حکایت شهر خدا

مشخصات کتاب

سرشناسه: صمصام شریعت، مریم السادات، 1345-، گردآورنده

عنوان و نام پدیدآور: حکایت شهر خدا/ م. صمصام شریعت.

مشخصات نشر: قم: شراره صبح، 1400.

مشخصات ظاهری: 323 ص.

شابک: 500000ریال: 978-622-98540-3-7

وضعیت فهرست نویسی: فیپا

یادداشت: کتابنامه: ص. 321 - 323.

موضوع: رمضان -- احادیث Ramadan -- Hadiths رمضان -- جنبه های قرآنی Ramadan -- Qur'anic teaching

رده بندی کنگره: BP141/5

رده بندی دیویی: 297/218

شماره کتابشناسی ملی: 8708250

اطلاعات رکورد کتابشناسی: فیپا

حکایت شهر خدا

م - صمصام شریعت

خیراندیش دیجیتالی: کانون فرهنگی اندیشه اصفهان

ویراستار کتاب: شهناز محققیان

ص: 1

اشاره

سرشناسه: صمصام شریعت ، م

عنوان و نام پدیدآور: حکایت شهر خدا / م، صمصام شریعت

مشخصات نشر: قم، شراره صبح: 1400

مشخصات ظاهری: 323 ص

شابک 8500.0 ریال 7-3-98540-622- 978

وضعیت فهرست نویسی: فیپا

موضوع: رمضان - احادیث

رمضان - جنبه های قرآنی

رده بندی کنگره: 141/5 BP

رده بندی دیویی: 297 / 218

شماره کتابشناسی ملی: 8708250

حکایت شهر خدا

نویسنده: م - صمصام شریعت

ناشر: شراره صبح

ویراستار: سمیه قوامی نژاد

چاپ اول 1400 / چاپخانه معراج

شمارگان: 1000 نسخه

شابک: 7-3-98540-622-978

قیمت: 85000 تومان

مرکز پخش: 09127477118

ص: 2

بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

ص: 3

ص: 4

فهرست مطالب

مقدمه...7

ماه خدا...11

ماه فرصت و آشتی...19

ماه رمضان...29

ماه صيام...37

ماه ضیافت...47

ماه رحمت...55

ماه برکت...63

ماه تربیت...71

ماه تقوا...79

ماه أم المؤمنين...89

ماه عبادت...101

ماه دعا...111

ماه درخواست ها...119

ماه اجابت...127

ماه کریم...137

ص: 5

ماه توبه...147

ماه استغفار...157

ماه شب زنده داری...169

ماه احيا...179

ماه قرآن...191

ماه شهادت...205

ماه عفو و بخشایش...217

ماه قدر...227

ماه نماز...239

ماه حمد...249

ماه انفاق...261

ماه بزرگداشت...273

ماه صبر...287

ماه در بند بودن شیاطین...297

وداع با ماه خدا...311

برای مطالعه بیشتر...320

فهرست منابع...321

ص: 6

مقدمه

ماه مبارک رمضان با عظمتی به بلندای آسمان سرشار از رحمت و نعمت و برکت از راه می رسد. بهاری ترین ایام سال که با آمدنش عطری از بهشت می آورد و شیفتگان یکتا معبود با رویی گشاده و آغوشی عاشقانه به استقبالش می روند و خود را برای بهره مندی از خوان گستردۀ الهی و نسیم های رحمانی آماده می کنند.

رمضان هم بهار قرآن و هم موسم رازونیاز با خداست هم فصل حضور در مجالس ذکر است و هم فرصت حال و احیاء و دعاست و مؤمنان روزه دار به مدت یک ماه مأمور می شوند که در مناسک رمضان حاضر شوند تا بتوانند با تهذیب و تطهیر روح و جان و تقید به طاعات و عبادات، از چشمه زلال فیض های این ماه سیراب شوند.

در قاموس الهی رسم بر این است که برای رسیدن به قله سعادت باید فرازونشیب ها را طی کنیم. پس توشه اندوزی از رهگذر این دنیا برای سکونت در آن اقامتگاه جاودان ضروری است و حقا هر که در این مکتب شاگردی کند بی شک از تنگناهای زندگی راهی به سوی فلاح و رستگاری می گشاید اما فوز عظیم نصیب کسی است که شور و شوق عمل را با معرفت و شعور همراه سازد.

آری، در آموزه های دینی ما چنان از این ماه ،شریف تجلیل و تکریم و به مراقبت از ایام الله سفارش می شود که تکلیف روزه داران را در هر لحظه و هر حال افزون می سازد. خوشا به حال و احوال آنانی که خود را برای این سیروسفر روحانی آماده می کنند و دل را

ص: 7

به توفیقات پالایش می دهند پس شایسته است که با فضایل این ماه بیشتر آشنا شویم و با ادب و آداب آن انس بگیریم و در ادای فرایض رمضان کوشاتر باشیم.

«حکایت شهر خدا» سفرنامه روزه دارانی است که می خواهند در بهار رمضان دل ها را به ﴿رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام﴾ (1) طراوت بخشند و حلاوت دیگری را به جان نشانند. در این گفتارها بر آنیم تا در پناه کلام و رهنمودهای پاکان و آموزگاران دو عالم حرکت کنیم و در پرتو انوار الهی راه بجوییم، مبادا که ایام را به غفلت بگذرانیم حکایت شهر خدا به عدد سی روز ماه مبارک تنظیم شده است تا در هر فصل، فضایل و آدابی را به اسم و رسم ماه رمضان معرفی کند همچنین در ذیل هر گفتار، دو عنوان دیگر را گشوده ایم.

1. پیوند: می توان مناسک ماه رمضان را با نام و یاد امام عصر عجل الله فرجه پیوند زد و دل را به سوی کوی یار روانه ساخت باید بدانیم عبادتی که در محضر او و با توجه به او و به نیابت او ادا شود تفاوتش از سرا تا ثریاست پس روزه دارانی که در شهر الله حاضر می شوند و اعمال و فرایض را به قصد تکلیف در دوران غیبت ولیشان انجام می دهند در مقام منتظرانی هستند که خود را برای حضور در دولت کریمه موعود آماده می کنند.

2. روشنا: در این بخش احادیثی در ارتباط با عنوان تنظیم شده است تا روشنگر راه هر رهروی باشد. چرا که مؤمنان روزه دار می یابند:

﴿وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاتُ النبوة عِنْدَكُمْ﴾

«و حق با شما و در خاندان شما و از شما و به سوی شماست و اهل حق و

ص: 8


1- به معنای «بهار مردمان و خرمی روزگاران» که از لقب های امام زمان علیه السلام است و در زیارتنامه ایشان آمده است.

معدن حق و حقیقت شمایید و میراث نبوت نزد شما است.» (1)

مجموعه روایات نبوی و کلام ائمه معصومین علیهم السلام میراث و ودیعه گران بهایی است که باید پاس داشت و در جای جای زندگی از آن بهره مند شد تا بتوانیم فاصله «آن چه هستیم» تا «آن چه باید باشیم» در پرتو نور این چراغ هدایت طی کنیم و سرافراز و سعادتمند دو سرا شویم.

پس با دلی آکنده از هزاران امید، دست های دعا را به سوی بارگاه اجابت بلند می کنیم و عاجزانه می خوانیم:

﴿اَللّهُمَ غَيّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِكَ ...﴾ (2)

«خدایا حال بد ما را به حال خوب خودت تغییر ده!»

ص: 9


1- مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره
2- همان، دعاهای ماه رمضان بعد از نماز واجب

ص: 10

ماه خدا

اشاره

ص: 11

برای برداشتن قدم های بلند و انجام دادن حرکت های بزرگ باید به دنبال فرصت های ناب گشت و خدای عزّوجلّ از سر لطف و احسان راه های آسمان را به روی انسان گشود و در فراخوانی گسترده، منادی رحمت خود را مأمور ساخت تا بندگانش را مژده دهد که:

﴿أیُّهَا النّاسُ، إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیکُم شَهرُ اللّهِ بِالبَرَکَهِ وَالرَّحمَهِ وَالمَغفِرَهِ ...﴾ (1)

این سبیل الهی است که برای مردم نشان دار شد تا «بالرحمة الّتي وسعت كل شيء»، یعنی با رحمت واسعه خداوند بتوانند به رضوان الهی برسند. در شهر خدا همه چیز حاضر شد تا سالکان بتوانند با سلوکی خاص به حقیقت این ماه دست یابند.

شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ﴾. (2)

«ماهی که در نزد خدا بهترین ماه هاست و روزهایش بهترین روزها و شب هایش بهترین شب ها و ساعاتش بهترین ساعت هاست.»

خداوند بر اساس حکمتش ایام الله رمضان را به خود منسوب کرد و شرافت بخشید و را «شهر الله» نامید. خداوند ماهی را که «سَيّد الشهور» است از چنان قداست و جلالتی برخوردار کرد که بر همه ماه ها افضل شد و شب و روزش برگردش ایام برتری یافت ایامی

ص: 12


1- مفاتيح الجنان، خطبه شعبانیه
2- همان

خاص که در آن تابش نور معرفت و فیض رحمت بر بندگانش افزون شد تا آنان وارسته شوند و به سوی حیات طیبه تقرب جویند حقیقتی که توصیف آن را فقط می توان از لسان اولیاء خدا و آموزگاران الهی شنید.

گستره حلول این ماه و طلوع انوار جلالش واقعه ای بزرگ و شگرف است که همه عالم را فرامی گیرد تا پایان این ماه آغازی نو و تولدی دوباره برای بندگانش شود. در این سیر به سوی تعالی تا استقرار بر بلندای ایمان، مثل همیشه باید جا پای اخلاص گذاشت و در مسیر نیت صادق قدم برداشت.

﴿فَسئلوا اللهَ رَبَّكُم بِنِيَّاتٍ صادِقَةٍ وَ قُلوبِ طَاهِرَةِ ...﴾ (1)

تا توفیق بهره مندی افزون شود؛

﴿أن يُوَفِّقكم لِصِيامِهِ...﴾. (2)

حقیقت اخلاص به سرانجام رساندن عمل برای خداست؛ دل بریدن از غیر و دوری از شرک و ریا در آموزه های دینی عملی را خالص نامیده اند که مقصدی جز ستایش خداوند در میان نباشد و چون قصد قربت الهی شد، نه تنها عمل پذیرفته می شود بلکه گران ارج شده و ضامن بقا و حفاظت از دیگر کمالات خواهد بود. پس «شهرالله» را «شهر التمحیص نیز نامیدند که به معنای ماه خالص شدن و پاک شدن برای خداست. ماه تزکیه نفس برای رسیدن به ارزش های انسانی.

حضور در «شهر الله» برترین زمان برای تثبیت اخلاص در ایمان است و مؤمن مخلص کسی است که در این آزمون خطیر الهی سربلند باشد لذا خداوند می فرماید «الصوم لی؛ روزه برای من است» و این ماه را به خود اختصاص داده است.

ص: 13


1- مفاتيح الجنان، خطبه شعبانیه
2- همان

از آن جا که روزه در ماه خدا صورت و بروز ظاهری در روزه دار ندارد تا در قد و قامت او جلوه کند، عملی خالصانه است که خداوند به خود اختصاص داده است و پاداش آن را نیز خودش عهده دار خواهد شد نه این که دیگر عبادت ها را جایی دیگر حساب کنند؛ خیر. بلکه از سر فضل خویش چنین اراده فرمود تا حساب و کتاب این ماه خاص الخاص باشد.

خداوند «شهرالله» را اقامه کرد تا گران بهاترین سودها را به بندگانش عطا کند، تا به درگاهش انس گیرند و حلاوت ﴿مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا..﴾ (1) را بچشند و «یک شبه ره صد» ساله را طی کنند اما نه به تنهایی و با پای خود بلکه راهنمایانی همیشه یار را برگزید تا درس بهره مندی را به بندگان تعلیم داده و آنان را به معرفت و درک حقیقت این ماه برسانند.

آری، ماه خدا عزیزی است که از سفری یک ساله می آید و اولیاء خدا مشتاقانه به استقبالش می شتابند و حقیقتی است که با رفتنش در فراق او مرثیه و دعا می خوانند. (2)

پس ما نیز با شور و شعور آغوش می گشاییم و مقدم مبارکش را به انتظار می نشینیم و به درگاه الهی اقرار می کنیم:

﴿بسم الله اللهم لك صُمنا بتوفيقك و على رزْقِكَ أَفَطَرْنا بِأَمْرِكَ فَتَقَبَّل مِنا و اغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ الغفورُ الرّحيم﴾ (3)

و همراه با سیدالساجدین علیه السلام دست نیاز به سوی بارگاه باری تعالی بلند می کنیم و می خوانیم:

«خداوندا! ما را توفیق ده که در این ماه با انجام دادن اعمال شایسته ای که ما

ص: 14


1- انعام، 160
2- اشاره به دعای 44 و 45 صحیفه سجادیه
3- بحار الأنوار، ج 96، ص 312 دعای امام رضا علیه السلام به هنگام افطار.

را از آلودگی معاصی پاک می نماید به تو تقرب جوییم و از عیب های تازه ما را بازدار بار الها! تو را به حق این ماه و به حق همه کسانی که از آغاز تا پایان آن بندگی تو را کرده چه فرشته ای که او را به مقام قرب خود رسانده ای، چه پیامبری که برای هدایت فرستاده ای یا عبد صالحی که او را برگزیده ای، سوگند می دهم که بر محمد و آلش درود فرستی، ما را در این ماه به کرامتی که به اولیاء خود وعده دادی سزاوار کن!

خداوندا! آن چه برای اهل سعی و کوشش در طاعت و عبادت قرار داده ای به ما نیز عطاکن و ما را در سایه رحمتت در رتبه کسانی جای ده که استحقاق برترین مرتبه را نزد تو پیدا کرده اند!» (1)

پیوند با ماه خدا

هربار، حضور در شهر الله را در پلک برهم زدنی غافلانه گذرانده ایم. اما این بار قصد یار می کنیم و چشم ها را می شوییم تا در نگاهمان بهره ای دیگر نصیبمان شود. از موجبات بزرگ شدن همین بس که با خوبان عالم همنشین شویم و شهر الله بهترین لحظات است برای پیوند با اولیاء خدا تنها راه بهره مندی از فیض های این ماه معرفت و درک حقیقت آن است و برای رسیدن به این شهود و آگاهی باید از راهش وارد شویم معیت (2) و همراهی با حجت خدا جواز ورود به این شهر است همراه و همسفر شدن با ولی خدا شاه راه اطاعت و بندگی خداست.

ص: 15


1- برگرفته از دعای 44 صحیفه سجادیه.
2- همراهی با هم بودن، در کنار هم بودن.

﴿وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَالرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحينَ وَحَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً﴾ (1)

«آنانی که در همه حال از خدا و پیامبر اطاعت کنند، هم مسیر با افرادی اند که خدا به آنان نعمت ویژه داده است؛ یعنی با پیامبران و آدم های باصداقت و شاهدان اعمال و شایستگان آنان خوب هم نشین هایی در مسیر رشدند.»

برای رسیدن به احسن الحال باید در رکاب محول الاحوال باشیم تا حسنات این ماه قیمتی شوند در نظام آفرینش خدا هر آن چه از آسمان و ملکوت به زمین می رسد، کانون فرودش امام هر زمان است و هر آن چه بناست از زمین به سوی آسمان بالا رود باید به امضای دستان مبارک ولی الله برسد رمز ورود به این ساحت مقدس توصیه امام عصر عجل الله فرجه است که فرمود:

«باید اعمال هر یک از شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک کند و از گناهانی که کراهت و نارضایتی ما را فراهم آورد دوری کنید.» (2)

و در روزگار پرهیاهوی غیبت ولی خدا امام عصر حضرت بقیة الله عجل الله فرجه، راه پیوند آسمان و زمین است اوست که با نفس رحمانی اش به ما آموخت برای توجه به سوی خدا باید دل به دریای وجود خلیفه خدا زنیم. گویی همه آداب بارگاه الهی در سلام بر خاندان رسالت جمع شده است. پس هر سحرگاه این ماه بر او سلام می دهیم:

﴿سلامٌ عَلى آلِ يس.﴾ (3)

ص: 16


1- نساء، 69
2- بحار الانوار، ج 53، ص 175
3- مفاتیح الجنان، زیارت امام عصر علیه السلام.

روشنا

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:

«برای هر امر حقی، باطن و حقیقتی است و هیچ بندهای به حقیقت اخلاص نمی رسد مگر آن که دوست نداشته باشد دیگران او را به سبب عملی که برای خدا انجام داده است بستایند.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«بنده خالص آن کسی است که آشکار و نهانش با یکدیگر تفاوتی نداشته باشند و ناهماهنگی میان قول و فعلش نباشد. چنین فردی حق امانت را پاس داشته و عبادتی خالصانه به جای آورده است.» (2)

حضرت زهرا علیها السلام می فرماید:

کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.» (3)

ص: 17


1- بحار الانوار، ج 74، ص 302.
2- نهج البلاغه نامه 36
3- عدة الداعى، ص 233

حضرت زهرا علیها السلام در خطبه فدک فرمود:

«خدای متعال روزه را بر مردم واجب کرد تا موجب تثبیت اخلاص آنان باشد» (1)

امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید:

«خداوند بندگان مؤمن خود را به وسیله نمازها و زکات ها و پایداری در روزه داری روزهای واجب برای آرام کردن اعضا و جوارح آنان و خشوع دیدگانشان و فروتنی جان هایشان و خضوع دل هایشان حفظ می کند.» (2)

امام باقر علیه السلام فرمودند:

«ماه رمضان ماه خداست و روزه داران در آن ماه مهمان خدا و اهل کرامت خدا هستند. کسی که ماه رمضان بر او وارد شود و روزهایش را روزه بگیرد و قسمتی از شبهایش را به عبادت سپری کند و از آن چه خداوند حرام کرده است. اجتناب کند، بدون حساب وارد بهشت می شود.» (3)

رسول خدا داشته فرمود:

«شعبان ماه من و رمضان ماه خداست.» (4)

ص: 18


1- بحار الانوار، ج 93، ص 368
2- نهج البلاغه حکمت 252
3- وسائل الشيعه، ج 10، ص 165.
4- بحار الانوار، ج 96، ص 364

ماه فرصت و آشتی

اشاره

ص: 19

گذشت زمان، گردش شب و روز و کاسته شدن پیوسته و آهسته از عمر، از بدیهی ترین واقعیت های زندگی است اما انسان به شدت از آن غافل مانده و این تغافل خسارت فراوانی برای او داشته است.

برای هوشیاران عالم زمان ارزش و اعتباری خاص دارد. آنان در محاسبه های خود جایگاه ویژه ای برای استفاده از فرصت ها می گشایند تا از سرمایه عمر بهره ها برده و از بازندگان و خسران زدگان نباشند اما نخستین شرط بهره وری از عمر این است که فرصتی طلایی برای سرمایه گذاری بدانیم فرصتی که اگر دریابیم به اوج موفقیت و کامیابی برسیم و اگر از دستش دهیم، نگون بخت شویم.

﴿ ... إِذا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيها وَ هُمْ يحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ أَلا سَاءَ مَا يَزِرُونَ﴾ (1)

«تا هنگامی که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید می گویند: "افسوس بر ما که دربارۀ آن کوتاهی کردیم!" و آن ها [بار سنگین] گناهانشان را بر دوش می کشند. آگاه باشید؛ چه بد باری بر دوش خواهند داشت!»

غنیمت شمردن عمر موضوعی است که در کلام بزرگان بر آن تأکید شده و پویندگان

ص: 20


1- انعام، 13.

راه کمال، توصیه های فراوانی در این خصوص داشته اند استفاده از فرصت های ناب زندگی همانند شب قدر است که می تواند مقدّرات را عوض کند و ما را سبک بال به رشد و تعالی برساند. لذا باید در صرف عمر خود بخیل بود و آن را به راحتی خرج نکرد. گرچه گذر ایام به تدریج و به ناچار از این سرمایه می کاهد باید دید با از دست دادن، چه به دست می آوریم. ما در قبال عمر گرانمایه ای که به رسم امانت به ما سپرده اند، مسئول هستیم و روزی بازخواست می شویم که عمر را چگونه و در کجا گذراندیم.

از عوامل موفقیت و بهره مندی از فرصت ها تدبیر و برنامه ریزی و ترسیم نقشه راه برای رسیدن به مقصد زندگی است. با تعیین و تشخیص صحیح اولویت ها اوقات و احوال سمت و سویی مؤثر و مفیدتر می یابد.

بدانیم امروز و فردا کردن بازی زمانه است و ما پیوسته در حال دادوستد با روزگاریم. کار امروز را به فردا سپردن فرصت های طلایی را از ما می گیرد و وظایف ما را به تأخیر می اندازد و سرانجام جز غصه و رنج از دست دادن نتیجه ای نخواهد داشت. پیامبر گرامی ما در بیان اهمیت این موضوع می فرمایند:

«روز قیامت برای هر روز از روزهای عمر انسان 24 گنجینه، به تعداد ساعت های شبانه روز گشوده می شود. انسان گنجینه ای را پر از نور و شادمانی می بیند و با مشاهده آن شادی و سروری به او دست می دهد که اگر میان دوزخیان تقسیم شود، احساس درد آتش را از یادشان می برد. این گنجینه ساعتی است که در آن پروردگارش را اطاعت کرده است. سپس گنجینه دیگری برایش باز می شود و آن را تاریک و بدبو و وحشتناک می یابد و از مشاهده آن چنان و حشتی به او دست می دهد که

ص: 21

اگر میان بهشتیان تقسیم شود نعمت بهشت را به کام آن ها تلخ می سازد و آن ساعتی است که در آن پروردگارش را نافرمانی کرده است. آن گاه گنجینه دیگری برایش گشوده می شود و آن را خالی می یابد و در آن چیزی که او را شادمان یا ناراحت کند یافت نمی شود و آن ساعتی است که در آن خواب بوده یا به امور مباح دنیا مشغول بوده است. پس از اینکه می توانسته این ساعت را با کارهای خوب پر کند و نکرده است، چنان اندوهی به او دست می دهد که در وصف نمی گنجد و از این باب است این سخن خداوند که فرمود: "آن [روز] روز حسرت خوردن است".» (1)

اما چرا فرصت ماه مبارک رمضان از دیگر احوال زمانه متمایز است؟ چرا پیشوایان و مقتدایان به استقبالش می شتافتند و آمدنش را همچون بهار، سرآغاز فصلی نو و «غُرّة الشهور» (2) یا طليعه ماه ها معرفی می کردند؟

در این ماه برگزیده، ربّ العالمین والاترین فرصت ها را به حراج گذاشته تا بندگانش در این نورباران رحمت و عنایت خداوندی بخت و اقبال خود را بیازمایند. حوادثی در سراسر عالم غوغا می کند تا مهاجران الی الله، بی حساب توشه برگیرند و آماده سفر شوند. اما اگر این فرصت ارزشمند نردبانی برای تعالی روح نشود «وا حسرتای» قیامت خواهد شد.

پس گوش به فرمان پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله می سپاریم که فرمودند:

در ایام زندگیتان نسیم های رحمتی می وزند، مراقب باشید که خود را در

ص: 22


1- عدة الداعى، ص 13
2- کافی، ج 7، ص 379

معرض آن نفحات قرار دهید.» (1)

نفحات و فرصت های استثنائی ماه مبارک ما را به سوی خویش دعوت می کنند:

فرصتی برای سیروسلوک در حال و احوال خویشتن و رسیدن به احسن الحال؛ فرصتی برای شب زنده داری و آشتی با خدا فرصتی برای توبه و استغفار و جبران مافات برای عبادت برای دعا و ثنا تلاوت قرآن؛ فرصتی برای انفاق و احسان و فرصتی شیرین و دلپذیر در انتظار شنیدن بانگ اذان بر سر سفره افطار.

در ایام الله رمضان، روا و سزاست که لحظات را غنیمت شمریم و به بیان سیدالساجدین امام سجاد علیه السلام، اقتدا کنیم که فرمودند:

«بندگی را از پیرایه های ریا و تظاهر پاک کن از محرمات بپرهیز و از اوقات عبادت مراقبت کن تمامی همت خود را در جلب رضایت خداوند به کار گیر تا آن جا که گوش تو از شنیدن لغو چشم تو از دیدن لهو، دست تو از ارتکاب معاصی و پای تو از رفتن به خطا باز ایستد و زبان به حلاوت ذکر خدا شیرین شود.» (2)

پیوند با ماه فرصت و آشتی

عصاره کلام در این ایام؛

شهر الله ماه رفاقت و آشتی با امام زمان عجل الله فرجه است اگر همه عمر، سراسر عالم را جست وجو کنیم، دوستی همچون او نمی یابیم

ص: 23


1- محجة البيضاء، ج 5، ص 15
2- برگرفته از دعای 44 صحیفه سجادیه.

گفتند یافت می نشود جسته ایم ما *** گفت آن که یافت می نشود آنم آرزوست (1)

هرچند او را فراموش کرده ایم، او ما را از یاد نبرده و به حال خود رها نکرده است. گرچه ما از یاد او غافلیم و از حال او بی خبر!

﴿انَّا غَيْرُ مُهمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُم وَ لَا نَاسِينَ لِذِكرِكُم وَ لَو لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأَوَاءُ وَاصْطَلَمَكمُ الْأَعدَاءُ﴾ (2)

«همانا ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را از یاد نمی بریم، چرا که در غیر این صورت سختی ها و گرفتاری ها برشما فرود می آید و دشمنان شما را از بین می برند.»

مبادا در زمرۀ آنانی باشیم که خداوند درباره شان فرمود:

﴿و لا تكونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ (3)

«و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آن ها را به خود فراموشی گرفتار کرد؛ آن ها گناهکارانند.»

دردآورترین فراموشی ها در عصر جدید فراموش کردن آفتاب عالمتاب، حجت خداست، او که ذکر الله است اما باید بدانیم که امام بهترین رفیق و رفیقی شفیق است که در هر حال و احوالی برایمان سنگ تمام می گذارد گرچه بیخیال در کنار جویبار زمان نشستیم و شیطنت ها کردیم او با ما رفق و مدارا کرده و به رویمان نیاورده است.

امام «داعی الله» است؛ دستمان را گرفته و ما را به سوی خدا می برد و حضرت حق در

ص: 24


1- جلال الدین محمد بلخی، دیوان شمس.
2- احتجاج طبرسی، ج 2، ص 497
3- حشر، 19.

بارگاه ملکوتی اش به انتظار بندهٔ روسیاه آغوش آشتی و الفت گشوده تا او را به عرش رساند. امام عصر عجل الله فرجه راه پیوند ما با خداست خلوت و انس با او مجال «حوّل حالنا» است و رمز رسیدن به احسن الحال آشتی با صاحب عصر و زمان است. بیاییم در شب های ماه رمضان دل را به مهربانی و عطوفت او پیوند زنیم او بهترین همراه در هنگامه کوچ و رحیل آخرت است و همه حساب و کتاب ها به دست اوست. پس مبادا که نارفیقی کنیم!

ص: 25

روشنا

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید:

سزاوار است که خردمند ساعت های شبانه روز خویش را به چهار بخش تقسیم کند:

1. ساعتی را با خدای خود راز و نیاز کند؛ 2. ساعتی را به محاسبه نفس اختصاص دهد؛ 3. ساعتی را اختصاص دهد به آموختن علم و نشستن در محضر عالمان دینی برای استفاده از آنان؛ 3. ساعتی را به استفاده از لذت های مشروع و ممدوح و تفریح بگذراند.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«رحمت خدا بر شما! پس بشتابید به سوی آباد کردن خانه هایی که شما را به آبادانی آن فرمان داده و تشویقتان کرده و به سوی آن دعوت نموده اند وه! نمی بینید که چگونه ساعت ها در روز و روزها در ماه و ماه ها در سال و سال ها در عمر آدمی شتابان می گذرند؟» (2)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«آن کسی که در خیری به رویش گشوده می گردد آن را غنیمت شمارد. چرا که

ص: 26


1- بحار الانوار، ج 1، ص 390.
2- نهج البلاغه، خطبه 188

نمی داند چه زمان آن در به روی او بسته می شود.» (1)

امام رضا علیه السلام در حدیثی طولانی در توصیف امام می فرماید:

«... امام همدم و رفیق است و پدر مهربان و برادر همسان است و مادر نیکوکار به فرزند کوچکش.» (2)

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«هرگاه روز قیامت بیاید بنده قدم از قدم بر ندارد مگر این که از او دربارهٔ چهار چیز بپرسند: 1. عمرش که در چه راه صرف کرده است؛ 2. جوانی اش که در چه راه فرسوده است؛ 3. مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهی مصرف کرده است؛ 4. و از دوستی ما اهل بیت.» (3)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«همانا عمر تو مهریه سعادت و خوشبختی توست به شرط آن که آن را در طاعت و بندگی پروردگارت تمام کنی.» (4)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«کجایند آن ها که در طول عمر از نعمت برخوردار بودند؟ کجایند آن ها که ایشان را

ص: 27


1- بحار الانوار، ج 77، ص 166
2- کافی، ج 1، ص 200، ح 1
3- بحار الانوار، ج 74، ص 162
4- غرر الحکم، ص 222

آموختند و آنان دریافتند و مهلت هم داده شدند، اما راه لهو و لعب پیشه کردند؟» (1)

ص: 28


1- نهج البلاغه، خطبه 83

ماه رمضان

اشاره

ص: 29

اسماء و صفات، علامت و نشانه است راهی برای شناخت و آگاهی است. واژه شناسی در فرهنگ نامه دینی برای کسب معرفت در اعتقادات ضروری است و تبیین واژه ها در کلام اولیاء دین ما را به نوعی دانش و بینش می رساند.

گل واژۀ رمضان از ریشه «رَ مَ ضَ» به معنای گداخته شدن ریگ های بیابان در اثر تابش آفتاب است و رمضان را چنین نامیدند چرا که تابش نور معرفت الهی بر دل های مؤمنان و حرارت توبه و استغفار گناهان گذشته را می سوزاند و صفحات سیاه کارنامه اعمال را پاک و منوّر می کند.

رمضان را رمضان نامیدند به این جهت که بدن روزه دار در اثر عبادت و مجاهدت گداخته می شود و تشنگی و گرسنگی، گرمای محبت معبود را در سینه مشتاقان مشتعل می.کند رمضان را رمضان نامیدند به این جهت که بارش باران رحمت الهی در این ماه دل های مرده بندگان را سیراب کرده و روحی تازه به کالبد روزه داران می دمد و تیرگی معاصی را می زداید.

به تعبیر امام حسین علیه السلام، خداوند ماه رمضان را «مضمار» (1) برای بندگانش قرار داد تا بندگان با اطاعت و بندگی به سوی رضوان او سبقت جویند و آنانی که در عرصه «السابقون

ص: 30


1- عرصه مسابقه. به نقل از کتاب کنز المرام ص 25

السابقون» تلاش می کنند به سعادت رسیده و به مقام «اولئک المقربون» دست می یابند. اما افسوس که در مقابل عده ای هستند که با سهل انگاری و تغافل به خسران می رسند. (1)

رمضان از اسماء خدا و ماهی است که خداوند آن را به خود اختصاص داد و «سیّد الشهور» نامید. ماهی که سیدالساجدین علیه السلام آن را چنین توصیف می فرماید:

﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ مِنْ تِلْكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرَ الصِّيَامِ وَ شَهْرَ الْإِسْلَامِ وَ شَهْرَ الطَّهُورِ وَ شَهْرَ التَّمْحِيصِ وَ شَهْرَ الْقِيَامِ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدى لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ﴾ (2)

«سپاس خدای را که از میان آن راه ها برای هدایت ماه خود، ماه رمضان را قرار داد؛ ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماهی که قرآن را در آن نازل کرد، برای هدایت مردم و نشانه هایی روشن از هدایت و جداکننده حق از باطل.»

این چنین عطر بهار رمضان همه جا را پر می کند و درهای بهشت در اولین شب این ماه به روی بندگان باز می شود تا چشم اندازی از برترین عبادت ها به روی آنان گشوده شود. رازورمز بهره مندی از بوستان «شهر الثواب» (3) مؤدب شدن به نوع خاصی از رفتار و اعمال است. اگر وقایع شگرف در این ایام عالم را به گونه ای متفاوت رقم زده است، پس باید به سبکی نمونه زندگی کنیم.

مولای متقیان امیرالمؤمنین، برتری این ماه را چنین بیان می فرماید:

ص: 31


1- من لا يحضره الفقیه، ج 1، ص 511
2- صحیفه سجادیه، دعای 44
3- ماه پاداش

ای مردم! این ماه ماهی است که خداوند آن را بر ماه های دیگر برتری داده است مانند برتری ما اهل بیت بر دیگر مردم و آن ماهی است که در آن درهای آسمان و درهای رحمت گشوده می شوند و درهای آتش بسته می گردند و ماهی است که در آن ندای بندگان شنیده می شود و دعا مستجاب می گردد و بر گریه ها ترحم می شود.

بندگان خدا! این ماه، همچون دیگر ماه ها نیست. روزهایش برترین روزهاست و شب هایش برترین شب ها و ساعاتش برترین ساعت هاست. ماهی است که شیطان ها در آن در بند و زندانیاند؛ ماهی که خداوند در آن، روزی ها را افزون و عمرها را طولانی سازد و اسامی میهمانان خانه اش را می نویسد؛ ماهی که اهل ایمان با آمرزش و رضای الهی پذیرفته می شوند.» (1)

پیوند با ماه رمضان

سنت خداوند همواره بر این است که بندگانش را بر اساس ﴿لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا ءَاتَاكُم﴾ (2) یعنی بر اساس نعمت هایی که به آنان داده آزمایش می کند و برنده کسی است که به سوی دعوت خدا بشتابد و به بانگ ﴿فَاسْتَبِقُوا الْخَيرات﴾ (3) لبیک گوید. خداوند در ماه رمضان درهای خیر و رحمت خود را به روی بندگانش باز می کند و آنان را در این فرصت و مجال می آزماید که کدامینشان به سوی خیرات پیشی می گیرند و سربلند این میدان می شوند.

ص: 32


1- فضائل اشهر الثلاثه، ص 107
2- مائده، 48
3- همان.

﴿يؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ يسَارِعُونَ فِى الْخَيْرَاتِ وَ أَوْلَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾ (1)

«به خدا و روز قیامت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان می دهند و از کار ناپسند باز می دارند و در کارهای نیک شتاب می کنند و آنان از شایستگانند.»

خداوند رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را افضل انبیاء و وصی او را افضل اوصیاء و اهل بیت او را افضل اولیاء قرار داد و برترین معروف در لسان معلمان دین «امر ولایت و دوستی» آل الله معرفی شد تا مردم در آخرالزمان به سوی آن بشتابند و «خیراً کثیراً» (2) را به دست آورند.

خوشا به حال ما در این دوران که برترین خیر عالم، آخرین خلیفه باقی مانده خاندان طهارت حضرت بقیة الله اعظم عجل الله فرجه در میان ماست او که خداوند درباره اش فرمود:

﴿بَقيةُ اللهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُمْ مُؤْمِنِين﴾ (3)

نعمت حضور امام عصر عجل الله فرجه به امانت به ما سپرده شد تا همراه او و به یاری او راهی به سوی بهشت باز کنیم مسئولیت نصرت و خدمت کردن به او بر دوش ما قرار داده شد تا گوی سبقت را از دیگر امت ها برباییم و در زمرهٔ «السّابقون» قرار بگیریم.

ماه رمضان، فرصتی مبارک برای نشان دادن معرفت و مودّت ما به اوست. پیوندزدن عمل قلیل به خیر کثیر؛ همه خیرات و برکات این ماه از سوی اوست. پس دست به دعا

ص: 33


1- آل عمران، 114.
2- بقره، 269.
3- هود، 86

بلند می کنیم و با تمنا از او می خواهیم که «ای عزیزِ جان! ما را در آزمون بزرگ رمضان موفق و پیروز بدار!»

ص: 34

روشنا

حضرت باقر علیه السلام فرمود:

«مگویید این رمضان است، رمضان رفت یا رمضان آمد؛ زیرا رمضان نامی از نام های خدای عزّوجل است که نه می آید و نه می رود بلکه امری که زوال پذیر است، می آید و می رود. پس بگویید ماه ،رمضان یعنی ماه را به اسم رمضان اضافه کنید. زیرا رمضان اسم خداوند است و آن ماهی است که قرآن در آن نازل شده است و خدای عزّوجلّ آن را عبرت و عید قرار داده است.» (1)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود

«نباید ماه رمضان نزد شما همچون ماه های دیگر باشد، ماه رمضان نزد خداوند نسبت به دیگر ماه ها حرمت و برتری دارد.» (2)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به جابر بن عبدالله انصاری فرمود:

«این ماه رمضان است هرکس روز ماه رمضان را روزه باشد و قسمتی از شب ماه مبارک را هم بیدار باشد و شکمش را از غذاهای حرام نگه دارد و مرتکب معاصی شهوانی نشود و زبانش را هم از گناه نگه دارد از گناهان خود بیرون می رود، همان گونه که از ماه رمضان بیرون می رود جابر گفت: چه حدیث زیبایی فرمودید ."پیامبر صلی الله علیه و آله

ص: 35


1- بحار الأنوار، ج 96، ص 376
2- همان، ج 96، ص 340

فرمودند: "ای جابر، چقدر این شرط ها سخت و مشکل است!"» (1)

امام کاظم علیه السلام دربارۀ تأويل آيه ﴿وَ لِكلّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَينَ ما تكونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللهُ جَميعاً إِنَّ اللهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ (2) فرمود:

«به خدا قسم! اگر قائم عجل الله فرجه ما ظهور کند، خداوند شیعیان ما را از تمام شهرها به دور وی گرد می آورد.» (3)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«هرکس که روزه او را از خوردن غذایی که هوس کند، باز دارد، بر خداست که وی را از غذای بهشت سیر کند و از شراب بهشتی بنوشاند. (4)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«مراد از "خیر کثیر" در ﴿أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً﴾. (5) اطاعت خدا و معرفت امام علیه السلام است.» (6)

ص: 36


1- کافی، ج 4، ص 87
2- بقره، 148
3- بحار الأنوار، ج 52، ص 291
4- همان، ج 40، ص 331
5- بقره، 269
6- کافی، ج 1، ص 185

ماه صیام

اشاره

ص: 37

﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصّيامُ كما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾ (1)

«ای کسانی که ایمان آورده اید روزه بر شما مقرر شده، همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزکار شوید.»

خداوند امت آخرین سفیر خود محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، را به فضیلت روزه داری کرامت بخشید و عبادتی را که خاص انبیاء گذشته بود بر آنان فرض و واجب نمود تا با تربیت در مدرسه ماه رمضان به حقیقت روزه دست یابند و به مقام متقین نائل شوند.

گل واژۀ «صوم» یا روزه در فرهنگ دینی ما تعریف خاصی دارد، همچنین برای امر روزه داری حکمت و آثاری شگرف رقم خورده است. روزه دارای دو مقام کالبد و روح است و ظاهر و باطنی دارد کالبد آن پرهیز از محرماتی است که بنابر حکم خداوند روزه را باطل فاصله بین دو اذان فجر و مغرب روزه دار باید در حرم امن الهی از خود می کند و در مراقبت و محافظت کند و این ظاهر روزه داری است.

اما حقیقت و باطن روزه آن است که اهل معرفت گویند، نه تنها جوارح انسان باید از محرمات و گناهان امساک کند بلکه قلب روزه دار نیز باید از غفلت پرهیز نماید و همواره

ص: 38


1- بقره، 183.

به یاد خدا باشد. حقیقت روزه دوری کردن از رذایل اخلاقی است و این همان روزه خاص الخاص است. امام صادق با دستورالعمل روزۀ حقیقی را چنین تبیین فرمود:

«روزه، تنها دست کشیدن از طعام نیست، بلکه شرایطی دارد و با رعایت آن هاست که روزه کامل می گردد پس هنگامی که روزه گرفتید:

* زبان خود را نگه دارید؛

* دیدگانتان را از ناروا بپوشانید؛

* با یکدیگر نزاع و جدل نکنید؛

* حسد نورزید؛

* غیبت نکنید؛

* به زیردستان خود رحم کنید؛

* و تلاش کنید تا روزهٔ هر روزتان با روز دیگر فرق داشته باشد.» (1)

«صوم» بنیان دین و از پایه های اسلام است و در کنار دیگر فرائض، اساس دینداری شمرده شده است.

﴿بنِي الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَالصَّوْمِ وَالْحَجِّ وَ الولاية ...﴾ (2)

خداوند پاداش «صائم» را خودش بی حساب عطا می کند. در هر افطار روزه دار شاد و خشنود است که توانسته امر خدا را به انجام رساند تا در واپسین لحظات عمر، در هنگامه لقاءالله رضایت پروردگار را در نامه عمل خود داشته باشد.

ص: 39


1- کافی، ج 4، ص 87
2- همان، ص 63.

﴿الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِى عَلَيهِ...﴾ (1)

«روزه برای من است و من خود پاداش آن هستم.»

در بیان شریف امام رضا علیه السلام ویژگی هایی برای روزه و روزه دار وصف شده است؛ روزه برای مؤمن همانند سپر و امان نامه ای در روز جزاست و خداوند فرشتگانی را موکل روزه دار می کند که تا پایان ماه رمضان او را مشایعت و محافظت کنند. روزه حجابی است که خداوند متعال آن را بر زبان ها، گوش ها، دیده ها و دیگر اعضای بدن قرار داده است تا آن ها را از آتش گناه ایمن دارد لذا پروردگار عالمیان برای هر یک از این جوارح حقی قرار داد تا روزه دار در ادای آن بکوشد و روزۀ خود را خاص نماید. (2)

با همه فضیلت هایی که برای روزه برشمرده شد خداوند حکیم آن را واجب کرد و حکمت و آثاری را برایش تشریع نمود تا بندگان خود را تربیت کند و به سعادت دنیا و آخرت برساند. در آموزه های دینی حکمت های روزه را چنین بیان فرموده اند:

* روزه دار بندگی خود را می آزماید و اخلاص را تثبیت می کند؛

* با تحمل گرسنگی و تشنگی به یاد سختی روز قیامت می افتد؛

* زکات بدن خود را می پردازد؛

* با چشیدن گرسنگی با مستمندان و فقرا همدردی می کند. اما سرانجام و نتیجه روزه، ﴿لَعَلَّكُم تَتَّقُونَ﴾ (3) است؛ رسیدن به مقام تقوا و متّصف شدن به صفت پرهیزکاری.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در معراج آسمانی خود از خداوند حکمت روزه را پرسید و حضرت

ص: 40


1- کافی، ج 4، ص 63.
2- فقه الرضا علیه السلام، ص 202.
3- بقره، 183.

حق فرمود:

«روزه باعث ایجاد حکمت در قلب روزه دار می شود و حکمت، معرفت انسان را افزایش می دهد و معرفت هم باعث یقین می شود.» (1)

پیوند با ماه صیام

آرزومندی برای بودن در میان یاران امام عصر عجل الله فرجه و افتخار خدمتگزاری ایشان، قدمتی دیرینه دارد تا جایی که جد بزرگوار ایشان، امام صادق علیه السلام، فرمود:

﴿ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيامَ حَياتِي﴾ (2)

«اگر دوران او را درک می کردم قطعاً همه عمر را خدمتگزار او بودم.»

اما و صد اما که توفیق در رکاب یار بودن سلوک و مراقبت ویژه ای می طلبد و شیعه ای که می خواهد پیرو امامش باشد و به راهنمایی او زندگی کند باید خود را به خُلق و خوی مهدوی آراسته نماید و از سیره آن بزرگوار پیروی کند تا در زمرۀ «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» قرار گیرد تا او را به بارگاه بپذیرند.

به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم ندادند *** که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟ (3)

ماه مبارک بهترین زمان برای تربیت مهدوی است. برترین برنامه برای خودسازی مهیا شده است تا سالکان این مکتب بتوانند سبک زندگی خود را از نو آغاز کنند. گلستانی از عبادت ها عطرافشانی می کند و سفرهای مزین از واجبات و مستحبات گسترده شده

ص: 41


1- ارشاد القلوب، ج 1، ص 203
2- غیبت نعمانی ص 245
3- دیوان عراقی.

است تا روزه داران از آن بی حساب متنعم گردند.

با کاوش در سیره یاران و اصحاب ائمه علیهم السلام می آموزیم که برای آنان هر ماه و هر روز و هر ساعت شهر الله است و خود را مراقبت می کنند تا مقرب تر شوند. برای آنان غیبت و ظهور امام علیه السلام فرقی نمی کند اصل و اساس اعتقاد به حضور اوست که باید در هر عصر و زمان درک شود.

دعای آنان در حق مولایشان است و انتظارشان فرج او و همه سعی و همتشان خدمتگزاری به آستان اوست آنان با توسل به امام ها و تمسک به ثقلین به خودسازی و دگرسازی مشغولند و خود را برای برپایی دولت کریمهٔ ظهور تربیت می کنند.

برای دلدادگان حضرت دوست هر ماه ماه صوم و صلاة است.. آنان شب ها را با عبادت به صبح می رسانند و روزها را با مراقبت و مجاهدت به پایان می برند همواره در اطاعت از امام خویش می کوشند و در سختی ها و ناملایمات روزگار، بردباری و پارسایی را شیوه و سیره خود نموده اند و به توصیه پیشوایشان صادق آل محمد السلام به صوم و صلاة استعانت می جویند؛ ﴿وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّهَا لَكبيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخاشِعِينَ﴾ (1) از صبر و نماز یاری جویید و این کار سختی است مگر برای خاشعان» (2)

ص: 42


1- بقره، 45.
2- بنابر فرمایش امام صادق علیه السلام «منظور از صبر در این آیه روزه است» وسائل الشیعه، ج 10 ، ص 407

روشنا

حضرت صادق علیه السلام فرمود:

«خداوند به خاطر شیعیان نمازگزار ما بلاها و عذاب را از شیعیانی که نماز نمی خوانند، دفع می کند و اگر همه شیعیان نماز را ترک کنند قطعاً هلاک خواهند شد. همچنین خداوند به واسطهٔ شیعیانی که روزه می گیرند بلاها و عذاب را از شیعیانی که روزه نمی گیرند دفع می کند و اگر همهٔ شیعیان روزه نگیرند قطعاً هلاک می شوند. خداوند به واسطهٔ شیعیانی که حج به جا می آورند بلاها و عذاب را از شیعیانی که حج به جا نمی آورند، دفع می کند، و اگر همه شیعیان حج به جا نیاورند، قطعاً هلاک می شوند. و این است معنی آيه شريفه ﴿وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضِ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لَكنَّ اللَّهَ ذُو فَضْل عَلَى الْعَالَمِينَ﴾؛ و اگر خداوند، زیاده خواهی های بعضی از مردم را به وسیلهٔ بعضی دیگر دفع نمی کرد، قطعاً زمین تباه می گردید ولی خداوند به جهانيان لطف احسان دارد (1) و این آیه دربارۀ شما شیعیان نازل شده است و منظورش جز شما شیعیان نیست.» (2)

حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«هر شخصی ماه رمضان را روزه بدارد و پاک دامنی ورزد و زبانش را حفظ کند و مردم را نیازارد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد و از آتش آزادش می کند و در سرای

ص: 43


1- بقره، 251.
2- بحار الأنوار، ج 73، ص 382.

ابدی جایش می دهد و شفاعت او را دربارۀ موحدان گنهکار، به تعداد کوه های به هم پیوسته می پذیرد.» (1)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«هر مؤمنی که ماه رمضان را برای رضای خداوند روزه بگیرد خداوند هفت خصلت را برای او واجب و مقرّر می فرماید نخست حرامی را که بر بدن او وارد شده است از بین می برد؛ دوم، او را به رحمت خویش نزدیک می کند؛ سوم خطاهای پدرش را می آمرزد؛ چهارم سکرات مرگ را برای او آسان می کند؛ پنجم او را از تشنگی و گرسنگی قیامت امان می دهد؛ ششم آزادی از آتش دوزخ را به او عنایت می فرماید و هفتم از میوه های بهشت به او می خوراند» (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خدا روزه ماه رمضان را بر هیچ یک از امّت های پیش از ما واجب نساخته است. پس قول خدای عزّوجل که فرمود: "ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه داشتن بر شما واجب شده است همان طور که بر امت های پیش از شما واجب شده بود" (3) این گونه بیان می شود که همانا خدا روزۀ ماه رمضان را بر پیامبران واجب کرده بود، نه بر امت ها، ولی این امت را به وسیلهٔ آن برتری بخشید و روزه داشتن آن را هم بر رسول خدا واجب ساخت و هم بر امتش.» (4)

ص: 44


1- أمالی صدوق، ص 71.
2- روضة الواعظین، ج 2، ص 340.
3- بقره، 183.
4- من لا يحضره الفقیه، ج 2، ص 100.

