمود از رسیدن اینگونه افراد که کفر آنها را در بر گرفته بود در رسیدن به آنچه ذات اقدس الهی جل جلاله به رسولان خود عطا فرمود یعنی طبق کلام عظیم خود به حضرت ابراهیم (لاینال عهدی الظالمین)، یعنی غیرمعصوم قابلیت
ص: 198
تصدی گری مقام و منزلت امامت و وصایت را ندارد، یعنی تنها امام معصوم است که به واسطه وجود مطهر او زمین آرامش می گیرد و نزد او علم الکتاب است همان امام که اگر قدر و منزلت واقعی او بیان شود خلایق از گرد آن حضرت پراکنده می شوند زیرا امر امامت (صعب مستعصب لا یعرفه و لا یقر به الا ثلاله، ملک مقرب، او نبی مرسل، او عبد مومن نجیب امتحن الله قلبه للایمان)، آری خلایق جهان هلاک نشدند مگر زمانی که بین رهبران حق و رهبران باطل فرقی قرار ندادند و گفتند همه یکسان هستند یعنی هر کسی که در جای رسول خدا سکان رهبری را در دست گرفت اطاعت او واجب است خواه نیکوکار باشد و یا فاجر و تبهکار باشد در حالی که ذات اقدس الهی بین مسلمین و مجرمین تفاوت بنیادین قرار داده بود و به همین دلیل قاطع ذات اقدس احدیت جل جلاله در این خصوص خبر داد به آنها در رابطه با این افترای عظیم آنان بر جمعیت اهل ایمان در کتاب خود:(انما یفتری الکذب الذین لا یومنون بایات الله)، (و من اضل ممن اتبع هواه بغیر هدی من الله)، (افمن کان مومنا کمن کان فاسقا لا یستوون)، (افمن کان علی بینه من ربه)، (افمن یعلم انما انزل الیک من ربک الحق کمن هوی اعمی ....) و....، پس بیان فرمود ذات اقدس احدیت فرق بین حق و باطل را در بسیاری از آیات عظیمه کتاب خود و هیچگونه عذری را برای مخالفت امر عظیم خود در پیروی از امام معصوم و از وصی عالیقدر رسول گرامی خود یعنی جانشین بلافصل او یعنی حضرت علی علیه السلام باقی نگذاشت و آنها را در شک و شبهه در پیروی از رهبر هدایت کننده بعد از رسول خود قرار نداده و آنها را حیران و سرگردان رها نفرموده است، همان امامت و ولایت عظیم که ذات اقدس احدیت در کتاب موسی (اماما و رحمه)، اخبار فرمود، (و البته هر کس از گروههای مخالف به او کافر شود آتش وعده گاه اوست)، یعنی (و من یکفر به من الاحزاب فالنار موعده)، یعنی مولای مظلوم ما امیرالمومنین با این مضمون می
ص: 199
فرماید: خداوند در کتاب استوار و پایدارش یعنی قرآن فرمود، (و من یطع الرسول فقد اطاع الله و من تولی فما ارسلناک علیهم حفیظا)، پس قرین فرمود طاعت خود را به طاعت رسول و معصیت خود را به معصیت رسول و این امر دلیل قاطع است بر آنچه بر رسول خود واگذار نموده و دلیل قاطع است برای کسانی که از او پیروی و یا بر علیه او ستیزه گری می کنند و این حقیقت را در مواضع دیگر کتاب عظیم خود نیز بیان فرمود از جمله در تشویق برای پیروی و ترغیب در تصدیق و قبول دعوت آن حضرت فرمود (قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم) و تبعیت از آن وجود مطهر و منزه قرین با محبت خدا، رضای او، غفران ذنوب، کمال رستگاری و واجب شدن بهشت و بالعکس در انکار و اعراض و.....، یعنی ستیزه گری با خدا، غضب و خشم و دوری از ذات اقدس او و دخول در دوزخ را به دنبال دارد همانگونه که فرمود:(و من یکفر به من الاحزاب فالنار موعده)، یعنی ستیزه گری و سرکشی و عصیان رسول است و ذات اقدس الهی جل جلاله به وسیله من بندگان خود را امتحان فرمود، به دست من دشمنان خود را کشت و با شمشیر من انکار کنندگان خود را نابود کرد و مرا وسیله تقرب مومنین به خود و اسباب مرگ زورگویان و شمشیری آخته برای قتل مجرمان قرار داد و مرا پشتیبان رسول خود فرمود و اینگونه با یاری خود مرا گرامی داشت و با اعطای علم خود به من شرافت داد و شرح احکام خود را به من عطا فرمود و منصب وصایت خود را مخصوص من فرمود و برای جانشینی رسول خود در امت او مرا برگزید، و وفق کلام مولای مظلوم ما صادق آل محمد علیهم السلام در شرح آیه عظیمه فلا تک فی مریه منه در ولایت علی علیه السلام تردیدی نداشته باش انه الحق من ربک)، یعنی در ولایت علی علیه السلام تردیدی نداشته باش و تفسیر می شود آیات عظیمه الهی در فراز 18 این سوره مبارک و امثال این فرازها از کتاب عظیم خداوند:(و من اظلم ممن افتری
ص: 200
علی الله کذبا اولئک یعرضون علی ربهم و یقول الاشهاد هولاء الذین کذبوا علی ربهم الا لعنه الله علی الظالمین الذین یصدون عن سبیل الله و یبغون عوجا)، پس مقصود ذات اقدس خداوند از (الاشهاد) همان ائمه معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم و ظالمان مقصود کسانی هستند که حق رهبری آنها را انکار کردند و به آنها ستم روا نمودند، یعنی در معنی (و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا)، پس شاهدان می گویند این ها همان کسانی هستند که به پروردگارشان دروغ بستند یعنی راه خداوند را از مسیر استوار خود به انحراف کشیده و آن را با تاویل و تفسیر تحریف می کنند و برای انحراف از حق و راستی به وصف و توجیه و تاویل و تفسیر آن می پردازند و این مولای ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که فرمود درباره کسانی که اموال امام در دست اوست و آن را حلال شمرده و یا بدون اجازه مصرف می کند مانند آنکه اموال اوست، پس هر کس این عمل را صورت دهد ملعون است و در روز قیامت ما دشمنان او هستیم و به درستی که رسول خدا فرمود کسی که از اموال عترت من انچه را خدا حرام کرده است را حلال بداند و در آن تصرف کند به زبان من و زبان هر پیامبری که دعای او مستجاب شده است، ملعون است پس هر کسی به ما اهلبیت ظلم کند در گروه ظلم کنندگان لعنت خدا براوست زیرا ذات اقدس احدیت فرمود (الا لعنه الله علی الظالمین)، و این کلام امام معصوم حضرت سجاد علیه السلام است که در پاسخ یزید طاغی ملعون که گفته بود (پدرت چیزی را طلب کرد که اهلش نبود پس خدا او را به دست کسی که اهلش بود کشت پس گناه من در این جریان چیست پس امام معصوم فرمودند که خدا می فرماید (الا لعنه الله علی الظالمین)، پس به من بگو آیا خدا در این ایه قاتل امام حسین را لعنت کرده یا خود امام حسین را پس فبهت الذی کفر یعنی آن سگ هار دوزخی در پاسخ عاجز و مبهوت شد، آری و البته زبان او باز می شود بعد
ص: 201
از ایام رجعت و عذاب دنیوی به ورود در دوزخ پس به پدر ملعون خود خواهد گفت که لعنت خدا بر تو باد و پدرش به او خواهد گفت که لعنت خدا بر تو باد و....، آری پس دانستی تو ای مخاطب ارجمند که مقصود ذات اقدس احدیت از قول عظیم خود در (الذین یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا و هم بالآخره هم کافرون) چه کسانی هستند آری مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از (سبیل الله) در این فراز (علی بن ابی طالب است) یعنی همان راه امامت و (یبغونها عوجا) یعنی که امامت را به غیر مکان حق خود تاویل و توجیه کرده اند، ....، پس مقصود ذات اقدس احدیت در (ما کانوا یستطیعون السمع)، یعنی آنها حتی تحمل شنیدن نام امیرالمومنین را هم ندارند، پس (اولئک الذین خسروا انفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون) یعنی اعمال کسانی که فردی دیگر را به جز امیرالمومنین، جامشین رسول خدا بدانند باطل خواهد شد، یعنی از آن زمان تا قیام قیامت هر کسی که دعوت به این امر باطل کند و هر کس که به این دعوت راضی باشد (لاجرم انهم فی الآخره هم الاخسرون) یعنی به ناچار آنها رد سرای آخرت قطعاً از همه زیانکارترند، پس این مضمون کلام مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام است که فرمود (اهل بهشت زنده هستند و هرگز نمی میرند، بیدارند و هرگر نمی خوابند، بی نیاز هستند و هرگز فقیر نمی شوند و شاد هستند و هرگز محزون نمی شوند ....، پس از خدا به سبب رحمتش بهشت را می طلبیم که او بر هر چیزی توانا است) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا وخردمند آگاه باش بر آنچه ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 31 این سوره مبارکه در خصوص کلام حضرت نوح و اجر رسالت او بیان فرموده است و قیاس کن آن را با آنچه ذات اقدس احدیت در خصوص برترین و بالاترین خلایق و پیامبران خود و آخرین انبیاء خود یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم
ص: 202
فرموده است و در آن آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را به عصمت ذاتی ستوده است و حکم فرموده است به عصمت ذاتی انان و رای داده است به اینکه آنها هرگز به خداوند ناسپاس نشده و هرگز از دین بر نمی گردند پس کلام ذات اقدس الهی در طلیعه آیه عظیمه 32 این سوره شریفه چنین است:( وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ...)، و در خصوص پیامبر عظیم الشان خود می فرماید:(قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی ...)، و این از اعظم فضایل رسول خدا تا روز قیامت است و این مضمون کلام مولای مظلوم ما حضرت رضا علیه االسلام است که این فضایل را در مجلسی که مامون شیاد و ملعون ترتیب داده بود در جمع بزرگان دین فرمودند:(به درستی که خداوند عزوجل در کتاب آسمانی خود برتری رسول خدا را بر سایر خلایق بطور آشکار بیان فرموده است ....، آیه ششم قول خداوند عزوجل است که بگو ای رسول ما که من از شما هیچ اجر و مزدی نمی خواهم مگر مودت و دوستی با ذوالقربی خود را و این ویژگی برای رسول خدا برقرار است تا روزقیامت و فقط مربوط به خاندان اوست و ارتباطی به غیر آنها ندارد و ....، خداوند این مودت و محبت به آنها را (یعنی ذوالقربی) را واجب نمود زیرا می دانست که آنها هرگز از دین مرتد نشده و بر نمی گردند)، یعنی معصوم به ذات خود هستند مانند انبیاء الهی که از معصیت مبرا بوده اند و آنچه آنان را در معرض کیفر خداوند قرار می داده است ترک اولی بوده است که مقوله ای جدا از معصیت و گناه و ارتداد است و ما قبلا در این رابطه کلام خود را آورده و آن را مکرر نمی کنیم پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات مولای خود حضرت مهدی و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا در فضایل و مناقب و عظمت شان و منزلت اهلبیت عصمت و طهارت چندین هزار صفحه مرقوم نماید ولی قرار او بر تحدید و تدقیق موضوع
ص: 203
بررسی کلمه دوزخ در کتاب خداوند است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به دو نکته یکی معجزه طوفان نوح و کشتی نوح و دیگری معذب شدن پسر نوح، یعنی به شرح آیه عظیمه 40 این سوره مبارکه:( وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ)، پس ساختن کشتی حضرت نوح امر عادی نبوده بلکه در تحت نظارت خاص و وحی خدا ساخته می شد و دیگر نهی خداوند به حضرت نوح در خصوص ظالمین در شفاعت زیرا حکم به عذاب آنها داده شده بود، پس به اعتقاد نگارنده با عنایت به دستور ذات اقدس احدیت به اینکه (احمل فیها من کل زوجین اثنین) و صرف نظر از تفسیر این فراز، این کشتی از نوع عادی نبوده بلکه مانند عصای حضرت موسی ماورایی بوده است و اینگونه به معجزه قابلیت حمل و نجات داشته است همانگونه که بلعیدن عضای موسی بر حجم عصا نیفزوده بود و...، پس توجه نما در خصوص عذاب فرزند حضرت نوح که در بعضی از روایات جعلی اشاره شده است العیاد بالله به حرام زادگی ان فرزند و یا اینکه آن پسر فرزند یکی از همسران آن حضرت بوده است و.....، که البته هر کدام از این روایات جعلی ریشه در طرز تفکر و تلقی جاعلین داشته است یعنی گروهی متعصب فکر کرده که کج روی انسانها بواسطه کجی خلقت آنها است و هر کج رو در واقع از قبل حرامزاده بوده است و حال آنکه شخص حرامزاده دخیل نیست در نوع ولادت خود پس چگونه محکوم می گردد به دوزخ و نیز این تصور که فرزندان پیامبران همه نجات یافته هستند و ....، در حالی که سرنوشت هابیل و قابیل در پیش چشمان آنها است و...، آری دور شدن از تعالیم آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم منتهی به این کج روی ها می شود بلکه کلام صحیح آن است که هر کسی که به عقل خود پشت نماید و تابع هوی و هوس شود راه دوزخ را در پیش می گیرد و تمامی دوزخیان می توانستند که بهشتی باشند و تمام اهل بهشت نیز در معرض دوزخ بوده
ص: 204
اند و نشان دادن جایگاه دیگر اهل بهشت در دوزخ و نشان دادن جایگاه دیگر اهل دوزخ در بهشت بر همین اساس است پس توجه نماید عاقل دانا و خردمند به این فراز از مضمون روایت منسوب به مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام که راوی آن را از امام رضا علیه السلام نقل می فرماید:(که حضرت صادق علیه السلام فرمودند که خداوند به نوح وحی فرمود که (ای نوح او از کسان تو نیست) زیرا پسرش مخالفت با او می کرد ولی در عوض خداوند کسانی را که از وی تبعیت و اطاعت می کردند را در زمره اهل او به شمار می آورد .....، پس امام فرمودند که پسر نوح (العیاذ بالله زنازاده نبوده بر خلاف تصور مردم)، بلکه او پسر نوح بود ولی وقتی خداوند تبارک و تعالی دید که او با دین نوح مخالفت می نماید رابطه فرزندی او را نفی فرمود،).....، آری اینگونه است که ما خود را فرزندان حضرت خدیجه و دیگر همسران رسول خدا و حضرت زهرا می دانیم زیرا رسول خدا و حضرت علی علیه السلام پدران این امت هستند و بر همین اساس ما فرزندان عایشه و حفصه نیستیم زیرا آنها عنوان مادری خود را بواسطه ستیزه گری خود با رسول خدا و امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهم اجمعین از دست داده اند، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 47 به بعد این سوره مبارکه می فرماید:( .... و قیل بعد للقوم الظالمین وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَوَنَادَىٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ) پس نوح علیه السلام در این فراز به واسطه این ترک اولی مورد تهدید ذات اقدس الهی قرار می گیرد:( إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ )، پس نوح علیه السلام در این زمان به سرعت متوجه تهدید و هشدار ذات اقدس
ص: 205
احدیت جل جلاله شده و بلافاصله توبه نموده و عرض می نماید:( قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ)، پس توجه نماید که این هشدارها مانند آنها برای معصومین از مصادیق ترک اولی است و ارتباطی به ما انسانهای عادی ندارد به شرحی که ما قبلا مختصرا توضیح دادیم و به آنها اشاره نمودیم پس در ادامه توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 51 این سوره مبارکه:( قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که بحث قضا و قدرو اراده و مشیت و.....، دریای عظیم و بی پایان است که در آن فقط عقول کامل پیامبران و اوصیاء معصوم آنها و در راس آنها محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم توانایی ورود دارند و برای انسانهای عادی مانند ما دانستن کلیات کفایت می نماید پس در رابطه با فراز آخر از این آیه مبارکه اگر فرض به مقدر بودن باشد مانند آنچه برای ذبح عظیم در کنار فرات مقدر شد نگارنده تشبیه می نماید اینگونه امور را از سوی ذات اقدس احدیت به مقدر نمودن ساخت خودرو در جهان و مقدر نمودن تصادفات ولی هر کس باید با پیروی از عقل خود تصادف نکند ولذا کسانی که مشروب خورده و یا عمدا حدود قانون راهنمایی و رانندگی را رعایت نمی کنند مانند کسانی هستند که از هوی و هوس پیروی نموده و معذب خواهند شد و نیز راه نجاتی برای کسانی که غیر عمد حادثه ای بوجود بیاورند در قانون دنیا و قانون خداوند وجود دارد و نیز مجازات هایی برای کسانی که عمدا و در شبه عمد برای خو و دیگران حادثه بیافرینند یعنی هم قانون دنیا و هم قانون خداوند آنها را مجازات خواهد فرمود، پس در این فراز و مانند آن، همه انسانها مخیر به خیر هستند و البته حکم بداء نیز در نزد خداوند است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا
ص: 206
بهم آمین یا رب العالمین،و نیز در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به اعمال جنون آمیز کسانی که به دنبال تقدیس اولاد رسول خدا هستند و در ابراز علاقه خود حدی را نمی شناسند و حال انکه اولا مدارک و مستندات فراوان وجود دارد که گروهی شیاد و فرصت طلب برای نیل به مطامع دنیایی در طول تاریخ به دروغ ادعای سیادت نمودند و این دروغ را در نسلهای خود به ارث قرار دادند و گروه بسیاری از مظلومان از نسل رسول خداکه از ترس دشمنان خدا و رسول و قاتلان سفاک بنی امیه و بنی عباس نسب سیادت خود را مخفی نمودند و حتی فرزندان آنها خبر از سیادت خود نداشند و نیز توجه نما به همین دلیل قاطع در قرآن کریم که دلالت دارد به اینکه دشمنی با خدا و رسول و امام معصوم قطع می نماید رگهای سیادت و بزرگی را در اولاد بلافصل بودن رسولان الهی چه رسد به کسانی که ادعایی را دنبال خود می کشند و اگر قرار باشد که اهل ایمان ابراز ارادت نمایند به کسانی که ادعای سیادت دارند و در این ابراز علاقه حد و مرزی قرار ندهند پس بایستی عشق بورزند به کسانی که در تاریخ لکه ننگی بر دامان پاک اسلام و قرآن بوده اند مانند سید محمد علی باب و ....، آری در آن زمانه پر آشوب در حالی که تقدس ریاکارانه دامان مسلمان نما ها را گرفته بود، این شیعه خالص مولای ما حضرت علی علیه السلام یعنی جناب امیرکبیر بود که ریشه دشمنان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را از بن قطع نمود ولی بدست عذه ای فاسد و فاجر مسلمان نما مانند آن قاتل ملعون و مادر معلوم الحالش و....، شهید راه اسلام و قرآن و ایران گردید، امید است که ذات اقدس احدیت جل جلاله وجود نحس و نجس قاتلان آن مجاهد نستوه و آن ایرانی مسلمان را تا ابدالآباد در دوزخ جاوید خود معذب بدارد و روح و روان این ایرانی آزاده و شریف و آبروی اسلام و قرآن را با محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم در بهشت جاوید به انواع نعم الهی متنعم بدارد آمین آمین آمین یا رب
ص: 207
العالمین و اهل ایمان توجه نمایند که بسیاری از آموزه های غلط در جامعه اسباب نابودی و رسوایی برای اولاد رسول فراهم آورده است از جمله اینکه می گویند فلان سید جوشی است و به این دلیل اعمالش در دست خودش نیست و شب جمعه سیدی او گل می کند و....، و از این قبیل اراجیف و باعث می شوند که این باور در ضمیر ناخودآگاه این افراد ساده لوح وارد شود و اعمالی از ایشان سر بزند که منجر به قتل و ضرب و جرح و ....، افراد عادی جامعه گردد و ایشان نیز در اثر این آموزه های غلط مردم احمق به انواع مجازات های مقرر در قانون و....، برسند و حال آنکه تمامی انسانها و از جمله این جماعت بایستی از عقل خود پیروی کنند و از پیروی هوی وهوس دوری نمایند تا از دوزخ خداوند نجات یافته و به بهشت جاویدان مستحق گردند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس در ادامه تو ای عاقل دانا وخردمند توجه نما به آیه عظیمه 64 این سوره مبارکه هود و نیز توجه نما به معانی (جحدوا) و (تکذیب)، در آیات الهی و....، :( وَتِلْكَ عَادٌ ۖ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَأُتْبِعُوا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ )، پس به دنبال این آیات ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 68 معجزه بزرگ حضرت صالح را به عنوان آیه و معجزه ای برای هدایت قوم صالح شرح می فرماید:( وَيَا قَوْمِ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِي دَارِكُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ۖ ذَٰلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ ۗ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ)، و توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت به هنگام نزول کیفر و عذاب بر مستحقین عذاب به اهل ایمان نجات عطا می فرماید، پس در ادامه ذات اقدس احدیت از عذاب قوم لوط سخن به میان می آورد
ص: 208
و به دنبال آن عذاب قوم شعیب مذکور می گردد پس در کلام حضرت لوط در آیه عظیمه 83 آمده است:( قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ)، و در کلام حضرت شعیب در آیه عظیمه 89:(بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین)، که هر دو این آیات صرف نظر از تطبیق بر آیات ماقبل و بعد مذکور در کتاب خدا دلالت دارد بر وجود مقدس مطهر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که شرح و تفصیل آن انصراف موضوعی دارد از آنچه ما در این اثر می نمائیم ولی از باب تبرک ذکر نمودیم پس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 97، نزول عذاب بر قوم شعیب را اینگونه بیان می فرماید:( وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ) پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله از موسی و آیات او و سلطان مبین سخن به میان می آورد یعنی به شرح آیه عظیمه 99:( وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ )، پس مقصود از سلطان مبین یعنی معجزاتی که قاطع است و انکار نمی کند آن را مگر شقی و عنود، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آیه عظیم 101 از این سوره مبارکه تا بدانی که عقول بایستی در تابعیت و رهبری هر دو بکار گرفته شود و اگر امام معصوم نباشد پس رهبر و پیرو هردو در آتش دوزخ خواهند رفت یعنی این آیه عظیمه مانند بسیاری از آیات عظیمه مانند آن دلالت قاطع دارد که انسانها بایستی از معصوم پیروی نمایند یعنی از پیامبر معصوم و وصی معصوم و اگر چنین نکردند هر دو معذب خواهند بود زیرا مباشر و معاون هستند در ظلم پس در اعتقاد نگارنده توحید و نبوت و امامت هر سه باید با تحری عقل و تحقیق حاصل شود و امری تعبدی نیست و تاریخ به ما درسهای عظیمی در این رابطه می دهد که نمونه های آن غصب منصب امامت مولای مظلوم ما امیرالمومنین علی علیه السلام است و قرار گرفتن و تصدی آن تا روز جزا بر عهده کسانی که معصوم نیستند و مانند شریح
ص: 209
قاضی ملعون که حکم می نمایند به کفر امام معصوم و خود و پیروان خود و تمام کسانی که به اینگونه اعمال راضی هستند را تا قیام قیامت وارد دوزخ می نمایند پس هر عاقل دانا و خردمند بایستی که از پیامبر باطن خود که همان عقل اوست و از پیامبر ظاهر خود که معصوم آخرالزمان حضرت محمد است و از امامان معصوم یعنی دوازده قطب عالم امکان یعنی امیرالمومنین و یازده فرزند معصوم او از نسل زهرای اطهر علی علیهم السلام و عجل فرجهم که مفسران قرآن عظیم هستند، پیروی نمایندتا رستگار شوند و به دنبال کسانی نروند که معصوم نیستند پس اگر چنین نمایند و به بلای دوزخ دچار شدند پس کسی را جز خود ملامت نکنند، پس ای مخاطب ارجمند در این آیه عظیمه ذات اقدس احدیت فرعون و پیروان او را به عنوان نمونه ظالمان و ستمگران که همگی به دوزخ وارد می شوند را مذکور می فرماید:(یقدم قومه یوم القیامه فاوردهم النار و بئس الورد المورود و اتبعوا فی هذه لعنه و یوم القیامه بئس الرفد المرفود)، پس تسری بده اینگونه امامت های شیطانی و اینگونه پیروی های شیطانی را در تمامی حرکت های واقع شده در طول تاریخ که بر ضد خدا و پیامبران او و اوصیاء آنها و تکذیب نمودن آیات الهی و...، او واقع شده است یعنی فرعون های تاریخ که در دنیا رهبری و امامت می نمایند و در روز قیامت پس وارد می نمایند خود و پیروان خود را در آتش دوزخ همان جایگاه که بدترین جایگاه ها در عالم است همان مدعیان امامت و پیروان ایشان را که لعنت می فرماید خدا انها را در دنیا و آخرت و این بدترین عطایی است که به آنها می شود آری آن زمان است که آرزو می کنند که ای کاش خدا انها را خلق نمی کرد پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه است ثمره پیروی از معصومین و چگونه است ککه ذات اقدس الهی پیروی از آنان را راه خود و رضایت آنان را رضایت خود اعلام فرموده و اینگونه پیروی از آنان را با وعده بهشت جاویدان و نجات از دوزخ
ص: 210
اعلام می فرماید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 105 و 106 این عذاب فرعون و فرعونیان و جماعت های مانند آنان را به عذاب های دردناک و شدید که حاصل ظلم ستم خود آنها بوده و عکس العمل ستم گری های خود آنان محسوب می شود را به عنوان آیه و نشانه ای برای هر صاحب عقل بیان می فرماید که می ترسد از عذاب آخرت یعنی همان روز مجموع و همان روز مشهود همان روز که گروهی سعادتمند و گروهی شقی خواهند بود پس گروه شقی در دوزخ وارد می شوند که در آن فریادها و ناله های دردناک است و پس سعدا وارد بهشت خواهند شد:( وَكَذَٰلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَىٰ وَهِيَ ظَالِمَةٌ ۚ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌإِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ)، و اما توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آیه عظیمه 109 به بعد این سوره مبارکه که ذات اقدس احدیت آن را در خصوص دوزخ و بهشت دنیایی یعنی تا زمانی که آسمانها و زمین برقرار است یعنی قبل از قیامت که عکس العمل اعمال بندگان تا قیامت است قرار داده یعنی عالم برزخ و می فرماید در آن هستند مگر به اراده ذات اقدس احدیت پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که این آیه از عجایب آیات عظیمه خداوند است و در آن نشان می دهد که بندگان مومن یعنی اشخاص سعید و افراد عاصی و طاغی یعنی شقی چگونه در نعمت و در عذاب قرار می گیرند و زمان این بهره مندی و این عذاب البته تا روز قیامت است که آسمانها و زمین در هم ریخته می شود و فلسفه آن هم این است که برای اعمال انسانها آثاری است مثلا برای نماز نور است چه کافر بخواند چه مسلمان و برای گناه عذاب است چه مسلمان بکار ببرد و چه کافر و شقی، پس در برزخ برای گروه مومن به لحاظ گناهانی که مرتکب شده است عذاب مقرر می شود تا کفاره گناهان آنها باشد پس هر چه به سوی
ص: 211
قیامت نزدیک می شوند تاریکی ها از آنها رفته و انوار رحمت الهی بر آنها تابیده می شود و مثل آنان مثل بیماری است که مبتلا شده و در پروسه درمان است تا سلامت یافته و در قیامت حاضر شود، پس بالعکس برای اشقیا به واسطه اعمال نیک ظاهری نور وجود دارد و مسرور هستند ولی هرچه به سوی قیامت می روند نورها از آنها زایل شده و تاریکی های عذاب بر آنها مستولی می شود و اما کلام ذات اقدس احدیت در فراز (الا ما شاء ربک) آن است که بندگان در دنیا طلب مغفرت می نمایند برای اهل ایمان و نیز لعن می نمایند ظالمان و ستمگران را و ذات اقدس احدیت مختار است در پذیرفتن دعا زیرا بسیار دعا که استحقاق آن را اشقیا ندارند و بسیار نفرین که به اهل آن فرستاده نمی شود مثلا طلب مغفرت برای غاصبین و یا ظالمین به اهلبیت و یا بالعکس آن لعنتی که اشقیاء امت برای ولی خدا امیرالمومنین در نماز های خود می فرستادند پس صرف نظر از اینکه اعمال تباه انسانها به خود انسانها بر می گردد و آن طلب مغفرت بی جا به شلاق عذاب و این لعن بی جا به زبانه های آتش مبدل می شود ولی دعای اهل ایمان برای اهل ایمان و نفرین اهل ایمان بر ظالمان و ستمگران در دنیا مستجاب شده و دعای اهل ایمان برای اهل ایمان موجب می شود که عذاب در قبر و برزخ از اهل ایمان برداشته شده و اسباب رحمت الهی بر آنان فراهم شود و بالعکس نفرین و لعنت اهل ایمان بر ظالمان و ستمگران موجبات نابودی و حبط اعمال را فراهم آورده و آثار خیر را در آنان از بین می برد و بدینگونه نور خوبی ها از آنها زایل شده و عذاب خداوند زودتر به آنها می رسد پس دعای اهل ایمان حجاب را در برزخ بر می دارد و این اراده ذات اقدس احدیت است که آنها را مستجاب فرموده و عذاب را از اهل ایمان برداشته و بر کیفر اشقیا تعجیل می فرماید پس در این فراز قبل از اینکه آیات عظیمه کتاب خدا مذکور شود مخاطب ارجمند آگاه شود به کلام عظیم مولای مظلوم ما یعنی شاه ولایت و افتخار
ص: 212
اهل ایمان و امیر امامان حضرت علی علیه السلام می فرماید:(و اما الرد علی من انکر الثواب و العقاب فی الدنیا بعد الموت قبل القیامه فیقول الله تعالی یوم یات لاتکلم نفس الا باذنه فمنهم شقی و سعید فامالذین شقوا ففی النار لهم فیها زفیر و شهیق خالدین فیها مادامت السموات و الارض فاذا قامت القیامه تبدل السموات و الارض) یعنی در رد نظر کسانی که ثواب و عقاب در دنیا را که بعد از مردن و قبل از قیامت است انکار می نمایند خداوند متعال می فرماید ....، و این وقایع مربوط به قبل از قیامت است زیرا وقتی قیامت برپا شود آسمان ها و زمین دگرگون می شود)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه داشته باش که فراز (الا ما شاء ربک)، دارای معانی بسیار زیاد و عظیم است ودر بر می گیرد مصادیق بسیاری را مثلا واصل شدن خیرات موقوفات و اعمال فرزندان صالح و....، و از بین رفتن گناهان و نزول رحمت الهی بر مومن معصیت کار و بالعکس تشدید عذاب برای بنیان گذار زشتی و ظلم و عدوان با خدا و رسول و امامان معصوم و رهبران ظالم که بنیاد ظلم و ستم گری را بر قرار و سپس خود راهی دوزخ شده اند و ....، و مانند موقوفه خوران که موقوفات را غارت کرده و به ارث برای نسل های غارت گر خود قرار داده اند و راضی شدگان به اعمال آنها و...، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که با مرگ انسانها، این خلایق مستقیما وارد قیامت نمی شوند مگر اشخاص خاص و استثناء مانند معصومین و یا اشقیاء طرف آنها و نیز در شمول این آیه هستند افراد مشمول رجعت و لذا این اشخاص از سعید مانند مقدسین خاص درگاه الهی و شقی مانند اشقیاء خاص و معاند با اهلبیت عصمت و طهارت و قاتلین آنها و....، که به امر خداوند زنده شده یعنی در ایام رجعت و سپس اشقیاء به دست اهل ایمان خالص در دنیا معذب و سپس به سوی دوزخ روانه می شوند و...، پس اهل ایمان بایستی برای کسانی که از دنیا ر فته اند دو گونه خداوند را مورد خطاب قرار دهند اول دعا نمایند برای اهل
ص: 213
ایمان زیرا که با وقوع مرگ دست آنها از دنیا کوتاه شده و در انتظار دعای اهل ایمان هستند تا مورد رحمت و مغفرت خداوند قرار بگیرند و در روایت است به حدی این ادعیه و این طلب مغفرت مهم است که بسیاری از پدران و مادران که در موقع مرگ فرزندان خود را عاق نموده بودند با طلب مغفرت فرزندان و تقدیم خیرات اعم از زیارات و یا ثواب عزاداری ها و تقدیم صلوات و قرائت قرآن و دستگیری ایتام و محرومین از امت رسول آخرالزمان و.....، کمک به مردم محروم انجام اعمال خداپسندانه و بشردوستانه و....، از فرزندان خود راضی و به آنها دعاگوی خیر می شوند و برعکس بسیاری از پدران و مادران که در هنگام مرگ از فرزندان راضی بوده اند ولی بعد از مرگ به دلیل محرومیت از خیرات و مبرات و اعمال صالح آنها و....، فرزندان خود را عاق می نمایند پس دعا در حق بندگان مومن و صالح خداوند عکس العمل خوب برای دعا کننده و خیرات کننده دارد و اسباب سعادت دنیا و آخرت او را فراهم می نمایند پس بالاتر از تمامی این ادعیه دعا برای امر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که گشایش کار همه اهل جهان و اهل ایمان در آن است، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به این آیات عظیمه که ذات اقدس احدیت در آیات شریفه 109 به بعد مذکور فرموده است:( فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۖ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که دوزخ و بهشت اصلی بعد از حسابرسی قیامت و یا در موارد استثناء و صدور حکم مدار (کل یعمل علی شاکله) در دنیا برای رئوس شیطاطین انسی یعنی قاتلان و ناصبیان ستیزه گر با اهلبیت عصمت و طهارت و شیعیان آنان، برای ورود به دوزخ و یا بالعکس برای گروهی خاص مقدسین خداوند برای
ص: 214
ورود به بهشت قطعی و ابدی است و این بهشت و دوزخ برزخی برای پاک شدن زنگارها است پس برای اهل ایمان زنگارهای گناه با ابزارهایی که آوردیم به مرور و یا یکجا به امر الهی زدوده شده و رنجهای اهل ایمان برداشته می شود و برای اهل دوزخ سپرهای ورود رنج از آنها برداشته شده و با لعن و طلب عذاب برای این اشقیاء به عذاب شدید گرفتار می شوند پس الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس در ادامه به آیه عظیمه 116 این سوره مبارکه می رسیم که از اعظم آیات عظیمه قرآن است و آن قرار گرفتن در کنار ظالمان است پس توجه نماید مخاطب ارجمند به نجاسات و رجاسات ظالمین و اینکه چگونه در کنار آنان قرار گرفتن مستوجب عقاب خداوند است و البته مصادیق این قرار گرفتن رضایت به اعمال آنها، یا بی تفاوتی به رنجهایی که به اهل ایمان می رسد و...، در یک کلام نداشتن تبری از اعداء الله و نداشتن تولی به محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است و البته توجه نما که تولی به محمد و آل محمد عیهم السلام و عجل فرجهم عبارت است از هر جلوه ای در عالم که رضایت آنها را در پی دارد و بطور مثال ترحم بر انسانهای بی گناه و نجات جان کودکان بی گناه و نجات خلایق از رنجها و ترویج انسانیت و محبت و دشمنی با هر نوع ظلم و ستم و بیدادگری و....، همه مصادیق رضایت محمد و ال محمد و دوستی با آنان تلقی می شود پس توجه نمای مخاطب ارجمند که هرگونه مکارم اخلاق که برای رضای الله باشد و موجبات رضایت محمد و آل محمد را فراهم آورد البته برای بجای اورنده ها قدمی است که به سوی بهشت بر می دارد و البته خداوند یاری خواهد کرد همه بندگان خود را که به سوی او قدم بر می دارند (و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و مالکم من دون الله من اولیاء ثم لا تنصرون)، پس در مضمون روایات معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم مصادیق این تکیه و رکن قرار دادن و این قرار گرفتن در کنار
ص: 215
ظالمین بیان شده است این مصادیق علاقه و شوق در بقاء ظالم به جهت کسب منافع مادی، و یا وابستگی دائم داشتن در امور مادی به آنان، وکیل مدافع بودن و یا یاری کردن ستمکار در ستم نمودن یا ستودن ظالم به امید کسب بهره یا خوار و ذلیل کردن خود در نزد ظالم به همین امید، یا دنباله روی ظالمین در ظلم آنها کوتاهی کردن در هر آنچه که موجب سعادت و عزت در برابر ستمکار است، اعتماد بر دنیا و تن دادن به ذلت، مودت، نصیحت و اطاعت کردن از ظالم،.....، پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما به دنبال شرح تمامی مواضع کتاب خدا نیستیم زیرا همانطور که بارها مذکور شد نه توانایی و نه علم و نه درک آن را داریم و مثل ما مثل مورچه ای است که در فضای محدود خود در تکاپو است و در برابر او بی نهایت کهکشان پس ادراک او از فضای لایتناهی مانند ادراک ما از کتاب خداست و این چندکلام نیز وابسته به الطاف محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که ما غور و بررسی نمی نمائیم آنچه را که فضل بن شاذان رحمه الله علیه از کلام امامان خود آورده است زیرا قادر بر آن نیستیم بلکه مثل ما مثل گدایانی است که بر سر سفره احسان علماء و دانشمندان عاشق بر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، نشسته اند و این فضل ذات اقدس احدیت جل جلاله و این عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و این توجهات حضرت زینب سلام الله علیها است که از ما کلب آستان علامه امینی ساخت پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای عاقل داناو خردمند توجه نما در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 119 به بعد این سوره مبارکه یعنی سوره هود:( فَلَوْلَا كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُو بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنَا مِنْهُمْ ۗ وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ)، پس توجه نما
ص: 216
تو ای عاقل دانا و خردمند به معنی روان این آیات عظیمه به شرحی که از المیزان حضرت علامه نقل می شود که خداوند می فرماید: چرا ملل و اقوامیکه قبل از شما می زیستند باقی نماندند و چرا از فساد در زمین نهی نکردند تا خود را از انقراض و عذاب استیصال حفظ کنند و الا قلیلا راجع است به استثناء بعضی جز عده کمی که به واسطه اینکه از فساد نهی می نمودند از عذاب و هلاک نجاتشان دادیم، و آن اکثریتی که نابود شدند مردم ستمکار و مترف و مجرم بودند و نیز توجه نما تو ای عاقل دانا و حردمند که مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از نهی کنندگان از فساد در زمین معصومین علیهم السلام بوده اند که در زمان پیامبر آخرالزمان اطلاق می شود بر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و کتاب خدا بر این حقیقت همانگونه که در روایت حضرت زیدبن علی علیه السلام آمده است گواهی می دهد زیرا ذات اقدس احدیت در فرازهای مختلف گواهی داد که چگونه پیامبران خود را به همراه اهل ایمان از میان عذاب شدگان قبل از وقوع عذاب خارج کرده است و قیام خونین مولای مظلوم ما حسین علی در برابر شیطان طاغی و یاغی زمان یعنی جرثومه فساد و تباهی یعنی یزیدبن معاویه لهنت الله علیهم، گواه صادق و شاهد عادل بر این فراز است همان قیام که ناجی امت اسلام و ناجی قرآن و اسلام و شریعت پسندیده و احکام و فرایض آن بوده است همان اسلام و قرآن که تمامی امامان معصوم ما برای بقای آن در وحشتناک ترین دخمه ها و سرداب ها و شکنجه گاهها معذب به انواع عذاب ها بوده و در نهایت غربت و مظلومیت با زهر و ارعاب و ....، به شهادت می رسیدند که زبان از بیان آن رنجها و الم ها قاصر و ناتوان است جز اینکه اهل ایمان و انسانهای شریف جهان با اشک خود در طول تاریخ تلاش نمایند تا بر قلب وارث این رنجها یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مرهمی قرار دهند پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما کلام خود را در
ص: 217
اینگونه مواضع کوتاه نموده و قلمهای خود را می شکنیم ولی اگر اراده نمائیم به حول و فضل الهی و عنایات خاصه مولای مظلوم ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا زینب بنت امیرالمومنین علیه السلام تا جان در بدن داشتیم می توانستیم هزاران هزار صفحه در رنجها و غمها و تالمات وارده به اهلبیت عصمت و طهارت بنگاریم ولی بطور قطع و یقین هرگز نمی توانستیم شرح دهیم حقایق آن را زیرا ما به اندازه وسعت محدود ظرف خود غمنامه آل الله را مذکور نموده بودیم پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به ادامه شرح آیات عظیمه الهی ولی قبل از آن در خصوص آیه عظیمه 120 این سوره شریفه متذکر می شویم که بسیاری از بلاها و مصایب که برای بشر واقع می گردد از سوی خداوند نیست ولی از سوی ظلم و ستم به خدا نسبت داده می شود مثلا با قطع درختان جنگلها موجبات سیل را فراهم آورده و آن را بلای طبیعی معرفی کرده و به گردن خدا می اندازند و یا از روی بی شرمی تولد نوزادان معیوب و ناقص را که معلول ستم گری های تشعشعات رادیو اکتیو و بمب های اتمی و شیمیایی و یا سموم وحشتناک در محصولات کشاورزی و....، و یا شرابخواری و بیماری های مقاربتی و....، را به گردن خدا می اندازند و یا شکافتن پوسته زمین در اثر انفجارات هسته ای و وقوع زلزله را به خدا نسبت می دهند و یا عوارض تخریب لایه ازن که در اثر انفجارات هسته ای در اتمسفر و در جو زمین و....، بوجود آمده است را به خدا نسبت می دهند و این البته از نهایت بی شرمی و نهایت جنایت بشر است یعنی در حالی که فسادی که او به پا کرده است یعنی در دریاها و خشکی ها و اینگونه تمامی زمین را فرا گرفته به خدانسبت داده و دستان کثیف خود را در وقوع آنها پنهان می دارد و این ظلمها را به خدا نسبت می دهند در حالی که خدا ظالم به بندگان نیست بله این بندگان هستند که به هم ظلم می کنند (وَمَا كَانَ رَبُّكَ
ص: 218
لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 121 اعلام می فرماید:( وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ )، یعنی اگر خداوند اراده می فرمود همه مردم را بر دین حنیف و واحد قرار می داد ولی سنت الهی بر آن است که به مردم اختیار داده است تا با میل خود هدایت و یا ضلالت را انتخاب کنند یعنی در عین حال ذات اقدس الهی همه مردم را بر فطرت توحید و معرفت آفریده و به شرحی که ذکر گردید از آنها عهد و پیمان نیز گرفته است، پس مضمون آیه عظیمه چنین است:(مگر کسی را که پروردگارت رحم کند و برای همین پذیرش رحمت آنها را افرید و وعده پروردگارت قطعی شده که دوزخ را از همه (سرکشان و طاغیان) جن و انس پر خواهم کرد)، یعنی وفق کلام مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام، (الا من رحم ربک، آنها شیعیان ما هستند و خداوند از روی رحمت خویش آنان را آفریده و لذالک خلقهم راجع است به اینکه به خاطر طاعت از امام خلق شده اند، و معنی دیگر آن وفق کلام صادق ال محمد اینست که فرمود (....، خداوند بندگان را آفرید تا اعمالی را انجام دهند تا مستوجب رحمت الهی شوند و سپس ذات اقدس احدیت رحمت خود را شامل حال آنها نماید)، پس مگر آن کس که خداوند به او رحم کند پس مقصود خاندان محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و پیروان آنها هستند (و لذالک خلقهم) یعنی اهل رحمت که در دین اختلافی ندارند یعنی شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا، پس معنی روان آیه شریفه اینست که ذات اقدس احدیت اگر می خواست خلایق را امت واحد قرار می داد ولی به حکم عقل آنها را مخیر در امر خوب و بد نمود و به این واسطه صاحب اختیار و اختلاف شدند پس معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم را از باب رحمت خود
ص: 219
آفرید تا به جهت رحمت، بر آنها وظیفه هدایت را بر عهده داشته باشند یعنی وجود معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم از باب رحمت الهی برای هدایت خلایق است که با پیوستن به آنها به رحمت و سعادت و رستگاری جاوید می رسند و با مخالفت و ستیزه گری و پیروی از هوی و هوس به دوزخ وارد می شوند و خداوند تمام نمود کلمه خود را که در آغاز به شیطان نیز هشدار داد که دوزخ را از این گروه یعنی پیروان شیطان یعنی از دشمنان خود یعنی از دشمنان ذوات معصومین خود و در صدر آنان از دشمنان محمد و آل محمد پر خواهم نمود. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت جل جلاله در سوره مبارکه یوسف به رسول گرامی خود حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم وحی فرموده است، پس ذات اقدس احدیت در طلیعه آیات عظیمه این سوره مبارکه می فرماید:( تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِإِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ )، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در این آیات عظیمه می فرماید که این آیات کتاب خدا را در قالب قرآن مجید به زبان عربی نازل فرموده است تا آنکه خلایق در آن تعقل نمایند و در ادامه شرح حال حضرت یوسف و حضرت یعقوب و برادران او وخوابی که دید را بیان می فرماید و حضرت یعقوب می فرماید که معنی خواب تو اینست که خداوند تو را برگزیده و علم تاویل خواب ها را به تو عطا می فرماید و اینگونه نعمت خود را در نبوت به تو تمامی ارزانی داشته همانگونه که این نعمت را بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام فرموده بود یعنی اینکه مقام و منزلت نبوت امری انتصابی و انتخابی از سوی ذات اقدس احدیت است و تعیین پیامبر و امام معصوم بر عهده خلایق نیست و لذا ذات اقدس احدیت آنها را از قبل خلقت آنها بر می گزیند و آنها را در ارحام پاک و اصلاب مطهر گردش می دهد
ص: 220
تا به دنیا بیایند و از قبل به زبان انبیاء خود و به ظهور و بعثت آنها خبر می دهد همانگونه که به ابراهیم وعده ظهور موسی و عیسی و محمد را عطا فرمود همانگونه که ظهور دوازده نقیب و امام را اعلام فرمود و اینگونه موسی به بعثت عیسی و محمد خبر داد و اینگونه حضرت عیسی به ظهور آخرین منجی عالم بشریت خبر داد و به آمدن او بشارت داد و لذا این مژده را انجیل نام گذاری نمودند پس ذات اقدس احدیت به ظهور حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و دوازده امام معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم در چند هزار سال قبل از تولد آن حضرت به زبان انبیاء خود اخبار نمود و ما مشروح این بشارات را در کتاب شریف نورالانوار خود و در مجموعه الاحتجاج از صحف انبیاأ الهی و اناجیل چهارگانه و...، و نیز انجیل برنابا اثبات نمودیم پس بدین لحاظ است که حضرت عیسی در گهواره به نبوت خود خبر می دهد و امامان معصوم ما علیهم السلام و عجل فرجهم در کودکی به امامت می رسند تا وعده خداوند در وجود آنان متجلی گردد، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس آگاه باش که ذات اقدس احدیت آنها را از قبل از تولد آنان به نبوت تعیین فرموده و وجود مقدس و مطهر آنان را به صفت عالی عصمت و معصومیت از هر زشتی مزین فرمود و ترک اولی را وسیله آزمایش و تعذیب آنها قرار داد پس انان را از اصلاب و ارحام پاک و مطهر به جهان و جهانیان هدیه فرمود تا به واسطه آنان هدایت یافته و سرمنزل مقصود یعنی رستگاری جاوید برسند پس حضرت پروردگار در خصوص موضوع وقایع حضرت یوسف و برادران او می فرماید: (لقد کان فی یوسف و اخوته آیات للسائلین)، پس ذات اقدس احدیت در وقایع قصد قتل و نجات یوسف و...، آیات خود را شرح می فرماید و در آن زمان که او را به قصد نابودی در قعر چاه قرار دادند،ذات اقدس احدیت به حضرت یوسف وحی می فرماید که روزی خواهد رسید که آنها را به این جنایت ایشان آگاه کنی در حالی که تورا نمی
ص: 221
شناسند: (فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ)، پس به معجزه الهی و خبر غیبی حضرت یوسف خبردار می شود به آنچه خداوند به او خبر داده است مانند همان وعده ای که به مادر موسی ابلاغ فرمود پس توجه نماید مخاطب ارجمند که آگاهی بیشتر از این حقایق، قلبی به پاکی قطرات باران و به وسعت جهان هستی می خواهد تا درک نماید حدود گفتار خداوند علی اعلی را، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به احوال یوسف نبی بعد از نجات از چاه و ورود به قصر فرعون و ذات اقدس احدیت او را مزین فرمود به علم و حکمت نبوت، پس گرفتار شد به مصیبت زلیخا و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 24 و 25 این سوره مبارکه: (وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ ۚ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ ۖ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ ۚ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ)، یعنی با این مضمون که زلیخا حضرت یوسف را به سوی خود بعد از آنکه درها را قفل می نماید دعوت می کند پس حضرت یوسف فرمود به خدا پناه می برم که او خداوند من است و جایگاه مرا نیکو قرارداده و البته ظالمین رستگار نخواهند شد پس او در آن کار زشت اصرار کرد و اگر نبود که دید برهان پرورگار خود را او نیز کوشش می نمود و اینگونه از او دور نمودیم گناه وفحشاء را و به درستی که یوسف از عباد مخلص ما بود، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به تاویل این فرازها و توجه نما که اگر گفتار امامان معصوم ما نبود این گمراهان که نام خود را مفسرین قرآن قرار داده اند چگونه امت را با تعابیر شیطانی خود به سوی آموزه های شیطانی سوق داده و به سوی دوزخ هدایت می نمودند پس توجه نما که در این آیات عظیمه چند نکته مهم قابل توجه است اول اینکه می فرماید که
ص: 222
زلیخا گفت:( هیت لک)، یعنی او را دعوت به زنا نمود پس حضرت یوسف فرمود(معاذ الله ...، انه لا یفلح الظالمون) یعنی این عمل از سوی او که معلوم است ظلم محسوب و کیفر آن دوزخ جاودانی است پس قطعیت می یابد تفاوت درجات در مقام انسانها که این زنا چون حدود آن از دایره ترک اولی بیشتر است برای انبیا عظام، دوزخ آور است ولی همانگونه که سابقاً مذکور نمودیم این عمل از غیر معصوم گناه کبیره محسوب می شود و به شرط توبه امکان بخشایش دارد ولی این گناهان از معصومین زایل کننده فلاح و رستگاری است و نکته دیگری در باب (و لقد همت به و هم بها) است که گروهی ابله تصور می کنند که کوشش نمود به سوی حضرت یوسف برای زنا و یوسف نیز کوشش نمود برای زنا با او ولی برهان رب خود را دید و خداوند سوء و فحشاء را از او اینگونه دور نمود و حال آنکه ذات اقدس احدیت شهادت می دهد به پاکی او و تمجید می نماید او را در فراز آخر آیه (انه من عبادنا المخلصین)، پس در مجلسی، این ادعا از سوی جاهلی مطرح شد و نگارنده به ایشان گفتم اگر العیاذ بالله چنین باشد که شما می فرمایید یعنی یوسف نیز قصد زنا کرد با زلیخا، پس عموی بنده از حضرت یوسف شما که به او اینگونه تهمت زشت وارد می نمائید بسیار پاک تر و باتقواتر بوده است پس داستان مرحوم عموی خود را تعریف کردم که او یک شب در عنفوان جوانی در رودسر در طبقه بالای زمین و باغ خود که آن را نفار می گویند خوابیده بود پس زنی شیطان صفت به قصد فریب او پله های نفار را گرفته و بالا رفت و چون خود را به عموی بنده عرضه نمود پس عموی من شروع کرد به فریاد کردن که ای خدا به فریاد من برس ای خدا مرا از دوزخ نجات بده ای خدا، ای خدا و ...، و آن زن پا به فرار گذاشت و این داستان در رودسر مشهور شد، آری ما در جای خود شرح دادیم که پیامبران و اوصیاء آنها که معصوم هستند حق فکر کردن به این موضوعات را ندارند و این امر برای
ص: 223
آنها الزام آور به سوی دوزخ است پس چگونه می توانند به امثال این اعمال مبتلا شوند ولی در عین حال از عذاب خدا ایمن باشند پس سؤالی نمود یکی از طالبان علم دین از یکی از بزرگان مرجع تقلید در خصوص ارتکاب اعمال حرام پس آن بزرگوار پاسخ فرمود آیا شما مدفوع را می خورید سؤال کننده گفت نه پس ایشان گفتند اینگونه اعمال در نظر ما مانند خوردن مدفوع است یعنی وقتی انسان به درجات بالای فهم و شعور دینی رسید هرگز خود را آلوده به اینگونه اعمال نمی نماید و این فهم بزرگان دین ما است پس چگونه است فهم صاحبان عقول عالیه و کسانی که ذات اقدس احدیت وجود مبارک آنان را مزین و مفتخر نموده است به درجه عصمت و ما فراموش نکرده ایم که وقتی حواریون حضرت عیسی مسیح از او معجزه سفره آسمانی خواستند ذات اقدس الهی از آنجایی که با اعطای آن معجزه، درجات یقین آنها را می افزود، پس در عین اعطای این معجزه، آنها را تهدید نیز نمود که اگر ناسپاس شوند عذابی برآنها مقدر می نماید که هرگز کسی را به مانند آن مبتلا نفرموده است، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به آنچه که از امام معصوم نقل شده که مطابق با قران عظیم است و تو ای مخاطب ارجمند، بقیه تاویل ها را که ریشه در فهم ناصبیان و آموزه های آنها دارد را در مزبله دان تاریخ قرار بده و آگاه باش که معصوم نه قصد گناه می کند و نه مرتکب آن می شود و...، جناب اباصلت هروی از مولای مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام روایت فرموده است که شخصی معاند در مجلس مأمون ملعون به آن حضرت عرض کرد با این مضمون که ای فرزند رسول خدا آیا به عصمت پیامبران اعتقاد داری پس حضرت فرمود آری پس استناد به همین فراز از آیه شریف نمود پس حضرت برآشفت و فرمود وای بر تو ای علی بن محمد جهمی، از خدا بترس و گناهان زشت را به پیامبران الهی نسبت نده و کتاب خدا را بر اساس نظر خودت تفسیر مکن ... و اما گفتار خداوند درباره یوسف
ص: 224
به این معنی است که زلیخا قصد گناه نمود و یوسف قصد داشت اگر زلیخا او را مجبور به گناه نماید وی را به قتل برساند زیرا انجام گناه بزرگی را از یوسف می خواست، و این کلام امام معصوم ما حضرت صادق علیه السلام است که با این مضمون می فرماید (که رضایت مردم به دست نمی آید و زبانهای آنها قابل کنترل نیست و هرچه بخواهند می گویند و شما چگونه می توانید از دست و زبان مردم (ابله و احمق) سالم بمانید در صورتی که پیامبران هم سالم نماندند و حجت های خدا از زخم زبانها (امثال آن اراذل) آسوده نبودند مگر آنها نگفتند که یوسف علیه السلام تصمیم به زنا گرفت)، آری وفق کلام آن حضرت، مقصود ذات اقدس احدیت از برهان، همان مقام نبوت است که مانع می شود از ارتکاب هر کار زشت و از انجام هر عمل ناپسند جلوگیری می کند، یعنی معصوم از سوی ذات اقدس احدیت به لباس عصمت از سوی ذات اقدس احدیت جل جلاله پوشش داده شده است پس وفق کلام مولای مظلوم و غریب ما حضرت رضا علیه آلاف التهیه و الثنا مقصود از سوء، قتل است و مقصود از فحشاء زنا است، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 36 این سوره مبارکه: (ثُمَّ بَدَا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآيَاتِ لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّىٰ حِينٍ)، یعنی وقتی بر زنان فتنه گر یعنی زلیخا و دوستان او، آیات الهی عصمت یوسف معلوم شد، پس او را به زندان تا زمان مرگ روانه نمودند، پس در داستان زندان و ترک اولی آن حضرت به شرح آیه عظیمه 43، باز هم اثبات می گردد که وقوع مانند این قضایا از مردم عادی خطا و گناه و معصیت منتهی ببه دوزخ نیست ولی از ساحت پاک انبیاء عظام گناه نابخشودنی است و خداوند آنها را با دوزخ خود مؤاخذه می فرماید: (وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ)، که البته از این فراز معلوم می شود که محیط زندان بر این پیامبر معصوم
ص: 225
بسیار رنج آور و شکنجه آور بوده است پس جانها و دلهای اهل ایمان بسوزد بر مولای مظلوم ما حضرت موسی بن جعفر که در راه حفظ شریعت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و بقای اسلام و قرآن، عمری را در زندان و اعماق سیاهچال های هارون نجس، یعنی آن سگ هار دوزخی سپری نمود(السلام علی المعذب فی قعر السجون و ظلم المطامیر ذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازه المنادی علیها بذل الاستخفاف والوارد علی جده المصطفی و ابیه المرتضی و امه سیدةالنساء بارث مغصوب وولاء مسلوب و امر مغلوب و دم مطلوب و سم مشروب)، تو را باب الحوائج خوانده اند چون که عمری در به رویت بسته بوده، علی لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما کلام مختصر خود را در خصوص ترک اولی و مقام عصمت انبیاء عظام و اوصیاء گرانقدر آنان و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم آورده و مکرر نمی نمائیم،...، پس در ادامه ذات اقدس احدیت به موضوع نجات کشور مصر از قحطی و کلام آن حضرت به فرعون در آیه عظیمه 56 می فرماید:)قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم)، یعنی برای تصدی امور هم امانت و هم علم، شرط است تا امور به انتظام در آید و ما در این فراز یاداوری و قدر شناسی می نمائیم از وجود مطهر و مقدس خادم اسلام و قرآن و آبروی ایران و ایرانی جناب امیرکبیر همان بزرگواری که قربانی شیاطین متظاهر به اسلام و قرآن و مجسمه های زن بارگی و شکم بارگی و ستیزه گری با اسلام و قرآن و اسباب خرابی دین و شریعت و ملت اسلام و قرآن بودند یعنی شاهان فاسد قاجار یعنی شیاطینی که تصدی نموده بودند مناسبی را که شأن و جایگاه این بزرگوار و امثال او بود، پس رحمت و رضوان الهی و بهشت جاودان نثار باد بر وجود پاک و مطهر او و لعنت خدا و رسول و امامان معصوم و همه لعنت کنندگان و دوزخ جاوید نثار باد بر وجود
ص: 226
نحس و نجس آن جرثومه فساد و تباهی یعنی ناصرالدین گمراه و مادر معلوم الحال او و همه شیاطینی که به عمل آنها و رویه آنها راضی بوده و با آنها معاونت داشته اند علی لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 90 و 91 به وعده ای که به حضرت یوسف در چاه داده بود عمل می نماید (قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ قالُوا أَ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ)، و در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 94 به معجزه عظیم خداوند در رابطه با شفای چشم نابینای حضرت یعقوب با پیراهن حضرت یوسف اشاره می فرماید(اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هذا فَأَلْقُوهُ عَلى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً وَ أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ) پس در این فراز یعنی کلام حضرت یعقوب که فرمود (انی لاجد ریح یوسف)، کلامی را رد انکار و یا تردید گروهی از مردم می آورم و آن اینکه در ایام جوانی، به مسافرت کوتاهی به آب گرم لاریجان رفته بودم و مرحوم مادرم به من علاقه بسیار داشت پس دلتنگ شده به سوی من آمد و هنگامی که اتوبوس حامل او به طرف روستا می رفت اتوبوس حامل من نیز از کنار آن ماشین رد شد پس مادرم با صدای بلند گفت بوی پسرم عبدالله را حس کردم پس به او گفتند او در روستای بالا است ما هنوز به آنجا نرسیدیم و ...، آری او درست در همان زمان که اتوبوس ما از کنار اتوبوس آنها رد شده بود این کلام را بر زبان آورد و...، آری رحمت و رضوان ذات اقدس الهی بر وجود نازنین او و پدر بزرگوار من و همه پدران و مادران طالبان حق و حقیقت و پیروان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل وفرجهم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس توجه نماید مخاطب ارجمند در بعضی از
ص: 227
فرازهای کتاب خدا مثلا به طور مثال تصدی منصبی برای فرعون از سوی حضرت یوسف و...، پس سؤال پیش آمده بود برای بزرگواری در خصوص موضوع ولایت عهدی حضرت رضا در دوره مأمون شقی پس عرض کردم این موضوع هم به معنی رضایت و دوستی نیست بلکه به معنی مصلحت خلایق است همانگونه که حضرت یوسف تصدی نمود امری از امور فرعون را تا خلایق نجات یافته و شریعت خداوند مرحله به مرحله به قلب های خلایق وارد شود همانگونه که سنت خداوند است که خداوند مقرر می دارد تا بر مدار مصلحت و حکمت او، اصل و نهاد شریعت پابرجا بماند و به مرور زمان حق و ناحق از هم جدا شوند و مثال آن مثال مزرعه گندم و کرکاس است که حضرت عیسی مسیح آورده است و ما در کتاب شریف نورالانوار خود آن را مذکور نموده و شرح داده ایم، و شاهد دیگر آن حضور مولانا امیرالمومنین در کنار خلفاء غاصب در آن زمان بود زیرا با عدم حضورآن حضرت، حیات اسلام و قرآن به خطر می افتاد و آنها همیشه محتاج به راهنمایی های آن حضرت می شدند و ...، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 111 این سوره مبارکه تا آگاه شوی که چگونه تمامی راه های ممکن برای هدایت و راهنمایی خلایق به کار برده می شود ولی در نهایت بعد از برگزیده شدن راه شقاوت، عذاب خداوند بر قوم مجرم وارد خواهد شد:( حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ ۖ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ)، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای عاقل داناو خردمند توجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه سوره مبارکه رعد درخصوص آیات خود می فرماید که ما به ظاهر و تعداد کمی از آنها آگاه شده ولی از رمز و رموز اکثر آن آگاه نیستیم مگر به مرور زمان بشر با پیشرفت علوم و تکنولوژی به اسرار آنها واقف شود و یا صاحب آن
ص: 228
برای شرح آن ظهور فرماید زیرا عقول بشر از درک آن عاجز است مانند این فراز که می فرماید خداوند آسمانها را بدون ستون افراشت و ...، در حالی که قوه جاذبه در قرون اخیر کشف شده است: (تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ ۗ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ۚ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا ۖ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ ۖ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ وَفِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَىٰ بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَىٰ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند همچنین توجه نما که ما از بسیاری از آیات کتاب خدا گذر می کنیم که با موضوع بررسی ما بطور مستقیم و یا غیر مستقیم در ارتباط است ولی یا متوجه نمی شویم و یا درک و سواد و علم آن را نداریم و همانگونه که قبلا مذکور گردید ما از این اقیانوس عظیم لایتناهی به حول و فضل الهی و عنایات مولای مظلوم خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها به همین مقدار روزی داده شده ایم پس توجه نماید مخاطب ارجمند به قلت آورده های این کمترین و این کلب آستان حضرت علامه امینی، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که ذات اقدس احدیت در طلیعه این سوره مبارکه از آیات قرآن مجید به عنوان آیات خود نام می برد و ما در بررسی های قبل ملاحظه نمودیم که چگونه ذات اقدس احدیت بشارت دوزخ داده است به کسانی که آیات او را انکار و آنها را تکذیب نمایند و...، ما در ضمن ملاحظه آیات کتاب خدا مصادیق دیگر آن را نیز ملاحظه نمودیم، پس در این فراز هم آیات کتاب خدا در شمول آیات الهی است که تکذیب
ص: 229
آن اسباب ورود منکر و تکذیب کننده به دوزخ جاوید است و ما فعلا صرف نظر می نمائیم به ماهیت این انکار و این تکذیب و فقط مذکور می شود که این انکار و تکذیب به اشکال مختلف تجلی می نماید.اول انکار ظاهر آن، یعنی آیات الهی، دوم تفسیر به رأی بر خلاف کلام رسول خدا و امامان معصوم، سوم انکار بعضی از فرازهای آن، چهارم انکار به معنی و تعابیر شیطانی از آن نمودن، پنجم ستیزه گری با امام معصوم که صاحب قرآن و آگاه به علوم ظاهر و باطن آن است که مصادیق بارز این انکار در ستیزه گری معاویه ملعون و یزید خبیث و اربابان آنها و پیروان ناصبی آنها است که فرامین کتاب خدا را در پیروی از رسول خدا و اوصیاء معصوم آن حضرت انکار می کنند یعنی بر ضد فرامین کتاب خدا عمل می نمایند، ششم استنباط هایی بر ضد قرآن و اخراج آموزه های شیطانی مانند تأویل و تعبیرهای شیطانی از خطا در کتاب خدا و مستمسک نمودن آن در اعمال مجرمانه قتل اهل ایمان و اعمال دیگر مجرمانه که خداوند به مرتکب آن وعده دوزخ جاودانی داده است و نیز تروزیج این آموزه های شیطانی و ...، در قالب دستورات دینی و ...، که همگی این موارد مصادیق بارز تکذیب آیات الهی هستند یعنی انکار آیات کتاب خدا، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما که ذات اقدس احدیت جل جلاله رسول خدا و امامان معصوم را نیز در زمره آیات خود مذکور و ستیزه گری با آنان را از اسباب ورود به دوزخ ستیزه گران اعلام فرموده است به شرحی که قبلا مذکور نمودیم پس ذات اقدس احدیت در این سوره مبارکه در آیات سوم به بعد از خلقت آسمان ها و زمین و شاکله خلقت آنها یعنی (بغیر عمد) بودن آنها و خلقت عرش و تسخیر خورشید و ماه و اینکه هرکدام در مدار خاصی و تا مدت خاصی در سیر و حرکت هستند و تدبیر کار این خلقت را از آیات خود بیان فرموده و آنها را شرح می فرماید تا شاید خلایق به لقاء خداوند علی اعلی یقین حاصل نمایند پس توجه نما تو ای مخاطب
ص: 230
ارجمند که ما در این فرازها وارد شرح و بسط این آیات عظیمه، نمی شویم و فقط صورت ظاهر آنها را بیان می نمائیم پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در ادامه این آیات عظیمه گستردن زمین و قراردادن کوهها در آن و جاری نمودن نهرها و بوجود آمدن ثمرات و میوه ها و نحوه خلقت و رمز و راز داخل آنها در تکثیر و ...، و پوشاندن روز با شب ...، همگی را، آیاتی برای خلایق جهانمعرفی می نماید تا تفکر نمایند و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که فضای لایتناهی را ظلمت و سیاهی فرا گرفته و تنها نور ستارگان است که روشنایی می دهد و لذا ذات اقدس احدیت پوشاندن روز را با شب شرح داده است و...، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چگونه تمامی آنچه ذات اقدس احدیت به عنوان آیات خود مذکور فرموده است همگی از بی نهایت راز و رمز پوشیده شده اند که فقط برای پژوهشگران و دانشمندان و صاحبان علم لدنی قابل درک و فهم است پس توجه نما تمامی آنچه ذات اقدس احدیت به حکمت عالیه خود خلقت فرموده است هرکدام دارای شرح وظیفه و حدود اختیارات هستند و به حکم غریزه خود که خداوند جهان افرین عطا فرموده است به کار مشغولند و ممکن است بسیاری به نظر ما زاید و یا غیرلازم باشند ولی هرکدام در چرخه خود موجبات زنده بودن زمین رافراهم می آورند بطور مثال می گویند اگر زنبورها نبودند کره زمین با معضل رویش گیاهان روبرو می شد زیرا گرده افشانی بسیاری از گیاهان به توسط آنان صورت می پذیرد و یا دوستداران طبیعت و...، جزیره ای را در نظر گرفتند و آهوان فراوانی در آن رها نمودند و آن جزیره را خالی از هرگونه حیوان درنده رها کردند پس از گذشت مدتی این آهوان زاد و ولد نمودند و تمامی جزیره را از خود پرکردند و صحنه های بسیار زیبا و بدور از خشونت به چشم می خورد ولی بعد از مدتی بطور ناگهانی همگی نابود شدند و معلوم شد که حیوانات پیرو بیمار و ...، اسباب بیماری را فراهم و همگی رانابود نمودند
ص: 231
پس معلوم شد که حیوانات درنده به نوعی ماموران حفاظت زیست و پاک کنندگان زمین از بیماری ها هستند که حیوانات مریض ضعیف را می خورند تا طبیعت پاک و زنده بماند و...، و این فرازها از باب مثال مذکور گردید تا مخاطب آگاه باشد که چگونه ذات اقدس احدیت به حکمت عظیمه خود این چرخ گردنده را مدیریت می فرماید و این انسانها هستند که با ظلم و ستم تخریب می نمایند سیستم طبیعی را و آنها را به نابودی می کشانند پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله تکه های باغ ها و زمین ها را مثال می آورد که چگونه از انگورها وزراعت ها و خرماها و ...، از یک آب شرب بهره مند ولی محصولات آنها به حکمت ذات اقدس او متفاوت است که برخی بر برخی دیگر زیادتی دارند و به درستی که در آنها آیات الهی متجلی است برای کسانی که تعقل نمایند، و در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله تعجبی را از قول خلایق ناسپاس مطرح می فرماید و آن این است که می فرماید پس اگر تعجب نمایی تعجب آور کلام این ناسپاسان است که می گویندوقتی بمیریم و خاک شویم آیا در قالب خلقت دیگری زنده می شویم یعنی این منکرین معاد تصور می کنند که زنده نمودن آنها برای خداوند سخت تر از خلقت آنها است و توجه ندارند که با توجه به تمامی این آیات زنده نمودن خلایق برای خداوند از هر انچه که تصور می کنند سهل تر و ساده تر است، و لذا جرم این انکار و این ناسپاسی به حدی در نزد ذات اقدس احدیت عظیم و بزرگ است که در ادامه آیه شریفه به منکران معاد وعده داده دوزخ جاوید داده و در حالی که به سختی در عذاب هستند به آتش دوزخ کیفر داده می شوند، انها کسانی هستند که کافر شدند به پروردگار خود و آنها کسانی هستند که غل و زنجیرها در گردن های آنها قرار داده می شود و آنها اهل آتش دوزخ بوده و در ان جاویدان به عذاب ها کیفرداده می شوند، پس تو
ص: 232
ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که رفتن به بهشت با تفکر و تعقل بسیار آسان و قبول حقایق زیبای جهان هستی و اقرار به عظمت ذات اقدس الهی و زیبایی های خلقت و...، و ورود به بهشت با اعتقاد به عظمت ذات اقدس احدیت و اقرار به خلقت زیبای های حکیمانه او خیلی ساده تر و راحت تر است از پیروی از شک و تردید و ظن و گمان و پیروی از هوی و هوس و انکار حقایق و زیبایی های خلقت و انکارحقایقی که اعتمادی بر آن ندارند، یعنی با پیروی از تصورات و حدس و گمان و انکارحقایق و زیبایی های خلقت و انکار معاد و...، انکار آیات خداوند و وارد شدن به دوزخ ابدی و...، که معذب شدن در آن تا ابدالآباد است، و انسان عاقل دانا هرگز نباید جانب احتیاط را از دست بدهد زیرا تسلیم عقل و زیبایی های جهان هستی شدن به مراتب ساده تر از ستیزه گری و انکار آن است همانگونه که بوئیدن عطر یک گل خوشبو، بسیار بهتر از پرپرگردن و لگدکوب کردن آن و با بوئیدن مدفوع و نجاسات دیگر است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 8 این سوره مبارکه تا آگاه شوی به عظمت محبت خداوند به بندگان گنهکار ولی این شقاوت بندگان است که آنها را تبدیل به چوب های جهنم می نماید یعنی اعمال آنها موجب می شود که خوراک آتش دوزخ شوند یعنی بهشت بر آنها حرام و دوزخ بر آنها روا شود :( وَ يَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلي ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَشَديدُ الْعِقابِ)، یعنی آنها پیش از حسنه و رحمت خداوند از تو تقاضای شتاب در عذاب می کنند با اینکه پیش از آنها بلاهای عبرت انگیز نازل شده است و پروردگار تو به مردم علیرغم ظلمشان دارای مغفرت است و در عین حال پروردگارت دارای عذاب شدید است، پس تو ای مخاطب ارجمند با دسته بندی ما در خصوص مخاطبین ذات اقدس الهی که معصومین و افراد عادی بوده اند آگاه شدی و ملاحظه نمودی که
ص: 233
برای هر کدام از این دو گروه چه اعمالی دوزخ آور حتمی و چه اعمالی انها را در معرض عذاب و یا غفران الهی قرار می دهد که ترک اولی در معصومین و صاحبان گناهان کبیره در امت بوده است پس در این فراز مقصود ذات اقدس الهی در (لذی مغفره للناس علی ظلمهم)، همین گناهان کبیره است که آنها را در معرض عذاب الهی و یا غفران او قرار می دهد و در این راستا، ذات اقدس احدیت در این فراز مغفرت خود را از کیفر بندگان جاهل و نادان که به خود و دیگران ظلم نموده اند به پیش انداخته است و اجازه شفاعت به رسول معظم اسلام و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و سایر مقدسین درگاه انان و نیز، صاحبان علم و دانش دینی و نیز اهل ایمان را داده است، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چگونه بعداز غصب خلافت و تصدی نااهلان بر منصب رهبری امت اسلام، خلایق گمراه شده و هر کس که توانست برای خود گروه و عده ای را جمع کرد و برای خود مکتب و مرامی بهم رسانید، ولی با این وجود این امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بودند که در تمامی اعصار با جهل و نادانی و شیطنت این جماعت مبارزه و حقایق را به طالبان حق و حقیقت رسانیدند، از جمله راوی حدیث می گوید ما در مجلس امام رضا علیه السلام بودیم و سخن از گناهان کبیره و عقیده معتزله آمد که انها می گویند که گناهان کبیره بخشیده نمی شود پس مولای ما حضرت رضا علیه السلام به نقل از امام صادق علیه السلام فرمودند به درستی که قرآن برخلاف سخن معتزله نازل شده در آنجا که خداوند عزوجل می فرماید :(و ان ربک لذو مغفره للناس علی ظلمهم ..)، و اما تو ای مخاطب ارجمند آگاه باش که گروه معتزله، تشکیلات فکری اهل سنت هستند که بر خلاف اهل حدیث، تنها عقل و خرد را برای پیروی از اسلام کافی می دانستند و گاهی نظرات فلاسفه را با دین مخلوط می کردند، این فرقه انحرافی در زمان بنی امیه مغضوب و درزمان بنی عباس محبوب بودند و در برابر انها
ص: 234
اشاعره بودند که به جای عقل بر نقل تکیه داشتند و ..، آری تمامی این گمراهی ها و شتاب گرفتن ها به سوی دوزخ ناشی از ندیدن حقیقت اسلام یعنی ولایت اوصیاء معصوم رسول خدا علیهم السلام و عجل فرجهم و توجه به آیات عظیمه الهی و بکار نگرفتن عقل و بکارگیری هوی و هوس و خودسری بوده است زیرا بنا به کلام مولانا المظلوم علی علیه السلام (الحسنه مودتنا اهل البیت و السیئه عداوتنا اهل البیت) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین. پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه آگاه شو بر کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در ایه عظیمه 9 سوره مبارکه رعد که دلالت دارد بر حضور معصوم در بین خلایق تا انقضای عالم به حکم قرآن مجید که دلالت دارد بر امامت امامان معصوم بعد از رسول خدا و دلالت دارد بر الزام وجود امام حی و حاضر یعنی آخرین معصوم از سلسله مقدسین معصوم الهی یعنی از انبیاء و اوصیاء ایشان یعنی امام دوازدهم از دوازده وصی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم :(و یقول الذین کفروا لولا انزل علیه آیه من ربه انها انت منذر و لکل قوم هاد)، یعنی به این مضمون و می گویند آنکسانی که کافر و ناسپاس شدند چرا ایه و معجزه ای از پروردگارش بر او نازل نشده است ای رسول ما تو فقط بیم دهنده هستی و برای هر گروهی هدایت کننده ای هست یعنی تو مامور هستی به هشدار از جانب خدا و ...، پس امام معصوم امام صادق علیه السلام در خصوص عظمت و رفعت مقام و منزلت رسول خدا می فرماید که:(خداوند هیچ پیغمبری را گرامی تر از محمد مبعوث نفرموده و قبل او نیز کسی را نیافریده و نیز قبل از محمد هیچ کس خلایق او را بیم نداده است و لذا خداوند (در سوره نجم آیه 56) می فرماید (هذا نذیر من النذر الاولی) و فرموده است (انما انت منذر و لکل قوم هاد) پس نبود قبل از او مطاع در خلق و نخواهد بود بعد از او مطاع در خلق تا زمان برپایی قیامت تا آنکه خداوند
ص: 235
وارث زمین و آنان که بر آن قرار دارند شود،... و این کلام امام معصوم ما امام باقر علیه السلام است که مقصود ذات اقدس الهی از این آیه (امام هدایت کننده و هادی و راهنمای مردم درزمان آنها است) و نیز فرمودند که رسول خدا می فرماید :(من آن بیم دهنده هستم و در هر دورانی امامی از ما (یعنی معصومین)، در بین مردم حضور دارد که آنان را به سوی آنچه نبی خدا آورده است هدایت می نمایدو هدایت بعد از من با علی و اوصیاء بعد از او یکی بعد از دیگری است و به ذات خداوند قسم که امر هدایت از ما (معصومین) بیرون نرفته و تا روز قیامت در بین ما خواهد بود (یعنی) رسول خدا (منذر) و به علی (یهتدی المهتدون،)... و نیز فرمود امام معصوم و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام به ابابصیررحمه الله علیه که ....، ای ابومحمد به من بگو آیا در این زمان (هاد) هست پس عرض می کند آری فدای شما بشوم همیشه از میان شما اهلبیت (عصمت و طهارت) هاد بعد از هاد بودند تا این منزلت به شما رسید پس فرمود امام صادق، خداوند تورا رحمت نماید ای ابامحمد اگر چنین بود که آیه ای بر مردم نازل شود و با مرگ آن مرد (یعنی مخاطب) آیه بمیرد پس کتاب می میرد ولی کتاب خدا زنده است که جاری است در کسی که بقا دارد همانگونه که جاری بود در کسانی که بودند، و... نیز فرمودند به راوی دیگر در پاسخ همین سوال که به حضرت عرض نمود فدای شما شوم امر هدایت در این زمان به عهده شما است که آن را از رسول خدا پی در پی ارث برده اید، پس فدای شما شوم اکنون هادی (معصوم) شما هستید پس امام فرمودند راست گفتی قرآن زنده است و نمی میرد و آیات قرآن زنده هستند و نمی میرند ...، به درستی که قرآن زنده ای است که نمرده و هستی او جریان دارد تا آن زمان که شب و روز به دنبال هم می آیند، و همانگونه که جریان دارند آفتاب و ماه، (همانگونه) جریان دارد آخرین ما (معصومین) همانگونه که جاری بوده است بر اولین ما (معصومین)، ... و نیز
ص: 236
در روایتی طولانی حضرت باقر علیه السلام از قول امام حسن علیه السلام و ایشان از رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آل و سلم وعجل فرجهم روایت می فرماید که از رسول خدا سؤال کردم (در خصوص همین آیه که ایشان شرح فرمودند که من منذر و علی هادی است)، که شما فرمودید زمین از حجت خدا خالی نمی شود فرمود بله علی بعد از من امام و حجت خلایق است و بعد از او، تو امام و حجت بر مردم هستی و حسین بعد از توامام و حجت و جانشین خواهد بود و پروردگار لطیف و خبیر به من خبر داد که از نسل حسین پسری به دنیا می آید که علی نامیده می شود که هم نام پدرش علی است و وقتی حسین دعوت حق را لبیک بگوید، امامت به پسرش که علی است می رسد و وی امام وحجت، بعد از حسین است، آنگاه خداوند از نسل او پسری را می آورد که هم نام و و شبیه ترین مردم به من است علم او علم من و حکم او حکم من است و او بعد از پدرش امام و حجت است پس خداوند از نسل او پسری می آورد که جعفر نام دارد و در گفتار و کردار صادق ترین مردم است او پس از پدرش امام و حجت است پس خداوند از او فرزندی به وجود می آورد که موسی نامیده می شود که همنام موسی بن عمران است و او از زاهدترین مردم است و پس از پدر خود امام و حجت بر خلایق است پس از نسل او فرزندی پای به عرصه حیات می نهد که علی نام دارد او معدن دانش و حکمت است و بعد از پدر خود امام و حجت است پس خداوند از نسل او مولودی را به جهان می آورد که محمد نام دارد و او بعد از پدر خود امام و حجت است و آنگاه از نسل محمد پسری به دنیا می آید که او را علی می نامند و او امام و حجت بعد از پدر خود می باشد و خداوند از نسل علی فرزندی به وجود می آورد که حسن نام دارد و او بعد از پدر خود امام و حجت است پس خداوند از نسل حسن، حجت قائم، امام شیعیان را به وجود می آورد که او نجات دهنده دوستان خداست و او غایب می شود به
ص: 237
گونه ای که دیده نمی شود پس بر می گردند از امر ولایت او جماعتی و پایدار می مانند گروهی دیگر (و یقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقین) و اگر باقی نماند از عمر دنیا مگر یک روز پس خداوند عزوجل آن روز را طولانی می فرماید تا قائم ما خروج فرماید و مملو نماید زمین را از قسط و عدل همانگونه که از جور و ظلم آکنده شده است و خالی نمی شود زمین از شما (امامان معصوم)، ... ، و باز هم از امام مظلوم و معصوم ما حضرت صادق روایت شده است که آن حضرت فرمودند مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از منذر، رسول خدا و مقصود از (هاد)، امیرالمؤمنین و امامان معصوم بعد از او هستند و مقصود ذات اقد س احدیت جل جلاله از (ولکل قوم هاد)، یعنی در هر زمانی امام هدایت گر و آشکار کننده وجود دارد و این پاسخی قاطع است برای آنانی که وجود امام معصوم را در هر دوره و زمان انکار می کنند و آگاه باش که زمین هیچگاه از حجت خداوند در زمین خالی نخواهد شد همانگونه که امیرالمؤمنین فرموده است که زمین از امامی که حجت خداوند را در زمین برپا دارد خالی نخواهد بود حال این حجت یا ظاهر و مشهور است یا تر سان و مجال نیافته زیرا اگر چنین نباشد حجت های خداوند و دلایل روشن او باطل خواهد شد و باز هم از امام باقر علیه السلام روایت شده است که در خصوص این فراز فرمودند: (رسول الله منذر و علی الهادی و بدانید که به خداوند قسم می خورم که این (منصب و منزلت امامت از میان معصومین) بیرون نرفته و تا روز رستاخیز همواره در میان ما خواهدبود)، و نیز از حضرت باقر روایت است که رسول خدا دستور فرمودند تا طهور یعنی آب برای زدودن آلودگی ها آوردند چون از آن فارغ شد دست حضرت علی علیه السلام راگرفت و در دست خود نهاد و سپس فرمود ((انما انت منذر) و سپس دست خود را بر سینه علی نهاد و فرمود (و لکل قوم هاد)، و سپس فرمود: ای علی تو اصل دین و مناره ایمان و غایت هدایت و پیشوای سپیدرویان تابناک
ص: 238
هستی و من گواه تو بر این مقام هستم، و نیز کلام مشهور مولای مظلوم ما علی علیه السلام که فرمودند :(ای مردم قبل از آنکه مرا از دست بدهید از من سؤال کنید چون من به راههای آسمان بیش از عالم به راههای زمین آگاه هستم، من یعسوب دین و غایه السابقین و لسان المتقین و خاتم الوصیین و وارث النبیین و خلیفه رب العالمین هستم من قسیم آتش دوزخ و خزانه دار بهشت هستم من مالک حوض کوثر و صاحب اعراف هستم و نیست از ما اهلبیت (یعنی اهلبیت عصمت و طهارت)، امامی مگر آنکه عارف است به جمیع اهل ولایت خود و این قول خداوند تبارک و تعالی است (انما انت منذر و لکل قوم هاد)، باز از مولای مظلوم ما علی علیه السلام روایت شده است که فرمودند :(هر آیه ای که از قرآن نازل شده است من می دانم که کجا بر رسول خدا نازل شد و درباره چه کسی بوده و در چه موضوعی بوده و نیز می دانم که در دشت نازل شده است و یا در کوه ...، پس کسی سؤال کرد (یا علی بفرمائید) کدام آیه در خصوص شما نازل شده است فرمود اگر سؤال نمی کردید من مطرح نمی نمودم (پس اگاه باشید)، آیه (انما انت منذر لکل قوم هاد) درباره من نازل شده است پس رسول خدا منذر است و من هادی هستم به سوی آنچه او آورده است، ... و از ابوهریره روایت شده است که نزد رسول خدا آمدم در حالی که این آیه نازل شده بود پس حضرت آن را برای ما قرائت و سپس فرمود من (منذر) هستم آیا شما (هاد) را می شناسید ما عرض کردیم نه پس رسول خدا فرمود (هو خاصف النعل) یعنی او کسی است که کفش می دوزد (و در این زمان علی علیه السلام دربیرون مشغول تعمیر کفش رسول خدا بود) پس گردن های ما دراز شد تا اورا بشناسیم و در این زمان علی بر ما از یکی از اتاقها آمد در حالی که کفش رسول خدا در دستان او بود پس چون بر این فراز آگاه شدی پس به دنبال ما بیا و به فرازی دیگر از کلام مولاناالمظلوم علی علیه السلام توجه نما و شکر گذاری نما به درگاه
ص: 239
ذات اقدس احدیت از قراردادن چنین امامی برای هدایت تو که تو را بی نیاز از پیروی از انسانهای گمراه کننده و از شک و تردید و ظن و گمان کرده است مولانا المظلوم علی علیه السلام در این روایت در خصوص موضوع و مفهوم هدایت و ضلالت از جانب ذات اقدس احدیت با این مضمون می فرماید :(اما ضلالی که به خداوند متعال منسوب است و بر ضد هدایت آمده است آن است که هدایت همان بیان نمودن است یعنی روشنگری مانند کلام خداوند در (سوره سجده-26)، ایا برای هدایت آنها همین کافی نیست و معنی آن اینست که مگر من برای انها آشکار ننموده و شرح نداده و بیان نکرده ام و یا مانند این سخن حق تعالی، اما ثمود را هدایت کردیم ولی آنها نابینایی را هدایت ترجیح دادند، یعنی برای آنها بیان کردیم و این همان سخن خداوند متعال است که می فرماید: چنان نبود که خداوند قومی را پس از آنکه هدایت کرد گمراه نماید مگر آنکه اموری را که باید از ان بپرهیزند را برای آنها بیان نماید، اما معنی هدایت مانند این سخن خداوندعزوجل که: تو فقط بیم دهنده هستی و برایی هر گروهی هدایت کننده است که هادی در آن به معنی کسی است که آنچه را که نبی از سوی خداوند آورده است را تبیین می نماید و از جانب خدا بیم می دهد گروهی از منافقین این چنین بر خداوند احتجاج کرده اند که خداوند از اینکه پشه و حتی کمتر از آن ر ا مثال بزند شرم نمی کند و این در آن زمان بود که وقتی خداوند آیه (و لکل قوم هاد) را بر رسول خود نازل فرمود گروهی از منافقین گفتند (ماذا اراد الله بهذا مثلا یضل به کثیرا) و خداوند متعال جواب انها را با این آیات داد : خداوند از اینکه پشه و حتی کمتر از آن مثال بزند شرم نمی کند ...، خدا جمع زیادی را با آن گمراه و گروه بسیاری را هدایت می فرماید ولی تنها فاسقانرا با آن گمراه می سازد و این است معنی ضلالی که به خداوند متعال نسبت داده شده است، زیرا خداوند برای آنها پیشوایی نصب کرد که هدایت گر
ص: 240
بود و بیم دهنده بر آنچه نبی از جانب پروردگار آورده بود، اما انان با او مخالفت ورزیدند و با آنکه به واجب بودن اطاعت از او اقرار نمودند، با او ستیزه گری کردند)، پس دانستی تو ای عاقل داناو خردمند که چرا ذات اقدس احدیت جل جلاله دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت را به دوزخ جاوید محکوم می فرماید زیرا ستیزه گری وضدیت می نمایند با مظاهر خوبی ها، خیرها، سعادت های دنیا و آخرت خلایق و...، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل داناو خردمند اگاه باش بر کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 13 این سوره مبارکه که دلالت دارد بر اعطاء اختیار در انجام اعمال بر اساس عقل تا به موجب آن راه صلاح و رستگاری را تشخیص داده و از ظلم و ستم و ..، دوری نموده و از دوزخ نجات یافته و به سوی بهشت جاوید قدم بردارند و یاری فرموده است به عظمت و مرحمت خود و براساس فطرت، و سهولت در انتخاب راه خوب را بر سختی انتخاب راه بد، یعنی همانگونه که بندگان به راحتی می پذیرند که رایحه یک گل بهتر است از استشمام بوی مدفوع و یا همانگونه که طعام پاک بهتر است از خوردن نجاست سگ و خوک و...، پس همانگونه به سوی خوبی ها بروند و از بدی ها دوری نمایند و از شیطان که امر می نماید آنان را به بدی و فحشاء دوری کنند و البته مزد عمل چندصباح دنیا در برابر پاداش ابدیت بی انتها در واقع مزد غیرقابل تصوری است که ذات اقدس احدیت به واسطه فضل خود، در برابر اعمال ناچیز ما به ما می دهد و خصوصاً اینکه وفق مضمون کلام امام مظلوم و معصوم و شهید و غریب ما حضرت رضا علیه السلام، تمام واجبات براساس خیر و مصلحت و سود و منفعت بنده و هر حرام بر ضد سلامت و مصلحت و خیر و خوبی بندگان است پس چون براین فرازها اگاه شدی پس واقف باش که تا چه حد ذات اقدس احدیت تو را در رسیدن به خوبی ها و خیرها و سعادت در دنیا و آخرت یاری و کمک می
ص: 241
کند ولی اگرپیرو هوی و هوس شوی و زشتی را بر خوبی انتخاب نمائی و مثلا مدفوع را به جای غذای پاک و طاهر بخوری و...، پس اگر مریض شدی و یا اگر مرگ به سراغ تو آمد پس هرگز کسی را سرزنش مکن مگر خودت را پس در همین راستا یعنی داشتن اختیار و دعوت خداوند برای کسب خیر و سعادت و...،حضرت حق جل جلاله در آیه 13 می فرماید : (لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که مولای مظلوم ما حضرت سجاد علیه السلام آن گناهانی را که نعمت ها را تغییر یعنی زوال می دهند را احصاء فرموده است: (الذنوب التی تغیر النعم، .. ستم به مردم، رها کردن عادات خوب و نیکو، کفران نعمت، ترک شکرگذاری پروردگار ...)، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 19 این سوره مبارکه یعنی رعد می فرماید : (لَّذينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْني وَ الَّذينَ لَمْ يَسْتَجيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ أُولئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسابِ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ)، یعنی برای کسانی که اجابت نمودند خدای خود را پس خوبی مقرر است و آن کسانی که اجابت ننمودند برای آنها سوء حساب بوده و جایگاه آنها دوزخ است که بدجایگاهی است هرچند آنچه در زمین و مانند آن فدیه می دادند، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که مقصود ذات اقدس احدیت از اجابت نمودن اهل ایمان بعد از توحید و نبوت، اقرار به ولایت مولانا المظلوم علی علیه السلام و یازده وصی معصوم حضرت محمد است که عدم اقرار به آن به معنی عدم استجابت ذات اقدس احدیت است یعنی کسی که ولایت مولای مظلوم ما را نداشته باشد و او را وصی عالیقدر حضرت محمد و امام معصوم نداند البته به حقوق هدایت خداوند کافر یعنی ناسپاس و اگر با آن
ص: 242
حضرت ستیزه گری نموده و با شیعیان و پیروان آن حضرت مخالفت و آزار و...، نماید به منزله فرد مشرک است که با خدا و رسول او به محاربه پرداخته است زیرا جنگ و محاربه با امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و اولاد معصوم او که از نسل حضرت زهرای اطهر (علیهم السلام و عجل فرجهم)، هستند و این امامان معصوم، اوصیاء پیامبر آخرالزمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم هستند، به منزله شرک است و به کلام مولای مظلوم ما حضرت علی بن الحسین علیه السلام برای مشرکین در روز قیامت ترازو قرارداده نمی شود بلکه یکجا به دوزخ روانه خواهند شد الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون بر این فراز از شرح واضح و آشکار این آیه عظیمه آگاه شدی و توجه نمودی به عظمت اقرار به امامت و ولایت اهلبیت عصمت و طهارت پس در ادامه توجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 20 به بعد این سوره مبارکه، در خصوص وفای اهل ایمان و احترام به عهد خداوند و در مقابل کسانی که عهد خداوند را می شکنند و در زمین فساد می کنند و...، می فرماید: (أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ، وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۙ أُولَٰئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ)،پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اهل ایمان نبایستی از ان گروه مؤمنین باشند که تصور نمایند که برای کلام خدا فقط یک وجه برای شرح و تفسیر وجود دارد بلکه بایستی وفق مضمون کلام امام علیه السلام بداند که برای کلام ذات اقدس احدیت وجوه مختلف برای تفسیر وجود دارد
ص: 243
یعنی وقتی امر می فرماید ذات اقدس احدیت به صله رحم، بدانید که این امر ذات باری تعالی جل جلاله هم به صله رحم نسبت به خویشاوندان و بستگان و انسانهای محروم است و هم در درجه عالیتر به حفظ پیوند با آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم زیرا آنها در واقع صاحب حق هدایت و سعادت برما هستند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس آگاه باش که مقصود ذات اقدس احدیت در این آیات عظیمه که آیا کسانی که علم دارند به حقیقت آنچه بر رسول خدا نازل شد مانند کسانی که کور هستند از حقیقت هدایت، همانا کسانی هستند که مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله را از تکمیل رسالت بواسطه نصب ولایت دریافته اند، یعنی همانگونه که خداوند فرمود (الیوم اکملت لکم دینکم)، یعنی کسانی که این حقیقت واضح و اشکار را که چون آفتابی عالمتاب در درخشش است را انکار می نمایند در واقع به منزله کورانی هستند که چشمان خود را از دیدن حقایق زیبای عالم نابینا نموده اند، و لذا ذات اقدس احدیت در فراز انتهایی این قسمت از آیه شریفه تذکر آن را راجع می نماید به صاحبان عقل و خرد و...، یعنی آن کسانی که وفای به عهد دارند و نسبت به اجرای فرامین ذات اقدس احدیت و اجرای پیمان خود را برای اطاعت خدا ورسول او تلاش می کنند و اینکه به امر آنان به ولایت امامان معصوم گردن خود را خاضع و خاشع می نمایند و آگاه باشند که خداوند متعال پیروی از این امامان معصوم را مایه خیر وسعادت دنیا و آخرت آنها قرار داده است و اینگونه اهل ایمان وصل نمایند خود را به صاحبان حق واقعی و پدران واقعی امت یعنی حضرت محمد و حضرت علی علیهم السلام و عجل فرجهم که پدران ما هستند وهمسران آن حضرت و امیرالمؤمنین که مادران ما هستند و اهلبیت عصمت و طهارت که بستگان ما هستند و ما به شادی آنها که مقربان درگاه الهی هستند شاد می شویم و از غم انها غمناک ومصیبت زده هستیم زیرا اینگونه رضای حضرت حق جل جلاله حاصل
ص: 244
می شود یعنی برای هر صاحب خرد، وفای به عهد خداوند، عدم پیمان شکنی در اطاعت از خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که همان عهد و میثاق ذات اقدس احدیت با بندگان صالح است و وصل شدن در اطاعت آن کسانی که خدا امر به محبت به انان فرموده است و ترس از خداوند و حفظ حدود الهی نسبت به ایشان یعنی رعایت حق و حقوق و حرمت و احترام انان و ترس از عناب و عقاب ذات اقدس احدیت در رابطه با ظلم و ستم به اهلبیت عصمت و طهارت و...، و دوستی با دشمنان ایشان و...، یعنی دشمنی با ایشان و دوستان ایشان و...، اینگونه رنج این تبری ها و ولایت هارا برای رسیدن به رضایت ذات اقدس احدیت به جان خریداری نمایند و نماز را برپا داشته و انفاق نمایند در خفا و آشکار در راه نشر ولایت و امامت تلاش نمایند و اگاه باشند که نماز بی ولایت و انفاق ظاهر و مخفی بر ضد ولایت راهی جز به دوزخ نخواهد داشت واینگونه اهل ایمان تمامی بدی های خود را یعنی گناهان خود را دفع می نمایند بواسطه محبت و عشقی که خالصانه و در رضای خدا نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت داشته اند یعنی همان گناهان که از روی جهل و نادانی صورت داده اند، یعنی همان گناهان که صورت خطا داشته و از شمول جرم خارج است یعنی همان گناهان که از شمول شرک و عداوت رسول و امامان معصوم و...، خارج است و اینگونه خداوند در راستای بخشایش آنها، اذن شفاعت به اهلبیت عصمت و طهارت و خاندان مکرم اهلبیت عصمت و طهارت و مقربین آنان و نیز به شیعیان آن ذوات مقدسه و نیز به دانشمندان علوم ایشان و نیز به اهل ایمان خالص از پیروان ایشان عطا می فرماید، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که در برابر این گروه که عمل آنها مورد رضایت ذات اقدس الهی است کسانی هستند که عهد و پیمان خود را با ذات اقدس احدیت می شکنند و قطع می نمایند با کسانی که خدا امر فرموده است به
ص: 245
اطاعت و محبت انان و با دشمنی با ایشان یعنی با امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم در زمین فساد دنیایی به بار می اورند پس آنها در واقع اهل دوزخ هستند و برای آنها بدترین جایگاه ها یعنی دوزخ جاوید مهیا شده است. الا لعنه الله علی الظالمین وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر کلام ذات اقدس الهی در آیات عظیمه 27 و 28 و 29 که در رابطه با بسط روزی و هدایت و ضلالت از سوی حضرت باری تعالی و ذکر خداوند بیان شده است و ما در خصوص مفهوم هدایت و ضلالت از سوی خداوند کلام خود را آوردیم و آن اینکه با خواستن و اراده هر انسان عاقل و خردمند ذات اقدس احدیت جل جلاله توفیق عطا می فرماید به ایمان و عمل صالح یعنی ایمان به ذات اقدس او و به نبوت و عصمت انبیاء الهی و وصایت اوصیاء معصوم الهی و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و آنچه بواسطه وحی به آنان نازل شده است و اعمال صالح و دوری از آنچه نهی شده اند پس اینست هدایت الهی که باتوفیق الهی قرین و به رضوان الهی و بهشت جاوید ختم می شود و اما ضلالت الهی اینکه بنده به عقل خود پشت کرده و هوی و هوس را امام خود قرار دهد پس ذات اقدس الهی او را به حال خود رها می فرماید و وقتی خداوند کسی را رها نماید پس او به چاه ضلالت افتاده و در نهایت به غضب الهی و دوزخ جاویدان وارد خواهد شد و اما در خصوص بسط روزی پس این روزی، در مصداق کامل خود همان ایمان به خدا و رسول گرامی ایشان و قرآن و اسلام و در نهایت ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است که زمان دامنه برکات ان از دنیا شروع می شود و تا لایتناهی و ابددیت یعنی تا آن زمان که خدا خدایی می فرماید ادامه دارد و این است درواقع روزی واقعی و اما در خصوص ذکر خداوند که آن هم در معنی کامل خود به تصدیق امر ولایت و وصایت مصداق می یابد زیرا اگر باصرف ایمان به خدا و رسالت
ص: 246
رسول او، این اطمینان حاصل می گردید پس بایستی که سرانجام کار ناصبیان به دوزخ جاوید ختم نمی شد پس ذکر واقعی خداوند زمانی مصداق می یابد که با عشق به ولایت از بنده مؤمن و صالح قرین گردد و لذا ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 29 آن را بیان می فرماید: (الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مأب)، پس تو ای عاقل دانا و خردمندیقین داشته باش که مقصود ذات احدیت از ایمان و عمل صالح یعنی ایمان به ذات اقدس او و نبوت آخرین پیامبر الهی حضرت محمد و امامت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و نیز مقصود ذات اقدس او از عمل صالح، عمل نمودن به احکام و فرایض غیر تبدیل شده و غیر تغییر یافته و منطبق برآیات کتاب خدا و سنت رسول خدا و امامان معصوم، وفق آیه شریف و عظیمه اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم، خواهد بود پس چنین ایمان و چنین عمل صالح مرضی ذات اقدس الهی و صاحب ان مخاطب (طوبی لهم و حسن مأب) خواهد بود اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه آیات عظیمه کتاب خدا در سوره مبارکه رعد به آیات عظیمه 33 به بعد این سوره که در آنها ذات اقدس احدیت جل جلاله و خداوند علی اعلی در خصوص عملکرد مجرمان اهل دوزخ در رابطه با شرک و و ستیزه گری و استهزاء رسولان خود می فرماید: (وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ ۖ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ ... بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ ۗ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ، ... لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ ۖ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ ، ... وَعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ)، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به قانون ذات اقدس الهی که می فر ماید (مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ ، لَهُمْ عَذابٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واق) یعنی هرکس
ص: 247
را خدا گمراه نماید یعنی او را رها نماید پس هیچکسی نمی تواند او را هدایت نماید پس سقوط خواهد کرد در سراشیبی دوزخ و البته مبتلا می شود به عذاب دنیا و هم آخرت که شدیدتر و بدتر است و کسی نمی تواند آنها را از غضب حضرت حق حفظ نماید پس ای بدبخت و ای بیچاره ان معاویه شقی، ای بدبخت آن عمروعاص ملعون و ای بدبخت آن یزید ملعون و آن شمر پلید و آن ابن زیاد خبیث و...، و لعنت خدا بر امیران آنها و رهبران آنها که هدایت نمودند آنها وپیروان آنها و دیگر دشمنان ناصبی امامان معصوم را به سوی آتش ابدی دوزخ و فکر کردند که آن مهلتی که یافتند برای آنها پیروزی بود ولی وعده خداوند حق است نسبت به کسانی که آیات او را تکذیب نموده و بر خاندان وحی و وصایت تهاجم نموده و قلب رسول خدا حضرت محمد را پاره پاره نمودند و حضرت زهرای او را در عنفوان جوانی در حالی که مانند شبح مردگان شده و پوست بر روی استخوان شده بود با هزاران امید و آرزو به زیر خروارها خاک فرستادند و آنگاه فتنه انگیزی نمودند و ستیزه گری کردند با امام و وصی معصوم حضرت محمد تا انجا که با فرق شکافته شده از آن شمشیر آغشته به سم، به سوی رسول خدا رفت و این دو سید جوانان اهل بهشت بودند که با سم مهلک و با خنجر پولادین به شهادت رسیدند و این حسین شهید او بود که مابین دونهر آب هر چه صدا کرد جگرم از تشنگی می سوزد کسی بر او ترحم نکردپس او را از خون گلوی او سیراب کردند و این گلوی شیرخواره او، حضرت علی اصغر بود که هدف تیر سه شعبه حرمله ملعون قرار گرفت و برروی دست پدر صید خوارج گردیده و باب الوائج الی الله قرار داده شد و این دختر سه ساله او رقیه بنت الحسین است که در خرابه شام بهانه پدر گرفت جان به جان آفرین تسلیم نمود همان دختر مظلوم که صدای بابا بابای او هنوز به گوش ما و اهل ایمان می رسدو...، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس
ص: 248
چون بر این فرازها آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به آیه عظیمه 40 این سوره مبارکه که در واقع نابود کننده و از بین برنده تمامی مکاتب شیطانی و ایده لوژی های دروغین و ...، و رمال ها و جادوگران و شیادانی است مدعی هستند که خبر می دهند از آینده و در حالی که این ذات اقدس الهی جل جلاله است که آینده را رقم می زند و...، همان آینده که نابود کننده ادعای جبر در اعمال است، نیز همان آینده که تحکیم می نماید اصولعظیم اعطایی خداوند را در تعقل و اختیار در اعمال را پس ما قبلاً در این خصوص کلام خود را آورده و نیز کلام مولای مظلوم خود امیرالمؤمنین را در این بار ه مذکور نمودیم که با این مضمون فرمودند که اگر یک آیه در کتاب خدا نبود من اخبار تا قیامت را به شما اعلام می نمودم و سپس این آیه شریفه را تلاوت فرمودند :( يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت که در آیه پایانی این سوره شریف یعنی سوره مبارک رعد به معرفی (ومن عنده علم الکتاب) می پردارد: (وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ)، پس رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم می فرمایند که منظور از (و من عنده علم الکتاب)، برادر من علی بن ابی طالب است، و مولای مظلوم ما علی علیه السلام فرمودند (من آن کسی هستم که علم کتاب در نزد اوست)،و آگاه باش تو ای مخاطب ارجمند که این علم الهی است که ذات اقدس احدیت به وصی رسول رب العالمین داده است و مفهوم آن اینست که او نیز مانند رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم از این علم آگاه است و باز مفهوم آن اینست که همه امامان معصوم نیز از این علم آگاه هستند زیرا همگی آنها نور واحد هستند و لذا امام مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام فرمودند (ایانا عنی و علی اولنا و افضلنا و خیرنا بعد النبی)، یعنی مقصود ذات
ص: 249
اقدس الهی از این آیه ما اهلبیت عصمت و طهارت هستیم و علی علیه السلام اولین ما و برترین ما و بهترین ما بعد از رسول خداست، و نیز اگر میخواهی از عظمت جایگاه صاحب علم کتاب آگاه شوی پس توجه نما که مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام فرمود :(...کسی که مقداری از علم کتاب نزد او بود (یعنی آصف برخیا به سلیمان) گفت من تخت بلقیس ملکه سبا) را برای تو می آورم قبل از اینکه چشم خود را برهم قرار دهی پس حضرت انگشتان دست خود را از هم گشودو بر سینه مبارک قرار داد و فرمود: به خدا قسم در نزد ما است تمامی علم کتاب)، ... و در روایت دیگر فرمودند: (... نسبت علم کسی که مقداری از علم کتاب را دارد به کسی که تمامی علم کتاب را دارد به به نسبت اندازه ای است که یک پشه از آب دریا با بال خود بر می دارد ...)، پس چون بر عظمت جایگاه و منزلت محمد و آل محمد آگاه شدی پس بگو اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین...، پس در ادامه شرح آیات عظیمه کتاب خدا در سوره مبارکه ابراهیم به آیات عظیمه سوم و چهارم آن می رسیم که در آنها حضرت حق جل جلاله می فرماید: (اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَوَيْلٌ لِلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ،الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ )،
پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله می ترساند کافرین را از عذاب عظیم روز جزا و در کیفر دوزخ جاودانی خود، همان کافران و ناسپاسان را که حیات دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند و مقصود حضرت حق جل جلاله از این محبت در حیات دنیا،به معنی زندگی کردن از راه تعدی و ظلم بر شریعت و ظلم بر خلایق و انسانها است و لذا می فرماید یصدون عن سبیل الله و سپس می فرماید و آن را کج یعنی غیر راه حق و سبیل خداوند می خواهند ...، اری آنها در گمراهی دور یعنی راه غیر قابل
ص: 250
هدایت افتاده اند، ... و در ادامه در آیه عظیمه (6) در خصوص بعثت حضرت موسی و هدایت قوم او به سوی رستگاری و تذکر به ایام خداوند می فرماید: (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شکور)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه خبر می دهد که چگونه موسی موظف بوده است که قوم خود را از ظلمات انحراف به نور هدایت الهی برساند و (ایام خدا) را به آنها متذکر شود و از فراز آخر آیه اثبات می گردد که این (ایام الله) تا قیامت دامنه آن گسترش داشته و مربوط به ایام اهل ایمان در زمان موسی نیست زیرا خطاب ذات اقدس الهی به اهل ایمان تا روز قیامت است یعنی این (ایام الله) موضوعی بوده است که از ابتداء در تقدیر حضرت باری تعالی بوده است و آن را به تمامی انبیاء خود ابلاغ فرموده و همگی موظف به ایمان به این حقایق و م به این وضوعات بوده اند که از جمله آنها (وعده ارثیت دادن زمین به صالحین یعنی ظهور حضرت مهدی عجل الله تعلی فرجه الشریف) و وقوع معجزه (رجعت) و زنده شدن مقدسین و نیز برپایی قیامت بوده است که همگی این امور در آخرالزمان یعنی بدترین زمانه ها و شرور ازمنه از عمر بشر متفکر، یعنی در زمان نبوت و بعثت پیامبر آخرالزمان یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم واقع می شود پس ایام الله وابسته و پیوسته به محبت و ولایت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم می شود و لذا حضرت حق جل جلاله در فراز آخر برای اهل ایمان از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم که در راه بقاء اصل و حقایق قرآنی یعنی ولایت اهلبیت عصمت و طهارت متحمل رنج و شکنجه و...، می شوند با واژه (صبار یعنی بسیار شکر کننده) و شکور یعنی (بسیار شکر کننده)، یادآوری می فرماید که در واقع بشارتی عظیم است برای اهل ایمان و محبان و شیعیان محمد و
ص: 251
آل محمد زیرا معرفی کننده آنان ذات اقدس الهی و آنچه وابسته به آن است از آیات عظیمه الهی است که تکذیب آن برای تکذیب کننده از موارد شمول ورود به دوزخ جاودانی است پس امام مظلوم ما امام باقر علیه السلام در تفسیر همین فراز می فرماید که : (ایام الله عزوجل ثلاثه، یوم یقوم القائم و یوم الکره و یوم القیامه)، یعنی ایام حضرت حق جل جلاله سه روز است اول روز قیام قائم آل محمد عجل الله تعالی فر جه الشریف و دوم یوم الکره یعنی ایام رجعت مقدسین و سوم روز قیامت) و ما در کتاب شریف نورالانوار خود در شرح و تفسیر انجیل مشهور به عهد جدید، تمامی آن فرازهایی را که مربوط به ایام رجعت در کتاب مقدس بود را شرح داده و از آن رمزگشایی نمودیم و نیز در روایت دیگر حضرت در خصوص تفسیر صبار و شکور می فرماید: (صبار کسی است که بسیار صبر می نماید در آنچه به او می رسد بواسطه دوستی ما یعنی خاندان عصمت و طهارت و نیز شکور یعنی شکرگزار درگاه الهی است ... به واسطه ولایتی که از ما اهلبیت دارد یعنی شکرگزار درگاه الهی است به جهت نعمت ولایت خاندان عصمت و طهارت، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به این نکته مهم که نگارنده گذر می نماید از توجه به شرح دیگر آیات عظیمه الهی و نظر او معطوف است به آن آیات عظیمه ای که مستقیماً اشاره به آن مواضعی دارد که ما از قبل در راستای بحث خود یعنی کلمه دوزخ در نظر گرفته ایم و لذا از این نعمت عظیم اینگونه غافل هستیم زیرا همانگونه قبلاً مذکور گردید هر حرف و هر کلمه و هر آیه در جای خود دارای معانی عظیم است ولی نه علم و نه درک و نه توان ماقادر نیست به عنوان نمودن آنها، زیرا وقتی منزلت علم آصف برخیا با آن همه عظمت در برابر علم و عظمت محمد و آل محمد به منزله رطوبت بال پشه ای است که بال خود را در دریای لایتناهی تر نموده باشد پس
ص: 252
قدر دیگر خادمان و بندگان و نوکران ایشان معلوم خواهد بود پس ما پیشانی ضعف خود را بر آستان عظمت این نمایندگان خدا قرار داده و در ضمن تلاش می نمائیم تا در راستای انچه مورد نظر ذات اقدس احدیت است مظلومیت ایشان را بیان نمائیم پس چون این بضاعت اندک و جایگاه آن معلوم گردید پس توجه نماید مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه (8) که در آن قانون عظیم خود را در رابطه با تربیت خلایق اعلام می فرماید و این قانون حضرت باری تعالی هرگز محدود به زمان و مکان خاص نبوده بلکه از ابتداء شروع خلقت انسان متفکر و یا انسان عاقل قانون خداوند بوده است :( وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ)، و نیز در آیه عظیمه (17) همین سوره مبارکه یعنی ابراهیم، خداوند متعال جل جلاله در خصوص تهاجم خلایق کافر و ناسپاس به سوی انبیاء الهی و پاسخ ذات اقدس الهی به آنها می فرماید: (وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ وَ لَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِکَ لِمَنْ خافَ مَقامي وَ خافَ وَعيدِ)، یعنی ذات اقدس احدیت در این فراز قانون عظیم خود را در هلاکت ظالمین و ارثیت دادن زمین به صالحین اعلام می فرماید و این قانون، در واقع پاداش اهل ایمان است دربرابر احترام به عظمت ذات اقدس احدیت و ترس از عذاب دوزخ و این وعده کامل می شود این وعده به تعذیب کافران و ستمگران که رئوس شیاطین گمراه کننده و معاند و محارب با خدا و رسولان او و اوصیاء معصوم انها بوده اند به زنده شدن در دنیا یعنی در ایام وقوع معجزه عظیم رجعت و قیام منجی عالم بشریت یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، و در زمان برقراری حکومت عدل الهی در سراسر جهان و وارث شدن صالحین به کره ارض که از قبل طبق وعده عظیم ذات اقدس الهی به حضرت ابراهیم علیه السلام واقع خواهد شد، و این در واقع پاسخ خداوند است به
ص: 253
کسانی که ستیزه گری نمودند با خدا و رسولان و اوصیاء آنان و ...، یعنی تمامی جباران عنید در طول تاریخ که محکوم می شوند به ورود در دوزخ و عذاب در دنیا پس توجه نماید مخاطب ارجمند به آیات عظیمه 19 به بعد که ذات اقدس احدیت جل جلاله در آن می فرماید: (وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَىٰ مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ يَتَجَرَّعُهُ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ ۖ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ)، آری و گرچه شهادت تاریخ در واقع گواه به دوزخ رفتن یکی از این جباران بنی امیه بود که به قرآن استخاره نمود و...، ولی در واقع مخاطبان ذات اقدس احدیت در این فراز و تمامی فرازهای قرآن کریم آن است که شیاطین انسی و پیروان شیطان و پیروان هوی و هوس یعنی همان اشقیا که به جای تعقل و تفکر تفال زده و مانند جادوگران و مرتاضان گمراه یهودی با زدن فال و پشک، نبوت گروه و راه و روش زندگی خود را تعیین می نمایند و در واقع آنها همان کسانی هستند که دوزخ جایگاه آنان است همان کسانی که مرگ از همه جانب در آن جایگاه ها به سراغ آنها می آید ولی آنها نمی میرند همان کسان که در پیش روی ایشان عذاب سخت حاکم است، آری این است کیفر کسانی که در دنیا هیچ قدرتی بازدارنده ستم آنها نبود، یعنی همان کسانی که ترحم نکردند بر کسانی که جز خداوند یار و یاوری نداشتند، همان کسان که ستیزه گری کردند یا نماد خوبی ها و نماد زیبایی ها و نماد عدالت ها و نماد ترحم ها و...، یعنی با پیامبران و اوصیاء ایشان و در صدر آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، آری نابود باد ستمگری و ظلم این ظالمان و چه خوب حاکمی است خداوند در کیفر دادن این اشقیای ستمگر الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت در آیات 27 به بعد توجه نما که در آن خداوند متعال گفتگوی اهل دوزخ را با شیطان
ص: 254
بیان می نماید و از این آیات اثبات می گردد بطلان اعتقاد باطل پیروان کتب تحریف شده عهد عتیق (یعنی تورات) و عهد جدید یعنی ا(نجیل)، یعنی یهودیان و مسیحیان، در تاثیر شیطان در اعمال انسانها و حلول شیطان یا جن و یا اجنه در کالبد انسانها و وادار نمودن آنها به ظلم و فساد و فحشاء و دیوانگی و شرارت و...، و ما در کتاب شریف نورالانوار خود به وضوح خط بطلان را بر اباطیل آنها کشیده ایم را اثبات نمودیم، در این آیات عظیمه خداوند متعال می فرماید : (وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ )، پس ترجمه آیات عظیمه این است: (و چون حکم قیامت به پایان رسید در آن حال شیطان به کافران می گوید، خدا به شما از روی حق وعده داد و من به خلاف حقیقت به شما وعده دادم و خلف وعده کردم و بر شما هیچ دلیلی نیاوردم و تنها شمارا فرا خواندم و شما اجابت نمودید پس مرا ملامت مکنید بلکه خودتان را سرزنش کنید که امروز نه من فریادرس شما خواهم بود نه شمافریادرس من خواهید بود من به شرکی که شما به من آوردید ناسپاس هستم آری، ستمکاران عالم را عذابی دردناک خواهد بود)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش صاحبان علم قران هرواژه از کتاب خدا را با توجه به معانی آیات بیان فرموده اند و به عبارتی واژه ها در کلام الهی در مواضع مختلف معانی جداگانه ای دارند بطور مثال مولانا المظلوم علی علیه السلام در خصوص (قضا) می فرماید :(قضا ده معنی دارد که از جمله آنها، به معنی اتمام و پایان، به معنی عهد و پیمان، به معنی اعلام کردن، به معنی انجام دادن، به معنی واجب کردن، به معنی امر معلوم و قطعی، به معنی تمام کردن، به معنی حکم کردن و فیصله دادن، به معنی آفریدن و به معنی فرا رسیدن
ص: 255
زمان مرگ، است ... و در این فراز قضا به معنی واجب کردن عذاب، مانند سخن خداوند (... لما قضی الامر) یعنی وقتی عذاب واجب شد ...)، و نمونه دیگر در معنی کفر است که می فرماید با این مضمون: (آن کفر که در قرآن مجید از ان نام برده شده و پنج قسم می باشد ...، مقصود در این فرازبرائت جستن است ...)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که قصد ما از ذکر این دو نمونه آن است که واقف شوی که کتاب خدا یعنی قرآن مجید صاحب دارد و علم آن در نزد محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است و بررسی در این راستا، در واقع بررسی قطرات آب از اقیانوسی بی انتها است و ما از قبل اعلام کردیم که ما وارد اقیانوس نمی شویم یعنی نمی توانیم وارد شویم، بلکه در راستای جلوه های یک قطره از این دریای بی انتها کلام خود را مذکور می نمائیم پس چون بر این فراز آگاه شدی پس اگاه باش که ذات اقدس احدیت در این فراز حضرت حق جل جلاله خط بطلانی عظیم را بر اعمال مرتاضان تبهکار و جادوگران و صاحبان اجنه و تحریف گران بی مغز و...، کشیده است و ابطال فرموده است اعمال و افکار این پیروان شیطان را و فرموده است که چگونه شیطان فقط دعوت می نماید و این انسانها هستند که با پیروی از هوی و هوس به دنبال او می روند یعنی شیطان فاعل این اعمال نیست که وارد کالبد انسانها شود و اختیار اعمال را از دست آنها خارج نماید و در نتیجه انسانها مرتکب اعمالی شوند که ارتباطی به آنها ندارد و امثال این افکار ابلهانه که کتاب مقدس تورات و انجیل را پر نموده است و ... ، تا جایی که داستان لجئون را نقل می نمایند و...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس آگاه باش که شیطان زینت می دهد اعمال زشت و تباه انسانها را در نظر ایشان پس مرتکب می شوند ستیزه گری با خدا را در حالی که عواقب سوء و زشتی مخالفت آن را با اوامر خداوند ملاحظه می نمایند، پس خدایا من در این فراز نمونه ای از این شقاوت اشقیا را که زینت داد شیطان
ص: 256
ملعون اعمال تباه او را در نزد او، به یاد تو می اورم یعنی ظلم بی انتهای هارون تبهکاررا و به نهایت ظلم و ستم او به امام معصوم و مظلوم ما حضرت موسی بن جعفر که قرار داد ولی تو را در سرداب های تاریک و سیاه و در اعماق زمین و درها را به روی او بست و در نهایت زجر و شکنجه او را شهید نمود پس خدایا به حق آن غریب ستم دیده وآن رنج های عظیم و آن شکنجه شده در اعماق زمین و به آن سالهای بسیار زیاد و اینکه برای او فریادرسی نبود و...، پس بر ما ترحم نما، بر ما ببخش گناهان و خطاهای مارا و عذاب و کیفر سخت خود را نازل بفرما و هر آن زیاده بفرما بر آن کافران بی رحم و آن ستمگر ملعون یعنی هارون غاصب و برهمه ستمگران تاریخ که دینشان شقاوت و بی رحمی و ددمنشی بوده است و نجات عطا بفرما به صالحین در به ارثیت دادن زمین به آن باقی مانده و ذخیره از مقدسین عالم و آن آخرین معصوم از سلسله انبیاء و اوصیاء الهی یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و برپا کن حکومت عدل و عدالت خود را که جهان از ظلم و جور و حکومت شیطان لبریز و آکنده شده است پس خدایا دعای مظلومان درگاهت را که درطول تاریخ از تو استغاثه کردند اجابت فرما و بر ما و اعمال تباه ما رحمت خود را نازل فرما و بلکه ما را مشمول الطاف و رحمت بی پایان خود قرار بده زیرا که اشکهای ما تا ابدالآباد در مظلومیت های بی پایان وارده به اولیاء معصوم تو از چشمان ما جاری و قلوب ما از مصائب وارده به آنها مجروح و تکه تکه شده است آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چرا ما و اهل ایمان و هر انسان شریف و ازاده در مظلومیت این عزیزان درگاه الهی تا این درجه غمگین و دل خون می شویم زیرا آنها نمادهای مظلومیت هستند ممکن است کسی تصور نماید که بسیاری مشابه آنها مظلوم بوده اند آری هر شخصی که در هر جای دنیا مظلوم می شود او در شمار مظلومان است و لعنت خدا بر همه ظالمان است
ص: 257
ولی آن مظلومان که ما برای آنها اینگونه غمگین می شویم کسانی هستند که ذات اقدس احدیت آنها را برگزیده است تا ریشه و نهاد هر ظلم را برکنده نمایند و لذا مظلومیت آنها به منزله مظلومیت تمامی مظلومان جهان است زیرا اگر شیاطین جنی و انسی مهلت می دادند هرگز جهان به این ورطه هولناک نمی افتاد بطور مثال اگر معاویه ملعون بعد از عصب شقاوت بار آن غاصبان اینگونه با امیرالمؤمنین ستیزه گری نمی کرد علیرغم تمامی آن جنایات که بر اسلام و قرآن وارد شد، امت اسلام سرنوشتی دیگر داشت و اسلام بر جهان اثری را می گذاشت که ثمره آن صلح و آرامش و سلامتی دنیا و آخرت بود یعنی همان چیزی که خدا مقدر فرموده و اکنون ما از ظهور تنها منجی عالم بشریت انتظار داریم یعنی برقراری عدالت و صلح و آرامش در جهان با ریشه کن نمودن اساس ظلم و کیفر دادن تمامی رئوس شیاطین انسی در ایام رجعت و برقراری حکومت عدل الهی در سرتا سر گیتی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، یعنی همان وعده که خداوند در فراز پایانی آیه عظیمه (28) و آیه عظیمه (29) می فرماید :(... إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَ أُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ جَنّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِیها سلام)، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 33 به بعد که چگونه امر می فرماید امت حضرت محمد را به پیروی از آل محمد یعنی امامان معصوم و چگونه با عتاب از دشمنان آنان یاد می فرماید و چگونه نهایت کار ستیزه گری با این امامان معصوم را در دوزخ ابدی بیان می فرماید :( يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۖ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ ۚ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ أَلَم تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللَّهِ كُفرًا وَأَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا ۖ وَبِئْسَ الْقَرَارُ وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا
ص: 258
فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که مقصود ذات اقدس احدیت در این آیات، بطور واضح و آشکار، وعده حمایت و نگهداری از کسانی است که وفق اوامر او و اوامر رسول گرامی او حضرت محمد صلی الله علیه آله و عجل فرجهم خود را در پناه امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم قرار می دهند و لذا ذات اقدس الهی جل جلاله محبت آنها یعنی اهل بیت عصمت و طهارت را در دنیا و آخرت در جان و قلب آنها حفظ می فرماید و بالعکس رها می فرماید ظالمین یعنی دشمنان آل محمد یعنی دشمنان امامان معصوم را و اینگونه (یفعل الله مایشاء) یعنی عمل می شود به قانون خداوند و سپس سؤال می فرماید که آیا توجه ننمودی به آن کسانی که تبدیل نعمت الهی نمودند و...، پس مقصود ذات اقدس الهی از این تبدیل، رها نمودن نعمت ولایت و رها نمودن رهبری امام معصوم یعنی امیرالمومنین و دیگر اوصیاء معصوم رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم وعجل فرجهم است و مقصود حضرت باری تعالی از (احلوا قومهم) یعنی ظالمین فرود آوردند پیروان خود در وادی هلاکت و مقصوداز ظالمین همان رهبران گروه الذین فی قلوبهم مرض و پیروان ناصبی آنها در طول تاریخ هستند که پیروان خود را در وادی هلاکت قرار داده اند، اری و ان وادی هلاکت دوزخ جاویدان است که به آن وارد می شوند و مقصود ذات اقدس احدیت از (جعلو لله انداد لیضلو عن سبیله)، همان قراردادن رهبر گمراه و گمرا کننده از جانب خود در کنار رهبر معصوم است که خدا تعین نموده و نیز پیروی از امامی که خود تعیین کرده اند که آنها را به دوزخ می برد و رها کردن امامی که خدا تعیین نموده است تا آنها را به بهشت رهنمون شود و بدینگونه امت حضرت محمد را گمراه می نمایند و نیز در این آیه معجزه نما خبر می دهد ذات اقدس احدیت در موفقیت آنها در این گمراهی های سیاه و نیزخبر می دهد به دشمنان آل محمد و پیروان ظالم و ستمگر انان که مسیر آنها
ص: 259
به سوی غضب ذات اقدس احدیت جل جلاله یعنی به سوی دوزخ جاوید است، پس تو ای عاقل مخاطب ارجمند چون آگاه شدی بر مقصود ذات اقدس الهی از (بالقول الثابت) که همانا (ولایت مولای مظلوم ما علی علیه السلام) است پس توجه نما در ادامه به آیات عظیمه ای ذات اقدس احدیت قبل از قول ثابت در خصوص ولایت مولای ما علی علیه السلام و خاندان عصمت و طهارت فرموده اند که عصمت وجود اقدس آنان گواه است بر پاکی و طهارت وجود پدران و مادران انها از ازل، از کفر و شرک و الحاد که ذات اقدس احدیت نور انها را به صالحین وعده فرمود و در اصلاب پاک و ارحام مطهره قرار داد یعنی حضرت ابوطالب علیه السلام وحضرت فاطمه بنت اسد معصوم نبوده اند ولی پاک بوده اند از هرگونه کفر و شرک و الحاد و زشتی پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در خصوص کلمه طیبه و کلمه خبیثه: (أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ توتي اكلها كل حينٍ بذن ربها ويضرب الله الامثال للناس لعلهم يتذكرون وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ...)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه وفق کلام امامان معصوم ما مقصود ذات اقدس احدیت از تمثیل شجره طیبه، وجودمقدس رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است که ریشه استوار این درخت هستند و شاخه های آن کسانی هستند که در ولایت مولای مظلوم ما علی علیه السلام وارد شوند، و این مولای مظلوم ما علی علیه السلام است که می فرماید با این مضمون :(خداوند این اسرار و این رموز را در کتاب خود قرار داده که غیر از خود او و به غیر از انبیاء و حجت ها او در زمین کسی آنها را نمی داند زیرا می دانست تحریف کنندگان در مورد قرآن چه خواهند کرد تا جایی که نام های اوصیاء را از میان می برند و
ص: 260
بر مردم مشتبه می کنند تا در هدف باطلی که دارند از مردم کمک بگیرند به همین جهت این رموز را در قرآن قرار داده است و چشم سر و دل های آنها را از توجه به آن رموز که شاهد بدعتهای آنها در دین است کور فرمود و صاحبان کتاب و مطلعین از ظاهر و باطن آن را از درخت پاکیزه ای قرار داد که ریشه آن ثابت و شاخه آن در آسمان است و هرزمان میوه خود را به اذن پروردگارش می دهد یعنی مانند این علم برای حاملین آن در هر زمان آشکار می شود و نیز دشمنان قرآن را از شجره ملعونه قرار داد یعنی همان کسانی که خواستند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولی خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل نماید)، پس دانستی تو ای مخاطب ارجمند که چرا ذات اقدس احدیت جل جلاله بطور مستقیم نام امامان معصوم را علیرغم اینکه اخبار ظهور آنان را به تمامی انبیاء سلف اعلام فرموده بود، در کتاب خود مذکور نفرموده است و نیز آگاه شدی به اینکه مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از شجره طیبه چه کسانی هستند و نیز آگاه شدی که چگونه ذات باری تعالی از دشمنان قرآن با عنوان شجره ملعونه یاد فرموده است یعنی تمامی دشمنان خداوند و رسولان برگزیده او و اوصیاء ایشان همگی در این شجره ملعونه قرار دارند چه این دشمنان قبل از ظهور پیامبر آخرالزمان زندگی می کرده اند و چه بعد از شهادت آن حضرت یعنی مترادف دیگر این کلام همان بنی امیه هستند به اعتقاد نگارنده بنی امیه همان دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم در هرلباس هستند و لذا ما عمربن عبدالعزیز را بنی امیه نمی دانیم ولی هارون و مأمون و...، و سید محمد علی باب و ...، را بنی امیه خطاب خواهیم کرد یعنی همه آن کسانی که از ابتداء تا زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، در پوشش اسلام و قرآن تیشه بر ریشه امامت و ولایت زده و چهره زشتی از اسلام و قرآن در بین جهانیان بوجود آورنده و وفق کلام امام مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام، این
ص: 261
مثالی است که پروردگار متعال درباره اهل بیت پیامبر خود و در خصوص دشمنان ایشان آورده و مثل این کلمه خبیث (یعنی نماد آلودگی و نجاست) را به درخت ناپاکی تشبیه فرموده است که از روی زمین برکنده شده و هیچ قرار و ثباتی ندارد (یعنی افکار و اندیشه های انان هیچ مبنا و اساس عقلی ندارد و به منزله علف هرزه است)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 43 این سوره مبارکه از قول حضرت ابراهیم علیه السلام مذکور می فرماید و بدینگونه اهل ایمان را آموزش می دهد به دعا نمودن به درگاه ذات اقدس خود ...، حضرت ابراهیم پس از نیایش فراوان در این دعا به خداوند عرضه می دارد :( رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَوةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَآءِ رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ)، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که در این فراز از این آیه عظیمه و مانند آن هزاران هزار نکته و راز و رمز نهفته است که از تمام آنها آگاه نیستند مگر صاحبان آن یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ولی به این اندازه قلیل از ظاهر آن یعنی مقدار کمی از عطر و بوی ظاهر آن، جهان قلب اهل ایمان را معطر و عطرآگین نموده است یعنی اولاً آموزش می دهد به دعا کردن و اینکه اگر دعا مستجاب شود چگونه ذات اقدس احدیت عالمی را بواسطه آن دعا به تلاطم در می آورد یعنی حضرت ابراهیم علیه السلام می فرمایند ای پروردگار مرا قرار بده یعنی اعانت فرما یعنی توفیق عطا بفرما، برای برپاداشتن نماز و نیز از میان ذریه من و نیز ای خدای من دعای مرا قبول فرما و آنگاه آموزش می دهد حضرت ابراهیم به همه اهل ایمان که دعا نمایند برای توفیق در عبادت ذات اقدس الهی برای خود و بدانند که این خداست که اگر قبول نماید دعا را پس توفیق ذات اقدس او، قرین خواهد شد بر او و ذریه او واینگونه دعای او اثر گذار می شود بر تلاطم عالم امکان و به دنبال آن می فرماید ای
ص: 262
پروردگار ما و عرضه نمی دارد ای پروردگار من و این نشان می دهد که دعای در جمع چه حضوری و چه غیابی در پیشگاه خدا با آمین آمین گویان محبوب است پس عرضه می دارد که پروردگار ما من و والدین مرا و همه مؤمنین را در روز جزا مورد امرزش قرار بده پس توجه نما که چگونه اثبات می گردد پاکی اصلاب و طهارت والدین در معصومین و چگونه آیات کتاب خدا در جای جای خود با براهین قاطع خود بر دهان یاوه گویان ستمگر می کوبد و چگونه اثبات می شود عظمت مقام و منزلت حضرت ابوطالب و حضرت عبدالله و...، نیز قداست و طهارت حضرت آمنه و حضرت فاطمه بنت اسد و...، و نیز چگونه اثبات می گردد که دعا برای مؤمن که مربوط به روز قیامت است شامل مؤمنین و مؤمنات است و چگونه دعای از زبان غیر به درگاه خدا مستجاب است و چگونه دعا کننده حق پیدا می کند بر تمامی مؤمنین و مؤمنات عالم از بدو خلقت تا انقضای آن با این دعا و چگونه مؤمنین و مؤمنات هم در مقابل دعا گوی او خواهند بود برای جبران خیرخواهی او، پس چون براین فراز اگاه شدی پس توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت تهدید می فرماید دشمنان خود و دشمنان پیامبران و اوصیآئ آنان و دشمنان اهل ایمان را به شرح آیات عظیمه 44 به بعد به دوزخ جاوید : (وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ... و وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ ...، فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقامٍ ... وَ تَرَي الْمُجْرِمينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنينَ فِي الْأَصْفادِ سَرابيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشي وُجُوهَهُمُ النَّارُ لِیَجْزی اللّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ)، آری هارون خبیث یعنی آن شقی ملعون و آن اربابان و آن پیروان ملعون تراز او تصور نمودند که اگر مولای مظلوم ما حضرت موسی بن جعفر را از راهروهای تنگ و باریک و پله های هراسناک او به پائین به نقطه ای کور برده و در قعر زندانها محبوس نمایند و او را به زنجیر کشیده و در ها را
ص: 263
به روی او ببندند و او را در نهایت غم و غصه و شکنجه های روحی و جسمی و بعد از سالهای سال مسموم و در بدترین شرایط به قتل برسانند و یا دیگر اشقیا مولاتنا حضرت زهرا را در عنفوان جوانی و با هزاران امید و ارزو در حالی که بازوان او را خرد کرده و فرزندش را به قتل رسانیده و پهلوی او را مانند حرم او و احترام او درهم شکسته و پوست بر روی استخوان مانند اشباح و مردگان در زیر خروارها خاک مدفون نمایند و یا آن سگهای هتر دوزخی حسین غریب را در مابین دو نهر آب درحالی که از فرط تشنگی آسمان به نظر او چون دود می آمد سر بریده و از خون گلوی او جگرش را سیراب کنند و...، از کیفر خداوند رهایی خواهند یافت ولی هرگز چنین نخواهد بود این خداوند است که در کمین ستمکاران است و آنان یعنی این رئوس شیاطین را در دنیا و ایام رجعت مقدسین زنده نموده و پس از تعذیب دنیایی و تحقق وعده های خود به سوی دوزخ جاوید روانه می فرماید تا معذب شوند تا ابدالآباد یعنی تا آن زمان که خدا خدایی می فرماید الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در سوره مبارکه (الحجر) و در آیه عظیمه دوم به بعد که می فرماید :( اتِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِينٍ، رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ)، پس ذات اقدس پروردگار عزوجل در طلیعه این آیات عظیمه شهادت می دهد به اینکه این آیات نازل شده برسینه پاک برترین و آخرین پیامبران او یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و و آله وسلم و عجل فرجهم از آیات آن قادر متعال است که قرآن نامیده می شود همان قرآن که تکذیب آیات آن برای شخص منکر دوزخ جاودانی را به دنبال دارد و به دنبال آن خبر می دهد به رسول گرامی خود که چه بسیاری از کافران آرزو نمایند که ای کاش مسلمان می بودند پس امر می
ص: 264
فرماید به رسول معظم خود که رها نماید این کافران را تا بخورند و کامرانی نمایند و مشغول نماید ایشان را آرزوهای طولانی پس به زودی آگاه می شوند یعنی به آن حقایقی که از آنها دوری می کردند و...، پس در ادامه به آیه 10 این سوره مبارکه می رسیم که در ان ذات اقدس احدیت جل جلاله به همه جهانیان خبر داده و وعده حفظ و حراست از قرآن را تا ابدالآباد به خلایق جهان اعلام و ابلاغ می فرماید و مادر موضع خود با این آیه عظیمه و مانند آن، ابطال نمودیم تمامی روایات مزخرفی را که به نام امامان معصوم و در راستای تفرقه افکنی در بین اهل اسلام و در رابطه با تحریف قرآن جعل شده و نیز ابطال نمودیم یاوه هایی را که معاندین در رابطه با نحوه جمع آوری قرآن بهم بافته اند که این فرازها را در جای خود بحث نمودیم و اثبات نمودیم که کلام خدا هرگز پراکنده نبود تا عمر و یا عثمان بن عفان آنها را جمع اوری نمایند بلکه عالم بی بدیل کتاب خدا یعنی وصی حضرت محمد رسول الله یعنی حضرت علی علیه السلام در میان امت حاضر و نگهبان کتاب خدا بوده و بسیاری از از کاتبان و حافظان کتاب خدا نیز در کنار ان حضرت حضور داشته اند پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به این کلام حضرت حق جل جلاله که بیانگر عظمت و رفعت مقام و منزلت قرآن کریم است یعنی معجزه جاوید حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم وعجل فرجهم که می فرماید :(انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) یعنی به درستی که ما فرستادیم ذکر یعنی قرآن را و به درستی که ما برای او حفظ کنندگان هستیم، پس تو ای عاقل دانا و خردمند پس چون بر این فراز آگاه شدی و دانستی که مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از ذکر چه بوده است پس ان را تسری بده بر وجود اقدس رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که در حکم قرآن ناطق بوده اند و ذات اقدس احدیت به استناد این فراز حافظ و نگهدارنده امامت و ولایت است و...، آری و این ذات اقدس
ص: 265
خداوند یکتا بود که حفظ فرمود به وجود مطهر کنیز خود حضرت زینب بنت امیرالمؤمنین، وجود امام معصوم حضرت علی بن الحسین را در آن دریای خون و طغیان شیاطین در کربلا و شام و ...، و آن مجاهدت مصداق تام واتم این آیه عظیمه بوده است و این وجود اقدس و مطهر دوازدهمین وصی عالیقدر حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم است که مصداق بارز و مشخص تفسیر این آیه شریفه و عظیمه است که حضرت حق جل جلاله ایشان را با دست قدرت خود از جمیع بلایا حفظ فرموده و وجود مبارکش را از گزند هر نوع خطر امان بخشیده و در پناه لطف خود در پس پرده غیبت به انتظار نجات عالم و عالمیان قرار داده است و...، ولذا از مولای مظلوم ماحضرت علی علیه السلام روایت شده است که فرمودند :(والله انا لنحن اهل الذکر نحن اهل العلم نحن معدن التاویل و التنزیل)، و این مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام بودند که وفق کلام و اوامر رسول خدا و بعد از شهادت ایشان از خانه خود تا سه روز خارج نگردید تا آنکه همه قرآن را یکجا جمع اوری فرمود، و لذا همه عالم و عالمیان بدانندکه کتاب خدا و نگهبانان ان در پناه ذات اقدس الهی می باشند اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین
