سرشناسه: خامنه ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 -
عنوان و نام پدیدآور: استفتائات (باب وقف) [کتاب]/ حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای (مدظله العالی).
مشخصات نشر: تهران: سازمان اوقاف و امور خیریه، معاونت فرهنگی، 1389.
مشخصات ظاهری: 463 ص.
موضوع: وقف (فقه)
شناسه افزوده: سازمان اوقاف و امور خیریه. معاونت فرهنگی و اجتماعی
رده بندی کنگره: BP 193/2/خ 25 الف 5 1389
رده بندی دیویی: 297/372
شماره کتابشناسی ملی: 2772679
بسم اللّه الرحمن الرحیم
خیراندیش دیجیتالی: کانون فرهنگی اندیشه اصفهان
ویراستار کتاب: زهرا سوسنی
ص: 1
ص: 2
استفتائات (باب وقف) رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای (مدظله العالی) متولیان
ص: 3
استفتائات (باب وقف) - متولیان
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای (مدظله العالی)
ناشر: معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه
چاپ: اسوه
قطع: پالتویی
نوبت چاپ: اول - زمستان 1390
شمارگان: 5000 نسخه
آدرس: تهران، خ نوفل لوشاتو، سازمان اوقاف و امور خیریه، معاونت فرهنگی
تلفن: 64871161 - 021 نمابر: 64872604 - 021
سایت سازمان: www.awqaf.ir
سایت معاونت: www.mfso.ir
سایت مجتمع: www.mfpo.ir
آدرس مجتمع: قم، خیابان شهدا، (صفاییه)، کوی ممتاز، کوچه 7 (فتحی)، پلاک 32 مجتمع فرهنگی پژوهشی معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه
تلفن: 7746431 - 0251
ص: 4
مقدمه...7
احكام وقف...9
شرایط وقف...63
عبارت های وقف...79
شرایط متولی وقف...87
شرایط موقوف علیه...127
تغییر و تبدیل در نیات واقفین...133
حبس...175
ص: 5
ص: 6
بسمه تعالی
وقف سنت حسنه ای است که در تمام ادوار تاریخ انسان های نیک اندیش به آن عمل نموده اند و پرونده ی اعمال خویش را تا قیام قیامت باز گذاشته و در حد توان خویش از دوران کوتاه عمر بیش ترین استفاده را نموده اند و این سنت حسنه در تمامی ادیان الهی توسط پیامبران بزرگ خداوند مدیریت گردیده و احکام صحت و ارتقاء کیفی آن و لوازم قبول در درگاه الهی برای بشر تبیین گردیده است. در آخرین و کامل ترین دین الهی نیز احکام وقف به بهترین شکل توسط نبی مکرم اسلام حضرت محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) و ائمه ی اطهار (عليهم السلام) توضیح و تشریح گردیده است که ایشان ولایت عامه ای جهت سرپرستی و نظارت بر چگونگی اجرای این احکام به علمای دین و به خصوص ولی فقیه زمان بخشیده اند و از جهت آن که سازمان اوقاف و امور خیریه متولی سامان بخشیدن به امور موقوفات در کشور بوده و سرپرست این سازمان موظف به داشتن اذن از ولی فقیه در امور جاری و احکام مرتبط می باشد نیاز به جمع آوری فتاوی معظم له در این زمینه بی تردید از اولین ابزار این مهم است.
در این زمینه معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه پس از بررسی دقیق و تحقیق مجدانه در اکثر کتب احکام مجموعه ای کامل تر از استفتائات مقام عظمای ولایت حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای مدظله العالی در زمینه ی احکام وقف که روز آمد و مورد ابتلای کثیری از جامعه باشد را بدست نیاورده، به همین دلیل در نیل به انجام وظیفه ی خود که همانا تحقق منویات معظم له در امور وقف می باشد پس از گرد آوری و تنظيم حدود 128 استفتاء در سال 88 در این زمینه به چاپ رسانید.
با توجه به استقبال فراوان، خصوصاً علمای اعلام، حدود 820 استفتاء از معظم له در سال 89 گرد آوری و بزیور طبع آراسته شد. مجموعه حاضر که مورد نیاز اقشار خاصی هم چون ادارات، حوزه های علمیه، مساجد و حسینیه ها، متولیان و احکام مربوط به قبرستان می باشد، بصورت جدا گانه و تخصصی تر منتشر می گردد.
امید که این تحفه مورد قبول درگاه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه واقع گردیده و موجبات رضایت حضرت باری تعالی را فراهم نماید.
معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه
ص: 7
ص: 8
ص: 9
1. معنای وقف عام و وقف خاص چیست؟ عدّه ای می گویند: تغییر وقف خاص بر خلاف قصد واقف و تبدیل آن به ملک خاص جایز است، آیا این سخن صحیح است؟
بسمه تعالی
عموم و خصوص در وقف با ملاحظه موقوف علیه است، بنابر این وقف خاص، وقف بر شخص یا اشخاص معیّن است مانند وقف بر اولاد و یا وقف بر زید و فرزندان او و وقف عام وقف بر جهات و مصالح عمومی مانند مساجد و مکان های استراحت و مدارس و امور مشابه دیگر و یا وقف بر عناوین کلی مثل فقرا و ایتام و بیماران و کسانی که در راه مانده اند و مانند آن است و این اقسام سه گانه تفاوتی از جهت اصل وقف ندارند، هر چند از حیث احکام و آثار تفاوت دارند، مثلا وجود مصداق موقوف علیهم در خارج هنگام اجرای صیغه وقف هم شرط نیست در حالی که در وقف خاص شرط می باشد و هم چنین در وقف بر جهات و مصالح عمومی که به صورت وقف انتفاع هستند از قبیل مساجد و مدارس و قبرستان ها و پل ها و مانند آن ها، وقف به هیچ وجه قابل فروش نیست حتّی اگر خراب شود، بر خلاف وقف خاص و وقف بر عناوین کلی به صورت وقف منفعت که فروش و تبدیل آن ها در بعضی از حالت های استثنایی جایز است.
2. آيا غصب وقف و تصرّف در آن در غیر جهت وقف موجب ضمان اجرت المثل است؟ و آیا تلف کردن وقف مثل این که ساختمان آن تخریب گردد و یا زمین موقوفه تبدیل به خیابان شود، موجب ضمان مثل یا قیمت آن می گردد؟
بسمه تعالی
در وقف خاص مانند وقف بر اولاد و هم چنین در وقف عامّی که به صورت وقف منفعت است، غصب و تصرّف در غیر جهت وقف یا بدون اذن موقوف علیهم در اوّلی و بدون اذن متولّی شرعی در دوّمی، موجب ضمان عین و منفعت است و ردّ عوض منافع استیفا شده و استیفا نشده
ص: 10
هم واجب است و هم چنین ردّ عین در صورتی که موجود باشد و ردّ عوض آن در صورتی که در دست او یا بر اثر فعل او تلف شده باشد واجب است و عوض منافع باید در جهت وقف و عوض عین موقوفه در بدل وقفی که تلف شده مصرف شود و در وقف عامی که بصورت وقف انتفاع است مثل مساجد و مدارس و کاروانسرا ها و پل ها و مقبره ها و مانند آن ها که وقف بر جهات یا عناوین عمومی هستند تا موقوف علیهم از آن ها انتفاع ببرند در صورتی که توسط غاصب غصب شوند و آن ها را در جهتی غیر از منافعی که برای آن ها وقف شده اند بکار ببرد باید اجرت المثل تصرفاتش در چیز هایی از قبیل مدارس و کاروانسرا ها و حمام ها را بپردازد بر خلاف مساجد و مقبره ها و زیارتگاه ها و پل ها که ضامن اجرت المثل تصرفاتش در آن ها نیست و اگر عین این موقوفات را تلف کند باید عوض مثلی یا قیمی آن ها را بدهند که آن هم در بدل وقف تلف شده مصرف می شود.
3. اگر وقفی بودن زمین محرز باشد ولی جهت وقف معلوم نباشد، ساکنین و زراعت کنندگان در آن زمین چه تکلیفی دارند؟
بسمه تعالی
اگر زمین موقوفه، متولّی خاص داشته باشد، واجب است تصرّف کنندگان به او مراجعه کنند و زمین را از او اجاره نمایند و اگر متولّی خاصی نداشته باشد، ولایت بر آن با حاکم شرع است و تصرّف کنندگان باید به وی مراجعه نمایند و اما نسبت به مصرف در آمد وقف که متردّد بین محتملات است، اگر محتملات متصادق و غیر متباین باشند مثل سادات و فقرا و علما و اهل فلان شهر، واجب است در آمد وقف در قدر متيقّن آن ها مصرف شود، ولی اگر احتمالات، متباین و غیر متصادق باشند، در این صورت اگر محصور در امور معیّنی باشند، واجب است مصرف وقف با قرعه معیّن شود و اگر احتمال بین امور غیر محصوره باشد، در صورتی که بین عناوین یا اشخاص غیر محصوره باشد مثل این که بدانیم زمین موقوفه وقف بر ذرّیه است ولی ندانیم که ذرّیه کدام شخص از اشخاص غیر محصوره مراد است، در این صورت منافع وقف در حکم مجهول المالک است و واجب است به فقرا صدقه داده شود، ولی اگر احتمال بین جهات غیر محصوره باشد مثل این که مردد بین وقف برای مسجد یا زیارتگاه یا پل یا کمک به زائران و مانند آن باشد، در این صورت واجب است درآمد های وقف به شرط عدم خروج از آن محتملات در امور خیریه مصرف شود.
ص: 11
4. آیا عدول از شروط وقف جایز است؟ و در صورت جواز، حدود آن کدام است؟ و آیا طولانی شدن زمان، بر عمل به شروط وقف تأثیر می گذارد؟
بسمه تعالی
تخلّف از شروط صحیحی که واقف در عقد وقف شرط کرده جایز نیست مگر آن که عمل به آن غیر مقدور یا حرجی باشد و گذشت زمان تأثیری در آن ندارد.
5. اگر ملکی وقف بر اولاد ذکور نسلا بعد از نسل شده باشد، آیا اگر موقوف علیهم به هر دلیلی از حقوق خود صرف نظر کنند، وقف زائل می شود؟ و در صورتی که موقوف علیهم موجود در طبقه قبل از حقوق خود صرف نظر کنند، طبقات بعدی چه تکلیفی دارند؟ و هم چنین متولّی شرعی املاک موقوفه در چنین حالتی نسبت به حقوق بطن های بعدی چه تکلیفی دارد؟
بسمه تعالی
وقفیت با صرف نظر کردن موقوف علیهم از حقوق خود زائل نمی شود و صرف نظر کردن نسل قبلی از حق خود نسبت به موقوفه، تأثیری در حق نسل بعدی ندارد و وقف با آن منحل نمی شود، بلکه نسل بعدی حق دارد هنگامی که نوبت استفاده آن ها از وقف رسید، همه حق خود را مطالبه کند، بلکه اگر در زمان نسل قبل مجوّز شرعی فروش وقف وجود داشته باشد، واجب است بعد از فروش وقف ملک دیگری با پول آن به جای عین موقوفه، جهت استفاده نسل های بعدی از آن خریداری شود و بر متولی وقف هم اداره و حفظ آن برای همه طبقات موقوف عليهم واجب است.
6. اگر در وقف بر ذرّیه، علم به چگونگی تقسیم منافع وقف بین موقوف علیهم نباشد، آیا در این قبیل موارد واجب است تقسیم بر اساس قانون ارث باشد یا بطور مساوی؟
بسمه تعالی
اگر در وقف بر ذرّیه معلوم نباشد که وقف بر افراد بطور مساوی بوده یا
ص: 12
با رعایت تفاوت بین ذکور و اناث بر اساس قانون ارث است، حمل، بر وقف بر افراد بطور مساوی شده و در آمد های وقف هم بین ذکور و اناث در هر طبقه ای بطور مساوی تقسیم می شود.
بسمه تعالی
7. زیدی در موقع حیات خود املاکی داشته وقف نموده است با سه شرط:
شرط اول: تا زمانی که واقف در قید حیات است منافع ملک را خودش استفاده نماید.
شرط دوم: کسی بعد از او حق فروش ندارد.
شرط سوم: بیش از سه سال اجاره داده نشود.
چندی قبل دولت طاغوت ملک فوق را به اجاره نود ساله به افرادی داده، در حال حاضر افرادی که ملک در اجاره نود ساله آن ها بوده اظهار می دارند ما اقدام به گرفتن ملک خواهیم نمود مسئله این است که چون از نظر شرع اسلام واقف زمانی که در قید حیات بوده این ملک را وقف شرعی نموده خواهشمند است ضمن استفتاء این جانب نظر شرعی خود را ذیل این مرقومه اعلام بدارید که بسیار مورد لزوم است.
بسمه تعالی
در فرض مرقوم وقف صحیح است و باید طبق وقف و شروط آن عمل شود و با نظر متولی شرعی و اگر شخص خاصی متولی نیست حاکم شرع بر طبق جهت وقف عمل شود، و اجاره نود ساله که بر خلاف شرط در ضمن وقف است صحیح نیست.
8. زمینی بیست سال پیش وقف اهالی منطقه ای شده تا اموات خود را در آن دفن کنند و واقف تولیت آن را برای خودش و سپس برای یکی از علمای شهر که در وقف نامه ذکر کرده قرار داده و کیفیت انتخاب متولّی بعد از عالم مزبور را هم معیّن نموده است، آیا متولّی کنونی حق تغییر وقف یا تغییر بعضی از شرایط آن و یا اضافه کردن شرایط دیگر به آن را دارد؟ و اگر این تغییر بر جهتی که زمین برای آن وقف شده تأثیر بگذارد، مثل این که آن را ایستگاه ماشین نماید، آیا موضوع وقف به حال خود باقی می ماند؟
ص: 13
بسمه تعالی
با این فرض که وقف از نظر شرعی با تحقق قبض، محقق و نافذ شده است، دیگر تغییر و تبدیل آن و هم چنین تغییر بعضی از شرایط و یا اضافه کردن شرایط جدید به آن توسط واقف یا متولّی جایز نیست و با تغییر وقف از حالت قبلی اش، وقفیّت آن زایل نمی شود.
9. سه سهم از آب نهر را از پدرم به ارث بردم و اکنون متوجه شده ام که این سه سهمی که پدرم خریداری کرده جزء صد سهمی است که پانزده سهم آن موقوفه است و الآن مشخص نیست که این سه سهم داخل در کدام یک است، آيا جزء وقف است یا ملک فروشنده؟ تکلیف من در این رابطه چیست؟ آیا خرید این سه سهم باطل بوده و من حق مطالبه پول آن ها را از فروشنده اوّل که هنوز زنده است دارم؟
بسمه تعالی
اگر فروشنده هنگام فروش، مالک شرعی آن مقدار از آب مشترک که فروخته است بوده و معلوم نباشد که آیا آن مقداری را که مالک آن است فروخته یا سهم مشاع بین وقف و ملک را به فروش رسانده است، در این صورت بیع محکوم به صحت است و حکم به مالکیّت مشتری نسبت به مبیع و انتقال آن از طریق ارث به ورثه او می شود.
10. شخصی زمینی را هشتاد سال پیش خریده و بعد از وفات او، ورثه اش چندین معامله روی آن انجام داده اند و خریدارانی که این زمین را از مشتری اول خریده اند همگی فوت کرده اند و در نتیجه زمین در اختیار ورثه آنان قرار گرفته است و گروه اخیر حدود چهل سال است که زمین را بطور رسمی به نام خود کرده اند و بعد از گرفتن سند رسمی مالکیت، خانه های مسکونی برای خود در آن ساخته اند و اکنون یکی از افراد ادّعا می کند که این زمین وقف بر اولاد مالک بوده و آنان حق فروش آن را نداشته اند، حال با توجّه به این که در طول هشتاد سال کسی چنین ادعایی نکرده و سند مکتوبی که دلالت بر وقفیّت بکند هم وجود ندارد و کسی هم شهادت به آن نداده است، مالکان فعلی چه تکلیفی دارند؟
ص: 14
بسمه تعالی
تا زمانی که مدّعی وقفیّت و مدّعی عدم جواز بیع، ادعای خود را به طریق معتبری ثابت نکرده، حکم به صحت معاملاتی که روی زمین واقع شده است و هم چنین حکم به ملکیت آن برای افرادی که فعلا نسبت به زمین ذوالید و متصرّف در آن هستند، می شود.
11. آیا جایز است بعضی از ورثه که در ترکه سهم دارند، همه آن را وقف کنند؟ و آیا اجرای صیغه وقف به نام آن عدّه صحیح است؟
بسمه تعالی
وقف ایشان فقط در سهم خودشان از ترکه صحیح است، ولی نسبت به سهام سایر ورثه فضولی و متوقف بر اجازه آنان است.
12. شخصی زمینی را بر اولاد ذکورش وقف کرده و بعد از وفات او اداره ثبت اوقاف بدون اطلاع از کیفیت آن اقدام به ثبت زمین مذکور به نام فرزندان ذکور و اناث نموده، آیا این کار موجب مشارکت اولاد اناث با اولاد ذکور در انتفاع از این زمین می شود؟
بسمه تعالی
مجرّد ثبت زمین مذکور به نام اولاد اناث، توسط اداره اوقاف موجب مشارکت آنان با اولاد ذکور در وقف نمی شود، در نتیجه اگر ثابت شود که زمین وقف بر خصوص اولاد ذکور است، فقط مختص آنان خواهد بود.
13. احتراماً معروض می دارم در روستائی قنات آبی همراه با مقداری زمین کشاورزی موجود می باشد که توسط پدران صاحبان فعلی آن ها آباد شده است، حدود پنجاه سال پیش اداره اوقاف به اسم این که این جا وقف می باشد هر ساله مقرری را به هر طریق که می شد از مردم دریافت می کرد. لكن حدود 12 سال پیش وقتی به اداره اوقاف مراجعه کردیم برای این که سند وقف نامه این املاک و قنات را نشان بدهند متوجه شدیم که هیچ سند و مدرکی مبنی بر
ص: 15
این که این املاک و قنات وقف باشد موجود نیست و تنها حرف اداره اوقاف این است که چون قبلاً حکم وقف را داشته حالا هم موقوفه می باشد. لذا برای بنده بلا تکلیف مانده که آیا این املاک و قنات موقوفه می باشد یا مجهول المالک یا مال کشاورزی می باشد دوم این که تا زمان تعیین تکلیف آن به چه صورت می توانیم از این ها استفاه نمائیم آیا اجازه حاکم شرع یا اداره اوقاف لازم است یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر مشهور به وقف است حکم وقف دارد و الا امر آن با حاکم شرع است.
14. جوانی 26 ساله هستم و از چهار دست و پا فلج و از نعمت حرکت و بینائی یک چشم محروم شدم پدر پیرم تمام هستی خود را برای مداوای بنده خرج ولی هیچ گونه بهبودی حاصل نگردید به جهت شرایط فیزیکی و هم چنین وضعیت اقتصادی بسیار نا مساعد نتوانستم ادامه تحصیل دهم جد بزرگوارم املاک خود را وقف اولادی نموده اند و علمای محترم طراز اول آن زمان پس از تأیید وقف نامه را امضاء و ممهور فرموده اند لذا در مورد املاک مذکور عمل به وقف انجام گرفته و سند صادر شده و به اجاره واگذار گردیده است و حال سؤال بنده به شرح ذیل است:
آيا فوت كاتب یا شهودین وقف نامه، قدمت و گذشت زمان وقف نامه پاره شدن کناره کاغذ وقف نامه، وقف نامه مذکور را از نظر اصالت و سندیت علی رغم عمل به وقف و تصرفات 121 ساله در حال و آینده مورد تخدیش و تفکیک و تردید قرار می دهد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر وقف محرز است ولو باین طور که آن محل مشهور به وقف است، باید بر طبق وقف عمل شود و الا باید وقف شرعاً اثبات شود و سند برای اثبات وقف کافی نیست مگر این که موجب اطمینان شود.
15. قطعه زمینی در چند سال قبل توسط دو فرد خیر وقف
ص: 16
گردیده، و از یک فرد روحانی خواسته که برای آن ها وقف نامه بنویسد و به همین منظور صیغه وقف را جاری کند واقفین و شاهدین بی سواد بوده و از کیفیت نوشتن آن در آن هنگام آگاه نبوده و پس از مدتی که وقف نامه توسط یک با سواد بر ایشان خوانده شد متوجه شده اند که صیغه وقف بر اساس نیت واقفین نیست، آیا شرعاً می بایست بر اساس نیت واقفین از آن زمین استفاده شود یا بر اساس وقف نامه و صیغه جاری شده، خواهشمند است راهنمائی فرمائید.
بسمه تعالی
نوشته میزان نیست، هر طور نیت واقفین بوده و وقف شده باید عمل شود.
16. پدرم زمینی را در حدود سی سال پیش با توجه به اعتماد و اطمینان و صداقتی که از دایی خود داشته از وی خریداری نموده است پس از گذشت مدتی از گوشه و کنار و از صحبت های اهالی محل متوجه می شود که می گویند زمینی که شما خریدی از موقوفه زرتشتیان می باشد که آن را ثبت به مالکیت داده و به شما فروخته اند، حقیر از سال 64 بر زمین فوق اقدام به ساختن خانه برای خود نمودم. و در حال حاضر در آن ساکن می باشم و اما چون خودم نیز از بابت این مسأله دل نگران و ناراحت بودم تحقیقاتی از یکی از پیر مرد های زرتشی که اطلاعات در این باره داشته نمودم برابر اظهار وی زمین مورد اشاره از سهمیه ارثی از یکی از اهالی زرتشتیان به پسرش به ارث می رسد پسر وی نیز زمین را که از موقوفه (گمبر) زرتشتیان بوده ثبت به ملک داده و اقدام به فروش آن به یکی از مسلمانان می نماید بعد از سه دست فروش پدر من زمین را می خرد و الان در حال حاضر من در آن ساکن هستم تکلیف من چیست مرا راهنمایی فرموده تا در این رابطه فردای قیامت مسئول نباشم. توضیح این که وقف گمبر از این قرار است که آرد خمیر و سپس نان پخته و به سگ بدهند که محافظ و نگهبان زرتشتیان باشد.
بسمه تعالی
اگر وقفیت زمین مرقوم به واسطه شهرت بین مردم یا گواهی دو عادل و یا اعتراف فردی که زمین را فروخته به وقف بودن آن ثابت نشود محکوم به وقفیت نیست و گرنه حکم وقف دارد.
ص: 17
17. واقف در وقف نامه مصرف موقوفه خود را چنین ذکر کرده، یک دوم برای واقف، بقیه خرید جهیزیه برای دختران فقراء، ده روز روضه خوانی در ماه محرم و صفر، اکنون واقف شک دارد که آیا زمانی که این وقف را روی کاغذ آورده صیغه هم خوانده یا نه با توجه به این مطلب: ایشان توانائی خرید جهیزیه را ندارد آیا اجازه می فرمائید پول آن را جهت خرید جهیزیه به ارحام بدهند؟
بسمه تعالی
بستگی به نظر متولی شرعی و مراعات جهت وقف دارد.
18. آیا جابجائی یعنی اضافه کردن روضه و کم کردن جهیزیه و بالعکس جائز است یا خیر؟
بسمه تعالی
تغییر وقف جایز نیست.
19. چند سؤال از محضر مبارکتان دارم:
آیا ملک وقف به ارث داده می شود یا خیر؟
ظاهراً شخصی وصیت نموده و در ضمن وصیت خود ملک وقفی را به ارث داده است حال سؤال این جاست که آیا این وصیت نامه صحیح است یا باطل و بر فرض بطلان آیا تمام وصیت نامه باطل است یا همان مقدار که ملک وقف را وصیت نموده است؟
بسمه تعالی
وقف به ارث نمی رسد و وصیت نسبت به وقف صحیح نیست و نسبت به غیر وقف مانع ندارد و باید عمل شود.
20. روستائی است که در حدود یک صد سال قبل می گویند که مالک آن به شرح زیر آن را وقف کرده. شش دانگ روستا اعم از زمین های مزروعی و بایر و رود و ملک مسکونی و
ص: 18
جنگل های مربوطه روستای مذکور و ...، منتهی در این جا چند سؤال شرعی برای روشن شدن وظیفه شرعی و دینی ما مطرح است.
آيا مالكين آن زمان با توجه به این که منطقه ارباب و رعیتی بوده با این کیفیت مالک شرعی بودند که بتوانند وقف کند یا خیر؟
بسمه تعالی
با احراز مالکیت وقف صحیح است.
21. اگر چنین وقفی صحت شرعی داشته باشد آیا خانه هائی که قبل از وقف در تصرف مردم بوده آیا مالک چنین حقی دارد که خانه های مسکونی مردم روستای مذکور را وقف کند؟
بسمه تعالی
با عدم احراز مالکیت واقف نسبت به خانه های مذکور، وقف صحیح نیست.
22. بنده یک پدر شهید هستم که تنها فرزندمان شهید شده است و الان خودمان دو نفر به سن کهولت و پیری رسیده ایم و یک منزل داریم که حدوداً پنج میلیون تومان ارزش دارد می خواهیم بعد از مرگ خودمان وقف حسینیه اعظم شهر نمائیم آن طوری که سؤال گرفتیم وقف باید منجز باشد و نمی شود گفت بعد از مرگ ما این منزل وقف حسینیه باشد، لذا از آن مقام عظام عاجزانه می خواهم برای ما روشن بفرمائید که ما چه کار کنیم و چگونه وقفمان صحیح است؟
بسمه تعالی
می توانید منزل را در حال حیات خودتان وقف کنید و تحویل هم بدهید ولی منافع آن را مادام الحیات برای خودتان و همسرتان استثناء کنید.
ص: 19
23. از مال دنیا یک خانه مسکونی و یک باب مغازه دارم که در آمد آن کمک خرجی ام می باشد می خواهم وصیت نمایم با توجه به این که بیش از 3/1 اموالم نمی توانم وصیت کنم آیا می توانم هم اکنون که زنده هستم مغازه ام را وقف نمایم مشروط بر این که بعد از مردنم اجاره آن را به طلبه هایی که در شهر خودمان درس می خوانند تقسیم شود و کتاب خریداری نمایند و اما منزلم را به فرزند خوانده ام ببخشم مشروط بر این که تا زنده هستم در آن بنشینم و بعد از مردن او باشد.
بسمه تعالی
می توانید مغازه را در حال حاضر وقف و منافع آن را مادام الحیات استثناء کنید و نیز می توانید منزل را به استثنای منافع به هر فردی ببخشید البته مشروط به این که قبض و اقباض به نحو معتبر شرعی انجام گردد و در زمان زندگی اختیار اموالتان با خودتان است.
24. آیا تصرف در اموال موقوفه بدون اجازه متولی صحیح است یا خیر؟
بسمه تعالی
باید تصرف در وقف به نظر متولی شرعی باشد.
25. یک رقبه از موقوفه بدون گرفتن سر قفلی به اجاره داده شده، مستأجر بعد از پایان مدت اجاره فوت می نماید، آیا وارث مستأجر می تواند ملک مذکور را هم چنان در اختیار خود داشته و از آن بهره ببرد، یا این که ملک مورد بحث بعد از پایان مدت اجاره باید به موقوفه برگردد؟
بسمه تعالی
پس از انقضاء مدت اجاره مورد اجاره را باید به متولی شرعی تحویل دهند و تصرف در آن بدون اجازه او و صلاح وقف حكم غصب دارد.
26. چندین سال قبل زمین موقوفه ای را به این جانبان توسط واقفین به اجاره واگذار گردیده به جهت نداشتن آب زمین
ص: 20
مورد بهره برداری قرار نگرفته و زمین بازدهی نداشته، اکنون می خواهند زمین را از ما گرفته و به دیگری واگذار نمایند، حال از آن مرجع معظم سؤال ما این است که با توجه به این که تعدادی از وقف کنندگان از دنیا رفته و ورثه دارند و تعدادی هم اندک متقاضی این هستند که پس از وقف و امضاء آن را پس بگیرند تکلیف ما از نظر شرعی نسبت به انجام کار کشاورزی و احیاء زمین فوق چیست؟
بسمه تعالی
هر گونه تصرف در زمین موقوفه باید با اذن و اجازه متولی شرعی موقوفه و به صلاح وقف باشد و پس از این که وقف محقق شد، پس گرفتن آن شرعاً و قانوناً جائز نیست.
27. این جانب زمینی را از شخصی بدون اطلاع از وقف بودن خریداری نمودم و بعداً که متوجه وقف بودن شدم به اتفاق آقای خریدار به نزد صاحب اولیه زمین رفته و از ایشان خواستار تحویل سند شدیم و بعد از آوردن سند اصلی مشخص گردید که زمین ذکر شده موقوفه بوده است. سؤال حقیر این می باشد که با توجه به این که 16 سال زمین در دست خریدار بوده و هیچ کدام نمی دانسته ایم زمین وقفی می باشد:
آیا این زمین در مدت 16 سال اجاره وقفی دارد یا خیر؟ در صورت داشتن اجاره کدام یک باید بپردازیم؟
در مورد این زمین تکلیفمان چه می باشد؟ لطفاً جواب را مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
1- پرداخت اجرت وقف در تمام مدتی که زمین وقفی در اختیار غیر متولی شرعی بوده واجب است.
2- اجرت بر عهده کسی است که از زمین وقفی استفاده کرده و یا در تصرف او بوده ولی چنان چه تدلیس و فریب دادن کسی سبب این خسارت شده می تواند کسی که خسارت را متحمل شده به فریب دهنده مراجعه نماید.
3- کسی که زمین در اختیار اوست مکلف است به متولی شرعی مراجعه و چنان چه توافق شود زمین را اجاره نموده و استفاده نماید.
ص: 21
28. آیا زوجه اشخاصی که همسرشان متولی می شود از نسق مربوط به اراضی وقفی مربوطه حق الارث شاملشان می شود یا خیر؟ و با عنایت به این که املاک وقفی در مالکیت مطلق اشخاص قرار نگرفته و صرفاً برای متصرفین این گونه اراضی فقط حقوق مکتسبه ای وجود دارد که بر اساس آن با وراث قانونی متوفی سند اجاره تنظیم می گردد آیا در شرع مقدس اسلام حقوق مکتسبه متصرفین و زارعین قانونی در حکم اعیان از اموال متوفی تلقی می گردد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر شخص متوفی دارای حق مالی شرعی متعلق به اراضی موقوفه بوده، زوجه وی نیز از آن حق ارث می برد، و اگر صرفاً در قانون اداره املاک موقوفه پیش بینی حق تنظیم سند اجاره به نام وراث متصرف متوفی شده باشد، چنان چه در قانون مربوطه قیدی که موجب استثناء زوجه یا دختران متصرف سابق متوفی وجود نداشته باشد، فرق بین زوجه و دختران و پسران متوفی در این باره نیست.
29. من مستأجر یک هکتار زمین کشاورزی موقوفه هستم این زمین در وسط یک مزرعه عمومی واقع است و کشت این زمین را آبی و برنج کاری می کردم و اجاره آن را همان آبی می دادم اما از جهت تأمین آب اول زیاد خرجی نداشت چون آب مصرفی این زمین سابقاً از یک چشمه ای که در محل ما واقع است هم برای آشامیدنی محل و هم برای کشاورزی کافی بود تأمین می شد و این رویه سال ها ادامه داشت تا این که بعد از گذشت سالیان سال ازدیاد و توسعه جمعیت دیگر آبی که قبلاً از چشمه می آمد برای آشامیدنی و کشاورزی کافی بود حالا دیگر برای کشاورزی بسیار نا چیز است به طوری که در کشت آبی زیاد نقشی ندارد تا آن جا که کشاورزان در مضیقه افتادند و متحیر ماندند که یا باید کشت خشکه و بدون آب می کردند یا برای تأمین آب مورد نیاز خود دنبال آب می رفتند، برای همین هم دنبال آب رفتند و من هم با آن ها بودم من شخصاً به خاطر کمبود آب مایل به کشت آب نبودم اما چون زمین موقوفه در وسط مزرعه بود باید تابع دیگر کشاورزان بودم که کشت آبی می کردند و برای همین هم مخالفت کشاورزان نکردم و با آن ها همکاری کردم و مردم تصمیم گرفتند که مشترکاً برای تأمین آب کشاورزی چاه آب حفر کنند همین کار را کردند و چند حلقه چاه حفر کردند تا این که
ص: 22
موفق شدیم که آب کافی به دست بیاوریم و کشت آبی بکنیم حالا که من با خرج خودم آب و چاه را شریک شدم و مخارج مربوط به آب را می پردازم آیا باید اجاره زمین موقوفه را خشکه زاری بدهم یا آبی اگر خشکه زاری بدهم که حرفی نیست، اما اگر می فرمائید که اجاره آبی بدهم سؤالی که پیش می آید این است که آیا کسی که مستأجر زمین موقوفه است که آن زمین دارای آب است و با من که مستأجر زمین موقوفه هستم ولی آب آن را من شخصاً تأمین می کنم چه فرقی است اگر این طور باشد که من هم مثل دیگران اجاره آبی بدهم آیا در حق من بی انصافی نیست، لطفا وظیفه شرعی مرا بیان فرمائید.
بسمه تعالی
در مفروض سؤال فعلاً زمین موقوفه آب دارد لکن شما که زحمت کشیده و آب برای آن آورده اید اگر به دستور متولی بوده و قصد رجوع به وقف جهت اجرت عمل خود داشته اید نسبت به عملی که کرده اید استحقاق اجرت دارید.
30. آیا می تواند اجاره آن را در اختیار اداره اوقاف شهرستان بگذارد تا در راه اهداف وقف مصرف شود؟
بسمه تعالی
میزان نظر متولی شرعی و مراعات مصلحت و جهت وقف است.
31. آیا می تواند عین آن مقدار اراضی را در اختیار اداره اوقاف بگذارد؟
بسمه تعالی
اگر متولی خاص ندارد مانع ندارد.
23. آیا می تواند وقف نامه ای به نام خود از طرف واقف اصلی با همان شرایط تنظیم نماید؟
بسمه تعالی
تنظیم وقف نامه باید مطابق وقف باشد و در همه موارد باید مراعات نظر متولی شرعی و مصلحت و جهت وقف بشود.
ص: 23
33. سه باب مغازه وقفی که مرحوم پدرم در زمان حیات خودش اجاره داده و دیناری به اسم سر قفلی از مستأجر نگرفته حال که مدت اجاره به پایان رسیده می خواهند به شخص دیگر انتقال دهند و از مستأجر جدید با موافقت اوقاف سر قفلی بگیرند و در ملک موقوفه ایجاد مالکیت برای مستأجر جدید نمایند ... آیا سر قفلی از لحاظ شرع مقدس اسلامی برای مستأجر قدیم در مقابل واگذار کردن این ملک موقوفه به شخص دیگر جایز است؟
بسمه تعالی
مستأجر قدیم که بدون سر قفلی در مغازه تصرف می کرده حق سر قفلی ندارد و نمی تواند از مستأجر جدید سر قفلی بگیرد و وقف باید زیر نظر متولی شرعی آن با مراعات مصلحت و جهت وقف اداره شود.
34. محترماً به عرض می رسانیم این جانبان مستأجرین ملک موقوفه ضمن اطاعت از فرمان حضرت عالی و حکم دادگاه و دیوان عالی کشور که فقط عرصه را وقف اعلام نموده اکنون از حضرت عالی تقاضا داریم در مورد اعیانی ملک ذکر شده که سر قفلی و تعمیرات کلی و جزئی از قبیل گچ کاری، فرش کف، درب و پنجره، آب، برق، گاز و تلفن که تمام آن ها به وسیله مستأجرین انجام گرفته، آیا مستأجرین متصرف سر قفلی و سایر مخارج ذکر شده را می توان صاحب این اعیانی منظور کرد؟
بسمه تعالی
اگر مستأجر اعیانی را از مال خودش احداث نکرده مالک اعیانی محسوب نمی شود، بلی فرش که از مال خودش در آن آورده اگر وقف نکرده و مال الاجاره با شرط در ضمن اجاره نیست باقی بر ملک خود او است، و اللّه العالم.
35. از سالیان قبل مغازه های وقفی بدون دریافت هیچ گونه سر قفلی به صورت اجاره توسط متولیان قبل به افراد واگذار گردیده اینک که مدت اجاره مقتضی گردیده و اوقاف قصد بازسازی مجدد املاک موصوف را دارد
ص: 24
مستأجرين مزبور حاضر به تخلیه و تحویل مغازه به موقوفه نشده و مدعی دریافت حق کسب و پیشه و یا سر قفلی مغازه از متولی وقف می باشند.
1. مستدعی است اعلام فرمایند شرعاً پرداخت و دریافت وجه مورد درخواست در فرض مذکور برای طرفین چه حکمی دارد؟
2. فرضاً چنان چه وجهی به مستأجرین قبلی به عنوان سر قفلی پرداخته باشند آیا موقوفه هنگام تخلیه ملک خود مدیون به پرداخت آن به مستأجر فعلی می باشد یا خیر؟
بسمه تعالی
حق کسب و پیشه حق ثابت در شرع نیست بلی اگر در این باره در جمهوری اسلامی مقرراتی باشد مراعات قانون آن لازم است و نیز اگر مستأجر سر قفلی نداده باشد حق سر قفلی ندارد.
اگر مستأجر سر قفلی داده به کسی که حق گرفتن سر قفلی نداشته حق سر قفلی پیدا نمی کند، و اللّه العالم.
36. برخی از اشخاص متصرف در املاک موقوفه بدون موافقت متولی شرعی موقوفه، اقدام به ساخت و ساز و سرمایه گذاری بر روی املاک موقوفه نموده اند، در حالی که اصل تصرف و انجام عملیات موصوف به جهت این که بدون اجازه و رضایت متولی انجام یافته ظاهراً عاری از وجاهت شرعی به نظر می رسد. مستدعی است تکلیف شرعی و الهی هر یک از طرفین متولی و متصرف را در فرض مرقوم بیان فرمایند.
بسمه تعالی
در فرض مرقوم متصرف باید وقف را تخلیه کند و تحویل دهد و موقوفه ضامن مخارج و خسارات وارده نیست، بلی اگر اعیانی در موقوفه احداث کرده مالک اعیانی است و می تواند آن را مطالبه کند و در این فرض نیاز به معامله یا مصالحه هست، و اللّه العالم.
37. شخصی رقبه موقوفه را به مدت سه سال از مرحوم متولی وقت به اجاره می گیرد و مبلغی را بابت حقوق موقوفه به متولی پرداخت می کند.
ص: 25
اکنون حدود چهار سال است که سند موصوف منقضی گردیده اینک مستأجر مدعی است که به دلیل انعقاد همان سند اجاره سابق و پرداخت وجه اولیه امروز نیز شرعاً باز مجاز در تصرف زمین می باشد و موقوفه مدعی است که به دلیل انقضاء سند اجاره و تضییع حقوق موقوفه، دیگر مستأجر سابق شرعاً مجاز به تصرف در ملک موقوفه نمی باشد، مگر در صورت پرداخت حقوق واقعی موقوفه و جلب رضایت متولی حاضر، مستدعی است در فرض موصوف جهت تعیین تکلیف شرعی طرفین حکم اللّه را بیان فرمائید.
بسمه تعالی
در فرض مرقوم مستأجر بدون نظر متولی شرعی حقی ندارد و با مراعات مصلحت وقف متولی می تواند اجاره را تجدید کند.
38. تعدادی از موقوفات این منطقه در گذشته توسط واقفین و متولیان وقف اجاره داده شده مستأجرین در عرصه موقوفاتی که کلاً وقف است به صورت نصف (نصف درختان و محصول آن ها متعلق به وقف و نصف دیگر متعلق به مستأجر) درخت کاری شود و در بعضی دیگر از موقوفات نیز اجازه احداث ساختمان به نفع مستأجر تجویز و احداث بنا شده است، در حال حاضر به علت گذشت زمان اکثر درختان مثمر قبلی خشک و از بین رفته و یا تعداد قلیلی درخت غیر مثمر باقی مانده و ساختمان مستحدثه نیز فرسوده و از حیز انتفاع ساقط شده است. نظر بر این که با وجود ادعای صاحبان اعیانی تصمیم مستقل جهت اخذ اجاره واقعی عادله عرصه وقف به متولیان و اداره اوقاف مقدور نمی شود استدعا می شود ذیلاً مرقوم فرمایند.
آیا مدعیان اعیانی و یا وراث آن ها می توانند بدون اجازه مجدد متولیان و اداره اوقاف مجدداً ساختمان مخروبه را بازسازی و به جای درختان خشکیده ریشه های جدید ریشه گذاری کنند یا خیر؟ و اصولاً در این قبیل موارد عمر قانونی و شرعی اعیانی مستحدثه به چه مدتی می تواند محدود باشد؟
تکلیف متولیان و اداره اوقاف جهت افزایش درآمد عرصه این قبیل موقوفات که وجود چند اصله درخت غیر مثمر
ص: 26
باعث تقلیل درآمد واقعی عرصه وقف و تعطیل نیت واقفین خیر می شود چیست؟
بسمه تعالی
قرار داد فیما بین متولی و مستأجرین موقوفه در فرض مرقوم در حکم مغارسه باطل است و درختان ملک صاحب نهال است، بلی با فرض این که مستأجرین با اجازه متولی شرعی موقوفه احداث ساختمان نمودند و صلاح وقف بوده ملک مستأجرین است و هر گونه تصرف مجدد در موقوفه باید زیر نظر متولی شرعی موقوفه و صلاح وقف باشد و متولیان موقوفه موظف هستند مطابق وقف نامه و نظر واقف عمل کنند.
