نکاتی از شخصیت اسلامی زن

مشخصات کتاب

سرشناسه : شیرازی ، محمد

عنوان و نام پدیدآور : نکاتی از شخصیت زن / مقالاتی از آیت الله مجاهد سید محمد شیرازی ؛ مترجم محمدباقر فالی

مشخصات نشر : قم .

مشخصات ظاهری : ص 56

فروست : (موسسه مطبوعاتی تشیع 9)

وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی

شماره کتابشناسی ملی : 18231

خیراندیش دیجیتالی: انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان

ویراستار کتاب: خانم عسل بی غم

ص: 1

نکاتی از شخصیت اسلامی زن

موسسه مطبوعات تشیع

قم

نام کتاب: نکاتی از شخصیّت اسلامی زن

نویسنده: آیت الله سید محمد شیرازی

مترجم: محمد باقری

تیتراژ: 20000 نسخه

نوبت چاپ: اول

تاریخ انتشار: شهریور 61

آدرس ناشر:قم (صندوق پستی 163)

چاپ: چاپ سعید نو

خیراندیش دیجیتالی: انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان

ویراستار کتاب: خانم عسل بی غم

ص: 1

تقديم

«به روان پاك و تابناک مرحوم آیة الله شهید سید حسن شیرازی، که عمری را به تبلیغ از اسلام و مكتب اهل بیت عصمت و طهارت سپری نمود ... و سر انجام با گلوله های خون آشامان حزب بعث به درجه عالیه شهادت نایل آمد» .

(مترجم)

ص: 2

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

﴿ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيدن مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِينَ، الَىَّ قِيَامٍ يَوْمِ الدِّينِ. ﴾

ص: 3

مقدمه مترجم

امروزه، در علم حقوق، قانونی را مترقّی می دانند که اثر بهتری داشته، و بتواند جنایات را به حدّ اقلّ ممکن برساند.

به همین علّت، ما قوانين و مقرّرات مكتب مقدّس اسلام را با قوانین مکتب های حقوقی جهان مورد مقایسه و بررسی قرار می دهیم، و از خواننده گرامی می خواهیم که بی طرفانه قضاوت کند، و پیش از این که اسلام را يك آئین آسمانی بداند، آن را يك مکتب حقوقی کامل بشمار آورد، بطور مثال: قانون اسلام مقرّر می دارد که تحت شرایطی مجازات دزد بریدن چهار انگشت دست اوست، ولی قانون مکتب های حقوقی دیگر اظهار می دارد که باید دزد را با زندان و تنبیه های دیگر کیفر داد.

ص: 4

ما خیلی بی طرفانه نتیجه این دو قانون را مورد بررسی قرار می دهیم.

در تواریخ اسلامی آمده که: «در ظرف 200 سال در سراسر بلاد اسلامی (1) فقط شش مرتبه حدّ دزدی اجرا شد، در صورتی که دولت آمریکا به تنهائی - که جمعیّتش هم به اندازه جمعیّت مسلمین آن زمان نیست - برای رهائی از خطر شش میلیون دزد، در عرض 25 سال، جهان را به یاری می طلبد» (2)

هم چنین «به گزارش واحد مرکزی خبر در بن سرقت در ایتالیا نیز مانند دیگر کشورهای اروپائی رو به افزایش است، طبق گزارش اجلاس سالانه شرکت های باربری ایتالیا تنها در سال گذشته تعداد ( 600 ) لكوموتيو و اغلب با اشخاص حامل آن در این کشور به سرقت رفته است، خسارات حاصل از سرقت در این کشور بالغ بر دو میلیارد مارك تخمین زده شده است» (3)

ص: 5


1- آن زمان دولت بزرگ اسلام از شمال نیمی از شوروی و اروپا. و از جنوب تا میانه های آفریقا، و از مشرق تا اندونزی و مالزی و از مغرب تا مراکش و اسپانیا را شامل می شد.
2- العقوبات فی الاسلام: سید صادق شیرازی (ص 24) .
3- روزنامه کیهان صادره در 1360/8/26 شماره (11435) .

حال خود شما قضاوت کنید 00 کدام قانون مترقّی تر است، و بهتر می تواند از جنایات جلوگیری نماید؟ آیا قانون خدائی که انسان را آفریده و یا انسانی که هنوز خودش را هم نشناخته؟!

البتّه، مثال در این زمینه بسیار است.

از جمله قوانین اسلامی، قانون حجاب برای زنان است، قبل از هر چیز باید تذکّر دهیم که اسلام، زن را زن می شناسد، و مرد را مرد، به این معنی که تساوی حقوق با عدالت در حقوق فرق دارد، مثلا در قانون ارث که مرد باید دو برابر زن ارث ببرد، عدالت مراعات شده، و یا این که در مسئله تعدّد زوجات عدالت مراعات شده، و هم چنین در مسئله وجود حجاب برای زن عدالت مراعات شده، زیرا در آفرینش و خلقتش با مرد، مساوی نبوده، و از نظر طبیعی با او فرق دارد (1)

اصولا تكامل و حفظ شخصیّت حقوقی و حقیقی زن در پیاده کردن قوانين مكتب مقدّس اسلام است، اسلام می خواهد که زن، انسانی محترم، با شخصیّت و دارای نقش بسیار مهمّی در زندگی باشد ... از این رو، تربیت کودکان را که زیر بنای اساسی جہت بنای جامعه است به وی سپرده، به خلاف مکتب های دیگر که با

ص: 6


1- برای توضیح بیشتر به کتاب های (نظام حقوق زن در اسلا) نوشته استاد شهید مرتضی مطهّری و ( المرأة المسلمة) نوشته فرید و جدی، مراجعه شود.

استفاده از سنگر دروغین ( آزادی زن) او را عروسکی بازیچه هوی و هوس خود قرار داده .. و کار را به جائی رسانده که حتّی در تبلیغات کالاها از بدن نیمه عریان زنان استفاده می کنند، و به عنوان آزادی، آنان را به فحشا و منکرات می کشند، بطوری که "ژان پل سارتر - فیلسوف اگزیستانسیالیست - در سفری که به قاهره رفته بود اظهار داشت: به همسرم اجازه می دهم با هر که دوست داشت روابط جنسی برقرار کند، چنان که او بخودم همین اجازه را می دهد، چه تمام ما برای لذّت بردن آفریده شده ایم، و هرگاه خواستیم باید به سرچشمه های آن دست يابيم" (1)

باز می بینیم روزنامه اطّلاعات تحت عنوان تظاهرات اعتراضی 2 هزار زن آلمانی علیه بی بند و باری جنسی در آلمان چنین می نویسد:

«به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر در بن بیش از دو هزار تن از زنان آلمانی روز شنبه گذشته در مقابل دیوان - عالی قضائی آلمان فدرال واقع در شهر کالزوه دست به تظاهرات اعتراض آمیز نسبت به عدم حمایت قانونی از نوامیس بانوان در جامعه آلمان زدند، دیوان عالی قضائی آلمان چندی پیش

ص: 7


1- الاسلام والا ید یولوجیات المناوئة، ص 37.

رأی دادگاه شهر و پرتال را دایر بر 6 سال محکومیّت برای يك نقّاش ساختمان به جرم تجاوز به يك دختر کار آموز را مورد تجدید نظر قرار داده، و مرد متجاوز را آزاد کرد، زنان آلمانی در اعتراض به رأی دادگاه و رأی دیوان عالی قضائی آلمان و عدم حمایت قانونی کافی از نوامیس خود به هنگام عبور از جلوی ساختمان دیوان عالی قضائی با پرتاب تخم مرغ گندیده به این ساختمان و نوشتن شعارهائی نظیر ما از ناموس خود دفاع می کنیم به در و دیوار این ساختمان در مرکز شهر و چندین محل بد نام و مرکز نمایش فیلم های زننده و کلوپ های شبانه حمله کرده، خواستار تعطیل این مراکز شدند»

آیا می توان این طرز شهوترانی حیوانی را آزادی نامید، آزادی چه زیباست اگر به خود انسان و دیگران صدمه نزند، و از راه خود انحراف نیابد.