پس تو ای عاقل داناو خردمند در ادامه توجه نما به آیات عظیمه 31 به بعد این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس حق بعد از خلقت آدم امر می فرماید به تمامی ملائکه تا بر او سجده کنند پس تمامی ملائکه سجده می نمایند مگر ابلیس (که در میان ملائکه حضور داشت ولی از جنس آنها نبود و بلکه صاحب اختیار بود)، پس تکبر نموده و از درگاه احدیت رانده و لعنت شد پس آن شقی به خداوند عرضه می دارد خدایا چون مرا اغوا نمودی پس من هم همه بندگان تو را فریب می دهم مگر مخلصین را پس این آیات عظیمه نیز دلالت
ص: 266
دارد بر عصمت انبیائ الهی و اوصیاء عظام آنان و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و مقصود از (لیس لک علیهم سلطان) همانا منزلت ترک اولی ایشان است و نکته دیگر معنی کلمه اغوا است که به نظر نگارنده با فریب و گمراه نمودن سازگار نیست و فقط با معنی خوار نمودن سازگار است زیرا او مختار خلق شد و می توانست که شقاوت را نگزیند پس ان معانی با این اختیار سازگار نیست و فقط معنی خوار نمودن سازگار است که با تکبر او سازگاری می نماید و اغوا به غیر این معنی مؤید جبر اعمال است که با امر و نهی خدا سازگار نیست، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به این آیات عظیمه و آن وعده دوزخ که ذات اقدس احدیت به شیطان و پیروان او می دهد :( فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبى أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى يَوْمِ الدِّينِ قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلیٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که باید معانی بعضی از فرازهای کتاب خدا را با مفاهیم کلی آن در نظر بگیری بطور مثال نمی شود معنی (اغویتنی) شیطان را به معنی گمراه نمودی و یا فریب دادی معنی نمود زیرا دلالت بر جبر در اعمال خواهدنمود بلکه مفهوم (خوارنمودن) تداعی می شود که هم خوانی دارد با موضوع اختیار و ریشه این تلقی او راجع است به تفکر او و تعقل او وتکبر او در برتری جویی خود و و قیاس نمودن خود با حضرت آدم و ...، و اینکه این لعنت خداوند و این مهلت دادن
ص: 267
ذات اقدس الهی به شیطان همگی دلالت بر آن دارد که شیطان در انجام فرمان خداوند بسیار مخیر بود و با سهولت کامل و توانست آن راانجام دهد و به عبارتی نه تنها هیچ مانعی برای او وجود نداشت بلکه بسیار راحت می توانست آن را انجام دهد مانند اختیار مردم در انتخاب حلال و دوری از حرام و با توجه به اینکه انتخاب مصلحت بسیار راحت تر و منطقی تر است از انچه بر ضرر انسان است همانگونه که انتخاب خوردن طعام پاک مانند نان و پنیر بسیار راحت تر از انتخاب خوردن مدفوع است پس در خواست شیطان برای اغوای خلایق یا همین معنی متصور است یعنی برای خوارنمودن ایشان تا شاکر نباشند و اینگونه به زعم خود برتری او به آدم ثابت شود و اما اقرار او به اینکه قادر نیست عباد مخلص یعنی معصوم را بفریبد دلیل قاطع است بر آگاهی او از عصمت انبیاء و اوصیاء الهی و مقصود ذات اقدس الهی از (هذا صراط علی مستقیم) یعنی این قانون لایتغیر من است در اعطای عصمت و باز از این فراز معلوم می شود که پیروی از هوی و هوس و ارتکاب محارم و...، غضب ذات اقدس احدیت را فراهم می اورد و لذا این اغوا شامل حال معصومین نیست و لذا در عین حال اینکه تأکید می فرماید حضرت باری تعالی به اینکه بر آنها سلطان یعنی تسلط به لحاظ ارتکاب فعل حرام مانند زناو قتل و شرک وجود ندارد ولی انجام ترک اولی موجب گمراهی برای آنان است مانند انچه بر برصیای عابد و آنچه بر بلعام بن بلعور و ...، از غضب خدا واقع شد و مانند آنچه بر آدم، نوح، یونس، یوسف و...، از رحمت و آمرزش خدا واقع شد که با استغاثه و توبه نمودن، به سلامت و رضایت الهی رسیدند پس در آیه عظیمه 44 به بعد ذات اقدس احدیت از وعده گاه دوزخ برای شیطان و پیروان او یعنی پیروان هوی و هوس خبر می دهد و این دوزخ همانگونه که معلوم شد به واسطه انجام بعضی از اعمال مجرمانه بر مرتکب واجب می شود و باقی گناهان می تواند در اثر توبه خاطی و شفاعت پیامبران و اوصیاء
ص: 268
ایشان و بزرگان وابسته به ایشان و نیز اهل دانش در دین خدا و اهل ایمان و...، ناجی باشد همانگونه که فرمود با این مضمون رسول عالیقدر ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم که (به درستی که شفاعت من نصیب می شود به مرتکبین گناهان کبیره) و ما قبلا توضیح دادیم که قتل اهل ایمان و شرک ورزی و ستیزه گری با امامان و شیعیان ایشان و ...، از مصادیق اعمال مجرمانه بوده و از شمول شفاعت خارج است زیرا مرتکب با انجام اینگونه اعمال مجرمانه موجب غضب خدا می شود و خود را تبدیل به هیزم و گیره آتش می نماید یعنی آتش به سوی او می رود و نیز آیه 45 که می فرماید برای آن 7 (در) و برای هر (در) جزء مقسوم است یعنی دارای مراتب است، یعنی همانگونه که اشقیا دارای درجات شقاوت متفاوتی هستند درجات عذاب آنها نیز در دوزخ با هم متفاوت است الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه آگاه شو به کلام ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 46 به بعد تا واقف شوی که چگونه بهشت و دوزخ مکان جاودانی است و چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله تقدم داده است غفران و رحمت خود را بر تعذیب بندگان و چگونه مهیا فرموده است کسب سعادت را بر شقاوت همانگونه که عقل هر انسان می پذیرد بهره گیری از طعام پاک را بر خوردن نجاسات متعفن یعنی هر آن کسی که بر ضد تعقل خود به سوی طعام متعفن و ناپاک رفت البته مستحق مرض و مرگ می شود و این قانون خداوند است به همین منوال هر کس که شقاوت رابر محبت و انسانیت و کسب فضایل و صفات انسانی برگزید و بی رحمی و ستم کاری و مرگ و...، را برای دیگران و ...، به بار آورد البته مستحق دوزخ جاودانی می گردد :( إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ...، لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ، نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ)، پس در ادامه این آیات عظیمه،
ص: 269
ذات اقدس احدیت جل جلاله از عذاب قوم لوط بوسیله فرشتگان خود که به شکل انسان ظاهر شده اند خبر می دهد یعنی به شرح آیه عظیمه 59 :( قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ )، و باز هم در ادامه، ذات اقدس احدیت جل جلاله از اقوام مجرم و ستیزه گر و نحوه عذاب آنها یاد نموده و این عذاب ها نیز در واقع را از آیات خود برشمرده است و معلوم می شود که این آیات در ضمایر خلایق وجود دارد که به محض ملاحظه مانند آن این عذاب های اقوام مجرم برای انسانها تداعی می شود و این نوع هدایت ها از رحمت الهی است تا خلایق متنبه شوند و به سوی خدا بازگشت نمایند و این به مانند همان عهد است که بر فطرت توحید از بندگان اخذ شده است و همان پناهگاه است که همه بندگان در عسرت کامل و در فقر کامل به او پناه می برند یعنی به ذات اقدس احدیت جل جلاله پس توجه نماید مخاطب ارجمند به آیات عظیمه 73 به بعد که حضرت پروردگار جل جلاله در آن به جان عزیز و محترم رسول گرامی خود قسم یاد می فرماید :( لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ)، پس درادامه حضرت حق جل جلاله از خلقت زمین و آسمانها و آنچه در مابین آنها است سخن به میان آورده و به ظهور زمان وقوع قیامت تأکید می فرماید و از رسول خود می خواهود که از کفر ستیزه گران گذر نماید و بر عاقبت آنها اندوه نخورد و تأکید نماید که او فقط ترس دهنده است و در آیه عظیمه 91 و 92 و 93 و...، حضرت حق جل جلاله از جماعتی نام می برد که قرآن را تکه تکه نموده و عضین قرار دادند و
ص: 270
اینکه آنها را بازخواست می نماید به لحاظ این اعمال و از آنها با عنوان مشرکین یاد می فرماید و جماعتی که رسول خدا را استهزاء می نمودند همان کسانی که با ذات اقدس احدیت خدایی دیگر قرار می دادند یعنی به خدای محمد و آل محمد اعتقادی نداشتند پس حضرت پروردگار عزوجل در ادامه رسول خود را دلجویی فرموده و آگاهی می دهد که آگاه است از آنچه در اثر گفتارهای رنجش آور منافقان و کافران بر سینه پیامبرش سنگینی می نماید و امر می فرماید او را به تسبیح و عبادت خود تا انکه زمان مرگ و قیامت فرا برسد، (وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ ۖ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۚ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که این آیات عظیمه در ظاهر دلالت بر آیات کتاب خدا دارد و در باطن دلالت بر دوستی و محبت اهلبیت عصمت و طهارت می نماید یعنی مقصود ذات اقدس الهی از (سبع مثانی)، در ظاهر سوره مبارکه حمد است و در باطن وفق کلام مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام اهلبیت عصمت و طهارت هستند و در تفسیر به آن راوی می فرماید :(به خدا قسم ما سبع مثانی هستیم و وجه الله که در میان شما قرار داریم هر که مارا بشناسد و هرکس نشناسد در پیش روی او یقین خواهد بود) و یقین در پایان آیات فوق می باشد و تعبیر نگارنده از سبع مثانی با این تعبیر منزلت مقدس و معظم
ص: 271
چهارده معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است و در روایت حضرت باقر مقصود هفت امام و وجود معظم حضرت قائم آل محمد است، پس مقصود ذات اقدس احدیت از (مقتسمین) و (عضین) و استهزاء کنندگان همانا وجود نحس گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه بوده است که کلام خدا را به فکر خود جابجا کردند تا فضایل مولای متقیان علی علیه السلام و اهلبیت عصمت و طهارت را مخفی نمایند ولی قادر به تحریف نگردیدند و وفق کلام رسول خدا (عضین) یعنی کسانی هستند که به بخشی از کتاب خدا ایمان می آورند و به پاره ای دیگر کفر ورزی نموده اند و این امامان مظلوم ما هستند که تصریح می فرمایند مقصود ذات اقدس الهی جل جلاله از (عضین) جماعت قریش هستند و به تعبیر نگارنده مقصود از قریش همان بت های قریش هستند نه کل قریش زیرا کل قریش در این آیه مصداق نمی یابند و این مولای مظلومان حسین بن علی علیه السلام است که در فرازی از خطبه مشهور خود درروز عاشورا :(... بعدا و سحقا لطواغیت هذه الامه و بقیه الاحزاب و نبذه الکتاب و مطفی السنن و مواخی المستهزئین الذین جعلو القرآن عضین)، یعنی مرگ و نابودی باد بر بت های این امت (یعنی بت های قریش) و باقی مانده احزاب (که اصطلاح مولانا المظلوم علی علیه السلام بود خطاب به معاویه شقی و طرفداران و پیروان او) و کسانی که عمل به قران را به کنار انداخته و چراغ سنت ها (احکام و فرایض الهی) را خاموش نمودند، همان افرادی که با استهزاء کنندگان برادری نمودند و قرآن را عضین قرار دادند (یعنی به بعض آن ایمان آورده و به بعض آن کافر شدند یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و پیروان ناصبی آنان یعنی معاویه و بنی امیه و بنی العباس و...) و در روایت دیگر :( ... ثم قال ....فانما انتم ... صراخ ائمه المستهزئین الذین جعلوا القرآن عضین)، و در شرح مؤاخذه ذات اقدس احدیت از توطئه گران، آیه عظیمه راجع است به نقل از امام معصوم علیه السلام در رابطه با آگاهی آن دو
ص: 272
نفر زنان فتنه گر، از امر خدا در جانشینی مولاناالمظلوم علی علیه السلام و اخبار نمودن به پدران خود و توطئه ترور آن حضرت پس خداوند متعال ان حضرت را کفایت فرموده و امر فرمود به معرفی حضرت علی علیه السلام و...، فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ)، پس مقصود ذات اقدس احدیت از سؤال، موضوع مؤاخذه از این گروه ستیزه گر است و امر به ابلاغ جانشینی علی علیه السلام و وعده حفظ آن حضرت از استهزاء کنندگان یعنی جماعت مرجفه و...) پس این کلام مولای مظلوم و معصوم ما است که می فرماید :(قیل للنبی فاصدع بما تومر فی امر علی فانه الحق من ربک)، و این امام معصوم دیگر ما است که با این مضمون در شرح کلام خداوند می فرماید :(یعنی مقصود ذات خداوند از کفایت مستهزئین، کفایت از استهزاء دشمنان ان حضرت و طرفداران منافق آنها و استهزاء کنندگان امیرالمؤمنین علی علیه السلام است و آنها همان کسانی بودند که می گفتند این برگزیده محمد از خاندان اوست و سپس در مورد حضرت علی علیه السلام به تمسخر به یکدیگر چشمک می زدند پس ذات اقدس احدیت آیه عظیمه (وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ) را نازل فرمود)، و از این فرازها شرح (الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۚ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ) واضح می گردد و در روایت دیگر ازمعصوم علیه السلام روایت شده است که فرمودند با این مضمون :(زمانی که خداوند حضرت محمد را به رسالت مبعوث فرمود نسل او را از شر بدخواهان حفظ کرد ... و سپس رسول خدا نیز برخی از فضایل وصی و جانشین خود را بیان فرمودو این امر باعث به وجود آمدن نفاق در دلهای ایشان شد پس رسول خدا مطلع شد و خداوند خطاب به او این آیات را نازل فرمود (وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَ لكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآياتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ)، پس چون آگاه شدی بر ماهیت ظالمین و ستیزه گران با
ص: 273
آیات خدا و اعمال آنها که رسول معظم را غصه دار فرمود تا به سوی خدای خود رفت و خبر غیبی ضمنی از غصب خلافت و منصب وصایت توسط غاصبین و ارثیت قرار دادن این ظلم و ستم به ستم کاران یکی بعد از دیگری تا به قتل رسانیدند امامان معصوم را یکی بعد از دیگری ...، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
پس ذات اقدس احدیت آخرین ایشان یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به دست قدرت خود در پس پرده غیبت حفظ فرمود تا وعده خود در ارثیت دادن زمین به صالحین و تعذیب رئوس شیاطین در ایام رجعت و برپایی حکومت جهانی عدل خود را به انجام برساند اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم
امین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل داناو خردمند چون بر این فرازها از معانی شرک و ظلم و جحد به آیات الله یعنی دشمنی با قرآن ظاهر و قرآن باطن و یا قرآن صامت و قرآن ناطق و یا قرآن مجید و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم اگاه شدی پس توجه نما به ادامه آیات عظیمه مرتبط با بررسی قرآنی ما در سوره مبارکه النحل یعنی آیه عظیمه دوم این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس احدیت می فرماید :(اتی امر الله فلا تستعجلوه سبحانه و تعالی عما یشرکون)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این آیه عظیمه در خصوص مقدر بودن و حتمی بودن ظهور مولانا المظلوم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است همان مهدی که شخصیت اول عالم امکان یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم در خصوص دوستان او فرموده است :(خوشا به حال کسانی که درزمان غیبت حضرت مهدی صبور باشند (پس معلوم است که شداید محنت ها و رنج از از هر جهت در این عصر بر منتظران آن حضرت وارد می شود)، خوشا به حال کسانی که در محبت ورزیدن به اهل بیت عصمت و طهارت استوار ماندند، آنها کسانی هستند که خداوند اینگونه آنان را در کتاب خود وصف فرموده است :(والذین یومنون
ص: 274
بالغیب) و قال (اولئک حزب الله الا ااحزب الله هم المفلحون)، همان وعده ظهور و ارثیت دادن زمین به صالحین که در کتب آسمانی انبیاء سلف و نیز در زبور داود مذکور گردیده و ذات اقدس خداوند نیز در این رابطه در کتاب خود فرموده است :( وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)، همان ارثیت که مقدمه های آن اعجاب آور است که حضرت حق جل جلاله در خصوص یاوران آن حضرت می فرماید :( فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ۚ)، آری در این کلام حضرت حق جل جلاله است که مژده ظهور و برقراری حکومت جهانی عدل و عدالت خداوند، یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به واسطه بازوی توانای خداوند به عنوان امری حتمی و وعده ای تخلف ناپذیر توصیف شده است (اتی امرالله فلا تستعجلوه)، یعنی بقبول صاحب المیزان، مقصود از امر همان است که خداوند در کلام خود بارها به رسول خود و اهل ایمان، به آن مژده داده و مشرکان را به آن تهدید کرده است به اینکه به زودی مؤمنان را به پیروزی رسانیده و کافران را خوار و زبون و عذاب می فرماید و دین خداوند به امر از سوی حضرتش آشکار و گسترده خواهد شد چنانکه می فر ماید (فاعفوا واصفحوا حتی یاتی الله بامره)، همان وعده که رسول خدافرمود (لَا تَذْهَبُ الدُّنْیَا حَتَّی یَقُومَ بِأَمْرِ أُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ یَمْلَأُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا)، و همان وعده که در زمان بیماری خود به دخترش فاطمه خبر داد (و الّذی نفسی بیده لابُدَّ لِهذِهِ الاُمَّةِ مِن مهدیٍ و هو واللهِ مِن وُلدِکِ)، و یا مضمون کلام مولای مظلوم ما است به فرزند عالیمقام خود حسین که به ایشان فرمود :(نهمین فرزند تو همان (قائم بالحق) است که دین را آشکار می سازد و عدل و داد را می گستراند پس امام حسین عرض کرد یا امیرالمؤمنین آیا آنچه می فرمایی واقع می شود پس حضرت فرمود آری سوگند به خداوندی که حضرت محمد را پیامبری مبعوث فرمود و او را بر تمامی خلایق و مخلوقات برتری داد واقع می شود ولی پس از طی شدن دوران غیبت و حیرتی که در ان ثابت قدم نمی مانند مگر مؤمنان با اخلاص که روح یقین در آنها دمیده شده باشد همان کسانی که خداوند عزوجل از انها به ولایت ما پیمان گرفته و حقیقت ایمان را در قلوب آنها ثبت کرده و به روحی ازجانب خود انها را تأیید نموده است)، همان امر که برای مولاناالمظلوم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اصلاح می شود یعنی یه امر ذات اقدس احدیت جل جلاله همانگونه که رسول معظم اسلام می فرماید :(المهدی منا اهل
ص: 275
البیت یصلح الله له امره فی لیله)، همان واقعه که ذات اقدس احدیت جل جلاله در کتاب خود از آن اینگونه یاد فرموده است :( هل ینظرون الا الساعه ان تاتیهم بغته)، همان زمان که مولانا المظلوم الشهید و نور چشمان علی بن موسی الرضا یعنی حضرت جواد الائمه فرمودند انتظار برای وقوع آن افضل اعمال است (افضل الاعمال شیعتنا انتظار الفرج)، یعنی دعا نمایند برای اصلاح امر ان حضرت و گشایش امور اهل عالم و اهل اسلام و قرآن و...، همان زمان که نزدیک می شود با دعای اهل ایمان و می رسد با استغاثه مؤمنین و مؤمنات همانگونه که مستجاب فرمود خداوند نجات بنی اسرائیل را، همان زمان که ذات اقدس حق از جدال در آن خبر داد :(...ان الذین یمارون فی الساعه لفی ضلال بعید)، پس مولای ما حضرت صادق علیه السلام در معنی (یمارون) می فرمایند :(یعنی آنها که درباره ان ساعت جدال می نمایند در گمراهی دوری هستند)، یمارون یعنی منکران امام زمان می گویند: قائم کی متولد شد، چه کسی او را دیده، کجاست و کی ظاهر می شود و تمام این ها از جهت عجله کردن در امر خدا و شک در قضای الهی است آنها (یعنی این منکران یعنی این جدال کنندگان) دنیا و اخرت را زیان کرده اند و پایان بد برای کافران است پس حضرت به راوی جناب مفضل رحمه الله علیه که سؤال کرده بود (سرورم پس برای ظهور وقتی تعیین نمی نمائید)، فرمودند: ای مفضل برای آن (ظهور) وقتی قرار مده زیرا هرکسی که برای امر ظهور مهدی ما، وقتی تعین نماید خود را در علم خداوند شریک دانسته و مدعی شده که خداوند تعالی او را از اسرار خود آگاه نموده است)، یعنی کافر و به سوی دوزخ روانه خواهد شد، پس در ایام ظهور آن حضرت است که امر معجزه رجعت مقدسین و وعده تعذیب دنیایی رئوس شیاطین واقع و سپس این معاندین و مجرمین به کیفر رسیده و آنگاه به سوی دوزخ روانه می شوند، آری پس راوی ابوبصیر رحمه الله علیه از مولای خود روایت نموده که آن حضرت فرمودند :( با رسول خدا مکر و حیله نمودند و با حضرت علی نیز کید و مکر نمودند و با حضرت فاطمه نیز با کید مکر رفتار کردند پس خداوند فرمود ای محمد انان هرچه می توانند کید و توطئه می کنند و من هم در مقابل آنها کید خواهم نمود پس تو این کافران را مهلتی بده تا وقت قیام قائم که او از جباران و ستمگران قریش و بنی امیه و سایر مردم انتقام خواهد گرفت) و آری (انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا)، یعنی همان روز که خداوند می فرماید :( الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ وَ كانَ يَوْماً عَلَى الْكافِرِينَ عَسِيراً)، یعنی همان روز که طبق
ص: 276
کلام معصوم جز خداوند پرستش نخواهد شد، آری همان روز که ذات اقدس احدیت در خصوص آن می فرماید :( لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ)، همان روز که وعده خداوند در تعذیب دنیایی رئوس کفر و شرک و عناد و ظلم واقع می شود (لنذیقنهم من العذاب الادنى دون العذاب الاکبر )، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم امین آمین آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 3 این سوره مبارکه که می فرماید :( يُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلي مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ)، یعنی پس فرو می فرستد ملائکه را به همراه روح از امر خود برآنکه می خواهد از بندگانش که (خلایق را) بیم دهید بدرستی که نیست الهی جز من پس از من بترسید، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که (روح) موجودی عظیم غیر از حضرت جبرئیل است جبرئیل از جمله ملائکه است، و از مولای مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام روایت شده است که فرمودند خداوند ما را با روحی از جانب خود تأیید فرموده است روحی مقدس و پاک که از ملائکه نیست و با هیچیک از پیامبران گذشته جز پیامبر اسلام نبوده است و آن روح با امامان معصوم از ما اهلبیت است که انها را تقویت و توفیق می دهد (وَ هُوَ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل)، و وفق کلام مولای مظلوم ما امام صادق علیه السلام: روح مخلوقی با عظمت تر از جبرئیل و میکائیل است که همراه رسول خدا بوده و او را تقویت می نموده و پس از رسول خدا با امامان همراه است و مقصود ذات اقدس احدیت است درآیه عظیمه (تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به آیات 4 به بعد این سوره مبارکه که در آن آیات ذات اقدس احدیت جل جلاله در خصوص آسمانها و زمین و خلقت انسان، و چهارپایان و منافع حاصل از آنان و خلقت بسیاری موجودات دیگر که خلایق از ان خبر ندارند و... و سپس در رابطه با عظمت نزول باران از آسمان که مایه حیات بشر و رویش گیاهان است و...، می فرماید که تمامی این موارد (آیه) است یعنی از آیات الهی برای گروهی که تفکر نمایند، و سپس می فرماید که مسخر فرمود شب و روز و آفتاب و ماه و ستارگان که همگی تسخیر شده به امر آن ذات اقدس و ما می دانیم در این زمان مفهوم این معانی عظیمه را با توجه به پیشرفت های علوم فضایی و حرکت ستارگان و کهکشان ها و مدارات
ص: 277
معینی را که در آن سیر می نمایند و...، که حضرت پروردگار جل جلاله تمامی این موارد را نیز از آیات خود برای قومی که تعقل نمایند شمارش فرموده است و نیز در ادامه حاصل مختلف کشت ها و زراعت ها و تفاوت رنگهای آنها و...، و این موارد هم از آیات الهی محسوب و برای تذکر به خلایق اعلام شده است و.... و البته همچنان این نعمت ها هرکدام آیه و هرکدام به عنوان نمونه بر شمرده شدند و به عبارتی تمام هستی نعمت های خدا و آیات او هستند و لذا در انتها بهترین و زیباترین کلام از سوی ذات اقدس احدیت اینگونه مذکور می گردد و آن اینکه در آیه 19 می فرماید :( وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر نگارنده اراده نماید قادر است تا به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حجه بن الحسن المهدی و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران ورق در خصوص این فراز بنگارد و این البته حاصل علم ناقص او و یافته های دانشمندان جهان تا این زمان است درحالی که اگر دامنه این علوم از میزان تر شدن بال پشه به تعداد چند قطره افزایش یابد پس قلمها تا روز قیامت نباید از نگارش آرام باشد پس نتیجه اینکه علم تمامی آنچه در عالم هستی وجود دارد فقط در نزد ذات اقدس احدیت جل جلاله است و نیز در آن حدی که اراده فرماید در نزد معصومین خود و در صدر انان به محمد و آل محمد علیهم السلام وعجل فرجهم عطا فرموده است پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که تکبر در برابر عظمت خلقت و بالاتر از آن در برابر خالق و نیز سرکشی و نیز ستیزه گری با پیامبران او و اوصیاء این پیامبران صادر نمی شود مگر از سوی افراد شقی و پست که قبل از شقاوت و رذالت خود، نماد تام و کامل حماقت هستند یعنی همگی اشخاص احمق و ابله هستند زیرا که ابدیت را به چند صباح عمرناچیز دنیا فروخته اند، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در ادامه، ذات اقدس احدیت به مطالب بسیار پر معنی دیگر اشاره می فرماید که ما از انها با توجه به عمق معانی و عظمت شرح آن و....، گذر می نمائیم و با توجه به تحدید بررسی و تدقیق در این راستا نمی توانیم به آنها وارد شویم و از طرفی همانگونه که تأکید شد علم به آن را هم نداریم و ما فقط در راستای بررسی نگارش خود به ظواهر آیات توجه می کنیم که در این آیات عظیمه چه مواردی را ذات اقدس احدیت در شمول آیات خود قرار داده و به چه کسانی هشدار می دهد یعنی در رابطه با اعمال آنها، پس در ادامه حضرت حق جل جلاله در
ص: 278
رابطه با کسانی که دعوت به غیر خدا می نمایند و جماعتی را نیز به دنبال خود راه می اندازند و...، به استدلال پرداخته و می فرماید آنها نمی توانند چیزی را خلق نمایند بلکه خود آفریده می شوند یعنی این خالق است که باید و می تواند طرح و برنامه برای مخلوق خود داشته باشد وخیر و صلاح و منفعت و هدف و ...، او را می داند ...، پس انها که ایمان نمی آورند دارای قلوب انکار کننده و شخصیتی مشحون از تکبر هستند و متکبرین در نزد خدا احترام ندارند و آنها کسانی هستند که به الهامات نازل شده الهی اساطیرالاولین می گویند و آنها کسانی هستند (که از روی جهل و تکبر و حماقت و...)، دو بار گناه حمل می کنند اول بار گناهان خود را به طور کامل و سپس بار گناهان کسانی را که گمراه کرده اند در حالی که این رهبری آنها برای پیروان خود هرگز از روی علم و دانش نبوده و لذا بسیار بد و سنگین است آن باری که بر می دارند ...، و آنهایی که قبل از آنها مکر نمودند پس ...، بر آنها عذاب خدا نازل شد از جایی که نمی دانستند و این روز قیامت است که ایشان را خوار و ذلیل می نماید پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که خطاب ذات اقدس الهی جل جلاله در این فرازها بر کسانی است که خود گمراه شده و خلایق را نیز گمراه نمودند و مقصود ذات اقدس الهی از شرک و مشرک کسانی هستند که در کنار رهبران معصوم الهی به اظهار وجود پرداختند و جماعتی را به دنبال خود آورده و دولت باطلی را در دولت حق الهی برپا نمودند و با تکبر به ستیزه گری پرداختند پس خداوند در روز قیامت این اشقیا را خوار و ذلیل می نماید و به آن گمراهان گفته می شود کجا هستند ان شریکانی که با من قرار می دادید و به واسطه آنها با من ستیزه گری می نمودید پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در این فراز یعنی ایه عظیمه (30) معرفی می فرماید امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم را و تأکید می فرماید که علمی که به انها داده شده است از جانب خدا و لدنی بوده و به عبارتی وجود انها انتصابی از جانب خدا بوده یعنی و....، ذات اقدس احدیت جل جلاله آنها را رهبر معصوم قرار داده است همان کسانی که ستیزه گری با انها به منزله شرک به ذات اقدس الهی محسوب می شود همانگونه که سجده به ادم دلیل طاعت خدا و سرکشی و طغیان از عدم سجده به آن بزرگوار دلیل قاطع بر سرکشی وتکبر و طغیان علیه خداوند بوده است یعنی پیروی از امامان معصوم که از سوی خداوند برای رهبری امت پیامبر آخرالزمان معین شده اند، در راستای طاعت خدا ودشمنی و پیروی از دشمنان
ص: 279
ایشان به منزله طغیان و شریک قرار دادن برای خداوند است و به عبارت دیگر ستیزه گری با آنان به منزله ستیزه گری با ذات اقدس الهی جل جلاله می باشد واین اشخاص برگزیده شده یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم کسانی هستند که در روز قیامت به امر ذات اقدس الهی به آنها می گویند که به درستی که امروز یعنی روز قیامت رسوایی و بدی بر کافر ان یعنی ناسپاسان یعنی دشمنان ولایت، خواهد بود :( ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ ۚ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ )، آری وفق کلام مولای مظلوم ما :( «الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ؛ ائمّه یقولون لأعدائهم أین شرکاؤکم وَ مَنْ أَطَعْتُمُوهُمْ فِی الدُّنْیَا.)، یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به دشمنان خود می گویند شریکان شما و آن کسانی که در دنیا از انها اطاعت کردید کجا هستند)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که طبق حکم شرع مقدس و حکم عقل، جهل به قانون رافع مسئولیت نیست، پس در این فراز یعنی آیه عظیمه (31) این سوره مبارکه یعنی (النحل)، ذات اقدس احدیت می فرماید :( الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ ۙ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ )، یعنی وقتی زمان مرگ این ظالمان که با پیروی ازامامان باطل درواقع به خود ظلم کرده اند، فرا می رسد و ملائکه جان آنها را می گیرند از در صلح درآمده و می گویند ما کار بد انجام نمی دادیم، آری مثل آنان مثل تمساح است که چون طعمه خود را میخورد برای آنها اشک می ریزد، و مثال انها مثال کسانی است که موقوفات امامان معصوم راغارت می کنند و به جای عمل به وقف به توجیه و تأویل های شیطانی و حدیث تراشی (الزرع للزارع و لو کان غاصبا) می پردازند و سپس از محل غارت و سرقت موقوفات به اعمال عبادی و اطعام دهی وایجاد خوشنامی برای خود می پردازند و به زیارات عتبات می شتابند و از محل غارت و دزدی خود، خمس و زکات می پردازند و خود را فریب داده و قانع می کنند که درراستای خیر می روند و بدی صورت نمی دهند در حالی که احکام وفرایض کتاب خدا در پیش روی آنها بوده است و البته می دانستند که خداوند در حرام آنها شفا قرار نمی دهد و اعمال صالح را از متقی می پذیردو مثل ایشان مثل کسانی است که از رهبران گمراه تبعیت نموده اند و با تابعیت از آنان موجبات
ص: 280
ظلم و ستم را بر امامان معصوم و پیروان ایشان فراهم نموده اند و به عبارتی معاونت نمودند در ظلم و ستم بر نمایندگان حق و پیروان ایشان، پس ذات اقدس احدیت اعمال ظاهری و فریب کارانه ایشان را حبط و نابود می فرماید و بلکه شایسته است که کمترین ریاکاری آنها از مصادیق شرک تلقی و آنها در واقع در شمول کسانی بوده باشند که قرآن می خواندند ولی قرآن آنها را لعنت می نموده است و مثل آنان مانند همان موقوفه خوارانی است که به زیارت ها می رفته اند ولی به واسطه ظلمی که از غصب موقوفات بر جان و مال و ناموس و شرف شیعیان و پیروان محروم اهلبیت عصمت و طهارت وارد شده که در نهایت منتهی به شکنجه و مرگ و...، پیروان انها شده است پس این زائران در واقع شایسته لعنت بوده اند پس در ان روز نیز این تبهکاران یعنی پیروان رهبران غاصب از در صلح وارد می شوند و خود را تقدیس می نمایند که کار بدی صورت نداده اند پس نامه اعمال ایشان گشوده می شود و در آن نامه اعمال، ملاحظه می نمائید آمار قتل اهل ایمان و ومعاونت و مشارکت آنها در شکنجه امامان معصوم و قتل اهلبیت عصمت و طهارت و قتل عام و شکنجه و...، شیعیان و پیروان بی گناه انها ثبت و ضبط است، آری البته هارون ملعون هرگز موفق نمی شد که در سیاه چاله های تنگ و تاریک و مانند قبر تمام سالهای عمر ولی خدا حضرت موسی بن جعفر را در نهایت شکنجه روحی و جسمی تباه نمایدو در غل و زنجیر استخوان های آن مظلوم را در هم خرد نماید و...، مگر انکه معاونت می شد به اعانت طرفداران خود یعنی همان کسانی که به ظاهر نماز می خوانده و به زیارت خانه خدا میرفتند و به رکوع و سجود می پرداخته اند ولی درعمل دست آنها تا مرفق در خون مقربین درگاه خداوند فرو رفته بود، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون پس به این جماعت تبهکار گفته می شود (فادخلوا ابواب جهنم خالدین فیها فلبئس مثوی المتکبرین)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون برای فرازها از حکم خداوند علی اعلی اگاه شدی در ادامه در رابطه با حکم دوزخی بودن دشمنان ناصبی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و پیروان تبهکار ایشان که با آن جنایت کاران معاونت نموده و با معاونت خود این اشقیا را بر جان و مال و اهل اسلام حاکم نموده وهستی آنها را به قهقرا کشانیده و از اساس ریشه عزت و کمال اهل اسلام را نابود نموده اند، ذات اقدس احدیت جل جلاله درآیات عظیمه 36 به بعد می فرماید :( هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ
ص: 281
مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ )، پس این خداوند نیست که به بندگان ظلم می کند بلکه این بندگان شقی هستند که به خودشان ظلم می کنند (واینگونه)، می رسد نتایج بدی هایی که انجام دادند و احاطه می نماید به آنها نتیجه آنچه به آن استهزاء می نمودند و آن کسانی که شرک آوردند گفتند اگر خدا می خواست ما جز او را نمی پرستیدیم و نه پدران و حرام نمی کردیم بغیر حکم او چیزی را یعنی جبر در اعمال را برای رهایی خود پیش می کشند ولی این دروغپردازی ها به آنها نفعی نمی رساند ...، و در ادامه ذات اقدس احدیت می فرماید (وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شدی که چگونه وفق آیات کتاب خدا و بشارات انبیائ عظام گذشته، خبر ظهور و بعثت انبیای الهی و ولایت آنان و امر به ایمان به آنها در کتب بطورپیوسته اعلام می شد و حتی در این زمان هم این فرازها در صحف انبیاء الهی در مجموعه عهدین یعنی عهد عتیق که به تورات معروف است و عهد جدید که به انجیل معروف است مذکور گردیده و ما در مجموعه های (شریف (الاحتیاج) و (سراج منیر) و (نورالانوار) خود این بخشهای بشارات را برای اهل ایمان مذکور نمودیم و این امر بیانگر آن است که ایمان انبیاء و پیروان آنها به ظهور انبیاء دیگر الهی در تقدیر و امر حتمی ذات اقدس الهی بوده و لذا ایمان به آنها و ابراز برائت از دشمنان ایشان امر و دستور ذات اقدس الهی بوده است یعنی تمامی انبیاء الهی و اوصیائ آنان و اهل ایمان در هر دوره بایستی به پیامبران قبل و پیامبران بعد ایمان می داشتند یعنی همانگونه که از طاغوت های زمان خود یعنی دشمنان انبیاء خود نیز ابراز برائت می نمودند بایستی از دشمنان موسی و عیسی و محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ابراز برائت می نمودند و اهل اسلام نیز امر شده اند به اجرای این دستورات الهی یعنی بایستی به همه انبیاء الهی ایمان داشته باشند و از دشمنان آنها ابراز نفرت و انزجار نمایند هرچند این زمان در دنیا نیستند و...، همانگونه که بر آنها واجب بوده است که به انبیاء آینده ایمان بیاورند و از دشمنان آنان ابراز انزجار نمایند هرچند هنوز به
ص: 282
جهان نیامده اند و...، بطور مثال این خبر که ما در کتاب شریف نورالانوار خود، از خبر شهادت مولانا امام حسین از صحف انبیاء الهی باب 46 ارمیا نبی آیه 11نقل نمودیم :(...زیرا خداوند یهوه صبایوت در زمین شمال در کنار نهر فرات ذبحی دارد) که این خبر مربوط به حدود شش هزار سال قبل است و یا کلام موسی در باب 33 آیه اول سفر تثنیه (و این است برکتی که موسی مرد خدا قبل از وفاتش به بنی اسرائیل برکت داده گفت که یهوه از سینا آمد و از سعیر طلوع نموده و از جبل فاران درخشان گردید و ...) و بسیاری بشارات دیگر پس در این فراز هم ذات اقدس احدیت به این مهم اشاره و به آن تأکید فرموده است و تداعی می نماید این رمزها و اشارات برای اهل ایمان و اهل تعقل مانند آنچه را که ذات قدس احدیت در این آیه عظیمه فرموده است و این امام معصوم علیه السلام است که فرمودند :(که خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نساخت مگر برای ولایت ما اهلبیت و بیزاری از دشمنان ما و...)، و یا آیه عظیمه 28 از اعراف :( وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ )، و در تفسیر این فراز با این مضمون امام معصوم علیه السلام از راوی سؤال می فرمایند :(آیا دیده ای که کسی بگوید که خدا او را به زنا و شرابخواری مجبور کرده و به آن دستور داده است یا یکی از حرامهای دیگر پس راوی عرض می نماید خیر پس فرمود پس این کار فحشاء که مدعی هستند که خدا به انها امر نموده است چیست راوی عرض نمود خدا و امام بهتر می دانند پس حضرت ادامه داد که این مطلب مربوط به پیروان پیشوایان و رهبران ستمگر است که ادعا می کنند که خدا به آنها امر کرده تا پیرو آنها باشند و خداوند نیز این ادعای انها را رد فرموده و خبر می دهد که آنها دروغ بر خدا بسته اند و این عمل آنها را فاحشه نام نهاده است ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به آیه عظیمه 64 به بعد این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید :( وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَكَ عَلَيْهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَٰكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَىٰ ۖ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَىٰ ۖ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ )، یعنی اگر خداوند از خلایق بواسطه ظلم آنها مؤاخذه فرماید پس روی کره ارض جنبنده ای باقی نمی ماند
ص: 283
ولی به تأخیر می اندازد تا وقتی معین پس چون آن اجل آنها رسید پس تأخیر ننموده و تقدم نخواهد داشت، و آنها برای خداوند آنچه را خود کراهت دارند قرار می دهند و وصف می کند زبانشان دروغ را که برای آنها پاداش نیک است، (ولی) بی تردید برای آنها اتش است و آنها از پیشگامان دوزخ هستند، پس تو ای عاقل دانا و خردمنداگاه باش برفرازی که به دنبال آن ذات اقدس الهی قسم عظیم یاد می نماید یعنی بدنبال گمراهی عظیم رئوس شیاطین و پیروان آنها در اینکه زشتی هایی که خود از انان کراهت دارند را به خدا نسبت دهند و به دید نگارنده هر آنچه این شیاطین به اولیاء الله نیز نسبت می دهند یعنی به پیامبران و امامان معصوم نیز از مصادیق این فراز است مانند انچه به انبیاء قبل مانند حضرت لوط و حضرت داوود و ...، نسبت دادند و یا در خصوص تعدد زوجات به رسول خدا و امام مجتبی و...، توصیف نمودند و یا اموری دیگر را از روی ظلم و ستم به این مقدسین معصوم درگاه خدا نسبت دادند که خود از آن بری می دانستند و اینگونه و خود را تقدیس نموده و به مدح یکدیگر پرداخته و خود را پیشاپیش به دعوت یکدیگر در بهشت قرار داده و در اوهام خود از نعمت های ان برخوردار می شدند در حالی که در عمل در سراشیبی دوزخ قرار داشته و بلکه در راس وارد شوندگان در دوزخ بوده اند و قسم ذات اقدس احدیت جل جلاله در واقع راجع است به همه کسانی که از ابتداء از معصومین جدا شده و با آنها به ضدیت پرداخته و علیرغم سقوط در سراشیبی دوزخ به فریب یکدیگر پرداخته و به تقدیس هم مشغول بوده و به زبان، به توصیف یکدیگرپرداخته و برای هم اجر و پاداش مقرر می نموده اند در حالی که در مسیر دوزخ شتاب می نموده اند آری مصداق اتم و کامل این گمراهان دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت در طول تاریخ هستند که با دشمنی و ضدیت و ستیزه گری و ظلم به آنها از هدایت الهی دور شده و در مسیر دوزخ قرار گرفته ولی شیطان اعمال آنها را در نظر آنها جلوه داده پس خود به تقدیس یکدیگر پرداخته و یکدیگر را فریب داده و می دهند تا مرگ آنها فرا برسد و آنگاه آگاه شوند که چگونه اعمالی که تصور می نمودند برای آنها نیکی بوده است و آن دروغپردازی های آنها حاصلی جزفساد و ظلم و تباهی برای آنها نداشته و در این فراز است که ذات اقدس الهی قسم یاد می فرماید یعنی به روشنی راه هدایت و گمراهی عمدی عظیم دشمنان معصومین درگاه او و زینتی که شیطان در اعمال تباه آنان وارد نمود که چگونه در روز جزا برای انها عذاب الیم است، پس اگاه شوند
ص: 284
دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت که چرا اعمال آنان تباه و حبط می شود و چرا به واسطه گمراهی خود و گمراه نمودن خلایق و ضدیت با رسول خدا و امامان معصوم به سوی دوزخ روانه شده و در ان به عذاب دردناک مبتلا می شوند آری حج، نماز، روزه، و...، مداحی یکدیگر نه تنها رضایت خداوند را فراهم نمی آورد بلکه بالعکس اسباب عذاب انها را فراهم می آورد و مثال انها مثال حشره آخوندک است که در نهایت درندگی شکار کرده و می خورد و سپس به حالت نماز و نیایش قیام می نماید و یا مثال آنها مثال گوژپشت نتردام است که خادم است برای کلیسا ولی بدترین جانی و جنایتکار است و یا قاری هست به قرآن در حالی که قرآن او را لعن و نفرین می نماید و یا مثال آنها مثال هارون آن سگ ملعون است که مولای مظلوم ما را در قعر زندانها و در نهایت عذاب روحی و جسمی قرار داده و سپس نماز خوانده و حج می نموده و...، و یا ...، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که جهان بعد از شهادت رسول خدا در اثر غصب شیطانی جایگاه رهبری امت اسلام، به سراشیبی دوزخ گرفتار شده و اعمال تباه ابابکر و عمر بن الخطاب و ...، جهان را به محاسبه اعمال انها به نام دین اسلام و قرآن وادار و آنها را بواسطه خشونت های رفتاری و تهاجم به فرهنگ و مردم کشورهای اطراف و غارت آنها و ...، محکوم نمود و نیز قادر نبود بین محکوم کردن آنها و محکوم نبودن شریعت واقعی تفاوتی قائل شود بنابراین عملکرد تباه این دلقکان و این خونخواران ددمنش در برابر عقول بشری، به نام دین اسلام و قرآن تمام شد و جهان به سراشیبی فساد و فحشاء دچار گردید و اسلام و دین و شریعت پسندیده خداوند در چهارچوب اعمال تباه آنها مورد بررسی و اظهار قرار گرفت و اینگونه حکم محکومیت اسلام و قرآن بواسطه اعمال تباه و و نکبت بار این غاصبین از سوی مردم دنیا صادر گردیدپس جهان به مسیر گمراهی خود برگشت نمود یعنی به سوی پیروی از هوی و هوس و الهامات شیطان، مردم دنیا چون حقیقت اسلام را در آئینه این جرثومه های فساد و تباهی ملاحظه نمودند، گمراه شده و تعالیم آخرین پیامبر الهی و اوصیاء معصوم ایشان را فراموش نموده و به سوی اندیشه های دنیایی خود و با هدف نیل به زندگی بهتر روی آوردند، حرکتی را که مردم اروپا در رنسانس با ترک کتب مسیحیت تحریف شده و آموزه های شیطانی کتب یهودیان و به دور ریختن خرافات آنها صورت دادند، به گونه ای دیگر دربرابر اسلام دروغین و ریاکارنه و
ص: 285
خشن خلفای غاصب که به نام اسلام و قرآن در جهان معرفی شده بود، در پیش گرفتند و اینگونه جهان در بستر گمراهی و پیروی از هوی و هوس به نام آزادی قرار گرفت، و در دام شیطان بهره برداری لجام گسیخته و سوء استفاده از زنان و کودکان و خلایق فریب خورده به نام برخورداری ازحقوق انسانی افتاد و با شکستن احکام و فرایض الهی در آنچه می خورند و می نوشند و...، در دریای نجاست ابلیس غوطه ور گردید آری درحالی که اندیشمندان جهان آگاه هستند که جهان هرگز از پیروی از اخلاقیات بی نیاز نخواهد بود بلکه هرچه زمان می گذرد و ابزارهای تکنولوژیک دچار پیشرفت می شود و...، این نیاز بیشتر و بیشتر می شود و آنها باید بین حقیقت اسلام و عملکرد دشمنان اسلام فرق قائل شوند زیرا وفق کلام مولانا المظلوم حضرت علی بن موسی الرضا قهرا با عدم رعایت اوامر و نواهی خداوند که در راستای مصلحت و دوری از ضرر و...، خلایق است مردم جهان در گرداب فحشاء و اعمال خود به هیزم های دوزخ تبدیل شده و آتش را به سوی خود می کشند ...، آنها به جای استفاده از خوراک و طعام پاک که محمد رسول الله برای سلامت و سعادت جهانیان از سوی خداوند برای ایشان آورد به سوی خوردن نجاسات روی می اورند تاجایی که هر حیوان را نه تنها می خورند بلکه در بدترین شکل و حالت به کام خود فرو می برند و در این راستا حد ومرز نمی شناسند تا جایی که حتی حیوانات را زنده زنده می خورند و...، در رفتارهای اجتماعی زناکاری کرده و به نوامیس هم تجاوز می کنند، حدود خانواده ها را می شکنند و فعل حرام در میان آنها معنی ندارد، عمل زشت در میان آنها بی مفهوم است از اینکه دو نفر به جان هم افتاده و یکدیگر را تا مرز قتل مورد تهاجم قرار دهند لذت می برند و نام آن را مسابقه بوکس و یا چک زنی و یا ....، قرار می دهند آری ادامه این رویه دلالت نام دارد به اینکه روح بشر بیمار شده و در سراشیبی انحطاط قرار گرفته است، خلایق از تفکر و تعقل در خلقت خود و جهان بعد از مرگ دست کشیده و به لذت طلبی از هر طریق روی آورده اند بطور مثال آنها در گروههای هزار هزار نفری با صدای انواع موسیقی مست شده و از خود بیخود می شوند و عمر انها در غرقاب انواع لذت طلبی های جنسی و جسمی به پایان می رسد دیگر برای آنها هیچ چیز دیگر جرکامجویی ولذت بردن و ...، معنی ندارد و این همان بستری است که ذات اقدس احدیت در این ایه عظیمه از دشمنان پیامبران و اوصیاء معصوم ایشان ترسیم نموده است این است ثمره تبهکاری غاصبین خلافت و جایگاه وصایت امامان معصوم و
ص: 286
این است ثمره اعمال تباه آنها در ایجاد نقطه عطف گمراهی در تاریخ بشر و گمراه نمودن امت اسلام و خدشه دار نمودن و بلکه نابود نمودن چهره واقعی اسلام و قرآن، پس پاسخ ذات اقدس الهی به این عوامل گمراهی و...، آن است که قسم عظیم خود را بجا آورده و اعلام نماید که (ان لهم النار و انهم مفرطون)، یعنی آنها مستحق دوزخ و از پیشگامان ورود به آن هستند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که اگر تصور نمائیم که العیاذ بالله راه محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم راه حق و حقیقت نباشد پس کدام راه درواقع راه حق و حقیقت است، آیا کدام مکتب و ایده لوژی مدعی آن است که آنچه می گوید از سوی خالق یکتا و جهان آفرین بی همتا است و آیا به غیر از دین اسلام واقعی، خلایق بواسطه کدام معصوم به خداوند مرتبط هستند، آیا اگر پیروی از فرایض و احکام خداوند به بشریت خیر نمی رساند آیا لجام گسیختگی اخلاقی و اجتماعی به بشریت خیر می رساند، آیا این محمد رسول الله نبود که جوامع غرق در فحشاء و شراب خواری و نجاست خواری و...، را از گرداب های مهلک زشتی ها و تبهکاری ها نجات داد آیا حق اینست که برای عملکرد غلط تعدای غاصب اسلام نما و متظاهر به شریعت ولی در عمل مخالف با معنویت قرآن و روش امامان معصوم، خلایق لجاجت نموده و دنیا و آخرت خود را برباد دهند، آری آنچه بشریت بیشتر از هرچیزی در جهان به آن نیاز دارد اخلاق است و اخلاق که بر پایه ضمانت اجرایی باشد وجود ندارد مگر در تعالیم پیامبران الهی و موجود نیست جز در تعالیم صحیح و بدون تحریف آخرین پیامبر الهی یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم و نیز در آموزه های آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که مفسر قرآن و بازگو کننده معانی ان هستند و تمامی این معانی در پیش روی ما است و عذاب اقوام و ملت های سرکش و متمرد نیز در ضمایر ناخودآگاه و خودآگاه ما موجود است، آری ما بندگان خدا یک وابستگی و موجودیت مستقیم با ذات اقدس الهی که خالق ما است داریم همان خدایی که ما را خلق نموده و برای ما پیامبران را فرستاده و احکام و فرایض قرار داده است تا خیر دنیا و آخرت را به ما عطا فرماید، آری آنچه بیش از هرچیز بشر به آن نیازمند است تفکر و تعقل و نزدیک نمودن خود به خالق جهان هستی است همان خالقی که او را خلق کرده و از رگ گردن او به او نزدیکتر است همان خدایی که طاعت او را بیشتر از سرکشی او و خیر او را بیشتر از
ص: 287
ضرر او دوست دارد پس هر عاقل دانا و خردمند بایستی که پای خود رادر مکان مستحکم قرار داده و با اطمینان کامل به سوی ابدیت قدم بر دارد، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما در ادامه به معنی آیه عظیمه (68) که چگونه ذات اقدس احدیت نزول باران از آسمان و حیات بخشیدن به کره ارض بعد از مرگ آن را، نمونه ای دیگر از آیات عظیمه خود معرفی می فرماید :( وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ)، و نیز از حاصل و منافع حیوانات مانند گوسفندان و گاوان و شتران و شیر پاک و خالص و گوارا که ذات اقدس احدیت به حکمت عالیه خود از بین خون و مدفوع این حیوانات برای خلایق خلقت فرموده است و البته مقصود ذات اقدس احدیت از این شیر، تمامی محصولات تبعی آن نیز می باشد که همگی برای حیات بشر و...،لازم و ضروری است و نمونه عظیم دیگر، حاصل درختان خرما و انگور است که از حاصل انها رزق و روزی خلایق بدست می آید و البته این نیز نمونه ای از این ثمرات و دیگر ثمرات مانند آن اینست که ذات اقدس احدیت جل جلاله آنها را از آیات خود برای کسانی که تعقل نمایند بیان فرموده است و البته خلایق به منزله ماهی در آب هستند و هرگز فهم و درک آب و نقش آن را در حیات خود را متوجه نمی شوند مگرآن زمان که مانند ماهی ازآب بیرون بیفتند یعنی از نعمت ها محروم شوند یعنی خلایق در انواع نعمت های ذات اقدس احدیت غرق هستند و هرگز شاکر به این نعمت های دنیایی اعطایی در جمیع جوانب خود نیستند چه رسد به شکرگزاری درباب نعمت های هدایت و نجات جاویدان و رستگاری ابدی یعنی هدایت و نجات جان ها، پس چون بر این فراز از مصادیق ایات الهی اگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند درادامه که چگونه ذات اقدس احدیت خلقت زنبور عسل را از آیات خود نام می برد و ما می دانیم تمامی مخلوقات ذات اقدس احدیت هرکدام به نوبه خود آیه عظیم هستند ولی حضرت حق جل جلاله از آنها به تخصیص نام می برد پس مقصود خاصی را از آن مطمح نظر خود دارد که شرح آن از حد توان ما خارج است و این تحقیقات و پژوهش های دانشمندان است که روز به روز بر علم بشر و عجایب خلقت می افزاید و او از هر بیشتر از راز و رمز آن آگاه می نماید و نگارنده در تحقیقی ملاحظه نمود که چگونه دانشمندان علوم طبیعی از اثرات فعالیت های زنبور در گرده افشانی
ص: 288
گیاهان و باروری رویش های گیاهی و...، مطالب عجیب و باور نکردنی عنوان نموده بودند و...، تاجایی که حیات زمین را مدیون فعالیت این موجود کوچک می دانند آری ما بایستی به حقایق جهان هستی، از تمامی وجوه آن نظر بیندازیم و هرگز به عقل محدود به حواس محدود پنجگانه خود نخواهیم تا ما را به شناخت تمامی حقایق جهان برساند زیرا چنین استنباطی نمی نماید مگر فرد احمق و ابله زیرا شناخت تمامی حقای جهان هستی به ابزار نیاز داردو وقتی این ابزار نباشد و یا محدود باشد پس شناختی وجود ندارد و یا اینکه محدود است پس با نداشتن ابزار و محدودیت آن هرگز به انتهای آگاهی حقایق و یا شناخت جامع ازحقایق دست نخواهیم یافت ولی بر اساس شناخت حواس محدود خود به آن میزان حقایق و یا شناخت که ما را به ذات اقدس احدیت رهنمون شود می رسیم و یا به حقایق که مورد استفاده و رفع نیاز ما است دست خواهیم یافت و این همان مقصود ذات اقدس احدیت است خداوند متعال به ما گوشی نداده است تا با آن تمامی فرکانس های صوتی را بشنویم زیرا در آن صورت زندگی ما مختل شده و یا دیوانه می شدیم و یا چشمی نداده تا با آن تمامی فواصل را ببینیم زیرا در این صورت هم زندگی ما مختل و دیوانه و روانی می شدیم بلکه به میزانی که نیاز داشته ایم به ما عطا فرموده و نیز درهمین راستا تمامی شئون خلقت ما بطور مثال در میزان قدرت دستان ما و راه رفتن، جهیدن و ...، همه محدود است زیرا در این صورت هم زندگی ما مختل و یا نابود می شد پس ذات اقدس احدیت بر حسب حکمت عالیه خود به میزان لازم در هر چیز به ما عطا فرموده تا عالم و آگاه شویم از خلقت مخلوقات و حکمت بکار گرفته شده در آنها به میزان فهم و درک خود و سر تعظیم فرود بیاوریم به خالق بی همتا به قدر درک و دریافت خود و عمل نمائیم وفق اوامر او که به پیامبر خود و در قالب فرایض و احکام ابلاغ فرموده است و راهنمایی امامان معصوم تا خیردنیا و آخرت را حاصل نموده و از شر دنیا و آخرت محفوظ باشیم انشاء الله تعالی یعنی در پناه محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و به رضایت الله، به سعادت دنیا و آخرت دست یابیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم وفرجنا بهم آمین آمین آمین یارب العالمین. پس چون براین فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت درآیات عظیمه 71 به بعد توجه نما که چگونه حضرت حق جل جلاله خلقت زنبور رادر شمول آیات خود اعلام فرموده است :( وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ
ص: 289
الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ )، پس تو ای عاقل دانا و خردمندتوجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت بعد از شرح هرآیه به سبب فراخور آن می فرماید :(ان فی ذلک لایه لقوم یسمعون)، (ان فی ذلک لایه لقوم یعقلون)، (ان فی ذلک لایه لقوم یتفکرون)، (ان فی ذلک لایات لقوم یومنون)، (ان فی ذلک لایه لقوم یذکرون)، پس توجه نما که فرصت تعقل و تفکر و ایمان آوردن و تذکر یافتن، برای بندگان به فراخور این آیات به همه بندگان عطا شده است یعنی این آیات الهی از جهت مرحمت نشانه قرار داده شده است برای خلایق و همه بندگان تا بر اثر آنها توجه نموده و با تعقل و تفکر و ایمان آوردن و تذکر یافتن، در مدار رضایت حق قرار گرفته و رستگار شوند یعنی هر کدام از این آیات می بایست بندگان را به فراخور آن آیات به شنیدن کلام حق، یا تعقل و یا تفکر و یا ایمان و یا تذکر دلالت نماید پس صرف نظر از این نحوه دلالت بندگان به سوی شناخت و معرفت الهی و...، ذات اقدس احدیت جل جلاله با بیان نمونه آیات خود که به اشکال و طرق مختلف جلوه می نماید که ما مصادیق آن را مذکور نمودیم، در واقع بندگان خود را از راه تذکر، تعقل، تفکر، ایمان و ...، به سوی خود دعوت می نماید تا با شناخت ذات اقدس او و عمل به خیر ات و دوری از مضرات وفق آنچه به پیامبر عالیقدر خود در قالب احکام و فرایض امر به ابلاغ فرموده و راهنمایی های امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به حیات جاویدان دست یابند پس ما در این فراز ازاینکه بازهم فصل دیگری را گشوده و به وادی های عظیم دیگر وارد شویم اجتناب می نمائیم زیرا نه توان ان را داریم و نه علم آن را و بلکه از تحدید و تدقیق بررسی های خود دور می شویم، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیات (78 و 79) این سوره مبارکه تا اگاه شوی که چگونه حضرت پروردگار در جای جای این کتاب عظیم به معرفی ذوات مقدس معصومین پرداخته و چگونه مقام و منزلت خاص انان را بیان فرموده است و چگونه گواهی به عصمت ذاتی آنها داده است و چگونه این امر دلالت می نماید به برگزیده بودن ایشان در قبل از چشم گشودن آنها در این دنیا و چگونه نور آنها را در نسلهای پاک حفظ فرموده و چگونه وعده خداوند به امت های قبل به دست قدرت او، با ظهور و بعثت رسول خدا و امامت این امامان معصوم
ص: 290
عملی گردیده و چگونه به زودی انشاء الله تعالی امر فرج و ظهور آخرین معصوم از نسل حضرت ابراهیم اصلاح خواهد شد و چگونه این جهان پر از ظلم و جور و بیداد و ستم، به جهان مملو از عدالت حضرت حق جل جلاله مزین و منور می گردد و چگونه وعده خدا در ارثیت دادن زمین به صالحین به خود جامه حقیقت و واقعیت می پوشد و چگونه رئوس شیاطین در ایام رجعت مقدسین به تعذیب دنیایی گرفتار و سپس به سوی دوزخ جاوید روانه می شوند :( ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْهُ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از (رزق حسن)، چیست و آن کیست، آری آن کس که تقدیم می نماید به پیشگاه ذات اقدس الهی از آن رزق که به او داده شد در آشکار و نهان و نیز مقصود از آنکه امر می نماید به عدل و بر صراط مستقیم خداوند قرار دارد، مولای مظلوم ما امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اولاد طاهرین او از نسل حضرت زهرا یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که معصوم بوده و به علم لدنی از پیشگاه حضرت حق جل جلاله مزین و مشرف هستند و آنها هستند که به عدل حکم می نمایند و به علم الهی عمل می نمایند و معصوم هستند از خطا و گناه و بر صراط مستقیم الهی در حرکت هستند یعنی وفق کلام امام معصوم علیه السلام (فی قوله هل یستوی هو و من یامر بالعدل، قال هو علی بن ابی طالب، یامر بالعدل و هو علی صراط مستقیم) و در روایت دیگر :(قال کیف یستوی هذا و هذا الذی یامر بالعدل یعنی امیرالمؤمنین و الائمه)،پس چون براین فراز آگاه شدی پس اگاه باش که ذات اقدس احدیت با بیان این رجحان در واقع نهی می فرماید امت اسلام را از پیروی جبت و طاغوت امت و پیروی کسانی که پیروان خود را به سوی دوزخ جاوید می برند اشخاصی مانند معاویه و یزید و اربابان آنها و پیروان ناصبی انها الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، ...، پس در ادامه ذات اقدس احدیت درآیه عظیمه (81) می فرماید :( وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ )، یعنی و خداوند بیرون آورد شما را از شکم های مادران شما که چیزی را نمی دانستید و قرار داد برای شما گوش و
ص: 291
چشم و قلب تا شما شکرگزاری نمائید، پس از این آیه عظیمه معلوم و محرز می گردد که ذات اقدس احدیت با قوه تمیز و تشخیص حق و باطل، یعنی به واسطه عقل، راه بهشت و دوزخ را بر خلایق نشان داده است و نکته اساسی درتمامی آیات متناظر نیز دلالت تام دارد براینکه خلقت خلایق از سوی ذات اقدس احدیت بر اساس لطف و محبت و خیر و خوبی و سعادت است مانند انتخاب خوبی و اینکه تمامی نفوس مایل به خوبی هستندو دوستدار عدالت و طالب بوی خوش و معطر و منزجر هستند از بی عدالتی و زشتی و بدی و ظلم و آنچه متعفن وفاسد است ولی درعمل به جای اینکه به راه سهل و ساده سعادت و سلامت و نیکبختی قدم بگذارندو از خداوند به لحاظ عطا نمودن این لطف عظیم یعنی به دنیا آمدن و به سعادت ابدی رسیدن و...، شاکر باشند از هوی و هوس پیروی نموده و به عقل و اصول آن پشت کرده و به اعمالی مبادرت می نمایند که در راستای اغوای شیطان است پس به سراشیبی غضب خداوند وارد می شوند و لذا ذات اقدس احدیت مورد غضب قرار می دهد کسانی را که در این راستا ظالم باشند و با انجام اعمالی خود را در معرض عذاب خداوند قرار دهند و ما مصادیق ظلم و معاونت در ظلم و ستیزه گری با خدا و رسول او و امامان معصوم و...، را بیان نمودیم و نیز در خصوص قتل انسانهای بی گناه و مؤمن از روی تعمد که دوزخ جاویدان را در بر دارد کلام خدا را ذکر نمودیم و استناد نمودیم که چرا کسانی که خودکشی می کنند اهل دوزخ خواهند بود زیرا به استناد این آیه این عمل بر ضد امر ذات اقدس الهی در شکرگزاری است زیرا بندگان حق ندارند نه خود را بکشند و نه دیگران را و الا در معرض عذاب خداوند واقع می شوند و ما این موضوع را در کتاب شریف تلبیس ابلیس خود بطور کامل شرح داده و آن را تبیین نموده ایم و اعلام کرده ایم که چگونه فرد خود کشی کننده به چند جهت مورد عذاب واقع می شود اول اینکه به جای ایستادگی دربرابر ظلم ها و جنایات جامعه و تعدی ها و تجاوزات، تسلیم سختی ها شده و به جای شکرگزاری از طریق احقاق حقوق مظلومان و کسب رضایت الله و...، به شیطان تسلیم شده و به عمل ناشایستی دست می زنند و دیگر اینکه با این عمل و انجام این رویه، سرمشق عده ای احمق و جاهل دیگر می شود و آنها نیز از روی حماقت و بی شعوری دست به این عمل می زنند پس درواقع او با این عمل خود، موجب قتل عده ای بی گناه و احمق دیگر را فراهم می آورد و سوم و از همه مهمتر این که اینگونه افراد با قتل خود و دیگران مانع می شوند از تولد نسلهایی که
ص: 292
مقدر بوده از نسل آنها پا در عرصه جهان بگذارند یعنی آن کودکان که می بایست از نسل ایشان زاده می شدند و فرزندان آنها که با تصاعد هندسی منجر به قتل بی نهایت انسان می شوند که قتل همه آنها بر گردن آنها است و آنها در واقع قاتل خود به تنهایی نیستند بلکه قاتل بی نهایت انسانهای دیگر هستند که در اثر عمل شیطانی انها محکوم به مرگ می شوند و این است معنی کلام ذات اقدس احدیت پس تمامی انسانها بایستی با تعقل و تفکر از ذات اقدس الهی مدد بگیرند و آگاه باشند که اگر به خداوند توکل کنند این قدرت لایزال اوست که می تواند جهانی را به خاطر شنیدن دعا و توجه به او زیر و رو نماید زیرا انسانها همه بنده او هستند و کسی حق ندارد به انها ظلم نماید پس هر کس به عقل پشت کرد و به هوی و هوس روی آورد و از شیطان پیروی کرد و شیطان اعمال زشت او را در نظر او جلوه و زینت داد و موجب شد که او ظالم شده و یا در ظلم ها معاونت نماید و...، پس خداوند تبارک و تعالی وفق وعده ای که به پیامبران خود داد ظالمان و ستمگران و کافران و...، را تا ابدالاباد در دوزخ ابدی خود جای خواهد داد پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به آیه عظیمه (82) که ذات اقدس احدیت در این آیه به پرواز پرندگان درآسمان و تقدیر نگاهداری آنان اشاره و آن را آیه ای از آیات خود به شمار آورده و توجه به آن را از اسباب و عللی بر می شمرد که می تواند خلایق را به ایمان و اقرار به عظمت و کبریایی ذات اقدس او وادار نماید :( أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ )، ذات اقدس احدیت در ادامه آیات کتاب شریف قرآن، به مواردی اشاره می فرماید که همانطور که قبلا بیان شد ممکن است در ابتدا امر عظیم به نظر نیاید ولی هرکدام به تنهایی به حدی در زندگی معاش اهمیت دارد که قابل وصف نیست و مثال ماهی و آب دریا مثال رسا و کافی است و البته هر انسان ممکن است خود در عمل مواردی را تجربه نماید و آنوقت متوجه می شود که چگونه این امور بهم پیوستگی داشته و هرکدام در زنجیره خود تا چه حد با اهمیت عمل می کنند و لذا بعضی از انسانها فکر می کنند که فقط قلب یا کلیه و یا ...، مراکز حساس بدن هستند و البته این مراکز مهم و حیاتی هستند ولی آیا تا بحال به کسی عارضه کوچک در ناخن دست یا پای او رسیده است تا ملاحظه نماید که چگونه زندگی او فلج می شود و قادربه راه رفتن و یا نشستن و یا دسشویی رفتن و ...، نیست و چگونه دیگر قادر نیست کوچکترین فعالیت فردی یا اجتماعی خود را صورت
ص: 293
دهد و این اختلال در صورت ادامه یافتن جسم و روح او را از جمله همین مراکز مهم را تحت الشعاع قرار داده و متعاقب آن سلامت فرد در معرض خطر قرار می گیرد و در همین راستا یعنی عطا نمودن نعمت های دنیایی، اعظم نعمت های الهی یعنی نعمت هدایت و پیروی از رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام وعجل فرجهم به بندگان عطا می شود و این در واقع بزرگترین و بالاترین محبت خداوند به بندگان خود است و لذا بعثت رسول خدا و هدایت انسانها از سوی خداوند با منت بیان می شود:(لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا) پس چون بر این فرازآگاه شدی پس توجه نما که چگونه ذات اقدس الهی در آیات 84 به بعد از انکار کنندگان نعمت ولایت و ستیزه گران با ولایت حضرت علی علیه السلام با عنوان کافرون یاد می فرماید و چگونه مقام و منزلت آنان را در روز قیامت شرح می فرماید:( كَذَٰلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ)، پس در روایت ازامام معصوم است که فرمودند با این مضمون که چون آیه عظیمه (انما ولیکم الله و رسوله ...) نازل گردید جمع شدند تعدادی از افراد معلوم الحال و به یکدیگر گفتند: اگر این آیه را انکار کنیم به کل قرآن کافرشدیم و اگر آن را بپذیریم پس باید وقتی علی بن ابی طالب بر ما مسلط شد از او اطاعت کنیم و می دانیم هرچند محمد می گوید راست در می آید (یعنی اعتقادی به نبوت رسول خدا به عنوان پیامبر خدا نداشتند بلکه اعتقاد آنان در خصوص نبوت مانند اعتقاد یهودیان درباره مرتاضان و جادوگران بود که نبوت می کردند یعنی از آینده خبر می دادند)،پس چاره این است ما از او اطاعت می کنیم ولی دستور او را درباره علی نمی پذیریم سپس به دنبال این اجتماع این گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه، این آیه عظیمه نازل شد، (یعرفون نعمت الله ثم ینکرونها)،یعنی مقصود ذات اقدس الهی آن است که ولایت علی بن ابی طالب را شناختند ولی اکثر آنها کافران ولایت آن حضرت هستند یعنی درشمول کافران یعنی منکران ولایت و وصایت حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام، و در روایت دیگرمقصود ذات اقدس الهی از (نعمت الله)، ائمه معصومین هستند و دلیل آنکه امامان معصوم نعمت الله هستند قول دیگر حضرت حق جل جلاله است (الم تر الی الذین بدلو نعمت الله کفرا و فرمود مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام:(نحن والله نعمه الله التی انعم بها علی عباده و بنا فاز من فاز)، یعنی قسم به ذات اقدس خداوند که ما هستیم آن نعمت خداوند
ص: 294
که حضرت پروردگار عطا فرمود بر بندگان خود و بواسطه وجود ما رستگار خواهد شد هر کسی که رستگار شود)، و نیز از مولانا المظلوم علی علیه السلام نیز با همین سیاق روایت شده است که فرمودند :(چه فکر می کنند آن جماعتی که سنت رسول خدا را تغییر داده و از سفارش و وصیت او عدول کردند، آیا نمی ترسند از اینکه عذاب بر آنها نازل شود، و سپس این آیه را تلاوت فرمودند:( أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا ۖ وَبِئْسَ الْقَرَارُ ثُمَّ قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ نِعْمَهًُْ اللَّهِ الَّتِی أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَی عِبَادِهِ بِنَا فَازَ مَنْ فَازَ.)،و امام معصوم دیگر ما می فرماید (به درستی که رسول خدا ولایت علی را به آنها شناسانید و امرنمود آنها را به پذیرش ولایت ان حضرت ولی بعد از وفات آن حضرت آن را انکار نمودند، و به شرح روایت دیگر (یعرفون یوم الغدیر و ینکرونها یوم السقیفه)، پس از مولای مظلوم ما حسین بن علی سؤال شد که مفهوم معرفت به خدا چیست و...، و حضرت با این مضمون حضرت فرمودند :(ای مردم آگاه باشید که قسم به ذات قدس خداوند که خداوند متعال بندگان خود را خلق نفرمود مگر برای اینکه او را بشناسند و چون به او معرفت پیدا نمودند او را پرستش نمایند و چون او را پرستش نمودند مستغنی شوند از عبادت غیر او و این زمان کسی سؤال کرد ای فرزند رسول خدا پدرو مادرم به فدای تو باشند معرفت به خدا چیست فرمودند معرفت به خدا این است که مردم هر دوره، امام زمان خود را (امام معصوم زمان خودرا) که فرمان بردن و اطاعت کردن از او بر آنها واجب است بشناسند)، و در روایت دیگر امام مظلوم و معصوم دیگر ما امام باقر علیه السلام این موضوع را بیشتر شرح و تفسیر نموده و می فرمایند: (ای ابا حمزه (خطاب به راوی جناب ابوحمزه ثمالی رحمه الله علیه)،به درستی که پرستش خدا و می نماید آن کسانی که خدا را شناخته باشند و کسانی که خداوند را نشناخته باشند مانند کسانی هستند که غیر او را عبادت می کنند و به این ترتیب گمراهند پس راوی عرض کرد (اصلحک الله و ما معرفه الله)، پس فرمودند تصدیق خداوند و تصدیق کلام محمد رسول الله در خصوص دوستی علی و پیروی و تصدیق او و امامان (معصوم) هادی بعد از او و برائت به سوی خدا از دشمنان آنها و این است (عرفان الله) پس راوی سؤال می نماید خداوند شما را موفق بدارد آن چیست که اگر انجام دهم حقیقت ایمان را کامل کرده ام پس فرمودند: دوستان خدا را دوست بدار و با دشمنان خدا دشمنی نما (توالی اولیاء الله و تعادی اعداء الله) و با صادقین باش همانگونه که خدا به تو
ص: 295
امر کرده است (و تکون مع الصادقین کما امرک الله) پس راوی می گوید من سوال کردم: دوستان خدا و دشمنان خدا چه کسانی هستند پس فرمودند: اولیاء الله یعنی دوستان خدا عبارتند از محمدرسول الله، علی و حسن و حسین و علی بن الحسین پس امر به ما می رسد و ... و سپس به فرزند جعفر، پس هرکس اینها را دوست بدارد از اولیاء خدا پیروی کرده و طبق دستور خدا با صادقین است پس راوی عرض کرد (اصلحک الله و من اعداء الله)، پس فرمود بت های چهارگانه پس عرض کرد راوی که آنها کدام ها هستند پس فرمود (ابوفصیل، رمع و نعثل و معاویه) و همه ان کسانی که دینشان دین آنها بوده است (یعنی پیرو دین و منش و رویه آنها بوده اند)، پس هرکس با این جماعت دشمنی کند پس با دشمنان خدا دشمنی کرده است، اللهم صل علی محمدو آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز از کلام ذات اقدس الهی در خصوص بیان فضایل آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی امامان معصوم آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله درآیات عظیمه 87 به بعد که باز دقیقا در همین راستا یعنی بیان فضایل آل محمد علیهم السلام و وعده دوزخ به دشمنان ایشان و عذاب پیروان و دشمنان ایشان بیان شده است:(و یوم یبعث من کل امه شهیدا ثم لا یؤذون للذین کفروا ولا هم یستعتبون)، یعنی روز قیامت روزی است که از هر امتی شاهدی را بر می انگیزانیم و آنگاه اجازه داده نمی شود به کافران تا سخن گویند و یا عذرخواهی نمایند و نه عملی را صورت دهند که خدا راضی شود یعنی توبه نمایند، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که مقصود ذات اقدس احدیت از این شهود امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم برای امت حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم هستند و مقصود از کافرین در این آیه عظیمه وصف دشمنان کینه توز و ستیزه گر با انها و نیز پیروان ناصبی انها است که در طول تاریخ از انواع و اقسام فجایع و جنایت ها بر علیه آن ذوات معصومین علیهم السلام و شیعیان و پیروان مظلوم آنها فروگذار نکرده و بلکه تمامی جوامع بشری را به فساد و تباهی و نابودی حرث و نسل مبتلا نمودند، و این امام معصوم ما حضرت صادق علیه السلام است که فرمودند:(برای هر امت و زمانی، امامی است که مردم با او محشور می شوند) و نیز این کلام مولای مظلوم ماحضرت باقر علیه السلام است که می فرماید :(نحن الشهود علی هذه الامه)یعنی ما (امامان معصوم) همان شاهدان بر
ص: 296
این امت هستیم، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در ادامه آیات عظیمه می فرماید:( وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هَٰؤُلَاءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُو مِنْ دُونِكَ ۖ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ وَأَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ ۖ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ ۚ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ )پس تو ای عاقل دانا و خردمندتوجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت به وضوح و روشنی در این آیات عظیمه در رابطه با ظلم و ستم و ستیزه گری رهبران گمراه و پیروان ناصبی ایشان و گفتگوی ایشان بیان می فرمایدو از انان با عناوین ظالمین وکسانی که شرکت نمودند با مشرکین یعنی ستیزه گران با امامان معصوم و کسانی که کافرشدند و از پیروی خلایق از راه خداوند جلوگیری نمودند و به سبب فسادی که به پا نمودند عذاب فوق عذاب بر آنان نازل می شود و اینگونه امامان هر عصر و زمانه تاروز قیامت برآنها شهادت می دهند و رسول خدا نیز بر شهادت آنها شهادت می دهد پس مقصود ذات اقدس الهی از کسانی که ظلم نمودند و با ان مواجه شدند پس خداوند هرگز به انها مهلت نداده و از شدت عذاب آنها کم نمی نماید و در این زمان پیروان الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه یعنی مشرکین یعنی ستیزه گران با آل محمد در طول تاریخ وقتی آنها رامی بینند به خداوند می گویند خدایا این گروه شریکان ما هستند که ما بجای اینکه از تو پیروی نمائیم از آنها پیروی می نمودیم یعنی به جای اینکه از آل محمد که تو دستور پیروی از انها را دادی، ما فریب خورده و از این اراذل پیروی می کردیم یعنی ما را ببخش پس آن بت های پرستش شده به انها پاسخ می دهند پس ازاین فراز معلوم می شود که این شرک ورزی به لات و عزی و هبل و...، نیست زیرا آنها سخن نمی گویند بلکه مقصود همان بت هایی هستند که بعد از رسول خدا، امت را گمراه و به فساد و تباهی کشیدند یعنی این بت ها سنگ و چوب نیستند بلکه رهبران گمراه این ستیزه گران ناصبی و متعصب هستند و لذا آنها در پاسخ به پیروان خود می گویند که شما دروغگو هستید، یعنی شما عقل داشتید و می توانستید از ما پیروی نکرده و خود را مستحق دوزخ ننمائید بلکه از هوی و هوس خود پیروی کردید و دنباله رو ما شدید یعنی اگر از ما پیروی نمی کردید ما قدرت بر ظلم نمی یافتیم پس شما دروغگو
ص: 297
هستید و شما هم مستحق عذاب هستید ودر این روز یعنی روز جزا، این جماعت تبهکار یعنی پیروان ناصبی و ستمکار این بت های قریش، به سوی خدا از در عذرخواهی بر می آیند ولی آنچه که بر آن افترا می زدند از پیش روی انها گم می شود یعنی تمامی القائات شیطانی آنها بر باد فنا می رود و اینگونه عذاب بر عذاب این جماعت یعنی کافران یعنی ناسپاسان به هدایت الله و وصایت محمد رسول الله یعنی به امامان معصوم علیهم السلام وعجل فرجهم، اضافه می شود و این عذاب به واسطه آن فسادی است که در جهان تا انقضای عالم برپا نمودند، یعنی تمامی قتل ها، تمامی زناکاری ها، تمامی ظلمها و زندان ها و تجاوزات و خونهای ناحق و...، درعهده و گردن ایشان بار می گردد و اینگونه امامان معصوم بر ستمگری های آنان شهادت می دهند و رسول خدا شهادت ایشان راتحکیم می فرماید و اینگونه ذات اقدس احدیت کتاب خود را که بیان تمام علوم است را به رسول گرامی خود عطا فرمودو رسول خدا نیز آن را به امامان معصوم به امر ذات اقدس الهی منتقل فرمود، و توجه داشته باش انچه در روایات به اعطاء علوم اینده اطلاق میشود از نوع فرم کلیشه ای ان نیست بلکه از نوع علومی است که در تحقق ان اراده خلایق تعیین کننده راه انان به سوی بهشت و دوزخ است و اینگونه منافاتی با وقوع آن ندارد بطور مثال در علم خداوند به آنها مذکور است که قیامت بر پا شده و صالحین به بهشت و طاغیان به دوزخ خواهند رفت ولی از وقوع دقایق آن جز ذات اقدس الهی کسی با خبر نیست و به عبارتی ذات اقدس الهی از کلیات به این ذوات مقدسه اگاهی داده ولی دقایق آن به امر اوست و لذا قیام حضرت مهدی حق است و واقع خواهدشد ولی زمان آن را کسی نمی داند جز ذات اقدس الهی و مانند آن است برپایی زمان ساعت قیامت و اینگونه است که مولای مظلوم ما فرمود اگر یک آیه در قرآن نبود من تا قیامت خبر می دارم از وقوع وقایع و حوادث و این امر دقیقا دلالت می نماید به اختیاری که ذات اقدس احدیت جل جلاله به بندگان خود در انجام اعمال خوب و بد و به واسطه داشتن عقل عطا فرموده است و مثال دیگر وقوع شهادت امام حسین است پس توجه نما تو ای مخاطب ازجمند که خبر آن در خاندان وحی حتمی بوده ولی از چگونگی خبری نداشتند و لذا این مولاتنا المظلومه حضرت زینب بنت امیرالمؤمنین علیها السلام بود که بعد ازواقعه کربلا با ناله جگرخراش خود خطاب به سر بریده برادر نموده و قلبی سوزان می فرماید (...ما توهمت یا شقیق فؤادی کان هذا مقدار مکتوبا ...)، یعنی با این مضمون که ای
ص: 298
پاره قلب من، ما می داستیم امر شهادت تو را ولی اینگونه که واقع شد را هرگز تصور نمی کردیم پس چون بر این فراز ها اگاه شدی پس به همین میزان بسنده نما و توجه نما که این علمی است که اختیار ر ا نفی نمی نماید و اختیاری است که نافی حتم خداوند نیست، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس به جهت تحکیم آنچه مذکور شد توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به اینکه مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله از (الذین کفروا) و(صدوا ایمان سبیل الله) یعنی (کفروا بعد النبی) و (صدوا عن امیرالمؤمنین) علی علیه السلام است، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به آنچه امام معصوم ما حضرت صادق علیه السلام یعنی همان کسی که پوست او پوست رسول خدا و رگهای او رگهای رسول خدا و گوشت و استخوان او گوشت و استخوان رسول خداست یعنی آن امام معصوم و مظلوم یعنی امام ششم از آل محمد همان آل محمد که وجودشان به منزله وجود رسول خدا است، همان ذوات مقدسه که همگی از نور واحد هستند، همان امام که علم خود را از رسول خدا به وراث اخذ و به فرزندان معصوم خود تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به ارثیت داده است، آری اوست که در این روایت خود به راوی می فرماید :(سوکند به خدا من آنچه در زمین و دنیا و آخرت است را می دانم ...، و فرمود من این را بر اساس کتاب خدا می دانم زیرا در این آیه خداوند می فرماید (و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی)، و در روایت دیگر به (ابن اعین) می فرماید :( من فرزند رسول خدا هستم و کتاب خدا را می دانم، در کتاب خدا آغاز آفرینش و جریان هستی و هر چه تا روز قیامت وجود خواهد داشت آمده است، اخبار آسمان و زمین و اخبار بهشت و جهنم و هر چه هست و هر چه به وجود خواهد داشت، امده است و در آن است همه این اخبار را مانند کف دست خود می شناسم که خداوند فرمود (تبیان کل شی))، و این مولای مظلوم ما امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است که می فرماید :(ایها الناس خدا را در نظر بگیربد در قرآن او که رعایتش را به شما دستور داده و درانچه از حقوق خود پیش شما ودیعه نهاده که خداوند شما را بی هدف نیافریده و مهمل رها ننموده و درجهالت و کوردلی حیران نکرده، اعمال شما را به خیر و شر نام و نشان نهاده و آگاه به کردار شما است و مدت اقامت شما را در دنیا تعیین نموده و کتابش را به عنوان بیان کننده حقایق بر شما نازل کرده و برای هدایت شما مدت زمانی پیامبرش را در دنیا زندگی داده تا آنکه دینش را برای او و شما در انچه در قرآن فرستاده کامل
ص: 299
کرد، دینی که آن را پسندیده و به زبان پیامبرش اعمال محبوب و مکروه و نواهی و اوامرش را به شما رساند و برای شما جای عذری نگذاشت و بر شما اتمام حجت کرد) ونیز در روایت دیگر می فرماید :(... این قرآن است از ان بخواهید تا با شما حرف بزند اما قران هرگز با شما حرف نخواهد زد ولی من شما را از آن با خبر می کنم در قرآن علم گذشتگان و خبر آیندگان تا قیامت و راه سامان دادن به کار شما موجود است و هر چیزی را که در آن اختلاف می کنید را بیان می نماید (یعنی با شما خاموش است) ولی اگر از من سؤال کنید به شما خواهم آموخت (یعنی این علوم قرآن فقط در سینه معصومین باذن الهی وجود دارد)، پس تو ای مخاطب ارجمند نگارنده در این فراز وارد شرح نمی شود زیرا اگر اراده می نمود به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه امام زمان حضرت مهدی و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها چندهزار صفحه در خصوص آن نگارش می نمود ولی از باب تذکر مذکور می نماید که جهان هستی به شرحی که در کتاب شریف برهان ذوالفقار خود ان را بیشتر توضیح داده ام مشحون از هزاران هزار قانون است که قانون نیوتن و آن قوانینی که خارج از حدود جاذبه و یا آن قوانین که در سیاهچاله ها و...، موجود است فقط تعدادی از آنها است و لذا آنچه از عجایب اعمال در کتاب خدا مذکور گردیده است بر اساس همین قوانین است ولی علم آن در نزد امامان معصوم علیهم السلام و عجل فر جهم است و بشر نه تنها هرگز در انتهای راه نیست بلکه با این حواس حقیر محدود پنجگانه خود، حتی درابتداء راه هم قرار ندارد و لذا جهل او در برابر حقایق عالم مانند صفر در برابر بی نهایت است ولی به واسطه غرور ابلهانه و بیجای او، ادعای علم و آگاهی او در برابر این جهلی که وجود دارد، به منزله بی نهایت در برابر صفر است یعنی به نظر او می آید که با این حواس حقیر و محدود پنجگانه خود آگاه شده است بر حقایق عالم و احمقانه تر اینکه در خصوص وجود ذات اقدس احدیت اظهار نظر میکند، و بینش خود را در این رابطه از کورانی مانند هاوکینگ و...، جستجو می کند آری اینست حدود کبر و غرور انسان جاهل و نادان که ادعای او زیاد ولی آگاهی او بی نهایت ناچیز است، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما که اولیاء خداوند از غغیر معصومین، حق ابراز علوم خود را ندارند و فقط می توانند نشانه هایی را به خلایق در اثبات نوکری خود به اهلبیت عصمت و طهارت نشان دهند مانند آنچه مولای ما حضرت شیخ بهایی رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه در حمام معروف خود به عمل آورد و با یک شمع معمولی به مدت سیصدسال حمام را گرم می نمود و انگلیسی ها برای کشف راز آن به تخریب محل گرمخانه پرداخته و با یک
ص: 300
شمع معمولی رو به رو شدند و یا آنچه از مولای او حضرت مقدس اردبیلی به ظهور رسیده است و یا آنچه از حضرت آیه الله کوهستانی نقل می کنند در رابطه با ساختن خودرویی که با آب حرکت کند و...، آری ما پاسخ بیشتری در خصوص این موارد را در کتاب شریف تلبیس ابلیس خود آورده ایم پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به روایت دیگر که از امام مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام مذکور شده است که می فرماید :(خداوند نبوت را به پیامبر شما ختم کرد و بعد از او هرگز پیامبری مبعوث نهاوهد شد و خداوند کتب آسمانی را به قر آن ختم فرمود و بعد از آن کتابی از سوی خداوند نازل نخواهد شد، خداوند توضیح و تبیین همه چیز را در قرآن مجید نازل فرمود، آفرینش شما افراد بشر، آفرینش آسمان ها و زمین، تاریخ گذشتگان، و آنچه در بین شما هست و آنچه در آینده خواهد بود،(و بنا ماقبلکم و فصل ما بینکم و خبر مابعدکم)، و امر بهشت و جهنم و انچه به سمت ان در حرکت هستید)) پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به فرازهایی که نگارنده بطور نمونه و متعمدا متن عربی روایت یا ایات کتاب خدا را مذکور می نماید تا مخاطب محترم متوجه شود که هرگز ترجمه این فرازها نمی تواند ترجمان واقعی مقصود خداوند و یا امام معصوم باشد و لذا از خداوند یاری می خواهیم، پس در روایت دیگر می فرمایند:( کتاب الله فیه بنا ما قبلکم و خبر ما بعدکم و فصل مابینکم و نحن نعلمه)، یعنی ما امامان معصوم از انها آگاه هستیم)، یعنی تاجایی که به شرح روایت دیگر و با این مضمون :(که تا هیچ بنده ای نتواند بگوید کاش این هم در قرآن می بود...)، زیرا خداوند تبارک و تعالی بیان همه چیز را نازل فرموده و چیزی نبوده که بندگان به آن نیازمند باشند و در آن مذکور نباشد)، و در روایت دیگر به نارس بودن عقول صاحبنطران در دانستنی های کتاب خدا تأکید گردیده است :( ما مِن أمرٍ يَختَلِفُ فيهِ اثنانِ إلاّ و لَهُ أصلٌ في كتابِ اللّه و لكن لا تَبلُغُهُ عُقولُ الرِّجالِ)، یعنی علم کتاب خدا در نزد صاحبان آن یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است و البته نگارنده در راستای بررسی ها خود تعجب می نماید از شرح هایی که اهل اسلام بر کتاب خدا نوشته اند و در آن ها مطالبی از خود نقل کرده اند بدون آنکه به روایات واضح و آشکاری که بیان کننده حقایق واضح آن است اشاره ای نمایند و مقصود نگارنده در این فراز صلحاء
ص: 301
از امت است و کلام او راجع نیست به شیاطینی که مانند ابن حزم و غزالی و...، فرقی بین جرم و خطا قائل نبوده و به اباطیل خود دست شیاطین انسی را تا مرفق در خون اهل ایمان و اهل اسلام فرو برده و می برند ، ...، پس توجه نما توای مخاطب ارجمند در رابطه با دامنه عظیم این آگاهی در این روایت که حضرت صادق علیه السلام با این مضمون می فرماید :(خداوند پیامبران اولوالعزم را آفرید و به آنها علم عطا فرمود و اینگونه آنها را برتری داد و خداوند میراث علم و فضیلت آنها را به ما اهلبیت (عصمت و طهارت) داد و در علم بر آنها فضیلت داد، به رسول خدا علومی را آموخت که سایر پیامبران نمی دانستند و خدا آنچه را که رسول خدا و پیامبران می دانستند را یکجا به ما آموخت)، پس توجه نما که علوم بزرگان دین مانند آصف برخیا و آنچه بعمل آورد در پائین ترین درجه از علومی است که به اهلبیت عصمت و طهارت عطا شده است، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آنچه ذات اقدس احدیت در رابطه با پیوند امت با ولایت و دوری از دشمنان ولایت درآیات عظیمه 93 به بعد ابلاغ می فرماید و چگونه اهل ایمان را امر می فرماید به دوستی محمد و آل محمد و حضرت زهرا را ذوالقربی خطاب فرموده و رسول خدا را به ادای حق او امر می فرماید، تا امت به مفهوم ذوالقربی آشنا و بر حقیقت آن آگاه شوند و نهی می فرماید از پیروی (فحشاء) و (منکر) و (بغی) یعنی خلفای سه گانه غاصب و امر می فرماید به وفای به عهد و نشکستن عهدهاو قسم ها و بیعت ها و...، تأکید می فرماید تا دوری نمایند از حبط اعمال و آن را در قالب مثال می آورد و این حبط اعمال و دشمنی با محمد و آل محمد را، در قالب تمثیل آن پیرزنی که بافته های خود را رشته و سپس باز کرد مذکور و در تاریخ این استناد مولاتنا حضرت زینب بوده است که به ناصبان ستیزه گر کوفه که با پیمان شکنی خود به یزیدیان و ابن زیاد و عمر سعد پیوستند و اعمال خود را حبط نمودند و ...، اعلام فرمود یعنی که برای آنها هرگز خیری متصور نخواهد بود بعد از قتل امام معصوم جز اینکه با حقارت و پستی و ذلت به سوی دوزخ بروند :( إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ
ص: 302
أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَىٰ مِنْ أُمَّةٍ ۚ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ ۚ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ )، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت، قرار می دهد شرک و ستیزه گری با امامان معصوم را درکنار حبط اعمال و نیز نقض عهد وصایت و ولایت را در روز غدیر (که مکتوب است بر تمام اهل ایمان تا روز قیامت از اسباب حبط اعمال و نمی پذیرد اختلاف در ان را و برای ستیزه گران بیان می فرماید نتیجه این اختلاف را به صدور حکم به ورود به دوزخ این ستیزه گران ناصبی، پس امام معصوم در شرح این آیات عظیمه می فرماید :(العدل شهاده الاخلاص و ان محمد رسول الله و الاحسان ولایه امیر المومنین و ایمان بطاعتها و ایتاء ذی القربی الحسن و الحسین و الائمه من ولده و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی هو من ظلمهم و قتلهم ومنع حقوقهم)، یعنی با این مضمون که عدل یعنی (لا اله الا الله و محمد رسول الله)، و احسان یعنی ولایت امیرالمومنین و پذیرش طاعت انها و ایتاء ذاالقربی یعنی حسن و حسین و امامان از نسل حسین وینهی عن الفحشائ و المنکر و البغی یعنی بیزاری بجوید از هرکسی که به آنها ظلم کند و آنها را بکشد و حق آنها را غصب نماید، ودر روایت دیگر عدل رسول خدا و احسان امیرالمومنین و ایتاء ذی القربی فاطمه است، که با مضمون ماهیتی با روایت قبل در یک راستا است، و در مضمون روایت دیگر: (امر و دستور ذات اقدس احدیت به عدل پس آن رسول خداست و احسان پس آن حضرت علی علیه السلام است و ذی القربی پس آن دوستی ما اهلبیت عصمت و طهارت است، پس خداوند متعال اهل ایمان را به دوستی و اطاعت ما یعنی محمد و ال محمد امر فرموده و نهی می فرماید از ستمگری به اهلبیت عصمت و طهارت و اینکه مردم را به تبعیت افرادی غیر ازآنها دعوت نمایند)، و اما در معنی (وهنگامی که با خدا عهد بستید به عهد او وفا کنید)، پس وفق کلام معصوم علیه السلام :(این آیه (و اوفوا بعهد الله) تا چهار آیه بعد ازآن در شأن و منزلت و ولایت علی علیه السلام از سوی حضرت حق نازل گردیده است و اینکه فرمود :(بر علی بعنوان امیرالمومنین سلام کنید)را از جانب خود نگفت بلکه به امر خداوند تبارک و تعالی صورت داد، و این مولای مظلوم و شهید و مذبوح نهر فرات ما حضرت امام حسین است که در روز عاشورا در آن زمان که لشگریان شیطان طاغی یعنی یزید پلید او را محاصره نمودند بر ذوالجناح سوار شده و بعد از اینکه آنان اشقیا را ساکت کرد فرمود :( رحمت خدا ازشما دور باشد ...آگاه باشید که لعنت خدا
ص: 303
بر ستمکاران است کسانی که پیمان شکنی نموده و عهد و پیمان خود را پس از توکید و بستن آن می شکنند در حالی که قرار دادید خداوند را بر خود شاهد و ناظر و کفیل پس آگاه باشید که زنا زاده فرزند زنا زاده (یعنی یزید طاغی فرزند معاویه ملعون)، مرا بین مرگ با شمشیر و این فرمانبرداری مختار نمود و البته محال است که من ذلت را بپذیرم)، و نیز به آیه عظیمه ای می رسیم که مفسر قرآن عظیم یعنی مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها تفسیر آن را در جمع پیمان شکنان مسنحق دوزخ یعنی کوفیان خبیث تلاوت فرمود و آنها را به ان زن سبک مغز تشبیه فرمود که نخ ریسی می کرد و پس از اتمام کار مجددا انها را از هم باز می کرد یعنی ای کسانی که بعد از بستن پیمان و عهد با خداوند یعنی قبول اسلام، آن را شکسته و به حبط عمل گرفتار و به دوزخ سزاوار گردیدید، مثال شما مثال آن پیرزن است و...، و تتخذون ایمانکم دخلا بینکم و سوگند های خود را در میان خود وسیله فساد و تبهکاری خود قرار می دهید تا خود را جماعتی دارای حق نشان بدهید درحالی که بر علیه جماعت حق قیام کرده اید و....، و این مولای مظلومان امیرالمومنین بود که حجت را بر معاویه خبیث آن سگ هار دوزخی ملعون بارها و بارها تمام واینگونه او را مستحق عذاب دنیایی در ایام رجعت در دنیا و عذاب دوزخ و در پست ترین اعماق آن در آخرت تا ابدالآباد نمود از جمله خطاب به آن سگ هار دوزخی مرقوم فرمودند:(... ای معاویه ....، پس همانند انانکه پس از آگاهی و از روی ستمگری اختلاف نمودند و پراکنده شدند مباشید و یا همانند آن زن سبک مغز نباشید که پشم های تابیده خود را پس از استحکام باز می کرد و در حالی که سوگندهای خود را وسیله جنایت و فساد در میان خود قرار می دهید به این بهانه که گروهی بیشتر از گروه دیگر است و ما هستیم همان گروه که بیشتر است (یعنی صاحب حق و بر مدار حق است))، و اما در خصوص آیه عظیمه 97 این سوره مبارکه که ذات اقدس احدیت جل جلاله ، که در این آیه نهی می فرماید اهل ایمان را بعد از اثبات ولایت علی علیه السلام در ستیزه گری با آن حضرت در تمسک به سوگندهای بین خود یعنی به تقدیس یکدیگر بعد از اتمام حجت و سپس ستیزه گری با آن حضرت که حاصل این شقاوت، جنگ با راه خدا یعنی جنگ با علی بن ابی طالب است که ستیزه گر محکوم است به دخول در آتش ابدی دوزخ که حاصل غضب ذات اقدس احدیت است:( وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَلَكُمْ
ص: 304
عَذَابٌ عَظِيمٌ )، پس امام معصوم علیه السلام با این مضمون می فرماید :(... یعنی بعد از وفات رسول خدا در مورد پذیرش ولایت علی و اینکه طعم بدی ها را به خاطر جلوگیری از راه خدا می چشید که راه خدا علی است و لکم عذاب عظیم وقتی رسول خدا دست علی را گرفت و ولایت او را آشکار کرد آن دو نفر با هم گفتند به خدا قسم این امر از جانب خدا نیست بلکه محمد فقط می خواهد پسرعموی خود را بر ما مسلط کند)، پس این آیه به این تعبیر تسری دارد به تمام دوران ها و برای همه کسانی که حق ولایت بر آنها آشکارشده ولی با آن ستیزه گری می نمایند یعنی به روز غدیر، نصب علی وصی را به رهبری امت اسلامی، از جانب خدا ندانند و...، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به این روایت که رسول خدا در روز عظیم غدیر فرمودند :(ای مردم، علی را فضیلت دهید (یعنی فضیلت او را بپذیرید)، زیرا او بعد از من بر همه خلایق از زنان و مردان برتری دارد، خداوند به واسطه ما رزق را نازل می نماید و مخلوقات را بقاء می بخشد هرکس که این کلام مرا رد کند و با آن موافق نباشد ملعون است ملعون است مغضوب است و مغضوب است جبرئیل این مطلب را از خداوند برای من خبر آورد که خداوند می فرماید هر کسی با علی دشمنی نموده و از او پیروی ننماید لعنت و غضب من بر او خواهد بود و هرکسی باید بنگرد که برای فردایش چه پیش فرستاده است، از خدا بترسید و مبادا با او مخالفت کنید که خدا به کارهایی که می کنید آگاه است)، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شو بر کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 100 این سوره مبارکه تا به مفهوم ایمان و حیات طیبه آشنا شوی، حضرت حق جل جلاله در این آیه عظیمه می فرماید :( مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ )،پس آگاه باش تو ای عاقل دانا و خردمند که مقصود ذات اقدس احدیت از مؤمن در این فراز که حیات داده می شود به حیات طیبه و جزا داده می شود به بهتر از عمل خود، همانا ایمان به (توحید و نبوت و امامت) است که همگی در (ایمان به ولایت)، جمع شده است یعنی معتقد به (علی ولی الله) اگراز قلب و خالص برای خدا باشد یعنی ایمان او واقعی به کلمه (لا اله الا الله و محمد رسول الله و ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم) است و لذا حضرت حق جل جلاله عمل بندگان را بدون ولایت نمی پذیرد و کسی که ولایت اهلبیت عصمت و طهارت را نداشته باشد هرچند عبادت جن و انس را نماید بر خدا عهد است که او را با سر
ص: 305
وارد آتش دوزخ نماید همانگونه که امام معصوم در تفسیر قول خداوند: ((و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی)،می فرماید آیا نمی بینید که خداوند چگونه شرطی گذاشته است که نه توبه نه ایمان و نه عمل صالح به حال انسان سودی نمی بخشد مگر آنکه هدایت یابد ... و سپس فرمود به سوی ما اهلبیت هدایت یابد)، و در روایت دیگر در تفسیر (ثم اهتدی) می فرمایند: (سپس به ولایت ما هدایت پیدا کند و به خدا قسم اگر شخصی تمام عمر خود را به عبادت بین رکن و مقام به سر ببرد ولی بدون ولایت ما بمیرد پس خداوند او را با سر به آتش دوزخ می اندازد)، و در رایت دیگر: (به خدا قسم اگر توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد ولی راه به ولایت و محبت ما نداشته و فضیلت ما را نشناسد، پس توبه و ایمان و عمل صالح او برایش سودی نخواهد داشت،...)، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (101 الی 103) این سوره مبارکه تا آگاه شوی به مقصود ذات اقدس احدیت در خصوص پناه بردن به خدا از شر شیطان رجیم:()، پس امام معصوم در شرح این آیات با این مضمون به راوی ابوبصیر می فرماید:( ای ابا محمد به خدا سوگند شیطان بر بدن مؤمن مسلط می شود اما بر دین او مسلط نمی شود ... ولی آنان که به خدا شرک می ورزند شیطان بر جسم و بر دین انها تسلط یافته است، و اینگونه است که اهل ولایت از راه ستیزه گری با خدا گرفتار معصیت نمی شوند بلکه به جهل و نادانی و هرزمان که آگاه می شوند به سرعت توبه نموده و رجوع می نمایند به خداوند و متوسل می شوند از قلب و از جان به خداوند متوسل می شوند و هرگز بر نمی گردند به اعمال زشت و تباه گذشته یعنی مانند پدربزگوار خود حضرت آدم که با ترک اولی گرفتار شد و توبه نمود به اسماء الهی یعنی به توسل به پنج تن آل عبا و خصوصاً به واسطه حسین بن علی، یعنی شیطان رجیم نمی تواند اهل ولایت را از ولایت جدا نماید ولی می تواند انها را به گناهان وسوسه نماید همانگونه که دیگر افراد را وسوسه می نماید پس بایستی بترسد اهل ولایت از اینکه مبادا عملی را صورت دهد که در درگاه ذات اقدس الهی جرم است و مرتکب آن محکوم است به دوزخ همانگونه که در کتاب خدا ذکر شده است یعنی با قتل مؤمن و یا شرک ورزی به معنی ستیزه گری با اهلبیت عصمت و طهارت و...، پس در شرح آیه عظیمه (انما سلطانه علی الذین یتولونه و الذین هم به مشرکون)، مولانا المظلوم علی علیه السلام به یار وفادار خود حضرت کمیل می فرماید:(یا کمیل، شیطان از
ص: 306
خودش وعده نمی دهد بلکه از خداوند وعده می دهد تا مردم را به گناه وادار نماید و به این طریق انها را گرفتار می کند، یا کمیل شیطان با حیله های ظریف نزد تو می آید و به آن طاعتی که می داند تو به آن علاقه داری و آن را رها نمی کنی فرمان می دهدپس تو گمان می کنی آن شیطان فرشته ای گرامی است در حالی که او شیطان رانده شده است پس وقتی به او آرامش یافتی و خاطر جمع شدی تو را وادار به انجام گناهان بزرگی می کند که اصلا نجاتی در انها نیست، ای کمیل شیطان دام هایی دارد که انها را بر سر راه نصب می کند پس بترس که مبادا در آن ها بیفتی، ای کمیل زمین از دامهای شیطان پر است و هرگز کسی از انها نجات پیدا نمی کند مگر اینکه چنگ به دامان ما بزند و خداوند در قرآن به تو فهمانده است که جزبندگان خدا کسی از آن دامها نجات پیدا نمی کند و بندگان خدا دوستان ما (اهلبیت عصمت و طهارت) هستند، ای کمیل این همان سخن خدای تعالی است (ان عبادی لیس لک علیهم سلطان) و (انما سلطانه علی الذین یتولونه والذین هم به مشرکون)، ای کمیل اینکه شیطان با تو در مال و فرزندت شریک شود به وسیله دوستی با ما نجات پیدا کن همانطور که امر شده است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آیات عظیمه ای که ذات اقدس احدیت در آیات 104 به بعد این سوره مبارکه مذکور فرموده است در این آیات، حضرت حق جل جلاله از تبدیل آیات به جای یکدیگر که گواه وقوع امر بداء در اراده حضرت باری تعالی و نیز نشان امر اختیار در خلایق و بالاتر از همه آیه عظیم از عظمت اوست را بیان فرموده و الحاد و ستیزه گری و وعده دوزخ خود را به منافقین و در صدر آنان به گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و...، ابلاغ می فرماید:( وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ
ص: 307
الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به این راز عظیم از این آیات کتاب خدا که در رابطه با نزول حضرت جبرئیل امین بر سینه پاک رسول خدا و نسخ یعنی ازآیات بر اساس اراده حق خبر می دهد که ریشه در مصلحت امت و حکم بداء و نشان دادن رحمت و رأفت ذات اقدس احدیت به امت پیامبر آخرالزمان حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم و ...، دارد ولی دشمنان منافق و در صدر انان گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه به فریب خلایق پرداخته و ازاین طریق به ضدیت با رسول خدا و شریعت پسندیده می پرداختند و این امر در پیشگاه ذات اقدس احدیت عظیم بوده و به منزله تکذیب آیات و تکذیب رسول برگزیده او بوده و معتقد به اینکه العیاذ بالله، رسول خدا به میل خود و به دروغ آیات قرآن را منتسب به خدا می نماید را محکوم به دوزخ جاودانی می فرماید یعنی وفق کلام جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه وقتی آیه ای نسخ می شد به رسول خدا می گفتند العیاذ بالله شما دروغگو هستی پس خداوند متعال در پاسخ ایشان فرمود:(قل لهم یا محمد نزله روح القدس من ربک بالحق یعنی جبرئیل)، و از جناب ابن عباس رحمه الله علیه نیز مذکور است که فرمودند (مشرکان بهانه جو (که ما علت و انگیزه بهانه جویی آنان را شرح دادیم و اثبات نمودیم که ریشه در کجا داشته است، یعنی علت ستیزه گری گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و نحوه فریب منافقین عادی و نحوه ارتباط آنها با مشرکین یعنی همان مشرکین که بعدا در سلک اهل اسلام تیشه بر ریشه اسلام و قرآن نهادند یعنی ابوسفیان و معاویه و یزیدبن معاویه و اربابان آنها و پیروان ناصبی آنها لعنه الله علیهم اجمعین)، هنگامی که آیه ای نازل می شد و دستور سختی در آن بود و سپس آیه ای دیگر می امد و دستور سهل تری در ان بود می گفتند محمد اصحاب خود را مسخره می کند امروز به چیزی دستور می دهد فردا از آن نهی می کند و این نشان می دهد که محمد این مطالب را از پیش خود می گوید نه از جانب خدا)، یعنی در این فراز این تعبیر به تبدیل بوده است نه نسخ گرچه تفاوتی در معنی ندارد ولی آنچه مسلم است تغییر هر رویه نهادینه شده، در هراجتماعی مستلزم رعایت تدریج و در نظر داشتن زمانبندی برای اجرا است تا در اجراموفق باشد که از جمله آنها موضوع شرابخواری و برده داری و...، در اسلام بوده است که دین مبین
ص: 308
اسلام در انها مرحله زمانبندی و تدریج و تبدیل را صورت داد ولی بکارگیری آن فرصتی برای معاندین گردید تا این حکم منطبق بر عقل و دانش را وسیله ای برای ستیزه گری خود قراردهند ولذا این ستیزه گری در پیشگاه خدا به منزله تکذیب آیات الهی وتکذیب رسول خدا گرامی او و از اسباب ورود ستمگر به دوزخ جاودانی بوده است و این امر نشان می دهد که ستیزه گران به رهبری گروه الذین فی قلوبهم مرض در راستای ترور شخصیتی رسول خدا و دشمنی با جانشینی حضرت علی علیه السلام موفق بوده اند و لذا ذات اقدس احدیت بدینوسیله فریب خوردگان از امت را با این هشدار از این گروه معاند و پیروان ناصبی آنها جدا فرموده است، پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به شرح و معنی کلام حق در آیه 102 که می فرماید (بگو روح القدس آن را از جانب پروردگارت به حق نازل کرد تا افراد با ایمان را ثابت قدم گرداند)، و در این فراز مقصود ذات اقدس احدیت از آمنوا، آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که امیر آنان علی علیه السلام است، پس در ادامه ذات اقدس الهی به کسانی اشاره می فر ماید که الحادگر هستند و تهمت وارد می نمایند وستیزه گری می کنند و در میان مردم منتشر می کردند که این آیات الهی در کلام وحی نیست و دیگران به رسول خدا العیاذ بالله تعلیم می کنند پس با این وصف مهم نیست که اشاره این اعداء الله به چه شخصی باشد بلکه ذات اقدس احدیت مستقیماً به تروریست های منافق و در رأس آنها به گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه اشاره نموده و انها را الحادگر معرفی می فرماید و ما قبلا اثبات نمودیم که آنها چرا و به چه دلیل در صدد تخریب شخصیت رسول خدا و متهم نمودن آن حضرت به دخالت دادن امیال شخصی در وحی الهی و...، بوده اند، آری انها فقط و فقط برای تصدی امور حکومت و بدست آوردن ریاست و زعامت و رهبری اهل اسلام، تمامی تلاش های بیمارگونه و ملحدانه خود را بکار گرفتند تا با تخریب وجه و آبروی رسول خدا یعنی ترور شخصیت و حذف فیزیکی یعنی ترور وجود اقدس رسول خدا و دقیقا قبل از اینکه موضوع جانشینی حضرت علی علیه السلام تحکیم شود به اهداف خود برسند پس همانگونه که سیاق آیات عظیمه الهی نشان می دهد این تلاشهای کاملاً برنامه ریزی شده و بطور مستمر و بگونه ای مداوم از ابتداء جریان داشته و در نهایت علیرغم تأکیدات خدا و رسول به سیلاب عظیم بر ضد شریعت خداوند بدل گردید وقتل مقدسین خداوند را به دنبال داشت یعنی به دنبال قتل رسول خدا، قتل
ص: 309
حضرت زهرا،قتل امام علی قتل امام حسن و امام حسین و به دنبال آنها قتل امامان معصوم دیگر و در نهایت زجر و شکنجه و قتل عام خاندانهای پاک رسول خدا و شیعیان و دوستداران آنها تا این زمان و...، به دنبال داشته است آری، تمام این فجایع و جنایات و ظلمها و ستم ها که بر امت اسلام و قرآن و تمامی جوامع بشری وارد گردید در اثر این ریاست طلبی و خارج نمودن آسیاب اسلام از محور اصلی و مدار قانونی و امر الهی آن، به سوی عده ای منافق از اراذل و اوباش کینه توز جامعه بود و...، واگر نگارنده اراده می کرد به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر بودتا هزاران صفحه در این رابطه بنگارد ولی راستا و بستر بررسی او در جهت دیگر است و البته این واقعیت اظهر من الشمس است و سروران و بزرگان اسلام و قرآن در این خصوص کلام خود را آورده و نگارنده نیز به زبان دیگر آن را مکرر نمی نماید پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چگونه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 104 این جماعت کینه توز معاند را اینگونه به دوزخ جاودانی خود وعده می دهد:(ان الذین لا یومنون بایات الله لا یهدیهم الله و لهم عذاب الیم)، پس تأکید ذات اقدس الهی به اینکه (لا یهدیهم الله)، دلالت بر تعمد آگاهانه و عامدانه این گروه ملحد یعنی الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و پیروان ناصبی آنها، وفق مدار شاکله شقاوت دارد واینکه قبلا اتمام حجت ها با ایشان بعمل آمده ولی این جماعت به راه خود رفته و دوزخ را به بهای اندک مطامع دنیایی برای خود خریداری نموده اند، پس به شرح این فراز از این آیه عظیمه، ذات اقدس احدیت به این اشقیا در دنیا و آخرت وعده تعذیب و دوزخ خود را ابلاغ و در ادامه درآیه عظیمه 105 ، این اشقیا یعنی کسانی که این افترا را از روی دروغ و عمد نشر می دهند را با عنوان دروغگویان معرفی و می فرماید که آنها کسانی هستند که ایمان به آیات خداوند یعنی کتاب خدا و محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که مصداق ایات ناطق کتاب خداوند هستند را ندارند و آنها را الهی نمی دانند یعنی همان کسانی که بین رسول خدا و آل محمد با دیگران فرقی قائل نشدند و نور و ظلمت را برابر دانستند و...، و این مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام است که درخصوص این گمراهان می فرماید:(مردم زمانی هلاک شدند که بین رهبران حق (یعنی امامان معصوم و مظلوم) و رهبران کفر(یعنی غاصبان حقوق الهی انان)، فرقی قائل نشدند و همه را یکسان دانستند و گفتند
ص: 310
هرکسی که در جای رسول خدا نشست اطاعتش واجب است خواه نیکوکار باشد و خواه بدکار باشد (برا کان او فاجرا)، و از همین هلاک شدند (یعنی به سوی دوزخ شتافتند)، در حالی که خداوند متعال فرمود:( أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ ۖ مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون) و قال الله تعالی (هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ)، و نیز خداوند متعال در خصوص کسانی که این رهبران کفر را بر رهبران هدایت ترجیح دهند یعنی غاصبان حقوقی را که خداوند برای امامان به حق (یعنی امامان معصوم) قرار داده بر زعامت امامان معصوم مقدم بدارند و این گمراهان و پیروان ناصبی را (اینگونه) بر ظلم و فساد (تا انقضای عالم) تایید و یاری می کنند فرمود:( إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ)، و نیز خبر داد خداوند سبحان به این افترا: (انما یفتری الکذب الذین لا یومنون بایات الله)، پس اگاه شدی که چگونه به دوزخ می روند این رئوس شیاطین و این امامان فاجر ناصبی یعنی غاصبان حقوق الهی امامان معصوم و چگونه به سوی دوزخ می روند همه کسانی که این فاجران و این گمراهان را بر ظلم و فساد آنان تا انقضای عالم تأیید می کنند و اینگونه ذات اقدس احدیت به دوزخ می فرستد مباشرین و معاونین ظلم و ستم را، پس لازم است که اهل ایمان تفاوت قرار دهند وفق اوامر ذات اقدس احدیت در بین طاعت معصوم و غیر معصوم، فجایع و جنایات و ظلمها و ستم ها که بر امت اسلام و قرآن و تمامی جوامع بشری وارد گردید در اثر این ریاست طلبی و خارج نمودن آسیاب اسلام از محمور اصلی و قانونی و الهی آن به سوی عده ای اراذل و اوباش جامعه بود و...، و اگر و اگر نگارنده اراده می کرد به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر بود تا هزاران صفحه در این رابطه بنگارد ولی راستا و بستر بررسی او در جهت دیگر است و البته این واقعیت اظهر من الشمس است و سروران و بزرگان اسلام و قرآن در این خصوص کلام خود را آورده و نگارنده مکرر نمی نماید پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چگونه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 104 این جماعت ستیزه گر را اینگونه به دوزخ جاودانی خود وعده می دهد:(ان الذین لا یومنون بایات الله لا یهدیهم الله و لهم عذاب الیم)، پس تأکید ذات اقدس الهی به اینکه (لا یهدیهم الله)، دلالت بر تعمد آگاهانه و عامدانه این گروه ملحد یعنی الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و پیروان ناصبی آنها وفق مدار شاکله شقاوت دارد و. اینکه قبلا اتمام
ص: 311
حجت ها با ایشان بعمل آمده و این جماعت به راه خود رفته و دوزخ را به بهای اندک مطامع دنیایی برای خود خریداری نموده اند، پس به شرح این فراز از این آیه عظیمه ذات اقدس احدیت به این اشقیا در دنیا وعده دوزخ خود در آخرت را ابلاغ می فرماید، پس ذات اقدس احدیت در ادامه در آیه عظیمه 105 از این اشقیا یعنی کسانی که افترا از روی دروغو عمد نشر می دهند را با عنوان دروغگویان اطلاق می فرماید و معرفی می فرماید که آنها کسانی هستند که ایمان به آیات خداوند یعنی کتاب خدا و محمد و آل محمد علیهم السلام وعجل فرجهم که مصداق آیات ناطق خداوند هستند ندارند و آنها را الهی نمی دانند همان کسانی که بین رسول خدا و آل محمد با دیگران فرقی قائل نشدند و نور و ظلمت را برابر دانستند و...، این مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام است که در خصوص این گمراهان می فرماید:(مردم زمانی هلاک شدند که بین رهبران حق (یعنی امامان معصوم) و رهبران کفر (یعنی غاصبان حقوق الهی آنان)، فرقی قائل نشدند و همه را یکسان دانسته و گفتند هرکس که در جای رسول خدا نشست اطاعتش واجب است خواه نیکوکار باشد و خواه بدکار باشد (برا کان او فاجرا)، و از همین هلاک شدند (یعنی به سوی دوزخ رفتند)، در حالی که خداوند متعال فرمود، (افنجعل المسلمین کالمجرمین ما لکم کیف تحکمون) و قال الله تعالی (هل یستوی الاعمی و البصیر هل تستوی الظلمات و النور)، و نیز خداوند متعال در خصوص کسانی که رهبران کفر را رهبران هدایت و راستین و غاصبان حقوقی را که خداوند برای امامان به حق (یعنی امامان معصوم) قرار داده و این گمراهان را (اینگونه) بر ظلم و فساد (تا انقضای عالم) تأیید می کنند فرمود: (ان هی الا اسماء سمیتموها انتم و اباءکم ما انزل الله بها من سلطان) و خبردادخداوند سبحان به افتراء عظیم آنان به همه اهل ایمان در کلام خود (انما یفتری الکذب الذین لا یؤمنون بایات الله)، پس آگاه شدی که چگونه به دوزخ می روند رئوس شیاطین و امامان فاجر ناصبی یعنی غاصبان که حقوق الهی امامان معصوم و چگونه به سوی دوزخ می روند همه کسانی که این فاجران و این گمراهان را بر ظلم و فساد انان تا انقضای عالم تأیید می کنند و اینگونه ذات اقدس احدیت به دوزخ می فرستد مباشرین و معاونین ظلم و ستم را، پس لازم است که اهل ایمان تفاوت قرار دهند وفق اوامر ذات اقدس احدیت در بین طاعت معصوم و غیر معصوم در بین طاعت کسی که از سوی خدا نصب شده با کسی که با زور و قلدری و مکر و حیله حقوق الهی را غصب نموده
ص: 312
و تفاوت قائل شوند بین نیکوکار و فاجر و تفاوت قائل شوند بین طاعت حسین و طاعت یزید طاغی و بین مسلمان و بین مجرم و همانگونه که مساوی نیستند کوران با بینایان یعنی غیرمعصوم با کسانی که دارای منزلت عظمت از سوی ذات اقدس احدیت هستند یعنی همانگونه که نور و ظلمت هرگز مساوی نیست و محکوم به دوزخ هستند کسانی که امامان
کفر را رهبران راستین و به حق می دانند و اینگونه این گمراهان و پیروان ناصبی انان را تا قیام قیامت بر ظلم و فساد آنان تأیید می کنند پس این انتخاب جز دروغ و گمراهی و راهی جز به سوی عذاب خدا بواسطه ظلم و ستم هایی که تا انقضای عالم بر آن استوار است ندارد، پس در ادامه آیات عظیمه یعنی آیه (106) این سوره مبارک حضرت حق جل جلاله همه پیروان گمراه ایشان را که در جریان مخرب و تباه کننده ظلم و فساد واقع شده و این جریان ظالمانه را تقویت و متعفن می نمایند به دوزخ جاوید بشارت می دهد و از آنها با عنوان کسانی که بعد از ایمان خود کافر شدند یاد فرموده و تأکید می فرماید که آنها کسانی هستند که سینه خود را برای کفر گشوده اند پس بر آنها است غضب خداوند و عذاب عظیمی که در انتظار آنها است، پس در ارتباط با این فراز از این آیه عظیمه یعنی (الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان) که مجوز تقیه و حفظ جان در برابر اشقیا و ناصبی ها است حدیثی جعل شده است که حدیث رفع معروف است پس نگارنده آن را مذکور و ایرادات خود را به آن وارد می نماید در این روایت آمده است که رسول خدا فرمود:(رفع عن امتی اربع خصال خطاها و نسیانها و ما اکرهوا علیه و ما لم یطیقوا و ذالک قول الله عزوجل ربنا لا تؤاخذنا ان نسینا او اخطانا ربنا و لا تحمل علینا اصرا کما حملته علی الذین من قبلنا ربنا و لا تحمانا ما لا طاقه لنا به (واعف عنا واغفرلنا و ارحمنا انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین)، و قوله الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان)،یعنی به دروغ به رسول خدا منتسب نموده اند با این مضمون که فرمود خدا مؤاخذه و عذاب نخواهد نمود از امت من انجام اعمال تباه و مجرمانه را که دارای چهار ویژگی باشد اول اشتباه کنند، دوم فراموش کنند و آنچه مجبور به انجام آن شوند و آنچه بالاتر از توان آنها باشد و سپس آیاتی از کتاب خدا را به آن منضم نموده اند که اساساً دارای انصراف موضوعی است و حذف کرده اند انتهای آیه را که در واقع بیان دعایی است که بندگان به درگاه خدا می کنند برای آمرزش پس چگونه عرض دعا را با استجابت قطعی آن قوام نموده اند و در باب ارتکاب جرایم به
ص: 313
کلام (لال من اکره و قلبه مطمئن بالایمان) را پیوند داده اند و اینگونه منتسب نموده اند و موجه نموده اند ارتکاب به اعمال شیطانی و مجرمانه را که ارتکاب به آنها دوزخ را بر مرتکب واجب می نماید بطور مثال اگر این حدیث صحیح باشد پس اگر فردی را مجبور نمایند به اینکه اگر فرد دیگری را نکشد خانواده او را می کشند پس آیا این اجبار دافع مسئولیت اوست هرگز زیرا وفق آیات کتاب خدا قاتل مؤمن از روی تعمد محکوم به دوزخ است و این اجبار در واقع از مصادیق تعمد است زیرا تعمد در قتل به سوی نقطه مقابل آن یعنی خطا در قتل می رود نه اجبار در قتل و یا اکراه در قتل و دیگر مشهور است که فردی را مجبور نمودند به انجام سه عمل که یا با خواهر خود زنا کند و یا پدر و مادر خود را بکشد و یا شرابخواری نماید پس این بدبخت قسم سوم را به جهت اجبار پذیرفت پس شراب خورد و مست شد و سپس با خواهر خود زنا کرد و بعد از آن پدر و مادر خود را هم کشت و... و یا چگونه توجیه شیطانی نمائیم حضور قاتلان اباعبدالله الحسین را در کربلا به قتل امام معصوم و رفع نمائیم به استناد این حدیث جعلی عمل مج آنها را در قتل امام معصوم و قتل عام نمودن خاندان پیغمبر و...، را به واسطه اشتباه یا اجبار و فراموشی و عدم طاقت و ....، پس چنین استنباطی نمی نماید مگر فرد ابله و احمق و اگر چنین باشد که تمامی قضات و مراجع قضایی بایستی رها کنند به واسطه این حدیث جعلی تمامی قاتلان و زناکارن به عنف و سارقان و...، را اگر ثابت که مجبور بوده اند و مثال این حدیث جعلی مانند حدیث (الزرع للزارع) است که مخالف با آیات کتاب خداست و لایق به مزبله انداختن زیرا مؤمن بایستی وفق آیات قرآن به طعام خود یعنی به عمل خود نظر نماید و از عقل خود پیروی نماید و اگر غیر این باشد جامعه تبدیل به جنگلی می شود که در آن خلایق مانند حیوانات به دریدن و قتل یکدیگر مشغول هستند و...، آری ذات اقدس احدیت هرگز وعده بخشش و بهشت نداده است به جماعتی که از روی اشتباه یا فراموشی و یا ...، اعمال تباه و مجرمانه مرتکب شده باشند بلکه به عکس دستور داده است که از ظالمان دوری کنند (ولاترکنوا) و قدم به آتش دوزخ قرار ندهند زیرا در حرام شفا نیست و خدا عمل را از مت می پذیرد پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به مفاد آیه عظیمه 107 این سوره مبارکه که این فراز نیز تحکیم می نماید، در این آیه عظیمه ذات اقدس احدیت می فرماید:(ذالک بانهم استحبوا الحیوه الدنیا علی الآخره و ان الله لا یهدی القوم الکافرین)، یعنی این غغضب
ص: 314
ذات اقدس احدیت به این جهت است که آنها حیات دنیا را بر آخرت ترجیح داده و البته خداوند قوم کافر یعنی ناسپاس را هدایت نخواهد نمود)، و در آیه عظیمه (1108) (اولئک الذین طبع الله علی قلوبهم و سمعهم و ابصارهم و اولئک هم الفائزون)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که این (طبع الله) در راستای همان شاکله شقاوت برای اشقیا خاص و رئوس شیاطین و پیروان ناصبی نشان دار آنها صادر می گردد و حکم دوزخی لودن آنها در دنیا بر آنها صادر شده و نجات و رستگاری نخواهد بود، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس آگاه شو بر آنچه حضرت حق جل جلاله در همین راستا در خصوص تکذیب کنندگان آیات الهی خود می فرماید:(لاجرم انهم فی الآخره هم الخاسرون)، یعنی شک نیست که آنان حتماً در آخرت همان زیانکاران هستند، یعنی این گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و رئوس شیاطین تا انقضاب عالم، همگی اهل دوزخ بوده و در واقع همان زیانکاران عالم وجود هستند و نیز توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (110)، اهل توبه از گروه منافقین عادی را به وعده بخشایش خود دلگرم می فرماید و ایشان را از قوم مجرم جدا می نماید:(پروردگار تو نسبت به کسانی که بعد از فریب خوردن هجرت نمودند سپس جهاد نمودند و استقامت کردند پس پروردگار تو پس از این امورآمرزنده و مهربان است)، البته قابل توجه آن جاعل حدیث رفع که توجیه و تأویل می نماید اعمال شیاطین را در قالب اشتباه و...، که ملاحظه نمایند که چگونه ذات اقدس احدیت این موانع هولناک را در قرار داده است برای کسانی که مرتکب اعمالی از روس خطا شده اند وعده بخشایش خود را منضم نموده است و ما در جای خود و در رابطه با فتوای شیطانی دشمنان خدا در ماجور بودن مرتکبان اعمال مجرمانه در صورت خطا و....، کلام خود را آورده و تکرار نمی نمائیم پس حضرت حق جل جلاله در آیه 111 این سوره مبارکه اثبات می فرماید که اعمال بندگان در روز قیامت به محاسبه و رسیدگی قرار می گیرد و این دلالت دارد بر اینکه بندگان بایستی در دنیا به اعمال و رفتار خود نظر نمایند و اگر قرار باشد که خداوند مؤاخذه نماید به آن چهار استناد در حدیث جعلی رفع پس جامعه ای نجس و لجام گسیخته خواهیم داشت و نیز روز قیامت نیز برای حسابرسی بی معنی می شود زیرا خلایق به واسطه این چهار استناد بخشوده شده و کسی باقی نمی ماند که مؤاخذه گردد، پس تو ای عاقل دانا و خردمند بر این نکته اساسی توجه نما که در اصل شریعت دو مرحله وجود دارد اول
ص: 315
اصل نظریه پردازی که در آن ایده لوژی های مورد تحدید و تدقیق قرار می گیرد و انسانها بر اساس یافته های عقلی خود به دنبال حقایق جهان هستی به جستجو می پردازند و اصل دوم عملیاتی و اجرایی این ایده لوژی ها است که اهل اسلام در قسمت اول موفق ولی در قسمت دوم شکست های پی در پی را تجربه می کنند یعنی به لحاظ ایده لوژیک می توان از دیدگاهی که ما در کتاب شریف برهان های ذوالفقار اول و دوم خود آورده ایم با تمامی افکار و فلسفه فلاسفه و عرفا مقابله و آنها را محکوم به پذیرش افکار متعالی و عظیم اسلام و قرآن که بر گرفته از افکار و اندیشه های محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است، نمود یعنی طرفداران اصول ماتریالیسم و حرکت های دیالکتیکی و...، و یا نظریه پردازان علوم و فلاسفه جهان را به خضوع و خشوع در برابر اندیشه های عظیم خداوند و رهبران معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم نمود ولی در بعد عملیاتی و اجرایی با نهایت تأسف ضعف هایی که ناشی از عیوب ما است در کنار اصل اولیه خودنمایی می کند همان ضعف ها که مایه سرافکندگی ما و ادعاهای مخالفان ما است یعنی اگر ارنست چگوارا را در مباحث ایده لوژیک شکست دادی پس حتما بایستی در نجات محرومین جامعه و برداشتن داغ محرومیت ها از قلوب رنجدیدگان جامعه پیش قدم تر باشی تا بتوانی او و امثال او را قانع نمایی به تابعیت از دین و شریعت حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم زیرا دغدغه او کمک به ضعفای جامعه خودش و مردم جهان بوده است، اگر مایکل جکسون و پیروان او را قانع کردی به قبول ایده لوژی خود پس در عمل هم بایستی از دغدغه او به محرومان و گرسنگان و یتیمان و ...، جلوتر باشی، اگریانی را قانع کردی به عظمت ایده لوژی خودپس حتما بایستی در طلیعه داری حاکمیت صلح و آرامش و...، از او جلوتر باشی و این امور حاصل نمی شود مگر اینکه در مراحل اجرایی و عملیاتی موفق باشی پس در آن صورت است که آنها و امثال آنها دنباله رو خواهند بود در قبول اسلام و قرآن و شریعت پسندیده خداوند ولی اگر موفق نباشی پس ایده لوژی خود را هم زیر سؤال می بری زیرا نتوانسته است از تو یک انسان دل رحم و سخی و طرفدار مظلومین جامعه و دشمن با ستمگران بسازد، پس به عبارت دیگر اشاعه افکار عالی و مترقی و عظیم فکری اسلام و قرآن و دانش و علوم اهلبیت عصمت و طهارت به جهانیان لازم است ولی کافی نیست بلکه بایستی در عمل هم باید به جهانیان نشان که اسلام و شریعت جاودانی محمد رسول الله و آموزه
ص: 316
های آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم درمان تمامی رنجهای ظاهری و باطنی بشریت است اگر غیر اسلام مرهم بر دردها و رنجهای محرومان جامعه است اسلام درمان قطعی آنها است ما در عمل ملاحظه می نمائیم که چگونه فساد و تبهکاری اصول و شریانهای اقتصادی را در خود پیچیده و چگونه گلوی محرومان وضعفای قوم در چنگال فقر و بیماری و امراض مختلف فشرده می شود و چگونه نوامیس اهل اسلام به خاطر فقر و فاقه به فاحشگی مبتلا می شوند و چگونه بیماری و فقر امت اسلام و قرآن را در هم خرد می کند در حالی که در کنار همین محرومیت ها امکاناتی از سوی خداوند برای رفع این دردها و رنج ها قرار داده شده است ولی در نهایت ظلم و ستم بکارگیری نمی شود و یا به هرزه می رود نگارنده در این راستا یعنی رفع فقر و محرومیت در جوامع اسلامی طرح و برنامه های مورد نظر خود را در کتابی با عنوان اشتغال و مبانی آن جمع آوری نمودم ولی در این فراز آنچه در ارتباط با وظایف دینی امت اسلام را یادآوری می نمایم، اعتقاد نگارنده بر آن است که در جامعه اسلامی ما خددا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم آنقدر ثروت برای رفع نیاز و محرومیت ها و پایان دادن به رنجهای امت اسلام و قرآن قرار دادند که تمام اهل اسلام را از صدقات مردم و یا کمک های دولت و....، بی نیاز می کند و البته منابعی که از آن محل ها می توان به رنجها و معضلات و صعب اضطراری اهل اسلام پایان داد خارج از حد احصاء است ولی این مورد که مذکور می گردد مربوط به مردم و مسئولین است و کافی است خلایق به اسلام و قرآن عمل نمایند پس خواهند دید که ریشه تمامی محرومیت ها خشک خواهد شد و دیگر نیازی نیست برای اینکه ناله های جگرخراش مردان مضطری را که در کنار فرزندان گرسنه خود استغاثه می نمایند تا مردم به کمک آنها بروند را نشنوی هزینه های سفر خود به عتبات عالیات و یا حج مستحبی و یا تفریحات خود را به آنها تقدیم می نمایی و یا از محل خمس و زکات این محرومیت ها را برطرف نمایی و یا از محل جمع اوری نذورات مردمی و...، بلکه فقط و فقط کافی است که مردم به وقف وفق نیت های واقفین عمل نمایند در آن صورت فقر و نیاز در تمامی سطوح از جامعه رخت بر خواهد بست و برای درمان دردهای بی درمان محرومین جامعه نیازی به مرهم های موقتی نیست بلکه برکات محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم به راحتی احترام و عزت را به پیروان آنها نازل خواهد نمود ولی در عمل ملاحظه می شود که موقوفه خوران که اکثرا
ص: 317
مقدسین جامعه را نیز تشکیل می دهند به آداب ظاهری نماز و روزه و زیارت عتبات و ....، مقید هستند و در جامعه برای خود احترام و آبرو ؟؟ دست و پا می نمایند در حالی که در عمل، روش و منش آنها بر ضد محمد و آل محمد و شیعیان و پیروان آنها است آنها بر موج احادیث جعلی (الزرع للزارع) سوار شده و بر ثروت های نا مشروع خود می افزایند و سپس ئحاصل این ثروت های عظیم غصب شده را به ارث به خانواده های خود می دهند آری اگر به وقف عمل شود یک فقیر و یک محروم و یک رنج دیده باقی نمی ماند پس در آن صورت است که ادعای تو بر طرفداران چگوارا و مایکل جکسون و یانی و....، پیش می افتند و آنها نیز اذعان خواهند کرد که عمل اسلام و قرآن و احکام ابدی شریعت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم نه تنها مرهم بلکه درمان قطعی تمامی دردها و رنجهای ظاهر و باطن انسانهای عالم است و اگر کسی خیر دنیا و آخرت را می خواهد پس ان را فقط و فقط بایستی در پیروی از محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم جستجو کند چون هیچ دینی مانند دین اسلام و قرآن در فکر رفع مظلومیت و محرومیت و فقر و رنج آحاد جامعه اعم از مسلمان و غیر مسلمان نیست مگر قرآن حضرت محمد و شریعت پسندیده اسلام و اموزه های محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، پس چون بر این فرازها که اشاره ای بود بر اذهان مخاطبان ارجمند، آگاهی حاصل شد پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به ادامه بررسی ما در سوره مبارکه نحل که ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 115 در خصوص خیانت اقوام قبل به امانات الهی و تکذیب رسولان هشدار خود را مذکور می سازد تا با آنچه در قبل در خصوص دشمنی با محمد وآل محمد می شود برای امت اسلام تداعی معانی شود خداوند متعال در این آیه می فرماید:( وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ)، و در خصوص عذاب ستیزه گران با آیات الهی یعنی انبیاء و اوصیاء آنان می فرماید :( وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ)، یعنی امت اسلام هرگز نباید مانند امت های قبل باشند که به امانت های الهی خیانت نمودند آنها کتاب الهی را که رسول انها درمیان انها قرار داد را تحریف نموده و تغییر دادند و به نفع فرمانروایان خود تاویل نمودند پس به عذاب خدا گرفتار شدند یعنی وفق کلام معصوم، امت اسلام بایستی به دامان محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل
ص: 318
فرجهم چنگ بزنند در غیر اینصورت به عذاب خدا گرفتار می شوند :(امام معصوم به راوی مکتوب فرمود: به دستاویز دین و ریسمان دین چنگ بزن یعنی به دین آل محمد و ریسمان محکم وصی بعد از وصی و تسلیم بودن و رضا بودن به اوامر آنها و آنچه می فرمایند و به دنبال دین کسانی که با تو هم عقیده در پیروی از آل محمد نیستند نرو و دل به راه و روش انها مبند که انها به خدا و پیامبر و امانت های خود خیانت کردند می دانی چگونه به امانت های خود خیانت کردند (مانند آن اقوام که خداوند در خصوص آنها فرمود)، کتاب خدا را به امانت در اختیار ایشان گذاشتند خیانت کردند تحریف و تغییردادند و به نفع فرمانروایان خودکار کردند از انها فاصله بگیرید (تا عذاب خدا به دوزخ برشما نازل نشود زیرا) خدا (آنها را معذب فرمود) به کیفر اعمالشان به گرسنگی و وحشت مبتلایشان ساخت (یعنی پیروی از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم مایه امن و امان است و قرار گرفتن در کنار دشمنان ناصبی ایشان موجبات عذاب خداوند را فراهم می اورد)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه پیروی از محمد و آل محمد و عجل فرجهم مایه امن و امان اهل ارض است و چگونه همه امت اسلام، دین و شریعت خود را مدیون صبر مولای مظلوم ما علی علیه السلام و ایثارگری مولاتنا فاطمه و حسن و حسین و...، امامان معصوم هستند که با خون خود نهال اسلام و قرآن را آبیاری نموده و نور عظیم آن را در جهان درخشان نمودند اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین پس چون بر این فراز ها آگاه شدی پس توجه نما که چگونه جهان باقی و پایدار است به واسطه آخرین وصی و آخرین معصوم از سلسله معصومین عالم یعنی وجود اقدس و مطهر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و چگونه خداوند علی اعلی به واسطه وجود شریف و مقدس ولی خود یعنی حضرت حجه بن الحسن جهان را علیرغم تمامی این ظلمها و جورها بر پا می دارد تا امر او محقق شود و اصلاح شود امر ظهور و قیام آن حضرت و زمین را به ارثیت صالحین داده و تعذیب دنیایی فرماید رئوس شیاطین انسی را و سپس راهی دوزخ جاوید فرماید و حکومت جهانی عدل و عدالت خداوند را در کره ارض بر پا دارد همانگونه که به صالحین وعده داده بود اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه گردیدی که چگونه تکذیب رسولان و نزول عذاب دلالت بر ظالمانه بودن عمل تکذیب
ص: 319
کنندگان و دوزخی بودن آنها دارد پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به آنچه ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 118 به بعد بیان می فرماید و آنگاه آگاه شو که آن کسانی را که اهل اسلام، اجماع در دست بردن آنها در احکام شریعت را دارند یعنی غاصبین چه جایگاهی در نزد خدا دارند و حق تعالی با کسانی که در حلال و حرام خدا دست می برند چه معامله ای صورت می دهد یعنی آنها و پیروان متعصب آنها تا انقضای خلقت و به تعبیری یعنی تا زمان ظهور مولانا المظلوم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:( وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ)، ذات اقدس احدیت در این فراز به اهل ایمان معرفی می فرماید ماهیت نجس و دوزخی بودن کسانی را که از نزد خود بدعت پردازی نموده و به وضع حلال و حرام می پردازند چگونه شیطان اعمال تباه آنان را در نظر انها جلوه می دهد انکار وصایت و زعامت و رهبری حضرت علی علیه السلام که در دنباله ستیزه گری های انان در تمامی ابعاد با رسول خدا و امیرالمومنین و...، صورت گرفت که در نهایت منجر به غصب جایگاه رهبری امت اسلام توسط غاصبین گردید، بر اهل اسلام اثبات گردیده است که حرامها و حلال های خداوند ریشه درقرآن دارد و به عنوان قانون است و نیز سنت و روش رسول خدا به منزله دستور العملها و بخشنامه های آن بوده است (مانند نماز که حکم آن در قرآن مذکور گردیده ولی تعیین تعداد رکعات و نحوه بجا آوردن آن در سنت رسول خدا بوده است)، بنابراین تغییر سنت رسول خدا یعنی دشمنی با قرآن و بدین جهت است که روش امامان معصوم به منزله سنت رسول خداست زیرا آنها دقیقا به روش و سنت رسول خدا عمل نموده اند یعنی نماز آنها دقیقا مانند نماز رسول خدا و روزه آنها روزه رسول خدا، حج آنها مانند حج رسول خدا و...، و تمام اعمال انها دقیقا اعمال و رفتار رسول خدا بوده و لذا اینگونه پیروی از آنها به منزله پیروی رسول خداست و البته این پیروی دقیق، ریشه در عصمت ذاتی آنها دارد ولذا چون بر این فراز آگاه شدی خواهی دانست که ایجاد کوچکترین انحراف و یا ایجاد کوچکترین شکاف چگونه به تخریب عظیم منجر می شود مانند شکاف و رخنه کوچکی که در یک سد ایجاد می شود پس نکته مهمی که اهل ایمان بایستی به آن توجه نمایند موضوع شکستن این احکام به لحاظ شکلی و ظاهری نیست بلکه شکستن حرمت این احکام است آری وزن عمل زدن سیلی بر صورت
ص: 320
دختر رسول خدا و یا آوردن آتش به در خانه او و تهدید به قتل خاندان رسول خدا ممکن است در ظاهر از قتل عام اهلبیت عصمت و طهارت در کربلا و سر بریدن حسین بن علی در بین دو نهر آب با لبان تشنه ...، کمتر به نظر بیاید ولی در حقیقت جرم آن و وزن آن در ستیزه گری با خداوند بیشتر است زیرا رخنه اول هرچند کوچک و ناچیز بوده باشد ولی اگروجود نداشت این سد عظیم و تخریب آن صورت نمی گرفت یعنی اگر ان جنایات نسبت به خاندان عصمت و طهارت بعد از رسول خدا واقع نمی شد هرگز کربلا واقع نمی گردید پس وزن عمل مجرمانه و جرم ستیزه گری با خدا و رسول و شریعت پسندیده خداوند از سوی غاصبین در نزد خدا و رسول و امامان معصوم و به حکم شریعت و عقل بالاتر است از جرم ستیزه گری معاویه و یزید بر علیه خاندان عصمت و طهارت و لذا تعدی گران به حدود خداوند در این آیات عظیم به عدم فلاح و عذاب الیم محکوم شده اند همانگونه که در آیات عظیمه قبل نیز به حکم خداوند نهایت کار آنها محکوم شده بود، و لازم به ذکر است که این خطاب خطرناک به اهل ایمان تسری می یابد در صورت تبعیت ورضایت و برآنها الزام اور می گردد به واسطه قرار گرفتن در جمعیت ظالمان و ختم می شود به عدم فلاح و عدم رستگاری و موجب می شود به ورود به دوزخ جاویدان به سبب آنچه از فساد و تبهکاری و جرم و جنایت در اثر وقوع این جریان واقع شده و می گردد، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که بنا به امر رسول خدا که فرمود:(من فسر القرآن برایه فقد افتری علی الله الکذب)، پس شرح و تفسیر غیر از معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم از مصادیق تفسیر به رای و از مصادیق افترا به خدا از روی دروغ است که فلاح و رستگاری را نابود و عذاب الیم را بر مرتکب مستحق می نماید پس به شرح ها و تفاسیر موجود نظر فرما و حکم رسول خدا را در آنها جاری نموده در ملاحظه نما که چگونه در حالی که فتوی حضرت زهرا و اوامر رسول خدا در تطبیق صحت و سقم روایات با شاخصه قرآن در پیش روی اهل اسلام می باشد ولی رجوع می نمایند در صحت و سقم روایات به ثقه بودن رجال و به آن اتکا می کنند در تشخیص صحت روایات و ما در کتاب شریف عروه الوثقی خود روشهای پیشنهادی شناخت روایات جعلی و دروغین را از طریق تطبیق آنها با کتاب خدا، آنهم بعد از هزاروپانصد سال ارائه نمودیم، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که نهی فرموده اند امامان معصوم وفق آیات کتاب خدا با این مضمون از قرار گرفتن در سه مجلس که این سه
