مسجد در روايات و اخبار همراه با ترتيب الفبايى موضوعات

مشخصات کتاب

رستگار، مرتضى - گردآورنده.

مسجد در روايات و اخبار همراه با ترتيب الفبايى موضوعات / ترجمه و تحقيق مرتضى رستگار؛ [تهيه و تدوين] دفتر مطالعات و پژوهش هاى مركز رسيدگى به امور مساجد. -

قم: انتشارات ثقلين، 1387 .

408 ص .

EAN 9789649960210

فهرست نويسى براساس اطلاعات فيپا

كتابنامه: ص 405 - 408 ؛ همچنين بصورت زيرنويس.

1 . مسجدها - احاديث. 2 . مسجدها - آداب و رسوم - احاديث. 3 . نماز - احاديث.

الف. مركز رسيدگى به امور مساجد. دفتر مطالعات و پژوهش ها. ب. عنوان.

5/5 م / 5/141 BP 218 / 297

1387

مسجد در روايات و اخبار

ناشر: انتشارات ثقلين

ترجمه و تحقيق: مرتضى رستگار

صفحه بندى و ناظر چاپ: عباس رحيمى

ليتوگرافى و چاپ: نينوا

قطع: وزيرى

شمارگان: چاپ اول - 5000 نسخه

تاريخ: بهمن ماه 1387

نشانى :

انتشارات ثقلين: قم - خيابان انقلاب - چهارراه سجاديه - كوچه شماره 33 - پلاك 13

تلفن 7734467 - نمابر 7732864

مؤسسه فرهنگى ثقلين: تهران - تهرانپارس - بين فلكه دوم و سوم - خيابان 182 غربى پلاك 6 - تلفن 77702312 - نمابر 77881452

شماره شابك X -21-9960-964

تمام حقوق براى ناشر محفوظ است

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

مسجد

در روايات و اخبار

ص: 2

ص: 3

مسجد در روايات و اخبار

همراه با ترتيب الفبايى موضوعات

دفتر مطالعات و پژوهش هاى

مركز رسيدگى به امور مساجد

ص: 4

فهرست مطالب

سخن ناشر··· 11

پيش گفتار··· 13

مقدمه··· 17

« آ »

آباد كردن مسجد··· 19

آثار مسجد رفتن··· 23

آراستگى براى مسجد··· 35

آموزش در مسجد··· 39

« الف »

اجراى حدود در مسجد··· 43

احتبا در مسجد··· 45

احترام مساجد··· 47

اذان مسجد··· 51

ازدواج در مسجد··· 55

استراحت در مسجد··· 57

اعتكاف در مسجد··· 59

اعلام گمشده و پيداشده ها در مسجد··· 65

امور بيهوده و لغو در مسجد··· 69

انداختن آب دهان و خلط سينه و بينى در مسجد··· 71

انداختن پاها بر روى يكديگر يا روى ديوار مسجد··· 79

ص: 5

اولين مسجد··· 81

اهل مسجد··· 83

« ب »

برترى مسجد كوفه بر مسجدالأقصى··· 89

برهنگى پاها در مسجد··· 93

برهنه كردن شمشير و تراشيدن تير كمان در مسجد··· 95

بوش خوش براى مسجد··· 97

بهترين و بدترين مكان ها در زمين··· 99

« پ »

پرتاب كردن اشيا در مسجد··· 101

پناه بردن به مسجد··· 103

پياده رفتن به مسجد··· 107

پيش نماز مسجد··· 115

« ت »

تبديل كنيسه و كليسا به مسجد··· 117

تخريب مسجد براى توسعه يا بازسازى··· 119

ترك مسجد··· 123

تمام خواندن نماز در مساجد سه گانه··· 127

« ج »

جارو كردن مسجد··· 129

جنب و حائض در مسجد··· 133

جهاد و مسجد··· 139

« ح »

حريم مسجد··· 143

حق اولويت در مسجد··· 145

ص: 6

« خ »

خارج شدن از مسجد··· 147

خاك مخلوط در ساختمان مسجد··· 151

خاك و سنگ ريزه مسجد··· 153

خانه خدا در زمين··· 157

خريد و فروش در مسجد··· 161

خوابيدن در مسجد··· 167

خوش بو كردن مسجد··· 173

« د »

دعاهاى وارده هنگام ورود و خروج از مسجد··· 175

ديوانگان در مسجد··· 181

« ر »

روز جمعه و مسجد··· 183

روشنايى مسجد··· 189

« ز »

زكات و مسجد··· 191

زنان در مسجد··· 193

« س »

ساختن مسجد··· 199

سخن دنيوى در مسجد··· 207

سخن گفتن به فارسى در مسجد··· 209

سرويس بهداشتى مسجد··· 211

سقف دار بودن مسجد··· 213

سلاح در مسجد··· 215

سلام كردن در مسجد··· 217

ص: 7

« ش »

شعر در مسجد··· 219

« ط »

طلاكارى مسجد··· 223

طلب حاجت در مسجد··· 227

طلب خير كردن در مسجد··· 231

« ع »

عبور از مسجد··· 233

« غ »

غذا خوردن در مسجد··· 235

غريبان در دنيا··· 239

غيبت كردن در مسجد··· 241

غيرمسلمان در مسجد··· 243

« ف »

فرياد زدن و بلند كردن صدا در مسجد··· 247

فضيلت نماز فرادا در مسجد··· 249

« ق »

قصرهاى بهشت در دنيا··· 253

قصه گويى در مسجد··· 255

قضاوت در مسجد··· 257

« ك »

كسب روزى و مسجد··· 261

كشيدن تصوير در مسجد··· 263

كنگره ساختن براى مسجد··· 265

كودكان در مسجد··· 267

ص: 8

« گ »

گلدسته يا مناره مسجد··· 269

« م »

محراب مسجد··· 271

محل ساخت مسجد··· 273

مساجد جديد··· 279

مسجدالحرام و بهترين جاى آن··· 281

مسجد النّبى··· 291

مسجد براثا··· 297

مسجد جامع كوفه··· 299

مسجد جمكران··· 313

مسجد خراب··· 315

مسجد خيف··· 317

مسجد سهله··· 321

مسجد ضرار··· 329

مسجد غدير··· 331

مسجد فضيخ··· 333

مسجد قبا··· 335

مسجد مبارك و ملعون··· 339

مسجد و جامعه··· 343

مسجد و سياست··· 345

منبر مسجد··· 347

« ن »

نشستن در مسجد··· 349

نشستن رو به قبله در مسجد··· 353

نماز آيات در مسجد··· 355

نماز تحيت مسجد··· 357

نماز جماعت در مسجد··· 359

ص: 9

نماز حاجت در مسجد كوفه··· 363

نماز خواندن در بيت المقدس و ديگر مساجد··· 365

نماز در مساجد عامه··· 369

نماز مستحبى در خانه··· 317

نماز ميّت در مسجد··· 317

نوشتن آيات و اذكار در مسجد··· 375

نهى از خوردن غذاهاى بدبو هنگام مسجد رفتن··· 377

« و »

وارد كردن نجاست به مسجد··· 385

وارسى كفش ها هنگام ورود به مسجد··· 387

ورود با پاى راست و خروج با پاى چپ از مسجد··· 389

ورود به مسجدالحرام··· 391

وضو گرفتن براى مسجد رفتن··· 393

وضو گرفتن در مسجد··· 397

وقف بر مسجد··· 399

« ه »

همسايه مسجد··· 401

منابع و مآخذ··· 405

ص: 10

سخن ناشر

مسجد قلب تپنده جامعه اسلامى در تمامى امور و مسائل بوده و به اتفاق مؤرخان خشت اوّل تشكيل جامعه اسلامى در صدر اسلام با بناى مسجد در شهر مدينه (يثرب) نهاده شد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با وحى الهى تعريف جديدى از دين دارى ارائه نمود و جامعه نوينى را براساس شريعت اسلام پايه گذارى كرد و محور اين حركت را مسجد قرار داد. ايشان همراهى دين و سياست، دنيا و آخرت مردم دارى و خداباورى را در يك نهاد جمعى و اجرايى به نام «مسجد» سامان بخشيد و مسجد را به عنوان نقطه تعامل، توسعه، محبت، مودّت، انس و اخوت در بين امت مسلمان مطرح ساخت. مسجد نه فقط به حيات دينى انسان معنا بخشيده بلكه نقش ژرف و عميق در صحنه سياست و اجتماع ايفا كرده، ايمان و اعتقاد و اخلاص و ايثار را در خدمت به جامعه و توسعه سياسى و اسلامى به كار گرفته است. انقلاب اسلامى ايران نيز به دليل داشتن خاستگاه و محتواى دينى فرزند و مولود مسجد است و بى شك ادامه حيات آن نيز جز در سايه مسجد امكان پذير نيست. از اين رو پرداختن به معارف و ابعاد و زواياى مختلف مسجد گامى محكم و استوار در راستاى استمرار و بقاى اين نهضت مقدس است.

انتشارات ثقلين كه نام زيباى خود را از حديث شريف نبوى اخذ نموده است، وظيفه و رسالت خود را نشر فرهنگ ثقل اكبر (قرآن كريم) و ثقل كبير (اهل بيت عليهم السلام) قرار داده است. براين اساس در سال هاى فعاليت خود تلاش نموده است با انتشار كتاب هايى كه عطر و فرهنگ مقدس اين دو ثقل بزرگ را در جامعه اسلامى پراكند، به وظيفه و رسالت خود عمل نمايد. نشر كتاب حاضر نيز كه تحت عنوان «مسجد در روايات و اخبار» تدوين يافته است در ادامه عمل به همان وظيفه است.

ص: 11

اميد است كه زحمات كارشناسان و محققين محترم دفتر تحقيقات و مطالعات مركز رسيدگى به امور مساجد به خصوص حجه الاسلام والمسلمين جناب آقاى غرويانمسئول محترم آن دفتر و محقق ارجمند حجه الاسلام والمسلمين جناب آقاى مرتضى رستگار مورد عنايت صاحب مسجد قرار گيرد. ان شاء اللّه .

انشتارات ثقلين

ص: 12

پيشگفتار

مسجد زادگاه تمدنى است كه در بستر تاريخ و تحولات زمانه و با اتكاء به معانى متافيزيكال و آنجهانى، گستره اى جهانى پيدا كرده است. آنسان كه دين اسلام توسط پيامبراعظم صلى الله عليه و آله آغازى جهانى يافت، مسجد نيز مكانتى قدسى پيدا كرد و تمام تحولات اسلام از حيث فردى و اجتماعى در مسجد ثبت شد و مسجد پايگاهى شد تا دامنه پرستش فرد را به پهنه خردورزى جامعه بكشاند و دين و دنيا در تاروپود اين نظم وحيانى انسان كامل را در فرايند پذيرش متعبدانه دين و نظم خردمدارانه جامعه، ترسيم نمايد.

مسجد عبادتگاهى بود كه مجاهدت را در برگ برگ تاريخ خويش به الگوهاى بى بديل تاريخ تبديل كرد، نظامى بود كه در آن مسئوليت پذيرى و تعهد براى پى ريزى «حيات معقول» پديدار شد كه خصلتى ضداجتماعى داشت برعليه آنچه در گذشته بشريت را در گرداب جهل و اسارت فرو مى كشيد و استراتژى آينده نگرانه داشت براى بريدن از «هست»هاى تعلق محور و حركت به سمت «بايدهاى» طراحى شده توسط دين.

لذا مسجد نه تنها نيايشگاه مؤمنان و حريم خصوصى براى عبادت يا معبدى جمعى براى پرستش است بلكه نظامواره تمدن اسلامى است كه بى كاوش ريخت شناسامه مسجد، شناسايى اين تمدن نه ممكن است و نه ميسر، مسجد مشربى از انديشيدن، برگرفته از متون دينى به حوزه رفتارى مؤمنان تسرى مى داد كه ديالك تيك اين جريان منجر به شكل گيرى بافت منسجمى از فرهنگ دينى مى شد كه هاضمه تاريخ هنوز هم به واكاوى آن تلاش دارد. مكانى كه در آن چرخه اى از تربيت انسانى بر مدار توحيد شكل گرفته كه اعتدال وجه اساسى آن در حوزه فردى و اجتماعى است. چرخه اى كه جهاد، سياست، اقتصاد و اجتماع آميخته به عنصر

ص: 13

دانايى است تا فرهنگ پالايش يافته از سرگشتگى هاى (آنومى) گذشته ره به تمدنى پيمايد كه 1400 سال نبض تپيده تاريخ را به هيجان درآورده است و مسجد يعنى پيشانى پيشرو اين تمدن در هر عصر و زمانى كانون تحولاتى سرنوشت ساز بوده است. هرجا جامعه از مسير اعتدال و دين منحرف شد، اين فضاى مذهبى با تكيه بر مخاطبان مؤمنش در برابر بيداد و انحراف استقامت نموده و براى رسيدن به نقطه آرمانى مدنظر دين گام پيموده است.

حكايت مسجد تا قرن نوزدهم ميلادى، حكايت هم پيمانى و هم زبانى معنا و فرهنگ در بستر جامعه بود و نظام معرفتى جامعه برساخته نظام معنايى مسجد بود. اما در قرن نوزدهم با ورود انديشه هاى اومانيستى در جوامع اسلامى در پس ارابه هاى ارعاب و تهديد غربيان، گسستى در نظام معرفتى جامعه پديد آمد كه اين گسل، حكايتى تلخ اما واقعيتى ملموس بود و آن پارينه سازى جامعه بر دو مبناى توحيد محورى و انسان گرايى غربى و ظهور طبقه اى تحت لواى منورالفكرى و پيدايش نوعى از اومانيزم هضم نشده و نامانوس با ساختارى مونگلى بود كه جامعه را به محاق اختلافات فكرى و نهايتا تعارضات فرهنگى فرو برد و بحران هويت از آثار اين واگرايى معرفتى بود. بناهاى محصول اين نگرش در فراموشخانه ها و... تجلى يافت و مسجد با معارضى جدى روبرو شد كه نه تنها پرچم رقابت برافراشته، بلكه بر طبل جنگ مى كوبيد و اين آغازى بود بر جدال سخت و نفس گير دو دنياى معرفتى و دو فرهنگ پارادوكسيكال. اين جدال منجر به بازسازى و نوانديشى در مبانى انديشه اى و مبانى فرهنگى و نمادهايى چون مسجد شد. بازخوانى كاركردها، آسيب شناسى مسجد، نحوه پيام رسانى، رويكرد نهادى به مسجد توسط متوليان دينى و ويرايشى اساسى در نحوه كاركردى اين نهاد، جملگى تحولاتى بود كه در پى به روزرسانى مساجد و رهايى از چنگ گذشته گرايى فرتوت شده و روايت ناهمزبانانه انجام شد؛ اما مسجد پايگاهى بود كه پايايى و پويايى خصيصه ذاتى معرفتى اش بود و بعنوان بومى ترين نهاد واسطه حريم خصوصى و عمومى و بزرگترين فضاى نقد عرصه عمومى براى پيروانش مى تواند در هر زمانى با مشاركت سياسى و بسيج توده در صورت اراده گروه هاى مرجع ظهور كند و اين امر در انقلاب اسلامى ايران محقق شد. مهمترين سازمان اجتماعى براى بسيج عمومى و ميثاق رهبران و توده مردم و خلق فضاى مقاومت عليه قدرت مسلط مسجد بود.

ص: 14

آرى روايت هاى اتفاق افتاده در مسجد بيانگر ظرفيت عظيم اين نهاد در عرصه هاى مختلف اجتماعى و فردى است.

بعد از انقلاب نيز با وقوع جنگ تحميلى، مسجد تبديل به سنگرى براى دفاع، آماده سازى و... شد و امروز مسجد نبض تپنده تمدن اسلامى است. اما اين فضاى مذهبى با محدوديت هايى روبروست كه نياز به آسيب شناسى جدى دارد.

دفتر مطالعات و پژوهش هاى مركز رسيدگى به امور مساجد سعى دارد با اتكاء به متونو روايات و آينده نگرى در حوزه تمدن سازى و ايجاد هارمونى اجتماعى با بسته فرهنگى همگن دينى و بازخوانى خصلت انعطافى و مداراى فرهنگ مسجد و احياء آن بتواند در عرصه فرهنگ و سياست، سپهر جديدى را بگشايد تا از روزنه اين مكان قدسى، دريچه اى به تاريخ و تمدن گشوده شود كه همچون گذشته مسجد گرانيگاه اين تحول عظيم قرار گيرد. بسترى كه در آن عرصه عمومى در بوته نقد منصفانه قرار گيرد. فرهنگ رسمى و عمومى به سنتزى مبتنى بر تكامل دست زند و سياست در چرخه انگاره هاى دينى بازيافتى اخلاقى بيابد و اقتصاد از گزند رباء و تكاثر در امان بماند و امر به معروف قصه بر زمين مانده نباشد بلكه در متن جامعه به خود پالودگى فرهنگى، سياسى و اجتماعى دست زند.

جمله اين بايسته ها در گرو نگاه انسان معاصر به دين و احياء رسالت هاى نهاد قدسى مسجد است كه در حكومتى دينى قرار دارد و امروز براى رسيدن به اين منظور بايد با طراحى استراتژى دقيق مبتنى بر سند چشم انداز وافق تمدنى ايران اسلامى بتوانيم بصورت مرحله اى گام هايى را در راستاى مسجدپژوهى با ترسيم آرمان هاى ذكر شده برداريم. به نظر ما گام اول، مسجدپژوهى گذشته گرايانه است كه با اتكاء به نص و متون دينى به بازخوانى رسالت مسجد مى نشينيم و اين كتاب پاسخى به ضرورت مطالعه گذشته گرايانه است و اميدواريم كه با زمان بندى و استفاده از شيوه هاى متقن پژوهشى و با همكارى محققين ارجمند بتوانيم طرح هاى پژوهشى ديگر را با دقت و ظرافت علمى به پايان رسانيم.

معاونت پژوهش

دفتر مطالعات و پژوهش هاى مركز رسيدگى به امور مساجد

ص: 15

ص: 16

مقدمه

مسجد خانه خداوند در زمين،(1) عبادتگاه مؤمنان، خانه متقين و بندگان صالح و مجالس انبيا الهى است،(2) مكانى كه عباداللّه براى اداى فرايض دينى و سائيدن پيشانى بر خاك به نشان عبوديت و بندگى در پيشگاه خالق يكتا، گرد هم مى آيند. ارزش و منزلت هر مسجد و ارج و مكانت هر عبادتگاهى در همان روح عبوديت و بندگى و تسليم انسان در برابر آفريدگار يكتاست. بررسى روايات مسجد اين حقيقت را آشكار مى سازد كه عمران و آبادانى مساجد و معابد، با ايمان و عقيده مردمان ارتباط تنگاتنگ دارد، چنان كه شرك و كفر و الحاد و نفاق با فرهنگ مسجد، در تضاد است. با ظهور اسلام، پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله از مسجدالحرام استفاده هاى عبادى، آموزشى و تبليغى - در جهت جذب افراد به دين مبين اسلام - مى كردند. ولى با هجرت به مدينه (يثرب) و تأسيس مسجدالنبى صلى الله عليه و آله ، مسجد قبا و ساير مساجدى كه در اطراف و اكناف مدينه ساخته شد، مساجد به عنوان مراكز اصلى هر شهر و نماد آن شناخته شد و تمامى امور عبادى، سياسى و اجتماعى و نظامى، تعليم و تعلّم، قضاوت و... در مسجد صورت مى گرفت، نماز جماعت مسلمانان در مسجد موجب همبستگى و تبادل اخبار مى شد و مسجد رسالتى عام و فراگير پيدا كرد.

مجموعه حاضر شامل گردآورى و ترجمه و تبيين احاديث و روايات مسجد، در تحت عناوين مختلفى - بيش از صد عنوان - مى باشد كه به حضور علاقمندان و فرهيختگان

ص: 17


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 198 ، ح 603 .
2- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 362 ، ح 3786 .

حوزه و دانشگاه تقديم مى گردد. تلاش ما بر اين بوده است تا كليه رواياتى كه در ارتباط با مسجد و يا بُعدى از أبعاد مختلف آن مى باشد، از ميان كتب روايى شيعه و اهل سنت شناسايى و ترجمه و تبيين گردد. لازم به توضيح است كه واژه مسجد و مشتقات آن در روايات بسيارى آمده استكه در بسيارى از آنها ارتباطى با مباحث مسجد ندارد. نظير رواياتى كه در آنها وقايع تاريخى نقل شده يا مناظرات و گفت وگوهايى كه بين پيامبر صلى الله عليه و آله و طوائف مختلف در صدر اسلام انجام شده و يا گفت وگوهايى كه ائمه معصومين عليهم السلام از برخورد با زنادقه و ساير فِرق داشته اند؛ همچنين از ذكر احاديث مشابه و داراى يك مضمون كه هم در منابع روايى شيعه وارد شده اند و هم در منابع اهل سنت به ذكر يكى اكتفا شده و در مورد دوم ارجاع داده شده است. [البته مواردى كه يك روايت در قسمتى از متن تشابه داشته و روايت دوم مشتمل بر قيد يا شرطى بوده است، هر دو روايت ذكر شده است.]. براى دسترسى آسان محققين، اسناد مختلفى كه شيخ صدوق(ره) و شيخ طوسى(ره) در مشيخه خود - به هر راوى دارند، در يك مورد نقل و ساير موارد به آنجا ارجاع داده شده است. در پايان خداوند متعال را بر اين توفيق سپاسگزارم و - از تمامى انديشمندان و فرهيختگان تقاضا دارم تا با ارائه رهنمودها و انتقادات نگارنده را در جهت تكميل اين اثر يارى بخشند.

و ما توفيقى الاّ باللّه

مرتضى رستگار

پاييز 1385

ص: 18

ص: 19

« آ »

آباد كردن مسجد

1 . حدثنى أبى عن عَلّى بن الحسن الكوفى عن أبيه عن عبداللّه بن المغيرة عن السكونى عن جعفر بن محمد عن آبائه عليهم السلام قال: اِنَّ اللّه اذَا أَرَادَ أَن يُصِيبَ أَهلَ الأَرضِ بِعَذَابٍ قالَ: لَولاَ الَّذِينَ يَتَحابُّونَ فِىَّ وَ يَعمُرُونَ مَسَاجِدِي وَ يَستَغفِرُونَ بِالأسحارِ لَولاهُم لَأَنزَلتُ عَذابِى.(1)

امام باقر عليه السلام از پدران بزرگوارش عليهم السلام نقل مى كند كه فرمود: خداوند متعال هنگامى كه مى خواهد زمينيان را به عذابى گرفتار كند مى فرمايد: اگر نبودند در ميان شما كسانى كه به من عشق و محبت مى ورزيدند و مساجد را آباد مى ساختند و در سحرگاهان به استغفار مى پرداختند، عذاب ام را بر شما فرو مى فرستادم.

2 . حدثنا ابوالحسن محمد بن علّى بن الشاة عن ابوبكر بن محمد بن عبداللّه النيسابورى عن ابوالقاسم عبداللّه بن احمد بن عامر عن أبيه عن على بن موسى الرضا عليه السلام و حدثنا ابومنصور احمد بن ابراهيم بن بكرالخورى عن ابواسحاق ابراهيم بن هارون بن محمدالخورى عن جعفر بن محمد بن

ص: 20


1- . ثواب الأعمال، ص 177 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 204 ،ح 6335 و 6337 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 16 و ج 70، ص 382/ مسائل على بن جعفر عليه السلام ، ص 344 ، ح 848 / و فى العلل: عن أبيه عن محمد بن يحيى العطّار عن العمركى عن علىّ بن جعفر عن أخيه موسى بن جعفرٍ عن أبيه عن على عليهم السلام مثله / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 473 / به همين مضمون در كتب اهل سنت - با تفاوت در كلمات - وارد شده است، كنزالعمال، ج 7 ، ص 579 ، ح 20343 .

زياد الفقيه الخورى عن احمد بن عبداللّه الهروى الشيبانى عن الرضا على بن موسى عليه السلام و حدثنى ابوعبداللّه الحسين بن محمد الأشنانى الرازى عن على بن محمد مهرويه القزوينى عن داود بن سليمان الفراء عن على بن موسى الرضا عليه السلام قال: حدثنى ابن موسى بن جعفر عن ابيه جعفر بن محمد عن ابيه محمد بن على عن أبيه على بن الحسين قال: حدثنى ابى الحسين بن على عن أبيه على بن ابيطالب عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله قال: سِتَّةٌ مِنَ المُرُوَّةِ ثَلاثَةٌ مِنهَا فِي الحَضَرِ وَ ثَلاثَةٌ مِنها فِي السَّفَرِ فَأَمَّا الَّتِي فِي الحَضَرِ فَتِلاَوَةُ كِتَابِ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ عِمَارَةُ مَساجِدِ اللّه واتِّخاذُ الإخوان فى اللّه و أمّا الَّتى فِي السَّفر فبذلُ الزَّاد و حُسنُ الخُلقِ وَالمِزاحُ فِي غَيرِالمَعَاصِى.(1)

امام رضا عليه السلام (به سه سند) از پدرانش نقل كرده اند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: مروّت (جوان مردى) را شش نشانه است كه سه نشانه آن متعلق به وطن است و سه تا در سفر؛ اما آن سه كه متعلق به وطن است عبارتند از: تلاوت قرآن خدا، آباد كردن مساجد خداوند و اختيار كردن برادران دينى و آنها كه متعلق به سفر است، عبارتند از: بخشش توشه، اخلاق نيكو و شوخى و مزاح كردن در غير گناهان.

3 . ابى (ره) عن عبداللّه بن جعفر عن هارون بن مسلم عن مسعدة بن الصدقة عن جعفر بن محمد صلى الله عليه و آله قال: قال أبى عليه السلام قال اميرالمؤمنين عليه السلام قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : اِنَّ اللّه جَلَّ جَلاَلُه اِذَا رَأَي أَهلَ قَريَةٍ قَد أَسرَفُوا فِي المَعَاصِي وَ فِيهَا ثَلاَثَةُ نَفَرٍ مِنَ المُؤمِنِينَ نَادَاهُم جَلَّ جَلاَلُهُ وَ تَقَدَّسَت أَسمَاؤُهُ: يا أَهلَ مَعصِيَتى لَولاَ مَا فِيكُم مِنَ المُؤمِنِينَ المُتَحَابِّينَ بِجَلاَلِي العَامِرِينَ بَصَلاَتِهِم أَرضِي وَ مَسَاجِدِي المُستَغفِرِينَ بِالأَسحَارِ خَوفَا مِنِّي لَأَنزَلتُ بِكم عَذَابِي ثُمَّ لاَ أُبَالِى.(2)

امام صادق عليه السلام از پدرانش نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هرگاه خداوند بلند

ص: 21


1- . عيون أخبارالرضا عليه السلام ، ج 2 ، ص 27 / وسائل الشيعة، ج 11 ، ص 436 ، ح 15197 / بحارالأنوار، ج 71 ، ص 275 ، ح 1 .
2- . علل الشرايع، ج 2 ، ص 552 ، ح 2 / در الأمالى و جلد اول علل الشرايع روايت را به سند: احمد بن هارون الفامى عن محمد بن عبداللّه بن جعفرالحميرى عن أبيه عن هارون بن مسلم.. نقل مى كند، ج 1 ، ص 246 ، ح 1 / الأمالى، ص 199 / وسائل الشيعة، ج 16 ، ص 92 ، ح 21067 / بحارالأنوار، ج 70 ، ص 381 و ج 84 ، ص 137 .

مرتبت ببيند اهالى شهرى در گناهان زياده روى مى كنند و در ميانشان سه دسته از مؤمنان هستند، آنان را خطاب مى كند: اى گناهكاران! اگر در ميان شما مؤمنانى نبودند كه دوستدار عظمت من باشند، با نمازشان زمين و مساجد مرا آباد كنند و در سحرگاهان به خاطر ترس از من استغفار مى كنند، بى پروا عذابم را بر شما نازل مى نمودم.

4 . على بن ابراهيم عن ابيه عن حماد عن حريز عن زرارة عن أبى جعفر عليه السلام قالَ: اذَا قُمتَ بِاللَّيلِ مِن مَنَامِكَ فَقُل... أللَّهُمَّ اجعَلنِي مِن زُوَّارِ بَيتِكَ وَ عُمَّارِ مَسَاجِدِكَ... .(1)امام باقر عليه السلام مى فرمايند: هنگامى كه از خواب برمى خيزى پس بگو: بار خدايا من را از زوار خانه ات و آبادكنندگان مساجدت قرار بده.

روايت ديگرى در باب «عماره المساجد» در بحث «خريد و فروش در مسجد» ذكر شده است.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا محمدبن أبى الحسين، ابو جعفر، عن عمروبن عثمان الكلابى عن عبيداللّه بن عمروالرقى عن ليث بن أبى سليم عن نافع عن ابن عمر قال: قيل للنبى صلى الله عليه و آله : اِنَّ مَيسَرَةَ المَسجِدِ تَعَطَّلَت. فقال النّبى صلى الله عليه و آله : مَن عَمَّرَ مِيسَرَةِ المَسجِدِ كُتِبَ لَهُ كِفلانِ مِنَ الأَجرِ.(2)

ابن عمر مى گويد: به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گفته شد: سمت چپ مسجد تعطيل شده است (خراب شده)، حضرت فرمود: هر كس سمت چپ مسجد را بسازد برايش دو برابر پاداش نوشته مى شود.

ص: 22


1- . الكافى، ج 3 ، ص 445 ، ح 12 / التهذيب، ج 2 ، ص 122 ، ح 235 . ايشان از م كلينى نقل مى كند / وسائل الشيعة، ج 6 ، ص 34 ، ح 7277 / نظير اين دعا در هنگام اقامه نماز از امام صادق عليه السلام نقل شده است، بحارالأنوار، ج 81 ، ص 377 / همچنين نظير اين دعا به هنگام رفتن به زيارت و پوشيدن لباس نو مورد سفارش قرار گرفته است: ن.ك: بحارالأنوار، ج 99 ، ص 259 ، ح 7 / الكافى، ج 6 ، ص 458 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 49 ، ح 5870 .
2- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 312 ، ح 1007 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 626 ، ح 20585 .

2 . حدثنا محمدبن جعفرالوركانى عن معمر بن سليمان عن فياض بن غزوان عن محمد بن عطية عن أنس قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : اِنَّ اللّه لَيُنادِي يَومَ القِيامَةِ أَينَ جِيرانِي أَينَ جِيرانى قَالَ فَتَقُولُ المَلائكةُ: رَبَّنا وَ مَن يَنبَغِي أَن يُجاوِرِك فَيَقُولُ: أين عُمّارِ المَساجِدِ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند در روز قيامت ندا مى دهد: همسايگان من كجايند، همسايگان من كجايند؟ فرمود: پس ملائكه مى گويند: پروردگار چه كسى سزاوار است كه در جوار تو قرار گيرد؟ خداوند متعال مى فرمايد: آبادگران مساجد كجا هستند.

3 . انّ اللّه تَعالى اذا أَنزَلَ عاهَةً مِنَ السَّمآءِ عَلى أَهلِ الأَرضِ صُرِفَت عَن عُمّارِ المَساجِدِ.(2)

خداوند متعال وقتى مرضى را از آسمان بر مردم فرود مى آورد، آن را از بانيان مساجد بگرداند [تا از گزند آن مصون بمانند].

4 . حدثنا ابوالحسن العلوى عن ابوبكر محمد بن احمد بن دلويه الدقاق عن احمد بن الأزهر عنهاشم بن القاسم عن صالح المرى عن ثابت البنانى عن انس بن مالك قال: قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : اِنَّ عُمّارَ بُيُوتِ اللّه هُم أَهلُ اللّه عَزَّوَجَلَّ.(3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: همانا سازندگان خانه هاى خدا، اهل و عيال خداوند عزوجل هستند.

ص: 23


1- . بغيه الباحث، ص 52 ، ح 121 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 578 .
2- . كنزالعمال، ج 7 ، ص 286 / نهج الفصاحة، ص 107 ، ح 682 .
3- . السنن الكبرى، ج 3 ، ص 66 / كنزالعمال، ج 5 ، ص 5 ، ح 11792 .

آثار مسجد رفتن

1 . محمد بن على بن محبوب عن يعقوب بن يزيد عن ابن أبى عمير عن ابراهيم بن عبدالحميد عن سعدالاسكاف عن زياد بن عيسى عن أبى الجارود عن الأصبَغ عن على بن أبى طالب عليه السلام : قال: كان يقول: مَنِ اختَلَفَ اِلَي المَسجِدِ أَصابَ اِحَدَي الَّثمَانِ: أَخا مُستَفادا فِي اللّه

أَو عِلما مُستَطرِفا، أَو آيَةً مُحكَمَةً أَو سَمِعَ [يسمع] كَلِمةً تَدُلُّهُ علي هُدى أَو رَحمَةً مُنتَظِرَةً، أَو كَلِمَةً تَرُّدُهُ عَن رَدًى أَو يَترُكُ ذَنبا خَشيَةً أَو حَيَاءً.(1)

أميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايند: انسانى كه به مسجد رفت و آمد مى كند، يكى از امور هشت گانه نصيب او مى شود: برادرى ايمانى كه در مسير خداوند از او استفاده كند، علم و دانشى نو و تازه، فهم و درك آيه اى از آيات قرآن، شنيدن سخنى كه او را به هدايت رهنمون باشد،

ص: 24


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 248 - 249 ، ح 1 . اسناد شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 71 ذكر شده است. وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 197 ، ح 6320 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 357 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 351 / شيخ در خصال از پدرش عن سعد عن يعقوب بن يزيد ... نقل مى كند، الخصال، ج 2 ، ص 410 . و در أمالى: عن محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد عن محمد بن حسن الصفّار عن يعقوب بن يزيد. ولى در ادامه سند زياد بن عيسى و أبى الجارود را حذف مى كند، ص 389 ، ح 16 . و در المحاسن: عن الحسن بن الحسين عن يزيد بن هارون عن العلاء بن راشد، عن سعد بن طريف عن عميرالمأمون رضيع الحسن بن على عليه السلام قال: أتيت الحسين بن على عليه السلام ... المحاسن، ج 1 ، ص 48 ، ح 66 . در قرب الأسناد: عن هارون بن مسلم عن مسعدة بن صدقه عن جعفر بن محمد، عن أبيه عن الحسن بن على عليه السلام نحوه. قرب الأسناد، ص 33 .

رحمتى كه انتظار آن را از جانب خداوند مى كشد، سخنى كه او را از گمراهى و هلاكت باز دارد، ترك گناه به سبب روح خشيت و خداترسى يا به خاطر حياء از برادران ايمانى.

2 . محمد بن احمد بن يحيى عن ابراهيم بن هاشم عن النوفلى عن السكونى عن جعفر بن محمد عن أبيه قال: قال النبى صلى الله عليه و آله : مَن كَانَ القُرآنُ حَدِيثَهُ وَالمَسجِدُ بَيتَهُ بَنَي اللّه لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ.(1)

نبى مكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس قرآن سخن او و مسجد خانه او باشد، خداوند متعال برايش خانه اى در بهشت بنا مى كند.

3 . الخليل بن أحمد عن ابن منيع عن مصعب عن مالك عن أبى عبدالرحمن عن حفص بن عاصم عن أبى سعيدالخدرى أو عن أبى هريرة عن النبى صلى الله عليه و آله قال: سَبعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللّه فِي ظِلِّهِ يَومَ لاَظِلَّ اِلاَّ ظِلُّهُ: اِمَامٌ عَادِلٌ، وَ شَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ رَجُلٌ قَلبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِالمَسجِدِ اِذَا خَرَجَ مِنهُ حَتَّي يَعُودَ اِلَيهِ وَ رَجُلانِ كانا فِي طاعَةِ اللّه عَزَّوجلَّ فاجتمعا على ذلك و تفرَّقا و رَجُلٌ ذَكَرَ اللّه خَالِيا فَفَاضَت عَينَاهُ وَ رَجُلٌ دَعَتهُ امرَأَةٌ ذَاتُ حَسَبٍ و جَمَالٍ فَقَالَ: اِنِّي أخَافُ اللّه وَ رَجُلٌ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَأَخفَاهَا حَتَّي لاَ تَعلَمَ شِمَالُهُ مَا يَتَصَدَّقُ بِيَمِينِهِ.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هفت گروه در فرداى قيامت در زير سايه خداوند قرار مى گيرد. روزى كه سايه اى جز سايه او نيست؛ پيشواى عادل، جوانى كه جوانى اش را در عبادت خداوند

ص: 25


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 255 ، ح 27 . اسناد شيخ به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شده است / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 198 ، ح 6321 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 385 / و فى ثواب الأعمال: حدثنى حمزة بن محمدالعلوى عن على بن ابراهيم عن أبيه عن النوفلى... مثله، ص 27 . و فى الأمالى الصدوق: جعفر بن على بن الحسن بن على بن عبداللّه بن المغيرة الكوفى عن جدّه الحسن بن على عن جدّه عبداللّه بن المغيرة عن اسماعيل بن مسلم السكونى... مثله، ص 501 .
2- . الخصال، ج 2 ، ص 342 - 343 ، ح 7 / نظير اين روايت ح 8 همين باب است: و عن المظفّر بن جعفرالعلوى عن جعفر بن محمد بن مسعود العياشى عن أبيه عن الحسن بن اشكيب عن محمد بن على عن أبى جميلة الأسدى عن أبى بكر الحضرمى عن سلمة بن كهيل رفعه عن ابن عباس قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله ... الخصال، ص 243 ، ح 8 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 199 ، ح 6323 / بحارالأنوار، ج 26 ، ص 261 و... .

صرف كند، مردى كه قلب و دلش در گرو مسجد است هنگامى كه از آن بيرون مى رود تا زمانى كه برگردد، دو مردى كه در اطاعت خدا همراه هم هستند (يكديگر را كمك مى كند) و در ساير امور جداى از هم، مردى كه وقتى نام خداوند برده مى شود اشك از چشمانش جارى مى شود، و مردى كه زن زيبا و دل ربا او را به خود بخواند و او در جواب بگويد: من از خدايم مى ترسم. و مردى كه مخفيانه صدقه مى دهد به حدى كه دست چپ خود او نفهمد كه دست راستش صدقه داده است.

4 . و رُوىَ أَنَّ فِي التَّوراةِ مَكتُوبا: إِنَّ بُيُوتِي فِي الأَرضِ المَساجِدُ، فَطُوبى لِعَبدِ تَطَّهَرَ فِي بَيتِهِ ثُمَّ زارَنِي فِي بَيتِى، أَلا إِنَّ على المَزُورِ كَرامَةَ الزَّائِرِ أَلاَ بَشِّرِ المَشَّائينَ فى الظُّلُمَاتِ الى المساجِدِ بالنُّورِ السّاطِعِ يَومَ القِيامَةِ.(1)شيخ صدوق مى فرمايد: روايت شده كه در تورات نوشته شده است: خانه هاى من در زمين، مساجد هستند. پس خوش به حال بنده اى كه در خانه اش تطهير كند و سپس به زيارت من در خانه ام آيد، آگاه باش! بر من است كه زائر خود را تكريم كنم، كسانى را كه در تاريكى شب به سوى مساجد گام برمى دارند به نورى درخشان در روز قيامت بشارت دهيد.

5 . الحسن بن محمد الديلمى فى (الارشاد) عن على عليه السلام قال: الجَلسَةُ فِي الجَامِعِ خَيرٌ لِي مِنَ الجَلسَةِ فِي الجَنَّةِ. لِأَنَّ الجَنَّةَ فيها رِضِىَ نَفسِىَ وَالجامِعَ فِيهِ رِضِىَ رَبِّى.(2)

امام على عليه السلام مى فرمايد: نشستن در مسجد جامع براى من از نشستن در بهشت بهتر است، براى اينكه در نشستن در بهشت رضايت نفس من است و در نشستن در مسجد جامع رضايت پروردگار من.

ص: 26


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 239 ، ح 720 / و در ثواب الأعمال: محمد بن الحسن عن محمد بن الحسن الصفار عن محمد بن الحسين بن أبى الخطاب عن صفوان بن يحيى عن كليب الصيداوى عن أبى عبداللّه عليه السلام قال... نحوه. ص 26 - 27 / ودر علل الشرائع: أبى عن سعد بن عبداللّه عن محمد بن الحسين... مثله. ج 2 ، ص 318 / وسائل الشيعة، ج 1 ، ص 381 ، ح 1007 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 6 .
2- . ارشاد القلوب، ج 2 ، ص 218 / بحار الأنوار، ج 80 ، ص 362 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 199 ، ح 6325 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 358 ، ح 3773 / عِدَّةُ الداعى، ص 208 .

6 . القطب الراوندى فى لُبّ اللُّباب، عن النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله قال: المَسَاجِدُ بُيُوتُ المُتَّقِينَ وَ مَن كَانَتِ المَسَاجِدُ بَيتُهُ ضَمِنَ اللّه لَهُ بِالرُّوحِ والرَّاحَةِ وَالجَوازِ عَلَي الصِّرَاطِ.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايند: مساجد خانه هاى پرهيزكارانند و هر كس مسجد خانه او باشد خداوند آسايش روحى و جسمى و عبور او از پل صراط را تضمين كرده است.

7 . و قالَ صلى الله عليه و آله : اِذَا رَأَيتُمُ الرَّجُلَ يَعتَادُ المَسَاجِدَ فَاشهَدُوا لَهُ بِالأَيمانِ لِأَنَ اللّه يَقُولُ: انَّما يَعمُر مساجداللّه مَن آمَنَ باللّه .(2)

رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند: هرگاه ديديد كه مردى پيوسته به مسجدى مى رود، به ايمان او گواهى بدهيد. خداوند متعال مى فرمايد: تنها كسى كه به خدا ايمان آورده است مساجد خدا را آباد مى كند.

8 . حدثنا محمد بن موسى بن المتوكل عن على بن الحسين السعدآبادى عن احمد بن محمد بنخالد عن أبيهِ عن أبى قتادة القمى قال حدثنا عبداللّه بن يحيى عن أبان الأحمر عن الصادق جعفر بن محمد عليه السلام قال: أَلمُرُوَّةُ وَاللّه أَن يَضَعَ الرَّجُلُ خِوَانَهُ بِفِنَاءِ دَارِهِ وَالمُرُوَّةُ مُرُوَّتَانِ: مُرُوَّةٌ فِي الحَضَرِ، وَ مُرُوَّةٌ فِي السَّفَرِ، فَأَمَّا الَّتِي فِي الحَضَرِ؛ فَتِلاوَةُ القُرآنِ وَ لُزُومُ المَسَاجِدِ وَالمَشىُ مَعَ الاِخوَانِ فِي الحَوَائِجِ وَالاَنعامِ عَلَي الخَادمِ فَاِنَّهُ مِمَّا يَسُرُّ الصَّدِيقَ وَ يَكبِتُ العَدُوَّ وَ أَمَا الَّتى فِي السَّفَرِ، فَكَثرَةُ الزَّادِ وَ طِيبُهُ وَ بَذلُهُ لِمَن كَانَ مَعَكَ وَ كِتَمانَكَ عَلَي القَومِ سِرَّهُم بَعدَ مُفَارَقتِكَ اِيَّاهُم وَ كَثرَةُ المِزَاحِ فِي غَيرِ مَا يُسخِطُ اللّه عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ قَالَ عليه السلام : وَالَّذِي بَعَثَ جَدِّى صلى الله عليه و آله بِالحَقِّ نَبِيّا اِنَّ اللّه عَزَوَجَلَّ لَيَرزُقُ العَبدَ عَلَي قَدرِ المُرُوَّةِ وَ اِنَّ المَعُونَةَ لَتَنزِلُ مِنَ

ص: 27


1- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 362 ، ح 3786 .
2- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 362 ، ح 3786 / عوالى اللآلى، ج 2 ، ص 32 ، ح 79 / اين روايت در كتب اهل سنت با اين سند نقل شده است: حدثنا ابوكريب، عن رشدين بن سعد عن عمرو بن الحارث عن دراج عن ابى الهيثم عن أبى سعيد عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 262 ، ح 802 / السنن الكبرى، ج 3 ، ص 66 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 651 ، ح 20738 .

السَّمَاءِ عَلَي قَدرِ المَئُونَةِ وَ اِنَّ الصَّبرَ لَيَنزِلُ عَلَي قَدرِ شِدَّةِ البَلاَءِ.(1)

در اين روايت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: به خدا سوگند مروت اين است كه آدمى سفره اش را در حياط خانه اش بگستراند؛ مروت دو قسم است، مروت در خانه و وطن، و مروت در سفر و مسافرت ها؛ مروت در وطن، تلاوت قرآن و ارتباط پيوسته با مسجد و همراهى با برادران [دينى ]در نيازمندى ها و بخشش به خدمتكار است. اين امور دوست را خوشحال و دشمن را خوار و ذليل مى كند. اما مروت در سفر، فراوانى توشه و پاك بودن آن و بخشش آن به كسانى كه همراه تو هستند و پوشاندن راز و اسرار همراهان پس از جدايى از آنها و شوخى بسيار در آنچه كه موجب خشم عزووجل نشود. سپس فرمود: سوگند به كسى كه جدم را به حق به پيامبرى برانگيخت، خداوند عزوجل بنده اش را به اندازه مروتش روزى دهد و كمك و امداد از آسمان به اندازه رنج و سختى فرو فرستاده شود و صبر به اندازه شدت بلا نازل گردد.

9 . قال اخبرنى ابوجعفر محمد بن على بن الحسين عن محمد بن الحسن بن الوليد عن محمد بن الحسن الصفار عن يعقوب بن يزيد عن ابن ابى عمير عن غير واحد عن أبى عبداللّه عليه السلام قَالَ: أَلمُرُؤَّةُ مُرُوَّتَانِ: مُرُوَّةُ الحَضَرِ وَ مُرُوَّةُ السَّفَرِ فَأَمَّا مُرُوَّةُ الحَضَرِ فَتِلاَوَةُ القُرآنِ وَ حُضُورُالمَسَاجِدِ وَ صُحبَتُه أَهلِ الخَيرِ وَالنَّظرُ فِي الفِقهِ وَ أَمَّا مُرُوَّةُ السَّفَرِ فَبَذلُ الزَّادِ وَالمِزَاحُ فِي غَيرِ مَا يُسخِطُ اللّه وَ قِلَّةُ الخِلاَفِ عَلَي مَن تَصحَبُهُ وَ تَركُ الرِّوَايَةِ عَلَيهِم اِذَا أَنتَ فَارَقتَهُم.(2)

ص: 28


1- . الأمالى الصدوق، ص 551 ، ح 3 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 311 ، ح 1 و ج 76 ، ص 300 ، ح 9 / وسائل الشيعة، ج 11 ، ص 433 - 432 ، ح 15184 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 294 ، ح 2498 مرسل نقل مى كند در الأمالى الطوسى با اين سند نقل شده است: اخبرنا الشيخ أبوعبداللّه الحسين بن عبيداللّه الغضائرى عن ابى محمد هارون بن موسى التلّعكبرى عن محمد بن همام عن على بن الحسين الهمدانى عن ابوعبداللّه محمد بن خالدالبرقى عن أبى قتادة القمى.
2- . الأمالى المفيد، ص 44 / مرحوم صدوق در معانى الأخبار با اين سند نقل مى كند: حدثنى ابى عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد بن خالد عن الهيثم بن عبداللّه النهدى عن أبيه عن أبى عبداللّه عليه السلام ، ص 258 / دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 346 - 347 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 314 ، ح 9 / وسائل الشيعة، ج 11 ، ص 436 ، ح 15195 .

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: مروت بر دو نوع است: مروت در وطن و مروت در سفر، مروت در وطن تلاوت قرآن و حضور يافتن در مساجد و مصاحبت با نيكان و نگريستن در فقه [يادگيرى مسائل شرعى] است. و اما مروت در سفر؛ بخشيدن توشه و شوخى در غير آنچه كه موجب خشم خداوند مى شود و اختلاف نكردن با همراهان و دم فرو بستن از اسرارشان پس از جدايى است.

10 . عن الحسن بن عَلىِّ: تَركُ الزِّنَا وَ كَنسُ الفِنَاءِ وَ غَسلُ الأَناءِ مَجلَبَةٌ لِلغَنَاءِ وَ أقوَي الأَسبَابِ الجَالِبَةِ للِرِّزقِ اِقَامَةُ الصَّلاَةِ بِالتَّعظِيمِ وَالخُشُوعِ وَ قِرَاءَةُ سُورَةِ الوَاقِعَةِ خُصُوصا باللَّيلِ وَ وَقتِ العِشاءِ وَ سُورَة يس و تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ المُلكُ وَقتَ الصُّبحِ وَ حُضُورُ المَسجِدِ قَبِلَ الأَذَانِ... .(1)

از امام حسن عليه السلام روايت شده كه فرمود: زنا نكردن، جارو كردن حياط و شستن ظرف ها بى نيازى مى آورد و مهمترين موجبات كسب روزى عبارت اند از: اقامه نماز همراه با تعظيم و خشوع، خواندن سوره واقعه، به خصوص در شب و به هنگام عشاء، تلاوت سوره يس و ملك در بامدادان و حضور يافتن در مسجد قبل از اذان.

11 . أخبرنى أبوعبداللّه محمد بن محمد والمفيد عن ابوالقاسم جعفر بن محمد (ابن قولويه) عن محمد بن عبداللّه بن جعفر الحميرى عن أبيه عن احمد بن أبى عبداللّه البرقى عن شريف بن سابق عن أبى العباس الفضل بن عبدالملك عن أبى عبداللّه جعفر بن محمد صلى الله عليه و آله عن آبائه عليهم السلام قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : أَوَّلُ عُنوَانُ صَحِيفَةُ المُؤمِنِ بَعدَ مَوتِهِ مَا يَقُولُ النَّاسُ فِيهِ اِن خَيرا فَخَيرٌ وَ اِن شَرّا فَشَّرٌ وَ أَوَّلُ تُحفَةِ المُؤمِن أَن يَغفِرَلَهُ وَ لِمَن تَبَعَ جَنَازَتَهُ ثُمَّ قالَ: يَا فَضلُ؛ لايأتِي المَسجِدَ مِن كُلِّ قَبِيلَةٍ الاَّ وَافِدُهَا وَ مِن كُلِّ أَهلِ بَيتٍ اِلاّ نِجيبُهَا، يَا فَضل! اِنَّهُ لاَيَرجِعُ صَاحِبُ المَسجِدِ بِأَقَلَّ مِن احدَي ثَلاثِ: اِمَّا دُعَاءٍ يَدعُوبِهِ يُدخِلُهُ بِهِ الجَنَّةَ وَ اِمَّا دُعَاءٍ يَدعُوبِهِ لَيصَرِفُ اللّه بِهِ عَنهُ بَلاَءَ الدُّنيَا وَ اِمَّا أَخٍ يَستَفِيدُهُ فِي اللّه ... .(2)

امام صادق عليه السلام از پدرانش عليهم السلام نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اولين عبارت نامه

ص: 29


1- . بحارالأنوار، ج 73 ، ص 319 - 318 .
2- . الأمالى الطوسى، ص 47 - 46 ، ح 57 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 193 ، ح 6309 / بحارالأنوار، ج 75 ، ص 195 .

اعمال مؤمن بعد از مرگش آن چيزى است كه مردم درباره اش مى گويند؛ اگر نيك بگويند، آن نيزنيك است و اگر بد بگويند آن نيز بد است؛ و اولين هديه مومن اين است كه خداوند او و تشييع كنندگانش را مى بخشد، سپس فرمود، اى فضل! به مسجد نمى آيد از هر قبيله اى مگر پيشى گيرندگانشان و از هر خاندانى مگر نجيبانشان. اى فضل، همنشين مسجد به كمتر از اين سه نعمت دست نمى يابد: دعايى بخواند و خداوند به سبب آن دعا او را وارد بهشت گرداند، خداوند به دعايش بلاى دنيا را از او دور كند و يا برادرى يابد كه او را در راه خداى عزوجل سود رساند.

12 . قَالَ عُثَمانُ بنُ مَظعُونٍ لِلنَّبِىِّ صلى الله عليه و آله فَاِنِّي قَد هَمَمتُ بِالسِّياحَةِ فَقَالَ: مَهلاً يَا عُثَمانُ فَاِنَّ السِّيَاحَةَ فِي أُمَّتِي لَزُومَ المَسَاجِدِ وَ انتِظَارُ الصَّلاَةِ بَعدَ الصَّلاةِ... .(1)

عثمان بن مظعون به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض مى كند: من تصميم به سياحت گرفته ام. حضرت فرمود: آرام باش اى عثمان! سياحت امت من در مسجد ماندن و انتظار نماز بعد از نماز كشيدن است.

13 . محمدبن يحيى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد و محمد بن خالد عن القاسم بن محمد عن حبيب الخثعمى قال: سَمِعتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام يَقُولُ: عَلَيكُم بِالوَرَعِ وَالأجتِهَادِ وَاشهَدُوالجَنَائِزَ وَالمَرضَي وَاحضُرُوا مَعَ قَومِكُم مَسَاجِدَكُم وَ أَحِبُّو لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّونَ لِأَنفُسِكُم أَمَا يَستَحيِي الرَّجُلُ مِنكُم أَن يَعرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ وَ لاَ يَعرِفَ حَقَّ جَارِهِ.(2)

از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: پرهيزكار باشيد و براى تقوا تلاش كنيد و در تشييع جنازه ها شركت كنيد و به عيادت بيماران برويد و با دوستان و اقوامتان در مسجد حاضر شويد و آنچه براى خود دوست داريد براى مردم نيز دوست بداريد. آيا كسى از شما خجالت نمى كشد كه همسايه اش او را بشناسد، اما او حق همسايه اش را نشناسد.

ص: 30


1- . مشكاه الأنوار، ص 262 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 382 ، ح 53 .
2- . الكافى، ج 2 ، ص 635 ، ح 3 / وسائل الشيعة، ج 12 ، ص 6 ، ح 15498 .

14 . عن أبى سعيد الخدرى عن النبى صلى الله عليه و آله قال: كُونُوا فِي الدُّنيا أَضيَافا وَ اتَّخِذُوا المَسَاجِدِ بُيُوتا وَ عَودِّوُا قُلُوبَكُم الرِّقَّةً وَ أَكثِرُوا مِنَ التَفَكُّرِ وَالبُكَاءِ مِن خَشيَةِ اللّه ... .(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: در دنيا مهمان باشيد، مساجد را خانه خود قرار دهيد [روشن است كه مقصود اين نيست كه از مساجد به عنوان محل مسكونى استفاده شود چون درساير روايات مثل روايات خواب در مسجد از اين عمل نهى شده است، بلكه مقصود اين است كه مسجدى باشيد ]و قلب هايتان را مهربان گردانيد و بر تفكّر و گريه از خشيت الهى بيفزاييد.

15 . دعوات الراوندى... قال النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : خِصَالٌ سِتُّ مَا مِن مُسلم يَمُوتُ فِي وَاحِدَةٍ مِنهُنَّ اِلاَّ كانَ ضَامِنا عَلَي اللّه أَن يُدخِلَهُ الجَنَّةَ... و رَجُلٌ تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضُوءِ ثُمَّ خَرَجَ اِلَي مَسجِدٍ لِلصَّلاَةِ فَاِن مَاتَ فى وَجهِهِ كَانَ ضَامِنا عَلَي اللّه .(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: شش خصلت است كه هر مسلمانى با يكى از آنها بميرد، خداوند ضامن است او را وارد بهشت كند، از جمله مردى كه نيكو وضو بگيرد و رهسپار مسجد شود و در همان حال بميرد خداوند ضامن اوست.

16 . سمرة بن جندب قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : مَن تَوَضَّأَ ثُمَّ خَرَجَ اِلَي المَسجِدِ فَقَالَ حِينَ يَخرُجُ مِن بَيتِهِ «بِسمِ اللّه الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهدِينِ» هَدَاهُ اللّه اِلَي الصَّوَابِ مِنَ الأَيمَانِ... .(3)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هركس وضو بگيرد و به سوى مسجد خارج شود و در اين حال بگويد: به نام خداوندى كه مرا آفريد و اوست كه مرا هدايت مى كند خداوند او را به محكم ترين و درست ترين ايمان هدايت فرمايد.

17 . اخبرنا محمد بن محمد عن أبوالطيب الحسين بن محمدالتمار عن احمد بن محمد عن العنزى عن على بن الصباح عن أبوالمنذر عن أبى صالح عن أبى هريرة قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : المَسَاجِدُ سُوقٌ مِن

ص: 31


1- . اعلام الدين، ص 146 ، و ص 365 / كنزالفوائد، ج 1 ، ص 344 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 351 .
2- . بحارالأنوار، ج 78 ، ص 265 ، ح 23 .
3- . عده الداعى، ص 300 / أعلام الدين، ص 352 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 20 ، ح 6 .

أَسوَاقِ الآخِرَةِ، قِرَاهَا المَغفِرَةُ وَ تُحفَتُهَا الجَنَّةُ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: مساجد بازارى از بازارهاى آخرتند كه بارشان مغفرت و آمرزش و هديه شان بهشت است.

18 . حدثنا محمد بن محمد بن عصام عن محمد بن يعقوب عن على بن محمد بن سليمان عن اسماعيل بن ابراهيم عن جعفر بن محمد التميمى عن الحسين بن علوان عن عمرو بن خالد عن زيد بن على قال: سألت أبى سيدالعابدين عليه السلام - فى حديث - وَالمَسَاجِدُ بُيُوتُ اللّه فَمَن سَعَي اِلَيهَا فَقَد سَعَي اِلَي اللّه وَ قَصَدَ اِلَيهِ... .(2)زيد بن على مى گويد: از پدرم امام سجاد عليه السلام سؤال كردم - در ادامه روايت - مى فرمايند: مساجد خانه هاى خدا هستند. هر كس به آنها بشتابد به سوى خدا رهسپار گشته است و او را قصد كرده است.

19 . و من مواعظ المسيح عليه السلام فى الانجيل و غيره: وَيلَكُم يا عَبِيدَ الدُّنيا اتَّخِذُوا مَسَاجِدَ رَبَّكُم سُجُونا لِأَجسَادِكُم وَاجعَلُوا قُلُوبَكُم بُيُوتا لِلتَّقوَي وَ لا تَجعَلُوا قُلُوبَكُم مَأوَىً للِشَّهَواتِ... .(3)

از موعظه هاى حضرت مسيح عليه السلام كه در انجيل و غير آن نقل شده اين است كه فرمودند: واى بر شما! اى بندگان دنيا، مساجد پروردگارتان را زندان تن هايتان قرار دهيد و قلب هايتان را خانه هاى تقوا و دل هايتان را كانون شهوات مسازيد.

20 . در قسمتى از ادعيه اى كه ائمه عليه السلام در روز عيد قربان مى خواندند آمده است:

وَ لا تَحُل بَينِي وَ بَينَ المَسَاجِدِ الَّتِي يَذكُرُ فِيها اسمَكَ... .(4)

و ميان من و مساجدى كه در آنها نام تو برده مى شود جدايى ميفكن.

ص: 32


1- . الأمالى الطوسى، ص 139 ، ح 226 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 4 ، ح 76 .
2- . علل الشرايع، ج 1 ، ص 132 / الأمالى الصدوق، ص 458 / در من لايحضره الفقيه به صورت مرسل نقل مى كند، ج 1 ، ص 198 ، ح 603 / بحارالأنوار، ج 3 ، ص 320 ، و ج 18 ، ص 348 .
3- . تحف العقول، ص 508 / بحارالأنوار، ج 14 ، ص 312 .
4- . الاقبال، ص 443 / بحارالأنوار، ج 88 ، ص 80 .

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا أبوبكر بن ابى شيبة و زهير ابن حرب قالا حدثنا يزيد بن هارون عن محمد بن مطرف عن زيد بن اسلم عن عطاء بن يسار عن ابى هريرة عن النبى صلى الله عليه و آله : مَن غَدَا الَي المَسجِدِ أورَاحَ أَعَدَّ اللّه لَهُ فى الجَنَّةِ نُزُلاً كُلَّما غَدا أَورَاحَ.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس در روز يا شب به مسجد برود خداوند به همان اندازه كه روز يا شب به مسجد رفته است، برايش در بهشت منزلگاه تهيه و آماده مى كند.

2 . حدثنا الحسين بن اسحاق التسترى عن الحسين بن أبى السرى العسقلانى عن محمد بن شعيب عن يحيى بن الحارث عن القاسم عن أبى أمامة قال: قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : الغُدُّو والرواحَ الَي المَساجِدِ مِن الجِهادِ فى سَبيلِ اللّه .(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: صبح و شام رفتن به مسجد نوعى از جهاد در راه خداست.

3 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة عن شبابة عن ابن أبى ذئب عن المقبرى عن سعيد بن يسار عنأبى هريرة عن النبى صلى الله عليه و آله قال: ما تُوطِّنَ رَجُلٌ مُسلِمٌ المَساجِدَ للِصَّلاةِ وَالذِّكرِ اِلاّ تبَشبَشَ اللّه لَهُ كما يَتَبَشبَشُ أَهلُ الغائِبِ بِغائِبهِم، اذا قَدِمَ عَلَيهِم.(3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هيچ مرد مسلمانى مسجد را براى نماز و ذكر خداوند قرار نداد مگر اينكه خداوند از اين عمل او خوشحال شد، همان گونه كه اگر مسافرى داشته باشيد به هنگام بازگشت او خوشحال مى شويد.

4 . حدثنا عبدالسلام بن عتيق عن أبومسهر عن اسماعيل بن عبداللّه يعنى ابن سماعة عن الاوزاعى عن سليمان بن حبيب عن أبى امامة الباهلى عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله قال: ثَلاثَةٌ كُلُّهُم ضامِنُ عَلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ: رَجُلٌ خَرَجَ غازِيا فى سَبِيلِ اللّه فَهُو ضَامِنٌ عَلَي اللّه حَتَّي يَتَوَفاهُ فَيُدخِلُهُ الجَنَّة أَو يَرُدُّهُ بما نالَ من أَجرٍ

ص: 33


1- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 132 .
2- . المعجم الكبير، ج 8 ، ص 177 - 178 / مسندالشاميين، ج 2 ، ص 40 ، ح 879 .
3- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 262 ، ح 800 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 649 ، ح 20726 .

و غَنِيمَةٍ و رَجُلٌ راحَ الى المسجد فهو ضامنٌ على اللّه حَتّى يتوفاهُ فَيُدخِلُهُ الجنَّة أو يَرُدُّهُ بما نال مِن أجرٍ بما نال من أجرٍ و غَنِيمَة وَ رَجُلٌ دَخَلَ بَيتَهُ بِسَلامٍ فَهُو ضامِنٌ عَلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد سه فرد هستند كه خداوند متعال ضامن و كفيل آنهاست؛ اول: مردى كه براى جنگ و جهاد در راه خدا رفته است، خداوند ضامن است تا اينكه بميرد [شهيد شود ]پس او را داخل بهشت گرداند يا او را برگرداند به آنچه كه از پاداش و غنيمت به دست آورده است. و دوم: مردى كه به مسجد مى رود، خداوند ضامن است تا اينكه بميرد و خداوند او را داخل بهشت كند يا از مسجد با پاداش و غنيمت برگردد و سوم: مردى كه با سلام كردن وارد خانه اش شود.

ص: 34


1- . سنن أبى داود، ج 1 ، ص 559 ، ح 2494 .

ص: 35

آراستگى براى مسجد

1 . عن محمد بن الفضيل عن أبى الحسن الرضا عليه السلام فى قَول اللّه عَزَّوَجَلَّ «خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ»(1) قَالَ: هِىَ الثياب.

امام رضا عليه السلام در تفسير آيه «زينت خود را به هنگام مسجد رفتن برگيريد» فرمود: مقصود لباس [خوب و تميز] است.

2 . عن أبى بصير عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سألته «خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ» قَالَ: هُوالمشطُ عنَد كلِّ صلاةٍ فريضةٍ و نافلةٍ.(2)

امام صادق عليه السلام در پاسخ به سؤال از معناى آيه: «زينت خود را هنگام مسجد رفتن برگيريد» فرمودند: مقصود شانه زدن موهاى سر و صورت پس از هر نماز واجب و مستحب است.

ص: 36


1- . تفسيرالعياشى، ج 2 ، ص 12 ، ح 21 / به همين مضمون در تفاسير اهل سنت هم نقل شده است، ر.ك: جامع البيان، ج 8 ، ص 210 / معانى القرآن، ج 3 ، ص 27 .
2- . تفسيرالعياشى، ج 2 ، ص 13 ، ح 25 / نظير اين روايت در كافى با اين سند نقل شده است: على بن ابراهيم عن أبيه عن عبداللّه بن المغيرة عن أبى الحسن عليه السلام ، ج 6 ، ص 489 ، ح 7 / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 128 ، ح 318 / وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 121 ، ح 1671 .

3 . و روى عن الباقر عليه السلام فى تفسير قوله تعالى: خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجدٍ» أنّه لبس أجمل الثياب فى الجمع والأعياد.(1)

از امام باقر عليه السلام در تفسير آيه شريفه «زينت خود را هنگام مسجد رفتن برگيريد» روايت شده كه حضرت زيباترين لباس هاى خود را در روز جمعه و أعياد مى پوشيدند.

4 . عن ابى جعفر الباقر عليه السلام فى قول اللّه «خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ» أَى: خُذُوا ثِيَابُكُمُ الَّتِي تَتَزَيَّنُؤنَ بِهَا لِلصَّلاَةِ فِي الجُمُعَاتِ وَالأَعيَادِ.(2)

از امام باقر عليه السلام در ذيل آيه شريفه «زينت هايتان را هنگام مسجد رفتن برگيريد» نقل شده كه مقصود اينست: لباس هايى را كه براى نماز در روزهاى جمعه و اعياد جهت آراستگى مى پوشيد، در هنگام مسجد رفتن هم بپوشيد.

5 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد بن عيسى عن الحسين بن سعيد عن فضالة بن ايوب عن ابن سنان عن أبى عبداللّه عليه السلام فى قَولِ اللّه عَزَّوَجَلَّ: خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ قَالَ: فِي العِيدَينِ وَالجُمُعَةِ.(3)

از امام صادق عليه السلام در مورد آيه شريفه: زينت خود را هنگام مسجد رفتن برگيريد، نقل شد كه: مقصود: عيد فطر و قربان و روز جمعه است.

6 . حدثنا اسماعيل بن منصور بن احمد القصار عن أبوعبداللّه محمد بن القاسم بن محمد عن احمد بن على الأنصارى عن احمد بن محمد بن خالدالبرقى عن الحسن بن على بن فضال عن ثعلبة بن ميمون عن عبدالرحمن بن أبى عبداللّه عليه السلام فِي قَولِ اللّه عَزَّوَجَلَّ: خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ قَالَ: المَشطُ فَاِنَّ المَشطُ يَجلِبُ الرِّزقَُ وَ يُحَسِّنُ الشَّعرَ وَ... .(4)

ص: 37


1- . عوالى اللآلى، ج 2 ، ص 29 ، ح 70 .
2- . مجمع البيان، ج 4 ، ص 242 / بحارالأنوار، ج 86 ، ص 196 ، ح 42 .
3- . الكافى، ج 3 ، ص 424 ، ح 8 / شيخ طوسى روايت را با سندش به حسين بن سعيد كه در صفحه 73 ذكر شده است، نقل مى كند، ج 3 ، ص 241 ، ح 29 .
4- . الخصال، ص 1 ، ح 268 ، ح 3 / وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 121 ، ح 1674 .

امام صادق عليه السلام در معناى آيه «زينت خود را به هنگام مسجد رفتن برگيريد» فرمود: موى خود را شانه بزنيد كه شانه زدن مو رزق را افزون و مو را نيكو مى گرداند.

7 . قال النبى صلى الله عليه و آله : فى قوله تعالى: خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ، النّعل والخاتم.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در تفسير آيه «زينت خود را هنگام مسجد رفتن برگيريد» فرمود مقصود: كفش و انگشترى است.

لازم به ذكر است كه مفسرين احتمالات ديگرى در ذيل آيه شريفه نقل كرده اند كه به همين مقدار اكتفا مى كنيم.8 . عن خيثمة بن أبى خيثمة قال: كَانَ الحسن بن على عليه السلام اِذَا قَامَ إِلى الصَّلاةِ لَبِسَ أَجوَدَ ثِيابِهِ فَقِيلَ لَهُ يَابنَ رَسُولِ اللّه لِم تَلبِسُ أَجوَدَ ثِيابِكَ فقال: إِنَّ اللّه تَعالى جَميلٌ يُحِبُّ الجمال فأتجمل لربِّي و هو يقول: «خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ» فَأُحِبُّ أَن أَلبَسَ أَجوَدَ ثِيابِى.(2)

خيثمه مى گويد: امام حسن عليه السلام هنگامى كه به نماز برمى خواست بهترين لباس هايش را مى پوشيد به او گفتند: اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله چرا بهترين لباست هايت را مى پوشى؟ فرمود: خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد و من نيز خود را براى پروردگارم مى آرايم، چه خداى تعالى مى فرمايد: زينت خود را به هنگام عبادت در مسجد برگيريد. [بنابراين ]دوست دارم كه بهترين لباسم را بپوشم.

ص: 38


1- . مكارم الأخلاق، ص 123 .
2- . تفسيرالعياشى، ج 2 ، ص 14 ، ح 29 / وسائل الشيعة، ج 4 ، ص 455 ، ح 5704 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 175 ، ح 2 .

ص: 39

آموزش در مسجد

1 . وَ خَرَجَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فَاِذَا فِي المَسجِدِ مَجلِسَانِ، مَجلِسٌ يَتَفَّقَهُونَ وَ مَجلِسٌ يَدعُونَ اللّه تَعَالَي وَ يَسأَلُونَهُ فَقَالَ كِلاَ الَمجلِسَينِ اِلَي خَيرٍ هَؤلاَءِ فَيَدعُونَ اللّه وَ أَمَّا هَؤُلاَءِ فَيَتَعَلَّمُونَ وَ يُفَقِّهُونَ الجَاهِلَ هَؤُلاَءِ أَفضَلُ بِالتَّعلِيمِ أُرسِلتُ ثُمَّ قَعَدَمَعَهُم.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله روزى بيرون آمدند و در مسجد دو مجلس را مشاهده كردند، يك مجلس مشغول تعليم و يادگيرى بودند و يك مجلس خداى تعالى را مى خواندند و عبادت مى كردند. پس فرمود: هر دو مجلس عمل خير انجام مى دهند، آنان خدا را مى خوانند و اينان دانش فرا مى گيرند و به ديگران مى آموزند. اين گروه با فضيلت تر است. من به ياد دادن و تعليم مبعوث شده ام، سپس با همان گروه نشستند.

2 . عن النبى صلى الله عليه و آله : مَن غَدَا اِلَي المَسجِدِ لاَ يُرِيدُ اِلاَّ لِيَتَعَلَّمَ خَيرا أَو لِيُعَلِّمَهُ كَانَ لَهُ أَجرُ مُعتَمِرٍ تَامَّ العُمرَةِ وَ مَن رَاحِ اِلَي المَسجِدِ لاَ يُرِيدُ اِلاَّ لِيَتَعلَّمَ خَيرا أَو لِيُعَلِّمَهُ فَلَهُ أَجرُ حَاجٍّ تَامَ الحِجَّةِ.(2)

ص: 40


1- . منيه المريد، ص 106 / بحارالأنوار، ج 1 ، ص 206 / اين حديث با اندك تفاوت در متون اهل سنت نقل شده است. ر.ك: سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 83 ، ح 229 : حدثنا بشر بن هلال الصواف ثنا داود بن الزبر قان عن بكر بن خنيس عن عبدالرحمن بن زياد عن عبداللّه بن يزيد عن عبداللّه بن عمرو قال: خرج رسول اللّه .
2- . منيه المريد، ص 106 / بحارالأنوار، ج 1 ، ص 185 ، ح 105 / اين روايت با سند در متون اهل سنت آمده است: أخبرنا ابوالحسين محمد بن احمد بن تميم القنطرى عن أبوقلابة عن أبوعاصم عن ثور بن يزيد عن خالد بن معدان عن ابى امامة قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله مثله. مستدرك الحاكم، ج 1 ، ص 91 .

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس در بامدادان به مسجد برود و هدفى جز اين نداشته باشد كه كار خوبى را ياد بگيرد يا به ديگرى ياد بدهد اجر به جاى آورنده عمره كامل را دارد و كسى كه در شب به مسجد برود و هدفى جز اين نداشته باشد كه كار خوبى را فرا بگيرد يا به ديگرى بياموزد پاداش يك حج كامل را دارد.

3 . وَ عَن صفوان بن عسال قال: أَتَيتُ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله وَ هُوَ فِي المَسجِدِ مُتَّكِىٌ عَلَي بُردٍ لَهُ أَحمَرَ فَقُلتُلَهُ يَا رَسُولَ اللّه : اِنِّي جئتُ أَطلُبُ العِلمَ فَقَالَ: مَرحَبا بِطَالِبِ العِلمِ... .(1)

صفوان بن عسال مى گويد: نزد پيامبر صلى الله عليه و آله كه در مسجد بر متكاى قرمزى تكيه كرده بود، آمدم و به او گفتم: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله من آمدم تا علم فرا بگيرم! فرمود: آفرين بر جوينده علم.

4 . و قال الصادق عليه السلام : مَا جَلَسَ قَومٌ فِي مَسجِدٍ يَتلُونَ كِتَابَ اللّه و يَتَدارَسُونَهُ بَينَهُم الاَّ نزلت عليهم السكينة و حَفَّتهُمُ المَلاَئِكَةُ... .(2)

هيچ گروهى در مسجد جهت تلاوت كتاب خدا و درس و تعليم آن در بين خود نشست، مگر اينكه آرامش قلبى آنان را فرا گرفت و ملائكه الهى آنان را در بر گرفتند.

5 . و عن ابن عباس قال سمعت رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله يَقُولُ: مَا جَلَسَ قَومٌ فى بَيتٍ من بُيُوتِ اللّه يَدرُسُونَ كِتَابَ اللّه وَ يَتَعاطَونَهُ بَينَهُم اِلاَّ كَانُوا أَضيَافَ اللّه تَعَالَي وَ أَظَلَّت عَلَيهِمُ المَلاَئِكَةُ بِأَجنِحَتِهَا مَادَامُو فِيهِ... .(3)

هيچ گروهى در خانه اى از خانه هاى من [مساجد ]براى آموزش كتاب خدا و بحث

ص: 41


1- . منيه المريد، ص 106 / بحارالأنوار، ج 1 ، ص 185 / اين روايت در منابع اهل سنت موجود است: مجمع الزوائد، ج 1 ، ص 131 / المعجم الكبير، ج 8 ، ص 54 .
2- . عوالى اللئالى، ج 1 ، ص 376 ، ح 97 / با اندك تفاوت در منابع اهل سنت با اين سند آمده است: حدثنا محمود بن غيلان عن أبو اسامة عن الأعمش عن أبى صالح عن أبى هريرة قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، سنن الترمذى، ج 4 ، ص 265، ح 4015 .
3- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 364 - 363 ، ح 3789 .

درباره آن اجتماع نكردند مگر اينكه به مهمانى خداوند تعالى درآمدند و تا زمانى كه در مباحثات علمى هستند ملائكه آنان را مورد حمايت و حفاظت خود قرار مى دهند.

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة، ثنا حاكم بن اسماعيل عن حميد بن صخر عن المقبرى، عن أبى هريرة قال: سَمِعتُ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يَقُولُ: مَن جَاءَ مَسجِدِي هَذا، لَم يَأتِهِ اِلاَّ الخَيرِ يَتَعَلَّمَهُ أَو يُعَلِّمَهُ فَهُوَ بِمَنزِلَةِ الُمجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللّه وَ مَن جَاءَ لِغَيرِ ذلِكَ فَهُوَ بِمَنزِلَهِ الرَّجُلِ يَنظُرُ اِلى مَتَاعِ غَيرِهِ.(1)

ابوهريره مى گويد: شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: هركس به مسجد من آيد و هدفى جز اين نداشته باشد كه خيرى را ياد بگيرد يا ياد بدهد او در حكم مجاهد در راه خداستو هر كس كه براى غير آن آيد همانند مردى است كه به كالاى شخص ديگر نظر دارد.

لازم به ذكر است كه روايات متعدد ديگرى در خصوص پرسش و پاسخ به سؤالات مذهبى و دينى، مناظرات و گفتگوى پيامبر و ائمه معصومين عليهم السلام با اصحاب و پيروان ساير اديان و همچنين تعليم و آموزش قرآن كريم و ادعيه در متون روايى شيعه و اهل سنت وارد شده است كه ذكر و نقل همه آنها نيازمند تأليف مستقلى است. لذا به همين روايات بسنده كرديم.

ص: 42


1- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 83 - 82 ، ح 227 .

ص: 43

« الف »

اجراى حدود در مسجد

1 . و عن على عليه السلام : أَنَّه قال: نَهَي رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله عَن أَن تُقامَ الحُدُودُ فِي المَساجِدِ وَ أَن يُرفَعَ فِيهَا الصَّوتُ أَو تُنشَد فِيهَا الضَّالَّةُ وَ أَن يُسَلَّ فيهَا السَّيفُ أَو يُرمِىَ فِيها بِالنَّبلِ وَ أَن يُباعَ فِيها أَو يُشتَرى أَو يُعَلَّقَ فِي القِبلَةَ مِنها سِلاحٌ أَو تُبرَي فِيهَا نَبل.(1)

امام على عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمودند: از اجراى حدود در مساجد و فرياد زدن، و اعلام گمشده ها، تيراندازى كردن و خريد و فروش و آويزان كردن سلاح در جهت قبله و تراشيدن تير (براى كمان) خوددارى كنيد.

2 . و قال عليه السلام : لا تُقامُ الحُدُودُ فِي المَساجِدِ وَ لايُقتَلُ الوَالِدُ بِالوَلَدِ.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: حدود در مسجد اجراء نمى شود و پدر به خاطر قتل فرزند قصاص نمى شود.

ر.ك: روايات «خريد و فروش در مسجد» حديث 1 و 4 و از اهل سنت: حديث 1 و 3 .

ص: 44


1- . دعائم الاسلام، ح 1 ، ص 149 .
2- . عوالى اللئالى، ج 1 ، ص 189 ، ح 268 / مستدرك الوسائل، ج 18 ، ص 239 ، ح 22624 / مثل همين روايت با اين سند در كتب اهل سنت آمده است: حدثنا محمد بن بشار عن ابن ابى عدى عن اسماعيل بن مسلم عن عمرو بن دينار عن طاوس عن ابن عباس عن النبى صلى الله عليه و آله . سنن ترمذى، ج 2، ص 428 ، ح 1422/ سنن ابن ماجة، ج 2 ، ص 867 ، ح 2599 .

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا محمد بن رمح عن عبداللّه بن لهيعة عن محمد بن عجلان أنه سمع عمرو بن شعيب يحدث عن أبيه عن جده أَنَّ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : نَهَي عَن اِقَامَةِ الحُدودِ فِي المَساجِدِ.(1)

عمرو بن شعيب از پدر و جدش نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از اجراى حدود در مساجد نهى فرمودند.

ر.ك: گذرگاه قرار دادن مسجد روايت اهل سنت.

ص: 45


1- . سنن ابن ماجة، ج 2 ، ص 867 ، ح 2600 .

احتبا در مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن النوفلى عن السكونى عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قالَ رَسُولُ اللّه الأَحتِباءُ(1) فِي المَسجِدِ حِيطَانُ العَرَبِ.(2)

امام صادق عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: احتباء (جمع كردن دو ساق پا و چسباندن آنها به شكم و انداختن لباس بر روى آنها نظير گرفتن هر دو پا با دست ها) در مسجد از خصلت هاى عرب است.

2 . عدة من أصحابنا عن احمد بن محمدبن خالد عن محمد بن على عن على بن أسباط عن بعض أصحابنا، عن أَبِي عَبدِاللّه عليه السلام ، قال: لاَ يَجُوزُ لِلرَّجُلِ أَن يَحتَبِىَ مُقَابِلَ الكَعبَةِ.(3)

امام صادق عليه السلام فرمود: جايز است براى مرد كه در مقابل خانه كعبه احتباء كند (گويا نشستن با اين حالت هتك خانه كعبه است).

3 . أبى(ره) عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن يحيى عن حماد بن عثمان قال: رَأَيتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام :

ص: 46


1- . الاحتباء هو أن يضّم الانسان ساقيه الى بطنه بثوب يجمعهما به مع ظهره و يشده عليهما.
2- . الكافى، ج 2 ، ص 662 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 236 ، ح 6428 / حيطان العرب أى: أن العرب تتوسل فى الاتكاء بالاحتباء كما يتوسل أصحاب البيوت المبنية بالجدران./ نظير اين روايت در: الجعفريات، ص 52 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 383 ، ح 3843 .
3- . الكافى، ج 2 ، ص 663 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 236 ، ح 6429 .

يَكرَهُ الاِحتِبَاءَ لِلمُحرِم(1) قَالَ: وَ يُكرَهُ الاِحتِبَاءُ فِي المَسجِدِ الحَرَامِ اِعظَاما لِلكَعبَةِ.(2)

حماد بن عثمان مى گويد: امام صادق عليه السلام را ديدم كه مى فرمود: احتباء براى انسان محرم مكروه است. وى فرمود در مسجدالحرام هم مكروه است به دليل بزرگداشت خانه كعبه.

4 . و اِنَّمَا يُكرَهُ الاِحتِبَاءُ فِي المَسجِدِالحَرامِ تَعظيما لِلكَعبَةِ.(3)احتباء در مسجدالحرام به خاطر تعظيم و بزرگداشت خانه كعبه مكروه است.

5 . سَهلُ عن عَلِىِّ بن أسباطٍ عَن عَبدِاللّه بن سِنَانٍ عن أبى عبداللّه عليه السلام قَالَ: لاَيَنبَغِي لِأَحَدٍ أَن يَحتَبِىَ قُبالَةَ الكَعبَةِ.(4)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: براى هيچ كس سزاوار نيست كه در مقابل كعبه احتباء كند.

6 . علِّىُ بن أسباطٍ فى نوادره عن رجلٍ من أصحابنا بنايُكَنَّي أبا اِسحَاقَ عَن بَعضِ أَصحابِهِ عَن عَلِىِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام أنَّهُ قالَ فِي حَديثٍ: وَ اِذا كَانَ مُقابِلَ الكَعبَةِ لَم يَجُز أَن يَحتَبِىَ وَ هَو نَاظِرٌ اِلَيهَا.(5)

امام سجاد عليه السلام مى فرمايد: هنگامى كه در مقابل كعبه قرار مى گيريد و به كعبه مى نگريد جايز نيست براى شما كه احتباء كنيد.

ص: 47


1- . المحرم: من لبس لباس الاحرام لحجٍ أو عمرة، معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 373 .
2- . علل الشرايع، ج 2 ، ص 446 ، ح 1 / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 60 ، ح 27 / وسائل الشيعة، ج 13 ، ص 267 ، ح 17715 .
3- . من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 198 ، ح 2131 / وسائل الشيعة، ج 13 ، ص 267 ، ح 17714 .
4- . الكافى، ج 4 ، ص 546 ، ح 31 / التهذيب، ج 5 ، ص 453 ، ح 226 ، الاّ أنّه روى: قُبَالَةَ البَيتِ، سند شيخ طوسى به سهل بن زياد در صفحه 300 ذكر شده است. / وسائل الشيعة، ج 13 ، ص 226 ، ح 17712 .
5- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 384 ، ح 3844 / نوادرالراوندى، ص 30 .

احترام مساجد

1 . على بن احمد بن محمد عن محمد بن أبى عبداللّه الكوفى عن موسى بن عمران عن عمّه الحسين بن يزيد النَّوفلى عن علّى بن أبى حمزة عن أبى بصير قال: سألت أباعبداللّه عليه السلام عَنِ العِلَّةِ فِي تَعظِيمِ المَساجِدِ؟ فَقالَ: انَّما أُمِرُ بَتَعظِيمِ المَساجِدِ لِأَنَّها بُيُوتُ اللّه فى الأَرضِ.(1)

ابوبصير مى گويد: از امام صادق عليه السلام از دليل تعظيم و بزرگداشت مساجد پرسيدم؟ امام عليه السلام در جواب فرمودند: دستور به تعظيم مساجد براى اين است كه آنها خانه هاى خدا در روى زمين هستند.

2 . ابى (ره) عن سعد بن عبداللّه عن محمد بن الحسين عن صفوان بن يحيى عن كليب الصيداوى عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: مكتوبٌ فى التَّوراة أنَّ بُيُوتى فى الأَرض المساجِد فطُوبى لِمَن تطهّر فى بيته ثُمَّ زارنى فى بيتى و حق المزور أن يكرم الزائر.(2)

ص: 48


1- . علل الشرايع، ج 2 ، ص 318 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 298 ، ح 6591 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 6 .
2- . علل الشرائع، ج 2 ، ص 318 ، ح 2 / در ثواب الأعمال: ابى (ره) عن عبداللّه بن جعفر عن محمدبن الحسين مثله / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 6 / وسائل الشيعة، ج 1 ، ص 381 ، ح 1007 / در روايت ديگرى همين مضمون با اندك اختلاف وارد شده است: حدثنى محمد بن الحسن عن محمد بن الحسن الصفار عن محمد بن الحسين بن أبى الخطاب عن صفوان بن يحيى عن كليب الصيدواى عن أبى عبداللّه عليه السلام قالَ: مَكتُوبٌ فِي التَّوراةِ أَنَّ بُيُوتِي فِي الأَرضِ المَسَاجِدُ فَطُوبَي لِعَبدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيِهِ ثُمَّ زَارِنى فِي بَيتِهِ، أَلاَ انَّ عَلَي المَزُور كَرَامَة الزَّائِرِ و فى حديث آخر أَلاَ بَشِّرِالمَشَّائِينَ فِي الظُّلُمَاتِ الَي المَسَاجِدِ بِالنُّورِ السَّاطِع يَومَ القِيَامَة، ثواب الأعمال، ص 26 - 27 / همين نقل در من لايحضره الفقيه با اندك تفاوت در متن به صورت مرسل نقل شده است: ج 1 ، ص 239 ، ح 720 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 244 ، ح 6452 / مستدرك الوسائل، ج 1 ، ص 298 ، ح 669 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 373 و ج 82 ، ص 14 .

كليب صيداوى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه حضرت فرمود: در تورات نوشته شده است كه خانه هاى من (خدا) در زمين مساجد هستند پس خوش به حال كسى كه در خانه اش تطهير كند (وضو بگيرد) و مرا در خانه ام زيارت كند و حق زيارت شونده اينست كه زائر خود را اكرام و احترام كند.3 . و مما حدثنا به الشيخ الفقيه ابوالحسن بن شاذان عن أبيه عن ابن الوليد محمد بن الحسن عن الصفار محمد بن الحسين عن محمد بن زياد عن مفضل بن عمر عن يونس بن يعقوب قال: سمعت الصادق جعفر بن محمد عليه السلام يقول: أَمَا سَمِعتَ أَنَّ النبى صلى الله عليه و آله قال: مَلعُونٌ مَلعُونٌ مَن لَم يُوَقِّرِ المَسجِدَ! أَتَدرِي يَا يُونُسُ لِمَ عَظَّمَ اللّه تَعَالَي حَقَّ المَسَاجِدِ وَ أَنزَلَ هَذِهِ الآيَةُ و أنَّ المَسَاجِدَ لِللّهِ فَلا تَدعُوا مَعَ اللّه أَحَدا(1) كانَتِ اليهود والنّصارى إذا دَخَلُوا كَنائِسَهُم أَشرَكُوا بِاللّه تَعالى، فَأَمَرَ اللّه سُبحانَهُ نَبِيَّهُ أن يُوَحِّدَ اللّه فِيهَا وَ يَعبُدَهُ.(2)

طبق اين نقل امام صادق عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى فرمايند كه فرمود: ملعون است كسى كه به مسجد احترام نگذارد! اى يونس آيا مى دانى چرا خداوند حق مساجد را بزرگ داشته و اين آيه را نازل فرموده: كه مساجد براى خداست پس احدى غير از خدا را در آنجا نخوانيد. چون يهود و نصارى هنگامى كه وارد كنيسه و كليساهاى خود مى شدند به خدا شرك مى ورزيدند لذا خداوند متعال به پيامبرش دستور داد كه فقط او را بخوانند و او را عبادت كنند.

ص: 49


1- . جن: 18 .
2- . كنزالفوائد، ج 1 ، ص 151 - 150 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 435 ، ح 3942 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 354 ، ح 21 و ج 80 ، ص 361 ، ح 14 .

4 . قال علىُ عليه السلام : ... و لا يُسَمَّي المُسلِمُ رُجَيلاً وَ لايُسَمَّي ا لمُصحَفُ مُصَيحِفا وَ لاَ المَسجِدُ مُسَيجِدا.(1)

امام على عليه السلام فرمودند: مرد مسلمان، مردك ناميده نمى شود و قرآن كتابچه ناميده نمى شود و مسجد هم «مسجدك» ناميده نمى شود. [چون اين روش سخن گفتن سبك شمردن مسلمان، قرآن و مسجد است از اين رو حضرت نهى فرمودند].

5 . قال الصادق عليه السلام : اذَا بَلَغتَ بَابَ المَسجِدِ فَاعلَم أَنَّكَ قَد قَصَدتُ بَابَ مَلِكٍ عَظِيٌمٍ لَمَا يَطَأُ بسَاطَهُ اِلاَّ المُطَهَّرُونَ وَ لاَيُؤذَنُ لُِمجَالِسَتِهِ الاَّ الصِّدِّيقينَ فَتَهَبِ القُدُومَ اِلَي بِسَاطِهِ هَيبَهَ المَلِكِ فَانَّكَ عَلَي خَطَرٍ عَظِيمٍ اِن غَفَلتَ فَاعلَم أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَي مَا يَشَاءُ مِنَ العَدلِ وَالفَضلِ مَعَكَ و بِكَ، فَان عَطَفَ عَلَيكَ بِرَحمَتِهِ وَ فَضلِهِ قَبِلَ مِنكَ يَسيرَالطَّاعَةِ وَ أَجزَلَ لَكَ عَلَيهَا ثَوَابا كَثِيرا و ان طالَبَكَ بِاستِحقَاقِ الصِّدقِ والأخلاَصِعَدلاً بِكَ حَجَبَكَ وَ رَدَّ طَاعَتَكَ وَ ان كَثُرَت و هَو فعَّالٌ لِمَا يُرِيد وَ اعتَرِف بَعجزِكَ وَ تَقصِيرِكَ وانكِسَارِكَ و فَقرِكَ بَينَ يَدَيهِ... .(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد هنگامى كه به در مسجد رسيدى، بدان كه تو در خانه پادشاهى بزرگ را قصد كرده اى كه جز پاكان هرگز در آن وارد نمى شوند و جز راستگويان را حضور در آن روا نباشد. خود را آماده خدمت كن كه اگر حرمتش را پاس ندارى با خطرى بزرگ روبه رو خواهى شد. بدان كه او قادر است بر آنچه كه مى خواهد از عدل و فضل با تو و به تو رفتار كند. اگر بر تو رحمت و عطوفت و فضل روا دارد، عبادات كم تو را به زيادى قبول مى كند و برآن ثواب بسيار دهد و اگر با تو از سر راستى و اخلاص به عدل رفتار كند، عبادات و طاعت تو را رد مى كند. و قبول نمى كند، اگرچه بسيار باشد و او تواناى بر هر چيزى است كه اراده كند. پس اعتراف كن به عجز و تقصير و شكستن خود و فقرت را در بين دست هايت به حضورش ببر.

ص: 50


1- . النوادر، ص 41 / بحارالأنوار، ص 358 ، ح 27 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 445 ، ح 3957 / نظير اين روايت با اندك تفاوت در متن با اين سند آمده است: اخبرنا محمد حدثنى موسى حدثنا أبى عن أبيه عن جده جعفربن محمد عن أبيه عن جدّه على بن الحسين عن أبيه عن على بن أبى طالب عليه السلام . الجعفريات، ص 241 .
2- . مصباح الشريعة، ص 130 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 437 ، ح 3946 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 373 ، ح 40 .

ص: 51

اذان مسجد

1 . على بن محمد عن سهل بن زياد عن ابن محبوب عن عبداللّه بن سنان عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: كَانَ طُولُ حائِطِ مَسجِدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله قامَةً فَكَانَ يَقُولُ صلى الله عليه و آله لِبِلالٍ اِذا دَخَلَ الوَقتُ يا بِلالُ اعلُ فَوقَ الجِدارِ وَ ارفَع صَوتَكَ بِالأَذَانِ فانَّ اللّه قَد وَكَّلَ بِالأَذَانِ رِيحاً تَرفَعُهُ اِلَي السَّمَاءِ وَ انَّ الملائِكَةَ اذَا سَمِعُوا الأَذَانَ مِن أَهلِ الأَرضِ، قالُوا هَذِهِ أَصوَاتُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله بِتَوحِيدِاللّه عَزَّوَجَلَّ وَ يَستَغفِرونَ لأِّمَّةِ مُحَمَّدً صلى الله عليه و آله حَتّى يَفرُغُوا من تِلكَ الصَّلاةِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: طول ديوار مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله به اندازه قامت يك انسان بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله در هنگام اذان به بلال مى فرمود: اى بلال؟ بالاى ديوار برو و صدايت را به گفتن اذان بلند كن، همانا خداوند بادى را مأمور كرده است تا اذان را به آسمان ها ببرند و همانا ملائكه الهى هنگامى كه صداى اذان را از زمينيان مى شنوند، مى گويند، اين صداى امت محمد صلى الله عليه و آله به يگانگى خداوند عزوجل است و استغفار و طلب آمرزش براى امت محمد صلى الله عليه و آله مى كنند تا هنگامى كه از آن نماز فارغ مى شوند.

ص: 52


1- . الكافى، ج 3 ، ص 307 ، ح 31 . شيخ طوسى روايت را به سندش از محمد بن على بن محبوب نقل مى كند، ج 2 ، ص 59، ح 46 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 411 ، ح 6957 . و در محاسن برقى روايت از حسن بن محبوب نقل شده است، ج 1 ، ص 48 ، ح 67 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 148 .

2 . عن ابى هريرة و ابن عباس قالا:(1) خَطَبنَا رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله ... وَ مَن تَوَلَّي أَذَانَ مَسجِدٍ مِن مَسَاجِدِاللّه فَأَذَّنَ فِيهِ وَ هُوَ يُرِيدُ وَجهَ اللّه تَعَالَي أَعطَاهُ ثَوَاب أَربَعِينَ أَلفَ أَلفِ نَبِىٍّ وَ أَربَعِينَ أَلفَ أَلفِ صِدِّيقٍ و أَربَعِينَ أَلفَ أَلفِ شَهِيدٍ وَ أَدخَلَ فِي شَفَاعَتِهِ أَربَعِينَ أَلفَ أَلفِ أُمَّةٍ، فِي كُلِّ أُمَّةٍ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِرَجُلٍ و كَانَ لَهُ فِي كُلِّ جَنَّةٍ مِنَ الجِنَانِ أَربَعُونَ ألفَ أَلفِ مَدِينَةٍ و فِي كُلِّ مَدِينَةٍ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ قَصرٍ وَ فِي كُلِّ قَصرِ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ دَار...فاذَا أَذَّنَ المُؤَذِّنُ فَقَالَ:أَشهَدُ أَن لا الَهَ الاَّ اللّه

اكتَنَفَهُ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ مَلَكٍ كُلُّهُم يُصَلُّونَ عَلَيهِ وَ يَستَغفِرُونَ لَهُ وَ كَانَ فِي ظِلِّ اللّه حَتَّي يَفرُغ وَ كَتَبَ ثَوَابَهُ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ مَلَكٍ ثُمَّ صَعِدُوا بِهِ الَي اللّه تعالى... .(2)

به روايت ابوهريره و ابن عباس رسول خدا صلى الله عليه و آله در خطبه اى فرمودند: هر كس متولى اذان مسجدى از مساجد خدا باشد و در آن فقط براى خدا اذان بگويد خداوند متعال ثواب چهل هزار هزار پيامبر و چهل هزار هزار صديق و چهل هزار هزار شهيد به او بدهد و چهل هزار هزار امت را كه در هر يك چهل هزار هزار است از شفاعت او بهره مند سازد و او را در هر باغى از باغ هاى بهشت كه چهل هزار هزار شهر است و در هر شهرى چهل هزار هزار قصر و در هر قصرى چهل هزار هزار خانه... پس هنگامى كه مؤذن لب به اذان بگشايد و بگويد: أشهد أن لا اله الا اللّه ، چهل هزار هزار ملك او را احاطه كنند و بر او درود فرستند و برايش استغفار نمايند و در زير سايه عرش خداى عزوجل باشد تا از اذان فارغ شود و ثوابش را چهل هزار هزار ملك نويسند، آنگاه آن را نزد خداى تعالى بالا برند.

3 . محمد بن على محبوب عن محمد بن الحسين عن محمد بن على عن مصعب بن سلام التميمى عن سعد بن طريف عن أبى جعفر عليه السلام قَالَ: مَن أَذَّنَ عَشَرَ سِنِينَ مُحتَسِبا يَغفِرُ اللَّهُ لَهُ مَدَّ بَصَرِهِ وَ صَوتِهِ فِي السَّمَاءِ وَ يُصَدِّقُهُ كُلِّ من يُصَلِّي بِصَوتِهِ حَسَنَةٌ.(3)

ص: 53


1- . سند اين روايت به طور كامل در بحث «ساختن مسجد» ذكر شده است.
2- . ثواب الأعمال، ص 290 / أعلام الدين، ص 421 / بحارالأنوار، ج 8 ، ص 192 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 377 ، ح 6839 . به همين مضمون در حديث مناهى با اندك تفاوت نقل شده است: ر.ك: من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 17 .
3- . التهذيب، ج 2 ، ص 284 ، ح 33 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 372 ، ح 6821 / بحارالانوار، ج 82 ، ص 104 / الخصال، ج 2 ، ص 448 .

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: هر كس ده سال براى رضاى خدا اذان بگويد، خداوند به اندازه ديدرس وى و انعكاس صدايش در آسمان او را مى آمرزد و هر تر و خشكى كه صداى او را مى شنود او را تصديق مى كند و از ثواب هر كس كه با وى در آن مسجد نماز مى خواند او را سهمى است و براى او به ازاى هر كس كه با صداى او به نماز مى ايستد، حسنه اى ثبت مى شود.

براى آگاهى بيشتر از فضيلت گفتن اذان در هر مكان ديگرى و ثواب و آثارى كه براى مؤذن دارد به «باب الأذان و الأقامة و ثواب الأذان» يا «باب الأذان و الاقامة و فضلهما و ثوابهما»در كتب مختلف حديثى مراجعه فرمائيد.

ص: 54

ص: 55

ازدواج در مسجد

1 . حدثنى أبوالحسن محمد بن هارون بن موسى التلعكبرى عن أبيه عن أبوالحسن احمد بن محمد بن أبى العرب الضبى عن محمد بن زكريا دينار الغلابى عن شعيب بن واقد عن الليث عن جعفر بن محمد عن أبيه عن جده عن جابر قال: لَمّا أَرادَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله أَن يُزَوِّجَ فاطِمَةَ عليهاالسلام عَلِيّا عليه السلام قَالَ لَهُ: اخرُج يا أَبَاالحَسَن إِلَي المَسجِدِ فَإِنِّي خارِجٌ فِي أَثَرِكَ وَ مُزَوِّجُكَ بِحَضرَةِ النّاسِ وَ ذاكِرٌ مِن فَضلِكَ ما تَقَرُّبِهِ عَينُكَ... .(1)

از جابر روايت شده كه: چون رسول خدا صلى الله عليه و آله خواست فاطمه عليهاالسلام را به ازدواج على عليه السلام درآورد، به او فرمود: اى ابوالحسن به مسجد برو كه من نيز در پى تو خواهم آمد و تو را در حضور مردم به همسرى فاطمه درخواهم آورد و از فضايل تو به مقدارى كه چشمت روشن شود بازخواهم گفت.