امام رضا علیه السلام فرمود:

«روزه حجابی است که خداوند متعال آن را بر زبان ها و گوش ها و دیده ها و دیگر عضوهای بدن گذاشته تا آن ها را از آتش جهنم رهایی دهد روزه بر هر عضوی حقی دارد. اگر کسی حق آن عضو را ادا کند او روزه دار است و اگر چیزی از آن حق را فروگذارد، به همان اندازه از روزهاش کاسته می شود» (1)

ص: 45


1- فقه الرضا علیه السلام، ص 202.

ص: 46

ماه ضیافت

اشاره

ص: 47

﴿الْحَمْدُ لِلهُ الَّذِى هَدانا لهذا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانا الله﴾ (1)

«حمد و سپاس خداوندی که ما را به این مقام هدایت نمود و اگر خدایمان رهبری نکرده بود ما هدایت نمی شدیم و راه نمی یافتیم.»

خدا را سپاس که توفیق یافتیم در ضیافت الله بر سر سفرهٔ اکرام الهی میهمان شویم. ماهی که آغازش رحمت است و سرانجامش رستگاری و مغفرت. آری، عمری است که بر سر خوان گسترده رحمت الهی نشسته ایم و جیره خوار کرم او هستیم اما ضیافت «شهر الله» جور دیگری است تشریفات ویژه ای برای میهمانان مهیا شده است و میزبان جور دیگری عنایت و اقبال می کند. بالاترین افتخار برای میهمانان این است که برای این ضیافت کریمانه برگزیده شدند و برای میزبان فرقی نمی کند او چه کرده و چه کسی هست!

﴿... هو شهرٌ دُعِيتُم فِيهِ الى ضِيافَةِ اللهِ، وَ جُعِلْتُم فِيهِ مِن أَهلِ كرامةِ اللهِ﴾ (2)

«ماهی است که شما به میهمانی خدا دعوت شده اید و خدا شما را در این ماه گرامی داشته است.»

دعوت کننده خودِ خداست و طریقه دعوت نیز کلام اوست. در عالم، همۀ آیات آفاق و انفس ما را به سوی خدا فرا می خوانند تا شاید که یکی از این دعوتها به گوش دل و جان

ص: 48


1- اعراف، 43.
2- مفاتيح الجنان، خطبه شعبانیه

بنشیند و بندهٔ سراپا تقصیر لبیک گوید. اما این بار حبیب خدا، رسول مصطفی صلی الله علیه و آله، در خطابه ای بلند بالا در آخرین جمعهٔ ماه شعبان (1) ضیافت الله را به امت خود بشارت می دهد.

در این میهمانی همه چیز طعم دیگری دارد همه چیز بوی مهر و شفقت می دهد. خوردن، خوابیدن و حتی نفس کشیدن برای میهمانان برنامه تندرستی و سلامتی ویژه ای تنظیم شده است آداب میهمان نوازی جور دیگری است و میهمانان به گونه ای متفاوت پذیرایی می شوند.

از سوی دیگر، میهمان خدا نیز باید نشاندار باشد تا لقمه لقمه به جانش بنشیند و او را رشد و تعالی دهد هرکسی که بخواهد از این سفره گسترده احسان و رحمت محروم نباشد باید قدر و ارزش این ضیافت را بشناسد و حقیقت آن را درک کند. حضور در ضیافت الله، «تهیّؤ» و آمادگی می خواهد و خداوند سخاوتمندانه، مقدمات آماده شدن را در ماه های عزیز رجب و شعبان برای بندگانش قرار داد تا مهیای حضور شوند.

اما مهمترین اصل در میهمانی خدا توجه به حضور است رعایت ادب و حفظ حریم میزبانی است. لذا باید آداب شرفیابی به مجلس بزرگان را آموخت. برای همین است که آموزگاران الهی خود به استقبال این ماه رفته و آداب بهره مندی از «ضیافت الله» را به ما تعلیم داده اند.

اولین گام برای بهره مندی معرفت میزبان است. هرکسی به میزان معرفتش و طهارت روح و جانش بهره خواهد برد باید بدانیم که سالک طریق الی الله شدن، جز به

ص: 49


1- مفاتيح الجنان، خطبه شعبانیه

دعوت حق و استعانت از او ممکن نیست

﴿.... بِكَ عَرَفْتُكَ، وَ اَنْتَ دَلَلْتَنى عَلَيْكَ، وَ دَعَوْتَنى اِلَيْكَ، وَ لَوْ لا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَ﴾ (1)

«ای خدای من تو را به تو شناختم و تو مرا به سوی خویش راهنمایی کردی و به سوی خود فراخواندی و اگر تو نبودی من تو را نمی شناختم.»

برای طهارت نفس باید موانع را با توبه و استغفار رفع نمود و به اصلاح رفتار پرداخت همان طور که برای رفتن به میهمانی جسم و جامۀ خود را پاکیزه می کنیم در میهمانی خدا نیز باید روح و قلب خود را پیراسته و آراسته نماییم.

«ضیافت الله» بهشت دنیاست که پنجره ای به سوی بهشت آخرت دارد. پس خُلق وخوی جهنمیان را داشتن خطاست!

باید به فرمان مولای متقیان در لحظه لحظه این ضیافت هوشیار بود، امیر مؤمنان در نخستین روز از ماه رمضان خطبه ای ایراد کرد و فرمود:

«هان ای روزه دار! جایگاه خود را به دقت مراقبت کن! تو در این ماه در ضیافت پروردگار هستی، نیک بیاندیش که شب و روزت چگونه سپری می شود و جوارح خود را چگونه از گناه محافظت می کنی؟ مبادا شب ها را با خواب و روزها را به غفلت گذرانی و ماه رمضان به پایان رسد!» (2)

ص: 50


1- مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی
2- فضائل الأشهر الثلاثه، ص 107.

پیوند با ماه ضیافت

در هر کجا و بر سر هر خوان *** من میهمان توام ای صاحب الزمان

خداوند حکیم نظام آفرینش را میزبان میهمانی عزیز قرار داد و خوانی عظیم از نعمت هایی بی نظیر گسترد و ضیافتی برپا نمود تا به برکت وجود آن میهمان جلیل القدر دیگر آفریدگانش را نیز متنعم سازد. سپس آن والامقام را برگزید و امور عالم را به دستان مبارک او سپرد تا وظیفه خطیر خلیفۀ الهی را در میان بندگان ادا کند. آن وجود مقدس را امام و پیشوا قرار داد تا درهای آسمان را به روی زمینیان بگشاید و انوار فیض الهی را بر قلب ها و دل ها بتاباند و امان و پناه اهل زمین باشد.

﴿اَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ﴾ (1)

«کجاست آن وجود مقدسی که سبب اتصال بین زمین و آسمان است؟»

آری، خداوند عزّوجلّ «اولیاء نعم» را به تدبیر خویش منزلگاه وحی و جایگاه رسالتش قرار داد تا فطرت خدا آشنای بندگانش را پاک و آراسته کنند و طریق بندگی را به ایشان تعلیم دهند.

﴿.... لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَيُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَ نِعْمَتِهِ﴾ (2)

«تا ادای فطرت الهی را از بندگان طلب کنند و نعمت فراموش شده خدا را به آن ها یادآوری فرمایند.»

به این ترتیب، فضل الهی با رسالت نبوی و ولایت علوی بر مردمان دوچندان شد تا

ص: 51


1- مفاتيح الجنان، دعای ندبه
2- نهج البلاغه، خطبه 1

نوبت به آخرالزمان رسید و مهر مهدوی را بر شیعیان مرتضی علی علیه السلام جاری کرد.

اینک در ضیافت عظیم الهی، ما بر سر سفرهای دعوت شدیم که ولی نعمتش تنها حجت باقی مانده خداست؛ او که صاحب این عصر و صاحب این خانه است. او که خزانه دار علم خداوند و چراغ روشنگر هدایت در تاریکی های جهل و گمراهی است و صراط مستقیم الی الله را به سالکان می نمایاند نه تنها به برکت وجود او دیگران نیز از نعمت های خداوند بهره می برند بلکه رزق و روزی با دستان مبارک او به جیره خواران این بزم الهی جاری می شود.

﴿بيُمنِهِ رُزِقَ الوَرى و بِوُجودِهِ ثَبَتَت الأرضُ والسَّماءُ﴾ (1)

«جهان به برکت هستی او باقی است و به برکت او به خلق عالم روزی می رسد.»

پس سحرگاهان که ملائکه کارگزار خداوند از بارگاه ملکوتی امام حىّ زمان اذن می گیرند تا در گوشه و کنار عالم روزی خلایق را قسمت کنند ما نیز هوشیار و بیدار بر سرِ سجاده می نشینیم با دست نیاز فضل خدا را گدایی کرده، رزق دنیا و توشه آخرت خدا را مسئلت می کنیم.

﴿وَ اسأَلُوا اللَّهَ مِن فَضْلِهِ﴾ (2)

«از بخشش خدا بخواهید»

ص: 52


1- دعای عدیله.
2- نساء، 32

روشنا

امام رضا علیه السلام می فرماید:

«بین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید، یعنی بین الطلوعين، ملائكه الهی روزی انسان ها را سهمیه بندی می.کنند هرکس در آن زمان بخوابد، غافل و محروم خواهد شد.» (1)

امام رضا علیه السلام در توصیف مقام امام می فرماید:

«امام آب شیرین و گوارا به هنگام تشنگی و نشانگر هدایت و نجات بخش از هلاکت است... .» (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خداوند ایشان (امامان) را ارکان زمین قرار داد تا این که اهل زمین را به تزلزل و اضطراب نیاندازد.» (3)

ص: 53


1- وسائل الشیعه، ج 6، ص 49.
2- کافی، ج 1، ص 201.
3- همان، ج 1، ص 171.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«ما ریشه هر خیر هستیم و هر نیکی از شاخه های ماست و توحید، نماز، روزه، فرو بردن خشم، گذشت از بدکار، ترحم به فقیر، احساس مسئولیت در برابر همسایه و اعتراف به برتری کسی که شایسته است از جمله نیکی هاست» (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«به خدا قسم ما نعمت خداییم، ما همان نعمتی هستیم که خدا به بندگانش ارزانی داشته است. کسانی که می خواهند رستگار شوند با ما رستگار می شوند.» (2)

ص: 54


1- روضهٔ کافی، ص 242
2- بحار الأنوار، ج 8، ص 245

ماه رحمت

اشاره

ص: 55

با بیان گل واژه ،رحمت تمامی تجلیات واسعۀ آن بر دل و جان جاری می شود. از سویی، نور امید با تلاوت آیه ﴿لَا تَقْنَطُواْ مِن رَحْمَةِ اللَّهِ﴾ (1) از رحمت خدا ناامید نشوید» دل ها را روشن و به وعدۀ اجابت زنده می کند و از سوی دیگر توسل به «کلمات رحمت» (2) و «اسماء الحُسنی» (3) باب توبه و شفاعت را گشوده و جواز ورود به بهشت دنیا و آخرت را فراهم خواهد کرد.

آفرینش با «بسم الله» آغاز شد و خداوند اسماء رحمان و رحیم خود را آشکار کرد تا عالمیان را از رحمت عام و خاص خود بهره مند سازد. گستره آثار رحمت الهی در دنیا به گونه های مختلف و در قالب نعمتهای مادی و معنوی در زندگی انسان ها فراهم شد و خداوند تک تک آدمیان را بر سر این سفره نشاند تا خود را از جمیع کمالات بهره مند کنند. همه خلایق را با مهر و عطوفت دستگیری نمود و نیک سیرتان را به مقام فیض خاص رسانید، تا به این طریق سیروسلوک در آیات آفاق و انفس جلوه های گوناگون رحمت ربانی را در عالم نمایان کند.

ص: 56


1- زمر، 53.
2- بقره، 37.
3- اعراف، 180

از سوی دیگر، غفران و آمرزش الهی با تمسک به دعا و ابتلا به بلا و صبر برای رسیدن به آلاء (1) باب دیگری از رحمت خدا را به روی قاصران و مقصران گنهکار در این سرای فانی گشود تا آنان را به سوی رضوان و رحمت الهی در سرای باقی رهنمون شود.

تا این که خداوند رحمان در نظام خود چنین مقدر فرمود که:

﴿قالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ الَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ﴾ (2)

«خدا فرمود: "عذابم را بر سر هر که سزاوارش باشد، می آورم؛ اما رحمت بی پایانم در دنیا همه چیز را فرا گرفته است. البته رحمت ویژه خودم را به زودی فقط برای کسانی حتمی می کنم که مراقب رفتارشان هستند و صدقه می دهند و همچنین برای افرادی که آیه هایم را باور می کنند."»

خداوند با ارسال سفیرانش در عالم دعوت عام خود را برای همه انسان ها آشکار کرد تا آنان به سوی فطرت پاک و خدا آشنا هدایت شوند و از ظلمت و گمراهی رهایی یابند.

﴿وَ مَا أَرْسَلْنَكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِين﴾ (3)

و پروردگار ارحم الراحمین آخرین پیام آور رحمت را تربیت کرد تا به مقام «خُلق عظیم» (4) رسید و ﴿أُسْوَةٌ حَسَنَة﴾ (5) و سفیر مکارم و محاسن اخلاق برای عالمیان شد، چرا که ﴿إِنِّى بُعِثْتُ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَا﴾ (6). آن گاه خدا دستور داد تا بندگانش به او ایمان آورند و از او اطاعت کنند و وعده داد:

ص: 57


1- نعمت ها.
2- اعراف، 156.
3- انبیاء، 107.
4- قلم، 4.
5- ممتحنه 6
6- خصال، ج 1، ص 13.

﴿إِنَّ رَحْمَتَ اللهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾ (1)

آری، با حلول ماه ضیافت الله آبشار لطف و رحمت از سمت خدا، به سوی عالم در جریان است تا همگان با ندای «ایها الناس» به سوی او بشتابند.

﴿أیُّهَا النّاسُ، إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیکُم شَهرُ اللّهِ بِالبَرَکَهِ وَالرَّحمَهِ وَالمَغفِرَهِ ...﴾ (2)

اما رحمت رحیمیهٔ خداوند تنها برای مؤمنان روزه دار تدبیر و تقدیر شده است.

﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصّيام...﴾ (3)

تجلی رحمت واسعه خداوند در ماه مبارک فوج فوج روزه داران را فرا می گیرد، اما این خود روزه داران هستند که می توانند با وسیع کردن ظرف وجودی، سهم بیکرانی را نصیب خود کنند و با تلاوت قرآن و تمسک به نماز و دعا و رازونیاز به درگاه الهی از خزائن رحمت باری تعالی به طور خاص بهره مند شوند.

﴿اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ...﴾ (4)

با حلول ماه رحمت رمضان، رحم و شفقت رب العالمین بر روزه داران جلوه ای تازه می یابد دربند شدن شیاطین به غل و زنجیر برای غلبه بر نفس اماره دعوت کننده به گناه (5) و آمرزش گناهکاران در هر صبح و شام صبر بر روزه را برای روزه داران حلاوتی بیکران می بخشد. تا آن جا که دست رازونیاز به سوی خداوند ارحم الراحمین بلند کرده و می گویند: ﴿وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ﴾ (6)

«و بگو: پروردگارا، بیامرز و رحم کن و تویی بهترین رحم کنندگان!»

ص: 58


1- اعراف، 56.
2- مفاتيح الجنان، خطبه شعبانیه.
3- بقره، 183.
4- مفاتیح الجنان، دعای کمیل
5- ﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةُ بِالسُّوء﴾: يوسف، 53.
6- مؤمنین، 118.

پیوند با ماه رحمت

خداوند رحمان از سر لطف و رحمت خویش اولیاء معصوم خود را «اهل بیت الرحمة» معرفی کرد و آنان را آیات و مظهر رحمت واسعه خود قرار داد تا خلق با پناه بردن و استغاثه به باب الله از رحمت بیکران حق متعال بهره مند شوند.

﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ ...... والْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ﴾ (1)

ظهور کمال و تمام آثار رحمت الهی با ظهور آخرین حجت حق و خلیفهٔ خدا، بقیة الله حضرت مهدی عجل الله فرجه، آشکار خواهد شد در آن روزگاران وعده خداوند تحقق می یابد و رحمتی واسعه و گسترده همۀ عالم را فرامی گیرد.

﴿فَانظُرْ إِلَى ءَاثَارِ رَحْمَةِ اللَّهِ كَيفَ يحي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها...﴾ (2)

«پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می گرداند.»

با فرج آل محمد علیهم السلام تمام مظاهر ظلم و کفر و شرک از بین می روند و همۀ احکام و حدود الهی که جلوه های رحمت الهی هستند با گسترش عدالت به دستان مبارک «رحمة الله» تحقق پیدا می کنند رحم و شفقت در سیره مهدوی، تداوم سیره نبوی است و ایشان همانند جد بزرگوار خویش خود را «رحمةٌ للعالَمین» معرفی می کند. آنانی که سال ها در انتظار موعود آخرالزمان نگاهشان به آسمان بوده و دست نیاز و دعا به درگاه الهی داشته اند با شنیدن بانگ «الا یا اهل العالم» بیدار می شوند و فوج فوج به سوی دامان رحمت او پناه می برند.

ص: 59


1- مفاتيح الجنان، زیارت آل یس
2- روم، 50

اما هزار و صد و چند سال است که در ماه رحمت رمضان، روزه داران چشم به راه دوران باشکوه ظهورند و به انتظار فرج، دست به دامان غیاث المستغیثین شده اند. آنان آموخته اند که می توان در عصر یخبندان غیبت نیز از گرمای مهر و عطوفت حضورش بهره برد و در پرتو نور ولایتش از مواهب رحمت واسعه الهی بهره مند شد. آن چنان که خود فرمود:

«استفاده و بهره بردن از وجود من در زمان غیبت همانند استفاده از خورشید است هنگامی که ابرها آن را از دیدگان پنهان نموده باشند.» (1)

آری، میزان بهره وری هرکس از وجود امام به اندازۀ وسعت روزنه های دل اوست. خورشید عالم تاب به کسی که از او گرما بجوید گرما می بخشد. هرچه شناخت امام علیه السلام و معرفت به او افزون شود تابش نور رحمتش در زندگی وسعت می یابد و هرچه منزلتش در دل رفیع ،گردد، خضوع در آستان کرمش بیشتر می شود.

ص: 60


1- کمال الدین، ج 1، ص 253.

روشنا

امام کاظم علیه السلام فرمود:

«خداوند متعال محمّد صلی الله علیه و آله را که رحمت برای همۀ جهانیان است، در بیست و هفتم رجب به پیامبری مبعوث فرمود پس هرکس این روز را روزه بگیرد خداوند برایش پاداش روزه شصت ماه را می نویسد.» (1)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«بهشت دری دارد به نام در مجاهدان که از آن داخل بهشت می شوند و فرشتگان به ایشان خوش آمد می گویند و اهل محشر به حال آنان غبطه خورده و ایشان را با مقامی که خدا به آن ها داده می نگرند. جهاد اکبر جهاد نفس است؛ زیرا نفس همواره انسان را به کارهای زشت فرامی خواند و به زشتی و شهوت ها تمایل دارد و از انجام دادن کارهای خیر کوتاهی می کند آرزوهایش بلند است و عظمت قیامت را از یاد می برد ریاست را دوست دارد و راحتی را می طلبد. چنان که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي﴾ (2)

ص: 61


1- کافی، ج 4، ص 149.
2- ارشاد القلوب، ج 1، ص 98.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خدای عزّوجل پیغمبرش را به محبّت خود تربیت کرد و سپس فرمود: ﴿وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیم﴾ و آن گاه به او واگذار کرد و فرمود: "هرچه را پیغمبر برای شما آورد بگیرید و از هرچه منعتان کند باز ایستید" (1) و باز فرمود: "کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است."» (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خداوند معبود همه چیز است به تمام مخلوقاتش رحمان و به مؤمنین رحیم است.» (3)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«خداوند به بندگانش رحیم است و از رحمت او این است که یکصد شاخهٔ رحمت آفریده است؛ یکی از آن ها را بین تمام بندگان تقسیم کرده و به واسطه آن، مردم با یکدیگر مهربانند و مادر به فرزند خود مهر می ورزد.... در روز قیامت این رحمت را به نودونه قسمت دیگر اضافه می کند و با همۀ آن ها امت پیغمبر اسلام را مشمول رحمتش قرار می دهد.» (4)

ص: 62


1- حشر، 7.
2- وسائل الشيعه، ج 27، ص 73.
3- کافی، ج 1، ص 114.
4- مستدرک سفینة البحار، ج 4، ص 135.

ماه برکت

اشاره

ص: 63

گل واژه برکت در فرهنگ و متون دینی ما معانی گسترده ای دارد. «مبارک»، «تبارک»، «تبرک» و... از جلوه های بی بدیل برکت است برکت خیر فراوان و ماندنی و پنهانی است که خداوند نثار زندگی ما می کند. تنها به دست مبارک خداوند است که مکان شرافت پیدا می کند و زمان مبارک می شود و اموری هرچند ساده با فزونی مادی و معنوی همراه می شوند.

خداوند عزّوجلّ خودش را «تبارک» می خواند چرا که تنها او شایسته تمجید و تجلیل است و هر آن چه برکت پیدا می کند به عنایت او و منتسب به اوست. خداوند تبارک و تعالی زمینه های برکت را برای بندگانش تعریف کرد و آنان اند که می توانند با بهره جستن از زمان ها و مکان های مبارک توشه برگیرند و ره صدساله را یک شبه طی نمایند.

برکت، گمشده عصر جدید ماست زندگی در جریان است اما برکت نیست. اسباب و وسایل فراهم است اما مبارک نیست. بستر زمان و مکان مهیاست اما دریغ از بهره مندی انسان امروز به هر زمانی و به هر مکانی چنگ می زند و به خیال خود تبرک می جوید، اما فارغ از دانش و آگاهی این که بدانیم خیر کثیر را در کجا جست و جو کنیم، به تفضل الهی است تنها خداوندِ مُرسل البرکات است که به زندگی برکت می بخشد و بندگانش را به بهانه های زیبا بی بها به سوی خیرات هدایت می کند.

ص: 64

خداوند قرآن را در شبی مبارک به نام «لیلة القدر» و در ماهی مبارک به نام رمضان و بر مبارک ترین رسولش نازل فرمود تا بندگانش را به سوی خیرات رهنمون سازد. در آیه آیه این کتاب راه های بهره مندی از برکات را نشان داده است تا اولو الالباب را به سوی سعادتمندی و رستگاری هدایت کند سنت الهی چنین مقدر شد تا در سایه سار ایمان و تقوا پیشگی به خیرات و برکات آسمان و زمین دست یابند و آرامش و حیات گوارای دنیا و عقبا به آنان عطا شود.

﴿وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهُم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الأرْضِ.﴾ (1)

«و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم.»

تا با سپاس و شکرگزاری به فزونی نعمت ها و گشایش فرصت ها دست یابند.

﴿وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ﴾ (2)

«و آن گاه که پروردگارتان اعلام کرد اگر واقعاً سپاسگزاری کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»

تا با دوری از گناه و پرهیز از حریم شکني حدود الهی عامل زوال برکت و نزول بلا در زندگی خود نباشند.

ص: 65


1- اعراف، 96.
2- ابراهیم، 7.

﴿.. فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْرًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴾ (1)

«و ما نیز بر آنان که ستم کردند به سزای این که نافرمانی پیشه کرده بودند، عذابی از آسمان فرو فرستادیم.»

تربیت دینی به ما می آموزد که می توان با شکار لحظه ها از دریای بیکران برکات و خیرات الهی بهره جست با انفاق به برکت در مال و ثروت با اطعام به برکت در رزق و روزی و با صله رحم به برکت عمر می توان دست یافت.

و در ایام الله رمضان سفرهای مبارک به وسعت عالم گسترده شد تا میهمانان خدا لحظه لحظه به آن تبرک جویند.

﴿أیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ...﴾ (2)

ماهی که نزد خداوند بهترین ماه روزهایش بهترین روزها شب هایش بهترین شب ها و ساعت هایش بهترین لحظه هاست ماهی که در آن اهل کرامت الله، نفس هایشان تسبیح خدا خوابشان عبادت و دعایشان مستجاب است.

﴿أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحُ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةُ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولُ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابُ ...﴾ (3)

در ماه مبارک، خداوند عمل قلیل را به پاداش کثیر برکت می بخشد ثواب ها «لا يَحتَسِب» و بی شمار و آمرزش و غفران روزه داران به فضل خدا و بی حساب است. تمام عباداتی که در طول سال به دنبال چاره ای برای قبولی اش می گشتیم به برکت این ماه در درگاه الهی قبول خواهند شد.

ص: 66


1- بقره، 59.
2- مفاتيح الجنان، خطبه شعبانیه
3- همان.

پیوند با ماه برکت

در توصیف ایام ظهور امام عصر عجل الله فرجه فرموده اند که به مبارکی حضور آخرین حجت خداست که برکات آسمان و زمین بر همه عالم سرازیر می شود و دانش و بینش انسان ها به نهایت شکوفایی خواهد رسید در پرتو نور هدایت ولی الله است که قسط و عدل جهان گستر شده و همۀ عالمیان به امنیت و آرامش خواهند رسید.

آنانی که در زمانهٔ غیبت امامشان در انتظار دولت کریمه، خود را در شهر الله تربیت می کنند خوب می دانند که با اتصال و پیوند با بقیة الله است که می توانند به برکات عالم ملکوت دست یابند و به حیات ملکی خود، روحی ملکوتی بدمند. لحظات عمری که در راه خدمتگزاری امامشان بگذرد مالی که در راه امامشان انفاق شود دستگیری و احسانی که به نیابت از امامشان انجام شود و همۀ نیکویی ها و مهربانی هایی که به ایشان انتساب یابد، صله و هدیه ای به سوی محبوب است که خیرات و برکات را در دنیای قبل از ظهور در زندگی بی روح و در جانشان جاری می کند.

به وجود نازنیین ولی الله اعظم، امام حتی زمان است که بر زمین و زمینیان باران خیرات و نعمت ها نازل می شود و در پرتو نور ولایت اوست که ظلمت حیرانی و گمراهی از روزگاران رخت بر می بندد و در ایام الله ،رمضان به دعای مبارک ایشان است که از روزه داران دفع بلا و رفع قضا می شود چنان که حضرت حجت بن الحسن عجل الله فرجه فرمود:

«وجود من امان برای اهل زمین است چنان که ستارگان امان اهل آسمان

ص: 67

هستند. (1)

آری، به ما آموخته اند که احیای سنت حسنه امر به معروف و نهی از منکر، محل نزول برکات در جامعه مسلمانی است و چه امری معروف تر (2) و محبوب تر از نام و یاد و سیرهٔ امام عصر عجل الله فرجه که عالم را احیا و برای فرج او مهیا می کند.

ص: 68


1- الغيبة للطوسي، ص 176
2- چنان که پیامبر اکرم در خطبه غدیر فرمودند: ﴿لَا أَمْرٌ بِمَعْرُوفٍ وَ لَا نَهْي عَنْ مُنْكَرٍ إِلَّا مَعَ إِمَامٍ مَعْصُوم﴾؛ احتجاج طبرسی، ج 1، ص 65.

روشنا

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

﴿نَوْمُ الصَّائِمِ عِبَادَةٌ وَ صَمْتُهُ تَسْبِيحٌ وَ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَابٌ وَ عَمَلُهُ مُضَاعَفٌ﴾ (1)

«خواب روزه دار عبادت، سکوت او تسبیح دعای روزه دار مستجاب و کار نیک او مضاعف است.»

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«هنگامی که شب جمعه و روز جمعه ماه رمضان می رسد خداوند در هر ساعت از این ایام، یک میلیون بنده را از آتش جهنم آزاد می کند که همه آن ها مستوجب عذاب می باشند.» (2)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«مادامی که امت من امر به معروف و نهی از منکر می کنند و به یکدیگر در کار نیک یاری می رسانند پیوسته بر خیر هستند پس هرگاه این کار را انجام ندهند، برکات از آن ها گرفته می شود و بعضی از آن ها بر بعضی دیگر مسلط می شوند و یاری دهنده ای در زمین و آسمان ندارند.» (3)

ص: 69


1- بحار الأنوار، ج 96، ص 338.
2- همان.
3- وسائل الشيعه، ج 11، ص 398.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

«هرکس یک روز داوطلبانه روزه بگیرد اگر به اندازه زمین به او طلا دهند، اجر خود را کامل دریافت نکرده است و فقط در روز حساب اجر کاملش را دریافت می کند.» (1)

امام رضا علیه السلام می فرماید:

«خدای متعال به یکی از پیامبران خود وحی فرمود که هرگاه اطاعت شوم، خشنود گردم و چون خشنود شوم برکت دهم و برکت من بی پایان است.» (2)

حضرت باقر علیه السلام فرمود:

«ریشه و اصل هر خیری ماییم و هر نیکی از شاخه های وجود ماست.» (3)

امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:

«خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و یاد خدای عزّوجلّ شود، برکتش بسیار گردد و فرشتگان در آن بیایند و شیطان ها از آن دور شوند و برای اهل آسمان می درخشد؛ چنان که ستارگان برای اهل زمین می درخشند و خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خدای عزّوجلّ در آن نشود برکتش کم گردد و فرشتگان از آن دور شوند و شیاطین در آن حاضر گردند.» (4)

ص: 70


1- معانی الاخبار، ص 409
2- کافی، ج 2، ص 275
3- بحار الأنوار، ج 24، ص 303.
4- کافی، ج 4، ص 414

ماه تربیت

اشاره

ص: 71

واژهٔ تعلیم و تربیت در فرهنگ ما مقدس است. آموزش و پرورش انسان در مدرسه دینی تعریف خاصی دارد مربیان این مدرسه مدرسان شریفی هستند که کارشان تضمینی است چشم انداز برنامه های این جا چندساله نیست بلکه جاودانه است. سبک زندگی شاگردان به گونه ای است که آنان را برای ورود به آینده ای عالی و باقی آماده می کند.

بر سردر این مدرسه نوشته شده: «ورود برای همگان آزاد است.» امتحان ورودی ندارد اما مشق و تکلیف دارد محاسبه و مراقبه دارد. شاگردانی که می خواهند به مدارج بالاتر دست یابند باید گام ها را بلند و سنگین بردارند اینجا نخستین گام در برنامه خودسازی خودشناسی است. شناخت قلمروی استعدادها و کرامت های انسانی و شناسایی بسترهای رشد و بالندگی است. انسان هایی که در مسیر سازندگی قدم بر می دارند، به دنبال شکار لحظه ها هستند تا تربیت شوند؛ کلاس تربیتی ماه رمضان نیز بر پا می شود تا شاگردانش را آماده پرواز کند.

مؤمن روزه دار با ورود به شهر الله آزمون های زیادی را می گذراند. او به مدت یک ماه با ریاضت و مراقبت خود را برای عرصه مسابقه مهیا می کند تا مسیر عبودیت را با سربلندی به سرانجام رساند روزه دار همواره خود را می پاید تا بتواند به سلامت از

ص: 72

لغزشگاه ها عبور کند.

﴿يَهْدِى بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَام وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ (1)

«تا خدا با آن (قرآن) آنانی را که دنبال رضای اویند به راه های سلامت و خوشبختی راهنمایی کند و آنان را زیر نظر خودش از تاریکی های اعتقادی و اخلاقی به طرف نور معرفت و پاکی بیرون بکشد و به راه درست زندگی ببرد.»

پایش در اساسنامه دین ما از ضروریات است. نظارت و مراقبت و مواظبت از خود انسان را به محاسبه نفس می کشاند هوشیاری دربارهٔ حال و احوال رفتار و کردار را اصلاح می کند. این که انسان بداند همواره چشمانی او را مراقبت می کنند، «نور علی نور است و مسیر تربیت را برای او روشن می کند. این که بداند دنیا گذرگاهی است برای رسیدن به اقامتگاه ابدی او را استوار و راسخ می سازد این که خود را در پناه خداوند رقیب (2) بیابد او را قدرتمند می کند.

برنامه تربیتی ماه رمضان چالشی یک ماهه یا سی روزه است، اما می تواند آدمی را برای زندگی چندین ساله تربیت کند. محاسن و مکارم اخلاق در انسانی که یک ماه از خود

مراقبت کرده است نهادینه می شود. روزه دار نه تنها مراقب خویش است، بلکه از ساعت ها و لحظه های گران بهای این ماه نیز مراقبت می.کند او از زمان افطار برای دعا کردن و از سحرگاهان برای استغفار و مناجات با خدا بهره می برد و در لحظات حضور در

ص: 73


1- مائده، 16.
2- رقیب از ریشه «رَ قَ بَ» به معنای مراقب و محافظ و از صفات خداوند است.

مُصلای نمازش، بهترین بهره را نصیب خود می کند.

مدرسه رمضان، کلاس انس با قرآن دارد؛ کلاس انس با نماز دارد؛ کلاس انس با دعا و راز ونیاز به درگاه معبود دارد؛ مشق انفاق و نیکوکاری و گذشت دارد. تنبیه و تنبه به صبر و بیداری و گرسنگی دارد؛ و سرانجام جایزه و پاداشی «لا يَحتَسِب»، بی حد و حساب، نصیب شاگردان این مدرسه خواهد شد.

ماه رمضان را ماه طهور» نامیده اند چرا که روزه دار از هرگونه رجس و پلیدی و حرام خود را پاک می کند ماهی که در آن روح و قلب و نفس انسان پالایش می شود و جلا و روشنایی می یابد. روزه دار با محدودیت ها و محرومیت های موقت جسم و روحش را توان و استقامت می بخشد.

انس و الفت باربّ العالمین، روزه دار را در بارگاه خداوند به خضوع و خشوع می رساند و ربوبیت پروردگار برای دل های پاک و صیقل یافته جلوه هایی نو پیدا می کند. او با تمام وجود می یابد که به فضل الهی به شهر الله هدایت شده است. ﴿أَنَا الصَّغِیرُ الَّذِی رَبَّیْتَهُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ الَّذِی عَلَّمْتَهُ وَ أَنَا الضَّالُّ الَّذِی هَدَیْتَهُ ...﴾. (1)

«من آن طفل کوچکی ام که پرورش دادی و آن نادانی ام که به او علم آموختی و آن گمراهی ام که هدایتش کردی.»

بندۂ صائم در مقابل نعمت های پروردگار شکرگزاری را مرام و شیوه خود می کند و می یابد که لطف و احسان پروردگار است که او را به جایگاهش در این دنیا رسانده است.

﴿إِلهِي رَبَّيْتَنِي فِي نِعَمِكَ وَ إِحْسَانِكَ صَغِيراً﴾ (2)

ص: 74


1- مفاتيح الجنان، دعای ابوحمزه
2- همان.

«خدایا، مرا در خردسالی به دامان نعمت و احسانت پروراندی»

پیوند با ماه تربیت

قدم گذاشتن در صراط الی الله بدون هدایت امام ممکن نیست. امام نه تنها راه و طریق هدایت را روشن می کند بلکه همیار و همراه قدم به قدم ما را به مقصود و مطلوب می رساند.

قطع این مرحله بیهمرهی خضر مکن *** ظلمات است بترس از خطر گمراهی (1)

روزه داران در ایام الله شهر رمضان به تهذیب نفس می پردازند تا از این رهگذر به معرفت الله دست یابند معلم این مکتب امام عصر علیه السلام است. او صاحب زمان است و می تواند ما را در هر زمان در رسیدن به دولت کریمه اش یاری دهد روزه داران این آیه را به خوبی باور دارند ﴿وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكمُ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتَرُدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمُ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُون﴾ (2)

«بگو: "هر کار خوب و بدی می خواهید بکنید خدا و رسولش و مسلمانان واقعی حقیقت کارهایتان را حتماً می بینند به همین زودی ها هم فقط به سوی دانای پیدا و پنهان برگردانده می شوید و او از کارهایتان باخبرتان می کند."»

باید بدانیم که تربیت مهدوی ضامن بقای ما در عرصه دینداری و دین باوری است و

ص: 75


1- حافظ
2- توبه، 105.

باید اقرار کنیم که استواری ارکان ایمان با ولایت حجت خدا گره خورده است. او ناظر بر اعمال ماست و در پرتو تربیت روحانی اش می توان از هرگونه پلیدی و آلودگی در امان بود. سید الساجدین در توصیف شیعیان امام عصر عجل الله فرجه می فرماید:

«همانا اهل زمان غیبت او که به امامتش اعتقاد دارند و در انتظار ظهورش هستند از مردم همه زمان ها بهترند زیرا خدای تبارک و تعالی چنان عقل و فهم و معرفتی به آن ها عنایت فرموده است که غیبت برایشان به منزلهٔ دیدن حضوری است.» (1)

مؤمن روزه دار در ماه مبارک با استعانت از بارگاه ملکوتی امام علیه السلام به پایش و پیرایش خود در دو عرصه اعتقاد و عمل مشغول است و امام عصر عجل الله فرجه با نظارت و هدایت باطنی به اصلاح گفتار و کردار در قلمروی روح و جان ما می پردازد.

﴿السّلام علیک یا داعيَ الله وَ رَبَّانِيَ آيَاتِهِ﴾ (2)

ماه رمضان، فرصتی ناب برای تربیت و خودسازی در مکتب مهدوی و تجدید بیعت با حضرت مهدی علیه السلام است. او که خود «مهدی» و تربیت شده ربّ العالمین است، بهترین هادی و پیشوا در مناسک رمضان و تنها سبیل به سوی خداست.

﴿السَّلامُ عَلَیْکَ یا سَبیلَ اللَّهِ الَّذی مَنْ سَلَکَ غَیْرَهُ هَلَکَ﴾ (3)

ص: 76


1- کمال الدین، ج 1، ص 320.
2- مفاتيح الجنان، زیارت آل يس.
3- مفاتیح، زیارت حضرت صاحب الامر.

روشنا

اميرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

سزاوار است که انسان در شبانه روز ساعتی را فارغ البال به نظارت و محاسبه خود بپردازد و ببیند که به نفع یا ضرر خویش چه کارهایی را در شب و روزش انجام داده است.» (1)

امام کاظم علیه السلام می فرماید:

«از ما نیست کسی که خود را هر روز پایش نکند اگر کار خیری کرده آن را افزون کند و حمد خدا به جا آورد و اگر کار شرّی انجام داده است استغفار و توبه نماید.» (2)

امام رضا علیه السلام می فرماید:

«امام همانند آتشی بر بالای بلندی است؛ برای کسی که به او روی آورد و به دنبالش رود، گرمابخش است در مهلکه ها دلیل راه است و اگر کسی جدایی از او را در پیش گرفت هلاکتش قطعی است.» (3)

امام رضا علیه السلام خطاب به یکی از اصحاب خود فرمود:

ص: 77


1- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 154.
2- اختصاص، ص 26.
3- کافی، ج 1، ص 200.

«ای موسی بن سیار، آیا تو نمی دانی که هر صبح و شام اعمال شیعیانمان بر ما امامان عرضه می شود؟ اگر در این نامه شاهد کاستی هایی در اعمالشان باشیم از خداوند برای آنان طلب گذشت می کنیم و اگر کار پسندیده و ارجمندی از آنان سر زده باشد برایشان شکر و سپاس خداوندی را به جای می آوریم.» (1)

امام باقر علیه السلام فرمود:

«همانا اعمال شما هر شامگاه پنجشنبه بر پیامبرتان عرضه می شود، پس هر یک از شما باید حیا کند از این که عمل زشتش بر پیامبرش عرضه شود.» (2)

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:

«همانا خداوند عزّوجلّ ماه رمضان را میدان مسابقه برای بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود برای رسیدن به رضوان و خشنودی خداوند از یکدیگر پیشی گیرند. پس گروهی در این میدان تاختند و به خشنودی الهی رستگار شدند و عده ای دیگر عقب افتادند و کوتاهی کردند و زیان دیدند.» (3)

ص: 78


1- بحار الأنوار، ج 49، ص 99.
2- بصائر الدرجات، ج 1، ص 426.
3- من لا يحضره الفقیه، ج 1، ص 511.

ماه تقوا

اشاره

ص: 79

تقوا و پرهیزکاری از محوری ترین و اساسی ترین گل واژه های مفاهیم دینی است تقوا به معنای عمل و رفتار نیست بلکه منش و مسلک در زندگی است؛ سبک زندگی هوشیارانه است؛ بینش و باوری دینی است که در سلوک رفتاری انسان خودنمایی می کند. تقوا یعنی خداوند را همه جا حاضر و ناظر دانستن و خود را در محضر حضرت حق دیدن و حریم و حرمت دوست را حفظ کردن.

رعایت حدود و حریم الهی به انسان بصیرت و آگاهی می دهد تا بتواند در پرتو نور ،عقل حق را از باطل جدا کند و راه را از بیراهه بشناسد،

﴿إن تَتَّقُوا اللَّهَ يجَعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً﴾ (1)

«اگر در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید خدا به شما بصیرتی می دهد که درست را از نادرست تشخیص دهید.»

تا بتواند راه نجات از حیرانی و پریشانی را پیدا کند،

﴿مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجَعَل لَّهُ مخَرَجاً﴾ (2)

«هرکه در حضور خدا مراقب رفتارش باشد خدا راه خلاصی از مشکلات را پیش پایش می گذارد.»

ص: 80


1- انفال، 29.
2- طلاق، 2.

تا راه گشایش و آرامش را بیابد،

﴿مَن يَتَّقِ اللهَ يجَعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِه يُسْراً﴾ (1)

«هرکه در رفتارش خدا را در نظر بگیرد، او کارهایش را برایش آسان می کند.»

با ظهور ملکهٔ تقوا در زندگی، انسان پارسا و متقی بر آستان ربوبیت پروردگار سر تسلیم و بندگی می گذارد تا برای آخرت توشه اندوزد و به مقام رستگاران دست یابد.

﴿وَ مَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَ ُيخَشَ اللَّهَ وَ يَتْقْهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائزون﴾ (2)

«آنانی که گوش به فرمان خدا و پیامبرش باشند و از خدا حساب ببرند و از نافرمانی بپرهیزند مردمی کامیاب اند.»

تقوا و پرهیزکاری نقطه ای برای آغاز نیست بلکه مسیر حرکت است. سیر و سلوک در زندگی است و باید بدانیم اولین شرط سازندگی برای سالک الی الله اهتمام ورزیدن به واجبات دینی است و این بهترین راه برای تقرب به خداست کسی که طالب رضای پروردگار است و همجواری با اولیاء خدا آرزوی اوست باید خود را به مکارم اخلاق و محاسن رفتار مزین کند تا بتواند به اوج پلکان تعالی و هدایت راه یابد.

﴿يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِين﴾ (3)

«ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفت با فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید.»

آری، از وظایف سنگین ایمان آورندگان گام نهادن در مسیر رفتار و گفتار اولیاء الهی

ص: 81


1- طلاق، 4.
2- نور، 52.
3- توبه، 119.

است و با عمل صالح است که ایمان تحقق می پذیرد.

ماه مبارک رمضان ماه تقواست ماه زندگی در حرم الله است. روزه دار به حرمت حضور در شهر الله پرواپیشگی را سیرۀ خود قرار می دهد و با سپر تقوا از طغیان هوا و سرکشی هوس ها مصون می ماند تا این که خداوند ذوالفضل به پاس و پاداش یک ماه روزه داری، او را از عفو و بخشش بی حساب خود برخوردار کند.

﴿... يُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾ (1)

«بدی هایتان را هم محو می کند و گناهانتان را می پوشاند؛ زیرا خدا لطف بسیار دارد.»

ماه مبارک ماه مراقبت و پرهیزکاری است و تقوا یعنی پرهیز از هرآن چه نمی گذارد به خود برسیم و از خود مراقبت کنیم کسی که می خواهد با سلامت روح و جان زندگی کند باید برای خود محیط امنی بسازد امنیت موجب آرامش است و آدمی را با صحت به مقصد می رساند و هرچه محافظت و مراقبت بیشتر شود کرامت انسان بیشتر و جایگاه او نزد خداوند رفیع تر خواهد شد.

﴿إنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَنْقاكُم﴾ (2)

«در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیز کارترین شماست.»

پیوند با ماه تقوا

خداوند حکیم ماه رمضان و سازندگی را برای امت آخرین پیامبرش گستراند تا به تقوا و پرهیزکاری مفتخر شوند و به آنان وعده داد که با ایمان و عمل صالح است که می توان به

ص: 82


1- انفال، 29.
2- حجرات، 13.

محبت و مودت صاحب ولایتش دست یافت.

﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وَدَا﴾ (1)

«خدا مهر و محبت مسلمانانی را که کارهای خوب می کنند، در دل ها می اندازد.»

در عصر حیرانی غیبت و دوری از صاحب ،دین عمل به معروف و دوری از محرمات آزمون بزرگی است و لغزشگاه های فریبندهای انسان را در عرصهٔ دین داری تهدید می کند. اما آن چه ایمان را در مسیر بندگی ثابت و پایدار می گرداند همراهی با نور هدایت الهی و پیوند با امام عصر و زمان است.

﴿وإِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا و الَّذِينَ هُم مُحْسِنُونَ﴾ (2)

«خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کرده اند و کسانی که نیکوکارند.»

روزه داران با انجام دادن مناسک رمضان به احیای اوامر و نواهی پروردگار همت می ورزند تا در پناه تقوا از آفات و بلاها مصون بمانند حضرت صادق علیه السلام می فرماید:

﴿إِنَ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَلْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ﴾ (3)

«صاحب این امر غیبتی دارد پس باید بنده تقوای الهی داشته باشد و باید به دینش چنگ بزند و آن را حفظ کند.»

«تمسک» در فرهنگ دین معنا و جایگاه شگرفی دارد تمسک به معنای تلاش و مجاهده در حفظ حدود دین و پناه بردن به (کهف حصین) (4) معلمان دین است؛ از آنان آموختن و چاره جویی کردن در گرداب های جهل و طوفان های هواوهوس زندگی است؛

ص: 83


1- مریم، 96
2- نحل، 128
3- کمال الدین، ج 2، ص 343
4- پناهگاه محکم و امن.

توسل و توجه به ساحت مقدس اولیاء خداست.

پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید:

«کسی که دوست دارد خدا را در حالی ملاقات کند که ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد باید ولایت حجت صاحب الزمان را که در انتظارش هستند، بپذیرد. اینان چراغ های روشنایی بخش در تاریکی و پیشوایان هدایت و علامت های تقوایند کسی که آن ها را دوست بدارد و ولایتشان را بپذیرد، من در پیشگاه الهی برای او ضامن بهشت هستم.» (1)

ص: 84


1- بحار الأنوار، ج 36، ص 296

روشنا

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«برای هر ملکی حریم و حفاظتی است. و حریم خدا حلال و حرام اوست و امور شبهه ناک بین این دو محدوده (یعنی حلال و حرام قطعی) هستند. همان طور که اگر چوپانی گلهٔ خود را در کنار حریم مشخصی به چرا ببرد بی درنگ گوسفندانش داخل آن حریم خواهند شد پس از امور شبهه ناک پرهیز کنید.» (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«هر مؤمنی که به سوی آن چه خدا دوست دارد روی آورد، خدا نیز با آن چه او دوست دارد به سویش توجه می کند و کسی که به وسیلهٔ تقوای خدا به او پناهنده شود، خدا نیز او را پناه می دهد.» (2)

از امام صادق علیه السلام دربارة آية ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ ودا﴾ (3) پرسیدند که چیست؟ ایشان فرمود:

«ولایت امیرالمؤمنین همان دوستی و مودتی است که خداوند تبارک و تعالی فرموده است.» (4)

ص: 85


1- بحار الأنوار، ج 2، ص 259.
2- کافی، ج 2، ص 65
3- مریم، 96
4- کافی، ج 1، ص 431.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«بدانید هرکه تقوای الهی داشته باشد خداوند راه بیرون رفتن از فتنه ها را به او نشان می دهد و برایش نوری در تاریکی ها ایجاد می کند» (1)

امام رضا درباره آیه ﴿يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِين﴾ (2) فرمود:

«صادقان همان امامان هستند که در طاعتشان صدیق هستند.» (3)

امام صادق علیه السلام در حدیث قدسی از قول خدای تبارک و تعالی چنین نقل می فرماید: بنده من به چیزی دوست داشتنی تر از آن چه بر او واجب کردم به من اظهار محبت نمی کند» (4)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«گناهان همچون مرکب های سرکش هستند که گناهکاران بر آن ها سوار می شوند و لجامشان گسیخته می گردد و آنان را در قعر دوزخ سرنگون می سازند؛ اما تقوا مرکبی است راهوار و آرام که صاحبانش بر آن سوار می شوند زمام آن را به دست می گیرند و تا قلب بهشت پیش می تازند.» (5)

ص: 86


1- نهج البلاغه، خطبه 183.
2- توبه، 119
3- کافی، ج 1، ص 208
4- همان، ج 2، ص 82.
5- نهج البلاغه، خطبه 16

امام صادق علیه السلام فرمود:

«هر کس خوشحال می شود و دوست دارد که در شمار یاران حضرت مهدی عجل الله فرجه باشد، باید منتظر باشد ورع داشته باشد و با اخلاق کریمانه رفتار کند.» (1)

امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:

«پارسایی و تقوای الهی پیشه کنید و مایه افتخار و زینت ما باشید، نه مایه سرشکستگی ما.» (2)

ص: 87


1- غيبة نعمانی، ص 300.
2- بحار الأنوار، ج 78، ص 372

ص: 88

ماه اُم المؤمنين

اشاره

ص: 89

دهم ماه مبارک رمضان سالروز رحلت بانویی است که او را ام المؤمنین می خوانیم او حضرت خدیجه کبری علیها السلام همسر وفادار پیامبر اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، و مادر گرامی اُم الائمة، فاطمه زهرا و جدۀ بزرگوار دوازده امام معصوم علیه السلام است.