ص: 321
مجلس را خدا دشمن داشته و بر آن عذاب ارسال می نماید (اول مجلسی که در ان فتوی با زبان دروغ وصف شود (که این مجالس مخصوص نظراتی است که مخالف قول امامان معصوم است)، و دوم مجالسی که در آن ذکر دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت گفتار جدید و ذکر فضایل اهلیت کهنه و قدیمی است و مجلس سوم، مجلسی است که در آن مردم از پیروی امامان معصوم منع می شوند و...، پس این مجالس به ترتیب شرح تفسیر آیات عظیمه (انعام 108)، (انعام 68) و (نحل 117) می باشد پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شو برکلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 121 که تحکیم می نماید مانند سایر فرازها، کلام ما را در جعلی بودن حدیث رفع، زیرا ذات اقدس احدیت، اعمال بد خلایق را باز روی جهل که مترادف خطا است را بعد از توبه و سپس اصلاح یعنی جبران در معرض آمرزش قرار می دهد و به این نکته اساسی توجه نمایند مخاطبین ارجمند که پذیرش توبه و اصلاح امر بندگان در نزد خداست ولذا بنده احمق نبایستی تصور نماید که گفت توبه کردم و کار نیک انجام دادم پس آمرزیده شدم و...، و خودش خودش را بیامرزد و این تصور را ندارد مگر فرد احمق و مانند ایشان هستند غاصبان اوهام گر و متعدی به حقوق دیگران مانند این وقفی خوران که چون مرگ گریبان آنها را گرفته و به دوزخ واصل می شوند، بازماندگان غارتگرآنان در مراسم ترحیم آنان زرشک پلو با مرغ می دهند و چون مدعوین می خورند و برای آن شقی طلب آمرزش می کنند این بازماندگان فکر می کنند که همه کارها درست شده و آن فرد آمرزیده شد زیرا مردم چنین گفتند دیگر خبر ندارند که مثل آنها مثل ان غاصبین حقوق علی علیه السلام و اهلبیت عصمت و طهارت است که اگر تمامی خلق به آنها رضی الله عنمه بگویند، خداوند از حکمی که در خصوص آنها و طرفداران ناصبی آنها داده است رجوع نخواهد کرد پس با این اوصاف کسانی که خطا می کنند و یا فراموش می کنند و یا مجبور می شوند و یا طاقت ندارند و...، هرگز نه تنها بدون مؤاخذه نخواهند بود بلکه بالعکس به شرحی که اثبات نمودیم اهل دوزخ جاوید بوده و در عذاب آن مخلد خواهند بود:( ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ )، نگارنده به یاد می اورد کلام مولانا المظلوم علی علیه السلام را به قاتل زبیربن عوام که او را به غفلت کشت و سپس به نزد علی علیه السلام آمد و آن حضرت او را وفق خبر رسول مژده به دوزخ جاوید داد آری چون او حق نداشت تا بدون اذن و اجازه علی
ص: 322
علیه السلام این امر را صورت می دهد، پس عمل مجرمانه او منطبق بر جهل، نسیان، خطا، جبر، اکراه و...، نشد و به دوزخ جاوید رفت پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه بعد به توصیف حضرت ابراهیم می پردازند یعنی ایه عظیمه 122:(ان ابراهیم کان امه قانتا لله حنبفا و لم یک من المشرکین ...)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شو بر معانی مختلف الفاظ در زبان وحی مانند (امه) و یا (شرک) و...، که تفاوت دارد با آنچه ارباب لغت برای شرح آنان آورده اند آنهم بعد از گذشت سیصدسال بعد از نزول قرآن و...، بلکه معانی این واژه ها بایستی توسط عالمان به قرآن که علم خود را مستقیما از رسول خدا و او از ذات اقدی احدیت اخذ نموده اند و ...، شرح و تفسیر شود، ما در خصوص معانی مختلف کلمه شرک، کلام خود را آورده ایم و در این فراز امام معصوم با این مضمون در خصوص (امه) در پاسخ سؤال راوی که می پرسد:(فقال السائل اخبرنی جعلنی فداک عن امه محمد اهل بیت محمد قال نعم ...، و قد کان رسول الله وحده امه لان الله سبحانه یقول ان ابراهیم کان امه قانتا لله حنیفا فکان ابراهیم وحده امه ثم رفده بعد کبره باسماعیل و اسحاق و جعل فی ذریتهما النبوه و الکتاب و کذالک رسول الله کان وحده امه ثم رفده بعلی وفاطمه و کثره بالحسن و الحسین کما کثر ابراهیم باسماعیل و اسحاق)، ...، پس توجه نما در آیه عظیمه بعد که ذات اقدس احدیت می فرماید:( ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۖ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ)، پس در این فراز مولانا المظلوم علی علیه السلام می فرماید با این مضمون:(برای اشخاص زیرک از میان مؤمنین راه و روش سالم تر و بهتر از (اقتداء) نیست زیرا پیروی نمودن از (آن کسانی که خدا امر می فرماید)، طریق روشن و راه صحیح است (ولذا) خداوند عزوجل به عزیزترین و برترین بندگان خود یعنی محمد و آل محمد (به جهت نهادینه نمودن این اخلاق) می فرماید: اولئک الذین هدی الله فبهدهم افتده و قال عزوجل ثم اوحینا الیک ان اتبع مله ابراهیم حنیفا، و اگر برای دین خدا راهی مستقیم تر و بهتر و محکمتر از (اقتداء) بود حتما اولیاء و انبیاء به آن راه دعوت می شدند و پیامبر می فرمایند (در قلوب نوری پنهان است که آشکار و روشن نمی شود مگر با پیروی از حق و قصد السبیل و آن از نور انبیاء است که، مودع فی قلوب المومنین)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و
ص: 323
خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه 125 این سوره مبارکه یعنی سوره نحل:( ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ)، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به معجزه عظیم رسول خدا بر مشرکین در ماجرای معجزه پناه اسلام و قرآن یعنی حضرت ابوطالب علیه السلام در واقعه شعب ابی طالب، که در ان خداوند متعال موریانه را امر فرمود تا مکتوب مشرکین را که برضد رسول خدا که آن را تنظیم و در خانه کعبه قرار داده و مهر و موم نموده بودند را از بین ببرد و حضرت جبرئیل از سوی ذات اقدس احدیت نازل شده و به رسول خدا این خبر غیبی را اعلام فرمود، پس رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم نیز موضوع را به پناه اسلام و قرآن یعنی حضرت ابوطالب علیه السلام خبرداد پس حضرت ابوطالب علیه السلام به اجتماع قریش در مسجد الحرام رفت و مشرکین او ر ابسیار احترام نموده و گفتند ظاهرا قصد داری که به اجتماع ما برگردی وبرادرزاده خود را به ما تسلیم نمایی، پس حضرت ابیطالب علیه السلام گفت به خدا قسم من برای این مطلب نیامدم بلکه برادرزاده ام موضوعی را به من تذکر داد و من هم می دانم که او به من دروغ نمی گوید و آن اینکه خداوند او را از وضعیت نوشته شما آگاه کرد پس مکتوب خود را نزد من بیاورید اگر راست بود از خدا بترسید و دست از این ظلم و ستم و این قطع رحم بردارید واگر این کلام او دروغ بود من او را به شما تسلیم می کنم،پس نوشته را آورده و مهرها را گشودند و طبق خبر رسول خدا جز کلمه (باسمک اللهم) و نام (محمد)، چیز دیگری ملاحظه نشد پس ابوطالب گفت ای قوم از خدا بترسید و دست از این ظلم و ستم بردارید، به دنبال این کلام آن جماعت سکوت کرده و پراکنده شدند و آنگاه این آیات نازل شد (ادع الی سبیل ربک ...) پس رسول خدا عرضه داشت چگونه آنها را دعوت کنم در حالی که در پیمان و مصالحه ای که عهد نموده و قرار گذاشتند که هرگونه دعوتی ترک شود پس آیه مبارکه (یمحو الله ما یشاء و یثبت) نازل شد و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در نزد امام معصوم و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام با این مضمون موضوع (جدال در دین) به میان آمد و عرض کردند که به ما رسیده است که رسول خدا و امامان، نهی فرموده اند از جدال در دین پس حضرت صادق علیه السلام فرمودند این نهی بطور مطلق نبوده است بلکه نهی شده است از مجادله به نخوی که (هی احسن) نباشد ...،
ص: 324
و چگونه ممکن است که خداوند کل جدل را حرام بفرمایید در حالی که خود در کتاب خود (اینگونه) می فرماید:...، آیا جز این است که در جدل با بهترین راه برهان و دلیل صحیح آورده می شود ...، بر شیعه ما حرام است که برای برادران خودکه ضعیف هستند و علیه یاوه گویان مایه سردرگمی باشد (یعنی نتوانند بطور قاطع به انها پاسخ دهند) و اینگونه دشمنان یاوه گو ضعف شما و ضعف برهان شما را دلیل بر باطل بودن عقیده و اعتقاد شما و دلیلی بر حقانیت عقیده باطل خود قرار دهند و شیعیان وقتی که ضعف شما را که برحق هستید، در برابر دشمنان یاوه گو می بینند قلب آنها اندوهناک می شود پس جدل از بهترین راه همان است که خداوند به پیامبر خود امر کرده است که با آن برهان، با منکران معاد و رستاخیز مجادله کند ...، یعنی خداوند از رسول خود می خواهد تا با آن یاوه گویی که گفت چگونه ممکن است خدا این استخوان پوسیده را زنده کند، مجادله نماید و سپس فرمود این همان جدل و یا برهان برتر است زیرا با این وسیله دست آویز و تکیه گاه کافران از هم می گسلد و بی اساس می شود و شبهه آنها از میان می رود و...)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، خدایا ما تورا شکر می نمائیم به نعمت های عظیم هدایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و به ولایت مولای مظلوم ما علی علیه السلام و محبت و ارادت ما به مادر بزرگوار ما حضرت زهرا و حضرت خدیجه و...، و به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم که ما را به سوی ذات اقدس تو راهنمایی نمودند الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه آگاه شو بر کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 126 این سوره مبارکه که می فرماید:( وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ ۖ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ)،پس در روایت است از مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام که وقتی رسول خدا ملاحظه نمود که چگونه مشرکان ملعون بدن پاک و مطهر اسد الله و اسد رسول الله یعنی حضرت حمزه سیدالشهداء را قطعه قطعه و مثله نمودند )و این مصیبت عظیم در همان جنگ واقع شد که مادر معاویه ملعون یعنی همسر خبیث ابوسفیان یعنی هنده جگر خوار، از گوش و بینی شهدا احد گردنبند ساخت و بر روی پیکرهای پاک و مطهر شهدا رقص نمود و او بود که سینه حضرت حمزه را شکافت وجگر پاک و مطهر او را به دندان گرفت و ...، و چگونه باشد از چنین مادر که سگ توله ای بزاید که فرزندش
ص: 325
قتل عام نماید در کربلا خاندان حضرت محمد را و به اسارت ببرد حرم مطهر او را و ....،)،...، پس رسول خدا فرمود اگر بر آنها پیروز شوم حتما مقابله به مثل می کنم و آنها را تکه تکه می کنم پس خداوند این آیه را نازل فرمود و آنگاه رسول خدا عرض کرد صبر می کنم، صبر می کنم، انا لله و انا الیه راجعون)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آیه عظیمه (127) سوره مبار که نحل که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله امر می فرماید رسول خدا حضرت محمد را به ابلاغ ولایت علی علیه السلام و او را به حمایت خود دلگرم می فرماید و نیز شکوائیه ای که مولانا المظلوم علی علیه السلام از فتنه عایشه به محضر رسول خدا عرضه می دارد:( وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ ۚ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ)، پس از مولای ما حضرت صادق علیه السلام با این مضمون روایت شده است که فرمودند:(... وقتی خداوند متعال امر فرمود به رسول گرامی خود که برتری وصی خود را بر همگان اعلام نما پس رسول خدا عرض کرد خدایا این قوم عرب قومی سخت و خشن هستندو تا کنون کتابی الهی نداشته اند و پیامبری از میان آنها مبعوث نشده و برتری نبوت و اولیاء را نمی دانند و از منزلت آنها بی اطلاع هستند و من اگر فضایل خاندانم را به آنها بگویم به من ایمان نخواهند آورد پس خداوند فرمود به آنها بگو (و قل فسوف یعلمون)، پس پیامبر نیز فضایل وصی خود را بیان فرمود و این امر نفاق را در دلهای آنها موجب گردید)، و نیز در روایت است که مولانا المظلوم علی علیه السلام شکایت کرد نزد رسول خدا از فتنه هولناکی که عایشه بر او اقامه کرد ... :(... ای رسول خدا من متحمل رنج هایی شدم که هیچ وصی از اوصیاء و انبیاء الهی به آن مبتلا نشد ... طلحه و زبیر، عایشه را به بهانه ادای مراسم حج و عمره به مکه مکرمه بردند ولی مسیر او را عوض کرده به بصره آوردند ...، (فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل) و قول خداوند :(واصبرو ما صبرک الا بالله)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به آخرین آیه عظیمه از این سوره مبارکه تا آگاه شوی از عظمت مقام و منزلت مولانا المظلوم علی علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، خداوند در این آیه عظیمه می فرماید:(ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون)، پس با توجه به سیاق آیه در این فراز هم مخاطبان اصلی آیه محرز و مشخص می شوند و آنها نیستند مگر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم همانگونه که از جناب ابن عباس روایت شده است که فرمودند منظور ذات اقدس
ص: 326
احدیت در این آیه علی بن ابی طالب است و نیز کلام مولای مظلوم ما علی بن ابی طالب به جناب کمیل رحمه الله علیه که:(یا کمیل نحن والله الذین اتقوا والذین هم محسنون)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در سوره مبارکه اسری به آیه عظیمه دوم که دلالت می نماید به معراج رسول خدا که ذات اقدس احدیت معجزه معراج را برای نشان دادن آیات عظیمه خود به پیامبر عالی مقام خود صورت داده است:( سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ)،یعنی پاک و منزه است آن که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد القصی که گرداگرد آن پربرکت ساختیم برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم چرا که او شنواو بینا است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که معراج رسول خدا جسمانی بوده است همانگونه که معاد روز رستاخیز جسمانی خواهد بود و البته در خصوص نحوه این معراج روایات بسیاری نقل شده که صحیح نمی باشد و نگارنده نمی پذیرد صحت انها را ولی نمونه آن فرازها که برگزیده مواضع صحت است جهت استحضار و در ارتباط با بررسی این کتاب مذکور می گردد، پس از مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام در معنی سبحان سؤال شد و ایشان فرمودند یعنی (منزه دانستن خداوند (از هر عیب ونقص))، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به نمونه در خصوص آن فرازها که به اعتقاد نگارنده جعلی است و به امامان معصوم نسبت داده شده است:(...جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، براق را نزدپیامبر آوردند ... براق چموشی کرد جبرئیل به صورت او سیلی زد و گفت ...(براق حرکت کرد...، (صدایی از راست و چپ و زنی از روبرو آمد)، به بیت المقدس رسیدیم من براق را به حلقه ای که پیامبران مرکب خود را به آن می بستند بستم و وارد معبد شدم ...، شک نداشتم که جبرئیل به امامت نماز خواهد ایستاد ...، پس جبرئیل گفت آنکه از سمت راست، تو را صدا کرد اگر پاسخ او را می دادی همه امت تو یهودی می شدند،... و اگرم به آنکه از سمت چپ تو می آمد و تو را صدا کرد پاسخ می دادی همه امت تو مسیحی می شدند و اگر به آن زن توجه می کردی امت تو دنیا را بر آخرت ترجیح می دادند و ...، (و سپس به عذاب جماعتی اشاره می شود که طبق بررسی های ما مجرم نیستند بلکه گناهکارند و مشمول شفاعت
ص: 327
رسول خدا هستند و از همه مهمتر در این روایت ازگروه مجرمین یعنی قاتلین اولیاء الهی یعنی انبیاء و اوصیاء و اهل ایمان و ستیزه گران با معصومین و پیروان آنها خبری نیست یعنی این روایت به لحاظ ماهیت بر ضد قرآن است که به لحاظ رعایت اختصار از ذکر بقیه موارد آن خودداری می گردد)، و البته ما در این فراز به دنبال جداسازی روایات صحیح از جعلی نیستیم زیرا از اصل بررسی ما، انصراف موضوعی دارد و لذا به بعضی از فراز هایی که رسول خدا و امامان معصوم در این خصوص فرموده اند اشاره می شود، پس از ابوسعید خدری روایت شده است که حضرت جبرئیل در بازگشت از معراج به رسول خدا عرض نمود:(قال حاجتی ان تقرا علی خدیجه من الله و منی السلام)، یعنی حاجت من اینست که سلام خدا و سلام مرا به حضرت خدیجه کبری برسانی پس وقتی که حضرت رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را دیدند پیام جبرئیل را بشارت دادند پس آن حضرت پاسخ داد (قالت: ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام و علی جبرئیل)، یعنی خداوند خود سلام است و سلام از اوست و به اوست و بر جبرئیل سلام و درود باد)، اری اینست مقام و منزلت مادر گرامی ما حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها، پس در روایت دیگری از رسول خدا نقل شده است که چون از حضرت سؤال شد که خدا در شب معراج با چه لغتی با تو سخن گفت فرمودند:(خداوند مرا به لغت و بیان علی بن ابی طالب مخاطب قرار داد و سپس به من الهام نمود که بگو خدایا تو مرا مخاطب قرار دادی یا علی، و فرمود: ای احمد من چیزی هستم ولی از اشیاء فاصله دارم و با مردم قیاس نمی شوم و به موجودات تعریف نمی شوم، من تورا از نور خود آفریدم و علی را از نور تو خلق کردم و او را به رازهای نهانی دل تو آگاه کردم و من کسی را در دل تو محبوب تر از علی بن ابی طالب ندیدم پس ترا مخاطب قرار دادم با زبان علی تا قلب تو آرامش یابد)، پس نکته مهم دیگر در امر معراج تفسیر آیه عظیمه (45زخرف) است که ذات اقدس احدیت جل جلاله در آن می فرماید (و سئل من ارسلنا من قبلک من رسلنا)، یعنی (ای رسول ما سؤال کن از رسولانی که قبل از تو مبعوث نمودیم)، پس مولانا امام باقر علیه السلام در پاسخ راوی، این آیه را تلاوت و سپس موضوع اجتماع جمیع انبیاء و مرسلین و امامت آن حضرت بر ایشان را در زمان معراج شرح می فرماید،و...و در روایت منسوب به مولانا المظلوم علی علیه السلام در خصوص آن گواهی انبیاء الهی می فرماید:(... پس رسول خدا
ص: 328
به ایشان روی نموده وسؤال کرد گواهی به چه چیز می دهید آنها پاسخ دادند گواهی به اینکه خدایی جز خدای یکتا نیست و شریکی ندارد و تو پیامبر او هستی و علی امیرالمومنین وصی تو است ...)، و نیز در پاسخ به یهودیان و تفاخر به تکلم موسی با خدا فرمودند :(آری چنین بود ولی به محمد رسول خدا بهتر از ان عنایت شد) و سپس واقعه معراج را اعلام و فرمودند که ان حضرت به جایی رسید که (فرای عظمه ربه عزوجل بفواده و لم یرها بعینه) یعنی پس دید عظمت خدای خود را به قلب خود و هرگز او را به چشمان (سر) خود ندید) و در روایت دیگر راوی وقتی ازمولای مظلوم ما حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه سؤال کرد که یابن رسول الله چرا خداوند پیامبر خود را به آسمان و ازآنجا به سدره المنتهی و از آنجا به حجاب های نور عروج داد و از آنجا او را مخاطب قرار داده با او صحبت کرد در حالی که خدا جا و مکان (خاص) ندارد، پس امام مظلوم و شهید ما پاسخ داده و فرمودند:(خداوند مکان و جا ندارد و زمان بر او نمی گذرد اما می خواست تا رسول خدا را بر تمامی ملائکه و تمامی ساکنان آسمانها برتری دهد و با مشاهده و زیارت پیامبر به انها اکرام نماید و نیز عجایب عظمت خود را به آن حضرت نشان دهد که بعد از آنکه پیامبر به زمین بازگشت از انها خبر دهد و لذا امر معراج آنگونه که شبهه اندازان در دین می گویند نیست و خدا از آنچه می گویند منزه و برتر است ازآنچه توصیف می نمایند)، و این مولای مظلوم و شهید ما حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام است که در روایت نقل شده تصریح می فرمایند که آیات خدا غیر از خدا است:(قد خبرالله تعالی انه اسری به ثم اخبر لم اسری به فقال لنریه من آیاتنا، فایات الله غیر الله لقد اعذر و بین لم فعل به ذالک و ماراه فقال نبای حدیث بعد الله و ایاته یومنون فاخبر انه غیرالله)، و نیز از مولای مظلوم و شهید و غریب بقیع ما حضرت صادق علیه السلام روایت شده است بااین مضمون که فرمودند:(اولین کسی که در جواب پیمان نخستین که خداوند در عالم (ذر) از انسانها گرفت، پاسخ مثبت داد، رسول خدا بود و به این خاطر است که رسول خدا نزدیکترین خلایق به خداوند متعال است و در مکانی بود که جبرئیل در شبی که رسول خدا به آسمان برده شد به ایشان عرض کرد:(ای محمد به پیش برو که در جایی قدم گذاشته ای که هیچ فرشته مقرب و پیامبری در آن قدم ننهاده است و اگر روح و جان رسول خدا از (سنخ) آن مکان نبود هرگز نمی توانست به آنجا برسد و در نزدیکی به خداوند چنان بود که خدا فرموده است (قاب قوسین او
ص: 329
ادنی)، ای بل ادنی)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، و توجه نمایند مخاطبان ارجمند که این امور عظیمه در قرآن و مانند آن در معجزات الهی را هرگز نبایستی در حد ادراک حواس پنجگانه تصور نمود و لذا این فرازها را در واقع آیات و نشانه های الهی هستند تا بنده به عظمت جهان خلقت و عظمت لایتناهی ذات اقدس الهی پی ببرد و سر تعظیم به درگاه کبریایی او فرود بیاورد که اوست شایسته عبادت که اوست شایسته تعظیم و اوست شایسته اطاعت و این محمد و آل محمد هستند که اولیاء او و شایسته هر گونه احترام و تکریم و بزرگداشت هستند اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه شو بر کلام ذات اقدس احدیت بر آیات 4 به بعد این سوره مبارکه تا آگاه شوی که وفق کلام امام معصوم علیه السلام انسانهای موجود و باقی مانده بر کره ارض بعد از طوفان نوح هرگز منحصر به حضرت نوح و یاران وی نبوده و نیز در اعلام به بنی اسرائیل، مقصود ذات اقدس احدیت در این آیه بنی اسرائیل نبوده و بلکه خبر راجع است به آل محمد علیهم السلام و امت اسلام و اینکه مقصود ذات اقدس احدیت از (بعثنا علیکم عبادا لنا)، بخت النصرنمی تواند باشد زیرا او سفاک و ستم گر و ظالم بود و این خطاب به دلایل بسیار که ما در کتاب شریف عروه الوثقی خود مذکور نمودیم راجع نیست به بنی اسرائیل بلکه خبر از فضایل مولاناالمظلوم امیرالمونین است یعنی در این خطاب و نیز راجع است به قیام عظیم مولانا المظلوم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در خطاب (ثم رددنالکم الکره)، که اشاره دارد به ظهور عالم افروز حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و برپایی حکومت جهانی عدل و عدالت خداوند وتحقق وعده ارثیت دادن زمین به صالحین و...، و فراز آخر دلالت دارد درآیه عظیمه (7) به وفور نعمت های مادی و معنوی طولانی در زمان آن حضرت:( ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا وَقَضَيْنَا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ ۚ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا )،پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش و بر کلام عظیم امام معصوم در شرح و تفسیر قرآن که مطابق است با حقایق علمی اثبات شده و دلیل قاطع بر اینکه کتاب
ص: 330
خداوند صاحب دارد وهرگز کسانی که در مسیر آنان گام بر نمی دارند حق ندارند در اظهار نظر بر ایشان پیشی بگیرندو یا در تابعیت از آنها تاخیر نمایند پس آگاه باشند کسانی که برحدس و گمان و رای خود در کتاب خدا تفسیر به رای می نمایند مانند دشمنان ناصبی و پیروان انها در هر لباس و ... ، که البته راهی ندارند مگر به سوی دوزخ که ذات اقدس احدیت در خصوص امثال آنان می فرماید (ولا یزید الظالمین الا خسارا) و مقصود از ظالمین کسانی هستند که پیروی نمی کنند از امامانی که معصوم هستند و...، همان بزرگانی که خداوند متعال انها را برای ارشاد راهنمایی خلایق قرار داده است:(... قال ابی جعفر علیه السلام:(فی قوله و جعلنا ذریته هم الباقین یقول الحق و النبوه و الکتاب و الایمان فی عقبه و لیس کل من فی الارض من بنی آدم من ولده نوح (قال الله فی کتابه احمل فیها من کل زوجین اثنین واهلک الامن سبق علیه القول و من آمن و ما آمن معه الا قلیل و قال ایضا ذریه من حملنا مع نوح)،یعنی مولای مظلوم و غریب و معصوم ما حضرت باقر علیه السلام می فرماید در خصوص آیه (و فرزندانش را همان بازماندگان قرار دادیم (صافات آیه 177)، یعنی نبوت، کتاب و ایمان را در نسل نوح قرار دادیم و چنین نیست که هر کس از آدمیان بر روی زمین است از نسل نوح باشد و خداوند در قرآن فرموده است از هر جفتی از حیوانات یک زوج در آن (کشتی) حمل کن همچنین خاندانت را مگر آنهایی که قبلا وعده هلاک آنها داده شده و همچنین مؤمنان را، جز عده کمی همراه او ایمان نیاوردند و نیز فرموده است (ذریه من حملنا مع نوح)، پس چون بر این فراز از کلام مولای مظلوم ما اگاه شدی پس توجه نما به شرح آیات بعدی از امام معصوم و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام که می فرماید :(مقصود از قول خداوند در (و قضینا الی بنی اسرائیل فی الکتاب لتفسدن فی الارض مرتین)، قتل علی و نیزه خوردن امام حسن است و در مورد (ولتعلن علوا کبیرا)، فرمودند مقصود قتل الحسین و در خصوص (فاذا جاء وعد اولاهها)، فرمودند وقتی یاری خون حسین فرا رسد، و در مورد (بعثنا علیکم عبادا لنا اولی باس شدید فجاسوا خلال الدیار)، فرمودند:(ومقصود گروهی هستند که خدا قبل از قیام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آنها را بر می انگیزد (یعنی زنده می فرماید) و هیچ ظالمی و جنایت کاری نسبت به آل محمد (از رئوس شیاطین را باقی نمی گذارند) مگر آنکه او را به قتل می رسانند (وکان وعدا مفعولا))، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که این خبر در خصوص ایام رجعت
ص: 331
مقدسین به جهان است و توجه داشته باش که رجعت وعده حق خداوند متعال به رهبران ظالمین و ستم گران یعنی رئوس ایشان است که دوزخ جاوید بر آنها در دنیا مکتوب شده است مانند دو بت قریش و...، معوایه و یزید و....، یعنی قاتلان امامان معصوم و شیعیان ایشان یعنی موضوع رجعت مخصوص گروه خاص می باشد و ارتباطی به موضوع معاد و روز رستاخیز عام خلایق ندارد و لذا امام مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرماید:(اولین کسی که زمین شکافته شده و به دنیا بر می گردد حسین بن علی است و رجعت یک امر عام نیست بلکه مخصوص است (لا یرجع الا من محض الایمان محضا او محض الشرک محضا)، یعنی مخصوص است و تنها کسانی که صد در صد ایمان محض دارند و یا صد در صد مشرکند یعنی قاتلان اهلبیت و شیعیان آنها، یعنی کاملا کافرند زنده می شوند)، و نیز در شرح آیه خطاب (یا بنی اسرائیل)، این کلام مولانا مظلوم حضرت صادق علیه السلام است که فرمودند:((هم نحن خاصه) و در روایت دیگر (هی خاصه بال محمد)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس ذات اقدس احدیت در ادامه آیات عظیمه به وقوع وعده حتمی خود در رابطه با عزت مجدد اهل اسلام در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره فرموده و دشمنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را به دوزخ بشارت داده و قرآن عظیم را هدایت گری به سوی امام معصوم یعنی مفسر و نگهبان خود اعلام می فرماید یعنی در آیات عظیمه 7 به بعد:( إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا ۚ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ ۚ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا وَأَنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا)،پس در این فراز ذات اقدس احدیت اراده و مشیت خود را اعلام و در ضمن هشدار خود را عطا فرموده که دلالت بر اختیار در انتخاب راه خوب و بد را از سوی خلایق بر اساس عقل های آنها دارد و وعده می فرماید دشمنان خود را به دوزخ، یعنی می فرماید:(اگرنیکی می کنید به خودتان نیکی می کنید و اگر بدی نمائید باز هم به خود بدی می نمائید و هنگامی که وعده آخر یعنی آخرین وعده الهی برای برپایی حکومت جهانی عدل و عدالت و ارثیت دادن زمین به صالحین و قیام مولانا
ص: 332
المظلوم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرا برسد پس او ویارانش تا چهره های ایشان را سیاه نکنند و اهل رجعت یعنی رسول خدا و یاران او و امیرالمومنین و یاران او یعنی مقدسین رجعت به مسجد وارد می شوند همانگونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود می گیرند در هم کوبیده و نابود می کنند و در ادامه (عسی ربکم ان یرحمکم) راجع است به یاری خداوند و (ان عدتم عدنا، تغیر مخاطب است به سوی دشمنان خداوند که اگر شما در آن ایام (با سفیانی با ما) عداوت نمائید ما نیز با (قائم آل محمد) باز می گردیم و سپس آن وعده عذاب ابدی را ابلاغ می فرمایدکه ما جهنم را زندانی می سازیم که در ان محبوس و محصور می شوند، پس در ادامه ذات اقدس احدیت به کتاب عظیم خود اشاره و آن را هدایت گر بی مانند برای رسانیدن اهل ایمان به امام معصوم و معرفی نمایندگان خود به خلایق در خصوص هدایت و ...، معرفی می فرماید:(یعنی این قرآن به راهی که استوارترین راهها است هدایت می کند و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می دهند بشارت می دهد که برای آنها پاداش بزرگی خواهد بود، پس شک نیست که این اعمال صالح فقط و فقط به شرحی که تاکنون آورده ایم یعنی به شرط داشتن ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم نافع است و در غیر اینصورت بر کسی که دشمن امام معصوم است حتم و یقین است که ذات اقدس الهی تحت هر شرایط او را با صورت و در نهایت خواری و مذلت به آتش دوزخ خواهد انداخت، و لذا مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرماید:(ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم)، یعنی هدایت می نماید به سوی امام معصوم و ولایت اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام وعجل فرجهم و در روایت مولای مظلوم ما حضرت سجاد علیه السلام، یعنی آن مظلوم و آن امام زجر کشیده و ستم دیده و آن باقی مانده از قربانگاه کربلا که لعنت خدا بر دشمنان و قاتلان او باد، در روایت عظیم خود می فرماید:(الامام منا لا یکون الا معصوما و لیست العصمه فی ظاهر الخلقه فیعرف بها فلذالک لا یکون الا منصوص فقیل له یابن رسول الله فما معنی المعصوم فقال هو المعتصم بحبل الله و حبل الله هو القرآن لا یفترقان الی یوم القیامه و الامام یهدی الی القرآن و القرآن یهدی الی الامام و ذالک قول الله عزوجل ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم)، یعنی از ما (اهلبیت عصمت و طهارت)، نیست مگر اینکه معصوم است و عصمت امام در چهره و ظاهر او نیست تا (امام معصوم) به واسطه آن شناخته شود و به این خاطر امام نخواهد بود مگر
ص: 333
اینکه (امام معصوم) از جانب خدا معرفی شود و او با صراحت به امامت از سوی رسول خدا نصب گردد پس راوی عرض کرد ای فرزند رسول خدا به ما بفرما که معنی معصوم چیست، (پس در این فراز امام تعریف عظیم و کامل و جامع خود را که فراتر از معنی عصمت در شکل دریافت عوامانه آن است یعنی اینکه گناه نکرده و فکر گناه هم به ایشان خطور ننماید، تعریف عظیم خود را از عصمت امام بیان می فرماید واینکه)، فرمود (امام) معصوم کسی است که (به اراده الهی) به ریسمان و حبل الهی چنگ زده و ریسمان الهی همان قرآن است و این دو یعنی (قرآن و امام معصوم) از یکدیگرجدا نمی شوند تا روز قیامت و امام (معصوم)هدایت می نماید به سوی قرآن و قران نیز به سوی امام (معصوم) هدایت می کند و این معنی کلام خداست که می فرماید ان هذا القرآن یهدی للتی هوی اقوم)، یعنی امام معصوم قرآن ناطق است و قرآن کلام صامت ذات اقدس احدیت جل جلاله، و لذا (یبشرالمومنین) وفق کلام راوی و مفسر بزرگ قرآن جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه یعنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و آن تسری می یابد به اهل ایمان و موجبات نجات را فراهم می آورد به شرحی که در روایت منسوب به وجود مطهر حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم مذکور است که فرمودند که جبرئیل از جانب خداوند پیام آورد وگفت:(یا محمد به مومنینی که عمل صالح انجام می دهند و ایمان به تو و اهل بیت تو دارند (یعنی به محمد و آل محمد)بشارت بده که بهترین پاداش را نزد من خواهند داشت و به زودی وارد بهشت می شوند) و تو ای عاقل دانا و خردمند اگر می خواهی در همین راستا بر مفهوم ایمان و تقوی و عمل صالح و...، آگاه شوی پس توجه نما به این روایت عظیم که مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام در رابطه با اهل نجات از امت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم فرموده است و معنی عالی آن را در تمامی آیات کتاب مقدس خداوند یعنی قرآن مجید تسری بده و به قصد و منظور خدا در آن آیات آگاه شو پس آن حضرت با این مضمون می فرماید:(بزودی این امت به هفتاد و سه گروه متفرق خواهند شد که هفتاد و دو گروه در آتش (دوزخ) و (تنها) یک گروه در بهشت خواهند بود و نیز سیزده گروه از این هفتاد و سه گروه ادعای محبت ما اهلبیت را دارند ولی یکی از انها در بهشت و دوازده گروه در آتش خواهند بود پس راوی عرض کرد: آیا اگر کسی خدا را ملاقات کند و امام معصوم خود را بشناسد و به وی (به عنوان یکی از دوازده امام
ص: 334
معصوم)، ایمان داشته و مطیع او باشد ایا اهل بهشت است؟ پس حضرت فرمودند آری هرگاه خداوند را ملاقات کند و مؤمن باشد (یعنی ایمان به دوازده امام و چهارده معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم داشته باشد)، او از کسانی است که خداوند فرمود:(الذین آمنوا و عملو الصالحات(و سپس تقوی از منظر خداوند را نیز معنی نموده و می فرمایند)، الذین آمنوا و کانوا یتقون)، (یعنی و ایمانی را که به ظلم آلوده نباشد و ظلم مقصود دوستی دشمنان ایشان است)، الذین آمنو و لم یلبسوا ایمانهم بظلم (یعنی به ظلم مشرک بودن یعنی به ظلم دوستی با ستیزه گران با آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم)، پس راوی سوال کرد: پس هرکسی از آنان که خداوند را با گناهان کبیره ملاقات کند چه می شود فرمود: او در اختیار مشیت خداوند است اگر او را عذاب کند به خاطر گناه اوست و اگر از او بگذرد به رحمت اوست، پس عرض کرد راوی که اگر چه مؤمن است خدا او را داخل آتش می نماید فرمود آری به واسطه گناه او زیرا او از مؤمنینی نیست که خدا قصد کرده که ولی و دوست آنان است (لانه لیس من المومنین الذین عنی انه لهم ولی و انه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون)، بلکه مؤمنینی که (خدا ولی آنها است و بر آنها خوف ابدی نیست و آنها هرگز محزون نخواهند شد)، انهایی هستند که یتقون الله و یعملون الصالحات و کسانی که (لم یلبسواایمانهم بظلم)، صدق مولانا المظلوم علی بن ابی طالب صلوات الله علیهم، پس چون بر این فرازآگاه شدی پس مفهوم و معنی (الذین لا یؤمنون بالآخره) نیز برای تو تداعی خواهد شد همان کسانی که ذات اقدس احدیت برای ایشان عذاب الیم را آماده فرموده است، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چگونه جناب علی بن ابراهیم علیه الرحمه امر را معطوف فرموده است به بنی امیه و نگارنده، بنی امیه را در واقع نماد همه ستیزه گران و و معاندین و دشمنان ناصبی اهلبیت عصمت و طهارت در طول تاریخ تا انقضای عالم یعنی تا زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می داند زیرا خداوند عذاب خود را برای دشمنان خود و دشمنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم آماده فرموده و بسیاری از دشمنان اهلبیت در لباس دوستی اهلبیت با اهلبیت ستیزه گری نموده اند مانند شاهان کثیف قاجار و دیگرشیاطین در طول تاریخ که پای خود را در جای پای مأمون این سگ هار دوزخی قرار داده اند که لاف دوستی خاندان رسول خدا را می زد ولی به دنبالاست و دنیاطلبی بود:( الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب
ص: 335
ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما و درخت های ظلم را از میوه های تلخ آنها بشناس و....، و در ادامه توجه نما در راستای بررسی موضوع کلمه دوزخ به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (14) که چگونه حق تعالی پدید آمدن شب و روز را از آیات خود معرفی و چگونه حکمت خداوند آن را نیز به اشاره ای بیان فرموده است یعنی بهره گیری از فضل خداوند و دانستن زمان و حساب و ...، (وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا )،پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که شرح داده نمی شود این آیات عظیمه با علم و آگاهی اندک بلکه به عظمت این آیات در واقع کسانی پی می برند که در علوم مرتبط آن، تحقیقات می نمایند و هر چه دانش بشر بیشتر می شود، اهل علم و دانش به عظمت آن و به حکمت آن و تاثیر گذاری انها در حیات بشر و ...، بیشتر پی می برند و البته مغز بشر کشش درک این حقایق و درک این عظمت ها را ندارد زیرا درک او محدود است به حواس پنجگانه لذا هرگز حقایق جهان هستی با این ابزار محدود شناخته نشده و تا بدالآباد هم شناخته نخواهد شد، ولی به همین میزان که شناخته می شود یعنی قطره ای از اقیانوس پهناور و لا یتناهی، برای انسان عاقل و آگاه رعب آور و هراسناک است و البته تمامی خلقت ذات اقدس احدیت جل جلاله در ملک و ملکوت همگی از دیدنی ها و نادیدنی ها و...، از عجایب و آیات عظیم الهی است ولذا ما عاجزانه به درگاه ذات اقدس او استغفار می نمائیم و از ساحت مقدس او تقاضا داریم که با ما، با فضل و رأفت خود برخورد نماید و جهل و نادانی های ما را در نظر نیاورد و به ما پناه دهد و هرچند ما لیاقت بخشش و مهربانی او را نداریم ولی ما و عزیزان ما را به حق ذات اقدس خود و به حق عزیزان درگاهش یعنی معصومین علم یعنی پیامبران و اوصیاء ایشان و در صدر آنان محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و به آبروی کسانی که در نزد ایشان یعنی محمد و آل محمد دارای آبرو و منزلت هستند، از الطاف بی پایان خود بهره مند نموده و از آتش ابدی دوزخ خود حفظ فرموده و در بهشت جاویدان تا خدایی می فرمایدیعنی تا ابدالآباد درانواع نعمت های خود بهره مند فرماید آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز ها از استغاثه های ما بی پناهانبه درگاه ذات اقدس احدیت جل جلاله آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات 17 به بعد
ص: 336
این سوره مبارکه یعنی الاسری، که چگونه با تذکر و هشدار، تمامی بندگان را بر انجام عمل خوب متذکر و از ارتکاب اعمال بد باز می دارد همان اعمال که بر اساس تشخیص عقلبه خوبی گرایش می یابد و یا بی تفاوتی نسبت به حکم آن به سوی بدی سوق داده می شود، همان اعمال که انجام بر اساس عقل آن آسان تر، و به خیر وصلاح بودن آن، بر صعب و دشوار بودن و شر و مضر بودن آن، رجحان و برتری دارد و برتری آن اظهر من الشمس است همان اعمال خوب که انجام آن سهل و ساده و خیر آن ابدی است همان اعمال خوب که انجام آن برخلاف عقل آن دشوار و شرور آن ابدی است:( مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ ۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا )، پس در این آیات ذات اقدس احدیت جل جلاله تاکید می فرماید به اینکه چگونه هرکس براساس فضل و محبت او و اینکه چگونه به آسانی قدم در خیر دنیا و آخرت قرار دهد، این خیر و خوبی ابدی به خود او بر می گردد و چنانچه به عکس عمل نماید باز این بدی به خود او بر می گردد به خود بدی روا داشته است یعنی حضرت حق جل جلاله او را مخیر نموده است تا بر اساس عقل خود، راه خوب را انتخاب و از راه بد دوری نماید و جالب اینکه اگر از خدا بخواهد که در راه خیر او را یاری نماید پس خدا به او کمک می کند و نیز اگر به راه خیر نرود پس خدا او را رها میکند یعنی باز هم از روی رحمت و فضل خود ازاو انتقام نمی کشد بلکه اورا رها می کند یعنی به عکس هدایت خواستن و به سوی خوبی رفتن، که او را توفیق می دهد و کمک می کند پس توجه نما که چگونه دیگران نمی توانند بار زشتی های او را بردارند و چگونه خداوند این جهان را مزرعه آخرت قرار داد یعنی همانگونه که اشرف خلایق عالم یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم فرموده است (الدنیا مزرعه الاخره)، و توجه فرما که چگونه برای هدایت انسانها پیامبران را پی در پی مبعوث فرموده و نیز توجه نما که چگونه مترفین جامعه با فسق خود اسباب نزول عذاب را فر اهم می نمایند و...، چگونه اینگونه دوزخ بر اهل فسق و ضدیت با خدا و رسولان او واجب می شود، زیدبن ارقم است که روایت می نماید:(چون رسول خدا از حجه الوداع بر می گشت در محل
ص: 337
غدیر خم توقف نمود ... و فرمود: ای مردم تعدادشما زیادتر از آن است که با من در یک زمان و به نشانه بیعت مصافحه نماید و لذا خداوند عزوجل به من فرمان داده است که در این خصوص از زبان شما اقرار بگیرم در رابطه باپیمان زعامت علی امیرالمومنین والحسن و الحسین و امامان از نسل من و او ...، پس بگوئید در این مورد خدا و تو را اطاعت نمودیم و نیز بر شما به علی و حسن و حسین و امامانی را که یادآور شدی از عهد و میثاقی که برای علی از دل و جان و زبان و دست های ما گرفته شده، کسی که این دو را با دست درک کرده و با زبان اقرار کرده است نیز از این مطلب چیز دیگری نخواهیم خواست و هرگز در خود نمی بینیم که بخواهیم از پیمان خود بر گردیم و ما این امر را از جانب شما به فرزندان و خویشان دور و نزدیک خود ابلاغ خواهیم کرد و تو خدا را بر آنچه می گوئیم گواه بگیر و گواه بودن خدا کافی است و خود نیز بر آنچه می گوئیم گواه هستید و نیز هر موجودی که خدا را اطاعت می کند چه ظاهر باشد و چه پنهان و نیز فرشتگان خدا و سربازان و بندگان او نیز از جمله گواهان هستند و خدا از هر گواهی بزرگتر است ای مردم چه می گوئید یقینا خداوند از هر صدا و هر چه که در درون انسانها بگذرد اگاه است فمن اهتدی فلنفسه و من ضل فانما یضل علیها)، و تو ای عاقل دانا و خردمند ما در این فراز به دنبال نقل وقایع عظیم غدیر خم نبودیم زیرا مولای ما حضرت علامه امینی رحمه الله علیه دردایره المعارف عظیم خود این واقعه عظیم را تشریح نموده است وذات اقدس احدیت نیز به حول و فضل خود و عنایات حضرت مهدی و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها این نگارنده را به عنوان کلب آستان حضرت علامه امینی موفق فرمود به نگارش خلاصه 22 جلد فارسی آن در یک جلد که با عنوان (حیات جاویدان)، مورد استقبال اهل ولایت قرار گرفته است و ما خداوند متعال را شاکر و سپاسگزاریم به واسطه این خدمت عظیم به درگاه مولانا المظلوم علی علیه السلام ولیکن این نقل به واسطه ارتباط با این فراز آیه نقل گردید و به دنبال این آیه عظیمه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه بعدی می فرماید (و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک نمائیم پس ابتداء اوامر خود را بر مترفین آنها (ثروتمندان مست ثروت)، بیان می داریم و سپس وقتی به فسق پرداختند و استحقاق مجازات یافتند پس آنها را به شدت در هم می کوبیم)، و باز ذات اقدس الهی جل جلاله، به دنبال آن از هلاک اقوامی که بعد از حضرت نوح زیست می نمودند و طبق همین سنت الهی هلاک گردیده
ص: 338
اند را یادآوری می فرماید و سپس تأکید می فرماید:(هرکسی که فقط زندگی زودگذر را می طلبد پس ما آن مقدار که بخواهیم به هر کس که اراده نمائیم به او می دهیم و آنگاه دوزخ را برای او قرار خواهیم داد که در آتش آن می سوزد در حالی که نکوهیده و رانده شده است)، و این جناب ابن عباس رحمه الله علیه است که از رسول خدا نقل می نماید که آن حضرت فرمودند :(معنی آیه اینست که هرکس با انجام کارهایی که خداوند بر او واجب نموده به دنبال پاداش دنیا باشد و مقصود او خشنودی خدا و سرای آخرت نباشد، پس خداوند هر مقدار که بخواهد از متاع ناپایدار دنیا به او می دهد ولی در آخرت بهره ای از پاداش نخواهد داشت و این امر بخاطر آن است که خداوند سبحان دنیا را به انسان عطا می کند تا انسان از آن بر اطاعت او یاری طلبد ولی انسان دنیا را در راه نافرمانی او به کار می گیرد ولذا خداوند او را بر این نافرمانی مجازات می فرماید)، و سپس حضرت حق جل جلاله در آیه بعد می فرماید:(و هرکسی که سرای آخرت را بطلبد و برای آن سعی و کوشش کند در حالی که ایمان داشته باشد پس چنین کسانی سعی وتلاش آنها پاداش داده خواهد شد) و ما در این خصوص یعنی مفهوم و معنی ایمان، تقوی و عمل صالح و...، یعنی داشتن ولایت چهارده معصوم علیهم السلام وعجل فرجهم کلام خود را آورده و تکرار نمی نمائیم، ... و همچنین است که وجود اقدس رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم در رابطه با شرح این فراز از آیه شریفه که خداوند می فرماید:(پس توجه نما که چگونه بعضی را بر بعضی دیگر برتری بخشیدیدم و درآخرت درجات بزرگتر و برتری های آن بیشتر است)،به راوی می فرماید:(همانا مردم در فردای قیامت به اندازه عقول خود به درجات عالی نائل و به قرب پروردگار خود می رسند)، و دلیل آن هم البته روشن است زیرا به واسطه این عقل زشتی های دنیا را ترک و به رضای ذات اقدس احدیت از راه آن یعنی دوستی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم رسیده اند، و سپس در آیه عظیمه خود، ذات اقدس احدیت، رسول گرامی خود حضرت محمد را مخاطب ساخته و از باب تعلیم به اهل ایمان می فرماید:(هرگز معبودی دیگر با خداوند قرار مده که نکوهیده و بی یار و یاور خواهی ماند) وجناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه تاکید می فرماید که در (این فراز و مانند این فراز)، مخاطب خداوند، حضرت رسول خدا است ولی خداوند مردم را قصد نموده است واین کلام مطابق روایات خارج از حد احصاء از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم
ص: 339
است و آن بزرگوار از امام مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام نقل نموده است که آن حضرت فرمودند :(خداوند پیامبر خود را به شیوه (بایاک اعنی و اسمعی یا جاره) یعنی به تو می گویم ولی بشنو ای همسایه (و یا ضرب المثل فارسی به در می گویم تا دیوار بشنود) خطاب می فرماید و هو مخاطبه للنبی و المعنی للناس)، ما در این رابطه کلام مولای غریب و مظلوم و معصوم و شهید خود به ارض طوس یعنی امام رضا علیه السلام را درپاسخ به شیطان مجسم روزگار یعنی مامون پلید مذکور نمودیم و تکرار نمی نمائیم، و در ادامه ذات اقدس احدیت در آیه 23 می فرماید:( وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا )، و حضرت امام هادی علیه السلام از مولای مظلوم ما یعنی شاه ولایت یعنی علی بن ابی طالب علیهم السلام و در رساله عظیم خود در خصوص نفی جبر و اختیار از آن حضرت روایت می فرماید که شخصی از حضرت امیرامومنین سؤال کرد در حالی که آن حضرت از جهاد با شامیان یعنی از جنگ با معاویه نجس و پیروان مشرک او بر می گشت که ای امیرالمومنین برای ما بگوئید که آیا رفتن ما به شام به قضا و قدر الهی بود پس حضرت پاسخ داد:(... آری ...، به درستی که خداوند متعال امر فرمود تا (بندگان) مختار باشند و نهی فرمود تا بر حذر باشند و به امور آسان تکلیف کرد (تا) مغلوبانه مورد عصیان قرار نگیرند و از روی اجبار اطاعت نشود و پیامبران خود را برای مزاح نفرستاد و قرآن را بیهوده نازل نفرمودو آسمان و زمین و آنچه در آنها است را بیهوده نیافرید و این گمان کافران است و وای بر کافران ازآتش (ابدی دوزخ)، و سپس این آیه را تلاوت فرمودند:(و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه)، پس در این هنگام آن سؤال کننده شادمان برخاست)،آری آن شخص شادمان شد زیرا هادی و رهبر و امام و راهنمایی کننده او کسی بود که خدا او را برای امامت خلایق تعیین فرموده بودو با علم لدنی خود او را کاشف اسرار قرآن و بلکه ناطق آن قرار داد ولی افسوس که به جای بهره گیری از آن حضرت در برابر او به ستیزه گری پرداختند و عمر شریف آن حضرت اینگونه برای دفع شرارت شیاطین در میدانهای جنگ سپری گردید، و جان شریف او اینگونه در معرض قتل قرار گرفته بود تا آنکه صبر فرمود تا درخت اسلام جان بگیرد و تناور گردد و از آب و آتش رهایی یابد پس کلام حق او و سایر امامان معصوم از پشت ابرهای جهل و کفر و نفاق ستیزه گران غاصب پدیدار شد و حق آشکار شد و غاصبین
ص: 340
مشرک رسوا شدند و حکم دوزخی بودن آنها به شرح آیه عظیمه (کل یعمل علی شاکله)از سوی ذات اقدس احدیت صادر گردید و اکنون این سگ های ناصبی و این رئوس شیاطین بایستی در ایام رجعت سر از خاک بر آوردند و به دست مقدسین درگاه حق تعذیب دنیایی شده و سپس به سوی دوزخ روانه شوند آری آنها بزودی زنده شده و بر درختی که سبز شدن آن فتنه ای برای پیروان آنها است به دار آویخته خواهند شد، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند برای اینکه آگاه شوی از عظمت شرح و تفسیر مفسران قرآن یعنی امامان معصوم و درک نمائی راه حق و طریق سعادت و اعتقاد صحیح و درست را نسبت به ذات اقدس الهی و در دام شیطان و شیاطین جنی و انسی گرفتارنشوی و با اعتقادات مشرکان و ناپاک وحدت وجودی و دیگر اعتقادات مشابه آن به سوی دوزخ روانه نگردی پس توجه نما به کلام ذات عظیم امام معصوم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در این خصوص که راوی این حدیث یزید بن عمیر است که نقل نموده است که در مرو به خدمت حضرت امام رضا علیه السلام مشرف شدم و عرض کردم:(یابن رسول الله حدیثی برای ما از امام صادق روایت شده است که ایشان فرموده اند (لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین)،(یعنی نه جبر در اعمال است و نه اختیار مطلق بلکه امری است بین این دو امر)، پس معنی این حدیث چیست، پس عالم آل محمد حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در پاسخ فرمودند:(هرکسی تصور کند که خداوند فاعل اعمال ما است و سپس ما را برای ارتکاب به این اعمال عذاب می فرماید پس او معتقد به جبر (در اعمال)، شده است و نیز کسی که تصور نماید که خداوند موضوع خلق و رزق و روزی دادن به مخلوقات را به حجت های خود واگذار نموده (و هیچ اراده ای در خلقت ندارد)، پس معتقد به تفویض شده است پس معتقد به جبر کافر است و معتقد به تفویض مشرک پس راوی گوید من عرض کردم یابن رسول الله (امر بین امرین) (یعنی امر بین دو امر) چیست فرمودند: یعنی راه باز است (و اختیار دارند بندگان) که آنچه راخداوند دستور داده انجام دهند و آنچه را نهی فرموده ترک کنند، پس راوی سوال کرد مگر در این خصوص مشیت و اراده خداوند جاری نیست، حضرت فرمود اما در مورد طاعات پس اراده خدا و مشیت او در آن عبارت است از دستور به انجام آن و رضایت از انجام آن و یاری که بر انجام آن می فرماید و اما اراده و مشیت خداوند در معاصی عبارت است از اینکه نهی
ص: 341
می فرماید از آن و غضب می فرماید در انجام آن و یاری نکردن در انجام آن است پس راوی سؤال کرد آیا خداوند در مورداعمال بندگان قضا دارد فرمود آری و هیچ فعلی از خیر و شر نیست که بندگان انجام می دهند مگر آنکه خداوند در مورد آن کار قضایی دارد پس راوی سؤال کرد معنی این قضا چیست فرمود اینکه خداوند حکم می کند آن ثواب و عقابی که در دنیا و آخرت به خاطر اعمالشان مستحق آن هستند به ایشان داده می شود)، پس چون به این معانی زیبا و حق از امام معصوم و از عالم آل محمد اگاه شدی پس بگو به شکرانه این هدایت و سعادت پیروی تا ابدالآباد اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 29 این سوره مبارکه یعنی اسرا:( وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا )، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به مقصود ذات اقدس احدیت از امر(آت ذی القربی حقه و نیز (المبذرین)، در این آیه عظیمه پس دانستی که مقصود حضرت حق جل جلاله از (ذاالقربی) کیست و رسول خدا وفق امر الهی دراجرای این دستور چه کاری را صورت داد، آری رسول معظم اسلام در اجرای فرمان خداوند (مزرعه و باغ) فدک را وفق احکام شریعت که به ایشان تعلق داشت را به مولاتنا مادر گرامی ما حضرت زهرا تحویل داد و حضرت زهرا آن را متصرف گردید پس تو ای مخاطب ارجمند اگر ذوالقربی را بخواهی بشناسی اینگونه بشناس زیرا ذات اقدس احدیت در مواضع خارج از حد احصاء کتاب عظیم خود، آنها را معرفی فرموده و رسول معظم اسلام یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم وعجل فرجهم نیز بطور مستمر و پی در پی در طول عمر شریف خود به عظمت منزلت ایشان و اثرگذاری آنها در تبیین و شرح کتاب خدا و...، در نهایت در سعادت دنیا و آخرت امت اسلام تأکید فرموده است از جمله در روایت ثقلین که اجماع اهل اسلام است:(قال رسول الله، انی تارک فیکم امرین ان اخذتم بها لن تضلوا کتاب الله عزوجل و اهل بیتی عترتی، ایها الناس اسمعوا وقد بلغت انکم ستردون علی الحوض فاسالکم عما فعلتم فی الثقلین و الثقلان کتاب الله جل ذکره و اهل بیتی فلا تسبقوا هم فتهلکوا و لا تعلموهم فانهم اعلم منکم فوقعت الحجه بقول النبی ... )،یعنی رسول خدا فرمودند همانا من دو امر درمیان شما قرار می دهم اگر آنها را بپذیریدهرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدای عزوجل
ص: 342
(یعنی قرآن) و اهل بیت و عترت من، ای مردم گوش کنید که من به شما ابلاغ کردم و شما در روز قیامت بر سر حوض (کوثر) بر من وارد می شوید و من از آنچه نسبت به ثقلین انجام دادید از شما بازخواست می کنم و ثقلین کتاب خدای عزوجل و اهل بیت من هستند بر آنها پیشی مگیرید که هلاک می شویدو به ایشان چیزی نیاموزید زیرا آنها از شما داناتر هستند ...)، پس به حکم این تفسیر از رسول خدا عترت و اهل بیت رسول خدا دارای عصمت و علم ذاتی هستند و پیروی از آنها اسباب نجات و رستگاری و ستیزه گری با این آیات الهی از اسباب ورود به دوزخ جاویدان است، و ایشان ذوالقربی رسول خدا هستند پس سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه فرمودند که این آیه در حق حضرت زهرا سلام الله علیها نازل شده است و مقصود ذات اقدس احدیت از ذالقربی یعنی قرابه رسول الله و قرار داد خداوند برای او فدک را و مسکین از فرزندان فاطمه و ابن السبیل از فرزندان فاطمه آری و تاریخ شهادت داد که چگونه غاصب، ثانی آب دهان بر قباله فدک انداخت و بر صورت حضرت زهرا سیلی زد و حرمت عظیم دختر رسول خدا را رعایت نکرد و او این دشمنی را بواسطه اختیاراتی که غاصب اول به او داد صورت داد و این دو نفر در راستای ستیزه گری های مستمر خود با رسول خدا و جلوگیری از رهبری امت اسلام توسط ولی عالیقدر او، این ستم گری ها را صورت دادند زیرا اگر آنها و طرفداران ناصبی آنها این ستم گری را صورت نمی دادند پس تفسیر می گردید کتاب خدا در عمل وموجب پیروی امت اسلام از امام معصوم و نجات اهل اسلام واهل قرآن از مهلکه هولناک گمراهی و ضلالت می گردید واینگونه بعد از رسول خدا ثمره اعمال پنهانی و نفاق هایی که از بدو اسلام بطور دائم قلب رسول خدا را زخمی می نمود از کمینگاه فتنه خارج شد و صورت دادند آنچه صورت دادند، ...، آری و حال که بر معنی ذوالقربی آگاه شدی پس معنی (مبذرین) یعنی اسراف گران نیز برای تو تداعی خواهد شد پس در این آیه عظیمه مقصود از (مبذرین) دشمنان ستیزه گر اهلبیت عصمت و طهارت هستند که فضایل دروغین برای معاندین آل محمد جعل نموده و ستمگری های آنان را کم و ناچیز و بی مقدار جلوه می دهند و این کلام امام سجاد است در مظلومیت ال محمد که از ابونعیم که حاجب عبید الله بن زیاد طاغی بود روایت شده است که گفت:(وقتی سر مبارک امام حسین را آوردند ناگهان پیرمردی از اهل شام جلو آمد و... و هرچه توانست به اسیران ناسزا گفت و وقتی سخنان او تمام شد امام سجاد به او فرمود
ص: 343
آیا قرآن خوانده ای گفت آری فرمود این آیه را خوانده ای (قل لا اسئلکم علیه اجراالا الموده فی القربی)، پیرمرد گفت آری حضرت فرمود پس ما همان مقصود آیه هستیم و سپس فرمود آیا این آیه را خوانده ای (و آت ذاالقربی حقه)گفت خوانده ام فرمود ما همان ذوالقربی هستیم، و باز سوال کرد آیا این آیه را خوانده ای (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا)، گفت چرا خوانده ام پس فرمود ما همان اهل بیت هستیم که خداوند می فرماید، پس ان پیرمرد شامی دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا من توبه کردم و سه مرتبه گفت(خدایا من ازدشمنان آل محمد و قاتلین آنها بیزار هستم ...)، آری خدایا تو شاهد باش که ما هم از دشمنان آل محمد و قاتلین آنها تا ابدالآباد تا آن زمان که خدایی می فرمایی بیزاری می جوئیم پس لعنت و عذاب ابدی خود را بر آنها و طرفداران ناصبی آنها، آن به آن و لحظه به لحظه افزون بفرما آمین آمین آمین یا رب العالمین، و نیز تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که امام صادق علیه السلام در شرح این فراز از آیه یعنی (ولا تبذرتبذیرا)، فرموده اند که (یعنی در ولایت علی زیاده روی نکنید)، یعنی محبت مولانا المظلوم علی علیه السلام موجب نشود که العیاذ بالله آن حضرت را به خدایی بخوانید و اینگونه اسراف گری موجب دخول به دوزخ ابدی گردد، یعنی از مصادیق این آیه عظیمه هم غلوپردازان و هم ستیزه گران با امامان معصوم، خواهند بود که برادران شیطان محسوب می شوند همان شیطان که در برابر پروردگار خود بسیارکافر و ناسپاس بود، ...، پس تو ای مخاطب ارجمند چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در زشتی و نجاست زنا و زناکاری که مرتکبب را در معرض دوزخ جاودانی قرار می دهد و از اموری است که ذات اقدس احدیت را به غضب می آورد پس حضرت حق جل جلاله در آیه عظیمه (32) می فرماید:(و لا تقربوا الزنی انه کان فاحشه و ساء سبیلا)، و توجه نما به این کلام مولای مظلوم ما امیرالمومنین و آن را همیشه آویزه گوش خود داشته باش که فرمودند (گناه نکردن راحت تر از توبه کردن است)، و دلیل آن هم بسیارواضح و روشن است زیرا عملی را که خداوند راضی باشد راحت تر است از ارتکاب به جرمی که خدا ناراضی است همانگونه که قبلا از کلام امام معصوم مذکورشد و دلیل دیگر اینکه گروهی ابله از ناصبیان و پیروان آنها تصور می کنند به محض ابراز توبه، ذات اقدس احدیت ملزم به پذیرفتن آن است و حال آنکه تو ای خردمند، تا به قیامت نرسی نمی توانی بر آمرزش
ص: 344
آن آگاه شوی پس از خدا توفیق بخواه که پاک زندگی کنی و وجود خودت را به آن اموری که خدا راضی نیست آلوده و ملوث ننمایی و توجه داشته باش که اعمالی مانند زنا و لواط و...، در پیشگاه خدا بسیار بد و مذموم است و در روایات با این مضمون وارد است که هرگاه زنا واقع شود بویی از تعفن در کل ملکوت خدا می پیچد که عالم را به تعفن می کشد، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر نگارنده اراده می نمود در این فراز به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه امام زمان حضرت حجه ابن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها می توانست هزاران صفحه بنگارد و لذا تأکید می نماید بر دانشمندان و محققین و دانش پژوهان و پرداختن در بررسی این امر حیاتی و اینکه چگونه شیطان از عملکرد بد مسئولین بهره برداری نموده و اعمال زشت خلایق را به بهانه ستیزه گری با دین و دیانت در نظر آنها جلوه می دهد و آنها را به سراشیبی دوزخ می کشد و این در حالی است که ذات اقدس احدیت تمامی تمهیدات را برای زندگی خوب و سالم و پاک در اختیار بندگان خود قرار داده است ولی عملکرد خلاف رضای خدا، از سوی این خلایق این زشتی ها و تبهکاری ها را در جوامع پدید آورده و بشریت را در سراشیبی خطرناکی قرار داده که ورود در آن بسیار راحت ولی برگشت از آن بسیار سخت و بلکه ناممکن خواهد بود و این شیوه ای است که در تمامی ابعاد بر ضد تعالیم خداوندبکار گرفته شده است و ...، یعنی در حالی جوامع بشری به سوی نابودی بنیانهای اخلاقی جوامع خود می روند که با توجه به پیشرفت های علمی روزافزون و دستیابی به انواع و اقسام تکنولوژی های ارتباطی و غیره ...، نیاز به اخلاق بیشتر می شود، یعنی دقیقا به عکس آنچه شیطان به خلایق القائ می نماید و...، که ما به طور جسته و گریخته در آثار خود خصوصاً در کتاب شریف تلبیس ابلیس خود در این رابطه کلام خود را آورده و به رسالت مسئولین و دست اندرکاران نظم و انضباط جامعه، بطور نمونه در رابطه با تسهیل امر ازدواج جوانان تأکید نموده ایم و اثبات کرده ایم که چگونه مسامحه کاران در این خصوص در معرض دوزخ جاودانی خواهند بود و چگونه غارتگران حقوق اهلبیت عصمت و طهارت مانند موقوفه خواران با اعمال تباه خود در شمول ستیزه گران با امت محمد، محسوب می شوند و چگونه بار قتل ها و شکنجه های بی حد و حصر و ضربات مهلک روحی و جسمی معیشتی شیعیان و پیروان آل الله و...، را در گردن های خود دارند و چگونه
ص: 345
ذات اقدس احدیت از این طریق یعنی طریق وقف عاشقانه واقفا که بواسطه علاقه به شریعت پسندیده خدا و محبت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، اموال خود را نموده اند، پیروان حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم را از کلیه نیازهای مالی مستغنی نموده اند ولی در عمل موقوفه خواران مانند زالوهای منفور تمامی منافع این موقوفات را غصب و غارت می نمایند و ما اثبات نمودیم که چگونه شریک می شوند مباشران و معاونین آنها یعنی کسانی که موضوع غارت را با توسل به روایات جعلی مانند الزرع للزارع و...، توجیه و تأویل می نمایند و....، در اعمال تباه آنها و به سوی دوزخ می روند، پس چون بر این فرازها از رنجهای امت رسول خدا آگاه شدی به این نکته مهم نیز توجه نما که مقصود نگارنده آن نیست که تمامی زناکاران به دوزخ می روند و تمامی کسانی که زنا نمی کنند اهل بهشت هستند بلکه برعکس بسیاری اززناکاران توبه کننده که از روی جهالت و نادانی و...، مرتکب این عمل زشت شده و با ایمان و عمل صالح کار خود را به سوی خدا سوق دادند به سوی بهشت خواهند رفت انشاءالله و بسیاری از کسانی که زنا نکرده اند ولی در عمل به اعمال مجرمانه دیگری دست زده اند که هیچ راه بازگشتی برای آنها وجود نداشته و...، به سوی دوزخ می روند مانند بسیاری از مقدس نماها که در طول تاریخ ضمن تقدیس خود مرتکب اعمال مجرمانه مانند قتل و شراکت در قتال و...، شده اند، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام حضرت باقر علیه السلام در شرح این آیه عظیمه که می فرمایند:(... فاحشه یعنی گناه و دشمنی با خدا، و نزد خداوند این کار بسیار مبغوض و منفور است و ساء سبیلا عذاب زناکار از همه گناهکاران بیشتر است و زنا اکبر الکبائر است)، و این مولای مظلوم و غریب و شهید ما در ارض طوس یعنی حضرت علی بن موسی الرضا است که می فرماید:(حرم الزنا لمافیه من الفساد من قتل النفس و ذهاب الانساب و ترک التربیه للاطفال و فساد المواریث و ما اشبه ذالک من وجوه الفساد)،یعنی زنا حرام شده است زیرا در آن فساد است اموری مانند قتل نفس، از بین رفتن نسب ها، ترک تربیت اطفال، تباه شدن میراث ها و اموری مانند انها که همه از وجوه مختلف فساد می باشند، پس چون بر این حکمت و شرح آن از عالم آل محمد علیه السلام و عجل فرجهم یعنی حضرت رضا علیه السلام آگاه شدی پس توجه نما به هشدار رسول معظم اسلام در بزرگی این گناه در نزد خداوند که شرح آن را به مولانا المظلوم علی علیه السلام می فرمایند:(یا علی در
ص: 346
(عواقب سوء) زنا شش خصلت وجود دارد که عواقب سه تای از انها در دنیا و سه تای دیگر در آخرت ظهور می نماید و اما سه خصلت دنیایی آن اینکه ارزش انسان را نابود می کند و نیستی انسان را جلو می اندازد و روزی را قطع می نماید و اما سه خصلت آن در آخرت اینکه سختی در حساب و خشم خدا و خلود در دوزخ جاودانی را به دنبال دارد)، و در روایت دیگری با این مضمون از رسول خدا حضرت محمد روایت شده است که فرمودند:(که زمین به سوی پروردگار خود ننالیده است مانند نالیدن در این سه مورد، اول خون ناحقی که بر روی آن ریخته شود و یا آب غسلی که از زنا بر روی آن جاری شود و خوابیدن بر آن تا قبل از طلوع آفتاب)، و...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه (33) این سوره مبار که:( وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ ۖ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا )، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که ما در شرح کتاب شریف نورالانوار خود و در تفسیر عبارات صحف عهد عتیق به موارد جعلی و تحریف شده آنها اشاره و غیر الهامی بودن آنها را ثابت نمودیم و بسیاری از این فرازها دقیقا با این آیات عظیمه الهی ضدیت داشت و ما اصطلاح (انتقام های مشرکانه) را بر آنها اطلاق نمودیم بطور مثال در یک متن جعلی مذکور شده است که دوتن از فرزندان یعقوب به نامهای شمعون و لاوی، به شرح عبارات اول به بعد باب 34 کتاب پیدایش، به انتقام زنا نمودن شکیم فرزند حاکم سرزمین کنعانیان با خواهر آنها دینه، همه اهالی آن سرزمین را قتل عام نمودند:(... در روز سوم چون دردمند بودند دو پسر یعقوب، شمعون و لاوی برادران دینه هر یکی شمشیر خود را گرفته دلیرانه به شهر برآمدند و همه مردان را کشتند ... شهر را غارت کردند زیرا خواهر ایشان را بی عصمت کرده بود)،و مانند این فراز ها بسیار در کتاب مقدس بسیار جعل شده که ما تحریفی بودن آنها را به روشهای مختلف اثبات نمودیم و در این آیه عظیمه نیز ذات اقدس احدیت جل جلاله به این محدودیت قصاص و انتقام گیری تاکید دارد یعنی همان انتقام که شیطان آن را بطور لجام گسیخته در نظر فرد خشمگین زینت می دهد و یا اینگونه که العیاذبالله در میان خلایق جلوه می دهد که اگر قاتلی کسی را کشت پس بستگان او کشته شوند به قصاص آن و یا اگر به ناموس کسی تجاوز شد پس به ناموس او باید تجاوز شود و...، و از اینگونه الهامات شیطانی که ما فاصله دار بودن این اعمال را با آموزه های الهی اثبات
ص: 347
نمودیم و این کلام مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام است که در پاسخ به مالک بن حبیب از لشکریان خود فرمود که در این روایت مالک بن حبیب به حضرت عرضه داشت(... به خدا قسم اگر فرماندهی آنها را بکشیم ...)، حضرت فرمود (ای مالک از اندازه گذشتی و پا از حد فراتر نهادی و کمان کینه را تا آخر کشیدی ...، ای مالک خداوند چنین فرمانی نداده و فرمان او چنین نیست خدای متعال فرموده است:(النفس بالنفس)، با این فرمان دیگر چه جای اندکی ستم و...)، و این وصیت آن حضرت به امام حسن مجتبی بود علیرغم اینکه معاونت شیاطین در قتل آن حضرت اثبات شده بود ولی حضرت نهی نمودند از قتلهای دیگر و فقط اشاره کردند به قاتل یعنی فرزند مرادی ملعون یعنی آن سگ نجس و آنهم وصیت به بخشش و اگر قصد قصاص نمودند با یک ضربت و...، و این کلام مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام است که فرمودند (اگر چند نفردر کشتن کسی مشارکت نمایند، صاحب خون می تواند هرکدام از آنها را که بخواهد بکشد ولی نمی تواند بیش از یک نفر را بکشد زیرا خداوند می فرماید (و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل)، و نیز امام مظلوم و شهید ما حضرت موسی بن جعفر علیه السام در پاسخ سؤال اسحاق بن عمار که از حضرت در خصوص معنی (اسراف) در این آیه شریفه که خداوند از آن نهی فرموده است پرسیده بود، حضرت پاسخ دادند :(خداوند از اینکه کسی غیر از قاتل را بکشند و یا مثله نمایند، نهی فرموده است)، پس عمار سؤال کرد پس معنی (انه کان منصورا) چیست؟حضرت پاسخ داد (کدام یاری و مساعدت از این بزرگتر که قاتل را به اولیاء دم مقتول بسپارند تا او را بکشند و در دنیا و در اخرت هیچکس او را بابت این کشتن مؤاخذه نمی کند))، و این رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم بود که در فتح مکه همه مشرکین انتظار داشتند که رسول خدا به کیفر تمامی قتلها و جنایاتی که آنها مرتکب شده بودند آنها را قتل عام نماید و بعضی از یاران ایشان در شهر فریاد می زدند امروز روز انتقام است پس چون خبر به رسول خدا حضرت محمد رسید فرمودند بگوئید امروز روز مرحمت است و همه انها را آزاد نمودند و در صدد انتقام بر نیامدند و از جمله این آزاد شدگان ابوسفیان و هنده جگرخوار مادر معاویه و یزید و...، بودند ولی آنها چه کردند آنها به عکس خاندان محمد را قتال عام نمودند و زنان و دختران رسول خدا را مانند اسیران کافر شهر به شهر و دیاربه دیار به تماشا بردند الا لعنه الله علی
ص: 348
الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، واین مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام است که در تفسیر این آیه عظیمه فرموده اند:(و من قتل مظلوما) پس او حسین بن علی است و مقصود خداوند از بقیه آیه یعنی منصور، حضرت مهدی امام زمان است که نام مبارک او در این آیه منصور است همانگونه که خداوند احمد و محمد را (محمود) و عیسی را (مسیح) خوانده است)،و در روایت دیگر آن حضرت از طریق جابر فرموده است (قال نزلت فی قتل الحسین ای ولی الحسین کان منصورا)، یعنی این آیه در مورد قتل امام حسین است یعنی ولی حسین حضرت مهدی یاری شده از سوی خداست)، و این کلام مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام است که فرمودند:(من قتل النفس التی حرم الله فقد قتلوا الحسین فی اهل بیته)، یعنی آن نفسی که خدا قتل او را حرام کرده قتل امام حسین بود که او را درمیان اهل بیت او به قتل رسانیدند)، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، و در روایت دیگر حضرت می فرماید:(ان الکبائر سبع فینا انزلت و منا استحلت... و اما قتل النفس التی حرم الله فقد قتلوا الحسین بن علی و اصحابه)، و امام باقر فرمودند:(ما اولیاء و ولی دم حسین بن علی هستیم و بر دین او هستیم)، و در روایت دیگرمی فرماید:(منظور از این آیه حسین بن علی است که مظلومانه کشته شد و ما ولی دم او هستیم و حضرت قائم وقتی ظهور کند انتقام خون حسین را می گیرد و آنقدر از دشمنان خدا می کشد تا کفته می شود در کشتن زیاده روی کرد، مقتول حسین است و ولی او قائم و اسراف در قتل یعنی کشتن کسی غیر از قاتل و انه کان منصورا یعنی دنیا به پایان نمی رسد تا اینکه مردی از خاندان پیامبر به پیروزی می رسد و زمین را پر از عدل و داد می کند همانگونه که از ظلم وجور مملو شده باشد)، و در روایت دیگر مولای مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام مذکور است که در قیام جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کسانی که به قتل حسین علیه السلام راضی و اینگونه در عمل پیشینیان خود شریک هستند در مقابل حضرت ستیزه گری نموده و به دست حضرت به جهنم واصل می شوند،و به اعتقاد نگارنده همه کسانی که با آل محمد در هر جای جهان و در هر دوره ستیزه گری نمودند بنی امیه محسوب می شوند و بنی امیه در واقع نماد ستیزه گری با ال محمد است بطورمثال سید محمد علی باب و مأمون و...، در این راستا از بنی امیه محسوب می شوند و....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت در آیه 34 می فرماید:( وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا
ص: 349
بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّىٰ يَبْلُغَ أَشُدَّهُ ۚ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا )،پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که اگر رسول خدا و امیرالمومنین پدران امت باشند و اگر عقل هدایت نماید به سوی حقیقت غدیرخم و آگاهی حاصل شود از اینکه ذات اقدس احدیت، مولای مظلوم ماامیرالمومنین را به رهبری و زعامت اهل اسلام برگزیده است پس زمانها و مکانها زایل می شود و هر مسلمان و هر مؤمن در غدیر خم حاضر می شود و رسول خدا عهد خود را با او می بندد و از او پیمان می گیرد در دوستی و پیروی از امیرالمؤمنین و پیروی از ولایت آن حضرت و اوصیاء بعدی تا حضرت مهدی و اگر بنده ای به عقل پشت کرده و پیرو هوی و هوس گردد پس در روز قیامت از عهد و پیمان رسول خدا با او مؤاخذه خواهند کرد زیرا با این شناخت، پیروی از آل محمد بر او الزام آور می گردید و این مضمون روایت مولای مظلوم ما امام کاظم علیه السلام است که فرمودند:(عهد همان پیمانی است که رسول خدا از مردم درباره مودت ماو اطاعت از امیرالمؤمنین گرفت تا با آن حضرت مخالفت ننمایند و از او پیش نیفتند و رابطه خویشاوندی وی را قطع نکنند و به آنها اطلاع داد که آنها از این امر و هم از کتاب خدا بازخواست خواهند شد)، و در همین راستا حقوق امت یعنی تمامی حقوق مالی و اقتصادی که بایستی به مصرف امت رسول خدا برسد، از واجبات مالی و خصوصاً وجوه موقوفات بایستی به اهل اسلام و برای ایشان مصرف شود و آنها در غیاب امام زمان یتیم محسوب می شوند و هرکسی که این اموال را ضایع کند و یا غارت نماید پس در زمره ستیزه گران با خداو رسول و امامان معصوم خواهد بود و در دیدگاه نگارنده اینگونه اشخاص بواسطه محاربه با معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم، مشرک محسوب شده و جایگاه مشرک در دوزخ ابدی خواهد بود،.... و در ادامه این کلام، ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (35) این سوره مبارکه است که می فرماید:( وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا )، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به شرح و تأویل آیات عظیمه کتاب خدا که تأویل به ظاهر و باطن دارند و لذا ما در شرح این آیات و توضیح آن در راستای بررسی های خود به معانی دقیق تر آن می پردازیم مانند این فراز که ترجمه آن اینست:(و هنگامی که پیمانه می کنید حق پیمانه را ادا نمائید و با ترازوی درست وزن نمائید این بهتر و عاقبت آن نیکوتر است)، و در این راستا معنی تأویل و شرح دقیق تر آن اینست که مقصود ذات اقدس احدیت از قسطاس، امام
ص: 350
معصوم است و همان حکم ائمه معصومین است و در این راستا امام معصوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرمایند:(... و اما القسطاس فهوالامام و هو العدل من الخلق اجمعین و هو حکم الائمه قال الله عزوجل ذالک خیر و احسن تاویلا قال الله هو اعرف بتأویل القران و ما یحکم و یقضی)، و اما در آیه عظیمه بعد، ذات اقدس احدیت قانون عظیم خود برای بندگان را بر اساس حکم عقل ایشان، ابلاغ می فرماید و امر می فرماید تا انسانها از آنچه به آن آگاهی ندارندپیروی نکنند زیرا گوش و چشم و دل آنها مؤاخذه خواهند شد:( وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا )، یعنی از آنچه به آن اگاهی نداری پیروی مکن زیرا که گوش و چشم و دل همه مسئولند، پس این برداشت ظاهر آیه مبارکه است و اما شرح دقیقتر آن را حضرت عبدالعظیم حسنی همان بزرگوار که زیارت او در ری همانند زیارت مولای ما حسین بن علی علیه السلام است در کربلا به اسناد خوداز امام حسین علیه السلام روایت می نماید که رسول خدا فرمود: ابوبکر برای من همچون گوش و عمر مانند چشم و عثمان مانند قلب است پس فردای آن روز امام حسین به نزد رسول خدا رفته و سؤال می نماید در حالی که آن سه نفر و نیز مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام نیز در محضر رسول خدا حاضر بودند پس امام حسین به رسول خدا عرضه می دارد که (ای پدر جان شنیده ام در خصوص این یارانت سخنی گفته ای، آن چه سخنی است فرمود آری و سپس با دست به آنها اشاره کرد و گفت اینها گوش و چشم و قلب من هستند و از آنها درباره ولایت این جانشین و این وصی من سؤال خواهند کرد و سپس اشاره فرمود به علی بن ابی طالب و سپس فرمود که خداوند عزوجل فرموده است (انّ السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک عنه مسئولا) و سپس فرمود: قسم به عزت پروردگارم که همه امت من در روز قیامت نگه داشته می شوند و درباره ولایت علی مورد سؤال و بازخواست واقع می شوند و این معنی کلام خداوند است که می فرماید (وقفوا انهم مسئولون) یعنی آنها را نگه دارید که باید بازپرسی شوند)، و این فراز از کلام رسول خدا قول ما را در سطرهای قبل در خصوص عهد غدیر و الزام ولایت امیرامؤمنین از همه امت علیرغم گذشت قرن ها و زمان ها و بدون در نظر گرفتن مکان ها به واسطه آگاهی های عقلی و علمی آنان، اثبات می نماید، ... و اما در ادامه، این کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 39 است که می فرماید:( ذَٰلِكَ مِمَّا أَوْحَىٰ إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ ۗ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ
ص: 351
فَتُلْقَىٰ فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا )، پس در این آیه عظیمه نیزمانند فرازهای بسیاری مخاطب ذات اقدس احدیت به ظاهر رسول خداست ولی مخاطب اصلی و حقیقی مردم هستند و این کلام مولای مظلوم ما علی علیه السلام است:(... و المخاطبه لرسول الله و المراد بالخطاب الامه)، و نیز توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که بازهم مقصود ذات اقدس الهی در (و لا تجعل مع الله الها آخر) دلالت دارد که عبادت و پرستش خدایی که در آموزه های دین او، ولایت علی علیه السلام و وصایت آن حضرت و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم ولایت و دوستی و محبت خاندان عصمت و طهارت نباشد، پرستش آن خدا از مصادیق بارز (مع الله الها آخر) است یعنی کسانی که اهل ولایت نیستند و به وصایت آن حضرت در غدیر خم و جانشینی ایشان در مسند رسول خدا به حکم ذات اقدس احدیت اعتقاد ندارند پس در واقع خدایی را غیر از خدایی که محمدصلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم را به رسالت برگزید پرستش می کنند و البته چنین عابدان و چنین پرستندگان، جایگاهی جز دوزخ جاوید ندارند و لذا در ادامه آیه، ذات اقدس احدیت می فرماید:(فتلقی فی جهنم ملوما مدحورا)، یعنی در جهنم افکنده خواهی شد در حالی که سرزنش شده و رانده خواهی شد، یعنی این جماعت از حکم عقل خود پیروی نکرده و تابع هوی و هوس شده و خدایی را در اوهام خود ساخته و به پرستش او مشغول بوده اند و...، پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام حضرت حق جل جلاله در آیه عظیمه 41 این سوره مبارکه که می فرماید:( وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُوا وَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا )،یعنی ما در این قرآن حقایق را به صورت های گوناگون بیان نمودیم تا متذکر شوند ولی جز بر نفرت ایشان نمی افزاید، پس ظاهر آیه دلالت بر آیات کتاب خدا می نماید و باطن آیه دلالت بر نفرت اهل نفاق یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و پیروان ناصبی ایشان است یعنی در هرزمان که اوصاف مولانا المظلوم علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام در کتاب خدا به میان می آید این عکس العمل آنان است و لذا مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام می فرماید:(... مقصود خداوند از این آیه (وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُوا وَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا )، یعنی ، یعنی ما علی را در قرآن ذکر نمودیم و او ذکر است اما آنها بیشتر گریزان شدند ولی جز بر نفرتشان نمی افزاید)، و در روایت دیگر(فابوا ولایته یعنی از ولایت او سر باز زدند)، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چگونه ذات اقدس
ص: 352
احدیت در آیه عظیمه 44 این سوره مبارکه در خصوص تسبیح و حمدگویی همه موجودات عالم و اینکه این تسبیح انان را خلایق نمی فهمند، می فرماید :( تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا )،یعنی آسمان هفت گانه و زمین و کسانی که در آن هستند همه تسبیح خداوند را می نمایند و هیچ موجودی نیست جز آنکه تسبیح و حمد او می گوید ولی شما آنها را نمی فهمید و او دارای حلم و امرزنده است، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که به همین دلیل رسول خدا نهی فرمود از آزار بی جا حیوانات و خصوصاً داغ زدن بر صورت چهارپایان و زدن به صورت آنها زیرا آن حیوانات حمد و شکر و تسبیح خداوند را می نمایند:(امام باقر از رسول خدا روایت می فرمایند: از داغ زدن بر صورت چهارپایان و زدن به صورت آن، نهی فرمود زیرا آن حیوان حمد و سپاس پروردگارش را به جا می آرود)، و این امام مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام است که می فرماید حیوان بر صاحب خود شش حق دارد اول اینکه بیش از توان بر او بار نکند و در حالی که بر مرکب سوار است برای صحبت با دیگران توقف نکند و وقتی پیاده شد، حیوان را علف بدهد و بر صورت او داغ و علامت نگذارد و ان را نزند زیرا آن حیوان نیز خدا را تسبیح می گوید و هرگاه بر اب گذر نمود آن را بر حیوان عرضه نماید)، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که علیرغم تمامی این تأکیدات از جانب امام معصوم و آموزه های شریعت پاک حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم در خصوص حیوانات بازهم ظلم و ستم به شیوه های مختلف بر این حیوانات خصوصاً حیوانات اهلی حاکم است و نگارنده شنیده است که در بعضی از روستاها تعدادی از روستائیان بی رحم برای اینکه گاوها قوی تر شوند بیضه های آنها را می ترکانند و با این عمل که با شکنجه های وحشتناک و درد عظیم برای حیوان توأم است یعنی با اینگونه اعمال شیطانی و نجاست بار، در انتظار برکت و خیر در زندگی خود هستند و یا تعدادی از روستائیان برای اینکه سگهای آنها بیشتر وحشی شده و به غریبه حمله نمایند گوشهای انها را می برند و...، و ماچه انتظار داریم از این روستائیان نفهم در حالی که در اسپانیا، مراسم هیجان انگیز گاوبازی اینگونه بطور چندش اور جریان دارد و در نهایت آن گاوباز یا ماتادور شمشیر یا نیزه خود را در پشت حیوان فرو برده و آن حیوان را به قتل می رساند و خلایق برای این عمل چندش آورش برای او هورا می کشند و فریاد زنان او را تشویق
ص: 353
می کنند و این در خصوص حیوانات و...، است و ما چه انتظارداریم از این خلایق که دارای اینگونه روحیات حیوانی شده اند که دونفر انسان را به عنوان قهرمانان بوکس و ...، و مانند آن به جان هم می اندازند تا یکدیگر را تا مرز قتل مشت و لگد بزنند و خلایق برای انها هورا کشیده بر سر برد و باخت آنها شرط بندی نمایند و...، و باز چه انتظار داریم از این نوع بشر که ناظر هستند به مرگ کودکان که هر ساعت هزاران نفر از انها از گرسنگی و بیماری و سوء تغذیه می میرند و نفرت بارتر اینکه بسیاری انسانها را به قتل رسانیده و اعضاء بدن آنها را به فروش می رسانند و دلخراش تر اینکه چگونه به اشکال مختلف انسانها، تجارت می شوند و یا برای رسیدن به ثروت و قدرت فریبکاران قربانی می شوند و...، آری این است حاصل حکومت شیطان در این جهان لجن و کثافت و پر از ظلم و جور که در انتظار عدالت است و این عدالت است که در انتظار حضرت مهدی است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شو در ادامه به کلام ذات اقدس الهی به آیه عظیمه 45 این سوره مبارکه تا آگاه شوی بر عظمت مفسران کتاب خدا یعنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و نیز درجه ابلهی دشمنان و مدعیان علم قرآن، حضرت حق جل جلاله در این آیه عظیمه می فرماید:( وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا )، یعنی در آن زمان که قرآن می خوانی بین تو و بین کسانی که ایمان به آخرت نمی اورند حجابی ناپیدا قرار می دهیم، پس توجه نما در خصوص تأویل این آیه عظیمه تا ثابت شود بر همه مخاطبان ارجمند که قرآن صاحب دارد یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و خداوند متعال از علم لدنی خود به آنان افاضه فیض فرموده و دیگران یعنی مدعیان کذاب علم قرآن راهی جز به سوی دوزخ جاوید ندارند، در روایت است که شخصی به حضورامام صادق علیه السلام رسید نام او ابوالمنذر بود و ادعای تفسیر قرآن می نمود پس حضرت از او سؤال کردآیا تو همان کسی هستی که قرآن را تفسیر می نمایی عرضکرد بلی حضرت فرمود مرا از معنی این آیه با خبر نما که خداوند می فرماید:( وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا )، این کدام قرآن است که وقتی رسول خدا آن را می خواند از انها پوشیده می ماند پاسخ داد نمی دانم پس حضرت فرمود پس چگونه ادعای تفسیرقران داری، گفت ای فرزند رسول خدا، اگر صلاح بدانی آن را به من بیاموز
ص: 354
فرمود آیه ای از کهف، آیه از نحل و آیه ازجاثیه:( أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ) و (أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ) و (وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا)) و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه امام معصوم علیه السلام آیاتی را بر این مدعی ابله قرائت فرموده است که در انها ذات اقدس احدیت از کسانی سخن می فرماید که هوی و هوس را خدای خود قرار داده و خداوند نیز بر قلب و گوش و چشم آنها حجاب کشیده است و کسانی که خداوند مهر زده است بر قلوب آنها و...، و آنها غافلان هستند و سپس بالاترمی فرماید کیست ظالم تر از آن کسی که وقتی آیات خداوند ذکرشود از آن اعراض می کنند و...، آری امام معصوم اینگونه ضمن بیان حقایق به این مدعی گمراه و...، کلام خداوند را تلاوت می نماید و او به جای اینکه خود را روی پای حضرت انداخته و از گذشته ابلهانه خود نادم و پشیمان شود و اقرار نماید که قرآن صاحب و نگهبانی دارد که علم او لدنی از جانب خداست و ادعای شیطانی مفسر قرآن بودن خود را در برابر امام معصوم بدور بیندازد به کلام آن حضرت گوش می کرد ولی فهم و درک آن را نداشت که چه کاری بایستی صورت دهد و...، آری و اینگونه آیه شریفه مصداقی از مصادیق خود را یافت، ...، پس در ادامه توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 48 این سوره مبارکه که می فرماید:( انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا)، یعنی نگاه کن که چگونه برای تو مثال ها زدند در نتیجه گمراه شدند و نمی توانند راه حق را پیدا نمایند، پس جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه می فرماید (الی ولایه علی و علی هو السبیل)، یعنی آن راهی که نمی توانند گمراهان بیابند راه رستگاری و راه نجات ابدی یعنی راه ولایت علی بن ابی طالب علیهم السلام و وصی معصوم و رهبر امت اسلام بعد از رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم بوده است،...، پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله درآیه عظیمه 47 در خصوص گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه، یعنی کسانی که در بین یاران رسول خدا حاضر بوده ولی اعتقادی به رسالت آن حضرت نداشته و بیشتربه دنبال القاء موضوع سحرو
ص: 355
جادوگری و ارتباط با اجنه و...، بوده اند یعنی فکر و اعتقاد آنها اینگونه بوده است یعنی آنها مانند یهودیان نبی را پیشگویی می دانستند که نبوت می کند یعنی از آینده خبر می دهد و لذا این غاصبان در فرازهای مختلف تاریخی اعتقادات باطن خود را آشکار نموده و یا یکدیگر را از سحر آنان بر حذر می داشته اند و در این فراز نیز خداوند از این منافقین نجواگر با عنوان ظالمین یاد فرموده که این گروه وفق آیات کتاب خدا از اصحاب النار هستند:( نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَىٰ إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا )، هنگامی که به سخنان توگوش می دهند ما بهتر می دانیم برای چه گوش فرا می دهند و در ان هنگام که با هم نجوا می کنند، آنگاه ستمکاران (یعنی رهبران باند فی قلوبهم مرض و مرجفه) می گویند: شما تنها از مردی افسون شده پیروی می کنید، یعنی در ظاهر بارسول خدا بودند و در باطن اعتقاد داشتند که ان حضرت ساحر و جادوگر است ولی نبوت او یعنی پیش گویی های او همگی درست از آب در می اید و این سفارشی بود که اولی به دخترش نمود و یا هشدارهای بود که دومی به اولی داد در خصوص برحذر بودن از سحر آل ابی طالب و یا یقین نمودن اولی به اینکه آن حضرت ساحر است در آن زمان که کشتی ها را در انتهای غار دید و ...، پس تو ای مخاطب ارجمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در شرح مقام و منزلت انبیاء الهی و مقام و منزلت محمد و آل محمد و عجل فرجهم و توجه داشته باش که آنچه در فضایل ایشان و عجایب منتسب به ایشان مذکور است در نظر ما که انسانهای عادی هستیم ممکن است اسباب اعجاب باشد ولی وقتی توجه نمائیم که این فضایل و مناقب واقع فضل و کرامت ذات اقدس احدیت هرگز به ایشان هرگز تعجب نخواهیم کرد زیرا این هدایای خداوند و فضل اوست به بندگان برگزیده اش و به لحاظ ظرف وجودی ایشان، پس توجه نما تو به آیه عظیمه 55 این سوره مبارکه یعنی اسری:( وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا )، یعنی پروردگار تو آگاهتر است از (چگونگی) آنچه در آسمانها و زمین است و به درستی که ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم و به داود زبور بخشیدیم (یعنی اگر به تو بر دیگران برتری دادیم به لحاظ شایستگی تو است)، و توجه نما در شرح این آیه عظیم به روایتی که مولای غریب و مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش تا رسول خدا مذکور فرموده است که
ص: 356
رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم در این روایت به حضرت علی علیه السلام می فرماید:(خداوند مخلوقی برتر و گرامی تر از من خلق نفرموده است پس حضرت علی سؤال نمود که یا رسول لله شما برتر هستید یا جبرئیل حضرت فرمود یا علی به درستی که خداوند تبارک و تعالی پیامبران مرسل خود را بر فرشتگان مقرب خود برتری داده و مرا بر تمامی پیامبران و مرسلین برتری داد و سپس بعد از من ای علی، برتری برای تو و امامان (معصوم) بعد از تو است و این فرشتگان و ملائکه هستند که خادمان ما و خادمان مجبین ما هستند) و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که امثال این گفت و شنودها به جهت آموزش و آگاهی دادن به جمیع اهل ایمان است تا قیام قیامت و در روایت دیگر از امام به حق ناطق حضرت امام صادق علت برتری رسول خدا از تمامی انبیاء و مقدسین الهی اینگونه خبر داده شده است که:(رسول خدا فرمودند که من نخستین کسی بودم که (در یوم الست) به وجود پروردگار جل جلاله اقرار نمودم و من نخستین کسی بودم که او را اجابت نمودم در زمانی که از پیامبران پیمان گرفت و ....، (و اشهد هم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی) پس من بودم اولین از میان پیامبران که گفتم بلی و اینگونه بر تمامی ایشان در اقرار به ذات اقدس الهی جل جلاله سبقت گرفتم، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که نگارنده در نگارش این اثر و مانند آن که می بایست جهت اختصار به ترجمه بعضی از آیت یا روایات اشاره می نمود، در این برگردان و در این ترجمه، در بسیاری از مواقع،کلام از بلاغت ساقط و معانی نارسا می گردیدند و این مشکل و معضل در اثر شریف حیات جاویدان که خلاصه 22 جلد ترجمه فارسی مولایم حضرت علامه امینی در کتاب معظم الغدیر بوده است نیز وجود داشت که نگارنده در راستای رفع این نقص تلاش خود را بکار گرفت تا با بیان روان تر روایات و احادیث بتواند مطلب و مقصود ترجمه را به معانی الفاظ اصلی نزدیک نماید، پس تو ای مخاظب ارجمند در ادامه توجه نما به روایتی که از صحابی عظیم الشان و نیز یار وفادار و صاحب اسرار امیرالمؤمنین یعنی حضرت سلمان فارسی سلام الله علیه با آن حضرت مذکور گردیده است، در بخشی از این روایت آمده است که روزی سلمان به نزد حضرت علی علیه السلام مشرف شدند و از حضرت استدعا نمود تا خود را معرفی فرماید پس مولاناالمظلوم علی علیه السلام فرمودند:(یا سلمان من آن کسی هستم که تمام امت ها به اطاعت از من دعوت شدند کافر شدند و به آتش عذاب گردیدند و من نگهبان انها
ص: 357
هستم و کلام حقی است که می گویم ای سلمان کسی که حق معرفت و شناخت مرا داشته باشد با من در ملاء اعلی خواهد بود و در این زمان امام حسن و امام حسین وارد شدند پس حضرت فرمود ای سلمان، حسن و حسین دو گوشواره عرش الهی هستند و به واسطه آنها بهشت درخشان است و مادر آنها حضرت زهرا، بهترین زنان است و خداوند از خلایق درباره من، عهد و میثاق گرفته است هر که خواست تصدیق نمود و کسی که تکذیب کرد در آتش است، انا الحجه الباغه و الکلمه الباقیه و انا سفیر السفراء، یعنی من حجت بالغه خداوند و کلمه باقی او و سفیر سفرائ هستم، پس سلمان عرضکرد یا امیرالمؤمنین من در تورات اوصاف شما را همینگونه یافتم و نیز در انجیل، پدر و مادر من به فدای تو ای شهید کوفه به خدا قسم اگر مردم نمی گفتند (از روی تعجب و ناباوری) که خدا رحمت کند قاتل سلمان را، پس من سخنی درباره تو می گفتم که (تشمئز منه النفوس) موجب بی قراری جان مردم شود زیرا تو حجت خدا هستی که به وسیله تو خدا توبه آدم را پذیرفت و یوسف را از چاه نجات بخشید و تو قصه ایوب و سبب تغییر نعمت خدا بر او هستی ...، پس حضرت فرمود (پس ایوب) به واسطه من (از ترک اولی) سعادتمند شد ...)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شو در این فراز به این کلام صاحب کتاب خدا و مفسر آن یعنی مولانا المظلوم علی علیه السلام در رابطه با ایات عظیمه کتاب خدا که ما در قبل تحت عنوان تغییر مخاطبان در آیات الهی به آن اشاره نمودیم و در این فراز این موضوع بسیار حیاتی را مولای متقیان علی علیه السلام اینگونه شرح می فرماید:(قال امیرالمؤمنین ... و امام الرخصه التی ظاهرها خلاف باطنها و المنقطع المعطوف فی التنزیل هو ان الایه من کتاب الله عزوجل کانت تجیء بشیء ما ثم تجیء منقطعه المعنی بعد ذالک و تجی ء بمعنی غیره ثم تعطف بالخطاب علی الاول مثل قوله تعالی و لقد فضلنا بعض النبیین علی بعض و آتینا داود زبورا ثم قطع الکلام فقال ادعوا ...، ثم عطف علی القول الاول ...)، پس آگاه باش تو ای مخاطب ارجمند که این اشاره و رمز گشایی، حضرت، اثر عظیم در شرح و تفسیر آیات الهی دارد و....، یعنی در دریافت های عنوان شده کتاب خدا بطور کاملاً موثر، تعیین کننده است و معنی کلام حضرت این است که می فرمایند :(و اما آیه ای که در قرآن به صورت گسسته از قبل و عطف شده باشد به این صورت است که آیه ای در قرآن مطلبی را بیان می نماید و سپس بعد از آن، آیه ای می آید که از آیه قبل (از لحاظ معنی) گسسته است و مطلب دیگری را
ص: 358
بیان می نماید و سپس دوباره آیه ای می آید که به آیه اول عطف می شود مثل این آیه ...)، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که این نحو نزول از عجایب و عظمت آیات کتاب خداست که براساس شیوایی و زیبایی کلام استوار و بر روبرو بودن با مخاطبان متفاوت، منطبق است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،…، پس در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آیه عظیمه 58 از کتاب خدا که در آن ذات اقدس احدیت خبر غیبی از کفر الحادگران منافق می دهد:( وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا )،یعنی هیچ شهرو آبادی نیست مگر آنکه آن را پیش از روز قیامت هلاک می نمائیم یا به عذاب شدیدی گرفتارشان خواهیم ساخت این در کتاب (علم الهی) ثبت شده است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شدی بر فرازهایی که ما در کفرو الحاد روش ها و عملکردهای غاصبان منصب مولای مظلوم ما امیرالمؤمنین یعنی ابابکر و عمربن الخطاب اثبات نمودیم که چگونه بر خلاف احکام و آیات قرآن و سنت رسول خدا، دست به تهاجم علیه قبائل و امت های ممالک همسایه زده و به قتل عام مرددان و جوانان و غارت اموال تجاوز به نوامیس آنها پرداختند و اینگونه رفتارهای عهدجاهلیت را که به هیچ وجه با آموزه های دینی محمد و تعالیم آل محمد سازگاری نداشته و ندارد را بعمل آورده و بلکه ثابت نمودیم که چگونه چهره ای زشت و منفور از دین اسلام که دین منطق و آزادی و مصالحه و دوستی و دوری از خشونت بوده است را در جهان تا قیامت به تصویر کشیده اند یعنی با شهادت رسول خدا و غصب خلافت و زعامت امیرالمؤمنین، با نهایت تأسف قدرت در دست رؤسای گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه قرار گرفت و نیت های باطنی ایشان در قدرت طلبی و چپاول و غارت دیگران به خود جامه عمل پوشید و تلاش عده ای ابله و گمراه آن بوده و هست که این تهاجمات خلاف شرع و آئین حضرت محمد و آموزه های آل محمد را به توسط این خلفاء و خصوصاً عمربن الخطاب را از دست آوردهای اسلام و قرآن بدانند در حالی که آموزه های اسلام و قرآن و سنت رسول خدا هرگز تهاجمی نبوده و هرگز بر مبناء و بر اساس چپاول و نابود نمودن فرهنگ های اقوام و ملت های مسلمان نبوده است ، زیرا اساساً اسلام و قران دین اندیشه و تفکر و تعقل بوده و هیچ نیازی به شمشیر ندارد و بلکه اینگونه رفتارهای مغولی و تاتاری، اسباب حقد و کینه و عداوت را در طول تاریخ در امت ها پدید آورد
ص: 359
و به شرحی که مذکور می گردد این رویه تهاجمی و ضد الهی در ایام خلفای بنی امیه و بنی العباس ادامه داشته و امامان معصوم از شرکت در این تهاجمات نهی می نموده اند تا جایی که تهاجم کننده را اهل دوزخ می دانسته اند پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه نهی نموده اند که گروهی به واسطه این نهی شدید، تسری داده اند آن را به این که این سنت خواهد بود تا قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، اما در این خصوص روایات موافق و مخالف وجود دارد و اما نمونه ای از روایات موافق به اینکه هر قیامی غیر از قیام جهانی حضرت مهدی باطل و محکوم به شکست است در کتب و از جمله رساله امام موجود است تاجایی که رهبران آنها طاغوت و منحرف معرفی شده و به پیروان امامان معصوم امر شده است که با آن قیام ها همراهی ننمایند که در کتب بزرگان شریعت موجود است ولی این روایات همانگونه که مذکور می گردد به این مفهوم نیست که نبایستی علیه ظالم و طاغوت قیام کرد و...، و اما روایتی که مفهوم اول را تداعی می نماید (کل رایه ترفع قبل رایه القائم صاحبها طاغوت ...)، که منظور از این رایت ها و پرچم ها چنانکه مذکور می شود رایت ابابکر و عمر و خلفای جور و فساد و نحس و نجس بنی امیه و بنی العباس و ...، بوده است و روایت دیگر (کل رایه ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت یعبد من دون الله عزوجل)، که البته قیام های زمینه ساز برای دولت و حکومت اهل بیت و دعوت مردم به سوی آنان مانند قیام زیدو قیام فخ و ...، که مورد تأیید ائمه بوده است استثناء محسوب می شود، واما نمونه روایاتی که قول ما را در کفر و الحاد خلفای غاصب اول و دوم و پیروان آنها در طول تاریخ و در تهاجم به امت های همسایه مانند ایران و مصر و...، تحکیم می فرماید و اثبات می نماید که اینگونه چپاول ها و غارت گری ها در واقع از سنت های و جاهلی برخلاف آیات قرآن و تعالیم و آموزه های شریعت و برضد سنت محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم بوده است و اعمال و رفتار خلفای غاصب و پیروان آنها ربطی به اسلام و قرآن ندارد، روایت مشهور منسوب به مولانا المظلوم حضرت رضا علیه السلام است:(یونس روایت می نماید که خدمت امام رضا بودم شخصی آمد و گفت فدایت شوم به یکی از دوستان و شیعیان شما خبر رسیده که مردی (از عمال حکومت) برای جهاد در راه خدا (یعنی تهاجم به کشورهای غیر مسلمان)، بین مردم شمشیر و کمان تقسیم می کند و او رفته و شمشیر و کمانی را گرفته ولی نمی دانسته که این سلاح برای جهاد زیر نظر حکومت
ص: 360
(یعنی این شیاطین غاصب و علیه مردم بیگناه غیر مسلمان به منظور کشور گشایی و غارت اموال و نوامیس آنها) جایز نیست و وقتی یاران و اصحاب را ملاقات نمود به او گفتند که جنگ همراه با اینها (یعنی این غارتگران و چپاولگران پیرو عمر و ابابکر و...) جایز نیست و او را مجبور کردند که شمشیر و کمان را به کسی که از او گرفته باز گرداند (و از این فراز معلوم می شود این گرفتن شمشیر و کمان برای گیرنده آنها، شرکت در جنگ را الزام آور می نمود)، پس مولای ما حضرت رضا علیه السلام فرمودند، بلی البته می بایست چنین کاری را انجام دهد پس سؤال کننده عرضکرد: ولی او به دنبال آن شخص (یعنی مامور) رفته ولی او را نیافته و به او گفتند که آن شخص از آن محل رفته است (و از این فراز معلوم می شود این الزام به گونه ای بوده است که این شخص و امثال او بعد از گرفتن این لوازم ملزم به معرفی و شرکت در جنگهای تهاجمی علیه مردم بیگناه و ملت های همسایه به نام به ظاهرجهاد در دین و در باطن به منظورغارت و چپاول و تجاوز به نوامیس آنها بوده اند)، پس حضرت فرمود پس (حالا که مجبور است) به مرزها برود ولی جنگ نکند (یعنی براساس فرمان و امر مولای معصوم ما حضر ت رضا علیه السلام این تهاجمات و قتال ها به منزله قتل نفس خلایق بی گناه بوده و لذا از آن نهی فرموده اند)، پس سائل سؤال کرد آیا مثل قزوین و عسقلان و دیلم و مرزهای مانند اینها حضرت فرمود بلی پس باز آن ضخص سؤال کرد اگر دشمنان به مرزهایی که او برای مرزبانی رفته هجوم آورند (یعنی جنگ تدافعی حادث شود و از مسلمان از حالت تهاجمی خارج شود و این مرزبانی برای دفاع باشد) چه حکمی دارد، حضرت پاسخ دادند برای حفظ کیان اسلام با آنها جنگ نماید و سائل باز هم سؤال کرد: به هرشکل با آنها بجنگد و جهاد نماید حضرت فرمود نه مگر آنکه بترسد از اینکه ذراری مسلمین کشته شوند (یعنی ترس از مقتول شدن اهل اسلام در اثر حمله آنها پیش آید و سپس فرمود)، آیا در نظر تو اگر رومی ها به شهر های مسلمانان هجوم بیاورند نباید جلوی انها را گرفت، پس اگر با هجوم آنها به اساس اسلام و مسلمین لطمه وارد می شود باید با آنها جنگ نماید برای خودش (یعنی برای حفظ امت اسلام هرزمان مورد تهاجم قرار گرفت و باید از خود دفاع کند) نه برای سلطان یعنی خلیفه فاسق و فاجر حاکم بنی العباس که پیرو سیاست های شیطانی ابابکر و عمر بوده و در تهاجم به مردم بی گناه و اقوام دیگر ، به ظاهر به نام جهاد ولی در باطن به منظور غارت و چپاول و تجاوز به نوامیس انها هستند)،
ص: 361
چون اگر (دفاع نشود) و اسلام متلاشی شود به فر اموشی می گراید و ذکر و یاد حضرت محمد فراموش می شود) و این روایت را مشایخ ثلاثه (کلینی، طوسی، صدوق) روایت کرده اند پس هر نوع حرکت بدون این اذن جایز نبوده و بلکه حرام است ...، و ما در تفسیر این فراز قرآن کریم که ذات اقدس احدیت در آیه 1123 توبه که می فرماید:(یا ایهاالذین آمنوا قاتلوا الذین یلونکم من الکفار)، اثبات نمودیم که که یلونکم به معنی نزدیک شما هستند کفر است و معنی تهاجم می دهد و معنی صحیح آن که فعل نزدیک شدن را تداعی می کند به معنی به شما نزدیک شدند خواهد بود یعنی جهاد تدافعی و این روایت مفضل بن عمر است که از حضرت صادق روایت می نماید که فرمودند:(.... یا مفضل کل بیعه قبل ظهور القائم فبیعته کفر و نفاق و خدیعه لعن الله المبایع لها و المبایع له)، یعنی ای مفضل همه بیعت های قبل از ظهور حضرت قائم، بیعت کفر و نفاق و نیرنگ است و خداوند بیعت کننده و بیعت شونده را لعنت نماید، پس چون بر این فرازهااگاه شدی پس توجه نما به اعمال مجرمانه خلفای تبهکار غاصب یعنی ابابکر و عمر و ... و تابعین ناصبی ایشان از بنی امیه و بنی العباس که به نام اسلام و قرآن به کشورهای مجاور و امت های همسایه قبایل مخالف خود حمله ور شده و به چپاول ثروت ها و تجاوز به نوامیس آنها و قتل عام مردان و پسران آنها در پوشش اسلام و جهاد فی سبیل الله پرداختند و لکه ننگی عظیم را بر دامن اسلام و قرآن تا ابدالاباد نشانده و با نابودی تمدن ها و آثار علمی و فرهنگی آنها، بدترین ضربات را به دین مبین اسلام و تمدن بشریت وارد کرده و چهره ای زشت و خشن و چپاولگر مانند مغول و تاتار و...، از دین و شریعت پسندیده خدا به تصویر کشیدند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون تو ای مخاطب ارجمند بر نقش مجرمانه و سیاه و زشت و پلشت این غاصبان در نابودی حرث و نسل بشریت آگاه شدی پس توجه نما که چگونه امامان معصوم در دام این شیاطین نحس و نجس و طرفداران خود را گرفتار شده بودند و چگونه تلاش می نمودند تا خود و شیعیان و محبان آنها در برابر ظلم و تجاوزات و ددمنشی های آنان حفظ نمایند و ملاحظه شد که چگونه صفحات تاریخ مملو از ستمکاری های آنها گردید و چگونه قتل عام خاندان پیامبر نیز در دستور کار این اشقیا قرار گرفت و چگونه در این راستا از قتل زهرای اطهر شروع شد و به قتل یک به یک امامان معصوم و شیعیان و پریوان معصوم آنها منتهی گردی و این مظلومیت ها در تمامی ابعاد ادامه دارد تا آنکه
ص: 362
ذات اقدس احدیت شلاق کوبنده آخرین ذخیره خود از سلسله معصومین یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در ایام رجعت برای تعذیب دنیایی، بر رئوس این شیاطین یعنی همین فتنه گران ضد بشرفرود آورد و سپس آنها را به دوزخ جاوید خود رهسپار نماید و این مهدی موعود است که این دو بت قریش را از قبور آنها بیرون کشیده و بر دار مجازات می زند و این مقدسین ایام رجعت هستند که یک به یک، تمامی آن سگ های هار دوزخی را که به امر خدا زنده می شون یعنی معاویه و سگ توله او یزید و اربابان و پیروان ناصبی آنها در طول تاریخ را به شدیدترین وضع عذاب نموده و سپس رهسپار دوزخ می نمایند، آری امامان معصوم تا توانستند تلاش نمودند تا از جنایات این تبهکاران که اعمال آنها بر ضد قرآن و ایات آن و تعالیم و آموزه های رسول خدا و شریعت پسندیده او بود،جلوگیری نمایند و اوامر حضرت رضا علیه السلام و سایر امامان در این خصوص دلیل قاطع در رابطه با مخالفت خدا و رسول و امامان معصوم با سونامی و سیل ویرانگر این شیاطین در نابودی اساس فرهنگها و تمدن های بشری و...، می باشد که در نهایت به قتل عام خود آنها و شکنجه و زندان ها و تبعید ها و قتل عام عزیزان آنها و پیروان آنها و..، در طول تاریخ گردید که رفتار بزرگمنشانه حضرت علی علیه السلام در برابر اعمال جنایتکارانه خلیفه طاغی نژادپرست یعنی عمربن الخطاب در جلوگیری از خرید و فروش دختران پادشاه ساسانی و الزام او به احترام به آنها صرف نظر از اینکه ما ایرانیان را مفتخر به داشتن سلاله معصومین از نسل آنها نمود، خود دلیل قاطع بوده است بر اینکه امامان معصوم چگونه در برابر اعمال جنایتکارانه آنها تا می توانسته اند تلاش می نمودند تا از ظلم و جور آنان جلوگیری نمایند و لذا نگارنده می تواند اگر اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران صفحه در این خصوص بنگارد ولی قرار او بر تحدید و تدقیق موضوع بررسی است پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به ادامه بررسی آیات کتاب خدا در رابطه با کلمه دوزخ و توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت دوزخ خود را از این اراذل و اوباش و مدعیان اسلام و قرآن مملو و مشحون خواهد نمود و چگونه کسانی را که آنها کافر و مشرک و رافضی و دشمنان دین خطاب نمودند گروه گروه به بهشت جاوید خود وارد خواهد فرمود پس در ادامه توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در
ص: 363
آیه عظیمه (59) این سوره مبارکه که چگونه خداوند متعال از معجزات پیامبران خود با عنوان آیات یاد نموده و چگونه تکذیب این آیات که برای هدایت و بیم دادن خلایق از عذاب خدا بود، به سبب تکذیب تکذیب کنندگان، موجبات عذاب دنیایی و آخرتی آنها را فراهم آورد:( وَمَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا )،و اما در ادامه توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (60) این سوره مبارکه در خصوص فتنه شجره ملعونه و طغیان کبیر آنها ... :( وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ ۚ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ ۚ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا )، یعنی به یاد آور زمانی که که به تو گفتیم که پروردگارت احاطه به مردم دارد و رویایی را که به تو نشان دادیم ودرخت ملعونه را که درقرآن ذکر نمودیم فقط برای آزمایش مردم بود و ما انها را بیم می دهیم اما جز طغیان شدید، چیزی برآنها نمی افزاید، پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما بر کلام امام معصوم علیه السلام از (و ما جعل الرویا التی اریناک الافتنه للناس)، که فرمود مقصود (مردانی از بنی تمیم و عدی) هستند که مردم را از صراط مستقیم به سیر قهقرایی کشانیده بودند و در خصوص (والشجره الملعونه) فرمودند بنی امیه هستند پس در روایت دیگری از رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم مذکور گردیده است که راوی از باب تقیه نام غاصبین را نمی اورد و می گوید:(ما نامی از کسی نمی آوریم اما رسول خدا در خواب دید قومی را که بر منبر او مردم را گمراه می کنند و از صراط مستقیم به دره های نابودی می برند، و در روایت دیگرزراره و حمران و محمد بن مسلم می گویند:(رسول خدا مردانی از آتش (یعنی اهل دوزخ) را بر روی منبرهایی از آتش دید که مردم را به قهقرا می برند و ما نامی از کسی نمی بریم)، و این کلام مولای مظلوم مان علی علیه السلام است در آن زمان که معاویه یعنی این سگ هار دوزخی و فرزند هنده جگرخوار برای آن حضرت شرط هایی تعیین کرده بود از جمله اینکه نام گروهی از یاران آن حضرت را آورده بود که باید به او تسلیم شوند تا او ایشان را به قتل برساند و او عمداً این فتنه انگیزی را نمود تا کسی به اینکه او و وعده ای در قتل عثمان دست داشته اند را در تصور خود نیاورد و...، و لذا حضرت اینگونه پاسخ داد:(معاویه بن حرب با من شرط هایی کرد که به آن شرطها نه خدای عزوجل نه رسول خدا و نه اهل اسلام راضی نبودند در
ص: 364
بعضی از خواسته های خود شرط می کرد تا گروهی از یارانم را به او واگذارم و این یاران من گروهی از اصحاب محمد هستند که همگی از ابرار هستند و در بین آنها عمار یاسر است و کجا مانند عمار پیدا می شود (و عمار همان صحابه عالیقدری بود که رسول خدا به معجزه الهی به او خبر داد که به دست گروه سرکش و طاغی به قتل می رسد و وقتی او مظلومانه در رکاب حضرت علی علیه السلام در صفین به شهادت رسید شکستی درسپاه معاویه ملعون افتاد زیرا این خبر عظیم رسول خدا در بین اهل اسلام مشهور بود) ...، معاویه با من شرط کرد که آنها را به او بسپارم تا همه را بکشد و به دار بزند و اینگونه خونخواهی عثمان نماید (و ولعمرو الله ما الب علی عثمان و لا جمع الناس علی قتله الا هو و اشباهه من اهل بیته اغصان الشجره الملعونه فی القرآن)،یعنی به خدا سوگند کسی فساد بر کشتن عثمان نکرد و مردم را برمرگ او جمع نکرد مگر معاویه و امثال او از اهل بیت شجره ملعونه در قرآن))، پس درروایت اعجاب آور دیگری مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام در رابطه با اصل و قانون تنزیل و تأویل آیات الهی می فرماید:(و اما آیاتی که باید همزمان با نازل شدن، تأویل و تفسیر شود مانند این کلام خداوند است که نماز به پا دارید و زکات بپردازید که مسلمانان بی نیاز از بیان و توضیح این آیات از سوی رسول خدا نبودند (یعنی مسلمانان نیازمند آن بودند که این آیات شرح و تفسیر شود یعنی هم زمان با نازل شدن)، یعنی اینکه چگونه آن را بجا آورند و تعداد نمازها و تعداد رکوع و سجده ها و اوقات به جا آوردن این نمازها و هر آنچه که مربوط به نماز است و همچنین زکات، روزه، اعمال حج و دیگر واجبات که خداوند آنها را امر فرموده و رسول خدا آنها را تأویل و تفسیر نموده و به امت اسلام آموزش داد که چگونه آنها را بجا می آورند و طبق همین سیره و روش بر پیامبر لازم شده است که از جانب خداوند عزوجل به مسلمانان حقیقی شجره ملعونه را معرفی نماید و بر امت اسلام واجب است آن کسانی را که این آیات در مورد آنها نازل شده و کسانی را که خداوند برآنها غضب فرموده است را بشناسند تا نام های آنها معروف و مشهور شده تا اهل ایمان از انها برائت جسته و از آنها پیروی ننمایند)، پس در این فراز نکته عظیم نهفته است و آن اینکه تأویل بعضی از آیات به بعد از زمان رسول خدا موکول گردیده است و این فراز از آن جمله است و تأویل نمی شود این آیه و آیات مانند آن مگر به توسط کسی که به منزله نفس رسول خدا باشد و آت وجود مبارک کسی نیست مگر امام معصوم که علم
ص: 365
خود را از رسول خدا و رسول خدا از حضرت حق جل جلاله اخذ نموده است، و لذا روش و سیره امام معصوم، روش و سیره رسول خداست و بر همین اساس، حرب و ستیزه گری با امام معصوم در واقع به منزله حرب و ستیزه گری با رسول خدا خواهد بود، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند پس در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (62) این سوره مبارکه که دلالت دارد بر عصمت انبیاء الهی و اوصیاء ایشان ودر صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و توجه نماید هر عاقل دانا و خردمند که مواضع خارج از حد احصاء بر این حقیقت تاکید دارد که ما حسب مورد به آنها اشاره می نمائیم مانند محبت ابدی در ولایت ذوالقربی و یا تقدیم درود ابدی بدون قید و شرط بر رسول خدا و...، که ما در جای خود توضیحاتی در رابطه با این فضل عظیم خداوند به رسول خدا و امامان معصوم را مذکور نمودیم:( قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا )، پس این پیام ذات اقدس احدیت که بر شیطان رجیم ابلاغ شده است، دلیل قاطع است بر عصمت پیامبران الهی و معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم و در آیه عظیمه بعد یعنی آیه شریفه (63)، ذات اقدس احدیت وعده ای به شیطان و پیروان او می دهد که دلالت دارد بر حق اختیاربه ارتکاب اعمال خوب و بد در دنیا برای خلایق و آن اینکه اگر بر اساس عقل خود عمل ننموده و پیرو هوی و هوس و وسوسه های شیطان شده و اعمال زشت آنها در نظر آنها به الهام شیطان زینت یابد و آنوقت به اعمال مجرمانه و ظلم و...، دست بزنند پس جایگاه ایشان دوزخ ابدی خواهد بود:( قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا )،یعنی ذات اقدس احدیت در برابر کلام شیطان ملعون به او می فرماید که برو پس هر کس از انان (یعنی ذریه آدم) که از تو تبعیت نماید پس به درستی که جهنم جزا و کیفر کامل برای شما خواهد بود)، پس این مضمون کلام مولای ما حضرت صادق است که می فرماید (در روز رستاخیز، ابلیس که لعنت خدا بر او باد را با گمراه کننده این امت به زنجیر های گران به درشتی کوه احد می اورند و برصورت بر زمین می کشند و یکی از درهای دوزخ به خاطر این دو نفر بسته شود)، پس مقصود بیان عظمت و بزرگی طغیان و سرکشی این معاندین است و ایشان در واقع نماد پیروان خود و کسانی هستند که بدترین صدمات را بر اساس سعادت خلایق عالم زده اند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، و در
ص: 366
ادامه توجه نما توای عاقل دانا و خردمند به کلام شاه ولایت یعنی مولانا المظلوم علیه السلام که به حضرت کمیل رحمه الله علیه می فر ماید:(که یا کمیل سخن خدای عزوجل را نگهبانی و حفظ نما (یعنی دقت نما در عمل به آن)، که فر مود:(شیطان اعمال زشت آنها را در نظرشان زینت داده وآنان را با آرزوهای طولانی فریب داده است)پس فریب دهنده شیطان است و مهلت دهنده خدای تعالی است، ای کمیل سخن خدای تعالی به ابلیس که لعنت خدا بر او بادرا به یاد آور (که به آن ملعون فرمود برو) و لشکر سواره و پیاده خود را بر آنها (ذریه و فرزندان آدم)، بفرست و در اموال و اولاد آنها شرکت نما و آنان را با وعده ها سرگرم کن ولی شیطان جز فریب و دروغ وعده ای به آنها نمی دهد ای کمیل همانا شیطان از خودش وعده نمی دهد بلکه از خدا وعده می دهد تا مردم را وادار به گناه کند پس اینگونه ایشان را گرفتار می نماید)، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند از این کلام مولای مظلوم ما که دوستان آن حضرت بایستی همیشه کلام حضرت رضا علیه السلام را آویزه گوش خود داشته باشند و ان اینکه در تمامی اعمال حرام و نهی شده خداوند قطعا ضررها و زشتی ها و بدی هایی وجود دارد که ارتکاب به آنها دین و دنیا و آخرت انسان را نابود می نماید و اجازه ندهد که اعمال زشت در نظر ایشان زینت داده شود و دیگر اینکه مواظب بی قدر بودن و گذرا بودن و موقت بودن چند صباح دنیا باشند و به بی نهایت بودن زمان و ایام بعد از مرگ توجه نمایند واین کلام حضرت علی علیه السلام را به یاد داشته باشند که با این مضمون فرمودند آخرتی که شروع آن از قبر تا این اندازه وحشتناک است بایستی که اسباب مواظبت عمل اهل ایمان را فراهم نماید،...، آری همچنین زمان مرگ جرثومه های فساد و تباهی را در نظربیاور که چگونه در برابر قدرت فرشته مرگ به دریوزگی می افتند و...، وفراموش می کنند اقتدار و لجام گسیختگی اعمال خود را و اینکه هرچه در توان داشتند را بر ضد خدا و رسول او وامامان معصوم و پیروان آنها و مردم بی گناه و بی پناه بکار می گرفتند و...، و این کلام عمروعاص ملعون طاغی، دوست و یاور شیطان عصیانگر و زاده هنده جگر خوار یعنی معاویه خبیث است که به هنگام مرگ با این مضمون به اطرافیان خود که دور بستر او را گرفته و شاهد به جهنم واصل شدن او بودند می گوید (که حال من مانند شخصی است که از انتهای سوزن خیاطی نفس می کشد و ای کاش من به جای این همه طلا و جواهر که جمع کردم و اکنون برای شما به ارث می ماند در بیابان پشگل شتر جمع می
ص: 367
کردم یعنی خود را بدبخت نمی نمودم و...)، آری اینست انتهای کار این شیادان تبهکار و این مشرکین و این معاندین که اینگونه ایام آنان سپری می شود و بر آنان فرا می رسد ایامی که با دیدن آثار عذاب الهی آرزو می می کنند که ای کاش خدا آنان را خلق نمی کرد پس ای لعنت خدا بر این ستمکاران باد، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما که اگر نگارنده اراده می کرد البته می توانست به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران صفحه در این خصوص بنگارد ولی البته قرار او بر رعایت اختصار و تحدید و تدقیق یعنی شرح کلمه دوزخ در کتاب خداست پس توجه نما توای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه (65) درخطاب به شیطان ملعون که دلالت دارد بر عصمت ذاتی پیامبران و اوصیاء الهی و در رأس آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و ما در فراز های قبل توضیح مختصری در خصوص ماهیت این فضیلت عظیم و حکمت آن را بیان نمودیم و اثبات نمودیم که چگونه این خصیصه عظیم به منزله همان ورد واحد در تمامی ابعاد شخصیتی آن مقربین درگاه الهی است یعنی این عصمت منحصر در ارتکاب گناهان و معاصی نیست بلکه حاکم بر تمامی شئونات رفتاری ظاهری و باطنی و صفات ظاهری و باطنی آنان است، خداوند متعال در این آیه عظیمه به توصیف بندگان خود یعنی نمایندگان خود یعنی پیامبران و اوصیاء آنها و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم می پردازد و همانگونه که بندگان عادی خود را بواسطه افعال حرام در معرض دوزخ قرار می دهد، این ذوات معصومین را نیز در صورت ارتکاب به ترک اولی که ما قبلا چگونگی و موضوع ان را شرح دادیم در معرض عذاب و کیفر خود قرار می دهد، خداوند در این آیه عظیمه می فرماید:(ان عبادی لیس لک علیهم سلطان و کفی بربک وکیلا)، یعنی آگاه باش (ای شیطان ملعون و رانده شده) که تو هرگز سلطه ای بر بندگان من نخواهی داشت (و آنها به دام تو گرفتار نمی شوند) و همین بس که پروردگارت حافظ و نگهبان آنها است)، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که این حقیقتی بود که خدا آن را تحکیم فرمود زیرا در آیه عظیمه قبل همین شیطان ملعون به آن اقرار نموده بود، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 66 این سوره مبارکه که در آن از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم
ص: 368
و وصی عالیقدر او حضرت علی علیه السلام با عناوین فضل و رحمت خود یاد فرموده تا خلایق از نعمت کشتی عظیم وجود آنها برای نجات از دریای ضلالت و گمراهی بهره مند گردند، (رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا )،پس از ابن عباس رحمه الله علیه روایت شده است که فرمود مقصود ذات اقدس احدیت از (قل بفضل الله و برحمه)، مقصود از فضل در این آیه رسول خدا و رحمت امیرالمؤمنین است، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (67) این سوره مبار که تا آگاه شوی که خداوند نجات بخش و فریادرس کیست و چرا نباید هرگز به حضرت او ناسپاس شوی آری اگر این جهان موجب می شود که همیشه به یاد او نباشی پس بعد از ملاحظه ملک الموت و باز شدن چشم تو بر آن جهان خواهی دانست که چگونه غیر از او کسی یار و یاور تونیست و مشهور است که گفته اند فضانوردی به فضا رفت و پیام داد من خدا را نمی بینم پس کسی برای او پیام داد وقتی مخزن اکسیژن تو تمام شد او را می بینی:(و اذا مسکم الضر فی البحر ضل من تدعون الا ایاه فلما نجاکم الی البر اعرضتم و کان الانسان کفورا)،یعنی و هنگامی که در دریا زیانی (خطر مرگ) به شما رسید، تمام کسانی را که جز او می خواندید از نظرتان گم شد ولی وقتی (خدا) شما را به خشکی رسانید و نجات داد روی گردانیدید و انسان بسیار ناسپاس است، ازمولانا المظلوم امام حسن عسگری علیه السلام روایت شده است درباره قول خدای عزوجل به (بسم الله الرحمن الرحیم)، فرمود: الله همان کسی که هر مخلوقی هنگام بریده شدن امید از هر که غیر از اوست و نیز قطع اسباب نجات از هر آنچه غیر اوست در زمان حاجت ها و شداید به او پناه می برد زمانی که می گویی (بسم الله) یعنی یاری می جویم بر همه کارهای خود از خدایی که پرستش جز از برای او نخواهد بود همان فریادرس (که فریادرسی می فرمایدد) در زمانی که از او فریادرسی خواهند و همان اجابت کننده (که اجابت می فرمایدد) در زمانی که او را صدا کنند و این همان موضوعی است که مردی به امام صادق مطرح نمود و گفت ای فرزند رسول خدا مرا به سوی شناخت خدا راهنمایی کن که او را بشناسم زیرا صاحبان جدال بر من بسیار شده اند و مرا حیران و سرگردان نموده اند، حضرت به آن مرد فرمود که ای بنده خدا آیا هرگز سوار کشتی شده ای گفت آری
ص: 369
فرمود آیا شده که کشتی بشکند در جایی که نه کشتی دیگر باشد که تو را برهاند و نه آن توان شناگری که تو را بی نیاز نماید (یعنی دست تو از زمین و زمان قطع شود)، آن مرد پاسخ داد آری پس فرمود آیا در آنجا و در آن زمان دلت به این موضوع رسید که چیزی از چیزها (قدرتی از قدرت ها) قادر است که ترا از این ورطه (هولناک) خلاصی دهد پس آن مرد گفت آری پس حضرت صادق فرمود (این چیز (این قدرت) همان خدای قادر است بر نجات در جایی که هیچ نجات دهنده نیست و فریادرسی است در جایی که هیچ فریادرسی نباشد) و ما عرض می کنیم: صدق مولانا جعفربن محمد الصادق و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به این حقیقت عظیم که در وجود هر بنده ای به ودیعه نهاده شده و به آن حقیقت عظیم حضور قلب دارد و شاید در ایام عمر خود بارها و بارها و بارها آن را تجربه و حس کرده باشد یعنی همان خدایی که مهربان و رئوف و بخشنده و مهربان و قادر و متعال و اجابت کننده بندگان مضطر و بی گناه و انتقام گیرنده از کسانی است که به بندگان او ظلم و ستم می نماید یعنی همان خدایی که از رگهای گردن به بندگان نزدیکتر است و همان خدایی که اگراو را بخوانی تورا اجابت نموده و اگر او را به فریادرسی بخوانی تو را فریادرسی خواهد کرد اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فرازها از عظمت و محبت ذات اقدس احدیت نسبت به بندگان خود آگاه شدی پس توجه نما به آیه عظیمه (70) این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس احدیت در خصوص کرامت های خود بر انسانها می فرماید:( وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا )،یعنی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را در صحرا و دریا سوار کردیم (توانایی دادیم) و از نعمت های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق نمودیم برتری بخشیدیم، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که البته این آیات به غیر از معانی زیبای ظاهری دارای حقایق زیباتر باطنی هم می باشد از جمله اینکه این کرامت به بنی آدم به واسطه عطای عقل است و این رزق و روزی یعنی علم و دانش و این برتری یعنی کسب فضایل و کرامت های انسانی و...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگر می خواهی با معانی فضیلت ها و مقام ها و درجاتی که ذات اقدس احدیت به بندگان خود داده است آشنا شوی پس توجه نما به مضمون بعضی از روایات از جمله این روایت که رسول خدا حضرت محمد
ص: 370
مصطفی در خصوص عظمت مقام و منزلت خود و آل گرامی خود واهل ایمان می فرماید:(... به درستی که فرشتگان الهی، خادمان ما و خادمان دوستان ما هستند، یا علی آن فرشتگان که حاملان عرش پروردگار هستند و آن فرشتگان که گرداگرد عرش هستند به تسبیح و حمد خداوند مشغغول هستند ....، و طلب استغفار می نمایند برای اهل ایمان (یعنی) برای آنها که به ولایت ما (اهلبیت عصمت و طهارت)ایمان آورده اند، یا علی اگر ما نبودیم، خداوند متعال، آدم و حوا و بهشت و دوزخ و آسمان و زمین را نمی آفرید و چگونه ما از فرشتگان برتر و بالاتر نباشیم با آنکه در خداشناسی و توحیدو در معرفت پروردگار عزوجل و تسبیح و تقدیس و تهلیل او بر همه آنها سبقت گرفتیم و آن زمان که خداوند متعال آدم را افرید ما را در صلب او به امانت نهاد و به ملائکه امر فرمود تا اورا به منظور تعظیم و گرامی داشتن ما سجده کنند و سجده آنها برای خدا عبادت بود و برای آدم احترام و اطاعت، چون ما در صلب او بودیم پس چگونه ما از فرشتگان خدا برتر نباشیم با اینکه تمامی فرشتگان الهی برای آدم سجده کردند)، پس چون بر این مقام و منزلت رفیع و والای محمد و آل محمد علیهم السلام آگاه شدی پس توجه نما به این روایت زیبا که ازمولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام در پاسخ به سؤال راوی که از ان حضرت پرسیده است که فرشته ها برترند یا فرزندان آدم، می فرمایند:(خداوند عزوجل در فرشته ها عقل بدون شهوت قرار داده و در بهایم شهوت بدون عقل و در بنی آدم هردو آن ها را قرار داده است و از بنی آدم هرکسی که عقلش بر شهوت او پیروز شود پس بهتر از فرشته است و هر که شهوت او بر عقل او غلبه نماید پس بدتر از بهایم است)، و چون بر مقام و منزلت پیروان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت در روایت قبل آگاه شدی پس توجه نما که چگونه در نزد حضرت حق جل جلاله مقام و منزلت مؤمن از خانه کعبه نیز بالاتر است و این امام صادق علیه السلام که می فرماید:(حرمت و احترام مؤمن از کعبه نیز بیشتر است)، و این نگارنده است که تعجب می نماید از این خلایق که چگونه حقوق الهی مؤمن را ضایع نموده و یا او را از حقی که خدا برای او در نظر گرفته محروم می کنند و او را در غرقاب فقر و فلاکت و بی آبرویی و اضطرار قرار می دهند و اینگونه او و خاندانش هیچ پناهی ندارند و از شدت فقر و فلاکت و اضطرار به وادی هایی می افتندکه قلم نگارنده شرم از نگارش آنها دارد و این جانهای ایشان است که به ارزانی تلف می شوند و ...، در حالی که احترام آنها از کعبه بیشتر استیعنی آن وجوهی که
ص: 371
متعلق به موقوفات است و می تواند هستی آنها رانجات بخشیده و از مرگ و نیستی دور نگه دارد که به عنوان ریا برای مراسم مستحبی مکه خرج می شود و این موقوفه خواران هستند که غضب خداوند و لعنت او بر ایشان است آری آنها از جایی که نور می طلبند به ظلمت گرفتار خواهند شد و آنها فریب نمی دهند مگرخود او و این خداوند علی اعلی است که او در کمین ستمکاران است و انتقام بندگان خود را از آنها و از کسانی که در هر لباس اعمال تباه این تبهکاران را توجیه و تأویل می کنند و در عمل به نوعی در غارت و ظلم آنها سهیم می شوند خواهد گرفت پس در ادامه به روایت حیرت آور دیگری می رسیم که در ان سرور کائنات وبرترین خلایق عالم یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم به وصی عالیقدر خود حضرت علی علیه السلام می فرماید :(یا علی از عنایات خداوند نسبت به مؤمن این است که برای اجل و مرگ او وقت معینی قرار نداده تا وقتی که اراده کار خلاف و عمل زشتی نماید پس چون اراده به عمل نادرستی نمود پس او را به سوی خود می برد)، و این دعای مولای مظلوم و شهید ما حضرت سجاد است با این مضمون که به اهل ایمان آموزش می دهد با این مضمون که خدایا اگر عمر من چراگاه شیطان شد مرا به سوی خود ببریعنی اینکه بنده مؤمن به دنبال رستگاری جاوید خود است و میلی به این جهان و مطامع آن ندارد و بلکه رضای ذات اقدس احدیت برای او از هر امری بالاتر است، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 71این سوره مبارکه یعنی (اسری)، :( يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَٰئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا )،یعنی بیاد آور روزی را که هر گروهی را با پیشوایان آنها حاضر می نمائیم کسانی که نامه اعمال آنها به دست راستشان داده شود آن را می خوانند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد، پس در شرح این فراز از رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم روایت شده است که :(روزی که این آیه نازل گردید مسلمانان به رسول خدا عرض کردند که یا رسول خدا، آیا شما امام همه مردم نیستی، پس رسول خدا فرمود من پیامبر و فرستاده خدا به سوی همه مردم هستم، ولی بعد از من، مردم از سوی خداوند، امامانی از اهل بیت من خواهند داشت که در میان مردم خواهند آمد ولی تکذیب می شوند و سردمداران کفر و طرفداران آنها به این امامان ظلم می کنند پس هر کسی با این امامان دوستی کند و ولایت آنها را
ص: 372
بپذیرد و پیرو آنها باشد او از من است و همراه من خواهد بود و مرا ملاقات خواهد کرد (یعنی سعادتمند خواهد شد)، و اما هرکسی به این امامان ظلم نماید و آنها تکذیب نماید از من و همراه من نخواهد بود و من از او بیزار هستم)، و در روایت اعجاب آور دیگر مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرماید: (... هرکسی امام زمان خود را شناخت مانند کسی است که در خیمه قائم منتظر باشد)، و این امام معصوم و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام است که در شرح این آیه شریفه بعد از ذکر این مطلب که مردم هردوره با امام زمان خود محشور می شوند و...، به نقل از رسول خدا می فرماید:(کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیارفته است) و این روایت اجماع اهل اسلام است، ... و در روایت دیگر می فرمایند:(... هرکسی که امام (معصوم) را انکار نماید از اصحاب شمال (دوزخ) است همان کسانی که نامه اعمال آنها به نشانه مجرمیت آنها به دست چپ آنها داده می شود و آنها در میان بادهای کشنده و قاتل و آب سوزان قرار دارند و در سایه دودهای متراکم و آتش زا)، و باز هم در روایت دیگری امام معصوم و مظلوم ما حضرت صدق علیه السلام در خصوص دوستان و شیعیان خود می فرماید:(آیا راضی و خشنود نمی شوید شما پیروان و شیعیان ما که درروز قیامت همه اقوام و گروهها وارد شده و یکدیگر را لعن می نمایند مگر شما و هرکسی که هم عقیده شما باشند (یعنی اهل ایمان تاروز قیامت، باید اعتقاد به امامت و و لایت دوازده امام و چهارده معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم داشته باشند)) اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، و این جناب ابوهاشم رحمه الله علیه است که می گوید وقتی کرامتی را از مولای مظلوم خود حضرت امام عسگری ملاحظه نمودم در دل خود در خصوص عظمت و منزلت و رفعت مقام آل محمد در پیشگاه خدا تفکر کرده و (از شدت ذوق و احترام) به گریه افتادم پس امام عسگری نگاهی به من کرد و فرمود: حقیقت عظیم تر از ان چیزی است که تو با خودت فکر کردی (یعنی در دل گذراندی)،پس خدا را شکرگزاری کن که تورا از کسانی قرار داد که به ریسمان هدایت آنها چنگ زده ای (یعنی تا به واسطه این شکرگزاری نعمت تو مستدام شود و آنگاه در قیامت با آنها محشور می شوی یعنی در آن زمان که خلایق با امامان خود محشور می شوند و به درستی که تو بر خیر هستی (یعنی نجات می یابی)) و باز در روایت دیگری سماعه نقل نمود که مولانا المظلوم حضرت صادق علیه السلام می فرماید:(...