39. اگر زمینی مثلاً به صورت خشکی بوده و با تلاش متصرفین اکنون به صورت آبی در آمد که منافع بیش تری دارد و یا این که زمین آبی و خشکی منافع فعلی بیش تری نسبت به سال های قبل دارد آیا عواید 6/1 آن که حق موقوفه است بر اساس منافع فعلی آن لحاظ می گردد و یا بر اساس منافع قبلی و قدیم آن؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال منافع فعلی میزان است.
40. این جانب قصد دارم موقوفه ای را از متصدیان شرعی و قانونی آن با حق تملک اعیان اجاره نموده و بر روی عرصه مذکور بنا احداث نمایم و اعیان مذکور را به همراه کلیه حقوق خود از زمین را وقف ابدی نمایم گفته می شود با توجه به این که مدت اجاره قاعدتاً محدود است (نمی تواند نا محدود باشد) گر چه در سند قید می شود متولی بعدی به کرات باید با متولی زمین موقوفه سند اجاره تنظیم نماید و وقف اعیان ابدی است، شرعاً وقف ابدی اعیان بر روی عرصه اجاره ای امکان ندارد. استدعا دارد بیان فرمائید. این وقف صحیح است یا خیر؟
اگر صحیح نیست چه راه حل شرعی در این زمینه پیشنهاد می فرمائید؟
ص: 27
بسمه تعالی
اگر متولی شرعی زمین موقوفه با مراعات مصلحت وقف نسبت به احداث ساختمان و وقف آن، اجازه دهد مستأجر زمین موقوفه می تواند اعیانی را وقف نماید ولی پس از انهدام ساختمان تجدید بنا متوقف بر اذن متولی شرعی است.
41. آیا در ملک وقف عام که شخصی از متولی اجاره کرده است و یا از مجتهد جامع الشرائط اجازه گرفته است بعد از فوت آن متولی یا بعد از فوت آن مجتهد احتیاج به اجازه و اجاره نمودن از متولی و یا مجتهد زنده دارد؟
بسمه تعالی
اگر مدت اجاره تمام شده باشد برای تجدید اجاره رجوع به متولی و یا مجتهد زنده لازم است.
42. زمین های موقوفه جهت ساختن مسکن و استیفاء منفعت توسط متولی شرعی به اشخاص واگذار گردیده.
آیا شرعاً جایز است که مستأجر مورد اجاره خود را به دیگری واگذار نماید؟
بسمه تعالی
نمی تواند به دیگری واگذار کند مگر با اجازه متولی شرعی بلی اگر با او شرط مباشرت در استیفاء منفعت نشده می تواند به دیگری اجاره دهد.
43. آیا مستأجرینی که به موقع اجاره بهای رقبه مورد اجاره خود را پرداخت نمی نمایند و موجبات عدم اجرای به موقع نظر واقف می شوند فرایض دینی آن ها در این رقبات اشکال شرعی دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر با عقد اجاره صحیح زیر نظر متولی شرعی موقوفه و صلاح وقف زمین در اختیار مستأجرین قرار گرفته و مدت اجاره باقی باشد فرائض دینی آن ها در ملک مورد اجاره بلا مانع است هر چند واجب است اجرت موقوفات را به موقع پرداخت نمایند.
ص: 28
44. زمانی که پدرم حیات داشت زمین موقوفه را به شخصی به اجاره واگذار نموده بود حال که پدرم فوت شده آیا اجاره مذکور باطل است یا به قوت خود باقی است؟
بسمه تعالی
اگر پدر شما متولی بوده و با مراعات مصلحت وقف و بطون لاحقه اجاره داده عمل او نافذ بوده و با فوت وی، اجاره باطل نمی شود لکن اگر متولی نبوده و یا با اذن او اجاره نداده، در فرض سؤال اجاره باطل است.
45. وقف در اسلام دارای اهمیت قابل توجهی است، اما متأسفانه متصرفين موقوفات مال الاجاره واقعی موقوفات را پرداخت نمی کنند، آن چه در بازار به عنوان مال الاجاره می دهند بسیار کم تر از اجاره واقعی ملک است، و تمام بحث بر سر این است که شرعا تعيين مال الاجاره موقوفات به عهده چه کسی است؟
بسمه تعالی
تعیین مال الاجاره موقوفات موکول به نظر متولی وقف و رعایت غبطه و مصلحت موقوفه می باشد.
46. آیا متولی می تواند محصولات موقوفه را که فاقد رعیت می باشد خودش اجاره نماید یا خیر؟
بسمه تعالی
اجاره زمین موقوفه در صورتی که به صلاح وقف باشد جائز است.
47. در مواردی که اراضی موقوفه در طرح جاده های عمومی و خیابان قرار می گیرد پرداخت مال الاجاره موقوفه شرعاً به عهده چه کسی است؟ آیا مجری طرح که متصدی مسیر است مدیون به وقف است؟ یا عابرین که در حقیقت بهره گیران از موارد تصرف وقف هستند؟
با علم به عدم پرداخت حق وقف، و عدم رضایت متولی شرعی موقوفه، در صورت عبور از این مسیر های وقفی نحوه برائت ذمه چگونه محاسبه می شود؟
ص: 29
بسمه تعالی
کسی که تخریب موقوفه و غیر قابل استفاده شدن موقوفه و در نتیجه اتلاف موقوفه حکما به او انتساب و استناد پیدا می کند شرعا ضامن است که یا موقوفه را در صورت امکان به حال سابق برگرداند و یا وجه اجاره آن را بپردازد و یا در صورتی که موقوفه را حکماً به صورت تالف در آورده باشد عوض آن را تسلیم نماید، و چنان چه موقوفه با تبدیل به خیابان در حکم تالف باشد بر عابرین چیزی در این باره نیست.
48. چاه آب که در حقیقت سقا خانه ای شده است در منطقه محروم وقف گردیده آیا چاه آب و سقا خانه ای که قباله آن جهت این کار تهیه شده است و علماء قباله را امضاء کرده اند آیا نام گذاری آن چاه به نام علی ابن ابی طالب اشکال دارد و سقا خانه به این نام؟ نظر خود را خواهشمندم از نظر شرعی بیان فرمائید چون این کار در نظر است به اداره اوقاف سپرده شود و نظر جناب عالی لازم و ضروری است این کار را علمای نامبرده تأیید نموده اند.
بسمه تعالی
وقف چاه آب به نام مبارک امیر المؤمنین علی (علیه السلام) برای استفاده مردم مورد رضایت خدا و صدقه جاریه است و هیچ اشکالی در آن نیست.
49. در سال 1341 لغایت 1347 در اجرای قانون اصلاحات ارضی سه پارچه ده مشمول این قانون واقع و اراضی این دهات کلاً به نسبت معینی به زارعین مربوطه واگذار گردید، این دهات هر کدام بین 3/1 تا 3/2 وقف بوده اند که قانون مذکور بدون توجه به وقفی بودن به عنوان اراضی ملکی به این زارعین فروخته اند بلا فاصله پس از این عمل شرکتی در این محل تشکیل و میزان مالکیت هر فرد را محاسبه و نسبت سهام عین و افراد را سهامدار خود ساخته است با این ترتیب سه پارچه ده که هر کدام به تنهائی مشاع بوده اند با تشکیل این شرکت به صورت یک اراضی واحد و مشاع در آمده است مدیران شرکت وقت کمبود آبی که داشته اند جهت شرب اراضی شرکت تقاضای حفر چاه از اداره آبیاری محل نموده اند و بنا به مصلحت در هر محلی
ص: 30
را که لازم دیده اند تعدادی چاه حفر نموده اند تا این که در سال 1363 بنا به فرمان حضرت امام خمینی قدس سره و تصویب قانون برگشت موقوفات به وقفیت خود اسناد تعدادی از زارعین که سهم وقف در سال 1341 به آنان فروخته شده بود باطل و مجدداً با آنان سند اجاره تنظیم می گردید بر اساس این قانون کلیه مستحدثات و حلقه چاه هائی که زارعین در این گونه اراضی از سال 1341 لغایت 1363 که قانون تصویب شده انجام دادند متعلق به خودشان به صورت ملکی اراضی وقفی محسوب می شدند اینک با انحلال این شرکت بلا فاصله تقسیم دارائی های افرادی که در ابتدا به صورت سهام در آمده بود باید صورت پذیرد که مهم ترین آن افراز اراضی می باشد که این عمل با عنایت به اسناد ثبتی موجود و اطلاعات فردی زارعین انجام شده لیکن مشکلی که حادث گردید این است که کل ده حلقه چاه که زمان فعالیت شرکت در اراضی شرکت حفر گردیده اند و با توجه به میزان دارائی زارعین دهات هم جوار تعدادی از این چاه ها متعلق و مایملک زارعین هم جوار است لازم به ذکر است چون نوع وقف و نیت واقف و شخص واقف و میزان آن در هر پارچه ده نیز متغیر است نمی توان زمین زیر آن حلقه چاه را به زارع قریه دیگر واگذار نمود بلکه مجبوریم به وسیله لوله کشی یا نهر کشی آب آن را به قریه هم جوار منتقل نمود.
اینک از آن مجتهد والا مقام استعلام می نماید آیا مالک اراضی قریه محل حفر چاه که حدوداً 3/2 اراضی را مشاعاً مالک است و هم چنین متولی این اراضی که حدوداً 3/1 دیگر را مشاعاً تولیت دارد حق درخواست وجه یا امتیازی از زارع قریه هم جوار که استفاده کننده آب و مالک آن است و امتیاز چاه تلمبه به لحاظ کمبود آب اراضی او صادر شده را دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
چاه اگر در زمینی که قسمتی از آن به صورت مشاع وقف است حفر شده اصل چاه نیز به نسبت وقفیت زمین محل حفر آن وقف است و منافات با مالکیت حفر کننده چاه نسبت به تأسیسات روی چاه از قبیل لوله و تلمبه و ساختمان و غیره ندارد، و متولی شرعی موقوفه حق مطالبه اجرت نسبت به سهم الوقف چاه و هم چنین مالک زمین حق مطالبه اجرت نسبت به سهم الملک چاه را از کسی که از آن چاه استفاده می کند دارند.
ص: 31
50. قریه ای است که چندین سال قبل دچار بی آبی شده عده ای از اهالی برای ادامه کشاورزی طبق مقررات مبادرت به حفر چاه در اراضی ملکی و غیر وقفی نموده اند که بعد از پیروزی انقلاب مشخص گردید که قریه مورد نظر موقوفه است حال با عنایت به مراتب فوق و این که چاه محفوره با هزینه شخصی افراد و در زمین ملکی می باشد جزء موقوفه می باشد یا ربطی به وقف ندارد و ملک طلق مشترکین می باشد؟
بسمه تعالی
چاه تابع محل آن است اگر محل آن وقف نیست چاه هم وقف نیست ولی اگر در زمین موات باشد باید به مسئولین محترم ذیربط در جمهوری اسلامی مراجعه شود، و اللّه العالم.
51. طبق چند فقره وقف نامه قسمتی از آب موقوفه به ترتیب وقف بر شرب منازل گردیده.
آیا فرد یا سازمان غیر از متولی شرعاً می تواند در موقوفه دخل و تصرف کند و امتیاز آب به افراد غیر از نظر واقف بفروشد یا خیر؟
آیا متولی یا اداره اوقاف یا هر مقام دیگر شرعا می تواند بدون رعایت تقدم و تأخر قبل از مشروب شدن چندین خانه مورد نظر واقف که موقوف علیهم اصلی هستند اجازه دهد؟
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی و در جهت وقف استفاده شود و تغییر ندهند و فروش آب که وقف بر مصارف خاصه شده جایز نیست و باید به همان کیفیت وقف عمل شود و با فرض اعتبار ترتیب در وقف باید به ترتیب استفاده نماید و صرف آب موقوفه در غیر جهت وقف و خارج محدوده آن جایز نیست، و چنان چه در موضوع اختلافی باشد باید به دادگاه های ذیربط مراجعه شود.
52. یک قنات، یک چهارک از آن وقف بوده است، قنات خشک شده و ورثه واقف در پنج فرسخی این قنات موتوری داشتند و از این موتور یک چهارک وقف نموده اند و پس از چندی و با فاصله سه فرسخی از موتور اول موتور دیگری را گذاشتند و با یک چهارک از موتور دوم را
ص: 32
هم وقف کرده اند و اخیراً موتور سومی را گذاشتند. سؤال کرده اند آیا واجب است از این موتور سوم هم چیزی وقف کنند یا خیر؟
بسمه تعالی
وقف واجب نیست، ولی اگر آب وقف را جذب می کند باید مراعات شود، و اللّه العالم.
53. لطفاً نظر مبارک را در رابطه با مسئله ذیل بیان فرمایید: آبی است موقوفه جهت شرب محلی که توسط آب انبار هایی مشروب می شده ولی در زمان فعلی آب انبار های مذکور کم تر قابل استفاده است و چه بسا بخش عمده آن آب ها توسط بعضی جهت کشاورزی استفاده می شود، با توجه به کثرت نفوس آن اهالی و ساخت منابع جدید الاحداث و کمبود آب جهت شرب آیا اجازه می فرمایید که آب مذکور به منابع برده شود برای شرب تمام اهالی و آیا می توان از آب مذکور جهت استحمام استفاده نمود یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر برای آشامیدن وقف شده است باید در همان جهت صرف شود و ذخیره آن در منابع جدید مانعی ندارد.
54. آبی است که 7/1 آن وقف مسجد و امامزاده می باشد که درآمد و وجه الاجاره آن صرف تعمیرات مسجد و امامزاده بشود آیا جایز است (بدون در نظر گرفتن وجه الاجاره) آن آب را به خانه های روستائی و یا شهری لوله کشی کرد یا خیر؟
بسمه تعالی
بدون مراعات مصلحت و جهت وقف و نظر متولی شرعی جایز نیست.
55. اگر کار و عمل لوله کشی بدون در نظر گرفتن وجه الاجاره انجام پذیرد آیا وضو گرفتن و یا غسل کردن و به طور کلی تصرف در آن آب جایز است یا خیر؟
ص: 33
بسمه تعالی
اشکال ندارد.
56. اگر مردم و یا متولیان وجه الاجاره را عادلانه در نظر بگیرند و آن را در همان مسجد و یا امامزاده خرج نمایند وضو گرفتن و غسل کردن و تصرف نمودن در آن آب جایز است یا خیر؟
بسمه تعالی
باید به نظر متولی شرعی و مراعات مصلحت و جهت وقف عمل شود.
57. اگر مردم و یا متصدیان لوله کشی به طور عمومی و دسته جمعی به این کار اقدام نکردند ولی عده ای به طور انفرادی بينهم و بین اللّه وجه الاجاره عادلانه ای نسبت به مصرف خود در نظر بگیرند و آن را به هیئت رسیدگی امور مسجد و یا امامزاده بدهند که در تعمیرات آن ها مصرف شود آیا در این صورت تصرف آن عده در آن آب جایز است یا خیر؟
بسمه تعالی
حکم همان است که در مسئله قبل گفته شد و غیر از آن اشکال دارد، و اللّه العالم.
58. در یکی از روستا ها حدود 20 الی 30 سال پیش مردم از طریق آب قنات زمین های کشاورزی خود را آبیاری می کردند در همان زمان آب قنات به چند شبانه روز تقسیم می گردید که در این میان یک شبانه روز وقف می گردد و تا زمانی که آب قنات موجود هست هیچ گونه مشکلی پیش نمی آید منتهی پس از گذشت چند سال آب قنات کم کم زائل شده و به کلی خشک می گردد، مالکین پس از خشک شدن آب قنات به فکر چاه عمیق می افتند و به اطلاع اداره اوقاف شهرستان می رسانند که آب قنات
ص: 34
خشک شده اگر شما هم قصد شرکت در چاه عمیق را دارید باید بابت موتور و مخارج دیگر شریک شوید که هیچ گونه جوابی از اداره اوقاف نمی آید پس از زدن چاه عمیق و نصب موتور زمانی می گذرد که یک باره اداره اوقاف اعلام وجود می کند اما با اعتراض شدید مالکین روبرو می شود و مالکین اعلام می دارند آب قنات خشک شده و عنوان وقف هم عوض شده و چاه عمیق زده شده است، الان این مسئله مورد اختلاف مالکین و اوقاف است که آیا موقوفه از چاه سهم دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر چاه در زمین موقوفه حفر شده باشد تمام چاه وقف است و اگر در زمین مشترک بین وقف و ملک حفر شده نسبت به سهم وقف موقوفه است و هر گونه تصرف در آن باید زیر نظر متولی شرعی موقوفه و صلاح وقف باشد و اگر در زمین ملک شخصی یا زمین مباح حفر شده اختصاص به مالکین آن دارد.
59. قناتی بر مدار 17 شبانه روز جاری می باشد که مجاری دو شبانه روز آب و اراضی آن وقف می باشد بقیه متعلق به خورده مالکین از کشاورزان محلی می باشد آیا شرعاً جایز است که افرادی بدون رضایت مالکین و متولیان موقوفه و اولیاء صغیران در مظهر قنات مزبور اقدام به احداث استخر شنا بنمایند با عنایت به آن که در فصل تابستان و هوای گرم قهراً آب در داخل استخر تبخیر شده و باعث ضایعات می شود.
بسمه تعالی
بدون رضایت تمامی صاحبان آب و اولیاء صغار و متولیان وقف جایز نیست، و اللّه العالم.
60. در قریه ای یک دانگ آب صاحبش وقف کرده بود که برای درختانی که در کوچه و در حیاط ها و برای گل کاری و غیره جاری گردد از زمانی که روستا لوله کشی آب شده است این آب بلا تکلیف شده و معلوم نیست به کجا می رود و
ص: 35
اکنون این جانب رفته ام و از اوقاف اجاره کرده ام و در بهای آن پول به اوقاف پرداخت می کنم و این آب برای زراعت و برای درخت کاری به کار می برم آیا این آب برای بنده مباح است یا خیر؟
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله این است که اگر امکان استفاده از آب در همان جهت وقف باشد تغییر جایز نیست ولی مسئله خاص نیاز به رسیدگی دارد.
61. آب موقوفه در این شهر وقف بر پر نمودن حوض انبار ها و آبیاری درختان و حوض های خانگی در منطقه بوده است این آب اکنون در اجاره عده ای از کشاورزان بوده و با قیمتی ارزان تر از قیمت کارشناسی موجود شرب می شود اکنون که حوض انبار ها کم و درختان توسط شهرداری آبیاری می شود، 1- آیا تغییر کاربری آب از موارد پر کردن حوض انبار ها و آبیاری درختان و غیره به کاربری کشاورزی اشکال شرعی ندارد؟ 2- آیا می توان این آب را به قیمت ارزان واگذار کرد یا لازم است با نظر کارشناسی تعیین اجاره بهاء شود؟ 3- از آن جائی که این آب وقف بر محله ای به نام قصبه شهر شده است آیا می توان این آب را در خارج از محدوده قصبه شهر به افرادی غیر ساکن در قصبه شهر جهت مصارف کشاورزی اجاره داد؟ 4- درآمد حاصل از این آب با توجه به آبیاری درختان توسط شهرداری و نبودن آب انبار های زیاد در چه مواردی لازم است هزینه شود؟ 5- برخی از کسانی این آب را مدت چندین سال اجاره دارند از پرداخت اجاره خود داری کرده و خود را ذی حق می دانند و به نرخ کارشناسی روز راضی نمی شوند آیا تملک آب این موقوفه به مدت چندین سال حقی را متوجه آنان می سازد یا در پایان هر سال اداره محترم اوقاف و امور خیریه لازم است تمدید قرار داد نموده و اجاره بهاء جدیدی تنظیم نماید؟
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی در جهت وقف استفاده شود و تغییر ندهند بلی اگر استفاده در جهت وقف به هیچ وجه ممکن نباشد می توانند در مطلق خیرات از آن استفاده کنند. و قیمت گذاری آن باید طبق مصلحت وقف باشد، و اللّه العالم.
ص: 36
62. یک شبانه روز آب وقفی از قنات یک روستا در مسیر مشخص عبور کرده وقف بر شرب چندین خانه در انتها به سمت آستان مقدس جاری هر قدر و هر کجا که برسد مشروب شود.
تعدادی از افراد موقوف علیهم در طول سال در خانه هایشان ساکن هستند و عده ای بیش تر اوقات سال سکونت ندارند. آیا آن هائی که ساکن نیستند می توانند با معرفی خودشان به عنوان مالکین آب، این آب را از مجرا انداخته آن را به شبکه لوله کشی روستا که در خارج محدوده موقوف علیهم می باشد واگذار نمایند، تا شرب دیگر منازل هم مورد استفاده قرار گیرد؟
آیا فرد یا سازمانی شرعاً می تواند در این آب وقفی دخل و تصرف کرده؟ باعث قطع جریان آب شده شق النهر کند و این آب را از طریق شبکه لوله کشی روستا به افراد ذی حق و خارج از نظر واقفین، با اخذ آب بهاء بفروشند؟
آیا متولی یا اداره اوقاف یا هر مقام دیگری شرعاً می تواند بر خلاف وقف نامه این آب را در خارج از محدوده موقوف علیهم برای شرب دیگر منازل که واجد شرایط نیستند مورد استفاده قرار دهد، اگر چنین کردند تکلیف شرعی ساكنين آن منازل چه خواهد بود؟
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله روشن است که تغییر و تبدیل وقف و ممانعت از عمل طبق وقف نامه جائز نیست لکن موضوع خاص نیاز به رسیدگی دارد که موکول است به محاکم قضائی.
63. در اراضی موقوفه مبادرت به حفر چاه و یا زهکشی جهت استحصال آب گردیده، بین متولی موقوفه و اهالی محل اختلاف است که آیا آب استحصالی متعلق به مردم است یا موقوفه؟
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله روشن است که هر گونه تصرف در موقوفه باید در جهت وقف و زیر نظر متولی باشد ولی مسائل اختلافی باید در محاکم حل و فصل شود.
ص: 37
64. محصول شلتوکی که با صرف هزینه هائی از زمین موقوفه به دست می آید چه مقدار باید سهم موقوفه داده شود؟
بسمه تعالی
مخارج موقوفه از عوائد آن کسر می شود و بقیه صرف جهت وقف خواهد شد.
65. با توجه به لزوم رعایت مسائل شرعی و قانونی در موقوفات، آیا مال موقوفه باید تحت اختیار متولی باشد و یا ارگان های ذی ربط می توانند بدون اجازه متولی حاضر، در آن مداخله نمایند؟
بسمه تعالی
رسیدگی به موضوع موکول به مسئولین ذی ربط در جمهوری اسلامی است.
66. با عرض سلام به استحضار می رساند زمین موقوفه ایست که در آن درخت گردو هم کاشته شده است واقف زمین را وقف کرد به عنوان این که منافع زمین مذکور صرف خرج طوق بندی و روضه خوانی بشود آیا غیر از منافع زراعت درخت گردو هم شامل عین وقف می شود یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر زمین را در حالی که درخت داشته وقف کرده وقف زمین دلیل بر وقف درخت نیست مگر این که قرینه ای در بین باشد که درخت را هم وقف کرده یا منظورش از منافع زمین گردوی درختان هم هست، و اللّه العالم.
67. این کتاب خانه دارای کتاب هایی می باشد که کاربرد ندارد اعم از این که بسیار فرسوده، دارای محتوای قدیمی و بدون متقاضی است. محل تأمین کتاب های فوق وقف، هدیه یا خریداری شده است. بر اساس دو فرض فوق مبادله این کتاب ها با کتاب یا اهداء به مناطق محروم یا فروش به تشخیص مسئول کتاب خانه چه حکمی دارد؟
ص: 38
بسمه تعالی
اگر وقف بودن کتاب های مورد سؤال، محرز باشد، در صورت عدم امکان استفاده از آن ولو در کتاب خانه های دیگر تبدیل به کتاب های دیگر با نظر متولی شرعی مانعی ندارد، ولی اگر هدیه یا خریداری شده باشد وقف برای کتاب خانه نشده باشد حتی المقدور باید رضایت اهداء کنندگان و یا خریدار تحصیل شود و در غیر این صورت اگر علم به رضایت آنان باشد فروش و تبدیل آن به کتاب های دیگر مانعی ندارد.
86. حدود 90 سال پیش قرآنی در 60 تکه که دارای حاشیه ای مزین به آب طلا و زعفران بوده است برای مجالس ترحیم وقف گردیده است. هم اکنون به واسطه ویژگی های منحصر به فرد و جلوگیری از مفقود شدن آن بدون استفاده نزد شخصی به صورت امانت نگهداری می شود. از آن جائی که این قرآن وقف است و مورد استفاده هم قرار نمی گیرد، وظیفه و تکلیف ما را در این امر مشخص کنید.
بسمه تعالی
با امکان استفاده از آن باید در جهت وقف از آن استفاده شود، و اللّه العالم.
69. منزلی قبل از انقلاب و مدتی بعد به صورت خانقاه استفاده می شده است و وقف بر این جهت است. با صحبت های زیادی با متولی آن منزل به این جانب واگذار شد آیا اجازه می فرمائید بعد از مرمت به عنوان دار القرآن مورد استفاده قرار داد یا خیر؟
بسمه تعالی
وقف اول باطل است و با رضایت واقف اول می توانند از آن به عنوان دار القرآن استفاده کنند.
70. به فرض وجود جواز فروش کتاب های فوق صرف وجه آن جهت هر کدام یک از موارد ذیل بنا بر نیاز ضروری تر کتاب خانه به تشخیص مسئول کتاب خانه چه حکمی دارد؟ 1- خرید کتاب 2- خرید لوازم کتابداری و کتاب خانه 3- هزینه های جاری؟
ص: 39
بسمه تعالی
در صورت وقف بودن، باید با اشراف متولی شرعی کتاب خریداری شود و در غیر این صورت تابع نظر اهداء کنندگان است.
71. یک قطعه زمین مسکونی و مزروعی توسط شخص مالک وقف بر حضرت ابا عبد اللّه الحسین (علیه السلام) گردیده و در ایام عاشورا صرف سوگواری حضرت ابا عبد اللّه الحسین (علیه السلام) می شده است.
اینک پس از گذشت مدت ها اشخاصی ادعای مالکیت و ارث در آن زمین می نمایند، در صورتی که پدران و گذشتگان افراد مدعی تاکنون هیچ گونه ادعایی در این خصوص ننموده اند.
استدعا می شود بفرمایید تکلیف این موقوفه چیست و دعوی افراد مدعی چه صورتی دارد؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال اگر وقفیت زمین محرز باشد تملک آن جایز نیست و به هر حال اگر نزاعی در بین است رسیدگی به آن مربوط به محاکم ذی صلاح قضایی می باشد.
72. یک نسخه قرآن خطی 200 سال در اختیار مرحوم پدرمان بوده که از روی نوشته صفحه اول وقف گردیده و متولی هم داشته، اکنون در اختیار هست با آن که بسیار خوش خط و نفیس است ولی چون بسیاری از صفحات آن از پایین کنده شده است، به صورت فعلی نمی توان از آن استفاده کرد. ضمناً هزینه اصلاح و مرمت آن هم بسیار بالا است و نمی توانیم آن را بپردازیم. وظیفه شرعی ما با این مجلد شریف چیست؟
ضمناً نسخه ای دیگر ولی چاپی و معمولی که بسیار قدیمی و کهنه بود، از مرحوم پدرمان به ما رسید که به مسجد محل بردیم و پشت قفسه کتاب ها در مسجد گذاشتیم.
بسمه تعالی
تا جایی که امکان داشته باشد باید در همان جهتی که وقف شده استفاده شود و لازم نیست همه اوراق آن موجود باشد و نسخه دیگر اگر
ص: 40
وقف بوده باید به مصرف همان جهت برسد و اگر وقف نبوده با اجازه سایر ورثه به هر جائی که منتقل شود بلا مانع است مگر آن که حبوه باشد که در این صورت امر آن موکول به نظر ولد اکبر ذکور است.
73. شخصی شش دانگ یک قطعه باغ مشجر را به انضمام یک قطعه زمین زراعت با حدود اربعه معین به انضمام حق السقايه وقف نموده و در وقف نامه چنین توضیح داده که هر سال 5/1 محصول آن ها را در راه حضرت خامس آل عبا سيد الشهداء ارواحنا له الفداء به هر نحوی که متولی آن صلاح و مصلحت داند خرج نماید و فی المجلس شفاهاً 5/4 الباقی را نیز وقف اولاد ذکور نسلا به نسل نموده و اما بعد از فوت واقف مزبور از آن جا که واقف دارای 5 اولاد ذکور بوده باغ مشجر و زمین زراعت ما بين آن ها بالمناصفه تقسیم گردیده و از آن جا که یکی از آن ها فاقد اولاد ذکور بوده بعد از فوتش سهم وی را برادرانش ما بین خویش تقسیم نموده اند یعنی هر 4 برادر بالمناصفه مالک 5/1 دانگ (24 شعیر) از 96 شعیر شش دانگ می گردند و باغ را به چهار قسمت مساوی تقسیم نموده و از آن جا که یکی از پسران واقف دارای 3 پسر بوده سهم پدر خویش را که 24 شعیر بوده باشد بین خویش به 3 سهم 8 شعیر تقسیم نموده اند و 3 برادر دیگر چون هر کدام دارای یک اولاد ذکور بوده آن ها هر کدام به تنهایی مالک 24 شعیر می شوند و با پیروی از این شیوه تقسیم و تفکیک ادامه یافته است. خواهشمند است بیان فرمائید آیا شیوه تقسیم درست بوده است یا نه و آیا وقف در مورد 5/1 و 5/4 قابل خرید و فروش، مصالحه، هبه، رهن، اجاره می باشد؟
بسمه تعالی
با فرض این که 1/5 از اموال مذکور وقف شده است محصول آن مقدار باید صرف در عزاداری خامس آل عبا ارواحنا له الفداء شود و تقسیم آن صحیح نبوده است و وقف قابل خرید و فروش و سایر انتقالات نیست. بلی اجاره آن در صورتی که وقف منفعت باشد اشکال ندارد.
74. می خواستم مسئله ای در رابطه با وقف از محضر مبارکتان استفتاء نمایم. ابوی بنده به مقدار 15 هکتار مرتع از پدرش به ایشان به ارث رسیده در بین 15 هکتار دو
ص: 41
نفر دیگر شریک می باشند، که سهم شرکاء مجموعاً یک هکتار و نیم می باشد و سهم قطعی ابوی بنده سیزده و نیم هکتار است حالا سؤال این جاست که ابوی بنده قبل از تفکیک و تعیین سهم شرکاء فقط از سهم خودشان مقدار 1000 متر را وقف کرده اند این وقف آیا با این وضعیت اشکال دارد و آیا افراز یا مشاعی بودن شرکاء وقف را با مشکل مواجه می کند یا خیر؟
بسمه تعالی
با توجه به این که مالک بوده، وقف او صحیح است و باید مقدار وقف شده با توافق شرکاء افراز شود.
75. باری حقیر صاحب پنجاه در صد کارخانه ای به طور مشاع هستم و قصد دارم قدر سهم خودم را برای امور خیریه وقف نمایم آیا مشاع بودن قدر سهم این جانب مانع وقف شدن است یا خیر؟
بسمه تعالی
وقف مال مشاع صحیح است.
76. وقف عقد است یا ایقاع مثلاً اگر در وقف محصور، چیزی را به کسی وقف کنند او می تواند رد کند؟
بسمه تعالی
وقف ایقاع است ولی در صحّت وقف، قبض موقوف علیه شرط است، فلذا در فرض سؤال اگر شخص «ب» عین موقوفه را تحویل نگیرد، وقف محقق نمی شود.
77. اگر زمینی چند وارث داشته باشد و یکی از ورّاث که در قید حیات نمی باشد بدون اجازه بقیه ورّاث آن ملک را وقف نموده باشد حکم این وقف چه می باشد؟
بسمه تعالی
ص: 42
در فرض سؤال وقف آن ملک صحیح نیست.
78. آیا جمع آوری مبالغی با هماهنگی سازمان ها و افراد خیّر برای اهدای جوایز به محققان دانشگاهی و نگهداری آن وجوه بصورت وقف در حسابی ویژه برای استفاده از منافع سالانه آن جایز است؟
بسمه تعالی
تطبیق عنوان وقف با این مورد محل شبهه است لکن دانشگاه می تواند با اجازه صاحبان پول یا با اخذ وکالت از آنان، مبالغ مزبور را به شکل مورد نظر خود سپرده گذاری کند.
79. کسی که در مکانی زندگی می کند که وقف نامه ای دارد مثلاً طبق وقف باید فرد هر روز یک جزء قرآن بخواند ولی به آن عمل نکرده وظیفه او چیست؟
بسمه تعالی
تخلّف از مورد و جهت وقف حرام است و نمی تواند در مکان مذکور تصرف نماید.
80. شخصی وصیت نموده اموالش در دست فرزندانش باشد و سود حاصل آن را وقف روضه خوانی سید الشهداء نموده آیا این مورد شامل تمام اموال نام برده می شود یا فقط ثلث مال حق وقف و وصیت را داشته؟ ضمناً وارثین وقف نامه و وصیت نامه پدرشان را امضاء نموده اند.
بسمه تعالی
وقف مزبور صحیح نیست، و حکم وصیت را دارد که در ثلث ترکه نافذ است و در زائد بر ثلث موقوف است با اجازه ورثه، و چنان چه اجازه کرده باشند باید بر طبق آن عمل کنند و نمی توانند از اجازه خود برگردند.
ص: 43
81. زمینی است موقوفه روشنائی مسجد که در اثر احداث خیابان قسمت اعظم آن در مسیر خیابان قرار گرفته است حال اگر توسط متولی یا مستأجر روی باقی مانده موقوفه احداث ساختمان به صورت تجاری یا مسکونی شود آیا ساختمان احداث شده وقف محسوب می شود یا فقط زمین وقف می باشد؟
بسمه تعالی
هر گونه تصرف در موقوفه باید زیر نظر متولی شرعی وقف و صلاح وقف باشد و ساختمان احداثی ملک احداث کننده است، ولی اجاره زمین را باید به متولی شرعی موقوفه بپردازد.
82. ملکی مزروعی را شخصی وقف نموده که در آمد آن را به مصرف مجالس تعزیه داری حضرت ابا عبد اللّه الحسین (علیه السلام) برسانند چون متولی درستی نداشته از میان همین زمین ذکر شده جوی برای راه آب بیرون کرده اند، حالیه یک نفر از ورثه مرحوم واقف که خود را مسئول می داند می خواهد زمین را به حال اول برگرداند مخالفت می کنند حکم آن را مرقوم فرمائید که مورد نیاز است.
بسمه تعالی
احداث جوی آب و راه عبور آب در زمین موقوفه موقوف به اجازه متولی شرعی موقوفه و تنظیم قرار داد اجاره با متولی شرعی در این باره است، و بدون اذن و اجازه متولی موقوفه در حکم غصب و موجب ضمان است.
83. قطعه زمین و ساختمانی بوده که وقف حسینیه شده است که در سال 1353 بنا گردیده است این ساختمان به مدت پنج سال در اختیار بانک بوده است و قرار شده که در سال 1358 تخلیه کنند ولی بعد از انقلاب تخلیه که نکردند هیچ بعد از پیگیری های فراوان با زور و اجبار در سال 1367 بعد از 14 سال استفاده از ساختمان و پرداخت اجاره بسیار نا چیزی و بدون سر قفلی به قیمت یک میلیون و دویست هزار تومان آن را خریداری کردند شایان ذکر است که وقف بعد از واگذاری بوده به امید این که ساختمان مذکور تخلیه خواهد شد.
ص: 44
حال از حضرت عالی استدعا داریم با اجبار در فروش و موقوفه بودن آن تکلیف ما را مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
واقف اگر زمین را وقف کرده که در آن حسینیه بنا کنند و تحویل متولی شرعی یا عزاداران داده، هر گونه تصرفی که بر خلاف حسینیه باشد در آن جایز نیست و اگر زمین را وقف نموده که منافع آن خرج حسینیه کنند تصرف جایز است ولی هر گونه تصرف در آن باید زیر نظر متولی شرعی و صلاح وقف باشد و در غیر این صورت تصرف حكم غصب را دارد و فروش موقوفه هم جایز نیست ولی مسائل اختلافی باید در دادگاه حل و فصل شود.
84. اگر درآمد موقوفه ای گندم باشد و به صورت نان پخته در ماه محرم خرج سوگواری امام حسین (علیه السلام) باید بشود چندین سال این خرج داده نشده باشد حال باید این فرد گندم چندین ساله را پرداخت کند یا پول آن به نرخ هر سالی بوده پرداخت نماید؟
بسمه تعالی
شخصی که چندین سال زمین موقوفه را عدواناً تصرف کرده اجرت المثل زمین را بدهکار است و در فرض مرقوم گندم باید بپردازد.
85. زمین موقوفه ای وجود دارد که دارای راهی است که فقط برای عبور چار پایان مناسب است و در حال حاضر به سبب ساخت و ساز خانه در کنار آن باید راه مزبور توسعه پیدا کند، آیا توسعه آن از دو طرف بطوری که به مقدار مساوی از زمین وقفی و املاک شخصی را در بر بگیرد جایز است؟ و بر فرض عدم جواز، آیا جایز است برای توسعه راه، آن مقدار از زمین وقفی از متولّی آن اجاره شود؟
بسمه تعالی
تغییر وقف به محل عبور و جاده جایز نیست، مگر آن که ضرورت الزام آوری آن را اقتضا کند و یا خود موقوفه برای انتفاع از آن نیاز به آن راه داشته باشد، ولی اجاره زمینی که وقف منفعت است برای توسعه راه عبور و مرور با رعایت مصلحت وقف اشکال ندارد.
ص: 45
86. شخصی چندین سال قبل مغازه ای را قبل از تکمیل ساختمان آن اجاره نمود و پول سر قفلی آن را در همان زمان پرداخت کرد و سپس با اجازه مالک، آن را با پول اجاره همان مغازه تکمیل نمود و در طول مدّت اجاره، نصف ساختمان را با سند رسمی از مالک خرید و در حال حاضر مدّعی است که ساختمان مزبور وقف است و نائب تولیت هم ادّعا می کند که باید سر قفلی آن دوباره پرداخت شود، حکم این مسئله چیست؟
بسمه تعالی
اگر وقف بودن زمین آن ساختمان، ثابت شود و یا مستأجر به آن اعتراف نماید، در این صورت هیچ یک از امتیازاتی که از مدّعی مالکیت زمین ساختمان موقوفه گرفته است اعتباری ندارد، بلکه باید برای ادامه تصرّف در ساختمان مذکور قرار داد جدیدی با متولّی شرعی وقف منعقد نماید، و پول خود را می تواند از کسی که ادّعای مالکیّت داشته، پس بگیرد.
87. زمین هایی در منطقه ما وجود دارد که مردم، اقدام به زراعت و کاشت درخت در آن ها می کنند و بین اهالی مشهور است که وقف حرم یکی از امامزادگان (علیه السلام) مدفون در منطقه می باشند و متولّی وقف هم سادات ساکن در آن جا هستند ولی دلیلی بر وقف بودن آن زمین ها وجود ندارد و گفته می شود که در گذشته وقف نامه ای وجود داشته ولی در آتش سوزی از بین رفته است و مردم در حکومت سابق برای جلوگیری از تقسیم زمین ها شهادت به وقفیّت آن ها داده اند و عدّه ای هم می گویند که یکی از حاکمان منطقه که علاقه به سادات داشت، آن زمین ها را برای معاف شدن از مالیات وقف آنان کرد، در حال حاضر این زمین ها چه حکمی دارند؟
بسمه تعالی
برای ثبوت وقفیّت، وجود وقف نامه شرط نیست بلکه اعتراف ذوالید که وقف در تصرّف آنان است یا اعتراف ورثه ذوالید بعد از فوت او، به وقف بودن آن ملک، کافی است و هم چنین احراز سابقه رفتار با آن ملک
ص: 46
به عنوان وقف یا شهادت دو مرد عادل بر وقف بودن آن و یا شهرت وقفیّت آن به گونه ای که مفید علم اطمینان باشد هم وقف بودن را ثابت می کند. در نتیجه با وجود یکی از این دلائل وقفیّت حکم به وقف بودن می شود و در غیر این صورت حکم به مالکیت متصرّف نسبت به آن چه در اختیار دارد می شود.
88. وقف نامه ملکی که مربوط به پانصد سال پیش است پیدا شده، آیا اکنون حکم به وقفیت آن ملک می شود؟
بسمه تعالی
مجرّد سند وقف تا زمانی که موجب اطمینان به درستی مضمون آن نشود، حجت شرعی بر وقفیّت نیست، ولی اگر وقف بودن آن ملک بین مردم بخصوص افراد کهنسال شایع باشد، بطوری که مفید علم یا اطمینان به وقفیت آن شود و یا ذوالید به آن اقرار کند و یا احراز شود که در سابق با آن به عنوان وقف رفتار می شده، ملک مزبور محکوم به وقفیّت است و به هر حال مرور زمان موجب خروج ملک موقوفه از وقفیّت نمی شود.