بانوى بطحاء (1) در خاندانی اصیل و ممتاز ولادت یافت و در دامان پدری اصیل و شجاع به نام خویلد و مادری به نام فاطمه که از تبار اجداد پیامبر صلی الله علیه و آله و از یکتاپرستان ابراهیمی بودند، تربیت شد. او را «سالار بانوان» قریش لقب دادند چرا که بیگانه و آشنا در برابر جمال و کمال و سیما و سیرت او لب به ستایش گشودند او را «طاهره» نامیدند چرا که در روزگار جهالت و غفلت قریش، پاک دامن و پاک منش زیست و رایحه عفاف و سیرت پاکش فضای تیره و تار حجاز را عطرآگین نمود او را «صدیقه» نامیدند، چراکه راستگویی و درست کرداری بانوی خردمند حجاز سرآمد رفتار بلندآوازه اش بود. او را «مبارکه» نامیدند چرا که پیش از ولادتش مقام پر خیر و برکت او را به حضرت مسیح علیه السلام بشارت دادند و در انجیل به یادگار ماند که «مبارکه» همسر پیامبر آخرالزمان است و نسل ماندگار پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از بانوی خجسته ای خواهد بود که «سیدة النساء العالمین»

ص: 90


1- سرزمینی سرسبز و خرم در نزدیکی مکه است که چون زمین آن از سنگریزه پوشیده شده است به این نام خوانده می شود است.

است. (1)

آری ما تاج افتخار چنین مادری را بر سر داریم هنگامی که نزد پیامبر صلی الله علیه و آله از او یاد می شد، با گریه و اندوه می فرمود:

«از خدیجه سخن گفتید، کجا همانند او پیدا می شود؟ هنگامی که شما مرا تکذیب می کردید، خدیجه مرا تصدیق کرد او مرا در راه دین خدا پشتیبان بود و با مالش مرا یاری داد.» (2)

و این چنین حکایت دلدادگی بانو خدیجه کبری آغاز می شود. خداوند به جبرئیل وحی فرمود که خطبه عقد حبيبم محمّد صلی الله علیه و آله و همسرش خدیجه را بخوان پس جبرئیل ایستاد و گفت من به امر پروردگار جهانیان محمد امین را به تزویج خدیجه امینه صفیه صدیقه مرضیه در می آورم. (3)

حضرت خدیجه علیها السلام شیفته نسب برگزیده و خصال پسندیده پیامبر صلی الله علیه و آله شد و به تکریم و تعظیم مقام شامخ همسرش، تمامی اموال و دارایی و اعتبار خود را به ایشان بخشید. او از همه جا و همه کس دل برید و در راه محبوبش دردها و محنت ها را به جان خرید تا همای سعادت را بر فراز حیات سراسر خیر کثیرش بنشاند. او خانه امین قریش را مأمن و پناهگاه زندگی خود قرار داد تا در جوار محمد صلی الله علیه و آله بال وپر آسمانی بگیرد.

سخاوت و کرامت ایثار و فداکاری عفت و پاکدامنی و صبر و استقامت این بانوی جلیل القدر در صفحات تاریخ به یادگار مانده است. او در دوران بعثت با حمایت های مادی و معنوی اش از پیامبر صلی الله علیه و آله نقش مهمی را در احیا و ابقای اسلام ایفا نمود تا جایی که

ص: 91


1- بحار الأنوار، ج 21، ص 352.
2- همان، ج 43، ص 130.
3- الأنوار في مولد النبى صلی الله علیه و آله، ص 343

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

«آن گونه که ثروت خدیجه به من سود رساند هیچ مالی به من سود نرسانید.» (1)

صد افسوس و شرم بر جاهلان حجاز باد که بانویی والامقام چون خدیجه را بر ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه و آله و ملامت کردند و او را به غربت کشاندند اما خداوند مقام رضا و خشنودی را به خدیجه علیها السلام عطا فرمود تا انیس حبیبش، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، باشد. پس آن گاه که پیامبر در مصائب رسالت آسمانی خود به تنگی و سختی می رسید، این همسر دلارامش بود که غریبانه اندوهش را التیام می بخشید و همواره او را در خوشی یا ناخوشی ها همراه بود.

عشق پیامبر صلی الله علیه و آله به خدیجه ایلام آن چنان بود که در مقام محبتش فرمود:

«محبت خدیجه رزق و روزی من شده است.» (2)

خدیجه کبری علیها السلام اول کسی است که قله «السابقون السابقون» را فتح کرد و به رسالت پیام آور الهی ایمان آورد و او را تصدیق نمود ﴿ آمَنْتُ وَ صَدَّقْتُ وَ رَضِيتُ وَ سَلَّمْتُ﴾ (3) و این چنین به مقام «اولئک المقرّبون» دست یافت تا جایی که رسول گرامی صلی الله علیه و آله ما در بیان شکوه مقام ایمان او فرمود:

«فاطمه جان، نخستین ایمان آورنده به خدا و پیامبرش از این امت، علی است و مادرت خدیجه... .» (4)

بعد از ازدواج خدیجه با رسول گرامی صلی الله علیه و آله، خداوند اینگونه مقدر فرمود تا صاحب

ص: 92


1- أمالی طوسی، ص 483.
2- كفاية الطالب، ص 359
3- بحار الأنوار، ج 18، ص 196.
4- همان، 42، ص 502

مقام ولایت خاندان وحی، حضرت علی علیه السلام در دامان پرمهر و صفا و در مهد دانش و بینش پیامبر خدا پرورش یابد لذا از همان آغازین سال های کودکی، حضرت خدیجه ای در کنار پیامبر مسئولیت تربیت حضرت علی ها را عهده دار شد. بانو خدیجه کبری به گونه ای به ایشان محبت می ورزید و رفتار می کرد که مردم می گفتند:

«او، برادر محمد و محبوب ترین آفریدگان نزد او و نور دیدگان خدیجه است.» (1)

حضرت خدیجه علیها السلام نه تنها بانوی پیشتاز در پذیرفتن اسلام بود، بلکه اول مسلمانی است که مقام ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را پذیرفت امام کاظم علیه السلام در وصف ایمان حضرت خدیجه علیها السلام می فرماید:

«رسول خدا به حضرت خدیجه فرمود: "خداوند تو را به حق و حقیقت رهنمون کرد. حال دست خود را روی دست من بگذار و با علی بیعت کن." سپس فرمود: "ای خدیجه! این علی، مولای تو و مولای همه مؤمنین و امام ایشان بعد از من است." حضرت خدیجه گفت: "ای رسول خدا! تصدیق می کنم و بر اساس آن چه فرمودی با علی بیعت می کنم و در پیشگاه خداوند و حضور تو گواهی می دهم."» (2)

سرانجام در سال دهم بعثت، در «عام الحزن» (3) مسلمانان پس از گذراندن سه سال حصر و تبعید و تحمل مصائب بسیار، از شعب ابیطالب بیرون آمدند؛ اما طولی نکشید که

ص: 93


1- اثبات الوصية ص 44
2- بحار الانوار ، ج 18 ص 233
3- سال دهم بعثت را عام الحزن نامیدند؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله در این سال دو یار و پشتیبان خود، ابوطالب و و خدیجه علیها السلام را از دست داد.

شادی آنان به رنج و اندوهی مصیب بار منتهی شد حضرت خدیجه علیها السلام با تنی خسته و رنجور به بستر بیماری افتاد و رسول خدا با پرستاری از یار و غمخوارش خود را برای فراق و فقدان او آماده کرد.

هنگامی که بیماری بانو شدت یافت از پیامبر گرامی ما خواست که وصیت هایش را بشنود پس در واپسین لحظات چنین فرمود:

ای رسول خدا! مرا به خاطر کوتاهی ام در ادای حقوقت عفو کن! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: "هرگز چنین نیست؛ من از تو هیچ کوتاهی ندیده ام. تو آخرین توان و تلاشت را در ادای حقوق رسالت انجام دادی و بیشترین سختی ها را در زندگی با من متحمل شدی و تمام اموالت را در راه خدا بخشیدی!."

"وصیت می کنم شما را به دخترم فاطمه، او که پس از من یتیم و غریب می شود، پس کسی از زنان قریش او را اذیت نکند و به صورتش لطمه وارد نسازند و او را سیلی نزنند و بر سر او فریاد نکشند و با او به سختی و درشتی رفتار نکنند."

آن گاه که دیگر نتوانست از شدت حیا با پیامبر صلی الله علیه و آله صحبت کند، پس از قدری سکوت فرمود: "اما وصیت سوم را به دخترم فاطمه می گویم که به شما بگوید زیرا از شما شرم می کنم ای رسول خدا." سپس به فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: ای حبیبه من و ای نور چشمانم به پدرت بگو که مادرم می گوید "من از وحشت قبر در هراسم و از شما می خواهم آن ردایی را که هنگام نزول وحی می پوشید کفن من قرار دهید."

ص: 94

در آن هنگامی که روح ملکوتی ام المؤمنین به بهشت برین برده شد، پیامبر صلی الله علیه و آله بدن ایشان را غسل داد و هنگامی که خواست در همان ردای مخصوص او را کفن کند، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: "ای رسول خدا! خداوند متعال بر تو سلام و درود می فرستد و می گوید ای حبیب ما! خدیجه ای که تمامی دارایی اش را در راه ما بذل کرد، کفن او را ما عنایت کنیم." سپس جبرئیل کفنی را آورد و عرض کرد ای رسول خدا این کفن از بهشت است و خداوند آن را به خدیجه هدیه نموده است." پیامبر صلی الله علیه و آله و ابتدا خدیجه علیها السلام را با ردای مبارکش کفن کرد و سپس کفنی را که جبرئیل آورده بود روی آن قرار داد؛ از این رو حضرت خدیجه علیها السلام با دو کفن دفن شد. سپس پیکر مطهر حضرت خدیجه علیها السلام را از خانه تشییع کردند و او را در منطقه حجون به خاک سپردند و پیامبر صلی الله علیه و آله خود وارد قبر شد و ایشان را دفن کرد» (1)

در روز دهم گشت به ماه رمضان *** سکان سماء زار و پریش و نالان

گردید به پا غلغله در کون و مکان *** از داغ خدیجه شد محمد صلی الله علیه و آله گریان

پیوند با ماه اُم المؤمنین

﴿أَيْنَ ابْنُ النّبى الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلَى الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى﴾. (2)

«کجاست فرزند پیامبر برگزیده و فرزند علی مرتضی و فرزند خدیجه

ص: 95


1- طبقات الکبری، ج 8، ص 15
2- مفاتيح الجنان، دعای ندبه

بلند مقام و فرزند فاطمه کبری؟»

به راستی چه در خدیجه علیها السلام دیده ایم و شنیده ایم که ما را شیفته او می کند؟ مگر نه این که همسر باوفایی برای پیامبر صلی الله علیه و آله، مادر دلسوزی برای فاطمه زهرا علیها السلام بود و از نسل اوست که مطهران عالم و پیشوایان امت برگزیده و «الهادی المهدی» شدند. حضرت خدیجه علیها السلام اسوه و سرمشق کسانی است که می خواهند درس دلدادگی به مولایشان را بیاموزند بانویی که در راه حجت زمان خود از همه دلبستگی ها و وابستگی های دنیا گذشت و سرآمد ﴿الَّذینَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾ (1) شد. بانوی جلیل القدری که فخر و مباهات امامان بزرگوار در مواجهه با دوست و دشمن بوده است و خود را به نام او معرفی می کنند، چنان که امام سجاد علیه السلام در خطبه خود در مجلس یزید به نسب خود چنین افتخار کرد:

﴿أَنَا ابْنُ خَديجَةَ الْكُبْرَى﴾. (2)

آری، هزار و صد و چندین سال است که منتظران ایمان به امام غایبشان را مرهون و مدیون بانویی می دانند که لقبش ام المؤمنین» بوده و سرچشمه همیشه جاری کوثر است. بانویی که یار و یاور رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و همه هستی اش را نثار مولا و سرورش کرد.

اینک در چنین روزی روزه داران بر خود واجب می دانند تا با بزرگداشت نام و یاد حضرت خدیجه علیها السلام عرض ارادتی به ایشان کنند و با مولایشان در مصیبت رحلت جانسوز مادر همدلی کنند پس بانو را چنین زیارت می کنیم:

﴿السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ الْمُؤْمِنِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ سَيّدِ الْمُرْسَلِينَ

ص: 96


1- بقره، 3.
2- بحار الأنوار، ج 44، ص 174.

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعَالَمِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا أَوَّلَ الْمُؤْمِنَاتِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ أَنْفَقَتْ مَالَهَا فِي نُصْرَةِ سَيِّدِ الْأَنْبِياءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَا اسْتَطَاعَتْ وَ دافَعَتْ عَنْهُ الأعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ سَلَّمَ عَلَيْها جَبْرَئِيلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلَامَ مِنَ اللهِ الْجَلِيلِ، فَهَنِيئاً لَكِ بِمَا أَوْلَاكِ اللهُ مِنْ فَضْل وَ السَّلامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ﴾

«سلام بر تو ای مادر مؤمنان سلام بر تو ای همسر سرور فرستادگان، سلام بر تو ای مادر فاطمه زهرا سرور بانوان دو جهان، سلام بر تو ای نخست بانوی مؤمن سلام بر تو ای آن که دارایی اش را در راه پیروزی اسلام و یارى سرور انبیا هزینه کرد و دشمنان را از او دور ساخت، سلام بر تو ای آن که بر او جبرئیل درود فرستاد و سلام خدای بزرگ را به او ابلاغ کرد این فضل الهی گوارایت باد و سلام و رحمت و برکاتش بر تو.»

ص: 97

روشنا

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در توصیف شکوه و عظمت حضرت خدیجه السلام به حضرت زهرا علیها السلام فرمود:

«آن گاه خدیجه، آن بانویی که نخستین ایمان آورنده به خدا و پیامبرش بود به همراه هفتاد هزار فرشته که در دستانشان پرچم هایی است به استقبالت می آیند» (1)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«به خدا قسم هرگز همسری بهتر از خدیجه به من ارزانی نشد. روزگاری که مردم به من کفر ورزیدند، او ایمان آورد و هنگامی که مردم مرا دروغگو می شمردند، به رسالتم گواهی داد و آن گاه که مردم مرا در محاصره قرار دادند ثروت خود را در راه من خرج کرد و خداوند فرزندان مرا از نسل او قرار داد.» (2)

حضرت صادق علیه السلام فرمود:

«وقتی حضرت خدیجه با رسول خدا صلی الله علیه و آله ازدواج کرد زن های مگه از او کناره گرفته و دوری گزیدند و دیگر بر او وارد نشده و به او سلام نمی کردند، و هیچ زنی را آزاد نمی گذاشتند تا بر او وارد شود.... حتی وقتی هنگام ولادت حضرت فاطمه علیها السلام را فرا رسید، زن های قریش و بنی هاشم را فرا خواند که بیایید مرا در این هنگام یاری کنید؛ اما در

ص: 98


1- بحار الأنوار، ج 8، ص 53.
2- سیره ابن هشام، ج 1، ص 80.

جواب او گفتند: «تو نافرمانی ما کردی و سخن ما را نپذیرفتی و با محمد یتیم ابوطالب فقیری که مال نداشت، ازدواج کردی ما هم نخواهیم آمد و عهده دار امر تو نخواهیم شد». (1)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«خداوند از میان زنان چهار زن را برگزیده است مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه علیهم السلام». (2)

حضرت خدیجه علیها السلام همیشه این دعا را همراه خود داشت:

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ بِرَحْمَتِكَ أَسْتَغِيثُ فَأَغِثْنِي وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْن أَبَداً وَ أَصْلِحْ لِي شَأْنِي كُلَّهُ﴾

«به نام خداوند بخشنده مهربان ای خدای زنده و زندگی بخش ای خدای برپادارنده هستی من به مهر تو پناهنده ام پس خودت پناهم ده

و هرگز به اندازۀ چشم برهم زدنی مرا به حال خود وامگذار حال و روزم را اصلاح فرما، همه زندگی ام را آن گونه که خود می پسندی اصلاح فرما!» (3)

ص: 99


1- أمالی صدوق، ص 593
2- بحار الأنوار، ج 14، ص 174.
3- همان، ج 91، ص 224.

ص: 100

ماه عبادت

اشاره

ص: 101

گل واژه عبادت در فرهنگ دین معنایی ویژه دارد و در حوزهٔ دینداری در مصادیق گسترده ای تجلی می یابد عبادت ابراز بندگی در پیشگاه خداست. بنده با نیتی خالص برای خدا و با زبان تقدیس و تسبیح به درگاه الهی اظهار خشوع و خضوع می کند. چرا که تنها خداست که شایسته پرستش و بندگی است و ذلت و خاکساری تنها در پیشگاه اوست که آدمی را به سربلندی می رساند و روح را متعالی می کند.

﴿وَ مَا خَلَقْتُ الجُنَّ وَالْانسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونَ﴾ (1)

«و خداوند جنّ و انس را نیافرید مگر اینکه او را عبادت کنند.»

خداوند برای عبادت خود حدودی تعریف کرده است و حریم آن را احکام و قوانین الهی نامیده است.

﴿تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَن يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا وَ ذَالِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمِ﴾ (2)

«این ها مرزهای الهی است کسانی را که از او و پیامبرش اطاعت کنند، در باغ هایی پر درخت جای می دهد که در آن ها جوی ها روان است و آن جا ماندنی اند. این است کامیابی بزرگ!»

ص: 102


1- ذاریات، 56.
2- نساء، 13.

و دعوت همه فرستادگانش به سوی صراط مستقیم یعنی عبادت و پرستش خدای یگانه است.

﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّى وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقيم﴾ (1)

با عبادت است که کمالات وجودی انسان شکوفا می شود. چرا که بندگی خدا او را به آزادگی و رهایی از غیر می رساند تا به این حقیقت برسد که:

﴿أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَه...﴾ (2)

«آیا خدا کفایت کننده بنده اش نیست؟!»

تنها خداوند است که برای بنده اش کافی است اوست که ﴿حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل﴾ (3) است.

عبادت و پرستش در بارگاه الهی جلوه های گوناگون دارد. گاهی بنده به فرمان خداوند به شکل و صورت معین عبادت می کند؛ مانند به جای آوردن نماز و روزه اما گاهی عبادت شکل خاصی ندارد و فقط قصد قرب الهی است که به عمل رنگ و لعاب عبادت می زند. مانند احسان و نیکوکاری یا اطعام و انفاق که نیت بنده است که عمل را نزد خداوند ارزشمند می کند.

اولین گام برای عبادت معرفت خدای عزّوجل است. عبودیت از مسیر معرفت الله می گذرد و عیارش سنجیده می شود فهم و درک این که بر آستان چه کسی ایستاده ایم و گوش به فرمان چه کسی سپرده ایم، ما را به اوج می رساند اخلاص در بندگی از کسی برمی آید که در همه جا خدا را حاضر و ناظر ببیند. هرچه بنده خداشناس تر، عبادتش خالص تر.

ص: 103


1- مریم، 36.
2- زمر، 36.
3- آل عمران، 173

گام بعدی در عبادت، سرسپردگی به راه و رسمی است که خداوند خود اراده کرده از آن طریق پرستیده شود نه آن چنان که من می خواهم و نه بر اساس اقبال و ادبار من. در غیر این صورت ما نیز همچون حکایت ابلیس رجیم از بارگاه الهی رانده می شویم و این از سخت ترین آزمون های الهی است. بندگی خدا یعنی به تنظیمات خدا و تقسیمات الهی راضی و شاکر بودن سرانجام رضوان و نعمت های رستاخیز از آن کسانی است که در آزمون بندگی موفق شوند.

﴿يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيم﴾. (1)

«خدا به آنان از طرف خودش مژدهٔ رحمت و رضایت می دهد و نیز مژده باغ های پر درختی که در آن نعمت هایی پایدار نصیبشان می شود.»

و مهمترین گام و جان کلام در آیین بندگی استفاده از فرصت هاست. ماه مبارک رمضان، ماه تسلیم شدن در برابر حق متعال و بریدن از همۀ قیدها و دوری از همهٔ باطل هاست. در شهر الله راه عبادت و بندگی هموار شده و شور و شوق عابدان و سالکان الی الله افزون می شود.

در ضیافت الله برای هر عمل ،صائم پاداش و ثواب می نویسند. نیت روزه دار هر پلک زدنی را هم مهر عبادت می زند از اعمالی که ظاهر عبادت گونه دارند، مانند نماز، دعا، تلاوت قرآن، اطعام و... تا رفتارهای روزمره ما برای حیات و معاش، مانند نفس کشیدن و خوابیدن و کسب و کار و... همگی بنده روزه دار را به قرب می رسانند.

ماه رمضان را ماه عبادت می خوانند زیرا همهٔ رفتارها و گفتارها به سوی قبله آمال است. همه چیز رنگ خدایی دارد خداوند درهای عرش خود را گشوده است تا بندگانش

ص: 104


1- توبه، 21.

به شوق وصال به پرواز در آیند و دیگر هیچ حسرتی برای واپسین روز نباشد. پس، خوشا به حال و احوال کسانی که ماه رمضان را درک کنند

آری، سید الساجدین امام زین العابدین علیه السلام، از پروردگار ربّ العالمین چنین می خواهد:

«بار الها، این ماه را از عبادتمان سرشار ساز و اوقاتش را به طاعتمان برای خودت زینت ده و در روزش ما را به روزه داشتن و در شبش ما را به نماز و زاری و خشوع در برابر خود و خواری به محضرت یاری فرما تا روزش شاهد غفلت ما و شبش گواه تقصیر ما نباشد بار الها، ما را در همه ماه ها و روزها تا زمانی که زنده مان می داری این چنین قرار ده و ما را از بندگان شایسته خودگردان که بهشت را به میراث برند و در آن جاودان باشند، آن بندگانی که هر چه دارند در راه حق می بخشند در حالی که قلب هایشان از اندیشه بازگشت به حضرت ربّ ترسان ،است و از کسانی که به جانب خیرات می شتابند و بدان سبقت می گیرند» (1)

پیوند با ماه عبادت

ماه رمضان تجلیگاه بندگی و عبودیت امام عصر عجل الله فرجه است. اوست که هزار و صد و چند سال در خلوت انس با معبود و در بارگاه نیایش با محبوب خالصانه ترین عبادتها را برای حق متعال ادا می.کند عبادتی که حق عبادت و حضور کامل است؛ فرشتگان با تکبیر و تسبیح و تهلیل او همراهی می کنند و عبادت را از او می آموزند.

ص: 105


1- صحیفه سجادیه، دعای 44

انجام فرایض و اقامۀ نوافل و سنت های نبوی، در سیره مهدوی، برترین و عالی ترین اسوه برای مناسک رمضان است. او به تمام معنای عبادت عابد است به تمام معنای صلاة، «مصلی» (1) است و به تمام معنای صوم صائم است. معرفت الله آن چنان او را در دریای ربوبیت حضرت حق غرق کرده است که کمال خضوع و خشوع در پرستش و عبادت او موج می زند.

به راستی کمال عبادت برازنده قامتی است که مقصد و مقصود آفرینش است. انسان کاملی که آیتی می شود برای ﴿فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقین﴾ (2) و معرفت به او، ضامن تقرب عبادت های سالکان در ماه رمضان است در معیت با امام علیه السلام است که عبادات روزه داران اوج می گیرد و آنان را مقرب به پروردگار می کند چنان که امام صادق علیه السلام راه حقیقی عبادت و شناخت پروردگار را از طریق و مسیر امام علیه السلام معرفی فرمود:

﴿بِنَا عُبِدَ اللَّهِ وَ بِنَا عَرَفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ...﴾ (3)

«به وسيله ما خدا بندگی می شود و به وسیلۀ ما خدا شناخته می شود و به وسیله ما توحید خداوند متعال تحقق یافته است.»

پس اگر ماه مبارک برترین لحظات برای سلوک بندگی است باید با تأسی به امام عابدان به او اقتدا کنیم و در روح نوازترین لحظات این ماه عبادت های خالصانه خود را به او پیوند زنیم. آن چنان که ناحیه مقدسش توصیه فرمود هرگاه خواستید به سوی خداوند تبارک و تعالی توجه کنید، چنین بخوانید:

﴿.. السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ، السَّلامُ عَلَيْكَ

ص: 106


1- اسم فاعل و به معنای نمازگزار است.
2- مؤمنون، 14
3- کافی، ج 1، ص 145

حينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ السَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصَلِّي وَتَقْنُتُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِين تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِي، السَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ إِذا يَغْشَى وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ، السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ، السَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوامِعِ السَّلامِ﴾. (1)

ص: 107


1- مفاتیح الجنان فرازهایی از زیارت آل یس.

روشنا

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

شبی نیست مگر آن که فرشته مرگ این گونه مردگان را ندا می کند: ای ساکنان ،قبرستان شما ترس از مرگ را شهود کردید، هم اکنون به چه کسی غبطه می خورید؟ پس مردگان چنین می گویند ما به افراد مؤمن در محل عبادتشان غبطه می خوریم، زیرا ایشان نماز می خوانند و ما نمی توانیم نماز بخوانیم آن ها زکات می دهند و ما نمی توانیم زکات بدهیم آن ها در ماه رمضان روزه می گیرند و ما نمی توانیم روزه بگیریم، آن ها از زیادی مالشان صدقه می دهند و ما نمی توانیم صدقه دهیم». (1)

امیرالمؤمنین، علی علیه السلام می فرماید:

«هیچ بندگی و پرستشی همچون ادای واجبات نیست». (2)

امام حسن مجتبی علیه السلام می فرماید:

«اگر خداوند متعال به لطف و رحمت خود شما را به انجام دادن واجبات مکلف فرمود به جهت این نبوده که به شما نیازمند است بلکه به جهت لطف و مهربانی اش که معبودی جز او نیست شما را مکلف فرمود تا این که بد و خوب شما از یکدیگر جدا شوند و قلب ها و نهان های شما را بیازماید و در راه یافتن رحمت او بریکدیگر سبقت جسته و مقاماتتان در

ص: 108


1- ارشاد القلوب، ج 1، ص 53.
2- نهج البلاغه حکمت 113

بهشت بالا رود.» (1)

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«خدای متعال به ملائکه فرمود: برای آدم سجده کنید. آن ها هم سجده کردند. آن گاه ابلیس حسادت قلبی خود را آشکار کرد و از سجده بر آدم امتناع ورزید. پس خدای عزّوجل فرمود: «آن گاه که تو را امر به سجده کردم چه چیزی تو را باز داشت»؟ گفت: من از آدم بهتر هستم. زیرا مرا از آتش خلق کردی و او را از گل. بنابراین اول کسی که قیاس کرد ابلیس بود و استکبار ورزید و استکبار اولین معصیتی است که در درگاه خداوند انجام شده است پس ابلیس گفت: پروردگارا مرا از سجده بر آدم معاف گردان در عوض، من تو را عبادتی خواهم کرد که هیچ فرشته مقرب و پیامبر فرستاده شده ای تو را آن گونه عبادت نکرده باشد. خداوند فرمود: من نیازی به عبادت تو ندارم. من می خواهم فقط از طریقی که خود می گویم عبادت شوم نه آن گونه که تو می خواهی ابلیس هم سرپیچی کرد. پس خدای متعال فرمود از بهشت بیرون رو تو رانده شده هستی و لعنت من تا روز جزا بر تو باد!» (2)

امام رضا علیه السلام در توضیح علت عبادت می فرماید:

«تا این که مردم یاد خدا را فراموش نکنند و آداب او را وانگذارند و از اوامر و نواهی او غافل نشوند زیرا درستی و قوام آنان در این است. اگر بدون تعبد به حال خود رها

ص: 109


1- بحار الأنوار، ج 5، ص 315
2- همان، ج 11، ص 141.

می شدند، پس از مدتی دل هایشان سخت می شد.» (1)

سيد الشهداء علیه السلام هدف از خلقت انسان را چنین بیان می فرماید:

ای مردم به خدا قسم خدا بندگان را نیافرید مگر برای اینکه معرفت به او پیدا کنند، پس وقتی معرفت او را یافتند به عبادت او بپردازند پس با عبادت او از بندگی غیر او بی نیاز شوند. پس شخصی پرسید ای پسر رسول خدا فدای شما شوم، معرفت خدا چیست؟ امام علیه السلام پاسخ داد معرفت مردم هر زمان به امامشان که اطاعت او واجب است.» (2)

ص: 110


1- علل الشرائع، ص 256
2- بحار الأنوار، ج 5، ص 312.

ماه دعا

اشاره

ص: 111

گل واژه دعا به معنای خواندن خدا همراه با درخواست و طلب از درگاه باری تعالی است. دعا ذکر و یاد خداوند و توجه به ساحت اوست زیباترین صورت اظهار عبودیت و بندگی به درگاه الهی است. حضرت حق از سر لطف و تفضل راه گفت وگو را به روی بنده اش گشود و به او اذن داد تا با دعا و نیایش بر بلندای نورانی قرب بنشیند و با درخواست از بارگاه او به فلاح و رستگاری دست یابد.

﴿اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِي فِي دُعائِكَ وَ مَسْأَلَتِكَ..﴾ (1)

«خدایا، در خواندنت و درخواست از حضرتت به من اجازه دادی.»

دعا برترین عبادت ها و سیر تعالی روح به سوی رضوان پروردگار و قرار در دارالسلام است. دعا فرمان الهی به بندگان است تا آنان بتوانند گره های زندگی و تنگناهای معیشتی را بگشایند و از خمودی و افسردگی نجات یابند و به آرامش برسند.

﴿وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ﴾ (2)

«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. در حقیقت، کسانی که از پرستش من كبر مى ورزند به زودی با خواری در دوزخ

ص: 112


1- مفاتيح الجنان، دعای افتتاح
2- غافر، 60

در می آیند.»

دعا بارش رحمت الهی و کلید گنجینه رزق مادی و معنوی است. انسان با امیدواری به سوی حق متعال زبان می گشاید و از سر نیاز به او متوسل شده و می داند که او ﴿أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید﴾ (1) و از رگ گردن به بنده نزدیک تر است و سنت خداوند چنان است که همۀ عنایات و توجهات از مسیر دعا به سوی سفرۀ بندگان سرازیر شود. دعا مظهر خوف و رجاء بندهٔ بی پناه و بی چاره است.

﴿وَ أَنَا يَا سَيِّدِى عائِةٌ بِفَضْلِكَ، هَارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ﴾ (2)

بنده همواره به دنبال راهی است که از عذاب الیم عصیان و خطارها شود و دعا، آغوش پر مهر خداوند است که ﴿أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب﴾ (3) تا به سوی آن پناه ببرد و با محبوبش انس گیرد و دل آرام پیروز شود.

﴿وَإِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّى فَإِنِّى قَريبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجيبوا لي ... ﴾ (4)

«وقتی بندگانم درباره من از تو می پرسند از قول من بگو: نزدیکم من! همیشه هم دعای دعاکننده را وقتی فقط مرا بخواند سریع جواب می دهم.»

شمیم «یا شفیقُ یا رفیق» برای خسته دلان این روزگار «خداقوتی است» که به آنان می آموزد تنها در پناه ﴿یا مَن بِيَدِهِ كُلُ مِفتاح﴾ (5) و با تلاش و همت خویش است که می توان منزل پر از هول و بلای دنیا را طی کرد و از ﴿كُلِّ هَمَ وَ غَمَ وَ ضِيقٍ﴾ (6) نجات یافت

ص: 113


1- ق، 16.
2- مفاتيح الجنان دعای ابوحمزه
3- رعد، 28.
4- بقره، 186.
5- مفاتیح الجنان، دعای مشلول
6- همان.

و به سرمنزل فلاح و رستگاری رسید.

دعا سیره پیشوایان و اولیاء خداست سلاح و سپر انبیاست با دعاست که مؤمن به مصاف جنگ با هوای نفس می رود و در حمایت قدرت و قوت الهی است که می تواند حریف شیطان شود.

دعا و رازونیاز به درگاه خداوند سلاح انسان با ایمان و ستون خیمه دین و نور آسمان ها و زمین است. (1)

ماه مبارک رمضان ماه دعا و نیایش با خداوند تبارک و تعالی است. ماهی که روزه داران حلاوت گفت وگو با پروردگار را به طور خاص می چشند. ماه نزول کلام ربّ العالمین بر بندگان و ماه صعود مناجات ها و درخواست ها به سوی ملکوت است. در شهر رمضان، باب دعا، ویژه روزه داران گشوده شد تا با خالق و معبود خویش به رازونیاز بپردازند و در مکتب دعا خود را تربیت کنند.

در شهر الله، فرصت هایی مهیا شده است تا دعای روزه داران قدر و منزلتی رفیع پیدا کند. دعا در هنگام سحر، دعا در آستانه اذان و افطار و دعا در شب های قدر گوهرهای نابی است که روزه داران را به مکنت و ثروت می رساند در ایام الله رمضان بساط نیایش و گفت وگو با معبود به جلوه های گوناگون مهیا می شود. تلاوت قرآن، خواندن ادعیه و نماز و ذکر، فضای دل و جان را طراوت می بخشد و بهار رمضان را گلشن می کند.

برداشته ام دو دست از بهر دعا *** ای شاه دو عالم بنگر سوی گدا

دادی به من اذن ذکرت از لطف *** ورنه تو کجا و من بی رتبه کجا (2)

ص: 114


1- کافی، ج 2، ص 438
2- رباعیات حکیم سبزواری

پیوند با ماه دعا

در سیر و سلوک و تربیت جان و روح به تأسی از امام زمان باید اوقاتی را برای دعا و مناجات با خداوند عالم تنظیم کنیم. کاوش در سیره امام به ما می آموزد که هزار و صد و چند سال است که عبد صالح پروردگار دست به قنوت برداشته و دعا می کند به راستی اگر مناجات و نوای او را بشنویم چه می شنویم؟

﴿یا نور النور یا مُدَبّر الامور....﴾ برای من و شیعیانم گشایشی از تنگناها و راه نجاتی از ناراحتی ها قرار بده و راه پیروزی را برای ما وسیع گردان و از جانب خود آن چه فرج ما را برساند بر ما ارزانی دار». (1)

حال خوش امام علیه السلام در هنگام دعا توفیق آفرین است اینکه در هنگام رازونیاز با خدا، خود را در محضر ولی خدا عجل الله فرجه ببینیم این که بدانیم بهترین و وسیع ترین راه برای عرض حاجت به بارگاه قاضی ،الحاجات دق الباب حجت خداست، این که بشنویم آمین گوی دعای ما در مسیر استجابت امام رفیق و شفیق ماست، شورآفرین است.

در پیوند ماه مبارک با امام عصر عجل الله فرجه همین بس که در جای جای ادعیه این ماه، دعا کردن برای داعی الله جلوه گری می کند.

﴿اللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلَى وَلىَ أَمْركَ الْقائِمِ الْمُؤمل وَ الْعَدْلِ الْمُنتَظَرَ وَحُقَّهُ بِمَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَأَيَّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴾. (2)

«خدایا درود فرست بر ولی امرت آن قائم آرزو شده و دادگستری که همه در انتظارش هستند و او را در حمایت فرشتگان مقربت قرار ده و به روح القدس حمایتش کن ای پروردگار جهانیان.»

ص: 115


1- مصباح کفعمی، ص 305
2- مفاتيح الجنان، دعای افتتاح

باید بیاموزیم که عزیزترین سالک کوی دوست را باید با بهترین و برترین دعاها و هدیه ها بدرقه نمود و چه درخواستی بالاتر و مهم تر از فرج آل محمد علیهم السلام که خود به آن سفارش نمود:

﴿وَ اَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ﴾ (1)

او که پدر بزرگوارش برای گشایش مصیبت غیبت شیعیانش را چنین توصیه فرمود:

«به خدا قسم قطعاً غیبتی خواهد داشت که احدی از تباهي دينش در آن زمان نجات نمی یابد، مگر آن کسی که خدای عزّوجل او را در اعتقاد به آن حضرت ثابت قدم بدارد و در زمان غیبت او را به دعا برای تعجیل فرج ایشان موفق فرماید.» (2)

ص: 116


1- کمال الدین، ج 2، ص 485.
2- همان، ص 384.

روشنا

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«هنگامی که شب اول ماه رمضان فرا رسد هفت تن از ملائکهٔ مقرب الهی آسمان را با پرچم هایی از نور که روی آن نوشته است لا اله الا الله محمد رسول الله زینت می کنند. خوشا به حال امت محمد صلی الله علیه و آله که در سحرها باگریه و تضرع خدا را ندا می دهند و ایشان در روز قیامت در امان خواهند بود خوشا به حال امت محمد صلی الله علیه و آله که در روز، صدقه می دهند و در شب به دعا و استغفار می پردازند خداوند به آن ها نظر افکنده و از ایشان راضی می شود.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«خداوند کلید گنج های رحمتش را در دستان تو قرار داده است که به تو اجازه می دهد از او درخواست کنی تا هرگاه بخواهی درهای رحمتش را با دعا بگشایی و بارش باران رحمتش را طلب نمایی، پس اگر اجابت دعایت به تأخیر افتد این تأخیر تو را ناامید نسازد» (2)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«خداوند به هرکس چهار موهبت عطا کرده باشد، او را از چهار چیز محروم نمی سازد:

ص: 117


1- بحار الأنوار، ج 96، ص 324
2- نهج البلاغه، نامه 31

به هرکس توفیق دعا دهد از اجابت محروم نمی شود؛ به هرکس توفیق توبه دهد، از قبول آن محروم نمی گردد؛ به هرکس توفیق استغفار دهد، از آمرزش بی بهره نمی ماند؛ به هرکس توفیق شکر دهد از فزونی نعمت محروم نمی شود.» (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خدای متعال حاجت بنده اش را آن گاه که او دعا می کند، می داند ولی دوست دارد که نیازها به درگاهش عرضه شود پس هنگامی که دعا می کنی نیازت را به زبان آور» (2)

امام موسی بن جعفر علیه السلام خطاب به هشام فرمود:

«هر که سلامت دینش را آرزو دارد باید به درگاه الهی تضرع کند و از خدا بخواهد که عقلش را کامل گرداند.» (3)

حضرت باقر علیه السلام فرمود:

«خدای عزّوجل از میان بندگان مؤمنش آن بنده ای را دوست دارد که بسیار دعا کند. پس بر شما باد به دعا از هنگام سحر تا طلوع آفتاب؛ زیرا آن زمانی است که درهای آسمان در آن هنگام بازگردد و روزی ها در آن تقسیم شود و حاجت های بزرگ برآورده گردد.» (4)

ص: 118


1- خصال، ص 221
2- کافی، ج 4، ص 316.
3- همان، ج 1، ص 18.
4- همان، ج 4، ص 288

ماه درخواست ها

اشاره

ص: 119

متون دعایی ما دریافت و رهیافت به سوی معرفت الله هستند میراثی عظیم و گنجینه ای گرانقدر که به ودیعه به دست ما رسیده است بهترین ثناها دلنشین ترین مناجات ها و والاترین درخواست ها را باید از لسان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام آموخت؛ زیرا دعای مأثور (1) ارزشمندترین کلامی است که ادب و آداب گفت وگو با خدا را به ما می آموزد.

مكتب دعا منبعی غنی و سرشار از معارف الهی است و ابوابی از حکمت را به روی انسان می گشاید نگاه ما به متون دعا فقط به قصد تیمن و تبرک نیست بلکه نیایشگر با خواندن دعا و دل سپردن به تک تک واژه های مقدس دانش و بینش صحیح را از کلام حجت الله می آموزد تا در پرتو نور تعالیم الهی روش و منش زندگی خود را بتواند انتخاب کند و به رشد و تعالی دست یابد.

با ورود به ساحت ملکوتی دعا، به تعلیم امام علیه السلام و همراز و همنفس با او، چشم دل آدمی به سوی حقایق عالم باز می شود انسان به دلالت و راهنمایی مقربان خدا می آموزد که چگونه خود را به مقام قرب برساند و در تشرف به بارگاه ربّ العالمین چه بگوید و از او چه بخواهد.

1 - دعایی که از زبان معصوم علیه السلام صادر شده باشد و متن آن کلمات معصوم علیه السلام باشد.

ص: 120


1-

ادعیه ماه مبارک رمضان بابی از رحمت واسعه الهی را به سوی انسان باز می کنند آسمان رمضان ستاره باران می شود و روزه داران با ورود به شهر الله حلاوت گفت وگو با خدا را با خواندن دعاهای ویژه این ماه بر جان و دل می نشانند با نزول دعای «جوشن کبیر» بر پیام آور رحمت اسلام، هزار نام مقدس از اسماء حُسنای پروردگار را تعلیم دادند تا مقام عزّوجل پروردگار تسبیح شود و روزه داران بتوانند به بارگاه مغفرت و رحمت راه یابند.

﴿سُبْحانَكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلَّصْنَا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ﴾

از دیگر گنجینه های معارف الهی دعای ابوحمزه ثمالی است که راه و رسم توبه و استغفار و عفو و غفران را به روی انسان می گشاید در این دعای شریف حضرت سید الساجدين علیه السلام با فرازهایی منیع و بلند خداوند را با تضرع می خواند تا بنده سراپا تقصیر با تأسی از امامش بیاموزد که از پروردگار چگونه درخواست و طلب کند.

اما باید بدانیم ذکر و طاعت خدا توفیق و فضل الهی است که باید از خدا طلب کنیم ﴿اللَّهُمَّ اشْغَلْنا بِذِكْرِكَ﴾، باید بیاموزیم که بهترین رزق و روزی ها به دست خدای رازق است و ما از او گدایی می کنیم در این دعای شریف طاعت و بندگی خدا ﴿وَ ارْزُقْنَا عَمَلاً بِطاعَتِكَ﴾، عاقبت به خیری ﴿وَ اخْتِمْ لِي بِخَيْرِ﴾، و رزق حلال و طیب را ﴿وَ ارْزُقْنِي مِنْ فَضْلِكَ رِزْقاً واسعاً حَلالاً طَيِّباً﴾از خدا خواستاریم.

مهمترین تفضل خداوند بر بندگانش نعمت هدایت است که باید در سراسر زندگی مراقبش بود تا حیاتمان به عاقبتی خیر ختم شود.

﴿وَلَا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴾

از دیگر موهبت های الهی، زیارت خانه خدا و مشاهد شریفۀ خاندان طهارت علیه السلام است که به رزقی بینظیر تعبیر می شود. زیارت خاندان وحی و بهره مندی از محبت و مودّت

ص: 121

این بزرگواران، توشه ای بی بدیل است که زندگی دنیا و آخرت را رونق می بخشد.

﴿وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فِى عامِنا هذَا وَ فِي كُلِّ عامٍ وَ زِيارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلام﴾

انس روزه داران با ادعیه ماه مبارک انواری از معانی متعالی را به زندگی می تاباند و به آنان می آموزد که مسیر پرتلاطم این دنیا را چگونه می توان با صحت و سلامت به حیات طیبه جاودان منتهی کرد.

﴿اللَّهُمَّ أَعْطِنِي... السَّلامَةَ فِى الدِّينِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَنِي﴾

«خدایا، از تو می خواهم که به من سلامت در دین عطا کنی و مرا به طاعتت و اطاعت از رسولت، محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد به کار گماری، همیشه و تا هنگامی که عمرم داده ای.»

و از خداوند عاجزانه می خواهیم که ﴿اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ إِيمَاناً لَا أَجَلَ لَهُ دُونَ لِقائِكَ، أَحْيِنِي مَا أَحْيَيْتَنِي عَلَيْهِ وَ تَوَفَّنِي إِذا تَوَفَّيْتَنِي عَلَيْهِ﴾

«خدایا، ایمانی از تو درخواست می کنم که پایانی جز لقاء تو نداشته باشد، بر آن ایمان تا زمانی که زنده ام پایدارم بدار و زمانی هم که مرا می میرانی بر آن ایمان بمیران.»

رمز رسیدن به ایمان مستقر و پایدار این است که:

﴿اللَّهُمَّ أَعْطِنِي بَصِيرَةً فِي دِينِكَ وَ فَهْماً فِي حُكْمِكَ وَ فِقْهَا فِي عِلْمِكَ وَ

ص: 122

كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ وَرَعاً يَحْجُزُنِي عَنْ مَعَاصِيكَ﴾ (1)

«الهی، بصیرتی در دینت، فهمی در حکمت، بینشی در علمت و بهره ای از رحمتت و تقوایی که مرا از گناهان باز دارد، عطایم فرما.»

پیوند با ماه درخواست ها

در دل آسمان نورافشان دعاهای ماه مبارک درخشان ترین ستاره دعای افتتاح است. با افتتاح بهار رمضان، باب رازونیاز با خدا در کلام حضرت یار افتتاح می شود. این گوهر گران قدر که از ناحیه مقدس امام عصر عجل الله فرجه نازل شده است، اذن دخولی است برای روزه داران تا با فرصتی دوباره بتوانند عهد محبت و مودت خود با امام زمانشان را تجدید کنند.

﴿اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِیْ فِیْ دُعَائِکَ وَ مَسْأَلَتِکَ﴾

دعا به زیباترین آداب با حمد و ثنای الهی آغاز می شود ولیّ الله در فراز به فراز دعا به ما درس توحید می آموزد که چگونه خدا را حمد و تسبیح و تهلیل کنیم.

﴿اللَّهُمَّ إِنِّي أَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِكَ﴾

دعای افتتاح وصف نامۀ عبد فقیر در شرفیابی به بارگاه خدای غنی «باسط الرزق» است. اقرار نامه بنده خطاکاری است که با توسل و توجه به «اسماء الحُسنی» (2) می خواهد راهی به سوی رحمت الهی بگشاید.

و اختتام این افتتاح واگویه ای است از زبان منتظران دولت کریمه که غربت غیبت

ص: 123


1- مفاتیح الجنان، فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی
2- اعراف، 180

امامشان آنان را به شکوه و گلایه رسانده است.

﴿اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوّنا وَ قِلَّةَ عَدَدِنا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنا﴾

«خدایا از نبودن پیامبرمان که درودهای تو بر او و خاندانش باد و از غیبت مولایمان و زیادی دشمنانمان و کمی نفراتمان و سختی فتنه هایی که گریبانگیرمان شده است و از جریان زمانه بر زیانمان به درگاه تو شکایت می آوریم.»

آری، مؤمنان دوران ما حال و احوال کودکی را دارند که از پدر خویش دور افتاده اند و راهی ندارند که در کنار او باشند پدری که به حکمتی از میان ما رفته است، اما همه خواسته ها و بایسته های پدری در میان ما جاری است پدری که چشمان او فرزندان غریبش را می پاید و دل نگران از آن ها مراقبت می کند.

﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ﴾ (1)

آیا اندیشیده ایم که بلای دوری از امام از کجا بر سرمان آمد و راه نجات و خلاصی از آن چیست؟! افسوس که گرد و غبار غفلت بسیاری از اهل ایمان را فرا گرفته و کمتر کسی یافت می شود که در این دوران در تب و تاب این مصیبت گرفتار باشد و غم و غصه این درد او را بی تاب کرده باشد اما امید را در گرمای کلام مولا امیرالمؤمنین می آموزیم:

«منتظر فرج (از جانب خدا) باشید و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنی ترین کارها در پیشگاه خدای عزّوجلّ انتظار فرج است تا وقتی که مؤمن این حالت خود را حفظ کند.» (2)

ص: 124


1- مفاتیح الجنان، زیارت روز جمعه
2- خصال، ج 2، ص 616

روشنا

امام عصر عجل الله فرجه فرمود:

در هر شب ماه رمضان این دعا دعای افتتاح را بخوانید که دعای این ماه را ملائکه می شنوند و برای صاحبش استغفار می کنند.» (1)

امام رضا علیه السلام در ذیل آیه ﴿وَ لِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا﴾ (2) می فرماید:

«هرگاه بلایی بر شما نازل شد برای گرفتن حاجت از خدای عزّوجلّ، از ما کمک بگیرید و این همان سخن خدای متعال است که می فرماید: ﴿وَ لِلهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا﴾ (3)

از حضرت زین العابدین علیه السلام از پدرش از جدّ بزرگوارش، امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا نقل است که در یکی از غزوه ها جوشن سنگینی بر تن پیامبر خدا بود که ایشان را می آزرد لذا حضرتش دست به دعا برداشت پس جناب جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و چنین گفت:

ای محمد، پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید که این جوشن را از تنت بیرون آور و این دعا را بخوان که برای تو و امت تو امان می باشد. ای

ص: 125


1- بحار الأنوار، ج 44، ص166.
2- اعراف، 180.
3- بحار الأنوار، ج 91، ص 5.

محمّد، هرکس هنگام خروج از منزلش این دعا را بخواند یا همراه خود داشته باشد خداوند او را حفظ کرده و بهشت را بر او واجب می کند و او را به انجام دادن اعمال صالح توفیق می دهد.

کسی که این دعا را با نیت خالص در اوّل ماه رمضان بخواند، خداوند به وی ثواب شب قدر را عطا می کند و برایش هفتاد هزار ملک خلق می کند که خداوند را تسبیح و تقدیس می کنند و ثواب عمل ایشان برای او منظور می شود ای محمّد هرکس در ماه رمضان این دعا را سه بار یا یک بار بخواند خداوند بدنش را بر آتش حرام کرده و بهشت را برایش واجب می کند و خداوند دو ملک را بر وی موکّل می گرداند که از معاصی حفظش کنند و در طول حیات و هنگام مرگش در امان الهی باشد.» (1)

امام صادق علیه السلام در بیان پایداری در دوران غیبت فرمود:

در آینده شبهه ای به شما می رسد که شما بدون نشانه ای که بتوان آن را دید و بدون امامی که در میانتان هدایتگر باشد، باقی می مانید و کسی از آن شبهه نجات پیدا نمی کند مگر آن که دعای غریق را بخواند: ﴿يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِینِک﴾ (2)

ص: 126


1- همان، ج 94، ص 382 تا 384.
2- کمال الدین، ج 2، ص 35.

ماه اجابت

اشاره

ص: 127

گل واژه اجابت در فرهنگ دعا و نیایش معنایی غنی و جایگاهی عظیم دارد. به بیان امام صادق علیه السلام این وعده الهی است که:

به هرکس (توفیق) دعا داده شود، اجابت هم داده می شود و محروم نمی گردد.» (1)

اگر «دعا» را به معنای درخواست از بارگاه ربوبی بدانیم اجابت دعا پاسخ خداوند متعال به سائلی است که دست نیاز و تمنا به سوی خداوند بلند کرده و از او درخواست می کند. چنان که خود به بندگانش فرمود:

﴿وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُم...﴾ (2)

آموزه های دینی به ما می آموزند که مسیر اجابت دعای بندگان پرتلاطم است. فاصله خواسته ها تا دریافت ها تابع قانون و سنت الهی است و برای دعاکننده، سلوکی ویژه تعریف کرده اند تا او را در رسیدن به قلهٔ اجابت یاری کند با ناآگاهی و نابلدی به خواست و حاجت خود نمی توان رسید.

گفتی که مستجاب کنم گر دعاکنی توفیق هم عطا کن و حال دعا ببخش دل های ما که تیره شد از رنگ معصیت یا رب به نور معرفت خود رضا ببخش

ص: 128


1- بحار الأنوار، ج 93، ص 362
2- غافر، 60

خداوند تبارک و تعالی باب فیض و رحمت دعا را گشود تا عبد صغیر بتواند با معبود کبیر خود گفت وگو کند اما باید بیاموزیم که ورود به بارگاه بزرگان ادب و آدابی دارد. ساحت مقدس اجابت رمز و رازی دارد، تاوان و بهایی دارد.

﴿وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنى فَإِني قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ﴿فَلْيَسْتَجيبوا لى وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴾. (1)

«وقتی بندگانم درباره من از تو می پرسند از قول من بگو: نزدیکم من! همیشه هم دعای دعاکننده را وقتی فقط مرا بخواند سریع جواب می دهم. پس آنان هم دعوتم را بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا در مسیر رشد قرار بگیرند.»

برای قدم گذاردن در سرزمین آرزوها باید قد کشید و گام های بلند برداشت باید برای دریافت خواسته ها در مسیر خواست و قوانین الهی گام برداشت و تغییر کرد و تغییر داد تا شرایط تحقق مطلوب مقصود فراهم شود.

گام اول؛ اجابت دعوت پروردگار و طلب کردن از او و امید و ایمان به این حقیقت است كه ﴿إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير﴾.

گام دوم؛ صبر و بردباری است صبر برگذر زمان صبر بر حکمت ها و مصلحت ها و صبر بر همت و تلاش برای دریافت ها و ایمان به این حقیقت که ﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾ (2) و ﴿اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴾ (3) و

گام سوم؛ ماندن بر سبیل اجابت است و رضایت به آن چه حضرت «کافی المهمّات»

ص: 129


1- بقره، 186
2- بقره، 153
3- آل عمران، 146

کفایت نموده و برای بنده اش تدبیر کرده است.

﴿وَ يَسْتَجِيبُ الذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ يَزيدُهُم مِّن فضله ..﴾ (1)

و [درخواستِ] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، اجابت می کند و از فضل خویش به آنان زیاده می دهد.»

از سوی دیگر، وعدهٔ خداوند در اجابت دعا حتمی و او ﴿إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْميعاد﴾ (2) است. اما لبیک گفتن به خواسته های بندگانش جلوه های گوناگون دارد. دعای بندگان در محضر خدا گم نمی شود بلکه به بهترین صورت حساب و کتاب می شود. آن چه اولیاء خداوند در معنای اجابت دعا به ما آموخته اند، پنج طریق است:

اول؛ برآورده شدن و تحقق حاجت در دنیا و دریافت آن چه طلب شده است.

دوم؛ عطای بهتر و خیر برتر خداوند به جای درخواست بنده از سر لطف و مهربانی که در این صورت شکر نعمت سزاوار است مولا امیرالمؤمنین می فرماید: چه بسا چیزی را درخواست کنی اما به تو داده نشود و بهتر از آن را زود یا دیر (هر چند در آخرت) به تو عطا کنند.» (3)

سوم؛ خداوند در مقام اجابت دعای بنده اش شر و بلایی را از او دور می کند.

چهارم؛ خداوند در پاسخ به دعای بنده مؤمنشگاهی دعا را کفاره گناهان او قرار می دهد و به جای برآوردن حاجت، او را از آلودگی معاصی پاک می کند.

پنجم؛ دعای او توشه و ذخیره آخرت می شود. بنده با ایمان خدا خوب می داند که

ص: 130


1- شوری، 26.
2- آل عمران، 9
3- نهج البلاغه، نامه 31

نعمت های اخروی را نمی توان با نعمت های دنیا قیاس کرد و در نظام خداوند خیر و مصلحت تعریف خاصی دارد و همۀ آن چه خداوند مهربان برای بندگانش رقم می زند از باب لطف و خیر است تا او را به رشد برساند.

﴿عسی أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾ (1)

«بسا چیزی را خوش نمی دارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست می دارید و آن برای شما بد است و خدا می داند و شما نمی دانید.»

آن چه دعا را به بارگار اجابت نزدیک می کند و در پیشگاه حضرت حق ارزش و اعتبار ویژه می بخشد، زمان و مکان مقدس برای دعا کردن است. با حلول ماه مبارک رمضان درهای اجابت آسمان به روی مؤمنان باز می شود و دعای روزه داران با گرما و حرارتی خاص به سوی اجابت اوج می گیرد.

«در ماه دعا و عبادت رمضان اوقاتی برای روزه داران مهیا می شود تا بتوانند با توجه و توسل به خیرات و برکات شهر الله دست یابند همچنین مؤمنان روزه دار در ساعاتی از شب های این ماه گرد هم جمع می شوند تا با خواندن دعا در کنار یکدیگر از فرصت اجابت بیشتر بهره مند شوند پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله می فرماید:

در ماه رمضان، در اوقات نماز، دست هایتان را برای دعا به سوی خدا بلند کنید زیرا اوقات نماز بهترین ساعت ها می باشد خداوند در این ساعت با نظر رحمت به بندگانش می نگرد هنگامی که با او نجوا می کنند و هنگامی که او را ندا می دهند پاسخ مثبت می دهد و وقتی دعا می کنند اجابت

ص: 131


1- بقره، 216.

می نماید.» (1)

پیوند با ماه اجابت

﴿وَ اَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ﴾ (2)

این رهنمود شریف از ناحیه مقدس امام عصر عجل الله فرجه بر شیعیان رسید تا کلید فرج و گشایش برای عصر غیبت شود زیاد دعا کردن و الحاح در امر دعا برای فرج توصیه شده تا گره های کور زندگی عصر غربت و دلتنگی را بگشاید و عالم را به سوی ظهوری سراسر خیر و برکت رهنمون سازد.

ظهور آخرین حجت خدا به اذن الله از وعده های حتمی الهی است و دعا برای فرج او در اوج اجابت است. آثار شگرف دعا برای فرج امام لا به لطف و کرم آن عزیز با فرج و گشایش برای محبین امام آغاز می شود و اجابت این دعا در سراسر زندگی آنان هویداست.

با دعا برای فرج بهترین معبود خدا می توان خود را در مسیر بارش خیر و رحمت بیکران الهی قرار داد چرا که دعای ما احسان و هدیه ای ناقابل به پیشگاه آقای کریم بزرگواری است که هر جمعه در فراق و انتظارش او را زیارت می کنیم و او به رسم کریمی به بهترین صورت جبران می کند.

﴿انت یا مولای گریم من اولادِ الكِرام﴾ (3)

دعا بر فرج امام عصر علیه السلام توفیقی است از جانب حضرت دوست که می تواند رفیقانه ما

ص: 132


1- بحار الأنوار، ج 96، ص 257.
2- کمال الدین، ج 2، ص 485
3- مفاتیح الجنان، زیارت روز جمعه.

را در حفظ و حراست از دین یاری کرده و در مصیبت ها و هلاکت های زمانه امانمان دهد. کسی که از غم دوری امام را به درگاه الهی می نالد و برای فرجش دعا می کند، خوب می داند که غفلت و گناه مانع اجابت دعاست. پس برای رسیدن به محبوب و مطلوبش از خود مراقبت کرده و خودش را به فضایل و کمالات اخلاقی مزین می کند.

این ها همه آثار و برکات دعا بر فرج مولاست که به زندگی خموده و بی جان ما روحی تازه می دمد و درهای امید و فرج را به روی دل های خسته می گشاید.

ص: 133

روشنا

امام زین العابدین علیه السلام می فرماید:

«مؤمن یکی از این سه بهره را از دعای خود می برد یا در آخرت برایش ذخیره می شود یا به زودی در دنیا خواسته اش برآورده می گردد یا بلایی که بنا بود به او برسد، از او دفع می شود.» (1)

حضرت کاظم علیه السلام می فرماید:

«برای هر روزه دار هنگام افطار کردنش یک دعای مستجاب وجود دارد؛ پس در اولین لقمه چنین بگو: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْ لِي.﴾ (2)

امیرالمؤمنین علیه السلام در نام های خطاب به فرزند گرامی خویش می فرماید:

«یا (خواسته ات) از تو بازداشته می شود به خاطر آن چه خیر تو در آن است. چه بسیارند اموری که تو آن ها را طلب می کنی، اما اگر به تو بدهند تباهی دین تو در آن است. حال که چنین است، پس چیزی را از خدا بخواه که زیبایی اش برایت بماند و ضرر و زیانی برای تو نداشته باشد. اما مال دنیا برایت باقی نمی ماند و تو نیز برای آن باقی نخواهی ماند.» (3)

ص: 134


1- بحار الأنوار، ج 78، ص 138.
2- همان، ج 98، ص 14.
3- نهج البلاغه، نامه 31

امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:

«قسم به خدا مهدی علیه السلام غیبتی خواهد داشت که تنها در آن کسانی از تباهی (در دین و ایمان) نجات می یابند که به لطف خداوند در اعتقاد به امامت ایشان ثابت قدم بمانند و در زمان غیبت حضرت به توفیق الهی اهل دعا بر تعجیل فرج ایشان باشند.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«بر شما باد که در ماه رمضان زیاد دعا و استغفار کنید که دعا بلا را از شما دور می سازد و طلب مغفرت و آمرزش گناهان شما را پاک می گرداند.» (2)

ص: 135


1- کمال الدین، ج 2، ص 384.
2- وسائل الشيعه، ج 10، ص 304.

ص: 136

ماه کریم

اشاره

ص: 137

از نیمه ماه رمضان ماه برآمد *** با آمدنش فصل غم و رنج سر آمد

شاد است رسول دو سرا، حضرت طاها *** زیرا که کنون سبط کبیرش به بر آمد

گل واژه کریم را به اصیل و عفیف با مروّت و جوانمرد بخشنده و بزرگوار، نیکوکار و نیک نهاد معنا کرده اند و چه زیبا که همۀ این ارزش ها یکجا در امام حسن مجتبی علیه السلام گرد آمدند و خداوند چنین اراده فرمود تا با صفت ،کریم آینۀ حُسن الهی در ایشان ظهور یابد.

آری، نیمه ماه رمضان با تولد میوه دل نبی الله کامل شد و نخستین ثمره پیوند آسمانی امیر مؤمنان علی علیه السلام و بانوی دو سرا فاطمه زهرا علیها السلام، در پانزدهم ماه رمضان سال سوم هجری در مدینة الرسول دیده به جهان گشود خداوند او را «حسن» نامید و به لقب «مجتبی» برگزیده و نامی شد با ولادت مبارکش شادی رخسار پیامبر صلی الله علیه و آله را فرا گرفت تا جایی که در وصف حُسن یوسفش فرمود:

«حسن را از آن رو حسن نامیدند که آسمان ها و زمین به احسان خدا برپاست و نام حسن برگرفته از احسان است و علی و حسن دو نام از

ص: 138

نام های خدای متعال هستند... .» (1)

در ذکر فضایل حضرت سالار ایشان را به این القاب ستودند: «قُرة عين الزهرا؛ نور دیدهٔ فاطمه زهرا علیها السلام»، «ولیعهد مرتضی؛ جانشین علی مرتضی»، «أشبه الخلق بالمصطفى؛ کسی که چهره اش یادآور سیمای رسول خداست» و صاحب لواء و الراية؛ پرچمدار دین خدا و... (2)

امام حسن مجتبی علیه السلام در آغوش پاکترین مادر عالم به دنیا آمد و تمام مکارم اخلاق را در کودکی در دامان جد بزرگوارش آموخت و چراغ کرامتش را بر اهل زمین افروخت تا جایی که به جهت سخاوت و بخشندگی و نیکوکاری بسیار «کریم اهل بیت» نام گرفت. سرآمد شرح حال زندگانی مبارکش، بخشش های عظیم و انفاق های بی نظیری است که حکایت از زهد و پارسایی او می کند. درد دل مستمندان و نیازمندان را به جان می شنید و هیچ مسکینی از در خانه او ناامید نشد. وقتی از ایشان پرسیدند که چرا هرگز سائلی را ناامید برنمی گرداند، فرمود:

«من هم سائل درگاه خداوند هستم و می خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می دارد می خواهد که من هم به مردم کمک کنم.» (3)

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله سبط اکبر خود را «سید شباب أهل الجنة؛ آقای جوانان بهشت» نامید و در مناقب و فضایل بی شمارش همین بس که او یکی از پنج تن آل عبا، (4)

ص: 139


1- حلية الابرار، ج 1، ص 499
2- مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 4.
3- کشف الغمة، ج 2، ص 201.
4- اشاره به حدیث کساء.

یادگار پیامبر مصطفی صلی الله علیه و آله، (1) جزو مطهران نام برده در کتاب خدا (2) و در زمرۀ «ابنائنا و ابنائكم (3) و «الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» (4) است که محبت و مودت ایشان را اجر و مزد رسالت دانسته اند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«خداوندا، من حسن را دوست می دارم تو هم او را دوست بدار و هرکه حسنم را دوست بدارد خداوند او را دوست می دارد.» (5)

حماسه جاودانه ای که در تاریخ زندگی چهل و هفت سالۀ امام مجتبی علیه السلام جلوه گری می کند حلم و علم بسیار و سیاست و درایت ایشان در مقابله با دولت سفیانی است. اگر نبود صلح امام حسن و آینده نگری آن بزرگوار که موجب رسوایی معاویه شد و نقاب از چهرۀ منافق و ننگین امویان برگرفت، قطعاً حاصل بیست و سه سال تلاش پیامبر در یک چشم برهم زدن نابود می شد ایشان برای حراست از کرامت و عزت مؤمنان، از سفاهت و جهالت بنی امیه گذشت تا حق آشکار و باطل نابود شود، تا جایی که باقر العلوم علیه السلام فرمود:

«آن چه حسن بن علی علیه السلام در برابر معاویه به کار برد، برای مردم بهتر بود از آن چه خورشید بر آن می تابد». (6)

زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام فارغ از هفت سال همراهی ایشان با جد بزرگوارشان، آغاز دوران محنت و مصیبت های اهل بیت علیهم السلام بوده است بعد از شهادت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله، امام حسن علیه السلام خانه نشینی پدر مظلومشان امیرالمؤمنین علیه السلام و به غارت

ص: 140


1- اشاره به حدیث ثقلین
2- مصداق آیه تطهیر.
3- آیه مباهله.
4- شوری، 23.
5- کنز العمال، ج 16، ص 262.
6- بحار الأنوار، ج 44، ص 25

رفتن میراث نبوت به دست غاصبان سقیفه را شاهد بودند و مادرشان را در احتجاجات شبانه بر در خانه مهاجرین و انصار برای احقاق حق خلافت همراهی و ملازمت می کردند.

اعظم مصیبت خاندان وحی در آن دوران غربت، واقعهٔ هجوم غاصبان و منافقان به خانه بانوی دو سرا حضرت زهرا علیه السلام است که امام مجتبی علیه السلام در کنار مادر، شکسته شدن حریم ولایت را شاهد بودند. حضور ایشان در کنار پیکر کبود مادر در دل شب و تشییع و تدفین مخفیانه یاس نبی التیام دل دردمند پدر بود.

آری، حضور روزه داران در شهر الله یادآور مصیبت دیگری از آل الله است. با حلول ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت امام حسن مجتبی علیه السلام در شب های قدر غم جانکاه از دست دادن پدر را به جان خرید و با شهادت امیرالمؤمنین، على علیه السلام رسالت خطیر امامت ده ساله ایشان آغاز شد دوران پرتلاطم امامت امام علیه السلام با خلافت ننگین معاویه مکار و بی وفایی مردمان دنیاطلب آن دوران همزمان شد تا جایی که برای حفظ دین جد بزرگوارش به مصالحه با غاصبان مجبور شد و با شهادت مظلومانه اش اجازه نداد که رشته اسلام از هم بگسلد و امت پیامبر نابود شود.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در وصیتی طولانی به اصحاب کساء و با بیان مظلومیت تک تک اهل بیت فرمود:

«... و اما تو ای حسن، امت به تو خیانت می کنند، پس اگر یارانی پیدا کردی با آنان به جهاد پرداز و گرنه دست باز دار و خون خود را حفظ کن زیرا شهادت در انتظار توست خدا لعنت کند قاتلان و یاوران آن ها را بر ضد تو، زیرا کسی که تو را می کشد زنازاده و پسر زنازاده پسر زنازاده است. خداوند

ص: 141

آخرت را برای ما اهل بیت برگزیده و دنیا را برای ما نپسندیده است.» (1)

پیوند با ماه کریم

در جمعه های دلگیر فراق، خطاب به حضرت یار چنین می خوانیم:

﴿... وَ أَنَا يَا مَولايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ، وَ أَنْتَ يَا مَوْلاىَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ، وَ مَأْمُورٌ بِالضَّيَافَةِ وَالْإِجَارَةِ﴾

«و من ای آقای من در این روز میهمان و پناهنده به تو هستم و تو ای مولای من کریم و بزرگواری از خاندان بزرگوارانی و از سوی خدا به پذیرایی و پناه دهی مأمور هستی.» (2)

خداوندا، ما دولت کریمه ای را مشتاقیم و در انتظارش سخت بی تابیم که با آمدنش همه کرامت و بزرگی را به دنیا و آخرت می بخشند. ما چشم به راه مولای کریمی هستیم که صاحب لوای اهل بیت کرامت علیهم السلام است.

﴿اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ...﴾ (3)

آری، عصر ظهور فصل نوینی را برای عالمیان می گشاید و آیات و بینات بسیاری روشنگر و نویدبخش رسالت سترگ حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله فرجه خواهد بود. اما باید بدانیم که ظهور معرفت و آگاهی انسان عصر جدید دربارهٔ آن دوران شکوفایی، تمنای دولت کریمه را افزون می کند و باید بیاموزیم که گنجینه ارزشمند روایت های مهدوی در

ص: 142


1- امام حسن علیه السلام جان دل پیامبر، ص 483.
2- مفاتيح الجنان زیارت امام زمان در روز جمعه
3- همان، دعای افتتاح

تاریخ عصر غیبت بزرگترین مرهم امیدبخش منتظران خواهد بود.

ترسیم جلوه های زیبایی از دولت کریمه در لسان مبارک اهل بیت علیهم السلام الهام بخش هوشیارانی است که خود را برای حضور در آن دوران باشکوه آماده می کنند، عصری سرشار از دانش و بینش و آگاهی که انسان را در ژرفای هستی سیر می دهد و روزگاری که زمین گنجینه های خود را آشکار می کند و فراوانی نعمت و برکت سراسر عالم را فرا می گیرد و در این هنگامه است که مولای کریم ما، مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله، عدل و احسان را اقامه می کند و مال و ثروت را چون سیل جاری می سازد و کلان کلان می بخشد. او که محبوب همه خسته دلان است و موعود همه امیدواران عالم، بر بینوایان و مظلومان چنان رئوف و مهربان است که نزدش پناه می جویند.

اکنون در ضیافت الله ماه مبارک دست به دامان تنها یادگار خاندان کریم می شویم و از او می خواهیم:

﴿فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي﴾ (1)

«مرا میهمان کن و پناهم ده!»

پس مرا پذیرا باش و پناه ده، چرا که می دانیم شما مظهر جود و سخایید و خُلق وخوی شما بخشش است.

﴿عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ﴾ (2)

ص: 143


1- همان، زیارت امام زمان در روز جمعه
2- مفاتيح الجنان، زیارت جامعه.

روشنا

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«چون فرزندم، حسن علیه السلام را به زهر شهید کنند، ملائکه آسمان های هفتگانه بر او گریه کنند و همه چیز بر او بگرید حتی مرغان هوا و ماهیان دریا و هرکه بر او بگرید، روزی که دیده ها کور می شود دیده اش کور نشود و هرکه بر مصیبت او اندوهناک شود دل او در روزی که دل ها اندوهناک ،شوند اندوهناک نمی شود و هرکه در بقیع او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد، در روزی که قدم ها بر آن لرزان است.» (1)

امام حسن مجتبی علیه السلام می فرماید:

نعمت های خداوند آزمون است، اگر شکر و حق آن ادا شود برای انسان نعمت است و اگر انسان ناشکری کرد، همان نعمت برایش عذاب خواهد بود.» (2)

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:

«بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است؛ آن چه با چشم خود ببینی حق است آن چه شنیدی یا برایت نقل کردند، چه بسا باطل باشد.» (3)

ص: 144


1- منتهی الآمال، ص 501
2- بحار الأنوار، ج 75، ص 113.
3- تحف العقول، ص 229

از حضرت مجتبی علیه السلام دربارۀ مروّت و جوانمردی سؤال شد، فرمود:

«جوانمرد کسی است که در نگهداری دین و عمل به آن تلاش کند، در اصلاح اموال و ثروت خود همت گمارد و در رعایت حقوق طبقات مختلف پابرجا باشد.» (1)

امام حسن علیه السلام فرمود:

«همانا مردم اسیر و بنده دنیا و اموال آن هستند و دین را وسیلهٔ رسیدن به اهداف خود قرار داده اند و به هر نوعی که زندگی آن ها تأمین شود، حرکت می کنند. بنابراین هنگامی که در بوته آزمایش در آیند دین داران اندک خواهند بود.» (2)

امام حسن علیه السلام فرمود:

«در شگفتم از کسی که در خوراکی های خود اندیشه می کند، ولی درباره معقولات خویش اندیشه نمی کند پس از آن چه معده اش را آزار می دهد دوری می کند، در حالی که سینه و روح خود را از پست ترین چیزها پر می سازد.» (3)

امام حسن علیه السلام فرمود:

«هرکس رضایت خدا را بخواهد هر چند با خشم مردم همراه شود، خداوند او را از امور مردم کفایت می کند و هرکس که با به خشم آوردن خداوند دنبال رضایت مردم باشد، خدا او را به مردم و امی گذارد.» (4)

ص: 145


1- همان، ص 235.
2- احقاق الحق، ج 11، ص 234
3- بحار الأنوار، ج 1، ص 218.
4- میزان الحکمه، ج 4، ص 153.

امام حسن علیه السلام فرمود:

«اگر خواستی با کسی رفاقت کنی و احتیاج به مونس تو را به رفاقت واداشت، باکسی دوستی کن که رفاقت او زینت و آرایش برای شخصیت تو بوده و پاسدار خدمات تو باشد. هرگاه از او یاری طلبیدی یاری ات کند. هرگاه سخنی ،گفتی تو را تصدیق نماید. اگر به او نزدیک شدی تو را محترم شمرده و مقامت را گرامی دارد. اگر دست نیاز به سویش دراز کردی، دستت را رد نکند. اگر مشکلی داشتی و گره ای در کارت افتاد، آن را بگشاید. اگر از تو نیکی و خوبی ببیند آن را فراموش نکند اگر خواسته ای داشتی، آن را برآورد. هرگاه خاموشی گزیدی او با تو آغاز به سخن کند. اگر گرفتاری برای تو پیش آمد، با تو همدردی کند. از جانب وی به تو رنج و گزندی نرسد. هنگام سختی ها تو را بی یاور نگذارد و اگر در حال تقسیم با هم به اختلاف برخیزید تو را بر خود مقدم بدارد.» (1)

ص: 146


1- مستدرک الوسائل، ج 8 ، ص 211.

ماه توبه

اشاره

ص: 147

گل واژۀ توبه به معنای بازگشت از گناهان به سوی طاعت خدا و صراط مستقیم الهی است. توبه رساترین عذرخواهی بنده خطاکار از پروردگار مهربان است که با انابه و پشیمانی به سوی او روی می.آورد توبه باب امید و رحمت را به روی بندگان می گشاید و آنان را از ورطهٔ هلاکت نجات می دهد خداوند از سر مهر و شفقت توفیق آشتی را به گناهکاران عنایت می فرماید تا آنان بتوانند راهی به سوی مغفرت و آمرزش پیدا کنند.

﴿.... ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾ (1)

«پس خدابه آنان (توفیق) توبه داد تا توبه کنند بی تردید خدا همان توبه پذیر مهربان است.»

آری، آدمی با ارتکاب گناه در مقابل حق الله عصیان می کند و به خود ظلم کرده و حق النفس را تباه می سازد گاهی نفس سرکش پا را فراتر نهاده و حق الناس را نیز ضایع می کند. گناه و معصیت ابر سیاهی بر فراز آسمان زندگی انسان هاست که آنان را از رحمت و نعمت الهی باز می دارد اگر گناه پاک نشود و بار سنگین آن از دوش انسان برندارند راهی به سوی رهایی از آفت ها و بلاهای دامنگیر وجود نخواهد داشت.

﴿.... و تُوبُوا إِلَى اللهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ (2)

ص: 148


1- توبه، 118.
2- نور، 37

«ای مؤمنان، همگی به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.»

توبه کلیدی است که در سعادت را به روی انسان باز می کند و آدمی را به ساحت مقدس بندگی خدا بازمی گرداند. هنگامی که انسان به زشتی گناه آگاه می شود و ضرر و زیان آن را می چشد قلب او از دور افتادن از محبوبش پشیمان شده و به ترک گناه و جبران مافات تصمیم می گیرد.

﴿فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رحيم﴾ (1)

«و هرکس که پس از ستم کردن توبه و جبران نماید خدا توبه او را می پذیرد، زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»

در آموزه های دین برای حقیقت توبه ارکانی تعریف شده است. تائب الی الله باید گام های بلندی را بر سبیل آمرزش و مغفرت بردارد گام اول ندامت و عزم بر ترک گناه است. مؤمن خطاکار فقط در پیشگاه خدا و حجت خداست که می تواند به گناهان خود اقرار کرده و اظهار پشیمانی کند.

﴿وَ هُوَ الَّذى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئَاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ﴾ (2)

«اوست که توبه را از بندگانش می پذیرد و از گناهانشان می گذرد. از آن چه می کنید هم باخبر است.»

گام دوم، بازیابی آن چه از دست رفته است با ادای حق الله و قضای واجبات، آدمی خود را در مسیر طاعت خدا قرار می دهد تا صفحات سیاه پرونده اعمالش پاک شود. اما در مقام

ص: 149


1- مائده، 39.
2- شوری، 25.

ادای حق الناس کارها دشوار و سخت تر می شود باید به جبران خسارت ها پرداخت و از صاحبان حقوق حلالیت طلبید.

با توبه حقیقی آثار گناه از دل انسان پاک شده و ریشهٔ معصیت از سرزمین جان او کنده می شود و بر روح آدمی بذر ایمان و عمل صالح رشد می کند.

﴿ إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأَوْلِئِكَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كَانَ اللهُ غَفُوراً رَحِيماً﴾ (1)

«مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل می کند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.»

با حلول ماه مبارک آسمان شهر الله نورباران می شود. ابواب «شهر التوبة»، «شهر الانابة» و «شهر المغفرة» به روی مؤمنان باز می شود تا آنان را به «شهر الرجاء» برساند.

چنان که سیدالساجدین امام سجاد علیه السلام در روزهای ماه رمضان چنین دعا می کردند:

﴿اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ، وَ هذَا شَهْرُ الصِّيَامِ، وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ، وَ هَذَا التَّوْبَةِ، وَ هذَا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ، وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْز بالْجَنَّة﴾ (2)

خداوند در فراخوان عظیمی روزه داران خطاکار را به سوی بارگاه رحمت و مغفرت خود دعوت می کند و توبه همان ریسمان الهی است که بندگان را به سوی او می کشاند.

﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ﴾ (3)

ص: 150


1- فرقان، 70.
2- کافی، ج 7، ص 403.
3- تحریم، 8.

«ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا توبه کنید توبه ای خالص؛ امید است پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ هایی بهشتی وارد کند.»

روزه داران به خوبی می دانند که باید فرصت طلایی ماه مبارک را غنیمت شمرند پس تأمل جایز نیست. «تسویف» (1) فریبکاری شیطان است تا سد راه شود و آدمی را از «خیر کثیر» محروم سازد پس باید به درگاه ربّ العالمین تضرع کنند تا به مقام توبه دست یابند.

﴿اللَّهُمَّ إِنِّى أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا مِنْ كَبَائِرِ ذُنُوبِي وَ صَغَائِرِهَا وَ بَوَاطِن سَيِّئَاتِي وَ ظَوَاهِرِهَا وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِي وَ حَوَادِثِهَا تَوْبَةَ مَنْ لَا يُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِيَةٍ وَ لَا يُضْمِرُ أَنْ يَعُودَ فِي خَطِيئَةٍ...﴾ (2)

«خدایا، در این موقعیتی که هستم از گناهان بزرگ و کوچکم و پوشیده و آشکارم و از لغزش های گذشته و جدیدم به سویت توبه می کنم؛ توبه کسی که با خود از گناه سخن نمی گوید و اندیشه بازگشتن در عرصه خطا را به خاطرش راه نمی دهد.»

پیوند با ماه توبه

توبه، هجرت از گناه به سوی خداست و ظهور این حرکت، رفتن به سوی آشتی با حجت خداست. در بیقراری شب های انس رمضان تنها راه تشرف به بارگاه حضرت حق، همراهی با ولی خداست. او بهترین شفیع برای عذرخواهی است.. ایام الله بهترین فرصت

ص: 151


1- تسویف از ریشه «سوف» به معنای فردا فردا کردن و به تأخیر انداختن توبه است.
2- صحیفه سجادیه، دعای 31

برای اقرار بر گناهان است اعتراف به خود کرده هایی که ما را به شرمندگی کشانده است باید از گناهانی توبه کنیم که ما را به مصیبت ها نشانده است و چه بلایی سخت تر از دوری و غیبت امام عصر ما؟!

﴿اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتى تنزل البلاء» ﴾ (1)

«خدایا، بیامرز برایم گناهانی را که بلا را نازل می کنند.»

باید از گناهانی توبه کنیم که ما را از برکات و نعمت های الهی محروم ساخته است، و چه نعمتی گران قدر تر از وجود امام عصر؟!

﴿اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتي تُغَيِّرُ النِّعَمَ﴾ (2)

«خدایا، بیامرز برایم گناهانی را که نعمت ها را دگرگون می سازند.»

قرن هاست که پرده دری می کنیم و حرمت ها می شکنیم و هزاران ادعا با خود یدک می کشیم، غافل از این که «ظَلَمْتُ نَفْسی» به خود ظلم کردیم و ﴿تَجَرِّأتُ بِجَهْلی﴾ (3) به جهالت گستاخی کردیم.

﴿... وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً﴾ (4)

«و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند.»

آرى «يَأْيها الْعَزِيزُ»، به سوی شما آمدیم و تنها بضاعتمان ندامت و پریشانی است!

ص: 152


1- مفاتيح الجنان، دعای کمیل
2- همان.
3- همان.
4- نساء، 64

سراسر دنیای ما آکنده از بلا و گرفتاری شده است ظلم و جور فقر و بیماری و هزاران نقمت و نکبت عالم را فرا گرفته است. خوب می دانیم که کوله باری از گناه وبال گردنمان شده و تنها راه خلاصی از این همه سنگینی گناه شفاعت رحمت للعالمین است.

آری، اقرار می کنیم که غفلت از حضور شما ما را از ظهور محروم کرده است. چنان که هشدارمان دادید:

«آن چه موجب جدایی ما و دوستانمان گردیده و آنان را از دیدار ما محروم کرده است گناهان و خطاهای آنان است.» (1)

ص: 153


1- احتجاج طبرسی، ج 2، ص 498

روشنا

امام رضا علیه السلام می فرماید:

«هرکس بخواهد از گناهی توبه کند پس در ماه رمضان چنین کند این ماه ماه توبه و انابه است، ماه آمرزش و رحمت است. شبی از شب های این ماه نیست مگر این که برای خدا در آن آزاد شده هایی از آتش جهنم است که هر یک از آنان به سبب گناهانشان مستوجب آتش بودند.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«توبه و بازگشت به سوی خدا چهار مرحله دارد اول در قلب واقعاً از گناه پشیمان شویم؛ دوم این ندامت را به صورت استغفار و طلب بخشش از خداوند بر زبان آوریم؛ سوم دست و پا و جوارح خویش را متناسب با این بازگشت به کار بگیریم؛ و در مرحله نهایی تصمیم بگیریم که به این ورطه بازنگردیم.» (2)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«اگر مردم زمانی که گناهی مرتکب می شدند توبه کرده و استغفار می کردند، نه به عذاب گرفتار می شدند و نه هلاکت آنان را فرا می گرفت.» (3)

ص: 154


1- فضائل الأشهر الثلاثه، ص 106
2- بحار الأنوار، ج 78، ص 81.
3- غرر الحکم و درر الکلم، ح 7583

امام باقر علیه السلام می فرماید:

«اگر مسافری در شب تار تمام زادو توشه اش را گم کند و آن گاه این گمشده خویش را پیدا کند چگونه شادمان می گردد آن گاه که بنده ای گنهکار در پیشگاه خدا توبه کند و به سوی حضرتش بازگردد، خداوند بیش از آن مسافر مسرور می شود.» (1)

امام رضا علیه السلام فرمود:

«توبه کننده از گناه مانند کسی است که هیچ گناهی ندارد.» (2)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«در توبه برای هرکس که بخواهد باز است ﴿توبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ ﴾ (3) به عهد خویش وفادار باشید؛ نعمت از دست نمی رود و زندگی پایان نمی پذیرد مگر با گناهانی که مرتکب می شوید. ﴿أَنَّ اللهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾ (4) ، اگر بندگان با دعا و انابه از آن پیشگیری کنند، این بلاها به سوی آنان نازل نخواهند شد، و اگر زمانی که بلا نازل شد و نعمت از میان رفت با نیت پاک به خدا پناه آورند و سستی نکنند و اسراف نورزند، خداوند هر فاسدی از آن ها را اصلاح می فرماید و هر خوبی را به آن ها برمی گرداند.» (5)

ص: 155


1- کافی، ج 2، ص 435
2- میزان الحکمه، ج 1، ص 2116.
3- تحریم، 8.
4- آل عمران، 182.
5- بحار الأنوار، ج 10، ص 102.

امام صادق فرمود:

«کسی که از گناهی توبه کند مثل کسی است که گناهی بر او نوشته نشده است و کسی که گناهی را ادامه می دهد و در عین حال از آن استغفار می کند، مثل کسی است که خدای خودش را مسخره می کند» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

هر آینه خداوند بندگانش را به هنگام انجام دادن اعمال زشت، به کاهش بهره ها و حبس کردن برکت ها و بستن درهای خزانه های خیرات مبتلا می فرماید تا به این وسیله توبه کننده توبه کند و آن کس که می خواهد از انجام دادن گناه بازایستد، بازایستد و آن کس که می خواهد به خود آید، به خود آید و آن کس را که از عذاب قیامت دورباش می دهند، دوری گزیند.» (2)

ص: 156


1- کافی، ج 2، ص 316.
2- نهج البلاغه، خطبه 199

ماه استغفار

اشاره

ص: 157

گل واژه استغفار به معنای درخواست مغفرت و آمرزش از پیشگاه خداوند به منظور دور شدن از آثار شوم گناه و عذاب الهی است. استغفار نوعی اقرار به خطا و گناه و بهترین راه برای اظهار ندامت و پشیمانی در محضر حضرت حق است پوزش خواهی نزد بزرگان نشان آزادگی است و آدمی را به کمال می رساند. با استغفار، ابر رحمت الهی باران مغفرت را بر بندگان می باراند و تمام آلودگی های روح و جان را پاک می کند و آدمی را برای دریافت فیض های رحمانی مهیا می سازد.

توبه و استغفار، دو واژه در کنار هم و دو معنا و مفهوم به هم گره خورده است که همراه و هم پای یکدیگرند. هرگاه خداوند باب توبه را بگشاید باب استغفار نیز گشوده می شود ثمرۀ توبه، استغفار است و بنده خطاکار بعد از روی آوردن به بارگاه «غفّار الذنوب»، سرافکنده عذرخواهی می کند گویا رحمت واسعه الهی آغوش خود را طوری گشوده است تا بنده سراپا تقصیر خود را به دامان پر مهر و شفقت پروردگارش بیاندازد تا در پناه امن الهی زنگار از دل پاک کند و آراسته و با آبرومندی در پیشگاه الهی حاضر شود. ﴿وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾ (1)

ص: 158


1- آل عمران، 135.

«کسانی که اگر از روی غفلت کار زشتی انجام دهند یا به خودشان بد کنند، فوری به یاد خدا می افتند و از گناهانشان آمرزش می خواهند. مگر جز خدا چه کسی گناهان را می آمرزد؟ در ضمن بر آن کاری که کرده اند و می دانند گناه است پافشاری نمی کنند.»

اندوه ناشی از عقوبت گناه و امید به بخشش رحمت العالمین، همواره آدمی را در میان دو منزلگاه «خوف و رجاء» سیر می دهد تا جایی که با استغفار بتواند خود را از ذلت گناه به اوج عزت در بارگاه حق متعال برساند. پس دست به سوی آسمان اجابت بلند کرده و چنین می خواند:

﴿... رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرَارِ﴾ (1)

«پروردگارا، گناهان ما را ببخش و بدی های ما را بپوشان و ما را با نیکان بمیران!»

استغفار نوعی دعا و عبادت است که باعث بالندگی و تعالی می شود آیین و مرام صالحان و اولیاء است و بزرگ ترین اجر و پاداش و سریع ترین ثواب را به دنبال دارد. استغفار مدرسۀ تربیت و سازندگی است، بازگشت روح ایمان و بیدار شدن از غفلت است. اما شرط حضور و بهره مندی در این منزلگاه نشان دار شدن به اسماء الهی است توسل و توجه به آیات عظمای پروردگار است و پیامبر رأفت صلی الله علیه و آله که «مَثَلُ الاعلای» کمالات است سایه رحمتش بر امتش همواره مستدام است و پرتو نور ولایت و محبت خاندان آل محمد علیهم السلام راه هدایت و جواز ورود به بارگاه مغفرت الهی است.

چنان که برادران یوسف به دامان پدر استغاثه کردند تا خداوند توبه آنان را بپذیرد و

ص: 159


1- آل عمران 93

بلای قحطی و خشکسالی را از آنان دفع نماید.

﴿قالُوا يا أبانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِين﴾ (1)

«گفتند: ای پدر، برای گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم.»

برکات استغفار «لا يَحتَسِب» و بی شمار است. آثار دنیوی و اخروی آن بر حیات مؤمنان روحی تازه می دمد و با نزول نعمت و روزی بر استغفار کنندگان آنان را احیا می کند. ﴿وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعاً حَسَناً إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِى فَضْلٍ فَضْلَهُ...﴾ (2)

«و این که از خدا آمرزش بخواهید و به سویش برگردید تا زندگی خوبی تا پایان عمر نصیبتان کند بله خدا به هر شخص لایقی به اندازه لیاقتش می بخشد.»

خداوند «قریبٌ مُجیبٌ» همواره اقوام گنهکار را دعوت به استغفار می کند تا با توبه و انابه بتوانند از نزول بلا نجات یابند چرا که گناه ریشۀ همۀ گرفتاری ها و محرومیت هاست. غفلت و گناه روح انسان را تاریک می کند و استغفار می تواند ظلمت گناه را به نور حق بزداید.

﴿... ما كانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾ (3)

«و تا آنان طلب آمرزش می کنند خدا عذاب کنندهٔ ایشان نخواهد بود.»

آری، مژده بر بندگان که بهار استغفار بهار رمضان است. ماهی که درهای آسمان باز می شود و نزول رحمت الهی با ندای «یا ربّ، یا ربّ» روزه داران به سوی بام دنیا سرازیر

ص: 160


1- یوسف، 97.
2- هود، 3.
3- انفال، 33

می شود.

﴿... تُوبُوا الى اللهِ مِن ذنوبِكُم وَ أرفعوا إليه أيديكم بالدعاء في أوقات صلواتِكُم فإنّها أفضلُ السّاعات يَنظُرُ الله عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَی عِبَادِهِ یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ...﴾ (1)

«از گناهانتان توبه کنید به هنگام نماز دو دست خود را به دعا به پیشگاه خدا بلند کنید چرا که آن لحظات بهترین لحظه هاست. خداوند با مهر و لطف بر بندگان می نگرد اگر از او درخواست کنند جواب می دهد. وقتی او را بخوانند، لبیک می گوید و دعای آنان را اجابت می.کند. ای مردم، جانتان در گروی اعمال شماست با طلب مغفرت از خدا آزادش کنید.»

در ماه خیرات و مبرّات استغفار بهترین هدیه و برترین سوغات برای گذشتگان است. مؤمن روزه دار نه تنها خود را در آب زلال و پاک استغفار تطهیر می کند، بلکه بر عهد و عهده خود می داند که برای ارحام و عزیزان چشم به راه در سرای باقی نیز خیرات کند. استغفار برای مردگان همچون آب سرد و گوارایی است که به آن ها روحی تازه می بخشد و مرهمی برای چشم انتظاران است. پیامبرا کرم ها در توصیه زیبایی می فرماید:

«هیچ هدیه و سوغاتی برای شخص مرده برتر از استغفار و طلب آمرزش برای او نیست.» (2)

همچنین از حقوق واجب پدر و مادر بر فرزندان این است که در زمان حیات و مماتشان برای آنان استغفار کنند.

ص: 161


1- مفاتیح الجنان، خطبه شعبانیه
2- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 112.

﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لي وَلِوَالِدَى وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابِ﴾. (1)

«پروردگارا، من و پدر و مادرم و همۀ مؤمنان را در آن روزی که حساب برپا می شود بیامرز.»

پیوند با ماه استغفار

﴿وَ مَا كَانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾. (2)

«ای پیامبر، تا تو در میان آن ها هستی، خداوند آن ها را مجازات نخواهد کرد و همچنین تا گروهی از آن ها استغفار می کنند، خدا عذابشان نمی کند.»

امام عصر عجل الله فرجه همچون جدّ بزرگوار خویش، مظهر لطف و عطوفت پروردگار و تجلیگاه آمرزش و مغفرت الهی است. همۀ کمالات و نعمت های ربانی از جمله عفو و بخشش به دست یداللهی او بر بندگان جاری می شود. وجود مقدس او امان برای اهل زمین است. چنان که خود فرمود:

«من آخرینِ اوصیایم خداوند به وسیلهٔ من بلا و گرفتاری را از خاندان و شیعیانم برطرف می کند.» (3)

آری، نه تنها حضور او در میان ما عذاب را از ما دفع کرده است، بلکه دعای او برای شیعیانش رفع گرفتاری و بلا می کند. هرچه حضور او در لحظه ها و احوال زندگی

ص: 162


1- ابراهیم، 41.
2- انفال، 33.
3- کمال الدین، ج 2، ص 441

پُر رنگ تر شود امنیت و سلامت بیشتر می شود و به دعای اوست که فراز و نشیب های زمانه با درایت و بصیرت بیشتری طی می شود. او که در این فراز از سلام او را چنین می خوانیم:

﴿السّلامُ عليكَ حينَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر﴾ (1)

سلام بر تو ای محبوب دل ها در آن لحظه که حمد و سپاس خدا می گویی و برای گناه امت استغفار کرده و آمرزش می طلبی ای که در سحرگاهان برای شیعیانت دعا می کنی و بار گناهان ایشان را به جان خریداری و امورشان را اصلاح می کنی!

ما نیز با کوله باری از شرم و ندامت به آغوش پر مهر شفاعت او پناه می بریم و از مولای خویش استغفار می طلبیم که قرن هاست بر خود ستم کرده ایم و ستون توبه ابولبابه» (2) را به جای «باب توبه» نشانده ایم.

﴿سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذَالِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْل العظيم﴾ (3)

«به سوی کارهایی که سبب مغفرت و آمرزش از جانب پروردگارتان و به سوی بهشتی که پهنای آن مانند پهنای آسمان و زمین است، بر یکدیگر

ص: 163


1- مفاتيح الجنان، زیارت آل يس.
2- اشاره به آیه 64 سوره نساء که راه اصلی و سریع توبه را رجوع به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حجت خدا معرفی می فرماید: ﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رحيماً﴾.
3- حدید، 21

سبقت جویید این فضل خداست که به هر کس بخواهد آن را می دهد و خداوند را فزون بخشی بزرگ است.»