ص: 373
این آیه (اذ جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک علی هولاء شهیدا)، فقط و بطور خاص برای امت حضرت محمد (صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم) نازل شده است که در هر قرن (زمان) از ما (خاندان عصمت و طهارت)،امامی (معصوم) حاضر است که گواه بر (اعمال) آنها است و حضرت محمد گواه بر ما (امامان معصوم) است)،و نیز توجه نما به این روایت عظیم از آن حضرت که در شرح این آیه به فضیل بن یسار فرمودند:(... ای فضیل امام خود را بشناس که وقتی امام خود را شناختی تقدم و تدخر این امر ضرری برای تو ندارد و کسی که امام خود را بشناسد و مرگ او فرا برسد قبل از آنکه حضرت صاحب الامر قیام نماید پس مانند کسی است که در لشکر او (حاضر برای یاری او) نشسته است و نه بلکه مانند کسی است که در زیر پرچم او نشسته است (یعنی از اصحاب خاص اوست)) و بعضی دیگر از اصحاب حضرت اینگونه روایت کرده اند: که مثل کسی است که در رکاب رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم شهید شده باشد)، پس مانند این روایات از حد شمارش خارج است، و در روایت دیگر در خصوص به دوزخ انداختن دو غاصب فتنه گر و یاران انها در رابطه با شرح این آیه به کنایه می فرمایند:(...منظور از امام کسی است که مردم در دنیا به او اقتداء کرده اند و در روز حساب، خورشید و ماه (یعنی آن دو غاصب را که مردم آنها را تقدیس می کردند) را به همراه(پیروان آنها یعنی کسانی که) آن دو را (از طریق پیروی و علاقه) عبادت می کرده اند را به جهنم می اندازند (و البته مقصود خورشید و ماه همین معنی است که ذکر شد و الا انداختن خورشید و ماه در دوزخ معنی ندارد)، و در روایت دیگر مولای گرامی ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه می فرمایند:(در روز قیامت منادی ندا می فرماید: ابوبکر و پیروان او وعمر و یاران او و عثمان و یاران او و وعلی و یاران او بپاخیزند)، آری رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم فرمودند با این مضمون که هرکسی با آنچه دوست دارد محشور می شود پس اگر شخصی سنگی را دوست داشته باشد با او محشور می شود و تو ای خالق یکتا شهادت بده و شهادت بدهند همه خلایق و مخلوقات تو از ذرات عالم که ما به تو و مقدسین درگاه تو یعنی همه انبیاء و اولیاء و اوصیاء تو و در صدر آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و به همه کسانی که به آنها وابسته و در راه آنها شهید و مظلوم شده اند عشق و علاقه داریم پس ما را مدد فرما و ما و عزیزان ما را در سایه لطف و مرحمت و فضل
ص: 374
خود رستگار فرموده و تا ابدالآباد یعنی تا ان زمان که خدایی می فرمایی در نعمت های بی پایان خود متنعم فرما آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس در ادامه روایتی مذکور می گردد که هر کلمه و هر سطر آن تفسیر آیه ای از آیات عظیم کتاب خدا و تاویل و توضیح دقیق آنها است در این روایت مولانا المظلوم امام صادق علیه السلام می فرماید :(چون روز قیامت فرارسد، آوازدهنده ای از اندرون عرش ندا می دهد که خلیفه خدا در زمین او کجاست پس داود نبی بر می خیزد از جانب خداوند ندا می رسد که منظور ما تو نیستی هر چند خلیفه خدا بوده ای (یعنی مقصود ما خلیفه ای است که منزلت او بالاتر از همه انبیاء سلف بوده است و رسول خدا امر به ولایت او داده است)، پس امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب بر می خیزد پس از جانب خداوند عزوجل ندا می رسد ای آفریدگان این علی بن ابی طالب، خلیفه خدا در زمین او و حجت او بر بندگان اوست (و ما در قبل در این خصوص مطالب راجع را ذکر نمودیم)، پس هر کس در دنیا به ریسمان ولایت او آویخته است امروز نیز به ریسمان (ولایت) او چنگ بزند تا از نور او روشنی بگیرد و به دنبال او به درجات بلند بهشتی راه یابد، پس مردمی که در دنیا به ریسمان (ولایت) او آویخته بودند (یعنی من الاولین و الآخرین)، برخاسته و به دنبال آن حضرت به بهشت وارد می شوند، پس از جانب خداوند عزوجل ندا می رسد(هان هرکسی که در دنیا به دنبال پیشوا و رهبری راه افتاده است (امروزهم) به دنبال او به هرجایی که بخواهد و اورا ببرد، به راه بیفتد پس در این زمان است که پیشوایان (گمراهی) از پیروان خوند بیزاری می جویند (و این امر نشان می دهد که اینگونه امامت ها بر عذاب آنها می افزاید ولذا تلاش می کنند تا از آن خلاص شوند پس از پیروان برائت می جویند و پیروان نیز تلاش می کنند تا بار خود به دوش آنها قرار دهند و مدعی شوند که آنها ایشان را گمراه نموده اند پس به لعن یکدیگر می پردازند)، و عذاب را ببینند وهمه اسباب و وسایل از دسترسی آنها دور و بریده باشد (یعنی ستیزه گری آنها با عقل در دنیا که می توانست ناجی آنها باشد تمامی راههای نجات را بر آنها می بندد)، و در این زمان این پیروان می گویند کاش به دنیا بر می گشتیم تا از آنها (یعنی این پیشوایان گمراهی و ضلالت)، بیزاری می جستیم همانگونه که آنان (امروز) از ما بیزاری جستند، آری خداوند این گونه، اعمال (تباه)انان را به صورت حسرت آور به آنان نشان می دهد و (آنها) هرگز از اتش (دوزخ) خارج نخواهند شد (یعنی تا خدا خدایی می فرماید در آن به بدترین عذابها
ص: 375
معذب خواهند بود)، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر عظمت آیه شریفه (72) این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس احدیت در خصوص نابینا بودن انسانهای متعصب که از قبول حق بر اساس شاخصه عقل خود سر باز زده اند که چگونه این اشخاص در آخرت نیز از این کوری خود صدمه خواهند دید:( وَمَنْ كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا )،و مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام در شرح این آیه عظیمه می فرماید:(بدترین کوری، کوری از قبول فضل ماس است و ستیزه گری و ناصبیت و دشمنی با ما بدون اینکه هیچ گناهی از ما نسبت به او (انکار کننده)، سر زده باشد مگر آنکه ما او را دعوت به حق نمودیم و غیرما او را دعوت نمودند به فتنه و دنیا (یعنی ما دعوت نمودیم به سعادت جاویدان و سعادت آخرت و این جبت و طاغوت و پیروان ناصبی آنها دعوت نمودند به گمراهی و مطامع دنیایی و...)، پس سخن انها را می پذیرند و با ما از راه دشمنی و ناصبیت وارد می شوند)، آری زیرا شخص کور در دنیا به اساس نقص فیزیکی در آخرت بواسطه ایمان به خدا و رسول و امامان معصوم قبل از ورود به بهشت جاویدان با غسل در نهر جاری مخصوص خداوند بینا شده زیرا همگی اهل بهشت اینگونه از تمامی نقص های ظاهری و فیزیکی در جسم خود فارغ و راحت می شوند و صحیح و سالم وارد بهشت خواهند شد پس این کوری که ادامه می یابد عوارض ان در قیامت در واقع همان دشمنی با عقل و ستیزه گری با آیات خداوند یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است، و تحکیم می فرماید این قول را کلام و روایت منسوب به رسول خدا که می فرماید:(هر کسی که قرآن بخواند و به آن عمل ننماید، خدای عزوجل در روز قیامت او را کورمحشور می نماید و او می گوید خدایا چرا مرا نابینا محشور کردی در حالی که من در دنیا بینا بودم (آیه 125 سوره ط)، پس خداوند می فرماید: آنگونه که آیات من برای تو آمد و تو آنها را فراموش کردی پس امروز هم تو فراموش خواهی شد و آنگاه به سوی دوزخ رفتن امر می شود)، آری پس این کوری در واقع دشمنی و ستیزه گری با عقلی است که خداوند آن را اساس و شاخصه شناخت حقایق عالم و اساس شناخت نیکی از بدی و عدالت از ظلم و حق از باطل و اساس شناخت محمد و ال محمد علیهم السلام وعجل فرجهم از دشمنان سفاک و شقی و ملعون آنها قرار داده است و این تأویل تحکیم می شود با کلام مولای مظلوم ما
ص: 376
امام عسکری که به اسحاق ابن اسماعیل مرقوم فرمودند:(.... آگاه باش که منظور کوری چشم نیست بلکه کوری دل است و این سخن خداوند است در کتاب محکم خود (یعنی قرآن) از خطاب ظالم (رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا))، و این کلام مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام است که در خصوص فرقه مرجعه می فرماید:(مرجئه در روز قیامت کور محشور می شوند، و امام آنها نیز از آنها کورتر می باشد و در آن روز گروهی از غیرمسلمانان وقتی که آنها را مشاهده نمایند می گویند: امت محمد کور هستند، پس من به آنها می گویم، آنها از امت محمد نیستند زیرا آنها (دین و شریعت) را تغییر و تبدیل دادند پس تبدیل و تغییر کردند)، و اما تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که مرجئه چه کسانی بوده اند، و چگونه به وجود آمدند، بعد از غصب خلافت توسط ابابکر و عمر و عثمان و سپس به روی کار آمدن مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام و برپایی فتنه عایشه در جنگ جمل و فتنه معاویه در جنگ صفین و سپس فتنه خوارج و...، که همگی آن گمراهان مشرک داعیه اسلام و قول شهادتین داشتند، گروهی از کسانی که منافق بوده و نمی خواستند بر محور عقل و حق و عدالت رفتار نمایند به بهانه اینکه این ستیزه گران با امام معصوم، معتقد به شهادتین هستند بین آنها و بین امام حق یعنی علی بن ابی طالب وصی رسول خدا تفاوتی نمی دانستند و نتیجه این تفکر شیطانی که از عبدالله بن عمر ملعون سرچشمه می گرفت تنها ماندن حضرت علی علیه السلام و پیروزی شیطان مجسم یعنی معاویه فرزند هنده جگرخواره بود در حالی که درخت ها از میوه های آنها شناخته می شدند ولی این تبهکاران دنیا طلب به بهانه اسلام تیشه بر ریشه اسلام زده و حق را در برابر باطل یاری نکردند آنها برای توجیه این افکار شیطانی خود اعتقاد نمودند چون معاویه و اصحاب جمل و علی بن ابی طالب شهادتین جاری می کنند پس ما همه آنها را مسلمان می دانیم و حساب آنها قیامت معلوم می شود و این تفکر در طول تاریخ یعنی تسلیم و سکوت در برابر تمامی حکامی که ظاهرالصلاح و فاسد الباطن هستند و رضایت به جنایات آنها در حالی که فساد از اعمال آنها پیداست و البته بررسی های ما تا این فراز نشان داد که چگونه صاحبان این عقیده به سوی دوزخ روانه هستند و البته بیشترین کسانی که از این اندیشه شیطانی بهره برداری عظیم نمودند معاویه و سپس یزید و بعد از این سگ های هار ناصبی، باقی خلفای بنی امیه و بنی العباس و...، تا این زمان بوده اند، آری عقاید این
ص: 377
تبهکاران ریشه در اندیشه های انحرافی بر ضد ولایت مولای مظلوم ما علی علیه السلام و در واقع بر ارکانی استوار بود که منتهی بر ضدیت با آن حضرت و یاری دشمنان آن حضرت بوده است، و در واقع آنچه آنها ترویج گر آن بودند به ظاهر رنگ و بوی دینی داشت ولی دقیقا برضد تعالیم رسول خدا و آیات قرآن و سنت پیامبر و آموزه های امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بود همان اندیشه ها و افکار که در راستای توجیه ستمگری غاصبین و دشمنی با حق و عدالت بهم بافته شده بود، یعنی آنها عملاچنین القاء نمودند که نصب خلیفه از جانب خدا نبوده و این مردم هستند که بایستی به نصب خلیفه اقدام نمایند و لذا آنها با این تفکر به دنبال تقدیس و منزه نمودن فساد و تبهکاری خلفای غاصب سه گانه بوده اند،آری آنها با تقدیس این غاصبان اینگونه نتیجه گیری نمودند که با توجه به آنچه بر سر اسلام و قرآن از فساد این سه خلیفه فاسد فرود آمد دلیل بر آن است که اگر چه خلیفه برای ادامه انجام وظایف پیمبر نصب می گردد ولی اگر در او و حکومت او فساد پیدا شد باید وی را تحمل کرد و مادامی که شهادتین را به زبان جاری می کند باید همه فسادها و تبهکاری های اورا نادیده گرفت و درباره اوقضاوت نکرد زیرا او واجب الاطاعه است و در هر حال می توان به امامت او نماز بجای آوردو...، آری این عبداله بن عمر و ایادی فاسد او بودند که اعمال پدر او و ارباب او را توجیه و فساد و تبهکاری روزا فزون آنها و نجاست کاری عثمان و سپس جنایات معاویه و سپس سگ توله او یزید را تأویل نموده و سپس پیروان گمراه آنها، از این دوزخیان، در اوهام خود مجتهد ساخته و بر فتواهای شیطانی آنها ثواب انبار نموده اند و...، آری آنها می تازند تا آن زمان که سرهای پرسودا و پر غرور و پر از نخوت آنها به طاق لحد کوبیده شده و آثار عذاب ابدی خدا را ملاحظه نمایند و آنگاه آرزو نمایند که ای کاش خدا آنان را خلق نمی کرد، و تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما به شرح آیه عظیمه 73این سوره مبارکه:( وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ ۖ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا)، یعنی نزدیک بود که آنها تو را از آنچه بر تو وحی می کردیم (دستور) دادیم بفریبند (بازدارند)، تا غیر ان را به ما نسبت دهی و آنگاه تو را به دوستی خود بر می گزینند، پس در شرح این آیه عظیمه از مولای ما حضرت باقر علیه السلام روایت شده است که فرمودند تفسیر این آیه در مورد علی بن ابی طالب است یعنی آنها خواستند تو را از آنچه درباره علی به تو وحی نمودیم، باز دارند و خداوند
ص: 378
به آن حضرت وحی فرموده بود که ایشان را به پذیرش ولایت علی بن ابی طالب فرمان دهد، و به تعبیر سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه: یعنی اگر غیر از او یعنی غیر از امیرالمؤمنین را به پا می داشتی آنها تورا به دوستی می گرفتند، و چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه آگاه شود بر شرح و تفسیر آیه عطیمه (74) و آن را تسری بده به تمامی آیات مانند آن تا هرگونه شبهه شیاطین جنی و انسی از تو برطرف شود و اقرار و اذعان نمایی به عظمت هدایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و یقین نمایی به گمراهی دشمنان ایشان لعنه الله علیهم اجمعین پس ذات اقدس احدیت در این آیه می فرماید:( وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا )، یعنی و اگر ما تو را ثابت قدم نمی ساختیم نزدیک بود اندکی به آنان تمایل پیدا کنی، پس مولای ما امام صادق علیه السلام در خصوص این آیه فرموده است:(نزل القرآن بایاک اعنی و اسمعی یاجاره) یعنی قرآن به مانند این مثال عربی نازل شده که به تو می گویم ولی ای همسایه تو گوش کن مانند گفتار خداوند در این آیه که با آن (رسول خدا را خطاب فرموده) ولی افرادی غیر ایشان را اراده فرموده است)، و در روایت عظیم دیگری مولای غریب و مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام در پاسخ به قاتل مرموز و ملعون خود یعنی مأمون ملعون و شقی که در این رابطه شبهه وارد نموده بود، در پاسخ سؤال آن نانجیب و در رابطه با این آیه (عفا الله عنک لم اذنت لهم) فر مود:(هذا مما نزل بایاک اعنی و اسمعی یا جاره، خاطب الله عزوجل بذالک نبیه واراد به امته و کذالک قوله عزوجل لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین و قوله عزوجل و لو لا ان ثبتناک لقد کدت ترکن الیهم شیئا قلیلا)، یعنی امام رضا علیه السلام فرمود: این آیه از جمله مواردی است که مصداق این ضرب المثل است که به در می گویم تا دیوار بشنود (یعنی معادل فارسی (بایاک اعنی و اسمعی یاجاره)، یعنی به تو می گویم ولی ای همسایه تو گوش کن)، که در آن خداوند عزوجل ظاهراً پیامبر را مخاطب قرار داده ولی منظور اصلی او (هشدار) به امت آن حضرت است و مانند این قول خداوند در این آیه است (که اگر مشرک شوی تمام اعمال تو باطل می شود و از زیانکاران خواهی بود) و یا (اگر ما تورا ثابت قدم نمی ساختیم نزدیک بود اندکی به انها تمایل پیدا کنی)، پس چون بر این فراز از کلام مولای غریب و پناه بی پناهان و خلیفه خدا بر روی زمین یعنی امام رضا علیه السلام آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به کلام عظیم ذات اقدس احدیت جل جلاله
ص: 379
در آیه عظیمه 77 این سوره مبارکه که در خصوص این قانون و سنت جاری خود یعنی مقدر نمودن اختلاف بر خلایق و آزمودن آنها می فرماید:( سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا ۖ وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا )، یعنی این سنت پیامبرانی است که قبل از تو (به سوی خلایق) فرستادیم و هرگز برای سنت ما دگرگونی نخواهی یافت (یعنی این قانون عظیم الهی است)، از امامان معصوم ما حضرت صادق و حضرت باقر علیهم السلام و عجل فرجهم روایت شده است با این مضمون که فرموده اند:(خداونداختلاف و تفرقه را میان خلق خود مقدر فرموده و این امر را خداوند با علم خود در میان امت های قبل نیز مقدر نموده و بر امت ما هم جاری خواهد شد ...(و سپس ایات عظیمه نظیر آن را در سوره های فاطر، یونس، اعراف، طه بیان و سپس می فرماید)، ....، پیامبر خدا آنقدر زنده ماند تا امر علی را به مردم اعلام کرده و فرمود (به روز غدیر و به امر الهی) من کنت مولاه فعلی مولاه (و او را از سوی خدا به جانشینی خود برگزید)، و فرمود علی برای من به منزله هارون به موسی است جز اینکه بعد از من پیامبری نیست، علی در همه جا صاحب پرچم پیامبر بود، علی همیشه در مسجد همراه او بود، علی در همه حال پیامبر را همراهی می کرد، او اولین کسی بود که به رسول خدا ایمان آوردو وقتی رسول خدا از دنیا رفت برای ان اختلافی که خدا مقدر فرموده بود (یعنی آزمایش خلایق) شد انچه شد (یعنی)، عمربرخاست و با ابوبکر بیعت کرده در حالی که رسول خدا هنوز دفن نشده بود و علی وقتی دید که مردم با ابوبکر بیعت کرده اند ترسید مبادا در میان مردم فتنه ای برپا شود (و اساس دین مضمحل شود پس به امر الهی صبر نمود) و لذا به قرآن پناه برد و شروع به جمع آوری قرآن نمود، پس ابابکر (برای تحکیم حکومت شیطانی خود) کسی را به دنبال علی فرستاد که بیاید و بیعت نماید و علی فرمود تا این قرآن را جمع نکنم از اینجا (خانه خود) خارج نمی شوم پس دوباره کسی را فرستاد و امام همان پاسخ را داد و بار سوم عمر شخصی را به نام قنفذ فرستاد پس فاطمه دختر رسول خدا برخاست تا بین او و علی مانع شود که مورد حمله و ضربه او قرار گرفت و بدون علی بازگشت نمودپس عمر ترسید که مردم در اطراف علی تجمع نمایند پس دستور دادتا هیزم آوردند و هیزم ها را در گرداگرد خانه علی قرار داد و خواست که خانه علی را بسوزاند و به آتش بکشد در حالی که علی و فاطمه و حسن و حسین (یعنی حرم و اهلبیت رسول خدا) در آنجا بودند و وقتی علی اوضاع را چنین دید از خانه خارج شد و با اکراه با او (ابابکر)
ص: 380
بیعت کرد)، پس آگاه باش تو ای عاقل دانا و خردمند که سنت خدا و مقدر خدا، در دادن عقل و اختیار به خلایق و آزمودن آنها در برابر مقدرات اوست تا با انتخاب خیرو خوبی و یا انتخاب زشتی و بدی به سوی بهشت و دوزخ او حرکت کنند و...، در حالی که انتخاب نیکی و خوبی به مراتب ساده تر است از رفتن به سوی بدی و زشتی و ما در این خصوص قبلا کلام خود را آورده و تکرار نمی کنیم، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز ها آگاه شدی پس توجه نما به آیه عظیمه 80 این سوره مبارکه که در ان ذات اقدس احدیت به رسول گرامی خود بشارت یاری برادر و وصی و داماد گرامی او یعنی علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما و آلهما را می دهد:( وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا )، و بگو پروردگارا، مرا با صدق وارد فرما و با صدق خارج فرما و از سوی خود حجتی یاری کننده قرار بده، پس در روایت مذکور است که رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم این دعا را به درگاه ذات اقدس الهی نموده و خداوند نیز دعای پیامبر را اجابت و علی بن ابی طالب را به عنوان یار و یاور و پشتیبان به ایشان عطا فرمود تا آن حضرت را بر دشمنان کینه توز و شقی او یاری فرماید اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس در ادامه تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به این کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 81 این سوره مبارکه که می فرماید:( وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا )، یعنی بگو که حق آمد و باطل نابود شد زیرا باطل نابود شدنی است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز به دعای زیبا و سراسر معنویت مولای مظلوم ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف توجه نما و در هر سطر و هر جمله و هر کلمه و هر حرف آن آمین خالصانه خود را تقدیم محضر ذات اقدس احدیت جل جلاله بفرما و برای ظهور آن حضرت تا می توانی دعا بفرما که این امر، دستور خدا و رسول او و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و خواسته همه مقدسین عالم و همه رنجدیدگان و ستم دیدگان عالم است:(... خدایا مرا از چشم دشمنانم غایب کن و میان من و دوستانت را جمع بفرما و آنچه به من وعده دادی را تحقق ببخش و مرا در غیبت من حفظ بفرما تا آن زمان که به من اذن و اجازه ظهور را عطا فرمایی و زنده نمایی بواسطه من فرایض و سنت های خود را که از بین رفته اند پس تعجیل بفرما در ظهور من و آسان بفر ما این
ص: 381
ظهور را (واجعل من لدنک سلطانا نصیرا)، و از نزد خودت برای من نیروی عظیم یاری کننده قرار بده و پیروزی آشکار را نصیب من فرما و هدایت بفرما مرا در صراط مستقیم و مرا از همه آن ستمگرانی که از آنها بر حذر هستم حفظ و نگهداری فرما، و مرا از دیدگان کینه توزان و دشمنان اهلبیت پیامبر خود پنهان نما تا بدی هیچیک از انها به من نرسد و در آن زمانی که به من اجازه ظهور عطا فرمودی مرا با سپاه خود تأیید بفرما و پیروان مرا برای یاری دینت موید فرما و آنها را در راه خودت تلاشگر قرار بده و بر کسانی که اراده بد برای ما و آنان نموده اند پیروز بفرما و مرا برای بپا داشتن حدود خود موفق نما و در برابر کسانی که به حدود تو تجاوز نموده اند یاری فرما و حق را یاری فرما و باطل را نابود فرما ان الباطل کان زهوقا))، پس خدایا آمین ما را که از قلب سوزان و مجروح ما برای استجابت این دعای زیبا از مولانا المظلوم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برخاسته است که از ان زیباتر در جهان دعایی نیامده و نخواهد آمد، بپذیر و مستجاب فرما دعای ما را ای خدایی که ما بر تو اعتماد داریم و تو مستجاب کننده دعای بندگان خود هستی پس دعای مارا در حق آخرین ذخیره از مقدسین درگاهت یعنی آخرین معصوم الهی یعنی حضرت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مستجاب بفرما آمین آمین آمین یارب العالمین اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم. پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به گوشه ای ازفضایل بی انتهای مولانا المظلوم علی علیه السلام که آن را رسول مکرم اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم در قسمتی از خطبه غدیر ایراد فرموده اند:(... ای مردم از علی غافل مشوید و از او دور نشوید و از پذیرش ولایت او استنکاف ننموده و روی گرادن نباشید زیرا او کسی است که به سوی حق راهنمایی کرده و خود به آن عمل می کند و باطل را نابود نموده و خود از ان نهی می نماید)، و این کلام مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام است که می فرماید:(قال اذا قام القائم ذهبت دوله الباطل)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام عظیم ذات اقدس خداوند جل جلاله در خصوص عظمت قرآن مجید در آیه عظیمه 82 این سوره مبارکه که در آن می فرماید:( وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا )، یعنی و از قرآن آنچه شفا و رحمت برای مؤمنان است نازل می کنیم و بر ستمکاران جز زیان و خسارت
ص: 382
نمی افزاید، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام مولانا المظلوم امام صادق علیه السلام که می فرماید:(شفا فقط در علم قرآن است زیرا خداوند می فرماید ماهو شفا و رحمه للمؤمنین یعنی آنچه که شفا و رحمت است برای مؤمنین از اهل آن که هیچ شک و تردیدی در ان نیست و اهل قرآن، امامان معصوم هستند یعنی همان کسانی که خداوند در خصوص آنها فرموده است (ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا).آری توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که قرآن شفا و رحمت است برای اهل آن یعنی محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که هادی و هدایت گر هستند و شفا و رحمت آن تسری می یابد به پیروان ایشان و نیز برای دشمنان آنها جز خسارت چیزی را به همراه ندارد زیرا آن را می خوانند و قرآن آنها را لعنت می نماید زیرا با حافظان و صاحبان قرآن ستیزه گری می نمایند و ستیزه گران با قرآن صامت و ناطق هیچ راهی جز دوزخ جاوید در پیش روی خود ندارند، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 84 این سوره مبارکه و شرح آن که مولانا المظلوم حضرت صادق علیه السلام فرموده اند و ما نیز در خصوص آن، توضیح خود را در راستای کلام امامان معصوم مذکور نموده ایم:( قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَىٰ سَبِيلًا )، یعنی هرکسی طبق شاکله خود عمل می کند و پروردگار شما آن کسانی را که راهشان هدایت بخش تر است را بهتر می شناسد، پس مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرماید: (انما خلداهل النار فی النار لان نیاتهم کانت فی الدنیا ان لو خلدوا فیها ان یعصوا الله ابدا و انما خلد اهل الجنه فی الجنه لان نیاتهم کانت فی الدنیا ان لو بقوا فیها ان یطیعوا الله ابدا فبالنیات خلد هولاء و هولاء ثم کلا قوله تعالی قل کل یعمل علی شاکله قال علی نیته )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 85 این سوره مبارکه که خداوند متعال در آن در خصوص (روح) می فرماید:( وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا )، یعنی از تو درباره روح سوال می کنند پس بگو روح از فرمان پروردگار من است و از علم و دانش جز اندکی به شما داده نشده است)، پس مولای ما حضرت صادق علیه السلام در خصوص شرح این آیه فرموده اند که (روح) مخلوقی بزرگتر و اعظم تر از جبرئیل و میکائیل است و همراه رسول خدا و امامان معصوم می باشد و
ص: 383
او از ملکوت است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس به این شرح و تفسیر امام معصوم و امام مظلوم و امام شهید ما، حضرت باقر علیه السلام توجه نما و اگاه شو که چگونه خلایق با دوری از هدایت آنها به انواع چاههای ضلالت و گمراهی و بیابانهای شرک و کفر وارد شده و چگونه از وحدانیت خداوند دور گشته و در هر آبشخور مسموم و گنداب فرو افتاده اند و...، و البته چگونه کیفر آنان چنین نباشد در حالی که سرچشمه های پاک و زلال و طاهر و طیب و جوشان امامان معصوم در قلوب و دلهای اهل ایمان روانه و در دسترس است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به شرح کلام خداوند در آیه عظیمه (سوره ص-72- عن قول الله عزوجل:و نفخت فیه من روحی)، که راوی می گوید:(از امام باقر در مورد کلام خدای عزوجل که فرمود:(و نفخت فیه من روحی)، سؤال کردم که این دمیدن خداوند چگونه بوده است؟ فرمودند: روح مانند باد در حرکت است و به این دلیل روح نامیده می شود چون نامش از ریح گرفته شده است برای اینکه از جنس آن است و خداوند روح را به خود اضافه کرده (یعنی منسوب نموده)، چون آن را بر ارواح دیگر برتری داده است، همانطورکه خانه ای از خانه ها را برگزید و فرمود (خانه ام)، و به پیامبری از پیامبرانش (خلیل من) و مانند این ها (و کل ذالک مخلوق مصنوع محدث مربوب مدبر)،اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که ما از ذکر و توضیح بسیاری از فر ازهای زیبا و اعجاب آور کتاب خدا صرف نظر می نمائیم یعنی به همان دلایلی که در قبل مذکور شد و فقط در راستای تحدید و تدقیق بررسی مورد نظرپیش می رویم پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 88 از این سوره مبارکه یعنی سوره اسری:( قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا )، یعنی بگو (ای پیامبر) اگر همه انسانها و جن ها دست به دست بدهند که همانند این قرآن بیاورند (هرگز) مانند آن را نخواهند آورد هرچند (در این کار) پشتیبان یکدیگر باشند، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شدی که چگونه کتاب عظیم خدا در واقع معجزه عظیم پیامبر آخرالزمان یعنی آیت عظیم خداوند است و آیات آن نیز هر کدام آیه ای است که انکار هر حرف و کلمه آن از اسباب انکار آیات خدا محسوب و از اسباب ورود منکر و
ص: 384
انکارکننده به دوزخ جاوید است و این امر تسری دارد به محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که آنها نیز آیات الهی و قرآن ناطق بوده و ستیزه گری و انکار آنان مایه ورود انکار کننده و تکذیب کننده به دوزخ جاوید است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به شرح و تفسیری که امام معصوم و مظلوم ما حضرت موسی بن جعفر یعنی آن رنجدیده و شکنجه شده در اعماق سیاهچاله های زندانهای ترسناک و مخوف هارون ملعون یعنی آن سگ هار دوزخی که تنها و غریب و در نهایت زجر و شکنجه و بعد از سالیان متمادی مسموم و شهید گردید که امیدواریم که خداوند به حق این باب الحوائج الی الله همه زندانیان بی گناه امت محمد را از زندانها برهاند اینگونه روایت می فرماید:(که خداوند متعال (در خصوص معجزه قرآن) می فرماید:(فان لم تفعلوا)، یعنی ای ستیزه جویان با حجت های خداوند جهان اگر (مانند قرآن) نیاورید (و لن تفعلوا) یعنی هرگز نخواهید توانست که چنین نمائید (یعنی مانند آن بیاورید)، پس (فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجاره)، یعنی بترسید از آن آتشی که (خوراک) و هیزم آن از انسان و سنگ می باشد که شعله ور می شود و دوزخیان را عذاب می فرماید که برای کافران آماده شده است یعنی کسانی که تکذیب می کنند آیات و کتاب او را و تکذیب می کنند نبی او را و ستیزه گری می کنند با ولی خداوند و وصی رسول او یعنی حضرت علی علیه السلام فرمود پس بدانید که از آوردن چنین سوره ای ناتوان هستید چرا که این کتاب (قرآن) از سوی خدای متعال است و اگر از سوی آفریدگان او بود می توانستید با آن ستیزه گری نمائید پس بعد از آنکه در مقابل سرزنش قرآن و مبارزه طلبی آن ناتوان شدند، خداوند عزوجل فرمود (قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا )،پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به اینکه آفتاب دلیل آفتاب است و این کلام مولای غریب و مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام است که عظیم دانست حجت های آن را و معجزه ای که در نظم آن وجود دارد و...، و نگارنده سؤال می کند از دانشمندان و عقلاء جامعه بشریت تا انقضای عالم که آیا احکام و فرایض ابلاغی در کتاب خدا معجزه نیست، آیا تشریح احکام و فرایض اعتقادات توسط آیات ناطق خدا یعنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم معجزه نیست آیا اینکه زنا نکنی، شراب نخوری، جادوگری ننمایی، حقیقت عالم را بپرستی یعنی خدا را و اینکه چه چیز پاک را بخوری و ازخوردن چه چیز ناپاک و نجس
ص: 385
اجتناب نمایی معجزه نیست، آیا اینکه اعمال زشت جنسی با مردم و حیوانات و ...، بر تو حرام شده معجزه نیست، آیا ...، آری خیر دنیا و آخرت را محمد رسول الله برای ما و همه خلایق بشر آورد و حفظ بودن از شر دنیا و آخرت را محمد رسول الله برای ما اورد آیا گمراهی خلایق و تسلط شیطان را در جهان نمی بینی ، آیا اعمال زنان و مردان لجام گسیخته را نمی بینی که آنها به کجا می روند آیا خوراک خوردن خلایق را نمی بینی که هرچیز نجس و ناپاک را با ولع می خورند، در حالی که خدای خالق سبحان نهی فرموده است بواسطه آخرین پیامبر خود و نهی فرموده از خوردن غذاها و نوشیدنی های نجس و ناپاک آیا این ادیان تحریف شده پیامبران قبل نیست که ما با حدود یکصد و هفتاد هزار دلیل در کتاب شریف نورالانوار خود اثبات نمودیم که تبدیل به آموزه های شیطانی شراب و شرابخواری، زنا و زناکاری و جادو وجادوگری، شرک وشرک ورزی و....، شده است و آیا این اخلاقیات جوامع بشری نیست که رو به انحطاط و قهقرا است در حالی که با پیشرفت هر روز و هر ساعت و هر لحظه علم و تکنولوژی، نیاز به آن در جوامع بشری که اجتماعی زندگی کردن در آن یک اصل تلقی می شود، بیش از پیش احساس می شود، آیا نمی بینی که چگونه چهره ای خشن از اسلام ابابکر و عمر بن الخطاب و معاویه و عمروعاص و یزید و...، را در جهان به عنوان اسلام و قرآن معرفی و عملکرد بر ضد احکام اسلام و قرآن و سنت پیامبر و آموزه های امامان معصوم آنها را که با غارت و چپاول و نسل کشی و برده گیری و تجاوز به ناموس کشورهای همسایه و...، صورت گرفت و تا قیام قیامت لکه ننگی بر پیشانی اسلام شد و در اذهان جوامع بشری بدترین ذهنیت را باقی گذاشتند، یعنی نابودی و سوزاندن تمدن های چندهزار ساله و کتب علما و دانشمندان علوم مختلف و...، و گروهی نادان این فجایع بشری که توسط عمر بن الخطاب شرور و بی مغز و نژادپرست صورت گرفت را به نام اسلام و قران و شریعت پسندیده خدا تبلیغ می کنند، آری در این زمان هیچ کس مظلوم تر از خدا و رسول او و امامان معصوم وقرآن عظیم خداونتد در جهان وجود ندارد و این مولانا المظلوم حضرت مهدی علیه السلام است که وارث تمامی غمهای عالم است و صبر عظیم که بر تحمل آن مجبور است و آثار این ستمکاری ها و این جنایات و این ظلمها که هر لحظه بر اهل اسلام و اهل عالم از مسلمان و غیر مسلمان وارد می شود که همه این مصائب قلب پاک و مطهر و نازنین او را از غم ها و دردهای مظلومان در هم می فشارد و این دعای ما و
ص: 386
همه اهل عالم است که تقدیم محضر ذات اقدس احدیت می شود در تعجیل در ظهور آن حضرت که جهان مملو از ظلم و جور در انتظار عدالت و عدالت در انتظار حضرت مهدی صاحب الزمان است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر نگارنده اراده می نمود به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها، قادر بود تا هزاران صفحه در خصوص عظمت این فراز یعنی عظمت قرآن مجیدو عظمت منزلت مفسران و عالمان معصوم کتاب خدا یعنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم بنگارد ولی قرار او بر تحدید و تدقیق موضوع بررسی این کتاب یعنی کلمه دوزخ است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 89 این سوره مبارکه، که در آن می فرماید:( وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَىٰ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا )، یعنی به درستی که برای مردم در این قرآن از همه راهها مثال آوردیم (تا متذکر شوند)،ولی اکثر مردم ابا کردند (و بلکه بالاتر)، ستیزه گری کردند، پس در روایت است با این مضمون که مولانا المظلوم امام باقر علیه السلام فرمودند که (فابی اکثرالناس کفورا) در خصوص ولایت مولانا المظلوم علی علیه السلام نازل شده است و در روایت دیگر یعنی به ولایت علی در آن روزی که پیامبر او را بلند نمود یعنی به جانشینی در روز غدیر به فرمان ذات اقدس الهی معرفی فرمود کافر شدند، و در روایت دیگر فرمود (یعنی علی را در کل قرآن ذکر کردیم و ان همان ذکر است)، پس در ادامه آیاتی مذکور می گردد که در خصوص موضوع معجزه است که بحث آن بسیار عظیم و مفصل است و نگارنده فقط به این نکته متذکر می شود که ذات اقدس احدیت برای رسول معظم خود دو گونه معجزه ارائه نمود اول معجزاتی که در زمان رسول خدا و برای اثبات نبوت صادر گردید که به اشکال مختلف ظهور یافت مانند شق القمر و معجزه شکسته شدن درخت و حرکت آن به سوی رسول خدا و...، و دوم معجزه ای که اصل موضوع باقی بودن آن خود معجزه قاطع بر نبوت رسول خداست یعنی ابدی بودن این معجزه ، یعنی معجزات تمامی انبیاء الهی به زمان حیات رسولان پروردگار محدود شد و با گذشت زمان در دسترس نبود ولی از آنجایی که پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم آخرین پیامبران الهی است پس بایستی
ص: 387
خداوند معجزه ای باقی و حفظ شده تا قیام قیامت را برای آن حضرت مقرر بفرماید تا این معجزه تا انقضای عالم در جهان پرتو افشانی نماید و نیز این معجزه را برای هدایت خلایق از هر نوع گزند حفظ فرماید پس ذات اقدس احدیت کتاب مقدس عظیم قرآن را معجزه باقی وابدی آن حضرت قرار داد و آن را از گزند هرگونه تغییر و تحریف و تبدیل حفظ فرمود، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما از آنجایی که تکذیب آیات الهی برای تکذیب کنندگان عذاب آور است و رسول گرامی اسلام، پیامبر آخرالزمان است پس معجزات آن حضرت به گونه ای است که قطع و نابود نمی نماید از اساس منکران را که این خود معجزه ای دیگر است و بلکه امر انان به دوزخ و یا تعذیب اهل ایمان با شمشیر رسول و یا ولی معصوم واگذار می گردد، پس خداوند متعال در آیه عظیمه (90) این سوره مبارکه در خصوص طلب معجزه مشرکین از رسول خدا می فرماید:(و قالوا لن نومن لک حتی تفجرلنا من الارض ینبوعا)، یعنی ما هرگز به تو ایمان نمی آوریم مگر آنکه چشمه ای جوشان از این سرزمین برای ما خارج نمایی، پس امام مظلوم ماحضرت امام عسگری علیه السلام از سرور و مولای ما و افضل خلایق عالم یعنی وجود مقدس رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم روایتی را نقل می فرماید که در این روایت رسول خدا با گروه سران قریش به احتجاج و استدلال می پردازد، در این روایت سران معاند قریش کلام خود را و از جمله مفاد این آیه را به رسول خدا عرضه داشتند و رسول عالی مقام با این مضمون در پاسخ نماینده و گوینده آنها می فرماید:(و اما سخن تو که گفتی ایمان نمی آورم مگر اینکه از زمین چشمه ساری خارج نمایی و...، تو با این سخنان خود مطلبی را از محمد رسول الله خواسته ای که بعضی از آنها در صورت انجام، دلیلی بر نبوت نیست و مقام پیامبر بالاتر از آن است که تحت تأثیر جهل جاهلان قرار گیرد و احتجاج و استدلال نماید به چیزی که دلیل نیست و نیز انجام بعضی دیگر موجب هلاک تو می گردد با توجه به اینکه احتجاج و استدلال با دلیل و برهان برای هدایت مردم و ایمان آنها است نه کشتن و نابود کردن آنها پس تو نابودی خود را می خواهی و خداوند مهربان تر از این است به بندگان خود و مصالح ایشان را بهتر می داند که آنها را از بین ببرد طبق خواسته تو و بعضی از خواسته های تو محال است و امکان ندارد، پیامبر خدا تو را آشنا می کند و بهانه های تو را از بین می برد و راه را بر مخالفت تو می بندد و با اقامه استدلال تو را مجبور به تصدیق نبوت خود می
ص: 388
نماید تا چاره ای از قبول آن نداشته باشی بعضی دیگر از خواسته های تو به این دلیل است که دشمنی می ورزی و عناد و تمرد داری و دلیل و برهان را نمی پذیری و کسی که اینگونه باشد معالجه او به وسیله عذاب خداست که او را در جهنم یا به وسیله شمشیر دوستان خود معذب نماید و اما اینکه گفتی ما هرگز به تو ایمان نمی اوریم تا اینکه چشمه جوشانی از این سرزمین برای ما خارج سازی ...، تو چنین درخواستی داری با اینکه نسبت به دلایل خدا جاهلی پس بگو اکرچنین کاری انجام دهم با این عمل من پیامبر می شوم آن شخص گفت نه پس حضرت فرمود مگر در طایف که خود چندین باغ داری آیا زمین سنگلاخ نداشت که تو خود آنها را آباد کرده و زیر کشت آورده ای و جوی آب در آن جاری کردی گفت چرا پس حضرت فرمود آیا غیر تو نیز چنین ننموده اند گفت چرا، پس حضرت فرمود آیا تو و آنها با چنین کاری پیامبر شده اید جواب داد نه پس حضرت فرمود یعنی اگر این کار را من هم انجام دهم دلیل بر نبوت من نمی شود و این سخن تو مثل آن است که بگویی من به تو ایمان نمی آورم مگر از جای خود حرکت کنی و مثل دیگر مردم روی کره زمین راه بروی یا مگر مانند سایر مردم غذا بخوری ...)، آری تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که اساس و مبنای معجزه بر رأفت و رحمت خداوند در هدایت انسانها پایه گذاری شده و لذا حضرت موسی و عیسی و ...، و همه پیامبران معجزاتی را به تدریج اقامه می نمودند تا هدایت شود آنکه هدایت می شود و برکنده و نابود شود آنکسی که تکذیب نموده است، پس چون بر این فراز عظیم آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله تا ملاحظه نمایی که چکونه در آیات 97 به بعد، حضرت حق جل جلاله تکذیب کننده آیات خود و کسانی را که قیامت جسمانی را تکذیب می نماید به دوزخ ابدی خود وارد می فرماید:( وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ ۖ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِهِ ۖ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا ۖ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا )، و سپس ذات اقدس احدیت جل جلاله علت این دوزخی بودن و تعذیب ابدی آنها را اینگونه بیان می فرماید:( ذَٰلِكَ جَزَاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا لَا رَيْبَ فِيهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إِلَّا كُفُورًا )، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به آن علت که ریشه در انکار این سگهای اهل دوزخ دارد که نمونه بارز آنها معاویه نجس و سگ
ص: 389
توله او یزید و اربابان خبیث آنان و پیروان ناصبی آنها در طول تاریخ هستند که این جرثومه های فساد و تباهی، ابتداء به آیات خداوند یعنی به رسول خدا و امامان معصوم کافر و تکذیب کننده شدند و سپس به قرآن مجید و روز قیامت زیرا اگر شخصی مؤمن، به رسول خدا حضرت محمد ایمان بیاورد سپس به خدای او و قرآن و مفسران قرآن ایمان آورده است پس چنین شخصی هرگز انکار نمی نماید آنچه را که این آیات عظیمه خداوند از سوی خداوند به بندگان امر و ابلاغ نموده اند پس مقدمه انکار قیامت و انکار زنده نمودن خلایق برای حسابرسی، انکار محمد و آل محمد و ستیزه گری با آنها می باشد و لذا ذات اقدس احدیت جل جلاله از این ستمگران که برای رسیدن به مطامع دنیایی و ریاست طلبی، اصل لذت طلبی و لجام گسیختگی و...، را خدای خود قرار داده و به عبارت دیگر هوی و هوس را می پرستند را با عنوان ظالمانی که جز کفر و انکار بر سرکشی آنها افزوده نشده است نام می برد (...فابی الظالمین الا کفورا)، مقصود ذات اقدس الهی از (حشر بر صورت، در حالی که کور و کر و لال) هستند تکبر و ستمگری آنها با محمد و آل محمد و کور بودن از حقایق الهی آنان و تکلم و دستور دهی بر علیه آنان و کر بودن از شنیدن کلمه حق و استدلال منطقی و نشنیدن کلام عقل و...، است که پیامبر باطن آنها بوده است و لذا اینگونه در سراشیبی دوزخ سقوط کرده و تا ابد در ان معذب خواهند بود، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 101 این سوره مبارکه که در رابطه با اعطای معجزات (نه) گانه به حضرت موسی که می فرماید:( وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَىٰ تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ فَاسْأَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذْ جَاءَهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا مُوسَىٰ مَسْحُورًا )، پس از سرور ما جناب علی بن ابراهیم روایت شده است که این (نه) معجزه بزرگ حضرت موسی عبارت بودند از معجزات (طوفان، ملخ، شپش، قورباغه، خون، سنگ، دریا، عصا و دست نورانی)، که البته تمامی این معجزات عظیم، هر کدام به تنهایی از مرحمت ذات اقدس احدیت سرچشمه می گرفت تا فرعون و فرعونیان ایمان آورده و خود را هلاک نکنند ولی در نهایت به هلاکت فرعون و فرعونیان ختم شد، و این حقیقت را ذات اقدس احدیت جل جلاله به زبان موسی در آیه عظیمه 102 این سوره مبارکه اینگونه بیان می فرماید:( قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنْزَلَ هَٰؤُلَاءِ إِلَّا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ بَصَائِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْعَوْنُ مَثْبُورًا )،یعنی (موسی به فرعون فرمود ای فرعون)، تو می دانی که این معجزات را جز
ص: 390
پروردگار آسمان ها و زمین نفرستاده درحالی که (این معجزات به لحاظ وضوح و عظمت و...)، مایه روشنی دلهاست و من گمان می کنم ای فرعون که تو (به زودی انتخاب خود را انجام داده و راه تباهی را در پیش گرفته و) هلاک خواهی شد، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به عظمت کلام خدا که مفاهیم عالیه آن را درک نمی کنند مگر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و بقیه مردم فقط به ظاهر آن می توانند نظر نمایند مگر آنکه آن ذوات مقدسه معانی آن را شرح دهند پس در این فراز هم چند نکته عظیم آشکار می شود: اول اینکه موسی تصریح می فرماید که فرعون یقین داشته است که این معجزات از سوی خداست و موسی فرستاده اوست، همان معجزاتی که عظیم و روشن و اطمینان بخش بوده است و دیگر اینکه موید اختیار فرعون بوده است در انتخاب راه حق و باطل و به همین دلیل به عنوان هشدار و بیم دادن به فرعون می فرماید که من گمان می کنم که توهلاک می شوی یعنی راه ستیزه گری را بر می گزینی در حالی که می توانی به راه خیر قدم برداری و...، آری و ما در کتاب شریف نور الانوار خود بطور کامل شرح دادیم که چگونه تحریف گران یهودی تلاش داشته اند که اصل جبر در اعمال را در کتب انحرافی خود و در راستای ترویج فرهنگ شرک و شرک ورزی و جادو و جادوگری و زنا و زناکاری و...، اشاعه دهند و در این راستاجعل نمودند که خدا قلب فرعون را سخت نمود تا ایمان نیاورد و....، و یا بخت النصر جانی را پیامبر و فرستاده خدا برای عذاب بنی اسرائیل معرفی نمودند و بلکه بالاتر القاء این اعتقاد نمودند که همه پادشاهی های جهان و جنایات آنها وابسته به ترتیبی است که خدا مقرر می دارد و اینگونه افکار را پولس یهودی در کتب مسیحیان وارد نموده و امر نمود به مسیحیان که در هرحال تابع و برده پادشاهان باشند و هرگز با آنها حتی در دل خود نیز مخالفت ننمایند هرچند آن پادشاهان جانی و متجاوز و ...، باشند و ما این مطلب را در مجموعه کتاب های شریف خود در شرح تورات و انجیل و در مجموعه های شریف خود یعنی (الاحتیاج، سراج منیر، نورالانوار) مذکور نموده ایم، آری پس تمامی اشقیا به حکم این آیه عظیمه قرآن از مقام و حقیقت پیامبران الهی و عظمت مقام آنها و حقانیت آنها آگاه بوده اند و با این علم، ستیزه گری نموده و راه دوزخ را در پیش گرفتند یعنی یک ستیزه گری آگاهانه و عالمانه و عامدانه که ریشه در انتخاب بر اساس هوی و هوس و رها نمودن عقل و حکم اوداشته است یعنی معاویه و اربابان او و سگ توله او یزید و همه
ص: 391
اشقیا ناصبی تا روز جزا، علم و اگاهی به مقام و منزلت مولاتنا حضرت زهرا واهلبیت عصمت و طهارت و امامان معصوم داشته اند و نیز اختیار داشتند که راه ستیزه گری را نروند ولی آگاهانه راه شقاوت را برگزیده و خود را به اعماق دوزخ پرتاب کردند واین مولای فهیم و شریف و آزاده ما یعنی حضرت حربن یزید ریاحی بود که در روز عظیم عاشورا خود را در دوراهی بهشت و جهنم ملاحظه کرد و البته راه بهشت را انتخاب کرد و جان خود و عزیزان خود را در برابر کفتاران و سگهای دوزخی سپاهیان شیطان طاغی یعنی یزید و یزیدیان نمود تا بلای عظیم را از مولای خود حسین بن علی دور نماید و اینگونه در راه خدا و رسول و امام معصوم به درجه عظیم شهادت نایل شد و اینگونه به همه ابنای بشر تا قیام قیامت درس حریت و آزادگی در انتخاب حق از باطل و انتخاب سعادت از شقاوت را داد و با پشت پا زدن به جهان و آنچه در آن بود به درجات اعظم بهشت و بالاتر از همه رضایت الله دست یافت اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس الهی جل جلاله در آیه عظیمه 105 این سوره مبارکه و شرحی که امام معصوم علیه السلام در خصوص آن می فرماید:( وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ ۗ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا )، یعنی ما آن (یعنی قرآن) را به حق نازل نمودیم و به حق نازل شد و تو را جز بشارت دهنده و بیم دهنده نفرستادیم، پس مولای معصوم و امام مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام در شرح این آیه می فرماید:(... خداوند اسلام را به عنوان دین (پسندیده) برای خود و مردم پذیرفت و هرگز از احدی جز این دین را نمی پذیرد، و بر همین آئین، انبیاء و پیامبران را فرستاده است ... و بر آن و به آن پیامبران ورسولان و پیامبرخود محمد رامبعوث نمود و افضل از اموردین شناخت پیامبران و ولایت انان است، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز از عظمت اسلام و قرآن در نزد پروردگار یکتا آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه (110) این سوره مبارکه که می فرماید:( قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا )، پس از مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام در خصوص اسماء حسنی پروردگار جل جلاله روایت شده است که فرمودند:(ما امامان (معصوم)، نام پوشیده و نهان خدا هستیم ما اسماء حسنی خداوند هستیم (نحن الاسم المخزون
ص: 392
المکنون نحن الاسما الحسنی)، همان اسماء که وقتی بواسطه آنها از خداوندعزوجل درخواستی شود، اجابت خواهد شد، هستیم آن اسامی که بر عرش خداوند مکتوب است که به واسطه ما و احترام ما خداوند عزوجل، آسمان و زمین و عرش و کرسی و بهشت و دوزخ را خلق فرمود و این فرشتگان الهی هستند که تسبیح و تقدیس و توحیدو تهلیل و تکبیر را از ما فرا گرفتند و ما هستیم آن کلمات که آدم از پروردگار خود گرفت و بواسطه آن توبه کرد) اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به شرح کلام ذات اقدس احدیت جل در آیه عظیمه 110 این سوره مبارکه و توجه نما به شرح آن از امام مظلوم و معصوم ما امام باقر علیه السلام که می فرماید:(... یعنی (ای رسول ما) ولایت علی را آشکار مکن و این همان نماز است و نیز آن اکرامی را که من در حق او مقدر کرده ام آشکار نکن تا ان زمان که به تو امر کنم و اینست معنی کلام خداوند به رسول خود در خطاب (و لا تجهر بصلاتک)، و اما اینکه می فرماید (و لا تخافت بها)، یعنی این اکرام را از علی پنهان مکن و آن اکرام را که برای او مقدر نمودم به او بگو و او را آگاه نما و اما اینکه می فرماید (وابتغ بین ذالک سبیلا)، یعنی از من بخواه که به تو اجازه دهم تا امر ولایت علی را آشکار نمایی، که در روز غدیر خم خداوند این اجازه را به رسول خدا داد و ایشان در آن روز (به محضر خداوند دعا نمود و ) عرض کرد: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه)، پس چون بر این فراز عظیم آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام بی همتای ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه111این سوره مبارکه که می فرماید:( وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا )، یعنی بگو حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که نه فرزند دارد و نه شریکی درحکومت دارد و نه به خاطر ضعف و ذلت، سرپرستی برای اوست و او رابسیار بزرگ بشمار، پس در شرح فراز آخر این آیه عظیمه که در واقع به منزله درس عظیم خداشناسی از محضر امام معصوم است و نگارنده قادر است تا به حول و فضل الهی و عنایات خاص حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران صفحه در خصوص آن بنگارد و آن روایت دلالت عظیم می نماید به اینکه بشر بدبخت نبایستی هرگز بر اساس ادراکات و دریافت های
ص: 393
احساسات پنجگانه و محدود خود به جستجوی حقیقت وجودی و ذات اقدس الهی برود زیرا احساسات محدود او که محصور است به حواس پنجگانه او، در واقع مهر حقارتی است که حضرت حق جل جلاله بر پیشانی او زده است تا حدود خود را بشناسد و پای خود را از گلیم فهم خود درازتر ننماید پس در این حدیث مولانا المظلوم حضرت صادق علیه السلام به روایت از جناب ابن بابویه رحمت الله علیه می فرماید:(مردی در محضر امام صادق گفت (الله اکبر)، حضرت فرمود:(خداوند از چه چیز بزرگتر است)، آن مرد گفت (از هر چیز)، پس امام صادق فرمود خدا را محدود نمودی و آن مرد عرض کرد چگونه بگویم، آن حضرت فرمود بگو الله اکبر من ان یوصف)، خدا بزرگتراز آن است که توصیف شود)، پس اگر مخاطب ارجمند می خواهد تا آگاه شود بر گمراهی های خلایق در امر خداشناسی و نیز شاکر شود بر هدایت های پاک و زلال سرچشمه های نور و آگاهی امامان هدایت و رستگاری پس رجوع نماید به کتابهای شریف برهان ذوالفقار اول ودوم نگارنده و نیز بر کتاب تلبیس ابلیس و نیز سلسله مجموعه نورالانوار تا آگاه شود که چگونه خلایق به الهام ابلیس لعین گمراه شده و چگونه بواسطه دوری از آموزه های محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، شیطان بر دوشهای آنها سوار شده و پاهای خود را هرچه محکمتر بر سینه های آنها می کوبد به گونه ای که پاها و سینه های راکب و مرکوب زخم شده است و قهقهه های رعب انگیز او که در سرتاسر جهان طنین انداز است و حکومت می کند بر عقول و نفوس خلایق تا آن زمان که مولای مظلوم ما به امر حضرت الله جل جلاله قیام فرموده و همه پیروان او از رئوس کافران را که جهان را به فساد کشیده و از دنیا رفته بودند را زنده نماید و بعد از تعذیب دنیایی همه انان را به دوزخ جاوید روانه فرماید، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به شرح سوره عظیمه کهف در رابطه با بررسی کلمه دوزخ در کتاب خدا یعنی قرآن مجید یعنی معجزه جاوید حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم، ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه اول آن می فرماید:( الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا ۜ)،یعنی حمد و شکر مخصوص خدایی است که نازل فرمود بر بنده خود (یعنی حضرت محمد)، این کتاب (یعنی قرآن مجید) را و در آن هیچ کجی قرار نداد، و در آیه عظیمه دوم می فرماید:( قَيِّمًا لِيُنْذِرَ بَأْسًا
ص: 394
شَدِيدًا مِنْ لَدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا )،یعنی در حالی که پایدار و بر پا دارنده است تا از جانب او از عذاب شدیدی بترساند و مؤمنانی را که کارهای شایسته انجام می دهند بشارت دهد که برای آنها پاداش نیکویی قرار داده شده است، پس در شرح این فراز مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام می فرماید:( مقصود کلام خدا در (لینذر باسا شدیدا من لدنه)، از قدرت سخت علی است همان که از جانب رسول خدا است که با او بر علیه دشمنانش قتال فرمود ...) پس در ادامه تو ای عاقل داناو خردمند بر آیه عظیمه (3) این سوره مبارکه یعنی کهف توجه نما و سپس به شرح عظیم آن در کلام امامان معصوم و مولانا المظلوم امام صادق علیهم السلام و عجل فرجهم توجه نما تا به جایگاه عظیم محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و جایگاه رفیع شیعیان و دوستان ایشان آگاه شوی، ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه در خصوص خلود صالحین یعنی نیکوکاران و اهل ایمان از جمعیت خداوند در بهشت می فرماید:(ماکثین فیه ابدا)، یعنی (در بهشت) که جاودانه در ان خواهند ماند، پس ما در خصوص خلود اهل بهشت پس از ورود در بهشت و خلود اهل دوزخ پس از ورود در دوزخ کلام خود را مذکور نمودیم و شبهات شیاطین را به خود انها برگردانیدیم و توجیه و تاویل های شیطانی انها را به خود آنها راجع نمودیم، پس توجه نما تو ای مخاطب به مضمون روایتی که از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم در این خصوص نقل شده است (... لو ان کل ملک خلقه الله عزوجل و کل نبی بعثه الله و کل صدیق و کل شهید شفعوا فی ناصب لنا اهل البیت ان یخرجه الله عزوجل من النار ما اخرج الله ابدا والله عزوجل یقول فی کتابه (ماکثین فیه ابدا))، یعنی اگر همه فرشتگانی که خداوند خلق فرموده و اگر همه پیامبرانی که خدا مبعوث فرموده و اگر همه صدیقان و همه شهیدان شفاعت نمایند در خصوص دشمن ستیزه گر با ما اهلبیت و شفاعت نمایند تا خداوند عزوجل او را از آتش بیرون بیاورد، خداوند هرگز (این شفاعت ها را پذیرش ننموده و) او را از آتش خارج نمی نماید و این خداوند است که در کتاب خود می فرماید:(ماکثین فیه ابدا)، و نیز از امام مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت شده است:(انه قال لیس الناصب من نصب لنا اهل البیت لانک لا تجدوا رجلا یقول انا ابغض محمد و ال محمد و لکن الناصب من نصب لکم و هو یعلم انکم تقولونا و تبترون من عدونا و انکم من شیعتنا)، یعنی که فرمود فرد ناصبی (و ستیزه گر با ما اهلبیت (فقط کسی) نیست که
ص: 395
(مستقیم) با ما ستیزه گری کند بلکه)، ناصبی به کسی (هم) اطلاق می شود که با شما شیعیان و دوستداران ما ستیزه گری نماید به لحاظ دوستی با ما و دشمنی با دشمنان ما زیرا کسی نمی گوید من دشمن محمد و آل او هستم، ولی ناصبی کسی است که با شما ستیزه گری نماید بعد از آنکه می داند شما دوستان ما هستید و تبری دارید از دشمنان ما و شما شیعیان ما هستید، یعنی این جماعت به تعبیر نگارنده کسانی هستند که در یک جامعه شیعه زندگی می کنند و مانند مامون ملعون و شقی، ظاهر را برای مصلحت حکومت خود و ریاست خود حفظ می کنند و در پنهان امام معصوم را به قتل می رسانند و شیعیان او را قتل عام می کنند و...، آری درخت از میوه او شناخته می شود یعنی آنها به ظاهر خود را شیعه نشان می دهند یعنی برای فریب عوام ولی در عمل دشمنی می نمایند با شیعیان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت یعنی ناصبی تنها در طول تاریخ قاتلان و شکنجه گران و ظالمان نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت نبوده اند بلکه همه آن کسانی که در راستای هوی و هوس خود لاف دوستی محمد و آل محمد زدند ولی به شیعیان و دوستان ایشان دشمنی و ستم گری نمودندهم ناصبی محسوب می شوند و...، یعنی این ظالمان و ستم گران ناصبی که به شیعیان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت ستیزه گری می کنند هم دو قسم هستند قسم اول کسانی هستند که پیرو رئوس شیطان بوده و شمشیر را از رو بسته و اعلام ستیزه گری می نمایند و مانند اربابان فاسق خود بطور علنی، خود را دشمن اهلبیت می دانند لعنت الله علیهم اجمعین و گروه دوم کسانی هستند که خود را دشمن اهلبیت معرفی نمی کنند ولی در باطن کمر به نابودی ایشان به واسطه این اعتقاد انها نسبت به اهلبیت یعنی (دوستی دوستان ایشان و دشمنی با دشمنان ایشان)، بسته اند و به عبارتی اگر مسئله را از ته حل نمائیم همه آن اشقیایی که ستیزه گری با پیروان آل محمد می نمایند (درحالی که می دانند ایشان دوستان اهلبیت عصمت و طهارت هستند و از دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت متنفر هستند و شیعیان محمد و ال محمد هستند)، ناصبی هستند یعنی ادعای آنها اصلا مهم نیست (زیرا این ادعا برای حفظ مصالح و منافع خود آنها و برای فریب کاری است) و...، یعنی میوه از درخت شناخته نمی شود و بلکه درخت از میوه او شناخته می شود پس با این تعبیر تمام موقوفه خواران، و طرفداران آنها و توجیه کنندگان اعمال آنها (در حالی که می بینندکه حاصل عمل آنها قتل و ستمگری و بر
ص: 396
باد رفتن نوامیس شیعیان و مرگ خاندان و خانواده های آنها و ایجاد عسرت و فقر و...، در بین آنها یعنی در میان محبین و دوستان محمدو آل محمد است)، در واقع از مصادیق آشکار دشمنان ستیزه گر یعنی ناصبی محمد و ال محمد محسوب می شوند و همانگونه که اثبات نمودیم ناصبی در حکم (من حاربکم مشرک)، مشرک محسوب شده که قتل دوستان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت و نابودی هستی آنها و خاندان آنها درو اقع، به منزله حرب با اهلبیت عصمت و طهارت است و این جماعت یعنی موقوفه خوران و نیز طرفداران آنها که اعمال تباه آنها را توجیه و جنایات و غارت موقوفه خوران را رفع و رجوع می نمایند، عملاً باعث اشاعه فقر در جامعه شده و اساس توهین و اهانت به اسلام و قرآن را بنیان گذاری و بسترسازی می نمایند و در این برهه خاص از روزگار که اسلام در هجمه دشمنان اسلام اس، با ایجاد این ظ محیطی و تنفرآمیز و کینه توزانه را برای دشمنی دشمنان اسلام و قرآن و محمد و ال محمد، بسترسازی می نمایند و این در حالی است که از روی دروغ و ریا، مدعی دوستی با اهلبیت هستند و به زیارت قبور انها می روند و اطعام دهی و...، می نمایند ولی در عمل دستهای کثیف آنها تا مرفق در خون پیروان و دوستان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم فرو رفته است پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما اصل روایت را مذکور نموده و مضمون و تعبیرخود را نیز از کلام امام معصوم درج نمودیم و تلاش نمودیم تابرداشت خودرا منتقل نمائیم و نظر خودرا نزدیک نمائیم با آنچه از کلام امام معصوم عنوان شده است و برداشت مااین است که در جامعه ای که رنگ و بوی دوستی و عشق به اهلبیت عصمت و طهارت دارد و...، کسی مدعی نیست برای دشمنی با محمد و ال محمد پس ماهیت دشمنان اهلبیت از عمل آنان نسبت به پیروان و شیعیان ایشان معلوم می گردد و مقصود امام معصوم علیه السلام اینست که ناصبی که اهل دوزخ است فقط به دشمنان و ستیزه گران با این ذوات مقدسه، یعنی قاتلان و شکنجه گران و غاصبان حقوق آنان، در آن زمان و طرفداران ناصبی آنان در طول تاریخ، اطلاق نمی شود بلکه ناصبی که خداوند دوزخ را برای او خلق فرموده و تا ابدالآباد در آن معذب است به کسانی هم اطلاق می شود که دشمنی و ستیزه گری می کنند با دوستان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت در حالی که می دانند ایشان دوستان اهلبیت و بیزاری جویندگان از دشمنان اهلبیت هستند، پس به استناد این روایت دشمنان و پیروان محمد و ال محمد،
ص: 397
ناصبی و اهل دوزخ و مشرک محسوب می شوند ولذا این حقیقت ارتباطی به ظاهر این ناصبیان ندارد زیرا چه بسا این ظلم و این ستیزه گری در یک جامعه از سوی طرفدار محمد و ال محمد باشد و این دشمنان، نمی گویند ما دشمن آل محمد هستیم ولی عملا دشمنی با ایشان می نمایند ، پس دشمنان پیروان و شیعیان آل محمد در واقع دشمنان آل محمد محسوب می گردند و ناصبی هم مشرک و اهل دوزخ است به حکم قرآن و ایات عظیمه الهی، پس به هوش باشند کسانی که موقوفات را در دست دارند و به وقف عمل نمایند و با توسل به احادیث جعلی مانند (الزرع للزراع) ثمرات آن را غارت ننمایند و با پرداخت خمس و زکات مال سرقت شده و غارت شده خود را فریب ندهند و اینگونه اعمال تباه آنان توجیه و تاویل نشود زیرا شیطان عدو مبین است و احکام و فرایض شریعت پسندیده خدا بدون ابهام است و مال دزدی باید به صاحب آن برگردد، به نیت صاحب وقف عمل شود وخلایق نبایستی در امانات خیانت نمایند و اموال ایتام یعنی اهلبیت عصمت و طهارت و پیروان آنها را غارت نمایند و سپس خود را فریب داده و تقدیس نمایند ولی در عمل جامعه شیعه را به فقر و مرگ دست به گریبان نمایند و در این روزگار بی رحم و خشن، اسباب نفرت و توهین به اسلام و قرآن و اهلبیت را در جامعه از سوی مردم فقیر و رنجدیده و مضطر و...، فراهم آورده و زبان و دست دشمنان اسلام و قرآن و دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت را بر علیه مقدسات باز نمایند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، و در ادامه تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به روایت عظیمی که امام معصوم علیه السلام می فرماید در خصوص ابدی بودن محل استقرار اهل بهشت و اهل دوزخ و ما در شرح (مادامت السموات والارض) شرح ان را از امام معصوم آوردیم و در این روایت نیز این حقیقت عنوان شده و در واقع این احادیث عظیم گواه صادق و شاهد عادل است بر آیات عظیمه کتاب خدا در خصوص ابدی بودن عذاب اهل دوزخ و ابدی بودن تنعم اهل بهشت و مقصود ذات اقدس احدیت در فرازی که اشاره شد مربوط به قبل از برپایی قیام قیامت است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به حدیث شریف روایت شده از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که اثبات کننده حقایق شریعت و ابطال کننده تصورات شیطانی و اوهام کسانی است که منکر خلود دوزخیان در دوزخ شده و با جعل اباطیل مشرکانه خود در وحدت وجود به سیمرغ اوهامی خود می رسند و ما در کتاب شریف
ص: 398
برهان ذوالفقار خود این اعتقاد مشرکانه را تبیین و کلام خود را در یک عبارت، در نسلها، در شرح و ابطال دو شکل از ایده لوژی شیطانی، پیروان این اعتقاد مشرکانه به یادگار قرار دادیم و آن عبارت این است:(پست است پرستش خدایی که این جهان او و یا نمود او باشد)، اری این مشرکین با افکار شیطانی خود در اوهام خود خدایی ساخته و خلق نموده و برای بهشت و جهنم او تعیین تکلیف نموده و بر جرایم اعمال شیاطین جن و انس، در اوهام، قلم عفو کشیده و جهنم را محلی برای تربیت آنها و سپس بیرون آوردن و رفتن بهشت می دانند و عمل قاتلان پیامبران و امامان واهل ایمان و انسانهای بی گناه را به خدا نسبت داده و بالاتر حماقت را به حد اعلی رسانیده تا جایی که شیطان را تقدیس نموده و مدعی می شوند که به کلمه شیطان که در کتاب خدا مذکور است بدون وضو دست نباید زد آری و اینگونه مرام و مسلک شیطان پرستی از دل اهل اسلام خارج می شود زیرا پیرو هوی و هوس شده و کتاب خدا را به رأی خود تفسیر می نمایند و اینگونه سر از دوزخ بر می اورندپس چون بر این فرازآگاه شدی پس توجه نما به کلام صادق آل محمد علیه السلام که با این مضمون در روایت مسعده بن صدقه مذکور است که: امام صادق داستان بهشتیان و دوزخیان را که خداوند از ایشان پیمان گرفت را بیان ... و سپس به این جمله رسید که ...در کلام پروردگار درباره بهشتیان و دوزخیان حرف استثنا آمد و آن کسی که از علم تفسیر اطلاع ندارد و نسبت به آن جاهل است اظهار نموده است که ادات استثنا در بیان پروردگار متعال، درباره کسی است که وارد بهشت و دوزخ شده است چراکه هر دو گروه بهشتی و دوزخی از آنجا خارج می شوند و بهشت و دوزخ باقی ماند در حالی که هیچکس در این دو مکان نیست ولی برداشت آنها و تفسیر آنها غلط و دروغ است و مقصود خداوند از این استثنا آن است که همه فرزندان آدم و فرزندان جان در این دنیا بر روی زمین هستند و اسمانها بر آنان سایه می افکنند پس اوست که مؤمنین را منتقل می کند تا آنکه به ولایت شیاطین یعنی آتش در می آورد و این همان مفهومی است که خداوند راجع به دوزخیان و بهشتیان به آن اشاره فرموده است تا اسمانها و زمین برپا است، یعنی در این دنیا است نه در روز قیامت، ذات باری تعالی هرگز بهشتیان را از بهشت بیرون نمی کند همانگونه که هرگز دوزخیان را از دوزخ خارج نمی کند ... و امام باقر فرمودند :(کسی که در ولایت آل محمد وارد شود داخل بهشت خواهد شد و هر ان کسی که در ولایت دشمنان آنها وارد شود دوزخی خواهد بود و
ص: 399
این همان مفهومی است که خداوند متعال از استثناء در خروج از بهشت و اتش و ورود به بهشت قصد فرموده است)، ...، پس در ادامه بررسی آیات عظیم کتاب خداوند یعنی قرآن مجید به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (9) این سوره مبار که یعنی کهف می رسیم که در آن حضرت حق جل جلاله می فرماید:( أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا )، یعنی آیا گمان نمودی اصحاب کهف ورقیم از آیات شگفت انگیز ما بودند، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که در شرح و تفسیر کتاب خدا، فرازهایی بسیار وجود دارد که در واقع به منزله دام رسوایی برای دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت است ونیز کسانی است که مدعی شرح و تفسیرند پس آنها با توجه به معنی ظاهر آیات در اوهام خود بهم می بافند و به اصطلاح زر زر می نمایند و فهم ندارند که کتاب خدا صاحب دارد و برای این بازیگران، نکته ای مهم و عظیم به دنبال این گمراهی حاصل می شود و آن همان ورطه مهلک است که آن را دوزخ می نامند آری تابعیت از اوهام و هوی و هوس و پیروی از افکار و اندیشه های شیطانی موجب بوجود آمدن آموزه هایی می شود که به رفتارهای گروهی و ایجاد فرقه های مشرکانه و...، بر ضد تعالیم خداوند بدل می شود و ما در کتب شریف خود بر حسب مورد به این موارد خاص اشاره و گمراهی آنان را اثبات نمودیم که عدم درک مفاهیم تفاوت (خطا و جرم) در کتاب خدا و عدم درک تفاوت هایی (ورود و یا داخل) شدن در دوزخ و یا آوردن معانی بی ربط برای فعل (یلونکم)، و توجیه شیطانی تهاجم به مردم بی گناه و...، از جمله این موارد است که ما قبلا کلام خود را در شرح این موارد و مواضع آورده و تکرار نمی کنیم ولی تاکید می نمائیم دور بودن از آموزه های محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و فضل فروشی مدعیان در برابر آنان که مفسران کتاب خدا هستند در واقع به منزله پیروی از شیطان است که به جای رسیدن به رضای الله، وجود آنان را از غضب خداوند متعال مملو و آکنده می سازد و...، زیرا به نام دین و پیروی از اسلام و قرآن، یاوه های دریافتی خود و برداشت های خود را تبلیغ می کنند، همانگونه که توسل و استناد می نمایند به روایات جعلی و پیروی نمی نمایند از اصل منطبق نمودن آنها با قرآن به عنوان شاخصه تشخیص صحت و سقم روایات در حالی که اوامر رسول خدا و فتوی عظیم حضرت زهرا سلام الله علیها در پیش روی آنها قرار دارد و ما در این خصوص نیز مطالب خود را در کتاب شریف عروه الوثقی خود مذکور نمودیم و همچنین در
ص: 400
فرازهای مختلف، موضوع اهمیت مخرب بودن و گمراه کننده بودن پیروی از این روایات جعلی را در رفتارهای اهل اسلام، بیان نمودیم مانند پیروی از حدیث جعلی (الزرع للزارع) و یا (دروغ بنی قریظه) و یا (حکم نحوه رضاعی شدن مردان بالغ از زنان حامله طبق روایت عایشه) و یا پیروی از حدیث جعلی (رفع) و...، یعنی اثرگذاری روایات جعلی در آموزه های گمراه کننده دینی و انحرافات رفتاری منتهی به دوزخ گمراهان و گمراه کنندگان، ...، پس در این فراز توجه نماید مخاطب ارجمند به اینکه اگر نگارنده اراده نماید در شرح این موارد قادر است تا به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها، هزاران صفحه بنگارد ولی با هدف او، در تحدید و تدقیق این نگارش، در تناقض خواهد بود و چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به عجایبی که ذات اقدس احدیت به آنها اشاره می فرماید:(آیا تصور می کنی از میان آیات عظیمه ما آیات کهف و رقیم شگفت انگیز بوده اند)، پس از این آیه عظیمه محرز می گردد که امور مانند این وقایع کهف و رقیم از آیات عظیمه خداوند در طی قرون و تداعی آن در حضور ضمایر خلق، از آیات عظیم دیگر الهی خواهد بود مانند قرآن خواندن سر بریده حضرت سیدالشهدا، اما قبل از توضیح مختصر در این خصوص، اشاره می شود به جریان اصحاب کهف و رقیم و سپس توضیح مختصر ارائه می گردد و اما اصحاب کهف آنها اشراف زادگان و درباریان مؤمن پادشاهی ظالم بودند که از کفر و الحاد پادشاه خون آشام و قاتل گریخته و به همراه سگی به غاری پناه بردند و ذات اقدس احدیت برای اثبات موضوع معاد حدود سه قرن آنها را به خواب فرو برد و سپس زنده فرمود تا آیت او در بین امت ها باشند(وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا )، و این گروه بر حسب روایات از اصحاب رجعت محسو ب شده اند که از خاک سر بر آورده و رئوس شیاطین و امامان کفر و الحاد را تعذیب دنیایی فرموده و سپس به دوزخ روانه خواهند نمود، یعنی از یاوران اصحاب مولانا المظلوم حضرت مهدی عجل الله تعلی فرجه الشریف خواهند بود، پس مقصود ذات اقدس احدیت از ارائه این آیت و ایات مانند آن اثبات حقایق عالم است تا بندگان خدا در طی قرون آگاه باشند که قوانین دیگری در جهان وجود جاری است که اختیار آن در دست ذات اقدس الهی است و آن قادر مطلق است که قادر است بر بر هم زدن این قوانین که تعداد
ص: 401
آن بی نهایت است و بر اساس آن است که ذات اقدس الهی نفوس خلایق را جمع و قیامت را بپا می نماید و لذا با این وصف و در این راستا طول عمر امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فر جه الشریف نیزآیتی از آیات الهی و قانونی از بی نهایت قوانین الهی است که وجود امثال آن دلالت بر سهولت انجام آن در پیشگاه ذات اقدس الهی دارد همان اصل که با ایمان خلایق و اراده او در هم می آمیزد و به عبارتی توجه می نماید ذات اقدس احدیت به خواسته های بندگان خود مانند آنچه در آیت اصحاب رقیم مذکور است که آنها نیز وفق مضمون روایات سه نفر بودند که بر اثر طوفان به غاری پناهنده شدند و سنگی عظیم دهانه غار را مسدود نمود پس راه چاره بر آنها بسته شد پس با یکدیگر گفتند که هر کدام اگر عملی داریم که تصور می کنیم آن را برای خدا صورت دادیم عرضه می نمائیم تا اگر این اعمال به خاطر خدا بود پس خدا برای ما گشایشی بیاورد پس هر کدام عملی را که در نظر داشتند برای خدا بوده است عنوان نموده پس خداوند سمیع و علیم و حضرت قادر متعال بواسطه اعمال خالصی که برای او صورت داده بودند، راه نجات را با برداشتن سنگ عظیم از دهانه غار برای آنها فراهم نمود و تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که مقصود ذات اقدس الهی در این آیه عظیمه آن است که تا قیام قیامت مانند این آیات می تواند بین او و بندگان او واقع شود و هرگزتصور نشود که تنها داستان کهف و رقیم از آیات اعجاب آور حضرت خداوند است و لذا تلاوت قرآن از سوی سر بریده امام حسین و یا طول عمر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یا معجزه رجعت و زنده شدن مقدسین خالص و نیز کافران خالص و ...، همگی گوشه هایی دیگر از آیات عظیمه بی حد و حصر خداوند است و این خواسته اهل ایمان است که تاثرگذار خواهد بود در اراده ذات اقدس احدیت به وقوع خیراتی که مقدر می فرماید که از همه این حوادث عظیم تر همانا خواست اهل ایمان و خلایق جهان در تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت یعنی ظهور با برکت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که با دعای اهل ایمان و بندگان خدا، ظهور آن حضرت زودتر واقع می شود و تعجیل در امر ظهور و قیام آن حضرت اصلاح می گردد یعنی نجات جهان و تحقق وعده ارثیت دادن زمین به صالحین و ...، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،پس در ادامه تو ای مخاطب ارجمند به دعای زیبای این پناهندگان به خداوند توجه نما که ذات اقدس احدیت آن را در آیه
ص: 402
عظیمه (10) این سوره مبارکه اینگونه بیان می فرماید:( إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا )،یعنی زمانی را (به یادآور) که آن جوانان به غار پناه بردند و گفتند پروردگارا از سوی خودت رحمتی به ما عطا کن و از کار (فروبسته) ما راه نجاتی برای ما فراهم ساز، آری پس ای خدایی که خالق و شنونده کلام ما و آگاه و عالم به اسراردلهای ما هستی، به ما هم توجه نما از جانب خود رحمتی نیز به ما عطا فرما و از کار های فروبسته ما و همه اهل اسلام و قرآن، راه نجاتی برای ما فراهم بساز که در صدر همه آنها ظهور و تعجیل در امر ظهور آخرین مقدس و معصوم درگاه ذات اقدس تو یعنی دوازدهمین وصی عالیقدر رسول گرامی تو یعنی حضرت حجه بن الحسن المهدی است که نجات ما و همه در گرو این ظهور است پس اجابت فرما یا ارحم الراحمین اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 13 این سوره مبارکه که می فرماید:( نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ ۚ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى)، یعنی ما داستان آنان را به حقیقت برای تو بازگو می کنیم و (به درستی که) آنها جوانانی بودند که به پروردگار خود ایمان آوردند و ما بر هدایت آنها (برکت عطا نموده و) افزودیم، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه فضل روزافزون و هدایت از جانب خدا بطور مستمر برکت یافته و بر این بزرگان که به خدای ایمان آوردند شامل شد و...، پس این حقیقت اگر یک قانون خداوند باشد پس ما از خدای با محبت و مهربان خود می خواهیم که بر ما برکت عطا فرموده و هدایت و رحمت خود را بر ما افزون و مستدام بدارد و..، آری و البته اگر چشمان خود را باز نمائیم و به کلمات واقع شده در نماز عظیم خداوند توجه نمائیم ملاحظه شود که چگونه حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم، در دستورات و اوامر خو، اسباب نزول رحمت و هدایت را برای امت خود پیشاپیش مهیا فرموده است و افسوس که امت او شاکر نیستند و آنها مانند ماهی در آب هستند ولی درک حیات یافتن از آب را ندارند پس این خواسته بندگان است که وفق اوامر حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم هر صبح و ... شام به درگاه ذات اقدس الهی در نماز تقدیم می شود که (....ياَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهْدِنَا الصِّرَ اطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَ اطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ)،اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل
ص: 403
فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، ...، پس چون بر این فرازها آگاه شدی در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه (17) این سوره مبارکه که می فرماید:( وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ ۗ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ ۖ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا )، و خورشید را می دیدی که هنگام طلوع به سمت راست غار آنها متمایل می گردد و به هنگام غروب به سمت چپ و آنها در فر اخنایی از آن غار قرار داشتند، این از آیات خداست، هر کسی را که خدا هدایت نماید پس هدایت یافته (واقعی) اوست و هرکسی را که گمراه نماید هرگز سرپرست و راهنمای برای او نخواهی یافت، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که برای هر فراز از این آیه عظیمه، کلام بسیار باید شرح شود و لذا ما در راستای اهداف خود یعنی بررسی کلمه دوزخ نمی خواهیم و نیز نمی توانیم به آن علت که قبلا اعلام شد، ورود نمائیم و لذا در راستای فراز آخر این آیه عظیمه که می فرماید (این از آیات خداوند است و هر کسی را خدا هدایت نماید پس او هدایت یافته واقعی است و هر کسی را گمراه نماید پس هرگز برای او سرپرست و راهنمایی نخواهی یافت)، مولانا امام حضرت صادق علیه السلام (در پاسخ راوی عبدالله بن فضل در همین رابطه می فرماید:(.... خداوند متعال در روز قیامت، ستمکاران را از سرای کرامت خود دور می فرماید و اهل ایمان و عمل صالح را به سوی بهشت راهنمایی می نماید ...، هرگاه بنده ای عمل شایسته ای را که خدا به او دستور داد انجام دهد، پس این کردار او مناسب و موافق فرمان خدا است که به او بنده موفق گویند و هرگاه بخواهد مرتکب گناهی شود پس پروردگارش مانعی میان بنده و ان معصیت ایجاد می فرماید که در نتیجه، آن را انجام نمی دهد که ترک آن معصیت به کمک و مدد خدای تعالی بوده است و اگر میان او و گناه را واگذارد و حایلی ایجاد ننماید و بنده مرتکب آن گناه گردد، خداوند عزوجل او را یاری نکرده وموفق نگردانیده و در نتیجه او را درمانده و بیچاره ساخته است) و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که این یاری و آن خذلان در پرتو ارتباط و یا عدم ارتباط قلبی و ....، با خداوند حاصل می شود یعنی وقتی همیشه حضور قلب داشته باشی و دلت تو با پروردگار عالم باشد پس موفق می شوی و خدا نیز تو را کمک می کند که به دوزخ سقوط ننمایی ولی اگر لجام گسیخته عمل نمایی و مرتکب اعمالی شوی که از مصادیق ظلم و ستم و فسق و ستمکاری و...، باشد
ص: 404
پس رها خواهی شد و به سوی دوزخ سوق داده می شوی یعنی بواسطه عمل خود، و نیز توجه نما به فراز آخر که می فرماید، هرگز برای او ولی و راهنمایی نخواهد بود سپس معلوم می شود که در زمان هدایت اهل ایمان، برای آنها ولی و راهنما قرار داده شده است یعنی محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و آنکسی که گمراه شد پس نعمت تابعیت از محمد و آل محمد را از دست می دهد، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر سرگردانی خلایق عالم که چگونه شیاطین جنی و انسی آنها را نیل به سعادت و نیل به حیات جاویدان محروم می نمایند، آنها در ابتداء در کنار آزادی خواهان، منادی عدالت و عدالت خواهی می شوند و هم ونوا با آنها دم از تساوی حقوق زنان و مردان و یا تساوی حقوق اجتماعی و...، می زنند و وقتی عوام نادان را گمراه نمودند باورهای دینی را به گونه ای که می خواهند تغییر داده و سپس باورهای دینی و مذهبی را از بنیانهای اجتماعی برکنده و جای آن را با ظلم و ستم و فحشاء و و فساد های فردی و اجتماعی پر می کنند و اینگونه خلایق را به قهقرا می کشند و با این ترفند وارد دوزخ می نمایند، بطور مثال اآنها با تغییر تساوی حقوق زنان و مردان و به بهانه نجات، آنها را از باورهای الهی در دین و دیانت و از کانون های گرم خانواده خود جدا می نمایند و سپس در فحشاء و تبهکاری ها غرق نموده و به انواع فسادهای جسمی و جنسی و...، مبتلا می نمایند آری آنها درگاه علم و معرفت را که باورهای دینی منادی آن این مانند آموزش و پرورش زنان و حضور آنان در جامعه در قالب جمعیت های مقدس معلمان، پزشکان، پرستاران، دانشمندان و کارکنان پاک و صالح مسلمان را در حاشیه قرار داده و عملاً جامعه را به سوی فساد و فحشاء و آموزه های شیطانی سوق می دهند و به عبارتی با تخریب باورهای دینی و مذهبی، و ارکان اخلاق در جامعه و....، لذت طلبی لجام گسیخته را به شیوه گمراهان غربی، در جامعه حاکم می نمایند و اینگونه تجاوزات به حقوق زنان و کودکان شروع می شود که البته پایانی برای آن متصور نیست، فقر، فحشاء، بی بندوباری، شهوترانی لجام گسیخته وبدون مرز و...، در تمامی ابعاد شایع می شود در همجمه آن تمامی تعالیم انبیاء الهی و خصوصاً آموزه های محمد و ال محمد، عملاً ممنوع و مطرود و کنار گذاشته می شود پس در این زمان است که جامعه ولی ندارد و مرشد و راهنما ندارد زیرا وقتی طبل عدل در جامعه کوبیده شد ، شیطان آن را همراهی کرد و سپس به کمک ایادی خود آن را به انحراف کشید و بدنبال آن عفریت فحشاء و ظلم و ستم در جامعه
ص: 405
بر فکر ها و اعمال و رفتارهای جامعه حاکم نمود، ...، آری جامعه ای که آموزه های الهی اسلام را کنار می گذارد و بر احکام آن ایراد می گیرد چه چیز را جایگزین می نماید در حالی که می دانداساس جوامع بشری بر مدنیت است و اجتماعات نیازمند قانون و قانون در پناه اخلاق می تواند استمرار یابد یعنی با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی و دیگر پیشرفت های علمی، نیاز به حاکمیت اخلاق در جامعه بیشتر می شود نه اینکه کمتر شود زیرا ایگر در هزار سال قبل کسی شراب خورده و مست و لایعقل می شد، پس با شمشیر خود حداکثر هزار نفر را به قتل می رسانید ولی با در این زمان پیشرفت های روز افزون علوم تکنولوژی بکارگیری آنها، این توانایی در قتل انسانهای بی گناه از مرز هزارها به میلیون ها می رسد و نکته مهم دیگر اینکه صاحبان خرد توجه نمایند به اینکه اگر وعده هایی که پیامبران و اوصیاء آنها از جانب خدا در ابدی بودن دوزخ برای دشمنان خدا داده باشند حق باشد پس پاسخ این خونهای ناحق بر زمین ریخته با کیست و گناه این قتلهای ناحق در نسلها با کیست و جوابگویی با این فساد و فحشاء و زشتی ها و بیماری ها و....، با کیست، بطور مثال جماعتی به کینه اینکه شرابخواری بهتر از مردم آزاری و قتلهای ناروا و...، است و به شرابخواری روی بیاورند پس در اثر خوردن شراب مسموم کور شده و یا بمیرندو یا به فساد و قتل دست بزنند پس پاسخ آن با کیست و آیا لجاجت بایستی باعث حماقت شود و ایا مگر شریعت دستور زشتی صادر می کند، و یا جماعتی که به کینه حمله اعراب به ایران به رهبری عمربن الخطاب و....، قتل مردها و جوانان و به بردگی کشیدن زنان و مردان و تجاوز به نوامیس و غارت و....، کینه اسلام را در دل می پرورانند مگر آیا اسلام به عمر بن الخطاب دستور داد که به کشورهای همسایه یورش ببرد و به نام جهاد، حرث و نسل آنها را نابود و میراث چندهزارساله آنها را نابود و غارت نماید و ایا اسلام دستور داد تا کتابخانه های مصر وو ایران و ...، را بسوزانند و تمدن ثروت های چندهزار ساله بشریت را نابود نمایند، آیا این امامان معصوم ما نبودند که از این غارتگری ها نهی نموده و شرکت در این به اصطلاح جهاد آنها را حرام می دانسته و بلکه آنها را اهل دوزخ می دانسته اند و آیا این دین عمر بن الخطاب نژادپرست و بربر نبود که چهره بسیار زشتی از اسلام در جهان به تصویر کشید یعنی همان چهره ای که از اعراب جاهلیت وجود داشت و رسول خدا در برابر تمامی این وحشی گری ها ایستاد تا انها را از مکارم اخلاق پر نماید ولی تاریخ نشان داد که چگونه بعد از شهادت
ص: 406
آن حضرت اولین قربانی های این تهاجمات وحشیانه علیه بشریت و اسلام، خاندان معصوم و مکرم او بودند، یعنی خلیفه غاصب و دیگر حیوانات ددمنش از قتل عام اهل البیت عصمت و طهارت شروع کرده و مسلمانان را عملاً به نام دین، درگیر خوی وحشی گری و درنده خویی خود نمودند و مسلمانان را با نام جهاد و با هدف غارت کشورهای همسایه و تجاوز به نوامیس آنها به میدانهای جنگ کشانیده و تا ابد وجهه دینی را که منادی صلح، برابری و برادری و مساوات و امنیت و آرامش و...، بود را به لجن خشونت و ددمنشی و تجاوز و غارت ضعفا و نابودی حرث ها و نسلها و...، فرو برد، آری خلیفه نژادپرست به محض شهادت رسول خدا و در حالی که شاهد بود که رسول خدا با یهودیان و مسیحیان در صلح و دوستی زندگی می کردو حتی وصی عالیقدراو در باغهای آنان کار می کرد و اجرت می گرفت و...، به جعل حدیث پرداخت و به دنبال آن تمامی یهودیان و مسیحیان را، ضمن ممانعت از ورود غیرعرب از شبه جزیره عربستان بیرون نمود و اموال آنها را غارت کرد و ایادی او برای توجیه کار خود داستان بنی قریظه را به هم بافتند و...، آری چه کسی تاوان جنایات ضد بشری او وپیروان او را می دهد پس آگاه باشند مخاطبان ارجمند که حق را از باطل تشخیص داده و جدا نمایند و هرگز حق را به فرض باطل بودن و گمان ناحق بودن و یا این اتهام و به واسطه عمل منافقان ظاهرمسلمان و اعمال تباه آنان به قربانگاه نبرند و بلکه با همه مظلومان تا قیام قیامت، در یک صف در برابر این ستمگری ها و دد منشی ها که بر علیه اسلام و بشریت واقع شد درگاه خداوند بایستی داد خواهی نمایند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که هرگز نبایستی به دنبال افکار و اندیشه هایی باشی که مستمسک تبهکاران جامعه می شود و از طرفی دیگر بسترساز پیروی عوام نادان از هوی و هوس و...، گمراهان می باشد زیرا در آن صورت هر کسی که پایه گذار این ستمگری ها باشد در نزدخدا بایدپاسخگو باشد و در آن روز خداوند وکیل و دادخواه و بازپرس مظلومان بر علیه ظالمان است و در آن زمان که خدا در کمین ستمکاران است، ندای منادی خداوند یعنی مولانا المظلوم علی علیه السلام، در صحرای محشر طنین انداز می شود که (الا لعنه الله علی الظالمین)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به این نکته اساسی که آیات خداوند که نمونه آن داستان اصحاب کهف و رقیم است بطور مداوم و مستمر در جهان ساری و جاری است و این خداوند قادر متعال
ص: 407
است که همچنان در عین حال اینکه جهان را محل آزمایش بندگان قرار داده است، در کنار بندگان مظلوم، آیات خود را به نمایش می گذارد و بر اهل ایمان عجایب ظاهر می نماید که نمونه های عظیم دیگر در مصایب مولای مظلوم ما حسین بن علی و مظلومیت های وارده بر او و بر دیگر امامان معصوم ظاهر گشته است و البته گمان ننمایند مخاطبان ارجمند که هدایت خداوند بایستی با صدور مستمر و دائم این آیات باشد بلکه این آیات نشانه هایی از قدرت خداوند است تا اهل ایمان راه را یافته و به سوی صراط مستقیم رهسپار شوند و کسانی که به این آیات بی اعتنا باشند و یا آنها را تکذیب و انکار نمایند به سراشیبی گمراهی منتهی و به دوزخ وارد می شوند و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که وفق کلام مولانا امیرالمؤمنین و به مضمون کلام ایشان خداوند قادر بود تا به عجایب و قدرت های عظیم خود، رسول خدا و اهل ایمان را پیروز و دشمنان خود را مرعوب و تسلیم سازدولی در این صورت ایمان کافران از روی تفکر و تعقل نبوده وبلکه از روی ترس و استیصال صورت می گرفت و این ایمان فاقد ارزش بوده و فرد را شایسته بهشت نمی نمایدو...، پس چون براین فراز آگاه شدی و اگر می خواهی در راه حق خود شک ننمایی پی تو ای مخاطب ارجمند به باطل بودن راه کسانی توجه نما که براساس شک و تردید خود یعنی راهی که به آن یقین ندارند چه جنایاتی مرتکب می شوند آری این رهبر چین است که برای بقا و پیشبرد هدف خود حدود (80میلیون) نفر را قتل عام می کند و این استالین است که حدود (25 میلیون) نفر را قتل عام می کند و این رهبران فاشیست و دیکتاتور دیگر هستند که در طول تاریخ، جنایاتی را مرتکب شده اند که قلم یارای نوشتن آنها را ندارد و این چنگیز مغول، این تیمور و این آغا محمدخان و...، آری همه آنها به راهی رفتند که هرگز به آن راه یقین نداشته و بر اساس حدس و گمان با زندگی خود و دیگران از پیروان خود قمار نمودند و شقی تر از همه این جنایت کاران تاریخ کسانی هستند که با نام دین و اسلام و قرآن، خلایق را قتل عام نموده اند مانند خلیفه دوم و...، که تصویری زشت و خشن از دین پسندیده خدا در جهان باقی گذاشته وخود به سوی دوزخ شتافته و پیروان ناصبی خود را نیز به دنبال خود به قعر آن کشیده اند اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شدی به اینکه چگونه ذات اقدس احدیت هدایت می نماید بندگان خود را به سوی خود از راه آیات خود تا راه را از چاه بیابند و
ص: 408
خود را به سرچشمه های هدایت و رستگاری برسانند و برای خود خیر دنیا و آخرت را فراهم نمایند و این خیر دنیا و آخرت در آخرالزمان یعنی هدایت به سوی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و در این زمان یعنی به هدایت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که آخرین ذخیره الهی از سلسله مقدسین معصوم او است و نگارنده یقین دارد که در این جهان پر آشوب و پر از فساد و تبهکاری و حکومتی که شیطان بر پا نموده است و...،البته جهان مستوجب عذاب و نابودی است ولی فقط و فقط به برکت وجود حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برقرار است و خلایق نابود نمی شوند و به عبارتی هیچ آبرومندی در درگاه خدا یافت نمی شودمگر ذات اقدس ولی خدا یعنی حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، یعنی همان امامی که ظهور او وعده داده شده است به همه مظلومان عالم، یعنی همان امامی که تحقق می بخشد به وعده ارثیت دادن زمین به صالحین همان امام که زمین را از عدل و داد خداوند پر و مملو می نماید بعد از آنکه از ظلم و جور مملو و آکنده شده باشد و ما از ذات اقدس احدیت جل جلاله می خواهیم تا امر ظهور آن حضرت را هرچه زودتراصلاح فرموده و وعده های عظیم خود را تحقق ببخشد، آمین آمین امین یا ر ب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شو بر عظمت آیه شریفه 18 این سوره مبارکه و اسرار آن که ذات اقدس الهی به آنها اشاره می فرماید و در واقع نشان می دهد که آیات خدا بر اساس قوانینی خاص جاری هستند که رشته آنها در دست ذات اقدس الهی است و فهم آن تا ابدالاباد از درک صاحبان حواس پنجگانه خارج است و اینگونه خداوند متعال مهر حقارت خود را بر پیشانی تمامی بندگان خود کوبیده است تا دچار غرور بی جا و تکبر نشوند و با این وجود ملاحظه می شود که جماعتی احمق و ابله و نادان که خود را متنفکرین و فلاسفه جهان تصور می کنند به گونه ای در خصوص خلقت جهان و ... و العیاذ بالله خداوند سخن می گویند که گویی اسراری از اسرار آفرینش نیست مگر آنکه آنها بر آن واقف هستند و نزد آنها از تمامی حقایق عالم چیزی مخفی نمانده است و نگارنده بارها و بارها تأکید نموده است که البته و البته اینگونه ادعاها و اینگونه سخن گفتن ها از مانند اینگونه اشخاص، قبل از هرچیز دلیل حماقت و ابلهی آنها است زیرا فراموش کرده اند که ادراکات آنها محدود به حواس پنجگانه آنها است و حقایق عالم با این حواس محدود، هیچ بشری را به آگاهی نمی رساند، دقیقاً همانگونه
ص: 409
که به مورچه ها، آگاهی فهم عظمت جهان هستی و میلیارد میلیاردمیلیارد کهکشان و ...، نمی رساند و نه در بالای سر بشر و بلکه در زیر پای او را نیز این حقارت ثابت است و ...، ولی ادعای این انسانهای متکبر احمق از آسمانها برتر و حماقت آنها تمامی ارض را فراگرفته است و این البته دلیل قاطع در جهل و نادانی آنها است ولی در راستای اراده خداوند اگر بنده ای با این حواس محدود پنجگانه در برابر این عظمت سر تعظیم فرودآورد و از عظمت خلقت به عظمت خالق پی ببرد پس او به خدارسیده است یعنی با چشم دل او را یافته است پس تو ای مخاطب ارجمند به این آیه عظیمه توجه نما که ذات اقدس احدیت در این سوره مبارکه می فرماید:( وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ ۚ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ۖ وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ ۚ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا )،یعنی و آنها را بیدار می پنداشتی در حالی که در خواب فرو رفته بودند و ما انها را به سمت راست و چپ می گردانیدیم و سگ آنها دست های خود را بر دهانه غار گشوده بود اگر از حال آنها آگاه می شدی از انها می گریختی و تمام وجودت را وحشت فرا می گرفت، یعنی ذات اقدس احدیت جل جلاله امور خاصی را بر این گروه حاکم فرموده بود و انها را حدود سه قرن یعنی سیصد سال از گزند عوامل خارجی و داخلی و....، و تمامی آنچه در روال عادی تجزیه کننده و نابود کننده هستند حفظ می فرماید، یعنی به امر ذات اقدس او موجودات نظافت کننده زمین از ذرات ریز میکروسکوپی تا وحوش و مردم کنجکاو به ان حدود نزدیک نمی شدند و مثال انها مثال حال و احوالی است که ذات اقدس احدیت بر حیوانات مقرر فرموده است و مولانا حضرت صادق علیه السلام بااین مضمون فرموده است که این ترس و رعب را ذات اقدس احدیت در تمامی حیوانات قرار دادتا از انسانها بگریزند تا نسل انسان محفوظ باشد و...، ولذا این امام معصوم است که نمونه هایی از اسرار های جهان هستی را به قدر لازم برای پیروان شرح می فرماید و...، آری پس از این آیات عظیمه معلوم می شود که مانند این امر به تمامی موجودات و ماموران پاک کننده زمین مانند مورچه گان و سایر حیوانات موذی و باکتری ها و...، داده شده بود تا دور باشند از این آیات او و...، یعنی آنها نمرده و تبدیل به سنگ نشده بودند بلکه زنده بودند و دارای گردش خون بودند و به این دلیل خداوند متعال بدن آنها را به چپ و راست گردش می داد و ...، در دقایق اسرار این آیات الهی نه فهم ماراه دارد و نه علم و نه ...، ولی آنچه مسلم است این آیات نشان می دهد
ص: 410
که اگر اراده ذات اقدس الهی تعلق بگیرد تمامی ذرات عالم از اوامر او اطاعت می کنند و اینگونه آیات الهی ظاهر می شوند و لذا چگونه می تواند تعجب آور شود موضوع طول عمر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نحوه حفظ وجود آن حضرت، در حالی که حافظ و نگهبان او ذات اقدس احدیت جل جلاله است، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به فرازی از روایت مولانا المظلوم امام باقر علیه السلام که می فرمایند:(... مقصود خداوند متعال از این ایه شریفه در (و تحسبهم ایقاظا و هم رقود) یعنی می بینی که چشمان آنها باز است (و هم رقود) یعنی در حالی که در خواب هستند و (نقلبهم ذات الیمین و ذات الشمال)، یعنی آنها را دوبار در سال به پهلوی راست و چپ می گردانیدیم تا زمین آنها را نخورد)، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 19 به بعد که چگونه این اصحاب به خواب رفتند و چگونه ذات اقدس احدیت جل جلاله آنها را بیدار کرد به گونه ای که وقتی از خواب سیصدساله برخاستند از یکدیگر سؤال کردند ما چقدر خوابیده بودیم و آنگاه به یکدیگر می گفتند یک روز یا بخشی از یک روز:( وَكَذَٰلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ ۚ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ ۖ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۚ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَٰذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَىٰ طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا)،یعنی اینگونه آنها را بر انگیختیم تا از یکدیگر سؤال کنند و یکی از آنها گفت چه مدت در خواب بوده اید گفتند یک روز یا بخشی از یک روز،گفتند پروردگار شما از مدت خواب شما آگاهتر است، و...، پس بنا به فرمایش مولای ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه مقصود خداوند از بعثناهم یعنی بیدار نمودیم آنها را، ...، پس داستان زیبا و جذاب آمدن یکی از ایشان به شهر و آگاهی یافتن مردم از احوال آنان و ...، در روایات معصومین مذکور است و ما به جهت رعایت اختصار از ذکر آن اجتناب می نمائیم و اما ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (21) به فلسفه و علت ظهور این آیات الهی اشاره می فرماید:( وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ ۖ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانًا ۖ رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ ۚ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا )، یعنی اینگونه مردم را از احوال آنها آگاه نمودیم تا بدانند که وعده خداوند
ص: 411
حق است و در قیام قیامت شکی نیست و به یاد آور هنگامی را که مردم در میان خود درباره کار انها نزاع داشتند گروهی می گفتند بنایی بر آنها بسازید پروردگار آنها از وضع آنها آگاه تر است ولی کسانی که از راز انها آگاهی یافتند گفتند ما عبادتگاهی در کنار آنها می سازیم)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این گفتگو بعد از رحلت این اصحاب واقع شد و دلیل قاطع گردید بر رستاخیز خلایق و حسابرسی ایشان و نیز طلب برکت و سعادت و...، وجود آنها یعنی در کنار این آیات الهی یعنی تا خلایق از ذات اقدس الهی جل جلاله به برکت وجود این آیات الهی طلب سعادت و برکت دنیا و اخرت نمایند و لذا توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به عظمت مکان و محل عبادت عتبات متبرکه و قبور امامان معصوم و عظمت مکانی که رسول معظم اسلام در ان آرمیده اند که چگونه نظر لطف و محبت خداوند متعال بواسطه احترامی که خلایق به آیات او می نمایند، به عبادت کنندگان و پرستش کنندگان او جاری و ساری می گردد اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،.... پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه (28) این سوره مبارکه و توجه نما که چگونه مولای مظلوم ما مصداق کامل این آیه را معرفی می نمایند در این آیه عظیمه خداوند متعال جل جلاله می فرمایند:( وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا)، پس در روایت است با این مضمون که گروهی به نزد رسول خدا آمده و از مجالست آن حضرت با جناب سلمان رحمه الله علیه وهمراهان او شکوه نمودند و از رسول خدا خواستند که آنان را ترک نماید پس این آیه نازل شد که (با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و شام می خوانند و تنها رضای او را می طلبند و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از انها بر مگیر و از کسانی که قلب آنها را از یاد خود غافل ساختیم و از هوی نفس پیروی نمودند و کارشان افراطی گری است، اطاعت مکن)، پس رسول خدا بعد از این امر خداوند، جناب سلمان و دوستان وی را که از شیعیان خاص مولای متقیان علی علیه السلام بودند را به خود نزدیک فرمود (زیرا این آیه تلویحاً به بهشتی بودن آنان نیز گواهی می داد)، و به ایشان فرمود ...، با شما زندگی می کنم و بعد از مرگ خود نیزبا شما خواهم بود (معکم المحیا و معکم الممات) پس تو ای مخاطب ارجمند از
ص: 412
این کلام رسول خدا تداعی معانی شد برای نگارنده کلام فاطمه به امیرالمؤمنین در زمانی که خود را سپر بلای امیرالمؤمنین نمود که عرضکرد ... روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقا یا ابالحسن ان کنت فی خیرا کنت معک و ان کنت فی شرکنت معک ...، و نیز مولای مظلومان علی علیه السلام در تفسیر این آیه عظیمه به جناب ابن عباس مرقوم فرموده و تفسیر آن را بر معاویه و عمروبن عاص منطبق و انان را وفق این آیه عظیمه از اهل دوزخ اعلام می فرماید:(یا ابن عباس عامل الله فی سره و علانیته تکن من الفائزین) و رها نما کسانی را که از هوی نفس خود پیروی نمودند و کارهای آنها افراطی گری است (یعنی ضدیت با آیت الله العظما یعنی وجود مبارک و مطهر و معصوم وصی رسول خدا حضرت علی علیه السلام را می نمایند) یعنی ای ابن عباس در نهان و اشکار در معامله با خدا باش و رستگار شو و (ودع من اتبع هواه و کان امره فرطا و یحسب معاویه ما عمل و ما یعمل به من بعده و لیمده ابن العاص فی غیه فکان عمره قد انقضی وکیده قد هوی و سیعلم الکافر لمن عقبی الدار)،یعنی رها کن کسانی را که از هوی نفس خود پیروی کرده و کار انها افراطی گری است و برای معاویه آنچه تاکنون انجام داده و آنچه انجام خواهد داد کفایت می کند (یعنی اعمال تباه و مجرمانه اش، او را در مدارشاکله دوزخ قرار داده و به راه خود خواهد رفت و همان اعمال مجرمانه برای ورود او به دوزخ کفایت می کند و سپس در خصوص یار وفادار او و همنشین شقی و بدبخت و همراه او در دوزخ یعنی عمروعاص خبیث می فرماید) و بگذار تا پسر عاص یعنی (عمروعاص)، در گمراهی خود یار و یاور او باشد (فکان عمره قد انقضی)، یعنی مثل این است که عمر او به پایان رسیده (یعنی او نیز در شاکله دوزخ قرار گرفته و رهایی ندارد و اینگونه تمتع او در چند صباح دنیا در برابر ابدیت بی انتها مانند آن است که عمر او به پایان رسید و مکر او بی اثر شد و به دوزخ رفت)، و مکر او بی نتیجه شده و کافر یعنی (این معاویه و این عمروعاص) به زودی خواهند دانست که فرجام نیکو در ان سرا به چه کسی تعلق دارد)، آری ما بارها مذکور نمودیم که کافران و اشقیا و مجرمان و ستمکاران قبل از اینکه پیروز میدانهای شقاوت و کفر و ظلم خود شوند و ...، ابتداء سند حماقت و ابلهی خود را امضاء نموده اند و سپس به آن امور که انها را مستوجب دوزخ ابدی نموده است دست زده اند، آری قطعاً اینگونه است زیرا هیچ احمق و ابلهی زندگی و تمتع و بهره برداری از چند صباح دنیا را به غضب ابدی خداوند و خلود در دوزخ او نمی خرد و توجه نما که
ص: 413
تا حد و تا کجا این معاویه و این عمروعاص و این اربابان و این پیروان ناصبی آنها در عین شقاوت و شرارت، احمق و ابله بوده اند که دنیای گذرا را به غضب ابدی خدا فروخته اند و البته تعجبی ندارد زیرا همگی این احمق های شرور که خود را از روی تکبر متفکرین روزگار می دانستند از ولی نعمت خود یعنی شیطان بدبخت و شقی پیروی نمودند یعنی همان کسی که ستیزه گری کرد با خدا و مهلت گرفت که تا زمان برپایی قیامت، برای شرارت و فریب و نابودی حرث و نسل آزاد باشد و این کینه توزی خود را به بهای غضب ذات اقدس الهی خرید و البته چه معامله ای پر ضرر نمودند او وپیروان او یعنی حزب شیطان و....، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، ... پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 29 در خصوص عذاب دوزخ برای ستمکاران و ظالمان و کافران و به ذات اقدس او پناه ببر تا تو را مدد نماید که از جمله کافران و ظالمان نباشی انشاء الله در این آیه عظیمه حضرت حق جل جلاله می فرماید:( وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا )، یعنی بگو که حق از سوی پروردگار تو آمده است پس هر کس می خواهد ایمان بیاورد و هر کس می خواهد کافر شود (یعنی مختار است و اختیار دارد تا تابع عقل خود شود و یا پیرو هوی و هوس خود باشد ولی اگر کافر و ظالم شود و....)، ما برای ظالمین آتشی آماده کرده ایم که سراپرده آن، آنها را از هر سو احاطه کرده است و اگر تقاضای آب کنند، آبی برای آنها می اورند که همچون فلز گداخته صورت های آنها را بریان می کند چه نوشیدنی بدی و چه اجتماع ناپسندی، پس مولای ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه در تفسیر این فراز می فرماید مقصود ذات اقدس الهی از (لقد جئناکم بالحق در آیه عظیمه 78 به بعد زخرف) ولایت امبرالمومنین علی علیه السلام است و در فراز (و لکن اکثرکم للحق کارهون) همان تاکید بر ولایت آن حضرت است و نیز در کلام (قل الحق من ربکم)، مقصود ذات اقدس الهی از حق همانا ولایت علی علیه السلام است و (فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر انا اعتدنا لظالمین)، نیز در حق آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم نازل فرموده است که برای ظلم به حقوق آنها، خداوند آتش دوزخ را مقدر نموده است و نیز اشاره دارد آیه شریفه به خبر توطئه آنها وآنچه آن منافقین (که معرف حضور
ص: 414
اهل ایمان است ماهیت آنها)، در کعبه پیمان و عهد بستند که واگذار ننمایند حق رهبری امت محمد را در اهلبیت عصمت و طهارت یعنی اهل بیت رسول الله و لذا ذات اقدس احدیت (درادامه) می فر ماید:(ام ابرموا امرا فانا مبرمون...) یعنی آنها تصمیم بر توطئه گرفتند و ما نیز اراده محکمی درباره آنها داریم، یعنی ورود آنها به دوزخ و این کلام آن بزرگوار منطبق است بر حقیقتی که در سرتاسر کتاب خدا مذکور است و در روایات خارج از حد احصاء نیز به آنها تأکید گردیده است و این رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم است که به وصی عالیقدر خود حضرت علی علیه السلام می فرماید:(یا علی، قسم به آن خدایی که مرا به نبوت مبعوث فرمود و مرا برگزید و برتری داد به تمامی خلایق خود که اگر بنده ای هزار سال خدا را عبادت کند از او پذیرفته نمی شود نگر با ولایت تو و ولایت امامان (معصوم) از فرزندان تو و این خبر را جبرئیل به من داد فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر)، پس این کلام فخر عالم امکان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است در زمانی که امر فرمود تا امت سلام گویند به علی به زعامت مؤمنین و سپس در پاسخ تعدادی که گفتند که آیا این فرمان خدا و رسول اوست، (فرمود) محمد حق ندارد که امری را از جانب خود بیاورد بلکه هر آنچه صورت می دهد به وحی و امر پروردگار است و قسم به آن خدایی که جانم در دست اوست، اگر این امر (یعنی ولایت مولای متقیان علی علیه السلام) را نپذیرید و آن را نقض نمائید، پس (به خدا) کافر می شوید و از آنچه من به آن مبعوث شدم (یعنی اسلام و حیات ابدی و سعادت جاویدان)، فاصله می گیرید، فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر)، و نیز توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که این دستور و فرمان هدایت گر کل بشر یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم، از آن زمان و تا به ابد بر همه امت اسلام ساری و جاری است یعنی تا قیام قیامت و همه امت اسلام بایستی که تسلیم به ولایت وصی عالیقدر او حضرت علی علیه السلام و امامان معصوم از نسل علی هلیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها باشند در غیر اینصورت روی رستگاری را نخواهد دید، و این مضمون روایت امام مظلوم و معصوم ما حضرت کاظم علیه السلام است که نهی فرمود از خدمت به ظالمان مگر آنکه (رفع اندوه مؤمنی) و (یا آزادی زندانی) و یا (پرداخت قرض مؤمنی) را باعث شود و سپس می فرماید به راوی که (ای زیاد کمترین کاری که خداوند عزوجل با کسانی که دوستی این ظالمان (یعنی
ص: 415
دشمنان اهلبیت) را داشته باشند بعمل می آورد، آن است که بر آنها سراپرده ای از آتش قرار می دهد تا از حسابرسی خلایق فارغ شود)،و این کلام امام مظلوم و معصوم ما حضرت باقر علیه السلام است که می فرماید با این مضمون که (ظلم بر سه قسم است اول آن ظلمی که آمرزیدنی نیست و دوم ظلمی که خدا از آن می گذرد و سوم ظلمی که آن را رها نمی فرماید و اما قسم اول آن شرک است و قسم دوم ستمی که بنده به خود و در آنچه میان او و خداست انجام می دهد و سوم حقوقی است که مردم نسبت به یکدیگر دارند)، و ما در معنی و اقسام شرک و حقوق الناس و...، کلام خود را قبلا شرح داده و مکرر نمی نمائیم، ....، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 44 که (به دنبال تمثیل خود از توصیف باغ دو همسایه که در روایت مقصود از آن دو علی علیه السلام و مرد دیگر است ...، که وعده می شوند در این تمثیل مرد کافر به عذاب قیام حضرت مهدی و.... و می گوید بعد از آنکه دنیا و حکومتش از بین رفت که ای کاش کسی را همتای پروردگارم قرار نداده بودم)، می فرماید:( هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ ۚ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا )، یعنی در انجا ثابت شد که ولایت از ان خداوند حق است و اوست که برترین ثواب و بهترین فرجام را (برای اهل ایمان) دارد، پس از مولای مظلوم ماحضرت صادق علیه السلام اینگونه تصریح گردیده است که مقصود ذات اقدس الهی از این ولایت، ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام است و دلیل آن هم بسیار واضح و اشکار است زیرا بی ولایت علی نه نبوت استوار می گردد و نه توحید بلکه با ولایت آن حضرت دین کامل می گردد یعنی با ولایت مولانا المظلوم علی علیه السلام و عدم قبول ولایت یعنی ستیزه گری با محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که سرنوشتی جز دوزخ جاوید برای کافران و ظالمان یعنی دشمنان ومعاندین ایشان ندارد،و نیز از مولانا حضرت باقر علیه السلام نیز روایت شده است که به جناب ابوحمزه ثمالی فرمودند:(....، قال هی ولایه علی هی خیر ثوابا و خیر عقبا ای عاقبه ولایه عدوه صاحب الجنه التی حرم الله علیه الجنه)،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (46) این سوره مبارکه که حق تعالی می فرماید:( الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا )، یعنی اموال و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند و باقیات صالحات، ثواب آن نزد پروردگار تو بهتر و امیدبخش تر است، پس توجه نما تو
ص: 416
ای مخاطب ارجمند که وفق کلام سرور کائنات حضرت محمد مصطفی دنیا مزرعه آخرت است، یعنی انسان مؤمن از دنیا برای کسب خیر و سعادت دنیا و اخرت خود بهره می گیرد یعنی از ایمان خود و از اعمال صالح خود رضایت الله و بهشت جاویدان و سعادت دنیا و اخرت را کسب می نماید و البته به شرط و شروط آن یعنی به شرط ولایت محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ولذا باقیات الصالحات در واقع عملی است که رشته دیگر آن در نزد خداوند متعال است یعنی ولایت اهلبیت عصمت و طهارت و لذا همه کسانی که اموال خود را در راه ترویج دین و شریعت و محبت اهلبیت و برای نیاز امت پیامبر و انسانهای نیازمند و....، وقف می نمایند در واقع در مجموعه این محبت و شمول این باقیات الصالحات قرار دارند و هر کس بر ضد آنان است پس در گمراهی آشکار قرار دارد و ما کلام خود را در خصوص جنایات ستیزه گران با حقوق امت پیامبر یعنی کسانی که با غارت موقوفات امت رسول خدا و شیعیان و محبین اهلبیت را با اضطرار و شکنجه و محرومیت و فقر و مرگ و ...، مواجه می سازند، مذکور نموده و تکرار نمی کنیم پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام امام مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام که به راوی جناب حصین بن عبدالرحمن رحمه الله می فرماید:(یا حصین لا تستصغر مودتنا فانها من الباقیات الصالحات قال یابن رسول الله ما استصغرها ولکن احمد الله علیها)، یعنی فرمود ای حصین مودت ما اهلبیت را کوچک مشمار که آن از باقیات الصالحات است پس عرضکرد حصین ای پسر رسول خدا من کوچک نمی شمارم بلکه (عظیم می شمارم) و خداوند متعال را بر این نعمت (ولایت شما خاندان عصمت و طهارت)، شاکر و سپاسگزارم، ...، و اما در ادامه توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در خصوص برپایی قیامت و جمع آوری نمودن تمامی خلایق جهت حسابرسی اعمال و نیز کلام مولاناالمظلوم علی علیه السلام در اثبات رجعت رئوس شیاطین یعنی رجعت گروهی خاص از کافران و معاندین از هر امت برای تعذیب دنیایی و سپس روانه نمودن به سوی دوزخ جاوید ....، در آیه عظیمه 47 این سوره مبارکه که در آن حق تبارک و تعالی می فرماید:( وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا )، یعنی و روزی را بخاطر بیاور که کوهها را به حرکت در آوریم و زمین را آشکار و هموار می بینی و همه مردم را محشور نموده و احدی از ایشان را فرو گذار نخواهیم نمود، و این کلام مولای مظلوم ما علی علیه السلام است که می فرماید:(و اما الرد
ص: 417
علی من انکر الرجعه یعنی و اما رد سخنان کسانی که امر رجعت را انکار می کنند فقول الله عزوجل (پس کلام خداوند عزوجل است (در آیه 83 نحل)) که می فرماید وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ ای الی الدنیا یعنی به خاطر بیاور روزی را که ما از هر امتی گروهی را که آیات ما را تکذیب می نمودند محشور نموده و آنها ر ا نگه می داریم تا به یکدیگر ملحق شوند یعنی به سوی دنیا و اما معنی محشور نمودن در قیامت کلام خداوند عزوجل است (وحشرناهم فلم نغادر منهم احدا یعنی و همه مردم را محشور می نمائیم و احدی را فروگذار نخواهیم نمود))، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام امام مظلوم و امام معصوم ما حضرت صادق علیه السلام، در روایتی که راوی آن را از ان حضرت در خصوص معجزه رجعت نقل می نماید یعنی همان معجزه که در کتب آسمانی نیز به آن اخبار شده و نگارنده در شرح و تفسیر خود از کتاب مقدس (تورات و انجیل)، با عنوان مجموعه شریف (نورالانوار)، فرازهای بسیاری از آن اخبار را رمزگشایی نموده و به یادگار قرارداده است، مولای ما حضرت صادق در این روایت از راوی جناب حماد رحمه الله علیه سؤال می فرمایند:(...مردم درباره این آیه (و یوم نحشر من کل امه فوجا) چه می گویند (و مقصود حضرت از مردم، علمای پر ادعای تفسیر کننده به رای هستند که جایگاه آنان را رسول خدا به آنها خبر داده است) راوی عرضکرد: می گویند این حشر در روز قیامت است، حضرت فرمود چنین نیست، این آیه درباره رجعت است، آیا خدا روز قیامت فقط گروهی از هر امتی را محشور نموده و باقی را رها می سازد؟ بلکه آیه مربوط به قیامت این آیه است (و حشرناهم فلم نغادر منهم احدا))، و نیز سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه می گوید از آیات دیگر که دلالت بر رجعت می نماید این آیه است:(و حرام علی قریه اهلکناها انهم لایرجعون)، و امام صادق علیه السلام فرمود هر قریه که خدا اهل آن را با عذاب نابود فرمود در رجعت باز نمی گردند ولی در قیامت باز می گردند و تنها کسانی که مؤمن خالص باشند و غیرمومنان از کسانی که با عذاب هلاک نشدند و کسانی که کفر خالص داشتند رجعت خواهند نمود)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه به این روایت عظیم مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام توجه نموده و از خدای عزوجل مسئلت نموده و طلب کن تا به حق عظمت وجود آن حضرت و امامان
ص: 418
معصوم از نسل او و خصوصا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که امام زمان ما است که همه ما و همه عزیزان ما را عاقبت به خیر و گذشتگان ما را مشمول رحمت واسعه خود فرماید حضرت در این روایت می فرماید:(مردم دو دسته و گروه هستند نیکوکار باتقوا و شقی، و خانه نیز دو خانه است و سومی ندارد و نامه (عمل) نیز یکی است (و لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها)، ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (50) این سوره مبارکه یعنی کهف: (وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ ۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ ۚ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا)، یعنی: و زمانی را که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده نمائید پس همگی سجده نمودند مگر ابلیس که از جن بود (یعنی صاحب اختیار بود)، و از فرمان پروردگار خود بیرون رفت آیا (با این وجود)، او و ذریه او را، به جای من، به سرپرستی انتخاب می کنید در حالی که دشمن شما هستند چه جایگزین بدی است (این انتخاب) برای ستمکاران، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه به روایتی عجیب از امام مظلوم و معصوم ما حضرت باقر علیه السلام توجه نما که در آن امام معصوم ما، واسرار کتاب خدا را شکافته و مقصود ذات اقدس الهی را بیان فرموده است و مخاطب بایستی با آگاهی از آن فریاد یا محمد یا محمد او رفعت یابد و قسم دهد رسول خدا را که به قول خود در شفاعت در گناهان کبیره امت عمل نماید و ما به درگاه او، اشکها و ناله ها و محبت خود به حسین مظلوم و مادر مظلومه او فاطمه زهرا و همه مظلومان آل محمد و حرم مطهر او را شفیع می آوریم پس امام باقر علیه السلام در این روایت می فرماید:(خداوند در مدینه آیات مربوط به زنا را نازل فرمود (به شرح آیات 3 سوره مبارکه نور) که: مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی کند و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک به ازدواج خود در نمی اورد و این کار بر مؤمنان حرام شده است، پس خداوند از مرد زناکار و زن زناکار به عنوان مؤمن یاد ننموده است و رسول خدا که هیچ کسی از اهل علم تردید ندارد که اینگونه فرمود: که آن زمان که مرد زناکار زنا می کند مؤمن نیست و آن هنگام که دارد دست به دزدی می زند مؤمن نیست زیرا که وقتی او این گناه را مرتکب می شود ایمان از او خلع می شود مانند کنده شدن لباس از تن و خداوند در مدینه چنین نازل نمود: و کسانی که زنان پاکدامن را متهم می کنند و سپس چهارشاهد نمی آورند آنها را
ص: 419
هشتاد تازیانه بزنید و شهادت آنها را هرگز نپذیرید و آنها همان فاسقان هستند مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است (نور-4)، پس تا زمانی که بر تهمت خود باقی است خداوند او را از نسبت دادن به ایمان دور داشته است و خداوند عزوجل می فرماید آیا کسی که با ایمان باشد مانند کسی است که فاسق باشد نه هرگز این دو باهم برابر نیستند (سجده-18)، و خداوند او را منافق قرار داده است (در توبه/67)، که خداوند عزوجل می فرماید به یقین منافقان همان فاسقان هستند و خداوند عزوجل او را از پیروان ابلیس قرار داده و فرموده است (نور/23)، کسانی که زنان پاکدامن و بی خبر و مؤمن را متهم می سازند، در دنیا و آخرت از رحمت الهی دور هستند و عذاب بزرگی برای آنها است، در آن روز زبان ها و دست ها و پاهای آنها بر ضد آنها به اعمالی که مرتکب می شوند گواهی می دهد)، آری پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این هشدارهای عظیم از امام معصوم آگاه شدی پس به خدا پناه ببر و از ذات اقدس او عاقبت به خیری خود و عزیزان و آمرزش رفتگان خود را مسئلت نما یعنی به حق ذات اقدس خود او و آبروی همه مقدسین درگاهش و در صدر آنان محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم آمین آمین آمین یا رب العالمین پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه به روایت عظیم دیگری از امام مظلوم و جوان و شهید ما حضرت امام جواد علیه السلام توجه نما و آگاه شو بر اینکه چگونه ذات اقدس احدیت این بزرگان را امامان معصوم برای هدایت خلق قرار داده و چگونه آنها را از علم لدنی خود مملو نموده و نیز شکرگذاری نما به درگاه ذات اقدس احدیت که توفیق داد بر ما تا از دوستان و محبین آنها باشیم و بیزاری داشته باشیم از ستمکاران بر محمد و آل محمد، پس امام جواد علیه السلام در این روایت از تبعات سوء بی اعتنایی و کنار قرار دادن کتاب خداوند و اشکال و انواع آن، اینگونه می فرماید:(امام جواد به سعدالخیر نوشت: خداوند از هر امتی که کتاب او را به دور انداختند، علم کتاب (خود) را باز می ستاند و وقتی از او روی برتابند دشمن خود را بر آنها مسلط می کند (یعنی ایشان را در برابر آنها حفظ نمی فرماید)، پس گونه ای از دور انداختن کتاب (قرآن)، ان است که حروف و کلمات آن را اقامه نمایند (یعنی آن را با صدای خوش و ظاهری زیبا ...، تلاوت کنند و در میان مردم تبلیغ نمایند) ولی حدود آن را تغییر دهند، آن را روایت کنند ولی رعایت نکنند، جاهلان به اعجاب می آیند از حفظ آنها در روایت و دانشمندان
ص: 420
غمگین می شوند بواسطه ترک رعایت حدود قرآن، و گونه ای دیگر از دور انداختن قرآن آن است که آن را تحت سرپرستی و اختیار کسی قرار می دهند که او را نمی شناسند (یعنی اطمینان به کلام او ندارند یعنی به دنبال کسی می روند که از سوی خدا معرفی نشده و معصوم نیست و علم کتاب خدا نزد او نیست بلکه در اوهام و خیالات خود یاوه سرایی می کند و اینگونه اشخاص را خدا امر نمی نماید به پیروی و....، و این گمراهانی که این مردم آنها را امام خود قرار داده و آنها را به دوستی خود بر گزیده اند یعنی این) سرپرستان، آنها را به پیروی از هوی وارد نموده و به سوی هلاکت می فرستند و رشته های دین را از هم با ایجاد تغییرات نابود می کنند و سپس ریاست و دین داری را در سفیهان و کودکان به وراثت می دهند پس این (حاصل کار این امت می شود)، پس از آنکه خداوند به آنها دستور داد (که از امام معصوم پیروی کنند به روز غدیر ولی) پیروی از امر و فرمان مردم (یعنی خلفای غاصب و پیروان متعصب ناصبی آنها) پیروی کردند و (اینگونه) امر خدا را (در پیروی از اولی الامر یعنی امامان معصوم و تعیین شده از جانب خدا) رد می کنند و چه جایگزین بدی است برای ستمکاران (یعنی نپذیرفتن) ولایت (و دوستی معصوم و پیروی از) مردم (یعنی غیر معصوم) پس از (ابلاغ) ولایت (ولی) خدا (یعنی امام معصوم) و (اینگونه طلب نمودند) ولایت مردم را به عوض ولایت خداوند و ثواب مردم را به عوض ثواب از خدا و رضایت مردم را به عوض رضایت الله سپس صبح کردند این امت اینگونه (یعنی رها کردند کسانی را که خدا آنها را امام و رهبر معصوم قرار داد و دنباله رو غاصبان و ستمگران گردیدند)، در حالی که در میان امت کسانی بودند که در پرستش و بندگی خدا تلاشگر (یعنی بر مدار عصمت و طهارت و علم لدنی خدا و عصمت خدادادی و...)، بودند، اما به این ضلالت گرفتار (شدند)، جماعتی مغرور و غرق در فتنه که عبادت آنها برای خود آنها و نیز ضلالت کسانی که به آنها اقتدا نمایند مایه فتنه و گمراهی است (یعنی همگی آنها کسانی هستند که به سوی دوزخ روانه هستند))، ...، پس چون بر این فراز از کلام امام معصوم علیه السلام آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 53 این سوره مبارکه یعنی کهف که در خصوص مجرمین می فرماید:( وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُوَاقِعُوهَا وَلَمْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا)، و مجرمین اتش را می بینند و یقین می نمایند که در ان گرفتار می شوند و هیچگونه راه گریزی از آن نخواهند یافت، و مولاناالمظلوم علی
ص: 421
علیه السلام در خصوص تفسیر این فراز از آیه یعنی (فظنوا)، یعنی آنها (مجرمون) یقین دارند که به آتش وارد می شوند و نیز به کلام سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه (ظن) در این فراز به معنی یقین نمودن است، یعنی ذات اقدس احدیت از بیان آن ضد آن را قصد نموده است مانند بشارت هایی که امر می فرماید تا رسول خدا به منافقین و کافران در ورود آنها به دوزخ ابلاغ بفرمایند در حالی که ورود به دوزخ در شمول بشارت نیست ولی ذات اقدس احدیت در مقام خوار نمودن آنها در این کلام آن معنی را انتخاب فرموده است و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر عظمت فضل و رحمت و محبت ذات اقدس احدیت جل جلاله بر بندگان خود تا ابدالآباد به واسطه مبعوث نمودن آخرین پیامبر خود و اعطای قرآن و احکام و فرایضی که وفق مضمون کلام امام غریب و مظلوم و شهید ما حضرت رضا علیه السلام متضمن تمامی خیر دنیا و آخرت و دور شدن بندگان از تمامی شر دنیا و آخرت است، و نیز قرار دادن امامان معصوم برای شرح و حفظ این آئین و بدینگونه کامل نمودن شریعت به نبوت و ولایت دوازده امام و چهارده معصوم علیهم السلام وعجل فرجهم و قرار دادن اسلام به عنوان دین پسندیده الهی و دعوت از تمامی خلایق عالم برای نجات ابدی خود و نیل به رضایت الله و حیات جاویدان و ورود به بهشت جاویدان و...، یعنی خیر دنیا و آخرت، اری این محمد رسول الله است که فرمود تا خلایق چه طعام و چه خوراکی را بخورند و چگونه با افراد اجتماع معاشرت داشته باشند و چگونه به نظافت شخصی و جمعی بپردازند و...، توجه نماید مخاطب ارجمند به شرحی که ما در کتب شریف برهان های ذوالفقار اول و دوم و نیز تلبیس ابلیس خود اورده ایم، نکته عظیم این است که این سعادت و سلامت از حدود 1500 سال پیش به بشریت به ارمغان داده شده و نکته مهمتر و عظیم تر اینکه هرچه بر این زمان افزوده می شود بر خلاف تبلیغ شیاطین جنی و انسی، اهمیت توجه و رعایت این احکام و فرایض بیشتر می شود زیرا بشر هرروز با پیشرفت های عظیم در علوم و تکنولوژی و...، به اسباب ها و ابزارهای مخرب تر و هولناک تر دست می یابد و به واسطه پیشرفت های عظیم در ارتباطات جوامع بشری که هرروز و هر ساعت و هر ثانیه بر رشد آنها افزوده می شود، این پیشرفت ها به عکس تصور گروهی نادان، بر شکنندگی و حساسیت جوامع بشری می افزاید و علیرغم تمامی این پیشرفت ها، فقد اخلاق و عدم رعایت قوانین خداوند در حد غیرقابل تصوری جوامع بشری را در معرض نابودی و صدمات
ص: 422
جدی قرار می دهد بطور مثال دنیا دو جنگ جهانی اول و دوم را تجربه کرده ولی هیچکس نمی تواند جنگ جهانی سوم را تصور نماید زیرا تمامی کشورهای مهم جهان به سلاح هسته ای دست یافته و در صورت بکارگیری آن بر علیه یکدیگر حرث و نسل بشر از روی کره زمین برداشته خواهد شد،... و نیز توجه نماید مخاطب ارجمند که جوامع بشری بر اساس ضرورت خصلت ذاتی بشر نیازمند زیست اجتماعی هستند و این زیست اجتماعی در این جوامع نیازمند رعایت قانون و مهم تر از آن ضمانت اجرایی قانون در سایه حاکمیت اخلاق در جامعه هستند و وجود اخلاق در جوامع بشری بر اساس آموزه های پیامبران است و آموزه های تمامی پیامبران یعنی کتب آنها، دستخوش تغییر و تبدیل های شیطاانی در تمامی ابعاد گردیده است و در واقع همگی تبدیل به آموزه های شرک و شرک ورزی، جادو و جادوگری، نجاست و نجاست خواری، شراب و شراب خواری و زنا و زنا کاری و....، گردیده است مگر دین و شریعت جاودانی حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم که این دین و شریعت نیز بعد از شهادت رسول خدا به دست خلفاء غاصب یکی بعد از دیگری به انحراف کشیده شده و چهره ای خشن و ظالمانه از آن به تصویر کشیده شد ولی حقیقت آن در سایه رهبری علی علیه السلام و دیگر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم نجات یافت و هرچند سوء استفاده از محبت آنان در طول تاریخ به وسیله ای برای فریب مردم عوام و ایجاد ظلم و ستم و و بهره گیری های شخصی و...، قرار گرفته است، (مانند مأمون ملعون و خبیث و پیروان او در طول تاریخ که با نام و اعتبار امامان معصوم بر آحاد مسلمین حکمرانی نمودند ولی در عمل بر ضد آنان رفتار نمودند و در عمل به راه همان مشرکانی رفتند که رودرروی ایشان ایستاده و با آنان محاربه نمودند و البته خسارت این گروه دوم که منافقانه عمل کرده و خنجر از قفا بر پیکر امامان معصوم وارد نموده اند بیشتر و زخم آنان عمیق تر و کاری تر است)، ولی در هرحال این کشتی نجات محمد و آل محمد است که با تمامی این مصایب در تحت نظر خداوند متعال و طبق وعده او و به رهبری حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به سوی ساحل نجات در حرکت است و البته خداوند حامی و نگهبان هر انکسی است که با قلب سلیم به او رو می نماید و البته وعده اوست که عاقبت کار از برای متقین است و عذاب می فرماید ستیزه گران و مشرکین و کافران را به عذاب ابدی خود در دوزخ هرچند با فریب به هر لباس که در آمده باشند پس چون بر این فراز
ص: 423
آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در هر لحظه از لحظات زندگی خود که چگونه غرق در نعمت های ذات اقدس احدیت هستی از نعمت های ظاهری در خوردن غذای پاک و حلال و اینکه هر نجاستی را به دهان نمی بری و در معاشرت های خود به اینکه به هر آمیزش نجس وارد نمی شوی و...، نعمت های باطنی یعنی به پرستش خدای خود که به هر اعتقاد زشت و موهوم و ...، آلوده نیست و به نمازی که تورا به ذات اقدس احدیت مرتبط نموده و هرلحظه آن برای تو معراجی است و تمامی آن نعمت هایی که از محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم بر تو می رسد که خارج از حد احصاء است و تمامی این لحظات شایسته شکرگذاری است پس در این زمان یعنی در دوره آخرالزمان که شرور ازمنه است به درگاه خدا شاکر باش و برای خود و عزیزان خود و همه کسانی که می خواهند از جان و دل در راه خداوند باشند دعای خیر نما و لعنت خدا و رسولان معظم و تمامی لعنت کنندگان را نثار نما بر همه کسانی که دین را وسیله ای برای ریاست طلبی و سودجویی و ظلم بر دیگران قرار دادند آمین آمین آمین یا رب العالمین، چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما که اگر نگارنده اراده می نمود قادر بود و می توانست تا به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات خاصه مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها، تا هزاران برگ در این خصوص بنگارد ولی همانگونه که محدودیت های آنها ذکر شد آن نگارش و مانند آن با اهداف رعایت اختصار او در این اثر همسو و هم جهت نیست، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 54 این سوره مبارکه که می فرماید:( وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَكَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا )،یعنی و به یقین در این قرآن از هرگونه مثلی برای مردم بیان نمودیم ولی انسان بیش از هرچیز به مجادله می پردازد و مولای مظلوم ما حضرت باقر در شرح این آیه به حضرت جابر رحمه الله علیه می فرماید:(مقصود ذات اقدس خداوند از آیه (وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ) یعنی (لقد ذکرنا علیا فی کل آیه فابوا ولایه علی)، یعنی نام علی را در هر آیه ای ذکر نمودیم ولی از ولایت علی ابا کردند و نمی افزاید (بر این کوردلان) مگر نفرت، و لذا در ادامه آیه شریفه یعنی ایه 55، ذات اقدس احدیت از ولایت مولانا علی علیه السلام به هدایت تعبیر فرموده و دشمنان آن حضرت را تلویحاً به دوزخ جاوید
ص: 424
بشارت می دهد:( وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَىٰ وَيَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا )، یعنی و چیزی مردم را باز نداشت از اینکه وقتی هدایت به سراغ آنها آمده، ایمان بیاورند و از خدای خود طلب آمرزش نمایند مگر اینکه (خیره سری نموده و گویی می خواستند) به سرنوشت پیشینیان دچار شده و یا عذاب (الهی) در برابر آنها قرار بگیرد، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که این تعبیر، حق است زیرا ایمان به خدا و رسول بدون ولایت مولانا المظلوم علی علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به مانند نماز بی وضو است که از اساس باطل است،.... و در ادامه توجه نماید مخاطب ارجمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 56 این سوره مبارکه در باب مبعوث نمودن پیامبران و عکس العمل کافران که چگونه با حق ستیزه گری نموده و آیات و عذاب های وعده داده شده الهی را مسخره نمودند:( وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ ۚ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ ۖ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا )، یعنی ما پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بشارت دهنده (به سعادت و خیردنیا و آخرت) باشند و بترسانند (از ستیزه گری و دشمنی و آتش عذاب دوزخ)، ولی کافران مجادله به باطل نموده تا حق را از میان ببرند و آیات و وعده های عذاب ما را مسخره و استهزاء نمودند، پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما که چگونه در کنارستیزه گران، گروه استهزاء کننده و دلقک وجود داشته اند همانگونه که در این امت نیز اثبات گردید وجود آنها را در کتاب خدا به گروه الذین فی قلوبهم مرض و گروه مرجفه شناسایی شده اند که فتنه آنان در نهایت به انحراف امت اسلام از مسیر حق انجامید و بقول مولای مظلوم ما حضرت سلمان رحمه الله علیه (واقع شد آنچه واقع شد)، و این کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 57 است که حکم ورود آنها در دوزخ را برای این گروه خاص وفق حکم (کل یعمل علی شاکله)، صادر فرموده و ابلاغ می فرماید:( وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا)،یعنی و چه کسی ستمکار تر است از ان کسی که آیات پروردگارش به او تذکر داده شد و از ان روی گردانید و آنچه را با دست خود پیش فرستاد فراموش کرد، ما بر دلهای آنها (به سبب این ستیزه گری و ورود در مدار شقاوت بعد از تمام اتمام حجت ها و...)، پرده هایی افکندیم تا نفهمند و در گوشهای آنها سنگینی قرار دادیم
ص: 425
و از این جهت اگر انها را (از این به بعد) به سوی هدایت بخوانی هرگز تا (ابدالآباد) ابد هدایت نمی شوند (یعنی تا ابد اسباب هدایت از انها بواسطه ستیزه گری های آنها برداشته شده و به دوزخ خواهند رفت)، و در آیه عظیمه بعدی، حضرت حق جل جلاله این معنی را کامل فرموده و بر وعده دوزخی بودن آنها در وقت وعده داده شده تاکید می فرماید:(و ربک الغفور ذوالرحمه لو یواخذهم بما کسبوا لعجل لهم العذاب بل لهم موعد لن یجدوا من دونه موئلا)، و پروردگار تو امرزنده و دارای رحمت است و اگر می خواست آنان را به خاطر اعمالشان مجازات نماید، عذاب را هر چه زودتر بر آنها می فرستاد ولی برای آنان موعدی است که هرگز از ان راه فراری نخواهند داشت، یعنی این مهلت برای افزودن عذاب آنها است و برای آنها خیری ندارد، یعنی همان شلاقی که مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها بر صورت یزید طاغی کوبید و به او خبر داد این حقیقت را یعنی مهلت خداوند برای عذاب بیشتر ظالمان و...، پس در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 60 به بعد این سوره مبارکه که در آن وقایع حضرت موسی و وصی عالیقدر او حضرت یوشع و حضرت خضر نبی را بیان می فرماید:( وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا )، یعنی به خاطر بیاور هنگامی را که موسی به یار همسفر خود (جناب یوشع) گفت دست بر نمی دارم تا به محل تلاقی دو دریا برسیم هرچند زمان طولانی را در این راه سپری کنم، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به روایتی که در علت گمراهی امت اسلام، جناب اسحاق بن عمار رحمه الله علیه از مولای مظلوم و شهید ما حضرت صادق علیه السلام نقل فرموده اند که مضمون آن چنین است:(مثل علی و ما امامان (معصوم) بعد از او در این امت مانند مثال موسی و خضر است ...، و مانند کسانی که در این امت ادعای علم و فقاهت دارند و گمان می کنند که هر آنچه از علم و فقاهت لازم است را دارند و گمان می کنند که هر آنچه را از علم و فقاهت که امت به آن نیاز دارد به اثبات رسانیده اند و احادیث صحیحی را که از رسول خدا نقل شده است را یاد گرفته و حفظ کرده اند در حالی که اینگونه نیست زیرا آنها نه همه علم پیامبر را به ارث برده اند و نه علم رسول خدا به آنها رسیده است و نه اینکه آنها علم رسول خدا را یاد گرفته اند (یعنی این تصورات باطل آنها است و با واقعیت فاصله بسیاردارد)، زیرا اگر در باره حلال و حرام و احکامی از انها سؤال شود و آنها در این خصوص حدیثی از رسول خدا نداشته باشند از
ص: 426
این می ترسند که مردم آنها را جاهل بدانند و لذا اکراه دارند از اینکه کسی از آنها سؤالی بپرسد که آنها نتوانند پاسخ آن را بگویند و در نتیجه انها به سراغ سرمنشأ علم (یعنی علم لدنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی به دنبال اولی الامر الهی) بروند به همین دلیل (برای برون رفت از این معضل به راههای شیطانی متوسل می شوند یعنی)، تفسیر به رأی می کنند و در دین خدا قیاس می کنند و نص را کنار گذاشته و بدعت گذاری می کنند (یعنی پیروی می کنند از افکار و اندیشه های خلفای غاصب که در دین خدا اینگونه رفتار نمودند)، و این در حالی است که رسول خدا فرمود (هر بدعتی گمراهی است)، درحالی که اگر (اینگونه) سؤال های دینی از آنها پرسیده شود و آنان سخنی از رسول خدا در مورد آن در اختیار نداشته باشند (طبق فرمان الهی در قرآن)، اگر آن را به پیامبر و پیشوایان که قدرت تشخیص کافی دارند واگذار نمایند (ردوه الی الله و الی الرسول و اولی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم من آل محمد)، به آنها از آل محمد آگاهی داده می شود (یعنی به واسطه آل محمد از ریشه های مسائل آگاه خواهند شد)، ولی آنچه مانع از این می شود که این علوم را از ما بیاموزند، اصل دشمنی و حسادت آنها به ما (اهلبیت عصمت و طهارت یعنی امامان معصوم) است ...، پس علم ما هم (مانند علم خضر نبی لدنی و) اینگونه است که جاهلان آن را مکروه می دانند ولی آن علم در نزد خداوند حق است)، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که نگارنده در این اثر و در راستای رعایت اختصار خلاصه و مضمون روایت را نقل می نماید و علاقه مندان می توانند به اصل آنها برای تکمیل فیض مراجعه نمایند، ... و نیز توجه نما در ادامه تو ای عاقل دانا و خردمند به این روایت عظیم از آیت بزرگ خداوند امام مظلوم و مسموم و غریب ما حضرت رضا علیه السلام که در رابطه با عظمت حضرت خضر علیه السلام می فرماید:(خضر از آب حیات نوشید و او تا روز قیامت زنده است و اوبه نزد ما می آید و بر ما سلام می نماید و ما صدای او را می شنویم اما او را نمی بینیم هر کجا نام او برده می شود و هرکدام از شما که نام اورا می برید باید که بر او سلام (وصلوات) بفرستید، او هر سال به حج می رود و تمامی مناسک آن را به جا می آورد، او در عرفه توقف می کند و بر دعای اهل ایمان آمین می گوید (و از همه بالاتر)، خداوندبه وسیله او (حزن و غم) و وحشت قائم ما را در غیبت او انس و آرامش می دهد و تنهایی او را برطرف می کند (و سیونس الله به وحشه قائمنا فی غیبته و یصل به وحدته))، پس حالا تو ای حضرت
ص: 427