89. زمینی وجود دارد که مالکش آن را در حضور عالم منطقه دو نفر شاهد عادل برای ساختن مسجد وقف کرده است و بعد از مدتی اشخاصی بر آن تسلط پیدا کرده و خانه های مسکونی در آن بنا نموده اند، وظیفه آن اشخاص و متولّی چیست؟
بسمه تعالی
اگر بعد از انشاء وقف زمین، قبض عین موقوفه با اذن واقف تحقّق پیدا کرده باشد، همه احکام وقف بر آن مترتّب می شود و ساخت خانه های مسکونی توسط دیگران در آن برای خودشان غصب است و بر آنان واجب است ساختمان خود را از بین ببرند و زمین را تخلیه کنند و به متولّی شرعی آن تحویل دهند و در غیر این صورت زمین بر ملک مالک شرعی آن باقی و تصرفات دیگران در آن متوقف بر اجازه مالک است
90. زمین موقوفه ای وجود دارد که دارای سه قنات است و شهرداری به علت خشک سالی مستمر چند ساله، دو عدد از قنات ها را برای تأمین آب آشامیدنی مردم منطقه اجاره کرده است و آب قنات سوم که وقف طلاب منطقه
ص: 47
و فرزندان واقف بوده به زمین فرو رفته و خشک شده و در نتیجه زمین هایی که با آب آن آبیاری می شدند تبدیل به زمین های بایر شده اند و در حال حاضر سازمان زمین شهری ادعا می کند که این زمین ها موات هستند، آیا این زمین ها به علت این که چندین سال کشت و زرع نشده اند ملحق به موات هستند؟
بسمه تعالی
زمین موقوفه با ترک کشت و زرع آن به مدّت چندین سال، از وقفیّت خارج نمی شود.
91. زمین های موقوفه ای وجود دارد که وقف حرم مقدس رضوی (علیه السلام) هستند و در حریم بعضی از این املاک مراتع و جنگل نیز وجود دارد، ولی بعضی از نهاد های مسئول با استناد به مقررات قانونی مربوط مراتع و جنگل ها حکم انفال را بر این جنگل ها و مراتع جاری کرده اند، آیا مراتع جنگل های واقع در حریم املاک موقوفه مانند سایر زمین های واقع در حریم آن ها دارای احکام وقف هستند و واجب است در مورد آن ها عمل به وقفیّت شود؟
بسمه تعال
مراتع و جنگل های واقع در جوار اراضی موقوفه در صورتی که جزء حریم آن ها شمرده شوند، در حکم موقوفه و تابع آن هستند و حکم انفال و املاک عمومی در مورد آن ها جاری نمی شود و مرجع تشخیص حریم و مقدار آن هم عرف محل و نظر افرادی است که در این امر متخصّص هستند.
92. دو مغازه مجاور هم وجود دارند که هر یک موقوفه مستقلی از حیث واقف و مصرف هستند و هر کدام مفروز و منفصل از دیگری است، آیا مستأجر آن دو مغازه حق دارد از یکی از آن دو دربی به دیگری و یا به محل عبور خاص آن باز کند؟
بسمه تعالی
انتفاع از وقف و تصرّف در آن هر چند به مصلحت وقف دیگر باشد
ص: 48
واجب است طبق شرایط وقف و با اجازه متولّی صورت بگیرد و مستأجر هر یک از آن دو مغازه وقفی مجاور هم، حق ندارد به عنوان این که مغازه دیگر هم وقف است با باز کردن درب از یکی به دیگری و قرار دادن راه از آن به مغازه دیگر، در وقف تصرّف کند.
93. در بعضی از زمین های وقفی نهر ها یا مسیل هایی وجود دارد که سنگ ریزه ها و سنگ های معدنی در آن ها یافت می شود، آیا این سنگ ریزه ها و سنگ های موجود در آن ها که در ملک موقوفه واقع شده اند، تابع وقف هستند؟
بسمه تعالی
نهر های بزرگ عمومی و هم چنین مسیل های عمومی که در مجاورت زمین های وقفی هستند و یا از داخل آن ها عبور می کنند، جزء وقف نیستند مگر آن مقداری از آن ها که از نظر عرف، حریم موقوفه محسوب می شوند، در نتیجه با آن مقدار همانند وقف رفتار می شود، ولی در نهر های کوچکی که موقوفه هستند واجب است نسبت به سنگ ریزه ها و سنگ های معدنی و غیره مانند وقف رفتار شود.
94. روستائی است که شهرت به وقفیت دارد ولی وقف نامه ای در دست نیست، شایع و معروف است که قریب شش صد سال قبل حاكم محل آن را وقف بر اولاد ذکور سادات آن روستا کرده است بی آن که نحوه مالکیت حامیت مذکور و چگونگی خریداری ولی از مالک یا مالکین روستای مزبور به اختیار یا به اجبار معلوم و روشن باشد و نظر به این که بعضی از سادات موقوف عليهم مجهول المکان و بعضی مجهول الهویه و تعداد آن ها هم زیاد و دسترسی به همه ممکن نیست و بر فرض امکان در شرائط فعلی که سال ها عمل به وقف نشده اگر مال الاجاره متعارف محل، در نظر گرفته شود اختلاف و درگیری شدید به وجود خواهد آمد چه بسا احتمال غائله ای بزرگ و موجب سفك دماء و دفع فاسد به افسد گردد هر چند بعضی از مستأجرینی که سال هاست بدون اجاره در این جا کشت و زرع دارند، حاضرند رضایت موجرین را بعمل آورند ولی مالک و موجر واقعی را نمی شناسند.
ص: 49
بسمه تعالی
در مفروض سؤال که روستای مذکور مشهور به وقفیت است احکام وقف بر آن جاری است و در صورت عدم متولی خاص باید به حاکم شرع مراجعه و با اجازه او درآمد حاصله صرف سادات مذکور شود و بسط به جمیع واجب نیست.
95. زمین کشاورزی از قدیم الایام موقوفه بوده و اهالی منطقه به موقوفه بودن آن شهادت می دهند حتی از پدرانشان نقل می کنند اشخاصی هم بعنوان متولی سهم مقرری از کشاورز گرفته بقول خودشان خیریه کرده اند و بعد از فوت پدرانشان ورثه آن ها با همین منوال سهم را گرفته اند به مدت یک قرن. حالا ورثه منکر موقوفه بودن می باشند و سند وقف هم در دست نیست آیا می توانند همین زمین را تصرف نموده و بعنوان ملک شخصی خود همه را به مصرف شخصی خود برسانند خواهشمند است حکم شرعی را مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی
با فرض شهرت به وقفیت، زمین مذکور حکم وقف را دارد، و تصرف در آن بدون اذن متولی شرعی موقوفه حکم غصب را دارد.
96. زمین کشاورزی از قدیم الایام موقوفه بوده و اهالی منطقه به موقوفه بودن آن شهادت می دهند حتی از پدرانشان نقل می کنند اشخاصی هم بعنوان متولی سهم مقرری از کشاورز گرفته بقول خودشان خیریه کرده اند و بعد از فوت پدرانشان ورثه آن ها با همین منوال سهم را گرفته اند به مدت یک قرن. حالا ورثه منکر موقوفه بودن می باشند و سند وقف هم در دست نیست آیا می توانند همین زمین را تصرف نموده و بعنوان ملک شخصی خود همه را به مصرف شخصی خود برسانند خواهشمند است حکم شرعی را مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی
با فرض شهرت به وقفیت، زمین مذکور حکم وقف را دارد، و تصرف در
ص: 50
آن بدون اذن متولی شرعی موقوفه حکم غصب را دارد.
97. چند قطعه زمین معروف به وقف بودن است که در دست مستأجرين است و مال الاجاره حاصله از آن در روز عید غدیر خم صرف فقراء و مستمندان آن محل می شده ولی وقف نامه ای در دست نیست ولی مستأجرین این زمین ها و معتمدین محل به وقف بودن آن واقف اند و نیز در بین عموم مردم شهرت دارد و تولیت آن نیز برای افراد خاصی بین تمام اهل محل مشهور است. مستدعی است طبق حکم خدا بفرمائید وقفیت برای مصرف مذکور و تولیت برای آن افراد به شهرت ثابت می شود یا خیر؟
بسمه تعالی
با فرض ثبوت شهرت در بین اهل محل وقفیت برای جهت ذکر شده و تولیت موقوفه برای افراد ثابت می شود.
98. املاکی است (باغ) که بیش از صد سال است بین مردم خرید و فروش می شود و اکنون مالکیت آن که به نام تعداد زیادی از اهالی آن منطقه می باشد موجود است. آیا کسی با ارائه کپی وقف نامه بدون سند اصلی می تواند مدعی وقفیت این املاک شود؟ در فرض ثبوت وقفیت این املاک در سابق، جایز است این املاک را از متصرفین خارج کرد یا نه؟
بسمه تعالی
اگر از کپی وقف نامه اطمینان به وقفیت زمین حاصل می شود یا شهرت به وقفیت داشته باشد زمین و املاک محکوم به وقفیت است. بر فرض ثبوت وقفيت واجب است به حال خود بر گردد و از وقفیت خارج نشده است و حکم غصب دارد.
99. به لحاظ این که این جانب قصد حبس نمودن ملکی را داشته ام وقف نامه برایم نوشته اند، ولی نویسنده آن به طور وقف آن را تنظیم کرده و بنده را هم تولیت قرار داده و
ص: 51
نوشته توسط من خانه قبض گردید خانه اکنون تحویل من است و من تصمیم داشتم آن را در وقت ثبت به طور حبس ثبت نمایم. آیا با توجه به این که نویسنده وقف نامه مرا از چگونگی این وقف نامه آگاه نکرده، و با توجه به این که من این وقف نامه را اصلی ندانسته و ثبت آن را اصلی می دانستم که در وقت ثبت آن را حبس ثبت نمودم آیا تکلیف چیست لطفا مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
اگر قصد وقف نداشته اید وقف نشده است.
100. زمینی است که دارای سند مالکیت به نام شخص می باشد و قبلاً در این زمین گندم و جو کشت می شده است به گفته بعضی افراد محصول آن (به صورت) وقف برای حمامی داده می شده است، ولی کشاورزی که آن را برای صاحبش می کاشته است می گوید چنین نبوده است اکنون آن حمام نیز ویران شده و از این زمین نیز محصولی برداشت نمی شود و هیچ گونه مدرکی مبنی بر این ادعا وجود ندارد که باید محصول آن برای حمام داده شود، آیا گفته کشاورزی که زمین را می کاشته است و سند مالکیت که به نام صاحبش می باشد را می توان مدرک قرار داد و گفته بعضی افراد که حاصل آن که اکنون هیچ چیزی نمی باشد را به حمام می داده را رد نمود و آیا می شود این زمین را معامله کرد؟
بسمه تعالی
زمین اگر مشهور به وقفیت باشد حکم وقف را دارد اگر چه سند مالکیت به نام شخصی صادر شده باشد و بر فرض ثبوت وقفیت، خرید و فروش و معامله آن جائز نیست و هر گونه دخل و تصرف در آن متوقف بر اجازه متولی شرعی و صلاح وقف است.
101. حد فاصل یک باب منزل موقوفه و منازل شخصی همسایگان دالانی وجود دارد که از قدیم تا بحال به صورت انبار منزل موقوفه مورد استفاده بوده است، بر اساس محدوده ثبتی محل مذکور مشکوک است، اکنون برخی از همسایگان مدعی عدم وقفيت محل مذکور می باشند و برخی تقاضای خرید آن محل را
ص: 52
جهت احداث راهرو برای منزل خود دارند، مستدعی است حکم شرعی مسئله را بیان فرمائید.
بسمه تعالی
وقف قابل خرید و فروش و واگذاری به غیر نیست و با فرض این که در گذشته محلی در تصرف وقف بوده و در جهت موقوفه استفاده می شد، محکوم به وقفیت است مگر آن که خلاف آن اثبات شود.
102. ملکی نسلاً بعد نسل به این جانبان رسیده و درید مالکانه ما بوده است و در عمران و آبادی آن هم کسی به جز ما دخالت نداشته و مدارک مالکیت هم موجود است چه قدیمی و چه ثبتی جدید. ولى شخصی این قریه را به تمام وقف کرده آن هم اولاً در دادگاه های متعدد از شصت سال پیش تا به امروز ادعای او چون اسناد مالکیت نداشته است و خدا وکیلی هم نخریده است مردود شده و احکام صادره برله مردم روستا می باشد حال تقاضا داریم حکم مسأله را از نظر شرع مقدس اسلام بدانیم.
بسمه تعالی
حکم به مالکیت متصرفين ذوى الايدى فعلی می شود مگر آن که خودشان اقرار و اعتراف بر وقفیت داشته باشند و یا بینه شرعیه یا حجت شرعی بر وقفیت قائم باشد و یا مدعی وقفیت دعوی خود را به طریق شرعی در دادگاه اثبات کند و حاکم حکم به وقفیت نماید.
103. منطقه ما یک منطقه کشاورزی می باشد که در گذشته این مناطق به صورت موقوفه اعلام شد و الان متولیان امر اصرار بر دریافت موقوفات را دارند و از آن جا که هر یک از اهالی در تحیر زاید الوصفی قرار دارند، از طرفی نه رضایت به تصرف در مال سید الشهداء (علیه السلام) دارند و از آن طرف هم می دانیم که سید الشهداء (علیه السلام) رضایت به دریافت مال دیگران را ندارند زیرا موضوعی که در این مورد مطرح است این است که اولاً در مالکیت مالکین آن زمان حرف است و مورد اشکال، و بر فرض صحت مالکیت آن ها، این مسئله مطرح می شود که در زمان واقفین مقدار زمین زیر کشت بسیار محدود بوده به عنوان مثال در یک سطح زیر
ص: 53
کشت اغلب از 20 هکتار تجاوز نمی کرده لکن بعد ها بر اثر زحمات و تلاش های خود کشاورزان سطح زیر کشت به مقدار 150، 200 و حتی بیش تر هم رسیده است لذا تقاضا داریم اولاً مشخص بفرمائید که مقدار مازادی که به دست خود کشاورزان آباد شده، جزء موقوفات محسوب می گردد یا خیر تا اهال منطقه را از این مشکل شرعی نجات دهید.
بسمه تعالی
اصل وقف واقف نسبت به آن چه که در ظاهر مالک آن بوده است محکوم به صحت و نفوذ است مگر آن که خلاف آن به طریق شرعی ثابت شود، ولی اراضی که در گذشته و در زمان انشاء وقف به صورت جنگل یا بیشه و نیزار یا مرداب یا مرتع طبیعی و از اراضی موات اصلی و جزو انفال و اموال عمومی بوده است و حریم خاص ملک شخصی یا موقوفه نبوده است وقفیت نسبت به آن تسری و شمول ندارد، بلکه این گونه اراضی ملک اختصاصی کسانی است که آن را به قصد تملک برای خودشان احیاء کردند و یا از احیاء کننده آن به آنان به ارث یا بیع منتقل گردید.
104. شهرستانی حدود هشتاد روستا دارد و دارای جمعیت حدود چهار صد هزار نفر می باشد کلیه زمین های این مناطق اعم از مزروعی و مسکونی توسط شخصی که از نزدیکان رضا شاه بوده تصاحب شده و بعداً هم وقف گردیده آیا این گونه وقف که ایشان صاحب اصلی نبوده صحیح است یا خیر؟
بسمه تعالی
وقف باید از طرف مالک یا کسی که مالک به او اختیار داده باشد واقع شود، و با فرض شک محمول بر صحت است و خصوصیات موضوع باید در محاکم شرعیه رسیدگی شود.
105. املاک و مزارع شش دانگ موقوفه ای وجود دارد که کشاورزان به استناد داشتن سند های اصلاحات ارضی قبل از انقلاب تا کنون حاضر به پرداخت مال الاجاره شرعی به متولی و اوقاف نشده اند، لذا برای متشرعین و مبلغین مذهبی این سؤال مطرح است که با علم به موقوفه
ص: 54
بودن آب و ملک و احراز عدم پرداخت حقوق وقف تکلیف شرعی آن ها در استفاده از ملزومات املاک و منازل مذکور چیست؟
بسمه تعالی
تصرفات در املاک موقوفه موقوف بر اذن و اجاره متولی شرعی موقوفه است.
106. موقوفه ای است دارای 2 باب مغازه که متأسفانه مستأجرین اجاره قانونی را طبق نظر کارشناس پرداخت نمی نمایند و متولی شرعی هم رضایت ندارد، این در حالی است که یکی از مغازه ها نانوائی است، خواهشمند است فتوای شرعی جهت خرید نان از مغازه فوق الذکر را و هم چنین حکم کسب و کار مستأجرین را بفرمائید.
بسمه تعالی
اگر بدون اجاره از متولی شرعی یا اجازه او در مغازه تصرف می کنند تصرفاتشان جایز نیست و حکم غصب را دارد.
107. آیا اشخاصی که بدون مجوز اداره اوقاف و متولیان موقوفات اراضی وقفی را در تصرف دارند و متولی و اداره اوقاف به تصرفات آن ها راضی نیستند فرایض دینی آن ها که در این رقبات انجام می دهند از نظر شرعی اشکال دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
در صورت اطلاع و آگاهی اعمالشان باطل است.
108. زمین موقوفه ای است که از روی نا آگاهی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی تصرف و در آن یک حسینیه و تعداد شش باب دکان ساخته شده است، چند دستگاه ساختمان شامل 1- شرکت تعاونی آبادی 2- دفتر پست و تلگراف 3- کمیته امداد امام خمینی (رحمه اللّه علیه) 4- نانوائی آبادی ساخته شده است. آیا این ها باید ماهانه اجاره به موقوفه پرداخت نمایند و یا ساختمان ها و دکان ها و نانوا
ص: 55
را تخریب و زمین موقوفه را به حال اول برگردانند و یا این که آزادند کما این که تا به حال به نحو مالک در املاک خود متصرف و بهره برداری نموده اند، این تصرفات شرعاً جایز می باشد یا متصرفين غاصب هستند؟ مسئله را واضح و روشن بیان فرمائید.
بسمه تعالی
وقفیت زمین مذکور اگر محرز باشد باید آن را از متولی شرعی موقوفه اجاره کنند، و اگر متولی شرعی اجاره دادن را صلاح وقف نداند و یا تصرفات انجام شده مغایر جهت وقف بداند و درخواست تخلیه کند باید تخلیه نمایند.
109. شهرستانی طبق مدارک موجوده جزء موقوفات است و تمامی اراضی وقف می باشد ولی جز عده قلیلی بقیه حق موقوفه را پرداخت نمی کنند در این صورت کسب در مغازه های موقوفه و نماز و عبادت در منازل موقوفه و استفاده های دیگر چه حکمی دارد؟ جایز است یا خیر؟
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی و با مراعات جهت وقف استفاده شود و در غیر این صورت تصرف در آن حکم تصرف در ملک غصبی را دارد و در مورد سؤال به متولی شرعی مراجعه نمائید.
110. این جانب در سال گذشته اقدام به خرید سر قفلی یک باب مغازه به صورت قول نامه نموده ام و پس از خرید متوجه شدم که ملک این مغازه وقف حضرت صاحب الأمر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) می باشد. با توجه به این که این جانب از مقلدین حضرت عالی هستم لذا خواهشمندم به دو سؤال بنده جواب فرمائید. اولاً پولی که بنده به عنوان سر قفلی به شخصی که سر قفلی این مغازه را داشته پرداخت نموده ام آیا بنده را محق این سر قفلی می نماید؟
دوماً درآمدی که از این مغازه عاید بنده می شود چه صورت فقهی دارد؟
بسمه تعالی
ص: 56
اگر با نظر متولی شرعی با مراعات جهت وقف عمل شود هم سر قفلی و هم عوائد آن اشکال ندارد، و اللّه العالم.
111. مستأجرین موقوفات به استناد این که سال های متمادی سابقه تصرف در رقبه های وقف را دارند اجاره ای نا چیز و کم تر از نرخ عادلانه روز به اوقاف پرداخت می کنند آیا صرف سابقه استیجار برای مستأجرین موقوفات تا چه حد ایجاد حق نموده که جزء حقوق مکتسبه محسوب گردد؟
بسمه تعالی
مجرد سابقه استیجار موجب استحقاق تخفیف در اجاره بهاء موقوفه نیست، و متولی شرعی موظف است در تجدید قرار داد اجاره با ملاحظه غبطه و مصلحت وقف، اجاره بهاء عادله تعیین و مطالبه نماید.
112. الف) توسط متولی، رقبه ای از املاک موقوفه به اجاره داده می شود که مستأجر با هزینه شخصی خود طبق نقشه سازمان اوقاف مورد اجاره را باز سازی می کند و تا خاتمه مدت اجاره منافع متعلق به وی باشد و فقط مبلغ مندرج در سند را به عنوان مال الاجاره به موقوفه بپردازد.
ب) در انتهای ملک موقوفه منزلی موجود بوده که مستأجر منزل مذکور را خریداری و بدون اطلاع موقوفه با تجمیع عرصه رقبه موصوف و اراضی استیجاری موقوفه مبادرت به احداث بنا می نماید.
ج) مستأجر از همان ابتدای کار سر قفلی حجرات و مغازه ها را واگذار و هم چنین اجاره بهای آن ها را دریافت می نماید.
د) مستأجر در هنگام تجمیع بلا مجوز عرصه منزل خریداری و اراضی موقوفه و احداث بنا قسمتی از اراضی موقوفه را بدون جلب موافقت موقوفه برای راه عبور ملک خریداری شده خود اختصاص داده و با این عمل، اولاً ارزش ملک خود را صد ها برابر افزایش داده است، ثانیاً با احداث بنا بر روی کل زمین (ملک شخصی و اراضی موقوفه) عملاً ملک شش دانگ موقوفه را به صورت مشاع
ص: 57
در آورده است.
ه) در انقضای مدت اجاره بدون توجه به خاتمه مدت و شرط 4 مندرج در سند اجاره نامه رسمی مبنی بر این که در خاتمه مدت يا حين الفسخ كليه مستحدثات از هر جهت و بدون هیچ گونه قید و شرطی متعلق به موقوفه بوده و مستأجر حقی نسبت به آن ندارد، تعداد دیگری از حجرات و مغازه های خالی را به نفع موقوفه مصادره نموده است. با عرض مراتب از محضر مقدس حضرت عالی استدعا دارد که: اولاً جواهر نظر عالی را در خصوص موضوع سر قفلی مغازه های خالی موجود و آن تعداد که مستأجر بعد از پایان مدت اجاره نامه رسمی واگذار نموده ابلاغ فرمایند. ثانیاً تکلیف شرعی موقوفه را در قبال اشاعه غیر قابل پیش بینی که مستأجر بدون جلب رضایت و موافقت موقوفه به وجود آورده است تعیین و امر به ابلاغ فرمائید.
بسمه تعالی
بعد از انقضاء مدت اجاره مستأجر هیچ گونه حقی نسبت به موقوفه و آن چه متعلق به آن است ندارد و حق ندارد سر قفلی مغازه ها را به دیگران واگذار نماید و یا از مغازه ها استفاده نماید.
طبق شرطی که در ضمن عقد اجاره شده تمام مستحدثات ساخته شده در زمین موقوفه متعلق به موقوفه است و آن چه در زمین شخصی ساخته شده مربوط به مستأجر مذکور است و هیچ اشاعه ای در موقوفه به وجود نیامده بلکه مجرد اتصال موقوفه به ملک شخصی است و در صورتی که از زمین موقوفه مقداری برای راه عبور ملک شخصی استفاده کرده باید آن را به موقوفه برگرداند یا با نظر متولی شرعی راه عبور را با اجرتی که مصلحت وقف باشد اجاره نماید.
113. هر گاه ملک موقوفه از طرف تولیت آن به مدت 30 سال به اجاره واگذار شود و در سند اجاره شرط کرده باشند که بعد از انقضاء مهلت اجاره بنا ها و مستحدثات و اشجار احداثی و غرس شده در زمین که به هزینه شخصی مستأجر به وجود آمده است مجاناً و رایگان در ملکیت موجر قرار گیرد و این شرط بدون وقوع عقد لازم خارج و بدون قصد و رضای مستأجر شده باشد آیا موجر می تواند به محض پایان مدت اجاره علاوه بر وصول مال الاجاره
ص: 58
مقرره مستحدثات مذکور را مجاناً و بلا عوض به تملک خود در آورد یا خیر؟
بسمه تعالی
مجرد قید مطلبی در سند اجاره میزان نیست، اگر در هنگام عقد اجاره در ضمن انعقاد قرار داد فیما بین مؤجر و مستأجر یا در ضمن عقد خارج لازم بر مستأجر شرط شده باشد که کلیه اعیانی احداثی در زمین موقوفه را به وقف واگذار نماید، مستأجر شرعاً ملزم بر وفاء شرط مذکور است.
114. یک باب مغازه موقوفه به وسیله متولی با قید ضمانت به شخصی به مدت یک سال به اجاره واگذار گردیده، در بند شروط سند اجاره مقرر گردیده که پس از انقضاء مدت اجاره در صورت عدم توافق طرفین به تنظیم سند اجاره جديد ... مستأجر موظف به تخلیه و تحویل مغازه موقوفه به متولی می باشد و تا زمانی که مستأجر تخلیه مغازه را به تعویق اندازد موظف است تا زمان تخلیه تا سه برابر اجاره بهاء تعیین شده را بپردازد و در ذیل سند اجاره آمده در صورت تخلف مستأجر ضامن طبق شروط عمل نموده و اجاره بهاء تعیین شده بعدی (یعنی تا سه برابر را بپردازد. سؤال با شرح موصوف: 1) آیا پس از انقضاء مدت اجاره مستأجر می تواند بدون رضایت متولی به تصرف خود ادامه دهد ولو اجاره بهاء تعیین شده را بپردازد؟
آیا مستأجر پس از انقضاء مدت اجاره تا زمان تخلیه مغازه وقفى وفق قرار داد بر مستأجر واجب است تا سه برابر اجاره بهاء تعیین شده را بپردازد؟
اگر مستأجر مغازه را بر خلاف قرار داد تخلیه نکرده و تا سه برابر اجاره بهاء تعیین شده نپردازد آیا بر ضامن واجب است طبق تعهد تا سه برابر اجاره بهاء تعیین شده بر اساس تعهد بپردازد یا خیر، اعلام نظر فقهی مورد استدعا است.
بسمه تعالی
در فرض مزبور ضمانت سه برابر ضامن مالم يثبت است و اشکال دارد و پس از انقضاء مدت اجاره مستأجر باید تجدید اجاره کند و یا مورد اجاره را تخلیه و تحویل متولی شرعی دهد و اگر تخلف کند باید به شرط مورد اجاره که مال الاجاره سه برابر است عمل کند، و اللّه العالم.
ص: 59
115. اشخاصی در حدود سی سال قبل سرای موقوفه ای را به صورت شرعی و قانونی از متولی وقت جهت کسب و کار اجاره نموده و اجاره سالانه را پرداخت نموده اند در چند سال قبل یکی از مستأجرین محل مزبور را به نفر دوم واگذار و از این بابت تحت عنوان حق سر قفلی مبلغ قابل توجهی از شریک خود دریافت نموده است و از طرفی مدت اجاره نیز در آستانه انقضاء می باشد و اداره اوقاف هم به عنوان متولی شرعی کنونی تمدید اجاره را به مصلحت موقوفه نمی داند.
آيا مستأجر فعلی شرعاً می تواند مطالبه وجهی به عنوان سر قفلی و حق کسب و پیشه و یا جبران دریافت پولی که قبلاً به شریک خود پرداخت کرده از موقوفه بنماید؟
بسمه تعالی
حق ندارد.
116. مدت سی سال است که یکی از مغازه های (موقوفه) را اجاره دارم. اجاره مذکور از ماهی شش تومان بوده که به تدریج اضافه شده تا به قرار 755 تومان رسیده است. هم اکنون متولی موقوفه در نهایت تجدید اجاره به ماهی شانزده هزار تومان را دارد در صورتی که قانون مالک و مستأجر افزایش بیست درصد در سال است و شاخص بانکی نیز همین نسبت است، با این وصف با توجه به وضع تورم و رکود بازار، مستدعی است نظر شریف خویش در مورد وظیفه شرعی ما اظهار فرمائید.
بسمه تعالی
تصرف در موقوفه باید زیر نظر متولی شرعی و صلاح وقف باشد در صورتی که اعتراض دارید می توانید به دادگاه مراجعه نمائید.
117. این جانب چون وضعیت مالی زیادی نداشتم تا بتوانم زمین مسکونی خریداری نمایم به اداره اوقاف و امور خیریه
ص: 60
مراجعه نمودم و یک قطعه زمین را به صورت اجاره تصرف و در آن احداث بنا نموده ام ولی هر کس می رسد ما را دل سرد می کند و می گوید چون زمین موقوفه می باشد شما در آن نماز ندارید، لذا استدعا دارم ما را راهنمایی بفرمائید که وظیفه بنده در این قبال چیست و ما را از این فکر بیرون آورید.
بسمه تعالی
اگر طبق مقررات اداره اوقاف واگذار شده و شما هم به قرار دادتان عمل می کنید تصرف در آن از جمله نماز مانعی ندارد.
118. در داخل زمین موقوفه چاه آب آشامیدنی جهت مصرف اهالی احداث گردیده است شرائط شرعی و سهم موقوفه چگونه تأیید می گردد؟
بسمه تعالی
آب حکم خود زمین را دارد که باید در موقوفه مصرف شود و اگر موقوفه به آن نیاز ندارد با نظر متولی شرعی عوائد آن تحصیل و در جهت وقف صرف می شود.
119. سه نفر از سادات روستا که مورد احترام مردم منطقه بوده فوت کرده اند و مقبره ای برای آن ها ساخته شده و مردم در ایام مختلف به زیارت آن بزرگواران می روند و نذوراتی نیز به داخل صندوق که در محل تعبیه گردیده واریز می نمایند. آیا نذورات واریزی به صندوق متعلق به وراث آن ها می باشد یا این که مقبره یاد شده جزء اماکن مذهبی اسلامی بود و باید از طرف اداره اوقاف و امور خیریه اشخاصی را به عنوان هیئت امناء انتخاب تا ضمن اداره نمودن مکان مزبور نذورات متعلق به آن را به تعمیرات و سایر احتیاجات ضروری مکان یاد شده برسانند؟
بسمه تعالی
اموال مذکور به ورثه نمی رسد بلکه اگر متولی دارد زیر نظر آن ها و الا زیر نظر اوقاف در جهت نذر مصرف شود.
ص: 61
ص: 62
ص: 63
120. زمین موقوفه ای در کنار قبرستانی که برای دفن اموات اهالی کافی نیست، وجود دارد و موقعیت آن برای تبدیل به قبرستان مناسب است، آیا تبدیل آن به قبرستان جایز است؟
بسمه تعالی
تبدیل زمینی که برای جهتی غیر از دفن اموات وقف شده، به قبرستان به طور رایگان جایز نیست، ولی اگر وقف آن از قبیل وقف منفعت باشد، متولی شرعی آن می تواند در صورتی که به مصلحت و نفع وقف بداند آن را برای دفن اموات اجاره دهد.
121. زمینی وجود دارد که از زمان های طولانی محل دفن اموات اهالی بوده و یکی از اولاد ائمه «علیهم السلام» نیز در آن مدفون است و قبل از سی سال پیش مکانی را برای غسل دادن اموات در آن ساخته اند، ولی معلوم نیست که این زمین وقف برای دفن اموات شده یا آن که وقف برای امامزاده مدفون در آن است. هم چنین نمی دانیم ساخت غسال خانه در آن برای غسل اموات مشروع است یا خیر؟ بنا براین آیا جایز است اهالی آن جا اموات خود را در آن مکان غسل بدهند؟
ص: 64
بسمه تعالی
جایز است همانند گذشته، اموات را در آن غسّال خانه، غسل داده و در آن زمین که از توابع صحن امامزاده است، دفن کنند مگر این که علم به مغایرت آن، با جهت وقف زمین، پیدا کنند.
122. آیا وقف از کسی که اکراه بر آن شده صحیح است؟
بسمه تعالی
اگر واقف اکراه بر وقف شده باشد، تا زمانی که اجازه او به آن ملحق نشود وقف صحیح نیست و کفایت اجازه لاحقه برای صحّت آن هم محل اشکال است.
123. مستدعی است نظر آیت اللّهی را درباره زمینی که با پول شخصی خود خریداری نموده ام و کلیه اسناد آن به نام این جانب ثبت می باشد که اندرونی آن جهت اسکان شخصی خود و بیرونی آن جهت تدریس و بحث که شبیه مدرسه و حسینیه باشد. آیا با چنین نیتی زمین مزبور وقف می شود یا به ملکیت شخصی خود باقی می ماند؟ ضمناً موقتاً دو اطاق از پول خود در آن ساخته ام.
بسمه تعالی
مجرد قصد احداث بنا در قسمتی از زمین جهت تدریس و بحث علمی در آن کافی برای حصول وقفیت آن نیست و تا وقف به وجه شرعی متحقق نشود زمین و بناء احداثی در آن باقی بر ملک مالک است.
124. شخص بلا وارثی در زمان حیات خود کلیه اموال منقول و غیر منقول خود را وقف بر مصارف عامه می نماید و به آن عمل شده و می شود از موارد وقف یکی سر قفلی مغازه ایشان است که مالکیت آن به دیگران تعلق دارد حالیه جهت رفع کدورت میان مالک و متولی بیان فرمایند آیا سر قفلی مغازه می تواند مورد وقف قرار گیرد یا نه؟
ص: 65
ضمن این که بهای سر قفلی توسط واقف مرحوم به مالک پرداخت شده است.
بسمه تعالی
وقف سر قفلی محل اشکال است لکن نگهداری این حق و استفاده از درآمد آن در راه خیر مانعی ندارد.
125. احتراماً به استحضار می رساند که شخصی مطابق وقف نامه مورخه 1339 / 04 / 12 شمسی در مرض متصل به موت در حالی که به شدت بیمار و در بستر بوده است منزل مسکونی خود را وقف برگزاری تعزیه داری و روضه خوانی حضرت خامس آل عبا و سایر ائمه هدی (علیهم السلام) در عمارت اندرونی که جزء رقبات موقوفه است نموده و در تاریخ 1339 / 04 / 26 یعنی 14 روز بعد بدرود حیات گفته ضمناً از زمانی که وقف نامه تنظیم شده تا زمان فوت واقف که تولیت را نیز عهده دار بوده عملاً تصرف به وقف صورت نپذیرفته است و به لحاظ این دو مطلب علماء محترم محل از همان زمان در صحت وقف مزبور دچار شک و شبهه و تردید بوده اند، لذا خواهشمند است نظر مبارک خود را در خصوص صحت یا اشکال و چگونگی وقف مزبور مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی
اگر واقف منزل مسکونی خود را با صیغه مخصوص وقف نموده است و خود را متولی موقوفه قرار داده است با فرض این که در تصرف متولی بوده نیاز به قبض جدید نیست و وقف تمام است و قابل تغییر نیست.
126. آیا در موارد وقف باید حتماً صیغه وقف به عربی خوانده شود و یا نیت وقف از سوی بانی کافی است؟
بسمه تعالی
صیغه لازم نیست بکله نیت با قبض و اقباض موقوفه کافی است.
ص: 66
127. شخصی یک قسمت از خانه مسکونی خودش که دو طبقه بود وقف برای مدرسه حفاظت الایمان نمود، مومنین و فامیل های خود را به خانه خود دعوت نموده و همه آن ها را به این وقف مطلع کرده. همه حضار مجلس به گفتن این حرف به صلوات بر محمد و آل محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) استقبال کردند بعد به حضار گفت: «مدرسه ای که قبل در مسجد ادامه دارد به خانه وقفی خود که امروز وقف کردم انتقال دهم». یک هیئت مدیره را هم تشکیل داد، بعد از یک ماه داماد و هیئت مدیره مدرسه در دفتر دولتی آن شهر این وقف رسماً ثبت کردند و واقف روی هر صفحه امضاء نمود. در حال حاضر واقف مرحوم شده، داماد او می گوید طبق سند پزشکی واقف صحیح الدماغ نبوده لذا وقف صحيح نیست. از وقف نامه اثبات نمی شود که صیغه وقف خوانده شده است. داماد مذکور از بعضی از علماء فتوای عدم وقف را گرفته است این علماء بر قول داماد مذکور اعتماد نمودند و بدون استفسار از هیئت مدیره مدرسه و دختر و زوجه واقف فتوای عدم اثبات وقف را دادند.
الف) تكليف شرعی هیئت مدیره چیست آیا از وقف دست بردار شود وقتی که دادگاه هند در حق داماد قضاوت کند و لازم به ذکر است که دولت، دولت کفر است؟
ب) آن هایی که از حقیقت وقف با خبرند و بر وقف بودن ساختمان یقین دارند آیا برای آن ها جایز است که از داماد مذکور قطع معاشرت بکنند یا خیر؟
ج) نماز خواندن در آن ساختمان وقف برای غاصب چه حکم دارد؟
د) آیا صیغه خواندن در عربی شرط واجب است یا در هر زبان این مفهوم را اداء کردن کفایت می کند؟
ه) وقتى مؤمنین و فامیل های واقف شهادت می دهند که واقف صحیح الدماغ بوده و در مقابل داماد مذکور و دخترش به خاطر این ملک اختلال ذهنی واقف را اثبات می کنند تقدم بر قول چه کسی است؟
بسمه تعالی
در تحقق وقف صیغه عربی و غیر عربی شرط نیست بلکه به نحو معاطات به این که تحویل متولی یا موقوف عليهم داده شود بعنوان وقف صحیح است و بعد از تحقق وقف و شیاع آن هر ادعائی بر عدم صحت وقف مسموع نیست.
ص: 67
128. در وقف آیا وقف معاطات صحیح است؟
بسمه تعالی
وقف معاطاتی در اوقاف عامه صحیح است.
129. آیا چیزی که وقف می شود باید هنگام وقف کردن منفعت داشته باشد، چه بالقوه چه بالفعل؟
بسمه تعالی
هنگام وقف کردن لازم نیست دارای منفعت باشد.
130. شخصی کتاب در مورد رد و ابطال وقف خاص اولاد ذكور نوشته و در قسمت هائی از آن کتاب چنین آورده است: وقف بر اولاد ذکور آیا بر مقاصد غیر مشروع تنظیم نگشته است؟ وقف بر مقاصد غیر مشروع باطل است و این سنتی است که فقط در زمان جاهلیت قبل از اسلام رونق داشت زیرا بر اساس این ادعا فرزند دختر از حقوق حقه خود محروم می شود لذا از آن مقام معظم انتظار دارد نظر شرعی را در مورد جملات فوق مرقوم فرمائید؟
بسمه تعالی
وقف بر مقاصد غیر مشروعه و امور محرمه محکوم به بطلان است ولی وقف بر اولاد مطلقاً و یا وقف بر اولاد ذکور صحیح است و محرومیت دختر از حقوق حقه خود در صورتیست که او را از ترکه پدر و سهم الارث او محروم نمایند. و آن چه از کتاب مذکور نقل شده اشتباه و غلط است.
131. در خصوص موقوفات خاص اولاد آیا موقوف علیهم به منظور جلوگیری احتمالی سوء استفاده مجاز به دریافت بیلان درآمد و هزینه سالیانه موقوفه مذکور از متولی وقت می باشند یا خیر؟
ص: 68
بسمه تعالی
برای رفع هر گونه شبهه و سوء تفاهم مانع ندارد.
132. املاکی توسط واقف وقف خاص بر اولاد گردیده که در رژیم ستم شاهی این موقوفه مشمول اصلاحات ارضی شده و بین زارعین تقسیم شده است و هیچ یک از زارعین تا کنون قیمت اراضی متصرفی خود را نیز پرداخت نکرده است. به هر حال اراضی مذکور در اختیار زارعین می باشد و تا کنون از پرداخت حق مالکانه خودداری کرده اند.
با توجه به این که قانون اصلاحات ارضی بدون توجه به قوانین شرع و وقف تصویب و اجرا شده است در صورت امکان اعلام فرمائید، که آیا اسناد موقوفات خاص که مشمول اصلاحات ارضی شده اند و رعایت مقررات شرعی در تبدیل آن ها نشده است باید ابطال شوند یا خیر؟
بسمه تعالی
اراضی موقوفه مشمول قانون اصلاحات ارضی نیست و در جمهوری اسلامی اسناد مالکیت اراضی موقوفه و تعمیم قانون اصلاحات ارضی نسبت به اراضی موقوفه لغو شده است جهت تعیین تکلیف موارد اختلاف به دادگاه صالح یا ادارات مربوطه مراجعه نمائید.
133. احتراماً، چون در باره نحوه اجرای تکالیف مربوط به محبوسات و اثلاث باقیه اشکالات شرعی و عملی به شرح زیر موجود است لذا سؤال مورد نظر را در نهایت اختصار به عرض می رساند:
الف: با عنایت به این که رهبر کبیر انقلاب رضوان اللّه تعالى علیه در استفتائیه مورخ 1366 درباره محبوسات مرقوم فرموده اند: «حبس ابد در احکام با وقف شریک است ...». اینک از محضرتان تقاضای پاسخ شرعی در موارد زیر را دارد.
