استفتائات(باب وقف)- ادارات
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)
ناشر: معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه
چاپ: اسوه
قطع: پالتویی
نوبت چاپ: اول- زمستان 1390
شمارگان: 5000 نسخه
آدرس: تهران، خ نوفل لوشاتو، سازمان اوقاف و امور خیریه، معاونت فرهنگی
تلفن: 64871161-021 نمابر: 64872604-021
سایت سازمان: www.awqafir
سایت معاونت: www.mfso.ir
سایت مجتمع: www.mfpoir
آدرس مجتمع: قم، خیابان شهدا (صفاییه)، کوی ممتاز، کوچه 7 (فتحی)، پلاک 32 مجتمع فرهنگی پژوهشی معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امورخیریه
تلفن: 7746431-0251
خیراندیش دیجیتالی: کانون فرهنگی اندیشه اصفهان
ویراستار کتاب: لیلا عباسی
ص: 1
بسم الله الرحمن الرحیم
ص: 2
رهبرمعظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله العالی)
ادارات
ص: 3
استفتائات(باب وقف)- ادارات
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)
ناشر: معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه
چاپ: اسوه
قطع: پالتویی
نوبت چاپ: اول- زمستان 1390
شمارگان: 5000 نسخه
آدرس: تهران، خ نوفل لوشاتو، سازمان اوقاف و امور خیریه، معاونت فرهنگی
تلفن: 64871161-021 نمابر: 64872604-021
سایت سازمان: www.awqafir
سایت معاونت: www.mfso.ir
سایت مجتمع: www.mfpoir
آدرس مجتمع: قم، خیابان شهدا (صفاییه)، کوی ممتاز، کوچه 7 (فتحی)، پلاک 32 مجتمع فرهنگی پژوهشی معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امورخیریه
تلفن: 7746431-0251
خیراندیش دیجیتالی: کانون فرهنگی اندیشه اصفهان
ویراستار کتاب: لیلا عباسی
ص: 4
مقدمه/7
احكام وقف/9
شرایط وقف/49
عبارت های وقف/53
شرایط متولی وقف/59
شرایط موقوف عليه/73
تغییر و تبدیل نیات واقفین/77
ص: 5
ص: 6
بسمه تعالی
وقف سنت حسنه ای است که در تمام ادوار تاریخ انسان های نیک اندیش به آن عمل نموده اند و پرونده ی اعمال خویش را تا قیام قیامت باز گذاشته و در حد توان خویش از دوران کوتاه عمر بیشترین استفاده را نموده اند و این سنت حسنه در تمامی ادیان الهی توسط پیامبران بزرگ خداوند مدیریت گردیده و احکام صحت و ارتقاء کیفی آن و لوازم قبول در درگاه الهی برای بشر تبیین گردیده است. در آخرین و کامل ترین دین الهی نیز احکام وقف به بهترین شکل توسط نبی مکرم اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و ائمه ی اطهار(عليهم السلام) توضیح و تشریح گردیده است که ایشان ولایت عامه ای جهت سرپرستی و نظارت بر چگونگی اجرای این احکام به علمای دین و به خصوص ولی فقیه زمان بخشیده اند و از جهت آن که سازمان اوقاف و امور خیریه متولی سامان بخشیدن به امور موقوفات در کشور بوده و سرپرست این سازمان موظف به داشتن اذن از ولی فقیه در امور جاری و احکام مرتبط می باشد نیاز به جمع آوری فتاوی معظم له در این زمینه بی تردید از اولین ابزار این مهم است.
در این زمینه معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه پس از بررسی دقیق و تحقیق مجدانه در اکثر کتب احکام مجموعه ای کامل تر از استفتائات مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظله العالی در زمینه احکام وقف که روزآمد و مورد ابتلای کثیری از جامعه باشد را بدست نیاورده، به همین دلیل در نیل به انجام وظیفه ی خود که همانا تحقق منویات معظم له در امور وقف می باشد پس از گردآوری و تنظیم حدود 128 استفتاء در سال 88 در این زمینه به چاپ رسانید.
با توجه به استقبال فراوان، خصوصا علمای اعلام، حدود 820 استفتاء از معظم له در سال 89 گردآوری و بزیور طبع آراسته شد. مجموعه حاضر که مورد نیاز اقشار خاصی همچون ادارات، حوزه های علمیه، مساجد و حسینیه ها، متولیان و احکام مربوط به قبرستان می باشد، بصورت جداگانه و تخصصی تر منتشر می گردد.
لازم به ذکر است استفتائات گردآوری شده در باب ادارات بصورت عام بوده و شامل ادارات اوقاف و امور خیریه، شهرداری ها، بیمارستان ها، آموزش و پرورش، منابع طبیعی و... می باشد.
امید که این تحفه مورد قبول درگاه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه واقع گردیده و موجبات رضایت حضرت باری تعالی را فراهم نماید.
معاونت فرهنگی
سازمان اوقاف و امور خیریه
ص: 7
ص: 8
ص: 9
1. معنای وقف عام و وقف خاص چیست؟ عده ای می گویند: تغییر وقف خاص برخلاف قصد واقف و تبدیل آن به ملک خاص جایز است، آیا این سخن صحیح است؟
عموم و خصوص در وقف با ملاحظه موقوف علیه است، بنابراین وقف خاص، وقف بر شخص یا اشخاص معین است مانند وقف بر اولاد و یا وقف بر زید و فرزندان او و وقف عام وقف بر جهات و مصالح عمومی مانند مساجد و مکان های استراحت و مدارس و امور مشابه دیگر و یا وقف بر عناوین کلی مثل فقرا و ایتام و بیماران و کسانی که در راه مانده اند و مانند آن است و این اقسام سه گانه تفاوتی از جهت اصل وقف ندارند، هر چند از حیث احکام و آثار تفاوت دارند، مثلا وجود مصداق موقوف علیهم در خارج هنگام اجرای صیغه وقف هم شرط نیست در حالی که در وقف خاص شرط می باشد و همچنین در وقف بر جهات و مصالح عمومی که به صورت وقف انتفاع هستند از قبیل مساجد و مدارس و قبرستان ها و پل ها و مانند آن ها وقف به هیچ وجه قابل فروش نیست حتی اگر خراب شود، بر خلاف وقف خاص و وقف بر عناوین کلی به صورت وقف منفعت که فروش و تبدیل آن ها در بعضی از حالت های استثنایی جایز است.
2. آيا غصب وقف و تصرف در آن در غیر جهت وقف موجب ضمان اجرت المثل است؟ و آیا تلف کردن وقف مثل این که ساختمان آن تخریب گردد و یا زمین موقوفه تبدیل به خیابان شود، موجب ضمان مثل یا قیمت آن می گردد؟
بسمه تعالی
در وقف خاص مانند وقف بر اولاد و همچنین در وقف عامی که به صورت وقف منفعت است، غصب و تصرف در غیر جهت وقف یا بدون اذن موقوف علیهم در اوّلی و بدون اذن متولی شرعی در دومی، موجب ضمان عین و منفعت است و ردّ عوض منافع استیفا شده و استیفا نشده هم واجب است و همچنین ردّ عین در صورتی که موجود باشد و ردّ عوض آن در صورتی که در دست او یا بر اثر فعل او تلف شده باشد
ص: 10
واجب است و عوض منافع باید در جهت وقف و عوض عین موقوفه در بدل وقفی که تلف شده مصرف شود و در وقف عامی که بصورت وقف انتفاع است مثل مساجد و مدارس و کاروان سراها و پل ها و مقبره ها و مانند آن ها که وقف بر جهات یا عناوین عمومی هستند تا موقوف علیهم از آن ها انتفاع ببرند در صورتی که توسط غاصب غصب شوند و آن ها را در جهتی غیر از منافعی که برای آن ها وقف شده اند بکار ببرد باید اجرت المثل تصرفاتش در چیزهایی از قبیل مدارس و کاروان سراها و حمام ها را را بپردازد بر خلاف مساجد و مقبره ها و زیارتگاه ها و پل ها که ضامن اجرت المثل تصرفاتش در آن ها نیست و اگر عین این موقوفات را تلف کند باید عوض مثلی یا قیمی آن ها را بدهند که آن هم در بدل وقف تلف شده مصرف می شود.
3. اگر وقفی بودن زمین محرز باشد ولی جهت وقف معلوم نباشد، ساکنین و زراعت کنندگان در آن زمین چه تکلیفی دارند؟
بسمه تعالی
اگر زمین موقوفه، متولی خاص داشته باشد، واجب است تصرف کنندگان به او مراجعه کنند و زمین را از او اجاره نمایند و اگر متولی خاصی نداشته باشد، ولایت بر آن با حاکم شرع است و تصرف کنندگان باید به وی مراجعه نمایند و اما نسبت به مصرف درآمد وقف که متردد محتملات است، اگر محتملات متصادق و غیر متباین باشند مثل سادات و فقرا و علما و اهل فلان شهر، واجب است درآمد وقف در قدر متیقن آن ها مصرف شود، ولی اگر احتمالات، متباین و غیر متصادق باشند، در این صورت اگر محصور در امور معیّنی باشند، واجب است مصرف وقف با قرعه معین شود و اگر احتمال بین امور غیر محصوره باشد در صورتی که بین عناوین یا اشخاص غیر محصوره باشد مثل اینکه بدانیم زمین موقوفه وقف بر ذریه است ولی ندانیم که ذریه کدام شخص از اشخاص غیر محصوره مراد است، در این صورت منافع وقف در حکم مجهول المالک است و واجب است به فقرا صدقه داده شود، ولی اگر احتمال بین جهات غیر محصوره باشد مثل اینکه مردد بین وقف برای مسجد یا زیارتگاه یا پل یا کمک به زائران و مانند آن باشد، در این صورت واجب است درآمدهای وقف به شرط عدم خروج از آن محتملات در امور خیریه مصرف شود.
ص: 11
4. آیا عدول از شروط وقف جایز است؟ و در صورت جواز، حدود آن کدام است؟ و آیا طولانی شدن زمان، بر عمل به شروط وقف تأثیر می گذارد؟
بسمه تعالی
تخلف از شروط صحیحی که واقف در عقد وقف شرط کرده جایز نیست مگر آن که عمل به آن غیر مقدور یا حرجی باشد و گذشت زمان تأثیری در آن ندارد.
5. یک سری از اراضی مشهور به اراضی موقوفه هستند لکن دارای مدرک و سند نیستند و یا اگر هم اسنادی هست ناقص است، اولاً آیا شهرت این گونه اراضی به موقوفات کفایت می کند یا خیر؟ ثانیا آن اراضی که در اختیار متولیان موقوفه و زارعین می باشد و آن را کشت می کنند با توجه به اینکه هر دو گروه اقرار به وقف می کنند آیا اقرار آن ها به وقف در اثبات وقفیت کفایت می کند یا خیر؟
بسمه تعالی
شایع بودن و شهرت به وقف که مفید اطمینان است کفایت می کند و اقرار به وقف بر علیه خود مقر نافذ است.
6. آیا وقف حاکمان جور و ظلم مانند وقف کردن زمین های موات و محیاه و خانه ها و باغ ها و غیره صحیح می باشد؟ با اینکه این زمین ها بسیار وسیع و چندین روستا را شامل می شود، خواهشمندم دلائل را هم ذکر فرمائید.
بسمه تعالی
در صحت وقف ملکیت شرط است و رسیدگی به موضوع موکول است به مسئولین محترم ذیربط، والله العالم.
7. بعضی از زمین های وقفی در مسیر طرح های توسعه و احداث خیابان ها و پارک های ملی و ساختمان های
ص: 12
دولتی قرار می گیرند و بدون اجازه متولی شرعی و بدون پرداخت اجاره و پول آن ها، توسط بعضی از مؤسسات و اداره های دولتی مصادره می شوند، آیا انجام این کار برای آنان جایز است؟ آیا کسی که در این زمین های موقوفه تصرف می کند باید عوض یا قیمت آن ها را بپردازد؟ و آیا باید اجرت المثل تصرفاتش را از هنگام تصرف بپردازد؟ و آیا در پرداخت قیمت موقوفه و یا دادن عین دیگری به جای آن توسط مؤسسات و ادارات، اذن گرفتن از حاکم شرع واجب است یا این که جایز است اداره اوقاف یا متولی وقف با رعایت مصلحت و نفع وقف با آنان در مورد عوض یا قیمت آن توافق نماید؟
بسمه تعالی
جایز نیست کسی بدون اذن و اجازه متولی شرعی در وقف تصرف کند، همان گونه که اگر وقف از قبیل وقف منفعت باشد، تصرف در آن هم فقط بعد از اجاره کردن آن از متولی جایز است همچنین فروش و تبدیل وقفی که قابلیت انتفاع در جهت وقف را دارد، جایز نیست و اگر شخصی آن را تلف کند ضامن آن است و اگر بدون اجازه متولی شرعی، در آن تصرف نماید، ضامن اجرت المثل آن است و باید آن را به متولی شرعی وقف بپردازد تا در جهت وقف مصرف نماید و در این رابطه فرقی بین اشخاص و مؤسسات و اداره های دولتی نیست و جایز است متولی وقف، بدون مراجعه به حاکم با متصرف یا تلف کننده با رعایت مصلحت وقف، در مورد اجرت یا عوض آن توافق نماید.
8. گاهی بعضی از مؤسسات دولتی و غیر دولتی به سبب مسائل فنی و طراحی از قبیل ساختن سدها و نیروگاه های برق و پارک های عمومی و مانند آن، مجبور به تصرف در زمین های وقفی می شوند، آیا مجری این طرح ها از نظر شرعی ملزم به پرداخت عوض یا اجرت وقف است؟
بسمه تعالی
در اوقاف خاص باید برای اجاره یا خرید وقف به موقوف علیهم مراجعه کرد و در وقف بر عناوین عمومی که به نحو وقف منفعت وقف شده اند تا منافع آن ها در جهت وقف مصرف شود برای تصرف در آن باید از متولی شرعی آن اجاره شوند و مال الاجاره هم باید به او پرداخت شود تا آن را در جهت وقف مصرف کند، و اگر تصرفات در این قبیل وقف ها
ص: 13
در حکم تلف کردن عین باشد موجب ضمان است و بر متصرف واجب است که عوض عین موقوفه را به متولی وقف بدهد تا با آن ملک دیگری بخرد و آن را بجای وقف اوّل وقف نماید تا درآمدهای آن در جهت وقف به مصرف برسد.
9. زمینی به اداره بهداشت هدیه شده تا بیمارستان یا مرکز بهداشتی در آن ساخته شود ولی مسئولین اداره بهداشت تاکنون اقدام به ساخت بیمارستان یا مرکز بهداشتی در آن نکرده اند، آیا جایز است واقف زمین را پس بگیرد؟ و آیا مجرد تسلیم زمین به مسئولین اداره بهداشت برای تحقق وقفیت، کافی است یا آن که ساخت ساختمان در آن هم شرط است؟
بسمه تعالی
اگر تحویل زمین توسط مالک به مسئولین اداره بهداشت بعد از انشاء وقف به وجه شرعی، به عنوان تسلیم به متولیان شرعی وقف باشد، حق رجوع و پس گرفتن آن را ندارد، ولی اگر یکی از دو امر مذکور تحقق پیدا نکند حق دارد زمین خود را از آنان پس بگیرد.
10. چند زمین از چهل سال پیش برای ساخت خانه جهت سرپرستی و نگهداری ایتام وقف شده اند و عمل به این وقف از آن زمان تاکنون استمرار داشته است و متولی معینی هم دارد که مورد تأیید اداره اوقاف است، ولی اخیرا سند عادی ارائه شده که ادعا می شود که از سند قدیمی استنساخ شده است و در آن تصریح شده که این زمین ها از سیصد سال پیش تاکنون وقف شده اند، با توجه به عدم وجود سند اصلی وقف که ادعا می شود قدیمی تر است و با توجه به اینکه نسخه موجود ناقص است و در آن متولی تعیین نشده و سابقه عمل به وقف هم نسبت به آن ها وجود ندارد، بخصوص که ذوالید و تصرف کنندگان هم منکر این ادعا هستند و اشتهار به وقفیت قبلی مورد ادعا هم وجود ندارد، آیا این سند می تواند مانع از عمل به وقف جدید در جهتی که اکنون به آن برای سرپرستی و نگهداری و اسکان ایتام عمل می شود باشد؟
ص: 14
بسمه تعالی
مجرّد سند وقف اعم از اینکه اصلی باشد یا از روی آن استنساخ شده باشد، حجت شرعی بر وقف نیست، در نتیجه تا وقف قبلی با حجت معتبر ثابت نشود، وقف جدیدی که در حال حاضر به آن عمل می شود، محکوم به صحت و نفوذ و جواز عمل است.
