سرشناسه:عصام رودسری، عبدالله، 1334 -
عنوان و نام پديدآور:در جستجوی رستگاری: بررسی کلمه دوزخ برگرفته از تفاسیر لاهیجی،نمونه، المیزان...و سایر منابع / نویسنده و گردآورنده عبدالله عصام رودسری.
وضعيت ويراست:[ویراست2؟].
مشخصات نشر:ساری: انتشارات الحاوی،1402.
مشخصات ظاهری:592ص.؛5/14×5/21س م.
شابک:978-622-93307-2-2
وضعیت فهرست نویسی:فیپا
عنوان دیگر:بررسی کلمه دوزخ برگرفته از تفاسیر لاهیجی،نمونه، المیزان...و سایر منابع .
موضوع:دوزخ (اسلام) -- جنبه های قرآنی
Hell -- Islam -- Qur'anic teaching
رستگاری (اسلام) -- جنبه های قرآنی
Salvation -- Islam -- Qur'anic teaching
رده بندی کنگره:BP104
رده بندی دیویی:297/159
شماره کتابشناسی ملی:9149837
اطلاعات رکورد کتابشناسی:فیپا
ویراستار دیجیتالی:محمد منصوری
در جستجوی رستگاری
پژوهش قرآنی
«برسی کلمه دوزخ»
برگرفته از تفاسیر لاهیجی، نمونه، المیزان و ... ، سایر منابع
نویسنده و گردآورنده: عبدالله عصام رودسری
ص: 1
بسمه تعالی
تقدیم به برترین و بالاترین خلایق هستی و
آخرین فرستاده خالق یکتا و ناجی بشریت
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم
عبدالله عصام رودسری
ص: 2
بسمه تعالی
نگارنده در جلد دوم این کتاب در ادامه جلد اول بعد از بررسی بدواً بدون اتکا به روایات و احادیث مقصود خداوند را از کتاب الهی قرآن دریافته و سپس حقایق آن را با احادیث و روایات وارده فریقین تطبیق داده و در این راه از تفاسیر لاهیجی، نمونه، المیزان و ... ، سایر منابع اسلامی بهره برداری نماید.
و من التوفیق و علیه التکلان
عبدالله
عصام رودسری
ص: 3
پس بخش دوم از فعل سوم هم بررسی شد حالا بخش 3 از فصل مربوط آیاتی که غیرمستقیم اشاره به خلود دارد :
- آیه 146 اعراف (والذین کذبوا بایتنا و لقاء الاخره حبطت اعمالهم هل یجزون الاما کانوا یعملون) این دو خصیصه دقیقا از صفات مربوط به اهل خلود در بخش اول است که فرمود (کفروا و کذبوا به آیاتنا اولئک اصحاب النار) پس مفهوم خلود به شیوه دیگر بیان شده یعنی همان گروه کفروا که کذبوا بایاتنا و معاد که به تنهایی (کفروا) در خلود هستند. پس این آیه هم دلالت بر خلود دارد. هر چند ذکر نگردیده ولی از خصایص بارز افراد مشمول آن است.
پس بحث حبط اعمال با خلود مرتبط است زیرا به آن اشاره دارد.
ص: 4
- آیه 66 : یونس (1) (قالوا اتخذوا الله و لدا سبحنه هو الغنی ... قل ان الذین یفترون علی الله الکذب لایفلحون)، این گروه همان مشرکین و مفتریان بر خدا و اهل دوزخ جاوید و کسانی هستند که لایفلحون یعنی گروه یفترون علی الله الکذب هم در آتش جاوید دوزخ خواهند بود.
- یونس (2) (قال موسی اتقولون للحق لما جاء کم اسحر هذا و لا یفلح السحرون) ساحرون هم در گروه لا یفلح به دلیل افترا علی الکذب است پس قاعدتاً بر آتش دوزخ جاوید دلالت دارد یعنی کلمه لا یفلح هر کجا آمد قاعدتا بر آتش جاوید دلالت دارد. به دلیل آیه 17 سوره یوسف که می فرماید لا یفلح الظالمون که در جمعیت بخش یک هستند یعنی ظالمون، پس ساحرون، یفترون علی الله ... در خلود و در آتش هستند و قول خداوند که لا یفلح یعنی نجات و رستگاری نمی یابند.
- آیه 15 یوسف (3) (و قال هیت لک قال معاذ الله، انه ربی احسن مثوی ...). انه لا یفلح الظالمون.
- آیه 68 بنی اسرائیل لا یفلح الساحر حیث اتی
به دلیل آیه 78 قصص :
ص: 5
- 78 قصص 4- (فخرج علی قومه فی زینته ... و یکانه لایفلح الکافرون ...) که به شهادت جمعیت احصاء شده در بخش یک در خلود هستند و این از مصادیق آن است.
- آیه 24 سوره عنکبوت: (وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِکُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَکْفُرُ بَعْضُکُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ مَأْواکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ ناصِرينَ) که افاده بر شرک و اختلاف مشرکین در تکفیر و لعن یکدیگر و خلود در آتش به دلیل مشرک بودن بطور جاوید دارد.
- آیه (62، 68، 71) مومن- (کذالک یوفک الذین کانوا به آیات الله یجهدون و باز یجهدون به آیات الله و در ادامه آیه قل انی نهیت ان اعبد الذین تدعون من دون الله ... الذین یجادلون فی آیات الله ... الذین کذبوا بالکتاب و بما ارسلنا به رسلنا ... فی النار یسجرون ثم قیل لهم این ما کنتم تشرکون)، که در قالب شرک ورزیدن در خلود آتش وارد می شوند و به شرح 73 کذالک یضل الله الکافرین که در شمول اول هستند.
- آیه 46 شوری 5- (استجیبوا لربکم من قبل ان یاتی یوم لامرد له من الله) :
- آیه 7- سوره محمد (6) (ذالک بانهم کرهوا ما انزل الله فاحبط اعمالهم) بحث فاحبط در رابطه با خلود دنبال می شود.
- آیه 14- محمد (7) (مثل الجنه التی وعد المتقون ...، کمن هو خالد فی النار) متقی در بهشت در مقابل ضد خود یعنی مجرمان می تواند معنی شود یعنی در حد مجرمیت که می فرماید مجرم در آتش جاوید.
- آیه 32- محمد (8) : (یا آیها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و لا تبطلوا اعمالکم) آیا ابطال اعمال در واقع همان حبط است یعنی حاصل عدم اطاعت خدا و رسول، در واقع یعص الله و الرسول است و حاصلی جز خلود در آتش ندارد یعنی حبط عمل در واقع خلود در آتش را موجب
ص: 6
می شود، آیا عدم اطاعت از خدا و رسول مفهوم حبط اعمال و یا طغیان را تداعی می کند که در جمعیت بخش اول وارد شود.
- ویل للمکذبین در المرسلات بحث خواهد شد،
- آیه 20 المرسلات 9 (ان جهنم کانت مرصادا، لطاغین مابا، ... لابثین فیها احقابا) که همان اشاره و افاده به شرح فوق را دارد.
- در آیه 35 النازعات 10- و برزت الجحیم لمن یری ... فان الجحیم هی الماوی)، پس اگر ماوی مخصوص اصحاب النار باشد پس اشاره به خلود دارد
- توجه: در سوره مرسلات قیامت برپا می شود، در این سوره که از عجایب است در حدود 70 آیه تهدید خداوند به مکذبین و در نهایت جایگاه آنان در آتش و در واقع اصحاب نار بودن محرز می شود و گروه هایی که نام برده می شوند همگی در شمول موارد احصا شده در بخش اول و خلود در آتش هستند.
1- اول در آیه 11 ذکر قیامت و مکذبین آن یعنی منکران معاد
2- این منکران معاد را در جمله مجرمان معرفی می فرماید
3- کیفیت خلقت انسان از آیات الهی می باشد و لذا تکذیب گران به مکذبین تهدید شده اند که این گروه نیز در جمله خالدین فی النار تلقی می شوند و باز از آیات و خلقت جهان و...، که تکذیب آیات مشمول این تکذیب و تهدید مکذبین و تکذیب آتش دوزخ و.. پاداش اهل بهشت و مجازات اهل دوزخ و باز تهدید به مکذبین و... این گروه در جمله مجرمین قرار داده شده اند که جز افراد بخش یک و خلود جاودانه نار دارند.
این سه سوره با یک سیاق به خلود جاودانه افراد مصرحه در آن به خلود جاودانه در آتش دوزخ افاده دارند.
ص: 7
در این قسمت معانی کلماتی را که در قرآن مرتبط با خلود در آتش الهی است مانند حبط، مجرم، فاسق، تکذیب آیات و... که از آنها به ذات اقدس حضرت حق پناه می بریم را مذکور می نمائیم:
در این فصل مهم ما افراد مشمول در آیات خلود را در کل آیات عذاب وارده در متن قرآن دنبال و افراد مشروحه آن را که به آتش خلد وعده داده شده اند به آیات موصوف منطبق و خلود در آتش را به آنها نیز تسری می دهیم و دیدگاه در این آیات بکلی تفاوت خواهد نمود.
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه 5 سوره بقره : 1- (ان الذین کفرو اسواء علیهم انذرتهم ام لم تنذرهم لا یومنون).
این آیه به دلیل شمول کفروا و لا یومنون به شرح خلاصه بخش اول در جمله آیات خلود تلقی می شود
آیه 7 سوره بقره 2- این از آیات عجیبه مجید قرآن است (و من الناس من یقول امنا بالله و بالیوم الاخر و ما هم بمومنین یخدعون الله والذین امنوا و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون).
این فراز از آیات در خصوص گروه خاص منافقین است، گروه شرور هدایت کننده و مغز متفکر و سران منافقین یعنی گروه و باند فی قلوبهم مرض) است که به شرح خلاصه بخش اول از گروه های وعده داده شده به خلود هستند که در ادامه اوصاف آنان بیان می شود:
... بما کانو یکذبون (که منظور تکذیب خدا و معاد است) و اذا قیل لهم لاتفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون ...، و اذا قیل لهم آمنوا کما امن الناس قالوا انومن کما امن السفهاء الا انهم هُم السفها ولکن لا یعلمون و اذا لقوا الذین امنوا قالوا امنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما
ص: 8
نحن مستهزءون ... و الله محیط بالکافرین)، در این فراز از آیه شخصیت این گروه توسط خداوند تبیین شده، این گروه خود را مدعیان اصلاح امور به نحو بهتر از آنچه خدا و رسول او می فرمایند، می دانند و اطاعت را که از راه ایمان حاصل می شود سفاهت تلقی می نمایند و خداوند این گونه مسلمان نمایان یعنی گروه خاص منافقین یعنی رهبران منافقین یعنی فی قلوبهم مرض را جزء کافرین نیز محسوب فرموده و به شرح مفاد خلاصه بخش اول این گروه مخلد در دوزخ ابدی خواهند بود پس اطلاق عنوان کافرین به این گروه منافقین نیز که ظاهر مسلمان دارند اطلاق می گردد و یکی از مصادیق کفر نفاق است.
- آیه 22 سوره بقره 3: (و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسوره من مثله و ادعوا شهداءَکم من دون الله ان کنتم صدقین* فان لم تفعوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجاره اعدت للکفرین)، پس با توجه به خلوء در آتش گروه کافرین به استناد خلاصه شرح بخش اول این گروه که در ریب و شک قرآن قرار دارند و نمی ترسند در معرض کفر و سقوط در جهنم ابدی و خلود در آن می شوند و این بیانگر عظمت قرآن است.
- آیه 25 سوره بقره : (واما الذین کفروا (که خود دلالت بر خلود دارد) ان الله لا یستحی ان یضرب مثلا ما بعوضه فما فوقها فاما الذین امنوا فیعلمون انه الحق من ربهم و اما الذین کفروا فیقولون ماذا اراد الله بهذا مثلا یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضل به الا الفسقین)، (که ظاهراً اطلاق کافران در این آیه منطبق بر منافقین است زیرا فاسقین را که در بین مسلمانان هستند گمراه می نمایند و دارای سه صفت بعدی هم هستند که نقص عهد، قطع آنچه خدا امر نموده و فساد ارض که در نهایت به خلود در آتش خاسر هستند) (الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون).
ص: 9
- آیه 33 سوره بقره 5: (و اذ قلنا للملئکه اسجدو لآدم فسجدوا الا ابلیس ابی واستکبرو کان من الکفرین) * این فراز آیه نیز در خصوص خلود شیطان در دوزخ الهی به استناد آیات خلود بخش اول، قطعیت داشته و دلیل آن هم نافرمانی (ابی) در عدم قبول امر امامت و بزرگی آدم و تکبر و کفر اوست که لعنت الله بر او باد خدایا ما و عزیزان ما و همه امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم را از شر شیطان محفوظ و مصون بدار و شر او و اعوان و انصار او را به خود او و یاران او برگردان آمین آمین آمین یا رب العالمین.
- آیه 34 سوره بقره: (و قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلامنها رغداً حیث شئتما و لا تقربا هذه شجره فتکونا من الظلمین، فتلقی آدم من به کلمات فتاب علیه) این فراز از آیه شریفه نافرمانی از امر خداوند را از مصادیق شمول در ظلم و آتش مذکور می فرماید ولی توبه به آدم فریاد رسی نمود و خداوند توبه او را پذیرفت و از جرگه ظالمین خارج شد و به عکس شیطان که توبه نکرد و برعکس در راستای شرارت خود مهلتی خواست تا موضوعی را به خدا اثبات کند و البته او اثبات کرد ولی چه چیز را، بلکه او کفر خود و استحقاق خود در دوزخ ابدی را اثبات نمود.
- آیه 60 سوره بقره 7 : (و باؤو و به غضب من الله ذلک بانهم کانوا یکفرون بآیات الله و یقتلون النبین بغیر الحق ذالک بما عصوا و کانوا یعتدون)، بازگشت به غضب خدا در واقع همان خلود در آتش دوزخ است زیرا این گروه بدینگونه خطاب شده اند که کفر می ورزیده اند به آیات الله انبیا را بقتل می رسانده اند.
ذالک بما عصوا و کانوا یعتدون پس سنت خداوند است به اینکه کسانی را که یعص الله و رسوله نموده و تعدی به حدود خداوند نمایند را در آتش جاویدان داخل نماید.
- آیه 84 سوره بقره 8 : (افتومنون بیعض الکتاب و تکفرون ببعض ...) :
ص: 10
- این آیه نیز بر اساس خلاصه بخش اول از مصادیق نفاق و کافر بودن است و سزای آن خلود در آتش جاویدان است.
- آیه 86 سوره بقره 9 : (افکلما جاءکم رسول بمالا تهوی انفسکم استکبرتم ففریقا کذبتم و فریقا تقتلون) بحث تکبر و تکذیب و قتل انبیا که در نهایت خداوند آنان به لحاظ کفر آنها لعنت فرموده و... در نهایت می فرماید فلعنه الله علی الکافرین که این دو اطلاق لعنت و کافر بودن برای خلود در آتش جاودانی دوزخ کفایت می نماید.
- آیه 90 سوره بقره 10 : (قل فلم تقتلون انبیا الله من قبل ان کنتم مومنین و لقد جائکم موسی بالبینت ثم اتخذتم العجل من بعده و انتم ظالمون) و نهایت همان خلود در آتش، به شهادت آیات قبل خواهد بود.
- آیه 97 سوره بقره 11: (من کان عدواً لله و ملئکه و رسله و جبرئیل و میکال فان الله عدو للکفرین. و لقد انزلنا الیک آیات بینات و ما یکفرو بها الا الفاسقون).
دشمنی و عداوت الله که به شهادت آیات خلود در بخش اول و خطاب به این گروه به کافرین و کافر بودن به آیات بینات رسول خدا که به آن لایکفر الا الفاسقون که همه این عتاب و خطاب ها مستوجب خلود این گروه در عذاب جاودانی خداوند است.
الگو در تفسیر بایستی از کتاب خدا گرفته شود مانند آنچه که از حضرت جعفر بن محمد امام صادق ذکر گردیده که آن گمراه دزدی می کرد و به پاداش یک کیفر و انفاق می کرد به پاداش 10 ثواب و جمع و کسر می کرد به 9 سود برای خود و... که آن حضرت عمل او را ابطال و فرمودند که خداوند عمل را از متقین می پذیرد و عقل ما به صحت این تفسیر گواهی می دهد و قلب آن را تصدیق و بر امام معصوم و استدلال والای او سر تعظیم فرود می آوریم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
ص: 11
روش پژوهش ما :
1- ذکر آیاتی که در همگی آنها خداوند به عذاب وعده می فرمود.
2- استخراج آیاتی که فقط به عذاب خلد دلالت می فرمود.
3- تطبیق گروه های مشمول بر سایر آیات الهی و نتیجه گیری به اینکه هر جا خداوند وعده به آتش داد منظور آتش خلد یعنی آتش دوزخ است که به او پناه می بریم.
4- شناسایی تشخیص گروه های مشمول از روی سایر آیات قرآنی، کفار، اعداء الله، منافقین، چه کسانی هستند.
5- کذبوا به آیات الله منظور از آیات خداوند چیست تا آنها را تکذیب ننمائیم.
6- پس با دانستن آنها از موارد نهی پرهیز و به سوی حیات جاویدان و بهشت خداوند حرکت نمائیم.
- آیه 103 سوره بقره 12 : (یا آیها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا اسمعوا و للکفرین عذاب الیم)، در این آیه شریفه صرف نظر از گروه مخاطب، محکومیت کافران به عذاب الیم و خلود در آن حتمی است به دلیل شرح خلاصه بخش اول از عنوان کافرین.
- بقره آیه 113 : (و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها اولئک ما کان لهم ان یدخلوها الا خائفین لهم فی الدنیا خزی ولهم فی الاخره عذاب العظیم) :
که این گروه نیز در شمول خلد به دلیل شمول در گروه ظالمین بلکه بدترین ظالمین می باشد.
- بقره آیه 117 و 118 : (و قال الذین لا یعلمون لولا یکلمنا الله او تاتینا آیه کذالک قال الذین من قبلهم مثل قولهم تشابهت قلوبهم قدبینا الایت لقوم یوقنون* انا ارسلنک بالحق بشیرا و نذیرا و لا تسئل عن اصحب الجحیم) : در این آیات شریفه گروهی که می خواهند (از روی عناد) خدا با آنها (بی واسطه) سخن گوید و یا آیه ای بر آنها (خصوصاً) برسد در حالی که خداوند آیات را به دست
ص: 12
رسول خود برای آنها بیان نمود و رسول خدا را بشیر و نذیر فرستاده است و...، را در گروه اصحاب جحیم یعنی دوزخ قرار داده است و به شرح افراد مشمول بخش اول خالد در آتش معرفی می نماید پس این گروه در گروه کذبوا به آیات الله و ایمان نیاورندگان به رسول خدا یعنی همان بشیر و نذیر قرار داده شده اند که ایمان نیاورده اند.
- آیه 126 سوره بقره (15) : در گفتگوی حضرت الله حضرت ابراهیم : (و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و امنا ... ان طهرا بیتی لطائفین العاکفین و الرکع السجود ...، آیه 125 بقره (و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا بلدا آمنا و ارزق اهله من الثمرات من امن منهم بالله و الیوم الاخر قال و من کفر فامتعه قلیلا ثم اضطره الی عذاب النار و بئس المصیر)، که این عذاب النار و بئس المصیر برای کافران به خدا و روز جزا و معاد و قیامت است که از شاخصه های عذاب خلد و جاویدان یعنی دوزخ خداوند است.
- آیه 134 بقره : 16 : معرفی مشرکان (مصادیق) : (و قالوا کونوا هودا او نصاری تهتدوا قل بل مله ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین)، از مصادیق مشرکین صرف یهودی و نصرانی بودن است و جزای مشرکین خلود در آتش.
آیه 173: بقره 17 : (ان الذین یکتمون ما انزل الله من الکتاب و یشترون به ثمناً قلیلاً، اولئک ما یاکلون فی بطونهم الا النار و لا یکلمهم الله یوم القیامه و لا یزکیهم و لهم عذاب الیم اولئک الذین اشترو الضلاله بالهدی والعذاب بالمغفره فما اصبرهم علی النار) :
این آیه با توجه به مفاد آن بر گروه ضالّین عدم غفران و عذاب و...، دلالت بر ورود در جرگه ظالمین و خلود در آتش دارد.
- آیه 177بقره 18- (یا آیها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتل الحر بالحر و العبد بالعبد و...، فمن اعتدی بعد ذالک فله عذاب الیم.) :
ص: 13
که معتدین در شمول یعص الله و رسوله و مشمول در خلود در آتش هستند.
- آیه 203 و 204 بقره 19 : (و من الناس من یعجبک قوله فی الحیوه الدنیا و یشهد الله علی ما فی قلبه و هو الد الخصام ...، * و اذاتو لی سعی فی الارض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل و الله لا یحب الفساد)، این آیات شریفه دلالت بر گروه خاص از منافقین دارد و اشخاص خاص که نماد این گروه معاویه ابن ابی سفیان (الدو الخصام) است که با توجه به شمول در اثم و جرم و گروه مجرمین و اطلاق بئس المهاد افاده بر خلود آنان در آتش دوزخ دارد.
- آیه 210 بقره 20 : (سل بنی اسرائیل کم آتیناهم من آیه بینه و من یبدل نعمه الله من بعد ما جاءته فان الله شدید العقاب) که این آیه افاده بر تکذیب آیات الله و در شمول گروه اعلام شده در عذاب خلد است.
- 216 بقره ارتداد = کفر= حبط اعمال- اصحاب النار- خلود در آتش همگی در یک آیه مذکور گردیده است.
معانی در معانی * 229 بقره * مهم (و من یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون) * مهم
آیه 221 بقره : (و لا تنکحوا المشرکات حتی یومن ... و لا تنکحوا المشرکین حتی یومنوا ... اولئک یدعون الی النار و الله ید عوا الی الجنه و المغفره باذنه و یبین آیاته للناس لعلهم یتذکرون.)، پس این گروه یعنی مشرکین و مشرکات به شرح خلاصه بخش اول اصحاب النار و به سوی آتش خلد روان هستند و نکاح با زن و مرد از آنان سوق به سوی آتش جاوید است.
معانی در معانی 228 : (تلک حدود الله فلا تعتدواها و من یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون)،
- آیه 225 والکافرون هم الظالمون، معنی در معانی 256، 257 معنی در معانی) بقره ... فبهت الذی الکفر، والله لایهدی القوم الظالمین
258 بقره (آیه للناس) آیات الهی
ص: 14
آیه 293 بقره 22 : (یا آیها الذین امنوا لا تبطلوا صدقتکم بالمن و الاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لا یومن بالله و الیوم الاخر و الله لا یهدی القوم الکافرین.) یعنی عدم ایمان به خداوند و روز قیامت شاخصه ورود در گروه کافران و خلود در آتش است.
- 297- 304 بقره : (الذین یاکلون الربا ... و من عاد فاولئک اصحب النار هم فیها خلدون.)
معانی در معانی : الذین یاکلون الربا ... من عاد = اصحاب النار = هم فیها خالدون = کفار اثیم (281) و... اشهدوا اذا تبایعتم و لا یضار کاتب و لا شهید و ان تفعلوا فانه فسوق بکم.
« آل عمران »
آیه 6 آل عمران (ما کان ابرهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما و ما کان من المشرکین)
آیه 9 آل عمران 23 :
همه انسان ها نقطه ضعف دارند که از آن نقطه می توان به آنها حمله ور شد و آنها را مغلوب کرد حتی حضرت علی علیه السلام را بطور مثال حضرت علی به واسط عشق خود به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم، وقتی حضرت رحلت و یا به قولی به شهادت رسیدند، آن حضرت محو انجام وظیفه و اظهار ادب برای غسل و تدفین وجود معظم رسول خدا و... بودند ولی دیگران حق او را در خلافت رسول خدا غصب کردند ..، و یا حضرت به واسطه عشق به نماز و غرق شدن در عبادت حضرت الله ... بود که مورد حمله آن ملعون ازل و ابد و آن شقی تبهکار قرار گرفت و یا نجابت او در دین داری و رعایت حدود خداوند باعث شد که کسانی چون معاویه علیه الهاویه و تبهکار بدتر از ابلیس و یاوران او که بی دین و لامذهب بودند به حدود خداوند تجاوز نموده و از راه سفاکی و هتاکی و نقض عهدهای الهی و... غلبه ظاهری یافته و موفق شدند تا مقام سزاوار بودن در آتش خلد یعنی دوزخ جاوید را نصیب خود نمایند.
ص: 15
(... ان الذین کفروا کداب آل فرعون ...، کذبوا بایاتنا فاخذ هم الله بذنوبهم والله شدید العقاب)، که این آیات شریفه به استناد خلاصه بخش اول با توجه به خطاب کفروا، عذاب خلد را بر کسانی که تکذیب آیات نمودند را شامل می شود که این گروه صاحبان ذنوب هستند سوال اینست آیا به صاحبان ذنوب می توان عنوان مجرمین هم قرار داد؟ (قل للذین کفروا ستغلبون و تحشرون الی جهنم و بئس المهاد و قد کان لکم آیه فی فئتین التقتا، فئه تقاتل فی سبیل الله و اخری کافره) این آیات شریفه نیز به دلیل خطاب کفروا و حشر به سوی آتش، به خلود آن دلالت دارد و مصادیق آن قتال در راه خدا و کسی که کافر است در مقابل آنان است.
- آیه 19 آل عمران 24: (ان الدین عندالله الاسلام و ما اختلف الذین اوتوا الکتب الامن بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم و من یکفر بایت الله فان الله سریع الحساب)، که مقصود از کفر به آیات خداوند در راستای حقانیت اسلام که نماد آن قرآن است، خواهد بود که اشاره به آتش و خلود آن دارد.
- آیه 21 آل عمران 25 : (ان الذین یکفرون بآیات الله و یقتلون النبین بغیر حق و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم * اولئک الذین حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخره و مالهم من ناصرین)، در این آیات شریفه کفر به آیات الله را به یکفرون به آیات الله تعبیر که به عذاب خلد دلالت می نماید و مصادیق آن قتل انبیا و کسانی از مردم که امر به قسط می نمایند و اینگونه اشخاص حبط عمل در دنیا و آخرت داشته و مالهم من ناصرین که حبط عمل در دنیا و آخرت از جمله دلایل قاطع شمول خلود این افراد در آتش است که ناصر نیز ندارند. و فعل و یقتلون النیین که به معنی غیرماضی صرف شده است یعنی یهودیان و مسیحیان که به دین آنان هستند یعنی کسانی که انبیاء را به قتل رسانده بودند، پس باقی بودن به دین آنان یعنی رضایت به عمل آنان و راضی بودن به عمل آنان به منزله قتل انبیاء و این تفسیر گهربار حضرت صادق آل
ص: 16
محمد علیه السلام است و ظالم بودن به شرح ولا ترکنوا الی الذین ظلموا و...، و حبط عمل به آن خاطر است که هیچ عملی بواسطه دشمنی با خدا و رسول و پیامبران پذیرفته نبوده و به منزله شرک به خداوند است و مشرک شدن یعنی دشمنی با رسولان الهی و اوصیاء آنان موجبات حبط عمل را فراهم می آورد.
- آیه 27 سوره آل عمران 26 :
(لا یتخذو المومنون الکفرین اولیاء من دون المومنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شی الا ان تتقوا منهم تقاه و یحذرکم الله نفسه و الی الله المصیر)، عمل بعضی از مومنین در غیر حالت تقیه با کافران یعنی دوستی با آنان که به معنی رضایت و قرار گرفتن در ظلم آنان است، از مواردی است که خداوند مؤمنین را از قرار گرفتن در این وضعیت می ترساند و دوست ندارد که مومنین، بواسطه دوستی با کافران به سوی دوزخ جاوید بروند و در شمول آیه ولاترکنوا قرار گیرند.
- آیه 31 ال عمران (27) : (قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفرلکم ذنوبکم و الله غفور رحیم 31 قل اطیعوا الله و الرسول فان تولوا فان الله لا یحب الکافرین) در این فراز اطاعت از خدا و رسول به منزله ایمان و روی گردانی از اطاعت خدا و رسول مساوی با کفر است و خلود کافرین در آتش دوزخ است که ما از آن به خدا پناه می بریم.
- آیه 51 آل عمران 28 : (فلما احس عیسی منهم الکفر قال من انصاری الی الله قال الحواریون نحن انصارالله امنا بالله واشهد بانا مسلمون،
یا عیسی انی متوفیک و رافعک الی و مطهرک من الذین کفروا و جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا الی یوم القیام ... فاما الذین کفروا فاعذبهم عذابا شدیدا فی الدنیا و الاخره و ما لهم من ناصرین ... و الله لا یحب الظالمین)، عدم ایمان به خدا و عیسی مساوی با کفر بود و عذاب آن افاده بر خلد دارد به دلیل کفر و مالهم من ناصرین و شمول در ظلم تاکید موکد در این خلود در دوزخ
ص: 17
برای این کافران است که مصادیق آن عدم ایمان به خدا و رسول او در آن زمان یعنی در زمان عیسی بوده است.
- آیه 60 سوره آل عمران 29 : (فمن حاجک فیه من بعد ماجاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین) :
پس این منزلت رسول خدا در نزد خداوند است به اینکه محاجه با رسول خدا موجبات لعنت خدا را فراهم می آورد (فان تولوا فان الله علیم بالمفسدین) که در ادامه می آید این گروه با توجه به لعنت خدا و مشرک بودن از مصادیق مفسدین هستند و معذب در دوزخ، ولی در واقع محاجه با گرایش لجاجت و با توجه به علم رسول خدا به حقایق امور از مصادیق شرک و محاربه و دلالت بر لعنت و خلود در آتش دارد یعنی در راستای تکمیل شرک و لازم و ملزوم نیست).
- آیه 64 سوره آل عمران : (معانی در معانی) : (ماکان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما و ما کان من المشرکین (پس یهود و نصاری در شمول مشرکین هستند) یا اهل الکتاب لم تکفرون بایات الله و انتم تشهدون (پس یهودی و نصرانی، مشرک، کافربه آیات الله و اهل دوزخ جاودانه به شرح خلاصه بند اول خواهند بود).
- آیه 76 سوره آل عمران : (ان الذین یشترون بعهدالله و ایمانهم ثمنا قلیلا اولئک لاخلاق لهم فی الاخره و لا یکلمهم الله و لا ینظروا الیهم یوم القیمه و لا یزکیهم و لهم عذاب الیم)، که این اشخاص نیز از مصادیق شمول در عذاب خلد هستند به جهت ارتداد ...).
- آیه 81 سوره آل عمران (32) :
(اذ اخذ الله میثاثق النبین لما آتیتکم من کتاب و حکمه ثم جاءکم رسول ... قال اقررتم و اخذتم علی ذالکم اصری قالوا اقررنا، قال فاشهدوا و انا معکم من الشاهدین فمن تولی بعد ذالک فاولئک هم الفاسقون.)، یعنی انکار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم از هر مقامی
ص: 18
موجبات فسق و ورود فاسق را به دوزخ موجب می شود و این از عظمت مقام رسول خداست و این از عجایب آیات قرآن است.
- آیه 84 -85 سوره آل عمران 33 : (و من یتبع غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین. کیف یهدی الله قوما کفروا بعد ایمانهم و شهدوا ان الرسول حق وجاءهم البینات والله لا یهدی القوم الظالمین)، پیروی و اتباع غیر دین اسلام و عدم قبول و جزء خاسرین بودن، و نیز کفر بعد از ایمان منافقین و اهل ارتداد و شاهد بودن به اینکه رسالت رسول خدا حق است و بینات ابلاغ گردیده، پس خلود در آتش قطعی است چون در گروه ظالمان قرار می گیرند و در ادامه خطاب با همین شاخصه به اهل اسلام یعنی به گروه منافقین از آنان ادامه می یابد هرچند آیات در کنار هم هستند ولی خطاب به دو گروه متفاوت می باشد غیرمسلمانان و مسلمانان خطاب کیف یهدی الله قوماً کفروا بعد ایمانهم این قول را تحکیم می نماید. اولئک جزاؤهم ان علیهم لعنه الله و الملائکه والناس اجمعین خالدین فیها لایخفف عنهم العذاب و لا هم ینظرون الا الذین تابوا و گروه دیگر یعنی کسانی که کافر شدند بعد ایمان خود و بر کفر خود افزودند لن تقبل توبتهم و اولئک هم الظالون (پس افاده معنی این آیات بر کسانی است که ایمان آورده و سپس کافر شدند و دو گروه می شوند آنان که توبه می کنند و آنان که شقی هستند و بر کفر خود افزودند که توبه آنها پذیرفته نیست و از مصادیق این آیه معاویه و یزید خواهند بود که به رسول خدا کافر شدند و آیات او را انکار کردند و یزید که با قتل بسط پیامبر کفر خود را علنی نمود و بجای توبه (ثم از داد و کفرا) نمود پس توبه این گروه پذیرفته نیست لن تقبل توبهم و اولئک هم الضالون پس این آیات قسمت دوم ارتباطی به مشرکین و یهود و نصاری ندارد زیرا برای آنان موضوع توبه مصداق ندارد بلکه ایشان مانند معاویه و یزید منافقان در لباس اهل اسلام هستند که نهایت کار آنان اولئک لهم
ص: 19
عذاب الیم و ما لهم من ناصرین است که همگی افاده بر خلود در آتش دوزخ دارد و به دلیل خلاصه بخش اول این قول را تحکیم می نماید.
- 94 سوره ال عمران34 :
(فمن افتری علی الله الکذب من بعد ذلک فاولئک هم الظلمون) : در این آیه شریفه افترای بر خداوند به دروغ، در شمول ظلم آمده است و هر چند (بعد ذالک) افاده بر گروه خاص مشرکین داشته باشد ولی صرف (افتری علی الله الکذب)، به عذاب خلد دلالت دارد و لذا این آیات شریفه دلالت دارد بر همه کسانی که به دروغ روایاتی را به خدا رسول او منتسب نمودند و به هر دلیل زیرا بر اساس تحقیقاتی که حضرت علامه امینی در کتاب شرف الغدیر خود بعمل آورده اند و این کلب آستان آن حضرت، 22 جلد ترجمه فارسی را خلاصه نویسی نموده ام، بطور واضح آشکار دو گروه معاند را ملاحظه می نمایی در جعل حدیث اول دشمنان خدا رسول یعنی اعد الله که برای دفاع از معاویه و یزید و... مبادرت به جعل روایت اعم از فضیلت تراشی برای زعمای قوم خود و یا تخریب شخصیت بزرگان شریعت یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم نمودند و دوم کسانی که به زعم خود با نیت خیر و تشویق مردم به خوبی و برداشتن اختلاف دشمنی نکردن و... مبادرت به جعل حدیث از این قبیل نمودند ولی هرگز برای مرغ حقیقت فرق نمی کند که سر او را برای عزای دلسوزی امت ببرند و یا عروسی رفع اختلاف و...، و این دو گروه به دلیل افتری علی الله الکذب اهل آتش دوزخ ابدی به استناد این آیه و آیات مشابه آن هستند و کسانی که روایات دروغ و جعلی را دانسته پخش نمایند که تکلیف آنها معلوم است و اگر ندانسته پخش نمایند مسئول هستند زیرا بایستی به حکم آیه (فلینظر انسان علی طعامه)، تحری حقیقت می نمودند و جهل آنان به موضوع رافع مسئولیت آنان نیست و بایستی به حکم کتاب خدا به امامت امامان بحق آگاهی می یافتند و پای عقل و منطق خود را در جای محکم قرار می دادند و مردم را با اطاعت
ص: 20
از امامانی که به سوی دوزخ دعوت می نمایند آنان را به سوی جهنم ابدی خداوند سوق نمی دادند و در ادامه موضوع آیات: (و لاتکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا بعد ما جاءهم البنیات و اولئک لهم عذاب عظیم ... فاما الذین السودت وجوههم اکفرتم بعد ایمانکم فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون) که این آیات شریفه نیز دقیقاً به همان گروه از منافقین امثال معاویه و رهبران آنها مصداق دارد که لفظ تفرقوا واختلفوا در امت اسلام به آنها شامل می شود و کفر بعد از ایمان آنها، از مصادیق بارز ناسپاسی یعنی کافر شدن و خلود در دوزخ جاوید الهی به دلیل آنچه معمول نمودند و به استناد آیات شریفه مذکور در خلاصه بخش اول.
- آیه 100 از سوره ی آل عمران، 35 : (ولو آمن من اهل الکتاب لکان خیرا لهم منهم المنومنون و اکثر هم الفاسقون)، پس از مصادیق فاسقان اهل کتاب هستند که در زمان کنونی ما از جنگ صلیبی پنهان آنان و کشتار مسلمانان و فتنه انگیزی برای نابودی حرث و نسل آنان آگاه شده ایم و جزای آنان قطعاً به شرح آیات مذکور در خلاصه بخش اول در آتش دوزخ ابدی الهی است بدون هیچ شک و تردید و این فراز از اخبار غیبی کتاب خداست و البته در ادامه خداوند دلایل آن را نیز در این خبر غیبی بیان می فرماید (و باءُو بغضب من الله و ضربت علیهم المسکنه، ذالک بانهم کانوا یکفرون بآیات الله و یقتلون الانبیاء بغیر الحق، ذالک بما عصوا و کانوا یعتدون) که بیان شده علت اصلی ورود به دوزخ جاویدان موضوع کفر به آیات الله و عصیان و تعدی است که دلیل و از مصادیق ورود به آتش ابدی خداوند است.
آیات 115 و 117 آل عمران : (ان الذین کفروا ...، اولئک اصحب النار هم فیها خلدون.) که کفر علت اصلی ورود به دوزخ است.
- آیه 129 سوره آل عمران 36 : (یا آیها الذین امنوا لا تاکلوا الربوا اضعافاً مضاعفه واتقوا لله لعلکم تفلحون و اتقوا النار التی اعدت للکفرین)، در این آیه شریفه ربا خوران که به شرح خلاصه بخش
ص: 21
اول در خلود جهنم الهی هستند، به دلیل ارتکاب رباخواری به اضعافا مضاعفه در سلک کافران درمی آیند و بر اساس این آیات شریفه می توان گفت ربا دهنده و یا بهره گیرنده از قبیل بعضی از بانک ها وکسانی که در آن سود جویی می نمایند در زمانی که به حقیقت توانایی باز پرداخت وام وجود ندارد به جای مهلت دادن برای دیرکرد پول های داده شده و آن مالیات که وجه شرعی ندارد و آن عوارض و جریمه های آنان یعنی سود می گیرند و با گذشت زمان کاه را به کوه تبدیل و زندگی وام گیرنده و ضامنین او را که از روی استیصال و ناچاری به قرض روی آورده اند را با روش اضعافاً مضاعفه نابود نموده و زندگی آنها را با آتش ربا خواری خود به خاکستر تبدیل می نمایند پس چنین گروه خود را در شمول این آیه شریفه در نظر بگیرند که خداوند ولی مومنان است.
- آیه 150 سوره آل عمران 37 : و از این فراز به بعد کم کم از روی این آیات به مفهوم صراط مستقیم الهی پی می بری و برای نجات از فتنه اقیانوس متلاطم گروه های مشمول آتش دوزخ ابدی نیاز به کشتی نجات محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را در می یابی و کم کم به رفعت مقام و منزلت مولانا المظلوم علی علیه السلام به عنوان قسیم الجنه والنار پی می بری و می بینی چگونه دور بودن از آن امام مبین، انسان ها را در معرض دریده شدن سگ ها و گرگ های دوزخ قرار می دهد و بدینگونه شقاوت به جای سعادت و آتش به جای بهشت نصیب می گردد، پس تو ای عاقل دانا و خردمند برای نجات خود تلاش کن.
- آیه 150 ال عمران 38 (سنلقی فی قلوب الذین کفروا الرعب بما اشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطاناً و ماوائهم النار و بئس مثوی الظالمین.)، در این آیه شریفه کفار همان کسانی هستند که به خدا شریک قائل شدند و با داشتن سه شاخصه اصلی خلود معذب به عذاب جاوید هستند (کفر، شرک، ظلم).
ص: 22
- آیه 161 آل عمران 39 : (افمن اتبع رضوان الله کمن باء بسخط من الله و ماوئه جهنم و بئس المصیر)، در این آیه شریفه خداوند عظمت وجود کسانی که رضوان و رضای او را پیروی می نمایند یعنی در تبعیت از محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی تابع معصوم من عندالله هستند و در جستجو و تبعیت آنها هستند را با اهل خلود در نار مقایسه می فرماید که آیا رحمت جاوید و عذاب جاوید مساوی است در حالی که عذاب جاوید برای کسی که به خشم و غضب خدا بازگشت می کند که جایگاه او آتش و بئس المصیر است. (لقد من الله علی المومنین اذبعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین). این آیه ی شریفه دلالت دارد که عمل به اعمال جاهلیت ضلال مبین و ضالین در آتش جاوید خواهند بود که از مصادیق مرتکبین به اعمال جاهلیت معاویه و یزید و رهبران آنها ...، بودند که در جنگ های صدر اسلام اجداد آنان اصحاب رسول خدا را مثله می کردند ... مانند هنده جگرخوار که از گوش و بینی شهداء احد گردنبند درست کرده بود و سینه حضرت حمزه را درید و جگر آنحضرت را به دندان کشید و فرزند نجس و کینه توز او در جنگ با وصی رسول خدا در صفین چنین کرد که این اعمال از روش های جاهلیت و بربریت بود و یا قتل عام مسلمانان و اسیر نمودن زنان مسلمان و.. که همه از روش های جاهلیت بود و به شرح کاملی که مولایم حضرت علامه امینی در کتاب شریف الغدیر خود آورده که کلب آستان با منزلت او، 22 جلد ترجمه فارسی آن را خلاصه نموده و...، در آن مولای او حضرت علامه امینی رحمه الله علیه شرح جامعی از شخصیت جاهلی معاویه علیه الهاویه و فرزند نحس و نجس و خبیث او یزید و... مذکور نموده که دلالت دارد بر خلود آن تبهکاران به آتش دوزخ جاوید بر اساس آیات شریفه قرآن کریم که بیان نمودیم.
ص: 23
- آیه 176 سوره آل عمران 40 : (و لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر انهم لن یضروا الله شیئا یرید الله الا یجعل لهم حظا فی الاخره و لهم عذاب عظیم. ان الذین اشتروا الکفر بالایمان لن یضروا الله شیئا و لهم عذاب الیم. و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم لیزدادوا اثماً و لهم عذاب مهین).
به تفسیر مولاتنا زینب علیها السلام بنت علی علیه السلام یزید پلید آن ملعون ازل و ابد، از مصادیق بارز این آیه شریفه است که کفر را به ایمان خرید مهلت داده شده به او، و برایش خیر تلقی نشود بلکه اراده خداوند برای آن است که اثم و گناه او و امثال او افزوده شده ودر عذاب آماده خداوند که جاوید و دارای خصیصه اصلی خلود است وارد شوند)، پس اینگونه عذاب ها برای او و امثال او است که از پیروان به ظاهر مسلمان هستند ولی در واقع کافر مرتد و منافق هستند و مستحق و سزاوار خلود در آتش بدلیل انجام روش های جاهلی، معصیت و دشمنی با خدا و رسول او و عدم اطاعت از خدا و رسول او، تعدی از حدود الله و... .
- آیه 185 سوره مبارک ال عمران 41 : (فمن زحزح عن النار و ادخل الجنه فقد فاز و ما الحیوه الدنیا الامتاع الغرور)، و این همان روش نجات از آتش و انشاء اله دخول در حقیقت الهی و فوز و سعادت را نصیب خود نمودن است و این شناخت با تفسیر زحزح انشا الله تعالی و با اتخاذ روش زحرح عن النار.
- آیه 187 آل عمران : (و اذا اخذ الله میثاق الذین اوتوالکتب لتبیننه للناس و لا تکتمونه فنبذوه و راء ظهور هم واشتروا به ثمنا قلیلا فبئس ما یشترون * لا تحسبن الذین یفرحون بما اتواو یحبون ان یحمدوا بمالم یفعلوا فلا تحسبنهم بمفازه من العذاب و لهم عذاب الیم.)، (این آیات شریفه دلالت دارد بر میثاقی که خداوند با دانشمندان بسته است که از آنچه از علم کتاب به آنها داده شده را برای مردم بیان نموده و حقایق را پنهان ننموده و به بهای اندک نفروشند و گمان و شادی نکنند که آن مدح و ثنای دیگران از آنها در حالی که وظایف خود را در روشن نمودن راه حق انجام نداده اند،
ص: 24
مفازه من العذاب یعنی راه گریزی برای فرار از دوزخ برای آنها خواهد بود، یعنی عذاب الیم یعنی جهنم ابدی در انتظار آنان است زیرا امامان حق را که بسوی بهشت جاوید راهنمایی می نمایند را معرفی ننموده و در مقابل امامانی را که به سوی آتش مردم را سوق می دهند، را نیز تبلیغ نموده و یا معرفی ننموده اند در حالی که علم به حق بودن و بطلان این ائمه داشته اند و این وظیفه این عالمان بوده ولی برای رضایت گروه باطل و اینکه از جانب آنها مدح و ثنا شوند، وظیفه خود را انجام نداده اند پس به سوی آتش جاوید خواهند رفت زیر عمل آنان به منزله معصیت خدا و رسول و تعدی از حدود خداوند است.
- آیه شر یفه 189 آل عمران (صفات اولی الالباب) (ان فی خلق السموت و الارض و اختلاف الیل و النهار لایت لاولی الالباب* الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموت و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحنک فقنا عذاب النار* ربنا انک من تدخل النار فقد اخزیته و ما للظلمین من انصار *ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان امنوا بربکم فامنا ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار). در این آیه شریفه اوصاف صاحبان خرد یا اولی الاباب را بیان و دعای آنان را به اینکه هر کس را خدا وارد آتش نماید خوار و ذلیل می شود و ظالمین ناصر و یاوری ندارند اعلام می دارند که خصایص و شاخصه های ورود و خلود در آتش است.
- آیه 195 آل عمران (لا یغرنک تقلب الذین کفروا فی البلاد * متاع قلیل ثم ماوائهم جهنم و بئس المهاد) این آیه شریفه هم مصداق کفر را در تقلب کافران در بلاد آورده و خلود آنها در بئس المهاد و ماوائهم که همان مکان اصحاب النار است که همگی افاده بر خلود دارد و اگر ارتباط با آیه 194 لحاظ گردد آنها در مقابل کسانی از مومنین هستند که هجرت نمودند و در راه خداوند اذیت شدند و جهاد نمودند و کشته شدند.
ص: 25
سوره مبارکه نساء
- آیه 9 سوره نساء 45 : (ان الذین یاکلون اموال الیتمی ظلما، انما یاکلون فی بطونهم نارا و سیصلون سعیرا)، این قول خداوند بعد از عبارت والیخش الذین لو ترکوا ...، تا فلیتقوا الله آمده که افاده مستقل بر ظلم مرتکب و خلود او در آتش و اکل نار و وصول به سعیر دارد و این جایگاه این تعدی به حدود خداوند را هشدار می دهد.
- آیه 12 سوره نساء 46: (تلک حدود الله و من یطع الله و رسوله یدخله جنت تجری من تحتها الانهار خلدین فیها و ذلک الفوز العظیم* و من یعص الله و رسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها و له عذاب مهین)، پس کاملاً واضح و آشکار است اصل رعایت حدود الله، علم به حدود آن است که از مصادیق آن تعیین حدود تعیین شده در احکام وصیت است که به شرح نگارش حضرت علامه امینی رحمه الله علیه در کتاب شریف الغدیر، جهل خلفا را به رعایت این حدود به دلیل جهل در احکام را اثبات که دلالت بر کج روی آنان در رعایت این حدود دارد که از مصادیق یعص الله و رسوله و تعدی به حدود الله است که به دلیل سرمشق بودن از مصادیق اتم و اکمل آن محسوب می شود ... .
- آیه 16 سوره نسا 47 : (انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بجهاله ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم ... و لیست التوبه للذین یعملون السیئات حتی اذا حضر احدهم الموت قال انی تبت الن و لا الذین یموتون و هم کفار اولئک اعتدنا لهم عذابا الیما.)، این آیه شریفه شرایط توبه را بیان می فرماید که آن برای گروهی است که به جهالت مرتکب سوء می شوند و توبه نیست برای کسانی که با علم به گناهان و بدی ها اعمال سوء مرتکب می شوند و برای فریب خداوند در لحظه مرگ توبه را اراده می نمایند و یا گروهی که در حالت کفر می میرند که هر دو گروه به دلیل
ص: 26
وجود کفر، در شمول خلود و ورود در آتش دارند ولی سخن در این فراز با کسانی است که از خدا نمی ترسند و برای جنایات معاویه و یزید و امثال آنها توجیه تراشی می نماید و بلکه برعکس مدعی هستند به اینکه اعمال آنها اجتهاد بوده و چون خطا کرده اند پس یک ثواب هم می برند سوال از این بی خردان ابله و این اعداء الله این است که آیا این اشخاص جنایت کار خود آگاه به این مجتهد بودن خود بوده اند یا خیر اگر ادعا نداشته اند پس این دلیل را تراشیدن الهام شیطان است و اگر از آن اجتهاد آگاه بود و از خطای خود یک صواب می برد دیگر دلیلی برای اظهار توبه و ندامت وجود نداشت تا امثال محمد غزالی ها به آن استناد کنند پس چون به جهالت این سیئه ر ا مرتکب نشده پس در شمول (لیست التوبه) است نه گروه (یتوب الله علیهم) و همچنین اجتهاد برای امام و جانشین رسول خدا به منزله نص است و اجتهاد در مقابل این نص باطل است و لذا پیروی از دو امام اختیاری است که یکی به سوی حیات جاودانی و دیگری به سوی آتش جاودانی سوق می دهد و عقل انسان ها بهشت یا دوزخ آنها را معلوم می نماید و ارتکاب اعمال مجرمانه به شرحی که ما آنها را احصاء نموده ایم شخص را مستوجب دوزخ ابدی می نماید چه رسد به قتل سید الشهدا که به منزله قتل رسول خدا است و دوستی آنان از مصادیق معصیت خدا و رسول و شاخصه برای ورود به آتش دوزخ است و نکته دیگر اینکه استناد این دشمنان خدا و رسول به این توجیهات شیطانی تمسک به آیه شریفه است که مربوط به خطا در اعمال است نه جرم و به حکم این آیات شریفه، خداوند بر مرتکب خطا، احتمال بخشش قرار داده ولی برای مرتکب جرم به شرحی که ما خلاصه آن را احصا نمودیم، وعده دوزخ داده شده و توبه نیز مربوط به عمل بر اساس جهل است و برای مجرمین و ظالمین توبه ای وجود ندارد زیرا بر اساس علم خود به ستم گری، عمل نموده اند مانند معاویه و یزید و...، و لعنت خدا بر آن گروه که تفاوت معنی بین خطا و جرم را در کتاب خدا نمی دانند و البته به شرحی که مذکور شد، برای آنها نیز راهی جز به سوی آتش جاوید وجود ندارد
ص: 27
و همانگونه که در آنها عقلی که بتواند به جای پیروی و توجیه اعمال یزید و معاویه ..، آنها را به پیروی از امام معصوم که اطاعت از او به منزله اطاعت از خدا و رسول او است وادار نماید، وجود ندارد و البته سزای چنین تبهکارانی جز در دوزخ جاوید الهی نخواهد بود.
- سوره النسا آیه 28 : (و لا تقتلوا انفسکم ان الله کان بکم رحیما* من یفعل ذلک عدوانا و ظلما فسوف نصلیه نارا و کان ذلک علی الله یسیرا* ان تجتنبوا کبابر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیاتکم و ندخلکم مدخلا کریما)، پس مقصود از (لا تقتلوا) هم به ظاهر و هم به باطن عمل می تواند اشاره داشته باشد و در اینجا اگر ما حمل بر معنی ظاهر نمائیم می تواند اشاره به افرادی باشد که از خدا و رسول و روز قیامت واهمه و ترسی ندارند و بدینوسیله خود را از روی ظلم و عدوان به قتل و هلاک می اندازند و چون عمل آنها از روی عدوان و ظلم است به آتش ابدی گرفتار می شوند و ما در کتاب تلبیس ابلیس خود، آثار خودکشی را به لحاظ ظلم بر نفس و حرث و نسلی که مقدر از وجود مرتکب است و آثار سوء که بر سایر افراد جامعه می گذارد و... به مصادیق ظلم و عدوان معنی نمودیم تا آحاد جامعه خصوصاً جوانان هرگز به طرف این کار فکر نکنند و وعده دیگر خداوند در این آیه به کسانی است که خطا نمایند نه اینکه جرم مرتکب شوند این آیه در واقع آن گفتار قبل ما را رد توجیه شیاطین انسی که در دفاع از معاویه بدتر از ابلیس و یزید تبهکار ملعون و امثال آنان از رهبران و پیروان آنان آوردیم، تحکیم می نماید که خطا قابل گذشت محتمل است ولی جرم که وعده به آتش ابدی و نهی شده است هرگز قابل بخشایش نیست که قطعا قتل نفس و معصیت خدا رسول و... به شرح خلاصه بخش اول از آن جمله خواهند بود یعنی هرگز راه برای توبه و یا غفران و نجات وجود ندارد و این قول ما را تفسیر کل یعمل علی شاکله نیز تحکیم می نماید و همچنین این تبهکاران گمراه تصور ننمایند که حتماً باید به قتل برسانند تا وارد دوزخ
ص: 28
جاوید شوند و نمی دانند دوستی و محبت قاتل و ظالم نیز آنان را به حکم آیه شریفه (ولاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار) نیز آنان را وارد دوزخ ابدی می نماید ... .
- آیه 35 سوره مبارکه نساء : (و اعبدو الله ولا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا و بذی القربی و الیتمی و اللمسکین و الجارذی القربی و الجار الجنب و الصاحب بالجنب و ابن السبیل و ما ملکت ایمانکم ان الله لا یحب من کان مختالا فخورا* الذین یبخلون و یامرون الناس بالبخل و یکتمون ما آتاهم الله من فضله و اعتدنا للکفرین عذابا مهینا * والذین ینفقون اموالهم رئاء الناس و لا یومنون بالله و لا بالیوم الاخر و من یکن الشیطان له قرینا فساء قرینا.)، خداوند متعال در این آیه شریفه امر به عبادت خود و عدم شرک نسبت به خود را بطور علی الاطلاق امر فرموده و از بندگان اعمال و صفاتی را خواستار شد مانند محبت به پدر و مادر و اطرافیان و... که من حیث المجموع دلالت بر ایمان و عمل صالح بندگان دارد زیرا خداوند اساساً افراد مختال و فخور را دوست ندارد، همان کسانی بخل می نمایند و مردم را به بخل دعوت می نمایند و فضل خدا به خود را پنهان می نماید و خدا برای کافران عذاب دوزخ ابدی خود را آماده نموده است که همان عذاب خلد به شرح خلاصه بخش اول است و نیز آن کسانی که اموال خود را برای ریا و خودنمایی انفاق می نمایند و ایمان به خدا و روز قیامت نمی آورند و این اشخاص کسانی هستند که شیطان با آنها قرین است و البته شیطان قرین و مصاحب بد و تباه کننده است. و بر نگارنده این فرض است که خداوند در این آیات دشمنان رسول خدا و وصی معظم او را خطاب قرار داده است یعنی این آیات دارای شان نزول است برای دشمنان دین خدا که هم ستیزه گری می کنند و هم دعوت و امر به ستیزه گری و دشمنی از طریق بخل می نمایند، یعنی در این فراز بخل ورزیدن صفت شخصی دشمنان نیست بلکه ابزاری برای دشمنی با رسول خدا و شریعت اسلام و اوصیاء آن حضرت است.
ص: 29
- سوره النسا 50 آیه 41 : (یومئذ یود الذین کفروا و عصوا الرسول لوتسوی بهم الارض و لا یکتمون الله حدیثا) که این آیات نیز دلالت عذاب دارد به شرحی که در خلاصه بخش اول آمده و ظاهر این آیات آن است که خدا ایمان را به همراه عمل صالح انتظار دارد و بخششی که با آن ایمان به خدا و روز قیامت باشد مورد رضایت اوست و روز قیامت روز پشیمانی کسانی است که کافر شده و مخالف با رسول خدا نمودند خدایا ما را از کسانی قرار بده که از آنها راضی هستی به حق محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم آمین، آمین، آمین یا رب العالمین.
- 45 سوره النسا 51: (من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه و یقولون سمعنا و عصینا ... )
پس بر اساس مفاد این آیات آن گروه از یهودیان که تحریف گران کلام از مواضع خود هستند و عالم و آگاه به عصیان خود می باشند اهل دوزخ ابدی هستند به شرح خلاصه بخش اول آیه 47 سوره النسا 52: (ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفرمادون ذلک لمن یشاء و من یشرک بالله فقد افتری اثما عظیما* الم تر الی الذین یزکون انفسهم بل الله یزکی من یشاء و لا یظلمون فتیلا. انظر کیف یفترون علی الله الکذب و کفی به اثما مبینا 50) الم تر الی الذین اوتوا نصیبا من الکتب یومنون بالجبت و الطاغوت و یقولون للذین کفروا هولاء اهدی من الذین امنوا سبیلا. 51) اولئک الذین لعنهم الله و من یلعن الله فلن تجدله نصیرا)، اولا مترادف لعن خداوند خلود در آتش دوزخ است و کسی برای ملعون یاور نخواهد بود پس خدایا معاویه و یزید و دوستداران و رهبران و پیروان آنها لعنت فرما و در آتش دوزخ خود بواسطه جنایات آنان این تبهکاران را به عذاب خود مخلد و هر لحظه بر عذاب آنان بیفزا، آمین آمین امین یا رب العالمین و اما در تفسیر (ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذالک) به شرح مفاد خلاصه بخش اول تمام افراد مشمول خلود در آتش، همگی مشرک محسوب می شوند. زیرا مادون آن در صورت اراده خداوند قابل بخشایش است که معنی خطا را تداعی می نماید پس مفهوم شرک در این آیه گسترده و مفهوم جرم را در افراد مشمول
ص: 30
تداعی می نماید، یعنی بر اساس موارد احصاء شده در خلاصه بخش اول، گروه مشمول خلود زیرمجموعه شرک می باشند یعنی کافران، تکذیب کنندگان آیات خداوند، مرتدین، ظالمین، ربا خواران، یعص الله و رسوله، یتعد حدود الله، منافقین، رهبران آنها والذین فی قلوبهم مرض، که یعص الله و رسوله هستند و... یعنی دشمنان رسول خدا و امامان معصوم بر اساس مفاد این آیات و تفسیر مشرک خواهند مرد و به دوزخ روانه خواهند شد پس در این آیه اشاره به دشمنان خدا و رسول است که در لباس اهل اسلام هستند و خود را پاک منزه نیز می دانند و شرک آنان از طریق (افتری علی الله الکذب)، یعنی انکار رسول خدا و وصی اوست به تبع آن امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم که دشمنی با آنان از مصادیق گناه و اثم مبین است و به جبت و طاغوت ایمان آوردند و دروغ به خدا بستند و این گروه مشرکین در واقع همان گروه و کسانی هستند که ایمان به خداوند و رسول او نیاورده و از حدود نهی شده خدا تجاوز به آن تعدی نموده اند چه داخل اهل اسلام و چه خارج از آن که همه آنان کسانی هستند که از رحمت خدا دور بوده و ملعون و اهل دوزخ جاوید هستند.
- آیه ی 53 سوره النسا 52: (ام یحسدون الناس علی ما آتاهم الله من فضله فقد آتینا ال ابراهیم الکتب و الحکمه و اتینهم ملکا عظیما* فمنهم من آمن به و منهم من صدعنه و کفی بجهنم سعیرا)، در این آیات شریفه خداوند به حسد گروهی که به کسانی که مورد تفضل خداوند هستند حسادت می کنند، هشدار می دهد و تفضل او به این گروه مانند آل ابراهیم شامل علم کتاب و رموز حکمت و آداب حکومت است که این گروه مورد توجه خداوند همان آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که وجود آنان به علم کتاب خدا و رموز حکمت و وصایت حضرت محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم مزین شدند ولی به آنان حسادت شد همانگونه که به آل ابراهیم حسادت شد و گروهی که دشمنی با فضل پروردگار نمودند مستحق دوزخ گردیده و
ص: 31
لذا جهنم سعیر سزای دشمنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم نیز خواهد بود و در بحث آیات خواهد آمد که وجود محمد و آل محمد علیهم السلام از مصادیق آیات الهی است به این آیه نیز بر آن دلالت و حقیقت آن را تحکیم می نماید که مقصود آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که خداوند به آنها تفضل نموده و کسانی که به این آیات الهی اقرار و به حقیقت آنان ایمان نیاورند مشمول فراز : (و سوف نصلیهم نارا)، یعنی اهل دوزخ جاوید و در آتش خواهند بود.
پس شاخصه منافق : ایمان ظاهری به خدا و ستیزه گری با رسول خدا و دوستی به سوی رهبران خود ضمن تظاهر به خیر خواهی و احسان برای اهل ایمان است (یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد امرو ان یکفروا به ...).
- آیه 58 سوره النسا 53 :
(یا آیها الذین آمنوا اطیعو الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتهم فی شی فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تومنون بالله والیوم الاخر ذالک خیرواحسن تاویلا ...،* و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول رایت المنفقین یصدون عنک صدودا.).
این آیات شریفه دستور صریح و موکد خداوند در اطاعت مومنین از او و از رسول او و اولی الامر یعنی صاحبان امر از بین مومنین دارد که خصیصه دستور اطاعت از اولی الامر در ردیف اطاعت از خدا و رسول، عصمت است و حکم دیگر خداوند در اینکه اگر در موضوع اولی الامر تنازعتم واقع گردید، فروده الی الله و الرسول بایستی صورت پذیرد یعنی اولی الامر بایستی از سوی خدا و رسول او تائید شده و تعیین شده باشند در ادامه آیه در مقابل دعوت خداوند به (تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول رایت المنافقین یصدون عنک صدودا) و سپس نحوه برخورد و هدایت آنان را بیان می فرماید پس این اولی الامر که منافقین مخالف با استقرار اطاعت آنها بوده اند همان نص به
ص: 32
خلافت بعد از رسول خدا در روز غدیر بوده که به یک نفر ختم نشده و اولی الامر یا اوصیاء رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم بر اساس روایات 12 امام معصوم، علیهم السلام و عجل فرجهم هستند و اهمیت اطاعت خدا رسول در این آیه بیان شه است: (و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبین و الصدیقین و الشهدا و الصالحین و حسن اولئک رفیقا ذالک الفضل کفی الله و کنی بالله علیما).
- سوره نسا 54 : (و من یقتل مومنا متعمداً فجزاوه جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه و لعنه و اعدله عذابا عظیما)، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این آیه گروه گروه از دشمنان خداوند را به دوزخ جاوید وادار می نماید زیرا قتل مومن از روی تعمد در زمان وقوع بر عهده مباشر و معاون و راضی به قتل و بعد از ارتکاب بر عهده راضی به قتل خواهد بود زیرا که این اشخاص به منزله محارب با خدا و رسول خدا و اولیا او و ظالم و ستمگر محسوب می گردند یعنی در گروه (اعداء الله و یعص الله و رسول) هستند و همچنین کسانی که در فکر توجیه جنایات این مرتکبین باشند و یا بخواهند از طریق تخریب شخصیت مومن به فکر توجیه عمل جانیان و قاتلان باشند که البته گناه آنان از مرتکبین بیشتر است زیرا آنان جسم آن مومن را از روح او تهی کردند ولی اینها علاوه بر آن جنایت یعنی قتل، به حیثیت و شرافت و آبروی آن مومن که برابر با حرمت خانه کعبه بلکه بالاتر است، حمله ور شده اند بطور مثال در قتل مظلومانه مولای ما حسین بن علی علیه السلام سبط رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و سید جوانان اهل بهشت و...، جایگاه یزید تبهکار و اعوان و انصار و... او مشخص است حالا اگر کسی بخواهد با توجیهات شیطانی از قبیل طرح بحث اجتهاد و یا توبه، آنان و یا در راستای تخریب شخصیت سید جوانان اهل بهشت و مظهر بارز و آشکار ذوالقربی رسول خدا بکوشد پس آنگاه او مانند یزید و شمر علاوه بر قتل آن حضرت به سوی حیثیت و احترام آن حضرت نیز حمله ور شده است و نکته مهم
ص: 33
آن است اگر پیروان تبهکار آنان بگویند آنها فتوی دادند و ما عمل نمودیم و ما تقصیر نداریم قول آنان بر خلاف قران و باطل و عمل آنها محکوم است زیرا جهل به قانون رافع مسئولیت نیست و آنها می بایست در انتخاب امام خود مانند اعتقاد به توحید و نبوت تحری حقیقت نمایند و اولی الامر خود را که معصوم و منزه است بیابند تا با هدایت به سوی بهشت جاویدان بروند نه اینکه با پیروی از امامانی که به سوی آتش دعوت می نمایند خود را به سوی جهنم جاویدان سوق دهند (قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی).
- آیه 96 سوره النسا 55 :
(ان الذین توفهم الملئکه ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم، قالوا کنا مستضعفین فی الارض، قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها فاولئک ماوئهم جهنم وسائت مصیرا، الا المستضعفین من الرجال و النسا والولدان لایستطیعون حیله و لا یهتدون سبیلا فاولئک عسی الله ان یعفو عنهم و کان الله عفوا غفورا) این آیه شریفه در خصوص آن افراد زرنگ است که با یاری و حضور در جمعیت ظالمان، به ستمگری پرداخته و در حالی که بر زشتی اعمال خود آگاه بوده از نفس خود پیروی کردند زیرا قدرت مهاجرت داشته و می توانستند از ظلم فاصله گرفته و در شمول ظالمان نباشند چرا گفتیم که اگر این افراد آگاه نباشند ولی ستم نمایند معذب هستند زیرا همه ظالمان به هر دلیل معذب هستند و آنها موظف بودند به کسب علم برای پیروی از عقل خود به عنوان پیامبر باطن و حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم به عنوان پیامبر ظاهر و هدایت امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم تا به سوی بهشت جاویدان سوق داده شوند ولی عامداً و آگاهانه از امامانی پیروی نمودند که آنها را به سوی آتش رهنمون شوند یعنی آنها را ملزم به اموری نمایندکه با اوامر خدا و رسول او مخالف است پس به حکم قرآن کریم که می فرماید (فلینظر الانسان الی طعامه)، پس جهل آنان به قانون خداوند رافع مسئولیت آنها نیست و آنها با تبعیت و
ص: 34
دوستی از ظالمان به ظلم آنان راضی و در گناه آنان شریک در ظلم آنان فرو رفته و در قعر آن قرار گرفته اند در حالی که خداوند به حکم عقل آنان را نهی فرمود (و لا ترکنوا الی الذین ظلموا و...)، و بدینگونه سرخوش و از زندگانی خوش دنیا ولی به بها و به قیمت انجام ظلم و ستم شدند پس جایگاه آنان نیز جهنم ابدی خداوند است زیرا توانایی بر هجرت و دوری از ظلم داشته ولی عمل نکرده اند و نیز اثبات مستضعف بودن نیز بر کسانی است که استطاعت (حیله) و (یهتدون سبیلا) را نداشتند و با این وجود عبارت (عسی الله ان یعفو عنهم) در کنار آنان خواهد بود.
- آیه 101 سوره النساء : (و خذوا احذرکم، ان الله اعد للکافرین عذابا مهینا)، در این فراز از این آیات شریفه این عذاب ابدی و جاویدان برای آن گروه کافرین است که از مصادیق اعمال آنان قتل مومنین و خصوصاً مومنین نمازگزار است.
- آیه 114 سوره نسا 57 : (من یشاقق الرسول من بعد ما تبین له الهدی و یتبع غیر سبیل المومنین نوله ما تولی و نصله جهنم و ساءت مصیرا، ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذالک لمن یشاء و من یشرک بالله فقه ضل ضلال بعیدا) این آیات از آیات عجیبه قران کریم است که در آن آیات خداوند متعال شریفه یشافق الرسول را که اتباع سبیل غیر مومنین می نماید که همان سبیل منافقین است را به آتش جاوید خود بشارت داده است و دشمنان رسول خود را در زمره مشرکین خطاب فرموده و این آیه اهمیت و عظمت مقام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم را نشان می دهد و اثبات می نماید که دشمنان رسول خدا همان دشمنان خدا و در همین راستا دشمنان علی علیه السلام که آن حضرت به منزله نفس رسول خدا (به استناد آیه مباهله) است، دشمن خدا و رسول تلقی و مشرک محسوب می گردند یعنی دشمن مولانا المظلوم علی علیه السلام مشرک و اهل دوزخ خواهند بود و این عظمت و تقدس وجود نزد خداوند به واسطه آیه اولی الامر به همه دوازده امام تسری می یابد و نکته حائز اهمیت دیگر در این آیه شریفه، همانطور
ص: 35
که در قسمت دیگر نیز مذکور گردید، احاطه و اشراف موضوع شرک بر جمیع افراد مشمول موضوع آتش جاوید به شرح خلاصه بخش اول است زیرا خداوند همه آنها را در کلمه و لوای شرک با همه معانی گسترده آن تجمیع نموده است یعنی (چو صد آمد، نود هم پیش ماست)، زیرا خداوند غفران مادون شرک را به شرط لمن یشاء اعلام فرموده و برای خود الزامی برای غفران قرار نداده است یعنی اگر به فضل خداوند نجات نیابند به دوزخ انداخته خواهند شد، پس مادون شرک مستثنی می شود از تمام آنچه که خداوند افراد مشمول در آن را، به آتش جاوید بشارت داده است.
یعنی کلمه مشرک بر اساس این آیه یعنی دشمن رسول خدا و امیر المومنین و ائمه معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم و همه کسانی که خداوند بشارت به دوزخ جاوید را به آنها داد یعنی (کافران و تکذیب کنندگان آیات خداوند که اصحاب النار هستند، یکتبون الکتاب و آنگاه به دروغ بگویند که از جانب خداست، ظلم بواسطه مرتد از دنیا رفتن، ربا خواران، ظالمین، من یعص الله و رسوله و یتعد حدود الله، قاتل مومن به عمد، کافران که یصدون عن سبیل الله می نماید، لا یومنون علیرغم فصلنا الایات، کذبوا به آیات الله و استکبروا، مشرکین، منافقین، منافقات کسبوا السیئات، الذین ظلموا، شقی (شقوا)، کفروا (به معاد)، یدعون من دون الله لا یومنون بالاخره مستکبرون، کافران که جز ظالمان هستند، خفت موازینه (تکذیب کنندگان آیات در زمان تتلی علیهم، غلبت شقوتنا و ضالین، ظالمین، مسخره کنندگان مومنین انکار معاد، یدع مع الله اله آخر، کافرون)، (یدعون مع الله اله آخر، قتل النفس التی حرم الله، یزنون)، (منافقون، والذین فی قلوبهم مرض یا رهبران منافقین، مرجفون که اطاعت خدا و رسول نمی کردند)، (کفروا و متکبرین) (کفروا و متکبرین که یجادلون فی آیات الله، کذبوا بالکتاب و بما ارسلنا رسلنا، تشرکون من دون الله) (اعداد الله)، (المجرمین)، (اتخذو ایمانهم جنه فصدوا عن سبیل الله اصحاب النار) (شیطان و کافرین که جزء ظالمین هستند) (کفروا و کذبوا با آیاتنا اولئک اصحاب النار)، (من یعص الله و رسوله)، (کفروا
ص: 36
من اهل الکتاب و المشرکین شر البریه) دقت شود خطاب خداوند در روز قیامت که منادی او ندا می آورد الا لعنت الله علی الظالمین این مشرکین، این ظالمین، این کافران و این تکذیب کنندگان آیات الهی هستند که در مصادیق مختلف و به شکل و قالب منافقین، مجرمین، اعداء الله، اهل الکتاب ... تجلی نمودند و به شرحی که در خلاصه بالا از مفاد متن بخش یک ذکر شد پس بدان و آگاه باش که مقام منزلت رسول خدا در نزد خداوند تا چه حد و پایه ای قرار دارد و بیاد بیاور که چگونه حضرت حق جل جلاله در سور حجرات اسباب حبط اعمال و سوق به سوی دوزخ جاوید را فراهم می نماید بواسطه آنکه عده ای صوت خود را بالاتر از صوت رسول او بیاورند و...، یعنی در راستای آزار و جسارت به آن حضرت عملی اینگونه از خود بروز می دهند و در راستای اثبات منزلت آن حضرت، یشاقق الله و رسوله را مشرک و مستحق دوزخ جاوید می فرماید و بیاد بیاور که چگونه خداوند و ملائکه خداوند بر آن حضرت درود می فرستند و آنگاه خداوند در ادامه آیه امر می فرماید که همه مومنین بر آن حضرت سلام و صلوات بفرستند و نکته مهم و حیاتی آن است که این سلام و صلوات از سوی خداوند و ملائکه او که بیشترین مخلوقات هستی را تشکیل می دهند در قالب آیات الهی و امر آن به مومنین ابدی می باشد یعنی تا خدا خدایی می فرماید پس این آیه دلالت بر عصمت رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم دارد زیرا سلام خدا و ملائکه و مومنین به کافران و ظالمان و مشرکان و...، لغو و بیهوده و متکی به جهل است پس چون چنین امر محال است پس این آیه در اثبات عصمت رسول خدا و امامان معصوم قطعیت دارد و لذا این سلام و درود بطور مستمر و مداوم است و اگر الحاق شود سلام و صلوات مومنین برای حضرت بصورت سلموا تسلیما یعنی سلام غیر ابتر یعنی بر او و آل او پس همه هستی علی الدوام بر حضرت محمد و آل در حال سلام و صلوات هستند و این بیانگر عظمت مقام و منزلت رسول خدا و ذوات معصومین در نزد خداوند علی اعلی است اللهم صل
ص: 37
علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، خدایا از ما بپذیر به حق عظمت خودت و جلال و جبروت خودت و استمرار بده این سلام و صلوات را بر آن حضرت از سوی ما تا آن زمان که خدایی می فرمایی آمین آمین آمین یا رب العالمین. پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما در این بخش مقرر نموده بودیم تا آیات نازله خداوند را با بخش اول و دوم تطبیق داده و وعده خلود خداوند را در تمامی آنان با توجه به انطباق افراد مشمول آنها، بر افراد مشمول در خلاصه بخش اول ثابت نمائیم ولی در خلال آنها مجبور شدیم با توجه به اهمیت موضوع در معنی بعضی از کلمات و معانی بعضی از آیات که مستمسک ستمگری دشمنان خدا شده است، توضیحی را بیان نمائیم که انشاء الله در انتها توضیح بیشتر در تجزیه و تحلیل آنها خواهیم داشت و من الله التوفیق و علیه التکلان.