چنان چه در وصیت نامه ای موصی ثلث دارائی خود را به صورت حبس مؤید یا ثلث باقی جهت امور خیریه منظور کرده باشد ولی وصی فوت شده و یا در دسترس نباشد، از نظر شرعی تکلیف اموال محبوسه یا ثلث دائم چیست؟ و چه مرجعی بایستی به این امر رسیدگی نماید؟
ص: 69
اگر وصی مشخص و موجود باشد تکالیف او در مورد حبس ابد و یا ثلث دائم آیا قبول مفاد بند الف و ب فوق الذکر و موقوفه دانستن مورد وصیت و رعایت قوانین و مقررات اوقافی می باشد یا نه؟
چنان چه وصی در اجرای نظر موصی و حفظ منافع عمومی به موقع اقدام لازم به عمل نیاورد، چه شخص یا مقامی بایستی در این امر مداخله و تکلیف مورد ثلث را روشن و به جریان بگذارد.
بسمه تعالی
1) لازم است طبق حبس و وصیت عمل شود و اگر وصی در دسترس نیست حاکم شرع اقدام می کند.
2) حکم همان است که در بند (الف) و بند (ب) نقل کرده اند. و اگر وصیت به حبس به نحو فعل باشد به این نحو که وصیت شده که حبس نمایند یا وصیت به نحو نتیجه باشد لکن منقطع الاول به این نحو که وصیت کرده که بعد از مردنش حبس باشد، وصی مورد وصیت را حبس می کند و اگر اقدام نکرده حاکم شرع عمل می کند.
134. آیا جنگل ها و مراتع طبیعی که انسان در ایجاد آن دخالتی نداشته و بر اساس اصل 45 قانون اساسی جزء انفال محسوب می گردد وقف پذیر است یا خیر؟
بسمه تعالی
در صحت وقف، سابقه مالکیت خصوصی شرعی واقف شرط است و جنگل ها و مراتع طبیعی که از انفال و اموال عمومی است و ملک کسی نیست قابل وقف نیست.
135. در وقف نامه های معتبر و معموله علاوه بر املاک آباد و دائر از اراضی بائر و صحرا، مرتع واقع در مرافق موقوفه نیز به عنوان ملحقات وقف نام برده و از سنوات گذشته بدان عمل شده است اخیراً در پاسخ به استفتائیه شماره 8361 اداره منابع طبیعی فرموده اید: (جنگل ها و مراتع طبیعی از انفال عمومی است و قابل وقف نیست) برداشت آقایان از این فتوا آن است که مراتع و منابع مرافق ملک موقوفه نیز مشمول حكم وقف نیست مستدعی است نظر مبارک و مطاع را در
ص: 70
فرض مرقوم بیان فرمائید که آیا مراتع و منابع طبیعی و اراضی بایر و کوه های واقع در مرافق و حریم املاک موقوفه که شهرت به وقفیت داشته و درآمد های احتمالی از آن نیز در جهت وقف نامه بهره بردای می شده است از نظر شرعی محکوم به حکم وقف است و یا جزء انفال است که طبق اصل 49 قانون اساسی باید مورد عمل قرار گیرد؟
بسمه تعالی
عدم صحت وقف جنگل ها و مراتع طبیعی و هر آن چه که از انفال و اموال عمومی است به ملاحظه این که ملک اختصاصی شخص خاصی نیست منافات با تبعیت حریم رقبات موقوفه از وقفیت ذی الحریم ندارد بلکه از جنگل و مراتع و سایر اراضی موات اصلی واقع در کنار رقبات موقوفه هر مقدار از آن که در نظر عرف حریم مورد نیاز رقبه موقوفه اعم از قریه یا مزرعه یا باغ و غیره محسوب باشد تابع ذی الحریم در احکام و آثار شرعی وقف است و کسی حق جدا کردن حریم در این باره از ذی الحریم و یا احیاء و تملک و نقل و انتقال ملکی آن را ندارد.
136. خواهان نظر مبارک جناب عالی در مورد پنجاه و یک هکتار زمین موات به تشخیص عرف که در وسط زمین های موقوفه که بیش از چند صد هکتار قرار گرفته می باشیم. لطفاً روشن فرمائید که چگونه عنوان وقف با موات بودن زمین قابل تحقق می باشد با توجه به این که هیچ گونه فایده و ثمری برای زمین ها مترتب نیست.
بسمه تعالی
اگر به طریق شرعی احراز شود که زمین موات واقع در وسط زمین موقوفه، در هنگام وقف زمین موقوفه از اراضی موات اصلی بوده و حریم شرعی و عرفی زمین موقوفه هم نبوده است حکم وقف درباره آن مترتب نیست، و چنان چه در این باره اختلافی باشد جهت رسیدگی باید به محاکم قضائی مراجعه نمایند.
137. قریه با حدود معین وقف شده صیغه وقف جاری گردیده به تصرف وقف داده شده و سال ها به وقف عمل شده است. آیا می شود تحت عنوان اراضی موات یا مرتع، بخشی از
ص: 71
آن را از وقف جدا کرد و ملی اعلام نمود یا اگر قریه وقف شده باشد هر آن چه از اراضی در محدوده قریه قرار گرفته محکوم به وقفیت است و باید کماکان به وقف عمل شود؟
بسمه تعالی
هر آن چه از اراضی واقعه در محدوده قریه ی موقوفه که عنوان خاص قریه موقوفه شامل آن می شود شرعاً محکوم به وقفیت است حتی اگر بعد از عمل به وقف نسبت به آن پس از سالیانی به صورت بایر یا موات در آمده باشد باز هم از وقفیت خارج نمی شود و باید کماکان نسبت به آن وقف عمل شود و قابل جدا کردن از وقف و استملاک یا الحاق به اراضی منابع طبیعی نیست و احکام و آثار انفال و اموال عمومی بر آن مترتب نمی شود.
138. مادر بزرگمان دارای دو فرزند دختر بوده و در زمان حیات خود بر سر اختلاف دختر هایش مقدار نیم هکتار زمین را وقف جهت مراسم عزا داری حضرت ابا عبد اللّه الحسين (علیه السلام) می نماید و نامه وقفی را به بزرگ محل تحویل داد و بعد از چند ماه پشیمان شد و رفت نامه را پس بگیرد، بزرگ محل گفت نامه گم شده شما هر تصمیمی می خواهی بگیرید بگیر و بعد از این موضوع هیچ گونه نامه ای ننوشت و بعد از چند سال از فوت ایشان نامه قبلی که نوشته بود پیدا شد و الحال نمی دانم چگونه عمل نمائیم فلذا از آن مقام محترم استدعا داریم ما را راهنمایی فرمائید.
بسمه تعالی
اگر زمین به عنوان وقف تحویل متولی شرعی نداده وقف تمام نبوده و فعلاً زمین به ورثه تعلق دارد و نوشته اثر ندارد، و اللّه العالم.
139. شخصی یک درخت و یا محصول یک درخت را هر سال وقف کرده برای امام حسین (علیه السلام) مدت دو یا سه سال گذشته ولی هنوز به تصرف موقوف علیهم نداده و متولی هم معین نکرده حال تکلیف چیست یعنی وقف صحیح است یا نه و نسبت به محصولات گذشته چه باید کرد و باید به قبض موقوف علیهم بدهد یا نه؟
ص: 72
بسمه تعالی
در وقف قبض شرط است و در فرض مرقوم وقف صحیح نیست، و وقف محصول هم با فرض این که محصول صرف می شود صحیح نیست، و اللّه العالم.
140. شخصی املاک خود را از زمین و باغ وقف بر اولاد ذکور خود نسلاً بعد از نسل نموده است به این گونه که تا هنگامی که نسل اولاد ذکورش منقرض نشده است وقف بر آنان باشد و در صورت انقراض، موقوفه وقف بر سالار شهیدان حضرت ابا عبداللّه الحسین (علیه السلام) باشد، آیا چنین وقفی صحیح است، موقوفه و منافع آن اعم از محصولات کشاورزی، و مال الاجاره و پولی که بابت تخریب موقوفه و تعطیل موقت منافع آن دریافت می شود، مخصوص اولاد ذکور می باشد و دختر و نوه دختری واقف حق استفاده از آن را ندارد؟ یا صحیح است و دختر و نوه دختری واقف هم ذى حق می باشند؟ یا اصلا این وقف صحیح نیست؟
بسمه تعالی
وقف همان طوری که واقف انجام داده به شرط حصول قبض معتبر و در وقف صحیح است.
141. شخصی از دنیا رفته است که چند مورد نذر داشته است آیا ورثه با توجه به مشکلات اقتصادی پیش آمده (در اثر فوت) باید نذر ها را ادا نمایند یا خیر؟
الف) این شخص مذکور یک فقره نیز وقف کرده است آیا به وقف نیز عمل شود؟
ب) خانم این شخص نیز نذر هر ساله داشته است و الان میسور نیست چگونه باید عمل بکند؟
ج) همین خانم نیز یک فقره وقف نموده است با توجه به وضع فعلی معیشتی خانواده آیا می تواند به وقف عمل نکند یا خیر؟
بسمه تعالی
نذر اگر بدون صیغه شرعیه مخصوص به نذر باشد صحیح نیست و عمل به آن لازم نیست و بر دیگران از جمله ورثه لازم نیست به نذر شخص عمل کنند و اگر آن چه وقف شده تحویل هم داده شده است باید به آن عمل شود و اگر قبض معتبر در وقف محقق نشده باقی بر ملک است و ورثه می رسد، و اللّه العالم.
ص: 73
142. این جانب قطعه زمینی را وقف کردم به مدت 5 سال هنوز مدت 5 سال تمام نشده بود روی همین زمین وقف دائمی نوشتم. آیا حالا که هنوز وقف حبس آن به اتمام نرسیده و وقف دائم نوشته شده باید به وقف دائم عمل کرد در صورتی که از دائم بودنش منصرفم آیا مجازم بعد از اتمام مدت حبس شخصاً تصرف کنم؟
بسمه تعالی
در وقف مزبور اشکالی نیست و بر فرض صحت حبس بعد از اتمام شدن مدت حبس تأثیر می کند، البته شرط است در صحت وقف قبض متولی و اگر قبض محقق نشود وقف تمام نیست و اختیار در این صورت با مالک است.
143. کوهی هست موقوفه که علفشان را برای مخارج و مصرف حسینیه و مسجدی می فروخته و هیزمش را اهالی آن قریه برای خودشان می آوردند، حالا آن کوه موقوفه را مردم قریه بین خود تقسیم کرده حتی بعضی شان منزل شخصی برای خود ساخته اند آیا چنین عملی جایز است؟ بر فرض عدم جواز منازل شخصی و تصرفات دیگر چه حکمی دارد.
بسمه تعالی
وقف کوه و تقسیم آن صحیح نیست. بلی اگر حریم موقوفه باشد حکم وقف دارد و چنان چه با شرائط احیاء شود ملک احیاء کننده می شود که بعد از این که مالک شد می تواند آن را وقف کند و با فرض عدم صحت وقف اگر اهالی قریه به این طور تقسیم کرده اند که از هر قسمت بعضی استفاده کنند مانع ندارد ولی مجرد تقسیم مزبور موجب ملک یا حقی نمی شود.
144. این جانب حدود 30 سال قبل قطعه زمین کشاورزی را به شرح ذيل وقف نمودم (مادامی که خودم در قید حیات هستم احتیاج به زمین دارم و عایدات آن مال خودم خواهد بود بعد از فوت خودم درآمد زمین بین سه حسینیه و سه مسجد روستای محل تولدم تقسیم شود).
در حال حاضر از وقف کردن زمین منصرف نشده ام ولی
ص: 74
می بینم جا های مهم تر هست که می توانم زمین را بفروشم و مثلاً پولش را به جهاد مدرسه سازی بدهم.
آیا می توانم زمین را بفروشم و پول آن را به جهاد مدرسه سازی بدهم یا خرج ساخت درمانگاه و امثالهم بکنم که در واقع استفاده بهتر و بیش تر از موقوفه من بشود؟
بسمه تعالی
یکی از شرائط تمامیت وقف قبض است که باید متولی شرعی آن را تحویل بگیرد. اگر در وقف مذکور قبض متولی شرعی حاصل نشده است تمام نیست، و در این صورت اختیار زمین با خود شما است، هر تصرفی می توانید در آن بکنید، و اللّه العالم.
145. آیا اشخاصی که بدون مجوز اداره اوقاف و متولیان موقوفات اراضی وقفی را در تصرف دارند و متولی و اداره اوقاف به تصرفات آن ها راضی نیستند فرایض دینی آن ها که در این رقبات انجام می دهند از نظر شرعی اشکال دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
در صورت اطلاع و آگاهی اعمالشان باطل است.
146. این جانب به عنوان واقف اصلی و متولی دو باب واحد مسکونی به منظور تأسیس مرکز فرهنگی وقف عام نموده ام، ولی متأسفانه اداره کل اوقاف و امور خیریه بر خلاف نظر واقف نخست سند را به نام واقف دیگر تنظیم و سپس به شخص دیگری به منظور استفاده مسکونی وی به طور قطعی انتقال داده اند. با توجه به این که این جانب به این عمل رضایت ندارم نظر مبارکتان را در مورد دخالت و تصرف در موقوفه بدون رضایت واقف را مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
از وقف باید در جهت وقف استفاده شود و تغییر آن جایز نیست، ولی در خصوص مورد سؤال چنان چه اختلافی هست باید رسیدگی شود و مرجع حل آن دادگاه های ذی ربط است.
ص: 75
147. چند ماه قبل یکی از علما در زمین موقوفه ای با اجازه وقف کنندگان آن دفن شده است و در حال حاضر عدّه ای به این کار اعتراض دارند و ادعا می کنند که دفن در زمین موقوفه جایز نیست، این مسأله چه حکمی دارد؟ و بر فرض عدم جواز، آیا اشکال با پرداخت مبلغی به عنوان عوض زمین موقوفه ای که آن عالم در آن دفن شده، بر طرف می شود؟
بسمه تعالی
اگر دفن میت در زمین موقوفه منافی با جهت وقف نباشد، اشکال ندارد، ولی اگر دفن او منافی با جهت وقف باشد جایز نیست و اگر شخصی در چنین زمین موقوفه ای دفن شود، احوط این است که تا بدن او متلاشی نشده نبش قبر شود و در مکان دیگر دفن گردد، مگر آن که نبش قبر، حرجی بوده و یا موجب اهانت و هتک مؤمن شود و به هر حال، اشکال با پرداخت مال یا زمین به عنوان عوض زمین موقوفه بر طرف نمی شود.
148. بعضی از زرتشتی ها بیمارستانی ساخته اند و آن را به مدّت هزار سال در راه خیر وقف کرده اند، با توجّه به ضوابط و مقررات وقف در فقه امامیه، آیا جایز است متولّی وقف در حال حاضر بر خلاف شرایط وقف نامه که در آن تصریح شده است: «اگر درآمد بیمارستان از هزینه های آن بیش تر شود باید با آن تعدادی تخت خریده و به تخت های موجود در بیمارستان اضافه شود»، عمل نماید؟
بسمه تعالی
در مواردی که وقف از مسلمان صحیح است از غیر مسلمان اعم از کتابی و غیر کتابی هم صحیح است، در نتیجه وقف بیمارستان برای استفاده در راه خیر تا هزار سال، هر چند وقف منقطع الآخر است، ولی صحت آن از نظر شرعی بدون اشکال است، لذا عمل به شرایط واقف بر متولّی موقوفه واجب است و او حق اهمال آن شرایط و تعدّی از آن ها را ندارد.
ص: 76
149. زمینی که در اصل جنگل بوده توسط شخصی تصرف و بعداً وقف گردیده، و برای کار های عام المنفعه در اختیار اشخاص قرار گرفته است، آیا این وقف صحیح است و می توان عرصه و اعیان را وقف نماید؟
بسمه تعالی
اگر با اجازه مقام مسئول ذی ربط احیاء کرده و مالک شرعی آن شده است می توان آن را وقف کند.
ص: 77
ص: 78
ص: 79
150. عبارت زیر در وقف نامه ای آمده است: «در صیغه وقف شرط شده که هیأتی از عموم اهالی به عنوان هیأت امناء انتخاب شود.» آیا این عبارت دلالت بر تعیین انتخاب کنندگان می کند؟ و بر فرض عدم دلالت بر تعیین انتخاب کنندگان، حق انتخاب هیأت امناء با چه کسانی است؟
بسمه تعالی
ظاهر عبارت مذکور، لزوم مشارکت عموم اهالی در انتخاب هیأت امناء می باشد.
151. اگر وصف «ارشد و اصلح» در تولیت فرزند ذکوری که از جهت سنی در بین موقوف علیهم از همه بزرگ تر است، شرط باشد، آیا اثبات رشد و صالح بودن هم واجب است یا این که مجرّد بزرگ تر بودن او از جهت سنی باعث می شود که اصل بر اصلح و ارشد بودن او گذاشته شود؟
بسمه تعالی
باید همه شروط تصدّی تولیت احراز شود.
152. شخصی املاک خود را برای مجالس عزا داری حضرت اباعبد اللّه الحسین (علیه السلام) در ایّام محرّم و غیر آن وقف کرده است و بعد از خودش فرزندان خود را تا ابد، متولّی آن قرار داده و ثلث منافع املاک را هم برای متولّی قرار داده است، اگر در زمانی واقف، اولاد مذکّر و مؤنّث از طبقه اوّل و دوّم و سوّم داشته باشد، آیا تولیت وقف برای همه آنان بطور مشترک است و حق تولیت بین آنان تقسیم می شود؟ و بر فرض تقسیم بین همه آنان، آیا بین فرزندان مذکّر و مؤنّث بطور مساوی تقسیم می شود یا با تفاوت؟
ص: 80
بسمه تعالی
اگر قرینه ای که دلالت بر ترتیب بر حسب طبقات ارث و تقدیم نسل سابق بر لا حق بکند، وجود نداشته باشد، همه طبقات موجود در هر زمانی بطور مشترک و مساوی متولّی وقف هستند و حق تولیت بدون آن که تفاوتی بین مذکر و مونّث باشد، بطور مساوی بین آنان تقسیم می شود.
153. اگر واقف، تولیت وقف را بعد از خودش برای مطلق علما و مجتهدین قرار دهد، آیا یکی از علمایی که مجتهد نیست حق دارد امور تولیت را در اختیار بگیرد؟
بسمه تعالی
تا زمانی که احراز نشود که مقصود واقف از علما خصوص مجتهدين است، تولیت وقف توسط عالم دینی اشکال ندارد هر چند حائز رتبه اجتهاد نباشد.
154. شخصی یک قسمت از خانه مسکونی خودش که دو طبقه بود وقف نمود، مؤمنین و فامیل های خود را به خانه خود دعوت نموده و همه آن ها را به این وقف مطلع کرد.
در حال حاضر واقف مرحوم شده، داماد او می گوید طبق سند پزشکی واقف صحیح الدماغ نبوده لذا وقف صحيح نیست. از وقف نامه نیز اثبات نمی شود که صیغه وقف خوانده شده است.
آیا صیغه خواندن به عربی شرط واجب است یا در هر زبان این مفهوم را اداء کردن کفایت می کند؟
وقتی مؤمنین و فامیل های واقف شهادت می دهند که واقف صحيح الدماغ بوده و در مقابل، داماد و دخترش به خاطر این ملک اختلال ذهنی واقف را اثبات می کنند تقدم بر قول چه کسی است؟
بسمه تعالی
در تحقق وقف صیغه عربی و غیر عربی شرط نیست بلکه به نحو معاطات به این که تحویل متولی یا موقوف عليهم داده شود به عنوان وقف صحیح است و بعد از تحقق وقف و شیاع آن هر ادعائی بر عدم صحت وقف مسموع نیست.
ص: 81
155. مقدار قابل توجهی زمین به صورت وقف به جد ما واگذار گردیده مقداری از این اراضی کشاورزی می باشد که عده ای از کشاورزان بر روی آن کار می کنند و سالیانه مبلغ نا چیزی به عنوان حق وقف جهت تعزیه داری حضرت ابا عبد اللّه می پردازند و قسمت عمده ای از زمین ها اراضی ملی اعلام شده و از طرف سازمان جنگل ها و مراتع به عده ای از عشایر واگذار گردیده و پروانه چرا صادر نموده اند و چیزی بابت موقوفه و وقف نمی پردازند و منکر وقفیت قسمت اخیر ملک مذکور می باشند.
آیا این وقف نسبت به کل ملک مذکور صحیح است و واقفين حق وقف داشته اند؟
بسمه تعالی
اگر ملک شرعی خود را وقف کرده اند به قبض معتبر در وقف هم داده اند صحیح بوده و حریم آن هم تابع وقف است.
156. مقدار 51 هکتار زمین که در گذشته نا هموار و رشته قنوات زیادی از آن عبور می کرده و قابل کشت نبود فعلاً هم با وجود مشکلات فوق الذکر به همان شکل باقی مانده است و در سال 56 توسط جنگل داری کروکی کشیده شد و ماده 56 روی آن اجرا گردید و ثبت ملی اعلام گردیده است و ساختمان مرغداری این جانب روی قسمتی از همین زمین قرار گرفته و با توجه به این که میان زمین های وقف قرار گرفته و ما آن زمین ها را که موات بوده احیاء نموده ایم خواهشمند است بفرمائید با توجه به موات بودن آیا موقوفه بودن آن چون میان آن بوده محسوب می شود، نظر مبارک را بفرمائید.
بسمه تعالی
رسیدگی موکول است به مسئولین محترم ذی ربط در جمهوری اسلامی، و زمینی که در وسط زمین موقوفه قرار گرفته موقوفه محسوب است.
ص: 82
157. از قدیم الایام قراء موقوفه اکثراً دارای اراضی زیر کشت بایر و چراگاه و مرتع و تپه و کوه بوده اند که شش دانگ به ثبت می رسید و از اراضی چراگاه و مرتع به طور طبیعی بهره برداری می شد. اینک سوال از محضرتان این است: آیا اراضی مورد تعلیف و مراتع مجاور زیر کشت جزء موقوفه محسوب می شود یا خیر؟
آیا این قبیل اراضی که دارای بوته های گیاه بیابانی است که جهت تعلیف همگان استفاده و بهره دهی دارد جزء اراضی موات است یا نه؟
بسمه تعالی
تپه و کوه ها و مراتع طبیعی که سابقه عمران و احیاء از سوی کسی ندارد، جزء انفال و از اموال عمومی است، ولی هر مقدار از آن که حریم عرفی ملک یا موقوفه و از مرافق مورد نیاز ملک یا موقوفه محسوب باشد، اختصاص به همان ملک یا موقوفه دارد، بدون این که ملک مالک يا جزء موقوفه محسوب باشد.
158. روستائی شش دانگ با جمیع توابع و لواحق وقف گردیده و در سند مالکیت صادره حد شمالی آن را آب شور کوه قرار داده، اخیراً متولی در جهت وقف پائین آب شور (حد شمالی وقف) را جهت بهره برداری از سنگ آن مشغول است که اداره معادن و فلزات آن را جزء انفال اعلام و مانع بهره برداری گردیده، با توجه به این که ریشه کوه در حد وقف واقع گردیده، مستدعی است بیان فرمائید آیا جزء انفال است یا موقوفه؟
بسمه تعالی
آن قسمت از اراضی و کوه های واقعه در اطراف موقوفه که در زمان انشاء وقف آباد و ملک شرعی واقف نبوده حکم وقف ندارد.
159. حدود یک صد و ده سال قبل مالک مقداری از املاک خود را به نحو مشاع (در بعضی روستا دو دانگ در بعضی دو دانگ و نیم) وقف نموده است: سؤال ما از حضرت عالی این است در زمان وقف واقف، زمین مزروعی قابل کشت
ص: 83
بسیار محدود بود چون وسائل کشت آن زمان محدود بوده است از طرفی افراد ساکن در هر روستا چند خانواری بودند. بر اثر مرور ایام افراد و جمعیت روستا زیاد شدند و وسائل کشت و زرع صنعتی شده و زمین هائی که به صورت اجام و نیزار و مراتع و جنگل و آبگیر خلاصه جزء انفال بوده، به تدریج احیاء و قابل کشت و زرع گردیده، رأی و فتوای مبارک را درباره زمین های احیاء شده بعد از وقف واقف مرقوم فرمائید آیا مال کسانی که آن ها را احیاء و قابل کشت و زرع نموده اند می باشد و یا این که جزء موقوفات بحساب می آید؟
بسمه تعالی
هر مقدار از اراضی که سابقه معامله وقف در بین اهالی دارد و یا با بینه شرعیه و یا به اقرار متصرفين وقفیت آن ولو به نحو مشاع محرز باشد وقف شناخته می شود، و هر مقدار از آن محرز باشد در زمان انشاء وقف به صورت آجام و جنگل و مراتع طبیعی موات اصلی و از انفال بوده است و حریم عرفی اراضی آباد در آن زمان هم نبوده است، و بعداً کشاورزان آن را به قصد تملک احیاء و قابل کشت و زرع نمودند بخود کشاورزان اختصاص دارد و سهم مشاع وقف نسبت به آن تسری و شمول ندارد، و چنان چه در این باره نزاع و اختلاف باشد جهت رسیدگی باید به اهل خبره محلی یا به دادگاه مراجعه نمایند.
160. ملکی یک چهارم آن (به طور مشاع) وقف حضرت سید الشهداء و امور خیریه گردیده است.
در زمان حکومت سابق با حضور نماینده اوقاف سهم وقف را مجزا کرده و کشاورزان زمین های وقف را مشخص نموده اند آیا این عمل شرعاً جایز است؟ که در این صورت سهم وقف مشخص است. و یا این عمل شرعی نبوده و مقبول شرع مقدس نیست؟ که در این صورت سهم وقف به طور مشاع خواهد بود.
بسمه تعالی
در افراز وقف اگر مصلحت وقف مراعات شده و تمام مقدار مشاع وقف افراز گردیده است محکوم به صحت است.
ص: 84
161. هیئتی ملکی را جهت حسینیه خریداری و وقف نموده اند، و ضمن صیغه وقف خود را متولی تعیین نموده اند فعلاً در تفسیر فقرات وقف نامه اختلافی پیش آمده، حق تفسیر با کیست؟
بسمه تعالی
در مقام استظهار برای رفع اختلاف باید به عرف مراجعه شود و آن چه متفاهم عرف از عبارت است باید عمل شود.
ص: 85
ص: 86
ص: 87
162. آیا جایز است متولّی وقف که از طرف واقف یا حاکم نصب شده، در برابر کار هایی که برای اداره شئون وقف انجام می دهد برای خودش اجرت بر دارد و یا به دیگری بدهد تا آن کار ها را به نیابت از او انجام دهد؟
بسمه تعالی
متولّی وقف اعم از این که از طرف واقف نصب شده باشد و یا از طرف حاکم، در صورتی که اجرت خاصی از طرف واقف برای او در برابر اداره امور وقف معین نشده باشد، می تواند اجرت المثل را از در آمد های وقف برای خودش بردارد.
163. دادگاه مدنی خاص شخصی را به عنوان امین در کنار متولّی وقف برای نظارت بر اعمال او در اداره امور وقف نصب کرده است، در این قبیل موارد، اگر متولّی حق تعیین متولّی بعد از خود را داشته باشد، آیا می تواند بدون مشورت و تصویب آن شخص که توسط دادگاه نصب شده مبادرت به تعیین متولّی کند؟
بسمه تعالی
اگر حکم به ضمّ امین به متولّی شرعی برای نظارت بر اعمال او عام باشد و شامل همه اعمال مربوط به اداره وقف حتّى تعيين متولی وقف برای بعد از خودش هم بشود، حق ندارد در تعیین متولی بعدی بدون مشورت با امینِ ناظر، خود سرانه به رأی خودش عمل نماید.
164. اگر چند نفر به عنوان متولّی وقف نصب شده باشند، آیا شرعا صحیح است که بعضی از آنان بدون جلب نظر دیگران بطور انفرادی به تصدّی امور وقف بپردازند؟ و اگر بین آنان راجع به اداره امور موقوفه اختلاف رأی بروز کند، آیا جایز است هر یک از آنان خود سرانه به رأی خود عمل نمایند یا آن که واجب است توقف نموده و به حاکم مراجعه کنند؟
ص: 88
بسمه تعالی
اگر واقف، تولیت آنان را بطور مطلق بیان کرده و قرائنی که دلالت بر استقلال بعضی از آنان حتّی اکثریت بنماید وجود نداشته باشد، هیچ کدام از آنان حتّی اکثریت حق ندارند در اداره امور وقف هر چند مقداری از آن، بنحو مستقل عمل نمایند، بلکه باید برای اداره امور وقف، از طریق مشورت با یک دیگر و اتخاذ رأی واحد، مجتمعا عمل نمایند و اگر بین آنان اختلاف و نزاعی رخ دهد، واجب است در آن مورد به حاکم شرع مراجعه کنند تا آنان را ملزم به اجتماع نماید.
165. آیا عزل بعضی از متولّیان وقف توسط متولّیان دیگر از نظر شرعی صحیح است؟
بسمه تعالی
صحیح نیست مگر جائی که واقف برای او چنین حقی را قرار داده باشد.
166. اگر بعضی از متولّیان ادعا کنند که متولیان دیگر خائن هستند و اصرار بر عزل آنان داشته باشند حکم شرعی چیست؟
بسمه تعالی
واجب است بررسی اتهام کسانی را که متهم به خیانت هستند، به حاکم شرع ارجاع دهند.
167. اگر فردی زمین خود را وقف عام کند و تولیت آن را تا زنده است برای خودش و بعد از مردن برای اکبر اولاد ذکورش قرار دهد، و اختیارات خاصی هم در اداره موقوفه برای او قرار دهد، آیا مدیریت اداره اوقاف و امور خیریه حق دارد همه یا بعضی از آن صلاحیت ها و اختیارات را از متولّی سلب کند؟
بسمه تعالی
تا زمانی که متولّی منصوب از طرف واقف، از حدود اختیارات تولیت وقف خارج نشده، اداره امور وقف همان گونه که واقف در انشاء وقف برای او مقرر کرده در اختیار اوست و از نظر شرعی تغییر و تبدیل اختیارات او که در ضمن صیغه وقف توسط واقف مقرر گشته، صحیح نیست.
ص: 89
168. آیا جایز است فردی غیر از متولّی شرعی وقف با دخالت در امور وقف و تصرف در آن و تغییر شرط هایی که در صیغه وقف ذکر شده برای متولّی شرعی آن ایجاد مزاحمت کند، و آیا جایز است از متولّی بخواهد تا زمین موقوفه را به شخصی که متولّی او را صالح نمی داند، تحویل دهد؟
بسمه تعالی
اداره امور وقف طبق آن چه که واقف در انشاء وقف مقرر کرده فقط بر عهده متولی شرعی خاص است و اگر متولّی خاصی از طرف واقف نصب نشده باشد، اداره امور وقف بر عهده حاکم مسلمین است و کسی حق دخالت در آن را ندارد، هم چنان که کسی حتّی متولی شرعی، حق تغییر وقف از جهت آن و هم چنین تغییر و تبدیل شرایط مذکور در انشاء وقف را ندارد.
169. اگر واقف شخصی را به عنوان ناظر و مراقب وقف تعیین کند و شرط نماید که فقط ولیّ امر مسلمین بتواند او را از نظارت و اشراف بر وقف عزل کند، آیا جایز است او خودش را از این کار عزل کند؟
بسمه تعالی
به احتیاط واجب، جایز نیست ناظر وقف بعد از قبول نظارت، خودش را از نظارت بر وقف عزل کند، همان گونه که برای متولی وقف هم این کار جایز نیست.
170. وقفی وجود دارد که قسمتی از آن خاص و قسمتی از آن عام است و واقف راجع به تولیت آن این گونه گفته است: «بعد از فوت هر یک، تولیت وقف بر عهده فرد اکبر و اصلح از اولاد ذکور نسلا بعد نسل و عقبا بعد عقب با تقدم نسل اول بر نسل دوم است.» در این صورت اگر در بین افراد یک طبقه، شخص جامع الشرایطی باشد، ولی از پذیرش تولیت وقف امتناع بورزد ولی با تولیت فرزند کوچک تری که او را اصلح و شایسته برای این کار می داند، موافقت نماید، آیا جایز است فرزند کوچک تر در صورتی که سایر شرایط در او باشد، تولیت آن وقف را قبول کند؟
ص: 90
بسمه تعالی
فردی که واجد شرایط تولیت است می تواند از قبول تولیت امتناع ورزد لکن اگر تولیت را پذیرفت، بنا بر احتیاط جایز نیست خود را عزل کند ولی اشکال ندارد که فرد دیگری را در صورتی که امین و شایسته باشد برای اداره امور وقف وکیل نماید و هم چنین جایز نیست فردی از طبقه بعدی با وجود فردی واجد شرایط از طبقه قبلی و قبول تولیت توسط او تولیت امور وقف را بر عهده بگیرد.
171. اگر افرادی از موقوف علیهم که در صورت داشتن شرایط حق تولیت دارند، به حاکم شرع مراجعه کنند و از او بخواهند که آنان را به عنوان متولّی نصب نماید و حاکم شرع هم تقاضای آنان را به دلیل عدم وجود شرایط در آنان رد کند، آیا جایز است آنان با تعیین فرد واجد شرایط، به این دلیل که سن کم تری دارد مخالفت کنند؟
بسمه تعالی
کسی که فاقد شرایط است حق تصدّی تولیت وقف و مخالفت با فرد واجد شرایط را ندارد.
172. ولایت تصرّف برای حفظ و تعمیر و اصلاح و جمع آوری نذورات و تبرّعات مرقد های فرزندان ائمه «علیهم السلام» که در شهر ها و روستا های ایران هستند و سال های زیادی بر آن ها گذشته و وقف خاص هم نیستند و متولّی خاصی هم ندارند، با چه کسی است؟ آیا کسی حق دارد ادّعای مالکیت زمین مرقد و حرم فرزندان ائمه «علیهم السلام» را که از زمان های قدیم محل دفن اموات بوده، بنماید؟
بسمه تعالی
تولیت بقاع مبارکه و اوقاف عام که متولّی خاصی ندارند با حاکم و ولیّ امر مسلمین است و این تولیت در حال حاضر به نماینده ولی فقیه در اداره اوقاف و امور خیریه واگذار شده است و زمین صحن و مرقد فرزندان ائمه «علیهم السلام» و حرم ایشان که از زمان های گذشته برای دفن اموات مسلمانان در نظر گرفته شده، حکم وقف عام را دارد مگر آن که خلاف آن از طریق شرعی نزد حاکم ثابت شود.
ص: 91
173. متولّی منصوب از طرف واقف و غیر منصوب از طرف او چه کسی است؟ و اگر واقف شخص معینی را به عنوان متولّی وقف معین کند و تعیین متولّی بعدی را هم بر عهده او قرار دهد، آیا کسی را هم که متولّی اوّل به عنوان متولّی بعدی تعیین می کند، متولّی منصوب محسوب می شود؟
بسمه تعالی
متولّی منصوب کسی است که واقف او را هنگام انشاء صیغه وقف به عنوان متولّی آن معین می کند و اگر هنگام انشاء وقف حق تعیین متولّی بعدی را به متولّی که نصب کرده واگذار کند، مبادرت او به تعیین متولّى بعدی اشکال ندارد و شخصی که او برای تولیت وقف معین می کند در حکم متولّی منصوب از طرف واقف است.
174. دادگاه، شخصی را به عنوان امین ناظر برای نظارت بر اعمال متولّی وقف که متهم به کوتاهی در اداره امور آن می باشد، تعیین نموده است و سپس متولّی بعد از ثبوت برائت ذمّه اش از آن اتهامات فوت نموده است، آیا امین ناظر مزبور حق دارد با امضاء و تنفیذ یا فسخ و ابطال قرار ها و تصمیم هایی که متولّی چند سال قبل از انتخاب او به عنوان ناظر اتخاذ کرده، در آن ها دخالت و اظهار نظر کند یا آن که مسئولیت و حق نظارت او فقط مربوط به فاصله زمانی بین صدور قرار تعیین او به عنوان ناظر تا تاریخ وفات متولّی است؟ و با توجّه به این که هنوز از تاریخ صدور حکم برائت متولّی هیچ اقدامی برای عزل امین صورت نگرفته، آیا اختیارات و مسئولیت او با صدور حکم برائت متولّی از آن اتهامات پایان می پذیرد یا آن که متوقف بر عزل از طرف دادگاه است؟
بسمه تعالی
اگر ضمّ امین به متولّی شرعی بخاطر توجّه اتهام به او در مورد اداره امور وقف باشد، او فقط حق دخالت و اظهار نظر در اموری را دارد که برای نظارت بر آن ها معیّن شده است و صلاحیت او در نظارت بر کار های متولّی متّهم، با صدور حکم به برائت او و رفع اتهام از وی به پایان
ص: 92
می رسد، همان گونه که بعد از وفات متولّی قبلی و انتقال تولیت وقف بعد از او به شخص دیگر، امین مزبور حق دخالت در امور وقف و اعمال متولی جدید را ندارد.
175. فردی سهم مشاعی از یک زمین زراعی را خریده و آن را بطور رسمی به نام پسرش نموده، آیا جایز است این زمین را که برای پسرش خریده است، وقف کند ؟
بسمه تعالی
مجرّد ثبت ملک به نام کسی، ملاک مالکیّت شرعی فردی که ملک به نام او به ثبت رسیده، نیست، در نتیجه اگر پدر بعد از خرید زمین و ثبت آن به نام پسرش، آن را به او هبه کرده و قبض آن نیز بطور صحیح محقق شده باشد، در این صورت حق ندارد آن را وقف کند زیرا مالک آن نیست، ولی اگر فقط سند زمین را به نام او کرده و زمین در مالکیّت خودش باقی مانده باشد، او از نظر شرعی مالک آن است و حق دارد آن را وقف کند.
176. فردی سهم مشاعی از یک زمین زراعی را خریده و آن را بطور رسمی به نام پسرش نموده، آیا جایز است این زمین را که برای پسرش خریده است، وقف کند ؟
بسمه تعالی
مجرّد ثبت ملک به نام کسی، ملاک مالکیّت شرعی فردی که ملک به نام او به ثبت رسیده، نیست، در نتیجه اگر پدر بعد از خرید زمین و ثبت آن به نام پسرش، آن را به او هبه کرده و قبض آن نیز بطور صحیح محقق شده باشد، در این صورت حق ندارد آن را وقف کند زیرا مالک آن نیست، ولی اگر فقط سند زمین را به نام او کرده و زمین در مالکیّت خودش باقی مانده باشد، او از نظر شرعی مالک آن است و حق دارد آن را وقف کند.
177. محضر مبارک حضرت آیه اللّه العظمی خامنه ای (دامت برکاته) رهبر معظم انقلاب اسلامی
ص: 93
سلام علیکم با صلوات بر محمد و آل محمد، و تقديم تحيات و افره به استحضار می رساند:
بعضی از واقفین در وقف نامه های تنظیمی ضمن تعیین متولی، ناظر یا نظاری را اسما یا وصفا معین می نمایند تابه به صورت استطلاعی یا استصوابی وظائف خود را انجام دهند. در این رابطه سوالات شرعی به شرح ذیل برای متولیان و ادارات اوقاف مطرح گردیده است:
الف) آيا ناظر تعیین شده مانند متولی حق دارد نظارت را قبول یا رد کند؟ و در صورت قبول حق استعفا دارد یا خیر؟
ب) آیا ناظر می تواند وکیل انتخاب کند که به جای او وظائف نظارت را انجام دهد؟ و در چنین موردی اقدام وکیل که دارای اوصاف و شرایط مقرر در وقف نامه نیست بجای ناظر از لحاظ شرعی مواجه با اشکال نیست؟
ج) در صورتی که تعیین وکیل بوسیله ناظر شرعا مجاز باشد، آیا وکالت تفویضی برای مدت معین و موارد معذوریت ناظر (مانند بیماری، مسافرت و امثال آن) جایز است یا به صورت مستمر امکان پذیر خواهد بود؟ مستدعی است نظر مبارک را نسبت به موارد مذکور ابلاغ فرمائید. امید است ما را از دعا های خیر و نصایح حکیمانه خود همواره بهره مند فرمائید.
بسمه تعالی
الف) ناظر تعیین شده، اگر با موافقت ناظر، تعیین شده باشد، حق رد، یا استعفا ندارد.
ب) اگر نظارت منوط به نظر شخصی ناظر نباشد می تواند در اجراء عمل به نظارت وکیل انتخاب کند، به شرط آن که وکیل صالح و امین در اجراء عمل به نظارت باشد.
ج) تعیین مدت وکالت، واگذار به توافق ناظر، و وکیل است.
178. واقف در وقف نامه تولیت را مخصوص خودش قرار داده با حق التولیه که نصف عایدات باشد.
الف) آیا در مقدار زائد از اجرت المثل، وقف صحیح است و وقف به نفس محسوب نیست؟
ب) بعد از فوت خود مدیریت عمل در موقوفات را برای سه
ص: 94
نفر از اهالی قرار داده آیا عنوان مدیر همان معنی متولی را دارد؟
ج) محل مصرف عایدات را عمران و فقراء و حمامات که در وقف نامه نامبرده شده قرار داده آیا طبق همین تعیین باید عمل شود یا صرف در جا های دیگر هم مجاز می باشد؟
بسمه تعالی
الف) فرض مزبور وقف بر نفس نیست.
