عنوان و نام پديدآور :
آرامش بهاری: ویژه تعطیلات نوروزی سال 1391
مشخصات نشر : تهران: معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه، 1391.
مشخصات ظاهری : 32 ص.
وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)
شماره کتابشناسی ملی : 9664293
آرامش بهاری
ویژه تعطیلات نوروزی سال 1392
ناشر: معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه
چاپ: اسوه
قطع: جیبی
نوبت چاپ: اول/ بهار 1392
شمارگان: 1000000 نسخه
سایت معاونت: www.mfsoir
سایت مجتمع: www.mfpo.ir
آدرس: تهران خ نوفل لوشاتو، سازمان اوقاف و امور خیریه، معاونت فرهنگی و اجتماعی
آدرس مجتمع: قم، خیابان صفاییه، کوچه ممتاز، کوی 7، پلاک 32،
مجتمع فرهنگی پژوهشی معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه
تلفن: 7746431 - 0251 نمابر: 7737131-021
خیراندیش دیجیتالی: کانون فرهنگی اندیشه اصفهان
ویراستار کتاب: مریم محققیان
ص: 1
عید شما مبارک!
می خوام اول کلام، ختم کلام را مرد و مردونه بگم.
از قدیم گفتن «اول معلوم کن سر چه کسی رو می خوای بتراشی، بعد دست به تیغ و قیچی ببر!»
چند برگی در مورد «زندگی» می خواهیم با هم گپ بزنیم. این که بعضی ها چقدر قشنگ زنده هستند و زندگی می کنند و بعضی ها...
﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنثى وَ هُوَ مُؤْمِنُ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً﴾ سوره نحل، آیه 79
آقایان و خانوم های مومن، بشتابید، کار نیک تحویل دهید، «زندگی پاک» هدیه بگیرید.
ص: 2
داشت می رسید به در امام زاده که دوباره جلویش سبز شد و با التماس گفت: «صبر کن، من که حرف بدی نزدم. اصلا چرا سریع حرف طلاق رو می کشی وسط؟!»
با عصبانیت جواب داد: خسته شدم از دستت. دیگه حنایت برام رنگ نداره»
سَرَش را نزدیک گوش مرد کرد: «ببین عزیزم. من به فکر تو هستم. بد می گم؟ اول عیدی، همه شاد و شنگول، دارن میرن گردش... آخه قبرستون هم شد جا؟!!»
مرد با لبخندی سرد گفت: «ببینم مثل این که تو از مرده ها بیشتر می ترسی تا ما زنده ها؟ هر چیه من تو اون جا آرامش بیشتری دارم»
دوید طرف گوش دیگرش و آهسته گفت: «خوب قبول، تو که وقت برای زیارت و درد و دل با آقایت، زیاد داری. بعد تعطیلات میری. الان که اداره تعطیله بزن تو دشت و سبزه. بابا بی خیالِ ...»
مرد انگار زنجیری را پاره کرده باشد، با قدرت به سمت درب چوبی امام زاده حرکت کرد و گفت: «نه مثل این که تو آدم بشو نیستی. همین الان طلاقت می دم تا از دستت خلاص بشم. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم»
ضریح را که بوسید، رو کرد به قبر آقا و زمزمه کرد:
«عیدی ما رو که دادید آقا سید. بعضی ها میگن "عجله کار شیطونه"، اما من امروز فهمیدم عجله تو کار خیر، دشمن شیطونه».
﴿وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ سوره اعراف، آیه200
شیطان در کمین است. لحظه ای درنگ نکن.
مهلتش نده. درب پناهگاه خدا، همیشه باز است.
ص: 3
خسته دل است و بینوا، با انبانی از حاجت و گرفتاری؛ رو سوی حرم کرده و قصد زیارت دارد؛ روبروی ضریح می ایستد و سلام می دهد؛ اشک از چشمانش سرازیر است، قلبش گرم و لرزان، زیارت نامه را روی دست می گیرد و با فرزند رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) صحبت می کند؛ دقایقی فقط نگاه می کند و التماس در نگاهش موج می زند؛ تعظیم می کند و از بارگاه ملائک پاسبان مرخص می شود.
زیارت یعنی به حضور کسی رفتن و او را ملاقات کردن با هدف تجلیل و بزرگ داشت و تکریم او. زیارت پیشوایان و بزرگان دین به معنای حضور در کنار قبور مطهر آن هاست که هم نوعی قدر شناسی از مقام رفیع آن هاست و هم بیعتی مجدد است با این حضرات و نشان پایداری بر آرمان های ایشان می باشد.
تشرف به امامزاده ها و حاجت طلبیدن از آن ها نشان دهنده اعتقاد زائر به جایگاه ویژه این بزرگان در درگاه الهی است. زائر معتقد است که امامزاده ای که در کنار قبرش آمده، صدایش را می شنود و می تواند برای رفع حوائجش به درگاه الهی شفاعت کند.