- آیه 118 سوره النسا 58 : (من یتخذ الشیطان ولیا من دون الله فقد خسر خسرانا مبینا* یعدهم و یمنیهم و ما یعدهم هم الشیطان لا غرورا *اولئک ماوائهم جهنم و لا یجدون عنها محیصا)، پس این گروه یعنی کسانی که شیطان را ولی خود می گیرند با توجه به خلود شیطان و کافران در دوزخ الهی به همراه آنان در آتش جاوید معذب خواهند بود) پس این آیه نیز افاده بر خلود دارد.
- آیه شریفه 135 سوره النساء 59 :
(... و من یکفر بالله و ملئکه و کتبه و رسله والیوم الاخره فقد ضل ضلال بعیدا ان الذین آمنوا ثم کفروا... لم یکن الله لیغفر لهم و لالیهدیهم سبیلا، بشر المنافقین بان لهم عذابا الیما)، در این آیات شریف خداوند کفر ورزیدن به خود و ملائکه و کتب آسمانی و پیامبران خود و روز جزا را ضلال بعید و این گروه را کافر و منافق خطاب فرموده و این کافران و منافقین را به عذاب خود که با توجه به خلاصه بخش اول عذاب خلد می باشد بشارت داده است و نکته مهم دیگر در ادامه آیه نهی خداوند از نشست و برخاست با این منافقین و کافران است با ذکر این آیه شریفه (فلا تقعدوا
ص: 38
معهم حتی یخضوا فی حدیث غیره، انکم اذا مثلهم ان الله جامع المنافقین و الکافرین فی جهنم جمیعا ...)، که این موضوع حیاتی و مهم به شکل دیگر نیز در آیه شریفه (ولاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار)، مذکور گردیده است و نکته مهم دیگر اینکه در پیشگاه خداوند تا چه اندازه ایمان به او و ملائکه و کتاب های آسمانی و انبیاء و روز قیامت اهمیت دارد تا جایی که کافران را از غفران خود محروم و به عذاب خود تهدید فرموده است.
- آیه شریفه 144 سوره النساء 60 : (ان المنفقین فی الدرک الاسفل من النار لن تجد لهم نصیرا الا الذین تابوا و اصلحوا ... 146) ما یفعل الله بعذابکم ان شکرتم و آمنتم)، در این آیه شریفه دو نکته مهم وجود دارد اول اینکه راه سعادت حتی برای منافقین نیز باز است و این دلیل اختیاری است که خداوند به همه بندگان خود عطا فرموده تا بین سعادت و شقاوت و بین بهشت و دوزخ راه خود را انتخاب نمایند و لذا معتقدین گمراه به جبر اعمال بندگان راه به ضلالت دوزخ دارند که بگویند خدا مقرر فرمود تا ستمگر ستمگری نماید و خدا خود مسئول ستم و ظلم ظالمان است و...، و البته برای خداوند حتی در امور حتمی خود نیز بداء وجود دارد و شاهد گفتار ما کلام مولای ما امیر المومنین علی بن ابی طالب است که فرمود با این مضمون: اگر یک آیه در قرآن نبود من خبر وقایع تا قیام قیامت را اعلام می نمودم و آن آیه اینکه (یمحوالله ما یشاء و یثبت) یعنی همه سر رشته کارها در ید با قدرت حضرت الله جل جلاله است، یعنی نداند به جز ذات پروردگار که فردا چه بازی کند روزگار و این دلالت بر آن دارد که بندگان خدا هر زمان با رجوع به عقل خود می توانند با اتصال به ذات اقدس حق راه خود را بسوی سعادت انتخاب و یا با دوری از عقل و پیروی از هوی و هوس و پیروی از شیطان راه شقاوت برگزیند و ما در اینجا از ذات اقدس حضرت الله جل جلاله ملتمسانه استدعا داریم که ما را به حق خود و آبروی همه آبرومندان درگاهش و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم از جمله سعادتمندان و رستگاران مقرر
ص: 39
فرمایند و به فضل و مرحمت و عنایات لایزال خود به سرچشمه های نور و سعادت و بهشت جاویدان رهنمون شود و نکته دیگر اینکه خداوند در آیات مختلف که انشاءالله در نهایت آنها را جمع بندی خواهیم نمود، کفر را در مقابل شکر بیان فرموده و این کلام شیطان ملعون که به خداوند گفت ... اکثر آنان را شاکر نمی بینی منظور او این بود که اکثر اولاد آدم کافر می شوند یعنی شاکر نمی شوند و نیز این کلام خداوند که (انا هدینا السبیل اما شاکرا و اما کفورا)، و... این آیه که تلویحا به همین موضوع دلالت دارد که (ما یفعل الله بعذابکم ان شکرتم و آمنتم)، یعنی اینکه عذاب برای کافران است یعنی آنان که شکرگزار نبوده و ایمان نیاورده اند ...، الی آخر و اینکه منافقین (فی الدرک الاسفل من النار) در خلود یعنی دوزخ جاوید معذب خواهند بود نیز به همین دلیل ناسپاسی و کفران است یعنی منافقین و مشرکین، با این تعبیر کافر، ظالم و مشرک و محارب با رسول خدا محسوب شده و در شمول و جزء اعدالله هستند و... .
- آیه شریفه 149 سوره النسا 61: (ان الذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نومن ببعض و نکفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا* اولئک هم الکفرون حقا و اعتدنا للکفرین عذابا مهینا)،
در این آیه شریفه نیز ایمان به ببعض و نکفر ببعض و اتخاذ راهی مابین این دو، به منزله کفر تلقی و برای کافران عذاب مهین که همان دوزخ جاوید است بشارت داده شده است، یعنی ایمان به بعض کفایت به ایمان نجات دهنده نمی نماید زیرا فرد مشمول این آیه، خود را شاخصه برای تشخیص درستی امور و تعیین تکلیف برای خداوند و شریعت او تشخیص داده است و فکر و عقل ذلیل و ناقص خود بالاتر از امر و اراده و حکمت والای خداوند و وحی او به رسول بزرگوار او حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم می داند این ناسپاسی به منزله کفر بوده و کافر مستحق آتش خلد است، خدایا ما خاضعانه از آتش جاوید جهنم به تو پناه می بریم پس
ص: 40
دعای ما را مستجاب فرموده و ما و عزیزان ما را به فضل و مرحمت خود نجات مرحمت عطا نموده رستگار فرما به حق محمد علی فاطمه حسن و حسین یا ارحم الراحمین آمین آمین آمین یا رب العالمین.
- آیه شریفه 154 سوره المبارکه النسا 62:
(و رفعنا فوقهم الطور بمیثاقهم وقلنا لهم ادخلوا الباب سجداو قلنا لهم لا تعدوا فی السبت و اخذنا منهم میثاقا عظیما، فبما نقضهم و کفرهم بایات الله و قتلهم الانبیاء بغیر حق و...)، در این آیه شریفه خداوند علی اعلی دلایل کافر بودن یهودیان و علت دخول آنان در دوزخ را ذکر می فرماید که آن دلایل: نقض عهد و پیمان، کافر شدن به آیات الهی و قتل انبیا به غیر حق می باشد، و قول آنها که قلوب ما فروبسته است و بهتان عظیم آنها به حضرت مریم سلام الله علیها و ظلم آنها و جلوگیری از راه خدا و رباخوری که خداوند از آن نهی فرموده بود و نیز اموال مردم را به باطل خوردن و...، که همگی این دلایل در شمول دلایل شمرده شده در بخش اول و به دوزخ جاوید وارد شدن به دلیل کفر و شمول آنان در آیات قطعی خلود در دوزخ در طول زمان بوده است و همه آنانی که وارث این ظلم ها و ستمگری ها هستند و به دلیل رضایت بر عمل آنان شریک و آنها نیز به دوزخ جاوید وارد خواهند شد.
- آیه 166 از سوره مبارکه النسا 63 :
(ان الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله قد ضلوا ضلالاً بعیدا ... خالدین فیها ...،
یا آیها الناس قدجاءکم الرسول بالحق من ربکم، فامنوا خیر لکم و ان تکفروا فان الله ما فی السموات والارض و کان الله علیها حکیما) در این آیات شریفه خطاب خداوند به همه خلایق عالم است به اینکه ای مردم از همه اقوام، بدرستی که رسول خدا یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم به سوی شما از سوی پروردگار شما آمد پس ایمان بیاورید که
ص: 41
برای شما خیر است و ان تکفروا ... در این آیه شریفه قول صریح خداوند به عدم ایمان به رسول خدا به منزله کفر و کافر شدن اعلام شده است و سزای کافر ورود به دوزخ ابدی است و معنی دیگر کفر همان ناسپاسی به درگاه خداوند و نیز ظلم است که از ناسپاس صادر و بر جامعه اطراف او وارد می شود.
- آیه شریفه 172 سوره مبارکه النسا 64: (فاما الذین امنوا و عملوا الصالحات فیوفیهم اجورهم و یزیدهم من فضله و اما الذین استنکفوا واستکبروا فیعذبهم عذابا الیما و لا یجدون لهم من دون الله ولیا و لا نصیرا (به شرح 171 عن عبادته) فیعذبهم عذابا الیما) و البته این استنکاف و استکبار عن عبادته به دلیل شرک به خدا مانند قائل بودن به خدایی مسیح و... عذاب خلد در بردارد ولی اگر کسی دارای ایمان باشد ولی به دلیل تنبلی، کار و فقر و...، عبادت ننماید ولی در دل و قلب خود عبادت خداوند را دوست داشته باشد و احترام بگذارد، این موضوع از مصادیق استکبار و استنکاف نیست، بلکه از مصادیق معصیت و خطا محسوب می شود که خاطی بایستی برای جبران به استغفار روی آورده و برای آمرزش خود از خداوند استدعا نموده و به آبرومندان درگاه او یعنی به رسول خدا و حضرت معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم و صاحبان شفاعت مانند علماء و اهل تقوی و...، توسل کند تا خدا او را با شفاعت آن مقربان درگاه خود بیامرزد، خدایا ما و عزیزان ما را به حق عزیزان درگاه خود و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم از فضل آمرزش و غفران خود بهره مند بفرما که نیازمند لطف و مرحمت تو هستیم به تو و رسول تو و روز معاد و هر آنچه فرمودی ایمان داریم آمین، آمین آمین یا رب العالمین.
«سوره مبارکه مائده»
ص: 42
پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که کتاب خدا بگونه ای کاملاً واضح و روشن و آشکار ما را به سرچشمه های نور و سعادت رهنمون می گردد که قابل تصور نیست ولی عدم توجه کافی به حقایق این سرچشمه فیض الهی و عدم تفکر و تدبر و تعقل در آن باعث شد که عده ای از دشمنان دین خدا و رسول به نام دین و اسلام از این فضا بهره برداری شیطانی نموده و توجیهات شیطانی و مطالب یاوه خود را به طرفداران تبهکار خود القاء نمایند، اشخاصی ناصبی چون ابن حزم و ابن تیمیه که خود را در سلک علماء دین جا زده و لجن پراکنی نموده اند کسانی که حتی تفاوت کلماتی چون خطا و جرم را در قرآن نمی دانند و مسلمانان را به گمراهی و انحراف او اعمالی سوق داده اند که آنها را مستحق دوزخ الهی به شرحی که آوردیم نموده است، یعنی استقرار ابدی در آتش جاوید و حال آنکه کتاب خداوند به وضوح راه صحیح و طریق سعادت را به سوی حیات جاویدان یعنی رضایت الله و بهشت ابدی نشان می دهد و تمامی مفاهیم و معانی کلمات خود را قبل از آنکه لغت نامه های موجود وضع شده باشد، با وضوح کامل در خود بیان فرموده است و از جمله در آیات عظیمه خود مقام منزلت والای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم را بیان فرموده و نیز مقام و جلالت جایگاه ذوالقربی و اولی الامر را نیز در بین امت معرفی و نیز جایگاه دشمنان آنان و کسانی را که با رسول خدا ستیزه گری و مخالفت نمایند را هم به عنوان شاخصه اصلی ایمان بیان فرموده و همچنین معانی شرک و کفر را در این رابطه و جایگاه کسانی را که با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم مخالفت نمایند بیان فرموده و معانی شرک و کفر و نفاق را در رابطه با آن ذوات مقدسه تشریح فرموده و ماوی و مکان معاندین آنها را در قعر اعماق دوزخ نشان داده است پس این کتاب خدا است در پیش روی ما قرار دارد و اینگونه ما را به سوی حیات جاویدان هدایت می فرماید پس ما از شر شیطان به خدا پناه برده و همیشه می گوئیم: (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمان الرحیم).
ص: 43
- آیات اول تا چهارم سوره مبارکه مائده 65 :
(یا آیها الذین آمنوا اوفوا بالعقود (و پس از ذکر حدود خداوند مذکور است) و لایجرمنکم شنئان قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا و تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی اثم و العدودان واتقوا الله ان الله شدید العقاب).
این آیات شریفه جرم را تعدی از حدود خداوند اعلام و (بر) و (تقوی) را در مقابل (اثم) و (عدوان) معنی می فرماید و تقوی را رعایت این موارد مذکور و آنگاه هشدار برای عذاب جاویدان را اعلام می فرماید که شاخصه آن با خلاصه بخش اول همان جرم و تعدی است (حرمت علیکم المیته والدم و لحم و الخنزیر ... ذالکم فسق (و مصادیق فسق بیان شد) الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکلمت لکم دینکم واتمت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دنیا (در این فراز این آیات عظیم با سیاق احکام متناسب نیست زیرا بیان حکم با توجه به آیات دیگر تکمیل نشده که می فرماید) فمن اضطر فی مخمصه الی آخر (یعنی چگونه تکمیل بودن منوط به آیات بعد از آن می تواند می باشد و از طرفی کامل شدن آن در خبر قبلی آن بیان شود. پس قطعا این آیات ارتباطی به این قسمت نداشته و مربوط به واقعه غدیر خم و پایان عمر رسول خداوند و نصب ولی و وصی جانشین خود یعنی علی بن ابی طالب علیه السلام از سوی خداوند است و مرحله پایان یافتن احکام و مشخص شدن موضوع جانشینی که در واقع مفهوم تکمیل و ناامیدی کفار می تواند معنی پیدا نماید و دلایل بسیار دیگر که مذکور خواهد شد انشاءالله تعالی).
- آیه (5) از سوره مبارکه المائده (66) :
(و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله و هو فی الاخره من الخسرین)، که این آیه نیز بوضوح بحث کافر شدن و خروج از ایمان را که موجب حبط عمل و خسران و به شرح خلاصه بخش اول از لوازم استحقاق به آتش جاوید است را بیان می فرماید.
ص: 44
- آیه (6) سوره مبارکه المائده 66 مکرر : (یا ایها الذین امنوا اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق وامسحوابرءوسکم و ارجلکم الی الکعبین و ان کنتم جنبا فاطهروا و ان کنتم مرضی او علی سفر اوجاء احد منکم من الغائط او لمستم النسا فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لکن یرید لیطهر کم و لیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون)، در این آیه کریمه نحوه وضو به وضوح بیان شده است و آن شستشو و غسل صورت و دست ها و مسح روی سر و پا است که اهل سنت پا را می شویند بجای مسح و آن حکم را تسری نمی دهند به سر خود یعنی که اعتراف می کنند که معنی و تفاوت مسح و غسل را نمی دانند و نیز نمی دانند که غسل صورت و مرافق از بالا به پایین موضوعیت دارد، یعنی در وضعیت عادی و طبیعی خود و تعبیر می کنند آیات را به معانی لغاتی که بعد از نزول آن تنظیم گردیده است.
- آیه نهم سوره مبارکه مائده 67 : (... والذین کفروا و کذبوا بایاتنا اولئک اصحاب الجحیم) :
این آیه نیز به شرح خلاصه بخش اول دلالت بر خلود در آتش دوزخ دارد و انشا الله در بحث آیات الهی نیز بایستی معنی شود که مقصود خداوند از آیات چیست.
- آیه 17 سوره مبارکه المائده 67 : (لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم) شک نیست که این قول اهل کتاب عین شرک تبلور ستیزه گری و اهانت به خداوند است و هرچند این قول اهل الکتاب است ولی در اینجا عنوان کفر خطاب شده است پس کفر و شرک عبارت هم ردیف در کلام خداوند است به اینکه آنان کفران و ناسپاسی نموده و به خداوند شرک ورزیده و در واقع کافر شده اند.
- آیه 24 سوره مبارکه المائده : در معنی فسق و فاسق :
ص: 45
تخلف و انکار اوامر و در عین حال اعتقاد داشتن و محاجه و مخالفت نمودن و سستی نمودن و بحث و مجادله کردن و...، با پیامبران و معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم از مصادیق فسق و فاسق بوده است: (قالوا یا موسی انا لن ندخلها ابداما داموا فیها، فاذهب انت و ربک فقاتلا اناههنا قعدون قال رب انی لا املک الا نفسی و اخی فافرق بیننا و بین القوم الفسقین) (در معنی فاسق ستیزه گری با رسول خداوند از مصادیق فسق است).
- آیه شریفه 27 سوره مبارکه المائده 69 : (و اتل علیهم نبا ابنی ادم بالحق اذقربانا فتقبل من احدهما و لم یتقبل من الاخر قال لاقتنک قال انما یتقبل الله من المتقین * لئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما انا بباسط یدی الیک لا قتلک انی اخاف الله رب العلمین*انی ارید ان تبوا باثمی و اثمک فتکون من اصحب النار و ذلک جزاء الظلمین * فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله فاصبح من الخسرین * فاصبح من النادمین، کتبنا علی بن اسرائیل انه من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا).
این آیات شریفه دلالت دارد بر قتل عمد مومن و جزاء خلود در آتش با تاکید بر ظلم این عمل و اصحاب النار بودن آن است که آن قتل مانند قتل الناس جمیعا است که خود در این کلام یک دنیا راز و رمز است یعنی کسانی که محسن شش ماهه زهرا را کشتند می توان تعبیر نمود که در واقع یک سوم سادات دنیا و اولاد آنها را تا روز قیامت کشتند ...).
- آیه شریفه 33 سوره مبارکه مائده : (انما جزوا الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا و تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذالک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم)، این آیات شریفه نیز بر عذاب خلد کسانی که به حرب با خدا و رسول او و فساد در زمین اقدام می نمایند ... که حرب به معنی عدم اطاعت و معصیت خدا و رسول بلکه شدیدتر افاده می شود.
ص: 46
- آیه شریفه 36 سوره مبارک مائده : 71 : ان الذین کفروا لو ان لهم ما فی الارض جمیعا و مثله معه لیفتدوا به من عذاب یوم القیمه ما تقبل منهم و لهم عذاب الیم ... و ما هم بخارجین منها و لهم عذاب مقیم) که این آیات نیز بر خلود افراد مشمول در دوزخ به شرح خلاصه بخش اول دارد و (ما هم بخارجین منها) و عذاب مقیم یعنی دائمی و ابدی بر آنها نیز تاکید بر آن دارد.
- آیه شریفه 41 سوره مبارکه مائده : (یا آیها الرسول لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر من الذین قالوا امنا بافواهم و لم تومن قلوبهم من الذین هادوا سماعون للکذب سماعون لقوم اخرین لم یاتوک یحرفون الکلم من بعد مواضعه یقولون ان اوتیکم هذا فخذوه و ان لم توتوه فاخذروا و من یرد الله فتنته فلن تملک له من الله شیئاً اولئک الدین لم یرد الله ان یطهر قلوبهم لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخره عذاب عظیم).
این آیات شریفه نیز به دلیل وجود اطلاق کلمه کفر بر افراد مشمول به شرح خلاصه بخش اول بر خلود این گروه در آتش دوزخ دلالت دارد که امید است خداوند به عزت و جلال خود و آبروی عزیزان درگاهش و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ما و عزیزان ما را از آن نجات و رهایی بخشد آمین یا امین آمین یا رب العالمین.
- آیه شریفه 44 و 45 و 47 و 50 سوره مبارکه مائده 73 : (و لا تشتروا بایتی ثمنا قلیلا و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکفرون ... و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون 45) و قفینا علی آثارهم بعیسی ابن مریم ... و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون 47) و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقاً لما بین یدیه ... و آیه شریفه 51 سوره مبارکه مائده 74 : (یا آیها الذین آمنوا لا تتخذو الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیا بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لا یهدی القوم الظالمین.)، پس به شرح این آیات، یهود و نصاری اهل آتش جاوید هستند و هر کس
ص: 47
آنها را بدوستی بگیرد، او نیز مانند آنان بوده و ظالم و در آتش خلد دوزخ خواهد بود به شرح آیه (و لاترکنوا الی الذین ظلموا ...).
- آیه شریفه 52 و 54 سوره مبارکه مائده 75 : (فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم یقولون نخشی ان تصیبنا دائره فعسی الله ان یاتی بالفتح اوامر من عنده فیصبحوا علی ما اسروا فی انفسهم نادمین 54) و یقول الذین آمنوا، اهولاء الذین اقسمو بالله جهد ایمانهم انهم لمعکم حبطت اعمالهم فاصحوا خاسرین) این آیات شریفه در خصوص گروه باند و رهبران منافقین است یعنی گروه مخصوص (الذین فی قلوبهم مرض)، که بدلیل تبهکاری ها، اعمالشان حبط شده و سقوط در غضب خدا نموده و به سوی آتش جاویدان رهسپار می گردند.
- آیه شریفه 59 سوره مبارکه مائده 76 : قل یا اهل الکتاب ... وان اکثرکم فاسقون *قل هل انبئکم بشر من ذالک مثوبه عندالله من لعنه الله و غضب علیه و جعل منهم القرده ... (این آیات شریفه از معجزات قران و اخبار غیبی خداوند، در جنایات اهل کتاب و ظلم آنان به اهل ایمان است که این ظلم در طول تاریخ با حرب های خونین به صورت جنگ های صلیبی ظاهری در قالب کشتارهای ددمنشانه و جنگ های صلیبی باطنی یعنی پنهانی در قالب طرح ها و برنامه های سیاسی و اقتصادی و...، بر علیه مسلمانان و قطع نسل بی رحمانه آنها در کشورهای اسلامی و سراسر جهان برای جلوگیری از شیوع اسلام در اروپا و امریکا واقع شده و همچنان ادامه دارد و با این اعمال و نیز با ترورهای شخصیتی به بزرگان اسلام و...، کفر آنان ثابت و همگی به سوی آتش جاوید رهسپار می شوند). والقینا بینهم العداوه و البغضاء الی یوم القیامه کلما اوقدوا نارا للحرب اطفاها الله و یسعون فی الارض فسادا).
- آیه شریفه 67 سوره مبارکه مائده : (یا آیها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته، و الله یعصمک من الناس، ان الله لا یهدی القوم الکفرین)، در این آیات شریفه پیامبر
ص: 48
مامور به ابلاغ موضوعی می شود که اگر ان را ابلاغ نمی کرد به منزله آن بود که رسالتی را شروع و به پایان نبرده بود و نیز در ابلاغ آن دچار ترس و شک و صدمه خوردن بوده و خداوند وعده داده که او را از شر آن مردم که در این رابطه مترصد ترور یا قتل و یا فتنه انگیزی بوده اند و... حفظ خواهد نمود و در ضمن گروه مخالف با او را در زمره کافران قرار داده که بر اساس خلاصه بخش اول اهل دوزخ جاوید می باشند، لازم به ذکر است بعضی از علماء اهل سنت این موضوع را تحریم گوشت خوک می دانند و این تلقی بهیچ وجه با عقل جور در نمی آید که با اعلام تحریف گوشت خود عده ای به رسول خدا هجوم بیاورند بگونه ای که خطر قتل و ترور آن حضرت در میان باشد و یا این تحریم برابر با امر رسالت باشد و یا رسول خدا ترس از ابلاغ آن داشته باشد و... بلکه تمام این امور برابر نقل مشهور فقط و فقط با امر ولایت و خلافت علی علیه السلام در موضوع غدیر خم موضوعیت داشته و با شواهد و قرائن دلایل آن بطور قاطعانه سازگار است و مسلم اینکه مخالفان رسول خدا از منافقین و رهبران آنان یعنی گروه و باند الذین فی قلوبهم مرض شرارت خود را آشکار و همگی به سوی آتش جاوید رهسپار شده اند).
- آیه 68 سوره مبارکه المائده 78 : قل یا اهل الکتاب ... ولیزیدن کثیرا منهم ما انزل الیک من ربک طغیانا و کفراً فلا تاس علی القوم الکفرین ... 72) لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم و قال المسیح یا بنی اسرائیل اعبدوا الله ربی ربکم انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنه و ماواه النار و ما للظالمین من انصار 73) لقد کفرالذین قالوا ان الله ثالث ثلثه و ما من اله الا اله واحد و ان لم ینتهوا عما یقولون لیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم) در این آیات شریفه خداوند در مورد اهل کتاب و بر طغیان و کفر آنان در طول تاریخ علیه شریعت پاک خداوند خبری می دهد و اینکه شرک آنان به معنی واقعی کفر اعلام و مشرک و کافر در آتش ابدی خداوند یعنی دوزخ جاوید مخلد خواهند بود و این حقیقت عظیم در قالب کلام حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام
ص: 49
به بنی اسرائیل مذکور گردیده که خداوند بهشت را بر مشرک حرام نموده و جایگاه مشرکین که در واقع کافر نیز هستند، در آتش دوزخ ابدی به شرح خلاصه بخش اول خواهد بود و برای این ظالمان و یارو یاوری نخواهد بود و تعجب از این پیروان است که اعتقاد به اب و ابن و روح القدس دارند و بر سینه خود صلیب می کشند و با تعصب ضمن اقرار تولد بشری که خداوند او را از شکم مادری مانند مریم مقدس خلق نموده را به عنوان خالق خود اعلام می کنند، در حالی که اگر اولویت به پرستش بود البته باید مریم را به خدایی می پرستیدند که مسیح را زاینده زیرا که اگر او نبود، عیسی بوجود نمی آمد یا اینکه فرشته ای که واسطه بود یعنی روح القدس را به خدایی بپذیرند و...، آری این گمراهان با اینگونه پرستش های جاهلانه خود را در آتش ابدی مخلد نموده و برای بقای دین تحریف شده خود در نهایت شقاوت با رسول خدا و شریعت پاک او ستیزه می نمایند و خون مومنین و مومنات را در طول تاریخ بر زمین جاری نموده و مستمراً بر کفر و طغیان خود می افزایند. انا لله و انا الیه راجعون.
- آیه 78 سوره مبارک مائده : (لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داود و عیسی بن مریم ذالک بما عصواو کانوا یعتدون ... ان سخط الله علیهم و فی العذاب هم خالدون) در این آیات شریفه نیز لعن انبیا خداوند پس از اثبات جرم مجرمین به دلیل عصیان و تعدی نسبت به خداوند صادر و با توجه به استجابت دعای آنان موجب سخط و ورود این تبهکاران را به دوزخ جاوید فراهم نموده است پس ملاحظه می گردد که عذاب خلد و یا بهشت جاوید به دلیل رعایت قانون خاص و هدف مشخص واقع می گردد و لذا اگر کسی مومن را از روی هوی و هوس بقتل برساند یا با استنباط بی جا و یا پیروی از فتوی رهبران گمراه و پیرو شیطان و امامانی که به سوی آتش دعوت می نمایند مقتول نماید پس جزای او جهنم ابدی است و توجیهات بلاوجه این دوزخیان به دلیل اختیار آنان، در انتخاب امام هادی و مضل به عنوان رهبر دینی به او بر خواهد گشت و او را
ص: 50
به سوی بهشت یا دوزخ جاوید سوق خواهد داد پس انسان ها به حکم آیه شریفه قران برای نیل به حیات جاویدان و رسیدن به سعادت ابدی و...، یعنی رضایت خداوند و بهشت ابدی بایستی به طعام خود یعنی امام خود نظر نمایند یعنی این طعام بعد از حکم به ظاهر یعنی اطعمه و اشربه به پیروی از امامان معصوم تسری می یابد یعنی به پیروی از رسول خدا و اولی الامر معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم نه معاویه و یزید و پیروان تبهکار این عمله ظلم و جور و نمادهای فساد و تباهی و...، و رهبران گمراه آنان.
- آیه 81 سوره مائده 79 : (ولو کانوا یومنون بالله والنبی و ما انزل الله ما اتخذوهم اولیا و لکن کثیرا منهم فاسقون 82) لتجدن اشد الناس عداوه للذین امنوا الیهود والذین اشرکوا... 85) و الذین کفروا و کذبوا بایاتنا اولئک اصحاب الجحیم) در این آیات شریفه عدم دوستی دشمنان خدا شرط ایمان به خدا و رسول و آنچه به آن حضرت نازل شده است بیان می شود و خداوند در این آیات کینه توزترین مردم به اهل ایمان را یهود و مشرکین بیان می فرماید و شرک در این مقام به معنی ستیزه گری با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم معرفی می گردد و این امر در طول تاریخ خصوصا در عصر حاضر در ائتلاف همه دشمنان رسول خدا تجلی یافته و این از معجزات قران است که چگونه این مشرکین یعنی ستیزه گران با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم با توجه به کارگیری انواع و اقسام وسایل کشتار جمعی و فتنه گری ها و ایجاد اختلاف های خونین بین مسلمانان و... در میان مسلمین اقدام و با برانگیختن گروه های افراطی ضد اسلام و قران ولی به نام دین و اسلام به قتل عام پیروان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و قطع حرث و نسل مسلمین و... اقدام می نمایند یعنی اتحاد و ائتلاف یهودیان و مسیحیان متعصب با سایر مشرکین یعنی معاندین، کاملا معلوم و مشخص شده که این ستیزه گری ها در قالب جنگ صلیبی پنهان آنان با امت اسلام صورت گرفته است که اینگونه اهل
ص: 51
ایمان در غیاب حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف در چنگال خونین این جرثومه های فساد و تباهی و دشمنان کینه توز اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم گرفتار شده اند خداوند در ادامه این آیات، جایگاه این معاندین مجرم را نشان می دهد که با توجه به خلاصه بخش اول دلالت بر خلود همگی آنان در دوزخ الهی را دارد 85) والذین کفروا وکذبوا بایاتنا اولئک اصحاب الجحیم.
- آیه شریفه 89 از سوره مبارکه مائده 80 : لا یواخذوکم الله باللغو فی ایمانکم .. فکفارته اطعام ... و احفظوا ایمانکم کذالک یبین الله لکم آیته لعلکم تشکرون (این آیات شریفه در واقع دلالت می نماید بر موضوع وقوع خطا که خداوند آن را هم ردیف لغو در رابطه با قسم خوردن از روی بی توجهی بیان می فرماید ولی ملاحظه می گردد که چگونه ایادی شیطان رانده شده یعنی ابن تیمیه و ابن حزم و غزالی و سایر گمراهان اینگونه اعمال که از مصادیق لغو و خطا است را با توجیهات شیطانی خود تحت عنوان اجتهاد از سوی هر بی سروپا و تروریست و شقی به اعمالی تسری می دهند که خداوند مرتکب آن اعمال را به آتش دوزخ جاودانی خود بشارت داده است و تعجب آور اینکه این اشخاص ابله خود را حلیف و هم نشین قران هم می دانند در حالی که فرق بین مفاهیم خطا و جرم را در آیات خدا نمی فهمند همانگونه که رهبران آنان فرق غسل و مسح را نمی دانند همانگونه که امامان آنها مفاهیم و معانی شرک و کفر و نفاق را در کلام خداوند نمی فهمند همانگونه که وانمود می نمایند، به مقام و منزلت رسول خدا و عظمت ذوالقربی که اجر رسالت پیامبر هستند آگاه نیستند ولی هرگز چنین نیست بلکه آنان عمداً خود را به نفهمی می زنند و بیشتر از هر کس دیگر به جایگاه عظیم رسول خدا در نزد خداوند که جهر صوت در نزد او، حبط اعمال و خلود در آتش دوزخ را برای اهانت کننده فراهم می آورد، آری آنها خود را به نفهمی می زنند و عمداً نه تنها از پرداخت نمودن اجرا رسالت که همان محبت ذوالقربی است استنکاف
ص: 52
می کنند بلکه با دفاع از قاتلان ذوالقربی جواب اوامر خداوند را می دهند و راستای عداوت با خداوند محبت این ظالمان یعنی قاتلان ذوالقربی را که دستور محبت به آنان از سوی خداوند دلالت بر عصمت آنان دارد را در دل خود پرورش داده و برای جنایات ددمنشانه آنان دلیل تراشی می نمایند و در نهایت حماقت و ابلهی اینگونه اعمال را جنگ و ستیز و محاربه با رسول خدا تلقی نمی نمایند و خود را در خصوص عظمت مقام و منزلت اهلبیت عصمت و طهارت به نفهمی زده و وانمود می نمایند که معنی این آیات واضح و گویای قرآن را نمی فهمند و کیفر انکار این آیات خداوند که تکذیب آن از اسباب مسلم ورود به آتش جاویدان الهی است را نمی دانند ولی چنین نیست بلکه آنها در نهایت شقاوت خود را به نفهمی می زنند و همانگونه که در آیات قبل اشاره شد، گذشت خداوند از لغو در ایمان یعنی قسم که معنی خطا را تداعی می نمایند باید مورد شکرگزاری بندگان قرار گیرد در غیر اینصورت از مصادیق آن یعنی کفر محسوب شده و موجبات خلود در آتش دوزخ را فراهم خواهد آورد پس قیاس شود عظمت جرم کسانی که اعمالی را مرتکب می شوند که خداوند مرتکب آن را به دوزخ جاودانی خود وعده داده است و ملاحظه می شود که چگونه جمع شده و کتاب خدا را به بازی گرفته و فتوی دهنده برای قتل عام اهل ایمان از شیعه را صادر و آنان را کافر و مشرک بنامند و قطع نسل و حرث و هتک حرمت و...، آنان را نمایند و برای خود ثواب اخروی نیز تصور نمایند تا آن زمان که به آتش دوزخ ابدی درآمده و ببیند که عدم پیروی از عقل و بالعکس پیروی از هوی و هوس و جنگ و ستیزه گری با خدا و رسول و استهزاء کتاب خدا چه اثراتی دارد و آن زمان آرزو نمایند که ای کاش خدا آنان را خلق نمی کرد الا لعنه الله علی الظالمین فسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون).
- آیه شریفه 94 سوره مبارکه مائده : 80 : (یا آیها الذین آمنوا لیبلوئکم الله بشی من الصید تناله ایدیکم و رماحکم لیعلم الله من یخافه بالغیب فمن اعتدی بعد ذالک فله عذاب الیم ... یا آیها الذین
ص: 53
آمنوا لا تقتلوا الصید و انتم حرم ... و من عاد فینتقم الله منه و الله عزیز ذوانتقام (پس در این آیات شریفه دقت اهل ایمان بسیار لازم و واجب است که خداوند چگونه حساسیت خود را به حرم امن خود اعلام می فرماید همانگونه که حساسیت خود را به مقام و منزلت رسول خدا در کتاب خود اعلام فرموده است، تا جایگاه رفیع آن حضرت را به مردم جهان اعلام نماید تا جایی که جهر صوت نزد آن حضرت و قهراً تمامی مصادیق آن در پیشگاه خداوند جرم تلقی و مرتکب آن به حبط عمل محکوم و مستوجب دوزخ جاوید می گردد و در این حدود اعلام شده نیز خداوند در همان راستا و به منظور معرفی عظمت حرم و خانه خود تعدی به حرمت حرم خود را جرم و مجرم را به عذاب الیم و انتقام خود و قهرا دوزخ جاودانی خود بشارت داده است و لذا در این فراز بایستی گرانی بار مجرمیت یزید و یزیدیان و همه کسانی که در طول تاریخ حرمت خانه او ر ا شکسته و به قتل و غارت حرم خدا پرداخته و حتی ساختمان مقدس آن را تخریب نموده و به اهل آن حمله ور شده و قبل از آن اراده نموده بودند تا مظهر ذوالقربی یعنی حسین علیه السلام و یاران او در آن حرم به قتل برسانند و در این امت هنوز کسانی یافت می شوند که خود را به نادانی و نفهمی زده یعنی به عمل تباه و مشرکانه آنها راضی و از مانند یزید و معاویه علیهم الهاویه از طریق طرح توجیهات بلاوجه شیطانی مانند اجتهاد و...، امثال آن دفاع نموده و خود و هم قطاران خود را در طبقات دوزخ فرو می برند الا لعنه الله علی الظالمین 93، 100، 113، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما به اینکه چگونه خداوند امر می فرماید به سجده و شیطان عصیان می نماید و نیز خداوند نهی می فرماید از نزدیک شدن به شجره منهیه و حضرت آدم فریب می خورد (یعنی در این راستا امر و نهی خداوند و افعال ما در مقابل حدود تعیین شده خدا، وضعیت ما را روشن می نماید که آیا ما پیرو شیطان هستم نعوذ بالله یا پیرو حضرت آدم سلام الله علیه پس ما اقرار به گناهان خود می نماییم و خداوند را به ذات اقدس پنج تن یعنی به محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین قسم
ص: 54
می دهیم تا ما و عزیزان ما را بیامرزد و در بهشت جاویدان خود تا ابدالآباد ساکن و متنعم فرماید آمین آمین آمین یا رب العالمین.
سوره مبارکه (انعام)
آیه اول سوره انعام :
(الحمد الله الذی خلق السموات و الارض و جعل الظلمت والنور، ثم الذین کفروا بربهم یعدلون؟
(در این آیه شریفه لزوم شکرگزاری در برابر عظمت خداوند و برای خلقت آسمان ها و زمین و نیز نور و ظلمت مذکور و بر کفر مشرکان تاکید گردیده است و لذا می فرماید ثم الذین کفروا بربهم یعدلون یعنی با وجود تمام این ادله عظیم آن کسانی که برای خداوند خالق هستی دیگری را برابر می دانند، در واقع کافر شده اند.
- آیه 21 سوره مبارکه انعام 83 : (و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بایاته، انه لایفلح الظالمون و یوم نحشرهم جمیعا ثم نقول للذین اشرکوا این شرکاؤکم الذین کنتم تزعمون ثم لم تکن فتنتهم الا ان قالوا والله ربنا ما کنا مشرکین، انظر کیف کذبوا علی انفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون ... و ان یروا کل آیه لا یومنوا بها حتی اذا جاءوک یجادلونک ... 27) و لو تری اذ وقفوا علی النار فقالوا یا لیتنا نرد ولا نکذب بآیات ربنا و نکون من المومنین 28) بل بدالهم ما کانوا یخفون من قبل ولو ردوا لعادوا لما نهوا عنه و انهم لکذبون)، در این آیات شریفه خداوند در راستای کل یعمل علی شاکله صفات اهل دوزخ را در عمل به همان الگو و روش که داشته اند اعلام می فرماید و کسانی را که به دروغ بر او افترا وارد می نمایند، را ظالم ترین افراد معرفی می فرماید و یا آن کسانی که آیات او را تکذیب می نمایند که با قید لایفلح الظالمون، آن را در گروه ظالمان قرار داده و خلود دوزخ را بر آنان اثبات می فرماید و این گروه البته در شمول مشرکین نیز هستند یعنی ستیزه گران که
ص: 55
به آیات او ایمان نیاورده و با رسول خدا مجادله می نمایند و خداوند در آیات بعدی آیه مبارکه کل یعمل علی شاکله را تفسیر می فرماید به اینکه (لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه و انهم لکاذبون ... قال فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون (که همان عذاب خلد است به شرح خلاصه بخش اول و... ولکن الظالمین بایات الله یجحدون (که گروه ظالمین با آیات خداوند جحد می نمایند و منظور از این آیات که با آن جحد می گردد وجود رسول خدا و اولی الامر می باشند زیرا افاده جحد و ستیزه بر این معنی صادق است).
38) والذین کذبوا بایتنا صم و بکم فی ظلمات 44) فقطع دابر القوم الذین ظلموا والحمد الله رب العالمین (و این قطع دنباله ظالمین همان ظهور حضرت مهدی و ورود دشمنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم در دوزخ جاویدان است و برای رستگاران از این ورطه هلاکت و دیدار وعده خداوند در عذاب دشمنان متکلم می نماید اهل ایمان را به اظهار قول الحمد لله رب العالمین تا ابدالآباد) 49) والذین کذبوا بایاتنا یمسهم العذاب بما کانوا یفسقون) پس در این فراز هم تکذیب آیات الهی از مصادیق فسق و فاسق بودن و دوزخی بودن است).
- آیه 54 سوره مبارکه انعام 84 : (و اذا جاءک الذین یومنون بآیاتنا فقل سلم علیکم کتب ربکم علی نفسه الرحمه انه من عمل منکم سوءاً بجهاله ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفور رحیم و کذالک نفصل الایات و لتستبین سبیل المجرمین).
در این آیات شریفه مسیر کسانی که غیر عمد و به جهالت، عمل سوء مرتکب شده و سپس توبه و امر خود را اصلاح می نمایند، با کسانی که با عمد و به غیر جهالت عمل سوء را مرتکب شده و در مسلک مجرمین وارد می شوند معلوم و جدا می شود و این حجت تامه برای کسانی است که با آیات خدا بازی نموده و آنها را استهزاء می نمایند یعنی برای مجرمین تبهکار، مانند یزید و معاویه و ابن ملجم ملعون ازل و ابد و رهبران و پیروان آنها که در دفاع از آنان به توجهات شیطانی
ص: 56
می پردازند و تاکیدی است که این تبهکاران به شرح خلاصه بخش اول در شمول مجرمین وارد و مخلد در آتش دوزخ بوده و هرگز از آن خارج نخواهند شد و این از آیات عظیمه قرآن کریم است که خداوند در آن راه و رسم مجرمان و اهل دوزخ جاوید را آشکار و واضح می فرماید، جل جلاله و عظمه شانه.
- آیه شریفه 63 از سوره مبارکه انعام 85 : (قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیه لئن انجانا من هذه لنکونن من الشکرین، قل الله ینجیکم منها و من کل کرب، ثم انتم تشرکون)، در این آیات شریفه خداوند علی اعلی عدم شکرگزاری را که همان کفران و ناسپاسی از سوی کافران است را باخطاب انتم مشرکون موکد فرموده است و کافران و ناسپاسان که وعده داده شده اند این دو گروه به دوزخ ابدی و این منطبق است بر فعل ظالمان تاریخ و از مصادیق بارز این آیه شریفه عمل جنایتکارانی چون هارون خبیث است که سلطنت او به آن آشامیدن جرعه ای آب و دفع آن توسط آن حکیم یعنی بهلول رحمه الله علیه قیمت گذاری شد ولی دست پلید خود را به خون ولی خدا و ذوالقربی رسول خدا که به شهادت خداوند در قرآن کریم این امامان معصوم تلقی می شوند یعنی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و آغشته نمود و بعد از آن تبهکار فرزند نابکار او مامون که چنگال پلید خود را درخون پاک امام مظلوم و معصوم ما حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التهیه و الثنا فرو برد که این اعمال آنان از اعظم مصادیق کفران و ناسپاسی و از مصادیق بارز کفر و جنگ با رسول خدا و ذوا لقربی او است به شرحی که مذکور شد و استحقاق آنان و امامان و پیروان آنها در دوزخی بودن و خلود در آتش جهنم به استناد خلاصه بخش اول.
- آیه شریفه 74 از سوره مبارکه انعام 86 : (و اذ قال ابراهیم لابیه آزر اتتخذ اصناما الهه انی ارئک و قومک فی ظلال مبین ... رای کوکبا قال هذا ربی ... لئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضالین ... قال یقوم انی بری مما تشرکون)، پس یکی مصادیق شرک به خداوند به استناد این آیات شریفه،
ص: 57
همان بت پرستی و ستاره پرستی و ماه و خورشید پرستی و... است، (انی وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض حنیفا مسلما و ما انا من المشرکین) که این فراز در واقع ندای توحید و اعلام مخالفت برخلاف شرک است که پدر بزرگوار ایمانی ما یعنی حضرت ابراهیم به آن کلمات طیبه گویا گردید و بر هر مسلمان سزاوار است که قبل از بجا آوردن هر نماز آن را تلاوت نماید تا انشا الله خداوند به لطف کرم خود بپذیرد و همه ما رابه حق اولیا خود و در صدر همه آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم از آتش جاوید نجات داده و رستگار و فایز نماید آمین آمین آمین یا رب العالمین.
81 : (وکیف اخاف ما اشرکتم و لا تخافون انکم اشرکتم بالله ... الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون)، در احتجاج قوم ابراهیم و هشدار آنان به اینکه ابراهیم را در صورت عدم مشرک شدن، با اوهام وخرافات خود ترسانیده بودند و می گفتند در صورت مشرک نشدن باید از عواقب آن خائف باشی و لذا آن حضرت پاسخ داد آیا مشرک نبودن من موجبات خوف را فراهم می نماید ولی مشرک بودن شما به خداوند شما را از شمول خوف خارج می نماید در حالی که من مستحق امن و امان هستم زیرا ایمان خود را به ظلم آلوده ننموده ام و از این کلام گهربار حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام معلوم می شود اگر گروهی مانند مشرکان به خدا و خالق هستی اعتقاد داشته ولی با پرستش بت ها و ستارگان و.. برای خدا شریک قائل شوند و یا اینکه آنان و اراده آنان را خلقت و در امور جاری انسان ها دخیل می دانستند پس مشرک بوده و این اعتقاد آنان به خدا در صورت مشرک بودن نفعی در نجات آنان از آتش دوزخ ندارد و لذا در همین راستا هم اگر گروهی به لا اله الا الله اعتقاد داشته باشند، ولی به محاربه با رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت اقدام نمایند به استناد این آیه مشرک محسوب و در زمره مشرکان و ظالمان و کافران و... در آتش ابدی دوزخ معذب خواهند بود.
ص: 58
- آیه شریفه 88 از سوره مبارکه انعام 87 : (ذالک هدی الله یهدی به من یشاء من عباده ولو اشرکوا لحبط عنهم ما کانوا یعملون) در این آیه شریفه خداوند اعمال کسانی را که به او شرک آورند، حبط یعنی تباه و نابود می فرماید و مصداق کامل شرک، در این آیه و حبط اعمال یعنی نابودی اعمال اهل ایمان و اسلام، ستیزه گری با رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است که کیفر این شرک بعد از حبط اعمال دوزخی بودن و جهنمی بودن است.
- آیه شریفه 93 از سوره مبارکه انعام : (و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او قال اوحی الی و لو یوح الیه شیء و من قال سانزل مثل ما انزل الله و لو تری اذ الظالمون ...، الیوم تجزون عذاب الهون بما کنتم تقولون علی الله غیر الحق و کنتم عن آیاته تستکبرون (در این آیات شریفه خداوند متعال کسانی که به خداوند افترا بسته به دروغ مدعی وحی از ناحیه حضرت الله می شوند و اینگونه در مقابل کتاب خدا و رسول او قد علم نموده و ستیزه گری می نمایند را، در زمره ظالمان مذکور و قهرا عذاب این افراد در شمول عذاب خلد به دلیل خلاصه بخش اول می باشد زیرا عمل آنها همانگونه که در سایر فرازها ذکر شد از مصادیق شرک و حبط اعمال و...، می باشد و عبارت (من اظلم) و (استکبار) آنان این حقیقت را تحکیم می فرماید.
- آیه 94 سوره مبارکه انعام 89 : (ولقد جئتمونا فردای کما خلقناکم اول مره .. ان الله فالق الحب والنوی یخرج الحی من المیت و... ذالکم الله فانی توفکون (ابتداء تصور این است که منظور خداوند از ذکر آیات الله، اشاره به آیات کتاب خدا و یا انجام معجزات دیگر مانند شق القمر و...، است و حال آنکه خداوند فالق الحب... خالق الاصباح، خالق شب، آفریننده آفتاب و ماه، ... و همه این مارد و مانند آن را آیات خود ذکر می فرماید که مردم با تفکر در چگونگی آنها به خالق یکتا یعنی به الله هدایت شوند و مقصود نهایی ذات اقدس الهی آن است که با توجه به این آیات به او و رسولان او ایمان آورده و در دریای بخشایش و نعمت های ابدی او وارد شوند و به اعمال صالح
ص: 59
راغب و از بدی ها دوری نمایند و از غضب و دوزخ او بترسند ... و از روی ابلهی و حماقت و جهل و... برای او شریک در خلقت قائل نشده و به او و به نعمت های او کافر نشوند و ایمان به او و رسولش و روز معاد بیاورند ... (فالق الاصباح و جعل الیل سکنا و الشمس و القمر حسبانا ذالک تقدیر العزیز العلیم و هو الذی جعل النجوم لتهتدوا بها فی ظلمات البر و البحر قد فصلنا الایات لقوم یعلمون هو الذی انشاء کم من نفس واحده فمستقر و مستودع قد فصلنا الایات لقوم یفقهون و هو الذی انزل من السماء ماء فاخرجنا به نبات کل شی ... ان فی ذالکم لایات لقوم یومنون وجعلوا لله شرکا الجن ... سبحانه و تعالی عما یصفون بدیع السموات و الارض ... و خلق کل شیء ... ذالکم الله ربکم لا اله الاّ هو خالق کل شیء فاعبدوه ... لا تدر که الابصار وهو یدرک الابصار هو الطیف الخبیر ... کذالک نصرف الآیات ...، اتبع ما اوحی الیک من ربک لا اله الا هو و اعرض عن المشرکین و لو شاء الله ما اشرکوا) در این آیات شریفه عدم ایمان به آیات خداوند به منزله شرک و مشرک مستوجب دوزخ خلد به شرح خلاصه بخش اول خواهد بود و خداوند در این فراز، آیات عظیم و مختلف خود را مانند شکافتن دانه، گشایش صبح، حکمت خلقت شب و خورشید و آفتاب و ماه ... را برای مردم و برای آگاهی و علم آنان و توجه به خلقت آسمان ها و زمین و همه هستی و... را بیان فرموده تا ایمان خلایق از روی فهم و تعقل صورت پذیرد و...، در نهایت ایمان را مقدمه ای برای عبادت مقام اوهیت مطلق خود بیان و امر می فرماید رسول خود را در تبعیت از وحی و اعراض از کسانی که به شرح فوق با اعراض از آیات الهی مشرک محسوب می گردند و در نهایت می فرماید اگر خداوند اراده می فرمود آنها شرک نمی آوردند و معنی این کلام آن است که اگر خداوند به قهر و عذاب آنان در دنیا اراده می فرمود آنها ایمان می آوردند ولی حکم خداوند آن است که آنها از روی علم و فهم، درک و...، و تعقل ایمان بیاورند و خداوند را عبادت نمایند تا شایسته احسان او یعنی بهشت جاویدان و بالاتر رضایت او شوند و اگر از روی ترس و اجبار
ص: 60
ایمان بیاورند اینگونه ایمان فاقد ارزش بوده و برای آنها شایستگی نعمت های جاویدان الهی را فراهم نمی نماید و لذا خداوند به علم و حکمت و فضل خود، این مدت کوتاه یعنی زندگانی کوتاه انسان ها را قرین اختیار برای انجام نیک و بد آنها را مهیا نموده یعنی اختیار انسان ها از روی عقل را برای رفتن به دوزخ و بهشت آنها مقدر فرموده است. و لذا در بعضی از روایات به بندگان بهشتی و دوزخی جایگاه آنان را در دوزخ و بهشت نشان داده و به فرد بهشتی می گویند اگر ایمان و عمل صالح نداشتی و... جایگاه تو در دوزخ در این مکان بود و به دوزخی می گویند اگر ایمان و عمل صالح و... داشتی جایگاه تو در بهشت در آن مکان بود و این روایت مطابق این آیات دلالت بر آن دارد که خداوند بر اساس راهنمایی عقل و پیامبران، بندگان خود را به ایمان و انجام اعمال خوب دعوت و از شرک و...، و اعمال بد نهی می فرماید و مخلوقات خود را بر این اساس به بهشت و دوزخ وارد می نماید و لذا از حضرت رضا علیه السلام روایت شده است که با این مضمون که خداوند هر چیزی را که حرام فرموده و نهی کرد در آن زشتی، بدی، ضرر و نکبتی وجود داشته و هر چه را که حلال و جایز و یا به انجام آن امر فرمود در آن خیر، خوبی سعادت و نیکبختی بوده است ....
- آیه 118 سوره مبارکه انعام 90 : (فکلوا مما ذکر اسم الله علیه ان کنتم بایاته مومنین ...، ان ربک هو اعلم بالمعتدین ... و لا تاکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه و انه لفسق و ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم لیجادلوکم وان اطعتموهم انکم لمشرکون)، در این آیه شریفه خداوند خوردن ذبحی که بر آن نام مبارک او ذکر نگردیده باشد را فسق اعلام نموده که فاسق به شرحی که آوردیم دوزخی است و مجادله با اهل ایمان را نیز در این آیه خداوند شرک قرار داده و آن را به منزله اطاعت از شیطان و دوستان او و القاء آنها برای مجادله ولیوحون یعنی زمانی را در شمول شرک و دارنده آن را مشرک و ورود در شرک که به شرح خلاصه بخش اول از اصحاب نار و اشخاصی است که در
ص: 61
دوزخ جاوید مخلد خواهند بود، کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها کذالک زین للکافرین ما کانوا یعملون و کذالک جعلنا فی کل قریه اکابر مجرمیها لیمکروا فیها و ما یمکرون الا بانفسهم و ما یشعرون.
- آیه مبارکه 124 از سوره مبارکه انعام (91) : (و اذا جاءتهم آیه قالوا لن نومن حتی نوتی مثل ما اوتی رسل الله الله اعلم حیث یجعل رسالته سیصیب الذین اجرموا صغار عندالله و عذاب شدید بما کانوا یمکرون)، در این آیات شریفه عدم ایمان به آیات الهی جرم تلقی و به مجرمان عذاب شدید یعنی دوزخ جاودانی وعده داده می شود و دلالت بر خلود مجرمین و شمول آنان در شرک و کفر و خلود در آتش دوزخ است.
- آیه شریفه 125 سوره مبارک انعام 93: (فمن یردالله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کانما یصعد فی السماء کذالک یجعل الله الرجس علی الذین لا یومنون و هذا صراط ربک مستقیما قد فصلنا الایات لقوم یذکرون)، در این آیات شریفه نیز خداوند متعال خصایص یکی دیگر از آیات خود را اعلام می فرماید و آن اینکه برای کسانی که ایمان می آورند خداوند متعال اراده می فرماید شرح صدر را و برای آنان که ایمان نمی آوردند و این علامت صراط مستقیم خداوند است که ما در سوره حمد دائماً آن را از خدا مسئلت می نمائیم خدایا به عزت و جلال خودت و آبروی آبرومندان درگاهت که بالاترین آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند ما را به صراط مستقیم ثابت بدار و شرح صدر برای ما اراده بفرما آمین آمین آمین یا رب العالمین، و سپس در رابطه با آن جماعت می فرماید (قد فصلنا الایات لقوم یذکرون) و در آیه 128 می فرماید : (قال النار مثواکم خالدین فیها الا ماشاء الله) که بر اساس بررسی الا ما شاء الله برمی گردد به قبل از خلود و در غیر اینصورت کلمه خلود از معنی خود مبنی بر ابدیت خارج می گردد و الله اعلم و به عبارتی دیگر معنی این آیات مانند آن آیاتی است که
ص: 62
مشابه آن، در قبل بوده است که در آن آیات به شرح خلاصه بخش اول سزاوار بودن به آتش دوزخ منوط به عملی شود که به اراده خداوند موجب رهایی قبل از خلود شود زیرا شخص مستوجب نار به واسطه اعمالی که او را قبل از شمول کل یعمل علی شاکله قرار داده است در زمره منافقین، مجرمین، مشرکین، لا یومنون و ظالمین، مرتکب قتل مومن ... باشد ولی خداوند اراده فرماید که او از ورود در آن خلود نجات یابد یعنی نه بعد از دخول بلکه قبل از آن یعنی بواسطه اعمالی چون توبه، ایمان، شرک نورزیدن ... مانند آنچه از مولای ما حر بن یزید ریاحی سلام الله علیه صادر شد که بواسطه شرک و جنگ با مولانا حسین مستوجب نار شد ولی بلافاصله متذکر شد و از خداوند استعانت نمود و توبه کرده و به عمل صالح یعنی شهادت در راه خدا و دین محمد نایل شده و جزء شهدای کربلا وارد بهشت جاوید گردید یعنی نه تنها تبدیل فرمود گناهان او را به حسنه بلکه به حسنات او را نیز درجات عطا فرمود یعنی قتل مومن که منتهی به توبه شود و با عمل صالح و ایمان او همراه و اینگونه قبل از تشکیل مدار شاکله و صدور حکم ابدیت بر خداوند وارد شود و خداوند بپذیرد و...، یا بسیاری از دیگر بندگان که جزء منافقین بوده و خداوند در کتاب خود آنان را به سعادت دعوت می نماید چنانکه مذکور گردید.
- آیه شریفه 131 سوره مبارکه انعام 23: (ذالک ان لم یکن ربک مهلک القری بظلم و اهلها غافلون) منظور اینست که حضرت پروردگار بعد اتمام حجت یعنی ارسال رسل و پیامبران و انکار و دشمنی و...، هلاک می فرمود.
آیه مبارکه 135 سوره شریفه انعام 94: (انه لا یفلح الظالمون که به شرح خلاصه بخش اول این آیه بر خلود در آتش برای کسانی دارد که ایمان به خدا و رسول او نمی آوردند.
- آیه 143 از سوره مبارکه انعام : (فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا لیضل الناس بغیر علم ان الله لا یهدی القوم الظالمین)، در این آیه شریفه خداوند بدترین ظالمین را کسانی معرفی می فرماید که
ص: 63
به دروغ بر خداوند افترا و امر ناروا را نسبت می دهند تا مردم را گمراه نمایند در حالی که علمی ندارند و این گروه از مصادیق ظالمین هستند که به شرحی که اثبات گردید در آتش جاودانی یعنی دوزخ مخلد و معذب هستند که مصداق کامل و اتم این آیه گروهی از ظالمان امت اسلام و در لباس عالمان دین هستند که مردم را با تفسیر نابجای خود از کلمات و آیات الهی گمراه کرده و به همراه خود به دوزخ می برند مانند تسری احتمال عفو خداوند از خطا بندگان را، به جرائم نابخشنودی که خداوند به مرتکب آنها وعده دوزخ ابدی داده است و با این القاء شیطانی، اینگونه پیروان شیطان صفت خود را فریب داده و گمراه می نمایند تا جایی که شیطان اعمال آنها را زینت داده و ددمنشانه دست ناپاک خود را به قتل عام ذوالقربی و پیروان امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم دراز کند و به نوامیس آنان هتک حرمت روا بدارند و...، و اعمالی را به نام دین مرتکب شوند که وجدان هر انسان آزاده ای را منزجر نماید و البته نگارنده یقین دارد که هرگز خداوند کسی را بدون دلیل و اتمام حجت به آتش ابدی دوزخ وارد نمی نماید و وجدان بر اساس فرموده مولای مظلوم ما حضرت علی علیه السلام یگانه محکمه ای است که نیاز به قاضی ندارد و همه ستمکاران بزودی خواهند دانست که به بدجایگاهی فرود آمده اند و...، یعنی به آتش دوزخ جاویدان الهی که از غضب آن ذات اقدس تا خدایی می فرماید شعله ور است.
- آیه 145 و 147 سوره مبارکه انعام 95 : (قل لا اجد فی ما اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون میته او دما مسفوحا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقا ... 147) فان کذبوک فقل ربکم ذو رحمه واسعه و لایرد باسه عن القوم المجرمین)، در این آیات شریفه و عجیب و عظیم، خداوند بعد از ذکر حدود خود در آنچه خوردن آن حرام است، کلام اصلی و قطعی خود را به عنوان یک قانون بیان می فرماید که اگر تو را (ای محمد) تکذیب کردند بگو خدای شما صاحب رحمت واسطه است ولی هرگز عذاب خود را از قوم مجرمین بر نمی دارد یعنی به عبارتی دیگر آنچه حلال و یا
ص: 64
حرام شد بواسطه رحمت واسطه الهی است و اگر کسانی رسول خدا را تکذیب نمایند بدانند که در جماعت مجرمین وارد شده و در آتش دوزخ جاوید به شرح خلاصه بخش اول تا ابدالآباد مستقر می شوند، یعنی تکذیب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عدم قبول قول و فعل آن حضرت و انکار احکام حکیمانه خداوند همگی از مصادیق جرم و صاحب آن در آتش جاویدان دوزخ است چون به منزله گروه یعص الله و رسوله می باشد و از مصادیق محرز این آیه شریفه عاقبت کار معاویه خبیث است در آن زمان که خبر شهادت وصی رسول خدا یعنی حضرت علی علیه السلام را به او دادند و او به ظاهر اظهار تاسف کرد و در پاسخ گروهی که او را در خصوص ریختن خون اهل اسلام سرزنش کردند، ضمن تصدیق جنایات خود ادعا کرد که به رحمت واسعه خداوند امیدوار است و...، آری شیطان این ابله را اینگونه فریب داد و به اعماق دوزخ وارد نمود.
- آیه مبارک 150 سوره مبارکه شریفه انعام (96) : (و لا تتبع اهواء الذین کذبوا بآیاتنا والذین لایومنون بالاخره و هم بربهم یعدلون)، در این آیات شریفه نهی خداوند از تبعیت اهواء سه گروه بیان می شود اول کسانی که آیات خداوند را تکذیب می نمایند (که انشاءالله شرح کامل آیات بعدا به دلیل وسعت معانی آن خواهد آمد) و دوم آن کسانی که به آخرت ایمان نمی آوردند و سوم کسانی که به رب خود یعدلون یعنی کسانی را برابر می کنند یعنی مشرکند، یعنی ظالمین و کسانی که مستحق خلود در آتش ابدی هستند.
- آیه شریفه 151 سوره مبارک انعام 97 : دعوت خداوند از مشرکین اینکه پیامبر به آنها بگوید ... (قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم الا تشرکوا به شیئاو بالولدین احسانا و لا تقتلوا اولادکم من املاق ... لا تقربوا الفواحش ما ظهرمنها و ما بطن و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ...، و لاتقربوا مال الیتیم ...، و اوفوا الکیل و المیزان بالقسط ... ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه (خداوند عظیم الشان در این آیات مهمترین از آنچه را که دوست دارد بندگان انجام دهند و آنچه را که
ص: 65
بایستی دوری نمایند ذکر فرموده مانند دوری از شرک و احسان به پدر و مادر و عدم قتل فرزندان به خاطر فقر و...، که در این زمان متاسفانه در قالب سقط جنین و... شیوع دارد حال آنکه خداوند می فرماید ما شما و آنها را روزی می دهیم و دوری از فواحش (ما ظهر منها و ما بطن) یعنی پنهان و آشکار و وجودی را که خداوند قتل او را حرام دانسته به قتل نرسانیدن و به مال یتیم نزدیک نشدن مگر برای مصالح آن یتیم و کیل و میزان را عدالت نمودن و عدل در گفتار و به عهد خداوند وفا نمودن و سپس تاکید می فرماید که این صراط مستقیم خداوند است که بایستی از آن تبعیت شود.
- آیه شریفه 164 سوره مبارکه انعام 98 : (ولا تکسب کل نفس الاعلیها و لا تزر وازره وزر اخری)، در این آیات شریفه خداوند مسئولیت اعمال هر شخص را بر دوش خود او می داند و لذا اینکه کسی بگوید فلانی گفت من کشتم فلانی گفت من عمل کردم ... و گناهش به گردن اوست و با این توجیه بلاوجه خود را مبرا بداند حرف مفت به خود تحویل داده و به همین دلیل خداوند هرگز از گناه قاتلان حسین نمی گذرد که به فتوی شریح قاضی عمل کردند که گفت ان الحسین فقد کفر فدمه هدر یعنی حسین کافر شد و خون او هدر است و... احشروا الناس الی حرب الحسین ... و همانگونه که ذکر شد پیروی از امام مانند تحری حقیقت توحید و نبوت بایستی با تحقیق و تعقل صورت پذیرد و با تعبد اقامه نمی شود و نمونه بارز آن پیروی از شریح است که کافر شد در صدور فتوی به قتل ذوالقربی و مردم نیز کافر شدند در پیروی از امامی به آتش رهبری کرد و همگی به همراه طرفداران آنها در طول تاریخ که به حکم آیه شریفه (و لاترکنوا) در گناه آنها سهیم هستند، داخل شدند در گروه مجرمین و شرکت نمودند در قتل مظلومانه مظهر ذوالقربی یعنی حسین مظلوم و همچنین در خصوص دیگر اهلبیت عصمت و طهارت یعنی رسول خدا و علی و فاطمه و حسن و...، امام حسن عسکری علیهم السلام و عجل فرجهم و ستمگری ها به دیگر مقدسین آل الله و پیروان مظلوم آنها پس به حکم قرآن در شمول ظالمان ومجرمان و مشرکان و
ص: 66
کافران محسوب و به دوزخ ابدی وارد شدند زیرا خداوند در کلام باقی خود، تعدی بر خدا و رسول را ظلم و اظلم ممن افتری علی الله اعلام، پس این گروه به واسطه عملی که خدا به مرتکب آن وعده آتش داد مجرم بوده و عنوان مشرک نیز به دلیل آنکه با رسول خدا و ذوالقربی محاربه کردند بر آنها منطبق و عنوان کافر هم به آنان که ناسپاس به نعمت هدایت الهی و محبت ذوالقربی بودند مصداق داشته زیرا اجر رسالت را با کشتار آنان به رسول خدا پرداخت نمودند و...، آری کسی بار کسی را نخواهد کشید و تو ای عاقل دانا و خردمند توجه و تعقل نما در پروی از امامی که تو را به سوی آتش دوزخ نبرد زیرا خداوند در کتاب خود به آن هشدار داد که همه دشمنان رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم در واقع همان شیاطینی هستند که در مسیر عداوت خود با محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم امام یدعون الی النار هستند.
سوره مبارکه « الاعراف »
- آیه 9 سوره مبارکه الاعراف : (و من خفت موازینه فاولئک الذین خسروا انفسهم بما کانوا بایاتنا یظلمون)، در این آیه شریفه گروه (خفت موازینه) به خود خسران وارد نمودند زیرا به آیات خدا ظلم نمودند پس مستحق آتش جاوید شدند یعنی اینکه در این فراز، اگر این آیات آفتاب و ماه خلقت معنی شود، ظلم به آنها بی معنی است و لذا بایستی ظلم به رسول یا مانند او یعنی امام معصوم و وصی و جانشین او یعنی به نماینده تعیین شده از سوی خداوند باشد زیرا در غیر اینصورت از لفظ انکار می بایست بهره گیری می شد نه ظلم.
- آیه مبارکه 12 سوره شریفه اعراف : (قال ما منعک الا تسجد اذ امرتک قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین ...، لا قعدن لهم صراط مستقیم ... و لا تجد اکثرهم شاکرین، 17) قال
ص: 67
اخرج منها مذؤوما مدحورا لمن تبعک منهم لاملئن جهنم منکم اجمعین ... 18) و یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه ... و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین 19) فوسوس لهما الشیطان ... 21) قاسمهما ... 23) قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین ... 26) ... و لباس التقوی ذالک خیر ذالک من آیات الله لعلهم یذکرون).
در این آیات شریفه، خداوند متعال نشانه و آیت اطاعت خود را در سجده مخلوقات بر حضرت آدم اعلام فرمود و همه سجده کردند مگر ابلیس که سجده نکرد و نکته اینکه وفق روایات او از ملائکه نبوده ولی در جماعت ملائکه حضور داشته و نیز مانند انسان صاحب اختیار بود و لذا در پاسخ خداوند از روی حسادت و تکبر با بی ادبی گفت من از آدم بهتر هستم ... پس از خدا تا روز جزا مهلت خواست تا ذریه آدم را گمراه و از صراط مستقیم بیرون نماید تا العیاذ بالله به خداوند ثابت کند که (و لایجد اکثرهم شاکرین) یعنی اکثریت اولاد حضرت آدم ناسپاس هستند که این شاکر بودن در مقابل کافر بودن ناسپاسی معنی می شود نه خدا را قبول نداشتن اینگونه که در عوام معنی می شود پس در این فراز معلوم می شود که ناسپاسی خود از موجبات ورود به آتش جاوید خواهد بود همانگونه که برای شیاطین شده است و... و وعده خداوند به شیطان و آن جمعیت که او را پیروی نمایند که جهنم را از آنها پر و لبریز فرماید ... و نیز هشدار خداوند به آدم و زوجه او که از همه نعمت ها بهره مند شوند الا درختی که به آن نمی بایست نزدیک شوند و این نهی در واقع بر اساس حکمت حضرت خداوند باری تعالی برای آزمایش آنها بود و نزدیک شدن به آن، آنها را در شمول ظالمان وارد می نمود، ولی شیطان آنها را با قسم که به جلالت خداوند عظیم الشان که یاد نمود فریب داد و آنها به واسطه اینکه فکر نمی کردند کسی در عالم هستی وجود داشته باشد که عزت و جلال خداوند را به دروغ قسم یاد نماید، فریب خورند و بعد از توبیخ خداوند به عکس شیطان، به جای بی ادبی و جسارت، زبان به عذر خواهی باز نمودند یعنی توبه یعنی استغفار یعنی
ص: 68
همان کاری که ما فرزندان او بایستی همیشه سرمشق والگوی خود به درگاه حضرت حق قرار دهیم که (قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین ... و لباس تقوی ذالک خیر، ذالک من آیات الله لعلهم یذکرون ... انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لایومنون).