ب) احتیاط آن است که به حاکم شرع مراجعه کنند مگر در صورتی که احراز شود که منظور واقف از مدیر جعل تولیت است.
ج) عوائد وقف باید در همان جهت وقف که تعیین شده صرف شود.
179. واقف چندین سال است که متولی را مشخص کرده است و برای آینده تا قیامت نیز تکلیف را روشن کرده است آیا در صورت عدم خلاف می تواند متولی را عوض کند؟
بسمه تعالی
اگر متولی در ضمن وقف تعیین شده نمی تواند او را عوض کند، و اگر تعیین نشده اختیار با حاکم شرع است، و واقف حکم اجنبی را دارد مگر این که در وقف برای خود حقی قرار داده باشد.
180. طبق وصیت نامه ای قطعه زمینی وقف گردید تا برای تأمین مخارج مراسم احیاء و افطار و سحر و عزا داری مولای متقیان (علیه السلام) در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در منزل واقف صرف گردد، تولیت زمین مذکور در حال حیات واقف در اختیار وی، و سپس طبق سفارش واقف در وقف نامه به یکی از فرزندان ذکورش واگذار شد تا پس از وی به اولاد او بطناً بعد از بطن واگذار گردد.
تولیت بعد، زمین مذکور را به یکی از فرزندانش واگذار نمود، و هر ساله هدف واقف و مراسم در شب مذکور انجام می گرفت. ایشان طبق وصیت نامه ای تولیت زمین وقفی مذکور را به فرزند ارشد ذکورش سپرده است.
ص: 95
اینک بعد از در گذشت این متولی سایر فرزندان او (اعم از اناث و ذکور) مدعی تولیت زمین مذکور و خواستار تقسیم آن در میان سایر فرزندان هستند، با توجه به سابقه مذکور و عدم ادعای سایر نوه های واقف از ناحیه فرزندان دیگرش، آیا تولیت زمین مذکور به همه نوه های واقف بطناً بعد بطن واگذار می گردد؟ البته این امر مستلزم قطعه بندی و تقسیم زمین مذکور بوده، موجب عدم تأمین اهداف وقف خواهد شد. از طرفی دیگر به نظر می رسد به خاطر قرینه های موجود مبنی بر واگذاری تولیت ها به فرزندان ذکور ارشد، دیگر فرزندان واقف و نوه های وی تا به حال ادعایی نداشته اند.
آيا وصى مرحوم و متولی فعلی زمین مذکور، می تواند طبق وصیت پدرش تولیت آن را به فرزندان ارشد ذکورش واگذار کند تا به همین صورت بطناً بعد بطن
وصیت شود یا نه؟
بسمه تعالی
در فرض مرقوم متولی حق جعل تولیت ندارد مگر آن که در ضمن وقف چنین اختیاری به او داده شده باشد و تولیت با کسانی است که در وقف بیان شده است.
181. در وقف نامه ای موضوع تولیت موقوفه به این عبارت ذکر گردیده که تولیت بعد از واقف به اسن ارشد ذکور اولاد واقف و بعد از آن به اسن ارشد ذکور اولاد نسلاً بعد نسل و عقباً بعد عقب و اگر در طبقه عالی رشید نباشد در هر طبقه از نسل او که رشید باشد تولیت از آن او باشد. مستدعی است بیان فرمائید که منظور نظر واقف از ارشد بودن چیست؟ آیا ارشد سنی است و یا ارشد علمی و درایتی؟
بسمه تعالی
تقیید اسن با رشد ظاهر در احتراز است نه توضیح، بنا بر این منظور ارشد سنی نیست بلکه ارشد از نظر تدبیر و درایت است بنا بر این در تولیت هر دو قید معتبر است.
ص: 96
182. در شرائط تولیت موقوفه فرموده: اولاً به نفس نفیس و ذات شریف خود مادام الحیات بارک اللّه تعالى فى عمره و بعد از آن بأسن ارشد ذکور اولاد نسلاً بعد نسل و عقباً بعد عقب و اگر در طبقه عالی رشید نباشد در هر طبقه از نسل او که رشید باشد تولیت از آن او باشد.
الف) مستدعی است بیان فرمائید که منظور واقف از ارشدیه چیست آیا ارشدیت سنی است و یا ارشدیت کفایتی و درایتی است؟
ب) آیا ملاک تولیت اسنیت است یا ارشدیت؟
ج) اگر امر دائر باشد بین أسنیت و ارشدیت کدام یک مقدم می باشد؟
بسمه تعالی
الف) مفاد ظاهر عبارت فوق الاشاره اعتبار وصف اسن بعد از وصف ارشد است که باید علاوه بر دارا بودن تدبیر و درایت و کفایت بیش تر از بقیه بزرگ تر و أسن از بین رشید ها باشد.
ب) ملاک هر دو صفت است که باید علاوه بر ارشدیت أسن از بین رشید ها باشد.
ج) اگر أسن اولاد ارشد اولاد نباشد نوبت تولیت به فالأسن ارشد اولاد می رسد بدین معنی که پس از ملاحظه ارشدیت نوبت رعایت أسنیت می رسد، و اگر دو نفر از نظر رشد و سن متساوی با هم و بالاتر و برتر از بقیه باشند تولیت به هر دو نفرشان می رسد، و اگر غیر أسن ارشد و أسن از بقیه باشد تولیت با او خواهد بود.
183. چند قطعه زمین به شرح سند که پیوست است توسط شخصی وقف شده که عواید آن در مراسم حضرت ابا عبد اللّه الحسین (علیه السلام) مصرف گردد، تولیت وقف ادامه پیدا کرد تا بعد از 3 نسل در حال حاضر بر تولیت آن ایجاد مشکل شده است و سؤالات زیر مطرح است، مستدعی است حکم خداوند منان را بیان فرمایید:آخرين متولی وقف که اخیراً فوت شده است دارای 3 فرزند ذکور می باشد و دارای 2 برادر و براد رزاده و پسر عمو با وجود چنین افراد تولیت با کیست؟
ص: 97
بسمه تعالی
ظاهر این است که با وجود اولاد ذکور در نسل متقدم نوبت به نسل متأخر نمی رسد بنا بر این با وجود برادران متولی که اولاد مشار الیها هستند نوبت به فرزندان متولی نمی رسد.
184. آیا جمله نسلاً بعد از نسل و هم چنین طبقه بعد طبقه که در وقف نامه قید شده بیانگر انتقال تولیت فقط از پدر به پسر و با این که به دیگران از فامیلان ذكور خانوار (برادر - براد رزاده - پسر عمو) نیز قابل انتقال می باشد؟ ترتیب اولویت با کیست؟
بسمه تعالی
از مسئله قبل معلوم شد.
185. آیا اگر افراد ذکور میت نخواهند تولیت را ادامه دهند می توانند آن را به افراد غیر انتقال دهند (با توجه به سند)؟ مثلاً هیئت امناء محل.
بسمه تعالی
تولیت قابل انتقال نیست ولی می توانند وکیل بگیرند.
186. آیا راهی وجود دارد (شرعاً) که انسان بتواند مادام العمر الى الابد از زیر بار این مسئولیت خارج شود؟
بسمه تعالی
اگر تولیت را قبول کرده راهی ندارد و می تواند کمک بگیرد.
187. اگر تولیت این زمین ها بر عهده فرزندان میت می باشد، آیا تولیت بر فرزند بزرگ تر می باشد (با توجه به سند) یا بر همه اولاد ذکور می باشد؟ اگر عهده همه می باشد.
ص: 98
اگر یکی از فرزندان در غیاب دو نفر دیگر زمین ها را به شخصی اجاره دهد آیا تولیت با این عمل او بر گردن او حتمی می شود و از دیگر برادران خارج می شود یا خیر با هم بر عهده همه برادران می باشد؟
بسمه تعالی
ظاهر این است که بین فرزندان در تولیت فرقی نیست.
188. آیا اگر از بین برادران یکی به نیابت از دیگران تولیت را اداره کند بعد از فوت او به فرزند او می رسد یا به برادران دیگر او؟
بسمه تعالی
با وجود یک نفر در نسل متقدم نوبت به نسل متأخر نمی رسد.
189. زمین شالیزاری در حدود یک صد و پنجاه سال پیش وقف شده برای خامس آل عبا (علیه السلام) که واقف تولیت این زمین را مفوض به اولاد خود نموده است بطناً بعد بطن و نسلاً بعد نسل، که تولیت زمین تا قبل از مرحوم پدرم بر ما معلوم نیست مرحوم پدرم تولیت این زمین را تماماً بر عهده داشته به خاطر تک فرزند بودن و این جانب هم مثل آن بزرگوار به خاطر تک فرزند بودن تمام تولیت را بر عهده دارم، حال سؤال در این است که من که دارای چهار اولاد ذکور می باشم کیفیت تولیت این زمین به چه نحو می باشد و همین طور کیفیت تولیت بعد از آن ها به چه صورت خواهد بود، در ضمن همان طور که مستحضرید این زمین ارثی نیست که تقسیم شود پس عنایت فرمایید راه تولیتش را بر ما مشخص فرمایید.
بسمه تعالی
با فرض این که واقف تولیت وقف را برای اولاد ذکور قرار داده است و در صورتی که اولاد ذکور منحصر در فرد باشد تنها او متولی و در صورت تعدد اولاد ذکور همه آنان متولی هستند.
ص: 99
190. طبق وقف نامه متولی موقوفه بعد از فوت واقف، مربوط به اولاد ذكور واقف و بعد از انقراض اولاد ذکور واقف به اولاد ذکور اناث واقف منتقل می شود، واقف یک پسری که متولی موقوفه بعد از فوت واقف شد و بعد از فوت پسر واقف پسری نداشت و فقط یک دختر صغیره از پسر واقف باقی مانده ولی دختر ارشد واقف پسری داشت که به حکم مرحوم آیت اللّه شیخ کبیر پسر دختر واقف متولی موقوفه شد نسلاً بعد نسل پس از زمان طولانی آن دختر پسر واقف شوهر کرد و دارای پسری شد حال بعد از گذشت حدود هشتاد سال پسر این دختر یعنی نوه پسری واقف مدعی است که من متولی زمین موقوفه هستم و حکم مرحوم آیت اللّه شیخ کبیر بلا اثر است تقاضا می شود که حکم شرعی را بیان فرمائید که مورد نیاز است، و السلام.
بسمه تعالی
وقف نامه صراحت دارد که تولیت با اولاد مزبور است نسلاً بعد از نسل و بطناً بعد بطن، پس با وجود فرزند ذکور از اناث در نسل متقدم نوبت به فرزند ذکور از اناث در نسل بعدی نمی رسد.
191. در وقف نامه ای امر تولیت برای نسل های بعدی به صورت نسلاً بعد از نسل و بطناً بعد از بطن تصریح شده است اینک سؤال شرعی از محضرتان این است:
آیا با وجود متقاضی تولیت در نسل قبلی نسل بعدی می تواند مدعی تولیت باشد یا خیر؟
بسمه تعالی
با وجود فرد صالح برای تولیت در نسل قبلی نوبت به نسل بعدی نمی رسد.
192. آیا صرف کبر سن در نسل قبلی با وجود داشتن صفت امانت و کفایت لازم، مانع امر تولیت محسوب می شود یا خیر؟
بسمه تعالی
كبر سن مانع صلاحیت نیست.
ص: 100
193. آیا سابقه بیماری جسمی که بهبود یافته برای کسی که از سلامت فکری و روانی بهره مند است و متقاضی تولیت می باشد مانعی محسوب می شود یا خیر؟
بسمه تعالی
این هم مانع محسوب نمی شود.
194. مباشرت شخص متولی در انجام امور اجرائی راجع به موقوفه تحت تولیت خود شرط لازم است و یا متولی می تواند با انتخاب وکیل مورد اعتماد امور مربوطه را به نحو مطلوب انجام دهد؟
بسمه تعالی
می تواند وکیل بگیرد، و اللّه العالم.
195. واقفین به صراحت تولیت رقبه خود را در وقف نامه به مؤسسه ای واگذار نموده و مؤسسه یا بنگاه نیز خود شخصیتی حقوقی است که در جهت تداوم و استمرار وقف این صدقه جاریه تشکیل و به ثبت رسیده است نتیجتاً مجمع عمومی و هیئت مدیریه بر اساس مفاد اساس نامه، اداره مؤسسه را تا کنون به مدت 70 سال به عهده داشته و دارند، از محضر مبارک مقام معظم ولایت استدعا دارد که امر فرمایند اعلام گردد که شرعاً تولیت املاک مؤسسه با هیئت مدیریه است یا خیر؟ آیا می شود مدیریت این مؤسسه را بر خلاف مفاد اساس نامه ثبت شده از هیئت مدیریه سلب کرد و آن را در عداد املاک وقف مجهول التوليه قلمداد نمود؟
مضافاً این که از مؤسسین این بنگاه فرد یا افرادی در قید حیات هستند که خود هم اکنون جزء هیئت مدیره می باشند.
بسمه تعالی
منعی از قرار دادن تولیت برای هیأت به نحو مزبور نیست، و مجهول التولیه بودن آن وجهی ندارد، و اللّه العالم.
ص: 101
196. آیا متولی ولایت کامل بر امورات و نحوه خرج کردن درآمد دارد؟
بسمه تعالی
متولی باید طبق وقف و مصالح آن عمل کند و هدایای مردم باید در جهتی که برای آن داده شده مصرف شود مگر با علم به رضایت آن ها.
197. در شرایط وقف نامه قید گردیده که تولیت آن مادام الحیات با خود واقفه و بعد از نسل، بطناً بعد بطن و طبقه بعد طبقه و در صورت انقراض اولاد ذکور با اولاد اناث واقفه بوده باشد، آن هم با تقدم ارشد واتقی در هر طبقه. پسر ارشد اول بیمار و معلول ذهنی و جسمی می باشد، دومین پسر از نظر جسمانی و روانی سالم ولی تدین و تقوای لازمه را ندارد، سومین پسر اگر چه شرایط ارشدیت را ندارد ولی دیانت، تقوا و لیاقت تولیت موقوفه را از جمیع جهات دارد، با عنایت به مراتب فوق تکلیف تولیت موقوفه چیست؟
بسمه تعالی
در مورد سؤال، تولیت وقف بعد از جناب عالی بر عهده پسر سوم در فرض مرقوم، او ارشد و اتقی می باشد زیرا ارشد به معنای درک عقلی بهتر می باشد نه داشتن سن و سال زیادتر، و برای رفع شبهه اگر پسر سوم از ناحیه حاکم شرع هم احتیاطا منصوب شود خوب است.
198. در وقف نامه ای شرایط متولی را چنین ذکر فرموده است: «امر تولیت مفوض است بنص جناب (واقف) بسوی اکبر و اصلح و ارشد و اورع ذکور از صلب واقف، و مراد از ارشد کسی که قوه استمناء و انتفاع او از موقوفه بیش تر از سایرین باشد و هکذا ارشد و اصلح و اورع اولاد، اولاد ذكور هلّم جراً، و طبقه اقرب به واقف منع ابعد می نماید و در صورت انقراض اولاد، اولاد ذکور مفوض است امر تولیت با اولاد اوناث از صلب واقف».
سؤال: آیا اگر در طبقه اقرب به واقف فرد جامع الشرایط فوق الذکر نبود اگر چه اکبر بود و یا لا اقل ارشدیت نداشت
ص: 102
آیا امر تولیت موقوفه مذکور به طبقه قریب از اولاد ذکور با داشتن همه شرایط در وقف نامه می رسد یا خیر؟
بسمه تعالی
ظاهر عبارت این است که در هر طبقه اکبر و ارشد و اصلح و اورع در همان طبقه تولیت دارد بنا بر این اگر واجد صفات در طبقه متقدم موجود است تولیت با او است هر چند در طبقه بعد ارشد بلکه اکبر ارشد از او موجود باشد، و اللّه العالم.
199. واقف امر تولیت بعد از خود را در دو وقف نامه و در رقبات متعدد به دو صورت ذکر نموده، در وقف نامه اول امر تولیت به این جانب و در وقف نامه دوم امر تولیت به اصلح و اورع و اتقى اولاد واقف نسلاً بعد نسل ذکر گردیده. حال با توجه به شرح بالا، آیا این جانب حق انتخاب متولی بعد از خود را دارم یا خیر؟ و با توجه به صفاتی که برای متولی ذکر گردیده، چه کسی توانایی شناخت و انتخاب اصلح، اورع و اتقی اولاد را از بین چند نفر فرزند دارد؟ متولی یا اداره اوقاف و امور خیریه؟ این شناخت برای کدام یک میسر است؟
بسمه تعالی
اگر طبق نظر واقف حق تعیین متولی به شما واگذار شده می توانید برای موقوفه متولی تعیین نمائید و شناخت اصلح و اورع و اتقی با کسانی است که به احوال آنان آشنائی دارند و در صورت اختلاف آنان باید به حاکم شرع مراجعه شود.
200. به موجب وقف نامه و سابقه خدمت، امر تولیت موقوفه مربوط به این جانب است، با این وجود آیا می شود از طرف ارگان و سازمانی اشخاصی را به نام هیئت امناء موقوفه تعیین نمایند یا خیر؟
بسمه تعالی
امر وقف با متولی شرعی آن است، و مراعات ضوابط قانونی جمهوری اسلامی لازم است، و اللّه العالم.
ص: 103
201. ملکی را برای امر خیری وقف نموده ام و برای تولیت آن متولی را نصب کرده ام، متولی اول از دنیا رفته و طبق وقف نامه به نسل دوم که فرزند همان آقا بوده رسیده است حال بنده که واقف هستم می خواهم تولیت را عزل کرده و شخص دیگری را به عنوان متولی نصب نمایم آیا این حق را دارم، نظر مبارکتان را اعلام فرمائید.
بسمه تعالی
حق ندارید، و واقف بعد از وقف از موقوفه اجنبی می شود، و اللّه العالم.
202. شخصی ملکی را وقف خامس آل عبا نموده و تولیت آن را مفوض نموده به برادر بزرگ و ارشد و بعد از او به ولد ارشد او بطناً بعد بطن و نسلاً بعد نسل و در هر طبقه ای تقدم با ذکور بر اناث باشد.
الف) آيا امر تولیت قابل تفویض به غیر فرزند ارشد می باشد یا خیر؟
ب) در فرض فوق آیا سایر وراث حق تملک آن به عنوان ارث دارند یا نه؟
بسمه تعالی
الف) تولیت وقف قابل واگذاری به غیر نیست بلی متولی شرعی موقوفه می تواند فرد امینی را وکیل کند تا به امور موقوفه به وکالت از طرف او رسیدگی نماید.
ب) موقوفه قابل تملک نیست و به ورثه نمی رسد.
203. واقف چند قطعه زمین و چند باب مغازه را جهت ایجاد درآمد مسجد وقف نموده است، می گویند واقف در نظر داشته است که تولیت موقوفه به فرزندانش نسلاً بعد نسل منتقل شود. آیا تولیت بر اساس نیات واقفین و صیغه جاریه نسلاً بعد نسل در این خاندان باقی است یا خیر؟
بسمه تعالی
مجرد نیت تولیت برای افراد خاصی کافی نیست بلی اگر در وقت اجراء صیغه وقف از سوی واقف متولی معین شده، تولیت برای آنان ثابت است اگر چه نوشته نشده باشد.
ص: 104
204. آیا متولی می تواند محصولات موقوفه را که فاقد رعیت می باشد خودش اجاره نماید یا خیر؟
بسمه تعالی
اجاره زمین موقوفه در صورتی که به صلاح وقف باشد جائز است.
205. شخصی با اذن و رضایت و موافقت متولی سر قفلی موقوفه ای را خریده است بعد که متولی مرحوم شده است آیا متولی بعدی می تواند صلاح دید و نظر و رضایت و موافقت متولی قبل را نا دیده بگیرد و معامله را به هم بزند لطفاً حکم این مسئله را هم بیان فرمائید.
بسمه تعالی
عمل متولی سابق در مورد موقوفه محکوم به صحت و نفوذ است، مگر آن که به طریق شرعی اثبات شود که در اقدامات خود مراعات غبطه مصلحت وقف را بر حسب نظر خود نکرده است.
206.تولیت یعنی چه و متولی چه وظائفی و چه اختیاراتی نسبت به موقوفه دارد؟
بسمه تعالی
کسی که شرعاً متصدی اداره وقف و امور مربوطه به آن است متولی وقف است و باید با مراعات مصلحت وقف و جهت وقف امور موقوفه را اداره کند.
207. آیا تولیت حقیر که واقف آن را به من داده و بنده قبول کرده ام - و فتوکپی آن سند ضمیمه است - کسی می تواند آن را باطل اعلان کند؟
بسمه تعالی
بعد از این که شخص شرعاً متولی شد کسی نمی تواند تولیت او را باطل کند بلی در صورت خیانت حاکم شرع می تواند او را عزل نماید.
ص: 105
802. آيا حقیر شرعاً می توانم اعراض از تولیت موجود نمایم یا خیر، با توجه به این که واقف از دنیا رفته و چنین شرطی هم ابتداء عقد این سند ذکر نشده است.
بسمه تعالی
متولی شرعی نمی تواند خود را از تولیت بر کنار کند.
902. طبق وقف نامه ای که واقف عرصه ای را وقف به صورت یک عشر صرف روشنائی روضه متبرکه حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) و مابقی آن بر اولاد نسلاً بعد نسل می باشد که اکنون این جانب احدی از متولیان موقوفه فوق الذکر می باشم و در وقف نامه قید شده است که اجاره بیش از یک سال بر متولیان مجاز نمی باشد و متخلف دچار لعن خداوند قرار گیرد، آیا متولیان قبلی یا فعلی می توانستند یا می توانند مخالف نظر واقف حتى قسمتی از عرصه را بیش از یک سال اجاره داده یا بدهند؟ (ضمناً حضرت امام (رحمه اللّه) در تحریر الوسیله جلد 1 صفحه 574 کتاب اجاره مسئله 11 فتوایی در این خصوص مرقوم نموده اند).
بسمه تعالی
متولی حق ندارد بر خلاف شرط واقف عمل کند و نسبت به اجاره بیش از یک سال در فرض سؤال تولیت ندارد، و لذا ارتباطی به مسئله تحریر ندارد.
210. واقفی نصف ملک موقوفه خود را به کسی بخشیده (این مسئله 70 سال پیش رخ داده) تولیت این ملک موقوفه با اولاد ذکور می باشد، حال آیا آن شخص می تواند ملک را به نوه اش ببخشد یا خیر؟
بسمه تعالی
ملک موقوفه و هم چنین تولیت موقوفه قابل بخشش به دیگران و انتقال به غیر نیست، بلکه باید در موقوفه بر طبق آن چه که واقف تعیین کرده است عمل نمایند.
ص: 106
211. در مواردی که واقف در وقف نامه امر تولیت را به اولاد خود نسلاً بعد از نسل تفویض فرموده است آیا متصف بودن متولی از اولاد به صفات عمومی کفایت و امانت و احیاناً عدالت نیز در اداره امور موقوفه به نظر مبارک حضرت عالی لازم است یا خیر؟
بسمه تعالی
عدالت شرط نیست، و چنان چه به تنهائی نمی تواند وقف را اداره کند می تواند کمک و وکیل بگیرد ولی اگر در وقف خیانت کند، حاکم شرع او را عزل و شخص امینی را به جای او نصب می کند، و اللّه العالم.
212. در صورتی که انجام تکالیف امر تولیت توسط خود متولی یا وکیل او مستلزم صرفه هزینه هائی باشد آیا متولی می تواند هزینه های مزبور را از سهم موقوف عليهم كسر نماید یا باید از محل حق التولیه خود متولی پرداخت گردد؟
بسمه تعالی
اگر مخارج برای تحصیل عوائد موقوفه لازم است که به دست آمدن عواید موقوف بر آن ها است از عوائد کسر می شود و در بقیه به وقف عمل می شود، و چنان چه هزینه دیگری است که دخالتی در حصول عوائد ندارد از سهم موقوف علیهم کسر نمی شود، و اللّه العالم.
213. آیا متولی موقوفه مجاز است که اراضی موقوفه را به صورت اجاره بین برادران و خواهران و آشنایان خود تقسیم و واگذار نماید؟
بسمه تعالی
متولی شرعی باید مطابق مصلحت وقف عمل کند با مراعات جهت وقف و چنان چه این کار مصلحت وقف باشد و به وقف عمل می شود مانع ندارد.
ص: 107
412. به موجب مندرجات وقف نامه تولیت موقوفه به اصلح از ذکور اولاد وی، تعاقبو تناسلو نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن واگذار نموده اند و در وقف نامه قید نموده اند در صورت تعدد صالح فی كل طبقه اکبر صالح مقدم بر اصغر صالح است حال اگر اولاد اکبر متولی بر طبق مندرجات وقف نامه و قوانین جاریه حکم تولیت موقوفه مزبور برایش صادر شده ولی در اداره امور موقوفه بی تفاوت و موقوفه را به حال خود واگذار و رها نموده و با وجود این که در حال حاضر این متولی برادر صالح کوچک تری نیز دارد آیا تولیت موقوفه به برادر کوچک تر که برای اداره موقوفه صلاحیت ندارد منتقل می گردد یا خیر؟
بسمه تعالی
با وجود متولی شرعی نوبت به غیر او نمی رسد، و آن چه در سؤال ذکر شده موجب انتقال تولیت نیست، بلی اگر متولی به وظیفه عمل نمی کند مورد رجوع به حاکم شرع است، و اللّه العالم.
215. در میان ملت شیعه هندوستان و پاکستان مرسوم است که در جایی که چند نفر از مؤمنین جمع می شوند یک انجمن تشکیل می دهند بعداً این انجمن برای امور دینیه از مؤمنین کرام تبرعات جمع می کند و گاهی یک ساختمان به نام حسینیه یا مرکز دینی می سازد یا می خرد سؤال این است:
1. این تبرعات بر ملک اصحابش باقی است یا از ملکیت خارج می شود اگر بر ملکیت باقی است آیا خمس بر آن واجب است یا خیر و اگر از ملکیت خارج شده آیا بر اعضای انجمن اخراج خمس لازم است یا خیر؟
2. اگر این ساختمان وقف می شود بدون اجراء صیغه، آیا اعضای انجمن یا رئیس انجمن متولی محسوب می شود یا خیر؟
3. ساختمان بنا شده یا خریده شده حکم وقف را دارد یا مجرد اباحه تصرفات است اگر حکم وقف دارد آیا فروش این ساختمان جایز است یا خیر؟
4. اگر انجمن متولی نیست متولی امور دینیه کیست؟
5. اگر متولی امور حاکم شرع است آیا حضرت عالی برای آن هزار ها ساختمان فرداً فرد متولی منصوب فرموده اید یا امر
ص: 108
موکول به عدول مؤمنین یا اعضای انجمن یا علماء منطقه است؟
بسمه تعالی
1. تابع قصد و نظر اهداء کنندگان است، اگر وجوه و تبرعات اهدائی را جهت صرف در خیرات از ملک خود خارج و به انجمن یا هیأت واگذار کرده باشند دیگر باقی بر ملک آنان نیست و بر آنان یا بر هیئت و انجمن تخمیس آن واجب نیست بلکه برای مصارفی که منظور نمودند اختصاص دارد.
2. چنان چه اعضاء یا رئیس انجمن یا هیئت، اختیار صرف وجوه دریافتی در وقف ملکی را به عنوان حسینیه و مانند آن و تعیین متولی برای آن را داشته باشند می توانند در ضمن انشاء وقف، خود یا شخص دیگری را متولی تعیین و نصب نمایند، ولی مجرد تصدی صرف وجوه در تهیه ساختمانی به عنوان حسینیه و مانند آن کافی برای حصول تولیت موقوفه برای اعضاء انجمن یا رئیس انجمن نیست.
3. تابع نظر تهیه کنندگان و حدود اختیارات آنان است، اگر مجاز در وقف کردن بودند و به قصد وقف تهیه و واگذار جهت استفاده مؤمنین نمودند و مورد استفاده هم قرار گرفته باشد حکم موقوفه دارد.
4. موقوفاتی که نیاز به متولی جهت اداره امور آن دارد چنان چه متولی منصوب از طرف واقف نداشته باشد تولیت آن با حاکم شرع است.
5. در غیر موارد بخصوصی که اقدام بر نصب متولی خاص شده باشد، امر اداره موقوفات عامه فعلاً با سازمان اوقاف و نماینده ما در آن سازمان است.
216. در شرایط وقف نامه قید گردیده که تولیت آن مادام حیات با خود واقفه و بعد از ایشان با اولاد ذکور واقفه می باشد، نسل بعد از نسل بطناً بعد بطن و طبقه بعد از طبقه و در صورت انقراض اولاد ذکور با اولاد اناث واقفه بوده باشد، آن هم با تقدم ارشد و اتقی در هر طبقه. هم اکنون تولیت موقوفه با این جانب ولد ذکور و ارشد می باشد که دارای پنج اولاد می باشم، پسر ارشد معلول ذهنی و جسمی می باشد که خوب و بد را از هم تمیز نمی دهد، دومین پسر از نظر جسمانی سالم ولی متأسفانه تدین و تقوای لازمه را برای تولیت موقوفه ندارد. اما سومین پسرم اگر چه ارشدیت سنی ندارد ولی از لحاظ تدین و تقوا لیاقت تولیت موقوفه را از جميع جهات
ص: 109
دارد و مطمئن هستم که مفاد وقف نامه را دقیقاً اجرا می نماید. با عنایت به مراتب فوق و اطمینان این که بعد از این جانب مفاد وقف نامه از لحاظ منافع همه ساله به نحو احسن صرف روضه خوانی و تعزیه داری حضرت ابا عبد اللّه الحسين (علیه السلام) سید الشهداء و حضرت ابو الفضل العباس (علیه السلام) گردد، خواهشمند است ضمن راهنمایی دستور لازم را صادر فرمائید.
بسمه تعالی
آن طور که از وقف نامه نقل کرده اید که ارشد واتقی بودن در متولی شرط شده در فرض سؤال احتیاط مراجعه به حاکم شرع برای تعیین متولی است، و اللّه العالم.
217. بر اساس مفاد برخی از وقف نامه ها و وصیت نامه ها تعیین و نصب متولی و وصی بعدی به عهده حاکم شرع عادل بلد قرار داده شده است و از طرفی بر طبق ماده یک قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف، تصدی و اداره موقوفات بلا متولی به عهده سازمان اوقاف قرار گرفته است و حضرت امام قدس سره الشريف اداره اوقاف را مجاز به تولیت و تصدی این قبیل موارد دانسته اند. مستدعی است نظر مبارک را در فرض مرقوم اعلام فرمائید که اصولاً تشخیص و تعیین مصداق حاکم شرع بلد که بعضاً در وقف نامه ذکر گردیده چگونه است؟
بسمه تعالی
هرگاه اوقاف فاقد متولی خاص شده است تولیت آن به عهده حاکم و ولی امر مسلمین است و این تولیت در حال حاضر به نماینده ولی فقیه در سازمان اوقاف و امور خیریه واگذار شده است.
218. شخصی قسمتی از زمین خود را به طور مشاعی وقف نموده، و پسر بزرگ خود را متولی قرار داده، و هم اکنون کل زمین مشاعی بین سه نفر از برادران تقسیم گردیده، و برادر بزرگ تر که سمت تولیت را دارد، به خاطر پیری و مشکلات جسمی توان انجام وظیفه را ندارد، برادر کوچک تر متقاضی حکم تولیت است در فرض مذکور تکلیف حکم تولیت چیست؟
ص: 110
بسمه تعالی
اگر قسمت وقف متولی شرعی ندارد به حاکم شرع مراجعه کنند و هم چنین در صورتی که متولی قادر به اداره وقف نباشد.
219. قطعه ای از زمینی را جهت برگزاری مراسم عزاداری اهل بيت (علیهم السلام) وقف خاص نمودم و خود نیز با قبول مردم منطقه متولی آن شدم. حال خواستم بدانم که می شود برای اجرت متولی با این که از اول چیزی تعیین نشده سهم خاصی را از درآمد آن مکان اختصاص دهم؟
بسمه تعالی
اگر در ضمن وقفیت تولیت را برای خودتان شرط نکرده اید با قبول مردم بعد از وقف تولیت پیدا نمی کنید، و باید به حاکم شرع مراجعه کنید، و اللّه العالم.
220. حقیر به عنوان ناظر استصوابی موقوفه به موجب احکام صادره منصوب شده ام. نزدیک به یک سال است که متولی آن به رحمت ایزدی پیوسته و هم اکنون فاقد متولی می باشد. حال از آن مقام معظم ولایت استفتاء می شود بنا به مراتب فوق شرعاً این جانب می بایستی کماکان به وظیفه قانونی و شرعی که همان نظارت استصوابی می باشد عمل نمایم یا خیر؟ خواهشمند است حکم شرعی نبوی (صلی اللّه علیه و آله و سلم) را مرقوم فرمائید تا خدای نکرده قصوری برای این حقیر نباشد.
بسمه تعالی
با فوت متولی شرعی موقوفه، امینی که به حکم حاکم ضم به متولی موقوفه جهت اداره امور موقوفه شده دیگر حق دخالت در امور موقوفه ندارد، بلکه اداره امور موقوفه با متولی جدید است، و چنان چه متولی جدید هم نیاز به ضم امین داشته باشد، محتاج به صدور حکم مجدد از حاکم در این باره است، و چنان چه با فوت متولی سابق، موقوفه بلا متولی باشد تولیت آن با حاکم شرع است.
ص: 111
221. وکیلی منزل موکل خود را وکالتاً به وقف می رساند و خود را متولی موقوفه و فردی از افراد موقوف علیهم قرار می دهد در صورتی که منزل مذکور مسبوق به تصرف وکیل باشد. اولاً از آن جا که واقف نمی تواند بهره ای از موقوفه را به نفع خود وقف نماید حکم مذکور را مرقوم فرمائید.
ثانیاً به فرض صحت عقد قبض چگونه تحقق می یابد؟
ثالثاً چون در صحت وقف اذن واقف در قبض شرط است در مورد مذکور آیا اذن موکل لازم است؟
بسمه تعالی
واقف در این جا خود موکل است و آن چه ذکر شده از قبیل وقف بر نفس نیست و قبض هم باید با اذن موکل باشد و چنان چه اذن عام به وکیل داده باشد اذن وکیل کافی است، و قبض متولی شرعی که خود وکیل است کافی است به این شرط که از طرف واقف مأذون در جعل تولیت برای خودش ولو به نحو عام باشد.
222. پدر بزرگ این جانب مقداری املاک جهت روضه خوانی حضرت سید الشهداء (علیه السلام) وقف نموده و مقرر نموده که بعد از خود نسلا بعد نسل تولیت آن به اولاد ذکور ارشد واگذار گردد اینک این جانب به علت پیری و کهولت توانائی تولیت آن را ندارم و فرزندان این جانب نیز یا در محل نیستند یا توانایی انجام تولیت آن را ندارند از دفتر محترم استفتاء دارم که چگونه تولیت آن را به عهده دیگری واگذار نمایم، از خداوند متعال بقای عمر رهبر عظیم الشأن را خواهانم.
بسمه تعالی
اگر تولیت به شما رسیده نمی توانید آن را به دیگری واگذار کنید، بلی می توانید برای خودتان کمک بگیرید یا کسی را وکیل کنید که از طرف شما رسیدگی به وقف کند، و در این دو صورت اگر کسی که شما بخواهید و خلاف مصلحت وقف نباشد می توانید انتخاب کنید، و اللّه العالم.
ص: 112
223. زمین را جهت امور مذهبی و فرهنگی و خیریه وقف نموده و برای تأمین هزینه های جاریه احداث رقباتی تجاری نیز در نظر گرفته شده است وقف نامه توسط واقف تنظیم و خود متولی آن گردیده است.
هنگام صدور پروانه ساخت معلوم گردید که در طرح تفصیلی شهر بدون لحاظ کردن نیات واقف کمیسیون ماده پنج به موقوفه کاربری موزه داده است که اکنون در راه صدور پروانه مشکل قانونی ایجاد نموده، واقف استدعا دارد که راهنمایی فرمایید آیا تغییر کاربری زمین موقوفه در جریان طرح تفصیلی شهر و بر خلاف نیت واقف در شرع مقرون به صحت می باشد و هر گونه وظیفه ای از واقف که متولی نیز می باشد در جهت تحقق وقف نامه شرعاً ساقط گردیده و بر عهده وی تکلیفی نیست و یا می بایست به مراجع ذی صلاح مراجعه کرده و کاربری را بر اساس وقف نامه موجود پیگیری نماید؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال که واقف به عنوان متولی، موقوفه را در اختیار دارد، وقف محقق شده است و تغییر جهت وقف جائز نیست و اگر از موقوفه به هیچ وجه نمی توان در جهت وقف استفاده نمود می توان آن را برای مدت طولانی به اجاره داد و منافع آن را صرف در جهت وقف نمود.
224. این جانب به نمایندگی از طرف هیئت عزا داری خانه ای در مشهد مقدس به عنوان زائر سرا خریداری نمودم تتمه ثمن معامله وجوهی بود که اعضاء هیئت و اهالی کمک نمودند در موقع تنظیم سند چون این جانب بیمار بودم با مشورتی که انجام شد مقرر گردید خانه مذکور به نام سه نفر از معتمدین محل تنظیم سند رسمی گردد چنان چه ملک خریداری شده وقف شده باشد تولیت آن با کیست؟ آیا می فرمائید که ملک مذکور را به نام هیئت جان نثاران حسینی که اساس نامه آن تهیه و تنظیم شده است نمایند یا خیر؟
بسمه تعالی
خانه وقف بر هیأت مذکور است، و در صورتی که پرداخت کنندگان پول، شما را وکیل تام الاختیار خود در همه شئون مربوط به خانه قرار داده باشند شما می توانید برای خانه متولی تعیین کنید یا خود تولیت آن
ص: 113
را بر عهده بگیرید و می توانید خانه را به نام هیأت ثبت کنید، بلکه اگر خوف تضييع وقف باشد، لازم است.
225. واقف فردی را به عنوان متولی بعد از خود در وقف نامه انتخاب می کند، قبل از واقف متولی تعیین شده فوت می کند، واقف با تغییر تولیت مجدد در کلیه اموال خود تغییر به عمل می آورد و اولاد منحصر به فرد متولی فوت شده اقرار و اعتراف به صحت تولیت شخص دوم از ناحیه واقف را می نماید.
1. آیا تغییر تولیت در موقوفه توسط واقف خلاف شرعی می باشد یا خیر؟
2. در صورتی که بودجه موقوفه ای از درآمد دکاکین به عنوان دهه عزا داری موجود باشد ولی تکیه یا حسینیه مورد نظر فاقد آب و برق و گاز کشی و تعمیرات درب و پنجره باشد آیا جهت نگهداری موقوفه و تأمین ما يحتاجات آن می توان از بودجه روضه خوانی استفاده نمود یا خیر؟
3. اعیانی ملک مسکونی وقفی جهت عزا داری دهه عاشورا از طرف واقف مشخص می شود. در صورت از بین رفتن اعیانی می توان بر خلاف نظر واقف در آن مکان مسجد بنا نمود یا خیر؟
4. آیا متولی بر حسب قانون می تواند برای خود نائب التولیه انتخاب کند یا برابر وکالت بلا عزل به دیگری اختیار امورات را بدهد یا خیر؟
بسمه تعالی
1. واقف در فرض سؤال پس از موت متولی، نمی تواند متولی دیگری تعیین نماید و باید به حاکم شرع رجوع نماید و او متولی نصب نماید.
2. در فرض سؤال صرف در آمد در غیر جهت عزا داری جائز نیست.
3. اگر زمین وقف نبوده پس از خراب شدن اعیانی اختیار آن با واقف یا ورثه او می باشد.
4. متولی حق واگذاری تولیت به غیر را ندارد مگر این که در وقف این حق برای او تعیین شده باشد بلی در صورتی که شرط مباشرت نشده می تواند در انجام بعضی از امور که وظیفه اوست، وکیل بگیرد.
ص: 114
226. زمین موقوفه ای است که قسمتی از آن طبق موازین شرعی و قانونی اجاره داده شده و دارای عایدات می باشد ولی مقداری از آن مدت 20 سال است که بدون استفاده باقی مانده، هم اکنون مصلحت موقوفه بر این است که از عایدات آن صرف ساخت و ساز مقدار باقی مانده شود تا در آینده از این قسمت معطل مانده هم بهره برداری گردد، آیا متولی می تواند از عایدات آن جهت ساخت و ساز مقدار باقی مانده سرمایه گذاری نماید؟
بسمه تعالی
اگر به نظر متولی شرعی موقوفه لازم است منافع موقوفه در حفظ وقف صرف شود مانعی ندارد بلکه لازم است به مقداری که حفظ وقف متوقف بر آن است صرف نماید.
227. مدت سی صد سال است که موقوفه ای وقف خاص نامیده شده و به وسیله متولی اداره و زراعت می شده است و مرتزقين حق الارتزاق خود را از محصولات کشاورزی دریافت می داشتند. با توجه به مفاد وقف نامه آیا جایز است که موقوفه مذکور از صورت وقف خاص بیرون آورده شود و از طریق مزایده به اجاره داده شود؟
بسمه تعالی
الوقوف على حسب ما يوقفها اهلها عوائد وقف باید زیر نظر متولی شرعی در جهت وقف صرف شود و موضوع نیاز به رسیدگی دارد و موکول است به مسئولین محترم ذی ربط، و اللّه العالم.