2 . و من المناقب عن أم سلمة و سلمان الفارسى و على بن ابى طالب عليه السلام و كُلُّ قالوا: اِنَّهُ لَمَّا أَدرَكَت فَاطِمَةُ بِنتَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله مَدرَكَ النِّسَاءِ خَطَبَهَا أَكَابِرُ قُرَيشٍ... يَا أَبَاالحَسَنِ مَا عَرَجَ المَلَكُ مِن عِندِي حَتَّي دَقَقتُ البَابَ أَلاَ وَ اِنِّي مُنفِذٌ أَمَرَ رَبِّي عَزَّوَجَلَّ امضِ يَا أَبَاالحَسَنِ أَمَامِي فَاِنِّي خَارِجٌ اِلَي المَسجِدِ وَ مُزَوَّجُكَ عَلَي رُؤسِ النَّاسِ.(2)

طبق اين نقل: چون كه حضرت فاطمه عليهاالسلام به سنى رسيد كه آماده ازدواج شد بزرگان

ص: 56


1- . دلائل الامامة، ص 15 / بحارالأنوار، ج 100 ، ص 270 ، 269 ، ح 21 / مستدرك الوسائل، ج 14 ، ص 206 ، ح 16512 .
2- . كشف الغمة، ج 1 ، ص 358 / بحارالأنوار، ج 43 ، ص 124 .

قريش از او خواستگارى كردند... [در ادامه حديث جزئيات زيادى را نقل مى كند، تا آنكه ملك الهى دستور به ازدواج على عليه السلام و فاطمه عليهاالسلام مى دهد و پيامبر صلى الله عليه و آله به در خانه على عليه السلام مى آيند] اى ابوالحسن به خدا سوگند كه هنوز ملك الهى از پيشم نرفته بود به سوى تو آمدم و دق البابكردم. آگاه باش كه مى خواهم امر پروردگار را در مورد تو اجراء كنم. برو اى ابوالحسن و من در پيش سر تو به مسجد خواهم آمد و تو را در انظار ديگران به ازدواج با فاطمه درخواهم آورد.

ص: 57

استراحت در مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن النوفلى عن السكونى عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : الاتِّكَآءُ فِي المَسجِدِ رَهبَانِيَّةُ العَرَبِ، اِنَّ المُؤمِنَ مَجلِسُهُ مَسجِدُهُ وَ صَومَعَتُهُ بَيتُهُ.(1)

سكونى از امام صادق عليه السلام روايت مى كند كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: استراحت كردن در مسجد رهبانيت عرب است. همانا مؤمن مجلس (عبادتش) مسجد و استراحتگاه او خانه اوست.

دو روايت ديگر به همين مضمون با اسناد ذيل نقل شده است:

2 . احمد بن محمد عن محمد بن حسان الرَّازى عن أبى محمّد الرَّازى عن اسماعيل بن أبى عبداللّه عن أبيه قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله .(2)

3 . أخبرنا محمد حدثنى موسى حدثنا أبى عن أبيه عن جدّه جعفر بن محمد عن أبيه عن جدّه على بن الحسين عن أبيه عن على عليه السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله .(3)

ص: 58


1- . الكافى، ج 2 ، ص 662 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 235 ، ح 6427 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 249 ، ح 4 . سند شيخ طوسى به احمد بن محمد در صفحه 72 ذكر شده است. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 236 ، ح 6430 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 380 .
3- . الجعفريات، ص 52 / نوادرالراوندى، ص 30 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 383 ، ح 3843 .

ص: 59

اعتكاف در مسجد

اعتكاف در مسجد(1)

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابنِ أَبى عُمَيرٍ عَن حمادٍ عن الحَلَبِىّ عَن أبى عَبدِاللّه عليه السلام قال: كانَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله اذا كَان العَشرُ الأَواخِرُ اِعتَكَفَ فِي المَسجِدِ وَ ضُرِبَت لَهُ قُبَّةٌ مِن شَعرٍ وَ شَمَّرَ المِئزَرَ وَ طَوى فِراشَهُ و قالَ بَعضُهُم وَ أعتَزَلَ النِّسَاءَ فَقَالَ أَبُو عَبدِاللّه عليه السلام : امّا اعتزال النِّساء فلا.(2)

ص: 60


1- . الكافى، ج 4 ، ص 175 ، ح 1 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 184 ، ح 2087 ، به صورت مرسل نقل مى كند. / تهذيب الأحكام، ج 4 ، ص 277 ، ح 1 در تهذيب شيخ طوسى از م كلينى نقل مى كند. سند شيخ طوسى به شيخ كلينى در مشيخه اين چنين است: فما ذكرناه فى هذا الكتاب عن محمد بن يعقوب الكلينىره، فَقَد أخبرنا به الشيخ، ابوعبداللّه محمد بن محمد بن النعمان، عن أبى قاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن محمد بن يعقوب. و أخبرنا - أيضاً- الحسين بن عبداللّه عن أبى غالب احمد بن محمد الزرارى و أبى محمد هارون بن موسى التَلَّعُكبَرىّ و أبى القاسم جعفر بن محمد بن قولويه، و أبى عبداللّه احمد بن أبى رافع الصيمرى، و أبى المفضل الشيبانى كلّهم عن محمد بن يعقوب الكلينى. و أخبرنا به - أيضاً- احمد بن عبدوون - المعروف بابن الحاشر- عن احمد بن أبى رافع و أبى الحسين عبدالكريم بن عبداللّه بن نصر البزاز. بتنيس و بغداد عن أبى جعفر محمد بن يعقوب الكلينى - جميع مُصَنَّفاتِه و أَحاديثه، سماعاً و اجازةً ببغداد بباب الكوفةِ بدَربِ السِلسِلة. سنة 327 / استبصار، ج 2، ص 130، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 533 ، ح 14046 / و ص 545 ، ح 14082 / بحارالانوار، ج 16 ، ص 273 . رواياتى مبنى بر اعتكاف پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در دهه آخر ماه مبارك رمضان در منابع روايى اهل سنت هم نقل شده است. ر.ك: سنن ابى داود، ج 1، ص 551 / صحيح البخارى، ج 2 ، ص 256 / صحيح مسلم، ج 5 ، ص 88 .
2- . لازم به ذكر است روايات متعددى در احكام اعتكاف در مسجد وارد شده است كه ما از نقل آنها خوددارى كرده ايم، و به رواياتى كه اعتكاف در مسجد و نوع مساجد را بيان مى كند اكتفا كرده ايم.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله در دهه آخر (ماه مبارك رمضان) در مسجد معتكف مى شدند. براى آن حضرت خيمه اى كه از مو بافته شده بود در مسجد برپا مى كردند. پيامبر صلى الله عليه و آله مهيّاى اعتكاف مى شدند و بستر خويش را جمع مى كردند. برخى گفته اند از زنان هم كناره گيرى مى كردند ولى امام صادق عليه السلام آن را تكذيب كردند.

2 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابنِ أَبى عميرٍ عَن حمّادٍ عن ابى عبداللّه عليه السلام قال: كانَت بَدرٌ فِي شَهرِ رَمَضَانَ فَلَم يَعتَكِف رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فَلمَّا أن كانَ مِن قابلِ اِعتَكَفَ عَشرَينِ، عَشراً لِعامِهِ و عَشراقَضاءً لِما فَاتَهُ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: جنگ بدر در ماه رمضان انجام گرفت به همين دليل رسول خدا صلى الله عليه و آله موفق به اعتكاف نشدند، آن حضرت در ماه رمضان سال بعد بيست روز اعتكاف كردند يك دهه را به عنوان همان سال اعتكاف كردند و يك دهه را نيز به عنوان قضاى سال قبل كه از ايشان فوت شده بود.

3 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابى ابن عميرٍ عن حمّادِ عن الحلبى عن أبى عبداللّه صلى الله عليه و آله قال: لا اعتِكافَ الّا بِصَومٍ فى المَسجِدِ الجامِعِ.(2)

حلبى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: اعتكاف جز به روزه دارى در مسجد جامع نباشد.

ص: 61


1- . الكافى، ج 4 ، ص 175 ، ح 2 / من لا يحضره الفقيه، ج 2 ، ص 184 ، ح 2088 به صورت مرسل نقل مى كند. وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 532 ، ح 14047 / بحارالانوار، ج 16 ، ص 274 .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 176 ، ح 3 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 184 ، ح 2086 . سند شيخ صدوق به حلبى در مشيخه اين چنين است: و ما كان فيه عن محمد، الحلّبى فقد رويته عن أبى و محمدبن الحسن و محمد بن موسى بن المتوكل عن عبداللّه بن جعفرالحميرى، عن ايوب بن نوح عن صفوان بن يحيى عن عبداللّه بن مسكان، عن محمد بن على، الحلّبى. وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 538 ، ح 14062 ، نظير اين روايت در منابع اهل سنت نيز آمده است. ر.ك: سنن الترمذى، ج 2 ، ص 148 و 149 .

4 . عدةُ من اصحابِنا عن سهل بن زيادٍ عَن الحسينِ بن محبوبٍ عَن عُمَر بنِ يزيدَ قال: قلتُ لِأَبى عبداللّه عليه السلام ما تَقُولُ فى الاعتكافِ بِبَغدَادَ فى بَعضِ مَساجِدِها؟ فقال: لا اعتِكَافَ الاَّ فِي مَسجِدِ جَمَاعَةٍ قَد صَلَّي فيهِ امامٌ عَدلٌ بِصَلاَةِ جَمَاعَةٍ وَ لا بَأس أَن يُعتَكَفَ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ و البَصرَةِ وَ مَسجِدِ المَدِينَةِ وَ مَسجِدِ مَكَّةَ.(1)

عمر بن يزيد مى گويد: از امام صادق عليه السلام درباره اعتكاف در بعضى از مساجد بغداد سؤال كردم؟ فرمود: نمى توان اعتكاف نمود مگر در مسجد جامع كه در آن پيش نماز عادلى نماز جماعت خوانده باشد و اشكالى ندارد كه در مسجد كوفه و بصره و مسجد مدينه و مسجد مكّه اعتكاف شود.

5 . سهل بن زياد عن احمد بن محمد عن داود بن سرحانَ عن أبى عبداللّه عليه السلام : قال لا أرَي الاِعتِكافَ الاَّ فى المَسجِدِ الحرامِ أو مَسجِدِ الرَّسولِ أو مَسجِد جامِعٍ و لايَنبَغِي لِلمُعتَكِفِ أن يَخرُجَ مِن المسجِدِ الاَّ لِحاجَةٍ لا بُدَّ منها ثُمّ لايَجلِسُ حَتّى يَرجِع... .(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: نمى توان اعتكاف كرد مگر در مسجدالحرام يا مسجدالرسول يا مسجد جامع و شايسته نيست كه معتكف از مسجد خارج شود مگر براى حاجتى كه ناگزير از انجام آن است، پس از خروج نيز حق نشستن ندارد تا مادامى كه به مسجد باز مى گردد.

ص: 62


1- . الكافى، ج 4 ، ص 176 ، ح 1 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 184 ، ح 2089 / تهذيب الاحكام، ج 4 ، ص 290 ، ح 14 / الاستبصار، ج 2 ، ص 126 ، ح 1 . سند شيخ طوسى به محمد بن يعقوب در روايت اول گذشت، اين روايت را هم شيخ از كافى نقل مى كند. به همين مضمون روايت ديگرى در مستدرك الوسائل، ج 7 ، ص 562 ، ح 8891 نقل شده است.
2- . الكافى، ج 4 ، ص 176 ، ح 2 / و در كتاب من لايحضره الفقيه سند به اين شكل است: روى البزنطىّ عن داود بن سرحان... مثله، ج 2 ، ص 185 ، ح 2091 . سند شيخ صدوق به بزنطى اين چنين است: و ما كان فيه عن احمد بن محمد بن أبى نصر؛ البزنطّى: فقد رويته عن أبى و محمد بن الحسن عن سعد بن عبداللّه و الحميرى جميعا عن احمدبن محمد بن عيسى عن احمد بن محمد بن أبى نصر البزنطى. و رويته عن أبى و محمد بن على ما جيلويه عن على بن ابراهيم عن أبيه عن احمد بن محمد بن ابى نصرالبزنطىّ. تهذيب الأحكام، ج 4 ، ص 290 ، ح 16 / الأستبصار، ج 2 ، ص 126 ، ح 3 . شيخ طوسى قدس سره از كافى نقل مى كند سند شيخ به كافى در ذيل روايت اول ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 541 ، ح 140 .

6 . على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن أبى عمير عن حمّاد عن الحلبىّ عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سئل عن الاعتكافِ؟ قالَ: لا يَصلُحُ الأعتكافُ الاّ فى المسجِدِ الحرامِ أَو مَسجِدِ الرَّسُولِ صلى الله عليه و آله أو مَسجِدِ الكُوفَةِ أَو مَسجِدِ جَمَاعَةٍ... .(1)

از امام صادق عليه السلام درباره مكان اعتكاف سؤال شد؟ فرمود: جايز نيست اعتكاف مگر در مسجدالحرام يا مسجدالرسول يا مسجد كوفه يا مسجدى كه جماعتى در آن هستند (كنايه از مسجد جامع).

7 . على بن الحسن عن احمد بن صبيح عن عَلّى بن عمران عن أبى عبداللّه عن ابيه عليهماالسلامقال: المُعتَكِفُ يَعتَكِفُ فِي المَسجِدِ الجامِعِ.(2)

امام صادق عليه السلام از پدرش عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: معتكف در مسجد جامع اعتكاف مى كند.

8 . على بن الحسن عن محمد بن الوليد عن أبان بن عثمان عن يحيى بن أبى العَلاَءِ الرَّازِىّ عَنأبِي عَبدِاللّه عليه السلام قال: لايكونُ اعتكافٌ الاّ فى مَسجِدِ جَماعَةٍ.(3)

امام صادق عليه السلام فرمودند: اعتكافى نيست مگر در مسجد جماعت (كنايه از مسجد جامع).

9 . عَلِىُّ بن الحسن بن فضّال عن محمد بن علّى عن على بن النعمانِ عن أَبى الصَّبّاحِ الكِنَانِىِّ عَن أبى عبداللّه عليه السلام قال سألتُه عَنِ الأَعتكافِ فى شَهرِ رَمَضَانَ فِي العَشرِ؟ قال: انَّ عَلِّيَا عليه السلام كان يَقُولُ لا أَرَى

ص: 63


1- . الكافى، ج 4 ، ص 176 ، ح 3 / وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 540 ، ح 14068 .
2- . تهذيب الأحكام، ج 4 ، ص 290 ، ح 12 / الأستبصار، ج 2 ، ص 127 ، ح 5 . سند شيخ طوسى به على بن الحسن بن فضال در مشيخه اين چنين است: و ما ذكرته فى هذا الكتاب عن على بن الحسن به فضّال: فقد أخبرنى به احمد بن عبدون، سماعا منه و اجازةً عن على بن محمد بن الزبير عن على بن الحسن بن فضال. / وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 539 ، ح 14065 .
3- . تهذيب الأحكام، ج 4 ، ص 290 ، ح 13 / الأستبصار، ج 2 ، ص 127 ، ح 6 . سند شيخ به على بن حسن در روايت قبل گذشت. / وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 539 ، ح 14067 .

الاعتكافَ الاّ فى المسجد الحرامِ أو مَسجِدِ الرَّسُولِ صلى الله عليه و آله أو فى مَسجِدِ جَامعٍ.(1)

أبى الصباح مى گويد: از امام صادق عليه السلام در باره اعتكاف در ده روز از ماه رمضان سؤال كردم؟ فرمود: امام على عليه السلام مى گفت: اعتكاف جايز نيست مگر در مسجدالحرام يا مسجدالرسول يا در مسجد جامع.

10 . و قيل: انَّ سليمانَ كانَ يَعتَكِفُ فِي مَسجِدِ بَيتِ المَقدِسِ أَلسَّنَةُ والسَّنَتَينِ وَالشَّهرُ وَالشَّهرَينِ وَ أَقَلَّ وَ أَكثَرَ. يُدخَلُ فِيهِ طعامُهُ وَ شَرابُه وَ يُتَعَبَّدُ فِيهِ.(2)

طبرسى صاحب مجمع البيان نقل مى كند كه گفته شده است: حضرت سليمان عليه السلام در مسجد بيت المقدس يك سال، دو سال، يك ماه، دو ماه كمتر و بيشتر اعتكاف مى كرد و آب و غذايش را به همراه مى برد و به عبادت مى پرداخت.

ص: 64


1- . تهذيب الاحكام، ج 4 ، ص 291 ، ح 17 / الأستبصار، ج 2 ، ص 127 ، ح 4 / وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 539 ، ح 14066 .
2- . مجمع البيان، ج 8 ، ص 204 / بحارالأنوار، ج 14 ، ص 141 .

ص: 65

اعلام گمشده و پيدا شده ها در مسجد

1 . محمد بن على بن محبوب عن محمد بن أحمدالهاشمى عن العمَرَكِىِّ عن على بن جعفر عليه السلام عن أخيه موسى عليه السلام قال: سَأَلتُهُ عَنِ الضَّالَّةِ أَيَصلُحُ أَن تُنشَدَ فِي المَسجِدِ؟ قَالَ: لَآ بَأسَ.(1)

على بن جعفر مى گويد از برادرم امام موسى كاظم عليه السلام سؤال كردم آيا جايز است گمشده در مسجد تعريف بشود؟ فرمود: اشكالى ندارد.

2 . وَ سَمِعَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله رَجُلاً يُنشِدُ ضَالَّةً فِي المَسجِدِ، فَقالَ: لاَ رَدَّ اللّه عَلَيكَ فَاِنَّها لِغَيرِ هَذَا بُنِيَت.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيد كه مردى در مسجد گمشده اى را اعلام مى كند. فرمود: به او بگوييد، خداوند به تو برنگرداند. همانا مساجد را براى غير اين امور ساخته اند.

3 . و عن شعيب بن واقد عن الحسين بن زيد عن الصادق عليه السلام عن آبائه عليهم السلام فى - حديث المناهى - قال: نَهَي رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله أَن يُنشَدَ الشِّعر أَو يُنشَدَ الضَالَّةَ فِي المَسجِدِ.(3)

ص: 66


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 249 ، ح 3 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 72 ذكر شده است. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 234 ، ح 6426 / قرب الاسناد، ص 120 / مسائل على بن جعفر عليه السلام ، ص 156 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 237 ، ح 714 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 235 ، ح 6425 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 362 و ج 81 ، ص 8 / علل الشرايع: أبىره عن محمد بن يحيى العطار عن محمد بن أحمد باسناده رَفَعَه... ج 2 ، ص 319 ، ح 1 .
3- . من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 8 . سند شيخ صدوق به شعيب بن واقد - در صفحه 74 ذكر شده است. / مكارم الأخلاق، ص 426 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 235 ، ح 6426 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 12 و ج 73 ، ص 331 .

امام صادق از پدرانش در حديث مناهى نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله : نهى فرمود كه در مسجد شعر سراييده شود يا گمشده اعلام بشود.

4 . و قال عليه السلام : جَنَّبُوا مَساجِدَكُم... وَالضَّالّةَ.(1)دور نگاه داريد مسجدهايتان را از... و گمشده ها و پيدا شده ها.

ر.ك: روايت اول «اجراى حدود در مسجد».

روايات اهل سنت

1 . حدثنا عبيداللّه

بن عمرالجشمى عن عبداللّه بن يزيد عن حيوة يعنى ابن شريح عن ابى الأسود - يعنى محمدبن عبدالرحمان بن نوفل - عن ابوعبداللّه مولى شداد أنه سمع أبا هريرة يقول: سَمِعتُ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يقول: «مَن سَمِعَ رَجُلاً يُنشِدُ ضَالَّةً فِي المَسجِدِ فَليَقُل: لاَ أَدَّاهَآ اِليكَ فَاِنَّ المَسَاجِدَ لَم تُبنِ لِهذَا.(2)

ابوهريرة مى گويد: از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: هر كس بشنود كه مردى در مسجد اموال گمشده خود را صدا بزند بايد به او بگويد، خداوند آن را به تو باز نگرداند، چون كه مساجد براى اين امور ساخته نشده است.

روايت ديگرى در نهى از اعلام گمشده در بحث «خريد و فروش در مسجد» خواهد آمد.

ص: 67


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 237 / متن و سند كامل اين روايت در ذيل عنوان «خريد و فروش در مسجد» آمده است.
2- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 115 ، ح 473 / در سنن ابن ماجه: حدثنا يعقوب بن حميد بن كاسب عن عبداللّه بن وهب عن حيوة مثله، ج 1 ، ص 252 ، ح 767 / صحيح مسلم، ج 2 ، ص 82 .

2 . حدثنى حجاج بن الشاعر عن عبدالرزاق عن الثورى عن علقمة بن مرشد عن سليمان بن بريدة عن ابيه: إنَّ رجلاً نَشَدَ فِي المَسجِدِ فَقَالَ: مَن دَعَا اِلَي الجَمَلِ الأَحمَرِ فَقَالَ النَّبِىُ صلى الله عليه و آله : لاَ وَجَدتُ، انّما بُنِيَتِ المَسَاجِدُ لِمَا بُنِيُت لَه.(1)

سليمان بن بريده از پدرش نقل مى كند كه: مردى در مسجد بانگ برآورد: چه كسى شتر سرخ موى گمشده ام را ديده است؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: (اميدوارم كه) آن را نيابى، زيرا مساجد براى عبادت بنا شده اند.

ص: 68


1- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 82 .

ص: 69

امور بيهوده و لغو در مسجد

ر.ك: خريد و فروش در مسجد.

ر.ك: سخن دنيوى در مسجد.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا عبد بن حميد عن حسين بن على الجعفى عن حمزةَ الزيات عن أبى المختار الطائى عن ابن أخى الحارث الاعور عن الحارث الاعور قَالَ: مَرَرتُ فِي المَسجِدِ فَاِذَا النَّاسُ يَخُوضُونَ فِي الأحَادِيثِ فَدَخَلتُ على عَلِىِّ عليه السلام فَقُلتُ: يا أمِيرَالمُؤمِنينَ، أَلا تَرَي النَّاسَ قَد خَاضُوا فِي الأَحاديث؟ قَالَ: أَقَدَ فَعَلُوها؟ قلت: نَعَمٌ، قال: أَمَا أَنِّي قَد سَمِعتُ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله يَقُولُ: أَلاَ اِنَّها سَتَكُونُ فِتنَةٌ، فَقُلتُ مَا الم-َخرَجُ مِنها يا رَسُولَ اللّه ؟ قَالَ: كِتابُ اللّه ... .(1)

حارث اعور مى گويد: از مسجد عبور مى كردم كه ديدم مردم غرق در سخن هاى باطل و بيهوده اند، پس بر امام على عليه السلام وارد شدم و عرض كردم: مگر نمى بينيد مردم در امور بيهوده فرو رفته اند؟ پرسيد: آيا اين كار را انجام داده اند؟ عرض كردم: آرى، فرمود: آگاه باشيد كه من از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: فرو رفتن در سخنان بيهوده فتنه است، عرض كردم: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله راه خلاصى در چيست؟ فرمود: كتاب خدا (قرآن).

ص: 70


1- . سنن الترمذى، ج 4 ، ص 245 ، ح 3070 .

ص: 71

انداختن آب دهان و خلط سينه و بينى در مسجد

1 . مُحَمَّدُ بن عَلِىِّ بن محبوبٍ عَن مُحَمَّدِ بنِ الحُسَينِ عن موسى بن يسارٍ عن على بن جعفرالسَّكُونِىِّ عن اسماعيل بن مُسلِم الشَّعِيرىِّ عَن جعفر عن أبيهِ عن آبائه عليه السلام قال: مَن وَقَّرَ بِنُخَامَتِهِ المَسجِدَ لَقِىَ اللّه يَومَ القِيامَةِ ضَاحِكا قَد أُعطِىَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدرش و او از اجداد بزرگوارش نقل مى كند كه فرمود: كسى كه احترام مسجد را حفظ كند و از انداختن اخلاط (بينى و سينه) در آن خوددارى كند، در روز قيامت خوشحال و خندان، در حالى كه نامه اعمالش در دست راست اوست با خداوند ملاقات مى كند.

ص: 72


1- . تهذيب الأحكام، ج 3 ، ص 256 ، ح 33 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در مشيخه اين چنين است: و ما ذكرته فى هذا الكتاب عن محمد بن على بن محبوب فقد أخبرنى به: الحسين بن عُبَيداللّه عن احمد بن محمد بن يحيى العطّار عن أبيه، محمدبن يحيى عن محمدبن على بن محبوب. / الاستبصار، ج 1 ، ص 442 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 223 ، ح 6392 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 16 / الجعفريات، ص 38 : أخبرنا محمد عن موسى عن أبى، عن أبيه عن جده على بن الحسين عن أبيه عن على عليه السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله مثله / مثل اين روايت با اندكى اختلاف در كتاب «المحاسن» از نوفلى نقل شده است. المحاسن، ج 1 ، ص 54 ، ح 83 / همچنين در دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 149 اين روايت نقل شده و در ادامه آن چنين آمده است: و أنّ المسجد ليلتوى من النّخامة كما يلتوى أحدكم بالخيزران اذا وقع به؛ و همانا مسجد، هنگامى كه يك نفر در آن خلط مى اندازد، از شدت درد و ناراحتى در خود مى پيچد همان گونه كه اگر يكى از شما را با چوب خيزران بزنند، از شدت درد به خود مى پيچيد.

2 . احمد بن محمد عن محمد بن يحيى عن غياث بن ابراهيم عن جعفر عن أبيه عن آبائه عليه السلام أنَّ عَلِّيا عليه السلام قال: أَلبُزاقُ فِي المَسجِدِ خَطِيئةٌ وَ كَفَّارَتُهُ دَفنُهُ.(1)امام على عليه السلام طبق اين روايت مى فرمايد: ريختن آب دهان در مسجد گناه و كفّاره اش پوشاندن آن است.

3 . محمد بن على بن مَحبُوب عَن أَبى اسحاقَ النَّهاوَندِىِّ عَنِ البَرقِىِّ عَنِ ابن أَبِي عُمَيرٍ عَن عَبدِاللّه بن سنان قالَ: سَمِعتُ أَبَاعبداللّه عليه السلام يَقُولُ: مَن تَنَخَّعَ فِي المَسجِدِ ثُمَّ رَدَّهَا فِي جَوفِهِ لَم تَمُرَّ بِدَاءٍ فِي جَوفِهِ الاَّ أَبرَأَتهُ.(2)

عبداللّه بن سنان مى گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: هر كس آب دهان و اخلاط سينه را در مسجد فرو برد، اين آب دهان يا خلط به هر دردى كه در بدن او برخورد نمايد آن را بهبودى مى بخشد.

ص: 73


1- . تهذيب الاحكام، ج 3 ، ص 256 ، ح 32 . سند شيخ طوسى به احمد بن محمد اين چنين است: و من جملة ما ذكرته عن احمد بن محمد ما رويته - بهذا الاسناد - عن محمد بن الحسن الصفار عن احمد بن محمد و ايضا: ما رويته بهذا الاسناد عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد / استبصار، ج 1، ص 442، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 222 ، ح 6387 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 2 به همين مضمون در منابع اهل سنت نيز وارد شده است. ر.ك: صحيح بخارى، ج 1 ، ص 107 / صحيح مسلم، ج 2 ، ص 77 .
2- . تهذيب الاحكام، ج 3 ، ص 256 ، ح 34 : اسناد شيخ به محمد بن على بن محبوب در ذيل روايت اول گذشت. استبصار، ج 1 ، ص 442 ، ح 3 / اين روايت در محاسن از پيامبر گرامى اسلام به اين صورت نقل شده است: و قال صلى الله عليه و آله : من ردّ ريقه تعظيما لِحَقَّ المَسجِدِ جعل اللّه ذلك قوة فى بدنه و كتب له بها حسنةً و حطّ عنه بها سيئة و قال: لا تَمرّ بداءِ فى جوفه الاّ أَبرأتهُ. كسى كه به خاطر بزرگداشت مسجد آب دهانش را فرو برد، خداوند آن آب را به قدرت تبديل مى كند و براى او در مقابل اين كار حسنه اى مى نويسد و سيئه اى را از وى محو مى نمايد و اين آب به هر دردى بخورد، خوب مى شود وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 223 ، ح 6391 .

4 . الحسين بن سعيد عن محمد بن مهران عن عبداللّه بن سنان عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قُلتُ لَهُ: الرَّجُلُ يكونُ فِي المَسجِدِ فِي الصَّلاةِ فَيُرِيدُ أن يَبصُقَ فقالَ: عن يساره و ان كانَ فى غَيرِ صَلاةٍ فَلا يَبزُق حِذَاءَ القِبلَةِ و يَبزُقُ عَن يَمِينِهِ وَ شِمالِهِ.(1)

عبداللّه بن سنان مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: مردى در نماز است و مى خواهد آب دهان اندازد، امام عليه السلام فرمود: از طرف چپ اندازد و اگر در حال نماز نيستباز هم به طرف قبله نياندازد بلكه به دو طرف راست يا چپ اندازد.

5 . محمد بن أحمَدَ بن يحيى عَن العَبَّاسِ بن معروفِ عن محمد بن سنان عن طلحة بن زيدٍ عن جعفر عن أبيه عليه السلام قال: لا يَبزُقَّنَ أَحَدُكُم فِي الصَّلاةِ قِبَلَ وَجهِهِ وَ لا عن يَمِينِهِ وَليَزُق عَن يَسَارِهِ وَ تَحتَ قَدَمِهِ اليُسرَى.(2)

ص: 74


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 257 ، ح 35 / استبصار، ج 1 ، ص 442 ، ح 4: و ما ذكرته فى هذاالكتاب عن الحسين بن سعيد: فقد أخبرنى به الشيخ، ابوعبداللّه ، محمد بن محمد بن النعمان والحسين بن عبيداللّه و احمد بن عبدون كُلّهم عن احمد بن محمد بن الحسن بن الوليد عن أبيه محمد بن الحسين بن الوليد. و أخبرنى - أيضا - أبوالحسين: ابن أبى جيدا القمى عن محمد بن الحسن بن الوليد عن الحسين بن الحسن بن أبان عن الحسين بن سعيد. و رواه - أيضا - محمد بن الحسين بن الوليد، عن محمد بن الحسن الضعار عن أحمد بن محمد عن الحسين بن سعيد. اين روايت با كمى تغيير در كافى نيز آمده است، ج 3 ، ص 370 ، ح 12 : جماعة عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد مثله. وسائل الشيعة: ج 5 ، ص 221 ، ح 6385 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 365 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 257 ، ح 36 / سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در مشيخه اين چنين است: و ما ذكرته فى هذا الكتاب عن محمد بن احمد بن يحيى، الأشعرى: فقد أخبرنى به الشيخ أبوعبداللّه ، والحسين بن عبيداللّه و احمد بن عبدون كلّهم: عن أبى جعفر محمد بن الحسين بن سفيان عن احمد بن ادريس عن محمدبن أحمد بن يحيى، و أخبرنى ابوالحسين، ابن أبى جيد عن محمد بن الحسن بن الوليد عن محمد بن يحيى و احمدبن ادريس جميعا عن محمد بن احمد بن يحيى. و اخبرنى به - أيضا - الحسين بن عبيداللّه عن احمد بن محمد بن يحيى عن أبيه محمد بن عيسى عن محمد بن احمد بن يحيى. و أخبرنا الشيخ ابوعبداللّه والحسين بن عبيداللّه و احمد بن عبدون كلّهم: عن أبى محمد الحسن بن حمزة العلوى و ابى جعفر محمد بن الحسين البزوفرى جميعا: عن احمد بن ادريس عن محمد بن أحمد بن يحيى / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 222 ، ح 6388 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 201 / و رواه فى من لايحضره الفقيه مرسلاً، ج 1 ، ص 277 ، ح 853 .

امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش نقل فرمود كه: هيچ يك از شما در حال نماز آب دهان يا خلط سينه را به طرف مقابل (قبله) نيندازد بلكه به طرف راست هم نيندازد ولى به طرف چپ و زير پاى چپ مانعى ندارد.

6 . مُحمّد بن الحُسَين الرَّضِىُّ فِي الُمجازاتِ النَّبَويَّةِ عَنهُ عليه السلام أَنَّهُ قالَ: ان المَسجِدَ لَيَنزَوِى مِنَ النُّخامَةِ كَما تَنزَوِي الجِلدَةُ مِن النَّارِ اذا انقَبَضَت و اجتَمَعَت.(1)

همانا مسجد از انداختن آب دهان در او به خود مى پيچد، همان گونه كه پوست در هنگام آتش گرفتن جمع و منقبض مى شود.

7 . مُحَمَّدِ بنُ عَلِىّ بن الحسين باسناده عن شعيب بن واقَدٍ عن الحسين بن زيد عن جعفر بن محمّدٍ عن أبيه عن آبائه عليه السلام فى حديث المناهى قال: نَهى رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَنِ التَّنَخُّعِ فى المسَاجِدِ.(2)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله طبق حديث مناهى از انداختن آب دهان و خلط سينه و بينى در مساجد نهى فرمودند.

ص: 75


1- . وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 224 ، ح 6395 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 364 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 3 ، ح 4968 . سند شيخ صدوق در مشيخه به شعيب بن واقد در حديث مناهى اين چنين است: و ما كان فيه عن شعيب بن واقد - فى المناهى - : فقد رويته عن حمزة بن محمد بن احمد بن جعفربن محمد بن زيد بن على بن الحسين بن على بن أبى طالب عليهم السلام، قال: حدثنى أبوعبداللّه ؛ عبدالعزيز بن محمد بن عيسى، الأبهرى، قال: حدثنا أبوعبداللّه محمد بن زكريّا الجوهرى، الغَلّابِىّ، البَصرِىّ قال: حدثنا شعيب بن واقد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 224 ، ح 6393 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 328 / الأمالى الصدوق، ص 422 / مكارم الأخلاق، ص 424 .

8 . و رأى صلى الله عليه و آله نُخامَةً فى المَسجِد فَمَشى اِلَيها بِعُرجونٍ مِن عَراجينِ ابن طابٍ فَحَكَّها ثُمَّ رَجَعَ القَهقَرى فَبَنى عَلَي صَلاتِهِ.(1)

پيامبر صلى الله عليه و آله خلط در مسجد ديدند، و آن را با جارويى كه از درخت هاى خرماى مدينه ساخته بودند، پاك كردند و عقب، عقب برگشتند و نماز را ادامه دادند.

9 . أخبرنا الشَّريفُ أبُوالحَسَنِ عَلِىُّ بن عبدالصَّمَدِ بن عُبَيدِاللّه الهاشِمِىُّ عن الأَبهَرِىُّ عن أَحمَدُ بن عمير بن يوسف عن عمرو بن عثمان عن الوليد عن رجلٍ من آل شُبرُمَةَ و هو عبدالملك بن عبداللّه بن شُبرُمَةَ عن أَبيهِ عن أَبى زُرعَةَ: أَنَّ النبىَّ صلى الله عليه و آله رأى نُخامَةً فِي قِبلَهِ المَسجِدِ فَأَمَرَ بِها فَحُكَّت و قالَ فيهِ قَولاً شديدا.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در طرف قبله مسجد خلط ديدند، پس دستور دادند آن را پاك كنند و سخن شديدى را فرمودند [كنايه از اين كه خيلى ناراحت شدند].

10 . و عن رَسول اللّه

صلى الله عليه و آله : أَنَّهُ نَهى عن النُّخامَةِ فِي القِبلَةِ وَ أَنَّهُ صلى الله عليه و آله رَأى نُخامَةً فِي قِبلَةِ المَسجد فَلَعَنَ صاحِبَها وَ كان غائبا فَبَلَغَ ذلِكَ امرَأتَهُ فَأَتَت فَحَكَّتِ النّخامَةَ وَ جَعَلَت مَكانَها خَلُوقا فَأَثنى رسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَلَيها لِما حَفِظَت مِن أَمرِ زَوجِها.(3)

از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده كه از: آب دهان و خلط سينه در طرف قبله نهى فرمودند و پيامبر صلى الله عليه و آله كسى را كه به طرف قبله آب دهان انداخته بود لعن كردند و آن فرد غايب بود. اين قضيه به گوش همسر آن شخص رسيد، آمدند و پاك كردند و به جاى آن خلوق (نوعى عطر و بوى خوش) گذاشتند، رسول خدا صلى الله عليه و آله او را به دليل كار نيكى كه انجام دادند، ستايش كردند.

ص: 76


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 277 ، ح 851 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 191 ، ح 6303 و ج 7 ، ص 292 ، ح 9377 .
2- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 375 ، ح 3891 / دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 173 / الجعفريات، ص 251 .
3- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 376 ، ح 3821 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 308 .

11 . و فى الحديث أَنَّهُ صلى الله عليه و آله رَأَي بُصاقَا فِي جِدارِ القِبلَةِ فَحَكَّهُ ثُمَ أَقبَلَ عَلَي النَّاسِ فَقالِ: إذا كان أَحَدُكُم يُصَلِّي فَلا يَبصُق قِبَلَ وَجهِهِ فإنَّ اللّه قِبَلَ وَجهِهِ اذا صَلّى.(1)

در روايت وارد شده كه پيامبر صلى الله عليه و آله در ديوار قبله آب دهان ديدند، پس آن را پاك كردند،سپس روى آوردند و به مردم و گفتند: هرگاه يكى از شما نماز مى گذارد به طرف روبه رو آب دهان نياندازد، زيرا خداوند متعال در هنگامى كه نماز مى خوانيد مقابل شماست.

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا قتيبة عن اسماعيل بن جعفر عن حميد عن أنس أنَّ النّبى صلى الله عليه و آله رأى نُخامَةً فِي القِبلَةِ فَشُقَ ذلك عَلَيهِ حَتّى رُوءى فِي وَجهِهِ فَقامَ فَحَكَّهُ بِيَدِهِ فقال إِنَّ أَحَدُكُم إذا أقامَ فِي صَلاتِهِ فَاِنَّهُ يُناجى رَبَّهُ أَو أَنَّ رَبَّهُ بَينَهُ وَ بَينَ القِبلَة فَلا يَبزُقَنَّ أَحَدُكُم قِبَلَ قِبلَتِهِ وَ لكن عَن يَساره أَو تَحتَ قَدَمَيهِ ثُمَّ أَخَذَ طَرفَ رِدائِهِ فَبَصُقَ فِيه ثُمَّ رَدَّ بَعضَهُ عَلَي بَعض فَقالَ أَو يَفعَلَ هكذا.(2)

انس از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه خلط در قبله مسجد ديدند و خيلى برايشان سخت بود به صورتى كه آثار ناراحتى در صورت ايشان پيدا بود، پس بلند شدند و با دست پاك كردند و فرمودند: هنگامى كه نماز مى خوانيد با خدا مناجات مى كنيد يا فرمود: همانا خداوند در نماز بين شما و قبله است، پس هيچگاه به طرف قبله آب دهان و خلط نيندازيد ولكن به چپ يا به زير پاى خود اندازيد، سپس يك طرف از عباى خود را گرفتند و در آن آب دهان انداختند و ماليدند تا محو شود و فرمودند اگر در مسجد بوديد چنين كنيد.

ص: 77


1- . عوالى اللآلى، ج 1 ، ص 137 ، ح 42 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 376 ، ح 3823 .
2- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 105 - 106 . نظير اين روايت با تفاوت در صحيح مسلم آمده است، ج 2 ، ص 76 ، سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 326 ، ح 1022 .

2 . عبداللّه بن يوسف قال أخبرنا مالك عن نافع عن عبداللّه بن عمر أنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله رأى بُصاقا فِي جِدارِ القِبلَةِ فَحَكَّهُ ثُمَّ أَقبَلَ عَلَي النّاسِ فَقالَ إذا كانَ أَحَدُكُم يُصَلِّي فَلا يَبصُق قِبَلَ وَجهِهِ فإِنَّ اللّه قِبَلَ وَجهه إذا صلّى.(1)

عبداللّه بن عمر مى گويد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در قبله مسجد آب دهان ديدند پس پاك كردند و رو به مردم فرمودند: هنگامى كه يك نفر از شما نماز مى خواند به طرف قبله آب دهان نيندازد، زيرا هنگام نماز خداوند در مقابل شماست.

3 . عبداللّه بن يوسف قال أخبرنا مالك عن هشام بن عروة عن أبيه عن عائشة امّ المؤمنين أنرسول اللّه صلى الله عليه و آله رأى فى جدار القبلة مخاطا أو بصاقا أو نخامة فحكّه.(2)

عائشه از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه پيامبر در ديوار قبله خلط سينه و بينى يا آب دهان ديدند پس آن را پاك كردند.

4 . موسى بن اسماعيل قال أخبرنا ابراهيم بن سعد قال أخبرنا ابن شهابٍ عن حميد بن عبدالرحمن أن أباهريرة و أبا سعيد حدثاه أنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله رأى نُخاَمة فى جدار المسجد فتناول حصاة فحكها فقال: اِذا تَنَخَّمَ اَحَدَكُم فَلايَتَنَخَّمَنَّ قِبَلَ وَجهِهِ وَ لا عَن يمينه وَ ليَبصُقَ عَن يَسارِهِ أَو تَحتَ قَدَمِهِ اليُسرى.(3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خلط در ديوار مسجد ديدند و با سنگريزه پاك كردند و فرمودند: هنگامى كه خلط سينه و بينى مى اندازيد به طرف مقابل و راست نيندازيد بلكه به طرف چپ يا زير پاى چپ بيندازيد.

5 . حدثنا يحيى بن حبيب بن عربى ثنا خالد يعنى ابن الحارث عن محمد بن عجلان عن عياض بن عبداللّه عن أبى سعيد الخدرى أن النبى صلى الله عليه و آله كان يُحِبُّ العَراجِينَ و لايَزالُ فى يَدِهِ مِنها، فَدَخَلَ المَسجِدَ،

ص: 78


1- . همان، ص 106 . با كمى اختلاف در صحيح مسلم، ج 2 ، ص 75 .
2- . همان، ص 106 / صحيح مسلم، ج 2 ، ص 76 .
3- . همان، نظير اين روايت با سند ديگرى در ذيل همين روايت در بخارى آمده است؛ همچنين با اندكى اختلاف با سند ديگرى در صفحه 107 بخارى آمده است.

فَرأى نُخامةً فى قبلةِ المسجِدِ فَحَكَّها ثُم أَقبَلَ عَلى النّاسِ مُغضِبا فَقالَ: أَيَسر أحُدُكُم أَن يُبصَقَ فى وَجهه! إن أحدُكُم اِذا استُقبِلَ القِبلَةَ فاِنَّما يَستَقبِل رَبَّه عزّوجل، و المَلَكُ عن يمينه، فَلا يَتفَل على يمينه و لا فى قِبلَتِهِ وَ ليُبصَقَ عَن يَسارِهِ أو تَحتَ قَدَمِهِ. فاِن عَجَلَ بِهِ أَمرٌ فَليَفعل هكَذا وَ وَصَفَ لَنا ابِنُ عَجلان ذلك: أن يتفل فى ثَوبِهِ ثُمَّ يُرَدُ بَعَضَهُ عَلى بَعضٍ.(1)

پيامبر صلى الله عليه و آله عراجين (وسيله اى براى نظافت يا جارو) را دوست مى داشت و هميشه همراه داشت، داخل مسجد شد و خلطى را در قبله ديدند پس آن را پاك كردند و با ناراحتى رو به مردم گفتند: آيا آسان است بر شما كه كسى در صورت شما آب دهان اندازد، همانا يكى از شما هنگامى كه رو به قبله مى ايستد به طرف خداوند متعال ايستاده است و مَلِك الهى در طرف راست اوست پس به طرف قبله و سمت راست آب دهان نيندازيد و به طرف چپ يا در زير پا اندازيد و اگر به شما سخت بود و نتوانستيد تحمل كنيد در لباس خود آب دهان اندازيد و آن را بماليد تا محو شود.

ص: 79


1- . همان، ص 116 ، ح 480 .

انداختن پاها بر روى يكديگر يا روى ديوار مسجد

در متون اهل سنت

1 . حدثنا عَبدُاللّه

بن مَسلَمَة عن مالكٍ عن ابن شهاب عن عباد بن تميم عن عمّه: أَنَّهُ رَأَي رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله مستَلقِيا(1) فى المَسجِدِ، واضِعا اِحدَي رِجلَيهِ عَلَي الأُخرِى.(2)

عباد بن تميم از عمويش (عبداللّه بن زيدبن عاصم المازنى) نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله را در مسجد ديد در حالى كه به پشت خوابيده بود و يك پايش را بر روى ديگرى انداخته بود.

2 . حدثنا ابراهيم بن سعد عن ابن شهاب عن عباد بن تميم عن عمه أنّه أَبصَر النبى صلى الله عليه و آله يَضطَجِعُ فِي المَسجِدِ رافعا إِحدى رِجلَيهِ عَلَي الأخرى.(3)

عباد بن تميم از عمويش نقل مى كند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را در مسجد ديدم در حالى كه به پشت خوابيده بود و يك پايش را بر روى ديگرى انداخته بود.

ص: 80


1- . أى حال كونه مضطجعا على ظهره والاستلقاء هو الاضطجاع على القفا سواء كان معه نوم أم لا. تحفه الأحوذى فى شرح الترمذى، ج 8 ، ص 41 - 40 .
2- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 122 / صحيح مسلم، ج 6 ، ص 155: حدثنا يحيى بن يحيى قال قرأت على مالك عن ابن شهاب مثله. / سنن الترمذى، ج 4 ، ص 187: حدثنا سعيد بن عبدالرحمن المخزومى و غير واحد قالوا: أخبرنا سفيان عن الزهرى عن عباد بن تميم مثله. / سنن النسائى، ج 2 ، ص 50: أخبرنا قتيبة عن مالك عن ابن شهاب مثله.
3- . صحيح البخارى، ج 7 ، ص 68 .

بعيد نيست دو روايت مربوط به يك قضيه باشد با توجه به اينكه اسناد مختلف در روايت اول به عبادبن تميم و عمويش ختم مى شود و آخرين راوى روايت دوم نيز همين دو نفر مى باشند.

نووى شارح صحيح مسلم در ذيل روايت مى نويسد: در كنار اين روايت روايات نهى از استلقاء هم وجود دارد. از اين رو علما احاديث ناهى را بر موردى حمل كردند كه اين حالتموجب شود عورت يا قسمتى از آن مشاهده شود. ولى اگر به حالتى باشد كه چيزى از عورت قابل مشاهده نباشد اشكالى ندارد و كراهتى هم ندارد.(1)

ص: 81


1- . صحيح مسلم بشرح النووى، ج 14 ، ص 78 - 77 .

اولين مسجد

1 . حدثنا موسى بن اسماعيل عن عبدالواحد عن الاعمش عن ابراهيم التيمى عن أبيه قال: سمعت أباذر(ره) قال: قُلتُ: يا رَسُولَ اللّه أَىُّ مَسجِدٍ وُضِعَ فِي الأَرضِ أَوَّلُ؟ قال: أَلمَسجِدُالحَرَامِ، قال: قلت ثُمَّ أى؟ قَالَ: أَلمَسجِدُ الأَقصَى. قلت: كَم كَانَ بَينَهُمَا قَالَ: أَربَعُونَ سَنَةَ... .(1)

شنيدم ابوذر مى فرمود: از رسول خدا صلى الله عليه و آله سؤال كردم: اولين مسجدى كه در زمين بنا شد كدام بود؟ فرمود: مسجدالحرام. عرض كردم: پس از آن چه؟ فرمودند مسجدالأقصى. پرسيدم: فاصله زمانى اين دو چقدر است؟ فرمودند: چهل سال.

ص: 82


1- . صحيح البخارى، ج 4 ، ص 117 / صحيح مسلم، ج 2 ، ص 63 : حدثنى على بن حجر السعدى عن على بن مسهر عن الأعمش مثله.

ص: 83

اهل مسجد

1 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن احمد بن أبى داود عَن بعض أصحابنا عَن أحَدِهما عليه السلام قَالَ: دَخَلَ رَجُلاَنِ المَسجِدَ أَحَدُهُمَا عَابِدٌ وَالآخَرُ فَاسِقٌ فَخَرَجَا مِنَ المَسجِدِ وَالفَاسِقُ صِدِّيقٌ والعَابِدُ فَاسِقٌ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَدخُلُ العَابِدُ المَسجِدَ مُدِلّا بِعِبَادَتِهِ يُدِلُّ بِهَا فَتَكُونُ فِكرَتُهُ فِي ذَلِكَ وَ تَكُونُ فِكرَةُ الفَاسِقِ فِي التَّندُّم عَلَي فِسقِهِ وَ يَستَغفِرُاللّه عَزَّوَجَلَّ مِمَّا صَنَعَ مِنَ الذُّنُوبِ.(1)

در روايتى از امام صادق عليه السلام و يا امام باقر عليه السلام آمده است: دو مرد داخل مسجد شدند كه يكى از آنها عابد بود و ديگرى گناهكار، و چون از مسجد خارج شدند گناهكار، درست كار و عابد فاسق و گناهكار، و دليلش اين بود كه عابد وارد مسجد شد در حالى كه به عبادت خود مى باليد [گرفتار عجب و خودپسندى شده بود ]و پيوسته فكرش مشغول اين بود. ولى گناهكار از كرده ى خود پشيمان بود و به درگاه خداوند از آنچه از گناهان انجام داده است، استغفار مى كرد.

2 . عدة من اصحابنا عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد الأشعرى عن ابن القَدَاح عَن أبى عِبدِاللّه عليه السلام قَالَ: مَا مِن شَيى ءٍ الاّ وَ لَهُ حَدٌّ يَنتَهِي اِلَيهِ اِلاَّ الذِّكرَ... ثُمَّ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ اِلَي النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله فَقَالَ: مَن خَيرُ أَهلِ المَسجدِ؟ فَقَال: أَكثُرُهُم للّه ذِكرا.(2)

ص: 84


1- . الكافى، ج 2 ، ص 314 ، ح 6 / وسائل الشيعة، ج 1 ، ص 101 ، ح 243 / بحارالأنوار، ج 69 ، ص 311 ، ح 6 ، شيخ صدوق در علل الشرايع، ج 2 ، ص 354 ، ح 1 روايت را با اين سند نقل مى كند: أبى ره عن محمد بن يحيى العطار عن محمد بن احمد عن احمد بن محمد رفعه قال: قال الصادق عليه السلام .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 242 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 7 ، ص 160 ، ح 9006 .

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند: هيچ چيزى نيست مگر اينكه انتهايى دارد مگر ذكر، سپس فرمود: مردى به حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله رسيد و گفت: بهترين اهل مسجد چه كسانى هستند؟ حضرت فرمودند: كسانى كه بيشترين ذكر را براى خدا بگويند.

3 . الحسين بن سعيد عن فضالة عن حسين بن عثمان عن ابن مسكان عن ابن أبى عمير قَالَ:سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام عَنِ الرَّجُلِ يَتَكَلَّمُ فِي الاِقَامَةِ قَالَ: نَعَم فَاِذَا قَالَ المُؤَذِّنُ قَد قَامَتِ الصَّلاَةُ فَقَد حَرُمَ الكَلاَمُ عَلَي أَهلِ المَسجِدِ اِلاَّ أَن يَكُونُوا قَدِاجتَمَعُوا مِن شَتَّي وَ لَيسَ لَهُم اِمَامٌ فَلا بأسَ أَن يَقُول بَعضُهُم لِبَعضٍ تَقَدَّم يَا فُلاَنُ.(1)

ابن ابى عمير مى گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم. از مردى كه در حال گفتن اقامه سخن مى گويد؟ حضرت فرمودند: آرى، پس هنگامى كه مؤذن «قد قَامَت الصَلاة» گفت سخن گفتن بر اهل مسجد حرام مى شود مگر اينكه افراد مختلفى جمع شده باشند و امام جماعت نداشته باشند در اين صورت اشكالى ندارد كه برخى فردى ديگر را براى پيش نمازى مشخص كنند.

4 . و عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله أنَّهُ قال: يُؤُمُّكُم أَكثَرُكُم نُورَا وَالنُّورُ القُرآنُ وَ كُلُّ أَهلِ المَسجِدِ أَحَقُّ بِالصَّلاةِ فِي مَسجِدِهِم اِلاَّ أَن يَكُونَ أَمِيرُهُم يَعنِي يَحضُرُ فَاِنَّهُ أَحَقُّ بِالامَامَةِ مِن أَهلِ المَسجِدِ.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى از شما كه از نور بيشترى برخوردار است پيش نماز مى شود. و آن نور، نور قرآن است و هر يك از اهل مسجد، به نماز در مسجد خودشان سزاوارتر است مگر اينكه فرمانده و اميرشان [بزرگشان] حاضر باشد كه در اين صورت او سزاوارتر به امام جماعت از اهل مسجد است.

ص: 85


1- . التهذيب، ج 2 ، ص 55 ، ح 29 / استبصار، ج 1 ، ص 301 ، ح 7 ؛ سند شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 395 ، ح 6899 / نظير اين روايت در دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 164 نقل شده است. / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 160 .
2- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 152 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 110 / مستدرك الوسائل، ج 6 ، ص 474 ، ح 7289 .

5 . و كَانَ [الحسن عليه السلام ] يَقُول: أَهلُ المَسجِدُ زُوَّارِ اللّه وَحَقُ عَلَي المَزُورِ التُحفَةُ لِزَائِدِهِ.(1)

امام حسن عليه السلام مى فرمودند: اهل مسجد زائران خداوند هستند و بر زيارت شونده است كه هديه به زائرش بدهد.

6 . و رَوَي زُرَارَةُ عَن أبى جَعفَرٍ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: اِذَا أُقِيمَتِ الصَّلاَهُ حَرُم الكَلامُ عَلَي الاِمَامِ وَ أَهلِ المَسجِدِ الاّ فِي تَقدِيمِ اِمَام.(2)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: هنگامى نماز برپا مى شود سخن گفتن بر امام جماعت و اهل مسجد حرام مى شود مگر در تعيين پيش نماز.

7 . أخبرنا محمد عن موسى قال حدثنا أبى عن أبيه عن جده جعفر بن محمد عن أبيه عن جدهعلى بن الحسين عن أبيه عن على عليه السلام قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : اِذَا نَزَلَتِ العَاهَاتُ وَالآفَاتُ عُوفِىَ أَهلُ المَسَاجِدِ.(3)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هنگامى كه بلاها و آفت ها نازل مى شود، اهل مسجد از ابتلاى به آن معاف مى شوند.

8 . عن النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله قَالَ: مَا مِن يَومٍ اِلاَّ وَ مَلَكٌ يُنَادِ فِي المَقَابِرِ مَن تَغبِطُون فَيَقُولُونَ أَهلَ المَسَاجِدِ يُصَلُّونَ وَ لاَنَقدِرُ وَ يَصُومُونَ وَ لانَقدِرُ.(4)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هيچ روزى نيست مگر اينكه ملكى در قبرستان ها ندا مى دهد: به چه كسانى غبطه مى خوريد؟ پس مى گويند: به اهل مساجد. نماز مى گزارند و روزه مى گيرند و ما نمى توانيم.

ص: 86


1- . ارشادالقلوب، ج 1 ، ص 77 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 285 ، و 385 ، ح 879 و 1137 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 393 ، ح 6893 .
3- . الجعفريات، ص 39 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 356 ، ح 3769 .
4- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 362 ، ح 3786 / نظير اين روايت در منابع اهل سنت هم ذكر شده است. كشف الخفاء، ج 2 ، ص 191 .

9 . حدثنا ابى عن سعد بن عبداللّه عن ايوب بن نوح عن الربيع بن محمدالمسلى عن عبدالأعلى عن نوف قال: بِتُ لَيلَةَ عِندَ أَمِيرِالمُؤمِنِينَ عَلِىّ عليه السلام فَكَانَ يُصَلى اللَّيلَ كُلَّهُ... فَقَالَ يَانُوف اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ أَوحَي اِلَي عِيسَي بنِ مَريَمَ عليه السلام قُل لِلملإ مِن بَنِي اِسرَائِيلَ لاَ يَدخُلُو بَيتا مِن بُيُوتِي اِلاَّ بِقُلُوب طَاهِرَةٍ وَ أَبصَارٍ خَاشِعَةٍ وَ أَكُفٍّ نَقِيةٍ وَ قُل لَهُم أَنى غَيرُ مُستَجِيبٍ لِأَحَدٍ مِنكُم دَعوَةٍ وَ لِأحَدِ مِن خَلقى قِبَلُهُ مُظلِمَةٌ.(1)

نوف بكالى مى گويد: شبى نزد حضرت على عليه السلام خوابيدم. حضرت تمام شب را نماز مى خواند پس فرمود: اى نوف؛ خداوند عزوجل به عيسى بن مريم وحى فرمود كه: به بنى اسرائيل بگو: جز با دل هاى پاكيزه و ديدگان خاشع و دستان پاك به هيچ يك از خانه هاى من [مساجد] وارد نشوند. و به آنان بگو من هيچ يك از دعاهاى شما را در حالى كه از يكى از مخلوقاتم مظلمه اى بر گردن شماست [تا آن را برنگرداند و ردّ نكند ]اجابت نمى كنم.

10 . و فى وصية النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله لِأَباذَررٍ قال صلى الله عليه و آله : يَا أَبَاذَرٍّ طُوبى لِأَصحَابِ الأَلوِيَةِ يَومَ القِيَامَةِ يَحمِلُونَهَا فَيَسبقُونَ النَّاسَ اِلَي الجَنَّةِ أَلاَوَهُمُ السَّابِقُونَ اِلَي المَساجِدِ بالأَسحَارِ وَ غَيرِها.(2)

اى ابوذر! خوش به حال پرچم داران روز قيامت كه پرچم ها را حمل مى كنند و از مردم در رفتن به بهشت پيشى مى گيرند. آگاه باش! آنان كسانى هستند كه در رفتن به مساجد در سحرگاهان و ديگر اوقات بر همگان سبقت مى جستند.

ص: 87


1- . الخصال، ج 1 ، ص 337 ، ح 40 / اين روايت با اندك تفاوت در متن در أمالى مفيد، ص 132 ، ح 1 با اين سند نقل شده است: حدثنا الشيخ الجليل المفيد عن أبوالحسن على بن خالد المراغى عن الحسين بن محمد البزاز عن ابوعبداللّه جعفر بن عبداللّه العلوى المحمدى عن يحيى بن هاشم الغسانى عن أبى عاصم البنيال عن سفيان عن أبى اسحاق عن علقمة بن قيس عن نوف البكالى / اعلام الدين، ص 123 / بحارالأنوار، ج 90 ، ص 356 / در مستدرك الوسائل روايت با اين سند آمده است: وَ عَن الصفار عن ايوب بن نوح عن العباس بن عامر عن ربيع بن محمدالمسلمى مثله، ج 5 ، ص 27 ، ص 5844 .
2- . مكارم الأخلاق، ص 461 ؛ با سند كامل اين روايت با ذكر بقيه جزئيات در بحث «خريد و فروش در مسجد» ذكر شده است.

11 . و فى رواية ابراهيم بن عبدالحميد عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: مَن أَقامَ فِي مَسجِدٍ بَعدَ صَلاَتِهِ انتِظَارا لِلصَّلاَةِ فَهُوَ ضَيفُ اللّه وَحَقٌ عَلَي اللّه

أَن يُكرِمَ ضَيفَهُ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: هر كس پس از نمازش به انتظار نماز ديگر در مسجد بماند، مهمان خداست و بر خداوند است كه مهمانش را گرامى بدارد.

12 . السيد الرضى فى المجازات النبوية عن النبى صلى الله عليه و آله قال: إِنَّ لِلمَساجِدِ أوتادا المَلائِكَةُ جُلَساؤُهُم إِذا غابُوا افتَقَدُوهم وَ إن مَرِضُوا عادُوهُم وَ إِن كانُوا فِي حاجَةِ أَعانُوهُم.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: مساجد را ميخ هايى است كه فرشتگان با آنان همنشين هستند [مردانى كه حضور پيوسته در آن دارند] چنانچه روزى آنان را نبينند، به سراغشان مى روند و چون بيمار شوند از آنان عيادت مى كنند و اگر به دنبال كار و حاجتى باشند آنان را يارى مى دهند.

ر.ك: روايت 1 و 2 «بهترين و بدترين مكان ها در زمين» و روايت 4 «خانه هاى خدا در زمين».

ص: 88


1- . المحاسن، ج 1 ، ص 48 / وسائل الشيعة، ج 4 ، ص 118 ، ح 4671 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 3 .
2- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 358 ، ح 3774 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 373 ، ح 38 .

ص: 89

« ب »

برترى مسجد كوفه بر مسجدالأقصى

برترى مسجد كوفه بر مسجدالأقصى(1)

1 . عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد عن أبى يُوسُفَ يَعقُوبَ بن عبدِاللّه من ولد أبى فاطمة عن اسماعيل بن زيد مولى عبداللّه بن يحيى الكاهلى عن ابى عبداللّه عليه السلام قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ اِلَي أَمِيرِالمُؤمِنِينَ وَ هُوَ فى مَسجِدِ الكُوفَةِ فَقَالَ: السَّلاَمُ عَلَيكَ يَا أَمِيرَالمُؤمِنينَ وَ رَحمَهُ اللّه وَ بَرَكَاتُهُ، فَرَدَّ عَلَيهِ، فَقَالَ: جُعِلتُ فِدَاكَ! اِنِّي أَرَدتُ المَسجِدَ الأَقصَي فَأَرَدتُ أَن أُسَلِّمَ عَلَيكَ وَ أُوَدِّعَكَ، فَقَالَ لَهُ: وَ أَىَّ شَي ءٍ أَرَدتَ بِذلِكَ؟ فَقَال: أَلفَضلَ جُعِلتُ فِدَاكَ! قَالَ: فَبِع رَاحِلَتَكَ وَ كُل زَادَكَ وَ صَلِّ فى هَذَا المَسجِدِ فَاِنَّ الصَّلاةَ المَكتُوبَةَ فِيهِ حَجَّةٌ مَبرُورَةٌ وَالنَّافِلَةَ عُمرَةٌ مَبرُورَةٌ وَالبَرَكَةَ فِيهِ عَلَي اثنَي عَشَرَ مِيلاً يَمِينُهُ يُمنٌ وَ يَسَارُهُ مَكرٌ وَ فِي وَسَطِهِ عَينٌ مِن دُهنٍ وَ عَينٌ مِن لَبَنٍ وَ عَينٌ من مَاءٍ شَرَابٍ لِلمُؤمِنِينَ وَ عَينٌ مِن مَاءٍ طُهرٍ لِلمُؤمِنينَ. مِنهُ سَارَت سَفِينَةُ نُوحٍ وَ كَانَ فِيهِ نَسرٌ وَ يَغُوثُ وَ يَعُوقُ(2) وَ صَلَّي فِيهِ سَبعُونَ نَبِيّا وَ سَبعُونَ وَصِيّا،(3)

ص: 90


1- . أَمَّا العيون فستظهر فيها فى زمن القائمعج كما يؤمى اليه بعض الأخبار، بحارالأنوار، ج 97 ، ص 404 .
2- . نسرو يغوث و يعوق، نام سه بت هستند كه در زمان حضرت نوح عليه السلام بودند و اين دليل بر قدمت تاريخى مسجد است: الكافى، ج 3 ، ص 492 پاورقى 2.
3- . والتخصيص بالسبعين فى الأنبياء والأوصياء بلاهتمام بذكر أعاظمهم عليه السلام أو من صلى منهم فى هذا المقدار الذى كان مسجدا فى ذلك الزمان كانوا بهذا العدد فانه قد مرّ أنّه كان أوسع واللّه يعلم.، بحارالأنوار، ج 97 ، ص 404 .

أَنَا أَحَدُهُم وَ قَالَ بِيَدِهِ فِي صَدرِهِ: مَا دَعَا فِيهِ مَكرُوبٌ بِمَسأَلَةٍ فِي حَاجَةٍ مِنَ الحَوَائِجِ اِلاَّ أَجَابَهُ اللّه وَ فَرَّجَ عَنهُ كُربَتَهُ.(1)

يحيى بن كاهلى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: مردى به محضراميرالمؤمنين عليه السلام در مسجد كوفه آمد و به حضرت سلام كرد، امام عليه السلام جواب سلام را فرمودند. مرد گفت: جانم به فدايت! من تصميم گرفته ام به مسجدالأقصى بروم، لذا آمده ام عرض سلامى بكنم و از شما خداحافظى نمايم، امام فرمود: چه چيزى تو را به اين تصميم وا داشته است؟ جواب داد: فدايت شوم! فضيلت آن مسجد. امام عليه السلام فرمود: اسباب سفرت را بفروش و آنچه از زاد دارى بخور و در همين مسجد (كوفه) نماز بگزار، همانا نماز واجب در اين مسجد معادل يك حج مبرور و نماز مستحب معادل عمره مبرور است و بركت در اين مسجد به 12 ميل مى رسد، سمت راست او بركت و سمت چپ آن مكر و در وسط آن چشمه اى از روغن و چشمه اى از شير و چشمه اى از آب خالص براى مؤمنين است و چشمه اى از آب پاك. از اينجا كشتى نوح به جريان درآمد. و در اينجا بت هاى نسر و يغوث و يعوق است، هفتاد پيامبر و هفتاد وصى در اينجا نماز گزارده اند كه يكى از آنان من هستم، راوى مى گويد: حضرت با دست به سينه اش اشاره كرد و فرمود: هر گرفتارى در اين مسجد، حاجتى را از خداوند درخواست نموده، خداوند متعال دعاى او را اجابت و گرفتارى وى را برطرف نموده است.

2 . عن سلام الحنّاط عن رجل عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سَأَلتُهُ عَنِ المَساجِدِ الَّتى لَها الفَضلُ، فقال: المَسجِدُ الحَرامِ وَ مَسجد الرَسَّول، قلت: وَالمَسجِدُ الأَقَصى جُعِلتُ فِداك؟ فقال: ذاك فِي السَّماءِ اليه أُسرى رسول اللّه صلى الله عليه و آله فقلت: إِنَّ النّاس يَقُولُونَ إِنَّهُ بَيتُ المَقدِسِ فقال: مَسجِد الكوفة أفضل منه.(2)

ص: 91


1- . الكافى، ج 3 ، ص 491 ، ح 2 / كامل الزيارات، ص 32 - 33 : حدثنى أبى عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد بن عيسى عن أبويوسف يعقوب بن عبداللّه ... مثله / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 261 ، ح 6495 / التهذيب، ج 3 ، ص 251 - 252 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 403 .
2- . تفسير العياشى، ج 2 ، ص 279 - 280 ، ح 13 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 409 ، ح 3892 / بحارالأنوار، ج 18 ، ص 385 ، ح 91 .

از امام صادق عليه السلام سؤال كردم: چه مساجدى با فضيلت است؟ فرمود: مسجدالحرام و مسجدالرسول صلى الله عليه و آله ؛ عرض كردم: فدايت شوم مسجدالأقصى چطور؟ فرمود: آن در آسمان است و رسول خدا صلى الله عليه و آله در شب معراج بدان سير داده شد، عرض كردم: مردم مى گويند كه آن در بيت المقدس است، فرمود: فضيلت مسجد كوفه از آن [بيت المقدس] بيشتر است.

ص: 92

ص: 93

برهنگى پاها در مسجد

1 . محمد بن على بن محبوب عن احمد عن البرقىّ عن النوفلى عن السّكونى عن جعفر عن أبيه عليه السلام أنَّ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله قال: كَشفُ السُّرَّةِ وَالفَخذِ وَالرُّكبَةِ فِي المَسجِدِ مِنَ العَورَةِ.(1)

پيامبر گرامى اسلام مى فرمايد: نماياندن ناف، ران و زانو در مسجد همانند كشف عورت است.

مفهوم اين روايت اين است كه همان گونه كه كشف عورت جايز نيست از برهنه كردن شكم و پاها نيز بايد در مسجد خوددارى شود. البته در ساير روايات از هر گونه برهنگى در منظر ديگران براى همه انسان ها اعم از زن و مرد نهى شده است و شيخ حرّ عاملى اين روايات را در يك باب مستقل ذكر كرده اند.(2)

روايت ديگرى با سند ذيل به همين مضمون آمده است:

2 . أخبرنا محمد حدثنى موسى قال حدثنا أبى عن أبيه عن جده جعفر بن محمد عن أبيه عن جده على بن الحسين عن أبيه عن على عليه السلام قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله مثله.(3)

ص: 94


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 263 ، ح 62 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 72 ذكر شده است. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 244 ، ح 6450 .
2- . ر.ك: وسائل الشيعة، ج 5 ، أبواب أحكام الملابس، باب 10 ، ص 22 - 23 .
3- . الجعفريات، ص 37 / عوالى اللآلى، ج 1 ، ص 328 .

ص: 95

برهنه كردن شمشير و تراشيدن تير كمان در مسجد

1 . على بن ابراهيم عن محمد بن عيسى عن يونس عن العلاء عن محمد بن مسلم عن أحدهما عليهماالسلام قال: نَهَي رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَن سَلِّ السَّيفِ فِي المَسجِدِ وَ عَن بَرىِ النَّبلِ فِي المَسجِدِ، قَالَ: انَّما بُنِىَ لِغَيرِ ذَلِكَ.(1)

امام باقر يا صادق عليهماالسلام مى فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله از بيرون آوردن شمشير از غلاف و تراشيدن تير در مسجد منع كردند. و فرمودند: مسجد براى غير اين گونه كارها ساخته اند.

2 . شعيب بن واقد عن الحسين بن زيد عن الصادق عليه السلام عن آبائه عليهم السلام - فى حديث المناهى - قال: نهى رسول اللّه صلى الله عليه و آله أن يُسَلَّ السيفَ فى المَسجِدِ.(2)

امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش نقل مى كند كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نهى فرمود از اينكه در مسجد شمشير را برهنه سازند.

ص: 96


1- . الكافى، ج 3 ، ص 369 ، ح 8 ، بَرى النبل؛ و برى يبرى، بريا اذا نَحَت، لسان العرب، ج 14 ، ص 70 / التهذيب، ج 3 ،ص 258 ، ح 44 . سند شيخ طوسى به على بن ابراهيم در صفحه 255 ذكر شده است. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 217 ، ح 6327 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 350 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 8 ، ح 4968 . اين روايت بخشى از حديث مناهى با سند شيخ صدوق به شعيب بن واقد است كه در صفحه 74 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 218 ، ح 6367 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 331 / الأمالى للصدوق، ص 424 / مكارم الأخلاق، ص 426 .

3 . حدثنى أبى عن محمد بن يحيى عن محمد بن احمد باسناده رفعه - فى حديث - انّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله مَرَّ بِرَجُلٍ يَبرِي مَشاقِصَ لَه(1) فى المساجد فنهاه، و قال: انَّها لغيرِ هذا بُنِيَت.(2)همانا رسول خدا صلى الله عليه و آله عبور كردند به مردى كه تيرهايى را در مسجد مى تراشيد پس او را نهى كردند و فرمود: مساجد براى غير اين امور ساخته شده اند.

ر.ك: روايت اول بحث «اجراى حد در مسجد».

ر.ك: روايت «سلاح در مسجد».

ر.ك: گذرگاه قرار دادن. روايت اهل سنت.

ر.ك: خريد و فروش در مسجد، ح 3 از روايات اهل سنت.

ص: 97


1- . المشاقص؛ السهام والمشقص أيضا: نصل من نصال السهام فيه طول، غير عريضٍ. غريب الحديث، ج 2 ، ص 136 / لسان العرب، ج 7 ، ص 48 .
2- . علل الشرايع، ج 2 ، ص 319 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 218 ، ح 6374 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 8 . مضمون اين روايت در بحث «آويزان كردن سلاح در مسجد» ذكر شده است.

بوى خوش براى مسجد

1 . عدة من أصحابنا عن سهل بن زياد عن الحسين [الحسن] بن يزيد عن بعض أصحابه عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: اِنَّ عَلِىَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام استَقبَلَهُ مَولًى لَهُ فِي لَيلَةِ بَارِدَةٍ وَ عَلَيهِ جُبَّةُ خزٍّ وَ مِطرَفُ خَزٍّ وَ عِمَامَةُ خَزٍّ وَ هُوَ مُتَغَلِّفٌ بِالغَالِيَةِ، فَقَالَ لَه: جُعِلتُ فِدَاكَ فِي مِثلِ هَذِهِ السَّاعَةِ عَلَي هذِهِ الهَيئَةِ اِلَي أَينَ؟! قَالَ: فَقَالَ عليه السلام : اِلَي مَسجِدِ جَدِّي رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله أَخطُبُ الحُورَ العِينَ اِلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ.(1)

امام صادق عليه السلام در اين حديث مى فرمايد: امام سجّاد، زين العابدين عليه السلام در شبى سرد، در حالى كه رِدا و عمامه اى از خز پوشيده و بوى خوش نيز استعمال كرده بود، به خادم خود برخورد نمود. خادم حضرت عرض كرد: فدايت شود در اين ساعت از شب و با اين قيافه نيكو به كجا مى رويد؟ امام سجاد عليه السلام فرمودند: به مسجد جدّم پيامبر صلى الله عليه و آله به خواستگارى حورالعين از خداوند عزوجلّ مى روم.

روايت ديگرى در بيان خوش بو ساختن مسجددر هر هفته در بحث «خريد و فروش در مسجد» ذكر شده است.

ر.ك: حديث چهارم بحث «وضوگرفتن براى مسجد» (كه سفارش به بوى خوش شده است).

ر.ك: ح 2 ، اهل سنت در بحث: روز جمعه و مسجد.

ص: 98


1- . الكافى، ج 6 ، ص 517 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 228 ، ح 6407 / بحارالأنوار، ج 46 ، ص 59 .

ص: 99

بهترين و بدترين مكان ها در زمين

1 . قال أميرالمؤمنين عليه السلام : جاءَ أعرابىٌّ مِن بَنِي عامرٍ إلى النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله فَسَأَلَهُ - فى حديث - عَن شَرِّ بِقاعِ الأَرضِ وَ خَيرِ بِقاعِ الأَرضِ؟ فقال له رسول اللّه صلى الله عليه و آله : شَرُّ بقاعِ الأرضِ الأَسواقُ... و خَيرُ البِقاعِ المَساجِدُ وَ أحَبُّهُم الى اللّه عَزَّوجَّل أوَّلُهُم دُخولاً و آخِرُهُم خروجا مِنها.(1)

امام على عليه السلام مى فرمايد: مردى از قبيله بنى عامر به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله آمدند و سؤال كردند از بدترين و بهترين مكان ها در روى زمين؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله در پاسخ او فرمودند: بدترين مكان ها بازارها هستند، و بهترين مكان ها مساجدند، و محبوب ترين بندگان در نزد خداوند عزوجل كسانى هستند كه؛ زودتر از همه داخل مسجد شوند و ديرتر از همه خارج گردند.

2 . عِدَّةٌ من أصحابِنا، عن أَحمَدَ بن مُحَمَّدٍ، عن ابن أبى عمير، عن جابرٍ عن أبى جَعفَرٍ عليه السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، لجبرئيل عليه السلام : يا جبرئيل، أىّ البقاع أحَبُّ الَي اللّه عَزّوجَّلِ؟ قال: المَساجِدَ و أَحَبُّ أَهلِها

ص: 100


1- . من لايحضره الفقيه، ج 3 ، ص 199 ، ح 3751 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 293 ، ح 6581 و ج 17 ، ص 468 ، ح 23009 / در معانى الأخبار اين روايت با اين سند آمده است: أبىره عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد بن عيسى عن احمد بن محمد بن أبى نصر البزنطى عن مفضل بن سعيد عن أبى جعفر عليه السلام مثله. ص 168 / بحارالأنوار، ج 100، ص 97 و 81 ، ص 11 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 433 / در كتب اهل سنت تعبير به احب البلاد و ابغض البلاد شده است. ر.ك: صحيح مسلم، ج 2 ، ص 133 - 132 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 647 و ص 652 .

الى اللّه أوّلهم دُخُولاً و آخِرُهُم خُرُوجا مِنها.(1)امام باقر عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله از جبرئيل عليه السلام درباره محبوب ترين مكان ها در نزد خداوند متعال سؤال نمود و حضرت جبرئيل فرمود: مساجد محبوب ترين مكان ها هستند، و محبوب ترين أهل مساجد كسانى هستند كه زودتر از ديگران وارد مسجد مى شوند و ديرتر خارج شوند.

3 . حدثنى محمد بن عبداللّه

بن جعفرالحميرى عن أبيه عن على بن محمد بن سالم عن محمد بن خالد عن عبداللّه بن حمادالبصرى عن عبداللّه بن عبدالرحمن الأصم عن عبداللّه بن بكير فى حديث طويل قال: قَالَ أَبُو عَبدِاللّه عليه السلام : يا ابنَ بُكَيرٍ! اِنَّ اللّه اختَارَ مِن بِقَاعِ الأَرضِ سِتَّةٌ: البَيتَ الحَرَامَ وَالحَرَمَ وَ مَقَابِرَ الأَنبِيَاءِ وَ مَقَابِرَ الأَوصِيَاءِ وَ مَقَاتِلَِ [مقابر] الشُّهَدَاءِ وَالمَسَاجِدَالَّتِىُ يُذكَرُ فِيهَا اسمُللّه .(2)

عبداللّه بن بكير در روايتى طولانى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه به او فرمود: اى ابن بكير! خداوند از ميان نواحى زمين شش مكان را انتخاب فرمود؛ بيت الحرام و حرم و قبور پيامبران، مقبره هاى اوصياء، و محل درگيرى [آرامگاه ها و مقبره هاى ]شهداء و مساجدى كه در آنها نام خدا برده مى شود.

ص: 101


1- . الكافى، ج 3 ، ص 489 ، ح 14 / و رواه الحسن بن محمدالطوسى فى أماليه عن المفيد عن جعفر بن محمد بن قولويه، عن أبيه، عن سعد بن عبداللّه ، عن احمد بن محمد بن عيسى عن الحسن بن محبوب عن سيف بن عيرة عن جابرالجعفى عن ابى جعفر عن آبائه عليهم السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، ص 145 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 296 ، ح 6582 و ج 17 ، ص 469 ، ح 23010 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 4 و ج 100 ، ص 98 .
2- . كامل الزيارات، ص 125 / بحارالأنوار، ج 98 ، ص 66 / مستدرك الوسائل، ج 10 ، ص 247 ، ح 11943 .

« پ »

پرتاب كردن اشيا در مسجد

1 . ابراهيم بن هاشم عن النوفلى عن السكونى عن جعفر عن آبائه عليه السلام أَنَّ النَبِىَّ صلى الله عليه و آله أَبصَرَ رَجُلاً يَخذِفُ بِحَصاةٍِ فِي المَسجِدِ فَقَالَ: مَا زَالَت تَلعَنُ حَتَّي وَقَعَت، ثُمَّ قَالَ: الخَذفُ فِي النَّادِي مِن أَخلاقِ قَومِ لُوطٍ، ثُمَ تَلا عليه السلام : وَ تَأتُونَ فِي نَادِيكُمُ المُنكَرَ(1) قَالَ: هُوَ الخَذفُ.(2)

سكونى از امام صادق عليه السلام و او از پدرانش نقل مى كند كه فرمود: همانا پيامبر صلى الله عليه و آله مردى را ديد كه در مسجد سنگ ريزه پرتاب مى كند، حضرت فرمود: اين سنگ پيوسته او را لعن مى كند تا بر زمين افتد. سپس فرمود: پرتاب سنگ در ميان جمع، يكى از اخلاق قوم لوط است. آنگاه امام صادق آيه شريفه كه مى فرمايد: و در ميان شما جمعى كارهاى زشت انجام مى دهيد، را تلاوت نمود و فرمود: مقصود از كار زشت قوم لوط در اين آيه كريمه همان سنگ پرت كردن است.

ص: 102


1- . عنكبوت: 29 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 262 ، ح 61 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 243 ، ح 6448 / بحارالأنوار، ج 12 ، ص 171 .

ص: 103

پناه بردن به مسجد

1 . الفضل بن الحسن بن الطبرسى عن الصادق عليه السلام قال: مَا يَمنَعُ أَحَدَكُم اِذَا دَخَلَ عَلَيهِ غَمٌ مِن غُمُومِ الدُّنيَا أَن يَتَوَضَّأ ثُمَّ يَدخُلَ المَسجِدَ فَيَركَعَ رَكعَتَينِ يَدعُواللّه فِيهِمَا، أَمَا سَمِعتَ اللّه يَقُولُ: وَ استَعِيونُوا بِالصَّبرِ والصَّلاةِ.(1)

مرحوم طبرسى در ذيل آيه شريفه 100 از سوره بقره از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: چه چيزى شما را منع مى كند از اينكه هر گاه ناراحتى و سختى از ناراحتى ها و غم هاى دنيا به سوى شما آمد، وضو بگيرد و داخل مسجد شود و دو ركعت نماز بخواند و در نمازش از خداوند كمك بطلبد. مگر نشنيده ايد كه خداوند مى فرمايد: و كمك بگيريد به وسيله صبر و نماز (از خداوند).

2 . حدثنا احمد بن الحسن القطان عن الحسين بن على السكرى عن محمد بن زكريا البصرى عن محمد بن عمارة عن أبيه عن الصادق عليه السلام عن أبيه عليه السلام قَالَ: اِنَّ الزَّلاَزِلَ وَالكُسُوفَينِ وَالرِّيَاحَ الهَائِلَةَ مِن عَلاَمَاتِ السَّاعَةِ فَاِذَا رَأَيتُم شَيئا مِن ذَلِكَ فَتَذَكَّرُوا قِيَامَ القِيَامَةِ وَ أَفزَعُوا اِلَي مَسَاجِدِكُم.(2)

امام صادق عليه السلام از پدرش نقل مى كند كه فرمودند: زلزله و خورشيد گرفتگى و ماه گرفتگى و بادهاى ترسناك همگى از نشانه هاى روز قيامت است، پس هرگاه يكى از اين ها را ديديد، روز قيامت را به ياد آوريد و به مسجدهايتان پناه ببريد.

ص: 104


1- . مجمع البيان، ج 1 ، ص 195 - 194 / بحارالأنوار، ج 88 ، ص 341 .
2- . الأمالى الصدوق، ص 465 ، ح 4 / وسائل الشيعة، ج 7 ، ص 487 ، ح 9927 / بحارالأنوار، ج 88 ، ص 147 .

3 . و عن محمودِ بن لبيد قال: انكَسَفَتِ الشَّمسِ يَومَ مَاتَ اِبرَاهِيمَ بنَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله فَقَالَ النَّاسُ: انكَسَفَت لِمَوتِ اِبرَاهِيمِ ابنَ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله ، فَخَرَجَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله حِينَ سَمِعَ ذَلِكَ فَحَمِدَاللّه وَ أَثنَي عَلَيهِ ثُمَّ قَالَ: أَمَّا بَعدَ أَيُّهَا النَّاسُ اِنَّ الشَّمسَ وَالقَمَر آيَتَانِ مِن آيَاتِ اللّه عَزَّوَجَلَ لاَ يَنكَسِفَانِ لِمَوتِ أَحَدٍ وَ لاَ لِحَياتِهِ فَاِذَارَأَيتُم ذَلِكَ فَافزَعُوا اِلَي المَسَاجِدِ.(1)

محمود بن لبيد مى گويد: روزى كه پسر رسول خدا صلى الله عليه و آله ابراهيم فوت كرد، خورشيد گرفت، مردم گفتند: بخاطر مرگ پسر پيامبر است. رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه اين سخنان را شنيد، بيرون آمد و حمد و ستايش خداوند را به جاى آورد و سپس فرمود: اى مردم! خورشيد و ماه، دو نشانه از نشانه هاى خداوند هستند كه نه براى مرگ كسى مى گيرند و نه براى حيات و تولد كسى. پس هرگاه اين واقعه را ديديد به مسجدها پناه ببريد.

4 . الحسين بن سعيد عن النضر عن عاصم عن ابى بصير قَالَ: انكَسَفَ القَمَرُ وَ أَنَا عِندَ أَبى عَبدِاللّه عليه السلام فِي شَهرِ رَمَضَانَ فَوَثَبَ وَ قَالَ: اِنَّهُ كَانَ يُقَالَ: اِذَا انكَسَفَ القَمَرُ وَالشَّمسُ فَافزَعُوا اِلَي مَسَاجِدِكُم.(2)

ابى بصير مى گويد: در ماه رمضان نزد امام صادق عليه السلام بودم كه ماه گرفت، ايشان از جاى برخاست و فرمود: او مى گفت (شخصى كه در نزد ابى بصير و امام مشخص بوده است) هنگامى كه ماه و خورشيد مى گيريد به مسجدهايتان پناه ببريد.

ص: 105


1- . مسكن الفواد، ص 103 / مستدرك الوسائل، ج 6 ، ص 168 ، ح 6695 / بحارالأنوار، ج 79 ، ص 91 / در من لايحضره الفقيه با تفاوت به شكل مرسل نقل شده است، ج 1 ، ص 540 ، ح 1507 ، نظير اين روايت با تفاوت در سند و متن در متون اهل سنت نيز نقل شده است. ر.ك: صحيح مسلم، ج 3 ، ص 35 - 31 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 293 / سند شيخ به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 7، ص 491، ح 9938 .

5 . حميد بن زياد عن الحسن بن محمد الكندى عن احمد بن الحسن الميثمى عن أبان بن عثمان عن محمد بن المفضل قال: سَمِعتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام يَقُولُ: جَاَئت فَاطِمَةُ عليهاالسلام اِلَي سَارِيَةٍ فِي المَسجِدِ وَ هِىَ تَقُولُ وَ تُخَاطِبُ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله : قَد كَانَ بَعدَكَ أَنبَأٌ وَ هَنبَثَةٌ لَو كُنتَ شَاهِدَهَآ لَم يَكثُرِالخَطبُ اِنَّا فَقَدنَاكَ فَقدَ الأَرضِ وَابِلَهَا وَاختَلَّ قَومُكَ فَاشهَدهُم وَ لا تَغِبُ.(1)

محمد بن مفضل مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: فاطمه عليهاالسلام كنار يكى از ستون هاى مسجد آمد، در حالى كه خطاب به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين سخن مى گفت: پس از تو وقايع ناگوار و جار و جنجال هايى به پا شد كه اگر حضور مى داشتى قطعا دامنه آن چنين وسعتنمى يافت. ما تو را از دست داديم همانند باران شديدى كه زمين آن را از دست بدهد و در ميان قومت چنان فسادى به وجود آمد، آنان را نظاره كن و از نظر دور مدار.

6 . احمد بن أبى عبداللّه البرقى عن جعفر بن محمد عن عبداللّه بن ميمون القداح عن أبى عبداللّه عن أبيه عن جدّه على بن الحسين عليه السلام قال: قَالَ مُوسَي بنُ عِمرَانَ عليه السلام : يَا رَبِّ مَن أَهلُكَ الَّذِينَ تُظِلُّهُم فِي ظِلِّ عَرشكَ يَومَ لاَ ظِلَّ اِلاَّ ظِلُّكَ؟ قَالَ: فَأَوحَي اللّه اِلَيهِ... الَّذِينَ يَأوُونَ اِلَي مَسَاجِدِي كَمَا تَأوِي النُّسُورُ اِلَي أَوكارِهَا... .(2)

از امام سجاد عليه السلام روايت شده كه موسى بن عمران فرمود: پروردگارا، چه كسانى را در روز قيامت كه هيچ سايه اى به جز سايه تو نيست، در سايه عرشت قرار مى دهى؟ پس خداوند به او وحى نمود: كسانى كه [براى عبادت] به مساجد من پناه مى آورند همچون عقاب ها كه به آشيانه هايشان پناه برند.

7 . و روى سَماعَةُ عن أَبى عَبدِاللّه عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: اِنَّ أَحَدَكُم اذَا مَرِضَ دَعَاالطَّبِيبَ وَ أَعطاهُ وَ اذَا كَانَت لَهُ حَاجَةٌ اِلَي و سُلطَانِ رَشَا البَوَّابَ وَ أَعطَاهُ وَ لَو أَنَّ أَحَدَكُم اِذَا فَدَحَهُ أَمرٌ فَزِعَ اِلَي اللّه تَعَالى

ص: 106


1- . الكافى، ج 8 ، ص 376 - 375 ، ح 564 .
2- . المحاسن، ج 1 ، ص 16 ، ح 45 و ص 293، ح 454 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 361 ، ح 3782 .

فَتَطَهَّرَ وَ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ قَلَّت أَو كَثُرَت ثُمَّ دَخَلَ المَسجِدَ فَصَلَّي رَكعَتَينِ فَحَمدِاللّه وَ أَثنَي عَلَيهِ وَ صَلَّي عَلَي النَّبِىِّ وَ أَهلِ بَيتِهِ عليهم السلام ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ اِن عَافَيتَنِي مِن مَرَضِي أَو رَدَدتَنِي مِن سَفَرِي أو عافَيتَنِي مِمَّا أخَافُ مِن كَذا وَ كَذا الاّ آتَاهُ اللّه ذَلِكَ وَ هِىَ اليَميِنُ الوَاجِبَةُ وَ مَا جَعَلَ اللّه تَبَارَكَ وَ تَعالى عَلَيهِ فِي الشُّكرِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: همان طور كه هرگاه يكى از شما مريض شود نزد پزشك مى رود و دستمزدى به او مى پردازد و اگر حاجتى داشته باشد به دربان رشوه مى دهد و به او عطا مى كند [تا به مطلوبش برسد]؛ چنانچه امرى يا دينى بر شما سنگينى كرد، به خداوند متعال پناه (ببرد) و وضو بگيرد و كم يا زياد صدقه بدهد و بعد وارد مسجد شود دو ركعت نماز بگزارد و حمد و ثناى الهى را به جاى آورد و بر پيامبر و اهل بيتش درود بفرستد سپس بگويد: خداوند از آنچه مى ترسم، مرا سلامت بدار، خداى تعالى حاجتش را برآورد، اين سوگند واجب الهىبا شكرگزارى بنده اى تحقق مى يابد.

روايت اهل سنّت

1 . حدثنا ابراهيم بن يعقوب عن زيد بن حباب أن حميدالمكى مولى ابن علقمة حدثه أن عطاء بن أبى رباح حدثه عن ابى هريرة قال: قَالَ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله : اِذَا مَرَرتُم بِريَاضِ الجَنَّةِ فَارتَعُوا، قُلتُ: يَا رَسُولَ اللّه وَ مَا رِيَاضُ الجَنَّةِ؟ قَالَ: المَسَاجِدُ، قلت و ما الرَّتَعُ يا رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله ؟ قَالَ: سُبحان اللّه والحَمدُ لِلّهِ وَ لا اله الاَّ اللّه و اللّه أكبر.(2)

ابوهريره مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هرگاه از باغ هاى بهشت عبور كرديد با خوشى و كامرانى بخوريد، اى رسول خدا صلى الله عليه و آله باغ هاى بهشت كجاست؟ فرمود: مساجد. گفتم: خوردن چگونه است اى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: به تسبيح و تحميد و تهليل و تكبير گفتن.

ص: 107


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 557 ، ح 1544 ، سند شيخ صدوق به سماعة بن مهران در صفحه 276 ذكر شده است. / التهذيب، ج 3 ، ص 182 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 136 ، ح 10245 .
2- . سنن الترمذى، ج 5 ، ص 193 - ح 3576 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 451 ، ح 20739 .

پياده رفتن به مسجد

1 . محمد بن احمد بن يحيى عن يعلى بن حمزة عن الحجّال عن على بن الحكم، عن رجل عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: مَن مَشَي اِلَي المَسجِدِ لَم يَضَع رِجلاً عَلَي رَطبٍ وَ لاَيَابِسٍ اِلاَّ سَبَّحَت لَهُ الأَرضُ اِلَي الأَرضِ السَّابِعَةِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: كسى كه به سوى مسجد گام برمى دارد بر هيچ تر و خشكى پا نمى گذارد مگر اينكه از زمين اول تا هفتم براى او تسبيح مى كنند.

2 . حدّثنى أبى عن سعد بن عبداللّه عن أيّوب بن نوح عن الربيع بن محمد بن المسلى عن رجلٍ عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: مَا عُبِدَاللّه بِشَى ءٍ مِثلِ الصَّمتِ وَالمَشىِ اِلَي بَيتِهِ (بيت اللّه ).(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: خداوند متعال به هيچ چيز مثل سكوت و رفتن به سوى خانه اش، عبادت نشده است.

ص: 108


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 255 ، ح 26 . سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد. / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 233 ، ح 701 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 200 ، ح 6326 / در ثواب الأعمال: محمد بن على بن ماجيلويه عن محمد بن يحيى العطار عن محمد بن احمد عن يعلى بن حمزة عن الحجال عن على بن الحكم عن محمد بن هارون عن أبى عبداللّه نحوه، ص 27 .
2- . ثواب الأعمال، ص 178 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 200 ، ح 6327 / و در الخصال: محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد عن محمد بن الحسن الصفار عن أيوب بن نوح عن الربيع بن محمد المسلى عن أبى الربيع الشامى عن أبى عبداللّه عليه السلام ، ج 1 ، ص 35 / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 103 و 105 ، ح 4 و 12 .

3 . محمد بن موسى المتوكل عن محمد بن جعفر عن موسى بن عمران عن الحسين بن زيد عن حماد بن عمرو الصينى عن أبى الحسن الخراسانى عن ميسر بن عبداللّه عن أبى عبداللّه عن أبى عائشة السعدى عن يزيد بن عمر بن عبدالعزيز عن أبى سلمة بن عبدالرحمن عن أبى هريرة و عبداللّه بن عباس قالا: خطبا رسول اللّه صلى الله عليه و آله ... وَ مَن مَشَي اِلَي مَسجِدٍ مِن مَسَاجِدِ اللّه فَلَهُ بِكُلِّ خُطوَةٍ خَطَاهَا حَتَّي يَرجِعَ اِلَي مَنزِلِهِ عَشرُ حَسَنَاتٍ وَ يَمحِي عَنهُ عَشرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشرُ دَرَجَاتٍ... .(1)ابى هريره و عبداللّه بن عباس نقل كرده اند كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در يكى از خطبه هايش فرمودند: و هر كس به مسجدى از مساجد خداوند برود پس براى او در برابر هر قدمى كه برمى دارد تا هنگامى كه به منزلش برمى گردد ده حسنه است و پاك مى شود از او ده گناه و ده درجه بر ارزش و اعتبار او افزوده مى گردد.

4 . و اِنَّ اللّه تَبَارَكَ وَ تَعَالَي لَيُرِيدُ عَذَابَ أَهلِ الأَرضِ جَمِيعا حَتّى لاَ يُحَاشِىَ مِنهُم أَحَدَا(2) فَاِذَا نَظَرَ اِلَي الشِّيبِ نَاقِلِي أَقدَامِهِم اِلَي الصَّلَوَاتِ(3) وَالوِلدَانِ يَتَعَلَّمُونَ القُرآنَ رَحِمَهُمُ اللّه فَأَخَّرَ ذَلِكَ عَنهُم.(4)

همانا خداوند تبارك و تعالى هنگامى كه اراده مى كند تا همه اهل زمين را عذاب كند

ص: 109


1- . ثواب الأعمال، ص 290 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 201 ، ح 6328 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 370 باب جوامع مناهىالنبى صلى الله عليه و آله .
2- . در ثواب الأعمال اضافه مى كند: اذا عملوا بالمعاصى و اجترحوا السيئات فاذا... .
3- . از كلمه «ناقلى أقدامِهِم الى الصَّلوات» فهميده مى شود كه مقصود روندگان به سوى مساجد براى برگزارى نماز هستند.
4- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 239 ، ح 723 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 198 ، ح 6322 / مرحوم شيخ صدوق در ثواب الاعمال نظير اين روايت را با تفاوت در متن با سند نقل مى كند: ابىره عن محمد بن هشام عن محمد بن اسماعيل عن على بن الحكم عن سيف بن عميرة عن سعد بن ظريف عن الأصبغ بن نباتة قال: قال أميرالمؤمنين عليه السلام مثله / ايشان در علل الشرايع همين حديث را با اين سند نقل مى كند: حدثنا محمد بن موسى بن المتوكل عن على بن الحسين السعدآبادى عن احمد بن أبى عبداللّه البرقى عن على بن الحكم... .

و يك نفر هم استثنا نشود، پس هنگامى كه به سالخوردگان نگاه مى كند براى اقامه نماز به سوى مساجد گام برمى دارند و كودكان به آموختن قرآن مى پردازند، بر همگان رحم مى كند و عذاب آنان را به تأخير مى اندازد.

5 . عن النبى صلى الله عليه و آله : مَشيُكُ اِلَي المَسجِدِ وَانصِرَافُكَ اِلَي أَهلِكَ فِي الأَجرِ سَوَاءٌ.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: گام برداشتنت به سوى مسجد و بازگشت به سوى خانواده از نظر اجر يكسان است.

6 . كتاب زيدٍ النَّرسِي عن عبداللّه بن سنان عن محمد بن المنكدر قال: رَأيتُ أَبَاجَعفَرٍ عليه السلام فِي لَيلَةٍ ظَلمَاءَ شَدِيدَهِ الظُّلمَةِ وَ هُوَ يَمشِي اِلَي المَسجِدِ وَ اِنِّي أَسرَعتُ فَدَفَعتُ اِلَيهِ فَسَلَّمتُ عَلَيهِ فَرَدَّ عَلَىَّ السَّلاَمَ وَ قَالَ لِي يَا مُحَمَّدَ بنَ المُنكَدَر قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : بَشِّرِ المَشَّائينَ الَي المَسَاجِدِ فِي ظُلَمِ اللَّيلِ بِنُورٍ سَاطِع يَومَالقِيامَةِ.(2)

محمد بن منكدر مى گويد: در شبى بسيار تاريك امام باقر عليه السلام را ديدم كه به مسجدى مى رفت. من به سرعت رفتم تا به حضرت رسيدم، سلام كردم. جوابم داد و فرمود: اى محمد! رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: آنان را كه در تاريكى شب به مسجد مى روند به نورى ساطع در قيامت بشارت باد.

7 . قال على عليه السلام : اِجَابَةُ المُؤَذِّنِ كَفَّارَةُ الذُّنُوبِ وَالمَشىُ اِلَي المَسجِدِ طَاعَةُ اللّه وَ طَاعَةُ رَسُولِهِ وَ مَن أَطَاعَ اللّه وَ رَسُولَهُ أَدخَلُهُ الجَنَّةَ مَعَ الصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَ كَانَ فِي الجَنَّةِ رَفِيقَ دَاوُدَ عليه السلام وَ لَهُ مِثلُ ثَوَابِ دَاوُدَ.(3)

امام على عليه السلام مى فرمايند: اجابت مُوذن [نماز خواندن در اول وقت] كفاره گناهان است

ص: 110


1- . مستدرك الوسائل، ج 6 ، ص 40 ، ح 6374 / بحارالأنوار، ج 86 ، ص 213 .
2- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 364 ، ح 3790 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 382 ، ح 52 .
3- . جامع الأخبار، ص 67 .