و شما . . ای خواهر تا حدودی آزاد هستی که آزادی خود و دیگران را پایمال نکنی، بی حجابی و بروز زیبائی و حرکات دلربای زن .. جامعه را منحرف و جوانان را به فحشاء می کشد، شاید فکر کنی که اگر جوانی شیفته ات شد، او هرزه و چشم چران است، امّا با اندکی تأمل علّت چشم چرانی و هرزگی او را می یابی!

ص: 8

عدّه ای می گویند: ما نمی توانیم تحت پوشش حجاب باشیم .. و این مردانند که باید چشم پاك و نجيب باشند، امّا باید حقیقت را پذیرفت که این خلاف طبیعت و سرشت آدمی است بخصوص در جوانان نورسیده ای که غرق در شهوات و غرائز سرکش بسر می برند 00 آری نمی توان گوشت گرم و تازه را مقابل گرسنه گذاشت و به آن گفت: نخور، و نمی توان پارچه آغشته به نفت و بنزین را مقابل آتش گذاشت و گفت: نسوز!!

بیائید ای خواهران .. برای حفظ پیوندهای مقدّس اخلاقی و اجتماعی و کاستن از فحشاء و برای دور کردن نظرهای شهوت - انگیز از خود، بدنتان را بپوشانید، آخر مگر شما عروسك ديگران هستید که خدای نکرده هر جوانی بخواهد از نگاه به سر و صورت و بدنتان لذّت ببرد؟!

بیائید پیرو فکر و اندیشه و عقل و منطق از اسلام درس گرفته، و از حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) متابعت کنید.

ای زن به تو از فاطمه (علیها السلام) این گونه خطاب است *** ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است

خوشبختانه، تا کنون کتاب های متعدّدی پیرامون شخصیّت زن و مسئله حجاب نوشته شده که هر کدام جنبه هائی را مورد بحث و بررسی قرار داده است، و از جمله این مختصری است که با بیانی شیوا و دلپذیر به گوشه هائی از همین مسئله پرداخته . .

ص: 9

و این یکی از ویژگی های حضرت آیة الله العظمی سید محمّد حسینی شیرازی است که در سطح های مختلف کتاب های سودمند و نافعی نوشته و می نویسد، و این جزوه گرچه مختصر و به اصطلاح (ساندویچی) است، امّا با سبك سليس و جذّاب و با شواهد، آمارها، مثال ها، و داستان های آموزنده ای که دارد، غنی می باشد، بطوری که شنونده را بر التزام بامور و تعالیم تربیتی و دینی ترغیب می نماید.

در این جزوه، دلایل قانع کننده پیرامون حجاب آمده، بطوری که به شبهات و اشکالاتی که استعمار فرهنگی در اذهان جوانان مسلمان پدید آورده پاسخ کافی داده، و روح اسلام اصیل را در جوانان می دمد. امید است که انشاء الله مورد رضای خدا، و حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه، و استفاده همگان و بویژه بانوان و دوشیزگان قرار گیرد، به امید این که گامی به سوی جامعه اسلامی برداشته، و به حقایق اسلامی، بیش از پیش آشنا شویم.

قم

محمّد باقر موسوی فالی

25 / شعبان / 1400

ص: 10

نکاتی پیرامون حجاب

ص: 11

حجاب در قرآن

﴿ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، وَ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِينَ ﴾ .

در قرآن کریم، آیه های متعدّدی پیرامون حجاب آمده، از جمله، آیه:

﴿ وَ اِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فاسئلوهن مِنْ وَراءِ حِجَابُ ﴾ ، اگر چیزی از زنان خواستید، از پشت پرده با آنان صحبت کنید، - بدون حجاب روبروی هم قرار نگیرید -.

و آيه: ﴿ وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ ﴾ ، بایستی که زنان مسلمان، خمارهای خود را روی سینه هایشان بیندازند - خمار همان پوششی است که روی سر قرار گرفته، و گوش و سینه و گردن را

ص: 12

می پوشاند -.

و هم چنین آیه: ﴿ وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى ﴾ ، اى زنان مسلمان: در خانه های خود قرار بگیرید، و هنگام بیرون آمدن، بی حجاب و بی عفّت، مانند زنان دوره جاهلیّت نباشید.

ص: 13

سؤال: چرا حجاب بر زنان واجب شده؟

پرسشی است که عدّه زیادی از برادران و خواهران می کنند، "چرا حجاب بر زنان واجب شده؟" ، آیا این آزادی زن را محدود نمی کند؟ و اساسا عواملی که واداشت تا اسلام قانون حجاب را تشریع کند، چیست؟

پاسخ این سؤال در چند مطلب خلاصه می شود:

(اوّل) برای بقای دوستی زوجین:

علم (روانشناسی) ثابت کرده که زن با حجاب محبّت شوهر، و اهتمامش را بیش از دیگران جلب می کند، امّا چگونه؟

چون (انسان بر دانستن آن چه منعش کرده اند کنجکاو

ص: 14

می شود) ، و همیشه سعی می کند زنجیر ممنوعیّت را پاره کرده، و از همه چیز آگاهی یابد، و زن باحجاب نزديك تر است به محبّت قلبی شوهر تا بی حجاب، چه مرد، زن بی حجابش را از موی سر، تا انگشتان پا، روزانه ده ها بار می بیند، بدین وسیله، زن، آن صورت زیبا و دلربایش را برای مرد بطور کلّی از دست می دهد .. بخلاف زن با حجاب، که همیشه با پوشاندن بدنش، محبّت و اشتیاق شوهرش را نسبت به خود جلب می کند.

و به همین علّت ما می بینیم که معمولا زن دهاتی نزدیک تر است به محبّت قلبی شوهر، از زن معمولی شهری.

زن دهاتی، شوهرش را کمک می کند .. برای زراعت صبحگاهان به مزرعه می رود .. و با يك دنيا تفاهم و عشق، با دستان لطیفش، گندم را آرد کرده و نان می پزد .. سپس کنار قنات به شستشوی لباس و غیره می پردازد، و بالأخره: تمام اعمال و مسئولیّت هائی را که به عهده دارد، با کمال عفّت، و با حفظ حجاب انجام می دهد .. و هنگامی که تاریکی از راه می رسد .. سرحال و شاداب به گوشه کوخ، یا خانه کاه گلیش باز می گردد .. آن گاه شوهر او که سفر خسته کننده روز را پشت سر نهاده، او را مانند يك ملكه زیبائی، و یا حوریّه ای، با آغوش باز می پذیرد، به وی اظهار عشق و محبّت می کند، و با هم رازی های دوست داشتنی و آرزوهای امید بخش، و نغمه های لطیف زندگی

ص: 15

پیروز بر مشکلات و ناملایمات، هر دو در آغوش سعادت و یک دلی به خواب ناز می روند.

و لذا، یکی از مکروهات دین مبین اسلام، این است که زوجین با حالت عریان به اطاق خواب بروند .. چون در این صورت، در بدن، هیچ موضع هوس انگیز و دلپذیری پنهان نخواهد بود، تا غریزه و عشق طرف دیگر را بر انگیخته، و به خود جلب کند.