228. اگر در وقف نامه، تولیت وقف بر عهده بزرگ ترین فرزند پسر خانواده از هر نسل گذارده شده باشد، آیا این بدان معناست که بعد از فوت پدر، با وجود عمو، نوبت به پسر آن مرحوم می رسد یا عموی او متولی است؟
بسمه تعالی
ظاهر تعیین تولیت وقف به نحو مزبور در فوق انتقال تولیت از ولد اکبر به فرزند اکبر وی است.
ص: 115
229. اگر متولّیان حسینیه بعد از اتمام وقف، یک نظام داخلی برای آن تنظیم کنند، ولی بعضی از بند های آن با مقتضای وقفیّت آن معارض باشد، آیا شرعا عمل به آن بند ها جایز است؟
بسمه تعالی
متولّی موقوفه حق ندارد چیزی را وضع کند که با مقتضای وقف در تعارض باشد و شرعا هم عمل به آن جایز نیست.
230. اگر افرادی اقدام به جمع آوری پول از نیکو کاران و خرید خانه ای با آن به قصد حسینیه کنند، آیا اقدام آنان برای جمع آوری پول برای این کار کافی است تا حق وقف آن خانه را به عنوان حسینیه داشته باشند یا آن که باید برای این کار از صاحبان پول ها وکالت بگیرند؟ و از آن جا که در واقف شرط است که یا مالک باشد و یا در حکم مالک، و این افراد مالک نیستند، آیا به صرف جمع آوری پول توسط آنان، بر آنان حکم مالک صدق می کند تا حق وقف داشته باشند؟
بسمه تعالی
اگر از طرف افراد خیّر وکیل باشند تا خانه را بعد از خرید، به عنوان حسینیه وقف کنند، وقف آنان به وکالت از مالکین صحیح است.
231. اگر مسئولین شرکت نفت و سازمان زمین شهری مقداری از زمین های تحت اختیار خود را برای ساخت مساجد و مدارس علمیه اختصاص بدهند و علاوه بر انشاء صیغه وقف، قبض و اقباض هم صورت بگیرد، آیا این زمین ها موقوفه محسوب می شوند و احکام وقف بر آن ها مترتب می گردد؟
بسمه تعالی
اگر این زمین ها از اموال عمومی دولت باشند و مصرف خاصی برای آن ها تعیین شده باشد قابل وقف نیستند ولی اگر از اراضی مواتی باشند که ملک کسی نیستند و در اختیار دولت یا شرکت نفت و یا سازمان زمین شهری باشند، احیاء آن ها با اجازه مسئولین مربوطه به عنوان مسجد یا مدرسه و مانند آن اشکال ندارد.
ص: 116
232. محلی فاقد هر گونه امکانات ورزشی برای جوانان می باشد، شورای اسلامی محل انبار زیر تکیه (موقوفه) را به جوانانی که اکثراً از اعضای بسیج می باشند اجازه داده اند تا در اوقات فراغت جهت آموزش ورزش های رزمی استفاده کنند، آیا خلاف شرع بوده یا خیر؟
بسمه تعالی
شورای اسلامی چنین اختیاری ندارد و امر وقف با متولی شرعی آن است و باید با نظر او در جهت وقف از آن استفاده شود و تغییر داده نشود، و اللّه العالم.
233. در وقف نامه مرحوم آقای حاج آقا رضا رقباتی وقف بر تعزیه داری حضرت سید الشهداء (علیه السلام) گردیده، واقف محترم تولیت بعد از خود را نسلاً بعد از نسل به اولاد ارشد خود با قید صفات اعلم و اورع ذکر فرموده و در صورت انقراض اولاد به مجتهد اعلم و اورع قصبه واگذار فرموده. اینک سؤال از محضر مبارک این است که با توجه به مراتب فوق آيا اهل علم به معنای مصطلح کلمه (روحانی و معمم بودن) و تحصیلات حوزوی داشتن برای اولاد ارشد متقاضی تولیت شرط است یا خیر؟
مضافاً آیا احراز تقوی و عدالت در مدعی تولیت مذکور لازم است یا خیر؟
بسمه تعالی
میزان بر حسب ظاهر عبارت اعلم و اورع، اعلمیت در علم فقه است.
234. سه قطعه زمین موات به عنوان احداث مسجد، حسینیه، کتاب خانه و مجتمع فرهنگی زیر نظر مسجد پس از اقدام و پیگیری های لازم در سال 73 توسط صاحب اصلی آن بدین منظور وقف گردید و در پی آن این جانب به عنوان متولی شرعی موقوفه مذکور معرفی شدم. آیا با تولیت مذکور اختیارات متولی شرعی بعهده حقیر خواهد آمد؟
ص: 117
بسمه تعالی
اگر مالک واقف ملک، در ضمن انشاء وقف، شما را به عنوان متولی موقوفه نصب کرده باشد تولیت شرعی موقوفه با شما هست.
235. زمین موقوفه ای است که از روی نا آگاهی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی تصرف و در آن یک حسینیه و تعداد شش باب دکان ساخته شده است، چند دستگاه ساختمان شامل 1- شرکت تعاونی آبادی 2- دفتر پست و تلگراف 3- کمیته امداد امام خمینی (رحمه اللّه علیه) 4- نانوائی آبادی ساخته شده است. آیا این ها باید ماهانه اجاره به موقوفه پرداخت نمایند و یا ساختمان ها و دکان ها و نانوا را تخریب و زمین موقوفه را به حال اول برگردانند و یا این که آزادند کما این که تا به حال به نحو مالک در املاک خود متصرف و بهره برداری نموده اند، این تصرفات شرعاً جایز می باشد یا متصرفین غاصب هستند مسئله را واضح و روشن بیان فرمائید.
بسمه تعالی
وقفیت زمین مذکور اگر محرز باشد باید آن را از متولی شرعی موقوفه اجاره کنند، و اگر متولی شرعی اجاره دادن را صلاح وقف نداند و یا تصرفات انجام شده را مغایر جهت وقف بداند و درخواست تخلیه کند باید تخلیه نمایند.
236. مؤمنین ده یک قطعه اراضی را در کشمیر برای مسجد شریف صاحب الزمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) وقف نمودند اوقاف شیعه بالعموم منقسم بین گروه های مختلف می باشد - رئیس یک گروه به زور وقف مذکوره را در تحویل خود قرار داد - نزد من مقداری پول این وقف می باشد. پس از جناب عالی خواستارم که حکم فرمائید که با این پول چه کنم؟ 1- آیا می شود این پول را به یک اداره دینی تحویل داد و نیز 2- آیا به زور کسی می تواند وقف مؤمنین را به تحویل خود قرار دهد؟
بسمه تعالی
1. پول اگر از منافع وقف است باید مطابق نظر واقف و زیر نظر متولی
ص: 118
شرعی وقف و به صلاح وقف صرف شود و تحویل آن به جای دیگر جایز نیست.
2. هر گونه تصرف در وقف باید زیر نظر متولی شرعی وقف باشد.
237. موقوفه ای که وقف شده برای مصرف کردن منافع آن در روضه خوانی و امام جماعت حسینیه و طلاب و غیره و از طرف واقف متولی خاصی برای نظارت و مصرف آن تعیین شده است آیا با وجود متولی خاص شخص دیگری می تواند در امور وقف دخالت نماید یا خیر لذا خواهشمندم نظر مبارک را صریحاً مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی با مراعات جهت وقف استفاده شود و دیگران نمی توانند دخالت کنند بلی اگر خیانت متولی نزد حاکم شرع ثابت شود حاکم شرع دخالت می کند و او را عزل و دیگری را نصب می کند، و اللّه العالم.
238. در وقف نامه ای واقف مرحوم قید نموده است که عزل و نصب امام جماعت به دست متولی است و هرگاه امام جماعت خلاف نظر متولی اقدام کند، حق عزل امام جماعت را دارد آیا چنین شرطی در وقف نامه مشروع است يا خير؟
بسمه تعالی
در امام جماعت مسجد، امر نصب آن به دست متولی نیست، تا چه رسد به عزل آن، و در این جهت متولی اختیاری ندارد، و اللّه العالم.
239. شخصی املاک خود را وقف نموده تا درآمد آن ها در موارد خاصی از کار های خیر مانند کمک به سادات و اقامه مجالس عزا داری مصرف شود و در حال حاضر با افزایش قیمت اجاره آن املاک که جزء منافع وقف است، بعضی از مؤسسات یا
ص: 119
اشخاص به دلیل عدم وجود امکانات در آن ها یا دلائل فرهنگی یا سیاسی یا اجتماعی و یا دینی خواهان اجاره ملک موقوفه به قیمت نا چیزی هستند، آیا جایز است مدیریت اوقاف آن ها را به قیمتی کم تر از قیمت روز اجاره دهد؟
بسمه تعالی
بر متولّی شرعی و مسئول اداره امور وقف واجب است در اجاره دادن به کسی که خواهان آن است و در تعیین مبلغ اجاره رعایت مصلحت و منفعت وقف را بنماید، در نتیجه اگر در تخفیف مبلغ اجاره به سبب اوضاع و احوال خاص مستأجر یا اهمیت کاری که وقف برای آن اجاره داده می شود، نفع و مصلحت وقف باشد اشکال ندارد و الا جایز نیست.
240. اگر متولّی منصوب برای اداره امور وقف به علتی در انجام وظیفه خود کوتاهی و سهل انگاری کند، آیا بر کناری او از منصب خود و تعیین فرد دیگری برای تصدّی تولیت وقف جایز است؟
بسمه تعالی
مجرّد کوتاهی و سهل انگاری در اداره امور وقف مجوّز شرعی برای بر کناری و عزل متولّی منصوب و تعیین فرد دیگری بجای او نیست، بلکه باید در این رابطه به حاکم مراجعه کرد تا او را وادار نماید که کار های وقف را انجام دهد و اگر الزام او ممکن نباشد از وی بخواهد که وکیل صالحی را برای اداره امور وقف از طرف خود انتخاب کند و یا این که خود حاکم فرد امینی را به او ضمیمه نماید.
241. ولایت تصرّف برای حفظ و تعمیر و اصلاح و جمع آوری نذورات و تبرّعات مرقد های فرزندان ائمه «علیهم السلام» که در شهر ها و روستا های ایران هستند و سال های زیادی بر آن ها گذشته و وقف خاص هم نیستند و متولّی خاصی هم ندارند، با چه کسی است؟ آیا کسی حق دارد ادّعای مالکیت زمین مرقد و حرم فرزندان ائمه «علیهم السلام» را که از زمان های قدیم محل دفن اموات بوده، بنماید؟
بسمه تعالی
ص: 120
تولیت بقاع مبارکه و اوقاف عام که متولّی خاصی ندارند با حاکم و ولیّ امر مسلمین است و این تولیت در حال حاضر به نماینده ولی فقیه در اداره اوقاف و امور خیریه واگذار شده است و زمین صحن و مرقد فرزندان ائمه «علیهم السلام» و حرم ایشان که از زمان های گذشته برای دفن اموات مسلمانان در نظر گرفته شده، حکم وقف عام را دارد مگر آن که خلاف آن از طریق شرعی نزد حاکم ثابت شود.
242. آیا جایز است کسانی که از وقف استفاده می کنند و همگی هم مسلمان هستند، فرد غیر مسلمانی را به اداره اوقاف برای صدور حکم تعیین او به عنوان متولّی وقف معرفی کنند؟
بسمه تعالی
تولیت وقف مسلمانان توسط غیر مسلمان جایز نیست.
243. آیا جایز است اداره اوقاف جمهوری اسلامی متولّی وقف را بر کنار کند؟ و در صورتی که جایز باشد شرایط آن چیست؟
بسمه تعالی
اداره اوقاف به مقداری که مقررات قانونی به او اجازه می دهد حق دارد در وقف هایی که متولّی خاصی دارند، دخالت نماید.
244. آیا جایز است متولّی وقف تولیت خود را به اداره اوقاف و امور خیریه واگذار نماید؟
بسمه تعالی
متولّى وقف حق این کار را ندارد، ولی اشکال ندارد که اداره اوقاف یا شخص دیگری را برای انجام امور وقف وکیل کند.
ص: 121
245. مالکی املاک خود را وقف نمود که عایدات آن به شانزده ماده برای رفاه حال رعیت خود از قبیل مدارس و دار الایتام و حمام و مساجد و کمک به مستضعفین رعیت با تعیین سه نفر از معتمدین محل و با نظریه رئیس بانک ملی وقت و با انتخاب آراء در دست ایشان اداره و عملی گردد. مدتی به این منوال عمل شده بعد از آن اداره اوقاف مدعی آن وقف گردید. مستدعی است مسئله را واضحاً بیان فرمائید که به وقف نامه باید عمل شود یا خیر؟
بسمه تعالی
چنان چه در وقف از طرف واقف متولی خاص تعیین شده باشد واجب است تصرف در موقوفه طبق وقف نامه زیر نظر متولی شرعی و اذن او انجام شود و بدون نظر و اذن متولی شرعی تصرف جایز نیست و حکم غصب را دارد.
246. در وقف نامه ای به صراحت آمده که موقوفه را بیش از سه سال به اجاره ندهند ولی متأسفانه و بر خلاف نص صریح وقف نامه هشت ساله به اجاره داده شده و اراضی بسیاری را به ادارات واگذار کرده اند، که آن ها نیز تاکنون دیناری مال الاجاره به موقوفه پرداخت ننموده اند و از طرفی با فوت اولاد زاده واقف که متولی بوده موقوفه در تصرف اداره اوقاف قرار گرفته و با مراجعه اولاد زاده بعدی از صدور حکم تولیت امتناع می ورزد، لذا خواهشمند است در این خصوص بیان فرمایید که آیا این اقدامات از نظر شرعی جایز است یا خیر؟
بسمه تعالی
از وقف باید زیر نظر متولی شرعی و با مراعات جهت وقف استفاده شود و تغییر جایز نیست، ولی چنان چه اختلافی هست باید به مسئولین محترم ذی ربط مراجعه شود، و اللّه العالم.
247. چنان چه مستأجرین موقوفات از پرداخت حقوق وقف امتناع ورزند، آیا اداره اوقاف شرعاً مکلف به اقدام وصول حق موقوفه است، هر چند از طریق محاکم قضائی منجر
ص: 122
به دخالت قوای انتظامی گردد؟ و یا در حد ابلاغ و استدعا، رفع تکلیف می شود؟
بسمه تعالی
مسئول شرعی اداره امور موقوفه موظف است در صورت نیاز، از طرق قانونی اقدام به حفظ و احیاء و احقاق تمام حقوق موقوفه نماید.
248. در مجموع قوانین و مقررات اوقافی ذیل ماده 11 تبصره ای است بدین شرح:
تبصره: «اراضی موقوفه ای که برای ساختمان واحد های تجاری، اعم از پاساژ و غیره، مناسب باشد می باید توسط متصدیان امر وقف نسبت به احداث آن ها رأساً اقدام و سپس از طریق نشر اگهی مزایده به اجاره واگذار شود». مسئولین محترم اداره اوقاف به استناد این تبصره چنین بیان می دارند که اراضی موقوفه ای که برای واحد های تجاری مناسب باشد متولی در صورتی می تواند احداث بنا نماید که ساختمان را وقف نماید، به نظر این حقیر گفته این عزیزان مغایر با حکم خدا و فتوای مراجع عظام می باشد. مستدعی است نظر مبارک حضرت عالی را بیان فرمائید.
بسمه تعالی
چنان چه قانون و مقرراتی در جمهوری اسلامی در این باره هست متولی باید از آن تبعیت کند و الا امر وقف با متولی شرعی آن است که باید با مراعات مصلحت وقف در جهت وقف اقدام نماید و ملزم به وقف کردن چیزی نیست.
249. طبق وقف نامه شرعی درآمد موقوفه صرف روشنائی، تعمیر مسجد و حمام و روضه خوانی بوده است. اکنون اداره اوقاف به عنوان این که دست واسطه را کوتاه کند متولی را که حکم از واقف دارد خلع ید نموده. آیا شرعاً یا عرفاً اوقاف حق سلب تولیت وقف خصوصی را دارد یا خیر؟ متولی می گوید اوقاف می تواند عشر بگیرد که زمان دولت سابق هم از این بالاتر نرفت مصرانه تقاضا مندیم مطابق دستور اسلام جواب مرقوم فرمائید.
ص: 123
بسمه تعالی
وقف باید زیر نظر متولی شرعی اداره شود و کسی نمی تواند دخالت کند، مگر در صورتی که خیانت متولی ثابت شود که در این صورت حاکم شرع دخالت می کند و در هر صورت رسیدگی به قضیه شخصیه موکول است به مسئولین محترم ذی ربط در جمهوری اسلامی.
250. زمین موقوفه امیر المؤمنین (علیه السلام) که با اجازه آیت اللّه شاهرودی (رحمه اللّه علیه) تعویض شده و تبدیل به احسن شده است، 3/2 آن حسینیه احداث شده 3/1 آن را مستأجر تخلیه نکرده و باقی مانده بعد از فوت مستأجر زمین رها شده و الان مدتی هست که تحویل شهرداری شده. در مقابل زمینی در جای دیگر این تعویض که بدون هماهنگی با متولی و حاکم شرع انجام شده و الان هم در جنب حسینیه برای خود حسینیه قابل استفاده است آیا صحیح است یا نه تکلیف چیست؟
بسمه تعالی
متولی شرعی موقوفه اگر با دقت نظر و رعایت مصالح وقف یا در صورت نبود متولی خاص شخص یا اشخاصی با اذن و اجازه مرجع تقلید جامع الشرایط در زمین وقف دخل و تصرفی نمودند باید مطابق آن عمل شود و تغییر وقف و تبدیل آن به چیز دیگر جایز نیست و گرنه حکم غصب را دارد که نیاز به رسیدگی دارد و می توانید به متولی شرعی خاص یا اگر متولی ندارد به حاکم شرع مراجعه نمایید و نیز امور اداری و قانونی موقوفه با متولی شرعی است.
ص: 124
ص: 125
ص: 126
ص: 127
251. در یک موقوفه خاص اولاد ذکور، نسلاً بعد نسل، و فاقد متصدی و متولی که به صورت موقوف عليهم اداره می گردد، و با توجه به نظر اکثریت علمای اعلام و آیات عظام و مشایخ زمان مبنی بر این که موقوف علیهم مستحق عواید زمان می باشند، و یک موقوفه خاص که همیشه به صورت موقوف علیهم اداره می گردیده است یکی از موقوف علیهم فوت می نماید. چنان چه منافعی از موقوفه حاصل گردد، با عنایت به نظریه مشهور علماء: اولاً مربوط به افراد ذکور می تواند باشد یا خیر؟
ثانیا این منافع مربوط به بطون لاحقه می باشد یا بطون سابقه؟
ثالثاً آیا اداره موقوفه خاص بایستی توسط افراد صالح، با تقوی، اورع، پرهیزگار، دارای شهرت علمی، متعهد، متدین و ... اداره شود یا این که هر کسی بدون داشتن صفات (فوق الذکر) می تواند اداره کننده یا متصدی و متولی این موقوفه باشد؟
بسمه تعالی
موقوف علیهم کسانی هستند که در وقف نامه ذکر شده است یعنی اولاد ذکور نسلاً بعد نسل.
منافع فعلی مربوط به بطن فعلی است.
تولیت اوقاف بدون متولی با حاکم شرع است، و اللّه العالم.
ص: 128
252. آیا اشخاصی که فقط مادرشان سیده بوده باشند مشمول سهم سادات مقرره در وقف نامه می باشند یا خیر؟ هم چنین در وقف نامه گفته شده «قسم چهارم به جهت خصوص مؤنه اولاد ذکور است نسلاً بعد از نسل از این که ثلث از منافع این موقوفه را اخراج نموده اتفاق نمایند فی سبیل اللّه در صله ارحام از ذریه علویه». آیا در فرض مرقوم اشخاص اناث یا ذکوری که از طریق مادر منسوب به واقف باشند جزء موقوف علیهم از ارحام قرار می گیرند یا خیر؟
بسمه تعالی
سید کسی است که از طرف پدر منتسب باشد و انتساب از طرف مادر کافی نیست ولی اولاد و ذریه و نحو آن شامل منتسب از طرف مادر هم می شود، و اللّه العالم.
253. منظور از ارشد اولاد، اکبر اولاد است یا خیر توضیح بفرمائید.
بعد از فوت ارشد عین موقوفه مثل مال میت تقسیم می شود بین ورثه یا خیر؟ و آیا به ارشد می رسد در صورت تقسیم نشدن یا خیر و به چه کسی می رسد؟
بسمه تعالی
چنان چه از نظر تدبیر و درایت فرقی ندارد اکبر اولاد ارشد آن ها است.
عین موقوفه به ارث نمی رسد تا تقسیم شود و باید از آن در جهت وقف استفاده شود، و متولی وقف همان است که در وقف نامه ذکر شده است.
254. اگر کسی برای آن که دختر و نوه دختریش از املاکش استفاده نکنند، آن املاک را وقف بر اولاد ذکور خود سازد، آیا این وقف صحیح است؟
بسمه تعالی
اگر در زمان حیات وقف را تحویل متولی شرعی وقف داده باشد صحیح است.
ص: 129
255. در وقف نامه پیوستی، تولیت موقوفه بر عهده اولاد ذکور نسلاً بعد نسل قرار داده شده است ولی عواید موقوفه پس از کسر عشر روشنائی مرقد منور امیر المؤمنین علی (علیه السلام) باید سرف اولاد واقف در هر طبقه بشود، حال سؤال این است که با توجه به این که صرف عواید را مرحوم واقف بر اولاد هر طبقه وقف منظور کرده است آیا با وجود طبقات اول عواید موقوفه به طبقات بعدی هم می رسد یا خیر؟
بسمه تعالی
کلمه هر طبقه در وقف نامه نیست، و موقوف علیهم را اولاد فرزند سعادتمند ذکر کرده است که بر طبقه قبل و بعد صادق است، بخصوص که در متولی که اولاد ذکور کرده قید نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن آورده، و در موقوف علیهم قید نکرده است، بنا بر این عوائد به طبقه بعد هم می رسد، و اللّه العالم.
256. رئیس فرقه منحرفی املاک خود را به این فرقه وقف کرده است و با توجه به این که مشروعیت جهت وقف در صحت آن شرط است و از طرفی اهداف و اعتقادات و اعمال این فرقه منحرفه فاسد و گمراه کننده و باطل هستند، آیا این وقف صحیح است؟ و آیا استفاده از این اموال به نفع فرقه مذکور جایز است؟
بسمه تعالی
اگر ثابت شود جهتی که ملک برای آن وقف شده، جهتی حرام و از مصادیق اعانه بر گناه و معصیت است، چنین وقفی باطل بوده و استفاده از آن اموال در جهتی که شرعا حرام است، صحیح نمی باشد.
ص: 130
ص: 131
ص: 132
ص: 133
257. اگر شخصی چند سال قبل زمینی را که از طریق ارث به او رسیده به صورت بیع لازم بفروشد و سپس معلوم شود که آن زمین وقف بوده، آیا این بیع باطل است؟ و در صورتی که باطل باشد، آیا باید قیمت کنونی آن را به مشتری بپردازد یا پولی را که هنگام فروش از او گرفته است؟
بسمه تعالی
بعد از آن که معلوم شد زمین فروخته شده در واقع وقف بوده و فروشنده حق فروش آن را نداشته، بیع باطل است و واجب است به همان حالت وقف عودت داده شود و فروشنده باید پولی را که از مشتری در برابر فروش زمین دریافت کرده است، به او برگرداند. و راجع به تنزل ارزش پول بنا بر احتیاط واجب با هم مصالحه نمایند.
ص: 134
258. شخصی در حدود صد سال است که ملک خود را بر اولاد ذکورش وقف کرده و در وقف نامه ذکر نموده که اگر یکی از اولاد ذکور او فقیر شود، شرعا حق دارد سهم خود را به ورثه دیگر بفروشد و بعضی از فرزندان او چند سال پیش مبادرت به فروش سهم خود به بعضی از موقوف علیهم نمودند و اخیرا گفته می شود که چون کلمه وقف درمیان است، بنا بر این شروطی که واقف ذکر کرده صحیح نبوده و خرید و فروش آن ملک هم باطل است، حال با توجّه به این که، این زمین وقف خاص است نه وقف عام، آیا خرید و فروش آن بر طبق آن چه که واقف در ضمن وقف نامه ذکر کرده، جایز است؟
بسمه تعالی
اگر ثابت شود که واقف در ضمن عقد وقف شرط کرده که اگر یکی از موقوف علیهم فقیر و نیازمند شد، بتواند سهم خود را به یکی دیگر از موقوف علیهم بفروشد، بیع کسی که سهم خود از وقف را بر اثر فقر و احتیاج فروخته اشکال ندارد و بیع او در این صورت محکوم به صحّت است.
259. شخصی مقداری آب و زمین زراعی را وقف پسران خود نموده، ولی به علت کثرت اولاد و سنگینی کارهای کشاورزی و کمی محصول، کسی تمایلی به زراعت در زمین ندارد و به همین دلیل وقف در آینده نزدیک، خراب و از قابلیت انتفاع خارج خواهد شد، آیا جایز است به همین دلیل، زمین و آب مذکور فروخته شوند و پول آن ها در کارهای خیر مصرف شود؟
بسمه تعالی
تا زمانی که وقف، قابلیت انتفاع و استفاده در جهت وقف را دارد، هر چند با اجاره دادن آن به بعضی از موقوف علیهم یا به شخص دیگر و مصرف اجاره آن در جهت وقف باشد و یا نوع استفاده از آن تغییر کند، فروش و تبدیل آن جایز نیست، و در صورتی که به هیچ وجه قابل انتفاع نباشد، فروش آن جایز است، ولی در این صورت واجب است با پول آن ملک دیگری خریده شود تا منافع آن در جهت وقف به مصرف برسد.
ص: 135
260. آیا فروش زمین هایی که وقف خاص بوده و واقف بر اثر اجرای قانون اصلاحات ارضی آن ها را بدست آورده، جایز است؟
بسمه تعالی
اگر واقف در هنگام وقف، مالک شرعی چیزی باشد که وقف کرده است و وقف هم بر وجه شرعی توسط او محقق شده باشد، خرید و فروش و تغییر و تبدیل آن توسط او یا دیگری صحیح نیست هر چند وقف خاص باشد، مگر در موارد خاص استثنایی که شرعا در آن موارد فروش و تبدیل آن جایز است.
261. زمین زراعی وجود دارد که وقفی بوده و سطح آن بالاتر از زمین های اطراف آن است و به همین دلیل رساندن آب به آن ممکن نیست و مدّتی است که کار مساوی کردن آن با زمین های دیگر به پایان رسیده و خاک های اضافی در وسط آن جمع شده و مانع زراعت در آن است، آیا فروش این خاک ها و مصرف پول آن برای حرم یکی از اولاد ائمه «علیهم السلام» که نزدیک زمین مزبور قرار دارد جایز است؟
بسمه تعالی
اگر خاک اضافی مانع استفاده از زمین های موقوفه است، انتقال آن از زمین و فروش آن و مصرف پول آن در جهت وقف اشکال ندارد.
262. تعدادی مکان تجاری وقفی وجود دارد که در زمین وقفی ساخته شده اند و بدون فروش سر قفلی آن ها به مستأجرین، اجاره داده شده اند، آیا جایز است مستأجر های آن ها سر قفلی مغازه ها را به دیگری بفروشند و پول آن را بگیرند؟ و بر فرض جواز آن، آیا پول سر قفلی مال مستأجر است یا آن که از درآمد های وقف محسوب می شود و باید در جهت وقف مصرف شود؟
ص: 136
بسمه تعالی
اگر متولّی وقف فروش سر قفلی را با رعایت مصلحت وقف اجازه دهد، مالی که در برابر آن گرفته می شود جزو درآمد های وقف محسوب می شود و واجب است که در جهت وقف مصرف شود، ولی اگر معامله را اجازه ندهد، بیع باطل است و فروشنده باید مبلغی را که از خریدار گرفته به او بر گرداند، و به هر حال مستأجری که حق سر قفلی ندارد ولی در عین حال آن را به مستأجر بعدی فروخته است، حقی در آن مال ندارد.
263. قنواتی است که از سه رشته آب تشکیل شده است و بیش از صد مالک دارد و تقریباً 6/1 آن وقف است این قنوات و اراضی تابعه آن سال های سال کشت و زرع می شده.
رشته مبدأ و مظهر این قنوات که در اثر حوادث طبیعی مدتی است که ضایع شده و مالکین نتوانسته اند بازسازی نمایند (و چون قنوات در مسیر رود خانه قرار دارد و آب آن از دو رشته دیگر استفاده می شود) و حال متولیان وقف و مالکین تصمیم به بازسازی گرفته اند، خواهشمند است ذیلاً پاسخ فرمائید: وقفیت و مالکیت و حق آن ها به قوت خود باقی است یا خیر؟
بسمه تعالی
با عروض خرابی موقت بر قنوات و ترک موقت کشت و بهره برداری از اراضی ملکی و وقفی وقفیت و ملکیت و سایر حقوق مشروعه زایل نمی گردد ولی اگر در اصل مالکیت یا ذی حقی اختلاف باشد باید در دادگاه رسیدگی شود.
264. قنات وقفی که در اثر سیل تخریب و خشک می شود و غیر قابل استفاده می گردد عده ای از مالکین به اداره آبیاری استان مراجعه می کنند و تقاضای چاه عمیق به جای قنات سیل خورده می نمایند که آن اداره مجوز یک حلقه چاه عمیق در محل زمین های بیابان که در تصرف دولت بوده می دهد و چاه در همان محل حفر می شود، با توجه به مراتب فوق سؤال این است که حقیر مقدار چهار سهم از سهام وقفی از این چاه عمیق شریک شده ام آب و زمین فعلی آیا وقف می باشد یا خیر؟
ص: 137
بسمه تعالی
در فرض مرقوم چاه وقف نیست و تصرف در آن تابع مقررات دولتی مربوطه است.
265. یکی از مزارع و کشت خوان های اطراف به مدار 13 شبانه روز که حدود ده شبانه روز آن در 4 یا 5 گروه مختلف وقف و بقیه آن ملک است و این مزرعه هم هم چون دیگر مزارع اطراف ارباب، مستأجری بوده و هست در گذشته توسط آب قنات کشت و زرع می شده که از زمان های قدیم مستأجرین آب و زمین را طبق نظر کارشناسی اجاره کرده اند و هر ساله مال الاجاره به متولی یا مالک می پرداختند، در حین کشت و زرع در زمان های گذشته مستأجرین جهت ازدیاد دست رنج و تثبیت آن به کاشتن درخت پسته نیز همت نهادند که مالک یا متولی از این کار بی خبر نبوده است و مستأجرين جهت جبران آب مورد نیاز گه گاهی از آب چاه های اطراف مزرعه نیز استفاده می کرده اند که شخصاً هر ساعت به مبلغی پول می خریدند چندین سال گذشته جهت تأمین آب مورد نیاز با همت مستأجرین چاه نیمه عمیقی جهت جبران کمبود آب مورد نیاز حفر کردند و اجاره نیز هم چون گذشته می پرداختند جای چاه نیمه عمیق جنب سفه دشتبانی بوده است و ظاهراً مال همه کشاورزان بوده است، بالاخره قنات فوت گردید.
الف- این چاه وقف است یا ملک؟
بسمه تعالی
مستأجرین اگر با پول خودشان در زمین ملک یا مباح چاه را حفر کرده اند ملک مستأجرين است و اگر در زمین موقوفه یا با پول حاصل از منافع وقف چاه را حفر نموده اند به وقف اختصاص دارد.
ب- آيا مستأجر شریک است یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر چاه در زمین وقف حفر نشده و به صورت شرکت مستأجرین زمین و متولی شرعی موقوفه و مالکین زمین چاه را حفر نموده اند به نسبت شریک می باشد.
ص: 138
ج- تكليف مستأجرین چیست؟
بسمه تعالی
تکلیف مستأجرين و متولی نسبت به چاه حفر شده از جواب مسئله قبل روشن شد.
266. مزرعه ای است که شش دانگ طبق چند فقره وقف نامه آب آن به ترتیب وقف بر شرب چندین خانه و در انتها به سمت آستانه مقدسه و سکنه اماکن حول آستانه مجاورین و زائرین آن حضرت جاری، که به وسیله متولی باید از درآمد زراعی مزرعه هزینه آب رسانی تا امامزاده تأمین شود. آیا متولی یا اداره اوقاف یا هر مقام دیگر شرعاً می تواند بدون رعایت تقدم و تأخر قبل از مشروب شدن چندین خانه مورد نظر واقف که موقوف علیهم اصلی هستند اجاره دهد؟
بسمه تعالی
الف: آب موقوفه بر خلاف ترتیبی که در وقف نامه تصریح گردیده در داخل محدوده موقوف علیهم به جریان در آید یا خیر؟
ب: از آب موقوفه در خارج محدوده موقوف علیهم برای شرب دیگر منازل که واجد شرایط نیستند مورد استفاده قرار گیرد یا خیر؟ اگر چنین کردند تکلیف شرعی ساکنین آن منازل چه خواهد بود؟
بسمه تعالی
به طور کلی در چگونگی اداره امور موقوفه و در نحوه استفاده از درآمد موقوفه و توزیع آن بین موقوف علیهم و صرف آن در جهت وقف باید دقیقاً بر طبق آن چه که واقف تعیین کرده و مقرر داشته است و با مراعات غبطه وقف و در جهت وقف و زیر نظر خصوص متولی شرعی موقوفه عمل شود تخلف از مراتب فوق الاشاره جایز نیست، کما این که با وجود متولی شرعی هیچ سازمان یا اداره ای حق دخالت در امور موقوفه ندارد مگر حق نظارت و حسن اجرای اداره امور موقوفه از سوی متولی شرعی در محدوده ای که قانون حق نظارت برای آن سازمان را تجویز کرده است و اگر در این باره اختلاف دارند باید جهت رسیدگی به محاکم قضائی مراجعه کنند.
ص: 139
267. شخصی املاک خویش را در زمان حیات وقف نموده در خیرات و مبرات صرف شود و بعد از یک سال قبل از قبض و تحویل و تحول در مرض موت شفاهاً گفته اگر خواستید بفروشید مانعی ندارد، اولاً آیا وقف صحیح است یا نه و ثانیاً این که در مرض موت گفته بفروشید و در مورد فوق مصرف شود آیا نافذ است یا نه؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال وقف محقق نشده چنان چه مواردی را تعیین نموده حکم وصیت دارد.
268. دهات و مزارع موقوفه خاص بر اساس قوانین و مقررات اصلاحات ارضی به زارعین صاحب نسق واگذار گردیده و در نتیجه نحوه پیاده کردن و شیوه کاربرد نظر واقف کاملاً تغییر داده شده و اصولاً عمل به وقف نیز منتفی گردیده عواید وقف باقی نمانده و متولی نیز ممنوع المداخله شده بدین ترتیب تقاضا می شود نظریه شرعی حضرت عالی را در رابطه ماده واحده قانون ابطال اسناد فروش رقبات آب و اراضی موقوفه مصوب 28/1/63 که مقرر می دارد از تصویب این قانون کلیه موقوفاتی که بدون مجوز شرعی به فروش رسیده یا به صورتی به مالیکت درآمده باشد به وقفیت خود بر می گردد و اسناد مالکیت صادر شده باطل و از درجه اعتبار ساقط است و این که برخی ادارات ثبت سال هاست از تاریخ تصویب قانون مزبور اقدام به ابطال اسناد صادر نمی نمایند و ضرر و زیان بسیاری به منافع موقوفه وارد می شود اعلام فرمایند.
بسمه تعالی
وقف قابل تبدیل و تغییر و واگذاری و خرید و فروش نیست و امور ذکر شده موجب خروج وقف از وقفیت نمی شود و صادر کردن سند مالکیت برای زمین موقوفه جایز نیست و اعتبار ندارد و هر مقدار از اجرت و منافع وقف مطابق نظر واقف صرف نشده ضامن هستند و باید بپردازند و هر گونه تصرف در وقف باید زیر نظر متولی شرعی و صلاح وقف باشد و در غیر این صورت حکم غصب را دارد.
ص: 140
269. پدر بزرگ حقیر حدوداً هفتاد سال پیش باغ انگوری را وقف کرده اند و چند سال پیش از دنیا رفته اند و فعلاً این موقوفه در اختیار پدر من می باشد، که به خاطر ضعف توان احیاء آن را ندارد و اگر همین طوری بماند خراب می شود و از بین می رود و دیگر کسی به اجاره آبادش نمی کند، و مسئولیت نمی پذیرد آیا می توان این باغ را فروخت و پولش را به تشکیلات امام حسین (علیه السلام) بدهند یا نمی توانند بفروشند، خواهشمندم حکم مسأله را بیان فرمائید.
ضمناً متذکر می شوم که ایشان با زبان آذری وقف کرده اند و با صیغه مخصوص اداء نکرده اند بلکه گفته اند من این باغ را وقف کردم تا هر چقدر درآمد داشته باشد صرف مخارج امام حسین (علیه السلام) بشود.
بسمه تعالی
وقف قابل خرید و فروش نیست، و هر گونه تصرف در وقف باید زیر نظر متولی شرعی موقوفه باشد، و در صورتی که متولی مایل باشد می تواند وکیل بگیرد، و در صورتی که متولی خاص نداشته باشد تولیت با حاکم شرع است، و به هر زبانی وقف کرده باشد و تحویل متولی وقف داده باشد صحیح است و باید طبق آن عمل شود.
270. متولی موقوفه طبق نظر واقف عمل نمی کند و روضه خوانی و اطعامی که در وقف نامه قید گردیده و در خور شأن موقوفه باشد انجام نمی گردد و این جانب مراتب را به اداره اوقاف تذکر داده ام آیا این جانب از نظر شرعی و دینی وظیفه خود را انجام داده و از گردن این جانب ساقط می باشد؟ منتظر جواب می باشم.
بسمه تعالی
اگر کار دیگری نمی توانید بکنید وظیفه ای ندارید، و اللّه العالم.
271. عده ای از اهالی با تشکیل هیأت عزا داری حضرت ابو الفضل (علیه السلام) به فکر احداث زائر سرائی جهت زائرین حضرت امام رضا (علیه السلام) در مشهد مقدس به عنوان تکیه حضرت ابو الفضل (علیه السلام) افتاده اند و مبلغ حدود یک صد هزار
ص: 141
تومان اعضاء هیئت پرداخت نموده و مبلغ یک میلیون و چهار صد هزار تومان هم از محل فروش اراضی بایر مجهول المالک صحرای محلشان تهیه و سهم از 9 سهم خانه ای در مشهد خریداری می کنند و 2 سهم دیگر ان هم احد از شرکاء به منظور فوق وقف می نماید حال بر سر مسئله تولیت 7 سهم بین اهالی محل اختلاف شده است که چرا نمایندگی هیئت بدون رضایت اهالی محل خود را متولی آن قرار داده اند با عنایت به مراتب فوق و حل مشكل اهالی محل که اراضی مذکور را برای احداث خانه خریده و فعلاً ساکن آن می باشند، از محضر مبارک تقاضا دارد در خصوص حل معظله تولیت ملک مذکور و ساکنین خانه هائی که بر روی اراضی فوق الذکر اقدام به خانه سازی نموده اند ارائه طریق فرمائید تا مشکل غصبی بودن خانه های آنان مرتفع و امر تولیت خانه مذکور را هم روشن فرمائید تا تصرفات زائرین حضرت امام رضا (علیه السلام) هم بلا مانع گردد.
بسمه تعالی
حاکم شرع می تواند معامله زمین را اجازه کند و در این صورت خریداران می توانند در آن تصرف کنند، ولی باید پول آن با فرض این که مجهول المالک است از طرف صاحب آن به فقراء تصدق شود و پول زائر سرا بعهده کسانی است که آن را خریده اند و برای تعیین متولی به نظر حاکم شرع عمل کنند، و اللّه العالم.
272. در محدوده موقوفه حتی در بین اراضی زراعی موقوفه معادن سنگ وجود دارد که برای ساختمان به عنوان سنگ گرانیت از آن استفاده می شود شخصی از طرف اداره صنایع و معادن در محدوده موقوفه تصرف نموده و اقدام کشف سنگی معدنی (گرانیت) می نماید، آیا این معادن سنگ که در اراضی موقوفه است جزء موقوفه است یا خیر؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال اگر عرفاً معادن تابع زمین محسوب می شوند جزء موقوفه است که در این صورت لازم است علاوه بر پرداخت اجرت المثل زمین موقوفه از عهده ضمانی که از ناحیه تخریب به وجود آمده بر آید و اگر مقرراتی از طرف نظام اسلامی در این زمینه باشد باید
ص: 142
مراعات گردد ولی در هر حال حل و فصل این گونه امور نزاعی موکول به محاکم قضائی است.