- آیه 32 سوره مبارکه اعراف : (قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیامه کذالک نفصل الآیات لقوم یعلمون) در این آیات خداوند آیات خود را برای علم و آگاهی بندگان شرح و بیان می فرماید: 32) (قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الاثم و البغی بغیر الحق و ان تشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطانا و ان تقولوا علی الله ما لا تعلمون)، در این آیه شریفه شرک به خداوند در کنار قل انما حرم ربی الفواحش و... آمده و از شمول ظاهری شرک یعنی بت پرستی خارج و مشمول عداوت و دشمنی با رسول و احکام خداوند می گردد که همان شرک واقعی به خداوند است و اینکه بگویند بر خدا آنچه را که نمی دانند.
- آیه شریفه 35 سوره مبارکه اعراف: (یا بنی آدم اما یاتینکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتی، فمن اتقی و اصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون 35) والذین کذبوا بآیاتنا و استکبروا عنها اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته ... قالوا ضلوا عنا و شهدوا علی انفسهم انهم کانوا کافرین)، در این آیات شریفه اعزام رسل به منظور بیان آیات خداوند برای مردم است پس آن کسانی که تقوی و عمل صالح انتخاب نمودند، به مقصود خداوند نایل و رستگار شدند و آنکسانی که تکذیب آیات الهی نموده و نسبت به آن استکبار نمودند، در دوزخ جاوید خواهند رفت که ما به خدا از آن مصیبت پناه می بریم و سپس در تحکیم این فراز می فرماید چه کسی ظالمتر است از کسی که به خدا افتری زده و آیات او را تکذیب می نماید. و از فراز و فراز بعدی معلوم می شود که منظور از این آیات رسول خدا و امامان معصوم هستند که
ص: 69
کتاب خدا را بر ضد رهبری آنها تفسیر و تاویل نموده و با پیروان خود به دوزخ وارد می شوند یعنی منافقین و رهبران آنها و طرفداران آنها یعنی دشمنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و این جماعت را خداوند در این آیات شریفه، کافر و سپس مجرم و سپس ظالم معرفی می فرماید یعنی آنها به واسطه ناسپاسی به هدایت الهی کافر و به این عمل خود مجرم و سپس به این ظلم خود آراسته و به دوزخ وارد می شوند.
و لذا می گویند که رهبران آنها، ایشان را گمراه نمودند و خود بر علیه خود شهادت می دهند و اقرار می نمایند که کافر بوده اند و مستحق آتش دوزخ پس 37) خداوند آنها را به همراه کافران از امت های قبل امر به ورود به آتش می فرماید ...، 40) (ان الذین کذبوا بآیاتنا و استکبروا عنها لا تفتح لهم ابواب السماء و لایدخلون الجنه حتی یلج الجمل فی سم الخیاط و کذالک نجزی المجرمین 41) لهم من جهنم مهاد و من فوقهم غواش و کذالک نجزی ظالمین) و اینگونه آنان را معرفی نموده است یعنی این جماعت کسانی هستند که تکذیب به آیات خداوند و استکبار از آن نموده اند و لذا در آتش جاوید خداوند داخل می شوند و لذا افراد مشمول این آیه یعنی دشمنان محمد و آل محمد در طول تاریخ و رهبران آنها که اهل آتش هستند به یکدیگر می گویند (قالت اخراهم لا ولاهم ربنا هولاء اضلونا فاتهم عذابا ضعفا من النار) یعنی در این آیات شریفه امامت و فتوی آنان و پیروی گمراهان از آنان مانند معاویه و یزید و شریح قاضی و امامان آنها و طرفداران آنها و...، در نماد امامان یدعون الی النار متجلی می شود و لذا بر همه خلایق تحری امام معصوم واجب است تا از روی تعقل امام خود را بیابند و آب هدایت را از سرچشمه وحی بنوشند و سر در هر گنداب فرو نبرند و با پیروی از هوی و هوس وارد آتش ابدی نشوند که البته مصداق مجرم و ظالم خواهند یافت و در آیات بعدی کلام وحی معانی فوق را تحکیم می فرماید.
ص: 70
- آیه شریفه 44 سوره مبارکه اعراف : (و نادی اصحاب الجنه اصحاب النار آن قد وجدنا ما وعدنا ربنا حقا فهل وجدتم ماوعد ربکم حقا قالوانعم فاذن موذن بینهم ان لعنه الله علی الظالمین (و این ندا دهنده وفق روایات امام ناطق به حق علی بن ابی طالب است و خداوند در آیات بعد دشمنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و رجال علی الاعراف را معرفی می فرماید آنها کسانی هستند که) الذین، یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا و هم بالاخره کافرون (یعنی دشمنان هادیان اسلام یعنی دشمنان رسول خدا و امامان معصوم) و نادی اصحاب النار اصحاب الجنه ان افیضوا علینا من الماء او مما رزقکم الله قالوا ان الله حرمهما علی الکافرین (و سپس آنها را معرفی می فرماید) الذین اتخذوا دینهم لهوا و لعبا و غرقهم الحیوه الدنیا فالیوم ننساهم کما نسوا لقاء یومهم هذا و ما کانوا بآیاتنا یجحدون (یعنی نشانه های کافران را اینگونه بیان می فرماید که کافرین دین خود را لهو و لعب فرض کرده و حیات دنیا آنها را فریب داده و لذا آخرت را فراموش نمودند) و ماکانوا بآیاتنا یجهدون (یعنی با آیات ما ستیزه گری می نمودند و مقصود از آیات الهی در این فراز محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند)
(و ما کانوا بایتاتنا یجهدون) یعنی منظور جنگ با این آیات الهی است، یعنی اگر آیات و نشانه های خلقت مقصود می بود بی توجهی و یا انکار آنها ذکر می گردید.
آیات مبارکه 54 از سوره شریفه الاعراف : (ان ربکم الله الذی خلق السموات و الارض ... 58) کذالک نصرف آیات لقوم یشکرون)، در این آیات مبارک خداوند علی اعلی و تبارک و تعالی، خلقت زمین و آسمان، شب و روز و آفتاب و ستارگان و... خلقت هستی و امور مرتبط با آنها را بیان و این آیات را برای شکرگذاری مذکور و بدیهی است ناسپاسان همان کافران هستند یعنی در برابر عظمت خداوند ملزم به پیروی از رسولان او و هدایت یافتن و قرار گرفتن در طریق رستگاری و ظالم نبودن و... .
ص: 71
- آیات مبارکه 59 سوره شریفه الاعراف (لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یقوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم ... 63) فکذبوه ...، و اغرقنا الذین کذبوا بآیاتنا انهم کانوا قوماً عمین)
در این آیات شریفه، این تکذیب آیات به رسول پروردگار یعنی حضرت نوح بر می گردد که می فرماید فکذبوه زیرا آن رسول ضمن ارائه معجزات از سوی خداوند، دعوت به ایمان به خدا و روز جزا می فرمود ولی این قوم عمین بودند یعنی بی عقل و بی بصیرت و یا بی شعور که دوزخ را بر بهشت ترجیح دادند و نیز در خصوص قوم هود،
65) (و الی عاد اخاهم هودا قال یقوم اعبدوالله مالکم من اله غیره افلا تتقون 66) قال الملا الذین کفروا ... 69) او عجبتم ان جاء کم ذکر من ربکم علی رجل منکم لینذرکم ... 70) قالوا اجئتنا لنعبد الله و حده ونذرماکان یعبد آباؤنا ... اتجاد لوننی فی اسماء سمیتموها ... و قطعنا دابر الذین کذبوا بایاتنا و ما کانوا مومنین)، در این آیات شریفه نیز تکذیب نبی و آنچه آورده بود و عدم ایمان دلیل کفر، ظلم، جرم آن تبهکاران و علت نابودی آنان شد ...).
- آیه شریفه 72 سوره الاعراف : (والی ثمود اخاهم صالحاً قال یقوم اعبدوا الله مالکم من اله غیره، قدجاء تکم بینه من ربکم، هذه ناقه الله لکم آیه فذروها تاکل فی ارض الله و لا تمسوها بسوء فیاخذکم عذاب الیم ... 75) قال الملا الذین استکبروا من قومه للذین استضعفوا لمن آمن منهم اتعلمون ان صالحا مرسل من ربه، قالوا انا بما ارسل به مومنون 76) قال الذین استکبروا انا بالذی آمنتم به کافرون 77) فعقروا الناقه و عتوا عن امر ربهم ... 78) فاخذهم الرجفه فاصبحوا فی دارهم جاثمین (در این آیات شریفه ناقه حضرت صالح به عنوان بینه و آیه از سوی خداوند معرفی و تمسوها بسوء آن مستلزم عذاب الیم بوده است و نماد استکبار آن گروه ستیزه گر با رسول خدا آن بود که گفتند ما به آنچه شما ایمان می آورید کافر هستیم و آیه خدا را مس به سوء نمودند در اینجا
ص: 72
کفرورزی در مقابل ایمان آوردن ذکر شده و سرکشی از امر خداوند که به معنی انکار در مقابل تصدیق رسالت و ایمان به خدا معنی می شود و نیز آیه شریفه 80 سوره مبارکه اعراف : (ولوطا اذ قال لقومه اتاتون الفاحشه ما سبقکم بما من احد من العالمین ... قوم مسرفون (در این فراز عمل قوم لوط و فساد و تبهکاری آنان به جنگ اعتقادی تبدیل شد و پیروی از هوی و هوس به عدم اطاعت خدا و رسول او منجر گردید و جنگ و معصیت آنان با خدا رسول به عمل غیرقابل بخشش جرم تبدیل و آنان را به دوزخ جاودانی وارد نمود).
82) (فانجینه و اهله الا امراته کانت من الغبرین) و جرم این عمل آنان یعنی لتاتون الرجال شهوه من دون النسا و آثار عذاب آن شامل زن حضرت لوط شد و دلیل می تواند به چند وجه باشد اول اینست که به عمل آنان راضی بود و یا از رسول خدا یعنی حضرت لوط دفاع نمی کرد و یا به هر دلیل با دشمنان او مساعدت می کرد و یا این عمل را زشت نمی دانست و یا ...، ولی بطور قطع شامل آیه شریفه (ولاترکنوا) شده است، (و امطرنا علیهم مطرا فانظر کیف کان عاقبه المجرمین (پس جرم عملی است که ظالمانه بوده و کفر محسوب می شود و مرتکب و هر کسی را که در کنار ظالم و مجرم و کافر بوده و به آنها مایل باشد را به سوی آتش دوزخ می برد و در ضمن شاخصه های فوق را نیز دارا می باشد و هشدار حضرت پروردگار به حضرت نوح در خصوص فرزندش این قول ذات اقدس الهی را تحکیم می فرماید پس جنگ با پیامبر و امام معصوم جرم است و مرتکب وارد دوزخ می شود و به همراه خود هر کس را که به فعل او راضی، مایل و...، باشد را به آن وارد می نماید و باز هشدار ذات اقدس الهی به همه کسانی که با باقی ماندن بر دین یهود و نصاری در خون پیامبران و هتک حرمت آنان وارد می شوند نیز همانگونه که در قبل مذکور شد این قول مسلم عقلی را تحکیم می فرماید و این تمامی آیات قرآن است که همدیگر را تفسیر می کنند.
ص: 73
- آیه 85 سوره مبارکه اعراف : (و الی مدین اخاهم شعیبا قال یا قوم اعبدوالله مالکم من اله غیره، قد جاء تکم بینه من ربکم فاوفوا الکیل و المیزان و لاتبخسوا الناس اشیاءهم و لا تفسدوا فی الارض بعدا اصلاحها ... و لا تقعدوا بکل صراط توعدون و تصدون عن سبیل الله .. وانظروا کیف کان عاقبه المفسدین) در این کلام خداوند نیز فساد در ارض بعد از اصلاح آن یعنی ستیزه گری با رسول پروردگار و انکار آیات الهی و...، که شاخصه های دیگر آن بیان شد نیز از عوامل عذاب ابدی خداوند یعنی ورود به دوزخ جاوید است).
- آیه شریفه 101 سوره مبارکه اعراف (تلک القری نقص علیک من انبائها و لقد جاءتهم رسلهم بالبینت، فماکانوا لیومنوا بما کذبوا من قبل کذالک یطبع الله علی قلوب الکافرین ... اکثرهم لفاسقین.
102) ثم بعثنا من بعد هم موسی بآیاتنا الی فرعون و ملائه فظلموا بها، فانظر کیف کان عاقبه المفسدین)، در این آیات شریفه ظلم به پیامبر و انکار آیات خداوند از مصادیق فساد و کفر و ظلم و اسباب ورود به دوزخ جاودانی است).
103) و قال موسی یا فرعون انی رسول من رب العالمین ... 105) قال ان کنت جئت بآیه فات بها ان کنت من الصادقین (آیه در اینجا یعنی معجزه برای اثبات نبوت و رسالت و سپس می فرماید 106) فالقی عصاه فاذا هی ثعبان مبین 107) و نزع یده فاذاهی بیضاء للناظرین (... پس در این زمان ستیزه گری و انکار و جنگ و
جمع نمودن ساحران و... از سوی فرعون و یاران او ادامه یافت) ... 133) فارسلنا علیهم الطوفان و الجراد و القمل و الضفادع و الدم آیات مفصلات فاستکبروا و کانوا قوما مجرمین (پس استکبار و انکار معجزات یعنی آیات خداوند، فرعون و پیروان او را تبدیل به قومی مجرم نمود یعنی از روی تکبر، معجزات و آیات خداوند را انکار نمودند و مجرم شدند و با پیامبر زمان خود یعنی حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام محاربه نمودند ...).
ص: 74
136) (فانتقمنا منهم فاغرقناهم فی الیم بانهم کذبوا بآیاتنا و کانوا عنها غافلین) و آیه شریفه 147 سوره مبارکه اعراف (والذین کذبوا بآیاتنا و لقاء الاخره حبطت اعمالهم هل یحزون الا ما کانوا یعملون)، در این آیات شریفه تکذیب آیات خداوند و نیز لقاء الاخره یعنی روز معاد موجبات حبط اعمال را فراهم می آورد و نکته ای مهم در این فراز مذکور می شود و آن اینکه ما از اقیانوس بی انتهای کلام الله مجید قطره ای را در راستای پژوهش خود بررسی می نمائیم و تمام دقایق در نزد صاحبان آن یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است.
- آیه شریفه 179 سوره مبارکه اعراف (ولقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها، اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغفلون)، پس قلب بی فهم، چشم بدون بصیرت، گوش ناشنوا از کلام خدا از انسان شایسته بهشت حیوانی پست تر از چهارپایان بوجود می آورد که استحقاق جهنم را دارند که جمعیت کثیری از جن و انس را در دوزخ تشکیل می دهند.
- آیه مبارکه 191 سوره شریفه اعراف: (ایشرکون ما لا یخلق شیئا و هم یخلقون) پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما که خالق هستی خداوند است پس مخلوق چگونه می تواند خالق باشد مانند اعتقادات و تفکرات گروهی ابله که مسیح، روح القدس و...، را خدا دانسته و آنها را خدا و یا جزیی از خدا می دانند.
« سوره مبارکه انفال »
آیه شریفه دوم سوره مبارکه انفال 2) : (انما المومنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا)، تلاوت آیات خداوند در اینجا منظور آیات کتاب خدا قرآن مجید است و آنچه را که رسول خدا با این آیات بیان می فرماید.
ص: 75
12) ... سالقی فی قلوب الذین کفروا الرعب ... ذالک بانهم شاقو الله رسوله و من یشاقق الله و رسوله فان الله شدید العقاب) : خداوند در این آیات کافران را به شدت به عذاب خود به واسطه دشمنی و ستیزه گری با خود و رسول خود فرموده و آنها را در آیه بعدی در زمره کافران به دوزخ وارد می فرماید.
13) (ذالکم فذوقوه ان الکافرین عذاب النار).
آیه 15 سوره مبارکه انفال: (یا آیها الذین آمنوا اذا لقیتم الذین کفروا زحفا فلاتولوهم الادبار 16) و من یولهم یومئذ دبره الا متحرفا لقتال او متحیزا الی فئه فقد باء بغضب من الله و ماواه جهنم و بئس المصیر) خداوند در این آیات وعده آتش به فرار کنندگان در هنگام جهاد داده و کاملاً منطقی نیز می باشد زیرا فرار آنان باعث قتل مومنین مجاهد می شود و قتل مؤمن جزای آن دوزخ جاودانی است و ما عمومیت داده و آن را تسری ندادیم به جنگ هایی که رسول خدا و امامان معصوم در آن شرکت داشته اند تا متمردین از جهاد را در زمره دشمنان رسول خدا و امامان معصوم تلقی نموده و به این واسطه دوزخی بودن آن ها اعلام شود بلکه همان قتل اهل ایمان برای این تبهکاران کفایت می نماید.
31) (و اذا تتلی علیهم ایتنا قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا ...، و اذا قالوا اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطرنا علینا حجاره من السماء اوائتنا بعذاب الیم 33) و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون (و اینجا هم عظمت مقام و منزلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم معلوم می شود و یک دنیا معنی و شرح و تفسیر وجود دارد که از موضوع پژوهش ما خارج است).
35) (و ما کان صلاتهم عندالبیت الامکاء و تصدیه، فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون) و در این فراز نیز عدم ایمان و پیروی از اعمال باطل در برابر اوامر الهی از مصادیق کفر است.
ص: 76
(ان الذین کفروا ینفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل الله) که از مصادیق بارز این آیه ابوسفیان و فرزند خبیث او و رهبران آنها معاویه ...، می باشند (و الذین کفروا الی جهنم یحشرون ... فیرکمه جمیعا فیجعله فی جهنم، اولئک هم الخاسرون)، که همگی این آیات دلالت به کفر دشمنان خدا و رسول او دارد که سزای دشمنی با خدا و رسول او خلود در آتش جاودانی دوزخ است.
52) کداب ال فرعون و الذین من قبلهم کفروا بآیات الله فاخذ هم الله بذنوبهم ان الله قوی شدید العقاب ...، 54) کداب ال فرعون والذین من قبلهم کذبوا بآیات ربهم فاهلکناهم بذنوبهم و اغرقنا ال فرعون و کل کانوا ظالمین در این آیات شریفه دو بار پی در پی به شیوه و روش آل فرعون و امت های قبل از آنها تاکید شده است که به آیات خدا کافر شدند و این ذنوب آنان باعث شد در شمول کافران و ظالمان وارد شده و مورد غضب ذات اقدس الهی قرار گرفته و شدیداً عقاب و هلاک و در دوزخ جاوید بروند.
- آیات 55 سوره مبارکه انفال (ان شر الدواب عند الله الذین کفروا فهم لا یومنون) : در این فراز ذات اقدس الهی بدترین جنبندگان یعنی صاحب حیات و مخلوقات در نزد خود را، کسانی می داند که کافر شده و ایمان نمی آورند و سپس آنها را معرفی می فرماید (الذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی کل مره و هم لایتقون)، یعنی گروه ظاهراً مسلمان که پی در پی با رسول خدا عهد و پیمان می بندند ولی از خدا واهمه نداشته و با رسول او ستیزه گری می نمایند این دو گروه یعنی منافقین و رهبران آنها در طی مفاد آیه 49 معرفی شده اند.
این آیه مرور می شود (اذ یقول المنافقین و الذین فی قلوبهم مرض عزّ هولاء دینهم یعنی گروه (منافقین) و رهبران آنها یعنی الذین فی قلوبهم مرض یعنی این دو گروه مشمول این آیه هستند.
(سوره مبارکه توبه)
ص: 77
- آیه شریفه 3 سوره مبارکه توبه : (ان الله بریء من المشرکین و رسوله ... و ان تولیتم ... و بشر الذین کفروا بعذاب الیم ...)، در این آیات شریفه مشرکین در ماهیت همان کافرین محسوب شده و به شرح خلاصه بخش اول ظالم و مجرم و... بوده و در دوزخ ابدی قرار دادند).
- آیه شریفه 17 سوره مبارکه توبه : (ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله شاهدین علی انفسهم بالکفر، اولئک حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون).
تاکید این آیات شریفه بسیار اهمیت دارد به دلیل آنکه، مشرکین شاهد بر کفر خود هستند و تظاهر به هماهنگی و تمایل به عمران مساجد نشان می دهند ولی در دل خود به دنبال فتنه گری هستند، همانگونه که شیوه منافقین هم اینگونه است یعنی آنها هم در این راستا قرار دارند و دل و زبان آنها یکی نیست، نکته دیگر اینکه بر اساس این آیات مشرکین که در واقع دارای ماهیت کفر هم هستند حبط اعمال خواهند شد و کسی که حبط اعمال شود در آتش دوزخ خواهد بود یعنی حبط اعمال بسیار مهم است و در واقع بواسطه آن مرتکب دچار خفت موازین می شود و... یعنی که مشمول خلود در دوزخ خواهد بود پس حبط اعمال در واقع مقدمه خلود در دوزخ جاویدان است صرف نظر از افراد مشمول.
- آیه شریفه 19 : (اجعلتم سقایه الحاج ... کمن آمن بالله و...، و الله لایهدی القوم الظالمین) در این آیه شریفه عدم ایمان به خدا و معاد و جهاد در راه خدا همگی از مصادیق ظلم محسوب شده بی وزنی و بی اعتباری هر گونه عمل عبادی که متکی به شریعت رسول خدا، یعنی ایمان به خدا و پیامبر او نباشد را اعلام می فرماید و حتی اینگونه اعمال، یعنی تفاخر بر مومنین در ردیف ظلم محسوب و مرتکب در شمول افرادی است که در دوزخ ابدی به شرح خلاصه بخش اول وارد می شوند.
ص: 78
- آیه شریفه 23: (یا آیها الذین آمنوا لا تتخذوا اباءکم و اخوانکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمان و من یتولهم منکم فاولئک هم الظلمون)، در این آیه شریفه با صراحت دوستی کافران موجبات شمول در ظلم را فراهم می نماید و ظالم نیز در راستای قانون و لاترکنوا در شمول ظالمان و کفار و مجرمین و...، به دوزخ جاوید وارد می شود (قل ان کان آبائکم ...، احب الیکم من الله و رسوله ... والله لایهدی القوم الفاسقین)، یعنی در این آیات شریفه اگر بین تولی و حب تفاوتی را در نظر بیاوریم اولی مستوجب ظلم و دومی مستوجب فسق است یعنی عاقبت کار هر دو گروه یکی است، یعنی حب کسانی که کافرند ظلم و دوستی آنها برای حفظ قبیله و خاندان و اموال و تجارت و...، و ترجیح آنها بر ایمان به خدا و رسول از مصادیق بارز و محرز فسق خواهد بود و افراد این دو گروه به نص این آیه در دوزخ جاوید خواهند بود.
آیه شریفه (30) سوره مبارکه توبه: (قالت الیهود عزیر ابن الله و قالت النصاری المسیح ابن الله ذالک قولهم بافواههم یضاهون قول الذین کفروا من قبل... و ما امروا الا لیعبدوا الها واحدا، لا اله الا هو سبحانه عما یشرکون ... ان یتم نوره ولو کره الکافرون ...، یظهر علی الدین کله ولو کره المشرکون)، در این آیات شریفه تباهی قول یهود ونصاری در شرک به خدا در مورد عزیر و مسیح مذکور می شود که دلالت بر کفر و منزه بودن خداوند از آن یاوه ها است و البته واضح و آشکار است که این کلام و اعتقاد آنان تا چه حد احمقانه نیز می باشد زیرا در واقع اینگونه اعتقادات تنها از فکرهای کوتاه و اندیشه های ناقص صادر شده و دلالت بر عدم شناخت این پیروان از عظمت خداوند دارد که به صرف انجام اعمالی که به اذن خدا از رسولان خدا صادر می شود یعنی معجزات الهی، اعتقادات احمقانه در آنها بوجود می آید که این انبیاء خدا هستند و نظر نمی کنند در عظمت حضرت حق جل جلاله و چشمان کوته بین آنان این معجزات را از ناحیه رسولان می دانند و...،
ص: 79
آری و البته این اندیشه های شرک آمیز صادر نمی گردد مگر از مغزهای افراد احمق و بی شعور که با پیروی از افکار و اندیشه های ظالمانه خود را مستحق دوزخ جاودانی می نمایند.
- آیه شریفه (34) سوره مبارکه توبه: (یا آیها الذین آمنوا ان کثیرا من الاحبار ...، والذین یکنزون الذهب والفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم، یوم یحمی علیها فی نار جهنم ...)، این آیات کریمه محل درگیری مفسر کبیر قرآن کریم یعنی حضرت ابی ذر غفاری رحمه اله علیه با عثمان و معاویه بن ابی سفیان لعنه الله علیهم بوده است و تلاش آنها در حذف حرف (و) بر سر کلمه (والذین) تا بگویند این آیات ربطی به خلافت بدعت آمیز عثمان و معاویه در تغیر سیاست حکومت از روش های اسلامی به حکومت خودکامگی و اشرافی آنها و...، ندارد مربوط به یهودیان و مسیحیان است، ولی مبارزه اهل قرآن به رهبری حضرت اباذر غفاری رحمه الله علیه با این دشمنان قرآن سبب شد که آنها نتوانند بر خلاف اراده خداوند تغییری در کلام او برای منافع مادی و قبیله ای و...، خود بوجود بیاورند و ترجمه آن آیات این است که خداوند اینگونه گمراهان را به رهبران یهود و مسیحی تشبیه فرموده که اموال مردم را به باطل خورده و اهل ایمان را از سلوک در راه خدا باز می دارند یعنی کسانی که طلا و نقره را گنجینه قرار داده و در راه خدا انفاق نمی کنند، یعنی واجبات دینی آن را انجام نمی دهند پس آنها را بشارت باد بر دوزخ جاودانی و با توجه به عبارت یحمی علیها موضوع خلود در جهنم تحکیم می گردد.
- آیه شریفه 49 سوره مبارکه توبه: (و منهم من یقول ائذن لی و لا تفتنی الا فی الفتنه سقطوا و ان جهنم لمحیطه بالکافرین) در این آیه خطاب خداوند به منافقین است یعنی کسانی که به مقام رسول خدا جسارت نموده و با بی ادبی با آن حضرت سخن می گویند و لذا خداوند با توجه به عظمت مقام رسول خود، در راستای حبط اعمال در سوره حجرات و...، عمل آنان را کفر تلقی و آنان را به جهنم ابدی بشارت می دهد و نیز تاکید می فرمایند به اینکه اگر بدانند در فتنه و بلا سقوط نموده اند
ص: 80
یعنی بلا و فتنه ورود به کفر همان جسارت به رسول خداست و آنها خبر ندارند، یعنی به عبارت دیگر جسارت به رسول خدا در نزد حضرت باری تعالی به منزله کفر تلقی و کافر در دوزخ ابدی است و ظاهرا خطاب به منافقین و رهبران آنها یعنی الذین فی قلوبهم مرض می باشد.
آیه شریفه 61 به بعد در ادامه آیه 38 به بعد سوره مبارکه توبه: (و منهم الذین یوذون النبی و یقولون هو اذن، قل اذن خیر لکم یومن بالله و یومن للمومنین و رحمه للذین آمنوا منکم، والذین یوذون رسول الله لهم عذاب الیم.
62) یحلفون بالله لکم لیرضوکم و الله و رسوله احق ان یرضوه ان کانوا مومنین، 63) الم یعلموا انه من یحادد الله و رسوله فان له نارجهنم خالدا فیها ذالک الخزی العظیم 63) یحذر المنافقون ان تنزل علیهم سوره تنبئهم بما فی قلوبهم، قل استهزؤا ان الله مخرج ما تحذرون ...، اباالله و آیاته و رسوله کنتم تستهزون ... بانهم کانوا مجرمین ...، ان المنافقین هم الفاسقون، 68) وعدالله المنافقین و المنافقات و الکفار نارجهنم خالدین فیها، هی حسبهم و لعنهم الله و لهم عذاب مقیم ... اولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخره و اولئک هم الخاسرون ... و لاکن کانوا انفسهم یظلمون).
آیه شریفه 60 به بعد در ادامه آیات 38 به بعد این سوره در خصوص گروه منافقین و رهبران آنان یعنی باند الذین فی قلوبهم مرض نازل شده است و در طی آن مقام و منزلت رسول خدا از سوی حضرت پروردگار تبیین و تشریح می گردد، خطاب آیه به منافقین و رهبران آنها است که از آنها تحت عناوین فاسقون، مجرمین، کفار، حبطت اعمالهم، خاسرون، ظالمون یاد شده است و اینکه تبهکاری های تحت عناوین (و منهم الذین یوذون النبی) و (یقولون هو اذن و...، بیان شده است و خداوند می فرماید (قل اذن) یعنی رسول خدا برای شما خیر است، یومن بالله یعنی ایمان به خدا دارد و یومن للمومنین یعنی مؤمنان را تصدیق می کند و رحمه للذین امنوا یعنی رحمت است برای اهل ایمان و سپس می فرماید و الذین یوذون رسول الله عذاب الیم نکته مهم لازم به ذکر است که
ص: 81
در این آیه نیز که هیچ شرط و شروطی از هیچکس و تحت هیچ عنوان در این رابطه موجود نیست دلیل قاطع و بی تردید و ابلاغ قطعی عصمت رسول خدا است و وعده دوزخ ابدی به دشمنان او و سپس با تاکید می فرماید (الم یعلموا انه من یحادد الله و رسوله فان له نار جهنم خالداً فیها ذالک الخزی العظیم)، این آیات شریفه که پی در پی دنبال به دنبال معرفی ساختارهای شکلی و ماهیتی منافقین و عناوین آنها است اوصاف منافقین و رهبران آنها و عاقبت کار آنها را بیان می فرماید یعنی انتهای کار آنان را در دوزخ جاودانی نشان می دهد پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که لعنت و عذاب خدا بر همه آن کسانی که با ذوالقربی رسول خدا یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین و ذریه حسین تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ستم کردند و نیز کسانی که با ستمگری آنها راضی شده و اکنون نیز با پیروی از آنها به آن ستمگری ها راضی هستند و ای بدبخت و بدعاقبت این جماعت که با الهام شیطان به دوزخ وارد شدند و...، همان کسانی که خداوند از آنان با عناوین فاسقین، مجرمین و ظالمین، حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخره و خاسرون یاد فرموده است یعنی همه آن شاخصه های خلود در دوزخ جاویدان که در بخش اول بیان گردیده است و همه اینها برای کسانی است که به انحاء مختلف در راستای ستیزه گری با رسول الله بوده اند یعنی در گروه یحادد الله و رسوله هستند و این گروه کسانی هستند که خداوند از آنان به منافقین و منافقات یاد نموده و در ردیف کفار به عذاب خلد بشارت داده است، همان کسانی که اعمال آنان حبط شده و ظالم هستند و نکته مهم در بشارت منافقات است یعنی زنان منافق و اگر کسانی فکر می کنند که آنها عقل ندارند، ضعیف و نادان و...، هستند این سخنان در پیشگاه خداوند وزنی ندارد بلکه آنها مسئول اعمال و رفتارهای خود هستند و بواسطه اعمال ناروا و خلاف خود، مستحق دوزخ ابدی می شوند و...، و از جمله اعمالی که خداوند به آنها در مواضع مختلف اشاره فرموده است موضوع ادعای استهزا و مسخرگی و لودگی آنان است و اینکه دشمنی خود را در قالب ادعای مسخرگی
ص: 82
توجیه می کنند به اینکه (انما کنا نخوض و نلعب)، یعنی ما شوخی و بازی می کردیم و...، و حال آنکه زشتی و گناه و...، عمل آنان نزد خداوند به دلیل ستیزه گری آنان با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم بسیار بسیار بزرگ است تا جایی که در آیات 68 و 72 وعده آتش و دستور مقابله شدید از سوی رسول خدا بر علیه آنها داده شده است و لذا آیات 77 به بعد بیانگر شخصیت آنان است یعنی همان کسانی که (یلمزون المطوعین من المومنین فی الصدقات) می نمایند 79) (الذین یلمزون المطوعین من المومنین فی الصدقات والذین لایجدون الا جهدهم فیسخرون منهم سخرالله منهم و لهم عذاب الیم)، در این آیات شریفه توهین و اهانت و جسارت به مومنین را نیز خداوند علی اعلی توهین به خود تلقی و مرتکب را به عذاب جاوید بشارت می فرماید و ادامه آیه دلالت بر خلود آنان دارد زیرا در نظر خداوند آنان کافر به خدا و رسول شده و در زمره فاسقین هستند، پس خلاصه موضوع از آیه 38 به بعد چنین بوده است که آیه 81 سوره مبارکه توبه: (فرح المخلفون بمقعدهم خلاف رسول الله وکرهوا ان یجاهدوا و... قالوا لا تنفروا فی الحر، قل نارجهنم اشد حّرا ... فان رجعک الله الی طائفه منهم فاستاذنوک للخروج قفل لن تخرجوا معی ابدا و لن تقاتلوا معی عدوا ... فاقعدوا مع الخالفین،
(84) و لا تصل علی احد منهم مات ابدا ولاتقم علی قبره، انهم کفروا بالله و رسوله و ماتوا و هم فاسقون)، در این آیات عظیم شریفه، این عده منافقین یعنی مخلفون مانند آن گروه از منافقین یعنی مرجفون به تحریک علنی و مخالفت در برهه حساس و سرنوشت ساز با رسول خدا نموده و با عدم یاری و مخالفت با پیامبر در مقابل دشمنان در واقع در شمول ستیزه گران با رسول خدا درآمدند و بعد از اینکه خداوند پیامبر خود را با حفظ و سلامتی او برگشت داد، عده ای از آنها اجازه جهاد خواستند که با قید نفی ابد (و لا تصل علی احد منهم مات ابدا) و حتی (لا تقم علی قبره) خبر دوزخی بودن آنها وفق حکم (کل یعمل علی شاکله)، توسط حضرت حق جل جلاله در
ص: 83
دنیا صادر و این جماعت قبل از موت و قبل از دخول در قبر به حکم خداوند کافر محسوب و در زمره فاسقان از رحمت او خارج و به آتش به هزار و یک دلیل داخل شده اند یکی از آن دلایل اینکه عمل آنان به منزله کشتار مسلمانان و قصد قتل رسول خدا و مخالفت و تنها گذاشتن آن حضرت و با وجود علم و آگاهی به خطر قتل اهل اسلام و کشته شدن رسول خدا و نابودی شریعت پاک او بوده است و این عملی بوده که خداوند تحت هیچ عنوان راه توبه و برگشتی برای آن قرار نداده است و البته اینگونه اعمال ذهن هر مسلمان مومن را متوجه این امر می نماید که انسان نباید به امید اینکه اگر هر عملی را مرتکب شود، راه برگشت و توبه برای او وجود دارد را مرتکب شود و در واقع این نمونه اینگونه اعمال است و این همان راه دوزخ است که دشمنان رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عجل فرجهم به سراشیبی آن سقوط کرده اند یعنی قتل مومنین و در معرض قتل قرار دادن رسول خدا و اظهار مخالفت مستقیم و یا غیر مستقیم با آن حضرت و...، شرایط دخول آنان را در دوزخ جاوید فراهم نموده است و لذا به این دلیل خداوند قاتلان و دشمنان حسین علیه السلام را در کربلا و نیز قتل سایر ذوالقربی و شیعیان و محبان آنها را از جمله اعمالی آورده است که مشمول حکم آیه کل یعمل علی شاکله یعنی صدور حکم ابدی ورود به دوزخ در دنیا و خلود در آتش قرار داده است و لذا برای آن تبهکاران توبه و بازگشتی متصور نیست مگر قبل آن مانند حضرت حربن یزید ریاحی سلام الله علیه که مرتکب اشتباه شد ولی به یاری خدا جبران کرد و جز شهدا کربلا و یاران حسین علیه السلام شد و خداوند سیئات او را تبدیل به حسنات و حسنات او را تبدیل به درجات نمود و با رضای خدا و رسول و امام معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
سلیمان بن صرد خزاعی : و اما در خصوص گروه توابین که بعداز واقعه عاشورا جمع شده و بر علیه نظام شیطانی یزید و انتقام از قاتلان امام حسین قیام نموده و همگی کشته شدند البته به اعتقاد
ص: 84
اینجانب همگی ماجور هستند انشاءالله زیرا در اثر شور و احساس عاشقانه آنها، نهضت های پی در پی برای انتقام از دشمنان اهلبیت و قاتلان امام حسین پایه گذاری نمودند تا اینکه به قیام مولانا مختار علیه السلام و...، منتهی شد و به واسطه آن قلوب اهلبیت عصمت و طهارت و شیعیان آنان تا روز قیامت شفا یافت و امید است خونخواهی آنان متصل شود به خونخواهی حقیقی و جامع مولایمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از همه دشمنان خداوند و لذا بدیهی است که آنها در واقع بر اساس مفاد این آیات از جمله مخالفان رو در رو مانند یزید و عمر بن سعد و شمر و...، نبوده و در کربلا حاضر نبودند بلکه به واسطه غفلت سقوط کردند و اثر غفلت و خطا هرگز مانند جرم و جنایت نیست و لذا به همین دلیل مانند آن اشقیا و طرفداران آنها به توجیه تفسیر نپرداختند و به زندگی نکبت بار خود به خوشی ادامه ندادند بلکه خواب و خوراک و زندگی را با توجه به عظمت کار، بر خود حرام کرده و حق را به یکدیگر متذکر شدند و نهضت انتقام به بهای شهادت را شکل داده و محیط رعب آور شیطانی یزید و بنی امیه تبهکار و فاسق را تحت این شرایط شکسته و حرکت های مردمی را بر علیه آنان سازماندهی نمودند که رحمت و رضوان الهی شامل آنان باد آمین، آمین، آمین یا رب العالمین.
- آیه 99 سوره مبارکه توبه : (و من الاعراب من یومن بالله والیوم الاخر و یتخذ ما ینفق قربات عندالله و صلوات الرسول، الا انها قربه لهم سید خلهم الله فی رحمته، ان الله غفور رحیم)، در این آیات شریفه، در کنار ایمان به خداوند و روز معاد و انجام دستورات برای نیل به رضای حضرت الله مذکور و صلوات الرسول یعنی دعای رسول خدا در این آیه از موجبات ورود شخص مشمول دعا در رحمت خداوند اعلام می گردد یعنی رضایت رسول خدا رضایت خداوند است و دعای رسول خدا مستجاب در نزد پروردگار و بر اساس مفاد این آیات این حکم ارتباطی به زمان حیات و یا رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم ندارد پس اگر مؤمن و مسلمان
ص: 85
زیرک باشد بایستی دائما در حال فرستادن سلام و درود و صلوات بر رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت باشد و بدینگونه از مظلومیت و عظمت قداست آنها دفاع کند و چون پاسخ سلام و صلوات واجب است پس قطعاً رسول خدا پاسخ او را می دهد و هر چه سلام و صلوات او پربارتر باشد این پاسخگویی به نحو احسن و بهتر داده خواهد شد و بدین ترتیب سعادت ابدی و برکات بیشتر برای تقدیم کننده صلوات به همراه خواهد داشت اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنابهم آمین آمین آمین یا رب العالمین.
- آیه شریفه 103 سوره مبارکه توبه: (خذمن اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها وصل علیهم ان صلواتک سکن لهم).
و در این فراز نیز حضرت حق جل جلاله به ماهیت عبادی احکام شریعت و انجام آنها از روی محبت به خداوند اشاره و به همین دلیل راه های سعادت را به آنها نشان می دهد و نیز امر می فرماید به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم را که در زمان دریافت صدقه یعنی ذکاوت و واجبات دینی و...، آنها را دعا بفرما یعنی بر آنها درود بفرست که سلام و دعای تو بر آنها باعث آرامش جان آنها می شود و این در واقع همان سعادت جاوید است یعنی کسب رضای خدا و رسول انشاءالله تعالی و البته همانگونه که ذکر گردید برای رسول خدا و حضرات معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم حیات و ممات وجود ندارد و نیل به دعای آنان در زمان رحلت آنان همان اثر را دارد که در زمان حیات آنان برای سعادت اهل اسلام دارد.
ص: 86
- آیه شریفه 109 سوره مبارکه توبه : (افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار فانهاربه فی نارجهنم و الله لا یهدی القوم الظالمین). در این آیات شریفه خداوند منافقین را در خصوص ساخت مسجدی که برای ضرر و کفر به خداوند و اختلاف بین مومنین ساخته اند به دوزخ جاودانی خود بشارت داده است و آنان را در زمره ظالمین وارد نموده و به دوزخ جاوید وعده داده است و این امر نشان می دهد که صورت ظاهری اعمال هرگز در نزد خداوند ارزش و اعتباری ندارد.
- آیه شریفه 113 از سوره مبارکه توبه : (ماکان للنبی و الذین آمنوا ان یستغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی قربی من بعد ما تبین لهم انهم اصحاب الجحیم، و ما کان استغفار ابراهیم لابیه الا عن موعده وعدها ایاه، فلما تبین له انه عدو لله تبرا منه ان ابراهیم لاواه حلیم 114) و ما کان الله لیضل قوما بعد اذ هداهم حتی یبین لهم ما یتقون ان الله بکل شی علیم)، در این آیات شریفه رسول خدا و مومنین منع شده اند از اینکه برای مشرکین طلب استغفار نمایند و این دلالت دارد بر اینکه خداوند به طلب استغفار آنان توجه دارد ولی نهی می فرماید از انجام آن برای کسانی که سزاوار آن نیستند یعنی آنها حق ندارند به هر دلیل مانند علاقه خانوادگی، شخصی و یا قبیله ای و عشیره ای و یا روابط خصوصی که بین آنان حاکم بوده است برای دشمنان خدا طلب استغفار نمایند یعنی اینکه معیار دوستی بایستی ایمان به خدا و رسول و روز قیامت و... باشد پس گروه مشرکین با آن دامنه شمول که قبلا بیان شد یعنی به شرح خلاصه بخش اول، خلود در نار دارند و لذا مشمول این استغفار نخواهند بود زیرا خداوند وعده دوزخ جاودانی خود را به آنان داده است پس آن افراد جاهل و نادان به کتاب خدا که تصور می نمایند که می توانند برای تبهکارانی چون معاویه و یزید و رهبران آنها و پیروان آنها طلب استغفار نمایند و یا جایز است که آنان را در زمره مسلمان بدانند قطعا این اعتقاد آنان را به سوی دوزخ جاوید می برد زیرا به نهی خداوند توجه نکرده اند که فرمود:
ص: 87
(ولاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار)، که بر اساس آنچه بیان شد قاتلان ذوالقربی و طرفداران آن ظالمان تمام شاخصه های ورود در آتش دوزخ یعنی نفاق و کفر، ظلم، معصیت الله و الرسول، یودون النبی، جرم و...، را دارا می باشند و لذا شکی نیست که آنها و طرفداران از اصحاب نار و دوزخ جاودانی هستند و به همین دلیل وقتی بر حضرت ابراهیم ثابت شد که عموی او آذر عدو و دشمن خداوند است از او اظهار برائت نمود و موضوع هشدار بر اساس مفاد این آیات حضرت الله جل جلاله ورود در آتش ابدی دوزخ را برای اهل اسلام یعنی اهل لا اله الا الله بکار نمی گیرد مگر آنکه، قبلاً آنچه را که آنها واجب است برای حفظ و نجات خود بکار بگیرند و از ارتکاب آن احتراز کنند را برای آنها بیان بفرماید: الحمد الله رب العالمین.
- آیه شریفه 124 سوره مبارکه التوبه : (و اذا ما انزلت سوره فمنهم من یقول ایکم زادته هذه ایمانا فاما الذین آمنوا فزادتهم ایمانا و هم یستبشرون اما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجسهم و ماتوا و هم کافرون)، در این آیات شریفه خداوند خبر می دهد که برای مومنین در نزول سوره های قرآن، زیادت در ایمان حاصل می شد و اظهار شادی و سرور می نمودند ولی رهبران منافقین یعنی باند (الذین فی قلوبهم مرض) برای آنان رجس دیگر بر رجس قبلی وجود آنها افسانه می شود و نیز تاکید فرمود که این گروه که در واقع رهبران منافقین هستند خواهد مرد در حالی که کافر هستند و این آیات فقط به همان اشخاص دلالت دارد و از پرده زمان خارج است و فقط می توان به طرفداران آنها تسری داد پس خداوند در این آیات به خلود آنان در دوزخ جاودانی خود و با توجه به ماهیت آنان در ظلم و کفر و نفاق و شرک تاکید دارد.
سوره مبارکه یونس
ص: 88
آیات مبارکه اول و دوم: (الر تلک آیات الکتاب الحکیم اکان للناس عجبا ان اوحینا الی رجل منهم ان انذر الناس و بشر الذین آمنوا ان لهم قدم صدق عند ربهم قال الکافرون ان هذا سحر مبین)، در این آیه شریفه خداوند کسی را که انکار رسالت نموده و به آن حضرت جسارت نماید را کافر خطاب فرموده است و باز در ادامه آیات، حضرت حق جل جلاله در خصوص معاد و ایمان و عمل صالح و مؤمنین وعده جزای نیک و در مقابل به کسانی که کافر شوند، وعده کیفر عذاب دوزخ را ابلاغ فرمود که به شرح خلاصه بخش اول اطلاق کفر دلالت بر خلود این گروه حتمی است.
آیات سوم و چهارم: (ان ربکم الله الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام ...، ذلکم الله ربکم فاعبدوه افلا تذکرون 3) الیه مرجعکم جمیعا وعدالله حقا انه یبدوا الخلق ثم یعیده لیجزی الذین آمنوا و عملوا الصالحات بالقسط و الذین کفروا لهم شراب من حمیم و عذاب الیم بما کانوا یکفرون) در این آیات شریفه خداوند تبارک و تعالی حضرت خود را معرفی و امر به عبادت ذات اقدس خود جل جلاله می فرماید و نیز به روز معاد و جلالت و عظمت قدرت خود در خلقت هستی و بازگشت خلایق برای پاداش اعمال اشاره می فرماید در این آیات جزای بهشت برای مومنین و دوزخ جاوید برای آن کسانی است که کافر بوده اند 4) (هو الذی جعل الشمس ضیاء والقمر نورا و... یفصل الایات لقوم یعلمون 5) ان فی اختلاف للیل و النهار ... لایات لقوم یتقون، 6) ان الذین لا یرجون لقاءنا و رضوا بالحیاه الدنیا و اطمانوا بها والذین هم عن آیاتنا غافلون 7) اولئک مأواهم النار بما کانوا یکسبون)، در این آیات شریفه یک از این دو گروه، به داشتن یکی این خصایص (لایرجون لقاءنا و رضوا بالحیاه الدنیا و اطمانوا بها) و نیز گروه (عن آیاتنا غافلون) به دلیل ذکر حرف (و) بر روی کلمه (و الذین)، بطور مستقل اهل دوزخ جاوید خواهند بود، (و آخر دعواهم ان الحمد لله رب العالمین)، که این همان نماد شکر گزاری مورد نظر خداوند است زیرا
ص: 89
شیطان گفت اکثر آنها را شاکر و سپاسگزار نخواهی دید ... و لذا بسیار بسیار مهم است که بندگان خدا همیشه به ظاهر و باطن اعمال توجه و شکرگذاری را به معنی کامل کلمه بجای آورند یعنی با ایمان و عمل صالح یعنی انجام اعمال مطابق رضای خداوند جل جلاله، پس کفران نعمت ها با خود زشتی و سستی و در نهایت دوزخ جاوید را پدید خواهد آورد.
آیه شریفه 13: (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم لما ظلموا و جاءتهم. رسلهم بالبینات و ما کانوا لیومنوا کذالک نجزی القوم المجرمین)، در این آیه شریفه خداوند تبارک و تعالی آن مردمی را که رسولان الهی به سوی آنان با بینات رفتند ولی آنها ایمان نیاوردند ظالم خطاب فرموده و عمل آنان را جرم و هلاکت آنان را خبر داده است و این گروه ظالمان به شرح آیات کتاب خدا مجرم و اهل دوزخ جاودانی هستند).
17) (فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بایانه انه لا یفلح المجرمون (در این آیات شریفه خداوند می فرماید کیست ظالم تر از آن کس که به خدا دروغ ببندد و یا آیات خداوند را تکذیب نماید به درستی که مجرمان رستگار نمی شوند پس خداوند با قدرت جلالیه خود این افراد را یعنی کسانی که از روی افترا به خداوند دروغ ببندند و یا آیات او را تکذیب نمایند تحت عنوان مجرم خطاب فرموده و به دوزخ جاودانی بشارت می دهد با اطلاق لایفلح المجرمون که با مفاد شرح خلاصه بخش اول منطبق است و نگارنده هر چه بیشتر در معانی و مفاهیم قرآن وارد می شود، ماهیت پلید معاویه و یزید و رهبران و پیروان آنها بیشتر آشکار می شود. زیرا این جماعت مظهر دروغ بستن به خدا و ستیزه گری با آیات او یعنی کتاب خدا و محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند پس لعنت خدا و رسول و ائمه اطهار و همه مؤمنین و مومنات و مسلمین و مسلمات بر معاویه، پدر و مادر و فرزنداو یزید خبیث و رهبران و پیروان آنها باد تا ابد الاباد آمین آمین آمین یا رب العالمین نکته مهم در این آیه معرفی آنها به عنوان مجرمون است یعنی کسانی که
ص: 90
خداوند وعده آتش دوزخ به آنها داده است یعنی کسانی که افترا علی الله کذب ویا کذب به آیاته می نمایند نکه مهمتر اینکه هر کدام از این دو صفت مرتکب را در وادی مجرمیت فرو می برد زیراخداوند بین آن دو عملی را با (او) یعنی یا خدا نموده است و اگر ربط داد مجرمیت قاعدتا می بایست تواما با انجام هر دو عمل حاصل می شد خدایا ما به تو پناه می بریم از تو نجات و رستگاری دو سر را طلب داریم به حق محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و فرجنابهم.
آیه 18 سوره مبارکه یونس: (و یعبدون من دون الله ما لا یضرهم و لا ینفعهم و یقولون هولا شفعاونا عندالله قل اتنبئون الله بما لا یعلم فی السموات و لا فی الارض سبحانه وتعالی عما یشرکون) در این آیات شریفه موضوع عبادت غیر خداوند از سوی مشرکین نسبت به مورد عبادت آنان که نه ضرر می زنند و نه نفع می رسانند یعنی شرک اعلام می گردد و در این رابطه به دلیل اهمیت موضوع یعنی شرک که گناه نابخشودنی از طرف خداوند است لازم است توجه خاص معطوف گردد اول اینکه در حکم ظاهر آیه عبارت اقسام وفق آیات قرآن وسیله شرک است و حکم آن معلوم است و اگر عبادت را در غیر معنی ظاهر یعنی اطاعت کردن معنی نمائیم پس اطاعت کردن از دشمنان خدا و رسول و ائمه اطهار علیهم السلام و عجل فرجهم به منزله شرک است زیرا اطاعت از رسول و ائمه اطهار علیهم السلام و عجل فرجهم امر الهی و عین ایمان است زیرا در راستای حکم الهی است و شناخت در این فراز وسیله تلقی می گردد نه عبادت زیرا خدا از اینکه اهل ایمان به سوی ائمه کفر رفته و از آنها اطاعت کنند و آن را امر الهی تلقی نمایند خبر ندارد آن را شرک اعلام و خود را از آن منزه می داند پس در این فراز در این راستا شفیع، رهبر و امام معنی دارد و در حالت سوم اگر کسی العیاذ بالله رسول خدا و یا ائمه را مانند مسیح و عزیز، خدا و یا قسمتی از خدا فرض نموده و آن را عبادت نماید پس مشرک شده است و مانند حالت
ص: 91
سوم شرک است و خدا از آن منزه است زیرا آنها توانایی نفع رساندن و ضرر زدن ندارند و شفیع در این راستا یعنی عبادت ظاهر یعنی بت و باطن و در شکل چهارم اگر اطاعت معنی شده باشد پس وسیله قرار دادن برای توجه خداوند به بندگان در راستای عبادت و اطاعت او وسیله تلقی می گردد و عین ایمان است پس موضوع شفاعت با توجه به رجوع به اصل آن مانند امامت و در راستای اطاعت حضرت حق در دو شکل تجلی می کند امامت حق که به سوی بهشت رهنمون می شود و امامت باطل که به سوی دوزخ می برد یعنی شفاعت به معنی عبادت و پیروی از دشمنان رسول خدا و ائمه اطهار به دوزخ می برد و شفاعت به معنی اطاعت از حق به وسیله تلقی می شود که خدا به آن امر کرد که ابتغوا الی الله الوسیله که عین ایمان است و منظور از وسیله همانا محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم است که به اذن خداوندهادی و رهبر مردم به سوی عبادت و اطاعت خدا هستند و توجه به آنان عین ایمان است همانگونه که ستیزه گری با آنها عین شرک است پس اگر خداوند را عبادت نموده به همانگونه که رسول خدا از طرف خداوند امر فرموده است پس عبادت خدا نموده است و اگر رسول خدا را شفیع قرار دهد تا برای او دعا نماید ویا او را به سوی سعادت جاوید با دعای خیر خود سوق دهد البته خطا نکرده است و یا اگر بنده موعود از خداوند خود مسئلت نماید تا به آبروی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سعادت دو جهان را نصیب او فرموده و یا عبادت ناقابل او را بپذیرد البته خطا نکرده و به حکم خدا عمل کرده است زیرا فرمود (اتبغوا الیه الوسیله) و یا ... (استغفروا لهم الرسول فوجد الله توابا رحیما) ... و درست مانند آنها است که شخصی رو به خانه کعبه نماز بگذارد پس اگر او خانه را عبادت کند یعنی سنگ و گل و چوب و پرده و ... البته مشرک شده ولی اگر رو به خانه خدا نموده، عبادت خود را تقدیم صاحب خانه یعنی فرستنده و مبعوث کننده رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم نماید البته او خدا را عبادت نموده است و لذا اگر کسی بگوید شخصی که
ص: 92
به سوی بیت الله الحرام و خانه کعبه نماز می خواند آنهم با فاصله نزدیک و به پرده کعبه می آویزد و ...، پس سنگ و گل و پرده را عبادت می کند و مشرک است پس سخن او یاوه و افترا است زیرا آن بنده مومن به امر خدا، رو به سوی خانه خدا نموده و به امر او، او را خالق هستی و مبعوث کننده فرستنده محمد رسول الله را، عبادت می نماید و پس این گفتار مقدس مابانه که از روی ریا و تظاهر و افترا به شیعه می گویند و به آنها دائما برچسب مشرک بودن می زنند تا خود را تقدیس نموده و مطرح نمایند و مدعی باشد که مواظب هستند که مشرک نباشند و حال آنکه ما شرک را بر اساس آیات کتاب خدا معنی نمودیم و شمول آن را بر افراد
مشمول بخش اول و دخول قطعی آنان در دوزخ جاوید اثبات مطلقه نمودیم و دانستیم که شرک دارای مفاهیم گسترده ای در لسان قران است که جنگ با رسول خدا و آزار نبی و یعص الله و رسول و یجاد الله و تفاق و کفر و قتل برادر مومن ...، از مصادیق بارز آن است یعنی همه این موارد را شامل می شود. و فقط به بت پرستی یعنی اصنام را پرستیدن منحصر
نیست و لذا آنها تصور می نمایند که بر دین حق قرار دارند در حالی که با افترا و انجام اعمال مجرمانه، دشمنان خدا و رسول و امامان معصوم علیه السلام و عجل فرجهم تلقی و در واقع ستیزه گر و با حق و حقیقت جدال می نمایند و در واقع در قعر شرک و اعماق دوزخ سقوط می کنند یعنی خود مشرک هستند ولی خبر ندارند.
آیه 20 سوره مبارکه یونس: (و یقولون لولا انزل علیه آیه من ربه، فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین 21) اذا اذقنا الناس رحمه من بعد ضراء مستهم اذا لهم مکر فی آیاتنا قل الله اسرع مکرا ان رسلنا یکتبون ما تمکرون) در این آیه شریفه نیز بحث مکرر آیات الهی ذکر شده است و دشمنی با این آیات در پرونده مجرمین توسط فرشتگان الهی پشت می شود.
آیه شریفه 27 سوره مبارکه یونس : (والذین کسبوا السیئات جزاء سیئه بمثلها و ترهقهم ذله، ما لهم من الله عاصم کانما اغشیت وجوهم قطعا من الیل مظلما اولئک اصحاب النار و هم فیها خالدون)،
ص: 93
در این آیات شریفه خداوند علی اعلی برای کسانی که سیئات را کسب نموده اند جزاء متقابل و به مانند آن وعده و خلود آن را در آتش دوزخ اعلام فرموده است.
آیه شریفه 28 سوره مبارکه یونس : (و یوم نحشرهم جمیعا ثم نقول للذین اشرکوا مکانکم انتم و شرکاوکم ... 31) قل من یرزقکم من السماء و الارض ... فسیقولون الله ، فقل افلاتتقون .. 33) کذالک حقت کلمت ربک علی الذین فسقوا انهم لا یومنون 35) قل هل من شرکائکم من یبدوا الخلق ثم یعیده قل الله یبدا الخلق ثم یعیده فانی توفکون)، در این آیات شریفه خداوند علی اعلی در مورد مشرکین و آن گروه که با اعمال فاسقانه خود ایمان نمی آورند را ذکر فرموده و بعد از اقرار به اینکه آنان اعتراف می نمایند که خالق هستی حضرت الله است آنان را محکوم می فرماید واین حقیقت عالم هستی را به آنان گوشزد می فرماید که خداوند(الله) خلق نمود و بازگشت می دهد.
آیه 36 سوره مبارک یونس : (ما یتبع اکثرهم الاظنا ، ان الظن لا یغنی من الحق شیئا، ان الله علیم بما یفعلون)، در این آیه شریفه خداوند قدرت منطق و اساس پیروی را که در غیر حدس و گمان و ظن است بیان می فرماید و این عظمت خالق را در پیروی از حق و مبانی حق و بر مدار یقین اعلام می فرماید ...
آیه شریفه 37 سوره مبارکه یونس : (و ما کان هذا القرآن ان یفتری من دون الله ... 38) ام یقولون افتره ، قل فاتوا بسوره مثله وادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صدقین ... بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه و لما یاتهم تاویله کذلک کذب الذین من قبلهم فانظر کیف کان عاقبه الظالمین 40) و منهم من یومن به و منهم من لا یومن به و ربک اعلم بالمفسدین در این آیات شریفه و عجیب خداوند در خصوص اعجاز قران مجید و عظمت آن و عجز اینکه دشمنان دین او نمی توانند مانند یک سوره آن را بیاورند با قاطعیت این موضوع را اعلام و در ادامه می فرماید با این مضمون آری
ص: 94
تکذیب نمودند موضوعی را که به آن علم نیافتند و تاویل آن را نیز آگاه نشدند و اینگونه تکذیب حق نمودند کسانی که قبل از این جماعت بودند و این حقیقت عظیم را خداوند اینگونه برای صاحبان عقل توضیح داده و ما در کتاب های برهان ذوالفقار خود آن را شرح نمودیم و سپس در ادامه می فرماید ای رسول ما نگاه کن که عاقبت ظالمین چگونه است، یعنی در این آیات شریفه خداوند متعال دشمنی با قران و انکار آن در شمول ظلم و آنان که ایمان به آن نمی آورند از جلمه مفسدین اعلام می فرماید که مجازات این گروه هم خلود در دوزخ به شرح خلاصه بخش اول می باشد.
آیه شریفه 48 سوره مبارکه یونس: (و یقولون متی هذا الوعد ...، قل ارءیتم ان اتکم عذابه بیاتا اونهارا ماذا یستعجل منه المجرمون 51) ثم قیل الذین ظلموا ذوقوا عاب الخلد هل تجزون الا بما کنتم تکسبون (خداوند علی اعلی در این آیات منکران معاد را یعنی این مجرمان را در ردیف ظالمان به عذاب خلد بشارت داده است و می فرماید آیا این جزا و کیفر جز برای آنچه که کسب کرده اند نبوده است و در این فراز یک جهان معنی است آری معاویه و یزید و ... امثال آنها از رهبران و پیروان آنان یعنی گروه مجرمان و ظالمان و منافقان امت و دشمنان ذوالقربی و قاتلان این عزیزان درگاه الهی که مستقیم و غیر مستقیم در دشمنی به خدا اقدام نموده و می نمایند یعنی دشمنی کنندگان با رسول خدا و وصی آن حضرت که به منزله نفس و وجود او بوده و سایر حضرات معصومین و ...، همگی دلالت بر آن داردکه جهنم ابدی خداوند سزای اعمال تباه آنها است و این چیزی است که قبل از کیفر خود به آن آگاه خواهند بود. خدایا لعنت عذاب و کیفر خلد خود را در دوزخ شامل حال آنان فرما عذاب آنها را هر روز بیشتر و بیشتر بفرما آمین آمین آمین یا رب العالمین.
ص: 95
آیه شریفه 65 سوره مبارکه یونس : (لا یحزنک قولهم ان الغره لله جمیعا هو السمیع العلیم ... و ما یتبع الذین یدعون من دون الله شرکاء ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون (در این آیات شریفه خداوند به رسول خود می فرماید: سخن ( مشرکین ) تو را محزون نکند که تمامی عزت عالم مخصوص خداوند است و ...، این ظالمان جز از گمان خود پیروی نکرده و جز دروغ نمی گویند.
ایه شریفه 67 سوره مبارک یونس: (هو الذی جعل لکم الیل لتسکنوا فیه و النهار مبصرا، ان فی ذالک لآیات لقوم یسمعون)، در این آیات شریفه خداوند قرار دادن شب برای آرامش و روز را برای دیدن، از آیات خود اعلام می فرماید که این آیات برای قومی که گوش عقل برای شنیدن داشته باشند هدایت گر خواهد بود یعنی این قرار دادن شب و روز از روی حکمت و مهربانی و محبت خداوند به بندگان است پس باید که شاکر باشند و هرگز و لحظه ای به خداوند مهربان و سزاوار اطاعت و عبادت و کرنش و تعظیم ناسپاسی و کفران ننمایند ... خدایا به جبروت و عظمت مقام و منزلت خودت و شایستگی محمد و آل محمد که آنان را دوست داری اولا فرج حضرت مهدی را برسان و بعد از آن خیر دنیا و آخرت را نصیب ما و خاندان ما و همه مومنین و مومنات از اول خلقت تا آخر خلقت بفرما آمین آمین امین یا رب العالمین.
آیه شریفه 68 سوره مبارکه یونس: (قالوا اتخذوا الله ولدا سبحانه هو الغنی له ما فی السموات و ما فی الارض ...، 69- قل ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون، 70- متاع فی الدنیا ثم الینا مرجعهم ثم نذیقهم العذاب الشدید بما کانوا یکفرون) در این آیات شریفه خداوند هشدار خود نسبت به کسانی که اعتقاد مشرکانه نیست به ذات اقدس او را در رابطه تعلق فرزند به او دارند را اعلام می فرماید که منزه و غنی است از این یاوه ها و همه آنچه در آسمان ها و زمین است متعلق به ذات القدس اوست و همچنین می فرماید همه کسانی که به دروغ
به خدا افترا اینگونه البته
ص: 96
رستگار نخواهند شد آنها بهره ای کوتاه در دنیا داشته و به دلیل آثار سوء این شرک عظیم بعد از مرگ به عذاب ابدی و شدید در دوزخ جاودانی برای این کفر که ابراز کردند و ...، مبتلا خواهند شد.
برای نگارنده همیشه این سوال ها بوده است چرا بعضی اینگونه احمق و بی شعور هستند و چرا سنگ و یا بت و یا انسانهای عادی اعم از پیامبران و یا غیر آنان را در خالق بودن با خدا شریک می دانند یا العیاذ بالله می گویند حضرت مسیح پسر خداست و یا او و روح الله القدس و خدا هر یک خدا و نیز هر سه تا با هم خدا هستند و یا گروهی در امت اسلام العیاذ بالله حضرت علی را خدا می دانند و خوب این بسیار زشت است برای همه مردم صاحب عقل و جمیع خلایق و نیز هر مسلمان که اینگونه اراجیف بتراشند و انسانهایی را که خداوند با دست قدرت و عظمت آنها به آفریده و برای هدایت مردم انتخاب نموده به خدایی بپذیرند در حالی که اگر خطا نمایند آنها را مجازات می فرماید آیا آنها خدا را پائین آورده اند و یا آنها را بالا برده اند و ...، ثانیا عقل و شعور ما به عنوان یک انسان آگاه که ادراکات او محدود به حواس پنجگانه اوست به کار رفته است تا حقارت خود را دریابیم و بدانیم که نمی توانیم در این ورطه هولناک شرک وارد شویم و بلکه بایستی به تبعیت از اشرف خلایق خداوند یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم سربندگی بر آستان حضرت باری تعالی جل جلاله بمالند و بر این بندگی نهایت افتخار نمایند و برائت بجویند دشمنان خداوند یعنی از عده ای احمق و نادان و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که البته خداوند بسیار مودب و فهمیده و سنجیده سخن می گوید ولی بندگان بایستی حد و حدود خود را بدانند و در این راستا اگر سخنانی بگوئیم هرگز کسی تصور ننماید که ما قصد جسارت به اولیا خداوند را داریم و البته چنین نیست زیرا هر مسلمان بایستی بر باورهای غلط تهاجم نماید و در نهایت سخن ما این است اگر خداوند مادران این کسانی را که این یاوه
ص: 97
گویان مشرک و احمق خدا می دانند خلق نفرموده بود یا قبل تولد آنان این مادران را از جهان می برد پس چه کس خدای آنان را به دنیا می آورد و ... آری، براهین خداوند واضح و آشکار است ولی آنها هنوز به هوش نمی آیند؟
سوره مبارکه یونس آیه 71: (و اتل علیهم نبا نوح اذ قال لقومه یا قوم ان کان کبر علیکم مقامی و تذکیری بآیات الله فعلی الله توکلت ...، 72) فکذبوه ... و اغرقنا الذین کذبوا بآیاتنا، فانظر کیف کان عاقبه المنذزین)، خداوند علی اعلی در این آیات شریفه از قوم نابوده شده نوح که در اثر سرکشی و طغیان و ظلم هلاک و به داخل دوزخ جاوید رفته به عنوان منذرین یاد می نماید یعنی کسانی که آیات خداوند را تکذیب نموده و علیرغم انذار حضرت نوح ایمان نیاورده و در واقع کافر و ظالم بوده اند.
... 73) ثم بعثنا من بعده رسلا الی قومهم فجاووهم بالبینات فما کانوا لیومنوا بما کذبوا به من قبل، کذالک نطبع علی قلوب المعتدین) در این آیات شریفه خداوند آن کسانی را که همان آیات را تکذیب نموده و ایمان نیاوردند را با عنوان گروه معتدین یعنی تجاوزکاران یاد و نامگذاری می فرماید که البته معتدین و منذرین یعنی کسانی که به عذاب در صورت عدم ایمان تهدید شده اند و کافرین و ظالمین و.. همه در یک ردیف قرار داشته و همگی اهل دوزخ جاوید هستند به دلیل مفاد خلاصه بخش اول و به شرحی که ذکر نمودیم یعنی در شمول مجرمین و ... .
وآیه 75 سوره مبارکه یونس : (ثم بعثنا من بعدهم موسی و هارون الی فرعون و ملئه بآیاتنا فاستکبروا و کانوا قوما مجرمین) در این آیات شریفه هم، صرف استکبار از آیات الهی راسا و به تنهایی موجبات ورود مرتکب را به جماعت مجرمین کفایت می فرماید و به شرحی که آوردیم جماعت مجرمین از گروهی هستند که خداوند با توجه به آنچه در خلاصه بخش اول اثبات نمودیم وعده خلود در دوزخ ر ا به آنان داده است.
ص: 98
آیه 56 سوره مبارکه یونس 76) ( فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا ان هذا لسحر مبین 76) قال موسی اتقولون للحق لما جاءکم اسحرهذا و لا یفلح الساحرون)، خداوند عظیم الشان در این فراز از آیات قرآن کریم اشاره به آیات و معجزاتی دارد که بوسیله موسی بر فرعون و جمعیت او نشان داده است ولی آنها از آن معجزات به سحر و جادو تعبیر نموده و حضرت موسی علیه السلام در خطاب با آنها می گوید که شما به معجزات حق خداوند بر چسب سحر می زنید و آیا این معجزات سحر است در حالی که ساحران رستگار نمی شوند. یعنی اهل دوزخ هستند و در این فراز اطلاق لا یفلح الساحرون در همه ادوار تاریخ جریان دارد و جادوگران وساحران اهل دوزخ ابدی خواهند بود زیرا به الهام شیطان و بر ضد احکام شریعت انبیا الهی و به اغوا و فریب اهل ایمان و دخالت بر ضد امور الهی می پردازند و خداوند در جهان دارای قوانین است و تعدی از آن قوانین مرتکب را به سوی دوزخ ابدی می برد و ...، ارتباط با اجنه، تسخیر آنان، ساختن طلسم و اعمال خلاف شرع دیگر جادوگرانه مانند دوختن دهان ماهی و سوزن فرو کردن در اشیا و حیوانات و خوراندن انواع مواد و اشیا عجیب و غریب و ... به دیگران که باعث ازار و حاصل صدمه و تصرف در اموال و اجسام دیگران و تعدی به روح وجسم انسانها و احکام خداوند است که همگی خلاف شرع مقدس بوده و خداوند بر این اعمال شیطانی، کیفر دوزخ ابدی خود را قرار داده است و به شرح خلاصه بخش اول و قطعیت لا یفلح الساحرون عدم رستگاری و دوزخی بودن کافران مسلم است و البته البته و البته هر کسی که به خدای جهان آفرین توکل بنماید و از او مدد جوید صرف نظر از وارد نمودن دشمنان خود یعنی این جرثومه های فساد و تباهی و این تبهکاران و این کارگزاران شیطان رجیم به دوزخ ابدی، قطعا خداوند متعال نیز او را از شر دشمنان او حفظ خواهد کرد و خدا مکر و کید دشمنان محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را به خود شان برخواهد گردانید و لعنت و عذاب ابدی خود را بر آنان ساکن خواهد فرمود و ما و
ص: 99
همه اهل ایمان را نجات مرحمت خواهد نمود آمین آمین آمین یا رب العالمین ... 80 (فلما القوا قال موسی ماجئتم به السحر ان الله سیبطله ان الله لا یصلح عمل المفسدین و یحق الله الحق بکلماته و لو کره المجرمون)، و در ادامه این آیات شریفه خداوند علی اعلی و قادر متعال جل جلاله از این گروه تبهکار به عنوان مفسد و مجرم یاد فرموده و به شرح خلاصه بخش اول قطعیت ورود این گروه در آتش دوزخ ابدی را تحکیم می فرماید و در ادامه آیات از آنان به گروه ظالمین و قوم کافرین یاد شده که قطعیت این امر را مسلم و محرز می نماید.
آیات شریفه 92 و ...، از سوره مبارکه یونس: (فالیوم ننجیک بیدنک لتکون لمن خلفک آیه و ان کثیرا من الناس عن آیاتنا لغافلون ... 95) و لا تکون من الذین کذبوا بآیات الله فتکون من الخاسرین 95) ان الذین حقت علیهم کلمت ربک لا یومنون و لوجاءتهم کل آیه حتی یروالعذاب الالیم ... 100) و ما کان لنفس ان تومن الا باذن الله و یجعل الرجس علی الذین لا یعقلون ... و ما تغنی الآیات و النذر عن قوم لا یومنون ... 103) ثم ننجی رسلنا و الذین آمنوا کذالک حقا علینا ننج المومنین)، پس لازم است که هر عاقل دانا و خردمند بر مفاد این آیات شریفه دقت کافی و توجه وافی خود را معمول نماید به اینکه خداوند وعده داده است که (حقا علینا ننج المومنین و بر حضرت خود قسم فرموده است که مومنین به خود و رسولان خود را نجات دهد و این امر حتمی و یقینی است و اینکه به آن گروه از کافران و مشرکان و ... که در مدار تعقل رفتار نمی نمایند، آیات خداوند و ترسانیدن و انذار رسولان نفع نمی رساند تا ایمان بیاورند ... زیرا عمل آنها بر اساس موازین عقلی یعنی شعور و فهم استوار نیست و لذا خداوند قدرت و فضل خود را در موضوع هدایت اینگونه بیان می فرماید (و ما کان لنفس ان تومن الا باذن الله و یجعل الرجس علی الذین لایعقلون)، یعنی سعادت ایمان و رستگاری جاوید بر صاحبان عقل، به اذن و فضل خداوند نصیب و روزی می شود و این توفیقی الهی است که بندگان مومن همیشه و در همه حال و همه
ص: 100
احوال بایستی برای این نعمت هدایت و ایمان شاکر و سپاسگزار و ممنون باشند و در همین راستا قرار می گیرد رجس و ناپاکی بر کسانی که عقل خود را بکار نگرفته و از روی فهم و شعور تفکر نکرده و ایمان نمی آورند و لذا کسانی که در طول تاریخ به خدا و رسولان او در روز معاد و ...، ایمان آورده اند.