و به همین علّت می بینیم که پدران و نیاکان ما، در ایّام جوانی ازدواج می کردند، و بدون این که کلمه (طلاق) بر زبانشان جاری شود، سال های طولانی و شیرینی را پشت سر می گذاشتند، زیرا در همسران خود – که با حجاب کامل بودند - جاذبیّت و زیبائی دل انگیزی یافته، و همیشه علاقمند به آنان بودند.

ص: 16

عامل ثبات در زندگی زناشوئی

دوّم: برای نگهداری زندگی زناشوئی:

هنگامی که زن با عفت و حجاب باشد .. زندگی زناشوئی دوام پیدا می کند، چون در این صورت شوهر جز همسر خود را نمی بیند، و لذا با مشاهده او قانع است، و زن هم غیر از شوهر خود را نمی بیند، و به او قانع است.

امّا .. هنگامی که زنان بی حجاب باشند، و میان زن و مرد اختلاط باشد، طبیعی است که مرد زن هایی زیباتر از همسر خود و زن، مردهائی زیباتر از همسر خود را مشاهده نموده .. واین مشاهده به گسستن روابط خانوادگی می انجامد، و نتيجتاً به طلاق و یا راه های انحرافی می انجامد.

ص: 17

و همين است که نسبت طلاق را در کشورهای غربی بالا برده (چون باصطلاح زن آزادی خود را در آن جا کسب کرده، و بی حجاب و نیمه عریان به خیابان رفته است) اين كه چند نمونه ای از آمارهای نسبت طلاق - بعنوان مثال -:

در آمریکای تنها (7 میلیون) درخواست طلاق تسلیم دادگاه ها شده - چنان چه پاره ای مطبوعات نوشته اند - و يك گزارشی در نشریّه (پراودا) اتّحاد جماهیر شوروی حاکیست بطور نسبی در هر (9) ازدواج در روسیه یکی به طلاق می انجامد!

و حال چرا نسبت طلاق به این حدّ سرسام آور رسیده؟

به آسانی باید گفت: چون - مثلا - مردی زنی زیباتر از همسر خود را در سینما، دانشگاه، خیابان، و یا هر جای دیگر می بیند، به منزل باز می گردد، و به دنبال بهانه هائی با همسر خود اختلاف کرده و سرانجام او را طلاق می دهد تا به معشوق خیالی خویش دست رسی پیدا کند!

پیشگیری از انحرافات جنسی:

سوّم: حجاب از انحرافات جنسی جلوگیری می کند.

در حال حاضر چه اندازه انحرافات و پیوندهای نامشروع جنسی در جامعه رخ می دهد؟ آیا بی حجابی و بی عفّتی در آن نقش اساسی ندارد؟ آیا زن بی حجاب و بی عفّت بند حیا را در

ص: 18

مرد ها پاره نمی کند؟ و آیا مردهای شهوت پرست را برای اشباع نامشروع غرائزشان به دنبال خود جلب نمی کند؟

این صحیح نیست که جواهر فروشی، طلا و جواهراتش را کنار جادّه رها سازد، تا دستخوش رندان و قلدران شود، و هم چنین است زن بی حجاب، چه بسیار ممکن است دستخوش (دزدان ناموس) قرار بگیرد!

بد نیست در این زمینه بر واقعیّت هائی چند از جوامع غربی نظر بیفکنیم:

يك - قاضی آمریکائی به نام (لندسی) اظهار می دارد که: 45 درصد از دوشیزگان دبیرستان های مختلف پیش از فارغ التحصیل شدن بی عفّت می شوند، و این نسبت در مرحله های آموزش عالی بالاتر هم می رود.

- چنان که آمارهائی که از کیف های دختران مدارس درانگلستان گرفته شده نشان می دهد که 80 درصد آنان قرص منع حاملگی به همراه خود دارند، و این گویای این واقعیّت است که آن ها به خودی خود برای انجام اعمال منافی عفّت و فسادهای اخلاقی در همان لحظات نخستین آمادگی داشته، و حاضرند که به اولین درخواست نامشروع پاسخ مثبت بدهند، و برای فرار از مشکلات سنگینی که بی عفّتی برایشان بوجود می آورد، این قرص ها را با خود حمل می کنند.

ص: 19

و بالأخره: كشف حجاب در حوادث تجاوز بعنف، کشتن و جنایاتی از این قبیل .. نقش مهمّی را ایفا کرده و می کند.

روزنامه انگلیسی "گاردین" اظهار می دارد: «گزارش های پلیس آمریکا به ارتفاع سالانه نسبت جنایات تجاوز بعنف اشاره می کند، مثلا در واشنگتن بتنهائی بطور نسبی هر 15 دقیقه يك تجاوز بعنف به وقوع می پیوندد، و در حقیقت مظاهر بی عفّتی ای که در آمریکا پخش می شود، اثر زیادی در ازدیاد تجاوزات نامشروع جنسی داشته .. و خیلی اوقات به علّت عدم آمادگی دختر و ممانعت از تسلیم خود، جنایات قتل رخ می دهد» !

چند داستان مختصر:

واین جا بایستی چند مثال واقعی پیرامون مسئله حجاب به منظور اکمال مقصود و بیان فوائد آن بیاوریم:

يك - در تفسیر آمده که: جوانی از انصار (1) با زنی خوش سیما و زیبا که حجاب کاملی نداشت و زیبائی های خود را بروز داده بود روبرو شد، و در يك لحظه .. عشق وی در دلش جای گرفت، لذا چشم از آن زن برنداشت و با حالتی مست مانند، که شعورش را از دست داده بود او را دنبال کرد..

ص: 20


1- انصار: کسانی بودند که پس از هجرت پیغمبر اسلام از مکّه به سوی مدینه، اورا در مدینه یاری کردند (مترجم) .

هر راهی را که زن پیش می گرفت جوان هم به دنبالش گام بر می داشت تا آن که زن وارد کوچه ای شد و او هم پشت سرش 00 در آن هنگام صورت جوان با شیشه ای برخورد، و مجروح شد، ولی او که فاقد شعور خود بود متوجّه نشد، قطرات خون از زخم صورت به سینه اش می لغزید، ولی متوجّه خون هم نشد، مگر از این که زن وارد خانه خویش گردید، جوان با همان حالت خون آلود با سرعت به سوی پیغمبر (اسلام صلّى الله عليه وآله) شتافت، و با تقد یم شکایتی جریان خود و زن مزبور را برای پیغمبر حکایت کرد، در همان هنگام این آیه شریفه نازل شد: ﴿ قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ﴾ بگو به مؤمنین که هنگام دیدن زن نامحرمی چشم های خود را بسته، و شهوتشان را کنترل نمایند.

دو - نقل می کنند که روزی اتّفاق افتاد دختری حامله شد .. خانواده اش فکر کردند که گازهائی در معده و یا روده ها علت بالا آمدن شکم دخترشان شده، لذا او را نزد پزشک بودند تا آزمایشش کند، پزشك پس از آزمایش اظهار داشت که دختر حامله است.

خانواده دختر . . یکّه ای خورده و از وی پرسیدند:

- چگونه حامله شدی؟!

- فرشته خدا میکائیل مرا حامله کرد!

- این دیگر چه حرفی است، مگر می شود فرشته، دختری

ص: 21

را حامله کند؟

- بله .. آیا این عجیب است .. مگر نشنیده اید که مریم دختر عمران را يك فرشته حامله کرد؟

خلاصه .. بعد از جستجو و تحقیق معلوم شد، صاحب مغازه ای که ساکن آن محلّه بود از دیدن دختر و زیبائیش خوشش آمده و پس از فریب دختر با وی همبستر گشته است، شاعر می گوید: «با نگاهی و سپس لبخند .. بعد از آن سلامی و كلامى .. و سپس و عده دیدار ولقاء است» (1) .