و رفتن به سوى مسجد، اطاعت از خدا و رسول اوست هر كس خدا و پيامبرش را اطاعت كند خداوند او را با راست گويان و شهدا وارد بهشت كند و در بهشت همنشين حضرت داود عليه السلام باشد و براى اوست همانند ثواب حضرت داود عليه السلام .

8 . و قال النبى صلى الله عليه و آله : اِجَابَةُ المُؤذِّنِ رَحمَةٌ وَ ثَوَابُهُ الجَنَّةُ وَ مَن لَم يُجِب خَاصَمتُهُ يَومَ القِيامَةِ فَطُوبَي لِمَن أَجَابَ دَاعِىَ اللّه وَ مَشَي اِلَي المَسجِدِ وَ لا يُجِبهُ وَ لا يَمشِي اِلَي المَسجِدِ اِلا مُؤمِنٌ مِن أَهلِ الجَنَّةِ.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: اجابت كردن مؤذن [نماز خواندن ]رحمت است و ثوابش بهشت، و كسى كه اجابت نكند، من در روز قيامت با او جدال خواهم كرد. خوشا به حال كسى كه خواننده خدا را اجابت كند و به مسجد برود. و او را اجابت نكند و به مسجد نرود مگر مؤمنى از اهل بهشت.

9 . و باسناده عن شعيب بن واقد(2) عن النبى صلى الله عليه و آله قَالَ: وَ مَن مَشَي اِلَي مَسجِدٍ يَطلُبُ فِيهِ الجَمَاعَةَ كانَ لَهُ بِكُلِّ خُطوَةٍ سَبعُونَ أَلفَ حَسَنَةٍ و يُرفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثلُ ذلِكَ فَاِن مَاتَ وَ هُوَ عَلَي ذَلِكَ وَكَّلَ اللّه عَزَّوَجَلَّ بِهِ سَبعِينَ أَلفَ مَلَكٍ يَعُودُونَهُ فى قَبرِهِ وَ يُبَشِّرُونَهُ وَ يُؤنِسُونَهُ فِي وَحدَتِهِ و يَستَغفِرونَ لَهُحَتَّي يُبعَثَ.(3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس كه به قصد نماز جماعت به سوى مسجد گام برمى دارد در هر گامى براى او هفتاد هزار حسنه است و به همان ميزان درجات [معنوى] او بالا مى رود، پس اگر در همين حال از دنيا برود خداى عزوجل هفتاد هزار ملك را مى گمارد تا او را در قبرش عيادت كنند و بشارت دهند و در تنهايى همدمش باشند و برايش استغفار كنند تا زمانى كه برانگيخته شود.

ص: 111


1- . جامع الأخبار، ص 68 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 154 .
2- . سند كامل اين روايت به همراه اسناد شيخ صدوق به شعيب بن واقد در صفحه 74 ذكر شد.
3- . من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 17 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 287 ، ح 10681 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 336 .

10 . ابى (ره) عن محمد بن يحيى العطار عن العمركى الخراسانى عن على بن جعفر عن أخيه موسى بن جعفر عن أبيه عن آبائه عليهم السلام قال: قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : يُؤمَرُ بِرِجَالٍ اِلَي النَّارِ فَيَقُولُ اللّه عَزَّوَجَلَّ لِمالِكِ: قُل لِلنَّارِ لاَ تُحرِقى لَهُم أَقدَأما فَقد كَانُوا يَمشُونَ بِهَا اِلَي المَسَاجِدِ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: فرمان داده مى شود مردانى به آتش افكنده شوند، پس خداوند متعال به مالك دوزخ مى فرمايند: به آتش بگو كه قدمهايشان را نسوزاند، چون به سوى مسجد گام برمى داشتند.

11 . و عن على عليه السلام أنّه قال: تَحتَ ظِلِّ العَرشِ يَومَ لاَ ظِلَّ اِلاَّ ظِلُّهُ، رَجُلٌ خَرَجَ مِن بَيتِ فَأسبَغَ الطُّهرِ ثُمَّ مَشَي اِلَي بَيتٍ مِن بُيُوتِ اللّه لِيَقضِىَ فَرِيضَةً مِن فَرَائِضِ اللّه فَهَلَكَ فِيَما بَينَهُ وَ بَينَ ذَلِكَ... .(2)

امام على عليه السلام فرمودند: زير سايه عرش الهى در روزى كه سايه اى جز سايه او نيست؛ فردى است كه از خانه اش خارج شود، پس نيكو وضو بگيرد و به سوى خانه اى از خانه هاى خدا رود تا يكى از واجبات الهى را به جاى آورد و در چنين حالى بميرد.

12 . عن على عليه السلام قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : عِشرُونَ خَصلَةً فِي المُؤمِن مَن لَم تَكُن فِيهِ لَم تَكمُل اِيمانُهُ اِنَّ مِن أَخلاقِ المُؤمِنِ يَا عَلِىُّ: الحاضِرُونَ الصَّلاةَ و... خُطاهُم اِلَي المَسَاجِدِو... .(3)

على عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: بيست خصلت در مؤمن وجود دارد كه بدون آنها ايمانش كامل نيست، اى على از اخلاق مؤمنان؛ حاضر شدن در نماز[جماعت مسلمانان ]است و گام برداشتن به سوى مساجد.

ص: 112


1- . ثواب الأعمال، ص 223 / علل الشرايع، ج 2 ، ص 465 / بحارالأنوار، ج 8 ، ص 325 .
2- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 154 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 18 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 364 ، ح 3792 .
3- . كنزالفوائد، ج 1 ، ص 86 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 207 .

روايات اهل سنت

1 . حدثنا محمد بن معاذ بن عباد العنبرى عن أبوعوانة، عن يعلى بن عطاء، عن معبد بن هرمز عن سعيد بن المسيب، قال: حَضَرَ رَجُلاً مِنَ الأَنصَارِ المَوتُ فَقالَ: اِنِّي مُحَدِّثكُم حَدِيثا ما أُحَدِّثُكُمُوهُ الاّ احتسابا، سِمِعتُ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يقول: اِذَا تَوَضَّأَ أَحَدُكُم فَأَحسَنَ الوُضُوءَ ثُمَّ خَرَجَ اِلى الصَّلاَةِ لَم يَرفَع قَدَمَهُ الُيمنَي اِلاَّ كَتَبَ اللّه عَزَّوَجَلَّ لَهُ حَسَنةً وَ لَم يَضَع قدمه اليُسرى اِلاَّ حَطَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ عنه سيئةً، فَليُقَرِّب أَحَدُكُم أو لَيَبعُد، فان أتى المسجد فَصَلَّي فى جماعةٍ غُفِر له، فان أتى المسجد و قَد صَلُّوا بَعضا و بقى بعضٌ صَلَّي ما أدرك و أتمَّ ما بَقِىَ كان كذلك. فَاِن أَتى المَسجِدَ وَ قَد صَلُّوا فَأَتَّمَ الصَّلاةَ كَانَ كَذَلِكَ.(1)

سعيد بن مسيب مى گويد: مردى از انصار در بستر مرگ افتاده بود كه گفت: من براى رضاى خدا حديثى براى شما نقل مى كنم، از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: هر يك از شما كه نيكو وضو بگيرد و براى نماز از خانه خارج شود، چون پاى راستش را به سوى مسجد پيش نهد، خداى عزوجل برايش حسنه اى بنويسد و وقتى پاى چپ را جلو گذارد، خداوند گناهى از او پاك گرداند، پس هر يك از شما به اندازه توان خود بايد به مسجد رفت و آمد كند، اگر به مسجد آيد و با جماعت نماز خواند، بخشوده مى شود و اگر در نيمه نماز جماعت رسيد باقى مانده را به جماعت و ادامه نمازش را فرادا بخواند باز هم بخشيده مى شود و چنانچه به مسجد آمد و دريافت نماز پايان يافته است نمازش را فرادا بخواند، باز مشغول بخشايش الهى قرار خواهد گرفت.

2 . حدثنا يحيى بن معين عن أبوعبيدة الحداد عن اسماعيل ابوسليمان الكَحَّال عن عبداللّه بن أوس عن بريدة عن النبى صلى الله عليه و آله قال: بَشِّرِ المَشَّائِينَ فِي الظُّلَم الى المساجدِ بالنُّور التَّامِّ يَومِ القِيامَةِ.(2)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: آنان كه در تاريكى شب به سوى مساجد گام برمى دارند را به نور تام و كامل در روز قيامت بشارت باد.

ص: 113


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 136 / السنن الكبرى، ج 3 ، ص 69 .
2- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 136 ، ح 561 / سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 257 با اين سند: حدثنا مجزأة بن سفيان بن اسد عن سليمان بن داود الصائغ عن ثابت البنانى عن انس بن مالك مثله.

3 . حدثنى اسحاق بن منصور عن زكريا بن عدى عن عبيداللّه يعنى ابن عمرو عن زيد بن ابى انيسة عن عدى بن ثابت عن ابى حازم الاشجعى عن ابى هريرة قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : من تَطَّهَرِ فى بَيتِهِ ثُمَّ مَشَي الى بَيتٍ مِن بُيُوتِ اللّه ليِقضِي فَرِيضَةً مِن فَرائِضِ اللّه كَانَت خُطوَتاهُ احدَاهُمَا تُحِّطُ خَطِيئةً والأخرى تُرفَعُ دَرَجَهَ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه در خانه اش وضو بگيرد سپس به خانه اى از خانه هاى خدا برود تا نماز واجبى را به جاى آورد در هر دو گامى كه برمى دارد گناهى از او پاك مى شود و بر درجه اش يكى افزوده مى گردد.

4 . حدثنا حجاج بن ابن الشاعر عن روح بن عبادة عن زكريا بن اسحاق عن أبوالزبير قال: سَمِعت جابر بن عبداللّه قال: كَانَت دِيارُنَا نَائِيَةً عَن المَسجِدِ فَأَرَدنَا أَن نَبِيعُ بُيُوتَنا فَنَقتَرِبَ مِنَ المَسجِدِ فَنَهانَا رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فَقَالَ: اِنَّ لَكُم بكُلِّ خُطوَةٍ دَرَجَةً.(2)

ابوزبير مى گويد: از جابر بن عبداللّه شنيدم كه مى گفت: محل سكونت ما از مسجد دور بود و مى خواستيم خانه هايمان را بفروشيم و به مسجد نزديك شويم، اما رسول خدا صلى الله عليه و آله نهى كرد و فرمود: شما را براى هر گامى كه [به سوى مسجد ]برمى داريد درجه اى است.

5 . حدثنا عبداللّه بن براد الأَشعرى و أَبوكُريب عن أبو أسامه عن بُريد عن أبى بُردة عن ابى موسى قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : اِنَّ أَعظَمَ النَّاسِ أَجرا فِي الصَّلاةِ أَبعَدُهُم اِلَيها مَمشًى فَأَبعَدُهُم... .(3)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: بالاترين پاداش در نماز براى مردم، براى كسى است كه از دورترين راه به [مسجد] آمده باشد.

ص: 114


1- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 131 .
2- . همان.
3- . همان، ص 130 / روايات ديگرى به همين مضمون در همين باب نقل شده كه به اين سه روايت اكتفا مى كنيم.

6 . حدثنا راشد بن سعيد بن راشد الرملى عن الوليد بن مسلم عن أبى رافع، اسماعيل بن رافع عن سمى مولى أبى بكر عن أبى صالح، عن أبى هريرة، قال: قالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله المَشَّاؤنَ الى المَساجِدِ فِي الظُّلَمِ، أولئِكَ الخَواضُونَ فِي رَحمَةِ اللّه .(1)پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: كسانى كه در تاريكى شب به مساجد مى روند، فرورفتگان و غرق شدگان در رحمت خداوند هستند.

ر.ك: حديث 3 و 4 روايات اهل سنت در بحث «نشستن در مسجد».

ص: 115


1- . سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 256 ، ح 779 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 557 ، ح 20236 .

پيش نماز مسجد

1 . و عن جعفر بن محمد عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: يَؤُمُّ القَومَ أَقدَمُهُم فَاِنِ استَوَوا فَأَقرَؤُهُم وَ اِنِ استَوَوا فَأَفقَهُهُم وَ اِنِ استَوَوا فأَكبَرُهُم سِنّا وَ صَاحِبُ المَسجِدِ أَحَقُّ بِمَسجِدِهِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هركس زودتر از ديگران هجرت نموده امام جماعت مردم شود [هجرت به مدينه در صدر اسلام، شايد امروز مصداق هجرت؛ هجرت براى كسب علوم دينيه باشد] و اگر همه از اين نظر برابر بودند، آنكه بهتر قرائت مى كند و چنانچه در قرائت يكسان بودند، آنكه فقيه تر است و هرگاه در فقاهت همطراز بودند آنكه مسن تر است و صاحب مسجد به امامت جماعت در مسجدش سزاوارتر است.

لازم به توضيح است كه در ارتباط با شرايط عمومى امام جماعت و شرايط ويژه اى كه هر امام جماعتى بايد داشته باشد و اينكه چگونه نماز بخواند و چه شرايطى را رعايت بكند در كتب روايى و فقهى بحث هاى مفصلى شده است كه ذكر آنها نقض غرض خواهد بود. لذا خوانندگان محترم به ابواب مختلف بحث «احكام الجماعة» كه در كتب مختلف روايى آمده است، مراجعه كنند.

ص: 116


1- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 152 / مستدرك الوسائل، ج 6 ، ص 475 ، ح 7290 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 110 . نظير اين روايت با اين سند در كافى آمده است: على بن محمد و غيره عن سهل بن زياد عن ابن محبوب عن ابن رئابٍ عن أبى عُبَيدَة. قال سألت أباعبداللّه عليه السلام . ج 3 ، ص 376 ، ح 7 / شيخ طوسى از كافى نقل مى كند، التهذيب، ج 3 ، ص 31 ، ح 25 .

ص: 117

« ت »

تبديل كنيسه و كليسا به مسجد

1 . الحسين بن سعيد عن صفوان بن يحيى عن العيص بن القاسم قال: سَأَلتُ أباعبداللّه عليه السلام عَنِ البِيَعِ وَالكَنائِسِ، يُصَلَّي فِيهِمَا؟ فَقَالَ: نَعَم وَ سَأَلتُهُ هَل يَصلُحُ نَقضُهَا مَسجِدا؟ فَقَالَ: نَعَم.(1)

عيص بن قاسم مى گويد: از امام صادق عليه السلام سؤال كردم: آيا در معابد يهود و نصارا مى توان نماز به جاى آورد؟ امام عليه السلام فرمود: بله. سؤال كردم: آيا مى توان جهت بناى مسجد آنها را ويران نمود؟ امام فرمودند: بلى.

2 . محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان عن صفوان عن العيص قال: سَأَلتُ أَباعَبدِاللّه عليه السلام عَنِ البِيَعَ وَالكَنائِسِ، هَل يَصلُحُ نَقضُهُما لِبِناءِ المَسَاجِدِ؟ فَقَالَ: نَعَم.(2)

عيص بن قاسم مى گويد: از امام صادق عليه السلام در مورد معابد يهود و نصارى سؤال كردم: آيا ويران نمودن آن به قصد بناى مسجد جايز است؟ امام عليه السلام فرمود: بله.

ص: 118


1- . التهذيب، ج 2 ، ص 222 ، ح 82 . سند شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 211 ، ح 6357 و ص 138 ، ح 6146 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 368 ، ح 3 / التهذيب، ج 3 ، ص 260 ، ح 52 . سند شيخ طوسى به محمدبن اسماعيل اين چنين است: وما ذكرته عن محمد بن اسماعيل فقد رويته - بهذاالاسناد - عن محمد بن يعقوب عن محمد بن اسماعيل./ وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 212 ، ح 6358 .

ص: 119

تخريب مسجد براى توسعه يا بازسازى

1 . على بن محمد و محمد بن الحسن جميعا عن سهل بن زيادٍ عن أحمد بن محمد بن أبى نصر و على بن ابراهيم عن أبيه عن عبداللّه بن المغيرة. عن عبداللّه بن سنان عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سَمِعتُهُ يَقُولُ: اِنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله بَنَي مَسجِدَهُ بِالسَّمِيطِ(1)، ثُمَّ اِنَّ المُسلِمِينَ كَثَرُوا، فَقَالُوا: يا رَسُولَ اللّه لَو أَمَرتَ بالمَسجِدِ فَزِيدَ [فنزيد] فِيهِ، فَقَالَ: نَعَم. فَأَمَرَ بِهِ فَزِيدَ فِيهِ وَ بَنَاهُ بِالسَّعِيدَةِ(2) ثُمَّ انَّ المُسلِمِينَ كَثَرُوا فَقَالُوا: يا رَسُولِ اللّه ، لَو أَمَرتَ بِالمَسجِدِ فَزِيدِ فِيهِ. فَقَالَ: نَعَم فَأَمَرَ بِهِ فَزِيدَ فِيهِ وَ بَنَي جِدَارَهُ بِالأُنثَي وَالذَّكَرِ،(3) ثُمَّ اشتَدَّ عَلَيهِمُ الحَرُّ فَقَالُوا: يا رَسُولَ اللّه ! لَو أَمَرتَ بِالمَسجِدِ فَظُلِّلَ، فَقَالَ: نَعَم. فَأَمَرَ بِه فَأُقِيمَت فِيهِ سَوارٍ مِن جُذُوعِ النَّخلِ ثُمَّ طُرِحَت عَلَيهِ العَوَارِضُ وَالخَصَفُ وَ الاذخِرُ، فَعاشُوا فِيهِ حَتَّي أَصابَتهُمُ الأَمطَارُ، فَجَعَلَ المَسجِدُ يَكِفُ عَلَيهِم. فَقَالُوا: يا رَسُولَ اللّه لَو أَمَرتَ بِالمَسجِدِ فَطُيِّنِ. فَقَالَ لَهُم رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لا، عَرِيشٌ كَعَرِيش مُوسَي عليه السلام ، فَلَم يَزَل كَذلِكَ حَتَّي قُبِضَ رسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله وَ كانَ جِدَارُهُ قَبلَ أَن يُظَلَّلَ قَامَةً.(4)

ص: 120


1- . السميط؛ لبنة لبنة، سميط در لغت، يك خشت است. مجمع البحرين، ج 3 ، ص 418 .
2- . والسعيدة، لبنة و نصف يك خشت و نيم، مجمع البحرين، ج 2 ، ص 418 .
3- . و بالانثى و الذكّر: لبنتان متخالفتان دو خشت در جهت مخالف يكديگر مجمع البحرين، ج 2 ، ص 814 .
4- . الكافى، ج 3 ، ص 295 ، ح 1 / و فى التهذيب: على بن ابراهيم عن أبيه... ج 3 ، ص 262 ، ح 58 . سند شيخ طوسى به على بن ابراهيم در صفحه 255 خواهد آمد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 205 ، ح 6339 / بحارالأنوار، ج 19 ، ص 119 / معانى الأخبار، أبى ره عن سعد بن عبداللّه و ابراهيم بن هاشم و أيوب بن نوح عن عبداللّه بن المغيرة... ص 160 - 159 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 10 ، ح 85 .

عبداللّه بن سنان از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله مسجد خود را با رديفى از خشت بنا نمود، و چون بر تعداد مسلمانان افزوده شد، گفتند: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله چه خوب مى شد، اگر براى توسعه مسجد تصميم مى گرفتيد و دستور مى فرموديد؛ حضرت فرمود: آرى چنين است. دستور دادند، و بر مساحت مسجد افزودند و ديوار آن رابا عرض بيشتر (يك خشت و نصف) ساختند. و آنگاه كه جماعت مسلمانان بيشتر گرديد، گفتند: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ، خوب مى شد اگر درباره مسجد فرمان مى داديد تا بر آن افزوده شود. حضرت فرمود: آرى. سپس دستور داد تا بر مساحت مسجد بيفزايند و اين بار عرض بيشترى براى ديوار قرار داد و ديوار را با دو خشت در جهت مخالف هم چيدند. سپس گرماى سوزان و آزاردهنده از راه رسيد به حضرت عرض كردند: دستور بفرماييد مسجد سايبانى داشته باشد، حضرت فرمود: آرى. و طبق نظر حضرت از تنه درخت خرما ستون هايى برپا شد و روى آنها را با تيرهايى از چوب و برگ درختان و گياه خوش بوى «أذخر» پوشانيدند. چندى بعد ريزش آب باران از سقف مسجد نمازگزاران را آزار مى داد و مانع حضور آنان مى گرديد به همين دليل درخواست كردند: يا رسول اللّه : سقف مسجد را گل اندود كنند. ولى پيامبر فرمود: نه! سايبانى همچون سايبان موسى عليه السلام . بناى مسجد نبوى همچنان تا هنگام رحلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله باقى ماند. ارتفاع ديوار مسجد در آن هنگام به اندازه قامت يك انسان بود.

2 . عن الحسن بن على بن النعمان قال: لَمّا بَنَي المَهدِىُّ فِي المَسجِدِالحَرامِ بَقِيَت دارٌ فِي تَربِيِع المَسجِدِ فَطَلَبَها مِن أَربابها فَامتَنَعُوا، فَسَأَلَ عَن ذَلِكَ الفُقَهاءُ فَكُلٌ قالَ لَهُ انَّهُ لا يَنبَغِي أن يُدخِلَ شَيئا فِي المَسجِدِ الحَرامِ غَصبَا فَقالَ لَهُ عَلِىُّ بنُ يَقطِينٍ يا أَمِيرَالمُؤمِنينَ لَو (أنى) كَتَبتَ الَي مُوسَي بنِ جَعفرِ عليه السلام لَأَخبَرَكَ بِوَجهِ الأَمرِ فِي ذلِكَ، فَكَتَبَ اِلَي وَاِلي المَدِينَةِ أَن يَسأَلَ مُوسَي بنَ جَعفَرٍ عَن دارٍ أَرَدنا أَن نُدخِلَها فِي المَسجِدِالحَرامِ فَامتَنَعَ عَلَينا صاحِبُها فَكَيفَ الُمخرَجُ مِن ذَلِكَ فَقالَ ذَلِكَ لِأَبِي الحَسَنِ عليه السلام فَقالَ: أَبُوالحَسَنِ عليه السلام وَ لا بُدَّ مِنَ الجَوابِ فِي هذا فَقالَ لَهُ الأَمرُ لا بُدَّ مِنها، فَقالَ لَهُ اُكتُب، بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحِيمِ اِن كَانَتِ الكَعبَةُ هِىَ النَّازِلَةُ بِالنَّاسِ فَالنَّاسُ أَولى بِفِنائِها وَ اِن كَانَ النَّاسُ هُمُ النَّازِلُونَ بِفِناءِ الكَعبَةِ فَالكَعبَةُ أَولى بِفِنَائِها فَلَمَّا أَتَي الكِتابُ اِلَي المَهدِىَّ أَخَذَ الكِتَابَ فَقَبَّلَهُ ثُمَّ أَمَرَ بِهَدمِ الدَّارِ فَأَتَي أَهلُ الدَّارِ أَباالحَسَنِ عليه السلام فَسَأَلُوهُ أَن يُكتَبَ لَهُم اِلَى

ص: 121

المَهدِىّ كِتابا فِي ثَمَنِ دارِهِم فَكَتَبَ اِلَيهِ أَن أرضَخ لَهُم شَيئا فَأَرضاهُم.(1)

حسن بن على بن نعمان مى گويد: هنگامى كه مهدى [خليفه عباسى ]مسجدالحرام را بازسازى مى كرد، خانه اى باقى ماند كه براى چهارگوش نمودن مسجد به آن نياز بود. چون آن را از صاحبش طلب كرده سر باز زد و نپذيرفت. پس از فقها مسئله را پرسيدند همگى گفتند: شايسته نيست چيزى به غصب بر مسجدالحرام افزوده شود. على بن يقطين به او گفت:اى أميرالمؤمنين، اگر نامه اى به موسى بن جعفر عليه السلام مى نوشتى تو را به حقيقت امر باخبر مى كرد؛ آنگاه به والى مدينه نامه نوشت كه از امام كاظم عليه السلام درباره خانه اى كه مى خواهيم آن را جزء مسجدالحرام گردانيم و صاحبش آن را از ما دريغ مى دارد، بپرس كه راه چاره چيست؟ والى، مسئله را به امام كاظم عليه السلام رساند، امام عليه السلام فرمود: آيا حتما بايد پاسخ دهم؟ والى گفت: اين دستور است، و چاره اى جز پاسخ نيست، امام فرمود: بنويس: به نام خداوند بخشنده مهربان، اگر كعبه بعد از آنكه مردم در آنجا قرار داشتند، بنا شده است پس مردم در اولويت هستند [كنايه از اينكه نمى شود خانه مردم را براى مسجد خراب كرد ]و اگر كعبه بوده است و مردم پس از آن، آنجا آمده اند [كه اين چنين هم بوده است] پس سزاوار است كه خانه ها به جهت كعبه ويران شود؛ هنگامى كه نامه به دست مهدى [عباسى] رسيد آن را گرفت و بوسيد، و فرمان داد؛ خانه را خراب كردند، پس اهل خانه نزد امام آمدند و از ايشان خواستند تا نامه اى به مهدى بنويسيد تا بهاى خانه آنان را پرداخت كند؛ حضرت نامه را نوشت. او نيز با پرداخت هزينه اى خشنودشان ساخت.

در كتب تاريخى و روايى شيعه و اهل سنت، موارد زيادى از تخريب مساجد و بناء جديد و نوسازى آنها و توسعه مساجد نقل شده است كه به ذكر دو روايت فوق اكتفا مى كنيم. به عنوان نمونه ر.ك: صحيح البخارى، ج 1 ، ص 115 / سنن ابى داود، ج 1 ، ص 111 .

ص: 122


1- . تفسيرالعياشى، ج 1 ، ص 185 / وسائل الشيعة، ج 13 ، ص 217 ، ح 17595 / بحارالأنوار، ج 10 ، ص 245 و ج 96، ص 84 .

ص: 123

ترك مسجد

1 . الحسين بن سعيد عن النضر، عن ابن سنان يعنى عبداللّه ، عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سَمِعتُهُ يَقُولُ: اِنَّ أُنَاسا كَانُوا عَلَي عَهدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله أَبطَأوُا عَنِ الصَّلاةِ فِي المَسجِدِ! فَقالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لَيُوشِكَ قَومٌ يَدَعُونَ الصَّلاةَ فِي المَسجِدِ أَن نَأمُرَ بِحَطَبٍ فَيُوضَعَ عَلَي أَبوابِهِم فَتُوقَدَ عَلَيهِم نَارٌ فَتُحرِقَ عَلَيهِم بُيُوتُهُم.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله برخى از مردم در آمدن به مسجد و شركت در نماز كوتاهى مى كردند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نزديك است دستور دهيم خانه هاى چنين افرادى را با آتش بر سرشان بسوزانند.

2 . و عن رُزَيق عن أبى عبداللّه عليه السلام : أنَّ أَمِيرالمُؤمِنينَ عليه السلام بَلَغَهُ أَنَّ قَومَا لايَحضُرُونَ الصَّلاةَ فِي المَسجِدِ فَخَطَبَ فَقالَ: انَّ قَوما لا يَحضُرُونَ الصَّلاةَ مَعَنا فِي مَسَاجِدِنا فَلا يُؤَاكِلُونا وَ لا يُشارِبُونا وَ لا يُشاوِرُونا وَ لا يُنَاكِحُونا وَ لا يَأخُذُوا مِن فَيئِنا شَيئا، أَو يَحضُرُوا مَعَنَا صَلاَتَنَا جَمَاعَةً و اِنِّي لَأُوشِكُ أَن آمُرَ لَهُم بِنَارٍ تُشعَلُ فِي دُوَرِهم فَأُحرِقُها عَلَيهِم أَو يَنتَهُونَ، قَالَ: فَامتَنَعَ المُسلِمُونَ عَن مُؤاكِلَتِهِم وَ مُشارَبَتِهِم وَ مُنَاكَحَتِهِم حَتَّي حَضَرُوا الجَماعَةَ مَعَ المُسلِمِينَ.(2)

ص: 124


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 25 ، ح 6 . سند شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 194 ، ح 6311 / همان، ج 8 ، ص 293 ، ح 10703 .
2- . الأمالى الطوسى، ص 696 . سند شيخ طوسى به رزيق اين چنين است: و قد روى فيه أحاديث كثيرة عن رزيق و هذا اسنادها: أخبرنا الحسين بن عبيداللّه عن هارون بن موسى التَلَّعُكبَرِي عن محمد بن همام عن عبداللّه بن جعفر الحميرى، عن محمد بن خالد الطيالسى عن أبى العباس رزيق بن الزبير الخلقّانى. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 196 ، ح 6318 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 14 .

به اميرالمؤمنين عليه السلام خبر رسيد كه گروهى براى نماز در مسجد حاضر نمى شوند، حضرت براى مردم سخنرانى كرد، و در ضمن آن فرمودند: گروهى براى نماز خواندن با ما در مساجد حاضر نمى شوند، اينان حق ندارد با ما بخورند و بياشامند و مشورت كنند و با ما ازدواجكنند، و نيز حق ندارند از بيت المال مسلمين استفاده كنند مگر اينكه در نماز جماعت ما حاضر شوند. نزديك است كه اگر آنها از كار خود دست برندارند فرمان دهم خانه هاى آنان را با آتش بسوزانند. آنگاه امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمانان از خوردن و آشاميدن و ازدواج با آنان خوددارى نمودند تا اينكه آنان در نماز جماعت مسلمين حاضر شدند.

3 . و عن رزَيق قال: سمعت أباعبداللّه عليه السلام يقول: مَن صَلَّي فِي بَيتِهِ جَمَاعَةً رَغبَةً عَنِ المَسجِدِ فَلا صلاةَ لَهُ و لا لِمَن صَلَّي مَعَهُ اِلاَّ مِن عِلَّةٍ تَمنَعُ مِنَ المَسجِدِ.(1)

شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: كسى كه در خانه اش نماز جماعت بگذارد، تا از شركت در جماعت مسجد خوددارى كند، نماز او و كسانى كه با او نماز مى گذارند مورد قبول نيست مگر اينكه دليل موجّهى بر ترك مسجد داشته باشند.

4 . قال مولانا الحسن عليه السلام : أَلغَفلَةُ تَركُكَ المَسجِدَ.(2)

امام حسن عليه السلام فرمودند: غفلت آن است كه مسجد را فراموش كنى.

ص: 125


1- . الأمالى الطوسى، ص 696 . سند شيخ به رزيق در ذيل روايت قبل ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 196 ، ح 6319 ؛ و ص 240 ، ح 6443 .
2- . العددالقوية، ص 53 - 52 / بحارالأنوار، ج 75 ، ص 115 - 114 ، ح 10 / نظير اين روايت در منابع اهل سنت نيز وارد شده است. ر.ك: مجمع الزوائد، ج 10 ، ص 283 / المعجم الكبير، ج 3 ، ص 69 / كنزالعمال، ج 16 ، ص 216 .

5 . محمد بن احمد بن يحيى عن محمد بن موسى عن الحسن بن على عن أبيه عن على بن عُقبة عن موسى بن أُكيل النميرى عن ابن أبى يعفور عن الصادق عليه السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : لاَ صَلاَةَ لِمَن لاَيُصَلِّي فِي المَسجِدِ مَعَ المُسلمِينَ اِلاَّ مِن عِلَّةٍ وَ لا غِيبَةَ اِلاَّ لِمَن صَلَّي فِي بَيتِهِ وَ رَغِبَ عَن جَمَاعَتِنَا وَ مَن رَغِبَ عَن جَمَاعَةِ المُسلِمِينَ وَجَبَ عَلَي المُسلِمِينَ غَيبَتُهُ وَ سَقَطَت بَينَهُم عَدَالَتُهُ وَ وَجَبَ هِجرَانُهُ وَ اِذَا رُفِعَ اِلَي اِمَامِ المُسلِمِينَ أَنذَرَهُ وَ حَذَّرَهُ فَاِن حَضَرَ جَمَاعَةَ المُسلِمِينَ وَ اِلاَّ أَحرَقَ عَلَيهِ بَيتَهُ وَ مَن لَزِمَ جَمَاعَتَهُم حَرُمَت عَلَيهِم غِيبَتُهُ وَ ثَبَتَت عَدَالَتُهُ بَينَهُم.(1)

امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت مى كند كه فرمود: نماز كسى كه با مسلمانان در مسجد نماز نخواند درست نيست [كامل نيست] مگر از روى دليل، و كسى كه در خانه اش نماز بخواند و از جماعت ما دورى كند غيبتش ناروا نباشد و كسى كه از جماعت مسلمانان روىگرداند، عدالتش ساقط؛ و دورى از او واجب است. و اگر او را نزد پيشواى مسلمين ببرند، بايد بيمش دهد و بر حذرش بدارد. پس اگر در جماعت مسلمين حاضر نشد، خانه اش را بر سرش بسوزانند، و كسى كه به جماعت مسلمانان بپيوندد غيبتش حرام و عدالتش ثابت مى باشد.

ص: 126


1- . التهذيب، ج 6 ، ص 241 ، ح 1 . سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 317 ، ح 10776 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 5 .

ص: 127

تمام خواندن نماز در مساجد سه گانه

1 . محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن محمد بن سنان عن اسحاق بن جرير عن أبى بصير عن أبى عبداللّه عليه السلام قالَ: سَمِعتُهُ يَقُولُ: تَتِمُّ الصَّلاةُ فِي أَربَعَةِ مَواطِنَ: فِي المَسجِدِالحَرامِ وَ مَسجِدِالرَّسُول صلى الله عليه و آله وَ مَسجِدِالكُوفَةِ وَ حَرَمِ الحُسَينِ عليه السلام .(1)

ابى بصير مى گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: در چهار مكان نماز را به تمام به جاى آوريد: مسجدالحرام، مسجدالرسول، مسجد كوفه و حرم امام حسين عليه السلام .

2 . أبو على الأشعرى عن الحسن بن على عن على بن مهزيار عن الحسين بن سعيد عن ابراهيم بن أبى البلاد عن رجل من أصحابنا يقال له حسين عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: تَتِمُّ الصَّلاةُ فى ثَلاثَةِ مواطِنَ فِي المَسجِدِ الحَرامِ وَالمَسجِدِ الرَّسُولِ وَ عِندَ قَبرِالحُسَينِ.(2)

طبق اين نقل امام صادق عليه السلام فرمود: نماز را در سه جا - مسجدالحرام - مسجدالرسول صلى الله عليه و آله و در نزد قبر امام حسين عليه السلام تمام بخوان.

ص: 128


1- . الكافى، ج 4 ، ص 586 ، ح 2 . حديث سوم هم مثل همين است با اين تفاوت كه در سند بعد از محمد بن سنان حذيفة بن منصور نقل شده و راوى بعدى مشخص نيست. قال حدثنى عن سَمِع أبا عبداللّه عليه السلام ، و در حديث 5 الكافى همين باب سند اين است: عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن عبدالملك القمى عن اسماعيل بن جابر عن عبدالحميد خادم اسماعيل بن جعفرٍ عن ابى عبداللّه عليه السلام مثله / التهذيب، ج 5 ، ص 431 - 432 ، ح 144 و 146 / استبصار، ج 2 ، ص 235 ، ح 6 و 5 / وسائل الشيعة: ج 8 ، ص 528 ، ح 11365 .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 587 - 586 ، ح 4 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 530 ، ح 11364 .

3 . حدثنى أبوالقاسم عن على بن حاتم القزوينى عن احمد بن أبى عبداللّه الأسدى عن القاسم الصحاف عن عمرو بن عثمان عن عمرو بن المرزوق قال: سألت أباالحسن عليه السلام عَنِ الصَّلاةِ فى الحَرَمينِ وَ فِي الكُوفَةِ وَ عِندَ قَبرِالحسين عليه السلام فَقالَ: أَتّمُ الصَّلاةَ فيها.(1)

از امام كاظم عليه السلام در باره نماز در مسجدالحرام و مسجدالرسول صلى الله عليه و آله و در كوفه[مسجد كوفه ]و نزد قبر امام حسين عليه السلام سؤال كردم؟ فرمود: نماز را در اين مكانها تمام بخوان.

4 . و من زيارة الحسين بن احمد بن المغيرة عن احمد بن ادريس بن احمد عن محمد بن عبدالجبار عن على بن اسماعيل عن محمد بن عمرو عن قائد الحناط عن أبى الحسن الماضى عليه السلام قال: سَأَلتُهُ عَنِ الصَّلاةِ فِي الحَرَمِينِ؟ فَقالَ: تَتِّمُ وَلَو مَرَرتُ بِهِ مَارّا.(2)

از امام كاظم عليه السلام درباره نماز در مسجدالحرام و مسجدالرسول صلى الله عليه و آله پرسيدم؟ فرمود: تمام بخوان، اگرچه به عنوان رهگذر از آنها عبور كنى.

ص: 129


1- . كتاب المزار، ص 138 ، ح 4 / كامل الزيارات، ص 250 ، ح 7 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 532 ، ح 11372 .
2- . كامل الزيارات، ص 250 ، ح 9 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 532 ، ح 11373 .

« ج »

جارو كردن مسجد

1 . محمد بن على بن الحسين عن أبيه عن سعد بن عبداللّه عن أحمد بن أبى عبداللّه عن محمد بن تسنيم عن العباس بن عامر عن أبى بكير عن سلام بن غانم عن الصادق عليه السلام عن آبائه عليهم السلام أن رسول اللّه صلى الله عليه و آله قال: مَن قَمَّ مَسجِدا كَتَبَ اللّه لَهُ عِتقَ رَقَبَةٍ وَ مَن أَخرَجَ مِنهُ ما يُقَذِّي عَينا كَتَبَ اللّه عَزَّوَجَلَّ لَهُ كِفلَينِ مِن رَحمَتِهِ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدرانش و آنان از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل فرمودند كه: هر كس مسجدى را جارو و خاك روبى نمايد، خداوند پاداش آزاد كردن بنده اى را برايش مى نويسد، و اگر از اين مسجد به مقدار خاشاكى كه در چشم مى رود، گرد و غبار خارج نمايد خداوند، رحمت خويش را دو برابر به او عطا مى فرمايد.

2 . محمد بن على بن الحسين عن أبيه عن محمد بن يحيى العطار عن محمد بن أحمد بن يحيى بن عمران الأشعرى عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد بن بشار عن عبيداللّه بن عبداللّه الدهقان عن عبدالحميد بن أبى الديلم عن موسى بن جعفر عن أبيه عن آبائه عليهم السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : مَن كَنَسَ مَسجِدا يَومَ الخَمِيسِ لَيلَةَ الجُمُعَةِ فَأَخرَجَ مِنهُ مِنَ التُّرابِ ما يُذَرُّ فِي العَينِ غُفِرَ لَه.(2)

ص: 130


1- . الأمالى للصدوق، ص 180 ، ح 1 / المحاسن، ج 1 ، ص 56 - 57 ، ح 87 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 238 ، ح 6437 .
2- . الأمالى للصدوق، ص 501 ، ح 15 / روضه الواعظين، ج 2 ، ص 336 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 385 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 238 - 239 ، ح 6438 .

كسى كه خانه خدا را در روز پنج شنبه و شب جمعه خاك روبى كند و به اندازه غبارى كه در چشم مى رود، از مسجد خاك برگيرد، خداوند او را مورد آمرزش خود قرار مى دهد.

3 . سَمِعتُ(1) أَبَاالحسنِ عليه السلام يُحَدِّثُ عن أبيه: أنَّ الجَنَّةَ وَالحُورَ لَتَشتَاقُ الَي مَن يَكسَحُ المَسَاجِدَو يَأخُذُ مِنهَا القَذَى.(2)

از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه به نقل از پدرش فرمود: بهشت و حوريان مشتاق كسى هستند كه مساجد را جارو و غباررويى مى كند.

روايت اهل سنت

1 . حدَّثنا سليمان بن حرب قال حَدَّثنَا حَمَّادُ بن زيدٍ عن ثابتٍ عن أَبِي رافع عن ابى هريرة: أنَّ رجلاً أسوَدَ أَوِ امرَأَةً سَودَاءَ، كَانَ يَقُمُّ(3) المَسجِدَ، فَماتَ، فَسَأَلَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله عنه فَقالوا: ماتَ، قال: أَفَلا كُنتُم آذَنتُمُونِي بِهِ؟ دُلُّونِي عَلَي قَبرِهِ - أو قَالَ: قَبرِها فَأَتى قَبرَهُ فَصَلَّي عَلَيهِ.(4)

ابوهريره نقل مى كند: مردى سياه چهره يا زنى سياه چهره، مسجد را نظافت و تميز مى كرد، اين فرد از دنيا رفت. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از او سؤال كردند كه كجاست؟ گفتند: از دنيا رفت. فرمود: پس چرا من را آگاه نكرديد؟ - كنايه از اينكه چرا به من خبر نداديد - قبر او را به من نشان دهيد. پس حضرت بر سر قبر او آمدند و بر او نماز خواندند.

ص: 131


1- . ظاهرا شنونده، به قرينه روايت قبل؛ «محمد بن منكدر» مى باشد. ر.ك: بحارالأنوار، ج 80 ، ص 382 ، ح 52 .
2- . بحارالأنوار، ج 80 ، ص 382 .
3- . يقم المسجد: ينظفه من القمامة أى يكنسه و يرشه. سنن ابى داود، ج 2 ، ص 80 پاورقى.
4- . صحيح البخارى، ج 118 و ج 2 ، ص 92 / صحيح مسلم، ج 3 ، ص 56 / سنن ابى داود، ج 2 ، ص 80: حدثنا سليمان بن حرب و مسدد عن حماد... مثله / سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 489: حدثنا احمد بن عبدة عن حماد بن زيد... مثله.

2 . حدثنا أبوكريب، حدثنا سعيد بن شرحبيل عن ابن لهيعة، عن عبيداللّه بن المغيرة عن أبى الهيثم عن أبى سعيد، قال: كَانَت سَوداءُ تَقُمَّ المَسجِدِ فَتُوُفِّيَت لَيلاً، فَلَمَّا أَصبَحَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله أَخبَرَ بِمَوتِهَا، فَقالَ: أَلاَ آذَنتُمُونِي بِهَا؟ فَخَرَجَ بِأَصحابِهِ، فَوَقَفَ عَلَي قَبرِهَا فَكَبَّرَ عَلَيهَا وَالنَّاسُ مِن خَلفِهِ وَ دَعَالَهَا ثُمَّ انصَرَفَ.(1)

زنى سياه بود كه مسجد را تميز و جارو مى كرد. در شب وفات كرد (او را به خاك سپردند) چون صبح شد، رسول خدا از مرگ او آگاه شد. پس فرمود: مگر نمى دانستيد كه من از نبود او ناراحت مى شوم؟ پس به همراه اصحاب خارج شد، و بر قبر آن زن ايستاد و تكبير نماز راگفت، در حالى كه مردم در پشت سر حضرت بودند؛ و براى آن زن دعا كرد، سپس برگشت.

3 . حدثنا هشام بن عمار عن عبدالرحمن بن سليمان بن أبى الجون عن محمد بن صالح المدنى عن مسلم بن أبى مريم عن أبى سعيد الخدرى قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن أَخرَجَ أَذىً مِنَ المَسجِدِ بَنِىَ اللّه صلى الله عليه و آله لَهُ بَيتا فى الجَنَّةِ.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس چيزى را كه موجب آزار است، از مسجد بيرون ببرد خداوند خانه اى در بهشت برايش بنا كند.

4 . حدثنا محمد بن داود بن سفيان عن يحيى - يعنى ابن حسان - عن سليمان بن موسى عن جعفربن سعد بن سمرة عن خبيب بن سليمان عن أبيه سليمان بن سمرة عن أبيه سمرة أنَّهُ كتب الى إِبنه: أمَّا بَعد: فانَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله كَانَ يَأمُرُنَا بِالمَسَجِدِ أن نَصنَعُهَا فى ديارِنا وَ نَصلَحُ صنعتها وَ نَطهَرُها.(3)

سمره به پسرش مى نويسد: اما بعد؛ همانا رسول خدا صلى الله عليه و آله به ما فرمان مى داد كه در شهرها و مناطق مسكونى مساجدى نيكو بنا كنيم و آنها را همواره پاكيزه نگه داريم.

ص: 132


1- . سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 490 ، ح 1533 .
2- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 250 ، ح 757 .
3- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 112 ، ح 456 .

5 . حدثنا محمد بن الحسن بن قتيبة عن أيوب بن على عن زياد بن سيار عن عزة بنت عياض قالت سمعت أبا قرصافة أنّه سمع النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله يقول: اِبنُوا المَسَاجِدَ وَ أَخرِجُوا القُمامَةَ مِنها، فَمَن بَنَي لِلَّهِ مَسجِدا بَنَي اللّه لَهُ بَيتا فِي الجَنَّة فَقالَ رَجُلٌ: يَا رَسُولَ اللّه وَ هذِهِ المَساجِدُ الَّتى تُبنى فِي الطَّرِيقَ؟ قَالَ: نَعَم وَ اِخراجُ القُمامَةِ مِنها مُهُورُ الحُورِ العِينِ.(1)

مسجد بسازيد و خاك و خاشاك را از آن خارج سازيد، هر كس براى خدا مسجد بسازد، خدا در بهشت خانه اى براى وى مى سازد، مردى عرض كرد: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و اين مساجدى كه در مسير مردم و در بين راه ها ساخته مى شود نيز اين گونه است؟ فرمودند: آرى! و بيرون آوردن زباله ها از آن مهريه حوران بهشتى است.

ص: 133


1- . المعجم الكبير، ج 3 ، ص 19 ، ح 2521 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 655 ، ح 2076 .

جنب و حائض در مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن ابى عمير عن جميل قال: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام عَنِ الجُنُبِ يَجلِسُ فِي المَسَاجِدِ؟ قَالَ: لا وَلَكِن يَمُرُّ فِيهَا كُلِّهَا اِلاَّ المَسجِدَ الحَرَامَ وَ مَسجِدَالرَّسُولِ صلى الله عليه و آله .(1)

جميل مى گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم كه آيا جنب مى تواند در مساجد بنشيند؟ فرمود: خير؛ اما مى تواند از ديگر مساجد بجز از مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله گذر كند.

2 . أبى(ره) عن سعد بن عبداللّه عن يعقوب بن يزيد عن حماد بن عيسى عن حريز عن زرارة و محمد بن مسلم عن أبى جعفر عليه السلام قالا: قُلنَا لَهُ: أَلحَائِضُ وَالجُنُبُ يَدخُلاَنِ المَسجِدَ أَم لاَ؟ قال: أَلحائِضُ وَالجُنُبُ لاَ يَدخُلاَنِ المَساجِدَ اِلاَّ مُجتَازَينَ اِنَّ اللّه تَبَارَكَ وَ تَعَالَي يَقُولُ: و لا جُنُبا اِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّي تَغتَسِلُوا(2) و يَأخُذَانِ مِنَ المَسجِدِ وَ لا يَضعَانِ فِيهِ شَيئا قَالَ زُرَارَةُ قُلتُ لَهُ: فَمَا بَالُهُمَا يَأخُذَانِ مِنهُ وَ لاَ يَضَعانِ فِيهِ؟ قَالَ: لأَِّهُمَا لا يَقدِرانِ عَلَي أَخذِ مَا فِيهِ اِلاَّ مِنهُ وَ يَقدِرَانِ عَلَي وَضع مَا بِيَدِهِمَا فِي غَيرِهِ.(3)

ص: 134


1- . الكافى، ج 3 ، ص 50 ، ح 4 / التهذيب، ج 1 ، ص 125 ، ح 29 ؛ ايشان به واسطه أبى القاسم جعفر بن محمد از كلينى نقل مى كند. / وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 205 ، ح 1932 / عوالى اللآلى، ج 3 ، ص 28 ، ح 73 .
2- . النساء: ج 43 .
3- . علل الشرايع، ج 1 ، ص 288 ، ح 1 / تفسيرالقمى، ج 1 ، ص 139 / تفسيرالعياشى، ج 1، ص 243 / بحارالأنوار، ج 78 ، ص 44 / وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 214 ، ح 1958 / به همين مضمون در متون روايى اهل سنت وارد شده است: سنن الدارمى، ج 1 ، ص 264 - 265 .

زراره و محمد بن مسلم مى گويند: به امام باقر عليه السلام عرض كرديم: حائض و جنب مى توانند داخل مسجد شوند يا خير؟ فرمود: فقط مى توانند از مسجد عبور كنند چنان كه خداوند مى فرمايد: «جنب به مسجد نرويد مگر اينكه در حال عبور و رهگذر باشيد تا غسل كنيد» و مى توانند از مسجد چيزى بردارند ولى حق ندارند چيزى در آن بگذارند. زراره مى گويد:به حضرت عرض كردم: علت چيست كه مى توانند چيزى بردارند ولى نمى توانند چيزى بگذارند؟ فرمود: براى اينكه قدرت ندارند آنچه را كه در مسجد است بردارند مگر از مسجد بردارند ولى مى توانند آنچه در دستان خود دارند در غير مسجد هم بگذارند.

3 . و فى الحديث مناهى النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله : وَ نَهَي أَن يَقعُدَ الرَّجُلُ فِي المَسجِدِ وَ هُوَ جُنُبٌ... .(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نهى فرمود كه مرد در حال جنابت در مسجد بنشيند.

4 . روى حماد بن عمرو و انس بن محمد عن ابيه جميعا عن جعفر بن محمد عن أبيه عن جدّه عن على بن ابى طالب عليهم السلام عن النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله أَنَّهُ قَالَ لِعَلِىٍّ عليه السلام : إِنَّ اللّه كَرِهَ لِأُمَّتِىَ العَبَثَ فِي الصَّلَآةِ... وَ اتيَانَ المَسَاجِدِ جُنُبا.(2)

طبق اين روايت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: خداوند، امورى را براى امّت من مكروه شمرده است كه يكى از آنها كار بيهوده كردن در نماز، و يكى جنب به مسجد آمدن است.

ص: 135


1- . من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 8 ، ح 4968 . اسناد شيخ صدوق به شعيب بن واقد در صفحه 74 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 207 ، ح 1938 / الأمالى الصدوق، ص 424 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 356 - 352 / وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 12 ، ح 1937 / نظير اين روايت با تفاوت در الأمالى الصدوق با اين سند نقل شده است: حدثنا محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد عن محمد بن الحسن الصفار عن احمد بن محمد بن عيسى عن الحسين بن موسى عن غياث بن ابراهيم عن الصادق عليه السلام عن آبائه عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، ص 62 ، ح 3 / مكارم الأخلاق، ص 435 .

5 . أبوداود عَن الحسين بن سعيد عن فضالة بن أيوب عن عبداللّه بن سنان قال: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام عَن الجُنُبِ وَالحَائِضِ يَتَناولانِ مِنَ المَسجِدِ المَتَاعَ يَكُونُ فِيهِ؟ قَالَ: نَعَم وَلَكِن لاَيَضَعَانِ فِي المَسجِدِ شَيئا.(1)

عبداللّه بن سنان مى گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: آيا جنب و حائض مى توانند كالاى خود را از درون مسجد بردارند؟ فرمود: آرى، ولى نمى توانند چيزى در مسجد بگذارند.

6 . محمد بن يحيى رفعه عن أبى حمزة قال: قَالَ أَبُو جَعفَرٍ عليه السلام : اِذَا كَانَ الرَّجُلُ نَائِما فِي المَسجِدِالحَرَامِ أَو مَسجِدِ الرَّسُولِ صلى الله عليه و آله فَاحتَلَمَ فَأَصَابَتهُ جَنَابَةٌ فَليُتَيَمَّم وَ لاَ يَمُرَّ فِي المَسجِدِ اِلاَّ مُتَيِّما حَتَّي يَخرُجَ مِنهُ ثُمَّ يَغتَسِلَ وَ كَذَلِكَ الحَائِضُ اِذَا أَصَابَهَا الحَيضُ تَفعَلُ كَذَلِكَ وَ لاَ بَأس أَن يَمُرَّا فِي سَائِرِالمَسَاجِدِ وَ لاَ يَجلِسَانِ فِيهَا.(2)

امام باقر عليه السلام فرمود: هنگامى كه مردى در خواب در مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله محتلم و جنب شود، بايد تيمم كند و با تيمم از مسجد عبور كند تا اينكه خارج شود و سپس غسل نمايد. و همچنين زن اگر در اين دو مكان حيض شد بايد تيمم كند، ولى؛ در ساير مساجد مى توانند بدون تيمم عبور كنند و حق نشستن در ساير مساجد هم ندارند.

ص: 136


1- . الكافى، ج 3 ، ص 51 ، ح 8 / التهذيب، ج 1 ، ص 125 ، ح 30 ، از حسين بن سعيد نقل مى كند و اسناد شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 213 ، ح 1957 / عوالى اللآلى، ج 3 ، ص 28 ، ح 74 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 73 ، ح 14 / التهذيب، ج 1 ، ص 407 ، ح 18 با اين سند نقل مى كند: محمد بن احمد عن يعقوب بن يزيد عن النضر بن سويد عن عبداللّه بن سنان عن أبى حمزة قال قال أبوجعفر عليه السلام ./ وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 205 - 206 ، ح 1933 و 1936 .

7 . عن حفص البخترى عن أبى عبداللّه صلى الله عليه و آله فِي قَولِ اللّه «انِّي نَذَرتُ لَكَ ما فِي بَطنِي مُحَرَّرا»(1) الُمحَرَّرُ يَكُونُ فِي الكَنِيسَةِ وَ لاَيَخرُجُ مِنهَا «فَلَمَّا وَضَعتهَآ أُنثَي قَالَت رَبِّ اِنِّي وَضَعتُهَا أُنثَي وَاللّه أَعلَمُ بِمَا وَضَعَت وَ لَيسَ الذِّكَرُ كَالأُنثُى»(2) اِنَّ الأُنثَي تَحِيضُ فَتَخرُجُ مِنَ المَسجِدِ وَالُمحَرَّرُ لاَ يَخرُجُ مِنَ المَسجِدِ.(3)

از امام صادق عليه السلام در معناى آيه «من نذر كردم فرزندى كه در شكم دارم در خدمت تو باشد» فرمود: خادم در كنيسه و معبد است و از آن خارج نمى گردد. هنگامى كه همسر عمران؛ [مريم عليهاالسلام ]را به دنيا آورد گفت: پروردگارا؛ من دختر به دنيا آورده ام و پسر همچون دختر نيست! چون دختر حيض مى شود و از مسجد بيرون مى رود در حالى كه خادم نمى تواند از مسجد بيرون برود.

8 . محمد بن الحسن الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن نوح بن شعيب عن حريز عن محمد بن مسلم قال: قال أبوجَعفَرِ عليه السلام : أَلجُنُبُ وَالحَائِضُ يَفتَحَانِ المُصحَفَ مِن وَرَاءِالثَّوبِ وَ يَقرَآنِ مِنَ القُرآنِ مَاشَاءَ اِلاَّ السَّجدَةَ وَ يَدخُلاَنِ المَسجِدَ مُجتَازينِ وَ لاَ يَقعُدَانِ فِيهِ وَلايَقرَبَانِ المَسجِدَينِ الحَرَمَينِ.(4)امام باقر عليه السلام فرمودند: جنب و حائض مى توانند: قرآن را از پشت لباس بى آنكه با دست لمس كنند بگشايند، و جز سوره هاى سجده دار هر جا را كه مى خواهند مى توانند تلاوت كنند. و در عبور از مسجد منعى ندارند، ولى نمى توانند در آن بنشينند، و نزديك مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله نشوند. [يعنى از آن دو حق عبور هم ندارند.]

ص: 137


1- . آل عمران: 35 .
2- . آل عمران: 36 .
3- . تفسيرالعياشى، ج 1 ، ص 170 / مستدرك الوسائل، ج 2 ، ص 27 ، ح 1316 / بحارالأنوار، ج 14 ، ح 204 .
4- . التهذيب، ج 1، ص 371، ح 25، سند شيخ طوسى به محمدبن حسن الصفار اين چنين است: و ما ذكرته فى هذاالكتاب عن محمد بن الحسن، الصفار: فقد أَخبرنى به: الشيخ ابوعبداللّه محمد بن محمد بن النعمان والحسين بن عبيداللّه و احمد بن عبدون كلهم عن احمد بن محمد بن الحسن بن الوليد عن ابيه. و أخبرنى به - أيضا - أبوالحسين ابن أبى جيّد عن محمد بن الحسن بن الوليد عن محمد بن الحسن الصفار / وسائل الشيعة، ج 2 ، ص 209 ، ح 1947.

9 . و قال الرضا عليه السلام : وَ لاَتَدخُلِ الحَائِضُ المَسجِدَ أَن تَكُونَ مُجتَازَةً... .(1)

امام رضا عليه السلام فرمودند: حائض نمى تواند وارد مسجد شود مگر اينكه بخواهد عبور كند.

10 . و عن على عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: لاَ تَقرَأُ الحَائِضُ قُرآنا وَلاتَدخُلُ مَسجِدا وَ لا تَقرِبُ صَلاَةً وَ لاَتُجَامَعُ حَتَّي تَطهُرَ.(2)

امام على عليه السلام فرمود: زن حائض قرآن نخواند، وارد مسجد نشود، نماز نگذارد و جماع نكند تا پاك شود.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة و محمد بن يحيى عن أبونعيم عن ابى أبن غنية عن أبى الخطاب الهجرى عن محدوج الذهلى عن جسرة قالت: أخبرتنى أم سلمة، قالت: دَخَل رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله صَرحَةَ هذا المَسجِدِ فَنادى بِأعلى صُوته «اِنَّ المَسجِدَ لاَيَحِلُّ لِلجُنُبِ وَالحَائِضٍ».(3)

ام سلمه مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد صحن اين مسجد شد و با صداى بلند فرمود: مسجد براى جنب و حائض حلال نيست.

2 . حدثنا مسدد عن عبدالواحد بن زياد عن الافلت بن خليفة عن جسرة بنت (جاجة) قالت: سمعت عائشة تقول: جاء رسول اللّه

صلى الله عليه و آله و وُجُوهُ بُيُوتِ أَصحَابِهِ شَارِعَةٌ فِي المَسجِدِ فَقالَ: وَجَّهُوا هَذِهِالبُيُوتَ عَنِ المَسجِدِ، ثُمَّ دَخَلَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله ولم يَصنَعِ القَومُ شيئا رجاءً أن تنزل فيهم رُخصَةً، فَخرَجَ اِليهِم بعد فَقَال: وَجَّهُوا هَذِهِ البُيُوتِ عَنِ المَسحِدِ فانِّي لا أَحِلُّ المَسجِدَ لِحَائضٍ وَ لا جُنُبِ.(4)

ص: 138


1- . فقه الرضا عليه السلام ، ص 191 / بحارالأنوار، ج 78 ، ص 91 / مستدرك الوسائل، ج 2 ، ص 27 ، ح 1315 .
2- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 128 / جامع الأخبار، ص 70 / مستدرك الوسائل، ج 2 ، ص 18 ، ح 1286 .
3- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 212 ، ح 645 .
4- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 58 ، ح 232 .

جسره مى گويد: شنيدم عايشه مى گفت: رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد در حالى كه درهاى خانه هاى اصحاب به مسجد باز مى شد. پس فرمود: اين درها را از مسجد برگردانيد [ببنديد و از سوى ديگر راه خانه را بگشائيد ]سپس داخل شدند ولى هيچ كس به اميد اينكه رسول خدا صلى الله عليه و آله تخفيف دهد و اجازه بدهد درها به همان شكل باقى بماند؛ كارى انجام نداد. اما بعد رسول خدا صلى الله عليه و آله به سوى آنها رفتند و فرمودند: اين درها را از مسجد برگردانيد، من مساجد را براى جنب و حائض حلال نمى دانم.

ص: 139

جهاد و مسجد

روايات اهل سنت

1 . حدثنا عبد بن حميد عن زيد بن حباب عن سلام بن سليمان النحوى أبوالمنذر عن عاصم بن أبى النجود عن أبى وائل عن الحارث بن يزيدالبكرى قال: قَدِمتُ المَدِينَةَ فَدَخَلتُ المَسجِدَ، فَاِذَا هُوَ غَاصُّ بالنَّاسِ، وَ اِذَا رَايَاتٌ سُودٌ تَخفُقُ وَ اِذَا بِلاَلٌ مُتَقَلِّدٌ السَّيفَ بَينَ يَدَى رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله قُلتُ: مَا شَأنُ الناسِ؟ قَالُوا: يُرِيدُ أَن يَبعَثَ عَمرو بن العَاصِ وَجها... .(1)

حارث بن يزيد بكرى مى گويد: به مدينه آمدم و وارد مسجد شدم، ديدم مسجد پر از جمعيت و پرچم هاى سياه رنگ در جنبش و اهتزاز بود و بلال در مقابل رسول خدا صلى الله عليه و آله شمشير خود را حمايل كرده است. گفتم: مردم را چه شده است؟ گفتند: پيامبر مى خواهد عمرو بن عاص را با لشكر به جايى بفرستند.

2 . حدثنا عيسى بن حمادالمصرى و قتيبة، قال قتيبة: ثناالليث [ابن سعد] عن سعيد بن أبى سعيد أنه سمع اباهريرة يقول: بَعَثَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله خَيلاً قِبَل نَجدٍ، فَجَائت بِرَجُلٍ مِن بَنِي حَنِيفَةَ يُقَالُ لَهُ ثُمَامَةُ بنُ أُثَال سَيِدِ أَهلِ الَيمَامَةِ، فَرَبَطُوهُ بِسَارِيَةٍ مِن سَوارِي المَسجِدِ، فَخَرَجَ اليهِ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فَقَالَ: مَاذَا عِندَكَ يَا ثُمامَةُ؟ قَالَ: عِندِي يا مُحَمَّد خَيرٌ، اِن تَقتُل تَقتُل ذَادَمٍ، وَ ان تُنعِم تُنعِمَ عَلَي شاكرٍ وَ اِن كُنتَ تُرِيدُ المَالَ فَسَل تَعطَ مِنهُ ما شِئتَ فَتَرَكَهُ رَسُول اللّه صلى الله عليه و آله حَتَّى [اذَا] كَانَ الغَدُ ثُمَّ قَالَ لَهُ: مَا عِندَكَ يَا ثُمامَةُ؟ فَأَعادَ مِثلُ هَذَا الكلامِ، فَتَرَكَهُ حَتّى كَانَ بَعدَ الغَدِ فَذَكَرَ مِثلَ هَذَا فَقَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : أَطلِقُوا ثُمَامَةَ، فَانطَلَقَ اِلَي نَخلٍ

ص: 140


1- . سنن الترمذى، ج 5 ، ص 67 ، ح 3328 .

قَرِيبٍ مِنَ المَسجِدِ فَاغتَسَلَ فِيهِ ثُمَّ دَخَلَ المَسجِدَ فَقَالَ: أَشهَدُ أَن لا اِلَه اِلاَّاللّه وَ أَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ وَ رَسُولُه... .(1)سعيد بن ابى سعيد مى گويد شنيدم ابوهريره مى گفت: رسول خدا صلى الله عليه و آله سواره نظام هايى را به سوى نجد فرستاد و آنها مردى از قبيله بنى حنيفه را كه ثمامة بن اثال نام داشت و بزرگ اهل يمامه بود با خود آوردند و او را به يكى از ستون هاى مسجد بستند. سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله پيش او فرستاد و فرمود: اى ثمامه نزد خود چه دارى؟ گفت: اى محمد، خير؛ اگر بكشى، صاحب خونى را كشته اى و اگر زنده ام بدارى، بر انسانى شكرگزار نعمت بخشيده اى و اگر خواهان ثروت هستى، بگو تا هر قدر كه مى خواهى به تو تقديم كنم، رسول خدا صلى الله عليه و آله او را به همان حال رها كرد تا فردا، و فردا همان سؤال را تكرار كرد: او نيز همان جواب را داد، پيامبر او را تا فردا به همين حال گذاشت. روز سوم مجددا همين سؤال و جواب تكرار شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ثمامه را رها كنيد. ثمامه به سوى درخت خرمايى كه نزديك مسجد بود رفت و آنجا غسل كرد و سپس وارد مسجد شد و گفت: گواهى مى دهم كه جز خداوند يكتا خدايى نيست و محمد بنده و فرستاده اوست.

3 . حدثنا زكريّاء بن يحيى عن عبداللّه بن نُمَيرٍ عن هشام عن أبيه عن عائشة قالت: أُصِيَبت سَعدٌ يَومَ الخَندَقِ فِي الأَكحَلِ، فَضَرَبَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله خِيمَةً فِي المَسجِدِ، لِيَعُودَهُ مِن قَرِيبٍ... .(2)

سعد بن معاذ در جنگ خندق بازويش تير خورد و مجروح شد، پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد خيمه اى بر پا كردند تا از نزديك او را عيادت كنند.

در منابع شيعى روايتى مبنى بر مداواى مجروحان جنگى در مسجد يافت نشد. ولى علاوه بر منابع اهل سنت برخى از نقل هاى تاريخى مؤيد وجود چنين مكانى در مسجد است:

ص: 141


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 605 ، ح 2679 / صحيح مسلم، ج 5 ، ص 158 / صحيح بخارى، ج 5 ، ص 118 - 117 .
2- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 119 ، و ج 5 ، ص 50 و 51 / صحيح مسلم، ج 5 ، ص 161 - 160: حدثنا ابوبكر بن ابى شيبة و محمد بن العلاء الهمدانى عن ابن نمير مثله / سنن ابى داود، ج 2 ، ص 57 : حدثنا عثمان بن أبى شيبة حدثنا عبداللّه بن نمير...مثله / سنن النسائى، ج 2 ، ص 45 : أخبرنا عبيداللّه بن سعيد قال حدثنا عبداللّه بن نمير مثله.

1 . و قَد كانَ فِي مَسجِدِ الرَّسول صلى الله عليه و آله مَوضِعٌ يُعالَجُ فيه المَرضى وَالجَرحى وَ كانَ الرَّسُولُ صلى الله عليه و آله والصَّحابَةُ يَتَفَقَدّون المَرضَي النَّازِلينَ.(1)

در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله جايگاهى براى معالجه بيماران و مجروحين معين شده بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله و صحابه از بسترى شدگان در آنجا عيادت و دلجويى به عمل مى آوردند.

در قرآن كريم يكى از فلسفه هاى جهاد در راه خدا حفظ عبادتگاهها به شمار آمدهاست.(2) قابل توجه است كه؛ در بسيارى از متون تاريخى مشورتهاى نظامى و اعزام سپاه از مسجد به سوى دشمنان نقل شده است، كه چون جنبه روايتى ندارد به مورد فوق اكتفا گرديد. علاقمندان به منابع ذيل مراجعه كنند.(3)

ص: 142


1- . الآداب الطيبة فى الاسلام، ص 69 .
2- . حج: 40 .
3- . ر.ك: السيره النبوية، ابن هشام / كتاب المغازى، الواقدى / فروغ ابديت، جعفر سبحانى.

ص: 143

« ح »

حريم مسجد

1 . حدثنا الحسن بن أحمد بن ادريس (رضى اللّه عنه) عن أبيه، عن محمّد بن على بن محبوب عن محمد بن الحسين عن الحسن بن على بن فضّال عن على بن عقبة بن خالد عن أبيه عقبة بن خالد عن أبى عبداللّه عليه السلام عن أبيه عن آبائه عليه السلام قال: قال أميرالمؤمنين عليه السلام : حَرِيُم المَسجِدِ أَربَعُونَ ذِراعا(1) وَالجِوارُ أَربَعُونَ دارا مِن أَربَعَةِ جَوانِبِها.(2)

امام صادق عليه السلام از پدرش و او از پدرانش نقل فرمود كه امام على عليه السلام فرمود: حريم مسجد چهل ذراع است و همسايه، چهل خانه از چهار طرف است.

2 . وَ رُوِىَ أَنَّ حَرِيمَ المَسجِدِ أَربَعُونَ ذراعا مِن كُلِّ نَاحِيَةِ.(3)

روايت شده است كه حريم مسجد چهل ذراع از هر طرف است.

ص: 144


1- . الذراع: من طرف المرفق الى طرف الاصبع الوسطى. كتاب العين، ج 2 ، ص 96 .
2- . الخصال، ج 2 ، ص 544 ، ح 20 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 202 ، ح 6331 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 3 .
3- . من لايحضره الفقيه، ج 3 ، ص 102 ، ح 3419 / وسائل الشيعة، ج 25 ، ص 427 ، ح 32278 .

روشن است كه مقصود اين روايت احداث زمين در اراضى مواتى است كه به عنوان مسجد احيا شده اند، از اين رو فضايى در اطراف كه به تعبير اين دو روايت چهل ذراع مى باشد متعلّق به مسجد خواهد بود. ولى چنانچه مسجد در زمينى كه پيرامون آن املاك ديگران قرار گرفته، احداث شود، اثبات حريم براى مسجد مفهومى نخواهد داشت. همان طور كه علامهمجلسى هم در ذيل حديث توضيح مى فرمايند.(1)

ص: 145


1- . بحارالأنوار، ج 81 ، ص 3 .

حق اولويت در مسجد

1 . عدةٌ من أَصحابنا عَن احمد بن محمدٍ عن محمد بن اسماعيل عن بعض أَصحَابنا عَن أَبِي عبداللّه عليه السلام قال: قُلتُ نَكُونُ بِمَكَّةَ أَو بِالمَدِينَةِ أَوِ الحَيرَةِ أوِالمَوَاضِعِ الَّتِي يُرجى فِيها الفَضلُ فَرُبَّما خَرَجَ الرَّجُلُ فَيَجِيى ءُ آخَرُ فَيَصِيرُ مَكَانَهُ قَالَ: مَن سَبَقَ اِلَي مَوضِعٍ فَهُوَ أَحَقُّ بِهِ يَومَهُ وَ لَيلَتَهُ.(1)

از امام صادق عليه السلام سؤال كردم: ما در مكّه يا مدينه يا حيره يا هر مكان ديگرى كه اميد داريم از قداست و فضيلت برخوردار باشد قرار مى گيريم، پس چه بسا مردى خارج مى شود از آن مكان و ديگرى مى آيد و در جاى او قرار مى گيرد [ظاهرا فرض سؤال مربوط به صورتى است كه نفر اول از اين مكان انصراف نداده است] آيا اين عمل جايز است؟ امام فرمود: هر كس زودتر به مكان مقدسى وارد شود در استفاده از آن مكان در همان روز و شب اولويت دارد.

2 . محمد بن عيسى عن احمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن يحيى عن طلحة بن زيدٍ عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قالَ أمِيرُالمُؤمِنين عليه السلام : سُوقُ المُسلِمِينَ كَمَسجِدِهِم فَمَن سَبَقَ اِلَي مَكانٍ فَهُوَ أَحَقُّ بِهِ إِلَي اللَّيلِ.(2)

ص: 146


1- . الكافى، ج 4 ، ص 546 ، ح 33 . با تفاوت اندك در متن در تهذيب با اين سند آمده است: احمد بن محمد بن عيسى عن بعض أصحابنا يرفعه الى أبى عبداللّه عليه السلام ...، ج 6 ، ص 110 ، ح 11 . سند شيخ طوسى به احمد بن محمد بن عيسى در صفحه 373 ذكر شده است. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 278 ، ح 6541 .
2- . الكافى، ج 2 ، ص 662 ، ح 7 / من لايحضره الفقيه، ج 3 ، ص 199 ، ح 3752 / التهذيب: احمد بن محمد عن محمد بن يحيى عن طلحة بن زيدٍ... مثله، ج 7 ، ص 9 ، ح 31 . سند شيخ به احمد بن محمد در صفحه 72 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 278 ، ح 6542 .

امام صادق عليه السلام فرمود: حضرت امير عليه السلام مى فرمايد: بازار مسلمانان مثل مسجد آنان است. پس هر كس نسبت به مكانى بر ديگران پيشى بگيرد، نسبت به آن مكان تا شب سزاوارتر است.

3 . على بن ابراهيم عن أبيه عن أبى عميرٍ عَن بعض أصحابه عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سُوقُالمُسلِمينَ كَمَسجِدِهِم يَعنِي اِذَا سَبَقَ اِلَي السُّوقِ كانَ لَهُ مِثلَ المَسجِدِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: بازار مسلمانان مثل مسجد آنان است، يعنى زمانى كه فردى نسبت به مكانى در بازار بر ديگران پيشى گرفت، آن مكان براى او مثل مسجد است يعنى ديگران حق استفاده از آنجا را ندارند.

4 . و عن على عليه السلام أنّه قال: سُوقُ المُسلِمِينَ كَمَسجِدِهِم، الرَّجُلُ أَحَقُّ بِمَكَانِهِ حَتَّي يَقُومَ أَو تَغِيبَ الشَّمسُ.(2)

امام على عليه السلام مى فرمايد: بازار مسلمانان مثل مساجد آنان است. و مرد سزاوار به مكانى كه گرفته است، مى باشد تا زمانى كه از آنجا برخيزد يا آفتاب غروب كند.

روايت ديگرى با همين متن با سند ذيل نقد شده است:

5 . كتاب الأمامة والتبصرة عن أحمد بن على عن محمد بن الحسن عن محمد بن الحسن الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن النوفلى عن السكونى عن جعفر بن محمد عن أبيه عن آبائه عليهم السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله .(3)

ص: 147


1- . الكافى، ج 5 ، ص 155 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 17 ، ص 406 ، ح 22851 .
2- . دعائم الاسلام، ج 2 ، ص 18 / مستدرك الوسائل، ج 13 ، ص 262 ، ح 15300 .
3- . بحارالأنوار، ج 101 ، ص 256 ، ح 14/ مستدرك الوسائل، ج 13 ، ص 262 ، ح 15301 .

« خ »

خارج شدن از مسجد

1 . ابراهيم بن هاشم عن النوفلى عن السكونى عن جعفر عن أبيه عن أبائه عليهم السلام قال: قالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : مَن سَمِعَ النِّدَاءَ فِي المَسجِدِ فَخَرَج مِن غَيرِ عِلَّةٍ فَهُوَ مُنافِقٌ، الّا أَن يُرِيدَالرُّجُوعَ اِلَيهِ.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس صداى اذان را در مسجد بشنود و بدون عذر و دليل از مسجد خارج شود، منافق است، مگر اينكه قصد برگشت به مسجد را داشته باشد.

2 . سعد عن أبى جعفر عن محمد بن أبى عمير عن حمّاد بن عثمان عن عبيداللّه الحلبى عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: اذَا صَلَّيتَ صَلاَةً وَ أَنتَ فِي المَسجِدِ وَ أُقِيمَتِ الصَّلاةُ فَأِن شِئتَ فَاخرُج وَ اِن شِئتَ فَصَلِّ مَعَهُم وَ اجعَلها تَسبِيحَا.(2)

ص: 148


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 262 ، ح 60 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 242 ، ح 6445 / أمالى صدوق: جعفر بن على عن جدّه الحسن بن على عن جدّه عبداللّه بن المغيرة عن اسماعيل بن مسلم السكونى مثله، ص 501 ، ح 17 / دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 147 / الجعفريات: أخبرنا محمد حدثنى موسى حدثنا أبى عن أبيه عن جده جعفر بن محمد عن أبيه عن جده على بن الحسين عن أبيه عن على عليه السلام مثله، ص 42 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 279 ، ح 141 / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 407 ، ح 214 . شيخ صدوق از حلبى نقل مى كند: اسناد شيخ صدوق به حلبى در صفحه 60 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 242 ، ح 6446 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 372 .

امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامى كه در مسجد نمازت را خواندى و سپس ديدى نماز به جماعت اقامه مى شود، اگر خواستى از مسجد خارج مى شوى و اگر خواستى مى توانى با آنان نماز بخوانى و نمازت را تسبيح و ذكر خداوند قرار بده (چون يك نماز بيشتر بر تو واجب نبوده است).

3 . حمدويه قال حدثنى ايوب عن محمد بن سنان عن يونس بن يعقوب قال: قال لىأبوعبداللّه عليه السلام : يا يُونُسُ، قُل لَهُم: يَا مُؤَلَّفَةُ، قَد رَأَيتُ مَا تَصنَعُونَ، اِذَا سَمِعتُمُ الأَذَانَ أَخَذتُم نِعَالَكُم وَ خَرَجتُم مِنَ المَسجِدِ.(1)

يونس بن يعقوب مى گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: اى يونس! به آنان بگو: اى كسانى كه با تأليف قلوب (افرادى كه با دريافت پول به اسلام گرويده اند) مسلمان شده ايد - و از مؤمنين حقيقى نيستيد - ديدم كه چه مى كنيد؟! هنگامى كه صداى اذان را مى شنويد كفش هايتان را در دست مى گيريد و از مسجد خارج مى شويد.

4 . على بن ابراهيم عن أبيه و محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان جميعا عن حماد بن عيسى عن حريزٍ عن زرارةٍ قالَ: كُنتُ جالسا عِندَ أبى جعفر عليه السلام ذاتَ يَومٍ: اذ جاءَهُ رَجُلٌ فَدَخَلَ عَليهِ فَقالَ لَهُ جُعِلتُ فِدَاكَ اِنِّي رَجُلٌ جَارُ مَسجِدٍ لِقَومِي فَاِذَا أَنَا لَم أُصَلِّ مَعَهُم وَقَعُوا فِىَّ وَ قَالُوا فُهوَ هكذا و هكذا فَقَالَ: أَمَا لَئِن قُلتَ ذَاكَ لَقَد قَالَ أَمِيرُالمؤمنينَ عليه السلام مَن سَمِعَ النِّداءَ فَلَم يُجِبهُ مِن غَيرِ عِلَّةٍ فَلا صَلاةَ لَهُ فَخَرَج الرَّجُلُ فَقالَ لَهُ: لا تَدَعِ الصَّلاةَ مَعَهُم وَ خَلفَ كُلِّ اِمامٍ فَلَمَّا خَرَجَ قُلتُ لَه؟ جُعِلتُ فداك كَبُرَ عَلَىّ قَولُكَ لِهَذا الرَّجُلِ حِينَ استَفتَاكَ فِان لَم يَكُوُنوا مؤمنينَ؟ قالَ: فَضَحِكَ عليه السلام ثُمَّ قالَ: ما أراكَ بَعدُ اِلاّ هَاهُنا يا زُرارَةُ فَأَيَّةَ عِلَّةٍ تُرِيدُ أَعظَمَ مِن أَنَّهُ لا يَاتَمُّ بِهِ ثمَّ قَالَ يا زُرَارةُ أَمَا تَرَانِي قُلتُ: صَلُّوا فى مَسَاجِدِكُم وَ صَلُّوا مَعَ أَئِمَتِكُم.(2)

ص: 149


1- . رجال الكشى، ص 388 ، ح 728 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 242 ، ح 6447 / بحارالأنوار، ج 80، ص 372 و ج 85 ، ص 94 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 372 ، ح 5 / التهذيب، ج 3 ، ص 24 ، ح 3 . شيخ طوسى از كلينى نقل مى كند و سند شيخ به محمدبن يعقوب كلينى در صفحه59 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 8، ص 300 ، ح 10721/ بحارالأنوار، ج 85، ص 98 - 97 .

زراره مى گويد: روزى نزد امام باقر عليه السلام نشسته بودم كه مردى آمد و داخل شد و گفت: فدايت شوم، من مردى هستم كه همسايه قوم خود مى باشم و اگر با آنها نماز نخوانم، درباره ام سخنانى مى گويند و مرا متهم مى كنند. امام عليه السلام فرمود: اگر اين گونه مى گويى بدان كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: هر كس صداى اذان را بشنود، و بدون عذر و دليل آن را اجابت ننمايد، نمازش قبول نيست. آن مرد داشت خارج مى شد كه امام عليه السلام به او فرمود: نماز با آنان و پشت سر هر امامى را ترك مكن. وقتى آن مرد خارج شد، به امام گفتم: فدايت شوم، گفتارتان به او، بر من گران آمد، چون ممكن است آن مردم مؤمن نباشند! راوى گويد: در اين هنگام امام عليه السلام خنديد و گفت: گويا هنوز تو را اينجا نمى بينم! (گويا امام عليه السلام توقع نداشته اند كه زراره چنينبفرمايد). چه دليلى بهتر از اينكه وى به جمع چنين مردمانى نمى پيوندد، سپس فرمود: اى زراره! آيا نديدى كه گفتم: در مساجدتان نماز بخوانيد و به امام جماعت اقتدا كنيد.

5 . قال النبى صلى الله عليه و آله : عِشرُونَ خَصلَةً تُورِثُ الفَقرَ... وَ تَعجِيلُ الخُرُوجِ مِنَ المَسجِدِ... .(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: بيست خصلت است كه فقر مى آورد؛ يكى از آنها عجله كردن در هنگام بيرون رفتن از مسجد است.

6 . و قد روى فى بعض الكتب عن النبى صلى الله عليه و آله أنَّه قال: أَلفَقرُ خَمسَةٌ و عِشرُونَ شيئا... والخُرُوجُ مِنَ المَسجِدِ سَريعا.(2)

علامه مجلسى قدس سره نقل مى كند كه در بعضى از كتاب ها از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمود: بيست و پنچ چيز موجب فقر مى شود؛ يكى از آنها به سرعت خارج شدن از مسجد است.

ص: 150


1- . جامع الأخبار، ص 124 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 315 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 446 ، ح 3958 .
2- . بحارالأنوار، ج 73 ، ص 317 - 316 .

روايات اهل سنت

1 . حدّثنا محمد بن كثير عن سفيان عن ابراهيم بن المهاجر عن ابى الشعثاء قال: كُنَّا مَعَ أَبى هُرَيرَةَ فِي المَسجِدِ فَخَرجَ رَجُلٌ حِينَ أَذَّنَ المُؤَذِّنُ لِلعَصرِ فقالَ أبُوهُرَيرَةَ: أَمَّا هَذَا فَقَد عَصَي أَبَا القَاسِمِ عليه السلام .(1)

ابى شعثاء مى گويد با ابوهريره در مسجد بوديم كه مردى به هنگام اذان گفتن براى نماز عصر، از مسجد خارج شد. ابوهريره گفت: اين شخص از پيامبر صلى الله عليه و آله نافرمانى كرد.

2 . حدثنا حرملة بن يحيى عن عبداللّه بن وهب عن عبدالجبار بن عمر عن ابن أبى فروة عن محمد بن يوسف مولى عثمان بن عفان عن أبيه عن عثمان قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن أَدرَكُه الأَذَانَ فِي المَسجِدِ ثُمَّ خَرَجَ لَم يَخرُج لِحاجَةٍ وَ هو لايريد الرجعة، فهو منافق.(2)

به روايت عثمان رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس در مسجد صداى اذان را بشنود، و بى دليل بيرون برود، و قصد بازگشت نداشته باشد، منافق است.

ص: 151


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 131 ، ح 356 / سنن الترمذى، ج 1 ، ص 131 ، ح 204 / سنن النسائى، ج 2 ، ص 29 .
2- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 242 ، ح 734 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 698 ، ح 20988 .

خاك مخلوط در ساختمان مسجد

1 . وَ سُئِلَ أَبُوالحَسَنِ الأَوَّلُ عليه السلام عَنِ الطِّينِ فِيهِ التِّبنُ يُطَيَّنُ بِهِ المَسجِدُ أَوِالبَيتُ الَّذِي يُصَلَّي فِيهِ؟ فقال: لا بأس.(1)

از امام كاظم عليه السلام درباره خاكى كه در آن كاه باشد سؤال شد آيا مى توان با آن مسجد را ساخت يا خانه اى كه در آن نماز گزارده مى شود؟ فرمود: اشكالى ندارد.

2 . وَ سُئِلَ عَن بَيتٍ قَد كَانَ الجصُّ يُطبَخُ بِالعَذِرَةِ أَيَصلُحُ أَن يُجَصُّصَ بِهِ المَسجِدُ فَقَالَ: لا بأس.(2)

و سؤال شد از خانه اى كه گچ آن با نجاسات پخته مى شود (از نجاسات براى سوزاندن استفاده شده) آيا جايز است كه با چنين گچى مسجد سفيدكارى شود؟ فرمود: اشكالى ندارد.

3 . اخبرنا احمد بن موسى بن جعفر بن أبى العباس قال حدثنا أبوجعفر بن يزيد بن النضر الخراسانى من كتابه فى جمادى الآخرة سنة احدى و ثمانين و مائتين قال حدثنا على بن الحسن بن على بن عمر بن على بن الحسين بن على بن أبى طالب عليه السلام عن على بن جعفر بن محمد عن أخيه موسى بن جعفر عليه السلام قال - فى حديث - وَ سَأَلتُهُ عَن الطِّينِ يُطرَحُ فِيه السَّرقِينُ يُطَيَّنُ بِهِ المَسجِدُ أَوِالبَيتُ أَيَصُلَّي فِيهِ؟

ص: 152


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 236 ، ح 709 / با تفاوت اندك و به همين مضمون، قرب الاسناد، ص 97 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 290 ، ح 6575 / بحارالأنوار، ج 10 ، ص 261 .
2- . همان، ح 710 / قرب الاسناد: عن عبداللّه بن الحسن عن جدّه على بن جعفر عن أخيه موسى بن جعفر مثله. ص 121 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 291 ، ح 6576 / بحارالأنوار، ج 10 ، ص 261 .

قَالَ: لاَ بَأسَ.(1)

على بن جعفر مى گويد از برادرم امام كاظم عليه السلام سؤال كردم: آيا از خاكى كه در آن سرقين (پهن) وجود دارد مى توان براى مسجد يا خانه اى كه در آن نماز گزارده مى شود استفاده كرد؟ فرمود: اشكالى ندارد.

ص: 153


1- . مسائل على بن جعفر عليه السلام ، ص 131 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 291 ، ح 6577 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 379 و ج 77 ، ص 109 .

خاك و سنگ ريزه مسجد

1 . احمد بن أبى عبداللّه عن أبيه عن وهب بن وهب عن جعفر عن أبيه عليه السلام قال: اذا أَخرجَ أَحَدُكُم الحَصاةَ مِنَ المَسجِدِ فَليَرُّدَّهَا مَكَانَها أَو فى مَسجِدٍ آخَرَ فاِنَّهَا تُسَبِّحُ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدرش نقل مى كند كه فرمود: هرگاه كسى از شما سنگ ريزه اى را از مسجد بيرون آورد بايد آن را به جاى خود و يا مسجد ديگرى برگرداند چون اين سنگ ريزه هم خداى متعال را تسبيح مى كند.

ص: 154


1- . التهذيب الأحكام، ج 3 ، ص 256 ، ح 31 . سند شيخ طوسى به احمد بن أبى عبداللّه اين چنين است: و ما ذكرته عن احمد بن أبى عبداللّه البرقى: فقد أخبرنى به الشيخ؛ أبو عبداللّه عن أبى الحسن احمد بن محمد بن الحسن بن الوليد عن ابيه عن سعد بن عبداللّه عنه. و أخبرنى أيضا: الشيخ عن أبى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه و محمد بن الحسن بن الوليد عن سعد بن عبداللّه والحميرى عن احمد بن أبى عبداللّه . و أخبرنى به - أيضا - الحسين بن عبيداللّه عن احمد بن محمد الزرارى عن على بن الحسين السعدآبادى عن أحمد بن ابى عبداللّه . / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 237 ، ح 717 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 232 ، ح 6418 / در علل الشرايع با اين سند آمده است: حدثنا محمد بن على ماجيلويه عن أبيه عن أحمد بن أبى عبداللّه ...، ج 2 ، ص 320 ، ح 1 .

2 . و قَالَ لَهُ (أى لأبى عبداللّه عليه السلام ) زيدُ الشَّحَّامُ: أُخرِجُ مِنَ المَسجِدِ حَصَاةً؟ قال عليه السلام : فَرَدَّها أوِ اطرِحها فِي مَسجِدٍ.(1)

زيد شحام مى گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم از مسجد سنگ ريزه خارج كنم؟حضرت فرمود: سنگ ريزه ها را به مسجد برگردان يا در يك مسجد ديگر بينداز.

3 . عدّة من أصحابنا عن أحمد بن محمد عن على بن الحكم عن داود بن النُّعمان عن أبى ايوبَ الخَزَّاز عن محمد بن مسلم قال: سَمِعتُ أَباعَبدِاللّه عليه السلام يقول: لا ينبغى لِأَحدٍ أن يأخُذَ مِن تُربَةِ ما حَولَ الكَعبَةِ وَ اِن أَخَذَ مِن ذَلِكَ شيئا رَدَّهُ.(2)

محمد بن مسلم مى گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: سزاوار نيست براى احدى؛ كه از خاك هاى اطراف مسجد چيزى برگيرد و اگر برداشت بايد به محل اولى اش برگرداند.

4 . عِدَّةٌ مِن أَصحابنا عن سهل بن زيادٍ عن احمد بن محمد بن أبى نصرٍ عَنِ المُفَضَّل بن صالحٍ عن معاوية بن عمّار قال: قلتُ لِأَبى عبداللّه عليه السلام : أَخَذتُ سُكّا مِن سُكِّ(3) المَقَامِ و تُرابا مِن تُرابِ البَيتِ وَ سَبعَ حَصَيَاتٍ؟ فقالَ: بئسَ ما صَنَعتَ! أَمَّا التُّرَابُ وَالحَصَي فَرُدَّهُ.(4)

معاويه بن عمار مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: مقدارى عطر خوشبو از عطريات مقام، و مقدارى خاك را از خاك كعبه و هفت عدد ريگ برداشته ام؟ امام فرمود: كارى بد كرده اى و خاك و سنگ ريزه ها را بايد برگردانى.

ص: 155


1- . من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 253 ، ح 2337 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 232 ، ح 6417 / در كافى با اندك تفاوت در متن، با اين سند آمده است: حميدُ بنُ زيادٍ عنِ ابنِ سَمَاعَةَ عَن غَيرِ واحدٍ عن أبانٍ عَن زيدٍالشَّحامِ...، الكافى، ج 4 ، ص 229 ، ح 4 / التهذيب، ج 5 ، ص 449 ، ح 214، شيخ طوسى روايت را از شيخ كلينى نقل مى كند.
2- . الكافى، ج 4 ، ص 229 ، ح 1 / و در التهذيب: موسى بن القاسم عن ابى ابن عمير عن أبى ايوب...مثله، ج 5 ، ص 420 ، ح 106 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 231 ، ح 6415 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 253 ، ح 2335 .
3- . السّك بالضم: نوعٌ من الطيب عربى: مجمع البحرين، ج 2 ، ص 393 .
4- . الكافى، ج 4 ، ص 229 ، ح 2 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 253 ، ح 2334 .

5 . احمد بن مهران عَمّن حَدَّثَهُ عن محمد بن سنان عَن حُذَيفَةَ بن مَنصِورٍ قال: قُلتُ لأِى عبداللّه عليه السلام : إِنَّ عَمِّي كَنَسَ الكَعبَةَ و أَخَذَ مِن تُرابِها فَنَحنُ نَتَداوَي بِهِ فقالَ رُدَّهُ اِلَيها.(1)

حذيفة بن منصور مى گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم: عمويم عباس خانه كعبه را جارو و از خاك آن مقدارى برداشته كه ما از آن به عنوان دارو استفاده مى كنيم: حضرت فرمود: خاك را به كعبه برگردانيد.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا سهل بن تمام بن بزيغ، عن عمر بن سليم الباهلى عن أبى الوليد، سَأَلتُ، ابن عُمَرَ عَن الحِصَي الَّذِي فِي المَسجِدِ، فقال: مُطِرنَا ذَاتَ لَيلَةٍ فَأَصبَحَتِ الأَرضُ مُبتَلَّةٌ، فَجَعَلَ الرَّجُلُ يَأتِي بِالحِصى فِي ثَوبِهِ فَيَبسُطُهُ تَحتَهُ، فَلمَّا قَضَي رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله الصَّلاةُ قَالَ: مَا أَحسَنَ هذا.(2)

ابى وليد مى گويد: از ابن عمر درباره سنگ ريزه هايى كه در مسجد است پرسيدم؛ وى گفت: يك شب بر ما باران باريد و زمين خيس شد [گل شد] آنگاه هر كس سنگريزه در لباس مى ريخت و در زير خود پهن مى كرد و آنگاه مى نشست. هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله ، نماز را تمام كردند، فرمودند: اين چه كار خوبى است!

ص: 156


1- . الكافى، ج 4 ، ص 229 ، ح 3 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 253 ، ح 2336 . سند شيخ صدوق به حذيفة بن منصور اين چنين است: و ما كان فيه عن حُذَيفَة بن منصور: فقد رويته عن أبى ره عن سعد بن اللّه عن احمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن سنان عن حذيفة بن منصور. / وسائل الشيعة، ج 13 ، ص 220 ، ح 17599 .
2- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 112 ، ح 458 .

2 . حدثنا عثمان بن أبى شيبة، عن أبومعاوية و وكيع قالا: عن الأعمش عن أبى صالح قال: كان يقال: انَّ الرَّجلُ إِذا أَخرَجَ الحِصى مِنَ المسِجِدِ يُناشِدُهُ.(1)

از أبى صالح نقل كرده اند كه گفته مى شد: اگر مردى سنگريزه ها را از مسجد خارج مى كرد، او را سوگند مى دادند كه دوباره آنها را به مسجد بازگرداند.

3 . حدثنا محمد بن اسحاق ابوبكر يعنى الصاغانى عن أبو بدر شجاع بن الوليد عن شريك، عن أبوحصين عن أبى صالح عن ابى هريرة قال أبوبدر: أراه قد رفعه الى النبى صلى الله عليه و آله قال: اِنَّ الحَصَآةَ لَتُنَاشِدُ الَّذِي يُخرِجُهَا مِنَ المَسجِدِ.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: سنگريزه ها به نزاع و دعوا برمى خيزند با كسانى كه آنان را از مسجد خارج مى كند.

لازم به توضيح است كه اين روايات ناظر به حرمت خروج سنگ ريزه هايى است كه جنبهفرش بودن براى مساجد داشته اند ولى چنانچه خروج خاك و خاشاك جهت نظافت و تمييزى مساجد باشد مثل زمان فعلى، مسئله فرق خواهد كرد. ر.ك: «جارو كردن مسجد».

ص: 157


1- . همان، ص 459 .
2- . همان، ص 113 ، ح 440 .

خانه خدا در زمين

1 . عن النبى صلى الله عليه و آله : أَلمَساجِدُ بُيُوتُ اللّه فِي الأَرضِ وَ هِىَ تُضِي ءُ لِأَهلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِي ءُ النُّجُومُ لِأَهلِ الأَرضِ.(1)

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: مساجد خانه هاى خداوند در زمين اند. و براى اهل آسمان نورافشانى مى كنند، همان گونه كه ستارگان براى اهل زمين نورافشانى مى كنند.

2 . حدثنا احمد بن زياد جعفر الهمدانى عن على بن ابراهيم عن أبيه عن محمد بن أبى عمير عن مرازم بن حكيم عن الصادق عليه السلام أنّه قال: عَلَيكُم بِأتيانِ المَسَاجِدِ فَاِنَّهَا بُيُوتُ اللّه فِي الأَرضِ وَ مَن أَتَاهَا مُتَطَهِّرا طَهَّرَهُ اللّه مِن ذُنُوبِهِ وَ كُتِبَ مِن زُوَّارِه فَأَكثِرُوا فِيهَا مِنَ الصَّلاةِ وَالدُّعَاءِ وَ صَلُّوا مِنَ المَسَاجِدِ فِي بِقَاعٍ مُختَلِفَةٍ فَاِنَّ كُلَّ بُقعَةٍ تَشهَدُ لِلمُصَلِّي عَلَيهَا يَومَ القِيَامَةِ.(2)

امام صادق عليه السلام فرمودند: بر شما باد! آمدن به مساجد. كه مسجدها خانه هاى خداوند بر روى زمين هستند و هركس با وضو وارد آنها شود، خداوند او را از گناهانش پاك مى كند و نامش را در زمره زائران خود مى نويسد، پس در آنها بسيار نماز بخوانيد و دعا كنيد و در مسجدهاى مختلف (و مكانهاى متعدد يك مسجد) نماز بگزاريد كه هر مكان در روز قيامت براى كسى كه بر او نماز گزارده است شهادت مى دهد.

ص: 158


1- . بحارالأنوار، ج 23، ص 327 - 326 .
2- . الأمالى الصدوق، ص 359 - 358 ، ح 8 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 384 .

3 . حدثنى محمد بن الحسن عن محمد بن الحسن الصفار عن محمد بن عيسى عن الحسين بن جبلة عن حماد بن سليمان عن عبداللّه بن جعفر عن أبيه قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : قَالَ اللّه تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: أَلاَ اِنَّ بُيُوتِى فِي الأَرضِ أَلمَسَاجِدُ تُضِي ءُ لِأَهلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضي ءُ النُّجُومُ لِأَهلِ الأَرضِ... .(1)رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايند: خداوند تبارك و تعالى فرموده است: همانا خانه هاى من در زمين مسجدها هستند كه براى اهل آسمان نورافشانى مى كنند؛ همان گونه كه ستارگان براى اهل زمين نورافشانى مى كنند.

4 . القطب الراوندى فى كتاب لُب اللُّبابِ، عَنِ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله قَالَ: مَن أَحَبَّ اللّه فَليُحبَّنىِ وَ مَن أَحَبَّنِي فَليُحِبَّ عِترَتِي اِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَينِ كِتابَ اللّه وَ عِترَتِى وَ مَن أَحَبَّ عِترَتِي فَليُحِبَّ القُرآنَ وَ مَن أَحَبَّ القُرآنَ فليُحِبَّ المَسَاجِدَ فَانَّهَا أَفنِيَةُ اللّه وَ أَبِنَيتُهُ أَذِنَ فِي رَفعِهَا وَ بارَكَ فِيها مَيمُونَةٌ مَيمُونٌ أَهلُها، مُزَيَّنَةٌ مُزَيَّنٌ أَهلُها، مَحفُوظَةٌ مَحفُوظٌ أَهلُها هُم فِي صَلاتِهِم وَاللّه فى حَوائِجِهِم، هُم فِي مَسَاجِدِهِم وَاللّه مِن وَرَائِهِم.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه خداوند متعال را دوست بدارد،بايد مرا نيز دوست بدارد، و هر كه مرا دوست مى دارد، بايد خاندان مرا نيز دوست بدارد. من در ميان شما دو چيز گرانقدر، كتاب خدا و خاندانم را به جاى گذاشته ام، هر كس كه عترتم را دوست داشته باشد، بايد قرآن را نيز دوسته داشته باشد. دوستدار قرآن بايد دوست دار مساجد هم باشد چرا كه مساجد محضر و خانه هاى خداوند است، كه خودش فرمان به بالايى و مباركى آنها را داده است. مساجد، فرخنده و اهل آن نيز فرخنده اند، مساجد و اهل آن هر دو آراسته و محفوظ اند. اهل مسجد در نمازند و خداوند حوائج شان را برطرف مى كند، آنان در مسجدند و خداوند پشتيبان و ياور آنان است.

ص: 159


1- . ثواب الأعمال، ص 56 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 14 ، ح 92 / وسائل الشيعة، ج 1 ، ص 381 ، ح 1008 .
2- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 355 ، ح 3766 .

روايات اهل سنّت

1 . عبداللّه بن مسعود قال: قال رسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : إِنَّ بُيُوتَ اللّه فِي الأَرضِ أَلمَسَاجِدُ وَ اِنَّ حَقّا عَلَي اللّه أَن يُكرِمُ الزائِرُ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: همانا خانه هاى خدا در زمين مساجد هستند و بر خداست كه زائر خود (مسجدى ها) را در خانه خود اكرام كند.