با حلول ماه خدا خوان توبه و مغفرت الهی گسترده می شود تا روزه داران پاک و آراسته شوند و به سوی رضوان الهی سبقت جویند. اما برای ورود به «شهرالله» باید از «باب الله» وارد شد ماه مبارک ماه روی آوردن به سوی ولی خداست. او که همچون پدری مهربان و مادری دل نگران، بر حال و احوال ما ولایت دارد پس ما نیز به رسم فرزندی به سویش می شتابیم و او را چنین می خوانیم:

«ای ولیّ خدا به درستی که بین من و خدای عزّوجلّ گناهانی است که آن ها را جز رضایت شما پاک نمی کند پس به حق خدایی که شما را بر راز خود امین قرار داد و نظارت بر زندگی بندگانش را از شما خواست و طاعت خود را به طاعت شما مقرون فرمود، هر آینه بخشش گناهانم را از خدا بخواهید و شفیع من شوید که من فرمانبردار شمایم.» (1)

ص: 164


1- مفاتیح الجنان زیارت جامعه کبیره

روشنا

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

هرکس در آخرین شب از ماه رمضان ده رکعت نماز بخواند... سرش را از سجده برنمی دارد تا این که خداوند او را می آمرزد سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت هرکس این نماز را بخواند و این چنین استغفار کند، خداوند نماز و روزه و شب زنده داری اش را قبول می کند و او را می آمرزد و دعایش را مستجاب می کند؛ زیرا خدای تبارک و تعالی در کتابش می فرماید: ﴿وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا الله (1)(2)

امام علی علیه السلام فرمود:

«استغفار زیاد باعث جلب رزق و روزی می شود.» (3)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«بر شما باد در ماه رمضان به کثرت دعا و استغفار که دعا بلاها را از شما دور می کند و استغفار گناهان را می زداید.» (4)

ص: 165


1- آل عمران، 135.
2- بحار الأنوار، ج 88، ص 130.
3- تفسیر اهل بيت علیهم السلام، ج 17، ص 56
4- أمالی صدوق، ص 59.

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«استغفار بلندترین درجه است که بر مجموع شش معنی واقع می شود اول، پشیمانی بر آن چه گذشت؛ دوم تصمیم همیشگی بر بازنگشتن؛ سوم حقوق مردم را ادا کنی تا خدا را خالص ملاقات نمایی در حالی که بر تو وزر و وبالی نباشد؛ چهارم، هر واجبی را که ضایع کردی به پا داری حقش را ادا کنی؛ پنجم گوشتی را که از حرام روییده با اندوه آب کنی که پوست به استخوان چسبد و میان آن ها گوشت جدیدی روید؛ ششم، به بدنت درد و زحمت بندگی را بچشانی همان طور که به آن شیرینی معصیت را چشانیده ای، پس در این وقت می گویی استغفر الله.» (1)

پیامبر اکرم صلى الله علیه و اله فرمود:

«خداوند هر گناهی را می بخشد مگر گناه کسی که دین تازه ای بنا نهد.» (2)

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:

«کسی که زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهی کند خداوند از هر غصه ای برایش گشایشی قرار دهد و از هر تنگنایی راه فراری پیش پایش گذارد و او را از جایی که گمان ندارد، روزی می دهد.» (3)

ص: 166


1- نهج البلاغه حکمت 417
2- وسائل الشیعه، ج 16، ص 55.
3- بحار الأنوار، ج 90، ص 281

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:

«بر دل ها زنگار و کدورتی است مثل زنگار مِس، دل های خویش را با استغفار و طلب آمرزش از خدا جلا دهید» (1)

امام باقر علیه السلام فرمود:

«هرکس تسبیح حضرت فاطمه را گوید و سپس استغفار کند تمام گناهانش آمرزیده می شود. این تسبیح در زبان صد تسبیح و در میزان هزار تسبیح به حساب می آید، شیطان را دور می سازد و خدای رحمان را خشنود می کند.» (2)

ص: 167


1- بحار الأنوار، ج 10، ص 284
2- وسائل الشیعه، ج 4، ص 521

ص: 168

ماه شب زنده داری

اشاره

ص: 169

گل واژهٔ شب زنده داری و «سَهَر» به معنای بیداری و شب را به دعا و عبادت گذراندن است. بیداری در دل شب و تهجد سنت انبیاء و اولیاء بوده و خصلتی والا در میان مؤمنان پرهیزکار و رمز موفقیت صالحان است بیداری در سحر، سبک زندگی و سیره ای از رفتار عباد الرحمن است که جلوه های آن همه ابعاد زندگی را نورانی می کند.

﴿وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِيَامًا﴾ (1)

«و آنان اند که در حال سجده یا ایستاده شب را به روز می آورند.»

«وَ الْفَجْر» سوگند ربّ العالمین است در عظمت مقام «لیل» و شب زنده دارانی که ﴿قَلِیلا مِّنَ الَّيْلِ مَا يَهَجَعُون﴾ (2)، اندکی از شب را می خوابند و به عبادت و نیایش مشغول اند. خداوند مهربان امر به تهجد می کند تا زنده دلان قطره قطره از دریای بیکران محبت الهی بچشند و به بارگاه ربوبی تقرب جویند.

﴿وَ مِنَ الَّيْل فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَويلاً﴾ (3)

و قسمتی از شب را در برابرش سجده کن و بیشتر شب را با خواندن نماز شب، به پاکی یادش کن.»

ص: 170


1- فرقان، 64.
2- ذاریات، 17.
3- انسان، 26.

و چه مقام رفیعی است تهجد و شب زنده داری که حبیب خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، را به مقام شفاعت نایل می کند.

﴿وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا محمُوداً﴾ (1)

«و پاسی از شب را زنده بدار تا برای تو به منزله نافله ای باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند.»

عاشقانی که با حضرت حق سر و سِرّی دارند سحرگاهان در دل شب به سوی او می روند و تاریکی شب را برای خلوت با محبوب و رازونیاز با معبود برمی گزینند. آنان خوب می دانند که عنایات ربانی و نفحات روحانی در سحرگاه متجلی می شود پس در انتظارند تا شب فرارسد و توفیق یارشان شده و پردۀ تاریکی میان آنان و غیر حائل شود تا بتوانند در خلوت انس به رازونیاز با معبود بپردازند.

﴿تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا .. ﴾ (2)

«شب ها از بستر گرم و نرم بر می خیزند و خدا را با بیم و امید صدا می زنند.»

در هنگامه سحر، ولوله ای در عالم برپا می شود درهای رحمت آسمان گشوده شده و نسیم بهشتی جان ها را روحی تازه می بخشد منادی از ملکوت ندا می کند که آیا سائلی هست که او را عطا کنم؟! آیا توبه کننده ای هست که او را ببخشایم؟! کجایند ﴿الْمُسْتَغْفِرِينَ بالْأَسْحَار﴾؟! (3) و خیر و برکت بر زمین و زمان فرو می ریزد و هوشیاران عالم بر سر سفره ای از مائده های آسمانی حاضر می شوند.

ص: 171


1- اسراء، 79
2- سجده، 16.
3- آل عمران، 17.

﴿و في السَّمَاءِ رِزْقُكُمُ وَ مَا تُوعَدُونَ﴾ (1)

«و روزی شما و آن چه وعده داده شده اید در آسمان است.»

خوشا به حال آن سعادتمندانی که از خواب غفلت بیدارند تا بتوانند در صف ﴿فَأُولئِكَ الْمُفْلِحُون﴾ (2) حاضر شوند و از فضل پروردگار گدایی کنند. «سَهر» در سپیده دمان حقیقتی از نور را به روی سحرخیزان باز می کند که به گوش و به هوش باشید که رزق و روزی شما در انبان این و آن نیست! بلکه در گنجینه های آسمان پنهان است و به حکمت و مصلحت تقسیم می شود. پس دست نیاز به سوی آسمان بلند کنید:

﴿وَ اسأَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِ﴾ (3)

«و از فضل خدا درخواست کنید.»

آری، ماه رمضان را «شهر القیام» نامیدند چرا که روزه داران توفیق قیام فی اللّیل و «سحرخیزی» و «تهجد» را یک جا به دست می آورند روزه داران شب زنده دار در پرتو حضور در محراب نیایش لذت انس با خدا را می چشند و برای پیمودن راه فلاح و رستگاری توشه برمی گیرند. شب های نورانی و سحرهای ملکوتی ماه رمضان غنیمتی عرشی است تا سالکان روزه دار بتوانند یک شبه ره صدساله را طی کنند.

پیامبر رحمت در نخستین روز از ماه مبارک رمضان این گونه دعا می فرمود: ﴿اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فِيهِ صِيامَ الصَّائِمِينَ وَ قِيامِي فِيهِ قِيامَ الْقَائِمِينَ وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِينَ وَ هَبْ لِي جُرْمِي فِيهِ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ وَ اعْفُ عَنِّي يا عَافِياً عَنِ الْمُجْرِمِينَ﴾ (4)

ص: 172


1- ذاریات، 22
2- مؤمنون، 102
3- نساء، 32
4- زاد المعاد، ص 144.

«خدایا، روزه ام را در این ماه روزۀ روزه داران قرار ده و شب زنده داری ام را شب زنده داری شب زنده داران و از غفلت و بی خبری بیدارم کن و گناهم را در این روز ببخشای معبود جهانیان و از من در، گذر ای در گذرنده از گنهکاران»

سحرهای این ماه فرصتی است تا میهمانان ضیافت الله در چشمه زلال صیام و قیام، روح را جلا دهند و دل و جان را پاک و مطهر کنند. آن هنگام که غوغای زندگی به خاموشی می رود و قیل و قال های دنیایی به گوش نمی رسد بیداردلان در شکار لحظه ها، خود را به بساط نیایش و دلدادگی می رسانند تا بار سفر را غنی کنند.

ماه پُر خیر و برکت رمضان بهترین عهد و قرار برای روزه دارانی است که می خواهند نام خود را در جرگۀ ﴿وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون﴾ (1) و شب زنده داران جاودانه سازند. لطف الهی همراه آنان می شود تا بتوانند خود را در مدرسهٔ عشق تربیت کنند. زنده دلان شب بیدار خوب آموخته اند که تنها افتخار و زینتشان در دنیا و آخرت سرمایه سحری است. آن گاه که بر سجاده ایستاده اند به استغفار و دعا زبان باز می کنند تا چراغ راه هدایت روشن شود و بتوانند به سلامت به منزل مقصود برسند.

دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است *** بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی (2)

امام العارفین، امیرالمؤمنین علیه السلام راز شیفتگی و رمز بندگی عباد الرحمن را چنین توصیف می کنند:

«خوشا به حال کسی که واجبات پروردگارش را به جا آورده و مشکلات را

ص: 173


1- ذاریات، 18.
2- حافظ

تحمل نموده و در شب از خواب خوش دوری کرده، تا وقتی که خواب بر او چیره شود زمین را فرش خود گرفته و دست را بالش زیر سر کند، در میان جمعیتی که ترس از قیامت دیده هایشان را بیدار گذاشته و پهلوهاشان از بستر استراحت جدا شده و لب هاشان به ذکر پروردگارشان آهسته و آرام گویاست و گناهانشان به کثرت استغفار از بین رفته، اینان حزب خدایند و بدانید که حزب خدا رستگارانند.» (1)

پیوند با ماه شب زنده داری

﴿... سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ أَناءِ اللَّيْل فَسَبِّحْ وَأطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى﴾ (2)

«قبل از طلوع و غروب آفتاب خدا را از سر سپاس، به پاکی یاد کن و در ساعاتی از شبانه روز هم تسبیحش را بگو؛ به این امید که به قضا و قدر الهی راضی شوی.

خلوتگاه سحر راه اتصال ملکوت آسمان و زمین است آوای رازونیاز مقربان بارگاه حضرت حق تسبیح گو و تکبیرگو و تهلیل،گو عالم را نورباران کرده و انوار قدسی رحمت و برکت را بر زمینیان ساطع می کند.

﴿السَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ إِذا يَغْشَى وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّى﴾ (3)

«سلام بر تو آن گاه که تاریکی شب روشنی روز را بپوشاند و درود بر تو

ص: 174


1- نهج البلاغه نامه 45
2- طه، 130.
3- مفاتيح الجنان، زیارت آل يس.

در بامداد روشن.»

مولای ما آن امام حی و حاضری است که سحر را تا به صبح شب زنده داری می کند. قرن هاست که صدای استغفار قنوتش، منتظران را چشم به راه ظهور نشانده است. عاشقانی که می خواهند در رکاب محبوب خدمتگزارش باشند خوب می دانند که باید در خلوت شب بیدار شوند و تا سپیده دمان هوشیار بمانند تا بتوانند پیمانه گدایی را از روزی بی نظیر پر کنند.

«ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟» (1)

آری، با طلوع صبح، نور امید و گرمای آرزو بر دل ها تابانده می شود و عهد و پیمان دیرین یاران دوباره تجدید و نو می شود. سرود عاشقانه دعای عهد منتظران عالم را پر می کند. سالکان کوی دوست به حول و قوت نور «الله» راه را می پیمایند تا سر از بیراهه ها و بیغوله ها در نیاورند.

﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِى بِهِ الْمُهْتَدُونَ﴾ (2)

امام «نورَ اللهِ الذى لا يُطفى» است؛ نوری الهی که هرگز خاموش نمی شود. کسانی که در انتظار هدایت اند، باید چشم ها را از آلودگی ها و پلیدی ها بشویند تا بتوانند در پرتو نور «مصباح الهدی»، مسیر ﴿يخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور﴾ را به سلامت طی کنند.

﴿وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بنور ربها..﴾ (3)

«و زمین (در آن روز) به نور پروردگارش روشن می شود.»

ص: 175


1- حافظ
2- مفاتيح الجنان، زیارت صاحب الزمان در روز جمعه
3- زمر، 69

روشنا

حضرت رضا علیه السلام فرمود:

«بدانید که نمازهای نافله به خاطر تفاوت مردم در توانشان تشریع شده است؛ زیرا برخی از برخی قوی ترند، نمازهای واجب برای پایین ترین سطح وضع شده است، سپس مستحبات در پی آن آمده است تا قوی و ضعیف در حد توانشان عمل نمایند، بنابراین هیچکس فراتر از توانش مکلف نشده است.... همچنین است روزه و حج و برای هر واجبی مستحبی بدین معنا وجود دارد.» (1)

امام صادق علیه السلام در ذیل آیه ﴿... و سألوا اللَّهَ مِن فَضلِهِ﴾ (2) می فرماید:

«روزی ها مقدر و تقسیم شده اند و نزد خداوند فضل و باقی مانده ای است که آن را بین طلوع فجر تا طلوع خورشید تقسیم می کند یاد کردن خداوند پس از طلوع فجر از سیر در زمین برای طلب روزی رساتر و مؤثرتر است.» (3)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«در پی روزی و نیازها سحرخیز باشید؛ چراکه حرکت در آغاز روز مایه برکت و پیروزی است.» (4)

ص: 176


1- بحار الأنوار، ج 87، ص 22.
2- نساء، 32
3- تفسیر عیاشی، ج 1، ص 240.
4- المعجم الاوسط، ص 194

رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:

«کسی که در مکانی که نماز صبح را خوانده بنشیند و ذکر خدا گوید تا آفتاب طلوع کند، پاداشش همانند کسی است که حجّ خانه خدا را به جا آورده است.» (1)

امام باقر علیه السلام فرمود:

«خداوند از میان بندگانش کسی را که زیاد دعا کند دوست می دارد؛ پس بر شما باد دعای در سحر تا طلوع آفتاب، زیرا آن زمان ساعتی است که درهای آسمان گشوده می شود و رزق انسان ها تقسیم می گردد و نیازهای بزرگ و مهم برآورده می شود.» (2)

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«سحری بخورید هرچند به جرعه ای آب باشد و هنگامی که زمان افطار رسید با نصف خرما هم که باشد افطار کنید سحری برکت است و خداوند فرشتگانی دارد که بر استغفارکنندگان در سحرگاهان و سحرخیزان و سحری خورندگان درود می فرستند.» (3)

از حضرت سجاد علیه السلام سؤال شد: «چرا اهل تهجد و عبادت در شب، نیکومنظرترین مردم می باشند؟» فرمود:

«زیرا ایشان با خدا خلوت می کنند، پس حق تعالی از نور خودش ایشان را

ص: 177


1- مستدرک الوسائل، ج 5، ص 57.
2- عدة الداعی، ص 67
3- بحار الأنوار، ج 93، ص 310.

می پوشاند.» (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خانه هایی که در آن نماز شب خوانده می شود و قرآن تلاوت می گردد، برای اهل آسمان می درخشند چنان که ستاره ها برای اهل زمین می درخشند.»

امام صادق علیه السلام فرمود:

«سه چیز از عنایت های مخصوص الهی است عبادت شبانه، افطار دادن به روزه داران و ملاقات برادران مؤمن.» (2)

ص: 178


1- وسائل الشيعه، ج 8، ص 157
2- بحار الأنوار، ج 87، ص 143

ماه احیا

اشاره

ص: 179

واژگان «حی»، «إحياء»، «محيى»، «محیاء» و... از مفاهیم بلند و پرکاربرد در فرهنگ دین است و همۀ آن ها برآمده از حیات و زندگی است «احیاء» به معنای زنده کردن و آبادکردن است حیات و ممات دو حقیقت ارزشمند از آیات و نشانه های الهی است، دو نعمت از جانب پروردگار به بندگانش که به لطف و فضل خودش عطا می کند.

﴿الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُور﴾ (1)

«همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و اوست شکست ناپذیر آمرزنده.»

انسان بدون آن که خود اراده کند به این دنیا قدم می گذارد و در روزی که اجل و مهلت حیات ملکی اش به پایان رسد به اذن خداوندی با پدیده ای شگرف به نام مرگ به عالمی دیگر برای ادامه حیات منتقل می شود. اصل حیات و ممات و آمدن و رفتن از این دنیا قلمروی اختیار آدمی نیست اما آن چه باعث کمال و نقصان در زندگی می شود و در اختیار انسان و موجب اختبار (2) اوست چگونه زندگی کردن است که چگونه مردن را برای انسان به تصویر می کشد.

ص: 180


1- ملک، 2.
2- آزمون و امتحان

سرگذشت زندگی این دنیا حکایت عجیبی است کتابی خواندنی و آموختنی است. شاید هم برای بعضی نام های سربه مهر باشد که شنیدنش نیازمند معرفت و حکمت است. در این میان انسان هایی هستند که حیات و مماتشان شایستهٔ درود و سلام است و در آستانه ورود به هر دو سرا برایشان به «خیرمقدم» آذین بسته اند.

﴿وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يَبْعَثُ حَيَا ﴾ (1)

«و درود بر او روزی که زاده شد و روزی که می میرد و روزی که زنده برانگیخته می شود.»

آری، «حیات طیبه» غایت و نهایت بعثت انبیاء و ره آورد سیر الی الله است که بنده با پیمودن مسیر بندگی و پاسداری از میثاق فطری از ثمرات آن بهره مند می شود. حیات طیبه از وعده های الهی و پاداش مؤمنانی است که در مسیر احیاء زندگی به پالایش روح و تزکیه نفس همت می کنند.

﴿ يأيها الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يحييكُمْ... ﴾ (2)

«ای کسانی که ایمان آورده اید وقتی پیامبر از طرف خدا به کارهایی دعوتتان می کند که مایه حیات خودتان است دعوت خدا و پیامبر را بپذیرید.»

حیات طیبه ایجادکردنی و دست یافتنی است حیاتی اصیل و حقیقتی انسانی است که حیات فانی دنیوی بستر آن و حیات باقی ،اخروی تبلور جاودانگی اش می باشد. انسان مؤمن در جریان بالنده زندگی و سیر تعالی خویش می تواند در فضایی آکنده از خیر و

ص: 181


1- مریم، 15.
2- انفال، 24.

آرامش و رضایت بر محور کرامت به سوی کمال حرکت کند و در این راه تولدی بعد از تولدی دیگر خواهد داشت و این قانون و سنت الهی است که:

﴿يخْرِجُ الْحَى مِنَ الْمَيتِ وَ ُيخْرِجُ الْمَيتَ مِنَ الْحَى وَ يحْى الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها ...﴾ (1)

«او کسی است که زنده را از مرده بیرون می آورد و مرده را از زنده و زمین را پس از مردنش حیات می بخشد.»

اگر قرار است قلب مرده ای زنده شود تنها خداوندِ «هو الباقی» است که محیی است و زندگی آدمی را احیاء می کند و تمامی خیرات از آن اوست که به دست ولی خدا بر عالم جاری می شود.

﴿.... وَ يحْيِي الْمَوْتِى وَ هُوَ حَى لَا يَمُوتُ بيدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ (2)

«و زنده ها را می میراند و مردگان را زنده می کند و اوست زنده ای که هرگز نمی میرد، خوبی و خیر تنها به دست اوست و او بر هر کاری تواناست.»

پس شایسته و بایسته است که انسان در گذران حیات خود فرصتی به دست آورد تا فارغ از دنیا و ماسوی به نوسازی و احیاء زندگی بپردازد و چه اوقاتی برتر از ماه پر خیر و رحمت رمضان که اعجاز «احیاء» به تمام معنا فراهم است؟!

﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِينَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِينَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَن ما كانُوا يَعْمَلُونَ﴾ (3)

ص: 182


1- روم، 19.
2- مفاتيح الجنان، دعای افتتاح
3- نحل، 97.

«به آنان که کار خوب بکنند، چه مرد باشند چه ،زن به شرط با ایمان بودن، حتماً زندگی سالم و لذت بخشی می بخشیم. پاداششان را هم بر اساس بهترین کارهایشان می دهیم.»

با حلول بهار رمضان، بازاری پر رونق از اعمال صالح برپا می شود. روزه داران در فراخوان عظیم الهی مهیا می شوند تا در خانه تکانی دل ها در سال نو، حیاتی پاک و نیکو را آغاز کنند. آری، به روایتی، ماه رمضان آغاز سالی جدید برای زندگی است. چرا که شب های قدر در این ماه تقدیر و سرنوشت حیات آدمی را از نو رقم می زند. روزه داران از سویی با توبه و دعا و استغفار زنگارهای غفلت و گناه را می زدایند و از سوی دیگر، با اقامه احکام و تقوای الهی و عمل به صالحات و حسنات روحی تازه به کالبد خود می دمند.

﴿ألا إِنَّ أَوْلِياءَ اللهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ (1)

«آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه اندوهگین می شوند.»

در شهر الله رمضان فصل نوینی از عبادت ها و بندگی خدا احیاء می شود تا جلوه های «حیات طیبه» نمایان شود مؤمنان روزه دار حیاتشان را با سبک جدیدی از زندگی آغاز می کنند تا به سوی نور و هدایت رهنمون شوند.

﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ َصالِحاً ثُمَّ اهْتَدى﴾ (2)

«و من هر که را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می آمرزم.»

آری، برندگان آزمون زندگی، آنانی هستند که دعوت خدا و رسولش را اجابت می کنند. آنانی که در این دنیا خیر کثیر را یافتند و از غیر بی نیاز شدند. آنانی که

ص: 183


1- یونس، 62.
2- طه، 82

به سوی حجت های الهی هدایت می شوند و محور حیاتشان ولایت پاکان عالم می شود آنان رسالتشان را احیاء امر امامانشان می دانند و با تعلیم و تعلم علوم آل محمد علیهم السلام سبک نوینی از دینداری را احیاء می کنند کسانی که هر صبح و شام از پروردگارشان می خواهند:

﴿اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ﴾ (1)

«خدایا، زندگی ام را زندگی محمد و آل محمد علیهم السلام و مرگم را مرگ محمد و آل محمد علیهم السلام قرار بده.»

حیات محمدی، حیات طیبه ای است که در معیت و هم جواری با خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله استوار می شود؛ ﴿اَنْ يَجْعَلَنِى مَعَكُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ﴾. معیت از قواعد مهم این عالم و ساحت مقدسی است که جای اغیار نیست آدمی به هر کسی دل بسته شد، زندگی اش به همان رنگ و لعاب نشان دار می شود و حیات محمدی تأسی به سنت نبوی و سیره علوی است که حیات طیبه را به بار مین شاند.

﴿اللهُمَّ أَحْيِنِي حَياةَ مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّيتِهِ وَ أَمِثْنِي مَمَاتَهُمْ﴾ (2)

پیوند با ماه احیاء

﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَينَ الْحَياةِ﴾ (3)

«سلام بر تو ای چشمه حیات»

ص: 184


1- مفاتيح الجنان، زيارت عاشورا
2- همان، دعای علقمه.
3- همان زیارت صاحب الزمان در روز جمعه

امام بهار دل ها و شادابی جان ها و مایهٔ طراوت روزگاران است. امام چشمه حیاتی است که به آدمی اکسیر جاودانگی می بخشد و دم مسیحایی اش روحی تازه در کالبد خسته دلان می دمد در پیمان نامه سپیده دمان دعای عهد چنین می خوانیم:

﴿وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْى بِهِ عِبادَكَ﴾

«خدایا، به دست او سرزمین هایت را آباد کن و بندگانت را به وسیله او زنده فرما.»

احیاگری امام عصر علیه السلام در عصر سرد غیبت به گونه ای خاص و در دوران پُرشکوه ظهورش به مظاهری زیبا جلوه گری می کند. ﴿الَّذینَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ﴾ کسانی هستند که به امام حی و حاضر ایمان دارند و در معیت او زندگی می کنند. آنان خوب می دانند که در پرتو نور معرفت امام عصر علیه السلام احیاء می شوند تجلی کامل حیات طیبه در دوران ظهور تحقق می یابد.

﴿إعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يحْى الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَينَّا لَكُمُ الأياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾ (1)

«بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می کند. ما آیات خود را برای شما بیان کردیم، شاید بیاندیشید»

حضرت بقیة الله عجل الله فرجه عصارۀ بعثت انبیاء و محیی رسالت اوصیاء است. با آغاز دولت کریمه اش عالم با احیاء عدل و اقامه حدود الهی زنده می شود. او قلب های مرده انسان ها را با اثاره (2) عقول حیات می بخشد و احکام الهی و سنن و آداب فراموش شده

ص: 185


1- حدید، 17
2- شکوفایی.

دین را اجرا می کند. او که ﴿تالِيَ كِتابِ اللهِ وَ تَرْجُمانَهُ﴾ (1) است، پرده از اسرار برمی دارد و معارف و حقایق قرآن را آشکار می کند.

﴿أينَ الْمُؤمَّلُ لِإِحْياءِ الْكِتابِ وَ حُدُودِهِ، أَيْنَ مُحْيِي مَعالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ﴾ (2)

«کجاست آن آرزو شده برای زنده کردن قرآن و حدود آن؟ کجاست احیاگر نشانه های دین و اهل دین؟»

پس در انتظار آن روز موعود و دیدن روی محبوب، عاشقانه می خوانیم:

﴿السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيامِ﴾ (3)

«سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران»

ص: 186


1- مفاتيح الجنان، زیارت آل یس
2- همان، دعای ندبه.
3- همان، زیارت امام زمان علیه السلام

روشنا

امام باقر علیه السلام فرمود:

﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ﴾ (1) یعنی ولایت علی بن ابی طالب، زیرا پیروی از ولایتش موجب بقای عدالت و نظام اجتماع شما خواهد بود.» (2)

امام کاظم علیه السلام فرمود:

«زمین را با باران زنده نمی کند بلکه خداوند عزّوجلّ مردمی را می فرستد که عدل را زنده می کنند و زمین با احیاء عدل و با اقامه حدّ زنده می شود و این حیات و زنده شدن، سودمندتر از چهل روز باران است.» (3)

امام باقر علیه السلام فرمود:

﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يُحْى الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها﴾ (4) ، منظور از مردن زمین، کفر اهل آن است، کافر مرده است. خداوند او را به وسیلهٔ قائم عجل الله فرجه زنده می کند؛ پس در روی زمین عدالت برپا می کند زمین زنده می شود و اهل زمین نیز پس از کفر زنده می شوند.» (5)

ص: 187


1- انفال، 24.
2- بحار الأنوار، ج 9، ص 210.
3- کافی، ج 7، ص 174.
4- روم، 19.
5- تأويل الآيات الظاهره، ص 638

امام صادق علیه السلام فرمود:

﴿وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ َصالِحاً ثُمَّ اهْتَدى﴾ (1) معنی این هدایت آخرین بعد از توبه و ایمان و عمل صالح معرفت ائمه طاهرین علیهم السلام است که به خدا سوگند یکی بعد از دیگری امام هستند.» (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«به دیدار یکدیگر بروید و علم را برای هم بازگو کنید که با حدیث، دل های زنگار گرفته جلا می یابد و با حدیث گفتن، امر ما احیاء می شود و هرکه امر ما را احیاء کند، خدا او را بیامرزد.» (3)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«هرکس که می خواهد همانند من زندگی کند و چون من بمیرد و عاقبت وارد بهشت عدن شود، پس علی علیه السلام و دوستان او را دوست بدارد و با دشمنانش دشمن و به اوصیاء بعد از او معتقد باشد؛ زیرا که ایشان عترت من و از گوشت و خون من.اند خداوند فهم و علم مرا به ایشان عطا کرده است من از امتم که فضایل ایشان را انکار کرده و با ایشان قطع ارتباط می کنند به خدا شکایت می برم... » (4)

ص: 188


1- طه، 82
2- بحار الأنوار، ج 27، ص 198.
3- مكيال المكارم، ج 1، ص 366
4- بحار الأنوار، ج 23، ص 138.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود

﴿فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً﴾ يعنی قناعت و رضایت به آن چه خداوند مقدر فرموده است.» (1)

از امیرمؤمنان، علیّ بن ابی طالب علیه السلام درباره تفسیر آیه ﴿أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ (2) سؤال شد: «اولیاء چه کسانی هستند؟» امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«ایشان جماعتی هستند که در عبادت خداوند متعال اخلاص ورزیدند. در زمانی که دیگر مردمان به ظاهر دنیا توجه می کردند آنان به باطن آن توجه داشتند و آن زمان که دیگران به امور زودگذر دنیا فریفته شده بودند اینان عواقب و سرانجام امور را مد نظر داشتند و به همین خاطر چیزهایی را که می دانستند آنان را رها خواهد کرد، ترک کردند و چیزهایی را که می دانستند موجب نابودی آنان خواهد شد، از بین بردند.» (3)

ص: 189


1- تفسیر اهل بيت علیهم السلام، ج 7، ص 730
2- یونس، 62.
3- بحار الأنوار، ج 66، ص 319.

ص: 190

ماه قرآن

اشاره

ص: 191

گل واژهٔ قرآن از مشهورترین اسامی کتاب خدا به معنای خواندن و تلاوت کردن است. قرآن کتاب مقدس مسلمانان و آیین نامه زندگی است. قرآن تجلیگاه خداوند در قالب الفاظ نورانی و گنجینه ای از علوم و اسرار الهی است که به صورت وحی بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد.

﴿وَ كَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْءَانًا عَرَبِيًّا لتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَ مَنْ حَوْلَهَا ..﴾ (1)

«و این گونه قرآنی فصیح و گویا را بر تو وحی کردیم تا ام القری و کسانی را که گرد آن هستند، انذار کنی.»

بهترین و کامل ترین معرف قرآن کلام الله است که همهٔ ابعاد و مظاهر این کتاب شگرف را تبیین می کند. کتابی که:

* پند مبارک و بهترین سخن است؛

﴿و هذا ذِكْرٌ مُبارَكَ أَنْزَلْنَاهُ... ﴾ (2)

﴿اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً﴾ (3)

ص: 192


1- شوری، 7
2- انبیاء، 50.
3- زمر، 23

* کتابی که تصدیق کننده کتاب های انبیاء پیشین است؛

﴿وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ...﴾ (1)

* کتابی که پیام آسمانی جاودانه خداوند به سوی همهٔ عالمیان است و جامع ترین و غنی ترین مفاهیم را در بر دارد؛

﴿تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذيراً﴾ (2)

* کتابی که برهان و معجزهٔ پیامبری درس ناخوانده است؛

﴿وَ مَا كُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابِ وَ لَا تَخَطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَأَرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ﴾ (3)

* کتابی در اوج فصاحت و بلاغت کلام و معنا که هماورد می طلبد و تحدّی می کند؛ ﴿قُل لَّئن اجْتَمَعَتِ الانسُ وَالْجِنُّ عَلى أَن يَأْتُوا بِمِثْل هَذَا الْقُرْءَانِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضِ ظَهيراً﴾ (4)

* کتابی که کلام الله و قول ثقیل است و فرشته وحی آن را بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل کرده است؛

﴿إِنَّا سَلْقَى عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً﴾ (5)

﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ﴾ (6)

* کتابی که خداوند خود به پیامبرش چگونگی قرائت و تلاوت کردنش را آموخت؛

ص: 193


1- مائده، 48
2- فرقان، 1.
3- عنکبوت، 48.
4- اسراء، 88
5- مزمل، 5.
6- شعراء، 193 تا 194.

﴿إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ﴾ (1)

* کتابی که برای موعظه شفا و رحمت به سوی انسان ها فرستاده شد؛

﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَ هُدَى وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ (2)

* کتابی که بیان کنندۀ همۀ حقایق و نیازمندی هاست و از هیچ مطلبی فرو نگذاشته است؛

﴿ما فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ﴾ (3)

* کتابی سرشار از علوم و معارف الهی و آکنده از درس های حیات بخش است که با عنوان سبک زندگی و قانون اساسی انسان ها را از تاریکی جهل به سوی نور آگاهی راهنمایی کرده و به صراط مستقیم سعادت و رستگاری هدایت می کند.

﴿يهدى بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقيم﴾ (4)

و به این ترتیب برهان و آیات الهی به سوی عالمیان فرستاده شد تا شاید که انسان ها به خود بیایند؛ «لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»، «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»، «لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُون»، «لَعَلَّهُمْ يَتَّقُون»، «لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ»، «لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»، «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».

اما رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله تنها به ابلاغ آیات و بشارت به رستگاری ختم نمی شود، بلکه خداوند کلام اعظم خود را بر حضرت خاتم الانبیا علیهم السلام فرو فرستاد تا در پرتو علم و حکمت الهی کتاب خدا را به مردم تعلیم دهد؛

ص: 194


1- قیامت، 17 تا 18.
2- یونس، 57.
3- انعام، 38
4- مائده، 16.

﴿... يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ﴾ (1)

«تا آیاتش را بر آن ها بخواند و پاکیزه شان سازد و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هرچند پیشتر در گمراهی آشکاری بودند.»

و از امت رفع اختلاف نموده و به سوی هدایت راهنمایی کند.

﴿وَ ما أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدَى وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾ (2)

قرآن کتابی است جامع و مجموعه ای از موضوع های گوناگون اعتقادی، اخلاقی، تاریخی و... که قوانین و حقایق هستی را نشان می دهد؛ اما در بسیاری از زمینه ها آیات به صورت کلی و اجمالی بیان شده است و به تفسیر نیاز دارد همچنین قرآن دارای دو وجه است، وجه ظاهر آیات و وجه باطن که باید معلمان قرآن و وجه باطن که باید معلمان قرآن آن را تبیین کنند خداوند همواره در طول زمان در کنار کتاب هدایت ،خود مُبیّن و معلمی هدایتگر نیز قرار داده است تا مردم بتوانند در پرتو رهنمودهای او از تعالیم کتابش بهره مند شوند. پیامبر ختمی مرتبت در وصایای روزهای پایانی عمر شریف و رسالت خطیرشان دو امانت ارزشمند را در میان امت خویش به ودیعه نهادند:

﴿ إِنِّى تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكَّتُمْ بهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِى كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضِ﴾ (3)

«همانا من در میان شما دو چیز گرانقدر می گذارم که اگر به آن ها تمسک

ص: 195


1- آل عمران، 164.
2- نحل، 64.
3- کمال الدین، ج 1، ص 234

جویید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم که اهل بیت من هستند.

همانا آن دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا روزی که در کنار حوض بر من وارد شوند.»

اهل بیت پیامبر علیهم السلام همان جانشینان و امامان برگزیده ای هستند که بعد از ایشان امر امامت و هدایت امت اسلام به آن ها سپرده شد. بنابراین «ثقلین» دو نزول خداوند است، «ثقل اکبر»، قرآن و «ثقل اصغر»، عترت رسول الله صلی الله علیه و آله است. قرآن کلام صامت خدا و امام کلام ناطق خدا و ترجمان وحی الهی است. بدون دستگیری خزانه داران وحی و ﴿مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ﴾ (1) هرگز نمی توان به فهمی صحیح از معارف و حقایق قرآن دست یافت. این دو یادگار و امانت پیامبر را «ثقل» نامیدند، چرا که هر دو ارزشمند و گرانقدرند. تمامی ویژگی های قرآن همچون جاودانگی مصونیت طهارت و اعجاز، در وجود امام نیز متجلی است قرآن در کنار امام در تعاملی به هم پیوسته و ناگسستنی ، مانند دو بال برای انسان است که او را در مسیر رشد و تعالی هدایت می کند.

﴿ فَلا وَ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيماً﴾. (2)

«به پروردگارت سوگند که آن ها ایمان نخواهند آورد، مگر این که در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند؛ و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند.»

در مسیر هدایت قرآن شرط لازم است اما کافی نیست. خداوند شرط بهره مندی از هدایت خاص خود را سرسپردگی در مقابل پیامبرش معرفی می کند. آنانی که به خدا و

ص: 196


1- رعد، 43.
2- نساء، 65

حجت خدا ایمان می آورند، ﴿وَ إِنَّهُ لَهُدى وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ (1) به یقین می رسند، ﴿هَدیً وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾ (2) و تقوا را پیشه خود می کنند، ﴿هُدىً لِلْمُتَّقِینَ﴾ (3) و کارهای صالح انجام می دهند، ﴿هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ﴾ (4) و هدایت عام خداوند را می پذیرند، ﴿وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدی﴾ (5) بهرۀ روزافزونی از هدایت الهی خواهند داشت و «حیات طیبه» پاداش آنان خواهد بود.

﴿شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِى أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقانِ﴾ (6)

آری، با آغاز بهار رمضان، بهار قرآن فضای عالم را عطرافشانی می کند. ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شد و به این ترتیب به شرافتی خاص دست یافت و «ماه «قرآن شد خداوند در ماه رمضان و در شب قدر حقیقت قرآن را به یکباره و به صورت دفعی بر قلب پیامبر نازل فرمود؛ ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ﴾ (7)؛ سپس از آغاز بعثت و در طول بیست و سه سال، جبرئیل امین بخش بخش قرآن را به شکل الفاظ بر خاتم الانبيا صلی الله علیه و آله تلاوت کرد تا ایشان نیز به امت تعلیم دهد.

به این ترتیب ماه رمضان پیوند مستحکمی با قرآن دارد قرآن امانتی الهی و یادگار نبوی در میان مسلمانان است و دارای جایگاه رفیع و خطیری است. قرآن، عهد و پیمان الهی با بندگان است که شرط وفاداری به آن را تلاوت آیات و عمل به دستوراتش معرفی کرده اند. روزه داران خسته دل در ماه تلاوت قرآن خود را مقید می کنند تا روزانه در

ص: 197


1- نمل، 77.
2- جاثیه، 20.
3- بقره، 2.
4- لقمان، 3.
5- محمد، 17
6- بقره، 185.
7- دخان، 3.

خلوت انس با قرآن حاضر شوند و به دور از غوغای ،زندگی دلتنگی های خود را در پناه كتاب خدا التیام بخشند قرآن بهترین شفابخش دل ها و آرام بخش جان هاست، آلام را تسکین می دهد و زنگار از قلب و روح می زداید.

اهل بیتی که «مهبط وحی» و آموزگاران قرآن اند چگونه قرآن خواندن و چگونه عمل کردن را به ما می آموزند تا جایی که امیرالمؤمنین با دل نگرانی برای شیعیانش آنان را تحذیر می کند که مبادا اغیار در عمل به قرآن بر آن ها پیشی گیرند!

﴿الله اللهَ فِى الْقُرْآنِ فَلَا يَسْقُكُمْ إِلَى الْعَمَلِ بِهِ أَحَدٌ غَيْرُكُم﴾ (1)

آری، روزه داران با مداومت بر تلاوت قرآن راهی به سوی آسمان باز می کنند تا خانه هایشان را وسعت داده و از خیر و نور سرشار کنند آنان خوب می دانند که در پناه تلاوت قرآن می توانند از شر و بلا دور شوند و کفاره گناه و خطای خود را ادا نمایند. در ماهی که نفس روزه دار تسبیح و خواب او عبادت است، قرآن خواندن روزه داران چه عظمت و قربی نزد پروردگار دارد ماهی که ثواب و اجر تلاوت یک آیه از قرآن به اندازه یک ختم قرآن در غیر این ماه برابری می کند!

با حلول ماه نزول قرآن، مؤمنان روزه دار در محضر قرآن حاضر می شوند و خود را مؤدب به آداب قرآن می کنند تا حق تلاوت را به جا آورند آداب تلاوت قرآن ظاهری دارد و باطنی. با وضو و طهارت ،بودن رو به قبله، نشستن با استعاذه از شر وساوس شیطان به رب العالمین پناه بردن با متانت و آرامش قرآن را به ترتیل خواندن، همه از آداب ظاهری تلاوت قرآن است در آداب باطنی فرموده اند که باید با حضور قلب و در مقابل آیات خاضع و خاشع بود. در برابر اوامر و نواهی قرآن تسلیم شد و در کلام خدا تدبّر و تعقل نمود.

ص: 198


1- تحف العقول، ص 198

آن چه به تلاوت قرآن، طراوت ویژه ای می بخشد و جایگاه آن را ارزشمندتر می کند تلاوت به نیابت مطهران عالم است آنان، خود ﴿لا يَمَسُّهُ إِلا الْمُطَهَّرُونَ﴾ (1) 1 و تاليان قرآن اند که در معیت با ایشان می توان به بارگاه کلام الله راه یافت.

پیوند با ماه قرآن

در زیارت آل یس به محبوب چنین سلام می دهیم:

﴿السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَه﴾ (2)

آری، سالکان کوی دوست، با قرآن انس و الفت زیادی دارند. او که هم خود بسیار قرآن تلاوت می کند و هم تالی و پیرو و همراه قرآن است او که عالم به بطون قرآن است و راسخ در علومش.

﴿السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا شَريكَ الْقُرْآن﴾ (3)

اگر خاندان رسالت ترجمان کتاب خدایند و مبتن حقایق آن، اگر عترت نبی قرین و هم پای قرآن هستند به یقین در روزگار ما این عنوان در وجود شریف تنها باقی مانده عترت، یعنی بقیة الله الاعظم عجل الله فرجه تجلی می یابد.

اگر قرآن ودیعه ای در نزد امت پیامبر است و باید در حفظ امانت پایبند بود، در ادای اجر و مزد رسالت نیز باید به ولای شریک «القرآن» وفادار بود. افسوس که در عصر غربت قرآن و غیبت ،عترت نه فقط قرآن متروک شد و بر سر طاقچه ها نشست، بلکه شریک القرآن نیز مهجور ماند و از نظرها غایب شد دردا که با شرمندگی از خود می پرسیم چقدر با قرآن انس داریم و چقدر فضای خانه هایمان از عطر نوای قرآن معطر

ص: 199


1-
2- واقعه، 79.
3- صحیفه مهدیه، ص 859

شده است! نه در سایه سار تعالیم قرآن زندگی می کنیم و نه سرگشته به دنبال اوامر امام علیه السلام جای خالی او را حس می کنیم! این است که حیرانیم و ره به جایی نبرده ایم. اما اهل رمضان خوب می دانند که در شهر الله ثقلین در کنار هم حضور دارند تا راه هدایت را به روی امت باز کنند و آنان را از ضلالت برهانند. امام علیه السلام آنان را به سوی قرآن می خواند و قرآن امت را به پناه امام می سپارد.

آری، تمسک به ثقل اکبر در کنار توجه و توسل به ثقل اصغر است که حیات آفرین است. باید در محضر تالی کتاب خدا زانو بزنیم و از محضر او بخواهیم تا ما را میهمان حقایق قرآن کند و این همان آرزوی دیرینه عاشقان اوست که در غروب دلگیر عصر جمعه از خداوند تمنا می کنند:

﴿اللَّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَى (مُحِيَ) مِنْ دِينِكَ وَ أَحْيِ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ كِتَابِكَ﴾

«خدایا آن چه از دین تو محو شده است به وجود او تازه گردان و آن چه از کتاب تو را تغییر داده اند به وجودش زنده ساز»

﴿اللَّهُمَّ نَوِرْ بِنُورِهِ كُلِّ ظُلْمَةِ﴾ (1)

«بار خدایا به نور جمال او تاریکی های عالم را روشن گردان»

ص: 200


1- مفاتيح الجنان، صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی

روشنا

امام رضا علیه السلام فرمود:

«سهمی از قرآن را برای خانه هایتان قرار دهید زیرا در هر خانه ای که قرآن خوانده شود آسانی و خیر فراوانی برای ساکنان آن خانه در پی خواهد داشت.» (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«هیچ امری نیست که دو نفر در آن اختلاف نظر داشته باشند، مگر آن که اصل و ریشهٔ در آن کتاب خدا موجود است ولی عقل های مردم به آن نمی رسد.» (2)

امام علی علیه السلام فرمود:

«کتاب خدای تعالی را بیاموزید؛ زیرا آن کتاب بهترین گفتار و رساترین اندرزهاست. در آن بیاندیشید؛ زیرا کتاب خدا بهار دل هاست و به نور قرآن شفا و بهبودی بگیرید؛ چرا که "شفاء لما فِي الصُّدُور" است.» (3)

امام علی علیه السلام فرمود:

«خداوند بر پیامبر کتابی نازل فرمود که آشکار کنندۀ همۀ امور است؛ ﴿قُرْآناً عَرَبِيًّا

ص: 201


1- عدة الداعى، ص 287
2- بحار الأنوار، ج 89، ص 100.
3- همان، ج 74، ص 291.

غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴾ (1) و آن را برای مردم بیان کرد و توضیح داد، با دانشی که تفصیلش داد و دینی که آشکارش ساخت و واجباتی که آن ها را لازم فرمود و حدودی که برای مردم وضع و بیان فرمود و اموری که آن ها را برای مخلوقش کشف کرد و آگاهشان ساخت در آن امور، راهنمایی به سوی نجات است و نشانه هایی که به هدایت دعوت کنند.» (2)

از امام کاظم علیه السلام دربارۀ این سخن خدا که در آن شفا برای مردم است» (3) پرسیدم. حضرت فرمود:

«مراد علمی است که از امیرالمؤمنین علیه السلام صادر می شود که آن شفاست.» (4)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«این کتاب آسمانی خطی است نوشته شده بین دو جلد که به زبان سخن نمی گوید و ناچار برای آن توضیح دهنده ای لازم است.» (5)

شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: «چرا درس و نشر قرآن جز به تازگی و طراوت آن نمی افزاید؟» امام علیه السلام فرمود:

«زیرا خداوند تبارک و تعالی قرآن را برای زمان خاص و مردمانی معین قرار نداده

ص: 202


1- زمر، 28.
2- پیشین، ج 16، ص 369.
3- نحل، 69
4- پیشین، ج 24 ص 113
5- نهج البلاغه، خطبه 125

است. پس در هر روزگار، تازه و نزد هر ملتی تا روز قیامت باطراوت است.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام در وصیتی به فرزندش محمد حنفیه فرمود:

«بر تو باد به تلاوت قرآن و عمل به معارف و تعالیم آن و رعایت واجبات و احکام آن و پیروی از حلال و حرام و اوامر و نواهی آن و تهجد و تلاوت آن در هر شبانه روز که آن پیمان خداوند تبارک و تعالی است بر مردمان؛ پس بر هر مسلمانی واجب است که همه روزه در پیمان خود بنگرد ولو با خواندن پنجاه آیه از آن.» (2)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود

«خانه ای که در آن قرآن خوانده و خداوند یاد شود برکتش بسیار می گردد و فرشتگان به آن خانه آمدوشد می کنند و شیاطین از آن دور می شوند.» (3)

ص: 203


1- عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 166
2- من لا يحضره الفقیه، ج 2، ص 383
3- کافی، ج 2، ص 610

ص: 204

ماه شهادت

اشاره

ص: 205

غروب خورشید هجدهمین روز ماه رمضان از راه می رسد در این شب ها، سخن از غریبی و غربت است. سخن از حق و حقیقت است قرن هاست که در این ایام صدای سوز و ناله جانکاه روزه داران شنیده می شود! زمزمهٔ روایت ﴿عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقِّ مَعَ عَلِيَّ﴾ (1) بلند است این چه مصیبت عظیمی است که به عظمت شب های قدر گره خورده است! قرن هاست که ماه رمضان مظلومیت امیری را حکایت می کند و در سوگ مردی است که دیباچه خلقت زازل تا ابد با صفت هستی او مفتخر است و شیعیان روزه دارش در شب های قدر به رسم قدرشناسی سیاه پوش می شوند و در عزایش حکایت دردهای غریبانه اش را واگویه می کنند

اما حدیث فضایل علی علیه السلام را گفتن، تنها برازنده محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است، او که حاضران و غایبان امتش را تا یوم الموعود چنین سفارش می کند

﴿مَعاشِرَ النَّاسِ، هذا عَلِى أخى وَ وَصيى وَ َواعِى عِلْمِي، وَ خَليفَتى فِي أُمَّتَى عَلَى مَنْ آمَنَ بِي وَعَلَى تَفْسِيرِ كِتَابِ الله﴾ (2)

«هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من و هم

ص: 206


1- کافی، ج 1، ص 294.
2- فرازی از خطبه غدیر؛ احتجاج طبرسی، ج 1، ص 61.