سه - در یکی از خانواده های محترم، زنی زیبا و خوش اخلاق زندگی می کرد، او با شوهر و چهار فرزندش - با وجودی که شوهرش چندین سال از او بزرگ تر بود - در يك جوّ پر مہر و محبّت و با تفاهم کامل روزگار را سپری می کردند.

نزدیک خانه ایشان کاسب خبیثی بود که همیشه به زیبائی آن زن (که بی حجاب بود) چشم دوخته و در او طمع می کرد، کم کم با کلمات و نغمه های عاشقانه ای او را فریب داد و بدو گفت: تو زنی زیبا و کم سن هستی و چگونه به زندگی با این مرد بزرگسال تن می دهی؟!

و پیوسته در گوش او زمزمه می کرد ... تا این که شوهر آن زن

ص: 22


1- نظرة فابتسامة فلاسم .. فکلام .. فموعود فلقاء !

- تحت فشار همسر فریب خورده اش - مجبور شد طلاقش دهد تا با آن مرد جوان کاسب ازدواج کند، و به این ترتیب (بی حجابی) کانون گرم خانواده ای را منهدم، میان دو همسر جدائی، و بالأخره: فرزندان آن ها را ضایع ساخت.

چهار - در قوم بنی اسرائیل عابدی بود که از کثرت عبادت مستجاب الدّعوه شد و برای هر کس که دعا می کرد، خداوند متعال استجابت می نمود، یکی از روزها 4 برادر نزدش آمدند و خواهر خود را که لال و بسیار زیبا بود نزدش نهادند .. تا دعا کند که خداوند زبان دختر را از بند لالی برهاند.

چون عابد از داخل صومعه خود درب را بسته و مشغول عبادت بود .. چهار برادر خواهر لال خود را در مقابل درب صومعه رها ساخته و رفتند تا عابد هنگام باز کردن در او را ببیند. هنگام صبح ،عابد در صومعه را باز کرد، و با آن دختر زیبای خوش سیما روبرو شد .. زیبائی بیش از حدّ دختر، چشمان او را خیره کرد و پس از مبارزه ای سرسخت میان شهوت و عقل، متأسفانه در لحظه سرنوشت اسیر شهوت خویش گردید، و طرحی را در نهاد خود آماده ساخت.

دست دختر را گرفت و با نوازش فریبکارانه ای او را داخل صومعه کرد، و همان جا با دختر - ﴿ وَ الْعِيَاذُ بِاللَّهِ ﴾ - زنا کرد .. پس از انجام عمل شنیع زنا، بفکر رسوائی ناشی از این کار افتاد،

ص: 23

نفس امّاره اش او را وسوسه کرد تا دختر را بکشت، و بالفعل .. دختر را کشت و به خاك سپرد!

پس از چندی چهار برادر آمدند تا خواهر خود را بهبود یافته به خانه خود بازگردانند، ولی پیدایش نکردند، از عابد پرسیدند؟ او انکار کرد و اظهار داشت که چنان دختری را ندید است، برادران ناچار به جستجوی خواهرشان پرداختند تا بالأخره به قسمتی از زمین رسیدند که خاکش جديد و وضعى غير طبیعی داشت، همان جا زمین را حفر کردند و با جنازه خواهرشان مواجه شدند.

آنان که در آن منطقه کسی جز عابد را سراغ نداشتند، عابد را دستگیر نموده، و به شهر بردند، پس از بازجوئی عابد به جنایت زشت خود اقرار کرد .. محکوم به اعدامش کردند و سپس نزديك چوبه دار 00 هنگامی که طناب دار را بر گردنش انداختند، شیطان مقابلش مجسّم شد و به او گفت: من تو را به این روز انداختم، و هم اکنون می توانم با یك شرط نجاتت بدهم!

- عابد نا آگاه با کمال اشتیاق پرسید: با چه شرطی؟

- این که برایم سجده کنی.

- من که با این حالت نمی توانم سجده کنم.

- به اشاره دو چشمت به نیّت سجده در برابر من کافیست.

و همین طور هم شد .. عابد با بستن دو چشم به عنوان سجود

ص: 24

برای شیطان اشاره کرد .. و همان لحظه به دار آویخته شد .. و در حالی که زناکار، قاتل، و کافر به خدا بود، به سوی آتش جهنّم روانه گشت.

این داستان هائی که (خیلی اندک از بسیار است) دلایل آشکار از عواقب وخیمی است که حجابی به بار می آورد .. حال آیا کسی هست که از آن ها پند و عبرت گیرد؟

ص: 25

گوشه هایی از حقوق اسلامی زن

ص: 26

حقوق متعادل مرد و زن

اسلام با کمال عدالت، حقوقی به زن، و حقوقی به مرد داده است، از این رو حقوقی را اختصاص به زنان داده، از قبیل: تعیین مهر، تخفیف در مجازات ارتداد – که کشته نمی شود -، عدم وجوب جهاد ابتدائی بر زن، و اختصاص حدّ اکثر احترام فرزندان نسبت به مادر.

شخصی به محضر مبارك پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله و سلم) شرفیاب شد، و پرسید: به پدر یا مادرم احترام کنم؟ پیغمبر فرمود: به مادرت، این سؤال سه بار تکرار شد، و پیغمبر همین پاسخ را می فرمود، تا بار چهارم که پیغمبر اکرم (صلى الله عليه وآله و سلّم) فرمود: به پدرت نیکی کن، و این نشان گر

ص: 27

شخصیّت والای زن از دیدگاه مکتب مقدّس اسلام است.

و دیگر از حقوق زن اینست که نماز جمعه و نماز جماعت بر او نیست - یعنی این که نماز جمعه بر او واجب نشده، و نماز جماعت هم بر او تأکید نشده مانند مردان، و دیگر این که حق دارد مزد شیر دادن به فرزند را از پدر او مطالبه کند، هم چنین اسلام زن را در سنّی کمتر از سنّ مرد، عاقل، بالغ، و دارای شخصیّت اجتماعی می شمارد، دیگر از حقوق زن اینست که اگر جزو اقلیّت های مذهبی در بلاد اسلام باشد مالیات جزیه را نمی دهد، بخلاف مردان.

و اسلام حقوقی را هم اختصاص به مردان داده مثل: فتوی دادن، قضاوت، امارت، تعدّد زوجات، و مشورت با مرد، گر چه گاهی با زنان هم می توان مشورت نمود، و انگیزه تمام این ها اینست که خداوند متعال، زن را با عاطفه بیشتر و مرد را با نیروی فکری واندیشه بیشتر آفریده، و این که امور خانه داری و ما اشبه بر عهده زن می باشد.

حقوق اختصاصی زن

و گرچه درمسئله زناشوئی مرد و زن خودشان را در اختیار یک دیگر قرار می دهند، لیکن جنبه عاطفی زن ایجاب می کند در مقابل این که خودش را در اختیار همسرش قرار می دهد مهریه ای

ص: 28

به وی داده شود، و چون زن با عاطفه است اگر مرتد شود، کشته نخواهد شد، زیرا امکان دارد عاطفه بر او غالب شده و موجب ارتدادش گشته باشد، و به همین معنی روایتی از حضرت علی (عليه السّلام) هم آمده است. و امّا جهاد چون کاریست خشونت - بار، و زن با رقّت و نازک دل می باشد، و وجود جهاد دفاعی هم به علّت حالت فوق العاده واضطراریست، و این که باید مورد احترام بیشتر فرزندان قرار گیرد، چون مادر در امور حاملگی، وضع حمل و شیر دادن بیش از پدر زحمت کشیده و رنج برده است.