11. ملکی وجود دارد که در مسیر نهر آب واقع شده و صد سال پیش وقف عام شده است و بنابر قانون ابطال بیع زمین های موقوفه، سند رسمی برای آن به عنوان وقف صادر شده است، ولی در حال حاضر این ملک برای استخراج سنگ های معدنی مورد استفاده دولت است، آیا الآن جزء انفال محسوب می شود یا آن که وقف است؟
بسمه تعالی
اگر اصل وقف بودن آن بر وجه شرعی ثابت شود جایز نیست شخص یا دولت آن را به مالکیت خود در آورد، بلکه بر وقفیت باقی می ماند و همه احکام وقف بر آن مترتب می شود.
12. زمینی وجود دارد که فقط قابلیت استفاده به عنوان مرتع را دارد و صاحبش آن را برای اماکن مقدس وقف کرده است و متولی آن هم قسمتی از آن را به چند نفر اجاره داده و مستأجرها هم به تدریج اقدام به ساخت مسکن و مکان هایی برای معیشت خود در قسمت هایی از آن که قابل مرتع بودن نیست، نموده اند و همچنین قسمت های مناسب زراعت را تبدیل به زمین زراعی و باغ کرده اند، اولا: با توجه به اینکه مرتع طبیعی از انفال و اموال عمومی است، آیا وقف آن صحیح است و در حال حاضر حکم به وقف بودن آن می شود؟ و ثانیا: با توجه به اینکه بر اثر کار مستأجرین در مرتع تغییرات و اصلاحاتی صورت گرفته و در نتیجه مرغوب تر از قبل شده چه مقدار اجرت باید پرداخت شود؟ و ثالثا: با توجه به اینکه زمین های زراعی و باغ ها بر اثر فعالیت مستأجرین احیاء و ایجاد شده اند، این قبیل زمین ها چگونه اجاره داده می شوند؟ آیا مبلغ اجاره آن ها به مقدار اجاره مرتع باید پرداخت شود یا به مقدار اجاره مزرعه و باغ؟
ص: 15
بسمه تعالی
بعد از ثبوت اصل وقف، تا زمانی که ثابت نشده که زمین های مرتع در هنگام وقف از انفال بوده و ملک شرعی واقف نبوده اند، وقف آن ها از نظر شرعی محکوم به صحت است و با اقدام مستأجرین به تبدیل آن ها به مزرعه و باغ و منازل مسکونی، از وقفیت خارج نمی شوند، بلکه در صورتی که تصرفات آن ها در زمین وقفی بعد از اجاره کردن آن از متولی شرعی باشد، بر آنان واجب است اجاره آن زمین ها را طبق آن چه در عقد اجاره معین شده به متولی شرعی بپردازند تا آن را در جهت وقف مصرف نماید، ولی اگر تصرف آن ها در آن زمین ها بدون اجاره قبلی از متولی شرعی باشد، بر آنان واجب است اجرت المثل قیمت عادله مدت تصرّف را بپردازند و اما اگر ثابت شود که آن زمین ها در هنگام وقف، بالاصاله از زمین های موات و انفال بوده اند و ملک شرعی واقف نبوده اند، وقف آن ها شرعا باطل است و آن مقداری را که متصرفان طبق قانون و مقررات احیا کرده و تبدیل به مزرعه و باغ و منزل مسکونی و غیره برای خودشان نموده اند، برای خود آنان است و قسمت های دیگر زمین که به حالت قبلی خود باقی مانده و همیشه موات بوده اند، جزء ثروت های طبیعی و انفال هستند و اختیار آن ها با دولت اسلامی است.
13. زنی که فقط مالک سدس ملک مشاعی است که بین او و سایر زارعین مشترک است، همه آن ملک را وقف کرده و همین باعث بروز مشکلات زیادی برای اهالی به سبب دخالت اداره اوقاف شده است، بطور مثال اداره اوقاف از صدور سند مالکیت برای خانه های اهالی جلوگیری می کند، آیا این وقف در تمام ملک مشاع نافذ است یا فقط در سهم او؟ و بر فرض اینکه وقف فقط در سهم او صحیح باشد، آیا وقف زمین مشاع قبل از تقسیم صحیح است؟ و اگر وقف سهم مشاع قبل از تفکیک آن صحیح باشد، سایر شرکا چه تکلیفی دارند؟
بسمه تعالی
وقف سهم ملک مشاع هر چند قبل از تفکیک باشد، شرعا اشکال ندارد به شرطی که در جهت وقف هر چند بعد از تفکیک و تقسیم قابل انتفاع باشد، ولی وقف تمام ملک توسط کسی که فقط مالک قسمتی از آن است، نسبت به سهم سایر شرکا فضولی و باطل است و شرکا حق دارند خواهان تقسیم ملک برای تفکیک املاک خود از وقف شوند.
ص: 16
14. یک دانگ مشاع از شش دانگ مزرعه ای وقف بر بقعه مبارکه گردیده و سال ها به آن عمل می شده است. عده ای از کشاورزان و متصرفین مزرعه مزبور در وقفیت آن تشکیک نموده و حل معضل موجود را موکول به نظر مبارک آن رهبر عظیم الشأن نموده اند و على هذا استدعا دارد با عنایت به شهرت و شیاع که در محل در مورد وقفيت آن وجود دارد نظر مبارک را اعلام فرمائید تا از تضییع حقوق وقف جلوگیری شود؟
بسمه تعالی
اگر در میان افرادی که اعتراف به وقفیت مورد نزاع نمودند دو نفر مرد عادل وجود داشته باشد که اقرارشان به وقفیت شهادت بر وقفیت تلقی شود و یا در میان اهالی محل شیاع مفید علم و اطمینان بر وقفیت مورد نزاع حاصل باشد، و یا در مورد نزاع سوابق عمل به وقفیت مورد تسالم و قبول تمام افراد ذینفع در این باره داشته باشد بدین وسیله وقفیت آن شرعاً ثابت است و باید احکام و آثار وقف بر آن بار نمایند.
15. اراضی و باغاتی که شهرت در وقف دارد هم اکنون به خاطر آن که مدرک کتبی و وقف نامه ای در دست نیست عده ای اصل وقف بودن آن را زیر سؤال برده و می گویند وقف نیست و لذا از پرداخت مال الاجاره به اداره اوقاف خودداری می کنند، مستدعی است نظر مبارک را در مورد این اراضی و باغات بیان فرمائید خداوند سایه حضرت عالی را بر سر مسلمین مستدام بدارد.
بسمه تعالی
مدرک وقف نامه میزان نیست، اگر سابقه عمل بر وفق وقفیت دارد و یا در بین معمرین و مؤمنین اهل محل اشتهار به وقفیت دارد حکم و آثار وقف بر آن مترتب است و تصرفات در آن موقوفه بر اذن و اجازه متولی شرعی موقوفه است.
16.کراراً مشاهده گردیده اشخاص در مجامع عمومی به استناد مرقومه شماره19131/1 - 72/11/30 آن دفتر به عنوان ریاست محترم قوه قضائیه موقوفاتی را که بیش
ص: 17
از یک قرن سابقه عمل به وقف دارد زیر سؤال برده که آقا در نامه فوق الاشعار فرمودند«...ابتدا باید اصل مالکیت مدعیان بر طرق شرعیه احراز شود و اسناد رسمی و غیر رسمی این گونه زمین ها که در دوران حکومت ظلم و طغیان تنظیم شده است مطلقا اعتبار ندارد...»
در این اساس آقایان مخالفین موقوفات نتیجه می گیرند که تمام وقف نامه ها و اسناد مالکیت موقوفات باطل و بی اعتبار است و اول باید ثابت شود که واقفین این املاک را از کجا آورده اند و چگونه مالک شده اند تا وقف کنند و حال آن که این وقف نامه ها علاوه بر آن که مسجل به تسجیل بسیاری از علماء و مراجع بزرگ شیعه در گذشته و حال گردیده، بیش از یک صد سال سابقه عمل به وقف مستمر به طرق شرعی داشته و دارد و اساساً این گونه موقوفات موضوعاً خارج از شمول دستور مطاع معظم له در نامه فوق الاشعار می باشد. معهذا به منظور تعیین تکلیف و استرشاد چگونگی موضوع به محضرتان استبصار مستدعی است امر به ارشاد مقتضی فرمایند.
بسمه تعالی
موقوفاتی که از قدیم الایام تا زمان حاضر به آن عمل می شود و شهرت به وقفیت دارد نیازی به سند کتبی ندارد و محکوم به وقفیت است و تصرف در آن بدون اذن متولی شرعی و صلاح وقف حکم تصرف در غصب دارد.
17. حدود 380 پارچه آبادی(که قبلاً با هیچ سابقه تملکی جز مالکیت بومیان آن ها و به صورت طبیعی پدر اجدادی نداشته و اکثرا اسناد قدیمی در دست دارند و بعضا زمین کشاورزی و بعضاً به صورت انفال که قسمت هائی از آن به عنوان مرتع مورد استفاده دامداران بوده است) در سال 1372 قمری توسط درباریان مظفرالدین شاه و تنفیذ خود او طی فرمانی به یکی از تجار وابسته به دربار ساکن تهران و بدون هیچ گونه توجهی به حق مسلمانان منطقه تملیک می شود و در سال 1322 قمری نصف مشاع کل منطقه (به صورت قله تا قله همه تلال و جبال و صحاری و براری و جنگل و مرتع آباد و غیره، يذكر و لم يذكر ...)
ص: 18
توسط تاجر مذکور وقف خاص می شود ولی از طریق اهالی امتثال نشده و دادرسی هم نبوده که به داد آنان برسد که ملکی که در ید آنان است و قباله و بنچاق دارند و همچنین انفال را چگونه واگذار و وقف کرده اند. در زمان رضاخانی هم مدتی در تملک دولت وقت قرار گرفته و مالیات اجباری از مردم می گرفتند و بعد از زمان پسر رضاخان به کمک وراث تاجر نام برده که داماد رضاخان بود با سازش با خوانین جابر منطقه به خوانین و قسمتی از آن را در ثبت دولت شاهنشاهی به نام خود و سایر وراث به ثبت می رسانند(بنابراین وقف کذایی به همان نسبت تنزل پیدا کرده و در اصلاحات ارضی شاهی جز مستثنیات جزئی به نام وقف تمام زمین ها بین زارعین صاحب نسق تقسیم می شود. از جهت اینکه این مسئله از اول تا کنون خصوصا حالا که دولت در مقابل موقوفات صحیحه احساس مسئولیت می کند موجب عسر و حرج فراوان برای اهالی شده و مردم نجیب این منطقه را متأثر نموده متمنی است نظر مبارک را در مورد زیر بیان فرمائید:
آیا تملیک منطقه ای به وصف فوق توسط مظفرالدین شاه به یکی از وابستگان درباری ملکیت شرعی ایجاد می کند یا خیر؟
آیا وقف مبنی بر چنین ملکیتی که موجب عسر و حرج عمومی منطقه و دولت بوده صحت دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
حکم شرعی توقف صحت وقف بر مالکیت شرعی واقف در زمان انشاء وقف امر واضحی است، لکن اثبات اینکه زمین موقوفه ملک واقف نبوده است احتیاج به بررسی و حکم شرعی دارد و لازم است جهت رسیدگی در این باره به دادگاه های قضائی جمهوری اسلامی ایران مراجعه شود.
18. در مواردی که دستگاه های دولتی بدون اذن متولی شرعی موقوفات و بدون پرداخت حقوق وقف مبادرت به حفر چاه و ایجاد شبکه لوله گذاری در اراضی و املاک موقوفه می نمایند آیا ضمانت شرعی پرداخت حقوق وقف متوجه
ص: 19
مصرف کنندگان و مشترکین است یا دستگاه مجری طرح؟ با علم به عدم پرداخت حقوق وقف انجام وضو و غسل با چنین آبی به چه صورت است؟
بسمه تعالی
مصرف کننده ضامن آبی است که مصرف کرده است و بدون نظر متولی شرعی وقف نمی تواند در آب تصرف کند و غسل و وضوء اشکال پیدا می کند.
19. موقوفه ای است دارای 2 باب مغازه که متأسفانه مستأجرين اجاره قانونی را طبق نظر کارشناس پرداخت نمی نمایند و متولی شرعی هم رضایت ندارد، این در حالی است که یکی از مغازه ها نانوائی است، خواهشمند است فتوای شرعی جهت خرید نان از مغازه فوق الذکر را و همچنین حکم کسب و کار مستأجرین را بفرمائید.
بسمه تعالی
اگر بدون اجاره از متولی شرعی یا اجازه او در مغازه تصرف می کنند تصرفات شان جایز نیست و حکم غصب را دارد.
20. منزل مسکونی این جانب در مسیر توسعه خیابان واقع شده است و شهرداری منطقه قطعه معوضی را به این جانب داده است و بعد از احداث نیمه کاره معلوم شده که زمین معوض اوقافی می باشد اوقاف و متولیان وقف اجازه تصرف و مالکیت شرعی و قانونی نمی دهند استدعا دارم با فرض مذکور بفرمائید اولا احداث بناء و تصرف جایز بوده یا خیر؟ ثانیا نماز خواندن و سایر اعمال عبادی در آن مکان صحیح می باشد یا خیر؟ ثالثاً آیا موجب ضمان هم می شود یا خیر؟
بسمه تعالی
امر وقف با متولی شرعی آن است که باید با مراعات مصلحت و جهت وقف عمل کند، و بدون نظر او تصرف جایز نیست و حکم غصب را دارد و موجب ضمان هم هست، والله العالم.
ص: 20
21. منزل مسکونی حقیر در طرح توسعه خیابان واقع شده بود به همین جهت شهرداری منطقه قطعه زمین معوض در اختیار ما قرار داد که بعد از احداث معلوم شد که زمین مورد معوض وقفی است در عین حال اوقاف اجازه تصرف و مالکیت نه به شهرداری و نه به شخص نمی دهد حال استدعا دارد بفرمائید: 1- زمینی که ما در آن احداث بنا کرده ایم آیا اجازه تصرف با فرض مذکور داریم یا نه؟ -2 آيا موجب ضمان هم شده یا می شود؟ 3- نماز و روزه و اعمال عبادی دیگر در آن مکان چه حکمی دارند؟
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله روشن است که هرگونه تصرف در زمین وقفی باید با اجازه متولی موقوفه و به صلاح وقف باشد ولی موضوع خاص نیاز به رسیدگی دارد که موکول است به مسئولین مربوطه.
22. آیا اشخاصی که بدون مجوز اداره اوقاف و متولیان موقوفات اراضی وقفی را در تصرف دارند و متولی و اداره اوقاف به تصرفات آن ها راضی نیستند فرایض دینی آن ها که در این رقبات انجام می دهند از نظر شرعی اشکال دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
در صورت اطلاع و آگاهی اعمال شان باطل است.
23. آیا اداره اوقاف می تواند موقوفه ای که متولی دارد محصولات موقوفه را از طریق مزایده اجاره بدهد؟
بسمه تعالی
هر گونه تصرف در وقف باید زیر نظر متولی شرعی موقوفه و به صلاح وقف باشد.
ص: 21
24. زمین موقوفه ای است که از روی ناآگاهی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی تصرف و در آن یک حسینیه و تعداد شش باب دکان ساخته شده است، چند دستگاه ساختمان شامل 1- شرکت تعاونی آبادی 2- دفتر پست و تلگراف 3- کمیته امداد امام خمینی (رحمه الله علیه) 4- نانوائی آبادی ساخته شده است. آیا این ها باید ماهانه اجاره به موقوفه پرداخت نمایند و یا ساختمان ها و دکان ها و نانوا را تخریب و زمین موقوفه را به حال اول برگردانند و یا اینکه آزادند کما این که تا به حال به نحو مالک در املاک خود متصرف و بهره برداری نموده اند، این تصرفات شرعاً جایز می باشد یا متصرفین غاصب هستند؟ مسئله را واضح و روشن بیان فرمائید.
بسمه تعالی
وقفیت زمین مذکور اگر محرز باشد باید آن را از متولی شرعی موقوفه اجاره کنند، و اگر متولی شرعی اجاره دادن را صلاح وقف نداند و یا تصرفات انجام شده مغایر جهت وقف بداند و درخواست تخلیه کند باید تخلیه نمایند.
25. شهرستانی طبق مدارک موجوده جزء موقوفات است و تمامی اراضی وقف می باشد ولی جز عده قلیلی بقیه حق موقوفه را پرداخت نمی کنند در این صورت کسب در مغازه های موقوفه و نماز و عبادت در منازل موقوفه و استفاده های دیگر چه حکمی دارد؟ جایز است یا خیر؟
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی و با مراعات جهت وقف استفاده شود و در غیر این صورت تصرف در آن حکم تصرف در ملک غصبی را دارد و در مورد سؤال به متولی شرعی مراجعه نمائید.