خضر که سلام ما را می شنوی پس حامل سلام ما باش برای ولی خدا حضرت مهدی، همان ذخیره عظیم الهی و عرض بفرما که ما بر حسب اوامر شما برای تعجیل در ظهور شما دعا می کنیم زیرا جهان در انتظار عدالت و عدالت در انتظار ظهور شما است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش بر روایت عظیم دیگر که آن را هم ابن فضال رحمه الله علیه از مولای مظلوم و غریب ما حضرت رضا علیه السلام نقل نموده است که آن حضرت فرمود:(زمانی که روح رسول خدا قبض شد خضرآمد و توقف نمود بر در خانه رسول خدا و ایستاد و گفت در حالی که در درون خانه علی و فاطمه و حسن و حسین و پیکر پاک رسول خدا بود و گفت سلام بر شما اهلبیت، هر نفسی چشنده مرگ است و به درستی که شما در روز قیامت مطابق اعمال خود جزا داده می شوید و فقط خداوند است که از هلاکت و فنا منزه است و خداوند بعد از رسول خدا برای او جانشین قرار داده تا او جبران فقدان پیامبر را بنماید پس بر خدا توکل نمائید و برای خود و من از خداوند طلب آمرزش نمائید، پس در این زمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند این شخص برادرم خضر بود که برای تعزیت و تسلی دادن شما در عزای رسول خدا به اینجا امده بود)، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 78 این سوره مبارکه که آن را بعد از نقل وقایع حضرت خضر علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام در شکستن کشتی و کشته شدن جوان و ساختن دیوار از از قول حضرت خضر علیه السلام بیان می فرماید:(قال هذا فراق بینی و بینک سانبئک بتاویل مالم تسطیع علیه صبرا)، او گفت اینک زمان جدایی من و تو فرا رسیده است اما به زودی راز آنچه را که نتوانستی در برابر آن صبر کنی به تو خبر می دهم، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که تداعی معانی شد این کلام ذات اقدس احدیت با آنچه منسوب است به کلام مولاتنا المظلومه فاطمه الزهرا سلام الله علیها که مانند آن را به مولای مظلومان حضرت علی علیه السلام فرمود زیرا آن بانوی مظلومه به علی علیه السلام علت بعضی از رفتارهای خود را به واسطه صورت نیلی،و بازوی خردشده و پهلوی شکسته و...، حادث شده بودد عرض نمی کرد یعنی به حضرت علی علیه السلام نمی گفت و به هنگام مرگ مظلومانه خود و بعد از ذکر این آیه، پس مولای مظلوم ما آگاه شد به هنگام غسل بر کبودی صورت و شکستگی پهلو و ورم بازوی خرد شده زهرای اطهر که
ص: 428
مولای ما حضرت صادق علیه السلام فرمودند علت قتل مادر ما زهرا، بازوی خرد شده آن حضرت بود پس خدایا ما تورا قسم می دهیم به بازوی خرد شده مادر مظلومه حضرت مهدی که به قول حضرت صادق علیه السلام صدمات آن بازوی خرد شده باعث قتل آن حضرت شده است که در امر ظهور مولانا حضرت مهدی تعجیل بفرمایی و به وعده خود در ارثیت دادن زمین به صالحین عمل بفرمایی و نجات به اهل ایمان و اهل جهان عطا بفرمایی که جهان پر از ظلم و جور در این زمان و نیازمند عطای توست تا از عدل و داد مشحون گردد اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای مخاطب ارجمند چون بر این فراز از فریاد قلب سوزان اهل ایمان آگاه شدی پس توجه نما به این روایت عظیم که راوی حدیث، آن را از امام مظلوم و معصوم ما حضرت امام حسن مجتبی نقل می فرماید (در این روایت ابوسعید عقیصا رحمه الله علیه از امام حسن علیه السلام سؤال می نماید که ای فرزند رسول خدا چرا با معاویه صلح نمودی، امام در پاسخ فرمود ای ابوسعید آیا من حجت خدا بر بندگان او نیستم، آیا من امام آنها بعد از پدر خودنمی باشم راوی می گوید عرض کردم بلی، پس فرمود ایا من کسی نیستم که رسول خدا درباره من و برادرم فرمود: حسن و حسین دو امام هستند خواه برخیزند (قیام کنند) و خواه بنشینند (یعنی صلح نمایند و این خبر غیبی در واقع از معجزات رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم است که خبر داده اند از صلح امام حسن و قیام خونین امام حسین)، راوی می گوید عرضکردم بلی، پس فرمود من امام (معصوم) هستم خواه برخیزم (یعنی جهاد کنم) و یا بنشینم (یعنی صلح نمایم)، ای ابوسعید علت صلح من با معاویه همان علت صلح رسول خدا با (بنی ضمره) و (بنی اشبع) و اهل مکه است در هنگامی که از حدیبیه بر می گشت ولی با این تفاوت که آنها آشکارا کافر بودند ولی معاویه و یاران او در باطن کافر هستند، ای ابوسعید اگر من از جانب خدا امام هستم پس جایز نیست در قبول صلح و یا جنگ به سفاهت رای نسبت داده شوم، اگرچه حکمت آنچه انجام می دهم برای افراد مشتبه باشد، آیا نمی بینی هنگامی که خضر به خاطر سوراخ کردن کشتی و کشتن پسر و تعمیر دیوار از طرف موسی مورد غضب واقع شد برای اینکه علت آن بر او مشتبه بود تا اینکه خضر به او (حکمت آنها را) خبرداد و موسی راضی شد و همچنین من نیز به خاطر صلحی که با معاویه کردم از طرف کسانی که علت این امر را نمی دانستند و نسبت به
ص: 429
حکمت آن جاهل بودند مورد غضب واقع شدم (یعنی پس ای ابوسعید آگاه باش) که اگر من صلح نمی کردم معاویه یک نفر شیعه در روی زمین باقی نمی گذاشت مگر اینکه همه را به قتل می رسانید(و لولا ما اتیت لما ترک من شیعتنا علی وجه الارض احد الاقتل))، پس تو ای عاقل دانا و خردمند از این فراز از کلام امام معصوم و مظلوم ما یعنی حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بایستی به نهایت نجاست و رجاست معاویه ملعون و اعوان و انصار مشرک او پی ببری و آگاه باش که ذات اقدس احدیت جل جلاله هرگز بدون جهت این جرثومه های فساد و تباهی و اربابان ملعون آنها و پیروان ناصبی آنها و خصوصاً سگ توله او یزید را و نیز پیروان ناصبی آنها را در طول تاریخ تا انقضای عالم، به دوزخ جاوید خود نمی بردپس از خدای متعال مسئلت نما تا بدترین عذاب خود را بر دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت به آنگونه که در دعای شریف عاشورا مذکور است مقدر فرماید:( اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَه عَلَى ذَلِكَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً)، پس چون بر این فراز از جنایات سگ های دوزخی یعنی معاویه ملعون و اربابان و پیروان ناصبی او آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به این روایت عظیم از مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام که آن را، جناب عبدالله بن فضل از ان حضرت نقل می نماید که حضرت فرمودند:(صاحب الامر غیبتی دارد که ناچار است از آن غیبت (یعنی به امر خدا) و هر پیرو باطلی در آن تردید می نماید، پس راوی می گوید من عرضکردم فدای تو شوم چرا صاحب الامر غیبت می نماید حضرت فرمود به علتی که به مااجازه نداده اند تا آن را آشکار نمائیم پس راوی گفت عرضکردم پس چه حکمتی در غیبت اوست، پس امام فرمودند: همان حکمتی که در غیبت سفرای الهی پیش از او بوده است و حکمت غیبت صاحب الامر ظاهر نمی شود مگر بعد از ظهور آن حضرت همانگونه که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط خضر و کشتن آن جوان و تعمیر دیوار برای موسی ظاهر نگشت مگر در ان زمان که خواستند از هم جدا شوند)،...، پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 79 این سوره مبارکه و نیز توجه نما به عمل ولی خدا حضرت صادق علیه السلام به تأسی از آیات کتاب خدا در خصوص دوستان اهلبیت تاجان آنها را از گزند ستمگران حفظ فرماید:( أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ
ص: 430
يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا )، یعنی و اما آن کشتی برای گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار می کردند و من خواستم آن را معیوب کنم زیرا که بدنبال آن پادشاهی (ستمگر) بود که هر کشتی (سالمی) را به غصب و زور می گرفت، پس مولای ما حضرت صادق علیه السلام به فرزند زراره فرمود که از طرف من به پدرت سلام برسان و بگو من به خاطر دفاع از جان تو از تو عیب جویی می کنم زیرا مردم (عوام گمراه) و دشمن (ناصبی)، آن کسانی را که به ما نزدیک بوده و نزد ما منزلتی دارند را آزار رسانیده و این آزار به آنها بواسطه دوستی با ما می باشد و (آنها) تاجایی پیش می روند که می خواهند او را به قتل برسانند و (بالعکس) هر که را ما عیب جویی کنیم ستایش می کنند و چون تو به شیعه بودن ما شهرت داری پس مورد سرزنش مردم هستی پس ما از تو عیب جویی کرده تا شر آنها از تو دفع شود و سپس این آیه شریفه را قرائت فرموده و ادامه دادند که کشتی در واقع عیب نداشت و هدف از عیب دار نشان دادن آن، سالم ماندن از پادشاه و هلاکت به دست وی بود)، و توجه نما که چگونه اولیاء الله از دوستان و پیروان خود محافظت می نمودند،...، که می فرمایند (صد درستی در شکست خضر است)،....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (82) این سوره مبارکه از رحمت خود به دو کودک یتیم یادآوری می فرماید که پدر آنها فردی صالح بود و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه امر می فرماید به احترام و توجه به بازماندگان محروم و ضعیف و مظلوم صالحان و بزرگان و البته چه کسانی استحقاق مانند این توجه او را دارند مانند اهلبیت عصمت و طهارت که بازماندگان رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم هستند، یعنی همان رسول و نبی که در نزد خداوند عظیم ترین جایگاه را در بین خلایق او و پیامبران او دارد پس کجاست آن صاحب شرافت که چشمان او اشک نریزد در مصیبت فرزند او حسین که او را با لب های تشنه و جگر سوزان ما بین دو نهر آب هرچه فریاد زد جگرم از تشنگی می سوزد سر بریدند یعنی بر او ترحم ننموده و او را در میان زنان و کودکان از حرم مطهر رسول خدا به قتل رسانیده و سر مطهر او را از قفا در حالی که زنده بود (یعنی) در نهایت زجر با دوازده ضربه خنجر فولادین جدا نموده و از خون گلوی او جگر تفتیده او را سیراب نمودند الا لعنه الله علی الظالمین:( وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ
ص: 431
أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ ۚ)، یعنی و اما آن دیوار متعلق بود به دو نوجوان یتیم در ان شهر و در زیر آن دیوار گنجی متعلق به آن دو جوان وجود داشت و پدر آنها مرد صالحی بود و پروردگار تو می خواست تا آنها چون به حد بلوغ برسند، گنج خود را بیرون آورند و این رحمتی از پروردگار توبود)، ...، پس در روایت از مولای مظلوم و شهید و وارث غمهای بی انتهای کربلا یعنی امام سجاد علیه السلام مذکور گردیده است که فرمودند:(ای مردم ...، آگاه باشید که حق تعالی جماعتی را به سبب پدران آنها به یاد می آورد و پسران را به خاطر پدران (به رحمت خود فیض می دهد)، چنانکه در کلام خود فرموده است (و کان ابوهما صالحا)، و به درستی که خبرداد پدرم از پدران خود (یعنی امیرالمؤمنین و رسول خدا)، که آن پدر صالح از پشت دهم آن یتیمان بوده است (و نحن عتره رسول الله فاحفظو انا لرسول الله) و ما عترت رسول خدا هستیم پس حفظ کنید (و رعایت کنید) حق مارا به خاطر (محبت به) رسول خدا، پس راوی می گوید به دنبال این کلام امام از هر طرف مجلس صدای فغان و گریه حاضران برخاست،...، و در روایت عظیم دیگر، امام مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرماید:(به درستی که خداوند به خاطر صالح بودن انسان مؤمن، فرزندان او و فرزندان فرزندان او و نیز اهل خانه او را و نیز اهالی خانه های اطراف او را حفظ می کند و آنها همواره در پناه خداوند هستند و این به خاطر مقامی است که انسان صالح در نزد پروردگار دارد و سپس حضرت داستان آن دو کودک را ذکر نموده و فرمود آیا ندیدی که خداوند چگونه نیکوکاری آن مرد را در مورد فرزندانش سپاس گفت)، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در راستای کسب رضایت ذات اقدس احدیت در تمام ایام عمر کوتاه خود جانب عدل و انصاف و محبت را بگیر و از ظلم و ستم و بیدادگری بر حذر باش و همیشه جانب عادلان راگرفته و بر ظالمان لعنت بفرما همانگونه که مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام در خصوص قاتلان حضرت حسین و قاتلان یاران امام حسین می فرماید: (خدایا قاتلان حسین بن علی را لعنت بفرما و نیز قاتلان انصار حسین بن علی را لعنت بفرما و حرارت دوزخ خود را به آنها برسان و عذاب خود را به انها بچشان و مضاعف نما بر آنها عذاب خود را و لعنت بفرما آنها را لعنتی ناگوار خدایا وارد نما به آنها عذاب (و نقمت و بلای) خود را و از جایی که گمان نمی برند به آنها برسان (عذاب خود را) و بگیر آنها را (به عذاب خود) از جایی که شعور انها نمی رسد و عذاب بفرما
ص: 432
عذابی شدید)، امین آمین آمین یا رب العالمین پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که قلب اهلبیت عصمت و طهارت را شاد نمی نماید سلام و درود و صلوات بر ایشان، آنگونه که شاد می نماید، لعنت عظیم و طلب عذاب عظیم از خداوند برای دشمنان ایشان و ظالمین به ایشان و به ستمگران به ایشان و البته هر ظرف اگر می خواهد از آب زلال و گوارای ولایت و کرامت الهی پر شود زیرا اول بایستی از لجن و گنداب و نجاست دوستی این جرثومه های فساد و تباهی و این نجاسات و رجاسات پاک شود و تبری و اظهار دشمنی با دشمنان ایشان در واقع ظرف وجود انسان شرافتمند را پاک و طاهر می نماید و سپس شایسته خواهد بود برای پرشدن از محبت واقعی به محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ...، پس در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 88 و سپس طلب کن از ذات اقدس او که تو را در شمول این گروه قرار دهد:( وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَىٰ ۖ وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا )، پس از رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم روایت شده است که فرمودند:(جبرئیل از جانب خداوند برای من پیام آورد که پروردگار تو بر تو سلام می رساند و می فرماید ای محمد بشارت بده به آن مؤمنین که اعمال صالح انجام می دهند و ایمان به تو و به اهلبیت تو می اورند به بهشت جاوید و برای انها در نزد من پاداش نیکو است و وارد بهشت خواهند شد)، آری البته جزای احسان جز احسان نیست البته که نیکویی پاداش نیکو دارد البته خوبی به دنبال خود خوبی خواهد اورد البته پیروی از خدا و رسول و امامان معصوم تورا به بهشت جاوید رهنمایی نموده و از عذاب دوزخ حفظ خواهد فرمود و....، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،.... و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما در راستای بررسی این اثر وارد نمی شویم به آن دسته از روایات که از اسرار محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است و به ظواهر امر بسنده می کنیم و از خداوند یاری و استعانت می جوئیم پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به شرح آیه عظیمه 97 این سوره مبارکه یعنی کهف که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:( فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا )، یعنی که آنها قادر نبودند که از ان بالا روند و نمی توانستند سوراخی در ان ایجاد نمایند، پس در روایت است که جناب مفضل رحمه الله علیه از مولای مظلوم و معصوم ما حضرت
ص: 433
صادق علیه السلام سؤال نمودند از کلام ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه (اجعل بینکم و بینهم ردما) پس فرمودند منظور (تقیه) است و درباره این آیه (فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا )،فرمودند: یعنی اگر به تقیه عمل شود دیگر کسی قادر نخواهد بود بر آنهنا سیطره پیدا کند، تقیه دژی محکم است که بین تو و دشمنان خدا سدی می سازد که توانایی عبور از آن را ندارند و از معنای این آیه (فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء)، از امام سؤال کردم پس امام فرمود: مقصود برداشته شدن امر تقیه است که در زمان قیام حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که در آن زمان خدا (بواسطه آن حضرت)، از دشمنان خود انتقام می گیرد، ....پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام عظیم ذات اقدس خداوند در آیه عظیمه 100 و 101 این سوره مبارکه که در ان حضرت حق جل جلاله می فرمایند:( وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِينَ عَرْضًا الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا )،یعنی ودر آن روز جهنم را بر کافران آشکارار عرضه می داریم، همان کسانی که پرده ای چشمان آنها را از یاد من پوشانیده بود و قدرت شنوایی نداشتند، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند تا آگاه شوی که که مقصود از این جماعت اهل دوزخ چه کسانی هستندآری در روایتی که جناب ابوالصلت هروی رحمه الله علیه از مولای مظلوم و معصوم و غریب و شهید ما حضرت رضا علیه السلام آورده است می فرماید که روز مأمون ملعون یعنی آن سگ هار دوزخی از حضرت علیه السلام (شبهه ای نموده) و سؤال کرد درباره این آیه (الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا )، پس ان حضرت (درپاسخ آن شقی مردود) فرمودند: پرده چشم مانع از یاد نمی شود و به یاد خدا بودن چیزی نیست که با چشم دیده شود پس خداوند در این آیه، کافرین به ولایت علی بن ابی طالب را به اشخاص کور تشبیه فرموده زیرا که سخن پیامبر در خصوص آن حضرت بر آنها سنگین آمده و نتوانستندآن را اطاعت کنند (ولکن الله شبه الکافرین بولایه علی بن ابی طالب بالعمیان لانهم کانوا یستثقلون قول النبی فیه و کانوا لا یستطیعون سمعا)،... و توجه نمودی تو ای مخاطب ارجمند که چگونه به این مأمون ملعون سود نداد هشدارهای امام رضا و آن شقی به راه پدر ملعون خود رفته و در دوزخ به او ملحق شد و مکرها و حیله های او به او نفعی نداد مگرآنکه به اعماق دوزخ جاوید فرو رفت الا لعنه الله علی الظالمین در روایتی دیگر با همین مضمون از حضرت صادق علیه السلام
ص: 434
مذکور گردیده است که راوی یعنی ابوبصیررحمه الله علیه از آن حضرت درباره این آیه (الذین کانت اعینهم فی غطاء عن ذکری) سؤال نمود پس حضرت فرمودند: در اینجا مقصود از (ذکر)، ولایت امیرالمؤمنین است و این معنی قول خداوند در (ذکری) است، پس جناب ابوبصیر سؤال می کند که معنای (لا یستطیعون سمعا) چیست پس آن حضرت می فرمایند: یعنی (هرگاه از علی نزد آنها گفتگو می شد یعنی سخنی به میان می آمد، آنها از فرط کینه و عداوت با آن حضرت و عداوت با اهل بیت آن حضرت طاقت شنیدن آن گفتگو را نداشتند): الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، ...، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 102 وعده دوزخ جاودانی خود را به کافرین ابلاغ می فرماید:( أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ يَتَّخِذُوا عِبَادِي مِنْ دُونِي أَوْلِيَاءَ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ نُزُلًا قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا )، یعنی آیا کافران تصور کردند می توانند بندگانم را به جای من اولیای خود انتخاب کنند ما جهنم را برای پذیرایی کافران آماده کرده ایم و بگو آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها چه کسانی هستند، پس در ادامه ذات اقدس احدیت این اشقیا را چنین معرفی می فرماید:( الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا)، یعنی همان کسانی که سعی و تلاششان در زندگی دنیا گم و نابود شده در حالی که تصور می کنند کار نیک انجام می دهد،...، پس در روایت امام باقر علیه السلام مقصود این آیه نصاری و علما آنها و مقدسین آنها و نیز آن مسلمانانی که پیرو شبهه ها و هوی و هوس های (نفسانی) خود هستند و نیز گروه حروریه و اهل بدعت است (و مقصود از حروریه گروه خوارج نهروان و پیروان آنها در طول تاریخ هستند که ناصبی و دشمن علی علیه السلام هستند و اهل بدعت مقصود همه کسانی که از ابتداء در دین بدعت نموده و خلافت را امری غیر الهی به خلایق القاء نمودند و اینکه هرکسی با زور آن را تصاحب نماید و....)، و کلام سرور ما جناب علی بن ابراهیم آن است که این آیه در مورد یهودیان نازل شد و سپس درباره خوارج جریان یافت و مقصود از خوارج دشمنان امیرالمؤمنین در طول تاریخ و در تمامی ادوار و در تمامی اشکال مختلف آن است، ... و سرور ما جناب فضل بن شاذان رحمه الله علیه در روایت زیبا و محکم خود از امام مظلوم و غریب و مسموم ما حضرت رضا علیه السلام روایت نموده است که آن حضرت اسلام محض و خالص رابطور اجمال معرفی فرموده که از جمله آن اوصاف آن است:(... بیزاری از اهل شوری و ابو
ص: 435
موسی اشعری و دوستان او که این جماعت کسانی هستند که اهل این آیه اند (الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا)،آنها کسانی هستند که به آیات پروردگار خود در ولایت امیرالمومنین و به دیدار پروردگار خود کافر شدند و اینکه دیدار کنند با خداوند بدون اعتقاد به امامت آن حضرت پس اعمال آنها حبط شد پس از این جهت برای آنها در قیامت میزان برپا نخواهیم کرد و آنها سگهای اهل دوزخ هستند،....و این کلام مولانا المظلوم امام باقر علیه السلام است که خطاب به ابواسحاق لیثی می فرماید:(ای ابراهیم خدای عزوجل درباره دشمنان ناصبی ما فرموده است (و قدمنا الی ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثورا، فرقان -23) و فرموده است (یحسبون انهم یحسنون صنعا) ،...، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به مضمون روایتی که مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام می فرماید و در آن خبر از غیبت طولانی ولی الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که امام حی و زنده است تا انقضای عالم خبر می دهد این روایت را جناب سلیم رحمه الله تعالی علیه اینگونه نقل می فرماید:(سلیم گوید از علی بن ابی طالب شنیدم که می فرمود به زودی امت به هفتاد و سه فرقه متفرق خواهند شد که هفتاد و دو فرقه در اتش و یک گروه در بهشت خواهند بود....، انها کسانی هستند که به من ایمان آورده و در مقابل امر من تسلیم و مطیع من هستند و از دشمن من بیزاری جسته و مرا دوست دارند و بغض دشمنان مرا دارند، آنها به حق من و امامت من و واجب بودن اطاعت من از روی کتاب خدا و سنت پیامبر او معرفت دارند و در نتیجه بر نمی گردند و شک نمی کنند، به خاطر آنکه خداوند (توفیق عطا فرموده و) قلبشان را از معرفت حق ما نورانی نموده و فضیلت ما را به آنها فهمانده است و به انها الهام نموده و (اینگونه) ناصیه آنها را گرفته و در شیعیان ما داخل نموده است به طوری که قلبهای آنها اطمینان یافته و به یقینی رسیده اند که شکی با آن مخلوط نمی شود، امامان فرقه ناجیه، من و جانشینان من تا روز قیامت هدایت کننده هدایت یافته ایم (یعنی معصوم و منصوب از سوی ذات اقدس الهی هستیم همان)کسانی که خداوند آنان را در آیات بسیاری از قرآن در کنار خود و پیامبر خود قرار داده است (یعنی و اینگونه شهادت به عصمت و برگزیده بودن ما داده است)، و ما را پاک (خلق) نموده و معصوم داشته (یعنی این عظمت طهارت و عصمت در تمامی جهات از همه زشتی ها است اعم از گناه یا هر
ص: 436
نوع زشتی دیگر که دور از مکارم اخلاق بوده و مکروه باشد)، و ما را شاهدین بر خلق خود و حجت خود در زمین خود و خزانه داران علم خود و معادن حکمت خود و ترجمه کنندگان (یعنی مفسران)وحی خود (یعنی آیات عظیمه قرآن مجید)، قرار داده است، ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داده است، به گونه ای که نه ما از قرآن جدا می شویم و نه قرآن از ما جدا می شود (یعنی به کوری چشم دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت و امامان معصوم حافظ و نگهبان قرآن و قرآن حافظ و نگهبان ایشان است)، تا در حوض کوثر بر پیامبر وارد شویم ...، تمام آن هفتاد و دو گروه، دینی غیر از دین حق دارند و دین شیطان را یاری می کنند (همان دینی که آموزه های آن را) از ابلیس و اولیاء او می گیرند پس انها در واقع دشمنان خدا و دشمنان رسول او و دشمنان اهل ایمان هستند، همان کسانی که بدون حساب وارد آتش دوزخ می شوند، آنها از خدا و رسول او بیزار هستند (یعنی از آن خدا و رسول که انها را امر می نمایند به تابعیت از امامان معصوم یعنی از تبعیت از امیرالمؤمنین و اولاد معصومین آن حضرت، بیزار هستند و اینگونه با ستیزه گری خود) به خدا مشرک شده و به او کافر (یعنی ناسپاس) گردیده اند و عبادت نموده اند غیر الله را از آن طریق که نمی دانند و تصور می کنند که آنها اعمال خوب انجام می دهند و...)، ... و در روایت دیگر مولای مظلوم ما حضرت سجاد علیه السلام در خصوص وقوف کنندگان در عرفه و کلام ذات اقدس احدیت می فرماید:(... چون شامگاه عرفه و صبح روز منی می شود، خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان بلند مرتبه خود مباهات می نماید که (این بنده های من و کنیزان من هستند که با فاصله های دور و نزدیک و با موهای ژولیده و غبارآلود در اینجا به حضور من آمده اند و از لذت ها و از شهرهای خود و دوستان خود برای جلب رضایت من جدا شده اند پس اکنون به قلب های آنها و آنچه در آن ها است بنگرید و من دیدگان شمارابرای آگاهی از ان قوی می نمایم پس در این زمان فرشتگان برآنچه در قلوب آنها است آگاه می یابند و می گویند خدایا ما از آنچه در قلوب آنها است اگاه شدیم و آگاه شدیم که بعضی از این قلوب سیاه و بسیار تاریک است و مانند دود جهنم از آن بلند می شود پس خداوند می فرماید آری آنها همان اشقیا هستند که سعی و تلاش آنها در زندگی دنیا گم شد و به بیراهه رفت در حالی که تصور می نمودند که کار خوب انجام می دهند، آنها قلب های خالی از خوبی ها، خالی از اطاعت ها و قلب های اصرار کننده بر افعال آزاردهنده و حرام هستند (زیراکه)، این ها
ص: 437
اعتقاد دارند به بزرگداشت (دشمنان ما یعنی) کسانی که ما آنها را خوار نموده ایم و حقیر دانستن کسانی که ما آنها را جلالت و عظمت داده ایم (یعنی قلوبی که در انها بغض آل محمد و دوستی دشمنان ایشان است، خود بخود به ظرفی تبدیل می شود که خالی از اعمال خیر و خالی از طاعت ها و مشحون از زشتی ها و اعمال مجرمانه است یعنی حبط اعمال واقع می شود و ثمره دوستی با ظالمان شراکت در اعمال آنها و ورود در اعمال مجرمانه آنها و...، خواهد بود)، پس اگر اینگونه نزد من بیایند (یعنی بمیرند در حالی که توبه نکرده باشند و دوستی دشمنان آل محمد را از قلب خود بیرون نکرده و از دوستی ومحبت آل محمد قلوب خود را آکنده نساخته باشند)، عذاب آنها را (به دوزخ خود) شدید می گردانم و حساب کشی آنها را طولانی می نمایم و....)، پس چون بر این فرازآگاه شدی یعنی از عظمت مقام و منزلت آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم پس توجه نما به کلام ذات اقدس پروردگار در آیه 105این سوره مبارکه یعنی کهف:( أُولَٰئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا)، یعنی انها کسانی هستند که به آیات پروردگار خود و لقای او کافر شدند و لذا اعمال آنها حبط و نابود شد و به این جهت در روز قیامت میزانی برای آنها برپا نخواهیم نمود، و مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام در شرح این آیه می فرماید:(هر کسی از شما روی گرداند پس خداوند هیچ عملی را از او قبول نمی کند و در روز قیامت ترازویی برای اعمالش قرار نمی دهد و او از اهل دوزخ (جاوید) است)، یعنی ستیزه گران با آل محمد یعنی رئوس شیاطین و دشمنان ناصبی اهل بیت عصمت و طهارت آگاه باشند که این سراشیبی بدون بازگشت به سوی دوزخ است و هیچ عملی صالح و ایمانی مانع از ورود دشمنان چهارده معصوم به دوزخ زیرا دشمنی با ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم اعمال را نابود و حبط می فرماید و ظرف اعمال ستیزه گران را مشحون از جرمها و تباهکاری های مترتب بر دوستی ظالمان خواهد بود و لذا در خصوص اینگونه ظالمان و ستمگران، ذات اقدس احدیت در ادامه این آیات یعنی آیه عظیمه (106) می فرماید:( أُولَٰئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا)، یعنی اینگونه کیفر آنها دوزخ است به واسطه آنکه کافر شده و آیات من و پیامبران مرا به استهزاء گرفتند، یعنی وفق کلام سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه یعنی به آیات اوصیاء، و...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای
ص: 438
مخاطب ارجمند در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 110 این سوره مبارکه یعنی کهف و توجه نما که چگونه منتهی می شود شرح و تفسیر آن به ولایت علی علیه السلام و پیروی از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی دوازده وصی حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم و دلیل آن نیز واضح است زیرا هر ان کسی که از امامت و ولایت این ذوات مقدسه یعنی اوصیائ رسول خدا یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم پیروی نماید در واقع به حقیقت عمل صالح و توحید پروردگار رسیده است زیرا به راه تعیین شده خدا وارد شده است . اگر با آل محمد ستیزه گری نموده و به سوی غیر آنها مایل شود پس از راه راست منحرف شده و به سوی دوزخ رفته است پس توجه نماید مخاطب ارجمند به این آیه عظیمه:( قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا )، یعنی (ای رسول ما یعنی ای محمد) بگو: من فقط بشر ی مانند شما هستم (با این تفاوت که) به من وحی می شود و به درستی که پروردگار شما خدای واحد است، پس هر کسی امید دارد به دیدار پروردگارخود بایستی عمل صالح انجام داده و به عبادت پروردگار خود احدی را شریک ننماید، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که اگر بنده ای به ظاهر اکتفا نماید و تصور نماید که فقط توحید و نبوت ناجی او خواهد بود و نیازی به ولایت ندارد پس به راه خطا رفته است زیرا توحید و نبوت شرح داده نمی شود مگر به ولایت و ولایت تکمیل دین است و اتمام نعمت هدایت و لذا هر بنده ای ، از ولایت دور و به دوستی دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت جذب شود پس قطعا سر از دوزخ بدر خواهد آورد زیرا آنها صراط مستقیم خداوند به سوی به بهشت و بالاتر از آن اسباب نیل به رضایت خدا هستند، و لذا جناب سماعه بن مهران رحمه الله علیه از امام صادق علیه السلام روایت نموده است که در پاسخ او از معنی این آیه فرمودند:(... مقصود از عمل صالح شناخت ائمه و مقصود (لا یشرک بعباده ربه احدا)، یعنی تسلیم شدن به ولایت علی و اینکه در خلافت شخصی را که شایسته خلافت نیست با او شریک نگرداند)، توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به روایت دیگر با همین مضمون از جناب ابوبصیر رحمه الله علیه که مذکور نموده است که امام صادق علیه السلام فرمود:(یعنی با ولایت آل محمد، ولایت غیر آنها را شریک نکنید و عمل صالح همان ولایت آل محمد است و هرکسی (اینگونه) در
ص: 439
عبادت خداوند کسی را شریک قرار دهد، (درواقع) به ولایت ما شرک ورزیده و به ولایت ما کافر شده و به امیرالمؤمنین جفا نموده و به ولایت او ستیزه گری کرده است)، و در روایت عظیمه دیگر امام معصوم ما می فرماید:(کسی که با امامی که امامت او از سوی خدا تعیین شده است، کسی را که رهبری او از جانب خدا نیست شریک قرار دهد، (کان مشرکان یعنی)، مشرک خواهد بود)،...، پس توجه نما توای مخاطب ارجمند که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است در شرح این فراز هزاران صفحه بنگارد ولی قرار او بر تحدید وتدقیق موضوع اثر است پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه به شرح آیات عظیمه سوره مبارکه مریم که ذات اقدس احدیت جل جلاله در طلیعه این سوره مبارکه یعنی آیه اول آن، به رمز می فرماید:(کهیعص)، یعنی حروف مقطعه که ذات اقدس احدیت آنها را به رمز بیان فرموده است و در ان خبر از واقعه کربلا و شهادت حسین داده است و ما قبلا در خصوص قضا و قدر خداوند و عدم منافات آن با امر اختیار و نیز امر بداء و اینکه تمامی امور در ید با قدرت خداوند است و پس و اینکه مقدرات او بر اساس رحمت اوست و...، کلام خود را آورده و تکرار نمی نمائیم در این فراز از مولای مظلوم ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روایت شده است که آن حضرت با این مضمون در خصوص شرح این آیه فرموده اند:( ... این حروف از اخبار غیبی می باشند که خدای علیم، بنده خود حضرت زکریا را از آن آگاه فرمود و سپس داستان آن را برای حضرت محمد شرح داد ... و فرمود (کهیعص) داستان شهادت امام حسین است و (ک) اشاره به کربلا و (ه) اشاره به شهادت عترت پاک اوست و (ی) اشاره به ظالم به حسین است و (ع) اشاره به عطش آن حضرت است و (ص) اشاره به صبر آن حضرت می باشد، پس حضرت زکریا بسیار غمگین شده و زاری نمود ..... و از خدا خواست تا به او فرزندی عطا کند که مانند حسین به شهادت رسیده و او نیز مانند حضرت محمد در غم فرزند خود عزادار شود پس خدا به او یحیی را عطا فرمود .... مدت حمل یحیی و حضرت حسین شش ماه بود) و نیز توجه داشته باش که سر یحیی پیامبر را نیز طاغی و یاغی زمان هیرودیس امر نمود تا بریده و در طشت طلا در برابر او قرار دهند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این
ص: 440
فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (6) این سوره مبارکه یعنی مریم که در آن فتوی داده است مولاتنا حضرت زهرا سلام الله علیها بر بطلان حدیث جعلی خلیفه اول از تطبیق آن با قرآن و تا روز قیامت برای دانشمندان اهل اسلام وفق فرموده پدر عالیقدر خود یعنی حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم، راه حق از راه باطل را مشخص فرموده است یعنی این اهل اسلام هستند که بایستی از این روش پیروی کرده و روایات صحیح را از روایات جعلی با شاخصه قرآن از یکدیگر جدا سازند و امت اسلام را از ورود به دوزخ نجات دهند و این اجماع اهل اسلام است که روایات رسیده بایستی با قرآن مطابقت داده شود اگر منطبق بود پذیرش شود و گرنه بر سینه دیوار کوبیده شود یعنی به مزبله دان تاریخ رفته و اینگونه نحوه و وجوه جعلیت ان بر همگان آشکار شود و ما در کتاب شریف عروه الوثقی خود ابزار و روش مقدماتی این شناخت را بعد از هزار و پانصد سال مذکور نمودیم و اهمیت آن را متذکر شدیم و...، بطور مثال اگر روایتی جعلی مانند (الزرع للزارع و لو کان غاصبا) که بر ضد تمامی آیات قرآن است مورد پذیرش قرار گیرد پس بدنبال آن غارت و چپاول دارایی های خلایق و موقوفات و ...، صورت می گیرد و حدیث مجعول دارای تأویل و توجیه شیطانی می گردد و بدنبال آن فقر و فحشاء و فساد در جامعه نهادینه می گردد و یا با جعل احادیثی که خلیفه دوم بر ضد آیات قرآن بهم بافت و به استناد آن به کشورهای همجوار یورش برده و آنها را مورد غارت گری قرار داد و حرث و نسل آنها را نابود کردو آرامش جوامع را تا قیام قیامت نابود نموده و نیز اخراج اهل کتاب زادگاه مادری و وطن ایشان که این اعمال تخم نفاق و کینه ورزی را در دلهای خلایق کاشت و...، و یا حدیث جعلی (رفع) و یا ...، آری تشخیص جعلی بودن روایات همانگونه که رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم فرمودند و آنگونه که مولاتنا حضرت زهرا به آن فتوا داده و عملا ترویج فرموده اند روش رجال یعنی تصدیق یا تکذیب راوی حدیث نبود یعنی حضرت زهرا به ابوبکر نفرمود که در نقل روایت ثقه نیستی و یا کلام تو موثق نیست و یا خبر تو واحد است و...، بلکه عملا فرمود آنچه تو می گویی ای پسر ابی قحافه مخالفت آیات قرآن است یعنی روایت تو جعلی است، و لذا خلیفه اول تسلیم شد و قبلاه فدک را تسلیم نمود و این خلیفه ثانی ستمگر و جسور بود که در راستای تحکیم قدرت خود و....، سند فدک را پاره کرد و سیلی بر صورت دختر پیامبر زد به
ص: 441
گونه ای که گوشواره گوش آن حضرت کنده شد و راه خانه نیز از شدت غم این جسارت بر حضرت گم شد و...، آری عمربن الخطاب با این عمل خود امت اسلام را گمراه کرد و راه را بر جسارت خلایق به آل محمد گشود و اسباب کشتار کربلا و قتل عام فرزندان رسول خدا را پایه ریزی نمود، پس چون براین فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (6) این سوره مبارک یعنی مریم:( يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا )، یعنی که وارث من و وارث دودمان یعقوب باشد و او را ای پروردگار من مورد رضایت خود قرار بده، ... و در روایت است که مولاتنا المظلومه فاطمه الزهرا سلام الله علیها بعد از غصب فدک به ابوبکر فرمود:(... (یابن ابی قحافه افی کتاب الله ان ترث اباک و لا ارث ابی) یعنی ای پسر ابوقحافه آیا در کتاب خدا مذکور شده است که تو از پدرت ارث ببری و من از ارث پدر خود محروم باشم ... (قال الله عزوجل فیما اقتص من خبر یحیی بن زکریا اذقال رب فهب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب و...)، ... پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که قضیه فدک مصیبتی است که مانند ان وجود ندارد و اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در خصوص مظلومیت وارده و آثار و تبعات آن و .....، بنگارد ولی قرار او بر اختصار است و در این باب نیز بزرگان دین آثار فراوان ذکر نموده و بر اضطرار اهلبیت و مظلومیت مولاتنا حضرت زهرا و امیرالمومنین گریسته اند، ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (7) این سوره مبارکه در خصوص حضرت یحیی و شرح شباهت مظلومیت او به مظلومیت خامس آل عبا یعنی حسین بن علی علیه السلام:(یازکریا انا نبشرک بغلام اسمه یحیی لم نجعل له من قبل سمیا)، یعنی ای زکریا ما تو را به پسری بشارت می دهیم که نام او یحیی است و پیش از این، همنامی برای او قرار ندادیم، ...، پس مولانا المظلوم امام صادق علیه السلام می فرمایند:(... الحسین بن علی لم یکن له من قبل سمیا و یحیی بن زکریا لم یکن له من قبل سمیا یعنی، قبل از حسین بن علی کسی به نام ایشان نام گذاری نشده و برای یحیی بن زکریا نیز کسی قبل از او یحیی نامگذاری نشده بود) و... در روایتی دیگر می فرمایند:(.... که آسمان فقط برای این دو نفر چهل صبح گریست پس از آن
ص: 442
حضرت سؤال نمودند که کیفیت گریه کردن آسمان چگونه بود، فرمودند: خورشید بارنگی قرمز طلوع و غروب می کرد و نیز فرمودند که قاتل یحیی ولد الزنا بود و قاتل حسین بن علی نیز ولدزنا بود)، و این روایت نیز از مولاناالمظلوم حضرت سجاد روایت شده است که فرمودند:(... با حسین خارج شدیم پس در هیچ منزلی فرود نمی امد و خارج نمی شد مگر آنکه از یحیی بن زکریا و قتل او یادآوری می نمود تا آنکه روزی فرمود: بی ارزشی دنیا در نزد خداوند از آنجا معلوم می شود که سر بریده یحیی بن زکریا به سوی یک طاغی از طاغیان بنی اسرائیل به هدیه برده شد)، و ما عرض می کنیم که ای حسین کجا بود رسول خدا و پدرت علی مرتضی و مادرت فاطمه زهرا تا ببینند که چگونه سر مبارک تو را ما بین دو نهر آب در حالی که جگر تو از تشنگی می سوخت و اسمان از فرط تشنگی به چشمان تو چون دود به نظر می امد و بعد از آنکه تمامی اصحاب و خاندان مطهر تو را که در جهان مثل و مانند نداشتند قتل عام نمودند، با دوازده ضربه خنجر فولادین از قفا در حالی که زنده بودی در نهایت زجر و شکنجه جدا نمودند و آنرا هدیه بردند به همراه حرم مطهر تو که حرم مطهر رسول خدا بود از شهر به شهرو دیار به دیار تا به نزد شیطان مجسم ملعون بن ملعون و شقی ابن شقی یعنی سگ های هار دوزخی فرزند سگ هار دوزخی یعنی یزید پسر معاویه ببرند و ما هنوز صدای گریه و ناله کودک سه ساله تورا از ورای زمان و مکان می شنویم که چگونه در فراق تو نالید و تو را صدا می کرد تا آن زمان که با دیدن سر بریده تو جان را به جان آفرین تقدیم کرد و در خرابه های شام مظلومانه جان سپرد الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه شوبر کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه (12) این سوره مبارکه که بیانگر حقایقی عظیم در خصوص نبوت و عصمت ذاتی انبیاء الهی و انتصاب آنها از جانب ذات اقدس احدیت جل جلاله است همان عصمت که ریشه در رحمت و فضل و عنایت خداوند متعال به بندگان دارد و ...، در این آیه عظیمه خداوند متعال عزوجل می فرماید:( يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا )، یعنی ای یحیی کتاب الهی را با قوت بگیر و ما در کودکی فرمان (نبوت) به او دادیم و...، پس توجه نما که امر هدایت الهی بواسطه انبیاء الهی و اوصیاء آنان امری انتصا بی است و لذا ذات اقدس الهی جل جلاله خبر نبوت موسی و عیسی و محمدو...، را از قبل آمدن آنها به جهان خاکی، به واسطه پیامبران خود به خلایق اعلام و
ص: 443
ابلاغ می فر ماید و نیز این امر تسری دارد به انتصاب اوصیاء ایشان، یعنی اوصیاء پیامبران الهی نیز مانند پیامبران، همگی معصوم از همه جهات یعنی از تمامی زشتی ها و رذایل اخلاقی و ...، هستند و ما در این خصوص قبلا کلام خود را آورده و در رابطه با ترک اولی نیز مطالب خود را مذکور نموده و کلام خود را مکرر نمی نمائیم واین از عجایب و معجزات عظیم قرآن مجید است که اشاره می نماید به مطالبی که خارج از درک ظاهری انسانها است و در واقع از آیات الهی و نشانه های ذات اقدس الهی جل جلاله محسوب می شود تا بواسطه آن بندگان متوجه حقایقی بشوندو به واسطه آن ایمان بیاورند و متوجه باشند که حقایق جهان هستی محدود به آنچه که با حواس محدود پنج گانه آنها ادراک می شود نیست و بلکه بسیار فراتر از آن است و...، و اینگونه با اهل ایمان سخن می گوید حضرت حق جل جلاله تا گمراه نشده و به آیات او ایمان بیاورند و هرگز از رسیدن امامان معصوم در ایام کودکی به امامت تعجب ننمایند و یا از طول عمر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و...، به خود شک و تردید راه ندهند و این فرازهای کتاب خدا در واقع اثبات کننده منزلت امامت و تقدیس این جایگاه یعنی عصمت امامان معصوم از سوی ذات اقدس احدیت جل جلاله می باشد و این اهل ایمان هستند که بایستی با استباطات عقلی خود به این باور ها برسند زیرا خدا به واسطه عقل آنها بر آنها حکم می فرماید همانگونه که سؤال و جواب را از افراددیوانه برداشته است، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام رفیع امام جواد علیه السلام در این خصوص که آن را به علی بن اسباط رحمه الله علیه می فرماید در این روایت علی بن اسباط گوید که (امام جواد علیه السلام را دیدم که به من فرموده ای علی خدا دلیل درباره امامت را به مانند دلیل در باره نبوت آورده است و فرموده است (و آتیناه الحکم صبیا)...)، و در ادامه آیه عظیمه مذکور، خداوند جلیل عزوجل می فرماید:( وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً ۖ وَكَانَ تَقِيًّا )، یعنی و محبت و پاکی از ناحیه خود به او بخشیدیم و او پرهیزکار بود، پس فیض و رحمت الهی که متناسب با این مقام و منزلت است را نیز ذات اقدس الهی به همراه سایر فیوضات مانند علم و تقوی و.....، از نزد خود به مقدسین خود عطا می فرماید و البته این فیض بر سایر بندگان نیز وجود دارد با این تفاوت که مؤاخذه از معصومین در برابر ترک اولی قرار دارد و مؤاخذه از بندگان در برابر حرام و واجب و اینگونه بار مسئولیت معصومین عظیم تر و بار مسئولیت بندگان سبک تر است و به همین میزان بار
ص: 444
مسئولیت هدایت انها عظیم تر و بار مسئولیت پیروی از آنها سبک تر است و...، پس توجه نماید مخاطب ارجمند که چگونه پیامبران و اوصیاء آنها و در صدر آنها محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم آیات الهی محسوب می گردند و تکذیب آنها برای تکذیب کننده دوزخ جاوید را به دنبال دارد و نیز ستیزه گر با آنها مشرک محسوب می گردد، ....، و اینگونه است که بندگان بایستی به ذات اقدس او پناه برده و با ایمان و عمل صالح یعنی دوستی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، خیر دنیا و اخرت را طلب نمایند و از شر دنیا و آخرت به ذات اقدس او پناه ببرند و برای عزیزان خود دعا کنند که دعا از زبان غیر به درگاه آن ذات اقدس مستجاب است انشاء الله پس خدایا ترا به عزت و جلال خودت و آبروی تمامی آبرومندان درگاهت و در صدر آنان محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم اولاً امر فرج و ظهور ولی مظلوم خود حضرت مهدی را سهل و اسان بفرما و گشایش در کار ظهور آن حضرت مقدر بفرما که نجات همه اهل ایمان در آن است و نیز وعده عظیم تو در ارثیت دادن زمین به صالحین و برقراری حکومت عدل و عدالت خود را محقق بفرما زیرا که جهان از ظلم و جور مملو شده و جهان و جهانیان در انتظار عدالت و عدالت در انتظار مهدی تو است و نیز به ما و عزیزان ما خیر دنیا و آخرت عطا بفرما و از ما و عزیزان ما شر دنیا و آخرت را رفع و دفع بفرما که ماامت حضرت محمد طاقت رنج و درد و ناراحتی را نداریم اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله، در آیه عظیمه (21) این سوره مبارکه یعنی مریم:( قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا ۚ وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا)، یعنی گفت اینگونه پروردگار تو فرموده است که این کار بر من آسان است (ما او را می آفرینیم) تا او را برای مردم نشانه ای قرار دهیم و رحمتی باشد از سوی ما و این امری است پایان یافته، ....، سرور ما جناب ابوبصیررحمه الله علیه از مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت می فر ماید که او از آن حضرت سؤال کرد:(عرضکردم به حضرت صادق که چرا خداوند حضرت عیسی را بدون پدر خلق فرمود و خلقت سایر مردم از پدران و مادران است، حضرت فرمود برای اینکه خلایق آگاه شوند بر تمامیت و کمال قدرت خدای قادر و نیز آگاه باشند که او قادر است بر خلق نمودن مخلوقی از مادر بدون پدر، همانگونه که قادر است بر
ص: 445
آنکه خلق نماید بدون پدر و مادر و به درستی که خداوند عزوجل انجام داد آن را با پدر و مادر تا بدانند که او بر همه کار قادر و توانا است)،...، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس توجه نما در ادامه به کلامی از مولای مظلومان حضرت علی علیه السلام در رابطه با متشابهات لفظ (قضا) در قرآن و توجه نما که چگونه سگهای هار دوزخی به جای بهره گیری از دریای علم و معرفت آن امام عظیم الشأن، در نهایت شقاوت و درنده خویی به آن حضرت حمله ور شده و جهت کسب مطامع پست دنیا و ریاست آن، تمامی اوقات آن حضرت را در میادین جنگ و اوضاع و احوال مربوط به آن مصروف می نمودند و یا گروهی اوباش معلوم الحال بر اریکه های قدرت رهبری امت اسلام تکیه زده و در حالی که امت را به بیراهه های برگشت ناپذیر به سوی دوزخ سوق می دادند آن حضرت را مجبور به کار کردن در نخلستانها و باغهای یهودیان می نمودند و اینگونه ارث دادند حکومت های ننگین خود را به اراذلی دیگر بعد از خود که جز غارتگری و شرابخواری و شهوترانی و ستمگری و قتل و چپاول خلایق به نام دین کار دیگر نداشتند و برای بقای حکومت های شیطانی خود، امامان معصوم و مظلوم را، در نهایت غربت و محرومیت و به انواع شکنجه های جسمی و روحی، یا به شمشیر و یا به زهر و...، به شهادت رسانیدند، پس تو ای عاقل دانا و خردمندآگاه باش که ذات اقدس الهی علم شرح و تفسیر قرآن را فقط و فقط به آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم داده است و آنها هستند که دقایق در مورد آن را برای اهل ایمان شرح داده و تشنگان علم و معرفت را از دریای علم خود و چشمه های فیاض جوشان فضل خود بهره مند می فرمایند و اگر وجود آنها و صبر آنها نبود و در شداید نازله، پیرو پدر بزرکوار خود امیرالمومنین و مادر گرامی و شهید خود حضرت زهرا سلام الله علیهم اجمعین نبودند از اسلام واقعی و قرآن خداوند نام و نشانی نبود، پس توجه نماید مخاطب ارجمند که از حضرت علی علیه السلام در خصوص متشابهات لفظ قضاء در قرآن سؤال نمودند و آن حضرت فرمود:(... این لفظ بر ده وجه در قرآن آمده است که معانی متفاوتی دارند و شامل معانی فراغت، عهد، اعلام و اگاهی دادن، انجام کار، واجب نمودن، حتمی بودن، اتمام، خلق و نزول مر گ می باشد و اما قضاء به معنی قطعی و حتمی بودن، پس سخن خدای متعال در داستان مریم است و کان امرا مقضیا)، و اما در کیفیت حامله شدن مولاتنا حضرت مریم سلام الله علیها به حضرت عیسی مسیح پس مولای ما حضرت باقر علیه السلام فرمودند با این
ص: 446
مضمون که حضرت جبرئیل بر لباس مخصوص عبادت حضرت مریم که برتن او بود دمید و حضرت عیسی مسیح در ساعت در وجود حضرت مریم کامل شد و( در روایتی در نه ساعت)، همانگونه که نوزادان در عرض نه ماه در وجود مادر خود کامل می شوند، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر عظمت کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله که چگونه شهادت می دهد به اعطای فیوضات لدنی خود و به آیات خود تا بر کافران و منکران در روز دادرسی حجت شود، ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 24 این سوره مبارکه کلام عیسی مسیح را به مادر غمگین خود اینگونه بیان می نماید یعنی در آن زمان که به دنیا آمد و مادر غمگین گردیده بود:( فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا )،یعنی غمگین مباش (ای مادر)که پروردگار تو زیر پای تو چشمه آبی (گوارا) قرار داده است، از دو تن از اصحاب رسول خدا به نامهای ابی عمر و ابی سعید خدری روایت شده است که نقل می کنند که ما در محضر رسول خدا بودیم که در این زمان سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد بن اسود و عماربن یاسر و حذیفه بن یمان و ابولهیثم بن تیهان و خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین و ابوالطفیل عامر بن واثله آمدند و در مقابل رسول خدا زانو زدند و در حالی که غم و اندوه از چهره های ایشان آشکار بود و عرضه داشتند که یا رسول الله پدر و مادر ما به فدای تو باد ما از گروهی درباره برادر و پسرعموی تو (علی بن ابی طالب)، سخنانی می شنویم که اندوهگین می شویم و اکنون از شما می خواهیم که پاسخ آنها را بدهیم، رسول خدا فرمودند: آنها چه چیزی درباره برادر و پسرعموی من علی بن ابی طالب می گویند، عرضکردند آنها می گویند چه فضیلتی برای علی در خصوص سبقت او در اسلام آوردن اوست در حالی که او به هنگام ظهور اسلام و اسلام آوردن کودکی بود و گفتار هایی مانند این، پس رسول خدا فرمود آیا فقط همین موضوع شما را اندوهگین می نماید، آنها عرضکردند آری به خدا سوگند پس رسول خدا فرمود شمارا به خدا سوگند ازشما می پرسیم ...، مگر خداوند عزوجل درباره عیسی بن مریم نفرموده است (فناداها من تحتها الا تحزنی قد بعد ربک تحتک سریا ...انیسا، و مگر عیسی به هنگام تولد خود و هنگامی که مادرش به او اشاره کرد سخن نگفت که قرآن در این مورد می گوید:(قالوا کیف تکلم من کان فی المهد صبیا انی عبداله آتانی الکتاب.... الی آخر آیه، که تکلم نمود عیسی مسیح در زمان ولادت خود و اعطا شد به او کتاب آسمانی و
ص: 447
نبوت و پیامبری و سفارش شده بود به نماز و زکات در حالی که سه روز از عمر او سپری شده و تکلم نمود با آنها در روز دوم از زمان تولد خود)، آری دشمنان و معاندین خواستند دشمنی نمایند با مولانا المظلوم علی علیه السلام ولی به عکس، ذات اقدس احدیت به زبان رسول گرامی خود فضیلت لدنی خود به آیت الله العظمی خود یعنی علی بن ابی طالب را آشکار فرمود اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،...،پس در این راستا ذات اقدس احدیت جل جلاله شهادت داده است به اینکه کمی سن امام معصوم مانع از رسیدن او به مقام امامت نیست و...، زیرا امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم منتخب و برگزیده و منصوب از سوی ذات اقدس الهی هستند و آنها نیز همانند انبیاء عظام الهی، آیات عظیم ذات اقدس الهی هستند و مزین هستند به عصمت ذاتی و علم لدنی خداوند و...، پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به عظمت کتاب خدا در راستای معرفی آیات الهی در آیه عظیمه 30 این سوره مبارکه که در ان ذات اقدس احدیت می فرماید:(قال انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا) یعنی (و ناگاه عیسی تکلم فرموده) و گفت من بنده خدا هستم و به من کتاب آسمانی داده شد و خدا مرا پیامبر خود قرار داده است، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت بدینگونه آیات عظیم خود را شرح می فرماید تا برای هیچ احدالناسی شک و شبهه ای در موضوع ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم تا قیام قیامت به وجود نیاید و نیز شهادت می دهد ذات اقدس احدیت اینگونه به انتصاب آنها و اعطا نبوت و اعطاء علم و مقام عصمت ذاتی و...، به استناد این آیات خود و آنها را نشانه های هدایت خود بواسطه رحمت عظیم خود به مردم قرار داد تا خلایق را به سوی سعادت دنیا و آخرت دعوت نمایند و لذا حضرت پروردگار در آیه عظیمه بعد، یعنی آیه شریفه 31 این سوره مبارکه یعنی مریم در این خصوص یعنی عصمت ذاتی آنها و هدایت یافته بودن از سوی ذات اقدس احدیت و....، می فرماید:( وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا)، و هر جا که باشم بسیار بابرکت و سودمندم قرار داده، و مرا تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است. و سپس در ادامه تاکید می فرماید ذات اقدس احدیت که این آیات خود را از جباریت و شقاوت مصون داشته است یعنی به شرح آیه عظیمه 32 این سوره مبارکه:( وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا ) و مرا نسبت به مادرم نیکوکار [و خوش رفتار] گردانیده و گردنکش و تیره
ص: 448
بختم قرار نداده است. یعنی توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه ذات اقدس احدیت این آیات عظیمه خود را معصوم خلق فرمود تا در هر صورتی به هدایت آنها خدشه ای وارد نشود زیرا اگر اینگونه بود ضلالت بعد از انتصاب با اصل نبوت سازگار نبود و لذا با اعطای عصمت هرگز در امر نبوت و وصایت خللی وارد نمی گردد یعنی تا ابدالآباد ولی معصومین یعنی پیامبران و اوصیاء معصوم آنها و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم در برابر ترک اولی در مؤاخذه الهی واقع می شوند که مصادیق آن بیان شد و این فرازها در واقع از عجایب و عظمت بی انتهای آیات الهی کتاب خداست که هر فراز آن دلیل قاطع بر معجزات این کتاب عظیم است،.... و لذا در آیه عظیمه 33 در رابطه با این فیض عظیم الهی بر این آیات الهی، خداوند متعال به زبان عیسی مسیح می فرماید:( وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا)؛ و سلام بر من روزی که زاده شدم، و روزی که می میرم، و روزی که زنده برانگیخته می شوم...، پس در ادامه حضرت جق جل جلاله از زبان حضرت عیسی مسیح به دعوت عظیم او به عبادت ذات اقدس احدیت اشاره و آنها را به صراط مستقیم می خواند:( وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ، فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ ۖ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ )، [عیسی گفت:] بی تردید خدایِ یکتا پروردگار من و شماست؛ پس او را بپرستید [که] این راهی راست است. ولی گروه هایی از میان آنان [درباره عیسی] اختلاف کردند، پس وای بر کسانی که [با افراط در شأن عیسی] کافر شدند از حضور در روزی بزرگ (رستاخیز)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که نگارنده رمزگشایی نموده است در سلسله کتب شریف نورالانوار خود از گمراه کننده امت عیسی مسیح یعنی پولس که فردی یهودی متعصب بود که خود را در جماعت مسیحیان وارد نمود تا شریعت آنها را با القاء مطالب نابود کننده خود در کوتاه مدت و بلند مدت از بین ببرد و خلایق را به سوی دین یهود بکشاند ولی در این هدف خود موفق نشده ولی دین عیسی مسیح را به بیراهه کشانید و ما از تمامی دستورات وی و نحوه بکارگیری روشهای مخرب او و...، بر علیه پطرس وصی عالقدر عیسی مسیح و دیگر شاگردان مقدس او و نیز برنابای مقدس و...، رمز گشایی نمودیم و اثبات نمودیم که چرا مسیحیان ساده دل به اباطیل مشرکانه و جنایت بار او فریفته شدند ولی حاضر نشدند که که به سوی دین یهود بروند و...، آری زیرا دین یهود خود تبدیل به آموزه های شیطانی جادو و جادوگری، شرک
ص: 449
و شرک ورزی، شراب و شربا خواری، زنا و زناکاری و....، شده بود و آنها ترجیح دادند که با این شریعت تخریب شده مسیحی که او بوجود آورد بسازند ولی به دین یهود وارد نشوند ولذا اینگونه پولس گمراه هم موفق شده و هم موفق نشد، آری او موفق شد به تخریب دین مسیحی ولی موفق نشد به یهودی نمودن مسیحیان، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز به کلام زیبایی از مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام که در شرح فراز آخر این آیه عظیمه می فرماید:(.... و خداوند تا شخصی را کافر نخواند، کلمه ویل را درباره او بکار نمی برد چنانکه فرموده است:( فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيم)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز توجه نما به کلام عظیم ذات اقدس احدیت جل جلاله و شرحی که امامان معصوم بر آن آورده اند و سپس قلب تو ترسان باشد و از خدای خود بخواه برای خود و همه اهل ایمان که اگر عمر و زندگی ما به فرمایش امام سجاد علیه السلام می خواهد چراگاه شیطان شود و...، یعنی جهت ما را به سوی دوزخ نماید پس ای خدا ترا به ذات اقدس خودت ما را به جوار رحمت خودت ببر و یا آمرزش ابدی خود و به رضای خود و بهشت جاویدان خود وارد نتما و از عداب ابدی دوزخ نجات عطا فرما ای خدای شنونده دعا و کلام، و ای مستجاب کننده و ای نجات دهنده ای که جز تو فریادرسی نیست ما بندگان خود را که پناهی جر تو ندارند نجات عطا فرما یا حی یا قیوم، خداوند متعال در آیه عظیمه 39 این سوره مبارکه یعنی مریم می فرماید:( وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ)، و آنان را از روز حسرت، آن گاه که کار از کار بگذرد بترسان، در حالی که آنان در بی خبری [شدیدی] هستند و ایمان نمی آورند. پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند به شرحی که مولانا المظلوم و امام برحق ناطق یعنی امام معصوم ما امام صادق می فرمایند (و به همین مضمون از دیگر معصومین نیز مانند آن روایت شده است) که:(... در آن زمان که اهل بهشت به بهشت وارد شده و اهل جهنم به جهنم وارد می شوند، منادی از جانب خداوند ندا می نماید که ای اهل بهشت و ای اهل جهنم، آیا شما مرگ رادر صورت ها می شناسید پس آنها پاسخ می دهند نه پس در این زمان مرگ را به صورت قوچی سیاه که آمیخته با سفیدی است می آورند و بین جهنم و بهشت قرار می دهند و سپس به همه اعلام می کنند بیائید و به مرگ نگاه کنید، پس آنها بالا می آیند و سپس خداوند دستور ذبح آن را می دهد و مرگ را ذبح می کنند و بعد از آن اعلام می شود ای
ص: 450
بهشتیان بعد از این جاودانگی است و مرگی در کار نیست و ای جهنمیان بعد از این جاودانگی است و دیگر مرگی در کار نیست و مقصود آیه (وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ ) نیز همین است یعنی حکم می شود بر اهل بهشت که تا ابد در بهشت خواهند بود و حکم می شود به اهل دوزخ در خلود در دوزخ (قضی علی اهل الجنه بالخلود فیها و قضی اهل النار بالخلود فیها)، پس تو ای خداوند علی اعلی و ای خداوند نجات دهنده پس ما به ذات اقدس خودت پناه می بریم و تو را به مقدسین درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و همه آبرومندان درگاهت که نزد ایشان محترم هستند یعنی همه مظلومانی که در راه اسلام و قر آن و ولایت به شهادت رسیده و زجر کشیده و شکنجه شده و رنج کشیده و در هراس و ترس و دلهره بسر برده و حقوق آنها بواسطه پیوستگی به تو ضایع گردیده است یعنی همه وابستگان به آل محمد یعنی حضرت زهرا و به فرزندان عالیمقام ایشان به همه همسران پاک مطهر رسول خدا از حضرت خدیجه کبرا تا ام سلمه و....، همه عزیزان آل محمد از حضرت ابوالفضل و حضرت رقیه و تا حضرت علی اصغر و حضرت محسن و...، تو را قسم می دهیم که بر ما ترحم فرمایی و و ما را و عزیزان ما را و همه اهل ایمان را از دوزخ ابدی خود نجات عطا فرمایی و به رحمت و فضل خود به بهشتی که استحقاق آن را نداریم وارد فرمایی و هرگز نظر تو از لطف بر ما بر نگردد یا حی یا قیوم و بلکه دوزخ تو نثار باد بر همه ظالمان و ستمگران و قاتلان اهل ایمان و دشمنان تباهکار که به نام اسلام و قرآن بر مظلومان عالم تاخته اندو مرگ و نابودی و ظلم را بر آنها تحمیل نموده و مامون صفت با نام دین اسلام و ولایت مردم مظلوم را به قربانگاه برده اند و نیز همه کسانی که بر محمد و آل محمد و امت اسلام و شریعت پسندیده تو ظلم و ستم روا داشته اند اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله اللهم العنهم جمیعا اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز از انذار و هشدار هولناک ذات اقدس الهی آگاه شدی و نیز بر عظمت ایمان داشتن به پناه دنیا و آخرت خود، یعنی وجود مقدس حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و نیز بر عظمت نجات بخش ولایت آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و اهمیت تمام وابستگان به آنها در نجات دنیا و آخرت
ص: 451
خود پس در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 40 این سوره مبارکه و سپس آگاه شو بر حقیقت اسلام و ایمان از کلام مولانا المظلوم غریب الغربا و معین الضعفا و الفقرا الامام المعصوم الغریب حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، حضرت باری تعالی جل جلاله در این آیه عظیمه می فرماید:( إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ )، یقیناً ماییم که زمین و همه کسانی را که روی آن قرار دارند به میراث می بریم و [همه] به سوی ما بازگردانده می شوند. پس سرور ما جناب فضل بن شاذان رحمه الله علیه روایتی را از امام رضا علیه السلام نقل می فرماید که در آن حضرت رضا علیه السلام حقیقت اسلام را اینگونه بیان می فرماید:(... حقیقت اسلام آن است که شهادت دهی به (ان لا اله الا الله وحده لا شریک له)... (و ان محمد عبده و رسوله)....، اینکه راهنمای بعد از رسول خدا و حجت بر مومنین و بپا دارنده امور مسلمین و ناطق از سوی قرآن و دانای به احکام قرآن و برادر و خلیفه و وصی و ولی رسول خداست و او کسی است که مقامش در نزد رسول خدا به منزله مقام هارون در نزد موسی است یعنی علی بن ابی طالب امیرالمومنین، و پیشوای متقین و رهبر سفیدرویان نورانی و برترین اوصیاء و میراث بر علم انبیاء و مرسلین و بعد ار آن حضرت حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت و سپس علی بن الحسین زین العابدین و بعد از آن محمد بن علی شکافنده علوم انبیاء و سپس جعفر بن محمد میراث برعلم اوصیاء و بعد از آن موسی بن جعفر و بعد از او علی بن موسی الرضا و بعد محمد بن علی و بعد علی بن محمد و بعد حسن بن علی و سپس الحجه القائم المنتظر فرزند امام حسن عسگری که صلوات خدا بر همه آنها نثار باد و گواهی بر وصایت و بر امامت آنان واینکه (اعقتاد داشته باشی) که در هر دوره زمان زمین خالی از حجت خدا نمی ماند و آنها عروه الوثقی و پیشوایان هدایت هستند و حجت بر اهل دنیا هستند تا آن زمان که خداوند وارث زمین و موجودات روی آن شود و هرکسی که با آنها مخالفت نماید گمراه و ترک کننده حق و هدایت است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند هرچند روال کار نگارنده بر اختصار است و در اکثر موارد مضمون و خلاصه روایات را نقل می نماید ولی این روایت بطور خاصه که آن را سرور ما جناب فضل بن شاذان از امام عظیم الشان ما حضرت رضا علیه السلام روایت نموده است به اعتقاد نگارنده واجب است که تکثیر شده و در حرم آن حضرت قرار داده شود تا زائرین با قطره ای از دریای با عظمت و بی نهایت علم آن حضرت و آنچه
ص: 452
یک مسلمان شیعه اثنی عشری بایستی با اعتقاد به آن موارد که حضرت رضا علیه السلام عنوان نموده اند آشنا شده و آن را در صحیفه قلب خود جای داده و با آن به دیدار حضرت محمد و اهلبیت عصمت و طهارت و به سوی رضوان الهی برود پس چون بر این فراز آگاه شدی ما متن عربی آن را جهت تبرک و میمنت این اثر مذکور می نمائیم و از مخاطبان ارجمند التماس دعا داریم حضرت در این روایت عظیم می فرماید:(ان محض الاسلام شهاده ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، الها واحدا، احدا، فردا، صمدا، قیوما، سمیعا، بصیرا، قدیرا، قدیما، قائما، باقیا، عالما لا یجهل، قادر لا یعجز، غنیا لا یحتاج، عدلا لا یجور، انه خالق کل شیء، لیس کمثله شیء، لا شبه له،و لا ضد له و لا ند له، و لا کفو له، و انه المقصود بالعباده و الدعا و الرغبه و الرهبه و ان محمدا عبده و رسوله و امینه و صفیه و صفوته من خلقه و سیدالمرسلین و خاتم النبیین و افضل العالمین، لا نبی بعده و لا تبدیل لملته و لا تغییر لشریعته و ان جمیع ما جاء به محمد بن عبدالله هو الحق المبین، و التصدیق و یجمع من مضی من قبله من رسل الله و انبیائه و حججه و التصدیق بکتابه الصادق العزیز الذی (لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید) و انه المهیمن علی الکتب کلها و انه حق من فاتحته الی خاتمته، نومن بمحکمه و متشابهه و خاصه و عامه و وعده و وعیده و ناسخه و منسوخه و قصصه و اخباره، لا یقدر احد من المخلوقین ان یاتی بمثله و ان الدلیل بعده و الحجه علی المنومنین و القائم بامرالمسلین و الناطق عن القرآن و العالم باحکامه، اخوه و خلیفته و وصیه و ولیه و الذی کان منه بمنزله هارون من موسی علی بن ابی طالب علیه السلام امیرالمومنین و امام المتقین و قائدالغر المحجلین و افضل الوصیین و وارث علم النبیین و المرسلین و بعد الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه، ثم علی بن الحسین زین العابدین، ثم محمد بن علی باقر علم النبیین، ثم جعفر بن محمد الصادق وارث علم الوصیین، ثم موسی بن جعفر الکاظم،، ثم علی بن موسی الرضا، ثم محمد بن علی، ثم علی بن محمد، ثم حسن بن علی، ثم الحجه القائم، صلوات الله علیهم اجمعین، اشهد لهم بالوصیه و الامامه و ان الارض لا تخلوا من حجه لله تعالی علی خلقه فی کل عصر و اوان و انهم العروه الوثقی و ائمه الهدی و الحجه علی اهل الدنیا الی ان یرث الله الارض و من علیها و ان کل من خالفهم ضال مضل باطل، تارک الحق و الهدی و انهم المعبرون عن القرآن و الناطقون عن الرسول صلی الله علیه و آله بالبیان و من مات و لم یعرفهم مات میته
ص: 453
جاهلیه و ان من دینهم الورع و الفقه و الصدق و الصلاه و الاستقامه و الاجتهاد و اداء الامانه الی البر و الفاجر و طول السجود و صیام النهار و قیام الیل و اجتناب المحارم و انتظار الفرج بالصبر و حسن العزاء و کرم الصحبه، ثم ذکر الامام فروعا شتی من مختلف ابواب الفقه و اشار الی بعض الفوارق بین مذهب اهل البیت و غیر هم لا یهمنا فی المنام ذکرها و من اراد الوقوف علیها فلیرجع الی المصدر)، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام ذات اقدس الهی جل جلاله در آیه عظیمه 52 این سوره مبارکه یعنی مریم تا به دنبال آن مولای مظلوم ما از اسرار مناجات خداوند با رسولان خود در رابطه با رفعت و عظمت منزلت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم تو را آگاه نماید حضرت حق جل جلاله در این آیه عظیمه در خصوص حضرت موسی می فرماید:(و نادیناه من جانب الطور الایمن و قربناه نجیا)، یعنی ما او را (یعنی موسی را)، از جانب راست کوه طور فرا خواندیم و او را به خود نزدیک نمودیم مناجات کننده، پس راوی حفص بن غیاث رحمه الله علیه از مولای مظلوم ما صادق آل محمد علیه السلام روایتی را با این مضمون مذکور می نماید که آن حضرت فرمودند:(... ابلیس که لعنت خدا بر او باد، به نزد موسی آمد در حالی که موسی با خدای خود مشغول مناجات بود، پس یکی از فرشتگان به ابلیس گفت وای بر تو ای ابلیس، از موسی چه می خواهی در حالی او در حال مناجات با پروردگار خود است پس ابلیس گفت من همان چیزی را که از پدرش آدم در بهشت امید داشتم از او امید دارم، از جمله مناجات خداوند با موسی این بود که به او فرمود: ای موسی من نماز را تنها از کسی قبول میکنم که در برابر عظمت من فروتنی کند و همواره ترس مرا در قلب خود قرار دهدو روزش را با یاد من به پایان رساند و شب را با اصرار بر انجام معصیت به صبح نرساند و حق اولیاء و دوستان مرا بداند، پس موسی گفت: پروردگارا آیا مقصود تو از اولیاء و دوستانت، ابراهیم و اسحاق و یعقوب هستند، پس خداوند فرمود آری اینچنین هم هست ولی مقصود من آن کسی هست که آدم و حوا و بهشت و جهنم را به خاطر او خلق کردم و آنگاه موسی گفت او کیست ای پروردگار من، پس خداوند فرمود محمد احمد، من اسم او را از اسم خود مشتق نمودم چرا که من محمود هستم و او محمد، سپس موسی عرضکرد پروردگارا مرا از امت او گردان، و خداوند به او فرمود: ای موسی اگر تو او و جایگاه او و جایگاه اهلبیت او را بدانی در زمره امت او قرار می گیری و همانا مثال او و خاندان او در
ص: 454
میان کسانی که آفریدم به مانند فردوس در میان بهشت ها است که برگهای آن پراکنده نمی شود و طعم آن تغییری نمی یابد و هرکسی که آنها و حق آنها را بشناسد، من در هنگام نادانی او به او علم می دهم و در هنگام قرار گرفتن در تاریکی، نور در برابر او قرار می دهم و قبل از اینکه مرا بخواند او را اجابت می کنم و قبل از اینکه از من درخواست کند به او عطا می کنم، ای موسی هنگامی که دیدی فقر به سوی تو میآید بگو خوش آمدی ای نشانه افراد صالح و هرگاه دیدی که ثروت به سوی تو آمد بگو این گناهی است که عقوبت آن به تعجیل افتاده است ای موسی همانا دنیا سرای مجازات است، آدم را در این دنیا به هنگام ارتکاب خطا عقوبت نمودم و آن را با کسانی که در آن هستند ملعون قرار دادم مگر آنچه از دنیا که برای من باشد، (یعنی دنیا مزرعه آخرت بندگان باشد)، ای موسی همانا بندگان صالح من به اندازه علم خود از دنیا، از آن کناره گیری می کنند و دیگر مخلوقات من به اندازه نادانی خود به آن متمایل می شوند و در میان بندگان من کسی نیست که آن را بزرگ بدارد و از آن خیری ببیند و چشمش به آن روشن گردد و هر کسی هم که آن را به دیده تحقیر بنگرد از آن بهره مند می شود، پس امام صادق علیه السلام در ادامه فرمودند: اگر قدرت آن را داشتید که معروف و شناخته نشوید پس چنین نمائید لازم نیست که مردم از شما تعریف کنند اگر در نزد خداوند محبوب بودید پس ناپسند بودن در نزد مردم ملالی ندارد، همانا امیرالمومنین می فرمود:(هیچ خیری در دنیا نیست مگر برای دو نفر، فردی که هر روز به نیکی بیشتری دست پیدا کند و فردی که با تو به، مرگ و هلاک خود را جبران می نماید، اما اینکه چگونه توبه او قبول است، به خدا قسم اگر به سجده افتد تا حدی که گردن او بشکند، خداوند جز با ولایت ما آن را از او قبول نمی کند پس آگاه باشید که هرکسی که به حق ما پی ببرد و با ولایت ما به امید ثواب باشد، در هر روز به اندازه نصف کف دست خوراک و مقداری که بتواند عورت و سر او را بپوشاند، راضی می شود، ایشان در این راه هراسان و بیمناکند)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چگونه ذات اقدس احدیت همدردی و عرض محبت به اهلبیت عصمت و طهارت را که در راه او متحمل سخت ترین و رعب آورترین بلایا و شکنجه ها و مرگ هاو....، گردیده اند را و سیله تقرب و قبول دوستی آنها قرار داده است و چگونه خلایق با عزاداری برای رنجهایی که این اولیاء خدا برای حفظ و بقاء اسلام و قرآن و کلمه الله متحمل شده اند را اجر رسالت و
ص: 455
ولایت قرار داده است،و چگونه عزادار حسین وعزادار حضرت زهرا و عزادارا ن اهلبیت و طهارت، عزاداران ابالفضل العباس و حضرت رقیه و حضرت سکینه و حضرت علی اصغرو...، از راه اختصاصی خداوند، خود را به رضای حضرت الله رسانیده و به رستگاری جاوید نائل می شوند پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که اگر نگارنده اراده نماید قادر است تا به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها، هزاران صفحه در این رابطه بنگارد و اثبات نماید که چگونه فرد صادق و راستگو در این راستا که از روی عشق و ارادت نه از روی ریا و شقاوت بر این درگاه وارد شود به مدار سعادت کل یعمل علی شاکله وارد می شود و در انتظار شفاعت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و رحمت ذات اقدس پروردگار جل جلاله می تواند امیدوار به سعادت دو سرا و ورود به بهشت جاوید باشد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه 59 این سوره مبارکه که در آن خداوند متعال جل جلاله می فرماید:( فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا)، سپس بعد از آنان نسلی جایگزین [آنان] شد که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی نمودند؛ پس [کیفر] گمراهی خود را [که عذابی دردناک است] خواهند دید. پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چگونه امت اسلامی نیز به همین راه ضلالت و گمراهی غاصبان رفتند و ارکان هدایت را تخریب نمودند و امت را گمراه کردند و پیروان آنها نیز در طول تاریخ بر این گمراهی ها افزودند و فقط پیروان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم در سایه هدایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم نجات یافتند پس این دعای نقل شده از اولیاء خداوند است که آن را از شیخ العمری قدس الله روحه از مولانا حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فر جه الشریف نقل فرمودند و امر شدند پیروان تا آن را در زمان غیبت مولای مظلوم خود به درگاه اقدس احدیت تقدیم نمایند:(... اللهم ... و عذب اعدائک و اعداء دینک و اعداء رسولک بید ولیک و ایدی عبادک المومنین، خدایا ولی و حجت خود را در زمین خود از بیم دشمن او کفایت فرما و هرکسی به او نیرنگ زند حیله بفرما و به کسی که به او مکر نماید مکر بفرما و قرار بده دائره السوء را بر کسی که اراده
ص: 456
سوء به آن حضرت نماید و اصل آنها را قطع نموده و رعب را در قلوب آنها وارد نما ولرزه بر پاهای آنها بیفکن و به عذاب خود آنها را در آشکار و پنهان بگیر و عذاب خود را بر آنها شدت ببخش و آنها را در میان بندگانت خوار نما و آنها را در سرزمین خود لعنت بفرما و ساکن نما آنها را در پائین ترین درجات دوزخ خود و حاکم فرما بر آنها سخت ترین عذاب خود و بچشان به آنها نار جهنم را و مملو فرما قبور اموات آنها را از آتش و به دوزخ وارد بفرما آنها را زیرا به راستی که آنها نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروی نمودند و بندگانت را به خواری کشیدند)، یعنی راه دشمنان اهلبیت عصمت و طهارت...، آری چه آن کسانی که مامون وار ادعای دوستی آل محمد داشتند و چه آن کسانی که آشکارا بر ضد آنها قدم بر می داشتند را به لعنت ابدی خود وارد دوزخ جاودانی وارد فر ما و...، آمین آمین آمین یا رب العالمین،....، پس تو ای عاقل دانا وخردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه (67) این سوره مبارکه یعنی مریم و سپس توجه نما به آنچه امام معصوم و مظلوم ما غریب الغربا حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در خصوص علم خداوند و علم انبیاء الهی و معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم مذکور می فرماید در این آیه عظیمه حضرت پروردگار جل جلاله می فرماید:( أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا )، آیا انسان به یاد نمی آورد [و توجه ندارد] که ما او را پیش از این در حالی که چیزی نبود، آفریدیم و...، پس سلیمان سوال می نماید:(آیا از پدران گرامی شما چیزی در خصوص بداء روایت شده است، پس امام فرمود آری، پدرم از امام صادق نقل نمود که ایشان فرمودند: خدا دارای دو علم است علمی پنهان و مخفی که کسی جز خود او از آن علم اطلاع ندارد که بداء جزء همین علم است و دیگر علمی که آن را به ملائکه و پیامبران آموخته است و علمای اهل بیت پیامبر تو آن علم را می دانند (یعنی مانند پیامبران دارای مقام عصمت هستند)، پس تو ای عاقل دانا وخردمندآگاه نیستی از حقیقت آن شکری که بایستی در ازای قرار داشتن در صراط مستقیم خداوند به واسطه هدایت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، بر تو فیض بخش شده است را بجا آوری و البته هرگز نتوانی که به جای آوری زیرا این نعمت عظیم غیرقابل شکرگزاری به معنی تمام خود است زیرا این فیض به لطف عظیم ذات اقدس الهی که لایتناهی است متصل می باشد و اگر بنده تا خدا خدایی می فرماید سر را به درگاه شکر او به سجده گذار و بر نیاورد، البته هیچ
ص: 457
کاری نکرده است پس شکرگذاری می کنیم به آن گونه که مولای ما حضرت صادق علیه السلام به ما آموزش داد با این مضمون در زمانی که به یکی از یاران خود فرمود که اگر فلان کار من انجام شود خداوند را شکرگذاری می کنم به شکری که مانند نداشته باشد پس چون آن نعمت بر ایشان جاری شد دستهای خود را به سوی آسمان بلند نموده و فرمودند (الحمد لله رب العالمین)، پس آن یار سعادتمند عرض نمود آیا آن شکری که فرمودی چنین است پس حضرت فرمود آری اینگونه به بهترین حالت شکرگذاری نمودم و البته مضمون روایت را نگارنده مذکور نمود و ما نیز دستهای خود را به سوی ذات اقدس احدیت بالا می بریم و عرض می کنیم (الحمد لله رب العالمین)، برای تمامی نعمت های ظاهر و باطن که بالاترین آنها هدایت از سوی خدای متعال و نعمت هدایت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است و می داند نگارنده که وفق وعده خداوند این شکرگذاری و مانند آن بر نعمت های اعطایی بر ما و عزیزان ما لحظه به لحظه و ان به آن می افزاید، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین. ..، پس چون بر این فراز از عرض شکرگذاری به درگاه ذات اقدس احدیت صاحب فیض شدی پس آگاه باش که در آیه عظیمه 68 این سوره مبارکه، خداوند متعال جل جلاله می فرماید:( فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا)، پس به پروردگارت سوگند، آنان را [که بدون دلیل و از روی جهل و نادانی منکر زنده شدن مردگانند] با شیاطین محشور می کنیم، سپس آنان را در حالی که به زانو درآمده اند، گرداگرد دوزخ حاضر خواهیم کرد.. پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات 69 تا 71 در ادامه می فرمایند:(ثم لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَٰنِ عِتِيًّا ثمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِيًّا وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا ۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا )، آن گاه از هر گروهی، آنان که بر خدای رحمان عاصی و سرکش تر بوده اند، بیرون می کشیم. سپس ما به کسانی که برای سوختن در دوزخ سزاوارترند، داناتریم. و هیچ کس از شما نیست مگر آنکه وارد دوزخ می شود، [ورود همگان به دوزخ] بر پروردگارت مسلّم و حتمی است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که کلام امام معصوم علیه السلام تو را حفظ می نماید از اعتقادات گمراه کننده و داخل کننده به دوزخ و نجات می دهد تو را از تباهی امر دنیا و آخرت تو و البته حفظ می نماید از داخل شدن به اندیشه های باطل و شیطانی که شیاطین جنی و انسی آنها را بهم می
ص: 458
بافند و برای خود مذهب و مسلک درست می کنند مانند این جماعت وحدت وجودی و یا حلولی و یا .....، که توجه ندارند به اینکه کتاب خدا صاحب دارد و مفسر دارد و هر انسان حق ندارد که پا روی بدیهیات عقلی گذاشته و بر ضد قرآن عمل نماید زیرا کتاب خدا بر اساس بدیهیات عقلی حکم می کند بطور مثال وقتی خداوند در حرام شفا قرار نداده و عمل را از متقین می پذیرد و لعنت می نماید ظالمین و ستمگران را و....، و هزار و یک دلیل دیگر پس یک مسلمان حق ندارد روایات مانند (الزرع للزارع) را بپذیرد و یا روایات بسیاری که در میان اهل تسنن است مانند حکم رضاعی شدن انسانهای بالغ و مسن با خوردن شیر زنان زایمان کرده و...، و بسیاری روایات جعلی دیگر که اساس عمل دشمنان خداو یا استناد معاندین دین اسلام می گردد و نگارنده در کتاب شریف عروه الوثقی خود وفق کلام رسول خدا و فتوی حضرت زهرا سلام الله علیها اثبات نمود که در تشخیص صحت روایات باید به قرآن و کتاب خدا مراجعه نمود نه به رجال احادیث، زیرا عقل و کتاب خدا، ما را امز می نماید تا آب را از سرچشمه آن بخوریم نه از هرگنداب مسموم، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس نگارنده امید دارد تا موفق شود به جداسازی روایات جعلی از روایات صحیح و اسلوب آن را همانگونه که در کتاب مذکور پایه ریزی نموده است تکمیل نماید، زیرا به اعتقاد او این بالاترین ظلم است که روایاتی که ناجی و نجات بخش اهل اسلام است مطرود گردیده و روایاتی که بر ضد عقل و آیات کتاب خدا است نصب العین و مورد توجه واقع شوند و تاکید می نمائیم که ابطال می نماید قرآن و کلام امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، تمامی افکار و اندیشه های فرقه های باطل را و اثبات می نماید راه حق و شریعت پسندیده اسلام را و ....، و ما به عنوان نمونه به حدیث عظیم مولانا المظلوم، الغریب حضرت رضا علیه السلام اشاره نمودیم که چگونه تمامی اندیشه های اباحه گری فرقه های ضاله مانند بهائیت و .... مانند آن را ابطال می نماید و چگونه به دور می ریزد احادیث جعلی را در باب ناسخ و منسوخ شدن احکام فطری و....، را و یا ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به این روایت عظیم از مولانا حضرت صادق علیه السلام که ابطال می فرماید در کوتاه ترین عبارت تمامی اندیشه های باطل و فرقه سازی هایی که بر اساس آموزه های شیطان بهم بافته شده است و نیز ابطال می نماید روایات معارض خود را و اثبات می نماید که ورود در دوزخ و یا در بهشت ابدی است و هر آن کسی که به آنها داخل شود چه
ص: 459
بهشت و چه دوزخ بیرون نخواهد آمد پس توجه نماید مخاطب ارجمند به این روایت عظیم که سرور ما جناب حسین بن ابی علاء آن را از سرور اهل اسلام یعنی مولانا المظلوم جعفر بن محمد الصادق بیان می نماید:(... عن ابی عبدالله فی قوله (و ان منکم الا وارد ها) قال اما تسمع یقول وردنا ماء بنی فلان فهو الورود و لم یدخله)، یعنی حسین بن ابی علاء می گوید من از امام صادق در مورد معنی آیه (و ان منکم الا واردها) پرسیدم، حضرت فرمود:( آیا نشنیده ای که گفته می شود که می گویند ما به (ماء بنی فلان وارد شدیم یعنی به حدود آنها رسیدیم)، یعنی مقصود از این آیه ورود (در حدود) است نه داخل شدن در آن)، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که بر این حدیث کوتاه هزاران هزار معانی عظیم نهفته است همانگونه که در روایت مولای غریب ما حضرت رضا علیه السلام هزاران هزار نکته عظیم نهفته بود و ما در کتاب شریف سراج منیر خود از بعضی از آنها رمز گشایی نمودیم،....، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که مردود است در نظر نگارنده روایات معارض این روایت پس توجه نماید مخاطب ارجمند در ادامه به کلام عظیم ذات اقدس خداوند جل جلاله در آیه عظیمه 72 این سوره مبارکه:( ثم نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا)، سپس آنان را که [از کفر، شرک، فساد و گناه] پرهیز کردند، نجات می دهیم، و ستمکاران را که به زانو درافتاده اند، در دوزخ رها می کنیم. پس در روایت سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه این مضمون است که آن زمینی که تبدیل به آتش می شود پس قول فوق را تحکیم می نماید ....، پس در ادامه حضرت حق جل جلاله در آیه عظیمه 73 می فرماید:( وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا )، و هنگامی که آیات روشن ما را بر آنان می خوانند، کافران به آنان که ایمان آورده اند، می گویند: کدام یک از ما دو گروه، جایگاهش [از جهت مادی] بهتر و مجلس اُنسش [از لحاظ اجتماعی و سیاسی] نیکوتر است؟ ...، پس در روایت مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام در شرح این فراز با این مضمون مذکور است که فرمودند:(رسول خدا قریش را به ولایت ما دعوت نمود ولی آنها شانه خالی کردند و آن را انکار نمودند پس آن گروه از قریش که کافر شدند به آن گروه از اهل ایمان که به ولایت امیرالمومنین و ما اهلبیت اقرار نموده بودند، گفتند (از روی تفاخر)که کدام یک از ما جایگاهش بهتر و محفل انس او زیباتر است و خداوند نیز پاسخ آنها را اینگونه فرمود (که در ایه بعد می آید)
ص: 460
و کم اهلکنا قبلهم من قرن ....)، و ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه بعدی می فرماید:( وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا)، و چه بسیار اقوامی را پیش از آنان هلاک کردیم که لوازم زندگی بهتر [و منظر] و ظاهری [خوش نماتر و] نیکوتر داشتند ....، پس در ادامه به آیه عظیمه 75 این سوره مبارکه یعنی سوره مریم می رسیم که در آن ذات اقدس احدیت از عذاب استدراج بر ظالمین و ناصبیان خبر داده و نیز ازعذاب رجعت و قیام حضرت مهدی و تعذیب دنیایی رئوس شیاطین و سپس عذاب دوزخ ابدی پس توجه نماید مخاطب ارجمند به این آۀیه عظیمه:( قُلْ مَنْ كَانَ فِي الضَّلَالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَٰنُ مَدًّا ۚ حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضْعَفُ جُنْدًا )، بگو: آنان که در گمراهی قرار دارند، باید [خدای] رحمان [بر پایه سنت جاری خود] به آنان مهلتی معین دهد، تا زمانی که آنچه را به آنان وعده داده اند ببینند، یا عقوبت و شکنجه [در دنیا] را یا عذاب قیامت را؛ پس به زودی خواهند دانست چه کسی جایگاهش بدتر و سپاهش ناتوان تر است؟ پس توجه نماید مخاطب ارجمند به شرح این آیه عظیمه که سرور ما جناب ابوبصیر رحمه الله علیه آن را از مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت نموده است در این روایت جناب ابوبصیر می گوید من به امام عرض کردم ار معنی این کلام خداوند عزوجل (من کان فی الضلاله فلیمدد له الرحمن مدا)، پس حضرت فرمودن (قال کلهم (کانوا فی الضلاله)، لا یومنون بولایه امیر المومنین و لا بولایتنا فکانوا ضالین مضلین یعنی آنها گمراه و گمراه کننده بودند پس خداوند ادامه دار نمود عمر آنها را در ضلالت آنها و طغیان آنها تا آنکه بمیرند و بدون یار و یاور به بدترین جایگاه منتقل شوند، پس جناب ابوبصیر می گوید من عرض کردم از معنی این آیه (حتّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضْعَفُ جُنْدًا )، حضرت فرمودند اما این قسمت آیه (حتی اذا راوا ما یوعدون)، منظور خروج قائم است و همین معنی ساعت است، آن روز خواهند فهمید که از جانب خدا به وسیله قائم او، چه بر سر آنها نازل شده است و این است معنی آیه من هو شر مکانا یعنی نزد قائم و اضعف جندا)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس آگاه می شوی بر کلام مفسر عظیم الشان کتاب خدا حضرت زینب سلام الله علیها که چگونه قرآن را در برابر شیطان مجسم یعنی یزید طاغی تفسیر فرمود و به آن سگ دوزخی خطاب نموده و فرمود:(.... فقامت زینب بنت علی علیه السلام و قالت، الحمدالله رب العالمین و صلی
ص: 461
الله علی محمد و آله اجمعین صدق الله کذلک یقول (ثم کان عاقبه الذین اساء السوء ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزئون)، اظنت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء ....، فمهلا مهلا انسیت قول الله عزوجل (و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیرا لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین)، ....، الا فالعجب کل العجب لقتل حزب الله النجبا بحزب الشیطان الطلقا...)، پس ما آمین می گوئیم به آن دعای انتقام که مولاتنا حضرت زینب بر آن سگ خبیث و اربابان او و تمامی ناصبیان در طول تاریخ نثار نمود در آن فراز که فرمود:(اللهم خذ لنا بحقنا و انتقم ممن ظلمنا و احلل غضبک بمن سفک دماءنا و قتل حماتنا ....، یوم ینادی المنادی، الا لعنه الله علی الظالمین)، خدایا ما تو را قسم می دهیم به حق ذات اقدس خودت و به آبروی همه آبرومندان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که دعای حضرت زینب را که از قلب سوزان و داغدار او برخاسته بود مستجاب بفرما و همه امامان کفر و الحاد را که عمر خود را به ظلم و ستم و انواع جنایت سپری نموده و جهان را به فساد و تباهی کشیده اند به ظهور ولی خود حضرت مهدی علیه السلام به تعذیب دنیایی و سپس به عذاب اخروی خود برسان و جهان مملو از ظلم و جور را به بازوی توانای خود از عدل و داد لبریز فرما که این وعده تو به اهل ایمان بوده است که جهان را به ارثیت صالحین بدهی پس خدایا دعای ما را مستجاب فرما و به حق قلب سوخته و داغدار مولاتنا حضرت زینب امر ظهور حضرت مهدی را هر چه زودتر اصلاح بفرما آمین یا رب العالمین،.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به آیه عظیمه 76 این سوره مبارکه یعنی مریم که در آن ذات اقدس احدیت می فرماید:( وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى ۗ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَرَدًّا )، و آنان که هدایت یافته اند، خدا بر هدایتشان می افزاید، و اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ بازدهی نیکوتر است. پس جناب ابوبصیر رحمه الله علیه از مولای مظلوم ما حضرت به حق ناطق حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در این خصوص روایت نموده است که آن حضرت فرمودند:(یعنی خداوند در آن روز بر هدایت یافتگان به واسطه پیروی از قائم آل محمد که با او ستیزه گری ننموده و او را انکار ننموده اند می افزاید) و ما در خصوص اصالت امر باقیات الصالحات یعنی اساس آن که هماناولایت اهلبیت عصمت و طهارت است کلام خود را اوردیم و آن را اثبات نمودیم زیرا
ص: 462
تمامی آنچه می تواند از مصادیق باقیات الصالحات باشد مانند فرزند صالح و موقوفات و ...، همگی به شرط ولایت نافع خواهد بود پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به آیه عظیمه 77 این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس احدیت مواخذه می فرماید کسانی را که به آیات او کافر شدند به اینکه چگونه استدلال می نمایند:( أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا ) آیا دیدی آن کسی را که به آیات ما کافر شد وگفت: [به خاطر انتخاب آیین شرک و کفر] به من مال و اولاد بسیار خواهند داد؟ و آتش می گیرد قلب اهل ایمان که چگونه محشور شدند کسانی که دوری کردند از ولایت و هدایت امامان معصوم و گمراه شدند به دوستی دشمنان خدا که در لباس دوستان خدا بر ایشان مسلط شدند پس حکم نمودند به قتل حسین بن علی و فتوا دادند بر قتل آیات خدا پس خلایق را به سوی قتل آن حضرت محشور نمودند و سپس از خزانه یزید به مهاجمان مقدم آنها طلا و جواهر و چون تمام شد به بعدی ها درهم و چون تمام شد به صنوف بعدی گندم و جو دادند و چون خزانه از گندم و جو خالی شد به مهاجمان شقی و بدبخت باقی مانده وعده گندم و جو دادند و اینگونه با وعده نسیه دست خود را تا مرفق در خون فرزند رسول خدا و اصحاب و خاندان مطهر او فرو بردند و انجام دادند آنچه انجام دادند،...، پس در ادامه ذات اقدس احدیت به نکته عظیمی در آیه عظیمه بعد یعنی آیه شریفه 78 اشاره فرموده و سپس به کسانی که بر مدار شک و شبهه اعمال مجرمانه یعنی ستیزه گری و کفر به آیات خداوند را صورت می دهند به عذاب مستمر خود وعده می فرماید:( أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا كَلَّا ۚ سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا )، آیا [او درباره رسیدن به مال و اولاد بسیار] بر غیب آگاهی یافته، یا پیمانی [بر این عطای فراوان] از سوی [خدای] رحمان دریافت نموده است؟ این چنین نیست [که او می گوید]، ما به زودی آنچه را می گوید [در پرونده عملش] خواهیم نوشت و عذابش را همواره ادامه خواهیم داد. آری دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بر اساس شک و شبهه و ظن و گمان عمل می کنند و در اعمال خود به ستیزه گری و ناسپاسی به آیات خدا مبادرت به اعمال مجرمانه می نمایند و سپس در سراشیبی دوزخ وارد می شوند یعنی راه بی بازگشت به واسطه عمل و به واسطه رضایت به عمل مجرمانه پس این انسان صاحب عقل است که بایستی به طعام خود ینگرد تا با چه چیزی خود را به صلاح می آورد و یا به دست
ص: 463
تباهی می سپارد ... و این کلام مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام است که در شرح آیه عظیمه 81 این سوره که خداوند در خصوص پرسش غیر از خداوند متعال عمل نموده اند مفهوم عبادت و پرستش خدا را بیان می فرمایند، ذات اقدس احدیت در این آیه می فرماید:( وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا )، و به جای خدا معبودانی گرفتند تا برای آنان مایه عزت و توانمندی باشد. مولانا حضرت صادق علیه السلام در ضمن روایتی که جناب ابوبصیر از آن حضرت نقل می نماید می فرمایند:(.... عبادت و پرستش تنها به جای آوردن رکوع و سجود نیست بلکه فرمانبرداری از مردم نیز عبادت است و هرکسی که در قبال نافرمانی از خداوند را مخلوقی فرمانبرداری نماید در واقع او را پرستیده است (من اطاع المخلوق فی معصیه الخالق فقد عبده)، پس متوجه می شوی تو ای مخاطب ارجمند که چرا ستیزه گران با محمد و آل محمد و پیروان ناصبی آنان مشرک محسوب می شوند زیرا غیر خداوند را پرستش می نمایند و به عبارتی کسی که صورت او به سوی کعبه است ولی قلب او به سوی معاویه و یزید و اربابان ناصبی آنها است و اعمال تباه این سگ های دوزخ را توجیه و تاویل می کند، پس در واقع به پرستش شیطان روی آورده و جایگاه او آتش دوزخ جاویدان است زیرا خداوند هرگز به مشرکین وعده آمرزش عطا نفرموده است و بلکه برعکس وعده دوزخ جاوید داده است، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر کلام عظیم ذات اقدس الهی در آیه شریفه 83 این سوره مبارکه یعنی مریم تا آگاه شوی که چگونه قانون خداوند حکم می فرماید که شیاطین فرستاده شوند به سوی کافرین همانگونه که قانون خدا حکم می فرماید به رفتن مرگ به سوی کسی که نظافت را رعایت نکند و بیماری را به سوی خود جلب نماید و اینگونه فرستادن به مانند گمراه نمودن خداوند است و شخص نادان این آیات را حمل بر جبر در اعمال می نماید و البته گمراهی اینگونه گمراهان بواسطه دوری او از محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم آنها را در آتش داخل می کند خداوند در این آیه عظیمه می فرماید:( أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا )، آیا ندانسته ای که ما شیطان ها را بر کافران فرستادیم تا آنان را به شدت به سوی گناهان و شهوات برانگیزند. یعنی فرد کافر به مانند شخص بیماری است که مرگ به سوی او می آید وفق قانون خداوند و یا به مانند آن است که خدا واگذارده و رها نماید بنده ای را که به او کافر شده
ص: 464
و ظلم نموده و با آیات او ستیزه گری نماید پس خداوند او را رها می نماید و وقتی او را رها نمود گمراه می شود و این است مفهوم گمراه نمودن توسط خدا، و این است شرح امامان معصوم از کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله زیرا اگر جبر اعمال باشد مفهوم بهشت و دوزخ و امر و نهی خداوند عبث خواهد بود و عمل بیهوده از خداوند به دور است و ذات اقدس او منزه است از هر آلودگی و زشتی پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به آنچه حضرت حق جل جلاله در ادامه آیه یعنی در آیه عظیمه 84 این سوره شریفه می فرماید:( فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ ۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا )، بنابراین بر [شکست و هلاکت] آنان شتاب مکن، ما [همه اعمال و رفتار حتی لحظات عمرشان را] به دقت شماره می کنیم [تا مهلتشان تمام شود و به کیفر آنچه همواره مرتکب می شدند، برسند. یعنی وفق کلام مولای مظلوم ما علی علیه السلام معنی آیه اینست که (ای محمد خاطر تو آسوده باشد و برای عذاب آنها عجله نداشته باش زیرا مدت باقی ماندن آنها کوتاه است و ما روز ها و سال ها را برای فرا رسیدن زمان مرگ آنها می شماریم و چیزی که قابل شمارش باشد گویا تمام شده است، آری راست فرمود مولای مظلوم ما و ما ملاحظه نمودیم که چگونه ایام غاصبان به سر آمد و ماهها و سالها بر آنها گذشت تا پنجه های قدرتمند مرگ بر اندامهای نحس و نجس آنها فرو رفت و آنها را به زیر خروارها خاک مدفون ساخت کجاست فتنه معاویه و یکه تازی های او، کجاست شرارت های شیطانی عمروعاص، کجاست طغیان لجام گسیخته یزید و ابن زیاد و عمربن سعد و شمر و ....، کجایند غاصبان حق زهرای اطهر و غارت گران حق مولانا امیرالمومنین و کجا هستند طرفداران ناصبی آنها همگی مشمول این آیه شدند، همگی به قبور خود که حفره ای از حفرات دوزخ است وارد شدند کجاست یزید که در پاسخ استغاثه بابا بابا حضرت رقیه سر بریده پدر را برای ساکت کردن او به ازمغان می فرستدو چه خوب ساکت کرد بلبل حسین را و کجاست حرمله که قدرت نمایی کرد در پاره کردن گلوی میوه دل زهرای اطهر و پیامبر اکرم یعنی علی اصغر که گوش تا گوش او را بر روی دست پدر به تیر سه شعبه خود از هم درید و جگر تفتیده او را از خون گلوی او سیراب کرد کجایند ستمگران، کجایند قاتلان، کجایند کسانی که کسی در جهان جلودار ستمگری های آنان نبوده است و.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه به این گلایه و درد دل مولای مظلومان علی علیه السلام با یار وفادار خود ابن عباس توجه نما که چگونه بیان می
ص: 465
نماید کینه توزی های دشمنان خود را که ارث گرفتند کینه های خود را از خلیفه دوم که اشک می ریخت و ناله می کرد برای کشته شدگان قریش در بدر که چه جوانان نازنینی به دست علی علیه السلام به دوزخ روانه شده اند و چگونه انتقام گرفت از محمد و علی در هجومی که به خانه دختر او نمود و چگونه ارث داد کینه توزی های خود را به یاران ناصبی تا فتنه های عظیم آنها سر باز نمود در کربلا و جنایات آنها بر امت اسلام و البته هرگز تصور ننماید مخاطب ارجمند که گریه خلیفه دوم و دوستان عزیز او بر کشته شدگان قریش در بدر از قلب رئوف و مهربان آنها بوده است بلکه به عکس از شقاوت و بیرحمی آنها بوده است که بین دفاع در اسلام و تهاجم در اسلام فرق نگذاشت، یعنی بین مدافع اسلام یعنی علی علیه السلام و خود او که نماد تهاجمات شیطانی به نام اسلام علیه ملت های دیگر بوده است فرقی قائل نبود و...، آری او بود که به نام اسلام ولی با نیت غارتگری و چپاول و هرزگی به کشورهای همسایه تهاجم نمود و جوانان و مردان آنها را قتل عام کرد و نوامیس آنها را بر باد داد و تمدن های آنها را نابود کرد و ...، و لکه ننگی بر دامان اسلام و قرآن تا ابد قرار داد که هرگز پاک شدنی نیست الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، در این روایت حضرت علی علیه السلام به یار با وفای خود جناب ابن عباس رحمه الله علیه می فرماید:(ای ابن عباس، فکر و نگرانی و اندوه و غصه خوردن پی در پی من به طول انجامید (یعنی) در رابطه با امر(مسئولیت عظیم زعامت امت اسلام) و یا مردمی که درمعاصی خداوند هستند (یعنی بواسطه دوری از زعامت و رهبری آن کسی که خدا او را برای رهبری ایشان تعیین نموده در قهقرای دوزخ قرار گرفته اند)، و نیز نیاز آنها به من در حکم حلال و حرام و تا دنیا به آنها رو می کنداز من اظهار بی نیازی می کنند (یعنی با اشتیاق به راهی می روند که غاصبین برای آنها تعیین کرده اند بدون اینکه بخواهند از نظر خداوند در خصوص انجام آن آگاه شوند یعنی تابع شهوات غارتگری و بهره گیری از احکام دنیایی شده اند)، مثل اینکه کلام خدا را نشنیده اند (که در خصوص من و امامان معصوم جانشین من) فرموده است:(و لو ردوه الی الرسول و الی اولی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم) و ....، و آنها می دانستند که به من (و علم خدادای من و منزلت من و قرب من به رسول خدا و راهنمایی های من) نیاز دارند و من از آنها بی نیاز بودم ولی (ام علی قلوب اقفالها)، قمضی من مضی و گذشت آنچه گذشت، (یعنی در زمان دفاع از اسلام و قرآن
ص: 466
من به امر خدا و رسول از اسلام و قرآن دفاع کردم و تهاجمات گرگان درنده قریش را کفایت کردم و.... و آنها را به دوزخ روانه نمودم ولی نتیجه برای آنها این شد که)، بازماندگان آنها به من دشمنی کردند و (تعصبات قبیله ای و کفرورزی آنها باعث شد که) کینه را در دل آنها به ارث گذاشت (در حالی که می دانستند این جهاد و مبارزه من در دفاع از اسلام و قرآن بود) و این عمل من فقط به خاطر اطاعت از خداوند بود که خویشاوندان مشرک آنها را به قتل رسانیدم ولی آنها (به جای تقدیر و تعظیم امر خدا)، از خشم و اعتراض مالامال شدند (در حالی که) اگر برای ذات خدا صبر پیشه می کردند برای آنها بهتر بود و خداوند عزوجل می فرماید:(لا تجدوا قوما یومنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و رسوله)، پس عدم رضایت به امر الهی، نفاق را در قلوب آنها به امانت گذاشت و شقاوت، آنها را به نارضایتی ملزم نمود و خداوند عزوجل می فرماید:(فلا تعجل علیهم انما نعد لهم عدا))، آری و اینگونه دشمنان خدا و رسول سر از دوزخ به در آوردند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، .....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگر می خواهی از مقام و منزلت مولای مظلوم ما امیرالمومنین علی علیه السلام آگاه شوی و نیز آگاه شوی از جایگاه دشمنان آل محمد پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 85 به بعد این سوره مبارکه یعنی مریم (يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَٰنِ وَفْدًا وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرْدًا لا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا)، [یاد کن] روزی را که پرهیزکاران را به ضیافت و میهمانی [خدای] رحمان گرد می آوریم. و مجرمان را تشنه به سوی دوزخ می رانیم. [شفیعان در آن روز] قدرت بر شفاعت ندارند مگر کسانی [مانند پیامبران، امامان، فرشتگان و اولیا] که از نزد [خدای] رحمان، پیمانی [بر اذن شفاعت] گرفته باشند....، پس در روایت است که رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم در پاسخ مولاناالمظلوم در خصوص این گروه متقین که به سوی خدای رحمان محشور می شوند می فرماید:(هولاء شیعتک و انت امامهم و هو قول الله عزوجل یوم نحشر المتقین الی الرحمن وفدا)، یعنی آنها یا علی شیعیان تو هستند و تو امام آنها هستی و این فرموده خدای عزوجل است که (یوم نحشر المتقین الی الرحمن وفدا)، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که ذات اقدس احدیت عذاب می فرماید کسانی را که اساس انحراف و ظلم و ستم را در امت اسلام با غصب خلافت امت اسلام پایه ریزی نمودند و....، بدون آنکه از
ص: 467
عذاب پیروان ناصبی آنها کم نماید زیرا به مدد و معاونت آنها در آن زمان و در طول تاریخ جهان به انواع فسادها و تبهکاری ها و...، دچار شد و اگر نگارنده اراده می نمود در خصوص همین جنایات این جنایت کاران و آثار مترتب بر آن و ...، به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه حضرت زینب سلام الله علیها قادر بود تا هزاران صفحه در این خصوص بنگارد ولی قرار و مدار او بر خلاصه نویسی است پس توجه نماید مخاطب ارجمند که هر زمان ذکر از معاندین آل محمد می شود مقصود از آن همه، آن تبهکارانی هستند که جهان را بعد از شهادت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم با مباشرت و معاونت تا انقضای جهان به تباهی کشیدند و لذا وفق روایات هر خطا و جرم و جنایت و....، که واقع می شود این تبهکاران در آن شراکت دارند بدون آنکه از عذاب کسانی که مرتکب آن می شوند کم شود زیرا به حکم عقل می توانند از اعمال زشت و مجرمانه عدول نموده و خیر دنیا و آخرت خود عمل نمایند یعنی با پیروی از محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، و اما در خصوص صاحبان عهد از خداوند، جناب ابوبصیر رحمه الله علیه از مولانا المظلوم حضرت صادق علیه السلام روایت نموده اند که آن حضرت فرمودند:(... خدا در اینجا کسانی را که با ولایت امیرالمومنین و دیگر امامان معصوم به عزت رسانیده است، را جدا نموده و این پیمان نزد خداوند است ...، پس در ادامه ذات اقدس احدیت اعتقاد مشرکانه فرزند داشتن خدا را به شدت سرزنش می نماید و نگارنده در سلسله کتب شریف نورالانوار (جلدهای دهم تا دوزادهم)، از علت اعتقاد مسیحیان به خدایی عیسی مسیح و فرزند خدا بودن او که در واقع فتنه پولس یهودی بوده است رمزگشایی نموده ایم و ریشه داشتن این اعتقاد را در تعالیم شیطانی او اثبات نمودیم، پس حضرت پروردگار جل جلاله در این آیات عظیمه یعنی آیات 90 تا 92 می فرماید:( تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمَٰنِ وَلَدًا )، نزدیک است آسمان ها از این [ادعای بی اصل و سخن ناروا] پاره پاره شوند، و زمین بشکافد، و کوه ها به شدت در هم بشکنند و فرو ریزند به خاطر آنکه برای [خدای] رحمان فرزندی ادعا کرده اند. از این رو که برای خداوند رحمان فرزند قائل شدند در حالی که سزاوار نیست که خداوند رحمان فرزندی اختیار نماید، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به عظمت و رفعت مقام و منزلت حضرت محمد صلی الله علی و آله و سلم و عجل فرجهم در پیشگاه ذات اقدس الهی که چگونه جهان پر از
ص: 468
لجن و سراسر مزبله که به نجاست کشیده شده بود به واسطه اعمال ناروا و اعتقادات مشرکانه و ....، را به نور جمال آخرین پیامبر عظیم الشان خود منور فرمود و تمامی اعتقادات مشرکانه را در هم کوبید و به سلطنت شیطان پایان دادو حفظ شریعت خود را به امامان معصوم سپرد و این حسین بن علی بود که با شهادت وعده داده شده خود در جهان حماسه آفرید و شریعت اسلام و اساس قرآن مجید را به شهادت مظلومانه خود نجات بخشید و این اصحاب و یاران باوفا و اهلبیت مظلوم او بودند که جان خود را فدای رضایت الله نموده و در راه او و در رکاب امام زمان خود به شهادت رسیده و نام و یاد خود را جاودانه نمودند و این امامان دیگر معصوم ما بودند که هرکدام به شقاوت وصف ناپذیر اشقیا زمان خود مبتلا بوده و در نهایت زجر و شکنجه به شهادت رسیده اند و این غربت برترین مظلوم عالم حضرت مهدی است که وارث غصه های تمامی مقدسین عالم و وارث تمامی غمهای امت جد بزرگوار خود بوده و منتظر است برای ظهور خود و منتظر است برای دعای اهل ایمان و اهل اسلام تا برای تعجیل در امر قیام و ظهور او و برای برقراری حکومت عدل خداوندی و ارثیت داده شدن زمین به صالحین یعنی این وعده عظیم خداوند به صالحین در طول تاریخ و...، به درگاه ذات اقدس احدیت دعا نمایند، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 96 این سوره مبارکه که خداوند متعال در این آیه از عنایت خاصه خود به مولاناالمظلوم علی علیه السلام سخن به میان آورده است:( إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا )، قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. آری کلام عظیم مولای مظلوم ما حضرت سجاد است که از فضایل و مناقب آل الله در مجلس یزید تبهکار می فرماید که این عنایت خداوند به اهل ایمان همان قرار دادن محبت مولاناالمظلوم علی علیه السلام و اهلبیت عصمت و طهارت است در قلوب مومنین، و این کلام بعدی ذات اقدس الهی جل جلاله است در آیه عظیمه 97 که در آن این امر را بشارتی برای اهل ایمان قرار داده و آیتی برای انذار ستیزه گران با آن حضرت یعنی ایه عظیمه بعد از این آیه شریفه :( فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا )، جز این نیست که ما این [قرآن] را بر زبان تو آسان ساختیم تا
ص: 469
به وسیله آن پرهیزکاران را مژده دهی و مردم ستیزه جو را بترسانی. پس سرور ما جناب ابوبصیر رحمه الله علیه از مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت نموده است که گفت (من از امام صادق در مورد این آیه (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا )، سوال نمودم پس حضرت فرمودند (ولایه امیرالمومنین هی الورد) یعنی همانا مقصود خداوند از این محبت و دوستی، همان ولایت امیرالمومنین است، پس ابوبصیر علیه السلام می گوید من سوال کردم از آیه بعد یعنی (فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا )، که به چه معنی است، پس حضرت فرمودند:(همانا خداوند ابلاغ ولایت امیرالمومنین را بر زبان پیامبر خدا آسان نمود در آن زمان که آن حضرت را به مانند پرچمی برافراشت و به واسطه او به مومنین بشارت داده و کافران را ترسانید و (این کافرین) کسانی هستند که خداوند در کتاب خود از آنها با واژه (لدا) یاد نموده است یعنی دشمنان سرسخت و ستیزه گر)، و لذا امام مظلوم و معصوم ما حضرت باقر علیه السلام نیز فرمودند:(هیچ مومنی را نمی یابی مگر آنکه در قلب او عشق و محبت امیرالمونین و اهلبیت (معصوم او) وجود دارد. پس تو ای عاقل دانا و خردمند و ای مخاطب ارجمند آگاه باش که در این لحظه که نگارنده به کتابت این سطر ها مشغول است به غم جانکاهی مبتلا شده و آن اینکه خبر فوت برادرش را به او داده اند در حالی که توان شرکت در مراسم عزا و کفن و دفن او را که در شهر دیگر است و در شرایط خاص بیماری شایع شده می باشد را ندارد ولی به خود گفت من که توان قلم به دست گرفتن ندارم ولی به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها بر نگارش این اثر که در واقع شرح فضایل و مناقب محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است ادامه می دهم تا انشاء الله مورد توجه پیروان حق و حقیقت قرار گیرد و از برکت وجود آنان رحمت واسعه حق، اموات همه شیعیان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم را فرا گیرد و از جمله روح برادر تازه از دست داده نگارنده را نیز غریق رحمت خود فرماید و از ثواب نگارش این اثر سهمی برای او باشد پس تو ای خدایی که در همه احوالات از تو می خواهیم که بر ما توجه نموده و لحظه ای ما را به خود وانگذاری پس اگر ما به درگاه تو آبرو نداریم پس همه مقدسین تو را از ابتدای جهان تا انقضای آن و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را شفیع و واسطه
ص: 470
قرار می دهیم تا بهشت جاویدان خود را بر عزیزان از دست رفته ما ارزانی بداری و خیر دنیا و آخرت را به ما و عزیزان ما عطا فرموده و شر دنیا و آخرت را از ما و عزیزان ما رفع و دفع بفرمایی یا حی و یا قیوم دعای ما را استجابت فرما که جز تو پناهی نداریم اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه بررسی های ما توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه اول سوره (طه) که با همین دو حرف شروع می شود یعنی (طه)، که مولایمان حضرت صادق علیه السلام فرمودند:(....طه، اسمی از اسامی پیامبر خداست و معنی آن اینست که ای طلب کننده حق و ای هدایت گر به آن)، .... و در روایت دیگر فرمودند:(طه یعنی طهارت اهلبیت از رجس و سپس آیه عظیمه (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) را تلاوت فرمودند)، ....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه دوم و سوم این سوره مبارکه، رسول گرامی خود را مخاطب نموده و می فرماید:( مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَىٰ )، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به مشقت و زحمت افتی؛ [بلکه آن را نازل کردیم] تا برای کسی که [از خدا] می ترسد، زمینه توجه و یادآوری باشد.....، پس در روایت از وصی عالیقدر و برادر و جانشین و خلیفه بلافصل آن حضرت یعنی حضرت علی علیه السلام روایت شده است که فرمودند که رسول خدا به مدت ده سال بر لبه انگشتان خود نماز می خواند تا آنکه پاهای ایشان ورم نمود و صورت ایشان زرد شد و حضرت تمامی شب را به نماز می ایستاد و تا حدی که در این خصوص مورد عتاب خداوند قرار گرفت و خداوند عزوجل فرمود:(طه ما انزل القرآن لتشقی) بلکه لتسعد، به یعنی که با آن سعهادتمند شوی و نیز گاهی گریه ایشان به نحوی بود که از هوش می رفتند پس دیگران عرض کردند که ای رسول خدا آیا خداوند عزوجل (به حکم آیه قرآن)، گناهان گذشته و آینده شما را (ما تقدم و ما تاخر) نیامرزیده است پس ایشان فرمودند چرا اما آیا من نبایستی بنده شکرگزار باشم (افلا اکون عبدا شکورا))، آری و این است صفت عالیه پیامبر عظیم الشان ما و اهلبیت عصمت و طهارت که عشق عبادت و اطاعت و شکرگزاری به درگاه ذات احدیت و اظهار عبودیت و بندگی به درگاه ذات لایزال خداوند عزوجل، یعنی طلب رضایت ذات اقدس احدیت جل جلاله در نزد آنان از هرچیز دیگر بالاتر است حتی زمانی که وعده امنیت از دوزخ و کرامت بهشت را به آنان عطا فرمایند باز ذات اقدس احدیت جل جلاله مقصود نظر
ص: 471
آنها است اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم،...، پس در ادامه حضرت حق جل جلاله در آیات عظیمه 4 و 5 این سوره مبارکه می فرماید:( تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ )، در حالی که به تدریج از سوی کسی نازل شده که زمین و آسمان های بلند را آفریده است. [خدای] رحمان بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلّط است. و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر آموزه های محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که شرح می نمایند آیات عظیمه الهی را و رها نما آن یاوه هایی را که جماعتی گمراه به حدس و گمان خود بهم بافته اند و به سراشیبی دوزخ می روند، آری اینست سزای کسانی که هدایتی را غیر از هدایت معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم برگزینند، و با پیروی از ظاهر آیات، به گمراهی آشکار وارد شده و مقصود ذات اقدس احدیت جل جلاله را درنیابند، بطور مثال اگر خداوند فرمود (یدالله فوق ایدیهم) پس در نزد خود ببافند که وقتی خدا دست دارد پس این دست او به کتف و شانه ای وصل است و این شانه به سر و گردن و آن سر و گردن بر پاهای او استوار است پس خدا ماهیت جسمانی داشته و نیز شبیه انسان است ولی بزرگتر و یا مانند این فرازها که می فرماید (الرحمن علی العرش الستوی)، پس به هم ببافند که عرش یعنی تخت و این خداوند است که بر عرش و کرسی خود جلوس نموده و ....، و نگارنده در سلسله کتاب های شریف نورالانوار خود این کج روی ها از امت های باطل را اثبات نموده است مثلا همین فراز را که در اصل همین بوده است که ذات اقدس احدیت به پیامبران سلف فرموده ولی اامت های گمراه بعدی به پیثروان نادان چنین القاء نمودند که خدا بر تخت خود نشسته و لشکریان آسمان که خدایان زمین هستند به اطراف او هستند و اینگونه او خدای خدایان است و....، و یا در شرح (توتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء)، از قبل در کلام انبیاء سلف مذکور بوده است این تصور برای گمراهان از این امت ها حاصل شده است که خداوند است که ظالمین را سلطه بر جهانیان می دهد و تمامی حکومت ها را او عزل و نصب می کند و یا هدایت و گمراهی از سوی خداوند را به جبر در اعمال تلقی نموده اند و....، آری و این گمراهی های امت های سلف به این امت نیز تسری یافت و رسوخ نمود در فکر و اندیشه های کسانی که از طریق های هدایت عظیم و پرجلالت محمد و آل محمد دور بوده اند، همانگونه که از اصل هدایت معصومین زمان خود دور شده اند، پس چون بر این فراز
ص: 472
آگاه شدی پس توجه نما که تفکر در خلقت خداوند متعال با این حواس محدود پنجگانه راه به جایی ندارد پس چگونه می تواند به درک ذات خالق سبحان برسد و ما در خصوص محدودیت درک حقایق جهان هستی از سوی انسانها که محدود است به حواس پنجگانه، در کتب شریف برهانهای ذوالفقار اول و دوم کلام خود را آورده و عظمت حماقت مدعیان و اظهارکنندگان در خصوص جهان خلقت و شناخت آن که بدون توجه به محدودیت حواس ادراکی خود به اظهار نظر پرداخته اند را اثبات نمودیم پس (ای برتر از خیال و گمان و وهم، و از آنچه که شنیدیم و خوانده ایم، دفتر تمام گشت به پایان رسید عمر، ما هنوز در اول وصف تو مانده ایم)، آری این امام عظیم الشان ما یعنی مولانا المظلوم علی علیه السلام است که با این مضمون می فرماید (همه آنچه در اوهام خود بهم می سازید پس آنها مخلوق شما هستند و به شما بر می گردند) یعنی ارتباطی با خالق ندارند پس در ارتباط با این آیات عظیمه ذکر شده پس این مولای مظلوم ما حضرت حضرت صادق علیه السلام است که می فرماید:(هرکسی که گمان کند که خداوند عزوجل از چیزی است یا در چیزی است یا بر چیزی است پس دروغ گفته است)، (کذب من زعم ان الله عزوجل من شیء او فی شیء او علی شیء)، ...،پس حضرت حق جل جلاله در آیه عظیمه 8، ذات اقدس خود را به زبان پیامبر معظم خود بیان می فرماید:(الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنی)، یعنی او خداونی است که معبودی جز او نیست و نیکوترین نامها به او تعلق دارد،....، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که امامان معصوم ما علیهم السلام و عجل فرجهم در خصوص معنی و مفهوم (اسماء حسنی) پروردگار چه می فرمایند:(امام باقر علیه السلام می فرماید: ما اسماء حسنی هستیم که خداوند عملی را از بندگان نمی پذیرد مگر به معرفت ما و به خدا قسم ما همان کلماتی هستیم که آدم از خدا فرا گرفت و خداوند توبه او را پذیرفت ....،....، به واسطه ما درختان میوه می دهد و میوه ها می رسد و نهرها جاری می شود و باران از آسمان می بارد و گیاه در زمین می روید و...)، آری به واسطه حجت حق یعنی امام معصوم است که زمین اهل خود را فرو نمی برد و جهان در هم نمی پیچد و این کلام مولای مظلومان علی علیه السلام اس که می فرماید:(انا اسماء الله الحسنی و امثاله العلیا و آیاته الکبری)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که دین پسندیده اسلام و آموزه های رسول خدا و امامان معصوم و اساساً
ص: 473
همه انبیاء عظام الهی بر زیستن مسالمت آمیز اهل ایمان در کنار همه کسانی است که با اعتقادات آنها موافق نبوده اند یعنی در کمال صلح و سازش، ولی از ابتداء تاریخ این جباران و قلدران و طاغیان بوده اند که نسبت به این ذوات مقدسه حالت تهاجمی گرفته و مقدسان مجبور به دفاع بوده اند ولی تاریخ نشان داده است که چگونه غاصبان با غصب جایگاه الهی اوصیاء الهی جنگهای تهاجمی را به نام دین و شریعت بر علیه اقوام و ملت ها بر پا می نمودند و از غوغای عوام به نام جهاد بهره گیری کرده و با غارتگری و چپاول و تجاوز به نوامیس ملت ها تخم نفرت و کینه را در دلهای مردم و نسلها می کاشته اند، و چگونه با نام دین به نابودی حرثها و نسلها می پرداخته و چگونه ذات اقدس احدیت در کتاب خود از وجود این شیاطین خبر داده و آنها را بشارت به دوزخ جاوید خود داده است و نیز ملاحظه نمودیم که چگونه مولای مظلوم و غریب ما حضرت رضا علیه السلام پیروان خود را علیرغم لزوم رعایت تقیه شدید نهی می نمودند از شرکت در این تهاجمات خلاف شریعت و در ضمن تفاوت آن را با دفاع از خود شرح داده اند که ما توضیح مختصری را عنوان نموده ایم و این سرور کاونات حضرت محمد بود که با قلب داغدیده و رنجکشیده از قتل رهبر مجاهدان اسلام حضرت حمزه علیه السلام و دیگر یاران و یاوران مخلص خود به مکه وارد شد ولی به جای قرار دادن شمشیر در بین قاتلان و گرگان و کفتارانی که می دانست به او ایمان نیاورده و نخواهند آورد و....، سلام و سلامتی و محبت و گذشت را بر آنان عرضه نمود و همگی آنان را که به منزله اسیر محسوب می شدند در راه خدا آزاد کرد و اثبات نمودیم که چگونه در راستای توجیه ستمگری غاصبان و جلادانی که به نام اسلام و قرآن رهبری های امت اسلام را تصدی نموده بودند جعل احادیث صورت گرفت و داستان های جعلی بنی قریظه و اخراج یهودیان و مسیحیان از عربستان و...، بهم بافته شد و چگونه با جعل این دروغها و اباطیل چهره پاک و زیبای اسلام و قرآن با غبار تهاجم و توسعه طلبی و تجاوز به ملت ها و...، پوشیده شد و چگونه جاه طلبی ها و غارت گری های خلفای غاصب و ستمگر و فساد و تبهکاری و غارت و تجاوز به نوامیس ملت های همسایه ....، عنوان جهاد داده شده و به رنگ و لعاب تقدس بر ضد آموزه های خداوند عمل نمودند و...، آری حرکت این غاصبان به حدی در نهایت قساوت و خشونت صورت می گرفت که هیچ کس را مانع راه خود نمی دیدند و علت قتل مقدسان الهی از ابتداء تا پایان جهان نیز در واقع مقاومت پیامبران خدا در مقابل این هجمه های
ص: 474
شیطانی بوده است زیرا مقدسین وفق وظایف الهی خود مامور بودند تا احکام خداوند را اعلام و حدود خداوند را به اهل ایمان ابلاغ نمایند ولی در عمل سرهای آنها بریده شده و در طشت طلا در برابر طاغیان و جلادان قرار می گرفته است و ما به جرم و گناه حضرت یحیی پیامبر واقف شدیم یعنی اگر او به طاغی زمان خود حکم حرمت خداوند را اعلام نمی نمود پس هرگز سر او بریده نمی شد و این مولای ما حسین بن علی علیه السلام است که فرزند دلبند خود حضرت سکینه در آخرین وداع خود وقتی به پدر دل خون، خود عرض می نماید که ای پدر ما را به مدینه جدمان برگردان پس مولای مظلوم ما حسین می فرماید (هیهات لو ترک القطاء لنام)، پس آنوقت حضرت سکینه عرض می کند ای بابا دیگر تسلیم مرگ شده ای پس پدر مظلوم فرمود (یا نور عینی کیف لا یستسلم للموت من لا ناصر و لا معین له)، یعنی هیهات اگر مرغ قطا را (صیادان) به حال خود رها کنند، او هرگز آشیانه خود را ترک نمی کند یعنی اگر این جباران غاصب که وارث غاصبان قبل و ارث دهندگان جایگاه غاصبانه خود به دیگران هستند، مرا به حال خود رها می کردند من هرگز ترک وطن خود و جد خود نمی کردم، آری چون حضرت این سخنان ایراد فرمود بانوان حرم رسول خدا مضطرب شده و یقین نمودند که حضرت دل به قتل و شهادت خود داده است پس به ناگاه همه آنها صدای خود را به ناله و افغان بلند نمودند پس در این زمان آن حضرت آنها را امر به صبر نمود و ساکت شدند و اینگونه وداع خود را ناتمام گذاشته و روانه میدان جانثاری در راه ذات اقدس الهی گردید، آری گناه امام حسین اظهار حق در برابرطاغی و یاغی و شیطان مجسم زمان خود یعنی یزید پلید بود و نهی او از زشتی هایی که خدا امر به ترک آنها داده بود ولی انها شقی که پیرو اشقیاء سلف خود بود به نام دین و به نام اسلام و قرآن تیشه ظلم و بیداد خود را بر ریشه اسلام و قرآن قرار داد و دست ناپاک خود و پیروان دوزخی خود را در خون پاک و مطهر سید جوانان اهل بهشت و بزرگان از خاندان رسول خدا فرو برد که در جهان مثل و مانند نداشته اند و به وجود نیز نخواهند آمد و قتل عام نمود اصحاب و یاورانی که مانند آنها نیز در جهان نیامده و نخواهند آمد پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند و ای مخاطب که اگر نگارنده اراده نماید پس به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است که هزاران صفحه در این راستا یعنی مظلومیت اسلام و قرآن و شقاوت دشمنان پست و لعین ایشان
ص: 475
یعنی دشمنان محمد و آل محمد مرقوم نماید پس در این فراز لعنت دائم و ابدی خود را نثار نما بر همه آن کسانی که در طول تاریخ به نام دین و شریعت دست به ظلم و ستم زده و با فریب و فریبکاری و غوغای عوام چهره ای زشت و غیرواقعی از شریعت های خداوند و آموزه های پیامبران الهی در جهان رقم زده اند، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند و ای مخاطب ارجمند در ادامه کلام ذات اقدس احدیت توجه نما به آیات عظیمه 9 به بعد این سوره مبارکه یعنی طه که در آن ذات اقدس احدیت در خصوص پیامبر بزرگ خود حضرت موسی کلام خود را در رابطه با چگونگی بعثت او و....، بیان می فرماید، پس در آیه عظیمه 12 این سوره مبارکه می فرماید:( إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى)، به یقین این منم پروردگار تو، پس کفش خود را از پایت بیفکن؛ زیرا تو در وادی مقدس طوی هستی. (وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَىٰ )، و من تو را [به پیامبری] برگزیدم، پس به آنچه وحی می شود، گوش فرا دار. پس هرگز تعجب ننماید مخاطب ارجمند از پا برهنه شدن زائرین در هنگام ورود به مشاهد مشرفه و عتبات عالیات و حرمهای امامان معصوم و وابستگان به آنها و هرگز تعجب نکند که اگر کسی بشنود ندای (فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی)، را در فواصل بسیار دور از حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و پا برهنه به حضور مولای خود مشرف شود، خدایا تو را به عزت و جلال خودت و حرمت و احترام مقدسین درگاهت از ابتداء تا انقضای آن و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم بر ما و عزیزان ما ترحم فرما و از آتش دوزخ نجات عطا فرما و هرچند لایق محبت و کرامت تو نیستیم ما را به احترام مقدسین خود و مظلومیت هایی که آنها در راه اعتلای کلمه تو متحمل شده اند و به حق سر بریده حسین بن علی که مابین دو نهر آب هر چه فریاد برآورد که جگرم از تشنگی می سوزد و آسمان در چشمان او چون دود به نظر می رسید ولی بر او ترحم نکردند و سر مطهر او را از قفا با دوازده ضربه خنجر فولادین در نهایت زجر در حالی که زنده بود از تن مطهر او جدا کردند و از خون گلوی او جگر سوخته او را سیراب نمودند و مظلومیت حرم مطهر او و اسارت های جانکاه و به حق گلوی بریده حضرت علی اصغر و به حق ناله های جگرخراش حضرت رقیه که در طلب پدر بابا بابا می نمود تا آنکه سر بریده پدر را برای او به ازمغان بردند و....، قسم می دهیم که ما را به فضل و کرم خود اهل نجات
ص: 476
قرار داده و در بهشت جاویدان خود تا ابدالآباد یعنی تا آن زمان که خدایی می فرمایی از نعمت های بی کران خود بهره مند بفرمایی آمین آمین آمین یا رب العالمین اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،.....، پس در خصوص تسری این احترام یعنی در آوردن کفش ها در مکان های مقدس پس توجه نما به این روایت که جناب علی بن حمزه رحمه الله علیه آن را از مولای مظلوم ما حضرت کاظم علیه السلام روایت نموده است که نقل می نماید:(که ما با امام کاظم در منی بودیم پس حضرت زودتر از ما به مکه رفت و ما نیز به دنبال او رفتیم و وقتی که نماز مغرب را خوانده بود بر ایشان وارد شدیم پس حضرت به من فرمود (فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی)، پس من (نیز اطاعت امر نموده و) کفش های خود را در آورده و نشستم)، و از ابن عباس رحمه الله علیه مذکور است که فرمود انک بالواد المقدس یعنی در وادی مبارک هستی،....، پس در ادامه به کلام عظیم ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات 14 به بعد این سوره مبارکه یعنی طه می رسیم که در آن خداوند متعال بعد از معرفی، اوامر خود را در راه اطاعت و علت پنهان نمودن امر قیامت و پرهیز از پیروی از هوی و هوس که هلاک کننده است بیان می فرماید:( إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَىٰ فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَىٰ )، همانا! من خدایم که جز من معبودی نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار. بی تردید قیامت که می خواهم زمان وقوعش را پنهان بدارم، آمدنی است، تا هر کس را برابر تلاش و کوششی که می کند، پاداش دهند. پس مبادا آنکه از هوای نفسش پیروی کرده و [به این سبب] به قیامت ایمان ندارد، تو را [از توجه به آن] باز دارد که هلاک می شوی. پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چگونه ذات اقدسس احدیت جل جلاله، حق و حقیقت امر جهان هستی و آنچه بایستی از روی حق و حقیقت واقع شود را بیان می نماید یعنی رسیدن بندگان به معرفت و شناخت ذات اقدس احدیت جل جلاله به لحاظ اقرار به عظمت و خالقیت و ....، و منزه بودن از اوصاف ناپسندیده و نیز اراده خداوند متعال و حکیم به این امر که مخفی می فرماید امر حتمی قیامت را تا خلایق از روی تعقل و تفکر و سعی و تلاش آن را دریافته و ایمان بیاورند یعنی از روی آیات الهی و سپس بندگان را با مخاطبت موسی ولی با مقصود به خلایق که از پیروی کسانی که به آخرت و
ص: 477
وقوع قیامت ایمان ندارند و از هوی و هوس خود پیروی می کنند می ترساند زیرا در این صورت هلاک خواهند شد پس در این فراز توجه نما به مضمون کلام مولاناالمظلوم علی علیه السلام در پاسخ شخصی که از حضرت سوال کرده بود آیا خداوند قادر نبود به آیات عظیمه دشمنان رسول خدا را نابود نماید و یا قوت های عظیم شریعت خود را از طریق غیرعادی چیره نماید و....،حضرت با این مضمون فرمودند که اگر خداوند با قوت قاهره و معجزات عظیمه منتهی به نابودی دشمنان و...، دین خود را یاری نماید پس خلایق از روی ترس ایمان می آورند و اینگونه ایمان، آنها را شایسته بهشت جاویدان نمی نماید زیرا فاقد ارزش و اعتبار است بلکه ذات اقدس احدیت جل جلاله می خواهد تا بندگان از راه تلاش و کوشش و جهاد و تعقل و تفکر و ....، ایمان آورده و در راه خدا تلاش نمایند تا مستحق بهشت خداوند و سزاوار عطای خدا شوند و این فراز از آیه عظیمه کتاب خدا دقیقا به همین اساس تاکید می فرماید ....، در ادامه ذات اقدس احدیت آیات عظیمه خود یعنی معجزات عصا و ید بیضا و...، را به او عطا فرموده و به موسی این حقیقت را تاکید می فرماید یعنی در آیه عظیمه 23:( لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ )، تا برخی از بزرگ ترین معجزات خود را به تو نشان دهیم. به سوی فرعون برو؛ زیرا او [در برابر خدا] سرکشی کرده است. پس در ادامه حضرت موسی از خداوند متعال برای اجرای اوامر او چند درخواست می نماید از جمله اینکه برای او وزیری و کمک و جانشینی تعیین نماید یعنی هارون را که در راه رسالت او و ابلاغ ماموریت او شریک زحمات او باشد و به واسطه او قدرت در اجرای ماموریت بیابد:( قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي )، گفت: پروردگارا! سینه ام را [برای تحمل این وظیفه سنگین] گشاده گردان، و کارم را برایم آسان ساز، و گِرِهی را [که مانع روان سخن گفتن من است] از زبانم بگشای، [تا] سخنم را بفهمند، و از خانواده ام دستیاری برایم قرار ده، هارون، برادرم را پشتم را به او محکم کن، و او را در کارم شریک گردان،....، پس تو ای مخاطب ارجمند آگاه باش که چون رسول خدا آماده رفتن به غزوه تبوک گردید (در آن شرایط خاص که منافقین در صدد توطئه بودند)، رسول خدا مولانا المظلوم علی علیه السلام را به عنوان جانشین خود در مدینه قرار داد و به ایشان فرمود (ان المدینه لا تصلح الا بی او بک) یعنی بدرستی که مدینه اصلاح نمی
ص: 478
شود جز به وجود من و یا تو،....، پس چون رسول خدا از مدینه خارج شد منافقین جهت آزار امیرالمومنین و خدشه دار نمودن شخصیت آن حضرت شایع نمودند که رسول خدا از روی عدم علاقه به حضرت علی او را جانشین خود در مدینه نموده است پس مولای مظلومان علی علیه السلام به منظور آشکار نمودن دروغ ایشان، خود را به رسول خدا رسانیده و عرضکرد: یا رسول خدا منافقین مدینه چنین فکر می کنند که شما به خاطر اینکه همراه بودن من برای شما ناگوار بوده و خشمی نسبت به من داشته اید مرا به جای خود در مدینه قرار داده اید، پس رسول خدا در پاسخ مولانا علی علیه السلام این روایت عظیم منزلت را بیان فرمود که در بر دارنده مقام و منزلت عظیم حضرت علی علیه السلام بعد از رسول خدا در میان امت اسلام است و این روایت مورد اتفاق همه اهل اسلام است، حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم، در پاسخ علی علیه السلام فرمودند:(ای برادر من به جای خود بازگرد، زیرا مدینه اصلاح نمی شود جز به بودن من و یا تو و تو جانشین من در میان خاندان و خانه هجرت من و قوم من هستی ای علی آیا راضی نیستی که بگویم که منزلت تو به من مانند منزلت و مقام هارون است نسبت به موسی الا اینکه بعد از من پیامبری مبعوث نمی شود)، (اما ترضی ان تکون منی به منزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،....، پس چون در این فراز (به عظمت مقام و جلالت و منزلت مولانا المظلوم علی علیه السلام آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت درآیه عظیمه 47 این سوره مبارکه که در آن خداوند متعال جل جلاله به حضرت موسی می فرماید:( فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ ۖ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىٰ إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَىٰ مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ )، یعنی بنابراین [بدون بیم و هراس] به سوی او بروید و بگویید: ما دو نفر فرستاده پروردگار تو هستیم، پس بنی اسرائیل را [از قید بندگی و بردگی خود آزاد کرده] با ما روانه کن و آنان را شکنجه مکن، به راستی ما از سوی پروردگارت معجزه ای آورده ایم؛ و درود بر کسی باد که از هدایت [حق] پیروی کند. مسلماً و یقیناً به ما وحی شده است که عذاب بر کسی است که [آیات حق و پیامبران را] تکذیب کند و از آن رو برگرداند. ...، پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 53 و 54 مصادیق آیات عظیمه خود را بیان می فرماید
ص: 479
و این مصادیق آیات برای خردمندان است:( الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّىٰ كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَىٰ )، همان کسی که زمین را برای شما بستری گسترده قرار داد، و برای شما در آن [به خاطر آسان شدن رفت و آمدتان] راه هایی پدید آورد، و از آسمان آبی نازل کرد، پس به وسیله آن انواعی از روییدنی های گوناگون بیرون آوردیم. [خود از این نعمت های فراوان] بخورید و دام هایتان را بچرانید، یقیناً در این امور نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] برای صاحبان خرد است و سپس در آیه عظیمه 55 به گوشه ای از قدرت عظیم و لا یتناهی خود اشاره می فرماید و البته برای هر یک از این فرازها نگارنده می تواند هزاران ورق به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها مرقوم نماید و بطور قطع و یقین هر چه پیشرفت علوم و فنون و...، اضافه شود عجایب این آیات بیشتر می شود و البته علم کامل آنها در نزد (اولی النهی) یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به عظمت همین فراز و در آن اندیشه و تفکر نما تا عظمت آن را دریابی در این آیه عظیمه ذات اقدس احدیت می فرماید:( مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ)، شما را از زمین آفریدیم، و به آن باز می گردانیم، و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما که مولای ما امام صادق می فرماید که مردی به امیرالمومنین عرض کرد که ای پسر عم بهترین خلق خداوند به ما بگو معنی سجده اول چیست، پس فرمود تاویل آن اینست که خدایا تو مرا از آن یعنی از خاک آفریدی و بلند کردن سرت به این معنی است و معنی سجده دوم اینست که ما را به آن بر می گردانی و بلند کردن سر از سجده دوم به این معنی است که دیگر بار ما را از آن خارج خواهی نمود ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 61 این سوره مبارکه یعنی طه که در آن به زبان موسی به فرعون و فرعونیان می فرماید:( قَالَ لَهُمْ مُوسَىٰ وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ ۖ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَىٰ )، موسی به فرعون و فرعونیان گفت: وای بر شما، بر خدا دروغ نبندید [که بت ها شریک اویند واین معجزات افسون و
ص: 480
جادو است] که با عذابی شدید ریشه کن و نابودتان می کند، ویقیناً کسی که دروغ بست، محروم و نومید شد....، پس در این فراز توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر به همین یک روایت عمل نمایی پس دنیا و آخرت تو را کفایت خواهد نمود در این روایت سرور ما جناب ابان بن تغلب رحمه الله علیه از مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام روایت می نماید که گفت من سوال کردم از امامان (معصوم)، پس فرمود قسم به خداوند که عهد و سفارشی که پیامبر با ما فرمود آن است که پس از او امامان دوازده نفرند که نه نفر آنها از نسل امام حسین هستند و مهدی از ما اهلبیت است و او آن کسی است که در آخرالزمان به دین (حق) قیام خواهد نمود پس هرکسی که ما را دوست بدارد پس از قبر خود با ما محشور می شود و هرکسی که با ما دشمنی کند یا رد کند و (همه ما را) و یا رد نماید یکی از ما را پس ازقبر خودبه سوی آتش محشور خواهد شد و هرکسی که برخدا دروغ ببندد نومید می شود،....، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که به اعتقاد نگارنده امامت از اصول دین است نه از فروع دین زیرا تابعیت از امام معصوم است که ناجی است به آخرت و اعتقاد به سه اصل توحید و نبوت و معاد اصلاح کننده امر دنیایی هر مسلمان است و بلکه هر زمان که در تضاد با امامت واقع شود به دوزخ منتهی می شود و اگر در تضاد و محاربه و ضدیت با امام معصوم در نیاید پس امر ظاهر اسلام در دنیا بر آنها مترتب می شود به مانند آنچه بر اصحاب یزید در کربلا واقع شد آنها به ظاهر اعتقاد توحید و نبوت و معاد داشتید ولی به واسطه محاربه با امام معصوم به دوزخ جاوید روانه شده اند و این پیروی از شریح قاضی شقی و مشرک بود که در واقع به منزله پیروی از رهبران کفر و نفاق بوده و هادی بوده است در ورود آنها به دوزخ و این پیروان جمل و نهروان و صفین بوده اند که ملعون بوده اند به خبر غیبی رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم و به واسطه ستیزه گری با امام معصوم و وصی رسول خدا که از امامت او خارج شدند و به پیروی از شیاطین جنی و انسی به سوی دوزخ روانه شدند زیرا معرفت نیافتند بر امام زمان خود پس مردند به مرگ جاهلیت پس توجه نماید مخاطب ارجمندبه این روایت عظیم که مولانا علی بن الحسین در راستای رفع شبهه گروهی از شیعیان بصری به ایشان ابلاغ می نماید حضرت در این روایت می فرماید:(ای برادران بصری به به خداوند سوگند که علی هیچ مومنی را نکشت و خون هیچ مسلمانی را نریخت و (آنانی که در برابر او ستیزه گری نمودند یعنی
ص: 481