حضور در محضر بزرگان دین آدابی دارد که رعایت آن ها هم ثواب زیارت را بیش تر می کند و هم بهره معنوی زیارت و آثار تربیتی آن را دو چندان می نماید.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) لعلى (عليه السلام):
﴿يَا عَلِى مَن زَارَنِي أَو زَارَ أَحَداً مِن ذُريَتى زُرتُهُ فِى يَوم القِيامَةِ فَانقَذتُه مِن أهوالِها؛ هر کسی که زیارت کند مرا یا یکی از ذریه من را، زیارت می کنم من او را روز قیامت و از هول های قیامت او را نجات می دهم. ثواب الاعمال صفحه 242
ص: 4
کم توقع بود. اگر چیزی هم برایش نمی خریدیم، حرفی نمی زد. نوروز آن سال که رسیده بود، پدرش رفت و یک جفت کفش نو برایش خرید. روز دوم فروردین، قرار شد برویم «دید و بازدید». تا خانواده شال و کلاه کردند، علی غیبش زد. نیم ساعتی معطل شدیم تا آمد. به جای کفش، دمپایی پاش بود گفتم: مادر، کفشات کو؟ گفت: «بچه ی سرایدار مدرسه مون، کفش نداشت، زمستان را با دمپایی ها سر کرده بود».
با این که دوازده سال بیشتر نداشت، همیشه به یاد فقرا و بچه یتیم ها بود.
(خاطره ای از شهید علی چیت سازان)
﴿لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾ سوره ال عمران، آیه 29
روغن سوخته، نذر امامزاده نکنیم!
خدا حساب کتابش، دقیقه هوای ما رو داره.
ص: 5
سَرَم را پایین انداخته بودم. حدس می زدم از چشمانم بخوانند چه غلطی کردم.
یک بار دیگر، جواب ها را در ذهنم مرور کردم:
«باور کنید مجبور شدم. زَنَم زایمان داشت. اگر نزول نمی گرفتم، از کجا پول بیمارستان را جور می کردم. اصلا چرا همه ی کاسه کوزهها رو سر من می شکنید. یه راهی جلوم می گذاشتید، یه پولی به من می رسوندید، نمی رفتم سراغ نزول».
در را باز کردند. سر را آهسته بالا آوردم.
تا چشمم به آقا افتاد، بی اختیار زانوهایم سست شد.
آقا، سرشان پایین بود و کناری نشسته بودند.
نمی دانستم از کجا شروع کنم. دل را زدم به دریا:
«س... سلام آقا...»
سرشان را کمی بالا آوردند. دیگر نتوانستم ادامه دهم. انگار مهر زده بودند به دهانم.
با ناراحتی فرمودند: «مگر نگفتیم نمک غذایتان را هم از ما بخواهید؟!!»
بغضم ترکید. آن قدر گریه کردم که ...
ص: 6
***
پاشو آرش، ببینم چرا این قدر عرق کردی؟!! پاشو این رفیقت «پدرام» زنگ زده می گه ساعت 10 بیا پول رو بگیر»
هنوز باور نکرده بودم همه اش خواب بود.
خوابی بهتر از هزار بیداری.
پتو را سریع کنار زدم و دویدم تا یه آبی به صورت بزنم.
«کجا؟!! دارم می گم یارو پشت خَطّه!»
خیلی جدی گفتم: «بگو جور شد. دیگه نمی خوام»
و زیر لب با شرمندگی زمزمه کردم «نمک غذایتان را هم از ما بخواهید».
﴿یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴾ سوره بقره. آیه 278
اگه راست می گی بیا وسط گود، مومن!
کُشتی بلدی یا نه؟
باید پشت ربا رو بزنی به خاک.
ص: 7
یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی را برای کار استخدام کرده بود، کارگران بنا به وظیفه شرعی وقت اذان که می شد برای خواندن نماز دست از کار می کشیدند.
یک روز مهندس به آن ها اخطار کرد که اگر هنگام کار نماز بخوانند آخر ماه از حقوقشان کسر می شود.
کسانی که ایمان ضعیف و سست داشتند از ترس کم شدن حقوقشان نماز را به آخر وقت می گذاردند اما عدهای بدون ترس از کم شدن حقوقشان هم چنان در اول وقت، نماز ظهر و عصرشان را می خوانند.
آخر ماه، مهندس به آن ها که هم چنان نمازشان را اول وقت خوانده بودند، بیش تر از حقوق عادی (ماهیانه) پرداخت می کند؛ کسانی که نماز را به بعد از کار گذاشته بودند به مهندس اعتراض می کنند که چرا حقوق آن ها را زیاد داده است. مهندس می گوید:
اهمیت دادن آن ها به نماز و صرف نظر کردن از کسر حقوق، نشان گر آن است که ایمان آن ها بیشتر از شماست و این قبیل آدم ها هرگز در کار خیانت نمی کنند هم چنان که به نماز خود خیانت نکردند.
امیرالمومنین علی علیه السلام: هر گاه کسی به نماز بایستد ابلیس از روی حسادت به او می نگرد چون می بیند که رحمت خدا آن شخص را در بر گرفته است.
ص: 8
بعد هیئت، رفتم کنارشون نشستم. «حاجی، ببخشید رک حرف می زنم. شما حواستون هست امسال محرم از کی شروع می شه؟ راستی نمی خواهید کاری بکنید؟!»
سَری تکان داد، یعنی خوب می دانم.