و علّت این که نماز جمعه بر زن نیست چون منافات با امور خانه داریش دارد، و هم چنین نماز جماعت، و این که حقّ مطالبه بهای شیرش را دارد از این جهت است که در مقابل کارهای خارجی مرد، زن هم کارهای داخل منزل را انجام می دهد، و این که زود تر از مرد شخصیّت می یابد، چون از نظر طبیعی قابلیّت داشته، و زود تر از مرد به سنّ رشد و بلوغ می رسد، و این که جزیه نمی دهد، چون امور مالی مربوط به مردانست.

حقوق اختصاصی مرد

فتوی دادن، قضاوت و امارت نیاز به قاطعیّت و خشونت دارد و خداوند زن را چنین نیافریده، و انگیزه اش هم اینست که

ص: 29

زندگانی انسان از يك سو نیاز به عاطفه و از سوی دیگر نیاز به قاطعیّت و خشونت دارد، خداوند متعال زن را در اوّلی، و مرد را در دوّمی تخصّص داده است، و چنان که در سابق مثال زدیم مثل دو ماشین باربری و مسافربری است، و اگر از نظر آفرینش و احکام زن و مرد مانند هم بودند، نقص بزرگی در نظام آفرینش پدید می آمد، درست مثل این که تمام ماشین ها برای باربری ویا مسافربری باشد.

و حجاب زن برای اینست که از چشم های مردان بدور بوده، و اشتياق و علاقه مرد نسبت به او باقی بماند - که به گوشه هائی از آن اشاره شد -.

و امّا مسئله تعدّد زوجات چون زنان همیشه بیش از مردان هستند، پس آیا بهتر اینست که قسمتی از ایشان مجرّد و بدون همسر بمانند، یا این که یک مرد بتواند با بیشتر از یکی ازدواج کند؟ و لذا چون مسیحیّت در غرب تعدّد زوجات را منع نموده و بی حجابی و اختلاط مرد و زن را مباح دانست، زن به شقاوت و بد بختی کشیده شد، و هر جوانی چند معشوقه برای خود انتخاب کرد که فقط از آنان بطور غیر شرعی لذّت ببرد، و حتّی خرجی آن ها را هم نپردازد.

حال اگر امر دایر شود بین برنامه اسلام و برنامه غرب، آیا برنامه اسلام به عقل، علم و تجربه نزدیک تر نخواهد بود؟

ص: 30

اسلام و حقوق زن

اسلام، زن را در عقاید، اخلاق، آداب، تكاليف واجب، و محرّمات غالبا مانند مرد شمرده، مگر در مواقع ویژه ای، آن هم به جهت يك فلسفه عقلی که در جای خود ذکر شده است، بنابراین عبادات، نماز، روزه، خمس، زکات، حج، امر بمعروف، نهی از منکر، طهارت، اعتکاف، نذر، یمین، وعهد هم برای مرد و هم برای زن آمده .. و هم چنین در معاملات از قبیل داد و ستد، رهن، اجاره، تجارت، مضاربه، مساقات، مزارعه، و ما أشبه، زن حقوقی مثل مرد دارد.

و همین طور در حدود، دیات و قصاص، مگر آن که در مواردی مرد و زن متساوی نیستند، مثلا این که دیه زن نصف دیه مرد است،

ص: 31

چون نفقه ای بر زن نبوده، و بر مرد واجب است، و لذا زن اعم از (مادر، دختر، و همسر) بمقدار نصف مرد حقّ دیه دارد.

هم چنین زن در ازدواج، طلاق و ارث غالبا حقوقی همسان با مرد دارد، مثلا در ازدواج همان طوری که رضایت مرد شرط است، رضایت زن هم شرط می باشد، و در مورد طلاق هم می تواند هنگام (عقد) شرط کند که وکیل از طرف شوهرش، اجرای صیغه طلاق را کند - که تفصیل این مسئله را فقها در باب شرط ذکر کرده اند -.

و امّا در مورد ارث گاهی زن بیش از مرد، گاهی مساوی، و گاهی هم کمتر از او - در موارد مختلفی - ارث می برد (که تفصیل این مسئله هم در کتاب ارث در علم فقه بیان شده) ، هم چنین طلب علم بر هر مسلمان مرد و زنی واجب شده، و زن صلاحیّت امامت جماعت زنان را دارد، چنان که از پیامبر اسلام (صلّى الله علیه و آله و سلّم) نقل شده که زنی را به نام (امّ ورقه) جهت امامت جماعت زنان تعیین نمودند.

هم چنین زن می تواند در جهاد دفاعی شرکت کند، و لذا بانویی به نام (نسیبه) در جنگ احد با کفّار جنگید و از پیامبر اسلام دفاع کرد، و در متون تاریخی آمده که زنان جهت اقامه نماز جماعت با پیغمبر اکرم به مسجد آن حضرت می آمده اند، چنان که از داستان تحویل قبله و غیره چنین بر می آید، و پیامبر

ص: 32

بزرگ اسلام در سفر حج یا جهاد به جهت انجام بعضی تکالیف زنان را با خود می برد، و در کتاب حج نقل شده که پیامبر اسلام با امّ سلمه در مورد سر تراشیدن در حدیبیّه مشورت کرده و به نظر آن بانو عمل نموده است.

شخصیت زن در روایات

پیرامون شخصیّت زن روایات بسیاری نقل شده که ما تعدادی از آن ها را به عنوان نمونه ذکر می کنیم: -

مرحوم کلینی از پیامبر اسلام نقل می کند که فرموده است: جز عطر و زنان چیز دیگری از دنیایتان را دوست ندارم، و در کتاب مكارم الأخلاق از آن حضرت نقل شده که فرموده است: دوستی زنان از اخلاق پیامبران است، و در کتاب سفينة البحار از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) چنین آمده: بهترین شما بهترینتان نسبت به زنان هستند، و در کتاب (الوافی) از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده که فرموده است: هرچند محبّت انسان نسبت به زنان افزوده شود، ایمان او افزایش می یابد، و مرحوم شیخ صدوق از حضرت امام صادق (علیه السّلام) نقل می کند که فرمود: گمان نمی کنم کسی ایمانش زیاد گردد مگر آن که دوستیش نسبت به زنان افزایش یابد.

و در فرمایشات امير المؤمنين على (عليه السّلام) در نهج البلاغه

ص: 33

چنین آمده: زنان را اذیّت نکنید گرچه به شما فحش داده، و فرمانروایان شما را دشنام دهند، که زنان از لحاظ نیروی نفس و عقل ضعیف هستند ...

به هر حال چند نکته ای را باید بیان کنیم: (يك) باید در حقوق مرد و زن کاملا مقیّد به احکام اسلام شده، و هر کدام را در جای لایقش قرار داد، قرآن مجید می فرماید: «برای مردان بر زنان درجه ایست» و در آیه ای دیگر می فرماید: «زنان همانند حقوقی که مردان بر آنان دارند، خودشان هم حقوقی عادلانه دارند» و در این باره باید به مراجع تقلید مراجعه کرد، چون که احکام اسلام و روش و چگونگی برخورد پیامبر و ائمّه طاهرین (علیهم السلام) را با هر دو صنف بهتر می دانند.

(دو) در تصمیم گیری ها و اتّخاذ قرارهائی برای یکی از طرفین بدون ملاحظه همه جانبه مسئله، آن هم به دليل يك روایت ضعیف، یا عرف و عادت و تقالید اجتماعی نباید عجله به خرج داد، بلکه بعکس باید با مطالعه تمام اطراف و دقّت در روایات وارده، وارد عمل شویم.