ص: 160


1- . مجمع الزوائد، ج 2 ، ص 22 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 651 ، ح 20740 .

ص: 161

خريد و فروش در مسجد

1 . محمد بن على بنِ محبوب عن الحسن بن موسى الخَشَّابِ عَن عَلِىِّ بنِ أسباطٍ عَن بَعضِ رِجاله قالَ: قالَ أبو عبداللّه عليه السلام : جَنِّبُوا مَساجِدَكُمُ البَيعَ وَالشِّرَاءَ وَالَمجانِينَ وَالصِّبيَانَ وَالأحكَامَ وَالضَّالَةَ وَالحُدُودَ وَ رَفعَ الصَّوتِ.(1)

امام صادق عليه السلام فرمود: مساجد خود را از خريد و فروش، ورود ديوانگان و كودكان (غيرمميّز)، صدور حكم، اعلام گمشده، اجراى حدود و بالابردن صدا در آن؛ دور نگاه داريد.

2 . محمد بن احمد بن يحيى عن سهل بن زيادٍ عن جعفر بن محمدبن بشّارٍ عَن عبدِاللّه الدِّهقانِ عَن عَبدِالحَمِيدِ عَن أَبِي ابرَاهِيم عليه السلام قالَ: قالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : جَنِّبُوا مَساجِدَكُم صِبيانَكُم وَ مَجانِينَكُم و شِرَاءَكُم وَ بَيعَكُمُ وَاجعَلُوا مَطَاهِرَكُم عَلَي أَبوَابِ مَساجِدِكُم.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: مساجدتان را از ورود كودكان (غير مميّز) و ديوانگان و خريد و فروش ها دور نگه داريد و دستشويى مساجد را بر دَر آنها، قرار دهيد.

ص: 162


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 249 ، ح 2 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 71 ذكر شد / علل الشرائع: أبىره عن محمد بن يحيى العطار عن محمد بن احمد عن الحسن بن موسى الخَشّاب، ج 2 ، ص 319 / الخصال: محمدبن الحسن بن احمد بن الوليد عن محمد بن حسن الصفار عن الحسن بن موسى الخَشّاب، ج 2، ص 410/ وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 233 ، ح 6419 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 254 ، ح 22 . سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 233 ، ح 6420 .

3 . يقول مولاى - أبى طول اللّه عمره - الفضل بن الحسن هذه الأوراق من وصية رسول اللّه صلى الله عليه و آله لِأَبى ذر الغفارى(ره) الّتى أخبرنا بها الشيخ المفيد أبوالوفاء عبدالجبّار بن عبداللّه المقرى ء الرازى والشيخ الأجل الحسن بن الحسين بن الحسن أبى جعفر محمد بن بابويه(ره) عنهما اجازة قالا أملى علينا الشيخ الأجل أبو جعفر محمد بن الحسن الطوسى(ره) و أخبرنى بذلك الشيخ العالم الحسين بن الفتح الواعظ الجرجانى فى مشهد الرضا عليه السلام قال أخبرنا الشيخ الامام أبوعلى الحسن بن محمد الطوسىقال حدثنى أبى الشيخ أبوجعفر عليه السلام قال أخبرنا جماعة عن أبى المفضل محمد بن عبداللّه بن محمدبن المطلب الشيبانى قال حدثنا ابوالحسين رجاءبن يحيى العبرتائى الكاتب سنة أربع عشرة و ثلاثمأة و فيها مات قال حدثنا محمد بن الحسين بن ميمون(1) قال حدثنى عبداللّه بن عبدالرحمن بن أبى الأسود الدؤلى عن أبى الأسود قال: قَدِمتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلتُ عَلَي أَبِي ذَرِّ جُندَبِ بن جنادة فَحَدَّثنى أبو ذرٍّ قال: دَخَلتُ ذاتَ يَومٍ فِي صَدرِ نهارِهِ على رسول اللّه صلى الله عليه و آله فِي مَسجِدِهِ فَلَم أَرَ فِي المَسجِدِ أحَدا مِنَ النَّاسِ اِلاَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله وَ عَلِىٌّ عليه السلام اِلَي جَانِبِهِ جالِسٌ، فَاغتَنَمتُ خَلوَةَ المَسجِدِ فَقُلتُ: يا رَسُولُ اللّه بأَبِي أَنتَ و أُمِّى، أوصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنفَعُنِي اللّه بِها فَقَالَ: نَعَم... يا أَباذَرٍّ مَن أَجابَ داعِىَ اللّه وَ أَحسَنَ عِمَارَةَ مَساجِدِاللّه كَانَ ثَوَابُهُ مِنَ اللّه الجَنَّةَ. فَقُلتُ: بِأَبِي أَنتَ و أُمِّي يَا رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله كَيفَ يَعمُرُ مَسَاجِدُ اللّه ؟ قَالَ: لايُرفَعُ فِيهَاالأَصواتُ وَ لايُخَاصُ فِيها بِالباطِلِ(2) وَ لا يُشتَرى فِيها وَ لا يُبَاعُ فَاترِكِ اللَّغوَ مَا دُمتَ فِيها فَاِن لَم تَفعَل فَلا تَلُومَنَّ يَوم القِيامَةِ اِلاَّ نَفسَكَ. يا أَباذَرٍ اِنَّ اللّه تَعالى يُعطِيكَ مَا دُمتَ جالِسا فِي المَسجِدِ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّستَ فِيهِ دَرَجَةً فِي الجَنَّةِ وَ تُصَلِّي عَلَيكَ المَلائِكَةُ وَ يُكتَبُ لَكَ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّستَ فِيهِ عَشرُ حَسَنَاتٍ وَ يُمحِي عَنكَ عَشرُ سَيِئاتٍ. يا أباذر؛ أَتَعلَمُ فِي أَىِّ شيى ءِ أُنزِلَت هذِهِ الآيَةُ: «اِصبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا واتَّقُوااللّه لَعَلَّكُم تُفلِحُونَ». قُلتُ: لا أَدرِى! فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّى. قَالَ: فِي انتِظَارِ الصَّلاةِ خَلفَ الصَّلاةِ. يا أباذَرٍّ إسبَاغُ الوُضُوءٍ فِي المَكَارِهِ مِنَ الكَفَّارَاتِ وَ كَثرَةُ الاختِلافِ اِلَي المَساجِدِ فَذَلِكُمُ الرِّباطُ؛ يا أباذَرّ يَقُولُ اللّه تَباركَ و تَعالى اِنَّ أَحَبَّ العِبادِ اِلَىَّ المُتَحابُّونَ مِن أَجلى المُتَعَلِّقَةُ قُلُوبُهُم بِالمَساجِدِ... يا أباذَرٍّ كُلُّ جُلُوسٍ فِي المَسجِدِ لَغوٌ، اِلاَّ ثَلاثٌ:

ص: 163


1- . در سند أمالى طوسى «محمد بن الحسن بن شمون» وارد شده است. ص 525 .
2- . الخوض فى الباطل: و هوالكلام فى المعاصى كذكر احوال النساء و مجالس الخمر و مقامات العاشقين و... التحفه السنية، ص 321 .

قِرَاءَةُ مُصَلٍّ أو ذِكرُاللّه أو سَائِلٌ عَن عِلمٍ... .(1)

از أبى الأسود دوئلى روايت شده است كه: بر جناب أبى ذر در ربذه وارد شدم و او براى من گفت: روزى در اوّل ظهر بر رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد وارد شديم و هيچ كس از مردم، غير از پيامبر صلى الله عليه و آله و على عليه السلام را كه در كنار او نشسته بود، در مسجد نديدم، فرصت تنهايى را غنيمت شمردم و گفتم: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله پدر و مادرم فدايت باد، مرا توصيه اى فرما كه به من سود رساند. پس فرمود: بلى! اى أبوذر؛ هر كس خداوند متعال را اجابت كند و مساجد او را آباد سازدثواب او بهشت خواهد بود. عرض كردم: پدر و مادرم فداى تو باد اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ! چگونه مساجد خداوند آباد مى شوند؟ فرمود: به اينكه صداها در آن بلند نشود و در آن خوض به باطل صورت نگيرد و در آن هيچ معامله اى صورت نگيرد و تا زمانى كه در آن هستى از لغو بپرهيزى و اگر اين امور را انجام ندادى روز قيامت جز خودت را ملامت مكن. اى ابوذر؛ خداوند متعال تا زمانى كه در مسجد نشسته اى به هر نفسى كه مى كشى درجه اى در بهشت به تو عطا مى كند و ملائكه اش بر تو درود مى فرستند و براى تو در هر نفسى كه مى كشى ده حسنه است و ده گناه از تو پاك مى شود. اى ابوذر؛ آيا مى دانى چرا اين آيه نازل شد: «استقامت كنيد و در برابر دشمنان پايدار باشيد و از مرزهاى خود مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد، شايد رستگار شويد».(2) عرض كردم: خير! پدر و مادرم فداى شما، فرمود: در انتظار نماز بعد از نماز. اى ابوذر؛ گرفتن وضو در سختى ها از كفارات است و رفت وآمد زياد به مساجد رباطى است كه قرآن فرموده است. اى ابوذر خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: محبوب ترين بندگان نزد من كسانى هستند كه به خاطر من دل و قلب آنها در گِروِ مساجد است. اى ابوذر! هر نشستى در مسجد بيهوده است مگر سه جور نشستن؛ يا در حال نماز باشى يا در حال ذكر خدا و يا جوياى علم.

ص: 164


1- . مكارم الأخلاق، ص 457 - 467 / اعلام الدين، ص 198 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 369 و ج 74 ، ص 75 به بعد / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 233 ، ح 6421 / مجموعة ورّام، ج 2 ، ص 61 / نظير اين روايت در منابع اهل سنت نيز نقل شده است: كنزالعمال، ج 7 ، ص 671 ، ح 20841 .
2- . آل عمران: 200 .

4 . و قال عليه السلام [أى اميرالمؤمنين عليه السلام ]: جَنِّبُوا مَساجِدَكُم صِبيانَكُم وَ مَجانِينِكُم وَ رَفعَ أَصوَاتِكُم وَ شِراءَكُم وَ بَيعَكُم وَ الضَّالَّةَ وَالحُدُودَ وَالأَحكامَ.(1)

دور نگاه داريد مسجدهايتان را از كودكان و ديوانگان و بالابردن صدا و معاملات و اعلام گمشده و اقامه حدود و قضاوت در آن.

5 . اخبرنا محمد حدثنى موسى حدثنا ابى عن أبيه عن جده جعفر بن محمد عن أبيه عن على عليه السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُم مَجَانِينَكُم وَ صِبيَانَكُم وَ رَفعَ أَصوَاتِكُم(2) وَ بَيعَكُم وَ شِراءَكُم وَ سِلاَحَكُم وَ أَجمِرُوهَا(3) فى كُلِّ سَبعَةِ أَيّام وَ ضَعُوا المَطاهِرَ عَلى أبوابِها.(4)

طبق اين نقل پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ديوانگان و كودكانتان را از مساجد دور كنيد،صدايتان را در مسجد بلند نكنيد، از خريد و فروش و آوردن سلاح در مسجد بپرهيزيد. هر هفته، يك بار مساجد را خوش بو سازيد و سرويس بهداشتى مساجد را در مَدخل مساجد [جدا از خود مسجد ]قرار دهيد.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا هشام بن عمار عن صدقة ابن خالد عن الشعيثى عن زفر ابن وثيمة عن حكيم بن حزام أنه قال: نَهَي رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله أَن يُستَفَادَ فِي المَسجِدِ وَ أَن تُنشِدَ فِيهِ الأشعارُ وَ أَن تُقُامَ فِيهِ الحُدُودُ.(5)

حكيم بن حزام نقل مى كند كه: رسول خدا صلى الله عليه و آله از اينكه در مسجد، سودِ تجارى به دست آورند و شعر بسرايند و حد اجرا كنند، نهى فرمود.

ص: 165


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 237 ، ح 715 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 234 ، ح 6432 .
2- . در بعضى نقل ها استثناء دارد: و رفع أصواتكم الاَّ بِذِكرِاللّه تعالى؛ از بلند بودن صدا بپرهيز مگر براى ذكر خدا / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 349 .
3- . در دعائم الاسلام و «جمّروها» وارد شده است. دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 149 .
4- . الجعفريات، ص 51 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 380 ، ص 3835 .
5- . سنن ابى داود، ج 2 ، ص 362 ، ح 4490 .

2 . اخبرنا الحسن بن ابى زيدالكوفى عن عبدالعزيز بن محمد عن يزيد بن حفصة عن محمد بن عبدالرحمن بن ثوبان عن ابيه عن ابى هريرة أنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله قال: اِذَا رَأَيتُم مَن يَبِيعُ أو يبتاعُ فِي المَسجِدِ فَقُولُوا لاَ أَربَح اللّه تِجارَتك و اذَا رَأَيتُم مَن يُنشِدُ فيهِ الضَّالَةُ فَقُولُوا لارَدَّها اللّه عَلَيكَ.(1)

ابى هريره از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: اگر كسى را ديديد كه در مسجد خريد و فروش مى كند به او بگوييد: خداوند تجارتت را سودى نبخشد و اگر كسى را ديديد كه در مسجد گمشده خود را صدا بزند بگوييد خداوند آن را به تو بازنگرداند.

3 . حدثنا احمد بن يوسف السلمى عن مسلم بن ابراهيم عن الحرث ابن نبهان عن عتبة بن يقظان عن أبى سعيد عن مكحول عن واثلة بن الاسقع أنَّ النَّبىّ صلى الله عليه و آله قَالَ: جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُم صِبيانَكُم وَ مَجَانِينَكُم وَ شِرَارَكُم(2) وَ بَيعَكُم وَ خُصُومَاتَكُم وَ رَفعَ أَصوَاتَكُم وَ اِقَامَةَ حُدُوَدكُم و َسَلِّ سُيُوفَكُم و اتَّخَذُوا عَلَي أَبَوابِهَا المَطاهِرَ وَ جَمَرِّوهَا فِي الجُمَعِ.(3)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: مساجدتان را از كودكان و ديوانگان و افراد شرور، خريد و فروش، مشاجره و دعوا، بلند كردن صداها، اجراى حد و برهنه كردن شمشير دور نگاه داريد و سرويس هاى بهداشتى را در محل ورود به مساجد (بيرون از مسجد) قرار دهيد و در روزهاىجمعه مسجد را خوش بو كنيد.

4 . حدثنا عبداللّه بن سعيدالكندى عن أبوخالد الأحمر عن ابن عجلان عن عمرو بن شعيب عن أبيه، عن جدّه قال: نَهَي رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَنِ البَيعِ و الاءِبتِياعِ وَ عن تَناشُدِ الأشعار فى المساجِدِ.(4)

رسول خدا صلى الله عليه و آله از خريد و فروش و سراييدن شعر در مساجد نهى فرمودند.

ر.ك: سراييدن و خواندن شعر در مسجد.

ص: 166


1- . سنن الدارمى، ج 1 ، ص 326 / سنن الترمذى، ج 2 ، ص 391 ، ح 1336 .
2- . به نظر مى رسد «شراءكم» صحيح باشد چون در ساير نسخى كه از اين راوى نقل شده «شراءكم» آمده است. ر.ك: السنن الكبرى، ج 10 ، ص 103 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 670 ، ح 20835 .
3- . سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 247 ، ح 750 .
4- . همان، ح 749 .

ص: 167

خوابيدن در مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن حمّاد عن حريز عن زرارة بن أعيَن قال: قلت لِأَبى جعفر عليه السلام : ماتقول فى النَّومِ فى المَساجد؟ فقال: لا بَأسَ بِهِ، الاَّ فِي المَسجِدين: مَسجِد النَّبِى صلى الله عليه و آله وَالمَسجِدِ الحَرامِ، قال: و كانَ يأخُذُ بِيَدى فى بَعضِ اللَّيلِ فَيَنتَحِي ناحِيَةً ثُمَّ يَجلِسُ فَيَتَحَدَّثُ فِي المَسجِدِالحَرَامِ فَرُبَّما نَامَ و نِمتُ، فَقُلتُ له فى ذلك، فقال: انَّما يُكرَهُ أَن يَنامَ فِي المَسجِدِ الحَرامِ الَّذى كانَ عَلى عَهدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله ، فَأَمَّا النَّومُ فِي هَذا المَوضِعِ فَلَيسَ بِهِ بَأسٌ.(1)

زرارة بن اعين مى گويد از امام باقر عليه السلام در مورد خوابيدن در مساجد سؤال كردم، امام عليه السلام فرمود: اشكالى ندارد مگر در مسجدالنبى صلى الله عليه و آله و مسجدالحرام؛ زراره اضافه مى كند: حضرت در بعضى از شب ها دست مرا مى گرفت و به قسمتى از مسجد مى رفتيم، سپس مى نشست و سخن مى گفت و چه بسا مى خوابيد و من هم مى خوابيدم. به حضرت عرض كردم كه شما فرموديد: در مسجدالحرام نخوابيد؟ مى فرمود: خوابيدن در آن قسمت از مسجد كه در عهد پيامبر ساخته شده، مكروه است ولى در قسمت هايى كه بعدا به مسجد اضافه شده است، اشكالى ندارد.

2 . على بن ابراهيم عن محمّد بن عيسى عن يونس عن معاوية بن وهب قال: سألت أباعبداللّه عليه السلام عن النّوم فى المسجِدِالحرام و مسجد الرّسول صلى الله عليه و آله ؟ قال: نَعَم، فَأَينَ ينامُ النّاسُ؟!(2)

ص: 168


1- . الكافى، ج 3 ، ص 370 ، ح 11 / در تهذيب، ج 3 ، ص 258 ، ح 41 روايت شده است: سند شيخ طوسى به على بن ابراهيم در صفحه 255 خواهد آمد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 219 ، ح 6378 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 358 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 369 ، ح 10 / تهذيب، ج 3 ، ص 258 ، ح 40 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 219 ، ح 6377 .

معاوية بن وهب مى گويد: از امام صادق عليه السلام در مورد خوابيدن در مسجدالحرام و مسجدالنبى سؤال كردم؟ امام عليه السلام در جواب فرمود: بله، اگر در مسجد نخوابند پس مردم در كجا بخوابند!؟

3 . عبداللّه بن جعفر فى (قرب الأسناد) عن محمد بن خالد الطيالسى، عن اسماعيل بن عبدالخالققال: سألت أباعبداللّه عليه السلام عن النّوم فى المسجد الحرام؟ قال: هَل بُدٌّ لِلنّاسِ أَن يَنَامُوا فِي المَسجِدِ الحرام لابأسَ به، قُلتُ: الرِّيَحُ تَخرُجُ مِنَ الانسان؟ قال: لا بأس.(1)

اسماعيل بن عبدالخالق مى گويد از امام صادق عليه السلام درباره خوابيدن در مسجدالحرام سؤال كردم، امام عليه السلام فرمود: اگر مردم ناچار هستند كه در مسجد بخوابند اشكالى ندارد، عرض كردم: در خواب باد معده از انسان خارج مى شود؟ فرمود: اشكالى ندارد.

4 . عنه ايضا عن عبداللّه بن الحسن عن جدّه على بن جعفر عن أخيه موسى بن جعفر عليه السلام قال: سألتُهُ عَن النَّومِ فى المسجِدِ الحرامِ؟ قال: لا بأسَ و سألتُه عنِ النوم فى مسجد الرسولِ؟ قال: لايصلح.(2)

على بن جعفر مى گويد: از برادرم موسى بن جعفر عليه السلام درباره خوابيدن در مسجدالحرام سؤال كردم؟ فرمود: اشكالى ندارد. همچنين درباره خوابيدن در مسجدالنبى پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال كردم؟ فرمود: صلاح نيست در آنجا بخوابند.

5 . و عنه عن أبوالبخترى، عن جعفر عن أبيه عليهماالسلام : أَنَّ المَساكِينَ كانُوا يَبِيُتُونَ فِي المَسجِدِ عَلَي عَهدِ رسول اللّه صلى الله عليه و آله (الحديث).(3)

ابوالبخترى از امام صادق و او از پدر بزرگوارش نقل مى كند كه: افراد بينوا و بى جا و مكان در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، در مسجد مى خوابيدند.

ص: 169


1- . قرب الاسناد، ص 60 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 220 ، ح 6380 / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 240 .
2- . قرب الاسناد، ص 120 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 220 ، ح 6382 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 357 .
3- . قرب الاسناد، ص 69 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 220 ، ح 6381 / بحارالأنوار، ج 16 ، ص 319 و ج 80 ، ص 357 .

6 . جابر بن عبداللّه الأنصارى: كُنَّا نَنَامُ فِي المَسجِدِ وَ مَعَنَا عَلِىُّ عليه السلام فَدَخَلَ عَلَينا رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فَقال: قُومُوا فَلا تَنامُوا فِي المَسجِدِ فَقُمنا لِنَخرِجُ فَقَالَ: أَمَّا أَنتَ يا عَلِىُّ فَنُم فَقَد أُذِنَ لكَ.(1)

جابر بن عبداللّه الأنصارى مى گويد: ما در مسجد مى خوابيديم در حالى كه على عليه السلام نيز با ما بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله به مسجد آمد و فرمود: برخيزيد و در مسجد نخوابيد، همگى برخواستيم تا خارج شويم كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى على، تو بمان و در مسجد بخواب كه به تو اين اجازه داده شده است.

7 . و قال عليه السلام : مَن نَامِ فِي المَسجِدِ بِغَيرِ عُذرِ ابتَلاهُ بدَاءٍ لا زَوالَ لَهُ.(2)كسى كه بدون عذر در مسجد بخوابد، خداوند او را به دردى كه دوا ندارد مبتلا مى نمايد.

در كتب اهل سنت: باب نوم الرجال فى المسجد

1 . و قال أبوقلابة عن أنس: قَدِمَ رَهطٌ مِن عُكلِ عَلَي النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله فَكانُوا فِي الصُّفَّةِ.(3)

انس مى گويد: گروهى از «عكل» نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمدند و در صفه ساكن شدند.

2 . حدثنا مسدد عن يحيى عن عبيداللّه عن نافع قال: أَخَبَرَنِي عَبدُاللّه بنِ عُمَرِ أَنَّهُ كانَ يَنامُ وَ هُوَ شابٌ أُعزُب لا أَهلَ لَهُ فِي مَسجِد النَّبىِّ صلى الله عليه و آله .(4)

نافع مى گويد: عبداللّه بن عمر كه جوان مجردى بود و كسى را نداشت به من خبر داد كه در مسجدالنبى صلى الله عليه و آله مى خوابد.

3 . حدثنا قتيبة بن سعيد عن عبدالعزيز بن أبى حازم عن أبى حازم عن سهل بن سعد قال: جَاءَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله بَيتَ فاطِمَةَ عليهاالسلام فَلَم يَجِد عَلِيًّا فِي البَيتِ. أَينَ ابنُ عَمِّكِ؟... فَقَالَ يا رَسُولَ اللّه هُوَ فِى

ص: 170


1- . المناقب، ج 2 ، ص 194 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 373 ، ح 3812 / بحارالأنوار، ج 39 ، ص 30 .
2- . جامع الأخبار، ص 70 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 373 ، ح 3813 .
3- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 114 .
4- . همان / و نظير اين روايت در: السنن النسائى، ج 2 ، ص 50 .

المَسجِدِ رَاقِدٌ... الحديث.(1)

سهل بن سعد مى گويد: پيامبر خدا به خانه فاطمه عليهاالسلام آمد و امام على عليه السلام را نديد؟ پس پرسيد: پسرعمويت كجاست؟ گفتند: اى رسول خدا او در مسجد خوابيده است.

4 . حدثنا اسحاق بن منصور عن عبداللّه بن نمير عن عبيداللّه بن عمر عن نافع عن ابن عمر قال: كُنّا نَنَامُ فِي المَسجِد عَلَي عَهدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله .(2)

عبداللّه ابن عمر مى گويد ما در زمان پيامبر (صدر اسلام) در مسجد مى خوابيديم.

5 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة عن الحسن بن موسى عن شيبان بن عبدالرحمن، عن يحيى بن أبى كثير عن أبى سلمة بن عبدالرحمن عن يعيش بن قيس ابن طخفة حدثه عن أبيه و كان من أصحاب الصفة قال: قال لنا رسول اللّه صلى الله عليه و آله ... إِنطَلِقُوا فَانطَلَقنا الى بَيتِ عائشة وَ أَكَلنا وَ شَرَبنا فَقالَ لَنا رسول اللّه صلى الله عليه و آله إن شِئتُم نُمتُم هاهنا، و إن شِئتُم إِنطَلَقتُم إِلى المسجد قال فقلنا: بل نَنَطَلِقُ الى المسجد.(3)قيس از پدرش كه از اصحاب صفّه بوده است نقل مى كند كه پيامبر خدا به ما فرمود: به همراه من آييد، ما نيز به همراه پيامبر به خانه عائشه رفتيم و در آنجا خورديم و نوشيديم، پيامبر فرمود: اگر خواستيد همين جا بخوابيد و اگر خواستيد به مسجد برويد، ما در جواب گفتيم: به مسجد مى رويم.

6 . و روينا عن سعيد بن المسيب انّه سئل عن النّوم فى المسجد؟ فقال: فَأَين كان أَهلُ الصفّة يَعنِي ينامون فِيهِ.(4)

سعيد بن مسيب مى گويد از خوابيدن در مسجد سؤال شد؟ فرمود: پس اهل صفّه كجا بودند يعنى اينكه در آنجا مى خوابيدند.

ص: 171


1- . همان / و نظير اين روايت در: سنن الترمذى، ج 1 ، ص 201 ، ص 320 .
2- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 248 ، ح 751 . نظير اين روايت با تفاوت در سنن الدارمى، ج 1 ، ص 325 نقل شده است.
3- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 248 ، ح 752 .
4- . السنن الكبرى، ج 2 ، ص 446 .

عن اسماء أن أباذرالغفارى كان يَخدِمُ رسول اللّه صلى الله عليه و آله فَإذا فَرَغَ مِن خِدمته أوى الى المسجد وَ كان هُوَ بَيتَهُ يَضطَجِعُ فيه فَدَخَلَ رسول اللّه صلى الله عليه و آله لَيلَةً فوجد أباذر مُنجَدلاً فِي المَسجِدِ فَنَكَبَهُ رسول اللّه صلى الله عليه و آله برجله حَتّى استوى جالسا فقال له رسول للّه صلى الله عليه و آله : ألا أراك نائما؟ قال أبوذر: يا رسول اللّه فَأين أَنامُ وَ هَل لى بَيتٌ غيره.(1)

اسماء مى گويد: اباذر غفارى خادم رسول خدا صلى الله عليه و آله بود، وقتى كار تمام مى شد به مسجد پناه مى برد و آنجا خانه او بود و در آنجا مى خوابيد. رسول خدا صلى الله عليه و آله در شبى وارد شدند و او را با اين حال در مسجد يافتند، پس با پا بر او زدند تا اينكه نشست و فرمود: چرا تو را در خواب مى بينم؟ ابوذر فرمود: اى رسول خدا، پس من در كجا بخوابم و آيا خانه اى غير از مسجد دارم.

ص: 172


1- . مجمع الزوائد، ج 2 ، ص 21 - 22 .

ص: 173

خوش بو كردن مسجد

1 . ر.ك: «خريد و فروش در مسجد» حديث 5 از منابع شيعه.

روايات اهل سنت

1 . تُحفَةُ الملائِكَةِ: تَجمِير(1) المساجد(2).

هديه ملائك الهى خوش بو كردن مساجد است.

ر.ك: حديث 3 «خريد و فروش در مسجد».

ص: 174


1- . تجميرالمساجد أى تبخيرها بنحو عود.
2- . الجامع الصغير، ج 1 ، ص 501 ، ح 3259 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 658 ، ح 20781 .

ص: 175

« د »

دعاهاى وارده هنگام ورود و خروج در مسجد

1 . الحسين بن سعيد عن فضالة عن حسين عن سماعة عن أبى بصير قال: قال أبوعبداللّه صلى الله عليه و آله : إِذا دَخَلتَ المَسجِدَ فَاحمِدُاللّه وَ أَثنِ عَلَيهِ وَ صَلِّ عَلى النَّبِى صلى الله عليه و آله ... .(1)

هنگامى كه وارد مسجد مى شوى خداوند را ستايش كرده و او را مدح كن، و بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود بفرست.

2 . على عن أبيه [على بن ابراهيم عن أبيه] عن عبداللّه بن المغيرة عن عبداللّه بن سنان عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: اِذَا دَخَلتَ المَسجِدَ فَصَلِّ عَلَي النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله وَ اِذَا خَرَجتَ فَافعَل ذَلِكَ.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هنگامى كه داخل مسجد مى شوى بر پيامبرش درود بفرست و همچنين هنگامى كه از مسجد خارج مى شوى.

3 . الحسين بن سعيد عن الحسن عن زُرعة عن سماعة قال: اذَا دَخَلتَ المَسجِدَ فَقُل: بسمِ اللّه وَالسَّلاَمُ عَلَي رَسُولِ اللّه اِنَّ اللّه وَ ملائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالسَّلامُ عَلَيكُم وَ رَحمَةُ اللّه

ص: 176


1- . التهذيب، ج 2 ، ص 65 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 245 ، ح 6454 / سند شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد.
2- . الكافى، ج 3 ، ص 309 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 246 ، ح 6457 .

وَ بَرَكاتُهُ. رَبِّ اغفِرلِي ذُنُوبِي وَافتَح لِي أَبوَابَ فَضلِكَ وَ اِذَا خَرَجتَ فَقُل مِثلَ ذَلِكَ.(1)

هنگامى كه وارد مسجد مى شوى پس بگو: به نام خدا، و سلام بر رسول خدا؛ همانا خداوند و ملائكه او درود مى فرستند بر محمد و آلش، و سلام و رحمت و بركات خدابر شما مؤمنين، خدايا ببخش گناهانم را، و باز كن بر من درهاى فضلت را، و هنگامى كه خارج مى شوى؛ اين جملات را تكرار كن.

4 . الحسين بن سعيد عن فضيل بن عثمان عن عبداللّه بن الحسن قال: اذا دَخَلتَ المَسجِدَ فَقُلِ اللَّهُمَّ اغفِرلِي ذُنُوبِي وَافتَح لِي أَبوَابَ رَحمَتِكَ وَ اِذَا خَرَجتَ فَقُل اللَّهُمَّ اغفِرلِي وَافتَح لِي أَبوَابَ فَضلِكَ.(2)

هنگامى كه وارد مسجد مى شود پس بگو! بار خدايا گناهانم را ببخش و درهاى رحمتت را بر من بگشا و هنگامى كه خارج مى شوى پس بگو: بار خدايا مرا ببخش و درهاى فضل و احسانت را بر من بگشا.

5 . محمد بن على بن محبوب عن محمد بن أبى الصهبان، عن محمّد بن سنان، عن العلاء بن الفضيل عمن رواه عن أبى جَعفَرٍ عليه السلام قَالَ: اِذَا دَخَلتَ المَسجِدَ وَ أَنتَ تُرِيدُ أَن تَجلِسَ فَلاتَدخُلهُ اِلاَّ طَاهِرا وَ اِذَا دَخَلتَ فَاستَقبَلِ القِبلَةَ ثُمَّ ادعُ اللّه و اسأَلهُ وَ سَمِّ حِينَ تَدخُلهُ وَ احمَدِاللّه وَ صَلِّ عَلَي النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله .(3)

هنگامى كه وارد مسجد مى شوى و قصد نشستن در آن را دارى، پس بگو داخل نشو مگر با طهارت، و زمانى كه داخل شدى پس رو به قبله باش و خدا را بخوان و از او درخواست كن، و در هنگام دخول بسم اللّه بگو و خدايت را حمد و ستايش كن، و بر پيامبرش صلى الله عليه و آله درود بفرست.

ص: 177


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 263 ، ح 64 . سند شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 245 ، ح 6455 / نظير اين روايت در منابع اهل سنت هم نقل شده است سنن ابى ماجة، ج 1 ، ص 253 ، ح 771 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 263 ، ح 65 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 245 ، ح 6456 / نظير اين روايت با تفاوت كم در منابع اهل سنت هم نقل شده است. ر.ك: صحيح مسلم، ج 2 ، ص 155 .
3- . التهذيب، ج 3 ، ص 263 ، ح 63 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 71 ذكر شد./ وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 245 ، ح 6453 .

6 . الحسين بن محمد عن عبداللّه بن عامر عن على بن مهزيار عن جعفر بن محمّد الهاشمى عن أبى حفص العطّار شيخ من أهل المدينة قال: سمعت أباعبداللّه عليه السلام يقول: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : اِذَا صَلّى أَحَدُكُمُ المَكتُوبَةَ وَ خَرَجَ مِنَ المَسجِدِ فَليَقِف بِبَابِ المَسجِدِ ثُمَّ لَيَقُل: اللَّهُمَّ دَعَوتَنِي فَأَجَبتُ دَعوَتَكَ وَ صَلَّيتُ مَكتُوبَتَكَ وَانتَشَرتُ فِي أَرضِكَ كَمَا أَمَرتَنِي فَأَسأَلُكَ مِن فَضلِكَ العَمَلَ بِطَاعَتِكَ وَاجتِنَابَ سَخَطِكَ وَالكَفَافَ مِنَ الرِّزقِ بِرَحمَتِكَ.(1)

أبى حفص عطار از بزرگان مدينه بوده مى گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى يكى از شما نماز واجبش را خواند و خواست از مسجد خارج شود، نزديك در مسجد بايستد، و بگويد: خدايا دعوت ام كردى اجابت كردم، و نماز واجبت راخواندم، و حال در زمين تو همان گونه كه دستور داده اى پراكنده مى شوم، پس از فضل تو درخواست مى كنم مرا به طاعت خود موفق گردانى، و از خشم خود دورم كنى، و با رحمت خودت به اندازه نيازم روزى عطا فرمايى.

7 . أخبرنا حمويه عن ابوالحسين عن أبوخليفة عن مسدد عن عبدالوارث، عن ليث بن أبى سليم، عن عبداللّه بن الحسن عن أمّه فاطمة عن جدّته فاطمة عليهاالسلام قالت: كَانَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله اِذَا دَخَلَ المَسجِدَ صَلَّىَ عَلَي النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله و قالَ اللَّهُمَ اغفِرلِي ذُنُوبِي وَ افتَح لِي أَبوَابَ رَحمَتِكَ وَ اِذَا خَرَجَ صَلَّي عَلَي النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله وَ قَالَ: اَللَّهُمَّ اغفِرلِي ذُنُوبِي وَ افتَح لى أَبوَابَ فَضلِكَ.(2)

فاطمه زهرا عليهاالسلام مى فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه داخل مسجد مى شد بر پيامبر درود مى فرستاد، و مى گفت: بارخدايا گناهانم را ببخش، و درهاى رحمتت را براى من باز كن، و زمانى كه از مسجد بيرون مى رفت؛ بر پيامبر صلى الله عليه و آله درود مى فرستاد، و مى فرمود: بار خدايا گناهانم را ببخش، و درهاى فضلت ات را بر من بگشا.

ص: 178


1- . الكافى، ج 3 ، ص 309 ، ح 4 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 246 ، ح 6459 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 393 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 22 / فلاح السائل، ص 209 .
2- . الأمالى الطوسى، ص 401 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 22 / دلايل الامامة، ج 1 ، ص 7: و حدثنا ابوالمفضل محمد بن عبداللّه عن محمد بن هارون بن المحرز عن عبداللّه بن عمر بن امان عن قطب بن زياد عن ليث ابن ابى سليم... مثله.

8 . و عن جماعة عن أبى المفضل عن ابوجعفر محمد بن جرير بن يزيدالطبرى عن محمد بن عبيدالمحاربى عن صالح بن موسى الطلحى عن عبداللّه بن الحسن بن الحسن عن أمه فاطمة بنت الحسين عن ابيها الحسين عن على عليه السلام : أَنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله كَانَ اِذَا دَخَلَ المَسجِدَ قَالَ: اللَّهُمَّ افتَح لِي أَبوَابَ رَحمَتِكَ فَاِذَا خَرَجَ قَال اللَّهُمَّ افتَح لِي أَبوَابَ رِزقِكَ.(1)

امام على عليه السلام مى فرمايد: رسول خدا هنگامى داخل مسجد مى شد، مى فرمود: بار خدايا درهاى رحمتت را بر من بگشا؛ و هنگامى كه خارج مى شد، مى فرمود: بار خدايا درهاى روزى و رزقت را بر من بگشا.

9 . و قال صلى الله عليه و آله : اِذَا دَخَلَ العَبدُ المَسجِدَ وَ قَالَ أَعُوذُ بِاللّه مِنَ الشَّيطَانِ الرَّجِيمِ قَالَ الشَّيطَانُ: كَسَرَ ظَهرِي و كَتَبَ اللّه لَهُ بِهَا عِبَادَةُ سَنَةٍ وَ اِذَا خَرَجَ مِنَ المَسجِدِ يَقُولُ مِثلَ ذلِكَ كَتَبَ اللّه لَهُ بِكُلِّ شَعرَةٍ فِي بَدَنِهِ مائَةَ حَسَنَةٍ وَ رَفَعَ اللّه لَهُ مِائَةَ دَرَجَةٍ.(2)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: هنگامى كه بنده داخل مسجد مى شود بگويد: پناه مى برمبه خدا از شيطان رانده شده، شيطان مى گويد: كمرم شكست! و خداوند براى او به اين جمله عبادت يك سال را بنويسد و هنگامى كه از مسجد خارج مى شود اگر دوباره تكرار كند، خداوند براى او به هر مويى كه در بدن دارد صد حسنه بنويسد و صد درجه او را بالا برد.

10 . و عن على عليه السلام : أَنَّهُ كَانَ اِذَا دَخَلَ المَسجِدَ قَالَ: بِسمِ اللّه وَ بِاللّه ، السَّلامُ عَلَيكَ أَيُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحمَةُ اللّه وَ بَرَكاتُهُ السَّلامُ عَلَينا وَ عَلَي عِبادِ اللّه الصّالِحينَ وَ كانَ يَقُولُ مِن حَقِ المَسجِدِ أَن تُصَلِّي فِيهِ رَكعَتَينِ... .(3)

از امام على عليه السلام نقل شده كه حضرت هنگامى كه وارد مسجد مى شد، مى گفت: به نام خدا و به خود خدا، سلام بر تو اى پيامبر و رحمت خداوند و بركاتش بر تو، و سلام بر ما و بر بندگان صالح خداوند. و حضرت مى فرمود: از حق مسجد اين است كه دو ركعت نماز در آن بخوانى.

ص: 179


1- . الأمالى الطوسى، ص 596 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 26 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 389 ، ح 3859 .
2- . جامع الأخبار، ص 68 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 388 ، ح 3856 .
3- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 150 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 23 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 395 ، ح 3869 .

11 . و كَانَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله اِذَا دَخَلَ المَسجِدَ يَضَعُ رِجلَهُ الُيمنَي وَ يَقُولُ بِسمِ اللّه وَ عَلَي اللّه تَوَكَّلتُ لاَحَولَ وَلاَقُوَّةَ اِلاَّ بِاللّه وَ اِذَا خَرَجَ يَضَعُ رِجلَهُ اليُسرَي وَ يَقُولُ: بِسمِ اللّه أَعُوذُ بِاللّه مِنَ الشَّيطَانِ الرَّجِيمِ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِىُّ عليه السلام : مَن دَخَلَ المَسجِدَ وَ يَقُولُ كَمَا قُلتُ، تَقَبَّلَ اللّه صَلاَتَهُ وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ رَكعَةٍ وَ صَلَّاها فَضلَ مَائَةِ رَكعَةٍ فَاِذَا خَرَجَ يَقُولُ مِثلَ مَا قُلتُ غَفَرَاللّه لَهُ الذُّنُوبَ وَ رَفَعَ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ دَرَجَةً وَ كَتَبَ اللّه لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ مِائَةَ حَسَنَةٍ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه وارد مسجد مى شد، ابتدا پاى راستش را مى گذاشت و مى فرمود: به نام خدا و با توكل بر او، هيچ نيرو و قدرتى جز نيروى الهى نيست و هنگامى كه خارج مى شد، پاى چپش را بيرون مى گذاشت، و مى فرمود: به نام خدا، از شر شيطان رانده شده به خدا پناه مى برم. سپس مى فرمود: اى على عليه السلام اگر كسى وارد مسجد شود و كلماتى را كه گفتم بر زبان آورد، خداوند نمازش را قبول مى كند و به ازاى هر ركعت، فضيلت صد ركعت نماز برايش بنويسد و هنگامى كه خارج شود، آنچه را كه من گفتم بگويد، خداوند گناهانش را بيامرزد و با هر قدمى كه برمى دارد درجه اى بر مقامش بيفزايد و صد حسنه برايش بنويسد.

دعاهاى ديگرى در هنگام ورود و خروج از مسجد نقل شده است كه به همين مقدار اكتفا مى كنيم: ر.ك: مكارم الأخلاق، ص 297 - 298 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 24 ، ح 16 و ج 85 ، ص 98 و 99 .

روايات اهل سنت

1 . حدثنا اسماعيل بن بشر بن منصور عن عبدالرحمن بن مهدى عن عبداللّه بن المبارك عن حيوة بن شريح قال: لَقِيتُ عَقَبَةِ بنِ مُسلم فَقُلتُ لَه: بَلَغَنى أَنَّكَ حَدَثتَ عَن عَبدِاللّه بن عمرو بن العاص عَنِ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله أَنَّهُ كَانَ اِذَا دَخَلَ المَسجِدَ قَالَ: أَعُوذُ بِاللّه العَظيمِ وَ بِوَجهِهِ الكَرِيمِ وَ سُلطَانِهِ القَديم مِنَ

ص: 180


1- . جامع الاخبار، ص 68 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 392 ، ح 3864 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 26 ، ح 19 .

الشَّيطَانِ الرَّجيمِ قال: أَقَطُّ؟ قُلتُ: نَعَم قَالَ: فإِذَا قَالَ ذَلِكَ قَال الشَّيطانُ: حُفِظَ مِنّى سَائِرُ اليَومِ.(1)

حيات بن شريح مى گويد: عقبه بن مسلم را ملاقات كردم و به او گفتم: باخبر شده ام كه تو از عبداللّه بن عمرو بن عاص از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرده اى كه هر گاه آن حضرت وارد مسجد مى شد، مى فرمود: پناه مى برم به خداوند بزرگ و كريم و قدرت أزلى اش، از شر شيطان رانده شده؟ حيات بن شريح گفت: فقط همين، گفتم: بله؛ پيامبر فرمود: هنگامى كه بنده اين جملات را بگويد شيطان مى گويد: (با اين دعا) خودش را در ديگر روزها، از من حفظ كرد.

برخى ديگر از رواياتى كه اهل سنت نقل كرده اند؛ به همان مضمونى است كه از روايات شيعه نقل كرديم.

ص: 181


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 114 - 113 ، ح 466 .

ديوانگان در مسجد

ر.ك: «خريد و فروش در مسجد»، (چهار روايت در ارتباط با نهى از حضور مجانين و ديوانگان در مسجد، ذكر شد).

ص: 182

ص: 183

« ر »

روز جمعه و مسجد

1 . و عن سلمان الفارسى (ره) قال: قال لِي رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله ... لا يَبقَي مِنَّا عَبدٌ فَيُحسِنُ الوُضُوءَ ثُمَّ يَأتِي المَسجِدَ لِجُمُعَةٍ اِلاَّ كَانَت كَفَّارةً لِمَا بَينَهَا وَ بَينَ الجُمُعَةِ الأُخرِي مَا اجتَنَبَ الكَبَائِرَ.(1)

سلمان فارسى(ره) مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمودند: هيچ بنده اى از ما باقى نمى ماند كه نيك وضو بگيرد و سپس براى نماز جمعه به مسجد بيايد، (اين عمل) كفاره هر گناهى تا روز جمعه ديگر است مگر اينكه كبيره اى مرتكب شود.

2 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن عبداللّه بن سنان عن حفص بن البخترى عن محمد بن مسلم عن أبى جعفرٍ عليه السلام قال: اِذَا كَانَ يَومُ الجُمُعَةِ نَزَلَ المَلاَئِكَةُ المُقَرَّبُونَ مَعَهُم قَرَاطِيسُ مِن فِضَّةٍ وَ أَقلاَمٌ مِن ذَهَبٍ فَيَجلِسُونَ عَلَي أَبوَابِ المَسجِدِ عَلَي كَراسِىَّ مِن نُورٍ فَيَكتُبُونَ النَّاسَ عَلَي مَنَازِلِهِمُ الأَوَّلُ وَالثَّانِىُ حَتَّي يَخرُجَ الاِمَامُ طَوَوا صُحُفَهُم وَ لاَ يَهبِطُونَ فِي شَيى ءٍ مِنَ الأَيَّامِ اِلاَّ فِي يَومٍ الجُمُعَةِ يَعنِي المَلاَئِكَةَ المُقَرَّبِينَ.(2)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: روز جمعه كه مى شود ملائكه مقرب الهى فرود مى آيند،

ص: 184


1- . بحارالأنوار، ج 86 ، ص 214 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 413 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 7 ، ص 347 ، ح 9542 / جمال الاسبوع، ص 223 / به همين مضمون با اندك تفاوت در منابع اهل سنت نيز نقل شده است. ر.ك: سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 347 ، ح 1092 .

و به همراهشان برگه هايى از نقره و قلم هايى از طلاست. آن گاه بر در مسجد روى صندلى هايى از نور مى نشينند و نام مردم را به ترتيب ورودشان مى نويسند، تا اينكه امام خارج شود. هنگامى كه امام خارج شد فرشتگان دفترهايشان را مى بندد و در هيچ يك از روزهاى ديگر غير از جمعه فرود نمى آيند.

3 . و عن على بن ابى طالب عليه السلام ... و قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن صَلَّي الصُّبحَ يَومَ الجُمُعَةِ ثُمَّ جَلَسَ فِي المَسجِدِ حَتَّي يَطلُعَ الشَّمسُ كَانَ لَهُ فِي الفِردَوسِ سَبعُونَ دَرَجَةً بُعدُ مَا بَينَ الدَّرَجَتَينِ حُضرُ الفَرَسِ المُضَمَّرِ سَبعِينَ سَنَةً... .(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايند: هر كس كه نماز صبح را در روز جمعه بخواند و تا هنگام طلوع آفتاب در مسجد بنشيند، براى او در بهشت هفتاد درجه باشد؛ كه فاصله ميان دو درجه آن به اندازه دويدن اسب لاغراندام مسابقه، به مدت هفتاد سال است.

4 . أبوعلى الأشعرى عن محمد بن سالم عن احمد بن النضر عن عمرو بن شمر عن جابرٍ قال: كَانَ أبُوجَعفَرٍ عليه السلام يُبَكِّرُ اِلَي المَسجِدِ يَومَ الجُمُعَةِ حِينَ تَكُونُ الشَّمسُ قَدرَ رُمحٍ فَاِذَا كَانَ شَهرُ رَمَضَانَ يَكُونُ قَبلَ ذَلِكَ وَ كَانَ يَقُولُ اِنَّ لِجُمَعٍ شَهرِ رَمَضَانَ عَلَي جُمَعِ سَائِرِ الشُّهُورِ فَضلاً كَفَضلِ شَهرِ رَمَضَانَ عَلَي سَائِرِ الشُهُورِ.(2)

جابر مى گويد: امام باقر عليه السلام صبح روز جمعه زمانى كه خورشيد به اندازه يك نيزه بالا مى آمد به مسجدى مى رفت و در ماه رمضان اين عمل را زودتر انجام مى داد و مى فرمود: جمعه هاى ماه رمضان بر ديگر جمعه ها برترى دارد، چنانكه ماه رمضان بر ديگر ماه ها.

ص: 185


1- . جمال الاسبوع، ص 157 - 158 / بحارالأنوار، ج 86 ، ص 371 ، ح 66 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 429 ، ح 8 / التهذيب، ج 3 ، ص 244 ، ح 42 / وسائل الشيعة، ج 7 ، ص 347 ، ح 9543 .

5 . و قَالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : مَنِ اغتَسَلَ يَومَ الجُمُعَةِ غُسلَ الجَنَابَةِ ثُمَّ رَاحَ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَدَنَةً وَ مَن رَاحَ(1) فِي السَّاعَةِ الثَّانِيَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَقَرَةً وَ مَن رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّالِثَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ كَبشا وَ مَن رَاحَ فِي السَّاعَةِ الرَّابِعَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ دَجَاجَةً وَ مَن رَاحَ فِي السَّاعَهِ الخَامِسَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَيضَةً فَاِذَا خَرَجَ الأَمَامُ حَضَرتِ المَلائِكَةُ يَستَمِعُونَ الذِّكرَ.(2)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس در روز جمعه غسل جنابت انجام دهد و سپس[به مسجد] برود انگار شترى را قربانى نموده است، و هر كس در ساعت دوم برود انگار گاوى را قربانى كرده است، و هر كس كه در ساعت سوم برود انگار كه قوچى را قربانى كرده است، و هر كس كه در ساعت چهارم برود انگار كه مرغى را قربانى كرده است، و هر كس كه در ساعت پنجم برود انگار كه تخم مرغى را عطا نموده است، و هنگامى كه امام به سوى مسجد رود، ملائكه حاضر مى شوند تا به ذكر الهى گوش فرا دهند.

6 . تفسير مجاهد و أبويوسف بن أبى سفيان قال ابن عباس فِي قَولِهِ تَعالى «وَ اِذَا رَأَو تِجارَةً أَو لَهوا انفَضُّوا اِلَيها وَ تَرَكُوكَ قائِما»(3) اِنَّ دِحيَةَ الكَلبِىِّ جَاءَ يَومَ الجُمُعَةِ مِنَ الشَّامِ بِالمَيسِرَةِ فَنَزَلَ عِندَ أَحجارِ الزِّيتِ ثُمَّ ضَرَبَ بِالطُّبُولِ ليُؤذِنَ النَّاسَ بِقُدُومِهِ فأنفَضَّ النَّاسُ اِلَيهِ اِلاَّ عَلِىٌّ وَالحَسَنُ وَالحُسَينُ وَ فاطِمَةُ عليه السلام وَ سَلمانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَالمِقدَادُ وَ صُهَيبٌ وَ تَرَكُوا النَّبِىَّ قائِما يَخطُبُ عَلَي المِنبَرِ فَقالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : لَقَد نَظَرَاللّه يَومَ الجُمُعَةِ اِلى مَسجِدِي فَلَولا الفِئَةُ الَّذِينَ جَلَسُوا فِي مَسجِدِي لَأَنضَرَمَتِ المَدِينَةُ عَلَي أَهلِها نَارا وُحُصِبُوا بِالحِجَارَةِ كَقَومِ لُوطٍ وَ نَزَلَ فِيهِمِ «رِجالٌ لا تُلهِيهِم تِجارَةٌ...(4)».(5)

ص: 186


1- . از ذكر كلمه «راح» به معناى كوچ كردن استفاده مى شود كه مقصود فردى است كه بعد از غسل راهى مسجد شود.
2- . مستدرك الوسائل، ج 6 ، ص 38 - 39 ، ح 6370 ، نظير اين روايت با اندك تفاوت در حديث شماره 6373 در همين باب مى باشد. / بحارالأنوار، ج 86 ، ص 213 .
3- . جمعه: 11 .
4- . نور: 73 .
5- . المناقب، ج 2 ، ص 146 / مستدرك الوسائل، ج 6 ، ص 25 ، ح 6347 / بحارالأنوار، ج 86 ، ص 195 .

ابن عباس در ذيل آيه شريفه «هرگاه تجارت يا بازيچه اى را ديدند، به سوى او پراكنده مى شوند و تو را ايستاده رها مى كنند» نقل مى كند كه: روز جمعه دحيه كلبى از شام مواد خوراكى آورده و در أحجارالزيت(1) فرود آمده بود، آنگاه طبل ها را به صدا درآورد تا مردم را از ورود خويش آگاه كند، همگان جز على و حسن و حسين و فاطمه عليهم السلام سلمان، ابوذر، مقداد و صهيب پراكنده شدند و پيامبر را در حالى كه خطبه مى خواند ايستاده رها كردند. پس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند روز جمعه به مسجدم نگريست و اگر اين گروه براى اقامه نماز در مسجدم باقى نمى ماندند، شهر مدينه و مردمانش گرفتار آتش الهى مى شدند و چون قوم لوط سنگباران مى شدند. و درباره كسانى كه در مسجد ماندند اين آيه نازل شد: مردانى كه هيچ تجارت آنان را از ياد خدا باز نمى دارد.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا ابراهيم بن موسى، عن عيسى عن عبدالرحمن بن يزيد بن جابر عن عطاء الخراسانى عن مولى امراته ام عثمان قال: سمعت عليا عليه السلام على منبرالكوفة يقول: اِذَا كَانَ يَومُ الجُمُعَةِ غَدَت الشَّيَاطِينُ بِرايَاتِهَا اِلَي الأَسوَاقِ فَيَرمُونَ النَّاسَ بِالتَّرابِيثِ أَو الرَّبَائِثِ وَ يُثَبِّطُونَهُم عَنِ الجُمُعَةِ وَ تَغدُوالمَلائِكَةَ فَيَجلَسُونَ عَلَي أَبوابِ المَسجِدِ فَيَكتُبُونَ الرَّجُلُ مِن سَاعَةٍ وَالرَّجُلُ مِن سَاعَتَينِ حَتَّي يَخرُجَ الامامُ... .(2)

عطاء خراسانى از بنده همسرش ام عثمان نقل مى كند كه گفت: از امام على عليه السلام شنيدم كه بر منبر كوفه فرمود: چون روز جمعه فرا رسيد شياطين به وقت صبح با پرچم هاى خود به بازارها مى روند و مردم را از طريق ايجاد موانع فريبنده از رفتن به نماز جمعه باز مى دارند و فرشتگان بامدادان بر در مساجد مى نشينند و نام افراد را از ساعات اول و دوم مى نويسند تا زمانى كه امام جماعت خارج مى شود.

ص: 187


1- . محلى است در بازار مدينه يا مكانى است در شهر مدينه. ر.ك: الكافى، ج 8 ، ص 33 / بحارالأنوار، ج 22 ، ص 59 .
2- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 237 ، ح 1051 .

2 . أخبرنا عبيداللّه بن عبدالمجيد عن ابن ابى ذيب عن المقبرى عن أبيه عن عبداللّه بن وديعة عن سلمان الفارسى صاحب رسول اللّه صلى الله عليه و آله أن النبى صلى الله عليه و آله قال: مَنِ اغتَسَلَ يَومَ الجُمُعَةِ فَتَطَهَّرَبِمَا استَطَاعِ مِن طُهرٍ ثُمَّ ادهَنَ مِن دُهنِهِ أَومَسَّ مِن طِيبِ بَيتهٍ ثُمَّ رَاحَ فَلَم يُفَرِّق بَينَ اثنَينِ وَ صَلَّي ما كُتِبَ لَهُ فَاِذَا خَرَجَ الأَمَامُ أَنصَتَ غُفِرَ لَهُ ما بَينَهُ وَ بَينَ الجُمُعَةِ الأُخرى.(1)

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه در روز جمعه غسل بكند و به آنچه مى تواند [دسترسى به آن دارد ]خود را پاك و تميز گرداند، سپس از روغن يا عطر خانه اش، خود را خوشبو كند و سپس [به مسجد ]رود و بين دو مسلمان فرق نگذارد، [مبارزه با تبعيض نژادى و فاصله طبقاتى است] و نماز واجبش را بخواند، و هنگام خطبه خواندن امام سكوت اختيار كند؛ خداوند گناهان بين اين جمعه و جمعه ديگرش را ببخشايد.

ص: 188


1- . سنن الدارمى، ج 1 ، ص 362 / صحيح البخارى، ج 1 ، ص 218 / به اين مضمون با اندك تفاوت در بحارالأنوار، ج 86 ، ص 212 وارد شده است.

ص: 189

روشنايى مسجد

1 . محمد بن على بن محبوب عن الحسن بن على بن النعمان عن محمّد بن حسان عن اسحاق بن يشكر الكاهلى عَنِ الحكم عن أنس قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : مَن أَسرَج فى مسجد من مساجد اللّه سراجا لم تَزَلِ المَلائِكَةُ وَ حَملَةُ العَرشِ يَستَغفِرونَ لَهُ ما دام فى ذلِكَ المَسجِدِ ضَؤءٌ مِنَ ذلِكَ السِّراجِ.(1)

أنس از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: كسى كه چراغى را در يكى از مساجد خدا برافروزد، تا زمانى كه نورى از اين چراغ در مسجد افروخته باشد، فرشتگان و حاملان عرش الهى براى افروزنده آن استغفار مى كنند.

2 . وَ عَنِ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله قال: مَن أَدخَلَ لَيلَةً واحِدَةً سِراجا فِي المَسجِدِ غَفَرَاللّه لَهُ ذُنُوبَ سَبعِينَ سَنَةً وَ كَتَبَ لَهُ عِبادَةَ سَنَةٍ وَ لَهُ عِندَاللّه مَدِينَةٌ و اِن زَادَ عَلَي لَيلَةٍ واحِدَةٍ فَلَهُ بِكُلِّ لَيلَةٍ يَزِيدُ ثَوَابُ نَبِىٍّ فاذا تَمَّ

ص: 190


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 261 ، ح 53 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 71 گذشت / رواه مرسلا فى من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 237 ، ح 716 / در ثواب الأعمال به سند ديگرى نقل شده است: محمد بن على بن ماجيلويه عن عمّه محمدبن أبى القاسم عن ابى محمد بن على الصيرفى عن اسحاق بن يشكر الباهلى عن الكاهلى عن أنس... ثواب الأعمال، ص 29 / و در محاسن برقى با اين سند نقل شده است: عن محمّد بن على عن اسحاق بن بشيرالكاهلى عن الحكم بن مسكين عن رجلٍ / المحاسن، ج 1 ، ص 57 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 241، ح 6444 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 15 / جامع الأخبار، ص 71 / عوالى اللئالى، ج 1 ، ص 351 و ج 2 ، ص 32 .

عَشرُ لَيالٍ لا يَصِفُ الواصِفُونَ مَا لَهُ عِندَاللّه مِنَ الثّوابِ فاذا تَمَّ الشَّهرُ حَرَّم اللّه جَسَدَهُ عَلى النَّارِ.(1)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه يك شب روشنايى مسجد را تأمين كند خداوند گناهان 70 سال او را مى آمرزد و ثواب يك سال عبادت براى او مى نويسد و در نزد خدا شهرى (در بهشت) دارد و اگر بيش از يك شب باشد، در برابر هر شبى ثوابى را كه به يكى از پيامبرانش داده مى دهد و اگر به ده شب رسيد كسى نمى تواند پاداش او را برشمارد و اگر به يك ماه رسيد،خداوند بدن وى را بر آتش حرام مى كند.

روايات اهل سنت

1 . أخبرنا خير بن عرفة عن هانى بن المتوكل عن خالد بن حميد عن مسلمة بن على عن عبداللّه بن مروان عن نعمة بن دخين عن أبيه عن على بن ابى طالب عليه السلام قال: قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن عَلَقَّ فِي مَسجِدٍ قَندِيلاً صَلّى عَلَيهِ سَبعُونَ أَلفَ مَلَكٍ مادام ذلك القَندِيلُ يَقُد و مَن بسط فى مسجد حصيرا صَلّى عليه سبعون أَلف مَلَكٍ وَ استَغفَرُوا لَهُ مَادَامَ فِي ذلكَ المَسجِدِ مِن ذلك الحَصِيرِ شَيى ءٌ.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس در مسجد چراغى آويزان كند 70 هزار مَلك الهى بر او درود مى فرستند تا زمانى كه اين چراغ روشن است و كسى كه فرش و حصيرى در مسجد پهن كند 70 هزار ملك الهى بر او درود مى فرستند و براى او استغفار مى كنند تا زمانى كه چيزى از آن حصير و فرش در مسجد باقى است.

و ر.ك: حديث 2 از روايات اهل سنت در بحث «بيت المقدس»...

ص: 191


1- . بحارالأنوار، ج 80 ، ص 377 / جامع الاخبار، ص 71 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 385 ، ح 3848 .
2- . مسندالشاميين، ج 2 ، ص 274 - 373 ، ح 1327 / نظير اين روايت در كنزالعمال، ح 7 ، ص 656 ، ح 20768 .

« ز »

زكات و مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن اسماعيل بن مَرَّارٍ عن يونس عن ابنِ مُسكَانَ يَرفَعُهُ عَن رَجُلٍ عَن أَبى جَعفَرٍ عليه السلام قالَ: بَينَا رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فِي المَسجِدِ اذ قَالَ: قُم يا فلانُ، قُم يا فلانُ، قُم يا فلانُ حَتَّي أَخرَجَ خَمسَةَ نَفَرٍ فَقَالَ: اخرُجُوا مِن مَسجِدِنَا لاتُصَلُّوا فيهِ وَ أَنتُم لا تُزَكُّونَ.(1)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در مسجد بين ما بود كه فرمود: فلانى بلند شو، فلانى بلند شو... تا اينكه 5 نفر را بيرون كردند و فرمودند: بيرون برويد از مسجد ما و در آن نماز نگذاريد در حالى كه زكات مال خويش را پرداخت نمى كنيد.

ص: 192


1- . الكافى، ج 3 ، ص 503 ، ح 2 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 12 ، ح 1592 . سند شيخ صدوق به عبداللّه بن مسكان در مشيخه اين چنين است: و ما كان فيه عن عبداللّه بن مسكان: فقد رويته عن ابى و محمد بن الحسن عن محمدبن يحيى العطار عن محمدبن الحسين بن أبى الخطاب عن صفوان بن يحيى عن عبداللّه بن مُسكان. / التهذيب، ج 4 ، ص 111 ، ح 61 . شيخ طوسى روايت را از مرحوم كلينى نقل مى كند. / وسائل الشيعة، ج 9 ، ص 24 ، ح 11426 / بحارالأنوار، ج 18 ، ص 130 .

ص: 193

زنان در مسجد

زنان در مسجد(1)

1 . محمد بن أحمد بن يحيى عن يعقوب بن يزيد عن زياد بن مروان عن يونس بن ظبيان قال: قال أبوعبداللّه عليه السلام : خَيرُ مَسَاجِدِ نِسَائِكُمُ البُيُوتُ.

يونس بن ظبيان مى گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: بهترين مسجد زنان شما خانه ها هستند.

2 . و رُوِىَ أَنَّ خَيرَ مَسَاجِدِ النِّسَاءِ البُيُوتُ وَ صَلاةَ المَرأَةِ فِي بَيتِهَا أَفضَلُ مِن صَلاَتِها فِي صُفَّتِها وَ صَلاتَها فِي صُفَّتِها أَفضَلُ مِن صَلاتِهَا فِي صَحنِ دَارِهَا وَ صَلاتَهَا فِي صَحنِ دَارِهَا أَفضَلُ مِن صَلاتِها فى سَطحِ بَيتِها و تُكرَهُ لِلمَرأَهِ الصَّلاَةُ فِي سَطحِ غَيرِ مُحَجَّر.(2)

روايت شده كه بهترين مسجد زنان خانه ها هستند و نماز زن در خانه اش بهتر از نماز او در صفه خانه (ايوان) است و نماز او در صفّه بهتر از نمازش در حياط خانه است و نماز زن در حياط بهتر از نماز او در پشت بام خانه است. و مكروه است براى زن در محلى كه باز است و ديوار و حصارى ندارد نماز بگذارد.

3 . اِنَّ النِّسَاءَ كُنَّ يَخرُجنَ اِلَي المَسجِدِ وَ يُصَلِّينَ خَلفَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله فَاِذَا كَانَ بِاللَّيلِ وَ خَرَجنَ اِلَي صَلاةِ المَغرِبِ وَالعِشَاءِ وَ الغَدَاةِ يَقعُدُ الشَّابُّ لَهُنَّ فِي طَرِيقِهِنَّ فَيُوذُونَهُنَّ و يَتَعَرَّضُونَ لَهُنَّ فَأَنزلَ اللّه : «يا أَيُّهَا النَّبِىُّ قُل لِأَزوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ المُؤمِنينَ يُدنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلاَبِيبِهِّنَّ ذَلِكَ أَدنى أَن يُعرَفنَ

ص: 194


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 252 ، ح 14 ، سند شيخ طوسى به محمدبن احمدبن يحيى در صفحه 73 ذكر شد. / و در من لايحضره الفقيه به صورت مرسل نقل شده است، ج 1 ، ص 238 ، ح 718 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 237 ، ح 6432 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 374 ، ح 1088 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 237 ، ح 6433 .

فَلا يُؤذَينَ وَ كانَ اللّه غَفُورا رَحِيما»(1).(2)

زنان از خانه بيرون و به مسجد مى رفتند و پشت سر رسول خدا صلى الله عليه و آله نماز مى خواندند.آنان شب هنگام براى نماز مغرب و عشا و بامدادان از خانه خارج مى شدند، اما از آنجا كه جوانان در مسيرشان مى نشستند و آنها را اذيت مى كردند و متعرضشان مى شدند، خداوند اين آيه را نازل نمود: اى پيامبر، به همسران و دختران خود و زنان مؤمن بگو كه خويشتن را در چادر فرو پوشند. اين كار مناسب تر است تا به پاكدامنى شناخته شوند و آزار نبينند و خداوند آمرزنده مهربان است.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا عثمان بن ابى شيبة عن يزيد بن هارون عن العوام بن حوشب عن حبيب بن أبى ثابت عن ابن عمر قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لاَ تَمنَعُوا نِسَاءَكُمُ المَسَاجِدَ وَ بُيُوتُهُنَّ خَيرٌ لَهُنَّ.(3)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: زنان تان را از مسجد رفتن جلوگيرى نكنيد، و خانه هايشان براى آنان بهتر است.

2 . حدثنا عثمان بن أبى شيبة عن جرير و أبو معاوية عن الأعمش عن مجاهد قال: قال عبداللّه بن عمر: قال النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : إِئذَنُوا لِلنِّسَاءِ اِلى المَسَاجِدِ باللَّيلِ.(4)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: به زنان اجازه بدهيد كه شب هنگام به مسجد بروند.

3 . حدثنا موسى بن اسماعيل عن حماد عن محمد بن عمرو عن أَبى سلمة عن أبى هريرة عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله قَالَ: لا تَمنَعُوا اِمَاءَ اللّه مَسَاجِدِاللّه وَ لَكِن لِيَخرُجنَ وَ هُنَّ تَفِلاتٌ.(5)

ص: 195


1- . احزاب: 59 .
2- . بحارالأنوار، ج 101 ، ص 33 ، ح 6 / تفسيرالقمى، ج 2 ، ص 196 .
3- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 137 ، ح 567 .
4- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 137 ، ح 568 / صحيح مسلم، ج 2 ، ص 23 / به همين مضمون، صحيح بخارى، ج 1 ، ص 210 .
5- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 137 ، ح 565 .

كنيزان خدا [زنان ]را از مساجد خدا منع نكنيد ولى زنان هم بايد بدون استفاده از بوى خوش از خانه خارج شوند.

4 . حدثنا سليمان بن حرب عن حماد عن أيوب عن نافع عن ابن عمر قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لاتمنعوا إماءَ اللّه مَسَاجِدَاللّه .(1)

كنيزان خدا [زنان] را از مساجد خدا منع نكنيد.

5 . حدثنا أبومعمر، عن عبدالوارث، عن أيوب عن نافع عن ابن عمر قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : لَو تَرَكنَا هذَا البَابَ لِلنِّسَاءِ.(2)رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: خوب است اين در را براى زنان بگذاريم (مردان از آن تردد نكنند).

6 . حدثنى عمروالناقد و زهير بن حرب عن ابن عيينة قال زهير حدثنا سفيان بن عيينة عن الزهرى سمع سالما يحدث عن ابيه يبلغ به النبى صلى الله عليه و آله قال: اذا استاذَنَت أَحَدُكُم امرَاتُهُ اِلَي المَسجِدِ فَلايَمنَعُهَا.(3)

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هنگامى كه زن يكى از شما براى مسجد رفتن اجازه مى خواهد او را منع نكنيد.

7 . حدثنا هارون بن عبداللّه عن عبداللّه بن يزيد المقرى عن سعيد يعنى ابن ابى ايوب عن كعب بن علقمة عن بلال بن عبداللّه بن عمر عن ابيه قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : لاَ تَمنَعُوا النِّسَاءَ حُظُوظَهُنَّ مِنَ المَسَاجِدِ اذا استأذنوكُم.(4)

ص: 196


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 137 ، ح 566 / صحيح مسلم، ج 2 ، ص 32 / صحيح بخارى، ج 1 ، ص 216 .
2- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 137 ، ح 571 .
3- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 32 / صحيح بخارى، ج 6 ، ص 160 .
4- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 33 / در السنن الكبرى «ايتكن خرجت الى المسجد فلا تقربنّ طيبا» وارد شده است، ج 5 ، ص 432 .

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: زنان را از بهره و نصيب شان از مساجد منع نكنيد هنگامى كه براى رفتن به مسجد از شما اجازه مى خواهند.

8 . حدثنا هارون بن سعيدالايلى عن ابن وهب عن مخرمة عن ابيه عن بسر بن سعيد ان زينب الثقفية كانت تحدث عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، أنّه قال: اذَا شَهِدَت احداكُنَّ العشاءَ فَلاَ تَطَّيَبَ تلك الليلة.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه براى نماز عشاء يكى از شما زنان حاضر مى شويد، خود را خوش بو نسازيد.

9 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة عن سفيان بن عيينة عن عاصم عن مولى أبى رهم (و اسمه عبيد)، أن اباهريرة لقى امرأة متطيبة، تريد المسجد فقال: يا أَمةَ الجَبّار! أَينَ تُرِيدِينَ؟ قَالَت؟ أَلمَسجِدُ قَالَ: وَ لَهُ تَطَيَّبَت؟ قَالَت نَعَم. قَالَ: فَاِنِّي سَمِعتُ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يَقُول: أَيُمَّا اِمرَأَةٍ تَطَيَّبَت ثُمَّ خَرَجَت اِلَي المَسجِدِ لَم تُقبَل لَها صَلَآةٌ حَتّى تَغتَسِلَ.(2)

به نقل عبيد؛ ابوهريره به زنى برخورد كرد كه خود را خوشبو كرده بود، به او گفت:اى كنيز جبار به كجا مى روى؟ گفت: مسجد. پرسيد: و براى مسجد خود را خوش بو ساخته اى؟ گفت: آرى، ابوهريره گفت: شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: هر زنى كه خود را خوش بو كند و به مسجد درآيد، نمازش پذيرفته نيست تا با شستشوى خود بوى عطر را از خود بزدايد.

10 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة و محمد بن على عن عبيداللّه بن موسى عن موسى بن عبيدة عن داود بن ملاك عن عروة بن الزبير عن عائشة: قالت: بينما رسول اللّه صلى الله عليه و آله جالس فى المسجد، اذ دخلت امرأة من مزينة ترفل فى زينة لها فى المسجد فقال النبى صلى الله عليه و آله يَا أيُّها النَّاسُ! انهُوا نِسَائِكم عَن لُبسِ الزِّينَةِ وَالتَّبَختُرِ فِي المَسجِدِ فَاِنَّ بَنِي اِسرَائِيلَ لَم يَلعَنُوا، حَتَّي لَبِسَ نِساؤهم الزِّينَةَ وَ تَبَختَرنَّ فِي المَسَاجِدِ.(3)

عايشه مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد نشسته بود كه زنى از قبيله «مزينه» با فخر

ص: 197


1- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 34 و در صفحه 33 هم به همين مضمون روايتى نقل شده است.
2- . سنن ابن ماجة، ج 2 ، ص 1326 ، ح 4002 .
3- . سنن ابن ماجة، ج 2 ، ص 1326 ، ح 4001 .

و مباهات به زينت آلاتش وارد مسجد شد. پيامبر فرمود: اى مردم! زنانتان را از پوشيدن لباس هاى پرزرق و برق و فخرفروشى در مسجد منع كنيد، كه بنى اسرائيل آنگاه مورد لعن و طعن واقع شدند كه زنانشان لباسهاى زينتى پوشيدند و با كبر و ناز به مسجد درآمدند.

11 . حدثنا عبداللّه بن مسلمة عن عبدالعزيز - يعنى ابن محمد - عن أبى اليمان عن شداد بن أبى عمرو بن حماس عن أبيه عن حمزة بن أبى أسيدالأنصارى عن أبيه أنّه سمع رسول اللّه صلى الله عليه و آله يقول و هو خارج من المسجد فاختلط الرِجال مع النِّساء فى الطريق، فقال رسول اللّه صلى الله عليه و آله للنِساء» استأخِرنَ، فَاِنَّهُ ليسَ لَكنَّ أَن تَحقُقنَ الطَّرِيق عَلَيكُنَّ بِحَافّاتِ الطريقِ. فَكانَتِ المَرأَةُ تَلتَصِقُ بِالجِدارِ حَتّى انَّ ثَوبَهَا لِيَتَعَّلقَ بِالجِدارِ مِن لُصُوقِها بِهِ.(1)

حمزة بن أبى أسيد انصارى به نقل از پدرش مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله بيرون از مسجد بود و مردان و زنان را در طول ميسر مختلط يافت، به زنان فرمود: درنگ كنيد، چرا كه درست نيست در ميان جاده و مسير حركت نماييد، بهتر است كه از كناره هاى راه به جلو گام برداريد، از آن پس زنان چنان از كنار ديوار عبور مى كردند كه گويى لباسشان با ديوار تماس پيدا مى كرد.

ص: 198


1- . سنن ابى داود، ج 2 ، ص 532 ، ح 5272 .

ص: 199

« س »

ساختن مسجد

1 . و بالاسناد يرفعه الى عبداللّه بن مسعود أنّه قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لَمَّا أُسرِىَ بِي اِلَي السَّمَاءِ قَالَ لِي جَبرَئِيلُ عليه السلام : قَد أَمَرتُ الجَنَّةَ وَالنَّارَ أَن تُعرَضَ عَلَيكَ، قَالَ: فَرَأَيتُ الجَنَّةَ و مَا فِيها مِنَ النَّعِيمِ وَ رَأَيتُ النَّارِ وَ ما فِيها مِنَ العَذابِ، وَالجَنَّةَُ فِيهَا، ثَمانِيَةُ أَبوابٍ... فَقَال لِي جَبرَئيلُ عليه السلام : إقرَءا يا مُحَمَّدُ مَا عَلَي الأَبوابِ فَقَرأَتُ ذَلِكَ... وَ عَلَي الباب السادِسِ مَكتُوبُ: لا اِلَهَ الاَّ اللّه ، مَحَمَّدٌ رَسُولُ اللّه ، عَلِىُّ وَلِّىٌ اللّه ، فَمَنَ أحَبَّ أَن يَكُونَ قَبرُهُ واسِعا فَسِيحا فَليَبنِ المَساجِدَ وَ مَن أَحَبَّ أَن لا تَأكُلَه الدِّيدانُ تَحتَ الأَرضِ فَليَكنُسِ المَساجِدَ وَليَسكُنِ المَساكِينَ وَ مَن أَحَبَّ أَن يَبقِي طَرِّيا نَضِرا لا يَبلَي فَليكسِ المَسِاجِدَ بِالبِسطِ وَ مَن أَرادَ أَن يَرىَ مَوضِعَهُ فِي الجَنَّة فَليُسكِن فِي المَساجِدِ.(1)

عبداللّه بن مسعود مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: وقتى به معراج رفتم، جبرئيل عليه السلام به من گفت: به بهشت و جنهّم فرمان داده شده كه بر تو عرضه مى شوند، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: بهشت و نعمت هايش و جهنّم و عذاب هايش را ديدم. در بهشت هشت در است... جبرئيل به من گفت: آنچه بر روى درها نوشته شده است را بخوان، من آنها را خواندم... بر در ششم بهشت نوشته شده بود: خدايى جز پروردگار عالم نيست، محمد فرستاده خداست و على جانشين

ص: 200


1- . الفضائل، ص 152 - 153 . اين روايت با كمى اختلاف در متن بحارالأنوار از فضائل نقل شده است. ر.ك: بحارالأنوار، ج 8 ، ص 144 ، ح 67 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 385 ، ح 3847 .

اوست، هر كس بخواهد قبرش وسيع و گشاده باشد، بايد مسجد بسازد و هر كس مى خواهد، كرم ها در زيرزمين جسد او را نخورند مساجد را جارو كند و به مساكين رسيدگى نمايد و هركس دوست دارد جسمش تازه بماند، مساجد را فرش نمايد و هر كس دوست دارد جايگاه خود را دربهشت ببيند در مسجدها سكنى گزيند. (بى ترديد مقصود از سكنى گزيدن اين نيست كه مسجد محل زندگى افراد باشد، بلكه مقصود آن است كه اعمال عبادى و نمازهاى يوميه را در مسجد بخواند و بدون عذر مسجد را ترك نكند).

2 . حدّثنى محمدبن موسى بن المتوكل عن محمد بن جعفر عن موسى بن عمران قال حدثنى عمّى الحسين بن زيد عن حماد بن عمرو الصينى عن أبى الحسن الخراسانى عن ميسر بن عبداللّه عن أبى عبداللّه عن أبى عائشة السعدى عن يزيد بن عمر بن عبدالعزيز عن أبى سلمة بن عبدالرحمن عن أبى هريرة و عبداللّه بن عباس قالا: خَطَبَنا رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله قَبلَ وَفاتِهِ وَ هِىَ آخِرُ خُطبَةٍ خَطَبَها بِالمَدِينَةِ... وَ مَن بَنَىِ مَسجِدا فِي الدُّنيا بَنَي اللّه لَهُ بكُلِّ شِبرٍ مِنهُ أَو قَالَ ذِرَاع مِنهُ مَسِيرَةَ أَربَعِينَ أَلفَ عَامٍ مَدِينَةً مِن ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ وَ دُرِّ وَ ياقُوتٍ وَ زُمُرُّدٍ وَ فِي كُلِّ مَدِينَةِ أَلفَ أَلفِ قَصرٍ وَ فِي كُلِّ قَصرِ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ دارٍ وَ فِي كُلِّ دَارٍ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ بَيتٍ وَ فِي كُلِّ بَيتٍ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ سَرِيرٍ، عَلى كُلِّ سَرِيرٍ زَوجَةٌ مِنَ الحُورِالعِينِ وَ فِي كُلِّ بَيتٍ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ وَصِيفٍ وَ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ وَصِيفَةٍ وَ فى كُلِّ بَيتٍ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ مَائِدَةٍ عَلَي كُلِّ مَائِدَةٍ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ قَصعَةٍ وَ فِي كُلِّ قَصعَةٍ أَربَعُونَ أَلفَ أَلفِ لَونٍ مِنَ الطَّعَامِ وَ يُعطِي اللّه وَلِيَّهُ مِنَ القُوَّةِ مَا يَأتِي عَلَي تِلكَ الأزواجِ وَ عَلَي ذَلِكَ الطَّعَامِ وَ ذَلِكَ الشَّرَابِ فِي يَومٍ واحِدٍ... .(1)

طبق سند اين روايت ابوهريره و ابن عباس در خطبه اى طولانى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كنند كه فرمود: هر كس در دنيا مسجدى بسازد خداوند در برابر هر وجب از آن مسجد يا در برابر هر ذراع(2) آن شهرهايى در مقياس چهل هزار سال راه، از جنس طلا و نقره و دُرّ و ياقوت

ص: 201


1- . ثواب الأعمال، ص 280 - 290 / اعلام الدين، ص 410 - 421 / بحارالأنوار، ج 8 ، ص 192. نظير اين روايت در منابع اهل سنت وارد شده است. ر.ك: بغيه الباحث، ص 77 .
2- . ذراع دست انسان از آرنج تا سر انگشتان را گويند. فرهنگ فارسى عميد، ص 676 .

و زمرد، براى او بنا نمايد كه در هر شهرى چهل هزار هزار قصر و در هر قصرى چهل هزار هزار منزل و در هر منزلى چهل هزار هزار اتاق و در هر اتاقى چهل هزار هزار تخت و بر هر تختى همسرى از زنان بهشتى است و در هر اتاقى چهل هزار هزار خدمت كار مرد و چهل هزار خدمتكار زن مى باشد و در هر اتاق چهل هزار هزار سفره گسترده شده باشد و بر هر سفره اى چهل هزار هزار ظرف و در هر ظرفى چهل هزار هزار نوع غذا نهاده شده باشد و خداوند به دوست و ولىّ خود نيرويى عطا كند كه بر آن زنان و غذا و شراب در يك روز وارد شود.

3 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن ابى عمير عن هشام بن الحكم عن أبى عبيدة الحذّاء قال:سَمِعتُ أَبَاعبداللّه

عليه السلام يقول: مَن بَنى مَسجدا بَنَي اللّه لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ قَالَ ابوعُبَيدَة؛ فَمرَّ بِي أبوعبداللّه عليه السلام فِي طَرِيقِ مَكَّةَ وَ قَد سَوَّيتُ بِأَحجَارٍ مَسجِدا فَقُلتُ لَهُ: جُعِلتُ فِدَاكَ نَرجُو أَن يَكُونَ هَذَا مِن ذَلِكَ؟ فَقَالَ: نَعَم.(1)

أبوعبيده حذاء مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: كسى كه مسجدى را بسازد خداوند براى او خانه اى در بهشت مى سازد، ابوعبيده گفت: امام صادق عليه السلام در راه مكه بر من كه سنگ هايى را براى بناى مسجدى روى هم چيده بودم گذشت، پرسيدم: فدايت شوم، اميد دارم كه اين مسجد همان گونه باشد كه شما فرموديد، امام فرمود: بله.

4 . و قال أبُوجَعفَرٍ عليه السلام : مَن بَنى مسجِدا كَمَفحَصِ قَطاةٍ بَنى اللّه لَهُ بَيتا فى الجَنَّةِ.(2)

امام باقر عليه السلام فرمود: كسى كه مسجدى بسازد اگرچه به اندازه لانه قطاة (پرنده اى سنگخوار) باشد، خداى تعالى برايش خانه اى در بهشت مى سازد.

ص: 202


1- . الكافى، ج 3 ، ص 368 ، ح 1 / التهذيب، ج 3 ، ص 264 ، ح 68 . سند شيخ طوسى به على بن ابراهيم در صفحه 255 خواهد آمد. / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 235 ، ح 704 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 203 ، ح 6333 / به همين مضمون در كتب اهل سنت نيز وارد شده است. ر.ك: سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 243 ، ح 736 و 737 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 235 ، ح 703 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 204 ، ح 6334 / نظير اين روايت در منابع اهل سنت نيز وارد شده است. ر.ك: سنن ابن ماجة، ح 1 ، ص 244 ، ح 738 .

5 . احمد بن محمد البرقى عن أبى(ره) عن أحمد بن داود المزنى، عن هاشم الخلّال قال: دَخَلتُ أَنَا وَ أَبُوالصَّبَّاحِ الكَنانِي عَلَي أَبِي عَبدِاللّه عليه السلام فَقالَ لَهُ يَا أبَاالصَّبَّاحِ مَا تَقُولُ فِي هذِهِ المَساجِدِ الَّتِي بَنَتهَا الحَاجُّ فِي طَرِيقَ مَكَّة؟ فَقَالَ صلى الله عليه و آله بَخ بَخ، تِيكَ أَفضَلُ المَساجِدِ، مَن بَنَي مَسجِدا كَمَفحَصِ قَطَاةٍ بَنَي اللّه لَهُ بَيٍتا فِي الجَنَّةِ.(1)

هاشم خلال مى گويد من و أبوصباح كنانى بر امام صادق عليه السلام وارد شديم، ابوصباح به امام عرض كرد: در مورد اين مساجدى كه حجاج در راه مكه ساخته اند چه مى فرمائيد؟ امام عليه السلام فرمود: مبارك است مبارك. اينان بهترين مساجد هستند، هر كس مسجدى بنا كند ولو اينكه به اندازه لانه پرنده اى باشد، خداوند براى او خانه اى در بهشت بنا مى كند.

6 . و روى صاحب حمل الغرائب فى كتابه باسناد له عن النبى صلى الله عليه و آله أَنَّهُ قالَ: خَمسَةٌ فِي قُبُورِهِم وَ ثَوابُهُم يَجرِي اِلَي دِيوَانِهِم مَن غَرَسَ نَخلاً وَ مَن حفر بِئرا وَ مَن بَنَي مَسجِدا وَ مَن كَتَبَ مُصحَفا وَ مَن خَلَّفَ ابنا صَالِحا.(2)صاحب كتاب «جمل الغرائب» از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت كرده كه فرمود: پنج كس هستند كه در قبرهايشانند (مرده اند) اما ثوابهايشان همچنان در نامه اعمالشان ثبت مى شود: كسى كه درختى بكارد، كسى كه چاهى حفر كند، كسى كه براى خدا مسجدى بسازد، كسى كه قرآنى بنويسد و كسى كه فرزندى صالح به جاى بگذارد.

7 . ابن ابى عمير عن يونس بن يعقوب قال: قال لى أبوعبداللّه عليه السلام : لاَ تُعِنهُم عَلَي بِنَاءِ مَسجِدٍ.(3)

ابن ابى عمير از يونس بن يعقوب نقل مى كند كه امام صادق عليه السلام به من فرمود: در ساختن مسجد بر آنها سخت مگير.

ص: 203


1- . المحاسن، ج 1 ، ص 55 ، ح 85 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 205 ، ح 6338 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 11 ، ح 86 .
2- . بحارالأنوار، ج 101 ، ص 97 ، ح 59 / جامع الأخبار، ص 105 / مستدرك الوسائل، ج 12 ، ص 229 ، ح 13959 .
3- . التهذيب، ج 6 ، ص 338 ، ح 62 . سند شيخ طوسى به ابن ابى عمير در صفحه 369 ذكر شده است / وسائل الشيعة، ج 17 ، ص 180 ، ص 22296 .

روايات اهل سنت

1 . حدثنى هارون بن سعيدالايلى و احمد بن عيسى عن ابن وهب أخبرنى عمرٌو: أنّ بكيرا حدثه عن عاصم بن عمر بن قتادة عن عبيداللّه الخولانى انه سمع عثمان بن عفان عند قول الناس فيه... وَ انّى سمعت رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله يقولُ: مَن بَنَي مَسجِدا لِلَّهِ تعالى (قال بكيرٌ: حسِبتُ أنَّه قالَ: يبتغى بِهِ وَجهُ اللّه ) بَنَي اللّه لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ.(1)

چون عثمان به هنگام نوسازى مسجد پيامبر دريافت كه مردم درباره اش سخنانى مى گويند، گفت: از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: هر كس مسجدى بنا كند - بكير از روايان حديث مى گويد: به گمانم گفت: بدان رضايت خداوند را طلب كند - خداوند همانند او را در بهشت برايش بنا كند.

2 . حدثنا محمد بن يحيى عن محمد بن وهب بن عطية عن الواليد بن مسلم عن مرزوق بن أبى الهذيل حدثنى الزهرى عن ابوعبداللّه الاغر عن ابى هريرة قال: قَالَ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله : انَّ مِمَّا يُلحَقُ المُؤمِنَ مِن عَمَلِهِ وَ حَسنَاتِهِ بَعدَ مَوتِهِ، عِلما عَلَّمَهُ وَ نَشَرَهُ وَ وَلَدا صَالِحا تَرَكَهُ و مُصحَفا وَرِثَهُ أو مَسجِدا بَنَاهُ أَو بَيتا لِابنِ السَّبِيلِ بَنَاهُ أَو نَهرا أَجراهُ أَو صَدَقَةً أَخرَجَهَا مِن مَالِهِ فِي صِحَّتِهِ وَ حَيَاتِهِ يَلحَقُةُ بَعدَ مَوتِهِ.(2)ابوهريره مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اعمالى كه پس از مرگ مؤمن به او ملحق مى شوند عبارتند از: علمى كه آن را به ديگران بياموزد و نشر دهد، فرزند صالحى كه از او بر جاى مى ماند، قرآنى كه از خود به ارث بگذارد مسجد يا خانه اى كه براى مسافر در راه مانده بنا كند، آبى را كه روان سازد و صدقه اى كه از مالش در زمان سلامتى و زندگى اش پرداخت كند، ثواب همه اينها پس از مرگش به او مى رسد.

ص: 204


1- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 68 . روايت بعدى نيز نظير همين روايت است / صحيح بخارى، ج 1 ، ص 116 / سنن الترمذى، ج 1 ، ص 200 ، ح 317 .
2- . سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 88 ، ص 242 / كنزالعمال، ج 15 ، ص 952 ، ح 43657 .

3 . حدثنا محمد بن الصباح عن سفيان بن عيينة عن سفيان الثورى عن أبى فزارة عن يزيد بن الاصم عن ابن عباس قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : ما امرت بتشييد المساجد.(1)

ابن عباس مى فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: فرمان ندارم كه بناى مسجدها را بالا ببريد.

4 . و عَن النَّبىِ صلى الله عليه و آله قال: كُلُّ بِناءِ وَبالٌ عَلى صاحِبِه يَومَ القِيَامَةِ الاَّ المَسجِدُ.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر بنايى در روز قيامت، وبال گردن مالك خويش است مگر مسجد.

5 . حدثنا محمد بن عبداللّه الخزاعى عن حماد بن سلمة عن أيوب عن أبى قلابة عن أنس و قتادة عن أنس، أنّ النبى صلى الله عليه و آله قال: لا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّي يَتَباهى النَّاسُ فِي المَساجِدِ.(3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: قيامت نمى شود مگر آن زمانى كه مردم به خاطر مسجد به يكديگر فخرفروشى كنند. [مقصود ساختن مسجد است].

6 . حدثنا ابوبكر بن ابى شيبة عن يونس بن محمد عن ليث بن سعد و حدثنا ابن شيبة عن داود بن عبداللّه الجعفرى عن عبدالعزيز بن محمد جميعا عن يزيد بن عبداللّه بن أسامة بن الهاد عن الوليد بن أبى الوليد عن عثمان بن عبداللّه بن سراقة العدوى عن عمربن الخطاب قال: سمعت رسول اللّه صلى الله عليه و آله يقول: مَن بَنى مَسجِدا يُذكَرُ فِيه اِسمُ اللّه ، بَنَي اللّه لَهُ بَيتا فى الجَنَّةِ.(4)رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس مسجدى را بسازد كه در آن خداوند متعال ذكر و ياد شود، خداوند متعال براى او خانه اى در بهشت بنا كند.

ص: 205


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 110 ، ح 448 .
2- . كنزالعمال، ج 7 ، ص 648 ، ح 20724 .
3- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 110 ، ح 449 / سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 244 ، ح 740 .
4- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 243 ، ح 735 .

7 . مَن بَنى مَسجِدا يَعبَدُ اللّه فِيهِ مِن مالٍ حَلالٍ بَنَي اللّه لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ مِن دُرِّ و ياقُوتٍ.(1)

كسى كه مسجدى از مال حلال بسازد كه خداوند در آن عبادت شود، خداوند متعال براى او خانه اى در بهشت از در و ياقوت مى سازد.

8 . و عن عائشةً عن النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله قال: مَن بَنَي لِللّهِ مَسجِدا لا يُرِيدُ به رياءً و لا سُمعَةً بنى اللّه لَهُ بيتا فى الجَنَّةِ.(2)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه بدون ريا و خودنمايى و براى خداوند مسجدى بسازد، خداوند براى او خانه اى در بهشت خواهد ساخت.

ص: 206


1- . كنزالعمال، ج 7 ، ص 654 ، ح 20758 .
2- . مجمع الزوائد، ج 2 ، ص 8 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 655 ، ح 20764 .

ص: 207

سخن دنيوى در مسجد

1 . و عنه عليه السلام (أميرالمؤمنين): يأتى فى آخِرِالزَّمانِ قَومٌ يأتُونَ المَساجِدَ فَيَقعُدُونَ حَلَقا ذِكرُهُمُ الدُّنيا وَ حُبُّ الدُّنيا لا تُجالِسُوهُم فَلَيسَ لِلّهِ فِيهِم حاجَةٌ.(1)

امام على عليه السلام مى فرمايد: در آخرالزمان، مردمى يافت مى شوند كه در مساجد حضور مى يابند و تشكيل جلسه مى دهند و از دنيا و دوستى دنيا سخن مى گويند، با چنين افرادى همنشينى نكنيد كه خداوند آنان را به حال خود رها كرده و كارى به آنها ندارد.

2 . و عن النبى صلى الله عليه و آله : اذا كَانَ يَومُ القِيامَةِ يَخرُجُ من جَهَنَّمَ جِنسٌ مِن عَقرَبٍ رَأسُهُ فِي السَّماءِ السَّابِعَةِ وَ ذَنبُهُ اِلَي تَحتِ الثَّرى وَ فَمُهُ مِنَ المَشرِقِ اِلَي المَغرِبِ فَقالَ: أَينَ مَن حَارَبَ اللّه وَ رَسُولَهُ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ هَبَطَ جَبرَئِيلُ فَقالَ: يا عَقرَبُ مَن تُرِيدُ؟ قالَ: أُرِيدُ خَمسَةَ نَفَرٍ تارِكُ الصَّلاةِ وَ مانِعُ الزَّكاةِ وَ آكِلَ الرِّبا وَ شارِبَ الخَمرِ وَ قَوما يُحَدِّثُونَ فِي المَسجِدِ حَدِيثَ الدُّنيا.(2)

از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: هنگامى كه روز قيامت مى شود، نوعى كژدم از جهنم بيرون مى آيد كه سرش در آسمان هفتم است و دمش در زير زمين و دهانش از مشرق تا مغرب، آنگاه مى گويد: كجاست كسى كه با خدا و رسولش جنگيد؟ سپس جبرئيل فرود مى آيد و مى پرسد: اى كژدم چه كسى را مى خواهى؟ مى گويد: پنج دسته را؛ بى نماز، منع كننده زكات، رباخوار، شراب خوار و گروهى كه در مسجد از دنيا سخن مى گفتند.

ص: 208


1- . مجموعة درّام، ج 1 ، ص 69 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 214 ، ح 6364 / جامع الأخبار، ص 130 و 70 / ارشادالقلوب، ج 1 ، ص 186 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 368 ، ح 27 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 370 .
2- . جامع الأخبار، ص 150 / مستدرك الوسائل، ج 17 ، ص 47 ، ح 20699 / بحارالأنوار، ج 76 ، ص 149 .

3 . و قال النبى صلى الله عليه و آله : لَحَدِيثُ البَغِي فِي المَسجِدِ يَأكُلُ الحَسَناتِ كَما تَأكُلُ البَهِيمَةُ الحشَيشَ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: بدرستى كه سخن ناروا در مسجد، حسنات انسان را از بين مى برد،چنان كه چهارپايان علف ها را مى خورند.

ص: 209


1- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 371 ، ذيل حديث 3803 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 377 .

سخن گفتن به فارسى در مسجد

1 . على بن محمد عن سهل بن زياد عن محمد بن الحسن بن شمّون عن عبداللّه بن عبدالرحمن، عن مسمع أبى سيار عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: نَهَي رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَن رَطَانَةِ(1) الأَعاجِمِ فِي المَساجِدِ.(2)

مسمع مى گويد: از امام صادق عليه السلام نقل شده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از سخن گفتن به فارسى در مساجد (مدينه) نهى فرمودند.

2 . ابراهيم بن هاشم عن النَّوفلى عَنِ السَّكُونِىِّ عَن جَعفَرٍ عن أبيه عن آبائه عليهم السلام قال: نَهَي النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله عَن رَطَانَةِ الأَعَاجِمِ فِي المَساجِدِ.(3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از سخن گفتن به فارسى در مساجد نهى كردند.

بعيد نيست مقصود دو روايت از نهى از سخن گفتن به فارسى، اين باشد كه در جمع كسانى كه به عربى صحبت مى كنند، چنانچه دو نفر بخواهند به فارسى سخن بگويند، مثل اين است كه در گوشى صحبت مى كنند و از نظر اخلاقى و اجتماعى امر پسنديده اى نيست و ممكن است اسباب سوء تفاهم فراهم شود، لذا وجود مقدس پيامبر صلى الله عليه و آله كه جوانب تمام امور را مدنظر داشتند از اين كار نهى كردند.

ص: 210


1- . الرطانة: الكلام بالأَعجمية، تقول: رأيتهما يتراطنان، و هو كلام لا تفهمه العرب. العين، ج 7 ، ص 413 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 369 ، ح 7 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 216 ، ح 6370 .
3- . التهذيب، ج 3 ، ص 262 ، ح 59 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 217 ، ح 6371 .

ص: 211

سرويس بهداشتى مسجد

1 . محمد بن احمد بن يحيى عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمّد بن بشّار عن عبداللّه الدهقان عن عبدالحميد عن أبى ابراهيم عليه السلام قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله - فِي حَدِيثٍ - وَاجعَلُوا مَطَاهِرَكُم عَلَي أَبوابِ مَسَاجِدِكُم.(1)

پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله طبق اين روايت مى فرمايد: دستشويى مساجد را نزديك در ورودى مساجد قرار دهيد.

2 . أخبرنا محمد عن موسى عن أبيه عن جدّه جعفر بن محمد عن أبيه عن على عليه السلام قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله - فى حديث - وَضَعُوا المَطاهِرَ عَلَي أَبوَابِها.(2)

پيامبر فرمود: دستشويى مساجد را در درهاى آن قرار دهيد.

ظاهرا مقصود اينست كه سرويس بهداشتى مسجد به دور از فضاى داخل مسجد و خارج از آن باشد تا بوى بد آن نمازگزاران را آزار ندهد و مسجد از آلوده شدن به نجاست محفوظ ماند.

ص: 212


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 254 ، ح 22 . سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 231 ، ح 6414 .
2- . الجعفريات، ص 51 / در دعائم الاسلام با كمى تفاوت به صورت مرسل نقل شده است، ج 1 ، ص 149 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 349 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 280 ، ح 3835 .

ص: 213

سقف دار بودن مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن بن ابى عمير عن حمّاد بن عثمان عن الحلبى قال: سُئِلَ أَبُوعَبدِاللّه عليه السلام عَنِ المَساجِدِ المُظلّلَةِ، أَيُكرَهُ الصَّلاةُ فِيها؟ قالَ: نَعَم وَلكِن لا يَضُرّكُم اليَومَ وَلَو قَد كَانَ العَدلُ لَرَأَيتُم كَيفَ يُصنَعُ فِي ذلِكَ... .(1)

حلبى مى گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدند: آيا نماز خواندن در مساجد سقف دار كراهت دارد؟ فرمود: آرى، ولى امروزه براى شما اشكال ندارد و اگر حكومت عدلى برپا بود، مى ديديد كه در اين باره چگونه عمل مى كرد.

2 . و قال أبوجعفر عليه السلام : أَوَّلَ ما يَبدَأُبِه قَائِمُنَا سُقُوفُ المَسَاجِدِ، فَيُكسِّرُها وَ يَأمُرُ بَها فَتُجعَلُ عِرِيشا كَعَرِيشِ مُوسى عليه السلام .(2)

امام باقر عليه السلام فرمود: اول چيزى كه قائم ما (عج) بدان اقدام مى كند سقف مساجد است، پس آنها را مى شكند و فرمان مى دهند: تا براى مساجد سايبانى همچون سايبان حضرت موسى عليه السلام بنا كنند.