اوست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا»

آری، آن روزی که پیامبر اعلام رسالت کرد، آسمان را با وصایت علی علیه السلام آذین بست و در مقام «مَثَلُ الاعلی» است که او جان و نفس پیامبر (1) می شود. مگر نه این که نبوت به امامت زنده است و خاتمیت به وصایت؟! اگر پیامبر صلی الله علیه و آله خاتم الانبیاست، على علیه السلام هم صفوة الاوصیاست. مگر می شود پیامبری را پذیرفت اما وصیتش و وصیاش را رها کرد؟ هرکه وصی نبی را پذیرفت رستگار می شود و هرکه از او روی گرداند، سامری مسلک خواهد بود هرکه وصی را شناخت هدایت می شود و هرکه او را فراموش کرد، در جاهلیت خواهد مرد.

و اما حکایت تنها امیر ما این چنین آغاز می شود. او در خانه خدا به دنیا آمد و در دامان نبی خدا صلی الله علیه و آله پرورش یافت و چه مهربان پدری و چه نیکو معلمی گام بر جای گام پیامبر نهاد و دوش به دوش خزانه وحی شد و گوش به کلام الهی سپرد. آری، او قصه دلدادگی خود به حبیبش را چنین روایت می کند:

«هیچ آیه ای بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل نشد جز آن که آن را بر من املاکرد و من آن را با خط خود نوشتم و تفسیر و تأویل آن را به من آموخت و برایم دعا کرد تا آن که خداوند فهم و حفظ آن را به من بیاموزد و من هیچ آیه ای را فراموش نکردم؛ از حلال و حرام امر و نهی طاعت و معصیت، همه را به من آموخت و من نوشتم و از یاد نبردم. سپس دست مبارکش را بر سینه ام نهاد و از خدای متعال خواست تا دلم را از حکمت و نور سرشار سازد.» (2)

ص: 207


1- آل عمران، 61.
2- تفسیر عیاشی، ج 1، ص 26.

اینک پیامبر صلی الله علیه و آله در آستانه رحلت به سوی پروردگار است و باید امانتی را که بیست و سه سال با جانش مراقب آن بود به کسی بسپارد. کسی که همانند او امین است. کسی که هم راز او و رازدار وحی است؛ پس امتش را هشدار می دهد که ای مردمان علی امیر نور است و تنها امیرالمؤمنین سری در آسمان دارد و پایی در زمین صدرنشین رضا و خشنودی پروردگار در کتاب خداست و همۀ آن چه «یا ایها الذین آمنوا نازل شد او را مخاطب است آیه ولایت (1) به افتخار او، آیه تطهیر (2) در مناقب او و آیه لیلةالمبيت (3) در مدح او نازل شد جایگاه اولی الامر (4) از آن او و مَن عِنده علم الکتاب» (5) مقام اوست.

علی علیه السلام برگزیدۀ پیامبر صلی الله علیه و آله، نبود بلکه منتخب خدا بود و رسول، تنها مأمور ابلاغ «ما أُنزِلَ اِلَیک (6) پیامی که از بعثت در حرا آغاز شده و به آخرین حجت خدا در زمین ختم می شود. اما وای بر قومی که در این «نبأ عظیم» (7) شک و خدعه کردند و او را به عزلت نشاندند! افسوس که صراط مستقیم الی الله را وا نهادند و چو ندیدند حقیقت ره افسانه زدند!»

و اینک در شب نوزدهم ماه خدا در شهر کوفه غوغایی برپاست. مولای ما آن بزرگ مرد مظلومی است که در این سیاهی شب آرام و قرار ندارد.

آن شب علی در سینه سودای دگر داشت *** تنها خدا از سوز و حال او خبر داشت

ص: 208


1- مائده، 55.
2- احزاب، 33.
3- بقره، 207.
4- نساء، 159
5- رعد، 13.
6- مائده، 67
7- در روایات و از جمله در زیارت روز غدیر این تعبیر لقب امیرالمؤمنین علیه السلام است.

هر لحظه نگاهش به آسمان است و در انتظار وصال و وعده دیدار حال عجیبی دارد و با حضرت دوست عاشقانه نجوا می کند:

﴿اللَّهُمَّ بَارِكْ فِى الْمَوْتِ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيُّ الْعَظِيمِ﴾ (1)

«بار الها! مرگ را بر من مبارک گردان ما از خداییم و به سوی او می رویم. هیچ یاری و قدرتی نیست، مگر از جانب خدای بلندمرتبه باعظمت.»

وای بر آن بغض ها و کینه ها که حریم خانه اش را شکستند و حرمتش را به آتش کشیدند و محرمش را ..... و سال هاست که استخوان در گلو و غریبانه و تنها، انیس دل پردردش نخلستان های کوفه است و محرم رازهای ناگفته اش سیاهی چاه!

مسجد خموش و شهر پر از اشک بی صداست *** ای چاه خون گرفته کوفه، علی کجاست؟

ای نخل ها که سر به گریبان کشیده اید *** امشب شب غریبی و تنهایی شماست

و در این شب است که در عالم رؤیا عقده از دل باز می کند و به حبیبش شکوه می کند:

«یا رسول الله، از ظلم و ستم امت بر من مصیبت ها گذشته است!»

و پیامبر صلی الله علیه و آله به او بشارت می دهد که:

«علی جان، ماه خدا به میهمانی ما خواهی شتافت، بیا که آن چه نزد ماست برای تو بهتر و پاینده تر است.» (2)

محراب نمازش سکوی عروج به سوی لقاء الله شد و شقی ترین اشقیا فرق مبارکش را

ص: 209


1- بحار الأنوار، ج 42، ص 276
2- منتهى الآمال، ج 1، ص 173

شکافت و محاسن شریفش را به خون خضاب کرد ،اکنون این صدای شوق وصال على علیه السلام است که از سینه پردردش شنیده می شود:

﴿بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ هَذَا مَا وَعَدَنَا الله وَ رَسُولُهُ﴾ (1)

«قسم به پروردگار کعبه رستگار شدم این وعده خدا و رسولش بود!»

چه مصیبت و محرومیتی بر سر عالم فرود آمد زمین و آسمان به لرزه درآمد و ملائک ضجه و ناله زدند و ندای جبرئیل برآمد که:

﴿تَهَدِّمَتْ وَ اللهِ ارْكانُ الهُدى﴾ (2)

«به خدا قسم که ارکان هدایت فرو ریخت.»

فردا روز بیست و یکم ماه خداست در شهر الله غوغایی برپاست! دیگر امیدی برای اهل خانه نمانده است و ندای ﴿أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی﴾؛ ای مردم، پیش از آن که مرا از دست دهید از من بپرسید!» (3) در سینه اش خاموش شد! وای از این امت که هرگز ندانستند چه کسی را از دست دادند!

مرغ از قفس پرید، ندا داد جبرئیل *** اکنون شما و وحشت دنیای بی علی

پیوند با ماه شهادت

﴿آجَرَكَ اللَّهُ وَأَعْظَمَ لَكَ الْأَجْرِ يا صاحِبَ الزَّمان!﴾

ای اول مظلوم عالم، شکایت خویش از مردم روزگار را به نخلستان می بردی و درددل

ص: 210


1- بحار الأنوار ، ج 41 ص 2.
2- منتهی الامال، ج 1 ص 173
3- بحار الأنوار، ج 10، ص 117 تا 128

با چاه می گفتی! ای کاش می دانستیم فرزند تو در کدامین سرزمین سر بر چاه غربت غیبت، از بی وفایی و غفلت ما شکوه می کند! دردا که هلهلهٔ ایادی کفر و نفاق، شنیدن صدای استغاثه «هل من ناصر يَنصُرُنی» را مشکل ساخته است افسوس که پرده های رنگارنگ روزمرگی، گوش جانمان را سنگین کرده و ندای ﴿اَمَّن يُجيبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ﴾ (1) را در تاریخ غیبت حبس کرده است!

پس دست بر زانو زده و یاعلی می گوییم و راه را آغاز می کنیم! با قلبی سرشار از ولای او از دشمنانش تبرّی می جوییم مبادا که از نااهلان پیمان شکن باشیم. مبادا که فراموش کنیم اجر و مزد هدایت را!

﴿السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ الَّذِى هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ يُسْأَلُونَ﴾ (2)

«سلام بر تو ای خبر بزرگی که آن ها در آن اختلاف کردند و از بازخواست می شوند!»

آری، مهر و مودت امیر مؤمنان علیه السلام و خاندانش شعله ای است که تا پایان هستی فروزان خواهد بود. خیر کثیری است که شیعیانش را از کوثر سیراب می کند. اگر محبت آل علی علیه السلام در خانه ای راه یافت آن جا بهشت است. پس باید خانهٔ دل را از گردو غبار گناه و غفلت زدود باید آب و جارو کرد و پنجره ها را گشود و در خانه را آذین بست و آن بهشت آفرین را دعوت گفت که کرم نما و فرود آی که خانه، خانه توست!»

مگر نه این که قلب، حرم الله است و حریم ولیّ خدا و همین محبت است که از آن

ص: 211


1- نمل، 62.
2- مفاتیح الجنان، زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز عید غدیر

خارها گل می شود و خانه ها گلستان این ولای علی علیه السلام و آل اوست که کیمیای دگرگون ساز دل هاست و امروز این مهرِ تنها یادگار علی علیه السلام است که بهار را می رویاند و به دل ها طراوت می بخشد.

دست تو باز می کند پنجره های بسته را *** هم تو سلام می کنی رهگذران خسته را

پنجره بی قرار تو، کوچه در انتظار تو *** تا که کند نثار تو لاله دسته دسته را (1)

آری، حضرت بقیه الله عجل الله فرجه وارث غدیر و تنها باقی مانده آل علی است. او خود در وصف خاندانش می فرماید:

«دین از محمد صلی الله علیه و آله و هدایت از حضرت علی امیرالمؤمنین علیه السلام است و پس از او تا روز قیامت در نسل او باقی خواهد ماند، پس هر کس بر این اعتقاد باشد از هدایت یافتگان است و آن کس که شک و تردید کند، بی دین است.» (2)

و سرانجام در روزی که هر نفسی را به امامش می خوانند، علی علیه السلام قسیم جنت و نار می شود. در آن روزی که پیامبر با دلواپسی ندای «امّتی، امّتی» سر می دهد، علی علیه السلام میزان می شود در آن روزی که فاطمه زهرا علیها السلام را با سریری از نور به سوی رضوان می برند، على علیه السلام صراط می شود و ما در گذر از کوره راه های سفر زندگی خسته و خجل باکوله باری سنگین، اما ،تھی محبت علی علیه السلام را پیشکش می کنیم و یاعلی می گوییم. به پایش می افتیم و شرح سفر می کنیم به او می گوییم که چگونه در گوشمان نام علی علیه السلام اذان شد و مهر علی علیه السلام آغوش گرم مادر چگونه یاعلی گفتیم و از خاک برخاستیم و به راه افتادیم.

ص: 212


1- سهیل محمودی.
2- احتجاج طبرسی، ج 2، ص 486

چگونه از باب علی علیه السلام داخل شدیم و به مدد ولایتش صراط دنیا را طی کردیم و «انعَمتَ علیهم» شدیم و اینک در محشر ایستاده ایم در محضر خدا، جایی که کیفر را به عدل می دهند و پاداش را به فضل و با هزاران امید فریاد می زنیم:

﴿وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾

ص: 213

روشنا

در آستانه شهادت امیرالمؤمنين علیه السلام امام حسن علیه السلام به پدر عرض کرد:

«این ابن ملجم دشمن خدا و دشمن رسول و دشمن شماست که نزد شما حاضر و اسیر شماست. امیرالمؤمنین علیه السلام را به ابن ملجم نگاه کرد و فرمود: ای ابن ملجم جنایتی بزرگ کردی آیا من برایت بد امامی بودم؟ آیا به تو رحم نکردم و تو را بر دیگران برنگزیدم؟ با وجود این که می دانستم قاتل من خواهی بود به تو احسان کردم و بخششم به تو را افزون ساختم تا از راه گمراهی که برگزیده ای بازگردی؛ اما شقاوت بر تو غلبه کرد تا مرا بکشی ای شقی ترین اشقیا ابن ملجم گریست و این آیه از قرآن را خواند ﴿أفَانتَ تنقِذُ مَن فِی النّار﴾؛ آیا تو می توانی کسی را که جایگاهش دوزخ است نجات دهی؟!» (1)

آن گاه علی علیه السلام سفارش او را به امام حسن علیه السلام کرد و فرمود: فرزندم، با اسیر خود مدارا کن و با مهربانی و رحمت با او رفتار کن آیا نم یبینی چشم های او را که از ترس چگونه گردش می کند و دلش چگونه مضطرب است؟ ای فرزند، ما اهل بیت رحمت و مغفرتیم پس بخوران به او از آن چه خود می خوری و بیاشام او را از آن چه خود می آشامی، پس اگر من از دنیا رفتم از او قصاص کن و او را بکش و جسد او را به آتش نسوزان و او را مثله مکن یعنی دست و پاوگوش و بینی و سایر اعضای او را قطع مکن ..... اگر زنده ماندم من خود داناترم که با او چه کار کنم و من سزاوار ترم به عفو کردن زیرا ما اهل بیتی می باشیم که با گناهکار در حق ما جز به عفو و کرم رفتار دیگر نماییم.» (2)

ص: 214


1- زمر، 19.
2- منتهى الآمال، ج 1، ص 427

اصبغ بن نباته می گوید:

«وارد خانه علی علیه السلام شدم دیدم علی علیه السلام پارچه زردی را به سر مبارکش بسته و خون هم مرتب از سر مولا می ریزد و رخسار شریفش زرد شده است طوری که من بین پارچه و صورت تشخیص ندادم آن گاه فریاد کشیدم و خود را به دامن حضرت انداختم و او را می بوسیدم و اشک می ریختم حضرت فرمود گریه نکن اصبغ، به راستی و قسم به خداوند، این حالی که می بینی مرا در شرف ورود به بهشت است و به دخترش، ام کلثوم که به شدت گریه می کرد جایگاه خویش را گوشزد کرده فرمود: دخترم، گریه نکن به خدا سوگند، اگر می دیدی آن چه پدرت می بیند گریه نمی کردی." عرض کرد: "شما چه می بینید؟ فرمود: می بینم که ملائکه و انبیاء عظام صف کشیده اند و همه منتظرند که من بروم.» (1)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«علی جان مثل تو در میان امت مثل کعبه است که خداوند آن را در میان مردم علم و نشانه قرار داده است که همگان از دره های عمیق و نقاط دوردست روی به آن می نهند و کعبه به سوی کسی نمی رود.» (2)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«مَثَل علی بن ابیطالب در میان شما مثل سوره «قل هو الله احد» در قرآن است. کسی که یک بار آن را بخواند مثل این است که یک سوم قرآن را خوانده، و کسی که دو بار آن را

ص: 215


1- خصال، ج 1، ص 268.
2- بحار الأنوار، ج 22، ص 483

بخواند، مانند این است که دوسوم قرآن را خوانده و کسی که سه بار آن را بخواند، مثل این است که همه قرآن را خوانده است. و همین طور است کسی که تو را با قلبش دوست داشته باشد، نظیر یک سوم پاداش اعمال بندگان را برده است و کسی که تو را با قلبش دوست داشته باشد و با زبانش یاری کند، مانند این است که دوسوم پاداش اعمال بندگان را برده است و کسی که تو را با قلبش دوست داشته و با زبان و دستش یاری کند، معادل پاداش همه اعمال بندگان را برده است.» (1)

ص: 216


1- بحار الأنوار، ج 39، ص 288

ماه عفو و بخشایش

اشاره

ص: 217

گل واژهٔ «عفو» از مفاهیم بلند در فرهنگ دینی و قرآنی و به معنای چشم پوشی کردن و گذشت از خطای دیگران است. «عفو» از صفت های کریمانۀ الهی است؛ ﴿وَ كانَ اللَّهُ عَفُوّاً غَفُوراً﴾ (1) که خداوند متعال در کنار آمرزش و مغفرت خود به بندگانش لطف و عنایت می فرماید و آنان را از عقوبت رها می سازد. عفو و گذشت از فرامین الهی است و در برخورد با دیگران از برترین مکارم اخلاق و محاسن رفتار و از نشانه های بزرگ منشی انسان است.

﴿وخُذِ الْعَفْوَ وَ أمر بالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَن الجاهلين﴾ (2)

«با عفو و مدارا رفتار کن و به کارهای شایسته دعوت نما و از جاهلان روی بگردان»

خداوند رابطهٔ خودش با بندگان را بر اساس رحمت و محبت استوار کرد؛ ﴿وَسِعْتَ كُلَّ شيْءٍ رَحْمَةً﴾ (3) و ارتباط بندگانش با یکدیگر را نیز با پیوندی ناگسستنی به نام «اُخوت» بنا نهاد تا در پرتو عفو و گذشت، به تعالی روح دست یابند. پیامبر و اولیائش را به «خُلُقٍ عَظِيم» (4) به «أَحْسَنَ تَأْدِيبَ» (5) تربیت کرد تا سیره آنان الگویی برای شیوه زندگی

ص: 218


1- نساء، 99
2- اعراف، 199.
3- غافر، 7.
4- قلم، 4.
5- بحار الأنوار، ج 16، ص 210.

پیروانشان شود.

گستره عفو و گذشت در تعامل های انسانی و همزیستی اجتماعی، شیوه ای تربیتی است که در نظام اخلاق دینی باید نهادینه شود عفو در برابر بدی ها دل ها را به هم نزدیک کرده و بستری برای دوستی و الفت ایجاد می کند و گذشت از خطای دیگری آدمی را متنبه کرده و به تغییر رفتار او می انجامد اما در مقابل آن، قهر و انتقام جویی، کینه و عداوت را زیاد کرده و به ناهنجاری های اجتماعی ناشی از بیماری های روحی دامن می زند.

﴿وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴾ (1)

«خوبی با بدی یکی نیست جواب بدی را با خوبی بده، آن هم با بهترین روش. اگر چنین کنی آن کسی که بین تو و او دشمنی بوده است، یک دفعه مثل دوستی صمیمی می شود!»

اگرچه حکم به اجرای کیفر و حدود الهی در میان انسان ها جلوه ای از رحمت الهی برای اصلاح جامعه است در مجازات های اسلامی نیز به نمادهایی از عفو و گذشت سفارش کرده اند تشویق و ترغیب صاحبان حقوق به گذشت از حق الناس مانند عفو در قصاص یا عفو مجرم نادم و پشیمان این فضیلت حمیده را ممدوح می داند.

قرآن کریم سیرۀ مؤمنان و پارسایان را چنین توصیف می کند:

﴿الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضرَّاءِ وَ الْكَظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ يَحُبُّ الْمُحْسِنِن﴾ (2)

ص: 219


1- فصلت، 34
2- آل عمران، 134.

«آنان که در فراخی و تنگی انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از مردم در می گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

چه زیبا ثمرۀ «عفو» در این آیه شریف توصیف شده است فروبردن خشم موجب تکامل معنوی و تقویت روح ایمان می شود و گذشت از خطا و مدارا کردن با مردم، کینه را از دل پاک می کند و سرانجام انفاق احسان و نیکی باعث مهربانی و دوستی خواهد شد.

با طلوع ماه رحمت رمضان، بارش غفران الهی شهر الله را سیراب می کند. درهای عفو الهی را به روی روزه داران می گشایند و آنان فوج فوج به بارگاه مغفرت راه می یابند. مؤمنان روزه دار خوب می آموزند که در بهار رمضان باید دل ها را بهاری کرد و طراوت بخشید.

کسی که در انتظار بخشوده شدن است باید خود نیز ببخشاید و از خطای دیگران بگذرد.

﴿ ... و ليَعْفُوا وَلْيَصْفَحُواْ أَلَا تَحُبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللهُ لَكمُ وَ اللهُ غَفُورٌ رَّحِيم ﴾ (1)

«و باید عفو کنند و از خطایشان چشم بپوشند مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.»

مدرسه رمضان به روزه داران درس گذشت و مدارا می آموزد. ایمان به قدرت لایزال الهی که ﴿فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُواً قَدِيراً﴾ (2) و اعتقاد به روز جزا چنان شرح صدری به روزه داران می بخشد که آنان را در مراقبت از نفس پیروز می کند. کیمیای عفو و گذشت نوش دارویی است که جسم و جان آدمی را التیام می بخشد و ندای «العفو، العفو، العفو...» در دل شب، سکینه و آرامش به روح او می نشاند.

فضل عظیم الهی بر عفوکنندگان همین بس که می فرماید:

ص: 220


1- نور، 22.
2- نساء، 149

﴿وَ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلَهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَحُبُّ الظَّالِمِين﴾ (1)

«کیفر بدی مجازاتی است همانند آن ولی هر کس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست؛ به یقین او ستمکاران را دوست ندارد.»

«آری، روز رستاخیز ندا کننده ای فریاد می زند ای اهل محشر آگاه باشید! هرکس که بر خدا اجر و پاداشی دارد برخیزد پس آن کس که عفو نموده است بلند شده و بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شود.» (2)

پیوند با ماه عفو و بخشایش

﴿وَ أَنْتَ الَّذِي تَسَعَى رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ﴾ (3)

«و تویی آن که رحمتش پیشاپیش غضبش جریان می یابد.»

بر سردَر شهر الله نوشته اند: «اليوم يومُ المرحَمَة» و در ایام الله رمضان همه چیز بوی رحمت می دهد. پس بر آستان مبارک حرم الله می ایستیم و با چشمانی سرشار از شرم و با نگاهی آکنده از امید چنین می خوانیم:

﴿أينَ عَفوَكَ الجليل﴾ (4)

قرن هاست که به جرم ناسپاسی و قدر ناشناسی به مصیبت غیبت گرفتار شده ایم. ما همچون کودکان چموش سرکش در پی زرق و برق بازار مکاره دنیا دویدیم و راه را گم کردیم غافل که نفهمیدیم سر از ناکجا آباد در آورده ایم و دل به اغیار سپرده ایم!

ص: 221


1- شوری، 40.
2- مستدرک الوسائل، ج 9، ص 7.
3- صحیفه سجادیه دعای 16
4- مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی

آری این سنت الهی است که قول امام صادق انشا درباره اش فرمود:

«وقتی خدای متعال بر بندگانش غضب نماید، اولیائش را از آنان دور می کند.»(1)

اکنون ما دلشکسته های روزه دار با چشمانی اشکبار از خوف عقوبت گناه و با دل هایی داغ دار از مصیبت های زمانه، به بارگاه فضل تو روی کرده ایم و خوب می دانیم که نه اعمالمان سزاوار عفو توست و نه روی سیاهمان در طاعات ما را به مغفرت تو نزدیک می کند؛ اما چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام در مناجات شعبانیه خویش نجوا می کرد، امید داریم که:

﴿الهی، عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِن عَمَلى﴾ (2)

ای مولای ما مروت و جوانمردی را از شما می آموزیم که مظهر زیبای عفو و اقیانوس بی کران بخشش آید.

﴿.. والْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ﴾ (3)

«کسانی که خشم خود را فرو می برند و از مردم در می گذرند.»

قرن هاست که ما نااهلان از دیار محبت دور افتادیم و شما را به غربت نشاندیم. اینک در ماه فرصت ها به سفینهٔ «نجات شما» پناه می بریم می خواهیم در رکاب بزرگان بیاموزیم و بزرگ شویم از قصور و تقصیرات کودکانه ما درگذرید و یاریمان کنید. ما خانه و کاشانه خود را گم کردیم؛ اما شما پدری در حقمان کرده و ما را به سوی خود دعوت کردید و خود فرمودید:

ص: 222


1- کافی، ج 1، ص 343.
2- بحار الأنوار، ج 91، ص 97.
3- آل عمران، 134.

﴿إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرَكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللأَوَاءُ وَاصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء﴾ (1)

«ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود گرفتاری ها به شما روی می آوردند و دشمنان شما را ریشه کن می کردند.»

ص: 223


1- بحار الأنوار، ج 53، ص 175.

روشنا

رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

عفو و گذشت سبب سلامت روح و آرامش جان و طول عمر خواهد شد.» (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«آگاه باشید خوبی های دنیا و آخرت در سه حرف از کتاب خداوند جمع شده اند: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ﴾ (2) و تفسیرش این است که با کسانی که با تو قطع رابطه کرده اند ارتباط برقرار کن و از کسانی که به تو ظلم کرده اند، بگذر و به کسانی که تو را محروم نموده اند، رسیدگی کن.» (3)

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«گذشت و عفو را فراموش نکنید زیرا که گذشت به بندگان عزّت می دهد، اینک عفو داشته باشید تا خداوند به شما عزت و آبرو عطا فرماید» (4)

رسول خدا صلی الله علیه و آله به ابوذر فرمود:

«ای ابوذر از جدایی و ترک برادرت بپرهیز که در آن حال، هیچ عمل نیکی از تو قبول

ص: 224


1- میزان الحکمه، ج 3، ح 13184.
2- اعراف، 199.
3- بحار الأنوار، ج 68، ص 426
4- کافی، ج 2، ص 108

نمی شود.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«اگر بر دشمنت دست یافتی بخشیدن وی را سپاس دست یافتن بر وی ساز.» (2)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داشته فرمود:

«روش مروت ما خاندان این است عفو کردن و گذشتن از کسانی که بر ما ستم کردند و بخشش به کسانی که از ما دریغ داشته اند.» (3)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«عفو در هنگام قدرت از سنت های پیامبران و پرهیزکاران می باشد. حقیقت عفو آن است که از رفیقت درگذری و چیزی را ظاهر نکنی و سخن ناروای او را فراموش نمایی و از اصل قضیه در باطن خود چیزی نگه نداری و بر احسان خود به او بیفزایی کسی به این مقام نخواهد رسید مگر اینکه خداوند از او در گذشته باشد و بر گناهان گذشته و آینده او رحمت فرستاده باشد و او را به کرامت خود زینت ،بخشد از انوار خود بر او بپوشاند. عفو و غفران دو صفت از صفات خداوند هستند که آن ها را در میان بندگان خود به ودیعت نهاده است تا مردم به اخلاق خداوند متخلق گردند و خداوند فرموده است: ﴿وَ لْيَعْفُوا وَ ليَصْفَحُوا أَلا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ (4) (5)

ص: 225


1- وسائل الشیعه، ج 8، ص 587
2- نهج البلاغه حکمت 10
3- تحف العقول، ص 27.
4- نور، 22.
5- بحار الأنوار، ج 68، ص 423.

ص: 226

ماه قدر

اشاره

ص: 227

گل واژهٔ «قدر» به معنای اندازه است و به تعیین و مشخص کردن حدود و مقدار چیزی تقدیر گویند. در اصطلاح از واژهٔ «قدر» معادل تقدیر و سرنوشت و قسمت استفاده می کنند و در کنار واژۀ «قضا» مفهوم خاصی را در بر دارد. اصطلاح «قضاوقدر» معنای عمیق و پیچیده ای دارد لذا برای یافتن مفهوم صحیح، باید آن را در فرهنگ و قاموس دین تعریف کرد آن چه از لسان مبارک ائمه اطهار طلا در تبیین مفهوم «قضاوقدر» بیان شده این است که خالق متعال برای آحاد انسان ها ویژگی های خاصی را تعیین کرد و آنان را آفرید خصوصیات فردی شرایط خانوادگی و اجتماعی میزان قدرت و اختیار و عقل، مقدار روزی، اندازه عمر و... تقدیر شد. همچنین افعال اختیاری انسان را از لحاظ شرع و قوانین الهی در قالب واجب، حرام، مستحب مکروه و مباح مشخص نمود و آنان را مکلف ساخت، ﴿ولا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلا وُسْعَها﴾ (1) و برای هر عملی میزانی از اجر و پاداش یا جزا و کیفر قرار داد تا انسان ها در دنیا و آخرت در مقابل اعمالشان آن را دریافت کنند» (2)

﴿... وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً﴾ (3)

ص: 228


1- بقره، 286
2- نک توحید صدوق، ص 384 و روایات ذیل باب قضا و قدر.
3- فرقان، 2.

«و همه چیز را آفرید و به دقت اندازه گیری کرد.»

در میان شب های سال شبی با عنوان «لیلة القدر» برگزیده شد تا در آسمان شهرالله جلوه گری کند موهبتی از جانب خداوند بر امت آخرین سفیر رحمتش نازل شد که این شب را بر هزار ماه برتری داد؛ ﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر﴾ (1) آن شب را شب قدر نامیدند، چرا که مقدرات انسان و قدر و حدود وقایع عالم و رویدادهای سال در آن برهه از زمان تعیین می شود.

﴿وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزائِتُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ﴾ (2)

«و هیچ چیز نیست، مگر آن که خزائن آن نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معینی آن را نازل نمی کنیم.»

لیلة القدر در قلب ماه رمضان قرار گرفت تا بارش رحمت الهی بر روزه داران دوچندان شود. در این شب با شرافت غوغایی باشکوه در سراسر عالم به پا می شود و ولوله ای عظیم در ملکوت شنیده می شود و آسمانیان به زمین نازل می شوند به راستی چه اسراری در این شب و چه فضیلتی برای آن است که فرمود:

﴿وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْر﴾ (3)

ليلة القدر شب مبارکی است که با نزول قرآن بر قلب پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله آغاز می شود؛ ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةِ ﴾ (4) و در ادامۀ این رسالت خطیر، کارگزاران خداوند با نزول هرساله خود از عرش بر ،فرش امور عالم را به خدمت ولی امر زمان عرضه می کنند.

ص: 229


1- قدر، 3.
2- حجر، 21
3- قدر، 2.
4- دخان، 3.

﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ﴾ (1)

و چه پر خیر و برکت است آن شبی که ملائکه و روح القدس به محضر امیر آفرینش شرفیاب می شوند و برگرد محبوب طواف می کنند و تا مطلع فجر بر آن شب درود و سلام است!

﴿سلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾ (2)

آری، شب قدر را باید قدر دانست بستری برای قرب الی الله گسترده شد تا هوشیاران عالم از بستر خواب و غفلت بیدار شوند و با دعا و تضرع تقدیر را به دست تدبیر مدبّر الامور سپارند. شب قدر شب احیاء و بیدار باش است. شبی است که باید به حال خود بگرییم و از خود حساب کشی کنیم تا احیا شویم باید به خود نهیب زنیم که ای وای و صد افسوس که از گناهانمان غافلیم و آن ها را فراموش کرده ایم!

﴿وَالَّذِينَ إذا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ﴾ (3)

«و کسانی که هرگاه مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند، خدا را یاد کرده و برای گناهان خود، طلب آمرزش می کنند و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ در ضمن بر آن کاری که می دانند گناه است، پافشاری نمی کنند.»

آری، برای تشرف به بارگاه ولی خدا باید پاک و مطهر شد و تنها رمز راه یافتن، توبه و استغفار است. در این فرصت بی بدیل برای حضور در پیشگاه خداوند باید خود را بشکنیم.

ص: 230


1- قدر، 4.
2- قدر، 5.
3- آل عمران، 135.

و به گناه اقرار کنیم پروردگاری که خود به روی بندگان گناهکارش آغوش گشود و آنان را دعوت فرمود:

﴿قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾ (1)

«بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید، از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»

آری، تشریفات آفرینش به گونه ای تدبیر شد که خداوند مقدّرات را تقدیر و قضا را صادر می کند اما این ولی خداست که تولیت را عهده دار است و او باید همه آن چه را در دفتر هستی نوشته می شود رقم زند گویی همۀ امور عالم محتاج نگاه ولی الله است. گویی همۀ درهای توبه و استغفار به بابالله ختم می شود گویی همه چشم های امید و آرزو باید به دستان یدالله باشد. اوست که اهالی شهرالله را به ضیافت لیلة القدر دعوت می کند تا مؤمنان روزه دار با استجابت دعوتش بهترین توشه را برگیرند و سال خود را آغاز کنند.

در این شب ها بیداری لازم است اما کافی نیست باید معرفت الله را در آزمون معرفت امام علیه السلام محک زنیم تا عیارمان سنجیده شود. باید دست به دامان قرآن و عترت شویم. ما ثقل اکبر را بر سر می گذاریم و از ثقل اصغر استمداد می طلبیم و قبل از این که به دام عقوبت کردارمان گرفتار شویم، به پناه ثقلین می رویم تا کارنامه اعمال را از خطا و گناه پاک کنیم.

ص: 231


1- زمر، 53.

در ضیافت الله لیلة القدر، رزق قرآن را به افتخار تنها یادگار عترت می گسترند و شرط بهره وری، توجه به صاحب قرآن است. پس قرآن را در پیش رو باز می کنیم و چنین می خوانیم:

﴿اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِكِتَابِک الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يخَافُ وَ يرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ﴾ (1)

به اسماء حُسنای الهی متمسک و دست به دامان قاضی الحاجات می شویم که:

﴿اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ﴾ (2)

پیوند با ماه قدر

شب قدر حکایتی بین خدا و ولی اوست. شبی که پیوند عجیبی با امام زمان عجل الله فرجه دارد و سوره قدر گنجینه ای است از اسرار الهی که به دست ولی خدا گشوده می شود؛ او که سینه اش مهبط راز ملائک است، دریادلی که تقدیر همه آفرینش را به دست او می سپارند و تدبیر امرالله به امضاء او جاری می شود.

در این شب ها «افضل الاعمال» بسیار است. از دعا و نماز و ذکر و تلاوت قرآن گرفته تا «مذاکرَةِ العِلم» که قدر و اجر عظیمی در پیشگاه خداوند دارد؛ اما شرط اجابت همه اعمال پیوند آن ها با امام زمان عجل الله فرجه است.

در این شب ها سوره قدر را بسیار می خوانیم شاید که ما نیز از فیض حضور عرشیان در

ص: 232


1- مفاتيح الجنان اعمال شب قدر
2- همان.

محضر ولیّ زمان بهره ای اندک برده باشیم. حکایت «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» پیوند رسالت با امامت است و برتری این شب بر هزار ماه سر دیگری نیز دارد و آن نزول ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و تقدیر آن بر عالمیان است.

از اسرار دیگر لیلة القدر، فاطمه زهرا علیها السلام است. چه زیبا پیوندی با بانوی دو سرا در عمق این شب نهفته است! «لیلة» را فاطمه علیها السلام نامیدند و «القدر» خداوند عزّوجلّ است و هر که فاطمه علیها السلام را به واقع بشناسد، لیلة القدر را درک کرده است. (1) در زلال ﴿وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْر﴾ «گویی همۀ اسرار در پیوند با آل الله است و سرسپردگی بر آستان اولیاء الله!

در این شب است که منادی از عرش ندا می کند که ای زائر حسین خدای متعال به حرمت ثارالله تو را آمرزید، پس بی حساب به بهشت داخل شو و هزاران ملائک به استقبال او می آیند و با او مصافحه می کنند و بر او تهیت و سلام دارند و چه راز ملکوتی والایی است میان خدا و محبوبش اباعبدالله علیه السلام که در هر فرصتی باید بر او سلام دهیم ﴿السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الصِّدِّيقَهِ الطَّاهِرَهِ فَاطِمَهَ سَيِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ﴾ (2)

آری، شب های قدر شب های بی قراری است؛ از سویی زمین و زمان به بزم الهی نورباران است و از سوی دیگر چشم امید عاشقان منتظر به سوی آسمان است و از بارگاه ملکوت اذن ظهور را تمنا می کنند و به سبب این حقیقت است که به خواندن دعای فرج در این شب ها بسیار سفارش کرده اند.

ص: 233


1- بحار الأنوار، ج 43، ص 65.
2- مفاتيح الجنان، زیارت امام حسین علیه السلام در شب های قدر.

در این شب هاست که چشم انتظاران روزه دار، بر خود تکلیف می دانند تا بر فرج و ظهور مولای محبوبشان دعا کنند. در این شب هاست که آن منتظری را که خود منتظر است نباید لحظه ای از یاد برد اگر قرن هاست که بیوفایی و غفلت ما را به مصیبت غیبت دچار کرده است اما شاه کلید فرج در دست ماست؛ پس با قدرت ایمان اعلام می کنیم که وعده خداوند حق است و تا صبح صادق با صدای بلند زمزمه می کنیم:

﴿ اللهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَّةِ بْنِ الحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَى آبائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فى كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلِيلاً وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيها طَوِيلاً﴾

ص: 234

روشنا

امام جواد علیه السلام می فرماید:

«همانا سال به سال در شب قدر تفسیر و بیان کارها بر ولی امر نازل می شود و در آن شب امام علیه السلام درباره کار خودش چنین و چنان دستور می گیرد و راجع به کار مردم به چنین و چنان مامور می شود.... .» (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«معنی شب قدر این است که خداوند بلندمرتبه در آن شب اجل ها و روزی ها را مقدر می فرماید: آن چه از مرگ یا زندگی یا خشکسالی یا آبادی یا سختی یا آسایش یا خوب و بد در آن سال است.» (2)

راوی به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد: «مقصود خداوند از این که فرموده است شب قدر بهتر از هزار ماه است» چیست؟ فرمودند:

«عمل صالح همچون نماز و زکات و انواع کارهای خیر در آن شب بهتر است از همان اعمال در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد و اگر خداوند جزای اعمال خیر مؤمنان را چندین برابر نمی کرد آنان به جایی نمی رسیدند ولی خدای متعال، پاداش حسنات را

ص: 235


1- کافی، ج 1، ص 360.
2- بحار الأنوار، ج 82، ص 52.

برای آن ها چندین برابر بالا می برد (1)

امام رضا علیه السلام فرمود:

«خداوند ما را به روحی مقدس و پاک از جانب خودش تأیید کرد که ملک و فرشته نیست و با هیچ یک از پیامبران گذشته نبوده است جز با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. آن روح با ائمّه علیهم السلام همراه است که موجب تقویت و توفیق ایشان می گردد؛ او استوانه ای از نور بین ما و خداست.» (2)

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:

«کسی که در شب قدر غسل کند و تا طلوع صبح بیدار بماند و مشغول عبادت و نیایش الهی باشد از گناهانش پاک می شود.» (3)

امام باقر علیه السلام فرمود:

«ای گروه شیعیان با سوره قدر برهان آورید تا پیروز شوید به خدا قسم که این سوره پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دلیل خدای بزرگ بر مردم است و آن سوره از امتیازهای دین شماست و نهایت دانش ما ای ،شیعیان به وسیلهٔ سوره دخان با دشمنان خود استدلال کنید؛ زیرا این سوره اختصاص به پیشوایان پس از پیامبر صلی الله علیه و آله دارد» (4)

ص: 236


1- کافی، ج 4، ص 157.
2- عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 200.
3- وسائل الشیعه، ج 7، ص 262
4- کافی، ج 1، ص 249

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«در شب اول ماه رمضان لشکرهای شیاطین در غل و زنجیر می شوند و در هر شبی از شب های ماه رمضان هفتاد هزار بنده را خدا می آمرزد و چون شب قدر شود حق تعالی به تعدادی که در ماه رجب و شعبان و رمضان تا آن هنگام آمرزیده است، می آمرزد، به غیر آن کسی که میان او و برادر دینی وی دشمنی باشد پس خداوند به ملائکه می فرماید: او را مهلت دهید تا اصلاح شود.» (1)

فضل بن عثمان گوید: در محضر امام صادق اند از آیه مباركةَ ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ القَدْرِ﴾ سخن به میان آمد، فرمود:

«چقدر برتری آن بر سوره های دیگر آشکار است عرض کردم: «برتری آن چه می باشد؟ فرمود در آن شب ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شده است.» گفتم: «در شب قدری که ما آن را در ماه رمضان امید داریم؟» فرمود: «آری، شبی که در آن شب، آسمان ها و زمین اندازه گیری شده و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را در آن تقدیر و معین شده است.» (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«شب قدر آغاز و انجام سال است.» (3)

ص: 237


1- بحار الأنوار، ج 96، ص 366.
2- بحار الأنوار، ج 94، ص 18.
3- کافی، ج 4، ص 160.

ص: 238

ماه نماز

اشاره

ص: 239

گل واژهٔ «صلاة» در اصل به معنای دعاست و نماز مجموعه ای است از نیت خالص، اذکار مقدس و اعمال عبادی که روح بندگی را در نمازگزار احیاء می کند. نماز اظهار عبودیت به آستان ربوبیت است. خلوت مناجات عبد با معبود است که او را به بارگاه قرب می رساند. روح نماز ذکر الله است و نمازگزار با لبیک به دعوت ربوبی خود را به عالم معراج عروج می دهد و همصدا با ملائک با پروردگار به رازونیاز می پردازد.

نماز از فرامین و فرایض الهی است که هر یک از انبیاء سلف به گونه ای مأمور به اقامهٔ آن در امت خویش بوده اند.

﴿قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ ءَامَنُوا يُقِيمُوا الصَّلوة ..﴾ (1)

نماز از ارکان دین و از نشانه های دینداری است و بر مسلمانان در اوقاتی معین قرار داده شد تا روح ایمان را تقویت کند،

﴿... إِنَّ الصَّلوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً﴾ (2)

و رسول رحمت صلی الله علیه و آله در نخستین روزهای دعوت به اسلام مأمور شد تا درس نماز را تشریع کند و چنین ابلاغ فرمود:

ص: 240


1- ابراهیم، 31.
2- نساء، 103

﴿صَلُّوا كَما رَأَيْتُمونِى أَصَلى﴾ (1)

«نماز بخوانید همان گونه که می بینید من نماز می خوانم.»

فریضه نماز بر مسلمانان واجب شد تا همچون پناهگاهی امن آدمی را در برابر شیطان لعین و رجیم محافظت کند و او بتواند در مصاف مصائب و ابتلاهای زندگی از نماز یاری بجوید.

﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين﴾ (2)

بانگ اذان مسلمانان را هوشیار و بیدار می کند و آنان را به سوی مصلی فرا می خواند تا جراحت های روح و جان را در چشمه زلال نماز التیام بخشند و آلودگی ها و زنگارهای قلب را بزدایند بارش خیر و رحمت الهی در اوقات نماز، آرامش و اطمینان را بر دل ها نازل می کند و نمازگزاران را به خضوع و خشوع در برابر رب العالمین می نشاند.

نماز انیس تنهایی و چراغ روشنایی خانه قبر و توشه آخرت است. نامه اعمال و محاسبه گفتار و کردار در ورود به عالم عُقبا با نماز آغاز می.شود. پس باید از نماز محافظت و مراقبت کرد. خداوند در وصف مؤمنین می فرماید:

﴿الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ﴾ (3)

کسانی که از اوقات نماز محافظت می کنند و در وقت فضیلت حقوق و حدود نماز را به أحسن الحال اقامه می کنند آنانی که نه فقط مراقب نماز واجب خود هستند، بلکه بر نوافل و مستحبات مداومت دارند.

﴿الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ﴾ (4)

ص: 241


1- بحار الأنوار، ج 85، ص 279
2- بقره، 153.
3- مؤمنون، 9.
4- معارج، 23.

و صد اما از غفلت و سهل انگاری در نماز ﴿فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّینَ﴾؛ وای بر نمازگزاران»، سرافکندگی برای کسانی است که بی توجه نماز را ترک کرده یا به تأخیر می اندازند، آنانی که در روز حساب با شرمندگی حاضر می شوند.

﴿الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ سَاهُونَ﴾ (1)

آری، نماز حرارت بخش زندگی و اصلی برای پایندگی است و دوری از آن باعث آلودگی و افسردگی است نماز روشنای راه سالکان، سرمایهٔ مستمندان و شفای درد بیماران است.

با حلول ماه عبادت مقام رفیع نماز برای روزه داران در انوار زیبایی تجلی می کند تا جایی که سید الساجدین علیه السلام در تنبه به این حقیقت عظیم می فرماید:

«بار الها بر محمد و آلش درود فرست و ما را در این ماه بر اوقات نمازهای پنجگانه پنج گانه به نحوی که حدودش را معین ،نمودی و واجباتش را مقرر فرمودی و شروطش را بیان کردی و اوقاتش را تعیین نمودی آگاه و بینا ساز و ما را در مرتبه آنانی قرار ده که به مراتب آن رسیده اند و ارکانش را نگهبان اند، و آن را در اوقات خود به پا می دارند، آن طور که پیامبرت که صلوات تو بر او و آلش باد، تشریع فرموده، در رکوع و سجود و همۀ آداب و درجات عالی فضیلتش، با کامل ترین طهارت و تمام ترینش و روشن ترین مراتب خشوع و رساترینش.» (2)

در تعالیم دین اسلام برای نماز مناسکی منیع و دقیق تعریف شده است؛ ادب و آدابی که حق نماز است و آن را در پیشگاه الهی ثقیل و گرانقدر می کند. ماه مبارک رمضان

ص: 242


1- ماعون، 5.
2- صحیفه سجادیه، دعای 44

بهترین فرصت برای حضور در محراب است برترین زمان برای تمرین محافظت و مراقبت از نماز است نمازی که ﴿تَنهی عَن الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ﴾ (1) باشد.

توجه به اوقات نماز در ماه رمضان توفیق نماز گزاردن در وقت فضیلت را فراهم می کند. شنیدن صدای دلنشین اذان مغرب در هنگام افطار روزه داران را به سوی سجاده دعوت می کند تا پیش از باز کردن روزه، نماز را در بهترین وقتش اقامه کنند. امير المؤمنين علیه السلام در فضیلت انتظار کشیدن برای فرا رسیدن وقت نماز می فرماید:

«منتظر نماز بعد از نماز از زائران خدای عزّوجل است و بر خدای تعالی است که زائر خود را اکرام کند و آن چه درخواست می کند، به او عطا فرماید.» (2)

شب زنده داری و سحرخیزی در این ایام می تواند خواب و کسالت را از روزه داران دور کند و آنان را به فضیلت نوافل و نماز شب برساند تا جایی که ممارست بر این مستحب ارزشمند در طول ایام ملکهٔ عبادت های نمازگزاران شود.

از دیگر فضایلی که می تواند نمازگزار روزه دار را به مقام بلند خاکساری برساند، طولانی کردن رکوع و سجود با ذکر تسبیحات است پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله می فرماید:

«پشت شما از گناهان سنگین شده است پس با طول سجود خود آن را سبک کنید بدانید که خداوند به عزت خود قسم خورده است که نمازگزاران و سجده کنندگان را عذاب نکند و در آن روزی که مردم در برابر مالک جهانیان می ایستند این عده را از آتش نترساند.» (3)

ص: 243


1- عنکبوت، 45.
2- بحار الأنوار، ج 82، ص 318.
3- همان، ج 96، ص 357.

پیوند با ماه نماز

آری، نماز محکم ترین رشته الفت بین بنده و خداست عاشقانه ترین پیوند آدمی با ملکوت است و امام علیه السلام را با نماز پیوندی عمیق و شگرف است. آن چنان که او را این گونه سلام می دهیم:

﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْتُتُ﴾

آنان که به دنبال سیر و سلوکاند و طریق عبادت را می پیمایند، باید بدانند که امام عصر عجل الله فرجه همچون اجداد مطهرش نماز را نور دیده خود می داند و هزار و صد و چندی سال است که به فرایض و نوافل اهتمام دارد و پروردگارش را تسبیح و تنزیه می کند.

﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ﴾

خدا می داند که این دردانه آفرینش در خلوت سرای راز، چه نیازها با حضرت حق دارد. اما همۀ امید منتظران این است که روزی فرا رسد که آن حقیقت صلاة و آن روح نماز در جایگاه مقام در مصلای بیت الله الحرام بایستد و عیسی مسیح علیه السلام پشت سر او نماز گزارد. آری، چه باشکوه است آن نماز و چه دیدنی است صف نمازگزاران و چه زیارت کردنی است آن امام!