26. از دیرباز افراد خیر و نیک اندیش قسمتی از اموال خود را وقف (عام و خاص) می نمودند و این روند همچنان ادامه داشت تا زمان اصلاحات ارضی که موقوفات را اعم از عام و خاص از ید متولیان و ادارات اوقاف و امور خیریه خارج
ص: 22
و بدون در نظر گرفتن شرایط موقوفات به زارعین صاحب نسق واگذار گردید. با توجه به موارد فوق الذکر مورد استفتاء از محضر مبارک این است که:
آیا زارعین می توانند به اسناد اصلاحات ارضی استناد کرده و مال موقوفه را اعم از عام و خاص در تصرف مالکانه خود داشته باشند؟
آیا در این خصوص فرقی بین وقف عام و خاص وجود دارد يا خير؟
آیا کسی می تواند با توجه به سند اصلاحات ارضی خود را مالک دانسته و مجددا موقوفه را وقف (عام و خاص) نموده و متولی تعیین نماید؟
بسمه تعالی
زمین وقف، به تملک در نمی آید و فرقی میان وقف عام و وقف خاص نیست و امر زمین های اصلاحات ارضی تابع قانون مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی است.
27. در صورتی که واقف به منظور مصرف خاصی از وجوه خیرات مانند کمک به سادات، عزاداری، اطعام و عتبات عالیات، املاک خود را وقف کرده باشد و امروز ارزش اجاره ملک وقفی که طبعا از عواید موقوفه محسوب می شود دارای قیمت بالائی است، گاهی برخی از دستگاه های دولتی و یا افراد معمولی به دلیل نیاز، و استدلال به اینکه این کار ما ارزش بالای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و دینی دارد، متقاضی اجاره ملک موقوفه به قیمتی کمتر از ارزش موقوفه می باشند(در غیر جهت نظر واقف).
آیا این از اختیارات اداره اوقاف است که به خاطر ملاحظات سیاسی، دینی، فرهنگی و اجتماعی رقبه وقف را کمتر از ارزش واقعی آن در اختیار این نوع متقاضیان قرار دهد؟
بسمه تعالی
متولی شرعی و مسئول اداره امور موقوفه در اجاره دادن موقوفه و تعیین مبلغ اجاره بهاء باید لزوما غبطه و مصلحت وقف را رعایت نماید، و
ص: 23
چنان چه تخفیف اجاره بهاء به ملاحظه موقعیت خاص مستأجر و کاری که برای آن موقوفه را اجاره می نماید موافق غبطه و مصلحت وقف باشد اشکال ندارد وگرنه جایز نیست.
28. مستأجرین موقوفات به استناد اینکه سال های متمادی سابقه تصرف در رقبه های وقف را دارند اجاره ای ناچیز و کمتر از نرخ عادلانه روز به اوقاف پرداخت می کنند آیا صرف سابقه استیجار برای مستأجرین موقوفات تا چه حد ایجاد حق نموده که جزء حقوق مکتسبه محسوب گردد؟
بسمه تعالی
مجرد سابقه استیجار موجب استحقاق تخفیف در اجاره بهاء موقوفه نیست و متولی شرعی موظف است در تجدید قرارداد اجاره با ملاحظه غبطه و مصلحت وقف، اجاره بهاء عادله تعیین و مطالبه نماید.
29. الف) حدود 24 سال قبل حمامی به انضمام 8 باب مغازه از موقوفات به اجاره داده می شود که مستأجر با هزینه شخصی خود مورد اجاره را بازسازی و تا خاتمه مدت اجاره (ده سال) منافع متعلق به وی باشد و فقط مبلغ مندرج در سند را به عنوان مال الاجاره به موقوفه بپردازد.
در انتهای ملک موقوفه منزلی با مساحتی در حدود 120 متر مربع موجود بوده که مستأجر منزل مذکور را خریداری و بدون اطلاع موقوفه با تجمیع عرصه رقبه موصوف و اراضی استیجاری موقوفه مبادرت به احداث بنا می نماید.
ج) مستأجر از همان ابتدای کار سرقفلی حجرات، مغازه ها را واگذار و همچنین اجاره بهای آن ها را دریافت می نماید.
د) مستأجر در هنگام تجمیع بلا مجوز عرصه منزل خریداری و اراضی موقوفه و احداث بنا، قسمتی از اراضی موقوفه را بدون جلب موافقت موقوفه برای راه عبور ملک خریداری شده خود اختصاص داده است.
ص: 24
مستأجر با آن که در تمام مدت اجاره و حتی بعد از آن مال الاجاره به موقوفه پرداخت ننموده است، مدعی است حق فروش سرقفلی مغازه های خالی باقی مانده نیز متعلق به وی می باشد . با عرض مراتب استدعا دارد پاسخ فرمایند:
اولاً: جواهر نظر عالی را در خصوص موضوع سرقفلی مغازه های خالی موجود و آن تعداد که مستأجر بعد از پایان مدت اجاره نامه رسمی واگذار نموده.
ثانياً: تكليف شرعی موقوفه را در قبال اشاعه غیر قابل پیش بینی که مستأجر بدون جلب رضایت و موافقت موقوفه به وجود آورده است، تعیین و امر به ابلاغ فرمایند.
بسمه تعالی
هر گونه تصرفاتی که مستأجر بر خلاف شروط در ضمن قرارداد اجاره و بدون اذن و اجازه متولی شرعی موقوفه در زمین استیجاری انجام داده است اعم از احداث اعیانی یا باز کردن راه عبور از داخل زمین موقوفه جهت ورود به ملک شخصی خود در حکم غصب است که در صورت عدم موافقت متولی موقوفه در این باره باید با قلع بنا و رفعه موانع از زمین موقوفه آن را به متولی شرعی موقوفه تحویل دهد، به علاوه خسارات وارده از این بابت بر زمین موقوفه را نیز ضامن است و هر گونه قرار دادی که در مورد اعیانی احداثی در زمین موقوفه بر خلاف قرارداد اجاره و بر خلاف شروط ضمنی آن و بدون کسب اجازه از متولی موقوفه با دیگران منعقد ساخته است حکم معاملات فضولی را دارد که صحت و نفوذ و اعتبار آن موقوفه بر تنفیذ و اجازه متولی شرعی موقوفه با مراعات مصلحت وقف است.
30. کشتارگاه صنعتی در جهت ارائه خدمات بهداشتی و عرضه گوشت به شهروندان محترم فعالیت می نماید و زمین کشتارگاه موقوفه و اعیانی آن مربوط به شهرداری بوده که همه ساله اجاره زمین آن به اداره محترم اوقاف پرداخت می گردد لذا ضمن عرض توضیحات فوق در خصوص انجام فریضه نماز در این محل که بعضا مورد سؤال قرار می گیرد نظریه آن دفتر محترم مورد تقاضا و استفتاء است.
بسمه تعالی
با اجاره زمین از متولی شرعی وقف، نماز در آن زمین صحیح است و
ص: 25
اشکالی ندارد.
31. توقیرا برخی از متصرفین موقوفات افراد فقیر و بی بضاعت و عیالوار و بعضا از خانواده محترم شهداء و ایثارگران هستند. آیا اداره اوقاف می تواند بنا به دلائل فوق طلب موقوفه را در غیر جهت نظر واقف در حق چنین افرادی ببخشد؟ و یا در مال الاجاره موقوفه در این رابطه تخفیفی قائل شود؟
بسمه تعالی
از وقف باید در همان جهت وقف استفاده شود و تغییر ندهند.
32. اصولاً پرداختن و گرفتن چنین وجهی توسط موجر و مستأجر از موقوفه مشروع می باشد؟ و اضافه می نماید مستأجرين وجهی را به عنوان سرقفلی به موقوفه پرداخت ننموده اند و در آن زمان اساسا گرفتن سرقفلی مرسوم نبوده است.
بسمه تعالی
در فرض مرقوم مستأجر حق مطالبه سرقفلی ندارد و در وقف باید نظر متولی شرعی و مراعات جهت و مصلحت وقف عمل شود.
33. تعدادی از موقوفات این منطقه در گذشته توسط واقفین و متولیان وقف اجاره داده شده مستأجرین در عرصه موقوفاتی که کلا وقف است به صورت نصف (نصف درختان و محصول آن ها متعلق به وقف و نصف دیگر متعلق به مستأجر) درخت کاری شود و در بعضی دیگر از موقوفات نیز اجازه احداث ساختمان به نفع مستأجر تجویز و احداث بنا شده است، در حال حاضر به علت گذشت زمان اکثر درختان مثمر قبلی خشک و از بین رفته و یا تعداد قلیلی درخت غیر مثمر باقی مانده و ساختمان مستحدثه نیز فرسوده و از حیز انتفاع ساقط شده است. نظر بر اینکه
ص: 26
با وجود ادعای صاحبان اعیانی تصمیم مستقل جهت اخذ اجاره واقعی عادله عرصه وقف به متولیان و اداره اوقاف مقدور نمی شود استدعا می شود ذیلا مرقوم فرمایند.
آیا مدعیان اعیانی و یا وراث آن ها می توانند بدون اجازه مجدد متولیان و اداره اوقاف مجددا ساختمان مخروبه را بازسازی و به جای درختان خشکیده ریشه های جدید ریشه گذاری کنند یا خیر؟ و اصولاً در این قبیل موارد عمر قانونی و شرعی اعیانی مستحدثه به چه مدتی می تواند محدود باشد؟
تکلیف متولیان و اداره اوقاف جهت افزایش درآمد عرصه این قبیل موقوفات که وجود چند اصله درخت غیر مثمر باعث تقلیل درآمد واقعی عرصه وقف و تعطیل نیت واقفین خیر می شود چیست؟
بسمه تعالی
قرارداد فیمابین متولی و مستأجرین موقوفه در فرض مرقوم در حکم مغارسه باطل است و درختان ملک صاحب نهال است، بلی با فرض اینکه مستأجرین با اجازه متولی شرعی موقوفه احداث ساختمان نمودند و صلاح وقف بوده ملک مستأجرین است و هرگونه تصرف مجدد در موقوفه باید زیر نظر متولی شرعی موقوفه و صلاح وقف باشد و متولیان موقوفه موظف هستند مطابق وقفنامه و نظر واقف عمل کنند.
34. مزرعه موقوفه یا قطعه زمین موقوفه کشاورزی که آب قنات آن مزرعه خشک شده باشد و زمین های موقوفه به صورت مسلوب المنفعه در آمده باشند، چنان چه اداره اوقاف یا متولی بخواهند آن ها را در آمد زا نمایند آیا مستأجرین قبلی که بعضاً سالیان درازی روی زمین های موقوفه زحمت کشیده اند حقی به نام دست رنج دارند یا خیر؟
بسمه تعالی
چنین حقی در شرع ثابت نیست، ولی اگر دولت اسلامی در این باره مقرراتی داشته باشد باید مراعات شود والله العالم.
ص: 27
35. برخی از مستأجرين موقوفات در اراضی زراعی و باغی که زمین و اشجار آن موقوفه می باشد، بعد از انقضاء مدت اجاره حاضر نیستند ملک موقوفه را جهت بهره وری بهینه به متولی شرعی موقوفه تحویل دهند، و مدعی می باشند که چون سال ها متصرف و مستأجر ملک موقوفه بوده اند و مال الاجاره پرداخت کرده اند، پس متولی موقوفه یا اداره اوقاف می بایست قسمتی از عین ملک موقوفه یا پول آن را بابت حق ریشه و کسب و پیشه به مستأجر پرداخت نماید، مستدعی است راهنمائی فرمائید که:
اولا: آیا شرعاً متولی و یا اداره اوقاف مجاز هستند که از عین یا عواید موقوفه به این درخواست مستأجر پاسخ مثبت دهد؟
ثانياً: فرضاً که متولی موقوفه مبادرت به انجام این درخواست بکند، مستأجر شرعاً مجاز به تصرف می باشد؟
ثالثاً: صرف سابقه استیجار و تصرف هر چند طولانی باشد، شرعاً حقی برای مستاجر و متصرف ایجاد می کند؟
بسمه تعالی
2-1- تملیک عین موقوفه و همچنین صرف عواید آن در غیر جهت وقف جائز نیست.
در فرض سؤال برای مستأجر في نفسه حقی ایجاد نمی شود.
36. یک باب مغازه از موقوفه در اجاره این جانب می باشد، به دستور مدیر کل محترم اوقاف مال الاجاره هر سه سال یک بار سه برابر می شود. در صورتی که مغازه را به صورت سرقفلی از اوقاف خریداری کرده ام لطفا نظرتان را در مورد استیجار سرقفلی مغازه ها بفرمائید.
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله روشن است که متولی موقوفه باید طبق وقف نامه در جهت مصالح آن اقدام نماید ولی مسائل اختلافی باید در محاکم حل و فصل شود.
ص: 28
37. گاهی اراضی و یا املاک موقوفه در طرح مسیر عمومی(جاده یا خیابان) قرار می گیرد، تصرف در ملک وقف دارای چه حکمی است؟ و آیا دستگاه های دولتی جهت استیفای حق موقوفه شرعا موظف به پرداخت مال الاجاره و یا اعطای زمین معوض می باشند؟
بسمه تعالی
موارد تصرف در املاک موقوفه مختلف است در بعضی موارد موجب ضمان عوض یا اجرت المثل است.
38. گاهی برخی از دستگاه های دولتی و یا غیر دولتی، به خاطر مسائل فنی و برنامه ریزی مجبور می شوند که در اراضی موقوفه تصرف کنند و مانند ایجاد سد، خاکریزی، ایستگاه های برق و ستون های انتقال دهنده کابل ها و یا عبور لوله های بزرگ انتقال نفت و گاز و ایجاد فضای سبز و سایر برنامه های خدماتی، در این گونه موارد هم باز مجری مربوطه شرعاً مکلف به پرداخت حقوق موقوفه به حسب قیمت واقعی آن می باشد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر تصرفات انتفاعی باشد، در موقوفاتی که به صورت وقف منفعت وقف گردیده تا عواید آن صرف جهت وقف شود، باید آن را از متولی شرعی اجاره نمایند و اجاره بهاء بپردازند تا در جهت وقف مصرف شود، و اگر تصرفات در این گونه موقوفات در حکم اتلاف عین باشد موجب ضمان است، باید متصرف عوض آن را به متولی موقوفه تسلیم نماید.
39. آیا شرعاً و قانوناً شهرداری می تواند با کسب مجوز از مقامات ذی صلاح(شورای شهر یا قائم مقام) در جهت مصالح عامه نسبت به وقف بعضی از املاک خود اقدام نماید یا خیر؟
بسمه تعالی
صحت وقف شرعا متوقف بر سبق مالکیت شخص واقف است، و املاک شهرداری متعلق به جهت و شخصیت حقوقی و برای استفاده
ص: 29
در امور مربوط به شهرداری است، ملک شخصی خاص نیست تا از سوی او اقدام به وقف آن شود.
40. جناب عالی فرموده اید تصرف در املاک وقف که در مسیر طرح های عمومی (نظیر جاده یا خیابان) قرار می گیرد در مواردی موجب ضمان و معوض می گردد، چون موضوع مبتلا به می باشد مستدعی است ملاک کلی موارد مذکور جهت تعیین تکلیف نهائی مشخص فرمائید.
بسمه تعالی
در اوقاف عامه ای که به صورت وقف انتفاع است، که جهت عموم از عین موقوفه وقف گردیده، مانند مساجد و مدارس و پل ها و کاروان سراها و راه ها و قبرستان ها و مانند آن، دخل و تصرف در آن و تغییر و تبدیل آن موجب ضمان عین یا منفعت نیست، حتی اگر دخل و تصرف در آن غیر مجاز و غاصبانه و به صورت حرام باشد، النهايه در صورت غصب، غاصب شرعا مکلف است رفع ید و تخلیه نماید و موقوفه را به حال سابق برگرداند، ولی در اوقاف خاصه و همچنین در اوقاف عامه ای که به صورت وقف منفعت وقف گردیده، تصرف آن موجب ضمان عین و منفعت است و باید متصرف علاوه بر رد عین یا عوض آن اجرت المثل مدت تصرف را نیز بپردازد.