ص: 214


1- . الكافى، ج 3 ، ص 368 ، ح 4 / در تهذيب: حمد بن احمدبن يحيى عن احمد بن محمّد عن أبيه عن ابن ابى عمير عن حماد عن الحلبى با اندك تفاوت در متن. ج 3 ، ص ، 353 ، ح 15 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 207 ، ح 6340 / بحارالأنوار، ج 52 ، ص 374 ، ح 170 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 236 ، ح 706 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 207 ، ح 6342 .

3 . و سَأَل عُبَيدُاللّه بن عَلىِ الحَلَبِىُّ أَباعبداللّه عليه السلام : عَنِ المَساجِدِالمُظَلَّلَةِ يُكرَهُ القِيامُ فيها؟ قال: نَعَم وَ لكِن لا تَضُرُّكُمُ الصَّلاةُ فيها.(1)

عبيداللّه حلبى از امام صادق عليه السلام درباره مساجدى كه سقف دارد پرسيد: قيام و ايستادن درآنها مكروه است؟ امام فرمود: بله ولى نماز خواندن در آنجا امروزه براى شما اشكال ندارد.

ص: 215


1- . همان، ج 1 ، ص 235 ، ح 706 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 207 ، ح 6341 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 18 .

سلاح در مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن أبى عمير عن حمّاد بن عثمان، عن الحلبى - فى حديث - قال: سالت أباعبداللّه عليه السلام : أَيُعَلَّقُ الرَّجُلُ السِّلاَحَ فِي المَسجِدِ؟ قَالَ: نَعَم وَ أَمَّا فِي المَسجِدِالأَكبَرِ فَلا، فَاِنَّ جَدِّى صلى الله عليه و آله نَهَي رَجُلاً يَبرِي مِشقَصا(1) فِي المَسجِدِ.(2)

حلبى مى گويد: از امام صادق عليه السلام سؤال كردم: آيا جايز است مرد اسلحه خودش را در مسجد آويزان كند، فرمود: بله ولى در مسجد بزرگ (جامع) اين كار را نكند. همانا جدم نهى كرد مردى را كه در مسجد چوب (تير) براى سلاح خود مى تراشيد.

2 . عبداللّه بن الحسن عن جدّه على بن جعفر عن أخيه موسى بن جعفر عليه السلام قال: سَأَلتُهُ عَنِ السَّيفِ هَل يَصلُحُ أَن يُعَلَّقَ فِي المَسجِدِ؟ فَقَالَ: أَمَّا فِي القِبلَةِ فَلا وَ أَمَّا فِي جانِبٍ فَلاَ بَأسَ.(3)

على بن جعفر مى گويد از برادرم امام موسى كاظم عليه السلام سؤال كردم: آيا جايز است شمشير خود را در مسجد آويزان كرد؟ امام فرمود: اگر در طرف قبله نباشد اشكالى ندارد.

ص: 216


1- . المشقص: نصل السهم إذا كان طويلاً غيرعريض. لسان العرب، ج 7 ، ص 49 - 48 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 369 ، ح 4 / التهذيب، ج 3 ، ص 253 ، ح 15 ، محمد بن احمد بن يحيى عن احمدبن محمد عن أبيه عن ابن أبى عمير... مثله. سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شده است. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 212 ، ح 6395 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 364 .
3- . قرب الاسناد، ص 120 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 213 ، ح 6360 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 363 ، ح 18 .

ص: 217

سلام كردن در مسجد

1 . محمد بن على ماجيليويه (رضى اللّه عنه) عن عمّه محمد بن أبى القاسم عن هارون بن مسلم عن مسعدة بن صدقه عن جعفر بن محمد عن أبيه عليه السلام قال: لا تُسَلِّموا... وَ عَلَي المُصَلِّي وَ ذلك لأنَّ المُصَلّى لايستطيع أن يَرُّدُّ السَّلام لِأَنَّ التَّسلِيمَ مِنَ المُسلِمِ تطوّعٌ و الردّ عليه فريضَةٌ... .(1)

امام صادق عليه السلام از پدرش نقل مى كند كه فرمود: به نمازگزار سلام نكنيد، زيرا نمازگزار نمى تواند پاسخ سلام را دهد، چون سلام كردن از سوى مسلمان مستحب است ولى جواب آن، واجب است.

2 . عبداللّه بن جعفر (فى قرب الأسناد) عن الحسن بن ظريف عن الحسين ابن علوان عن جعفر بن محمد عليه السلام قال: كُنتُ أَسمَعُ أبى يقول: اذا دخلت المسجدالحرام والقوم يُصَلّون فلاتسلّم عليهم و سلّم على النبى صلى الله عليه و آله ثم أقبل على صلاتك و اذا دخلت على قوم جُلوس يتحدثّون فسلِّم عليهم.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: شنيدم پدرم مى فرمود: هنگامى كه به مسجدالحرام داخل شدى و مردم در حال به جاى آوردن نماز بودند به آنان سلام نكن، بلكه بر پيامبر سلام و درود بفرست و به نماز مشغول شو، ولى اگر بر جمعى وارد شدى كه مشغول سخن گفتن هستند بر آنان سلام كن.

ص: 218


1- . الخصال، ج 2 ، ص 484 ، ح 57 / وسائل الشيعة، ج 7 ، ص 270 ، ح 9309 و ج 12 ، ص 51 ، ح 15617 / مستدرك الوسائل، ج 5 ، ص 423 ، ح 6254 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 9 / روضه الواعظين، ج 2 ، ص 458 .
2- . وسائل الشيعة، ج 7 ، ص 270 ، ح 9310/ قرب الأسناد، ص 45 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 7 .

3 . محمد بن مكى الشهيد فى (الذكرى) قال: روى البزنطى عن الباقر عليه السلام قال: اذا دخلت المسجد والناس يُصَلُون فسَلِّم عليهم و اذا سلم عليكم فاردد فانّى أَفعَلهُ و انَّ عماربن ياسر مَرَّ على رسول اللّه صلى الله عليه و آله و هو يُصَلّى فقال: السلام عليك يا رسول اللّه و رحمه اللّه و بركاته فردّ عليه السلام .(1)شهيد اول در كتاب ذكرى نقل مى كند كه بزنطى از امام باقر عليه السلام روايت فرموده كه: هرگاه وارد مسجد شدى و مردم در حال خواندن نماز بودند بر آنان سلام كن و اگر بر تو نيز در مسجد سلام شد جواب بده و من چنين مى كنم. همانا عمّار فرزند ياسر بر رسول خدا صلى الله عليه و آله در حال نماز عبور كرد و به آن حضرت سلام كرد و حضرت جواب دادند.

همان گونه كه ملاحظه مى شود در دو روايت اول از سلام كردن بر نمازگزار در هنگام ورود به مسجد نهى شده است و در روايت سوم نه تنها اجازه داده شده است بلكه سيره نبى مكرّم اسلام نيز به آن ضميمه شده است از اين رو فقهاى ما در جمع بين روايات فرموده اند كه روايت ناهيه بر كراهت سلام حمل مى شود. بنابراين سلام كردن در مسجد نظير ساير مكان ها امرى مستحب و مورد سفارش و تأكيد است ولى سلام كردن هنگام نماز و به افراد نمازگزار مكروه است.

ص: 219


1- . وسائل الشيعة، ج 7 ، ص 271 ، ح 9311 / الذكرى، ص 218 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 306 .

« ش »

شعر در مسجد

1 . محمد بن على بن محبوب عن محمد بن أَحمَدَ الهَاشِمِىّ عَنِ العَمرَكِىِّ عَن عَلِىِّ بنِ جَعفَرِ عَن أَخِيهِ مُوسى عليه السلام قالَ: سَأَلتُهُ عَنِ الشِّعرِ أَيَصلُحُ أَن يُنشَدَ فِي المَسجِدِ؟ قالَ: لا بأسَ وَ سَألتُهُ عَنِ الضَّالَّةِ أَيَصلُحُ أَن تُنشَدَ فِي المَسجِدِ قالَ: لأبَأسَ.(1)

على بن جعفر مى گويد: از برادرم امام موسى كاظم عليه السلام درباره انشاد شعر در مسجد پرسيدم؟: فرمود: اشكالى ندارد. و سؤال كردم از گمشده، كه آيا جايز است در مسجد اعلام شود؟ فرمود: اشكالى ندارد.

2 . احمد بن محمد عن الحسن بن محبوب عن عبدالرَّحمن بن الحَجَّاج عن جعفر بن ابراهيم عن عَلِىّ بنِ الحُسينِ عليه السلام قال: قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن سَمِعتُمُوهُ يُنشِدُ الشِّعرَ فِي المَساجِدِ فَقُولُوا فَضَّ اللّه فاكَ! انَّما نُصِبَتِ المَسَاجِدُ لِلقُرآنِ.(2)

ص: 220


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 249 ، ح 3 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 71 ذكر شد. وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 249 ، ح 6362 / بحارالانوار، ج 10 ، ص 271 / مسائل على بن جعفر عليه السلام ، ص 156 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 259 ، ح 45 . سند شيخ به احمد بن محمد در صفحه 72 ذكر شد . / الكافى، ج 3 ، ص 369 ، ح 5 ، محمد بن يحيى عود الحمد بن محمد عن ابن محبوب مثله. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 213 ، ح 6361 / بحارالانوار، ج 80 ، ص 363 .

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هرگاه شنيديد كسى در مسجد شعر مى سرايد به او بگوييد خداوند دهانت را بشكند! همانا مساجد براى قرآن ساخته شده اند.

3 . روى عن شعيب بن واقد عن الحسين بن زيد، عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبيه، عن آبائه عن اميرالمؤمنين عليه السلام قال: نَهى رسول اللّه صلى الله عليه و آله عن... و نهى عَن أَن يُنشِدَ الشِّعرَ...فِي المَسجِدِ.(1)

امام على عليه السلام مى فرمايد: پيامبر خدا نهى فرمود از اينكه در مساجد شعر انشاد بشود.

در منابع اهل سنت

3 . حدثنا أَبُواليمان الَحَكمُ بن نافع عن شعَيبٍ عن الزُّهرِىِّ عن أَبُو سَلَمَهَ بنُ عبدالرحمن بن عوف أنّه سمع حَسَّانَ بن ثابِت الأَنصارِىَّ يَستَشهِدُ أَبا هَريرَةَ: أَنشُدُكَ اللّه ، هَل سَمِعتُ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله يَقُولُ: يا حَسَّانُ أَجِب عَن رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله ، اللَّهُمَّ أَيِّدهُ برُوحِ القُدُسِ؟ قالَ أبُو هَريرَةَ: نَعَم.(2)

عبدالرحمن بن عوف مى گويد: شنيدم حسان بن ثابت به سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد خودش به أباهريرة استشهاد مى كند: تو را به خدا سوگند! آيا از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيده اى كه فرمود: اى حسان مرا اجابت كن، خداوندا او را به روح القدس تاييد كن؟ ابوهريره گفت: آرى.

4 . حدّثنا قتيبة عن اللَّيثُ عَنِ ابنِ عَجلانَ عن عمرو بن شُعَيبٍ عَن أبيه عَن جَدِّهِ عَن رسولِ اللّه صلى الله عليه و آله أَنَّهُ نَهَي عَن تَنَاشُدِالأشعارِ فى المَسجِدِ وَ عَنِ البَيعِ والأشتراءِ فيهِ.(3)

رسول خدا صلى الله عليه و آله طبق اين روايت از انشاد شعر در مسجد و خريد و فروش در آن نهى فرمود.

ص: 221


1- . من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 8 - 3، ح 4968 . سند شيخ صدوق به شعيب بن واقد در صفحه 74 ذكر شد. وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 214 ، 6363 / بحارالانوار، ج 81 ، ص 12 .
2- . صحيح البخارى، كتاب الصلاة، ص 99 ، ح 453 / در سنن ترمذى، ج 2 ، ص 48 ، تحت عنوان: الرخصة فى انشاد الشعرالحسن فى المسجد، با تفاوت در سند نظير اين روايت را نقل مى كند.
3- . سنن الترمذى، ابواب الصلاة، ص 102 ، ح 322 / سنن النسائى، ج 2 ، ص 48 .

5 . حدثنا ابن أبى خلف و أحمد بن عبدة، المعنى، قالا: ثنا سفيان بن عِيينة، عن الزهرى، عن سعيد قال: مَرَّ عُمَرَ بِحسّانٍ وَ هُوَ يُنشِدُ فِي المَسجِدِ، فَلَحِظَ الَيهِ، فقَالَ: قَد كُنتُ أَنشَدُ و فِيهِ مَن هُوَ خَيرٌ مِنكَ.(1)

سعيد مى گويد: عمر از كنار حسان كه در مسجد پيامبر شعرى خواند گذشت و از روى خشم نيم نگاهى به او كرد؟ حسان گفت: من در اين مسجد نزد بهتر از تو (پيامبر صلى الله عليه و آله ) شعر مى خواندم.

6 . حدثنا محمد بن سليمان المصيصى، ثنا ابن أبى الزناد، عن أبيه. عن عروة و هشام عن عروةعن عائشة رضى اللّه عنها، قَالَت: كَانَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يَضَعُ لِحسانٍ مِنبرا فِي المَسجِدِ فَيَقُومُ عَلَيهِ يَهجُو مَن قَالَ فِي رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله فَقَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : اِنَّ رُوحَ القُدُسِ مَعَ حِسانٍ مَا نَافَحَ عَن رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله .(2)

عايشه مى گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله براى حسان در مسجد منبرى مى گذاشت و او بر روى آن مى ايستاد و بدگوى رسول خدا صلى الله عليه و آله را هجو مى كرد و آن حضرت مى فرمود: تا زمانى كه حسان به دفاع از پيامبر برمى خيزد روح القدس با اوست.

يك روايت ديگر در بحث «خريد و فروش در مسجد» ذكر شد.

ص: 222


1- . سنن أبى داود، ج 4 ، ص 305 ، ح 5013 .
2- . همان، ح 5015 .

ص: 223

« ط »

طلاكارى مسجد

1 . القطب الراوندى فى لب اللباب قال: قَالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : لاَ تُزَخرِفُوا مَسَاجِدَكُم كَمَا زَخرَفَتِ اليَهُودُ وَالنَّصَآرَي بِيَعَهُم.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: مساجد خود را با طلا زينت نكنيد همچنانكه يهود و نصارا معابد خود را با طلا زينت نمودند.

2 . عن عبداللّه بن مسعود قال: دَخَلتُ أَنَا وَ خَمسَةُ رَهطٍ مِن أَصحَابَنا يَوما عَلَي رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله ... يَا ابنَ مَسعُودٍ مَا يُنفِعُ مَن يَتَنَعَّمُ فِي الدُّنيَا اِذَا أُخلِدَ فِي النَّارِ يَعلَمُونَ ظَاهِرا مِنَ الحَياةِ الدُّنيا وَ هُم عَنِ الآخِرَةِ هُم غَافِلُونَ(2) يَبنُونَ الدُّورَ وَ يُشَيِّدُونَ القُصُورَ وَ يُزَخرِفُونَ المَسَاجِدَ... .(3)

عبداللّه بن مسعود نقل مى كند كه روزى من و پنج گروه از اصحاب بر رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شديم... [حضرت خطاب به من فرمودند]: اى ابن مسعود! چه سودى از بهره دنيا مى برد كسى كه هميشه در آتش خواهد بود؟ «تنها ظاهرى از اين زندگى دنيوى را مى دانند و از آخرت غافلند» خانه ها مى سازند و قصرها برپا مى كنند و مساجد را با طلا زينت مى كنند.

ص: 224


1- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 371 ، ح 3810 .
2- . روم: 7 .
3- . مكارم الأخلاق، ص 448 / مستدرك الوسائل، ج 12 ، ص 327 / بحارالأنوار، ج 74 ، ص 99 .

3 . و قال النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : اِذا رَأَيتُمُ المَصَاحِفُ حُلِّيَت وَالمَسَاجِدُ زُيِّنَت وَالمَنَارَةُ طُوِّلَت وَ اتُّخِذَ القُرآنُ مَزامِيرُ وَالمَسَاجِدُ طُرُقا، ألمُؤمِنُ فِي ذَلِكَ الزَّمانِ أَعَزُّ مِنَ الكِبرِيتِ الأَحمَرِ. أَما اِنَّ مَسَاجِدَهُم مُزَخرَفَةٌ وَ أَبدانُهُم نَقِيَّةٌ وَ قُلُؤبُهُم أَنتَنُ مِنَ الجِيفَةِ.(1)پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هنگامى كه ديديد قرآن ها را آراسته و مساجد را تزيين نموده و مناره ها را طولانى بنا مى كنند و قرآن را به صورت شعر و با حالت آواز مى خوانند و مساجد را راه عبور قرار مى دهند مؤمن در آن زمان از طلاى سرخ و خالص كمياب تر است. مساجد آنان آراسته و بدن هايشان پاكيزه ولى دل هاى آنان از مردار آلوده تر است.

4 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن بعض اصحابه و على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى عمير. جميعا عن محمد بن ابى حمزه عن حمران قال ابوعبداللّه عليه السلام :... و رَأَيتُ المَسَاجِدَ قَد زُخرِفَت... .(2)

امام صادق عليه السلام [در اين روايت نشانه هايى را ذكر و شيعيان را از ورود در آنها يا همراهى با آن منع مى كنند يكى از نشانه ها اينست كه] فرمودند: و ديدى كه مساجد را با طلا تزيين مى نمايند.

5 . حدثنا محمد بن ابراهيم بن اسحاق عن عبدالعزيز بن يحيى الجلودى بالبصرة عن الحسين بن معاذ عن قيس بن حفص عن يونس بن أرقم عن أبى سيار الشيبانى عن الضحاك بن مزاحم عن النزال بن سبرة قال: خَطَبنَا أَمِيرُالمُؤمِنِينَ عَلِىُّ بنُ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام فَحَمدِاللّه عَزَّوَجَلَّ وَ أَثنَي عَلَيهِ وَ صَلَّي عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ: سَلُونِي أَيُّهَا النَّاسُ قَبلَ أَن تَفقِدُونِي ثَلاَثا، فَقَامَ اِلَيهِ صَعصَعَةُ بنُ صُوحَان فَقَالَ: يَا أَمِيرَالمُؤمِنِينَ مَتَي يَخرُجُ الدَّجَّالُ؟ فَقَالَ لَهُ عَلِىٌّ عليه السلام ... وَ حُلِّيَتِ المَصَاحِفُ وَ زُخرِفَتِ المَسَاجِدُ وَ طُوِّلَتِ المَنَارَاتُ... .(3)

ص: 225


1- . روضه الواعظين، ج 2 ، ص 338 .
2- . الكافى، ج 8 ، ص 40 ، ح 7 / وسائل الشيعة، ج 16 ، ص 277 ، ح 21554 / بحارالأنوار، ج 52 ، ص 257 .
3- . كمال الدين، ج 2 ، ص 526 - 525 / بحارالأنوار، ج 52 ، ص 193 - 182 / مستدرك الوسائل، ج 12 ، ص 327 ، 326 ، ح 14214 .

نزال بن سبره نقل مى كند كه: اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام براى ما خطبه خواند [سخنرانى كرد ]و حمد و ثناى الهى را بر زبان آورد و بر پيامبر و آلش درود فرستاد و آنگاه سه مرتبه فرمود: اى مردم! قبل از اينكه مرا از دست بدهيد، هر چه مى خواهيد بپرسيد؟ پس صعصعة بن صوحان برخاست و گفت: اى اميرالمؤمنين عليه السلام ، دجّال در چه هنگامى خروج مى كند؟ حضرت به او فرمود: [نشانه هاى زيادى را در روايت ذكر مى كنند كه ما به محل بحث اكتفا كرديم] هنگامى كه قرآن ها را بيارايند و مساجد را با طلا تزيين كنند و مناره هاى بلند برپا سازند.

6 . حدثنا الحسين بن احمد بن ادريس عن ابيه عن ابوسعيد سهل بن زياد الأدمى الرازى عنمحمد بن آدم الشيبانى عن أبيه آدم بن أبى اياس عن المبارك بن فضالة عن وهب بن منبه رفعه عن ابن عباس قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله لَمَّا عُرِجَ بِي اِلَي رَبِّي جَلَّ جَلاَلُهُ... وَ زُخرِفَتِ المَسَاجِدُ... .(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: در شب معراج چون به نزد خداى خودم رفتم [مطالب زيادى به حضرت گفته شد يكى از آن مطالب كه از علائم خروج و ظهور امام عصر عليه السلام به شمار آمده اينست كه] و مساجد را با طلا تزيين نمايند.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا جبارة بن المغلس عن عبدالكريم بن عبدالرحمن عن أبى اسحاق عن عمرو بن ميمون عن عمر بن الخطاب قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله مَا سَاء عَمَلُ قَومٍ قَطُّ اِلاَّ زَخرَفُوا مَسَاجدهُمُ.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هرگز قومى بدكار نشد مگر اينكه مسجدهايشان را تزيين كردند.

ص: 226


1- . كمال الدين، ج 1 ، ص 251 - 250 / بحارالأنوار، ج 52 ، ص 276 - 277 .
2- . سنن ابى ماجه، ج 1 ، ص 245 - 244 ، ح 741 .

ص: 227

طلب حاجت در مسجد

1 . الحسين بن محمد عن احمد بن اسحاق عن سعدان بن مسلم عن معاوية بن عمار عن ابى عبداللّه عليه السلام قال: كَانَ أَبِي اِذَا طَلَبَ الحَاجَةَ طَلَبَها عِندَ زَوَالِ الشَّمسِ فَاِذَا أَرَادَ ذَلِكَ قَدَّمَ شَيئا فَتَصَدَّقَ بِهِ وَ شَمَّ شَيئا مِن طِيبٍ وَ رَاحَ اِلَي المَسجِدِ وَ دَعَا فِي حَاَجتِهِ بِمَا شَاءَ اللّه .(1)

از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود: پدرم هرگاه مى خواست حاجتى طلب كند، به هنگام زوال خورشيد طلب مى كرد و هر گاه آن را اراده مى كرد، ابتدا صدقه مى داد و مقدارى عطر استفاده مى كرد و سپس به مسجد مى رفت و در طلب حاجتش از خداوند متعال دعا مى كرد به آنچه كه خدا بخواهد.

2 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد بن عيسى عن على بن الحكم عن ابى كهمس قال: سَمِعتُ أَباعَبدِاللّه عليه السلام يَقُولُ: دَخَلَ رَجُلٌ المَسجِدَ فَابتَدَأَ قَبلَ الثَّنَاءِ عَلَي اللّه وَالصَّلاةِ عَلَي النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله فَقَالَ رسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَاجَلَ العَبدُ رَبَّهُ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَصَلَّي وَ أَثنى عَلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ صَلَّي عَلَي رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله فَقالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله سَل تُعطَهُ ثُمَّ قَالَ: اِنَّ فى كِتابِ عَلِىِّ عليه السلام إِنَّ الثَّنَاءَ عَلَي اللّه وَالصَّلاةَ عَلَي رَسُولِهِ قَبلَ المَسأَلَةِ وَ إِنَّ أَحَدَكُم لَيَأتِي الرَّجُلَ يَطلُبُ الحَاجَةَ فَيِحُبُّ أَن يَقُولَ لَه خَيرا قَبلَ أَن يَسأَلَهُ حَاجَتَهُ.(2)

ابى كهمس مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: مردى وارد مسجد شد و قبل

ص: 228


1- . الكافى، ج 2 ، ص 478 - 477 ، ح 7 / وسائل الشيعة، ج 7 ، ص 67 ، ح 8745 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 361 / مكارم الأخلاق، ص 271 / عده الداعى، ص 56 .
2- . الكافى، ج 2 ، ص 485 ، ح 7 .

از ثناى الهى و درود بر پيامبر صلى الله عليه و آله نماز را آغاز كرد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اين بنده در ملاقات با خداى خود عجله كرد. سپس مردى ديگر وارد شد و خداى عزوجل را ستود و ثنا گفت و بر رسول خدا صلى الله عليه و آله درود فرستاد و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اى مرد، هر چه مى خواهى از خدا درخواست كن تا به تو داده شود، آنگاه امام صادق عليه السلام افزود: در كتاب على عليه السلام آمده است:همانا ثناى خدا و درود بر رسولش قبل از درخواست است و اگر يكى از شما نزد مردى بيايد تا از او جاجتى بطلبد، دوست دارد پيش از اظهار حاجتش سخنى نيكو به او بگويد.

3 . الحسين بن محمد الاشعرى عن معلى بن محمد عن على بن اسباط عن سعدان بن مسلم عن بعض اصحابنا عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: كَانَ رَجُلٌ بِالمَدِيَنةِ يَدخُلُ مَسجِدَ الرَّسُولِ صلى الله عليه و آله فَقَالَ: اللَّهُمَّ آنِس وَحشَتِي وَصِل وَحدَتِي وارزُقنِي جَلِيسا صَالِحا فَاِذَا هُوَ بِرَجُلٍ فِي أَقصَي المَسجِدِ فَسَلَّمَ عَلَيهِ وَ قَالَ لَهُ مَن أَنتَ يَا عَبدَاللّه فَقَالَ أَنَا أَبُوذَرٍّ فَقَالَ الرَّجَلُ اللّه أَكبَرُ، اللّه أَكبَرُ! فَقالَ أَبُوذَرٍّ وَ لِمَ تُكَبِّرُ يَا عَبدَاللّه فَقالَ: اِنِّي دَخَلتُ المَسجِدَ فَدَعَوتُ اللّه عَزَّوَجَلَّ أَن يُونِسَ وَحشَتِي وَ أَن يَصِلَ وَحدَتِي وَ أَن يَرزُقَنِي جَلِيسا صَالِحا فَقَالَ لَهُ أَبُوذَرٍّ: أَنَا أَحَقُّ بِالتَّكبِيرِ مِنكَ اِذكُنتُ ذَلِكَ الجَلِيسَ فَاِنِّي سَمِعتُ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله يَقُولُ: أَنَا وَ أَنتُم عَلَي تُرعَةٍ يَومَ القِيامَةِ حَتَّي يَفرُغَ النَّاسُ مِنَ الحِسَابِ قُم يَا عَبدَاللّه فَقَد نَهَي السُّلطَانُ عَن مُجَالَسَتى.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: مردى در مدينه بود و وارد مسجد پيامبر شد و گفت: خداوندا مرا از تنهايى رهايى ده و برايم همدمى برسان و همنشينى صالح نصيبم كن، كه ناگاه مردى را در گوشه مسجد ديد و به او سلام كرد و گفت: اى بنده خدا، تو كيستى؟ گفت: من ابوذر هستم. آن مرد گفت: اللّه اكبر، اللّه اكبر! ابوذر پرسيد: اى بنده خدا چرا تكبير مى گويى؟ او گفت: وارد مسجد شدم و از خداى عزوجل خواستم كه مرا از تنهايى رهايى بخشد و همدمى برايم برساند و همنشينى صالح نصيبم گرداند. ابوذر به او گفت: اگر آن همنشين من باشم بى ترديد به تكبير گفتن از تو سزاوارترم، همانا من از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: من و شما روز قيامت در باغى هستيم تا مردم از حساب خود فارغ شوند، اى بنده خدا، برخيز كه خليفه؛ مردم را از همنشينى با من نهى كرده است.

ص: 229


1- . الكافى، ج 8 ، ص 307 ، ح 478 / بحارالأنوار، ج 22 ، ص 403 ، ح 14 .

4 . محمد بن مسعود عن عبداللّه بن محمد بن خالد عن الحسن بن على الخزاز عن على بن عقبة عن داود بن فرقد قال: قَالَ أبو عبداللّه عليه السلام : عُرِضَت لِي اِلَي رَبِّي تَعالى حَاجَةٌ فَهَجَرتُ فِيها اِلَي المَسجِدِ وَ كَذلِكَ كُنتُ أَفعَلُ اِذا كُنتُ أَفعَلُ اِذا عُرِضَت لِىَ الحَاجَةُ... .(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: حاجتى براى من به پيشگاه خداوند متعال پيش آمد، پس به مسجد رفتم و همواره هنگامى كه براى من حاجتى پيش آيد، اين گونه عمل مى كنم [به مسجد مى روم و از خدايم طلب مى كنم.]

در متون اهل سنت

1 . حدثنا ابوبكر بن ابى شيبة عن عبداللّه بن نمير. ح و حدثنا ابن نمير عن ابيه عن عثمان بن حكيم عن عامر بن سعيد عن ابيه: أَنَّ رَسُولَ اللّه أَقبَلَ ذَاتَ يَومٍ مِنَ العالِيَةِ حَتَّي اذا مَرَّ بِمَسجِدِ بَنِي مُعاوِيَةَ، دَخَلَ فركع فيه رَكعَتَينِ وَ صَلَّيِنا مَعَهُ وَ دَعَا رَبَّهُ طويلاً ثُمَّ انصَرَفَ اِلَينا فقال صلى الله عليه و آله : سَأَلتُ رَبِّي ثَلاثا فَأعطانى ثِنتَينِ وَ مَنَعَنِي وَاحِدَةً، سَأَلتُ رَبِّي أَلاَّ يُهلِكَ أُمَّتِي بِالسَّنَةِ فَأَعطَانِيها وَ سَأَلتُهُ ألاّ يُهلِكَ أُمَّتِي بالغرَقِ فَأعطانيها و سَألته ألاَّ يَجعَلَ بَأسَهُم بَينَهُم فَمَنَعنِيها.(2)

عامر بن سعد از پدرش نقل مى كند كه وجود مقدس نبى اكرم صلى الله عليه و آله روزى از طرف بالا مى آمد تا اينكه به مسجد بنى معاويه رسيد. حضرت داخل مسجد شد و دو ركعت نماز خواند و ما نيز با او خوانديم و به درگاه خداوند، بسيار طولانى دعا كرد، سپس به طرف ما برگشت و فرمود: سه چيز از خداى خود طلب كردم كه دو چيز آن را به من داد و يكى را از من منع كرد. درخواست كردم امّتم را در اين سال هلاك نكند، پس عطا كرد به من و درخواست كردم امّت را با غرق شدن هلاك نكند پس عطا كرد به من و درخواست كردم كه در بين آنان دشمنى و كينه واقع نشود، پس منع كرد مرا از اين سومى.

ص: 230


1- . رجال الكشى، ص 231 / بحارالأنوار، ج 69 ، ص 180 ، ح 8 / تفسيرالعياشى، ج 2 ، ص 29 .
2- . صحيح مسلم، ج 8 ، ص 171 و حدثنا أبى عمر عن مروان بن معاوية عن عثمان بن الحكيم الانصارى عن عامر بن سعد عن ابيه أَنّه أقبل مع رسولِ اللّه فى طائفة من أصحابه فَمَّر بمَسجِدِ بنى معاوية بمثل ذلك. / همان، ص 172 / مسند احمد، ج 1 ، ص 182 - 181 / كنزالعمال، ج 14 ، ص 51 - 50 .

2 . أخبرنا عمرو بن يزيد أبو بريدالبصرى عن عبدالصمد بن عبدالوارث قال حدثنا أبى عن حسين المعلم عن ابن بريدة عن حنظلة بن على أن محجن بن الأدرع حدثه أن رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، دَخَلَ المَسجِدَ اِذا رَجُلٌ قَد قَضى صَلاتَهُ وَ هُوَ يَتَشَهَدُ فقال: أَللّهُمَ اِنّى أَسَألُكَ يا اللّه بأَنَك الواحِدُ الأَحَدُ الصَّمَدُ الّذى لَم يَلِد وَ لَم يُولَد وَ لَم يَكُن لَهُ كُفُوا أَحَد أَن تَغفِرَلِي ذُنُوبِي اِنَّكَ أَنتَ الغَفُورُ الرَّحيمُ فقال رسول اللّه صلى الله عليه و آله قد غفر له ثلاثا.(1)

محجن نقل مى كند كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وارد مسجد شد، در اين هنگام مردى كه نمازش را خوانده بود شهادت مى داد و مى گفت: بار خدايا درخواست مى كنم از تو اى كه يكتا و يگانه و بى نياز هستى، كسى كه (هرگز) نزاد و زاده نشد و براى او هيچ گاه شبيه و مانندى نبوده است، اينكه گناهانم را ببخشايى، همانا تو فقط بخشنده و مهربانى. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداوندسه مرتبه او را بخشيد.

3 . حدثنا محمد عن أبوضمرة انس بن عياض عن شريك بن عبداللّه بن ابى نمر أنّه سمع انس بن مالك يذكُرُ: أن رجلاً دخل يوم الجمعة من بابٍ كان وُجَاه المِنبَرِ و رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله قائمٌ يَخطَبُ، فاستقبل رسولَ اللّه صلى الله عليه و آله قائِما فقال: يَا رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله هَلَكِتَ المَوَاشِي وَانقَطَعَتِ السُّبُلُ، فَادعُ اللّه يُغيُثنا، قال: فرفع رَسُولُ اللّه يديه فقال: اللهم اسقنا، اللهم اسقنا، اللّهم اسقنا. قالَ أنسٌ... .(2)

انس بن مالك نقل مى كند: مردى روز جمعه از در روبروى منبر وارد مسجد شد و رسول خدا در حال ايستاده خطبه مى خواند، آمد و در مقابل حضرت ايستاد و گفت: چهارپايان هلاك شدند، باران قطع گرديده است. از خداوند بخواه باران فرو فرستند. راوى مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله دستهايش را به سوى آسمان برداشت و گفت: بار خدايا سيراب مان كن، بار خدايا سيراب مان كن، بار خدايا سيراب مان كن، انس مى گويد... (روايت طولانى است).

ص: 231


1- . سنن النسائى، ج 3 ، ص 52 .
2- . صحيح البخارى، ج 2 ، ص 16 و 17 / و نظيره فىالنسائى، ج 3، ص 159 - 158 / در صحيح مسلم: حدثنا يحيى بن يحيى و يحيى بن ايوب و قتيبة و ابن حجر عن اسماعيل بن جعفر عن شريك بن ابى نهر عن انس بن مالك مثله. ج 3 ، ص 24 .

طلب خير كردن در مسجد

1 . محمدبن يحيى عن احمد بن محمّد عن ابنِ فَضَّالٍ قالَ: سَأَلَ الحَسَنُ بنُ الجَهمِ أَبَاالحَسَنِ عليه السلام لإِبنِ أسباطٍ فَقالَ ما تَرَي لَهُ و ابنُ أَسباطٍ حاضِرٌ وَ نَحٌنُ جَمِيعا يَركَبُ البَرَّ أَوِالبَحرَ اِلَي مِصرَ فَأَخبَرَهُ بِخَيرِ طَرِيقِ البَرِّ و ائت المَسجِدَ فِي غَيرِ وَقتِ صَلاةِ الفَرِيضَةِ فَصَلِّ رَكعَتَينِ وَاستَخِرِاللّه مِائَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ انظُر أَىُّ شى ءٍ يَقَعُ فِي قَلبِكَ فَاعمَل بِهِ وَ قَالَ لَهُ الحَسَنُ البَرُّ أَحَبُّ الَىَّ لَهُ قالَ: و اِلَىَّ.(1)

طبق اين روايت حسن بن جهم از امام رضا عليه السلام سؤال مى كند. - براى ابن اسباط در حالى كه خود او هم حاضر بوده است - كه ما مى خواهيم مسافرت برويم؛ از طريق خشكى برويم يا دريا؟! كدام يك بهتر است، امام فرمود: خشكى بهتر است. و فرمود: در غير وقت نماز به مسجد بيا و دو ركعت نماز بگذار و صد مرتبه از خداوند طلب خير كن، سپس ببين چه چيزى در قلبت واقع مى شود و به همان عمل كن. حسن بن جهم مى گويد: خشكى در نزد من محبوب تر است. امام عليه السلام فرمود: و در نزد من.

2 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن اسباط و محمد بن أحمد عن موسى بن القاسم البجلى عن على بن أسباط قال: قُلتُ لِأَبِي الرِّضا عليه السلام جُعِلتُ فِدَاكَ مَا تَرَي آخُذُ بَرّا أَو بَحرا فاِنَّ طَرِيقَنا مَخُوفٌ شَدِيدُ الخَطَرِ فَقَالَ اخرُج بَرّا؛ وَ لاَ عَلَيكَ أَن تَأتِىَ مَسجِدَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله وتُصَلِّىَ رَكعَتَينِ فِي غَيرِ وَقتِ فَرِيضَةٍ ثُمَّ لَتَستَخِيرُاللّه مِائَةَ مَرَّةٍ وَ مَرَّةً ثُمَّ تَنظُر فَاِن عَزَمَ اللّه لَكَ عَلَي البَحرِ فَقُلِ الَّذِي قَالَ اللّه عَزَّوَجَلَّ و قَالَ اركَبُوا

ص: 232


1- . الكافى، ج 3 ، ص 471 ، ح 4 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 64 ، ح 10096 .

فِيها بِسمِ اللّه مَجراها و مُرساها انَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ...(1) و ان خَرَجتُ بَرّا فَقُلِ الَّذِي قالَّ اللّه عَزَّوَجَّلَ: سُبحان الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا و ما كُنَّا لَهُ مُقرِنِينَ وَ إِنَّا الى رَبِّنا لَمُنقَلِبُونَ(2) فَإِنَّهُ لَيسَ مِن عَبدٍ يَقُولُهَا عِندَ رُكُوبِهِ فَيَقَعَ مِن بَعَيرٍ أو دَابَّةٍ فَيُصِيبَهُ شَي ءٌ بِإذنِ اللّه .(3)در اين روايت [برخلاف روايت قبل] خود على بن اسباط مى گويد به امام رضا عليه السلام عرض كردم: فدايت شوم، چه مى بينى در اينكه از طريق خشكى به مسافرت برويم يا از طريق دريا، اين مسافرت خطرهاى سخت و وحشتناك دارد؟ امام فرمود: از خشكى برويد و چه اشكال دارد (قبل از تصميم گرفتن در انتخاب مسير) به مسجد پيامبر آئيد و در غير وقت نمازهاى واجب دو ركعت نماز بخوانيد و صد و يك بار از خداوند طلب خير كنيد. پس ببينيد چه در قلب شماست. اگر با كمك خداوند تصميم بر دريا گرفتيد پس بخوانيد آيه شريفه را كه خداوند فرمود: «سوار شويد در كشتى به نام خدا كه حركت و سكون و توقف كشتى در دست خداست. همانا پروردگار تو بخشنده و مهربان است». و اگر تصميم بر خشكى گرفتيد آيه شريفه: «پاك و منزه است خدايى كه اين (وسيله و مركب) را در تسخير ما قرار داد در حالى كه خود توان آن را نداشتيم و ما به سوى پروردگارمان برمى گرديم». را بخوانيد همانا هيچ بنده اى نيست كه هنگام سوار شدن آيه را بخواند و اتفاقى براى شتر يا چهارپا (يا وسيله نقليه امروزى) بيفتد، و گزندى به آن فرد نمى رسد مگر با اذن خداوند [متعال].

ص: 233


1- . هود: 41 .
2- . زخرف: 13 .
3- . الكافى، ج 3 ، ص 471 ، ح 5 .

« ع »

عبور از مسجد

1 . رُوى عن شُعَيبِ بنِ واقدٍ عَنِ الحُسَينِ بن زيدٍ عن الصادق عليه السلام ، عن آبائه عن أميرالمؤمنين عليه السلام - فى حديث المناهى - قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لاتَجعَلُوا المساجد طُرُقا حَتّى تُصَلُّوا فِيها رَكعَتَينِ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در حديث مناهى فرمودند: مساجد را گذرگاه قرار ندهيد، مگر اينكه دو ركعت نماز در آن به جاى آوريد.

2 . و قال النبىُّ صلى الله عليه و آله : إِذا رَأيتُمُ المَصاحِفُ حُلِّيَت وَالمَساجِدُ زُيِّنَت وَالمَنارَةُ طُوِّلَت و اتُّخِذَ القُرآنُ مَزاميرَ وَالمَساجِدُ طُرُقا، ألمؤمِنُ، فى ذلِك الزمان، أعَزُّ مِن الكبريت الأحمَر... .(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: زمانى كه ديديد قرآن ها را آراسته و مساجد را تزيين نموده و مناره ها را طولانى بنا مى كنند و قرآن را با آواز مى خوانند و مساجد را گذرگاه خود قرار مى دهند، مؤمن در آن زمان از طلاى سرخ و خالص كمياب تر است.

ص: 234


1- . من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 3 ، ح 4968 . سند شيخ صدوق به شعيب بن واقد در صفحه 74 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 293 ، ح 6580 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 328 / الأمالى الصدوق، ص 422 .
2- . روضه الواعظين، ج 2 ، ص 338 .

روايات اهل سنت

1 . حدثنا يحيى بن عثمان بن سعيد بن كثير بن دينار الحمصى عن محمد ابن حمير عن زيد بن جبيرة الأنصارى عن داود بن الحصين عن نافع عن ابن عمر عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله قال: خِصالٌ لا نَبتَغِي فِي المَسجِدِ: لا يَتَّخِذُ طَرِيقا وَ لايُشَهر فيهِ سِلاحٌ و لا يُنبَضُ فِيهِ بِقَوسٍ و لا يُنشَر فِيه نَبلٌ و لا يَمُرُّ فيه بِلَحمِنى ء و لا يُضرَبُ فِيه حَدٌّ و لا يَقَتَصُّ فِيه مِن أحَدِ و لا يُتَخَذُّ سُوقَا.(1)

از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمودند: خصلت هايى [امور و كارهايى] كه انجام شان در مسجد سزاوار نيست عبارتند از: مسجد را گذرگاه قرار ندهد، سلاح و شمشير در آن برهنه نسازند، كمان ها را به حركت در نياورند و در آن تيراندازى نكنند و گوشتى كه احتمال آلوده كردن مسجد به وسيله آن مى رود را از آن عبور ندهند، در آن اجراى حد و قصاص نكنند و مساجد را بازارِ كسب و كار خود نگيرند.

ص: 235


1- . سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 247 ، ح 748 .

« غ »

غذا خوردن در مسجد

1 . عن السندى بن محمد عن أبوالبخترى عن جعفر عن أبيه عليه السلام : أَنَّ المَسَاكِينَ كَانُوا يَبِيتُونَ فِي المَسجِدِ عَلَي عَهدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله قَالَ: فَأَفطَرَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله اِيَّاهُنَّ مَعَ المَسَاكِينِ الَّذِينَ فِي المَسجِدِ ذَاتَ لَيلَةٍ عِندَ المِنبَرِ فِي بُرمَةٍ فَأَكَلَ مِنهَا ثَلاَثُونَ رَجُلاً ثُمَّ رُدَّت اِلَي أَزوَاجِهِ شِبعُهُنَّ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدرش نقل مى كند كه: مساكين در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد بيتوته مى كردند راوى مى گويد: يك شب پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد با آنان افطار كرد. از آن غذايى كه پيامبر از آن تناول فرمود سى نفر خوردند، سپس به زنان پيامبر صلى الله عليه و آله بازگردانده شد و آنان را نيز سير كرد.

2 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن على بن الحكم عن بعض أصحابنا قال: أَولَمَ أَبُوالحَسَنِ مُوسَي عليه السلام وَلِيمَةً عَلَي بَعضِ وُلدِهِ فَأَطعَمَ أَهلَ المَدِينَةِ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ الفَالُوذَجَاتِ فِي الجِفَانِ فِي المَسَاجِدِ وَالأَزِقَّةِ... .(2)

امام موسى كاظم عليه السلام براى بعضى از فرزندانش وليمه داد و اهالى مدينه را سه روز در مسجدها و بازارها با فالوده اطعام كرد.

ص: 236


1- . قرب الاسناد، ص 69 / بحارالأنوار، ج 16 ، ص 219 .
2- . الكافى، ج 6 ، ص 281 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 24 ، ص 307 ، ح 30622 / بحارالأنوار، ج 48 ، ص 110 ، ح 12 .

3 . ابن ابى عمير عن عبدالرحمن بن الحجاج عن أبى عبداللّه عليه السلام قَالَ: أَفطَرَ رَسُولُ اللّه عليه السلام عَشِيَّةَ خَمِيسٍ فِي مَسجِدِ قُبَا... .(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله در عشاى روز پنج شنبه اى در مسجد قبا افطاركردند.

4 . احمد بن أبى عبداللّه البرقى عن جعفر بن محمد عن ابن القداح عن أبى عبداللّه عن آبائه عليه السلام قال: دَخَلَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله مَسجِدُ قَبَاءَ فَأُتِىَ باِنَاءِ فِيهِ لَبَنٌ حَلِيبٌ مَخِيضٌ بِعَسَلٍ فَشَرِبَ مِنهُ حُسوَةً أَو حُسوَتَينِ ثُمَّ وَضَعَهُ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللّه أَتَدَعُهُ مُحَرِّما؟ قَالَ: لا اللَّهُمَّ اِنِّي أَدَعُهُ تَوَاضُعا لِلّهِ.(2)

امام صادق عليه السلام از پدرانش نقل مى كند كه پيامبر وارد مسجد قبا شد و براى ايشان ظرفى شير كه با عسل شيرين شده بود، آوردند، آن بزرگوار يك يا دو جرعه نوشيد سپس ظرف را بر زمين گذارد، بدو گفتند: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله آيا آن را از باب حرمت بر زمين مى گذارى؟ فرمود: نه، خدا را گواه مى گيرم كه اين كار را به خاطر فروتنى در پيشگاه حضرت حق انجام دادم.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا يعقوب بن حميد بن كاسب و حرملة يحيى عن عبداللّه بن وهب عن عمرو بن الحارث عن سليمان بن زيادالحضرمى أنه سمع عبداللّه بن الحارث بن جزء الزبيدى يقول: كنّا نأكُلُ عَلَي عَهدِ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فِي المَسجِدِ الخُبزَ وَالَّلَحمَ.(3)

ما در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد نان و گوشت مى خورديم.

ص: 237


1- . الكافى، ج 2 ، ص 122 ، ح 3 / وسائل الشيعة، ج 15 ، ص 227 ، ح 20505 / بحارالأنوار، ج 16 ، ص 265 ، ح 64 .
2- . المحاسن، ج 2 ، ص 409 ، ح 133 / وسائل الشيعة، ج 24 ، ص 387 ، ح 30849 / بحارالأنوار، ج 63 ، ص 322 .
3- . سنن ابن ماجة، ج 2 ، ص 1097 ، ح 3300 .

2 . حدثنا حرملة بن يحيى عن يحيى بن بكير عن ابن لهيعة عن سليمان بن زيادالحضرمى عن عبداللّه بن الحارث بن الجزء الزبيد قال: أكلنا مع رسولِ اللّه صلى الله عليه و آله طعاما فى المسجد... .(1)

ما همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد غذايى خورديم.

ص: 238


1- . همان، ص 1100 ، ح 3311 .

ص: 239

غريبان در دنيا

1 . عن النبى صلى الله عليه و آله : أَلغُرَبَاءُ فِي الدُّنيَا أَربَعَةٌ: قُرآنٌ فِي جَوفِ ظالِمِ و مَسجِدٌ فى نادى قَومٍ لايُصَلّى فيهِ وَ مُصحَفٌ فى بَيتٍ لايَقرَأُ فيه وَ رَجُلٌ صالِحٌ مَعَ قَومِ سُوءٍ.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز در دنيا غريب هستند: قرآن در سينه ستمگر، مسجد در جمع گروهى كه در آن نماز نخوانند، قرآن در خانه اى كه آن را نخوانند و مردى صالح در ميان مردمان بد.

ص: 240


1- . ميزان الحكمة، ج 3 ، ص 2529 / الجامع الصغير، ج 2 ، ص 203 ، ح 5791 / كنزالعمال، ج 1 ، ص 616 ، ح 2845 .

ص: 241

غيبت كردن در مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن النَّوفَلِىِّ عَن السَّكُونِىّ عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قالَ رسول اللّه صلى الله عليه و آله : أَلجُلُوسُ فِي المَسجِدِ انتِظارَ الصَّلاةِ عِبادِةٌ مَا لَم يُحدِث؛ قِيلَ يا رَسُولَ اللّه : و ما يُحدِثُ؟ قال: ألاغتيابُ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش و آنان از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كنند كه حضرت فرمود: نشستن در مسجد به انتظار برپايى نماز، عبادت است، تا زمانى كه حدثى از شخص صادر نشود، گفته شد: اى رسول خدا! مقصود از «حدث» چيست؟ فرمود: غيبت كردن.

اين روايت را شيخ صدوق با سند ديگرى در امالى با اندك تفاوتى نقل كرده است.(2)

ص: 242


1- . الكافى، ج 2 ، ص 356 - 357 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 12 ، ص 280 ، ح 16307 / بحارالأنوار، ج 72 ، ص 249 .
2- . الأمالى للصدوق، ص 420 : محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد عن محمد بن الحسن الصفار عن احمدبن أبى عبداللّه عن الحسين بن يزيد عن اسماعيل بن مسلم عن الصادق عليه السلام عن أبيه عن آبائه عليهم السلام قال قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله مثله / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 384 .

ص: 243

غيرمسلمان در مسجد

1 . أخبرنا محمد عن موسى عن أبيه عن جده جعفر بن محمد عن أبيه عن على عليهم السلام قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لَتمنَعُنَّ مِن مَساجِدِكُم يَهُودَكُم وَ نَصاراكُم وَ صِبيانُكُم أَو لَيمسَخَنّكُم اللّه قِرَدَةً أَوخَنازِيرَ رُكَّعا أَو سُجَّدا.(1)

امام على عليه السلام مى فرمايد: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر يك از شما [مسلمانان ]بايد مانع ورود يهود و نصارا و كودكان به مساجد شويد، وگرنه خداوند شما را در حال ركوع و سجود، به ميمون و خوك مسخ خواهد كرد.

در ارتباط با ورود غيرمسلمانان به مسجد در كتب فقهى بحث هاى فراوانى در ميان قدماء و معاصرين انجام شده است كه تفصيل آن در اين مجموعه نقض غرض خواهد بود. از باب نمونه به منابع ذيل مراجعه فرمائيد.(2)

ص: 244


1- . الجعفريات، ص 51 / در دعائم الاسلام روايت از امام على عليه السلام نقل شده است، ج 1 ، ص 149 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 378 و 381 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 349 و ص 381 .
2- . الخلاف، ج 1 ، ص 518 / المبسوط فى فقه الامامية، ج 2 ، ص 47 - 46 و از معاصرين: نتائج الأفكار، ج 1 ، ص 11 تا 150 .

روايات اهل سنت

1 . حدثنا عبداللّه عن أبيه عن أسود بن عامر عن شريك عن أشعث بن سوار عن الحسن عن جابر عن النّبِىِّ صلى الله عليه و آله قال: لا يَدخُلُ مَسجِدَنا هذا مُشرِكُ بَعدَ عامِنا هذا غَيرُ أَهلِ الكِتابِ وَ خَدَمِهِم.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: بعد از اين سال هيچ مشركى حق ندارد وارد مسجدمان بشود،مگر اهل كتاب و خدمتكارانشان.

2 . حدثنا قتيبة عن الليث عن سعيد بن أبى سعيد أَنَّهُ سَمِعَ أَبا هُرَيرَةَ يَقُولُ: بَعَثَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله خَيلاً قِبَلَ نَجدٍ فَجائَت بِرَجُلٍ مِن بَنِي حَنِيفَةَ، يُقالُ لَهُ: ثُمامَهُ بنُ أُثالٍ، فَرَبَطُوهُ بِسارِيَة(2) مِن سَوَارِي المَسجِد، فَخَرَجَ اِلَيهِ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله فقالَ: أَطلِقُوا ثُمامَةَ، فَانطَلَقَ اِلىَ نَخلٍ قَرِيبٍ مِنَ المَسجِدِ فَاغتَسَلَ ثُمَّ دَخَلَ المَسجِدَ فَقالَ: أَشهَدُ أن لا اِلهَ الاَّ اللّه وَ أَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه .(3)

ابوهريره مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله لشكرى را به طرف نجد گسيل داشت و آنان با مردى از بنى حنيفه به نام ثمامة بن اُثال برگشتند، پس او را به يكى از ستون هاى مسجد بستند، سپس پيامبر به سوى او آمد و دستور داد: او را رها كنند؛ ثمامه كنار درخت خرمايى كه نزديك مسجد بود رفت و غسل كرد و سپس وارد مسجد شد و شهادتين را بر زبان جارى كرد و مسلمان شد.

3 . اخبرنا بشر بن ثابت البزار عن شعبة عن المغيرة عن الشعبى عن المحرر بن ابى هريرة عن أبيه قال: كُنتُ مَعَ على بن أبى طالب عليه السلام لَمَّا بَعَثَهُ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فَنادا بِأَربَعِهِ حتّى صهل صوتة ألا اِنَّهُ لا يَدخُلُ الجَنَّةَ الّا نَفسٌ مُؤمِنَةُ وَ لا يَحُجَّنَّ بَعدَ العامِ مُشرِكٌ وَ لايَطُوفُ بِالبَيتِ عريانٌ وَ مَن كانَ بَينَهُ وَ بَينَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله عَهدٌ فَإِنَّ أَجَلُهُ اِلَي أَربَعَةِ أشهُرٍ فاذا مَضَتِ الأَربَعَةُ فَانّ اللّه برى ءٌ مِنَ المُشرِكينَ وَ رسُولُهُ.(4)

ص: 245


1- . مسند احمد، ج 3 ، ص 339 / مجمع الزوائد، ج 4 ، ص 10 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 670 ، ح 20838 .
2- . السارية: اسطوانة من حجارة أو آجر. العين، ج 7 ، ص 292 .
3- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 119 - 118 .
4- . سنن الدارمى، ج 1 ، ص 332 .

فرزند ابوهريره از پدرش نقل مى كند كه در روزى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله على عليه السلام را از مدينه به مكّه فرستاد من هم همراهش بودم، حضرت با تمام توان و با صداى بلند و رسا فرمود: وارد بهشت نمى شود مگر نفسى كه ايمان دارد و از اين سال هيچ مشركى حج انجام نمى دهد و هيچ كس برهنه، خانه خدا را طواف نمى كند و هر كس كه عهدى بين او و رسول خداست مدت او تا چهار ماه آينده است، و از آن پس خداوند و رسولش از مشركان بيزارند.

4 . حدثنا محمد بن يحيى بن فارس عن عبدالرزاق عن معمر عن الزهرى عن رجل من مزينة - و نحن عند سعيد بن المسيب - عن أبى هريرة قال: اليَهُودُ أتوا النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله وَ هُو جالسٌ فى المَسجِدِ فى أصحابه فقالُوا... .(1)ابوهريره نقل مى كند يهوديان در حالى كه پيامبر در ميان يارانش در مسجد نشسته بود به حضور حضرت آمدند.

روايات ديگرى درخصوص آمدن هيئت هاى مختلف و قرار گرفتن در مسجد در منابع اهل سنت آمده است.(2)

نظير اختلاف فقهاى شيعه در اين مسئله در بين ائمه اهل سنت هم موجود است.(3)

ص: 246


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 118 ، ح 448 . دو روايت كه قبل از اين روايت در كتاب ذكر شده است، دالّ بر ورود مشركينبه مسجد در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله است. ن.ك: ص 117 و 118 ، ش 446 و 447 .
2- . ر.ك: سنن ابى داود، ج 2 ، ص 39، باب ما جاء فى خبر الطائف.
3- . ر.ك: فتح البارى، ج 1 ، ص 465 [و فى دخول المشرك المسجد مذاهب].

ص: 247

« ف »

فرياد زدن و بلند كردن صدا در مسجد

چهار روايت در ارتباط با نهى از بلند كردن صدا در مسجد در ذيل عنوان «خريد و فروش در مسجد» نقل شده است.

1 . حدثنا الحسن بن عبداللّه بن سعيدالعسكرى عن محمد بن عبداللّه البزاز عن احمد بن محمد بن ابراهيم العطار عن أبوالربيع سليمان بن داود عن فرج بن فضالة عن يحيى بن سعيد عن محمد الحنفية عن على بن أبى طالب عليه السلام قال: قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : اذا فَعَلَت خَمسَ عَشرَةَ خَصلَةً حَلَّ بِهَآ البَلاءُ... وَارتَفَعَتِ الأَصوَاتُ فى المَسَاجِدِ.(1)

ص: 248


1- . الخصال، ج 2 ، ص 500 ، ح 1 / ح 2 همين باب در خصال مثل همين روايت است و سند اين چنين است: أبو سعيد محمد بن الفضل عن ابويحيى البزاز عن محمد بن حسام بن عمران البلخى عن قتيبة بن سعيد عن فرج بن فضالة... شيخ طوسى در أمالى با اين سند نقل مى كند: أخبرنا جماعة عن أبى المفضل عن عبداللّه بن سعد بن يحيى عن اسماعيل بن عبداللّه بن خالد القاضى قال ابوالمفضل و حدثنا اسحاق بن ابراهيم بن حماد عن الربيع بن تغلب عن فرج بن فضاله قال و حدثنى محمد بن يوسف بن بشربن النضر عن ابوخيثمة على بن عمرو بن خالد الحرانى عن أبيه قال حدثنا أبوفضالة فرج بن فضالة مثله. ص 516 - 515 / بحارالأنوار، ج 6 ، ص 310 / وسائل الشيعة، ج 17 ، ص 311 ، ح 22624 ، به همين مضمون در منابع اهل سنت نيز نقل شده است. ر.ك: سنن الترمذى، ج 3 ، ص 335 - 334 ، ح 2307 .

امام على عليه السلام مى فرمايد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هرگاه امتم دچار پانزده خصلت شود، بلا بر آنان نازل مى شود، يكى از آنها اين است كه صداها در مسجد بلند شود.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا الحسن بن على عن عبدالرزاق عن معمر عن اسماعيل بن أمية عن أبى سلمة عن أبى سعيد قال: اعتَكَفَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فِي المَسجِدِ فَسَمِعَهُم يَجهَرونَ بِالقِرائةِ، فَكَشَفَ السِّرَ و قَال: أَلا اِنَّ كُلَّكُم مُنَاجٍ رَبَّهُ فَلاَ يُؤذِيَنَّ بَعضُكُم بَعضَا وَ لا يَرفَع بَعضُكُم عَلَي بَعضٍ فِي القِرائَةِ أو قَالَ فى الصَّلاةِ.(1)

ابى سعيد مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد اعتكاف كرده بود كه شنيد مردم با صداى بلند قرآن مى خوانند، حضرت پوشش را كنار زدند و فرمودند: بدانيد كه در راز و نيازتان با پروردگار، هرگز نبايد موجب آزار يكديگر بشويد و نيز در تلاوت قرآن يا به قولى در خواندن نماز، صدايتان را نسبت به يكديگر بلند نكنيد [مزاحم عبادت يكديگر نشويد.]

ص: 249


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 299 ، ح 1332 .

فضيلت نماز فرادا در مسجد

1 . احمد بن محمد عن على بن الحكم عن عقبة بن مسلم، عن ابراهيم بن ميمون، عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قُلتَ لَهُ: اِنَّ رَجُلاً يُصَلِّي بِنا نَقتَدِي بِهِ فَهُوَ اَحَبُّ اِلَيكَ أَو فِي المَسجِدِ؟ قَالَ: ألمَسجِدُ أَحَبُّ اِلَىَّ.(1)

ابراهيم بن ميمون مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: مردى براى ما نماز مى گذارد و ما به او اقتدا مى كنيم. آيا اين در نزد شما محبوب تر است يا در مسجد نماز خواندن؟ امام فرمود: مسجد در نزد من محبوب تر است.

2 . عدة من أصحابنا عن سهل بن زياد عن احمد بن محمد بن أبى نصر عن أبى الحسن عليه السلام قال: سَأَلتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي فِي جَمَاعَةٍ فِي مَنزِلِهِ أَفضَلُ أَو وَحدَهُ فِي المَسجِدِالحَرامِ؟ فَقَالَ: وَحدَهُ.(2)

محمد بن ابى نصر مى گويد: از امام رضا عليه السلام سؤال كردم مردى در خانه اش در مكه نماز را به جماعت بخواند بهتر است يا به تنهايى و فرادا در مسجدالحرام؟ فرمود: فرادا در مسجد بخواند.

3 . حدثنى أبى عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد عن الحسن بن سعيد عن محمد بن سنان قال: سَمِعتُ أَبَاالحَسَنِ الرّضَا عليه السلام يَقُولُ: الصَّلاَةُ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ فَردا أَفضَلُ مِن سَبعِينَ صَلاَةً فِي غَيرِه

ص: 250


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 261 ، ح 54 . سند شيخ طوسى به احمد بن محمد در صفحه 72 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 239 ، ح 6441 .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 527 ، ح 11 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 239 ، ح 4639 .

جَمَاعَةً.(1)محمد بن سنان مى گويد: شنيدم امام رضا عليه السلام مى فرمود: نماز فرادا در مسجد كوفه بهتر از هفتاد نماز است كه در غير مسجد به صورت جماعت خوانده شود.

4 . و بهذا الأسناد عن رُزَيقِ قَالَ: سَمِعتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام يَقُولُ: صَلاَهَ الرَّجُلِ فِي مَنزِلِهِ جَمَاعَةً تَعدِلُ أَربَعَا وَ عِشرِينَ صَلاَةً وَ صَلاَةُ الرَّجُلِ جَمَاعَةً فِي المَسجِدِ تَعدِلُ ثَمانِيا وَ أَربَعِينَ صَلاَةً مُضَاعَفَةً فِي المَسجِدِ وَ اِنَّ الرَّكعَةَ فِي المَسجِدِ الحَرَامِ أَلفُ رَكعَةٍ فِي سِوَاهُ مِنَ المَسَاجِدِ وَ اِنَّ الصَّلاَةَ فِي المَسجِدِ فَردا بِأَربَعٍ وَ عِشرِينَ صَلاَةً. وَالصَّلاةَ فِي مَنزِلِكَ فَردا هَبَاءٌ مَنثُورٌ، لاَ يَصعَدُ مِنهُ اِلَي اللّه شَيي ءٌ وَ مَن صَلَّي فِي بَيتُهُ جَمَاعَةً رَغبَةً عَنِ المَسجِدِ فَلا صَلاَةَ لَهُ وَ لاَ لِمَن صَلَّي تَبِعَهُ اِلاَّ مِن عِلَّةٍ تَمنَعُ مِنَ المَسجِدِ.(2)

شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: نماز مرد در خانه اش به جماعت معادل 24 نماز است و نماز مرد به جماعت در مسجد معادل 48 نماز مضاعف است. و يك ركعت در مسجدالحرام هزار ركعت در مساجد ديگر است. و همانا نماز فرادا در مسجد برابر با 24 نماز است و نماز فراداى فرد در خانه اش بر باد رفته است و چيزى از او به سوى خدا بالا نمى رود و هر كس در خانه اش نماز را به جماعت بخواند - به جهت اعراض از مسجد- نمازش مقبول نيست و همچنين نماز كسانى كه با او خوانده اند مگر اينكه دليل و عذرى بر ترك مسجد داشته باشند.

ص: 251


1- . ثواب الأعمال، ص 30 / در وسائل «الحسين بن سعيد» در سند نقل شده است، ج 5، ص 239، ح 6440 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 371 / در كامل الزيارات سند اين است: حدثنى ابو عبدالرحمن محمد بن احمد بن الحسين العسكرى عن الحسن بن على بن مهزيار عن أبيه عن الحسن بن سعيد...، ص 31 .
2- . الأمالى الطوسى، ص 699 . سند شيخ طوسى به رُزَيق اين چنين است: أخبرنا الحسين بن عبيداللّه عن هارون بن موسى، اَلتلَّعُكبَرِي عن محمد بن همام عن عبداللّه بن جعفرالحميرىّ عن محمد بن خالد الطيالِسّى عن أبى العَبّاس رزيق بن الزبير الخلقانى. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 240 ، ح 6443 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 14 .

5 . سعد عن أبى جعفر عن العباس بن معروف عن على بن مهزيار عن محمد بن عبدالحميد عن محمد بن عمارة قال: أَرسَلتُ اِلَي أَبِي الحَسَنِ الرِّضا عليه السلام أَسأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي المَكتُوبَةَ وَحدَهُ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ أَفضَلُ أَو صَلاَتُهُ فِي جَمَاعَة؟ فَقَالَ: الصَّلاةُ فِي جَمَاعَة أَفضَلُ.(1)

محمد بن عماره مى گويد: پيكى را به امام رضا عليه السلام فرستادم و سؤال كردم از مردى كه نماز واجبش را به تنهايى در مسجد كوفه بخواند بهتر است يا نمازش را در جماعت بخواند؟ امام عليه السلام فرمود: نماز در جماعت بهتر است.

ص: 252


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 25 ، ح 7 . سند شيخ طوسى به سعد بن عبداللّه در مشيخه چنين است: و ما ذكرته فى هذا الكتاب عن سعد بن عبداللّه : فقد اخبرنى به الشيخ أبوعبداللّه ، عن أبى القاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن أبيه عن سعد بن عبداللّه . / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 240 ، ح 6442 .

ص: 253

« ق »

قصرهاى بهشت در دنيا

1 . أخبرنا أبوالفتح هلال بن محمد الحفار عن اسماعيل بن على الدعبلى عن على بن على أخو دعبل بن على الخزاعى عن أبى الحسن الرّضا عليه السلام عن أبيه عن أبائه عن اميرالمؤمنين عليهم السلام قال: أَربَعَةٌ مِن قُصُورِ الجَنَّةِ فِي الدُّنيَا: أَلمَسجِدُ الحَرَامُ وَ مَسجِدُ الرَّسُولِ صلى الله عليه و آله وَ مَسجِدُ بَيتِ المَقدِسِ وَ مَسجِدُ الكُوفَةِ.(1)

امام على عليه السلام فرمودند: چهار قصر از قصرهاى بهشت در دنيا قرار دارند؛ مسجدالحرام، مسجدالنبى صلى الله عليه و آله ، مسجدالأقصى (بيت المقدس) و مسجد كوفه.

ص: 254


1- . الأمالى الطوسى، ص 369 ، ح 788 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 282 ، ح 6556 .

ص: 255

قصه گويى در مسجد

1 . عَلِىُّ بن ابراهيمَ عن أبيه عن ابن أبى عُمَير عن هشام بن سالمٍ عن أبى عبداللّه عليه السلام قالَ: اِنَّ أَمِيرَالمُؤمِنِينَ عليه السلام رَأَي قاصّا فِي المَسجِدِ فَضَرَبَهُ بالدِّرَّةِ و طَرَدَهُ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: امام على عليه السلام قصّه گويى را در مسجد ديدند پس او را كتك زدند و از مسجد بيرون كردند.

ظاهرا مقصود برخورد با افرادى است كه با افسانه ها وقت مردم را به بطالت مى گذراندند، ولى چنانچه قصّه مشتمل بر موعظه و اندرز باشد نظير قصه هاى قرآنى يا داستان هاى زندگى معصومين عليه السلام ، قطعا نقل آنها در مسجد اشكالى ندارد.

ص: 256


1- . الكافى، ج 7 ، ص 263 ، ح 20 / التهذيب، ج 10 ، ص 149 ، ح 26 . سند شيخ طوسى به على بن ابراهيم در مشيخه اين چنين است: و ما ذكرته عن على بن ابراهيم بن هاشم: فقد رويته - بهذه الأسانيد - عن محمدبن يعقوب، عن على بن ابراهيم. و أخبرنى - أيضا - برواياته الشيخ أبوعبداللّه محمد بن محمد بن النعمان، والحسين بن عبيداللّه و احمد بن عبدون كلّهم: عن أبى محمدالحسن بن حمزه العلوى، الطبرى عن على بن ابراهيم / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 244، ح 6451 و ج 17 ، ح 22221 / بحارالأنوار، ج 69 ، ص 265 .

ص: 257

قضاوت در مسجد

دو روايت مستند در ارتباط با قضاء و صدور حكم در مسجد در بحث «خريد و فروش در مسجد» ذكر شده است.

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن ابى عمير عن عمر بن أذينة قالَ: كُنتُ شَاهِدَابنِ أَبِي لَيلَي فَقَضى فى رَجُلٍ... فَقَالَ لَهُ مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ الثَّقَفِىُّ: أَمَا اِنَّ عَلِىَّ بنَ أَبى طالبٍ عليه السلام قَد قَضَي فِي هَذَا المَسجِدِ بِخَلاَفِ مَا قَضَيتَ... الحديث.(1)

عمر بن اذينه نقل مى كند كه در مجلس عبدالرحمن بن أبى ليلى حاضر و شاهد بودم و در مورد مردى قضاوتى كرد. محمد بن مسلم به او اعتراض كرد و گفت: آگاه باش كه امام على عليه السلام در

ص: 258


1- . الكافى، ج 7 ، ص 34 ، ح 27 / من لايحضره الفقيه، ج 4 ، ص 245 شيخ صدوق به اسنادش به محمد بن ابى عمير نقل مى كند كه در مشيخه اين چنين است: و ما كان فيه عن محمد بن أبى عمير: فقد رويته عن ابىره و محمد بن الحسن(ره) عن سعد بن عبداللّه والحميرى جميعا عن أيوب بن نوح و ابراهيم بن هاشم و يعقوب بن يزيد و محمد بن عبدالجبار جميعا عن محمد بن ابى عمير. شيخ طوسى در تهذيب روايت را به دو طريق نقل مى كند، طريق اول همان سند متن است كه با كافى مشترك است و سند شيخ طوسى به على بن ابراهيم در صفحه 255 ذكر شد. التهذيب، ج 9 ، ص 14 ، ح 38 ؛ و طريق دوم در تهذيب اين چنين است: محمد بن احمد بن يحيى عن عبداللّه بن احمد الرَّازى عن بكر بن صالح عن ابن ابى عمير عن ابن اذينة البَصرِىّ، التهذيب، ج 6 ، ص 291 ، ح 13 / سند شيخ به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 19 ، ص 223 ، ح 24468 . شيخ صدوق در معانى الأخبار با اين سند نقل مى فرمايد: أبى(ره) عن احمد بن ادريس عن محمد بن احمد عن عبداللّه بن احمد الرازى عن بكر بن صالح عن ابن ابى عمير عن ابن عيينة البصرى. ص 219 ، ح 2 .

اين مسجد به خلاف آنچه تو قضاوت كردى، در چنين موردى قضاوت فرمود [در ادامه روايت علّت آگاهى محمد بن مسلم -با توجه به اختلاف زمانى بين ايشان و امام على عليه السلام روايتى از امام باقر عليه السلام ذكر شده كه ايشان به صورت مكتوب داشته اند.]

2 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن أبى عمير عن على بن أبى حمزة عن أبى بصرى عن أَبى جعفر عليه السلام قال: دَخَلَ أَمِيرَالمُؤمِنينَ عليه السلام أَلمَسجِدَ فَاستَقبَلَهُ شَابٌّ يَبكِي وَ حَولَهُ قَومٌ يَسكِتُونَهُ فَقَالَعَلِىُّ عليه السلام مَا أبكَاكَ؟ فَقَال: يَا أَمِيرَالمُؤمِنينَ! اِنَّ شُرَيحا قَضَي عَلَىَّ بِقَضِيَّةٍ مَا أَدرِي مَاهِىَ، انَّ هَؤُلاَءِ النَّفَرَ خَرَجُوا بِأَبى مَعَهُم فِي السَّفَرِ فَرَجَعُؤا وَ لَم يَرجِع أَبِي فَسَأَلتُهُم عَنهُ فَقَالُوا مَاتَ فَسَأَلتُهُم عَن مَالِهِ فَقَالُوا ما تَرَكَ مالاً فَقَدَّمتُهُم اِلَي شُرَيحٍ فَاستَحلَفَهُم وَ قَد عَلِمتُ يَا أَمِيرَالمُؤمِنينَ أَنَّ أَبِي خَرَجَ وَ مَعَهُ مَالٌ كثيرٌ... ثُمَّ قَالَ: فَرِّقُوهُم وَ غَطُّوا رُوسَهُم قَالَ: فَفُرِّقَ بَينَهُم وَ أُقِيمَ كُلُّ رَجُلٍ مِنهُم اِلَي أُسطُوَانَةٍ مِن أَساطِينِ المَسجِدِ وَ رَءُوسُهُم مُغَطَّاةٌ بِثِيَابِهِم ثُمَّ دَعَا بِعُبَيدِاللّه بن أَبِي رَافِعٍ كَاتِبِهِ فَقالَ هَاتِ صَحِيفَةً وَ دَوَاةً وَ جَلَسَ أَمِيرُالمُؤمِنينَ عليه السلام فِي مَجلِسِ القَضَاءِ وَ جَلَسَ النَّاسُ اِليه... .(1)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: اميرالمؤمنين عليه السلام وارد مسجد شد و با جوانى روبه رو شد كه مى گريد و مردم در اطرافش جمع شده اند تا او را ساكت كنند. حضرت پرسيد: چه چيزى تو را به گريه انداخته است؟ جوان گفت: اى امير مؤمنان! شريح قاضى در مورد قضيه من به صورتى حكم كرده است كه نمى فهمم چرا اين گونه حكم كرده است؛ گروهى همراه پدرم به مسافرت رفتند و برگشتند ولى پدرم بازنگشته است! از آنان سؤال كردم: گفتند: او مرد. از اموالش پرسيدم؟ گفتند: او از خود چيزى باقى نگذاشت. آنان را نزد شريح قاضى بردم و او آنان را سوگند داد (و تبرئه كرد) در حالى كه من مى دانم پدرم با مال زيادى به مسافرت رفت... [روايت طولانى است حضرت نزد شريح مى رود و به او اعتراض مى كند، سپس دستور مى دهد تمام همسفران را در نزد حضرت حاضر كنند تا خود قضاوت كند ]حضرت دستور داد: آنان را از يكديگر جدا كنيد و سرهايشان را بپوشانيد. راوى مى گويد: آنان را از هم جدا كردند و هر يك را در كنار يكى

ص: 259


1- . الكافى، ج 7 ، ص 371 ، ح 8 .

از ستون هاى مسجد قرار دادند در حالى كه سرهايشان با لباس شان پوشيده بود. حضرت دستور فرمود: عبيد بن ابى رافع كاتبِ حضرت؛ با قلم و كاغذ حاضر شود و خود در جايگاه قضاوت نشستند. مردم هم نشستند...(1) (در ادامه روايت نحوه بازجويى حضرت از افراد و اعتراف آنان به قتل پدر جوان آمده است).

3 . و عن على عليه السلام : أَنَّهُ بَلَغَهُ أَنَّ شُرَيحا يَقضِي فِي بَيتِهِ فَقَالَ: يَا شُرَيحُ اِجلِس فِي المَسجِدِ فَاِنَّهُ أَعدَلُ بَينَ النَّاسِ وَ اِنَّهُ وَهنُ بِالقَاضِي أَن يَجلِسَ فِي بَيتِهِ.(2)به حضرت امير عليه السلام خبر رسيد كه شريح قاضى در خانه اش قضاوت مى كند! پس فرمود: اى شريح! در مسجد قضاوت كن، كه براى عدالت بين مردم بهتر است. ضعف و سستى است براى قاضى كه در خانه اش بنشيند و قضاوت كند.

4 . على بن محمد عن عبداللّه بن اسحاق عن الحسن بن على بن سليمان عن محمد بن عمران عن ابى عبداللّه عليه السلام قال: أُتِىَ أَمِيرُالمُؤمِنينَ عليه السلام و هُوَ جالِسٌ فِي المَسجِدِ الكُوفَةِ بِقَومٍ وَجَدُوهُم يَأكُلُون بِالنَّهارِ فِي شَهرِ رَمَضَانَ فَقَال لَهُم أَمِيرُالمُومِنِينَ عليه السلام أَكَلتُم و أَنتُم مُفطُِرُونَ؟ قَالُوا: نعم... الحديث.(3)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: اميرالمؤمنين عليه السلام در ماه رمضان در مسجد كوفه نشسته بود كه روزه خوارانى را يافته نزد وى آوردند، حضرت از آنان پرسيد: در حالى خورديد كه روزه دار نبوديد؟ گفتند: آرى... [در ادامه روايت حضرت پس از اثبات مجرم بودن آنان حكم را صادر كردند.]

ص: 260


1- . روايت فوق نه تنها برانجام قضاوت دلالت دارد بلكه نحوه قضاوت حضرت با تمام جزئيات در آن ذكر شده و مجلس قضاوت حضرت نيز در مسجد بوده است، شواهد تاريخى نيز حاكى از محلى در مسجد كوفه به نام «دكه القضأ» است كه تا امروز باقى است.
2- . دعائم الاسلام، ج 2 ، ص 534 ، ح 1897 / مستدرك الوسائل، ج 17 ، ص 358 ، ح 21578 .
3- . الكافى، ج 4 ، ص 181 ، ح 7 / وسائل الشيعة، ج 10 ، ص 249 ، ح 13336 / بحارالأنوار، ج 38 ، ص 60 .

5 . حدثنا عباد بن سليمان عن محمد بن سليمان عن هارون بن جهم عن محمد بن مسلم عن أبى جعفر عليه السلام قال: بَينَا أَمِيرُالمُؤمِنِينَ عليه السلام جَالِسٌ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ وَ قَدِاحتَبى بِسَيفِهِ وَ أَلقَي تُرسَهُ خَلفَ ظَهرِهِ اِذ أَتَتهُ امرَأَةٌ تَستَعدِي عَلَي زَوجِهَا فَقَضَي لِلزَّوجِ عَلَيهَا... .(1)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: اميرالمؤمنين در مسجد كوفه نشسته بود و به شمشيرش تكيه داده و سپرش را پشت سرش نهاده بود كه زنى نزد وى آمد و از او بر عليه شوهرش كمك و يارى طلبيد، آن حضرت به نفع مرد و بر عليه آن زن قضاوت نمود.

قضاوت هاى حضرت على عليه السلام در مسجد كوفه به شهادت تاريخ بيش از موارد مذكور و به حدى بوده است كه مكان قضاوت به «دكه القضا» شهرت يافته است. در متون روايى اهل سنت نيز موارد متعددى از قضاوت افراد در مسجد نقل شده است كه براى آگاهى به منبع ذيل مراجعه كنيد.(2)

ص: 261


1- . بصائرالدرجات، ص 356 ، ح 7 / تفسيرالعياشى، ج 2 ، ص 248 / بحارالأنوار، ج 24 ، ص 129 .
2- . صحيح البخارى، ج 8 ، ص 112 .

« ك »

كسب روزى و مسجد

1 . على بن ابراهيم عن احمد بن محمد عن على بن الحكم عن ابن الوليد بن صبيح عن أبيه قال: قال أبوعَبدِاللّه عليه السلام : يا وَلِيدُ أَينَ حَانُوتُكَ مِنَ المَسجِدِ فَقُلتُ عَلَي بَابِهِ فَقَالَ: اذَا أَرَدتَ أَن تَأتِىَ حانُوتَكَ فَابدَأَ بِالمَسجِدِ فَصَلِّ فِيهِ رَكعَتَينِ أَو أَربَعَا ثُمَّ قُل: غَدَوتُ بِحَولِ اللّه وَ قُوَّتِهِ وَ غَدَوتُ بِلا حَولٍ مِنِّي وَ لاَقُوَّةٍ بَل بِحَولِكَ وَ قُوَّتِكَ يا رَبِّ اللَّهُمَّ اِنِّي عَبدُكَ أَلَتمِسُ مِن فَضلِكَ كَما أَمَرتَنِي فَيَسِّرلِي ذَلِكَ وَ أَنَا خافِضٌ فِي عافِيَتِكَ.(1)

وليد بن صبيح نقل مى كند كه امام صادق عليه السلام از او پرسيد: اى وليد، مغازه ات از مسجد چقدر فاصله دارد؟ گفتم: كنار درِ مسجد است؛ پس فرمود: هرگاه خواستى به مغازه ات بروى، ابتدا به مسجد برو و در آن دو يا چهار ركعت نماز بخوان و سپس بگو: صبح كردم به حول و قوه الهى و نه به حول و توان خودم، اى پروردگار: من بنده توام و از فضل تو درخواست مى كنم همان گونه كه خود فرموده اى، پس دسترسى به آن را آسان گردان كه من در پناه لطف و عنايت تو آسايش دارم.

ص: 262


1- . الكافى، ج 3 ، ص 474 ، ح 4 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 123 ، ح 10222 .

2 . عدة من أصحابنا عن البرقى عن أبيه عن صفوان بن يحيى عن محمد بن الحسن العطار عن رجل من أصحابنا عن أبى عَبدِاللّه عليه السلام قالَ: قَالَ لِي يا فُلاَنُ أَمَا تَغدُوا فِي الحَاجَةِ، أَمَا تَمُرُّ بِالمَسجِدِ الأَعظَمِ عِندَكُم بِالكُوفَةِ؟ قُلتُ: بَلى قالَ: فَصَلِّ فِيهِ أَربَعَ رَكَعاتٍ قُل فِيهِنَّ غَدَوتُ بِحَولِ اللّه وَ قُوَّتِهِ، غَدَوتُ بِغَيرِحَولٍ مِنِّي وَ لاَ قُوَّةٍ وَ لَكِن بِحَولِكَ يَا رَبِّ وَ قُوَّتِكَ أَسأَلُكَ بَرَكَةَ هَذَااليَومِ وَ بَرَكَةَ أَهلِهِ وَ أَسأَلُكَ أَن تَرزُقَنِي مِن فَضلِكَ حَلالاً طَيِّبا تَسُوقُهُ اِلَىَّ بِحَولِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ أَنَا خافِضٌ فِي عَافِيَتِكَ.(1)

مردى از اصحاب امام عليه السلام نقل مى كند كه امام صادق عليه السلام به من فرمود: بامدادان كه در پى حاجت خود مى روى، آيا از مسجد اعظم كه در كوفه است، گذر مى كنى؟ عرض كردم: آرى. فرمود: پس چهار ركعت نماز در آنجا بخوان و در نمازهايت بگو: به حول و كمك الهى صبح كردم و نه به حول و توان خودم، بلكه به حول و قوت تو اى پروردگار من! از تو بركت امروز را مى طلبم و بركت اهل اين روز را [بركت همگانى براى بندگانت در اين روز] و از تو مى خواهم كه از فضل خودت روزى پاك و حلالى را نصيبم گردانى كه آن را با نيرو و قوتت به سويم برانى و من در سايه حمايت تو در آسايشم.

روايات اهل سنت

1 . أخبرنا محمد بن عبداللّه بن عبدالحكم بن أعين عن شعيب عن الليث عن خالد عن ابن ابى هلال عن مروان بن عثمان عن عبيد بن حنين عن أبى سعيد بن المعلى قال: كُنَّا نَغدُوا اِلى السُّوقِ عَلَي عَهدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله فَنَمُرُّ عَلَي المَسجِدِ فَنُصَلِّي فِيهِ.(2)

ابوسعيد مى گويد در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه صبح زود به بازار مى رفتيم، به هنگام عبور بر مسجد در آن نماز مى خوانديم.

ص: 263


1- . الكافى، ج 3 ، ص 475 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 124 ، ح 10223 .
2- . سنن النسائى، ج 2 ، ص 55 .

كشيدن تصوير در مسجد

1 . الحسن بن على العلوى عن سهل بن جمهور عن عبدالعظيم بن عبداللّه العلوى عن الحسن بن الحسين العُرَنّى عن عمرو بن جُمَيعٍ قال: سَأَلتُ أباجَعفُرٍ عليه السلام عَنِ الصَّلاةِ فِي المَساجِدِ المُصَوَّرَةِ؟ فَقَالَ: أَكرَهُ ذَلِكَ وَ لَكِن لا يَضُرُّكُم ذلِكَ اليَومَ وَ لَو قامَ العَدلُ لَرَأَيتُم كَيفَ يُصنَعُ فى ذلِكَ.(1)

عمرو بن جُمَيع مى گويد: از امام باقر عليه السلام درباره نماز خواندن در مساجدى كه تصوير دارد پرسيدم؟ حضرت فرمود: من از آن كراهت دارم، ولى امروزه براى شما اشكال ندارد و اگر حكومت عدلى ايجاد مى شد مى ديديد كه در اين مورد چگونه عمل مى كرد.

2 . وَ سَأَلتُهُ (أبالحسن مُوسى بنَ جَعفَرِ عليه السلام ) عَن مَسجِدٍ يَكُونُ فِيهِ تَصَاوِيرُ وَ تَمَاثِيلُ أَيُصَلَّي فِيهِ؟ قَالَ عليه السلام : يُكسَرُ رُءوسُ الَّتمَاثِيلِ وَ يُلَطَّخُ رُءُوسُ التَّصَاوِيرِ وَ يُصَلَّي فِيهِ وَ لاَ بَأسَ.(2)

از برادرم امام كاظم عليه السلام پرسيدم: آيا مى توان در مسجدى كه بر ديوارهايش تصاوير و مجسمه است نماز خواند؟ فرمود: چنانچه سرهاى مجسمه ها شكسته و سرهاى تصاوير مخدوش گردد، مى توان در آن نماز خواند و اشكالى ندارد.

ص: 264


1- . الكافى، ج 3 ، ص 369 ، ح 6 / و فى التهذيب محمد بن يعقوب عن الحسن بن على سند شيخ طوسى به شيخ كلينى در صفحه 59 ذكر شد. ولى ايشان مى فرمايد: سألت أباعبداللّه عليه السلام . ج 3 ، ص 259 ، ح 46 / وسائل الشيعة، ج 5، ص 215 ، ح 6365 / بحارالأنوار، ج 52 ، ص 374 ، ح 171 .
2- . مسائل على بن جعفر عليه السلام ، ص 226 / قرب الأسناد، ص 94 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 289 ، ح 3 .

ص: 265

كنگره ساختن براى مسجد

1 . محمد بن احمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن محمد بن يحيى عن طلحة بن زيد عن جعفر عن أبيهَ: أَنَّ عَلِّيَا عليه السلام رَأَي مَسجِدا بِالكُوفَةِ وَ قَد شُرِّفَ فَقَالَ: كَأَنَّهُ بِيعَةٌ وَ قَالَ: اِنَ المَسَاجِدَ تُبنَي جُمّا لاَتُشَرَّفُ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدرش نقل مى كند كه: اميرالمؤمنين عليه السلام در كوفه، مسجدى را كه داراى كنگره بود مشاهده نمود فرمودند: اين مسجد مانند معابد يهود و نصارى است. مساجد را بايستى صاف و بدون كنگره ساخت.

2 . محمدبن محمد بن النعمان المفيد فى الارشاد عن أبى بصير عن أبى جعفر عليه السلام - فى حديث طويل - قال: اذا قَامَ القَائِمُ لَم يَبقِ مَسجِدٌ عَلَي وَجهِ الأَرضِ لَهُ شُرَفٌ الّا هَدَمَهَا.(2)

شيخ مفيد از ابوبصير و او از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: هنگامى كه قائم آل محمد(عج) قيام كنند كنگره هر مسجدى در روى زمين را ويران مى كند.

ص: 266


1- . تهذيب، ج 3 ، ص 253 ، ح 17 . سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد / روايت در من لايحضره الفقيه به صورت مرسل نقل شده است. ج 1 ، ص 236 ، ح 708 / و در علل الشرائع: أبىره عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد...، ج 2 ، ص 320 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 352 .
2- . الارشاد، ج 2 ، ص 385 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 216 ، ح 6368 / بحارالأنوار، ج 52 ، ص 340 .

3 . محمد بن الحسين الرضى فى (المجازات النبويّة) قال: قال عليه السلام : أبنوا المساجد و اجعَلُوها جمّا.(1)

نبى اكرم صلى الله عليه و آله طبق اين نقل فرمودند: مساجد را صاف و بدون كنگره بسازيد.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا جيارة بن المغلس عن عبدالكريم بن عبدالرحمن البجلى عن ليث عن عكرمة عن ابن عباس قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : أَرَاكُم سَتُشَّرَفُونَ مَسَاجِدُكُم بَعدِي كما شُرِّفَتِ اليَهُودُ كَنائسُها وَ كَما شُرِّفَت النَّصَارَي بِيَعُهُا.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: شما را مى بينم كه پس از من مساجدتان را كنگره دار مى سازيد. همان طور كه يهود معابد و كنيسه ها و نصارا كليسايشان را كنگره دار كردند.

ص: 267


1- . المجازات النبوية، ص 98 ، ح 66 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 216 ، ح 6369 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 364 ، ح 19 .
2- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 244 ، ح 740 .

كودكان در مسجد

چهار روايت مربوط به اين باب در بحث «خريد و فروش در مسجد» سندا و متنا نقل شد.

روايات ذكر شده در اين باب، كودكان را نيز در كنار ديوانگان قرار مى دهد! ولى با توجه به روايات تمرين صبى به انجام عبادات، شهيد ثانى(ره) در شرح و تفسير اين روايات مى فرمايد: و ينبغى أن يراد بالصبى من لايوثق به منهم فى ازالة النجاسة، أمّا من يوثق به فى التنزه عن النجاسات و أداء الصلاة فانه يستحب تمرينه على فعل الصلاة فى المسجد كما يمرن على غيرها من العبادات.(1) مقصود آن دسته از كودكانى است كه انسان به طهارت آنان اطمينان ندارد و ممكن است مسجد را آلوده كنند. [بچه هايى كه خوب و بد و نجس و پاك را تشخيص نمى دهند (غيرمميّز)] اما كودكانى كه انسان به طهارت آنان اطمينان دارد [مميّز ]سزاوار آن است كه آنها را به مسجد بياورند و مستحب است بر نماز خواندن در مسجد آنان را تمرين بدهند، همچنان كه مستحب است كودكان را پيش از بلوغ به نماز عادت بدهند.

ص: 268


1- . مسالك الأفهام، ج 1 ، ص 329 .

ص: 269

« گ »

گلدسته يا مناره مسجد

1 . محمد بن على بن محبوب عن محمد بن الحسين عن على بن أسباط عن على بن جعفر قال: سَأَلتُ أَبَاالحَسَنِ عليه السلام عَنِ الأَذَانِ فِي المِنارَةِ، أَسُنَّةُ هُوَ؟ فَقالَ: اِنَّما كَانَ يُؤَذَّنُ لِلنَّبِىِّ صلى الله عليه و آله فِي الأَرضِ وَ لَم تَكُن يَومَئذٍ مَنارَةٌ.(1)

على بن جعفر مى گويد: از امام كاظم عليه السلام سؤال كردم: آيا اذان گفتن در مناره سنّت است؟ امام عليه السلام فرمود: براى پيامبر صلى الله عليه و آله بر روى زمين اذان مى گفتند، در آن ايام مناره اى نبود.

2 . احمدُ عن البرقى عن النوفلى عن السكونى عن جعفر عن أبيه عن آبائه عليه السلام أَنَّ عَلِّيا عليه السلام مَرَّ عَلَي مَنَارَةٍ طَوِيلَةِ فَأَمَرَ بِهَدمِهَا ثُمَّ قَالَ: لاَ تُرفَعُ المَنَارَةُ اِلاَّ مَعَ سَطحِ المَسجِدِ.(2)

امام صادق عليه السلام به نقل از پدران بزرگوارش مى فرمايد: على عليه السلام به مناره اى بلند برخورد

ص: 270


1- . التهذيب، ج 2 ، ص 284 ، ح 36 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 71 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 230 ، ح 6412 / مسائل على بن جعفر عليه السلام ، ص 233 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 256 ، ح 30 . سند شيخ طوسى به احمد بن محمد در صفحه 72 ذكر شد. / شيخ صدوق روايت را مرسل نقل مى كند. من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 239 ، ح 722 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 230 ، ح 6413 / مستدرك الوسائل، ج 4 ، ص 36 ، ح 4120 / در دعائم الاسلام آمده است: انّه رأى مأذنة طويلة فأمر بهدمها و قال لايُوذن على اكثر من سطح المسجد، ج 1 ، ص 147 .

كردند، فرمان داد تا آن را خراب كنند، آنگاه فرمودند: مناره را بايستى هم سطح با پشت بام مسجد ساخت.

3 . و روى سعد بن عبداللّه عن داود بن قاسم الجعفرى(1) قَالَ: كُنتُ عِندَ أَبِي مُحَمَّدٍ عليه السلام فَقَالَ: اِذَا قَامَ القَائِمُ يَهدُم المَنَارِ(2) والمقاصِيرِ التى فِي المَساجِد، فَقُلتُ فى نَفسِي لأى معنى هذا فَأقبل على فقال:مَعنى هذا أَنَّها مُحدثة مبتدعة، لَم يُبنِها نَبِىُّ ولاحجةٌ.

داود بن قاسم مى گويد: نزد امام حسن عسكرى عليه السلام بودم كه فرمود: هرگاه حضرت قائم قيام كند مناره ها و مقصوره هايى را كه در مساجد است را ويران مى كند، با خود گفتم: اين كار به چه معنايى است؟ امام رو به من كرد و فرمود: به معناى بدعت گذارى در دين است كه هيچ پيامبر و حجت خدا به ساخت آن اقدام ننموده است.

به نظر مى رسد در جمع بين روايات دوم و سوم مى توان گفت: مقصود انهدام مناره هاى بلند است كه از سطح مساجد بلندتر ساخته مى شود و الاّ اگر هم سطح با مساجد باشد اشكالى ندارد. همان طور كه در در روايت ديگر كه در بحث «طلاكارى مساجد» ذكر شد از بلند ساختن مناره نهى شده بود.

ص: 271


1- . در كشف الغمة عن أبى هاشم الجعفرى نقل شده است. ج 2 ، ص 418 / المناقب، ج 4 ، ص 437 .
2- . در اعلام الورى: أَمَرَ بهدم المنابر والمقاصير «آمده كه به نظر مى رسد صحيح نمى باشد چون منبر در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله ساخته شد و حضرت مخالفتى نكردند، اعلام الورى، ص 373 - 374 . ر.ك: منبر در مسجد.

« م »

محراب مسجد

1 . محمد بن احمد بن يحيى عن أحمد بن محمد عن محمد بن يَحيى عن طلحة بن زيد عن جعفر عن أبيه عن عَلِىِّ عليه السلام ، أَنَّهُ كَانَ يَكسِرُ الَمحارِيبَ اذا رَآها فِي المَساجِدِ وَ يَقُولُ كَأَنَّهَا مَذابِحُ اليَهُودِ.(1)

از امام على عليه السلام نقل شده است كه حضرت، هنگامى كه در مساجد به محرابى برخورد مى نمودند، آن را شكسته و مى فرمودند: اينها شبيه به كشتارگاه هاى يهود است.

در اينكه، اين دسته از محراب ها چه ويژگى داشته و به چه شكلى ساخته مى شده است ابهام وجود دارد، لذا تعابير فقها نيز در اين مورد مختلف است. برخى از اين گونه محراب ها تعبير به «محراب داخل»(2) نموده اند. روشن است كه اين دسته روايات؛ محراب هاى كنونى كه با ايجاد اثر اندكى و همراه با كمى فرورفتگى در ديوار مى باشد و از آن براى تعيين قبله استفاده مى شود، را شامل نمى شود. فقها نيز اين گونه محراب را مكروه نمى دانند.(3)

ص: 272


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 253 ، ح 16 . سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد. / شيخ صدوق اين روايت را در علل الشرايع: از پدرش و او از سعد بن عبداللّه از احمد بن محمد بن عيسى از محمد بن يحيى الخزار از طلحة بن زيد... نقل مى كند. / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 236 ، ح 707 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 237 ، ح 6436 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 352 .
2- . العروه الوثقى، ج 1 ، ص 600 : «و يكره أن يجعل لها المساجد محاريب داخلة».
3- . جواهرالكلام، ج 14 ، ص 110 .

ص: 273

محل ساخت مسجد

1 . و سَأَلَ عُبَيدُاللّه بنُ عَلِىِّ الحَلَبِي - و فى حديث - أنّه قال لأبى عبدِاللّه عليه السلام : فَيَصلَحُ المَكَانُ الَّذِي كَانَ حَشّا زَمانَا أَن يُنَظَّفَ، وَ يُتَّخَذَ مَسجِدا؟ قال: نَعَم، اِذَا أُلقِىَ عَلَيهِ مِنَ التُّرابِ مَا يُوارِيدِ فَاِنَّ ذلِكَ يُنَظِّفُهُ وَ يَطُهِّرُهُ.(1)

عبيداللّه حلبى نقل مى كند: به امام صادق عليه السلام عرض شد: آيا مكانى كه مدت طولانى دستشويى بوده را مى توان پس از نظافت؛ مسجد قرار داد؟ فرمود: بله، هنگامى كه خاك بر او ريخته شود و آن را بپوشاند؛ خاك آن را نظافت و پاك مى گرداند.

2 . و سئل أبوالحسن الأوّل عليه السلام عَن بَيتٍ قَد كَانَ حَشّا زَمَانا، هَل يَصلُحُ أَن يُجعَلَ مَسجِدا؟ فَقالَ: اِذَا نُظِّفَ وَ أُصلِحَ فَلاَ بَأسَ.(2)

از امام كاظم عليه السلام از خانه اى كه دستشويى بوده سؤال شد كه: آيا مى توان آن را مسجد قرار

ص: 274


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 236 ، ح 712 . سند شيخ صدوق به عبيداللّه بن على الحلبى: و ما كان فيه عن عُبيداللّه بن على الحلبى: فقد رويته عن أبى و محمد بن الحسن عن سعد بن عبداللّه والحميرى عن أحمد و عبداللّه ابنى محمد بن عيسى عن محمد بن أبى عمير عن حماد بن عثمان عن عبيداللّه بن على الحَلَبِىّ. و رويته عن أبى و محمد بن الحسن و جعفر بن محمد بن مسرور عن الحسين بن محمد بن عامر عن عمه عبداللّه بن عامر عن محمد بن ابى عمير عن حماد بن عثمان عن عبيداللّه بن على الحلّبى / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 209 ، ح 6349 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 236 ، ح 711 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 210 ، ح 6350 .

داد؟ فرمود: اگر نظافت و اصلاح شود اشكالى ندارد.

3 . على بن محمّد عن سهل بن زياد عن أحمد بن محمد بن أبى نصر، عن أبان بن عثمان، عن أبى الجارود - فى حديث - قال: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام عَنِ المَكانِ يَكُونُ خَبِيثا [حَشّا(1)] ثُمَّ يُنَظَّفُ و يُجعَلُ مَسجدا؟ قَالَ: يُطرَحُ عَلَيهِ مِنَ التُّرابِ حَتّى يُوَارِيَهُ، فَهُوَ أَطهَرُ.(2)أبى جارود مى گويد: از امام صادق عليه السلام از مكانى كه دستشويى بود سؤال كردم كه پس از نظافت مى توان آن را مسجد قرار داد؟ فرمود: خاك بر او بريزيد تا آن را بپوشاند. چرا كه خاك پاك كننده است.

4 . محمد بن على بن محبوب عن محمد بن الحسين عن الحسن بن على بن فضّال عن ثعلبة بن ميمون عن محمد بن مضارب [مصادف(3)] عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: لاَ بَأسَ بِأَن يُجعَلَ عَلَي العَذِرَةِ مَسجِدا.(4)

محمد بن مضارب مى گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: اشكالى ندارد كه بر عذره انسان [پس از محو يا نابودى ]مسجد قرار داده شود.