با عصبانیت گفتم: «مردم که مثل شما نیستند به خودتون و اطرافیانتون نگاه نکنید. می ترسم امسال، بعضی ها حرمت نگه ندارند».
دست روی شونه هام گذاشت. فقط یه جمله گفت: «برو استغفار کن! به نظرم هنوز نه امام حسین علیه السلام رو خوب شناختی، نه مردم رو»
اون موقع خیلی ناراحت شدم.
یک ماه بعد، عید نوروز، همان شد که حاجی پیش بینی کرده بود. خیلی ها حتی سفره ی عید هم نینداخته بودند.
چند روز پیش، تقویم رو نگاه می کردم.
5 فروردین 92، روز شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها
یاد صحبت حاجی افتادم. دیگه نگران نیستم.
﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ الله فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ الله وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ الله غَفُورٌ رَحِيم﴾ سوره آل عمران . آیه 31
دوست داشتن بدون نشون و علامت نمی شه.
اگر واقعا ما رو دوست دارید باید حرف گوش کن باشید
ص: 9
مدام بیهوش می شد و به هوش می آمد. طبیب گفته بود که دیگر تمام است. گریه می کردیم. رنگ از رخش پریده بود. دانه های درشت عرق روی پیشانیش برق می زد. یک دفعه به هوش آمد و صدایم کرد. رفتم جلو تا صدای ضعیفش را بشنوم. فرمود: «هفتاد دینار برسانید به افطس.» برق از سرم پرید. گفتم: «به افطس؟ این پسر عموی شما همان کسی نبود که با شما دشمن شد و خواست شما را بکشد؟ با آخرین نفس هایش فرمود: «خداوند می فرماید: کسانی که پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار می کند و از خدایشان می ترسند و از حساب قیامت بیم دارند در خانه آخرت، عاقبتی نیکو خواهند داشت (قرآن کریم - سوره رعد - آیه 2) سپس مکثی کرد و دوباره نفس تازه کرد و بعد گفت: گوش کن! خداوند بهشت را آفرید و خوش بو ساخت. آن قدر که از دو هزار سال فاصله هم بوی خوشش به مشام می رسد. اما حتی این بوی خوش نیز به مشام کسی که با خویشاوندانش قطع ارتباط کرده باشد یا پدر و مادرش از او ناراضی باشند نخواهد رسید. امام صادق علیه السلام این را گفت و سپس سکوت کرد.
قال الباقر عليه السلام : ﴿صِلَةُ الأرحام تُزكى الأعمالَ وَ تُنمى الأموالَ وَ تَدفَعُ الْبَلوى وَ تُيَسِّرَ الحِسَابَ وَ تُنسِئُ فِي الاجل؛﴾ صله رحم اعمال را پاکیزه، اموال را بسیار، بلا را دفع، حساب (قیامت) را آسان می کند و مرگ را به تأخیر می اندازد. تحف العقول، ص 299 .
ص: 10
حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها سرور زنان، از پدر بزرگوارشان حضرت محمد «صلی الله علیه و آله و سلم» پرسید: پدرم! سزای مردان و زنانی که خود را سبک شمارند چیست؟ فرمود: فاطمه! هر مرد و زنی نماز خود را سبک بشمارد خداوند او را به پانزده خصلت دچار می کند؛ شش خصلت در دنیا و سه خصلت هنگام مرگ و سه خصلت در قبر و سه خصلت در قیامت هنگامی که از قبر خارج می شود. اما خصلت هائی که در دنیا به او می رسد: خداوند عمرش را بی برکت می کند و برکت را از روزیش بر می دارد و سیمای شایستگان را از چهره اش محو می کند و در برابر کارهایش پاداشی به او نمی دهد و دعایش را به آسمان بالا نمی برد و ششم این که از دعای شایستگان بهره ای ندارد.
اما خصلت هائی که هنگام مرگ به او می رسد: با خواری می میرد، دیگر آن که گرسنه جان می سپارد و سوم آن که با حال تشنگی از دنیا می رود بگونه ای که اگر تمام نهرهای دنیا را به او بخورانند سیراب نمی شود. اما خصلت هائی که در قبر به او می رسد: اول آن که خداوند فرشته ای بر او می گمارد که پیوسته او را در قبرش آشفته می نماید، دیگر آن که قبر را بر او تنگ می گرداند، و سوم آن که قبرش تاریک می گردد. اما خصلت هایی که روز قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر به او می رسد: نخست آن که خداوند فرشته ای بر او می گمارد که او را در برابر چشم مردم به صورت روی زمین می کشد. دوم آن که حساب او را سخت می گیرند و سوم آن که خداوند به او نظر نمی کند و او را پاک نمی سازد و عذابی دردناک خواهد داشت.