همۀ انتظارها چشم به راه آن آخرین نمازی است که پایان غیبت است، آن گاه که ندای ﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ﴾ (1) همۀ عالم را فرا می گیرد و رخصت قیام و فرمان ظهور صادر می شود. (2)

ص: 244


1- نمل، 62.
2- تفسیر قمی، ج 2، ص 129.

آری، حضور در شهر الله حال انتظار را دو چندان می کند. روزه داران به دنبال راهی هستند تا سهمی در این رویداد عظیم الهی داشته باشند و صله ای را بدرقه راه محبوب کنند. خواندن نوافل و ذکر تسبیحات و انجام دادن مستحبات به نیابت از امام عصر عجل الله فرجه هدیه ای است که می توان به حضرت دوست پیشکش کرد. همچنین با تمسک به سیره اهل بیت علیهم السلام و با مراقبت از ادب و آداب نماز در ایام الله می توان در صف محبّین و یاران امام علیه السلام قرار گرفت چنان که حضرت مهدی خود به ما می آموزند که از راه های مقابله با شیطان اهتمام به نماز است:

«برای شکست دادن شیطان و بینی او را به خاک مالیدن، هیچ چیز بهتر از نماز نیست پس نماز بخوان!» (1)

ص: 245


1- بحار الأنوار، ج 53، ص 189.

روشنا

امام رضا علیه السلام فرمود:

«بر اوقات نمازها مراقبت کنید؛ زیرا بنده از حوادث ایمن نیست، و کسی که وقت نماز واجب بر او وارد شود و عمداً کوتاهی کند خطاکار است و کلام خداوند که فرمود: ﴿فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ﴾ شامل او می شود، و مقصود کسانی است که از وقت نماز غفلت می کنند و بدانید که پس از معرفت خداوند بهترین واجبات نمازهای پنجگانه است و اولین نمازها نماز ظهر است و اولین چیزی که بنده به خاطر آن حساب پس می دهد، نماز است؛ پس اگر نماز او صحیح بود، بقیه اعمالش هم صحیح است و اگر رد شد غیر آن هم رد می شود مبادا در نماز تنبلی یا سستی کنید یا حق آن راکم بشمارید یا حدود و احکام آن را ضایع سازید یا مثل خروس نوک به زمین بزنید یا آن را سبک بشمارید یا خود را از نماز به چیزی دنیایی مشغول کنید یا نماز را در غیر وقتش به جا آورید (1)

امام رضا علیه السلام در پاسخ به نامه ای که از فلسفه نماز در آن پرسیده بودند، چنین فرمود: علت تشریع نماز توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است، و همچنین مبارزه با شرک و بت پرستی و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته و نهادن پیشانی بر زمین در هر روز برای

ص: 246


1- بحار الأنوار، ج 80، ص 20.

تعظیم پروردگار است. همچنین هدف این است که انسان همواره هوشیار و متذکر باشد، گردوغبار فراموشکاری بر دل او ننشیند مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد و طالب و علاقه مند افزونی در مواهب دین و دنیا گردد علاوه بر این که مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل می گردد سبب می شود انسان مولا و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند روح سرکشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او انسان را از معاصی باز می دارد و از انواع فساد جلوگیری می کند.» (1)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«هرکس در ماه رمضان دو رکعت نماز بخواند برای او به اندازۀ هفتصد هزار رکعت در غیر ماه رمضان محسوب می شود.» (2)

امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:

«منظور از این سخن پروردگار وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ» (3) آن است که تمام رکوع و سجود و زمان نماز را به طور کامل و به خوبی به جای آورند و حقوقی را ادا کنند که اگر برپا نشود، پروردگار عالمیان آن نماز را نمی پذیرد آیا آن حقوق را می شناسید؟ از حقوق نماز آن است که، در پس نماز، بر محمد و علی و خاندان آن دو درود و صلوات بفرستید و معتقد باشید که آن ها برترین بندگان خدا و برپاکنندگان حقوق الهی و یاوران دین خدا

ص: 247


1- وسائل الشيعه، ج 3، ص 4.
2- بحار الأنوار، ج 96، ص 345.
3- بقره، 43.

هستند.» (1)

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«مستحب است که اگر روزه دار توانایی داشت قبل از افطار نماز خود را بخواند.» (2)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«انجام دادن تمام و کمال وضو در سختی ها و گام برداشتن برای رفتن به مسجد و انتظار نمازی در پی نمازی دیگر، خطاها را به خوبی و نیکویی می شوید و از میان می برد.» (3)

ص: 248


1- تفسیر اهل بيت علیهم السلام، ج 1، ص 313.
2- بحار الأنوار، ج 98، ص 8.
3- دعائم الاسلام، ج 1، ص 154

ماه حمد

اشاره

ص: 249

گلواژهٔ «حمد» خاص خداوند متعال است؛ ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ﴾ که مفاهیم سپاس ستایش و پرستش را فرا می گیرد.

حمد الهی و شکرگزاری به معنای شناخت نعمت و سپاسگزاری از ولی نعمت است و ثناگویی خداوند بزرگداشت و تعظیم نعمت های اوست. آیین شکرگزاری در همه ادیان و مذاهب جایگاه ویژه ای دارد و هر یک به قال و حال خود آن را تعریف می کنند. چرا که اصل شکرگزاری برای داشته ها و داده ها بر خرد انسانی استوار است و هرکسی درون خود می یابد که در مقابل احسان و بخشش باید ابراز محبت نمود و زبان به سپاس و ستایش باز کرد.

بدون شک بزرگ ترین نعمت خداوند معرفة الله و زیباترین منت پروردگار بر بندگانش، نعمت الهام شکر به آنان است سیدالساجدین علیه السلام به ما می آموزد:

﴿ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْره﴾ (1)

«خدا را سپاس که خود را به ما شناسانده و شکر خود را به ما الهام فرموده است.»

عمری است که بر سفرۀ گسترده و سرشار از برکات و نعمت های الهی نشسته ایم و از

ص: 250


1- صحیفه سجادیه، دعای اول

فضل آشکار و پنهان او بهره می بریم و ﴿إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً﴾ (1) و در این بهره مندی، آزمون بندگی است.

﴿فَكلُوا مِمَّا رَزَفَكُمُ اللهُ حَلَالاً طَيْباً وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴾ (2)

«بنابراین از رزق خدادادی حلال و پاکیزه بخورید و شکرگزار نعمت های خدا باشید؛ البته اگر فقط او را بندگی می کنید.»

معرفت حمد الهی خود نعمت لطیفی است و این قانون و وعده الهی است که:

﴿لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرْتمُ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيد﴾ (3)

«اگر سپاسگزاری کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسی نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»

شکرگزاری در برابر خدای نعمت گستر مراتبی دارد که در نیت و گفتار و رفتار آدمی نمایان می شود شناخت نعمت و توجه به آن یاد خداست. یاد جلوۀ رحمانیت الهی است و قلبی که سرشار از قدردانی منعم شد به زبانش «الحمد لله» جاری می شود تا حق شکر خدا را ادا و اقرار کند که هر چه دارد از او و از آن اوست حضرت جواد علیه السلام می فرماید:

«نعمتی که شکر آن را به جا نیاورند همچون گناهی است که بخشوده نمی شود.» (4)

آنانی که حق الحمد لله ربّ العالمین را یافته اند خوب می دانند که نعمت ها باید در مسیر طاعت و رضایت ربّ العالمین خرج شود؛ چرا که استفاده از نعمتها در راه معصیت

ص: 251


1- انسان، 3.
2- نحل، 114.
3- ابراهیم، 7.
4- بحار الأنوار، ج 68، ص 53.

و عصیان، کفران نعمت است و کمترین عقوبت الهی برای ناسپاسان زوال و از دست دادن نعمت هاست.

﴿إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً﴾ (1)

«همانا از گوش و چشم و قلب و همۀ این ها پرسیده خواهد شد.»

امنیت، سلامتی و تندرستی از نعمت های مجهول القدر است که انسان عصر جدید از آن غفلت و حقش را ضایع کرده است خداوند رزق و روزی مادی و معنوی را بر بندگانش نازل کرد تا هرکس را به اندازهٔ سفرۀ بهره مندی اش بیازماید؛ اما افسوس که ﴿قلیلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور﴾ (2)

﴿... كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ﴾ (3)

«این چنین خدا نعمت و بخشش خود را بر شما تمام و کامل می گرداند تا او را فرمان برید.»

حضور در مقام شاکران آزمونی دیگر را رقم زده است حمد و سپاس خداوند در نعمت ها و نقمت ها در داده ها و نداده ها بندگان را در مسیر پرفیض شکرگزاری حفاظت می کند. در سیره پیامبر رحمت ما می آموزیم که ایشان هرگاه از چیزی خوشحال می شد، می فرمود: ﴿الحمدللهِ عَلى هذهِ النِعمةِ﴾ و هرگاه امر ناخوشایندی به ایشان می رسید، می فرمود: ﴿الحَمدُ للهِ على كُل حال.﴾ (4)

حضور در شهر الله نعمت عظمایی است که شکرگزاری را برای روزه داران دوچندان می کند با حلول ماه پُر خیر و برکت رمضان توفیق حمد و ثنای الهی برای روزه داران

ص: 252


1- اسراء، 36.
2- سبأ، 13
3- نحل، 81
4- کافی، ج 2، ص 97

گسترده می شود. خلوت دعا و مناجات با خدا از زیباترین لحظاتی است که روزه داران با تمجید و حمد و سپاس خداوند هوای شهرالله را عطرآگین می کنند و ادعیه ماه رمضان به آنان می آموزد که چگونه خدا را تسبیح و تقدیس کنند.

﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِيعِ مَحامِدِهِ كُلِّهَا عَلَى جَمِيعِ نِعَمِهِ كُلِّهَا﴾ (1)

حمد و ثنای الهی در آیات قرآن و ادعیه بابی از توحید را به روی انسان می گشاید و او را در سیر الی الله یاری می رساند سالکان شهر الله می یابند که نزول باران نعمت های الهی در این ماه فضل خداوند است و برای قطره قطره بارش رحمت باید سجده شکر به جای آورد و این چنین است که در آغاز دعای پرفیض ابو حمزه زبان را به «الحمد لله الذي» می گشاییم:

﴿والْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي﴾

«ستایش خدایی را که چون می خوانمش، اجابتم می کند.»

﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي﴾

«ستایش خدایی را که چون از او درخواست کنم عطایم فرماید.»

«سجده شکر» (2) از فضایلی است که روزه داران باید ادای آن را بیاموزند و از برکاتش برای همه عمر بهره مند شوند امام عصر عجل الله فرجه در ادای این فریضه الهی بعد از نماز می فرماید:

سجده شکر از لازم ترین سنت ها و واجب ترین مستحبات است.» (3)

ص: 253


1- مفاتيح الجنان، دعای افتتاح
2- شرح کامل و کیفیت آن در مفاتیح الجنان ذکر شده است.
3- احتجاج طبرسی، ج 2، ص 485

پیوند با ماه حمد

﴿ثُمَّ لَتَسْتَكُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم﴾ (1)

«آن وقت دربارۀ نعمت هایی که خدا به شما داده است، بازخواست می شوید.»

اولین گام در مسیر شکرگزاری شناخت و ذکر نعمت است و شرط رستگاری و فلاح مراقبت از نعمت است.

﴿فَاذْكُرُوا آلاءَ اللهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ (2)

«پس نعمت های خدا را به یاد آورید تا رستگار شوید.»

والاترین «آلاء الله» خطیرترین آزمون الهی نیز هست که در محشر قیامت در محضر رب العالمین از آن سؤال می شود نعمت ولایت محمد صلی الله علیه و آله و خاندانش ثقل عظیمی است که بر امت آخرالزمان نازل می شود تا آنان به سوی «مدینه فاضله» و «دولت کریمه» آل الله هدایت شوند خداوند با حضور خاندان مطهر وحی، مردم را از ضلالت به سوی نور هدایت کرد و از جهالت به سوی دانایی رهنمون ساخت و این گونه پروردگار آیات و بیناتش را به اتمام و اکمال رساند و حجت را بر بندگانش تمام کرد، ﴿لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون.﴾

﴿... وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً ...﴾ (3)

«و نعمت های ظاهر و باطن خود را بر شما تمام کرده است.»

نعمت حضور آخرین ولیّ الله در عصر ما، امانتی گران بهاست که باید از آن محافظت

ص: 254


1- تکاثر، 8.
2- اعراف، 69.
3- لقمان، 20.

کرد. اما افسوس که قدر ناشناسی از این نعیم الهی ایشان را به غیبت کشانده و شئون امام حی این دوران را به غربت و فراموشی سپرده است!

اگر رسول الله صلی الله علیه و آله اجر و مزد رسالتش را در مودت و محبّت خاندانش تبیین کرد (1) پس شیعیان آخرین یادگار امامت چگونه بهای این نعمت را می پردازند؟! منتظران ظهور آخرین حجت الهی چگونه تکالیفشان را مشق می کنند؟!

مرحوم صاحب مکیال المکارم در مقام توصیه به آنانی که نعمت وجود امام را یافته اند، می فرماید:

«چون صبح کنی پس بدان که این زندگانی که خداوند به تو داده به برکت وجود آن حضرت است. پس او را سپاس بگذار و خدای تعالی را بر نعمتی که به تو عنایت فرموده شکرکن و مواظب خودت باش که مبادا این نعمت را در غیر رضای او صرف نمایی که مایه تیره روزی تو و بار سنگین تو خواهد شد. پس چنان چه در معرض گناهی قرار گرفتی به یاد آر که مولایت در این حالت تو را می بیند. پس به پاس احترام به او آن گناه را واگذار و اگر کار خوبی پیش آید به انجام آن سبقت کن و بدان که آن نعمتی است الهی که خدای تعالی آن را به برکت مولایت به تو بخشیده است و خدای را بر آن سپاس بگذار و آن را به مولا و صاحب زمانت هدیه کن و به زبان حال و مقال عرضه بدار:

﴿يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنَا بِيضَاعَةٍ مُرْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ﴾ (2)

ص: 255


1- شوری، 23.
2- یوسف، 88

و در تمام احوال خاضع و خاشع باش همچون غلام سر به فرمان حقیری که در خدمت اربابش ایستاده است و در هر بامداد و هر شامگاه بر آن جناب سلام کند، سلام غلامی که مشتاق دیدار اوست و در فراقش در سوزوگداز است ...» (1)

ص: 256


1- مكيال المكارم، ج 2، ص 433

روشنا

امام سجاد علیه السلام فرمود:

«حق کسی که به تو نیکی می کند این است که از او تشکر کنی و نیکی اش را به زبان آوری و از وی به خوبی یادکنی و میان خود و خدای عزّوجلّ برایش خالصانه دعاکنی. اگر چنین کنی بی گمان پنهانی و آشکارا از او تشکر کرده ای وانگهی اگر توانستی نیکی او را جبران کنی جبران کن.»(1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«اگر نزد خداوند عبادتی بهتر از شکرگزاری در همه حال وجود داشت که بندگان مخلصش به وسیلهٔ آن عبادت کنند هر آینه آن کلمه را دربارۀ همۀ خلقش به کار می برد. اما چون عبادتی بهتر از آن نبود از میان عبادت ها آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ویژه گردانید و فرمود: اندکی از بندگانم سپاسگزارند.» (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«هر بنده ای که خداوند به او نعمتی ارزانی کند و او در قلبش قدر آن نعمت را بداند و با زبانش خدا را به سبب آن ستایش کند، هنوز آن نعمت تمام نشده، خدای متعال امر به افزایش نعمت او می کند و این همان سخن خدا در قرآن است که فرمود: ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ

ص: 257


1- خصال، ج 24، ص 56
2- بحار الأنوار، ج 68، ص 52.

لأزيدَنَّكُمْ﴾. (1)

امام صادق علیه السلام در معنای کلام خداوند متعال که مقصود از نعیم در ﴿ثُمَّ لَتَسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ﴾ چیست، فرمود:

«آن نعمت، نعمتی است که خداوند با ولایت ما و دوستی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و خاندان ایشان اسلام به شما ارزانی داشت.» (2)

از امام کاظم علیه السلام دربارۀ آیه ﴿وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً﴾ سؤال شد، فرمود:

«نعمت ظاهری امام ظاهر است و نعمت باطنی امام غایب است.» (3)

امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای می فرماید:

«به خدا سوگند هیچ قوم بهرهمند از نعمت این برخورداری را از دست نداده اند مگر به خاطر گناهانی که مرتکب شدند؛ چرا که خداوند به بندگان خویش ستم روا نمی دارد. اگر مردمان هنگام فرو ریختن بلاها و بی بهره شدن از نعمت ها از سر صدق نیت و شیفتگی قلب و با حالت تضرع و جزع و فزع به خدای خود روی آورند، آن چه از دست داده اند، باز خواهند یافت و تمامی نابسامانی ها و از دست رفته هایشان، دیگر بار به صلاح و سامان در خواهد آمد.» (4)

ص: 258


1- بحار الأنوار، ج 68، ص 42.
2- همان، ج 24، ص 56.
3- همان، ص 53.
4- نهج البلاغه، خطبه 178

امام هادی علیه السلام فرمود:

«سعادتی که به سبب شکرگزاری نصیب انسان شاکر می شود بیشتر از سعادتی است که به سبب آن نعمت نصیبش شده است؛ چون نعمت متاعی (زودگذر) است اما شکرگزاری هم نعمت (دنیایی) به دنبال دارد و هم پاداش آخرتی.» (1)

ص: 259


1- تحف العقول، ص 483

ص: 260

ماه انفاق

اشاره

ص: 261

گل واژهٔ «انفاق» به معنای بخشش مال و دارایی به تهیدستان و نیازمندان برای رفع نیاز آنان است. انفاق نه تنها از فضایل اخلاقی و ارزش های انسانی است بلکه از اوامر و فرایض الهی است و در قاموس دین جزو ارکان ایمان نام برده شده است.

﴿وقُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُقِيمُوا الصَّلوةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِي يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَ لَا خِلَالَ﴾ (1)

«پیامبر به بندگان با ایمانم سفارش کن که نماز را با آدابش بخوانند و از آن چه به آن ها روزی کرده ایم پنهان و آشکار در راه خدا هزینه کنند؛ قبل از آن که روزی برسد که نه خرید و فروشی در کار است و نه رفاقتی!»

سخاوتمندی و احسان از صفتهای الهی و موجب بزرگ منشی انسان است و مزین شدن آدمی به این خصلت او را در عرصۀ زندگی تربیت می کند، چنان که پیامبر اکرم سخاوتمندی را خُلق عظیم الهی می شمرد:

﴿لسَّخاءُ خُلُقُ اللّهِ الأعظَمُ﴾ (2)

و از سیره انبیاء و اولیاء الهی است که انسان را به مقام توحید و بندگی می رساند.

﴿ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهار سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ

ص: 262


1- ابراهیم، 31.
2- نهج الفصاحه، ص 528

رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ (1)

«کسانی که اموالشان را شب و روز و پنهان و آشکار در راه خدا هزینه می کنند پاداششان نزد خدا محفوظ است و نه ترسی بر آنان غلبه می کند و نه غصه می خورند.»

انفاق از عنایات الهی است که نزول برکات مادی و معنوی آن بی حدوشمار است و باعث وسعت رزق و روزی می شود. مثل مالی که در راه خدا انفاق می شود همانند بذری است که خوشه هایی از آن می روید و در هرکدام صد دانه قرار دارد که توشه ایام رحیل است.

﴿مثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ في كلِّ سُنْبُلَةٍ مَائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ (2)

در آموزه های دین مقدس اسلام آداب و شرایطی برای انفاق تعریف شده است. اولین شرط بهره مندی از این فیض عظیم، اخلاص و قصد قربت است. این که آدمی بداند خداوند مالک حقیقی همۀ داشته هاست و او تنها واسطهٔ خیر است، بنده مؤمن را به قرب می رساند توفیق انفاق و بخشش منتی بر مؤمنان است تا بتوانند اموال خود را مطهر پاک کرده و خیرات دنیا و آخرت را به سوی خود سرازیر کنند. ﴿إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنْفُسِکم﴾ (3) کسی که دست بذل و بخشش دارد همواره باید خدا را سپاس گوید که بی نیاز از غیر است و نیاز دیگران به او هدیه ای از جانب خداست پس به دور از هر منت و آزار سائل را اکرام و احترام می کند.

ص: 263


1- بقره، 274
2- بقره، 261.
3- اسراء، 7.

﴿يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكم بالْمَن وَ الْأَذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَّا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُواْ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ﴾ (1)

«ای کسانی که ایمان آورده اید، ثواب صدقه های خودتان را با منت گذاشتن و آزار دادن از بین نبرید؛ درست مثل آن هایی که دارایی شان را برای خودنمایی به مردم می بخشند و خدا و روز قیامت را باور ندارند. وضع چنین اشخاص ریاکاری مانند وضعیت تخته سنگی است که رویش، لایه نازکی از خاک نشسته و بذری در آن است. آن وقت، باران شدیدی بر آن می بارد خاک را می شوید و سنگ را صاف می گذارد بله، منت گذارها و آزاردهنده ها از کارهایشان سودی نمی برند؛ چون که خدا گروه کافران را هدایت نمی کند.»

گستره انفاق در فرهنگ دین ما جلوه های گوناگون دارد. زکات خمس، کفّارات و نفقات حقوقی است که خداوند بر دارایی انسان واجب کرده و او موظف به ادای آن است. اطعام و صدقه از مصادیق انفاق مستحب است که مؤمن پرهیزکار در نظام زندگی برای خود تنظیم کرده است.

﴿وَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ المَحْرُوم﴾ (2)

اگرچه داشتن روحیه سخاوت و بذل جان و عمر و مال انسان در راه خدا تفضلی از جانب پروردگار ذوالفضل است، آثار و برکت های زیادی نیز در دنیا و آخرت برای آن قرار

ص: 264


1- بقره، 264.
2- ذاریات، 19.

داده اند. آمرزش گناهان و نجات از عقوبت اخروی ﴿وَ يُكفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّاتِكُمْ﴾ (1) و تطهير نفس از رذایل اخلاقی از باقیاتی است که انفاق کنندگان را سبک بال کرده و به آرامش می رساند؛ ﴿لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ (2)

با حلول ماه پربرکت رمضان، مؤمنان روزه دار مهیای سفری روحانی می شوند. سفره توفیق و فیض الهی گسترده می شود تا روزه داران با استعانت از پروردگار، سفره اطعام و افطار خود را برای دیگران باز کنند و به سوی خیرات بشتابند.

﴿أُوْلَئِكَ يُسَارِعُونَ في الخَيرَاتِ وَ هُمْ لَهَا سَابِقُونَ﴾ (3)

«آنان اند که در کارهای نیک شتاب می ورزند و آنان اند که در انجام دادن آن ها از همدیگر سبقت می جویند.»

در این رهگذر باید در شب ها و روزهای این ماه از خدمت به خلق خدا و گره گشایی از امور نیازمندان و مستمندان غفلت نکرد. انفاق با گذر از هوای نفس آغاز شده و باگذشتن از مال به انجام می رسد. انفاق ارکان برادری را پرورش می دهد و ثمره آن انس و الفت و همدلی و محبت در حیات جامعه است. سیدالساجدین علیه اسللام در آغاز این ماه از خداوند چنین می خواهد:

«و ما را در این ماه توفیق ده تا به خویشاوندان خود نیکی کنیم و با آنان پیوند داشته باشیم و به همسایگان از راه احسان و بخشش رسیدگی کنیم و اموال خود را از مظالم پاک و با بیرون کردن زکات آن را پاکیزه کنیم... » (4)

ص: 265


1- بقره، 271.
2- بقره، 262.
3- مؤمنون، 61.
4- صحیفه سجادیه، دعای 44

روزه داران به تأسی و پیروی از مولای سخاوتمند خود، امیرالمؤمنین علیه السلام، کوله بار خود را از طعام و صدقات پر می کنند تا بتوانند مرهمی بر درد مستمندان و نیازمندان شوند.

﴿وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً﴾ (1)

در ماه رحمت واسعه رمضان، دامنه انفاق جلوه زیبای دیگری نیز دارد. اصلاح امور صاحبان حقوق و ارحام و کسانی که نامه عملشان مختومه شده و چشم انتظار خیرات و مبرات هستند می تواند از مصادیق صله رحم باشد شایسته است که روزه داران به شکرانه عمری که آنان را بر سفرۀ انعام الهی نشانده است و به نیابت از گذشتگان، از نیازمندان دستگیری کنند با اطعام کردن و صدقه دادن برای اموات طبقاتی از نور به سوی سرای باقی سرازیر شده و باعث وسعت امور و ادای دیون آن عزیزان می شود.

اما باید هوشیار بود شیطان دشمن قسم خورده انسان همواره در کمین است تا او را از صراط مستقیم دور کند پس در بزنگاه های انفاق و احسان انسان را وسوسه کرده و به او وعده فقر و تنگدستی می دهد تا او را از جاده سلامت دور اندازد.

﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَ فَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ (2)

«شیطان شما را از تهیدستی بیم می دهد و شما را به زشتی وامی دارد و خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش می دهد، و خداوند گشایشگر داناست.»

ص: 266


1- انسان، 8.
2- بقره، 268.

پیوند با ماه انفاق

«صلهٔ امام» از جلوه های انفاق و افضل اعمال نیک است اظهار محبت و مودت به خاندان آل الله است کسی که طالب مقام پرهیزکاری است باید به امامش اقتدا کند و از باب هدایت الهی وارد شود.

﴿لَن تَنَالُواْ الْبَرِّ حَتى تُنفِقُوا مِمَّا تَحُبُّونَ وَ مَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عليم﴾ (1)

«هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آن چه دوست دارید، انفاق کنید و از هر چه انفاق کنید قطعاً خدا به آن داناست.»

محبین امام عصر عجل الله فرجه در دوران غربت دوری از امام علیه السلام، خود را به گونه های مختلف پالایش می کنند آنان در انتظار دوران باشکوه ظهور، خود را به تکالیف منتظران مزین کرده تا با تهذیب مال و جان به رشد افزون تر دست یابند صدقه دادن به نیابت از امام علیه السلام و دستگیری از مستمندان و نیازمندان از طرف امام علیه السلام، هدیه و پیشکشی ناقابل برای محبوب دل هاست که جان و مال مؤمنان را قابل می کند. چنان که جد بزرگوار ایشان امام کاظم السلام علیه السلام فرمود:

«هرکس نتواند در حق ما صله کند، برای مستمندان از شیعیان ما صله کند.» (2)

ماه مبارک رمضان فرصتی طلایی برای انفاق و نیکوکاری است. والاترین عهد و پیمان ها را می توان در ایام الله با خود و امام خود به دل و جان نشاند. بهترین لحظات

ص: 267


1- آل عمران، 92
2- تهذیب، ج 6، ص 104.

برای وقف «حَقُّ مَعْلُومٌ» (1) است. نذر وقت و گذراندن ساعت هایی از عمر در راه محبوب، ارزشمندترین مَثَل انفاق در راه خداست شیعیان عصر غیبت خوب می دانند که تنها راه نجات از گرداب های زندگی و لحظه های حیرانی، یاری امامشان است.

﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُو إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾ (2)

«ای کسانی که ایمان آورده اید اگر به دین خدا کمک کنید، خدا هم کمکتان می کند و قدم هایتان را محکم می سازد.»

و از ارجمندترین جلوه های یاری امام علیه السلام احسان معنوی و بذل نعمت هدایت به دیگران است. «تَنْصُرُوا اللهَ» آشتی دادن محبّان با محبوب دل هاست. دستگیری از در راه ماندگان و گمراهان است آنانی که به وعده الهی و روز ظهور مولایشان ایمان دارند همهٔ نعمت های زندگی را لطف خدایشان می دانند و از بذل مال و جان خود در راه ولی خدا دریغ نمی ورزند.

﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴾ (3)

منتظران دولت کریمه به شکرانه هدایت الهی و مودّت حجت اللهی، دیگران را نیز متنعّم می سازند و به توصیه امام صادقشان علیه السلام:

«از آن چه روزی شان کردیم انفاق می کنند و از آن چه ما به آن ها آموختیم، به دیگران نیز آموزش داده و آنان را آگاه می سازند.» (4)

ص: 268


1- معارج، 24.
2- محمد، 7.
3- بقره، 3.
4- تفسیر اهل بيت علیهم السلام ، ج 1، ص 120.

روشنا

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«خداوند برخی از انسان ها را برای خدمت به مردم آفریده و آنان را محلّ توجه مردم و شایسته نیکوکاری قرار داده است و مردم در نیازمندی هایشان به آن ها روی می آورند. آنان در روز قیامت ایمن و آسوده اند.» (1)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«هرکس روزه داری را افطاری دهد همانند پاداش روزۀ او را خواهد برد، بدون این که از پاداش او چیزی کم شود و همانند پاداش هر عمل خیری که وی از این افطاری نیرو بگیرد و آن را انجام دهد.» (2)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«کسی که در ماه رمضان صدقه بدهد، خداوند هفتاد نوع بلا را از او دفع می کند.» (3)

امام سجاد علیه السلام در تبیین آیه ﴿وَ الَّذینَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ﴾ (4) فرمود:

«... آن چیزی که شخص از مال خویش تعیین می کند که کم یا زیاد بودن آن با توجه به

ص: 269


1- کنز العمال، ج 6، ص 588
2- وسائل الشيعه، ج 10، ص 240
3- ثواب الاعمال، ص 172.
4- معارج، 24.

توانمندی و دارایی اوست با آن مال صله رحم را به جای آورد و به تنگدستی کمک کند و باری را از دوش خانواده ای بردارد یا به برادری دینی که گرفتار است و به مصیبتی در افتاده است کمک کند.» (1)

امام علی علیه السلام فرمود:

«خداوند سبحان خوراک تهیدستان را در اموال توانگران قرار داده است؛ پس هیچ تهیدستی گرسنه نماند مگر به سبب این که ثروتمند از حق او بهره مند شده است و خدای بزرگ در این باره از آنان بازخواست می کند.» (2)

حضرت رضا علیه السلام فرمود:

«هرکس در ماه رمضان مؤمنی را کمک کند خدای متعال در روزی که قدم ها روی صراط می لغزد برای عبور از آن کمکش می کند و هرکس در آن ماه مظلومی را یاری کند، خداوند در دنیا در برابر همه کسانی که با او دشمنی می کنند و در روز قیامت، هنگام محاسبه و سنجش اعمال، یاری اش می کند.» (3)

این عباس درباره شأن نزول آيه ﴿وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أسيراً﴾، می گوید:

﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ﴾ دربارۀ علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام نازل شده است؛

ص: 270


1- وسائل الشيعه، ج 9، ص 49
2- نهج البلاغه حکمت 128
3- بحار الأنوار، ج 96، ص 341

آنان سه عدد نان داشتند و آن را به مسکین و یتیم و اسیر دادند و خود گرسنه خوابیدند، پس این آیه نازل شد.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«اگر مستمندی را دیدی که توشه ات را تا قیامت می برد و فردا که به آن نیاز داری به تو باز می گرداند، کمک کردن به او را غنیمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالی داری بیشتر انفاق کن و همراه او بفرست زیرا ممکن است روزی در رستاخیز در جست وجوی چنین فردی باشی و او را نیابی» (2)

ص: 271


1- بحار الأنوار، ج 35، ص 254.
2- نهج البلاغه نامه 31

ص: 272

ماه بزرگداشت

اشاره

ص: 273

توجه به وقایع الایام در فرهنگ تشیع از مظاهر «یعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّه» (1) است. به ویژه بزرگداشت و قدردانی از کسانی که در مقام شامخ مرزبانان ،دین در طول چهارده قرن از اعتقادات و باورهای اصیل مراقبت کرده و در حفظ حدود و حریم دین مجاهدت های زیادی کرده اند.

توصیف مقام و منزلت علما و دانشمندان دین از لسان مبارک معصومین علیهم السلام بیانگر رسالت ویژه و وظیفه خطیر آنان است. در عصر غیبت و پرده نشینی حضرت مهدی علیه السلام، حضور فقها و محدثین در جامعه به عنوان مشعلداران حقیقت، سکانداران عقیده و ایمان و پرچمداران هدایت، تحیر و سرگردانی امت مسلمان را التیام می بخشد. آنان به فرموده پیامبر گرامی وارثان انبیاء و حجت های ائمه علیهم السلام بر مردم هستند. (2)

حضرت هادی علیه السلام در ترسیم جایگاه خطیر علما و فقهای دین می فرماید:

«اگر بعد از غیبت قائم ما نبود وجود علمایی که به سوی او می خوانند و به وجود او رهنمون می شوند و با حجت های الهی از دین او دفاع می کنند و بندگان ناتوان خدا را از دام های ابلیس و پیروان او می رهانند و از دام های ناصبی ها نجات ،بخشند کسی در دین خدا پابرجا نمی ماند و همه مرتد

ص: 274


1- حج، 32.
2- بحار الأنوار، ج 53، ص 181.

شدند ولی آنان رهبری دل های شیعیان ضعیف را با قدرت در دست می گیرند و حفظ می کنند چنان که ناخدای کشتی، سکان و فرمان کشتی را نگاه می دارد؛ آنان نزد خدا والاترین انسان ها هستند.» (1)

حضور در ربیع الایام ماه مبارک رمضان یادآور دو عالم بزرگوار و گران قدری است که نقش عظیمی در احیای فرهنگ تشیع و علوم اهل بیت علیهم السلام را به عهده داشته اند. عالمانی جلیل القدر که همه عمر پربرکت آنان در راه خدمتگزاری به ساحت مقدس امام عصر عجل الله فرجه صرف شده و مورد توجه و عنایت های خاص ایشان بوده اند.

بیست و پنجم ماه رمضان سالگرد درگذشت عالم بزرگ و کم نظیر شیعه، مرحوم آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی است. او در سال 1301 قمری در اصفهان متولد شد و در سال 1348 در چهل و هفت سالگی رحلت کرد ثمره عمر کوتاه و گران مایه ایشان آثار علمی و فرزندان صالحی است که بهترین باقیات صالحات و ارزنده ترین یادگارهاست.

خلوص نیت و تلاش خالصانه ایشان در سیروسلوک الی الله و ارادت شدید به خاندان رسالت باعث شد تا در همۀ افعال و اقوال به ائمه هدی توسل جسته و به ایشان اقتدا کرده و از تعالیم مقدس آنان بهرهمند شود به خصوص توجه و ارادت ویژه اش به حضرت ولی عصر عجل الله فرجه و نگرانی اش برای اهتمام اهل ایمان در ادای تکالیفشان درباره امام در دوران ،غیبت او را به منازل والای معرفت نایل کرد تا این که اثر ارزشمند و فاخری به نام مكيال المكارم فى فوائد الدعاء للقائم در موضوع فایدهٔ دعا کردن برای حضرت حجت عجل الله فرجه را تألیف کرد.

ایشان در مقدمه کتاب مکیال المکارم انگیزۀ تألیف خود را چنین بیان می کند:

ص: 275


1- بحار الأنوار، ج 52، ص 6.

«... سپس به فکر افتادم کتاب جداگانه ای در باب فوائد دعا برای فرج حضرت عجل الله فرجه بنگارم و به سبک جالب آن را به رشته تحریر درآورم. اما حوادث زمان و رویدادهای دوران و ناراحتی های پی درپی مانع از انجام این کار شد تا اینکه کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف نمود یعنی مولا و حبیب دل شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود: این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام آن را بگذار مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم همچون تشنه ای از خواب بیدار و در پی اطاعت امرش شدم... .» (1)

عالم عالی قدر در ادامه بیان می کند که چگونه در سفر حج و شیوع بیماری وبا به محنت شدیدی گرفتار می شود و با خداوند عهد می بندد که اگر از مهلکه نجات یابد تألیف کتاب را آغاز کند.

به راستی این اثر گرانقدر در نوع خود کم نظیر است و از ابتکار عمل و نوآوری مؤلف حکایت دارد و به همین سبب رجال علمی، پژوهشگران دینی و عموم مردم از آن استقبال کرده اند ایشان با تفقه و مطالعه در تعداد زیادی از آیات قرآن و احادیث ائمهٔ اطهار ها و با استفاده از علم درایة الحدیث، گنجینه ارزشمندی سرشار از علوم مهدوی را برای شیعه به یادگار گذاشته است این مجموعه بر محور بیش از هزار حدیث گردآوری شده و دارای هشت بخش است:

بخش اول: وجوب شناخت امام زمان عجل الله فرجه از دیدگاه عقل و نقل؛

ص: 276


1- مكيال المكارم، ج 1، ص 34.

بخش دوم: دربارۀ اثبات وجود حضرت مهدی عجل الله فرجه به وسیله آیات و روایات؛

بخش سوم: بیان حقوق و توجه آن حضرت به شیعیان؛

بخش چهارم: توضیح درجات و ویژگی های آن حضرت به استناد آیات و روایات؛

بخش پنجم: بیان آثار دعا برای حضرت مهدی عجل الله فرجه؛

بخش ششم: بیان پنجاه زمان و هشت مکان مشخص جهت دعا برای آن حضرت؛

بخش هفتم: چگونگی دعا برای تعجیل ظهور امام مهدی عجل الله فرجه ؛

بخش هشتم: تبیین وظایف و تکالیف بندگان به خصوص شیعیان و مسلمانان دربارهٔ امام مهدی عجل الله فرجه.

و اما دیگر بزرگداشت ایام بیست و هفتم ماه رمضان، یادمان رحلت علامه محمدباقر مجلسی است. او در سال 1037 قمری در اصفهان به دنیا آمد و در دامان پدر و استاد دانشمند خود محمدتقی مجلسی، ملقب به «علامه مجلسی اول» پرورش یافت. زهد و تقوا و مراتب علمی و فضیلت های اخلاقی پدر، همچنین اجابت دعای قنوت (1) نماز شب او در حق فرزندش باعث شد تا عالمی جلیل القدر و والامقام به تاریخ اسلام و جامعهٔ مسلمانان هدیه شود.

شخصیت جامع علامه مجلسی حیرت انگیز بود نقش اجتماعی و سیاسی او در

ص: 277


1- از علامه محمدتقی مجلسی نقل شده شبی پس از به پایان رسیدن نماز شب و برنامه های عبادی حالتی برایم پدید آمد که دریافتم هرچه از خدا بخواهم اجابت می شود. در اندیشه بودم که چه بخواهم ناگهان صدای گریهٔ محمدباقر در گهواره بلند شد بی درنگ گفتم: پروردگارا، به حق محمد و آل محمد علیهم السلام این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبرت قرار ده و او را به توفیق هایی بی پایان نایل گردان فیض قدسی، ص 57.

حکومت صفوی آن دوران از یک سو و جایگاه علمی و خدمات دینی اش از سوی دیگر، باعث شد تا نام او در تاریخ شیعه به عنوان احیاگر تشیع علوی و از بین برنده تشیع باطل صوفیگری صفوی ثبت شود خدمات مرحوم علامه مجلسی و آثار مکتوب ایشان در آن زمان و تا به امروز فرهنگ ناب و اصیل ثقلین را به مسلمانان معرفی کرده است.

حیات گران مایهٔ مرحوم مجلسی از مصادیق عمر پربرکت است. کثرت کتب و تألیفات علامه در عمر هفتاد ساله او برای همه حیرت انگیز است بهره مندی دانشمندان و محققان و پژوهشگران از آثار ایشان تا به امروز همچنین توسل شیعیان به مرقد و مزار او، سرچشمه خیر و برکت برای جامعه مسلمان بوده است.

گستردگی و تنوع موضوع در آثار علامه مجلسی بیانگر این حقیقت است که ایشان به نیازهای زمانهٔ خویش در میان خواص و عوام آگاه بوده و در جهت پاسخگویی به آن ها قلم زده است. او در همۀ کتاب هایش به نوآوری پرداخته و با گزینش احادیث و رعایت ضوابط اعتبار سنجی حدیث، بر اساس اصول فقاهت مجموعه های فاخری را تألیف کرده است. از جمله خدمات ایشان در این راستا را می توان چنین معرفی کرد:

1. اقدام به جمع آوری کتاب ها و نسخه های خطی ارزشمند از سرزمین های مختلف و استنساخ (1) آن ها برای نشر به دیگر سرزمین ها به هدف ماندگاری اثر و تبادل علمی و فرهنگی؛

2. در اختیار گرفتن برخی موقوفات برای تأمین هزینه های نشر و تدوین آثار؛

3. برپاکردن مدرسه های حدیث و تشکیل جلسات مباحثه برای شاگردان در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام؛

ص: 278


1- نسخه برداری.

4. ترجمه کتاب های عربی شیعه به زبان فارسی روان و شرح آن ها؛

5. شرح و بسط بعضی از کتابهای مرجع مانند کتاب کافی با عنوان مرآت العقول در 6 جلد، شرح تهذیب الاحکام شیخ طوسی در 16 جلد و شرحی بر صحیفه سجادیه با عنوان الفوائد الطريفه؛

6. تألیف آثاری همچون حق الیقین در اعتقادات عین الحیاة در باب پندهای اخلاق حلية المتقين در باب سنتها و آداب اهل بیت علیهم السلام، حیات القلوب در باب سرگذشت و سیره انبیاء و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام مبتنی بر روایات.

اما هنگامی که سخن از علامه مجلسی به میان می آید افکار و دل ها متوجه اثر گران قدر او بحار الأنوار می شود مجموعهٔ شريف بحار الأنوار، تُراث و جامع الاحاديث بسیار مهمی برای شیعه است که در 110 جلد تنظیم شده است و هم اکنون محققان و دانشمندان به آن دسترسی دارند ساختار اصلی این مجموعه بر اساس آیات قرآن و کتب و رسائل معتبر حدیث، تفسیر، تاریخ، فقه و دعا تنظیم شده است. انگیزه و هدف کلی علامه از تألیف بحار الأنوار، آن گونه که خود در مقدمۀ این کتاب، مفصل بیان کرده است، جمع آوری و حفظ آن بخش از میراث شیعه بوده که بیم نابودی آن در گذر حوادث زمان می رفته است در قسمتی از بیانات زیبای ایشان چنین آمده است:

«... از میان علوم دینی، بررسی و جست و جوی اخبار ائمه اطهار علیهم السلام را برای خود برگزیدم و در این باره به بحث و تحقیق و مطالعه پرداختم و چنان که می باید بادقت آن ها را از نظر گذراندم و به اندازه لازم نیروی تفکر خود را در آن به کار انداختم و به جان خودم که اخبار و آثار خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله را همچون کشتی نجاتی یافتم که آکنده از ذخایر

ص: 279

نیک بختی هاست، مانند آسمانی دیدم که مزین به ستارگان فروزان و نجات دهنده انسان از ظلمت نادانی هاست....» (1)

به این ترتیب می توان چنین بیان کرد که با مطالعه و کنکاش در زندگی بزرگ مردان و دانشمندانی همچون مرحوم صاحب مکیال و علامه مجلسی وظیفه شیعیان دوچندان می شود. از سویی حقی که آنان با حفظ میراث و رساندن حقایق علوم اهل بیت علیهم السلام بر گردن ما می نهند و از سوی دیگر این که شیعه توانسته است در طول تاریخ از مائده روایات اهل بیت بهره مند شود تا حد بسیاری مرهون زحمت های این بزرگواران بوده است.

آری، ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای تصمیم و تجدید عهد در مرابطه با فرهنگ و علوم دینی و مرزبانی از آن است همان طور که روزه داران با اقامه فریضهٔ روزه و اهتمام به عمل کردن به آداب و سنن این ماه، شعائر الهی را تعظیم می کنند، شایسته و بایسته است که اوقاتی را برای تفقّه (2) در امور دین و معارف اهل بیت اسلام در زندگی خود برنامه ریزی کنند. چنان که خداوند در قرآن می فرماید:

﴿وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِينْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ﴾ (3)

«و مؤمنان را نسزد که همگی برای جهاد بیرون روند؛ چرا از هر جمعیتی گروهی کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند بیم دهند، باشد که دیگر به دنبال کارهای ناشایست نروند.»

ص: 280


1- محمد باقر مجلسی، ص 101.
2- دین شناسی؛ فهم عمیق دین و بصیرت یافتن.
3- توبه 122

پیوند با ماه بزرگداشت

تأمل و تفکر در زندگی نامه بزرگ مردان خدمتگزار به ساحت مقدس ائمه اطهار السلام علیهم السلام آن چنان حسرت و آه افسوسی را یادآور می شود که:

﴿يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً﴾ (1)

«ای کاش با شما بودم و به رستگاری بزرگ می رسیدم.»

و چه زیباست سرگذشت و حکایت اصحاب نور که توشه راه سالکان الی الله می شود! آنان در پیوند با امام زمانشان آن چنان به لحظه های حیات دنیا رونق می بخشند که با رحیل و کوچشان حیات طیبه را نوش جان می کنند!

آری، در وانفسای حیرانی دوران غیبت آن چه رسم دینداری را به آنان می آموزد و تاریکی ها را برایشان روشن می کند توصیۀ امام زماشان بوده است که در توقیعی شریف فرمود:

﴿أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللهِ عَلَيْكُم﴾ (2)

«و اما در حوادثی که پیش خواهد آمد به راویان احادیث ما مراجعه کنید، زیرا آن ها حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر همه شما هستم.»

و همچنین بر ماست که در عصری که صاحب دین ظاهر و آشکار نیست به میراث ها و گنجینه های علوم اهل بیت پناه بریم ﴿فَتَمَسَّكُوا بِمَا فِي أَيدِيكُمْ﴾ و راه چاره در

ص: 281


1- مفاتیح الجنان، زیارت امام حسین علیه السلام.
2- الغيبة، طوسی، ص 291

بیچارگی ها را جست وجو کنیم چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:

«اگر آن زمان (دوران غیبت) فرا رسید.... پس به آن چه در اختیارتان است تمسک کنید تا امر برایتان روشن شود.» (1)

و در زمانه ای که بی هویتی دینی، مؤمنان را از هر سو تهدید می کند، باید در مقابل طوفان های سهمگین آلودگی ها ایستادگی و مقاومت کرد باید مهارت دینداری آموخت و هر صبح و شام با تعلیم و تعلم به مرزبانی و مراقبت از اعتقادات و باورها هوشیار بود.

ماه مبارک رمضان برای منتظران روزه دار آغاز سالی جدید است. دستاورد شب های قدر، طاعت ها و عبادت های یک ماه و رازونیازشان به بارگاه ربوبی، جلوه ای زیبا به زندگی شان بخشیده است آنان آموخته اند که در پیوند با ولی زمانشان است که می توانند توفیق یابند تا از سرمایه ها و ارزش های وجودی بهره برند پس هر لحظه به یاد او سرود عاشقانه می خوانند:

روزی ما به دست کریمان آشناست *** کفر است پای سفره بیگانه بگذرد

سوگند می خوریم که ما گنج می شویم *** یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد

خدمتگزار اهل خرابات اگر شدی *** ایام نوکری تو شاهانه بگذرد

این روزگار می گذرد خوب یا که بد *** بهتر که عمر ما در این خانه بگذرد (2)

ص: 282


1- الغيبة، نعمانی، ص 159.
2- علی اکبر لطیفیان

روشنا

امام صادق علیه السلام فرمود:

«علمای شیعه ما مرزداران هستند که در برابر ابلیس و پیروانش بر مرزهای ایمان مردم به مرزداری می پردازند و آن ها را از هجوم به ضعفای شیعه باز می دارند و شیعه را از تسلط ابلیس و یاران ناپاکش محفوظ و مصون نگه می دارند. آگاه باشید آن کس از شیعیان که چنین وظیفه ای را به عهده می گیرد هزار هزار مرتبه برتر از مجاهدینی است که با روم و ترک و خزر (دشمنان آن روزگار اسلام) جهاد می کنند، چون او از دین محبّان ما دفاع می کند و دیگری از بدن های ایشان.» (1)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«فضیلت عالم بر عابد، همچون برتری ماه شب چهارده بر بقیه ستارگان است.» (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«در روز قیامت مرکب عالمان با خون شهیدان سنجیده می شود و مرکب عالم بر خون شهید رجحان می یابد.» (3)

ص: 283


1- بحار الأنوار، ج 2، ص 5.
2- کافی، ج 1، ص 34.
3- بحار الأنوار، ج 2، ص 14.