273. در حدود سی سال قبل با نظر کارشناس یک دانگ موقوفه که مشاع بود افراز شد به صورت شش دانگ به پلاک 88 فرعی از 151 اصلی در سهم موقوفه قرار گرفت و سند مالکیت آن به نام موقوفه صادر و تحویل متولی آن گردید. این قطعه زمین در طول بیست سال گذشته به قطعات متعدد تفکیک و در آن احداث خانه و مغازه و مدرسه و غیره شد و از محل اجاره عرصه که با نظارت اداره اوقاف واگذار شده نظر واقفه نیکو کار به بهترین طرز اجرا می گردد. در حال حاضر عده معدودی از ساکنین اراضی اوقافی درباره افراز یک دانگ مشاعی از شش دانگ توهم و تصوری حاصل شده و مدعی هستند که تعلق این اراضی به موقوفه منطبق با مفاد تعریف وقف نامه نیست، لذا از حضورتان استدعای پاسخ شرعی دارد.
1) در مواقعی که موقوفه در رقبه ای دارای سهم مشاعی است آیا افراز آن که در مورد تأیید متولی و اداره اوقاف باشد از نظر شرعی صحیح است یا خیر؟
بسمه تعالی
صحیح است. افراز موقوفه از ملک محکوم به صحت است و آن چه که به عنوان سهم موقوفه تعیین شده تماماً موقوفه شناخته می شود.
2) تغییر سهم مشاعی موقوفه مثلاً از یک دانگ که در وقف نامه نوشته شده به مساحت مشخصی که شش دانگ در سهم موقوفه قرار گیرد می تواند موجب تزلزل در وقفیت اراضی محسوب گردد یا خیر؟
بسمه تعالی
افراز وقف موجب تزلزل در وقف نمی شود.
274. بعضی از رقبات موقوفه نظیر باغ، زمین، خانه، مسجد و غیره در سال های قبل و بعد از انقلاب در طرح توسعه و
ص: 143
تعریض و احداث خیابان ها - جاده ها فضای سبز و نظایر این ها قرار گرفته است و یا توسط ارگان ها و نهاد ها و سازمان های دولتی تصرف گردیده است بدون این که موافقت متولی موقوفه جلب شده باشد و یا بابت عرصه و ایعان آن ها معوض داده شود مستدعی است جهت روشن شدن وظیفه شرعی متولیان (اعم از اشخاص و اوقاف) و متصرفين، حکم شرعی مسائل ذیل را بیان فرمائید.
1) آیا نهاد ها و سازمان های مذکور ضامن پرداخت معوض و یا قیمت رقبه موقوفه بر اساس نرخ روز و هم چنین ضامن اجرت المثل تصرفات خود از ابتداء تصرف می باشند یا خیر؟
2) در فرض عدم پرداخت اجاره یا معوض وضعیت تصرفات آنان از نظر شرعی چگونه است؟
3) برای پرداخت قیمت رقبه موقوفه یا دادن زمین معوض از طرف سازمان ها و نهاد ها به موقوفه، آیا اذن حاکم شرع لازم است یا این که اداره اوقاف و متولی می توانند با توجه به غبطه موقوفه خود رأساً در مورد معوض و یا قیمت به آن ها به توافق برسند؟
بسمه تعالی
موقوفه ای که قابل استفاده در جهت وقف باشد قابل تعویض و فروش نیست لیکن اگر کسی آن را اتلاف کرده باشد ضامن است، و چنان چه بدون اجاره کردن از متولی شرعاً آن را مورد تصرف و استفاده قرار داده باشد، ضامن اجرت المثل است که باید به متولی شرعی بپردازد تا جهت وقف مصرف نماید.
275. در ادوار مختلف موقوفاتی با توجه به شرایط زمان و مکان توسط مؤمنین انشاء و به مرحله اجراء در آمده است لکن در حال حاضر کاربرد برخی از آن ها با شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی، اقتصادی جامعه هماهنگی نداشته و بعضاً متداول نمی باشد. سؤالاتی که در این زمینه مطرح است عبارتند از: آیا می توان با توجه به شرائط روز و در جهت مصالح دولت و امت اسلامی و با ملحوظ نگه داشتن نیت اصلی واقف و در جهت هماهنگی با سایر برنامه های مدون و جاری
دولت در کاربرد نظرات واقف تغییراتی به عمل آورد؟
ص: 144
بسمه تعالی
الوقوف على حسب ما يوقفها اهلها. عوايد وقف باید زیر نظر متولی شرعی و با نبود متولی خاص زیر نظر حاکم شرعی در جهت وقف صرف شود و زمان و مکان و مصالح دولت و ملت در آن اثر ندارد و نباید تغییر داده شود.
2276. یک باب حمام عمومی حدود 23 سال پیش در روستائی بنا گردیده است که زمین آن را عده ای از افراد خیر محل اهداء نموده اند و دقیقاً مشخص نیست که آیا صیغه وقف جهت این زمین اجرا گردیده یا خیر، به هر صورت این حمام به مدت 1 سال مورد استفاده قرار گرفته و پس از آن به علت نداشتن مکانی برای فاضلاب تعطیل گردیده است و تقریباً حدود 21 الی 22 سال متروکه مانده و وسائل آن از بین رفته و ساختمان آن نیز فرسوده گردیده است، حدود 5 سال پیش بعضی از برادران بسیجی و حزب اللّهی چون مکانی برای کارهای فرهنگی در روستا نداشته اند این محل را با اجازه شورای اسلامی محل تحویل گرفته و کارهای فرهنگی را در آن محل انجام می داده اند، و فعلاً با تصمیمی که از طرف مجتمع پیشنهاد شده و با موافقت شورای اسلامی و دهداری منطقه روبرو گردیده قرار شد که این مکان به صورت مداوم به مجتمع فرهنگی اختصاص یابد و واگذار به مسئولین مجتمع شود، با توجه به این که ممکن است زمین آن وقف باشد لازم است اجازه شرعی آن نیز از طرف حاکم شرع ابلاغ گردد، لطفاً نظر مبارکتان را در مورد این مکان بیان فرمائید و ضمناً در صورتی که وقف شرعی نباشد حکم چگونه است؟
بسمه تعالی
اگر شهرت به وقفیت دارد حکم وقف را دارد ولی اگر امکان استفاده در جهت وقف ندارد می توانند در هر کار خیری از آن استفاده نمایند.
277. آیا شخصی که روی زمین موقوفه به کشت و زرع مشغول می باشد می تواند آن را بفروشد و یا بعد از فوت می توانند وراث بین خود تقسیم نمایند؟
ص: 145
بسمه تعالی
فروش و تقسیم موقوفه جایز نیست ولی نقل و انتقال حق کسب و پیشه بر روی زمین تابع مقررات اداره اوقاف و به مصلحت وقف باید صورت پذیرد.
278. به عرض حضرت عالی می رساند این جانب در سال 1370 یک قطعه زمین جهت احداث منزل مسکونی از اداره اوقاف اجاره نموده ام به علت بی بضاعتی نتوانستم سر پناهی بسازم و نتیجتاً قصد فروش زمین فوق را نموده ام و به همین علت بارها با چندین روحانی مشورت نموده ام که بنده قصد دارم قطعه زمین استیجاری را به هر شکلی که از نظر شرعی مشکلی نداشته باشم به شخص دیگری بفروشم در این خصوص پاسخ های متفاوت و مختلفی را اظهار داشته اند و بنده حقیر نیز از پاسخ های داده شده نتیجه گرفته ام که مشکل خاصی شاید نداشته باشد بالاخره زمین فوق را با یک جزئی عملیات ساختمانی به شخص ثالثی فروختم در حال حاضر نیز این عملی که انجام داده ام و به دلیل پاسخ های مختلفی که شنیده ام مشکوک هستم لذا عاجزانه از شما مقام معظم رهبری و مرجع جهان تشیع تقاضا دارم در صورت صلاح دید حقیر را مشخصاً با خط مبارک که خود در ذیل همین نامه عنایت و راهنمائی فرمائید که آیا این عمل از نظر شرعی اشکال دارد یا خیر، چنان چه اگر عذر شرعی دارد محبت فرمایید که چکار کنم تا عذر بنده بر طرف شود.
بسمه تعالی
زمین موقوفه قابل استملاک و خرید و فروش نیست، اگر آن را با پرداخت پذیره اجاره نمودید واگذاری آن به دیگری تابع چگونگی قرار داد و موافقت متولی شرعی موقوفه با مراعات جهت و مصلحت وقف است.
279. شخصی زمینی را با قید مطلق قیمت اجاره یا وقف، مثلاً در هر سالی ده تومان می فروشد بعد از مدتی فروشنده ادعا
ص: 146
می نماید که قیمت وقف باید افزایش یابد آیا این ادعا از جانب فروشنده صحیح است یا خیر؟
بسمه تعالی
فروش وقف باطل است، ولی اگر موقوفه را اجاره داده تا مدت اجاره باقی است حق مطالبه مال الاجاره زیادتر ندارد، و پس از پایان مدت اجاره تعیین مال الاجاره در تجدید اجاره موقوف بر توافق طرفین است.
280. نماز هائی که تاکنون در این زمین ها خوانده شده و بعداً خوانده خواهد شد چه حکمی دارد آیا رضایت واقف شرط است یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر مستأجر با عقد اجاره صحیح با اجازه متولی شرعی زمین وقف را اجاره نموده است، نماز هائی را که در آن خوانده شده صحیح است.
281. آب ملک وقف اولاد ذکور را فروختن چه صورت دارد حکم را بیان فرمائید.
بسمه تعالی
فروش وقف جایز نیست، مگر در موارد خاصی که در کتب مربوطه ذکر شده است، و اللّه العالم.
282. قطعه زمین در روستا وقف اولاد ذکور بوده است و در اواخر دوران طاغوت از خوف تصرف عدوانی (اصلاحات ارضی) تنها اولاد ذکور آن را فروخته و پولش را در شهر تبدیل به منزلی نموده است.
با توجه به این که فروشنده در قید حیات نمی باشد و ملک وقف اولاد ترقی زیادی کرده است، تکلیف وقف چه می شود؟ در صورت بطلان معامله و بازگشت وقف آیا قیمت ملک باید لحاظ شود با قیمت فروش آن زمان؟
ص: 147
بسمه تعالی
وقف قابل خرید و فروش نیست و زمین موقوفه به قوت خود باقی است و موضوع خاص نیاز به رسیدگی دارد که موکول است به مسئولین مربوطه.
283. پدر بزرگ این جانب قطعه زمینی را وقف بر اولاد ذکور خود نموده و علت آن ظاهراً این بوده است که چون رژیم گذشته قصد داشتند زمین ها را تصرف کنند، و ایشان روحانی محل بوده اند، لذا زمین را وقف اولاد خود نموده اند آیا امروز ما می توانیم زمین مزبور را بفروشیم یا در آن احداث بنا نمائیم؟
بسمه تعالی
اگر زمین وقف است باید مطابق وقف عمل شود، و احداث بناء در آن با نظر متولی شرعی و مراعات جهت وقف مانع ندارد، ولی فروش وقف جایز نیست، و اللّه العالم.
284. شخص خیری تقریباً در یک صد سال پیش ملکی و باغی را وقف اولاد کرده و تولیت آن را با اولاد ارشد ذکور قرار داده و منافع و نتیجه آن را برای کمک به فرزندان نیازمند خود و فامیل های دور به ترتیب اولویت قرار داده و بخشی را هم برای عزا داری ابا عبد اللّه (علیه السلام) اختصاص داده مع الأسف اكنون آن موقوفه با وجود فرزند ذکور ارشد علی خلاف نيت الواقف بین ورثه تقسیم شده و ساختمان و مغازه ساخته اند و استفاده می کنند، اخیراً یکی از وراث آن مرحوم متن وقف نامه را به دست آورده و از وضع موجود خیلی نگران است استدعا دارد نظر مبارک را مرقوم فرمائید تا موجب احیاء و احقاق حق گردد.
بسمه تعالی
از وقف باید در جهت وقف و زیر نظر متولی شرعی استفاده شود، و موضوع نیاز به رسیدگی دارد، و اللّه العالم.
ص: 148
285. واقفی املاک خود را وقف (خاص) اولاد ذکور خود نموده که در اراضی یاد شده کشاورزی نموده و از منافع آن امرار معاش نمایند، اکنون سال هاست موقوف علیهم با هم اختلاف داشته و متولی با فرزندان واقف دائماً در قهر و غضب به سر می برند و با یک دیگر مخالفت و نا سازگاری دارند و کار کشاورزی و منافع آن به رکود درآمده و درآمد آن به حداقل رسیده و اغلب متضرر می شوند و بر عین موقوفه نیز صدمه وارد آمده، در آینده عین موقوفه با چنین اختلافاتی متروکه و کاملاً از منافع و بهره محروم می گردد. در فرض مرقوم آیا تفکیک و تقسیم اراضی موقوفه بین این جانب و موقوف علیهم دیگر جائز است؟
آیا این جانب می تواند سهم املاک و اراضی خویش را با املاکی در موقعیت بهتر و کارآمد معاوضه و یا با فروش سهم موقوفه خویش به خرید ملک و مستغلات دیگر اقدام نمایم؟
بسمه تعالی
1) در فرض سؤال، اگر با تفکیک نزاع بر طرف می شود مجازید موقوفه را تقسیم کنید البته این تقسیم فقط برای بطن فعلی نافذ است و بطن بعدی می توانند آن را به هم بزنند.
2) نمی توانید سهم خود را بفروشید مگر این که استفاده معتنابه نداشته باشد و کالعدم باشد که در این فرض می توان فروخت و با بهای آن ملک دیگری خرید و وقف کرد.
286. قطعه زمینی است که در گذشته مزروعی بوده و سالیانه از درآمد آن چند روزی روضه سید الشهداء خوانده می شده و روز آخر هم اطعام می کرده اند، اکنون چند سال است که چون قنات خشکیده است زمین کشت نمی شود و درآمدی ندارد و به خاطر نزدیکی به شهر جزء اراضی شهری به حساب آمده است.
در سند این زمین اسمی از وقف نیست ولی در افواه چنین است که برخی می گویند وقف است و برخی هم می گویند وقف صد ساله بوده که اگر چنین باشد مدت آن تمام شده است در حال حاضر تعدادی از وارثین موجود این زمین را تفکیک کرده اند قسمتی از آن را جزء خیابان
ص: 149
شده است و قسمتی را هم شهرداری به عنوان پارکینگ تصرف کرده است مابقی آن را هم ورثه تصرف کرده و فروخته اند، می خواهم بدانم تکلیف من چیست؟ این پولی را که بعنوان سهم ارث همسرم به من داده اند چه کنم؟
لطفاً مرا راهنمائی بفرمائید و تکلیف شرعیم را مشخص نمائید.
بسمه تعالی
زمین اگر شهرت به وقفیت دارد وقف است و قابل خرید و فروش و تقسیم نیست و در صورت تغییر دادن باید به صورت وقف برگردد ولو در سند ذکر نشده باشد و هر گونه تصرف در وقف باید زیر نظر متولی شرعی و صلاح وقف باشد و در صورتی که متولی خاص نداشته باشد تولیت آن با حاکم شرع است.
287. در حدود سی سال قبل با نظر کارشناس یک دانگ موقوفه که مشاع بود افراز شد به صورت شش دانگ به پلاک 88 فرعی از 151 اصلی در سهم موقوفه قرار گرفت و سند مالکیت آن به نام موقوفه صادر و تحویل متولی آن گردید. این قطعه زمین در طول بیست سال گذشته به قطعات متعدد تفکیک و در آن احداث خانه و مغازه و مدرسه و غیره شد و از محل اجاره عرصه که با نظارت اداره اوقاف واگذار شده نظر واقفه نیکو کار به بهترین طرز اجرا می گردد. در حال حاضر عده معدودی از ساکنین اراضی اوقافی درباره افراز یک دانگ مشاعی از شش دانگ توهم و تصوری حاصل کرده و مدعی هستند که تعلق این اراضی به موقوفه منطبق با مفاد تعریف وقف نامه نیست، لذا از حضورتان استدعای پاسخ شرعی دارد.
در مواقعی که موقوفه در رقبه ای دارای سهم مشاعی است آیا افراز آن که در مورد تأیید متولی و اداره اوقاف باشد از نظر شرعی صحیح است یا خیر؟
بسمه تعالی
صحیح است. افراز موقوفه از ملک محکوم به صحت است و آن چه که به عنوان سهم موقوفه تعیین شده تماماً موقوفه شناخته می شود.
288. تغییر سهم مشاعی موقوفه مثلاً از یک دانگ که در وقف نامه
ص: 150
نوشته شده به مساحت مشخصی که شش دانگ در سهم موقوفه قرار گیرد می تواند موجب تزلزل در وقفیت اراضی محسوب گردد یا خیر؟
بسمه تعالی
افراز وقف موجب تزلزل در وقف نمی شود.
289. یک دانگ از شش دانگ هر یک از قطعات اراضی روستائی وقف حضرت سید الشهداء (علیه السلام) می باشد و مدتی بدون توجه به مسئله وقف در اختیار زارعین قرار داشته است حال آیا زارعین با توجه به گذشت زمان می توانند ادعای مالکیت داشته و اراضی فوق الذکر را با اراضی دیگری تعویض نموده و اراضی معوضه مأخوذه را به تملک شخصی خویش در آورند.
بسمه تعالی
وقف ملک نمی شود و نمی توانند آن را تبدیل نمایند، و اللّه العالم.
290. این جانب خانه ای را به نام اداره بهداشت وقف نمودم مشروط به این که به نام فرزندم درمانگاهی دایر نمایند که تا کنون بلا استفاده باقی مانده لذا تمنا دارم دستور فرمائید تا وقف باطل و خانه را به این جانب مادر داغدار و ستم دیده برگردانند تا از محل فروش آن بتوانم فرزندم را درمان نمایم.
بسمه تعالی
اگر خانه را وقف کرده اید و تحویل داده اید نمی توانید دو مرتبه آن را تملک کنید و باید در آن جا درمانگاه دایر نمایند، و اللّه العالم.
291. مکانی است که حدود یک صد سال قبل به منظور استفاده مطلق فقراء و دیگر مسافران رهگذر به عنوان کاروان سرا و خیرات وقف شده است، بعضی از وارثان صاحب خیرات
ص: 151
به علت ندانستن مسئله با داد و ستدهایی که بین یک دیگر داشته اند به دیگران فروخته و اکنون در تصرف ورثه خریداران است این گونه معاملات و تصرفات ورثه خریدار در این مکان چگونه است؟
بسمه تعالی
وقف قابل خرید و فروش نیست، و تصرف در وقف بدون اذن متولی شرعی جائز نیست.
292. شخصی مؤسسه تولیدی را که با سند عادی خریده، با سند عادی و قول نامه به فروش می رساند و ثمن معامله را تحویل گرفته و مثمن و مبیع را تحویل خریدار می دهد و معامله شرعاً انجام می شود و خریدار هم پس از تحویل آن مؤسسه مشغول تولید در آن می گردد پس از گذشت مدتی از معامله اداره اوقاف مدعی موقوفه بودن زمین کل آن منطقه می گردد. یعنی چندین روستا که زمین آن مؤسسه هم در بین آن ها و جزئی از کل است. آیا فروشنده و مالک آن در این خصوص ضمانی دارد؟ و نسبت به خریدار مسئولیتی دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
موقوفه قابل خرید و فروش و استملاک نیست. اگر به طریق شرعی ثابت شود که زمین مؤسسه تولیدی فروخته شده وقف است فروشنده ضامن ثمن آن برای خریدار است.
293. زمین موقوفه ای که اجاره آن باید در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان خرج شود قسمتی از آن در مسیر جاده قرار گرفته و بقیه هم در حال تخریب و از بین رفتن است سؤال ما این است که آیا می توانیم مابقی زمین را بفروشیم یا خیر در صورتی که اجاره آن سر جای خودش باشد و اگر می توانیم بفروشیم، از پول آن زمین دیگر بخریم وقف نمائیم یا خرج مسجد نیمه کاره نمائیم. خواهشمندیم دستورات لازم را جهت حفظ نمودن موقوفه مرقوم فرمائید.
ص: 152
بسمه تعالی
با امکان استفاده از وقف در جهت وقف فروش آن جائز نیست و اگر استفاده از آن ممکن نیست مواردی مسوغ فروش وقف هست که در کتب مربوطه از جمله تحریر الوسیله حضرت امام خمینی (رحمه اللّه علیه) با شرائط آن ذکر شده است، و در هر صورت باید زیر نظر متولی شرعی و با نبود شخص خاص حاکم شرع باشد، و اللّه العالم.
294. در شهرستان ... رقبه ای وجود دارد که عواید آن قسمتی صرف مخارج تعزیه داری و باقی مانده بین ارحام موصی تقسیم می گردد، در وصیت نامه مذکور فروش ثلث و اجاره بیش از 3 سال آن منع شده است و هم چنین قید گردیده که اوصیا حق ندارند اراضی موقوفه را به کسی اجاره دهند که در آن احداث بنا نمایند.
با توجه به این که مورد بحث در حال حاضر کلاً در داخل شهر و در منطقه خدمات شهری و مسکونی قرار گرفته است و استفاده از آن جز با احداث بناهای مسکونی و تجاری و اداری و غیره ممکن نیست و از طرف دیگر در بخشی از آن اراضی سازمان ها و مؤسسات با بودجه دولتی اقدام به احداث بناهای اداری نموده اند و بانک ها نیز به علت شرائط مندرج در وصیت نامه از اعطای وام و خدمات لازم به مستأجرین خود داری می نمایند و این وضع باعث رکود آبادانی و پیشرفت شهر و موقوفه شده است و چنان چه نظر موصی در مورد عدم اعطای حق تملک اعیان در اراضی که داخل شهر قرار گرفته مراعات شود موقوفه غیر قابل استفاده و بدون درآمد باقی خواهد ماند که در این صورت امکان انجام نیات موصی نیز میسر نخواهد شد و از طرفی مشکلات بسیار زیادی برای ساکنین و مقامات دولتی و مؤسسات به وجود خواهد آمد، لذا مستدعی است با عنایت به مشکلات ایجاد شده موافقت فرمایند به منظور رفع محذورات یاد شده این قسمت از نظر موصی در ایجاد اراضی موقوفه رعایت نشود و حق تملک اعیان به افراد و مؤسسات متقاضی داده شود تا ضمن احیای موقوفه افراد نیز تشویق به اجاره راضی بشوند.
بسمه تعالی
موقوفه را نمی توانند به افراد یا مؤسسات تملیک کنند و آن ها نمی توانند تملک کنند و مالک نمی شوند و همان طور که در جواب استفتاء قبل
ص: 153
مرقوم شده می توانند مشکل را حل کنند، بلی اگر استفاده از وقف در جهت وقف ممکن نباشد مگر به احداث بناء یا اجاره بیش از سه سال می توانند آن را برای احداث بناء یا بیش از سه سال اجاره دهند و به وقف عمل کنند، ولی باید با نظر متولی شرعی باشد، و اللّه العالم.
295. مکانی است وقف برای مکتب خانه که ساختمان مخروبه آن هنوز به جاست و قبلاً هم چندین سال متمادی در آن کلاس درس برقرار بود اما الان چون مدارس آمده آن مکان هیچ استفاده ندارد و حتی اسباب اذیت همسایه هم جوار نیز می باشد و با وجود این مشکلات و عدم استفاده از آن مکان به هیچ عنوان، آیا اجازه می فرمائید که آن مکان را بفروشند به همان همسایه و از پول آن در جای دیگر برای کتاب خانه یا پایگاه و یا امور عامه دیگر استفاده نمایند.
بسمه تعالی
فروش وقف جائز نیست.
296. 1- اگر ملک وقفی را کسی به نفع خود بفروشد و خریدار آن را صاحب شود در صورتی که تعدادی به خریدار گفته باشند این ملک موقوفه است آیا خرید ملک موقوفه برای خریدار جایز است یا خیر چگونه؟
2- اگر فردی اراضی موقوفه را فروخته باشد آیا وراث آن می توانند به جای اراضی آن اراضی دیگری را به موقوفه واگذار کنند یا باید اراضی خود موقوفه به آن برگردد؟
بسمه تعالی
1- 2- وقف قابل خرید و فروش نیست و با فروش از وقف بودن خارج نمی شود.
297. مردم از قدیم الایام برای ساختن سه مدرسه زمین در اختیار آموزش و پرورش گذاشته اند و نیت آن ها این بوده که این زمین ها را ما وقف مدرسه نمودیم که مادام العمر به عنوان مدرسه استفاده شود و مردم هم در ساختن
ص: 154
ساختمان آن مشارکت نیروی انسانی و مصالح داشته اند و از هر کس سؤال می شود می گویند ما این نیرو و مصالح را وقف مدرسه نموده ایم مسئولین ذی ربط (آموزش و پرورش) هم اکنون تصمیم به فروش آن گرفته اند. لذا خواهشمند است هر چه سریع تر حکم شرعی را در این زمینه بیان نمائید.
بسمه تعالی
اگر زمین ها را برای ساختن مدرسه در آن واگذار کرده اند فروش آن ها جایز نیست.
298. شخصی مقداری از باغ و آب را وقف نموده است و در حال حاضر از دنیا رفته است و چون کسی روی این باغ کار نمی کند لذا سودی از آن حاصل نمی شود و در نتیجه از بین خواهد رفت، آیا می توان این باغ و آب را فروخت و به جای آن مثلاً زمین یا مغازه ای برای وقف خریداری نمود؟
بسمه تعالی
اگر انتفاع از وقف در جهت وقف ممکن است فروش آن جایز نیست.
299. دهات و مزارع موقوفه خاص بر اساس قوانین و مقررات اصلاحات ارضی به زارعین صاحب نسق واگذار گردیده و در نتیجه نحوه پیاده کردن و شیوه کاربرد نظر واقف کاملا تغییر داده شده و اصولاً عمل به وقف نیز منتفی گردیده عواید وقف باقی نمانده و متولی نیز ممنوع المداخله شده بدین ترتیب تقاضا می شود نظریه شرعی حضرت عالی را در رابطه ماده واحده قانون ابطال اسناد فروش رقبات آب و اراضی موقوفه مصوب 28/1/63 که مقرر می دارد از تصویب این قانون کلیه موقوفاتی که بدون مجوز شرعی به فروش رسیده یا به صورتی به مالیکت در آمده باشد به وقفیت خود بر می گردد و اسناد مالکیت صادر شده باطل و از درجه اعتبار ساقط است و این که برخی ادارات ثبت سال هاست از تاریخ تصویب قانون مزبور اقدام به ابطال اسناد صادر نمی نمایند و ضرر و زیان بسیاری به منافع موقوفه وارد می شود اعلام فرمایند.
ص: 155
بسمه تعالی
وقف قابل تبدیل و تغییر و واگذاری و خرید و فروش نیست و امور ذکر شده موجب خروج وقف از وقفیت نمی شود و صادر کردن سند مالکیت برای زمین موقوفه جایز نیست و اعتبار ندارد و هر مقدار از اجرت و منافع وقف مطابق نظر واقف صرف نشده ضامن هستند و باید بپردازند و هر گونه تصرف در وقف باید زیر نظر متولی شرعی و صلاح وقف باشد و در غیر این صورت حکم غصب را دارد.
300. زمینی وقف مدرسه بوده در زمان ستم شاهی بدون توجه به وقف ساختمان شهرداری ساخته شده است، و اکنون تقریباً بلا استفاده گردیده، و با وجود کوچک بودن ساختمان به درد مدرسه هم نمی خورد و در آینده هم تعریض شده جزء خیابان خواهد شد، در حال حاضر هم در اختیار یکی از مراکز فرهنگی است، تکلیف شرعی را بیان فرمائید.
بسمه تعالی
وقف قابل خرید و فروش و تغییر و تبدیل نیست و از موقوفه باید در جهت وقف استفاده شود و اگر زمین وقف منفعت بوده باید اجاره آن را تصرف کننده به متولی شرعی وقف بپردازد تا در جهت وقف مصرف شود.
301. اطراف زمین مزروعی اراضی متعلق به موقوفه، که قبلاً مزورعی بوده ساختمان شده جهت منزل مسکونی یا بعداً می شود و از کشت و زرع افتاده است ولی زمین موقوفه کنار آن ساختمان منزل واقع شده که با مساحت کم نمی شود برای موقوفه خانه سازی کرد و نه قابل کشت زیرا که همسایه ساختمان مانع محصور شده است بنا براین زمین موقوفه بلا استفاده است و رها شده است حضرت عالی اجازه می فرمائید که این گونه زمین موقوفه را با زمین دیگری با در نظر گرفتن صلاح وقف معاوضه کرد و در صورتی که معاوضه آن را اجازه نمی فرمائید آیا اجازه می فرمائید که این گونه اراضی موقوفات برای مدت مدیدی مثلاً نود و نه ساله اجاره داده شود، به هر حال استدعا می شود جواب آن را مرقوم فرمائید.
ص: 156
بسمه تعالی
با امکان استفاده از وقف ولو با اجاره دادن آن تبدیل آن جایز نیست و در فرض سؤال باید زیر نظر متولی شرعی و در جهت وقف از وقف استفاده شود.
302. موقوفه ای است که مصرف آن کمک به زواری است که عازم کربلای معلی باشند. به لحاظ این که سال ها است مصرف این موقوفه معطل مانده، مستدعی است اجازه فرمایند از باب اقرب به نظر واقف عواید مذکور موقتاً به زوار امام رضا (علیه السلام) کمک شود.
بسمه تعالی
با امکان عمل به وقف ولو به مصرف در زواری که فعلاً به کربلا مشرف می شوند (در صورت موافقت با جهت وقف) نباید تغییر دهند.
303. آیا زمینی که وقف بر دار التعلیم قرآن بوده است و ساختمان شده به نام دار التعلیم قرآن، می شود نام او را عوض کرد و به نام پایگاه آموزشی قرار داد و برای کارهای دیگری مورد استفاده قرار داد از قبیل ورزش؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال جایز نیست.
304. کلیه اراضی روستا موقوفه می باشد که از زمان های قدیم و سال های گذشته قبل از انقلاب اسلامی مردم این روستا به کشاورزی سنتی به روی اراضی مشغول بوده اند اکنون بیش تر اراضی به منازل مسکونی تبدیل گردیده است، لازم به توضیح است که نصف اراضی موقوفه سید الشهداء (علیه السلام) و نصف دیگر آن موقوفه فقراء و شب های جمعه و طلاب می باشد.
اهالی روستا فاقد مسجد می باشند و تکلیف اهالی در زمینه احداث مسجد در زمین وقفی را مشخص نمائید تا
ص: 157
در صورت داشتن مجوز شرعی بتوانیم مسجدی را در این روستا احداث نمائیم.
بسمه تعالی
باید موقوفه در همان مواردی که واقف تعیین کرده صرف شود.
305. افراد خیری طی وقف نامه های عادی اقدام به ایجاد موقوفات و رقباتی نموده تا عواید آن ها در امورات خیر هزینه گردد با عنایت به عدم دور اندیشی لازم در مفاد وقف نامه در خصوص کیفیت هزینه این عواید رعایت مصلحت و غبطه وقف ملحوظ نگشته حال واقف متوجه نواقص وقف نامه گردیده و در راستای مصلحت وقف باید وقف نامه اصلاح گردد. با عنیات به این که واقف در قید حیات بوده استدعا داریم جواز یا عدم جواز اصلاح وقف نامه را امر به ابلاغ نمائید.
بسمه تعالی
بعد از وقف و تحقق قبض معتبر در آن واقف نسبت به وقف اجنبی می شود و حق تغییر وقف ولو به عنوان اصلاح را ندارد، و اللّه العالم.
306. شخصی شش دانگ عرصه و اعیان یک باب منزلش را به قرار شفاهی شهود وقف بر محل تدریس قرآن و بیان احکام شرع و تشکیل جلسات عزا داری ائمه (علیهم السلام) و دیگر استفاده های مشروع نموده اما در تنظیم وقف نامه محضری موجود در سوابق مورد استفاده از موقوفه را «بر زینبیه که محل تدریس نسوان و مسائل و احکام شرع و ذکر مصائب آل اطهار قرار گیرد» قید کرده با عنایت به این که موقوفه مذکور متولی داشته و به علت بلا استفاده بودن وضع موجود ساختمان به کمک مؤمنین و خیرین تخریب و در طرح باز سازی علاوه بر ساخت سالن اجتماعات و مستحدثات لازم تعدادی دکاکین نیز ساخته شد و دارای عواید می باشد.
اولاً: با توجه به قید استفاده نسوان در وقف نامه محضری آیا امکان مزبور مختص استفاده زنان می باشد و یا این که استفاده عموم مجاز است؟
ثانياً: عواید حاصله از رقبات در چه مواردی مصرف شود؟
ص: 158
بسمه تعالی
اگر محرز است که واقف منزل مذکور را برای محل تدریس قرآن و بیان احکام شرع و تشکیل جلسات عزا داری وقف نموده است باید مطابق نظر واقف عمل شود بلی امور ذکر شده به مرد یا زن اختصاص ندارد هر گروه می توانند مطابق نظر واقف استفاده نمایند و در هر صورت تصرف موقوفه باید زیر نظر متولی شرعی و به صلاح وقف باشد و تبدیل وقف به چیز دیگر جائز نیست و شخصی که تغییر داده لازم است به صورت اولیه برگرداند.
307. منزلی حدود یک قرن پیش یک گوشه آن به حد 6 متر به صورت یک اتاق کوچک به عنوان نماز خانه وقف شده است اولاً مکان مورد نظر سال ها است بلا استفاده و به صورت یک مخروبه می باشد، دوماً چون واقف آن را برای اهالی مخصوصا آن هائی که از حمام قدیمی ده استفاده می کردند وقف نموده و آن حمام هم به صورت قدیمی غیر بهداشتی در آمده و خلق اللّه نماز را خیلی راحت در جوار حمام و داخل مسجد جامع که نزدیک است اقامه می کنند. سوماً به علت تغییرات در بافت کوچه و معابر روستا از ناحیه ساکنین و اهالی محل کوچه ها پهن تر گشته است، مکان فوق اصلاً مورد استفاده قرار نمی گیرد و به صورت سدی جلوی راه و گذر قرار گرفته است لذا خواهشمند است نظر معظم له را اعلام فرمائید، آیا می توانیم به عنوان باز شدن راه مردم آن مکان را تخریب نمائیم و به کوچه اضافه کنیم؟
بسمه تعالی
تغییر وقف جایز نیست مگر این که ضرورت غیر قابل چشم پوشی در میان باشد.
308. یک اصله درخت گردو که وقف روضه خوانی امام حسین (علیه السلام) می باشد در ملکی واقع شده که این جانب خریداری کرده ام و مبلغ ملک را پرداخت نموده ام درخت مذکور واقع شده است در داخل سالن دامداری که می سازیم و نصف درخت را ماشین باری به آن زده و قطع شده است لذا خواهشمند است راهنمایی کنید که آیا می توانیم درخت دیگری را وقف بنمائیم یا خیر؟
ص: 159
بسمه تعالی
قطع کردن درخت گردوی وقفی جائز نیست.
309. 1- شخصی در وصیت خود چنین نوشته است که چهل من زمین به انضمام دو ساعت آب وقف است که همه ساله مال الاجاره آن در ایام عاشورا و در تکیه مصرف عزا داری حسینی شود. پسر او بعد از فوت موصی و واقف چون نمی دانستند به مصرف غیر موقوف عليهم خرج کردند آیا این مدت را ضامنند یا خیر؟
2- زمینی وقف بر ایام عاشورا و دهه صفر شد و متولی آن هم معین شده اما مستأجر بدون اجازه متولی عواید را در جای دیگر خرج کردند آیا در این مدت که به جای دیگر خرج کردند ضامنند یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر عوائد وقف در غیر جهت وقف صرف شده ضامن دارد و حکم در هر دو مسئله همین است.
310. در رژیم طاغوت در جریان اصلاحات ارضی موقوفات را اعم از عام و خاص از ید متولیان و ادارات اوقاف و امور خیریه خارج و بدون در نظر گرفتن شرایط موقوفات به زارعین صاحب نسق واگذار گردید؟
با توجه به موارد فوق الذکر مورد استفتاء از محضر مبارک این است که:
آیا کسی می تواند با توجه به سند اصلاحات ارضی خود را مالک دانسته و مجدداً موقوفات را وقف نموده و متولی تعیین نماید؟
بسمه تعالی
حکم کلی مسئله روشن است که موقوفات باید در جهت وقف و زیر نظر متولی شرعی مصرف شود و تغییر و تبدیل آن و وقف مجددش جائز و صحیح نیست ولی مسائل نزاعی باید در دادگاه حل شود.
ص: 160
311. حدود 45 سال قبل مردم روستا تصمیم به ساخت حمام گرفتند و شخصی مکان آن را داد و در آن حمام ساختند و سال ها مورد استفاده اهالی محل قرار گرفت ولی حالا بر اثر عدم استفاده و هزینه زیادی که دارد تبدیل به منزل مسکونی شده است حال سؤال های زیر پیش آمده:
آیا زمین وقف است یا خیر؟
در صورتی که وقف است این نفری که آن را تبدیل کرده باید چه کند؟
اگر باید با اجازه حاکم شرع خریداری نماید با بهای امروز و یا روز تصرف؟
در هر حال تکلیف این سرمایه گذاری 15 میلیون تومان در آن زمین 150 متری چیست؟
بسمه تعالی
اگر زمین را به قصد ساختن حمام برای اهالی روستا در اختیار قرار داده در مفروض سؤال وقف است و تغییر و تبدیل آن جائز نیست و موضوع خاص نیاز به رسیدگی دارد که موکول است به مسئولین مربوطه در اداره اوقاف.
312. دیگ ها و ظروفی قدیمی (مسی) وقفی که از کار افتاده اند و غیر بهداشتی می باشند و در تکایای دیگر هم از آن ها استفاده نمی نمایند آیا می شود تبدیل به احسن کرد یا خیر؟
بسمه تعالی
تبدیل ظروف مسی وقفی اگر قابل استفاده باشد ولو با سفید کردن جائز نیست.
313. زمین موقوفه ای را که شخصی متصرف بود مقداری از آن را برای تأسیس ساختمان به شخصی واگذار کرد و آن شخص با آگاه بودن به این که این زمین وقف است و موقوفه دارد باید موقوفه را خرج کند مقدار زمین مزروعی خود را به شخص متصرف زمین وقفی واگذار کرده و یا بهتر بگوئیم بخشیده، با فرض بر این که طرفین
ص: 161
نمی دانستند زمین موقوفه را نباید به کسی واگذار کنند و در مقابل چیزی بگیرند.
سؤال این است تصرف این زمین مزروعی که طرف به او بخشیده چه صورت دارد و آیا مالکیت برای شخص می آورد یا نه آن چه حکم اللّه هست مرقوم بفرمائید، محل حاجت است.
بسمه تعالی
زمین موقوفه قابل بخشش نیست و هر گونه تصرف در وقف باید طبق وقف نامه و زیر نظر متولی شرعی موقوفه و صلاح وقف باشد.
314. اگر کسی زمینی را جهت ساخت دبیرستان دخترانه وقف نماید آیا می توان در آن جا چیزی دیگری مثلاً خانه معلم یا مدرسه دیگر درست نمایند؟
بسمه تعالی
اگر زمین موقوفه را تحویل داده باشد باید بر طبق وقف عمل شود و نباید تغییر داده شود، و اللّه العالم.
315. فاطمیه ای ساخته شده ولی حالا خیلی کوچک است لذا معتمدین محل بنا دارند که فاطمیه ای بزرگ درست کنند از نظر اهالی به مصلحت است که فاطمیه حاضر را بفروشند و با مبلغی بیش تر بتوانند فاطمیه بزرگ تری درست کنند، نظر مبارک شما در این مورد را مرقوم بفرمائید.
بسمه تعالی
اگر فاطمیه وقف است فروش آن جایز نیست.
316. پدرم زمینی را از برادر مرحومش به ارث برده و در قید حیات بوده که این زمین را وقف دار القرآن کرده شواهد هم بر این وقف موجود است به دلیل این که زمین در جنب امامزاده بوده است متولی و متصدیان امامزاده بر خلاف غبطه وقف قطعه زمین را بابت اموات و قبر بفروش
ص: 162
می رسانند، خواهشمند است نظر مبارک را در این خصوص بفرمائید آیا چنین چیزی جائز است؟
بسمه تعالی
اگر وقف است تغییر آن جایز نیست و امر آن با متولی شرعی آن با مراعات جهت وقف است، و اللّه العالم.
317. فرد خیری زمین خود را با شرط احداث مدرسه و زمین ورزش فقط برای دانش آموزان مدارس وقف می نماید. مستدعی است اعلام فرمایید:
آیا از زمین صدر الذکر می توان غیر آن چه که مد نظر واقف بوده است بهره برداری نمود یا خیر؟
آیا با نظر مسئولین مافوق در وزارت آموزش و پرورش می توان در ازاء گرفتن امکاناتی به سازمان دیگری واگذار نمود یا خیر؟
بسمه تعالی
الوقوف على حسب ما یوقفها اهلها و هیچ گونه تغییر و تبدیل در وقف جایز نیست، و اللّه العالم.
318. در وقف نامه مکان مصرف منافع مورد وقف در همان روستا ذکر شده، بنا به حوادثی که پیش آمده آیا مصرف منافع مورد وقف در غیر محل جایز است یا خیر؟
بسمه تعالی
الوقوف على حسب ما يوقفها اهلها به هر طور وقف شده باید به همان طور عمل شود و تغییر جایز نیست، و اللّه العالم.