ص: 11
پیرمرد همیشه قبل از اذان خود را به مسجد لاله زار می رساند. اهل مسجد همه او را می شناسند و به او احترام می گذارند. انسان موفقی است و در امور خیر هم معمولا پیش قدم می شود. سر صحبت را که با او باز می کنم با لبخندی محبت آمیز می گوید: «در نوجوانی به مشهد مشرف شدم. مرحوم حاج شیخ حسن علی، باغچه ای در نخودک داشت. به آن جا رفتم و ایشان را پیدا کردم به ایشان گفتم: من سه حاجت مهم دارم، دلم می خواهد خدا هر سه را در جوانی به من بدهد. یک چیزی یادم بدهید. فرمودند چه می خواهی؟ گفتم یکی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم؛ چون حج در جوانی یک لذت دیگری دارد. فرمود نماز اول وقت را به جماعت بخوان. گفتم دومین حاجتم این است که خدا به من یک همسر خوب عنایت کند. فرمودند: نماز اول وقت را به جماعت بخوان. گفتم: سوم این که خدا یک کسب آبرومندی به من عنایت فرماید. فرمودند: نماز اول وقت را به جماعت بخوان. این عملی را که ایشان فرمودند، من شروع کردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم، هم خدا به من زن مومنه و صالحه داد و هم کسب با آبرو به من عنایت کرد.
ص: 12
نامش سید علی است. حدود شش سال است که به قم آمده و با جدیت تمام درس می خواند. این جا اساتید بزرگی مثل آقا سید روح الله خمینی و آقای طباطبائی و ... درس می دهند و سید علی هم خوشحال است که می تواند از محضر این بزرگان استفاده ببرد.
به پدرش خیلی علاقه دارد و پدر هم. گاهی برایش نامه می نویسد و از حالش با خبر می شود. گاهی اوقات هم برای پابوسی حضرت رضا علیه السلام و دیدار پدر و مادر درس و بحث را رها می کند و راهی مشهد می شود. آخرین نامه ای که برایش نوشته اند باعث نگرانی و ناراحتی او شده است؛ چون خبر داده اند که چشمان پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است.
پدر نیاز به مراقبت دارد و سید علی هم می داند که پدر بخاطر انس خاصی که به او دارد قلباً دوست دارد که سید علی برای مراقبت به مشهد برگردد.
سید علی خیر دنیا و آخرت خود را در قم می بیند ولی وضعیت پدر هم او را غمگین و مردد ساخته است نمی داند داند چه کاری وظیفه اوست؛ با یکی از اساتید اهل معرفت مشورت می کند. استاد به سید علی دلداری می دهد و می گوید: «عقیده من این است که شما برای خدمت به پدر به مشهد بروید؛ خدا قم را به مشهد می آورد یعنی آن چه خدا می خواهد در قم به شما بدهد در مشهد به شما دهد.»
بیان استاد به دلش می نشیند و دست از تحصیل در محیط ممتاز قم می کشد و به مشهد بر می گردد.
پدر سید علی از علماء معروف مشهد است و عمری را با کتاب مأنوس بوده و
ص: 13
اکنون نابینائی باعث شده که نتواند کتاب بخواند. سید علی علاوه بر مراقبت از پدر گاهی در طول روز مدتی را برای پدر کتاب می خواند و پدر بسیار خرسند است که هم صحبتش سید علی است. سید علی در کنار رسیدگی به امورات پدر به درس و بحث خود هم می پردازد.
خدمت سید علی به پدرش اگر چه پاداش اخروی عظیمی دارد ولی خداوند در دنیا هم اجر فداکاری سید علی را می دهد. امروز همه دنیا سید علی را می شناسند. او ولی امر مسلمین جهان امام سید علی حسینی خامنه ای حفظه الله است.
سید علی در این مورد می گوید: «به مشهد رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان برّی (نیکی) است که به پدر و مادرم انجام داده ام.»
قالَ الصادِقُ عليه السلام: ﴿بِرُّ الْوَالِدَيْنِ مِنْ حُسْنِ مَعْرِفَةِ الْعَبْدِ بِالله إِذْ لا عِبادَةَ أَسْرَعُ بُلُوعًا بِصَاحِبِهَا إِلَى رِضَى اللَّهُ مِنْ حُرْمَةِ الْوالِدَيْنِ الْمُسْلِمَيْنِ لِوَجْهِ اللَّهُ تَعَالَى.﴾
نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمی رساند. بحار الأنوار، ج 74، ص 77
ص: 14
یکی از دوستان می گفت: یک روز که مقام معظم رهبری به کوه های اطراف تهران رفته بودند با دختر و پسری دانشجو، برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع مناسبی نداشتند. آن ها تصور می کنند که آقا دستور دستگیریشان را خواهد داد ولی بر خلاف تصور آن دو، مقام معظم رهبری با آن ها احوال پرسی کردند و از شغل و فامیل بودن آن ها سؤال کردند، پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت که ما دوست هستیم، آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آن دو صحبت کردند و بعد هم فرمودند: بد نیست صیغه محرمیتی در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید و به آن ها پیشنهاد دادند که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیایید من آمادگی دارم که شخصا عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود، محضر آقا رسیدند. آقا عقد آن ها را جاری کردند و با برخورد کریمانه آقا، این دو جوان تغییر مسیر دادند و آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو به یک جوان مذهبی مبدل شدند.