41. در مواردی که اراضی موقوفه در طرح جاده های عمومی و خیابان قرار می گیرد پرداخت مال الاجاره موقوفه شرعا به عهده چه کسی است؟ آیا مجری طرح که متصدی مسیر است مدیون به وقف است؟ یا عابرین که در حقیقت بهره گیران از موارد تصرف وقف هستند؟
با علم به عدم پرداخت حق وقف، و عدم رضایت متولی شرعی موقوفه، در صورت عبور از این مسیرهای وقفی نحوه برائت ذمه چگونه محاسبه می شود؟
بسمه تعالی
کسی که تخریب موقوفه و غیر قابل استفاده شدن موقوفه و در نتیجه اتلاف موقوفه حکما به او انتساب و استناد پیدا می کند شرعا ضامن
ص: 30
است که یا موقوفه را در صورت امکان به حال سابق برگرداند و یا وجه اجاره آن را بپردازد و یا در صورتی که موقوفه را حکما به صورت تالف درآورده باشد عوض آن را تسلیم نماید، و چنان چه موقوفه با تبدیل به خیابان در حکم تالف باشد بر عابرین چیزی در این باره نیست.
42. در فتوای شماره 7116 فرموده اید: «مسئول شرعی اداره امور موقوفه موظف است در صورت نیاز، به هر طریق قانونی اقدام به حفظ و احیاء و احقاق تمام حقوق موقوفه نماید».
و در فتوای شماره 7859 فرموده اید: «تصرفات در املاک موقوفه موقوف بر اذن و اجازه متولی شرعی موقوفه است.
و در فتوای شماره 8270 فرموده اید: «متولی شرعی و مسئول اداره امور موقوفه در اجاره دادن موقوفه و تعیین مبلغ اجاره بهاء بايد لزوما غبطه و مصلحت وقف را رعایت نماید».
و در فتوای 8271 فرموده اید: «تکلیف متولی شرعی یا اداره اوقاف بر وصول عواید موقوفات جهت صرف عواید در جهت وقف است».
و در فتوای شماره 13121 فرموده اید: «عواید وقف باید زیر نظر متولی شرعی و با نبودن متولی خاص زیر نظر حاکم شرعی در جهت وقف صرف شود و زمان و مکان و مصالح دولت و ملت در آن اثر ندارد و نباید تغییر داده شود».
با وجود این فتاوای مبارک و مطاع قسمتی از املاک و اراضی موقوفه در شهرستان... بدون اخذ مجوز شرعی از اوقاف یا متولی توسط (یکی از نهادهای انقلابی) مورد تصرف قرار گرفته و هیچ گونه وجهی نیز تاکنون در این رابطه پرداخت نگردیده.
اوقاف و متولی موقوفه کراراً درخواست تخلیه ملک مزبور را نموده است. بلحاظ حفظ غبطه وقف مسئولین محترم نهاد مزبور رسماً اعلام فرموده اند که به امر مبارک رهبری طی دستورالعمل ... مجاز به تصرف و نگهداری مکان تحت تصرف خود می باشند ولو بدون اذن متولی شرعی.
علی هذا این اداره و متولی موقوفه در وظیفه شرعی خود مردد
ص: 31
است که آیا بر اساس فتاوای مبارک باید مبادرت به حفظ غبطه موقوفه و تخلیه مکان مذکور به نحو مقتضی از طریق قانونی نماید یا با توجه به اظهارات موصوف در این رابطه تکلیف اداره و متولی ساقط است؟ لهذا موضوع از محضر مبارک استفتاء تا به هر نحو که مقتضی باشد امر به ابلاغ فرمایند.
بسمه تعالی
حکم شرعی موقوفه و تصرفات متصرفین موقوفه و تکالیف متولی شرعی موقوفه در اداره امور موقوفه و استحصال عواید و صرف آن در جهت وقف همان است که در بالا بدان اشاره شده است و هیچ شخص یا نهادی در این باره مستثنی نیست و از مدعی دستورالعمل سريعاً مطالبه ارائه مدرک نمائید تا چگونگی آن بررسی شود.
43. قبل از انقلاب در سند اجاره ای که فیمابین تولیت موقوفه و شهرداری تنظیم شده است که در آن بر عهده شهرداری شرطی مقرر شده که به موجب آن کلیه اعیانی های احداثی در زمین مورد اجاره رایگان به تولیت انتقال یابد اکنون متولی شرعی در صدد خلع ید از شهرداری نسبت به اعیانی های احداثی برآمده در حالی که محل بزرگ ترین پارک شهر می باشد با اعیانی های فرهنگی اجتماعی، این جانب به عنوان شهردار از طرف شهروندان شهر از محضر پر برکت آن رهبر و زعیم عالی مقام استدعا دارم امر فرمایند اعیانی های آن همچنان برای استفاده عموم در ید شهرداری باقی بماند.
بسمه تعالی
اعیانی مذکور اگر در زمین وقفی استیجاری احداث گردیده، شرط واگذاری مجانی آن به شخص متولی موقوفه چنان چه موافق مصلحت وقف نباشد و یا با اسقاط وجه اجاره زمین موقوفه و یا با سوء استفاده از حق تولیت موقوفه باشد باطل و بی اثر است، و در این صورت اعیانی باقی بر ملک احداث کننده است و او متقابلا ضامن اجرت المثل زمین موقوفه نسبت به تمام مدت تصرف است.
ص: 32
44. این جانب به عنوان واقف اصلی و متولی دو باب واحد مسکونی به منظور تأسیس مرکز فرهنگی وقف عام نموده ام، ولی متأسفانه اداره کل اوقاف و امور خیریه بر خلاف نظر واقف نخست سند را به نام واقف دیگر تنظیم و سپس به شخص دیگری به منظور استفاده مسکونی وی به طور قطعی انتقال داده اند. با توجه به اینکه این جانب به این عمل رضایت ندارم نظر مبارک تان را در مورد دخالت و تصرف در موقوفه بدون رضایت واقف را مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
از وقف باید در جهت وقف استفاده شود و تغییر آن جایز نیست، ولی در خصوص مورد سؤال چنان چه اختلافی هست باید رسیدگی شود و مرجع حل آن دادگاه های ذیربط است.
45. در دبیرستانی که زمین آن وقف بوده است و سالیان درازی ساختمان مدرسه در آن بنا شده است می توان با دانش آموزان اقامه نماز جماعت کرد؟
بسمه تعالی
با نظر متولی شرعی با مراعات جهت وقف مانع ندارد.
46. در شهرستان موقوفه ایست بی نظیر و نسبتاً وسیع با وقف نامه ای روشن و محکم و متولی شرعی که قسمتی از تصویر وقف نامه به ضمیمه تقدیم می گردد، اخیراً برخی ادارات محل برای احداث ساختمان اداری از اداره اوقاف شهرستان درخواست دارند بخشی از اراضی موقوفه که مشجر و مزروعی است به صورت اجاره در اختیار آن ها قرار داده شود تا با قطع درختان ثمری جهت تأسیس ساختمان اداری و ورزشی و نظائر آن استفاده نمایند با توجه به موارد مذکور و شرایط اجاره در وقف نامه استدعا دارد نظر مبارک در این خصوص بیان فرمایید که:
آیا اداره اوقاف می تواند بخشی از زمین های مشجر و یا مزروعی موقوفه با وجود متولی شرعی به اجاره ادارات مورد بحث دهد؟
ص: 33
آیا شهرداری محل می تواند بخشی از این اراضی به عنوان احداث خیابان یا حق تفکیک متصرف شود؟
اگر بخشی از اراضی موقوفه در گذشته متصرف، و به صورت منازل مسکونی و یا باغ در آورده باشند آیا به جهت تصرفات گذشته متصرفین مالک می شوند؟ و آیا متولیان شرعی و اداره اوقاف تکلیف در بازگرداندن آن ها به اصل وقف دارند؟
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی در همان جهت وقف استفاده شود و تغییر و تصرف بر خلاف وقف جایز نیست و باید برگردانده ش---ود سیدگی به موضوع موکول است به مسئولین محترم ذیربط، والله العالم.
47. در سال 1341 لغایت 1347 در اجرای قانون اصلاحات ارضی سه پارچه ده مشمول این قانون واقع و اراضی این دهات کلا به نسبت معینی به زارعین مربوطه واگذار گردید، این دهات هر کدام بین 3/1 تا 3/2 وقف بوده اند که قانون مذکور بدون توجه به وقفی بودن به عنوان اراضی ملکی به این زارعین فروخته اند بلا فاصله پس از این عمل شرکتی در این محل تشکیل و میزان مالکیت هر فرد را محاسبه و نسبت سهام عین و افراد را سهامدار خود ساخته است و با این ترتیب سه پارچه ده که هر کدام به تنهائی مشاع بوده اند با تشکیل این شرکت به صورت یک اراضی واحد و مشاع در آمده است مدیران شرکت وقت کمبود آبی که داشته اند جهت شرب اراضی شرکت تقاضای حفر چاه از اداره آبیاری محل نموده اند و بنا به مصلحت در هر محلی را که لازم دیده اند تعدادی چاه حفر نموده اند تا اینکه در سال 1363 بنا به فرمان حضرت امام خمینی قدس سره و تصویب قانون برگشت موقوفات به وقفیت خود اسناد تعدادی از زارعین که سهم وقف در سال 1341 به آنان فروخته شده بود باطل و مجدداً با آنان سند اجاره تنظیم می گردید بر اساس این قانون کلیه مستحدثات و حلقه چاه هائی که زارعین در این گونه اراضی از سال 1341 لغایت 1363 که قانون
ص: 34
تصویب شده انجام دادند متعلق به خودشان به صورت ملکی اراضی وقفی محسوب می شدند اینک با انحلال این شرکت بلافاصله تقسیم دارائی های افرادی که در ابتدا به صورت سهام درآمده بود باید صورت پذیرد که مهم ترین آن افراز اراضی می باشد که این عمل با عنایت به اسناد ثبتی موجود و اطلاعات فردی زارعین انجام شده لیکن مشکلی که حادث گردید این است که کل ده حلقه چاه که زمان فعالیت شرکت در اراضی شرکت حفر گردیده اند و با توجه به میزان دارائی زارعین دهات همجوار تعدادی از این چاه ها متعلق و مایملک زارعین همجوار است لازم به ذکر است چون نوع وقف و نیت واقف و شخص واقف و میزان آن در هر پارچه ده نیز متغیر است نمی توان زمین زیر آن حلقه چاه را به زارع قریه دیگر واگذار نمود بلکه مجبوریم به وسیله لوله کشی یا نهر کشی آب آن را به قریه همجوار منتقل نمود.
اینک از آن مجتهد والامقام استعلام می نماید آیا مالک اراضی قریه محل حفر چاه که حدوداً 3/2 اراضی را مشاعاً مالک است و همچنین متولی این اراضی که حدوداً 3/1 دیگر را مشاعا تولیت دارد حق درخواست وجه یا امتیازی از زارع قریه همجوار که استفاده کننده آب و مالک آن است و امتیاز چاه تلمبه به لحاظ کمبود آب اراضی او صادر شده را دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
چاه اگر در زمینی که قسمتی از آن به صورت مشاع وقف است حفر شده اصل چاه نیز به نسبت وقفیت زمین محل حفر آن وقف است و منافات با مالکیت حفر کننده چاه نسبت به تأسیسات روی چاه از قبیل لوله و تلمبه و ساختمان و غیره ندارد، و متولی شرعی موقوفه حق مطالبه اجرت نسبت به سهم الوقف چاه و همچنین مالک زمین حق مطالبه اجرت نسبت به سهم الملک چاه را از کسی که از آن چاه استفاده می کند دارند.
48. از قدیم الایام آب های تحت الارضی املاک موقوفه به منظور مشروب نمودن اراضی موقوفه مورد بهره برداری قرار می گرفته است اخیرا برخی محاکم قضائی و
ص: 35
مسئولین محترم اجرائی معتقدند که آب های تحت الارضی واقع در املاک موقوفه خارج از حدود موقوفه و متعلق به دولت است.
لهذا مسئولین محترم دولتی بی اذن متولی شرعی به منظور جلوگیری از بهره وری خود را مجاز به ورود و تصرف در املاک موقوفه می دانند مستدعی است ارشاد فرمایند در فرض مذکور آیا شرعاً آب های تحت الارضی نیز کما فی السابق مربوط به موقوفه می باشد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر آب در عمقی است که عرفاً تابع زمین است حکم خود زمین را دارد و باید در موقوفه صرف شود، و اگر نیاز ندارد با نظر متولی شرعی ثمن آن تحصیل و در وقف مصرف گردد و در هر صورت در موارد خاصه نیاز به رسیدگی است که موکول است به مسئولین محترم ذیربط در جمهوری اسلامی.
49. طبق چند فقره وقف نامه قسمتی از آب موقوفه به ترتیب وقف بر شرب منازل گردیده.
آیا فرد یا سازمان غیر از متولی شرعاً می تواند در موقوفه دخل و تصرف کند و امتیاز آب به افراد غیر از نظر واقف بفروشد یا خیر؟
آیا متولی یا اداره اوقاف یا هر مقام دیگر شرعا می تواند بدون رعایت تقدم و تأخر قبل از مشروب شدن چندین خانه مورد نظر واقف که موقوف علیهم اصلی هستند اجازه دهد؟
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی و در جهت وقف استفاده شود و تغییر ندهند و فروش آب که وقف بر مصارف خاصه شده جایز نیست و باید به همان کیفیت وقف عمل شود و با فرض اعتبار ترتیب در وقف باید به ترتیب استفاده نماید و صرف آب موقوفه در غیر جهت وقف و خارج محدوده آن جایز نیست، و چنان چه در موضوع اختلافی باشد باید به دادگاه های ذیربط مراجعه شود.
ص: 36
50. مستدعی است نظر مبارک نسبت به سؤال ذیل بیان فرمائید:
آیا سفره آبی موجود در زیر اراضی موقوفه تابع وضع زمین (وقف) است یا نه؟
بسمه تعالی
آب زیر زمین وقفی حکم وقف را ندارد، بلی اگر چاه در زمین وقفی حفر شده باشد حکم وقف دارد.
51. در یکی از روستاها حدود 20 الی 30 سال پیش مردم از طریق آب قنات زمین های کشاورزی خود را آبیاری می کردند در همان زمان آب قنات به چند شبانه روز تقسیم می گردید که در این میان یک شبانه روز وقف می گردد و تا زمانی که آب قنات موجود هست هیچ گونه مشکلی پیش نمی آید منتهی پس از گذشت چند سال آب قنات کم کم زائل شده و به کلی خشک می گردد، مالکین پس از خشک شدن آب قنات به فکر چاه عمیق می افتند و به اطلاع اداره اوقاف شهرستان می رسانند که آب قنات خشک شده اگر شما هم قصد شرکت در چاه عمیق را دارید باید بابت موتور و مخارج دیگر شریک شوید که هیچ گونه جوابی از اداره اوقاف نمی آید پس از زدن چاه عمیق و نصب موتور زمانی می گذرد که یکباره اداره اوقاف اعلام وجود می کند اما با اعتراض شدید مالکین روبرو می شود و مالکین اعلام می دارند آب قنات خشک شده و عنوان وقف هم عوض شده و چاه عمیق زده شده است، الان این مسئله مورد اختلاف مالکین و اوقاف است که آیا موقوفه از چاه سهم دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر چاه در زمین موقوفه حفر شده باشد تمام چاه وقف است و اگر در زمین مشترک بین وقف و ملک حفر شده نسبت به سهم وقف موقوفه است و هرگونه تصرف در آن باید زیر نظر متولی شرعی موقوفه و صلاح وقف باشد و اگر در زمین ملک شخصی یا زمین مباح حفر شده اختصاص به مالکین آن دارد.
ص: 37
52. در بعضی از شهرها و محل ها چنین رسم شده که آب های ملکی را ساعتی بیست هزار تومان اجاره می کنند و آب موقوفه را ساعتی پنج هزار تومان، آیا این تفاوت چه حکمی دارد؟ حکم را بیان فرمائید.
بسمه تعالی
باید به نظر متولی شرعی و مراعات مصلحت وقف عمل شود.