(سه) باید جهت مطابقت زمان با کلیّه شئون اسلامی درمورد بانوان از راه عمل، مطالعه و تربیت کوشیده تا زن به مقام مناسب و والای اسلامیش دست یابد، نه این که قربانی اختناق

ص: 34

و فشار مفرط، و یا آزادی افراطی ای که شرق و غرب به وی داده بشود.

ص: 35

نگاهی به آزادی های زن

ص: 36

آزادی زن

آزادی زن، موضوعی است که بحث درباره آن بسیار شده. و غالب نویسندگان اسلامی معمولا حالت زن را قبل از اسلام و بعد از آن مورد مقارنه و بررسی قرار می دهند.

البتّه این مقایسه خوب است، لیکن سخن تا همین جا خاتمه نمی یابد، ما اکنون نیاز به مقایسه زن در جامعه اسلامى، و جامعه غربی داریم، و نمی خواهیم در این باره هم خیلی دقیق و عمقی بحث کنیم، بلکه مقصودمان اینست که فرازهائی از آزادی زن را در هر دو جامعه بیان نموده، تا ببینیم که آیا آرامش فکری و بدنی، تندرستی، فرهنگ، شهرت، اشباع غرائز، و بالأخره پاکیزگی جامعه ای که باید نصیب زنان بشود در پرتو اسلام، ویا

ص: 37

در پرتو کفر تحقّق می یابد؟

زندگی زن در پرتو اسلام با حقوق و تکالیفی همانند مرد می باشد، زن در همه چیز شريك مرد است، جز در موارد اندکی که استثنا شده، آن هم به جهت نبودن مقتضی یا وجود موانعی.

زن، در نماز، روزه، خمس، زکات، و حج همسان با مرد است، لیکن چون تکالیف خانه داری به عهده اوست، اضافه بر خشونت جهاد که با ضعف بدنی و دقّت و لطافت زن سازگار نیست، و كثرت عواطف رقيق او، لذا اسلام جز در صورت ضرورت، از زنان جهاد نمی خواهد.

امّا در عبادات دیگر مانند امر به معروف، نهی از منکر، تولّی اولیای خدا و تبرّی از دشمنان خدا زن شريك مرد می باشد، و در معاملات - در تمام ابعاد – زنان حقوقی همانند مردان دارا هستند، آنان حقّ تجارت، رهن، ضمانت، و دیعه، مزارعه، مساقات، مضاربه، شراکت، صلح، عاریه، اجاره، وکالت، وقف، هبه، وصیّت را دارند، و هم چنین قانون حجر (ورشکستگی) نیز بر زنان هست.

علاوه بر این ها زن از حقّ ازدواج، طلاق - اگر هنگام عقد شرط کند - نذر، سوگند، عهد، برده رها کردن، مکاتبه، اقرار، جعاله، صید، ذبح حیوانات، شفعه، احیای زمین های

ص: 38

موات، لقطه، شهادت، دیات، قصاص، و ارث برخوردار است.

چنان که در مصرف خوراک و آشامیدنی نیز هیچ فرقی با مردان ندارد.

بله، پاره ای از مسائل گذشته نسبت به زنان ویژه گی هائی دارد: مثلا در مسئله ارث زن سهمی کم تر از مرد دارد، چون نفقه او بر مرد بوده، و مخارج مسكن و لباس نیز بر مرد است -، که تفصیل آن گذشت - و طلاق به دست زن نیست چون حقّ قیمومیِت برای مرد می باشد، به جهت این که اداره منزل لا بد و این که موکول به يك نفر گردد، و شکّی نیست که صلابت و استقامت مرد - بطور طبیعی - بیش از زن است، و لذا ریاست خانه بد و سپرده شده، و در برابر این مسئولیّت حقّ طلاق نیز اختصاص به مرد یافته – به دلیل هماهنگی حقوق و مسئولیّت ها -.

ص: 39

آزادی به شیوه غربی

زنان در پرتو اسلام با سعادت و رفاه زندگی می کردند، حقوق و مسئولیّت هائی داشتند، و خلاصه کمبودی در کار نبود، تا این که تمدّن غربی آمد، و زن را محروم از (دو حق!!) دید: – (يك) آزادی - بی قید و شرط - که زن را در همه چیز از جمله در رفت و آمد به کاباره ها، سینماها، استخره ها، و مدارس مختلط آزاد نمود، هم چنین حقّ بی بند و باری، بی حجابی، حضور در مجالس فساد و آزادی در لذّت های مبتذل را به زنان واگذاشت، و از طرفی هر گونه دعوت به وقار، حشمت، حياء، عفّت، فضایل انسانی و اخلاق پسندیده را ارتجاعی و منافی با آزادی شناخت.

ص: 40

(دو) حقّ دخالت در فعالیت های سیاسی، مثل ریاست جمهوری، وزارت، استانداری، شهرداری و غیره ... به این دلیل که چرا زن از این مناصب محروم باشد، حال آن که هیچ فرقی با مرد ندارد؟ آیا این محرومیّت رکود، و بازگشت به قرون جاهلی تاریك نیست، حال آن که دوران معاصر دوران علم و پیشرفت است؟!

ما می خواهیم این باصطلاح دو حق!! را انتقاد کنیم .. و فعلا نمی خواهیم بگوئیم که حق یکم فساد و بد بختی است، نه حقّ و آزادی ... و این که حقّ دوّم دروغ و فریب کاریست چون موافق با طبیعت عاطفی زن نبوده، و خود امّت هائی که دعوت به سوی آن دارند آن را تحریم می کنند، و زن را قابل این مناصب نمی دانند و لذا (آیزنهاور) ، (خروشچف) ، (مکمیلان) ، (دگل) ، (روزولت) ، (چرچیل) ، (استالین) و دیگر رؤسا و سردمداران این امّت ها هیچ کدام زن نبودند ...

بلکه می خواهیم یک واقعیّت را بیان کنیم، که فعلا زن در پرتو قوانین غربی به کجا رسیده؟ آن هم بعد از این که کمال احترام و آزادی شایسته را در پرتو قوانین اسلامی داشت، تا ببینیم که در اثر قوانین و مقرّرات کفر، چگونه زن و بدنبال او زندگی خانوادگی سقوط کرده و از هم پاشیده شد.

و سپس این سؤال را از حامیان غرب می پرسیم: که آیا زن

ص: 41

در پرتو قوانین خود ساخته شما رفاهیّت بیشتر و سعادت و زندگی بهتری دارد، یا در پرتو اسلام؟

خوشبختانه عدّه ای از غربیان، منصفانه به مقام زن در اسلام شهادت می دهند.

مثلا آقای (سید یو) می گوید: «و قرآن – که قانون اساسی مسلمین است - مقام زن را بجای این که پائین آورد، بالا برده است، و (محمّد) سهم دختر را در ارث معادل نیمی از سهم برادرش قرار داده، با وجودی که دختران قبل از اسلام هیچ حقّی از ارث نداشته اند» (1)

و آقای (گوستاولوبون) می گوید: «اسلام مقام اجتماعی و شخصیّت زن را به جای پائین آوردن خیلی بالا برده، بخلاف ادّعاهای بسیاری که بر خلاف این شده، و قرآن بهتر از قوانین اروپائی ما حقوقی ارثی به زنان اختصاص داده، بنابر این جا می توانیم گفته مان را تکرار کنیم که: اسلامی که بسیار مقام زن را بالا برده از پائین آوردن شخصیّت او مبرّاست، و نه تنها اسلام مقام زن را بالا برده، بلکه اضافه بر این 00 اسلام اوّلین دینی است که چنین کرده، به این دلیل که: تمامی ادیان و امّت هائی که قبل از عرب ها آمده اند، نسبت به زن بدى

ص: 42


1- برای تفصیل بیشتر به کتاب (الاسلام بین الانصاف و الجحود) مراجعه شود.