در واقع انسانهای فهیم دانا وعاقل بوده و در این راستا اساس و رکن شریعت الهی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم بر مبنای عقل است و لذا در هر کجا به نام اسلام ولی خلاف آن ملاحظه گردید، انسان عاقل بایستی آگاه باشد که در آن اعمال و روش های ضد عقل، ایمان به خدا و رسول او نیست و بطور مثال اعمال هولناک و دور از انسانیت و دور از مروت و دور از تمامی شرافت های اخلاقی و ...، از کسانی که ادعای اسلام دارند ملاحظه می شود که این دشمنی ها را نسبت به سایر انسان ها و یا مسلمانان به نام دین ... مرتکب می شوند و اینگونه اعمال صرف نظر از اینکه، در واقع توطئه دشمنان مشرک اهل کتاب بر ضد اسلام و قرآن و برای جلوگیری از شیوع عالمگیر آن و صرفا برای آن است که مسیحیان و یهودیان جهان و خصوصا اروپا وآمریکا از اسلام و قرآن منزجر و متنفر شده و به این وسیله به اهداف گوناگون دیگر خود برسند از جمله اینکه همین تنفر را در تمامی جوامع بشری تسری داده و پخش نمایند و اینکه جوامع مسلمین را با قطع نسل و حرث روبرو نمایند که البته موفق هم شده اند ...، و شاید این توطئه های پی در پی آنان یعنی قتل عام های مسلمان در اقصی نقاط جهان از این راه ها و یا ایجاد اختلاف و از طریق برپایی جنگهای خونین بین اهل اسلام و یا ترورهای وحشیانه و یا قتل وکشتار و زنان و مردان و کودکان و ...، از امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم برای آنها مسرت بار و شادی آفرین باشد ولی قطعا خداوند قادر متعال تمامی دشمنان خود ر ا ازمشرکین و کافرین و ظالمین و ...، را به سوی دوزخ ابدی خود خواهد برد و تا ابدالآباد این
ص: 101
تبهکاران را در آتش قهر و غضب خود فرو خواهد برد و البته خداوند هرگر به کسی ستم نمی کند بلکه ظالمان خود بر خود و دیگران ظلم و ستم روا می دارند و در واقع بدینگونه به آن جایی که استحقاق آن را دارند یعنی جهنم ابدی که خداوند قادر متعال آن را به قدرت قهر و غضب خود برای آنان آماده فرموده است وارد می شوند (الا لعنه الله علی القوم الظالمین)
« سوره مبارکه هود »
و این سوره همان سوره ای است که مشهور است که رسول خدا فرمود: سوره هود مرا پیر کرد یعنی عظمت و هیبت آن مرا رنجور نمود.
آیات اول و دوم سوره مبارکه هود: (الر، کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر، الا تعبدوا الا الله انفی لکم مته نذیر و بشیر)، در این آیات شریفه تا این فراز نفس آیات مورد نظر است که همان آیات عظیم کتاب خداست و در سایر مواضع دیگر نفس معانی آیات و یا به عبارتی معرفی آیات الهی است که همان کتاب الهی جهان هستی است و ... . که همگی نشانه ها و دلایل ذات اقدس الهی و ثبوت نبوت آخرین پیامبر او حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است.
آیه شریفه 13 تا 15 سوره مبارکه هود: (ام یقولون افتراه قل فاتوا بعشر سور مثلهم مفتریان و اعوا من استطعتم من اذن الله ان کنتم صادقین فان لم یستجیبوا لکم فاعلموا انما انزل بعلم الله و ...، من کان یرید الحیوه الدنیا و زینتها ، نوف الیهم اعمالهم فیها و هم فیها لا یبخسون، اولئک الذین لیس لهم فی الاخره الاالنار و حبط ما صنعوا فیها و باطل ما کانوا یعملون (در این آیات شریفه خداوند تبارک و تعالی دشمنان قرآن یعنی معجزه جاوید رسول خود حضرت محمد را به دوزخ جاودانی بشارت می دهد و اعمال کسانی را که با انکار قرآن و نبوت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم
ص: 102
و عجل فرجهم حیات دنیا و زینت آن را اراده کرده اند را ضبط فرموده آنکه پاداش دنیایی آنها را مانند شیطان بطور کامل می دهد تاکید می فرماید که آنان در آخرت نصیبی جز آتش ندارند و با حبط اعمال و ابطال آثار قهری اعمال خیرالزام بر ورود و خلود در آتش دارند.
ایه شریفه 17 سوره مبارکه هود: (افمن کان علی بینه من ربه ویتلوه شاهد منه و من قبله کتاب موسی اماما و رحمه ، اولئک یومنون به و من یکفر به من الاحزاب فالنار موعده ، فلاتک فی مریه منه)، (خداوند علی اعلی در این آیه شریفه ناسپاسی از احزاب یعنی غیر اهل ایمان را کفر تلقی و آنان را که ایمان به رسول خدا و آنکه شاهد منه است که در تفاسیر به علی علیه السلام تعبیر شده است را تعبیر به کفر و تاکید فرموده است که شکی در آن نیست و این همان شمول بر اشخاص احصاء شده در بخش اول است یعنی دلالت بر خلود در آتش کسانی است که به قرآن و معجزه جاوید پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و شاهد منه یعنی ولایت حضرت علی علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم ایمان نمی آورند و این حقایق یعنی ظهور رسول خدا و ولایت مولانا المظلوم علی علیه السلام و امامان معصوم علیه السلام و عجل فرجهم مطالبی بوده که در کتاب مقدس حضرت موسی یعنی تورات ذکر شده است که ما آن را در بخش بشارات کتاب نورالانوار خود ذکر نمودیم.
ص: 103
آیه شریفه 18 سوره مبارکه هود : (و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا، اولئک یعرضون علی ربهم و یقول الاشهاد هولاء الذین کذبوا علی ربهم الا لعنه الله علی الظالمین الذین یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا و هم بالاخره هم کافرون اولئک ... یضاعف لهم العذاب 22) لاجرم انهم فی الاخره هم الاخسرون) در این آیات شریفه مانند بسیاری دیگر از مواضع کتاب خدا یعنی قرآن مجید، خداوند با عتاب شدید از گروهی یاد می کند که به دروغ به خداوند افتری وارد می آورند و تاکید می فرماید که کسی واقعا از این جماعت ستمکارتر و ظالمتر نیست صرف نظر از اینکه این گروه به دلیل ظلم و ستم در شمول ظالمین و آنهم بدترین آنان و مستحق دخول در نار جاوید هستند، تحت لعنت ابدی خداوند قرار گرفته و شاهدان خداوند یعنی رسول خدا و ائمه معصومین و خصوصا منادی لعنت بر ظالمان در روز قیامت یعنی علی علیه السلام بر ضد آنها گواهی می دهند یعنی کسانی که بر پروردگار خود دروغ بستند و سپس توسط منادی خود یعنی علی علیه السلام در روز قیامت آنان را لعنت می فرمایند (الا لعنه علی الظالمین) و سپس در معرفی آنان می فرماید آنها کسانی هستند که راه خدا را سد می نمایند و آن را کج میخواهند یعنی مردم را به بیراهه ضلالت و گمراهی سوق داده و به دوزخ می کشانند و ...، یعنی این جماعت در واقع به آخرت و روز جزا کافرند و ... این نشان می دهد که این جماعت تبهکار ظاهرا مسلمان و باطنا منافق هستند یعنی ظالم و ماهیتا کافرند و به این دلیل، حقیقت به روز قیامت اعتقادی ندارند و این خصایص دقیقا بر معاویه و یزید و ...، رهبران پیروان آنان منطبق است که با جعل احادیث مردم را از راه راست منحرف نموده در سراشیبی ضلالت و گمراهی دوزخ جاودانی انداختند تا جایی که موجب گردیدند تا جایی که با یاری یکدیگر به سوی قتل ذوالقربی رسول خدا یعنی اهل بیت عصمت و طهارت یعنی مولاتنا فاطمه الزهرا و امامان معصومعلیه اسلام و عجل فرجهم شتاب کردند و به این راستا نهایت ستم کاری مظهر مظلومیت ذوالقربی یعنی حسین علیه السلام را با فرزندان و خاندان و
ص: 104
اصحاب او قتل عام کردند و جنایات آنان در حق سایر امامان و پیروان و دوستان آنان ادامه یافت و تا این زمان ادامه دارد آری آنها رهبران منافقین یعنی گروه الذین فی قلوبهم مرض هستند که پیروان خود را از راه است منحرف نموده به وادی گمراهی سوق و به سوی آتش جاوید هدایت نمودند و ...، یعنی این گروه همان ائمه یدعون الی النار هستند و آن شاهدان علیه آنان رسول خدا و امام بر حق علی بن ابی طالب و ائمه اطهار علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که همگی مظاهر عصمت و پاکی خداوند علی اعلی و نماد صراط مستقیم او و شاخصه هدایت دین خدا هستند یعنی اوصیاء معصوم رسول خدا و کشتی نجات امت در طول تاریخ، از ورطه جهل و جهالت و گمراهی و ناجی و هدایت گر به سوی سعادت جاودانی و بهشت سرمد ابدی خواهند بود پس این گروه تبهکار همان ظالمان هستند که مورد لعنت خداوند و عذاب جاودانی او هستند و این گروه در واقع مصادیق حقیقی و مظاهر بارز شمول اشخاص احصاء شده در دوزخ ابدی و ...، به شرح خلاصه بخش اول خواهند بود.
آیه شریفه 36 سوره مبارکه هود : (و اوحی الی نوح .. واصنع الفلک باعیننا ووحینا ولا تخاطبنی فی الذین ظلموا انهم مغرقون ... 43) ... و نادی نوح ابنه و کان فی معزل یا نبی ارکب معنا ولا تکن مع الکافرین ... و قضی الامر و استوت علی الجودی و قیل بعدا للقوم الظالمین 45) و نادی نوح ربه فقال رب ان النبی من اهلی و ان وعدک الحق و انت احکم الحاکمین 46) قال یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح فلا تسالن ما لیس لک به علم ، انی اعظک ان تکون من الجاهلین 47) قالی رب انی اعوذبک ان اسئلک ما لیس له به علم و الا تغفرلی و ترحمنی اکن من الخاسرین)، خداوند جل جلاله دراین آیات شریفه به پیامبر خود حضرت نوح امر می فرماید که در خصوص کسانی که ظلم نموده اند یعنی ایمان نیاورده و صاحب عمل غیرصالح بوده و نزد خداوند ظالم و مجرم هستند به شفاعت انان اقدام ننماید و تخاطبنی در این فراز منظور شفاعت است، پس شفاعت
ص: 105
نزد خداوند از بسوی پیامبران و صاحبان آبرو امری ممدوح و مشروع است ولی نه در خصوص ظالمان و مجرمان وکافران و مشرکان و ..، زیرا به شرح خلاصه بخش اول حکم آنان در ورود به آتش دوزخ جاوید صادر گردیده است پس شفاعت شامل کسانی است که اهل ایمان و از مومنین به خدا و رسول و روز قیامت هستند و اعمال ناپسند آنها موجب نشده است تا در زمره مجرمین واقع شوند و یا اعمال انها حبط گردد و ... یا مستوجب خلود در آتش شوند پس استحقاق شفاعت دارند و خداوند به پیامبران خود و آبرومندان درگاه خود اجازه شفاعت آنان را داده و به دعای آنها توجه می فرماید و لذا در آیه 42 حضرت نوح فرزند خود را به هشدار و لا تکن مع الکافرین مخاطب قرار می دهد ولی فرزند نادان توجه نکرده و غرق و سپس با گروه ظالمان در آتش فرو می رود وحضرت نوح به خداوند عرض می نماید که فرزندم از اهل من است و شما وعده دادی که اهل تو را نجات می دهم خداوند در پاسخ حضرت نوح می فرماید که او از اهل تو نیست زیرا عمل غیر صالح دارد یعنی اهل نوح همان ایمان آورندگان به او هستند نه خانواده او پس اگر خانواده از ایمان خارج شوند اهل محسوب نمی شوند بلکه جمیعت رب یعنی جمعیت خداوند اهل او و پیروان پیامبر خانواده او محسوب می شوند و به عبارتی اگر خانواده او اهل ایمان باشند می شود نور علی نور، نکته دیگر اینکه عمل صالح در اینجا یعنی ایمان به خدا و رسول و روز معاد، نه اعمال خیر مانند خیرات نمودن و ...، و تهدید خداوند به حضرت نوح علیه السلام که من تورا نصیحت می نمایم که از جاهلان نباشی و بلافاصله حضرت نوح بحرانی بودن وضعیت یعنی ترک اولی خود را در این رابطه متوجه می شود، پس در این فراز ملاحظه می شود که علیرغم اینکه خداوند پیامبر خود را بسیار دوست دارد ولی دوستی با دشمنان او موجب می شود تا مجرم تلقی شده و به سوی آتش جاوید سوق داده شود پس بلافاصله حضرت نوح متوجه خطر عظیم شده می فرماید که خدایا من تو پناه می برم که از تو چیزی بخواهم که به آن علم ندارم و اگر تو
ص: 106
مرا نیامرزی و بر من رحم ننمایی (اکن من الخاسرین) و این کلام یعنی شمول مجرمین در خاسرین در بسیاری مواضع کتاب خدا تکرار شده است که منظور همان بد عاقبتی و ورود مجرم و خاسر در آتش جاوید دوزخ است پس خدایا ما به تو پناه می بریم و تو را قسم می دهیم به همه مقربان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیه السلام و عجل فرجهم که ما را بیامرزی و بر ما رحم بفرمایی تا از خاسران نباشیم امین آمین آمین یا رب العالمین.
آیه مبارک 50 و 52 سوره شر یفه هود (و الی عاد اخاهم هودا قال یا قوم اعبدوالله ما لکم من اله غیره ... و یا قوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدارا و یزدکم قوه الی قوتکم و لا تقولوا مجرمین)، خداوند در این آیات شریفه، موضوع ایمان و پرستش و عبودیت و عبادت حضرت الله و اعتقاد به اینکه جز او کسی برای پرستش شایسته نیست و اساسا جز او خدایی وجود ندارد را بیان فرموده استغفار و توبه به سوی خود را از قول
پیامبرخود حضرت هود به مردم و امت او بیان می فرماید و بر این عدم ایمان و شرک آوردن به عنوان بارزترین مصادیق مجرم بودن تاکید می فرماید همان جرم که از موجبات خلود مجرم در آتش دوزخ می باشد.
آیه شریفه 59 سوره مبارکه هود : (و تلک عاد جحدوا بآیات ربهم وعصوا رسله و اتبعوا امر کل جبار عنید 60) اتبعوا فی هذه الدنیا لعنه و یوم القیامه والا ان عادا کفروا ربهم الا بعدا لعاد قوم هود)، در این آیات شریفه خداوند علی اعلی قوم عاد را مانند دیگر امت ها که جحد به آیات او نموده و به پیامبران او عصیان و ستیزه گری نمودند و با پیروی از دستور هر جبار عنید و ستمگر از مصادیق مجرمین شدند را سرزنش و انان را مستحق لعنت در این دنیا و آن دنیا اعلام می فرماید زیرا آنان در واقع به پروردگار خود کافر شده و از رحمت او دور و مستحق ورود در آتش جاودانی یعنی دوزخ او گردیده اند و به شرح خلاصه بخش اول و توضیح جحد در راستای انکار و تکذیب و ستیزه گری با آیات الهی معنی می شود و اینگونه بایستی به آن توجه شود.
ص: 107
آیه 61 تا 64 سوره مبارکه هود: (و الی ثمود اخاهم صالحا .. 64) ویا قوم هذه ناقه الله لکم آیه فذروها تاکل فی الارض الله و لا
تمسوها بسوء فیاخذکم عذاب قریب 65) فعقروها ... نجینا صالحا والذین امنوا معه برحمه منا ...
66) و اخذ الذین ظلموا الصیحه ... الا ان ثمود کفروا ربهم الا بعدا نمود)، در این آیات شریفه خداوند درخصوص قوم حضرت صالح یعنی قوم ثمود و معجزه و آیت حضرت صالح یعنی ناقه ای که از دل کوه بیرون آمده بود اشاره می فرماید و رابطه با قتل آن ناقه یعنی دشمن با معجزه حضرت صالح و آیت خود و ...، موضوع استحقاق عذاب ان قوم را بیان ودر رابطه با نجات صالح و کسانی که ایمان آوردند و با توفیق به رحمت از سوی خداوند سعادتمند شدند را متذکر و در نهایت از آن قوم شقی به عنوان کسانی که ظلم نموده و به خداوند کافر شدند و اینکه از رحمت پروردگار دور هستند کلمات یعنی تاکید خود را ابلاغ می فرماید.
آیه 77 سوره مبارکه هود: (و لما جاءت رسلنا لوطا ...، جاءه قومه یهرعون الیه ومن قبل کانوا یعملون السیئات ... و ما هی من الظالمین ببعید) در این فراز خداوند تبارک و تعالی در خصوص تبهکاری قوم لوط اشاره فرمود و عمل آنان را سیئات بیان می فرماید و آنان مجرمین را جز ظالمین می شمارد.
ص: 108
آیه 84 و 85 سوره مبارکه هود : (و الی مدین اخاهم شعیبا ... یا قوم اوفوا المکیال و المیزان بالقسط لا تبخسوا الناس اشیاء هم ولاتعثوا فی الارض مفسدین)، در این آیات مبارکه مکیال و میزان بالقسط و تبخس در اشیا جز مفاسد در ارض و عمل ظالمانه تلقی شده که پیامبر خدا حضرت شعیب از آن در راستای امر خدا قوم خود را انذار می فرماید قوم خود را و در ایه عجیب 89 می فرماید : (و یا قوم لا یجرمنکم شقاقی ان یصیبکم مثل ما اصاب قوم نوح او قوم هود او قوم
صالح و ما قوم لوط منکم ببعید (90) استغفروا ربکم ثم توبوا الیه ، ان ربی رحیم ودود) در این آیات شریفه حضرت شعیب سلام الله علیه می فرماید شما را شقاق یعنی ستیزه گری و مخالفت با من مجرم ننماید تا برسد به شما مثل آنچه به قوم نوح و یا قوم هود یا قوم صالح واقع شد و واقعه قوم لوط از شما دور نیست آری توجه به این آیات نشان میدهد که صرف شقاق یعنی ستیزه گری با پیامبران الهی امر مجرمیت مرتکب تبهکار را قطعی ودوزخی شدن و جاوید در آن بودن را حتمی می نماید موضوع دیگر اینکه فرمود واقعه قوم لوط از شما دور نیست منظور عمل آنان نیست بلکه موضوع مخالفت آن قوم با پیامبر خود و نابود شدن آنان است به واسطه مجرم شدن و واجب شدن قهری عذاب بر دنیایی و آخرتی آنان و نکته مهم دیگر در رابطه با موضوع توبه به سوی خداوند است که بایستی اول طلب استغفار شود و سپس توبه کردن از جرایم است مانند عمل وضو و نماز که ظاهرا بر اساس این آیه شریفه، توبه میسر نمی شود مگر آنکه قبل از آن عمل استغفار یعنی پشیمانی قلبی و ارتباط واقعی با خداوند حاصل شود و آنوقت توفیق توبه حاصل شود پس در این فراز عمل آنان در مخالفت با رسول خدا یعنی شعیب، از مصادیق بارز ظلم اعلام گردیده است.
آیه مبارکه 96 سوره شریفه هود: (ولقد ارسلنا موسی بآیاتنا و سلطان مبین الی فرعون و ملئمه فاتبعوا امر فرعون و ما امر فرعون برشید 98) یقدم قومه یوم القیمه فاوردهم النار و بئس الورد
ص: 109
المورود 99) و اتبعوا فی هذه لعنه و یوم القیامه بئس الرفد المرفود ... 103) ان فی ذالک لآیه لمن خاف عذاب الاخره)، در این آیات شریفه خداوند در خصوص ارسال پیامبر عظیم الشان خود یعنی موسی به سوی فرعون با آیات خود یعنی معجزات و سلطان مبین، خبر می دهد همان فرعون که مردم را گمراه کرد و آنها او را تبعیت نمودند، در حالی که فرعون شعور و فهم و عقلی که درک امور و حقایق عالم را بطور صحیح نماید، نداشت و لذا در پیشاپیش قوم ابله و شقی خود درروز قیامت با خود همه آن ستمگران را وارد دوزخ جاوید می نماید یعنی جایگاهی که برای ظالمین است در حالی که دراین دنیا لعنت شد و در روز قیامت نیز تا ابدالآباد تحت لعنت حق خواهد بود در این فراز نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن اینکه هلاکت خداوند به انواع عذاب برای این ظالمین مقدمه ورود آنان به دوزخ جاودانی است و سپس می فرماید به درستی که در این موضوع ایه ونشانه های واضح و آشکار برای کسی است که از عذاب آخرت بترسد و خائف باشد که در آن معانی فراوان است.
آیه شریفه 105 تا 108 سوره مبارکه هود: (یوم یات لاتکلم نفس الاباذنه، فمنهم شقی و سعید، فاما الذین شقوا ففی النار لهم فیها زفیر و شهیق خالدین فیها مادامت السموات و الارض الاماشاء ربک ان ربک فعال لما یرید واما الذین سعدوا فقی الاجنه خالدین فیها مادامت السموات و الارض الا ما شاء ربک عطا غیر مجذوذ ...) در این آیات شریفه خداوند به عظمت روز قیامت و قدرت مطلقه خود در آن روز عظیم اشاره می فرماید و به اینکه کسی سخن نمیگوید مگر به اذن آن مولا و سرور و در آن زمان مردم در دو گروه شقی و سعید حاضر هستند، یک گروه یعنی شقی در آتش جاوید خواهند بود مگر به اراده خداوند و دیگر گروه کسانی هستند که با ایمان و عمل صالح و پیروی از عقل خود نجات می یابند و موجبات رستگاری خود را فراهم می آورند مگر به اراده خداوند یعنی چنین به نظر می آید که افرادی که بطورمثال حرام زاده هستند اهل دوزخ هستند ولی اگر به
ص: 110
عقل خود رجوع و به آن توجه کند وارد راه صحیح شده و نجات می یابند و این معنی الا ماشاء ربک است وگروه دیگر برای بهشت سازماندهی شده اند و بسوی بهشت می روند مگر انکه عمل آنان و اعتقاد آنان بواسطه اختیاری که دارند آنان را در زمره ظالمان و ستمگران و... قرار داده و سوی دوزخ جاوید روانه نماید که در این آیات شریفه موضوع اختیار عمل به شقی و سعید عنوان شده به عبارتی دیگر بستر سعید به سوی بهشت است توسط حلال زادگی او ولی در دوزخ به او بسته نیست و نیز بستر شقی یعنی حرام زاده دردوزخ است ولی خدا راه بهشت را بر او مسدود ننموده واین قدرت عقل و اختیار بندگان و نشانه عظمت خداوند و وضوح راه و صراط مستقیم او برای انتخاب صحیح و اتخاذ راه و روش صحیح را نشان می دهد و اینکه که می فرماید مادامت السموات و الارض بیانگر آن است که این آیات الهی نیز ابدی است که این هم از عظمت آیات پروردگار است و اینکه خداوند آیات خود را زایل نمی فرماید و نیز ظاهرا الا ما شاء ربک نمی تواند اشاره به دخول در آتش جاوید و سپس نجات از آن باشد و دخول در بهشت و یا ورود به بهشت جاوید و بیرون آمدن از آن و انداخته شدن به آتش جاوید باشد یعنی الا ما شاء ربک که در هر دو فراز آمده به این معنی دلالت ندارد و موید اراده خداوند قبل از دخول در بهشت و جهنم است زیرا آن دو خلود جاوید دارند صرف نظر از اینکه به دنبال آن می فرماید عطا غیر مجذوذ پس این نظر استثنا می فرماید یعنی بعضی ها را علیرغم استحقاق به دوزخی بودن به دلایل مختلف مانند شفاعت مشمول رحمت خود می فرماید و بعضی را علیرغم مساوات درجه برای ورود به بهشت مشمول عدالت خود می فرماید و راهی دوزخ می نماید مانند کسانی که مشمول شفاعت نیستند و ...، یعنی گروهی را که مستحق دوزخ هستند به رحمت خود مشمول به شفاعت به بهشت ببرد چنانکه در روایات است و یا در خصوص بعضی که به ظاهر مستحق بهشت هستند ولی
ص: 111
شایسته آن نیستند به عدل خود گرفتار و به دوزخ وارد نماید مانند بسیاری از اهل لا اله الا الله که دارای ولایت نیستند و یا بواسطه دوستی یا دشمنان آنان بر ضد ولایت هستند الله اعلم.
آیه شریفه 112 سوره مبارکه هود: (ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار)، این آیه شریفه از آیات مشهور در این حقیقت عظیم است که رضایت و به عمل ظالمان موجبات ظلم و ورود در جمعیت ظالمان و شمول در عذاب خلد دوزخ را بر مرتکب دارد و این امر از معجزات عظیم قرآن است زیرا به واسطه این رضایت و دوستی و اعتقاد و ...، مرتکب شریک می شود در ظلم ظالم و شراکت می نماید در ظلم تا جایی که عمل او از بعد زمان و مکان هم خارج می شود که نمونه آن را خداوند عظیم الشان با مخاطب نمودن به یهودیان است در قرآن در موضوع قتل انبیا بواسطه همین واقعیت بیان فرموده است که در واقع از معجزات قرآن کریم است و خلاصه آن این است که یهودیان با باقی ماندن بر دین تحریف شده در نقل انبیاء که توسط اجداد آنان معمول شده شرکت میکنند و لذا بنا به تفسیر مولانا حضرت جعفر بن محمد الصادق خداوند با صرف فعل حال آنان را مخاطب فرار داده که شما انبیاء را به قتل می رسانید و ... پس این نوع ظلم هم دلالت بر خلود به شرح خلاصه بخش اول دارد.
آیه شریفه 118 سوره مبارکه هود : (و .. وتمت کلمه ربک لاملئن جهنم من الجنه الناس اجمعین ( که در این آیه شریفه که مشابه آن نیز وجود دارد استحقاق علل وجوب از جمله ظلم و شرک و کفر و جرم و ...، در ضمیر آیه مستتر است .
ص: 112
سوره مبارکه یوسف
آیه شریفه 4 سوره مبارکه یوسف: (اذ قال یوسف لابیه یا ابت انی رایت احد عشر کوکبا و الشمس والقمر رایتهم لی ساجدین)، در این آیه شریفه اشاره به سجده به حضرت یوسف شده است وبا توجه به اینکه حضرت یعقوب پیامبر از تاویل و تعبیر آن آگاه بود آن رانهی ننموده و ... که تداعی معانی می نماید از سجده ملائکه به امر خداوند به حضرت آدم و در این دو فراز می تواند گفت که منظور اظهار اطاعت و کرنش و تواضع و تعظیم به حضرت آدم و حضرت یوسف از سوی ملائکه و برادران بوده است نه عبادت و یا خدا دانستن اوبه شکلی که ما برای خداوند عمل عبادی سجده را بجای می آوریم، پس امر خداوند برای سجده به حضرت آدم هرگز برای معبود قرار دادن او نبوده است بلکه تصدیق به برتری مقام او بوده است بر اگر سجده کنند و لذا شیطان نگفت حضرت آدم شایسته پرستش نیست زیرا عبادت مخصوص خداوند است یعنی اساسا امر خدا برای سجده ملائکه به حضرت آدم (که شیطان نیز علیرغم عدم ماهیت ذاتی در بین آنها حضور داشت که به شرح تفسیر امام مبین و هادی ما بالحق یعنی حضرت جعفر بن محمد صادق علیه السلام در جمعیت آنان حاضر بوده است در حالی که مانند آنان نبوده و تشبیه فرمود مانند آن را در خطاب خداوند به مسلمانان که در میان آنها منافقین هم هستند)، برای تعیین و تصدیق و اثبات برتری حضرت آدم بوده ...، ولی شیطان مطرود و ملعون علیرغم این حقیقت و بدون توجه به اهمیت موضوع یعنی الزام آور بودن امر خدا به واسطه تکبر و نخوت و در کمال شقاوت از امر خداوند سرپیچی نموده و علت و دلیل سخیف عدم سجده خود را، موضوع برتری از آدم بیان نمود که خداوند علی اعلی هم در این فراز علیرغم اینکه قدرت مطلقه در عالم هستی می باشد اینگونه آزاد نشانه اجازه آزادی بیان و فکر و عقیده ... داده که در این فراز شیطان بد فرجام از عقل
ص: 113
خود پیروی نکرد و اینگونه خود را به سوی آتش دوزخ جاوید روانه نمود در روایت است که او متوسل به حضرت زکریای پیامبر شد که از خداوند بخواهد برای این سرپیچی یعنی عدم سجده به حضرت آدم، خدا او را مواخذه ننماید.و از راه فریبکاری و ریا و دروغ، حتی گریه و زاری هم نموده و ... خداوند فرمود که او دروغ می گوید واز راه فریب چنین سخن می گوید و چون حضرت زکریا اصرار کرد فرمود پس به شیطان بگو حال که تو در آن زمان بر حضرت آدم سجده نکردی پس برو بر قبر او سجده کن که در فلان مکان است پس چون حضرت زکریا این مطلب را به شیطان گفت، شیطان برافروخته شد وگفت من در آن زمان به خود آدم سجده نکرده ام و حالا در این زمان بروم و قبر او را سجده کنم پس راه خود را گرفت و رفت و نیز این نکته که این سجده در حالات فیزیکی ظاهری چگونه بوده است باز هم دراصل موضوع اثر ندارد و شباهت آن مانند قیام و رکوع و سجود در مقابل خانه کعبه است که مسلمانان اعمال عبادی خود مانند قیام و رکوع و سجود را در مقابل خانه کعبه به عمل می آورند یعنی که همه مسلمانان جهان در مقابل و به سوی خانه کعبه که دیواری چهار گوشه و مکعب و ساخته شده از گل و سنگ و چوب و پارچه و ... است اعمال عبادی انجام می دهند ولی هیچ نادان و احمق آنان را مشرک و بت پرست و دیوار پرست و سنگ پرست و چهار گوشه پرست و خانه گل پرست و ...، نمی نامد چون اهل اسلام پیرو امر خداوند هستند که با اینگونه به سوی آن نماز خواند و رکوع و سجود بجای آورده و حضرت او را عبادت کنند پس همه آن کسانی که افتری مشرک بودن را به عناوین مختلف بر شیعه وارد می نمایند البته باید از خدا و رسول و روز قیامت در رابطه با توهین و اهانت و ...، خود بترسند و آگاه باشند به واسطه این ظلم ...، در معرض دوزخ جاوید قرار می دهند و حالت آنان مانند آن شخص روغن فروش است که نزد حضرت صادق علیه السلام مشرف شد و عرض کرد که موشی در ظرف روغن من افتاده است و حضرت فرمود اگر پیمانه خود را در ظرف فرو ببری
ص: 114
و بیرون بیاوری و جای آن پر شود یعنی غلظت آن کم باشد و ...، آن روغن نجس است و البته ما در این فراز کاری به عظمت بهداشتی دین پاک اسلام و مانند آن در همه احکام و فرایض آن نداریم که ناجی جهان بشریت است و ...، آن مرد گفت آیا موش به آن کوچکی تمامی ظرف و محتویات روغن به آن بزرگی را نجس می کند و حضرت فرمود موش کوچک نیست بلکه دین خداوند و احکام او در نظر تو کوچک است.
آیه شریفه 23 از سوره مبارکه حضرت یوسف: (و راودته التی هو فی بیتها عن نفسه و غلقت الابواب و قالت هیت لک قال معاذ الله انه ربی احسن مثوای انه لا یفلح الظالمون و لقد همت به و هم بها لولا ان رای برهان ربه کذالک لنصرف عنه السوء و الفحشا انه من عبادنا المخلصین)، در خصوص این فراز از کتاب خدا به موضوع تمایل همسر فرعون یعنی زلیخا اشاره شده که یوسف را به سوی خود دعوت نمود و حضرت یوسف فرمود معاذ الله یعنی به خدا پناه می برم سپس فرمود انه لا یفلح الظالمون و این کلام نشان می دهد که عمل شنیع زنا مورد غضب خداوند است ومرتکب آن از جمله ظالمان و ستمگران و در شمول ورود به آتش دوزخ ابدی خداوند خواهد بود و به شرح خلاصه بخش اول اگر فرض نمائیم عمل زنا را که خداوند آن را به شدت دشمن دارد جزء گناهان کبیره و... و در شمول غفران الهی و شفاعت رسول خداوند باشد، این عمل از انبیا پذیرفته نیست زیرا درجه معرفت آنان به خداوند با انسان های عادی برابر نیست بهرحال سیاق آیه به در دو فراز گناه و ترک اولی می تواند ناظر باشد و بهر حال بر عظمت زشتی و بدی این عمل ناروا از مرتکب آن در پیشگاه خداوند دلالت دارد همانگونه که در آیه دیگر فرموده است (ولا تقربا الزنا) یعنی به زنا نزدیک نشوید که این فراز شمول عام دارد و بر نهی شدید بر همگان دلالت می نماید و مولای مظلومان حضرت علی علیه السلام می فرماید گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است پس آلوده نشدن و بر شیوه و آئین و دستورات سرور خلایق هستی یعنی حضرت محمد صلی الله
ص: 115
علیه و اله و سلم عمل نموده ناجی و رهایی بخش است زیرا عمل به اوامر آن حضرت راه های شیطان را بسته و مومن و موحد و دوستدار محمد و ال محمد را به حیات جاویدان رهبری می نماید و ...، خدایا به حق همه عزیزان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم ما را علیرغم تمام بدی های اعمال ما که خواسته و ناخواسته از ما سرزده و در حال حاضر دست خالی و روی سیاه در پیشگاه تو حاضریم ما را بیامرز و به فضل و کرم و محبت خود رستگار فرما و قبل از آن، ظهور و فرج مولانا حضرت مهدی یعنی آخرین معصوم از آل محمد و آخرین از مقدسین خود یعنی حضرت بقیه الله تعجیل بفرما که فرج همه مومنین و مومنات در این ظهور است پس خدا این امر را هر چه زودتر نزدیک بفرما آمین امین آمین یا رب العالمین (در ادامه آیه)، عبارت (لقد همت بها و هم بها) را عده ای جاهل و ابله بر آن معنی نموده اند که وقتی زلیخا اظهار تمایل کرد العیاذ بالله یوسف هم به او تمایل نمود یعنی هم بها و حال آنکه این معنی بسیار خطا و اشتباه است و در این فراز مولای ما و افتخار ما حضرت صادق علیه السلام فرموده اند که اگر این تعبیر که می گویند صحیح بود پس بایستی واقع می شد آنچه واقع نشد یعنی آن عمل زشت زنا بایستی صورت می گرفت ولی واقع امر ان بود که چون حضرت یوسف اصرار و ابرام زلیخا را دید برای نجات خود، قصد قتل زلیخا را نمود ولی خداوند بواسطه اتفاقاتی که افتاد، موضوع
سوء، یعنی قصد قتل و فحشا یعنی زنا را از آن حضرت برگردانید ودلیل آن را هم خلوص حضرت یوسف بیان می فرماید، صدق مولانا جعفر بن محمد الصادق علیه السلام.
ص: 116
آیه شریفه 32 و 34 سوره مبارکه یوسف: (قال رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه .. فستجاب له ربه فصرف عنه کیدهن انه هو السمیع العلیم ... 35) ثم بدالهم من بعد ما راوا آلآیات لیسجننه حتی حین) یعنی تخیر در در این آیات شریفه موضوع بدا یعنی تخیر با توجه به وقوع امری مذکور شده است که اعتقاد به آن از عظمت شیعه و عظمت وجود اختیار در انسان به توسط حضرت حق جل جلاله است و مولای مظلومان علی علیه السلام به این مضمون می فرماید اگر یک آیه در قرآن نبود من همه وقایع را تا روز قیامت بیان می نمودم و لذا این آیه به معنی ظهور عظمت اراده خداوند در کائنات است و نهایت عظمت او که در اراده او یعنی خداوند است و کلام او در یمحو ما یشا و یثبت در واقع، مفهوم همین بداء واراده پروردگار در تغییر امور بندگان و توجه به اعطای اختیار عمل به بندگان است تا به اراده خود به سوی دوزخ و بهشت بروند و لذا امر بدا یکی از اسباب و علل این امر و از آن موارد ست که اراده خداوند بر تقدیر امور بواسطه اختیار عمل بندگان مقرر و نافذ می شود مانند اینکه وقتی ماشین اختراع شد و... وقوع تصادفات امری اجتناب ناپذیر بود ولی اگر کسی با سرعت وبدون توجه به مقررات قانونی رانندگی کرده و حادثه ای را بوجود بیاورد نمی تواند ادعا کند تصادف، به دلیل امر و اراده خدا بوده است و ظلمی که مرتکب شده است را به خداوند نسبت دهد زیرا اگر چنین بود شخص در آن اراده و اختیار نداشت و خداوند مرتکب را به سوی دو.زخ جاوید خود سوق نمی داد و... پس بر همین سیاق کسی نمی تواند ادعا کند که اگر کسی با تعمد و عمد کسی را به قتل برساند پس خدا خواسته است واگر چنین بود خداوند خاطی را به دوزخ جاوید خود بشارت نمی داد.
آیه مبارکه 36 از سوره شریفه یوسف : انی ترکت مله قوم لا یومنون بالله و هم بالاخره هم کافرون ...، 37) واتبعت مله اباء ی ابراهیم و اسحاق و یعقوب ما کان لنا ان نشرک بالله من شی ذالک من فضل الله علینا و علی الناس (در این آیات شریفه خداوند از قول حضرت یوسف می فرماید که
ص: 117
مانند پدران خود ابراهیم، اسحاق ، یعقوب ، دین و آئین قومی که ایمان به خدا نیاورده و به آخرت کافرند را ترک و در شان آنان نیست که به خداوند شرک آوردند یعنی در واقع عدم ایمان به خدا و کافر بودن به قیامت را از مصادیق شرک می فرماید و کفر به آخرت در واقع ناسپاس به نعمت قیامت جهت دادخواهی و ...، نیز می تواند باشد و یا انکار آخرت و در نهایت این دو نعمت، یعنی ایمان به خداوند و روز معاد، در واقع فضل خداوند بر او و آل او ومردم است).
آیه شریفه 57 از سوره مبارک یوسف: و جاء اخوه یوسف فدخلوا علیه فعرفهم و هم له منکرون ( عرف در مقابل نکره یعنی شناخت در مقابل نشناختن ) آمده است یعنی انکارهر موضوع در مقابل شناخت ان مطرح خواهد بود. یعنی عدم شناخت مساوی با انکار ، ...
آیه شریفه 86 سوره مبارک یوسف: یا بنی اذهبوا فتحسسوا من یوسف و اخیه و لا تایئسوا من روح الله انه یائیس من روح الله الا القوم الکافرون (در این آیه شریفه حضرت یعقوب به برادران امر می فرماید تا به تجسس یوسف و بنیامین برادرش بروند و امید داشته باشند زیرا بنده خدا و انسان مومن از رحمت خدا مایوس نیست و تنها قوم کافران از رحمت خدا مایوس هستند ( در این آیات شریفه خداوند دریای رحمت خود را به جوش و غلیان آورده و کسانی را که از رحمت او نامید هستند را به عذاب خود بشارت داده است و البته این کلام غیر از کلام حضرت پروردگار ، درخصوص کل یعمل علی شاکله است که در جهت منفی مخصوص معاویه و یزید ...، و اربابان و پیروان متعصب آنها است.
آیه 105 سوره شریفه یوسف: و کاین من ایه فی السموات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون ، و ما یومن اکثرهم بالل الاه و هم مشرکون:
ص: 118
( در این ایه شریفه خداوند متعال در این فراز به بی خردی بندگان و عدم توجه آنان به آیات بی حد و حصر الهی در آسمان ها و زمین اشاره فرموده و این عدم در واقع موجب می شود که به سوی شرک و محاربه با رسول پروردگار سوق داده شوند که در واقع بیانگر عذاب جاوید مرتکب آن است زیرا توجه به آیات الهی و سپس به آفریدگار جهان، هر بنده خداجو را به سوی رسولان او و حیات جاویدان سوق می دهد.
ایه 110 سوره مبارکه یوسف: ... و لا یرد باسنا عن القوم المجرمین ... (و این ایه با صراحت ... وقوع عذاب جاوید الهی را بر قوم مجرم که ایمان نیاورده و مشرک بودند را ثابت و معلوم مینماید ...)
ص: 119
سوره مبارک رعد
المر، تلک آیات الکتاب و الذی انزل الیک من ربک الحق و لکن اکثر الناس لایومنون ( در این آیه شریفه در خصوص آیات کتاب خدا قرآن مجید با کلمه تلک مشخص شده است و در ادامه والذی آمده است که بیان موضوع دیگری غیر از آیات کتاب است واگر (و) والذی نبود بیان آیات و توضیح کتاب خدا قرآن بود و معنی دیگر آن همان کلمه ( ما ینطق عن الهوی ان هوالا وحی یوحی ) یعنی مقام عصمت رسول خدا و اینکه به وحی از سوی پروردگار در روش و منش و سنت و.. مستظهر است و سنت رسول خدا در واقع با وحی از سوی خداوندپشتیبانی شده است و معنی دیگر اینکه سنت رسول خدا به منزله انزل الیک من ربک الحق است وتمام کسانی که با روآیات جعلی به هر دلیل و هر نیت اعم از خیر و شر به جعل حدیث پرداخته اند قطعا در شمول تکذیب آیات خدا وافترا به خداوند قدم برداشته و در دوزخ خلد وارد خواهند شد واین آیه در واقع در شرح عظمت مقام رسول خداست و نیز عصمت آن حضرت است و لذا دلیل اینکه چرا هر اهانت و توهین و جسارت حتی بسیار کوچک موجبات حبط عمل را فراهم می آورد همین علت است زیرا آن جسارت مستقیم به کلام مقدس و وحی خدا و آیات کتاب او و ذات اقدس حضرت پروردگار محسوب می گردد و لذا اینگونه اطاعت و معصیت رسول در کنار اطاعت و معصیت خدا، صاحب مفهوم و معنی می شود...).
آیه شریفه (3) سوره مبارکه رعد: الله الذی رفع السموات بغیر عمدترونها .. یفصل الآیات لعلکم بلقاء ربکم توقنون و هو الذی مد الارض و ... ان فی ذالک لآیات لقوم یتفکرون و فی الارض قطع ... ان فی ذالک لآیات لقوم یعقلون و ان تعجب فعجب قولهم که ءاذا کنا ترابا ءانا لفی خلق جدید، اولئک الذین کفروا بربهم واولئک الاغلال فی اعناقهم و اولئک اصحاب النار وهم فیها خالدون.
ص: 120
(در این آیات شریفه خداوند به بیان آیات الهی یعنی نحوه خلقت جهان هستی و عظمت لایتناهی آن و عجایب خلقت و ...، که قابل احصاء نبوده و هر کدام به تنهایی آیتی برای انسان ها، متفکر و صاحب عقل و ...، می باشد، می پردازد و آنها را دلیل بر لزوم ایمان به خود و معاد و ...، اعلام می فرماید تا مردم به لقاء روز قیامت یقین نمایند و در واقع این آیات وسیله برای تفکر و تعقل قرار گیرد و سپس می فرماید با همه این آیات و نشانه ها که بایستی درمسیر ایمان و تفکر و تعقل و رستگاری جاوید بکارگیری شود، کلام تعجب آمیز کافران است که این عظمت ها و دلایل عظیم و.. را در خلقت و حکمت آنها و ... می بینند ولی باز در معاد و رستاخیز روز قیامت شک دارند و سپس در ادامه عاقبت این گروه معاند را که به خدای خود کافر شده اند به دوزخ خود وعده داده و می فرماید آنها کسانی هستند که در گردن آنها زنجیرهای عذاب قرار داده شده و اصحاب نار بوده و تا ابد در عذاب مخلد می باشند والبته این چه بدبختی و بیچارگی است که گریبانگر این اشقیاء می شود و معلوم نیست چرا و به چه دلیل با این انکار و تکذیب، خود را به سوی جهنم ابدی سوق می دهند، چرا به هوش نمی آیند و چرا عظیم بودن کار زشت خود را نمی فهمند ایا این تعظیم و تکریم و عرض ارادت که کمترین عکس العمل ما در برابر عظمت ذات اقدس حضرت پروردگار و نعمت های بی حد و حصر و غیر قابل شماره خداوند است نبایستی موجبات شادی و سرور و افتخار ما را بر این توفیق فراهم اورد و ...، چرا باید با بی ادبی و عدم توجه به تمامی مبانی عقلی و شعور ...، و کرامت های انسانی عملی صورت پذیرد که در محکمه هر انسان با شرف و با جاودان موجبات محکومیت انسان خاطی و مجرم را فراهم می آورد.
آیه شریفه 18 از سوره مبارکه رعد: للذین استجابوا لربهم الحسنی و الذین لم یستجبواله لو ان لهم ما فی الارض جمیعا و مثله معه لافتدوابه اولئک لهم سوء الحساب و ماوائهم جهنم و بئس المهاد (در این آیات شر یفه خداوند برای کسانی که دعوت او را لبیک گفته بهشت جاوید و برای
ص: 121
کسانی که به دعوت خیر او پاسخ مثبت ندهند، دوزخ جاوید را به وعده داده است که سوء الحساب، ماوائهم جهنم و بئس المهاد همگی امر تحکیم در دوزخی بودن معاندین و ظالمین و مشرکین و کافرین و مجرمین و ... می باشد، یعنی همگی آنها در راستای خلاصه بخش اول دوزخی محسوب می گردند یعنی و بر خلود آنها در آتش دلالت دارد.
ص: 122
آیه شریفه 25 از سوره مبارکه ر عد : والذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امرالله به ان یوصل ویفسدون فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار ( در این آیات شریفه خداوند در خصوص کسانی که عهد خداوند را بعد از بستن پیمان با او نقض می نمایند یعنی بعد از میثاقه و یقطعون ما امرالله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار که مصداق تام واتم این نقض عهد و قطع نمودن آنچه خدا امر فرمود، همانا موضوع و امر ولایت مولانا المظلوم امیرالمومنین علی علیه السلام در روز غدیر خم است که به حکم خداوند با تعیین ایشان به جانشینی رسول خدا دین کامل و نعمت خداوند بر بندگان تمام گردید و ...، یعنی در این روز به امر خداوند علی اعلی، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم در حجه الوداع حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود منصوب فرمودند و در حق آن حضرت و به وحی خداوند و به شرحی که خصوص عصمت آن حضرت بیان شد، این عبارات را برای هدایت امت تا قیام قیامت بیان فرموده و امر نمودند که مسلمانان با آن حضرت به امر خداوند بیعت نموده و عهد الهی را اجرا نمایند (من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره و اخذل من خذله)، و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این حقیقت اسلامی، محل اجماع امت اسلام است که شرح کامل آن را حضرت علامه امینی رحمه الله علیه در کتاب شریف الغدیر خود بیان فرمود و این کلب آستان آن بزرگوار، خلاصه بیست و دو جلد کتاب فارسی آن بزرگوار را با مشقت و سختی فراوان جمع آوری و شیعیان آن بزرگوار تقدیم نمودم و آثار پر فیض برکت دعاوی مولانا رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را در خصوص یاری وصی و برادر مظلوم او علی ابن ابی طالب، نسبت به خود ملاحظه نمودم و قطعا و یقینا خداوند هر کس را که به هر نحو و هر طریق مولا و مقتدای مظلوم ما یعنی حضرت علی بن ابی طالب را یاری فرماید با عنایت به اینکه آبرو و شرف و عزت شریعت خداوند در سایه تلاش های عاشقانه آن حضرت
ص: 123
بوده و صبر و ایثار آن حضرت باعث افتخار هر مسلمان بوده و هست و خواهد بود، پس قطعا خداوند او را در دنیا و آخرت موفق وموید خواهد نمود، خدایا ترا به عزت وجلال و جبروت خودت و آبرو واحترام محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و همه مقربین درگاهت خیر دنیا و آخرت را به ما و خانواده های ما و همه مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات از اول خلقت تا آخر خلقت بعد از آنکه تعجیل در امر فرج مولایمان حضرت مهدی صاحب الزمان علیه السلام را مقدر فرمودی به ما عطا بفرما و آمین ، آمین ، آمین یا رب العالمین
آیه شریفه 27 و 30 و 32 سوره مبارکه رعد: (و لقد استهزئی برسل من قبلک فاملیت للذین کفروا ثم اخذتهم فکیف کان عقاب)، در این آیات شر یفه استهزا به رسولان و پیامبران خداوند متعال از جمله جرائمی است که برای کافران، به شرح خلاصه بخش اول عذاب خلد را در بر دارد و نیز به شرح آیه 33 و 35 برای مشرکین یعنی کسانی که مکر و حیله می نمایند و صدوا عن سبیل الله می نمایند، نیز به شرح خلاصه بخش اول جزای این کافرین هم، خلود در آتش دوزخ است.
آیه شریفه 37 از سوره مبارکه رعد: (ما کان لرسول ان یاتی بایه الا باذن الله لکل اجل کتاب 38 یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب)، در این آیات شریفه خداوند حکیم و قادر متعال اعلام می فرماید که برای رسولان او از جمله رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم اختیاری نیست که آیتی و نشانه ای ظاهر نماید الا بااذن خداوند پس منظور از این آیه، بایستی معجزه باشد نه آیه ای از آیات کتاب زیرا با این فرض، نقض غرض حاصل می شود، چون قرآن کلام خداست و برای رسول او اختیار وجود ندارد، پس منظور از آوردن آیه، ارائه معجزایی مانند شق القمر و شهادت سوسمار و رجعت خورشید و مرده زنده کردن و ...، می باشد و نیز این کلام خداوند قادر متعال و قدرتمند و یگانه عالم هستی، که می فرماید یمحو ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در این رابطه، همه آن کسانی که مدعی خبر از
ص: 124
آینده هستند، اعم از مرتاضیان و فالگیران و .. به محض ادعای داشتن خبر از آینده اگاه باشید که کذاب و مفتری هستند زیرا امر آینده فقط در ید با قدرت خداوند متعال است که خود می فرماید یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب، که شاعر پارسی گوی ها می فرماید: (نداند به جز ذات پروردگار که فردا چه بازی کند روزگار) و نیز مولای مظلوم امیر المومنین وصی رسول خدا و برادر و وارث علوم بی انتهای آن حضرت می فرماید اگر این آیه نبود من برای شما خبر تا انقضا عالم را می دادم واین معنی مطابق است با اینکه خداوند اختیار بهشت و جهنم را در دنیا قرار داده است پس مردم و خلایق بایستی با مراجعه به عقل و فکر و درک و تعقل و.. راه صحیح را انتخاب نمایند و با تلاش و کوشش در راه خدا و جلب رضایت خالق هستی خود را سزاوار برخورداری از نعمت های جاودانه بهشت نموده و خود را از آتش ابدی دوزخ نجات دهند و در این راه توجه داشته باشند که با تضرع و زاری به درگاه خداوند، اول استغفار نمایند و سپس از خداوند توفیق توبه را مسئلت نموده و برای سعادت دنیا و آخرت همه مومنین ومومنات و مسلمین و مسلمات دعا نمایند واز شر شیطان و شیاطین جنس و انس، به حضرت پروردگار و فرستنده و مبعوث کننده حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم پناه ببرند که از هر پناهی بالاتر است و قبل از همه دعا برای فرج و ظهور مولایمان حضرت مهدی صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف که فرج همه مومنین و مومنات عالم در ظهور آن حضرت است زیرا که مولای ما که آخرین از معصومین درگاه قرب حضرت حق جل جلاله است غریب است و تنها است و رنج می کشد از مصائب و جنایت هایی که در طول تاریخ بر مومنین و مومنات روا شده و روا می شود و روا خواهد شد، تا آنکه خداوندامر فرج آن حضرت را اصلاح فرموده و امر فرماید تا از کنار خانه کعبه، صدای رسای خود را به ندای عالمگیر انا المهدی و انا بقیه الله بلند نماید و قلوب مجروح و جان های پاره پاره شده جمعیت خدا پرستان را شفا و دین خدا را، پس از پرشدن عالم از ظلم و
ص: 125
جور و ستم و گمراهی، از عدل و قسط خود پر نماید، خدایا دعای ما را مستجاب بفرما و به دهان پر گناه و قلوب بسیار معیوب ما نظر مفرما بلکه بر فضل و کرم و عنایت خود و آبروی محمد ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و احترامی که همه مقربین درگاه خودت نزد تو دارند، ظهور مهدی یعنی نجات عالم و عالمیان را مرحمت بفرمایی آمین ، آمین آمین یا رب العالمین)
آیه شریفه 42 از سوره مبارکه رعد: و یقول الذین کفروالست مرسلا، قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم ومن عنده علم الکتب در این ایه شر یفه خداوند خالق هستی و مبعوث کننده حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم، آن کسانی را که به رسول خدا جسارت نموده و میگویند که شما پیامبر از سوی خداوند نیستی را کافر خطاب فرمود که به شرح خلاصه بخش اول، در زمره کسانی قرار می گیرند که در آتش دوزخ ابدی خداوند معذب خواهد بود و نیز تهدید خداوند به اینکه برای تصدیق به امر رسالت آن حضرت، شهادت خداوند وکسی که نزداو علم کتاب قرار داده شده است کفایت می نماید و البته این آیه با آن آیه شر یفه (و صالح المومنین)، تطبیق دارد و در بیان نهایت عظمت وجود مولای مظلوم ما حضرت امیر المومنین دلالت می نماید و موید رفعت مقام آن حضرت در پیشگاه حضرت حق جل جلاله است.
سوره المبارکه ابراهیم
1) ایه شریفه سوره ابراهیم : ... ویل للکفارین من عذاب شدید الذین یستحبون الاحیوه الدنیا علی الاخره و یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا اولئک فی ضلال بعید ( در این آیه شریفه خداوند از عذاب خود بر کافرین خبر می دهد که به شرح خلاصه بخش اول این عذاب، خلد و ابدی است، این کافران کسانی هستند که حیات دنیا را بر حیات آخرت ترجیح داده و یصدون عن سبیل الله نموده و ان را کج طلب می نمایند یعنی به میل خود، اولئک فی ضلال بعید این آیات بر کفر
ص: 126
منافقان امت مانند یزید و معاویه و هارون ومامون و ...، منطبق است زیرا حیات دنیا را علیرغم کوتاهی و گذرا بودن آن بر حیات پاک و طاهر آخرت ترجیح داده اند و با رسول خدا و با امامان حق منصوب از سوی ذات اقدس احدیت جل جلاله، از راه ظلم و ستم مبارزه و ستیزه گری نموده در واقع مصداق اتم یصدون عن سبیل الله نموده اند و صراط مستقیم را تبعیت نکرده و راه کج ضلالت را به عنوان سبیل الله تعریف و خود ودیگران را به آن ترغیب می نمایند و این همان گمراهی غیر قابل نجات است)
آیه مبارکه چهارم از سوره شریفه ابراهیم: و ذکرهم بایام الله، ان فی ذالک لآیات لکل صبار شکور (در این آیه شریفه خداوند می فرماید که (ذکر هم) یعنی ای رسول ما متذکر باش به ایام خداوند که در آن آیاتی است برای هر بسیار صبر کننده ای که شکرگزار است، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که مقصود از ایام الله که در آن آیات پروردگار است و تکذیب آیات، هر تکذیب کننده را به سوی دوزخ می برد همانا امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که انکار آنان در نزد خداوند مصداق اتم و اکمل تکذیب آیات الهی و به شرح خلاصه بخش اول مرتکب ؟؟؟ به دوزخ ابدی محکوم خواهد شد.
آیه (7) هر سوره مبارکه ابراهیم: و اذ تاذن ربکم لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی الحدید. (در این آیات شریفه بطور بسیار بسیار واضح و آشکار، وضعیت خداپرستی و ایمان بر اساس اعلام زیبای خداوند و در قالب شکر گزاری و کفر ورزی بیان شده است و اینکه اگر بنده در مقابل اوامر و نعمت های الهی شاکر باشد، خداوند بر نعمت های خود به او می افزاید ولی اگر ناسپاسی وکفر ورزی نماید در عذاب
شدید خداوند معذب خواهد شد در حالی که می توانست با شکرگزاری در نعمت های بی پایان خداوند تا ابدالآباد متنعم باشد و البته تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این شکر گزاری و این کفر ورزی، دقیقا عکس العمل منطقی این اعمال است
ص: 127
یعنی صلاح و درستی وخوبی و خیر در پاسخ اعمال خوب و کیفر برای اعمال زشت و ناپسند، بطور مثال خداوند امر می فرماید که مدفوع نجس و کثیف ... است آن را نخورید و درعوض میوه های گوارا و خوش خوراک و غذاهای پاک و پاکیزه نوش جان بفرمائید و ...، پس اگر نادان و احمق و بی ادب و جسور مانند شیطان پیدا شود و برخلاف خیر و مصلحت خود عمل کند و مانند این گروه های شیطان پرست که بعضا شنیده می شود که بر این مدار عمل می کنند یعنی که مدفوع یا خون و یا ...، را می خورند و دست ازطعام پاک و پاکیزه می دارند پس کیفر او بیماری های مهلک و مرض های کشنده و ...، در نهایت محرومیت از زیبایی ها و نعمت های جهان خواهد بود و این حکم و قانون در تمامی اوامر و نواهی و واجبات و محرمات دیگر کهبعضا حکمت آنها از ما پنهان است، وجود دارد یعنی اعمال حرام با وجود ما مانند مارهای سمی مهلک و کشنده و با ظاهر فریبنده و پوست ظاهری زیبا و ...، رفتار می کنند که در نهایت قاتل وجود ما خواهند بود همانگونه که مولای مظلوم ما امیر المومنین فرموده است و نیز همانگونه که امام غریب ما حضرت رضا سلام الله علیه فرموده با این مضمون که هر واجب و حلالی که خداوند امر فرمود در آن خیر و خوبی و صلاح و سلامتی و .. بوده هر آنچه که حرام و نهی فرمود در آن ضرر و زیان و زشتی و بلا و... مستتر بوده است پس اوامر خداوند علی اعلی، که خالق مهربان و پروردگار ما است عین خیر و خوبی و نهی آن ذات اقدس و آن قادر متعال، عین صلاح و مصلحت و برای حفظ و سلامتی بندگان از بدی ها و خطرات و ضررها و ...، می باشد این حکم و قانون هم بر ظاهر هم بر باطن وجود حاکم است و ما محدود به حواس پنجگانه هستیم و از عوالم دیگر خبر نداریم و نمی دانیم چه خطرات و حکمت هایی در پس پرده وجود نهفته است و لذا رسول پروردگار ما، یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله سلم و عجل فرجهم به امر الهی ما را از این خطرات خبر داده است و به انجام اعمال خوب بشارت داده است بطور مثال می فرماید وقتی بنده
ص: 128
ای العیاذ بالله زنا می کند بوی تعفن عمل او در ملکوت می پیچد و همه کروبیان را متاذی می نماید و در عوض صدای مناجات ودعا و نماز او بالا می رود و ملکوت خداوند از عطر آن معطر است و بالاتر از همه باعث رضایت حضرت الله یعنی خالق هستی و تمام وجود است و نیز ملائکه او که اعمال خوب او را می بینند و شهادت می دهند و خداوند آنها را در کارنامه اعمال خوب او ثبت نموده و پاداش ثواب و مزداو را بهشت جاوید عطا می فرماید و یا مانند ذکر بلند و رفیع صلوات بر محمد و آل محمد که نفاق را از بین برده و ملائکه خداوند از ثبت ثواب آن عاجزند ملائکه و ...، الی آخر، پس شناخت خداوند و ایمان به رسول او و ائمه معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم، یعنی کسب ایمان بایستی از طریق تفکر، تعقل و مطالعه و تحری حقیقت یعنی ایمان از روی تعقل یعنی بکارگیری عقل و تفکر، که به آنها اصول دین می گویند حاصل شود و به عبارتی بندگان حق ندارند چشم بسته این اصول را بپذیرند بلکه بایستی از روی تعقل آن را بپذیرند مانند آنکه از روی تعقل در زمان بیمار ی به پزشک مراجعه نمایند و خودسرانه رفتار ننمایند و وقتی پزشک دستور خوردن قرص و شربت رادر ساعات معین می دهد به تعبد رفتار نماید و باز خودسرانه عمل نکند پس مراجعه به پزشک از روی تعقل و اجرای دستور او از روی تعبد است، هر چند اگر از پزشک بپرسی و بر راز و رمز آن نیز اگاه شوی ضرری ندارد ولی به حکم عقل در خصوص احکام و فرایض خداوند یعنی برای تمام آنچه می فرماید، و ما آن را احکام شریعت و سنت معصومین می نامیم و ناشی از اوامر الهی و حکم کتاب خداست فرصت شرح و تفسیر نیست و شرح آن ممکن است ازحوصله همگان خارج باشد و لذا اصل کلی آن را مولانا المظلوم حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله علیه فرمود با این مضمون که هرچه را خداوند متعال حرام فرمود در آن ضرر، بدی، زشتی و نجاستی بوده است و چه را حلال و جایز فرمود در آن خیر و خوبی و سعادت قرار دارد و لذا در اینگونه موارد احکام و فرایض و نواهی را
ص: 129
می پذیریم و اطاعت می نمایم مانند آنکه نماز صبح را دو رکعت و ظهر و عصر را چهار رکعت و ...، به تبعیت از سنت رسول خدا و به همان نحو که حضرت امر فرمود بجای می آوریم و از خود مانند عمر بن الخطاب بر ان اضافه و یا کم نمی کنیم زیرا خداوند دین خود را توسط رسول خود بطور کامل ابلاغ فرموده و بر آن راضی شده و بر ما پسند نموده است پس حق نداریم چیزی العیاذ بالله از خود بسازیم مثلا نماز صبح را هشت رکعت کنیم و در هر رکعت بیست سجده قرار دهیم و ...، و به آن یاوه ها عمل نمائیم و سر از دوزخ در بیاوریم.
آیه شریفه 9 از سوره مبارکه ابراهیم: الم یاتکم نبوا الذین من قبلکم قوم نوح و عاد و ثمود ... قالت رسلهم افی الله شک فاطر السموات و الارض ... و قال الذین کفروا لرسلهم ... لنهلکن الظالمین ... (در این آیات شریفه آنانی که به رسولان پروردگار ایمان نیاوردند، در زمره ظالمان و کافران به سوی دوزخ جاوید روانه شده اند ).
آیات شریفه 28 و 29 و 30 از سوره مبارکه ابراهیم: الم تر الی الذین بدلوا نعمت الله کفرا و احلوا قومهم دار البوار، الی جهنم یصلونها و بئس القرار) و جعلوا الله اندادا لیضلوا عن سبیله قل تمتعوا فان مصیرکم الی النار ( در این آیات شریفه خداوند کسانی را که نعمت های خداوند را ناسپاسی نموده و قوم خود را به سوی آتش می برند سرزنش می فرماید این مجرمان و رهبران اقوام هستند که برای خداوند انداد قرار می دهند تا مردم را از راه او گمراه نمایند و با این تعبیر یعنی نعمت و ضلالت عن سبیل می تواند خطاب به منافقین و رهبران آنها هم باشد که مسلمان را گمراه می نمایند اشخاصی مجرم مانند معاویه و یزید و اربابان و پیروان و ...، و امثال آنان که در ظاهر پیروز هستند ولی حکم دوزخی بودن آنها در دنیا وفق قانون کل یعمل علی شاکله صادر می شود و خداوند آنها را وعده می فرماید به خلود در دوزخ جاوددانی به شرح خلاصه بخش اول، و
ص: 130
یا مجرمان تبهکاری مانند خسروپرویز، ننگ ایران و ایرانی که به رسول خدا جسارت کرد پس مصداق این آیه شد تمتعوا فان مصیرکم الی النار)
آیه شریفه 32 سوره مبارکه ابراهیم: الله الذی خلق السموات و الارض ... 33) واتاکم من کل ما سالتموه وان تعدوا نعمت الله لا تحصوها، ان الانسان لظلوم کفار ... ( خداونددر این آیات شریفه بعد از بیان بخشهایی از نعمت های خودبه انسان ها می فرماید اگر نعمت های خدا به شماره در آیه کسی قادر به خود ثبت و محاسبه آنها نیست ولی در مقابل این نعمت های لایتناهی انسان بسیار ظالم و بسیار ناسپاس است یعنی اگر کفار را به ناسپاس تعبیر نمائیم و ...، خدایا ما از اینکه به نعمت های تو ظلوم و یا کفار باشیم به ذات اقدس تو پناه می بریم و در برابر همه نعمتهای تو شاکر و سپاسگزار هستیم که از ما به فضل و کرمت بپذیر آمین آمین آمین یا رب العالمین.
آیه شریفه 44 سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام: انذر الناس یوم یاتیهم العذاب فیقول الذین ظلموا ربنا اخرنا الی اجل قریب ، نجب دعوتک و تتبع الرسل .. و ان کان مکرهم لتزول منه الجبال 46) فلا تحسبن الله مخلف وعده رسله ان الله عزیز ذوانتقام .. 48) و تری المجرمین یومئذ مقرنین فی الصفاد 49) سرابیلهم من قطران وتغشی وجوهم النار .. ( در این آیات شر یفه خداوندکسانی را که دعوت او و پیروی از پیامبران او را نپذیرفتند در زمره ظالمان معرفی نموده و در ضمن رد سخنان آنان از مکر آنان که کوهها را از فرط سنگینی خرد می نماید، سخن به میان آورده و تاکید می نماید که خداوند وعده ای را که به پیامبران خود داد رها نخواهدکرد و در آن روز مجرمین، مقرنین فی الاصفاد خواهد بود، یعنی در آتش دوزخ جاودانی و به شرح خلاصه بخش اول
سوره مبارکه الحجر
ص: 131
1- الر، تلک آیات الکتاب و قرآن مبین ( خداوند علی اعلی در این آیه اشاره به آیات کتاب خود قران مجید داردواز عبارات آن به عنوان آیات یاد می فرماید وتکذیب آنها قطعا در شمول تکذیب آیات الهی خواهد بود که موجبات خلوددر آتش جاوید را به شرح خلاصه بخش اول در پی خواهد داشت .. )
آیه شریفه 6 سوره مبارکه الحجر: و قالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون .. انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ...، و ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزون، کذالک نسلکه فی قلوب المجرمین، لا یومنون به (خداوند علی اعلی در این آیات به هتاکی کافران و مشرکان به ساحت مقدس رسول خدا اشاره نموده و سپس تاکید می فرماید که ما قرآن را نازل نمودیم و ما آن را حافظ و نگهبان هستیم و سپس رسول خود را دلداری داده و می فرماید که برای اینگونه افراد رسولی نیامد مگر آنها به او استهزا روا داشتند واینگونه در قلوب مجرمین نسلکه یعنی داخل شده و آنها را به سوی دوزخ می برد یعنی موجب می شود که ایمان به آن نمی آورند و به شرح خلاصه بخش اول جسارت کنندگان به رسول خدا و به آیات خداوند یعنی در این فراز قرآن مجید از مصادیق بارز مجرمین و از گروه هایی هستند که در جهنم ابدی افکنده خواهند شد و به عبارتی دیگر همه آنان که به قرآن کریم و رسول خدا یعنی محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم ایمان نداشتند و جسارت هم می نمودند از مصادیق بارز افراد مشمول مخلد در دوزخ الهی می باشند.
آیه شریفه 30 سوره مبارکه حجر: فسجد الملئکه کلهم اجمعون 30) الا ابلیس ابی ان یکون مع السجدین 31) ... قال فاخرج منها فانک رجیم 34) وان علیک اللعنه الی یوم الدین 35) قال رب فانظرنی الی یوم یبعثون ... ( دراین آیات شر یفه خداوند از سرکشی شیطان در برابر امر خود خبر می دهد واین دلالت بر تجری و جرات و جسارت او بر خداوند و نیز عظمت خداوند و عظمت
ص: 132
احترام او دارد که در عین قدرت مجال و فرصت عطا می فرماید و جا دارد که همه مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمان از شر شیطان به خداوند سبحان پناه ببرند، زیرا اگر فضل و رحمت خدا شامل حال آنان نشود شیطان آنها را بدبخت و بیچاره خواهد نمود یعنی از کسی که به خداوند جسارت و بی ادبی روا داشته باشد چه انتظاری می توان داشت و ...، آری قتل عام ها و شرارت ها و ناروایی ها و جنآیات و... که همه در اثر الهام او یعنی شیطان و اعوان و انصار او از جن و انس صورت می پذیرد و ...، و اینگونه اعمال مجرمانه را در نظر انسان ها زینت می دهد تا آنها را نیز با خود به سوی دوزخ ببرد، آری آنچه در طول تاریخ واقع شد تا قتل امام حسین در کربلا و شکافته شدن سر مبارک امیر المومنین و .. و آنچه تا ظهور حضرت مهدی مولای ما واقع خواهد شد همگی در اثر القاء و الهام شیطان و زینت دادن اعمال مجرمانه ناروا، در نظر مرتکبین است و گرنه او بیشتر از هر شخص دیگر واقف به عظمت مقام حضرت الله است ولی کینه، حرص و حسادت و...، او نسبت به حضرت آدم موجب سرکشی و عصیان و کفر و ناسپاسی او را به درگاه خداوند فراهم و موجب سقوط در دوزخ ابدی او و پیروان گردید و لذا می بینی که چگونه دشمنان مولای امیر المومنین و اولاد طاهرین او یعنی امثال معاویه و یزید و اربابان و پیروان شقی و ناصبی آنها بیشتر از هر شخص دیگر واقف به مقام آنها بوده اند ولی کینه و عدوات و حسادت آنها نسبت به آن مظلوم و دیگر امامان معصوم باعث شد که انگونه جنایات به بار بیاورند که هرگز جبران شدنی نیست و قلوب اهل ایمان تا قیام قیامت داغدار است و نیز آن جنایات یزید، سگ توله نابکار او که دست پلید خود را در خون پاک و مطهر ذوالقربی رسول خدا یعنی حسین شهید فرو برد و خاندان پلید او یعنی ابوسفیان، هنده جگرخوار و معاویه و ...، و پیروان ناصبی آنان، چه جنایات که با محمد ال محمد و شیعیان آنها روا نداشتند، یعنی از قتل اصحاب کساء تا قتل شیعیان و دوستداران
ص: 133
آنان تا این زمان و تا زمان ظهورمولای ما امام زمان حضرت مهدی آل محمد که خداوند هر چه سریعتر ظهور پر نور او را تعجیل بفرماید).
آیه شریفه 51 سوره مبارکه حجر: و نبئهم عن ضیف ابراهیم ... 57) قال فما خطبکم ایها المرسلون 58) قالوا انا ارسلنا الی قوم مجرمین (... در این آیات شریفه عمل قوم لوط و ستیزه گری آنها با پیامبرشان حضرت لوط جرم محسوب و مرتکبین به آن اعمال مجرم محسوب و در زمره اهل دوزخ در دوزخ قرار گرفته اند و آیا این قوم اعمال زشت دیگری نیز داشتند یا نه، قطعا داشته اند یعنی اینگونه افراد اعمال زشت دیگر که در درجه پایینتر و بالاتر از این عمل زشت آنان بوده است را داشته اند و ...، که ستیزه گری آنان با رسول پروردگار یعنی حضرت لوط از آن جمله بوده است.
74) فجعلنا عالیها سافلها و امطرنا علیهم حجاره من سجیل 75) ان فی ذالک لآیات للمتوسمین 76) و انها لسبیل مقیم 77) ان فی ذالک لایه للمومنین ( در این آیات شریفه خداوند متعال نزول عذاب بر قوم مجرم حضرت لوط نبی را با سنگهای سجیل را به عنوان آیاتی برای متوسمین یعنی هوشمندان و عاقلان دانسته اند و نیز لسبیل مقیم یعنی این عذاب آیه و نشانه پایدار برای مومنین و هدایت آنها به راست است.