53. آب موقوفه در این شهر وقف بر پر نمودن حوض انبارها و آبیاری درختان و حوض های خانگی در منطقه بوده است این آب اکنون در اجاره عده ای از کشاورزان بوده و با قیمتی ارزان تر از قیمت کارشناسی موجود شرب می شود اکنون که حوض انبارها کم و درختان توسط شهرداری آبیاری می شود، -1 آیا تغییر کاربری آب از موارد پرکردن حوض انبارها و آبیاری درختان و غیره به کاربری کشاورزی اشکال شرعی ندارد؟ -2 آیا می توان این آب را به قیمت ارزان واگذار کرد یا لازم است با نظر کارشناسی تعیین اجاره بهاء شود؟ -3 از آن جائی که این آب وقف بر محله ای به نام قصبه شهر شده است آیا می توان این آب را در خارج از محدوده قصبه شهر به افرادی غیر ساکن در قصبه شهر جهت مصارف کشاورزی اجاره داد؟ -4 درآمد حاصل از این آب با توجه به آبیاری درختان توسط شهرداری و نبودن آب انبارهای زیاد در چه مواردی لازم است هزینه شود؟ -5 برخی از کسانی این آب را مدت چندین سال اجاره دارند از پرداخت اجاره خودداری کرده و خود را ذی حق می دانند و به نرخ کارشناسی روز راضی نمی شوند آیا تملک آب این موقوفه به مدت چندین سال حقی را متوجه آنان می سازد یا در پایان هر سال اداره محترم اوقاف و امور خیریه لازم است تمدید قرار داد نموده و اجاره بهاء جدیدی تنظیم نماید؟
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی در جهت وقف استفاده شود و
ص: 38
تغییر ندهند بلی اگر استفاده در جهت وقف به هیچ وجه ممکن نباشد می توانند در مطلق خیرات از آن استفاده کنند و قیمت گذاری آن باید طبق مصلحت وقف باشد، والله العالم.
بسمه تعالی
54. یک شبانه روز آب وقفی از قنات یک روستا در مسیر مشخص عبور کرده وقف بر شرب چندین خانه در انتها به سمت آستان مقدس جاری هر قدر و هر کجا که برسد مشروب شود.
تعدادی از افراد موقوف علیهم در طول سال در خانه های شان ساکن هستند و عده ای بیشتر اوقات سال سکونت ندارند. آیا آن هائی که ساکن نیستند می توانند با معرفی خودشان به عنوان مالکین آب، این آب را از مجرا انداخته آن را به شبکه لوله کشی روستا که در خارج محدوده موقوف علیهم می باشد واگذار نمایند، تا شرب دیگر منازل هم مورد استفاده قرار گیرد؟
آیا فرد یا سازمانی شرعاً می تواند در این آب وقفی دخل و تصرف کرده؟ باعث قطع جریان آب شده شق النهر کند و این آب را از طریق شبکه لوله کشی روستا به افراد ذی حق و خارج از نظر واقفین، با اخذ آب بهاء بفروشند؟
آیا متولی یا اداره اوقاف یا هر مقام دیگری شرعاً می تواند بر خلاف وقف نامه این آب را در خارج از محدوده موقوف علیهم برای شرب دیگر منازل که واجد شرایط نیستند مورد استفاده قرار دهد اگر چنین کردند تکلیف شرعی ساكنين آن منازل چه خواهد بود؟
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله روشن است که تغییر و تبدیل وقف و ممانعت از عمل طبق وقف نامه جائز نیست لكن موضوع خاص نیاز به رسیدگی دارد که موکول است به محاکم قضائی.
55. با توجه به لزوم رعایت مسائل شرعی و قانونی در موقوفات، آیا مال موقوفه باید تحت اختیار متولی باشد و
ص: 39
یا ارگان های ذیربط می توانند بدون اجازه متولی حاضر، در آن مداخله نمایند؟
رسیدگی به موضوع موکول به مسئولین ذیربط در جمهوری اسلامی است.
56. شخصی اردوگاهی را وقف آموزش و پرورش بیرجند نموده است پس از منفک شدن سربیشه از بیرجند و مستقل شدن این شهرستان، اردوگاه در محدوده سربیشه واقع شده است و جزء این شهرستان می باشد. اکنون با توجه به اینکه اردوگاه در روستایی واقع است که کلیه مدارس آن زیر نظر آموزش و پرورش سربیشه می باشد این اردوگاه چه حکمی دارد؟ آیا به آموزش و پروش بیرجند تعلق دارد یا آموزش و پرورش سربیشه؟
بسمه تعالی
متعلق به آموزش و پرورش بیرجند است.
57. سه نفر از سادات روستا که مورد احترام مردم منطقه بوده فوت کرده اند و مقبره ای برای آن ها ساخته شده و مردم در ایام مختلف به زیارت آن بزرگواران می روند و نذوراتی نیز به داخل صندوق که در محل تعبیه گردیده واریز می نمایند. آیا نذورات واریزی به صندوق متعلق به وراث آن ها می باشد یا اینکه مقبره یاد شده جزء اماکن مذهبی اسلامی بود و باید از طرف اداره اوقاف و امور خیریه اشخاصی را به عنوان هیئت امناء انتخاب تا ضمن اداره نمودن مکان مزبور نذورات متعلق به آن را به تعمیرات و سایر احتیاجات ضروری مکان یاد شده برسانند؟
بسمه تعالی
اموال مذکور به ورثه نمی رسد بلکه اگر متولی دارد زیر نظر آن ها و الا زیر نظر اوقاف در جهت نذر مصرف شود.
ص: 40
58. آیا جمع آوری مبالغی با هماهنگی سازمان ها و افراد خیر برای اهدای جوایز به محققان دانشگاهی و نگهداری آن وجوه بصورت وقف در حسابی ویژه برای استفاده از منافع سالانه آن جایز است؟
بسمه تعالی
تطبیق عنوان وقف با این مورد محل شبهه است لکن دانشگاه می تواند با اجازه صاحبان پول یا با اخذ وکالت از آنان، مبالغ مزبور را به شکل مورد نظر خود سپرده گذاری کند.
59. زیدی در موقع حیات خود املاکی داشته وقف نموده است با سه شرط:
شرط اول: تا زمانی که واقف در قید حیات است منافع ملک را خودش استفاده نماید.
شرط دوم: کسی بعد از او حق فروش ندارد.
شرط سوم: بیش از سه سال اجاره داده نشود.
چندی قبل دولت طاغوت ملک فوق را به اجاره نود ساله به افرادی داده، در حال حاضر افرادی که ملک در اجاره نود ساله آن ها بوده اظهار می دارند ما اقدام به گرفتن ملک خواهیم نمود مسئله این است که چون از نظر شرع اسلام واقف زمانی که در قید حیات بوده این ملک را وقف شرعی نموده خواهشمند است ضمن استفتاء این جانب نظر شرعی خود را ذیل این مرقومه اعلام بدارید که بسیار مورد لزوم است.
بسمه تعالی
در فرض مرقوم وقف صحیح است و باید طبق وقف و شروط آن عمل شود و با نظر متولی شرعی و اگر شخص خاصی متولی نیست حاکم شرع بر طبق جهت وقف عمل شود، و اجاره نود ساله که بر خلاف شرط در ضمن وقف است صحیح نیست.
ص: 41
60. شخصی زمینی را بر اولاد ذکورش وقف کرده و بعد از وفات او اداره ثبت اوقاف بدون اطلاع از کیفیت آن اقدام به ثبت زمین مذکور به نام فرزندان ذکور و اناث نموده، آیا این کار موجب مشارکت اولاد اناث با اولاد ذکور در انتفاع از این زمین می شود؟
بسمه تعالی
مجرّد ثبت زمین مذکور به نام اولاد اناث توسط اداره اوقاف موجب مشارکت آنان با اولاد ذکور در وقف نمی شود، در نتیجه اگر ثابت شود که زمین وقف بر خصوص اولاد ذکور است فقط مختص آنان خواهد بود.
61. احتراماً معروض می دارم در روستائی قنات آبی همراه با مقداری زمین کشاورزی موجود می باشد که توسط پدران صاحبان فعلی آن ها آباد شده است، حدود پنجاه سال پیش اداره اوقاف به اسم اینکه این جا وقف می باشد هر ساله مقرری را به هر طریق که می شد از مردم دریافت می کرد. لكن حدود 12 سال پیش وقتی به اداره اوقاف مراجعه کردیم برای اینکه سند وقف نامه این املاک و قنات را نشان بدهند متوجه شدیم که هیچ سند و مدرکی مبنی بر اینکه این املاک و قنات وقف باشد موجود نیست و تنها حرف اداره اوقاف این است که چون قبلا حکم وقف را داشته حالا هم موقوفه می باشد. لذا برای بنده بلاتکلیف مانده که آیا این املاک و قنات موقوفه می باشد یا مجهول المالک یا مال کشاورزی می باشد دوم اینکه تا زمان تعیین تکلیف آن به چه صورت می توانیم از این ها استفاه نمائیم آیا اجازه حاکم شرع یا اداره اوقاف لازم است یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر مشهور به وقف است حکم وقف دارد و الا امر آن با حاکم شرع است.
62. سه دانگ از شش دانگ اراضی روستا وقف امور خیریه و اولاد واقف می باشد بدین صورت که واقف خواسته است
ص: 42
از محل درآمد کشت و زرع مقداری صرف امور خیریه گردیده و مازاد آن بین اولادش تقسیم شود. مدتی است آب قنات خشکیده و فقط اراضی آن باقیست و از چاه عمیق استفاده می شود و اولاد واقف ملک را بین خودشان تقسیم نموده اند و بعضی سهم خود را به دیگران فروخته اند و اراضی وقف در حال مشاع است و تفکیک شده نیست.
حال اگر کسی بخواهد مسئولیت شرعی نداشته باشد.
آیا می تواند اجاره آن مقدار از اراضی موقوفه را که یقین دارد متصرف می باشد شخصا صرف امور خیریه مندرج در وقف نامه بنماید؟
بسمه تعالی
با نظر متولی شرعی و با نبود شخص خاص حاکم شرع و مراعات مصلحت و جهت وقف مانع ندارد.
63. آیا می تواند اجاره آن را در اختیار اداره اوقاف شهرستان بگذارد تا در راه اهداف وقف مصرف شود؟
بسمه تعالی
میزان نظر متولی شرعی و مراعات مصلحت و جهت وقف است.
64. آیا می تواند عین آن مقدار اراضی را در اختیار اداره اوقاف بگذارد؟
بسمه تعالی
اگر متولی خاص ندارد مانع ندارد.
65. آیا می تواند وقفنامه ای به نام خود از طرف واقف اصلی با همان شرایط تنظیم نماید؟
ص: 43
بسمه تعالی
تنظیم وقف نامه باید مطابق وقف باشد و در همه موارد باید مراعات نظر متولی شرعی و مصلحت و جهت وقف بشود.
66. از سالیان قبل مغازه های وقفی بدون دریافت هیچ گونه سرقفلی به صورت اجاره توسط متولیان قبل به افراد واگذار گردیده اینک که مدت اجاره مقتضی گردیده و اوقاف قصد بازسازی مجدد املاک موصوف را دارد مستاجرین مزبور حاضر به تخلیه و تحویل مغازه به موقوفه نشده و مدعی دریافت حق کسب و پیشه و یا سرقفلی مغازه از متولی وقف می باشند.
1. مستدعی است اعلام فرمایند شرعاً پرداخت و دریافت وجه مورد درخواست در فرض مذکور برای طرفین چه حکمی دارد؟
2. فرضاً چنان چه وجهی به مستأجرین قبلی به عنوان سرقفلی پرداخته باشند آیا موقوفه هنگام تخلیه ملک خود مدیون به پرداخت آن به مستأجر فعلی می باشد یا خیر؟
بسمه تعالی
حق کسب و پیشه حق ثابت در شرع نیست بلی اگر در این باره در جمهوری اسلامی مقرراتی باشد مراعات قانون آن لازم است و نیز اگر مستأجر سرقفلی نداده باشد حق سرقفلی ندارد.
اگر مستأجر سرقفلی داده به کسی که حق گرفتن سرقفلی نداشته حق سرقفلی پیدا نمی کند، والله العالم.
67. در وصیت نامه ای 3/1 مورد وصیت جهت حسینیه و 3/2 آن جهت آموزش و پرورش اختصاص داده شده است و در متن نامه آمده است(تعیین اجاره بهاء برای مستأجرين با رضایت خود آن ها انجام گیرد تا اجحافی به آن ها نشود و راضی باشند) همین مطلب دست آویز شده است برای بعضی از مستأجرین و متصرفین مغازه های مورد ثلث که
ص: 44
از پرداخت حقوق طبق عرف معمول و یا نظریه کارشناس استنکاف ورزند و تنها رضایت خود را ملاک تعیین اجاره بدانند و مساعی و تلاش امام جماعت مسجد نیز جهت دریافت حقوق عامه مثمر ثمر واقع نشده است و معظم له به این اداره اعلام فرموده اند که از طریق قانونی اقدام جدى شود لذا نظر به مراتب فوق حضرت عالی مرقوم بفرمائید که:
آیا مستأجرین که مدت اجاره آن ها نیز به پایان رسیده می توانند با توسل به جمله مذکور در وصیت نامه از پرداخت حقوق عامه عرف معمول و نظریه کارشناس رسمی یا کارشناس محلی استنکاف نمایند یا خیر، رضایت و میل خود آن ها در پرداخت اجرت المثل معوقه ملاک خواهد بود؟ در صورت موظف بودن آنان به پرداخت حقوق ثلث، آیا این اداره می تواند از طریق مقامات قضائی نسبت به وصول حقوق حسینیه و آموزش و پرورش اقدام نماید؟
بسمه تعالی
تعیین مقدار اجاره موقوفه بستگی به توافق متولی و مستأجر دارد البته از عبارت وصیت نامه استظهار می شود که اجاره نباید بیش از اجرت المثل باشد که موجب اجحاف بر مستأجر است.
68. در قریه ای یک دانگ آب صاحبش وقف کرده بود که برای درختانی که در کوچه و در حیاط ها و برای گل کاری و غیره جاری گردد از زمانی که روستا لوله کشی آب شده است این آب بلا تکلیف شده و معلوم نیست به کجا می رود و اکنون این جانب رفته ام و از اوقاف اجاره کرده ام و در بهای آن پول به اوقاف پرداخت می کنم و این آب برای زراعت و برای درخت کاری به کار می برم آیا این آب برای بنده مباح است یا خیر؟
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله این است که اگر امکان استفاده از آب در همان جهت وقف باشد تغییر جایز نیست ولی مسئله خاص نیاز به رسیدگی دارد.
ص: 45
69. حضرت امام زاده عبدالله فرزند برومند حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) که کلیه اراضی اطراف بقعه مترکه طبق حکم حاکمان سلف در قرون ماضی با اسناد به جا مانده که ممهور به مهر حکام وقت و در هامش آن بعضی از رجال دینی و متنفذین منطقه که یکی پس از دیگری در زمان خود تأیید و مهر زده موقوفه اعلام گردیده و به همین لحاظ به عنوان موقوفه عمل می شده و از پرداخت کلیه عوارضات و مالیات دولتی مرفوع القلم گردیده بودند سؤال این است که :
1) آیا اکنون جزء موقوفات آن حضرت محسوب می گردد؟
2) اداره محترم کشاورزی در عصر طاغوت در این اراضی موقوفه موصوف سند صادر نموده است چه حکمی دارد؟
بسمه تعالی
اسناد اگر موجب اطمینان بر وقفیت زمین های مذکور بوده یا در بین عرف محل شهرت به وقفیت داشته باشند اراضی مذکور حکم وقف را دارند.
حکم کلی مسأله روشن است که اگر وقفیت اراضی مذکوره محرز اسناد مالکیت برای آن ها صحیح نیست لکن مسأله نیاز به باشد صدور رسیدگی دارد که موکول است به مسئولین ذیربط قانونی.
70. شخصی ملکی را وقف روضه خوانی حضرت ابا عبدالله الحسين(علیه السلام) نموده و متولی برای آن تعیین کرده و به متولی اختیار واگذاری تولیت به غیر را داده است چنان چه متولی شرعی ملک موقوفه را به شخصی به عنوان اجاره داده باشد و در اجاره نامه قید گردیده که مستأجر رأس خرمن را به موجر که متولی شرعی است پرداخت نماید و رسید دریافت دارد آیا اداره اوقاف می تواند مال الاجاره را بدون اطلاع متولی شرعی از مستأجر دریافت دارد یا نه؟ و اگر متولی شرعی عشر مال الاجاره را که اوقاف مدعی است به اداره اوقاف پرداخت نماید آیا ضامن واقف نمی باشد؟
بسمه تعالی
ص: 46
حکم کلی مسئله معلوم است که عواید وقف باید با نظر متولی شرعی در جهت وقف صرف شود و اما قضیه شخصیه و دخالت اداره اوقاف نیاز به رسیدگی دارد که موکول است به مسئولین محترم ذیربط در جمهوری اسلامی.
ص: 47
ص: 48
ص: 49
71. مجلس شورای اسلامی در تاریخ 25/11/1371 با بقاء بر نظر سابق(عدم ذكر موقوفات خاص) مصوبه 20/02/31 را مجددا تصویب نموده است. با عنایت به مراتب معروضه بالا مستدعی است به منظور تعیین تکلیف شرعی جواهر نظر عالی را در مورد تطابق یا عدم تطابق مصوبه اخیر با موازین شرع انوار محمدی(صلی الله علیه و آله) امر به ابلاغ فرمائید.