319. روستائی دارای مقداری اراضی وقفی است که نظر به پراکندگی، بازده آن اندک می باشد لذا متولیان و متصدیان قصد تبدیل و تعویض و یکی نمودن این اراضی به منظور بازده بهتر دارند آیا اجازه می فرمائید؟
بسمه تعالی
مورد ذکر شده مجوز تبدیل و تعویض موقوفه نمی باشد.
ص: 163
320. این جانب به موجب سند عادی موازی هیجده قصب زمین که 450 متر مربع می باشد خریداری کرده ام که پس از خرید متوجه شده ام اراضی مزبور حدود 5/2 دانگ آن مشاعاً وقف بوده و استفتاء می نمایم آیا معامله فوق باطل است یا خیر و تکلیف این جانب چیست؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال معامله نسبت به مقداری که وقف بوده باطل و نسبت به بقیه صحیح است و شما حق فسخ اصل معامله و مطالبه پولی که داده اید را دارید.
321. اگر ملکی را وقف بر اشخاص سازند، و موقوف علیهم ناچار به فروش موقوفه گردید مانند آن که موقوفه مورد نیاز حتمی دولت جمهوری اسلامی ایران برای منافع کشور باشد و موقوف علیهم را ملزم به فروش موقوفه کنند آیا موقوف عليهم باید با پول آن ملک دیگری را خریداری کرده و آن را عوض موقوفه وقف نمایند، یا لازم نیست و می توانند از آن استفاده کنند؟ و اگر موقوف علیهم ملزم به فروش نشود ولی نتوانند از موقوفه به صورت موقت یا دائم استفاده کنند، و از این بابت پولی دریافت نمایند، آیا باید پول ملک دیگری تهیه کرده و عوض موقوفه وقف سازند یا لازم نیست و می توانند از آن استفاده کنند؟ آیا در این حکم زمین و قنوات یکسانند یا خیر؟
بسمه تعالی
باید با آن پول ملک دیگری را خریداری و در همان جهت وقف اول وقف نمایند.
322. به استحضار می رساند که این جانب یک قطعه باغ انگوری را چند سال است که وقف سید الشهداء کرده ام به این عنوان که 2/1 حاصل آن را احیاء کننده بر دارد و 3/2 حاصل از آن را در راه سید الشهداء مصرف نمایند ولی عاملی برای آن تعیین نکرده ام، تا یکی دو سال پیش خودم او را به این
ص: 164
نحو عمل می نمودم ولی دو سال است که خودم مریض و پیر شده ام دیگر نمی توانم و کسی هم از اهالی به این قیمت و حتی به دو سهم مال احیاء کننده هم حاضر نیست احیاء کند و دو سال است که رها شده و باغ از بین می رود و درخت هایش می افتد و از آن جا که فقط درخت های انگور مورد وقف است نه زمین آن و کسی هم پیدا نمی کنم برای احیاء و آبیاری آن و فرزندان من هم در تهران می باشند و هیچ گونه دخالتی ندارند لذا از محضر حضرت عالی تقاضا دارم تا اجازه بفرمائید آن را بفروشم و پول آن را در عزای سيد الشهداء و یا در هر راهی که صلاح می دانید مصرف نمایم چون هیچ راه چاره ای جز فروش ندارد.
بسمه تعالی
اگر به هیچ نحو قابل استفاده در جهت وقف نیست، می توانید آن را بفروشید و با پول آن چیزی تهیه و وقف کنید که عواید آن صرف در جهت وقف شود، و اللّه العالم.
323. قطعات املاک و اراضی موقوفه به دلیل تغییر مجاری آب، و به هم خوردن املاک تخریب و تصرف مزارع، فاقد در آمد گردیده، به حدی که دیگر کسی حاضر به سرمایه گذاری روی آن نیست، و کلاً فاقد توجیه اقتصادی گردیده و به نظر می رسد بقای آن دیگر به مصلحت وقف نباشد. نهایتاً فروش اراضی و تبدیل به رقبات دیگر راه نجات موقوفه می باشد. لذا با فرض مذکور امکان شرعی فروش و خرید رقبه مناسب دیگر وجود دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
اگر استفاده از زمین موقوفه در جهت وقف حتی با اجاره دادن و صرف منافع آن در جهت وقف نیز ممکن نباشد فروش و تبدیل زیر نظر متولی شرعی موقوفه به صورت مرقوم اشکال ندارد.
324. ساختمانی موسوم به (رباط) که در حدود 120 سال قبل جهت استراحت قوافل در حال عبور و مرور ساخته شده است، و در حال حاضر با خصوصیات ذیل می باشد.
ص: 165
1- در حال خراب شدن است و احتمال خطر جانی نیز بسیار قوی است. 2- بعد از تحقیق و تفحص وقف نامه خاصی و متولی برای ساختمان پیدا نشده است. 3- عبور و مرور قوافل به طور کلی از این مسیر انجام نمی گیرد. 4- این روستا از مناطق محروم درجه سوم مملکت اسلامی می باشد.
سؤال) اولاً آیا فروختن و اجاره دادن این ساختمان و صرف پول آن در کارهای عام المنفعه جائز است یا نه؟ ثانیاً علی فرض عدم صحت فروختن و یا اجاره دادن، آیا استفاده از آن در امور عام المنفعه مثل مدرسه ابتدائی، راهنمائی، دبیرستان، خانه بهداشت، ساختمان مخابرات و غیره جائز است یا نه؟ ثالثاً على فرض جواز استفاده روستائی که ساختمان در آن واقع شده است کافی است و یا این که باید حد الامکان روستاهای هم جوار نیز از آن بهره مند شوند؟
بسمه تعالی
فروش و اجاره آن جائز نیست ولی چنان چه استفاده از آن در جهت وقف به طور کلی ممکن نباشد استفاده از آن در مصالح عامه مانع ندارد ولی این کار باید به وسیله مسئولین دولتی یا شورای اسلامی انجام گیرد.
325. یک باب گرمابه عمومی در سال 1366 از طرف صاحبش وقف و تولیت آن و هم چنین درآمد مربوطه به کمیته امداد امام خمینی (رحمه اللّه علیه) محول گردیده ولی گرمابه مزبور به علت پوسیده بودن ساختمان و تأسیسات و مخارج بیش از حد پس از سه سال فعالیت بلا استفاده مانده به طوری که کسی حاضر نیست به راه اندازی آن اقدام نماید و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه نمی باشد و چنان چه باز سازی هم گردد زیاد مورد استفاده نخواهد بود. هم اکنون حمام مزبور به صورت مخروبه و محل فساد و فسق در آمده که همسایگان گرمابه را متأذی کرده به طوری که غالباً زبان به شکایت گشوده اند و از سوئی فرد خیری آمادگی خود را اعلام داشته که حمام مزبور را تخریب و ساختمانی مجهز جهت زینبیه در آن محل احداث و تعداد چهار دوش حمام نیز به منظور عمل به وقف در محل تعبیه نماید، لذا از حضرت عالی استدعا دارد نظر مبارک خود را در این خصوص اعلام فرمائید.
ص: 166
بسمه تعالی
اگر قابل استفاده در جهت حمام حتی با تعمیر و ترمیم بنا نباشد تبدیل ساختمان حمام به ساختمانی که قابل تولید درآمد جهت صرف در جهت وقف باشد ولو به این که با اجاره دادن قابل استحصال درآمد از آن باشد مانع ندارد.
326. مرحوم حاج ابو القاسم کاشانی تعدادی واحد تجاری را وقف کرده و مصرف آن را چنین مقرر داشته:
«منافع و اجاره عایدات را به حضور آیت اللّه آقای حاج شیخ عبد الکریم یزدی مقیم در قم برساند که وجه مرقوم را به مصرف آقایان سادات ذوالعز و الاحترام و اهل علم برسانند و بعد از حضرت آیت اللّه در نجف اشرف به هر یک از آیت اللّه صاحب رساله و صاحب رأی برسانند که ایضاً وجه مزبور به مصرف آقایان سادات اهل علم برسانند».
بعد از فوت مرحوم آیت اللّه العظمی حائری به گواهی سوابق مدتی وجوه مذکور توسط آیات عظام آقا سید ابو الحسن اصفهانی، آقا سید عبد الهادی شیرازی و آقا سید محسن حکیم پرداخت می شده، مستدعی است اذن فرمایند با توجه به شرائط موجود کشور عراق عواید موقوفه مذکور به سادات اهل علم در ایران پرداخت شود.
بسمه تعالی
اگر ارسال به نجف اشرف جهت تسلیم به سادات زیر نظر یکی از فقهای عظام ساکن آن بلد طیب میسور نباشد تسلیم آن فعلاً به سادات عفیف متدین ساکن ایران مانع ندارد.
327. بانوی سالمندی خانه ای را که طبق وقف نامه ای از اجداد به ایشان رسیده است، ظاهراً منظور واقف این بوده که اولاد ذکور خانواده از این خانه استفاده کنند و در آسایش باشند، ضمناً مقداری از آن را صرف روضه خوانی و مقداری صرف خرید روغن برای چراغ مسجد نمایند.
از آن جا که اکنون خانه مخروبه گشته و بلا استفاده مانده است و قدرت تعمیر آن نیز وجود ندارد حال سؤال این است که آیا می توان خانه مذکور را بفروش رساند و از درآمد آن جایی دیگر را خرید و یا آن را خرج تعمیر منزل موجود در روستا نمود؟
ص: 167
بسمه تعالی
از وقف باید در جهت وقف استفاده شود و اگر امکان استفاده از آن نیست، متولی شرعی آن را به جای دیگر که قابل استفاده باشد تبدیل می کند، و اللّه العالم.
328. شخصی ثلثه خود را زمین قرار داد. گفته باید باقیات صالحات بماند. نسل اول طبق وصیت عمل کرد، اما نسل بعدی بر اثر اختلاف سلیقه و تعدد متولی طبق وصیت نمی تواند انجام وظیفه کنند آیا حضرت عالی اجازه می فرمائید که زمین مزبور را تبدیل به احسن برای مراکز علمی و یا مؤسسات دینی از مسجد و غیره مصرف کنند جواب شرعی را مرقوم فرمائید. و السلام
بسمه تعالی
در تغییر و تبدیل وقف، باید نظر واقف عمل شود.
329. عده ای از زائرین محترم بقاع متبرکه طبق معمول قبل که برق نبوده، بر اثر نا آگاهی مبادرت به نذر و روشن کردن شمع در این گونه اماکن می کنند که این کار نه تنها نفعی برای امامزاده ندارد بلکه چربی و دود آن باعث از بین بردن کاشی کاری و آینه کاری و در نتیجه ضرر و زیان به امامزاده و آلوده کردن محیط امامزاده و مزاحمت برای زائرین می شود.
لذا مستدعی است در نامه ای وجه شرعی آن را بیان نمایید تا انشاء اللّه مفید به حال امامزادگان علیهم السلام باشد و آیا اصل نذر چه وجهی دارد؟
بسمه تعالی
در حال حاضر که روشنائی اماکن مذهبی با برق تأمین می شود نذر شمع وجهی ندارد و شرعا صحیح نیست و اختیار مصرف وجوه با شخص نذر کننده است.
ص: 168
330. یک قطعه زمین چندین سال پیش برای حمام عمومی محل وقف گردیده در مدت چند سالی حمام در آن مکان بوده و استفاده می شده اکنون دیگر در آن زمین حمامی وجود ندارد، انجمن و شورا و معتمدین محل تصمیم گرفتند که آن را به همسایگان آن زمین بفروشند و بهاء آن را برای امورات خیریه (مسجد و پل) و سایر طرح های عمرانی محل استفاده نمایند، خواهشمند است ما اهالی را در این خصوص راهنمائی فرمائید ما چه کاری می توانیم بکنیم که شرعاً جائز باشد؟
بسمه تعالی
فروش آن جائز نیست، و اگر امکان استفاده از آن در حمام نیست می توانند در راه خیر دیگر، از آن استفاده کنند، و اللّه العالم.
331. یک قطعه زمین جهت احداث حمام از طرف مالک خیری وقف گردیده و پس از احداث حمام در آمد آن جهت اقامه عزای امام حسین (علیه السلام) صرف می شد الان پس از گذشت سال های زیاد ساختمان حمام به خاطر عدم درآمد کافی و مقرون به صرفه نبودن آن خود به خود متروکه و تخریب گردیده و بلا مصرف می باشد این در حالیست که اکثر قریب به اتفاق از اهالی محل در منزل خود حمام داشته و مشکلی جهت کارهای ضروری ندارند. لذا از آن مقام مرجعیت و ولایت خواهانم ما را در تصرف این ملک وقفی جهت احداث مدرسه اجازه فرموده تا از این طریق مشکل تحصیل دانش آموزان این روستا در سطح ابتدائی را نداشته نباشیم.
بسمه تعالی
اگر آن حمام به هیچ وجه در جهت نیت واقف قابل استفاده نیست در مطلق کارهای خیر از جمله مدرسه سازی، می توان استفاده نمود.
332. چنان چه برابر مقررات زمین وقفی با زمین غیر وقفی معاوضه شود با توجه به این که زمین معاوضه شده وقف نامه ندارد لکن به عنوان رقبه موقوفه مورد معاوضه محسوب می گردد، حکم وقف را دارد یا خیر؟
ص: 169
بسمه تعالی
در موارد جواز معاوضه باید زمینی که عوض وقف قرار داده شده وقف شود در همان جهتی که زمین اول وقف آن بوده است، و اللّه العالم.
333. احدی از خیرین شهرستان واحد مسکونی جهت راه اندازی مهد کودک در یکی از محله های آن شهرستان به این سازمان وقف نموده است. لذا از آن جائی که تعداد زیادی مهد کودک خصوصی در شهرستان راه اندازی گردیده و امکان ادامه کار مهد کودک به صورت دولتی وجود ندارد و از طرفی واحدهای اداری در حال واگذاری به بخش غیر دولتی می باشند و به لحاظ این که تعدادی کودک بی سرپرست در آن شهرستان در یک مجتمع غیر قابل سکونت در حال نگهداری می باشند آیا این سازمان اجازه دارد از واحد موقوفه مذکور جهت نگهداری کودکان بی سرپرست فوق الذکر استفاده نماید. ضمناً دسترسی به شخص وقف کننده وجود ندارد.
بسمه تعالی
اگر استفاده از مکان مذکور در رابطه با مهد کودک امکان ندارد بهره برداری از آن در مطلق کار خیر از جمله منظور مذکور مانعی ندارد.
334. این جانب متولی قرآنی هستم که بیش از یک صد سال قبل با دست نوشته شده، حال بیم آن می رود که از بین برود اگر اجازه می فرمائید آن را بفروشم و پولش را قرآن و مفاتیح برای استفاده مردم خریداری نموده در مسجد بگذارم.
بسمه تعالی
فروش وقف جائز نیست مگر آن که استفاده از آن به هیچ وجه ممکن نباشد که در آن صورت می توانند طبق نظر متولی و مصلحت وقف تبدیل به احسن نمائید.
ص: 170
335. قراء و روستاهای موقوفه فراوانی وجود دارد که دارای وقف نامه هائی صحیح و معتبر می باشند بسیاری از این املاک در رژیم گذشته به کشاورزان فروخته اند، مبلغی از کشاورزان دریافت و سند رسمی نیز به آنان واگذار نموده اند. گر چه بعد از انقلاب قانون ابطال این املاک به تصویب رسیده است اما هنوز بسیاری از کشاورزان حاضر به پرداخت حق موقوفه و تنظیم سند اجاره با متولی شرعی موقوفات نیستند. مستدعی است ارشاد فرمایند:
آیا داشتن سند خرید قبل از انقلاب شرعی و صاحب آن مجاز به تصرف در املاک موقوفه می باشد؟ کشاورزانی که تا کنون حاضر به پرداخت حق موقوفه نشده اند تکلیف تصرفات گذشته آنان چیست؟ تکلیف شرعی اداره اوقاف یا متولی شرعی چیست راه رفتن و یا دخل و تصرف کردن در املاک و اراضی موقوفه ای که مغصوب واقع شده و متصرف حق شرعی وقف را نپرداخته است چه صورتی دارد؟
بسمه تعالی
اراضی و املاکی که سابقه و قفیت داشته است، اگر محرز شود که فروش و استملاک آن بدون مجوز شرعی بوده است، فروش و خرید و استملاک آن شرعاً باطل است و بر وقفیت کما فی السابق باقی است، و هر گونه تصرفات در آن موقوفات بر اذن و اجازه متولی شرعی، و استفاده و بهره برداری از آن و هر گونه دخل و تصرف در آن بدون اجاره کردن از متولی شرعی و بدون اجازه وی غصب و حرام و موجب ضمان است، و بر متولی شرعی احقاق حقوق موقوفه لازم است.
336. شخصی مؤسسه تولیدی را که با سند عادی خریده، با سند عادی و قول نامه به فروش می رساند و ثمن معامله را تحویل گرفته و مثمن و مبیع را تحویل خریدار می دهد و معامله شرعاً انجام می شود و خریدار هم پس از تحویل آن مؤسسه مشغول تولید در آن می گردد پس از گذشت مدتی از معامله اداره اوقاف مدعی موقوفه بودن زمین کل آن منطقه می گردد. یعنی چندین روستا که زمین آن مؤسسه هم در بین آن ها و جزئی از کل است. آیا فروشنده و مالک آن در این خصوص ضمانی دارد؟ و نسبت به خریدار مسئولیتی دارد یا خیر؟
مستدعی است پاسخ را مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
موقوفه قابل خرید و فروش و استملاک نیست. اگر به طریق شرعی
ص: 171
ثابت شود که زمین مؤسسه تولیدی فروخته شده وقف است فروشنده ضامن ثمن آن برای خریدار است.
337. اگر خریدار ملک موقوفه در هنگام خرید متوجه این که این ملک موقوفه است یا نه اطلاعی نداشته باشد ولی بعدها متوجه شود که این ملک موقوفه بوده است خریدار چه کاری باید برای آزاد کردن ملک موقوفه انجام دهد؟
بسمه تعالی
در هر صورت وقف قابل خرید و فروش نیست و باید زمین موقوفه را به حال خود برگرداند و خسارات خود را از فروشنده بگیرد.
338. زمین هائی وقف اولاد بوده و به مبلغ معینی اجاره داده شده مشروط به این که هر ده سال به ده سال تجدید اجاره شود بعداً همین زمین ها به معامله مصالحه ای جهت خانه سازی به مردم فروخته شده آیا این معامله صحیح است یا خیر؟ بر فرض صحت آیا ولد یا اولاد حق پس گرفتن این گونه زمین ها را دارد یا فقط حق گرفتن اجاره را دارد؟ بر فرض دوم آیا می تواند این گونه زمین ها را به نفر دوم به معامله مصالحه ای بفروشد در صورتی که نفر اول آمادگی تجدید اجاره را هم دارد یا خیر؟ در صورتی که حق فروختن به نفر دوم را داشته باشد پول نفر اول چه می شود و به کجا مراجعه و از کی بگیرد؟
بسمه تعالی
با امکان استفاده از وقف و صرف عوائد آن در جهت وقف و نادر نبودن منافع فروش آن باطل است، و اللّه العالم.
339. اگر بخشی از زمین ها مخروب شده باشد تکلیف انجام مورد وقف چیست؟
بسمه تعالی
اگر ممکن است ولو با عایدی خود آن خرابی را ترمیم کنند و در جهت وقف از آن استفاده کنند.
ص: 172
340. در این محل حمام قدیمی وجود دارد که از سابق به نام وقف نامیده شده است، اما فاقد هر گونه وقف نامه می باشد و از طرفی حمام مذکور متروکه و مخروبه گردیده، و اساساً مردم محل دیگر احتیاجی به این حمام عمومی ندارند. و با توجه به این که امروز نیاز های محل امور دیگری، از جمله احداث درمانگاه، آزمایشگاه و دارو خانه می باشد، لذا بعضی از خیرین محلی در نظر دارند این مکان را تبدیل به درمانگاه و اماکن خیریه نموده و در راه خدمت به عموم به بهره بردای رسانند، مستدعی است با عنایت به این که حمام متروکه وقف نامه ای ندارد اجازه فرمایید زیر نظر معتمدین و مراکز قانونی محل به مؤسسات خيريه عام المنفعه تبدیل گردد.
بسمه تعالی
برای ثبوت وقفيت وجود وقف نامه شرط نیست همین قدر که احراز شود سابقه رفتار با آن محل به عنوان وقف محقق بوده برای اثبات وقفیت کفایت می کند و صرف نیاز محل به امور دیگر مجوز تغییر وقف نیست به هر حال در فرض تعذر استفاده در مورد وقف با نظر متولی شرعی در مطلق وجوه بر و خیرات مصرف شود.
341. شخصی مساحت پانصد متر زمین تصرفی خود را در حال صحت جسم و ثبات عقل و شعور وقف بنای اصغریه نمودند اما پس از گذشت سه سال از این موضوع واقف پشیمان شده و اظهار نمودند که چون اداره آموزش و پرورش هم برای احداث مدرسه از من زمین گرفته اند از دادن این زمین منصرف شدم حالیه چندین سال هست که واقف فوت نموده و زمین هم بین وارثین تقسیم و توزیع گردیده، بدین وسیله استعلام می شود که این زمین با اجراء صيغه وقف و قول نامه امضاء شد، و اظهارات سه سال بعد و پشیمانی واقف وضعیت این زمین به چه صورت می باشد اعلام فرمائید.
بسمه تعالی
اگر صیغه وقف خوانده شده و زمین مزبور به متولی شرعی تحویل داده شده است، دیگر واقف نمی تواند آن را به هم بزند ولی باید همان استفاده ای که در وقف معین شده از زمین بشود و تغییر ندهند، ولی چنان چه زمین تحویل متولی شرعی و جهت وقف داده نشده وقف تمام نیست و واقف می توانسته از وقف منصرف شود.
ص: 173
ص: 174
ص: 175
342. اگر فردی زمین خود را برای مدّت معینی بر چیزی که وقف بر آن صحیح است حبس کند به این امید که بعد از انقضاء مدّت حبس به او برگردد، آیا زمین بعد از پایان مدّت به او بر می گردد و او حق انتفاع از آن را مانند سایر املاکش دارد؟
بسمه تعالی
اگر زمین، ملک شرعیِ حبس کننده باشد و او آن را طبق موازین شرعی حبس کرده باشد، حبس محکوم به صحت است و آثار شرعی آن بر زمین مترتب می شود و ملک بعد از انقضاء مدت حبس به حبس کننده بر می گردد و مانند سایر املاک اوست بنا بر این منافع و نمائات آن برای اوست.
343. اگر ملکی که توسط مالک، حبس دائم بر چیزی که وقف بر آن صحیح است شده و یا ثلث میّتی که وصیت به حفظ عین آن برای ابد نموده تا درآمد های آن در جهتی که معین کرده مصرف شود، توسط ورثه بین خودشان به عنوان ارث تقسیم شود و آن را در سند رسمی به نام خودشان ثبت کنند و یا آن را بدون مجوز شرعی به دیگری بفروشند، آیا حرمت تملّک و بیع املاک و آب ها و زمین های وقفی شامل آن هم می شود؟
بسمه تعالی
ملک و ثلثی که حبس دائم شده اند، در عدم جواز تملّک و بیع، در حکم وقف هستند و تقسیم آن ها بین ورثه به عنوان ارث و هم چنین بیع آن ها باطل است.
ص: 176
443. شخصی خیری آب انباری در یکی از محلات بنا کرد و آن را با مقدار زمین کمی در اطرافش که در حدود دویست متر مربع می باشد وقف در راه خدا برای استفاده مردم از آب باران مجتمع در آن نمود اینک که محل دارای لوله کشی آب گردیده و آب انبار مخروبه گردیده است فعلاً حقیر که مسئول آن آب انبار و زمین اطرافش از طرف واقف بوده ام تکلیف این آب انبار چیست و در چه راه خیری باید به کار برده شود آیا می شود آن را فروخت و پولش مصرف مسجد و حسینیه یا مدرسه علمیه گردد، مستدعی است حقیر را راهنمایی و ارشاد فرمائید مزید تشکر است در خاتمه دوام عمر و سلامتی جناب عالی از ایزد منان تمنا دارد.
بسمه تعالی
قابل فروش نیست و اگر امکان استفاده در جهت وقف دارد باید همان استفاده از آن بشود و چنان چه ممکن نیست استفاده در مطلق امور خیریه از آن مانع ندارد، و چنان چه اقرب به نظر واقف هست احتیاطاً مراعات شود.
345. منزلی است به عنوان خانه عالم که وسعت آن (حدود 450 متر مربع) و دوری راه از مسجد مشکلاتی برای امام جماعت آن محل ایجاد کرده است.
واگذار کننده آن موجود است و مدعی است که به نیت وقف واگذار کرده است اما در سند واگذاری آن که پیوست می باشد اسمی از وقف برده نشده است. روحانی مستقر در آن و جمعی از متدینین میل به فروش آن و تهیه منزلی کوچک تر و نزدیک مسجد برای احیای بیش تر نماز جماعت هستند، مقتضی است در صورت امکان بیان فرمائید ممکن است این منزل را تبدیل نموده و رفع مشکلات نمایند؟
بسمه تعالی
با فرض این که شخصی که مالک زمین است اعتراف می کند زمین یا
ص: 177
ساختمان را به قصد وقف برای سکونت امام جماعت به متولی شرعی موقوفه یا موقوف علیه داده است وقف تمام است و قابل خرید و فروش و تبدیل نیست.
346. یک باب حمام قدیمی وجود دارد چندین سال است بر اثر سهل انگاری مسئولین مربوطه و اهالی محل به صورت خرابه ای در آمده است کانون فرهنگی و ورزشی جوانان مساجد قصد دارد این حمام را تعمیر کند و با توجه به سخنان بسیار مهم و ارزشمند اخیر مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان از این محل به عنوان خانه جوان استفاده نماید تا اولاً از این محل تاریخی حفظ و نگهداری شود و ثانیاً استفاده بهینه از این محل برای فعالیت های جوانان کانون نماید، لذا خواهشمند است دستورات لازم را در این زمینه مبذول فرمائید.
بسمه تعالی
زمین حمام اگر وقف باشد و بتوان از آن در جهت وقف ولو با تعمیر استفاده نمود تبدیل آن به چیز دیگر جائز نیست و اگر وقف یا ملک شخصی نباشد اختیار آن با مسئولین مربوطه است.
347. مصرف موقوفه ای جهت مسجد و حمام و خیرات روستا است، مستدعی است نظر مبارک را در این خصوص که با توجه به مخروبه شدن حمام قبلی روستا حمامی در محلی جدید احداث شده است. آیا می توان منافع موقوفه مار الذکر را در حمام جدید الاحداث صرف کرد یا خیر؟
لازم به ذکر است که خیرات محل نیز مخروب و معدوم گردیده لیکن مسجد محل پا بر جا و معمور است و نیاز به تعمیر نیز دارد.
بسمه تعالی
اگر منظور واقف از مصرف خیرات، خیرات خاصی است در فرض سؤال جایز نیست عواید را در غیر سه مورد مذکور در وقف صرف نمایند و اگر مطلق کارهای خیر است و قرینه و دلیلی نیست که منظور خیرات خاصی باشد حمام جدید هم از خیرات محسوب است و متولی شرعی می تواند طبق وقف با مراعات همه جهات وقف عواید را در آن هم
ص: 178
صرف نماید، و اللّه العالم.
348. زمین موقوفه ای در مجاورت حسینیه قرار دارد که به علت کثرت جمعیت حسینیه کوچک است و ظرفیت تمام جمعیت را ندارد لذا اهالی حاضر شدند زمینی مرغوب در جای دیگر با همان قیمت تحویل اوقاف نمایند و آن زمین را به حسینیه اضافه نمایند ولی اوقاف قبول این نقل و انتقال را موکول به اجازه و نظر یکی از مراجع داشته و گفته در صورت اجازه این نقل انتقال می گیرد لذا از آن مراجع عظیم الشأن در این خصوص خواستاریم تا این مشکل کمبود جا برای ایام عزا داری حل شود.
بسمه تعالی
اگر زمین قابل استفاده در جهت وقف هست ولو با اجاره دادن آن و صرف مال الاجاره در جهت وقف تبدیل آن جایز نیست، و در غیر این صورت با نظر متولی شرعی و مراعات جهت وقف مانع ندارد.
349. کتاب خانه ای است جنب حسینیه محل که متعلق به آن و دارای کتاب های موقوفه می باشد حال با توجه با افتتاح کتاب خانه ای با امکانات وسیع تر (از طرف فرهنگ و ارشاد اسلامی) در آن محل، این کتاب خانه متروکه مانده است. در ضمن این مرکز به کتاب های مذکور نیاز دارد. آیا انتقال این کتب وقفی به کتاب خانه جدید التأسیس که دولتی است، جایز است نظر مبارک را مرقوم فرمائید.
بسمه تعالی
اگر وقف برای خصوص کتاب خانه اولی نباشد، نقل آن به جای دیگر با مراعات جهت وقف مانع ندارد، و اللّه العالم.
350. احتراماً به استحضار می رساند یک باب منزل مسکونی و 10 ساعت آب از سوی مرحوم مغفور برای اقامه عزا داری سالار شهیدان حضرت حسین ابن علی (علیه السلام) با تولیت این جانب وقف شده است ولی متأسفانه به دلیل نیاز به تغییر منزل مسکونی و عدم درآمد، عزا داری در مکان دیگر برگزار می شود و به استحضار می رساند با توجه به توسعه مسجد و درخواست از سوی مؤمنین برای
ص: 179
در اختیار گرفتن منزل مزبور برای مسجد با شرط اقامه عزا داری حکم شرعی آن چه می باشد، در صورت منفی بودن جواب آیا در اختیار گذاشتن مقداری از ملک که دخل در عزا داری ندارد به عنوان هدیه از سوی متولی برای مسجد امکان دارد یا خیر؟
بسمه تعالی
تغییر وقف جایز نیست، و باید از منزل در جهت وقف استفاده شود، بلی اگر به هیچ وجه استفاده از آن در جهت وقف ممکن نباشد می توانند با نظر متولی شرعی در مطلق خیرات از جمله مذکور در سؤال از آن استفاده نمایند، و اللّه العالم.
351. حمامی با همت اهالی روستا روی قطعه زمینی که موقوفه بودن آن زمین مشخص نیست ساخته شده است و اکنون به صورت مخروبه ای بلا استفاده درآمده است به علاوه جهاد سازندگی حمام دیگری ساخته که مورد استفاده می باشد چون حمام مخروبه قدیمی کنار حسینیه واقع است در نظر است محل حمام به آشپز خانه حسینیه تبدیل گردد با توجه به بررسی و تحقیقی از اهالی و نتیجتاً نا معلوم بودن وضعیت زمین حمام از حیث موقوفه بودن متمنی است نظریه اعلام فرمائید.
بسمه تعالی
در صورتی که حمام بلا استفاده باشد و امکان استفاده در جهت وقف از آن نباشد می توانند در مطلق کارهای خیر از آن استفاده کنند که از آن جمله الحاق آن به حسینیه است.
352. پدر من قطعه زمینی را وقف نمودند تا در صورتی که احتیاج به بنای مسجد و حسینیه باشد زمین واگذار گردد، از آن جائی که پدرم بی سواد بودند در توضیح شفاهی خود مکان را برای کارهای عام المنفعه وقف نمودند، این در حالی است که محل ما حدود سی صد خانورا می باشد تا چندین سال آینده به مسجد و حسینیه نیاز ندارد اما به مدرسه شدیداً نیازمند است. لذا مستدعی است با توجه به مطالب فوق نظر حضرت عالی را مرقوم فرمائید.
ص: 180
بسمه تعالی
اگر پدرتان زمین را برای کارهای عام المنفعه وقف نمودند می توانید آن را برای مدرسه واگذار نمائید.
353. شخص خیری عرصه زمینی را برای ساخت مسجد، درمانگاه، و منزل امام جماعت با مساحت مشخص وقف نموده است با توجه به مرحوم شدن شخص واقف جمعی از خیرین تصمیم به ساخت مکان های فوق دارند که با رعایت حدود شرعی که واقف مشخص نموده مکان های فوق را به صورت تجمیع و طبقاتی درست نمایند تا مورد استفاده بهینه مردم مسلمان قرار گیرد.
تجمع مکان های فوق با رعایت متراژ وقف نامه و ایجاد یک مجتمع فرهنگی، هنری، ورزشی برای مسجد در طبقات مربوطه چه حکمی دارد؟
جهت استفاده بهتر و تجمیع مکان های فوق که با نظر مساعد مسئولین اداره اوقاف و مرکز رسیدگی به امور مساجد، می باشد ساخت چند باب مغازه برای تأمین هزینه های مسجد چه حکمی دارد؟
در صورت تجمیع اگر بدون کسر متراژ درمانگاه و خانه امام جماعت به صورت طبقاتی ساخته شود که در نهایت مسجد سطح زیر بنای بیش تری پیدا می نماید در این صورت چه حکمی دارد؟
بسمه تعالی
اگر هنوز وقف محقق نگشته، در صورتی که به گونه ای عمل شود که خلاف نظر واقف و جهت وقف نباشد اشکال ندارد.
354. زمینی از کسانی تبرعاً اخذ و وقف گردیده است به این منظور که وقفش وقف عام باشد که شامل ساختن مدرسه و یا مسجد و یا مقبره شود.
زمینی که برقرار فوق وقف عام شده باشد آیا می شود در آن مسجد بنا کرد یا خیر؟
ص: 181
بسمه تعالی
اگر وقف شامل آن هست جایز است.
355. ابوی این جانب زمینی را که در آن منزل مسکونی هم قرار دارد وقف نموده اند برای این که درآمد آن صرف امورات مسجد شود که در جنب آن زمین قرار دارد بنا بر مقدمه بالا دو سؤال دارم.
بسمه تعالی
هیئت امناء مسجد از جهت نداشتن زمین برای بنا نمودن سرویس بهداشتی خواهران و برادران در مضیقه اند آیا می توانیم مقداری از همین زمین مذکور را که در جنب مسجد است ضمیمه مسجد نمائیم جهت مورد مذکور؟
بسمه تعالی
در فرض سؤال با نظر متولی شرعی مانع ندارد.
356. زمینی است حدود 80 هکتار و متعلق به هشت مالک است، و یکی از مالک ها در حدود 50 سال قبل، سهم خودش که 16/1 یعنی نیم سهم باشد، وقف یکی از مساجد نموده است، و نظر واقف این بوده است که از درآمد آن زمین مزروعی که معمولاً کشت گندم، جو، پیاز و تنباکو و درخت طرفاء می باشد، سهمیه مسجد مزبور به متولی آن تحویل گردد تا صرف امورات مسجد باشد. این جانب و فرزندانم پنچ منزل مسکونی در این زمین داریم که زمین سهم مسجد به صورت مشاع در این خانه ها می باشد و سؤال این است که آیا اجازه می فرمائید مساحت کل زمین این پنج خانه محاسبه شود و سهمیه مسجد که 16/1 کل مساحت زمین می باشد با نظر متولی وقف به قیمت روز و متعارف محل خریداری نمایم و قیمت آن تحویل متولی شود تا صرف تعمیرات و تکمیل مسجد فوق نماید؟
بسمه تعالی
خرید و فروش و تبدیل موقوفه صحیح نیست، بلی شما می توانید
ص: 182
قسمت وقف را از متولی شرعی آن با ملاحظه مصلحت وقف اجاره کنید، و مال الاجاره در جهت وقف صرف شود و یا قسمت مشاع وقف را با موافقت متولی موقوفه از ملک خود افراز نمائید.
357. شخصی یک قطعه زمین در اختیار مردم یک روستا می گذارد که مسجد و حسینیه بسازند. تا کنون مدت زمان زیادی از واگذاری آن زمین می گذرد و اکنون مورد پسند مردم نیست که در آن زمین حسینیه بسازند و صاحب زمین هم در قید حیات نیست و ضمناً صیغه وقف هم نخوانده است. آیا می شود آن زمین را بفروشند و پول آن را خرج مسجدی دیگر و یا حسینیه بکنند و یا مؤسسه دیگری بسازند ؟
بسمه تعالی
جایز نیست، و اگر وقف با قبض معتبر در آن تمام نشده مربوط به ورثه مالک است.
358. زمینی را به آموزش و پرورش برای ساختن مدرسه هدیه کردم، ولی بعد از مشورت و اطلاع از این که با پول آن زمین می توان چندین مدرسه در محله های دیگر شهر ساخت، برای فروش زمین تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش و مصرف پول آن برای ساختن چند مدرسه در جنوب شهر یا در مناطق محروم، به آن وزارت خانه مراجعه کردم، آیا انجام این کار برای من جایز است؟
بسمه تعالی
اگر وقف زمین مدرسه با انشاء وقف و تحویل آن به آموزش و پرورش به اعتبار این که مسئول و متولّی این امر است، تمام شده باشد، بعد از آن حق رجوع و دخالت و تصرّف در آن زمین را ندارید، ولی اگر وقف هر چند به زبان فارسی انشاء نشده باشد و یا زمین به عنوان قبض وقف تحویل وزارت آموزش و پرورش نشده باشد، در این صورت زَمین بر ملکیّت شما باقی است و اختیار آن در دست شماست.
ص: 183
359. روستای مسکونی ما حدود یک صد و چهل هکتار بوده که از قدیم و ندیم در اختیار زارعین بوده، عامه اهالی محل می دانیم بعضی از زمین های فوق از دو دانگ تا چهار دانگ و یا نصف آن وقف برای تکایا بود و سند وقفی موجود است، متأسفانه اداره اوقاف شهرستان و مسئولین امر کوچک ترین تحرکی از خودشان نشان نداده اند. و مردم هم در سال 42 ثبت ملکی و سند اصلاحات ارضی گرفته اند آیا اعتبار ملکی و تصرف آن و محصولات سالیانه مشروع و مجاز خواهد بود و هر نوع تصرف آن جایز می باشد (بیع، تبدیل، هبه و ارث).
بسمه تعالی
هر مقدار از زمین ها که وقفیت آن محرز و مسلم باشد خرید و فروش و تبدیل و نقل و انتقال آن شرعاً باطل است و هر گونه تصرف در آن منوط به رعایت احکام وقف و قرار داد با متولی شرعی است.
360. احتراماً این جانب بیمارستانی ساخته و قربت الی اللّه آن را وقف نموده ام و در وقف نامه تولیت را به خودم اختصاص داده ام و در اجرای وقف نامه بیمارستان و درمانگاه را تحویل وزارت بهداشت و درمان داده ام چون اختلافی در تولیت ایجاد نمودند وزارت بهداشت صورت مجلس بر خلاف وقف نامه و فتوای مرقوم تنظیم و به امضاء بنده رسانیده لذا با تقدیم وقف نامه و صورت مجلس 28/10/72 مستدعی است مرقوم فرمائید تغییر وقف نامه و شرایط مذکور در آن و اقداماتی که مسئولین وزارت بهداشت بر خلاف وقف نامه و نظر متولی انجام داده اند جایز است یا خیر؟
بسمه تعالی
تغییر و تبدیل موقوفه یا تصرفات غیر مجاز در موقوفه در غیر جهت وقف جایز نیست و موجب ضمان است، و تغییر و تبدیل شرایط وقف و چگونگی استفاده از آن باطل و بی اعتبار و بی اثر است.
361. بانوئی قطعه زمینی که یک دانگ از شش دانگ می باشد را وقف نموده که دارای باغات، بیوتات، قنوات و انهار و
ص: 184
مزارع و مراتع و اراضی و غیره بوده است و متولی زمین مذکور زمین فوق الذکر را به شخصی اجاره داده و چون پس از انقضاء مدت اجاره موفق به باز پس گرفتن آن نشده زمین را به اداره اوقاف واگذار نموده و چون در همان زمان عده ای از اهالی قریه مذکور قطعات زمینی را وقف کرده بودند لذا متولی و اداره اوقاف تمامی املاک دایر و آباد را که دارای محسنات قید شده در بالا بوده است به متصرف واگذار نموده و زمین بایری را که هیچ گونه آبادی در آن وجود نداشته از او دریافت نموده که طبق اظهارات متولی و اداره محترم اوقاف می گوید تبدیل به احسن کرده ایم حال از آن مرجع عالی قدر مسلمین جهان تقاضا می شود در مورد این که آیا متولی و اداره محترم اوقاف حق تعویض زمین دایر و آباد که دارای در آمد بوده را با زمینی بایر داشته، فتوای مبارک را امر و ابلاغ فرمائید.
بسمه تعالی
بعد از ثبوت وقف شرعاً تبدیل و تغییر آن جایز نیست.
362. قطعه زمینی در روستا وقف روضه خوانی حضرت ابا عبد اللّه الحسین (علیه السلام) گردیده اما چند سالی است به صورت راه در آمده و بلا استفاده مانده (چون تمام زمین های اطراف آن مسکونی شده و راه آب آن تغییر یافته) و امکان زراعت در آن وجود ندارد.
363. از محضر حضرت عالی درخواست می شود اجازه فرمائید این قطع زمین جهت ساختن ساختمان مخابرات مورد استفاده قرار گیرد، ضمناً متولی این زمین در قید حیات است.
بسمه تعالی
می توانند زمین را برای ساختمان از متولی شرعی اجاره کنند با مراعات مصلحت و مال الاجاره زیر نظر متولی صرف در عزا داری آن حضرت شود، و اللّه العالم.
ص: 185