آیه شریفه 78 از سوره مبارکه حجر: و ان کان اصحاب الایکه لظالمین 78 ) فانتقمنا منهم و انهما لبامام مبین 79) و لقد کذب اصحاب الحجر المرسلین 80) و آتینهم آیاتنا فکانوا عنها معرضین ... ( در این آیات شریفه خداوند تبارک و تعالی از قوم تبهکار حضرت شعیب با عنوان اصحاب الایکه یاد نموده و آنان را در شمول ظالمین نام می برد بگونه ای که از انها انتقام می گیرد و انهما لبامام مبین یعنی عذاب این دو قوم یاری برای هدایت است و اصحاب الحجر که این جماعت پیامبران را تکذیب نموده و از آیاتی که خداوند به آنها داده بود نیز اعراض کردند و ...، پس منظور از این
ص: 134
آیات همان تکذیب معجزات انبیا و آیات یعنی نشانه های نبوت بوده است پس تا این فراز یک معنی از آیات یعنی معجزات انبیا و یک معنی دیگر آیات یعنی آیات کتاب خدا یعنی قران و یک معنی دیگر آیات یعنی نشانه های خلقت و قدرت خداوند بوده است که انکار هر کدام از آنها از مصادیق انکار آیات خدا و به شرح خلاصه بخش اول، تکذیب کننده را راهی دوزخ جاویدان می نماید.
آیه شریفه 94 سوره حجر: مبارکه فاصدع بماتومر و اعرض عن المشرکین 94) انا کفیناک المستهزئین، الذین یجعلون مع الله الها آخر فسوف یعلمون 96) و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون، 97) فسبح بحمد ربک وکن من الساجدین ... ( در این آیات شریفه خداوند به رسول مکرم خود حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم می فرماید فاصدع بما تومر یعنی به آنچه امر شدی تبلیغ نما و از مشرکین دوری کن و ما ترا از استهزا کنندگان کفایت می کنیم و سپس استهزاء کنندگان پیامبر یعنی مشرکین و ستیزه گران را توصیف می فرماید یعنی همان کسانی که با خداوند شریک قرار می دهند که فسوف یعلمون یعنی بزودی در عذاب خلود دوزخ قرار خواهند گرفت زیرا از گروه مشرکین و دشمنان پیامبر و ستیزه گران با او و آزار کننده آن حضرت و در شمول خلاصه بخش اول هستند و سپس از رسول خود دلجویی فرموده و او را به انتقام از دشمنان او خبر داده و ضمن دلداری امر می فرماید که خدا را ضمن تسبیح شکر گزاری نماید و بر حضرت او سجده نماید، یعنی با یاد او آرامش یافته و دلتنگی خود را از بابت ظلم ستمگران فراموش نماید ...)
ص: 135
آیه 85 سوره مبارکه الحجر: و لقد آتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم ( خداوند علی اعلی در این آیه شریفه از اعطاء سبع من المثانی و قرآن عظیم به رسول خدا خبر می دهد و آنچه را خداوند با قید عظیم ابلاغ می فرماید به واسطه عظمت آن است نه عظیم به واسطه ما بلکه عظیم بواسطه ذات آن که از آیات عظیم خداوند برای بشر است و مقصود از سبعا من المثانی بر طبق روایات اهل اسلام سوره مبارکه حمد است که در نماز در هر رکعت تکرار می شود و این باسطه عظمت آن است خدایا ما را شاکر و قدردان آنها قرار بده آمین آمین آمین یا رب العالمین
« سوره مبارکه النخل »
آیه شریفه 10 سوره مبارکه النحل: هو الذی انزل من السماء ماء ... و امن کل ثمرات ، ان فی ذالک لآیاته لقوم یتفکرون و سخر لکم الیل والنهار و الشمس و القمر و النجوم مسخرت بامره ان فی ذالک لایت لقوم یعقلون 12) و ما ذرالکم فی الارض مختلف الوانه ، ان فی ذالک لایه لقوم یذکرون ... 17) و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها ... 21) الهکم اله واحد فالذین لا یومنون بالاخره قلوبهم منکره و هم مستکبرون .. انه لا یحب المستکبرین ... 25) ان الخزی الیوم .والسوء علی الکافرین ...
28) فادخلوا ابواب جهنم خلدین فیها ، فلبس مثنوی المتکبرین ... 35) فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین (پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در این آیات شریفه حضرت پروردگار جل جلاله، ضمن بر شمردن نشانه های عظیم خلقت جهان هستی که بدست با عظمت او بوجود آمده است را متذکر شده و آنها را آیاتی برای قوم متفکر ، عاقل ، متذکر شونده بیان فرموده است و سپس باز هم تاکید می فرماید که اگر نعمت های پروردگار به شماره در آید
ص: 136
البته قابل محاسبه نمودن نیست و در خصوص کسانی که به روز معاد ایمان نمی آورند، آنان را کسانی معرفی می فرماید که دارای قلوب منکره بوده وافراد مستکبر هستند ... و خدا مستکبرین را دوست ندارد، و این افراد البته در شمول کافران و در عذاب خوار کننده و جاوید خداوند یعنی دوزخ به شرح خلاصه بخش اول تا ابدالآباد معذب خواهند بود و سپس امر می فرماید بندگان تا در زمین گردش نمایند و ببیند که تکذیب کنندگان به چه عاقبت هایی دچار شدند تا برای آنها درس عبرت باشد).
نکته: پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در این نگارش از روی اجبار در ضمن بررسی های بعمل آمده در خصوص شناسایی گروه هایی که از خداوند متعال وعده های عذاب دریافت کرده اند و در همان راستا به مطالب مهم دیگری برخورد نمودیم که کنکاش در آنها نیز لازم بود از جمله شناسایی منافقین، شناسایی آیات الهی و شناسایی جایگاه رفیع و مقام رسول خدا نزد حضرت پروردگار و منزلت آنها حضرت و ...، که اشاراتی نمودیم و البته ما از دریای بی انتهای کلام خدا به میزان تر شدن بال مگس از آب این دریا شرح خود را آوردیم و امیدواریم بتوانیم مطالب را در نهایت جمع بندی نمائیم و حدالمقدور مطالب را خلاصه نمائیم، در غیر این صورت حجم نگارش افزایش یافته و از حوصله مخاطبان خارج می شود)
آیه شریفه 60 سوره مبارکه نحل: و لو یواخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها من دابه و لکن یوخر هم الی اجل مسمی ، فاذا جاء اجلهم لا یستاخرون ساعته و لا یستقدمون ... ( در این آیات شریفه خداوند کمال عظمت و مهربانی خود را به بندگان نشان می دهد، از اینکه اگر خداوند مردم ر ا بواسطه ظلم آنان مواخذه می فرمود بر روی زمین هیچ جنبنده ای قرار نمی گرفت و لی تاخیر انداخت تا اجل مسمی یعنی تا زمان مرگ تا استغفار و توبه نمایند و این حداکثر فرصت است وپس از مرگ این فرصت از بین می رود و البته این شامل کل یعمل علی شاکله سوء برای ستیزه
ص: 137
گران با خدا و رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم نیست زیرا آنها و کسانی هستند که خداوند به آنها مهلت می دهد تا گناهان آنان افزایش یابد و عذاب آنها زیادتر شود یعنی شامل معاویه ملعون و یزید و امثال آنان نخواهد بود زیرا آنان درمرحله یقین به ناحقی خود، متعمدا مرتکب ظلم های وحشتناک و ویران کننده گردیدند و تظاهر به پشیمانی نکردند مگر برای تحکیم حکومت خود واستقرار آن مانند آنچه که هارون در مخصوص مولای مظلوم ما موسی بن جعفر انجام دادو یا آنچه که مامون شقی درخصوص مولای ما حضرت علی بن موسی به انجام رسانید یعنی در تظاهر به عزاداری برای آن حضرت و زمینه چینی برای قتل مولای ما حضرت جواد الائمه توسط دختر شقی خود و خبیث خود لعنه الله علیهم اجمعین که البته اعمال آن جانیان به واسطه شمول د رخلاصه بخش اول استحقاق دوزخ جاوید دارد که خارج شدن از آن امکان ندارد زیرا غضب حضرت پروردگار را به جوشش آوردن و حکم دوزخی بودن آنها در دنیا صادر شد و البته بار کج آنها به مقصد نرسید و چون عذاب عظیم حضرت پروردگار و آتش ابدی را دیدند آرزو می کنند ای کاش خدا آنها را خلق نمی کرد، همان دوزخی که ذات اقدس احدیث آن را برای مجرمان ستیزه گر و دشمنان خود در نظر گرفته است.
ص: 138
آیه شریفه 62 سوره مبارکه نحل: و یجعلون لله ما یکرهون ... لا جرم ان لهم النار و انهم مفرطون ( در این آیه شریفه خداوند به نادانی و جهالت مشرکین اشاره دارد که آنها آنچه را که از ان اکراه دارند برای خدا قرار می دهند و نتیجه این اعمال آنها آن است که قهرا و لاجرم و ناگزیر درآتش افکنده خواهند شد که تطبیق دارد شخصیت این افراد بر افراد شمول به شرح خلاصه بخش اول و ... .
آیه شریفه 63 سوره مبارکه نحل: تالله لقد ارسلنا الی امم من قبلک فزین لهم الشیطان اعمالهم فهو ولیهم الیوم و لهم عذاب الیم (در این آیات شریفه نیز قسم خداوند در ارسال رسل و فریبکاری شیطان و اینکه با زینت دادن اعمال، مردمی را که تفکر نمی کنند و تعقل ندارند را فریب داده و اعمال زشت آنان را در نظر آنها زینت می دهد و لذا آنها را اینگونه گمراه می نماید و در حال حاضر با توجه به اینکه پیروان آن رسل مانند مسیحیان و یهودیان و ...، از دین تحریف شده تبعیت و به آخرین رسول پروردگار ایمان نیاورده اند، پس همچنان پیرو شیطان هستند و از سوی خداوند متعال وعده به آتش جاویدان به واسطه شرک و کفر به آنان به شرح خلاصه بخش اول داده شده است.
آیه 65 سوره مبارکه نحل: والله انزل من السماء ماء فاحیابه الارض بعد موتها ، ان فی ذالک لایه لقوم یسمعون، 66) و ان لکم فی الانعام لعبره ، نسقیکم مما فی بطونه من بین فرث و دم لبنا خالصا سائقا للشربین و من ثمرت النخیل و الاعناب تتخذون منه سکرا ورزقا حسنا ان فی ذالک لایه لقوم یعقلون و اوحی ربک الی النحل ان تخذی من الجبال بیوتا ... من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفا للناس ان فی ذالک لایه لقوم یتفکرون ، ...
79) الم یروا الی الطیر مسخرت فی جو السماء ما یمسکهن الا الله ان فی ذالک لایت لقوم یومنون
ص: 139
80 سوره مبارکه نحل : و الله جعل لکم من بیوتکم سکنا و جعل لکم من جلود الانعام و.. و الله جعل لکم مما خلق ضلالا ... کذالک یتم نعمه علیکم لعلکم تسلمون، 83) یعرفون نعمت الله ثم ینکرونما و اکثرهم الکافرون.
(در این آیات شریفه قدرت نمایی حضرت حق جل جلاله در قالب آیات الهی قرآن بیان می شود، ولی همان آیات که سر تا سر جهان هستی را مملو ساخته و آثار شکلی ماهیتی آن بر بندگان مغفول مانده است خداوند این آیات را در قالب آیات دیگر خود یعنی قرآن کریم اعلام واین نشانه ها و این قدرت نمایی ها را، در معرض درک، تعقل و تفکر بندگان قرار می دهد آیاتی که خداوند آنان را برای شنیدن، تعقل، تفکر و ایمان آوردن اعلام می فرماید و نیز آن نعمت ها که خداوندبه حکمت بالغه خود برای مردم و بندگان خود بوجود آورده است یعنی، عبادت و برای شکر گزاری، ولی مردم انها را نشناخته ولی انکار می نمایند و این انکار آنان را به سوی کفر و نسپاسی و در نهایت به خلود در آتش دوزخ سوق می دهد، پس خدایا ما به همه آیات تو که دلالت بر حکمت و مهربانی و لطف ومحبت تو دارد ایمان می آوریم و استدعا داریم ما و عزیزان ما را از شاکرین در گاه خود محسوب بفرمایی آمین ، آمین ، آمین یارب العالمین.
آیه شریفه 88 مبارکه نحل: الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله زدنهم عذابا فوق العذاب بما کانوا یفسدون ( در این ایه شریفه خداوند می فرماید کسانی که کافر شدند و صدوا عن سبیل الله می نماید عذاب بر عذاب آنها به واسطه فسادی که بوجود می آورند اضافه خواهد شد که از مصادیق این آیه معاویه علیه الهاویه و اربابان و توله سگ کثیف او یزید و پیروان ناصبی آنها هستند که با ناسپاسی و کفر به درگاه خداوند از استقرار حکومت عادله امیر المومنین ممانعت بعمل آورده و با فسادی که بوجود آوردند، گروه کثیری از امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم را به سوی آتش جاوید سوق دادند.
ص: 140
آیه 91 سوره مبارکه نحل : و اوفوا بعهد الله اذا عاهدتم و لا تنقضوا الایمان بعد توکیدها و ... 91) و لا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا ، تتخذون ایمانکم دخلا یینکم ان تکون امه هی اربی من امه ... (در این آیات شریفه خداوند متعال اشاره به مسلمانانی دارد که عهد و پیمانهای الهی را که بر اساس ایمان و عبادات با خداوند می بندند را زیر پا قرار داده و ...، و موجبات حبط اعمال خود و ورود به آتش جاوید را برای خود فراهم می نمایند، آری این آیات را مولاتنا المظلوم حضرت زینب سلام الله علیهما یعنی همان مفسر عالیقدر قرآن مجید و همان دختر عالم امت یعنی دختر وصی رسول خدا، یعنی وارث عالم دین خدا یعنی دختر حضرت علی علیه السلام در خصوص قاتلان ذوالقربی و ظالمان و تهاجم کنندگان به حرم رسول خدا و کشتارکنندگان اهلبیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم در مجلس یزید پلید و ابن زیاد ملعون بیان می فرماید و آنها و پیروان آنها را از مصادیق کسانی می داند که با حبط عمل خود، به دوزخ جاوید وارد می شوند پس این مسلمان نمایان با ارتکاب اعمال مجرمانه و ظلم واضح و آشکار به رسول خدا و قتل ذوالقربی او که به منزله قتل آن حضرت است و به قهقرا بردن شریعت خداوند و ...، از مصادیق حبط اعمال ونقضت غزلها من بعد قوه انکاثا می شوند که به شرح خلاصه بخش اول از اصحاب النار و افراد مشمول در خلود د ر آتش دوزخ محسوب میگردند.
آیه مبارک 98 سوره شریفه نحل: فاذا قرات القران فاستعذبالله من الشیطان الرجیم 98) انه لیس له سلطان علی الذین امنوا و علی ربهم یتوکلون 99) انما سلطانه علی الذین یتولونه و الذین هم به مشرکون ( خداوند علی اعلی در این آیات شریفه امر می فرماید به اینکه هر گاه اهل ایمان قران تلاوت می نمایند بایستی به خدا از شر شیطان رحیم پناهنده شوند و این نشان می دهد که قرائت قرآن که مورد توجه خداوند است، محل حضور شیطان برای وسوسه های شیطانی و یا محزون ویا نامید نمودن و یا ... است که بایستی با این ذکر، آن پلید ملعون را از خود دور نمایند و این پناه
ص: 141
بردن بسیار بسیار مهم است زیرا شیطان علیه العنه و العذاب کسی بود که مردم را به سوی جمع آوری اموال حرام فرستاد و وقتی شکم های آنان از حرام انباشته شد به سوی قتل حسین بن علی در کربلا حرکت نمودند و در آن زمان شیطان بر آنها حاکم شد و لذا مولانا المظلوم حسین بن علی در پاسخ به خواهر مظلومه اش زینب کبری سلام علیها که عرض کرده بود ای برادر آیا تو خودت را به آنها معرفی کردی و به این مضمون آیا به آنها گفتی که مظهر ذوالقربی و فرزند رسول خدا و تنها یادگار دختر او هستی و ...، حضرت پاسخ داد اری ولی استحوذ علیهم الشیطان و ...، یعنی ولی شیطان بر انها مسلط شد به دلیل آنکه شکمهای آنان از حرام پر شده است و ...، آری و تو ای عاقل دانا و خردمند اگاه باش که شیطان بسیار بی رحم و شقی و نابکار است و بندگان تصور ننمایند که شیطان به دنبال زناکار کردن و یا شرابخوار نمودن بندگان است خیر بلکه او به دنبال قتل و خونریزی و ...، و رضایتمند نمودن خلایق به اعمال ظالمانه و سوق دادن آنها به سوی دوزخ جاوید به همراه خود و سایر اعوان و انصار او از جن و انس است آری و البته کسی که از امر خداوند به انگونه که شرح آن در کتاب خدا مذکور است، از سجده بر حضرت آدم خودداری نماید در حالی که مقام و جبروت و جایگاه خداوندرا می داند، دیگر چه انتظار از او می توان داشت و در ادامه آیه بیان خداوند می فرماید که این رجیم مسلط نیست بر کسانی که ایمان آورده و برخدای خودتوکل می نمایند بلکه تسلط شیطان بر کسانی است که با او دوستی نموده و همچنین بر کسانی است که به خداوند شرک می ورزند و این آیه نشان می دهد که این دو گروه کسانی هستند که خداوند به آنها نظر رحمت ندارد، یعنی به شرحی که قبلا مذکور گردید این گروه ها به شرح خلاصه بخش اول همگی در دوزخ جاودانی به عذاب ابدی مخلد هستند پس خدایا ما به تو پناه می آوریم از شر شیطان رانده شده و تو بر ضعف و ناتوانی ما ترحم بفرما و ما را یاری بفرما و بواسطه ایمانی که به تو آورده ایم و به واسطه توکلی که بر حضرت تو می نما ئیم
ص: 142
و به حق عزیزان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، با این دعای خاضعانه، رستگاری جاوید خود و عزیزان خود را از تو طلب می نمائیم تو را بار دیگر به برترین و عزیزترین مقربان درگاه تو، یعنی محمد و ال محمد علیه السلام و عجل فرجهم قسم می دهیم که دعای ما را مستجاب فرمایی و رستگاری جاوید را نصب ما و عزیزان ما فرمایی و در دنیا و اخرت پشتیبان ما باشی که تو خالق ما هستی و ما جز تو پناه و پناه دهنده ای نداریم، پس خدایا دعای ما را مستجاب بفرما و خوف و ترس ما و عزیزان ما را، به امنیت و امان از سوی خودت و به شرحی که آوردیم تبدیل فرما، آمین ، آمین ، امین یا رب العالمین به حق محمد و آل طاهرین اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنابهم .)
آیه شریفه 101 سوره مبارکه نحل: و اذا بدلنا ایه مکان ایه و الله اعلم بما ینزل قالوا انما انت مفتر ...، 104) ان الذین لا یومنون بایات الله لا یهدیهم الله و لهم عذاب الیم انما یفتری الکذب الذین لا یومنون بآیات الله و اولئک هم الاکاذبون، 105) من کفر بالله من بعد ایمانه ... من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله و لهم عذاب عظیم ... ان الله لا یهدی القوم الکافرین ... هم الغافلون 58) لا جرم انهم فی الاخره هم الخاسرون ( در این آیات شریفه خداوند علی اعلی، به کسانی که به رسول خدا جسارت نموده و بعضی از آیات کتاب خدا را که از سوی خداوند متعال نسخ می شود را بهانه و مستمک قرار داده و به رسول خدا اهانت می نمایند به عنوان مفتریان کذب که به آیات خدا ایمان نمی آورند یاد نموده و آنها را به شدت و تحت عنوان دروغ گویان توبیخ فرموده و ارتداد آنان یعنی کفر بعد از ایمان آنان را دلیل بر کفر قطعی آنان و از علل و موجبات غضب خود بیان می فرماید که با شمول در زمره کافران و غافلان و کسانی که در آخرت خاسر هستند و کسانی که به رسول خدا جسارت و با او ستیزه گری می نمایند و آیات نازله خداوند را انکار می نمایند به
ص: 143
دوزخ جاوید بشارت داده که البته به شرح خلاصه بخش اول هر کدام از این اوصاف به تنهایی برای ورود آنان به دوزخ جاوید کافی است.
آیه شر یفه 113 سوره مبارک نحل: و لقد جاء هم رسول منهم فکذبوه فاخذهم العذاب و هم ظالمون (در این آیه شر یفه خداوند تکذیب کنندگان رسولان ر ا در شمول ظالمان و کسانی اعلام می فرماید که به عذاب خداوند گرفتار شده اند و لذا این گروه قطعا به دلیل شمول در شرح خلاصه بخش اول در دوزخ جاودانی گرفتار خواهند بود و در این راستا قطعا همه تکذیب کنندگان رسول خدا نیز در همین گروه ظالمان داخل و مشمول همین تعذیب خواهند بود.
آیه شریفه 116 سوره مبارکه نحل: و لا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ، ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون 116) متاع قلیل و لهم عذاب الیم (در این آیات شریفه نیز خداوند متعال نهی می فرماید از اینکه اهل ایمان به دروغ به زبان خود بگویند که هذا حلال و هذا حرام تا اینگونه به دروغ به خداوند افترا وارد نمایند زیرا کسانی که به خداوند افترا وارد نمایند رستگارنخواهد شد که، زیرا که عذاب الیم خداوند را به دنبال دارد و سیاق آیه شمول عام بر همه مسلمانان دارد واظهار نظر در حرام و حلال خداوند در شمول افترا منسوب و مفتری رستگار نبوده و به عبارتی در عذاب دوزخ مخلد خواهد بود و با عنایت به اینکه سیاق آیه گروهی را استثنا نکرده است تا بتوانند موعد گوینده آن باشند پس این آیات دلالت تام بر آن دارد که اجتهاد از سوی کسانی که منصوب از جانب حضرت الله نیستند، مشمول آن گروه از امامانی هستند که به سوی آتش رهبری می نمایند یعنی در شمول مفتری و لا یفلحون هستند و لذا قطعا فتوی های شیطانی نمی تواند در شمول توجهات شیطانی این جماعت توجیه شود که اگر صحیح بود دو ثواب و اگر خطا بود یک ثواب ببرند زیرا دین خداوند بازی و بازیچه نیست و اینگونه قماربازی ها در آن راه ندارد و لذا به شهادت عقل و بسیاری از فرازهای قرآن و نیز آیات
ص: 144
دیگر و روایات مورد اتفاق اهل اسلام و ...، در این آیه مبارک نیز قول و هذا حلال و هذا حرام فقط یک گوینده دارد و آنهم خدا و رسول و نمایندگان معصوم تعیین شده او هستند یعنی اولی الامر که معصوم و از جانب خدا مامور هدایت هستند و علماء شیعه که فتاوای آنان برگرفته از احادیث و قول معصوم یعنی نمایندگان خدا است و لذا آنها در شمول خطاب این آیه نیستند و به عبارتی دیگر کسانی که بدینگونه منصوب از طرف معصومین باشند به دلیل آنکه قول آنان متصل به قول خدا می شود پس از شمول خطاب و این آیه خار ج شده و قول هذا حلال هذا حرام آنها قول خداوند خواهد بود اما کسانی که پیرو غیر معصوم یعنی امامانی هستند که یدعون الی النار هستند یعنی منصوب از طرف خدا نیستند پس صاحب نظر نبوده و قول آنان در شمول افترا بوده و از رستگاری خارج ودر دوزخ مخلد خواهند بود و نیز به شرح ذیل یعنی ادامه آیات در آیه 119 همین سوره مبارکه : ثم ان ربک للذین عملوا السوء بجهاله ثم تابوا من بعد ذالک واصلحوا ان ربک من بعدها لغفور رحیم ( که دراین آیه شریفه نیز عمل بر ید از روی جهالت منوط به توبه و اصلاح کار و سپس اگر خدا بخواهد مشمول در غفران و رحمت پروردگار است یعنی که این فراز هم نشان می دهد که اگر عمل بد از روی جهالت واقع شود که در واقع خطا محسوب می گردد باز هم طبق آن استنباط احمقانه در شمول اخذ یک پاداش چنانکه این دشمنان خدا و رسول می گویند نیست، پس با توجه به آنچه بیان شد حرام و حلال خدا و یا احکام و فرایض و نواهی یعنی هذا حلال و هذا حرام، فقط یک گوینده را می پذیرد و آن هم کسی است که از جانب خداوند سخن بگوید یعنی رسول او و یا کسی که مانند رسول او معصوم باشد و بنابراین متکلم به این قول در جامعه مسلمین دو گروه خواهند بود یعنی دو امام ودو پیشوا وجود دارد، یک امامی که به سوی آتش دعوت می نماید که از جانب خدا نیست و فعل آنها جرم و افترا و افعال آنها متکی به الهام شیطان است مانند معاویه و یزید و و.. و اربابان آنها و پیروان ناصبی آنها و ...، و یا آن امام و
ص: 145
پیشوایی که معصوم و تعیین شده از سوی خدا و رسول اوست ماند ائمه معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم و کسانی که قول و اوامر و کلام آنان را به مردم می رسانند، پس هرعمل بد از روی علم از شمول خطا خارج و قهرا از شمول توبه و غفران الهی نیز خارج خواهد بود پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که تحری حقیقت یعنی انتخاب خدا و انتخاب رسول و انتخاب امام و هادی و رهبر بایستی با تعقل صورت بگیرد یعنی از شمول اعمال تعبدی یعنی اعمال عبادی
خارج است و خداوند نمی پذیرد پیروی از قول هر امام و رهبر را به اتکا امر تعبد زیرا به استناد این آیات، گوینده هر قول غیر منصوص از سوی خداوند، درحکم مفتری و خاسر خواهد بود یعنی در شمول اصحاب النار و دوزخ جاوید و به شرح خلاصه بخش اول، بنابراین در هر عصر و هر دوره چه در زمان رسول خدا و چه بعد حضرت دو قول بیشتر وجود ندارد، اول: قولی که از جانب خداست و دوم: قول که از جانب غیر خداست یعنی در بیان حلال حرام که قول اولی به سوی بهشت جاوید و قول دومی به سوی دوزخ جاوید رهنمون خواهد بود پس بر اساس این آیات گمراهی معاویه و یزید و اربابان و اذناب امثال ایشان که در مقابل امامان حق و منصوب از سوی خداوند ایستاده و با آنان ستیزه گری و قتال نموده، در پیشگاه خداوند محرز و آنان وپیروان آنها مجرم و به شرح خلاصه بخش اول در دوزخ جاوید مخلد خواهند بود.
ص: 146
سوره مبارکه بنی اسرائیل
سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر (در این آیات شریفه خداوند تبارک و تعالی رسول خود را به معراج برده و در معراج آیات عظیم خود را به رسول عالی مقام خود نشان داده است که شرح و وصف آن از حد و حدود ما خارج است و شرح این آیات را باید از روایات صحیح و منطبق بر کلام وحی یعنی قرآن جستجو کرد.
آیه شریفه (10) از سوره مبارکه بنی اسرائیل: و ان الذین لا یومنون با لاخره اعتدنا لهم عذابا الیما ( در این آیه شریفه عدم ایمان انسان ها به معاد و حسابرسی روز قیامت، آنها را در شمول ورود به دوزخ جاودانی خداوند می نماید زیرا به معنی عدم ایمان به رسول خدا و آنچه که از سوی خداوند آورده است، خواهد بود که به شرح خلاصه بخش اول در شمول جرم و جرم در دوزخ جاودانی است)
آیه شریفه (12) سوره مبارکه بنی اسرائیل: و جعلنا الیل و النهار آیتین فمحونا آیه الیل و جعلنا آیه النهار مبصره ... (در این آیات شر یفه روز و شب دو آیه از آیات بزرگ خداوند و حکمت خلقت آنها برای اهل ایمان بیان شده است.
آیه شریفه 15 سوره مبارکه بنی اسرائیل : و لا تزر وازره وزراخری و ما کنا معذبین حتی نبعت رسولا (در این آیه شریفه خداوند تبارک و تعالی، این گفتار ابلهانه بعضی از بندگان را که به یکدیگر می گویند عمل را انجام بده گناهش به گردن فلانی است زیرا حکم خداوند بر فاعل و یا فاعلان اعمال، چه فردی و چه جمعی معلوم است، به عبارتی قطره جزیی از دریا و همه آن خواص را دارد مگر آثار جمعی آن که خود دریاست، به عبارتی گروهی جمع شدند و بر امام حق
ص: 147
مولانا علی علیه السلام هجوم آوردند و بهانه آنها برای ستیزه گری آن بود که به حکم کسانی که بر آنها فتوی به حرب و جنگ با امام دادند عمل کردند و یا گروهی که به حکم شریح قاضی، برای ریختن خون مظهر ذوالقربی یعنی حسین بن علی یعنی سبط رسول خدا که به منزله قتل رسول خدا بوده است به مانند سگان هار حمله ور شدند و قتل او را واجب و جایز دانستند و یا .. ایا گناهی بر آنها نیست، پاسخ اینست به حکم این آیه شریفه آنها هرگز بری از ظلم وارده نیستند و کلام آنها به اینکه ما مجری احکام شرعی بودیم و گناه به گردن دیگران است واضح و جنایت آنها محرز است و آنها بودند که می بایست امام خود را به حکم آیه قرآن الانسان ینظر الی طعامه بیابند و در شمول مجرمین به دوزخ جاودانی سقوط ننمایند پس به حکم این آیات خداوند آنها را معذب می فرماید و آنها محکوم هستند به حکم دو رسول، اول رسول باطن که عقل آنهاست و دوم رسول ظاهر که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است. پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که مسلمانان بایستی به طعام خود بنگرند تا آگاه باشند که چه چیز را به اندرون خود از ظاهر یعنی طعام و از باطن یعنی گفتار وارد می نما یند تا به اثر تفعن غذای در ظاهر آلوده و گفتار شیطانی در باطن معذب به عذاب ظاهر و باطن نشوند یعنی گرفتار بیماری ظاهری و بلای باطنی که همان آتش دوزخ جاودانی است، نگردند (پس اینکه کسی بگوید من پول خود را در بانک می گذارم و سود ثابت می گیرم و گناهش بر گردن دیگران است و یا راننده تاکسی بگوید من کار میکنم گناهش به گردن دیگران است و یا برنامه های خلاف شرع مقدس ساخته شود و گناهش به گردن دیگران انداخته شود و یا وقفی خوران، اموال موقوفات را غارت نمایند و بگویند گناهش گردن دیگران است و یا مجسمه ساز بگوید من مجسمه می سازم و گناهش به گردن دیگران است و ...، این گفتارها و ... مسموع نخواهد بود زیرا هر انسان بایستی به حکم قرآن مجید به اعمال خود توجه نماید، پس قدم اول شناخت خدا قدم دوم شناخت رسول و
ص: 148
قدم سوم شناخت امام معصوم و قدم چهارم دوستی دوستان با خدا ودشمنی با دشمنان خدا ... ، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در چنین حالتی در صراط مستقیم قدم برداشته و هرگز گمراه نشده و در مقابل و رو در رو و بر ضد امام معصوم قرار نمی گیری و در این راستا اگر آن اشقیا یعنی دشمنان محمد و آل محمد، اگر عقل ودرک خود را در پیروی از خدا و رسول بکارگیری می نممودند می بایستی در شهبه توقف می نمودند و العیاذ بالله با امام معصوم ومنصوب از حضرت الله درگیر نشده و در مقابل و بر ضد او قیام نمی کردند و در انتخاب راه آخرت در پشت سر امام معصوم علی بن ابی طالب و اولاد طاهرین او قرار می گرفتند، نه در کنار معاویه فرزند هنده جگر خوار یعنی آن زن هرزه قریش و یا در کنار حسین مظلوم شهید قرار می گرفتند نه در سپاه یزید ملعون پسرمعاویه ملعون یعنی خبیث ابن الخبیث و ...، پس این گفتار که من فلان عمل را می نمایم و گناهش به گردن فلان کس است در نظر خداوند مسموع نیست مگر انکه ایمان تو به گفتار امر کننده مانند ایمان تو به خدا و رسول و امام معصوم باشد که در این حالت تو در سپاه خدا و رسول و امام معصوم یعنی در حزب الله هستی نه به نام خدا و رسول و امامی که تو را به سوی آتش جاوید جهنم می برد یعنی در حزب شیطان مانند معاویه و یزید و اربابان و پیروان ناصبی آنان که به نام اسلام و قرآن، مردم و تابعین خود را گمراه و با سر به دوزخ ابدی وارد کردند و ...، آری آنها مشمول و مصداق بارز این آیه هستند و خداوند متعال جل جلاله آنان یعنی دشمنان محمد و آل محمد را به دوزخ ابدی خود گرفتار خواهد نمود.
آیه شریفه 18 سوره مبارکه بنی اسرائیل: من کان یرید العاجله عجلنا له فیها ما نشاء لمن نرید ثم جعلنا له جهنم یصلها مذموما مدحورا 18) و من اراده الاخره و سعی لها سعیها و هو مومن فاولئک کان سعیهم مشکورا (در این آیات شریفه نیز حضرت پروردگار اهمیت و عظمت ایمان به خود و رسولش و روز معاد را بیان می فرماید، و لذا ملاحظه میشود که در قانون خداوند اگر کسی دنیا
ص: 149
طلب نماید به او می رسد ولی در اخرت نصیب او دوزخ جاودانی است و کسی که آخرت را طلب نماید مشروط بر آنکه برای آن سعی وتلاش نماید، او مومن و سزاوار بهشت جاودانی ست و در ادامه آیه 26 و آت ذوالقربی حقه والمسکین و ابن السبیل . لا تبذر تبذیرا 26) ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطن لربه کفورا . (در این آیات شریفه نیز خداوند امر می فرماید به رسول خدا که حق ذوالقربی را به آنها برساند ودر روآیات از آن به تحویل فدک به مولاتنا فاطمه الزهرا سلام الله علیها به عنوان شان نزول یاد گردیده است و آنچه مسلم است با هر تفسیر و تاویل و تعبیر، وجه تسمیه ذوالقربی رسول خدا، از وجود نازنین و نورانی و پر جلالت حضرت علی و فاطمه ، و حسن و حسین جدا نیست و هر کافر و ناسپاس، هر تعبیر که نماید، نمی تواند انکار نماید که ظاهر مصداق اتم و اکمل ذوالقربی وجود پاک و مطهور و مقدس حضرت فاطمه حسن وحسین و وصی عالیقدر و وارث علم
و قائم مقام رسول خدا یعنی برادر و نفس آن حضرت یعنی مولانا المظلوم علی بن ابی طالب هستند پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در ادامه نهی خداوند یعنی و لا تبذر تبذیرا، هم بر ظاهر وهم بر باطن کار دلالت می نماید یعنی اگر تبذیر معنی شود به غیر صحیح و ناروا و ...، باطن معنی یعنی تسری دادن موضوع ذوالقربی به غیر اهل آن یعنی اطلاق ذوالقربی به غیر فاطمه وعلی و حسن و حسین و ائمه معصومین دیگر، از مصادیق تبذیر و لذا چنین کسانی برادران شیطان هستند، همان شیطان که خداوند کفران و ناسپاسی نموده و از درگاه الهی رانده شده یعنی ناسپاس و کافر بوده و مستحق دوزخ جاویدان گردیده است.
آیات شریفه 32 و 34 سوره مبارکه بنی اسرائیل : و لاتقربوا الزنی انه کان فاحشه و ساء سبیلا ... 33) ولاتقربوا مال الیتیم ...:
ص: 150
(در این آیات شریفه نهی بالاتراز عمل است، مانند نهی خداوند به حضرت آدم، که ولاتقربا هذا الشجره و لذا نفرموده است زنا مکن و مال یتیم را نخور و یا به سوی آن درخت نرو ... بلکه فرموده است لا تقربوا یعنی حتی نزدیک نشو و این دلالت بر عظمت حرام نبودن این اعمال در پیشگاه خداوند و اهمیت زشتی آن در نزد حضرت باری تعالی دارد، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که رعایت آنها باعث رضایت حضرت پروردگار است، خدایا ترا به عزت و جلال خودت قسم می دهیم که ما را به سرچشمه های نیکی و خیر و خوبی رهنمون شوی و ما را در دنیا و. آخرت رستگار و شر دنیا و آخرت را از ما دور بفرمایی به حق عزت و جلال محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و نیز هم فرج مولای ما حضرت مهدی صاحب الزمان را هر چه زودتر برسان آمین و آمین و امین یا رب العالمین ...
آیه شریفه 36 سوره مبارکه بنی اسرائیل:
و لا تقف مالیس لک به علم ، ان السمع و البصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا، در این آیات شریفه خداوند می فرماید از آنچه به آن علم نداری پیروی منما، یعنی پروردگار متعال از آنچه در آن علم وجود ندارد، نهی فرموده و مصداق این آیه پیروی مردم گمراه از امثال معاویه و یزید و اربابان و پیروان ناصبی آنها است در حالی که تقف از علم برای انان حاصل نشد پس در بازپرسی شدید خداوند واقع خواهند شد.
آیه 39 سوره مبارکه بنی اسرائیل: و لا تجعل مع الله الها اخر فتلقی فی جهنم ملوما مدحورا: در این آیه شریفه خداوند تاکید می فرماید که شریک برای خدا قرار دادن، استحقاق خلود در دوزخ را محرز نموده و شخص مشرک در دوزخ جاودانی ملامت زده و مردود خواهد گردید.
ص: 151
آیه شریفه 44 سوره مبارکه بنی اسرائیل : تسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن و ان من شی الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم انه کان حلیما غفورا (در این آیات شریفه خداوند علی اعلی از تمجید و تسبیح وتقدیس آسمانها و زمین و آنچه در آن است خبر می دهد و می فرماید که ما بر تسبیح آنان اگاه نیستیم و این خبر ناگوار برای ما است که اینگونه ناشکری نموده از تمجید و تقدس و تسبیح خداوند عظیم الشان غافل هستیم و لذا در این فراز و همیشه به درگاه عالیمقام او عذر خواه حضرت او هستیم واز او پوزش و عذرخواهی می نمائیم و ...، تا ما را مورد رحمت و غفران قرار دهد زیرا خداوند در ادامه آیه می فرماید انه کان حلیما غفورا یعنی در ضمن حلیم بودن نسبت به غفلت مومنین در رابطه با وظایفی که دارند، از آنها خواهد گذشت زیرا ایمان به او ور سول او و معاد ... ، را قالب خود و در اعمال خود دارند، خدایا ترا به عزت و جلال تو قسم می دهیم که عذ ر خواهی ما را بپذیری و بی ادبی ما را مورد آمرزش قرار دهی و از تو می خواهیم ما ر ابیامرزی و در دنیا و آخرت رستگار بفرمای به حق بالاترین مقربان درگاهت یعنی محمد و ال محمد علیهم السلام، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم آمین آمین آمین یا رب العالمین).
آیه شریفه 47 سوره مبارکه بنی اسرائیل: ...، اذ یقول الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا .. ( در این آیه شریفه خداوند علی اعلی کسانی را که جسارت به رسول خدا نموده را با عنوان ظالمون خطاب می فرماید که به شرح خلاصه بخش اول، اهل نار و اصحاب دوزخ و جاویدان در آتش جهنم می باشند.
آیه 53 سوره بنی اسرائیل: ... ان الشیطان ینزغ بینهم، ان الشیطان کان للانسان عدوا مبینا ( خداوند در این آیه شریفه از شیطان رانده شده با ینزغ بینهم یاد می نماید و می فرماید یعنی کسی که فساد
ص: 152
و دشمنی بپا می کند و می فرماید که شیطان برای انسان عدومبین است و مبین بودن به واسطه حضرت محمد است صلی علیه آله و عجل فرجهم زیرا با بیان احکام شریعت و تحریم شراب و زنا و نهی از همه امور زشت، راه شیطان را بر مومنین بسته است و لذا چون راه شریعت کامل و روشن است پس خلاف ان عمل کردن نیز عمل شیطانی است پس راه محمد و آل محمد صلی الله علیهم اجمعین و عجل فرجهم، صراط مستقیم و بر ضد راه شیطان است همان شیطان که عدو مبین انسان است.
آیه 59 سوره مبارک بنی اسرائیل : و ما منعنا ان نرسل بالایات الا ان کذب بما الاولون و اتینا ثمود الناقه مبصره فظلموابها و ما نرسل بالآیات الا تخویفا (در این آیات شریفه خداوند در ارسال رسل و تکذیب آنان توسط ظالمان یاد نموده است و نیز ناقه ای که برای قوم ثمود به معجزه بیرون آمده بود ولی ظالمان ظلم نموده و آن را پی نمودند . و خداوند پیامبر آن را با آیات خود نمی فرستد. مگر برای ترساندن از روز معاد و ...، که تکذیب کنندگان به شرح خلاصه بخش اول اهل دوزخ جاودانی هستند.
آیه 60 سوره مبارکه بنی اسرائیل : و ما جعلنا الرءیا التی اربناک الافتنه للناس و الشجره الملعونه فی القرآن نخوفهم فما یزیدهم الا طغیاناً کبیرا ( در این آیه شریفه خداوند از تسلط بنی امیه بر منبر و محراب رسول خدا و حکومت بر امت خبر می دهد و البته این اخبار بر سبیل معجزه رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم است و البته این فتنه و آزمایش برای دشمنان خدا و رسول به منزله راهی است که آنان را به آتش دوزخ جاوید رهنمون شود و برای اهل ایمان تا آنها را به بهشت جاوید وارد نماید و ...، آری ایام سیاه و تاریک و نکبت بار برای امت اسلام که آثار سوء تبهکاری های دشمنان اسلام و قرآن و ...، تا به قیامت و قیام حضرت مهدی عج الله العالی فرجه الشریف ادامه خواهد داشت.
ص: 153
آیه 61 سوره بنی اسرائیل : و اذ قلنا للملائکه اسجدوالادم فسجدوا الا ابلیس قال ءاسجد لمن خلقت طینا 61) قال ارءیتک هذا الذی کرمت علی لئن اخرتن الی یوم القیامه لا حتنکن ذریته الا قلیلا.
62) قال اذهب فمن تبعک منهم فان جهنم جزاءکُم جزاء موفورا 63) و استفزز من استطعت منهم بصوتک واجلب علیهم بخیلک و رحیلک و شارکهم فی الاموال و الاولاد وعدهم وما یعد هم الشیطان الا غرورا 64) ان عبادی لیس لک علیهم سلطان و کفی بربک وکیلا (در این آیات شریفه خداوند از عدم سجده شیطان به آدم و جزای کفر او به دوزخ جاودانی خبر می دهد و نیز گفتگو و مجادله شیطان ملعون و خبیث با خداوند برای اثبات یاوه های خود و وعده خداوند به آن ملعون و پیروان او، به اینکه آنان را در آتش خلد جهنم وارد خواهد فرمود و عجیب اینکه این جرثومه فساد و تباهی از وعده عذاب الهی نمی ترسد و بر کفر خود اصرار می ورزد، و سپس حضرت حق جل جلاله ابزارهای گمراهی او را نام برد. و از سپاهیان او خبر می دهد و اینکه او در اموال و اولاد انسان شریک می شود و.. و عباد خداوند که شیطان بر آنها سلطنت ندارد و خداوند وکیل آنان است ...، خدایا ترا قسم می دهیم به عزت و جلال خودت وجبروت و حکمت و عظمت خودت و تمام اسماء حسنی وبه حق محمد و آل محمد علیهم اسلام و عجل و فرجهم و همه مقربین دیگر درگاهت، که ما را از شر شیطان و یاوران او حفظ فرموده و خاندان ما و خاندان برادران و خواهران ایمانی ما را از شر شیطان حفظ فرموده و رستگار فرمایی زیرا ما از شر او به تو پناه می آوریم و از حضرت تو مسئلت داریم که علیرغم عدم شایستگی ها دعای ما ر ا بپذیری و در دنیا و آخرت به فضل و کرم خود، ما را رستگار فرمایی آمین آمین آمین یا رب العالمین).
آیه 71 سوره مبارکه بنی اسرائیل : یوم ندعوا کل اناس بامامهم، فمن اوتی کتبه بیمینه فاولئک یقرءون کتابهم و لا یظلمون فتیلا 71) و من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلا:
ص: 154
( در این آیات شر یفه خداوند خبر می دهد که همه مردم با امامان خود آورده می شوند و آن کس که کتاب اعمال او به دست راست او داده می شود کتاب اعمال خود را می خواهند در حالی که به او ظلم نمی شود. پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این حال سعادتمندان در آن روز است که اینگونه حساب پس می دهند پس وای به حال آن گروه که کتاب اعمال آنان به سمت چپ آنها داده می شود و.. یعنی ظالمین و اشقیا و کافران و منافقان و ... خدایا ما و عزیزان ما به تو پناه می بریم از اینکه در آن روز در زمره دشمنان تو باشیم، پس ما را نجات بده وما را هدایت بفرما که ما به تو ایمان داشته و بر تو توکل می نمائیم و جز تو پناه و فریاد رس نداریم، آمین آمین امین یا ر ب العالمین به حق محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و همچنین این فراز که می فرماید که آن کسی که در این جهان کور است پس در آخرت نیز کور است و از ادامه آیه معلوم است این فراز از آیه در خصوص کسانی است که نسبت به صراط مستقیم یعنی شناخت خدا و ایمان به او و پیامبر او و کتاب او قرآن و امامان تعیین شده او یعنی دوازده امام معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم نابینا و کور بوده اند که در آخرت نیز کور محشور شده یعنی بهره از ولایت آنان نخواهند داشت.
آیه شریفه 82 از سوره مبارکه بنی اسرائیل: و تنزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمومنین و لا یزید الظالمین الاخسارا (باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس، آری این وعده خداوند است که کلام خداوند برای مومنین شفا و رحمت و برای ظالمین یعنی کافران ، منافقان ، مشرکان و ... جز خسارت و ضررهای حاصلی نخواهد آورد پس تو ای عاقل دانا و خردمند به خدا و رسول و روز معاد ایمان بیاور تا از رحمت خداوند وشفا قلب خود ... بهره گیری نمایی و در دنیا و آخرت سعادتمند شوی ان شاء الله تعالی
ص: 155
آیه شریفه 83 از سوره مبارکه بنی اسرائیل: قل کل یعمل علی شاکله فربکم اعلم بمن هو اهدی سبیلا ( این آیه شریفه از جمله اسرار عجیب قرآن است و در ظاهر آیه به نظر می آید که اعمال انسان از روی جبروغیر اختیاری باشد و این کلام مانند کلام حضرت پروردگار که می فرماید یهدی من یشاء و یظلل من یشاء و... امثال آن، اما امامان معصوم و هادی و راهنمای ما به سوی سعادت جاویدان فرموده اند که معنی این آیات این نیست یعنی در روآیات معنی شده است به هدایت و رها نمودن بندگان از سوی خداوند یعنی اختیار و آیه شاکله یعنی اینکه بعضی از بندگان به گونه ای عم می نمایند یعنی در دنیا و آن را به پیان می برند که اگر بمیرند و باز به دنیا برگشت
نمایند بر همان شاکله خود عمل می نمایند یعنی به همان روش و سیاق و به همان مسیر خود عمل می نمایند این شاکله هم در مدار خیر و نیکی و هم در مهار شقاوت وجود دارد. مثلا فرعون، یزید، معاویه و... و اربابان و متعصبان ناصبی آنها به شهادت قران اگر دوباره به دنیا برگشت نمایند همان روش را دنبال می نمایند ودلیل ان هم اینست که بعد از کفر و نفاق خود به مدار شاکله شقاوت وارد شده و حکم دوزخی بودن برای آنها صادر می شود و لذا راه توبه وعمل صالح بر آنها بسته می شود و عمر زیادتر بر مواضع ظالمانه آنها می افزاید و این معنی کلام مولانا حضرت زینب بنت مظلوم مولانا امیرالمومنین علی علیهم السلام به یزید پلید است و آیه ای که به آن استناد فرمود پس این گروه ظالمین اگر تا قیامت زنده باشد به همان روش عمل می نمایند و به این دلیل حکم دوزخی بودن آنها در دنیا صادر شده و اینگونه مستحق عذاب جاوید می شوند و نیز معصومین و بعضی از مومنین خالص هم به همین دلایل یعنی در نقطه مقابل، مستحق سعادت جاوید می شوند و اگر تا قیام قیامت زنده باشند همین ایمان به خدا و رسول و ائمه و دفاع از دین و شریعت و یاری مظلومان و... در دستور کار آنان است و شواهد در این رابطه خارج از حد احصاء است از جمله به این حقیقت شهادت داده اند شهدا کربلا در خطاب به مولای خود حسین بن علی علیهم
ص: 156
السلام که اکر هزار بار در راه تو کشته شده و سپس زنده شویم باز همین راه وروش فدا شدن در راه تو که در واقع فدا شدن خداست را انتخاب می نمائیم یعنی در مدار شاکله به خیر هستیم همانگونه که امامان کفر مانند الذین فی قلوبهم مرض و دشمنان ناصبی اهل بیت در مدار شاکله شر هستند و از این ایه شریفه نیز معلوم می شود که توجیه شیطانی پیروان ابلیس که می گویند اجتهاد آنان اگر بصورت خطا بود یک صواب و در صورت صحیح بودن دو پاداش دریافت می کند و لذا اینگونه به اعمال محرمانه و جنایاتی دست می زنند که سر از دوزخ در می آورند که درواقع از مصادیق گوینده هذا حلال و هذا حرام از روی افترا و دروغ به خدا هستند که به شرح آیه 115 نحل ، آن را شرح دادیم زیرا آنچه آنان انجام داده و می دهند و خواهند داد جرم ودر شمول جرائم غیر قابل گذشت مانند شرک و ...، یعنی اعمالی است که خداوند به شرح خلاصه بخش اول مرتکبین به آن را به عذاب خلد در دوزخ و جهنم ابدی خود وعده داده است پس اگر اجتهاد و ثوابی هر باشد مربوط به امام معصوم حق و پیروان حق است که نظرات و اجتهاد آنان وابسته به عصمت و امام معصوم و رسول معصوم و نقطه وحی و حضرت پروردگار است یعنی به آن وابسته است و پیروی از این نظرات و با این شرایط بر خطا نخواهد بود همانگونه که نظرات رسول خدا بر خطا استوار نبود بلکه هر آنچه می فرمود از قول خداوند تبارک و تعالی بوده است و همانگونه نظرات آن حضرت تسری می یابد به امام معصوم که اولی الامر است پس امام حق معصوم و پیروان او به سوی بهشت و امام باطل و پیروان باطل او، همگی در آتش دوزخ جاوید خواهند بود یعنی ما در نبرد صفین هرگز دو باطل نداریم و یا دو حق نداریم بلکه یک حق یعنی علی و یاران با وفای او و یک باطل یعنی معاویه علیه الهاویه و یاران تبهکار او یعنی امام حق که علی علیه السلام است و امام باطل یعنی معاویه علیه لهاویه و العذاب، پس بر هر مسلمان و طالب حق و حقیقت و جویای رستگاری جاوید واجب است انتخاب امام نماید، همانگونه که با تعقل راه خدا
ص: 157
پرستی یعنی توحید و ایمان به نبوت حضرت محمد یعنی موضوع نبوت و حسابرسی از روز قیامت یعنی معاد را میپذیرد و به آنها ایمان می آورد پس تحری حقیقت و بر اساس عقل و کنکاش عقلی در خصوص ایمان به خدا و رسول و پیروی از امام حق و تعیین شده از سوی رسول خدا و ...، واجب است و انسان جویای رستگاری نمی تواند بعد از ایمان به خدا و رسول، دنباله رو هر شخصی به نام مجتهد باشد ( ای بسا ابلیس آدم روکه هست پس به هر دستی نباید داد دست) زیرا اگر از آن گمراه یعنی آن امام که به سوی آتش دعوت نماید، پیروی نما ید جایگاه او در دوزخ جاویدان قرار خواهد گرفت و البته بدجایگاهی خواهد بود پس انتخاب امام هم بایستی متکی به عقل و شعور و تحری حقیقت باشد زیرا این انتخاب محل مواخذه است یعنی اگر انتخاب او متکی به عقل باشد پس راه او به سوی بهشت هموار می گردد و معصوم می فرماید العقل ما عبد به الرحمان واکتسب به الجنان پس اگر خدای ناکرده مسلمانی از روی هوی و هوس و پیروی از نیاکان گمراه و برخلاف موازین شرع مقدس اسلام و احکام قرآن از امام باطل پیروی نماید پس راه او به سوی آتش دوزخ هموار می شود زیرا به واسطه انتخاب عقل یا دشمنی با عقل در دو سپاه حق و باطل قرار می گیرد پس قهرا عمل او نیز در رابطه با حضور در این دو سپاه، برای او پاداش بهشت جاوید و یا دوزخ جاودانی به همراه خواهد داشت و لذا برای کسی که در سپاه باطل و شیطان است احکام خیر خدا جاری نمی شود زیرا اجازه هیچ اجتهادی برای او نیست همانگونه که برای شیطان اجازه هیچ اجتهادی نیست و لذا اصرار و پافشاری بر انجام اعمال زشت، بر انحراف او از معیار حق هر چه بیشتر و بیشتر میافزاید و در نتیجه عذاب او در دوزخ جاودانی، بیشتر و بیشتر می شود پس اجتهاد مربوط به امام حق است که موید من عندالله است و در واقع به منزله آبی است که به سرچشمه وحی وصل و اهل ایمان بایستی از آن آب گوارای هدایت بنوشند و احتراز نمایند از نوشیدن گنداب های متعفن ضلالت و گمراهی.
ص: 158
آیه شریفه 89 سوره مبارکه بنی اسرائیل: و لقد صرفنا للناس فی هذا القرآن من کل مثل فابی اکثر الناس الاکفورا و قالوا لن نومن لک حتی ...
قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم ... و نحشرهم یوم القیامه علی وجوهم عمیا و بکما و صما، ماوائهم جهنم کلما خبت زدناهم سعیرا: 97 – ذالک جزاءهم بانهم کفروا بآیاتنا و قالواء اذ کنا عظاما و رفاتاء انا لمبعوثون خلقا جدیدا 98 ) ... فابی الظالمون الا کفورا (در این آیات شریفه خطاب خداوند به کسانی است که به آیات خداوند کافر شد و روز قیامت و معاد جسمانی را منکر می شوند، این افراد در آتش دوزخ واردمی شوند و به شرح خلاصه بخش اول در آن جاودانی معذب خواهند بود و باقی آیه 98 و شمول انان در زمره ظالمان و کافران این معنی را تحکیم می فرماید و این در واقع نتیجه عدم ایمان به رسول خدا و آیات کتاب اوست.
آیه شریفه 101 از سوره مبارکه بنی اسرائیل: و لقد اتینا موسی تسع آیات بینات ... 102) فاراد ان یستفرهم من الارض فاغرقنه و من معه جمیعا (در این آیات شریفه خداوند از آیات عظیم (نه گانه) خود به عنوان بینات از معجزات حضرت موسی بر علیه فرعون و اطرافیان او نام می برد و ... در ادامه چون اراده نموده فرعون (احمق و نادان) تا یستفرهم من الارض یعنی قوم موسی را نابود نماید پس خداوند همه آن مجرمین یعنی فرعون و تابعین او را نابود نمود یعنی در دریا غرق فرمود جل جلاله و عظم شانه، و انسان عاقل بایستی تعجب نماید از نهایت حماقت و شقاوت فرموده و پیروان او که چگونه این همه معجزات را دیدند و علیرغم آن کافر شدند، الا لعنت الله علی الظالمین.
« سوره مبارک کهف»
ص: 159
آیه شریفه 9 از سوره مبارکه کهف: ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ... 11) فضربنا علی اذانهم فی الکهف سنین عددا ... 17) و تری الشمس اذا طلعت ... ذالک من آیات الله ... 20) انهم ان یظهروا علیکم یرجموکم او یعیدوکم فی ملتهم ولن تفلحوا اذا ابدا و کذالک اعثرنا علیهم لیعلموا ان وعدالله حق و ان الساعه لا ریب فیه اذیتازعون بینهم وامرهم فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم، قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجداً (در این آیات شریفه خداوند متعال، موضوع اصحاب کهف و رقیم را از آیات خود معرفی نموده و می فرماید آیا مردم گمان می کنند که این واقعه اصحاب کهف و رقیم در مقابل دیگر آیات ما واقعه عجیبی است و اینکه چگونه آنها، حدود سیصد سال به خواب رفتند و ... (آری) و این از آیات خداوند بود ...، تا آنکه خداوند آنان را بیدار نمود و گفتند ... اگر آنها بر ما پیروز شوند یا بر ما دست یابند، ما را سنگسار نموده و یا به دین خود بر می کردند گردانند و ما هرگز رستگار نخواهیم شد و در ادامه خداوند متعال می فرماید ما اینگونه مردم را از حال اصحاب کهف اگاه کردیم تا مردم بدانند که وعده خدا حق است و قیامت خواهد آمد ... یعنی خداوند آنان را برای معاد خود نشانه ای قرار داد ... پس عده ای گفتند ساختمان بر محل آنها بنا نمائیم و گروهی که غالب بودند (از مسلمانان) گفتند بر جایگاه آنان مسجدی قرار می دهیم و ...، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که فراز از کتاب خداوند دلالت می نماید و نشان از آن دارد که ساخت مسجد در جوار بزرگان دین مورد توجه خداوند و ممدوح است و عده ای از خدا بی خبر که به این معنی واقف نیستند ایراد بر آن وارد می نمایند و حال انکه اگر قران را مطالعه نمایند این شبهه آنان برطرف می شود ودر روایت است که سر مولانا حسین بن علی یعنی آن المظلوم شهید و عطشان مذبوح به کربلا این آیات را تلاوت فرموده و در پاسخ می گفتند نه یا حسین قرائت قران از سر تو عجیب تر از آیات خداوند یعنی واقعه اصحاب کهف و رقیم است انا الله و انا الیه راجعون.
ص: 160
آیه شریفه 29 سوره مبارکه کهف: و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر انا اعتدنا للظالمین نارا احاط بهم سرادقها و .. (در این آیات شریفه خداوند به رسول خود می فرماید بگو که حق از سوی پروردگار شما بر شما آمده است، هرکس میخواهد ایمان بیاورد وهرکس می خواهد کافر شود که ما برای ظالمین آتش دوزخ را آماده نموداه ایم ...، در این آیه شریفه ایمان در مقابل کفر آمده است که به شرح خلاصه بخش اول با توجه به مصداق آنان بر کافران افاده بر خلود دارد و در ضمن افاده بر اراده واختیار در راه ایمان و کفر و ورود به بهشت ودوزخ برای انسانها است خدایا ما را در شمول ایمان آوردنده گان و رستگاران قرار بده به حق محمد و آل محمد علیهم اسلام و عجل فرجهم آمین ، آمین ، امین یا رب العالمین در این آیه شر یفه ایمان در مقابل کفر آمده پس اگر شکرگزاری را نیز در مقابل کفر که در بعضی از مواضع خداوند تبارک و تعالی آن را مذکور فرموده است، درنظر بیاوریم ایمان به معنی شکر گزاری نیز می تواند تلقی شود.
آیه شریفه 46 سوره مبارکه کهف: المال والبنون زینه الحیوه الدنیا والباقیات الصالحات خیرعند ربک ثوابا وخیر املا ( در این آیه شریفه خداوند از مال و فرزندان به عنوان زینت حیات دنیا نام برده است ولی باقیامت الصا لحات را بهتر از آن می داند که یکی از معانی باقیات الصالحات را موقوفات می گویند که بعد از مرگ انسانها، خیرات واقفین به آنها واصل می گردد و اینجانب بطور مشروح، ستیزه گری و مجرمانه بودن عمل موقوفه خوران و نهایت دشمنی آنان با خدا و رسول و ائمه اطار و شریعت پاک و با امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و ثمره و و اثر گذاری عمل آنان در ا شاعه فقر و فحشا و.. در جامعه اسلامی و حرمت قطعی عمل این تبهکاران و عداوت آنها با خداوند و دین او و ...، را در کتاب دیگر خود تحت عنوان مبانی اشتغال مذکور نموده ام و به نظر نگارنده موقوفه خواران از بدترین و ستیزه گرترین دشمنان خدا و رسول و ائمه اطهار و امت رسول خدا هستند که اموال موقوفه را تحت عناوین
ص: 161
مختلف شیطانی سر قفلی و حق کسب و پیشه و ...، غارت نموده و منافع ان را غصب و از مصرف آنها به نیت واقفان جلوگیری به عمل می آورند و عمل آنان از مصادیق صد عن سبیل الله است زیرا از عزت دادن به دین خدا و اشاعه شعایر دین مانند تعظیم عزاداری مولانا المظلوم سید الشهداء و امور خیریه در ماه مبارک رمضان و تعلیم قران ، و معیشت یتیمان و فقرا ..، جلوگیری نموده و حقوق آنان را در نهایت شقاوت به یغما می برند و در واقع اینگونه افراد به منزله دشمنان اسلام و قرآن و در لباس اهل اسلام بالاترین ضربه را به ارکان اقتصادی و فرهنگی در جامعه اسلامی وارد می نمایند الا لعنت الله علی الظالمین و ... و نیز از جمله باقیات الصالحات می تواند تادیب فرزندان صالح و نیکوکار و مودب به ادب اسلامی و نیز کتب سودمند و مفید و همچنین استقرار روشها و سنت های پسندیده در جامعه و ...، را نام برد که درحیات وبعد از فوت مسلمان واقف، خیرات حاصل از آنها به آنها بطور جاری و مستمر واصل می گردد، بطور مثال اگر آن موقوفاتی را که مولانا علی علیه السلام وقف نمود برای بهره مندی اهل اسلام تا الان باقی باشد حداقل هزار و چند صد سال خیر مستمر و ثواب آن برای آن حضرت نثار و ایثار می گردد و اگر بطور مثال حتی اگر چاه آبی را که حضرت وقف نموده بود این چاه نیز خشک می شد مردم به جهت علاقه به مولانا علی علیه السلام المظلوم آن محل را به عنوان میراث فرهنگی مرکز خیرات قرار داده و به جهت علاقه به آن حضرت به گونه ای دیگر خیرات را در آن محل برای مسلمین جاری می نمودند و... ، لذا حیف و میل اینگونه اموال قطعا لعنت اهل ایمان و لعنت واقفین و سایر اهل اسلام از ذینفعان و.. دیگران را برای موقوفه خوران ملعون در پی داشته وانباشته شدن شکمهای آنان از اینگونه اموال حرام قطعا اثر بدتر از شرابخواری داشته که نتایج آن را در آیات دیگر خداوند ملاحظه کردیم که خداوند فرمود و شارکهم فی اموال و اولاد و ...، آری این شرکت
ص: 162
شیطان در اموال و اولاد انسان های حرام خوار و مجرم است که زمینه ساز قیام در مقابل حسین در کربلا و قتل ذوالقربی و ورود در دوزخ جاویدان ... را فراهم می آورد.
آیه شریفه 49 سوره مبارکه کهف: و وضع الکتاب فتری المجرمین مشفقین ممافیه و یقولون یا ویلتنا ما لهذا هذا الکتاب لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصا ها ... (در این آیات شریفه خداوند از مجرمین و حساب نمودن اعمال در روزها و جمع آوری همه جنایات آنها، اعم از صغیره و کبیره را یادآوری می فرماید آری در آن روز امثال معاویه و یزید و رهبران و پیروان و ناصبی آنان خواهند دانست که محاربه با امام مبین یعنی المظلوم امیر المومنین علی بن ابی طالب و کشتار یاران باوفای او در زمان آن حضرت و در طول تاریخ چه ثمراتی برای آنان دارد آری آنان با صد عن سبیل اله، جرم و گناه هر جرم و جنایت تا قیامت را به گردن دارند بدون آنکه از گناه مرتکبین آنان کم شود آری آنها با قتل اولیا خداوند و مسلمانان از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم از زن و مرد کودک و نوجوان، گناه قتل نسلهای آنان را تا قیام قیامت مقدور بوده است از آنها بوجود آیند را برگردن دارند و این تعبیر من قتل نفسا زکیه کمن قتل الناس جمیعا است، آری آنها بابت جلوگیری از از ذکر و دعا و عبادات مسلمانانی که می بایست از نسلهای آنان بوجود بیاید و ...، را درگردن دارند، آنان اثار موجبات شکست اهل سلام در مقابل ملل مشرک و کافر را تا قیام قیامت درگردن دارند، آنها همه بار سنگین ظلمها و جنایاتی که به اهل اسلام در اثر عمل آنها وارد شده و می شود و خواهد شد را گردن دارند، آنها وارث تمام گمراهی و ذلت ها و معصیت ها و ... هستند که در اثر عمل آنان به اهل اسلام وارد می شود و ...، آری به عبارتی دیگر آنها فقط یک قتل در زمان خود مرتکب نشدند بلکه وارث جرم هایی می شوند که فقط به گوشه هایی از آنها اشاره شد آری بر آنها روزی می آید که خداوند حاکم و محمد و آل محمد دشمنان و مظلومان امت به دادخواهی قیام می نمایند پس در آن روز آرزو می کنند که ای کاش خدا آنان را خلق نمی کرد
ص: 163
ولی دیر شده و دوزخ جاوید کیفر آنها خواهد بود آری پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که دوستی ظالمان تو را در اعمال آنها شریک می نماید و آنگاه در زمره ظالمان در دوزخ جاودانی خداوند وارد خواهی شد و ...، خدایا ترا به عزت و جلال و جبروت خودت و حرمت خون پاک دوستان تو که برای استقرار دین در طول تاریخ و نیز عظمت اسلام و شریعت پاک محمدبن عبدالله، رسول تو و جانفشانی های آل معصوم او بر زمین ریخته شده و نیز رنج ها و شکنجه هایی که به آناا و همه مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات رسیده است، استدعا داریم بر حال اضطرار ما توجه فرموده، اولا فرج مولانا مهدی را برسانی که نجات ما و نجات همه امت محمد در آن است و بعد از آن، قلم عفو بر جرائم ما و گذشتگان و آیندگان ما جاری کند ما و خاندان ما و همه امت محمد صلی الله علیه و آهل و سلم و عجل فرجهم را در دنیا و آخرت رستگار واز شر شیطان تا به ابد محفوظ و در بهشت جاویدان خود متنعم بفرما تا در زمره مجرمان و عاصیان درگاه تو نباشیم آمین، آمین، آمین یا رب العالمین.
آیه شریفه 50 سوره مبارکه کهف: و اذقلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ، کان من الجن ففسق عن امر ربه افتتخذونه و ذریته اولیاء من دونی و هم لکم عدو، بئس للظالمین بدلا ( در این آیات شریفه خداوند با وضوح کامل درخصوص امر سجده به آدم در جماعت ملائکه خبر می فرماید که ابلیس از گروه جن بوده است و اگر این آیات با سایر آیات مقایسه شوند که ملائکه خداوند (یفعلون ما تومرون) یعنی عقل کامل هستند و خطا نمی کنند و سرپیچی نمی نمایند پس گروه جن مانندانسانهای دارای اراده در انجام اعمال خیر و شر و لذا دارای بهشت و دوزخ هستد یعنی بواسطه اختیار در اعمال خود شایسته بهشت و جهنم می شوند و این گفتار ما در راستای روایت مولای ما امام صادق علیه السلام است در پاسخ آن حضرت به اینکه چگونه در خطاب خداوند به ملائکه، شیطان هم حضور دار در حالی که از ملائکه نیست پس حضرت فرمودند همان
ص: 164
گونه که در خطاب خداوند به بندگان در یا ایها الذین آمنوا، منافقین هم حضور دارند یعنی که دارای ماهیت متفاوتی از مومنین هستند ولی مورد خطاب خداوند قرار می گیرند و مواخذه او منطقی است چون دارای اراده و اختیار در قرار گرفتن در صراط مستقیم هستند و نیز کمال رحمت خداوند را در این فراز ملاحظه نما که این امر خداوند در میان خیل کثیری از اجرا کنندگان قرار گرفت تا به او در اجرای امر خداوند نهایت کمک شود ولی ملاحظه شد که او در کمال شقاوت و شرارت در مقابل دستور حضرت پروردگار سرکشی و طغیان نمود و اینکه ابلیس فسق عن امر ربه) یعنی فسق ورزید و سرپیچی کرد و ...، پس او فاسق و اهل دوزخ جاوید است و در ادامه سیاق آیه او و ذریه و تابعین او همگی در شمول ظالمین و اهل دوزخ جاوید، به شرح خلاصه بخش اول هستند و لذا خداوند نهی فرمود از اینکه کسی این فاسق یعنی ابلیس و ذریه او را دوستان خود قرار داده و پرستش خداوند را ترک نماید در حالی که د شمنی او با انسان معلوم است و لذا پیروی از او ظلم اشکار است خدایا ترا به عزت و جلال و عظمت تو سوگند می دهیم ومحمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم را در پیشگاه تو شفیع می آوریم تا با نظر محبت و فضل خود در حالی می دانیم که شایسته فضل و عنایات تو نیستیم ولی تو ما و همه امت محمد و پیروان او و آل طاهرین او را، در دنیا و اخرت به ظهور مولای ما حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف سرافراز سعادتمند بفرما تا این جهان که شیطان بر او حاکم است را از قسط و عدل خود پر نماید که این جهان از ظلم و جور لبریز شده است.
آیه شریفه 53 سوره مبارکه کهف: و رء المجرمون النار فظنوا انهم مواقعوها و لم یجدوا عنها مصرفا: (در این آیات شریفه خداوند در خصوص مجرمان میفرماید و آن زمان که مجرمان آتش دوزخ را ببینند حدس خواهند زد که در آن خواهند افتاد و از آن راه فرار و نجاتی ندارند.
ص: 165
آیه شریفه 56 سوره مبارکه کهف: و ما نرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین و یجادل الذین کفروا بالباطل لیدحضوا به الحق و اتخذوا و آیاتی و ما انذروا هزوا (56) و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه، انا جعلنا علی قلوبهم اکنه ان یفقهوه و فی اذانهم و قرا و ان تدعهم والی الهدی فلن یهتدوا اذا ابدا: (در این آیات شریفه خداوند علت اصلی ارسال رسل یعنی بشارت دادن انها به بهشت ابدی و ترس دادن از ورود به دوزخ و جهنم ابدی را بیان می فرماید و مجادله کسانی که کافر شده اند از روی باطل، یعنی (لید حضوا به الحق)، می نمانید یعنی با یاوه گویی و سخنان باطل اراده می نمایند که حق را پایمال نمانید و آیات الهی و آنچه از آن ترسانیده می شوند را مسخره می نمایند و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این عمل درپیشکاه خداوند به حدی ظالمانه است که خداوند می فرماید (و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه فاعرض عنها ...) و سپس آنها را از کسانی قرار می دهد که روی قلب آنها را بواسطه این عمل آنها پوشش قرار می دهد تا نفهمند و در گوش آنها سنگینی تا سخن حق را نشنوند تا اگر برای هدایت خوانده شده و دعوت شوند هرگز به راه سعادت تا ابد الاباد راه پیدا ننمایند یعنی قرار دادن (اکنه) بر قلوب آنها و (وقر) بر گوش آنها همان صدور حکم دوزخی شدن این گروه از ظالمان شقی در دنیا است زیرا گروهی که مشمول این عذاب در دنیا شوند یعنی در مدار شاکله دوزخی قرار گرفته و هرگز رستگار نخواهند شد، یعنی به دوزخ جاوید وارد می شوند و این از اسرار قرآن است، زیرا این مسخرگی و استهزاء که ریشه در تحقیر و بی ادبی وتوهین و اهانت و ستیزه گری و ... دارد در واقع موجب می شود تا سنگینی این جرم بیشتر شود و از طرفی دیگر این استهزا و مسخره نمودن باعث عصیان جمعی است و مسخره کننده و استهزاء کننده، در واقع امامت جمع کافران و استهزا کنندگان را بر عهده دارد مانند الذین فی قلوبهم مرض، که جمعیت منافقان را رهبری می نمایند و همه را با خود به سوی دوزخ می کشند، یعنی این استهزا موجب می شود تا استهزا کننده و جمع
ص: 166
استهزاء کنندگان از هدایت خارج شده و تابع منطق و عقل و حق نشوند و آیات خداوند را به هر شکل که باشد با دلقکی و لودگی مورد انکار قرار دهند مانند جماعت مرجفه و مشرکین ستیزه گر مانند ابوجهل وابولهب و.. که حتی شق القمر و سایر معجزات رسول خدا نیز در آنها موثر واقع نشد زیرا در آنها همین زمینه استهزاء و کفر جمعی حاصل و محکوم به عذاب (اکنه) قلب و یا (وقر) در آذان، یعنی شاکله دوزخی خود شدند که در واقع اثرات عمل خود آنها و قانون و عکس العمل خداوند است پس هر انسان عاقل بایستی بسیار بسیار متوجه باشد و تا به حقایق اموردست نیافته، از روی استهزا و مسخرگی و بی ادبی خود را به اتش دوزخ جاوید مبتلا ننماید، زیرا تحقیر آیات و ستیزه گر و با رسول خدا خود به خود می تواند انسان را مبتلا به دوزخ نماید چه رسد به اینکه به این تحقیر و ستیزه گری به مسخرگی و استهزا و دلقکی و لودگی نیز عجین شود چنانکه در روایات است که فرعون و پیروان او هلاک شدند زیرا به چشم حقارت بر موسی و هارون که با لباس چوپانی از سوی خدا به سوی او آمده بودند نگاه کردند و به عظمت رسالت آنان و آن آیات عظیم که خداوند به آنها داده بود بی توجه شده و در نتیجه به سوی دوزخ رفت یعنی همانجا که استحقاق آن را داشت.