بسمه تعالی
در حکم شرعی بطلان بیع وقف مگر در موارد بخصوصی که استثناء شده است فرقی بین اوقاف عامه و بین وقف خاص نیست، و اظهار نظر در مورد مصوبه مجلس شورای اسلامی با شورای نگهبان است.
72. آیا جنگل ها و مراتع طبیعی که انسان در ایجاد آن دخالتی نداشته و بر اساس اصل 45 قانون اساسی جزء انفال محسوب می گردد وقف پذیر است یا خیر؟
بسمه تعالی
در صحت وقف، سابقه مالکیت خصوصی شرعی واقف شرط است و جنگل ها و مراتع طبیعی که از انفال و اموال عمومی است و ملک کسی نیست قابل وقف نیست.
73. در وقف نامه های معتبر و معموله علاوه بر املاک آباد و دائر از اراضی بائر و صحرا، مرتع واقع در مرافق موقوفه نیز به عنوان ملحقات وقف نام برده و از سنوات گذشته بدان عمل شده است اخیرا در پاسخ به استفتائیه شماره 8361 اداره منابع طبیعی فرموده اید: (جنگل ها و مراتع طبیعی از انفال عمومی است و قابل وقف نیست) برداشت آقایان از این فتوا آن است که مراتع و منابع مرافق ملک موقوفه نیز مشمول حكم وقف نیست مستدعی است نظر مبارک و مطاع را در فرض مرقوم بیان فرمائید که آیا مراتع و منابع طبیعی و اراضی بایر و کوه های واقع در مرافق و حریم
ص: 50
املاک موقوفه که شهرت به وقفیت داشته و درآمدهای احتمالی از آن نیز در جهت وقف نامه بهره بردای می شده است از نظر شرعی محکوم به حکم وقف است و یا جزء انفال است که طبق اصل 49 قانون اساسی باید مورد عمل قرار گیرد؟
بسمه تعالی
عدم صحت وقف جنگل ها و مراتع طبیعی و هر آن چه که از انفال و اموال عمومی است به ملاحظه اینکه ملک اختصاصی شخص خاصی نیست منافات با تبعیت حریم رقبات موقوفه از وقفیت ذی الحریم ندارد بلکه از جنگل و مراتع و سایر اراضی موات اصلی واقع در کنار رقبات موقوفه هر مقدار از آن که در نظر عرف حریم مورد نیاز رقبه موقوفه اعم از قریه یا مزرعه یا باغ و غیره محسوب باشد تابع ذی الحریم در احکام و آثار شرعی وقف است و کسی حق جدا کردن حریم در این باره از ذی الحریم و یا احیاء و تملک و نقل و انتقال ملکی آن را ندارد.
74. آیا در اراضی پوشیده از جنگل ها و مراتع طبیعی که سیر مراحل قانونی را طی نموده به حسب قوانین در تملک دولت جمهوری اسلامی ایران می باشد. و در ایجاد آن انسان دخالت نداشته و از جهتی اداره اوقاف ادعای وقف اراضی جنگلی و مرتعی را دارد وضعیت اجرائیه مسئولین در اتخاذ تصمیم به منظور رافع مشکلات به چه نحوی خواهد بود؟
سند اصلاحات ارضی مورد قبول می باشد یا خیر؟
ادعای اداره اوقاف مورد قبول می باشد یا خیر؟
اسناد و مدارک قانونی متعلق به اراضی ملی و دولتی مورد قبول می باشد یا خیر؟
با عنایت به اینکه مستنداً به اصل 45 قانون اساسی جنگل ها و مراتع جزء انفال محسوب می گردد آیا وقف پذیر می باشد یا خیر؟
بسمه تعالی
اراضی جنگلی و مرتع طبیعی که فاقد هر گونه سابقه عمران و آبادی از سوی شخص یا اشخاص باشد شرعا جزء اراضی بلا مالک و جزء انفال
ص: 51
عمومی و متعلق به بیت المال محسوب است، و اسناد وقفیت یا مالکیت خصوصی نسبت به این گونه اراضی فاقد اعتبار شرعی است، و رسیدگی موضوعی در این باره با مقامات قانونی ذیربط و مراجع قضائی است.
75. زمینی که در اصل جنگل بوده توسط شخصی تصرف و بعدا وقف گردیده، و برای کارهای عام المنفعه در اختیار اشخاص قرار گرفته است آیا این وقف صحیح است و می توان عرصه و اعیان را وقف نماید؟
بسمه تعالی
اگر با اجازه مقام مسئول ذیربط احیاء کرده و مالک شرعی آن شده است می توان آن را وقف کند.
ص: 52
ص: 53
ص: 54
ص: 55
76. مقدار 51 هکتار زمین که در گذشته ناهموار و رشته قنوات زیادی از آن عبور می کرده و قابل کشت نبود فعلا هم با وجود مشکلات فوق الذکر به همان شکل باقی مانده است و در سال 56 توسط جنگل داری کروکی کشیده شد و ماده 56 روی آن اجرا گردید و ثبت ملی اعلام گردیده است و ساختمان مرغ داری این جانب روی قسمتی از همین زمین قرار گرفته و با توجه به اینکه میان زمین های وقف قرار گرفته و ما آن زمین ها را که موات بوده احیاء نموده ایم خواهشمند است بفرمائید با توجه به موات بودن آیا موقوفه بودن آن چون میان آن بوده محسوب می شود، نظر مبارک را بفرمائید.
بسمه تعالی
رسیدگی موکول است به مسئولین محترم ذیربط در جمهوری اسلامی، و زمینی که در وسط زمین موقوفه قرار گرفته موقوفه محسوب است.
77. روستائی شش دانگ با جمیع توابع و لواحق وقف گردیده و در سند مالکیت صادره حد شمالی آن را آب شور کوه قرار داده، اخیراً متولی در جهت وقف پائین آبشور(حد شمالی وقف) را جهت بهره برداری از سنگ آن مشغول است که اداره معادن و فلزات آن را جزء انفال اعلام و مانع بهره برداری گردیده، با توجه به اینکه ریشه کوه در حد وقف واقع گردیده، مستدعی است بیان فرمائید آیا جزء انفال است یا موقوفه؟
بسمه تعالی
آن قسمت از اراضی و کوه های واقعه در اطراف موقوفه که در زمان انشاء وقف آباد و ملک شرعی واقف نبوده حکم وقف ندارد.
ص: 56
ص: 57
ص: 58
ص: 59
79. اگر چند نفر به عنوان متولی وقف نصب شده باشند، آیا شرعا صحیح است که بعضی از آنان بدون جلب نظر دیگران بطور انفرادی به تصدی امور وقف بپردازند؟ و اگر بین آنان راجع به اداره امور موقوفه اختلاف رأی بروز کند، آیا جایز است هر یک از آنان خودسرانه به رأی خود عمل نمایند یا آن که واجب است توقف نموده و به حاکم مراجعه کنند؟
بسمه تعالی
اگر واقف، تولیت آنان را بطور مطلق بیان کرده و قرائنی که دلالت بر استقلال بعضی از آنان حتی اکثریت بنماید وجود نداشته باشد، هیچ کدام از آنان حتی اکثریت حق ندارند در اداره امور وقف هر چند مقداری از آن، بنحو مستقل عمل نمایند بلکه باید برای اداره امور وقف، از طریق مشورت با یکدیگر و اتخاذ رأی واحد، مجتمعا عمل نمایند و اگر بین آنان اختلاف و نزاعی رخ دهد، واجب است در آن مورد به حاکم شرع مراجعه کنند تا آنان را ملزم به اجتماع نماید.
80. اگر فردی زمین خود را وقف عام کند و تولیت آن را تا زنده است برای خودش و بعد از مردن برای اکبر اولاد ذکورش قرار دهد و اختیارات خاصی هم در اداره موقوفه برای او قرار دهد آیا مدیریت اداره اوقاف و امور خیریه حق دارد همه یا بعضی از آن صلاحیت ها و اختیارات را از متولی سلب کند؟
بسمه تعالی
تا زمانی که متولی منصوب از طرف واقف، از حدود اختیارات تولیت وقف خارج نشده، اداره امور وقف همان گونه که واقف در انشاء وقف برای او مقرر کرده در اختیار اوست و از نظر شرعی تغییر و تبدیل اختیارات او که در ضمن صیغه وقف توسط واقف مقرر گشته، صحیح نیست.
ص: 60
81. شخصی املاک خود را وقف نموده تا درآمد آن ها در موارد خاصی از کارهای خیر مانند کمک به سادات و اقامه مجالس عزاداری مصرف شود و در حال حاضر با افزایش قیمت اجاره آن املاک که جزء منافع وقف است، بعضی از مؤسسات یا اشخاص به دلیل عدم وجود امکانات در آن ها یا دلائل فرهنگی یا سیاسی یا اجتماعی و یا دینی خواهان اجاره ملک موقوفه به قیمت ناچیزی هستند، آیا جایز است مدیریت اوقاف آن ها را به قیمتی کمتر از قیمت روز اجاره دهد؟
بسمه تعالی
متولی شرعی و مسئول اداره امور وقف واجب است در اجاره دادن به کسی که خواهان آن است و در تعیین مبلغ اجاره رعایت مصلحت منفعت وقف را بنماید، در نتیجه اگر در تخفیف مبلغ اجاره به سبب اوضاع و احوال خاص مستأجر یا اهمیت کاری که وقف برای آن اجاره داده می شود، نفع و مصلحت وقف باشد اشکال ندارد والا جایز نیست.
82. بر طبق نظر امام راحل«قدس سره» که مسجد متولّی ندارد، آیا این حکم شامل املاکی که برای مسجد وقف شده اند مثل املاکی که برای اقامه مجالس وعظ و ارشاد و تبلیغ احکام در مسجد وقف شده اند هم می شود؟ و بر فرض شمول، با توجه به اینکه بسیاری از مساجد، املاک موقوفه ای دارند که متولی قانونی و شرعی دائمی دارند و اداره اوقاف هم با آنان به عنوان متولی رفتار می کند، آیا جایز است متولیان این اوقاف از تولیت آن ها دست بردارند و از انجام وظائف خود نسبت به اداره آن ها خودداری کنند با آن که در استفتائی از حضرت امام«رضوان الله علیه» نقل شده که متولی حق اعراض از تولیت وقف را ندارد بلکه واجب است طبق آن چه واقف مقرر کرده عمل کند و در این باره کوتاهی ننماید؟
ص: 61
بسمه تعالی
حکم به این که مسجد، تولیت بردار نیست مختص به خود مسجد است و شامل موقوفه هایی که برای مسجد وقف شده اند نمی شود در نتیجه به طریق اولی شامل موقوفه هایی که برای اموری از قبیل تبلیغ احکام و موعظه و ارشاد و مانند آن در مسجد وقف شده اند، نمی شود، بنابراین تعیین متولی برای اوقاف خاص و عام، حتی در مثل وقف ملک برای رفع نیازهای مسجد از قبیل لوازم و روشنایی و آب و نظافت مسجد و غیره، بدون اشکال است و متولی منصوب، حق اعراض از تولیت این قبیل اوقاف را ندارد بلکه واجب است مبادرت به اداره امور وقف همان گونه که واقف در صیغه آن مقرر کرده بنماید هر چند با گرفتن نایب برای این کار باشد و کسی حق ندارد برای او در اداره وقف ایجاد مزاحمت و مشکل کند.
83. ولایت تصرف برای حفظ و تعمیر و اصلاح و جمع آوری نذورات و تبرعات مرقد های فرزندان ائمه «علیهم السلام» که در شهرها و روستاهای ایران هستند و سال های زیادی بر آن ها گذشته و وقف خاص هم نیستند و متولی خاصی ندارند، با چه کسی است؟ آیا کسی حق دارد ادعای مالکیت زمین مرقد و حرم فرزندان ائمه علیهم السلام را که از زمان های قدیم محل دفن اموات بوده، بنماید؟
بسمه تعالی
تولیت بقاع مبارکه و اوقاف عام که متولی خاصی ندارند با حاکم و ولی امر مسلمین است و این تولیت در حال حاضر به نماینده ولی فقیه در اداره اوقاف و امور خیریه واگذار شده است و زمین صحن و مرقد فرزندان ائمه «علیهم السلام» و حرم ایشان که از زمان های گذشته برای دفن اموات مسلمانان در نظر گرفته شده، حکم وقف عام را دارد مگر آن که خلاف آن از طریق شرعی نزد حاکم ثابت شود.
84. آیا جایز است کسانی که از وقف استفاده می کنند و همگی هم مسلمان هستند، فرد غیر مسلمانی را به اداره اوقاف برای صدور حکم تعیین او به عنوان متولی وقف معرفی کنند؟
ص: 62
بسمه تعالی
تولیت وقف مسلمانان توسط غیر مسلمان جایز نیست.
85. آیا جایز است اداره اوقاف جمهوری اسلامی متولی وقف را بر کنار کند؟ و در صورتی که جایز باشد شرایط آن چیست؟
بسمه تعالی
اداره اوقاف به مقداری که مقررات قانونی به او اجازه می دهد حق دارد در وقف هایی که متولی خاصی دارند دخالت نماید.
86. آیا جایز است متولی وقف تولیت خود را به اداره اوقاف و امور خیریه واگذار نماید؟
بسمه تعالی
متولّى وقف حق این کار را ندارد، ولی اشکال ندارد که اداره اوقاف یا شخص دیگری را برای انجام امور وقف وکیل کند.
87. آیا جنگل ها و مراتع طبیعی که انسان دخالتی در ایجاد آن ها ندارد و همان گونه که اصل چهل و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح کرده از انفال محسوب می شوند، قابل وقف هستند؟
بسمه تعالی
در صحت وقف، سابقه مالکیت شرعی خاص واقف شرط است و چون جنگل ها و مراتع طبیعی که از انفال و اموال عمومی هستند، ملک خاص کسی نیستند، در نتیجه وقف آن ها توسط هیچ فردی صحیح نیست.
88. اگر مسئولین شرکت نفت و سازمان زمین شهری مقداری از زمین های تحت اختیار خود را برای ساخت مساجد و
ص: 63
مدارس علمیه اختصاص بدهند و علاوه بر انشاء صیغه وقف، قبض و اقباض هم صورت بگیرد، آیا این زمین ها موقوفه محسوب می شوند و احکام وقف بر آن ها مترتب می گردد؟
بسمه تعالی
اگر این زمین ها از اموال عمومی دولت باشند و مصرف خاصی برای آن ها تعیین شده باشد قابل وقف نیستند ولی اگر از اراضی مواتی باشند که ملک کسی نیستند و در اختیار دولت یا شرکت نفت و یا سازمان زمین شهری باشند، احیاء آن ها با اجازه مسئولین مربوطه به عنوان مسجد یا مدرسه و مانند آن اشکال ندارد.
89. محلی فاقد هر گونه امکانات ورزشی برای جوانان می باشد، شورای اسلامی محل انبار زیر تکیه(موقوفه) را به جوانانی که اکثراً از اعضای بسیج می باشند، اجازه داده اند تا در اوقات فراغت جهت آموزش ورزش های رزمی استفاده کنند آیا خلاف شرع بوده یا خیر؟
بسمه تعالی
شورای اسلامی چنین اختیاری ندارد و امر وقف با متولی شرعی آن است و باید با نظر او در جهت وقف از آن استفاده شود و تغییر داده نشود، والله العالم.
90. مالکی املاک خود را وقف نمود که عایدات آن به شانزده ماده برای رفاه حال رعیت خود از قبیل مدارس و دارالایتام و حمام و مساجد و کمک به مستضعفین رعیت با تعیین سه نفر از معتمدین محل و با نظریه رئیس بانک ملی وقت و با انتخاب آراء در دست ایشان اداره و عملی گردد. مدتی به این منوال عمل شده بعد از آن اداره اوقاف مدعی آن وقف گردید مستدعی است مسئله را واضحاً بیان فرمائید که به وقف نامه باید عمل شود یا خیر؟
ص: 64
بسمه تعالی
چنان چه در وقف از طرف واقف متولی خاص تعیین شده باشد واجب است تصرف در موقوفه طبق وقف نامه زیر نظر متولی شرعی و اذن او انجام شود و بدون نظر و اذن متولی شرعی تصرف جایز نیست و حکم غصب را دارد.
91. چنان چه مستأجرین موقوفات از پرداخت حقوق وقف امتناع ورزند، آیا اداره اوقاف شرعاً مکلف به اقدام وصول حق موقوفه است، هر چند از طریق محاکم قضائی منجر به دخالت قوای انتظامی گردد؟ و یا در حد ابلاغ و استدعا، رفع تکلیف می شود؟
بسمه تعالی
مسئول شرعی اداره امور موقوفه موظف است در صورت نیاز، از طرق قانونی اقدام به حفظ و احیاء و احقاق تمام حقوق موقوفه نماید.