آن گروهها)، مسلمان نبودند بلکه تظاهر به اسلام کرده بودند و کفر خود را کتمان و ظاهر اسلام خود را آشکار کرده بودند پس چون بر کفر خود یار و یاورانی یافتند، کفر خود را آشکار نمودند و البته صاحب جمل (یعنی عایشه) و حافظان آل محمد به خوبی آگاه هستند که اصحاب جمل (ناکثین) و اصحاب صفین (قاسطین) و نهروان (مارقین)، کسانی هستند که به زبان رسول امی (یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم که لسان او لسان خداوند است)، لعنت شده اند (یعنی اهل دوزخ هستند)، و قدخاب من افتری و البته به درستی که هر کس که افترا (بر خدا) ببندد نومید (از رحمت خدا) خواهد شد(یعنی به دوزخ روانه می شود))، و این کلام مولای مظلوم ما امیرالمومنین وصی رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم است که در سالهای آخر عمر شریف خود به جهت اتمام حجت بر اهل اسلام به خلایق ابلاغ فرموده و وفق وظیفه الهی خود به معرفی وجود مبارک خود پرداخته است (ای مردم گفتار مرا بشنوید و آن را تعقل نمائید که جدایی نزدیک است، من امام خلایق و وصی بهترین خلایق پروردگار هستم، من همسر سیده نساء این امت (یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها) هستم، من پدر عترت طاهره و امامان (معصوم) هدایت هستم، من برادر رسول خدا و وصی آن حضرت و ولی آن حضرت و وزیر او و همراه او و برگزیده او و دوست محبوب او و همراه نزدیک او هستم (انا امام البریه، و وصی خیر الخلیفه و زوج سیده نساء هذه الامه و ابوالعتره الطاهره و ائمه الهادیه، انا اخو رسول الله و وصیه و ولیه و وزیره و صاحبه و صفیه و حبیبه و خلیله)، من امیرالمومنین و قائد القر المحجلین و سید اوصیاء (رسول خدا)، هستم)، جنگ من جنگ خداست و صلح من صلح خداست و طاعت من طاعت خداست و ولایت من ولایت خداست و پیروان من اولیاء خدا و انصار من انصار خدا هستند (شیعتی اولیاء الله و انصاری انصار الله) ...، قسم به آن کسی که مرا خلق نمود در حالی که چیزی نبودم همه مستحفظون (بزرگان و برگزیدگان و دانایان) از اصحاب رسول خدا حضرت محمد می دانند که (ناکثین و قاسطین و مارقین)، کسانی هستند که به زبان پیامبر امی لعنت شده اند و به درستی که هر کسی بر خدا دروغ ببندد نومید می شود (و خدا او را به دوزخ جاوید روانه خواهد فرمود(،...، پس تو ای مخاطب ارجمند آگاه شدی بر اینکه در بسیاری از فرازهای کتاب خدا، ذات اقدس احدیت در ضمن بیان وقایع و یا گفتگوی خود با انبیاء الهی و....، قوانین عظیم خود را
ص: 482
نیز که در تمامی امور تسری دارد را بیان می فرماید مانند همین فراز قبل که می فرماید:(و قد خاب من افتری) و یا (الا لعنه الله علی الظالمین) و یا (و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار) و....، پس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 69 این سوره مبارکه یکی دیگر از این قوانین عظیم خود را در خصوص موضوع انحرافی و شیطانی سحر و جادوگری و...، بیان می فرماید در این آیه عظیمه حضرت حق جل جلاله (در ضمن بیان وقایع حضرت موسی و معجزه عصای او که تمامی حاصل ساحران را نابود می نماید می فرماید:( وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ )، آنچه را در دست راست داری بیفکن تا همه ساخته هایشان را ببلعد؛ یقیناً آنچه را ساخته اند [واقعیت ندارد] فقط نیرنگ جادوگر است، و جادوگر هر جا درآید، پیروز نمی شود....، پس در این فراز هم ساحران فرعون با دیدن معجزه حضرت موسی ایمان آورده و بعد از تهدید فرعون به قتل آنها و....، در آیه عظیمه 73 گفتند:( إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ ۗ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ )، بی تردید ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا خطاهایمان و آن جادویی که ما را به آن واداشتی بر ما بیامرزد؛ و خدا بهتر و پایدارتر است. پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که فهم و درک و تعقل و سپس رجحان دادن انتخاب عقل بر هوی و هوس در واقع همان انتخاب ذات اقدس الهی است بر همه جهان و تمامی آنچه در آن است که مخلوق خدا است و این حقیقت در تمامی ابعاد زندگی انسانها وجود دارد و لذا خداوند به واسطه عقل که پیامبر درونی هر انسان است و هدایت می نماید انسان عاقل و فکور را به پیامبر ظاهر یعنی محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم و شریعت برگزیده خداوند یعنی اسلام و هدایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و لذا نگارنده در تعجب است با این همه راههای واضح و آشکار که از هدایت امامان معصوم وجود دارد و خصوصاً در مباحث خداشناسی و توحید و وحدانیت و ....، باز هم گروهی احمق و ابله تحت عنوان عرفان و....، به دنبال القاء این تفکر شیطانی به پیروان ابله تر از خود هستند که این جهان خدا و یا نمود خدا است یعنی العیاذ بالله سگ و خوک و مدفوع و آلت های تناسلی و...، و هر چیز زشت و نجس العیاذ بالله قسمتی از خدا و یا نمود قسمتی از خداست و ما در خصوص این تفکر مشرکانه وحدت وجود کلام خود را در کتاب شریف برهان ذوالفقار خود آورده و مضامین آن را تکرار نمی کنیم ولی تاکید می نمائیم که همه اهل ایمان بایستی
ص: 483
تا خدا خدایی می نماید به شکرانه نعمت هدایت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم سر را بر سجده خداوند متعال قرار داده و برنیاوردند که اینگونه با شرافت بخشیدن و قرار دادن معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم آنها و همه انسانهای دیگر را از نجاسات و رجاسات شرک و الحاد و....، بیرون آورده اند اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،....، پس در ادامه توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام عظیم خداوند در آیه عظیمه 74 که حقیقت دهشتناک و رعب آوری را ذات اقدس احدیت از زبان ساحران فرعون که به عظمت معجزات موسی و حقیقت آن واقف شده و به خداوند او ایمان آورده اند، بیان می فرماید:( إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ )، مسلماً کسی که گنهکار به پیشگاه پروردگارش بیاید، دوزخ برای اوست که در آن نه می میرد و نه زندگی می کند، پس تو ای خدای تبارک و تعالی و ای خدایی که جز تو پناهی نیست و ای خدایی که شنونده کلام بندگانت هستی تمامی ذرات وجود ما از خوف و ترس این عبارات دهشتناک در لرزه و خشیت غیرقابل وصف قرار گرفته است، ای خدای مهربان کیست که بتواند عذاب دوزخ تو را تصور نماید ولی زنده بماند، ای خدای مهربان ما از تو که پناهی جز تو نداریم استدعا می کنیم که به حق ذات اقدس خودت و به آبرو و شرف همه مقدسین درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم تو را قسم می دهیم که بر ما ترحم فرمایی و لحظه ای و کمتر از لحظه ای ما را به خودمان وا مگذاری و از شیطان و شیطان صفتان حفظ فرمایی و از هر آنچه موجبات مجرمیت ما را فراهم می نماید نجات بخشی و از هر آنچه ما را در معرض غضب تو قرار می دهد دور فرمایی ای خدای قادر متعال اگر خیر ما در زندگی و زنده بودن است و نفع و سودی از وجود بی ارزش ما برای خدمت به شریعت جاودانه تو و خدمت به محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است پس ما را زنده بدار و در پناه خود به خدمت بهتر و بیشتر موفق فرما ولی اگر بقول مولاناالمظلوم حضرت سجاد علیه السلام عمر ما چراگاه شیطان می شود پس ما را به جوار رحمت خود ببر و از این دنیا و زشتی های آن نجات مرحمت فرما و ای خدای مهربان تو شنونده و قادر به استجابت دعا هستی ما از تو می خواهیم تا دعای ما در خصوص ما و همه عزیزان ما مستجاب فرمایی و بخشش و عفو و غفران و آمرزش خود را نصیب ما و عزیزان ما فرمایی و و رضایت و رضوان خود و بهشت جاویدان و نعمت
ص: 484
های لایتناهی آن را هرچند که لایق آن نیستیم ولی به فضل بی کرانه و بی انتهای خود شامل ما و عزیزان ما خصوصاآآنانی که رفتند و آنانی که خواهند آمد بنمایی آمین آمین آمین یا رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و عجل فرجهم، پس در ادامه ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 75 این سوره مبارکه یعنی طه به بان این مومنین می فرماید:( وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَٰئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَىٰ )، و کسانی که مؤمن بیایند در حالی که کارهای شایسته انجام داده اند، برای آنان برترین درجات است. پس مولانا المظلوم امام صادق علیه السلام در شرح این آیه در پاسخ به سوال عمار ساباطی رحمه الله علیه که از حضرت سوال کرد که در معنی این آیه از قول خداوند متعال (فمن التبع رضوان الله کمن باء بسخط من الله و ماواهم جهنم و بئس المصیر هم درجات عندالله)، پس آن حضرت پاسخ دادند:(الذین اتبعوا رضوان الله هم الائمه)، یعنی مقصود خداوند از کسانی که پیروی می کنند رضوان الله را پس آنها امامان (معصوم) هستند، و ای عمار به خدا قسم که آنها درجات برای مومنین هستند، و به ولایت آنها و معرفت آنها نسبت به ما (اهلبیت عصمت و طهارت)، پاداش اعمال آنها چند برابر می شود و خدا درجات آنها را عالی تر می نماید، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین...، پس در ادامه تو ای عاقل دانا و خردمندذات اقدس الهی جل جلاله در آیه عظیمه بعدی یعنی آیه 81 این سوره مبارکه یعنی طه امر می فرماید که:( كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي ۖ وَمَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَىٰ )، [و گفتیم:] از خوردنی های پاکیزه [و مطبوع] که روزی شما نمودیم، بخورید و در [مورد] آن از حدود الهی تجاوز نکنید که خشم من بر شما فرود آید، و کسی که خشم من بر او فرود آید، یقیناً هلاک شده است پس تو ای انسان عاقل و با شرف هر زمان گروهی گمراه را دیدی و یا شنیدی که هرچیز نجس و کثیف را می خورند و ابا ندارند آن خوردنی سگ، خفاش، لاک پشت، خرچنگ، خوک و....، یا حتی جنین انسان باشد و یا شنیدی که زنده خواری می کنند و از اجزاء حیوانات مثلا سر میمون را بین شکاف میز می گذارند و در حالی که آن حیوان زنده است سر او را می شکنند و مغز او را می خورند و...، پس در آن زمان سلام و درود بی انتها و بی نهایت خود را بر وجود پاک و مطهر و مقدس آخرین پیامبر الهی تقدیم نما و از راه دور بر دست ها و پاهای آن حضرت بوسه بزن و عرض ارادت و اطاعت نما به
ص: 485
امامان معصوم و شاکر باش از ذات اقدس الهی به اینکه مسلمان هستی و در امت حضرت محمد هستی و رحمت ذات اقدس الهی تو را فرا گرفته و طعام تو را پاک و پاکیزه قرار داده و زبان تو را برای شکرگذاری باز قرار داده و جوارح تو را توفیق عبادت و اطاعت او عطا فرموده و قلب تو را خوشحال از این پیروی قرار داده است پس دست های خود را بالا برده و از صمیم قلب عرض نما به ذات اقدس احدیت (الحمد لله رب العالمین) و سپس صلوات خود را مذکور نما و سپس دست های خود را بر صورت خود بکش و از خدا عاقبت به خیری برای همه اهل ایمان در خواست نما که اگر دعای تو مستجاب شود که امید آن وجود دارد پس بر همه اهل ایمان حق پیدا می کنی و د عای همه اهل ایمان بدرقه راه تو خواهد بود و اینگونه برای همه عزیزان اهل ایمان درخواست کن چه آنها که رفته اند و چه آنها که می آیند اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین پس توجه نما به روایتی که از رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم نقل گردیده که در آن پیامبر گرامی ما در خصوصا اهلبیت خود یعنی امیرالمومنین و اولاد معصوم او از نسل حضرت زهرا سلام الله علیها سفارش می فرماید:(رسول خدا در این روایت فرمودند: دامن این انزع را رها نمائید (و مقصود آن حضرت از انزع مولاناالمظلوم علی علیه السلام است که موهای جلوی سر آن حضرت در اثر کثرت استفاده از کلاه خود و فشار آن در جنگها ریخته بود که از نشانه های قرب به خدا و فضایل آن حضرت است)، او صدیق اکبر و فاروق است که جدا می کند بین حق و باطل را و هر کسی که او را دوست بدارد پس او کسی است که خدا او را هدایت کرده است و هرآن کسی که او را دشمن بدارد پس خداوند او را دشمن خواهد داشت و هر کسی که از او تخلف بورزد خدا با او دشمنی خواهد نمود حسن و حسین (دو) سبط این امت من از وجود او (و حضرت زهرا) است، و حسن و حسین فرزندان من هستند و از حسین امامان هدایت (یعنی امامان معصوم) خواهند بود که خداوند علم و فهم مرا به آنها عطا فرموده است (یعنی معصوم و دارای علم لدنی الهی هستند)، پس آنها را دو.ست بدارید و (لا تتخذوا ولیجه من دونهم)، یعنی به غیر آنها کسی را به عنوان (یار و غمخوار و رازدار) و دوست خود نگیرید (یعنی به سوی دشمنان آنها نروید) که مشمول خشم خدا می شوید و هرکسی که خشم خدا او را فرا گیرد هلاک می شود و...)، ....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل
ص: 486
جلاله شروط سعادت ابدی را در آیه عظیمه 82 این سوره مبارکه یعنی طه می فرماید:( وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ )، و مسلماً من آمرزنده کسی هستم که توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته انجام داد، سپس در راه مستقیم پایداری و استقامت ورزید پس در روایات بسیار زیاد شروط این آمرزش ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است پس از مولای مظلوم ما امیرالمومنین علی علیه السلام روایت شده است مقصود خداوند از (اهتدی)، یعنی به سوی ولایت ما (اهلبیت عصمت و طهارت)هدایت شوند، با همین مضامین از دیگر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم روایت شده است و....، و لذا این حکم عقل است که برای آمرزش خداوند توبه و ایمان و عمل صالح لازم است ولی کافی نیست و اکمال به اتمام و این عظمت ولایت است که شخص با دارا بودن آن، توبه و ایمان و عمل صالح را نیز در کارنامه اعمال خود خواهد داشت (در هر طپشی که در دل آگاه است /یک نغمه لا اله الا الله است/ توحید و نبوت و امامت هر سه /در گفتن یک علی ولی الله است)، پس در روایت از مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام به نقل از سدیر رحمه الله علیه مذکور لست که:(سدیر گفت هنگامی که امام داخل مسجدالحرام می شد و من در حال خارج شدن بودم، آن حضرت دست مرا گرفت و رو به قبله ایستاد و فرمود:(ای سدیر به مردم دستور داده اند که بیایند به دور این خانه سنگی طواف نمایند و سپس به نزد ما بیایند و ولایت و ارادت خود را به ما خانواده (اهلبیت عصمت و طهارت) نشان بدهند و این قول خداوند است :(و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی) و به سینه مبارک خود اشاره نموده و فرمود:(به ولایت ما خاندان هدایت یابند)، و در روایت دیگر (..... سپس به ولایت ما هدایت پیدا نماید و به خدا قسم اگر مردی تمام عمر خود را به عبادت بین رکن و مقام به سر ببرد و سپس بدون ولایت ما بمیرد پس ذات اقدس احدیت او را با صورت در آتش دوزخ خواهد انداخت)،....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت در خصوص آزمون گوساله پرستی امت موسی که مصیبت آن شبیه شد به گوساله پرستی امت رسول خدا، در آیه 92 به بعد، وقتی که موسی از طور مراجعت نموده، با ناراحتی به هارون گفت:( قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ ۖ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي ۖ إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي)، [هنگامی که موسی بازگشت، به هارون] گفت: ای هارون! وقتی دیدی آنان گمراه شدند چه
ص: 487
چیز تو را مانع شد، از اینکه مرا [در برخورد شدید با گمراهان] پیروی کنی؟ آیا از فرمان من سرپیچی کردی گفت: ای پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه سرم را، من ترسیدم که بگویی: میان بنی اسرائیل تفرقه و جدایی انداختی و سفارش مرا [در حفظ وحدت بنی اسرائیل] رعایت نکردی،....، پس یسلم رضوان الله تعالی علیه روایت می نماید که ما در اطراف امیرالمومنین نشسته بودیم و گروهی از اصحاب هم نزد آن حضرت بودند در این زمان یک نفر عرض کرد یا امیرالمومنین چه خوب است مردم را برای رفتن به جنگ ترغیب نمایی پس حضرت برخاست و خطبه ای ایراد فرمود و...، در این زمان اشعث بن قیس در حالی که از سخن حضرت به غضب آمده بود گفت ای پسر ابی طالب چه مانعی داشت زمانی که مردم با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند تو جنگ نکردی ولی از روزی که به عراق آمده ای برای ما هیچ خطبه ای نخوانده ای الا اینکه قبل از اینکه از منبر پایین بیایی گفته ای که (به خدا قسم من سزاوارترین مردم نسبت به آنها هستم و از هنگامی که خداوند محمد را قبض روح فرمود من همچنان مظلوم هستم)، پس چه چیز مانع شد که با شمشیر خود از مظلومیت خود دفاع کنی، (پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگر می خواهی آگاه شوی از نجاست این سگ منافق یعنی اشعث بن قیس و خاندان نجس تر از او پس اگاه باش که او به واسطه خاندان خود در میان غاصبان جایی باز کرد و سپس در سپاهیان حضرت وارد شد او در جنگ صفین از ادامه جنگ با معاویه جلوگیری کرد و با اصرار او به جای عبدالله بن عباس، ابوموسی اشعری احمق را حکم قرار دادند و بعد از جنگ نهروان هم کارشکنی های او و همدستان او باعث شکست در کار حضرت علی و انصراف آن حضرت از جنگ شد او کسی بود که با قاتل آن حضرت یعنی ابن ملجم ملعون معاونت نمود و به فرموده مولانا حضرت صادق علیه السلام اشعث نقش اساسی در قتل آن حضرت بواسطه ابن ملجم داشته است اشعث کسی بود که خود آن حضرت را تهدید به مرگ کرده و امیرالمومنین به او اعتماد نداشته و او را منافق خطاب فرموده است فرزند نجس او محمد بن اشعث در قتل امام حسین دخالت اساسی داشته و از افراد ابن زیاد و پدراو زیاد بود و در دستگیری حجربن عدی و هانی بن عروه و مسلم بن عقیل و قتل آنان دخالت داشت و دختر او جعده، قاتل امام حسن مجتبی که همسر آن حضرت بود به تحریک معاویه امام حسن را به شهادت رسانید، و فرزند نجس دیگر او قیس بن اشعث به همراه برادر ملعون خود محمد بن اشعث در میان فرماندهان سپاه
ص: 488
عمربن سعد در قتل امام حسین وارد شد اشعث کسی بود که مورد لعنت حضرت علی علیه السلام واقع شده و در سال 42 هجری به دوزخ واصل گردید پس مولای مظلومان علی علیه السلام در پاسخ این سگ ناصبی فرمود):ای پسر قیس سخن خود را گفتی پس جواب آن را بشنو ...، آنچه مرا از این کار مانع شد امر پیامبرو پیمان او با من بود پیامبر خدا به من خبر دا که امت او بعد از او با من چه خواهند کرد ....، پس من به رسول خدا عرض کردم که ای رسول خداوقتی چنین کارهایی واقع شد چه سفارشی به من می فرمایی پس فرمود اگر یارانی پیدا کردی به (غاصبان) آنها اعلام جنگ کن و با ایشان جهاد کن و اگر یارانی نیافتی دست نگهدار و خون خود را حفظ کن تا زمانی که برای برپایی دین و کتاب خدا و سنت من یارانی پیدا کنی .... (پس در ادامه حضرت مصبیت هارون را در گوساله پرستی امت موسی مذکور ساخته و می فرماید:).... من هم ترسیدم برادرم رسول خدا همین سخن را به من بگوید که چرا بین امت تفرقه انداختی و مراعات سخن مرا ننمودی در حالی که با تو عهد کرده بودم که اگر یارانی نیافتی دست نگه داری و خون خود و اهلبیت و شیعیان خود را حفظ کنی)، ....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما که این سکوت مولانا المظلوم علی علیه السلام در حالی که همگی عظمت قدرت آن حضرت را در غزوات رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم و خصوصاً در واقعه خیبر و....، ملاحظه نموده بودنددلیل قاطع است بر اینکه شریعت اسلام و قرآن حق است زیرا آیت کبری حضرت پروردگار یعنی حضرت علی بن ابی طالب به واسطه رسالتی که بر دوش یعنی حفظ اسلام و قرآن و نهال نوپای شریعت، به امر رسول خدا و سنت جاری ذات اقدس الهی صبر فرمود مانند کسی که خار در چشم و استخوان در گلوی او مانده باشد و این نماز و روزه اهل اسلام در جهان تا قیام قیامت مدیون و مرهون صبر آن حضرت است و این شیوه امامان معصوم بوده است که با خون پاک خود نهال اسلام را آبیاری نمودند تا به این رفعت و عظمت رسید که در تمامی جهان گسترش یافته است و این گسترش نه به لحاظ زور و شمشیر است آنگونه که بعضی از جاهلان تصور کرده اند بلکه بواسطه عدالت و پاکی و معنویت عظیم و....،آن است و اهل عالم شک ننمایند که اگر فتنه این غاصبان چپاول گر و متجاوز خلافت خصوصاً عمر بن الخطاب به ملت های همسایه نبود هرگز این خاطره بد و زشت که از عملکرد این غارتگران عرب جاهلیت به جهانیان وارد شد
ص: 489
وجود نداشت و اسلام جهان را در کمال صلح و دوستی تصرف می کرد و همه برادر وار کنار هم زندگی می کردند و این تعالیم عالیه اسلام بود که قلوب خلایق را تسخیر می کرد و این آموزه های علمی و. منطقی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم بود که جهان را به تواضع و ارادت وادار می نمود پس لعنت خدا بر همه غاصبان و همه کسانی باد که با نام اسلام و قرآن برای اسلام و قرآن زشتی به بار آوردند و به نام محمد و آل محمدعلیهم السلام و عجل فرجهم ظلم و ستم و زشتی را حاکم نمودند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به آیه عظیمه 96 این سوره مبارکه یعنی طه که در آن ذات اقدس احدیت مذکور می نماید از زبان سامری کلامی را که مانند آن در بسیاری از موارد دیگر نظیر آن وجود دارد و همگی گواه بر آن است که در جهانی که ما در آن زندگی می کنیم بسیار بسیار بسیار قوانینی وجود دارد که افراد عادی از آن بی خبر هستند که این قوانین به نظر ما غیر عادی می آید پس تعدادی پیش پا افتاده آن از طریق ریاضت و مرتاضی حاصل می شود مانند آنچه در میان مرتاضان و جوکیان هند رواج دارد و تعدادی پیش پا افتاده دیگر از مقدسین فریب خورده صادر می شود مانند آنچه از این سامری و از آن بلعام بن باعور و....، صادر شد و بسیاری که عظیم است علم آن در ید با قدرت ذات اقدس احدیت است که آن را به اولیاء مقرب خود می دهد که مقدار کمی از آن را به آصف برخیا عطا فرمود که قادر شد در یک چشم بهم زدن تخت ملکه صبا را از مسافت هایی دور منتقل نماید و جمع می شود تمامی این علوم در آخرازمان و قرار دارد در نزد ذخیره عالم هستی یعنی بازوی توانای خداوند و بجا آورنده وعده عظیم الهی در ارثیت دادن زمین به صالحین و برپایی حکومت عدل و عدالت پروردگار یعنی آخرین معصوم از سلسله انبیاء و اوصیاء الهی یعنی مولاناالمظلوم حضرت حجه بن الحسن اامهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و بر ضد تمامی قوانین معجزات ذات اقدس الهی است که فقط آن را به پیامبران عطا می فرماید پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه 96:( قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي) گفت: من به حقایق و اسراری آگاه شدم که آنان آگاه نشدند، پس اندکی از آثار رسول را گرفتم و [بر اثر هواپرستی] آن را در گوساله انداختم [و به گوساله سازی پرداختم]؛ و این گونه نفس من [آن کار
ص: 490
بسیار خطرناک را برای گمراه کردن بنی اسرائیل] در نظرم آراست، پس از این فراز معلوم می شود که این گوساله تنها یک مجسمه طلای صرف نبوده و در آن خواصی بوده که قوم موسی را گمراه نمود و عذاب بر آنها نازل شد ولی تو ای عاقل دانا و خردمند اگر می خواهی به مفهوم معجزه آگاه شوی پس زانوی ادب خود را در برابر ششمین امام معصوم و تعیین شده از جانب خدا یعنی حضرت صادق علیه السلام بر زمین بزن و به مفهوم معجزه آگاه شو و آنوقت تفاوت آن را با اعمال خارق العاده و کرامت و سحر و جادو و ....، خواهی دانست در این روایت مولای مظلوم می فرماید:(والمعجزه علامه لله لا یطیعها الا انبیاءه و رسله و حججه لیعرف صدق الصادق من کذب الکاذب) یعنی معجزه، علامتی از خداوند است که آن را جز به پیامبران و رسولان و حجت های خود نمی دهد تا به وسیله آن، راستگویی راستگو از دروغگویی دروغ گو شناخته شود، ... و در این فراز اگر می خواهی با عظمت قرآن یعنی معجزه جاوید حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم آگاه شوی پس توجه نما به این روایت عظیم که آن را مولای مظلوم ما حضرت امام حسین علیه السلام یعنی پاره قلب رسول خدا بیان می فرماید، در این روایت حضرت امام حسین علیه السلام می فرماید:(کتاب الله عزوجل علی اربعه اشیاء، علی العباره و الاشاره و الطائف و الحقایق فالعباره للعوام و الاشاره للخواص و اللطائف للاولیاء و الحقائق لا النبیاء)، یعنی کتاب خداوند متعال دارای چهار منظر است و آن چهار منظر (عبارات، اشارات، لطائف و حقایق) هستند پس عبارات برای عموم می باشد و اشارات آن برای خواص از اهل ایمان و لطائف آن برای اولیاء الله و حقایق آن مخصوص انبیاء الهی است و این امام معصوم ما حضرت باقر علیه السلام است که در این فراز عظیم می فرماید (ان الله لم یدع شیئا تحتاج الیه الامه الی یوم القیامه الا انزله فی کتابه و بینه لرسوله و جعل لکل شیء حدا و جعل علیه دلیلا یدل علیه)، یعنی خداوند از هیچ امری که مورد نیاز امت تا روز قیامت بوده باشد فروگذار ننموده مگر آنکه آن را در کتابش نازل و و بر پیامبر خود بیان فرموده، خداوند برای هر چیزی حدی قرار داده و برای آن راهنمایی تا بر آن دلالت نماید،....پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که مفهوم معجزه چیست یعنی وقتی به امر ذات اقدس احدیت از دل سنگ و صخره ناقه زیبای صالح ظاهر می شود و یا عصای موسی که می بلعد و یا کلام عیسی که مرده متعفن را زنده می کند یعنی به امر و اذن خداوند و این کلام عظیم خداوند قرآن مجید که معجزه ابدی
ص: 491
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم یعنی آخرین پیامبر الهی است یعنی وقوع واقعه بر ضد قوانین خداوند به امر خداوند برای پیامبران خدا و اوصیاء معصوم ایشان و این نگهبانان و حافظان و مفسران این کلام الهی هستند یعنی امامان معصوم که از سوی خدا تعیین گردیده و با نثار خون مقدس و شریف خود از کلمه الله و دین جد خود پاسبانی و نگهداری نموده اند و ....، پس معجزه یعنی بر خلاف قانون یعنی بر خلاف علیت و لذا جز خداوند کسی قادر بر آن نیست زیرا معجزه از قانون و علیت تبعیت نمی کند تا علم آن بر کسی مکشوف شده و قادر بر آن شود و لذا بر معجزات انبیا و حجج الهی کسی قادر نیست مگر به امر الهی که برای انبیاء و اوصیاء ایشان ظاهر می شود مانند رد الشمس و یا شق القمر و یا قرآن مجید و....، یعنی معجزات از قانون پیروی نمی کنند بلکه بر خلاف همه قوانین هستند و اگر نگارنده اراده نماید پس به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه مولای خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در این رابطه بنگارد ولی قرار او بر خلاصه نویسی است پس توجه نماید مخاطب ارجمند که معجزه یعنی امری که بشر و غیر بشر قادر به انجام آن نبوده و نیست نخواهد بود و هر امری که برضد قوانین جاری و به اراده ذات اقدس الهی واقع شده باشد مفهوم معجزه دارد و مفهوم آن اینست که هیچ زمان بشر به انجام آن توانا نخواهد شد زیرا وفق کلام عظیم مولانا المظلوم حضرت صادق یعنی صادق آل محمد علیه السلام معجزه علامت متعلق به خداوند است که عطا نمی فرماید آن را به کسی مگر به پیامبران خود و رسولان خود و حجت های خود تا صدق صادق از کذب کاذب معلوم شود پس در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و. خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 99 این سوره مبارکه یعنی طه، که در آن حضرت جق جل جلاله می فرماید:( كَذَٰلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ ۚ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْرًا ) این گونه بخشی از اخبار گذشته را برای تو بیان می کنیم و بی تردید ذکری [چون قرآن] از نزد خود به تو عطا کردیم. پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به عظمت کتاب خدا و معجزه بودن آن که حضرت حق جل جلاله اینگونه در خصوص آن فرموده است (که از سوی خود ذکری به تو عطا کردیم)، یعنی کتاب خدا به واسطه این که از نزد حضرت پروردگار (ذکر لدن) تلقی می شود معجزه عظیم خواهد بود پس خدایا ترا به حق قرآن عظیم و به حق محمد و ال محمد که مفسران
ص: 492
و حافظان و جانثاران تو و کلمه و کلام تو و شریعت جاودانه تو هستند و همه مقدسین درگاهت از بدو خلقت تا انقضای آن بر ما و عزیزان ما چه آن کسانی که رفتند و چه آن کسانی که می آیند خیر دنیا و آخرت عطا بفرما و شر دنیا و آخرت را بر طرف بفرما و در صدر ادعیه ما تعجیل فرما در اصلاح امر ظهور مولای مظلوم ما حضرت حجه بن الحسن المهدی و هرگز نظر لطف تو از ما بر نگردد پس بیامرز گناهان گذشته و آینده ما را و تا خدایی می فرمایی یعنی تا ابدالآباد بر ما محبت و لطف و فیض تو مستدام باد آمین آمین آمین یا رب العالمین، چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند در ادامه و آگاه شو که چگونه ذات اقدس احدیت کسانی را که کتاب عظیم او را انکار و مورد اعراض قرار دهند به دوزخ جاودانی خود تهدید می فرماید:( مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْرًا ، خَالِدِينَ فِيهِ ۖ وَسَاءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا، يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ ۚ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا )، کسانی که از آن روی برگردانند، مسلماً روز قیامت وزر و وبال سنگینی بر دوش خواهند کشید. در آن [وزر و وبال،] جاودانه اند و چه بد باری روز قیامت برای آنان خواهد بود (آن) روزی که در صور دمیده می شود و گنهکاران را در آن روز، کبودچشم و نابینا محشور می کنیم، پس تو ای عاقل دانا و خردمندآگاه باش که این کلام عظیم حضرت باری تعالی تسری دارد به معنی دیگر عظیم آن یعنی ولایت امامان معصوم یعنی ولایت علی بن ابی طالب و یازده امام معصوم تا حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یعنی معنی آن از ظاهر به باطن نفوذ می نماید و لذا هرگز رستگار نمی شود کسی که قرآن را بدون مفسر آن پذیرش کند و در پیروی از آن به فکر و رای خود تکیه نماید و سر از پرتگاههای مخوف و دامهای عظیم شیطان بر آورد و در راه بی بازگشت وارد شود در حالی که عقل او بر او حکم می نماید وقرآن او را امر می فرماید به پیروی از محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و اینگونه است که اعراض از آنها در واقع به منزله اعراض از قرآن تلقی می شود و انکار ولایت آنها موجبات حبط اعمال را فراهم می آورد و در پیشگاه خداوند مجرم تلقی شده و با صورت و در نهایت خواری به دوزخ وارد می شوند زیرا هر کسی که تابعیت و پیروی نماید از امامان معصومی که خدا برای هدایت آنها قرار داد، پس از صراط مستقیم گمراه شده و در زمره ظالمین و مجرمین به دوزخ وارد خواهد گردید الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)،....، پس
ص: 493
چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 108 این سوره مبارکه که در آن خداوند تبارک و تعالی خبر می دهد از عظمت (داعی) خود:( يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ ۖ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَٰنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا )، در آن روز همه انسان ها دعوت کننده را که هیچ انحرافی ندارد [برای ورود به محشر] پیروی می کنند و صداها در برابر [خدای] رحمان فرو می نشیند و جز صدایی آهسته [چیزی] نمی شنوی، پس فرمود مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام که مقصود از این (داعی) در کلام حضرت حق جل جلاله، وجود پاک و مقدس حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب است (الداعی امیرالمومنین)، پس در آیه عظیمه بعد حضرت حق جل جلاله معرفی می نماید نفع برد از صاحبان شفاعت را یعنی کسانی که خداوند رحمان به آنها اذن شفاعت داده و راضی است برای او کلامش را یعنی محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که در صدر این طبقه شفاعت کنندگان به بحاظ رتبت، در میان تمامی مقدسین عالم و مقربین به ذات اقدس احدیت قرار دارند و سپس بعد از معصومین مقدسین دیگر درگاه الهی مانند مولاتنا حضرت خدیجه و حضرت زینب سلام الله علیها و مولای مظلوم ما حضرت عباس و حضرت محسن بن علی و علی اصغر حسین و سه ساله غریب مدفون به خرابه شام و....، که ایشان معصوم نیستند ولی به واسطه حقی که به گردن اسلام و قرآن دارند صاحب شفاعت خواهند بود و نیز علماء بزرگ مانند مولای نگارنده، حضرت علامه امینی رحمه الله علیه که نگارنده کلب آستان اوست ئ ....، و توجه نماید مخاطب ارجمند که نگارنده این شفیعان روز جزا از غیرمعصومین را، محدود به ایشان ننموده بلکه به عنوان نمونه ذکر نموده است و الا به اعتقاد او هرکسی که اندک آبرویی به درگاه ذات اقدس الهی بهم زده باشد حضرت حق جل جلاله به او اذن شفاعت عطا خواهد فرمود انشالله و البته مقام و منزلت شفاعت محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و دیگر پیامبران و اوصیاء ایشان و....، همگی در جای خود، سرچشمه های فیض و نجات ما عاصیان و گنهکاران و امیدهای ما برای نجات خواهند بود (يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا )، در آن روز شفاعت کسی سودی ندهد مگر آنکه [خدای] رحمان به او اذن دهد و گفتارش را [در مورد شفاعت از دیگران] بپسندد. [خدا] آنچه را [از احوال و اعمال بندگان] پیش روی
ص: 494
آنهاست و آنچه را [از ثواب و کیفر] در آینده دارند، می داند و آنان از جهت دانش به او احاطه ندارند، پس در ادامه اشاره ای داریم به روایتی که مولاناالمظلوم الغریب الغربا و معین الضعفا و الفقرا حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در خصوص آیات قرآن یعنی شاخصه تعیین روایات صحیح از روایات جعلی بیان فرموده و در آن به فرمان جد بزرگوار خود حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و فتوی مادر گرامی خود حضرت زهرا سلام الله علیها عمل نموده است:(صفوان بن یحیی می گوید ابوقره (یکی از مدعیان حدیث) از من خواست تا او را به محضر امام رضا ببرم و.....، امام رضا فرمود و خداوند فرموده است (و لا یحیطون به علما)....، پس ابو قره گفت: آیا روایات را تکذیب می نمائید پس امام رضا پاسخ دادند وقتی که روایات مخالفت نماید با قرآن من آنها را تکذیب می نمایم و آنچه که اجماع اهل اسلام است اینست که نمی توانیم خداوند را در احاطه دانش خود در بیاوریم (و لا تدرکه الابصار و لیس کمثله شیء))، ....، پس درادامه توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 111 و 112 که در آن حضرت پروردگار عزوجل از جماعتی ظالم نام می برد که حمل کننده بار ظلم خود هستند و اهل ایمان که از ظلم و ظالم به دور هستند و توجه نما که در پیشگاه خداوند حی حی قیوم در روز قیامت ظالم و مومن چه خصیصه ای را بر خود دارند:( وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ ۖ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا )، و همه چهره ها در برابر [خدای] زنده قائم به ذات خاضع و فروتن می شوند، و کسی که بار ظلم و ستمی با خود برداشت، مسلماً محروم و ناامید شود و هر که کارهای شایسته انجام دهد، در حالی که مؤمن باشد، نه از ستمی [درباره حقّش] بیم و هراس خواهد داشت و نه از کاستی و نقصانی [در اجر و مزدش)، و این کلام مولای مظلومان علی علیه السلام است که روایتی نمود آن را (فرقد بحبلی) رحمه الله علیه که:(شنیدم که علی (علیه السلام) می فرمود اگر با این شمشیر بر بینی مومن بزنم تا مرا دشمن داشته باشد پس او با من دشمنی نخواهد نمود و اگر تمامی جهان را در کام منافق بریزم تا مرا دوست بدارد هرگز دوست نخواهد داشت و این امر به لحاظ قضای جاری شده بر زبان پیامبر امی است که فرمود یا علی شخصی مومن با تو دشمنی نخواهد کرد و منافق تو را دوست نخواهد داشت و به درستی که زیانکار است آن کسی که حمل نماید ظلم و تهمت را)، و آگاه باش که این امر به لحاظ آن است
ص: 495
که مومن پیروی نموده است از عقل خود و به بهشت وارد شده و منافق پیروی نموده است از هوی و هوس خود و به دوزخ وارد شده است و هر دو پیروی نموده اند از عقل و هوی نفس به لحاظ اختیاری که در اعمال خود داشته اند و این کلام مولای مظلوم و ستم دیده و شکنجه شده و مغموم و معصوم ما در سیاهچالهی هارون ملعون یعنی آن سگ هار دوزخی است که نقل می فرماید آن را از پدر بزرگوار و معصوم خود حضرت صادق علیه السلام که مقصود ذات اقدس احدیت از فراز (و هو مومن) یعنی در کلام ذات اقدس الهی، هرکس که مومن به محبت آل محمد بوده و با دشمن آل محمد دشمن باشد،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله که از پیامبر عظیم الشان خود حضرت آدم و ترک اولی او یاد می نماید و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که چه رنجهایی که پدر عزیز و بزرگوار ما از این ترک اولی نکشید پس توجه نما به آیه عظیمه (115) این سوره مبارکه:( وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا )، یقیناً پیش از این به آدم سفارش کردیم [که از میوه آن درخت نخورد] پس فراموش کرد و عزمی استوار برای او نیافتیم. پس مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام در تفسیر این آیه عظیمه می فرمایند:(در آن زمان که خداوند به آدم فرمود که به بهشت داخل شو پس به او امر فرمود که نزدیک این درخت مشو، و آن درخت را به او نشان داد پس به پروردگار خود گفت چگونه نزدیک آن شوم در حالی که مرا و همسر مرا از آن نهی کردی پس به آنها فرمود نزدیک آن نشوید یعنی از آن نخورید پس آدم و همسرش گفتند بله ای پروردگار، ما نه از آن می خوریم و نه به آن نزدیک می شویم و پس از این (بسیارخوب) خود، ان شاء الله نگفت پس خداوند آنها را در این رابطه به خودشان و یادآوری آنها واگذار نمود)، و البته به واسطه این ترک اولی چه محنت ها و چه رنجها بر وجود مبارک پدربزرگوار و مادر عزیز ما رسید و اما در کلام باطنی این آیه عظیمه و و آن عزم که مورد نظر حضرت پروردگار بود و آن را در انبیاء اولوالعزم خود یافت و در حضرت آدم نیافت پس مولای مظلوم ما حضرت باقر در طی روایتی به جناب جابر رحمه الله علیه می فرمایند:(یعنی ما در مورد محمد و امامان (معصوم)، بعد از او با آدم پیمان بستیم و او آن را ترک کرد و برای او در آن عزم نبود که ایشان اینگونه هستند و لذا پیامبران اولی العزم به این خاطر اولی العزم نامیده شدند که خداوند با آنان در مورد محمد و اوصیاء بعد از او و مهدی
ص: 496
و اوصاف و روش او پیمان بست و آنها یقین حاصل نمودند که ایشان همانگونه اند و به آن اقرار نمودند، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه شو بر کلام عظیم ذات اقدس الهی جل جلاله در آیه عظیمه 123 این سوره مبارکه یعنی طه که در آن امر می فرماید به هبوط حضرت آدم و حضرت حوا به زمین و ما در خصوص هبوط کلام خود را در کتابهای شریف برهان ذوالفقار و تلبیس ابلیس خود آورده و مکرر نمی نمائیم یعنی در خصوص نظریات تکاملی داروین و موتاسیون و هبوط و....، در این آیه حضرت حق جل جلاله می فرماید:( قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ )، [خدا] گفت: هر دو با هم از بهشت [به سوی زمین] فرود آیید که برخی از شما دشمن برخی دیگرند، پس اگر از سوی من هدایتی به شما رسید، هر کس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می شود و نه به مشقت و رنج می افتد. پس عیسی بن داود رحمۀ الله علیه روایت می نماید از امام مظلوم حضرت کاظم علیه السلام که ایشان از امام به حق ناطق یعنی حضرت صادق علیه السلام روایت می فرمایند که شخصی از پدرم یعنی امام صادق سوال نمود در خصوص معنی آیه (فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقی)، پس ایشان پاسخ دادند که رسول خدا فرمود: ای مردم از هدایت من پیروی کنید تا هدایت شوید و و راه یابید زیرا که این هدایت من است و هدایت من همان علی بن ابی طالب است و هرکسی که در زمان حیات من و بعد از آن از هدایت من پیروی کند از هدایت خدا پیروی کرده و هر کسی از هدایت خدا پیروی کند نه گمراه و نه بدبخت می شود خداوند عزوجل فرموده است (و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا نحشره یوم القیامه اعمی (الی قوله تعالی و کذالک نجزی من اسرف فی عداوه آل محمد ...))، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 124 این سوره مبارکه یعنی طه تا ملاحظه نمایی که اعراض از ذکر ذات اقدس الهی جل جلاله چیست و چه آثاری دارد:( وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَىٰ)، و هر کس از هدایت من [که سبب یاد نمودن از من در همه امور است] روی بگرداند، برای او زندگی تنگ [و سختی] خواهد بود، و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم. می گوید: پروردگارا! برای چه مرا نابینا محشور کردی، در حالی
ص: 497
که [در دنیا] بینا بودم؟ [خدا] می گوید: همین گونه که آیات ما برای تو آمد و آنها را فراموش کردی این چنین امروز فراموش می شوی. پس تو ای مخاطب ارجمند اگر میخواهی از شرح معنی ذکر و آیات و....،در این فراز آگاه شوی پس توجه نما به کلام امام معصوم ما حضرت باقر علیه السلام که جناب جابر رحمه الله علیه با این مضمون نقل می فرماید که :(.... در خصوص معنی آیه (و هر کسی از یاد پروردگارش روی گرداند خداوند او را به عذاب شدید و فزاینده مبتلا می نماید (سوره جن آیه آیه 17) از امام باقر علیه السلام سوال کردم پس حضرت فرمودند (یعنی) هر کسی که از علی اعراض نماید او را به عذاب فزاینده گرفتار می کند و آن شدیدترین عذاب است)، و این جناب ابوبصیر رحمه الله علیه است که می گوید من از معنی آیه (و من اعرض عن ذکری فان معیشه ضنکا) سوال کردم، حضرت فرمودند:(مقصود از آن ولایت علی است و من عرض کردم و آیه (و نحشره یوم القیامه اعمی) چه معنی دارد، ایشان فرمودند:(یعنی اینکه در دنیا قلبش از دیدن ولایت امیرالمومنین کور بود و لذا در قیامت چشم او نابینا است و او در روز قیامت متحیر است و می گوید (قال رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا)، و با همین مضمومن از مولای مظلوم ما حضرت کاظم علیه السلام، که از ظلمهای عظیم در اعماق زندانها و سیاهچال های فرعون طاغی یعنی هارون شقی لعنت الله علیه یعنی آن سگ هار دوزخی به سخت ترین ئضع شکنجه شدند روایت شده است که آن حضرت می فرماید:(و من اعرض عن ذکری ... و کذالک نجزی من اسرف فی عداوه آل محمد و لم یومن بایات ربه و لعذاب الآخره اشد و ابقی)، پس چون به جایگاه کسی که در عداوت با آل محمد علیهم السلام اسراف بورزد آگاه شدی پس توجه نما به این روایت عظیم که آن را (ابن عمار) رحمه الله علیه از امام مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام نقل نموده است:(پس می گوید من از امام صادق سوال کردم که منظور از سخن خداوند عزوجل (فان لهم معیشه ضنکا) چیست ایشان فرمود به خدا قسم این آیه مخصوص ناصبی ها است (یعنی دشمنان امیرالمومنین و اهل بیت عصمت و طهارت)، ابن عمار می گوید من عرض کردم فدای شما شوم (ولی می بینیم) که آنها در طول زندگی خود از بی نیازی بیشتری برخوردار هستند و تا زمان مرگ آنها نیز چنین است، پس حضرت پاسخ دادند (ذاک و الله فی الرجعه یاکلون العذره)، یعنی آن به خدا قسم در زمان رجعت است که نجاسات (مدفوع) می خورند)، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای
ص: 498
منقلب ینقلبون، و این کلام سرور ما ابن عباس رحمه الله علیه است که می فرماید (هرکسی ولایت امیراالمومنین علی بن ابی طالب را ترک نماید خداوند تعالی او را کور و کر می نماید)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فرازها آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به کلام مقدس امام معصوم و مظلوم ما حضرت امام حسن عسگری که شرح می فرمایدمقصود ذات اقدس احدیت را از آن (آیاتی) که فراموش شده و موجبات عذاب ابدی را بر فرد ستمکار فراهم می آورد در این روایت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام به سرور ما اسحاق بن اسماعیل نیشابوری می نویسد:(... ای اسحاق به یقین بدان که هر کس که از این جهان کور خارج شود در آن جهان نیز کور است و گمراه تر، ای اسحاق مقصود نه کوری چشم است بلکه کوری دل هایی است که در سینه ها است و این همان سخن خداوند در کتاب محکم اوست که در بیان زبان حال فرد ستمگر (ناصبی) می فرماید:(رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا قال کذالک اتتک آیاتنا فنسیتها و کذالک الیوم تنسی و ای آیه اعظم من حجه الله علی خلقه (یعنی پس کدام آیت عظیم تر از حجت خدا بر خلق اوست)، و امینه فی بلاده و شهیده علی عباده من بعد من سلف من آبائه الاولین النبیین و آبائه الآخرین الوصیین علیهم اجمعین السلام و رحمه الله و برکاته (یعنی و امین او در بلاد (او در کره ارض) و گواه و شاهد (اعمال) او بر بندگان، پس از پدران سلف خود از اولین پیامبران خدا بر تمامی آنها سلام تقدیم باد (یعنی آیات عظیم خدا محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم))، و این مضمون نیز از مولای معصوم و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام نقل گردیده است که فرمودند به ابو بصیر:(....، منظور از این آیات، امامان (معصوم) می باشند و معنی آیه اینست که تو در دنیا (ائمه) را رها کردی پس امروز (به کیفر آن) در آتش رها می شوی همانگونه که آنها را در دنیا تنها گذاشته و از فرمان آنها (که ناجی بود)، پیروی نکرده و به تعالیم آنها بی توجه بودی پس ابوبصیر می گوید عرض کردم پس مراد از (و کذالک نجزی من اسرف و لم یومن بایات ربه و لعذاب الاخره اشده و ابقی) چیست، حضرت فرمودند: یعنی کسی که در ولایت امیرالمومنین کسی دیگر را شریک گرداند)، پس چون بر شرح آیات عظیمه تا 127 این سوره مبارکه آگاه شدی پس توجه نما به معنی (اولی النهی) یعنی(خردمندان) و کلام خداوند در تعذیب دشمنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم در آیات عظیمه 128 به بعد این سوره مبارکه یعنی طه:( أَفَلَمْ يَهْدِ
ص: 499
لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَىٰ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّ-حْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّ-حْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ )، پس آیا [این حقیقت] سبب هدایتشان نشده است که چه بسیار امت ها را پیش از آنان هلاک کردیم که [اینان] در مساکن آنان رفت و آمد می کنند؟ مسلماً در این [امور] نشانه هایی [عبرت آموز] برای صاحبان خرد است. و اگر سنت و روشی از پروردگارت [نسبت به تأخیر افتادن عذاب از آنان] نگذشته بود و نیز مدتی که [برای زندگی آنان] مشخص و معین شده است، قطعاً عذاب خدا بدون تأخیر بر آنان لازم و حتم می شدپس در برابر آنچه [مشرکان] می گویند، شکیبا باش، و پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب آن پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی، و [نیز] در بخشی از ساعاتشب و اطراف روز تسبیح گوی تا [به سنت ها و تدبیرهای او] خشنود شوی. پس در روایت از پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم مذکور است با این مضمون که فرمودند:(...اولی النهی یعنی امامان (معصوم) و هرچه مانند آن در قرآن وجود دارد همگی اشاره به امامان (معصوم) است)، و امام صادق علیه السلام در روایت دیگری فرمودند:(....نحن اولی النهی)، و امام مظلوم ما حضرت موسی بن جعر علیه السلام با این مضمون فرمودند:(.... و آنها امامان از آل محمد هستند و نیست در قرآن همانندی به مانند این ایه (یعنی ان فی ذالک لآیات لاولی النهی) و می فرماید (و لولا کلمه سبقت من ربک لکان لزاما واجل مسمی فاصبر یعنی ای محمد خودت و فرزندانت (امامان معصوم)، در برابر آنچه (دشمنان شما) می گویند صبرکنید، و پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن به تسبیح خداوند بپرداز (تا صبر آن مصائب بر تو آسان شود))، و به روایت امام معصوم امام باقر علیه السلام مذکور است که فرمودند در معنی (فاصبر علی ما یقولون) یعنی بر رد ولایت امیرالمومنین توسط آنها (دشمنان خود) صبر کن، و در روایت دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید (معنی اصبر علی ما یقولون یعنی ای محمد بر تکذیب آنها نسبت به خودت صبر کن که من انتقام گیرنده هستم از آنها به مردی از نسل تو که همان قائم من است همان کسی که او را بر خون ظالمان مساط نموده ام ...)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 132 این سوره مبارکه یعنی طه
ص: 500
که در آن حضرت حق جل جلاله می فرماید:( وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا ۖ لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا ۖ نَحْنُ نَرْزُقُكَ ۗ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ )، و خانواده ات را به نماز فرمان بده و خود نیز بر آن شکیبایی ورز؛ از تو رزقی نمی طلبیم، ما به تو روزی می دهیم و عاقبت نیک برای پرهیزکاری است.پس جناب علی بن ابراهیم رحمه الله تعالی علیه در این خصوص می فرماید: همانا خداوند تبارک وتعالی به پیامبر خود امر فرمود در خطاب (وامر اهلک بالصلاه و اصطبر علیها)، که تخصیص بدهد اهل بیت خود را به غیر از خلایق تا مردم بدانند که اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم در نزد خداوند منزلت خاص دارند که مردم دیگر از آن بی بهره هستند زیرا که خداوند آنها را ابتداء به همراه دیگر مردم مورد خطاب قرار داد و سپس به صورت خصوصی به آنها امر نمود ولذا وقتی که این آیه نازل شد رسول خدا در هر روز در وقت نماز صبح به خانه علی و فاطمه و حسن و حسین می آمد و می فرمود (السلام علیکم و رحمه الله و برکاته) و می گفتند علی و فاطمه و حسن و حسین (و علیک السلام یا رسول الله و رحمه الله و برکاته)، پس می گر فت آن حضرت دو لنگه در را و می فرمود (الصلوه یرحمکم الله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) و آن حضرت از روزی که وارد مدینه شد تا زمانی که از دنیا رفت پیوسته اینگونه عمل می نمود و خادم رسول خدا ابوالحمراءگفت من شهادت می دهم که آن حضرت این کار راانحام می داد)، و با همین مضمون مولای غریب ما حضرت رضا علیه السلام در روایتی از ریان بن صلت در پاسخ به جمعی از علماء عراق و خراسان که از آن حضرت سوال نمودند که آیا خداوند تبارک و تعالی در قرآن در خصوص (اصطفاء)، توضیح داده است و...، فرمودند:(....خداوند تبارک و تعالی این موضوع را در ظاهر قرآن و جدای از باطن در دوازده موضع تفسیر نموده است و سپس شروع به ذکر آن دوازده موضع فرمود تا اینکه به موضع دوازدهم رسید و فرمود و اما دوازدهمین مورد آیه (وامر اهلک بالصلاه و اصطبر علیها) می باشد و خداوند ما را با این ویژگی منحصر ساخته است چرا که مارا به همراه امت به برپایی نماز امر فرموده است و در ادامه به طور خاص ما را به انجام آن مکلف نموده است و لذا رسول خدا تا (9) ماه بعد از نزول این آیه و بعد از هر وعده نماز به در خانه علی و فاطمه می آمد و می فرمود (وقت نماز است خدای شما بر شما رحمت نماید)، و خداوند ذریه هیچ پیامبری را اینگونه با چنین کرامتی که به ما نمود و به ما اختصاص داد در میان همه اهل
ص: 501
بیت خود مورد عنایت قرار نداده است،....، پس در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه (135) این سوره مبارکه یعنی طه، که در آن حضرت حق جل جلاله (اهل صراط سوی و راه هدایت) را معرفی می فرماید:( قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَىٰ)،بگو: هر یک [از ما و شما] منتظریم، پس منتظر باشید که به زودی خواهید دانست که رهروان راهِ راست و ره یافتگان چه کسانی هستند.پس امام باقر علیه السلام در شرح این آیه می فرمایند:(منظور از آن اینست (اهتدی الا و لایتنا) یعنی کسی که به ولایت ما راه یافته است)، و با همین مضمون روایت دیگری هم از حضرت به نقل جناب جابر رحمه الله علیه مذکور است که فرمودند:(... قال علی صاحب الصراط السوی و من اهتدی ای الی ولایتنا اهل البیت)، یعنی فرمودند علی (علیه السلام) صاحب صراط (سوی) (مستقیم الهی است) و مقصود خداوند از من اهتدی این است به سوی ولایت ما اهلبیت (عصمت و طهارت))، و باز هم روایت عظیم دیگری به نقل حضرت صادق علیه السلام مذکور است که فرمودند:(منظور (الصراط السوی)، حضرت قائم است است و هر کسی که به فرمانبرداری او موفق شود، او کسی است که هدایت یافت (یعنی به ولایت دوازده امام و چهارده معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی قبول امامت امام دوازدهم در واقع هدایتی است که خداوند در نظر دارد و اوست که هدایت یافته است) و نظیر این آیه، آیه دیگری است که خداوند در آن می فرماید:(و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی) که مقصود از راه یافتن در این فراز هم، راه یافتن (اهل ایمان) به ولایت ما (اهل بیت عصمت و طهارت) است)، و در روایت دیگری جناب ابن عباس رحمه الله علیه می فرماید با این مضمون(اصحاب (الصراط السوی) به حقیقت و به حق خداوند قسم که حضرت محمد و اهل بیت (معصوم) آن حضرت هستند و مقصود از (الصراط)، آن راه واضح و آشکاری است که هیچ کجی و انحراف در آن راه ندارد و مقصود از (و من اهتدی) پس آنها اصحاب و پیروان حضرت محمد هستند)،.... و در روایت دیگری با همین مضمون از مولای مظلوم ما حضرت حضرت صادق علیه السلام است که می فرمایند:(... نحن و الله الذین امر الله العباد بطاعتهم ...، نحن و الله السبیل الذی امرکم الله باتباعه و نحن و الله الصراط المستقیم)، یعنی قسم به ذات اقدس الهی که ما (اهلبیت عصمت و طهارت)، همان کسانی هستیم که امر فرمود خداوند متعال همه بندگان
ص: 502
خود را به اطاعت از آنها و.....، و ما به ذات اقدس الهی سوگند که همان راهی هستیم که امر فرمود خداوند تبارک و تعالی به پیروی از آن و ما (امامان معصوم) به حق خداوند سوگند که همان به صراط مستقیم الهی هستیم)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به عظمت و اهمیت ولایت اهلبیت عصمت و طهارت یعنی محمد و آل محمد یعنی دوازده امام و چهارده معصوم یعنی امامان تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و اینکه ذات اقدس الهی نمی پذیرد هیچ عملی را از بندگان خود مگر آنکه به اوامر او در پیروی از ایشان توجه نمایند و ملتزم باشند به دوستی و محبت و پیروی از آنها و دور باشند و بیزاری بجویند از دشمنان ایشان و کسانی که به آنها ظلم نموده و این برترین خلایق هستی را از روی شقاوت به قتل رسانیده اند و نیز بیزاری بجویند از کسانی که توجیه گر راه و تاویل کننده جنایات آن جرثومه های فساد و تباهی بوده اند و...، و این کلام واضح و آشکار مولانا المظلوم حضرت صادق علیه السلام استکه به جناب مفضل رحمه الله علیه فرمودند:(مفضل بن عمر گوید من از امام صادق علیه السلام درباره معنی (الصراط) سوال کردم پس حضرت فرمود: صراط همان طریق به سوی معرفت و شناخت خداوند عزوجل است و دو نوع صراط داریم یکی در دنیا و دیگری در آخرت و اما آن صراط که در دنیا است، آن صراط دنیا امام (معصوم) است که اطاعت او (از سوی خداوند) واجب است و هر آن کسی که در دنیا او را بشناسد و به هدایت او اقتداکند پس عبور می کند از روی صراط آخرت و راه آخرت که پلی است بر روی جهنم و هر کسی که در دنیا به او معرفت نیابد پس پای او در صراط آخرت خواهد لغزید و در آتش دوزخ خواهد افتاد)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چگونه هادیان راه هدایت که خدا آنها را برای هدایت خلق تعیین نمود تا این حد در پیشگاه خدا، شاخصه ورود خلایق به دوزخ و بهشت هستند زیرا با قرب به آنها به رضای خدا و با دوری و العیاذ بالله دشمنی با آنها به غضب خداوند نزدیک می شوند و وجود آنها تبدیل به هیمه های دوزخ شده و به سوی آن کشیده خواهند شد و این مضمون کلام مولای مظلوم ماست که خبر می دهد که چگونه ذات اقدس الهی جل جلاله از اهلبیت عصمت و طهارت و از امامان معصوم که اول آنان امیرالمومنین علی بن ابی طالب و آخرین آنها حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است در کتاب خود از وجود آنها به اهل ایمان خبر می دهد و چگونه رسول خدا فرمودند که ولی و سرپرست شما در این
ص: 503
زمان علی و بعد از او وصی او و...، تا نگویند وفق کلام مولای مظلوم ما علی علیه السلام بعد از مفارقت رسول اعظم اسلام خلایق که (ربنا لو لا ارسلت الینا رسولا فنتبع آیاتک من قبل ان نذل و نجزی) و تمام ضلالت و جهالت آنها این بود که به آیات الهی که همان اوصیاء هستند جهالت داشتند و آنها همان اصحاب الصراط السوی و من اهتدی و همان اصحاب الصراط که داخل بهشت نمی شوند مگر آنکه آنها آن بنده را بشناسند و آن بنده نیز به آنها معرفت داشته باشند و داخل دوزخ نمی شوند کسی مگر آنکسی که آنها را نشناسد و آنها نیز او را نشناسند ....، همان بزرگواران که بر (اعراف) قرار گرفته اند ....، پس انها گواه بر اولیاء خود و رسول خدا گواه بر آنها است ....، موافق کلام خدا که فرمود: پس چگونه است حال این جماعت هنگامی که از هر امتی گواهی بیاوریم تو را بر آنها گواه بیاوریم (و در آن روز همه آن کسانی که کافر شدند و رسول را نافرمانی نمودند، آرزو می کنند که ای کاش زمین برای آنها هموار شود و نه از خدا سخنی را بپوشانند (نساء – 142)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند از خدای مهربان خودت راه سعادت و خوبی و نیکویی را برای خودت و عزیزانت طلب نما و نیز آنان که رفتند و آنهایی که خواهند آمد پس دعا به زبان غیر مستجاب است و در صدر ادعیه خود طلب تعجیل در امر ظهور مولای مظلوم خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را که وارث همه غمهای عالم است و تمامی رنجها، مصائب، قتلها، تجاوزات و شکنجه ها و نابودی حرث ها و نسلها و...، را می بیند ولی کارها به دست او نیست بلکه به دست خداست تا به وعده خود در ظهور آن حضرت عمل نمایند و جهان پر از ظلم و جور و عدوان را به حکومت جهانی عدل و عدالت او مشحون سازد و به وعده ارثیت دادن زمین به صالحین عمل نماید پس خدایا به حق ذات اقدس خودت و آبروی همه آبرومندان درگاهت و در صدر انان محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم در امر ظهور مولای مظلوم ما حضرت مهدی تعجیل بفرما و به غمها و غصه های او پایان بده و به ما و فرزندان ما خیر دنیا و آخرت عطا بفرما و شر دنیا و آخرت را برطرف بفرما و گذشتگان ما را مشمول رحمت واسعه و آمرزش خود بفرما و آیندگان ما را در پناه لطف خود قرار بده که ما جز تو پناهی نداریم و جز بر تو توکل نمی کنیم تو بهترین مولا و بهترین یاری کننده هستی و می شنوی دعای بندگان عاصی خود را پس ترحم فرما هرچند لایق ترحم تو نیستیم بلکه طلب می نمائیم از فضل و کرامت و لطف و عطای بی انتهای تو یا ارحم
ص: 504
الراحمین اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به شرح آیات عظیمه سوره مبارکه انبیاء که ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه (2) آن می فرماید:( مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ) هیچ یادآوری و پند تازه ای از سوی پروردگارشان برای آنان نمی آید مگر آنکه آن را می شنوند و در حالی که سرگرم بازی هستند(آن را مسخره می کنند)، پس در روایت است که مولای غریب و مظلوم و مسموم و رئوف ما حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در طی نقل مفصل از صنوان بن یحیی شرح می فرماید آیات کتاب خدا را و از جمله این فراز را و خورشید عظیم کلام جانبخش آن حضرت تا ابدالآباد تاریکی های جهل و انکار و تردید و الهامات شیطانی شیاطین جن و انس را نابود فرموده و راه راست و صراط مستقیم خداوند را آشکار فرموده دو جانهای اهل ایمان را از سموم مهلک شرک و پرتگاههای ظلم ورود به دوزخ نجات می بخشد مولای مظلوم ما حضرت رضا در این حدیث از جمله در پاسخ سئوال کننده که پرسید نظر شما درباره کتب (آسمانی) چیست؟ فرمود:(تورات و انجیل و زبور و فرقان و هر کتابی که نازل شده است همه و همه کلام خداوند است که آنها را برای روشنایی و هدایت جهانیان نازل فرموده است و همه آنها محدث (پدیده) می باشند و آن غیر خداوند است آنجا که می فرماید:او یحدث لهم ذکرا) و نیز (ما یاتیهم من ذکر ربهم محدث الا استمعوه و هم یلعبون) و خود خداوند سبب تمام کتابهایی است که نازل فرموده است پس سائل ابوقره می پرسد آیا آنها فنا و نابود نمی شوند پس حضرت فرمود: اجماع مسلمین است که هر چه غیر خدا نابود می شود و همه چیز جز خدا فعل اوست و تورات و انجیل و زبور و فرقان نیز فعل او هستند و آیا نشنیده ای که مردم می گویند (رب قرآن) و خود قرآن در روز قیامت می گوید: یا رب آن فلانی است حال اینکه رب، او را از خودش بهتر می شناسد، روزش عطشان و شبش بیدار بود، شفاعت مرا درباره او بپذیر) و همچنان است کار تورات و انجیل و زبور و همه آن ها محدث (پدیده) و مخلوق هستند و پدید آورنده آنها همان کسی است که هیچکسی مانند او نیست و مایه هدایت برای عاقلان است پس کسی که می پندارد پیوسته با او بوده اند در اصل می گوید که خداوند نخست قدیم و یکتا نیست و کلام پیوسته با او بوده و ابتدایی ندارد و معبود نیست)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس به
ص: 505
گمراهی اهل وحدت وجود یعنی گروهی جاهل که جهان را خدا و یا نمود او می دانند آگاه شو و آنگاه به عظمت وجود امامان معصوم پی ببر که چگونه انسانها را از مزبله دانی های کفر و شرک و الحاد بیرون کشیده و به هدایت خداوند پاک و مطهر نموده و وجود انها را شایسته بهشت و رضوان الهی می نمایند اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه سوم این سوره مبارکه می فرماید:( لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ ۗ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ ۖ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ )، دل هایشان [به امور مادی، خوشگذرانی و معصیت] مشغول است؛ و آنان که ستم پیشه اند رازگویی خود را پنهان داشتند [و گفتند:] آیا این پیامبر جز این است که بشری مانند شماست؟ آیا شما با چشم باز وشناخت و آگاهی به سوی سِحر می روید؟! پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باشد مقصود ذات اقدس الهی از این ظالمین که بر ضد رسول خدا نجوا نموده و با جسارت ها و توطئه مشغول بوده اند همان گروه معاند الذین فی قلوبهم مرض و گروه مرجفه و ناصبیان و دشمنان کینه توز محمد و آل محمد بوده اند و این کلام جاودانی و عظیم و پرجلالت مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام است که وقتی جناب جابر رحمه الله علیه از آن حضرت درباره شرح کلام خداوند عزوجل در آیه عظیمه (من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا)، سوال نمود آن حضرت در جواب فرمودند:(... یعنی هرکسی اوصیاء آل محمد (یعنی امامان معصوم یعنی دوازده امام و چهارده معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم) را دوست بدارد و از ایشان پیروی نماید بر این ولایت او، دوستی و ولایت پیامبران و مومنین تا حضرت آدم بر ولایت او اضافه می شود (یعنی دوستی آل محمد و امامان معصوم برکت می آورد و برای آنها دوستی همه اهل ایمان و مقدسین تا حضرت آدم منظور می گردد و سپس در ادامه در رابطه با ستیزه گری اهل عناد شرح خود را از آیات عظیمه کتاب خدا منظور و در نهایت می فرماید).... ولی خداوند حق را می گوید که (ای رسول ما) ولایت اختصاص به اهل بیت تو دارد و خداوند به آنچه درون سینه ها است آگاه است (انفال 43)، او نسبت به همه چیز و آن کینه هایی که (این منافقین)، از اهل بیت تو در دل خود پنهان کرده اند آگاه است و این آیه اشاره به همان است (و اسروا النجوی الذین ظلموا...)، و با همین مضمون از امام به حق ناطق و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند مقصود ذات اقدس الهی از (و
ص: 506
اسروا النجوی الذسن ظلموا)، کسانی هستند که در حق آل محمد ستم نمودند و ظلم کردند و ما می دانیم که سزای ظالمین چگونه است یعنی در دوزخ جاوید و همراه با لعنت های ابدی خداوند جل جلاله،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام عظیم خداوند متعال در آبه عظیمه 7 این سوره مبارکه یعنی انبیا:( وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ )، و پیش از تو [برای هدایت مردم] نفرستادیم مگر مردانی را که به آنان وحی می نمودیم. اگر نمی دانید از دانایان [به کتاب های آسمانی و آگاهان به اخبار پیشینیان] بپرسید (که همه پیامبران از جنس خود بشر بودند، نه فرشته) ... و از امام مظلوم ما حضرت امام عسگری علیه السلام روایت شده است که فرمودند:(.... آیا نمی دانی که خدای عزوجل هرگز دنیا را از وجود پیامبر و امامی از نوع بشر خالی نمی گذارد آیا خداوند عزوجل نفرموده است و ما ارسلنا قبلک یعنی الی الخلق الا رجالا نوحی الیهم من اهل التقوی و خبر داده است که مبعوث نفرموده است ملائکه را به سوی زمین تا امام و حاکم باشند...)، و این کلام سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه است که می فرماید مقصود ذات اقدس احدیت از اهل الذکر آل محمد هستند، و این سرور ما اصبغ بن نباته رحمه الله علیه است که می فرماید من از امیرالمومنین علی علیه السلام در خصوص معنی این آیه سوال نمودم و حضرت فرمود (ما اهل ذکر هستیم)، یعنی ال محمد یعنی امامان معصوم یعنی اوصیاء معصوم رسول خدا یعنی دوازده امام و چهارده معصوم که همگی نور واحد هستند و همگی تعیین شده و نصب شده و قرار داده شده اند برای هدایت خلایق از تاریکی های جهل و نادانی و گمراهی به سوی انوار هدایت و سرچشمه های رستگاری و حیات جاویدان، و در کلام دیگری امام صادق علیه السلام می فرماید:(کتاب (یعنی قرآن) ذکر است و اهل آن (آل محمد هستند)، و در روایت عظیمه دیگری مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلا به نقل از امام مظلومان حضرت علی علیه السلام مذکور می نماید که آن حضرت فرمودند:(....، آن ذکری که او را از دست داداند من هستم و آن راهی (حق) که از آن برگشته اند راه (حق) من است و آن ایمان و آن گرایشی که به آن کافر شدند من هستم و آن قرآن که از آن دوری جستند و آن دینی که آن را تکذیب نمودند و آن صراط (مستقیم) که از آن برگشتند، قرآن و دین و صراط (مستقیم) من است و....)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین
ص: 507
یا رب العالمین،....، پس چون بر این فرازها آگاه شدی و بر مقام و منزلت محمد و ال محمد در نزد ذات اقدس پروردگار جل جلاله واقف گردیدی پس در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 10 این سوره مبارکه یعنی انبیاء:( لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ )، بی تردید کتابی به سوی شما نازل کردیم که مایه [شرف، بزرگواری، رشد و سعادت] شما در آن است؛ آیا نمی اندیشید. بر شما کتابی نازل کردیم که ذکر شما در آن است آیا نمی اندیشید، پس از مولای مظلوم و رنجدیده ما حضرت موسی بن جعفر علیه السلام (که لعنت خدا بر قاتل او هارون ملعون باد و عذاب روزافزون و آن به آن و لحظه به لحظه دوزخ خدا بر او باد)، روایت نموده است عیسی بن داود رحمه الله علیه که آن حضرت فرمودند مقصود ذات اقدس الهی از این کلام آن است که (الطاعه للامام بعد النبی)، یعنی مقصود اطاعت از امام (معصوم) بعد از نبی (معظم یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است)، یعنی اطاعت از دوازده امام پاک و مطهر و معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی که چگونه اطاعت از امامان معصوم به منزله اطاعت از رسول خدا و اطاعت از رسول خدا به منزله اطاعت از ذات اقدس احدیت است در روایت عظیم دیگر توجه نما به کلام امام معصوم و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام به نقل از ابی عبدالله برقی که چگونه ذکر صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم به منزله ذکر (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر) لست در این روایت نقل می نماید ابی عبدالله برقی که:(... فردی از امام صادق علیه السلام پرسید پدر و مادرم به فدای شما باد، خبر بده به من از قول خداوند تبارک و تعالی و آنچه وصف شد از عمل ملائکه که می فرماید خداوند در آیه:(یسبحون الیل و النهار لا یفترون) و آیه (ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما)، پس چگونه فرشتگان خدا (لا یفترون یعنی) سستی نمی کنند در حالی که صلوات بر پیامبر تقدیم می کنند پس پاسخ داد حضرت صادق علیه السلام که: وقتی خداوند تبارک و تعالی خلق فرمود حضرت محمد را به ملائکه امر فرمود به اندازه ای که بر محمد صلوات می فرستید از ذکر من کم نمائید بنابراین وقتی کسی در نماز بر محمد صلوات می فرستد مانند آن است که این ذکر را می گوید:(سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله الکبر))، ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما
ص: 508
تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 22 این سوره مبارکه یعنی انبیاء:( لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ )، اگر در آسمان و زمین معبودانی جز خدا بود بی تردید آن دو تباه می شد؛ پس منزّه است خدای صاحب عرش از آنچه [او را به ناحق به آن] وصف می کنند. پس در روایت است که فردی از عمر بن الخطاب سوال کرد که تفسیر (سبحان الله) چیست پس او گفت (در پشت این دیوار مردی است که برای پرسیدن سوال داناتر است و زمانی که سکوت کرده است تو سوال خود را بپرس)، پس مرد داخل شد و دید که آن شخص علی بن ابی طالب است پس گفت ای ابالحسن تفسیر (سبحان الله) چیست، پس حضرت فرمود: آن تعظیم جلال خداوند عزوجل و منزه دانستن ذات اقدس او از آنچه می گویند در مورد او همه مشرکان پس چون بنده آن را بر زبان می آورد پس همه فرشتگان بر او درود می فرستند)، پس تو ای عاقل دانا وخردمند توجه نما به این تعریف عظیم از وجود اقدس مولای مظلومان علی علیه السلام و این حقیقت عظیم که به عظمت وجود آن حضرت دشمنان کینه توز او معترف هستند و همیشه اقرار داشتند که اگر آن حضرت نبود آنها هلاک شده بودند ولی هوی و هوس بر آنها غالب آمد و دین و شریعت جاودانه حضرت محمد بازیچه دست آنها شد و جهانی را از فساد و تبهکاری خود به تباهی کشیدند و حرث ها و نسلها را نابود کردند و به نام دین و آئین بر جانها و نوامیس خلایق حمله و یورش آورده و به نام دین ملت های همسایه و....، را غارت و چپاول و قطع حرث و نسل نمودند و نیز توجه نما به تعریف جامع مولای مظلومان که در بر می گیرد رد تمامی یاوه هایی را که مشرکان در پوششهای مختلف و به ظلم به خداوند نسبت می دهند و ما در کتاب شریف برهان ذوالفقار خود در رد نظریه مشرکانه وحدت وجود این مطلب را بطور کامل و جامع شرح داده ایم و با یک عبارت این نظریه مشرکانه را که در دو شکل پرستش و تقدیس می شود تعریف و در همان جمله آنها را درهم کوبیده ایم تا این عبارت به یادگار برای اهل توحید بماند و آن عبارت این است که (پست است پرستش خدایی که این جهان او و یا نمود او باشد)، یعنی این مشرکان خدا را محدود به اواهام و اندیشه های خود نموده اند و وفق کلام مولای مظلومان علی علیه السلام مخلوق خود را پرستش می کنند و...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 23 که در آن می فرماید:( ا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ
ص: 509
وَهُمْ يُسْأَلُونَ )، خدا از آنچه انجام می دهد، بازخواست نمی شود و آنان [در برابر خدا] بازخواست خواهند شد. و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که نگارنده وارد نمی شود در آن حیطه ها که عقلها و درک ها حیران می شود زیرا اساساً با آنچهه از ابتداء در خلاصه نویسی و تحدید و تدقیق موضوع این اثر قرار نموده است مخالفت دارد پس توجه نماید مخاطب ارجمند در روایت عظیمی که مولای مظلوم و غریب ما حضرت رضا علیه السلام از پدر بزرگوار و مظلوم خود موسی بن جعفر و آن حضرت از پدر بزرگوار خود حضرت صادق علیه السلام در روایت حسن بن محمد نوفلی به سلیمان مروزی می فرماید:(.... سلیمان سوال کرد: آیا در خصوص (بداء) از پدران گرامی شما چیزی روایت شده است، پس حضرت فرمودند آری، پدرم از امام صادق نقل می نمایند که آن حضرت فرمودند که خدا دارای دو علم است، علمی پنهان و مخفی که کسی جز خود او از آن علم اطلاع ندارد که (بداء) جزء همین علم است و دیگر علمی است که آن را به ملائکه و پیامبران آموخته است و علمای اهل بیت پیامبر تو (یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم) از این علم اطلاع دارند پس سلیمان تقاضا نمود تا حضرت بیشتر دهد پس مولای مظلوم ما حضرت رضا علیه السلام فرمودند: پدرم از پدران گرامی خود نقل نمودند که رسول خدا فرمود که خداوند به یکی از پیامبران خود وحی نمود که به فلان پادشاه بگو من در فلان روز و فلان ساعت او را می میرانم و آن پیامبر پیام خدا را به او رسانید پس آن پادشاه به دعا و تضرع به پیشگاه به خدا روی آورد و در همان حالی که روی تخت بود چنان زاری می نمود که از آن به پائین افتاد و می گفت خدایا به من مهلت ده تا پسرم بزرگ شود و کار خود را مرتب کنم پی خداوند به همان رسول خود وحی کرد که نزد آن پادشاه برو و بگو من اجل (مرگ) او را به تاخیر انداختم پانزده سال به عمر او اضافه کردم پس آن پیامبر به خدا عرض نمود که خدایا تو می دانی که من تا کنون دروغ نگفته ام پس خداوند به او خطاب کرد (تو یک مامور هستی پس پیام مرا برسان و خداوند سوال نمی شود از آنچه انجام می دهد (و الله لا یسئل عما یفعل))، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس الهی جل جلاله در آیات عظیمه 26 و 27 این سوره مبارکه یعنی انبیاء تا مقام و منزلت مقدسین درگاه الهی و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم
ص: 510
در پیشگاه در پیشگاه حضرت حق جل جلاله بر تو آشکار شود در این آیات عظیمه خداوند متعال جل جلاله می فرماید:( وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۚ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ ا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ )، و [مشرکان] گفتند: [خدایِ] رحمان فرشتگان را فرزند خود گرفته است. منزّه است او، [فرشتگان، فرزند خدا نیستند] بلکه بندگانی گرامی و ارجمندند. در گفتار بر او پیشی نمی گیرند، و آنان فقط به فرمان او عمل می کنند. پس سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه می فرماید: این کلام نصاری و یهودیان است که گروه اول اعتقاد نمودند که عیسی مسیح پسر خداست و یهودیان نیز اعتقاد نمودند که عزیر (یا همان عزرا)، فرزند خداست و در مورد ائمه (اطهار) نیز گفتند آنچه گفتند پس فرمود خداوند عزوجل در ابطال این )اعتقادات)، بل عباد مکرمون، یعنی (خداوند منزه از اعتقادات مشرکانه است) و این کسانی که آنها تصور خدایی برای آنها می نمایند (فقط) بندگان مکرم (خوب مخلص و با احترام) خداوند بودهاند، و این کلام امام معصوم و مظلوم ما حضرت جواد علیه السلام است که راوی جناب محمد بن سنان رحمه الله علیه آن را نقل می نماید:(...محمد بن سنان می گوید من در خدمت امام جواد بودم و سخن از اختلاف شیعه (در منزلت امامان معصوم) پیش آمد پس آن حضرت فرمودند: خداوند پیوسته یکتا و تنها در وحدانیت خود بود پس محمد و علی و فاطمه را آفرید پس یک میلیون سال گذشت آنگاه اشیاء را آفرید و آنها را گواه بر آفرینش اشیاء قرار داد و اطاعت ایشان را لازم گردانید و هر چه مایل بود در آنها قرار داد و اختیار اشیاء را به ایشان سپرد، آنها جانشین خدا هستند و هر چه را مایل بود در آنها قرار داد و اختیار اشیا را به ایشان سپرد، آنها جانشین خدا هستند هر چه را بخواهند حلال می کنند و هر چه را بخواهند (به امر ذات اقدس الهی) حرام می کنند و جز آنچه خدا بخواهد انجام نمی دهند پس این دیانتی است که هر کس از آن تجاوز نماید هلاک می شود (فهذه الدیانه التی من تقدمها غرق فی بحر الافراط و من نقصهم عن هذه المراتب التی رتبهم الله فیها زهق فی بر التفریط و لم یوف آل محمد حقهم فیما بجب علی المومنین من معرفتهم)، یعنی این دیانتی است که هر کسی از آن تجاوز نماید در دریای افراط غرق می شود و هر کسی کم بگذارد از این مراتبی که خداوند متعال برای آنها قرار داد پس نابود می شود در خشکی تفریط و وفا نکرده به آل محمد حق آنها را در آنچه واجب است بر مومن که از معرفت آنها داشته باشد، و سپس فرمودند یا محمد (به این
ص: 511
حقایق که گفتم آگاه باش که) آنها از خزانه علم و مکنون آن است)، و در روایت زیبای دیگری سرور ما جناب عبدالله بن عباس رحمه الله علیه روایت می نماید که حدیث فرمود به ما رسول خدا:(... وقتی به معراج برده شدم دیدم که بر روی در بهشت مکنوب است (لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله و الحسن و الحسین سبطا رسول الله و فاطمه الزهرا صفوه الله و علی ناکرهم و باغضهم لعنه الله تعالی)، یعنی و بر منکر آنها و بغض و عداوت کنندگان بر آنها (یعنی پنج تن آل عبا) لعنت خدای تعالی می باشد)، و نیز گفته شده است روزی رسول خدا نشسته بود و امام علی بن ابی طالب در محضر آن حضرت بود پس حسین بن علی وارد شد و رسول خدا او را در آغوش گرفت و بر زانوی خود نشانید و بین دو چشمان او ولب های او را می بوسید و حسین در این زمان شش ساله بود پس علی عرضکرد یا رسول الله آیا فرزند من حسین را دوست داری پس رسول خدا فرمود چگونه او را دوست نداشته باشم در حالی که تکه و عضوی از اعضای وجود من است پس علی عرضکرد ای رسول خدا چه کسی را بیشتر دوست داری مرا یا حسین را پس حسین گفت پدرجان هر کسی که شریف تر باشد نزد پیامبر محبوب تر و در منزلت به او نزدیکتر است، پس مولای مظلومان به حسین فرمود ای حسین آیا بر من تفاخر می کنی حسین عرضکرد آری ای پدر اگر اجازه دهی پس مولای مظلومان علی علیه السلام فرمود ای حسین من امیرالمومنین هستم من زبان صادقین هستم من وزیر مصطفی هستم من خازن علم خدا هستم من کسی هستم که خداوند او را از میان خلق خود اختیار نموده است من پیشوای گذشتگان به سوی بهشت هستم، من قاضی دین و تعیین شده از سوی رسول خدا هستم، من کسی هستم که عموی او در بهشت سروری می کند، من کسی هستم که برادرش جعفر طیار در بهشت در نزد ملائکه است من قاضی رسول خدا هستم، من برای او پیمان گرفتم، من حامل سوره تنزیل به امر خدای تعالی به سوی اهل مکه هستم، من کسی هستم که خدای تعالی مرا از میان خلق خود برگزید، من همان ریسمان محکم الهی هستم که خدای تعالی به خلایق خود دستور داد تا به آن تمسک بجوئید همانگونه که در کتاب خود فرمود:(واعتصموا بحبل الله جمیعا)، من آن ستاره درخشان خداوند هستم من کسی هستم که ملائکه آسمان ها او را زیارت می کنند، من زبان گویای خدا هستم،من حجت خداوند تعالی بر خلایق او هستم من دست با قدرت خداوند هستم، من صورت خدای تعالی در آسمانها هستم من فرمان
ص: 512
ظاهر خدا هستم من کسی هستم که خدای تعالی در مورد من و در حق من فرمود (بل عباد المکرمون))، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین به ولایه امیرالمومنین والائمه المعصومین علیهم السلام و عجل فرجهم، ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر گوشه ای از معجزات صادره از سوی مولای مظبلومان علی علیه السلام و حکمت صبر اولیاء الله بواسطه تسلیم بودن به درگاه حضرت باری تعالی، پس با این مضمون روایت شده است که مولانا المظلوم علی علیه السلام در مسجد نشسته بود که دو مرد نزد آنها آمدند و از یکدیگر به او ایشان شکایت نمودند و یکی از آنها از خوارج (ناصبی) بود و حکم متوجه او شد و امیرالمومنین بر علیه او حکم کرد پس آن مرد خارجی (زبان به اعتراض گشود و آن حضرت را به بی عدالتی متهم نمود) و گفت سوگند به خدا به تساوی حکم نکردی و عادلانه فضاوت ننمودی و قضاوت تو مورد رضای خدا نیست)، پس حضرت امیرالمومنین به او اشاره نموده و فرمود (اخسا عدوالله) یعنی دور شو ای دشمن خدا پس در حال به سگ سیاهی تبدیل شد و کسانی که حاضر بودند گفتند سوگند به خداوند که دیدیم لباسهای آن ناصبی از او جدا شده و در هوا پرواز می کند و شروع به جنبانیدن دم برای امیرالمومنین و اشک از چشمان او جاری شد، پس امیرالمومنین را دیدیم که بر او ترحم کرد و لبهای خود را به سختی حرکت داد که نشنیدیم و به خدا سوگند دیدیم که شکل انسانی خود برگشت و لباسهای او از هوا برگشت تا بر روی شانه های او افتاد و آن شخص را دیدیم که از مسجد بیرون می رفت در حالی که پاهای او می لرزید، پس همگی مات و مبهوت به امیرالمومنین نگاه کردیم پس آن حضرت به ما فرمود چرا با تعجب نگاه می کنید، عرض کردیم ای امیرالمومنین چگونه تعجب نکنیم در حالی که انجام دادی آنچه را که انجام دادی پس فرمود آیا نمی دانید که آصف بن برخیا وصی سلیمان بن داود کاری را انجام داد که نزدیک به این کار بود و خداوند جل اسمه قصه او را در کتاب خود قرآن بازگو کرد و ....، پس کدامیک نزد خدا با کرامت تر هستند پیامبر شما یا سلیمان، گفتند بلکه کرامت پیامبر ما بیشتر است ای امیرالمومنین، پس آن حضرت فرمود بنابراین وصی پیامبر شما نیز با کرامت تر از وصی سلیمان است و نزد وصی سلیمان یک حرف از اسم اعظم خدا بود که از خداوند جل اسمه در خواست نمود و در نتیجه زمین بین او و تخت بلقیس فرو برد و در کمتر از چشم بهم
ص: 513
زدن آن را گرفت و نزد سلیمان آورد و نزد ما (امامان معصوم) از اسم اعظم هفتاد و دو حرف است و یک حرف نزد خدای تعالی است که آن را ویژه خود قرار داد و برای خلق خود در آن سهمی قرار نداد، پس عرض کردند یا امیرالمومنین پس اگر این قدرت در نزد توست، در جنگ با معاویه و غیر او چه حاجتی به یاور و حرکت دادن مردم برای جنگ با او در مرحله دوم داری پس فرمود (بل عباد المکرمون لا یسقونه بالقول و هم بامره یعملون)، برای ثابت شدن حجت و کامل شدن مصیبت ها و آزمایش ها این مردم را به جنگ با او فرا می خوانم (یعنی وفق روایتی دیگر با همین مضمون شایسته بهشت شوند از راه اختیار و تلاش نه از راه جبر و ترس و زور و....، تسلیم باشند و...)، و اگر در کشتن او به من اجازه داده شود به تاخیر نمی افتد ولی خدای تعالی خلق خود را به انچه بخواهد امتحان می نماید (یعنی تا از روی اختیار و انتخاب عقل، شایسته بهشت و یا مستحق دوزخ شوند)، پس گفتند در حال تعظیم آنچه (آن حضرت) انجام داده بود از اطراف او پراکنده شدیم) اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی و اگر بازهم می خواهی که بر علم تو در این رابطه یعنی بر فضایل و مناقب دوازده امام و چهارده معصوم پاک اضافه شود پس توجه نما به این روایت عظیم که آن را دو تن از بزرگان صحابه رسول خدا یعنی حضرت سلمان فارسی که رسول خدا فرمود در حق او که (سلمان از ما اهلبیت است)، و حضرت ابوذر غفاری که آن کسی است که رسول خدا در حق او فرمود که (آسمان سایه نیفکند و زمین در برنگرفت کسی را که راستگوتر از ابوذر غفاری باشد)، همان ابوذر که در دام دو خبیث دنیا طلب گرفتار آمد و به ظلم و ستم آنان به ربده تبعید گردید و در نهایت مظلومیت و شکنجه و غربت از جهان رفت که خدا ستمگران به او را لعنت نماید پس این دو بزرگوار عظیم الشان، از مولایی مظلوم خود سوال نمودند که چه چیز به شما (اهلبیت عصمت و طهارت) داده شده است که عظیم تر و برتر از تمامی این (عنایات خدا به شما) است، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:(... پروردگار ما، ما را از اسم اعظم خود مطلع فرموده به گونه ای که اگر بخواهیم، آسمانها و رمین و بهشت و جهنم را از جای بر می کنیم و به آسمانها عروج کنیم و به زمین بر گردیم به مغرب و مشرق عالم برویم و منتهی به عرش بشویم و در آنجا در مقابل خداوند عزوجل بنشینیم و همه چیز مطیع ما می باشند حتی آسمانها و زمین و
ص: 514
خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و دریاها و بهشت و جهنم قسمت ما می شود، این مقام را خداوند به واسطه اسم اعظم که به ما تعلیم فرموده است عطا نموده و آن را به ما اختصاص داده است با این وجود تمامی این امتیازات، ما (در بین خلایق) غذا می خوریم و در بازارها راه می رویم و این امور را به امر خدا انجام می دهیم ما بندگان گرامی خداوند هستیم که اظهار نظری در مقابل او نداریم و به دستور او عمل می کنیم خداوند ما را معصوم و مطهر قرار داده است و اینگونه بر بسیاری از بندگان مومن خود فضیلت و برتری داده است)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز از عظمت مقام و منزلت دوازده امام و چهارده، معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که همگی نوری واحد هستند آگاه شدی پس برای آنکه بیشتر از فیض معرفت آنها بهره مند شوی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام عظیم امام مظلوم و معصوم ما حضرت باقر علیه السلام که می فرمایند:(به درستی که امامان (معصوم)،نوری درخشان در اطراف عرش خدای خود بودند پس امر شد که تسبیح نمایند و اهل آسمانها از تسبیح آنها به تسبیح مشغول شدند و به درستی که آنها صافون (یعنی صف بستگان برای انجام اوامر خداوند) هستند به درستی که آنها تسبیح کنندگان هستند (یعنی به معنی کلمه و مقصود ذات اقدس الهی جل جلاله)، پس هر کسی وفا نماید به پیمان آنها پس وفا نموده است به عهد خداوند و کسی که عارف به حق ایشان باشد پس عارف به حق خداوند است، امامان (معصوم)، عترت رسول الله هستند، خداوند آنها را اختیار نمود و برگزید و مخصوص گردانید و انتخاب نممود و فضیلت داد و راضی شد از آنها و شرافت بخشید و آنها را نور بلاد (جهان) قرار داد و پناه برای بندگان و حجت و دلیل بزرگ خود و اهل نجات و با هدایت عزیز کرده و به وحی استوار قرار داد و آنها خیر کرامت شده و قاضیان فرمانفرما و ستارگان درخشان و صراط مستقیم و راه استوار خدا هستند ...، خداوند آنها را پیشوایان هدایت قرار داده و نوری در تاریکی های (جهل و ظلمت گمراهی) برای نجات (خلایق) قرار داده و آنها را اختصاص به دین خود داده و به علم خود مزیت عطا نموده و آنچه به احدی از عالمیان نداده است را به آنها بخشیده است، خداوند آنها را پایه های دین خود و محل اسرار پنهان خود و امنای بر وحی خود و شاهد و گواهان بر (اعمال) مردم قرار داده است ....، (الراغب عنهم مارق و المقصر عنهم زاهق و الازم لهم لاحق) یعنی هر که از آنها روی
ص: 515
بگرداند از دین خارج شده و آنکه درباره آنها کوتاهی نماید از بین رفته و هر کسی که همراه آنها با شد به هدف (خداوند یعنی نجات و حیات جاویدان) می رسد، آنها نور درخشان پروردگار هستند در دل های اهل ایمان و دریای زلال خوشگوار هستند برای نوشندگان (و تشنگان هدایت)، هر کسی به آنها پناه ببرد ایمن است و آنها امن هستند برای کسانی که به (وجود مبارک آنها) متوسل شوند، به خدا دعوت می کنند و تسلیم او هستند و مجری اوامر خداوند بوده و به فرمان او حکم می کنند)، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که اگر نگارنده اراده نماید قادر است تا به حول و فضل الهی جل جلاله و عنایات خاصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا زینب سلام الله علیها در این خصوص هزاران صفحه بنگارد ولی قرار او بر دور نشدن از هدف این نگارش است و تحدید و تدقیق موضوع ان اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام عظیم مولای مظلوم ما امام هادی و هر زمان که به نزد قبر حضرت امیرالمومنین رسیدی (و اگر توانایی نداری به پا به نجف مشرف شوی پس در قلب خود زیارت کن آن حضرت را که قبور آنها بر اساس فرمایش آنها در قلب دوستان آنها است ولی اگر سعادت زیارت از نزدیک آن حضرت نصیب تو شد پس همه آن دوستان حضرت را که توانایی حضور در حرم شریف آن امام مظلوم را نداشته اند بیاد آور و به شکرانه این سعادت که نصیب تو شد از طرف همه آنها، حضرت را اینگونه که امام معصوم و مظلوم ما امام هادی می فرمایند آن حضرت را زیارت نما و): بگو: سلام بر تو ای ولی خدا، تو اولین مظلوم و اولین کسی (از امامان معصوم) هستی که حق (الهی) او غصب شد، پس صبر کردی و (صبر خود را) برای خدا حساب کردی (یعنی چون یاوری نیافتی در مسیر رضایت و خواست خدا، صبر کردی مانند شخصی که استخوان در گلو و خار در چشم خود داشته باشد)، تا آن زمان که به سوی خدا رفتی پس من شهادت می دهم که تو خدا را ملاقات نمودی و تو در راه او شهید شدی پس عذاب نماید خدا قاتل تو را به انواع عذاب و آن عذاب را بر او (بطور مستمر) تحدید نماید، پس به حضور تو آمدم در حالی که به (عظمت) حق تو آگاه هستم و بصیرت دارم به شان و منزلت تو (در پیشگاه خداوند)، پس من دشمن هستم با دشمنان تو و کسانی که به تو ظلم نمودند و با دوستان تو
ص: 516
دوست هستم و خدا را با همین حال (تبری و تولی) ملاقات خواهم نمود انشاءالله، پس (ای امیرالمومنین)، در نزد من گناهان بسیاری وجود دارد پس شفاعت بفرما (برای بخشایش آنها) در نزد خداوند زیرا به درستی که برای تو در نزد خداوند، مقام محمود و آشکار وجود دارد و نیز برای تو در نزد خداوند شوکت و منزلت و حق شفاعت وجود دارد و به درستی که خداوند متعال در کتاب خود اینگونه فرمود (و لا یشفعون الا لمن ارتضی))، و آن اشاره به این کلام عظیم خداوند است که آن را در آیه عظیمه 28 این سوره مبارکه یعنی انبیاء در حق مقدسین خود و در راس آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم می فرماید:( يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ)، خدا همه گذشته آنان و آینده شان را می داند، و جز برای کسی که خدا بپسندد شفاعت نمی کنند، و آنان از ترس [عظمت و جلال] او هراسان و بیمناکندیعنی آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سر نهاده اند را می داند (یعنی به اندیشه نگارنده یعنی آنها معصومین و خالصین از پیروان آنها یعنی بزرگان عترت طاهره چون عباس بن علی، چون حضرت زینب سلام الله علیها چون مادران ما حضرت خدیجه و حضرت ام سلمه و حضرت ام البنین و....، بزرگان از پیروان ایشان از آن زمان تا انقضای تاریخ چون حضرت سلمان محمدی، چون حضرت ابوذر غفاری چون یاران خالص مولای مظلومان حسین بن علی و سایر امامان که در مدار شاکله سعادت قرار گرفته و گذشته و آینده ایشان در آن مدار پیوند خورده و حکم سعادت ابدی در دنیا برای آنها صادر شده است به شرحی که قبلا مذکور گردید آنها علیرغم این مقام و منزلتی که دارند هرگز) جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است شفاعت نمی کندد و از ترس (ذات اقدس احدیت) بیمناک هستند، پس تو ای ذات اقدس احدیت که جز تو هرگز پناهی در عالم هستی وجود ندارد، پس اجازه شفاعت بده به محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و به مقدسین خود از ابتداء تا انتهای عالم تا برای ما و عزیزان ما چه آنها که از جهان رفتند و چه آنان که می آیند، تا طعم سعادت ابدی را در دنیا و آخرت بچشیم و نجات عطا بفرما به ما از دوزخ جاودانی خود و شرور و فتن آخرالزمان را از آخرین ذخیره از مقدسین خود یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دور بفرما و در امر ظهور آن حضرت از ما و از همه شیعیان و محبان امیرالمومنین و اولاد و طاهرین او دفع و رفع بفرما و خیر دنیا و آخرت به ما و همه دوستداران اهلبیت
ص: 517
عصمت و طهارت عطا بفرما و هر چند ما لایق و سزاوار آن نیستیم ولی تو صاحب عطا و فضل و کرامت هستی و ما جز تو پناهی نداریم یا ارحم الراحمین، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به روایت عظیم امام معصوم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام همان امام معصوم که در حبس هارون در زیر حلقه های زنجیر و در اعماق سیاهچاله های آن سگ هار دوزخی معذب بود همان مظلوم معصوم که استخوانهای تن مبارک او در اثر این حلقه های پولادین خرد شده بود همان زندانی که برای رهایی از زندان جان فرسای خود از خدا طلب مرگ نمودو شب و روز زجر می کشید در حالی که عذابی مانند عذاب او وجود نداشت و در همان احوال این فرعون طاغی و یاغی به عیش و نوش و ....، در قصر خودمشغول بود ولی بازگشت او به بد جایگاهی بوده است آری او بازگشت نمود به سوی جایگاهی که ذات اقدس احدیت از غضب خود برای دشمنان ستیزه گر خود آماده کرد یعنی برای کافران و ستیزه گران و اهل گمراهی و مشرکین و ظالمین که الا لعنه الله علی الظالمین، پس این ابن ابی بصیر رحمه الله علیه است که از آن حضرت روایت می نماید و می گوید با این مضمون:(... من از امام موسی بن جعفر شنیدم که می فرمود که خدا در آتش ابدی دوزخ خود قرار نمی دهد مگر کسانی را که اهل کفر و ستیزه گری و ضلالت و شرک باشند (و ما مفاهیم شرک را که بالاترین درجه آن دشمنی با مقدسین و در صدر آنان دشمنی با محمد و آل محمد است و ... را بیان نمودیم)و از اهل ایمان آن کسانی که از گناهان کبیره اجتناب نمایند پس مواخذه نمی شوند به گناهان کوچک همانگونه که خدای متعال می فرماید:(ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریما)، پس جناب ابن عمیر می گوید من از حضرت سوال کردم (یابن رسول الله) پس امر شفاعت برای چه گروهی از مومنین واجب می شود پس حضرت فرمودند حدیث نمود پدرم از پدران خود از علی که فرمود من شنیدم از رسول خدا که می فرمود (انما شفاعتی لاهل الکبائر من امتی فاما المحسنون منهم فما علیهم من سبیل) یعنی که رسول خدا فرمود که جز این نیست که شفاعت من اختصاص دارد به اهل کبائر یعنی صاحبان گناهان کبیره از امت من و اما نیکوکاران از آنها پس بر ایشان هیچ راه و تسلطی نیست، پس ابن عمیر گوید من از آن حضرت سوال کردم یابن رسول الله چگونه این شفاعت خواهد بود برای اهل کبائر
ص: 518
در حالی که خداوند متعال می فرذماید:(ولا یشفعون الا لمن ارتضی و هم من خشیه مشفعون) و هر کس مرتکب گناهان کبیره شود پسندیده نمی باشد پس آن حضرت فرمودند ای ابواحمد، هیچ مومنی نیست که گناهی را مرتکب شود مگر آنکه از این امر متنفر و نادم و پشیمان از آن می شود و به درستی که پیامبر فرمود:(کفی بالندم توبه) یعنی کافی است برای توبه ندامت از آن و نیز فرمود (من سرته حسنه و ساءته سیئه فهو مومن) یعنی کسی که خوبی او را شاد نماید و از بدی ناراحت شود پس مومن است و لذا هرکه از گناهی که آن را مرتکب می شود پشیمان نشود مومن نیست و شفاعت برای او واجب نمی باشد و او ستمکار خواهد بود و خدای عزوجل می فرماید برای ستمکاران دوستی وجود ندارد و نه شفاعت کننده ای که شفاعتش پذیرفته شود (و الله تعالی یقول ما لظالمین من حمیم و لا شفیع یطاع)، پس گوید ابن ابی عمیر که من عرض کردم یابن رسول الله چگونه مومن نمی باشد آن کسی که اصلا نادم نمی شود بر آن گناهی که مرتکب می شود (یعنی توضیح بفرمائید)، پس ان حضرت فرمود ای ابو احمد هیچکس نیست که مرتکب گناهان کبیره شود و او بداند که به زودی بر انجام آن بازخواست می شود مگر بر آنچه مرتکب شده پشیمان شود و هر زمان که پشیمان شود توبه کننده محسوب می شود که در این زمان مستحق و سزاوار می شود برای شفاعت و در هر زمان که بر انجام آن پشیمان نشود و صاحب اصرار باشد پس آن کسی که اصرار بر گناه کبیره دارد گناهش آمرزیده نمی شود چرا که او به عقوبت آنچه مرتکب شده ایمان ندارد و اگر به عقوبت آن ایمان می داشت پشیمان و نادم می شد و پیامبر فرمود (لاکبیره مع الاستغفار و لا صغیره مع الاصرار)، و اما قول خداوند:(لا یشفعون الا لمن ارتضی)، به درستی که آنها شفاعت نمی کنند مگر کسی را که خدا دینش را پسندیده باشد و این همان اقرار و اعتراف به جزای بر حسنات و سیئات است و کسی که خدا دینش را پسندیده باشد همان کسی است که نادم می شود از آنچه مرتکب شد از ذنوب و معاصی و گناهان زیرا معرفت دارد به عاقبت آن معاصی در روز قیامت)،پس چون بر این روایت عظیم آگاه شدی پس آگاه باش که چرا مولای مظلومان علی علیه السلام با این مضمون فرمودند که (گناه نکردن راحت تر از از توبه کردن است)، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر
ص: 519
است تا هزاران صفحه بر این فراز بنگارد ولی قرارداد او بر خلاصه نویسی و تحدید و تدقیق موضوع بررسی کتاب است ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس واقف شو بر روایتی عظیم دیگر از مولای مظلوم و غریب ما حضرت رضا علیه السلام که آن را به نقل از پدران طاهرین خود تا مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام مذکور می فرماید در این روایت که آن را حسین بن خالد نقل می نماید چنین مذکور شده است:(حسین بن خالد نقل می نماید که امام رضا از پدرانش و آنها از امیرالمومنین روایت نموده اند که آن حضرت فرموده است که رسول خدا می فرماید:(هرکسی که به (رسیدن به) حوض کوثر من (و نجات از تشنگی روز قیامت)، ایمان نیاورد پس خداوند او را به حوض کوثر من نمی رساند و نیز هر کسی که به شفاعت من ایمان نداشته باشد خداوند او را به شفاعت من رستگار نمی فرماید و سپس فرمود (انما شفاعتی لاهل الکبائر من امتی فاما المحسنون فما علیهم من سبیل) یعنی شفاعت من مربوط به کسانی است که مرتکب گناهان کبیره شده اند (یعنی از روی جهل و نادانی و...)، و اما نیکوکاران (از امت) من مستحق توبیخ و مواخذه نیستند (یعنی رستگارند انشاء الله)، پس حسین بن خالد عرضکرد یابن رسول الله معنی کلام خداوند عزوجل در آیه (و لا یشفعون الا لمن ارتضی) پس فرمود (لا یشفعون الا لمن ارتضی دینه)، یعنی شفاعت نمی کنند مگر کسی را که خداوند از دین او خشنود باشد)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز از شرح و تفسیر امامان معصوم و بزرگوار علیهم السلام و عجل فرجهم آگاه شدی پس بازهم به شرح دیگری از امام به حق ناطق امام جعفر صادق بر این آیه عظیمه توجه نما و افتخار نما و فخر نما به داشتن سعادت پیروی از محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و شاکر باش به درگاه الهی تا ابدالآباد تا خداوند به شکرانه این ادب و شکرگذاری، سعادت دنیا و آخرت را نصیب تو نماید، در این روایت جناب مفضل بن عمر رحمه الله علیه از مولای خود حضرت صادق علیه السلام نقل می نماید که گفت روزی من از سید و سالار و سرور خود حضرت صادق علیه السلام سوال کردم:(عن المفضل بن عمر قال سالت سیدی الصادق .... یا مولای ای ذنب کان لرسول الله ...، یعنی ای مولای من چه گناهی کرده بود رسول خدا که خداوند در کتاب خود می فرماید گناهان گذشته و آینده تو را ببخشد (سوره مبارکه فتح آیه 2)، پس فرمود ای مفضل پیامبر به خدا عرض کرد خدایا گناهان گذشته و آینده شیعیان برادر من
ص: 520
علی بن ابی طالب و اولاد مرا که جانشینان (معصوم یعنی امامان معصوم) من تا روز قیامت هستند را به من واگذار نما (پس در این فراز این معجزه غیبی از رسول خداست که خبر می دهد از عمر طولانی حضرت بقیه الله الاعظم حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زیرا که محدود هستند امامان معصوم به دوازده نفر و قیامت طولانی است در زمان وقوع آن پس حکم واقع بودن امامت امامان معصوم جاری نمی شود مگر به طولانی شدن عمر یکی از آنها که همانا خبر از غیبت طولانی آن حضرت به امر ذات اقدس الهی است که معجزه حضرت حق جل جلاله است که آخرین ذخیره هستی و آخرین معصوم از سلسله معصومین خود را در پناه قدرت لایزالی خود حفظ فرموده و نگاه داشته تا آن زمان که امر به ظهور آن حضرت بفرماید و جهان پر از ظلم و جور را از عدل و داد خود پر نماید و جهان را به ارثیت صالحین طبق وعده های خود به مقدسین خود برساند و حکومت جهانی عدل و عدالت خود را ظاهر نماید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین پس چون بر این فراز از بزرگترین معجزه ذات اقدس الهی که از آن بالاتر وجود ندارد و انکار نمی نماید آن را مگر فرد جاهل و نادان که اتکا نموده است بر ادراکات حواس محدود پنجگانه خود پس در ادامه توجه نما به شرح عظیم امام معصوم حضرت صادق علیه السلام که در ادامه روایت خود می فرمایند): خدایا گناهان گذشته و آینده شیعیان برادرم علی بن ابی طالب و اولاد مرا که اوصیاء من تا روز قیامت هستند را به من واگذار کن و مرا میان پیامبران و انبیاء از اعمال آنها رسوا مگردان پس خداوند هم گناهان آنها را به پیامبر واگذار کرد و همه آنها را بخشید پس مفضل می گوید: پس من در این زمان به سختی گریستم و عرض کردم ای مولای من، این از موهبت و فضل خداست که به برکت وجود شما به ما رسیده است پس حضرت فرمودند ای مفضل آن شیعیانی که رسول خدا گناهان آنها را به گردن گرفت تو و امثال تو هستند (پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در جهانی که اشقیا و تبهکاران احاطه نموده بودند امامان مظلوم و معصوم ما را پس بودند در کنار ایشان مفضل ها و مانند او که قلوب مطهر ایشان را به همدمی و ابراز محبت شاد نمایند پس خدایا ترا به حق اشکهای خالصانه و با محبت حضرت مفضل و دیگر یاران و انصار و اعوان امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بر ما ترحم فرما و هرچند که لایق نیستیم ولی به فضل و کرامت خود به ما و عزیزان ما خیر دنیا و آخرت عطا بفرما و از ما و
ص: 521
عزیزان ما شر دنیا و آخرت را دفع و رفع بفرما و به فضل عظیم خود از دوزخ پناه ده و به بهشت جاویدان خود در کنار محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم شرافت ببخش آمین یا رب العالمین پس در ادامه این روایت عظیم حضرت صادق علیهم السلام به جناب مفضل رحمه الله علیه توصیه نموده و می فرمایند:)ای مفضل این حدیث را برای بعضی از شیعیان ما که در امر دین لا ابالی هستند بیان ننما زیرا به اعتماد این فضیلت، عمل به احکام را ترک می کنند و در نتیجه از رحمت الهی محروم می شوند و خداوند درباره آنها فرمود (لا یشفعون الا لمن ارتضی و هم من خشیته مشفقون))، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که وفق کلام مولای متقیان امیرالمومنین اهل اسلام و قرآن نبایستی بگذارند که غیر اهل اسلام در عمل به اسلام از آنها پیشی بگیرند زیرا عمل به احکام و فرایض الهی نور است و به تعبیر نگارنده چه مسلمان باشند و چه کافر پس مانند جواهر بدل است و جواهر اصل که هردو زیبایی دارند ولی زیبایی جنس بدل یعنی بی ریشه موقت است ولی جنسی که اصالت دارد زیبایی او باقی است و انجام احکام و فرایض نیز چنین است که برای اهل اسلام و ایمان و بقای آن تا روز قیامت و ورود به بهشت است ولی برای غیراهل ایمان در دنیا و برزخ است و هر که به سوی قیامت می روند آثار خیر آن زایل می شود و این آثار برای حتی اهل نفاق نیز ظاهر است که خیر عمل به احکام هرچند بظاهر، بر آنها ظاهر می شود یعنی در دنیا و اوایل برزخ و چون به سوی قیامت می روند این آثار به واسطه نیت غیر الهی از آنها زایل شده و نفاق باطن گریبانگیر آنها می شود و به عکس اعمال زشت و بد اهل ایمان گریبانگیر آنها می شود در دنیا و اوایل برزخ و هر چند به سوی قیامت می روند این زشتی ها از آنها برطرف شده و نور ایمان و نور تقوی باطن آنها ظاهر شده و آثار رحمت الهی برای آنها متجلی می شود پس اهل ایمان وفق کلام مولای غریب ما حضرت رضا علیه السلام بایستی به احکام و فرایض عمل نموده و با انجام واجبات و دوری از محرمات خیر دنیا و آخرت را برای خود جلب نمایند و شر دنیا و آخرت را از خود دفع و رفع نمایند پس ای خدای بزرگ و گرامی و مهربان و رئوف و....، ما پیروان حضرت محمد هستیم و به امامت امامان معصوم اعتقاد داریم ما دوری می نمائیم وفق احکام و فرایض زیبا و متین و پاک تو از خوردن شراب و گوشت حیوانات کثیف مانند خوک و سگ و ...، ما جنین مرده انسانها را نمی خوریم ما حیوانات را زنده زنده نمی خوریم ما عمل نمی کنیم به
ص: 522
مانند اعمال تباه مردمی که شیطان اعمال آنها را در نظر آنها جلوه داده است ما از زنا دوری می کنیم ما وفق تعالیم پسندیده تو رحم و انسانیت را سرلوحه کار خود قرار می دهیم ما از بت و بت پرستی دوری می نمائیم ما از شرک و شرک ورزی اجتناب می نمائیم ما وفق تعالیم حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم از جادو و جادوگری و زنا و زناکاری و...، دوری می نمائیم پس ما و عزیزان ما را به انجام اعمال مورد رضای خود موفق بنما و از زشتی ها و اعمال بدی که موجبات نارضایتی و غضب تو را فراهم می نماید دور بنما که ما جز تو پناهی نداریم یا ارحم الراحمین پس ما طلب بخشش و آمرزش می نمائیم از هر آنچه مرتکب شدیم ولی انجام آن با کراهت حضرت تو همراه بوده است و تو نمی خواستی که بندگانت آن را صورت دهند پس تو ای خدای مهربان و رئوف لحظه ای و کمتر از لحظه ای ما و عزیزان ما را به خودمان وامگذار بلکه همیشه در پناه مرحمت و رحمت خود حفظ فرما که تو بهترین حافظ و نگهدارنده هستی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند در ادامه به کلام عظیم ذات اقدس احدیت جل جلاله و شرحی که بر آن مترتب است حضرت پروردگار در آیه عظیمه 29 این سوره مبارکه یعنی انبیاء که می فرماید:( وَمَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَٰهٌ مِنْ دُونِهِ فَذَٰلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ )، و هر کس از آنان بگوید: من هم معبودی، غیر از اویم، دوزخ را به آن گوینده کیفر می دهیم، و ستمکاران را این گونه مجازات می کنیم، و سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله تعالی علیه در شرح این آیه عظیمه می فرماید: .... مقصود از این آیه کسی است که گمان می کنند امام است و حال آنکه اینگونه نیست، پس این ظالمان کسانی هستند که در مقام ستیزه گری با امامان معصوم در آمده و مدعی زعامت و رهبری جوامع اسلامی شده است در حالی که چنین جایگاهی برای آنها قرار داده نشده و آنها در هیچ سطحی از سطوح جامعه حق رهبری و زعامت امت اسلام را نداشته و در واقع غاصبان منصب امامت امامان معصوم علیهم السلام و و عجل فرجهم هستند یعنی از غاصبین اول گرفته و تا قیام قیامت که اسباب گمراهی امت اسلام و اهل ایمان را فراهم آورده و آنها همان امامان کفر و نفاق هستند که مردم را به سوی دوزخ می برند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،.....، پس چون براین فراز آگاه شدی پس توجه نما ای
ص: 523
عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 31 این سوره مبارکه یعنی انبیاء که در آن می فرماید:( وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ )، و در زمین کوه های استوار پدید آوردیم تا زمین آنان را نلرزاند، و در آن راه هایی فراخ و گشاده قرار دادیم تا [به سوی اهداف خود] راه یابند، پس در شرح این آیه عظیمه مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرمایند:(خدای تعالی امامان (معصوم) را تکیه گاهها و پشتیبان زمین قرار داد تا مبادا اهل آن را بلرزاند و آنها را آشکار خود بر فوق الارض و من تحت الثری قرار داد)،...، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس خداوند در آیه عظیمه 34 و 35 این سوره مبارکه یعنی انبیاء که در آن می فرماید:( وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ ۖ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ )، و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم؛ پس آیا اگر تو بمیری آنان جاویدان خواهند ماند؟! هر کسی چشنده مرگ است و ما شما را [چنانکه سزاوار است] به نوعی خیر و شر [که تهیدستی، ثروت، سلامت، بیماری، امنیت و بلاست] آزمایش می کنیم، و به سوی ما بازگردانده می شوید و....، و نیز از سرور ما جناب ابن عباس رحمه الله علیه روایت شده است که رسول خدا بعد از بازگشت خود از حجه الوداع فرمود:(ای مردم جبرئیل روح الامین از جانب پروردگارم جل جلاله نازل شد و گفت ای محمد خدای تعالی می فرماید من مشتاق دیدار تو هستم پس به خبر و نیکی وصیت کن و به سوی من بیا پس ای مردم مرگ من نردیک است و گویا شما را می بینم که با بدن های خود از من جدا شده اید ولی با قلب های خود از من جدا نشوید، ای مردم، خداوند در دنیا پیامبری نداشته است که جاودانه باشد تا من جاودانه شوم ...، پس اگاه باشید من می خواهم شما را به کشتی نجات شما و آن درگاه حطه، شما را راهنمایی کنم (باب حطه محلی بود که بنی اسرائیل با ورود و گذر از آن به غفران الهی می رسیدند و در این فراز ذات اقدس الهی جل جلاله وجود مقدس حضرت امیرالمومنین علی بی ابی طالب علیه السلام را محل رحمت خود اعلام فرمود به گونه ای که هرکسی به درگاه با عظمت او به ارادت وارد شود خدای تعالی گناهان اورا می آمرزد)، پس هرکسی که اراده دارد تا بعد از من نجات یابد و از دریای هلاکت نجات یابد پس متمسک شود به محبت و دوستی علی بن ابی طالب)، پس چون در این فراز به
ص: 524
عظمت شان و مقام و منزلت وصی عالیقدر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم اگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 46 که در آن می ترساند از عذاب عظیم خود ستمکاران را:( وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ )، و اگر اندکی از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: ای وای بر ما که قطعاً ستمکار بودیم! پس مولا و سرور و امام مظلوم و شهید ما حضرت سجاد آن رنجدیده صحرای پر غوغای کربلا آن امامی که لحظه ای از غم مصائب پدر عزیز خود جدا نگردید آن امام مظلوم و مغموم در روایتی خلایق را از احواالات ترسناک روز قیامت می ترساند و از نافرمانی و ارتکاب گناهان بیم می دهد و....، حضرت در این روایت عظیم می فرماید:(ای مردم از نافرمانی ها و گناهانی که خدای یگانه شما را از آن منع نموده و در قرآن که کتاب صادق و گفتار گویا است، ازانجام آنها بر حذر داشته پرهیز کنید و حذر کنید و بترسید از رفتاری که خدا با ستمکاران صورت داده و ایمن نباشید از اینکه آنچه را که در قرآن به مردم ستمکار وعده داده است، بر شما فرود آورد و به خداسوگند که خداوند متعال شما را در کتاب خود به بیان سرگذشت دیگران پند داده و به راستی که خوشبخت آن کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد و به راستی که خداوند رفتاری را که با مردم ستمکار قبل از شما کرده است را به گوش شما رسانیده است آنجا که می فرماید و چه بسیار آبادی ها را که ستمگر بودند در هم شکستیم و به خدا سوگند، این موعظه و هشداری برای شما است اگر که پند بگیرید و بترسید و آنگاه به کلام خداوند در کتاب او در مورد گناهکاران بازگشت نموده و فرمود: خداوند عزوجل می فرماید:(و لئن مستهم نفخه من عذاب ربک لیقولن یا ویلنا انا کنا ظالمین)، و اگر بگوئید که منظور خداوند از این آیات مشرکان بودند پس چگونه می توانید این عقیده را بپذیرید در حالی که در جای دیگر (این معنی را تفسیر فرموده و) می فرماید:(و نضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئا و ان کان مثقال حبه من خردل اتینا بما و کفی بنا حاسبین)، آیه 47 انبیاء پس اگاه باشید ای بندگان خدا که این ترازو برای مشرکان نصب نمی گردد و دیوان (امان نامه)، برای آنها پخش نمی شود بلکه (این مشرکین بواسطه شرک خود)، گروه گروه به دوزخ می روند و همانا نصب این میزان و پخش دیوان ها برای مسلمانان است پس ای بندگان خدا، از خدا بترسید)، و مولاناالمظلوم امام صادق علیه السلام نیز در روایتی می فرمایند مقصود ذات
ص: 525
اقدس احدیت از (و نضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئا)، انبیاء و اوصیاء می باشند و در روایت دیگر پیامبران از امت های گذشته و امامان (معصوم) از اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم، و این کلام مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام است که در پاسخ سوال راوی جناب سعد بن طریق رحمه الله علیه که می پرسد در معنی (میزان) در کتاب خدا پس حضرت می فرماید:(میزان ما هستیم و آن سخن خداوند عزوجل در مورد امام (معصوم) است که می فرماید (لیقوم الناس بالقسط) یعنی تا مردم قیام به عدالت نمایند)،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به این فراز از کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 52 این سوره مبارکه که در آن پیامبر عظیم الشان حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام خطاب به عموی خود آزر می فرماید:( إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ )، [یاد کن] زمانی را که به پدرش و قومش گفت: این مجسمه هایی که شما ملازم پرستش آنها شده اید، چیست...، و در روایت از سرور ما جناب عبد الله بن مسعود رحمۀ الله علیه است که فرمود:(که روزی رسول خدا عبور فرمود به قومی که شطرنج بازی می کردند پس به آنها فرمود(همان کلامی را که حضرت ابراهیم به عموی خود آزر بت تراش و قوم بت پرست و مشرک او فرموده بود)، که (ما هذه التماثیل التی انتم لها عاکفون)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به تاریخ شطرنج که مذکور است با این مضمون که پادشاه هند نماینده خود را به همراه صفحه و مهره های شطرنج به نزد جناب انوشیروان فرستاد و از او خواست که راز و رمز این بازی را کشف و فلسفه آن را بیان نماید پس جناب انوشیروان این شطرنج را در اختیار وزیر عالیمقام خود جناب بزرگمهر افتخار ایرانیان قرار داد پس این وزیر خردمند و نابغه در اندک زمانی راز و رمز این بازی را کشف نمود و با نماینده پادشاه هندوستان بازی کرد و از او برد و سپس تخته نرد را باداع نموده در برابر بازی شطرنج برای پادشاه هندوستان ارسال نمودند و در خصوص فلسفه آن فرمود که شما اعتقاد دارید که زندگی مانند عرصه این صفحه شطرنج حاصل تلاش و کوشش و تفکر انسانها است و من در رد این فلسفه، بازی تخته نرد را اختراع و ابداع نمودم و در آن مهره ها و طاس شش گوشه قرار دادم و مهره ها نماد عرصه تلاش و تفکر و کوشش انسانها است که در اختیار آنها است و شماره تاس ها نماد عوامل تاثیرگذار بر این مهرها است که از اختیار انسانها خارج است و به عبارتی
ص: 526
زندگی انسانها حاصل و نتیجه دو عامل است که یکی در اختیار آنها و دیگری اختیار آنها نیست پس این فلسفه با حیات انسانها منطبق و سازگار است و به همین دلیل است که ایرانیان بعد از هجوم اعراب چپاولگر به رهبری عمر بن الخطاب غاصب به ایران و.....، مغز اسلام را دریافته و پوست آن را رها کردند یعنی به حقیقت اسلام که دوستی و ارادت به آل محمد است را دریافتند و دانستند که اسلام و قرآن بدون ولایت مولاناالمظلوم علی علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم، دین پسندیده خدا نیست و در واقع آنچه را که این غارتگران و چپاولگران منادی آن بودند یعنی دوستی غاصبان و خلفای جور و ستمگر، ربطی به اسلام و قرآن ندارد پس نهضت های بر ضد آنان شکل گرفت تا آنکه در نهایت اسلام و قرآن از زیر یوغ استبداد فکری و فرهنگی آنها و طرفداران آنها به همت بزرگان رها شد و در نهایت اساس تشیع علوی در زمان بزرگان از شایان صفوی رحمه الله علیهم در ایران پا گرفت و نور محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم از میان این مردم در جهان طالع و درخشان گردید و ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر نگارنده اراده نماید پس در این خصوص یعنی مظلومیت اهلبیت عصمت و طهارت و فساد و تبهکاری غاصبان منصب وصایت حضرت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و شرافت و بزرگی نهاد و فطرت ایرانیان به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه مولانا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه بنگارد ولی قرار و مدار او بر تحدید و تدقیق موضوع کتاب و خلاصه نویسی در خصوص آن است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 60 این سوره مبارکه یعنی انبیاء و سپس توجه نما به شرحی که امام معصوم ومظلوم ما حضرت موسی بن جعفر در خصوص آن فرموده اند و آنگاه آگاه شو بر علت دشمنی و ستیزه گری فرعون طاغی و یاغی و مشرک معاند و غاصب یعنی هارون ملعون با آن حضرت پس خداوند متعال در این آیه عظیمه می فرماید:(... و قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ)، گفتند: از جوانی شنیدیم که از بتان ما [به عنوان عناصری بی اثر و بی اختیار] یاد می کرد که به او ابراهیم می گویند. و این آیه اشاره است به واقعه عظیم شکستن بت های مشرکین توسط حضرت ابراهیم و....، پس در روایت است که روزی امام معصوم
ص: 527
و مظلوم ما به نزد هارون خبیث رفته بود پس آن خبیث در راستای تحقیر امامان معصوم از آن حضرت سوال کرد .... :(ای موسی بن جعفر ...، چگونه و به چه دلیل می گوئید ما نسل و ذریه رسول خدا هستیم در حالی که پیامبر از خود نسلی برجای نگذاشت (یعنی پسری نداشت) و نسل از اولاد ذکور است نه از اولاد دختر و شما فرزندان دختر او هستید در حالی که دختر نسل ندارد پس امام می فرماید(....، گفتم آیا اجازه می دهی جواب تو را بگویم گفت بگو، گفتم ....، این آیه شریفه (یعنی خدا جواب تو را می دهد که) (قول الله عزوجل فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین) (یعنی اشاره فرمود به واقعه عظیم مباهله رسول خدا با مسیحیان و رهبران آنها که به انکار رسول خدا برخاسته بودند و اقامه نمود همین دلیل راحضرت موسی بن جعفر با این مشرک معاند که به مانند همان مشرکین به انکار ولایت ایشان برخاسته بود) (آل عمران آیه 61)، و در ادامه فرمودند:(و هیچکس (از اهل اسلام) ادعا نکرده است که رسول خدا در هنگام مباهله با مسیحیان، کسی را با خود به جز علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین به همراه برده و در زیر عبای خود (برای امر عظیم مباهله) جای داده باشد، پس مراد (ذات اقدس خداوند) در این آیه از ابناءکم یعنی فرزندان ما، همان حسن و حسین هستند و مراد از نساء یعنی زنان ما همانا فاطمه و مراد از انفسنا (یعنی وجود خودمان) علی بن ابی طالب است و همچنین همگی علماء (اسلام) اتفاق نظر دارند بر این مطلب که جبرئیل در روز احد که تمامی مسلمانان از اطراف رسول خدا متفرق شدند و فقط علی بن ابی طالب به دفاع از آن حضرت پرداخت به حضرت رسول خدا گفت (یا محمد ان هذه لهی المواساه من علی قال لانه منی و انا منه فقال جبرئیل و انا منکما یا رسول الله ثم قال لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی)، یعنی یا محمد این جانثاری علی دلیل قاطع در دوستی اوست و رسول خدا فرمود دلیل آن اینست که او از من است و من از او هستم و آنگاه جبرئیل عرضکرد ای رسول خدا و من نیز از شما دو نفر هستم و سپس جبرئیل ادامه داد که هیچ شمشیر چون ذوالفقار (علی) نیست و هیچ فتی (و جوانمرد) همانند علی وجود ندارد و کلمه ای که جبرئیل در مورد علی بکار برد همانگونه بود که خداوند در خصوص خلیل خود ابراهیم به کار برد در این آیه که می فرماید (فتی یذکرهم یقال له ابراهیم) و ما جماعت فرزندان عموی تو افتخار
ص: 528
می نمائیم به کلام جبرئیل که فرمود که او از ما است)،.....، پس چون بر این فرازآگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 69 این سوره مبارکه یعنی انبیاء و توجه نما به شرح امام معصوم و نسبت دادن آن با حسین و اصحاب حسین علیهم السلام:( قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ )، [پس او را در آتش افکندند] گفتیم: ای آتش! برابر ابراهیم سرد و بی آسیب باش! پس از مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام روایت شده است که فرمودند:(امام حسین قبل از شهادت به اصحاب خود فرمود که رسول خدا به من فرمود ای پسر عزیزم تو به زودی به سوی عراق رانده خواهی شد و زمین عراق همان زمینی است که پیامبران و اوصیای آنان با یکدیگر ملاقات کردند و آن زمین را عممور می خوانند پس تو در آن زمین شهید خواهی شد و با تو جماعتی از اصحاب تو شهید می شوند که در هنگام شهادت درد نیزه و شمشیر (دشمنان) را احساس نمی کنند و سپس این آیه را تلاوت فرمود:(قلنا یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم)، و اینگونه جنگ برای تو و یارانت سرد و سلامت خواهد شد، پس امام حسین به اصحاب خود فرمود مژده باد بر شما که اگرچه دشمنان ما را (به خواری) می کشند ولی ما بر پیامبر خود (با سرافرازی) وارد خواهیم شد)، آری اینگونه ذات اقدس احدیت یاران و عاشقان خود را اجر و پاداش عطا می فرماید و این البته عجیب نیست و نقل نموده اند که مولای این کلب آستان او یعنی حضرت علامه امینی در راه اثبات مظلومیت مولای متقیان علی علیه السلام در کتابخانه های هندوستان و....، در نهایت گرمای طاقت فرسا و در ساعات جانکاه به تحقیق و مطالعه مشغول بود ولی احساس گرما و خستگی و....، نمی نمود آری اینست پاداش عاشقان راه خداوند علی اعلی و اینست محبت متقابل خداوند به دوستان خود و دوستان دوستان خود یعنی به محمد و آل محمدعلیهم السلام و عجل فرجهم،....، پس در ادامه توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 71 این سوره مبارکه یعنی انبیاء که در آن می فرماید:( وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ )، و او و لوط را [از آن سرزمین پر از شرک و فساد] نجات داده و به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان برکت نهاده ایم، بردیم. پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این سرزمین که مقصود ذات اقدس احدیت است سرزمین پهناوری که در آن حضرت حق جل جلاله انبیاء عظام خود را از نسل اسحاق و اسماعیل مبعوث فرموده است و این محدوده از فلسطین
ص: 529
و شامات آغاز و به قله و بالاترین درجه آن یعنی به مکه و سرزمین وحی آخرین پیامبر معصوم الهی و برترین آنها یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم ختم می شود و از جناب ابن عباس رحمه الله علیه روایت شده است:(الی مکه الا تسمع الی قوله: ان اول بیت وضع للناس للذی ببکه مبارکه و هدی للعالمین فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا ...)، و آن سرزمینی است که تمامی انبیاء الهی از آن مبعوث گردیده اند و آن سرزمین وحی خداوند به انبیاأ عظام اوست و آن سرزمینی است که آخرین ذخیره الهی از معصومین الهی یعنی وجود مقدس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از آن ظاهر شده و جهان پر از ظلم و جور را از عدل الهی و داد الهی مشحون و لبریز می سازد و آنچه خداوند وعده داده است را محقق می فرماید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 71 این سوره مبارکه یعنی انبیاء و سپس آگاه شو بر روایت عظیم مولای غریب ما و عالم آل محمد یعنی حضرت رضا علیه السلام تا ملاحظه نمایی که چگونه از آیات عظیمه الهی رمزگشایی می فرماید و چگونه به تبیین جایگاه و منزلت رفیع امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم می پردازد ...، خدای متعال در این آیه عظیمه می فرماید:( وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ )، و اسحاق و یعقوب را به عنوان عطایی افزون، به او بخشیدیم و همه را افرادی شایسته قراردادیم. پس از سرور ما جناب عبدالعزیز بن مسلم رحمه الله علیه روایت شده است که می گوید:(... پس شرفیاب شدم به محضر سید و مولای خودم حضرت رضا علیه السلام و تحقیقات مردم را در امر امامت به عرض آن حضرت رسانیدم پس آن حضرت تبسمی نموده و فرمود ...، امر امامت از کمال دین است و رسول خدا از دنیا نرفت مگر آنکه برای مردم همه معالم دین آنها را بیان نمود و راه آنها را برای ایشان روشن ساخت و آنها را بر جاده حق واداشت و علی را (از طرف خدا) برای آنها رهبر و امام قرار داد و از چیزی که مورد نیاز امت باشد صرف نظر نکرد مگر آنکه آن را بیان نمود پس هرکسی که تصور نماید که خدا دینش را کامل نکرده پس او قرآن را رد کرده و هرکسی که قرآن را رد کند کافر است پس آگاه باش آیا (این جماعت ناصبی) قدر و منزلت امامت را در میان امت فراتر می دانند تا اختیار و انتخاب آنان در آن روا باشد بلکه به راستی منزلت امامت و مقامی بالاتر
ص: 530
و موقعیت والاتر و آستانی رفیع تر و عمقی ژرف تر از آن دارد که مردم با عقل (ناقص) خود به آن برسند و یا با رای و نظر خود آن را درک کنند و یا به انتخاب خود امامی تعیین نمایند (یعنی همانگونه که رسالت از جانب خدا تعین می شود مقام وصایت پیامبر نیز از جانب خداست تا تنزیل را تاویل نماید) و مقام امامت مقامی است که حضرت ابراهیم بعد از آنکه مقام نبوت و خلت (خلیل بودن) او پا برجا شد به آن مقام رسید و این امامت سومین درجه و فضیلتی بود که خدایش او را (در مقام قرب به خود) مشرف کرد و نامش را به واسطه آن بلند نمود و فرمود (انی جاعلک للناس اماما)، پس ابراهیم خلیل از روی سرور و شادی این منزلت (آن را برای ذریه خود تمنا کرد و عرض نمود)، (و من ذریتی) پس قال الله تبارک و تعالی (لا ینال عهدی الظالمین)، و این آیه، امامت هر ظالمی را تا روز قیامت باطل نموده و آن را مخصوص برگزیدگان پاک ساخت و سپس خدای عزوجل او را گرامی داشت و امامت را در ذریه و نژاد برگزیده او نهاد و فرمود:(وهبنا له اسحاق و یعقوب نافله وکلا جعلنا صالحین) و (و جعلنا هم ائمه یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلوه و ایتاء الزکاه و کانوا عابدین) و این امامت همیشه در ذریه او بود و از یکدیگر آن را ارث می بردند قرن به قرن تا به رسول خدا رسید و خدا فرمود:(ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذالنبی و الذین آمنوا و الله ولی المومنین)، آل عمران /88)، پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به باور نگارنده که در اعتقاد او کسی که انکار نماید واقعه عظیم غدیر خم و تعیین جانشینی مولانا المظلوم علی علیه السلام را به عنوان زعامت و رهبری امت اسلام پس او انکار کتاب خدا و شریعت پسندیده خدا را نموده و تصور او آن است که خدا دین خود را ناقص رها کرده تا عده ای معلوم الحال جمع شوند و ابوبکر را که دست چپ و راست خود را نمی دانسته به رهبری جامعه و امت اسلام تعیین کنند و سپس او تعیین نماید عمربن الخطاب را و او بطور لجام گسیخته هجوم ببرد به همسایگان امت نوپای اسلام و خوی عرب وحشی را در غارتگری به نام جهاد زنده نماید و به ملت های مجاور یورش آورده و به نوامیس آنها دست اندازی نماید و مردان و جوانان آنان را به نام دین و اسلام و قرآن قتل عام نماید و اموال آنها را غارت و تاراج نماید و تخم کینه و عداوت را در دل نسلها بر علیه اسلام و قرآن بکارد و نهضت ها خونین ضد عرب را بپا نماید و خون وطن پرستان مغلوب را به جوشش درآورد و زهر ظلم و جور و ستم خود پیروان خود، و عثمان و بنی امیه و
ص: 531
بنی عباس و...، را به نام اسلام و قر آن در کام ملت های مظلوم بریزد و سپس شورایی بر پا نماید تا علی کنار زده شود و عثمان به روی کار آید و او معاویه بپرورد و اموال غارت شده راه در میان اقوام و عشیره خود پخش نماید و سپس ظلم و جور و عدوان را ارثیه نماید بر علیه امام مظلوم و معصوم و وصی عالیقدر رسول خدا تا از هر طرف به سوی آن حضرت اوباش و اراذل و کینه توزان کافر هجوم بیاورند تا آنکه فرق مبارک او را از هم بشکافند و اسوه نقوی و علم و نفس رسول خدا را بقتل برسانند و سپس در راستای برقراری قدرت خود، تمام باقی مانده صحابه رسول خدا و مقدسین را قتل عام نمایند و سپس با توطئه های شیطانی به قتل عام دو سید جوانان اهل بهشت و اهل بیت رسول خدا اقدام نمایند و آن واقعه عظیم کربلا را برپا نمایند و نوبت به امامان دیگر معصوم برسد و یک به یک را به زهر جفا و در نهایت زجر و شکنجه و تبعید و زندانهای مخوف و با انواع خدعه و نیرنگ به قتل برسانند و...، آری اگر در ایران و سایر ممالک نهضت هایی بر ضد این تبهکاران برپا می شد این نهضت ها همگی بر ضد این اعراب چپاولگر و غارت گر بوده است و هرگز امت های جهان با اسلام و قرآن و شریعت پسندیده خداوند ستیزی نداشته اند و لذا ملاحظه می گردد که چگونه ایرانیان مغلوب رنجدیده ضمن رد وحشیگری های مخوف این جماعت غارت گر بین اسلام و توحش بربری این دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم تفاوت قائل شدند و با شناخت حقیقی اسلام و قرآن پیروی نمودند از آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و دین خدا را یاری نمودند و اصل اسلام و قرآن را که در نتیجه اعمال شیطانی این تبهکاران مسلمان نما به قهقرا و در زیر ابرهای ظلمانی ستمگری و اوباشگری آنان پنهان شده بود را به جهانیان معرفی نمودند و علم و دانش دوازده امام و چهارده معصوم پاک یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را در بین جهانیان منتشر نمودند پس لعنت خداوند بر ستمکارانی باد که به نام اسلام و قرآن بر علیه اسلام و قرآن علم طغیان را برافراشتند و صورت دادند آنچه را صورت دادندپس انتقام خواهد گرفت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از این دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم در دنیا و اخرت والبته عذاب آخرت برای کسانی که با پوشش دین و اسلام و قر آن به نابودی حرث و نسل اهل اسلام اقدام نمودند البته خوار کننده تر و نابود کننده تر و...، خواهد بود الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،پس بر این معنی گواه است کلام صادق آل محمد در این
ص: 532
روایت که در آن حضرت با این مضمون می فرمایند:(... به درستی که خداوند امر فرمود به ولایت امامان (معصوم) یعنی همان کسانی که نامگذاری نمود در کتاب خود و در قول (و جعلنا هم ائمه یهدون بامرنا) و کسانی که نهی فرمود خداوند از دوستی و اطاعت آنها و آنها همان امامان ضلالت و گمراهی هستند یعنی همان کسانی که مقدر شده در دنیا دولت هایی را برای آنها (تا حاکم باشند) بر اولیاء خدا از ائمه از آل محمد پس آنها عمل می نمایند در دولت های خود به معصیت خدا و به معصیت رسول او و اینگونه مستحق کلمه عذاب (دوزخ جاوید) می شوند)، ....، پس چون بر این فرازآگاه شدی پس در ادامه توجه نما به روایت عظیم سرور ما زید بن علی بن الحسین علیه السلام که در روایت مشهور خود می فرماید:(روزی من در خدمت پدرم علی بن الحسن بودم که (صحابی عالیقدرجناب) جابر بن عبدالله انصاری نزد ایشان آمد و با ایشان گرم گفتگو بود که در این زمان برادرم محمد از یکی از اتاقها خارج شد جابر به او خیره شد و گفت ای پسر بیا و برادرم محمد به سوی ایشان آمد و سپس جابر به او عرضکرد برگرد، پس برادرم محمد بر گشت و سپس جابر عرض کرد تو شمایلی مانند و وجود رسول خدا را داری پس بگو ای پسر جان که اسم تو چیست پس برادرم فرمود محمد و سپس جابر گفت بنابراین تو (باقر) هستی و شروع کرد به بوسیدن سر و دست برادرم و سپس گفت ای محمد همانا رسول خدا به تو سلام می رساند و آنگاه محمد برادرم فرمود (و علی رسول الله افضل السلام و علیک یا جابر بما ابلغت السلام) پس برگشت برادرم محمد به سوی مصلی خود و سپس جابر با پدرم شروع به صحبت نمود و عرضکرد که همانا رسول خدا به من فرمود (از معجزه اخبار غیبی خود) که ای جابر وقتی فرزندم محمد را درک کردی ازجانب من به او سلام برسان و آگاه باش که او هم نام من و شبیه ترین اشخاص نسبت به من است علم او مانند علم من است و حکم او نیز مانند حکم من است پس هفت نفر از فرزندانش امین و معصوم می باشند آنها امامان معصوم هستند و امامان آزاده و هفتمین آنها مهدی آنها است که زمین رااز عدل و داد پر می نماید پس از آنکه از ظلم و جور مملو شده باشد و سپس تلاوت فرمود رسول خدا این آیه شریفه را (و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلوه و ایتاء الزکاه و کانوا لنا عابدین))، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، ....، و چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به
ص: 533
کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 74 این سوره مبارکه که چگونه اشاره می فرماید به اعمال زشت قوم لوط و چگونه در این عصر و زمانه برگشت نموده اند انسانهای پست و لعین به اعمال مجرمانی که با ارتکاب با آن اعمال مستحق دوزخ و عذاب الهی شدند و چگونه انسانهای گمراه و تبهکار با اتکا به حواس پنجگانه محدود خود در سراشیبی نکبت و بدبختی فرو رفته و گروهی احمق گمراه به نام فلاسفه و عارفین و متفکرین و....، به سوی دوزخ می برند این عوام کالانعام بل هم اذل را، و نمی ترسند از عتاب خداوند و نمی ترسند از عاقبت کار خود و به الهام شیطان دست می برند در خلقت و تغییر می دهند تعالیم خداوند را پس انجام دهند هر چه در توان آنها است بر ضد خداوند و تعالیم پیامبران او و خصوصاً برضد قرآن و شریعت پسندیده خداوند یعنی اسلام و تعالیم امامان معصوم و دشمنی می نمایند با دین و شریعت آخرین پیامبر و برترین فرستادگان الهی وبا آن تکبر و عداوت می نمایند و...، تا آنجا که یافته های عقل ناقص و نارس خود را از جهان اطراف، حقیقت محض بدانند و غیر آن را باظل بدانند و فکر نکنند به حقارت خود در برابر عظمت جهان هستی و شک نکنند در اینکه آنچه بهم بافتند امکان دارد خطا باشد و.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آیه عظیمه 74 این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس احدیت می فرماید:( وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ ۗ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ )، و به لوط، حکمت و دانش دادیم و او را از آن شهری که [اهلش] کارهای زشت مرتکب می شدند، نجات دادیم؛ بی تردید آنان قومی بد و نافرمان بودند.پس سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه می فرماید مقصود از کانت تعمل الخبائث یعنی آنها رجال را نکاح می نمودند یعنی آمیزش جنسی می نمودند، اینگونه شیطان اعمال زشت انسانها را در نظر آنها جلوه داده و می دهد و خواهد داد پس در انتظار عذاب و کیفر الهی باشند تمامی کسانی که به هر دلیل و در هر فرهنگ و در هر شرایط خود را فریب داده و به این گونه اعمال دست می زنند پس فریب نمی دهند مگر خود را و به دوزخ وارد نمی نمایند مگر خود را پس لعنت خدا و عذاب خدا بر این جماعت فاسق و....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت و آنچه از معجزات رسول خدا به عنوان نمونه مذکور شده است حضرت حق جل جلاله در آیه عظیمه 76 این سوره مبارکه می فرماید:( وَنُوحًا إِذْ نَادَىٰ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ
ص: 534
مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ )، و نوح را [یاد کن] هنگامی که پیش از این [پیامبران یاد شده] ندا کرد: [پروردگارا! مرا از این قوم فاسد و تبهکار نجات بخش.] پس ندایش را اجابت کردیم، و او و خانواده اش را از آن اندوه بزرگ نجات دادیم. پس در روایت است که یهود و ناصبیان مشرک به رسول خدا گفتند ای محمد اکنون این کوهها در اینجا حاضرند پس بیا تا به نزد آنها برویم و از آنها گواهی بگیر که تو راست می گویی و ما دروغ ....، پس رسول خدا به کوه فرمود ای کوه آیا خداوند به تو فرمان نداد در طاعت من هر گاه که بخواهم از تو چیزی را به حق شکوه محمد و آل محمد طیبین که اطاعت کنی، همان کسانی که خداوند به اسم آنها نوح را از کرب عظیم نجات داد و آتش را بر ابراهیم سرد و سلامت گردانید و....، کوه پاسخ داد بله ای محمد گواهی می دهم که چنین است)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که قرآن معجزه عظیم حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم است و با آن حضرت معجزات غیرقابل احصاء دیگر نیز بوده است که اگر نگارنده اراده نماید در شرح آنها به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها می تواند هزاران صفحه بنگارد ولی قرار و مدار او بر تحدید و تدقیق موضوع کتاب است پس چون براین فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 77 این سوره مبارکه که چگونه خداوند قادر متعال یاری نمود پیامبر گرامی خود حضرت نوح را در برابر کسانی که آیات او را تکذیب کرده بودند و چگونه همه آنها را در دریای عظیم غرق فرمود:(و نصرناه من القوم الذین کذبوا بایاتنا انهم کانوا قوم سوء فاغرقناهم اجمعین)، یعنی و او را در برابر گروهی که آیات ما را تکذیب کرده بودند یاری دادیم چرا که بد گروهی بودند و از این جهت همه آنها را غرق نمودیم، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمندکه هرگز انسانها معجزات انبیاء الهی را که به دست قدرت خداوند و برخلاف قوانین جاری شناخته شده و ناشناخته او است را نبایستی به فکر و عقل نارس خود سنجش نمایند بلکه بایستی بدانند که این معجزات برای اثبات نبوت پیامبران بوده و انجام آن از عهده احدی ساخته نیست، پس تو ای مخاطب چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به این روایت عظیم که سرور ما سلیم بن قیس رحمه الله علیه آن را در کتاب خود مذکور نموده است و در آن اخبار غیبی رسول خدا از منبع وحی مذکور است که هر کدام معجزه ای آشکار و آیتی ظاهره از منزلت آن حضرت و خاندان
ص: 535
پاک او علیهم السلام و عجل فرجهم است و این روایت از سرور ما جناب عمر بن ابی سلمه رحمه الله تعالی علیه نقل گردیده است و اگر می خواهی بدانی که این شخصیت والا و این یار و یاور اهل اسلام کیست پس آگاه باش که او فرزند مادر گرامی ما حضرت ام سلمه است که بعد از شهادت پدر بزرگوار خود عبدالله در جنگ احد در دامان رسول خدا تربیت یافت و سپس به امر مادر والا مقام خود در رکاب علی علیه السلام حاضر بود و در جنگ با عایشه با این مکتوب از مادر به نزد حضرت علی علیه السلام آمد که در این نامه مرقوم شده است که ایشان خطاب به وصی رسول خدا یعنی حضرت علی علیه السلام نوشته است:(... اگر جهاد از زنان برداشته نشده بود در پیش روی تو با دشمنان تو (یعنی عایشه) می جنگیدم (و چون جهاد از زنان برداشته شده است) من فرزندم (عمر بن ابی سلمه را که در واقع پسرخوانده رسول خدا و تربیت یافته دامان مبارک اواست) را به جای خود نزد شما می فرستم)، و این شخصیت بزرگوار از جمله راویان و اصحاب بزرگواری است که روایات مربوط به امامت امامان معصوم اثنی عشر را از پدر خوانده بزرگوار خود یعنی رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم وعجل فرجهم نقل نموده است، این بزرگوار به همراه مادر عظیم الشان خود حضرت ام المومنین حضرت ام سلمه از مدافعان سرسخت اهلبیت عصمت و طهارت بوده اند حضرت ام سلمه بعد از ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها از بزرگترین شخصیت های وفادار به محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم بوده است، و فضیلت های او و کمالات این مادر گرامی اهل ایمان همیشه مورد حسادت و اندوه برپاکننده فتنه جمل بوده، آن حضرت از کسانی بود که به دفاع از حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر انکار ابوبکر نسبت به حقوق زهرا دفاع کرد و مغضوب غاصبین گردید، آن حضرت در فتنه عظیم جمل به شدت عایشه را از این خیانت عظیم نهی نمود ولی او به هشدار حضرت ام سلمه توجه نکرد و او بود که بعد از هشدار به عایشه، حضرت علی علیه السلام را از قصد آنان آگاه کرد و پسر خود جناب عمر بن ابی سلمه را به خدمت آن حضرت فرستاد، عشق و محبت و ارادت آن حضرت نسبت به خاندان حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم تا به اندازه ای بود که تربیت امام حسین در دوران کودکی به ایشان سپرده شد، آن حضرت حتی در دوران یزید و پس از شهادت حسین علیه السلام به اختناق عظیم حاکم توجهی نکرد و به عزاداری می پرداخت و بر اساس روایات وارده