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:

«اللهم ارحم خلفائی؛ پروردگارا جانشینان مرا مشمول رحمت خود گردان و این جمله را سه بار تکرار نمود. از حضرتش سؤال شد، جانشینان شما کیان اند؟ حضرت فرمود: «کسانی که از احادیث و سنت من پیروی می کنند و آن ها را به امتم می آموزند.» (1)

امام باقر علیه السلام در ذیل آیه 200 سوره آل عمران فرمود:

«بر انجام واجبات صبر کنید و در مقابل دشمنانتان پایدار باشید و از امام منتظر عجل الله فرجه دفاع کنید.» (2)

در زیارت حضرت صاحب الامر عجل الله فرجه چنین می خوانیم:

﴿اللهم... اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِكَ وَ تُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِيكَ وَ لَا تَسْتَبْدِلْ بِنَا غَيْرَنَا فَإِنَّ اسْتِبْدَالَكَ بِنَا غَيْرَنَا عَلَيْكَ يَسِيرٌ وَ هُوَ عَلَيْنَا عَسِير...﴾ (3)

«ای خداوند، ما را از کسانی قرار بده که به وسیله او دینت را یاری می فرمایی و به وسیلهٔ او، یاری کردن به ولیات را گرامی و عزیز می داری. ای خداوند در این امر مقدس، دیگران را به جای ما قرار مده که همانا این جایگزین کردن دیگران با ما برای تو بسی آسان و برای ما بسیار دشوار است.»

ص: 284


1- همان، ص 144
2- همان، ج 24، ص 219.
3- مفاتیح الجنان، دعا برای امام عصر علیه السلام، به نقل از بحار الأنوار، ج 99، ص 144.

حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام، می فرماید:

«کسی که فرد نیازمند در امر دینش و ناتوان در معرفتش را در مقابل یک دشمن مخالف تقویت کند تا این که آن دشمن را محکوم نماید، روزی که او را در قبر می گذارند خدا به او تلقین می فرماید که بگوید الله پروردگار من، حضرت محمد صلی الله علیه و آله، پیامبر من و حضرت علی علیه السلام ولی من است و کعبه قبله من و قرآن، شادمانی قلبم و سازوبرگ من و و مؤمنان برادران من هستند پس خداوند می فرماید: دلیل و برهان قاطع آوردی، پس به این سبب بالاترین درجات بهشت بر تو واجب شد. در این هنگام قبرش به یکی از فرح بخش ترین باغ های بهشت تبدیل می شود.» (1)

معاوية بن عمار گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم:

«مردی است که از شما روایت بسیار نقل می کند و در میان مردم انتشار می دهد و آن را در دل شیعیانتان استوار می کند و شاید عابدی از شیعیان شما باشد که در روایت چون او نباشد کدام یک بهترند؟ حضرت فرمود: آن که احادیث ما را روایت کند و دل های شیعیان ما را استوار سازد از هزار عابد بهتر است.» (2)

رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

«.... و سخت تر از این یتیمی (پدر از دست دادن) حال آن یتیمی است که از امامش جدا گشته و نتواند به حضور او برسد و نداند حکم در آن چه از شرایع و احکام دینش دچار می گردد، چیست. توجه کنید هرکس از شیعیان ما علوم ما را بداند و کسی را که به شریعت

ص: 285


1- بحار الأنوار، ج 2، ص 7.
2- کافی، ج 1، ص 40

ما جاهل و از دیدن ما محروم مانده است هدایت نماید یتیمی بر دامان نشانده است. آگاه باشید هرکس او را هدایت کند و شریعت ما را به او بیاموزد در رفیق اعلی با ما خواهد بود.» (1)

ص: 286


1- مكيال المكارم، ج 2، ص 388

ماه صبر

اشاره

ص: 287

گل واژۀ «صبر» به معنای مقاومت در برابر سختی ها خویشتنداری در تنگناها و بردباری در مقابل ناخوشایندی هاست صبر آرامش و ثبات داشتن در مصائب است و آدمی به نوعی نفس خود را مهار می کند تا بتواند در پرتو نور عقل و شرع حرکت کند.

صبر به معنای درون ریزی غم و اندوه نیست حبس کردن درد در سینه نیست، اسیر مشکلات شدن نیست؛ بلکه انسان صبور در گرفتاری ها به زانو در نمی آید و با مهارت و درایت بحران را مدیریت کرده و به سلامت عبور می کند و به پیروزی و ظفر دست می یابد.

صبر از مکارم اخلاق سیره و خُلق انبیاء و تحفه ای ارزشمند از جانب خداست. ﴿وَ مَا صَبرْكَ إِلَّا بِالله﴾ (1) و در مقام و ارزش صابران همین بس و در مقام و ارزش صابران همین بس که به پاس صبر و پایداریشان بر مصیبت ها بشارت بهشت به آنان می دهند:

﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الخُوْفِ وَالْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابرين﴾ (2)

«و قطعاً شما را به چیزهایی مانند ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جان ها و محصولات می آزماییم و بشارت ده شکیبایان را.»

ملائکه بر صابران تحیّت و سلام می فرستند:

ص: 288


1- نحل، 127.
2- بقره، 155.

﴿اولئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً﴾ (1)

«آن ها هستند که در برابر صبرشان درجه های عالی بهشت را به آنان پاداش می دهند و با تحیّت و سلام روبه رو می شوند.»

و بی حساب وارد بهشت می شوند:

﴿.. إنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾ (2)

«صابران اجر و پاداش خود را بی حساب دریافت می کنند.» (3)

دنیا «دار بلا» و محل امتحان و ابتلاست. برای رسیدن به نعمت ها و موهبت های دنیا و عقبا باید از گذرگاه های سخت عبور کرد برای به دست آوردن گنج باید رنج را به جان خرید و برای چیدن گل باید درد خار را چشید. صبر و شکیبایی همچون کوره ای ناخالصی ها را می زداید و مؤمنان صابر را به کیمیا می رساند.

﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوا أَخْبارَكُمْ﴾ (4)

«به یقین ما همۀ شما را می آزماییم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابران از میان شما کیان اند و اخبار شما را بیازماییم.»

صبر معنا و مفهوم گسترده ای دارد. در لسان مبارک اولیاء معصوم علیهم السلام، صبر به سه قسم تعریف شده است اول صبر بر ناملایمات و بردباری به هنگام مصیبت ها؛ دوم، صبر بر طاعت خدا و پایداری در عبادت ها و سوم صبر در ارتکاب گناه و خویشتنداری در مقابل محارم الله. (5)

ص: 289


1- فرقان، 75
2- زمر، 10.
3- محمد، 31.
4- کافی، ج 2، ص 91.
5-

روشن است که هر سه درجه ،صبر با تحمل سختی و رنج همراه است و هر انسانی در تلاطم زندگی به نوعی با هر سه نوع آن مواجه می.شود اگر مؤمن پرهیزکار بتواند در این حالت ها، نفس خود را مهار کند و حال بیقراری و بی تابی نداشته باشد، در مقام صابران قرار خواهد گرفت.

آری، مصائب دنیا هر قدر هم که سخت و سنگین باشد، گذراست. اگر آدمی صبوری کند می گذرد و اگر هم بی تابی کند باز هم می گذرد رنج و زحمت موقتی است. اما اجر و پاداش تحمل و شکیبایی ابدی و همیشگی است پروردگار مهربان بندگانش را مامور به عبودیت کرد تاگاهی صبر در برابر نقمت و گاهی شکر در برابر نعمت را شیوه خود قرار دهند و زمانی برای عرض نیاز و زمانی دیگر، برای بیان سپاس به در خانه خدا روی آورند.

صبر از مهمترین ارکان ایمان است و استقامت و پایداری در به جای آوردن واجبات و ترک محرمات از اصول دینداری است آدمی با تقید به امر و نهی الهی، نفس خود را مهار کرده و آن را تربیت و تهذیب می کند و سرانجام به آرامش و امنیت می رسد.

﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَئِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تحزَنُواْ وَ أَبْشِرُواً بالجنَّةِ التي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾ (1)

«در حقیقت، کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود می آیند که هان نترسید و غمگین نباشید! مژده باد شما را به بهشتی که در دنیا به شما وعده می دادند.»

آری، ماه مبارک رمضان را «شهر الصبر» نیز نامیدند تا روزه داران در مصاف طاعت و

ص: 290


1- فصلت، 30

ترک محرمات خود را بیازمایند انجام دادن هر یک از فضیلت هایی که در این ماه توصیه کرده اند و چشم پوشی از منهیات جهاد اکبری است که نفس انسان را به چالش می کشاند و او را در مسیر سازندگی و بالندگی تربیت می کند. انجام فرایضی همچون نماز و روزه، ادای نوافل و مستحبات تلاوت قرآن و دعا اطعام و انفاق و سرانجام بیداری و شب زنده داری همه و همه نوعی آزمون صبر است و چه زیبا خداوند ارحم الراحمین در مقام پاداش این استقامت عظیم وعده فرمود:

﴿وَ أَن لَّوِ اسْتَقَامُواْ عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقاً﴾. (1)

«و اگر مردم در راه درست پایداری ،ورزند قطعاً آب گوارایی به ایشان می نوشانیم.»

چه گواراست آن شراب طهوری که به دست مطهران عالم به آدمی عطا شود! صادق آل محمد علیه السلام در تبیین این آب گوارا می فرماید:

«علم و دانشی در وجود آن ها قرار می دهیم که بتوانند از علوم اهل بیت علیهم السلام بهره گیرند.» (2)

پیوند با ماه صبر

﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وصابروا ورابطوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ (3)

«ای کسانی که ایمان آورده اید، صبر پیشه سازید و یکدیگر را به صبر

ص: 291


1- جن، 16.
2- بحار الأنوار، ج 24، ص 28.
3- آل عمران، 200

سفارش کنید و مرابطه نمایید و تقوای خداوند پیشه کنید، شاید رستگار شوید.»

آری، خطاب کلام وحی در آیه همه کسانی هستند که به خدا در زندگی باور دارند و او را حاضر می دانند و برای حفظ ایمانشان به دنبال راه چاره اند؛ آنان می دانند که در ولولهٔ آخرالزمان و در این روزهای تیره و شب های غفلت غیبت، چه سخت است دین داری و چه دشوار است ماندن بر سبیل هدایت!

چه زیبا حضرت صادق علیه السلام به ما توصیه فرمود:

﴿اصْبِرُوا عَلَى الْأَذَى فِينَا... وَ صابِرُوا... عَدُوَّكُمْ مَعَ وَلِيَّكُمْ... ورابطوا... الْمُقَامَ مَعَ إمَامِكُم﴾ (1)

«بر آزاری که در راه ما و به خاطر ما می شوید صبر پیشه کنید و با صبوری و ملازمت با امامتان بر دشمن دین چیره شوید. و در کنار امامتان اقامت کنید.»

گویا گل واژهٔ «رابطوا» بار سنگینی را بر دوش ما می گذارد و مفاهیم بلندی را به ما می رساند مرابطهٔ مؤمن با امام زمانش یعنی ایجاد پیوند روحی با امام علیه السلام و محبت قلبی به او اطاعت و پیروی از او و نصرت و یاری اش در امر دین.

در عصر غیبت امام مرابطه با امام علیه السلام یعنی مواظبت و مداومت در توسل و توجه به ساحت مقدس ولی عصر عجل الله فرجه برای مقابله با هجوم حربه های شیطانی هوشیاری و آماده باش در مرزبانی از حریم دین و حفظ حرمت ولایت امام علیه السلام.

مرابطه رسالتی والا و فریضه ای ارزشمند است که در قاموس شیعه آن را بر ذمه

ص: 292


1- بحار الأنوار، ج 24، ص 217

پارسایان قرار داده اند اما افسوس که امروز در میان ما مهجور مانده و فراموش شده است و صد افسوس که طوفان های عصر غیبت با نهال اعتقادات چه ها که نمی کند! در این وا آسفای لاابالی گری کسانی که می خواهند در مسیر دینداری قدم گذارند باید در مقابل سیل بنیان کن آلودگی ها و طوفان های سهمگین دشمنان دین، ایستادگی و مقاومت کنند.

اما هزاران امید که ﴿أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريب﴾ (1) و لطف خداوند همیشه یار راست قامتان ایام بوده است و وعده خداوند حتمی است که:

﴿إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا﴾ (2)

«همراه سختی گشایش و آسانی است.»

ص: 293


1- هود، 81
2- انشراح، 5.

روشنا

امام صادق علیه السلام فرمود:

«نسبت صبر و شکیبایی به ایمان به منزله سر در بدن انسان است هرگاه سر از بدن جدا شود کل بدن از بین می رود؛ رابطهٔ صبر و ایمان نیز چنین است و هرگاه صبر از بین برود، تمام ایمان از بین می رود.» (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«هرکس از مؤمنان گرفتاری پیدا کند و صبر پیشه نماید خداوند پاداش هزار شهید را به او می دهد.» (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خداوند متعال بر گروهی نعمت و احسان خود را فرستاد، ولی چون شکر به جا نیاوردند و سپاسگزاری از نعمت نکردند همان نعمت موجب بدبختی آنان گردید و گروهی را به مصائب و بلایا مبتلا کرد و چون صبر و استقامت ورزیدند، همان مشکلات خود نعمت بزرگی برای آنان شد. (3)

ص: 294


1- کافی، ج 2، ص 87
2- همان، ص 92.
3- همان.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«وقتی روز قیامت فرا رسد، گروهی از مردم بر در بهشت می آیند و در می زنند، به آنان می گویند شما کیستید؟ می گویند ما اهل صبر هستیم به آنان گویند: بر چه چیزی صبر کردید؟ می گویند: ما بر عبادت خدا و دوری از گناهان صبر کردیم. آن گاه خداوند عزّوجل می فرماید راست می گویند آنان را به بهشت ببرید و این همان کلام خداوند است که فرمود: ﴿إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾. (1)

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«در بهشت درختی است که آن را «درخت بلوی» (2) می گویند. روز قیامت، کسانی را که در دنیا بلا کشیده اند و مصیبت ها را تحمل کرده اند می آورند در حالی که میزانی و محکمه ای جهت بررسی اعمال آن ها تشکیل نمی شود از دریای بیکران خداوند بر آن ها رحمت و پاداش فرو می ریزد سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: ﴿إِنَّما يُوَفِّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾ (3)

امام صادق علیه السلام فرمود:

«ما امامان صابر و شکیبا هستیم و شیعیان ما از ما صابر ترند زیرا ما بر چیزهایی که می دانیم صبر کردیم و آنان بر چیزهایی که کاملاً و دقیقاً نمی دانند، صبر می کنند.» (4)

ص: 295


1- کافی، ج 2، ص 75.
2- آزمایش و بلا.
3- بحار الأنوار، ج 79، ص 137.
4- تفسیر قمی، ج 1، ص 365.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

«نشانه های صابر سه چیز است اول این که کسالت پیدا نکند و دوم این که به ستوه نیاید و سوم این که از پروردگارش شکایت نکند، زیرا اگر کسالت بورزد، حق را ضایع می کند و وقتی به ستوه آید، شکر خدا را به جا نمی آورد و اگر از پروردگارش شکایت کند، معصیت او را انجام داده است» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«ای مردم، بر شما باد که صبوری پیشه کنید زیرا به راستی چنان است که کسی که صبر ندارد دین ندارد.» (2)

ص: 296


1- بحار الأنوار، ج 71، ص 86
2- همان، ج 68، ص 92.

ماه در بند بودن شیاطین

اشاره

ص: 297

واژهٔ شیطان به معنای خبیث، بدکار، سرکش و نافرمان و در اصطلاح، معادل برای ابلیس است شیطان از مخلوقات خداوند و موجودی حقیقی و زنده است که یاران و اعوانی دارد. او از طایفهٔ جن است (1) که با عبادت ،بسیار تقرب یافت و در صف ملائک قرار گرفت و او نیز به امر خداوند مأمور شد بر آدم سجده کند؛ اما با سوءاختیار خود سرپیچی کرد.

(وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا إِلا إِبْلِيسَ أَبى﴾. (2)

سرگذشت شیطان به صراحت در آیات قرآن آمده است (3). او بزرگترین دشمن قسم خورده انسان است که سابقۀ عداوت دیرینه اش به همان اولین روزهای آغاز آفرینش انسان برمی گردد؛ ﴿إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا﴾ (4). او در مقام قیاس، خود را در مقابل خلیفهٔ خدا حضرت آدم علیه السلام قرار داد و استکبار ورزید.

﴿قالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (5)

ص: 298


1- کهف، 50.
2- طه، 116
3- اعراف، 10 تا 17.
4- فاطر، 6.
5- اعراف، 12.

«خداوند به او فرمود در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟! گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده ای و او را از گِل!»

پس به سبب طغیان و سرکشی در برابر ربّ العالمین از درگاه رحمت الهی مطرود و مردود شد.

﴿قالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَحِيمٌ﴾ (1)

«فرمود: از آن (صف فرشتگان) بیرون رو که تو از درگاه ما رانده شده ای!»

باید بدانیم اعتقاد به وجود شیطان از ضروریات فکری دین است و شیطان شناسی از اهمیت و جایگاه خاصی در علوم انسانی برخوردار است (2) شیطان پدیده ای عجیب و موجودی قوی است و چون او را اندک می شناسیم کمتر از خطر او آگاهیم، لذا به سادگی فریب خورده و در دام او می افتیم پس باید به راهکارهای او در مقابله با انسان شناخت و آگاهی پیدا کنیم اغواگری شیطان و مقابله او با انسان هایی که در صراط مستقیم قدم برمیدارند و در مسیر هدایت و تعالی به بندگی خدا مشغول اند، به شیوه های گوناگونی انجام می شود تا موجب لغزش و سقوط مؤمنان شود چنان که آیات قرآن به روشنی شگردهای شیطان را تبیین می کنند:

* شیطان با تحریک تمایلات نفسانی انسان و وسوسه کردن او و با ایجاد شک و

ص: 299


1- حجر، 34.
2- بحار الأنوار، ج 13، ص 66 امام صادق علیه السلام در روایتی طولانی ده فریضه را برشمرده اند که خداوند بربندگانش واجب فرمود و ششمین آن ها معرفت به دشمن او، ابلیس و شناخت یاران اوست.

دودلی موجب لغزش انسان می شود.

﴿الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ﴾. (1)

* شیطان با ایجاد القائات و وسوسه های فریب دهنده انسان را به گناه و فحشا امر می کند و ارتکاب معاصی اولین گام انسان برای عصیان در مقابل فرمان الهی است.

﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطَانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَر﴾. (2)

«ای کسانی که ایمان آورده اید از گام های شیطان پیروی نکنید. هرکس پیرو گام های شیطان شود او به کارهای زشت و منکر فرمان می دهد.»

* شیطان با استفاده از روح هواپرستی انسان، اعمال زشت او را برایش زیبا جلوه می دهد و موجب می شود که قبح و زشتی گناه کمرنگ شود و انسان خطاهای خود را توجیه کند.

﴿... وزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَن السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ﴾. (3)

«و شیطان کارهای زشتشان را در نظرشان رنگ و لعاب داده و در نتیجه آن ها را از راه درست بازداشته است و با این وضع، دیگر هدایت نمی شوند.»

* شیطان انسان را از یاد و ذکر خدا دور می کند و فراموشی و غفلت از خدا، ارتکاب گناه را برای آدم آسان کرده و سرانجام او را به حسرت و ندامت گرفتار می کند.

﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللهِ ...﴾ (4)

ص: 300


1- ناس، 5.
2- نور، 21.
3- نمل، 24
4- مجادله، 19.

«شيطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از دل هایشان برده است.»

* شیطان با ایجاد آرزوهای طولانی و تمنای واهی در انسان، امید و اعتقاد به حیات اخروی را کم رنگ کرده و او را از مسیر بندگی خدا دور می کند؛ لذا انسان سرمایه عمر را به بیهودگی و لغو می گذراند.

﴿إِنَّ الَّذينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ﴾ (1)

«به یقین کسانی که بعد از روشن شدن راه هدایت برای آن ها، پشت به آن کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است.»

* و سرانجام شیطان انسان را از رحمت خدا ناامید و مأیوس می کند؛ ﴿إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا...﴾ (2) و به او وعدۀ دروغین می دهد؛ ﴿ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلا غُرُوراً﴾ (3)

آری، حضور شیطان در عالم از آزمون های سخت پروردگار است و پایداری و استقامت در برابر ترفندهای او موجب رشد و تعالی انسان خواهد شد. خداوند بر اساس حکمت و مصلحت به شیطان قدرت اضلال بنی آدم را عطا کرد، سپس به او مهلت داد و ابزارهای مکر و اغوا را در اختیارش قرار داد و مانع تاخت و تاز او نشد.

اما از سوی دیگر به انسان نیز قدرت عقل و اختیار عطا کرده و او را به حمایت قدرت الهی و پناه بردن به «کهف حصین» حجت های خدا مؤید کرده است. در این میان انسان

ص: 301


1- محمد، 25.
2- مجادله، 10.
3- نساء، 120

در هر حال در گزینش و انتخاب خود دو راه بیشتر ندارد یکی راه شیطان که سرانجامش هلاکت و نابودی است و دیگری صراط مستقیم که به سعادت و رستگاری منتهی می شود.

آری، تمام تلاش شیطان این است که همچون راهزنان بر سر راه مستقیم بنشیند و انسان را به دام اندازد و سرمایه هایش را غارت کند.

﴿ثُمَّ لا تنتَهُم مِّن بَين أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمَانِهِمْ وَ عَن شَمَائِلِهِمْ وَ لَا تَجَدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ﴾ (1)

آن گاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آن ها می تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت»

بنابراین، انسانی که دشمنی غوی (اغواگر) دارد باید همیشه هوشیار و مراقب باشد و خود را برای مقابله با هجوم او مهیا سازد راه بندگی خدا با وجود شیطان بسیار ناامن است اما خداوند رحمان و رحیم راهکارهایی را برای امنیت و آرامش انسان قرار داده است.

با حلول ماه رمضان درهای رحمت پروردگار به روی بندگان باز می شود تا روزه داران در معرض تابش انوار جان بخش رحمانی قرار گیرند و بتوانند از خود در برابر شیاطین مکار محافظت کنند در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است که در اولین طلوع هلال ماه خدا، درهای جهنم بسته و درهای بهشت باز می شود و شیاطین در بند کشیده می شوند (2) حضور یافتن در این ماه تمهیدات الهی و همۀ فرصت های مقابله با شیطان را فراهم می سازد تا روزه داران در مناسک سی روزه رمضان خود را برای بقیه روزهای سال

ص: 302


1- اعراف، 17.
2- کافی، ج 4، ص 67

تربیت کنند.

حال و هوای شهرالله از عطر ذکر و یاد خدا پُر می شود تا با نزول سکینه بر دل ها مؤمنان به آرامش و اطمینان دست یابند. ذکر و تسبیح خداوند در همه حال و اعتصام به درگاه الهی حایلی قوی بین انسان و وسوسه های شیطانی است و شیطان را ناراحت و دلسرد می کند.

﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴾ (1)

«آن ها کسانی هستند که ایمان آورده و دل هایشان به یاد خدا مطمئن است؛ آگاه باشید تنها با یاد خدا دل ها آرامش می یابد!»

روزه داران با قدرت ایمان و نیت صادقانه به استعانت الهی چنگ زده و با توکل بر خداوند به مقابله با شیطان برمی خیزند.

﴿إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانُ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾ (2)

«زیرا شیطان بر مؤمنانی که به خدا تکیه و توکل می کنند، هیچ تسلطی ندارد.»

مؤمنان در پناه تقوا و اطاعت از خداوند به گناه و ارتکاب ناشایستگی ها بی رغبت شده و خویشتنداری می کنند.

﴿فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ﴾ (3)

«پس تا می توانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش فرا دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است.»

ص: 303


1- رعد، 28.
2- نحل، 99.
3- تغابن، 16.

فرصت توبه و استغفار در ماه مبارک آلودگی و زنگار را از روح و روان روزه داران می زداید و آنان را به آغوش آشتی با پروردگارشان می کشاند تا بتوانند با دلی شکسته، عهد و پیمان شکسته را دگربار تجدید و مستقر نمایند.

سلاح دعا و بکاء از مهم ترین راه های مبارزه با شیطان است انسان در مواقع بلا و مصیبت و در هنگامهٔ مکر شیطان، دست به دعا بلند می کند و با تضرع از پروردگارش یاری می طلبد مؤمنان روزه دار با تکیه بر مضامین دل انگیز دعا طراوت امید را بر دل ها می تابانند و شیطان را به مسلخ یأس می اندازند.

و اما نماز، نماز، نماز! که اولین و آخرین فریضه ای است که در هر حال، از آدمی در دنیا عقبا دستگیری می کند با بلند شدن بانگ اذان، نسیم رحمت رحیمیه خداوند وارد خانه ها می شود و با ندای حی علی الصلوة آنانی که در مراقبت و محافظت از صلاتشان هوشیارند، به سوی حی علی الفلاح می شتابند و این چنین است که شیاطین از گرد نمازگزاران دور می شوند هیچ چیز مانند نماز نمی تواند شیطان را به خاک ذلت بنشاند!

اولین و آخرین درس این ماه دوری کردن از لغزشگاه های شیطان و پرهیز از زمینه های ارتکاب گناه است. انسانی که می خواهد از مسیر پرمخاطره ای عبور کند، باید با دقت و احتیاط از لبه پرتگاه های هولناک فاصله بگیرد و «ورع» فضیلتی والاست که در راه پرتلاطم صراط مستقیم از سالک الی الله در برابر آسیب ها محافظت می کند.

ص: 304

پیوند با ماه دربند بودن شیاطین

﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللهَ ذِكْراً كثيراً﴾ (1)

ذکر و یاد خدا و احساس حضور در محضر باری تعالی «حصن حصین» (2) و زیباترین جلوۂ ذکر الله ذکر ولی خداست.

﴿إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْر الله﴾ (3)

کسانی که از همه جا دل بریده اند و به ولی الله دل بسته اند با پناه جستن به حرم الله امنیت و سلامت را برای خود تضمین می کنند. چرا که مولایشان امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«زمین پر از دام های شیطان است از آن ها نجات پیدا نمی کند، مگر آن کس که به ما اهل بیت متوسل باشد و خداوند به تو خبر داده است که از دام های آن ها رهایی ندارند، مگر بندگانی که اهل ولایت ما هستند.» (4)

آنان در انتظار ﴿إلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوم﴾ (5) به ذکر و دعا می نشینند تا مهلت شیطان به پایان رسد و آن زمان قیام قائم عجل الله فرجه است که دولت کریمه برپا می شود و خداوند ابلیس را بر می انگیزد. پس در حالی که به ذلت بر خاک افتاده است، فریاد می زند: وای از این روز و در آن روز است که حضرتش عجل الله فرجه ابلیس را گردن می زند. (6)

ص: 305


1- احزاب، 41.
2- دژ محکم.
3- کافی، ج 2، ص 186.
4- بحار الأنوار، ج 74، ص 274.
5- حجر، 38
6- بحار الأنوار، ج 52، ص 376.

﴿... وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَليلاً﴾. (1)

«اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، همگی جز عده کمی از شیطان پیروی می کردید.»

و به راستی که فضل خداوند بر امت ،آخرالزمان وجود خاتم الانبیاء و رحمت واسعه الهی اش ولایت خاندان پیامبر خاتم است. (2)

ص: 306


1- نساء، 83
2- بحار الأنوار، ج 24، ص 60.

روشنا

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

«سه گروه از اغوای شیطان در امان هستند کسانی که همواره در حال ذکر و به یاد خدا هستند کسانی که از ترس خدا می گریند و کسانی که در سحرها در نماز شب از گناهان استغفار می کنند.» (1)

امام محمد باقر علیه السلام فرمود:

«هر قلبی دوگوش دارد، بر یکی فرشته هدایت و بر دیگری شیطان ضلالت جای دارد. شیطان به معصیت دستور می دهد و فرشته انسان را از آن برحذر می دارد.» (2)

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:

«شیطان ملعون می گوید من اگر این سه خصلت را در آدمیزاد محکم و استوار کنم دیگر برایم مهم نیست اعمال دیگرش چه باشد، چون مسلماً هیچ کدام قبول نخواهد شد: وقتی عمل خوب خود را بزرگ ببیند، و زمانی که گناهانش را فراموش کند و هنگامی که گرفتار عُجب و خودپسندی گردد.» (3)

ص: 307


1- جامع الاحاديث الشيعه، ج 14، ص 375.
2- بحار الأنوار، ج 63، ص 205.
3- خصال، ج 1، ص 55.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

«روزه روی شیطان را سیاه می کند صدقه کمرش را می شکند، دوستی برای خدا و همکاری در کار خیر نسل او را تباه می سازد و استغفار کردن رگ حیاتش را قطع می کند.» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«زمانی که انسان به نماز می ایستد ابلیس با مشاهده آن همه رحمت الهی که نمازگزار را فرامی گیرد با دیدهٔ رشک و حسادت به او می نگرد» (2)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«عملی برای ابلیس دردناک تر از آن نیست که آدمی را در حال سجود ببیند. او مأمور به سجده شد، روی گرداند و عصیان کرد اما این مأمور به سجده شد، اطاعت نمود و نجات یافت.» (3)

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:

«حضرت عزرائیل علیه السلام هنگام گرفتن جان آدمی شیطان را از کسی که مراقب اوقات نمازش باشد، دور می کند و شهادتين أن لا اله الا الله وأن محمداً رسول الله صلى الله عليه وسلم را به وی تلقین می کند.» (4)

ص: 308


1- سفينة البحار، ج 1، ص 700.
2- خصال، ج 2، ص 167.
3- همان، ص 158.
4- وسائل الشيعه، ج 3، ص 19.

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:

«هنگامی که بنده به سجده می رود و آن را طولانی می کند، ابلیس فریاد سر می دهد: ای وای بر من او اطاعت کرد و من عصیان نمودم، او سجده کرد و من ابا نمودم.» (1)

امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:

«گناهان صغیره و کوچک از نیرنگ های ابلیس است او آن ها را در نظر شما حقیر و کوچک جلوه می دهد تا رفته رفته روی هم انباشته و بسیار شوند و در نهایت، شما را در غرقاب خود به هلاکت برساند.» (2)

امام باقر علیه السلام در تفسير ﴿ثُمَّ لأَتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْن أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ﴾ (3) فرمود:

سپس از پیش رویشان به سراغشان می آیم معنایش این است که امر آخرت را برایشان سست و ساده می کنم و از پشت سرشان آنان را به فراهم آوردن اموال و بخل ورزیدن در پرداخت حقوق فرمان می دهم تا ثروتشان برای وارثانشان باقی بماند و از سمت راستشان امر دین را با زینت دادن گمراهی و نیکوشمردن شبهه، برایشان فاسد می کنم و از طرف چپشان با محبوب کردن لذت ها در نظر آن ها و غلبه دادن شهوت ها بر دل هایشان.» (4)

ص: 309


1- بحار الأنوار، ج 63، ص 221
2- تحف العقول، ص 413
3- اعراف، 17.
4- بحار الأنوار، ج 60، ص 152.

ص: 310

وداع با ماه خدا

اشاره

ص: 311

رمضان می رود و پشت سرش هم دل ما!

و این چنین به پایان آمد حکایت شهر الله! لحظه های آخر ضیافت الله از راه می رسد. میهمانان خدا در آخرین شب زیر سقف آسمان گرد هم جمع می شوند تا به شکرانه حضور در این بزم مهربانی ها تا به صبح با ذکر و دعا شب زنده داری کنند روزه داران به پاس توفیق عبادت ایام، دست ها را به سوی ربّ العالمین بلند می کنند و عارفانه از او می خواهند:

﴿... اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيداً لِأَوَّلِنَا وَ آخِرِنَا وَ آيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴾ (1)

«ای پروردگار ما! از آسمان مائده ای بر ما نازل کن تا عیدی برای اوّل و آخر ما و نشانه ای از تو باشد؛ و به ما روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی.»

زمزمه وداع عاشقان با محبوب شنیدنی است سالکان وارسته ای که یک ماه انس با ،رمضان مرهم دل های خسته شان بوده و فضیلت های بی بدیلش محرم زندگیشان شده ،است اشک حسرت بر رخسارشان جاری می شود که صد افسوس که چقدر زود، دیر

ص: 312


1- مائده، 114

می شود و هنوز کوله بارشان خالی است!

﴿السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبِ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الأَمَالُ وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ﴾ (1)

«بدرود ای گرامی ترین اوقاتی که ما را مصاحب و یار بودی، ای بهترین ماه در همه روزها و ساعت ها بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها، ای ماه سرشار از اعمال شایسته بندگان خداوند.»

روزه دارانی که یک ماه در اقیانوس بیکران رحمت و برکت غوطه ور بودند، در غم و اندوهی غرق می شوند که ای کاش بیش از این بهره می بردیم و مؤمنانی که مقام رفیع و جایگاه منیع ماه خدا را شهود کرده و در مناسک سی روزه روح و جانشان را در شهر الله تربیت می کنند، از سپری شدن این ایام اندوهگین می شوند!

﴿ فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا وَ غَمَّنَا وَأَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا وَ لَزِمَنَا لَهُ الدِّمَامُ الْمَحْفُوظُ وَ الْحُرْمَهُ الْمَرْعِيَّهُ وَ الْحَقُّ الْمَقْضِيُّ فَنَحْنُ قَائِلُونَ﴾ (2)

«ای خداوند، اینک با او وداع می کنیم، همانند وداع با عزیزی که فراقش بر ما گران است و رفتنش ما را غمگین و گرفتار وحشت تنهایی کند، عزیزی که او را بر ما پیمانی است که باید نگاه داریم و حرمتی که باید رعایت کنیم و حقی که باید ادا نماییم.»

با رؤیت هلال ماه است که ندای منادی از آسمان شنیده می شود که ای روزه داران،

ص: 313


1- صحیفه سجادیه، دعای 45
2- همان.

امشب «لَيْلَةَ الجوائز» است، بشتابید به سوی پاداش عبادت هایتان و فردا در «یوم الجوائز» که «أجرَهُم بِغَیرِ حساب» (1) است بی حساب به روزه داران اجرت می دهند!

﴿اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا شهر الله الْأَكْبَرَ وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ﴾ (2)

«بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا»

همیشه در لحظه خداحافظی میزبان در آستانه در ایستاده است و با لبخند میهمانش را بدرقه می کند توشهٔ راه می بخشد و برای سلامتی اش دعا می کند و او را به پناه خدا می سپارد حال ما روزه داران بسان مسافری است که پشت سرش را به هزاران امید نگاه می کند شاید که روزی دوباره بازگردد و در آغوش محبوبش حکایتی دیگر را آغاز کند.

رمضان رفت، الهی برکاتش نرود *** فرصت خوب دعا و صلواتش نرود

ماه پُرفیض خدا میل به رفتن دارد *** ای خدا کاش ز دستم حسناتش نرود

آری، در چنین شبی است که حکایت شهر خدا به پایان می رسد، اما برای اهل حق سالی نو آغاز شده است خداوند حکیم پایان ضیافت الله را «عید فطر» نامید تا روزه دارانش با سربلندی اعلام کنند که «پروردگارا، به افتخار بندگی تو مسروریم!»

﴿اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اكْتُبْ لَنَا مِثْلَ أُجُورٍ مَنْ صَامَهُ أَوْ تَعَبَّدَ لَكَ فِيهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾ (3)

«بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و برای ما مزدی بنویس چونان مزد کسی که این ماه را تا روز قیامت روزه داشته و تو را عبادت

ص: 314


1- بحار الأنوار، ج 96، ص 339
2- همان.
3- همان.

کرده است.»

و این چنین گلواژۀ «فِطر» معنا می شود. «فِطر» از ریشهٔ «فَطَر» به معنای شکافتن، آفرینش، افتتاح و سرآغاز است و «افطار» و «عید فطر» به این دلیل چنین نامیده شدند که روزه داران دهان را به خوردن و آشامیدن باز می کنند اما عید فطر» برای سالکان ماه رمضان معنای ویژه دیگری نیز دارد.

مؤمنان خوب آموخته اند که عید آنان روزی است که در آن گناه و معصیت نکنند و در چنین روزی است که عطایا و بخشش های خداوند با شادی و رحمت بر بندگان نازل می شود اینک روزه داران عید فطر را جشن می گیرند چراکه روز جایزه های خدا، روز پاداش نیکوکاران و روز آمرزش گناهکاران است آنان توانستند در تلاش و مجاهده یک ماهه در مصاف جهاد اکبر بر نفس خود غلبه کرده و پیروز شوند و با تهذیب و تزکیه، از فرصت های ناب بهره ببرند.

اما عید فطر، پایان یک ماه و آغاز یک راه است فصلی نو برای شکفتن است. باید از دستاوردهای این ماه حفاظت و حراست کرد تا در ادامه ،سال ثمراتش به بار نشیند. عید فطر روز بشارت برای آنانی است که سعادت همراهی با میزبان را داشته اند و حلاوت معیت با او را چشیده اند آنانی که با محبوبشان هم پیمان شدند که در رکاب او بمانند و یاری اش کنند. آنانی که در پیوند با امامشان آموختند چگونه زندگی کنند تا عاقبت، به خیر و رستگاری دست یابند.

کاش هنگام و داعت صله ای می دادی *** مژده مهدی موعود بر این چشم ترم

آری، عیدی عاشقان روی محبوب است یعنی طلوع نماز فطر به امامت حضرت دوست آنانی که رمضان امسال را به یاد امامشان با دعای افتتاح آغاز کردند و با دعای فرج

ص: 315

افطار نمودند و با التماس و العَجل» گفتن ها شب های قدر را گذراندند، به امید آن که به یُمن آمین های او آخرین رمضان بی حضور امامشان باشد!

و چه عیدی زیباتر از عید وصال! چه پاداشی برتر از ظهور «ربیع الانام» (1)! و چه پاداشی والاتر و ارزشمندتر از لبخند رضایت امام زمان!

همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز *** شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز

ص: 316


1- یکی از القاب امام عصر علیه السلام در زیارت ایشان و به معنای بهار انسان ها.

روشنا

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«ای مردم! این روز شما روزی است که نیکوکاران در آن پاداش می گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مأیوس و ناامید می گردند و این شباهتی زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منزل ها و رهسپار شدن به سوی جایگاه نماز عید به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوی پروردگار و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت به سوی منزل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوی منزلتان در بهشت برین ای بندگان خدا کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد و می گوید: هان بشارتتان باد ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید» (1)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«امروز فقط عید کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته و شب زنده داری اش را سپاس گزارده است هر روزی که در آن گناه نکرده باشی، آن روز عید است.» (2)

ص: 317


1- میزان الحکمه، ج 7، ص 131.
2- نهج البلاغه حکمت 428

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«... و چون شب عید فطر که شب جوایز نام دارد فرا رسد، خداوند پاداش عمل کنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد و چون صبح روز عید فرا رسد، خداوند فرشتگان را در تمام شهرها برانگیزد؛ پس در زمین فرود آیند و سرکوچه و گذرها بایستند و گویند: ای امت محمد، به سوی پروردگار کریم برای نماز عید بیرون شوید که او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.»

و چون سوی محل برگزاری نماز عید روند، خداوند عزّوجل به ملائکه فرماید: ای ملائکه من پاداش فردی اجیر وقتی به وظیفه اش عمل کند چیست؟ گویند: معبودا و سیدا، پاداش او آن است که اجر او را به طور کامل عطا کنی خدای عزّوجل فرماید: ای ملائكة من شما را گواه می گیرم که من پاداش این را که در ماه رمضان روزه گرفتند و به نماز ایستادند خرسندی و آمرزش خودم قرار دادم».

و می فرماید: ای بندگانم از من درخواست کنید به عزّت و جلال خودم سوگند، شما امروز در این گردهمایی خود هرچه برای آخرت و دنیایتان از من بخواهید، به شما ببخشم و به عزّتم سوگند تا آن زمان که مرا مراقب خود بدانید و از من بترسید، گناهان و عیب های شما را بپوشانم به عزّتم سوگند که شما را از عذاب پناه دهم و در نزد کسانی که در دوزخ جاودان اند، رسوا نسازم بازگردید که همگی بخشیده شده اید. شما مرا خشنود ساختید و من از شما خشنود گشته ام.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: پس ملائکه بدین بخششی که خداوند به این امت به هنگام افطار

ص: 318

ماه رمضان عنایت فرموده یکدیگر را بشارت داده و تبریک گویند.» (1)

امام باقر علیه السلام فرمود:

«برای خداوند منّان فرشتگانی است که در ماه رمضان تا پایان آن بر روزه داران موکّل هستند چون آخرین شب ماه رمضان فرا رسد آن ها را ندا کرده و می گویند: ای بندگان خدا، بشارت باد بر شما خدا گناهان شما را آمرزید و توبه شما را پذیرفت. اینک نیک بنگرید که اعمال بعدی خود را چگونه آغاز می کنید.» (2)

ص: 319


1- امالی مفید، ص 232 اقبال الاعمال، ج 1، ص 25.
2- أمالی صدوق، ص 108.

برای مطالعه بیشتر

1. اوحدی، امین، همراه با ماه رمضان، تهران: مهام، 1398.

2. بنی هاشمی، سیدمحمد، مناجات منتظران، تهران: منیر، 1386.

3.- شیطان شناسی، تهران: منیر، 1394.

4. رحمانی همدانی، احمد امام حسن علیه السلام، جان دل پیامبر، ترجمۀ حسین استاد ولی، تهران: منیر، 1392.

5. صادقی، اصغر، بر بساط نیایش، تهران: آفاق، 1381.

6. فضلی، نادر، تفسیر امیرالمؤمنین، تهران: منیر، 1398.

7. فقیه احمد آبادی، سید محمد، کنز المرام فی اعمال شهر الصيام، قم: عطر عترت، 1388.

8. محدثی، جواد، دعا، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، 1387.

9. نجفی، محمدرضا، رساله امجدیه، تهران: انتشارات حروفیه، 1382.

ص: 320

فهرست منابع

قرآن کریم

1. این ابی زینب محمد بن ابراهيم، الغيبة (للنعمانی)، مصحح: علی اکبر غفاری، تهران: صدوق، 1397ق.

2. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الاسلام و ذکر الحلال والحرام و القضايا و الأحكام، 2ج، قم: مؤسسة آل البيت علیهم السلام، 1385 ق.

3. ابن سعد، الطبقات الكبرى، بتحقيق محمد عبدالقادر عطاء 8 ج، بیروت: دارالکتب العلمية، 1410 ه،

4. این شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب علیه السلام، 4 ج، قم: علامه، 1379 ه.

5. ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعى و نجاح الساعى مصحح: احمد موحدی قمی، تهران دار الكتاب الاسلامی، 1407ق.

6. ابن هشام، سیره این هشام، مترجم مسعود انصاری، تهران: مولی، 1396ش.

7. ابوالحسن كبرى، الأنوار في مولد النبی صلی الله علیه و آله، بی جا، بی تا.

8. ابونصر محمدبن مسعود، عیاشی، التفسیر، به تصحیح هاشم رسولی محلاتی، تهران: مكتبة العلمية الاسلامية، 1380ق.

9. اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة في معرفة الائمة، مصحح: هاشم رسولی محلاتی تبریز: بنی هاشمی، 1381ق.

10. استرآبادی، علی، تأويل الآيات الظاهره في فضائل العترة الطاهره، مصحح: حسین استادولی، قم: مؤسسه نشر اسلامی، 1409ق.

11. امام سجاد علیه السلام، صحیفهٔ کامله سجادیه، ترجمه حسین انصاریان، تهران: پیام آزادی، 1389.

12. امام رضا علیه السلام، فقه المنسوب الى الامام الرضا علیه السلام، مشهد: آل البیت علیهم السلام، 1406ق

13 برازش، علی، تفسیر اهل بیت علیهم السلام، 18 ج، تهران: امیرکبیر، 1396.

ص: 321

14. بروجردی، سیدحسین، جامع الاحاديث الشيعه فى احكام الشريعه، 27 ج، تهران: مطبعة المسامحه، 1340ش.

15. حر عاملی محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعه إلى تحصيل مسائل الشريعة 30 ج، قم: آل البيت علیهم السلام، 1409ه

16. خوانساری، جمال الدین محمد، شرح غرر الحکم و دررالکلم مقدمه و تصحیح: میرجلال الدین حسینی ارموی، 7 ج، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1366 ش.

17. دینوری، احمد بن داوود ارشاد القلوب إلى الصواب 2 ج ، قم: الشريف الرضی، 1412ق.

18. رفیعی، سید علی محمد، ملامحمدباقر مجلسی، تهران قدیانی، 1381.

19. شریف رضی، محمد بن حسين، نهج البلاغه، مصحح: صبحی صالح، قم: هجرت، 1414ق.

20. شوشتری، نورالله بن شریف الدین، احقاق الحق و ازهاق الباطل، 34 ج، قم: مکتب آیت الله مرعشی نجفی، 1404ق.

21. صدوق، محمد بن علی بن بابويه، الأمالي الصدوق، تهران: کتابچی، 1376 ش.

22. التوحيد، صحّحه و علّق عليه السيد هاشم الحسيني الطهراني، قم: جماعة المدرسين فى الحوزة العلميّة فى قم المقدّسة، 1416ق.

23. الخصال، مصحح: علی اکبر غفاری، 2 ج، قم: جامعه مدرسین، 1362ش.

24. علل الشرائع، 2ج، قم: کتابفروشی داوری، 1385 ش.

25. عيون أخبار الرضا علیه السلام، بتصحيح: مهدی لاجوردی، 2ج، تهران: نقش جهان، 1378ق.

26. فضائل اشهر الثلاثه، قم: داوری، 1396ق.

27. كتاب من لا يحضره الفقیه، مصحح: علی اکبر غفاری، 4 ج، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413ق.

28. کمال الدین و تمام النعمة، مصحح: علی اکبر غفاری، 2 ج، تهران: اسلامیه، 1395ق.

29. معانى الأخبار، مصحح: علی اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1403ه.

30. صفار، محمدبن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلی الله علیه و آله، مصحح: کوچه باغی، قم: مکتب آیت الله مرعشی نجفی، 1404ق.

31. طبرسي، أبو منصور احمد بن على بن أبيطالب، الاحتجاج على أهل اللجاج، 2 ج، محقق:

ص: 322

محمد باقر خرسان، مشهد نشر مرتضی، 1403ه.

32. طوسی، محمد بن الحسن، الأمالي، مصحح: مؤسسة البعثة، قم: دار الثقافة، 1414ه.

33. الغيبه، قم: دار المعارف الاسلامیه، 1411

34. فتال نیشابوری، محمدبن حسن، روضة الواعظين وبصيرة المتعظين، قم: شریف رضی، 1375ش.

35. فیض کاشانی، ملامحسن، محجة البيضاء في تهذيب الاحياء، قم: مكتبة الصدوق، 1339ق.

36. قمی، عباس کلیات مفاتیح الجنان، قم: آیین دانش، 1390.

37. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، مصحح: طيب موسوی جزائری، 2 ج، قم: دار الکتاب، 1404ق.

38. منتهی الامال: زندگی چهارده معصوم علیهم السلام، تهران: مبین اندیشه، 1390.

39. کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، مصباح کفعمی، قم: دار الرضی، 1405ق.

40. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق کافی، 15 ج، قم: دار الحدیث 1429ق.

41. متقی هندی، علی بن حسام الدین کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال بیروت: موسسه الرساله 1413ق.

42. مسعودی، علی بن حسين اثبات الوصية للامام على بن ابيطالب علیه السلام، قم: انصاریان، 1426ق.

43. مجتهدی مرتضی، صحیفهٔ مهدیه به تصحیح محمد ظریف و محمدحسین رحیمیان، قم: الماس، 1388.

44. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار علیهم السلام، 111 ج، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق.

45. زاد المعاد مصحح: علاء الدين اعلمی، بیروت مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1432ق.

46. محمدی ری شهری محمد، میزان الحکمه مترجم: حمیدرضا شیخی 14 ج، قم: دارالحدیث، .1377

47. موسوی اصفهانی، سید محمدتقی مکیال المکارم در فوائد دعا برای حضرت قائم عجل الله فرجه، مترجم سید مهدی حائری قزوینی، 2 ج قم: مسجد جمکران، 1383.

48. نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینة البحار، قم: مؤسسه بعثت، بیتا.

49. نوری، حسین بن محمدتقی فیض قدسی، تهران علمی و فرهنگی، 1374.

50. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 28 ج، قم: مؤسسة آل البيت علیهم السلام، 1408 ق.

ص: 323

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109