کرده اند» (1)

آمارها گزارش می دهد.

و این جا منتخبی از کتاب (حجاب) نوشته مودودی را نقل می کنیم، تا دلیلی بر این باشد که زن در پرتو کفر و نظام به اصطلاح دمکراسی به چه بد بختی هائی رسیده است، و ما فقط به نقل از آن کتاب اکتفا کرده، و مصادر موثوقی را که آن کتاب نقل می کند نقل نمی کنیم: –

«مرد می آمدند، و وسایل اجبار زنان را فراهم ساخته و حرفه فحشا را رشد دادند، تا جائی که امروزه فحشاء بعنوان يك تجارت بین المللی منظّم تلقی می شود» .

«امروزه کشوری نیست که در آن مسئله کورتاژ بطور علنی صورت نگیرد، مثلا انگلستان حداقل سالانه نود هزار نوزاد در آن کورتاژ می گردد، و - اقلاّ - در حدود بیست و پنج درصد زنان شوهر دار در این کشور یا خودشان نوزادانشان را به دست خود سقط کرده، و یا این که در این عمل شنیع از افراد متخصّص یاری می طلبند، و این نسبت در زنان بی شوهر افزایش می یابد، بطوری که در برخی شهرها محل های مناسب و منظّمی برای سقط جنین ترتیب یافته، و در شهر لندن تعداد

ص: 43


1- مصدر سابق.

بیمارستان هائی که اکثر بیماران آن ها زنان سقط کرده هستند، رو به افزایش است» .

و در فرانسه «یکی از فرماندهان نظامی برای سربازان واحدش بخشنامه ای به این مضمون صادر نمود: به ما گزارش شده که واحدهای پیاده نظام و سواره نظام از ایجاد مزاحمت تفنگداران در فاحشه خانه های نظامی شکایت دارند 00 مکتب فرماندهی سعی بر این دارد که تعداد زنان را افزایش دهد، تا برای تمام سربازان کفایت کنند، لیکن قبل از انجام این کار به تفنگداران سفارش می کنیم که داخل آن خانه ها زیاد مکث نکنند، و هر چه می خواهند در قضای شهواتشان تعجیل نمایند» .

«و در فرانسه کسی که می خواهد به یکی از زنان برای خوشگذرانی متّصل شود، به ( نمایندگی فحشاء) آدرس آن زن را همراه با (35 فرانك) به عنوان شروع معامله می دهد، و آن نمایندگی زن مورد نظر را از مطلب آگاه می سازد، و دفاتر این نمایندگی دلالت دارد که هیچ طبقه ای از طبقات جامعه فرانسه نیست، مگر این که مردمان بسیاری از آن، با این نمایندگی وارد معامله شده و از خدمات آن بهره مند شده اند» .

«الآن وجود روابط جنسی میان خویشاوندان نسبی مثل: پدر و دختر و برادر و خواهر در برخی از شهرهای فرانسه، دیگر عجیب و نادر نیست» .

ص: 44

«تعداد زنان بدکاره پیش از جنگ بین الملل اوّل در فرانسه به نیم میلیون نفر می رسید» .

(مسیو فردیناند دریفوس) یکی از نمایندگان مجلس ملّی فرانسه صریحا اعلام داشت که: اکنون دیگر حرفه فاحشگی عملی شخصی به حساب نمی آید، بلکه به صورت يك تجارت و حرفه ای منظّم در آمده، و نمایندگان و دست اندر کاران آن سود های کلانی به دست می آورند، امروزه این کار وکلایی دارد که (مواد اولیّه - دختران و دوشیزگان - ) را فراهم می سازد، و تعدادی هم در شهرهای مختلف گردش می کنند، این حرفه، بازارهای منظّمی دارد، که دختران و نوجوانان به صورت کالاهای تجارتی در آن ها وارد، و از آن ها صادر می شوند، و بیشترین تقاضاهای این بازارها برای دختران کمتر از ده سال است.

« و چه بسا حیوانیّت و درندگی قائمین به این کارها به بدترین نوع از ظلم و قساوت برسد، بطور مثال یکی از شهرداران شهرهای شرقی فرانسه، برای نجات دختری که در یك روز پذیرای چهل و هفت مرد وارد بر او شده بود ناچار به دخالت شده، و در همان لحظه هنوز عدّه ای درب اطاق مخصوص این دختر، به نوبت نشسته بودند» .

«جنگ جهانی اوّل بدعتی جدید به نام (فاحشگی داوطلبانه) علاوه بر (فاحشگی تجارتی) به میان آورد ... که دراثر

ص: 45

آن زنان به صورت منظّم به فحشاء کشیده می شدند، و تشويق و كمك به آنان هم فضیلتی اخلاقی نزد بدکاران به شمار می آمد، و روزنامه های بزرگ اهمیّت بسیاری راجع به میل مردان نسبت به آنان می دادند 00 بطوري كه يك روزنامه در يك شماره اش ( 199) آگهی در این باره منتشر ساخت» .

آقای پل پیورو می گوید: «تمام زنانی که در جامعه ما ازدواج کرده اند خائن، و از وفای لازم در معاشرت زوجی مجرّد و عاری هستند» .

«در اثر این جرایم و جنایات بیماری های مخفی و مهلکی پدید آمد، بطوری که دولت فرانسه در دو سال اوّل از سال های جنگ جهانی اول تعداد هفتاد و پنج هزار نفر را بعلّت ابتلای به بیماری های سوزاك و سفلیس از خدمت وظیفه معاف کرد، و در يك روز تعداد 242 سرباز در يك عشرتکده دچار این بیماری های واگیر شدند» .

«دکتر لیرید فرانسه ای می گوید که: در هر سال تعداد سی هزار انسان در اثر سفلیس و امراض مقاربتی فوت می کنند» .

و به همین انگیزه بود که مردان از ازدواج سر باز زده، و در نتیجه مردان و زنان - بطور مساوی - شروع به انجام کارهای منافی عفّت کرده، و نظام خانوادگی فاسد و از هم پاشیده شد.

«امروزه، معدّل مردان و زنانی که در فرانسه ازدواج رسمی

ص: 46

می کنند به هفت الی هشت در هزار می رسد» .

و طلاق بطور مدهشی افزایش یافته «بطوری که فقط دادگاه حقوقی شهر (سین) در يك روز 294 صیغه طلاق را اجرا نمود» .

و بالأخره: مشکلات و فاجعه های بسیاری که در اثر دادن این(دو حق!!) به زنان بروز کرد از حدّ و شمارش خارج است...

ص: 47

نتایج این بی بند و باری ها

حال می پرسیم آیا این دو حق!! به زن، یا به مرد و یا به جامعه خدمت کرد؟!

هرگز! زن را گرسنه گذاشت، که - غالبا - جز از راه فحشاء نتواند لقمه نانی بدست آرد، و اضافه بر این زحمت بکشد، اهانت شود، زجر ببرد، و تمام شخصیّت و حقوق مشروعش پایمال شود.

و مرد .. دیگر قلب با محبّت، همسر مهربان، وبالأخره: ما در لایقی برای تربیت فرزندانش نیافت.

و جامعه .. نه تنها پسران و دختران شایسته را از دست داد، بلکه در سراسر آن بیماری های مهلک، بدن های مریض

ص: 48

واخلاق فاسد انتشار یافت!