ص: 536
رسول خدا بر اساس معجزه ای مقداری از خاک کربلا را به آن حضرت داد و خبر غیبی دادند که هرگاه دیدی این خاک به خون تبدیل شد پس اگاه باش که فرزندم حسین کشته شده است پس حضرت ام سلمه در خواب رسول خدا را با چهره ای غمگین و لباس خاک آلود دید که حضرت به ایشان می فرماید که از کربلا و از دفن شهداء کربلا می آیم پس آن حضرت سراسیمه از خواب بیدار شد و به آن شیشه نگاه کرد و خاک را خونین دید پس دانست که خبر غیبی رسول خدا از شهادت حسین واقع شده است پس آنگاه شیون و زاری نمود و....، آن حضرت بعد از صلح امام حسن با معاویه، و ستیزه گری آن خبیث در دشمنی با حضرت علی علیه السلام و دستور وی در لعن علی علیه السلام، مکتوبی را به معاویه علیه الهاویه مرقوم فرمود و در آن به سختی معاویه خبیث را سرزنش نمود آن حضرت از بزرگان حدیث اهل اسلام شمرده می شود و احادیث آیه تطهیر و حدیث کساء و اخبار غیبی شهادت امام حسین و احادیث حضرت زهرا و...، در منابع روایی، از ایشان نقل شده است و...، سرور ما جناب عمر بن ابی سلمه همواره در کنار حضرت علی علیه السلام بود و در تمامی جنگها حضور چشمگیر داشته است و آنگاه که جنگ صفین بر پا می شد حضرت طی مرقومه ای این بزرگوار را ضمن تحسین در زمامداری بحرین برای یاری خود بر علیه شیطان مطرود یعنی معاویه بن ابی سفیان بدینگونه احضار فرمود (..... اما بعد من نعمان را به زمامداری بحرین منصوب کردم ....، پس با اطمینان خاطر بدون اینکه مورد سرزنش و تهمت و گناه باشی به سوی دارالخلافه حرکت کن زیرا من عازم جهاد بر علیه ستمگران اهل شام هستم و دوست دارم در کنارم باشی چون تو از جمله کسانی هستی که من در نبرد با دشمن و افراشتن پرچم دین به آنها دلگرم هستم انشاء الله)، این بزرگوار در زمره راویان حدیث عظیم و شریف کساء است پس نگارنده از خداوند مدد می خواهد تا به حول و قوه ذات اقدس او جل جلاله و با عنایات مخصوصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها توفیق یابد به نگارش کتابی در رابطه با خلاصه شرح حال بزرگان اسلام یعنی همان کسانی که اسلام و قرآن و شریعت پسندیده خداوند مدیون جانفشانی ها و ایثارگری ها و خدمات آنها به درگاه ذات اقدس الهی جل جلاله و محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، پس چون بر ای فراز آگاه شدی پس توجه نما به روایتی که این بزرگوار
ص: 537
رحمه الله علیه نقل فرموده است در کتاب شریف سلیم بن قیس:(...، عمر بن ابی سلمه گوید که معاویه ابودرداء و ابوهریره را احضار کرد و به آنها گفت که نزد علی بروید و این در حالی بود که ما همراه امیر مومنان در جبهه صفین بودیم و پیامی را به آنها داد که به حضرت بدهند و حضرت علی پاسخ معاویه را به آنها ابلاغ کرد و از جمله فرمود:(....، ای معاویه ما خاندانی هستیم که خداوند برای ما آخرت را بر دنیا ترجیح داده است و اراده نفرمود که دنیا رابه عنوان پاداش ما برگزیند، تو و وزیر تو و همراه حقیر تو از رسول خدا شنیدید (این خبر غیبی و معجزه آن حضرت را)، که می فرمود:(هرگاه فرزندان ابی العاص به سی تن برسند، کتاب خدا (قرآن) را مایه (سرمایه)، در آمد (و فساد) خود می نمایند و بندگان خدا (یعنی امت اسلام) را خادم خود قرار می دهند (یعنی به بندگی می گیرند)، و اموال دنیا (را که حاصل غارتگری های لجام گسیخته آنها و تهاجم ضد اسلام آنها به کشورهای همسایه است و...)، را بین خود به گردش در می آورند (یعنی به یکدیگر هبه می کنند)، ای معاویه همانا پیامبر خدا زکریا، با اره (مشرکین و ستمکاران)به دو نیم شد و قوم یحیی بن زکریااو را در حالی که آنها را به خدادعوت می نمود به قتل رسانیدند و این امور به خاطر خواری دنیا در نزد پروردگار است پس بدرستی که اولیاء شیطان با اولیاء خدای رحمان در ستیزه و جنگ هستند و خداوند تعالی می فرماید:(ان الذین یکفرون بایات الله و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم)، ای معاویه به درستی که رسول خدا به من خبر داد که این امت محاسن مرا به خون سرم خضاب می کنند و من به شهادت خواهم رسید و امت راهش را ادامه می دهد و تو از روی عداوت و کینه توزی فرزندم حسن را با سم به قتل می رسانی و فرزند تو، فرزند من حسین را به قتل می رساند و بعد از آن زنا زاده ای بر سر کار می آید و....)، الا لعنه الله علی الظالمین، و.....، آری پس به کجا رفتندآن غاصبان و پایه گذاران فساد و تباهی در زمین، کجا رفتند معاویه ها و یزیدها و مامون ها و...، و امامان آنها و طرفداران شقی ناصبی آنها پس همگی به سر پنجه قدرت حضرت پروردگار به زیر خروارها خاک کشیده شده ودر انتظار کیفر دنیایی در رجعت و سپس ورود به دوزخ ابدی می باشند، آری دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم و پیروان مظلوم آنها در طول تاریخ قبل از اینکه به واسطه شرارت و ظلم های لجام گسیخته خود به شقاوت شناخته شوند به حماقت شناخته می شوند زیرا که فقط یک احمق و یک فرد
ص: 538
بی شعور غضب خداوند قهار و قادر مظلق را به بهره بری چندروزه از جیفه پست و مطامع زودگذر دنیایی معامله می کند پس تو ای عاقل دانا و خردمند به ذات اقدس احدیت حق جل جلاله پناه ببر و توسل نما به وجود پاک و مطهر همه انبیاء و اوصیاء الهی و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم تا این چند صباح عمر دنیا، بر مدار رضایت الله برای تو بسر آید و دعا بفرما هرگاه که عمر تو چراگاه شیطان شد یعنی وفق کلام امام معصوم و مظلوم ما حضرت سجاد علیه السلام پس خداوندا تو را به جوار رحمت واسعه خود از این دنیا ببرد پس خدایا ترا به حق ذات اقدس خودت و همه مقدسین درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، اولا شتاب و تعجیل فرما در امر ظهور مولای مظلوم ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که نجات ما و نجات اهل عالم در آن است و سپس عطا فرما به ما و عزیزان ما خیر دنیا و آخرت را و دفع و رفع بفرما از ما و عزیزان ما شر دنیا و آخرت را و گذشتگان ما و همه اهل ایمان را غریق لطف واسعه خود بگردان و به فضل و رحمت و عنایات بی پایان خودت همه اهل ایمان از ابتداء خلقت خود و تا انتهای جهان را هرچند مستحق نجات نیستند ولی بواسطه فضل و مرحمت خود نجات و حیات جاویدان عطا بفرما آمین آمین آمین یا رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 91 این سوره مبارکه که چگونه خداوند متعال از حضرت مریم مقدس و فرزند او حضرت عیسی مسیح به عنوان آیه ای (عظیم) برای اهل ایمان نام می برد:( وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ )، و آن [زن را یاد کن] که دامن خود را پاک نگه داشت، پس ما از روح خود در او دمیدیم و او و پسرش را نشانه ای [بزرگ از قدرت خود] برای جهانیان قرار دادیم. و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به رمزگشایی هایی که ما از کتاب مقدس یعنی تورات و انجیل در رابطه باتحریفاتی که یهودیان متعصب و مخصوصا پولس یهودی در شریعت عیسی مسیح بوجود آورد و ستیزه گری هایی که او در راستای تخریب دین عیسی مسیح با حضرت پطرس وصی عیسی مسیح و دیگر حواریون مقدس او و خصوصا برنابای مقدس بعمل آورد و همگی را در مجموعه کتب شریف و بی نظیر خود یعنی الاحتجاج فی تقریب الامام علی بن موسی الرضا به طالبان حق و حقیقت تقدیم
ص: 539
نموده ایم و نیز مجموعه نورالانوار که حدود هشت هزار صفحه است و در آنها شقاوت و کینه توزی آنها را نسبت به حضرت مریم مقدس و وجود مطهر حضرت عیسی مسیح آشکار و برملا ساختیم و اثبات نمودیم که چگونه آنها در راستای تخریب بشارت مولود باکره در کتب پیشینیان و....، دست به جعل نسب نامه عیسی مسیح زده و نسب او را از طریق العیاذ بالله یوسف نجار به داود نبی رسانیده اند و یا برای تخریب شخصیت والای حضرت مریم برای او نامزد و همسر و فرزندان بی شمار تراشیده اند و.....، نگارنده یقین دارد که تمامی مقدسین دین عیسی مسیح از ابتداء شروع شریعت عیسی همگی کسانی هستند که به دور از اعتقاد به یاوه های تحریف شده این کتب سراسر آموزه های شیطانی با مریم مقدس و یا عیسی مسیح ارتباط برقرار کرده اند و به پاکی و تقدس آنها به شرحی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم یعنی آخرین پیامبر و برترین آنها نسبت به این دو مقدس درگاه خداوند بیان نموده است، اعتقاد داشته اند و نگارنده البته می تواند به حول و فضل الهی عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریفو توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها در رابطه با مقدسین درگاه الهی و الهامات غیبی به آنها و....، هزاران صفحه بنگارد ولی قرار او بر خلاصه نویسی اثر و تحدید و تدقیق موضوع کتاب است پس در ادامه توجه نماید مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 95 این سوره مبارکه یعنی انبیاء که دلالت دارد به وقوع ایام معجزه رجعت یعنی بازگشت مقدسین و زنده شدن ایشان و زنده شدن رئوس شیاطین عالم و تعذیب دنیایی ایشان وفق وعده خداوند به شرحی که گذشت و این آیه و امثال آن که مذکور گردید و....، در این فراز ذات اقدس الهی جل جلاله آن واقعه عظیم را بیان و وجود مقدس امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم از آن رمزگشایی نموده و ان را شرح داده اند، حضرت حق جل جلاله در این آیه عظیمه می فرماید:( وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ )، و بر [اهل] شهری که نابودشان کردیم، محال است که [در قیامت به سوی ما] باز نگردند. پس امامان معصوم و مظلوم ما یعنی امام باقر و امام صادق فرمودند که اهل تمامی سرزمین هایی که خداوند هلاک فرمود (ساکنان آنها را بواسطه طغیان) یه عذاب خود، آنها در رجعت باز نمی گردند و این آیه عظیمه دلیل است در وقوع رجعت زیرا احدی از اهل اسلام انکار نمی نماید که تمامی خلایق همگی به قیامت رجوع می نمایند چه آن کسانی که به عذاب خدا
ص: 540
هلاک شده اند و چه آن کسانی که به عذاب هلاک نشده و وفات یافته اند (یعنی همگی در قیامتبرانگیخته می شوند) و اینکه در این آیه خداوند می فرماید (لا یرجعون) مقصود اینست که در رجعت بازگشت نمی کنند ولی در قیامت بر می گردند تا به دوزخ وارد شوند، یعنی با این تعبیر آن گروه از رئوس معاندین و شیاطین انسی و دشمنان خدا و رسولان او، که تعذیب دنیایی نشده اند وفق وعده خداوند بایستی در دنیا و آخرت عذاب شوند پس این شیاطین و معاندین در ایام رجعت از قبور خود بیرون آورده شده و پس از زنده شدن و تعذیب دنیایی به سوی دوزخ روانه می شوند، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، و در همین راستا یعنی شرح امامان معصوم علیهم السلام وعجل فرجهم کلام مولای مظلوم ما علی علیه السلام است که می فرماید:(و یوم نحشر من کل امه فوجا ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون)، یعنی به دنیا (بر می گردانیم) (نمل/83)، و اما معنی محشور شدن در آخرت پس این سخن خدای عزوجل است که می فرماید:(وحشرنا هم فلم نغادر منهم احدا)(کهف/47)، و کلام حق سبحانه و تعالی:(و حرام علی قریه اهلکنا ها انهم لا یرجعون)، یعنی لایرجعون فی الرجعه فاما فی القیامه فهم یرجعون، و کلام مولانا امام صادق علیه السلام:(کل قریه اهلک الله اهلها بالعذاب لا یرجعون فی الرجعه فاماالی القیامه فیرجعون و من محض الایمان محضا و غیرهم ممن لم یهلکوا بالعذاب و محض و الکفر محضا یرجعون)، پس به برداشت نگارنده، کافر و مشرک مطلق که به عذاب خداوند در دنیا مبتلا نشده اند به جهت تحقق وعده خداوند در ایام رجعت زنده شده و پس از تعذیب دنیایی این رئوس شیاطین و کافران و مشرکین مطلق و....، توسط مقدسین خداوند به عذاب دنیایی مبتلا و سپس به سوی دوزخ روانه می شوند و در روایت دیگر با این مضمون مولانا حضرت صادق علیه السلام می فرمایند:(....هر سرزمینی را که خداوند اهل آن را با عذاب هلاک فرمود و کافر محض هستند در رجعت بر نمی گردند ولی در قیامت بر می گردند ولی غیر آنها از کسانی که با عذاب هلاک نشده اند و دارای ایمان مطلق و کفر مطلق هستند باز می گردند)،....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله توجه نما که چگونه در آیات عظیمه 99 و 100، از اهل دوزخ یعنی از امامانی که به دوزخ رهبری نمودند و پیروان شقی آنان سخن می فرماید و چگونه رسول گرامی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم وعجل فرجهم آن را شرح و تفسیر می فرماید،
ص: 541
خداوند در این آیات می فرماید:( لَوْ كَانَ هَٰؤُلَاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا ۖ وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ )، اگر اینان معبودان [برحق] بودند، وارد دوزخ نمی شدند در حالی که همگی [بتان و بت پرستان] در آن جاودانه اند آنان در دوزخ، نعره های دردناکی دارند و در آنجا [سخنی امیدوار کننده] نمی شنوند. و برداشت های نگارنده در این فراز آن است که مقصود از این کلام خداوند بت هایی که مشرکین می پرستیدند نیست بلکه مقصود آن مشرکین و خلایق گمراهی هستند که تقدیس می نمودند و پرستش می نمودند امامانی را که به سوی آتش انها را دعوت می نمودند یعنی امامان غاصب را و پیروی از انها به منزله پرستش آنها است پس پرستش شده و پرستش کنندگان به دوزخ به واسطه شرک یعنی ستیزه گری خود با خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به دوزخ وارد می شوند، پس در روایت است از سرور کائنات حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم که در روایت عظیمی با این مضمون به سرور ما ابن مسعود رحمه الله علیه می فرمایند:(ای پسر مسعود (بر امت من) زمانی خواهد آمد که صبر کننده بر دین مانند کسی است آتش (گداخته) در کف دست نگاه می دارد، مگر کسی که (مانند) گرگ باشد وگرنه گرگهای (دیگر) او را می خورند (یعنی جامعه در توحش کامل و بی رحمی کامل است)، ای پسر مسعود (در آن زمان)، علما وفقهای (دین) آنها خائن و فاجر هستند و آنها بدترین خلایق خدا محسوب می شوند و همچنین پیروان آنها نیر مانند آنها شرورترین خلایق عالم هستند و اینگونه هرکسی که به نزد آنها می رود و از آنها می گیرند (فتوی و راههای شرارت را)، و به آنها محبت می ورزند (و اینگونه در فساد و جنایات آنها سهیم و شریک می شوند)، و با آنها مجالست می کنند (یعنی آنها را تأیید و تکریم می کنند) و با آنها مشورت می کنند (و اینگونه) همه آنها اشرار خلق هستند (یعنی مباشر و معاون و این مباشران همه معاونان و راضی به جنایات خود و شریک های در اعمال تبهکارانه و مجرمانه خود را) به دوزخ می کشانند (پس همه آنها) کر و کور و لال هستند و باز نخواهند گشت (به سوی سعادت و نجات) (بقره/18) و در قیامت کر و کور و لال محشور می شوند، جایگاه آنان دوزخ است که هرگاه شعله ای از آن فرونشیند بر شعله های آن (از روی غضب خود) می افزائیم (اسرار/97)، هرگاه پوست های آنها بسوزد، پوست های دیگر به جای آنها برویانیم تا (مستمر) عذاب بکشند (نساء/56)، و چون به دوزخ بیفتند صدای
ص: 542
شعله های آتش را بشنوند که بر روی هم می غلطند (ملک/7)، و هرگاه بخواهند که از دوزخ بیرون آیند به درون آن افکنده شده و به آنها گفته می شود که بچشید عذاب آتش را (حج/22)، ای پسر مسعود آنها (یعنی آن بدترین خلایق یعنی آن علما و فقهای خائن به اسلام و قرآن و آن طرفداران آنها و یاری کنندگان آنها)، ادعا می کنند که بر دین و روش و احکام من هستند و حال آنکه از من بیزار هستند و من هم از آنها بیزار هستم) الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام ذات اقدس احدیت در آیات (101) به بعد این سوره مبارکه تا آگاه شوی که چه کسانی به امر ذات اقدس احدیت جل جلاله از عذاب دوزخ به دور و در سایه امن وامان الهی در بهشت جاویدان هستند:( إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا ۖ وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَٰذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ)، بی تردید کسانی که پیش تر از سوی ما وعده نیک به آنان داده اند، از دوزخ دورشان نگه می دارند. کمترین صدای آن را [هم] نمی شنوند، و آنان در آنچه [از نعمت های الهی] دلشان بخواهد جاودانه اند. [در آن روز] آن بزرگ ترین ترس و واهمه آنان را اندوهگین نمی کند و فرشتگان [با درود و سلام] به استقبالشان آیند [و گویند:] این است روز شما که شما را به آن وعده می دادند. پس از مولای مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام در شرح این آیات عظیمه روایت شده است که فرمودند:(... خداوند در روز قیامت شیعیان ما را علیرغم وجود گناهان و عیب های ایشان، رو سفید و نورانی محشور می فرماید و عیب های ایشان را می پوشاند و موارد عبور و گذر را بر ایشان آسان می نماید و سختی ها را از آنان بر می دارد و آنها را سوار بر شترانی از از یاقوت می نماید که افسارهایی از نور دارند و در بهشت با آن به گردش می پردازند و برای ایشان سفره هایی چیده می شود و پیوسته از آن میل می نمایند در حالی که خلایق دیگر در حسابرسی هستند ....)، و روایت دیگری از پیامبر برگزیده و عالیمقام اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم وعجل فرجهم روایت شده است که فرمودند:(.... یا علی، تو شیعیان تو (در روز قیامت) بر حوض (کوثر) قرار می گیرید و هر که دوست دارید سیراب می نمائید و هر کسی را (که از دشمنان و کینه توزان ناصبی است را) که کراهت دارید ممانعت می نمائید، و شما در روز (فزع اکبر) یعنی
ص: 543
ترس و اضطراب عظیم، در زیر سایه عرش خداوند در امنیت و امان خواهید بود، و در حالی که مردم مضطرب و اندوهگین می شوند، شما دچار هیچ اندوه و اضطراب نمی شوید و در خصوص شما این آیات نازل شده است (و سپس این آیات را تلاوت فرمودند))، و سپس فرمودند یا علی تو و شیعیان تو در موقف مورد درخواست قرار می گیرید (یعنی همه برای نجات خود به دنبال شفاعت شما هستند) و در بهشت (جاوید) از نعمت های (ابدی) خداوند برخوردار می شوید)، پس از امام مظلوم و معصوم ما حضرت باقر علیه السلام روایت شده است که در پاسخ عمروبن شیبه رحمه الله علیه که از آن حضرت سوال کرده بود:(... خداوند مرا به فدای شما نماید وقتی روز قیامت فرا برسد، در آن روز رسول خدا و امیرالمومنین و شیعیان او کجا هستند؟ امام فرمودند: رسول خدا و علی و شیعیان او به روی منبرهایی از نور و بر روی بلندی هایی از مشک ناب معطر قرار دارند و در این زمان خلایق محزون ولی آنها محزون نیستند و خلایق فزع و ناله می کنند ولی آنها فزع ندارند و سپس این آیه را تلاوت فرمود:(من جاء بالحسنه فله خیر منها و هم من فزع یومئذ آمنون) و سپس قسم یاد نمودند که والله آن حسنه، ولایت علی است و سپس فرمودند ((لا یحزنهم الفزع الاکبر و تتلقاهم الملائکه هذا یومکم الذی کنتم توعدون))،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 104این سوره مبارکه یعنی انبیاء و سپس توجه نما به شرحی که مولای متقیان علی علیه السلام بر آن می فرماید:(یوم نطوی السماء کطی السجل للکتب کما بدانا اول حلق نعیده وعدا علینا انا کنا فاعلین)، یعنی روزی که آسمان را چون طوماری درهم می پیچیم همانگونه که آفرینش را آغاز کردیم، آن را باز می گردانیم، این وعده ای است بر ما و به یقین آن را انجام خواهیم داد، پس مولای ما امیرالمومنین در خصوص این خلایق می فرماید:(... تبدیل نمودند روی زمین را به درون آن و جای وسیع را به محل ضیق و اهل خود را ترک کرده و در غربت وارد شدند و از نور وارد ظلمت شدند و در قبرها قرار گرفتند همانگونه که به دنیا آمدند پابرهنه و عریان وارد قبور شدند، آنها دنیا را ترک کردند و با اعمال خود به جهان ابدی رهسپار شدند (به حیات دائمی و دیار باقی) و در آن جاویدان هستند و خداوند می فرماید:»کما بدانا اول خلق نعیده و عدا علینا انا کنا فاعلین))، پس ای بدبخت این غاصبین ستمکار و ای بدبخت این معاویه و ای بدبخت این سگ توله او یزید و سپس ...، ای
ص: 544
بدبخت این هارون و این مامون و تمامی اشقیاء اولین و آخرین و پیروان شقی آنها که بهره گیری از حیات دنیا را برغضب خدا ترجیح دادند و به لعنت خدا وارد شدند و به عذابی که پایان ندارد. الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس از خدا بخواه تا برای همه اهل ایمان عاقبت خیر از سوی ذات اقدس او، رقم بخورد و ذات اقدس الهی ما و عزیزان ما را از دوزخ ابدی نجات عطا فرموده و بهشت جاوید را هرچند که سزاوار آن نیستیم را به حق ذات اقدس خود و آبروی آبرومندان درگاهش یعنی همه مقدسین و در صدر آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم به فضل و رحمت خود، بر ما و عزیزان ما مقدر بفرماید و قلم عفو بر جرایم ما و گذشتگان ما بکشد و آیندگان ما را در پناه ذات پاک و وجود نازنین و مهربان و زجر دیده و وارث تمامی غمهای عالم یعنی حضرت حجه بن الحسن المهدی، از جمیع آفات مصون داشته و تعجیل فرماید در ظهور و شتاب فرماید در قیام جهانی آن حضرت و این جهان سراسر ظلم و جور را از عدل و داد خود پر نماید وعده ارثیت دادن زمین به صالحین را و برپایی حکومت جهانی خداوند را تحقق بخشد آمین آمین آمین یا رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر ایه عظیم 105 این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله خبر از وعده عظیم خود به اهل ایمان می دهد که محقق می فرماید آن را بدست توانای آخرین ذخیره از سلسله انبیاء الهی از اولاد حضرت ابراهیم یعنی حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:( وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ )، و همانا ما پس از تورات در زبور نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به میراث می برند. و البته این وعده هرگز در هیچ دینی محققق نخواهد شد مگر در شریعت پسندیده خداوند یعنی اسلام و شریعت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم،....، پس سرور ما جناب علی بن ابراهیم می فرماید که خدای عزوجل به داود و سلیمان معجزاتی عطا فرمود که به هیچیک از انبیاء خود عطا نفرمود ... و کوهها با داود تسبیح گو قرار داده شد و زبور را بر او نازل فرمود که در آن توحید و تمجید و دعا و اخبار رسول خدا و امیرالمومنین و امامان معصوم و اخبار رجعت و ذکر صلوات قائم بود به دلیل این سخن خداوند متعال:(و لقد کتبنا فی الزبور
ص: 545
من بعد از الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون)، و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر شرح و تفسیری که نگارنده از کتاب مقدس (یعنی مجموعه صحف انبیاء الهی عهد عتیق مشهور به تورات و مجموعه عهد جدید مشهور به انجیل)، در هشت هزار صفحه در مجموعه شریف نورالانوار خود مرقوم نموده است به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها و در آن ضمن شرح و اثبات تناقضات، بشارت های زیبایی که از پیامبران عالیمقام الهی در این کتب بجای مانده است را رمزگشایی و بیان نمودیم و امید است که مورد توجه ذات اقدس الهی و امامان معصوم و خصوصا حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و رضابت مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها و اهل ایمان قرار بگیرد و از دعای خیر طالبان راه حق و حقیقت بهره مند گردیم زیرا اساس این نگارش شریف بر اساس یافته های عقل و اندیشه آزاد و به دور از هرگونه تعصب است و ضدیت نمی کند با آن و پیروی نمی کند از آن کتب تحریف شده مگر کسی که معاند و لجوج و متعصب و ...، باشد، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به کلام سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه در شرح (آیه عظیمه 55 سوره نور) و این آیه که همگی درباره حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران آن حضرت نازل شده است، و این کلام امام معصوم و مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام است که فرمودند:(قوله عزوجل (ان الارض یرثها عبادی الصالحون) هم اصحاب المهدی فی آخرالزمان)، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند اگر نگارنده اراده نماید بر همین فراز هم قادر است تا به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران صفحه بنگارد همانگونه که در نور الانوار خود به انجام رسانید ولی قرار و مدار او بر تحدید و تدقیق موضوع این اثر است پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام عظیم ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 106 این سوره مبارکه یعنی انبیاء:( إِنَّ فِي هَٰذَا لَبَلَاغًا لِقَوْمٍ عَابِدِينَ )، بی تردید در این [حقایق] برای [رسانیدن] مردم عبادت پیشه [به نهایت مقصود و اوج مطلوب] کفایت است. پس از مولای معصوم و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که می فرمایند:(الکبائر محرمه و هی الشرک بالله عزوجل و قتل النفس التی حرم الله و عاق والدین، فراز از میدان جنگ، خوردن مال یتیم از را ستم، رباخواری بعد از علم به حرمت آن، تهمت زدن به زنان
ص: 546
پاکدامن، و بعد از این امور، زنا، لواط، دزدی، خوردن مردار، خون، گوشت خوک، و آنچه برای غیر خدا سربریده شده به جز در مواقع اضطراری، خوردن مال حرام، کم فروشی در پیمانه و ترازو، قماربازی، گواهی دروغ، ناامیدی از لطف خدا، ایمنی از مکر خدا، نا امیدی از رحمت خدا، ترک معاونت مظلوم و در کنار ظالمین قرار گرفتن، سوگند دروغ، خوداری از پرداخت حقوق دیگران در حالی تنگدست نیستی، کبرورزی، زورگویی، دروغ گویی، اسراف و بیهوده خرج کردن، خیانت، سبک شماری حج، محاربه با اولیاء خدای عزوجل،سرگرمی هایی که انسان را از یاد خدا غافل می نماید و مکروه هستند مانند غنا و تارزنی و اصرار بر گناهان کوچک و سپس فرمودند (ان فی هذا لبلاغا لقوم عابدین))، پس خدایا ما را در راهی که مورد رضایت توست موفق بدار و به حق عزیزان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم به ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان خیر دنیا و آخرت عطا بفرما و از ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان شر دنیا و آخرت را برطرف بفرما و مستجاب فرما دعای ما را برای گذشتگان ما و همه اهل ایمان در آمرزش و برای همه آیندگان ما و اهل ایمان در خیر و سعادت دو سرا آمین یا رب العالمین، ذات اقدس الهی در آیه عظیمه 107 این سوره مبارکه یعنی انبیاء، وجود مقدس و مطهر رسول خدا حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم را رحمت برای جهانیان اعلام می فرماید:( وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ )، و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم. پس مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام معنی رحمت برای عالمیان را اینگونه و با این مضمون بیان می فرماید:(....، اما سخن خداوند به پیامبر خود که فرمود:(و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین)، پس تو اهل ملت های مخالف ایمان و کافرانی را که جاری مجرای آن هستند را ملاحظه می نمایی که تا این زمان بر کفر خود باقی هستند و اگر پیامبر رحمت بر آنها بود (یعنی سالب بر اختیار آنها می گردید)، پس همگی هدایت می شدند و از عذاب جهنم نجات می یافتند ولی مقصود خدای تبارک و تعالی (از این معنی) اینست که رسول خدا را راهی برای فرصت دادن به اهل این دیار قرار داده است (تا تفکر و تعقل و تدبر نمایند)، یعنی پیامبران قبل از رسول خدا مبعوث شدند تا بطور صریح و آشکار کلام خدا را ابلاغ نمایند نه اینکه به کنایه بگویند یعنی اگر پیامبری که در میان قوم خود بود وقتی امر خدا را آشکار می نمود (مردم دو راه بیشتر نداشتند)، یعنی اگر قومش اجابت می کردند سالم می
ص: 547
ماندند و سایر خلق از دیار آنها سالم می ماند ولی اگر با او مخالفت می کردند (به عذاب) هلاک می شدند و اهل دیارشان با عذاب هایی مانند فرورفتن در زمین، کوبیده شدن، یاصیحه عظیم، یا باد و طوفان، یا زلزله و یا غیر آن از انواع عذاب که پیامبرشان به وسیله آن عذاب، آنها را تهدید می کرد و آنها را از فرود آمدن آن و نزول آن بر وجود آنها می ترسانید، هلاک می شدند و اینگونه امت های قبل به وسیله این عذابها هلاک شدند و خداوند صبر پیامبر ما و حجت های روی زمین را بر صبر انبیاء قبل که توان صبر آنها را نداشتند، می دانست و به همین لحاظ پیامبر ما به کنایه مبعوث شده نه به تصریح)، یعنی کفرورزی امت های گذشته به نزول عذاب منتهی می شدولی ذات اقدس احدیت با بعثت رسول خدا و قرار دادن امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم برای هدایت اهل عالم تعجیل نمی فرماید در عذاب آنها بلکه فرصت دادند برای توبه و بازگشت و تحری حقیقت و....، و اینگونه است که خلایق تبهکار به راه باطل امت های قبل می روند ولی به عذاب سریع دچار نمی شوند و این امر در گروهی باعث هدایت و در گروهی باعث ضلالت است در حالی که دادن فرصت به انسانها برای تفکر و تعقل است نه برای شرارت ورزیدن و دخالت در خلقت و انجام معاصی لجام گسیخته و کفرورزی و شرک ورزی، و شراب و شرابخواری و زنا و زناکاریو جادو و جادوگری و قتل و خونریزی و قطع حرث و نسل و....، پس تمام اهل باطل بدانند که خدا در کمین ستمکاران است و بزودی ستمکاران خواهند دانست که چه بد جایگاهی وارد شده است پس لعنت خدا بر ظالمین و ستمکاران باد، پس چون بر این فراز از عظمت مقام و ومنزلت رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و عظمت رحمت ذات اقدس احدیت بر خلایق به واسطه انوار عظیم دوازده امام و چهارده معصوم پاک علیهم السلام و عجل فرجهم آگاه شدی پس توجه نماید مخاطب ارجمند در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 108 این سوره مبارکه یعنی انبیاء که در آن می فرماید:( قُلْ إِنَّمَا يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ )، بگو: به من فقط وحی می شود که معبود شما خدای یکتاست؛ پس آیا تسلیم [فرمان ها و احکام او] می شوید پس در شرح این آیه مولای مظلوم و معصوم ما امام صادق می فرماید یعنی مقصود ذات اقدس احدیت اینست که (فهل انتم مسلمون الوصیه لعلی بعدی)، یعنی آیا شما تسلیم می شوید به وصیت من (برای زعامت علی بر امت اسلام بعد از من، که آن را به شما ابلاغ
ص: 548
نمودم) به امر علی در بعد از وفات من، .....، پس چون بر این فرازآگاه شدی پس در ادامه توجه تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 111 این سوره مبارکه یعنی انبیاء و شرحی که مولاناالمظلوم علی علیه السلام از سوی رسول عالیقدر اسلام در رابطه با شرح آن بیان می فرماید، حضرت حق تعالی جل جلاله در این آیه عظیم می فرماید:( وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ )، و من نمی دانم شاید این [تأخیر عذاب] آزمایشی برای شما و بهره مندی اندکی [از نعمت ها] تا مدتی معین است.پس مولاناالمظلوم علی علیه السلام می فرماید که رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم مرا آگاه کرد که امت او به هفتاد و سه فرقه متفرق می شوند که از این میان سیزده فرقه از این هفتاد و سه فرقه ادعای دوستی و محبت ما را دارند ولی همه آنها جز یک فرقه هلاک خواهند شد و من همانا از جانب پروردگار خود بر برهان و دلیلی هستم و به سرنوشتی که این مردم خواهند داشت آگاهم پس این مردم مدت زمان معدودی دارند زیرا خداوند متعال می فرماید (و ان ادری لعله فتنه لکم و متاع الی حین)، من اندکی را بر آنها صبرکردم، به خاطر آنچه که امر خداوند رسا و تقدیر او در میان آنها حتمی است)، پس تو ای مخاطب ارجمند اگر می خواهی بر عظمت مقام و منزلت مولاناالغریب امام رضا علیه السلام آگاه شوی پس بر مفاد این روایت می بایستی دقت بیشتر نمایی خصوصاً در آن فراز که علی علیه السلام از قول رسول خدا فرمودند از سیزده فرقه که مدعی دوستی آل محمد هستند فقط یک فرقه نجات می یابد و تو ای مخاطب ارجمند آگاه باش که سرور و استاد و عالم ربانی حجه الاسلام نیری رحمه الله ورضوان الله تعالی علیه فرمودند که فرقه های باطل مدعی محبت آل محمد تا موسی بن جعفر ختم می شوند و بعد از آن فرقه ای نداریم تا مدعی باشند مانند زیدیه، اسماعیلیله و....، و فقط شیعیان اثنی عشری و دوازده امامی هستند که پیرو امام معصوم حضرت رضا و امامان معصوم بعد از او تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند ولذا به این حقیقت عظیم در روایات اشاره شده است از جمله زیارت آن حضرت را بالاتر از زیارت امام حسین عنوان نموده اند زیرا که به زیارت امام حسین مشرف می شوند همه فرقه های اسلام ولی به زیارت امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه آلاف التهیه والثنا، مشرف نمی شوند مگر شیعیان خالص دوازده امامی، پس چون بر ین فرازآگاه شدی و آگاه شدی از عظمت شرافتی که ذات اقدس احدیت
ص: 549
جل جلاله به تو عطا فرموده است دائم الذکر باش و بفرما اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز توجه نما به روایت عظیمی از مولای مظلوم ما امام حسن مجتبی سبط اکبر رسول خدا حضرت محمد صلی لله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم روایت شده است و دلالت بر مظلومیت آن حضرت و بطلان عمل شیطان مجسم و شخص احمق یعنی معاویه بن ابی سفیان همان سگ هار درنده دوزخی و اعوان و انصار او دارد پس توجه نما که چگونه این شرور از روی حماقت دنیا را بر آخرت ترجیح داد، در این روایت مذکور است:(..... از شعبی روایت شده است که گفت من در آن زمان که حسن بن علی در نخیله با معاویه صلح نمود نزد آن حضرت شاهد بودم که معاویه به امام حسن گفت برخیز و به مردم بگو من از مقام خلافت دست برداشتم و آن را به معاویه تسلیم نمودم، پس امام حسن برخاست و پس از اینکه حمد و ثنای خدا را به جای آورد فرمود، زیرک ترین مردم کسی است که تقوی داشته باشد و احمق ترین افراد کسی است که تبهکار باشد و این مقام خلافت که من و معاویه درباره آن اختلاف داریم اگر حق وی باشد او از من احق به داشتن آن است و اگر حق من باشد که من آن را به منظور صلاح امت و ریخته نشدن خون امت واگذار نمودم (و ان ادری لعله فتنه لکم و متاع الی حین))، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه پایانی این سوره مبارکه یعنی سوره انبیاء و توجه نما که چگونه خداوند دادخواهی فرمود بر علیه ستمکاران و چگونه کیفر خواهد داد به تعذیب دنیایی و سپس در آخرت به آنها، خداوند متعال در این آیه می فرماید:( قَالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ ۗ وَرَبُّنَا الرَّحْمَٰنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ )، [پیامبر] گفت: پروردگارا! [میان ما و مشرکان] به حق داوری کن و پروردگار ما مهربان است و [مؤمنان] بر خلاف واقعیتی که [شما مشرکان درباره پیروزی خود وشکست ما] وصف می کنید، از او یاری می خواهند. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به شرح و تفسیر سوره عظیم بعدی از کتاب عظیم الهی یعنی قرآن مجید یعنی معجزه جاوید حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم یعنی سوره مبارکه (الحج)، ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 3 این سوره مبارکه یعنی (حج) می فرماید:( وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي
ص: 550
اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ )، و برخی از مردم اند که [همواره] بدون هیچ دانشی [بلکه از روی جهل و نادانی] درباره خدا [با اصرار بر یک اعتقاد بی پایه] برخورد خصمانه و گفتگوی ستیزآمیز می کنند، و از هر شیطان سرکشی پیروی می نمایند. پس مولای ما امام صادق علیه السلام در شرح این فراز می فرماید:(در دوزخ، آتشی است که دوزخیان از آن پناه می گیرند و آن آتشی است که خلق نشده است مگر برای هر متکبر جبار ستیزه گر و هرشیطان سرکش و هر متکبری که به روز حساب قیامت ایمان نمی آورد و نیز هرکسی که با آل محمد ستیزه گری می کند یعنی ناصبی باشد، و نوجه نما که در یک گروه از کسانی که تظاهر بر داشتن اسلام داشته اند پس تمامی این صفات جمع است مانند معاویه ملعون و مانند هارون و مامون ملعون و ارابابن و پیروان ناصبی آنها الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس توجه نماید مخاطب ارجمند که برداشت نگارنده آن است که این عذاب برای این اراذل و اوباش به دلیل ادعای رهبریت آنها و اثر گذاری آنها در گمراهی خلایق است که در خصوص وجود ذات اقدس الهی مجادله نموده و از روی شقاوت و حماقت و نفهمی به انکار آن می پردازند و تصور ننماید مخاطب ارجمند که این جماعت افراد در ظاهر وحشی و درنده و ترسناک هستند بلکه به عکس به خود قیافته متفکر و دانشمند و افراد فهیم و دانا را می گیرند و وانمود می نمایند که اسراری را که کسی به کنه وجود آن پی نبرده است در نزد عقول سخیف آنها معلوم گشته است از جمله این جماعت اشقیا کسانی هستند که در مورد وجود خدا اظهار فضل می کنند و کسی نیست از این احمقان عاقل نما سوال نماید که ای شخص ابله تو چگونه با حواس پنجگانه محدودد خود که قادر به شناخت اطراف تو نیست و قادر نیست تو را از حقایق موجود در جهان هستی از هر جهت اگاه کند، تو را به نتیجه گیری وادار نموده است و لذا ذات اقدس احدیت جل جلاله در این آیه عظیمه به عدم علم این جماعت تصریح می فرماید که مجادله در خصوص ذات اقدس احدیت می نمایند و این هیچ علتی منطقی ندارد مگر پیروی از هوی و هوس یعنی پیروی از هر شیطان سرکش که آنها را بواسطه این شرک ورزی امام بر خلایق گمراه می نماید و ما در کتاب شریف برهان ذوالفقار اول و دوم خود در این خصوص کلام خود را آورده و اثبات نموده ایم که چگونه ذات اقدس احدیت مهر حقارت را بر پیشانی تمامی خلایق با اعطای محدودیت در حواس پنجگانه آنها کوبیده
ص: 551
است و چگونه هر انسان فهیم و شریف منطقی و عاقل اعتراف به این حقیقت غیرقابل انکار یعنی محدودیت ادراکات هر انسان می نماید و چگونه خودبخود ابطال می شود هرگونه اظهارنظر در خصوص چیزی که درک انسانها از علم یافتن به آنها عاجز است پس چون بر این عجز بر جهان مادی اطراف ما محرز و یقینی است پس چگونه انسان ابله می تواند در خصوص ذات اقدس احدیت مجادله نماید در حالی که ادراکات او محدود به حواس پنجگانه اوست، ما درا ین فراز بیش از این کلام خود را نمی آوریم زیرا موضوع اظهر من الشمس است و البته اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی وعنایات مخصوصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها، قادر است تا هزاران صفحه در این خصوص بنگارد همانگونه که در خصوص یک کلمه دوزخ در کتاب خدا حاصل تلاش خود را مرقوم نموده است ولی قرار و مدار او بر خلاصه نویسی و تحدید و تدقیق موضوع این اثر است، پس چون بر این فرازآگاه شدی پس توجه نما که در ادامه این آیه عظیم ذات اقدس احدیت به این حقیقت عظیم تاکید می نماید که پیروی از شیطان سرکش انسانها را گمراه و به سوی آتش دوزخ سوق می دهد و سپس با استدلال منطقی از عظمت خلقت و....، یاد فرموده و از موارد یاد شده در راستای رفع شک و شبهه در برپایی قیامت و روز معاد به خلایق حقیقت زنده شدن و حسابرسی انسانها ار متذکر و در آیات عظیمه 6 و 7 می فرماید:( ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَأَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ)، [همه] این [امور] برای این است که [بدانید] خدا همان حق است، و اینکه او مردگان را زنده می کند، و اینکه او بر هر کاری تواناست. و اینکه قیامت آمدنی است، هیچ شکی در آن نیست، و اینکه خدا کسانی را که در گورهایند، برمی انگیزد. پس از این فرازها و دیگر فرازهای آیات عظیمه کتاب خدا معلوم و محرز می شود اهمیت و عظمت ایمان به روز معاد و جایگاه عظیم آن در نزد خداوند و بعد از ذکر این موضوع بسیار مهم بازهم حضرت حق جل جلاله آنچه را که درآیه عظیمه سوم این سوره مبارکه بیان فرموده بود بود یعنی مجادله در خصوص از سوی از سوی گروهی از خلایق از روی آنچه که به آن علم ندارند یعنی آگاه به تمامی حقایق عالم نیستند و....، را بااین بیان در آیه هشتم آن اینگونه بیان می فرماید:(و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی و لا کتاب منیر)، یعنی و بعضی از مردم بدون هیچ دانشی و بدون
ص: 552
هدایت و بدون کتابی روشنگر، درباره خدا مجادله می کنند، پس در آیه عظیمه نظیر آن یعنی آیه عظیمه این سوره مبارکه مجادله کنندگان درباره خدا را بدون دانش یعنی از روی عدم علم و به عبارتی جهل صورت می دهند و در این خصوص از هر شیطلنی سرکش پیروی می کنند، و در آیه عظیمه جهل و بدون آنکه هدایتی پیروی کنند و یا متمسک به کتابی منیر باشند به این وادی وارد می شوند پس برداشت نگارنده آن است هر طالب خداوند بایستی از روی علم یعنی اقرار به محدودیت ادراکات خود به علوم حقیقی دست یازد یعنی علومی که در آن شک نیست مثلا وجود انسان و دکارت می گفت می اندیشم پس هستم پس این علم است پس هر اثر دارای موثر است و این جهان و آثار موجود در آن خبر از خلایق حکیم می دهد پس این ادراکات ما را به خدا می رساند به همین سادگی ولی عاجز هستیم از درک ذات اقدس او به جهت مهری که از حقارت در محدودیت حواس پنج گانه بر پیشانی ما و همه خلایق کوبیده شده است، پس مجادله در خداوند در حالی که ابزار شناخت آن وجود ندارد (غیرعلم) تلقی می شود و اصرار در اتخاذ آن راه در واقع به منزله پیروی از هر شیطان سرکش است زیرا ریشه در عناد و لجاجت و تکبر و پیروی از هوی و هوس دارد و آیه هشتم نیز بعد از بیان تمامی آن آثاری که هر انسان شریف و جویای حقیقت را به خالق قادر حی سبحان و ....، دلالت می نماید، نشان می دهد که مجادله در حق از روی عدم علم و اطمینان و یقین به راهی که مجادله کننده در آن قدم بر می دارد ریشه در تکبر او از قبول هدایت از سوی کسانی است که ذات اقدس احدیت از سوی خود با کتابهای منیر یعنی روشن کننده راه هدایت یعنی با معجزات و آیات یعنی پیامبران خود مبعوث فرموده است و این مجادله در خداوند علی اعلی از سوی چنین اشخاص متکبر که مدعی بی علم دارا بودن علم هستند در واقع متکبران عنود هستند که سر به طاعت عقل و هدایت و ایات پروردگار ننهاده و با پیروی از هوی و هوس به دنبال اغوای شیاطین سرکش خود و تابعین خود را به سوی دوزخ جاوید می کشند و در قعر آن پرتاب می نمایند و....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به ادامه آیه 8، که ذات اقدس احدیت در آیه 9 این سوره مبارکه خبر از خواری دنیایی و عذاب سوزنده در دوزخ خود می دهد:( ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۖ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ )، [آن هم] با حالتی متکبرانه و مغرورانه که سرانجام مردم را از راه خدا
ص: 553
گمراه کند؛ برای او در دنیا رسوایی است و روز قیامت عذاب سوزان به وی می چشانیم. پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که بدانی به شرحی که مولاناالظلوم امام صادق علیه السلام آورده است این اوصاف بر چه کسانی منطق است همان کسانی که در رجعت طعم (خزی دنیا) و در آخرت طعم (عذاب حریق) را خواهند چشید،در روایت است که حضرت امام صادق علیه السلام با این مضمون می فرماید:(کسی که تظاهر به قرائت قرآن می کند بدون آنکه علم و دانش را دارا باشد مانند آن فردی است که مبتلا به خودبینی و خودستایی است بدون اینکه مال و یا ملکی داشته باشد پس چنین کسی به خاطر فقر خود دیگران را دشمن می دارد و دیگران نیز به خاطر خودبینی او با او دشمنی می کنند پس جنین آدمی همیشه بدون علت با مردمان خصومت و پیکار دارد و کسی که بدون علت وبدون آنکه مکلف به چنین کاری باشد با دیگران دشمنی بورزد در حقیقت با خالق و پروردگار ستیزه کرده است و خداوند عزوجل می فرماید:(و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی و لا کتاب منیر، ثانی عطفه ....)، و کسی عذاب و عتاب او در قیامت شدیدتر از آن فردی نیست که لباس دروغین عبادت و زهد را به تن کرده ولی از آثار و علائم حقیقی زهد و عبادت در وجود او چیزی نباشد)، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که این اوصاف منطبق است بر کسانی که با معاونت گروهی عنود و لجوج راهی را بر ضد خدا و رسول و امامان معصوم برگزیده اند و به رای و فکر خود و بر خلاف رضای خدا و رسول به خلایق تهاجم کرده اند و به نام دین به چپاول و غارتگری و تجاوز به نوامیس ملت ها پرداخته اند و این اوصاف منطبق است بر غاصبین خلافت که با زور و مکر و ارعاب، حکومت را در دست گرفته و خوی غارتگری عرب را در لوای دین و جهاد زنده کرده و به نام غنایم جنگی به چپاول کشورهای همسایه و قتل مردان و جوانان آنها پرداخته اند، در حالی که تمامی جنگهای رسول خدا و امامان معصوم ما جنبه تدافعی داشته و همانگونه که در قبل مذکور نمودیم و در روایت امام هشتم به عنوان نمونه آوردیم، تهاجم به خلایق نه تنها مورد تایید امامان معصوم نبوده است بلکه به عکس به عنوان عمل ضد دین مرتکب را به سوی دوزخ روانه می نموده است و لذا مقصود ذات اقدس احدیت در (خزی دنیا)، همان عذاب رجعت است که دامنگیر آنان خواهد شد ولذا با این تعبیر می توان ادعا کرد که حضرت زهرای اطهر و محسن او در واقع نه تنها شهیدان راه ولایت و امامت بوده اند بلکه تمام قد در
ص: 554
برابر هجوم این غاصبان به ملت های جهان ایستاده بودند و پس از درواقع قتل آنها و به دنبال آنها قتل عام اهلبیت عصمت و طهارت، دست این جماعت برعلیه ملت های مظلوم ایران، مصر و ....، گشوده گردید و در دلهای ملت ها تخم کینه و عداوت را بر علیه آنان کاشت و این ستمگری به نام اسلام تمام شد و قرن ها طول کشید و خونهای بناحق بسیاری بر زمین ریخت و نوامیس بی حد و حصر ملت های مظلوم بر باد رفت تا آنکه مظلومیت اسلام و قرآن در برابر این غاصبان بر اهل عالم معلوم گردید و البته خداوند در کمین ستمکاران است، پس اگر به شرحی که مذکور شده است این آیات را منطبق بر عملکرد غاصبان اول و دوم بدانیم راه دور نرفته ایم بلکه به کلام امام معصوم علیه السلام رسیده ایم که مقصود از من یجادل اولی و ثانی عطفه دومی است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 10 این سوره مبارکه یعنی حج:( ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ )، این [رسوایی و عذاب] به کیفر اعمالی است که از پیش فرستاده ای و به آن خاطر است که خدا نسبت به بندگان ستمکار نیست پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز به روایت عظیم مولای مظلوم و معصوم ما امام هادی علیه السلام که ابطال می فرماید تمامی ایده لوژی ها و مکاتب باطل اهل عرفان و جبری مسلکان از جمله صاحبان اعتقاد خطرناک مشرکانه وحدت وجود و....، را و هیچ عذری رابرای پیروی اهل ایمان از کفریات و یاوه های بهم بافته شیطانی آنها باقی نمی گذارد در این روایت عظیم حضرت می فرمایند:(اما اعتقاد به (جبر) عقیده کسانی است که تصور می کنند که خداوند عزوجل بندگان را بر انجام گناهان مجبور ساخته و از سوی دیگر آنان را برای ارتکاب به گناهان مجازات می کند پس هر کسی چنین اعتقادی داشته باشد در حقیقت، خداوند را ستمکار دانسته و او را دروغگو فرض نموده است و رد نموده این کلام خدا را که می فرماید:(و لا یظلم ربک احدا (کهف/49) و نیز این کلام دیگر را که فرموده است:(ذالک بما قدمت یداک و ان الله لیس بظلام للعبید)، و همچنین آیات فراوان دیگری که مانند این کلام ها نازل شده است)، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 11 این سوره مبارکه یعنی حج:( وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ
ص: 555
الْمُبِينُ )، و برخی از مردم اند که خدا را یک سویه (و بر پایه دست یابی به امور مادی) می پرستند، پس اگر خیری [چون ثروت، مقام و اولاد] به آنان برسد به آن آرامش یابند، و اگر بلایی [چون بیماری، تهیدستی و محرومیت از عناوین اجتماعی] به آنان برسد [از پرستش خدا] عقب گرد می کنند [و به بی دینی و ارتداد می گرایند]، دنیا و آخرت را از دست داده اند، و این است همان زیان آشکار. پس سرور ما جناب ضریس از مولای مظلوم ما امام صادق علیه السلام روایت می نماید که:(امام صادق علیه السلام در مورد این آیه (و من الناس من یعبد الله علی حرف)، فرمود که این آیه در مورد کسانی نازل شده است که در ولایت امیرالمومنین تردید نمودند و در مورد پیروان آنها نیز جریان دارد، پس ضریس می گوید من عرض کردم آیا هرکسی که به جای شما ]اهل بیت عصمت و طهارت)، امامت و ولایت دیگری را بپذیرد آیا نیز از جمله کسانی است که (یعبد الله علی حرف)، پس حضرت فرمود آری و گاهی نیز ممکن است (چنین اعتقادی از مصادیق) شرک مطلق باشد)، پس وفق کلام دیگر مولاناالمظلوم امام صادق علیه السلام این ویژگی از ویژگی های منافقین است و نیز در تفسیرمنسوب به حضرت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام از مولای مظلوم و معصوم ما حضرت موسی بن جعفر روایت شده است که در شرح این آیه به این مضمون فرمودند ..... که گروهی به محضر رسول خدا مشرف شدند و سخن از فردی گردید که صاحب مال و اموال فراوان بود پس حرص او را وادار نمود تا تمامی اموال خود را در تجارت دریایی و در یک هوای طوفانی و با کشتی غیرقابل اطمینان و ملاحان ناشی بر باد داد و هستی او از بین رفت و اکنون تهیدست و بدهکار شد پس رسول خدا فرمود:(آیا شما را با خبر ننمایم از کسی که حال او ناگوارتر از این شخص است، عرض کردند آری ای رسول خداپس حضرت فرمود ....، آن شخص کسی است که با برادر محمد (یعنی علی علیه السلام)، بیعت می نماید و با او همراهی می نماید و دوستی با دوستان او ودشمنی با دشمنان او را آشکار می نماید ولی بعد از مدتی بیعت خود را شکسته و مخالفت می کند و ولایت دشمنان علی را بر علیه او اختیار می نماید پس چنین کسی به خاطر اعمال ناپسندش عاقبت به شر خواهد شد و در قیامت به عذابی گرفتار می شود که تمام نمی شود و پایان نمی پذیرد پس چنین کسی (خسرالدنیا و الاخره ذالک هو الخسران المبین) است)، و توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که از مصادیق این فراز زبیر است که تحت اغوای فرزند زباله و شوم خود عبدالله بن زبیر
ص: 556
قرارگرفت و دنیا و آخرت خود را در دشمنی با وصی رسوب خدا بر باد فنا داد و تاریخ البته مشحون از امثال اینگونه اشقیا است مانند شریح قاضی که حکم قتل سید جوانان اهل بهشت را در جهت کسب رضای شیطان مجسم یعنی یزید نجس و پلید داد و یا شمر ملعون که سر مطهر جگر گوشه رسول خدا زا با لب تشنه و مابین دو نهر آب هر چه فریاد زد که جگرم از تشنگی می سوزد را از قفا به دوازده ضربه خنجر پولادین به زجر در حالی که حضرت زنده بود از بدن مطهر او جدا کرد و چگر تفتیده او را از خون گلوی او سیراب نمود و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که اگر اراده نماید نگارنده به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها بر این فراز قادر است تا هزاران صفحه بنگارد ولی قرار و مدار او بر تحدید و تدقیق موضوع این اثر است، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 14این سوره مبارکه که در خصوص بشارت به بهشت است و توجه نما به شرح آن از امام معصوم و مظلوم ما امام باقر تا آگاه شوی که مقصود ذات اقدس احدیت از این آیه چه کسانی هستند:( إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ)، یقیناً خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در بهشت هایی در می آورد که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است؛ مسلماً خدا هر چه را بخواهد انجام می دهد و مولای مظلوم و معصوم ما حضرت امام محمد باقر علیه السلام می فرماید (مقصود خداوند از این آیه علی بن ابی طالب و اوصیاء بعد از ایشان و شیعیان آنها هستند)، پس تو ای عاقل دانا و خردمدن در ادامه به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 19 این سوره مبارکه یعنی حج توجه نما که خداوند متعال در آن به دو گروه اهل ایمان و کافران اشاره می نماید که در آن کافران محکوم می شوند به لباسهایی که از آتش برای آنها بریده شده و مایع سوزانی که بر سر آنهها ریخته می شود و توجه نما که لفظ کافر به معنی ناسپاس اطلاق خواهد شد در معنی اتم خود بر منافقین و در راس آنها گروه اذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و تمامی پیروان ناصبی آنها تا روز قیامت که برداشت نگارنده از این گروه همان بنی امیه و شجره ملعونه در قرآن است یعنی دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم پس خداوند
ص: 557
متعال در این آیه عظیمه می فرماید:( هَٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ )، این دو [گروهِ حق پیشه و باطل گرا] دشمن یکدیگرند که درباره پروردگارشان در جدال و ستیزند [گروه حق پیشه، پروردگار را به صفاتی وصف می کنند که شایسته اوست و گروه باطل گرا او را به اموری می ستایند که سزاوار او نیست]، پس کسانی که کافر شدند برای آنان لباس هایی از آتش [به اندازه اندامشان] بریده شده و از بالای سرشان مایع جوشان [به روی آنان] ریخته می شود، پس سرور ما جناب علی بن ابراهیم از این گروه متخاصم کافر معنی فرمودند به بنی امیه و ما نیز برداشت خود را از بنی امیه تا روز قیامت بیان نمودیم و نیز اثبات نمودیم که چگونه سگان ناصبی چون هارون و مامون و اربابان آنها و پیروان آنها در این معنی وارد هستند و بنی امیه در واقع نماد دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم است که از جمله آنها خود جماعت بنی امیه هستند و به اعتقاد نگارنده تمامی قاتلان دوازده امام و چهارده معصوم بنی امیه محسوب می شوند و اهل دوزخ هستند و طرفداران ناصبی دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم نیز که شریک در قتل معصومین هستند نیز بواسطه آیه عظیمه (و لاترکنوا الی الذین ظلموا و....)، بهمراه آن اشقیا اهل دوزخ خواهند بود و لذا مولای مظلوم ما امام محمد باقر در شرح این آیه فرموده اند:(فالذین کفروا بولایه علی قطعت لهم ثیاب من نار)، یعنی مقصود از کافران کسانی هستند که به ولایت علی علیه السلام کافر شدند و ما می دانیم که منافقین و رئوس شیاطین که همگی در پوشش اسلام بودند و در سیرت نفاق خود به حکم آیات عظیمه کتاب خدا، منافق محسوب و اهل دوزخ می باشند و البته شک نیست که این آیه تمامی مصادیق آن را نیز در بر می گیرد از جنگ بدر تا جنگ نابرابر کربلا و تا .....، قیام قیامت در هر مقهوریت که بر اهل اسلام وارد می شود چه از سوی منافقین و چه از سوی دیگر دشمنان دین چه بر معصومین و چه بر پیروان مظلوم آنها در طول تاریخ و......، پس در ادامه ذات اقدس احدیت ضمن بیان انواع عذاب در دوزخ جاوید بر این کافران یعنی منافقان و مانند انان که مطالعه و تصور این عذاب ها روح هر انسان را دچار سرگشتگی و حیرانی می نماید پس خدایا ما به ذات اقدس تو پناه می بریم و به محمد رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و به تمامی پیروان آنها که در درگاه تو بواسطه شهادت های مظلومانه خود از حضرت محسن تا حضرت علی اصغر و حضرت رقیه و....، و مولاتنا
ص: 558
حضرت زینب و...... و تمامی مقدسینی که حامل پیامها و رسالات آنها و ترویج کننده راه و بیان کننده جانفشانی ها و تلاشهای مجدانه آنها در راه تو بوده اند قسم می دهیم که به حق همه این آبرومندان درگاهت و تمامی معصومین از ابتدای خلقت و در راس آنها محمد و آل محمد علیهم السلاام و عجل فرجهم بر حال و روز ما ترحم نمایی و ما و گذشتگان ما و آیندگان ما را و همه اهل ایمان را از گذشتگان و آنان که در قید حیات هستند و نیز انان که در آینده در راه تو تلاشگر خواهند بود را نجات مرحمت فرموده و در بهشت جاویدان خود ساکن فرمایی آمین آمین آمین یا رب العالمین،.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 24 این سوره مبارکه که خداوند متعال در آن می فرماید:( وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَاطِ الْحَمِيدِ )، و به سوی گفتار پاک و پاکیزه [مانند سلام، الحمدلله و سبحان الله] راهنماییشان کنند، و به راه پسندیده [که راه بهشت است] هدایتشان نمایند. و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به روایتی که سرور ما جناب ضریس رحمه الله تعالی علیه از مولای خود حضرت باقر علیه السلام نقل نموده است در این روایت جناب ضریس می فرماید:(من از این ایه یعنی از شرح و تفسیر آن از حضرت امام باقر سوال کردم پس حضرت امام محمد باقر (قسم یاد نموده و) فرمود: به خدا قسم مقصود همین امر ولایت (ما خاندان عصمت و طهارت یعنی دوازده امام و چهارده معصوم) است که شما (شیعیان) به آن اعتقاد دارید)، و سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه می فرمایند:(و هدوا الی الطیب من القول قال التوحید و الاخلاص و هدوا الی صراط الحمید قال الی الولایه) و نیز (الی صراط العزیز الحمید و الصراط الطریق الواضح و امامه الائمه)، و در روایت است که مولانا صعصعه بن صوحان رحمه الله تعالی و رضوانه تعالی علیه فرمودند روزی پس از باریدن بارانی فراوان در مدینه و صاف شدن هوا رسول خدا به همراه ابوبکر به بیرون شهر رفتند پس هنگام خارج شدن از شهر علی را دیدند که به سوی آنها می آید پس چون رسول خدا علی را دید فرمود (مرحبا بالحبیب القریب)یعنی فرخنده باد به دیدار آن حبیب که به من نزدیک است، و سپس این آیه را تلاوت فرمود:(و هدوا الی صراط الحمید) و سپس فرمود (انت یا علی منهم)، یعنی ای علی تو از آنها هستی)، ولی علیرغم تمامی این فرازها فراموش کرد خلیفه غاصب که حق وصی را رعایت کند و امت اسلام را به بیراهه
ص: 559
کشایند و به ارث داد حق غاصبانه را به رفیق خود و آوردند هر چه بلا بود بر سر اسلام از آنچه آوردند، .....، و چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 25 این سوره مبارکه و سپس آگاه شو بر نجاست ذات یزید پلید و طرفداران او که وفق این آیه عظیمه کفر آنها و طرفداران ناصبی انها و اربابان آنها اثبات می گردد:( إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ ۚ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ )، مسلماً کسانی که کافرند و از راه خدا و [ورود مؤمنان به] مسجدالحرام که آن را برای همه مردم چه مقیم و حاضر و چه مسافر، یکسان قرار داده ایم جلوگیری می کنند، [کیفری بسیار سخت خواهند داشت]، و هر که بخواهد در آنجا با انحراف از حق روی به ستم آورد [و دست به شرک و هر گناهی بیالاید] او را عذابی دردناک می چشانیم، و توجه نما به اعمال این سگ درنده یعنی یزید پلید که چگونه در چهارسال حکومت خود با قتل حسین بن علی خلایق را از پیروی راه خدا بازداشت و به مدینه یعنی حرم رسول خدا یعنی به سوی رسول خدا هجوم آورد و آن رسوایی بشری (یعنی واقعه حره) را بر علیه اسلام و قرآن و حرمت رسول خدا به بار آورد و سپس به سوی خانه خدا رفت و آن را به منجنیق بست و سنگباران نمود و....، پس ای لعنت خدا و رسول و امامان معصوم و تمامی فرشتگان و همه لعنت کنندگان بر یزید و طرفداران یزید باد و بر اربابان و پیروان ناصبی آنها: الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، ... و اینگونه است که سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله تعالی علیه در شرح این فراز از این آیه شریفه (و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب عذاب الیم) می فرماید این آیه در خصوص کسانی نازل شده است که الحاد روا می دارند نسبت به امیرالمومنین و به آن حضرت ظلم می کنند، یعنی، به عذاب حضرت حق محکوم هستند)، و این روایت منسوب به مولانا المظلوم حضرت صادق علیه السلام که با این مضمون فرمودند که این آیه نازل شده است در خصوص گروه غاصبین یعنی کسانی که وارد کعبه شدند و بر کفر و الحاد خود در رابطه با آنچه در خصوص امیرالمومنین نازل شده بود با یکدیگر عهد و پیمان بستند پس آنها الحاد نمودند در خانه خدا به واسطه تهمتی که به رسول خدا و (وصی او و) ولی او روا داشتند (و اینگونه دچار الحاد و کج روی شدند) پس (فبعدا للقوم الظالمین) یعنی پس لعنت خدا بر قوم
ص: 560
ظالمین باد، .....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 27 این سوره مبارکه یعنی حج:( وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ )، و در میان مردم برای حج بانگ زن تا پیاده و سوار بر هر شتر باریک اندام [چابک و چالاک] که از هر راه دور می آیند، به سوی تو آیند. پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که اگر نگارنده اراده نماید در خصوص عظمت خانه خدا و زیارت حج که دستور حضرت ابراهیم به امر خدا به خداپرستان عالم است یعنی به همه خلایق عالم و ....، تا روز قیامت کلام خود را بیاورد پس قادر است به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها هزاران صفحه در خصوص آن بنگارد ولی قرار و مدار او بر اختصارو تحدید و تدقیق موضوع کتاب است و این دستور ابدی ذات اقدس احدیت به حضرت ابراهیم بود که در آیه قبل یعنی 26 به آن امر شد که ((به خاطر بیاور) زمانی را که مکان خانه را برای ابراهیم آماده ساختیم (به او امر نمودیم) چیزی را با من شریک مکن و خانه مرا پاک نما برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده گزاران)،.... و اینگونه در کلام معصوم مذکور است که :(.... هرکسی تا روز قیامت حج به جای آورد دعوت ابراهیم را اجابت کرده است و ....)، و با این مضمون در روایت منسوب به مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام مذکور است که (صدای خود یعنی حضرت ابراهیم به گوش همه کسانی که تا روز قیامت در صلب مردان و رحم زنان هستند رسانید) یعنی پیام آن حضرت در باطن عالم به خلایق تا ابد ابلاغ شد بواسطه رحمتی که خداوند در خصوص آن مقدر نموده است و اینگونه است که حاجیان در مناسک حج خود (لبیک گویان)، به خدا تقرب می جویند و این مضمون روایت مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام است که می فرمایند:(.... خداوند عزوجل به ابراهیم وحی نمود ....، پس ابراهیم اطاعت و خلایق لبیک گویان از هر طرف او را اجابت نمودند) پس این عمل جزء مناسک حج گردید و این مضمون کلام حضرت مولاناالمظلوم علی علیه السلام است که بی توجهی به حج را از عوامل غضب خداوند آورده که خدا در عذاب آن مهلتی نمی دهد .....، پس سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه نیز فرموده است:(..... پس هر کسی که از آن روز تا روز قیامت حج به جای می آورد از جمله کسانی است که دعوت خداوند را اجابت نموده است)، و لذا اینگونه است که این امر
ص: 561
واجب است بر همه پیروان حضرت ابراهیم و لذا مسیحیان و یهودیان .....، و سایر خلایق خدا مدعی خداپرستی بایستی با ورود به اسلام خود را تطهیر نمایند برای زیارت خانه خدا و لبیک بگویند به حضرت ابراهیم و تقرب بجویند به ذات اقدس الهی برای نجات از دوزخ و ورود به بهشت و حیات جاویدان خداوند، پس چون بر این فراز از عظمت این حکم خداوند آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به حقیقت و ذات و جوهره این زیارت و این مناسک و این عبادات که بدون آنها این اعمال علیرغم تمامی زحمات و تلاشهای بکار رفته در آنها تباه می شود و آن امر ولایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است که اوصیاء رسول خدا و امامان تعیین شده خداوند، برای هدایت و نجات خلق از گمراهی ها هستند و لذا مولانا المظلوم امام صادق علیه السلام فرمودند:(هرگاه یکی از شما حج به جای اورد، پس حج خود را با زیارت ما پایان دهد چرا که این زیارت، حج را به کمال می رساند)، و کلام امام معصوم و مظلوم حضرت باقر علیه السلام:(تمام الحج لقاء الامام)، و در روایت دیگری به جناب فضیل بن یسار رحمه الله علیه در حالی که ملاحظه می نمودند به طواف کنندگان خانه خدا فرمودند:(مردم در جاهلیت هم اینگونه طواف می کردند در حالی که مردم مامور شده اند که خانه خدا را طواف کنند و بعد (ثم ینفروا الینا فیعلمونا ولایتهم و مودتهم و یعرضوا علینا نصرتهم)، یعنی سپس به سوی ما بیایند و به ما ولایت خود و دوستی خود را نشان داده و به ما نصرت و یاری خود را عرضه نمایند)، و در روایت دیگر به جناب ثمالی رحمه الله علیه فرمودند:(.....، ای اباحمزه این مردم به چه چیز فرمان داده شده اند، ایشان می گویند من ندانستم چه پاسخی به امام بدهم امام خود ادامه دادند: این مردم دستور داده شده اند به اینکه پیرامون این سنگها طواف کنند و سپس نزد ما (امامان معصوم) بیایند و ولایت خود را به ما اعلام نمایند)، پس اگر می خواهی به عظمت مقام و منزلت امامان معصوم و جایگاه محمد و آل محمد در نزد ذات اقدس الهی پی ببری پس توجه نما به این روایت که از مولانا المظلوم امام صادق علیه السلام نقل گردیده است که:(زمین کعبه (به خدا گفت)، کیست مانند من با توجه به اینکه خانه خدا بر روی من ساخته شد و مردم از هر راه دوری به سوی به سوی من می آیند و حرم و سرزمین امن خدا قرار داده شده ام و خداوند به او وحی فرمود: بس کن و آرام بگیر که فضیلت تو در برابر فضیلت زمین کربلا مانند سوزنی است که در دریا فرو برده شده و اندکی از آب
ص: 562
دریا را با خود برگرفته باشد)، و لذا آن حضرت به معنی و حقیقت این اعمال عبادی اشاره و اینگونه به واقعیت آن تصریح می فرمایند:(نحن کعبه الله و نحن قبله الله)، یعنی بدون دوستی و ولایت اهلبیت عصمت و طهارت، رضایت ذات اقدس الهی از این اعمال و سایر اعمال عبادی فراهم نمی شود اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگر می خواهی از عظمت کتاب خدا و نمونه ای از شرح ظاهر و باطن آن اگاه شوی پس توجه نما به این کلام ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه 29 این سوره مبارکه یعنی سوره حج که حضرت حق جل جلاله در آن می فرماید:( ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ )، سپس باید آلودگی های خود را [که در مدت مُحرم بودن و قربانی کردن و سر تراشیدن بر بدن هایشان قرار گرفته] برطرف کنند و نذرهایشان را وفا نمایند و بر گرد خانه کهن طواف کنند. پس ذریج محاربی رحمه الله تعالی علیه می فرماید:(من به امام صادق علیه السلام عرض کردم که خداوند تعالی مرا امر فرمود در کتاب خود به کاری که دوست دارم به حقیقت آن عمل نمایم پس امام علیه السلام فرمود کدام دستور پس ذریج عرض می نماید: دستوری که خداوند در این آیه فرموده است:( ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ)، پس امام فرمود مقصود خداوند از (لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ)، دیدار با امام معصوم (در مراسم حج) است و مقصود از (وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ)، انجام مناسک و اعمال حج است، و عبدالله بن سنان نیز می گوید من هم خدمت امام صادق علیه السلام رسیده عرض نمودم جانم به فدای شما تقدیم باد به من بفرمائید مقصود خداوند متعال از این سخن خود در کتاب خود که می فرماید:( ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ)، چیست پس حضرت فرمود مقصود کوتاه کردن شارب و چیدن ناخن ها و کارهایی مانند این است، عرض کردم جانم به فدای شما ولی ذریح محاربی از قول شما به من گفت که شما فرموده اید مقصود خدا از (لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ دیدار با امام معصوم و مقصود از (وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ)، همان مناسک حج است پس امام فرمود: ذریح راست گفت و تو هم راست می گویی ولی آگاه باش که قرآن ظاهری و باطنی دارد و هرکسی نمی تواند مانند ذریح معنی و باطن قرآن را درک نماید)، یعنی ما با توجه به سطح کشش معانی قرآن در میان پیروان، معانی قرآن را در ظاهر و باطن برای آنها معنی می نمائیم و هر دو آنها نیز صحیح است مانند همین فراز که نقل شد، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و
ص: 563
فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آیه عظیمه 30 این سوره مبارکه یعنی سوره حج که ذات اقدس احدیت جل جلاله در آن از (حرمات) خود یعنی آنچه حرمت آن را الزامی نموده تا اهل ایمان به عظمت آنها توجه نمایند و....، یاد می فرماید:( ذَٰلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ ۗ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ ۖ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ )، این است [آنچه به عنوان مناسک حج قرار داده ایم] و هر کس مقرّرات خدا را بزرگ شمارد، برای او نزد پروردگارش بهتر است. و چهارپایان مگر آنچه [در آیات دیگر، حُرمتش] بر شما خوانده می شود، برای شما حلال شده است؛ بنابراین از پلیدی بت ها و از گفتار باطل [چون دروغ، افترا، غیبت و شهادت ناحق] دوری گزینید. پس تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام امام مظلوم و امام معصوم ما امام صادق توجه نما که در شرح و تفسیر این فراز از کلام عظیم خداوند یعنی (حرمات الله) که به فرزند عالیمقام خود حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرموده است:(از امام کاظم علیه السلام روایت شده است که فرمودند از پدر بزرگوار خود حضرت صادق علیه السلام در معنی و شرح این سخن خداوند عزوجل که (و من یعظم حرمات الله فهو خیر له عند ربه)، فرمودند: آنچه را که خدا حرمت بخشیده است سه حرمت واجب است که هر کسی یکی از آنها را بشکند به خداوند شرک آورده است اول شکستن حرمت خداوند در بیت الحرام و دوم تعطیل نمودن و کنار گذاشتن کتاب خدا و عمل به غیر آن و سوم شکستن و قطع نمودن آنچه واجب فرمود در وجوب دوستی و اطاعت از ما (اهلبیت عصمت و طهارت))، و نیز در روایت دیگر فرمودند:(احترام سه چیز در نزد خداوند عزوجل به حدی زیاد است که هیچ چیز دیگر مانند آنها نزد او احترام ندارد، (اول) قرآن که حکمت خدا و نوراوست و (دوم)، خانه او یعنی کعبه که آن را قبله گاه خلایق قرار داده است و از هیچکس توجه به غیرآن را نمی پذیرد و (سوم) عترت شما (یعنی آل محمد یعنی حضرت زهرای اطهر ودوازده امام معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم))، و در روایت دیگری از جناب جابر بن عبدالله انصاری رحمه الله علیه مذکور است که می فرماید که (از رسول خدا شنیدم که می فرمود: در روز قیامت سه چیزوارد صحرای محشر شده و به درگاه خداوند عزوجل شکایت می کنند، قرآن، مسجد و خاندان و عترت رسول خدا، پس قرآن می فرماید به من توجه ننموده و مرا (با تعابیر سوء خود)
ص: 564
تکه تکه کردند پس مسجد می گوید خدایا مرا تعطیل کردند و حق مرا ضایع نمودند پس عترت پیامبر می گویند خدایا ما را به قتل رسانیدند و تبعید نموده و آواره نمودند پس فرمود در آن زمان من به دو زانو می نشینم تا داد این سه را از دشمنان آنها بگیرم که خداوند به من خطاب می فرماید: من خودم به اینکار شایسته ترم) یعنی من خودم انتقام خواهم گرفت از این کسانی که دشمنی با کتاب خدا و مسجد (که نماد خانه خدا کعبه است)، و آل محمد المظلومین نمودند، و اما در کلام ذات اقدس احدیت در این فراز عظیم که می فرماید:(فاجتنبوا الرجس من الوثان و اجتنبوا قول الزور)، یعنی از پلیدی بت ها اجتناب کنید و از سخن یاطل بپرهیزید، پس در این فراز امام معصوم ما امام صادق علیه السلام می فرماید مقصود از پلیدی بت ها، شطرنج و مقصود از سخن یاطل غناء است، و ....،و تو ای عاقل دانا و خردمند آگا ه باش که روایات وارده از معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم در رابطه با حرمت شطرنج و بدتر از آن تخته نرد و دیگر روایات و دیگر ادوات وابزار قمار و.....، نیز آلات لهو و لعب و غنا و ....، خارج از حد احصاء است و نگارنده در این فراز معتقد است، صرف نظر از اوامر معصومین در این خصوص، آیا عقل انسان یار خوش و دلالت کننده انسان به سعادت و خیر و صلاح نیست چه دلیل دارد به اینکه انسانها در برابر هم یک عمر بنشینند و مهره ها را جابجا کنند، آیا به اعتقاد شما کاری درست است و یا بنوازند و....، آیا برای انسانها کاری بهتر وجود ندارد مثلا کتاب خواندن و ...، و ما می دانیم که اوامر و نواهی ذات اقدس احدیت جل جلاله وفق کلام امام مظلوم و غریب ما حضرت رضا علیه السلام در آن روایت عظیم که فرمودند واجبات بر اساس صلاح و مصلحت و خیر و خوبی و سعادت انسانها و آنچه حرام و نهی شده به واسطه بدی و زشتی و ضرر و شر و....، آنها می باشد، آیا واقعا کاری یهتر وجود ندارد نگارنده نمی گوید مردم بروند و قرآن بخوانند یا در مساجد بیتوته کنند زیرا ذکر و عبادت جز به توفیق الهی و قرار گرفتن لذت آن در قلب های سعادت جو نیست و نیز در اثر تبلیغات سوء جوانان و مردم عوام شاید علاقه ای به این کار نشان نمی دهند ولی واقعا چرا مردم و طالبان لذت و خوشی و.....، به سوی مطالعه کتب روی نمی آورند و باز نگارنده نمی گوید که جوانان و علاقه مندان به سوی کتب فلسفی و عرفانی و....، مانند آن بروند بلکه کتب تاریخی را مطافع بفرمایند و شرح حال پادشاهان و مردم و ....، آیا انسان باید بدنیا بیاید و بمیرد و نداند در کشور ی زندگی می نموده که
ص: 565
شاهنشاهی مانند کوروش کبیر داشته که نه تنها افتخار ما ایرانیان بلکه افتخار همه مردمان شریف جهان است و نماد یک انسان فهیم و حر و آزارده و عادل و....، بوده است، آیا نبایستی آگاه شویم که در کشور ما چه مردان بزرگی مانندجناب امیرکبیر بوده اند و در دست زباله های متعفنی گرفتار و شهید شده اند آیا ....، آیا نبایستی با متون تاریخی دریابیم که حمله عمر بن الخطاب به ایران برخلاف دستور و روش و سنت ر سول خدا و امیرالمومنین و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بوه و ایرانیان در واقع قربانیان تهاجم مشتی عرب اوباش مسلمان نما بوده اند و ایا روایات ما مشحون از نهی امامان معصوم از تهاجم به ملت های مجاور و مردم بی گناه نبوده است،.....، آری این آگاهی ها به فهم و درک و شعور و بینش ما کمک می کند و قطعاً از تکان دادن چوب ها و مهره ها و نواختن تار و تنبور ارجح است و خصوصا اینکه تمامی عمر خود را نیز مصروف آن نمایی و تصور نمایی که نوعی ورزش فکری و جسمی است و غافل شوی از اینکه از کجا آمدی به کجا آمدی، برای چه آمدی و عبرت نگیری از زندگی دیگران که آنرا به بطالت و گناه و اعمال مجرمانه سپری نمودند و کردار و پندار و گفتار نیک را سرمشق و سرلوحه زندگی قرار ندهی و با ایمان و انجام عمل صالح عمر شریف خود را به پایان نبری و با خدمت به همنوعان خود به آن برکت عطا ننمایی و...، زندگی و حیات تو مورد رضایت خالق هستی جل جلاله باشد و بعد از مرگ در جوار رحمت او قرار بگیری و تا ابدالآباد یعنی تا خدا خدایی می نماید در بهشت جاویدان او به انواع نعمت ها متنعم باشی، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون براین فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 34 این سوره مبارکه یعنی حج که در آن اسرار بی شماری است ولی علم آن در نزد صاحب آن است و تنها گاهی گوشه هایی از عظمت آنها ملاحظه می شود در این آیه عظیمه حضرت حق می فرماید:( وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ ۗ فَإِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ )، و برای هر امتی عبادتی ویژه قرار داده ایم [که مشتمل بر قربانی است] تا نام خدا را بر آنچه که از دام های زبان بسته روزی آنان نموده ایم [به هنگام قربانی] ذکر کنند. پس [بدانید که] معبود شما خدای یکتاست؛ بنابراین فقط تسلیم او شوید. و فرمانبرداران فروتن را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده. پس تو ای عاقل دانا و خردمند ما
ص: 566
در کتاب شریف نورالانوار خود که در شرح تورات و انجیل است در خصوص مذبح و محل قربانگاه و....، تقدیم هدایا به خداوند کلام خود را آوردیم و توجه داشته باشند مخاطبان محترم که خدای محمد رسول الله همان خداوند مبعوث کننده همه انبیاء و پیامبران در طول تاریخ است و کلام او در کتاب مقدس یعنی تورات و انجیل در آن فرازها که دچار تحریف و تغییر نشده است به کلام خداوند در قر آن بسیار نزدیک است و این را هرکسی که اشراف به متون آن کتب که به صحف انبیاء و تورات و انجیل مشهور هستند، داشته باشد کاملا روشن و گویا می باشد پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به شرح و تفسیر امام مظلوم ومعصوم ما حضرت صادق علیه السلام که آن را در خصوص یار و پیرو صادق خود جناب فضیل بن یسار رحمه الله تعالی علیه فرموده است همان بزرگواری که هرگاه امام صادق ایشان را می دید می فرمود:(بشر المنتخبین)، هر کسی دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند پس به این مرد نگاه کند، و تو ای مخاطب ارجمند ما در خصوص شرح آیه عظیمه کل یعمل علی شاکله و مدار سعادت و مدار شقاوت کلام خود را آوردیم و اثبات نمودیم چگونه گروهی مانند فضیل بن یسار حکم بهشتی بودن آنها در دنیا صادر می گردد و چگونه گروهی مانند غاصبین ستمکارو قاتلان عترت رسول خدا یعنی حضرت زهرا و امامان معصوم و....، یعنی مانند معاویه و یزید و شمر و ابن زیاد و....، حکم دوزخی بودن آنها در دنیا صادر می گردد و در این رابطه آیات بسیار و روایات خارج از حد احصاء وجود دارد که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات مخصوصه حضرت بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن المهدی و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در خصوص آن بنگارد ولی قرار و مدار او بر تحدید و تدقیق موضوع کتاب است، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 37 این سوره مبارکه یعنی حج تا بدانی که مقصود و منظور خداوند از اعمال و تقدیم هدایا و....، ابراز تقوی و ایمان است یعنی اعمال صالح انسان که بیانگر نیات درونی او و ابراز خضوع و احترام و ....، او نسبت به خداوند است ولذا اگر با نیت درست بجا آورده شود مقبول درگاه می شود و اعمال ظاهر ملاک کار نمی باشد ولذا خداوند در این آیه عظیمه تاکید می نماید که در این اهداء قربانی ها این گوشت و خون قربانی ها نیست که به او می رسد بلکه این تقوی اهل ایمان است که به خدا می رسد:(
ص: 567
لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْكُمْ ۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ ۗ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ )، هرگز گوشت هایشان وخون هایشان به خدا نمی رسد، بلکه تقوای شما به او می رسد. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کرد تا خدا را به [شکرانه] اینکه هدایتتان کرد به بزرگی یاد کنید؛ و نیکوکاران را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده،.....، پس در روایت است که جناب ابوبصیر رحمه الله علیه می فرماید:(من از امام صادق سوال کردم علت (تاکبد) بر قربانی کردن چیست پس حضرت فرمودند هنگامی که اولین قطره خون قربانی بر ز مین ریخته می شود تمامی گناهان قربانی کننده آمرزیده می شود و با این کار آن کسی که در نهان تقوی الهی دارد شناخته می شود وقال الله عزوجل (( لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْكُمْ) و سپس فرمود پس توجه نما که چگونه خداوند قربانی هابیل را پذبرفت ولی قربانی قابیل را نپذیرفت، و این کلام سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه است که فرمودند:(اگر شخصی که قربانی می کند اهل تقوی نباشد پس قربانی او به خداوند نخواهند رسید زیرا خدا تنها از پرهیزکاران می پذیرد (یعنی وفق آیه عظیمه قر آن و انما یتقبل الله من المتقین))، و توجه نماید مخاطب ارجمند که ما در استناد خود در شرح و تفسیر آیات عظیمه، کلام سرور خود جناب علی بن ابراهیم را نیز مذکور می نمائیم نه به جهت آنکه ایشان کلام غیر از کلام امامان معصوم دارد بلکه به عکس از آنجایی که تمامی کلام و گفتار او ریشه در کلام امامان معصوم دارد به این واسطه نقل می گردد مانند همین فراز که کلام او ریشه در روایت مشهور حضرت صادق علیه السلام دارد، و در ادامه در شرح (0ولتکبروا الله علی ما هداکم)، از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم روایت شده است که مقصود خداوند از این تکبیر، بزرگ شمردن خداوند و مقصود از هدایت، ولایت اهلبیت (عصمت و طهارت) است)،..... و اما در ادامه به شرح آیه عظیمه 38 این سوره مبارکه یعنی حج می رسیم که رسوا کننده اعمال تبهکارانه غاصبان خلافت و مخصوصاً خلیفه نژادپرست دوم عمربن الخطاب است که این تصور را در اعراب پست ایجاد نمود که این چپاولگران بدوی ملخ خوار و....، قوم برتر جهان و جهانیان هستند و فراموش کرد این شخص نادان و خشن که عظمت مقام و منزلت رسول خدا وخاندان عصمت و طهارت هیچ ربطی به او وسایر اعراب ندارد بلکه خداوند از این اعراب درکتاب خود به کفر و نفاق و به بدترین تحو خود شهادت داده و تا ابدالآباد ان را به
ص: 568
خلایق اعلام نموده است که در واقع شهادت به تبهکاری های این غاصب و پیروان اوست پس به این نکته عظیم توجه نماید مخاطب محترم که ظهور و بعثت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم از میان قومی حاهل و نادان و....، خبر غیبی خداوند به خلایق جهان به زبان انبیاء خود از چندین هزار سال قبل بوده یعنی شرحی که ما در کتب شریف (الاحتجاج و نورالانوار) خود در بخش بشارات مذکور نموده ایم و مثال آنان در واقع به خانه عظیم کعبه در بیایان خشک و سوزان شباهت دارد که عظمت آن ربطی به خشکی و لم یزرع بودن صحرای عربستان ندارد و اسباب تقدیس آن را فراهم نمی آورد و یا به رگه های عظیم طلای خالص است که در دل بعضی از کوههاست که اسباب قیمتی شدن سایر سنگ های بی ارزش را موجب نمی شود پس ارزش هر انسان از عرب و غیر عرب وابسته به ایمان او به خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است همانگونه که خدای عظیم الشان در کتاب خود می فرماید(ان اکرمکم عندالله اتقیکم) ولی این ابله کودن نژادپرست خشن و بدوی با اعمال و رفتار ابلهانه خود به تقدیس اعرابی پرداخت که سابقه ای در تاریخ تمدن جهان نداشتند جز اعمال مشعشع غارت و چپاولگری و قتل و خونریزی و دزد نوامیس یکدیگر و آن اعمالی که اشراف آنان یعنی اشراف قریش مانند ابوسفیان و ابوجهل ها و ....، با آن ها کسب درآمد می نمودند مانند به راه انداختن فاحشه خانه ها و قمارخانه ها و شراب فروشی ها و ....، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ازجمند که خوی توحش و وحشی گری او به عنوان یک عرب نژادپرست که تظاهر به اسلام می نموده است در واقع ربطی به اسلام و قرآن نداشته و اعمال تباه او وهمکاران او ربطی به اراده خداوند و آموزه های پیامبر و قرآن و اوامر امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم نداشته و بلکه برضد آیات کتاب خدا و اوامر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم بوده است و این امر در تمامی احادیث اهلبیت عصمت و طهارت واضح و آشکار و مبرهن است و از جمله دلیل قاطع است حرمت تهاجم و غارتگری خلفای غاصب و به دنبال آنها خلفای سفاک بنی امیه و بنی عباس به اقوام و ملت های بی گناه به بهانه روایات جعلی یاوه ای که در باب جهاد بر ضد قرآن بهم بافته بودند و خلایق عوام را به بهانه جهاد مامور چپاول و غارت مال و اموال و نوامیس مردم بی گناه کشورهای مجاور نموده و از اسلام چهره ی تهاجمی و ظالم و غارتگر در اذهان خلایق جهان متصور نمودند و به بهانه
ص: 569
اسلام و قرآن به زن بارگی و فساد و تبهکاری و غارت اموال خلایق پرداختند به گونه ای که وارثان این اوباش و اراذل شمش های طلای این تبهکاران را با تبر بین آنها تقسیم می کردند و....، و این عمر بن الخطاب شقی و تبهکار بود که به بهانه دروغ سیاسی (حسبنا کتاب الله)، به نابودی اسناد و مدارک هزاران سال تمدن کشورهای متمدن آن روز مانند ایران و مصر و....، دست زد و تمامی کتابخانه های علمی آنان را به آتش کشید و این تصور را در میان مردم احمق پدید آورد که اسلام بی نیاز از علوم طب و فیزیک و شیمی و سایر دانش های علمی و کاربردی می باشد و به اعتقاد این فرد بی ریشه در این زمان اگر زنده بود بایستی تمامی دانشگاهها و مراکز علوم اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و مراکز تحقیقات فیزیک و شیمی و....، تعطیل شده و مردم در مساجدنشسته و قرآن زمزمه نمایند آری اینگونه این دشمنان ضداسلام و قرآن بعد از قتل دختر رسول خدا و مقهور نمودن وصی رسول خدا و تهاجم بر صحابه عالیقدر رسول خدا بر زعامت اهل اسلام چنگ انداخته و آنها را به سراشیبی بی بازگشت دوزخ سوق دادند و در این فراز مخاطبان ارجمند بایستی بدانند که حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین و امیرالمومنین و....، صرف نظر از اینکه شهدای راه حضرت حق جل جلاله بوده اند در واقع شهدای راه حفظ و بقاء شرافت بشری و کرامت های انسانی و حریت و آزادگی انسانها بوده اند و به عبارتی اگر امر به دست آنان می افتاد هرگز هیچ تهاجمی به کشورهای همسایه اتفاق نمی افتاد زیرا سیره و روش رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم حسن همزیستی مسالمت آمیز با آنان بوده است و جز در زمانی که مورد تهاجم قرار گرفته و مجبور به دفاع می شدند دست به قبضه شمشیر نمی بردند و این مولای مظلومان علی علیه السلام بود که در زمان اقتدار اسلام و قرآن در باغ یهودیان به کار مشغول می شد تا امرار معاش نماید و یا برای گذران از انها قرض گرفته و یا کالایی را برای خانواده خود از آنها خریداری می نموده است، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به این آیه عظیمه 39 این سوره مبارکه که در آن حق تعالی جل جلاله می فرماید:( أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ )، به کسانی که [ستمکارانه] مورد جنگ و هجوم قرار می گیرند، چون به آنان ستم شده اذن جنگ داده شده، مسلماً خدا بر یاری دادن آنان تواناست. پس در این آیه عظیمه به صراحت اعلام می گردد که حکم جهاد برای کسانی است که مظلوم واقع شده و مورد
ص: 570
تهاجم قرار گرفته اند و در عین حال این مقابله در برابر تهاجم دارای قانون و قاعده بوده و ما در تاریخ اسلام و سیره رسول خدا ملاحظه می نمائیم بعد از آن همه لطمات که قریش و مشرکین بر اسلام و قرآن و اصحاب رسول خدا و شهادت عزیزان اسلام چون حمزه سیدالشهدا و ....، اقدام نموده بودند هرگز بعد از پیروزی و فتح مکه به چپاول اموال آنها اقدام ننموده و نوامیس آنها را میان خود قسمت ننموده و شمشیر در میان و فرزندان آنها قرار نداده و بلکه به عکس یک زندگی مسالمت آمیز را با آنان به حکم خدا و رسول او در پیش گرفتند در حالی که می دانستند بسیاری از آنها به شرک خود باقی و به ظاهر به سوی اسلام متمایل شده اند و....، در حالی که می توانستند اول همه را قتل عام نموده و بعد از تقسیم اموال و نوامیس آنها، اسلام و قرآن را به آنها عرضه نمایند و.....، پس چون بر این فراز آگاه شئی پس به روایت عظیمی از مولانا جعفر بن محمد الصادق علیه السلام توجه نما که در آن مانند سایر امامان معصوم بطور تلویحی در حرمت غارت گری و چپاولگری خلفای سفاک و شقی حاکم بیان فرموده است همان حرمت که به محض اشاره سرها را قطع و زندگی ها را متلاشی و خونها را بر زمین می ریخت و ما در روایتی که که در قبل از مولای غریب و شهید و مظلوم خود حضرت رضا علیه السلام در بیان این حقیقت آورده ایم به این روایت اشاره می کنیم در این روایت حضرت صادق علیه السلام تصریح می فرماید که حکم جهاد برخلاف آنچه که زمامداران شقی و کذاب حاکم (از غاصبان خلافت گرفته تا اشقیای بنی امیه و بنی عباس)، بر اساس روایات دروغین در میان مردم تبلیغ می کرده اند فقط در زمانی که اهل اسلام مورد تهاجم قرار بگیرند واجب می شود و جنگهایی که این اشقیا به نام اسلام و جهاد به راه می انداخته اند برخلاف حکم قرآن و اسلام است و این اعمال تهاجمی ددمنشانه آنه بر اساس روایات جعلی و دروغ شکل گرفته است و...، مخاطب ارجمند بایستی آگاه باشد که همه امامان معصوم ما در شدیدترین تنگاهای سیاسی و اجتماعی واقع شده بودند و به شدت تحت نظر حکام شقی و ملعون بوده اند و در بسیاری اوقات به واسطه عدم رعایت امر تقیه از سوی پیروان خود به بلای عظیم این جرثومه های فساد و تباهی دچار می شدند که در نهایت به شهادت ایشان منتهی شده است و در این فراز نگارنده قبل از ورود در این روایت به یک نکته تاریخی اشاره و سپس به ادامه مطلب می پردازد، مشهور است که خلیفه شقی و ملعون بنی عباس یعنی منصور دوانیقی یعنی آن
ص: 571
سگ هار دوزخی در آن زمان که خبر شهادت حضرت به او رسید به فرماندار مدینه نوشت و فرمان داد تا هر کسی را که امام صادق وصی قرار داد را احضار نموده و در مجلس خود او را گردن زده و به قتل برسان و نامه را به پیک مخصوص تحویل داد پس پاسخ از فرماندار مدینه واصل شد که امکان قتل وصی وجود ندارد زیرا امام صادق پنج نفر را وصی خود قرار داده اول خود شما یعنی منصور دوانیقی را و دوم خود من یعنی فرماندار مدینه و سوم همسرش حضرت حمیده و چهارم و پنجم دو فرزند خود عبدالله و موسی را، پس در این فراز نگارنده به دنبال اثبات وجود جو بسیار خطرناک قتل امام و اصحاب مقرب ایشان نیست زیرا این حقیقت در روایت مشهور هشام بن سالم و مومن طاق و فضیل و ابوبصیر و....، محرز است و به توصیه موکد حضرت موسی بن جعفر به جناب هشام رحمه الله علیه که در رابطه با انتشار امر امامت به گلوی مبارک اشاره نموده یعنی اگر این موضوع منتشر شود باعث بریده گلوی من می شود و اشاره به گلوی مبارک خود فرمودند و این امر دلالت غیرقابل انکار دارد بر جو اختناق لجام گسیخته حاکم بر علیه امامان معصوم ومظلوم ما که نمی توانستند بطور علنی و قاطع بر علیه سیاست اصلی حاکمان تبهکار کلامی را مطرح نمایند ولی از شرح وبیان روایات و تفحص و تجزیه و تحلیل آنها به راحتی مقصود امام معصوم با توجه به بیان روایات نظیر آن از سایر امامان معصوم دریافت می گردد و نگارنده در این فرار این وصیت عظیم حضرت را به عنوان شاهد مذکور می نماید در این روایت حضرت (5) نفر را وصی خود قرار داد که با تجزیه و تحلیل آن از سوی شاگردان و شیعیان مشخص و معلوم می شد که امام بعد از آن حضرت چه کسی می باشد اول خود منصور دوانیقی شقی و دوم فرماندار مدینه که هردو این تبهکاران ظالم و به حکم قرآن مشرک و کافر بوده و وصی امام معصوم نمی توانستند باشند و دیگری همسر والا مقام حضرت صادق علیه السلام بود که می توانست وصی اموال باشد ولی امام معصوم و رهبر معصوم خلایق نبوده است پس ایشان هم امام بعد از حصرت صادق نبود پس دو نفر باقی می ماندند که عبدالله و حصرت موسی بن جعفر بودن که عبدالله به واسطه عیبی که در او بود نمی توانست امام باشد زیرا امام از تمامی عیوب ظاهر و باطن مبرا است و فقط باقی می ماند حضرت موسی بن جعفر که امام بعد از آن حضرت می توانست باشد و نکته مهم اینکه خداوند برای حفظ وجود شریف حضرت موسی بن جعفر گمراه فرمود آن سگ هار دوزخی یعنی منصور دوانیقی
ص: 572
یعنی مشرک ملعون را به گمراهی مردمی که به دنبال اسماعیل فرزند بزرگ امام که از دنیا رفته بود و نیز عبدالله فرزند دیگرحضرت صادق که دوماه و نیم بعد از امام صادق از دنیا ر فت، و با توجه به پنهان نمودن شدید امر امامت توسط آن حضرت و شاگردان عظیم الشان امام صادق و امام کاظم، این امر یعنی معلوم شدن امامت آن حضرت منتهی گردید به بعد زمان به دوزخ رفتن آن شقی یعنی منصور دوانیقی که بعد از آن شقی حضرت مبتلا گردید به هارون ملعون که در نهایت به زندان این تبهکار گرفتار و بعد از سالهای فراوان زجر و شکنجه در سیاهچالهای آن جرثومه فساد و تباهی به شهادت رسید، پس نتیجه اینکه در این روایت نیز حضرت صادق علیه السلام مطالبی را علیرغم تقیه شدید بیان می نماید و غارتگری های این مسلمان نماها را تحت عنوان جهاد و به اتکای روایات جعلی محکوم و عاملین آنها را گمراه اعلام می نماید و گمراه راهی ندارد جز به سوی دوزخ و جهادگران را بعد از توجیه اینکه اگر مومن کامل باشند صاحب حق تلقی و مجاز به جهاد از سوی خداوند هستند به حضرت مهدی و یاران مخصوص او تخصیص می فرماید و با این پاسخ که در واقع دفع کننده شرارت اشقیا است به این بحث عظیم پایان می دهد و البته روایات وارده دیگر در خصوص اینکه این آیه در شان امامان معصوم و خصوصا حضرت مهدی و یاران آن حضرت است خارج از حد احصاء است از جمله ابوخالد کابلی می گوید از امام باقر شنیدم که در خصوص شرح این آیه فرمود (منظور امام علی و امام حسن و امام حسین می باشد)، یعنی امامان معصوم و جهاد در تحت لوای امام معصوم و در روایت دیگر نیز فرمودند (مقصود امام حسین است) یعنی امام معصوم و سرور ماجناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه می فرمایند که مثل مولای ما حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در غیبت و گریزان بودن و پنهان بودن مانندحضرت موسی است تا آن زمان که خداوند به او اجازه ظهور و مطالبه حق و کشتن دشمنان خدا را بدهد و سپس این آیه را مذکور می نماید، و باز هم در روایت دیگری حضرت امام باقرعلیه السلام می فرماید:(فی قول الله عزوجل اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر، قال معی فی القائم و اصحابه)، یعنی این آیه در مورد حضرت قایم و یارانش نازل شده است (زیرا ایام قیام سه امام معصوم یعنی امیرالمومنین حضرت علی و امام حسن و امام حسین سپری شد و بقیه امامان مامور به قیام نبودند مگر حضرت مهدی عجل اله تعالی فرجه الشریف)، و باز هم در روایت دیگری امام مظلوم ما
ص: 573
حضرت صادق علیه السلام فرمودند:(اهل سنت اعتقاد دارند که این آیه در مورد رسول خداست در آن هنگام که قریش ایشان را از مکه بیرون راندند (ولی اینگونه نیست و) این آیه در شان حضرت قائم آل محمد است نازل شده است در آن زمان که ظهور نموده و خونخواهی حسین را (به عنوان نماد مظلومیت اهل عالم در برابر اشقیا) نماید وما اولیاء خون آن حضرت و خواهان خون او هستیم)، پس دانستی تو ای عاقل داناو خردمندکه آیات جهاد و قتال اهل ایمان با دیگران وابسته به شروطی است که از جمله آن جهاد در تحت لوای امام معصوم و نیز مظلوم واقع شدن اهل ایمان که تحت زعامت نماینده معصوم خدا هستند واقع شود یعنی این حکم عام نیست و موجب نمی شود تا به بهانه آن به مردم بی گناه ملت های مجاور یورش برده و قتل و غارت آنها پرداخت اینگونه که خلیفه غاصب و نژادپرست یعنی عمر بن الخطاب صورت داد و قتل عام نمود مردان و جوانان ملل اطراف را بر ضد احکام خداوند و به اموال و ثروت های آنها و به نوامیس آنها تجاوز نمود و لکه ننگی بر پیشان بشریت بر علیه اسلام گردید تا ابدالآباد والبته او به این امور موفق نشد مگر بعد از قتل دختر پیامبر و جگرگوشه رسول خدا حضرت محسن و مقهور نمودن و در معرض قتل قرار دادن عترت رسول خدا و وصی عالیقدر رسول خدا یعنی آل محمد یعنی امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین و شرارت او از سقیفه شروع شد و به قتل امامان معصوم به توسط وارثان او در بنی امیه و بنی عباس منتهی گردید یعنی قتل عام آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که شهادت آن مظلومان صرف نظر از شهادت در راه خدا، در راه نجات بشریت (از قتل عام و کشتار بی دلیل و بر خلاف احکام قرآن و آموزه های رسول خدا، نیز جان خود را فدا کردند،پس چون بر این فراز آگاه شدی و دانستی که این جهاد در منظر خدا ورسول مخصوص است به گروهی خاص یعنی اهل ایمان پیرو امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و هرگز تعلق ندارد به مشتی اوباش و مدعی که تجاوزگر به نام اسلام و قرآن بوده اند و بعد از رسول خدا شمشیر در میان ملت های مظلوم نهاده و به بهانه جهادی که بر اساس روایات جعلی بر ضد قرآن برای عموم ساخته بودند به قتل و غارت و تجاوز به نوامیس ملت ها پرداختند، پس چون بر این فراز آگاه شدی و نیز اگاه شدی به حساسیت موضوع بر اساس سیاست های خلفای خطذناک و قاتل بنی امیه و بنی عباس و منزوی بودن و در تحت تقیه شدید بودن امامان معصوم و پیروان عالیقدر آنان و ....، پس توجه نما به این
ص: 574
روایت که بیانگر مظلومیت محمد و آل محمد و ملت های مظلوم جهان در برابر این شیاطین جنی و انسی بوده است پس این روایت را ابی عمرو زبیری اینگونه نقل می نماید:(ابوعمرو زبیری رحمه الله علیه می گوید من به امام صادق عرض کردم درباره فراخوان به سوی خدا و جهاد در راه او به من خبر ده که آیا (این جهاد در راه خدا که حکومت های فاسق و فاسد غاصب خلافت و سپس بنی امیه و بنی عباس داعیه آن را داشته و به استناد آن به ملت های دنیا حمله ور شده اند از سوی آنها جایز است و یا) مخصوص گروهی است که این کار (یعنی جهاد فی سبیل الله) برای آنها جایز است و هیچکس نباید به آن اقدام کند مگر آن کسانی که از این گروه باشند (یعنی پیرو این اشخاص خاص باشند) و یا اینکه این کار (یعنی جهاد فی سبیل الله اینگونه که این داعیان اسلام می گویند) برای هر (مدعی) یکتاپرستی جایز است پس حضرت فرمود: این کار (یعنی فراخوان مسلمانان برای جهاد فی سبیل الله اینگونه که این غاصبان و حاکمان جور و فساد بنی امیه و بنی عباس صورت می دهند هرگز جایز نیست بلکه) مخصوص گروهی است که این کار فقط برای آنان جایز است و هیچ کس نباید به آن (یعنی جهاد) اقدام کند مگر اینکه از این گروه باشد (یعنی گروه خاصی وفق آیات کتاب خدا و سنت رسول خدا می توانند مسلمانان را به جهاد فراخوان نمایند یعنی و آنها کسی نیستند جز رسول خدا و وصی عالقیدر او و اوصیاء بعدی او یعنی امامان معصوم تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، یعنی آنچه عمر بن الخطاب غاصب و نژادپرست بعد از غصب منصب خلافت وصی رسول خدا صورت داد یعنی سرکوب اهل ایمان و قتل حضرت زهرا و محسن بن علی و منزوی نمودن عترت طاهره رسول خدا و اصحاب خاص آن حضرت مانند سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و....، برخلاف آیات قرآن و سنت رسول خدا بوده و او بر خلاف حکم خدا و رسول و آیات قرآن بدون هیچ وصف شرعی به ملت های دنیا یورش برده و مردان و جوانان آنها را قتل عام نموده و ثروت های آنها را به یغما برده و زنان و دختران آنها را اسیر و برده نموده و آثار تمدن چندهزار ساله جهان را به نام دین و جهاد به آتش کشید)، پس ابوعمرو زبیری می گوید من به امام عرض کردم خداوند شما را مورد رحمت قرار دهد این مطلب را کاملا برایم روشن بفرما، پس حضرت فرمود: خداوند تبارک و تعالی در قرآن پیامبر خود را در مورد دعوت کردن به خود با خبر نموده و (نیز) کسانی (دیگر) را که (دیگران را) به سوی او دعوت می کنند توصیف فرموده و این
ص: 575
دعوت کردن را برای آنها درجاتی قرار داده است که هر درجه آن با درجه دیگر شناخته می شود و برخی دلیل بر دیگری قرار می گیرند و خداوند (در کتاب خود) خبر داده که خود اولین کسی است که (بندگان را) به سوی خود و اطاعت و تبعیت از اوامر خود دعوت می کند پس در ابتداء خود این کار را آغاز نموده است ...، آنگاه در مرتبه بعدی به وسیله رسول خود این د عوت را صورت داده .... و در مرتبه (بعدی) سوم به وسیله کتابش (قرآن) به سوی خود دعوت نموده (که شاخصه حق و باطل است)، ....، سپس در کتابش، کسانی را که بعد از خود و رسول خود به آنها اجازه داده است که به سوی او دعوت کنند را یاد نموده (و از این فراز تمامی آیاتی که در خصوص آل محمد یعنی امامان معصوم و اوصیاء رسول خدا که اول آنها امیرالمومنین علی علیه السلام و آخرین آنها حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است را بیان می فرماید و اینگونه با وجود جو شدید اختناق ضمن رعایت تقیه و حفظ خون خود و شیعیان و پیروان، راههای هدایت به سوی بهشت و ضلالت به سوی دوزخ را مشخص و واضح و اشکار می فرمایند یعنی و این خداوند است که در این آیات کتاب خود انان را بعد از خود و رسول خود به امت اسلام معرفی نموده) و می فرماید:(ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون- آل عمران/104) و سپس درباره این گروه (یعنی آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم) و اینکه از چه کسانی هستند (یعنی از چه سلسله ای هستند یعنی سلسله معصومین یعنی سلسله انبیاء الهی و اوصیاء معصوم آنها) خبر داده (یعنی معرفی نموده)، که آنها از نسل ابراهیم و اسماعیل هستند (یعنی وعده داده شده الهی هستند که اخبار آنان را انبیاء الهی به اهل ایمان اعلام نموده و خبر داده بودند)، که (آیه 33/ سوره احزاب) انه اذه عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا، (یعنی آنها را معصوم قرار داده یعنی محمد و آل محمد یعنی امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم و توجه نماید مخاطب ارجمند که ما در روایت امام رضا هم توضیح دادیم که سخن در این مقوله مربوط به تهاجم علیه مردم بی گناه با عنوان جهاد است و...، یعنی عملکرد مجرمانه تهاجمی عمر بن الخطاب و پیروان او و با دفاع که مجوز داده شده است متفاوت است)، و آنگاه پیروان پیامبر خود و پیروان این گروه را که خداوند به امر به معروف و نهی از منکر نمودن، توصیفشان نموده و آنها را دعوت کننده به سوی خود قرار داده و اجازه این دعوت را به آنها داده و معرفی نموده است ....،
ص: 576
سپس به بیان ویژگی های این پیروان پرداخته است تا کسی مدعی نشود که مانند آنان است مگر کسی که واقعا از آنها باشد ....، آنگاه خداوند خبر داده که از این مومنان و کسانی که دارای ویژگی های آنان هستند، جانها و اموال آنها را خریداری کرده که بهشت برای آنها باشد و....، (سوره توبه/ آیه 111) (ثم اخبر انه اشتری من هولاء المومنین و من کان علی مثل صفتهم انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون و عدا علیه حقا فی التوراه و الانجیل و القرآن)، پس ذکر فرمودوفای به عند و پیمان خود را نسبت به آنها که (توبه/111) (فقال َو مَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ )، (پس حضرت در ادامه شروط این گروه را که مختص است بر محمد و آل محمد و امامان معصوم علیهم السلام و پیروان آنها را بطور متصل و مشروح بیان و سپس می فرماید:) ....، و خداوند به پیامبر فرمودند (هر کسی این ویژگی ها را داشته باشد و کشته شود را به شهادت و بهشت بشارت ده) و آنگاه خداوند تبارک و تعالی خبر داد که فقط کسانی را که دارای این شرایط هستند را مامور به جهاد نموده و فرمود (آیات 40 و 39 حج، اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا ...)، و بعد از توضیح مفصلی که امام در خصوص علت مالکیت اذن جهاد از سوی خداوند به آنها که نمایندگان ذات اقدس الهی هستند ....) می فرماید: پس چنین نیست که همه مومنان، شایسته جنگ با کافاپران باشند بلکه فقط به مومنانی اجازه داده شده که دارای شرایط ایمان هستند یعنی همان شرایطی که بیان نمودیم (یعنی مقام و منزلت عصمت برای آنها و پیروان آنها است)، و دلیل این مطلب آن است که کسی اجازه جهاد ندارد مگر اینکه مظلوم واقع شده باشد و کسی مظلوم واقع نمی شود مگر اینکه مومن باشد و کسی مومن نیست مگر دارای شرایط ایمان باشد (یعنی امام معصوم) یعنی همان شرایطی که خداوند عزوجل برای مومنان و مجاهدان قرار داده است پس هرگاه شرایط خداوند عزوجل در کسی کامل شد او مومن است و چون مومن شد مظلوم خواهد بود و چون مظلوم باشد اجازه جهاد پبدا خواهد نمود (یعنی این حق فقط برای معصومین که نماینده خدا و اوصیاء معصوم آن حضرت هستند جاری خواهد بود و سپس در ادامه کلامی را مذکور می فرمایند که تکلیف همه اشقیا و غاصبین و طرفداران ناصبی ایشان و پیروان تبهکار یشان و....، را معلوم می گردد و لذا می فرماید:)، و اگر کسی تمامی شرایط ایمان را دارا نباشد (مثل عمربن الخطاب و فاسقین بنی امیه و بنی عباس) پس او
ص: 577
ظالمی است که سرکشی می کند و تا زمانی که توبه نماید پیکار با او واجب است (یعنی دشمن خدا و رسول و امامان معصوم است) و چنین کسی اجازه جهاد و دعوت کردن به سوی خداوند عزوجل را ندارد چرا که او از جمله آن مومنانی که در قرآن به آنها اجازه جهاد داده شده نمی باشد (و این تکلیف اهل ایمان است پس تکلیف منافقین و ستیزه گران با امامان معصوم که در قعر اعماق دوزخ به همراه پیروان سرکش خود هستند نیازی به شرح و بیان ندارد)، و هنگامی که آیه (اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا) درباره مهاجرانی که اهل مکه آنها را از شهر و دارایی های آنها بیرون کردند نازل شد جهاد با اهل مکه به خاطر ظلمی که بر مهاجران روا داشته بودند برای مهاجران حلال گردید و اجازه جهاد به آنها (تحت لوای رسول خدا) داده شد پس ابوعمرو زبیری می گوید من گفتم اگر این آیه درباره مهاجرین به لحاظ ظلمی که مشرکان مکه به آنها نموده بودند نازل شد پس چرا مسلمانان (تحت لوای عمر بن الخطاب) با کسری (پادشاه ایران) و قیصر (پادشاه روم) و با مشرکانی از قبایل عرب غیر از مشرکان مکه نیز پیکار کردند، (پس امام مجدداً در خصوص مجاز بودن امر جهاد در شرایط کامل کلام خود را مذکور و در ادامه می فرمایند:) ....، و با تکیه بر این آیه مومنان در هر زمان می توانند جهاد نمایند و خداوند عزوجل به تمامی مومنانی که دارای شرایط ایمان باشند اجازه داده یعنی همان شرایطی که خداوند عزوجل برای مومنان و مجاهدان قرار داده است و هر کسی که دارای این شرایط باشد او مومن و مظلوم است و به او در جهاد به این معنا اجازه داده شده و هر کسی که دارای این شرایط نباشد (مانند عمر بن الخطاب غاصب و نژادپرست و وارثان او و بنی امیه پلید بنی عباس ملعون و...)،ظالم است و از مظلومان به حساب نمی آید و نه اجازه جهاد دارد و نه اجازه امر به معروف و نهی از منکر زیرا چنین کسی نه صلاحیت چنین کاری را دارد و نه اجازه داردکه به سوی خداوند عزوجل دعوت کند و چون کسی همچون او به جهاد بر نمی خیزد با اینکه لازم است دیگران او را به سوی خداوند دعوت کنند و کسی که مومنان مامور به پیکار با او هستند (به واسطه غصب منصب امامت و ولایت و زعامت اهل اسلام)، و خداوند او را از جهاد کردن بازداشته است مجاهد نخواهد بود یعنی کسی که دیگران وظیفه دارند او را به سوی توبه و حقیقت و امر به معروف و نهی از منکر دعوت کنند (هرگز) نمی تواند دعوت کننده به سوی خداوند عزوجل باشد و کسی که دیگران وظیفه دارند او را امر به معروف و نهی از منکر کنند، نمی
ص: 578
تواند خود امر کننده به معروف باشد و کسی که دیگران وظیفه دارند او را نهی از منکر نمایند (هرگز)، نمی تواند خود نهی کننده از منکر باشد، پس هر کسی که به طور کامل شرایط خداوند عزوجل یعنی همان شرایطی که یاران رسول خدا دارای آن بودند را داشته باشد و در عین حال مظلوم باشد اجازه جهاد دارد همانگونه که خداوند به یاران رسول خدا اجازه جهاد داد چرا که حکم خداوند عزوجل و واجبات او درباره اولین مسلمانان وآخرین آنها یکی است مگر آنکه بیماری یا واقعه ای، حکم و واجب الهی را تغییر دهد که در این صورت اولین و آخرین در تغییر احکام به وسیله پیشامدها نیز مشترکند و واجبات آنها نیز یکی است از آخرین آنها همان سوالاتی خواهد شد که از اولین پرسیده می شود و هر دو به یک چیز محاسبه خواهند گردید و هرکس که ویژگی مومنانی که خداوند به آنها اجازه جهاد داده را دارا نباشند از اهل جهاد نخواهد بود و اجازه چنین کاری ندارد تا زمانی که به شرایط خداوند عزوجل باز گردد و هرگاه شرایطی که خداوند عزوجل برای مومنان و مجاهدان در نظر گرفته در او بطور کامل ایجاد گردد او نیز از کسانی خواهد بود که اجازه جهاد دارند (و سپس توجیه می فرماید) پس هر بنده ای باید تقوی الهی پیشه نماید و در مورد احادیث دروغی که بر خدا بسته می شود فریفته (دعوت اشقیا نشود و به سوی غارت و قتل عام مردم بی گناه نرود و حرث و نسل خلایق را نابود ننماید یعنی فریفته) خواهش ها (هوی و هوس) که خداوند از آن ها نهی نمود نشود، همان احادیثی که قرآن آنها را دروغ می داند و از آنها و حاملان آنها و نقل کنندگان آنها بیزاری می جوید و اینگونه با شبهه ای که عذری برای آن ندارد (با اقدام به قتل و تجاوز به نوامیس خلایق به نام جهاد فی سبیل الله و ....)، نسبت به خداوند عزوجل جسارت پیدا نکند زیرا پیش روی کسی که خود را (به نا حق و از روی ظلم و ستم) در معرض کشته شدن (به نام دروغ جهاد فی سبیل الله یعنی) در راه خدا قرار می دهد، منزلت و جایگاهی وجود ندارد که بتوان به وسیله آن به خداوند تقرب جست (یعنی فریب این اشقیا شیطان صفت را نخورد)، در حالی که تقرب به خداوند که مقامی بسیار رفیع است هدف نهایی ازاعمال نیک می باشد و (لذا) هر انسانی باید (با تکیه بر عقل و درک خود) در مورد خود داوری کند (یعنی راه درست را از راه غلط و باطل تشخیص دهد) و خود را(یعنی اعمال و روش و دین خود را) بر قرآن عرضه نموده و با آن بسنجد چرا که هیچکس نسبت به انسان از خودش آگاه تر نیست (یعنی انسان می تواند
ص: 579
همه را گول بزند ولی هرگز خودش را نمی تواند گول بزند)، پس اگر شرایطی که خداوند در مورد جهاد برای او بیان داشته را در خود می بیند (یعنی فکر می کند که معصوم است) باید که اقدام به جهاد کند و اگر در خود کوتاهی ملاحظه کرد باید آن را اصلاح کرده و خود را با شرایط جهاد که خداوند بر او واجب نموده مطابقت دهد یعنی به این بهانه به جای خود بنشیند و خود را به پرتگاه دوزخ وارد ننماید) و آنگاه اقدام به جهاد نماید در حالی که از هر آلودگی که میان او و جهاد کردن او فاصله می اندازد پاک و پاکیزه باشد و ما (اهلبیت عصمت و طهارت)، به کسانی که قصد جهاد کردن دارند (و از شرارت خود باز نمی گردند و فکر و ذهن آنها از اباطیل شیاطین پر شده و دنیا را بر آخرت ترجیح داده و به عقل خود پشت کرده اند)، ولی شرایطی را که خداوند عزوجل برای مومنان و مجاهدان بیان داشته را دارا نمی باشند، نمی گوئیم جهاد نکنید (زیرا تحریم جهاد در فضای اختناق حکومت فاسد و تبهکار و قاتل حاکم به منزله قتل عام همه اهل ایمان است)، ولی می گوئیم ما شرایطی که خدا برای اهل جهاد قرار داده ایست را به شما آموختیم، همان اهل جهادی که خداوند با آنها پسمان بسته جان ها و اموال آنها را در مقابل بهشت خریداری نموده است، حال هرکسی باید شرایطی که در خود نمی بیند را سامان دهد و خود را (با عقل خود) بر شرایط الهی عرضه کند اگر دید که دارای آن شرایط به طور کامل است بداند که از کسانی است که خداوند عزوجل به آنها اجازه جهاد داده است و اگر با وجود اینکه بر گناهان و محرمات اصرار دارد و با این حال می خواهد جهاد نماید و جاهلانه و کورکورانه اقدام به جهاد نماید و از روی نادانی و توجه نمودن به روایات جعلی و ساختگی (این دشمنان خدا و رسول)، نسبت به خداوند عزوجل جسارت پیدا کند، به جان خودم سوگند نتیجه کار چنین انسانهایی این است که خداوند عزوجل دین اسلام را به وسیله گروههای که بهره ای (از اسلام) ندارند (یعنی کافران و مشرکان)، یاری کند، پس هر کس باید (با اتکا به عقل خود) از خدا بترسد و از اینکه در زمره چنین مجاهدانی (به سوی اعماق دوزخ روان) باشد و بپرهیزدکه خداوند (این حقیقت را بواسطه ما اهلبیت) برای شما بیان کرده و بعد از (اتمام حجت و) بیان الهی، شما هیچ عذری برای نادانی نخواهید داشت ولا قوه الا بالله و حسبنا الله علیه توکلنا و الیه المصیر)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین .....، پس چون بر این فراز از جنایات ضد بشری خلفای غاصب و
ص: 580
اشقیای بنی امیه و بنی عباس و ....، به نام اسلام و قرآن آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه 40 این سوره مبارکه تا به شان نزول آن آگاه شوی پس حضرت حق جل جلاله در این آیه عظیمه می فرماید:( الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا ۗ وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ)، همانان که به ناحق از خانه هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی کرد، همانا صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می شود به شدت ویران می شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می دهند یاری می رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است. پس مولاناالمظلوم امام باقر علیه السلام می فرماید که مقصود از این آیه، ما اهلبیت هستیم و این آیه در مورد ما نازل شده است، نیز امام مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرماید که این آیه نازل شده است بطور اختصاصی در مورد ما (اهلبیت عصمت و طهارت)، یعنی امیرالمومنین و ذریه ایشان و در رابطه با جنایاتی که نسبت به حضرت زهرای اطهر صورت دادند، و سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه می فرماید که مقصود از این آیه حضرت حسین است در آن کلام که یزید در پی آن حضرت فرستاد تا ایشان را برای بیعت نمودن به رفتن به شام مجبور نماید و حضرت به سوی کوفه رفت و در کربلا به شهادت رسید، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 41 این سوره مبارکه که در آن در خصوص محمد و آل محمد می فرماید:( الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ )، همانان که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می پردازند، و مردم را به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای زشت بازمی دارند؛ و عاقبت همه کارها فقط در اختیار خداست. پس مولاناالمظلوم حضرت امام کاظم علیه السلام از پدران بزرگوار خود در شرح این آیه عظیمه می فرماید که مقصود از این آیه ما (اهلبیت عصمت و طهارت هستیم))، و نیز از مولاتنا فاطمه زهرا سلام الله علیها روایت شده است که از قول
ص: 581
پدر گرامی خود حضرت رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم فرمودند که این آیه در مورد ما اهلبیت نازل شده است،.... و در روایت است که مولانا حضرت صادق علیه السلام در خصوص شان نزول این آیه فرمودند که روزی فلانی و فلانی و گروهی که با آن دو نفر بودند (یعنی با عمر و ابابکر)، که پدرم نام آنها را ذکر کرد، به خدمت رسول خدا رسیدند و (در نهایت وقاحت و بی شرمی)، سوال کردند که خلافت بعد از شما به چه کسی خواهد رسید (و سپس ادامه دادند)، به خدا سوگند اگر به یکی از اهل بیت شما برسد (یعنی علی علیه السلام)، ما از اهلبیت تو بر جان خود بیمناک هستیم (و اینگونه است که می گویند کافر همه را به کیش خود پندارد)، و اگر به کسی غیر از آنها برسد، چه بسا کسی غیر از آنها نسبت به ما مهربان تر باشد پس رسول خدا از این سخن (نابجا) بسیار ناراحت شدند و فرمود به خدا سوگند اگر به خدا و رسول او ایمان داشتید هرگز آنان را (یعنی اهل بیت مرا) دشمن نداشته و به آنها کینه ورزی نمی نمودید زیرا کینه توزی نسبت به آنها کینه توزی با من و کینه توزی با من کفر با خداست و شما با این سخنان (زشت و بی جای) خود (ادب را رعایت نکرده) و از مرگ من به من خبر دادید درحالی که به خدا سوگند اگر خداوند به آنها در زمین قدرت نماز را در وقت خود اقامه می کنند و زکات را در جای خود به مصرف رسانیده و امر به معروف و نهی از منکر خواهند نمود و خداوند کسانی را که با من و اهل بیت من دشمنی نمایند را خوار و ذلیل خواهد کرد پس در این زمان خداوند این آیه را نازل فرمود ولی با این حال آن گروه کلام رسول خدا را نپذیرفتند (و رفتند) و خداوند سبحان نیز این آیات را نازل فرمود:( وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ ۖ وَكُذِّبَ مُوسَىٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ ۖ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ )، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس از امام مظلوم و معصوم ما حصرت امام محمدباقر روایت شده است که این آیه اختصاص دارد به آل محمد تا آخرین امام و حضرت مهدی و یاران او، همان کسانی که خداوند آنها را (طبق وعده های اعطایی خود به اهل ایمان در طول تاریخ و به زبان انبیاء عظام خود)، مالک شرق و غرب زمین خواهد نمود (یعنی زمین را به ارثیت صالحین خواهد داد)، و دین را به وسیله او آشکار خواهد نمود و بدعت ها و امور باطل را به وسیله او و یارانش از میان بردارد همانگونه که بی خردان، حق را نابود کرده اند و
ص: 582
(عدالت بگونه ای گسترش یابد)، که اثری از ظلم باقی نمی ماند و آنها امر به معروف و نهی از منکر می کنند)، ...... و در روایت است که ابوحنیفه به محضر حضرت صادق مشرف شد و پرسید که فدای شما بشوم امر به معروف چیست پس حضرت پاسخ داد ای ابا حنیفه (فقال علیه السلام المعروف یا اباحنیفه المعروف فی اهل السماء المعروف فی اهل الارض و ذالک امیرالمومنین علی بن ابی طالب قال جعلت فداک فما المنکر قال اللذان ظلماه حقه و ابتزاه امره و حمل الناس علی کتفه ...)، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 45 این سوره مبارکه یعنی سوره مبارکه حج:( فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِيدٍ)، و چه بسیار شهرها را در حالی که اهلش ستمکار بودند، هلاک کردیم، پس [به سبب نزول عذاب سقف های خانه هایشان خراب شده و دیوارهایشان بر] سقف ها فرو ریخته است و [چه بسیار] چاه های پر آب [که به سبب نابود شدن مالکانش] متروک افتاده و کاخ ها و قصرهای برافراشته (ومحکمی که بی ساکن و بی صاحب مانده است). پس امام مظلوم ما حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند مقصود خداوند از (البئر المعطله، امام خاموش و مقصود از قصر مشید امام ناطق است، و در روایت دیگر حضرت صادق علیه السلام از رسول خدا روایت نموده است که رسول خدا فرمودند من قصر مشید و علی بئر معطله است)،....، پس چون بر این فراز از عظمت کلام ذات اقدس احدیت آگاه شدی در ادامه به شرح عظیم دیگر آن به زبان مولای مظلومان علی علیه السلام توجه نما تا آگاه شوی که اعتقاد به خدا و رسول او بدون اقرار به ولایت آل محمد یعنی حضرت علی علیه السلام و یازده وصی دیگر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم هرگز سودی به منکران ولایت نمی رساند بلکه نام آنها در زمره کافران یعنی ناسپاسان به هدایت الهی ثبت و در جمعیت اعداء الله به سوی به سوی دوزخ روانه خواهند شد زیرا این اعتقاد که به منزله ستیزه با آل محمد است از مصادیق بارز شرک است یعنی ستیزه گری با خدا و رسول او و منکر آل محمد یعنی اوصیاء مظلوم و معصوم رسول خدا شراکت می نمایند مباشرا و معاونا در تمامی جنایاتی که دشمنان آنها در طول تاریخ صورت دادند از قتلها و غارت ها و تجاوزات به نوامیس مردم و نابود کردن حرث ها و نسل ها و.....، و تمامی ظلمها که مترتب بر آن جنایات بوده است که فقط کوچکترین یکی از آنها برای دوزخی
ص: 583
نمودن کافی است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام مولاناالمظلوم علی علیه السلام که با این مضمون می فرماید:(.... خداوند تعالی در جایی دیگر از کتاب خود درباره نبوت حضرت محمد و ولایت من فرموده است و (بئر معطله و قصر مشید) و منظور خداوند از(قصر) حضرت محمد و مقصود از (بئر معطله) ولایت من است که آن را رها کرده و با آن ستیزه گری نموده انکار کردند و هرکسی که به ولایت من اقرار نداشته باشد اقرار او به نبوت حضرت محمد سودی برای او نخواهد داشت و این دو (یعنی رسالت و ولایت)، با هم قرین و همراه هستند زیرا رسول خدا پیامبر فرستاده شده خدا و امام بر خلایق جهان است و بعد از او علی، امام خلایق و وصی محمد است همانگونه که به او پیامبر فرمود: انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی، (و ما خاندان عصمت و طهارت کسانی هستیم یعنی چهارده معصوم که)، اول ما محمد است، و در میانه (گروه ما) محمد است و آخر ما محمد است (یعنی وجود اقدس و مطهر و منزه آخرین وصی رسول خدا یعنی آخرین معصوم از سلسله مقدسین الهی یعنی پیامبران و اوصیاء معصوم الهی یعنی آخرین ذخیره الهی و آن بجا آورنده وعده عظیم خداوند در ارثیت دادن زمین به صالحین و آن بر پا کننده عدل و عدالت ذات اقدس الهی یعنی وجود مقدس حضرت حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعای فرجه الشریف که جهان مشحون از ظلم و جور و عدوان در انتظار عدل در انتظارظهور حضرت مهدی عجل الله تعای فرجه الشریف است پس خدایا مستجاب فرما دعای مظلومان عالم را و کسانی را که تو را می خوانند در تعجیل در ظهور آن حضرت زیرا به جز ذات اقدس تو در جهان پناهی وجود ندارد آمین یا رب العالمین پس در ادامه حضرت علی علیه السلام می فرماید:)، پس هر کس بطور کامل به من معرفت نایل شود پس او بر دین قیم (یعنی پایدار و استوار) الهی قرار دارد)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،.... پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام صادق آل محمد علیه السلام که در این خصوص می فرماید:(....، وصل نمود خداوند طاعت ولی امر خود را به طاعت رسول خود و طاعت رسول خود را به طاعت خود، پس هر کسی اطاعت از صاحبان امر را رها نماید پس از خدا و رسول اطاعت نکرده ....، خداوند پیامبران را برای کار خود برگزید و سپس آنها را خالص نمود در حالی که باور کنندگان و تصدیق کنندگان بیم های او بودند و فرمود هر امتی در گذشته
ص: 584
انذار کننده (از قیامت و دوزخ) داشته است پس هر که جهل ورزید به بیراهه رفت و هر که چشم بصیرت خود را باز کرد و تعقل نمود پس هدایت (و نجات) یافت و خداوند عزوجل می فرماید (فانها لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور) و کسی نمی بیند چگونه راه یابد و کسی که تفکر نمی کند چگونه بینا و بصیر باشد و از رسول خدا و اهل بیت او پیروی کنید و به آنچه از جانب خدا نازل شده است اقرار نمائید و از آثار هدایت تابعیت نمائید زیرا آنها (یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم)، علامت و نشانه های امانت و تقوی هستند)،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام عظیم ذات اقدس الهی در آیه 51 این سوره مبارکه یعنی حج که در آن می فرماید:( وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ)، و کسانی که در [باطل کردن و بی اثر نمودن] آیات ما کوشیده اند، به گمان آنکه ما را عاجز کنند [تا از دسترس قدرت ما بیرون روند] اهل آتشِ افروخته اند. پس تو ای مخاطب ارجمند ما در طی شرح آیات الهی به مصادیق آیات رسیده و آنها را شرح دادیم و اثبات نمودیم که چگونه، رسول خدا و امامان معصوم و آیات کتاب خدا و....، از مصادیق مورد اطلاق آیات الهی هستند و هر کسی که بر ضد آنان تلاش نماید البته سزاوار دوزخ خواهد بود و این امر در امت های قبل به ستیزه گری با پیامبران سلف و اوصیاء معصوم آنها و ...، تسری دارد،....، پس در ادامه حضرت حق جل جلاله در خصوص نبوت انبیاء الهی و القائاتی که شیطان در راه پیشبرد اهداف آنها ایجاد می نمود و سپس اراده حق در محکم نمودن آیات خود و اینکه در این امت چگونه این القائات در میان گروه منافقین و رهبریت آنها یعنی (الذین فی قلوبهم مرض)، فتنه ای بود که در نهایت آنها را مستوجب دوزخ الهی نموده است می فرماید:( وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ )، و پیش از تو هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه هرگاه آرزو می کرد [اهداف پاک و سعادت بخش خود را برای نجات مردم از کفر و شرک پیاده کند] شیطان [برای بازداشتن مردم از پذیرش حق] در برابر آرزویش شبهه و وسوسه می انداخت، ولی خدا آنچه را شیطان [از وسوسه ها و شبهه ها می اندازد] می زداید و محو می کند، سپس آیاتش را محکم و استوار می سازد؛ و خدا دانا و حکیم است. معنی دیگر اینکه در امت تو ای پیامبر نیز گروه الذین فی قلوبهم مرض در راه ستیزه
ص: 585
گری با تو و وصی تو علی مرتضی از این القائات شیطان بهره می گیرند ولی در نهایت خدا آنها را خوار و ذلیل و دین پسنیدیده خود را به عزت می رساند و لذا سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله تعالی علیه در این فراز می فرماید (ثم یحکم الله آیاته یعنی ینصر امیرالمومنین)، پس ذات اقدس احدیت در ادامه آیات عظیمه خود در آیات 53 و 54 می فرماید:( لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ )، [آزاد گذاشتن شبهه اندازی شیطان] برای این [است] که خدا آنچه را شیطان می اندازد برای آنان که در دل هایشان بیماری است و برای سنگدلان وسیله آزمایش قرار دهد؛ و قطعاً ستمکاران در دشمنی و ستیزی بسیار دور [نسبت به حق و حقیقت] قرار دارند. و [نیز برای این است] تا کسانی که دانش و آگاهی [دینی] به آنان عطا شده بدانند که [محو شدن و نابودی القائات شیطان و استوار شدن آیات] از سوی پروردگارت حق است، پس به آن ایمان آورند و دل هایشان برای آن رام و فروتن شود؛ و قطعاً خدا هدایت کننده اهل ایمان به سوی راهی راست است. و مقصود از صراط مستقیم یعی امام معصوم، و از سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه مذکور است که ایشان می فرمایند در شرح آیه عظیمه مرتبط بعدی یعنی ایه 55 ین سوره مبارکه یعنی حج که حضرت حق جل جلاله در آن می فرمایند:( وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ )، که (ولایزال الذین کفروا فی مریه منه) یعنی پیوسته (دشمنان ولایت یعنی کافران)، در مورد امیرالمومنین تردید دارند (حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ)، و عقیم یعنی روزی که مانندی در میان روز ها ندارد (و به عبارت دیگر روزی است که روز دیگری به دنبال ندارد)، و برداشت نگارنده از این دو وعده همانا دوزخ ابدی و عذاب رجعت است بر رئوس شیاطین یعنی آنانی که کفر و نفاق آنها مطلق است زیرا همگی منافقین و کافرین و ظالمین در رجعت رنده نمی شوند بلکه رئوس شیاطین مانند غاصبین و رهبران آنها و پیروان ناصبی آنها که تعداد آنها معدود و محدود است و استثناء بر خلایق هستند که در مقابل آنها اصحاب رجعت قرار دارند که زنده شده و این تبهکاران را تعذیب دنیایی می نمایند وفق وعده الهی و این وعده عذاب اشاره به این دو وعده دارد یعنی وعده ای ابدی که ابدی است و وعده
ص: 586
عذاب دنیایی که عقیم است یعنی دنباله ندارد و موقت است و محدود است و قطع می شود دنباله آن یعنی در رجعت، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،.... و در ادامه ذات اقدس احدیت بعد از بشارت به اهل ایمان و انجام دهندگان عمل صالح به بهشت جاویدان، گروه کافران و کسانی که تکذیب نمودند آیات او را به عذاب دوزخ وعده می فرماید یعنی به شرح آیات عظیمه 56 و 57:( الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ )، آن روز، حاکمیّت و فرمانروایی ویژه خداست. میان آنان داوری می کند؛ پس کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در بهشت های پر نعمت اند.، (وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ )، و کسانی که کافر شده و آیات ما را تکذیب کرده اند، پس عذابی خوارکننده برای آنان است. و سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله علیه این فراز را بر اساس یافته های امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم چنین شرح می فرمایند که:(مقصود خداوند از (والذین کفروا و کذبوا بایاتنا) کسانی هستند که ایمان به ولایت امیرالمومنین و امامان معصوم نیاوردند (فاولئک لهم عذاب مهین)، یعنی محکوم به دوزخ ابدی خداوند هستند، پس خدایا و خداوندا ترا به حق ذات اقدس خودت و به آبروی همه آبرومندان درگاهت و در صدرآنها محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم تو را قسم می دهیم که ما و عزیزان ما و همه اهل ایمان و دوستداران محمد و آل محمد را چه آن کسانی که میان ما نیستند یعنی گذشتگان ما از ابتدای خلقت و مرتبط با بعثت انبیاء خود و چه آن کسانی که این زمان در حیات هستند و چه آن کسانی که به جهان زیبای تو پا می گذارند را به فضل و رحمت و عظمت و گرامت از دوزخ و شرارت دوزخیان نجات بخشی و از شرارت های اشرار محفوظ داری و به فضل و کرامت خود هرچند لایق آن نیستیم همه ما را به بهشت جاویدان خود وارد نمایی و تا آن زمان که خدایی می فرمایی یعنی تا ابدالآباد نعمت های ابدی خود متنعم فرمایی و تو آگاهی که در صدر تمامی ادعیه ما دعای نجات ولی تو از بند اسارت ظهور قرار دارد پس در ظهور آن حضرت تعجیل بفرما که جهان پر از ظلم و جور و عدوان تو منتظر بازوی توانای تو برای حاکمیت حکومت جهانی عدل وعدالت تو است پس دعای ما را مستجاب فرما و بر بندگان مجرم ومعصیت کار خود همانگونه که همیشه عمل نموده ای کرامت و محبت و رافت عطا فرما که تو بهترین پناه و بالاترین رحمت را بر ما داشته و خواهی داشت
ص: 587
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگر می خواهی آگاه شوی بر آن عظمت و منزلت که خدا به محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم عطا فرموده است پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 65 این سوره مبارکه یعنی حج و آنچه در شرح آن مذکور می گردد در این آیه عظیمه حق تعالی می فرماید:( أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ )، آیا ندانسته ای که خدا آنچه را در زمین است و [نیز] کشتی ها را که به فرمان او در دریا روانند، برای شما رام و مسخّر کرده است؟ و آسمان را نگه می دارد که بر زمین نیفتد مگر به اذن او؟ یقیناً خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است. پس از امام مظلوم و معصوم ما حضرت امام سجاد علیه السلام روایت شده است که فرمودند:(ما امام مسلمانان و حجت های خدا بر همه اهل عالم هستیم، ما سرور اهل ایمان و پیشوای الغرالمحجلین هستیم (و تو ای مخاطب ارجمند آگاه باش که این صفت یعنی قائد الغرالمحجلین از اوصاف مولانا المظلوم علی علیه السلام است که در امامان معصوم نیز تسری دارد زیرا همه نور واحد هستند یعنی مومنین هستند و علی علیه السلام امیر آنها استو معنی آن اینست که در روز قیامت پیشانی اهل ایمان و دست ها و پاهای آنها بواسطه عبادت و اطاعت الهی در درخشنگی قرار دارد یعنی عبادت کنندگان به درگاه ذات اقدس احدیت و مولاناالمظلوم علی علیه السلام پیشوا و رهبراین مقربین درگاه الهی است پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند که این فضایل و مناقب و مانند آن تنها در کتب شیعیان یست بلکه این اوصاف در کتب تمامی اهل اسلام است (و مولای ما حضرت علامه امینی رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه که نگارنده خود را کلب آستان رفیع او می داند در کتاب عظیم و شریف خود یعنی الغدیر که دائره المعارف اهل اسلام است گوشه هایی از این اوصاف را نقل نموده که نگارنده خلاصه فارسی آن را در 1700 صفحه با عنوان حیات جاویدان تقدیم محضر اهل ایمان نموده است و امیدوار است که مورد قبول صاحب آن حضرت علی علیه السلام واقع گردد)، و به عنوان نمونه ابن ابی الحدید، حافظ ابونعیم، سید علی همدانی محمد بن یوسف گنجی، و ....، از انس بن مالک روایت نموده اند که گفت روزی رسول خدا به من فرمود (اول من یدخل من هذا الباب هو امام المتقین و سیدالمسلمین و یعسوب المومنین و خاتم
ص: 588
الوصیین و قائد الغر المحجلین)، پس انس می گوید من در دل خود گفتم خدایا این تازه وارد را مردی از انصار قرار بده پس ناگهان ملاحظه نمودم که علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شد پس رسول خدا فرمود چه کسی وارد شد و من عرض کردم ایشان علی بی ابی طالب هستند پس آن حضرت با حالتی شادمان و خندان برخاست و علی علیه السلام را استقبال فرموده و دست در گردن او نهاده و عرق از جهره ایشان پاک فرمود پس علی علیه السلام عرضکرد یا رسول الله، امروز نسبت به من محبت دیگری داری پس حضرت فرمود چرا محبت دیگری ابراز نکنم در حالی که تو رسالت مرا از طرف من به خلایق ابلاغ می کنی و صدای مرا به آنها می رسانی و در آنچه بعد از من در آن اختلاف کنند حق را بیان می نمایی و...، و نیز حاکم در مستدرک و بخاری و مسلم در کتب صحیح خود روایت می کنند که رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم فرمود:(سه چیز درباره علی به من وحی شده است که (انه سید المسلمین و امام المتقین و قائد الغر المحجلین)، و نیز احمد بن حنبل در مستند خود نقل می نماید که:(روزی رسول خدا به علی فرمود: یا علی النظر الی وجهک عباده، انک امام المتقین و سید المومنین، من احبک فقد احبنی و من احبنی فقد احب الله و من ابغضک فقد ابغضنی و من ابغضنی فقد ابغض الله) یعنی ای علی نگاه کردن به صورت تو عبادت است و به درستی که تو امام پرهیزکاران و سرور مومنین هستی و هرکسی که تو را دوست بدارد پس مرا دوست داشته و هر که مر دوست بدارد بدرستی که خد ارا دوست داشته است و نیز هر کسی که تو را دشمن بدارد پس مرا دشمن داشته و هر کس با من دشمنی نماید با خدا دشمنی نموده است ....)، پس چون بر این فراز از اتفاق اهل اسلام در خصوص عظمت و منزلت و جایگاه مولانا المظلوم علی علیه السلام آگاه شدی به ادامه کلام امام معصوم ومظلوم ما حضرت علی بن الحسین علیه السلام توجه فرما))، ما مولای اهل ایمان هستیم و ما علت ایمنی اهل زمین هستیم همانگونه که ستارگان باعث ایمنی اهل آسمان هستند و ما هستیم آن کسانی که خداوند به واسطه آنها آسمان را نگهداری می نماید تا جز به اذن او بر زمین واقع نشود و ما هستیم که خداوند به واسطه آنها زمین را نگهداری می نماید که اهل آن را به لرزه در نیاورد ....)،....، پس در ادامه توجه نما به روایتی عظیم از ابن شاذان رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه که روایت می نماید:(که رسول خدا فرمود در شب معراج که مرا به سوی خداوند جلیل جل جلاله بردند به من
ص: 589
وحی شد:(آمن الرسول بما انزل الیه من ربه) و من عرض کردم:(و المومنون) پس خداوند فرمود راست گفتی ای محمدپس بگو چه کسی را در میان امت خود جانشین خود قرار دادی من عرضکردم بهترین آنها را و فرمود: علی بن ابی طالب را پس من عرضکردم آری ای پروردگار من،.... پس خطاب فرمود به سمت راست عرش توجه نما و من نیز چنین نمودم و به ناگاه: علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمدبن علی، جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد، حسن بن علی و مهدی را در هاله ای از نور ملاحظه نمودم که به نماز ایستاده اند و در میان آنها، مهدی همچون ستاره ای فروزان می درخشید پس خداوند فرمود: ای محمد این ها حجت های من هستند و قائم از نسل و ذریه تو است و به عزت و جلال خود سوگند که حجتی است بر دوستان من لازم است از او پیروی کنند و اوست انتقام گیرنده من از دشمنان من و بهم یمسک الله السماوات ان تقع علی الارض الا باذنه)،....، پس در روایت عظیم دیگر ازو جود اقدس ومبارک رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم روایت شده است که فرمودند:(حدیث نمود مرا جبرئیل از پروردگار صاحب عزت جل جلاله که فرمود: هر کسی که یقین نماید که خدایی جز من نیست و محمد بنده و رسول من و علی بن ابی طالب خلیفه من و امامان معصوم از نسل او حجت های من هستند من او را به رحمت خود به بهشت جاویدان خود وارد می نمایم ....، پس در این زمان جابر بن عبدالله انصاری برخاست و عرض نمود یا رسول الله امامان از نسل علی بن ابی طالب چه کسانی هستند پس حضرت فرمود: حسن و حسین که دو سرور و سیدجوانان اهل بهشت هستند و سپس سید عبادت کنندگان در زمان خودش یعنی علی بن الحسین و پس از او محمد بن علی الباقر تو (ای جابر عمر تو آنقدر طولانی می شود که او را) خواهی دید پس چون او را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان و سپس جعفر بن محمد صادق و سپس موسی بن جعفر کاظم و سپس علی بن موسی الرضا و سپس محمد بن علی التقی و سپس علی بن محمد نقی و سپس حسن بن علی زکی و پس از او فرزندش مهدی امت من که به حق قیام خواهد کرد همان کسی که زمین را از عدل و داد پر خواهد نمود پس از آنکه از ظلم و جور پر گشته باشد، ای جابر این ها جانشینان من و فرزندان و اهل بیت من هستند، هر کسی از آنها اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هرکسی با آنان مخالفت نماید با من مخالفت کرده و هر کسی یکی از آنها
ص: 590