قال رسول الله صلى الله عليه و اله:
﴿أقربُكُم مِنَى مَجلساً يَومَ القِيامَةِ أحسنُكُم خُلْقاً وَ خيرُكُم لاهله؛﴾ «نزدیک ترین شما به من از نظر جایگاه در قیامت نیکوترینتان از جهت اخلاق و بهترینتان نسبت به خانواده اش می باشد». عیون اخبار الرضا: 2/ 38، باب 31، حدیث 108
ص: 15
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت: «ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم»؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد: «مرتیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری..... خجالت نمی کشی؟»
جوان اما؛ خیلی آرام، بدون این که از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و واکنشی نشان دهد، همان طور مؤدبانه و متین ادامه داد: «خیلی عذر می خوام، فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی بشین، دیدم به خاطر وضع ظاهر خانومتون دارن بدون اجازه نگاه می کنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم!» مرد خشکش زد.... همان طور كه يقة جوان را گرفته بود آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد.
ص: 16
زن در معدن زغال سنگ کار می کند تا با مرد مساوی شود.
زن ساعت ها به دور از فرزندان کار می کند تا با مرد مساوی شود.
زن فست فود را جایگزین پخت غذا می کند تا در عدم گذران زمان در آشپزخانه با مرد مساوی شود.
زن ماشین های سنگین را در بیابان می راند تا با مرد مساوی شود.
زن تا دیر وقت بدون ترس در خیابان رفت و آمد می کند تا با مرد مساوی شود.
زن در مسابقات رالی شرکت می کند تا با مرد مساوی شود.
زن لباس های مردانه می پوشد تا با مرد مساوی شود.
زن برای سهیم شدن در تجارت جهانی نقش مهمی در تبلیغات (البته با بدن عریان یا نیمه عریان و چهره بزک کرده اش) ایفا می کند تا با مرد مساوی شود.
زن به تنهایی با دوستانش به مسافرت می رود تا با مرد مساوی شود.
زن زیر بار مسئولیت ازدواج نمی رود تا به ظاهر آزاد باشد تا با مرد مساوی شود.
زن ریحانه بودنش را نادیده می انگارد تا با مرد مساوی شود.
زن عفاف را دفن می کند و حجاب را رنگ بی رنگی می زند تا با مرد مساوی شود.
آری! زن با مرد مساوی است: زن در انسانیت و رعایت تقوا با مرد مساوی است.
﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُم مِن ذَكَرٍ وَ أُنثى وَ جَعَلناكُم شُعوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أتقاكم إنَّ الله عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾ سوره حجرات /13
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (این ها ملاک امتیاز نیست) گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
ص: 17
هنگام دید و بازدیدها، شیطان سعی در پراکندن ویروس گناه در فضا دارد تا روح دینداری انسان را آلوده نماید؛ از این رو پیشوایان دین برای از بین بردن و مقابله با این ویروس چند سفارش و راهکار ارائه کرده اند: پرهیز از قرار گرفتن در معرض نگاه نامحرمان، پرهیز از اختلاط در معاشرت های خانوادگی، پرهیز از تماس بدنی با نامحرم، خودداری از خنده و شوخی با نامحرم، و...
مقام معظم رهبری (دام عزه) در این باره می فرماید .... مسأله ی حجاب، به معنای جلوگیری از اختلاط بی قید و شرط زن و مرد در جامعه است. «اسلام معتقد است که مرد و زن باید یک مرزبندی میان خودشان در همه جا در خیابان، در اداره، در تجارتخانه داشته باشند. میان زن و مرد مسلمان، حجاب و مرزی تعیین شده است. اختلاط و امتزاج زن و مرد، مثل اختلاط و امتزاج مردان با هم و زنان با هم نیست. این را باید رعایت کنند هم مرد باید رعایت کند و هم زن باید رعایت کند.
پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) می فرماید:
آن که چشم را از حرام پر کند خداوند در روز قیامت، چشمانش را از میخ های آتشین خواهد آکند، آن گاه درونش را از آتش پر می کند تا مردم از گورها برآیند و سپس به آتش افکند. وسائل الشیعه، ج 14، ص 141
ص: 18
خستگی آزارم می داد. روی صندلی پارک نشستم. صدای هیاهو و بازی بچه ها بیش از هر چیز دیگری جلب توجه می کرد. نگاهم به پسرکی افتاد که از کنار گل های سرخ و زرد باغچه پارک رد می شد. او نگاهی به اطراف انداخت و خم شد؛ گل رزی درشت را چید و مثل برق گرفته ها از ترس باغبان پا به فرار گذاشت.
نَفَسم که سرجا آمد، از جایم بلند شدم تا به راهم ادامه دهم. به انتهای پارک نرسیده، گل رز دستمالی شده ای را دیدم که از ساقه شکسته بود و بی طراوت و پرپر روی آسفالت رها شده بود. من هم از کنارش بی تفاوت گذشتم. در همین حال نگاهم به غنچه ای درون باغ افتاد به یاد این بیت افتادم:
کس غنچه نهان شده در برگ را ندید *** از بدحجابی است اگر عمر گل کم است
آری غنچه همان گل است اما از آن جا که خود را در پوشش گلبرگ مخفی نگه داشته دست هر کس و ناکس به سویش دراز نمی شود، زن هم گل است؛ اگر خود را در گلبرگ عفاف پنهان کند، سلامتی روح و جسمش تضمین می شود و اگر اهل خودنمایی برای نامحرمان باشد، دست گلچین های بی وفا از هر طرف به سمتش دراز خواهد شد.