ایه شریفه 65 سوره مبارکه کهف: فوجدا عبداً من عبادنا آتینه رحمه من عندنا و علمنه من لدنا علما 66) قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشد 66) قال انک لن تستطیع معی صبرا ... حتی اذا رکبا فی السفینه خرقا ...، 74) فانطلقا حتی اذا لقیا غلاما فقتله ...)، فانطلقا حتی اذا اتیا اهل القریه ... فوجدا فیها جدارا یرید ان ینقض فاقامه .. ، 78) قال هذا فراق بینی و بینک ، سانیئک بتاویل مالم تستطع علیه صبرا ... 81) ... ذالک تاویل مالم تستطع علیه صبراء (در این آیات شریفه خداوند خبر از ملاقات حضرت موسی با خضر نبی داده و می فرماید که موسی ملاقات نمود حضرت خضر)، یعنی بنده ای از بندگان خداوند را که به رحمتی از نزد حضرت حق مفتخر
ص: 167
و صاحب علم خدایی یعنی علم لدنی بود یعنی علمی که نیاز به آموزش نداشت و با او همراه شد و در تبعیت از حضرت خضر چون از حکمت اعمال ایشان اگاه نبود، صبر خود را از دست داد وپس از سه واقعه (سوراخ کران کشتی ، کشتن طفل و ساختن دیوار برای ان دو تیمم)، حکمت کار را برای حضرت موسی توضیح داده و متذکر می شوند که این دلایل در واقع تاویل آن وقایع بود (مالم تسطح علیه صبرا) یعنی در این آیات شریفه مشخص می شود که حضرت نبی، دارای مقامی بالاتر از حضرت موسی بوده است و اعمالی را بر اساس علم خدادادی خود انجام می داده است ، البته نمی توان هر شکستگی کشتی و هر قتل طفل یا ساختن دیوار را اینگونه تعبیر نمود بلکه ما مامور به ظاهر هستیم و بایستی بر اساس ظاهر حکم نمائیم یعنی مانند موسی ولی باید بدانیم در جهان اینگونه وقایع و مرگها به امر خدا در جریان و ممکن است اتفاق بیفتد.
آیه مبارکه 100 سوره مبارکه کهف: و عرضناجهنم یومئذ للکافرین عرضا الذین کانت اعینهم فی غطاء عن ذکری و کانوا لا یستطیعون سمعا 101)افحسب الذین کفروا ان یتخذوا
عبادی من دونی اولیاء انا اعتدنا جهنم للکافرین نزلا 102) قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا 103) الذین ضل سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون انهم یجسنون صنعا 104) اولئک الذین کفروا بآیات ربهم و لقائه فحبطت اعمالهم فلا نقیم لهم یوم القیامه و زنا 105) ذالک جزاوهم جهنم بما کفروا و اتخذوا آیاتی و رسلی هزوا ( در این آیات شریفه خداوند می فرماید که ما جهنم را در این روز به کافرین بطور آشکارعرضه می نمائیم، همان کسانی که در چشمان آنان غشاء از ذکر من یعنی ایمان به پروردگار و آیات الهی بوده و انصراف از روی تعمد نسبت به ملاحظه و اقرار به آن داشته و طاقت شنیدن سخنان حق را نداشته اند و سپس سرزنش می فرماید به اینکه این کافران تصور می نمایند که بندگان او غیر او را برای دوستی خود اختیار خواهند نمود و در ادامه می فرماید: ما جهنم را برای کافرین منزلتگاه قرار دادیم که به شرح خلاصه بخش اول این جایگاه همان دوزخ ابدی است و
ص: 168
سپس در خصوص زیانکارترین مردم در عمل می فرماید: آنان کسانی هستند که ضل سعیهم فی الحیوه الدنیا یعنی تلاش آنها در زندگانی دنیا در خارج از صراط مستقیم بوده و تباه شده است، ولی آنها به خیال باطل خود فکر میکردند که کارهای خوب انجام می دهند، این افراد کسانی هستند که به آیات پروردگار و لقاء او در روز قیامت کافر شدند پس اعمال آنان حبط شد و برای اعمال اینگونه اشخاص ارزش و وزنی در قیامت، نخواهیم داد و سزای آنان دوزخ است که به شرح خلاصه بخش اول و شمول کافرین بر آن، عذاب آنها به جهت کافر شدن، ابدی خواهد بود زیرا آیات و پیامبران الهی را استهزا می نمودند که از مصادیق بارز این آیه می توان به معاویه و یزید و اربابان پیروان ناصبی آنان ودیگر خلفاء جور و ستمگر بنی امیه وبنی العباس ... مانند هارون ملعون و مامون پلید و سایر حاکمان ستم پیشه در طول تاریخ مانند محمود غزنوی و شاهان تبهکار قاجار و ...، اشاره نمود که به آیات پروردگار و لقاء او در روز قیامت کافر شدند زیرا سر اطاعت واقعی به رسول خدا و امامان معصوم یعنی جانشینان به حق رسول خدا صلوات الله علیهم اجمعین و عجل فرجهم به زیر نیاورده و این دلالت بر آن دارد که ترس و واهمه ای از لقاء خداوند در روز معاد نداشته اند و اعتقاد نداشتند که رسول خدا و اساسا همه رسولان الهی از سوی خداوند برای بعد از رحلت خود، جانشین تعیین نموده اند و برای هدایت و رهبری امت های خود برنامه ریزی نموده و امور را به وصی و جانشین خود تحویل نموده اند و ...، یعنی یا اعتقاد به یقین جانشینی بعد از رسول خدا توسط خداوند نداشتند و یا تصور کرده که انبیاء الهی پیش پا افتاده ترین اصول عقلی و فکری را در نظر نگرفته اند که این تصور در واقع به منزله استهزا وتوهین واهانت به آنهاست زیرا رها نمودن دین وشریعت بدون وصیت و حاکم شدن هر کس که با زور حاکم شود قانون جنگل است نه قانون الهی، بنابراین عدم اطاعت از اوصیا آنان که به منزله خود آنان و در حکم آیات خداوند هستند (یعنی به دلیل عصمت به شرحی که مذکور گردید)، به منزله استهزا
ص: 169
آیات خداوند و رسولان او است و لذا هرگونه دفاع و توجیهات شیطانی، برای توجیه اعمال مجرمانه انان از قبیل طرح اجتهادهای شیطانی برای توجیه اعمال مجرمانه معاویه و یزید و اربابان و پیروان ناصبی آنان و ...، به منزله انکار آیات الهی و پیروی از هوی و هوس و اشاعه ظلم و فساد و قتل و جنایت و ...، در جامعه و نشر افکار شیطانی جبر در اعفال انسانها و ... همگی از مصادیق کافر شدن به آیات خدا و قران مجید و به منزله استهزا رسول و امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم است و به شرح خلاصه بخش اول کیفر آنان دوزخ ابدی است زیرا انچه انان به عنوان دین وشریعت به کام مردم می ریزند، در واقع زهری است که جان آنان را تباه نموده و اعمال آنان را نابود می نماید، در حالی که فکر می کنند اعمال صالح انجام داده اند و اینگونه به سوی آتش جاوید به واسطه ظلم و شرکت در ظلم این مجرمان، سوق داده می شوند زیرا همانگونه که شریعت صاحب دارد، کلام خدا نیز صاحب دارد و هر کس نمی تواند با تفسیر به رای و تاویل خودسرانه آن، مردم را گمراه کرده و با خروج از صراط مستقیم یعنی راه مولانا امیر المومنین و ائمه هدی یعنی اوصیا معصوم رسول خدا خارج نموده و به تابعیت امامانی که به سوی آتش هدایت می نمایند یعنی به دوزخ ابدی خداوند، دچار نماید
سوره مریم
کهیعص : این قسمت از سوره مبارکه مریم اشاره و ر مز خدا با رسولش در خصوص سید الشهدا است و به دلیل شهرت این فراز ما از شرح و بسط آن خودداری می نمائیم و فقط اشاره می نمائیم که در روایات است که این حروف از اخبار غیبی است که خدا به بنده خود زکریا خبر داد و سپس داستان آن را برای حضرت محمد بیان نمود و آن راز این بود که حضرت زکریا از خدا خواست تا نام پنج تن را به او بیاموزد پس خداوند به او خبر داد و چون به نام امام حسین رسید اندوهگین
ص: 170
شد و اشک جاری گردید، خداوند داستان شهادت او را بیان فرمود پس ک، کربلا، ه، هلاکت اهلبیت، ی، یزید، ع، عطش، وص، صبر امام حسین است پس چون حضرت زکریا آگاه شد سوگواری کرد و از خدا خواست تا فرزندی به او عطا کند که مانند حسین شهید شود تا اینگونه در غم پیامبر آخر الزمان شریک شود پس خداوند به او یحیی را عطا فرمود که مانند او شش ماهه بدنیا آمد و سر مطهر او را بریده و در طشت طلا در برابر قاتل او قرار دادند الا لعنه الله علی الظالمین.
آیه شریفه 6 سوره مبارکه مریم: یا زکریا انا نبشرک بغلام اسمه یحیی لم نجعل له من قبل سمیا ... 10) قال رب اجعل لی آیه قال ایتک الا تکلم الناس ثلث لیال سویا ... 12) یا یحیی خذالکتاب بقوه و آتیناه الحکم صبیا 13) وحنانا من لدّنا و زکوه وکان تقیا ... 16) و اذکر فی الکتاب مریم ... 20) قالت انی یکون لی غلام و لم یمسسنی بشر و لم اک بغیا 21) قال کذالک قال ربک هو علی هین و لنجعله آیه للناس و رحمه منا و کان امرا مقضیا ... 29) فاشارت الیه قالوا کیف نکلم من کان فی المهدصبیا 30) قال انی عبدالله آتنی الکتاب و جعلنی نبیا و جعلنی مبرکا این ماکنت و اوصنی بالصلاه والزکوه مادمت حیا و برا بوالدتی و لم یجعلنی جبارا شقیا 33) والسلام علی یوم ولدت یوم اموت و یوم ابعث حیا 34) ذالک عیسی بن مریم قولا الحق الذی فیه یمترون 35) ما کان الله ان یتخذ من ولد، سبحانه اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون 35) و ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم 36) فاختلف الاحزاب من بینهم، فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم، 38) اسمع بهم وابصر یوم یاتوننا لکن الظالمون الیوم فی ضلال مبین 39) واندزهم یوم الحسره اذقضی الامر وهم فی غفله و هم لایومنون (در این آیات شر یفه خداوند زکریای پیامبر را با امر خود و از طریق معجزه به فرزندی به نام یحیی بشارت می دهد و حضرت یحیی از خداوند می خواهد تا برای او آیه ونشانه و معجزه ای در این رابطه قرار دهد و خداوند فرمود آیت تو اینکه تا سه روز با مردم تکلم ننمایی و .. و به یحیی در کودکی حکم نبوت عطا کردیم ...، این آیات شریف دلالت نام د ارد
ص: 171
بر اینکه حکم نبوت انتصابی است نه انتخابی یعنی از سوی مردم و نیز این انتصاب ملازم با عصمت است زیرا حکم نبوت در صبایوت یعنی کودکی صادر نمی شود مگر بواسطه عصمتی که ملازم وجود پیامبر باشد و کلام خداوند به حنانا من لدنا یعنی لطف خاص همان مقام عصمت بهترین گزینه است و بلکه در ادامه برای رفع هر شک و هر شبهه در لازمه وجود عصمت ابدی برای انبیاء یعنی تا ابد می فرماید و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا و البته خداوندبر کسی که العیاذ بالله معصیت کار ومجرم و .. باشد سلام و درود خود را نثار نخواهد نمود و چنین است در خصوص تمامی پیامبران که خداوند از آنها به زبان انبیا خود اخبار نمود مانند عیسی از زبان موسی و یا حضرت محمد از زبان موسی و عیسی و ... همگی دلالت بر آن دارد که این انوار دراصلاب و ارحام مطهره قرار داشتند و خلقت آنان قبل از این خلقت ظاهری بوده وهمگی به واسطه این انتصاب که ملازم به عصمت است می بایست بیایند و جهان را به نور پاک خود مزین و درخشان نمایند و در این راستا تسری می یابد این اخبار و این حقایق از آنان درباره معصومین علیهم السلام زیرا چنانچه ملازم با عصمت نباشند نقض غرض حاصل خواهد بود و ما این بحث عصمت را در خصوص رسول خدا و اهل بیت عصمت و طهارت در فراز (ان الله و ملائکه یصلون علی النبی و ...) و (قل لا اسئلکم علیه اجرا الی الموده فی القربی)، ذکر نمودیم و نیز تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که حکم جبر نیز بر آنان ساری و جاری نیست و بواسطه موضوع ترک اولی و لاکن عقول آنان در حدی کامل است که حاکم بر وجود آنان است و به آنان اجازه معصیت نمی دهد نه اینکه قادر به معصیت نباشند چنانچه انسانهای عادی از خوردن نجاسات اکراه دارند لذا و العیاذ بالله آنچه برای ما حکم مستحب و مکروه دارد برای آنان حکم حرام و واجب دارد، یعنی به جهت علو مقام واز ما برداشته شده است به جهت ضعف در عقل ما و هر چه مقام بالاتر باشد مسئولیت در مقابل خداوند سخت تر است و چنانکه ما در احوال بزرگان
ص: 172
خود ملاحظه می نمائیم که چگونه مولانا رسول الله همه مواهب زندگی را برخود حرام نموده و یا مولانا علی علیه السلام چگونه به نان جو قناعت و شب روز به عبادت قیام و به روزه روزگار می گذارنید و یا آنچه که آن حضرت درخصوص موسی و عیسی فرمود و ... در زهد به دنیا و پرهیز از مواهب آن به جهت دوستی خداوند و قول حضرت عیسی در زمانی که او را عده ای گمراه شریک به خداوند قرار دادند که فرمود حضرت الله پروردگار من و شماست او را پرستش نمائید و این صراط مستقیم است 37) فاختلف الاحزاب من بینهم فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم یعنی و اختلاف نمودند گروه های داخل امت عیسی پس وای بر کسانی که کافر شدند از مشهد یوم عظیم یعنی در روز قیامت و حساب اعال و عقاید باطل و دوزخ جاویدان، اسمع بهم وابصر یوم یاتوننا یعنی شنوا و بینا می شوند در روزی به سوی ما می آیند ولی این ظالمان امروز در گمراهی آشکار هستند و ...، آری و این مسیحیان متعصب بودند که در جنگهای صلیبی خود، خون بسیاری از مسلمانان را بر زمین ریختند و به عبارتی این شرک به خداوند تنها جنبه فساد اعتقادی نداشت بلکه این مجرمین برای استقرار این عقاید کفر آمیز خود در طی قرون، خون های ناحق بسیار بر زمین ریختند و فسادها و تباهی ها بی حد و اندازه بر پا نمودند و شیطان بر اندیشه های آنها حکومت کرد ودر حال حاضر نیز با برپایی جنگ صلیبی پنهان در بین مسلمانان فتنه و فساد و خونریزی نموده و به راه های مختلف نسل آنها را درکشورهای مختلف قطع می نمایند از چچن، افغانستان ، ایران ، عراق ، سوریه ، بوسنی ...، فقط سخن از قطع نسل مسلمانان است تا اسلام و قرآن عالمگیر نشود و آنها بمانند و بر روی سینه خود صلیب بکشند و اب و ابن و روح القدس بگویند و شراب بخورند و زنا بکنند و خودرا رستگار بدانند و توجه نما که خداوند چه فرمود در این رابطه: فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم وسپس می فرماید و انذرهم یوم الحسره اذ قضی الامر و هم فی غفله وهم لا یومنون پس بزودی دنیای آنان با همه فساد و تباهی به
ص: 173
پایان می رسد و لذات آنان پایان می یابد و به سوی آتش جاوید بواسطه شرک خود و آثار سوء که این شرک بر جوامع بشر و شریعت پاک محمد قرار داده و این خونهای نا حق و فساد و تباهی که در طول قرون بر پا نموده اند و ...، وارد خواهند شد.
و شاهد دیگر در ادامه آیات است در خصوص مولانا حضرت عیسی علیه السلام که آنچه خداوند در خصوص او فرمود و گواه است بر امامت امامان معصوم ما از جمله مولانا جواد الائمه علیه السلام و مولانا مهدی صاحب الزمان و .. که در کودکی و جوانی حکم امامت را از خداوند علی اعلی بنا به اخبار رسول خدا و آیات کتاب خدا دریافت نمودند و اگر این آیات نبود قطعا دشمنان خدا و رسول انکار می نمودند حکم عصمت و موضوع امامت در کودکی، چنانکه بعضی از دشمنان خدا العیاذ بالله در سبقت اسلام مولانا المظلوم علی علیه السلام در نوجوانی او شک می آورند وغافلند که خداوند محمد را نبی و علی را وصی قرار داد در قبل از خلقت و بصورت انوار طیبه و پاک و ...، و آنان را در اصلاب امام پاک و ارحام مطهر منتقل نمود تا آنکه قدم های مبارک خود را در این جهان قرار دادند و این جهان را به انوار طیبه و پاک خود درخشان و منور نمودند اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم و فرجنابهم و... در ادامه خداوند می فرماید که حضرت مریم در پاسخ مردم و فرزندی که او بدنیا آورده بود اشاره به حضرت مسیح علیه السلام فرمود، آنها گفتند که ما چگونه با طفل در گهواره سخن بگوئیم وآن طفل به امرخداوند به آنان گفت من بنده خدا هستم که خداوند به من کتاب آسمانی عولا فرمود و مرا رسول خود قرار داد و مرا مبارک فرمود هر کجا که باشم که این موارد دلالت بر عصمت آن حضرت دارد و اینکه وصیت فرمود به نماز و زکوه تا زمانی که زنده هست و بر بوالدتی و نیکی به مادرم و لم یجعلنی جبارا شقیا این لم یجعلنی همان بیان موضوع و حکم عصمت است که ملازم نبوت انبیا است و نیز تحکیم می فرماید موضوع عصمت انبیا را ادامه آیه که والسلام علی یوم و لدت و یوم اموت و
ص: 174
یوم ابعث حیا که این گفتار همگی دلالت تمام بر عصمت آن حضرت از قول خداوند دارد که در تمام ایام عمر به دلیل عصمت مورد درود و تهیت از سوی خداوند تبارک و تعالی است.
آیه شریفه 41 سوره مبارکه مریم: و.اذکر فی الکتاب ابراهیم ...، 44) یا ابت لا تعبد الشیطان ان الشیطان کان للرحمن عصیا 45) یاابت انی اخاف ان یمسک عذاب من
الرحمن فتکون للشیطان ولیا (در این فراز حضرت ابراهیم خطاب به سوی عموی خود که او را با عنوان پدر خطاب می نمود از روی محبت خود او را از عبادت بت ها با عنوان مترادف شیطان نهی نمود و به عبارتی دیگر در منظر حضرت ابراهیم سلام الله علیه عبادت بت به منزله عبادت شیطان است و در ادامه می فرماید ان الشیطان کان للرحمن عصیا یعنی بدرستی که شیطان هست برای خدای رحمان عصیانگر.
آیه 66 الی آیه 68 سوره مبارکه مریم: فوربک لنحشرنهم والشیاطین ثم لنحضرنهم حول جهنم جثیا 69) ثم لننزعن من کل شیعه ایهم اشد علی الرحمن عتیا 69) ثم لنحن اعم بالذین هم اولی بها صلیا 70) و ان منکم الا واردها کان علی ربک حتما مقضیا 71) ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا ) 72) واذا تتلی علیهم آیاتنا بینات قال الذین کفرو للذین امنوا الی الفریقین خیر مقاما و احسن ندیا ( در این آیات شریفه خداوند در رابطه با منکران روز قیامت ضمن سرزنش آنان می فرماید فوربک قسم به خدای تو واین قسم نشان می دهد که چگونه، اعتقاد به قیامت و حشر بندگان و معاد تا چه حد در نظر خداوند علی اعلی و آن ذات اقدس جل جلاله مهم و دارای اهمیت وحساسیت است و سپس در خصوص منکران معاد می فرماید (این منکران معاد را با شیاطین محشور نموده و آنها را در گرداگرد جهنم در حالی که به زانو در آمده اند جمع می نمائیم، پس آنگاه ما بیرون می آوریم از هر فرقه و گروه، هر که از فرمان خدا بیشتر سرکشی و عصیان نموده است (یعنی امامان و عصیانگران و رهبران مجرمین را) 70) پس ما آگاه هستیم به آنهایی که
ص: 175
سزاوارتر هستند به آتش دوزخ 71) وهیچکس از شما باقی نمی ماند مگر آنکه به ان وارد می شود کان علی ربک حتما مقضیا 71) سپس نجات می دهیم آنهایی را که تقوی داشته اند و رها می نماییم ظالمین را در حالی که به زانو در آمده اند در این آیات این وارد ها بر می گردد به صحنه قیامت و این حتم مقضی است همچنانکه در روایت از مولانا امام صادق علیه السلام است که مراد از وارد شدن رسیدن است نه داخل شدن و این تعبیر با توجه به خلاصه بخش اول گزینه صحیح است زیرا ورود در دوزخ که خدا آن را برای دشمنان خود مهیا فرموده است غیر قابل خروج است و ما یا زهرا به تو پناه می بریم از اینکه مغضوب حضرت پروردگار شویم پس شفاعت فرما بحق پدر بزرگوارت رسول خدا و همسر عالیقدر علی مرتضی و دو سبط علی عزیزت حسن و حسین آمین آمین آمین یا رب العالمین.
آیه شریفه 83 سوره مبارکه مریم: الم تر انا ارسلنا الشیاطین علی الکافرین توزهم ازا .. 86) و نسوق المجرمین الی جهنم وردا .. 96) ان الذین آمنوا و عمل الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا ( در این آیات شریفه خداوند خبر داده و می فرماید: که ما شیاطین را بر کافرین فرستادیم تا آنها را به سختی آزار نمایند ...، و مجرمین را به سوی آتش سوق داده در آن بیاندازیم ...، که این عذاب در واقع عذاب جاویدان است و سوق داده می شوند مجرمین به سوی آن یعنی جهنم وردا و نیز از سوی خداوند برای کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند خداوند آنان را محبوب می فرماید، و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که مولانا المظلوم امیر المومنین علی علیه السلام، تنها مصداق این آیه است یعنی که کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند سیجعل لهم الرحمن ودا خداوند، محبت آنها را دل مومنین قرار می دهد و ...، آری اینگونه است که هر مومن و مومنه در طول تاریخ محبت آن حضرت را در قلب خود دارد یعنی آن مولا را دوست دارد و حاضر است تا حتی جان خود و خاندان و عشیره خود را فدای آن حضرت نماید.
ص: 176
سوره مبارکه طه
طه، (1) ما انزلنا علیک القران لتشقی (2) الا تذکره لمن یخشی (3) تنزیلا ممن خلق الارض و السماوات العلی: طه یعنی ای رسول یعنی ای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم) ما قرآن را نازل نکردیم تا خود را در رنج قرار دهی و ...، در روایت است که حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم در محراب نماز به عبادت ذات اقدس احدیت قیام می فرمود ...، به گونه ای که پاهای مبارک آن حضرت متورم و خون الوده می شد و مادر ما حضرت زهرا نیز اینگونه پیروی پدر بزرگوار می نمود صلوات الله علیهم و عجل فرجهم و ...، آری در ادامه پرردگار متعال می فرماید، ما آن را نازل کردیم تا مردم خدا ترس را متذکر شوی این کتاب از سوی خالق زمین و آسمانهای بلند است، جل جلاله.
آیه 8 سوره مبارکه طه: و هل اتاک حدیث موسی ... 12) انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی... 20) فالقاها فاذا هی حیه تسعی 21) قال خذها ولا تخف سنعیدها سیرتها الا ولی 22) و ضمم یدک الی جناحک تخرج بیضاء من غیر سوء آیه اخری 23) لنریک من آیاتنا الکبری 24) اذهب الی فرعون انه طغی ...، 43) اذهب انت واخوک بآیاتی و لا تنیا فی ذکری و در ذکر من کوتاهی نکنید، 47) ... قد جئناک بایه من ربک والسلام علی من اتبع الهدی ... 49) ...، قال فمن ربکما یا موسی 50) قال ربنا اعطی کل شیی خلقه ثم هدی ... 51) قال فما بال القرون الاولی 53) الذی جعل لکم الارض مهدا و.. 43) کلوا ارعوا انعامکم، ان فی ذالک لآیات لاولی النهی .. 56) و لقد ارینه آیاتنا کلها فکذب وابی ...، 69) و الق ما فی یمینک تلقف ما صنعوا انما صنعواکید ساحر ولا یفلح الساحر حیث اتی (در این آیات شریفه خداوند می فرماید که حضرت موسی به فرعون اعلام نمود که ما به سوی تو آمدیم با معجزه از سوی خدای تو و سلام بر کسی که از هدایت
ص: 177
تبعیت کند واین معجزات عصا و ید بیضا بود یعنی عصا که تبدیل به اژدها می شد ودست او که وقتی از جیب وگریبان خود خارج می نمود نور شدید از آن ساطع می گردید و این دو معجزه از آیات الهی یعنی معجزات موسی بوده اند و نیز در کلام خداوند به اینکه به فرعون فرمود والسلام علی من اتبع الهدی که معلوم می شود سلام اهل ایمان بایستی بر کسی داده شود که تبعیت از هدایت نماید در غیر اینصورت بر آنها برکت و سلامتی نیاورد و در آیات قبل نیز سلام خدا بر حضرت عیسی و یحیی دلالت بر هدایت الهی به انبیا الهی دارد که بر مفهوم عصمت بر آن ذوات مقدسه دارد.
و لذا هرگز جایز نیست سلام دادن، بر کسی که بر هدایت نیست، و در این راستا، بر خداوند نیز شایسته نیست بر کسی که به راه باطل می رود العیاذ بالله سلام خود را ابلاغ نماید و این نقض غرض است پس سلام خدا بر هر بنده دلیل بر آن است که او در راه هدایت قرار دارد و سلام دائمی خداوند بر انبیا دلالت بر آن دارد که آنها معصوم و موید من عندالله هستند و سلام ابدی و مخصوص خداوند جل جلاله به همراه تمامی ملائکه هستی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سلم و عجل فرجهم دلالت بر عظمت آن حضرت و رفعت مقام و منزلت او در نزد خداوند است که در کتاب خود می فرماید ان الله و ملائکه یصلون علی النبی یا الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما که این سلام مخصوص و غیر مشروط مانند آن دو سلام است برای حضرت عیسی و یحیی بلکه بسیار مخصوص تر و عظیم تر بواسطه عظمت مقام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم در پیشگاه خدا و در ادامه آنچه خداوند در خصوص موسی فرمود از آیه 38 سوره طه به بعد: اذ اوحینا الی امک ما یوحی ..، لتضع علی عینی ...، 41) و صطنعتک لنقی ... الی اخر که دلالت بر پرورش نبی در سایه لطف ازلی خود دارد و آنچه که پیامبران از انبیا بعدی اخبار نمودند و.. که همگی دلالت بر عصمت انبیا و خصوصا محمد و آل محمد دارد اللهم صل علی محمد و
ص: 178
آل محمد و عجل فرجهم و نیز امر فرمود که آن حضرت با هارون به سوی فرعون رفته ودر ذکر خداوند کوتاهی ننمایند و 48 ) حضرت موسی پاسخ فرعون که سوال می کند رب شما ای موسی کیست، او پاسخ می دهد که رب ما کسی است که اعطا نمود به کل اشیا، (اساس) خلقت را و سپس هدایت را (در آنها قرار داد)، در این کلام خداوند معلوم می شود که همه اشیا عالم اعم از جماد و حیوان و.. دارای حرکت و طرح و برنامه در حرکت هستند و هدفی را دنبال و برنامه ای را اجرا می نمایند و سپس آیات خداوند را در جهان خلقت و ... بیان و ... با تمام این احوال فرعون شقی از قبول حق استنکاف نمود و لذا خداوند در آیه 55 می فرماید که ما نشان دادیم همه آیات (مرتبط) خود را به فرعون ولی تکذیب نمود واز قبول آن امتناع کرد ... تا آنکه در راستای شقاوت خود ساحران را جمع نمود و عصای حضرت موسی به امر خداوند تبدیل به اژدها شد و تمام آنچه ساحران ساخته بودند را بلعید و خداوند می فرماید انما صنعوا کیدساحر و لا یفلح الساحر که در این آیه شریفه خبر از خلود در دوزخ جاودانی ساحران را اعلام می فرماید زیرا عدم فلاح به منزله دوزخ جاودانی و رفاوه بر آن است و بر این معنی تحکیم می نمایدعبارت خداوند در آیه 73 که می فرماید آن ساحران به خدا ایمان آورده و گفتند انا آمنا بربنا لیغفرلنا خطایانا، یعنی تا ما را بیامرزد و آنچه از سحر اکراه داشت و سپس در آیه 74 می فرماید انه من یات ربه مجرما و این عمل را یعنی سحر و جادو را عملی مجرمانه اعلام می فرماید و مجرمین به شرح خلاصه بخش اول در گروه اصحاب النار و خالد فی النار بوده اند فان له جهنم یعنی از اصحاب نار خواهد بود که لا یموت فیها و لا یحیی و سپس معجزه غرق فرعونیان را در آیه 78) در دریا، که مقدمه تعذیب آنها در روز جزا بوده است را بیان می فرماید، ...
آیه مبارکه 82 از سوره شریفه طه: و انی لغفار لمن تاب وامن و عمل صالحا ثم اهتدی، در این آیه شریفه خداوند خود را غفار یعنی بسیار آمرزنده، برای کسی که توبه نموده وایمان آورده و عمل
ص: 179
صالح انجام داده و در مسیر هدایت حرکت نماید معرفی فرموده است و لذا برای ان گمراهان که برای یزید و رهبران و پیروان امثال او، فرض توجیه شیطانی توبه را بعد از آن جنایات عنوان و برای دفاع از اعمال مجرمانه آنان این کفریات را مطرح می نمایند، صرف نظر از اینکه با این دفاع و توجیه شیطانی در اعمال مجرمانه آنها شریک و مستوجب دوزخ جاودانی می شوند باید این فراز هم توجه نمائید به اینکه خداوند در کلام خود توبه را قرین به ایمان به خود و عمل صالح وقرار گرفتن بر مدار هدایت اعلام می فرماید یعنی کسانی که اعمال مجرمانه انجام می دهند از ایمان خارج شده و عمل آنان با معصیت و گناه تفاوت دارد. پس اولا صرف نظر از اینکه این تبهکاران خاص به محض اقدام به آن اعمال مجرمانه یعنی قتل معصومین و شیعیان خاص و ...، وفق حکم قرآنی شاکله در دنیا محکوم به دوزخ ابدی می شوند، اعمال آنان ریشه در تعمد و علم دارد حال آنکه گناه ریشه در خطا ونااگاهی دارد و یزید وامثال او هیچگاه توبه نکرده وایمان نیاورده وعمل صالح انجام نداده اند بلکه این اظهار ندامت ظاهری نیز بوده و فقط برای حفظ قدرت و جلوگیری از هجمه مردم صورت گرفته است یعنی در خصوص یزید بعد از واقعه سخنرانی حضرت سجاد بوده است و دلیل دیگر اینکه اگر این مجرم ایمان می آورد حق را به اهل حق یعنی به حضرت سجاد واگذار مینمود و مانند فرزندش معاویه آن را رها می کرد نه اینکه جنایت پشت جنایت در راستای حفظ قدرت خود صورت دهد که حمله به مدینه و تخریب خانه خدا و ... از آن جمله است پس این حرکت های ظاهری، فقط برای مهار مردم معترض صورت گرفت یعنی، مانند آنچه که مامون ملعون در قبال قتل حضرت رضا صورت داد یعنی تظاهر به عزاداری کرد، چون برای حکومت نجس خود و هجمه بنی عباس این سیاست را بکار گرفت، یعنی وقتی خطر حس نمود آن حضرت را مسموم کرد تا در قدرت خود باقی بماند ...، آری این یزید بود که برای تحکیم حکومت ننگین خود، واقعه حره و تخریب خانه خدا را صورت داد و ...، ولی خدا او را مهلت
ص: 180
نداد تا طرفداران او همچنان شاهد اعمال جنایت کارانه و مجرمانه باشند پس او را به دوزخ جاودانی خود وارد نمود پس اگر توبه ای متصور باشد برای مولانا حضرت حر بن یزید ریاحی سلام الله علیه متصور است که نادم شده به حضور سید مظلومان حسین شرفیاب شد و جان خود و اقربای خود را فدای حسین نمود یعنی خدی خدا و در مسیر هدایت ابناء بشر و آنگاه بهترین عمل را یعنی شهادت را صورت داد و اینگونه جاودانه در زمره شهدای کربلای حسین قرار گرفت سلام و رحمت و رضوان خدا بر او باد، ... آری پس البته بهترین کار آن است که هر انسان عاقل و دانا و خردمند از اعمال آن گمراهان اجتناب نماید و شدیدا احتراز نماید از اینکه بخواهد به هر نحو از این دو شیطان انسی یعنی معاویه و یزید و رهبران و پیروان متعصب و ناصبی آنان دفاع و آن شیاطین را از آن جرایم که صورت داده اند از طریق توجیهات شیطانی اجتهاد ویا توبه و یا ...، مبرا نماید زیرا به حکم (و لا ترکنوا) در کنار ظالمان قرار گرفته تا در دوزخ ابدی ساکن خواهد شد و البته این راه نخواهد رفت مگر احمق زیرا که جنایات را آنها نموده اند و این به جهت توجیه اعمال آن شیاطین به دوزخ برود.
آیه مبارکه 99 سوره شریفه طه: کذالک نقص علیک من انباء ما قد سبق و قد اتیناک من لدنا ذکرا 99) من اعرض عنه فانه یحمل یوم القیامه وزرا 100) خالدین فیه و ساء لهم یوم القیامه حملا 101) یوم ینفع فی الصور و تحشر المجرمین یومئذ زرقا .... 111) و عنت الوجده للحی القیوم و قد خاب من حملا ظلما ... ، ( در این آیات شریفه خداوند سرگذشت انبیا را در قالب آیات کتاب خود قرآن بیان فرمود و نام دیگر قرآن یعنی ذکر را، نام برده می فرماید هر کس از آن اعراض نماید یعنی از این آیات یعنی مفاد آنچه در قرآن ذکر شد اعراض نماید در روز قیامت حامل (وزر) است و با توجه به آیه قبل (وزر) یعنی عمل مجرمانه ای که مرتکب آن داخل در آتش جهنم است یعنی کسی که به انکار قرآن یعنی آیات کتاب خدا یا ذکر بپردازد و از مفاد آن اعراض نماید در دوزخ
ص: 181
ابدی خداوند داخل خواهد شد و نکبت و بد و بدبختی است آنچه را که امثال این اشخاص یعنی منکران آیات خداوند برای روز قیامت بر دوش گرفته اند 102) یوم ینفخ فی الصور و نحشر المجرمین یومئذ زرقا یعنی در روزی که در صور دمیده شود ومجرمین با چشمان خیره از ترس، محشور شوند پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چگونه انکار هر فراز از آیات کتاب خدا ذکر یعنی قرآن و تکذیب آن در نزد خداوند بسیار بسیار بزرگ و ناپسند است بگونه ای که مرتکب مجرم و سزاوار اتش ابدی دوزخ خواهد بود.
آیه شریفه 115 سوره مبارکه طه: واذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ابی 116) فقلنا یا ادم ان هذا عدو لک و لزوجک فلا یخرجنکما من الجنه فتشقی 117) ان لک لا تجوع فیها و لا تعری 118) و انک لا تظمئوا فیها و لا تضحی 119) فوسوس الیه الشیطان قال یا آدم هل ادلک علی شجره الخلد و ملک لا یبلی 120) فاکلا منها ... و عصی آدم ربه فغوی 121) ثم اجتبه ربه فتاب علیه و هدی، 122) قال اهبطا منها ...، فاما یاتینکم منی هدی فمن اتبع هدای فلایضل و لا یشقی 123) و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه اعمی 124) قال رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا 125) قال کذالک اتتک آیاتنا فنسیتها و کذالک الیوم تنسی 126) و کذالک نجزی من اسرف و لم یومن بآیات ربه و لعذاب الاخره اشد وابقی 127) افلم یهدلهم کم اهلکنا قبلهم من القرون یمشون فی مسکنهم ان فی ذالک لآیات لاولی النهی ...، 133) و قالوا لولا یاتینا بایه من ربه، اولم تاتهم بینه ما فی الصحف الاولی( در این آیات شریفه خداوند می فرماید وقتی به ملائکه امر به سجده به آدم نمودیم همه سجده کردند جز ابلیس که خوداری کرد و ما به آدم گفتیم که ای آدم، این شیطان دشمن تو و همسر تو است، پس شما را از بهشت بیرون ننماید که شقی و بدبخت شوی و نهی و تاکید خداوند را ادم فراموش نمود و شیطان او را وسوسه نمود به اینکه ای آدم آیا ترا دلالت ننمایم به درختی که ترا خوردن میوه آن جاودانی نموده
ص: 182
و به سلطنتی که زایل نشود پس آن دو فریب خورده و از درخت نهی شده خوردند و .. آدم به رب خود عصیان نموده و فریب خورد و (و به سوی خداوند توبه کرد) و خداوند توبه او را پذیرفت و او را هدایت نمود پس ما باید به تاسی پدر بزرگوار خود حضرت آدم به درگاه او تضرع و زاری نمائیم تا خداوند انشاء الله توبه ما را بپذیرد ما را هدایت نماید پس خداوند فرمود هبوط نمائید ...، تا وقتی که از جانب من راهنما و هدایتی آمد و هر که از راه من پیروی نماید نه هرگز گمراه شود و نه شقی و بدبخت شود و هرکس از ذکر من اعراض نماید برای او معیشت ضنک یعنی روزگار تنگ و بد حاصل شده و روز قیامت او را نابینا محشور نمایم، در آن حال گوید خدایا مرا نابینا محشور کردی در حالی که من بینا بودم قال کذالک، آری بر تو آیات ما آمد تو آنها را فراموشی کردی و به این دلیل در این روز فراموش شدی و کذالک تجزی کسی را که اسراف نماید وبه آیات پروردگار ایمان نیاورد والبته عذاب آخرت بدتر و باقی تر است آیا برای هدایت آنها چه بسیار هلاک کردیم در قرون قبل که در حال حاضر آنها در مساکن آنها قدم می زنند، بدرستی که این آیاتی است برای صاحبان عقل 132) و العاقبه للتقوی 132) کافران گفتند اگر آیه ی از پروردگار برای ما می آورد و آیا برای آنها بینه (از آیات پیامبران) در صحف اولی نیامد یعنی چرا ایمان نیاوردند.
سوره المبارکه انبیا
3) لاهیه قلوبهم و اسروا النجوی الذین ظلموا هل هذا الا بشر مثلکم ، افتاتون السحر و انتم تبصرون .. 4) بل قالوا اضغاث احلام بل افترائه بل هو شاعر فلیاتنا بایه کما ارسل الاولون (خداوند علی اعلی از گروهی که جسارت به رسول خدا می نمایند ...، و یا می گویند آیا جز این است که او بشری مثل شما است واو برای شما سحر و جادو آورد و شما می بینید وبا می گوید
ص: 183
خوابهای پریشان است ویا به افترا می گویند او شاعر است وباید برای ما آیه ای بیاورد مانند پیامران گذشته، ...، پس خداوند از این ستیزه گران لجوج بعنوان ظالمین یاد کرده است و جزای ظالمین به شرح خلاصه بخش اول، دوزخ جاودانی است یعنی کیفر و سزای جسارت به رسول خدا دوزخ جاودانی است.
16) و ما خلقنا السماء والارض و مابینهما لعبین: ( خداوند علی اعلی در آیه 15 سوره انبیا می فرماید و ما خلق نکردیم آسمانها و زمین و ما بین آنها را بازی و لهو و بازیچه ... و در انتها می فرماید با تهدید و لکم الویل مما تصفون والبته آیات الهی و قران مجید و .. همگی دلالت بر حکمت و عظمت و محبت خداوند دارد و ما ایمان می آوریم وتصدیق می نمائیم و آمرزش می خواهیم و پناه می بریم به ذات اقدس حضرت اله از اینکه جهل ما دامنگیر ما شود و فکر کنیم و یا بگوئیم چیزی را که درپیشگاه خدا زشت و قبیح باشد و از حضرت او سعادت دنیا و آخرت را برای خود و عزیزان خود برای خود و عزیزان خود مسئلت داریم به حق محمد و آل طاهرین او آمین آمین آمین یا رب العالمین.
آیه 29 سوره مبارکه انبیا: و من یقل منهم انی اله من دونه فذالک نجزیه جهنم ، کذالک نجزی الظالمین در این آیه شریفه خداوند می فرماید اگر بگوید کسی از آنها که من پروردگاری جدا از پروردگار عالم هستم پس جزای او جهنم است و اینگونه ظالمین جزا داده می شوند پس در این کلام خداوند دقت نما و ببین که چگونه عده ای به مولانا المظلوم امیر المومنین ظلم کرده او ر ا به خدایی العیاذ بالله منسوب می نماید ونمی دانند که آن حضرت از این جسارت تا چه رنج می برد ویا حضرت مسیح و یا ...، آری مولانا علی المظلوم، در زمان خود گروهی را که قائل به خدایی ان حضرت شده بودند را به توبه دعوت فرمود ولی آنها اعراض کردند پس فرمود تا دو چاه حفر
ص: 184
نمودند و در یکی آتش و در یکی دود حاصل از آن را قرار داد یعنی تا با فرصت کافی توبه کنند ولی آنها بر خلاف میل و اراده مولای ما توبه نکردند و به جهنم اصل شدند و کسی از این احمق ها سوال نکرد که اگر شما کسی را برای خدایی می خواستید پس بایستی به خدایی رسول خدا معتقد می شدید زیرا که مقام آن حضرت بالاتر از مولا علی بود پس ببین که چگونه شیطان عمل آنها در نظر آنها زینت داد تا به دوزخ وارد شدند انا لله و انا الیه راجعون.
30) اولم یرالذین کفروا ان السموات و الارض .... افلا یومنون 33) وجعلنا فی الارض رواسی .... لعلهم یهتدون 34) و جعلنا السماء سقفا محفوظا و هم عن آیاتها معرضون 35) هوالذی خلق الیل و النهار .. کل فی فلک یسبحون .. ( در این آیات شریفه خداوند علی اعلی کافران را در مورد خطاب قرار میدهد و از روی معجزه قران مجید، مواردی را بیان می فرماید که در جهان امروز ما بعد از 1400 سال به آن حقایق می رسیم که در نهایت اعجاب است و هر چه زمان بگذرد بر عجائب آیات قرآن افزوده می شود زیرا این کلام خالق هستی است و منکر آن در دوزخ جاودانی است خداوند عظیم الشان در آیه 30 از پیدایش آسمان ها و زمین و پیدایش حیات از آب سخن می فرماید و سیاق آیه چنان است که سزاوار ثنا و ستایش و عبادت در طول تاریخ است زیرا اثبات شده است که پیدایش عالم جانداران و پیدایش حیات که وابسته به آب است و..، نیز می فرماید و قرارداد کوهها و چینش های زمین را که حکایت از هیجانات درون زمین داشته و ... و نیز سقف محفوظ که همه دانشمندان به ارزش و اهمیت لایه اوزون وحفاظت زمین واهل آن به واسطه جلوگیری از برخورد اجرای آسمانی وتشعشعات مضرر و ...، در این زمان پی برده اند که خداوند به معجزه باقی حضرت محمد صلی الله علیه و آل سلم آن را در حدود هزار پانصد سال قبل بیان فرموده و ...، نیز تاکید بر اینکه این کافران از آیات آن یعنی عظمت و راز و رمز آن اعراض می نمایند و ...، و اینکه خداوند شب و روز و خورشید و ماه را و ...، خلق فرمود و هر یک در مدار
ص: 185
خاص خود با نظم و ترتیب تعیین شده در گردش به تسبیح خداوند مشغولند و ...، خدایا ما با این حواس محدود در جهان پر عظمت تو مانند آن مورچه بلکه بسیار پست تر از مورچه ای هستیم که با حواس محدود خود بیشتر از چند متر از اطراف خود را درک نمی کند چون ابراز ان را ندارد پس چگونه مورچه می تواند راجع به عظمت کهکشانها وتعداد آنها و مسافت و بی نهایت بون آنها و ... تفکر کند خدایا ما نیز به جهان نسبت به دلیل همان محدودیت ابزار شناخت عاجز هستیم و به عجز خود و به عظمت خلقت تو اعتراف می نمائیم پس کجا عقول محدود انسان ها می تواند عظمت تو را دریابد در حالی که عظمت خلقت تو قابل درک نیست پس از حضرت تو عذرخواهی می کنیم و امیدواریم عذر خواهی ما را به عنوان نوعی شکر گزاری به درگاه خود بپذیری و از جهالت ها و غفلت ها و نادانی ها وجرمها و جنآیات ما بگذری که تو ارحم الراحمین و شایسته بهترین پرستش ها و بهترین حمدها و بهترین تسبیح ها و بهترین تقدیس ها و ...، بوده و هستی و خواهی بود پس از تو می خواهیم که بر محمد که پیام آور وحی و آیات تو است و آل محمد که نگهبان های دین تو هستند، بالاترین درودها و سلامهای ما را نثار وایثار بفرمایی و فرج امام زمان حضرت مهدی را هر چه سریعتر برسانی که فرج ما و همه مومنین در آن است و ما و پدران و مادران ما و عزیزان و همه مومنین و مومنات را بیامرزی و در بهشت و نعمتهای ان تا ابدالآباد یعنی تا آن زمان که خدایی من فرمایی متنعم و بیماران ما را شفا عنایت فرموده و جوانان ما را از خطرات حفظ و دختران و پسران ما را خوشبخت و خوش عاقبت فرمایی وخیر دنیا و آخرت نصیب همه ما فرموده و شر دنیا و آخرت را از همه ما بگردانی زیرا تو قدرت مطلقه عالم وجود هستی و عالم وجود در ید قدرت توست و جز تو هیچ قدرتی در جهان وجود ندارد وتمام خیرها بدست توست سپس دعای ما را مستجاب بفرما آمین آمین آمین یا رب العالمین.
ص: 186
آیه شریفه 38 سوره مبارکه الانبیا: و اذا راک الذین کفروا ان یتخذونک الاهزوا، اهذا الذی یذکر الهتکم و هم بذکر الرحمن هم کافرون (در این آیات شر یفه خداوند کسانی را که ذکر نمی کنند (از) رسول خدا مگر آنکه از روی استهزا، می گویند اینست (آنکه) راجع به خدایان شما سخن می گوید و اینها هستند (به تاکید خداوند) که به ذکر خدای رحمان کافرند و لذا از این ستمگران به عنوان کافران خطاب فرموده که به شرح خلاصه بخش اول در دوزخ جاویدان قرار دارند پس دشمنان رسول خدا در جهنم جاوید معذب خواهند بود و این عذاب و کیفر به لحاظ عظمت مقام و منزلت رسول خدا در پیشگاه حضرت الله عجل جلاله و عظمه شانه، می باشد.
آیه 44 سوره مبارکه الانبیا : ولقد استهزی برسل من قبلک فحاق بالذین سخروا منهم ما کانوا به یستهزون (در این آیه شریفه خداوند این عمل استهزا کافران به رسولان خود را نیز ذکر فرموده و تاکید می فرماید که محاق یعنی احاطه کرد یعنی رسید به آنها آتش جاوید دوزخ که از نتیجه اعمال این کافران به آنها می رسد)
تذکر: ما به حول و فضل پروردگار در این آیات و کلام خداوند به عنوان یک مسلمان مطالعه نمودیم، زیرا این کتاب شاخص است و به اجماع همه مسلمانان تحریف نشده است، و روایات برای معنی نمودن و تفسیر آن بایستی بر آن تطبیق نماید تا صحت آن اشکار شود و گفتیم که آن گروه از روایات که مورد اجماع همه امت است را صحیح می دانیم مثلا نماز صبح دو رکعت است و ...، و روایات محل اختلاف را به قران رجوع می دهیم و لذا در کلام خدا مطالعه نمودیم و دیدیم که خداوند درخصوص مهمترین مسائل جهان هستی یعنی بهشت و دوزخ تاکید فرموده است و ما برای درک مقصود خداوند، ابتدا تمامی آیات دوزخ و سپس آیاتی که خداوند با صراحت به آتش دوزخ و خلود در آن اشاره داشت و سپس آیاتی که افاده بر خلود داشته و ... است را بررسی نمودیم تا آگاه شویم که چه گروه هایی در نزد خداوند مشمول عذاب دوزخ
ص: 187
هستند و ...، و در ضمن بررسی های خود به مقام و منزلت رسول خدا در پیشگاه خداوند آگاه شدیم و نیز از آنجایی که در بسیاری از آیات، تکذیب کنندگان آیات الهی مشمول عذاب دوزخ بودند،و لذا به مقصود خداوند از آیات دقت نمودیم و همچنین به معانی قرانی منافقان، کافران، مشرکان و ... دقت نمودیم تا این فراز مطالبی را جمع آوری و عنوان نمودیم و امیدواریم که انشاء الله به رضای حضرت الله نزدیک شویم.
آیه شریفه 52 سوره مبارکه الانبیا: و هذا ذکر مبارک انزلناه وافانتم له منکرون ( خداوند علی اعلی در این آیه شریفه می فرماید و این قرآن ذکر مبارک است که ما آن را نازل نمودیم آیا شما آن را منکر هستید، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که آنچه را خدا عظیم می فرماید در واقع به معنای واقعی کلمه عظیم است و آنچه را خدا امر می فرماید که مبارک است قطعا به معنی واقعی کلمه مبارک است یعنی به مصداق واقعی کلمات کلمه و لذا از تصور ما بندگان عاجز خارج است که احصا نمائیم حدود آن را و دیدیم که چگونه انکار آن، منکر ابله را وارد در آتش جاودانی دوزخ می نماید، خدایا ما تورا شاکر هستیم از اینکه این ذکر مبارک را از طریق رسول بزرگوار خود حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم نازل فرموده و جهان بشریت را که به قهقرای نابودی و فساد اخلاقی و اجتماعی و رفتاری و ...، رفته بود نجات داده و از برکات آن بهره مند فرموده ای که/ اگر آب دریا ها مرکب شوند و چوب درختان عالم، قلم شوند و تا ابدالآباد مرقوم نمایند و ...، قادر به احصاء و شمارش فضایل و محاسن آن حضرت و شریعت پاک و عنایات تو نخواهند بود پس تو را به عزت و جلال و جبروت تو قسم می دهیم تا به حق همه ابرومندان درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و به حق این ذکر مبارک یعنی قرآن عظیم و شریف که اگر آن و آموزه های رسول مکرم تو را از آن حذف می شد جوامع بشری به لجن زار و محیط نجس و متعفن دور انداختنی بدل شده بود باز هم قسم می
ص: 188
دهیم تا اولا امر فرج و ظهور مولانا صاحب الزمان را اصلاح ودر ظهور آن حضرت تعجیل بفرمایی که گشایش امر همه ما و همه مومنین و مومنات عالم در آن است و نیز ما را و پدران و مادران وصاحبان حق ما و عزیزان ما را بیامرزی و بیماران ما را شفا عنایت فرمایی قرض و مشکلات مالی امت محمد را برطرف بفرمایی، شر شیطان و شیطان صفتان از جن وانس را از همه ما دور بفرمایی و خیر دنیا و آخرت عطا بفرمایی و شر دنیا و آخرت رفع و دفع بفرمایی و دختران و پسران ما را از شر شیطان لعین رجیم محفوط و آنان را ازخوشبخت بفرمایی و هر آنچه را که خیر و صلاح است و ما آن را در دعاهای خود فراموش می نمائیم را به فضل و کرم و عنایات خود بر ما بذل بفرمایی و بر محمد و آل محمد برترین و بالاترین و با برکت ترین و ...، صلوات و رحمت و سلام و درود خود را نثار و ایثار بفرمایی تا آن زمان که خدایی می فرمایی آمین آمین آمین یا رب العالمین.
آیه شریفه 73 سوره مبارکه انبیا : و جعلنهم ائمه یهدون بامرنا واوحینا الیهم فعل الخیرات واقام الصلواه وایتاء الزکوه و کانوا لنا عابدین ولوطا اتینه حکما و علما و نجینه من القریه التی کانت تعمل الخبئث انهم کانوا قوم سوء فاسقین ( در این آیات شریفه خداوند در خصوص پیامبران خود ابراهیم اسحاق و یعقوب می فرماید که آنها را امامانی قرار دادیم که مردم را به امر ما هدایت نمایند و وحی نمودیم برای آنها، انجام کارهای خوب و ...، که این آیات شریفه نیز دلالت صریح بر عصمت انبیا و اینکه چگونه آنها موید من عندالله هستند و کلام و امر آنها امر و کلام خدای تبارک و تعالی است و همانگونه که شهادت داد به مفاد این فراز و این حقیقت آن در فراز های دیگر و از جمله در آیه دیگر کتاب خود در آیه ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی، پس گفتار و سنت رسول خدا نیز حاصل وحی و به منزله تکمیل و تفسیر کتاب خدا است یعنی سنت و روش آن حضرت است که تکمیل می نماید گفتار کتاب خدا را، بطور مثال خداوند در کتاب خود انجام امور
ص: 189
را بطور کلی بیان نمود ما نند اقامه نماز و پرداخت زکات که ما آن را قانون می نامیم و سپس رسول خدا شرح عملیات اجرایی آن را بیان فرمود که ما آن را سنت می نامیم و به منزله آئین نامه و بخشنامه های این قانون می باشد مانند دو رکعت بودن نماز صبح و ...، یعنی اینکه در کتاب خدا تعداد رکعات ذکر نشده است و البته اجماع امت به منزله صحت اقوال و نیز تطبیق حدیث با متن کتاب خدا که موید صحت حدیث به لحاظ متن شناسی است که روش صحیح شناخت روایات می بایستی به جای روش شناخت احادیث از طریق رجال حدیث، بکارگیری شود زیرا رجال حدیث یا موثق هستند و یا نیستند، اگر نیستند که نیستند و اگر هستند ممکن است حدیث مجعولی را به فرض صحت آن نقل کرده باشند و لذا تطبیق احادیث با متن قرآن دستور رسول خدا و روش عملی حضرت زهرا سلام الله علیها است که بایستی به جای ترویج علم رجال در دستور کار اهل اسلام قرار بگیرد یعنی علم کتاب و ... و نیز این کلام خداوند در خصوص حضرت لوط و همه انبیا به شرح آیه 80 به اینکه خداوند به او حکم و علم عطا فرمود که این موضوع نیز در خصوص انبیا تحکیم می فرماید امر عصمت را به دلیل اینکه صاحب حکم و علم بواسطه آگاه شدن به حقایق امور، اجتناب عقلی می نماید از ارتکاب به اعمال خلاف رضای حضرت الله و عمل او شباهت دارد به آن پزشکی که آگاه و عالم به خطرات عدم بکارگیری امور بهداشتی است و قطعا اجتناب می کند از مبادرت به اعمالی که سلامتی او را با خطر مواجه نماید ودر خصوص قوم لوط که مرتکب اعمال خبیث می شدند و خداوند از آنان به عنوان قوم بد و فاسق یاد نموده است.
و آیه 77 در خصوص قوم نوح می فرماید : و نصرنه من القوم الذین کذبوا بآیاتنا انهم کانوا قوم سوء فاغرقنهم اجمعین که در این آیات شریفه نیز خداوند از قوم نوح به عنوان قوم بد یاد می فرماید که آیات خدا را تکذیب نموده و معذب گردیده و نابود گشته و در نهایت به دوزخ وارد شده اند.
ص: 190
آیه شریفه 88 سوره مبارکه انبیا: و ذوالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه ، فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین 88) فاستیجنا له و نجینه من الغم و کذالک ننجی المومنین (در این آیه شریفه خداوند علی اعلی اشاره می فرماید به واقعه یونس نبی که قوم خود را به امر خداوند به عذاب وعده داد ولی قوم او چون آثار عذاب خداوند را مشاهده نمودند در فرصتی که داشتند توبه نموده و خداوند بداء یعنی تغییر در امور را حاصل فرموده و توبه آنها را پذیرفت و عذاب رفع گردید و حضرت یونس چون برگشت و عذاب را مشاهده نکرد غضبناک شد و رفت وتصور می کرد چون پیامبر است خداوند به او سخت گیری ننموده و اورا مجازات نمی نماید و چون به کیفر خداوند مبتلا شد و در شکم آن حیوان عظیم الجثه دریایی مانند نهنگ فرو رفت، در ظلمات شکم آن ماهی عظیم الجثه به درگاه خداوند دعا برای بخشایش خود نمود که خدایا جز تو پناهی نیست تومنزهی ومن از ظالمین هستم و خداوند نیز او را مستجاب و توبه او را پذیرفت و او را از زمره ظالمان خارج فرمود، همانطور که حضرت آدم را از گروه ظالمان بواسطه توبه خارج نموده واین وعده خداوند است که او اینگونه به مومنین محبت دارد که اگر دعا نمایند، اجابت می فرماید و لذا در خصوص اجابت دعای حضرت یونس می فرماید پس اجابت کردیم او را نجات دادیم او را از غم واینگونه ما مومنین را نجات می دهیم، خدایا ما را هم از غمها و رنج ها و دردها به واسطه محبت و فضل خود نجات مرحمت بفرما و نیز مولانا حضرت مهدی را نیز از غم و غصه و رنج نجات مرحمت بفرما وامر قیام آن حضرت را به دست قدرت خود که لایزال و بی متتها است اصلاح بفرما به حق محمد و آل الطاهرین او، اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجنابهم.
آیه شریفه 91 سوره مبارکه انبیا : والتی احصنت فرجها فنفخنا فیها من روحنا و جعلناها و ابنها ایه للعلمین ( در این آیه شریفه خداوند علی اعلی، از مریم مقدس و فرزند او که در کتاب موسی از او
ص: 191
اخبار شده بود یعنی عیسی مسیح سخن می گوید و از این مادرو فرزند به عنوان آیه برای جهانیان نام می برد)
آیه 94 سور مبارکه انبیا : فمن یعمل من الصالحات و هو مومن فلا کفران لسعیه و اناله کاتبون (در این آیه شریفه خداوند می فرماید هر کس عمل صالح انجام دهد ومومن باشد فلاکفران لسعیه و این کلمات در مقابل عمل صالح مومن آمده است و به معنی جبران تلاش او مفهوم می یابد یعنی تلاش او بدون پاداش نخواهد بود و اگر کفر را در مقابل ایمان معنی نمائیم به معنی ناسپاسی وعدم شکر گذاری و تشکر و ...، این کلمه به معنی بدون اجر و مزد پاداش معنی می شود یعنی که معنی آن خواهد بودکه سعی او بدون پاداش و مزد نخواهد بود.
ص: 192
ایه شریفه 96 سوره مبارکه انبیا : واقترب الوعد الحق فاذا هی شاخصه ابصار الذین کفروا ویویلنا قدکنا فی غفله من هذاب بل کنا ظالمین 97) انکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم انتم لهاوردون 98) لو کان هولا الهه ما ورودوها و کل فیهاخالدون 99) لهم فیها زفیر و هم فیها لا یسمعون ( در این آیات شریفه خداوند علی اعلی در خصوص نزدیکی به ظهور امام قیامت و معاد با کلمات الوعد الحق آن را اعلام این اقتراب را شاخصه ای برای کسانی که کافر بودند بیان نموده و ان کافرانم آن روز می گویند ای وای بر ما که ما در غفلت ودر روز قیامت بودیم بلکه ما جزء ظالمین بودیم که دو شاخصه کفر وظلم موید خلود در آتش دوزخ است در ادامه خداوند خطاب به کافران و آنچه می پرستیدند من دون الله می فرماید که حصب جهنم وانتم لما واردون ظاهر ممکن است این خطاب بت پرستان و بت های آنان باشد ولی در واقع می توان گفت خطاب آیه به منافقان نیز می تواند باشد زیرا پیرو منافقان از الذین فی قلوبهم مرض در طول تاریخ به منزله پرستش آنان محسوب می گردد وظاهر ایه ی یعنی شما وبت های که می پرستید به آش وارد می شوید وحال انکه معنی دوم صحیح تر به نظر می رسد یعنی شما ورهبران شما که آنان را پرستش می نمودید وخطاب انتم و کلمه .واردون به جمادات وتعذیب آن نیز این قول را تحکیم می نماید ودر ایه 98 می فرماید لوکان هولا الهه ما و دوها که به هر دو متنی تعلق می گیرد و معنی دوم خواهدبود یعنی آن امامانی که شما را به سوی آتش اوردند اگر واقعا امام بودند و می توانستند که به سوی رستگاری هدایت کنند خود در آتش افکنده نمی شدند خطاب لهم فیها و زقیر و .. نیز این معنی را تحکیم می نماید پس خلاصه اینکه دشمنان خدا و رسول در طول تاریخ معنی منافقین و رهبران آنها با پیروی و سپس توجیه جنایات آنها در جرائم آنها سهیم شده و بلکه جرم بالاتر اینکه برای آنها فضیلت تراشی کردند وبه حکم عقل و فکر خود تسلیم نشده و با تعصب کفر آمیز خود
ص: 193
آنان را مقدس و پاک معرفی نمودند و اینگونه در اعمال آنان شریک شده وبه شرحی که مذکور شد د ر جمله ظالمان و کافران و به نقلی که قبلا گذشت که تمام آنها را در بر می گیرد در آتش وارد شده و همگی در عذاب خدا بطور ابدی معذب خواهند بود.
ایه 106 سوره مبارکه النبیا : و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین 107) قلا انما یوحی الی انما الهکم واحد فهل انتم مسلمون ( دراین آیات شریفه خداوند مقام و منزلت والای رسول خود را به جهانیان اعلام می فرماید وآن حضرت را رحمت را برای عالمیان معرفی می نماید که خود تفسیر مفصلی داردکه ما به آن وارد نمی شویم وفقط می گویم که پیروی از آن حضرت به منزله ایمان به خدا و روز رستاخیر و موجبات سعادت دنیا و اخرت است العیاذ بالله عدم اطاعت و آزار ومعصیت او هر چند به ظاهر به دین او باشی علامت نفاق واز موجبات ورود به دوزخ جاودانی به شرح خلاصه بخش اول می باشد.
وعبارت قل انما یوحی الی محدود فقط به آیات کتاب خدا نیست و به شهادت ما ینطق عن الهوی و آیات عصمت که بیان شد دلالت بر لازم الاجرا بودن و وابسته به وحی بودن سنت رسول خدا است ونیز اسوه بودن رسول خدا که بدون شرط از سوی خداوند متعال امر شده یعنی همان سنت وهمان وحی الهی بر اعمال و روش و سیره رسول خداست و بر کسی جایز نیست که سنت او را کنار بزند مگر آنکه اثبات می نماید سخنان او نیز بر اساس وحی یعنی که از سوی خداوند به مانند رسول خدا است که این کفر است یا اجازه به تغییر در دین خدا داشته باشد که این نیز کفر است که سنت رسول خدا بر اساس وحی و عمل آن به منزله تفسیر قرآن است یعنی اجرای بخشنامه و ائین نامه به جهت اجرای صحیح قانون است وتمامی انچه در کلام خداوند آمد است همگی دلالت بر آن دارد که تغییر سنت رسول خدا به مثابه رد وحی و انکار ان محسوب می گردد و برای کسی جایز نیست که بعد از رحلت رسول خدا سنت آن حضرت را تغییر دهدهمانگونه که در حیات
ص: 194
اومجاز بر آن کار نبود زیرا کلام او وابسته به وحی ، وحی وابسته به ذات اقدس الهی است و به شرح آنجه گذشت از خطامصون وسزاوار نیست برای دیگران هر کس باشند که دین خدا تغییر و تحریف .و بدعت حاصل نماید ولذا در روآیات امده است هر بدعت گمراهی و هر گمراه در اتش است
سوره مبارکه الحج
سوره الحج : یا ایها الناس اتقوا ربکم ان زلزله الساعه شی عظیم 1) .........
تری الناس سکری و ما هم بسکری ولکن عذاب الله شدید ( خداوند علی اعلی در این آیات شریفه از زلزله روز قیامت و وقوع آن به عنوان حادثه عظیم یاد می فرماید و آنچه را که خداوند با عنوان عظیم بیان نمایند، هرگز عظمت آن قابل تصور نیست و این حقییقتی است که ما از آن به خود ذات اقدس حضرت حق، جل و جلاله پناه می بریم واز آن خائف و ترسان هستیم و پناهی جز او نداریم، خدایا ما به تو پناه می آوریم و تو را به محمد و آل محمد که برترین آبرومندان درگاه تو هستند قسم می دهیم که به ما امان عطا فرمایی برای آن روز که ما را از آن ترسانده ای یعنی روز قیامت و امیدواریم که ما را در پناه خود و به فضل و کرم خود در دنیا و آخرت حفظ فرمایی که ما از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم هستیم و طاقت بلا و عذاب نداریم. آمین آمین امین یا رب العالمین، پس حضرت حق سبحانه و تعالی در ادامه آیه می فرماید: به نظر می آید که مردم مست هستند ولی آنها مست نیستند ولی عذاب خداوند شدید است یعنی هول و هراس از معاد و عذاب خداوند، آنان را حیران و گیج و منگ نموده است.
آیه شریفه 2 از سوره مبارک حج:
ص: 195
و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم ویتبع کل شیطان مرید 3) کتب علیه انه من تولاه فانه یضله ویهدیه الی عذاب السعیر (در این آیات شریفه خداوند به گروهی از مردم اشاره می فرماید که در کار خداوند بدون علم مجادله نموده و پیروی می نمایند ازهر شیطان سرکش و متمرد و ...، یعنی همان شیطان که برخود فرض و واجب نموده است تا هر کس که او را ولی و رهبر خود قرار دهد، او را گمراه نموده و به دوزخ جاودانی وارد نماید که این دوزخ، به شرح خلاصه بخش اول جایگاه کافران و ظالمان و مشرکان یعنی ستیزه گران با رسول خدا و معصومین و شریعت خداوند و ...، است و هر چند این مقایسه بواسطه حقارت شیطان واعوان و انصار او زشت و ناپسند است ولی به لحاظ مرحمت خداوند به بندگان ذکر می شود تا بندگان بدانند که هر انسان عاقلی که تبعیت از خداوند نماید، خداوند بر خود فرض و واجب نموده است تا هر بنده ای که او را مولای خود قرار دهد او را هدایت و بر صراط مستقیم راهنمایی کرده و بسوی بهشت جاوید خود هدایت و در این کار او در دفاع نماید و... که آیات متعدد در کتاب خدا بر این معنی شهادت می دهد مانند آنچه در سوره حمد میگوئیم ( الحمد الله رب العالمین ... اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم ... و یا من یتوکل علی الله فهو حسبه و یا حسبنا الله ونعم الوکیل، نعم المولی و نعم النصیر.
آیه شریفه 5 سوره مبارک الحج: یا ایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقنکم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه ثم من مضغه مخلقه و غیر مخلقه لنبین لکم و نقر فی الارحام ما نشا الی اجل مسمی ثم نخرجکم طفلا ثم لتبلغوا اشدکم و منکم من یتوفی و منکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا و تری الارض هامده فاذا انزلنا علیها الماء اهتزت و ربت وانبتت من کل زوج بهیج ...، 6) ان الساعه اتیه لاریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور (در
این آیات شریفه حضرت حق جل و اعلی برای مردم چنانچه در شک روز قیامت هستند دلیل می آورد که چگونه همه انسانها را از خاک و سپس از نطفه و سپس خون بسته و سپس پاره گوشت تمام و ناتمام برای
ص: 196
نشان دادن قدرت خداوند به آنها و قرار دادن در ارحام از آنچه مشیت عالیه اوست تا وقتی معین و سپس بصورت طفل خارج نمودن که زیست نموده که بعضی میمیرند یعنی آنقدر عمر می کنند که حافظه و دانش خود را بعد از داشتن حافظه و علم از دست میدهد و زمین خشک و بی گیاه را بعد ازنزول باران سبز وخرم از هر نوع گیاه زیبا می رویاند و اینها همه دلیل برآن است که حضرت الله جل جلاله حق و حقیقت عالم وجود است واوست که مردگان را زنده می فرماید و او است که بر همه کارها قادر و تواناست و قیامت بی هیچ شک و تردیدی خواهد آمد و خداوند همه مردگان را از قبر زنده می فرماید: (در این آیات شریفه خدوند علی اعلی اشاره ای به چگونگی خلقت انسان و راز و رمز آن و قدرت لایزال خود در تشکیل و تکمیل و ...، و خلقت و مرگ انسان ها و ...، نموده و آنها را دلیل بر بعثت آنها در روز معاد می آورد، یعنی مانند زمین خشک و بی گیاه که چون بر آن باران نازل فرماید بواسطه انچه در زمینها همگی زنده شده و رشد ونمو نموده وخودنمایی می نمایند و چقدر زیبا خداوند مثال آورده و چقدر متین دلیل آورده و تا چه حد استوار دلیل آرایی فرموده است تا مردم بدانند بعثت آنان از قبر آسانتر از خلقت اولیه آنها است و ...، دانشمندان با بررسی های خود نشان داده اند که بهنگام تشکیل نطفه از اسپرم مرد تخمک و یا اوول زن، تعداد بی شمار از اسپرم مرد به سوی تخمک زن حرکت کرده و تنها یک اسپرم از میان این تعداد بی شمار غیر قابل شمارش به داخل تخمک وارد شده و بلافاصله تخمک غشایی تشکیل می دهد که مانع ورود سایر اسپرمها می شوداین فعل و انفعالات در زمان بسیار بسیار، بسیار.