را انکار نماید مرا انکار کرده است و وخداوند به واسطه آنها، آسمان را نگه داشته تا جز به اذن او بر زمین فرود نیایند و به وسیله آنها زمین را نگهداری می فرماید تا اهلش را به لرزه در نیاورد)،.... و نیز در روایت عظیم دیگر که باز هم از رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله وسلم و عجل فرجهم مذکور گردیده است که فرمودند:(ذکر خداوند عزوجل عبادت است و ذکر من و ذکر علی عبادت است و ذکر امامان از نسل علی عبادت است و قسم به آن خدایی که مرا مبعوث به نبوت فرمود و مرا بهترین خلایق قرار داد، وصی من افضل اوصیاء (پیامبران الهی) است و او حجت بر بندگان خدا و خلیفه خدا بر خلایق اوست و از فرزندان او امامان هدایت بعد از من خواهند بود و خداوند به واسطه آنها عذاب را از اهل زمین بر می دارد و به واسطه آنها یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و به واسطه آنها خداوند کوهها را نگهداری می نماید که اهل زمین را به لرزه در نیاورند)، ...، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 67 این سوره مبارکه یعنی حج و توجه نما به شرح و تفسیر آن از سوی پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم، خداوند علی اعلی در این آیه عظیمه می فرماید:( لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ ۖ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ ۚ وَادْعُ إِلَىٰ رَبِّكَ ۖ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدًى مُسْتَقِيمٍ)، برای هر امتی عبادتی ویژه قرار داده ایم که آن را انجام می دهند؛ پس نباید در این امر با تو ستیز و نزاع کنند. و به سوی پروردگارت دعوت کن که بی تردید تو بر راهی راست قرار داری. پس این منسک همان موضوع امامت مولانا المظلوم علی علیه السلام است و تعبیر آن به عبادت با آن مخالف است زیرا در انجام عبادات هرگز امت به نزاع با آن حضرت بر نخاستند بلکه فقط در رابطه با امامت به تحریک منافقین الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه، علم مخالفت برافراشتند و بعد از آن حضرت گمراهی ها را بوجود آوردند پس امام مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت می فرمایند که چون این آیه نازل شد رسول خدا مسلمانان را جمع نموده و خطاب به مهاجرین و انصار فرمود: ای گروه مهاجرین و انصار خداوند متعال می فرماید:(لکل امه جعلنا منسکا هم ناسکوه) و منسک همان امام است که رهبری هر امتی را بعد از پیامبرشان تا امدن پیامبر دیگر به عهده دارد پس بدانید که ضرورت امام و پیروی از او همان دین است و منسک نیز همان است و این علی بن ابی طالب است که بعد از من امام شما است و من شما را
ص: 591
دعوت می کنم که از راهنمایی های او استفاده کنید که او در راه مستقیم است، پس منافقان از شنیدن کلام رسول خدا در شگفت شدند و از جای حرکت کردند و گفتند به خدا قسم بر سر رهبری امت با او ستیزه نموده و هرگز به پیروی از او تن در نخواهیم داد، پس در این زمان خداوند عزوجل این آیات را نازل فرمود:(وادع الی ربک انک لعلی هدی مستقیم و ان جادلوک فقل الله اعلم بما تعملون، الله یحکم بینکم یوم القیامه فیما کنتم فیه تختلفون الم تعلم ان الله یعلم ما فی السماء و الارض ان ذالک فی کتاب ان ذلک علی الله یسیر)،.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 72 این سوره مبارکه یعنی سوره حج:( وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ ۖ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا ۗ قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَٰلِكُمُ ۗ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ )، و هنگامی که آیات روشن ما را بر آنان می خوانند در چهره های کسانی که کافرند [اثرِ] انکار [و خشم] را می شناسی، آن چنان که نزدیک است [از شدت خشم] به کسانی که آیات ما را بر آنان می خوانند، بتازند، بگو: آیا شما را به بدتر از این [خشم و ناگواری که از شنیدن قرآن به شما دست می دهد] خبر دهم [آن] آتشِ [دوزخ] است که خدا آن را به کافران وعده داده است، و بد بازگشت گاهی است. (و جناب عیسی بن داود رحمه الله علیه می فرماید که حدیث نمود ما را حضرت موسی بن جعفر از پدر بزرگوار خو حضرت صادق علیه السلام که آن حضرت در شرح این آیه فرمودند: هرگاه آیه ای از قرآن در خصوص وجوب اطاعت از امیرالمومنین و یا در فضیلت ایشان و یا در مورد فضیلت اهل بیت ایشان نازل می شد،(منافقین الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه و....)، به شدت خشمگین می شدند و کراهت داشتند تا جایی که تلاش خود را بکار گرفتند تا ان حضرت را بقتل برسانند و نیز اراده نمودند به سوی قتل رسول خدا که در لیله عقبه از روی غیظ و حسد نسبت به ترور آن حضرت اقدام کردند (و آن شبی بود که گروه الذین فی قلوبهم مرض و مرجفه به هنگام بازگشت از جنگ تبوک در یکی از گردنه های کوهستانی میان راه تلاش نمودند تا شتر رسول خدا را با رم دادن به دره پرت کرده و رسول خدا را به قتل برسانند ولی خداوند رسول خود را آگاه کرد و نقشه آنها نقش بر آب شدم و این غیظ و این حسد همچنان ادامه داشت تا این آیه نازل گردید)، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل
ص: 592
دانا و خردمند به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 75 این سوره مبارکه یعنی سوره حج تا از مقام و منزلت افضل خلایق الهی و مقربان درگاه ذات کبریایی اگاه شوی در این آیه عظیمه حق تعالی جل جلاله می فرماید:( اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ)، خدا از میان فرشتگان و از میان مردم رسولانی [برای هدایت مردم] برمی گزیند [تا فرشتگان وحی را دریافت کنند و به پیامبران برسانند و پیامبران هم وحی را پس از دریافت از فرشتگان به مردم ابلاغ کنند]؛ یقیناً خدا شنوا و بیناست، پس در شرح این ایه عظیمه در روایت مذکور است که رسول خدا روزی در مسجدفرمود:(.... خدا از میان خلق خود افرادی را برای رسالت خود بر گزید ... و من امروز از میان شما کسی را که دوست دارم بر می گزینم وهمانگونه که خداوند میان فرشتگان برادری برقرار نمود من نیز میان شما مسلمانان برادری برقرار خواهم کرد ...، و بعد از آنکه میان همه مسلمانان برادری مقرر نمود، علی بن ابی طالب عرض کرد شما که میان همه اصحاب خود به غیر از من حکم برادری بر قرار ساختی کمرم (از غم) دوتا شد و جانم رفت اگر این کار برای آن است که نسبت به من خشمناک هستید پس مرا بازخواست فرمائید (تا راضی شوید) پس رسول خدا فرمود: سوگند به آن خدایی که مرا به حق مبعوث نمود تو نسبت به من مانند هارون هستی نسبت به موسی جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود و من حکم برادری تو را به تاخیر نینداختم مگر برای خودم زیرا من رسول خدا هستم و تو برادر من و وارث من هستی)، و چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به شرارت های مامون خبیث که از هر فرصتی برای قتل معصومین بهره گیری می نمود و از جمله آنان را در برابر خشونت های فرقه ای متعصبین قرار می داد این سگ هار دوزخی بعد از شهادت مظلومانه حضرت رضا و ریاکاری شیطانی خود در اخفای آن تروری که صورت داد یحیی بن اکثم و طرفداران متعصب مانند او را برای مناظره با امام جواد و به خطر انداختن جان آن حضرت دعوت می نماید و یحیی بن اکثم در این مجلس یکی از فضایل مزخرف و دروغین عمر بن الخطاب را که طرفداران متعصب او بهم بافته بودند مطرح می نماید تا ...، ولی حضرت در نهایت منطق این روایت جعلی را رد می نماید و مغایرت آن را با کتاب خدا متذکر می شود:(در این روایت یحیی بن اکثیم به امام جواد عرض می نماید: روایت شده است که پیامبر فرموده است که هرگاه وحی بر من نازل نمی شد (در پیامبری خود شک کرده و) گمان می نمودم که وحی
ص: 593
بر آل خطاب نازل می شود، پس امام جواد فرمودند این نیز محال است زیرا که امکان ندارد پیامبر در نبوت خود شک نماید زیرا خداوند فرمودده است (الله یصطفی من الملائکه رسلا و من الناس) پس بگو چگونه ممکن است نبوت از کسی که خداوند او را برگزیده به کسی منتقل شود که مشرک بوده است)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما که زعامت و حکومت بر اهل اسلام حق اوصیاء رسول خدا و جانشینان به حق ان حضرت بود ولی هجمه شیطانی دنیا طلبان و حرص عظیم آنان به حکومت و ریاست و...، موجب شد که برای رسیدن به اهداف خود از ریختن خون هیچکس ترس و واهمه نداشته باشند حتی امامان برحق و معصوم و....، آری کسانی که حکومت در دنیا را بر سعادت آخرت ترجیح می دهند دقیقا پای خود را در جای پای ولی نعمت خود ابلیس قرار داده و به همان جایگاه رهسپار می شوند که آن ملعون می رود پس در این رابطه سرور ما جناب جابر بن یزید جعفی از مولای خود حضرت امام باقر علیه السلام روایت می نماید که روزی از آن حضرت سوال می کند ...(قال قلت له یابن رسول الله ...، یا سیدی الیس هذا الامر لکم یعنی می گوید من به امام باقر عرض کردم ای پسر رسول خدا و....، ای آقای من آیا مگر این امر (زعامت و رهبری جامعه اسلام) متعلق به شما نیست، حضرت پاسخ دادند چرا متعلق به ما است پس سوال کردم پس چرا در خصوص حق خود نشسته اید (یعنی سکوت کرده اید یعنی چرا قیام نمی فرمائید)، درحالی که در قرآن می فرماید (و جاهدوا فی الله حق جهاده هو اجتباکم)، پس حضرت پاسخ دادند، که امیرالمومنین نیز از حق خود (سکوت اختیار کرد و) قیام نکرد زیرا یاوری نیافت (یعنی و ما نیز چون یاوری نداریم نمی توانیم قیام نمائیم)، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما نما که
ص: 594
حضرت علی علیه السلام در خصوص حکم جهاد به فرمان غیر معصومین و مقاتله در رکاب دشمنان خداوند چه می فرماید:(حج جهاد هر ناتوان است و جهاد زن خوب شوهردار کردن است...، مسلمان نباید در رکاب کسی که به فرمان خدا ایمان ندارد و در مورد فیء (یعنی اموالی که بدون جنگ برای مسلمانان حاصل می شود)، دستور خدا را اجرا نمی کند به جهاد برود که اگر در چنین جنگی کشته شود دشمن ما را در حبس حقوق ما و ریختن خون ما یاری کرده و به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است)، پس با امعان نظر بر این روایت و مانند آنها تصور نما که چگونه است به قتل رسانیدن مردم بی گناه و تعرض به نوامیس آنها به بهانه جهاد،....، از سوی کسانی که ایمان به خدا و توجه به فرامین خداوند و....، هیچ جایگاهی در نزد آنها ندارد و هرگز شرایط جهاد در آنان جمع نیست یعنی معصوم و نماینده خداوند نیستند و...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به این روایت از مولای مظلوم و معصوم ما امام صادق علیه السلام که وقتی از حضرت سوال شد در خصوص حکم جهاد فرمودند:(فضیل بن عیاض گوید من از امام صادق پرسیدم جهاد مستحب است یا واجب پس حضرت فرمودند جهاد بر چهار قسم است که دو قسم واجب و یک قسم مستحبی است که با جهادی واجب تحقق می یابد و جهادی جهاد مستجب است پس یکی از آن دو جهاد واجب اینست که شخص برای ترک گناهان خود مبارزه نماید که بزرگترین جهاد است و دیگری مبارزه با کافرانی است که (یلونکم) به شما نزدیک می شوند (و ایجاد خطر می کنند)، اما جهادی که مستحب است ولی جز با جهاد واجب صورت نمی گیرد، جهاد با دشمنی است که (در زمان وجوب خود یعنی دفاع و یا به حکم معصوم) بر همه امت واجب است و اگر جهاد را ترک کنند گرفتار عذاب می شوند و عذاب همه را فرا خواهد گرفت و (در این زمان) بر امام مستحب است که همراه مسلمانان به جهاد با دشمن بپردازد و اما جهادی که مستحب است هر کار خیری که شخص آن را بر پا دارد و در راه بر پا داشتن و تکمیل و زنده کردن آن کوشش کند که کار و تلاش او از بهترین اعمال است چون او سنتی را احیا کرده است و رسول خدا فرمود هرکسی که سنت و روش نیکویی را بر جای گذارد، پاداش آن و پاداش هر کسی به آن عمل کرده به او می رسد بدون آنکه از پاداش آنها کاسته شود)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش به کلام امام معصوم در عبارت (و مجاهده الذین یلونکم من الکفار فرض)، که کلمه یلونکم برگرفته است از آیه عظیمه 123 سوره توبه است که ذات اقدس احدیت در آن می فرماید:( َأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قَتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ)، پس در ترجمه ها به غلط مذکور می شود که مقاتله نمائید با کفاری که در نزدیکی شما هستند و این ترجمه قطعا غلط و خطا است زیرا این شبهه را به وجود می اورد که اسلام دین تهاجمی است و پرخاشگر است به اطراف خود تهاجم می نماید تا جایی که حد یقف ندارد زیرا حکومت او جهانی نیست پس به حکم این آیه بایستی دائما در حال جنگ با اطرافیان خود باشد یعنی همان برداشت عمربن
ص: 595
الخطاب و....، ولی اسلام دین تدافعی است و هرگز تعرض نمی نماید به همسایگان خود و این رسول خدا حضرت محمد بود که وقتی مکه را فتح فرمود خانه ابوسفیان را خانه امن قرار داد تا کسانی که تمایل ندارند در جوار اهل اسلام باشند در خانه او پناه بگیرند و سنت و روش رسول خدا نیز در زمان حیات وجود شریف نیز بر پایه همزیستی مسالمت آمیز بود ولذا اهل کتاب در کنار آن حضرت به راحتی زندگی می نمودند ولی این عمر بن الخطاب پرخاشگر و متعصب و نژاد پرست بود که حدیثی جعل نمود و تمامی اهل کتاب یعنی یهودیا ن و مسیحیان را از سرزمین و شبه جزیره عربستان اخراج نمود و حتی غیر عرب را عجم نامید و قوانین من در آوردی علیه آنها وضع نمود و ....، ولی مفهوم یلونکم آن استکه هر گاه کفار به شما نزدیک شدند یعنی تهدیدی به حساب آمدند و یا خطری برای شما ایجاد نمودند با آنها جهاد نمائید و فراز دوم نیز همین معنی را تحکیم می نماید (و لیجدوا فیکم غلظه)، یعنی آنها به شما و آرامش شما نزدیک نشوند و اگر نزدیک شدند شما با آنها مقاتله نمائید تا بدانند شما از حق خود دفاع می کنید و اجازه تعرض به آنها نمی دهید، مفهوم اول حکومت های تاتار و مغول را در ذهن تداعی می کند و در مفهوم و برداشت غلط دوم یک حق طبیعی و منطقی و انسانی تداعی می شود و در جهان طبیعت نیز این حکم جاری است یعنی هر کسی به محدوده حیات و حریم دیگران وارد شود مورد حمله واقع می شود یعنی این مقاتله تدافعی است و هرگز حالت تعرض و تجاوز ندارد و فقط در حالت غیرعادی یعنی مثلا اگر حیوانی هار شود لجام گسیخته می گردد و به همه حمله می کند و این سیاستی بود کاملا غیر اسلامی که خلیفه دوم در راستای حرص چپاولگری خود اختیار کرد و نام اسلام و جهاد بر آن قرار دارد ولی با اخلاق اسلام و احکام قرآن و سنت رسول خدا در تعارض کامل بود و لذا ما در اسلام چیزی به نام جهاد تعرضی و جنگ تهاجمی نداریم و بلکه به عکس جهاد تدافعی و جنگ دفاعی داریم و آن حق طبیعی اهل اسلام و اهل هر منطقه و حق هر حیات موجود زنده است و این سنت رسول خدا حضرت محمد بود که اکراه را در دین قرار نداد یعنی به حکم قرآن و لذا یلونکم در این راستا بایستی معنی شود و در آن راستا هرگز با تجزیه و تحلیل اجتماعی و تاریخی و روایی و....، منطبق نخواهد بود همانگونه که یاوه سرایی های راوی جاعل متعصب ناصبی، در راستای دروغ بنی قریظه با اخلاق اسلامی و سیره نبوی و ایات کتاب خدا ضدیت دارد و اهل اسلام همانگونه که اثبات
ص: 596
نمودیم راوی ناصبی آن را شخصی کذاب می داند، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس همیشه در اینگونه موارد مسائل را از ته حل نما و اگر با عقل تو سازگار نیست پس با احکام شریعت نیز سازگار نیست و مخاطبان ارجمند فراموش نکرده اند فتوی مسخره آن مفتی دانشگاه الازهر را در خصوص شیر دادن زنان حامله به مردان بالغ و نره خر به منظور ایجاد حکم رضاعی در بین دو نامحرم بالغ به استناد یک روایت مزخرف جعلی پس علماء بزرگ باید در این زمان که اسلام و قرآن در هجمه دشمنان خدا قرار دارد بیش از هر زمان دیگر از دین و احکام منطقی و سازنده آن دفاع نمایند و با استناد به روایاتی که ریشه در سنت رسول خدا نداشته و بر ضد آیات الهی قرآن است به شدت مقابله نمایند تا اسباب خسارت برای اهل اسلام فراهم نیاید، و در این فراز (یلونکم) نیز از همان فرازهای بسیار مهم است که آثار زیانبار و خطرناکی را به دنبال دارد و شرح و تفسیر آن همان بود که نگارنده مذکور نمود یعنی ذات اقدس احدیت به منظور حفظ اسلام و اهل اسلام امر فرمود تا در برابر دشمنان خود را تقویت نمایند و چنانچه مورد تهاجم قرار گرفتند مقابله نمایند یعنی جهاد برای حفظ اسلام و قرآن و نوامیس همانگونه که در روایات نیز بدان اشاره شد و هرگز مقصود خداوند از این آیات آن نیست که به ملت های غیر مسلمان یورش و تهاجم صورت بگیرد و مردان و کورکان و جوانان آنها را قتل عام نمایند و اموال آنها را غارت نمایند و نوامیس آنها را به بردگی و کنیزی دست به دست نمایند یعنی آنگونه که روش و سنت عمربن الخطاب بوده است و اسباب شرمساری اهل اسلام را تا ابد در برابر جهانیان بوجود آورد، ...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به روایت عظیم مولاناالمظلوم حضرت صادق علیه السلام که این قول ما را تحکیم می نماید و قوت می دهد روایت عظیم مولای غریب ما حضرت رضا علیه السلام را در خصوص موافق بودن واجبات و اوامر الهی با خیر و صلاح و خوبی و سلامت و....، بندگان و نواهی و حرام بودن آنچه خداوند منع نموده که همگی به دلیل شر و بدی و ضرر و خطر و زشتی و....، آن اعمال بوده است که این روایت عظیم همانگونه که اثبات نمودیم ابطال می نماید تمامی افکار و اندیشه های باطل را که در راستای نسخ احکام به هم بافته اند و تصور نموده اند که در فرازی از تاریخ شراب خواری به حکم خدا جایز بوده و سپس حرام گردیده و یا ازدواج محارم جایز بوده و سپس حرام گردیده و یا ....، در حالی که هر حرام از ابتداء در تمامی شریعت های خداوند
ص: 597
حرام بوده یعنی به واسطه فطری بودن حرام و ضررها و خباثتی که در ذات آنها بوده است و هر واجبی از ابتداء در تمامی ادیان الهی واجب بوده است بواسطه خیری که در ذات آنها بوده است بطور مثال خوردن مدفوع و خوردن شراب و گوشت خوک و.....، همیشه در تمامی ادیان الهی حرام بوده است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر روایت عظیم صادق آل محمد علیه السلام که راوی آن جناب مفضل رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه است که می گوید:(... من به امام صادق عرضکردم، ای آقا و ای مولای من آیا آن دینی که نیاکان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف یعنی)، ابراهیم، نوح، موسی، عیسی و محمد داشته اند همان اسلام است (یعنی تمام ادیان الهی از بدو من الختم همه بر یک حکم واحد اسلام بوده اند به شرح توضیحی که ارائه شد)، پس فرمودند آری ای مفضل و همین دین اسلام بوده نه غیر آن، پس مفضل می گوید من عرض کردم ای مولای من دلیلی از این (حقیقت و) مطلب را در قرآن دارید پس حضرت فرمود آری سراسر قرآن بر این مطلب دلالت دارد از جمله آیه (19/آل عمران) (ان الدین عندالله الاسلام) و قول خداوند در آیه (مله ابراهیم هو سماکم المسلمین) و کلام خداوند در داستان ابراهیم و اسماعیل در آیه:(و اجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امه مسلمه لک) و قول دیگر خداونددر داستان فرعون در آیه (یونس/70) در آن زمان که در حال غرق شدن بود:(قال آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنوا اسرائیل و انا من المسلمین) و در قضیه سلیمان و بلقیس:(قبل ان یاتونی مسلمین) و (اسلمت مع سلیمان لله رب العالمین))، ...، پس چون بر این فرازها از شرح آیات عظیمه الهی که هر کدام به منزله چراغی پرنور و پر درخشش، جهان گمراهی ها را روشن نموده و دلالت می نماید تا هر طالب حقیقتی به سوی ذات اقدس احدیت و حیات جاویدان پس هدایت شود پس درود فرست به عنوان شکرانه هدایت الهی بر محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم تا در پیشگاه ذات اقدس احدیت از جمله شاکران درگاه او محسوب گردی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین و....، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به این فراز از آیه عظیمه 73 این سوره مبارکه که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:(... لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ ....)، یعنی تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما گواهان بر مردم، و این آیه و این فراز نشان می دهد که آیات
ص: 598
عظیمه کتاب خدا ضمن بیان پیامهای عام دارای پیامهای خاص برای مخاطبان خود است و این نموده ای از این استناد است و شاهدی بر این قول و این امام باقر علیه السلام است که سرور ما برید عجلی رحمه الله علیه که امامان معصوم حضرت باقر و حضرت صادق ازاو ستایش و تمجید نموده اند از مولای خود امام باقر اینگونه روایت نموده است که :(امام باقر علیه السلام فرمودند:.... در (مله ابیکم ابراهیم)، خداوند (از این جمله) فقط ما را به طور خاص اراده فرموده است و در (سماکم المسلمین)، خداوند ما را مسلمان نامیده است و در (من قبل) یعنی در کتب پیشینیان و در (و فی هذا) یعنی در قرآن درلیکون الرسول شهیدا علیکم و تکونوا شهداء علی الناس)، آیه، رسول خدا در برابر آنچه از طرف خداوند تبارک و تعالی به ما امامان ابلاغ نموده است، گواه بر ما است و ما نیز گواه بر مردم هستیم، پس هر کسی که ما راتصدیق کند پس ما در روز قیامت او را تصدیق می نمائیم (یعنی نجات می دهیم) و هر کسی که ما را تکذیب نماید ما هم او را در روز قیامت تکذیب می نمائیم (یعنی به سوی دوزخ روانه خواهد شد)) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،.... و این فراز نیز از امام غریب و معصوم و عزیز ما حضرت رضا علیه السلام است که می فرمایند:(نحن حجج الله فی خلقه، و خلفاوه فی عباده وامناوه علی سره و نحن کلمه التقوی و العروه الوثقی و نحن شهداء الله و اعلامه فی بریته)، یعنی ما حجت های خدا در میان خلایق او هستیم، ما خلفاء او در میان عباد و. بندگان او هستیم، ما صاحبان امانت بر اسرار او هستیم، ما حقیقت کلمه تقوی هستیم، ما ریسمان محکم الهی هستیم، ما شاهدان خدا بر خلایق هستیم و ما نشانه های او در میان آفریدگان او هستیم، پس چون بر این فرازها اگاه شدی و دانستی که افتخار دوستی و محبت چه بزرگوارانی را خدا نصیب تو نموده است پس پیوسته درود و تهیت و سلام خود را به شکرانه این هدایت عظیم تقدیم محضر محمد و آل محمد بنما و بگو اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه به این روایت امام معصوم و مظلوم ما حضرت موسی بن جعفر علیه السلام توجه نما که آن را در خصوص عظمت مدافعان از حریم امامان معصوم و یاری کنندگان آنها و ....، بیان فرموده است حضرت می فرمایند:(.... کسی که یکنفر از دوستان ما را در مقابل دشمن های ما یاری نموده و او را (با اقامه استدلال و منطق و تعقل و دلیل و...)، نیرومند سازد و به
ص: 599
گونه ای به او جرات ببخشد (تا زبان و فکر و منطق او به حقانیت آل محمد گویا شود)، تا در نهایت آن حقیقتی که دلالت بر فضیلت ما می نماید، به بهترین شکل جلوه کند و باطلی که دشمنان ما در جلوگیری از حق ما دنباله روی آن می نمایند، به بدترین شکل نمایان شود (و دشمنان ما رسوا شوند) به گونه ای که بی خبران آگاه شوند و جویندگان حقیقت بینش یابند و دانشمندان بصیرت بیشتری پیدا نمایند، پس خداوند چنین کسی را در روز قیامت در بالاترین جایگاههای بهشت قرار می دهد و خطاب به او می فرماید: ای بنده من که در هم شکننده دشمنان من و یاری کننده اولیاء من بودی و ای کسی که آشکار نمودی عظمت و برتری محمد که برترین انبیاء من بود و اشکار نمودی عظمت علی را که با فضیلت ترین اولیاء من بود و....، پس خداوند این جملات را به گوش تمامی اهل محشر می رساند به گونه ای که (همه مرعوب و خاشع می شوند) و هیچ کافر و هیچ ستمکار سرکش و هیچ شیطان باقی نمی ماند مگر اینکه بر چنین شخصی درود می فرستد و بر کسانی که در دنیا از ناصبیان ضد محمد و علی بودند و با او ستیزه گری می نمودند لعنت می فرستند)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به شرح و تفسیر آیات عظیمه سوره مبارکه (مومنون) که بعد از سوره مبارکه حج واقع شده است که در آیه عظیمه اول آن، ذات اقدس احدیت جل جلاله می فرماید:(قد افلح المومنون)، یعنی به یقین که مومنان رستگار شدند، پس مولای مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرمایند:(این آیه درباره رسول الله و امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین و در روایت دیگر فرمود درباره امیرالمومنین و فرزندان (معصوم) آن حضرت نازل شده است)، یعنی درباره انوار طیبه و طاهره دوازده امام و چهارده معصوم پاک یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم که نور واحد و برترین خلایق الهی هستند و این کلام مقدس حضرت محمد صلی اله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است که فرمودند:(ما نزلت یا ایها الذین آمنوا الا کان علی بن ابی طالب راسها و امیرها) و اینگونه است که امامان معصوم ما فرمودند ما مومنین و علی امیر ما است،....، پس تو ای عاقل داناو خردمند آگاه باش که خدای ما خدای عجایب است همان خدایی است که بر دست او عجایب و معجزات عظیم واقع شده و آنها را آیت و نشانه نبوت و رسالت و وصایت فرستادگان خود قرار داده است و
ص: 600
او همان خدایی است که دشمنان خود و دشمنان انبیاء خود را به انواع بلایا مقهور و نابود کرد و دریاها و کرات را برای آنها دو نیم کرد و توقف داد گردش کرات را تا آیت و شاهد نبوت و رسالت پیامبران او و عظمت اوصیاء او باشند و.....، اوست که برای یاری پیامبر آخرالزمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم یعنی آخرین و برترین پیامبران خود فرشتگان مخصوص خود را نازل فرمود و یاری داد پیامبرخود را نجات داد او را از خطرات عظیم که بر جان و دین او وارد شده بود و.....، پس توجه نماید مخاطب ارجمند که خدای محمد همان خدای موسی و عیسی و سلیمان و داود و....، است و چون بر این فراز اگاه شدی پس هرگز تعجب منما از آنچه خدا برای نشان دادن عظمت ولی خود حضرت علی علیه السلام یعنی همان یار ویاور و وصی حضرت محمد نشان داد و از کرامت خود عجایب صادر فرمود تا همه خلایق آگاه شوند از عظمت وجود مولاناالمظلوم علی علیه السلام پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ارتباط با این آیه عظیمه روایتی را از امام معصوم و مظلوم خود یعنی امام صادق علیه السلام مذکور می نمائیم که در آن از عنایت ذات اقدس احدیت به برترین اوصیاء معصوم خود خبر می دهد و این البته یکی از عنایات غیرقابل احصاء حضرت پروردگار به وجود مبارک حضرت علی علیه السلام یعنی شمس جلال و جمال خداوندی است در این روایت حضرت صادق علیه السلام با این مضمون می فرماید:(... جناب عباس بن عبدالمطلب و یزید بن قعنب که در مکانی روبروی خانه کعبه در جمع هاشمیان و قبیله عبدالعزی نشسته بودند (می گویند)، که ما دیدیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر مومنان علی وارد (مسجدالحرام) شد و آن روز، روزی بود که نه ماه دوران بارداری آن حضرت (یه علی علیه السلام)، تکمیل شده بود و او مقابل خانه خدا ایستاده بود ....، (ناگهان) دیدیم که شکافی در پشت خانه کعبه ایجاد شد و فاطمه از آن شکاف وارد خانه کعبه گردید و از دید ما پنهان شد و سپس به اذن خداوند یکتا، دیوار کعبه به حالت اول برگشت و شکاف از بین رفت و بعد از آن هر چه تلاش کردیم در را باز کنیم تا یکی از زنان به کمک او برود موفق نشدیم در این هنگام بود که دانستیم این واقعه یک امر الهی است پس فاطمه سه روز در خانه کعبه ماند و بعد از سه روز مجددا همان شکاف باز شد و فاطمه در حالی که علی را در آغوش داشت از داخل خانه (کعبه) بیرون آمد،...، ابوطالب با دیدن او خشنود گردید پس علی به او فرمود (السلام علیک یا ابه و رحمه الله وبرکاته)، پس در
ص: 601
این زمان رسول خدا وارد شد و در این وقت علی علیه السلام تکانی خورد و به روی پیامبر لبخند زد و فرمود:(السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و در این زمان ....، این آیه را تلاوت فرمود (قد افلح المومنون ...)، و آنگاه رسول خدا ....، پاسخ داد به خدا سوگند امیر آنها تویی علم خود را در خدمت آنها قرار می دهی و آنها از علم تو بهره می گیرند و به خدا سوگند تو راهنمای آنها هستی و آنها به واسطه تو هدایت می یابند) ...، پس مولای ما و سرور ما حضرت علامه امینی این نقل را از همه علمای اهل اسلام مذکور فرموده و اثبات نموده است که این یک واقعیت و حقیقت مورد قبول اهل اسلام است و از فضایل عظیم مولای متقیان علی علیه السلام است و نگارنده اگر اراده نماید قادر است به حول و فضل الهی و عنایات عظیمه مولای خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها بر این فراز هزار صفحه بنگارد ولی قرار و مدار او بر خلاصه نویسی و تحدید و تدقیق موضوع است،....، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت درآیات عظیمه 10 و 11 این سوره مبارکه تا شرح نماید آن را صادق آل محمد علیهم السلام تا اگاه شوی که چگونه حضرت حق جل جلاله آنها را از علم و دانش لدنی خود پر نموده است، حضرت حق جل جلاله در این آیات عظیمه در صفات مومنین می فرماید:( أُولَٰئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ )، اینانند که وارثان اند،وارثانی که [از روی شایستگی] بهشت فردوس را به میراث می برند [و] در آن جاودانه اند. پس در شرح و تفسیر این فراز مولای معصوم ومظلوم ما حضرت صادق علیه السلام می فرمایند:(خداوند برای هر یک از مخلوقات خود خانه ای در بهشت و خانه ای در جهنم بنا کرده است، پس هنگامی که بهشتیان به بهشت و دوزخیان به جهنم در می آیند منادی ندا می دهد (ای اهل بهشت پیش بیائید و نگاه کنید)، پس آنها می آیند و به دوزخ می نگرند پس جایگاههای آنها در دوزخ به آنها نشان داده می شود و سپس به آنها گفته می شود (این ها منازلی است که اگر نافرمانی خدا را می کردید به آن منازل وارد می دشد) و سپس حضرت فرمود، اگر قرار بود که کسی از خوشحالی بمیرد، پس اهل بهشت در آن روز به خاطر عذابی که از آنها برطرف شده از خوشحالی می مردند) و سپس منادی ندا می دهد (ای اهل دوزخ سرهای خود را بالا بیاورید)، و آنها سرهای خود را بالا می آورند و به جایگاههای خود در بهشت و نعمت
ص: 602
های آن می نگرند و به آنها می گویند این منازلی بود که اگر خدا را اطاعت می کردید به آنها وارد می شدید و سپس حضرت فرمود و اگر قرار بود که (در آن روز)، کسی از اندوه بمیرد، پس اهل دوزخ می بایست از حزن و اندوه می مردند، و اینگونه می شود که هرکدام از دو گروه بهشتیان و جهنمیان منازل گروه مقابل (که از آن محروم شده اند) را به ارث می برند و مالک آن می شوند و در آن جای می گیرند و این است معنی سخن خداوند که می فرماید:(اولئک هم الوارثون، الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون)، پس تو ای عاقل داناو خردمند افتخار نما به پیروی از امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که نجات می دهند تو را از گردابهای هولناک کفر و شرک و اندیشه های باطل شیطانی که متضمن جسارت به ذات اقدس الهی است مانند جبریون و وحدت وجودی ها و ....، که تصور می نمایند خدا اختیار را از انسانها صلب نموده و آنها را مختار نیافریده و یزید را یزید خلق کرده و معاویه را معاویه و....، و ما در جای خود این یاوه سرایی های مشرکانه را پاسخ دادیم و اثبات نمودیم که چگونه انسانها با اختیار خود راه بهشت و دوزخ را در پیش می گیرند و چگونه ذات اقدس احدیت عقل را پیامبر باطن و محمد رسول الله را پیامبر ظاهر آنها قرار داده تا از آنها پیروی نموده و به حیات جاویدان و بهشت ابدی وارد شوند و ازنعمت های ابدی آن بهره مند شوند یعنی تا آن زمان که خدا خدایی می فرماید در انواع نعمت های خداوند که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است متنعم باشند) پس خدایا به حق عزیزان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ما و عزیزان ما و همه رفتگان و ایندگان ما را و همه اهل ایمان را از عذاب دوزخ نجات عطا بفرم و به فضل و کرم و رحمت واسعه خود ما و عزیزان ما و تمامی اهل ایمان را به بهشت ابدی خود وارد و به نعمت های خود متنعم بفرما، آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به مضمون روایتی که با همین معنی از رسول گرامی اسلامی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم مذکور گردیده است که فرمودند:(هیچیک از شما نیست مگر اینکه دوخانه دارد خانه ای در بهشت و خانه ای در دوزخ پی اگر بمیرد و به دوزخ وارد شود اهل بهشت خانه او را در بهشت به ارث می برند،)....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش بر مظلومیت امامانی که خدا انها را برای هدایت خلایق تعیین نمود ولی به فتنه فتنه گران دچار شده و تمامی عذاب های عالم یکجا به
ص: 603
جان و دل آنها و خاندان انها و پیروان آنها ریخته شد و همگی از دنیا رفتند در حالی که وارث غمهای بی پایان عزیزان خود و غصه هایی بودند که از شیاطین جن و انس بر شریعت پسندیده خدا وارد آمد و این زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وارث تمامی غصه های عالم از ابتداء و آنچه بر خلایق عالم مخصوصا پیروان دین حضرت محمد وارد می آید و آنچه تا زمان ظهور و قیام او از قتل و کشتار و تجاوز و شکنجه و تبعید و....، می باشد ما از خدای می خواهیم تا به حق عظمت خود و مظلومیت مقدسین درگاهش خصوصا محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و به حق بازوی خرد شده مولاتنا حضرت زهرا سلام الله علیها که بنا به فرمایش مولاناالمظل ما حضرت صادق باعث قتل آن حضرت شد که ترحم بفرماید بر وجود نازنین و ستم دیده حضرت مهدی و امر ظهور و قیام آن حضرت را تعجیل بفرماید و جهان پر از ظلم و جور و عدوان را به نور جمال و جلال او روشن و منور بفرماید زیرا جهان پر آشوب در انتظار عدالت و عدالت در انتظار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه توجه نما به گوشه ای از غمنامه های مولای مظلومان علی علیه السلام به یکی از شقی ترین دشمنان ناصبی خود یعنی معاویه بن ابی سفیان که در آن به عظمت مقام و منزلت امامان معصوم و بزرگی گناه دشمنی با آنان در نزد خدا و عاقبت کار را که هر عاقلی را به تفکر وادار می نماید ولی این شیطان بود که اعمال و رفتار آن شقی را مانند اربابان و پیروان ناصبی او در نظرش جلوه داد و بر دوش او سوار بود و پاشنه های پای خود را دائم و مستمر بر سینه او می کوبید و صدای فریاد شعف او عالم را پر کرده بود، در حالی که خون از پاشنه های او و سینه این شقی روان شده بود و...، چه انتظار می رود از فرزند زن فاحشه ای که مثله کرد شهدای راه خداوند را و سینه اسد الله و اسد رسوله را شکافت و جگر مطهر او را بیرون آورد و به دندان کشید و....، و چه انتظار می رود از آن سگ هار که سگی دیگر مانند خود را بپرورد که دستور دهد که قتل عام کنند خاندان رسول خدا را و حرم مطهر او را اسیر نموده و شهر به شهر و دیار به دیار تماشا دهند و سر بریده جگر گوشه پیامبر اعظم آخرالزمان را ما بین دو نهر آب در حالی که جگرش از تشنگی می سوخت از پیکر مطهرش جدا کنندو جگر تفتیده او را از خون گلوی او سیراب کنند و سر مطهر او را هدیه به پیشگاه او ببرند و آن را هدیه ای مرگبار نمایند برای دختر سه ساله او که نیمه شب بهانه پدر کرده بود تا گزارش
ص: 604
تن رنجور و پای پر آبله و پیکر کبود خود را در اثر تازیانه و کعب نی، به پدر گزارش نماید پس سلام ما بر تو ای رقیه مظلوم، سلامی که قلب تو را تسکین دهد و جان تو را آرام نماید و دعای تو را بدرقه راه امت جد بزرگوارت حضرت محمد نماید زیرا تا جهان باقی است غم تو از دل ما زایل نمی شود و....، پس تو ای مخاطب ارجمند در ادامه توجه نما به قسمتی از نامه مولای مظلومان علی علیه السلام به سگ ناصبی یعنی معاویه بن ابی سفیان که در ارتباط با این فراز از نگارش است در این نامه خطاب به او می نویسد:(....، آیا نمی دانی تو ای معاویه که امامان معصوم (یعنی امامان معصوم یعنی همان امامانی که رسول خدا به آنها خبر داد و تو و همه اصحاب را از آن آگاه کرده و از فضایل و مناقب آنها خبر داد)، از ما (اهلبیت عصمت و طهارت) هستند و (این امامان که پیروی از انها به دستور رسول خدا الزامی است) از شما نیستند و به درستی که خبر داد خداوند که (آنها) همان اولی الامری (واجب الاطاعه) هستند که (به حکم قرآن) استنباط کنندگان علم هستند (و این فرازها همگی اشارت صریح است به شرح آیات الهی که بعضا مذکور و بقیه مذکور خواهد گردید مانند این فراز کلام خدا در (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم)، و نیز به شما خبر داد که (برای رفع) آنچه اختلاف می کنید (حکم آن و فیصله و حل آن) باید به خدا و رسول و اولی الامری که استنباط کنندگان علم هستند (یعنی به ما و امامان معصوم)، باز گردد و البته هر کسی به آنچه با خدا پیمان بسته است وفا کند پس خداوند را نیز وفا کننده به عهدش می یابد و ما (مقصود خداوند از) آل ابراهیم (هستیم) که مورد حسادت (طبق آیات کتاب خدا) قرار گرفتیم و تو (ای معاویه) حسادت کننده به ما (اهلبیت) هستی و (می دانی) خلق فرمود خدا آدم را به دست (قدرت) خود و در او از روح خوددمید سجده کردند برای او فرشتگان خداوندو خدا همه اسم ها را به او آموخت و او را بر جهانیان برتری داد و باعث شد که شیطان بر او حسادت کند (یعنی همانگونه که رسول خدا مرا بر همگان در غدیر برتری داد ووموجب حسادت شیاطین غاصب و دشمنان ناصبی چون تو گردید) و در نهایت از گمراهان شد (یعنی در همان راه و مسیر تو نیز حرکت نموده و از گمراهان شده ای زیرا)، قوم نوح در زمانی که گفتند (ما هذا الا بشر مثلکم یرید ان یتفضل علیکم)، پس بر او حسادت کردند و از اینکه اقرار نمایند برای او فضل او را و او را بشری می دانستند)، یعنی به فضایل اعطایی خداوند به او اقرار ننمودند و در نهایت به سوی دوزخ روانه
ص: 605
شدند و....، همانگونه که معاویه و اربابان و سگ توله او یزید و دیگر دشمنان ناصبی قاتل امامان معصوم به دوزخ روانه شدند و این کلام معصوم است که فرمود اصول کفر بر سه پایه است (حرص، تکبر ، حسد)، و این کسانی که جهان و خلایق جهان را به نابودی و تباهی کشیدند یعنی معاویه و اربابان او و پیروان او همگی نمادهای این کفر از حرص به دنیا و تکبر به اولیاأ الله و حسد به کسانی که خداوند آنها را برگزید، بوده اند (الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب گرامی توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 26 و 27 این سوره مبارکه و بعد از ان توجه نما به آن ترک اولی حضرت نوح درباره پسرش و تهدید خداوند و توبه او .....، در آیات عظیمه خداوند می فرماید:( اینانند که وارثان اند،وارثانی که [از روی شایستگی] بهشت فردوس را به میراث می برند [و] در آن جاودانه اند. قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ ۙ فَاسْلُكْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ ۖ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۖ إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ )، [نوح] گفت: پروردگارا! مرا در برابر تکذیب آنان یاری ده.پس به او وحی کردیم که زیر نظر ما و پیام ما کشتی بساز و هنگامی که فرمان ما به هلاکت آنان بیاید و آن تنور [از آب] فوران کند از هر گونه ای [از حیوان] دو عدد [یکی نر و دیگری ماده] و نیز خانواده ات را وارد کشتی کن، جز افرادی از آنان که فرمان [عذاب] بر او گذشته [و درباره او قطعی شده] است، و درباره کسانی که [به سبب شرک و کفر] ستم ورزیده اند، با من سخن مگوی، زیرا [همه] آنان بدون تردید غرق شدنی اند. پس تو ای عاقل دانا و خردمند در این فراز توجه نما به بخشی از روایت امام مظلوم و معصوم امام باقر علیه السلام که منطبق است بر آیات کتاب خدا و معارض است با روایاتی که به برداشت نگارنده بر خلاف قرآن مجید است و...، مانند شماتت شیطان به نوح درباب نفرین خلایق و یا ...، در حالی که به حکم کتاب خدا آنها بواسطه اینکه در لجاجت و کفر خود در مدار ظلم قرار گرفتند خودبخود مستحق عذاب شدید زیرا در قوم او دیگر کسی ایمان نیاورده و جز نسلی فاجر و کافر به دنیا نمی آوردند در این روایت حضرت امام باقر می فرماید:(.... چون نوح قوم خود را به پرستش خدا فرا خواند و چون سرکشی و عصیان نمودند، پس نوح به پروردگار خود گفت که من مغلوب (این قوم طغیانگر) شدم پس مرا یاری فرما (سوره قمر/آیه 10) و خداوند
ص: 606
به او وحی فرستاد (جز آن کسانی که (تا کنون) به تو ایمان آورده اند دیگر کسی از قوم تو ایمان نخواهد آورد پس از کارهایی که می کردند غمگین مباش (هود/36)و لذا حضرت نوح عرضکرد (و جز نسلی فاجر و کافر به دنیا نمی آورند)(نوح/27)، و خداوند فرمود: که (اصنع الفلک))، و ما نظر خود را در خصوص کشتی نوح و حیوانات و جمعیتی که بر آن سوار شدند و شباهت های آن با عصای حضرت موسی و....، که از معجزات الهی بوده است آوریم و لذا هرگز شبهه ای ننماید مخاطب گرامی درباب اوامر خداوند زیرا این کشتی در منظر خدا و به وحی ساخته شده بود و معجزه حضرت نوح محسوب می گردید و نیز در خصوص تهدید خداوند به ترک اولی حضرت نوح درباره پسرش و شفاعت او و تذکر شدید خداوند به او و توبه حضرت نوح به این واسطه بود که خداوند وفق این آیه عظیمه قبلا متذکر شده بود که در خصوص ظالمین خداوند را مخاطب قرار ندهد یعنی از آنها نزد خداوند شفاعت ننماید زیرا اجازه شفاعت به آنها داده نمی شود و....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به این روایت عظیم که آن را مولای غریب و مظلوم و معصوم ما حضرت رضا علیه السلام در پاسخ سرور ما عبدالله بن صالح الهروی مشهور به خواجه اباصلت هروی فرموده اند و آگاه باش که جناب خواجه اباصلت هروی از یاران و یاوران امین مولای غریب ما حضرت رضا بوده است او در مدینه بدنیا آمد و کسی است که چگونگی شهادت آن حضرت را به نیرنگ مامون ملعون روایت نموده است، اکثر علماء اسلام به واسطه عظمت مقام و منزلت علمی او کلمه خادم امام رضا را درباره او بکار نبرده اند ولی شک نیست که بنا بر قول حضرت مقدس اردبیلی او افتخار نوکری و غلامی و خادمی حضرت رضا علیه السلام را داشته است او بعد از شهادت حضرت رضا علیه السلام به دستور ابلیس زمان یعنی مامون ملعون زندانی شد ولی به معجزه حضرت جوادالائمه علیه السلام از زندان رهایی یافت یکی از صفات بارز و شخصیت برحسته آن حضرت نقل فضایل و مناقب مولاناالمظلوم علی علیه السلام است که اکثر انان را از زبان محدثان بنام و مشهور اهل سنت نقل نموده است او در سال 236 هجری قمری از جهان رحلت نمود و قبر شریف او در فریمان مشهدالرضا است، پس در این روایت جناب اباصلت هروی رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه می فرماید من از مولاناالمظلوم حضرت رضا علیه السلام سوال کردم چرا خداوند تمام دنیا را در زمان نوح غرق فرمود در حالی که اطفال هم بودند و آنها گناهی را مرتکب نشده بودند پس فرمود، در میان آنها اطفال
ص: 607
نبودند زیرا خداوند صلب مردان و ارحام زنان را چهل سال قبل عقیم و نازا کرده بود و نسل آنها قطع شده بود و آنها در حالی که طفلی در میان آنها نبود غرق شدند و خداوند کسی را که گناه نداشته باشد (به عذاب خود) هلاک نمی کند و بیشتر آن قوم به جهت تکذیب پیامبر خدا حضرت نوح و بقیه آنها به سبب رضایت بر تکذیب آنها (به عذاب خدا گرفتار) و غرق شدند، زیرا هرکسی از امری غایب باشد و به آن امر راضی باشد مانند کسی است که حاضر باشد و آن امر را انجام داده باشد، پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که قطع نسل کودکان به هر دلیل در جوامع بشری و خصوصا ایران نشانه خوبی نیست و به شرح این روایت عظیم، جامعه می تواند در معرض عذاب خداوند قراربگیرد و ....، و دیگر موضوع عظیم رضایت به اعمال دیگران است که ما در آثار خود به این موضوع عظیم اشاره نمودیم و لذا همه کسانی که آرزو می کردند که اگر در کربلا حاضر بودند هرگز دست ستمکاران ناصبی اهل دوزخ یعنی یزید و یزیدیان به مولای آنها امام حسین نمی رسید مگر آنکه از روی پیکر های قطعه قطعه شده و غرق به خون آنها رد شوند پس انها در زمره دوستان و محبان حضرت زهرا و امیرالمومنین و در دین حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم هستند و به عکس العیاذ بالله هر کسی که در هر فراز تاریخ با ظالم و ظالمین اظهار دوستی و رضایت به اعمال آنها نماید پس آنها دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم بوده و خداوند تبارک و تعالی دوزخ را برای آنان خلق فرموده است پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس خداوند عظیم الشان در آیات عظیمه 30 این سوره شریفه یعنی مومنون می فرماید:( إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ وَإِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ )، همانا در این [سرگذشت] نشانه هایی [از قدرت، رحمت و انتقام خدا] برای عبرت گیرندگان است؛ و یقیناً ما آزمایش کننده بندگانیم. پس در این روایت عظیم مولاناالمظلوم علی علیه السلام از فضل خداوند در خصوص مقدسین عالم و در راس آنها محمد و ال محمد علیهم السلام وعجل فرجهم و نکبت حسادت که گریبانگیر اشقیاء عالم می شود کلام عظیم خود را مذکور می فرمایدو اینگونه به خلابق جهان در خصوص حسادت به کسانی که خداوند آنها را فضل و عظمت و رفعت و منزلت داده است هشدار می دهند: حضرت در این روایت می فرمایند:(ما آل ابراهیم (درکتاب خدا) هستیم که مورد حسادت واقع شدیم همانگونه که پدران ما مورد حسادت واقع شدند و اولین کسی که مورد حسادت واقع شد حضرت آدم
ص: 608
بود که خداوند او را به دست خود آفرید و روح خود را در او دمید وفرشتگان را برای او به سجده در آورد، اسم ها را به آو آموخت و او را بر جهانیان برگزید پس شیطان به او حسادت کرد و از گمراهان شد و سپس قابیل بود که به هابیل حسادت کرد و او را کشت و از زیانکاران گردید و قوم نوح که به او حسادت کردند و...، و این در حالی است که خداوند برگزیدگانی دارد که آنها را بر می گزیند و رحمت خود را به هرکسی که بخواهد (از روی علم و حکمت و آگاهی بی نهایت خود) اختصاص می دهد و (در همین راستا)، عطا می فرماید حکمت و علم را به هرکسی که اراده بفرماید) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس تو ای عاقل داناو خردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 38 . 39 و 40 این سوره مبارکه یعنی مومنون که در ان خداوند به کسانی که پیامبر او را انکار نمودند وعده عذاب می دهد:( إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ )، او نیست مگر مردی که بر خدا افترا بسته است؛ و ما باور کننده او نیستیم. گفت: پروردگارا! مرا در برابر تکذیب آنان یاری ده. خدا فرمود: همانا پس از اندک زمانی پشیمان می شوند. پس از مولای مظلوم ما علی علیه السلام با این مضمون روایت شده است که جماعتی از قوم ثمود در باب گرفتن ماهی هایی که در روز شنبه به سمت انها می رفتند مورد آزمون خدا برای اطاعت قرار گرفتند و این حکم که ماهی را شکار نکنند برای آنها تشریح و ابلاغ شد .... ولی گروهی از آنها به خداوند عصیان نموده و شروع به گرفتن ماهی ها نموده ولی گروهی به عهد خود وفادار بودند پس انهایی که به عهد خود وفادار بودند آنها را نصیحت کردند ولی بر آنها کارگر نشد ولذا آنها که از حکم خدا اطاعت می کردند از شهر خارج شدند و از ترس نزول بلا در خارج از شهر شب را به روز رسانیدند پس این دوستان خدا به هنگام صبح به سمت شهر برگشتند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است چون به شهر رسیدند دیدند دروازه شهر بسته است و در زدند ولی کسی به آنها جواب نداد پس نردبانی قرار داده و شخصی را با او فرستادند و آن شخص چون بر دید شهر تسلط پیدا کرد نگاه کرد و ناگهان دید که همه مردم بوزینه شده اند پس آن مرد به یاران خود گفت ای قوم من به خدا سوگند چیز عجیبی می بینم آنها گفتند چه می بینی، او گفت مردم را می بینم که بوزینه شده و عوعو می کنند و دم در آورده اند، پس آنها دروازه شهر را شکسته وارد
ص: 609
شدند پس حضرت علی علیه السلام می فرماید آن بوزینه ها، بستگان خود را از انسانها می شناختند ولی انسانها بستگان خود را که بوزینه شده بودند نمی شناختند پس ان قوم به بوزینه ها گفتند: آیا ما شما را از نافرمانی خدا نهی نکردیم پس در این فراز حضرت علی علیه السلام می فرماید:(و الله الذی فلق الحبه و برا النسمه این لاعرف انسابها (اشباهها) من هذا الامه ...)،یعنی سوگند به آن خدایی که دانه را شکافت و خلایق را خلق کرد من انساب (مشابهان) آنها را از این امت می شناسم (یعنی به برداشت نگارنده من مانند این جماعت نافرمان را در امت رسول خدا حضرت محمد می شناسم که چگونه عصیان نموده و طغیان بر خداوند کرده اند و ما در شرحی منزلت رسول خدا و تفاوت عملکرد خداوند با عاصیان در زمان نبوت ایشان و با عاصیان در سایر امت ها را شرح و توضیح لازم مذکور نمودیم و لذا عذاب مسخ و نزول بلا و....، در زمان ایشان به واسطه اینکه رحمت بر عالمیان هستند برداشته شده و فرصت توبه داده می شود و در صورت ادامه شقاوت به عذاب خداوند در دنیا برای رئوس شیاطین آنها یعنی در ایام رجعت و عذاب ابدی برای همه ظالمان و پیروان آنها مقدر خواهد بودو لذا در ادامه حضرت می فرمایند): که آنها نه تنها نهی از زشتی نمی نمایند و به حق اقرار نمی کنند بلکه آنچه امر شده اند را ترک نموده و متفرق شده اند و خداوند تعالی (در مورد ظالمین) می فرماید(فبعدا للقوم الظالمین) و خداوندفرمود نهی کنندگان (از بدی و نا فرمانی) را نجات بخشیدیم و کسانی را که ظلم نمودند را به عذاب شدید به خاطر فسق یعنی نافرمانی و تبهکاری آنان مبتلا نمودیم، و در روایت دیگری سرور ما جناب علی بن ابراهیم رحمه الله رضوان الله تعالی علیه از مولاناالمظلوم علی علیه السلام روایت می نماید که آن حضرت بعد از بازگشت از نهروان نامه ای مرقوم که فرازی از آن به این شرح است که فرمودند:(... آن دو (یعنی طلحه و زبیر)، در مقابل من سرکشی نمودند و بیعت مرا شکستند و از در مکر و حیله با من در آمدند پس من مبتلا شدم به کسی که مردم بیشتر از هر کسی از او اطاعت می کردند و او عایشه دختر ابوبکر بود و به شجاعترین مردم یعنی زبیر (که به فریب فرزند شوم خود راهی دوزخ شد)، و کینه توزترین مردم یعنی طلحه ....، آنها عامل من عثمان بن حنیف انصاری را به مکر و حیله گرفتار نموده او را تکه تکه و تمام موهای سر و صورت او را (از باب شکنجه) کندند و شیعیان و پیروان مرا قتل عام نمودند پس گروهی را به قتل صبر (یعنی با شکنجه و در نهایت قساوت به قتل رسانیدند)، و
ص: 610
گروهی را به مکر و حیله گرفتار کرده و به قتل رسانیدند و گروهی دیگر در برابر آنها شمشیر کشیده و پایداری کردند تا به لقاء خداوند (و مقام عالی شهادت) نایل شدند و به خدا قسم اگر آنها فقط یک نفر را هم کشته بودند به سبب آن یک قتل، ریختن حون آنها و خون تمام لشکریان آنها بر من حلال بود زیرا که به قتل (مظلومانه) این کشته شدگان راضی بودند و علاوه بر آن عده ای که درگیر شده بودند را به قتل رسانیده بودند و خداوند فتنه آنها را زایل نمود پس دور باشند از رحمت خداوند قوم ظالمین)، پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند به فتنه عظیمی که دختر ابابکر برپا نمود و قتل عام عظیمی که به راه انداخت و خونهای به ناحقی را که بر زمین ریخت که بدون فتنه گری او این مصائب عظیم بر امت اسلام واقع نمی شداو بود که فتنه عثمان را برپا کرد و قاتلان او را تشویق می کرد، او بود که فتنه عظیم جمل را بر پا کرد تا که خاندان رسول خدا در معرض قتل عام قرار دهد وبعد از آن فتنه عظیم دیگر یعنی آن فتنه تیرباران کردن پیکر پاک و مطهر سبط اکبر رسول خدا که پایان برنده فتنه جمل و سید جوانان اهل بهشت پاره تن رسول خدا بود یعنی امام حسن مجتبی بود که به بهانه آن خاندان محمد را قتل عام کند که آن قتل عام در واقع کربلای زودهنگام بود که با علم امامت امام حسن مجتبی علیه السلام و امر به صبر نمودن حرم رسول خدابه شکست آن فتنه گر منتهی گردید پس توجه نما تو ای عاقل داناو خردمند که اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در این خصوص یعنی ظلمها و جنایات عایشه دختر ابابکر و آنچه از اعمال ناروای او بر امت اسلام تا قیام قیامت وارد شد را بنگارد ولی قرار و مدار او بر خلاصه نویسی و تحدید و تدقیق موضوع نگارش است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در ادامه به نفرین و لعنت مولانا المظلوم علی علیه السلام بر همه کسانی که حق آن حضرت را در روز غدیر انکار نمودند یعنی راضی شدند به فتنه ظالمان و گمراهی امت محمد صلی الله علیه وآله و سلم و عجل فرجهم تا قیامت و تمامی آن بدبختی ها و نکبت ها که از این ظلم یعنی غصب منزلت وصایت و خلافت آن حضرت در امت اسلام و خلایق جهان به هم رسید پس حضرت در این روایت می فرماید:(فان رسول الله اقامنی للناس کافه یوم غدیر خم فقال من کنت مولاه فعلی مولاه فبعدا و سحقا للقوم الظالمین)، یعنی بدرستی که رسول خدا
ص: 611
برپاداشت مرا برای تمامی خلایق در روز غدیر خم و فرمود هرکسی را که من مولای او هستم پس علی هم مولای اوست پس دور از رحمت خدا و مستحق دوزخ باشند قوم ظالمین،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به لعنت و نفرین مولاناالمظلوم حسین بن علی علیه السلام بر قاتلان خود و اهلبیت رسول خدا در صحرای کربلا پس در روایت است که در آن هنگامه پر بلا امام حسین به مقابل صفوف لشکریان دشمن رسید و ....، (امام حسین جلو آمد تا در مقابل آن لشکر ایستاد و نگاه کرد به صفوف درهم پیچیده آنها که مانند سیل به نظر می رسیدند و نگاهی به عمربن سعد نمود که در میان مردان جنگاور کوفه ایستاده بود پس فرمود: .....، خدای ما خوب خدایی است ولی شما بندگان بدی هستید زیرا به ظاهر اقرار طاعت نموده و (به ظاهر) به رسول خدا ایمان آورده اید ولی دشمنی و کینه توزی خود را به سوی ذریه و عترت او آورده و قصد قتل عام آنها را دارید پس به درستی که شیطان بر شما مسلط شده و ذکر خداوند عظیم را از یاد شما برده است پس مرگ بر شما و نابودی بر آنچه بر آن اراده داریدپس (انا لله و انا الیه راجعون)، این جماعت همان مردمانی هستند که پس از ایمان آوردن کافر شده اند پس از رحمت خدا دور باشند قوم ظالمین)، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 44 این سوره مبارکه یعنی مومنون می فرماید:( ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ ۖ كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولُهَا كَذَّبُوهُ ۚ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ ۚ فَبُعْدًا لِقَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ )، آن گاه پیامبران را پی در پی فرستادیم؛ هر زمان برای امتی پیامبرش می آمد او را تکذیب می کردند، و ما این [امت] ها را به دنبال یکدیگر هلاک می کردیم و آنان را [به صورت] سرگذشت ها [برای عبرت دیگران] قرار دادیم؛ پس ملتی که ایمان نمی آورند از رحمت خدا دور باد یعنی الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیات عظیمه 45 به بعد در سوره مبارکه مومنون در رابطه با مبعوث فرمودن حضرت موسی و اعزام او به همراه هارون به دربار فرعون ....:( ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَفَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَفَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَوَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ
ص: 612
آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ )، سپس موسی و برادرش هارون را با معجزات و آیات خود و دلیلی روشن فرستادیم،به سوی فرعون و سران و اشراف قومش، پس تکبّر ورزیدند؛ و آنان قومی برتری جو بودند. و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم در حالی که قوم [و قبیله] آن دو بردگان ما هستند؟ در نتیجه هر دو را تکذیب کردند و از هلاک شدگان شدند. همانا ما به موسی کتاب دادیم، تا آنان هدایت شوند. و پسر مریم و مادرش را نشانه [قدرت و رحمت خود] قرار دادیم و آن دو را در سرزمینی بلند که [دارای] جایگاهی مستقر [و امن] و آبی روان بود، جای دادیم. پس از مولای مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند:((آیه یعنی حجه) یعنی مقصود خداوند از ذکر (آیه) در کتاب خدا یعنی (حجت) قرار دادن)،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما در این فراز به آنچه سدیر صیرفی همان عالم برجسته شیعه که در محضر خورشید های عالمتاب جهان یعنی سه امام معصوم شرف حضور داشته و عجیب اینکه مورد احترام تمامی علمای اهل اسلام است و عجیب تر اینکه او به غیر از این سه امام معصوم یعنی امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیه السلام از هیچکس دیگر روایتی نقل ننموده است پس او از یاران و یاوران اهلبیت عصمت و طهارت بوده است است و در این روایت سدیر رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه به محضر امام صادق علیه السلام مشرف شده و عرض می نماید:(سدیر گوید به خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و عرض کردم ....، در نزد ما گروهی عقیده به الوهیت و خدایی شما دارند و برای دلیل عقیده خود این آیه را می خوانند:یا ایها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا انی بما تعملون علیم)، پس امام فرمودند: ای سدیر گوشهایم و چشمانم و موهای تنم وپوست من وگوشت تن من و خون کالبد من از این جماعت بری و بیزار است و خدا نیز از آنها بیزار و رسول خدا نیز از این گروه بیزار است آنها هرگز به دین من نیستند و به دین پدران من هم نیستند و امیدوارم که خدا در روز قیامت بین من و آنها را جمع ننماید مگر آنکه بر آنها غضبناک باشد (یعنی آنها را روانه دوزخ جاوید نماید))، و البته تعجب ننماید مخاطب ارجمند زیرا این اعتقادات بواسطه عجایبی بود که از آن حضرت صادر می گردید و نیز آنچه را مانند آن از جد بزرگوار ایشان حضرت علی علیه السلام و دیگر امامان معصوم و....، به ظهور می رسید و داستان آن حضرت با سید حمیری مشهور است پس توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت اجازه داده است
ص: 613
تا این آیات الهی گوشه هایی از مقام و منزلت خود را به خواص نشان دهند ولی با این وجود تابش عظیم انوار وجود آنان اسباب کفرو نفاق را در گروهی نادان ظاهر می کنند و آنها تصور می کنند که با این رفعت و مقام و منزلت عظیم پس مقام آنها مقام الوهیت است و اشتباه آن جماعت این است که آنها امام معصوم را بالا نبرده اند بلکه منزلت خداوند را پائین آورده اند و اگر می دانستند که وجود مقدس امامان معصم در برابر عظمت ذات اقدس الهی چیست هرگز دچار عقاید شیطانی نمی شدند و امامان معصوم را با طرح این اعتقادات به غضب نمی آوردند و موجب نمی شدند تا امامان معصوم آنها را نفرین و لعنت نموده و عذاب ابدی دوزخ را برای آنها از خدا خواستار شوند،...، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به آیه عظیمه 53 این سوره مبارکه یعنی مومنون که در آن حضرت حق جل جلاله می فرماید:( فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُرًا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ )، پس کار [آیین] خود را میان خویش قطعه قطعه کردند [و گروه گروه شدند]، در حالی که هر گروهی به آن [آیینی] که نزد آنان است خوشحال و شادمانند )که آیینشان بر حق است.( پس در روایت است از مولاتنا ام سلمه مادر بزرگوار ما سلام الله علیها که در شرح و تفسیر این آیه عظیمه به روایت شدادبن اوس آن را بیان فرموده است، و اما شدادبن اوس رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه او محدث و صحابی بزرگوار رسول خدا بود و....، و از کسانی بود که وقتی سگ هار دوزخی یعنی معاویه ملعون از وی خواست تا بر روی منبر از علی علیه السلام بدگویی نماید او از این کار سر باز زد، او بر اساس امر ام المومنین حضرت ام سلمه و بر اساس این روایت در جنگ جمل به یاری امیرالمومنین علی علیه السلام رفت و وفق فرموده رسول خدا به صنوف لشکریان آن حضرت بر علیه عایشه و طلحه و وزبیر پیوست و در خاموش کردن فتنه عظیم این ظالمین مشارکت نمود و او از کسانی است که روایات بسیار در فضایل خارج از حد احصاء امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را نقل نموده است در این روایت او می گوید چون روز (فتنه) جمل شد (با خود گفتم من امروز) نه با علی خواهم بود و نه علیه او و توقف کردم (در این امر) و....، پس به حضور حضرت ام سلمه مشرف شدم پس فرمود حضرت ام سلمه که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود (به خبر غیبی) که برای امت من جدایی و دوری کردن (مقدر) است، پس هر زمان که اجتماع کردند با آنها اجتماع کنید و هر زمان که تفرقه نمودند با طایفه
ص: 614
میانه (اهلبیت من)، باشید، پس در کنار آنها باشید، پس اگر آنها با کسی جهاد کردند، شما نیز با آنها جهاد کنید و اگر با کسی سازش کردند پس شما نیز یا آنها صلح کنید، اگر از چیزی دوری کردند شما هم دوری کنید زیرا آنها در هرجا باشند حق با آنها است پس می گوید من از آن حضرت سوال کردم اهل بیت رسول خدا چه کسانی هستند که به ما دستور داده شده است که به آنها متمسک شویم و...، فرمود آنها امامان (معصوم) بعد از ایشان (رسول خدا) هستند و آنها همانگونه که رسول خدا فرمود علی و دوفرزند او حسن و حسین و نه امام از نسل حسین هستند و تعداد آنها دوازده نفر به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند، (هم اهل بیته هم المطهرون و الائمه المعصومین) یعنی انها اهلبیت مطهر رسول خدا هستند آنها امامان معصوم هستند پس می گوید شدادبن اوس که (انا لله و انا الیه راجعون)، پس بدرستی که مردم (که علی را تنها گذاشته و فریب عایشه و طلحه و زبیر را خوردند) هلاک شده اند (یعنی اهل دوزخ شده اند))، پس چون بر این فراز اگاه شدی پس واقف باش تو ای مخاطب ارجمند که ذات اقدس احدیت حجت را بر تمامی خلایق تمام نموده است و هیچ عذری را برای گمراهان باقی نگذاشته است تا از باطل پیروی و در اعمال دوزخی آنها سهیم شوند و این عقل است که اگر از آن پیروی نمایند دعوت می نماید آنان را به سوی عبادت رحمان و کسب حیات جاویدان در بهشت ابدی خداوند،....، و اینگونه است که حضرت پروردگار جل جلاله به رسول گرامی خود حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و عجل فرجهم در آیه عظیمه 54 این سوره مبارکه یعنی مومنون می فرماید:( فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّىٰ حِينٍ)، پس آنان را در غرقاب گمراهی و جهالتشان تا هنگامی [که مرگشان فرا رسد] واگذار. پس تو ای مخاطب ارجمند چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت که در آن از اولیاء خود تعریف و تمجید می فرمایدیعنی ایات عظیمه 57 این سوره مبارکه یعنی مومنون:( إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ وَالَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ )، یقیناً آنان که از بیم پروردگارشان هراسان و نگرانند و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان می آورند. و آنان که به پروردگارشان شرک نمی ورزند. و آنان که آنچه را [از زکات و دیگر انفاقات در راه خدا] می پردازند، و در حالی که دل هایشان از اینکه به سوی پروردگارشان [برای محاسبه دقیق] باز می گردند، ترسان است. پس مولای مظلوم
ص: 615
و معصوم ما امام باقر در خصوص شرح این آیات می فرمایند این آیات درباره حضرت علی علیه السلام نازل شده و سپس در خصوص مومنین و شیعیان او که در واقع همان مومنین واقعی هستند جاری می شود و در روایت دیگر از امام صادق علیه السلام این آیات در شان امیر المومنین و فرزندان (معصوم) آن حضرت نازل شده است، پس از مولای مظاوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که امیرالمومنین علی بن ابی طالب فرمودند: هیچ خیر و برکت و....، در زندگی وجود ندارد مگر برای دو نفر، اول کسی که کارهای نیک او هر روز بهتر از روزقبل آن است و دوم کسی که تدارک می بیند اعمال بد خود را با توبه والبته چه زمانی توبه او به درگاه خدا پذیرفته می شود، پاسخ این است که به خدا قسم اگر آنقدر در سجده بماند که گردن او قطع شود هرگز خداوند توبه او را نمی پذیرد مگر اینکه به ولایت ما (دوازده امام چهارده معصوم) قائل و معتقد باشد، یعنی کسانی که حق ما (اهلبیت عصمت و طهارت) را شناخته و به واسطه (مقام و منزلت ما در نزد ذات اقدس احدیت جل جلاله)، امید ثواب و پاداش دارند، آنها (به واسطه دوری از هوی و هوس از عذاب روز قیامت)، به اندک عذای روزانه و به لباسی که ستر عورت کند و سقفی که سایبان آنها باشد قانع بوده و اکتفا می کنند ولی با این حال خائف و هراسان و ترسان هستند .....، با این حال که اطاعت کردن خدا را به همراه محبت ولایت اهلبیت انجام می دهند باز هم ترسان و هراسان هستند ولی به خدا سوگند ترس از آنها هرگز ناشی از تردید آنها در دین نیست بلکه آنها از این می ترسند که در دوستی و محبت و اطاعت از ما تقصیر وکوتاهی کرده باشند)، ....، پس چون بر این شرح پر معنی از کلام حضرت علی علیه السلام واقف شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 61 این سوره مبارکه یعنی مومنون تا در آن هم با رفعت مقام و منزلت مولاناالمظلوم علی بن ابی طالب علیه السلام آگاه شوی، حضرت حق جل جلاله در این آیه می فرماید:( أُولَٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ )، اینانند که در کارهای خیر می شتابند، و در [انجام دادن] آن [از دیگران] پیشی می گیرند. پس امام مظلوم و معصوم ما حضرت باقر علیه السلام در شرح وتفسیراین آیه می فرمایند، مقصود (خداوند) از این آیه حضرت علی بن ابی طالب است که احدی (در عالم) بر او سبقت (در خیرات) نگرفت، ....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه 62 این
ص: 616
سوره مبارکه توجه نما و سپس به حدیث مجعولی که به حدیث رفع مشهور است و ما به عنوان نمونه در مجموعه احادیث جعلی آن را بطور خیلی مختصر بررسی و از آن رد می شویم، به عنوان مشت نمونه خروار دقت کن، حضرت حق جل جلاله در این آیه عظیمه می فرماید:( وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ )، و هیچ کس را جز به اندازه گنجایش و توانش تکلیف نمی کنیم، و نزد ما کتابی [چون لوح محفوظ] است که [درباره همه امور آفرینش و نسبت به اعمال بندگان] به درستی و راستی سخن می گوید، و آنان [در پاداش و کیفر] مورد ستم قرار نمی گیرند. توانایی او تکلیف نمی نمائیم و نزد ما کتابی است که به حق سخن می گوید و به آنها ستمی نمی شود، پس سیاق آیه بسیار واضح و روشن است و مقصود خداوند متعال آن است که بطور مثال اگر کسی نمی تواند ایستاده نماز خواند پس نشسته بخواند و یا ....، ولی جاعلان حدیث در توجیه اعمال ناروای خود حدیثی را جعل نموده اند که به حدیث رفع مشهور است و آن را به رسول خدا نسبت داده اند ودر این حدیث مذکور شده است که پیامبر فرمود:(رفع عن امتی تسعه الخطا و النسیان و ما استکر هوا علیه و ما لایطیقون و ما لایعلمون و ما اضطروا الیه و الحسد و الطیره و التفکر فی الوسوسه فی الخلق و ما لم ینطق بشفه) یعنی پیامبر فرمود که (9) چیز از امت من برداشته شده است (یعنی خداوند آنها را مواخذه نمی کند یعنی آمرزیده هستند یعنی گناهی برای آنها محسوب نمی شود .....)، خطا (در آنچه صورت می دهند و عمل می کنند)، فراموشی (در آنچه عمل می کنند و صورت می دهند)، آنچه به آن مجبور می شوند (یعنی آنها را مجبور به انجام آن می شوند مثلا خوردن شراب ، قتل دیگران، زنا با محارم و....)، و انچه طاقت آن را ندارند، آنچه نمی دانند (یعنی بر آنچه بعمل می آورند و صورت می دهند اگر طاقت تحمل ان را نداشتند و یا علم به آن نداشتند ولی صورت دادند پس مواخذه نمی شوند، یعنی خدا عهد نموده که آنها را بیامرزد و یا اگر به انجام آن علم و آگاهی نداشتند ولی صورت دادند پس مواخذه نشده و گناهی مرتکب نشده اند اگر نمی داسنتند که عمل جراحی آپاندیس یک نفر آگاهی و علم لازم را می خواست و آنها بیمار را عمل کردند و اسباب مرگ او را فراهم نمودند پس وجدان و خیال خود را نگران و ناراحت نکنند زیرا وعده آمرزش آنها وفق این حدیث جعلی صادر شده است)، آنچه به آن مضطر شده اند (یعنی چاره ای نداشته اند حتی شراب خورده و با محارم خود زنا کردند و پدر و مادر و
ص: 617
خلایق را قتل عام نمودند و....، پس طبق این روایت گناهی بر آنها نیست و وعده آمرزش خدا مکتوب در گردن آنها آویزان است، و حسد (و حسادت نمودن که وفق این روایت بخشوده شده و خداوند از حسودان مواخذه نمی کند در حالی که آن از اصول کفر است و این ابلیس لعین ارباب این جاعلان بوده است که بواسطه حسادت خود سر از ودوزخ در آورده است و...)، فال بد زدن (یعنی کلاغ و رنگ سیاه و.....، را به فال بد گرفته و عمل خیری و واجبی را صورت ندهی و....، یعنی اکر معتقد به هر خرافات و کلام احمقانه باشی و بر اساس آن زندگی خود را شکل داده و اعمال خود را وفق آنها صورت دهی هرگز مورد مواخذه الهی واقع نمی شوی و گناهکار محسوب نمی شویس مثلا اگر می خواستی برای نجات جان یک مظلوم اقدام کنی ولی کلاغی قارقار نمود و تو فال بد زدی در نجات جان یک مسلمان که بر تو واجب بود، سر نهاده و رفتی و او مرد پس این تفال بر تو جرم و گناه محسوب نمی شود و...)، اندیشه وسوسه آور درباره آفرینش تا آن زمانی که به زبان آورده نشود (در حالی که اندیشه های وسوسه آور بایستی با اصول و مبانی عقلی محکم شده و مبانی اعتقادات صحیح را فراهم آورد و بر اساس این روایت جعلی وسوسه در خلق طیف وسیع دارد و جهان شمول است و نگارنده به شرح آن وارد نمی شود و...، یعنی اگر جاعل این وسوسه را در خصوص خالق می آورد یعنی در ظاهر و شکل و ماهیت و...، شاید قابل تحمل تر بود ولی در مخلوق دچار تفسیر موسع می گردد و....))، پس چون بر این فرازها اگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که اینگونه روایات جعلی بسیار خطرناک و خسارت آور و غیرقابل جبران تلقی می شوند زیرا اساس آموزه ها و اعمال و روشها و عملکرد اهل اسلام قرار می گیرند، در حالی که مفاد احمقانه آنها آشکارا بر ضد کتاب خدا و سنت رسول خدا و اوامر امامان معصوم ست و مرتکبین را به سوی دوزخ روانه می نمایند و...، آری و کار شیاطین جاعل به جایی می رسد که حتی تشخیص و تفاوت بین خطا و جرم را از بین می برند و در پیروان نادان و گمراه این تصور را ایجاد می کنند که رهبران کفر و نفاق که در برابر خدا و رسول و امامان معصوم به ستیزه گری پرداخته اند مانند معاویه خبیث و سگ توله او یزید و پیروان ناصبی آنها واربابان آنها و ....، همگی مجتهد بوده اند و نه تنها در رابطه با اعمال مجرمانه خود یعنی قتل خلایق و ستیزه گری با امامان معصوم و تجاوز و نابودی امت رسول خدا و....، مواخذه ای نمی شوند بلکه اگر خطا نمایند یک پاداش از خدا می گیرند و اگر
ص: 618
صواب عمل کرده باشند دو پاداش در نامه اعمال آنها منظور می گردد و....، نگارنده واقعه عبرت آموز و تاسف بار زبیر و قاتل او را که در سپاهیان حضرت علی علیه السلام بوده است را به عنوان مثال ذکر می نمایند، در این واقع تاسف بار که در جنگ شوم جمل واقع شده است مولاناالمظلوم در آن زمان که صفوف لشکریان در برابر هم ایستاده بودند پیش می رود و زبیر را احضار می کند و عهد و پیمان او را که با رسول خدا بسته بود را در خصوص دوستی و یاری خود به او یاداوری نموده و متذکر می شود پس زبیر آن را بیاد آورده و از سپاه شقاوت پیشه عایشه و طلحه و ...، فاصله و کناره می گیرد و در این زمان فردی نادان از شپاهیان حضرت علی او را به غفلت به قتل می رساند و در حالی دستور به جنگ صادر نشده بود گزارش کار خود را به حضرت علی علیه السلام می دهد و حضرت هر دوی آنها را به دوزخ به حکم کلام رسول خدا بشارت می دهد و این در حالی است که عمل هر دو انها یعنی زبیر و قاتل او بر اساس خطا استوار شده است و اما زبیر پس او می بایست بلافاصله بعد از این یاداوری به سرعت در جمع سپاهیان علی علیه السلام وارد می شد و دنیا و آخرت خود را نجات می داد و با این عمل خود کار سپاهیان شقاوت پیشه عایشه و طلحه و ...، را منتهی به شکست می نمود و راه را برای سعادت بسیاری از پیروان گمراه آنها هموار و از قتل عام مسلمانان و اهل ایمان جلوگیری می نمود و ...، ولی او اینکار را نکرد و بیش از آنچه لازم بود به خطای مجرمانه خود عمل کرد پس گرفتار فردی نادان و گمراه از سپاهیان حضرت علی شده و خطای او این بود که در زمانی که حکم جنگ بر علیه سپاهیان کفر و نفاق صادر نشده بود در امر قتل محاربه با آنها تعجیل نمود و اینگونه هر دو این دو نفر که در واقع نماد عمل اشتباه مجرمانه تلقی می شوند به سوی دوزخ روانه شدند پس هرگز انجام اعمالی که ریشه در اشتباه دارد ریشه در غفران الهی ندارد زیرا اگر اشتباه را داشتن تصویر نادرست از حقیقت تصور نمائیم پس به حکم قرآن وکتاب خدا انسان باید در طعام خودش بنگرد یعنی مسئول است و لذا چنین شخصی که به حکم عقل و به حکم کتاب خدا و سنت رسول خدا و امامان معصوم در برابر اعمال خود عمل نمی کند پس اگر از روی اشتباه هم باشد باید در انتظار مجازات باشد ولی در این روایت مجعول نه تنها مواخذه و بازخواست نمی شود بلکه به شرح آنچه مذکور نمودیم یعنی در اثر القاء شیطان بابت اشتباه خود هر چه می خواهد که باشد بایستی اجر و ثوابی هم از خدا دریافت نماید و اینگونه است که فساد و
ص: 619
تبهکاری امت اسلام را فرار می گیرد زیرا نظرات شرک آمیز خارج از حد احصاء به جهت دریافت اجر بیشتر، مسلمانان را به وادی ضلالت و گمراهی و دوزخ می کشاند و همانگونه که در بخش مرتبط با آن اعلام نمودیم پیروی از نظرات کسانی که آنها پیرو آنها هستند هرگز رافع مسئولیت آنها نیست زیرا از معصوم پیروی نکرده اند و در واقع مانند اینگونه ضلالت ها است که موجب می شود خلایق از پیر خرفتی چون شریح قاضی تبعیت نموده و دستان پلید و کثیف خود را به خون پاک و مطهر سید جوانان اهل بهشت یعنی حسین و اطفال و جوانان او و حرم مطهر رسول خدا آغشته نمایند و قتل عام نمایند اصحاب و یاران وفادار او را و این کدام احمق و ابله است که تصور نماید که خداوند به شریح قاضی و قاتلان کربلا و بابت اعمال آنها پاداش و ثواب هم منظور نماید پس تبعیت نمی نماید از چنین افکار و اندیشه ای مگر پیرو هوی و هوس و کسی که اعمال او نماد پیروی از احمق ترین احمق های عالم باشد که بابت دشمنی خود با خدا و رسول و امامان معصوم و اعمال مجرمانه ای که لکه های عظیم ننگ بر چهره اسلام و قرآن و تاریخ بشریت است و....، اجر و پاداش هم از خدا دریافت نمایند و البته لابد اگر هر چه این جنایات بزرگتر و مجرمانه تر باشد حتما ثواب این راهیان دوزخ بیشتر خواهد بود پس چون بر این فراز از این حدیث مجعول آگاه شدی پس آگاه باش که بایستی این احادیث را با عقل که پیامبر باطن ماست و کتاب خدا که شاخصه حق و باطل در شناخت اینگونه روایات جعلی است، یعنی با معجزه باقی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و نیز سنت رسول خدا و امامان معصوم در روایات معارض جستجو نمائیم همانگونه که عقل ما روایت مجعول مالکیت زرع غاصبانه را نمی پذیرد یعنی همانگونه که قرآن آن را رد می نماید یعنی همانگونه که سنت رسول خدا و امامان معصوم بر بطلان آانها گواهی می دهد و یا حدیث مجعول حکم رضاعی شدن مردان شهوت ران با زنان حامله بعد از زایمان آنها با خوردن شیر از پستان آنها و....، که پذیرفتن اینگونه احکام و روایات اسباب استهزاء عقلاء عالم و هجمه دشمنان اسلام و قران را فراهم می نماید و خصوصا در این عصر و زمانه که تیرهای مسموم دشمنان اسلام و قر آن از هر سوی به سوی امت اسلام روانه است، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر مفهوم خطا آشنا شدی پس تفاوت آن را با جرم بدان زیرا وفق آنچه تا کنون مذکور نمودیم، بر اساس آیات کتاب خدا جرم به آن اعمالی اطلاق می
ص: 620
شود که خدا به مرتکبین آن وعده دوزخ داده و هرگز بخشایشی در آن وجود ندارد و خطا اعمال خلافی است که شاید خدا در اثر توبه و استغفار و....، با شرایط خاص اگر وجود داشت آمرزش را به هرکسی که بخواهد می دهد یعنی به هیچ وجه و اصلا وعده بخشایش و یا عدم مواخذه علی الاطلاق صادر ننموده که جماعت ابله و نادان آن را به جرایم غیرقابل گذشت تسری دهند و این سگ هار دوزخی معاویه بن ابی سفیان بود که وقتی خبر از شهادت حضرت علی را به او دادند به ظاهر اظهار تاسف کرد و وقتی به او گفتند اگر علی حق بود پس چرا با او مقاتله گردی و...، گفت برای مطامع دنیا و گفتند آیا از این همه خونهای ناحق که بر زمین ریخته شد نترسیدی، این احمق پاسخ داد شما نمی دانید رحمت خدا چقدر واسعه است و....، پس چون بر این فراز از کلام این احمق و ابله شقی آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به فراز دیگر از حدیث جعلی رفع که جاعل در صدد آن است که به امت اسلام القاء نماید که می توانند به استناد این حدیث جعلی یا این القائات شیطانی از دوزخ جاویدان رهایی یابند و به استناد این حدیث جعلی وارد مهلکه و پرتگاه بی بازگشت گردیده و مبادرت نمایند به اعمالی که ذات اقدس احدیت بر مرتکب آن وعده دوزخ ابدی داده است و دلخوش نماید خلایق را به وعده های شیطان لعین و اینکه خدا عهد نموده است که مواخذه ننماید امت را به اعمال آنها هر زمان که اعمال آنها ریشه در این (نه) موضوع داشته باشد که ما داستان خطا را مذکور نمودیم و اثبات نمودیم که به حکم عقل، جهل به قانون و ارتکاب عملی که پیرو آن منتسب خواهد شد به طور قهری به خطا، رافع مسئولیت نیست و هیچ عقل سالمی نیز آن را نمی پذیرد و حکم شریعت خداوند نیز حکم می نماید به احکامی که ریشه در تعقل و تدبر دارد نه ریشه در لجام گسیختگی و مماشات با احمقان و ابلهان که جامعه را پر از اعمال تبهکارانه خود نموده و متکی شوند به اشتباهی که نبایستی به استناد آن بازخواست شوند و...، در حالی که هر چه را شرع حکم نماید عقل حکم می نماید و هر چه را عقل حکم نماید شرع نیز آن را حکم می نماید و ما هم وفق آیات قرآن نیز ثابت نمودیم که چگونه این روایت، معارض با آن کفریات و مجعولات اصول است و ما وفق آیات قرآن نیز ثابت نمودیم که این روایت معارض با آن است و چراغ سبز خداوند نباید در وعده تسهیل حسابرسی، هرگز نباید این تصور را ایجاد نماید که مقصود خداوند آن است که خلایق هر چراغ قرمزی را رد کنند، به حساب غفلت
ص: 621
و اشتباه قرار داده و جامعه را از تعقل و تدبر و نگرش بر اعمالی که از انسان صادر می شود دور نگاه دارد و حال آنکه خداوند امر می فرماید به نگرش انسان به طعام خود یعنی به اعمال خود و....، و اما داستان (ما استکر هو اعلیه)، یعنی آنچه به آن وادار شوند پس تو ای مخاطب محترم در این فراز به این سراشیبی دوزخ جاوید که بی بازگشت است توجه نما که چگونه بر اساس آن تمامی جنایت هایی که در تاریخ واقع شده است که نظیر ندارد را توجیه می نمایند و مانند آن را فیلمسازان ابله هالیوود ساخته و در میان خلایق ابله و نادان روانه کرده اند که تقدیس می نمایند قهرمان فیلم را که مجبور شده و وادار شده به قتل و جنایت دیگران مثلا باند جنایت کاران و مردم هوادار آنان و....، و اجرت آن را برای نجات بچه سرطانی خود خرج نموده و یا برای مردم بی بضاعت خرج می نماید و یا گروگان هایی را که از او گرفته اند را آزاد می کنند و....، و این نقل مشهور است که شخصی را مجبور کردند تا یکی از سه عمل را انجام دهند اول پدر و مادر خود را به قتل برساند و یا دوم با خواهر خود زنا کند و یا سوم شراب بخورد پس او به راه سوم روی آورد پس شراب خورد و عقل او زایل گردیده و پدر و مادر خود را به قتل رسانید و با خواهر خود زنا کرد و....، و یا داستان آن شقی که مجبور نمود هارون او را و او از ترس جان خود قتل عام نمود سادات بنی هاشم را و داستان آن مشهور است که هارون او را احضار نمود شبانه و او در حالی که می لرزید به حضور آن ملعون ازل و ابد حاضر شد پس ان سگ هار دوزخی از او سوال کرد با این مضمون تا کجا با ما یار و مددکار و وفادار هستی پس او پاسخ داد تمامی اموال و دارایی هایم در اختیار شما است پس او را مرخص نموده و در همان شب مجددا او را احضار کرد و همان سوال را تکرار کرد پس این بار این خادم مکره و مجبور به زعم این جاعلان حدیث رفع، عرض کرد خودم، مالم و جانم و ناموسم در اختیار شما است پس دوباره او را مرخص نموده و بار سوم او را احضار کرد و همان سوال را تگرار کرد و این بار این بدبخت که جاعل نادان، او را بی گناه می داند و بر اساس دروغی که به رسول خدا بستهاو را که هارون وادار می نماید به عمل مجرمانه و...، که خودم، مالم و ناموسم و دینم در اختیار توست پس در این زمان هارون لبخند شیطانی خود را ظاهر کرد و به جلاد خود دستور دااد تا به همراه او به زندان مخصوص او برود و سادات بنی هاشم را که در زندان او محبوس بوده و ....، را از جوان بی گناه تا مرد کهنسال را به تعداد کثیری گردن زده و در چاهی که در برابر آنها بود بیندازد
ص: 622
و....، آری اینگونه احادیث جعلی را نمی پذیرد مگر شخص احمق شقی که عقل خود را در پشت سر خود نهاده و هوی و هوس خود را امام و راهنمای خود قرار داده باشد یعنی شیطان را تا او را به جایگاهی که بدتر از آن وجود ندارد وارد نماید، و اما آنچه طاقت آن را ندارند پس جاعل در این فراز تلاش کرده است تا منتسب نماید کلام خود را به آیات نظیر آن در قرآن تا به آن وجه و آبرو بدهد و توجه ندارد که این درخواست های بندگان از خداوند در قالب دعا و ادعیه که خداوند در کتاب خود آورده است دلیل قاطع است که نسیان و خطا و آنچه در طاقت انسان نبوده و...، همه از مصادیق مواردی است که خداوند از آنها مواخذه می نماید و اینکه در بعضی از فرازها وعده تسهیل و آمرزش داده شده است برای آن است که شیاطین جاعل، امت اسلام را از آن طرف بام به پائین پرت ننمایند یعنی به هر عمل ساده و قابل گذشت وعده دوزخ به امت اسلام ندهند همانگونه که از این طرف بام آنها را به سوی دوزخ می برند،....، و ما در سایر موارد (9) گانه دیگر اشاراتی نمودیم و عاقل را اشارتی کافی است پس رد می شود این روایت خطرناک و گمراه کننده بواسطه وجود احادیث معارض و ضدیت آن با آیات قرآن و البته اگر نگارنده اراده نماید به حول و فضل الهی و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قادر است تا هزاران صفحه در این رابطه بنگارد ولی قرار و مدار او بر اختصار و تحدید و تدقیق موضوع کتاب است پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند در ادامه به کلام ذات اقدس احدیت در آیه عظیمه (66) این سوره مبارکه یعنی مومنون که در آن می فرماید:( قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ )، همانا آیات من را بر شما می خواندند وشما به پشت سرتان به قهقرا برمی گشتید [تا آن را نشنوید!] ...، و سپس در آیه عظیمه 71 نتیجه تبعیت رسول خدا و امامان معصوم را از فاسدان تاریخ یعنی بت های قریش اینگونه بیان می فرماید:( وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ )، و اگر حق از هواهای نفس آنان پیروی می کرد، بی تردید آسمان ها و زمین و هر که در آنهاست از هم می پاشید [و تباه می شد؛ چنین نیست که حق از هواهای نفس آنان پیروی کند] بلکه کتاب [ی را که مایه شرف و سربلندی] آنان [است] به آنان داده ایم، ولی آنان از مایه شرف و سربلندی خود روی گردانند.. پس سرور ما جناب علی بن
ص: 623
ابراهیم رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه می فرماید:(در فراز (ام یقولون به جنه)، یا می گویند رسول خدا (العیاذ بالله) دیوانه است و (در شرح این آیه)، دلالت بر حق بودن رسول خدا و امیرالمومنین است و دلیل بر این مطلب و مانند آن زیاد است ...، (و این آیه)یعنی اگر رسول خدا و امیرالمومنین تابع قریش شوند، آسمانها و زمین و هرچه در آن است تباه می شود و تباه شدن آسمان به نباریدن است و فساد زمین به نروئیدن گیاه و فساد مردم به این است و کلام نگارنده به حقانیت عظیم این آیه و عظمت کلام حق جل جلاله آن است که پیروی ننمودند رسول خدا و امیرالمومنین و امامان معصوم از این غاصبان تبهکار و بلکه همگی در برابر تبهکاری های آنها مبارزه و مقاومت نموده و همگی به قتل رسیده و خاندان و پیروان و دوستان آنها تا این زمان قتل عام می شوند و با این وجود (ظهر الفساد فی البر و البحر)، یعنی اینگونه با غصب آنان و زعامت غاصبانه انان بر امت اسلامی، امت اسلام و خلایق جهان در آشوب و فتنه آنها و فساد آنها غرق شدند پس اگر العیاذ بالله پیروی می نمودند پس چه فساد حاصل می شد و این کلام خدا معجزه ای ظاهر و آشکار است از پیش بینی ظهور انواع بلا و فساد در زمین و در آسمان و خلایق و....، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون واین کلام مولای مظلومان علی علیه السلام است که در وصیت خود به جناب کمیل بن زیاد نخعی فرمودند:(ای کمیل به خدا سوگند ما هستیم آن حقی که خداوند عزوجل فرمود:(و لو اتبع الحق اهواءهم لفسدت السموات و الارض و من فیهن))،....، پس در ادامه ذات اقدس احدیت در کلام عظیم خود و در خطاب به رسول گرامی خود حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم در آیه عظیمه 73 می فرماید:( وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ )، و مسلماً تو آنان را به راهی راست دعوت می کنی، (یعنی به حیات جاویدان یعنی به سعادت ابدی دنیا و آخرت و این کلام سرور ما جناب علی بن ابراهیم است که می فرماید وفق کلام امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که الی صراط مستقیم یعنی به سوی ولایت امیرالمومنین)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،.....، پس در ادامه پروردگار جل جلاله در آیه عظیمه 74 این سوره مبارکه یعنی مومنون می فرماید:( وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ )، و بی تردید کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند از [این] راه منحرف اند. …. پس در شرح این فراز از آیه عظیمه جناب مقرن رحمه
ص: 624
الله علیه از مولای مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام روایت نموده است که فرمودند:(که روزی ابن الکواء به نزد امیرالمومنین آمد و از معنی آیه (و علی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم) (اعراف/46)، سوال نمود پس آن حضرت فرمودند: اعراف ما هستیم که یاران خود را از صورت آنها می شناسیم، اعراف ما هستیم که خدای عزوجل به جز از طریق معرفت ما شناخته نشود، اعراف ما هستیم که خداوند ما را در روز قیامت بر روی صراط قرار می دهد و جز کسی که ما او را بشناسیم و او ما را بشناسد کسی وارد بهشت نخواهد شد و (نیز)جز آن کسی که ما او را ناشناس بدانیم و او نیز ما را نشناسد وارد در دوزخ نخواهد شد، خدای تبارک و تعالی اگر می خواست خودش را بدون واسطه به بندگانش می شناسانید ولی ما را ابواب خود و صراط خود و راههای خود و صورت خود قرار داد که به سوی او بروند و کسانی که از ولایت ما روی گردان شوند و دیگران را بر ما ترجیح دهند از صراط مستقیم منحرف هستند و (البته)، کسانی که مردم به آنها پناه می آورند (یعنی ما که امامان معصوم و اهل بیت معصوم پیامبر هستیم)، با کسانی که خود محتاج پناهندگی به دیگران هستند (یعنی هیچ آبرویی در درگاه خدا ندارند و بلکه بر ضد اوامر خداوند عمل نموده و در جایگاه سخط و غضب پروردگار قرار دارند)، مساوی نیستند زیرا آن مردم (در واقع) به سوی چشمه های کم آب تیره که از چشمه ای به چشمه دیگر ریزد رفتند ولی کسانی که به سوی ما آمدند به سوی چشمه های صافی آمدند که آبش به امر پروردگار جاری است و هرگز چشمه آن تمام نمی شود و پایان نمی پذیرد و قطع نمی شود)، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین،.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند بر شرح کلمه صراط که سرور ما جناب مفضل بن عمر رحمه الله و رضوان الله تعالی علیه آن را از مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام نقل می نماید و نیز توجه نما که چرا نگارنده یاران و یاوران امامان معصوم را در تقدیم دعا و طلب رحمت و رضوان الهی به پیشگاه ذات اقدس پروردگار قرار می دهد زیرا در هنگامه غربت و تنهایی امامان ما یعنی این مقربین درگاه الهی، همین یاران و یاوران اندک بودند که در کنار ایشان عرض ارادت داشته و مایه دلخوشی آنان را فراهم می آوردند و از آلام واندوه و غم های آنان می کاستند پس بر همه محبان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت واجب است تا برای آنها رضوان و رحمت الهی را طلب نمایند تا بلکه به واسطه
ص: 625
احترام آنها حضرت پروردگار به ما هم نظر محبت و عنایت بفرماید انشاء الله تعالی)، پس حضرت صادق در این روایت در پاسخ جناب مفضل که از ایشان درباره معنی (صراط) سوال نموده بود می فرماید:(صراط همان طریق و راه به سوی معرفت و شناخت حضرت الله عزوجل است و این صراط به دو گونه است صراط دنیا و صراط آخرت، پس صراط دنیا پس همان امام واجب الطاعه (یعنی امام معصومی است که خدا پیروی از آنها را بر همه خلایق واجب فرموده است)، و آن کسی که در دنیا امام معصوم (زمان خود) را شناخت و رهنمودهای او را به کار بست پس او از صراط آخرت که پلی است بر روی دوزخ عبور خواهد کرد و هر کسی در این دنیا امام (معصوم زمان) خود را نشناخت، (یعنی ولایت و محبت دوازده امام و چهارده معصوم پاک علیهم السلام و عجل فرجهم را) پس هنگام عبور از صراط آخرت (که پلی است بر روی دوزخ)، پاهای او خواهد لرزید و در آتش دوزخ پرت خواهد شد)،....، پس تو ای عاقل دانا و خردمند در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 75 به بعد تا به منتها درجه محبت حضرت باری تعالی آگاه شوی تا دشمنان خود را بعد از ارسال انبیاأ و آیات عظیمه خود و وادار نمودن به تعقل و تفکر و عکس العمل منفی آنها به عذاب دنیایی دچار می نماید تا بلکه به سوی رستگاری تمایل پیدا نمایند ولی ملاحظه می شود که مانند فرعون طاغی و ستمگران یاغی و غاصبان لجوج از راه خود بر نمی گردند و بلکه بر طغیان آنها افزوده می شود پس مستحق عذاب خداوند در دنیا و آخرت می گردند و اگر از رئوس شیاطین باشند و به عذاب دوزخی گرفتار نشده باشند به شرحی که مذکور گردید پس به تعذیب دنیایی در معجزه رجعت مقدسین مبتلا و سپس به سوی دوزخ روانه می شوند پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به این آیات عظیمه:( و بی تردید کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند از [این] راه منحرف اند. ….وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ )، و اگر به آنان رحم کنیم و آسیب و گزندی را که دچار آن هستند [از آنان] برطرف سازیم، باز هم سرگردان و متحیر در سرکشی و طغیانشان لجاجت می ورزند.همانا ما آنان را به بلاها و آسیب ها [ی دنیایی] گرفتیم، ولی نه برای پروردگارشان فروتنی کردند و نه به پیشگاهش زاری می کنند، تا هنگامی که دری از عذابی سخت به روی آنان بگشاییم، ناگهان در آن حال
ص: 626
از همه چیز مأیوس و نومید می شوند. پس این مولای مظلوم ما حضرت امام باقر علیه السلام است که به جناب جابر بن یزید جعفی رحمه الله علیه در خصوص معنی این فراز آخر از آیه شریفه می فرماید:(مقصود خداوند از کلام خود در (حتی اذا فتحنا علیهم بابا ذا عذاب شدید)، هو علی بن ابی طالب اذا رجع فی الرجعه)، و سپس در ادامه حضرت حق جل جلاله درآیه عظیمه 78 می فرماید:( وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۚ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ)، و اوست که برای شما گوش و دیده و دل پدید آورد، ولی اندکی سپاس گزاری می کنید، پس ما در این فراز، دستان خود را به سوی ذات اقدس او بالا می آوریم و از صمیم قلب به پیشگاه حضرت او عرض می نمائیم (الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین)، پس خدایا به حق ذات اقدس خودت ما و عزیزان ما و رفتگان ما و آیندگان ما را در جمله شاکرین درگاه خود قرار بده و در صدر ادعیه ما تعجیل بفرما در ظهور ولی خودت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام مولانا المظلوم علی علیه السلام که می فرماید:(تعجب نمائید برای (خلقت عظیم) این انسان که چگونه (به امر ذات اقدس الهی خلق شده است به گونه ای که) با چربی می بیند و با گوشت تکلم می نماید و با استخوان می شنود و از سوراخی نفس می کشد که (که در بینی او است) و با این وجود تکبر می نماید و شاکر نیست و در عظمت خلقت خود و دقایق موجود در آن توجه نمی نماید و...، و البته این امر تسری دارد در تمامی اجزاء و اعضاء وجود او که به کوچکترین خللی از فعالیت های عادی خارج و ضعف او آشکار و حقارت او ثابت می گردد و در روایت است که انسان چون به مزبله دانی وارد می شود و شیطان وجود خود و نماد نحس دشمنان دین را به پایین می اندازد پس فرشته ای بر پس کله او می زند تا سرش را پایین بیاورد و آن نجاست ها را ببیند و تکبر و گردنکشی را از خود دور نماید و....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس در ادامه توجه نما تو ای مخاطب ارجمند به کلام عظیم ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیات عظیمه 99 به بعد این سوره مبارکه یعنی مومنون:( حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ ۚ كَلَّا ۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا ۖ وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَوَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا
ص: 627
أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّىٰ أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ )، [دشمنان حق از دشمنی خود باز نمی ایستند] تا زمانی که یکی از آنان را مرگ در رسد، می گوید: پروردگارا! مرا [برای جبران گناهان و تقصیرهایی که از من سر زده به دنیا] بازگردان؛ امید است در [برابر] آنچه [از عمر، مال و ثروت در دنیا] واگذاشته ام کار شایسته ای انجام دهم. [به او می گویند:] این چنین نیست [که می گویی] بدون تردید این سخنی بی فایده است که او گوینده آن است، و پیش رویشان برزخی است تا روزی که برانگیخته می شوند.پس هنگامی که در صور دمیده شود، در آن روز نه میانشان خویشاوندی و نسبی وجود خواهد داشت و نه از اوضاع و احوال یکدیگر می پرسند؛پس کسانی که اعمال وزن شده آنان سنگین [و باارزش] است، همانانند که رستگارند.و کسانی که اعمال وزن شده آنان سبک [و بی ارزش] است، همانانند که سرمایه وجودشان را از دست داده و در دوزخ جاودانه اندآتش [همواره] صورت هایشان را می سوزاند، و آنان در آنجا [از شدت سوختگی] زشت رویانی بد منظرند![خدا به آنان می گوید:] آیا آیات من بر شما خوانده نمی شد و شما [همواره] آنها را تکذیب می کردید؟می گویند: پروردگارا! تیره بختی و شقاوت ما بر ما چیره شد، و ما گروهی گمراه بودیم. پروردگارا! ما را از دوزخ بیرون آر، پس اگر [به بدی ها و گمراهی ها] بازگشتیم، بی تردید ستمکار خواهیم بود. [خدا] می گوید: [ای سگان!] در دوزخ گم شوید و با من سخن مگویید! [به یاد دارید که] گروهی از بندگان من بودند که می گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین رحم کنندگانی.ولی شما آنان را به مسخره گرفتید، تا [دل مشغولی شما به مسخره آنان] یاد مرا از خاطرتان برد، و شما همواره به [ایمان، عمل و دعاهای] آنان می خندیدید!! من امروز آنان را در برابر صبری که [نسبت به مسخره و خنده شما] کردند پاداش دادم که همه آنان کامیابند. پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به این فراز که دفاع از بندگان و اهل ایمان دربرابر کافران و منافقین که استهزاء کنندگان بر اهل ایمان هستند در نزد خداوند بسیار عظیم
ص: 628
است و لذا در این آیات شریفه به این مظلب تاکید گردیده است، پس تا این فراز دریافتی تو ای مخاطب ارجمند که برداشت نگارنده از آیات و روایات الهی چنین بوده است که خلایق در آزمون الهی در دنیا به دو گروه کافران و ظالمان و....، و گروه اهل ایمان تقسیم می شوند پس در گروه اهل ایمان و در گروه اهل کفر، تعدادی گروه استثناء و نادر این دو گروه را در خلایق اولین و آخرین تشکیل می دهند که جمعیت آنها در برابر کل خلایق عالم بسیار کم و اندک است و استثنائا دنیا به امر خداوند تبارک و تعالی در مدارهای شاکله بهشت و دوزخ قرار می گیرند و اما باز هم این دو گروه در ایام رجعت غربالگری می شوند پس از گروه کافران خالص و یا رئوس شیاطین گروهی که به عذاب قطعی در دنیا معذب شده اند مانند فرعون و....، مستقیما به سوی دوزخ روانه می شوند و در ایام رجعت زنده نشده و به وعده الهی معذب نمی شوند زیرا عذاب دنیایی وفق وعده خداوند بر آنها وارد شده است ولیکن آن دسته از رئوس شیاطین و معاندین انبیاء و اوصیاء و اولیاء الهی و قاتلین آنها و....، که گرفتار عذاب دنیایی نشده اند مانند معاویه و یزید و عمروعاص و اربابان غاصب آنها و پیروان ناصبی آنها مانند هارون و مامون و .... در ایام رجعت زنده شده و به دست مومنین خالص یعنی رسول خدا و امامان معصوم و تعدادی محدود از پیروان خود، به عذاب دنیایی معذب شده و به سوی دوزخ روانه می شوند که وعده عذاب دو نفر از قریش به توسط حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مشهور است، پس تمامی خلایق یعنی قریب به اتفاق اولین و آخرین بعد از مرگ وارد عالم برزخ می شوند و برزخ در واقع برای مکافات و جبران اعمال اهل ایمان و کافرانی است که به ترتیب به گناهان و یا به اعمال صالح وابسته بوده اند پس اهل ایمانی که به اعمال تباه و گناهان و ...، آلوده بوده اند در برزخ از زشتی ها پاک شده و هر چه به قیامت نزدیک می شوند آثار انوار رحمت الهی بیشتر بر آنها ظاهر می شود و به عکس اهل کفر و نفاق که دارای اعمال به ظاهر می شود و به عکس اهل کفر و نفاق که دارای اعمال به ظاهر صالح نماز و روزه و....، بوده اند در ابتدای برزخ در روشنی و هرچه به سوی قیامت می روند آثار عذاب و کیفر الهی بیشتر بر آنها ظاهر می شود تا اینکه به محشر و روز قیامت وارد می شوند و محاسبه خداوند و آثار شفاعت پیامبران الهی و اوصیاء ایشان و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ظاهر می شود و در آنجا خلایق عالم سلطنت حضرت حسین علیه السلام و وابستگان به او یعنی
ص: 629
حضرت زینب و حضرت رقیه و حضرت علی اصغر و حضرت عباس بن علی و....، را ملاحظه می نمایند پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند قبل از شرح این فرازها به شرح این آیه عظیمه 96 که ذات اقدس الهی جل جلاله در آن می فرماید:( ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ۚ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ )، بدی را با بهترین شیوه دفع کن؛ ما به آنچه که [مشرکان به ناحق ما را به آن] وصف می کنند، داناتریم. پس از این فراز معلوم می شود که اعمالی وجود دارد کهانجام آن باعث بخشایش گناهانی است که موجب دوزخی شدن مرتکب را نمی نماید مانند قتل اهل ایمان و شرک و....، که مصادیق آن را بیان نمودیم که حسنه نام دارد و موجب می شود تا زشتی های بعمل آمده به توسط مرتکب مورد عفو قرار گیرد مانند ترحم انسان بر خلایق و یا نجات آنها از ورطه هلاکت و فقر و....، و دیگر اموری که موجب رضایت ذات اقدس الهی را فراهم می آورد مانند شرح فضایل و مناقب اهل بیت عصمت و طهارت و نیکی به پدر و مادر انجام فرایض و دوری از نواهی و طلب آمرزش برای رفتگان و طلب خیر برای اهل ایمان تا قیام قیامت و ....، همگی این امور از مصادیق حسنه است که موجبات غفران گناهان را فراهم می آورد و ما در قبل در خصوص این تفاوت یعنی تفاوت مقوله خطا با این مقوله جرم و کفر و شرک کلام خود را مذکور نموده و تکرار نمی نمائیم و در این فراز یکی از مصادیق سیئه و حسنه را در روایتی زیبا که مولای مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام از مولانا المظلوم امیرالمومنین علی بن ابی طالب مذکور فرموده است معرفی می نمائیم در این روایت آمده است که امام صادق علیه السلام فرمودند روزی حضرت امیرالمومنین نماینده خود را به سوی لبید بن عطارد تمیمی فرستاد و چون او را دستگیر نمودند نعیم بن دجاجه اسدی که از اعضاء شرطه الخمیس حضرت بود، لبید را ازاد کرد پس خبر رسید به مولاناالمظلوم علی علیه السلام پس دستور دستگیری و مجازات نعیم را صادر فرمود و چون نعیم را حاضر نمودند نعیم گفت (اما و الله ان المقام معک لذل و ان فراقک للکفر)، یعنی با این مضمون که شدت عدالت تو برای ما که از یاران تو هستیم و اگر خطا نمائیم برای ما خواری و مذلت به بار می آورد ولی چاره ای نیست زیرا اگر از تو دور شویم و تو را تنها بگذاریم پس کافر خواهیم بود یعنی البته با تو بودن را بر هر امر دیگری ترجیح می دهیم، پس به تعبیر نگارنده امیرالمومنین تبسم فرمود و دستور آزادی نعیم را صادر کرد و به او فرمود اما این سخن تو که گفتی
ص: 630
(همراهی با تو مایه ذلت است)، این بدی بود که از تو صادر شد (سیئه) ولی این سخن (عظیم) تو که گفتی جدایی از تو کفر است (که نشانه عظیم بصیرت تو در امر دین و ایمان به خدا و رسول و وصی اوست)، حسنه ای است که حاصل نمودی پس این حسنه به عوض آن سیئه، پس تو ای مخاطب ارجمند اگر می خواهی بدانی که معنی و مفهوم (شرطه الخمیس) چیست پس آگاه باش که (شرطه الخمیس) سپاه ویژه و مخصوص تحت فرمان امیرالمومنین علی علیه السلام بود و آنها گروه جان بر کف از یاران مخصوص حضرت علی علیه السلام بودند که در آماده باش همیشگی به سر می بردند و در جنگها نیز پیشوایان و پیش قراولان جنگ محسوب می شدند، گروهی که با امام شرط بهشت می نمودند و از جناب اصبغ بن نباته سوال نمودند که چرا شما (یاران مخصوص علی علیه السلام)، شرطه الخمیس نام گذاری شدید ایشان پاسخ دادند با این مضمون که (ما کشتن دشمنان را ضمانت می نمودیم و امیرالمومنین پیروزی و بهشت را برای ما ضمانت فرمود) حضرت این گروه را اولین بار در جنگ جمل تشکیل داد و علت آن را وجود فرمانی از سوی رسول خدا اعلام فرموده بود،....، بر اساس بررسی های بعمل آمده بعد از نبرد صفین بیشتر نیروهای شرطه الخمیس در میان بیست و پنج هزار کشته سپاه علی علیه السلام، به دست سگ ناصبی یعنی معاویه و یاران دوزخی او به شهادت رسیدند، همان 25 هزار نفر که 25 نفر آنها صحابه بدری و 65 نفر آنها از صحابه بیعت رضوان بودند، (انا لله و انا الیه راجعون) حضور چهره های برجسته اسلام در این سپاه، گواه شوکت و عظمت آن در پیشگاه خدا و رسول او و امام معصوم است، و این کلام سرور ما جناب اصبغ بن نباته است که فرمود:(و در آماده باش همیشگی به سر می بریم)، و به هر کسی که امام (علی علیه السلام) فرمان دهد ضربات خود را وارد می نمائیم، علی به ما فرموده است قسم به خدا که من که با شما به طلا و نقره شرط نمی کنم بلکه پیمان ما با شما مرگ و شهادت (در راه خدا ونیل به سعادت) است) و در کلام دیگر حضرت فرمود:(پیمان ببندید که من همانا با شما جز برای بهشت پیمان نمی بندم)، پس رحمت و رضوان خدای تعالی برای یاران و یاوران مولای مظلوم ما علی علیه السلام و لعنت و نفرین ابدی خدا بر سگ نجس و هار دوزخی یعنی معاویه بن ابی سفیان و یاران ناصبی او و همه دشمنان خدا و اربابان و پیروان نجس آنها نثار باد الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، پس چون بر این فراز از عظمت
ص: 631
مقام و منزلت یاران امام معصوم و مظلوم علی بن ابی طالب وصی رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و نیز از نجاست وجود دشمنان شقی ناصبی آنها و دوزخی بودن آنها به جرم قتل امت محمد و برگزیدگان اولیاء خدا و اشاعه فساد و تبهکاری آنان در بین امت اسلام و خلایق جهان و....، آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند در ادامه به کلام عظیم امام معصوم و مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام در شرح این آیه که فرمودند:(در آن زمان که کافری می میرد هفتاد هزار فرشته نگهبان جهنم او را تا قبر همراهی می کنند و....، و او با صدای بلند می گوید که (رب ارجعون لعلی اعمال صالحا فیما ترکت)، ولی فرشتگان دوزخ (زبانیه) به او می گویند، هرگز چنین نیست و اینکه تو می گویی فقط یک حرف است (که به زبان می گویی و اگر در عمل بازگردی هرگز چنین نخواهی کرد و همان اعمال را تکرار خواهی نمود))، و تو آگاه هستی ای مخاطب ارجمند که مقصود مولاناالمظلوم حضرت صادق علیه السلام از کافر چگونه اشخاصی هستند، آری آنها همان قاتلان و دشمنان ناصبی و طرفداران متعصب لجوج و عنود آنها هستند که بعد از ورود به قبرهای خودآن را حفره ای از حفرات دوزخ می بینند،..... و با همین مضمون از مولای غریب و مظلوم زندانهای هارون ملعون یعنی حضرت موسی بن جعفر الکاظم روایت شده است که چون کافر از دنیا می رود این کلام را می کوید که پروردگارا مرا بازگردان تا اعمال صالح را صورت دهم یعنی آنچه را ترک کردم و فرشتگان دوزخ به او پاسخ می دهند نه چنین نیست و این سخنی است که بر زبان می گویی (ولی عمل نخواهی نمود) و فرشته ای به انها می گوید (و ینادیهم ملک لوردا لعادوا لما نهو عنه))، و از مصداق های غیر قابل انکار این آیه عظیمه الهی همین هارون ملعون و سگ توله او مامون ملعون هستند که وارد می شوند به دوزخ و تا ابدالآباد یعنی تا ان زمان که خدا خدایی می فرماید به انواع عذاب شدید خدا معذب خواهند بود الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،....، پس در ادامه توجه نما به شرح کلمه برزخ از زبان و کلام مولای مظلوم و معصوم ما حضرت صادق علیه السلام که با این مضمون می فرمایند:(.... کلمه برزخ به معنی امری در میان دو امر دیگر است و آن همان ثواب و عقاب (اعمال) بین دنیا و آخرت است و آن همان دلیل رد بر کسانی است که انکار می نمایند عذاب قبر و ثواب و عقاب قبل از روز قیامت را) و باز در کلام دیگر حضرت می فرماید:(، قسم به خداوند که ما نمی ترسیم برای
ص: 632
شما (یعنی نگران نیستیم برای شما) مگر در برزخ زیرا که در روز قیامت که امور به دست ما خواهد بود ما به گشایش کارشما (یعنی به شفاعت) سزاوارتر هستیم (یعنی اینکه بعد از ورود به عرصه قیامت با تقدیم شفاعت به محضر ذات اقدس احدیت همه دوستان و محبان و کسانی که یک عمر در غم مظلومیت خاندان عصمت و طهارت یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم به درد و اشک و آه و ناله مبتلا بوده و چشمان آنها از باریدن اشک پر ستم های که به آنها رسیده است زخم شده است و....، را از اهوال عظیمه قیامت و دوزخ خداوند نجات داده و به سوی بهشت جاوید رهنمون می شوند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین)،... و این روایت را نیز سرور ما جناب عمر بن یزید رحمه الله علیه از مولای گرامی و معصوم و مظلوم خود حضرت صادق علیه السلام نقل نموده است که گفت من به امام صادق عرض کردم که من از شما شنیدم که فرمودید همه دوستان و شیعیان ما با هرگونه اعمالی که داشته باشند در بهشت خواهند بود پس امام صادق فرمودند آری صحیح و راست می گویی به خدا سوگند که همه آنها در بهشت خواهند بود پس سوال می نماید، از امام خود که فدای شما بشوم، پس آن جماعتی که گناهان بسیار و کبیره دارند چگونه خواهد بود پس پاسخ دادند حضرت صادق علیه السلام که در روز قیامت همه شما با شفاعت نبی مطاع و یا وصی نبی معظم به بهشت داخل خواهید شد ولی قسم به خداوند متعال من می ترسم (یعنی نگران هستم) برای شما در (ایام) برزخ پس می گوید من سوال کردم پس برزخ چیست پس امام علیه السلام فرمودند آن (شروع) قبر است از زمان مرگ تا روز قیامت که زمان آن بطول می انجامد)، پس انا لله و انا الیه راجعون، پس تو ای خدای کریم و عظیم بر احوال ما که بندگان ضعیف تو هستیم و بر عزیزان ما که از دار دنیا رفته اند و بر همه مومنین و مومنات ترحم بفرما و به حق مقربین درگاهت یعنی همه انبیاء علیهم السلام و عجل فرجهم به ما و عزیزان ما چه آنها که از دنیا رفته اند و چه آنها که تا قیامت به دنیا می آیند ترحم نموده و فضل و کرامت و عنایت خود را شامل حال ما بفرما و در صدر ادعیه ما در ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تعجیل بفرما و امر ظهور و قیام آن حضرت را اصلاح بفرما که جهان پر از ظلم و جور در انتظار عدل و عدل در انتظار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است،.....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای
ص: 633
عاقل دانا و خردمند بر کلام عظیم ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 101 به بعد این سوره مبارکه یعنی مومنون:( فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ )، پس هنگامی که در صور دمیده شود، در آن روز نه میانشان خویشاوندی و نسبی وجود خواهد داشت و نه از اوضاع و احوال یکدیگر می پرسند؛ پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما به بیراهه ای که گروهی در راستای تقدیس سادات بهم بافته اند در حالی که احترام سادات لازم است به واسطه انتساب آنها به رسول خدا ولی بایستی حد و حدود آن رعایت شود به گونه ای که به اصل و فرع قضیه خسارتی وارد نیاید و البته کسی قصد جسارت به سادات را ندارد ولی بایستی به این حقیقت واقف بود که بعد از شهادت مولاتنا حضرت زهرا سلام الله علیها و هجمه کافران بر اهلبیت عصمت و طهارت و قتل عام ایشان و منزوی شدن آنها در اطراف و اکناف و پناهنده شدن به اقوام و ملت های دیگرو.....، بسیاری از سادات از ترس جان مجبور شدند تا سیادت خود را مخفی نمایند و بسیاری اینگونه از دنیا رفتند در حالی که اطرافیان و حتی کودکان آنها از سیادت خود آگاه نبودند و نیز بالعکس در بسیاری از دوره ها که اظهار علاقه به سادات علنی شد گروه کثیری از شیاطین خود را برای بهره برداری از مظامع دنیایی سادات معرفی کرده و خود و نسل و نتیجه خود را سادات معرفی نمودند تا از این طریق به نان و آبی برسند و از طرفی به فرض عدم صحت این فرازها که معروض شد در کجای قرآن و یا احادیث وارد شده است که سادات تافته جدا بافته هستند به این معنی که دوزخ خداوند بر آنها حرام است و یا بهشت جاویدان بر آنها واجب است و این فراز از آیه عظیمه البته دلالت بر بطلان اینگونه احادیث که وجود ندارد، خواهد بود و نکته دیگر به موافقت روایت صحیح (انا وعلی ابواه هذه الامه)، که از رسول خدا روایت شده و اینکه همسران آن حضرت مادران اهل ایمان محسوب می شوند پس اهل ایمان فرزندان آنان محسوب می گردند و به عبارتی تمامی اهل ایمان سادات محسوب می شوند یعنی از اهل رسول خدا یعنی فرزندان حضرت محمد و حضرت علی علیه السلام، یعنی همانگونه که قابیل از اهل محسوب نشد با اینکه پیامبر زاده بود و یا نفعی نرسانید پیامبر زادگی فرزند نوح به او و خداوند متعال خط بطلان بر وابستگی او بر بیت نبوت کشید پس سادات با توجه به تمامی این جهات بایستی خود را مزین به ایمان و عمل صالح نمایند و هرگز تصور ننمایند به شرحی که مذکور شد خدا بهشت را برای آنان خلق
ص: 634
نموده و بدن آنها را بر آتش دوزخ حرام نموده و همه ملزم به احترام به آنها هستند و آنها لزومی در احترام به اهل ایمان ندارند و.....، و به شرحی که ما مذکور نمودیم چه بسا خود از لباس سیادت عاری و آنکسی که او سادات نمی داند در واقع در لباس سیادت باشند پس اهل اسلام ضمن رعایت احترام به سادات بایستی حد و حدود آنان را نیز رعایت کنند و ایشان نیز حدود خود را بدانند و در راه و مسیر خطا و خلاف نروند و خلایق خصوصا کسانی را که لایق باز کردن بند کفش آنها نیز نیستند را عبد و بنده و غلام خود ندانند و این صفحات ننگین تاریخ است که آلوده و ملوث شده است به نجاست وجود کسانی که خود را سادات می دانستند و اسباب گمراهی امت اسلام را فراهم آورده و اساس بسیاری از فرقه های ضاله را در امت اسلام فراهم نمودند که نمونه های ایجاد و ترویج این عقاید باطل در اهل اسلام ظهور فرقه بابیه در ایران و قادیانی ها در هندوستان و وهابیت در عربستان و....، بوده است که همگی از سوی دولت فخیمه انگلیس و در راستای تفرقه بینداز حکومت کن به این جماعت تدوین و دیکته شده است و.....، چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که بسیار اوقات مردم جاهل و نادان بر این اعتقادات باطل دامن می زنند و یا از روی حماقت رفتارهای ناهنجار و زشت و....، را ناشی از سیادت افراد می دانند و این القاء را در آنها به وجود می آورند که چون آنها سادات هستند موجودات عصبانی و غیرقابل کنترل هستند و وقتی عصبانی می شوند در حد جنون به اعمالی دست می زنند که همه باید از آنها بترسند و آنها را به حال خود رها نمایند و اظهار کوچکی و گذشت نمایند و....، و اینگونه بسیاری از سادات ساده دل را به وادی اعمال جنون آمیز سوق می دهند و ....، تا جایی که دست آنان به خون افراد بیگناه آغشته می شود و به عنوان مجازات بر چوبه دار قرار می گیرند در حالی که به عکس سادات بایستی بیشتر از مردم عادی صبور و با گذشت و خویشتن دار و....، و متواضع باشند، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند که واجب است در بین اهل ایمان که بایستی علم و دانش دین که بر اساس تقوی و ولایت باشد ملاک قرار گیرد سپس سایر معیارها مد نظر بیاید تا حدود و ثغور اهل ایمان بر مدار رضایت حضرت الله قرار گیرد و مثلا خلایق در روز غدیر اولویت زیارت و دیدار را به علما و دانشمندان و بزرگان دین و سپس به دیدار سادات اختصاص دهند نه اینکه سادات را به گونه ای دچار شبهه نمایند که این فرض برای آنها حاصل شود که
ص: 635
مراجع تقلید و....، نیز بایستی به حضور آنان برای دست بوسی شرفیاب شوند، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس واقف خواهی شد که چگونه خرافه پذیری در اهل اسلام با کج روی های عوام گمراه و...، اسباب ایراد صدمات و خسارات جبران ناپذیر را به اسلام و اهل اسلام فراهم نموده است، پس تو ای عاقل دانا وخردمند آگاه باش که مومن با ایمان و عمل صالح دارای احترام است چه سید و چه غیر سید و بلکه هر کسی ظالم باشد وفق آیات کتاب خدا ملعون است چه سید و چه غیر سید پس با آنچه بررسی های تاریخی نشان می دهد بهترین گزینه آن است که انسان باکسب تقوی در جهان زیست کند زیرا محترم ترین انسانها در نزد خدا پرهیزکارترین آنها است، و شاهد بر این کلام ها آیات کتاب خدا و از جمله آیه عظیمه 101 است که ذات اقدس احدیت می فرماید:( فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ )، پس هنگامی که در صور دمیده شود، در آن روز نه میانشان خویشاوندی و نسبی وجود خواهد داشت و نه از اوضاع و احوال یکدیگر می پرسند؛ و نیز روایات بسیار و از جمله این روایت عظیم از مولاناالمظلوم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام که می فرمایند:(من احب عاصیا فهو عاص و من احب مطیعا فهو مطیع و من اعان ظالما فهو ظالم و من خذل عادلا فهو خاذل انه لیس بین الله و بین احد قرابه و لاینال احد ولایه الله الا بالطاعه و لقد قال رسول الله (لبنی عبدالمطلب ائتونی باعمالکم لا بانسابکم و احسابکم قال الله تعالی فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم بومئذ و لا یتساءلون فمن ثقلت موازینه فولئک هم المفلحون و من خفت موازینه فولئک الذین خسروا انفسهم فی جهنم خالدون))، و یا این روایت عظیم دیگر که آن را راوی یعنی طاووس فقیه رحمه الله علیه از معجزه خداوند و آیت بزرگ او یعنی وارث غمهای کربلا یعنی شاهد واقعه عظیم مصیبت بار کربلا یعنی امام معصوم و مظلوم ما حضرت علی بن الحسین روایت نموده است که گفت من شبی از ابتداء آن تا صبح امام سجاد را در کنار خانه خدا در حال طواف و مناجات دیدم و عرض کردم ای پسر رسول خدا این شدت ناله و فغان و مناجات و فغان شما برای چیست این حالت ها در مثل ما باید باشد که همگی گنهکار و جنایت کار هستیم و ما باید اینگونه زاری و اندوه داشته باشیم ولی شما که پدر بزرگوار شما حسین بن علی و مادر تو حضرت فاطمه زهرا و جد بزرگوار تو پیامبر اکرم است پس حضرت روی به من نمود و فرمود هیهات هیهات ای طاووس، اسم پدر و مادر و جد مرا نیاور زیرا خدا بهشت را برای بنده
ص: 636
مطیع و نیکوکار خود آفریده هر چند غلامی سیاه باشد و دوزخ را برای عاصیان آفریده هرچند از اولاد قریش باشند مگر تو این آیه را نشنیده ای که خداوند می فرماید (فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم یومئذ و لا یتسائلون)، به خدا سوگند فردا هیچ چیز برای تو سودی ندارد مگر عمل صالح که پیشاپیش خود بفرستی)،....، پس چون بر این فراز آگاه شدی پس توجه نما تو ای مخاطب ارجمند در روایتی دیگر که آن را یار و یاور گرامی مولاناالمظلوم علی علیه السلام یعنی جناب اصبغ بن نباته رحمه الله علیه نقل نموده است که می گوید من از تفسیر قول خداوند در آیه (و هم من فزع یومئذ آمنون) سوال کردم پس حضرت علی علیه السلام فرمودند ای اصبغ همانگونه که تو از من تفسیر این آیه را سوال کردی من هم از رسول خدا تفسیر آن را پرسیدم و رسول خدا هم فرمود من هم از جبرئیل سوال نمودم و او پاسخ داد که ای محمد زمانی که روز قیامت برپا شود، خداوند شما را به همراه کسانی که به شما علاقه دارند و پیروان شما را یکجا جمع می کند و آنها در حالی که خداوند می پوشاند عورات آنها را و ایمن می سازد آنها را از فزع اکبر به واسطه محبتی که به تو و اهلبیت تو و به علی بن ابی طالب دارند .... و فرمود یا علی به خداوند سوگند که شیعیان تو در امنیت و امید هستند و شفاعت آنها نیز قبول می شود و سپس این آیه را تلاوت فرمودند (فلا انساب بینهم یومئذ و لا یتسائلون)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند چون بر این فراز از عظمت مقام و منزلت شیعیان و دوستان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه102 و 103 این سوره مبارکه یعنی مومنون که در آن خداوند متعال می فرماید:( فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَوَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ )، پس کسانی که اعمال وزن شده آنان سنگین [و باارزش] است، همانانند که رستگارندو کسانی که اعمال وزن شده آنان سبک [و بی ارزش] است، همانانند که سرمایه وجودشان را از دست داده و در دوزخ جاودانه اند.پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت که چگونه شرح می فرماید عاقبت کار نیکوکاران و ظالمان را که گروه اول را رستگاران و گروه دوم را اهل دوزخ معرفی می فرماید یعنی کسانی که اعمال خیر آنها در نزد خداوند سنگین است یعنی اهلبیت عصمت و طهارت و در مقابل کسانی که بواسطه دشمنی با خدا و رسولان او و خصوصا بواسطه دشمنی با محمد و آل
ص: 637
محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، عاقبت بسیار بدی در انتظار آنان است و لذا روایت فرموده است جناب هشام بن حکم از مولای خود خود حضرت صادق علیه السلام که روزی شخص کافری از حضرت سوال نمود که آیا اعمال وزن نمی شوند (زیرا در میان علماء گمراه غیر شیعه معروف بود که خدا در روز قیامت ترازویی قرار داده و اعمال را وزن می کند و....)، پس حضرت فرمود خیر زیرا عمل (انسان) از جنس ماده نیست بلکه صفت آن چیزی است که آنها انجام داده اند و به درستی که محتاج به وزن کردن است کسی که جاهل به عدد اشیاء و نا آگاه از وزن آنها باشد و به درستی که خداوند هیچ چیز بر او پوشیده نیست پس سوال کرد که در این صورت معنی میزان چیست و امام فرمود عدل و او گفت پس معنی این آیه چیست (فمن ثقلت موازینه)، و امام فرمود یعنی هرکسی که اعمال (نیک) او رحجان بیابد، و این رجحان علی الاطلاق وجود ندارد مگر در محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و لذا مولای مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام می فرماید(نزلت فینا) یعنی این آیه در شان ما نازل شده است و اما در خصوص کسانی که ذات اقدس احدیت خبر از دوزخی بودن آنها می دهد یعنی کسانی که در نزد خداوند بواسطه ظلم ها و ستیزه گری ها و....، خود جز آتش دوزخ را ذخیره نکرده اند و لذا مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام گروهی از آنان را اینگونه معرفی می فرماید:(و از جمله آنها (یعنی کسانی که اهل دوزخ هستند و مشمول این آیه هستند)، امامان کفر و رهبران گمراهی هستند که در قیامت ترازو و (حساب) برای انها قرار داده نشده وبه ایشان توجهی نمی شود زیرا آنها (عالما و عامدا) به امر و نهی خداوند توجه نکرده و آنها هستند که (به کیفر ستیزه گری خود و ایجاد فساد در ارض خداوند) تا ابد در دوزخ (معذب به عذابهای دهشتناک الهی) خواهند بود و شعله های سوزان آتش مانند شمشیر به صورت های آنها کوبیده خواهد شدو در دوزخ (فرسوده و زشت) کالح هستند (الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)، و در ادامه آیه شریفه 104: که در آن ذات اقدس احدیت جل جلاله در خصوص عذاب دشمنان خود و دشمنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم می فرماید:( تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ )، آتش [همواره] صورت هایشان را می سوزاند، و آنان در آنجا [از شدت سوختگی] زشت رویانی بد منظرند! پس امام مظلوم ما حضرت امام حسن عسکری علیه السلام از پدر بزرگوار خود حضرت امام هادی علیه السلام روایت می نماید
ص: 638
که آن حضرت در روز غدیر، قبر با عظمت مولاناالمظلوم علی علیه السلام را این چنین زیارت نمود:(السلام علیک یا امیرالمومنین .... لقد رفع الله فی الاولی منزلتک و اعلی فی الآخره درجتک و بصرک ما عمی علی من خالفک و حال بینک و بین المواهب الله لک فلعن الله مستحلی الحرمه منک و ذائد الحق عنک و اشهد انهم الاخسرون الذین تلفح وجوههم النار فیها کالحون و اشهد انک ما اقدمت و لا احجمت و لا نطقت و لا امسکت الا بامر من الله و رسوله)، یعنی سلام بر تو ای امیرالمومنین .....، به درستی که خداوند در دنیا جایگاه تو را رفیع و بلند کرد و در آخرت درجه تو را بالا می برد و تو را بینا خواهد کرد بر آنچه پنهان است بر تو از آنچه که (دشمنان تو) که با تو مخالفت کردند و میان تو و مواهبی که خدا به تو داد مانع ایجاد نمودند، خدا لعنت نماید کسانی را که شکستن احترام تو را حلال شمردند و حق را از تو گرفتند و گواهی می دهم که آنها همان زیانکاران هستند که خداوند در خصوص آنها در قرآن فرموده است (تلفح وجوههم النار و هم فیها کالحون) و گواهی می دهم که تو هیچ اقدامی نکرده و از هیچ چیز دست نکشیده و هیچ سخنی نگفته و هیچ امساکی ننموده ای مگر به فرمان خدا و رسول او (یعنی تمام و کمال وفق اوامر خدا و رسول او در برابر این وقایع هولناک و دهشتناک عمل کردی)، الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، پس چون بر این فرازهای عظیم از کلام خدا و شرح و تفسیر آن آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به کلام ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه عظیمه 105 این سوره مبارکه یعنی مومنون در خصوص شرح ابلاغ آیات خود بر اهل دوزخ و....:( أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ )، [خدا به آنان می گوید:] آیا آیات من بر شما خوانده نمی شد و شما [همواره] آنها را تکذیب می کردید؟ پس امام مظلوم ما حضرت باقر علیه السلام در شرح و تفسیر این آیه می فرماید یعنی (آیا آیات من در مورد علی بر شما خوانده نمی شد ولی شما تکذیب می نمودید)، پس در ادامه این آیات عظیمه، ذات اقدس احدیت جل جلاله پاسخ این اشقیا را مذکور می فرماید که آنها می کویند:( قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ )، می گویند: پروردگارا! تیره بختی و شقاوت ما بر ما چیره شد، و ما گروهی گمراه بودیم. و این کلام مولای مظلوم ما حضرت صادق علیه السلام است که می فرماید (باعمالهم شقوا)، یعنی به واسطه اعمال خودشان به شقاوت دچار شدند (بدبخت شدند)، پس تو ای مخاطب ارجمند
ص: 639
ذات اقدس احدیت در ادامه این آیه یعنی آیات 107 و 108 ادامه کلام دشمنان کینه توز را ذکر و سپس جوابیه آنها را نیز مذکور می فرماید:( رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَقَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ )، پروردگارا! ما را از دوزخ بیرون آر، پس اگر [به بدی ها و گمراهی ها] بازگشتیم، بی تردید ستمکار خواهیم بود.[خدا] می گوید: [ای سگان!] در دوزخ گم شوید و با من سخن مگویید! ...، در ادامه ذات اقدس احدیت جل جلاله در خصوص کلام بندگان خوب خود در آیه عظیمه 109 می فرماید:( إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ )، [به یاد دارید که] گروهی از بندگان من بودند که می گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین رحم کنندگانی. و سپس می فرماید به دوزخیان که ولی شما این اعمال بندگان مرا مسخره نموده تا آنکه (این ستیزه گری های شما یعنی) این اعمال شما را از یاد من غافل نمود و شما (که منش و رفتار نهادینه شما این بود که دائما و همیشه) به آنها می خندید و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که از این فراز معلوم می شود که استهزاء اهل ایمان و مسخره کردن آنها در حالی که ایمان به درگاه خدا آورده و از او طلب آمرزش و بخشایش و طلب رحمت می نمایند و....، در نزد خداوند بسیار عظیم است و سپس در ادامه در آیه 111 می فرماید:( إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ )، من امروز آنان را در برابر صبری که [نسبت به مسخره و خنده شما] کردند پاداش دادم که همه آنان کامیابند و این رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است که در شرح این فراز می فرماید (ان علیا و شیعته هم الفائزون)، و از این شرح معلوم می شود که مولاناالمظلوم علی علیه السلام و شیعیان پاک ومنزه او از همه خلایق بیشتر در معرض این استهزاء کافران قرار دارند کسانی که عقل و شعور خود را بالاتر از اوامر خداوند و اوامر برگزیدگان او می دانستند و از روی تکبر و حسادت و کینه توزی و حب مقام و مطامع دنیایی صورت دادند آنچه صورت دادند و به دنبال خود کشیدند در طول تاریخ پیروان ابله و گمراه خود را و همگی در سراشیبی دوزخ و به مسیر بی بازگشت افتادند الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون،...، پس در ادامه یعنی آیه عظیمه 112 این سوره مبارکه یعنی مومنون، ذات اقدس احدیت جل جلاله از آنها سوال می کند:( قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ )، [خدا] می گوید: از جهت شمار سال ها چه مدت در زمین
ص: 640
درنگ داشتید؟ و آنها می گویند:( قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا ۖ لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ)، می گویند: روزی یا بخشی از روزی، ولی [ای پرسنده!] از شمارندگان [پیشگاه خود] بپرس[خدا] می گوید: اگر معرفت و شناخت می داشتید [می دانستید که] جز اندکی درنگ نکرده اید. و توجه نما تو ای عاقل دانا و خردمند به جایگاه خود در جهان هستی و مقدار ناچیز خود در برابر خلقت ذات اقدس الهی و آگاه باش که بر اساس یافته های دانشمندان بزرگ جهان تو ذره ای بی مقدار هستی بر روی کره زمین که با سرعت بسیار به دور خود و در عین حال به دور خورشید و نیز در منظومه شمسی در گردش است که تصور این سرعت برای تو قابل تصور نیست و سپس با این گردش سرسام آور به دور خود و به دور خورشید و در جایگاه خود در منظومه شمسی با سرعتی غیر قابل تصور در کهکشان در حال حرکت است و تو ای ذره ناقابل در این کره زمین و در این منظومه شمسی و در این کهکشان لایتناهی و با این گردشها و با این سرعتهای غیرقابل تصور ....، باز هم در مجموعه کهکشان راه شیری خود با سرعت غیرقابل تصور در میان میلیارد در میلیارد کهکشان های غیر قابل محاسبه به سوی مقصد نا معلومی در حال حرکت هستی و....، پس خدایا وقتی ما این عظمت خلقت تو را به میزان ادراک ناچیز خود در نظر می آوریم و هر چه بیشتر به ناچیزی خودپی می بریم و سپس در می یابیم بی ادبی خود را به ساحت اقدس و مهربان تو و لذا از تو معذرت می خواهیم به خاطر بی ادبی های خود یعنی به آنچه بایستی در راستای رضای تو معمول می نمودیم و به آنچه در راستای رضای تو بایستی از آنها دوری مینمودیم پس در این چند صباح ما را به خاطر بی ادبی های ما ببخش و بر ما رحمت آور که ما به جز وجود مهربان تو هیچ پناه و پناهگاهی نداریم و لذا تو را قسم می دهیم به حق ذات اقدس خودت و آبروی همه عزیزان درگاهت یعنی همه مقدسین از معصومین از اول خلقت تا آخر آن و در صدر مقدسین درگاهت، که محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که ما و عزیزان ما را بیامرزی و ما و عزیزان ما را عاقبت به خیر فرموده و علیرغم تمامی بدی ها و زشتی هایی که به جای آورده ایم و هرچند لیاقت نداریم ولی ما را از فضل و رحمت بی انتهای خودبهره مند فرموده و در بهشت جاویدان خود ساکن فرمایی و تا خدایی می فرمایی ما را از انواع نعمت هایی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است بهره مند فرمایی آمین آمین آمین یا رب العالمین، پس ذات اقدس
ص: 641
الهی جل جلاله در آیه عظیمه 15 می فرماید:( أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ )، آیا پنداشته اید که شما را بیهوده و عبث آفریدیم، و اینکه به سوی ما بازگردانده نمی شوید،....، پس در این فراز روایت عظیمی از مولاناالمظلوم علی علیه السلام روایت شده است در این روایت حضرت به ابن عباس رحمه الله علیه می فرماید:(ای ابن عباس من بعد از رسول خدا اولی به امور خلایق هستم (یعنی همانگونه که رسول خدا صاحب ااختیار خلایق بود من هم که جانشین به حق او بودم وارث این حق عظیم هستم) ولی کارهایی پیش آمده از روی رغبت خلایق به دنیا و امر و نهی آن و اینگونه قلوب اهل دنیا از من روی گردان شد ....، ای ابن عبای پیامبران از دنیا رفتند و تو هیچ پیامبری را نمی بینی پس اوصیاء وارثان آنها هستند (یعنی دوازده امام معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم) و از آنها علم کتاب و تحقیق الاسباب را فرا گرفتند و خداوند عزوجل فرمود (کیف تکفرون و انتم تتلی علیکم آیات الله و فیکم رسوله)، پس تا زمانی که رسول خدا حیات داشت احکام او از بین نرفت و به سنت او عمل شد و همه گرداگرد امر و نهی او می چرخیدند و به خدا سوگند ای ابن عباس (که بعد از حیات رسول خدا)، کتاب خدا رها شده و سخن رسول خدا به جز آن حلال و حرامی که توانایی (یعنی جرئت) ترک آنها را نداشتند رها شد (یعنی غاصبین با غصب جایگاه وصایت و غصب حق خلافت و زعامت امت اسلام در واقع کتاب خدا و اوامر رسول خدا را رها کردند و بسنده نمودند به آن مقدار از حلال و حرام که نمی توانستند آنها را اجرا ننمایند یعنی برای فریب عوام الناس و....، مجبور به اجرای آنها بودند مانند نماز و روزه و حج و.....) و بر همه اوامر رسول خدا صبر ننمودند (یعنی پیرو همه اوامر رسول خدا نشدند بلکه به بعضی ایمان آورده و به بقیه آن کافر شدند) و اینگونه اسباب گمراهی را در امت فراهم آوردند و به ظلم عظیم دست زدند همانگونه که خدا فرمود:) و این مثالهایی است که ما برای مردم می زنیم و جز اهل دانش آن را درک نمی کنند، آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما باز گردانده نمی شو.ید، (ای ابن عباس):ما و (آن ظالمین غاصبین) به سوی خدا بازگشت خواهیم نمود (و خداوند بین ما قضاوت خواهد کرد و آنگاه) آنها که ستم کردند به زودی آگاه می شوند که بازگشتشان به کجاست (یعنی به سوی دوزخ جاوید سرنگون می شوند یعنی مصداق عظیم این آیه 227 شعرا خواهند بود که خداوند می فرماید و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون آری الا لعنه الله علی
ص: 642
الظالمین)، پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس در ادامه توجه نما به روایت عظیمی که مولای مظلوم ما حسین بن علی به نقل حضرت صادق علیه لسلام به یاران خود فرموده است در این روایت حضرت صادق علیه السلام می فرماید:(امام حسین به سوی یاران خود رفت و خطاب به آنها فرمود ای مردم خداوند مخلوقات را خلق فرمود تا او را بشناسند و چون او را شناختند او را عبادت کنندو چون او را عبادت کردند از عبادت غیر بی نیاز شوند و در این زمان مردی عرض نمود ای فرزند رسول خدا پدر و مادرم به فدای تو باد به ما بگو معرفت خدا چیست پس امام حسین فرمود معرفت خدا اینست که اهل هرزمان امام زمان خود را که اطاعت اوامر و نواهی او بر آنها واجب است را بشناسند)، پس ما در این فراز خطاب می نمائیم به امام زمان خود حضرت مهدی صاحب الزمان که یا مهدی ما از خدا می خواهیم تا هر چه زودتر امر ظهور تو را تعجیل فرماید تا جهان پر از ظلم و جور را به عدل و داد خود مملو گردانی پس تو نیز از خدا بخواه که نام ما را در زمره پیروان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ثبت و ضبط بفرماید و ما را و عزیزان ما را از جمله رستگاران قرار دهد آمین آمین آمین یا رب العالمین پس ذات اقدس احدیت جل جلاله در این فراز از سوره مبارکه یعنی در آیه عظیمه 116 می فرماید:( فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ )، پس برتر است خدا آن فرمانروای حق [از آنکه کارش بیهوده و عبث باشد]، هیچ معبودی جز او نیست، [او] پروردگار عرش نیکو و باارزش است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، و سپس در آیه عظیمه 117 آن تاکید می فرماید (وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ ۚ إِنَّهُ لَا يُفْلِ-حُ الْكَافِرُونَ )، و هر کس با خدا معبود دیگری بپرستد [که] هیچ دلیلی بر حقّانیّت آن ندارد، حسابش فقط نزد پروردگار اوست؛ بدون تردید کافران، رستگار نمی شوند. و سپس ذات اقدس احدیت به بندگان خود راه سعادت و مناجات را آموزش داده و می فرماید در آیه پایانی این سوره مبارکه یعنی مومنون:( وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ )، و بگو: پروردگارا! [مرا] بیامرز و [بر من] رحم کن و تو بهترین رحم کنندگانی. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین یا رب العالمین، پس چون بر این فراز ها آگاه شدی پس تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه شو به ادامه شرح و تفسیر آیات کتاب خدا در سوره مبارکه نور که ذات اقدس احدیت جل جلاله در آیه اول آن می
ص: 643
فرماید:( سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ)، به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی این] سوره ای است که آن را [از اُفق دانش خود] فرود آوردیم و [اجرای احکام و معارف آن را] لازم و واجب نمودیم و در آن آیاتی روشن نازل کردیم، تا متذکّر و هوشیار شوید.پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما به معنی کلام خداونددر ابتدای این آیه عظیمه که چگونه خداوند تاکید می فرماید در نزول آیات کتاب خدا از ناحیه ذات اقدس خود و چگونه اجرای آن را فرض و واجب بر اهل ایمان قرار می دهد و چگونه در آن آیات روشن خود را نازل فرموده است و ما درکتاب شریف نورالانوار خود که شرح و تفسیر صحف آسمانی مشهور به تورات و انجیل است عظمت این جایگاه یعنی الهی بودن کلام خدا را اثبات نمودیم و اثبات نمودیم تنها کلامی از خداوند قابلیت اطاعت و پیروی دارد که در گردش ایام و روزگاران دچار تحریف و تبدیل نشده باشد زیرا کلامی که تحریف و تبدیل شده باشد البته قابلیت پیروی خود را از دست می دهد و سپس برای اثبات تحریفی بودن تمامی این صحف آسمانی موجود که در مجموعه عهدین یعنی عهد جدید و قدیم و به نام کتاب مقدس مشهور است نزدیک به یکصد و هفتاد هزار دلیل قاطع اقامه نمودیم که آن را انکار نمی نماید مگر فرد عنود و لجوج که عقل خود را زیر پا نهاده و هوی وهوس را امام خود به سوی دوزخ قرارداده است و نیز فرازهایی را از آن که مطابقت داشت با تنها شاخصه عظیم و بی تحریف نازل شده از سوی خداوند یعنی قرآن مجید که ذات اقدس الهی جل جلاله آن را بر پیامبر وعده داده شده خود به امت ها یعنی حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم به توسط فرشته مقرب و امین خود حضرت جبرئیل نازل فرموده را تحت عنوان بخش بشارات مذکور نمودیم و هماهنگی این فرازها را که به مانند گنجهای پر قیمت پنهان شده در خرابه های تحریف بود را بیرون کشیدیم و عظمت آنها را ثابت کردیم و آنها را چراغهایی فروزان در راه هدایت پویندگان حقیقت به حول و فضل الهی و عنایات خاصه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجهات مولاتنا حضرت زینب سلام الله علیها قرار دادیم پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس توجه نما که چگونه ذات اقدس احدیت در این آیه عظیمه به دنبال بیان نزول این سوره و آیات آن موضوع وجوب اجرای احکام آن را بر اهل ایمان بیان می فرماید که در واقع به منزله زینت اخلاقی هر انسان اهل ایمان است یعنی وقتی انسان صاحب عقل به خداوند ایمان می آورد پس
ص: 644
وجود او شریف و پاک می شود به واسطه این ایمان و نور خداوند در آن متجلی می شود پس به دنبال آن با پیروی از آنچه ذات اقدس الهی بر او واجب فرمود مانند نماز و روزه و....، و دوری از آنچه بر او حرام فرموده و از انجام آن نهی فرموده مانند شراب خواری و زناکاری و...، پس وجود او منزه می شود به ایمان و عمل صالح یعنی با پیروی از محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم مستحق ورود به بهشت شده و دوزخ ابدی الهی به اذن ذات اقدس احدیت و بر اساس فضل بی انتهای او، بر این بنده حرام شده و تا خدا خدایی می فرماید در بهشت جاویدان او به انواع نعمت های الهی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است متنعم خواهد بود پس چون بر این فرازها آگاه شدی پس تو ای مخاطب ارجمند توجه نما که در ادامه آیات عظیمه سوره مبارکه نور، خداوند متعال احکام عقوبت زناکاران را بیان می فرماید و این امر نشان می دهد که تا چه اندازه این این عمل قبیح و زشت در نظر خداوند بزرگ است و چگونه بنده از نظر او ساقط می شود به واسطه انجام این عمل و چگونه در معرض عذاب دوزخ قرار می گیرد در صورت عناد و تعمد و علم در زشتی و....، و نیز در خصوص حکم سنگسار که در رابطه با آن آیه ای در کتاب خدا نیست هم کلام خود را آورده و تکرار نمی کنیم ....، پس در آیه عظیمه 4این سوره مبارکه حضرت حق جل جلاله می فرماید:( وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ )، و کسانی که زنان عفیفه پاکدامن را به زنا متهم می کنند، سپس چهار شاهد نمی آورند، پس به آنان هشتاد تازیانه بزنید، و هرگز شهادتی را از آنان نپذیرید، و اینانند که در حقیقت فاسق اند.
ص: 645