رسول خدا حضرت مصطفی «صلی الله علیه و آله» فرمودند:
اگر زنی آرایش کند و عطر بزند و شوهرش به چنین وضعیتی برای همسرش راضی باشد، برای هر قدمی که زن بردارد، برای شوهرش خانه ای در آتش ساخته شود؛ آن زن نیز مورد لعن خداوند است تا زمانی که به خانه بازگردد.
ص: 19
امام علی علیه السلام می فرمایند: من و فاطمه به محضر مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرف شدیم و او را در حالی که شدید گریه می کرد مشاهده نمودیم، به او گفتم: «پدر و مادرم به فدایت، چه چیزی شما را به گریه واداشته است؟» فرمود: «ای علی در شب معراج که به آسمان رفتم، زنان امت خود را در عذاب شدیدی دیدم؛ به طوری که آن ها را نشناختم. از همین رو برای آن چه از شدت عذاب آن ها دیدم گریان هستم». بعد فرمود: «زنی را دیدم که او را به موهایش آویزان کرده بودند و مغز سرش می جوشید زنی را دیدم که گوشت بدنش را می خورد و آتش از زیر آن زبانه می کشید...»
حضرت فاطمه علیها السلام خطاب به پدر بزرگوارش فرمود: «به من بگو که این زنان چه کرده بودند که خداوند چنین عذابی را برای آنان مقرر فرموده است؟» حضرت پاسخ داد: «آن زنی که او را به موهایش آویزان کرده بودند، برای این بود که موهایش را از مردان نامحرم نمی پوشانید اما آن زنی که گوشت بدنش را می خورد، بدنش را برای مردم زینت می کرد.»
ص: 20
چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش همایون می گه: چرا خانوماتون نمی تونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن!؟؟ یعنی مردای ایرانی این قدر کارنامه خرابی دارن و خودشونو نمی تونن کنترل کنن؟!
همایون لبخندی می زنه و می گه: ملکه انگلستان می تونه با هر مردی دست بده؟ و هر مردی می تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟
چارلز با عصبانیت می گه: نه! مگه ملکه فرد عادیه؟!! فقط افراد خاصی می تونن با ایشون دست بدن و در رابطه باشن!!!
همایون هم بی درنگ می گه: خانوم های ایرانی همشون ملکه هستن.
ص: 21
تا من و شلوارم سوار مترو شدیم، پیرمرد زمزمه کنان و متعجب طعنه ای زد: «بسم الله الرحمن الرحيم»
من و شلوارم به روی خودمان نیاوردیم؛ کمی جلوتر مرد میان سالی را دیدم که به ما خیره شده است. انگار برای اولین بار بود که من و شلوارم را می دید من و شلوارم به این نگاه ها عادت داریم. مردم دوست دارند به دیگران همان چیزهایی را بپوشانند که خودشان می پوشند و گرنه تمام وجودشان علامت سوال می شود. مردم اصلا ذره ای به دیگران احترام نمی گذارند. من این رفتارها را نمی فهمم.
حالا دیگر شرایط تغییر کرده است. شلوار پاره نداشته باشی، به قول خارجیها cool یا با حال نیستی!...
جالبه که اکثریت عزیزان شلوار پاره پوش اعتقاد دارند که تقلید از هر چیزی که باشه، چیز جالبی نیست در صورتی که خودشون و افکارشون قربانی همین تقلید کورکورانه هستند اما سر در برف دارند! تاریخچه شلوارهای جین «پاره»:
سال های 1970- 1950: طبق آمار اینترنتی 99 درصد یاغی گران و قاتلان آمریکایی شلوارهای پاره به تن می کردند.
30 آگوست 1955: ژنده پوشان خیابانی با شلوارهای پاره به تکدی گری می پردازند.
اواسط سال 1971: طرح بازیافت لباس های کهنه؛ وصله کردن شلوارهای پاره رفته رفته محبوب می شود.
سال 1974: گروه موسیقی راک آمریکایی «the ramones » شلوارهای پاره می پوشند.
سال 1977: کنسرت موسیقی Iggy pop شلوارهای پاره با پین متنوع آراسته می شوند.
سال 1980: شلوارهای پاره و موهای بلند طرفداران کمتری پیدا می کند.
ص: 22
سال 1984: جین های از پیش پاره شده به بازار می آیند.
سال 1986: موج شلوارهای پاره به اروپا می رسد.
11 ژوئن 1986: اولین مقاله روزنامه ای به موضوع شلوارهای پاره می پردازد.
سال 1987: شیوع لباس های رسمی پاره در محافل و مجالس.
سال 1989: طی یک مصاحبه مطبوعاتی عنوان می شود: «والدین باورشان نمی شود که پول شلوارهای پاره را می دهند»
اواخر سال 1989: مد در خدمت طراحان لباس های پاره.
سال 1990: خواننده زن آمریکایی «مدونا» جین پاره می پوشد.
سال 1992: بازیگران هالیوودی به استقبال شلوارهای پاره می روند.