92. فرموده اید: متولی یا اداره اوقاف شرعاً مکلف به وصول موقوفات است آیا ایصال آن نیز تکلیف شرعی است؟ خاطر شریف مستحضر است که سال های متمادی است که امکان ارسال وجوه موقوفه به عتبات عالیات مشکل شده است آیا اذن می فرمائید وجوه موقوفه مربوط به حوزه های علمیه عتبات عالیات به مصرف حوزه های ایران رسانده شود؟ و یا باید همچنان وجوه مربوط تودیعا در اختیار اوقاف باقی بماند؟
بسمه تعالی
تکلیف متولی شرعی یا اداره اوقاف بر وصول عواید موقوفات، جهت صرف عواید در جهت وقف است، چنان چه ایصال سهم حوزه های علمیه عتبات عالیات از عواید موقوفات در حال حاضر میسور نباشد، باید به انتظار زمان امکان ایصال آن به حوزه های علمیه عتبات عالیات در حساب امانی حفظ و نگهداری شود، و اگر از حصول امکان ایصال آینده نزدیک مأیوس باشند صرف آن در حوزه های علمیه داخل کشور مانع ندارد.
ص: 65
93. در مجموع قوانین و مقررات اوقافی ذیل ماده 11 تبصره ای است بدین شرح:
تبصره: «اراضی موقوفه ای که برای ساختمان واحدهای تجاری، اعم از پاساژ و غیره، مناسب باشد می باید توسط متصدیان امر وقف نسبت به احداث آن ها رأساً اقدام و سپس از طریق نشر اگهی مزایده به اجاره واگذار شود».
مسئولین محترم اداره اوقاف به استناد این تبصره چنین بیان می دارند که اراضی موقوفه ای که برای واحدهای تجاری مناسب باشد متولی در صورتی می تواند احداث بنا نماید که ساختمان را وقف نماید، به نظر این حقیر گفته این عزیزان مغایر با حکم خدا و فتوای مراجع عظام می باشد.
مستدعی است نظر مبارک حضرت عالی را بیان فرمائید.
بسمه تعالی
چنان چه قانون و مقرراتی در جمهوری اسلامی در این باره هست متولی باید از آن تبعیت کند و الا امر وقف با متولی شرعی آن است که باید با مراعات مصلحت وقف در جهت وقف اقدام نماید و ملزم به وقف کردن چیزی نیست.
94. طبق وقف نامه شرعی درآمد موقوفه صرف روشنائی، تعمیر مسجد و حمام و روضه خوانی بوده است. اکنون اداره اوقاف به عنوان اینکه دست واسطه را کوتاه کند متولی را که حکم از واقف دارد خلع ید نموده. آیا شرعاً یا عرفاً اوقاف حق سلب تولیت وقف خصوصی را دارد یا خیر؟ متولی می گوید اوقاف می تواند عشر بگیرد که زمان دولت سابق هم از این بالاتر نرفت مصرانه تقاضامندیم مطابق دستور اسلام جواب مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
وقف باید زیر نظر متولی شرعی اداره شود و کسی نمی تواند دخالت کند، مگر در صورتی که خیانت متولی ثابت شود که در این صورت
ص: 66
حاکم شرع دخالت می کند و در هر صورت رسیدگی به قضیه شخصیه موکول است به مسئولین محترم ذیربط در جمهوری اسلامی.
95. کارشناسان ادارات کل ذیربط پس از بررسی های همه جانبه اراضی موقوفه شهر را مکان مناسب جهت نصب کارخانجات انتخاب و معرفی نموده اند آیا نصب کارخانه در اراضی وقفی موصوف مجاز می باشد یا خیر؟
بسمه تعالی
در صورتی که متولی وقف صلاح بداند، در جهت وقف می تواند زمین را اجاره داده و درآمد آن را صرف در جهت وقف نماید.
96. ملکی است موقوفه خاص مسجد جامع که از قدیم الایام تا کنون در اختیار مؤذن بوده است آیا اداره اوقاف مجاز به اجاره دادن ملک موقوفه مورد نظر می باشد و آیا اداره اوقاف می تواند درآمد آن را در غیر مورد وقف صرف نماید نظر مبارک را امر به تحریر فرمایید.
بسمه تعالی
عوائد وقف باید زیر نظر متولی شرعی و با نبود متولی منصوب حاکم شرع در جهت وقف صرف شود و تخلف و تغییر جایز نیست و رسیدگی به قضیه شخصیه موکول است به مسئولین محترم در جمهوری اسلامی.
97. سازمان اوقاف و ادارات اوقاف برابر بند یک از ماده یک قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه مصوب 2/10/13618 مجلس شورای اسلامی به عنوان متولی موقوفاتی می باشد که فاقد متولی بود(تا تعیین متولی). حال در شهرستانی برابر وقف نامه سه نفر از اهالی شهرستان با رای مردم جهت تولیت باید انتخاب شوند ولی تاکنون این انتخاب صورت نگرفته است و موقوفه فاقد متولی بوده است و سازمان اوقاف تولیت موقوفه را به عهده و سالیان زیادی است که امور موقوفه را انجام می
ص: 67
دهد و هنوز هم اقدامی در رابطه با تعیین متولی از طرف مردم صورت نگرفته و نمی گیرد. لذا سوال این است:
الف. آیا اداره اوقاف که برابر قانون متولی موقوفه می باشد شرعا نیز متولی می باشد یا خیر؟
ب. در صورت منفی بودن پاسخ، مردمی که از موقوفه استفاده می کنند و حقوق وقف را به دلیل اینکه موقوفه متولی شرعی ندارد پرداخت نمی کنند چیست آیا استفاده حکم غصب را دارد یا خیر؟ (بدون اذن متولی قانونی)
بسمه تعالی
الف. متولی قانونی که مطابق قانون جمهوری اسلامی تولیت دارد متولی شرعی نیز هست.
ب. تصرف در وقف بدون نظر متولی شرعی حکم غصب را دارد.
98. اگر متولی و یا وراث متولی در موقوفه خیانت کرده باشند آیا اداره اوقاف می تواند مجددا موقوفه را در اختیار آن ها قرار دهد؟
بسمه تعالی
عزل یا ابقاء متولی با حاکم شرع است.
99. اگر اداره اوقاف و متولی از موقوفه دفاع نکند و موقوفه را افراد خدانشناس تصرف و در حال خارج کردن از وقف باشند وظیفه شورای اسلامی و اهالی محل نسبت به این موقوفه چیست؟
بسمه تعالی
امر به معروف و نهی از منکر وظیفه عمومی مسلمین است.
100. اگر فردی جهت روشن شدن موقوفه ای تلاش کند ولی اداره اوقاف با او همکاری نکند وظیفه شرعی این فرد چیست؟
ص: 68
بسمه تعالی
موارد را به صورت مستند به مقامات بالاتر گزارش نماید.
101. براساس مفاد برخی از وقف نامه ها و وصیت نامه ها تعیین و نصب متولی و وصی بعدی به عهده حاکم شرع عادل بلد قرار داده شده است و از طرفی بر طبق ماده یک قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف، تصدی و اداره موقوفات بلا متولی به عهده سازمان اوقاف قرار گرفته است و حضرت امام قدس سره الشريف اداره اوقاف را مجاز به تولیت و تصدی این قبیل موارد دانسته اند. مستدعی است نظر مبارک را در فرض مرقوم اعلام فرمائید که اصولاً تشخیص و تعیین مصداق حاکم شرع بلد که بعضاً در وقف نامه ذکر گردیده چگونه است؟
بسمه تعالی
هرگاه اوقاف فاقد متولی خاص شده است تولیت آن به عهده حاکم و ولی امر مسلمین است و این تولیت در حال حاضر به نماینده ولی فقیه در سازمان اوقاف و امور خیریه واگذار شده است.
102. با توجه به اینکه اداره اوقاف مسئولیت درآمد زیارت گاه ها و مغازه های مساجد را به عهده دارد، آیا هیئت امناء مسجدی می توانند وجود مغازه های مسجد را کتمان نموده و به اطلاع اداره اوقاف نرسانند و بدون هماهنگی با اوقاف درآمد حاصله را خرج نمایند؟
بسمه تعالی
امر وقف با متولی شرعی آن است و غیر متولی حق دخالت ندارد.
103 . آیا اداره اوقاف می تواند متولی موقوفه را وادار نماید که حساب اشتراکی به نام موقوفه افتتاح نمایند، و چک مربوطه را به طور مساوی امضاء نمایند؟
ص: 69
بسمه تعالی
مراعات قوانین و مقررات اداره اوقاف لازم است.
104. در قسمتی از اراضی موقوفه اطراف امامزاده شهرداری بدون هماهنگی با اداره اوقاف و هیئت امناء مبادرت به تصرف و ایجاد فضای سبز نموده است، آیا شرعاً این تصرفات در زمین موقوفه بقعه مذکور جایز است؟
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله این است که تصرف در موقوفه بدون اجازه از متولی شرعی و قانونی آن جایز نیست لکن مورد خاص نیاز به رسیدگی دارد که موکول است به مسئولین مربوطه.
105. مرحوم پدرم در وصیت نامه نوشته ثلث املاک را در حسینیه خرج نمایند و حق فروش اصل را ندارند و اوصیای پدرم به مفاد وصیت پدرم با نظارت اوقاف وقت عمل نمودند و 3/2 حق الارث باقی مانده را من که وارث منحصر بودم بهره برداری کردم، درختان و مرکبات مورد ثلث از اثر آفت سراسری منطقه به مرور زمان خشک شده اند و املاک وقفی مورد وصیت فاقد درآمد شده اند، حال اداره اوقاف و اوصیا همه ساله از من طبق سند و سوابق تقاضای درآمد ثلث دارند در فرض مذکور آیا من مدیون پرداخت ثلث هستم یا خیر؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال اگر اتلاف مورد وقف مستند به شما نباشد و در نگهداری آن از ناحیه شما افراط و تفریطی صورت نگرفته باشد ضامن پرداخت ثلث نیستید و اگر نزاعی در بین باشد باید در محاکم قضائی حل و فصل شود.
ص: 70
ص: 71
ص: 72
ص: 73
106. شخصی در حدود 70 سال قبل مقداری از آب و ملک محل زندگی خود را وقف زائرین عتبات و عالیات و زوار حضرت رضا(علیه السلام) به صواب دید متولی نموده است و متولی آن فرزندان وی و پس از آن اولاد ذکور نسل به نسل و در صورت انقراض حاکم شرع باید عمل نمایند پس از فوت واقف و یک نسل بعد کسی عهده دار تولیت نشده و به صورت اجاره به اشخاص داده شده و اداره اوقاف سرپرستی می نماید سؤال این جاست آیا درآمد مربوطه باید به زوار خود محل داده شود و یا عمومیت برای سایر نقاط کشور دارد و آیا مسئول اوقاف شهرستان متولی هم محسوب می شود یا نه و ممکن است به صلاح دید مسئول اوقاف شهرستان درآمد صرف جایزه برای قراء مسابقه قرآن و غیره گردد؟
بسمه تعالی
با فرض اینکه واقف مصرف منافع موقوفه را به زوار محل اختصاص نداده باشد و وقف نامه هم به زوار اهل محل منصرف نباشد، عمومیت دارد و اگر وقف متولی شرعی خاص دارد هر گونه تصرف در وقف باید زیر نظر او باشد.
ص: 74
ص: 75
ص: 76
ص: 77
107. زمینی را به آموزش و پرورش برای ساختن مدرسه هدیه کردم، ولی بعد از مشورت و اطلاع از این که با پول آن زمین می توان چندین مدرسه در محله های دیگر شهر ساخت، برای فروش زمین تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش و مصرف پول آن برای ساختن چند مدرسه در جنوب شهر یا در مناطق محروم، به آن وزارت خانه مراجعه کردم، آیا انجام این کار برای من جایز است؟
بسمه تعالی
اگر وقف زمین مدرسه با انشاء وقف و تحویل آن به آموزش و پرورش به اعتبار اینکه مسئول و متولی این امر است، تمام شده باشد، بعد از آن حق رجوع و دخالت و تصرف در آن زمین را ندارید، ولی اگر وقف هر چند به زبان فارسی انشاء نشده باشد و یا زمین به عنوان قبض وقف تحویل وزارت آموزش و پرورش نشده باشد، در این صورت زمین بر ملکیت شما باقی است و اختیار آن در دست شماست.
108. در این محل مساجد و حسینیه ها و تکایایی به وسیله شیعیان و جماعت و سنت احداث و سال های سال است، مسلمین در آن محل ها به ادای فرائض دینی و اقامه عزاداری و سایر مراسم مذهبی مشغولند. دولت با تصویب یک مصوبه اراضی بلامعارض شهر را به شعاع 10 کیلومتر جهت تأمین هزینه و اداره امور شهری شهرداری تملک نمود تا شهرداری با فروش اراضی بلا معارض امکانات اداره شهر را تأمین نماید نظر به اینکه اکثر مساجد و حسینیه ها به علل گوناگون نتوانسته اند عرصه و اعیان آن ها را به ثبت برسانند در وضع فعلی در جهت به ثبت رساندن عرصه و اعیان مساجد شهرداری ادعای مالکیت عرصه مساجد و حسینیه ها را می نماید از محضر مبارک استدعا می نماید اعلام نظر فرمایند مساجدی که سال ها در آن ادای فرائض می شود و عمل به وقف چندین ساله دارد ادعای شهرداری به استناد تصویب نامه فوق که ناظر به اراضی بلامانع است وجه شرعی دارد یا خیر؟ و آیا عرصه و اعیان مساجد و حسینیه ها موقوفه و مشمول مقررات وقف می باشد یا خیر؟
بسمه تعالی
عرصه و اعیان مساجد و حسینیه ها ملک نیست و موقوفه و مشمول مقررات وقف می باشد، والله العالم.
ص: 78
109. برخی از متصرفین موقوفات افرادی بی بضاعت و فقیر و عیالوار و بعضا از خانواده محترم شهداء و ایثارگران هستند، آیا اجازه می فرمائید اداره اوقاف در این رابطه در غیر نظر واقف در مال الاجاره موقوفه تخفیفی قائل شود؟
بسمه تعالی
تعیین مال الاجاره موقوفه باید با مراعات غبطه و مصلحت وقف و به نرخ عادله باشد و زیر نظر متولی شرعی موقوفه و در جهت وقف صرف شود.
110. جهت بازگشائی و توسعه معابر دستگاه های دولتی گاهی ناچار به تخریب مساجد می شوند. و از طرفی بر اساس مبانی فقهی و استفتائات موجود مراجع عظام شدیدا این عمل را قبیح و مرتکب را مستحق توبیخ می دانند و اداره اوقاف از طرفی متولی حفظ مساجد و از طرفی مؤید گسترش معابر در جهت هماهنگی با مسئولین می باشد (لذا) بعضاً اداره مردد در نوع تعیین تکلیف خود می گردد به ویژه در موردی که تخریب مسجد راه منحصر به فرد و اقرب به صلاح اجتماعی و شهری است. انشاء الله استرشاد به محضر مبارک حضرت عالی مشخص جهت دهی تصمیم نهائی این اداره و سایر دستگاه های مشابه در این گونه موارد باشد.
بسمه تعالی
تخریب مساجد جهت احداث و توسعه خیابان شرعا جایز نیست، مگر آن که ضرورت اجتماعی غیر قابل تبدیل و یا چشم پوشی بر حسب نظر کارشناسان امین ایجاب نماید.
111. زمینی است که قبلا قبرستان موقوفه بوده است شخصی به کمک شهرداری وقت زمان طاغوت آن را غصب و مبدل به سند مالکیت کرده است و در این زمین تعداد مغازه دایر نموده که در همان زمان مورد اعتراض شدید علماء قرار گرفته که غاصبان با نفوذ کار خود را انجام داده اند. اما با طلیعه جمهوری اسلامی و فتوای مراجع و مدارک
ص: 79
موجود دال بر وقفیت این مکان، اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان اقدام شایسته ای مورد ابطال سند و خلعیت غاصبان انجام داده که نهایتا حاکم شرع دادگستری سند ساختگی طاغوت را باطل اعلام و حکم به وقفیت را صادر و از غاصبان اعلام خلعیت نموده، آیا مستأجرين متدین فعلی مغازه های مزبور اجاره سالیانه خود را به شخصی که مالک غاصب بوده بپردازند و یا به اداره اوقاف و امور خیریه که حکم وقفیت به آن سازمان محول شده است؟
بسمه تعالی
با فرض صدور حکم بر وقفیت از سوی مرجع ذی صلاح قانونی مستأجرین موظفند در تجدید اجاره موقوفه و در پرداخت وجه اجاره به مقامات مسئول شرعی اداره امور موقوفه مراجعه نمایند.