5 . عبداللّه بن الحسن عن جدّه على بن جعفر عن أخيه موسى بن جعفر عليه السلام قال: سَأَلتُهُ عَن بَيتٍ كَانَ حَشَّا زَمَانا، هَل يَصلُحُ أَن يَجعَلَ مَسجِدا؟ قال: إذَا نُظِّفَ وَ أَصَلَحَ فَلا بَأس.(5)

على بن جعفر مى گويد از برادرم امام كاظم عليه السلام از خانه اى كه مدت طولانى دستشويى

ص: 275


1- . در تهذيب و استبصار حَشّا وارد شده است، الاستبصار، ج 1 ، ص 442 ، ح 5 / التهذيب، ج 3 ، ص 259 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 368 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 210 ، ح 6351 .
3- . طبق نقل وسائل در حاشيه مخطوط يكى از نسخ [مصادف] وارد شده است. وسائل الشيعة، ج 5، ص 211، ح 6354 .
4- . التهذيب، ج 3 ، ص 260 ، ح 51 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 71 ذكر شد. / الاستبصار، ج 1 ، ص 441 .
5- . قرب الاسناد، ص 120 / مسائل على بن جعفر عليه السلام ، ص 229 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 358 ، ح 10 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 211 ، ح 6355 .

بوده پرسيدم: آيا صلاح است كه مسجد قرار داده شود؟ فرمود: اگر نظافت شود و اصلاح شود - كارى شود كه اثر دستشويى از بين برود و بوى آن قطع گردد - اشكالى ندارد.

6 . محمد بن على بن محبوب عن العباس عن صفوان عن القاسم بن محمد عن سليمان مَولَي طِربالٍ عن عبيدة بن زرارة قال سمعت أباعبداللّه عليه السلام يَقُولُ: الأرضُ كُلُّها مَسجِدٌ الاّ بِئرَ غائِطٍ أَو مَقبَرَةً.(1)

عبيدة بن زراره مى گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: در همه زمين مگر دستشويى و قبرستان ها مى توان مسجد بنا نمود.

7 . عن سعد، عن أبى جعفر عن أبيه: (عن عبداللّه بن المغيرة)(2) عن عبداللّه بن سنان- فى حديث - قال: سَأَلتُ أَباعَبدِاللّه عليه السلام : عَنِ المَكانِ يَكُونُ حَشَّا زَمَانا فَيُنَظَّفُ، وَ يُتَّخَذُ مَسجِدا؟ فَقَالَ: أَلقِ عَلَيهِ مِنَ التُّرابِ حَتّى يَتَوارَي فَاِنَّ ذَلِكَ يُطَهِّرُهُ ان شَاءَ اللّه .(3)

عبداللّه بن سنان مى گويد: از امام صادق عليه السلام در مورد مكانى كه مدت زمان طولانى دستشويى بوده، سؤال كردم كه آيا مى توان آن را نظافت نمود و مسجد قرار داد؟ امام عليه السلام فرمود: آن قدر خاك بريزيد كه نجاسات آن پوشيده شود كه اين كار زمين را تطهير خواهد كرد. انشاءاللّه .

8 . عن سعد بن عبداللّه عن هارون بن مسلم عن مسعده بن صدقه الرَّبَعِىِّ عن جعفربن محمد صلى الله عليه و آله قالَ سُئِلَ: أَيَصلُحُ مَكَانٌ حَشٌّ أَن يُتَّخَذَ مَسجِدا؟ فَقالَ: اِذَا أُلقِي عَلَيهِ مِنَ التُّرابِ مَا يُوَارِي ذَلِكَ وَ يَقطَعُ رِيحَهُ فَلا بَأَسَ، وَ ذَلِكَ لَأَنَّ التُّرابِ طهورٌ (يُطَهِّرُهُ)(4) و به مَضَتِ السُنَّةُ.(5)

ص: 276


1- . تهذيب الأحكام، ج 3 ، ص 259 ، ح 48 / الاستبصار، ج 1 ، ص 441 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 211 ، ح 6356 . شيخ طوسى در توضيح اين روايت مى فرمايد: مقصود؛ بئر غائطى است كه با خاك پر نشده و بوى او قطع نشده است / التهذيب، ج 3 ، ص 260 .
2- . در استبصار در سند عبداللّه بن مغيره نيست، استبصار، ج 1 ، ص 442 ، ح 5 .
3- . تهذيب الأحكام، ج 3 ، ص 260 ، ح 50 . سند شيخ طوسى به سعد در صفحه 251 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 210 ، ح 6352 .
4- . در استبصار يُطَهِّرُهُ وارد شده است، ج 1 ، ص 441 - 442 ، ح 4 .
5- . تهذيب الأحكام، ج 3 ، ص 260 ، ح 49 . سند شيخ طوسى به سعد در صفحه 251 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 210 ، ح 6353 .

مسعده بن صدقه مى گويد از امام صادق عليه السلام سؤال شد: آيا مى توان مكان دستشويى را به مسجد تبديل كرد؟ امام عليه السلام فرمود: اگر به قدرى خاك روى نجاسات بريزند كه پوشيده و بوى آن قطع شود مانعى ندارد چون خاك آن نجاسات را تطهير مى كند و سنت پيامبر صلى الله عليه و آله نيز اين گونه بوده است.

9 . عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد عن عثمان بن عيسى عن سماعة قال: سَأَلتُهُ عَن زِيَارَةِ القُبُورِ وَ بِنَاءِ المَساجِدِ فِيها فقال: أَمَّا زِيَارَةُ القُبُور فَلاَبأسَ بِها و لاتُبنَي عِندَهَا المَسَاجِدُ.(1)

سماعة بن مهران مى گويد از امام عليه السلام درباره زيارت قبور و ساختن مسجد در قبرستان سؤال كردم؟ فرمود: زيارت قبور مانعى ندارد ولى نبايد در قبرستان مسجد ساخته شود.

10 . حدثنا محمد بن موسى المتوكل عن على بن ابراهيم عن أبيه عن حماد بن حريز عن زرارة عن ابى جعفر عليه السلام قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : لا تَتَّخُذُوا قَبرِي قِبلَةً وَ لاَ مَسجِدا فانَّ اللّه تعالى لَعَنَ الَّذِينَ اتَّخَذُواقُبُورَ أَنبِيائِهِم مَسَاجِدَ.(2)

امام باقر عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمودند: قبر مرا قبله و مسجد خويش نگيريد. پس همانا خداى تعالى لعنت فرموده كسانى را كه قبور پيامبرانشان را مسجد قرار دادند.

ص: 277


1- . الكافى، ج 3 ، ص 228 ، ح 2 / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 178 ، ح 531 . شيخ صدوق از سماعة بن مهران نقل مى كند. سند شيخ به سماعه اين چنين است: و ما كان فيه عن سماعة بن مهران: فقد رويته عن ابىره عن على بن ابراهيم بن هاشم عن أبيه عن عثمان بن عيسى العامرى عن سماعة بن مهران. / وسائل الشيعة، ج 3 ، ص 234 ، ح 3496 / بحارالأنوار، ج 79 ، ص 20 .
2- . علل الشرايع، ج 2 ، ص 358 ، ح 1 ، مرحوم صدوق در من لايحضره الفقيه به صورت مرسل نقل مى كند و بعد از كلمه لَعَن مى فرمايد: لَعَن اليَهُودَ. ج 1 ، ص 178 ، ح 532 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 161 ، ح 6222 و 6224 .

11 . على بن محمد عن سهل بن زياد عن احمد بن محمد بن ابى نصر عَمَّن سَأَل أباعَبدِاللّه عليه السلام : عَنِ المَسجِدِ يَنِزُّ حائِطِ قِبلَتِهِ مِن بَالوُعَةٍ فِيها فَقالَ: اِن كَانَ نَزُّهُ مِنَ البالُوعَةِ فَلا تُصَلِّ فِيهِ وَ اِن كَانَ نَزُّهُ مِن غَيرِ ذَلِكَ فَلابَأسَ بِهِ.(1)

از امام صادق عليه السلام سؤال شد: آيا مى توان در مسجدى نماز خواند كه ديوار قبله اش مرطوب و نمناك شده است از چاهى كه در آن بول مى شود؟ فرمود: اگر رطوبت او يقينا از چاه است خير، ولى اگر از غير چاه باشد اشكالى ندارد.

روايات اهل سنت

1 . قال النَبىُّ صلى الله عليه و آله : لعن اللّه اليَهُودَ، إِتَّخَذُوا قُبُورَ أَنبِيائِهِم مَساجِدَ.(2)

خداوند لعنت كند يهود را كه قبرهاى پيامبران را مسجد قرار دادند.

2 . حدثنا محمد بن المثَنَّي عن يحيى عن هشام عن ابيه عن عائشة أَنَّ أُمّ حبيبة و أُمَّ سَلَمَةَ ذَكَرَتا كنيسةً رَأيَنَها بِالحَبَشَةِ فِيهَا تَصَاوِيرُ، فُذَكَرَتا لِلنَّبىِّ صلى الله عليه و آله فَقالَ: انَّ اولئِكَ اِذا كان فيهم الرَّجُلُ الصَّالِحُ فَماتَ، بَنَوا على قَبرِهِ مَسجِدا وَ صَوَّروا فيهِ تِلكَ الصُّورَ فَاولئكَ شرارُ الخَلقِ عِندَاللّه يَومَ القِيامَةِ.(3)

ص: 278


1- . الكافى، ج 3 ، ص 388 ، ح 4 / شيخ طوسى هم از كافى نقل مى كند، تهذيب الاحكام، ج 2 ، ص 221 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 146 ، ح 6172 .
2- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 110 و در جلد 2 بخارى با اين سند نقل شده است: حدثنا عبيداللّه بن موسى عن شيبان عن هلال هوالوزان عن عروة عن عائشة عن النبى صلى الله عليه و آله ... مثله، ج 2 ، ص 90 - 91 و در ص 106 : حدثنا موسى بن اسماعيل عن أبو عوانة عن هلال... مثله و در ج 5 ، ص 138 : حدثنا الصلت بن محمد عن أبوعوانة مثله. در صحيح مسلم: حدثنا ابوبكر بن شيبة و عمرو الناقد قالا حدثنا هاشم بن القاسم عن شيبان عن هلال بن ابى حميد عن عروة بن الزبير عن عائشة، ج 2 ، ص 67 / سنن النسائى، ج 4 ، ص 95 - 96 .
3- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 110 ؛ در ج 2 بخارى با اندك تفاوت با اين سند آمده است: حدثنا اسماعيل عن مالك عن هشام عن أبيه عن عائشة...، ص 93 .

عايشه مى گويد: ام حبيبه و ام سلمه از كنيسه اى كه در حبشه ديده بودند، سخن گفتند كه در آن تصاويرى بوده است و من داستان را براى پيامبر صلى الله عليه و آله گفتم، فرمود: اينان زمانى كه مرد صالحى در بينشان فوت مى كرد بر قبر او مسجد مى ساختند و تصاويرى نقش مى كردند، اينان بدترين خلق در نزد خداوند در روز قيامت هستند.

ص: 279

مساجد جديد

1 . محمد بن على بن محبوب عن احمد عن الحسن بن على بن فضال عن أبِي جَمِيلَةَ عن محمد بن على الحلبى عن أبى عبداللّه عليه السلام فى قوله تعالى «وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ» قالَ: مَسَاجِدُ مُحَدَثَةٌ فَأُمِرُوا أَن يُقِيمُوا وُجُوهَهُم شَطرَ المَسجِدِ الحَرَامِ.(1)

امام صادق عليه السلام در ذيل آيه شريفه «به هنگام عبادت در هر مسجد رو به سوى او آريد» فرمودند: منظور مساجد تازه تأسيس است و به مردم نيز دستور داده شده كه به جانب مسجدالحرام [كعبه]روى نماييد.

ص: 280


1- . التهذيب، ج 2 ، ص 43 ، ح 4 ، سند شيخ به ابن محبوب در صفحه 71 ذكر شد. / مستدرك، ج 3 ، ص 168 ، ح 3288 / تفسيرالعياشى، ج 2 ، ص 12 ، ح 19 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 64 .

ص: 281

مسجدالحرام و بهترين جاى آن

1 . عِدَّةٌ من أصحابنا عن أحمد بن محمد عن ابن فضّالِ عن الحسن بن الجَهم قالَ: سَأَلتُ أبالحسن الرضا عليه السلام عَن أَفضَلِ مَوضِعٍ فِي المَسجِدِ يُصَلَّي فِيهِ؟ قال: الحَطِيمُ مَا بَينَ الحَجَرِ وَ بَابِ البَيتِ قُلتُ: والّذى يَلِي ذلِكَ فى الفَضلِ؟ فَذَكَرَ أَنَّهُ عِندَ مَقَامِ اِبرَاهِيمَ عليه السلام قلت: ثُمَ الَّذِي يَلِيهِ فِي الفَضلِ؟ قال: فى الحِجرِ قُلتُ: ثُمَّ الّذى يَلِي ذلِكَ؟ قال: كُلَّمَا دَنَا مِنَ البَيتِ.(1)

حسن بن جهم مى گويد: از امام رضا عليه السلام درباره بهترين جايگاه مسجد كه در آن نماز گزارده شود سؤال كردم؟ فرمود: «حطيم» كه بين حجرالأسود و در خانه كعبه است. پرسيدم: پس از آن كجا؟ فرمود: در نزد مقام ابراهيم عليه السلام . پرسيدم: پس از آن كجا؟ فرمود: در حجر اسماعيل عليه السلام ؛ پرسيدم پس از آن كجا؟ فرمود: هر قدر نزديك تر به خود خانه (كعبه باشد) فضيلت آن بيشتر است.

2 . أَبُو عَلِىِّ الأَشعَرِىُّ عَن مُحَمَّدِ بنِ عَبدِالجَبَّارِ عَن صَفوان بن يحيى عن أَبى أَيُّوبَ الخَزَّازِ عَن أَبِي عُبَيدَةَ قَالَ قُلتُ لِأَبى عبداللّه عليه السلام : الصَّلاة فى الحَرَمِ سَوَاءٌ؟ فقالَ: يَا أَبَا عُبَيدَةَ ماالصَّلاةُ فى المَسجِدِالحَرَامِ كُلِّهِ سَوَاءً فَكَيفَ يَكُونُ فِي الحَرَمِ كُلِّهِ سَوَاءً قُلتُ: فَأَىُّ بقاعِهِ أَفضَلُ قَالَ: مَا بَينَ البابِ اِلَي الحَجَرِالأَسوَدِ.(2)

ابوعبيده مى گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم: نماز در حرم (مسجدالحرام) در همه جا

ص: 282


1- . الكافى، ج 4 ، ص 525 ، ح 1 و نظير اين روايت حديث 9 است / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 273، ح 6527 / به همين مضمون با تفاوت در متن: المحاسن، ج 1 ، ص 91 / ثواب الأعمال، ص 204 .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 525 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 274 ، ح 6530 .

مساوى است؟ حضرت فرمود: چگونه ممكن است در همه جا مساوى باشد! عرض كردم: پس كدام مكان نسبت به بقيه أفضل است؟ فرمود: بين در خانه كعبه تا حجرالأسود.

3 . أَحمد بن محمدبن على بن الحكم عن الكَاهِلِىّ قال: كُنَّا عِندَ أَبى عَبدِاللّه عليه السلام فَقالَ: أَكثِرُوا مِنَالصَّلاةِ وَالدُّعاءِ فِي هذا المَسجِدِ أَما اِنَّ بُكلِّ عَبدٍ رِزقا يُجَازُ اِلَيهِ جَوزا.(1)

نزد امام صادق عليه السلام بوديم فرمود: زياد نماز و دعا در اين مسجد بخوانيد و بدانيد كه براى هر بنده اى روزى اى است كه به طرف او خواهد آمد.

4 . احمد بن محمد عن على بن أبى سَلَمَةَ عن هارون بن خَارِجَةَ عَن صامتٍ عَن أبى عبداللّه عليه السلام عن آبائه عليه السلام قال: الصَّلاةُ فى المَسجِدِالحَرَامِ تَعدِلُ مِائَةَ أَلفِ صَلاةٍ.(2)

امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش نقل مى كند كه فرمودند: نماز در مسجدالحرام معادل يك صد هزار نماز [در جاى ديگر] است.

5 . عِدَّةٌ مِن أَصحابنا عن سهل بن زيادٍ عن أحمد بن مُحَمَّدِبنِ أَبى نَصرٍ عَن أَبِي الحَسَنِ عليه السلام قالَ: سَأَلتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي فِي جَمَاعَةٍ فى مَنزِلَةِ بمَكَّةَ أَفضَلُ أَو وَحدَهُ فِي المَسجِدِالحَرَامِ؟ فقالَ: وَحدَهُ.(3)

محمد بن ابى نصر مى گويد: از امام رضا عليه السلام پرسيدم درباره مردى كه در خانه اش در مكّه نماز را به جماعت مى خواند، آيا اين بهتر و بافضيلت تر است يا اينكه نماز را به صورت فرادا در مسجدالحرام بخواند؟ امام عليه السلام فرمودند: فرادا در مسجدالحرام بخواند.

ص: 283


1- . الكافى، ج 4 ، ص 526 ، ح 4 / و فى الوسائل فى آخرالحديث: يحاز اليه حوزا، ج 5 ، ص 272 ، ح 6524. [يُجَازُ اِلَيهِ جَوزا أى يجمع و يساق و يحتمل أن يكون الغرض أن الدعاء والصلاة فيه يصير سببا لمزيد الرزق].
2- . الكافى، ج 4 ، ص 526 ، ح 5 / و روى على بن ابراهيم عن أبيه عن النوفلى عن السّكونى مثله، همان ، ح 6 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 272 ، ح 6522 و 6523 .
3- . الكافى، ج 4 ، ص 527 ، ح 11 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 239 ، ح 6439 .

6 . أبى (ره) عن على بن ابراهيم عن أبيه عن على بن معبد عن الحسين بن خالد عن أبى الحسن الرّضا عليه السلام عن آبائه عليه السلام قالَ: قال محمد بن عَلِىٍّ الباقر عليه السلام : صَلاَةٌ فِي المَسجِدِ الحَرَامِ أَفضَلُ مِن مِائَةِ أَلفِ صَلاَةٍ فِي غَيرِهِ مِنَ المَسَاجِدِ.(1)

امام رضا عليه السلام از پدرانش نقل مى كند كه امام باقر عليه السلام فرمود: يك نماز در مسجدالحرام برتر از يكصد هزار نماز در غير آن از مساجد ديگر است.

7 . و روى ابوحمزه الثمالِىُّ عَن أَبى جَعفَرٍ عليه السلام أَنَّهُ قال: مَن صَلَّي فِي المَسجِدِالحَرَامِ صَلاَةً مَكتُوبَةًقَبِلَ اللّه بِهَا مِنهُ كُلَّ صَلاَةٍ صَلَّاهَا مُنذُ يَومَ وَجَبَت عَلَيهِ الصَّلاةُ وَ كُلِّ صَلاَةٍ يُصَلِّيهَا اِلَي أَن يَمُوتَ.(2)

ابوحمزه ثمالى مى گويد: هر كس نماز بگذارد در مسجدالحرام، نماز واجب، خداوند متعال به (بركت) آن نماز واجب قبول مى كند هر نماز واجبى را كه تا آن روز خوانده است و نيز هر نماز واجبى كه بعد از آن مى خواند تا هنگامى كه بميرد.

8 . و قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : الصَّلاَةُ فِي مَسجِدِي كَأَلفِ صَلاَةٍ فِي غَيرِهِ اِلاَّ المَسجِدَ الحَرَامَ فاِنَّ الصَّلاَةَ فِي المَسجِدِ الحَرَامِ تَعدِلُ أَلفَ صَلاَةٍ فِي مَسجِدِى.(3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نماز در مسجد من مانند هزار نماز در غير آن از مساجد ديگر است مگر مسجدالحرام. همانا نماز در مسجدالحرام معادل هزار نماز در مسجد من است.

ص: 284


1- . ثواب الأعمال، ص 30 - 29 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 271 ، ح 6519 / بحارالأنوار، ج 96، ص 241.
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 228 ، ح 681 / ايشان در ج 2 من لايحضره الفقيه همين روايت را به صورت مرسل نقل مى كند ولى در نقل مرسل «الصلاةً واحدةً» مى فرمايد، ج 2 ، ص 209 ، ح 2171 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 270 ، ح 6516 .
3- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 228 ، ح 682 / و فى التهذيب: الحسين بن سعيد عن معاوية بن عمار عن أبى عبداللّه عليه السلام - فى الحديث - مثله، ج 6 ، ص 14 ، ح 10 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 271 ، ح 6518 .

9 . الحسين بن سعيد عن حمّادٍ عن معاوية بن وهب عن أبى عبداللّه قالَ: قَالَ: رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله الصَّلاَةُ فِي مَسجِدى تَعدِلُ أَلفَ صَلاَةٍ فِي غَيرِهِ اِلاَّ المَسجِدَالحَرَامَ فاِنَّهُ أَفضَلُ مِنهُ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نماز در مسجد من معادل هزار نماز در غير مسجد من است مگر مسجدالحرام! همانا مسجدالحرام برتر از مسجد من است.

10 . أبى (ره) عن عبداللّه بن جعفر عن هارون بن مسلم عن مسعدة بن صدقة عن الصادق عليه السلام عن آبائه عليهم السلام قالَ: قالَ رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : صَلاَةٌ فِي مَسجِدِي تَعدِلُ عِندَاللّه عَشَرَةَ آلاَفِ صَلاَةٍ فِي غَيرِهِ مِنَ المَسَاجِدِ اِلاَّ المَسجِدَ الحَرَامِ، فَاِنَّ الصَّلاَةَ فِيهِ تَعدِلُ مِائَةَ أَلفِ صَلاَةٍ.(2)

امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نماز در مسجد من در نزد خداوند معادل ده هزار نماز در مساجد ديگر است مگر مسجدالحرام، كه نماز در آنمعادل يكصد هزار نماز است.

11 . حدثنا ابى عن احمد بن ادريس عن محمد بن احمد بن يحيى بن عمران الأشعرى عن محمد بن احمد عن الحسن بن على بن كيسان عن موسى بن سلام قَالَ: اِعتَمَرَ أَبُوالحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام فَلَمَّا وَدَّعَ البَيتَ وَ صَارَ اِلَي بَابَ الحَنَّاطِينَ لِيَخرُجَ مِنهُ وَقَفَ فِي صَحنِ المَسجِدِ فِي ظَهرِ الكَعبَةِ ثُمَّ رَفَعَ يَدَيهِ فَدَعَا ثُمَّ التَفَتَ اِلَينَا فَقَالَ نِعمَ المَطلُوبُ بِهِ الحَاجَةُ اِلَيهِ الصَّلاَةُ فِيهِ أَفضَلُ مِنَ الصَّلاةِ فِي غَيرِهِ بِسِتِّينَ سَنَةً أَو شهرا. فلَمَّا صَارَ عِندِالبَابِ قَالَ: اللَّهُمَّ اِنِّي خَرَجتُ عَلَي أن لا اِلَه اِلاّ أَنتَ.(3)

موسى بن سلام مى گويد: امام رضا عليه السلام عمره اش را انجام داد. پس چون خواست وداع

ص: 285


1- . التهذيب، ج 6 ، ص 15 ، ح 11 / و فى رواية آخر: الحسين بن سعيد عن صفوان عن اسحاق بن عمار عن ابى عبداللّه عليه السلام قال: قال رسولُ اللّه مثله، الاَّ أَنَّهُ قال: فَاِنَّهَا خيرٌ مِن أَلفِ صَلاَةٍ، همان ح 17 / و فى رواية: الحسين بن سعيد عن صفوان و فضالة و ابن ابى عمير عن جميل بن دراج قال سألت أباعبداللّه ... مثله الاّ أنّه قال: الاّ المسجد الحرام، همان، ح 13 / هر دو روايت در وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 280 ، ح 6547 و 6548 .
2- . ثواب الأعمال، ص 30 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 271 ، ح 6520 .
3- . عيون أخبارالرضا عليه السلام ، ج 2 ، ص 17 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 271 ، ح 6521 / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 370 .

كند رفت به سمت در «حناطين»(1) تا خارج شود، ايستاد در صحن مسجد در پشت كعبه و دست هايش را بلند كرد و دعا نمود. سپس برگشت به طرف ما و فرمود: خوب است انسان حاجت اش را در اينجا بخواهد. نماز در اين جا برتر از نماز در غير اين مكان است، به شصت سال يا ماه [ظاهرا ترديد از راوى است كه امام عليه السلام سال فرمود يا ماه] پس چون به نزد در رسيد فرمود: بار خدايا من از خانه بيرون مى روم در حالى كه شهادت مى دهم، خدايى جز تو نيست.

12 . عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن فضالة بن ايوب عن أبان عن زرارة قال: سَأَلتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي بِمَكَّةَ يَجعَلُ المَقَامَ خَلفَ ظَهرِهِ وَ هُوَ مُستَقبِلُ القِبلَةِ فَقَالَ: لاَبَأسَ يُصَلِّي حَيثُ شَاءَ مِنَ المَسجِدِ بَينَ يَدَىِ المَقَامِ أَو خَلفَه وَ أَفضَلُهُ الحَطِيمُ وَالحِجرُ وَ عِندَالمَقَامِ وَالحَطِيمُ حِذَاءَ البَابِ.(2)

زراره مى گويد: سؤال كردم از امام عليه السلام درباره مردى كه در مكه نماز مى گذارد و مقام حضرت ابراهيم عليه السلام را پشت سرش قرار مى دهد در حالى كه رو به قبله است؟ فرمود: اشكالى ندارد، در هر نقطه از مسجد كه خواست نماز بگذارد چه مقام مقابل او باشد و چه پشت سر او، ولى برترين جاى مسجد (حطيم) است كه مقابل درِ كعبه است و حجر اسماعيل و نزد مقام حضرت ابراهيم عليه السلام .

13 . محمد بن يحيى و غيره عن احمد بن محمد عن العباس بن معروف عن على بن مهزيار عن الحسين بن سعيد عن ابراهيم بن أبى البلاد، عن أبى بلال المكى قال: رَأَيتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام طَافَ بِالبَيتِثُمَّ صَلَّي فِيَما بَينَ البَابِ وَالحَجَرِالأَسوَدِ رَكَعَتَينِ فَقُلتُ لَهُ مَا رَأَيتُ أَحَدا مِنكُم صَلَّي فِي هَذَا المَوضِعِ فَقَالَ: هَذَا المَكَانُ الَّذِي تِيبَ عَلَي آَدَمَ فِيهِ.(3)

أبوبلال مكى مى گويد: امام صادق عليه السلام را ديدم كه دور خانه [كعبه] طواف كردند،

ص: 286


1- . در «حناطين» درى از درهاى صحن مسجدالحرام است كه در زمان بنى اميه به مسجد اضافه شده است.
2- . الكافى، ج 4 ، ص 526 ، ح 9 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 273 ، ح 6526 .
3- . الكافى، ج 4 ، ص 194 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 273 و ج 13، ص 426، ح 18121 / بحارالأنوار، ج 11 ، ص 196 .

سپس دو ركعت نماز مابين درِ خانه و حجرالأسود به جا آوردند. به حضرت عرض كردم: نديدم كسى از شما را كه در اين مكان نماز بگزارد؟ پس فرمود: اين مكانى است كه حضرت آدم عليه السلام در اينجا توبه داده شد.

14 . عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن ابراهيم بن أبى البلاد عن أبى بلال المَكِّي قَالَ: رَأَيتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام : دَخَلَ الحِجرَ مِن نَاحِيَةِ البَابِ فَقَامَ يُصَلِّي عَلَي قَدرِ ذِرَأَعينِ مِنَ البَيتِ. فَقُلتُ لَهُ مَا رَأَيتُ أَحَدا مِن أَهلِ بَيتكَ يُصَلِّي بِحِيَالِ المِيزَابِ فَقَالَ هَذَا مُصَلَّي شَبَّرَ وَ شَبِيرٍ ابنَى هَارُونَ.(1)

ابوبلال مكى مى گويد: امام صادق عليه السلام را ديدم كه از طرف در خانه وارد حجر اسماعيل شد. پس ايستاد - به اندازه اى كه دو زرع (به اندازه جاى نماز گزاردن يك نفر) بيشتر فاصله با خانه خدا نداشت - و نماز گزارد، به امام عليه السلام عرض كردم: نديده ام احدى از اهل بيت تو را كه در اين مكان - محدوده ميزاب يا ناودان طلا- نماز بگزارد؟ حضرت فرمود: اين مكان جايگاه نماز شبّر و شبير فرزندان حضرت هارون عليه السلام است.

15 . ابوعلى الأشعرى عن محمد بن عبدالجبار عن ابن فضال عن ثعلبة عن معاويةٍ قال: سَأَلتُ أَباعَبداللّه عليه السلام عَنِ الحَطِيمَ فقال: هُوَ مَا بَينَ الحَجَرِالأَسوَدِ وَ بَينَ البَابِ وَ سَأَلتُهُ لِمَ سُمِّىَ الحَطِيمَ فَقَالَ: لِأَنَّ النَّاسَ يَحطِمُ بَعضُهُم بَعضا هُنَاكَ.(2)

معاوية بن عمار مى گويد: از امام صادق عليه السلام درباره حطيم سؤال كردم؟ فرمود: فاصله بين حجرالاسود و در خانه كعبه، حطيم است. سؤال كردم: چرا به حطيم نامگذارى شده است؟ فرمود: براى اينكه در اين مكان بعضى از مردم مزاحم بعضى ديگر مى شوند به جهت ازدحامزياد و برخى زير دست و پا له مى شوند.

ص: 287


1- . الكافى، ج 4 ، ص 214 ، ح 9 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 274 ، ح 6529 / بحارالأنوار، ج 13 ، ص 11 .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 527 ، ح 12 / التهذيب، ج 5 ، ص 451 ، ح 221 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 274 ، ح 6531 / علل الشرائع، ج 2 ، ص 400 : حدثنى ابى ره عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد بن عيسى عن الحسن بن على بن فضال عن ثعلبة بن ميمون عن معاوية بن عمار مثله / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 229 .

16 . وَ قَالَ الصادِقُ عليه السلام : اِن تَهَيَّأَ لَكَ أَن تُصَلِّي صَلَوَاتِكَ كُلَّهَا الفَرَائِضَ وَ غَيرَهَا عِندَالحَطِيمِ فَافعَل فَاِنَّهُ أَفضَلُ عَلَي وَجهِ الأَرضِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: اگر آماده شد براى تو كه تمامى نمازهايت - واجب و مستحب - را در نزد حطيم بخوانى پس اين كار را انجام بده كه اين مكان برترين نقطه بر روى زمين است.

17 . محمد بن ادريس فى آخر (السرائر) نقلاً من كتاب (مسائل الرجال) رواية أحمد بن محمد الجوهرى و عبداللّه بن جعفر الحميرى جميعا عن داود الصرمى، (عن بشر بن بشّار) قال: سَأَلتُهُ يَعنِي عَلِىَ بنَ مُحَمَّدٍ عليه السلام عَنِ الصَّلاَةِ بِمَكَّةَ فِي أَىِّ مَوضِعٍ أَفضَلُ فَقَالَ: عِندَ مَقَامِ اِبرَاهِيمَ الأَوَّلِ فِاِنَّهُ مَقامُ اِبرَاهِيمَ وَ اِسمَاعِيلَ وَ مُحَمَّدٍ (عليهم السلام).(2)

از امام على عليه السلام پرسيدم: نماز در چه مكانى از مكّه با فضيلت تر است؟ فرمود: در نزد مقام ابراهيم اول كه جايگاه حضرت ابراهيم عليه السلام و حضرت اسماعيل عليه السلام و حضرت محمد صلى الله عليه و آله است.

صاحب وسائل (ره) در ذيل روايت مى فرمايد: مقام ابراهيم اول نزد حطيم است. يعنى فاصله بين در كعبه و سنگ حجرالأسود.

18 . محمد بن الحسين عن الحسن بن على عن يونس بن يعقوب قال: قُلتُ لِأَبى عبداللّه عليه السلام : اِنِّي كُنتُ أُصَلِّي فِي الحِجرِ فَقَالَ لِي رَجُلٌ: لاتُصَلِّ المَكتُوبَةَ فِي هَذَا المَوضِعِ فاِنَّ فِي الحِجرِ مِنَ البَيتِ فَقَالَ: كَذَبَ صَلِّ فِيهِ حَيثُ شِئتَ.(3)

ص: 288


1- . من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 209 ، ح 2170 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 275 ، ح 6532 / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 231 .
2- . وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 275 ، ح 6533 / روايت فوق در مستطرفات السرائر به اين شكل آمده است: و من مسائل داود الصرمى قال و سألته عن الصلاة بمكّة فى أى موضع أفضل فقال عند مقام ابراهيم الأول فانّه مقام ابراهيم و اسماعيل و محمد صلى الله عليه و آله ص 582 / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 231 .
3- . التهذيب، ج 5 ، ص 474 ، ح 316 : سند شيخ در مشيخه به محمدبن الحسين اين چنين است: و ما ذكرته عن ابى جعفر محمد بن على بن الحسين فقد اخبرنى الشيخ أبوعبداللّه ، محمد بن محمد بن النعمان، عنه / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 276 ، ح 6534 .

يونس بن يعقوب مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: من در حجر اسماعيل نماز مى خواندم كه مردى به من گفت: نماز واجب را در اين مكان نخوان، زيرا بخشى از حجر اسماعيل جزء خانه كعبه است! امام عليه السلام فرمود، دروغ گفته است. در هر نقطه از حجر كه خواستىمى توانى نماز بگزارى.

19 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن فضالة بن أيوب عن معاوية بن عمار قال: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام : عَنِ الحِجرِ أَمِنَ البَيتِ هُوَ فِيهِ شَي ءٌ مِنَ البَيتِ فَقَالَ: لاَ وَ لاَ قُلاَمَةُ ظُفُرٍ وَلَكِن اِسمَاعِيلُ دَفَنَ أُمَّهُ فِيهِ فَكَرِهَ أَن تُوطَأَ فَحَجَّرَ عَلَيهِ حِجرا وَ فِيهِ قُبُورُ أَنبِيَاءَ.(1)

معاويه بن عمار مى گويد: از امام صادق عليه السلام سؤال كردم: آيا حجر اسماعيل جزء خانه كعبه است يا بخشى از آن جزء كعبه است؟ فرمود: خير، حتى به اندازه ناخنى كه مى گيرند جزء كعبه نيست. و لكن حضرت اسماعيل عليه السلام مادرش را در حجر دفن كرد لذا كراهت داشت بر آن پا بگذارد و داخل آن شود. پس سنگى بر روى حجر كشيد و در آن حجر قبور پيامبران است.

20 . محمد بن الحسن الصفار عن محمد بن الحسين عن الحسن بن حماد بن عديس عن عمران بن حمان قال: قُلتُ لِأَبِي الحَسَنِ عليه السلام : أَقصُرُ فِي المَسجِدِالحَرَامِ أَو أُتِمُّ قَالَ: اِن قَصَرتَ فَلَكَ وَ اِن أَتمَمَتَ فَهُوَ خَيرٌ وَ زِيَادَةُ الخَيرِ خَيرٌ.(2)

عمران مى گويد: به امام كاظم عليه السلام عرض كردم: نماز را در مسجدالحرام شكسته بخوانم يا تمام؟ فرمود: مى توانى شكسته بخوانى، اما اگر تمام بخوانى بهتر است و زيادت در كار خير نيكوست.

ص: 289


1- . الكافى، ج 4 ، ص 210 / التهذيب، ج 5 ، ص 469 ، ح 289 ، محمد بن الحسين عن الحسين بن على بن فضال و عبداللّه الحجال عن ثعلبة بن ميمون عن زرارة عن ابى عبداللّه عليه السلام مثله الى قوله: و لا قُلاَمَةُ ظُفُرٍ / وسائل الشيعة، ج 5، ص 276، ح 6535 / بحارالأنوار، ج 12 ، ص 117 .
2- . التهذيب، ج 5 ، ص 430 ، ح 139 / استبصار، ج 2 ، ص 334 ، ح 19 . اسناد شيخ طوسى به محمد بن حسن الصفار در صفحه 136 ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 526 ، ح 11353 .

21 . محمد بن يحيى عن محمد بن احمد عن الحسين بن على بن مروان عن عدة من اصحابنا عن أبى حمزة الثمالى قال: قُلتُ لِأَبِي جَعفَرٍ عليه السلام فِي المَسجِدِالحَرَامِ لِأَىِّ شَيى ءٍ سَمَّاهُ اللّه العَتِيقَ فَقالَ: اِنَّهُ لَيسَ مِن بَيتٍ وَضَعَهُ اللّه

عَلَي وَجهِ الأَرضِ اِلاَّ لَهُ رَبٌّ وَ سُكَّانٌ يَسكُنُونَهُ غَيرِ هَذَا البَيتَ فَانَّهُ لاَ رَبَّ لَهُ اِلاَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ الحُرُّ ثُمَّ قَالَ: اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهُ قَبلَ الأَرضِ ثُمَّ خَلَقَ الأَرضَ مِن بَعدِهِ فَدَحَاها من تَحتِهِ.(1)ابوحمزه ثمالى مى گويد: در مسجدالحرام به امام باقر عليه السلام عرض كردم: چرا خداوند اين مسجد را عتيق نام نهاده است؟ پس فرمود: هيچ خانه اى را خداوند بر روى زمين ايجاد نكرد مگر اينكه براى او صاحبان و ساكنانى است كه در آن به سر مى برند مگر اين خانه را كه هيچ صاحبى غير از خداوند (عزّوجل) ندارد و اين خانه آزاد است. پس فرمود: خداوند اين خانه را قبل از آفرينش زمين خلق كرده سپس زمين را خلق، و از زير آن خانه گسترش داد.

ص: 290


1- . الكافى، ج 4 ، ص 189 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 13 ، ص 240 ، ح 17643 / در علل الشرايع با اندك تفاوت با اين سند نقل شده است: محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد عن محمد بن يحيى العطار و احمد ابن ادريس عن محمد بن احمد عن يحيى بن عمران الأشعرى عن الحسن بن على عن مروان بن مسلم عن أبى حمزة الثمالى / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 58 .

ص: 291

مسجد النّبى

1 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن على بن الحكم عن معاوية بن وهب قال: قُلتُ لِأَبى عَبدِاللّه عليه السلام : هَل قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَا بَينَ بَيتِي وَ مِنبَرِي رَوضَةٌ مِن رِيَاضِ الجَنَّةِ فَقَالَ: نَعَم وَ قَالَ: بَيتُ عَلِىٍّ وَ فَاطِمَةَ عليهاالسلام مَا بَينَ البَيتِ الَّذِي فِيهِ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله اِلى البَابِ الَّذِي يُحَاذِي الزُّقَاقَ(1) اِلَي البَقِيعِ، قَالَ: فَلَو دَخَلتَ مِن ذَلِكَ البَابِ وَالحَائِطُ مَكَانَهُ أَصَاب مَنلِبَكَ الأَيسَرَ ثُمَّ سَمَّي سَائِرَ البُيُوتِ وَ قَالَ: قَالَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله : الصَّلاَةُ فِي مَسجِدِي تَعدِلُ أَلفَ صَلاَةٍ فِي غَيرِهِ اِلاَّ المَسجِدَالحَرَامَ فَهُوَ أَفضَلُ.(2)

معاويه بن وهب مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: آيا رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه (فاصله) مابين خانه و منبرم باغى از باغ هاى بهشت است؟ امام عليه السلام فرمودند: بله، راوى مى گويد: امام فرمود: خانه على و فاطمه عليهماالسلام نيز مابين خانه پيامبر تا درى كه محاذّى كوچه اى است كه به بقيع مى رسد، و فرمود: اگر از اين در داخل شوى، ديوار در سمت شانه چپ تو قرار خواهد گرفت و سپس بقيه خانه ها را نام بردند و فرمودند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: يك نماز در مسجد من معادل هزار نماز در غير اين مسجد است مگر مسجدالحرام كه او بافضيلت تر است.

ص: 292


1- . الزُّقاق بالضم: الطريق و السبيل والسوق. روايات و نقل هاى تاريخى متعددى در ارتباط با زمين و نحوه ساخت مسجدالنبى صلى الله عليه و آله وارد شده است كه از آنها صرفنظر مى كنيم.
2- . الكافى، ج 4 ، ص 555 ، ح 8 / التهذيب، ج 6 ، ص 8 ، ح 8 ، ايشان از شيخ كلينى نقل مى كند و استاد ايشان به كلينى در صفحه 59 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 279 ، ح 6543 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 193 .

2 . عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله فى وصيته لِأَبَاذَرٍّ(1) - فى حديث - قال: يا أَبَاذَرٍّ صَلاَةٌ فِي مَسجِدِي هَذَا تَعدِلُ مِائَةَ أَلفِ صَلاَةٍ فِي غَيرِهِ مِنَ المَسَاجدِ الاَّ المَسجِدَالحَرَامَ و صَلاَةُ فِي المَسجِدِالحَرَامِ تَعدِلُ مِائَةَ أَلَفِ صَلاةٍ فى غَيرِهِ.(2)رسول خدا صلى الله عليه و آله در وصيت به اباذر فرمودند: اى ابوذر! يك نماز در مسجد من معادل يكصد هزار نماز در غير اين مسجد از مساجد ديگر است، مگر مسجدالحرام كه يك نماز در مسجدالحرام معادل يكصد هزار نماز در غير خودش است.

3 . عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد عن على بن الحكم عن أبى سلمة عن هارون بن خارجة قال: الصَّلاَةُ فِي مَسجِدِالرَّسُولِ صلى الله عليه و آله تَعدِلُ عَشرَةَ آلاَفِ صَلاَةٍ.(3)

نماز در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله معادل ده هزار نماز در (مساجد) ديگر است.

4 . على بن ابراهيم عن أبيه و محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان عن ابى ابن عمير و صفوان بن يحيى عن معاوية بن عمّار قال: قال أبوعبداللّه عليه السلام : اِذَا فَرَغتَ مِنَ الدُّعَاءِ عِندَ قَبرِالنَّبِىِّ صلى الله عليه و آله فَائتِ المِنبَرَ فَامسَحهُ بِيَدِكَ وَ خُذ بِرُمَّانَتَيهِ وَ هُمَا السُّفلاَوَانِ وَامسَح عَينَيكَ وَ وَجهَكَ بِهِ فَاِنَّهُ يُقَالُ اِنَّهُ شِفَاءُ العَينِ وَ قُم عِندَهُ فَاحمَدِاللّه وَ أَثنِ عَلَيهِ وَسَل حَاجَتَكَ فَاِنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله قالَ: ما بَينَ مِنبَرِي وَ بَيتِي رَوضَةٌ مِن رِياضِ الجَنَّةِ وَ مِنبَرِي عَلَي تُرعَةٍ مِن تُرَعِ الجَنَّةِ وَالتُّرعَةُ هِيَ البَابُ الصَّغِيرُ.(4) ثُمَّ تَأتِي مقام النبى صلى الله عليه و آله فَتُصَلّى فيه ما بدا لك فَإذا دَخَلتَ المَسجِدَ فَصَّلِ على النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله و اِذَا خَرَجتَ فَاصنَع مِثلَ ذَلِكَ وَ أَكثِر مِنَ

ص: 293


1- . سند كامل اين روايت در بحث «خريد و فروش در مسجد» ذكر شد.
2- . الأمالى الطوسى، ص 527 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 369 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 272 / اعلام الدين، ص 192 /به همين مضمون در منابع اهل سنت وارد شده است. ر.ك: سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 451 .
3- . الكافى، ج 4 ، ص 556 ، ح 11 و نظير همين روايت است با سندديگرى ح 12/ وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 279 ، ح 6544 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 147 .
4- . الترعة: الروضة و يقال الدرجة و قيل: الباب كما فى هذا الحديث و كان الوجه فيه أنّ بالعبادة هناك يتيسر دخول الجنّة كما أنّ بالباب يتمكن من الدخول.

الصَّلاةِ فى مَسجِدِ الرَّسُولِ صلى الله عليه و آله .(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هنگامى كه از دعا در نزد مرقد مطهر پيامبر صلى الله عليه و آله فارغ شدى، نزديك منبر حضرت بيا و دو پايه آن را بگير و بر چشمان و صورتت با دستى كه بر پايه هاى منبر است دست بكش. كه گفته مى شود: شفاى چشم است و در نزد منبر بايست، پس خدا را ستايش كن و بر او درود و ثنا بفرست و حاجتت را بخواه؛ همانا رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ما بين منبر و خانه ام باغى از باغ هاى بهشت است و منبرم بر درى از درهاى بهشت قرار گرفته است. سپس به مقام پيامبر صلى الله عليه و آله مى آيى و در آن نماز مى خوانى آنچه بتوانى. پس هنگامى كه داخلمسجد مى شوى و همچنين هنگامى كه خارج مى شوى بر پيامبر درود بفرست، و در اين مسجد زياد نماز بخوان.

5 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن ابن فضال عن جميل عن أبى بكر الحضرمى عن أبى عبداللّه عليه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَا بَينَ بَيتِي وَ مِنبَرِي روضة مِن رِياضِ الجَنَّةِ وَ مِنبَرِي عَلَي تُرعَةٍ مِن تُرَعِ الجَنَّةِ وَ قُوَائِمُ مِنبَرى رُبَّت(2) فِي الجَنَّةِ قَالَ: قُلتُ هِىَ رَوضَهُ اليَومِ؟ قَالَ: نَعَم اِنَّهُ لَو كُشِفَ الغِطَاءُ لَرَأَيتُم.(3)

امام صادق عليه السلام فرمودند: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ما بين خانه ام و منبرم باغى از باغ هاى بهشت است و منبرم بر درى از درهاى بهشت است و پايه هاى منبرم از بهشت بالا آمده است [همان گونه كه در پاورقى آمده: گويا مقصود اينست كه بهشت نيز همچون منبرم درجات دارد

ص: 294


1- . الكافى، ج 4 ، ص 553 / التهذيب، ج 6 ، ص 7 ، ح 5 ، از كافى نقل مى كند و سند شيخ طوسى به شيخ كلينى در بحث صفحه 59 ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 14 ، ص 345 - 344 ، ح 19358 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 151 .
2- . در مجمع البحرين مى فرمايد: «قوائم منبرى صلى الله عليه و آله ربت فى الجنة» أى «نشأت و فى بعض النسخ» «رتب و كأَنَّ المراد: درجات فى الجنة يعلو عليها كما كان يعلو على المنبر». مجمع البحرين، ج 2 ، ص 139 ، و فى الحدائق الناظرة نقلاً عن الوافى: ربت أى نمت و ارتفعت.
3- . الكافى، ج 4 ، ص 554 ، ح 3 / وسائل الشيعة، ج 14 ، ص 345 ، ح 19359 / به همين مضمون در منابع روايى اهل سنت نيز روايت آمده است، صحيح البخارى، ج 2 ، ص 57 / سنن الترمذى، ج 5 ، ص 376 ، ح 4008 .

و پله به پله است]، راوى مى گويد عرض كردم: ما بين خانه و منبر امروز هم بوستان است؟ حضرت فرمود: آرى اگر پرده ها كنار مى رفت يقينا مى ديديد.

6 . و روى أن زَينَ العابِدِينَ عليه السلام مَرَّ بِرَجُلٍ وَ هُوَ قَاعِدٌ عَلى بَابِ رَجُلٍ، فَقَالَ لَهُ: مَا يُقعِدُكَ عَلَي بابِ هَذا المُترَفِ(1) الجَبَّارِ؟ فَقالَ: البَلاءُ، قالَ: قُم فَأُرشِدُكَ اِلى بَابٍ خَيرٍ مِن بابِهِ وَ اِلى رَبٍّ خَيرٍ لَكَ مِنهُ فَأَخَذَ بِيَدِهِ حَتّى انتَهى بِهِ اِلى المَسجِدِ، مَسجِدُ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قَالَ: استَقبِلِ القِبلَةَ وَ صَلِّ رَكعَتَينِ ثُمَّ ارفَع يَدَيكَ اِلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ فَأَثنِ عَلَي اللّه وَ صَلِّ عَلَي رَسُولِهِ صلى الله عليه و آله ثُمَّ ادعُ بِآخِرِ الحَشرِ وَسِتَّ آياتٍ مِن أَوَّلِ الحَدِيدِ وَ بِالآيَتَينِ اللَّتَينِ فِي آلِ عِمرانَ(2) ثُمَّ سَلِ اللّه سُبحَانَهُ فَاِنَّكَ لاتَسأَلُ شَيئا الاَّ أَعطَاكَ.(3)

و روايت شده است كه امام سجاد عليه السلام از كنار مردى كه بر در خانه شخصى نشسته بود عبور مى كرد، پس فرمود: چه چيزى تو را بر در خانه اين مرد خوشگذران و ستمگر نشانده است؟ جواب داد: بلاء (مشكلات و حاجت خواستن). امام فرمود: بلند شو كه اكنون تو را به درىراهنمايى كنم كه از در خانه او بهتر است و به صاحبى كه براى تو از او بهتر است، پس دست او را گرفت تا به مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيدند، سپس فرمود: رو به قبله كن و دو ركعت نماز بگذار و دست هايت را به سوى خداوند متعال بردار و او را ثنا بگو و بر رسولش درود بفرست و با نام هايى كه در پايان سوره حشر آمده و شش آيه از اول سوره حديد و دو آيه اى كه در سوره آل عمران وارد شده، خداوند را بخوان و حاجتت را بخواه، پس بدان كه تو هر چيزى را بخواهى به تو عطا مى فرمايد.

7 . سهل بن زياد عن احمد بن محمد عن حماد بن عثمان عن جميل بن دراج قال: سَمِعتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام يَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله مَا بَينَ مِنبَرِي وَ بُيُوتِي رَوضَةٌ مِن رِيَاضِ الجَنَّةِ وَ مِنبَرِي عَلَي

ص: 295


1- . المترف: الموسع عليه عيشه، العين، ج 8 ، ص 114 و المترف الذى قد أبطَرَتهُ النعمةُ وَسَعة العيشِ. لسان العرب، ج 9 ، ص 17 .
2- . أقول لعلهما آية شهداللّه و آيه الملك مقصود دو آيه 18 و 26 آل عمران است، بحارالأنوار، ج 89 ، ص 272 .
3- . الدعوات، ص 55 ، ح 138 / مستدرك الوسائل، ج 6، ص 317 ، ح 6900 / بحارالأنوار، ج 88 ، ص 375 و ج 89 ، ص 271 .

تُرعَةٍ مِن تُرَعِ الجَنَّةِ وَ صَلاَةٌ فِي مَسجِدِي تَعدِلُ أَلفَ صَلاَةٍ فِيَما سِوَاهُ مِنَ المَسَاجِدِ الاَّ المَسجِدَالحَرَامَ. قَالَ جَميلٌ قُلتُ لَهُ: بيوت النَّبِىِّ وَ بَيتُ عَلِىٍّ مِنهَا؟ قَالَ: نَعَم وَ أَفضَلُ.(1)

جميل بن دراج مى گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: مابين منبر و خانه ام باغى از باغ هاى بهشت است و منبرم بر درى از درهاى بهشت قرار دارد و نماز در مسجد من معادل هزار نماز در غير اين مسجد از مساجد ديگر است مگر مسجدالحرام. جميل مى گويد: به امام عرض كردم: آيا خانه پيامبر و على از مسجد است يعنى بخشى از مسجد پيامبر محسوب مى شود؟ امام عليه السلام فرمود: بله، و فضيلت آنها بيشتر است.

8 . الحسين بن سعيد عن صفوان و فضالة و ابن ابى عمير عن جميل بن دراج قال: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام عَن مَسجِدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله كَم تَعدِلُ الصَّلاَةُ فِيهِ؟ فَقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللّه

صلى الله عليه و آله : صَلاةٌ فى مَسجِدِي هَذَا أَفضَلُ مِن أَلفِ صَلاَةٍ فى غَيرِهِ الاَّ المَسجِدَ الحَرَامِ.(2)

از امام صادق عليه السلام سؤال كردم نماز در مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله با چه چيزى برابرى مى كند؟ فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نماز در مسجد من برتر از هزار نماز در غير اين مسجد است مگر در مسجدالحرام.

9 . حدثنا الشيخ ابوجعفر محمد بن الحسن بن على الطوسى عن جماعة عن أبى المفضل عن أبوالعباس احمد بن محمد بن سعيد عن محمد بن المفضل بن ابراهيم عن على بن حسان الواسطى عن عبدالرحمن بن كثير عن جعفر بن محمد عن جده على بن الحسين عليهم السلام قال: لمّا اجمع الحسن بن على عليه السلام على صلح معاوية... فقام الحسن عليه السلام فخطب... وَ جَعَلَ الصَّلاةَ فِي مَسجِدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله بِأَلفِ

ص: 296


1- . الكافى، ج 4 ، ص 556 ، ح 10 / التهذيب، ج 6 ، ص 7 ، ح 6 ؛ از كافى نقل كرده و اسناد شيخ طوسى به شيخ كلينى در صفحه 59 ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 280 ، ح 6546 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 151 .
2- . التهذيب، ج 6 ، ص 15 ، ح 13 ؛ اسناد شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد. نظير اين روايت بااندك تفاوت در متن با سندهاى مختلفى در متون معتبر روايى ذكر شده است. ر.ك: وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 281 ، احاديث 6550 تا 6554 .

صَلاَةٍ فِي سائِرِ المَساجِدِ اِلاَّ مَسجِدَ خَلِيلهِ اِبرَاهِيمَ عليه السلام بِمَكَّةَ وَ ذلِكَ لِمَكانِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله بينَ رَبِّهِ... .(1)

امام سجاد عليه السلام مى فرمايد: چون كه [عمويم] امام مجتبى عليه السلام بر صلح با معاويه موافقت نمود، ايستاد و خطبه خواند [يكى از مطالبى كه در آن خطبه فرمودند اين بود كه] و خداى متعال نماز در مسجد پيامبر را با هزار نماز در ديگر مساجد برابر قرار داده است - مگر در مسجدالحرام كه مسجد خليلش ابراهيم عليه السلام است - و اين به سبب مقام رسول خدا صلى الله عليه و آله در نزد پروردگار است.

10 . على بن ابراهيم عن أبيه عن حماد عن الحلبى عن أبى عبدِاللّه عليه السلام قَالَ: اِذَا دَخَلتَ المَسجِدَ فَاِنِ استَطَعتَ أَن تُقِيمَ ثَلاثَةَ أَيّامٍ الأَربَعاءَ وَالخَمِيسَ وَالجُمُعَةَ فَصَلِّ مَا بَينَ القَبرِ وَالمِنبَرِ يَومَ الأَربِعَاءَ عِندَ الأُسطُوَانَةِ الَّتِي تَلِىَ القَبرَ فَتَدعُوا اللّه عِندَها وَ تَسأَلُهُ كُلَّ حَاجَةٍ تُرِيدُهَا فى آخِرَةٍ أَو دُنيا وَاليَومَ الثانِىَ عِندَ أُسطُوَانَهِ التَّوبَةِ وَ يَومَ الجُمُعَةِ عِندَ مَقَامِ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله مُقابِلَ الأُسطُوَانَةِ الكَثِيرَةِ الخُلُوقِ فَتَدعُواللّه عِندَهُنَّ لِكُلِّ حَاجَةٍ وَ تَصُومُ تِلكَ الثَّلاثَةَ الأَيّامِ.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هنگامى كه وارد مسجد [النبى صلى الله عليه و آله ]شدى، اگر مى توانى سه روز چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را در آنجا اقامت كن، و روز چهارشنبه ميان قبر و منبر، كنار ستونى كه نزديك قبر است، نماز بگزار و در آنجا خدا را بخوان و همه حاجت دنيوى و أخروى كه دارى از او طلب كن، در روز دوم كنار ستون توبه و روز جمعه نزديك مقام پيامبر صلى الله عليه و آله مقابل ستونى عطرآگين، پس در آنجا بخواه خداوند را و دعا كن براى هر حاجتى كه دارى و در تمام اين سه روز روزه بگير.

ص: 297


1- . الأمالى الطوسى، ص 563 / بحارالأنوار، ج 10 ، ص 141 و ج 69 ، ص 153 .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 558 ، ح 4 / وسائل الشيعة، ج 14 ، ص 351 ، ح 19370 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 147 .

مسجد براثا

1 . و روى عن جابر بن عَبداللّه الأنصارى أنّه قال: صلّى بنا عَلِىُّ عليه السلام بِبراثَا بَعد رجوعه مِن قِتالِ الشُّراةِ وَ نَحن زُهَاءُ مِائَةِ أَلفِ رَجُلٍ فَنَزَلَ نَصرَانِىُّ مِن صَومَعَتِهِ فَقَالَ مَن عَمِيدُ هذا الجيش؟ فقلنا: هذا، فأقبل اليه فسلّم عليه ثمّ قال: يا سيّدى، أنت نُبىٌّ؟ فقال: لا، النَّبِىُّ سَيِّدِى قَدمَاتَ، قَالَ: فأنت وَصِىُّ نَبِىُّ؟ قَالَ: نَعَم. ثُمَّ قَالَ لَهُ! اِجلِس كَيفَ سَأَلتَ عَن هذا، قال: أنا بَنَيتُ هذِهِ الصَّومَعَةَ مِن أَجلِ هَذَا المَوضِع وَ هُوَ بَرَاثا وَ قَرَأتُ فِي الكُتُبِ المُنزَلَةِ أَنَّهُ لا يُصلَّي فى هذا الموضع بهذا الجَمعِ الاَّ نَبِىُّ أَو وَصِىُّ نَبِىٍّ وَ قَد جِئتُ أُسلِمُ فَأَسلَمَ وَ خَرَجَ مَعَنا اِلى الكُوفَةِ فَقَالَ لَهُ عَلِىٌّ عليه السلام : فَمَن صَلّى هَيهُنَا؟ قال: صلّى عيسى بن مريم و أُمّه، فقال لَه علىّ عليه السلام : أَفَأُخبِرُكَ مَنَ صَلَّي هاهُنَا؟ قال: نَعَم قال: أَلخَليلُ عليه السلام .(1)

جابر بن عبداللّه انصارى در فضيلت مسجد براثا مى گويد: در بازگشت از جنگ با خوارج در اين مسجد نماز را به امامت على عليه السلام به جاى آورديم، در حالى كه جمعيت ما حدود صد هزار نفر بود مردى نصرانى از صومعه خويش بيرون آمد و پرسيد: فرمانده اين گروه كيست؟ ما حضرت امير عليه السلام را به او نشان داديم. مرد رو به حضرت كرد و به او سلام نمود، آنگاه از

ص: 298


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 232 ، ح 698 . سند شيخ صدوق به جابر بن عبداللّه در مشيخه اين چنين است: و ما كان فيه عن جابر بن عبداللّه ؛ الأنصارى: فقد رويته عن على بن احمد بن موسى عن محمد بن ابى عبداللّه الكوفى، عن محمد بن اسماعيل البرمكى، عن جعفر بن محمد، عن عبداللّه بن الفضل، عن المفضل بن عمر عن جابر بن يزيد الجُعفى عن جابر بن عبداللّه الأنصارى. / التهذيب، ج 3 ، ص 264 ، ح 67 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 287 - 288 ، ح 6569 .

حضرت سؤال كرد: آيا شما پيامبر هستيد؟ امام عليه السلام فرمود: خير، پيامبر آقاى من است كه رحلت نمود. عرض كرد: پس شما وصى پيامبريد؟ اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: آرى. آنگاه على عليه السلام فرمود: بنشين! چرا از اين مسئله سؤال كردى؟ مرد نصرانى گفت: اين صومعه تنها به خاطر همين مكان - كه براثا ناميده مى شود - ساخته شده است. در كتاب هاى آسمانى خوانده ام كه در اينمكان و در چنين جمعى كسى جز پيامبر يا وصى پيامبر صلى الله عليه و آله نماز نمى گذارد. من آمده ام كه مسلمان شوم. جابر مى گويد: مرد نصرانى مسلمان شد و با ما به كوفه آمد. على عليه السلام از او سؤال كرد: آيا مى دانى چه كسى در اينجا نماز به جاى آورده است؟ نصرانى گفت: عيسى بن مريم و مادر او عليهماالسلام. على عليه السلام فرمود: آيا مايلى به تو خبر دهم [قبل از آن دو] چه كسانى در اينجا نماز گزارده است؟ عرض كرد: آرى. امام فرمود: ابراهيم خليل عليه السلام در اينجا نماز گزارده است.

2 . أخبرنا محمد بن محمد عن أبوالحسن على بن بلال المهلبى عن اسماعيل بن على بن عبدالرحمن البربرى الخزاعى عن ابيه عن عيسى بن حميدالطائى عن أبى حميد بن قيس قال سمعت أباالحسن على بن الحسين بن على بن الحسن يقول سمعت أبى يقول سمعت أباجعفر محمد بن على بن الحسين عليهم السلاميقول: انّ أميرالمؤمنين عليه السلام - فى الحديث - قال: أَرضُ بَرَاثَا هَذَا بَيتُ مَريَمَ عليهاالسلام هَذَا المَوضِعُ المُقَدَّسُ صَلَّي فِيهِ الأَنبيَاءِ... .(1)

طبق اين نقل امام على عليه السلام مى فرمايد: زمين براثا، خانه حضرت مريم عليهاالسلام و مكان مقدسى است كه انبياى الهى در آن نماز گزارده اند.

نظير روايت اول با مضمون هاى مختلفى در كتب روايى شيعه ذكر شده است كه براى اطلاع بيشتر به منبع ذيل مراجعه كنيد.(2)

ص: 299


1- . الأمالى للطوسى، ص 199 - 200 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 429 / بحارالأنوار، ج 14 ، ص 210 و ج 33 ، ص 437 و ج 99 ، ص 27 .
2- . به: بحارالأنوار، ج 99 ، ص 26 ، باب 3 : «فضل مسجد براثا و العمل فيه».

مسجد جامع كوفه

1 . على بن ابراهيم عن صالح بن السندى عن جعفر بن بشير عن أبى عبدالرحمن الحَذّاء، عن أبى أُسامة عن أبى عبيدة، عن أبى جعفر عليه السلام قال: مَسجِدُ كُوفَانَ رَوضَةٌ مِن رِياضِ الجَنَّةِ، صَلَّي فيه أَلفُ نَبِىٍّ وَ سَبعُونَ نَبِيَّا وَ مَيمَنَتُهُ رَحمَةٌ وَ ميَسَرَتُهُ مَكرٌ،(1) فِيهِ عَصَي مُوسى وَ شَجَرَةُ يَقطِينٍ(2) وَ خَاتَمُ سُلَيَمانٍ وَ مِنهُ فَارَالتَّنُّورُ وَ نُجِرَتِ (جرت) السَّفِينَةُ وَ هِىَ صُرَّة (سرة) بَابِلَ وَ مَجمَعُ الأَنبِيَاءِ عليه السلام .(3)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: مسجد كوفه باغى از باغ هاى بهشت است، هزار و هفتاد پيامبر و نبى در آن نماز گزارده اند، سمت راست مسجد رحمت و طرف چپ آن مكر، در آنجا عصاى موسى و درخت يقطين [بوته كدوى سبز شده براى حضرت يونس عليه السلام ] و انگشترى سليمان عليه السلام قرار دارد و از آنجا در تنور نوح آب فوران كرد و كشتى جارى شد و آنجا شريف ترين نقطه شهر و محل اجتماع انبياى الهى است.

2 . محمد بن يحيى عن بعض أصحابنا عن الحسن بن على بن أبى حمزة عن أبى بصير عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سمعته يقول: نِعمَ المَسجِدُ مَسجِدُ الكُوفَةِ، صَلَّي فِيهِ أَلفُ نَبِىٍّ وَ أَلفُ وَصِىٍّ وَ مِنهُ فَارَا التَّنّورُ و فِيهِ نُجِرَتِ السَّفِينَةُ، مَيمَنَتُهُ رِضوَانُ اللّه وَ وَسَطُهُ رَوضَةٌ مِن رِياضِ الجَنَّةِ وَ مَيسَرَتُهُ مَكرٌ فَقُلتُ

ص: 300


1- . و كون جانبه الايسر مكرا، لأنَّ فيه كانت منازل الخلفاء و الظلمة. بحارالأنوار، ج 80 ، ص 360 .
2- . شجرة يقطين أى شجرة يونس عليه السلام يمكن أن يكون هناك منبتها واللّه يعلم، الكافى، ج 3، ص 494 پاورقى.
3- . الكافى، ج 3 ، ص 493 ، ح 9 / التهذيب، ج 3 ، ص 252 ، ح 11 . سند شيخ طوسى بن على بن ابراهيم در صفحه 255 ذكر شد.

لأبى بصير ما يعنى بقوله مَكرٌ قال: يعنى مَنازِل السلطان... .(1)ابى بصير مى گويد شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: مسجد كوفه خوب مسجدى است، هزار پيامبر و هزار وصى در آن نماز گزارده و از آنجا آب تنور نوح فوران كرد و كشتى جارى شد، سمت راست او رضوان خداست و وسط مسجد باغى از باغ هاى بهشت و سمت چپ مسجد مكر است. به ابى بصير عرض كردم مقصود از مكر چيست؟ فرمود: منازل سلاطين كه در طرف چپ قرار دارد.

3 . محمد بن الحسن و على بن محمد عن سهل بن زياد عن عمرو بن عثمان عن محمد بن عبداللّه الخرَّاز عن هارون بن خارجة عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قَالَ لِى: يَا هَارُونَ بنَ خَارِجَةَ، كَم بَينَكَ وَ بَينَ مَسجِدِ الكُوفَةِ؟ يَكُونُ مِيلاً؟ قُلتُ: لا، قَالَ: فَتُصَلِّي فِيهِ الصَّلَوَاتَ كُلَّهَا؟ قُلتُ: لاَ فَقَالَ: أَمَا لَو كُنتُ بِحَضرَتِهِ لَرَجُوتُ أَلاَّ تَفُوتَنِي فِيهِ صَلاَةٌ وَ تَدرِي مَا فَضلُ ذَلِكَ المَوضِعِ؟ مَا مِن عَبدٍ صَالحٍ وَ لا نَبِىٍّ اِلاَّ وَ قَد صَلَّي فِي مَسجِدِ كُوفَانَ، حَتَّي اِنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله لَمَّا أَسرَي اللّه بِه قَالَ لَهُ جَبرَئِيلُ عليه السلام : تَدرِي أَينَ أَنتَ يَا رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله السَّاعَةَ؟ أَنتَ مُقَابِلُ مَسجِدِ كُوفَانَ، قَالَ: فَأستَأذِن لِي رَبِّي حَتَّي آتِيَهُ فَأُصَلِّي فِيهِ رَكعَتَينِ، فَاستَأذَنَ اللّه عَزَّوَجَلَّ فَأَذِنَ لَهُ، وَ اِنَّ مَيمَنَتَهُ لَرَوضَةٌ مِن رِيَاضِ الجَنَّةِ وَ اِنَّ وَسَطَهُ لَرَوضَةٌ مِن رِيَاضِ الجَنَّةِ وَ اِنَّ مُؤَخِّرَهُ لَرَوضَةٌ مِن رِيَاضِ الجَنَّةِ وَ اِنَ الصَّلاةَ المَكتُوبَةَ فِيهِ لَتَعدِلُ أَلفَ صَلاةٍ وَ إِنَّ النَّافِلَةَ فِيهِ لَتَعدِلُ خَمسَمِائَةِ صَلاَةٍ وَ اِنَّ الجُلُوسَ فِيهِ بَغَيرِ تِلاوَةٍ وَ لا ذِكرٍ لَعِبَادَةٌ، وَ لَو عَلِمَ النَّاسُ ما فِيهِ لَأَتوهُ وَ لَوحَبوا... .(2)

ص: 301


1- . الكافى، ج 3، ص 492 ، ح 3 / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 231 ، ح 693 و زاد بَعدَ مَيسَرَتُهُ مَكرٌ يَعنِي مَنَازِلَ الشَّياطينِ / ثواب الأعمال، ص 30 : حدثنى محمد بن الحسن عن احمد بن ادريس عن محمد بن احمد عن أبى عبداللّه عن الحسن بن على عن أبى حمزة... مثله / جامع الأخبار، ص 70 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 377 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 407 ، ح 3889 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 251 ، ح 6468 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 490 / التهذيب، ج 3 ، ص 250 : سهل بن زيادٍ عن عمرو بن عثمان مثله، سند شيخ طوسى به سهل بن زياد براساس مشيخه اين چنين است: و ما ذكرته عن سهل بن زيادٍ فقد رويته - بهذه الأسانيد - عن محمد بن يعقوب عن عدة من أصحابنا: منهم على بن محمد، و غيره عن سهل بن زياد / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 252 ، ح 6469 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 402 ، ح 3880 / الأمالى للصدوق، ص 385 - 386 : حدثنا محمد بن على بن الفضل الكوفى عن محمد بن جعفر المعروف بابن التبان عن محمد بن القاسم النهمى عن محمد بن عبدالوهاب عن ابراهيم بن محمدالثقفى عن توبة بن الخليل، عن محمد بن الحسن عن هارون بن خارجة نحوه / الأمالى الطوسى، ص 428 - 429 / المحاسن، ج 1 ، ص 56: عن عمرو بن عثمان الكندى عن محمد بن زياد عن هارون بن خارجة، مثله، الى قوله: خمسمائة صلاة / تفسيرالعياشى، ج 2 ، ص 277 / بحارالأنوار، ج 18 ، ص 404 و ج 97 ، ص 391 .

امام صادق عليه السلام در اين روايت خطاب به هارون بن خارجه مى گويد: اى هارون! آيا فاصله محل سكونت تو با مسجد كوفه يك ميل هست؟ عرض كردم خير. امام فرمود: آيا تمامى نمازهايت را در مسجد كوفه به جا مى آورى؟ عرض كردم: خير، آنگاه امام فرمود: چنانچه من به آن مسجد نزديك بروم، اميد داشتم كه كلّيه نمازهايم را در اين مسجد به جاى آورم، مگر تو فضيلت اين مسجد را نمى دانى؟ هيچ بنده صالح و پيامبرى نيست مگر اينكه در مسجدكوفه نماز گزارده است. در شب معراج نيز جبرئيل عليه السلام به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد شما الان در مقابل مسجد كوفه هستيد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: از پروردگارم اجازه بگير تا به مسجد داخل شوم و دو ركعت نماز به جاى آورم. جبرئيل از خداوند متعال اجازه خواست و خداوند نيز اجازه داد. آنگاه امام صادق عليه السلام فرمودند: سمت راست، قسمت وسط و عقب اين مسجد همگى باغ هايى از بهشت است. يك ركعت نماز واجب در اين مسجد، برابر با هزار نماز و يك ركعت نماز مستحب ثواب پانصد ركعت نماز را دارد. نشستن در اين مسجد هر چند بدون تلاوت قرآن و ذكر باشد، عبادت است. اگر مردم مى دانستند در اين مسجد چه (بركاتى) وجود دارد با راه رفتن بر روى دست و سينه هم كه شده خود را به اين مسجد مى رساندند.

4 . أبوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن محمد بن الحسن بن الوليد عن محمد بن الحسن الصفار عن احمدبن محمد عن الحسن بن على بن فضال عن ابراهيم بن محمد عن الفضل بن زكريا عن نجم بن حطيم عن أبى جعفر الباقر عليه السلام قَالَ: لَو يَعلَمُ النَّاسُ ما فِي مَسجِدِ الكوفَةِ لَأَعَدُّوا لَهُ الزَّادُ وَالرَّوَاحِلَ

ص: 302

مِن مكانٍ بَعِيدٍ، اِنَّ صَلاَةً فَرِيضَةً فِيهِ تَعدِلُ حَجَّةً وَ صَلاةً نَافِلَةً تَعدِلُ عُمرَةً.(1)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: اگر مردم مسجد كوفه را مى شناختند، از راه دور براى رسيدن به اين مسجد توشه و مركب سوارى تهيه مى كردند. يك نماز واجب در اين مسجد ثواب يك حج و نماز مستحب در آن ثواب يك عمره را دارد.

5 و 6 . على بن موسى بن طاوس فى (مصباح الزائر) قال: روى أَنَّ الفَرِيضَةَ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ بِأَلفِ فَرِيضَةٍ، وَالنَّافِلَةِ بِخَمسِ مَائَةٍ. قَالَ: وَ رُوِىَ أَنَّ الفَرِيضَةَ فِيهِ. بِحَجَّةٍ وَالنَّافِلَةَ بِعُمرَةٍ.(2)

راويت شده كه نماز واجب در مسجد كوفه برابر با هزار نماز در ساير مساجد و نماز مستحب برابر با 500 نماز است. و روايت شده كه نماز واجب در مسجد كوفه معادل يك حج و نماز مستحب معادل عمره است.

7 . حدثنى أبى و محمد بن عبداللّه جميعا، عن عبداللّه بن الجعفرالحميرى عن ابراهيم بن مهزيار عن أخيه على عن الحسن بن سعيد عن على بن الحكم عن فضيل الاعور عن ليث بن أبى سليم عن عائشة- فى حديث - قَالَ سَمِعتُ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله يَقُولُ: عُرِجَ بى اِلَي السَّمَاءِ وَ اِنِّي هَبَطتُ اِلَي الأَرضِ فَأُهبِطتُ اِلَي مَسجِدِ أَبِي نُوحٍ عليه السلام وَ أَبِي اِبرَاهِيمَ عليه السلام وَ هُوَ مَسجِدُ الكُوفَةِ فَصَلَّيتُ فِيهِ رَكعَتَينِ. قَالَ ثُمَّ قَالَت: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : اِنَّ الصَّلاَةَ المَفرُوضَةَ فِيهِ تَعدِلُ حَجَّةً مَبروُرَةً وَالنَّافِلَةَ تَعدِلُ عُمرَةً مَبرُورَةً.(3)

عائشه مى گويد: شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: در شبى كه به معراج رفتم، يك بار به زمين آمدم؛ در زمينى فرود آمدم كه مسجد پدرم نوح و ابراهيم عليهماالسلام آنجا بود و آن مسجد كوفه است. پس دو ركعت نماز در آنجا گزاردم. عايشه مى گويد: سپس حضرت فرمود:

ص: 303


1- . التهذيب، ج 6 ، ص 32 ، ح 4 ، و ما ذكرته عن أبى القاسم، جعفر بن محمد بن قولويه: فقد أخبرنى به الشيخ أبوعبداللّه والحسين بن عبيداللّه جميعا عن جعفر بن محمد بن قولويه / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 256 ، ح 6480 / كتاب المزار، ص 7 / كامل الزيارات، ص 28 / جامع الأخبار، ص 69 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 399 و ج 80 ، ص 376 .
2- . وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 260 .
3- . كامل الزيارات، ص 31 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 260 ، ح 6492 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 402 .

همانا نماز واجب در اين مسجد معادل يك حج مبرور و مقبول است و نماز مستحب معادل عمره مبروره.

8 . محمد بن احمد بن يحيى عن احمد بن الحسن عن محمد بن الحصين و على بن حديد عن محمد بن سنان عن عمرو بن خالد عن أبى حمزة الثمالى: اِنَّ عَلِىَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام أَتَي مَسجِدَ الكُوفَةِ عَمدا مِنَ المَدِينَةِ فَصَلَّي فِيهِ أَربَعَ رَكَعاتٍ ثُمَّ عَادَ حَتَّي رَكِبَ رَاحِلَتَهُ وَ أَخَذَالطَّرِيقَ.(1)

ابوحمزه ثمالى نقل مى كند كه امام سجاد عليه السلام از مدينه به مسجد كوفه آمد و چهار ركعت نماز در آنجا خواندند سپس بر مركب خود سوار شده و راه برگشت (به مدينه) را در پيش گرفتند.

9 . أبُوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن محمد بن الحسن بن على بن مهزيار، عن أبيه عن جده على بن مهزيار عن الحسين بن سعيد عن ظريفِ بن ناصح عن خالد القلانِسى قال: سَمِعتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام يَقُولُ: صَلاَةٌ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ بِأَلفِ صَلاَةٍ.(2)

ص: 304


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 254 ، ح 20 ؛ سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى الأشعرى طبق مشيخه اين چنين است: و ما ذكرته فى هذا الكتاب عن محمد بن أحمد بن يحيى، (الأشعرى) فقد أخبرنى به الشيخ ابوعبداللّه ، والحسين بن عبيداللّه و احمد بن عبدون كُلّهم عن أبى جعفر محمد بن الحسين بن سفيان عن احمد بن ادريس عن محمد بن أحمد بن يحيى. و أخبرنى أبوالحسين ابن أبى جَيِّد عن محمد بن الحسن بن الوليد عن محمد بن يحيى، و احمد بن ادريس، جميعا عن محمد بن أحمد بن يحيى. و أخبرنى به أيضا - الحسين بن عبيداللّه عن احمد بن محمد بن يحيى عن أبيه محمد بن يحيى عن محمد بن احمد بن يحيى. و أخبرنا الشيخ أبو عبداللّه والحسين بن عُبيداللّه و احمد بن عبدون كلهم عن أَبى محمد الحسن بن حمزة العلوى و أبى جعفر محمد بن الحسين البزوفرى جميعا عن احمد بن ادريس عن محمد بن احمد بن يحيى در ج 6 ، تهذيب ص 32 با اين سند آمده است: أبوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن محمد بن الحسين الجوهرى عن محمد بن احمد بن يحيى عن احمد بن محمد بن الحسين عن على بن حديد عن محمد بن سليمان عن عمرو بن خالد عَن أبى حمزه الثمالى... فقط در اين روايت دارد كه امام عليه السلام دو ركعت نماز به جاى آوردند و برگشتند. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 254 ، ح 6472 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 405 ، ح 3885 / بحارالأنوار، ج 46 ، ص 64 و ج 97 ، ص 398 / كامل الزيارات، ص 27 / كتاب المزار، ص 6 .
2- . التهذيب، ج 6 ، ص 23 ، ح 7 . سند شيخ طوسى به جعفر بن محمد بن قولويه در ذيل روايت 4 ذكر شد./وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 255 ، ح 6477 و ص 260 ، ح 6491 / كتاب المزار، ص 9 / كامل الزيارات، ص 31 .

خالد قلانسى مى گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود: نماز در مسجد كوفه برابر با هزار نماز است.

10 . ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن محمد بن الحسين بن على بن مهزيار عن أبيه عن جده على بن مهزيار عن الحسين بن سعيد عن ظريف بن ناصح عن خالدالقلانسى عن الصادق عليه السلام قالَ: مَكَّةُ حَرَمُ اللّه وَ حَرَمُ رَسُولِهِ وَ حَرَمُ عَلِىِّ بنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام . الصَّلاَةُ فِيهَا بِمِائَةِ أَلفِ صَلاَةٍ والدِّرهَمُ فِيها بِمِائَةِ أَلفِ دِرهَمٍ وَالمَدِينَةُ حَرَمُّ اللّه وَ حَرَمُ رَسُولِهِ وَ حَرَمُ عَلِىِّ بن أبى طالب عليه السلام الصَّلاةُ فِيها بِعَشرَةِ آلافِ صَلاةٍ وَالدِّرهَمُ فِيها بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ وَالكُوفَةُ حَرَمُ اللّه تَعالى وَ حَرَمَ رَسُولِهِ وَ حَرَمُ عَلِىِّ بن أَبى طَالِبٍ عليه السلام الصَّلاَةُ فِيها بألفِ صَلاةٍ والدِّرهَمُ فِيها بأَلفِ دِرهَمٍ.(1)

مكه حرم خداوند و پيامبرش و حرم على بن أبى طالب عليه السلام است. يك نماز در آنجا برابر با يكصد هزار نماز، و يك درهم (صدقه) برابر با يكصد هزار درهم است. مدينه نيز حرم خداوند و پيامبرش و حرم امام على عليه السلام است. يك نماز در آنجا برابر با ده هزار نماز و يك درهم برابر با ده هزار درهم است و كوفه هم حرم خداوند و رسول او و حرم امام على عليه السلام است يك نماز در آنجا برابر با هزار نماز و يك درهم برابر با هزار درهم مى باشد.

11 . حدثنى ابوالقاسم جعفر بن محمد عن الحسن بن عبداللّه بن محمد عن أبيه عن الحسن بن محبوب عن عبداللّه بن جبلة عن سلام بن أبى عمرة عن سعد بن طريف عن الأصبغ بن نباتة عن أميرالمؤمنين على عليه السلام قَالَ: النَّافِلَةُ فِي هَذَا المَسجِدِ تَعدِلُ عُمرَةً مَعَ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله وَالفَرِيضَةُ فِيهِ تَعدِلُ حَجَّةً مَعَ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله وَ قَد صَلَّي فِيهِ أَلفُ نَبِىٍّ وَ أَلفُ وَصِىٍّ.(2)

ص: 305


1- . التهذيب، ج 6 ، ص 31 - 32 ، ح 2 / شيخ كلينى در كافى از على بن ابراهيم و غيره عن أبيه عن خلاّد القلانسى عن أبى عبداللّه عليه السلام مثل اين روايت را نقل مى كند؛ ج ، ص 4 ، ص 586 ، ح 1 / شيخ صدوق در من لايحضره الفقيه روايت را از خالدُ بن مادالقلانسى عن الصادق عليه السلام نقل مى كند و در آخر روايت دارد كه: و سكت عن الدِّرهَمِ، ج 1 ، ص 228 ، ح 680 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 256 ، ح 6478 / المزار، ص 5 / كامل الزيارات، ص 29 / بحارالأنوار، ج 96 ، ص 242 و ج 97 ، ص 400 .
2- . كتاب المزار، ص 7 / كامل الزيارات، ص 28 / جامع الأخبار، ص 69 / التهذيب، ج 6 ، ص 32 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 257 ، ح 6481 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 400 .

نماز مستحب در اين مسجد (كوفه) معادل يك عمره همراه با پيامبر صلى الله عليه و آله است و نماز واجب معادل يك حج با پيامبر صلى الله عليه و آله است و البته هزار پيامبر و هزار وصى در اين مسجد نماز گزارده اند.

12 . حدثنا ابى و محمد بن على ماجيلويه عن محمد بن يحيى العطار عن محمد بن احمد بن يحيى بن عمران الأشعرى عن بعض اصحابنا عن الحسن بن على و أبى الصخر جميعا يرفعانه الى اميرالمؤمنين عليه السلام قال: لاَ تُشَدُّ الرِّحَالُ اِلاَّ اِلَي ثَلاَثَةِ مَسَاجِدَ، أَلمَسجِدُالحَرَامِ، مَسجِدِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله وَ مَسجِدُ الكُوفَةِ.(1)

مسافرت و كوچ (به مساجد) جايز نيست مگر به سه مسجد؛ مسجدالحرام، مسجدالنبى صلى الله عليه و آله و مسجد كوفه.

13 . و قَالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : لَمَّا أُسرِىَ بِي مَرَرتُ بِمَوضِعِ مَسجِدِ الكُوفَه ر وَ أَنَا عَلَي البُرَاقِ(2) وَ مَعِىَ جَبرَئِيلُ عليه السلام فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ انزِل فَصَلِّ فِي هَذَا المَكَانِ، قَالَ فَنَزَلتُ فَصَلَّيتُ... .(3)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: در شب معراج چون به محل مسجد كوفه رسيدم در حالى كه سوار بر براق بودم و جبرئيل همراه من بود، به من فرمود: اى محمد! فرود بيا و نماز بگزار در اين مكان، حضرت مى فرمايد: پايين آمدم و سپس نماز گزاردم.

14 . حدثنا محمد بن على بن فضل الكوفى عن محمد بن جعفر المعروف بابن التبان عن ابراهيم بن خالد المقرى الكسائى عن عبداللّه بن داهر الرازى عن أبيه عن سعد بن طريف عن الأصبغ بن نباتة قال: بَينَا نَحنُ ذَاتَ يَومَ حَولَ أَمِيرِالمُؤمِنينَ عليه السلام فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ، اِذ قَالَ: يَا أَهلَ الكُوفَةِ لَقَد حَبَاكُمُ اللّه عَزَّوَجَلَّ

ص: 306


1- . الخصال، ج 1 ، ص 143 / صدوق در من لايحضره الفقيه مرسل نقل مى كند، ج 1 ، ص 231 ، ح 694 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 257 ، ح 6482 و ص 262 ، ح 6496 / بحارالأَنوار، ج 96 ، ص 240 . نظير اين روايت در منابع اهل سنت هم وارد شده است. ر.ك: صحيح البخارى: ج 2 ، ص 56 - 57 / صحيح مسلم، ج 4 ، ص 126 / سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 452 .
2- . البُراق: دابّة يركبها الأنبياء عليه السلام مشتقة من البَرقِ، و قيل: البُراق: فرس جبرئيل عليه السلام . لسان العرب، ج 10 ، ص 15 ، البراق: اسم دابة ركبها رسول اللّه صلى الله عليه و آله ليلة المعراج.
3- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 231 ، ح 695 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 257 ، ح 6483 .

بِمَا لَم يَحبُ بِهِ أَحَدا فَفَضَّلَ مُصَلَّاكُم وَ هُوَ بَيتُ آدَمَ وَ بَيتُ نُوحٍ وَ بَيتُ اِدرِيسَ وَ مُصَلَّي اِبراهِيمَ الخَلِيلِ وَ مُصَلَّي أَخِي الخَضِرِ عليه السلام وَ مُصَلَّاىَ و اِنَّ مَسجِدَكُم هَذَا أَحَدُ الأَربَعَةُ المَسَاجِدُ الَّتِي اختَارَهَا اللّه عَزَّوَجَّلَ لِأَهلِهَا وَ كَأَنِّي بِهِ يَومَ القِيَامَةِ فى ثَوبِينِ أَبيَضَينِ شَبِيهٌ بِالُمحرِمِ يَشفَعُ لِأَهلِهِ وَ لِمَن صَلَّي فِيهِ تُرَدُّ شَفَاعَتُهُ وَ لاَ تَذهَبُ الأَيَّامُ حَتَّي يُنصَبَ فِيهِ الحَجَرُ الأَسوَدُ(1) وَ لَيَأتِيَنَّ عَلَيهِ زَمَانٌ يَكُونُ مُصَلَّي المَهدِىِّ مِن وُلدِي وَ مُصَلَّي كُلِّ مُؤمِنٍ وَ لاَيَبقَي عَلَي الأَرضِ مُؤمِنٌ اِلاَّ كَانَ بِهِ أَوحَنَّ قَلبُهُ اِلَيهِ فَلاَ تَهجُرُوهُ وَ تَقرِبُوا اِلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ بِالصَّلاةِ فِيهِ وَارغَبُو اِلَيهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِكُم. فَلَو يَعلَمُ النَّاسُ مَا فِيهِ مِنَ البَرَكَةِ لَأَتَوهُ مِن أَقطَارِالأَرضِ وَ لَوحَبوا عَلَي الثَّلجِ.(2)

اصبغ بن نباته نقل مى كند كه: روزى در اطراف حضرت امير عليه السلام در مسجد كوفه نشسته بوديم كه حضرت فرمود: اى مردم كوفه! خداوند نعمتى را به شما عطا كرده است كه به هيچ كس چنين بخششى را ننموده است و آن مسجد شماست كه خانه آدم و نوح و ادريس و جايگاه نماز ابراهيم خليل و برادرم خضر عليهم السلام و مصلّاى من است. مسجد شما يكى از چهار مسجدى است كه خداوند آن را براى كسانى كه اهل مسجدند برگزيده است. گويا مى بينم اين مسجد در روز قيامت مانند شخص مُحرمى كه لباس سفيدِ احرامى بر تن دارد حاضر مى شود و براى اهل خويش و كسانى كه در آن نماز گزارده اند شفاعت مى كند و شفاعت او ردّ نمى شود و روزگارى نمى گذرد كه حجرالأسود در آن نصب مى شود و زمانى خواهد آمد كه اين مسجد مصلّاى فرزندم مهدى عليه السلام و همه مؤمنين است. و هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه در اين مسجد آمده و يا قلب او مشتاق و دلداده آن است. از اين مسجد دورى نگزينيد. و با نماز در آن به خداوند متعال تقرب جوييد و براى رفع حوائج خويش به سوى آن بشتابيد. اگر مردم بركات اين مسجد را مى دانستند از اطراف زمين با كشيدن خود بر روى برف ها هم كه شده، به اين مسجد مى آمدند.

ص: 307


1- . نصب الحجر الاسود فيه كان فى زمن القرامطة حيث خربوا الكعبة و نقلوا الحجر الى مسجد الكوفة ثمّ ردوه الى موضعه و نصبه القائم عليه السلام بحيث لم يعرفه الناس. بحارالأنوار، ج 97 ، ص 390 .
2- . الأمالى الصدوق، ص 228 - 227 / روضه الواعظين، ج 2 ، ص 337 / شيخ صدوق در من لايحضره الفقيه به صورت مرسل نقل مى كند، ج 1 ، ص 231 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 257 ، ح 6484 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 389 .

15 . حدثنى محمد بن على بن ماجيلويه عن (عمّه) محمد بن أبى القاسم، عن احمد بن محمد بن أبى عبداللّه البرقى عن أبيه عن محمد بن سنان عن المفضل بن عمر عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: صَلاَةٌ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ تَعدِلُ أَلفَ صَلاَةٍ فِي غَيِرهِ مِنَ المَسَاجِدِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد، يك نماز در مسجد كوفه معادل هزار نماز در غير اين مسجد، از مساجد ديگر است.

16 . حدثنى أبى عن سعد بن عبداللّه عن محمد بن الحسين عن محمد بن اسماعيل بن بزيع عن منصور بن يونس عن سليمان بن مولى طربال و غيره قال: قال أبوعبداللّه عليه السلام : نَفَقَةُ دِرهَمٍ بِالكُوفَةِ تُحسَبُ بِمَاءَتِى [بِمَائَةِ ]دِرهَمٍ فِيَما سِوَاهُ وَ رَكعَتَانِ فِيها تُحسَبُ بِمِائَةِ رَكعَةٍ.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: يك درهم صدقه دادن در كوفه به 200 [يا 100] درهم در غيركوفه پاداش داده مى شود و دو ركعت نماز در آنجا به صد ركعت نماز پاداش داده مى شود.

17 . حدثنى محمد بن عبداللّه بن جعفرالحميرى عن أبيه عمن حدثه عن عبدالرحمن بن أبى هاشم عند داود بن فرقد عن أبى حمزة عن أبى جعفر عليه السلام قالَ: صَلاةٌ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ الفَرِيضَةُ تَعدِل حَجَّةً مَقبُولَةً وَالتَّطَوُّعُ فِيهِ تَعدِلُ عُمرَةً مَقبُولَةً.(3)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: يك نماز واجب در مسجد كوفه معادل يك حج مقبول است و يك نماز مستحب معادل يك عمره مقبول است.

18 . حدثنى محمد بن الحسن بن على بن مهزيار عن أبيه عن جده عن الحسن بن المحبوب عن حنان بن سدير قال: كُنتُ عِندَ أَبِي جَعفَرٍ عليه السلام فَدَخَلَ عَلَيهِ رَجُلٌ وَ جَلَسَ فَقَالَ لَهُ أَبُوجَعفَرٍ عليه السلام مِن أَىِّ البِلادِ أَنتَ؟ فَقَالَ الرَجُلُ: أَنَا مِن أَهلِ الكُوفَةِ وَ أَنَا لَكَ مُحِبٌّ مَوالٍ قَالَ: فَقَالَ لَهُ أَبُوجَعفَرٍ عليه السلام : أَتُصَلِّي فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ كُلِّ صَلاتِكَ قَالَ الرَّجُلُ: لاَ، فَقَالَ أَبُوجَعفَرٍ عليه السلام اِنَّكَ لَمحرُومٌ مِنَ الخَيرِ... .(4)

ص: 308


1- . ثواب الأعمال، ص 30 / جامع الأخبار، ص 70 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 258 ، ح 6485 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 397 .
2- . كامل الزيارات، ص 28 - 27 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 258 ، ح 6486 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 399 .
3- . كامل الزيارات، ص 28 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 259 ، ح 6487 .
4- . كامل الزيارات، ص 30 - 31 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 259 ، ح 6488 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 401 .

ابن سدير مى گويد: در محضر امام باقر عليه السلام بوديم كه مردى وارد شد. سلام كرد و نشست. امام باقر عليه السلام به آن مرد فرمود: از كدام شهر هستى؟ مرد در پاسخ گفت: من از كوفه و دوستدار شما هستم. امام عليه السلام فرمود: آيا همه نمازهايت را در مسجد كوفه مى خوانى؟ مرد پاسخ داد: خير! امام فرمود: بدان كه تو از خير محرومى.

19 . حدثنى محمد بن الحسن بن على بن مهزيار عن أبيه عن جدّه على بن مهزيار عن الحسن بن محبوب عن على بن رئاب عن أبى عبيدة الحذاء قال: قَالَ أَبُوجَعفَرٍ عليه السلام : لاَتَدَع يا أَبَاعُبَيدَهَ الصَّلاَةُ فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ وَ لَو أَتَيتَهُ حَبوا، فَاِنَّ الصَّلاَةَ فِيهِ بِسَبعَينَ صَلاَةً فِي غَيرِهِ مِنَ المَسَاجِدِ.(1)

ابوعبيده حذاء مى گويد: امام باقر عليه السلام به من فرمود: نماز در مسجد كوفه را ترك مكن ولو اينكه با كشيدن خود بر روى زمين به مسجد بروى، همانا نماز در آن مسجد برابر با هفتاد نماز در غير آن مسجد از مساجد ديگر است.

20 . على بن محمد عن صالح بن أبى حماد عن على بن الحكم عن مالك بن عطية عن أبى حمزة قَالَ: انَّ أَوَّلَ مَا عَرَفتُ عَلِىَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام أَنِّي رَأَيتُ رَجُلاً دَخَلَ مِن بَابِ الفِيلِ فَصَلَّي أَربَعَ رَكَعَاتٍ فَتَبِعتُهُ حَتَّي أَتَي بِئرَ الزَّكَاةِ وَ هِىَ عِندَ دَارِ صَالِحِ بنِ عَلِىٍّ وَ إذَا بِنَاقَتَىِ مَعقُولَتَينِ وَ مَعَهُمَا غُلاَمٌ فَقُلتُ لَهُ مَن هَذَا فَقَالَ هَذَاعَلِىُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام فَدَنَوتُ اِلَيهِ فَسَلَّمتُ عَلَيهِ وَ قُلتُ لَهُ مَا أَقدَمَكَ بِلاَدا قُتِلَ فِيهَا أَبُوكَ وَجَدُّكَ فَقَالَ زُرتُ أَبِي وَ صَلَّيتُ فِي هَذَا المَسجِدِ ثُمَّ قَالَ: هَا هُوَ ذَا وَجهِى(2) صَلَّي اللّه عَلَيهِ.(3)

ابوحمزه مى گويد: اولين شناخت من از امام سجاد عليه السلام به زمانى برمى گردد كه ديدم مردى از «باب الفيل» وارد شد و چهار ركعت نماز خواند، و حركت كرد، من نيز در پى او رفتم تا به چاه «الزّكاة» در نزديك خانه صالح بن على رسيد و در آنجا دو شترى بود كه پاهايشان بسته

ص: 309


1- . كامل الزيارات، ص 31 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 259 ، ح 6489 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 401 - 400 .
2- . الوجه: مستقبل كلّ شيى أن أتوجه الساعة الى المدينة و لا اقف هناك فلا تخف علىّ. اقول: لعلّ المعنى أن هذا سبب قدومى / الكافى، ج 8 ، ص 255 [پاورقى.]
3- . الكافى، ج 8 ، ص 255 ، ح 363 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 254 ، ح 6471 .

و غلام سياهى در كنار آنها بود. از آن غلام پرسيدم: كيست اين شخص؟ او جواب داد: اين شخص على بن حسين عليه السلام است. نزديك شدم و بعد از سلام كردن از حضرت سؤال كردم: چه چيزى باعث شد تا به سرزمينى كه پدر و جدّ تو را كشتند سفر كنى؟ امام عليه السلام در جواب فرمودند: پدرم را زيارت كردم و در اين مسجد نماز گزاردم، سپس فرمود: من به خاطر اين مسجد آمدم كه خداوند به آن درود فرستاده است.

21 . على بن محمد عن سهل بن زياد عن على بن اسباط عن على بن شَجرة عن بعض وُلدِ ميثم قال: كَانَ أَمِيرُالمُؤمِنِينَ عليه السلام يُصَلِّي اِلَي الأُسطوانة السَّابِعَةِ مِمَّا يَلِي أَبوَابَ كِندَةَ وَ بَينَهُ وَ بَينَ السَّابِعَةِ مِقدَارُ مَمَرِّ عَنزٍ.(1)

حضرت على عليه السلام در نزد ستون هفتم (مسجد جامع كوفه) نماز مى گذارد. همان ستونى كه نزديك درهاى «كِنده» است و بين درها و ستون هفتم به اندازه عبور يك گوسفند فاصله است.

22 . على بن محمد عن سهل بن زياد عن ابن اسباطٍ قالَ وَ حدثنى غيره: أَنَّهُ كَانَ يَنزِلُ فِي كُلِّ لَيلَةٍ سِتُّونَ أَلفَ مَلَكٍ يُصَلُّونَ عِندَ السَّابِعَةِ ثُمَّ لاَ يَعُودُ مِنهُم مَلَكٌ اِلى يَومِ القيامَة.(2)

در هر شب هزار مَلَك از ملائكه به زمين فرود مى آيند و در نزد ستون هفتم مسجد كوفه نماز مى گذارند و هيچ ملكى از آنها تا روز قيامت به آسمان باز نمى گردد.

23 . محمد بن يحيى عن محمد بن اسماعيل و احمد بن محمد عن على بن الحكم عن سفيان بن السِّمط قالَ: قال ابوعبداللّه عليه السلام اذا دَخَلتَ مِنَ البَابِ الثَّانِي فِي مَيمَنَةِ المَسجِدِ فَعُدَّ خَمسَ أَساطِينَ ثِنتَينِمِنهَا فِي الظّلاَلِ وَ ثَلاَثَةٌ فِي الصَّحنِ فَعِندَ الثَّالِثَةِ مُصَلَّي اِبرَاهِيمَ عليه السلام وَ هِىَ الخَامِسَةُ مِنَ الحَائِطِ قَالَ فَلَمَّا كَان أَيَّامُ أَبِي العَبَّاسِ دَخَلَ أَبُوعَبدِاللّه عليه السلام مِن بَابِ الفِيلِ فَتَياسَرَ حِينَ دَخَلَ مِنَ البابِ فَصَلَّي عِندَ الأُسطُوَانَةِ الرَّابِعَةِ وَ هِىَ بِحِذَاءِ الخَامِسَةِ فَقُلتُ أَفَتِلكَ أُسطُوَانَةُ اِبرَاهِيمَ عليه السلام فَقَالَ لِي نَعَم.(3)

ص: 310


1- . الكافى، ج 3 ، ص 493 ، ح 4 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 263 ، ح 6498 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 401 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 493 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 263 ، ح 6499 .
3- . الكافى، ج 3 ، ص 493 ، ح 6 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 263 ، ح 6500 .

امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامى كه از در دوم در طرف راست مسجد وارد مى شوى، پنج ستون را بشمار، دو تا از ستون ها در سايه (زير سقف) هستند و سه تاى يگر در صحن مسجد؛ كنار ستون دوم جايگاه ابراهيم است كه پنجمين ستون از طرف ديوار مى شود. راوى مى گويد: در زمان حكومت عباسيان ديدم امام صادق عليه السلام از «باب الفيل» وارد شد و در نزد ستون چهارم نماز گزاردند، و ستون چهارم مقابل ستون پنجم است. پس به حضرت عرض كردم: آيا همين اسطوانه مقام حضرت ابراهيم عليه السلام است، فرمود: آرى.

24 . على بن محمد عن سهل عن ابن اسباط رفعه عن أبى عبداللّه عليه السلام قَالَ: أَلأُسطُوَانَةُ السَّابِعَةُ مِمَّا يَلِي أَبوَابَ كِندَةَ فِي الصَّحنِ مَقَامُ اِبرَاهِيمَ عليه السلام وَالخَامِسَةُ مَقَامُ جَبرَئِيلَ عليه السلام .(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: ستون هفتم كه از طرف درهاى كِندَه (هفتمى است در صحن) مقام حضرت ابراهيم عليه السلام و ستون پنجمى مقام جناب جبرئيل عليه السلام است.