کوتاه صورت می پذیرد و ما در خصوص تشکیل ژن ها و ساختارهای مولکولی و تنظیمات شیمیایی و آنزیمها نظم تشکیل دهنده و... وجود انسان که دلیل بر قدرت نمایی خداوند است و هر چه دانش و علوم بشر پیشرفت نماید عظمت آن بیشتر روشن می شود ... و ...، سخنی نمی آوریم بلکه گفتگوی ما در آن است که خداوند ما ر ا از بین میلیارد ها میلیارد اسپرم خلقت فرمود و ما را
ص: 197
از انواع و اقسام خطرات ارضی و سماوی و ظاهری و باطنی که در وجود ما و در محیط اطراف ما بودم نجات داد و به ما برای اهدافی که خود به حکمت عالیه خود تعیین نمود، چشم و گوش و زبان و.. عطا فرمود و برای راهنمایی ما از سرگشتگی و سرگردانی و تنهایی و ...، در این جهان، پیامبران مبعوث فرمود تا ایمان بیاوریم و اعمال خوب که به نفع ماست انجام داده و از اعمال زشت که به ضرر ماست خوداری نمائیم و ...، بعد از زمان اندکی از عمر خود وفق بیانات حضرت رضا علیه السلام برای کارهای خوبی که به نفع ما بود و ما آن را به دستور خدا انجام دادیم و برای دوری از اعمالی که زشت بو و انجام آن به ضرر ما بود و ما به دستور خداوند خوداری نمودیم خداوند مهربان تا ابدالآباد یعنی تا زمانی که خود خدایی می نماید ما را در بهشت جاویدان خود به انواع نعمت ها که نه گوش شنیده ونه چشم دیده است برخوردار می فرماید و ...، پس آیا واقعا انصاف است که علیرغم این بی نهایت محبت و عنایت و بخشایش و ...، ما عملی را برخلاف مصلحت خود و دیگران انجام دهیم که موجبات غضب و خشم خداوند فراهم شود، یعنی که خلاف اوامر او اعمال ناروا را انجام دهیم به گونه ای که تا ابدالآباد یعنی تا خدا خدایی می فرماید در آتش دوزخ و به انواع عذاب مخلد باشیم پس چرا از عقل خود پیروی ننموده و بر خود ظلم می نمائیم، آری انصاف آن است که حتی اگر حضرت او ما را به اتش جاوید وعده نداده بود، ما برای شکر گزاری به درگاه او و برای تمامی نعمت های بی پایان او سر به سجده قرار دهیم وتا او خدایی می کند سر از سجده بر نداریم تا او از ما راضی شود و نیز سزاوار است که تا او خدایی می کند زبان و دل و قلب و تمام وجود ما در تسبیح و تهلیل و تقدیس و حمد همه گویی او مشغول باشد ...، و البته و قسم به جان ما که سزاوار است ولی ما به واسطه جهل خود غافل هستیم و ...، خدایا ترا به عزت و جلال و عظمت خودت و عزیزان درگاهت که بالاترین آنها در پیشگاه تو محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم هستند، قسم میدهیم که از بی ادبی و نادانی و
ص: 198
قصور و کوته بینی و غفلت و ناسپاسی و بی توجهی های ما و ...، ما بگذر و ما را عفو فرما و بخشش و رحمت و فضل و عنایت بی انتهای خود را شامل حال ما و عزیزان ما و همه مومنین و مومنات فرما که تو خالق مهربان و عزیز ما هستی و ما جز محبت و خیر و نیکی از تو انتظار نداریم و هرگز طاقت قهر و غضب تو را نداریم زیرا از امت رسول برگزیده تو محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم هستیم.
آیه شریفه 8 سوره مبارکه حج: و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم ولا هدی ولا کتاب منیر 8) ثانی عطفه لیضل عن سبیل الله فی الدنیا خزی و ندیقه یوم القیامه عذاب الحریق ( در این آیات شر یفه خداوند علی اعلی به گروهی از مردم اشاره دارد که در کار خداوند مجادله می نمایند در حالی که علم و دانش نداشته و برای آنها هدایت و کتاب منیر وجود ندارد و ثانی عطفه مردم را از راه خدا گمراه و برای چنین کسی در دنیا خواری در روز قیامت عذاب حریق از سوی خدا چشانده می شود. پس تو ای عاقل دانا و خردمند برای شرح معنی ثانی عطفه کمی صبر داشته باش.
ص: 199
آیه شریفه 11 سوره مبارک حج : و من الناس من یعبدالله علی حرف فان اصابه خیر اطمان به وان اصابته فتنه انقلب علی وجهه خسر الدنیا والاخره وهو الخسران المبین (در این آیات شریفه خداوند به کسانی که دین غیر ریشه دار و سطحی دارند اشاره و می فرماید آنان خدا را از روی ظاهر و بدون تفکر و عقل عبادت می نمایند پس هر زمان خبری به آنان برسد مطمئن می شوند و اگر فتنه و آزمایش به آنها برسد از دین خدا روگردان میشوند این گروه در دنیا و اخرت خاسر هستند واین همان زیان آشکار است.
آیه شریفه 16 سوره مبارکه حج: و کذالک انزلناه آیت بینات و ان الله یهدی من یرید: در این آیه شریفه خداوند از قران به نام آیات بینات نام برده و می فرماید اینگونه ما آیات بینات را نازل نمودیم و خداوند هدایت می فرماید هر کس را که اراده نماید، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که ما قبلا در خصوص این گونه هدایت و ضلالت از سوی خداوند، و مقصود از آن را در بحث جبر و اختیار عنوان نمودیم که چگونه خداوند مستجاب می فرماید دعای بندگان را برای هدایت و به آنها کمک می نماید و ... تا سعادتمند شوند، ولی اگر کسی از او سعادت و خیر را طلب نمایند و به دعوت انبیا و آیات الهی بی توجهی نموده و راه ضلالت و گمراهی را بپذیرد و آن را بر رستگاری جاوید توضیح دهد و ...، پس خداوند او را رها کرده واین رها نمودن باعث ضلالت او می شود یعنی ورود در راه گمراهی برای آن مجرمین و و حصول اسباب شقاوت وتیره بختی برای تبهکاران، و البته در این راستا زمینه برای انسانهای خوب و بد فراهم است یعنی راه بهشت و دوزخ برای حلال زاده وحرام زاده مهیا است یعنی بهشت بر حرام زاده ودوزخ بر حلال زاده مسدود نیست و ...، و لذا مردم همه بایستی با تبعیت از عقل، خود را نجات داده و وجود خود را از رذایل پاک نموده و به بهشت وارد شوند و لذا در روایات مذکور است با این مضمون که به
ص: 200
بهشتیان و دوزخیان جایگاه دیگر آنان را دوزخ و بهشت نشان داده به بهشتیان می گویند اگر با خداوند دشمنی نموده بودید این جایگاه شما در دوزخ بود در مورد دوزخیان می گوئید که اگر با خداوند دوستی می نمودید این جایگاه شما در بهشت بود یعنی در آن تا به ابد متنعم می شدید.
آیه شریفه 19 سوره مبارکه الحج: هذان خصمان اختصموا فی ربهم ، فالذین کفروا قطعت لهم ثیات و من نار یصب من فوق رءوسهم الحمیم 20) یصهر به ما فی بطونهم و الجلود 21) و لهم مقامع من حدید 23) کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها و ذوقوا عذاب الحریق (در این آیات هولناک و ترسناک، خداوند علی اعلی در خصوص کافران می فرماید بریده شده است برای کافران لباسی از آتش و بر سر آنان آب سوزان حمیم جهنم می ریزند تا پوست بدن و آنچه درون آنها است به ان آب سوزان گداخته می شود و برای سرهای آنها گرزهای آهنین آماده است و هر زمان که اراده نمایند تا از دوزخ بیرون آیند و از غم آن نجات پیدا کنند، بواسطه آن برگردانیده می شوند. و (به آنها) گویند بچشید عذاب آتش
سوزان را ... ( خدایا آیات تو درخصوص عذاب واینکه این عذاب دائمی است و ابدی و خلود دارد در حالی که تصور زمان اندک ان درهر انسانی رشته های عقل واندیشه را از هم گسیخته می نماید وترس از آن موجب ریزش اشکها بر صورتها می شود از تو مسئلت داریم اگر زندگانی ما در حال حاضر به خیر است ولی بعدا به تعبیر مولانا امام سجاد
علیه السلام چراگاه شیطان می شود، پس ما را به جوار رحمت خود ببر یعنی در حالی که رستگار باشیم واگر خیری را در زنده بودن ما ملاحظه می نمایی از جمله در اینکه برای ظهور ولی تو، حضرت حجه بن الحسن دعا نمائیم و شریعت پاک رسول خدا یاری نمائیم، و با دوستان تو دوستی و با دشمنان تو دشمنی نمائیم و ...، و ما را محافظت می نمایی از بدبختی ها و حفظ می نمایی از زشتی ها و ...، پس ما را در این جهان باقی بدار و نزد تو اعتراف می نمائیم که ما امت حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و عجل فرجهم هستیم و طاقت عذاب نداریم همانگونه
ص: 201
که در روآیات برای ما نقل نموده اند که در روز قیامت گروهی را به سوی آتش می برند و آنها استغاثه می نماید که خدایا ما از امت حضرت محمد هستیم وطاقت عذاب نداریم پس امر می فرمایی تا آنان را باز گردانند و البته یقین داریم که عذاب تو ساری و جاری بر دشمنان سفاک و بی رحم تست که دین خدا را به استهزاء گرفته و با اولیا تو و امامان بر حق تو محاربه نموده و و خون های مقدسین از امت محمد در نهایت شقاوت بر زمین ریختند و حرمت ذوالقربی رسول ترا رعایت نکرده و آنها را به انحاء مختلف به شهادت رساندند و این جنایات، تا این زمان و نیز تا زمان ظهور و قیام مولانا امام مهدی این کشتار ها و قتل عام نسلها و ستم ها وظلمها و بیدادگری ها ادامه دارد ، مانند این گروه های تروریست که در زمان ما بی رحمانه می کشند به قتل می رسانند و زنان و کودکان بی گناه را سر بریده و برای ارعاب مردم و پیش بردن مقاصد مقام خود به بدترین نحو شکنجه می نمایند و ...، به گونه ای که وجدان هر انسان آزاده و شریف را به غم نشانده و متاثر می نماید، همان کسانی که وارث قاتلان حسین در کربلا هستند همان کسان که وارث قاتلان علی اصغر حسین و کودک سه ساله او رقیه بنت الحسین هستند همان کسان که وارثان ستم ها وزشتی و ظلمها و بدعتها و ...، هستند همان کسانی که از مصادیق کافران و مشرکان و منافقان ومجرمان و ... از امت محمد صلی الله علیه و آله و عجل فرجهم بوده و البته آنها شایسته غضب تو و انتقام تو در عذاب جاودانی دوزخ تو هستند. و ما از ساحت منزه و مقدس تو ای خداوند جهان آفرین که بهشت ر ا برای دوستان خود و دوزخ جاودانی را برای دشمنان خود آماده فرموده ای، مسئلت داریم که ما را از شر شیطان های جنی و انسی محفوظ داری و امر ظهور و فرج مولای ما صاحب الزمان حضرت مهدی را هر چه سریعتر برسانی و خیر دنیا و آخرت بر ما و عزیزان ما و همه مومنین و مومنات عطا فرمایی و شر دنیا و آخرت از ما و عزیزان ما و همه مومنین و مومنات رفع و دفع بفرمایی به حق عزیزان درگاهت و در صدر آنها محمد و آل محمد علیهم السلام و
ص: 202
عجل فرجهم، ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار آمین آمین امین یا رب العالمین.
آیه شریفه 25 سوره مبارکه الحج: ان الذین کفروا و یصدون عن سبیل الله والمسجد الحرام الذی جعلنا للناس سواء العاکف فیه والباد ومن یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب الیم ( در این آیات شریفه خداوند در خصوص انان که کافر شدند و راه خداوند را سد نموده و کسانی که مانع ایجاد نمایند در مسجد الحرام که خداوند آن را بر همه مردم از شهری و بیابان نشین امن به جهت عبادت قرار داد و آن کس که اراده نماید در آن به خونریزی از روی ظلم، عذاب دردناک چشانده میشود در این آیات شریفه خداوند گروههایی را به عذاب خود انذار می فرماید اول آنان که کافر شده و راه خدا سد می نماید و نیز کسانی که حرمت خانه امن خدا را شکسته و مانع عبادت در آن می شوند و نیز کسانی که اراده می نمایند در آن به خون ریزی از روی به ظلم مانند یزید تبهکار سگ توله معاویه که اراده نموده بود تا حسین بن علی را درجوار خانه خدا ترور نموده و به شهادت برساند که حضرت برای نجات خود و حفظ حرمت خانه خدا از حرم حرکت نمود، ولی این مجرمین آن حضرت و خاندان و شیعیان او را تعاقب نموده و مانع شدند تا آن حضرت به سوی ایران و یا هندوستان که در آن زمان بلاد غیر اسلامی بود حرکت نماید و در نهایت شقاوت و بیرحمی خون او و خاندان او و اصحاب او را از جوان وطفل صغیر و پیر بر خاک گرم کربلا بر زمین ریختند وتو ملاحظه کن که این مظلوم شهید یعنی جگر گوشه پیامبر و سید جوانان بهشت و مظهر ذوالقربی رسول خدا یعنی حسین در بین بلاد اسلامی که یزید شیطان حاکم آن شده بود تامین جانی نداشت ولی برای او در کشورهای غیر مسلمان آن زمان یعنی ایران و هندوستان امنیت وجود داشت آری آن حضرت را در حالی که بی گناه بود و تنها جرم او این بود که به نابودی دین
ص: 203
جد اطهر خود حضرت محمد مصطفی راضی نشد، در کنار نهر فرات با لب تشنه سر بریدند در حالی که می دانستند قتل او به منزله قتل رسول خدا بوده است انا الله انا الیه راجعون.
آیه شریفه 28 سوره مبارکه الحج: ان الله یدافع عن الذین آمنوا ، ان الله لا یحب کل خوان کفور 38) اذان للذین یقاتلون بانهم ظلموا ان الله علی نصرهم لقدیر، 39) الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله ( خداوند در این آیات شریفه منزلت خود رادر دفاع از مومنین بیان فرموده و انزجار خود را از مجرمان بسیار خیانتکار و مجرمان بسیار ناسپاس و کافر اعلام و به کسانی که مظلوم شده اند اجازه جهاد می فرماید و البته تاکید می فرماید که خداوند بر یاری آنان قادر است یعنی همان کسانی که در واقع از دیارخود اخراج شدند بواسطه ستم کاری و تنها جرم آنان این بود و می گفتند خدای ما الله است
آیه شریفه 44 سوره مبارکه الحج: و ان یکذبوک فقد کذبت قبلهم قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و قوم لوط واصحاب مد ین و کذب موسی فاملیت للکفرین ثم اخذتم فکیف کان نکیر .. 46) و یستجعلونک بالعذاب و لن یخلف الله وعده ان یوما عند ربک کالف سنه مما تعدون: در این آیات شریفه خداوند به رسول خود یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم می فرماید اگر (کافران) ترا تکذیب کردند بدرستی که قبل از تو نیز (این کافران) یعنی قوم نوح و عاد و ثمود وابراهیم و لوط و اصحاب مدین، پیامبران خود را انکار و تکذیب کردند و نیز موسی رانیز تکذیب کردند پس مهلت به کافران دادم و ...، یعنی تکذیب کنندگان پیامبران کافرند، ثم اخذتهم پس آنها را عذاب کردم و می بینی که انکار من چه عواقبی دارد ... 46) شتاب در عذاب را از تو می خواهند والبته خداوند در وعده خود تخلف نمی کند و بدرستی که روزی یا یک روز نزد پروردگار تو مانند هزار سال است از انچه شمار می کنند و ...، پس در این فراز از
ص: 204
آیات، باز هم خداوند تکذیب کنندگان رسولان خود را کافر خطاب نموده که به شرح خلاصه بخش یک در دوزخ جاودانی معذب ، می باشند و در آیه 47 خداوند یک روز نزد خود را با هزار سال شماره شده، مانند و تشبیه می نماید یعنی وجود قوانین دیگر حاکم بر جهان که در واقع از معجزات قرآن است که هزارو چهارصد سال پیش خداوند آن را بیان فرمود تا هر دانا و عاقل بداند که قوانین دیگری نیز در جهان حاکم است مانند آنچه آصف برخیا در آوردن تخت بلقیس انجام داد که دانش بشر هنوز به آن حد و پایه نرسیده است و نیز اینگونه شماره نمودن در واقع کنایه از وجود قوانین دیگر حاکم بر جهان مادی ما (قوانین نیوتونی) است ، قوانین دیگر مانند قانون جهان ضد ماده، دیگر قوانین سرعت نور و سالهای نوری و مانند آن که خارج از زمین و در فضا حاکم است یعنی این قوانین نیوتون حاکم نیست و یا قوانین حاکم بر سیاهچاله های فضایی که قوانینی دیگر حاکم بر آن است که با ابزارهای مادی قابل محاسبه نیست و یا آنچه به عنوان قوانین نسبیت انیشتن می آورند که در واقع بیان تفاوت بخشی از این قوانین است که بشر عاجز امروز به اندکی از بی نهایت آن دست یافته و خداوند در کتاب خود از آنها خبر داده است و آنها را آیات خود نام برده است و نکته اینکه کثرت این قوانین ازتصورات تابعیت نمی نماید بلکه به امر خداوند وجود دارد بطور مثال تصور ما از گردش الکترون بدور هسته، در هر ثانیه حداکثر ده یا بیست یا هزار و پانصد هزار مرتبه خواهد بود ولی محاسبات نشان می دهد که این گردش سه کاتیریلون مرتبه است و لذا تصور ما از قوانین حاکم بر جهان، محدود است به قوانین نیوتن، قوانین مربوط به سرعت نور، سیاهچاله ها یا جهان ضد ماده و ...، چرا نمی توانیم فرض کنیم که خداوند در جهان به جای سه قانون که ما شناخته ایم سه کاتریلیون قانون دارد که درک آنها از تصور ما خارج است و آیا ما در واقع با این حواس پنجگانه محدود خود در برابر عظمت بی نهایت جهان هستی مانند آن مورچه نیستیم که فقط با آن حواس محدود خود می تواند حداکثر یکصد متر در اطراف خود را
ص: 205
رصد کند در حالی که درک او از اطراف او محدود به حواس محدود اوست آیا ما بیشتر از حواس پنجگانه خود می توانیم رصد نمائیم میگویند انیشتن به کمک ابزارهای کمک شناختی خود، انتهای جهان را چندین میلیارد سال نوری برآورده نمود بود و در حال حاضر دانشمندان چندین برابر آن را نیز برآورد نموده اند و اگر از این بزرگان علم سوال نمایی که در انتهای این جهان که شما رصد کردی چه چیز قرار دارد که انتهای آن فرض شده است به تو نگاه می کنند و ...، آیا جهان نیستی در انتهای آن قرار دارد ...، مفهوم لایتناهی چیست اگر کسی از معنی آن بیهوش نشود قطعا باید سر خود را محکم در دست بگیرد تا منفجر نشود، آری این عظمت خلقت خداوند است پس چگونه کوزه می تواند از کوزه گر خود اخبار نماید و لذا وقتی برداشت های منفی بعضی از به اصطلاح دانشمندان در خصوص وجود خدا مطرح می شود، نگارنده به نهایت حماقت و ابلهی آنها پی می برد که چگونه ممکن است یک انسان عاقل و متفکر به استناد حواس محدود پنجگانه خود در خصوص وجود خداوند اظهار نظر کند در حالی ر که خداوند متعال مهر حقارت او را با محدود کردن درک او به این پنج حواس محکم بر پیشانی کوبیده است و حق او را در کف دست او نهاده است ( بنده همان به که زتقصیر خویش عذر به درگاه خدا آورد، ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که بجا آورد) پس بنده عاقل دانا و خردمند بایستی بهترین کار را انجام دهد تا خود را از سرگردانی و ضلالت نجات دهد و آن اینکه ایمان بیاورد به پیامبری که از سوی آن مقام عالی و با عظمت یعنی ذات اقدس الهی یعنی خداوند خالق هستی که جان ما فدای او باد انشاء الله تعالی، پیام آورده است و به سخنان او توجه نماید و اوامر او را اطاعت نموده ومقصود خدا از خلقت خود را از آن حضرت دریابد که فرمود در کتاب معظم و مبارک خود قران مجید : ( ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون) و البته کمال مقصود و نیل به بی نهایت افتخار است که خداوند توفیق دهد تا بنده ناقابل موفق شود که سر به آستان مطهر عبادت او برای تعظیم و احترام و شکر گزاری از
ص: 206
نعمت های بی نهایت او قرار دهد یعنی همه نعمت های ظاهری و باطنی که خارج از حد شمارش است... و پس چه بسیار بدبخت و چه بسیار بیچاره و چه بسیار کوته فکر است شخص ناسپاس ... ، که ازاوامر آن ذات اقدس سرپیچی نماید و.. خدایا ما در این جهان سرگردان هستیم و ندای رسول تو حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم را شنیدیم و ایمان آوردیم پس ما را کمک کن و ما را در پناه خود و در حمایت خود نگهداری فرما و ما را به آنچه رضایت و مقصود توست راهنمایی فرما و بر ضعف ما ترحم بفرما و بر جهل ما گذشت بفرما و ما را از بدی ها وزشتی ها که موجبات غضب تو را فراهم می فرماید دور بفرما، تو خالق یکتای عالم وجود هستی، هر کس که ترا انکار نماید ملعون باد و هر کس برای تو از روی حماقت خود شریک قائل شود ملعون باد و هر کس بزرگواری وعظمت تو را نادیده بگیرد ملعون باد و هرکس از روی شقاوت با رسولان تو به ستیزه گری در آید، ملعون باد، هر کس آیات ترا تکذیب کند ملعون باد، هر کس کلام تو را در کتاب و نشانه های تو را در جهان هستی انکار نماید ملعون باد هر کس با تو و پیامبر معظم تو حضرت محمد و امامان معصوم علیه السلام و عجل فرجهم ستیزه گری نماید ملعون و تا ابدالآباد در دوزخ جاودانی تو معذب باد خدایا ما را بیامرز، پدران و مادران ما رابیامرز، رفتگان ما را رحمت فرما، جوانان، دختران و پسران ما ونسل و ذریه ما یعنی همه امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم و پیروان امامان معصوم علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی همه مومنین و مومنات را و از بد و بلا محافظت فرما و در صدر ادعیه ها تعجیل فرما به ظهور مولانا حضرت مهدی صاحب الزمان و به برکت وجود او دعای ما را در حق همه اهل ایمان از صدر خلقت تا انقضای آن مستجاب بفرما؛ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و فرجناهم، آمین، آمین، آمین یا رب العالمین.
ص: 207
آیه شریفه 51 سوره مبارکه الحج: والذین سعوا فی آیاتنا معاجزین اولئک اصحاب الجحیم ثم یحکم الله آیاته والله علیم حکیم 53) لیجعل ما یلقی الشیطان فتنه للذین فی قلوبهم مرض والقاسیه قلوبهم و ان الظالمین لفی شقاق بعید ... 57) والذین کفروا و کذبوا بآیاتنا فاولئک لهم عذاب مهین ( در این آیات شریفه خداوند علی اعلی می فرماید کسانی را که تلاش در عاجز گردانیدن آیات من می نمایند از اصحاب دوزخ هستند ... و سپس خداوند آیات خود را محکم می فرماید که اودانا و حکیم است 53) تا قرار دهد آنچه را که شیطان القا نمود ازمایش برای فی قلوبهم مرض که دل های ایشان قسی و سخت است وبه درستی که ظالمین در خلاف دور هستند ...، و آن کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب نمودند فاولئک لهم عذاب مهین، پس در این آیات شریفه مخاطبین به شرح خلاصه بخش اول در دوزخ جاودان و در خلود معذب هستند، کسانی که تلاش می نمایند تا معاجزین آیات خدا باشند پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که اگر رسول خدا و امامان معصوم را آیات خدا بدانیم پس ستیزه گری با آنها در شمول خلاصه بخش اول در دوزخ جاودانی خواهد بود زیرا آنها آگاه به کتاب خدا و معانی ژرف و عمیق آن بوده اند و آیات منسوخ، محکم و متشابهات آن آگاه بوده اند یعنی که مولانا علی علیه السلام و سایر امامان معصوم به همه آنها آگاه بودند و این پیروان شیطان، یعنی رهبران منافقین بودند که صاحب دلهای قسی و سنگ شده، بوده اند یعنی الذین فی قلوبهم مرض که از مصادیق بارز ظالمین بوده و در دوزخ الهی مخلد هستند یعنی کسانی که کفروا و کذبوا بآیات الله.
آیه شریفه 67 سوره مبارکه الحج : لکل امه جعلنا منسکا هم ناسکوه فلا ینازعنک فی الامر وادع الی ربک انک لعلی هدی مستقیم ( در این آیات شریفه خداوند علی اعلی می فرماید که برای همه امتها راهی را قرار دادیم که به آن راه و طریقه و روشنی و شریعت بروند پس این مردم
ص: 208
نبایستی که در کار، با تو منازعه نمایند وتو بخوان و دعوت کن مردم را به سوی پروردگار خود و توبر راه هدایت مستقیم هستی که این آیات دلالت بر عصمت پیامبران خصوصا پیامبر ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم دارد زیرا این هدایت مستقیم هیچ شرط و شروطی ندارد واز زمان بندی نیز خارج است پس ابدی است یعنی خطا وخلاف در آن راه ندارد پس رسول خدا معصوم و سنت خداوند بر اساس عصمت و معصوم بودن رسول خدا تعیین گردیده است و به همین دلیل لازم الاجرا بوده و کسی حق ندارد که با رسول خدا در امر سنت منازعه نماید که منازعه با آن حضرت به منزله منازعه با خداوند است پس عصمت ملازم سنت رسول خداست و از منبع وحی الهی سرچشمه گرفته زیرا به شهادت خداوند متعال، رسول خدا بر راه مستقیم است و خطا یعنی راهی که در آن خلاف راه ندارد.
آیه شریفه 72 سوره مبارکه الحج : و اذا تتلی علیهم آیاتنا بینت تعرف فی وجوه الذین کفروا المنکر ، یکادون یسطون بالذین یتلون علیهم آیاتنا، قل افا نبئکم بشر من ذالکم، النار وعدها الله الذین کفروا و بئس المصیر: (در این آیات شریفه خداوند می فرماید وقتی آیات بینات ما یعنی قرآن بر آنها تلاوت می شود می بینی در صورت آنان که کافر شده اند آثار انکار را و نزدیک است که حمله ور شوند به آن کسانی که بر انها آیات ما را تلاوت می نمایند پس ای رسول ما به آنها بگو، آیا به شما خبری بدتر از آن (انکار شما) بدهم و آن وعده خداونداست به کسانیکه کافر شدند و منظور از آیات بینات، آیات کتاب خداست، که تکذیب کننده آن اهل دوزخ است، یعنی به شرح خلاصه بخش اول و در آن در خلود معذب خواهد بود.
آیه شریفه 75 سوره مبارکه الحج: الله یصطفی من الملائکه رسلا و من الناس ان الله سمیع بصیر ( در این آیه شریفه خداوند به انتصابی بودن رسالت پیامبران الهی وانبیا و نیز ملائکه ای که پیام آور وحی او هستند خبر می دهدو این امر دلالت بر عصمت انبیاء و انتصابی بودن امر رسالت خدا و
ص: 209
تصریح در غیر انتخابی بودن این رسالت از سوی مردم دارد همانگونه که انتخاب فرشتگان واسطه وحی نیز با خداست.
« سوره مبارکه المومنون »
آیه شریفه (7) سوره مبارکه المومنون: فمن ابتغی وراء ذالک فاولئک هم العدون ( در این آیه شریفه اوصاف مومنون و کسانی که حافظ فروج خود هستند مورد تشویق قرار گرفته وکسانی که غیر ازواج و غیر ما ملکت ایمانهم را جستجو نمایند جز جمعیت عادون یعنی افراد متعدی قرار گرفته اند .
آیه شریفه 23 سوره مبارکه المومنون : و لقد ارسلنا نوحا الی قومه ... 23) قتال الملو الذین کفروا من قومه ما هذا الا بشر مثلکم ... 25) ان هو الارجل به جنه ... 26) فاوحینا الیه ان اصنع الفلک باعیننا و وحینا ... ولا تخاطبنی فی الذین ظلموا انهم مغرقون 27) فاذا استویت انت و من معک علی الفلک فقل الحمدلله الذی نجئنا من القوم الظالمین .. 29) ان فی ذالک لآیات و ان کنا لمبتلین ( در این آیات شریفه حضرت حق جلاله نوح پیامبر علیه السلام را به سوی قوم او می فرستد و .. آن گروه از قوم او که کافر شدند گفتندکه نوح نیست مگر مثل ما بشر عادی و سپس جسارت نموده و او را مجنون خطاب نمودند و به دنبال آن خداوند می فرماید: پس ما به او وحی کردیم که در پیش چشم ما و به وحی ما کشتی را بساز و.. در خصوص کسانی که ظلم نمودند سفارش و شفاعت نکن زیرا انها معذب و غرق خواهند بود ووقتی و وهمراهان تو بر کشتی سوار شدید بگوئید شکر و سپاس مخصوص آن خدایی است که ما را از قوم ظالمین نجات داد ...، و سپس می فرماید که در این حکایت از قوم نوح لایات، یعنی آیاتی وجود دارد و ما بندگان را آزمایش خواهیم کرد، پس خداوند جل جلاله در این آیات نورانی، تکذیب کنندگان و جسارت کنندگان به
ص: 210
رسول الهی و پیامبر الهی یعنی حضرت نوح را با عنوان کافر خطاب فرموده و به آن حضرت تاکید فرمود تا در رابطه با کسانی که در بین تکذیب کنندگان هستند و جز جمعیت ظالمین محسوب می گردند، شفاعت و سفارش ننماید و ...، که این فراز به استناد مفاد خلاصه بخش اول در دوزخ جاودانی انداخته خواهند شد، پس با توجه به این حقیقت پس به طریق اولی تکذیب کنندگان رسول و جسارت کنندگان به آن حضرت نیز در دوزخ جاویدان خواهند بود.
آیه شریفه 30 سوره مبارکه مومنون: ثم انشاء نامن بعدهم قرنا آخرین ... 33) و قال الملا من قومه الذین کفروا کذبوا بالقا الاخره .. ) ما هذا الا بشر مثلکم .. 37) ان هو الارجل افتری علی الله کذبا و ما نحن له بمومنین ... 40) فاخذتهم الصیحه بالحق فجعلنهم غثاء فبعدا للقوم الظالمین 41) ثم انشانا من بعدهم قرونا اخرین .. 43) ثم ارسلنا رسلنا تترا کل ما جاء امه رسولها کذبوه فاتبعنا بعضهم بعضا و جعلنهم احادیث فبعدالقوم لایومنون ( در این آیات شریفه خداوند می فرماید که ما قومهای دیگری پدید آوردیم و.. آن گروه از آنان که کافر و تکذیب کننده روز قیامت بودند، می گفتند که این پیامبر نیست مگر بشری مثل شما و نیست مگر کسی که افترا به خدا از روی دروغ وارد می آورد وما به او ایمان نمی آوریم ...، پس از ر وی حق و عدالت صیحه آسمانی آنها را فرا گرفته و آنها را ماند خار و خاشاک نمودیم، پس از رحمت خدا دور باشند و آنگاه قوم ظالمان و اقوام دیگر را پدید آورده وپیامبران به سوی آنها فرستاده و آنها را نیز تکذیب نمودند ما هم پی در پی همه آنها را هلاک نمودیم و قرار دادیم آنها را احادیث (یعنی مایه عبرت و آیت برای آیندگان)، پس از رحمت خدا دور باشند آن قوم که ایمان نمی آورند، آری و جای بسی تعجب و سوال است که چرا این اقوام احتمال نمی دادند که سخنان انبیا حق و صحیح باشد چون این احتمال یک احتمال عقلی است که اگر ایمان می آورند آنچه آن انبیا می فرمودند برای آنان راست در می آمد و لذا سود برده و نجات می یافتند و اگر العیاذ بالله دروغ بود ضرر نمی کردند زیرا انبیا فعل الخیرات
ص: 211
را به آنان امر می فرمودند و نیز دوری از بدی را (و ما فراموش نمی کنیم حدیث مولای مظلوم خود حضرت رضا علیهم السلام را در این رابطه)، که این اوامر و نواهی به زندگی دنیایی آنها لطمه وارد نمی نمود بلکه به عکس آن را منتظم می نمود پس این شقاوت بود گریبانگیر آنان شده و ابلهی نادانی بزرگ و پیروی از شیطان و پیروی از هوی و هوس و این عدم احتمال وجود بهشت و جهنم و معاد و ...، در واقع مضمون کلام مولانا جعفر بن محمد صادق است و پیام برای کسانی که بر خلاف عقل و منطق و شعور و کرامت های انسانی فرد رفتار نموده و تابع رسولان الهی نشده و خود را گرفتار عذاب جاوید الهی می نمایند و فراموش کرده اند که اگر انبیاء الهی نبودند، اخلاقیات در جامعه بشری و ضمانت های اجرایی برای حفظ حیات جوامع بشری، کم رنگ و بلکه بی رنگ می شد و شیطان لعین تمامی زشتی ها و جنایات و فسادها و تبهکاری ها را در نظر خلایق زینت داده و جامعه بشری را به سرعت برق و باد نابود می نمود. بلکه این تعالیم انبیاء عظام الهی بوده است که بشر را متذکر به وجود خالق هستی و هدف او از خلقت و تلاش برای خوب زیستن در دنیا و رستگار شدن در آخرت را آموخته است.
آیه 45 سوره مبارکه مومنون : ثم ارسلنا موسی واخاه هارون بآیاتنا و سلطان مبین الی فرعون و ملائه فاستکبروا و کانوا قوما عالین ... 47) فکذبوهما فکانوا من المهلکین ... 49) و جعلنا ابن مریم وامه آیه ( خداوند علی اعلی در این آیات شر یفه به اعزام حضرت موسی و هارون با آیات و سلطان مبین، به سوی فرعون و قوم او اشاره نموده و می فرماید ولی تکبر نموده و آنها قومی سرکش و طغیانگر بودند پس نتیجه آنکه آنها این دو فرستاده را تکذیب نموده و جز کسانی شدند که هلاک و روانه دوزخ جاودانی شدند و نیز (حضرت) مسیح و مادر او (حضرت مریم مقدس)، را از آیات خود قرار دادیم، یعنی ولادت از مادر باکره به امر الهی که جزء معجزات حضرت مسیح و خیر عیسی انبیای گذشته از نحوه ولادت و بعثت آن حضرت بوده است.
ص: 212
آیه شریفه 70) سوره مبارکه مومنون : ام یقولون به جنه بل جاءهم بالحق واکثر هم للحق کرهون 71) و لو اتبع الحق اهواءهم لفسدت السموات والارض و من فیهن ( در این آیات شریفه خداوند می فرماید آیا می گویند این رسول را، جنون عارض شده هرگز، چنین نیست بلکه او به سوی انها از روی راستی و حقیقت آمده ولی اکثر آنها از حق اکراه دارند و اگر حق از هوی و هوس آنان تبعیت نماید آسمانها و زمین و هر چه آن است فاسد خواهد شد ...، آری و این از اسرار قرآن است که چنین اثار مخرب و سنگینی را در عدول از پذیرش حق در عالم هستی را خداوند علی اعلی بیان فرموده است.
آیه شریفه 78 سوره مبارکه مومنون : وهو الذی انشالکم السمع و الابصار و الافئده قلیلا ما تشکرون ( در این آیات شریفه خداوند علی اعلی می فرماید واوست که برای شما گوش ها و چشم ها و قلب آفریده وعده ای کم شکرانه بجای می آورند و این نشان می دهد که بندگان بایستی درمقابل این نعمت های داده شده از سوی خداوند، که موجبات معرفت آنان را به حضرت پروردگار و آیات او و زندگی بر اساس کرامت های انسانی و متفاوت با حیوانات و ...، را فراهم می آورد و در واقع موجبات سعادت دنیا و اخرت او را فراهم می آورد و...، شکرانه وعرض ادب خود را نشان دهد و این نشان می دهد که این نعمت ها در واقع از نعمتهای بسیار و بسیار پر اهمیت مهم است خصوصا عقل و مهارت تفکر و تعقل و ...، ولی بندگان به دلیل جهل و غفلت و ...، سپاسگزاری و تشکر از نعمت های حضرت باری تعالی را بجا نمی آورند و ...، پس خدایا ما در این فراز از اینکه به ما گوش دادی تا ندای رسولان تو و نوای عجایب هستی تو و ...، را بشنویم و به ما چشم دادی تا آیات و عظمت جهان تو و زیبایی های آن ر ا ببینیم و نیز از اینکه به ما قلب یعنی عقل و قدرت تفکر و تعقل عطا فرموده تا حقایق عالم هستی و عظمت تو و مهربانی های تو و حکمت تو و.. زحمات رسولان تو را درک وبه آنها و به آیات تو از روی اختیار ایمان بیاوریم و با این انتخاب در
ص: 213
دنیا و آخرت رستگار شویم و از روی علاقه به ذات اقدس تو با دوستان تو دوستی با دشمنان تو دشمنی نمائیم و اینگونه بین ما و حیوانات تفاوت قرار دادی و ...، ترا شکرگزاری نموده و استدعا داریم تا ما را نیز جزء بندگان شاکر خود بپذیری، به حق خودت و عزیران درگاهت و در صدر آنان محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، یعنی برگزیدگان از همه انبیا و اولیاء و بندگان صالح خوب تو، آمین ، امین ، آمین، یا رب العالمین.
آیه شریفه 84 سوره مبارکه المومنون : قل لمن الارض ومن فیها ان کنتم تعلمون 85) سیقولون لله قل افلا تذکرون 85) قل من رب السموات السبع و رب العرش العظیم 86) سیقولون لله قل افلا تتقون 87) قل من بیده ملکوت کل شی وهو یجیر ولا یجار علیه ان کنتم تعلمون 88) سیقولون لله قل فانی تسحرون 89) بل اتینهم بالحق و انهم الکاذبون ( در این آیات شریفه خداوند گفتار منکران معاد را بر علیه آنان، حجت و دلیل برای خود قرار داده و آنها را مواخذه می فرماید به اینکه ای رسول ما به آنها بگو زمین و آنچه در آن است متعلق به کیست اگر علم و دانش دارند، البته جواب خواهند داد متعلق به خداوند است پس بگو چرا متذکر نمی شوید و سوال کن پروردگار و تدبیر امور آسمانهای هفت گانه چه کسی و پروردگار عرش عظیم کیست البته خواهند گفت الله پس بگو نمی ترسید 87) قل من بیده ملکوت کل شی یعنی بگو بدست کیست ملک و ملکوت هستی و اوست که پناه می دهد و خود به کسی پناهنده نمی شود اگر می دانید، پاسخ خواهند داد برای خداست پس بگو چرا به فریب و افسون مسحور می شوید بلکه حق بسوی آنها آمد و آنها آن را تکذیب نمودند ( در این آیات شریفه خداوند علی اعلی به گروهی از مردم اشاره می فرماید که به وجود خداوند اعتراف می نمایند ولی به موضوع معاد اقرار ندارند و علیرغم اینکه هستی و عالم به آفرینش و آنچه درآن است را متعلق به خداوند دانسته و و او را قدرت مطلقه در جهان هستی ملاحظه می نمایند ولی باز در مقابل ایمان به رسول او اقرار و ایمان به معاد مقاومت می نمایند
ص: 214
البته این کروه زیانکار هستند زیرا ایمان خدا در کنار ایمان به رسولان او و روز معاد و ... نجات بخش وهستی بخش می شود.
آیه شریفه 95 سوره مبارکه مومنون: و انا علی نریک ما نعدهم لقدرون : (یعنی البته ما قادریم تا وعده عذاب آن ظالمان و کافران را به تو نشان دهیم که این خود از اسرار قرآن و کلام خدا و گفتگوی خاص خداوند با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است.
آیه شریفه 99 سوره مبارکه مومنون : حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون 99) لعلی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون ... 101) فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون 102) ومن خفت موازینه فاولئک الذین خسروا انفسهم فی جهنم خالدون ... 104) الم تکن آیاتی تتلی علیکم فکنتم بها تکذبون 105) قالوا ربنا غلبت علینا شقوتنا و کنا قوما ضالین 106) ربنا اخرجنا منها فان عدنا فانما ظالمون، 107) قال اخسئوا فیها و لا تکلمون 108) انه کان فریق من عبادی یقولون ربنا امنا فاغفرلنا و ارحمنا وانت خیر الراحمین 109) فاتخذتموهم سخریا حتی انسوکم ذکری و کنتم منهم تضحکون ... 116) و من یدع مع الله الها آخر لا برهان له به فانما حسابه عندربه انه لا یفلح الکافرون ( خدوند علی اعلی در این آیات شریفه می فرماید که چون مرگ احد این ظالمان و کافران فرا می رسد می گوید خدایا مرا بر گردان تا عمل صالح انجام دهم (همان اعمال) که ترک کرده بودم ولی هرگز زیرا این حرفی (یاوه) است که او قائل است یعنی این ادعای یاوه و پوچی است که او مدعی است ودر پیش روی انها حایلی و برزخی است تا روز قیامت وقتی نفخه صور برای برپایی قیامت دمیده شود، و من خفت موازینه یعنی آن کسی که عملی ندارد یا اعمال او حبطت شده و یا ظالم و کافر و مجرم است ...، آنها کسانی هستند که به خودشان خسارت زدند و زیان وارد نموده و در آتش دوزخ جاویدان
ص: 215
خواهند بود و سپس خداوند می فرماید آیا وقتی آیات من بر شما تلاوت می شد، شما آنها را تکذیب نمی نمودید 108) می گویند ای پروردگار ما بر ما غلبه کرد شقاوت ما وما قوم گمراه بودیم ای پروردگار ما را از جهنم خارج کن و اگر ما دوباره آن کارها یعنی اعمالی که ما را به دوزخ وارد نمود را انجام دهیم، پس ما ازظالمان هستیم قال اخسئوا فیها ولا تکلمون 111) انه کان فریق من عبادی یقولون ... گوید دور شوید در جهنم و با من سخن نگویید و تو ای عاقل دانا و خردمند در آیات قبل در خصوص تفسیر کل یعمل علی شاکله و مدار دوزخی این افراد خاص و اینکه بازگشت آنها فقط ادعا است گفتار خود را به نقل از معصوم آوردیم یعنی آنها اگر بر می گشتند همان جنآیات را انجام می دادند مانند یزید و معاویه علیهم الهاویه که توضیح لازم داده شد پس خداوند می فرماید و در آن زمان که گروهی از بندگان من به درگاه من دعا کرده ومی گفتند خدایا ما ایمان آوردیم پس ما را بیامرز و بر ما رحم فرما و تو بهترین رحم کنندگان هستی آنها را مسخره می کردید تا ذکر من فراموش شد وشما از انها به مسخره یاد نموده و خنده و شادی می کردید و... کسیکه می خواند (به شرک)، با خداوند، خدای دیگر را و او را عبادت می کند در حالی که هیچ دلیل و برهانی با او در این خصوص نیست پس حساب او با خداست و بدرستی که کافران رستگار نمی شوند پس گروه های نام برده شده همه از مشمولین خلود در دوزخ به شرح خلاصه بخش اول هستند.
سوره مبارکه نور
سوره انزلنها و فرضنها وانزلنا فیها آیات بینات لعلکم تذکرون ( یعنی سوره ای است که آن را فرو فرستادیم و واجب نمودیم آن را و در آن نازل نمودیم آیات بینات را تا مگر متذکر شوید .
ص: 216
آیه 4 سوره مبارکه نور : والذین یرمون المحصنت ... اولئک هم الفاسقون یعنی آنان که به زنان با ایمان زنا دهند ... اولئک هم الفاسقون، آنها فاسق هستند. مگر آنکه توبه نموده واعمال صالح انجام دهند که فاسق به شرح خلاصه بخش اول اهل دوزخ است ولی در این فراز می تواند با توبه خود را از منجلاب فسق بیرون بکشد.
آیه شریفه 11 سوره مبارکه نور : ولولا فضل الله علیکم و رحمته ...، و ان الله تواب حکیم ، این ایه افک است و وعده خلود در آتش است برای آن منافقین که در صدد آزار رسول خدا از راه تهمت به همسران رسول خدا حضرت ماریه بوده اند که منافقان داستان سرایی نمودند که این تهمت به عایشه بوده یعنی در خصوص عایشه نازل شد که (در زمان مراجعت رسول خدا از غزوه بنی المصطلق حادث شد که در آن عایشه در جستجوی گردنبند خود از لشکرگاه دور شده ولشکر به گمان آنکه او در هودج است حرکت کرده و او در بیابان جا می ماند و صفوان که به دنبال لشکر می آمد می رسد او را بر شتر خود سوار کرده وخود پیاده مهار شتر را گرفته به لشکر رسول خدا ملحق می شد و در این میان منافقان و دشمنان رسول خدا از فرصت استفاده و سخنان ناشایست می گفتند و رفته رفته مردم نیز سخنان را دهان به دهان نقل کردند تا خبر به رسول خدا رسیدو آن حضرت بسیار غمگین شد وخداوند این آیات را ضمن توبیخ جاهلان ودعوت آنان به توبه نازل نمود)، که ما توضیح کامل در رد این یاوه با اثبات شان نزول آن در خصوص ام المومنین حضرت ماریه را ذکر نمودیم و مکرر نمی نمائیم و سپس وعده خداوند به ستیزه گران با رسول خدا از طریق اشاعه امور ناروا در بین اهل ایمان را اعلام می گردد و قطعا به شرح خلاصه بخش اول گروه منافقین و در راس آنان گروه الذین فی قلوبهم مرض که رهبران آنها هستند برای آزار رسول خدا چنین تهمت و بهتان جنایت باری را در خصوص حضرت ماریه، مادر گرامی ابراهیم فرزند
ص: 217
رسول خدا در بین مسلمانان پخش کردند که در عذاب دوزخ جاویدان خواهند بود البته این سقوط در دوزخ جاویدان در طول تاریخ نیز، برای تمام کسانی خواهد بود که بخواهند راضی به عمل آن منافقان در ایراد این تهمت ناروا باشند که در اصل منظور و نتیجه آن دشمنی و عداوت با رسول خدا و غمناک نمودن و آزار و اذیت نمودن پیامبر است که این روش و صفت اصلی دشمنان خدا هست و تبیین این آیات و وعده عذاب به دشمنان رسول خدا صرف نظر از الزام مسلمانان به رعایت موازین اسلامی و ...، در واقع به واسطه عظمت مقام و منزلتی است که رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم در پیشگاه خدا دارد و آنچه در قران یعنی کلام خداوند و در جای جای آن آمده است و ...، که بیانگر همین واقعیت و در راستای تحکیم سایر آیات، در این خصوص می باشد یعنی هر زمان وهر عمل که انجام آن با هدف (یوذون رسول الله و معصیت الله و رسول و یا عدم اطاعت خدا ورسول و ...،) باشد، قطعا جزای آن دوزخ جاویدان به شرح خلاصه بخش اول خواهد بود یعنی محدود به زمان حیات رسول خدا نیست، بلکه به بعد از زمان رحلت ایشان نیز مرتبط است.
نکته: گفتار نگارنده بر تفسیر زحزاح و درجستجوی خالق:
پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که چگونه در آغاز راه شناخت خود ابتداء در خصوص خلقت جهان و آفرینش تفکر کردم دریافتم که در کجای جهان قرار دادرم و ...، و خود را بسیار حقیر دیدم و جهان خلقت را بسیار بسیار عظیم، پس در جستجوی خالق به آنچه متفکرین جهان ارائه نموده بودند نظری اجمالی نمودم و دریافتم که آنچه ارائه شده است در واقع بر دو محور کلی قرار دارد اول اعتقادات گروهی که مبانی اعتقادی آنها به تفکرات و دریافتهای انسانی و بشری متکی است و دوم گروهی که مبانی اعتقادی آنها بر این است که آنچه را که آنها را اعتقاد دارند بر اساس آورده های پیامبران است یعنی کسانی که از سوی خالق هستی پیام برای بشریت آورده اند
ص: 218
پس این گروه گمشده من بودند، بررسی در احوال این گروه بطور اجمالی، به من نشان داد که عمر بشر متفکر که بر روی کره زمین زندگی می کرد یعنی تفکرات انسان های اولیه و عصر سنگ و آتش و .. و یا نئاندرتال و ... که میلیونها سال قدمت دارد، ارتباطی با بشری که پیامبران برای راهنمایی آنان آمدند که عمر انان حدود هفت هزار سال است ندارد یعنی عمر بشر متفکر که خداوند برای آنها پیامبر فرستاد بر اساس آنچه وجود دارد، یعنی حضرت محمد ، حضرت عیسی، حضرت موسی ...، حضرت نوح، وحضرت آدم حدود هفت هزار سال است و در این رابطه توجهی به نظریات و فرضیات ناقص علمی بعضی از دانشمندان دهری که بر اساس نظریه داروین و بعداز آن بر اساس و نظریه موتاسیون بوجود آمد ننمودم زیرا نظریه داروین در حلقه مفقود خود منتهی به نقص ونظریه موتاسیون به نوعی موید رسالت پیامبران بود و هر چند ارتباط خاصی با موضوع جستجوی من نداشت زیرا هنوز در اندیشه های این گروه مطالعه ای نداشتم پس توجه من معطوف گفتار پیامبرانی شد که مدعی بودند از سوی خالق هستی و برای بشریت و هدایت آنها پیام آورده اند، پس در آثار آنان بررسی نمودم یعنی در کتابهای آسمانی آنها مطالعه کردم، کتب موجود آنها شامل تورات و انجیل که در یک مجموعه به نام کتاب مقدس جمع آوری شده و قران حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم، پس در کتاب تورات در خصوص آفرینش انسانها و بعثت انبیا و ...، تحت عنوان سفر آفرینش یعنی کتاب آفرینش یا کتاب تکوین کتاب خروج و ...، مطالعه نمودم و در انجیل که شامل چهار انجیل متی ، یوحنا، مرقس، لوقا و تعدادی رساله مربوط به پولس و سایر حواریون و ... جمع آوری شده نیز مطالعه نمودم و نیز در کتاب حضرت محمد که قرآن نام دارد و با مطالعه آنان دریافتم که کتاب مقدس یعنی مجموعه تورات و انجیل در اثر گذشت زمان دچار تغییرات گردیده و مطالب صحیح و غیر صحیح در ان وجود دارد وبا اثبات این امر، نظر خود را معطوف به قرآن نمودم و با توجه به اینکه در کتاب
ص: 219
مقدس خبر به ظهور پیامبر اسلام داده شده بود وپیامبر اسلام هم فرموده بود که من همان پیامبر وعده داده شده انبیای الهی هستم پس در این راستا ...، با مطالعه اجمالی قرآن دریافتم که قرآن تحریف نشده و تمام فرقه های مسلمان نیز به تحریف نشدن و تغییر نیافتن عبارات وکلمات قرآن اعتراف دارند پس من در پیش روی خود کتاب آسمانی قرآن را ملاحظه نمودم که همه اقرار بر صحت و عدم تغییر آن وعدم تحریف آن داشته و این مجموعه در واقع همان مجموعه و مطالبی است که خداوند خالق هستی برای راهنمایی بشر و توسط آخرین پیامبر خود فرستاد، پس در ادامه جستجو، که به مطالعه قرآن پرداخته و دریافتم که در کتاب خدا بعضی از مطالب کلی بیان شده و برای فهم آن نیاز به مطالبی هست که اهل اسلام ( سنی وشیعه ) از آن تعبیر به سنت یا پیروی از امامان معصوم دارند واین امر در واقع غیر قابل اجتناب است یعنی در قرآن خداوند امر فرموده به نماز، ولی نفرموده که نماز صبح و عصر و .. چند رکعت و به چه صورت انجام می شود و این موضوع وامثال آن از روی روایات معلوم و مشخص می شود و صحیح یا غلط بودن این روایات (با توجه به آنکه روایات رسیده موجود، شامل روایات صحیح و جعلی است)، برای پیروی راهگشا خواهد بود که بر این اساس به منظور شناخت روایات صحیح ، چند روش قابل توجه بود اول اجماع علماء اسلام، بطور مثال همه اهل اسلام اتفاق نظر دارند که نماز صبح دو رکعت است پس در آن شکی برای انجام وجود ندارد و در محل اختلاف شیعه ما از امام معصوم و اهل سنت از نظر علماء خود پیروی می نمودند و روش دیگر از طریق شناسایی راویان درستکار و روش دیگر از طریق تطبیق این روایات با قرآن که البته پیروی از روش آخر یعنی تطبیق روایات با قرآن توسط پیامبر اسلام، امر و تاکید شده است که البته این دستور منطبق با عقل نیز هست زیرا در روش دوم اولا درستی عمل راویان درستکار با تشخیص مراجع مختلف ، متفاوت خواهد بود ثانیا با توجه به وجود شاخصه بدون خطا که بدون واسطه عمل می نماید و همه امت اسلام نیز اقرار به صحیح
ص: 220
بودن این شاخصه دارند یعنی قرآن مجید (که بدون تحریف و تغییر و در حفظ و حراست ذات اقدس احدیت می باشد)، و به کارگیری این روش هم مورد تاکید رسول خدا و معصومین علیه السلام و عجل فرجهم است نیازی به بکارگیری روش راویان تنیت و از طرفی با توجه به اینکه قران کریم نیز محل اختلاف امت اسلام نبوده و بلکه احادیث محل اختلاف است پس روش صحیح این بوده که بدوا ما باید آن گروه از احادیث را که همه امت اسلام به درستی آن اقرار دارند را به عنوان امور قطعی و یقینی بپذیریم، بطور مثال دو رکعتی بودن نماز صبح و ... و آنوقت برای تشخیص روایات صحیح از جعلی به متن قرآن مراجعه نمائیم، حال در این مرحله به عنوان یک پژوهشگر در کتاب خدا که اصل و شاخصه و مورد قبول همه امت است نظر نمودم تا ببینم خالق هستی چه مطالبی را در آن بیان فرموده وچه مطالبی از نظر ذات اقدس او مهم وحیاتی است پس در این راستا با نظر اجمالی کل قرآن را مطالعه و ملاحظه کردم که خداوند در کتاب شریف خود، احکام و فرایض خود را بیان و در راستای رعایت هدف خلقت و مصالح آن مردم را از دوزخ جاودانی خود ترس داده و برای ورود به بهشت تشویق نموده است و بر اساس موازین عقلی بهترین وبالاترین هدف هم همین ست زیرا این دو گزینه در واقع مربوط است به محل استقرار دائمی یعنی تا ابد بندگان خدا و این موضوع، در واقع مهمترین مسئله ای است که اساسا مغز انسان متفکر باید نظرخود را به آن معطوف نماید پس در قدم اول، کلیه آیاتی را که خداوند در آن وعده دوزخ به بندگان خود داده است را بررسی نموده و با توجه به اینکه نجات از دوزخ به معنی ورود در بهشت است پس تمامی آیات عذاب را جمع آوری و سپس با تقسیم بندی آنها به آیاتی که به عذاب جاویدان بشارت داده شده و سایر آیات مرتبط به دوزخ، ملاحظه نمودیم که در سایر آیات نیز علیرغم اینکه تصریح لفظی به خلود فرد دوزخی نگردید ولی او عملا در گروهی قرار گرفته است که آن گروه قبلا وعده دوزخ جاوید گرفته بودند و نیز فرازهای دیگر که آیات
ص: 221
شریفه دلالت بر خلود دارد، بطور مثال گروه ظالمین که وعده خلود در دوزخ گرفتند مانند کسانی هستند که هرگز از
دوزخ خارج نمی شوند و یا اصحاب النار کسانی هستند که تا ابدالآباد در دوزخند و ...، همچنین در مسیر این بررسی ها به نکات بسیار مهمی برخورد نمودیم و آن اینکه بر عکس تصورات والقائات اکتسابی ما از محیط و آموزه های اجتماعی، رعایت بعضی از اعمال و موضوعات از نکات حیاتی و تعیین کننده و بسیار مهم در پیشگاه خداوند محسوب می گردد مانند عدم ستیزه گری با رسول خدا و یا بی احترامی به آن حضرت و یا عدم پیروی از رسول خدا و عدم رعایت حدود خداوند و تخریب آیات الهی، یعنی به آیاتی از قرآن برخورد می نمائیم که وصف کننده عظمت خود قرآن است و نیز آیاتی که در آن خداوند بعد از شرح آن موضوعات، از آنها به عنوان آیات خود نام برده و ما را از تکذیب و ستیزه گری با آنها نهی کرده است و یا دوری از نفاق و کفر و ظلم و اعمال مجرمانه و ...، امید است که انشاء الله با بررسی آیات الهی و توجه به معانی آن بتوانیم به حیات جاویدان الهی یعنی سعادت دنیا و آخرت دست یابیم.
در ادامه شرح آیات قبل خداوند در این آیات شریفه مسلمان را به جهت رعایت نکردن احکام شریعت سرزنش نموده و می فرماید که آنان با زبان خود مطالبی را بیان می نمایند که به آن علم و آگاهی ندارند و نزد خود عنوان نمودن آنها را ساده فرض می نمایند و حال آنکه گناه آن سخنان نزد خداوند عظیم است زیرا متضمن آزار و ستیزه گری با رسول خداست و لذا مواخده می فرماید که چرا مسلمانان آن سخنان بی پایه و اساس بر علیه رسول خدا را در زمان شنیدن انکار ننموده و نگفتند این شایعات بهتان وافترا عظیم است و سپس تهدید خداوند به مومنین که مانند این قضایا هرگز نبایست از سوی آنان تکرار شود پس در این آیات صرف نظر از اینکه خداوند در مقابله با این اقدام منافقان (در آزار رسول خدا)،آنها را سرزنش نموده و رهبران آنان و ستیزه گران آنها را به دوزخ جاوید و... وعده می دهد، و آنگاه این موضوع را از آیات خود بیان می فرماید.
ص: 222
آیه 19 سوره مبارکه نور: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا، لهم عذاب الیم فی الدنیا و اللاخره: در این آیات شریفه خداوند کسانی که دوست دارند تا امور زشت را دربین مومنین اشاعه و یا شهرت دهند را به عذاب الیم در دنیا و اخرت تهدید فرموده است.
آیه 23 – سوره مبارکه نور : ان الذین یرمون المحصنت الغفلت المومنت لعنوا فی الدنیا و الاخره لهم عذاب عظیم ( دراین آیات شریفه نیز خداوند به ان گروه که به زنان مومن و بی خبر از کار بد یعنی بی گناه، تهمت بستند در دنیا و اخرت لعنت قرار داده و می فرماید که برای آنها عذاب عظیم است، در ادامه خداوند بعد از بیان حدود حجاب برای زنان مسلمان، می فرماید: 33) ولقد انزلنا الیکم آیات مبینات و مثلا من الذین خلوا من قلبکم و موعظه للمتقین یعنی ما برای سعادت شما آیاتی روشن نازل نمودیم و مثالی از کسانی که از دنیا رفته اند و موعظه برای متقین ... خداوند در ادامه بعد از برشمردن بعضی از عجایب خلقت در آسمان و زمین می فرماید لقد انزلناه آیات مبینات یعنی به درستی که خداوند آیات روشن را نازل فرمود.
آیات شریفه 46 الی 55 سوره شریفه نور: و یقولون امنا بالله و بالرسول واطعنا ثم یتولی .. و اذا دعوا الی الله و رسوله لیحکم یینهم اذا فریق منهم معرضون ...، افی قلوبهم مرض ام ارتابوا ام یخافون ان یحیف الله علیهم و رسوله بل اولئک هم الظالمون ...، من یطع الله و رسوله ... فالئک هم الفائزون ...
ص: 223
56) لا تحسبن الذین کفروا معجزین فی الارض و ماوئهم النار و لبئس المصیر: در این آیات الهی خداوند ایمان به خدا و رسول خود را در کنار اطاعات و قبول قضاوت به منزله ایمان و غیره آن را به منزله کفر تلقی و ...، کافران ستیزه گر را به دوزخ جاودانی بشارت می فرماید.
سوره نور آیات 57 به بعد: خداوند در این آیات امر می فرماید که بندگان یعنی خدمتکاران و اطفالی که بالغ نشده اند در اوقات سه گانه ای که خداوند به آنها اشاره می فرماید، با اجازه وهماهنگی به خلوت استراحت وارد شوند یعنی البته کسانی که غریبه و بالغ هستند به طریق اولی باید بیشتر رعایت نمایند، این موضوع یعنی حفظ حجاب و حیا برای خداوند بسیار مهم است و لذا می فرماید کذالک یبین الله لکم الآیات و الله علیم حکیم و.. نیز در آیات 60 بعد از اعلام احکام حجاب و.. احکام ورود به خانه با سلام وحتی اگر خالی بود با سلام بر خود، اضافه می فرماید که این سلام از سوی خدا مبارک و طیب است، و کذالک یبین الله لکم الآیات لعلکم تعقلون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند که چگونه خداوند در این آیات اصرار بر مودب بودن پیروان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم داشته و برای امت خود آرامش و آسایش را مقرر نموده است.ولی گروهی اوباش به جای سلام و اجازه به خانه یگانه دخترش فاطمه زهرا حمله آمورده ، در خانه او را آتش زدند و آن را شکسته و به زور و بدون اجازه وارد شدند و نوزاد در شکم او محسن را به قتل رسانیده و سپس در هجمه و صدمات وارده موجبات قتل دختر رسول خدا را فراهم آورد شد انالله و انا الیه راجعون.
آیات 61 به بعد سوره مبارکه نور: انما المومنون الذین آمنوا بالله و رسوله و اذا کانوا معه علی امر جامع لم یذهبوا حتی یستاذنوه ...، استغفر لهم الله ان الله غفور رحیم، لا تجعلو دعا الرسول بینکم کدعاء بعضکم ...: در این آیات خداوند در خصوص مومنین می فرماید که مومنین کسانی هستند که ایمان به خدا و رسول او آورده و پس از حضور در نزد او، وقتی بخواهند بروند با اجازه
ص: 224
و هماهنگی از حضور رسول خدا مرخص می شوند واین احترام به پیامبر نزد خداوند بسیار مهم وحیاتی است .خداوند به رسول خدا امر می فرماید که برای این مومنین طلب مغفرت نماید و در ضمن تاکید می فرماید که امت بدانند که دعای رسول خدا برای اشخاص مانند دعاهای مردم برای یکدیگر نیست یعنی دعای رسول خدا مستجاب و رستگاری آور و ...، است واین آیات در واقع بیان کننده عظمت مقام رسول خدا در نزد خالق هستی است.
سوره مبارکه فرقان
آیه 3 سوره مبارکه فرقان: و قال الذین کفروا ان هذا الا افک افترئه و ... خداوند در این آیه، کسانی را که به قران و پیامبر جسارت نموده و آنها را دروغ و عباراتی میدانند که از جانب رسول خدا ابراز شده است را با عنوان کافر خطاب فرموده که این خطاب به شرح خلاصه بخش اول موید دوزخی بودن فرد هتاک و ستیزه گر و معذب بودن او در جهنم بطور جاوید می باشد و این امر بیانگر عظمت مقام و منزلت رسول خدا در نزد خالق هستی است و نیز در ادامه آیه، یعنی در آیه 7 به بعد: و قال الظالمون ان تتبعون الا رجل مسحورا و ظالمان هتاک، از روی جسارت، در خصوص رسول خدا به مردم می گویند که شما از کسی پیروی می کنید که سحر و جادو اور ا از راه خارج کرده و ...، و لذا در این آیات نیز خداوند متعال کسانی را که به پیامبر ایمان نیاورده و به او جسارت می نمایند را تحت عنوان ظالمان خطاب فرموده که به شرح خلاصه بخش اول این گروه در دوزخ جاودانی مقیم هستند که این فرازها نیز همگی موید منزلت و جایگاه رفیع رسول خدا در نزد خالق هستی می باشد.
ص: 225
آیه 10 سوره فرقان: بل کذبوا بالساعه واعتدنا لمن کذب بالساعه سعیرا: در این آیه شریفه نیز خداوند کسانی که روز معاد را تکذیب نمایند، اهل دوزخ جاودانی خود و در سعیر معرفی می نماید و این فراز به اهمیت زاید الوصف این اعتقاد از نظر حضرت پروردگار دلالت دارد.
ایه 21 سوره مبارکه فرقان: یوم یرون الملائکه لا بشری یومئذ للمجرمین ... در این آیه شریفه خداوند کسانی که قیامت را انکار نموده اند تحت عنوان مجرمین خطاب فرموده که به شرح خلاصه بخش اول در دوزخ جاودانی هستند.
آیه شریفه 29 سوره مبارکه فرقان : وکذالک جعلنا لکل نبی عدوا من المجرمین و ... خداوند در این آیه می فرماید خداوند برای همه انبیاء خود دشمنی از گروه مجرمین قرار داده است یعنی به عبارت دیگر دشمنان پیامبر به شهادت خداوند ظالم و کافر و مشرک و ...، بوده و درگروه مجرمین قرار دارند و گروه مجرمین در دوزخ جاویدان مخلد هستند
آیه 35 سوره مبارکه فرقان : فقلنا اذهبا الی القوم الذین کذبوا بآیاتنا فدمرنهم تدمیرا: یعنی به موسی و هارون امر کردیم که به سوی قومی بروید که آیات ما را تکذیب نمودند که ما آنها را به سختی هلاک می گردانیم .
آیه شریفه 36 سوره مبارکه فرقان : و قوم نوح لما کذبوا الرسل اغرقنهم و جعلنهم للناس آیه و اعتدنا للظالمین عذابا الیما در این آیه شریفه خدوند قوم نوح را مثال آورده که قوم نوح چون رسولان حق را تکذیب نمودند آنها را غرق و آنها را برای مردم آیه قرار دادیم و برای ظالمین عذاب الیم آماده نمودیم پس در این آیات خداوند می فرماید، چون قوم نوح رسولان را تکذیب نمودند (قطعا تطبیق تکذیب رسل به قوم نوح در حالی که نوح آنان را به ایمان دعوت می نمود یا به دلیل آن است که ایمان به نوح به منزله ایمان به پیامبران گذشته بوده است یا معنی آن، این است
ص: 226
که قوم نوح از جمله گروههایی بودند که رسولان الهی را تکذیب می نمودند ) آنان را غرق نموده و آنها را نشانه ای برای مردم قرار داده و برای ظالمان عذاب دردناک مهیا نمودیم .
آیه شریفه 44 سوره فرقان : و اذ راوک ان یتخذونک الاهزوا اهذا الذی بعث الله رسولا ...، و سوف یعلمون حین یرون العذاب من اضل سبیلا: در این آیه شریفه نیز خداوند به پیامبر خود می فرماید وقتی ترا می بینند، به مسخره می گیرند و میگویند آیا این شخصی است خدا به رسالت فرستاد و ...، در این آیه نیز خداوند به دلیل رفعت و عظمت منزلت رسول خدا کسانی را که او را استهزا می نمائید را مستحق جهنم معرفی و به دوزخ جاودانی خود تهدید می فرماید ...، تا جایی که می فرماید: وقتی عذاب را دیدند خواهند فهمید که گمراه تر کیست
آیه شریفه 59 سوره مبارکه فرقان: قل ما اسئلکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا: در این آیه شریفه راهی که معروف اجر رسالت است معرفی شده و آن طبق تفسیر آیه دیگر که شرح آن بیان شد، موده فی القربی است یعنی ابراز محبت و دوستی و اطاعت از آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم، اجر رسالت و راه سعادت و صراط مستقیم به سوی خدا است، یعنی آنها حبل الله به سوی رضوان خدا هستند
آیه شریفه 67 سوره فرقان: والذین لایدعون مع الله الها اخر والا یقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق ولایزنون و من یفعل ذالک یلق اثاما 68) یضعف له العذاب یوم القیامه و یخلد فیه مهانا 69) الا من تاب و امن و عمل عملا صالحا فالئک یبدل الله سیاتهم حسنات: در این آیات شر یفه خداوند در اوصاف مومنین می فرماید که آنان از کسانی هستند که برای او شریک قرار نداده و قتل نفسی را که قتل او را خدا حرام نموده انجام نمی دهند مگر از روی حق (یعنی مثلا قصاص)، و زنا نمی کنند والبته کسی که زنا نماید به کیفر خواهد رسید و خداوند عذاب او را اضافه مینماید ودر
ص: 227
دوزخ جاودانی او را قرار می دهد، و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که آیه دلیل قاطع و نشانه بزرگ از زشت بودن عمل زنا درنزد خداوند است که همه ما از ارتکاب آن به خدا پناه می بریم و در ادامه می فرماید مگر آن کسانی توبه کرده وایمان آورده وعمل صالح انجام دهند که برای این شخاص اشخاص تایب یعنی کسانی که با جان و دل خود از اعمال خود پشیمان هستند و به سوی خدا آمده اند خداوند علی اعلی نه تنها گناهان آنها را می آمرزد بلکه سیئات آنان ر ا نیز به حسنات تبدیل می فرماید الحمدلله رب العالمین
سوره مبارکه شعرا
1- تلک آیات الکتاب المبین 2) لعلک باخع نفسک الا یکونوا مومنین 3) ان نشاء ننزل علیهم من السماء آیه فظلت اعناقهم لها خاضعین: در این آیات شریفه خداوند آیات کتاب خود را معرفی می نماید و با رسول خدا در خصوص اینکه برای ایمان آوردن و نجات مردم تلاش در حد هلاک کردن خود نفرماید و در راستای دلداری آن حضرت سخن گفته می فرماید که اگر خداوند می خواست از آسمان آیتی نازل می نمود تا آنها خاضع شوند و ...، و ظاهرا دراینجا مراد ایمان از روی ترس است که نزد خدا بی ارزش است و نزد خداوند ایمان از روی تعقل ارجمند است و ...، زیرا درکلام مولای مظلوم ما حضرت امیر المومنین آمده است با این مضمون که اگر خداوند به نیروی قاهره خود عمل می نمود و با نابود کردن دشمنان با نزول عذاب و ...، رسول خود را یاری می نمود دراین حالت مردم از ترس ایمان می آورند ودر این حالت ایمان آنها ارزشی نداشته و شایسته بهشت نبودند بلکه ارزش ایمان به اینست که اهل ایمان به خدای تعالی و نبوت و معاد و ...، از روی عقل و تدبر و تلاش ایمان آورده و یا مجاهده و کشته شدن و ... شایسته نعمت های جاویدان الهی شوند ...، و سپس در آیات 6 و 7 می فرماید اولم یرو الی الارض کم انبتنا فیها من کل زوج
ص: 228
کریم 7) ان فی ذالک لایه و ما کان اکثرهم مومنین یعنی آیا این مردم (تفکر ننموده) و بر روی زمین دست قدرت خداوند را در رویاندن و نحوه تکثیر ... ندیدند و به درستی که در آن ایتی است ولی اکثر آنها ایمان نمی آورند و ...، پس ایمان از روی شعور، تدبر و تعقل و.. نزد خداوند ارزشمند و مومن را شایسته بهشت می نماید. در آیات 9 به بعد خداوند درخصوص اعزام موسی و هارون به سوی فرعون طاغی و سرکش مطالبی را مذکور و در طی آن می فرماید با این مضمون که ای موسی با هارون به سوی قوم فرعون و قوم ظالم و سرکش او رفته و به آیات ما بر آنها استدلال کنید پس فرعون معجزات خداوند یعنی عصای موسی و ید بیضاء او را سحر تلقی و از ساحران کل سرزمین مصر برای مبارزه با موسی استمداد کرد.
در این معارضه عصای موسی که به صورت آژدهای بزرگ درآمده بود، تمامی وسایل شعبده جادوگران را بلعید و ساحران چون واقف دروغ بودن به اعمال خود بودند در اثر حقیقت معجزه حضرت موسی سجده درآمده وگفتند ما به خدای موسی و هارون ایمان آوردیم پس خداوند وحی به موسی فرمود که با بنی اسرائیل خارج شوند و چون به دریا رسیدند فرعون سرکش با سپاهیان خود آنان را تعقیب و خداوند به موسی امر فرمود که عصای خود را به دریا بزن پس در یا شکاف خورد و هر تکه چون کوهی عظیم درآمد و بر روی هم موج می زد پس خداوند موسی و قوم او را نجات داد و فرعون طاغی و سپاهیان کافر او را غرق کرد و سپس می فرماید 67) ان فی ذالک لآیه وما کان اکثرهم مومنین، یعنی بدرستی که در این ایتی است و اکثر آنها ایمان نمی آورند پس در این آیات شریف خداوند علی اعلی این ماجرا و معجزه عظیم را از آیات خود معرفی فرموده یعنی این حقیقتی غیر قابل انکار است و گویا مقصود خداوند آن است که همه کسانی که به حقیقت و واقعیت این آیات ایمان نمی آورند مانند فرعون و قوم او هستند که به آیات خدا علیرغم
ص: 229
دیدن ومشاهده آن ایمان نیاورده تا آنکه همگی نابود و به دوزخ وارد شدند سپس باید گفت اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله
آیه شریفه 69 سوره مبارکه شعراء: در این آیه خداوند به رسول خود امر می فرماید:
و اتل علیهم نبا ابراهیم یعنی برای آنها خبر ابراهیم را بیان فرما و ...، که در ادامه خداوند متعال پس از شرح محاجه آن حضرت با آن قوم گمراه می فرماید: 92) برزت الجحیم للغاوین .... 94) فکبکبوا فیها هم والغاون 95) وجنود ابلیس اجمعون .. و ما اضلنا الا المجرمون ...، 102 فلو ان لنا کره فنکون من المومنین، پس در این فراز اهل دوزخ و گمراهان با جنود و سپاهیان شیطان در جحیم قرار میگیرند و می گویند ما را مجرمین گمراه کردند واگر برای ما بازگشتی بود از مومنین می شدیم (و باز هم خداوند، این فراز و این شرح را، آیه معرفی فرموده و می فرماید که اکثریت باز هم ایمان نمی آورند، در این فراز، 103) ان فی ذالک لایه وما کان اکثر هم مومنین پس بر این فراز تاکید است یعنی خداوند ضمن بیان این موارد و ...، این شرح حال ها را آیه خود معرفی می فرماید که کافی برای ایمان آوردن مردم است ولی باز هم اکثر مردم ایمان نمی آورند.