و به همین ترتیب ... هر جامعه ای که به زن (این اصطلاح آزادی!!) را داد، گرفتار پیامد هایش شد، اعم از فرانسه، آمریکا، شوروی، انگلستان، سوئد، آلمان و جوامع دیگر.. که اسناد و آمارهای بسیاری بر انحطاط اخلاقی آن ها شهادت می دهد .. خوشبختانه جز کشورهای اسلامی از این مفاسد ایمن نماندند، امّا این ایمنی محدود بود: به همان حدودی که مسلمانان قوانین کفر را کنار زده، و برای این به اصطلاح آزادی ها سر تسلیم فرود نیاوردند .. امّا برخی از کشورهای اسلامی متأسفانه همان حالت بلاد کفر را در فساد، بیماری ها و سقوط اخلاقی پیدا کرده اند.

حال ببینیم که آیا زن در پرتو اسلام شخصیّت بیشتر، حالت بهتر، آزادی شایسته تری دارد، یا در پناه کفری که امروزه تمام جهان را فرا گرفته است؟ و باید بگوئیم که زن و جامعه انسانی هیچ راه نجاتی از این نابسامانی ها ندارند جز با پیروی از تعالیم عالیه اسلامی.

ص: 49

چند تذکر مهم

باید به برادران و خواهران چند تذکّر بدهم:

1- اسلام از کسب دانش و اشتغال زن به کاری که مناسب شرف و عفّتش باشد جلوگیری نکرده .. بلکه از اختلاط مرد و زن، و بی حجابی، و حضور پسران و دختران در محلّه های مشكوك منع کرده است.

2- اسلام به ازدواج زود رس برای جوانان توصیه می کند، و به همین علّت ازدواج دختر ده ساله که به سنّ رشد رسیده مستحب است، چنان که اگر پسر بالغ شد (غالبا سنّ بلوغ پسران میان 13 سالگی و 16 سالگی در نوسان است) ازدواج کردنش

ص: 50

مستحب است، و از مستحبّات مؤكّد قرار دادن مهر کم وآسان نمودن تشریفات عروسی است، و حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده اند: ﴿ خَیر نِسَاءِ امتی أَقَلُّهُنَّ مَهْراً ﴾ - بهترین زنان امّت من کم مهرترین آن هاست -.

3- مثال زن و مرد، مثال يك اتومبیل کوچکی است که برای حمل و نقل مسافرین، و يك كمپرسی بزرگی است که برای حمل و نقل سنگ و آهن آماده شده، و برای هر کدام کاری در نظر گرفته شده است، البّته هیچ کدام نقصی ندارند، ولی اختلافشان برای مصلحت خود آن هاست .. هم چنین زن که خداوند او را با عاطفه بیشتر آفریده تا کارهای عاطفی را انجام و دهد، و به مرد نیروی عقل بیشتر داده تا بتواند عواطف خود را بیش از زن کنترل نماید، ونیاز جامعه به هر دو است، پس مساوات میان این دو خلاف ترکیب آفرینش آن هاست و اگر جامعه کارمرد را به زن و کار زن را به مرد محوّل کند مانند آن است که اتومبيل كوچك را سنگ و آهن، و کمپرسی بزرگ را مسافر بار زند، و این کارهم برای

اتومبیل و هم برای مسافرین کمپرسی طاقت فرسا و خلاف است.

4. باید در هر شهری ( يك صندوق خیری ازدواج ) باشد، تا پسران و دوشیزگان را بر ازدواج كمك كرده، و مقدّمات برپائی کانون خانوادگی را برایشان فراهم سازند.

ص: 51

5- بایستی آداب و رسوم غربی مانند: عدم ازدواج دانش آموزان پسر و دختر مگر پس از فارغ التحصیل شدن، و عدم ازدواج سرباز ... مگر پس از انقضای دوره سربازی ملغی شود، زیرا چنین رسومی موجب پدید آمدن خانه های فحشاء، و بروز عادت های مخفی جنسی برای جوانان (که از نظر پزشکی بسیار مضر است) شده، وبالأخره برای فحشاء و انحرافات جنسی جوانان فرصت می دهد .. وانگهی جوانی که ازدواج کرده خیلی بهتر از جوان مجرّد می تواند درس بخواند و یا خدمت کند چون اگر فکر انسان مشغول امور جنسی شد، او را از مطالعه و خدمت مرتّب باز می دارد.

خداوند متعال می فرماید: ﴿ وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ ﴾ یعنی این که جوانان مجرّد و بردگان و کنیزان شایسته خود را تزویج کنید اگر مستمند هم باشند، خداوند از فضل و بخشش خود، آنان را بی نیاز می سازد، و خدا بزرگ و داناست.

و حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:

﴿ اَلنِّکَاحُ سُنَّتِی . . فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی﴾ - نكاح و ازدواج سنّت من است، و کسی که از سنّت من روی گرداند

ص: 52

از من نیست -.

و امام جعفر صادق (علیه السّلام) می فرماید: ﴿ رَکعَتان يُصَلِّيهِمَا الْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً يُصَلِّيهَا الْعَزَبِ ﴾ - دو رکعت نمازی که انسان دارای همسر بخواند، بهتر از هفتاد رکعت نمازی است که مجرّد بخواند.

ص: 53

خاتمه

در خاتمه، و پس از ذکر شواهد و آمارهای گذشته، ما قضاوت را به خود بانوان وا می گذاریم که واقعا فکر کنند، و به شخصیّت خود پی ببرند، آخر چرا زن هم چون کالای تجارت معامله شود؟!، چرا برای اشباع هوس بیگانگان خود را بیاراید؟! چرا در کارهائی که از عهده او خارج است دخالت کند؟!

خداوند متعال می فرماید: «بهترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست» .. زنان در نظام آفرینش انسان هائی کامل و بدون هیچ عیب و نقصی هستند، و این که عاطفه آنان بیشتر، و بدنشان ظریف تر از مردانست .. شرط تکامل می باشد.

ص: 54

بنابراین: نه مرد ناقص خلق شده ونه زن، امّا باید قبول کرد که هر کدام برای کاری ساخته شده است، زن اوّلین مدرسه، و مهم ترین پایگاه تربیت نسل های بشری است، این کار مهم از عهده مرد خارج است، مرد با اندام خشن و نیروی بیشتری که دارد کارهای سخت و مشکل جامعه را به عهده می گیرد .. و این از عهده زن خارج است.

و بطور كلّى جامعه همسان، بلکه طبیعت یکسان هیچ گونه لطفی ندارد، عاری از زیبائیست، زیبائی در اثر تنوّع است، اگر تمام کره زمین آب بود، یا باغ بود، یا گل های زیبا بود، یا کارخانه های عظیم بود و یا هر چیزی متّحد الشّکل بود، انسان با سرعت از آن خسته می شد.

و همین طور جامعه ... اگر مردان و زنان مساوی بودند، همگی در يك سطح از خشونت، عاطفه، ادراك، لطاف و غیره بودند، دیگر زن و مرد لذّتی از هم نمی بردند، و نظام اجتماعی مختل می شد.

امید واریم که انشاءالله با تفكّر صحيح و درك مفاهيم و قوانين عادله اسلامی انسان ها به عالی ترین درجات کمال و رفاه و سعادت برسند.

پایان

ص: 55

فهرست

تقدیم ...2

مقدمه مترجم ...4

حجاب در قرآن ...12

علّت وجود حجاب ...14

عامل ثبات در زندگی زناشوئی ...17

حقوق متعادل مرد و زن ...27

اسلام و حقوق زن ...31

آزادی زن ...37

آزادی به شیوه غربی ...40

نتایج این بی بند و باری ها ...48

چند تذکر مهم ...50

خاتمه ...54

ص: 56

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109