25 . محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن محمد بن اسماعيل بن بزيع عن أبى اسماعيل السراج قال: قال معاوية بن وهب و أخذ بيدى و قال: قال لى ابوحمزة و أخذ بيدى قال: و قَالَ لِي الأَصبَغُ بى نُبَاتَة وَ أَخَذَ فَأَرَانِي الأُسطُوَانَةَ السَّابِعَةَ فَقَالَ: هَذَا مَقَامُ أَمِيرِالمُؤمِنِينَ عليه السلام قَالَ وَ كَانَ الحَسَنُ بن عَلِىٍّ عليه السلام يُصَلِّي عِندَ الخَامِسَةِ فَاِذَا غَابَ أَمِيرُالمُؤمِنِينَ عليه السلام صَلَّي فِيهَا الحَسَنُ عليه السلام وَ هِىَ مِن بَابِ كِندَةَ.(2)

أبوحمزه مى گويد اصبغ بن نباته دست مرا گرفت و ستون هفتم مسجد را به من نشان داد و گفت: اين مقام اميرالمؤمنين عليه السلام است و امام حسن عليه السلام در نزد ستون پنجم نماز مى گزارد، وقتى حضرت امير را شهيد كردند امام حسن عليه السلام در آنجا نماز گزارد كه از طرف باب كنده ستون هفتم است.

ص: 311


1- . الكافى، ج 3 ، ص 493 ، ح 7 / التهذيب، ج 6 ، ص 33 ، ح 9 به صورت مرسل نقل مى كند / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 264 ، ح 6501 / المزار، ص 10 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 406 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 493 ، ح 8 / التهذيب، ج 6 ، ص 33 ، ح 8 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 263 ، ح 6497 / المزار، ص 10 / جامع الأخيار، ص 69 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 406 .

26 . حدثنا محمد بن على بن الفضل الكوفى عن أبوجعفر محمد بن عمارالقطان عن الحسين بن على بن الحكم الزعفرانى قال حدثنا اسماعيل بن ابراهيم العبدى عن سهل بن زياد الأدمى عن ابن محبوب عن أبى حمزة الثمالى قال: دَخَلتُ مَسجِدَ الكُوفَةِ فَاِذَا أَنَا بِرَجُلٍ عِندَ الأَسطُوَانَةِ السَّابِعَةِ قَائِمٍ يُصَلِّي يُحسِنُ رُكُوعَهُ وَ سُجُودَهُ فَجِئتُ لِأَنظُرَ اِلَيهِ فَسَبَقَنِي اِلَي السُّجُودِ فَسَمِعتُهُ يَقُولُ فِي سُجُودِهِ...(1) ثُمَّ انفَتَلَ وَ خَرَجَ مِن بَابِ كِندَةَ فَتَبِعتُهُ حَتَّي أَتَي مُنَاخَ الكَلبِييِّنَ فَمَرَّ بَأَسوَدَ فَأَمرَهُ بِشى ءٍ لَم أَفهَمهُ فَقُلتُ مَن هَذَا فَقَالَ: هذا عَلِىِّ بنِ الحُسَين عليه السلام فَقُلتُ: جَعَلَنِي اللّه فِدَاك مَا أَقدَمَكَ هَذَا المَوضِعَ فَقَالَ: الَّذِي رَأَيتَ.(2)

أبوحمزه ثمالى مى فرمايد: وارد مسجد كوفه شدم و ديدم مردى در نزد ستون هفتم ايستاده و نماز مى گزارد و بسيار نيكو، ركوع و سجود را به جاى آورد، نزديك شدم تا بيشتر و بهتر نگاهش كنم، پس به سجده رفت و شنيدم در سجده مى گفت... سپس حضرت برگشت و از باب كنده خارج شد. من نيز او را متابعت كردم تا رسيد به جايگاه استراحت شتران و چهارپايان و به غلام سياهى عبور كردند، و چيزى دستور دادند كه من نفهميدم. پس به غلام عرض كردم: كيست اين فرد؟ گفت: او على بن الحسين امام سجاد عليه السلام است. به حضرت عرض كردم چه چيز باعث شده از مدينه به اينجا سفر كنى؟ فرمود: آنچه كه ديدى. (مناجات در مسجد كوفه).

27 . عن حبة العرنى و ميثم التمار قالا: جَاءَ رَجُلٌ اِلى عَلِىِّ عليه السلام فَقَالَ: يَا أَمِيرَالمُؤمِنِينَ اِنِّي قد تَزَوَّدتُ زادَا وَابتَعتُ رَاحِلَةً وَ قَضَيتُ شَأنِىَ يَعنِي حَوَائِجِي فَأَرتَحِلُ اِلَي بَيتِ المَقدِسِ، فَقَالَ لَهُ: كُل زَادَكَ وَبِع رَاحِلَتَكَ وَ عَلَيكَ بِهذَا المَسجِدِ يَعنِي مَسجِدِ الكُوفَةِ فَاِنَّهُ أَحَدُ المَسَاجِدِ الأَربَعَةِ رَكعَتَانِ فِيهِ تَعدِلُ عَشرا فِيما سِواهُ مِنَ المَسَاجِدِ.(3)

حبه عرنى و ميثم تمار مى گويند: مردى نزد امام على عليه السلام آمد و عرض كرد: اى اميرالمؤمنين؛ من توشه اى فراهم كرده ام و مركبى خريده ام و نيازهايم را برآورده ام

ص: 312


1- . متن دعاى حضرت در صحيفه سجاديه دعاؤه عليه السلام فى سجدة الشكر، موجود است.
2- . الأمالى الصدوق، ص 312 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 264 ، ح 6502 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 390 .
3- . الغارات، ج 2 ، ص 286 - 285 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 407 ، ح 3890 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 359 .

تا به بيت المقدس سفر كنم، حضرت فرمودند: توشه ات را بخور، مركبت را بفروش و به مسجد كوفه رو؛ كه يكى از چهار مسجدى است كه دو ركعت نماز در آن با ده ركعت در ديگر مساجد برابرى مى كند.

28 . محمد بن المشهدى فى المزار عن عبدالحميد بن التقى بن عبداللّه عن ابوالفرج احمد القرشىعن أبى الغنائم محمد بن على عن الشريف محمد بن على عن أبى تمام عبداللّه بن احمدالأنصارى عن عبيداللّه بن كثير العامرى عن محمد بن اسماعيل الأَحمَسِي عن محمد بن فضيل عن محمد بن سوقة عن ابراهيم النخعى عن علقمة بن الأسود عن عبداللّه بن الأسود عن عبداللّه بن مسعود قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : يَا ابنَ مَسعُودٍ لَمَّا أُسرِىَ بِي اِلَي السَّماءِ الدُّنيَا أَرَانِي مَسجِدُ كُوفانَ فَقُلتُ: يَا جَبرَئِيلُ مَا هَذا؟ قال: مَسجِدٌ مُبَارَكُ كَثِيرُ الخَيرِ عَظِيمُ البَرَكَةِ اختَارَهُ اللّه لِأَهلِهِ وَ هُوَ يُشَفَّعُ لَهُم يَومَ القِيامَةِ... .(1)

عبداللّه بن مسعود از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: اى ابن مسعود: هنگامى كه [در شب معراج] به آسمان دنيا سير داده شدم، [مرا بردند ]مسجد كوفه را نشانم دادند، پس به جبرئيل گفتم: اين چيست؟ گفت: مسجدى بس مبارك و پر خير و بركت است كه خداوند آن را براى اهلش انتخاب نمود، و آن مسجد در روز قيامت اهل خود را شفاعت خواهد كرد.

ص: 313


1- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 403 ، ح 3881 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 394 .

مسجد جمكران

1 . الشّيخ الأَقدَمُ الحَسَنُ بن محمد بن الحسن القمى المعاصر للصدوق فى كتاب قم عن كتاب مونس الحزين فى معرفة الحق واليقين للصدوق عن الشيخ العفيف الصالح الحسن بن مثلة الجمكرانى عن الحجة(عج) فى حكايةٍ طويلةٍ و فيها أمَرهُ عليه السلام بِبَناءِ المسجد فى جَمكَرَانِ... .(1)

در كتاب حسن بن محمد بن حسن قمى كه معاصر شيخ صدوق بوده اند به نقل از كتاب «مونس الحزين فى معرفة الحق واليقين» شيخ صدوق؛ از شيخ پاكدامن و صالحى به نام حسن بن مثله از امام زمان عليه السلام در حكايتى طولانى، نقل شده كه حضرت عليه السلام حسن بن مثله جمكرانى را مأمور به ساختن مسجدى در جمكران كردند.

ص: 314


1- . مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 432 ، ح 3936 / صاحب مستدرك در ج 3 ، ص 447 ، ح 3961 ، به شكل ديگرى ساخت مسجد را نقل مى كند: وجدت بخط الفاضل الآغا محمد على بن الأستاذ البهبهانى فيما علّقه على كتاب نقد الرجال ما لفظه: الحسن بن مثلة الجمكرانى هُوَالذى أمَرَه الأمام صاحب الزمان عليه السلام ببِناءِ مَسجِد جَمكران... / بحارالأنوار، ج 53 ، ص 230 .

ص: 315

مسجد خراب

1 . عدّة من أصحابنا عن سهل بن زياد عن ابن فضّالٍ عمّن ذكره عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: ثَلاثَةٌ يَشكُونَ اِلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ: مَسجِدٌ خَرابٌ لا يُصَلِّي فِيهِ أَهلُهُ وَ عالِمٌ بَينَ جُهَّالٍ وَ مُصحَفٌ مُعَلَّقٌ قَد وَقَعَ عَلَيهِ الغُبارُ لا يُقرَأُ فِيهِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: سه چيز فرداى قيامت به خداوند متعال شكايت مى كنند: مسجد خرابى كه اهل محل در آن نماز نمى گزارند، عالمى در بين جُهال و قرآنى كه غبار روى آن را گرفته است و كسى آن را نمى خواند.

2 . و عن محمد بن الحافظ البغدادى المعروف بالجعابى عن عبداللّه بن بشير عن الحسن بن الزبرقان المرادى، عن أبى بكر بن عياش عن الأجلح عن أبى الزبير عن جابر عن النبى صلى الله عليه و آله قال: يَجِي ءُ يَومَ القِيامَةِ ثَلاَثَةٌ يَشكُونَ: ألمُصحَفُ وَالمَسجِدُ وَالعِترَةُ، يَقُولُ المُصحَفُ: يا رَبَّ حَرَّفُونِي وَ مَزَّقُونِى،(2) وَ يَقُولُ

ص: 316


1- . الكافى، ج 2 ، ص 613 ، ح 3 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 201 ، ح 6329 / بحارالأنوار، ج 2 ، ص 41 ، ح 4 و ج 80 ، ص 385 ، و ج 89 ، ص 195 / در خصال اين روايت با اين سند آمده است: حدثنا محمد بن موسى بن المتوكل عن محمد بن يحيى العطار عن محمد بن أحمد عن موسى بن عمر و سعد بن عبداللّه عن أحمد بن أبى عبداللّه عن ابن فضّال عمّن ذكره عن أبى عبداللّه عليه السلام . الخصال، ج 1 ، ص 142 ، ح 163 / عدة الداعى، ص 290 / روضه الواعظين، ج 2 ، ص 336 / جامع الأخبار، ص 70 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 365 ، ح 3795 .
2- . المزق: شق الثياب و نحوها. مزقه يمزقه و مزقا فانمزق تمزيقا و تمزق: خرقه؛ لسان العرب، ج 10 ، ص 342 .

المَسجِدُ: يا رَبِّ عَطَّلُونِي وَ ضَيَّعُونِى، وَ تَقُؤلُ العِترةُ: يا رَبِّ قَتلُونا وَ طَرَدُونا وَ شَرَّدُونا، فَأَجثُوا لِلرُّكبَتَينِ فِي الخُصُومة فَيَقُولُ اللّه

عَزَّوَجَلَّ لِى: أنا أَولَي بِذلكَ مِنكَ.(1)

جابر از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمودند: سه چيز روز قيامت مى آيند و شكايت مى كنند: قرآن، مسجد و عترت پيامبر صلى الله عليه و آله . قرآن مى گويد: خديا مرا تحريف كردند و پاره پاره امكردند و مسجد مى گويد: خدايا مرا تعطيل و ضايع نمودند و عترت پيامبر صلى الله عليه و آله مى گويند: خدايا ما را كشتند و طردمان كردند (تبعيد كردند). پس دو زانو در مقابل پروردگار براى دادخواهى مى نشينند، پس خداوند متعال به من مى فرمايد: من سزاوارتر از تو نسبت به اينانم (كنايه از اينكه خودم انتقام مى گيرم).

3 . و عن على عليه السلام : اِنَّ المَسجِدَ لَيَشكُوالخَرَابَ اِلَي رَبِّهِ وَ اِنَّهُ لَيَتَبَشبَشُ مِن عُمَّارِهِ اِذا غَابَ عَنهُ ثُمَّ قَدِمَ كَمَا يَتَبَشبَشُ أَحَدُكُم بِغَائِبهِ إذَا قَدِمَ عَلَيهِ.(2)

امام على عليه السلام فرمودند: مسجد از خرابى اش به خداوند متعال شكايت مى كند و وقتى از آبادكننده اش دور مى شود و پس از مدتى او را مى بيند، از ديدن او بشاش و شاداب مى شود. همان گونه كه هر يك از شما وقتى كسانش را مى بيند كه از دور به سوى او مى آيند شاداب و گشاده روى مى شود.

ص: 317


1- . الخصال، ج 1 ، ص 174 - 175 ، ح 232 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 202 ، ح 6330 / بحارالأنوار، ج 24 ، ص 186 .
2- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 148 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 365 ، ح 3794 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 380 .

مسجد خيف

1 . عدة من أصحابنا عن احمد بن محمد عن ابى ابى نجران عن المفضل عن جابر عن ابى جعفر عليه السلام قَالَ: صَلَّي فِي مَسجِدِ الخَيفِ سَبعُمِائَةِ نَبِىٍّ وَ اِنَّ مَا بَينَ الرُّكنِ وَالمَقَامِ لَمَشحُونٌ مِن قِبُورِالأَنبِيَاءِ وَ اِنَّ آدَمَ لَفِي حَرَمِ اللّه عَزَّوَجَلَّ.(1)

امام باقر عليه السلام مى فرمايد: در مسجد خيف هفتصد پيامبر نماز گزارده اند. و ما بين ركن و مقام (حضرت ابراهيم عليه السلام ) پر است از قبور انبياء و حضرت آدم عليه السلام در خود حرم خداوند عزوجل است.

2 . وَ رَوَىَ أَبُوحَمزَةَ الُثمَالِىُّ عَن أَبِي جَعفَرٍ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَن صَلَّي فى مَسجِدِالخَيفِ بِمِنٍى مِائَةَ رَكعَةٍ قَبلَ أَن يَخرُجَ مِنهُ عَدَلَت عِبَادَةَ سَبعِينَ عَاما وَ مَن سَبَّحَ اللّه فِيهِ مِائَةَ تَسبِيحَةٍ كَتَبَ اللّه لَهُ كَأَجرِ عِتقِ رَقَبَةٍ وَ مَن هَلَّلَ اللّه فِيهِ مِائَةَ تَهلِيلَةٍ عَدَلَت أَجرَ اِحيَاءِ نَسَمَةٍ وَ مَن حَمَّدَاللّه فِيهِ مِائَةَ تَحمِيدَةٍ عَدَلَت أَجرَ خَرَاجِ العِرَاقَينِ يُتَصَدَّقُ بِهِ فِي سَبيلِ اللّه عَزَّوَجَلَّ.(2)

ابو حمزه ثمالى از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه حضرت فرموند: كسى كه صد ركعت نماز در مسجد خيف در منى بخواند - پيش از آنكه از مسجد بيرون آيد - صد ركعت نمازش برابر

ص: 318


1- . الكافى، ج 4 ، ص 214 ، ح 7 / و در من لايحضره الفقيه به صورت مرسل نقل شده است، ج 2 ، ص 210 ، ح 2176 ./ و روى عن جابرٍ عن أبى جعفر عليه السلام نحوه، ج 1 ، ص 230 ، ح 688 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 269 ، ح 6512 و 6513 / بحارالأنوار، ج 14 ، ص 664 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 230 ، ح 689 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 269 - 270 ، ح 6514 .

با هفتاد سال عبادت است، و هر كس در اين مسجد صد مرتبه «سبحان اللّه » بگويد ثواب آن برابر با ثواب بنده آزاد كردن است و هر كس در آنجا صد مرتبه «لااله الااللّه » بگويد برابر با ثواب كسى است كه انسانى را احيا كرده باشد و كسى كه صد مرتبه «الحمدللّه » بگويد ثوابش برابر با ثواب ماليات عراقين است كه در راه خدا صدقه بدهند.

3 . على بن ابراهيم عن أبيه و محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان عن صفوان بن يحيى عن معاوية بن عمار عن أبى عبداللّه عليه السلام قالَ: صَلِّ فِي مَسجِدِ الخَيفِ وَ هُوَ مَسجِدُ مِنًى وَ كَانَ مَسجِدُ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله عَلَي عَهدِهِ عِندَ المَنَارَةِ الَّتِي فى وَسَطِ المَسجِدِ وَ فَوقُهَا اِلَي القِبلَةِ نَحوا مِن ثَلاَثِينَ ذِرَاعَا وَ عَن يَمِينِهَا وَ عَن يَسَارِهَا وَ خَلفِهَا نَحوا مِن ذَلِكَ فَقَالَ: فَتَحَرَّ(1) ذَلِكَ فَاِنِ استَطَعتَ أَن يَكُونَ مُصَلَّاكَ فِيهِ فَافعَل فَاِنَّهُ قَد صَلَّي فِيهِ أَلفُ نَبِىٍّ وَ اِنَّمَا سُمِّىَ الخَيفَ لِأَنَّهُ مُرتَفَعٌ عَنِ الوَادِي وَ مَا ارتَفَعَ عَنهُ يُسَمَّي خَيفا.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: در مسجد خيف كه مسجدى در منى است نماز بگزار، و جايگاه نماز پيامبر صلى الله عليه و آله در آن زمان در نزد مناره اى بود كه در وسط مسجد است و بلنداى مناره به سوى قبله تقريبا سى ذرع بوده است و همچنين از طرف راست و چپ و پشت سر تقريبا همين مقدار بوده است (ظاهرا مقصود مركزيت و محوريت اين مناره مى باشد. مخصوصا با توجه به عبارت قبلى كه جايگاه مناره در وسط مسجد عنوان شده بود). سپس فرموند: پس تو نيز تا مى توانى قصد كن جايگاه نمازت در همان جا (جايگاه نماز پيامبر صلى الله عليه و آله ) باشد. بدان كه هزار پيامبر در آنجا نماز گزارده اند و اين مسجد خَيف ناميده شده است چون نسبت به مكان هاى اطراف در بلندى قرار دارد و هر آنچه بر بلندى (كوه و دور از مسير آب ها) قرار بگيرد خيف ناميده مى شود.

ص: 319


1- . التحرى: القصد والاجتهاد فى الطلب والعزم على التخصيص الشى ء بالفعل والقول. مجمع البحرين، ج 1 ، ص 499 .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 519 ، ح 4 / و فى التهذيب: موسى بن القاسم عن ابراهيم عن معاوية بن عمار مثله، ج 5، ص 274 ، ح 14 ؛ سند شيخ طوسى در مشيخه به موسى بن القاسم چنين است: و ما ذكرته عن موسى بن القاسم عن معاوية بن وهب: فقد أخبرنى به الشيخ أبوعبداللّه ، عن أبى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه، عن محمد بن الحسن بن الوليد، عن محمد بن الحسن الصفار و سعد بن عبداللّه : عن الفضل بن غانم و أحمد بن محمّد: عن موسى بن القاسم. وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 268 ، ح 6511 .

4 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن القاسم بن محمد عن على بن ابى حمزة عن أبى عبداللّه قال: صَلِّ ستَّ رَكَعَاتٍ فى مَسجِدِ مِنًى فِي أَصلِ الصَّومَعَةِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد شش ركعت در مسجد منى (خيف) نماز بگزار در اصل صومعه. (مقصود همان مناره اى است كه در روايت قبلى محدوده ى آن مشخص شد يعنى نقطه ى مركزى مسجد).

5 . موسى بن القاسم عن الحسن اللُّولوىِّ عن الحسن بن محبوب عن على بن رئاب عن مسمععن أبى عبداللّه عليه السلام قال: مِنًى كُلُّهُ مَنحَرٌ وَ أَفضَلُ المَنحَرِ كُلِّهِ المَسجِدُ.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: همه ى سرزمين منى جايگاه قربانى است و با فضيلت تر از همه آن سرزمين جاى آن مسجد است.

ص: 320


1- . الكافى، ج 4 ، ص 419 ، ح 6 / التهذيب، ج 5 ، ص 274 ، ح 15 . سند شيخ در مشيخه به حسين بن سعيد در صفحه 73 گذشت. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 270 ، ح 6515 .
2- . التهذيب، ج 5 ، ص 215 ، ح 62 / وسائل الشيعة، ج 14 ، ص 90 ، ح 18672 . سند شيخ طوسى به موسى بن القاسم در صفحه قبل ذكر شد.

ص: 321

مسجد سهله

1 . عِدَّةٌ من أَصحابنا عن احمد بن محمد، عن احمد بن أبى داود عن عبداللّه بن أبان قال: دَخَلنَا عَلى أَبِي عَبدِاللّه عليه السلام فَسَأَلنَا أَفِيكُم أَحَدٌ عِندَهُ عِلمُ عَمِّي زَيدِ بنِ عَلِىٍّ؟ فَقالَ: رَجُلٌ مِنَ القَومِ: أَنَا عِندِي عِلمٌ مِن عِلمِ عَمِّكَ كُنَّا عِندَهُ ذَاتَ لَيلَةٍ فِي دَارِ مُعَاوِيَةَ بنِ اِسحاقَ الأَنصَارِي اِذ قَالَ: اِنطَلِقُوا بِنَا نُصَلِّي فِي مَسجِدِ السَّهلَةِ فَقَالَ أَبُوعَبدِاللّه عليه السلام : وَ فَعَلَ؟ فَقالَ: لاَ جَاءَهُ أَمرٌ فَشغَلَهُ عَن الذَّهَابِ، فَقَالَ: أَمّا وَاللّه لَو أَعَاذَاللّه بِهِ حَولاً لَأَعَاذَهُ أَمَا عَلِمتَ أَنَّهُ مَوضِعُ بَيتِ اِدرِيسَ النَّبِىّ عليه السلام وَالَّذِي كَانَ يَخِيطُ فِيهِ وَ مِنهُ سَارَ اِبرَاهِيمُ عليه السلام اِلَي الَيمَن بِالعَماقِلَةِ وَ مِنهُ سَارَ دَاوُدُ اِلَي جَالُوتَ و انَّ فِيهِ لَصَخرَةً خَضرَاءَ فِيها مِثالُ كُلِّ فَبِىٍّ وَ مِن تَحتِ تِلكَ الصَّخرَةِ أُخِذَت طِينَةُ كُلِّ نَبىٍّ وَ اِنَّهُ لَمُناخُ(1) الرَّاكِبِ، قِيلَ: وَ مَنِ الرَّاكِبُ؟ قَالَ: الخَضِرُ عليه السلام .(2)

عبداللّه بن ابان مى گويد من و جمعى ديگر بر امام صادق عليه السلام وارد شديم؛ حضرت سؤال كردند: آيا در ميان شما كسى هست كه چيزى از عمويم زيد بن على بداند؟ مردى از آن گروه گفت: در نزد من چيزى از علم عمويتان هست؛ شبى با او در خانه ى معاويه بن اسحاق انصارى بوديم كه فرمود: همراه من آييد تا در مسجد سهله نماز بگزاريم. امام عليه السلام پرسيدند: آيا در مسجد نماز خوانديد، مرد گفت: خير كارى پيش آمد كه مانع از رفتن شد. امام عليه السلام فرمودند: به خدا سوگند اگر يك سال هم در آنجا به خدا پناه مى برد، پناه داده مى شد. مگر نمى دانيد آنجا جايگاه

ص: 322


1- . المناخ: مبرك الأبل أى الموضع الذى تنام و تناخ فيه.
2- . الكافى، ج 3 ، ص 494 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 266 ، ح 6506 / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 232 ، ح 697 ، به صورت اختصار و مرسل نقل مى كند. / بحارالأنوار، ج 11 ، ص 57 .

ادريس پيامبر عليه السلام است و محلى است كه در آنجا خياطى مى كرد. و از همان جا حضرت ابراهيم عليه السلام به سوى عماقله حركت كرد و از آنجا داود عليه السلام به سوى جالوت حركت كرد و در اين مسجد صخره اى سبز رنگ وجود دارد كه در آن صورت و مثال همه ى پيامبران است و در زير آن صخره خاكى است كه پيامبران از آن آفريده شده اند و آنجا جايگاه راكب است؟گفته شد: راكب كيست؟ حضرت فرمودند: حضرت خضر عليه السلام .

2 . محمد بن يحيى، عن على بن الحسن بن على، عن عثمان، عن صالح بن أبى الأسود قال: قال أبُوعَبدِاللّه عليه السلام وَ ذُكِرَ مَسجِدُ السَّهلَةِ فَقالَ: أَمّا اِنَّهُ مَنزِلُ صَاحِبِنَا اِذَا قَامَ بِأَهلِهِ.(1)

صالح بن أبى الأسود مى گويد: امام صادق عليه السلام مسجد سهله را يادآور شد و فرمودند: هنگامى كه امام عصر عليه السلام قيام كنند، جايگاه ايشان مسجد سهله خواهد بود.

3 . محمد بن يحيى، عن عمرو بن عثمان، عن حسين بن بكر عن عبدالرحمن بن سعيدالخزاز عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: بالكوفة مسجد يقال له: مَسجِدُ السَّهلَةِ لَو أَنَّ عَمِّي زَيدا أَتَاهُ فَصَلّى فِيهِ وَاستَجارَ اللّه لَأَجَارَه عِشرِينَ سَنَةً، فِيهِ مُنَاخُ الرَّاكِبِ وَ بَيتُ اِدريسَ النَّبِي عليه السلام وَ مَا أتَاهُ مَكرُوبٌ قَطُّ فَصَلّى فِيهِ بَينَ العِشَائَينِ وَ دَعَا اللّه اِلاَّ فَرَّجَ اللّه كُربَتَهُ.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: در كوفه مسجدى كه سهله ناميده مى شود و اگر عمويم زيد به مسجد سهله مى آمد و در آن نماز مى گزارد و به خداوند پناه مى برد خداوند او را بيست سال

ص: 323


1- . الكافى، ج 3 ، ص 495 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 267 ، ح 6507 / و فى التهذيب: محمد بن يحيى عن على بن الحسن بن فضال عن الحسين بن سَيفِ عن عثمانِ عن صالحٍ بن أبى الأسود مثله، ج 3 ، ص 252 ، ح 12 ، سند شيخ طوسى به محمد بن يحيى در مشيخه اين چنين است: و ما ذكرته عن محمد بن يحيى، العطار: فقد رويته - بهذه الأسانيد - عن محمد بن يعقوب، عن محمد بن يَحيىَ العَطّار. و أخبرنى به - أَيضا - الحُسين بن عبيداللّه و أبوالحسين، ابن أبى جيد القمى جميعا: عن احمدبن محمدبن يحيى عن أبيه محمد بن يحيى العطّار. بحارالأنوار، ج 97 ، ص 439 / المزار، ص 13 .
2- . الكافى، ج 3 ، ص 495 ، ح 3 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 267 ، ح 6508 / التهذيب، ج 3 ، ص 252 ، ح 13 . سند شيخ طوسى به محمد بن يحيى در روايت قبل ذكر شد / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 434 .

پناه مى داد؛ آن مسجد جايگاه راكب (حضرت خضر عليه السلام است) و خانه ادريس پيامبر صلى الله عليه و آله و هر گرفتارى به آنجا آمده است و بين نماز مغرب و عشاء دو ركعت نماز خوانده و دعا كرده، خداوند گرفتاريش را برطرف كرده است.

4 . وُ رُوِىَ أَنَّ مَسجِدَ السَّهلَةِ حَدُّهُ اِلَي الرَّوحَاءِ.(1)

و روايت شده كه مسجد سهله حد و اندازه ى آن تاروحاء بوده است.

5 . بالأسنَادِ اِلَي الصَّدُوقِ عَنِ الصَّائِغِ عَنِ ابنِ زَكَرِيَّا القَطَّانِ عَن ابنِ حَبِيبٍ عَنِ ابنِ بُهلُولٍ عَن أَبِيهِعَنِ ابن مِهرَانَ عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام قال: اِذَا دَخَلتَ الكُوفَةَ فَأتِ مَسجِدَ السَّهلَةِ فَصَلِّ فِيهِ و اسأَلُ اللّه حَاجَتَكَ لِدِينِكَ وَ دُنيَاكَ فِانَّ مَسجِدَ السَّهلَةِ بَيتُ اِدرِيسَ النَّبِىِّ عليه السلام الَّذِي كَانَ يَخِيطُ فِيهِ وَ يُصَلِّي فِيهِ وَ مَن دَعَااللّه فِيهِ بما أَحَبَّ قَضَي لَهُ حَوَائِجَهُ وَ رَفَعَهُ يَومَ القِيَامَةِ مَكانا عَلِيّا اِلَي دَرَجَةِ اِدرِيسَ عليه السلام وَ أُجِيرَ مِن مَكروهِ الدُّنيَا وَ مَكايِدِ أَعدائِهِ.(2)

امام صادق عليه السلام فرمودند: هنگامى كه وارد كوفه شدى به مسجد سهله برو و در آن نماز بخوان و خواسته هاى دينى و دنيايى ات را از خداوند سبحان بخواه، زيرا مسجد سهله خانه ى حضرت ادريس نبى عليه السلام است كه در آن خياطى مى كرد و نماز مى خواند، كسى كه در آن مسجد، خدا را بخواند، خواسته هايش برآورده مى شود و خداوند در روز قيامت، مقام بزرگى همچون جايگاه حضرت ادريس عليه السلام به او عنايت مى كند و از ناگوارى هاى دنيا و مكرهاى دشمنان مصون مى ماند.

6 . أَبُوالقَاسِم جَعفَرُ بنُ محمّدِ قُولَوَيهِ(ره) عن أبيه عن سعدِ بن عبداللّه عن محمدبن عبداللّه الرَّازِي عن الحُسَين بنِ سَيفِ بن عَمِيرَة عَن أَبيه سَيفِ بنِ عَمِيرَةَ عَن أبى بَكرِ الحَضرَمِىِّ عَن أبى جَعفَرِالباقر عليه السلام

ص: 324


1- . همان / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 267 ، ح 6509 / محقق كتاب كافى در ذيل روايت از علامه مجلسىره نقل مى كند كه: الروحاء الان غير معروف والغرض أنّه كان اوسع مما هُوَ الآن، و فى مراصد الاصلاع: الروحاء من الفرع - بضم الفاء - على نحو اربعين ميلاً من المدينة.
2- . بحارالأنوار، ج 11 ، ص 280 و ح 97 ، ص 434 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 413 / قصص الأنبياء، ص 80 .

قال: قُلتُ لَهُ أَىُّ البِقَاعِ أَفضَلُ بَعدَ حَرَمِ اللّه وَ حَرَمِ رَسُول اللّه صلى الله عليه و آله ؟ فَقَالَ: الكُوفَةُ يَا أَبابَكرٍ هِىَ الزَّكِيَةُ الطَّاهِرَةُ فِيها قُبُورُ النَّبِيِّينَ المُرسَلِينَ وَ غَيرِ المُرسَلِينَ وَالأَوصِياءَ الصَّادِقِينَ وَ فِيها مَسجِدُ سُهَيلٍ الَّذِي لَم يَبعَثِ اللّه نَبِّيا الاّ وَ قَد صَلَّي فِيهِ وَ فِيها يَظهَرُ عَدلُ اللّه وَ فيها يكُونُ قائِمُهُ وَالقَوَّامُ مِن بَعدِهِ وَ هِىَ مَنازِلُ النَّبِيِّينَ والأَوصِياءِ والصَّالِحينَ.(1)

ابى بكر حضرمى مى گويد: به امام باقر عليه السلام عرض كردم: كدام مكان بعد از حرم خداوند و حرم پيامبرش از فضيلت بيشترى برخوردار است؟ حضرت فرمودند: اى ابابكر كوفه! كوفه سرزمين پاكان است. در آنجا قبرهاى پيامبران مرسل و نا مرسل است و او صياى صادق الهى، و در آنجا مسجد سهيل (سهله) است، خداوند پيامبرى را مبعوث نكرده مگر اينكه در آنجا نماز گزارده است و در آن مسجد عدل ظاهر مى شود و آنجا حكومت حضرت قائم عليه السلام است و حكومت پس از حضرت در آنجاست و آنجا جايگاه انبياء و أوصياء و صالحان است.

7 . أبوالقاسم جعفر بن محمد عن أخيه عَلِىُّ بن محمدٍ عن احمد بن ادريس عن عمران بن موسى الخَشَّابِ عَن علىّ بنِ حَسَّانَ عَن مُحَمَّدِ عَبدالرحمن بنِ كثيرٍ عَن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سَمِعتُهُ يَقُولُ لِأَبى حَمزَةَ الُّثمالِىِّ: يا أَبَاحَمزَةَ هَل شَهِدتَ عَمِّي لَيلَةً خَرَجَ؟ قال: نعم، قال: فَهَل صَلَّي فى مَسجِدِ سُهَيٌلٍ قَالَ وَ أَينَ مَسجِدُ سُهَيلٍ! لَعَلَّكَ تَعنِي مَسجِدَ السَّهلَةِ؟ قال: نَعَم قال: أَمَا اِنَّهُ لَو صَلَّي فِيهِ رَكعَتَينٍ ثُمَّ استَجارَ باللّه لَأَجَارَهُ سَنَةً فقال: أَبُو حَمزَةَ بأَبى أَنتَ و أُمِّي هَذا مَسجِدُ السَّهلَةِ؟ قالَ نَعَم فِيهِ بَيتُ اِبراهِيمَ الَّذِي كان يَخرُجُ اِلَي العَمَاقِلَةِ و فيه بَيتُ اِدريسَ الَّذِي كان يَخِيطُ فيهِ و فيه صَخرَةٌ خَضرَاءُ فِيها صُورَةُ جَمِيعِ النَّبيِّينَ عليهم السلام و تَحتَ الصَّخرَةِ الطِّينَةُ الَّتى خَلَقَ اللّه مِنها النَّبييِّن... .(2)

ص: 325


1- . تهذيب الأحكام، ج 6 ، ص 31 ، ح 1 . سند شيخ طوسى در مشيخه به أبى القاسم جعفر بن محمد بن قولويه اين چنين است: و ما ذكرته عن أبى القاسم، جعفر بن محمد بن قولويه: فقد أخبرنى به الشيخ أبوعبداللّه والحسين بن عبيداللّه جميعا عن جعفر بن محمد بن قولويه. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 256 ، ح 6476 و ج 14 ، ص 360 ، ح 19388 .
2- . تهذيب الأحكام، ج 6 ، ص 38 ، ح 20 . سند شيخ به ابن قولويه در روايت قبل گذشت / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 265 ، ح 6504 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 436 .

ابن كثير از امام صادق عليه السلام نقل مى كند: شنيدم حضرت به ابوحمزه ى ثمالى در ارتباط با مسجد سهله مى فرمايند: اى أبو حمزه! آيا عمويم (زيد بن على عليه السلام ) را در شبى كه [بر عليه هشام] قيام نمود مشاهده كردى؟ ابو حمزه گفت: بله، امام فرمودند: آيا در هنگام خروج در مسجد سهيل نماز به جاى آورد؟ ابو حمزه عرض كرد: آيا مراد شما از مسجد سهيل همان مسجد سهله است؟ امام فرمودند: بله. اگر عمويم به هنگام خروج دو ركعت نماز در اين مسجد به جاى مى آورد و به خداوند پناه مى برد تا يك سال او را پناه داده و حفظ مى نمود، ابو حمزه عرض كرد: پدر و مادرم فداى شما! آيا مسجد سهله اين قدر با فضيلت است؟ امام عليه السلام فرمودند: بله، در اين مسجد خانه ى ابراهيم عليه السلام است از آنجا به سوى عماقله (قومى كه در زمان حضرت ابراهيم عليه السلام در جنوب فلسطين زندگى مى كردند) حركت كرد و خانه ى حضرت ادريس عليه السلام است كه در آن خياطى مى كرد. در اين مسجد صخره اى سبز رنگ وجود دارد كه تصوير تمام پيامبران در آن موجود است و در زير آن صخره طينت و خاكى است كه خداوند، پيامبران را از آن خلق نموده است... .

8 . وَ رُوِىَ عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: ما مِن مَكروب يأتى مَسجِدَ السَّهلَةِ فَيُصَلِّي فِيهِ رَكعَتَينِ بَينَ العِشَائَينِ وَ يَدعُو اللّه تَعالى اِلاَّ فَرَّجَ اللّه كُربَهُ.(1)از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمودند: هر گرفتارى كه به مسجد سهله بيايد و ميان نماز مغرب و عشا دو ركعت نماز به جاى آورد و دعا كند، خداوند متعال گرفتارى او را برطرف خواهد كرد.

9 . عبداللّه بن جعفر فى (قرب الاِسناد) عن مُحَمَّدِ بنِ خَالِدالطَّيَالِسىُّ عَنِ العَلاَءِ بن رزين قال: قَالَ لى أَبُوعَبدِاللّه عليه السلام يُصَلِّي فِي المَسجِدِ الَّذِي عِندَكُمُ الَّذِي تُسَمُّونَهُ مَسجِدَالسَّهلَةِ وَ نَحنُ نُسَمِّيهِ مَسجِدَ الشِّرى قُلتُ: اِنّى أُصَلِّي فِيه جُعِلتُ فِداَك. قَالَ: إِئتِه فَاِنَّهُ لَم يَأتِهِ مَكرُوبٍ اِلاَّ فَرَّجَ اللّه كُربَتَهُ أَو قَالَ:

ص: 326


1- . تهذيب الاحكام، ج 6 ، ص 38 ، ح 21 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 266 ، ح 6505 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 440 / المزار، ص 14 .

قَضَي حَاجَتَهُ وَ فِيهِ زَبرَجَدَةٌ فِيها صُورَةٌ كُلِّ نَبِىِّ وَ كُلِّ وَصِىٍّ.(1)

علاء بن رزين مى گويد امام صادق عليه السلام به من فرمودند: آيا در مسجدى كه شما آن را سهله مى ناميد و ما او را مسجد شرى مى ناميم، نماز مى خوانى؟ به امام عرض كردم: من در آنجا نماز مى خوانم فدايت شوم. فرمود: به آنجا برويد كه هيچ گرفتارى به آنجا نيامده است مگر اينكه خداوند مشكل و گرفتارى او را حل كرده است يا امام فرمودند: حاجت او را برآورده مى كند و در آن زبرجدى است كه تمثال همه پيامبران و اوصياء در آن وجود دارد.

10 . و روى على بن الحسين عليه السلام قَالَ: مَن صَلَّي فِي مَسجِدِ السَّهلَةِ رَكعَتَينِ زَادَه اللّه عَزَّوَجَلَّ فِي عُمرِهِ سَنَتَينِ.(2)

امام سجاد عليه السلام مى فرمايند: كسى كه در مسجد سهله دو ركعت نماز بگزارد خداوند عزّوجل دو سال به عمر او بيفزايد.

11 . و عن ابن بابويه عن محمد بن على بن المفضل بن تمام عن احمد بن محمد بن عمار عن ابيه عن حمدان القلانسى عن محمد بن جمهور عن مرازم بن عبداللّه بن أبى بصير عن أبى عبداللّه عليه السلام أنّه قال: يَا أَبَامُحَمَّدٍ كَأَنِّي أَرَي نُزُولَ القَائِمِ فِي مَسجِدِ السَّهلَةِ بِأَهلِهِ وَ عَيَالِهِ قُلتُ: يَكُونُ مَنزِلَهُ قَالَ: نَعَم هُوَ مَنزِلَ اِدريسَ عليه السلام وَ مَا بَعَثَ اللّه نَبِيّا اِلاَّ وَ قَد صَلَّي فِيهِ وَالمُقِيمُ فِيهِ كَالمُقِيمِ فِي فسطَاطِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله وَ مَا مِن مُؤمِنٍ وَ لاَ مُؤمِنَةٍ وَ قَلبُهُ يَحِنُّ اِلَيهِ وَ مَا مِن يَومٍ وَ لاَ لَيلَةٍ اِلاَّ وَالمَلاَئِكَةُ يَأوُونَ اِلَي هَذَا المَسجِدِ يَعبُدُونَ اللّه فِيهِ يَا أَبَآ مُحَمَّدٍ أَمَا اِنِّي لَو كُنتُ بِالقُربِ مِنكُم مَا صَلَّيتُ صَلاَةً اِلاَّ فِيهِ ثُمَّ اِذَا قَامَ قَائِمُنَا انتَقَمَ اللّه لِرَسُولِهِ وَ لَنَا أَجمَعِينَ.(3)

ص: 327


1- . قرب الاسناد، ص 74 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 437 / همين روايت را شيخ حرّ عاملى در وسائل از قرب الاسناد نقل مى كند ولى با اين تفاوت كه نام ديگر مسجد را «مَسجِدَ الثَّرَى» ذكر مى كند. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 268 ، ح 6510 .
2- . كتاب المزار، ص 14 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 417 ، ح 3906 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 436 .
3- . قصص الأنبياء، ص 80 ، ح 63 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 414 / بحارالأنوار، ج 52 ، ص 317 .

ابى بصير مى گويد امام صادق عليه السلام فرمودند: اى ابومحمد، گويا مى بينم كه حضرت قائم(عج) همراه با اهل و عيالش به مسجد سهله تشريف فرما شده است. گفتم فدايت شوم، آيا منزلش آنجاست؟ فرمودند: آرى، آنجا منزل ادريس عليه السلام پيامبر است و خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد مگر اينكه در آن نماز خواند و كسى نيست مگر اينكه قلب او مشتاق به اين مسجد است و روز و شبى نيست مگر اينكه ملائكه به اين مسجد پناه مى آورند و خداوند را در آن عبادت مى كنند. اى أبو محمد! اگر من نزديك آن مسجد بودم هيچ نمازى نمى خواندم مگر در آن مسجد، و هنگامى كه قائم ما قيام كند خداوند به وسيله ى او انتقام همه ى رسولش و انتقام ما را [از دشمنان ]خواهد گرفت.

ص: 328

ص: 329

مسجد ضرار

1 . و قوله «وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسجِدا ضِرارا وَ كُفرا»(1) فَانَّهُ كَانَ سَبَبُ نَزُولِهَا أَنَّهُ جَاءَ قَومٌ مِنَ المنافِقِينَ اِلى رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله فَقالُوا: يَا رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله أَتَأذَنُ لَنَا أَن نَبنى مَسجِدا فِي بَنِي سالِمٍ لِلعَلِيلِ وَاللَّيلَةِ المَطِيرَةِ وَالشَّيخِ الفانِى؟ فَأَذِنَ لَهُم رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله وَ هُوَ عَلَي الخُرُوجِ اِلَي تَبُوكَ، فَقالُوا يا رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله لَو أَتَيتَنَا فَصَلَّيتَ فِيهِ؟ قَالَ صلى الله عليه و آله : أَنَا عَلَي جَناحِ السَّفَرِ فَاِذَا وَافَيتُ اِنشَاءَاللّه أَتَيتُهُ فَصَلَّيتُ فِيهِ فَلَمّا أَقبَلَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله مِن تَبُوكَ نَزَلَت عَلَيهِ هذهِ الآيَةَ فِي شَأن المَسجِدِ وَ أَبِي عَامِرٍ الرّاهِبِ... .(2)

سبب نزول آيه ى شريفه ى «آنان كه مسجدى ساختند تا مؤمنان را بيازارند و كفر ورزند» اين بود كه گروهى از منافقان نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمدند و گفتند: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله آيا به ما اجازه مى دهى تا در قبيله ى بنى سالم مسجدى براى معلولان و استفاده در شب هاى بارانى و پيران بنا كنيم؟ حضرت اجازه دادند و ايشان در حال حركت به سوى جنگ تبوك بودند. آنان گفتند: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله كاش مى آمدى و در آن نماز مى خواندى؟ حضرت فرمودند: «من بر حال سفر هستم و هنگامى كه به خواست خداوند باز گردم، خواهم آمد و در آن نماز خواهم خواند، پس چون حضرت از تبوك برگشتند آيه ى شريفه در شأن مسجد و ابن عامر راهب نازل شد. [در ادامه به ساير آياتى كه در سوره ى مباركه ى توبه نقل شده اشاره مى شود و ساير جريانات را ذكر مى كند.]

ص: 330


1- . توبه: 107 .
2- . تفسيرالقمى، ج 1 ، ص 305 / بحارالأنوار، ج 21 ، ص 255 .

2 . و فى رواية أبى الجارود عن أبى جعفر عليه السلام قال: مَسجِدُ ضِرار الَّذى «أُسِسَّ عَلَي شفا جُرُفٍ هارٍ فَانهارَبِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ».(1)امام باقر عليه السلام مى فرمايند: مسجد ضرار گويا بر كناره ى سيل گاهى كه آب زير آن را شسته است، بنا شده و در آتش جهنم سرنگون گردد.

3 . فى الَمجمَعِ وَالجَوامِعِ روى أَنَّ بنى عَمرِو بن عَوفٍ لَمّا بَنَوا مَسجِدَ قُباءَ وَ صَلَّي فِيهِ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله حَسَدَتهُم اِخوَتَهُم بَنُو غَنمِ بنِ عَوفٍ وَ قَالُوا نَبنِي مَسجِدا نُصَلِّي فِيهِ وَ لا نَحضُرُ جَمَاعَةَ مُحَمَّدٍ فَبَنوا مَسجِدا اِلَي جَنبِ مَسجِدِ قُباءَ وَ قالُوا لِرَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله وَ هُوَ يَتَجَهَّزُ اِلى تَبُوكَ اِنَّا نُحِبُّ أَن تَأتِيَنا فَتُصَلِّي لَنا فِيهِ فَقالَ اِنِّي عَلَي جَناحِ سَفَرٍ وَ لَمَّاانصَرَفَ نَزَلَت فَأَرسَلَ مَن هَدَمَ المَسجِدَ وَ أَحرَقَهُ وَ أَمَرُ أَن يُتَّخَذَ مَكَانَهُ كُناسَةٌ [مَكانُهُ كُناسَةً ]تُلقى فِيهِمَا الجِيَفُ وَالقُمَامَةُ.

روايت شده كه فرزندان عمروبن عوف، هنگامى كه مسجد قبا را ساختند و رسول خدا صلى الله عليه و آله در آن نماز خواند، برادرانشان از فرزندان غنم بن عوف حسادت ورزيدند و گفتند: مسجدى بنا مى كنيم و در آن نماز مى خوانيم و در نماز جماعت محمّد صلى الله عليه و آله حاضر نمى شويم، پس مسجدى در كنار مسجد قبا ساختند و به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه آماده ى رفتن به جنگ تبوك مى شد گفتند: ما دوست داريم كه به مسجدمان بياييد و برايمان در آن نماز بخوانيد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: من اينك قصد سفر دارم. و چون حضرت بازگشت آيات [سوره توبه 107 به بعد] نازل شد. لذا پيامبر كسانى را فرستاد تا مسجد را ويران كرده و بسوزانند و فرمان داد تا آنجا را به زباله دانى تبديل نمايند تا در آن زباله و خاكروبه بريزند.

ص: 331


1- . بحارالأنوار، ج 80 ، ص 343 / نظير اين روايت با تفاوت كم در عوالى اللآلى، ج 2 ، ص 32 نقل شده است. / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 438 و ص 448 .

مسجد غدير

1 . أَبُو عَلىٍّ الأَشعَرِىُّ عَن مُحَمَّدِ بنِ عَبدِالجَبَّارِ عَن صَفوانَ بن يَحيى عن عَبدِالرَّحمَنِ بن الحَجَّاجِ قالَ: سَأَلتُ أَبااِبراهِيمَ عليه السلام عَنِ الصَّلاةِ فى مَسجِدِ غَدِيرِ خُمٍّ بِالنَّهَارِ و أَنَا مُسافِرٌ فَقَالَ صَلِّ فِيهِ فاِنَّ فِيهِ فَضلاً وَ قَد كَانَ أَبِي يَأمُرُ بِذَلِكَ.(1)

عبدالرحمن بن حجاج مى گويد: از پدر ابراهيم (امام موسى كاظم عليه السلام ) راجع به نماز در مسجد غديرخم در روز و در حالى كه مسافر هستم سؤال كردم؟ امام عليه السلام در پاسخ فرمودند: نماز بخوان در آنجا كه اين مسجد داراى فضيلت است، و پدرم (امام صادق عليه السلام ) به نماز خواندن در اين مسجد فرمان مى دادند.

2 . عدّةٌ مِن أَصحابنا عن سَهلِ بنِ زيادٍ عن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ بن أَبِي نَصرٍ عَن أبانٍ عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: يُستَحَبُّ الصَّلاةُ فى مَسجِدِ الغَدِيرِ لِأَنَّ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله أَقَامَ فِيهِ أَمِيرَالمُؤمِنِينَ عليه السلام و هُوَ مَوضِعٌ أَظهَرَاللّه عَزَّوَجَلَّ فِيهِ الحَقَّ.(2)

ص: 332


1- . الكافى، ج 4 ، ص 566 ، ح 1 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 559 ، ح 3143 : و روى صفوان عن عبدالرحمن الحجاج مثله سند شيخ صدوق به صفوان بن يحيى در مشيخه اين چنين است: و ما كان فيه عن صفوان بن يحيى فقد رويته عن أبىره عن على بن ابراهيم عن أبيه عن صفوان بن يحيى / التهذيب، ج 6 ، ص 18 ، ح 21 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 287 ، ح 6567 و ج 14 ، ص 374 ، ح 19418 .
2- . الكافى، ج 4 ، ص 567 ، ح 3 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 559 ، ج 3142 . به اسنادش به احمد بن محمد بن أبى نصر و اسناد شيخ صدوق به احمد بن محمد بن ابى نصر در صفحه 61 ذكر شد. / التهذيب، ج 6 ، ص 18 ، ح 22 به نقل از كافى است و اسناد شيخ طوسى به شيخ كلينى در صفحه 59 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 286 ، ح 6568 / بحارالأنوار، ج 37 ، ص 172 .

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: نماز خواندن در مسجد غدير مستحب است. براى اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين مكان اميرالمؤمنين عليه السلام را جانشين خود قرار دادند و آنجا مكانى است كه خداوند حق را در آن ظاهر و روشن گردانيد.3 . محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن الحجال عن عبدالصمد بن شبير عن حسان الجمال قَالَ: حَمَلتُ أَبَا عَبدِاللّه عليه السلام مِنَ المَدِينَةِ اِلَي مَكَّةَ فَلَمَّا انتَهَينَا اِلَي مَسجِدِالغَدِيرِ نَظَرَ اِلَي مَيسَرَةِ المَسجِدِ فَقَالَ ذَلِكَ مَوضِعُ قَدَمَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله حَيثُ قَالَ: مَن كُنتُ مَولاَةُ فَعَلِىٌّ مَولاَهُ(1) الحديث.

حسان كه شتربان بوده است مى گويد: امام صادق عليه السلام را از مدينه به مكّه بردم. چون كه به مسجد غدير رسيديم، حضرت نگاهى به سمت راست مسجد كردند و فرمودند: اين جايگاه قدم رسول خدا صلى الله عليه و آله است هنگامى كه فرمودند: هر كس من مولاى او هستم پس على مولاى اوست.

ص: 333


1- . الكافى، ج 4 ، ص 566 ، ح 2 / من لايحضره الفقيه، ج 2 ، ص 559 ، ح 3144 : و روى حسان الجمال مثله، شيخ صدوق طريقش به حسان الجمال را در مشيخه ذكر نكرده است. / التهذيب، ج 3 ، ص 263 ، ح 66 . اسناد شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى كه اين روايت را هم از او نقل مى كند در صفحه 73 ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 286 ، ح 6566 / بحارالأنوار، ج 37 ، ص 172 .

مسجد فضيخ

1 . مُحَمَّد بن يحيى عَن احمد بن محمد عن ابن فضّالٍ عن المُفَضَّلِ بنِ صالحٍ عَن لَيثٍ المُرادِىِّ قالَ: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام : عَن مَسجِدِ الفَضِيخٍ لِمَ سُمِّىَ مَسجِدَ الفَضِيخِ فقالَ: لِنَخلٍ سُمِىَّ الفَضِيخُ فَلِذَلِكَ سُمِّىِ مَسجِدَالفَضِيخِ.(1)

از امام صادق عليه السلام سؤال كردم: چرا مسجد فضيخ را اين گونه ناميده اند؟ فرمودند: به خاطر درخت خرمايى كه در آن مكان به همين نام بود مسجد را فضيخ ناميدند.

2 . ابوعلى الأشعرى عن محمد بن عبدالجبار عن صفوان بن يحيى عن ابن مسكان عن الحلبى قال: قال أبوعبداللّه

عليه السلام : هَل أَتَيتُم مَسجِدَ قُبَاءَ أَو مَسجِدَ الفَضَيخِ أَو مَشرَبَةَ أُمِّ اِبرَاهِيمَ؟ قُلتُ: نَعَم. قَالَ: أَمَا اِنَّهُ لَم يَبقَ مِن آثَارِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله شَيى ءٌ اِلاَّ وَ قَد غَيِّرَ غَيرَ هَذَا.(2)

امام صادق عليه السلام به حلبى فرمودند: آيا به مسجد قبا يا فضيخ يا مشربه ى ام ابراهيم مى رويد؟ عرض كردم: بله، فرمودند: بدانيد كه هيچ يك از آثار رسول خدا صلى الله عليه و آله باقى نماند مگر اينكه آن را تغيير دادند غير از اين سه مكان.

ص: 334


1- . الكافى، ج 4 ، ص 561 ، ح 4 / التهذيب، ج 6 ، ص 18 ، ح 20 از كافى نقل مى كند و اسناد شيخ طوسى به محمد بن يعقوب كلينى در صفحه 59 ذكر شد.
2- . الكافى، ج 4 ، ص 561 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 14 ، ص 355 ، ح 19375 / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 216 .

ص: 335

مسجد قبا

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن ابى عمير عن حمّاد بن عيسى عن الحلبى عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سَأَلتُهُ عَنِ المَسجِدِ الَّذى أُسِّسَ عَلَي التَّقوَي قالَ: مَسجِدُ قَبا.(1)

حلبى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه از حضرت درباره مسجدى كه بر تقوى بنيان نهاده شده است پرسيدم؟ امام عليه السلام در جواب فرمودند: آن مسجد قبا است.

2 . و قالَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن أَتَي مَسجِدِي مَسجِدَ قُبَا فَصَلَّي فِيهِ رَكعَتَينِ رَجَعَ بِعُمرَةٍ.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس به مسجد من يعنى مسجد قبا بيايد و دو ركعت نماز در آنجا به جاى آورد ثواب يك عمره را برده است.

ص: 336


1- . الكافى، ج 3 ، ص 296 ، ح 2 / تفسيرالعياشى، ج 2 ، ص 111 : عن زرارة و حمران و محمد بن مسلم عن أبى جعفر و أبى عبداللّه عليهماالسلام عن قوله «لَمَسجِدٌ أُسِّسَّ عَلَي التَّقوَي مِن أَوَّلِ يَومِ» قال: مسجد قبا / وسائل الشيعة، ج 14 ، ص 356 ، ح 19379 .
2- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 229 ، ح 686 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 286 ، ح 6564 / در كامل الزيارات، ص 25 - 24 ، حديث با اين سند آمده است: حدثنى أبى و محمد بن عبداللّه بن جعفرالحميرى عن عبداللّه بن جعفر الحميرى عن ابراهيم بن مهزيار عن أخيه على بن مهزيار عن الحسن عن عبداللّه بن يحيى عن حريز عمن أخبره عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله مثله / وسائل الشيعة، ج 14 ، ص 355 ، ح 19377 . نظير اين روايت در منابع اهل سنت هم وارد شده است. ر.ك: سنن النسائى، ج 2 ، ص 36 و 37 .

3 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن ابى عمير و محمد بن اسماعيل عن الفَضلِ بن شاذان عن صفوان بن يحيى و ابن أبى عمير جميعا عن معاوية بن عمارِ قال: قَالَ أَبُوعَبدِاللّه صلى الله عليه و آله : لاَتَدَع اِتيانَ المَشاهِدِ كُلِّهَا مَسجِدِ قُبَاءُ فاِنَّهُ المَسجِدُ الَّذِي أُسِّسَ عَلَي التَّقوَي مِن أَوَّلِ يَومٍ وَ مَشرَبَةِ أُمِّ اِبرَاهِيمَ وَ مَسجِدِ الفَضِيخِ وَ قُبُورَ الشُّهَدَاءِ وَ مَسجِدِ الأَحزَابِ وَ هُوَ مَسجِدُ الفَتحِ.(1)طبق اين روايت امام صادق عليه السلام مى فرمايند: آمدن به هيچ يك از مشاهد مشرفه را ترك نكنيد و به همه ى آنها برويد، اول مسجد قبا كه همان مسجدى است كه از آغاز بر تقوا بنيان نهاده شده است و سپس مشربه ى امّ ابراهيم و مسجد فضيخ و قبور شهداء و مسجد احزاب كه همان مسجد فتح مى باشد.

4 . محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن محمد بن عبداللّه بن هلال عن عقبة بن خالد قال: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام : أَنَّا نَأتِي المَسَاجِدَ الَّتِي حَولَ المَدِينَةِ فَبِأَيِّهَا أَبدَأُ فَقَالَ: ابدَأ بِقُبَا فَصَلِّ فِيهِ وَ أَكثِر فَاِنَّهُ أَوَّلُ مَسجِدٍ صَلَّي فِيهِ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله فِي هَذِهِ العَرصَةِ ثُمَّ ائتِ مَشرَبَةَ أُمِّ اِبرَاهِيمَ فَصَلِّ فِيهَا وَ هِىَ مَسكَنُ رَسُولِ اللّه وَ مُصَلَّاهُ ثُمَّ تَأتِي مَسجِدَ الفَضِيخِ فَتُصَلِّي فِيهِ فَقَد صَلَّي فِيهِ نَبِيُّكَ صلى الله عليه و آله .(2)

عقبة بن خالد مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: ما به مساجد اطراف مدينه مى آييم، پس از كدام يك آغاز كنيم؟ امام عليه السلام در پاسخ مى فرمايند: از مسجد قبا شروع كن و در آن بسيار نماز بخوان كه اين مسجد اولين مسجد در اطراف مدينه است كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در آن نماز خواندند. سپس به مشربه ى امّ ابراهيم بيا و در آن نماز بخوان، آنجا جايگاه استراحت و نماز رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است. سپس به مسجد فضيخ بيا و در آن نماز بخوان كه پيامبرت صلى الله عليه و آله در آنجا نماز خوانده است.

ص: 337


1- . الكافى، ج 4 ، ص 560 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 285 ، ح 6562 / در كامل الزيارات، ص 24 . با اين سند نقل شده است: حدثنى محمد بن الحسن بن على بن مهزيار عن أبيه عن جده على بن مهزيار عن الحسن بن سعيد عن صفوان بن يحيى و ابن ابى عمير و فضالة بن أيوب جميعا عن معاوية بن عمار قال: قال ابوعبداللّه مثله.
2- . الكافى، ج 4 ، ص 560 ، ح 2 / التهذيب، ج 6 ، ص 17 ، ح 19 : شيخ كلينى نقل مى كند و اسناد شيخ طوسى به مرحوم كلينى در صفحه 59 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 14 ، ص 353 ، ح 19374 / بحارالأنوار، ج 19 ، ص 120 و ج 22 ، ص 157 .

روايات اهل سنت

1 . حدثنا ابوبكر بن ابى شيبة عن عبداللّه بن نمير و ابو اسامة عن عبيداللّه و حدثنا محمد بن عبداللّه بن نمير عن ابيه عن عبيداللّه عن نافع عن ابن عمر قال: كانَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يَأتِي مسجد قباء راكبا و ماشيا فَيُصَلِّي فِيهِ رَكَعَتَينِ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله سواره و پياده به مسجد قبا مى آمد و در آن دو ركعت نماز به جاى مى آورد.

ص: 338


1- . صحيح مسلم، ج 4 ، ص 127 / نظير اين روايت در صحيح بخارى، ج 2 ، ص 57 .

ص: 339

مسجد مبارك و ملعون

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن عمرو بن عثمان عن محمد بن عذافر عن أبى حمزة أو عن محمّد بن مسلم عن أبى جعفر عليه السلام قال: اِنَّ بِالكُوفَةِ مَسَاجِدَ مَلعُونَةً وَ مَسَاجِدَ مُبَارَكَةً، فَأَمَّا المُبَارَكَةُ: فَمَسجِدُ غَنِىٍّ، وَاللّه اِنَّ قِبلَتَهُ لَقاسِطَةُ(1) وَ اِنَّ طِينَتَهُ لَطَيِّبَةٌ وَ لَقَد وَضَعَهُ رَجُلٌ مُؤمِنٌ وَ لاَتَذهَبُ الدُّنيا حَتَّي تَفَجَّرَ مِنهُ عَينَانِ وَ تَكُونَ عِندَهُ جَنَّتَانِ وَ أَهلُهُ مَلعُونُونَ، وَ هُوَ مَسلوبٌ مِنهُم وَ مَسجِدُ بَنِي ظَفَرٍ وَ هُوَ مَسجِدُ السَّهلَةِ وَ مَسجِدٌ بِالحَمرَاءِ وَ مَسجِدُ جُعفِىٍّ وَ لَيسَ هُوَ اليَومَ مَسجِدُهُم، قَالَ: دَرَسَ، فَأَمَّا المَساجِدُ المَلعُونَةَ: فَمَسجِدُ ثَقِيفٍ وَ مَسجِدُ الأَشعَثِ وَ مَسجِدُ جَرِيرٍ وَ مَسجِدُ سِمَاكٍ وَ مَسجِدٌ بِالحَمرَآءِ بُنِي عَلَي قَبرِ فِرعَونٍ مِنَ الفَرَاعَنَةِ.(2)

ص: 340


1- . لقاسطةٌ: أى عادلة مستقيمة.
2- . الكافى، ج 3 ، ص 489 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 248 ، ح 6462 / الأمالى الطوسى، ص 169: أخبرنا محمد بن محمد [المفيد] عن على بن محمد الكاتب عن الحسن بن على بن عبدالكريم الزعفرانى عن ابراهيم بن محمد الثقفى عن عبيد بن اسحاق الضبى ء، عن حمزة بن نصر عن اسماعيل بن رجاء الزبيدى... / الخصال، ج 1 ، ص 300 : حدثنا محمد بن الحسن عن احمد بن ادريس عن محمد بن احمد بن أبى اسحاق عن ابراهيم بن هاشم عن عمرو بن عثمان عن محمدبن عذافر عن أبى حمزة الثمالى عن محمد بن مسلم مثله / التهذيب، ج 3 ، ص 249 : محمد بن على بن محبوب عن ابراهيم بن هاشم عن عمرو بن عثمان عن محمد بن عذافر عن محمد بن مسلم عن أبى جعفر عليه السلام مثله. سند شيخ طوسى به ابن محبوب در صفحه 71 ذكر شد. / بحارالأنوار، ج 97 ، ص 437 - 738 .

امام باقر عليه السلام مى فرمايند: در كوفه مساجدى ملعونه و مساجدى مبارك است. اما مساجد مبارك، مسجد غنى است. به خدا سوگند كه قبله ى آن درست و دقيق است و همانا خاك او طيب و پاك است و مسجد را مرد مؤمنى ساخته است و مسجد در دنيا باقى است تا هنگامى كه دو چشمه از آن بيرون زند و در نزد آن دو باغ هست و اهل آنجا مورد لعن هستند. لذا مسجد از آن گرفته شده است. و مسجد بنى ظفر كه همان مسجد سهله است و مسجدى درحمراء و مسجد جعفى كه امروز مسجد آنان نيست و مندرس شده و از بين رفته است و امّا مساجد معلونه: مسجد ثقيف و مسجد اشعث و مسجد جرير و مسجد سماك و مسجدى در حمراء كه بر قبر يكى از فراعنه ساخته شده است.

2 . محمد بن يحيى عن الحسن بن على بن عبداللّه عن عبيس بن هشام عن سالم عن أبى جعفر عليه السلام قال: جُدِّدَت أَربَعَةُ مَسَاجِدَ بِالكُوفَةِ فَرَحا لِقَتلِ الحُسَينِ عليه السلام : مَسجِدُالأَشعَثِ وَ مَسجِدُ جَرِيرٍ وَ مَسجِدُ سِمَاكٍ وَ مَسجِدُ شَبثِ بنِ رِبعٍى.(1)

امام باقر عليه السلام مى فرمايند: به انگيزه ى اظهار خوشحالى از كشته شدن امام حسين عليه السلام چهار مسجد در كوفه تجديد بنا شد: مسجد أشعث، مسجد جرير، مسجد سمّاك و مسجد شبث ابن ربعى.

3 . محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن صفوان بن يحيى عن بعض أصحابنا عن ابى عبداللّه عليه السلام قَالَ: اِنَّ أَمِيرَالمُؤمِنِينَ عليه السلام نَهَي بِالكُوفَةِ عَنِ الصَّلاةِ فِي خَمسَةِ مَسَاجِدَ، مَسجِدِ الأَشعَثِ بنِ قَيسٍ وَ مَسجِدِ جَرِيرِ بن عَبدِاللّه البَجَلِىِّ وَ مَسجِدِ سِمَاكِ بنِ مَخرَمَةِ وَ مَسجِدِ شِبثِ بنِ رِبعىٍّ

ص: 341


1- . الكافى، ج 3 ، ص 490 ، ح 2 / التهذيب، ج 3 ، ص 250 ، ح 7 و فى السند عن سليمان بن هاشم بدل عبيسٍ، سند شيخ طوسى به محمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 250 ، ح 6463 / بحارالأنوار، ج 45 ، ص 189 .

وَ مَسجِدِ التَّيمِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: اميرالمؤمنين عليه السلام در كوفه از نماز گزاردن در پنج مسجد نهى فرمود: مسجد أشعث بن قيس، مسجد جرير بن عبداللّه بِجلّى، مسجد سماك ابن مخرمه، مسجد شبث بن ربعى و مسجد تيم.

ص: 342


1- . الكافى، ج 3 ، ص 490 ، ح 3 / الخصال، ج 1 ، ص 301 : حدثنا ابىره عن سعد بن عبداللّه عن محمد بن الحسين بن أبى الخطاب عن صفوان بن يحيى عمن ذكره عن أبى عبداللّه عليه السلام مثله، و زاد فيه: قالَ و كَان أميرالمؤمنين عليه السلام اذا نظر الى مسجدهم قال: هذه بقعة تيم و معناه أنّهم قعدوا عنه لايصلّون معه عدواة له و بغضا، لعنهم اللّه / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 250 ، ح 6464 و 6465 .

ص: 343

مسجد و جامعه

مسجد در صدر اسلام داراى كاركردهاى اجتماعى بوده است و هسته مركزى فرد و جامعه آن روز در حقيقت مسجد بوده است. مسجد و جامعه از جهات مختلفى با يكديگر ارتباط داشته اند كه به موارد ذيل مى توان اشاره كرد:

1 . ر.ك: اطعام در مسجد.

2 . ر.ك: ازدواج در مسجد.

3 . ر.ك: پناهگاه بى پناهان ر.ك: خوابيدن در مسجد.

4 . ر.ك: پناه بردن به مساجد. [پناهگاه مردم در بلاياى طبيعى و حوادث].

5 . تقسيم مال و اعطاء صدقه در مسجد به نيازمندان و عموم مردم.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا عبدالعزيز بن يحيى الحرانى، عن محمد بن سلمة عن محمد بن اسحاق عن محمد بن يحيى بن حبان عن عمه واسع بن حبان عن جابر بن عبداللّه أنّ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله : أَمَرَ مِن كُلّ جادٍ عَشَرَة أَوسَقٍ مِنَ الَّتمرِ بِقِنوٍ فِي المَسجِدِ لِلمَسَاكِينِ.(1)

جابر بن عبداللّه مى گويد: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دستور داد كه از هر باغدار بخشنده ده بار شتر خوشه خرما در مسجد براى فقرا آويخته شود.

ص: 344


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 375 ، ح 1662 .

2 . و قال ابراهيم - يعنى ابن طهمان عن عبدالعزيز بن صهيب عن أنس قال: أُتِي النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله بِمَالٍ مِنَ البَحرِينِ فَقَالَ: انثُرُوهُ فِي المَسجِدِ وَ كَانَ أَكثَرَ مَالٍ أُتِىَ بِهِ رَسُولُ اللّه فَخَرَجَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله اِلَي المَسجِدِ وَلَم يَلتَفِت اِلَيهِ، فَلَمّا قَضَي الصَّلَآةَ جَاءَ فَجَلَسَ اِلَيهِ فَمَا كَانَ يَرَي أَحَدا اِلاَّ أَعطَاهُ... .(1)انس مى گويد: مالى از بحرين خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آوردند: فرمود: آن را در مسجد توزيع كنيد، و آن بيشترين مالى بود كه نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آورده بودند، پس رسول خدا صلى الله عليه و آله براى نماز [به مسجد] آمد و به آن مال توجهى نكرد. ولى هنگامى كه نماز را تمام كرد، آمد و كنار آن نشست و هر كس را مى ديد مقدارى از آن مال به او مى داد.

3 . حدثنا اسحاق بن أبى شيبة عن سفيان عن ابن عجلان عن عياض بن عبداللّه بن سعد، سمع أباسعيد الخدرى يقول: دَخَلَ رَجُلٌ المسجد، فَأمَر النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله أَن يَطرَحُوا ثِيابا فَطَرحُوا، فَأَمَرَ لَهُ مِنهَا بِثَوبَينِ ثُمَّ حَثَّ عَلَي الصَّدَقَةِ، فَجَاءَ فَطَرَحَ أَحَدُ الثَوبَينِ، فَصَاحَ بِهِ و قَال: خُذ ثَوبَكَ.(2)

ابوسعيد خدرى مى گويد: مردى وارد مسجد شد، پس پيامبر دستور داد لباس هايى را بر روى زمين افكنند، چون چنين كردند به آن مرد دستور داد كه از ميان آنها دو لباس را بردارد، سپس مردم را به صدقه دادن برانگيخت و آن مرد آمد و يكى از دو لباس را بر زمين انداخت، پيامبر صلى الله عليه و آله او را صدا زد و فرمود: لباست را بردار.

ص: 345


1- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 108 و ج 4 ، ص 30 و 31 .
2- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 376 ، ح 1675 .

مسجد و سياست

1 . روى الطبرى فى التاريخ و رواه غيره أيضا: أَنَّ النَّاسَ غَشُوهُ وَ تَكَاثَرُ عَلَيهِ يَطلُبُونَ مُبَايَعَتَهُ... قال [على عليه السلام ]: اِن كَانَ لاَبُدَّ مِن ذَلِكَ فَفِي المَسجِدِ فَاِنَّ بَيعَتِي لاَتَكُونُ خَفِيّا وَ لاَتَكُونُ اِلاَّ عَن رِضَا المُسلِمِينَ وَ فِي مَلاَءٍ وَ جَمَاعَةٍ فَقَامَ وَالنَّاسُ حَولَهُ فَدَخَلَ المَسجِدَ وَانثَالَ عَلَيهِ المُسلِمُونَ فَبَايَعُوهُ.(1)

طبرى و غير او نقل كردند: همانا مردم در بر گرفتند و هجوم آوردند و از حضرت على عليه السلام طلب بيعت مى كردند. امام على عليه السلام فرمود: اگر به ناچار قرار است با من بيعت كنيد در مسجد، چون بيعت با من نبايد پنهانى و بدون رضايت مسلمانان صورت گيرد بلكه بايد آشكارا و در ميان مردم باشد. پس حضرت برخواست و مردم در اطرافش بودند، وارد مسجد شد و مسلمين بر سر حضرت ريختند و با ايشان بيعت كردند.

2 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد بن عيسى عن على بن النعمان عن القاسم شريك المفضل و كان رجل صدق قال: سَمِعتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام يَقُولُ: حَلَقٌ فِي المَسجِدِ يَشهَرُونا وَ يَشهِرُونَ أَنفُسَهُم أُولئِكَ لَيَسُوا مِنَّا وَ لاَنَحنُ مِنهُم أَنطَلِقُ فَأُوَارِي وَ أَستُرُ فَيَهتِكُونَ سِترِى هَتَكَ اللّه سُتُورَهُم يَقُولُونَ اِمَامٌ أَمَا وَاللّه مَا أَنَا باِمَامٍ الاَّ لِمَن أَطَاعَنِي فَأَمَّا مَن عَصَانِي فَلَستُ لَهُ باِمَامٍِ لِمَ يَتَعَلَّقُونَ بِاسمِي أَلاَ يَكُفُّونَ اسمِي مِن أَفوَاهِهِم فَوَاللّه لا يَجمَعُنِي اللّه وَ اِيَّاهُم فِي دَارٍ.(2)

قاسم شريك مفضل - كه مردى راستگو بود- مى گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمود:

ص: 346


1- . شرح نهج البلاغة، ج 11 ، ص 9 / بحارالأنوار، ج 32 ، ص 24 - 23 ، ح 8 .
2- . الكافى، ج 8 ، ص 374 ، ح 562 / وسائل الشيعة، ج 16 ، ح 237 ، ح 21453 .

گروه هايى در مسجد هستند كه با يادكرد ما بر شهرت خود مى افزايند، آنان از ما نيستند و ما از ايشان نيستيم، مى روم و متوارى مى شوم و خود را پنهان مى سازم [تا مبادا مردم مرا با آنان ببينند] اما آنها پرده درى و حرمت شكنى مى كنند، خدا رسوايشان گرداند، مرا امام خود مى خوانند،اما به خدا سوگند من كسى را امام هستم كه اطاعتم كند، نه آن را كه نافرمانى ام نمايد، چرا نام مرا دست آويز خود ساخته اند و چرا زبان از بردن نام من باز نمى دارند، به خدا سوگند كه خداوند من و آنها را در يك جا گردهم نخواهد آورد.

3 . محمد بن على بن معمر عن محمد بن على عن عبداللّه بن ايوب الأشعرى عن عمرو الاوزاعى عن عمرو بن شمر عن سلمة بن كهيل عن ابى الهيثم بن التيهان أَنَّ أَمِيرَالمُؤمِنِينَ عليه السلام خَطَبَ النَّاسَ بِالمَدِينَةِ... قال: ثُمَّ خَرَج مِنَ المَسجِدِ فَمَرَّ بِصِيرَةٍ فِيها نَحوٌ مِن ثَلاَثِينَ شَاةً فَقَالَ وَاللّه لَو أَنَّ لى رِجَالاً يَنصَحُونَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لِرَسُولِهِ بِعَدَدِ هَذِهِ الشّيَاةِ لَأَزَلتُ ابنَ آكِلَةِ الذِّبّانِ(1) عَن مُلكِهِ... .(2)

ابوهيثم مى گويد: امام على عليه السلام روزى در مدينه براى مردم سخنرانى كرد [اعتراض به جريان سقيفه و مسائلى كه گذشت] و سپس از مسجد بيرون آمد در حال عبور در راه به گوسفند انى در حدود سى رأس برخورد نمود پس فرمود: به خدا سوگند اگر به مقدار همين گوسفندان مردانى داشتم كه براى خدا و براى رسول خدا صلى الله عليه و آله نصيحت مى پذيرفتند [حرف مرا اطاعت مى كردند ]فلان كس (سلطان وقت) را بركنار مى كردم و حقم را مى گرفتم.

ص: 347


1- . الذبان - بالكسر والتشديد - جمع ذباب و كنى بابن آكلتها عن سلطان الوقت فانّهم كانوا فى الجاهلية يأكلون من كل خبيث نالوه. پاورقى كافى به نقل از: الوافى فيض كاشانى، ج 8 ، ص 33 .
2- . الكافى، ج 8 ، ص 31 ، ح 5 / بحارالأنوار، ج 28 ، ص 239 .

منبر مسجد

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا اسماعيل بن عبداللّه الرقى عن عبيداللّه بن عمروالرقى عن عبداللّه بن محمد بن عقيل عن الطفيل بن أبى بن كعب، عن أبيه قال: كَانَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يُصَلِّي اِلى جَذَعِ إِذ كانَ المَسجِدُ عَريشا وَ كان يَخطُبُ اِلى ذَلِكَ الجذع، فَقالَ رَجلٌ مِن أصحابه: هل لَكَ أن نَجعَلَ لَكَ شَيئا تقوم عَلَيهِ يوم الجمعة حتى يراك النّاسُ و تَسمَعُهُم خَطبتُكَ؟ قال: نَعَم، فصنع لَهُ ثلاثُ درجاتٍ. فهى الّتى أعلى المَنبَرِ، فَلَم وَضَعَ المنبر و ضعوه فى موضعه الذى هو فيه، فلمّا أراد رسول اللّه صلى الله عليه و آله أن يقوم الى المنبر مرَّ الى الجذع الّذى كان يَخطَبُ اليه فلمّا جاوز الجذع، خار حتى تَصَّدع و انشق، فنزل رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله لما سَمِعَ صوت الجذع فمسحه بيده حتّى سكن ثُمَّ رَجَعَ الى المنبر، فكان إِذا صلّى، صَلّى اليه، فَلمّا هدم المَسجِدَ و غير، أَخَذَ ذلك الجذع أبى بن كعب و كان عِندَهُ فى بيته حَتّى بلى فأكلته الارضة و عادَ رفاتا.(1)

ابى بن كعب از پدرش نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه مسجدش به شكل خيمه بود، كنار ستونى از تنه ى درخت خرما نماز مى گزارد و در كنار همان خطبه مى خواند. مردى از اصحاب گفت: آيا اجازه مى دهيد. چيزى برايتان بسازيم كه در روز جمعه بر آن بايستيد و مردم شما را ببينند و خطبه ى شما به گوش آنها برسد؟ حضرت فرمودند: آرى. آنگاه منبرى با سه پله براى پيامبر صلى الله عليه و آله ساختند كه پله ى سوم بالاترين حد آن بود، چون منبر ساخته شد، آن را در موضعى كه اكنون در آن قرار دارد گذاردند همينكه رسول خدا صلى الله عليه و آله خواست بالاى منبر

ص: 348


1- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 454 ، ح 1414 .

برود از كنار آن تنه عبور كرد، با گذشتن حضرت، تنه ى درخت چنان ناله كرد كه ترك برداشت و شكاف خورد. رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه ناله ى آن ستون را شنيد از منبر پايين آمد و دستى بر آن كشيد و سكوت برقرار شد، سپس به سوى منبر بازگشت، از آن پس، پيامبر صلى الله عليه و آله كنار آنستون نماز مى خواند تا وقتى كه مسجد خراب شد و تغيير پيدا كرد. در اين هنگام ابى بن كعب آن ستون چوبين را برداشت و با خود به منزل برد و در خانه اش بود تا اينكه پوسيد و موريانه آن را خورد و از ميان رفت.

در منابع شيعى سخنى از زمان ساخت و اين كه چگونه و چه كسى منبر پيامبر صلى الله عليه و آله را ساخت، سخنى به ميان نيامده است ولى آنچه مسلم است اينكه منبر در عصر رسول خدا صلى الله عليه و آله ساخته شد و حضرت بر آن به ايراد سخن مى پرداخت. در روايات متعددى از منابع شيعى به اين امر اشاره شده است.(1) در متون روايى اهل سنت هم در اينكه چه كسى منبر پيامبر صلى الله عليه و آله را ساخت اختلاف است.(2)

ص: 349


1- . صعد رسول اللّه صلى الله عليه و آله المنبر ذات يوم الكافى، ج 4 ، ص 35 / فصعد رسول اللّه صلى الله عليه و آله المنبر فحمداللّه و اثنى عليه... همان ، ج 2 ، ص 208 ، ح 463 و عنه صلى الله عليه و آله : ما بين منبرى و بيتى روضَةٌ...، همان، ج 4 ، ص 553 .
2- . ر.ك: صحيح البخارى، ج 1 ، ص 116 و ج 3 ، ص 129 / سنن الدارمى، ج 1 ، ص 17 و 18 .

« ن »

نشستن در مسجد

يك روايت (وصاياى پيامبر به ابوذر) در بحث «خريد و فروش در مسجد» ذكر شد.

1 . عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: ثَلاَثَةُ مِن خالِصَةِ اللّه عَزَّوَجَلَّ يَومَ القِيَامَةِ... وَ رَجُلٌ دَخَلَ المَسجِدَ فَصَلَّي ثُمَّ عَقَّبَ فِيهِ انتِظَارا لِلصَّلاةِ الأُخرَي فَهُوَ ضَيفُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ حُقٌّ عَلَي اللّه أَنَّ يُكرِمَ ضَيفَهُ... .(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: سه كس از خالصان درگاه خداى عزوجل در روز قيامت اند، مردى كه به مسجد رود تا نماز بخواند و انتظار نماز ديگر را بكشد، او مهمان خداوند است و بر خداوند است كه مهمانش را اكرام كند.

2 . على بن الحسن بن فضال عن العباس بن عامر عن على بن ابى حمزة عن اسحاق بن غالب عن عبداللّه بن جابر عن عثمان بن مظعون قال: قُلتُ لِرَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله يَا رَسُولَ اللّه ، أَرَدتُ أَن أَسأَلَكَ عَن أَشيَاءَ؟ فَقَالَ: وَ ما هِىَ يا عُثَمانُ؟ قَالَ: قُلتُ: اِنِّي أَرَدتُ أَن أَتَرَهَّبَ، قَالَ: لاَ تَفعَل يا عُثَمانَ، فَاِنَّ تَرَهُّبَ أُمَّتِي القُعُودُ فِي المَسَاجِدِ وَانتِظَارُالصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاَةِ... .(2)

عثمان بن مظعون مى گويد به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كردم: مى خواهم در مورد بعضى

ص: 350


1- . مصادقه الاخوان، ص 56 ، ح 2 / بحارالأنوار، ج 82 ، ص 323 / وسائل الشيعة، ج 4 ، ص 116، ح 4664 .
2- . التهذيب، ج 4 ، ص 190 ، ح 5 ؛ طريق شيخ طوسى به على بن حسن بن فضال در صفحه 62 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 4 ، ص 117 ، ح 4668 / با اندك تفاوت در بحارالأنوار، ج 80 ، ص 381 .

چيزها سؤال كنم؟ فرمودند: آنها چيست؟ عرض كردم: مى خواهم رهبانيت پيشه كنم فرمودند: اى عثمان اين كار را نكن، همانا رهبانيت امت من آن است كه در مسجدها بنشينند و پس از نمازى در انتظار نماز ديگر باشند.روايات اهل سنّت

1 . حدثنا محمود بن غيلان، اخبرنا عبدالرزاق عن معمر عن همام بن ابى هريرة قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لاَ يَزَالُ أَحَدُكُم فِي صَلَاةٍ مَادَامَ يَنتَظِرُهَا وَ لاَ تَزَالُ المَلائِكَةُ تُصَلِّي عَلَي أَحَدِكُم مَادَامَ فِي المَسجِدِ: اللَّهُمَّ اغفِرلَهُ، اللَّهُمَّ ارحَمهُ مَا لَم يُحدِث... .(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر يك از شما تا وقتى كه به انتظار نماز نشسته است، نمازگزار محسوب مى شود و ملائكه بر هر يك از شما تا زمانى كه در مسجد هستند درود مى فرستند و مى گويند: خداوندا او را بيامرز و بر او رحم آور، مگر آنكه حدثى (گناهى) از او سر زند.

2 . و عنه صلى الله عليه و آله : الجلوس فى المَسجِدِ لِاِنتِظَارِالصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ عِبَادَةٌ وَالنَّظَرُ فى وَجهِ العَالِمِ عِبَادَةٌ وَ نَفَسُهُ تَسبِيحٌ.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: نشستن در مسجد به انتظار نماز بعد از نماز عبادت است و نگاه در صورت عالم عبادت است و نفس كشيدن در اين هنگام تسبيح و ذكر است.

3 . حدثنا بندار عن يحيى بن سعيد عن سفيان عن الأعمش نحو هذا الحديث و قال يحيى بن عمارة عن عبد بن حميد عن عبدالرزاق عن معمر عن أيوب بن أبى قلابة عن ابن عباس قال: قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله :... الكفارات المَكثُ فِي المَسجِدِ بَعد الصَّلاةِ وَالمَشىُ عَلَي الأَقدَامِ الى الجماعاتَ

ص: 351


1- . سنن الترمذى، ج 1 ، ص 207 - 206 .
2- . الجامع الصغير، ج 1 ، ص 560 ، ح 3621 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 651 ، ح 20743 .

وَ اسباغ الوضوء فى المكاره... .(1)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: از كفارات مكث كردن و توقف در مسجد بعد از نماز است و پياده رفتن به سوى نمازهاى جماعت و نيكو و كامل وضو گرفتن در سختى ها و بلاهاست.

4 . حدثنا يعقوب بن حميد بن كاسب عن سفيان بن حمزة عن كثير بن زيد عن الوليد بن رباح عن أبى هريرة، أنّ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله قَال: كفّاراتُ الخَطَايَا اِسبَاغُ الوُضُوءِ عَلَي المكارهِ و اعمالُ الأَقدامِ اِلَي المَساجِدِ و انتظارِالصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: كفاره ى خطاها سه چيز است: نيكو و كامل وضوء گرفتن درسختى ها و به كار گرفتن پاها در رفتن به مسجد و به انتظار نماز بعد از نماز نشستن.

5 . أخبرنا قتيبة عن بكر بن مضر عن عياش بن عقبة أن يحيى بن ميمون قال: سَمِعتُ سَهلاً الساعِدى يَقُولُ: سَمِعتُ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله يَقُولُ: مَن كَانُ فِي المَسجِدِ يَنتَظِرُ الصَّلاةُ فَهُوُ فِي الصَّلاةِ.(3)

شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: هر كس در مسجد منتظر نماز باشد پس در حال نماز است.

ص: 352


1- . سنن الترمذى، ج 5 ، ص 45 - 44 ، ص 3286 .
2- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 148 ، ح 428 .
3- . سنن النسائى، ج 2 ، ص 56 - 55 .

ص: 353

نشستن رو به قبله در مسجد

1 . عن على عليه السلام : مِنَ السُّنَّةِ اذَا جَلَستَ فِي المَسجِدِ أَن تَستَقبِلِ القِبلَةِ.(1)

امام على عليه السلام مى فرمايند: سنت آن است كه چون در مسجد نشستى روى به قبله كنى.

2 . محمد بن احمد بن يحيى عن الحسن بن الحسين عن عبيداللّه بن محمد الحجال عن بعض رجاله عن أبى عبداللّه

عليه السلام : انَ اللّه تَعالى جَعَلَ الكَعبَةَ قِبلَةً لِأَهلِ المَسجِدِ وَ جَعَلَ المَسجِدَ قِبلَةً لِأَهلِ الحَرَمِ وَ جَعَلَ الحَرَمَ قِبلَةً لِأَهلِ الدُّنيا.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: خداوند متعال كعبه را قبله ى كسانى قرار داده كه در مسجدالحرام هستند و مسجدالحرام را قبله ى كسانى كه در مكّه هستند و مكّه را قبله ى همه ى مردم دنيا قرار داد.

ر.ك: حديث پنجم «دعا به هنگام ورود و خروج از مسجد».

ص: 354


1- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 148 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 380 ، ح 48 .
2- . التهذيب، ج 2 ، ص 44 ، ح 7 . سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شده است / و در من لايحضره الفقيه. شيخ صدوق همين روايت را به صورت مرسل نقل مى كند؛ ج 2 ، ص 195 ، ح 2123 / به همين مضمون در تهذيب با اين سند نقل شده است: أَبُوالعباس بنُ عقدة عن الحسين بن محمد بن حازم عن تغلب بن الضحاك عن بشر بن جعفرالجعفى قال: سمعت جعفر بن محمد عليه السلام يقول ج 2 ، ص 44 ، ح 8 / وسائل الشيعة، ج 4 ، ص 303 ، ح 5216 و 5217 .

ص: 355

نماز آيات در مسجد

1 . و عن جعفر بن محمد عليه السلام أَنَّهُ: سُئِلَ عَن صَلاةِ الكُسُوفِ أَينَ تَكُونُ، قَالَ: ما أُحِبُّ اِلاَّ أَن تُصَلَّي فِي البَرَازِ لِيُطِيلَ المُصَلِّي الصَّلاةَُ عَلَي قَدرِ طُولِ الكُسُوفِ وَالسُّنَّةُ أَن تُصَلَّي فِي المَسجِدِ اِذَا صَلُّوا فى جَمَاعَةٍ.(1)

از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه به هنگام كسوف (آفتاب گرفتگى) نماز آيات را در كجا بخوانيم؟ فرمودند: دوست دارم در فضاى باز خوانده شود تا نمازگزار نماز را به اندازه مدت زمان كسوف طول دهد و سنت اين است كه نماز آيات در مسجد به جماعت خوانده شود.

ص: 356


1- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 202 .

نماز تحيت مسجد

1 . على بن عبداللّه بن أحمد الأسوارى عن أحمد بن محمد بن قيس السجزى عن عمرو بن حفص. عن عبيداللّه بن محمّد بن أسد عن الحسين بن ابراهيم عن يحيى بن سعيد عن ابن جريح عن عطاء عن عبيد بن عمير الليثى عن أبى ذرّ قال: دَخَلتُ عَلَي رسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله وَ هُوُ فِي المَسجِدِ جالِسٌ: فَقَالَ لِى: يَا أَبَاذَرِّ، اِنَّ لِلمَسجِدِ تَحِيَّةً، قُلتُ: وَ مَا تَحَيَّتُهُ؟ قَالَ: ركعَتَانِ تَركَعُهُمَا... .(1)

صحابى بزرگ پيامبر صلى الله عليه و آله ابوذر غفارى نقل مى كند كه روزى بر رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد وارد شدم و حضرت نشسته بودند، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: اى ابوذر! مسجد تحيتى مخصوص به خود دارد، عرض كردم: تحيت مسجد چيست؟ فرمود: اينكه دو ركعت نماز به جاى آورى.

2 . و عن علىّ عليه السلام أنّه كان يَقُولُ: مِن حَقِّ المَسجِدِ أَن تُصَلِّىَ فِيهِ رَكعَتَينِ وَ مِن حَقِّ الرَّكعَتَينِ أن تَقرَأَ فِيهِمَا بأُمِّ القُرآنِ وَ من حَقِّ القُرآنِ أَن تَعمَلَ بِمَا فِيهِ.(2)

امام على عليه السلام مى فرمود: از جمله حقوق مسجد آن است كه [به هنگام ورود به آن] دو ركعت نماز تحيت به جاى آورى و اداى حق دو ركعت به آن است كه مادر قرآن (سوره ى فاتحه) را در هر دو ركعت بخوانى و حق قرآن اين است كه به آنچه در آن آمده، عمل كنى.

ص: 357


1- . معانى الأخبار، ص 332 / با اندك تغيير در متن و به همين مضمون بدون سند در مكارم الأخلاق، ص 472 آمده است. / الأمالى الطوسى، ص 539 / بحارالأنوار، ج 74 ، ص 72 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 247 ، ح 6461 .
2- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 150 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 23 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 395 ، ح 3869 .

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا عبداللّه بن يوسف عن مالك عن عامر بن عبداللّه بن الزبير عن عمرو بن سليم الزرقى عن أبى قتادة السلمى أنَّ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله قَالَ: اِذَا دَخَلَ أَحَدُكُمُ المَسجِدَ فَليَركَع رَكعَتَينِ قَبلَ أَن يَجلِسَ.(1)رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: هرگاه يكى از شما وارد مسجد شد، قبل از اينكه بنشيند، دو ركعت نماز [تحيت] به جاى آورد.

2 . قتببة بن سعيد و اسحاق بن ابراهيم عن سفيان عن عمرو سمع جابر بن عبداللّه يقول: دَخَلَ رَجُلٌ أَلمَسجِدَ وَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يَخطِبُ يَومَ الجُمُعَةِ فَقَالَ لَهُ: أَرَكَعتَ رَكعَتَينِ؟ قَالَ لاَ: قَالَ: قُم فَصَلِّ الرَّكعَتَينِ.(2)

عمرو مى گويد: از جابر بن عبداللّه شنيدم كه: مردى وارد مسجد شد، در حالى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در روز جمعه خطبه مى خواندند. پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمودند: آيا دو ركعت نماز [تحيت] خواندى؟ گفت: نه، فرمودند: برخيز و دو ركعت نماز [تحيت] بخوان.

ص: 358


1- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 114 و ج 2 ، ص 51 / صحيح مسلم، ج 2 ، ص 155 / سنن الترمذى، ج 1 ، ص 198 ، ح 315 .
2- . صحيح مسلم، ج 3 ، ص 14 . روايت به چند سند و به شكل هاى مختلف نقل شده است ولى مضمون همگى يكى است.

نماز جماعت در مسجد

1 . حدثنى احمد بن محمد بن يحيى العطار عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد بن عيسى عن ابيه عن محمد بن أبى عمير عن على بن ابى حمزة عن أبى بصير عن الصادق عليه السلام عن آبائه عن على عليهم السلام قال: قالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : اِنَّ فِي الجَنَّةِ غُرَفا يُرَي ظَاهِرُها مِن بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُها مِن ظَاهِرِها يَسكُنُهَا مِن أُمَّتِي مَن أَطَابَ الكَلاَمَ وَ أَطعَمَ الطَّعامَ وَ أَفشَي السَّلامَ وَ أَدَامَ الصِّيامِ وَ صَلَّي بِاللَّيلِ وَالنَّاسُ نِيامٌ فَقَالَ عَلِىٌ عليه السلام : يا رَسُولَ اللّه وَ مَن يُطِيقُ هَذا مِن أُمَّتِكَ فَقَالَ صلى الله عليه و آله : يَا عَلِىُّ أَوَ ما تَدرِي ما اِطَابَةُ الكَلامِ مَن قَالَ: اِذَا أَصبَحَ وَ أَمسَي سُبحانَ اللّه والحَمدُ لِلَّهِ وَ لاَ اِلَه اِلاَّ اللّه وَاللّه أَكبَرُ عَشرَ مرَّاتٍ وَ اِطعامُ الطَّعامُ نَفَقَهُ الرَّجُل عَلَي عِيالِهِ وَ أَمَّا اِدَامَةُ الصِّيامِ فَهُوَ أَن يَصُومَ الرَّجُلُ شَهرَ رَمَضَانَ وَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ فِي كُلِّ شَهرٍ يُكتَبُ لَهُ صَومُ الدَّهرِ وَ أَمَّا الصَّلاةُ بِاللَّيلِ وَالنَّاسُ نِيَامٌ فَمَن صَلّى المَغرِبَ وَ صَلاةَ العِشَاءِ الآخِرَةِ وَ صَلاةَ الغَداةِ فِي المَسجِدِ فِي جَمَاعَةٍ فَكَأَنَّمَا أَحيَا اللَّيلَ كُلَّهُ وَ اِفشَاءَ السَّلامِ أَن لايَبخَلَ بِالسَّلامِ عَلى أَحَدٍ مِنَ المُسلِمِينَ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدرانش، از امام على عليه السلام روايت كرده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: در بهشت خانه هايى هست كه بيرون آن از درونش و درون آن از بيرونش پيداست. از امت من كسانى در آنجا اقامت مى گزينند كه سخن به نيكى بگويند، اطعام نمايند، آشكارا سلام كنند، دائما روزه دار باشند، و در شب كه مردم خوابيده اند، نماز بخوانند. امام على عليه السلام پرسيدند: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ، چه كسى از امت شما توان اين امور را دارند؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:

ص: 359


1- . معانى الأخبار، ص 250 / الأمالى الصدوق، ص 328 ، ح 5 / وسائل الشيعة، ج 12 ، ص 60 ، ح 15646 / بحارالأنوار، ج 66 ، ص 369 ، ح 9 و ج 85 ، ص 7 و ج 94 ، ص 99 .

اى على عليه السلام آيا مى دانى نيكو سخن گفتن چيست؟ آن است كه انسان در صبح و شام ده مرتبه تسبيح و تحميد و تهليل و تكبير بگويد و اطعام نمودن، نفقه و مخارجى است كه مرد به خانواده و عيال خود مى پردازد و دائم روزه دار بودن به اين معناست كه علاوه به روزه ى ماه مباركرمضان در هر ماه سه روز را روزه بگيرد كه ثواب روزه ى هميشگى براى او نوشته مى شود. مراد از نماز در شب هنگامى كه مردم خوابند، اين است كه هر كس نماز مغرب و عشا و نماز صبح را در مسجد به جماعت بخواند، گويا تمام آن شب را از اول تا آخر شب زنده دارى نموده است. مقصود از افشاى سلام آن است، كه انسان در سلام كردن بر هيچ يك از مسلمانان بخل نورزد.

2 . و بهذا الأسناد عن رزيق قال: سمعت أباعبداللّه عليه السلام يقول: صَلاةُ الرَّجُلِ فِي مَنزِلَةِ جَمَاعَةً تَعدِلُ أَربَعا و عِشرِينَ صَلاةً وَ صَلاةُ الرَّجُلِ جَماعَةً فِي المَسجِدِ تَعدِلُ ثَمانِىَ وَ أَربَعِينَ صَلاةً مُضَاعَفَةً فِي المَسجِدِ وَ اِنَّ الرَّكعَةٍ فى المسجد الحرام ألف ركعة فِي سِوَاهُ مِنَ المَسَاجِدِ وَ اِنَّ الصَّلاةَ فِي المَسجِدِ فَردا بِأَربَعٍ وَ عِشرِينَ صَلاةً... .(1)

رزيق مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمودند: نماز مرد در خانه اش به جماعت برابر با بيست و چهار نماز است و نماز جماعتش در مسجد برابر با چهل و هشت نماز، و يك ركعت نماز در مسجدالحرام با هزار ركعت نماز در مساجد ديگر برابر است و نماز فرادا در مسجد برابر با بيست و چهار نماز است.

3 . حدثنا ابوجعفر بن محمد بن على بن الحسين بن موسى بن بابويه القمى عن محمد بن على ماجيلويه عن عمه محمد بن أبى القاسم عن احمد بن أبى عبداللّه البرقى عن أبى الحسن على بن الحسين البرقى عن عبداللّه بن جبلة عن معاوية بن عمار عن الحسن بن عبداللّه عن أبيه عن جده الحسن بن على بن أبى طالب عليه السلام قال: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ اليَهُودِ اِلى رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله ... قَالَ اليَهُودِىُّ الَّذِي كَانَ أَعلَمُهُم يا مُحَمَّد اِنِّي أَسأَلُكَ عَن عَشرِ كَلِمَاتٍ... فَأَخبَرَنِي عَنِ العاشِرَةِ عَن سَبعِ خصالٍ أَعطَاكَ اللّه مِن بَينَ النَّبِيِّينَ وَ أَعطَي أُمَّتَكَ

ص: 360


1- . سند كامل اين روايت در بحث «ترك مسجد» ح 2 ذكر شده است. / الأمالى الطوسى، ص 696 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 240 ، ح 6443 .