و حالا بعد از گذشت بیش از یک دهه، شلوار پاره به ایران می آید؛ ظاهرا تقلید کنندگان از این مد در ایران بیش از یک دهه عقب افتاده اند...
قال الكاظم عليه السلام:
﴿إِنَّ الله على النّاسِ حُجَّتين: حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةٌ باطِنَةً: فَأَما الظَّاهرةُ فَالرّسُلُ وَ الانْبِياءُ وَ الائَمَّةُ وَ امّا الباطنَةُ فَالْعُقُول؛﴾ «خداوند دو حجت بر مردم دارد: حجتی آشکار و حجتی پنهان. حجت آشکار پیامبران و امامان هستند و حجت پنهان عقل است» اصول کافی ج 1 ص: 16
ص: 23
انقلاب اسلامی ایران، شعاعی از حکومت امامان و بسترساز حکومت جهانی مهدوی برای تحقق مدینه فاضله موعود است؛ در این راستا هر اقدامی جهت تقویت نظام، کمک به اهداف متعالی الهی و بسترساز ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود حضور در برنامه ای اجتماعی، سیاسی و ... بویژه شرکت در انتخابات، گامی مؤثر در این زمینه خواهد بود.
هر حرکت و اقدامی که باعث ناراحتی و غضب دشمنان می شود، عمل نیک و صالحی است که در پرونده اعمال انسان ثبت می گردد؛ این سخن خداوند در آیه 210 سوره توبه است که می فرماید: ﴿و لا يَطئُونَ مَوطِئاً يَغِيظُ الكُفَّارَ وَ لَا يَنَالُونَ مِن عَدُوَّ نَيلاً إِلا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلَ صَالِحُ إِنَّ اللهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ المُحْسِنِينَ؛﴾ «هیچ قدمی بر نمی دارند که در آن غضب کفار باشد و هیچ حمله ای به ایشان نمی کنند (در هر جهت چه سیاسی چه دینی و چه نظامی)، مگر این که به سبب آن برای ایشان عمل صالحی نوشته خواهد شد. خداوند اجر نکوکاران را ضایع نمی سازد».
شرکت در انتخابات نیز بی تردید ناراحتی و غضب دشمنان را به دنبال می آورد که نشان دهنده ضرورت و بایستگی چنین حضوری است.
امام خامنه ای: آن چه در انتخابات بسیار مهم است، حضور عمومی مردم است؛ همه باید در انتخابات
ص: 24
شرکت کنند؛ این یک وظیفه ی ملی است؛ این چیزی نیست که با بودن دولت های مختلف، روی کار بودن جریان های مختلف، جناح های مختلف، تغییر بپذیرد. انتخابات یک فریضه است؛ همه باید شرکت کنند؛ همه باید خود را موظف بدانند برای این که در انتخابات شرکت کنند.
امام خامنه ای: خوشبختانه ملت در این راه جدی است خیلی سعی کردند اراده ی ملت را با شیوه های مختلف در هم بشکنند و نتوانستند. آن چه مهم و بسیار امید بخش است، این است که ما در این بیست و هشت، نه سال به طور پیوسته در حال حرکت به جلو بوده ایم؛ توقفی وجود نداشته است. همه ی مانورهای سیاسی، تحرکات گوناگون مسئولیت های مختلف در دوره های مختلف، برآیند همه، عبارت است از یک حرکت منظم رو به جلو برای ملت ایران؛ و این ادامه پیدا خواهد کرد. دشمن خیلی سعی می کند این حرکت را متوقف کند؛ اما نتوانسته است و نخواهد توانست.
ص: 25
توضیحات شرکت
در مسابقه کتابچه آرامش بهاری
1- شرکت برای عموم علاقه مندان بالای 12 سال آزاد است.
2- رونویسی از پاسخنامه دیگران شرعا جایز نیست.
4- مشخصات خود را بطور کامل در محل کادر مربوطه در پاسخنامه با ذکر نام استان، شهر، آدرس دقیق پستی، کد پستی و شماره تماس ثابت و همراه درج نمایید در غیر این صورت در قرعه کشی شرکت داده نخواهد شد.
5- کپی پاسخنامه در صورت عدم تغییر در اندازه مورد قبول است.
6- مهلت ارسال پاسخ نامه حداکثر تا تاریخ 1392/02/31 می باشد.
7- تاریخ اعلام نتایج 1392/03/17 می باشد برندگان ویژه دو هفته بعد از اعلام نتایج فرصت دارند مشخصات درخواستی را اعلام نمایند، در غیر این صورت از لیست برندگان کنار گذاشته خواهند شد و هیچ مسئولیتی عهده دار برگزار کنندگان مسابقه نمی باشد.
8- شرکت کنندگان می توانند از طریق ارسال پاسخنامه، به آدرس پستی: قم- صندوق پستی 1131-37135 در مسابقه شرکت نمایند.
9- قرعه کشی مسابقه همزمان با عید مبعث انجام و از طریق سایت معاونت فرهنگی و اجتماعی به نشانی www.mfso ir و نیز سایت مجتمع فرهنگی پژوهشی معاونت فرهنگی و اجتماعی به نشانی www.mfpo.ir اعلام خواهد شد.