112. در محدوده موقوفه حتی در بین اراضی زراعی موقوفه معادن سنگ وجود دارد که برای ساختمان به عنوان سنگ گرانیت از آن استفاده می شود شخصی از طرف اداره صنایع و معادن در محدوده موقوفه تصرف نموده و اقدام به کشف سنگی معدنی (گرانیت) می نماید، آیا این معادن سنگ که در اراضی موقوفه است جزء موقوفه است یا خیر؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال اگر عرفا معادن تابع زمین محسوب می شوند جزء موقوفه است که در این صورت لازم است علاوه بر پرداخت اجرت المثل زمین موقوفه از عهده ضمانی که از ناحیه تخریب به وجود آمده برآید و اگر مقرراتی از طرف نظام اسلامی در این زمینه باشد باید مراعات گردد ولی در هر حال حل و فصل اینگونه امور نزاعی موکول به محاکم قضائی است.
113. بعضی از رقبات موقوفه نظیر باغ، زمین، خانه، مسجد و غیره در سال های قبل و بعد از انقلاب در طرح توسعه و تعریض و احداث خیابان ها- جاده ها فضای سبز و نظایر این ها قرار گرفته است و یا توسط ارگان ها و نهادها و
ص: 80
سازمان های دولتی تصرف گردیده است بدون اینکه موافقت متولی موقوفه جلب شده باشد و یا بابت عرصه و ایعان آن ها معوض داده شود مستدعی است جهت روشن شدن وظیفه شرعی متولیان (اعم از اشخاص و اوقاف) و متصرفین، حکم شرعی مسائل ذیل را بیان فرمائید.
1) آیا نهادها و سازمان های مذکور ضامن پرداخت معوض و یا قیمت رقبه موقوفه بر اساس نرخ روز و همچنین ضامن اجرت المثل تصرفات خود از ابتداء تصرف می باشند یا خیر؟
2) در فرض عدم پرداخت اجاره یا معوض وضعیت تصرفات آنان از نظر شرعی چگونه است؟
3) برای پرداخت قیمت رقبه موقوفه یا دادن زمین معوض از طرف سازمان ها و نهادها به موقوفه، آیا اذن حاکم شرع لازم است یا اینکه اداره اوقاف و متولی می توانند با توجه به غبطه موقوفه خود رأسا در مورد معوض و یا قیمت به آن ها به توافق برسند؟
بسمه تعالی
موقوفه ای که قابل استفاده در جهت وقف باشد قابل تعویض و فروش نیست لیکن اگر کسی آن را اتلاف کرده باشد ضامن است، و چنان چه بدون اجاره کردن از متولی شرعاً آن را مورد تصرف و استفاده قرار داده باشد، ضامن اجرت المثل است که باید به متولی شرعی بپردازد تا جهت وقف مصرف نماید.
114. در زمان رژیم گذشته تعداد زیادی از رقبات موقوفه اعم از عرصه و اعیان طبق قوانین آن زمان بدون اخذ مجوز شرعی جهت احداث خیابان و جاده و غیره تخریب و تصرف شده و عموماً هیچ گونه وجهی بابت عرصه و اعیان و سرقفلی و منافع و اجرت المثل ساليان تصرف، پرداخت نشده و یا معوضی به موقوفه داده نشده است اکنون که اداره اوقاف و یا متولی جهت دریافت خسارات و اجرت المثل و یا معوض رقبات موقوفه مراجعه می نمایند آن ها اظهار می دارند که شما باید همان مبالغ 20، 30 سال قبل را بدون کم و زیاد دریافت نمائید.
ص: 81
1) آيا قانون خلاف شرع زمان گذشته مبنی بر عدم پرداخت خسارت، مجوز عدم پرداخت حقوق موقوفه در حال حاضر می شود؟
2) تکلیف تصرفات غیر شرعی ادارات در موقوفات بدون اخذ مجوز شرعی تبدیل به احسن چیست؟
3) آیا ادارات موظف به پرداخت همان مبالغ توافق شده یا تعیین شده توسط دادگاه ها یا نهادهای زمان طاغوت هستند و یا باید قیمت عادلانه و یوم الاداء را بپردازند.
4) به فرض پرداخت عادله روز با توجه به از بین رفتن کلیه آثار موقوفه قیمت فعلی آن ها چگونه باید ارزیابی شود؟
بسمه تعالی
1) غصب و اتلاف موقوفه موجب ضمان است، و هر گونه دخل و تصرف در موقوفه بدون اذن و اجازه متولی شرعی و بدون مجوز شرعی در حکم غصب است، و در موارد ثبوت ضمان تصرفات و اتلاف موقوفه، قانون مغایر با ضوابط شرعی فاقد اعتبار و غیر قابل عمل است.
2) تصرفات غیر مجاز در موقوفات علاوه بر حرمت شرعی موجب ضمان اجرت المثل و نسبت به اتلاف و تخریب موقوفه نیز موجب ضمان خسارات وارده است.
3) تقویم اگر از سوی مقام مجاز شرعی و بر وفق ضوابط و مقررات لازم المراعات انجام نگرفته باشد فاقد اعتبار شرعی است و فعلا باید بر طبق ضوابط شرعی از عهده ضمان اجرت المثل و خسارات وارده برآیند.
4) در صورت تخریب و اتلاف موقوفه باید قیمت یوم التلف را بپردازند.
115. مردم از قدیم الایام برای ساختن سه مدرسه زمین در اختیار آموزش و پرورش گذاشته اند و نیت آن ها این بوده که این زمین ها را ما وقف مدرسه نمودیم که مادام العمر به عنوان مدرسه استفاده شود و مردم هم در ساختن ساختمان آن مشارکت نیروی انسانی و مصالح داشته اند و از هر کس سؤال می شود می گویند ما این نیرو و مصالح را وقف مدرسه نموده ایم مسئولین ذیربط (آموزش و پرورش) هم اکنون تصمیم به فروش آن گرفته اند. لذا خواهشمند است هر چه سریع تر حکم شرعی را در این
ص: 82
زمینه بیان نمائید.
بسمه تعالی
اگر زمین ها را برای ساختن مدرسه در آن واگذار کرده اند فروش آن ها جایز نیست.
116. احتراماً این جانب بیمارستانی ساخته و قربت الی الله آن را وقف نموده ام و در وقف نامه تولیت را به خودم اختصاص داده ام و در اجرای وقف نامه بیمارستان و درمانگاه را تحویل وزارت بهداشت و درمان داده ام چون اختلافی در تولیت ایجاد نمودند وزارت بهداشت صورت مجلس بر خلاف وقف نامه و فتوای مرقوم تنظیم و به امضاء بنده رسانیده لذا با تقدیم وقف نامه و صورت مجلس 28/10/72 مستدعی است مرقوم فرمائید تغییر وقف نامه و شرایط مذکور در آن و اقداماتی که مسئولین وزارت بهداشت برخلاف وقف نامه و نظر متولی انجام داده اند جایز است یا خیر؟
بسمه تعالی
تغییر و تبدیل موقوفه یا تصرفات غیر مجاز در موقوفه در غیر جهت وقف جایز نیست و موجب ضمان است، و تغییر و تبدیل شرایط وقف و چگونگی استفاده از آن باطل و بی اعتبار و بی اثر است.
117. بانوئی قطعه زمینی که یک دانگ از شش دانگ می باشد را وقف نموده که دارای باغات، بیوتات، قنوات و انهار و مزارع و مراتع و اراضی و غیره بوده است و متولی زمین مذکور زمین فوق الذکر را به شخصی اجاره داده و چون پس از انقضاء مدت اجاره موفق به بازپس گرفتن آن نشده زمین را به اداره اوقاف واگذار نموده و چون در همان زمان عده ای از اهالی قریه مذکور قطعات زمینی را وقف کرده بودند لذا متولی و اداره اوقاف تمامی املاک دایر و آباد را که دارای محسنات قید شده در بالا بوده است به متصرف واگذار نموده و زمین بایری را که هیچ گونه آبادی در آن وجود نداشته از او دریافت نموده که طبق اظهارات متولی و اداره محترم اوقاف می گوید تبدیل به احسن
ص: 83
کرده ایم حال از آن مرجع عالی قدر مسلمین جهان تقاضا می شود در مورد اینکه آیا متولی و اداره محترم اوقاف حق تعویض زمین دایر و آباد که دارای درآمد بوده را با زمینی بایر داشته فتوای مبارک را امر و ابلاغ فرمائید.
بسمه تعالی
بعد از ثبوت وقف شرعا تبدیل و تغییر آن جایز نیست.
118. قطعه زمین موقوفه ای را شهرداری بدون اینکه خریداری نماید در مسیر خیابان قرار داده و اکنون تسطیح و محل رفت و آمد وسیله نقلیه است اجازه می فرمائید متولی موقوفه زمین را به قیمت روز کارشناسی فروخته و وجه آن را تبدیل به احسن نماید؟
بسمه تعالی
اگر استفاده از زمین موقوفه در جهت وقف امکان دارد تبدیل آن جائز نیست و در غیر این صورت مانع ندارد.
119. قطعه زمینی در روستا وقف روضه خوانی حضرت ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) گردیده اما چند سالی است به صورت راه درآمده و بلا استفاده مانده (چون تمام زمین های اطراف آن مسکونی شده و راه آب آن تغییر یافته) و امکان زراعت در آن وجود ندارد.
از محضر حضرت عالی درخواست می شود اجازه فرمائید این قطع زمین جهت ساختن ساختمان مخابرات مورد استفاده قرار گیرد، ضمناً متولی این زمین در قید حیات است.
بسمه تعالی
می توانند زمین را برای ساختمان از متولی شرعی اجاره کنند با مراعات مصلحت و مال الاجاره زیر نظر متولی صرف در عزاداری آن حضرت شود، والله العالم.
ص: 84
120. شهرداری تصمیم به تعریض کوچه تنگ و باریکی دارد که محله ای را به خیابان ارتباط می دهد و باعث تسهیل رفت و آمد مردم آن محله می گردد و تعریض کوچه فوق از نظر کارشناسی به مصلحت محل است. در کنار کوچه فوق ساختمانی قدیمی در حدود 30 متر مربع است که در دفتر نمره گذاری اداره ثبت به نام مسجد نمره گذاری شده ولی پیش نماز محل که فردی موثق و مسن و صادق است اظهار می دارد که ساختمان فوق مشکوک است که مسجد بوده یا غریب خانه. لطفا بفرمائید در هر صورت اعم از آن که ساختمان فوق مسجد باشد یا غریب خانه، آیا جائز است شهرداری مقداری از آن ساختمان را که در طرح تعریض قرار می گیرد و از نظر کارشناسی به مصلحت محل است تخریب نماید و طبق مقررات با اداره اوقاف از عهده غرامت آن برآید یا نه؟
بسمه تعالی
تغییر و تبدیل وقف و جزء خیابان قراردادن آن جائز نیست مگر آن که ضرورت لازم الرعایه ای در بین باشد.
121. قراء و روستاهای موقوفه فراوانی وجود دارد که دارای وقف نامه هائی صحیح و معتبر می باشند بسیاری از این املاک در رژیم گذشته به کشاورزان فروخته اند، مبلغی از کشاورزان دریافت و سند رسمی نیز به آنان واگذار نموده اند.
گرچه بعد از انقلاب قانون ابطال این املاک به تصویب رسیده است اما هنوز بسیاری از کشاورزان حاضر به پرداخت حق موقوفه و تنظیم سند اجاره با متولی شرعی موقوفات نیستند. مستدعی است ارشاد فرمایند:
آیا داشتن سند خرید قبل از انقلاب شرعی و صاحب آن مجاز به تصرف در املاک موقوفه می باشد؟ کشاورزانی که تاکنون حاضر به پرداخت حق موقوفه نشده اند تکلیف تصرفات گذشته آنان چیست؟ تکلیف شرعی اداره اوقاف یا متولی شرعی چیست راه رفتن و یا دخل و تصرف کردن در املاک و اراضی موقوفه ای که مغصوب واقع شده و متصرف حق شرعی وقف را نپرداخته است چه صورتی دارد؟
ص: 85
بسمه تعالی
اراضی و املاکی که سابقه وقفیت داشته است، اگر محرز شود که فروش و استملاک آن بدون مجوز شرعی بوده است، فروش و خرید و استملاک آن شرعاً باطل است و بر وقفیت کما فی السابق باقی است، و هر گونه تصرفات در آن موقوفات بر اذن و اجازه متولی شرعی، و استفاده و بهره برداری از آن و هرگونه دخل و تصرف در آن بدون اجاره کردن از متولی شرعی و بدون اجازه وی غصب و حرام و موجب ضمان است، و بر متولی شرعی احقاق حقوق موقوفه لازم است.
122. آیا اداره اوقاف می تواند مسجد یا حسینیه یا مدرسه علمیه را به کسی اجاره دهد یا خیر؟
بسمه تعالی
گذشت که در مواردی که وقف انتفاع است مثل مذکورات در سؤال اجاره صحیح نیست.
123. آیا آن هائی که اطلاع دارند ملک وقف بر عموم است مثل مسجد می توانند تقاضای اجاره کنند از اداره اوقاف یا خیر؟
بسمه تعالی
اجاره دادن مسجد صحیح نیست.
124. آیا اداره اوقاف وقتی متوجه شد که مسئولین قبلی کار خلافی انجام داده اند مثل اینکه مسجد یا حسینیه را به کسی اجاره داده اند واجب است از آن ها پس گرفته شود يا خير؟
بسمه تعالی
باید به حال اول برگردانند.
ص: 86
125. در دوران تاریک طاغوت مرحوم پدرم با مشورت و تشویق مرحوم حضرت آیت الله اقدام به احداث بنای مسجد در صحن امام زاده نمودند.
اکنون پس از گذشت 20 سال که از احداث این مکان مقدس و معنوی می گذرد سازمان حج و اوقاف استان به عللی می خواهد ساختمان این مسجد را تخریب نماید و از زمین موقوفه مسجد استفاده دیگری بنماید.
از محضر آن مجتهد والامقام سؤال و استفتاء می نمائیم آیا جایز است شرعا بنای این مسجد تخریب گردد؟
بسمه تعالی
اگر قسمتی که مسجد شده وقف بوده ولو برای صحن امامزاده یا قبرستان یا غیر آن بنای مسجد در آن جایز نبوده است در هر صورت رسیدگی موکول است به مسئولین محترم ذیربط در جمهوری اسلامی و احتیاط آن است که تا ممکن است بدون تخریب بنا به وقف عمل نمایند.
126. این جانب بانی و واقف مسجد حضرت امام رضا (علیه السلام) می باشم در آن زمان با مراجعه به مراجع وقت پس از قرائت صیغه مسجد تولیت آن را خودم به عهده گرفتم و نیت دارم پس از خودم شخص دیگری را به عنوان متولی معرفی کنم. چندی است که اداره اوقاف محل در صدد انتخاب هیأت امنایی برای اداره امور این مسجد می باشد که برخلاف نیت واقف (خودم) می باشد. آیا با توجه به اینکه این جانب در قید حیات می باشم و با تشکیل هیأت امناء مخالفم اداره مربوطه می تواند هیأت امنائی تشکیل دهد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر در وقف قرارداد تولیت نشده، و فقط شما بعد از وقف تولیت را به عهده گرفته اید اختیار با حاکم شرع است و احتیاط آن است که شما و اداره اوقاف با هم همکاری کنید، والله العالم.
ص: 87
127. عده ای از زائرین محترم بقاع متبرکه طبق معمول قبل که برق نبوده، بر اثر ناآگاهی مبادرت به نذر و روشن کردن شمع در این گونه اماکن می کنند که این کار نه تنها نفعی برای امام زاده ندارد بلکه چربی و دود آن باعث از بین بردن کاشی کاری و آینه کاری و در نتیجه ضرر و زیان به امامزاده و آلوده کردن محیط امامزاده و مزاحمت برای زائرین می شود.
لذا مستدعی است در نامه ای وجه شرعی آن را بیان نمایید تا انشاء الله مفید به حال امامزادگان علیهم السلام باشد و آیا اصل نذر چه وجهی دارد؟
بسمه تعالی
در حال حاضر که روشنائی اماکن مذهبی با برق تأمین می شود نذر شمع وجهی ندارد و شرعا صحیح نیست و اختیار مصرف وجوه با شخص نذر کننده است.
ص: 88