و سپس در ادامه آیات خداوند متعال از آیات 105 به بعد، خبر قوم نوح را بیان فرموده وبعد از بیان خبر باز هم می فرماید (ان فی ذالک لایه و ما اکثر هم مومنین)، یعنی در نزد خداوند بیان این اخبار از آیات و نشانه هایی است که باید مردم با توجه به اسرار درونی خلقت خود به آن توجه نموده و ایمان بیاورند یعنی برای آنها تداعی معانی شده و درس عبرت باشد ولی باز هم خداوند می فرماید اکثریت مردم ایمان نمی آورند.
در ادامه خداوند متعال درآیات 124 به بعد، خبر قوم هود را بیان فرموده و در ایه 139، باز هم می فرماید فکذبوه فاهلکنهم ان فی ذالک لایه و ما کان اکثرهم مومنین یعنی این تکذیب واین هلاک نمودن خداوند و بیان خبر آن، آیه ای است که باید موجبات ایمان را فراهم آورد ولی اکثر مردم
ص: 230
ایمان نمی آورند و نیز خداوند متعال در ادامه خبر قوم صالح را بیان فرموده و سرکشی آنان نابود کردن آیه خداوند، یعنی پی کردن ناقه صالح که معجزه خداوند برای حضرت صالح بود و ...، عذاب انان را فرا گرفت و بیان این خبر را نیز خداوند از آیاتی بیان می فرماید که باید موجب شود تا مردم ایمان بیاورند ولی باز هم ملاحظه می شود که از عقل خود پیروی ننموده و اکثر مردم ایمان نمی آورند پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که بعثت و ظهور انبیا و بیان آیات و نشانه ها و معجزات آنها و عدم ایمان کافران و هلاک شدن آنان همگی آیاتی است که خلایق باید به آن توجه نمایند و همچنین است در همین راستا نبوت رسول خدا حضرت محمد مصطفی که اگر به او ایمان آورده نشود و.. همان سنت خداوند در نابودی و ورود در آتش برای منکران برقرار خواهد بود ونیز در ادامه خداوند خبر قوم لوط پیامبر را بیان می فرماید وتلاشهای حضرت لوط در خصوص نجات قوم سرکش او موثر واقع نمی شود، پس خداوند او و اهل را نجات داده و بقیه را هلاک می فرماید و این خبر را نیز آیه ای برای ایمان آوردن مردم اعلام و می فرماید (ان فی ذالک لایه وما کان اکثرهم مومنین) و بار هم در ادامه خبر قوم حضرت شعیب را بیان و باز هم فساد آن قوم که دامنگیر آنان شده و آنها را هلاک و دوزخی می نماید و لذا می فرماید 189 ) فکذبوه و فاخذهم عذاب یوم الظله انه کان عذاب یوم عظیم و سپس می فرماید ان فی ذالک لایه وما کانوا اکثرهم مومنین که این فراز خاص از اسرار کتاب خدا و قانون خداوند برای ایمان آوردن مردم است یعنی که بایستی از آن برای رستگاری خود بهره گیری نمایند و در ادامه یعنی در آیه 192 خطاب به رسول خود می فرماید:
ص: 231
192) و انه لتزیل رب العالمین 193) نزل به الروح الامین 194) علی قلبک لتکون من المنذرین 195) بلسان عربی مبین 196) و انه لفی زبرالاولین 197) اولم ِکن لهم ایه ان یعلمه علموا بنی اسرائیل و لونزلنا علی بعض الاعجمین فقراه علیهم ما کانوا به مومنین 200)کذالک سلکنه فی قلوب المجرمین 201) لا یومنون به حتی یروا العذاب الالیم ... ، آری این کلام رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم است که می فرماید:
( هر کس قران را پیش روی خود قرار دهد او را به بهشت رهنمون می شود و هر کس آن را پشت سر اندازد او را به سوی آتش سوق خواهد داد)
در ادامه آیات، خداوند علی اعلی در آیه شریفه 221 سوره مبارکه شعرا می فرماید:
هل انبئکم علی من تنزل الشیاطین ...، تنزل علی کل افاک اثیم ... وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، خداوند علی اعلی در این فراز از آیات در خصوص قرآن مجید به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم می فرماید این قران از جانب رب العالمین نازل شد و از طریق روح الامین به قلب تو وارد شد تا مردم را بیم دهی و این قران به لسان عربی روشن است که خبر آن در کتب پیامبران قبل آمد و البته اگر آن به زبان غیر عربی هم بر آنها خوانده می شد ایمان نمی آوردند و سپس خداوند این گروه بی ایمان به کتاب خود را با عنوان مجرمین یاد می فرماید و سپس در آیه 221) می فرمایند آیا خبر دهم شما را که شیاطین بر چه کسانی نازل می شوند ...، آنها بر هر افاک اثیم یعنی هر دروغگوی گنهکار فرود می آیند که از مصادیق افاک اثیم بوجود آورندگان روایات جعلی هستند که دروغ به خدا و پیامبر او بستند و تخم نفاق ودشمنی را در امت محمد ریختند و شرارت و کشتار تفرقه ایجاد کردند.
ص: 232
سوره مبارکه النمل
طس تلک آیات القرآن و کتاب مبین: یعنی این آیات قرآن و کتاب روشن خداست در ادامه آیه حضرت پروردگار ماجرای بعثت موسی و خطاب خود از آتش و اعطای معجزه عصا و ید بیضاءو سپس اعزام او با 9 معجزه و آیه به سوی فرعون و قوم او که همگی فاسق بودند ابلاغ شد، 13) وجحدوابها واستیقنتها انفسهم ظلما وعلوا، فانظر کیف کان عاقبه المفسدین، آری این قوم فاسد با وجود آنکه در باطن خود به صحت ادعای موسی یقین داشتند ولی با این وجود این آیات الهی را با ظلم تکبر، انکار کردند و آیاتی را که موسی از سوی خداوند آورد ه بود را (جحدوا) نمودند پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما که آیا انکار آیات الهی در آفرینش جهان هستی و زتی های آن و ...، ... نیز با عنوان حجدوا، قرین خواهد بود، به عبارتی آیا مقابله با آیات خدا در مفاهیم گسترده واطلاق بر موارد گوناگون با بهره گیری از یک عنوان قرین شده است و ...، در ادامه آیات خداوند تبارک و تعالی ماجرای شرارت قوم صالح را بیان فرموده و سپس از چگونگی نابودی آنان اخبار می فرماید 51) فتلک بیوتهم خاویه بما ظلموا، ان فی ذالک لایه لقوم یعلمون یعنی (توجه شود که چگونه) خانه های آنها خالی از وجو آنهایند بواسطه ظلمی که نمودند و در ادامه خداوند عذاب بر آنان را آیه ای برای کسانی که بخواهند آگاه شوند اعلام می فرماید و سپس در ادامه در خصوص قوم لوط می فرماید ...، 59) وامطرنا علیهم مطرا فساء مطر المنذرین ...، 69) و قال الذین کفروا اذا کنا ترابا و اباونا ائنا لمخرجون، در این آیه شریفه خداوند متعال، منکر معاد را کافر خطاب فرموده است ...، و در ادامه می فرماید 71) قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المجرمین و باز در ادامه و در این ایه شریفه حضرت باری تعالی، منکران معاد را مجرم خطاب فرمود که به شرح خلاصه بخش اول کافر و مجرم در خلود ابدی دوزخ قرار دارند ...، 83) و ما انت بهادی العمی عن
ص: 233
ظلالتهم، ان تسمع الا من یومن بآیاتنافهم مسلمون، یعنی از رسول ما، تو هدایت گر کوران از ضلالت آنها نیستی و نمی شنوانی مگرکسی را که ایمان به آیات ما بیاورد، که آنها جز مسلمانان وتسلیم شده گان هستند 84) و اذا وقع القول علیهم اخرجنالهم دابه من الارض تکلمهم ان الناس کانوا بآیاتنا لایوقنون 85) ویوم نحشر من اکل امه فوجا ممن یکذب بآیاتنا فهم یوزعون و تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این آیه شریفه یعنی خروج دابه الارض در آخرالزمان مورد اتفاق اهل اسلام است، و سیاق آیه شریفه از تکلم با خلایق و اینکه این شخص آیاتی از آیات الهی است محرز است و طبق روایات شیعه از علائم ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یعنی (دابه الارض، دجال، نزول عیسی مسیح، طلوع خورشید از مغرب) که از نشانه های قیامت و ظهور مولانا حضرت مهدی است و مقصود از دابه وجود مبارک و مطهر حضرت علی علیه السلام است و در آیات بعد خداوند عمل کسانی را که تکذیب این آیات را نمودند به ظلم عنوان و می فرماید 88) الم یروا انا جعلنا الیل لیسکنوا فیه والنهار مبصرا ان فی ذالک لآیات لقوم یومنون، یعنی آیا ندیدند که ما گردانیدیم شب را تا آرام گیرند و روز را، بینش بخش، و به درستی که در آن البته آیات است برای قومی که ایمان می آورند و سپس در آیه 91 می فرماید: من جاء بالحسنه فله خیر منها وهم من فزع یومئد آمنون، یعنی آن کسی که خوبی آورد، پس بهتر از آن به او داده می شود و آنها از هراس روز قیامت در امن وامان هستند و من جاء باسیئه فکبت و جوهه فی النار یعنی آنکس که بدی آورد با صورت در آتش افکنده خواهد شد (خدایا ما به تو پناه می آوریم و با دست های خالی خود و روی سیاه، یا الله به حق عظمت خودت و به آبروی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و به فضل و رحمت خودت ما و عزیزان ما و همه مومنین و مومنات از اول خلقت تا آخر را رستگار فرما آمین آمین آمین یا رب العالمین) و ...، 95) و قل الحمد لله سیریکم آیاته فتعرفونها و سپس می فرماید به رسول خدا که به مردم (قل) یعنی بگو که سپاس و شکر
ص: 234
مخصوص خداوند است، پس بزودی خداوند آیاتش ر ا به شما، نشان خواهد داد فتعرفونها پس بشناسید آن را ، پس تو ای عاقل دانا و خردمند بر این فراز از کلام خداوند نیز توجه نما که چگونه ظهور مولانا المظلوم حضرت مهدی را خداوند از آیات خود بیان می فرماید و در این فراز مقصود از بزودی، زمان ظهور آن حضرت و نشان دادن آیات که بایستی اهل ایمان آن را بشناسند که ظهور را به الارض یعنی و الدجال و نزول عیسی مسیح و تابش آفتاب از غرب، و مرا از (دابه) رجعت مولانا المظلوم علی علیه السلام و امامان معصوم و مقدسین در آخرالزمان است که در آن زمان مومن خالص و کافر خالص رجعت می نماید یعنی شیعیان محمد و آل محمد که زجر و ستم خارج از حد کشیده اند و نیز دشمنان آنان که در دشمنی حد و مرز نشناخته بودند و روایات و آیات الهی در این خصوص از حد احصاء خارج و در حد اجماع است.
سوره مبارکه القصص
طلسم(1) تلک آیات الکتب المبین 2) نتلوا علیک من نبا موسی و فرعون بالحق لقوم یومنون ( خداوند در این فراز از سوره قصص می فرماید این است آیات کتاب مبیین که می خوانیم بر تو از خبر موسی و فرعون ..پس خداوند بیان این آیات را خود آیاتی از آیات روشن خود بیان می فرماید که باید مردم به آن ایمان بیاورند (که ما در خصوص حضور انسان ها در باطن خود یعنی عهدهای آنان در روز الست اشاره نمودیم) پس خداوند از جنآیات فرعون وتولد موسی و قتل عام کودکان توسط فرعون و ... و رشد او در دامان او دشمن و ...، و آیات دیگر خود از جمله در حرام نمودن شیر همه زنان شیرده بر موسی تا مادرش او را شیر داده ودر دامان او در قصر فرعون بزرگ شود و نیز قتل یکی از فرعونیان توسط موسی به غیر عمد و اینکه بلافاصله موسی گفت 14) .. قال هذا من عمل الشیطان، انه عدو مضل مبین 15) قال رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی، فغفر له انه هو الغفور الرحیم 16) قال رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیرا للمجرمین، یعنی بعد از آنکه موسی آن
ص: 235
مصری را به غیر عمد کشت گفت این ازعمل شیطان بود واو دشمن گمراه کننده آشکار است و سپس به خداوند عرض نمود خدایا من به خودم ستم کردم مرا بیامرز پس خداوند هم او را آمرزید به درستی که او آمرزنده مهربان است و سپس موسی به شکرانه این آمرزش گفت خدایا به شکرانه آنچه به من عنایت نمودی، من هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم شد... پس چون به دنبال او آمدند گفت ... رب نجنی من القوم الظالمین خدایا مرا از قوم ستمگر و ظالم نجات ببخش 21) در ادامه آیه حضرت موسی چند سال در خدمت و نزد حضرت شعیب درآمده و سپس از نزد او به سوی مصر برگشت می نماید و سپس در کوه طور مبعوث و ...، و آتش می بیند و به سوی آن می رود و ندای خدوند را می شنود و ...، و مامور می شود تا با دو معجزه عصا و ید بیضا به عنوان دو برهان رسالت به سوی فرعون وقوم او که خداوند آنان را فاسق اعلام می فرماید برود و در این اعزام با کمک برادرش هارون اقدام می نماید، 35) فلما جاء هم موسی بآیاتنا بینات قالوا ما هذا الاسحر مفتری، یعنی چون موسی با آیات بینات ما به سوی آنها رفت، گفتند این معجزات سحر و جادوگری است که ساخته توست و سپس حضرت موسی در رابطه معجزات خود و تفاوت آن با سحر و جادو و موضوع با تکذیب خود و آیات پروردگار یعنی معجزات برهان ارائه و در نهایت می فرماید انه لا یفلح الظالمون یعنی کیفر تکذیب رسول و آیات خدا (یعنی معجزات و برهان) در شمول ظالمان بوده و لا یفلح دلالت بر خلود آنان در دوزخ الهی دارد، 39) فاخذناه و جنوده فنبذنهم فی الیم، فانظر کیف کان عاقبه الظالمین 40) و جعلنهم ائمه یدعون الی النار و یوم القیامه لا ینصرون 41) اتبعنهم فی هذه الدنیا لعنه و یوم القیامه هم من المقبوحین (یعنی خداوند می فرماید پس گرفتیم یعنی کیفر دادیم، فرعون و سپاهیان او را و آنها را در دریا غرق نمودیم پس نگاه کن که چگونه است عاقبت کار ظالمان و قرار دادیم انها را امامانی که به سوی اتش دعوت می کنند ودر روز قیامت لا ینصرون یعنی یاری نمی شوند و بدنبال آنها در این دنیا لعنت فرستادیم و در
ص: 236
روز قیامت او را از زشت کاران قرار دادیم پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما که چگونه در این آیات خداوند فرعون و این ظالمان را لعنت نموده و از امامان دعوت کننده به سوی اتش قرار داده و نیز از کسانی که در قیامت یاری نمی شوند و از زشت کاران قرار داده شده اند، پس ظلم وامامت به سوی اتش و یاری نشدن در قیامت و شمول درجمله مقبوحین گزینه های است که به شرح خلاصه بخش اول خلود در آتش الهی را موجب می شود که مقبوحین کلمه ای است که در آن بخش نیست مگر اینکه آن را به معنی مجرمین مترادف نمائیم، 58) ما کان ربک مهلک القری حتی یبعث فی امها رسولا یتلوا علیهم ایتنا و ما کنا مهلکی القری الا واهلها ظالمون ( یعنی می فرماید (ای رسول ما)، رب تو اهل دیاری را هلاک نمی نماید مگر آنکه در مرکز (جمعیتی) آنان رسولی را مبعوث می فرماید تا بر آنها آیات مرا تلاوت کنند و ما اهل دیاری را هلاک نمی کنیم
مگر انکه اهل آن (پس از اتمام حجت) ظالم باشند یعنی ایمان نیاوردند و ...، در سوره 66 ( فاما من تاب و امن و عمل صالحا فعسی ان یکون من المفلحین) یعنی و اما آن کسی که توبه نمود و ایمان آورد و عمل صالح نمود پس امکان دارد که جزء رستگاران باشد پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این فراز هم از معجزات قرآن است یعنی خلایق در اوهام خود تصور ننمایند که هر جنایتی را مرتکب شده و سپس توبه نمودند پس آمرزیده شده و به بهشت می روند بلکه در این فراز خداوند تاکید دارد که شاید جزء رستگاران باشند یعنی امید است. یعنی تولی داده نشده و این آیه مبارک، صدق گفتار مولای مظلوم امیر المومنین است که می فرماید گناه نکردن آسان تر از توبه کردن است و تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما که
در این تفسیر پیش رو، ما به حول و فضل الهی و عنایات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، آیات کتاب خدا را به لحاظ موضوع عوامل خلود در دوزخ و منزلت رسول خدا در نزد خدا
ص: 237
وموضوع آیات و معانی بعضی از کلمات مانند کفر و شرک رادنبال می نماید و ...، و در رابطه با بحث خود دنبال می نمائیم و تلاش داریم تا از گسترش معانی و مطالب احتراز نمائیم.
ادامه آیات 86) لایصدنک عن آیات الله بعد اذ انزلت الیک و ادع الی ربک و لا تکونن من المشرکین ( در این آیه شریفه خداوند امر می فرماید که ای رسول ما دیگران مانع از رساندن وتبلیغ آیات خداوند بعد از آنکه بر تو نازل شد، نشوند و تو مردم رابه سوی خداوند دعوت کن و از مشرکین نباش ( پس دراین فرا از آیه شریفه مشرک به کسی اطلاق می شود که مانع از رسیدن آیات خداوند به مردم شود پس فقط ربطی به شریک قائل شدن در وجود خدا مانند مسیحیان و یهودیان و بت پرستان و.. نداشته و منحصر به این معنی ظاهری نخواهد بود یعنی در این آیه شریفه کسانی که مانع از تبلیغ آیات خدا شوند، یعنی مانع از ورود مردم به صراط مستقیم شوند، یعنی با آیات الهی ستیزه گری نمایند مشرک محسوب می گردند پس بر اساس این ایه جنگ و ستیزه گری با نبی و با ولی، یعنی امام معصوم به منزله شرک خواهدبود.
سوره مبارکه العنکبوت
11) و قال الذین کفروا للذین امنوا اتبعوا سبیلنا و لنحمل خطیکم و ما هم بحملین من خطیهم من شی انهم لکذبون 12) لیحملن اثقالهم و اثقالا مع اثقالهم ولیسئلن یوم القیامه عما کانوا یفترون ( در این آیاتش شریفه خداوند می فرماید: آن کسانی که کافر شدند به آن کسانی که ایمان آورده اند می گویند، از راه ما پیروی کند و ما بار خطاهای شما را بدوش می گیریم و آنها البته علاوه بر بار سنگین (گناهان) خود، بار گناه آن کسانی که گمراه نموده اند را نیز به دوش دارند، (ولی) آنها حامل بار گناهان آنها نیستند (تا آنها را مبرا از گناه نمایند) بعد این خط فکری افتری به مسیر هدایت محسوب می شود و تو ای عاقل دانا و خردمند به این ظرافت معجزه آسای خداوند توجه
ص: 238
نما که چگونه حق را از باطل جدا می فرماید به اینکه خلایق تصور ننمایند که دیگران حاصل بار گناهان آنها هستند و اینگونه آنها را از انجام جرایمی می شوند که مرتکب می گردند و ما در بحث امامت و لزوم پیروی اهل ایمان از امامان معصوم وفق تحری عقل برای مثل به حقایق عالم مانند، توحید و نبوت را توضیح دادیم و در این فراز آن قول تحکیم می گردد و نیز این آیه تسری یابد در خصوص کسانی که از رهبران کفر و ظلالت پیروی محرمانه دارند، پس پیروی پیروان از رهبران مشرک و کافر مانند یزید و معاویه و رهبران و پیروان متعصب آنان، اولا آنان را از گناهان و جرمهایی که بر ضد خدا و امام معصوم انجام داده اد مبرا نمی نماید و آنها نمی توانند تحت هیچ عنوان گناهان خود را به دوش رهبران و یا دیگران قرار دهند هر چند آنان این قول یاوه که ما گناهان شما را به دوش می گیریم آنها را فریب دهند و از طرفی دیگر رهبران اغواگر هم گناهان خود و هم گناه پیروان فریب خورده را در گردن دارند، بدوی آنها از بار گناهان پیروان فریب خورده ذره ای کم شود یعنی همگی به سوی دوزخ جاوید خواهند رفت مانند یزید و یزیدیان که به حکم شریح قاضی به صحرای کربلا رفتند و آن جنایات را بعمل آوردند و ...، الا لعنه الله علی الظالمین پس به عبارت دیگر گمراه نمودن مردم موجب نمی شود که گمراه شده، مبری از گناه شودالبته گمراه کننده بار گمراه شده را هم که توسط و گمراه شده است را بر دوش می گیرد ولی گمراه شده از گناه خود هرگز مبری نمی شود و بایستی به دلیل اختیار در پیروی و با توجه به عقل و براهین واضحه و انتخاب جرم به عذاب الهی معذب شود و البته کسانی که این طرز فکر را برای تخریب پیروان بدبخت اشاعه می دهند، و در خصوص بکارگیری این روش شیطانی به سختی مواخذه سخت خواهند شد.
13) و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فلبث فیهم الف سنته الاخمسین عاما فاخذهم الطوفان و هم ظالمون 14) فانجیناه واصحاب السفینه و جعلناها آیه للعالمین (در این آیه شریفه خداوند می
ص: 239
فرماید و به درستی که ما فرستادیم نوح را به سوی قوم او و او را در میان آنها هزار سال و پنجاه کمتر (یعنی 950 سال)، توقف نمود ولی قوم او ایمان نیاورده و به دلیل عدم ایمان فاخذ هم الطوفان وهم ظالمون و به عذاب طوفان کیفر دادیم نجات دادیم نوح واصحاب کشتی او ( یعنی آنانی که درکشتی بودند) و قرار دادیم آن را آیه برای مردم عالم، پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که در این ایه شریفه ملاحظه می شود که خداوند متعال طوفان نوح و نجات نوع اصحاب کشتی را ایه خود برای عالمین بیان می فرماید همانگونه عذاب سایر اقوام را به صاعقه و ...، آیه بیان می فرماید در حالی که آنها نیستند و مخاطبان هم به حسب ظاهر در آن زمان نبودند و لذا معلوم می شود این خطاب خداوند به لحاظ محبت او به بندگان مانند عهدی است که در الست با آنها بسته است و آنها در باطن خود به حقیقت آن اشراف و اذعان دارند و این بالاترین محبتی است که خداوند برای هدایت به بندگان افاضه فرموده است پس به این موضوع، توجه کامل و دقیق الزامی است یعنی این آیات بیان حقایق باطن انسان ها است که از زبان رسول خدا و در قالب این آیات کتاب مبین ابلاغ می گردد که مردم بایستی به این حقایق و در سرای حیرت انگیز آن ایمان بیاورند و انها را به عنوان حقایق روشن و صریح که باطن آنها به حقیقت آن شهادت می دهد باور داشته باشند زیرا این عذاب ها از آیات خداوند است یعنی غرق فرعون سرکش و یاران او در دریا و عذاب قوم نوح به طوفان و ...، و در خصوص حضرت ابراهیم علیهم السلام می فرماید: 23) والذین کفروا بآیات الله ولقائه و اولئک یئسوا من رحمتی و اولئک لهم عذاب الیم فما کان جواب قومه الا ان قالوا اقتلوه اوحرقوه فانجاه الله من النار ان فی ذالک لآیات لقوم یومنون، در این آیات شریفه نیز خداوند در همان راستا می فرماید و آن گروه که کافر شدند به آیات خدا ولقا او و کسانی هستند که از رحمت خداوند ناامید هستندو برای آنها عذاب الیم است و در ادامه می فرماید پس خداوند ابراهیم را از آتش که برای سوزاندن او آورده بردن نجات داد و در این واقعه آیاتی
ص: 240
است برای قومی است که ایمان بیاورند، که باز هم همان تذکر به باطن انسان ها برای ایمان است و اینکه با کوچکترین واقعه مانند آنها برای آنها تداعی معانی می شود و قدرت بر انکار آن ندارند و ... .
24) و قال انما اتخذتم من دون الله اوثانا موده بینکم فی الحیوه الدنیا ، ثم یوم القیامه یکفر بعضکم ببعض و یلعن بعضکم بعضا وماوئکم النار وما لکم من نصرین)، در این فراز از آیات قران کریم ، موضوع تشریح این وقایع از سوی خداوند به عنوان آیات برای کسانی که ایمان بیاورند بیان شده است یعنی بیان این وقایع به عنوان آیات خداوند راهگشا برای کسانی است که بر اساس این آیات ایمان بیاورند و بدیهی است برای مومنین ازدیاد ایمان است نه ایمان آوردن، و در خصوص حضرت ابراهیم این آیه یعنی 24) و قال انما اتخذهم من دون الله اوثانا موده بینکم فی الحیوه الدنیا ، ثم یوم القیامه یکفر بعضکم ببعض و یلعن بعضکم بعضا وماواکم النار و مالکم من ناصرین) یعنی در این فراز از آیات قرآن کریم خداوند از قول حضرت ابراهیم می فرماید شما گرفتید (من دون الله)، بت های را وسیله دوستی بین خود در حیات دنیا و در حالی که روز قیامت یکفر و لعین، یعنی از شما بعضی دیگران را انکار می کنید در حالی که جایگاه همه شما آتش (دوزخ) است و برای شما یاری و یاوری نیست و درخصوص حکایت قوم لوط می فرماید ... 29) قال رب انصرنی علی القوم المفسدین، یعنی لوط به خدا عرض کرد خدایا مرا بر علیه این قوم فاسد یاری بفرما و در ادامه رسولان پروردگار که برای عذاب آمده بودند از این قوم با عنوان ظالمین یاد نموده اند ( ان اهلها کانوا ظالمین) ...، 33) انا منزلون علی اهل هذه القریه رجزا من السماء بما کانوا یفسقون 34) و لقد ترکنا منها آیه بینه لقوم یعقلون یعنی و همانا ما از آن دیار لوط آثار عذاب ر ا باقی گذاشتیم و تا آیتی روشن باشد برای قومی که تعقل نمایند ...، و در آیه 43) خلق الله السموات والارض بالحق ان فی ذالک لایه للمومنین، در این فراز از آیه شریفه قران نیز، حضرت حق جل جلاله، خلق
ص: 241
آسمانها و زمین را به عنوان حق (و حقیقتی انکار ناپذیر)، اعلام می فرماید و آن را بدرستی آیه ای برای ایمان مومنین، ابلاغ می فرماید، 46) و کذالک انزلنا الیک الکتب فالذین اتینهم الکتاب یومنون به و من هولاء من یومن به و ما یجهد بآیاتنا الا الکافرون، یعنی اینگونه فرستادیم بر تو کتاب قران را و به درستی آن کسانی که به آنها کتاب دادیم، به آن ایمان آوردند و از این گروه هم عده ای ایمان آوردند و (ما یجهد)، یعنی دشمنی وانکار نمی کنند آیات ما رامگر کافران، یعنی جهد آیات یعنی انکار به قرآن و آیات انجام نمیشود مگر از سوی کافران پس جهد یعنی ستیزه گری تکذیب و در مقابل ایمان است، 48) بل هو آیات بینت فی صدور الذین اوتوالعلم و ما یجهد بایاتنا الا الظالمون (یعنی بلکه این قرآن، آیات بینات است، در سینه کسانی که به آنها علم داده شد و دشمنی و انکار و تکذیب نمی کنند آیات ما را مگر ظالمون، پس تو ای عاقل دانا و خردمند توجه نما که این فراز از آیات از عجایب قران است و دلالت می نماید به اینکه آیات بینات یعنی معانی و معجزات قرآن مجید در سینه کسانی است که به انها علم داده شده یعنی علم تفسیر و بیان و تشریح علمی و عملی یعنی اصول و کاربرد قرآن یعنی این علم خدادادی است و مشتمل بر قدرت هایی است که کاربردی و قابل بهره برداری است مانند اسم اعظم که گوشه هایی از آن علوم به آصف بن برقیا داده شد و این علم تنها موضوعی نیست بلکه کاربردی نیز می باشد یعنی با معجزه و قدرت امامت همراه است پس چون در سینه آنها به عنایت حضرت حق است پس مصداق بارز آیات خداوند می شود و این آیات در وجود معصوم فقط شایسته است یعنی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و جهد با آنان در واقع جهد با آیات خداوند محسوب و دشمنی آنان با دشمن آیات خدا و مستحق دوزخ جاوید است پس این فیض انتسابی است یعنی اکتسابی نیست و گیرندگان ان بایستی شرایط گیرندگی یعنی عصمت را مانند رسول الله داشته باشند یعنی امامان معصوم و کسی با آیات خدا دشمنی نمی نماید مگر اهل دوزخ یعنی کافرون که به شرح خلاصه
ص: 242
بخش اول اهل دوزخ هستند یعنی دشمنان محمد و ال محمد معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم به شرح این آیات الهی اهل دوزخ جاودانی هستند زیرا با حاملان آیات خدا در ستیزه هستند، 49) و قالوا لولا انزل علیه آیات من ربه قل انما الآیات عندالله و انما انا نذیر مبین، یعنی آنها گفتند چرا بر او، آیات از سوی پروردگار نازل نشد ؟ بگو به درستی که آیات نزد خداست ومن نذیر مبین هستم، 50) اولم یکفهم انا انزلنا علیک الکتاب یتلی علیهم ان فی ذالک لرحمه و ذکری لقوم یومنون، یعنی آیا کفایت ننمود ایشان را که ما نازل نمودیم کتاب ( قرآن ) راکه بر آنها تلاوت می نمایی، ان فی ذالک لرحمه و ذکری لقوم یومنون (یعنی این کتاب معجزه خداست و برای کسی که ایمان بخواهد مایه رحمت و ذکر الهی است، 65) فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین فلما نجهم الی البر، اذاهم یشرکون 66) لیکفروا بما اتیناهم و لیتمتعوا فسوف یعلمون 67) اولم یروا انا جعلنا حرما امنا و یتخطف الناس من حولهم افبالباطل یومنون و بنعمه الله یکفرون 68) ومن اظلم من افتری علی الله کذبا او کذب بالحق لما جاءه الیس فی جهنم مثنوی الکافرین، در این فراز از آیات شریفه خداوند می فرماید، وقتی سوار برکشتی می شوند خدا را خالص در دین طلب نموده و وقتی آنها را از تلاطم نجات داده و به خشکی می رسانیم، در این زمان شرک می ورزند تا ناسپاسی نمایند و به آنچه به آنها دادیم و بهره مند شوند پس بزودی می دانند و آگاه می شوند، آیا ندیدند که ما (جعلنا) قرار دادیم حرم را (آمنا)، امن، در حالی که مردم در اطراف آن ربوده می شوند پس به باطل ایمان آورده و (بنعمه الیه) یعنی به نعمت خداوند کافر می شوید و کیست ستمگرتر از کسی که به خدا از روی دروغ افترا بزند و یا تکذیب حق نماید وقتی که حق به سوی او آمد، آیا جهنم جایگاه (ابدی) برای کافران نیست، پس در این آیات شریفه خداوند کافران و ناسپاسان به نعمت های خود را به شرح فوق، در زمره کافران محسوب و آنها را در دوزخ جاودانی به شرح خلاصه بخش اول وارد می نماید .
ص: 243
سوره المبارکه الروم
9) ثم کان عاقبه الذین اساوا السوای ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزون یعنی پس گردید عاقبت آنان که بد کردند بد، زیرا تکذیب کردند آیات خداوند را و به آن استهزاء میکردند، و در روآیات وارد است که این آیات شریفه را مولاتنا المظلومه حضرت زینب سلام الله علیها در خطاب به یزید پلید و ملعون تلاوت فرموده است یعنی اینکه او را از مصادیق بارز این آیه معرفی فرموده و باز در روایات وارد است که کسانی عمل زشت و معصیت خداوند را انجام می دهند، این اعمال لجام گسیخته در نهایت باعث سیاه شدن قلب آنها می شود و در این زمان به ستیزه گری و دشمنی با اهل بیت عصمت و طهارت اقدام می نمایند، و آنوقت، زمانی است که خدا به آنها مهلت (برای توبه یابازگشت) نمی دهد پس دشمنی با محمد و ال محمد در مرحله نهایی، میسر نمی شود مگر برای رهبران و گروه ناصبی و قاتلان درنده و در مرحله عمل به شاکله یعنی درمداری که عاقبت کار آنها را در دنیا معلوم می نماید یعنی دوزخ جاودانی، یعنی به استناد (کل یعمل علی شاکله)، یعنی مانند این تبهکاران یعنی یزید و معاویه و رهبران و پیروان ناصبی آنان که اگر بازگشت نیز به قبل نمایند یعنی به دنیا باز هم همین رفتار و منش، و عملکرد مجرمانه آن کافران خواهد بود الا لعته الله علی الظالمین، 11) و یوم تقوم الساعه یبلس المجرمون 12) و لم یکن لهم من شرکائهم شفعوا و کانوا به شرکائهم کافرین ... 15) اما الذین کفروا وکذبوا بآیاتنا ولقاء الاخره فاولئک فی العذاب محضرون، یعنی روزی که قیامت برپا شود مجرمون نومید می شوند و برای کسانی که شریک گرفته بودند، شفاعت کننده ای برای آنان نیست و آنها هم به کسانی که شریک قرار داده بودند کافر هستند و .. در ادامه آیه می فرماید اما آن کسانی که کافر شدند و تکذیب کردند آیات ما را و دیدار روز قیامت یعنی معاد را، پس آنها در عذاب حاضر خواهند بود یعنی به شرح خلاصه
ص: 244
بخش اول در دوزخ جاودانی معذب خواهند بود 19) ... و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون 21) و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذالک لآیات لقوم یتفکرون ( در این فراز از آیه، خداوند می فرماید از آیات ما اینکه شما ر ا از خاک خلق نمودیم ... و از دیگر آیات، اینکه خلق نودیم برای شما از وجود (یعنی مثل شما) ازدواج تا با آنها ارام بگیرید و قرار دادیم بین شما مودت و رحمت و در آن آیاتی است برای قومی که تفکر نمایند و البته این آیه شریفه دلالت بر آن داردکه این مودت و رحمت میتوانست به نفرت و انزاجار و ...، تبدیل شده باشد بطور مثال می گویند بعضی از عنکبوت های ماده ظاهرا پس از جفتگیری، عنکبوت نر را می خورد و ...، پس در این موارد آیاتی است برای قومی که تفکر نمانید، و من آیاته خلق السموات والارض واختلاف السنتکم و الوانکم ان فی ذالک لآیات للعالمین، خداوند علی اعلی و تبارک و تعالیی در این فراز از آیات کتاب شریف خود یعنی قران مجید، خلقت آسمانها و زمین و اختلاف زبان و رنگهای انسانها را، از آیات خود بیان فرموده و می فرماید بدرستی که در آن، آیاتی برای عالمیان است و تو ای عاقل دانا و خردمند بر این فرازها از آیات الهی دقت نما و فرضیات و نظریات علمی دانشمندان در این خصوص و اقیانوس بی کران رازها و رمزهای سلول ها و ژن ها و هماهنگی های داخلی و خارجی و ...، وجود انسان پی ببر و به عظمت خالق و حکمت او آگاه شود تا خدا خدایی می فرماید سر شکر خود را به زمین تواضع و ادب به خدمت او بر زمین بگذار و هرگز سر از سجده او بر ندار.
22) و من ایته منامکم بالیل ونهار وابتغاوکم من فضله ان فی ذالک لآیات لقوم یسمعون ) دراین فراز از آیات شریفه نیز خداوند علی اعلی به گوشه ای دیگر از آیات خود در خلقت انسان ها اشاره فرموده و از جمله خواب در شب و روز وتلاش در روز انسان ها را که ریشه در فضل الهی دارد را بیان نموده به درستی که در آن البته آیاتی است برای کسانی که گوش حقیقت شنوا دارند
ص: 245
یعنی گوش قلب انها برای قبول حقایق باز است و البته دانشمندان در خصوص گوشه هایی از اسرار آفرینش خلقت انسان می گویند که در وجود انسان ساعتی است که به آن ساعت ژنتیک می گویند و شبیه آن در حیوانات ما نند ماکیان نیز وجود دارد که شب را استراحت نموده وصبح با حرکات خاصی که خدا در نهاد آنها قرار داده است در جستجوی خوراک و روزی هستند و این از جمله ودایعی است که خداوند از فضل خود در نهاد انسانها وسایر مخلوقات قرار داده است و ...، که همگی آیاتی است که نشان از حکمت و علم و عظمت و زیبایی ومحبت خداوند به مخلوقات دارد و لعنت خدا وند بر منکران و لعنت خداوند بر کافران و لعنت خداوند بر مشرکان و لعنت خداوند بر منافقان و لعنت خدا بر همه کسانی که این آیات را تکذیب می نمایند آمین، آمین، آمین، یا رب العالمین.
23) و من آیاته یریکم البرق خوفا و طمعا وینزل من السما ماء فیحی به الارض بعد موتها ان فی ذالک لآیات لقوم یعقلون ) در این فراز از آیات نیز خداوند می فرماید: (از آیات خداوند اینکه به شما نشان می دهد برق را به جهت ترس امید و فرو می فرستد از آسمان آب را پس زنده می نماید به واسطه آن ز مین را پس از آنکه مرده بود، بدرستی که در آن البته آیاتی است برای قومی که تعقل نمایند در این آیات شریفه باز هم خداوند علی اعلی به گوشه هایی از آیات غیر قابل احصاء و شمارش و با عظمت و با شکوه خود، درنحوه نزول باران و رعد و برق و برنامه ریزی های دقیق خلقت در نزول باران اثرات آن در حیات ... را بیان و آن ر ا برای مردمی که اراده تعقل داشته باشند به عنوان نمادی برای اقرار به عظمت خداوند و تصدیق آیات عظیم خود بیان می فرماید و البته این بشر و انسان های تبهکار هستند که با اعمال تباه و مجرمانه خود نظام آن را بهم می زنند ولی جنایات خود را به خدا نسبت می دهد و جهان را از اثرات سوء که خداوند مانع آن بوده است را بر سر خلایق میریزند که از جمله این جنایات تخریب لایه اوزون است که باعث
ص: 246
ورود اشعه های مضر و بالا رفتن حرارت زمین و به راه افتادن سیلاب و ...، شده و یا با انفجارات بمب ها و آزمایش های هسته ای در زمین و زیر زمین و لایه های محافظ زمین که باعث تخریب پوسته زمین و وقوع زلزله و یا ... می شوند ویا با تخریب جنگل ها سیلاب های مهیب به راه انداخته و اکولوژی زمین را بر هم زده و یا خشکسالی و .... بر پا می نماید و یا با بکارگیری لجام گسیخته سموم و تشعشعات مضر باعث انواع و اقسام خسارات مالی و معنوی شده و یا انواع بیماری های مهلک و سرطان ها و ...، را موجب می شوند که خداوند در این ستمکاری ها نقشی ندارد و ظلم بالاتر اینکه محصول این ستمکاری ها را به خدا نسبت می دهند الا لعنه الله علی الظالمین. آری ای لعنت بی انتهای خدا و دوزخ او بر این ظالمان و همه تکذیب کندگان آیات با عظمت خداوند نثار و ایثار باد امین آمین یا رب العالمین 24) و من آیاته ان تقوم السماء والارض بامره ثم اذا دعاکم دعوه من الارض اذا انتم تخرجون، و دراین فراز از آیات شریفه قران کریم نیز، خداوند می فرماید و از جمله آیات او آن است که آسمان و زمین به امر او بر پا شده است پس چون بخواند شما را برای بیرون آمدن از زمین، آنوقت شما بیرون می آئید، آری در این آیات شریفه خدوند علی اعلی، برپا داشتن اسمان و زمین که شکوه و عظمت آن با تحقیقات دانشمندان علوم نجوم بیشتر معلوم و عظمت آن پیشتر دریافته و انسان ها بیشتر به اسرار آن واقف می شوند)، را از آیات خود بیان فرموده و امر به احضار مردم برای حساب اعمال در روز معاد و الزام اجابت در آن را از جمله آیات با عظمت خود در معاد بیان می فرماید پس بی نهایت و بی شماره لعنت خدا و رسول و ائمه اطهار و ملائکه وهمه موجودات عالم بر منکران معاد و منکران آیات خدا و منکران رسول خدا و منکران قرآن شریف و منکران و تکذیب کنندگان همه آیات الهی خداوند نثار باد آمین آمین آمین یا رب العالمین.
ص: 247
26) و هو الذی یبدوا الخلق ثم یعیده و هو اهون علیه و له المثل الاعلی فی السموات و الارض و هو العزیز الحکیم 27) ضرب لکم مثلا من انفسکم هل لکم من ما ملکت ایمانکم من شرکاء فی ما رزقناکم فانتم فیه سواء تخافونهم کخیفتکم انفسکم ، کذالک نفصل الآیات لقوم یعقلون ، ( خداوند در آیه 26 سوره مبارکه روم می فرماید اوست که خلایق را ایجاد فرمود و سپس باز میگرداند و این برگشت برای او آسانتر است و برای اوست مثل بالاتر و عالی تر در آسمانها و زمین و او عزیز حکیم است پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش از این فراز از کلام خدا در خصوص عظمت آسمان ها و زمین با این وصف که خلقت انسان و این جهان از اسرار لایتناهی است و نیز ...، آگاه باش که مقصود ما از این تفسیر شرح و بسط کلمه دوزخ است و ما چگونه می توانیم به اقیانوس بی انتهای معانی قرآن کریم وارد شویم پس توجه فرما که ما نخواستیم و نتوانستیم که دامنه گفتار خود را اضافه کنیم زیرا از اهداف خود بازمانده و از طرفی توانایی مرقوم نمودن اسرار جهان را که عمر لایتناهی و علم بی پایان را لازم دارد در اختیار نداریم، پس در ادامه خداوند می فرماید و برای شما مثالی زد از وجود خودتان که ...، و ما اینگونه آیات خود را برای مردمی که تعقل نمایند شرح می دهیم.
28) بل اتبع الذین ظلموا اهواءهم، اری مردم ستمکار و ظالم، تبعیت ازهوی هوس خود نمودند از روی جهل و نادانی و البته هر کسی را که خدا گمراه نمود، چه کسی می تواند او را هدایت نماید و البته برای آن گمراهان یاوری نخواهد بود، 29) فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها، لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون 3) منیبین الیه و اتقوه و اقیموا الصلواه ولا تکونوا من المشرکین 31) من الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا کل حزب بما لدیهم فرحون، و اذا مس الناس ضرد دعوا ربهم منیبین الیه ثم اذا اناقیم منه رحمه اذ فریق منهم بربهم یشرکون 33) لیکفروا بما اتینهم فتمتعوا فسوف تعلمون، 34) ام انزلنا علیهم سلطانا فهو
ص: 248
یتکلم بما کانوا به یشرکون ( در این آیات شریفه، خداوند می فرماید دین حنیف بر اساس فطرت انسانها است یعنی دوستی با خداوند و دوست داشتن خوبی ها، و عدالت، و زیبایی ها و دوری از زشتی ها و ستم ها و بدی ها و ...، و همانطور که مولانا المظلوم حضرت رضا علیهم السلام با این مضمون فرمودند که خداوند هر چه را که ضرر داشته و در نهاد آن شرارت و زشتی و بدی و ...، بوده است را حرام و نهی فرمود هر چه خوب بود و در نهاد آن سلامت و خیر و فایده بود را واجب و حلال فرمود که که حاصل این مضامین رجوع به همان فطرت است یعنی همان دین قیم و حنیف اسلام پس خلاف حرکت رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام و عجل فرجهم یعنی خلاف آنچه خداوند امر و نهی فرموده است یعنی احکام و فرایض و نواهی یعنی آنچه امر و نهی فرموده است که این اوامر و نواهی به منزله حضور در صراط مستقیم و جلوگیری از مخالفت از فطرت یعنی سقوط در ضلالت و گمراهی است که دشمنی با فطرت یعنی دشمنی با دین خدا و دشمنی با دین خدا و دشمنی با رسول خدا و امامان معصوم، یعنی شرک و لذا در ادامه آیه می فرماید که از مشرکین یعنی دشمنان پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم نباشید و در آیه بعد می فرماید 31) یعنی از کسانی که دین خود را پاره پاره کردند و فرقه فرقه شدند و هر گروه و حزب به سخنان و روشها و اعتقادات خود شاد و خود را صاحب حق می دانند یعنی و حال آنکه فقط حزب محمد و ال محمد علیهم السلام و عجل فرجهم رستگار هستند و مردم حق تکه تکه کردن دین و حزب سازی را ندارند یعنی حق ندارند پیروکسی دیگر باشند که موید من عندالله نیست و سپس خداوند متعال قانون کلی خود را بیان می فرماید: که چون انسان را ضرری مس نماید، خداوند را با حالت انابه و توبه دعامی کند و چون رحمت به آنها می رسد، عده ای از آنها به خدای خود مشرک می شوند تا آنکه ناسپاس می شوند به انچه به آنها دادیم، پس کامرانی کنید پس بزودی آگاه می شوید یعنی ای کسانی که با عدم پذیرش ولایت اهلبیت مشرک می شوید
ص: 249
و گروه گروه و فرقه فرقه می شوید بزودی خواهید دانست آثار تبهکاری خود را و سپس در ایه 34 می فرماید فرستادیم بر آنها سلطانا، یعنی امامی موید من عندالله که فهو یتکلم که آنها را هدایت نماید بما کانوا یشرکون در راهی که غیر آل محمد است یعنی این اشخاص مشرک، تابع امامی نصب شده از سوی خود و در فرقه مشرکانه خود هستند که از خود اختراع نموده اند و سپس در ایه 35 می فرماید، 35) و اذا اذقنا الناس رحمه فرحوا بها وان تصبهم سیئه بما قدمت ایدیهم اذا هم یقنطون ( یعنی می فرماید و چون رحمتی به آنها دادیم، به آن شاد می شوند و اگر سختی به سبب آن اعمال آنان به آنها فرستادیم نا امید می شوند و سپس در ادامه ایه، خداوند متعال در رابطه با اراده خود در روزی خلایق می فرماید: 36) اولم یروا ان لیه یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر ان فی ذلک لایت لقوم یومنون، یعنی در این آیه شریفه خداوند بسط رزق برای لمن یشاء و اندازه نمودن برای دیگری وتوجه به این امر را از جمله آیاتی معرفی می فرماید که کافی است برای ایمان آوردن مردمی که می خواهند ایمان بیاورند 3 7) و سپس در همین رابطه یعنی بسط رزق می فرماید فات ذوالقربی حقه والمسکین و ابن السبیل ذالک خیر للذین یریدون وجه الله و اولئک هم المفلحون، در این آیه که از آیات عظیم قران در هدایت اهل ایمان است، خداوند متعال به پیامبر امر می فرماید که به ذوالقربی حق او را بده یعنی به ( فاطمه و حسن و حسین و امیر المومنین ) پس رسول خدا به امر حضرت حق جل جلاله، فدک را که بر اساس احکام شرع از سوی خداوند در اختیار آن حضرت بود، در رابطه با همین موضوع بسط رزق لمن یشاء خداوند به حضرت فاطمه الزهرا واگذار نموده و به دیگر کسانی که پرداخت اموال حق آنان بود، ما نند مسکین ابن السبیل و سپس در ادامه می فرماید، ذالک خیر للذین یریدون وجه الله یعنی این اعتراف و این اذعان و این قبول و تصدیق و این تائید، خیر است برای کسانی که رضایت خدا را طلب می کنند که این گروه همان رستگارانند یعنی کسانی که حق زهرای اطهر مظهر و ذوالقربی
ص: 250
رسول خدا را در موضوع فدک تصدیق نمایند، آنها در مسیر رضای حضرت الله و بسط رزق از سوی خداوند به ذوالقربی یعنی پرداخت اجر رسالت، در جمله رستگاران هستند و بالعکس کسانی که بر ضد امر الهی و بر ضد رسول خدا بر علیه فدک قیام نمایند در شمول ستیزه گران با رسول خدا و ...، به شرح خلاصه بخش اول در دوزخ جاودانی قرار دارند 41) قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه الذین من قبل کان اکثرهم مشرکین : ( یعنی در زمین گردش نمائید و بنگرید که چگونه شد عاقبت کسانی که در قبل بودند و اکثر آنها مشرک بودند یعنی در ستیزه گری با پیامبر ومنصوبین و جانشینان آن حضرت از جانب خدا و البته توضیح داده شد که شرک جامع تمام جرایمی است که خداوند به مرتکب آن وعده دوزخ جاودانی را داد یعنی به شرح خلاصه بخش اول که قتل نفس، جرم، فسق و کفر، نفاق و ...، و جرایم قوم لوط، قوم شعیب و ...، یعنی که آنها ... دارای اعمالی بودند که جرم بود یعنی بواسطه بت پرستی مشرک در ظاهر و بواسطه دشمنی با پیامبر خود مشرک در باطن می گردیدند که این امر شرک به خداوند یعنی مخالفت و ستیزه گری با رسول خدا به مخالفت با ولی معصوم و جانشین پیامبر تسری می یابد، یعنی همانطور که مخالفت با موسی مخالفت با خداوند بود همانگونه مخالفت با هارون به منزله مخالفت با موسی و مخالفت با خداوند محسوب می گردد و سپس امر می فرماید 42) فاقم و جهک للدین القیم من قبل ان یاتی یوم لامرد له من الله یومئذ یصدعون، یعنی تو ای رسول ما (به عنوان الگو و اسوه با پرداخت) صورت خود را به سوی دین قیم یعنی اسلام راست نگهدار (یعنی بگو تو ای مسلمان فقط از دین محمد و راهنمایی امامان معصوم پیروی نما) قبل از آنکه (برای تو) روزی بیاید که برگشت ندارد (یعنی بواسطه دشمنی با محمد و آل محمد بر تو) روزی بیاید که برگشت ندارد یعنی روزی که آرزو نمایی که ای کاش خدا ترا خلق نمی کرد تا با محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم دشمنی و ستیزه گری نمایی و آن روز جدا می شوند می
ص: 251
فرماید 43) من کفر فعلیه کفره و من عمل صالحا فلانفسهم یمهدون 44) لیجزی الذین امنوا و عملوا صالحات من فضله انه لایحب الکافرین، یعنی هر کس ناسپاسی نماید (به نعمت های هدایت خداوند، یعنی پیامبر و امامان معصوم)، پس کفر و ناسپاسی او به خود او بر میگردد و هر کس عمل صالح انجام داد یعنی پیروی از امام معصوم و منویات رسول خدا نمود فلا نفسهم یعنی نفس های خود را آماده خواهد ساخت زیرا امکانات کافر فقط به کافر برمی گردد ولی پاداش مومن از او فراتر میرود و شامل دیگران هم می شود به واسطه پاداش عمل ایمان او و اعطاء مقام شفاعت به او برای آنکه او شفاعت نماید و لذا در ادامه می فرماید این پاداش کسانی است که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند یعنی سعادت خود و آنانی که به شفاعت او رستگار می شود یعنی به فضل او که بهشت جاویدان است وارد می شوند 45) من آیاته ان یرسل الریاح مبشرات ولیذیقکم من رحمته ولتجری الفلک بامره ولتبتغوا من فضله ولعلکم تشکرون ) دراین آیات شریفه خداوند فرستادن بادها را در سطح ز مین به عنوان سفیران خیر و خوبی به جهت آنکه رحمت خداوند را به مردم ارزانی فرماید و نیز جریان پیدا نمودن کشتی ها به امر خداوند و ...، است به عنوان آیات الهی و به جهت بهره برداری از فضل خداوند تا آنکه مردم شکر گذاری نمائید و این شکر گذاری در مقابل عدم شکر گزاری یعنی کفر، مذکور می شود و ربطی به انکار خداوند ندارد، مانند عمل شیطان که کفر ورزیدن او به دلیل مجرمیت او و عزم اطاعت از فرمان خداوند، ناسپاسی در مقابل نعم خداوند صورت گرفت و کفر او یعنی ناسپاسی او به معنی عدم اعتقاد به وجود خالق معنی نمی شود و لذا شیطان به خداوند گفت من آنها را فریب می دهم و خواهی دید که اکثر آنها شاکر نبوده و شکرگذاری نمی نمایند.
ص: 252
46) و لقد ارسلنا من قبلک رسلا الی قومهم فجاء و هم بالبینات فانتقمنا من الذین اجرموا وکان حقا علینا نصرالمومنین، در این آیات عظیمه خداوند می فرماید بدرستی که فرستادیم قبل از تو رسولان خود را به سوی قومها و جمعیت های آنها و برای آن مردم با بینات (یعنی معجزات و آیات که در این فراز بالبینات آمده است، پس مردم ستیزه گری و انکار نمودند پس انکار و ستیزه گری با رسولان و اوصیاء معصوم آنان به منزله جرم است یعنی کسانی که به خدا و رسول ایمان نیاورده و سر به اطاعت نمایندگان معصوم او قرار ندهند، عمل انها جرم محسوب می گردد و مجرم و مشرک کافر و منافق همگی، زیر مجموعه شرک و در دوزخ جاودانی مستحق انتقام خداوند هستند این گروه کسانی هستند که با مومنین در ستیزه اند و لذا خداوند در ادامه می فرماید و کان علینا نصرالمومنین یعنی این یک قانون اساسی، کلی، مکتوب و حق است که خداوند مومنین را یاری فراید و لذا ملاحظه می گردد ابطال توجیه شیطانی اجتهاد، زیرا در این آیه تمامی گروه های مخالف با مومنین و نماینده گان خدا مجرم بوده و اهل دوزخ جاودانی هستند و محاربین و ستیزه گران با آنها در پیشگاه خداوند متعال مشرک و منافق، کافر و مجرم و ... ، و مستحق انتقام الهی و دوزخ جاوید می باشند، پس بر اساس این آیات معاویه ویزید و... و رهبران آنان و پیروان ناصبی آن و امثال انان تا ابد اباد در دوزخ الهی در انتقام خداوند در جهنم مخلد به عذاب ابدی خواهند بود.
51) فانک لا تسمع الموتی و لا تسمع الصم الدعا اذا ولوا مدبرین 52) و ما انت بهاد العمی عن ظلالتهم ان تسمع الامن یومن بآیاتنا فهم مسلمون (در این آیات شریفه خداوند می فرماید ای رسول ما تو نمی توانی سخن را بگوش مرده برسانی و یا به کسی که کر است، حرف برسانی (خصوصا) در زمانی که پشت به حق نموده و از آن روگردان می شوند 52) وتو نمی توانی هدایت کنی آنها را از گمراهی انان وبه درستی که (حق) شنیده نمی شود مگراز کسی که ایمان به
ص: 253
آیات ما دارد که آنها در واقع مسلمان هستند پس تو ای عاقل دانا و خردمند آگاه باش که این آیات شریفه را مولانا المظلوم امیر المومنین علی بن ابی طالب وصی رسول خدا و خلیفه و جانشین به حق او از طرف خداوند در روز غدیرخم علیه السلام به نمایندگان معاویه خبیث وابلیس علیه الهاویه که برای فتنه گری و مذاکره صوری به بهانه خونخواهی عثمان آمده بودند فرمود یعنی در زمانی که به نصایح واستدلالت قرانی و حکم شریعت بی توجهی نموده از این اوامر ایشان روگردانی نمودند، زیرا در واقع انکار آن و ستیزه گری با امام معصوم، پیش زمینه ورود او و طرفداران او به دوزخ جاوید به عنوان انکار آیات الهی گردید، زیرا رسول خدا از آیات الهی است وامام منصوب او از طرف خداوند نیز از آیات الهی است پس تکذیب و انکار آیات الهی و انکار امام قرین خواهد بود یعنی وتصدیق امام به معنی تصدیق آیات الهی و شنیدن کلام و ایمان به خداوند و تصدیق آیات وتصدیق اولی الامر از طرف کسی انجام خواهد شد که مسلمان و مومن به خدا و تسلیم اوامر پروردگاز باشد و ستیزه گری و تکذیب آیات الهی و جنگ با رسول خدا و وصی او و ...، به منزله حرب با خدا و ...، به شرح خلاصه بخش اول از اسباب ورود قطعی به دوزخ جاودانی و ب شرح حکم کل یعمل شاکله صدور دوزخی بودن آن تبهکار و سگ توله او نرسد و رهبران و پیروان ناصبی او یعنی این اشخاص خاص در دنیا می باشد الا لعنت الله علی الظالمین 54) یوم تقوم الساعه یقسم المجرمون، مالبثوا غیر ساعه، کذالک کانوا یوفکون .. 56) فیومئذ لا ینفع الذین ظلموا معذرتهم ولاهم یستعتبون (یعنی چون قیامت بر پا شود مجرمون قسم میخورند که توقف نکردند مگر ساعتی و ...، و به آنان می گویند آنان که عالم به آنها و دانش و ایمان داده شده است بدرستی که لبثم توقف کرد تا روز رستاخیر پس اینست روز رستاخیز و شما نمی دانستید پس تو ای عاقل دانا و خردمند بر این فراز توجه نما که چگونه خداوند تبارک و تعالی در این آیه شهادت می دهد که به گروهی، علم و ایمان مرحمت فرموده است و آنها در روز
ص: 254
قیامت با آن مجرمین سخن می گویند و صاحب کار هستند و البته این گروه محمد و ال محمد معصومین علیهم السلام و عجل فرجهم هستند که مقام علم لدنی و عصمت به آنها داده شده است همان عصمت که در این فراز به ایمان زمینه ساز و مستمر ابدی بودن آن می باشد 57) ولقد ضربنا للناس فی هذا القرآن من کل مثل و لئن جئتهم بایه لیقولن الذین کفروا ان کنتم الا مبطلون 58) کذالک یطبع الله علی قلوب الذین لا یعلمون 59) فاصبر ان وعد الله حق و لا یستخفنک الذین لا یوقنون، یعنی و به درستی که زدیم برای (هدایت) مردم در این قرآن هر (گونه) مثال و اگر تو آیه ای برای آنها بیاوردی آنهایی که کافر شدند می گویند نیستند مگر کسانی که به باطل می روند ( یعنی کسانی که آیات خدا را انکار می کنند کافر بوده و اهل دوزخ جاوید به شرح خلاصه اول خواهند بود و اینگونه مهر می زند خدا بر قلوب کسانی که نمی دانند پس ای رسول صبرکن بدرستی که وعده خدا حق است و از جای در نیاوردند ترا کسانی که یقین نمی کنند.
سوره مبارکه لقمان
1- تلک آیات الکتاب الحکیم، هدی و رحمه للمحسنین یعنی اینست آیات کتاب حکیم یعنی قران مجید که هدایت و رحمت است برای نیکوکاران یعنی همان کسانی که الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم بالاخره هم یوقنون اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون، یعنی نماز را بپا می دارند و زکات می دهند و به آخرت ایمان دارند پس این گروه بر هدایت از سوی پروردگار خود قرار دارند و انان رستگار هستند، 5) و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین 6) و اذا تتلی علیه آیتنا ولی مستکبرا کان لم یسمعها کان فی اذنیه و قرا، فبشره بعذاب الیم ( در این آیات شریفه خداوند به گروهی از کافران ودشمان خود و مجرمان اشاره می فرماید که خریداری می نمایند لهو الحدیث را برای آنکه
ص: 255
گمراه نمایند مردم را عن سبیل الله و از روی غیر علم و قرار می دهند آن را مسخره و استهزا و این گروه کسانی هستند که برای آنها عذاب خوارکنتده خواهد بود این گروه کسانی هستند که وقتی برای آنان آیات ما خوانده می شود با تکبر از آن روی گردانیده، مانند انکه اصلا آن را نشنیده اند مانند آن کسانی که در گوشهای آنها سنگینی است پس آنها را به عذاب الیم بشارت بده. در ادامه در سوره لقمان آیه 11 فضل پروردگار و اعطاء حکمت به حضرت لقمان، موجبات شکرگزاری او را فراهم می آورد و سپس می فرماید هر کس شکر گذاری نماید برای خود اوست وهر کس کفر ورزد که مقابل شکر است بر علیه اوست و خداوند غنی است و در ادامه آیه 12 خداوند قول لقمان به فرزندش را ذکر نموده و می فرماید: 12) اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم، یعنی هنگامی که لقمان به پسرش می گفت و او را نصیحت می نمود که ای پسرم شرک به خداوند میاور به درستی که شرک ظلم عظیم است و در ادامه در آیات 30) به بعد می فرماید الم تر ان الفلک تجری فی البحر بنعمت الله، لیریکم من آیاته ، ان فی ذالک لایات لکل صبار شکور، در این ایه شریفه نیز خداوند می فرماید آیا نمی بینی که چگونه کشتی در دریا به نعمت خداوند در حرکت است تا نشان دهد از آیات خداوند و به درستی که در آن آیاتی برای هر بسیار صبر کنده و بسیار شکرگزار است که ما در شرح این فراز و سایر فرازهای دیگر که حضرت پروردگار، آنها را آیات خود بیان فرموده و شرح کامل آن از علم ما و همه علماء جهان خارج است مگر صورت ظاهر آن مورد توجه قرار گیرد و آن حاکمیت قوانین بر این خلقت پر رمز و راز است و ما خداوند را به همه عظمت و نعمت او شاکر و سپاسگزار الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و عجل الله تعالی بفرج ولیه حجه بن الحسن المهدی علیهم السلام.
ص: 256
31) و اذا غشیهم موج کالظلل دعوا الله مخلصین له الدین فلما نجهم الی البر فمنهم مقتصد و ما یجحد بایاتنا الا کل ختار کفور، در این آیه شریفه خداوند علی اعلی و پروردگار مهربان و رئوف و خدای دلسوز می فرماید و چون فرا می گیرد آنها را موج مانند ابرهای گسترده، خدا را می خوانند مخلصین له الدین و وقتی آنها را نجات می دهیم به سوی خشکی، در میان آنها عده ای راه یافته بر طریق حق و جحد به آیات ما نمی نمایند مگر آن غدر کنندگان بسیار ناسپاس، و در این آیات شریفه خداوند بر سبیل مثال دریا را مثال زده است و این خدا را خالصانه خواندن و سپس عده ای کافر و نساسپاس وعده راه یافته و البته مانند این وقایع دارای مصادیق فراوان است ممکن است ابتلاء به بیماری های وحشتناک، خطرات و حوادث رانندگی زلزله و یا سیل ویا طوفان و یا ...، موجب شود تا این خالصانه خواندن خداوند صورت پذیرد پس ای کسی که برای تو چنین وقایعی رخ می دهد پس وقتی خدا دعای تو را مستجاب کرد و تو را از ورطه هلاکت و نیستی نجات داد مقتصد باش و شاکر باش و به او ایمان خالص بیاور و او را عبادت کن و هرگز از او جدا نشده و دوری مکن تا در دنیا و اخرت رستگار شویزیرا شعری زیرا جحد (البته جحد را در لغت به معنی انکار علیرغم علم آورده اند ولی در کلام قرآن ملاحظه می شود که جحد اشخاص مقابل مقتصد آمده است یعنی کسی که به راه حق نمی اید و در مقابل آنکس که در راه حق طی طریق می نماید ) به آیات خدوند نمی نماید مگر کسی که مکر و غدر کننده و بسیار ناسپاس باشد
سوره مبارکه السجده
8) ثم سویه و نفخ فیه من روحه و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده قلیلا ما تشکرون
9) قالوا اذا ضللنا فی الارض ائنا لفی خلق جدید، بل بلقاء ربهم کافرون، یعنی پس آن نطفه را نیکو بیاراست و او را راست قامت قرار داد و از روح خود در آن دمیده و برای شما سمع ابصار
ص: 257
وافئده یعنی گوش و چشم و قلب ها قرار داد و با این همه نعمت ها باز هم شکر کنندگان کم هستند و ما در این فراز عرض می نمائیم که خدایا تو شاهد باش که ما می گوئیم بی نهایت د ر بی نهایت الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و عجل فرجهم، پس خدایا ما را به عزت و جلال و فضل خود در زمره شاکران درگاهت قرار بده آمین آمین آمین یا رب العالمین.
9) و گفتند آیا وقتی در زمین گم شدیم، آیا در آفرینش تازه هستیم، 10) بل هم بلقاء ربهم کافرون یعنی بلکه آنها علیرغم این عجایب و آیات باز هم به لقاء پروردگار خود ناسپاس هستند یعنی به لقاء او در روز معاد کافر هستند و کافر در این موضع یعنی ناسپاسی و انکار حق وانکار معادو انکار آیات وانکار نبوت وانکار حق و ناسپاسی به آیات الهی و رسالت معنی خواهد شد، که به شرح خلاصه بخش اول مستوجب دوزخ ابدی هستند)
12) ولوتری اذا المجرمون ناکسوا رو سهم عند ربهم ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا انا موقنون 13) ولو شئنا لاتینا کل نفس هدئها ولکن حق القول منی لاملئن جهنم من الجنه و الناس اجمعین 14) فذقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا انا نسینکم وذوقوا عذاب الخلد بما کنتم تعملون) خداوند در این آیات عظیم خود می فرماید ای رسول ما آن زمان که ببینی وقتی مجرمان سرافکنده در نزد پروردگار خود هستند ومی گویند ربنا بینا شدیم وشنوا شدیم ما را برگردان عمل صالح انجام دهیم ما یقین پیدا کردیم آری اگر اراده کرده بودیم می دادیم به همه انسانها هدایت راه ولی حق کلام من آشکار شد.
که پر می نمایم جهنم را از جن وانس همگی و می فرمایم بچشید به سبب آنکه فراموش کردید ملاقات امروز خود را، پس ما هم فراموش کردیم شما را، پس بچشید عذاب جاودانه را به سبب اعمال خود پس خداوند در این آیات شریفه و هولناک، خداوند به سخن اول خود در خطاب به
ص: 258
شیطان رجیم و پاسخ آن تبهکار و سپس وعده خداوند در پر نمودن جهنم از جن و انس اشاره می فرماید و نیز سخن حضرت پروردگار با مجرمان یعنی کسانی چون معاویه بن ابی سفیان سگ توله او یزید و اربابان شقی و پیروان ناصبی مجرم و تبهکار و پلید و اعوان انصار آنان وامثال انان که روز معاد را فراموش نموده و هر ظلم و ستم که توانستند بر علیه امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عجل فرجهم انجام دادند و آن خونهای ناحق که ریختند و آن ستمها که برپا کردند و آن جنایات که بعمل آوردند و ...، که زبان قادر به بیان و قلم قادر به شرح آنها نیست و آن کربلایی که به پا کردند و آن حلق شیر خواره که پاره نمودند و آن سه ساله ای که در خرابه به زیر خاک پنهان نمودند و تمامی آن جنایات که تا این زمان و تا زمان ظهور مولای مظلوم ما حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف ادامه خواهد داشت ... الا لعنه الله علی الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب
یتقلبون.
18) افمن کان مومنا کمن کان فاسقا لایستون یعنی آیا کسی که مومن است مانند کسی است که فاسق است هرگز مانند هم نیستند واین آیه در شان مولانا المظلوم امیر المومنین و ولید حرامزاده بود که درمقابل مولانا المظوم امیر المومنین اظهار وجود نموده به لاف زنی می پرداخت و حضرت علی علیه السلام به آن سگ هار دوزخی فرمود، ساکت شو که تو فاسقی بیشتر نیستی که خداوند در تائید کلام آن حضرت این آیه را نازل فرمود که به شرح خلاصه بخش اول آن مجرم فاسق و همه فاسقان مانند او اهل دوزخ جاوید هستند و در آیه بعد گفتار ما را در این خصوص تحکیم می گردد.
20) و اما الذین فسقوا فماوهم النار کلما ارادوا ان یخرجوا منها اعیدوا فیها و قیل لهم ذوقوا عذاب النار الذی کنتم به تکذبون، یعنی خداوند علی اعلی در این آیات شریفه، خبر آن فاسقان را اعلام می فرماید که جایگاه آنان دوزخ جاوید است و هر زمان که اراده برای خروج نمایند به دوزخ باز
ص: 259
گردانده می شوند و به آنها گفته می شود بچشید عذاب دوزخ را، همان دوزخ که شما آن را انکار و تکذیب می نمودید و در آیه 21 می فرماید با این مضمون که ما دردنیا به آنها عذابی می رسانیم قبل از عذاب اکبر یعنی قیامت بلکه به سوی خدا باز گردند و از این آیات معلوم می شود که خداوند به جمعیت فاسفان مهلت برای توبه میدهد و چنانچه بر شرارت مجرمانه خود اصرار نموده و اگر فسق آنان قطعی شود پس با این حالت به معاد می رسند مانند معاویه ملعون علیه الهاویه و سگ توله او یزید و اربابان و تابعان ناصبی آنها و طرفدران آنها مثل آنها که در زمره ظالمان مجرمان و ...، محشور و در دوزخ جاودانی معذب خواهند بود 22) و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه ثم اعرض عنها انا من المجرمین منتقمون و خداوند علی اعلی در این آیه به شدت از انتقام خود از مجرمان سخن می فرماید، پس خدایا ترا به عزت و جلال وعظمت خودت و آبروی محمد و آل محمد علیهم السلام و عجل فرجهم و همه مقدسین درگاهت ما را از مجرمان و منافقان و کافران ، مشرکان و.. قرار مده و مبادا هرگز و تا روز معاد در شمول اعداء تو باشیم بلکه استدعا داریم تا با فضل و عنایت خود ما و عزیزان ما را در زمره اهل ایمان و رستگاران قرار دهی آمین آمین امین یا رب العالمین، خداوند در این آیه شریفه می فرماید چه کسی ظالم تر است از کسی که تذکر داده می شود به آیات پروردگار ولی اواز آن روی بر می گرداند و ما از مجرمین انتقام می گیریم، 26) اولم یهد لهم کم اهلکنا من قبلهم من القرون یمشون فی مساکنهم ان فی ذالک لایت افلایسمعون، در این فراز هشدارهای حضرت پروردگار بیان می شود یعنی آیا هدایت نکرد آنها را این آیات ما که چه بسیار هلاک نمودیم بیش از اینها در قرنهای قبل که راه می رفتند درمساکن خود به درستی که در آن البته آیت ها است آیا نمی شنوند،
28) ویقولون متی هذا الفتح ان کنتم صادقین قل یوم الفتح لا ینفع الذین کفروا ایمانهم ولاهم ینظرون 30) فاعرض عنهم و انتظر انهم منتظرون، دراین آیات شریف خداوند علی اعلی می فرماید
ص: 260
که آنها می گویند این روز فتح (که ظاهرا قیامت است زیرا ایمان در آن روز منتفی است) کی خواهد بود ای رسول ما بگو روز فتح روزی است که در آن روز در روز ایمان آوردن کسانی که کافر بودند سودی برای آنها ندارد و در آن روز مهلت داده نمی شوند پس تو از آنها اعراض کن و منتظر روز قیامت باش که آنها هم منتظر هستند.
ص: 261