1. آیه 278 سوره بقره مربوط به چه موضوعی است؟
الف: دروغ
ب: ربا
ج: حجاب
د: محرم و نامحرم
2. مضمون این آیه چیست؟ ﴿وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ﴾
الف: شیطان در کمین است.
ب: درنگ کردن ممنوع
ج: الف و ب صحیح است
د: هیچ کدام
ص: 26
3. چرا برخی از جوانان لباس های پاره می پوشند؟
الف: تقلید کورکورانه از غربی ها
ب: عدم آگاهی
ج: تأثیر ماهواره ها و رسانه های غربی
د: هیچ کدام
4. اهمیت دادن به نماز اول وقت نشانه چیست؟
الف: تقواى الهى
ب: خوب بودن
ج: ایمان بیشتر
د: همه موارد
5. زیارت پیشوایان و بزرگان دین یعنی...
الف: بیعت مجدد با آنان
ب: قدر شناسی از مقامشان
ج: حضور در کنار مرقد مطهرشان
د: همه موارد
6. این حدیث از کیست؟ هرگاه کسی به نماز می ایستد ابلیس از روی حسادت به او می نگرد...
الف: حضرت علی عليه السلام
ب: امام صادق عليه السلام
ج: حضرت زهرا سلام الله علیها
د: امام باقر عليه السلام
ص: 27
7. خدمت به پدر و مادر چه اثراتی دارد؟
الف: خوشنودی خدا و اهل بیت
ب: کسب توفیقات دنیوی
ج: الف و ب صحیح است
د: هیچ کدام
8. برآورده شدن حاجات مهم در قبال چه عملی حاصل می شود؟
الف: نماز خواندن
ب: نیکی کردن
ج: نماز اول وقت با جماعت
د: صدقه دادن
9. کدام گزینه صحیح است؟
الف: زن در مسابقات مختلف شرکت می کند تا با مرد مساوی شود
ب: تنهایی سفر کردن زن جهت مساوی بودن با مردان
ج: زن در انسانیت و رعایت تقوا با مرد مساوی است
د: هیچ کدام
10. این سخن از کیست؟ دشمن خیلی سعی می کند این حرکت را متوقف کند اما نتوانسته و نخواهد توانست.
الف: حضرت امام خمینی رحمه الله
ب: امام خامنه ای (مدظله العالی)
ج: شهید رجایی رحمه الله
د: شهید دکتر بهشتی رحمه الله
ص: 28
11. این ضرب المثل مضمون کدام آیه می باشد؟ «روغن سوخته، نذر امام زاده نکنیم»
الف: آل عمران/92
ب: اعراف/ 200
ج: نحل /97
د: توبه / 120
12. این حدیث از کیست؟ اگر زنی آرایش کند و عطر بزند و خودش ...
الف: حضرت زهرا سلام الله علیها
ب: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
ج: امام علی عليه السلام
د: امام حسن عليه السلام
13. اثرات سبک شمردن نماز کدام است؟
الف: کوتاهی عمر
ب: تشنه جان دادن
ج: تاریکی قبر
د: همه موارد
14. چرا همه خانم های ایرانی ملکه هستند؟
الف: چون با حجابند
ب: افراد عادی نیستند
ج: چون با نامحرم ها تماس ندارند
د: هیچ کدام
ص: 29
15. طبق آیه 97 سوره نحل حیات طیبه شامل چه کسانی می شود؟
الف: انسان های مومن و خداجو
ب: صدقه دادن
ج: هر عمل خوب و بری
د: نیکی به بندگان
16. طبق حديث حضرت علی علیه السلام چه چیزی باعث گریه شدید پیامبر (صلی الله علیه و آله) گردید؟
الف: عذاب گناهکاران
ب: عذاب دادن زنانی که موهای خود را نمی پوشانند
ج: عذاب زنان امت
د: ب و ج صحیح است
17. این کلام از کیست؟ مساله حجاب، به معنای جلوگیری از اختلاط بی قید و شرط...
الف: مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
ب: حضرت امام خمینی رحمه الله
ج: شهید بهشتی رحمه الله
د: شهید مطهری رحمه الله
18. طبق فرمایش امام صادق علیه السلام چه چیزی باعث می شود که بوی بهشت از فاصله دو هزار سال هم به مشام نرسد؟
الف: گناه کردن
ب: قطع رحم
ج: نماز نخواندن
د: تهمت زدن
ص: 30
19. چگونه به یاد فقرا و ایتام باید بود؟
الف: احترام کردن
ب: احسان و انفاق کردن
ج: دعا کردن
د: هیچ کدام
20. طبق آیه 120 سوره توبه چه عملی باعث ناراحتی دشمنان می شود؟
الف: هر قدم خیر و نیکی
ب: بیزاری از آنان
ج: عدم متابعت از آنان
د: ب و ج صحیح است
ص: 31
تذکر: در صورت عدم تکمیل مواردی که با علامت (*) مشخص شده اند در قرعه کشی شرکت داده نخواهد شد.
*نام:
*نام خانوادگی:
* نام پدر:
*کد ملی:
*تاریخ تولد:
*تحصیلات :
*تلفن ثابت (با کد) و همراه:
*کدپستی:
*نشانی دقیق پستی:
تصویر

ص: 32