مِن بَينِ الأُمَمِ فَقَالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : أَعطَانِي اللّه عَزَّوَجَلَّ فَاتِحَةَ الكِتَابِ وَالأَذَانِ وَالجَمَاعَةَ فِي المَسجِدُ.(1)

امام مجتبى عليه السلام فرمودند: گروهى از يهوديان نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمدند. يك نفر كه عالم ترين آنها بود گفت: من درباره ده كلمه [مسأله] از تو سؤال مى كنم [روايت بسيار طولانى است] پس خبر بده مرا از دهمين كلمه از هفت خصلت كه خداوند از ميان پيامبران به تو و از ميان امت ها به امت تو بخشيده است؟ پس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند متعال عطا كرده است به من: سوره ى حمد، اذان و نماز جماعت در مسجد را.

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا عثمان بن أبى شيبة عن اسماعيل بن عياش عن عمارة بن غرية عن أنس بن مالك عن عمر بن الخطاب عن النبى صلى الله عليه و آله أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ: مَن صَلَّي فِي مَسجِدٍ جَمَاعَةً، أَربَعِينَ لَيلَةً، لاَ تَفُوتُهُ الرَّكعَةَ الأولى مِن صَلاةِ العِشاءِ كَتَبَ اللّه لَهُ بِهَا عِتقا مِن النَّارِ.(2)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايند: هر كس به مدت چهل شب در مسجد نماز جماعت به جاى آورد، به طورى كه ركعت اول از نماز عشاء را از دست ندهد، خداوند او را از آتش دوزخ رهايى بخشد.

2 . حدثنا احمد بن حنبل عن اسحاق بن يوسف عن سفيان عن أبى سهل - يعنى عثمان بن حكيم - عن عبدالرحمن بن أبى عمرة عن عثمان بن عفان قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن صَلَّي العِشَاءَ فِي جَمَاعَةٍ كَانَ كَقِيَامِ نصف ليلةٍ وَ مَن صَلَّي العِشَاءَ(3) وَالفَجرَ فِي جَماعَةٍ كَانَ كَقِيامِ لَيلَةٍ.(4)

ص: 361


1- . الأمالى الصدوق، ص 193 / الخصال، ج 2 ، ص 355 ، ح 36 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 377 ، ح 6837 .
2- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 261 ، ح 798 .
3- . اهميت نماز عشا در آن زمان به علّت اين بود كه بلافاصله بعد از نماز مغرب برگزار نمى شده است و مردم پس از مراجعه به خانه مجددّا باز مى گشتند.
4- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 134 ، ح 555 ، نظيرش در صحيح مسلم، ج 2 ، ص 125 .

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس نماز عشا را در جماعت [مسجد] بخواند مثل اين است كه نصف شب را به عبادت گذرانده است و هر كسى كه نماز عشا و صبح را به جماعت بخواند مثل كسى است كه تمام شب را به عبادت گذرانده است.

3 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة عن محمد بن بشرالعبدى عن زكريا بن ابى زائدة عن عبدالملك بن عمير عن أبى الاحوص قال: قال عبداللّه ... و قال: انّ رسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله عَلِمنَا سُنَنَ الهُدى وَ اِنَّ مِن سُنَنِ الهُدى الصَّلاةُ فِي المَسجِدِ الَّذِي يؤذن فِيهِ.(1)

عبداللّه مى گويد: همانا رسول خدا صلى الله عليه و آله سنت هاى هدايت را به ما تعليم فرمودند و همانا از اين سنت هاى هدايت نماز خواندن در مسجدى است كه در آن اذان گفته مى شود.

ر.ك: حديث 9 «رفتن به مسجد».

ص: 362


1- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 124 / در روايت بعدى در همين صفحه ترك اين سنت نبوى را از نشانه هاى نفاق به شمار مى آورد.

نماز حاجت در مسجد كوفه

1 . على بن موسى بن جعفربن طاوس فى (مصباح الزائر) عن الصادق عليه السلام قَالَ: مَن صَلَّي فِي مَسجِدِ الكُوفَةِ رَكعَتَينِ يَقرَأُ فِي كُلِّ رَكعَةٍ: أَلحَمدَ وَالمُعَوِّذَتَينِ وَالأِخلاَصَ وَالكَافِرُونَ وَالنَّصرَ وَالقَدرَ وَ سَبِّحِ اسمَ رَبِّكَ الأَعلَي فَاِذَا سَلَّمَ سَبَّحَ تَسبِيحَ الزَّهرَاءِ عليهاالسلام ثُمَّ سَأَلَ اللّه سُبحَانَهُ أَىَّ حَاجَةٍ شَاءَ قَضَاهَا لَهُ وَاستَجَابَ دُعَاءَهُ قَالَ الرَّاوِى: سَأَلتُ اللّه سُبحَانَهُ وَ تَعَالَي بَعدَ هَذِهِ الصَّلاَةِ سَعَةَ الرِّزقِ فَاتَّسَعَ رِزقِي وَ حَسُنَ حَالِي قَالَ: وَ عَلَّمتُهُ رَجُلاً مُقتَرَا عَلَيهِ فَوَسَّعَ اللّه عَلَيهِ.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هر كس در مسجد كوفه دو ركعت نماز بخواند و در هر ركعتى سوره ى حمد و معوذتين (ناس و فلق) و سوره ى اخلاص (توحيد) و كافرون و نصر و قدر و سوره ى أعلى را بخواند و هنگامى كه سلام نماز را داد، تسبيحات حضرت زهرا صلى الله عليه و آله را بگويد و سپس درخواست خود را از خداوند متعال بطلبد، خداوند استجابت مى كند و حاجتش را برآورده مى سازد. راوى مى گويد: بعد از اين نماز توسعه در رزق و روزى را از خداوند متعال خواستم و خداوند روزى ام را واسع ساخت و حالم را نيكو گرداند. همچنين مى گويد: به مردى كه در تنگنا و سختى بود نماز را ياد دادم، او انجام داد و خداوند به او نيز توسعه و وسعت در روزى عطا كرد.

2 . اخبرنا محمد بن محمد (المفيد) عن محمد بن الحسين المقرى عن احمد بن محمد بن سعيد عن على بن الحسن بن على بن فضال عن أبيه عن عبدالرحمن بن ابراهيم عن صباح الحذاء قال:

ص: 363


1- . وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 265 ، ح 6503 .

قَالَ أَبُوعَبدِاللّه عليه السلام : مَن كَانَت لَهُ اِلَي اللّه (تعالى) حَاجَةٌ فَليَقصِد اِلى مَسجِدِالكُوفَةِ وَليُسبِغ وُضُوءَهُ وَ يُصَلِّي فِي المَسجِدِ رَكعَتَينِ، يَقرَأَ فِي كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنهُمَا فَاتِحَةَ الكِتَابِ وَ سَبعَ سُوَرٍ مَعَهَا، وَ هُنَّ المُعَوِّذَتَانِ وَ قُل هُوَاللّه أَحَدٌ وَ قُل يا أَيُّهَا الكَافِرُونَ وَ اِذَا جَاءَ نَصرُاللّه وَ سَبِّحِ اسمَ رَبِّكَ الأَعلَي وَ اِنَّا أَنزَلنَاهُ فِي لَيلَةِ القَدرِ، فَاِذَا فَرَغَمِنَ الرَّكعَتَينِ وَ تَشَهَّدَ وَ سَلَّمَ، سَأَلَ اللّه حَاجَتَهُ. فَاِنَّهَا تُقضِي بِعَونِ اللّه اِن شَاءَاللّه ... .(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: هر كس نزد خداوند حاجتى دارد، به مسجد كوفه رو آورد و وضويى نيكو گرفته و در مسجد دو ركعت نماز گزارد و در هر ركعت يك حمد و هفت سوره كه عبارتند از: معوذتين (ناس و فلق)، توحيد، كافرون، نصر، اعلى و قدر را بخواند، و پس از اين دو ركعت تشهد و سلام نماز را بگويد و حاجت خويش را طلب نمايد به خواست و يارى خدا حاجتش برآورده شود.

ص: 364


1- . الأمالى الطوسى، ص 415 ، ح 936 و ص 734 ، ح 1534 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 134 ، ح 10241 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 412 ، ح 3898 / بحارالأنوار، ج 88 ، ص 346 .

نماز خواندن در بيت المقدس و ديگر مساجد

1 . و قال أبوجَعفَرٍ عليه السلام لِأَبى حَمزَةَ الُّثمالِىِّ: أَلمَسَاجِدُ الأَربَعَةُ، أَلمَسجِدُ الحَرَامُ وَ مَسجِدُ الرَّسُولِ صلى الله عليه و آله وَ مَسجِدُ بَيتِ المُقَدَّسِ وَ مَسجِدَ الكُوفَةِ يَا أَبَاحَمزَةَ الفَرِيضَةُ فِيهَا تَعدِلُ حَجَّةً وَالنَّافِلَةُ تَعدِلُ عَمرَةً.(1)

امام باقر عليه السلام به ابوحمزه ثمالى فرمودند: اى ابوحمزه، خواندن نماز واجب در مساجد چهارگانه - مسجدالحرام، مسجدالنبى، بيت المقدس و مسجد كوفه - معادل يك حج است و خواندن نماز مستحب در آنها معادل يك عمره است.

2 . محمد بن احمد بن يحيى عن مُحَمَّد بن حَسَّانَ عَن أبى مُحَمَّدِالنَّوفِلِىِّ عَن السَّكُونِىِّ عَن جَعفَرٍ عَن أَبِيهِ عَن عَلِىِّ عليه السلام قال: صَلاةٌ فِي بَيتِ المَقدِسِ أَلفُ صَلاةٍ وَ صَلاةٌ فِي المَسجِدِالأَعظَمِ مِائَةُ صَلاةٍ وَ صَلاةٌ فِي مَسجِدِ القَبِيلَةِ خَمسٌ وَ عِشرُونَ صَلاةً وَ صَلاةُ فى مَسجِدِ السُّوقِ اثنَتا عَشرَةَ صَلاةً وَ صَلاةُ الرَّجُلِ فى بَيتِهِ وَحدَهُ صَلاةٌ وَاحِدَةٌ.(2)

ص: 365


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 229 ، ح 684 . سند شيخ صدوق به ابوحمزه ثمالى اين چنين است: و ما كان فيه عن أبى حمزة الثُمالى: فقد رويته عن أبىره عن سعد بن عبداللّه عن ابراهيم بن هاشم عن احمد بن محمد بن أبى نصرالبزنطى، عن محمد بن الفضيل عن أبى حمزة ثابت بن دينار الثمالى... و هو ثقة، عدل، قد لقى أربعة من الأئمة عليه السلام على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر عليهم السلامو طرقى اليه كثيرة و لكنى اقتصرت على طريق واحدٍ منها. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 289 ، ح 6572 .
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 253 ، ح 18 . سند شيخ طوسى به محمد بن احمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد. / من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 233 ، ح 702 مرسل نقل مى كند. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 289 ، ح 6573 / ثواب الأعمال: أبىره عن احمد بن ادريس عن محمد بن احمد عن محمد بن حسان مثله ص 30 / و فى جامع الأخبار عن أبى جعفرٍ عليه السلام مثله، ص 70 / و فى الدعائم مثله عن النبى صلى الله عليه و آله ، ج 1 ، ص 148 / به همين مضمون در كتب اهل سنت روايت وارد شده است. ر.ك: سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 453 ، ح 1413 .

امام باقر عليه السلام از پدرش و او از امام على عليه السلام نقل مى كند كه فرمودند: يك نماز در بيت المقدس، برابر با هزار نماز است و يك نماز در مسجد اعظم (جامع)، برابر با صد نماز است و نماز در مسجد قبيله و محله، برابر با 25 نماز است و نماز در مسجد بازار، برابر با دوازده نمازاست و نماز مرد در خانه اش، يك نماز است.

روايات اهل سنّت

1 . أخبرنا عمرو بن منصور عن ابو مسهر عن سعيد بن عبدالعزيز عن ربيعة بن يزيد عن ابى ادريس الخولانى عن ابن الديلمى عن عبداللّه بن عمرو عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله : أَنَّ سُلَيَمانَ بنَ داوُدَ عليه السلام لَمَّا بَنى بَيتَ المَقدِسِ سَأَلَ اللّه عَزَّوَجَلَّ خِلالاً ثَلاثَةً سَأَلَ اللّه عَزَّوَجَلَّ حُكما يُصادِفُ حُكمَهُ فَأُوتِيَهُ وَ سَأَلَ اللّه عَزَّوَجلَّ مُلكا لايَنبَغِي لِأَحَدٍ مِن بَعدِهِ فَأُوتِيَهُ و سَأَلَ عَزَّوَجَلَّ حِينَ فَرَغَ مِن بِناءِالمَسجِدِ أَن لا يَأتِيَهُ أَحَدٌ لا يَنهَزُهُ اِلاَّ الصَّلاةُ فِيهِ أَن يُخرِجَهُ مِن خَطِيئَتِهِ كَيَومٍ وَلَدَتهُ أُمُّهُ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: چون [حضرت ]سليمان بن داود عليهماالسلام بيت المقدس را بنا نمود سه چيز از خداوند عزوجل درخواست كرد: اول آن كه قدرتى در قضاوت به او بدهد، كه با حكم الهى هماهنگ و يكسان باشد. و خدا به او داد. دوم آنكه پادشاهى و ملكى به او عطا فرمايد كه پس از او سزاوار كسى نباشد و خداوند به او داد و سوم آنكه چون از بناى مسجد فارغ شد، از خدا خواست گناهان هر كسى را كه تنها براى نماز به مسجد مى آيد به كلى ببخشايد، همچون روزى كه از مادرش پاك و پاكيزه به دنيا آمد.

ص: 366


1- . سنن النسائى، ج 2 ، ص 34 / السنن الكبرى، ج 1 ، ص 254 ، ح 772 / كنزالعمال، ج 1 ، ص 496 .

2 . حدثنا النفيلى عن مسكين عن سعيد بن عبدالعزيز عن زياد بن أبى سودة عن ميمونة مولاة النبى صلى الله عليه و آله أنَّها قالت: يَا رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله أَفتِنَا فى بَيتِ المَقدِسِ؟ فقال: ائتوه فصلّو فيه... فان لم تأتوه و تُصَلُوا فيه فَابعَثُوا بِزِيتٍ يَسرُجُ فِي قَنادِيلِهِ.(1)

ميمونه كنيز حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه از حضرت پرسيدم: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ، نظر شما درباره ى بيت المقدس چيست؟ فرمود: آنجا برويد و در آن نماز بخوانيد، پس اگر نرفتيد و نمازى هم نخوانديد، پس مقدارى روغن بفرستيد تا در چراغ مسجد بريزند تا مسجد را روشن نگه دارد.

ص: 367


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 111 ، ح 457 .

ص: 368

نماز در مساجد عامه

1 . الحسين بن محمد رفعه عن ابن أبى عُمَيرٍ عَن بَعضِ أَصحابِهِ قال: قُلتُ لِأَبى عَبدِاللّه عليه السلام اِنِّي لَأَكرَهُ الصَّلاةَ فِي مَساجِدِهِم فَقَالَ لا تَكرَه فَما مِن مَسجِدٍ بُنِىَ اِلاَّ عَلَي قَبرِ نَبِىٍّ أو وَصِىّ نَبِّىٍ قُتِلَ فَأَصابَ تِلكَ البُقعَةَ رَشَّةٌ مِن دَمِهِ فَأَحَبَّ اللّه أن يُذكَرَ فيها فَأَدِّ فِيهآالفَرِيضَةَ وَالنَّوافِلَ وَاقضِ فِيها ما فاتَكَ.(1)

به امام صادق عليه السلام عرض كردم: من خوش ندارم در مساجد عامه نماز بگزارم! حضرت فرمودند: كراهت نداشته باش. پس هيچ مسجدى نيست مگر اينكه بر قبر پيامبرى يا وصى پيامبرى كه كشته شده است، ساخته شده و آن مكان به مقدارى از خون او متبرك شده است، پس خداوند دوست دارد در آنجا ذكر او بشود. پس به جا آور در آن مساجد نمازهاى واجب و مستحب را، و قضا كن آنچه از نمازهايت فوت شده است.

2 . محمد عن البرقى عن جعفر بن المُثَنى الخطيب عَن اسحاق بن عمار قال: قَالِ لِي أبُوعَبدِاللّه عليه السلام يا اِسحاقُ أَتُصَلِّي مَعَهُم فِي المَسجِدِ؟ قُلتُ نَعَم، قَالَ: صَلِّ مَعَهُم، فانَّ المُصَلِّي مَعَهُم فِي الصَّفِّ الأوَّلِ كَالشَّاهِرِ

ص: 369


1- . الكافى، ج 3 ، ص 370 ، ح 14 . مرحوم شيخ طوسى اين روايت را به سند خودش از ابن ابى عمير و او از بعض أصحابش نقل كرده است، التهذيب، ج 3 ، ص 258 ، ح 43 ، سند شيخ طوسى در مشيخه به ابن ابى عمير اين چنين است: و ما ذكرته عن ابن ابى عمير: فقد رويته - بهذا الاسناد - عن أبى القاسِم، ابن قولويه عن أبى القاسم جعفر بن محمد العلوى، الموسوى، عن عبيداللّه بن احمد بن نَهِيك، عن ابن أبى عمير / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 225 ، ح 6396 / بحارالأنوار، ج 14 ، ص 463 .

سَيفَهُ فى سَبِيلِ اللّه .(1)

اسحاق بن عامر مى گويد: امام صادق عليه السلام از من پرسيد: آيا تو با آنها در مسجد نماز مى خوانى؟ گفتم: آرى: فرمودند: با آنان نماز بخوان كه هر كس با ايشان در صف اول نماز بخواند همانند كسى است كه در راه خدا جهاد نمايد.

3 . احمد بن أبى عبداللّه البرقى، عن ابن محبوب عن عبداللّه بن سنان قال: سمعت أباعبداللّه عليه السلام يقول: أُوصِيكُم بِتَقوَي اللّه و... وَصَلُّوا مَعَهُم فِي مَساجِدِهِم... .(2)

عبداللّه بن سنان مى گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مى فرمايند: شما را به تقواى الهى و پرهيزكارى سفارش مى كنم و... نماز بگذاريد با آنان در مساجدشان.

ر.ك: وسائل الشيعة، ج 12 ، ص 5، «باب وجوب عشرة الناس حتى العامة...».

روايات اهل سنت

1 . لِيَصِل الرَّجُلُ فِي المَسجِدِ الَّذِي يَلِيهِ وَ لايَتَتَبِعُ المَساجِدَ.(3)

بهتر آن است كه مرد در مسجدى كه در كنار [خانه يا محله] اوست نماز بخواند و به دنبال مساجد ديگر نگردد. [مى توان اين گونه استفاده كرد كه شيعه در همان منطقه اى كه سكونت دارد ولو در مسجد اهل سنت نمازش را بخواند و سنى نيز همين طور].

ص: 370


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 227 ، ح 129 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 301 ، ح 10723 .
2- . المحاسن، ج 1 ، ص 18 / نظير اين روايت در دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 66 نقل شده است / تفسيرالعياشى، ج 1 ، ص 48 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 73 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 301 .
3- . الجامع الصغير، ج 2 ، ص 469 ، ح 7707 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 659 ، ح 20782 .

نماز مستحبى در خانه

1 . فى وصية النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله لِأَبَاذَرٍّ: [بَعدَ مَا ذَكَرَ فَضلَ الصَّلاةِ فِي المَسجِدِ الحَرَامِ وَ مَسجِدِ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله ] وَ أَفضَلُ مِن هذا كُلِّهِ صَلاةٌ يُصَلِّيهَا الرَّجُلُ فى بَيتِهِ حَيثُ لايَراهُ الاَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ يَطلُبُ بِها وَجهَ اللّه تَعالى... .(1)

در وصيت نبى اكرم صلى الله عليه و آله به ابوذر غفارى(ره) [پس از آن كه فضيلت نماز در مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله را ذكر مى كنند] مى فرمايند: با فضيلت تر از همه ى اين ها نمازى است كه مرد در خانه اش مى خواند به طورى كه احدى غير از خدا او را نمى بيند و به اين نماز خشنودى خداوند را طلب مى كند.

2 . احمد بن محمد البرقى عن ابن فضال عن ابن بكير عن عبيد بن زرارة عن ابى عبداللّه عليه السلام قال: كَانَ عَلِىٌّ عليه السلام قَد جَعَلَ بَيتا فِي دَارِهِ لَيسَ بالصَّغِيرِ وَ لاَ بالكَبِيرِ لِصَلاتِهِ... .(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: امام على عليه السلام اطاقى را در خانه اش كه نه كوچك بود و نه بزرگ براى نماز گزاردن اختصاص داده بود.

3 . ابوسعيد الخدرى عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله قال: مَن صَلَّي رَكعَتَينِ فِي خلاء لا يَراهُ اِلاَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَالمَلائِكَةُ كَانَت لَهُ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ.(3)

ص: 371


1- . سند كامل اين روايت به همراه منابع مختلفى كه آن را ذكر كرده اند در بحث «خريد و فروش در مسجد» ذكر شد.
2- . المحاسن، ج 2 ، ص 612 ، ح 30 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 295 ، ح 6586 .
3- . مجموعة ورام، ج 1 ، ص 5 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 297 ، ح 6590 / ارشادالقلوب، ج 1 ، ص 183 .

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايند: كسى كه دو ركعت نماز در خلوت بخواند به طورى كه غير از خداوند و ملائكه ى الهى كسى بر آن آگاه نشود، براى او برائت از آتش نوشته مى شود.

روايات متعدد ديگرى در اين زمينه موجود است كه ما از ذكر آنها صرف نظر مى كنيم: ر.ك: وسائل الشيعة، ج 5، باب استحباب صلاة النوافل فى المنزل.

روايات اهل سنت

1 . حدثنا أبوبشر عن بكر بن خلف عن عبدالرحمن بن مهدى عن معاوية ابن صالح عن العلاء بن الحارث عن حرام بن معاوية عن عمّه عبداللّه بن سعد قال: سَأَلتُ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله أَيُّمَا أَفضَلُ؛ الصَّلاةُ فِي بَيتِي أو الصَّلاةُ فى المَسجِدِ؟ قال: ألاترى إلى بيتى؟ ما أقربُهُ من المسجد فلأِ أُصلى فى بيتى أَحَبُّ اِلىَّ مِن أَن أُصَلِّي فِي المَسجِدِ، اِلاَّ أَن تكُونَ صلاةً مكتوبة.(1)

عبداللّه بن سعد مى گويد: از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيدم: كداميك برتر است، نماز در خانه يا نماز در مسجد؟ فرمودند: آيا به خانه ام نمى نگرى كه چقدر به مسجد نزديك است؟! پس اينكه در خانه ام نماز بخوانم، جز در نمازهاى واجب، براى من دوست داشتنى تر است.

2 . حدثنا عبدالأعلى بن حماد عن وهيب عن موسى بن عقبة عن سالم أبى النضر عن بسر بن سعيد عن زيد بن ثابت أنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله ... فقالَ: فَصَلُّوا أَيُّهَا النَّاسُ فِي بُيُوتِكُم، فَاِنَّ أَفضَلَ الصَّلاةِ صَلاةُ المَرءِ فِي بَيتِهِ الاَّ المَكتُوبَةَ.(2)

زيد بن ثابت از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت مى كند كه حضرت صلى الله عليه و آله فرمودند: اى مردم! در خانه هايتان نماز بگزاريد، همانابرترين نمازهاى آدمى نمازى است كه در خانه اش خوانده شود مگر نماز واجب [كه بهتر است در مسجد خوانده شود].

ص: 372


1- . سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 439 ، ح 1378 .
2- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 178 / سنن النسائى، ج 3 ، ص 198 - 197 .

نماز ميّت در مسجد

1 . مُحَمد بن يحيى عن مُحَمَّدِ بن الحُسَينِ عَن مُوسَي بنِ طَلحَةَ عَن أبى بَكر بن عِيسى بنِ أَحمَدَ العَلَوِىَّ قَالَ: كُنتُ فى المَسجِدِ وَ قَد جِي ءَ بِجَنَازَةٍ فَأَرَدتُ أَن أُصَلِّىَ عَلَيها فَجَاءَ أَبُوالحَسَنِ الأَوَّلُ عليه السلام فَوَضَعَ مِرفَقَهُ فى صَدرِي فَجَعَلَ يَدفَعُنِي حَتّى خَرَجَ مِنَ المَسجِدِ فَقالَ: يا أَبابَكرٍ! انَّ الجَنائِزَ لايُصَلَّي عَلَيها فِي المَسَاجِدِ.(1)

ابوبكر بن عيسى مى گويد: در مسجد بودم كه جنازه اى آوردند، خواستم بر آن نماز بگزارم، امام كاظم عليه السلام دست بر سينه ى من گذاشتند تا اينكه مرا از مسجد بيرون كردند. آنگاه فرمودند: اى ابابكر! در مسجد بر جنازه ها نماز گزارده نمى شود.

2 . احمد بن محمد بن عيسى عن الحُسين بن سعيد عن فضالة عن أبان بن عثمان عن الفضل بن عبدالملك قال: سألت أباعبداللّه عليه السلام : هَل يُصَلِّي عَلَي المَيِّتِ فى المَسجِدِ؟ قالَ: نَعَم.

فضل بن عبدالملك مى گويد: از امام صادق عليه السلام درباره ى نماز گزاردن بر مردگان در مسجد سؤال كردم؟ حضرت فرمودند: بله جايز است.

در جمع بين اين دو روايت به كتب فقهى مراجعه شود. اگرچه سند روايت اوّل معتبر نيست و روايت دوم صحيحه است و با اسناد مختلف نقل شده است.(2)

ص: 373


1- . الكافى، ج 3 ، ص 182 / التهذيب، ج 3 ، ص 326 ، ح 42 . سند شيخ طوسى به محمد بن يحيى در صفحه 73 ذكر شد. الاستبصار، ج 1 ، ص 473 ، ح 3 . در سند عن محمد بن الحسن وارد شده است.
2- . التهذيب، ج 3 ، ص 320 ، ح 18 . سند شيخ به احمد بن محمد بن عيسى در مشيخه اين چنين است: و من جملة ذكرته عن احمد بن محمد بن عيسى: ما رويته - بهذه الأسانيد - عن محمد بن يعقوب عن عدة من أصحابنا عن أحمد بن عيسى. و عن محمد بن على بن محبوب عن احمد بن محمد و در ص 325 ، ح 39 مى فرمايد: على بن الحسين عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد بن عيسى... مثله. در حديث شماره 40 مثل همين روايت را با اين سند نقل مى كند: على بن الحسين عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن محمد بن سنان عن العلاء بن رزين عن محمد بن مسلم عن أحدهما عليه السلام مثل ذلك. من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 165 / الاستبصار، ج 1 ، ص 473 / وسائل الشيعة، ج 3 ، ص 122 ، ح 3190 .

روايات اهل سنّت

1 . حدثنى على بن حجرالسعدى و اسحاق بن ابراهيم الحنظلى عن عبدالعزيز بن محمد عن عبدالواحد بن حمزة عن عباد بن عبداللّه بن الزبير: أنَّ عَائِشَةَ أَمَرَت أَن يُمَرَّ بِجَنَازَةِ سَعدِ بنِ أَبِي وَقَّاصٍ فِي المَسجِدِ فَتُصَلِّىَ عَلَيهِ، فَأَنكَرَ النَّاسُ ذلِكَ عَلَيها، فَقالَت: مَا أَسرَعَ ما نَسِىَ النَّاسُ! ما صَلَّي رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَلَي سُهَيلِ بنِ البَيضَاءِ اِلاَّ فى المَسجِدِ.(1)

به نقل از عباد بن عبداللّه بن زبير، عايشه دستور داد جنازه سعد بن أبى وقاص را به مسجد ببرند تا بر او نماز بخواند، پس مردم اين كار را بر او خرده گرفتند، عايشه گفت: چه زود مردم فراموش كردند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله بر جنازه ى سهيل بن بيضاء در مسجد نماز گزارد.

2 . حدثنا على بن محمد عن وكيع بن ابن أبى ذئب عن صالح مولى التوأمة عن أبى هريرة قال: قَالَ رَسُول اللّه صلى الله عليه و آله مَن صَلّى عَلَي جِنازَةٍ فِي المَسجِدِ فَلَيسَ لَهُ شِيى ءٌ.(2)

ابوهريره از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كرد كه فرمود: هر كس بر جنازه اى در مسجد نماز بخواند، ايرادى بر او وارد نيست.

ص: 374


1- . صحيح مسلم، ج 3 ، ص 62 ، در ادامه دو روايت با سند مختلف به همين مضمون نقل مى كند / سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 486 ، ح 1518 .
2- . سنن ابن ماجة، ج 1 ، ص 486 ، ح 1517 .

ص: 375

نوشتن آيات و اذكار در مسجد

1 . عبداللّه بن الحسن عن على بن جعفر عن أخيه قال: سَأَلتُهُ عَنِ المَسجِدِ كُتِبَ فِي القِبلَهِ القُرآنُ أَوِالشَّي ء مِن ذِكرِاللّه ؟ قَالَ: لاَ بَأسَ. قَالَ: وَ سَأَلتُهُ عَنِ المَسجِدِ يُنقَشُ فِي قِبلَتِهِ بِجِصٍّ أَو أَصبَاغٍ؟ قَالَ: لاَ بَأسَ بِهِ.(1)

على بن جعفر مى گويد: از برادرم امام كاظم عليه السلام سؤال كردم: آيا جايز است در سمت قبله ى مسجد، قرآن يا چيزى از ذكر خداوند نوشته شود؟ فرمودند: اشكالى ندارد.

ص: 376


1- . مسائل على بن جعفر عليه السلام ، ص 229 ، ح 531 / قرب الأسناد، ص 121 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 215، ح 6367 . در وسائل سَأَلته عن المسجد يُكتَبُ... آمده است.

ص: 377

نهى از خوردن غذاهاى بدبو هنگام مسجد رفتن

1 . أَحمَد بن محمّدٍ عَنِ البرقى عَنِ القاسم بن يحيى عَن جَدِّهِ الحَسَنِ بنِ راشِدٍ عن أَبى بصيرٍ عن أبى عبداللّه عليه السلام عن آبائِهِ عَن عَلِىّ عليه السلام قال: مَن أَكَلَ شيئا مِنَ المُؤذِياتِ رِيحُها فَلا يقرَبنَّ المَسجِدَ.(1)

امام صادق عليه السلام از پدرانش از على عليه السلام نقل مى كند كه فرمودند: هر كس غذاهاى بدبو بخورد هرگز به مسجد نزديك نشود.

2 . على بن ابراهيم عن أبيه عن ابن ابى عمير عن عمر بن أُذينة عن محمّدِ بن مسلمٍ عن أبى جعفر عليه السلام قال: سَأَلتُهُ عَنِ أَكلِ الثُّومِ فقالَ: إِنَّما نَهَي رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَنهُ لِرِيحِهِ فقالَ: مَن أَكَلَ هذِهِ البَقلَةَ الخَبِيثَةَ(2) فَلا يَقرَب مَسجِدَنا، فَأَمَّا مَن أَكَلَهُ وَ لَم يَأتِ المَسجِدَ فَلا بأسَ.(3)

ص: 378


1- . تهذيب الاحكام، ج 3 ، ص 255 ، ح 28 . سند شيخ طوسى به احمدبن محمد در صفحه 72 ذكر شد. وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 228 ، ح 6406 / شيخ صدوقره در «الخصال» روايت را با اين سند نقل مى كند: حدثنا ابى(ره) عن سعد بن عبداللّه عن محمد بن عيسى بن عبيد اليقطينى عن القاسم بن يحيى عن جدّه الحسن بن راشد عن أبى بصير و محمد بن مسلم عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: حدثنى أبى عن جدّى عن أبائه عليه السلام أن أميرالمؤمنين عليه السلام .. اين روايت معروف به حديث أربع مأة است وبيش از بيست و هفت صفحه از كتاب را به خود اختصاص داده است، ج 2 ، ص 238 - 210 .
2- . در علل الشرايع كلمه «المنتنة» آمده است.
3- . الكافى، ج 6 ، ص 374 - 375 ، ح 1. مثل اين روايت را شيخ صدوق در علل الشرايع: ابىره عن سعد بن عبداللّه عن محمد بن الحسن عن ابن ابى عمير ابن اذينه، ج 2 ، ص 519 / من لايحضره الفقيه، ج 3 ، ص 358 ، ح 4269 ، سند شيخ صدوق به عمر بن اذينه در مشيخه اين چنين است: و ما كان فيه عن عمر بن اذينة: فقد رويته عن أبى عن سعد بن عبداللّه عن احمد بن محمد بن عيسى عن الحسين بن سعيد عن محمد بن أبى عمير عن عمر بن أُذَينَة. شيخ طوسى در تهذيب سندش اينست: الحسين بن سعيد عن محمد بن ابى عمير عن عمر بن اذنيه... سند شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد، ج 9 ، ص 96 ، ح 154 / استبصار، ج 4 ، ص 92 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 226 ، ح 6398 / بحارالأنوار، ج 63 ، ص 247 .

محمد بن مسلم مى گويد: از امام باقر عليه السلام درباره خوردن سير پرسيدم؟ فرمودند: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بخاطر بويش از آن نهى كرد و فرمودند: هركس اين گياه بدبو را بخورد نزديك مسجد نشود ولى اگر بخورد و به مسجد نيايد، اشكالى ندارد.

3 . مُحَمَّدِ بن يحيى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن حمّادٍ عن شعيب عن أبى بصير عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: سُئِلَ عَن أَكلِ الثَّومِ والبَصَلَ وَالكُرَّاثِ: فقال: لابأس بأكلِهِ نِيّا وَ فى القُدُورِ و لا بَأسَ بِأَن يُتَدَاوَي بِالثُّومِ وَلكِن اِذَا أَكَلَ ذَلِكَ أَحَدُكُم فَلا يَخرُج اِلَي المَسجِدِ.(1)

ابى بصير مى گويد درباره خوردن سير و پياز و تره از امام صادق عليه السلام پرسيدم؟ فرمودند: اشكالى در خوردن خام و پخته ى آن ها نيست و نيز مانعى ندارد كه با سير مداوا و معالجه كنند، ولى در اين حالت به مسجد نبايد رفت.

4 . عدّةٌ من أصحابَنا عن احمد بن مُحَمَّد بن خالدٍ عن عثمانَ بن عيسى عن عبداللّه بن مُسكان عَنِ الحَسَن الزَّيات قال: لَمَّا أَن قَضَيتُ نُسُكِي مَرَرتُ بِالمَدِينَةِ فَسَألتُ عَن أَبِي جعفرٍ عليه السلام : فقال: هُوَ بِيَنبُعَ فَأَتيتُ يَنبُعَ فقال لِى: يا حَسَنُ مَشَيتَ اِلى هاهُنَا؟ قُلتُ: نَعَم جُعِلتُ فِداكَ كِرهتُ أَن أخرُجَ وَ لا أَراكَ فقال عليه السلام : انِّي أَكَلتُ مِن هَذِهِ البَقلَةِ يَعنِي الثُّومِ فَأَرَدتُ أَن تَنَحَّي عَن مَسجِدِ رسول اللّه صلى الله عليه و آله .(2)

ص: 379


1- . الكافى، ج 6 ، ص 375 ، ح 2 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 226 ، ح 6399 / استبصار، ج 4 ، ص 94 ، ح 3 . روايت از حسين بن سعيد عن حماد بن عيسى مثله. سند شيخ به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد. / نظير اين روايت با كمى تفاوت در متن با اين سند در محاسن آمده است: عن محمد بن على عن عبيس بن هشام عن عبدالكريم الخثعمى عن سماعة عن أبى عبداللّه عليه السلام ... ج 2، ص 523، ح 743 / من لايحضره الفقيه، ج 3 ، ص 358 ، ح 4268 .
2- . الكافى، ج 6 ، ص 375 / المحاسن، ج 2 ، ص 523 ، ح 744 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 226 ، ح 6400 / بحارالانوار، ج 63 ، ص 250 .

حسن زّيات مى گويد: هنگامى كه مناسك حج را تمام كردم به مدينه رفتم و از امام باقر عليه السلام جويا شدم؟ گفتند: در ينبع (نام بخشى از زمين هاى مدينه) است! به ينبع آمدم، فرمودند: اى حسن، در جستجوى من به اينجا آمدى گفتم: بله فدايت شوم، مرا خوش نيامد كه خارج شوم و شما را ملاقات نكنم. امام فرمودند: من سير خورده بودم و خواستم كه از مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله دور باشم.

5 . أخبرنى على بن حاتم عن محمدبن جعفر الرزّاز عن عبداللّه بن محمّد بن خلف عن الحسن بن على الوشاء عن محمد بن سنان قال: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام عَن أَكلِ البَصَلِ وَالكُرَّاثِ: فَقَالَ: لاَ بَأسَ بِأَكِلهِ مَطبُوخا وَ غَيرَ مَطبُوخٍ وَ لكِن ان أَكَلَ مِنهُ مَا لَهُ أَذًى فَلا يَخرُج الَي المَسجِدِ كَرَاهِيَةَ أَذَاهُ عَلَي مَن يُجَالِسُ.(1)

محمد بن سنان مى گويد: از امام صادق عليه السلام درباره ى خوردن پياز و تره سؤال كردم؟ فرمودند: در خوردن آن، به صورت پخته و خام اشكالى وجود ندارد ولى اگر آن قدر بخورد كه موجب اذيت ديگران شود، نبايد به مسجد برود.

6 . حدثنا محمد بن موسى بن المتوكل عن على بن الحسين السعدآبادى عن أحمد بن أبى عبداللّه عن أبيه عن فضالة عن داود بن فرقد عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن أَكَلَ هَذِهِ البَقلَةَ فَلاَيَقرَب مَسجِدَنَا وَ لَم يَقُل اِنَّهَا حَرَامٌ.(2)

به روايت امام صادق عليه السلام رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس اين گياه بدبو (سير) را بخورد نزديك مسجد ما نشود. و نفرمود كه خوردن آن حرام است.

ص: 380


1- . علل الشرايع، ج 2 ، ص 519 - 520 ، ح 2 . نظير اين روايت را با كمى تفاوت احمد بن محمد البرقى در «المحاسن» از وشاء و اواز ابن سنان نقل مى كند. ج 2 ، ص 512 ، ح 686 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 227 ، ح 6401 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 9 .
2- . علل الشرايع، ج 2 ، ص 520 ، ح 3 / المحاسن، ج 2 ، ص 523 ، ح 745 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 227 ، ح 6402 . نظير اين روايت را شيخ طوسى از حسين بن سعيد و اواز فُضاله... و با اختلاف اندكى در متن نقل مى كند، تهذيب الأحكام، ج 9 ، ص 96 ، ح 153 . سند شيخ طوسى به حسين بن سعيد در صفحه 73 ذكر شد. بحارالأنوار، ج 81 ، ص 9 .

7 . محمد بن الحسين الرّضى فى (المجازات النبوية) قال: قال صلى الله عليه و آله : مَن أَكَلَ مِن هَاتَينِ البَقلَتَينِ فَلاَ يَقرَبَنَّ مَسجِدَنا فَمَن كَانَ آكِلُهُا لا بُدَّ فَليِمُتهُما(1) طَبخا.(2)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هركس از اين دو گياه بدبو بخورد: نزديك مسجد نشود، پس هركس از آن دو مى خورد، آن را بپزد تا بوى آن از بين برود.

روايات اهل سنت

1 . قال النبىّ صلى الله عليه و آله : مَن أَكَلَ الثُّومِ أَوِالبَصَلَ مِنَ الجُوعِ أَو غَيرِهِ فَلا يَقرَبَنَّ مَسجِدَنا.(3)

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه سير يا پياز بخورد - چه بخاطر گرسنگى يا به هر دليل ديگر- پس نزديك مسجد نشود.

2 . حدثنا مسدد عن يحيى عن عبيداللّه عن نافع عن ابن عمر: أَنَّ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله قَالَ فى غَزوَةِ خَيبَرَ: مَن أَكَلَ مِن هَذهِ الشَّجَرَةِ - يَعنِي الثُّومَ - فَلا يَقرَبَنَّ مَسجِدَنَا.(4)

همانا پيامبر صلى الله عليه و آله در غزوه ى خيبر فرمودند: كسى كه از اين درخت بدبو - يعنى سير- بخورد پس نزديك مسجد نشود.

3 . حدثنا عبداللّه بن محمد عن أبو عاصمٍ عن ابن جُرَيجِ عن عطاء عن جابر بن عبداللّه قال: قال النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : مَن أَكَلَ مِن هذهِ الشَّجَرَةِ - يُرِيدُ الثُّومَ - فَلا يَغشَانَا فِي مَساجِدِنا: قُلتُ: ما يَعنِي به؟ قالَ: ما أَراهُ يَعنِي اِلاَّ نِيئَةُ.(5)

ص: 381


1- . و فى رواية اخرى فليمثهما طبخا، أى فليطبخهما حتى تتفتتا فتنماثا. المجازات النبوية، ص 79 .
2- . المجازات النبوية، ص 78 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 227 - 228 ، ح 6404 / بحارالأنوار، ج 63 ، ص 205 .
3- . صحيح البخارى، ج 1 ، ص 207 .
4- . همان / در صحيح مسلم «فلا يأتين المساجد» آمده است. ج 2 ، ص 79 .
5- . همان / در صحيح مسلم: حدثنا اسحاق بن ابراهيم عن محمد بن بكر. قال: و حدثنى محمد بن رافع عن عبدالرزاق جميعا عن ابن جُرَيجٍ، ج 2 ، ص 80 .

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هركس از اين درخت - مقصود سير - بخورد: پس خود را در مسجد به ما نشان ندهد. پرسيدم مقصود چيست؟ گفت: نمى دانم ولى ظاهرا مقصود سير خام است [كنايه از اينكه هر كس سير خام بخورد به علّت بوى بد آن در نزد ما و مسجد ما حاضر نشود.]

4 . حدثنا سعيد بن عفير عن ابن وهب عن يونس عن ابن شهاب: زعَمَ عطاء أنَّ جابر بن عبداللّه زَعَمَ: أنَّ النبىَّ صلى الله عليه و آله قال: من اكل ثوما أَو بَصَلاً فَليَعتَرِلنَا. أو قال: فَليَعتَزِل مَسجِدَنا أَو لَيَقعُد فِي بَيتِهِ.(1)

جابر بن عبداللّه انصارى مى گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كسى كه سير يا پياز بخورد از ما كناره بگيرد يا فرمود: از مسجد كناره گيرد يا فرمود: در خانه اش بنشيند.

5 . حدثنا ابومعمر عن عبدالوارث عن عبدالعزيز قال: سَأَلَ رَجُلٌ أَنَسَا: ما سَمِعتَ نَبِىَ اللّه صلى الله عليه و آله يَقُولُ فِي الثُّومِ؟ فقال: قَالَ النّبىُّ صلى الله عليه و آله : مَن أَكَلَ مِن هذهِ الشَّجَرَةِ فَلا يَقرَبَنا - أو- لاَ يُصَلّيَنَّ مَعَنا.(2)

مردى از انس سؤال كرد: نشنيده اى پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد سير چه مى فرمايد؟ انس گفت: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس از آن بخورد نزديك ما نشود يا با ما نماز نگزارد.

6 . حدثنا أبوبكر بن أبى شيبة عن ابن نمير، قال: و حدثنا محمد بن عبداللّه بن نمير حدثنا أبى عن عبيداللّه عن نافعٍ عن ابن عُمَرَ أنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آله . قال: مَن أَكَلَ مِن هَذِهِ البَقلَةِ فَلا يَقرَبَنَّ مَساجِدَنَا حَتَّي يَذهَبَ رِيحُها يَعنِي الثُّومَ.(3)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس از اين گياه بخورد، نزديك مسجد نشود تا زمانى كه بوى آن از بين برود و مقصودش از گياه سير بود.

ص: 382


1- . همان / در صحيح مسلم: حدثنى أبوطاهر و حرملة عن ابن وهب... مثله، ج 2 ، ص 80 .
2- . همان ، ص 208 / در صحيح مسلم: حدثنى زهير بن حرب عن اسماعيل - يعنى: ابن عُلَيَّةَ. عن عَبدالعزيز و هو ابن صُهَيبِ مثله ج 2 ، ص .
3- . صحيح مسلم، ج 2 ، ص 79 .

7 . و حدثنى محمدبن رافعٍ و عبد بن حُمَيد (قال عبد أخبرنا و قال ابن رافعٍ حَدثنا عبدالرزاق) أخبرنا معمر عن الزهرى عن ابن المسيب عن أبى هريرة قال: قالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن أَكَلَ مِن هذه الشَجَرة فَلا يَقرَبَنَّ مَسجِدَنا و لا يُؤذِيَنَّا بِريحِ الثُّومِ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه از اين درخت بخورد، به مسجد ما نزديك نشود و با بوى سير ما را اذيت نكند.

8 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة عن كثيرُبن هشام عن هشام الدّستوائِىِّ عَن أَبِي الزُّبَيرِ عَن جابرٍ قالَ: نَهَي رسولُ اللّه عَن أَكلِ البَصَلِ وَ الكُرَّاثِ فَغَلَبَتنَا الحَاجَةُ. فَأَكَلنا مِنها فقال: مَن أَكَلَ مِن هذِهِ الشَّجَرَة المُنتِنَةِ فَلا يَقرَبَنَّ مَسجِدَنَا، فإنَّ المَلاَئِكَةَ تَأَذَّي مِمَّا يَتَأَذَّي مِنهُ الاِنسُ.(2)

نهى فرمود رسول خدا صلى الله عليه و آله از خوردن پياز و سير، و ما نياز به آن پيدا كرديم، پس خورديم. حضرت فرمودند: هر كس از اين گياه خورده است نزديك مسجد نشود. همانا ملائكه اذيت مى شوند از آنچه كه انسانها نيز به آن اذيت مى شوند.

9 . و حدثنى محمدُ بن حاتم عن يحيى بن سَعيدٍ عن ابن جُرَيجٍ، قَالَ: أخبرنى عطاءٌ عن جابر بن عَبدِاللّه

عَنِ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله قال: مَن أكَلَ مِن هذِهِ البَقلَةِ. الثَّومَ (و قال مَرَّةً: مَن أَكَلَ البَصَلَ وَالثّومَ والكُرَّاثَ) فَلايَقرَبَنَّ مَسجِدَنا فانَّ الملائِكَةَ تَتَأذّى مِمَّا يَتَأَذى مِنهُ بَنُو آدَمَ.(3)

جابر بن عبداللّه مى گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هركس از اين گياه يعنى سير بخورد (و يك بار فرمود: هر كس پياز و سير و تره بخورد) پس نزديك مسجد ما نشود. زيرا ملائكه ناراحت مى شوند از آنچه كه فرزندان آدم از آن اذيت و ناراحت مى شوند.

ص: 383


1- . همان.
2- . همان، ج 2 ، ص 79 - 80 .
3- . همان، ج 2 ، ص 80 .

10 . حدثنى عمروا لنَّاقِدُ عن اسماعيل بنُ عُليَّة عن الجريرى عن ابى نضرة عن ابى سعيد قال: لم نعد أن فتحت خيبر فوقعنا أَصحاب رسول اللّه صلى الله عليه و آله فى تلك البقلة: الثَّومَ والنّاس جياعُ فأَكَلنَا منها أَكَلاً شديدا، ثُمَّ رُحنا اِلَي المَسجِدِ فَوَجَدَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله الرِّيحَ فَقالَ: مَن أَكَلَ مِن هِذهِ الشَّجَرَهِ الخَبِيثَةِ شيئافَلا يَقرَبَنَّا فِي المَسجِدِ فقالَ النَّاسُ: حُرِّمَت حُرِّمَت فَبَلَغَ ذَاكَ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله فقال: أَيُّهَا النَّاسُ، انَّهُ لَيسَ بِي تَحرِيمُ ما أَحَلَّ اللّه لِي وَلَكِنَّها شَجَرَةٌ أَكرَهُ رِيحَها.(1)

بعد از فتح خيبر با اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله در زمينى كه گياه بدبو - سير و پياز - داشت فرود آمديم و بسيار خورديم، سپس به مسجد آمديم. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بوى بد را فهميد. پس فرمودند: كسى كه از اين گياه بدبو بخورد؛ نزديك ما در مسجد نشود. مردم گفتند: حرام شد! حرام شد. اين خبر به پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد، پس فرمودند: اى مردم من نمى توانم آنچه را كه خداوند حلال كرده است، حرام كنم! و لكن بوى بد اين گياه مرا مى آزارد.

ص: 384


1- . همان، ج 2 ، ص 80 .

ص: 385

« و »

وارد كردن نجاست به مسجد

1 . و روى جماعة من أصحابنا فى كتب الاستدلال عن النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله أَنَّهُ قَالَ: جَنِبُّوا مَسَاجِدَكُمُ النِجاسَةَ.(1)

مساجدتان را از ناپاكى ها دور نگهداريد.

2 . اخبرنا محمد عن موسى عن أبيه عن أبيه عن جده جعفر بن محمد عن أبيه عن على عليهم السلامقال: قَالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لَتمنَعُنَّ مِن مَسَاجِدِكُم يَهُودَكُم وَ نَصَارَاكُم وَ صِبيَانَكُم أَو لَيَمَسَخَنَّكُمُ اللّه قِرَدَةً أَو خَنَازِيرَ رُكَعا أَو سُجَّدا.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: از مساجدتان يهود و نصارا و كودكان را منع كنيد يا اينكه خداوند شما را در حال ركوع يا سجده به شكل ميمون يا خنزير مسخ مى كند.

ر.ك: وارسى كفش ها به هنگام ورود به مسجد..

ر.ك: آيات 17 و 28 سوره توبه و رواياتى كه بر نجاست كفار دلالت مى كند.(3)

ص: 386


1- . وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 229 ، ح 6410 .
2- . الجعفريات، ص 51 / دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 149 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 381 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 378 ، ح 3831 .
3- . وسائل الشيعة، ج 3 ، ص 419 ، باب نجاسة الكافِر.

ص: 387

وارسى كفش ها هنگام ورود به مسجد

1 . محمد بن على بن محبوب عن الحسن بن علىّ الكوفى عن جعفر بن محمد عن عبداللّه بن ميمون القدّاح عن جعفر بن محمد عن أبيه عليه السلام قال: قال النّبى صلى الله عليه و آله : تَعَاهَدُوا نِعَالَكُم عِندَ أَبوَابِ مَسَاجِدِكُم وَ نَهَي أَن يَتَنَعَّلَ الرَّجُلُ وَ هُوَ قَائِمٌ.(1)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: كفش هايتان را در هنگام ورود به مسجد بررسى كنيد (تا مبادا آلوده باشد) و از اين كه مردان در حال ايستاده اين كار را انجام دهند نهى فرمودند.

2 . الحسن الطبرسى فى (مكارم الأخلاق) عن النبى صلى الله عليه و آله فى قوله تعالى: خُذُوا زِينَتَكُم عِندِ كُلِّ مَسجِدٍ.(2) قال: تَعَاهَدُوا نِعَالَكُم عِندَ أَبوَابِ المَسجِدِ.(3)

شيخ طبرسى در مكارم الأخلاق در ذيل آيه ى شريفه كه مى فرمايد: «زينت خويش را به هنگام مسجد رفتن برگيريد و به همراه داشته باشيد» از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه مقصود اينست كه: هنگامى كه به در مساجد مى رسيد، كفش هاى خود را بررسى كنيد.

ص: 388


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 255 ، ح 29 . سند شيخ طوسى به محمد بن على بن محبوب در صفحه 71 ذكر شد. وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 229 ، ح 6409 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 368 . نظير اين روايت در منابع اهل سنت وارد شده است، ر.ك: كنزالعمال، ج 7 ، ص 663 .
2- . اعراف: 31 .
3- . مكارم الأخلاق، ص 123 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 366 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 230 ، ح 6411 .

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا موسى بن اسماعيل عن حماد بن زيد عن أبى نعامة السعدى عن أبى نضرة عن أبى سعيد الخدرى قال بينما رسول اللّه صلى الله عليه و آله يُصَلِّي بأصحابه... و قال: اذا جاء أحَدُكُمُ الَي المَسجِدِ فَليَنظُر فَان رأى فى نَعلَيهِ قَذِرا أو أذى ءً فليمسحه و ليصل فيهما.(1)رسول خدا صلى الله عليه و آله روزى با اصحابش نماز مى خواندند و فرمودند: هنگامى كه يكى از شما به مسجد مى آيد، به كفشهايش نگاه كند، پس اگر در آنها آلودگى ديد، آنها را بر زمين بكشد و پاكشان كند.

2 . مَن أرادُ أَن يَدخُلِ المَسجِدَ فَنَظَرَا إلى أسفَل خُفَيهِ أَو نَعلَيهِ تَقُولُ الملائِكَةُ: طَبَت وَ طابَت لَكَ الجَنَّةُ ادخل بِسَلامٍ.(2)

كسى كه مى خواهد به مسجد وارد شود، پس زير چكمه يا كفش هايش را وارسى كند. ملائكه الهى به او مى گويند: خوش آمدى و خوش باد براى تو بهشت، داخل شو و درود بر تو.

ص: 389


1- . سنن ابى داود، ج 1 ، ص 154 ، ح 65 / كنزالعمال، ج 7 ، ص 534 و 663 .
2- . كنزالعمال، ج 7 ، ص 665 ، ح 20809 .

ورود با پاى راست و خروج با پاى چپ از مسجد

1 . على بن ابراهيم عن أبيه عن صالح بن سعيدالراشدى عن يونس عنهم عليهم السلام قال: أَلفَضلُ فِي دُخُولِ المَسجِدِ أَن تَبدَأَ بِرِجلِكَ الُيمنَي اِذَا دَخَلتَ وَ بِاليُسرى اِذَا خَرَجتَ.(1)

يونس از ائمه معصومين عليهم السلام نقل مى كند كه فرمودند: فضيلت آن است كه با پاى راست وارد مسجد شوى و با پاى چپ در هنگام خروج خارج شوى.

2 . وَ كَانَ رَسُول اللّه صلى الله عليه و آله اِذَا دَخَلَ المَسجِدَ يَضَعُ رِجلَهُ الُيمنَي وَ يَقُولُ بِسمِ اللّه وَ عَلَي اللّه تَوَكَّلتُ وَ لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ اِلاَّ بِاللّه وَ اِذَا خَرَجَ يَضَعُ رِجلَهُ اليُسرى وَ يَقُولُ: بِسمِللّه أَعُوذُ بِاللّه مِنَ الشَّيطانِ الرَّجِيمِ ثُمَّ قالَ: يَا عَلِىُّ! مَن دَخَلَ المَسجِدَ وَ يَقُولُ كَما قُلتُ تَقَبَّلَ اللّه صَلاتُهُ وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ رَكعَةٍ صَلّاها فَضلَ مِائَةِ رَكعَةٍ فَاِذَا خَرَجَ يَقولُ مِثلَ ما قُلتُ غَفَرَاللّه لَهُ الذُنُوبَ وَ رَفَعَ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ دَرَجَةٍ وَ كَتَبَ اللّه لَهُ بِكُلِّ قَدَم مِائَةَ حَسَنَةٍ.

رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه وارد مسجد مى شد با پاى راست وارد مى شد و مى فرمودند: به نام خدا و بر خدا توكل كردم و هيچ كمك و قدرتى به غير او نيست و هنگامى كه خارج مى شد پاى چپش را بيرون مى گذاشت و مى فرمودند: به نام خدا پناه مى برم به او از شر شيطان رانده شده. سپس مى فرمودند: اى على! كسى كه داخل مسجد بشود و چنين كند خداوند نمازش را قبول مى كند و براى هر ركعتى كه نماز گزارده پاداش هزار ركعت را مى نويسد و در هنگام خروج اگر آن جمله را بگويد، خداوند گناهانش را بيامرزد و براى هر قدمى كه برمى دارد درجه اى مى نويسد و براى او در هر قدمى صد حسنه مى نويسد.

ص: 390


1- . الكافى، ج 3 ، ص 308 ، ح 1 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 246 ، ح 6458 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 21 .

3 . و قال صلى الله عليه و آله : اِذَا دَخَلَ المُؤمِنُ فِي المَسجِدِ فَيَضَعُ رِجلَهُ الُيمنَي قَالَتِ المَلائِكَةُ غَفَرَاللّه لَكَ وَ اِذَا خَرَجَ فَوَضَعَ رِجلَهُ اليُسرَي قَالَتِ المَلائِكَةُ حَفِظَكَ اللّه وَقَضَي لَكَ الحَوَائِجَ وَ جَعَلَ مُكَافَاتَكَ الجَنَّةَ.(1)

پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله مى فرمايند: هنگامى كه مؤمن با پاى راست وارد مسجد مى شود ملائكه مى گويند: خداوند تو را ببخشد. و هنگامى كه با پاى چپ از مسجد خارج مى گردد، ملائكه مى گويند: خداوند تو را حفظ كند و حاجت هايت را برطرف نمايد و پاداش تو را بهشت قرار دهد.

4 . قال الصادق عليه السلام : اِذَا دَخَلتَ المَسجِدَ فَأَدخِل رِجلَكَ الُيمنَي وَ صَلِّ عَلَي النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله وَ آلِهِ وَ اِذَا خَرَجتَ فَأَخرِج رِجلَكَ اليُسرَي وَ صَلِّ عَلَي النَّبِىِّ وَ آلِهِ.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هنگامى كه ميخواهى وارد مسجد بشوى، ابتدا پاى راست خود را بگذار و بر پيامبر و آل او درود بفرست و هنگامى كه مى خواهى خارج بشوى پاى چپت را بيرون بگذار و بر پيامبر و آلش درود بفرست.

ص: 391


1- . جامع الأخبار، ص 69 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 393 .
2- . الهداية، ص 133 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 23 ، ح 13 .

ورود به مسجدالحرام

1 . على بن ابراهيم عن ابيه و محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان جميعا عن صفوان بن يحيى و ابن ابى عمير عن معاوية بن عمّار عن أبى عَبدِاللّه عليه السلام قالَ: اِذَا دَخَلتَ المَسجِدَالحَرَامَ فَادخُلهُ حافِيا عَلَي السَّكِينَةِ وَالوَقَارِ وَالخُشُوعِ وَ قالَ وَ مَن دَخَلَهُ بِخُشُوعٍ غَفَرَاللّه لَهُ اِن شَاءَاللّه ، قُلتُ مَاالخُشُوعُ؟ قَالَ السَّكِينَةُ لاَ تَدخُلهُ بِتَكبُرٍّ فَاِذَا انتَهَيتَ اِلَي بَابِ المَسجِدِ فَقُم وَ قُلِ: السَّلامُ عَلَيكَ أَيُّهَاالنَّبِىُّ وَ رَحمَهُ اللّه و بَرَكَاتُهُ، بسمِ اللّه و بِاللّه وَ مِنَ اللّه وَ مَا شَاءَ اللّه والسَّلامُ عَلى أَنبِياءِ اللّه وَ رُسُلِهِ وَالسَّلامُ عَلَي رَسُولِ اللّه و السَّلامُ عَلَي ابرَاهِيمَ وَالحَمدُ للّه رَبِّ العَالَمِينَ فَاِذَا دَخَلتَ المَسجِدَ فَارفَع يَدَيكَ واستَقبِلِ البَيتَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ اِنِّي أَسأَلُكَ فِي مَقَامِي هَذا فِي أَوَّلِ مَنَاسِكِي أَن تَقبَلَ تَوبَتِي وَ أَن تَجَاوَزَ عَن خَطِيئَتِي وَ تَقَنَعَ عَنِّي وِزرِى، الحَمدُللّه الَّذى بَلَّغَنِي بَيتَهُ الحَرَامَ، اللَّهُمَّ اِنّى أَشهَدُ أَنَّ هَذا بَيتُكَ الحَرَامَ الَّذِي جَعَلتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمنا مباركا و هدىً لِلعَالَمِينَ، اللَّهُمَّ اِنِّي عَبدُكَ وَالبَلَدُ بَلَدُكَ وَالبَيتُ بَيتُكَ، جِئتُ أَطلُبُ رَحمَتَكَ وَ أَؤُمُّ طَاعَتَكَ مُطِيعا لِأَمرِكَ رَاضِيا بِقَدَرِكَ أَسأَلُكَ مَسأَلَةَ المُضطَرِّ اِلَيكَ الخَائِفِ لِعُقُوبَتِكَ، اللَّهُمَّ افتَح لِي أَبوَابَ رَحمَتِكَ وَ استَعمِلنِي بِطاعَتِكَ وَ مَرضاتِكَ.(1)

معاويه بن عمار مى گويد: امام صادق عليه السلام فرمودند: هنگامى كه خواستى وارد مسجدالحرام شوى، پا برهنه و با آرامش و وقار و خشوع وارد شو كه هر كس با خشوع وارد شود، خداوند اگر بخواهد گناهانش را مى بخشد، عرض كردم: خشوع چيست؟ فرمود: آرامش، با تكبر

ص: 392


1- . الكافى، ج 4 ، ص 401 ، ح 1 / التهذيب، ج 5 ، ص 99 ، ح 11 . شيخ طوسى از شيخ كلينى نقل مى كند. وسائل الشيعة، ج 13 ، ص 204 ، ح 17572 .

و غرور وارد نشو و هرگاه به در مسجد رسيدى، بايست و بگو: درود ما و رحمت و بركات خداوند بر تو اى پيامبر، به نام خدا و با كمك او و از خدا [ما از خدا هستيم و به سوى او باز مى گرديم] و هرچه خدا بخواهد. و درود بر پيامبران و رسولان خدا عليه السلام و درودبر رسول خدا عليه السلام و درود بر ابراهيم عليه السلام [خليل اللّه ]و ستايش خدايى را كه پروردگار عالميان است، پس هنگامى كه وارد مسجد مى شوى، دست به آسمان بردار و رو به سوى كعبه كن و بگو: خداوندا من در اين جايگاه و در ابتداى مناسك [حجّم] از تو مى خواهم كه توبه ام را بپذيرى و از خطاهايم درگذرى و بار گران را از دوشم بردارى، سپاس خداوندى را كه مرا به خانه اش (كعبه) رساند، خداوند من تو را گواه مى گيرم كه اين خانه ى توست كه آن را جايگاه مردم و پناهگاه مبارك و هدايتگاه جهانيان گردانيدى، من گوش به فرمان و خوشدل از قضا و قَدَرت در جستجوى رحمت و به قصد اطاعت آمده ام و همچون تهيدست بيمناك از عقوبت، مسئلت دارم كه درهاى رحمتت را به رويم بگشايى، و مرا در طاعت و خشنودى خودت به كارگيرى.(1)

ص: 393


1- . ر.ك: الكافى، ج 4 ، ص 402 ، ح 2 .

وضو گرفتن براى مسجد رفتن

1 . و عن على عليه السلام : مَن أَحسَنَ الطَّهُورَ ثُمَّ مَشَي اِلَي المَسجِدِ فَهُوُ فى صَلاَةٍ مَا لَم يُحدِث.(1)

امام على عليه السلام مى فرمايند: هر كس نيك وضو بگيرد، سپس به مسجد برود تا زمانى كه حدثى از او سر نزده است در حال نماز است.

[در روايت ديگرى كه در بحث «الاغتياب فى المسجد» ذكر كرديم در تفسير معنى «حدث» فرمودند مقصود غيبت كردن است. بنابراين شايد بتوان گفت مقصود اين گونه روايات اين است كه انسان در مسجد بايد از ارتكاب هر گونه گناهى اجتناب نمايد.]

2 . و عن ابى جعفر عليه السلام قال: لاَ تَدخُلِ المَسَاجِدَ اِلاَّ بِالطَّهَارَةِ وَ مَن دَخَلَ مَسجِدا بِغَيرِ الطَّهَارَةِ فَالمَسجِدُ خَصمُهُ.(2)

امام باقر عليه السلام مى فرمايند: داخل مساجد نشو مگر اينكه طاهر و باوضو باشى و هر كس بدون طهارت و وضو وارد مسجد شود، پس مسجد دشمن اوست.

ر.ك: حديث پنجم از روايات «دعاهاى وارده به هنگام ورود و خروج از مسجد».

3 . كتاب زيدالنرسى قال: سَمِعتُ أَبَاالحَسَنِ مُوسَي بن جَعفَرٍ عليه السلام يُحَدِّثُ عَن أَبِيهِ أَنَّهُ قَالَ: مَن أَسبَعَ وُضُوءَهُ فى بَيتِهِ وَ تَطَيَّبَ ثُمَّ مشَي مِن بَيتِهِ غَيرَ مُستَعجِلٍ وَ عَلَيهِ السَّكِينَةُ وَالوَقَارُ اِلى مُصَلَّاهُ رَغبَةٍ فِي جَمَاعَةِ المُسلِمِينَ لَم يَرفَع قَدَما وَ لَم يَضَع أُخرى اِلاَّ كُتِبَت لَهُ حَسَنَةٌ وَ مُحِيَت سَيِّئَةٌ وَ رُفَعِت لَهُ دَرَجَةٌ

ص: 394


1- . دعائم الاسلام، ج 1، ص 100 / بحارالأنوار، ج 77، ص 237.
2- . جامع الأخبار، ص 70 .

فَاِذَا دَخَلَ المَسجِدَ وَ قَالَ: بِسمِ اللّه وَ بِاللّه وَ عَلَي مِلَّةِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله وَ مِنَ اللّه وَ اِلَي اللّه وَ مَا شَاءَاللّه وَ لاَ قُوَّةَ اِلاَّ بِاللّه ، اللَّهُمَّ افتَح لِي أَبوَابَ رَحمَتِكَ وَ مَغفِرَتِكَ وَ أَغلِق عَنِّي أَبوابَ سَخَطِكَ وَ غَضبِكَ. اللَّهُمَّ مِنكَ الرَّوحُ وَالفَرَجُ، اللَّهُمَّ اِلَيكَ غُدُوِّي وَ رَوَاحِي وَ بِفِنَائِكَ أَنَختُ أَبتَغِي رَحمَتَكَ وَ رِضوَانَكَ وَ أَتَجَنَّبُ سَخَطَكَ،اللَّهُمَّ وَ أَسأَلُكَ الرَّوحَ والرَّاحَةَ والفَرَجَ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ اِنِّي أَتَوَجَّهُ اِلَيكَ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ أَمِيرِالمُؤمِنِينَ فَاجعَلنِي مِن أَوجَهِ مَن تَوَجَّهَ اِلَيك بِهِمَا وَ أَقرَبِ مَن تَقَرَّبَ اِلَيكَ بِهِمَا وَ قَرِّبنِي بِهِمَا مِنكَ زُلفَي وَ لاَ تُبَاعِدنِي عَنكَ آمِينَ رَبَّ العَالَمِينَ ثُمَّ افتَتِحِ الصَّلاَةِ مَعَ الاِمَامِ جَمَاعَةٍ اِلاَّ وَجَبَت لَهُ مِنَ اللّه المَغفِرَةُ وَالجَنَّةُ مِن قَبلِ أَن يُسَلِّمَ الاِمَامُ.(1)

امام موسى كاظم عليه السلام از پدر بزرگوارش امام صادق عليه السلام : نقل مى كند كه مى فرمودند: كسى كه در خانه اش نيكو وضو بگيرد و خود را خوش بو كند، و سپس با آرامش و وقار از خانه خارج و با رغبت براى شركت در جماعت مسلمين براى نماز برود، در هر قدمى كه برمى دارد و بر زمين مى گذارد، حسنه اى برايش نوشته مى شود و گناهى از او پاك مى گردد و يك درجه بالا مى رود. و هرگاه وارد مسجد مى شود بگويد: به نام خدا و با استعانت از او كه من بر دين رسول خدا صلى الله عليه و آله هستم، بلكه از خدايم، و بازگشتم به سوى اوست و هر چه او بخواهد و هيچ نيرويى جز نيروى الهى نيست، خداوندا! درهاى رحمت و مغفرتت را بر من بگشايى و درهاى خشم و غضبت را بر من فرو بند، خداوندا! آرامش و گشايش از توست، و روز و شبم به سوى تو در گردش است و من به اميد برخوردارى از رحمت و خشنودى ات و دور مانده از خشمت در پيشگاه تو زانو بر زمين زده ام. پروردگارا از تو آرامش و آسايش و گشايش مى طلبم. سپس بگويد: بار خدايا من به كمك محمد صلى الله عليه و آله و على امير مؤمنان عليه السلام به تو روى مى آورم، پس مرا از روى آورنده ترين كسانى قرار بده كه بوسيله ى آن دو بزرگوار به سوى تو توجه كنم. و در زمرهى نزديك ترين كسانى به شمار آور كه به وسيله ى آن دو به تو تقرب جسته اند و مرا به خاطر آن دو به خود نزديك فرما و از خود دور مساز. آمين، اى پروردگار عالميان. آنگاه با

ص: 395


1- . بحارالأنوار، ج 85 ، ص 99 - 98 ، ح 68 .

امام جماعت نماز را آغاز كند. قبل از اينكه امام سلام نماز را بدهد، خداوند او را بيامرزد و بهشت را بر وى واجب گرداند.

4 . حدثنا محمد بن على ماجيلويه عن عمه محمد بن أبى القاسم عن احمد بن محمد بن خالد عن أبيه عن بكر بن صالح عن عبداللّه بن ابراهيم الغفارى عن عبدالرحمن عن عمه عبدالعزيز بن على عن سعيد بن المسيب عن أبى سعيد الخدرى قال: قال رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله : أَلاَ أَدُلُّكُم عَلَي شَيي ءٍ يُكَفِّرُاللّه بِهِ الخَطايا وَ يَزِيدُ فِي الحَسَناتِ؟ قِيلَ: بَلى يَا رَسُولَ اللّه قَالَ: اِسبَاغُ الوُضُوءِ عَلَي المَكَارِهِ وَ كَثرَةُ الخُطى الَي هَذِهِالمَسَاجِدِ وَ انتِظَارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ وَ ما مِنكُم أَحَدٍ يَخرُجُ مِن بَيتِهِ مُتَطَهِّرا فَيُصَلِّي الصَّلاةِ فِي الجَمَاعَةِ مَعَ المُسلِمِينَ ثُمَّ يَقعُدُ يَنتَظِرُ الصَّلاةِ الأُخرى اِلاَّ وَالمَلائِكَةُ تَقُولُ: اللَّهُمَّ اغفِرلَهُ اللَّهُمَّ ارحَمهُ... .(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: آيا شما را بر چيزى كه گناهان را بپوشاند و بر حسنات بيفزايد، راهنمايى كنم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ، فرمودند: وضوى نيكو گرفتن گرچه همراه با سختى باشد و بسيار به مسجد رفتن و منتظر نمازى پس از نماز ديگر ماندن و هر يك از شما با وضو از خانه خارج شود و همراه با مسلمانان نماز جماعت بخواند و سپس بنشيند و منتظر نماز بعدى بماند، ملائكه مى گويند خدايا او را ببخشايى، خدايا بر وى رحم كن.

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا ابوبكر بن أبى شيبة عن أبو معاوية عن الأعمش عن أبى صالح عن أبى هريرة قال: قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : اِنَّ أَحَدُكُم اِذَا تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضُوءَ ثُمَّ أَتَي المَسجِدَ لايَنهَزُهُ اِلاَّ الصَّلاةَ، لَم يَخطُ حُطوَةً اِلاَّ رَفَعُه اللّه عَزَّوَجَلَّ بِها دَرَجَةً وَ حُطَّ عَنهُ بِهَا خَطِيئَةً حَتّى يَدخُلَ المَسجِدَ، فَاِذَا دَخَلَ المَسجِدَ كَانَ فِي صَلاةٍ، ما كَانَتِ الصَّلاةُ تَحبِسُهُ.(2)

ص: 396


1- . الأمالى الصدوق، ص 322 ، ح 9 / وسائل الشيعة، ج 1 ، ص 380 ، ح 1006 / به همين مضمون در كتب اهل سنت نيز نقل شده است: ر.ك: صحيح البخارى، ج 1 ، ص 159 .
2- . سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 255 - 254 ، ح 774 .

ابوهريره مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هرگاه يكى از شما نيكو وضو گيرد، سپس به مسجد آيد به طورى كه جز نماز چيزى او را به حركت در نياورد و هدفى به غير از نماز نداشته باشد هر گامى كه برمى دارد خداوند بوسيله ى آن او را درجه اى ترفيع دهد و گناهى را بر او ببخشايد تا وارد مسجد شود، هنگامى كه وارد مسجد شد تا زمانى كه به خاطر نماز در آن مى ماند گويى پيوسته در حال نماز است.

ر.ك: «خانه هاى خداوند در روى زمين» حديث 2 و 11 .

ر.ك: «پياده رفتن به مسجد» حديث 1 و 3 از منابع اهل سنت.

ر.ك: «رفت و آمد به مسجد» حديث 4 و 14 و 15 .

ص: 397

وضو گرفتن در مسجد

1 . محمد بن يحيى عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن فضالة بن ايوب عن رفاعة بن موسى قالَ: سَأَلتُ أَبَاعَبدِاللّه عليه السلام عَنِ الوُضُوءِ فِي المَسجِدِ فَكَرِهَه مِنَ الغائِطِ وَالبَولِ.(1)

از امام صادق عليه السلام درباره ى وضو گرفتن در مسجد سؤال كردم حضرت فرمودند: اگر [رفتن به ]دستشويى را به همراه داشته باشد مكروه مى دانم.

2 . احمد بن محمد عن على بن الحكم عن أبان بن عثمان عن بكير بن اعين عن أَحَدِهما عليهماالسلام قال: اِذَا كَانَ الحَدَثُ فِي المَسجِدِ فَلا بأسِ بالوُضُوءِ فِي المَسجِدِ.(2)

بكير بن اعين در روايتى از امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام نقل مى كند كه فرمودند: اگر حدثى در مسجد از كسى سر زد، وضو گرفتن در مسجد اشكالى ندارد.

ص: 398


1- . الكافى، ج 3 ، ص 369 ، ح 9 / شيخ طوسى روايت را به سندش از حسين بن سعيد نقل مى كند كه در صفحه 73 ذكر شد. / التهذيب، ج 1 ، ص 356 ، ح 30 / وسائل الشيعة، ج 1 ، ص 492 ، ح 1298 .
2- . التهذيب، ج 1 ، ص 353 ، ح 12 و ص 356 ح 129 / اسناد شيخ طوسى به احمد بن محمد در صفحه 72 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 1 ، ص 492 ، ح 1299 .

ص: 399

وقف بر مسجد

1 . وَ سُئِلَ الصادقُ صلى الله عليه و آله عَنِ الوُقوفِ عَلَي المساجِدِ فَقالَ لايجوزُ فان الَمجُوسَ أَوقَفُوا عَلَي بُيُوتِ النَّارِ.(1)

از امام صادق عليه السلام در ارتباط با وقف بر مساجد سؤال شد؟ امام عليه السلام در جواب فرمودند: جايز نيست. زيرا مجوس بر آتشكده ها وقف مى كردند.

2 . حدثنا جعفر بن على عليه السلام ، عن أبيه، عن جده الحسن بن على الكوفى، عن العباس بن عامر، عن أبى الضحاك عن ابى عبداللّه عليه السلام قال: قلت له: رَجُلُ اشتَرَي دارا فَبَناهَا فَبَقِيَت عَرصَةٌ فَبَناهَا بَيتَ غَلَّةٍ، أيُوقِفُهُ عَلَي المَسجِدِ؟ قال: اِنَّ الَمجُوسَ وَقَفُوا عَلَي بَيتِ النَّارِ.(2)

به امام صادق عليه السلام عرض كردم: مردى خانه اى (زمينى براى خانه) خريده است و آن را بنا كرده است، مقدارى از اين زمين باقى مانده كه در آن انبارى ساخته است آيا جايز است آن را وقف مسجد نمايد؟ فرمود: همانا مجوس بر آتشكده ها وقف مى كردند.

ص: 400


1- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 238 ، ح 719 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 291 ، ح 6578 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 7 .
2- . علل الشرايع، ج 2 ، ص 319 ، ح 1 / و در من لايحضره الفقيه: روى العَّباسُ بن عامر عن أبِي الصَّحارِى، ج 4 ، ص 251 ، ح 5549 / سند شيخ صدوق به عباس بن عامر در مشيخه اين چنين است: و ما كان فيه عن العباس بن عامر؛ القضبانى: فقد رويته عن أبىره عن على بن الحسن الكوفى عن أبيه عن العباس بن عامر. و رويته عن جعفر بن على بن الحسن بن على الكوفى عن جدّه الحسن بن على عن العباس بن عامر / التهذيب، ج 9 ، ص 150 ، ح 58 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 292 ، ح 6579 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 6 و ج 100 ، ص 183 .

روشن است كه اين دو رايت صراحت در منع از وقف بر مسجد ندارد، زيرا روايات زيادى داريم كه دلالت بر استحباب وقف و صدقه جاريه دارند، همچنين در روايات بسيارى امر به بناء و آباد كردن مساجد و روشن كردن چراغ در آنها و نظافت مساجد و غير اينها شده است و وقف بر مساجد وسيله اى است براى رسيدن به اين اهداف مقدس، از اين رو علماى شيعه در تفسير اين دو روايت توجيهاتى را ذكر كرده اند.(1)

ص: 401


1- . ر.ك: تذكره الفقهاء، ج 2 ، ص 448 / الحدائق الناضرة، ج 7 ، ص 309 و ج 22 ، ص 191 / جواهرالكلام، ج 28 ، ص 30 .

« ه »

همسايه مسجد

1 . احمد بن محمد عن محمد بن يحيى عن طلحة بن زيد عن جعفر بن محمد عن أبيه عن على عليه السلام قال: لا صَلاةَ لِمَن لَم يَشهَدِ الصَّلَوَاتِ المَكتُوباتِ مِن جِيَرانِ المَسجِدِ اِذَا كَانَ فارِغا صَحِيحا.(1)

نماز همسايگان مسجد هنگامى كه براى نمازهاى واجب در مسجد حاضر نمى شوند، نماز نيست، زمانى كه سالم باشند و عذرى براى عدم حضور نداشته باشند.

2 . جعفر بن محمدالأشعرى عن ابن القداح عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: اِشتَرَطَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله عَلَي جِيَرانِ المَسجِدِ شُهُودَ الصَّلاةِ وَ قالَ: لَيَنتَهِيَنَّ أَقوَامٌ لا يَشهَدُونَ الصَّلاةَ أَو لآمُرَنَّ مُؤَذَّنا يُؤَذَّنُ ثُمَّ يُقِيمُ. ثُمَّ لَآمُرَنَّ رَجُلاً مِن أَهلِ بَيتِي وَ هُوَ عَلِىُّ بنُ أَبى طالِبٍ فَلَيُحرِقَنَّ عَلى أَقوَامٍ بُيُوتَهُم بِحَزِم الحَطَبِ لِأَنَّهُم لاَيَأتُونَ الصَّلاةَ.(2)

ص: 402


1- . التهذيب، ج 3 ، ص 261 ، ح 55 . سند شيخ طوسى به احمد بن محمد در صفحه 72 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 194 ، ح 6312 / در قرب الأسناد با تفاوت در متن و با همين مضمون سند اينست: ابوالبخترى عن جعفرٍ عن أبيه أن عليّا عليه السلام ... قرب الأسناد، ص 68 .
2- . المحاسن، ج 1 ، ص 84 ، ح 20 / شيخ صدوق در ثواب الأعمال از محمد بن على ماجيلويه، عن على بن ابراهيم عن أبيه عن عبداللّه بن ميمون القداح همين روايت را نقل مى كند: ثواب الأعمال، ص 232. همچنين در أمالى با اين سند نقل مى كند: عن احمد بن زياد بن جعفرالهمدانى عن على بن ابراهيم عن أبيه. الأمالى، ص 485 ، ح 14 .

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بر همسايگان مسجد شرط كرد كه در نمازها حاضر شوند و فرمودند: نزديك است اقوامى كه در نماز حضور پيدا نمى كنند، دستور دهم مؤذنى اذان گويد و اگر آنان حاضر نشوند، سپس دستور دهم مردى از أهل بيتم كه على عليه السلام باشد. خانه هاى آنان را بر سرشان بسوزاند، چون در نماز جماعت شركت نمى كنند.

3 . و عن رزيق، عن أبى عبداللّه عليه السلام ، قال: شَكَتِ المَساجِدُ اِلَي اللّه تَعالى الَّذِينَ لايَشهَدُوَنَهَا مِنجِيرانِها فَأَوحى اللّه اِلَيها وَ عِزَّتِي وَ جَلالِي لا قَبِلتُ لَهُم صَلاَةً وَاحِدَةً وَ لا أَظهَرتُ لَهُم فِي النَّاسِ عَدَالَةً وَ لا نَالَتهُم رَحمَتِي وَ لا جَاورُونى فِي جَنَّتِى.(1)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: مساجد، نسبت به آن دست از همسايگان خود كه در مسجد حاضر نمى شوند به خداوند متعال شكايت نمودند، خداوند به مساجد وحى فرمود: به عزت و جلال خودم سوگند، يك ركعت نماز را هم از آنان قبول نخواهم كرد و در ميان مردم عدالتى را از آنان آشكار نمى سازم. رحمت من آنان را شامل نمى شود و در بهشت همسايه و نزديك به من نخواهند بود.

4 . و عن رزيق قال: سمعت أباعبداللّه عليه السلام يقول: رُفَعِ الَي أمِيرَالمُومِنينَ عليه السلام بِالكُوفَةِ أَنَّ قَوما مِن جِيَرانِ المَسجِدِ لايَشهَدُونَ الصَّلاةَ جَماعةً فِي المَسجِدِ، فقال عليه السلام : لَيَحضُرُنَّ مَعَنا صَلاتَنَا جَماعةً أَو لَيَتَحَوَّلُنَّ عَنَّا وَ لا يُجَاوِرنَّا وَ لا نُجاوِرُهُم.(2)

امام صادق عليه السلام مى فرمايند: به حضرت امير عليه السلام در كوفه خبر دادند، گروهى از همسايگان مسجد در نماز جماعت مسجد حاضر نمى شوند، امام عليه السلام فرمودند: يا حضور پيدا مى كنند با ما، يا كوچ مى كنند از نزد ما و همسايه ى ما نمى شوند و ما نيز همسايه ى آنان نخواهيم شد.

ص: 403


1- . الأمالى الطوسى، ص 696 . اسناد شيخ طوسى به رزيق در صفحه 123 ذكر شد. / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 196 ، ح 6317 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 348 .
2- . الأمالى الطوسى، ص 696 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 13 / وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 195 ، ح 6316 .

5 . كما قال النبىُّ صلى الله عليه و آله : لاصلاة لِجارِ المَسجِدِ اِلاَّ فَي مَسجِدِهِ.(1)

همسايه ى مسجد نمازش قبول نمى شود مگر در مسجد.

6 . روينا عن جعفر بن محمّدٍ عن أبيه عن آبائه عليه السلام عن عَلِىٍّ أنّه قال: لا صَلاَةَ لِجارِالمَسجِدِ الاَّ فِي المَسجِدِ الاَّ أن يَكُونُ لَهُ عُذرٌ أوبِهِ علَّةٌ فَقِيلَ: و مَن جارُ المَسجِدِ يا أميرالمؤمنين عليه السلام ؟ قال: مَن سَمِعَ النِّداءَ.(2)

اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: همسايه مسجد چنانچه عذر يا بيمارى نداشته باشد نمازش جز در مسجد مقبول درگاه الهى نخواهد بود. از آن حضرت عليه السلام سؤال شد: همسايه ى مسجدچه كسانى هستند؟ فرمود: كسى كه صداى اذان را بشنود.

7 . و فى رواية أبى بصير عن أبى عبداللّه عليه السلام قال: مَن سَمِعَ النِّداءَ مِن جِيرانِ المَسجِدِ فَلَم يُجِب فَلا صَلاةَ لَهُ.(3)

أبى بصير از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمودند: هر كس از همسايگان مسجد صداى اذان را بشنود و پاسخ ندهد، نمازش نماز نيست.

8 . و روى محمد بن مسلمٍ عن أبى جعفر عليه السلام أَنَّهُ قال: لا صَلاَةَ لِمَن لا يَشهَدُ الصَّلاةَ مِن جِيرَانِ المَسجِدِ الاَّ مريضٌ أو مَشغُولٌ.(4)

ص: 404


1- . وسائل الشيعة، ج 5 ، ص 194 ، ح 6310 / عين همين كليشه در روايات اهل سنت نيز وارد شده است. مسستدرك الحاكم، ج 1 ، ص 246 / السنن الكبرى، ج 3 ، ص 57 .
2- . دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 148 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 379 ، ح 47 / مستدرك الوسائل، ج 3 ، ص 356 ، ح 3767 .
3- . المحاسن، ج 1 ، ص 85 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 13 ، ح 24 / وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 294 ، ح 10705 .
4- . من لايحضره الفقيه، ج 1 ، ص 376 ، ح 1091. اسناد شيخ صدوق به محمد بن مسلم در مشيخه اين چنين است: و ما كان فيه عن محمد بن مسلم الثقفى: فقد رويته عن على بن احمد بن عبداللّه بن احمد بن أبى عبداللّه عن أبيه عن جده احمد بن أبى عبداللّه البرقى عن أبيه محمد بن خالد البرقى عن العلاء بن رزين عن محمد بن مسلم./ وسائل الشيعة، ج 8 ، ص 291 ، ح 10696 / روضه الواعظين، ج 2 ، ص 335 .

محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه فرمودند: نماز همسايگان مسجد نماز نيست مگر اينكه مريض باشند يا دليل موجهى داشته باشند.

9 . روى عن الصادق عليه السلام أنَّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله قال: وَ مَن قَرُبَت دَارُهُ مِنَ المَسجِدِ لَزِمَه مِن حُضُورِ الجَمَاعَةِ مَا لاَيَلزَمُ مَن بَعُدَ مِنهُ.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه خانه اش نزديك مسجد است حضور در [نماز] جماعت بر او الزامى است برخلاف آن كه خانه اش دور است.

روايات اهل سنّت

1 . حدثنا عبداللّه عن أبيه عن موسى بن داود عن ابن لهيعة عن بكر بن عمرو عن أبى عبدالملك عن حذيفة بن اليمان قال: قال رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله فَضلُ الدّارِ القَرِيبَةِ مِنَ المَسجِدِ على الدار الشاسِعَةِ كَفَضلِ الغازِي عَلَي القاعِدِ.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: فضيلت خانه اى كه نزديك به مسجد است بر خانه اى كه دور است مثل فضيلت كسى است كه جهاد مى كند نسبت به كسى كه در خانه اش نشسته است.

ص: 405


1- . بحارالأنوار، ج 80 ، ص 354 .
2- . مسند احمد، ج 5 ، ص 387 / مجمع الزوائد، ج 2 ، ص 16 .

منابع و مآخذ

1 . قرآن كريم.

2 . ارشاد القلوب، حسن بن ابى الحسن ديلمى، قم، شريف رضى، 1412 ه .

3 . اعلام الورى، امين الاسلام فضل بن حسن طبرسى، تهران، دارالكتب الاسلامية، بى تا.

4 . الآداب الطيبة فى الاسلام، جعفر مرتضى عاملى، قم، جامعه مدرسين، 1362 ش .

5 . الارشاد، شيخ المفيد، قم، كنگره شيخ مفيد، 1413 ه .

6 . الاستبصار، الشيخ الطوسى، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1390 ه .

7 . الأمالى الصدوق، شيخ صدوق، انتشارات كتابخانه اسلاميه، 1362 ش .

8 . الأمالى الطوسى، شيخ طوسى، قم، دارالثقافة، 1414 ه .

9 . الأمالى المفيد، شيخ مفيد، قم، كنگره شيخ مفيد، 1413 ه .

10 . التهذيب الأحكام، الشيخ الطوسى، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1365 ش .

11 . الجامع الصغير، جلال الدين عبدالرحمن بن أبى بكرالسيوطى، بيروت، دارالفكر، الطبعه الأولى، 1401 ه .

12 . الجعفريات (الأشعثيات)، محمدبن محمد بن اشعث كوفى، تهران، مكتبة نينوى الحديثة، بى تا.

13 . الحدائق الناضرة، المحقق البحرانى، تحقيق: محمد تقى الايروانى، قم، جماعة المدرسين، بى تا.

14 . الخصال، شيخ صدوق، قم، جامعه مدرسين، 1403 ه .

15 . الخلاف، شيخ الطوسى، قم، مؤسسه النشرالاسلامى، 1417 ه .

16 . الدعوات، قطب الدين راوندى، قم، مدرسه امام مهدى (عج)، 1407 ه .

17 . الذكرى، الشهيدالأول، [حجرية غير مرقمه الصفحات خط كرمانى سنة 1272].

18 . السنن الكبرى، أحمد بن الحسين بن على البيهقى، بيروت، دارالفكر، بى تا.

19 . السيرة النبوية، محمد بن اسحاق بن يسارالمطلبى (ابن هشام) تحقيق: محمد محيى الدين عبدالحميد، مكتبة محمد على صبيح و اولاده، 1383 .

20 . العدد القوية، رضى الدين على بن يوسف حلى، قم، كتابخانه آيه اللّه مرعشى، 1408 ه .

ص: 406

21 . العروة الوثقى، السيداليزدى، بيروت، مؤسسه الأعلمى، الطبعه الثانية، 1409 ه .

22 . العين، عبدالرحمن الخليل بن احمد الفراهيدى، تحقيق: الدكتور مهدى المخزومى - ابراهيم السامرائى، مؤسسة دارالهجرة، الطبعه الثانية، 1409 ه .23 . الغارات، ابراهيم بن محمد ثقفى، قم، دارالكتاب، 1410 ه .

24 . الغيبة الطوسى، شيخ طوسى، قم، مؤسسه معارف اسلامى، 1411 ه .

25 . الفضائل، شاذان بن جبرئيل قمى، قم، رضى، 1363 ش .

26 . الكافى، الشيخ محمد بن يعقوب الكلينى، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1365 ش.

27 . المبسوط فى فقه الامامية، شيخ الطوسى، تحقيق: محمّد تقى الكشفى، المكتبه المرتضوية، 1387 ه .

28 . المجازات النبوية، الشريف الرضى، التحقيق، طه محمدالزينى، قم، مكتبة بصيرتى، بى تا.

29 . المعجم الكبير، سليمان بن احمدبن أيوب اللخمى الطبرانى، التحقيق: حمدى عبدالمجيدالسلفى، القاهرة، مكتبة ابن تيمية، الطبعه الثانية، بى تا.

30 . المغازى الواقدى، محمد بن عمر بن واقد، بيروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1409 ه .

31 . المناقب آل ابى طالب عليه السلام ، محمدبن شهر آشوب المازندرانى، قم، علامه، 1379 ه .

32 . النوادر سيد فضل اللّه راوندى، قم، مؤسسة دارالكتاب، بى تا.

33 . الهداية، الشيخ الصدوق، قم، مؤسسه الامام الهادى عليه السلام ، الطبعه الأولى، 1418 ه .

34 . أعلام الدين، حسن بن أبى الحسن ديلمى، قم، مؤسسة آل البيت، 1408 ه .

35 . بحارالأنوار، علامة المجلسى، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ه .

36 . بصائر الدرجات، العلامة الحلّى، مكتبة الرضوية لاحياء الآثار الجعفرية. بى تا و بى جا.

37 . بغية الباحث عن زوائد مسند الحارث، نورالدين على بن أبى بكر الهيثمى، التحقيق: مسعد عبدالحميد محمدالسعدنى، دارالطلائع، بى تا.

38 . تحفة الأحوذى فى شرح الترمذى، المباركفورى، بيروت، دارالكتب العلمية، الطبعه الأولى، 1410 ه .

39 . تفسير العياشى، محمدبن مسعود عياشى، تهران، علميه، 1380 ه .

40 . تفسير القمى، على بن ابراهيم بن هاشم قمى، قم، دارالكتاب، 1404 ه .

41 . ثواب الأعمال، شيخ صدوق، قم، شريف رضى، 1364 ش .

42 . جامع الأخبار، تاج الدين شعيرى، قم، رضى، 1363 ش .

43 . جمال الاسبوع، سيدبن طاوس، قم، رضى، بى تا.

44 . جواهر الكلام، الشيخ محمدحسن النجفى،تحقيق:الشيخ عباس القوچانى،دارالكتب الاسلامية، الطبعة الثالثة، 1367 ش .

45 . دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تميمى مغربى، مصر، دارالمعارف، 1385 ه .

ص: 407

46 . دلائل الامامة، محمدبن جرير طبرى، قم، دارالذخائر للمطبوعات، بى تا .

47 . رجال الكشى، محمد بن عمركشى، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348 ش .

48 . روضة الواعظين، محمد بن حسن فتال نيشابورى، قم، رضى، بى تا.

49 . سنن ابن ماجة، محمد بن يزيد القزوينى، التحقيق: محمد فؤاد عبدالباقى، بيروت، دارالفكر، بى تا.

50 . سنن ابى داود، سليمان بن الأشعث السجستانى، التحقيق: سعيد محمداللحام، بيروت، چاپ اول 1410 ه ، دارالفكر.

51 . سنن الترمذى، محمد بن عيسى الترمذى، التحقيق: عبدالوهاب عبداللطيف، بيروت، دارالفكر، 1403 ه .52 . سنن الدارمى، عبداللّه بن بهرام الدارمى، دمشق، مطبعة الاعتدال، 1349 ه .

53 . سنن النسائى، احمدبن شعيب النسائى، بيروت، الطبعه الأولى، 1348 ه ، دارالفكر.

54 . شرح نهج البلاغة، عبدالحميد بن ابى الحديد معتزلى، قم، كتابخانه آيه اللّه مرعشى(ره)، 1404 ه .

55 . صحيح البخارى، محمد بن اسماعيل البخارى، بيروت [طبعة بالاوفست عن طبعة دارالطباعة العامرة باستانبول، 1401 ه ] دارالفكر.

56 . صحيح مسلم، مسلم بن الحجاج النيسابورى، بيروت، دارالفكر، بى تا.

57 . عدة الداعى، ابن فهد حلى، دارالكتب الاسلامى، 1407 ه .

58 . علل الشرائع، شيخ صدوق، قم، مكتبه الداورى، بى تا.

59 . عوالى اللآلى، ابن ابى الجمهور احسائى، قم، سيدالشهداء، 1405 ه .

60 . عيون أخبارالرضا عليه السلام ، شيخ صدوق، انتشارات جان، 1378 ه .

61 . فتح البارى، شرح صحيح البخارى، الامام ابن حجر العسقلانى، بيروت، دارالمعرفة للطباعة والنشر، الطبعه الثانية، بى تا.

62 . فروغ ابديت، جعفر سبحانى تبريزى، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1370 ش .

63 . فرهنگ فارسى عميد، حسن عميد، تهران، اميركبير، 1377 ش .

64 . فقه الرضا عليه السلام ، المنسوب الى امام رضا عليه السلام ، مشهد، كنگره امام رضا عليه السلام 1406 ه .

65 . قرب الاسناد، عبداللّه بن جعفر حميرى قمى، تهران، كتابخانه نينوى، بى تا.

66 . قصص الأنبياء، قطب الدين راوندى، مشهد، بنياد پژوهش هاى آستان قدس، 1409 ه .

67 . كامل الزيارات، ابن قولويه قمى، نجف، مرتضويه، 1356 ه .

68 . كتاب المزار، شيخ مفيد، قم، كنگره شيخ مفيد، 1413 ه .

69 . كشف الغمة، على بن عيسى اربلى، تبريز، بنى هاشمى، 1381 ه .

70 . كمال الدين، شيخ صدوق، قم، دارالكتب الاسلامية، 1395 ه .

71 . كنز العمال، المتقى الهندى، التحقيق: الشيخ بكرى حيانى، الشيخ صفوة السقا، بيروت، موسسه الرسالة، بى تا.

72 . كنز الفوائد، ابوالفتح كراجكى، قم، دارالذخائر، 1410 ه .

ص: 408

73 . لسان العرب، العلامة ابن منظور، داراحياء التراث العربى، الطبعه الأولى، 1405 ه .

74 . مجمع البحرين، الشيخ فخرالدين الطريحى (الفيروز آبادى) تحقيق: السيد احمدالحسينى، الثقافه الاسلامية، الطبعه الثانية، 1408 ه .

75 . مجمع البيان فى تفسير القرآن، امين الاسلام أبى على الفضل بن الحسن الطبرسى، بيروت، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، الطبعه الأولى، 1415 ه .

76 . مجمع الزوائد و منبع الفوائد، نورالدين الهيثمى، بيروت، دارالكتب العلمية، 1408 ه 1988 م.

77 . مجموعة ورام، وارم بن ابى فراس، قم، مكتبه الفقيه، بى تا.

78 . مسائل على بن جعفر عليه السلام ، على بن جعفر عليه السلام ، قم، مؤسسة آل البيت، 1409 ه .

79 . مسالك الأفهام، الشهيدالثانى، التحقيق: موسسه المعارف الاسلامية، قم، الطبعه الأولى، 1413 ه .

80 . مستدرك الحاكم، محمدبن محمد بن الحاكم النيسابورى، التحقيق: الدكتور يوسف المرعشى، بيروت، دارالمعرفة، 1406 ه .

81 . مستدرك الوسائل، محدث نورى، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، 1408 ه .

82 . مستطرفات السرائر، محمد بن ادريس حلّى، قم، جامعه مدرسين، 1411 ه .

83 . مسكن الفواد، شهيد ثانى، قم، كتابخانه بصيرتى، بى تا .

84 . مسند الشاميين، سليمان بن احمد بن أيوب اللخمى الطبرانى، التحقيق: حمدى عبدالمجيدالسلفى، بيروت، مؤسسه الرسالة، الطبعه الثانية، 1417 ه .

85 . مسند أبى داود الطيالسى، أبى داود الطيالسى، بيروت، دارالحديث، بى تا.

86 . مسند أحمد، الامام أحمد بن حنبل، بيروت، دار صادر، بى تا.

87 . مشكاة الأنوار، محمد بن حسن بن فروخ صفار، قم، كتابخانه آيه اللّه مرعشى، 1404 ه .

88 . مصادقة الاخوان، شيخ صدوق، قم، كرمانى، 1402 ه .

89 . مصباح الشريعة، امام صادق عليه السلام ، بيروت، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، 1400 ه .

90 . معانى الأخبار، شيخ صدوق، قم، جامعه مدرسين، 1361 ش .

91 . معجم ألفاظ الفقه الجعفرى، الدكتور أحمد فتح اللّه ، الطبعه الأولى، 1415 ه ، بى جا.

92 . مكارم الأخلاق، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى، قم، شريف رضى، 1412 ه .

93 . من لايحضره الفقيه، الشيخ الصدوق، قم، جامعة المدرسين، 1414 ه .

94 . منية المريد، شهيد ثانى، قم، دفتر تبليغات، 1409 ه .

95 . ميزان الحكمة، محمدى رى شهرى، تحقيق: دارالحديث، قم، الطبعه الأولى، دارالحديث، 1375 ش.

96 . نتائج الأفكار، ج 1، السيدالگلپايگانى، قم، دارالقرآن الكريم، الطبعه الأولى، 1413 ه .

97 . وسائل الشيعة، الشيخ حرّالعاملى، قم، مؤسسة آل البيت عليه السلام ، 1409 ه .

ص: 409

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109